وحید هاشميان: وضعیت فوتبال ایران تأسف‌آور است

مهاجم سابق تيم ملی و پرسپوليس می گويد دوست دارد در ايران مربيگری کند اما معتقد است بی نظمی، بی برنامگی و فساد همچنان در فوتبال وجود دارد.

وحيد هاشميان در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی ايسنا، درباره فعاليت اين روزهای خود، حضورش در همايش ساليانه مربيان فوتبال آلمان، طلبش از باشگاه پرسپوليس و کاهش تعداد لژيونرهای فوتبال ايران صحبت کرد.

* از آخرين فعاليت‌های‌تان برايمان بگوئيد و اينکه اين روزها به چه کاری مشغول هستيد؟

- من سه ماه پيش بعد از يک دوره طولانی ۱۰ ماهه که تقريبا يک سال از من وقت گرفت، مدرک مربيگری پرولايسنس آلمان را گرفتم. قصد داشتم امسال در يک تيم باشگاهی کار کنم و با دو تيم هم مذاکراتی را انجام دادم که متاسفانه به نتيجه نرسيد. الان هم ديگر همه تيم‌ها مربيان و بازيکنان‌شان را برای فصل بعد انتخاب کرده‌اند و بايد صبر کنم و ببينم در آينده چه اتفاقی می‌افتد. فعلا در حال انجام يکی، دو فعاليت هستم که به فوتبال هم ارتباط دارد.

* در همايش ساليانه مربيان آلمان در ولفسبورگ هم حضور داشتيد.
- من هر سال به جز سال گذشته که در بوداپست بودم در اين همايش حضور داشته‌ام. در اين همايش تمام مربيانی که مدرک پرولايسنس را گرفته‌اند درباره مسائل روز فوتبال با يکديگر صحبت می‌کنند. مثلا اين بار راجع به آکادمی‌ای صحبت شد که قرار است برای تيم‌های ملی آلمان ساخته شود و همچنين نکات آموزشی از جمله اينکه يک مربی چطور بايد مصاحبه کند.

* اينکه شما و مهدی مهدوی‌کيا متفاوت از ساير مربيان پا به اين عرصه گذاشتيد باعث شده در ايران نگاه مثبتی روی شما باشد.
- اينها همه‌اش شعار است. من که کارم را برای مربيگری از زمان بازيگری شروع کردم و وقتی هنوز بازيگری‌ام تمام نشده بود مدارک D و C را گرفتم. بعد از آن ۱۵ ماه در ليگ‌های داخلی آلمان مربيگری کردم اما اين مسائلی که شما می‌گوئيد در ايران فقط در حد حرف است. تيم‌های پايه ملی ما مربيان‌شان کار اصولی نکردند و انتخابشان هم بر اساس ضوابط نبود.

* ليگ برتر امسال و بازی‌های پرسپوليس را پيگيری می‌کنيد؟
- متاسفانه من در آن زمان در همايش بودم و بازی‌های ليگ برتر را نديدم.

* ماجرای طلبی که از باشگاه پرسپوليس داشتيد به کجا رسيد؟
- اين مشکلی است که من چندين سال است دارم و ابتدا خواستم که به صورت دوستانه با باشگاه پرسپوليس آن را حل کنم و درخواست کردم که طلبم را پرداخت کنند اما مسئولان باشگاه گفتند که من بدهکارم. باشگاه در قرارداد قبول کرده بود که ۵ درصد ماليات را پرداخت کند اما اين کار را نکرد و خودم برای اينکه ممنوع الخروج نشوم مجبور شدم اين ۵ درصد را به همراه جريمه‌اش پرداخت کنم. در واقع من ماليات پولی که نگرفته بودم را پرداخت کردم. در عين حال آنها گفتند که من بدهکارم و اين کار بسيار زشتی بود که مسئولان باشگاه پرسپوليس انجام دادند. پس از اين اتفاق من مجبور شدم که از پرسپوليس شکايت کنم و فدراسيون فوتبال هم حق را به من داد. اما بعد از آن مسئولان پرسپوليس درخواست تجديدنظر رای را دادند که پرونده به کميته استيناف رفت و کميته استيناف هم رای کميته انضباطی را با توجه به مدارکی که من ارائه داده بودم تاييد کرد. اما فدراسيون بی نظم و بی برنامه ما که اجازه می‌دهد تيم های بدهکار در ليگ شرکت کنند، رای خود را اجرا نکرد. خيلی جالب است کميته انضباطی رايی داده که فدراسيون آن را اجرا نمی‌کند! خب پس اصلا چرا کميته انضباطی داريم؟ در اين کميته را ببنديد که خيال همه راحت شود. همين که رايی صادر می‌کنيد که حقی برگردد اما آن رای را اجرا نمی کنيد، اين خودش بزرگترين فساد است. حالا دوستانی که می‌گويند در اين فوتبال فساد وجود ندارد خودشان می‌دانند. من اخيرا برای طاهری هم نامه فرستادم و با جعفر کاشانی صحبت کردم اما هنوز چيزی حل نشده است. متاسفانه فوتباليست ايرانی هرچقدر سر به زيرتر و آرام‌تر باشد بيشتر سرش کلاه می‌رود. اين قانون فوتبال ماست.
خيلی تاسف‌آور است که بازيکنی که چندين بازی ملی دارد و تا روز آخر برای فوتبال کشورش زحمت کشيده نهايتش به اينجا می‌رسد. مثل اينکه در اين فوتبال هر چه بيشتر بی اخلاق باشی کارت بهتر راه می‌افتد. تنها اميدوارم اين مشکل با تدبير مديرعامل پرسپوليس حل شود.

* پس با اين شرايط که از فوتبال ايران ناراحت هستيد اگر پيشنهادی باشد قبول نمی‌کنيد در ليگ برتر سرمربيگری کنيد؟
- فعلا با اين وضعيت که سخت است اما ايران کشورم است و دوست دارم که در کشورم کار کنم. منتها فعلا نه پيشنهادی بوده و نه تصميمی گرفته‌ام.

* تعداد لژيونرهای ايران در اروپا کم شده است. علت را در چه می‌بينيد؟
- فوتبال ما در اين چند سال افت کرده است. ما فکر می‌کرديم که بعد از جام جهانی تعداد بازيکنان بيشتری به اروپا می‌روند اما ديديم که اينطور نشد. الان کشورهای ژاپن، کره جنوبی و چين بازيکنان بيشتری به اروپا می‌فرستند چرا که در کنار اين ترانسفرها کار تبليغات هم به سود آن باشگاه انجام می‌شود اما ايرانی‌ها اين ويژگی را ندارند و مسلما کار سخت‌تر می‌شود. از سوی ديگر همين لژيونرهايی که در اروپا مشغول هستند هم دوست ندارند به ايران برگردند، چرا که کيفيت و امکانات اروپا را نمی‌توانند داشته باشند. بايد مدتی صبر کنيم تا نسل فوتبال‌مان عوض شود. اوليور بيرهوف جمله خوبی گفت با اين معنی که بازيکن بااستعداد خودش استعداد دارد اما مربی خوب و بزرگ بايد ساخته شود. ما بايد مربی‌سازی هم بکنيم و با چاپ مدرک و دوره‌های ۵-۴ روز نمی‌توانيم مربيان خوبی تربيت کنيم.