June 2017 Archives
العربیه - سعید قاسمی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران، در سخنانی، حسن روحانی رئیس جمهوری این کشور را به خوردن مشروبات الکلی و مست بودن هنگام سخنرانی متهم کرد. تاریخ این سخنان مشخص نشده است اما عبدالله رمضان زاده فعال سیاسی اصلاح طلب ایرانی و سخنگوی دولت محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق ایران، پنجشنبه 29 ژوئن با انتشار ویدیوی سخنرانی قاسمی از دادستانی خواست «پیگیر توهین به رئیس جمهوری شود». رمضان زاده در صفحات خود در شبکههای اجتماعی نوشته است: «دادستان کجایی؟ ببینید به رئیس جمهوری چه نسبتی میدهد!»
در ویدیوی منتشره، قاسمی با اشاره به فعالیتهای روحانی در کمپین انتخاباتی خود، او را به «مزخرف گویی» متهم کرد و گفت که رئیس جمهوری ایران گفته «من بندرعباس را به مسکو متصل میکنم».
سعید قاسمی با بیان اینکه ممکن است برای این سخنان محاکمه شود، با اشاره به سخنان روحانی گفت: «زیادی زده بود، دلستر الکلش بالا بود.. مقصر نبود»
سعید قاسمی از چهرههای اصولگرای تند در ایران به شمار میآید. او بارها در سخنرانیهای خود به چهرههای اصلاح طلب و میانهرو در ایران، حمله کرده است. حملات لفظی او به اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام و خانوادهاش، بسیار خبرساز شده بود.
صدای آمریکا - مسئولان مرزی و گمرکی آمریکا در اجرای نسخه فرمان منع مهاجرت که به تایید دیوان عالی رسیده نقش اصلی را بازی می کنند. این ماموران که در فرودگاه ها و معابر مرزی با اونیفرم آبی مدارک مسافران ورودی به آمریکا را کنترل می کنند.
پیشتر در ماه فوریه و صدور فرمان اولیه اجرایی ترامپ در منع مسافرت، این ماموران کنترل مرز و گمرک دچار سردرگمی شده و بسیاری از مسافران دارای ویزای آمریکا را راه نداده بودند، هرچند این افراد بعدا توانستند وارد آمریکا شوند.
این قانون در مورد شهروندان ایران، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی اعمال می شود.
خبرگزاری آسوشیتدپرس می گوید قانون فوق بیش از همه فرودگاه ها را تحت تاثیر قرار خواهد داد و اتباع شش کشور تحت تاثیر آن عمدتا از فرودگاه های نیویورک، میامی، لس آنجلس و سانفرانسیسکو وارد آمریکا می شوند.
ویزاهایی که تاکنون صادر شده اند تحت تاثیر قرار نمی گیرند اما وزارت خارجه دستورالعمل جدیدی صادر کرده که می گوید متقاضیان ویزا از شش کشور مورد نظر باید رابطه نزدیک خویشاوندی با فردی در آمریکا را ثابت کنند. این رابطه شامل والدین، فرزند، همسر، داماد و عروس، و یا خواهر و برادر می شود. این بند با برخی استثنائات دربرگیرنده پناهجویانی می شود که در انتظار تایید ورودشان به آمریکا هستند.
طبق قوانین جدید مادربزرگ و پدربزرگ، نوه، عمه و خاله، عمو و دایی، خواهرزاده و برادرزاده، خاله- عمه- دایی- و عموزاده، خواهر و برادر همسر، و نامزد جزو روابط نزدیک خویشاوندی قلمداد نمی شود. این قانون از ساعت ۸ شب شرق آمریکا در روز پنجشنبه اجرایی می شود.
دولت ترامپ برای کنترل بیشتر مرزهای زمینی عمدتا با مکزیک، برای کنترل بیشتر افرادی که وارد خاک آمریکا می شوند و همچنین کنترل بهتر بر موارد قاچاق مواد مخدر، به تازگی از ۱۴۰۰ ردیف شغلی جدید برای مراکز ورودی مرزی اعلام کرده است.
به گزارش خبرآنلاین، امروز گرمای هوای اهواز به یکی از سوژههای رسانههای خارجی بدل شد. در مهمترین آنها واشنگتن پست در گزارشی مدعی شد، اهواز گرمترین دمای تاریخ را تجربه کرده است و ادعای این رسانه مربوط به درجهای است که در سایت «ودر آندگراند» از دمای هوای اهواز ثبت شده است.
آنچه در ادامه میخوانید متن کامل گزارش این رسانه از گرمای اهواز است. عصر پنجشنبه دمای شهری در جنوبغربی ایران به جدی رسید که منجر به شکسته شدن رکورد گرمترین هوای تاریخ ایران شد، همچنین شاید دمایی که این شهر تجربه کرد با گرمترین دمای تاریخ برابری کند.
