شنبه 25 آبان 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


"سياست دانشگاهی" بر مبنای "مشارکت انتقادی"، عبدالله مؤمنی

عبدالله مؤمنی
حرکت فعالين دانشجويی به سمت ترميم رابطه با بدنه و سازماندهی تشکيلاتی از طريق توجه به مشکلات صنفی و دفاع از حقوق و آزادی های آکادميک در کنار تبديل کردن دانشگاه به فضايی برای گفتگو و "پارادايم سازی" می تواند نقشه راه را پيش روی دانشجويان قرار دهد ... [ادامه مطلب]

آن ها درخت ها را هم می کشند! شکوه ميرزادگی

شکوه ميرزادگی
ما نيز به شکنجه و اعدام انسان ها اعتراض می کنيم اما اعدام درخت و آب و خاک را نيز دست کم نمی گيريم. ما از يک سو نابودی انسان را محکوم می کنيم و از سوی ديگر، نابودی هويت و فرهنگ و تاريخ او را؛ و معتقديم که، در اين ميان، تنها موجودات بی نصيب از درک اهميت فرهنگ و تاريخ و پديده های طبيعی و بشری می توانند چنين ويران کنند و بکشند و بسوزانند ... [ادامه مطلب]

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سی آبان ماه ، سالگرد شهادت پروانه و داريوش فروهر، پيروان راه مصدق بزرگ، مهران اديب

شامگاه شنبه سی يم آبانماه يکهزارو سيصد وهفتاد وهفت خورشيدی ، داريوش و پروانه فروهر دو مبارز نستوه پيرو مکتب مصدق بزرگ ، بدست ماموران عاليرتبه وزرات اطلاعات نظام ولايت فقها بگونه وحشتناکی دشنه آجين و مثله شدند آنهم درخانه خودشان. جنايتی که در طول تاريخ نظير آنرا به ندرت می توان يافت . نظامی که خود را مجری و تابع قوانين اسلامی معرفی می نمايد و هرساله در ايام ماه محرم در عزای شهدای دشت کربلا سياه پوش شده و دسته های عزاداری به راه می اندازد ، مرتکب جنايتی گرديد که نه تنها روی حکومت امويان را بلکه همه جنايتکاران تاريخ را سفيد نمود . لشگريان يزيد در يک نبرد رويا رو ، امام حسين و يارانش را کشتند ولی آنقدر شرف ومردانگی داشتند که به آنها اجازه دفاع ازخود را بدهند و دراين نبرد هيچ زنی را نکشتند تا چه رسد که مثله نمايند اما فرستاد گان عاليرتبه وزارت اطلاعات حکومت ولايت فقها نيمه های شب به خانه دو انسان شريف که تنها گناهشان دفاع از استقلال و برقراری آزادی و عدالت اجتماعی در کشورشان بود و عمر پربارشان را در راه سربلندی ميهن ورجاوندشان سپری نموده بودند ، يورش برده داريوش فروهر رستم زمانه را که دوره نقاهت را پس از يک عمل جراحی خطرناک می گذرانيد در نهايت قساوت ، د د منشانه با دوازده ضربه دشنه به شهادت رساندند و پروانه فروهر(اسکندری) شيرزن بيشه ايران زمين را که در بستر بيماری آراميده بود در نهايت سنگدلی با بيست و چهار ضربه دشنه مثله نمودند . دست اندرکاران نظام فقها !! با اين جنايت فجيع ، عاشورای ديگری را در تاريخ رقم زدند . جهت گرامی داشت تمامی جانباختگان راه آزادی ومساوات از انقلاب مشروطه تا به امروز ، بايد اول آذرماه را روز شهدا ناميد و هر ساله در اين روز سياوشان ديگری برپا نمود .



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


از آغاز انقلاب مشروطه تا به امروز شماری از مبارزان آزاديخواه بدست جلادان نظام های استبدادی به قتل رسيده اند . برای نمونه ميتوان از صوراسرافيل ، کلنل محمدتقی خان پسيان ،ميرزاده عشقی ، سرهنگ پولادين ، فرخی يزدی ، دکتر حسين فاطمی ، کريمپور شيرازی ، خسرو گلسرخی ووو... نام برد اما جنايت های وحشيانه ای که طی سی سال اخيردرحکومت باصطلاح اسلامی انجام گرفته است نه تنها قابل مقايسه با جنايت های دو نظام پيشين نيست بلکه از خونخواران تاريخ هم در کشتار و شکنجه و شقاوت ، پيشی گرفته است.