اتین کاپیکیان یک متخصص در آژانس هواشناسی فرانسه، در این رابطه در توئیتر خودش نوشت: اهواز دمای 53.7 درجهای را تجربه کرده است و این قطعا یک رکورد شکنی در ایران و همچنین یک رکوردی جدید بین دمای تیرماه آسیا است.
گفتنی است بیشترین دمای پیشین ایران 53 درجه سلسیوس بود.
البته سایت «ودر آندگراند» ادعا میکند که دمای روز گذشته اهواز بیشتر هم بوده و در ساعت 4:51 و 5 عصر ایران به 54 درجه سلسیوس رسیده است.
اين مطلب براى جواب گرفتن نوشته نمى شود. اين مطلب حتى براى هشدار و تحذير به باديگارد سابق خامنه اى نوشته نمى شود. نويسنده حتى مى داند كه اين موجود و موجوداتى امثال او، پاسخ «شرعى» شان به اين گونه مسائل چيست! اول از آن كه خواهند گفت تو مسلمان ترى يا ما؟ تو بيشتر مى فهمى يا ما؟ بعد، از تاريخ صدر اسلام، دويست سيصد حديث موثق خواهند آورد كه باديگارد حضرت محمد هم مثلا به پر و پاچه ى عايشه نگاه كرد و حضرت فرمود: ايرادى ندارد!
نه. با اين تيپ اشخاصِ بغايت وقيح، دهن به دهن نمى توان گذاشت و نمى توان آن ها را به زشتى كارى كه كرده اند و مى كنند مجاب كرد. و اصولا، از يك مشت آدم رذل، كه امروز به ضرب و زور وابستگى به «بيت» و داشتن اسلحه و قدرت، احساس خدايى مى كنند، چه انتظارى مى توان داشت؟:
هر كارى، تاكيد مى كنم هر كارى براى اين جانوران جايز است، چون طبق نظر خمينى، موضوع اصلى، حفظ حكومت اسلامى ست به هر شكل و صورتى، حتى با ترك نماز و گفتن دروغ و هر كار ديگرى كه ظاهرا در اسلام حرام و غير جايز است!
حسين جبارى، كه به گفته ى خودش سال ١٣٦٠ وارد سپاه شده و مدتى محافظ هاشمى و بنى صدر و خامنه اى بوده، در گفت و گو با مشرق نيوز مى گويد:
«...خانواده بنیصدر به طور مثال از لباسی استفاده میکردند که زیر لباس مشخص بود!... من یک یا دو دختر بنى صدر را حضور ذهن دارم.... یک شب در منزل مادر بنیصدر واقع در شریعتی بالاتر از دروازه شمیران مهمانی خانوادگی داشتند.
در مهمانی خانوادگی همه که محرم نیستند، افراد مختلفی هستند که از درجه محارم فراتر رفته بود. من عازم محل پست خود در پشت بام بودم و در اتاق باز بود. نگاهم افتاد و دیدم ظاهراً همه با هم محرم هستند! یک میز بیضی شکل بزرگ در خانه بود، دیدم زن و مرد بیحجاب دور این میز ایستادهاند. واقعاً به من شوک وارد شد که وی رئیسجمهوری کشور اسلامی است، این خانواده و این تشکیلات؟!... در راه خانه بنیصدر بهعنوان یکی از اعضای تیم محافظت رهبری بودیم به آقا در خصوص وضعیت خانوادگی بنیصدر گفتم که در جواب با تعجب گفتند مگر چنین چیزی میشود. عرض کردم: بله. خانواده و دخترش بیحجاب هستند. امروز که حجاب شل و ول شده هنوز در سطح شهر باب نشده ولی خانواده بنیصدر با دامن و جوراب نازک ظاهر میشدند. پیراهن حریر بود که زیر آن کاملاً معلوم بود...»
اين موجود كثيف رسما و علنا مى گويد، خانواده بنى صدر، يعنى زن و دختر او از لباسى استفاده مى كردند كه زير لباس، و لباسْ زيرِ آن ها مشخص بود...
دیدگاه نو - آقازاده حداد عادل برای تبلیغ مدارس زنجیره ای فرهنگ -متعلق به خانواده حداد- به توئیتر آمد و از مخاطبان خواست که "اگر دانشآموز نخبهای در زمینه علومانسانی میشناسید که مدرسه مناسبی برای تحصیل ندارد معرفی کنید تا در فرهنگ ثبت نام شود" در پی این درخواست کاربران زیادی دانش آموزان محروم از تحصیل بهائی را به او معرفی کردند که او در پاسخ نوشت:
"بهایی هرگز، این قدر هنوز حقیر نشدیم که به خدام ملکه سرویس بدیم! چطور بخودتون جرات پرسیدن چنین سوالی دادین؟"
پسر حداد عادل در حالی بهائیان را به نوکری ملکه انگلستان متهم میکند که تصاویر متعددی از حداد عادل و همسرش در سفر به انگلستان منتشر شده است. سفرهای متعدد حداد عادل و خانواده اش به انگلستان به میزانی بود که حتی صدای اعتراض در نمایندگان مجلس هفتم بلند شد. پیش از این نیز چهره های طرفدار خامنهای از انگلستان خواسته بودند تا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ از نامزد مورد حمایت خامنه ای دفاع کند چرا که محافظه کاران روابط بهتری با انگلستان خواهند داشت. روابط چهره های جناح راست جموری اسلامی با مقامات سیاسی انگلستان تا حدی است که همواره مورد اعتراض اصلاح طلبان بوده است.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
احتمالاً دروغ گویی رکنی از ارکان فقاهت است. البته فقیهان برای دروغ گویی، تهمت زنی و هتاکی، احادیثی به نقل از پیامبر اسلام جعل کرده اند تا کارشان شرعی و خدا پسند به شمار رود. با استناد به همان احادیث، آیت الله خامنه ای، ائمه جمعه درباری، محافظه کاران، سران قوه قضائیه و کل رسانه هایشان شبانه روز به مخالفان و منتقدان و رقبا ؛ تهمت می زنند، هتاکی می کنند و درباره شان دروغ می بافند.
شواهد و قرائن این مدعا قابل شمارش نیست. به عنوان مثال، ابراهیم رئیسی امروز گفته است :
"قرار بود با حل مسئله هستهای، تحریمها برداشته شود اما دشمن روزبه روز تحریمها را بیشتر کرد و مصوبه مجلس سنای آمریکا نیز بر پایه تشدید تحریمها علیه ایران استوار است...عده ای درداخل کشور به دنبال سازش با دشمن هستند اما نمی دانند هزینه سازش بیشتر از هزینه چالش است زیرا دشمن هیچ گاه از مواضع خود کوتاه نمی آید که نمونه آن را در مذاکرات هسته ای و بد عهدی طرف مقابل دیدیم. نسخه سازش با قدرت های بزرگ در سیره ائمه اطهار وجود نداشته و همه این بزرگواران در مقابل ستمگران ایستادگی کرده اند. اصل مبارزه با ظلم و ستم را همه امامان معصوم با جدیت دنبال کردند و اگر در روش ها و تاکتیک ها تفاوتی وجود داشته، در ارزش و اصل مبارزه هیچ تردیدی نبوده است. در کشورهای منطقه، اوضاع و شرایط فرق کرده و مجاهدان راه خدا زمام امور را به دست گرفته اند و انشالله پیروزی نهایی با مستضعفان جهان است".
درباره این دروغ گویی و تهمت زنی چند نکته قابل ذکر است.
یکم- مبارزه ائمه با ستمگران غاصب: مدعای کلی مبارزه ائمه با ستمگران غاصب و ایستادگی در برابر آنان، کاذب و دروغ است. به موارد زیر بنگرید:
سازش اول- به اعتقاد فقیهان ، حکومت حق علی بن ابی طالب بود و سه خلیفه اول- بر خلاف فرمان خدا و پیامبر- حق او را غصب کردند. اما حضرت علی نه تنها حکومت هر سه خلیفه را پذیرفت، بلکه با آنان همکاری کرده و به آن ها مشورت می داد. دخترش (ام کلثوم)- فرزند مشترک علی و فاطمه- را هم به ازدواج عمربن خطاب - خلیفه دومی که به اعتقاد شیعیان نه تنها حق علی را غصب کرد، بلکه حضرت فاطمه را هم به شهادت رساند و فقیهان هم بر اساس همین دروغ روز شهادت حضرت فاطمه را تعطیل رسمی اعلام کرده اند. اقدامی که از نظر اکثریت مسلمین اهانت به شمار می رود و دشمن شاد کن است- در آورد.
سازش دوم- به اعتقاد فقیهان، حکومت حق امام حسن بود. اما آن امام با معاویه سازش کرد. حکومت را به معاویه واگذار کرد و مطابق سازش، حقوقی برای خود و شیعیان دریافت کرد. همان سازشی که آیت الله خامنه ای آن را "نرمش قهرمانانه" نامیده است. داده ها و ستانده های این سازش را مقایسه کنید.