پس از رأی دادگاه ميکونوس عليه رهبران نظام حاکم بر ايران ، دست اندرکاران نظام مجبور شدند برای فريب جهان غرب ماسک خود را عوض کرده وبا روی کار آوردن شيادی بنام محمد خاتمی زير شعار "گفتگوی تمدنها " و " جامعه مدنی " سعی نمايند چهره خود را تا اندازه ای دموکرات نشان دهند ولی در پس پرده علاوه بر اعدام های مکرر ، کشتار مخالفان در خارج کشور را به داخل انتقال دادند که نمونه آن ربودن و به قتل رساندن صاحبان قلم وآزاد انديشانی چون محمد مختاری ، محمدجعفر پوينده و مجيد شريف می باشد . اما عمق جنايت های وحشيانه نظام فقها را بايد در دشنه آجين نمودن داريوش وپروانه فروهر مشاهده نمود.

درخواست تعقيب وپيگيری و محاکمه عادلانه آمران و مجريان اين جنايت های فجيع کار بيهوده ای است . اين طايفه یأجوج و مأجوج که قرن هاست از اعتقادات مردم سوء استفاده نموده و زندگی راحتی برای خود و وابستگانشان فراهم کرده و زير نام دين مردم ساده و پاکدل را به بازی گرفته و هر بار به نوعی فريب داده اند ، با شعار برقراری آزادی و عدالت و رفاه و مساوات ، بنام اسلام حکومت خود را بنا نهادند . در اين سی سال با اعمال و کردار ددمنشانه خود و گسترش فساد در جامعه آنهم در ابعاد گسترده ، بزرگترين ضربه را بر باورهای دينی مردم وارد آورده اند تا آنجائی که مردم مجبور به تجديد نظر در اعتقادات هزار ساله خود شده و دسته دسته از دين روگردان ميشوند . شادروان مهندس بازرگان طی نامه ای به آقای خمينی اين فاجعه را گوشزد نموده بود که درحکومت اسلامی شما :
" بجای يدخلون فی دين الله افواجا . اکنون شاهد يخرجون من دين الله افواجا هستيم "

اگر امروزه آن مرحوم در قيد حيات بود چه بايد می گفت ؟ اکنون آقايان بر خرمراد سوار شده اند ديگر جز به منافع نا مشروع خود ازهر راهی که ممکن باشد به چيز ديگری نمی انديشند دين بازيچه دست آنها بود تا به اهداف نا مشروع خود برسند که رسيدند .دست اندر کاران اين حکومت قالتاق پرور، با رفتار وکردارشنيع خود علاوه بر اينکه مردم را ازدين و مذهب متنفرکرده اند فرهنگ پويا وايرانيت ما را هم دارند به نابودی می کشانند . تا اين نظام جور و فساد بر مصدر کار سواراست عدالت و آزادی را بايد در کوزه گذاشت و آبش را نوش جان نمود .

هم ميهن گرامی !

رهائی ازاين مصيبت دردناک نيازبه همبستگی ملی دارد . بخاطر ميهن در بندمان بايد کدورتها و اختلافات را که خواست سران نظام است کنار نهاده و دست به دست هم داد و به پا خيزيم و با درس گرفتن از شکست های يکصد سال اخير باکمک هم ، ميهن در بندمان را از زير سلطه ستمکاران رها ساخته و دوباره آباد سازيم و هم در يک دادگاه ملی ، باند تبه کارنظام فقها را به جرم خيانت به کشورو جنايتهای فجيع و حيف و ميل بيت المال ملت و خارج کردن ثروت های باد آورده خود و بستگانشان به خارج کشور و همچنين رواج گسترده فقرو فساد در جامعه ، دريک دادگاه علنی به پشت ميز محاکمه نشاند و با اجرای عدالت ، مردم سراسر ايران را برای هميشه ازشرظلم و ستم رها ساخت. درآن زمان است که به خواسته برحق تاريخی خود يعنی استقلال ، آزادی ، برابری و عدالت اجتماعی خواهيم رسيد و هم روان پاک جانباختگان راه آزادی و عدالت را هم از خشنود نموده ايم .

آبانماه يکهزارو سيصد وهشتاد وهفت خورشيدی
مهران اديب





















Copyright: gooya.com 2016