سازش سوم- به غیر از امام حسین، اکثر ائمه با حکام ستمگر غاصب زمان خود در نیفتادند. امام سجاد که فقط یک کتاب دعا دارند که تحقیق ارزشمند استاد فرهیخته دکتر سید حسین مدرسی طباطبایی- استاد دانشگاه پرینستون- نشان می دهد که حداکثر یک دعای آن ممکن است از آن امام سجاد باشد. امام صادق که فقط درس می داد و به قول فقیهان بنیانگذار فقه شیعیان است.
سازش چهارم- به اعتقاد فقیهان، حکومت حق امام رضا بود، نه مأمون ستمگر غاصب که به ادعای دروغ فقیهان امام رضا را به شهادت رساند. اما امام رضا با مأمون سازش بالایی کرد و ولیعهدی او را پذیرفت. چرا؟ از ترس جان؟ ترس امام با نظریه امامت شیعیان در تعارض است. از این مهمتر، چرا امام جواد- فرزند امام رضا- با دختر قاتل پدر خود، پس از به شهادت رساندن پدرش، ازدواج کرد. از سر ترس؟ سازش از این بالاتر که امام معصوم مبارز با حاکم ستمگر غاصب قاتل امام حق، فامیل شود و دامادی او را بپذیرد؟ علت هرچه که باشد، این امر یکی از سازش های ائمه با حکام جور و دشمنان بوده است.
شیخ مفید در کتاب ارشاد که متقن ترین اثر در سرگذشت امامان است جز در باره علی و حسن و حسین و موسی بن جعفر که می گوید به زهر یا قتل شهید شده اند در باره ی امامان دیگر حتی امام رضا کلمه "قُبِضَ" را به کار برده که به معنی مرگ طبیعی است. در کتاب مقنعه هم که فقه است در فصل "زیارات" عیناً به همین صورت عمل کرده است. در کتاب تصحیح الاعتقاد (ص ۱۱۱- ۱۱۰ چاپ انتشارات شریف رضی قم -۱۳۶۳).
حسین علیزاده دیپلمات مستعفی ایران در کشور فنلاند در مصاحبه اختصاصی با شبکه جهانی «دُرّ تی وی» به فرمان «آتش به اختیار» رهبر نظام و سعی و تلاش ایشان برای توجیه آن در مراسم عید سعید فطر پرداخت، و گفت این فرمان نسنجیده آقای خامنه ای مانند غذای فاسد و ناسالمی بود که هنگامی که وارد بدن جامعه شد، مردم به شدت به آن واکنش نشان دادند و آن را پس زدند، تا آنجا که ایشان در صدد ماله کشی و توجیه آن برآمد.
حسین علیزاده ادامه داد آنچه آقای خامنه ای گفت و جامعه مانند غذایی فاسد آن را پس زد چیزی نبود الی فرمان آنارشیسم و هرج و مرج مطلق، و این اولین بار در تاریخ است که رهبری در حوزه کشور خود دستور به نافرمانی مدنی و آنارشیسم می دهد.
آقای علیزاده در ادامه این گفتگو ابراز داشت که وقتی رهبر نظام به عمق نسنجیده بودن سخنان خود پی برد سعی کرد تا با حد و مرز قائل شدن برای این فرمان آنارشیسم به نحوی آن را توجیه کند، ولی متاسفانه توجیه ایشان بد تراز خود فرمان بود چرا که گفت منظورش آتش به اختیار در مجرای قانونی بوده است! و سوال همین جا مطرح میشود که مگر آتش به اختیار قانونی هم داریم؟! مساله این است که آقای خامنه ای شهامت این که بگوید اشتباه کرده را ندارد، و در ضمن اتهامی را که متوجه دولت کرده «و گفته دولت دچار اختلال است» را پس نگرفته و بر سخن و موضع نسنجیده خود پافشاری میکند.
حسین علیزاده در بخش دیگری از این مصاحبه گفت این چگونه است که یک مداح جوان اجازه پیدا می کند که در مراسمی مانند «عید فطر» گستاخانه و با فحاشی به موضوعی مانند «برجام» که کل نظام پشت سر آن بود، و رئیس جمهور منتخب مردم حمله کند!؟ جوابی برای ما نیست جز آنکه «ما با نظامی روبرو هستیم که دست راستش با دست چپش در تعارض است»!
حسین علیزاده با اشاره به اسلحه ای که در مراسم «عید فطر» در دست رهبر نظام بود، گفت حکایت اسلحه تک تیرانداز آقای خامنه ای در روز عید فطر مانند داستان چفیه ای است که ایشان بر دوش می اندازد، و آن هنگامی بود که نظام را در حال سقوط دید، به همین دلیل چفیه دوران جنگ را بر دوش انداخت که یعنی دوران جنگ است و شما هم بروید وسرکوب را آغاز کنید.
حسین علیزاده در پایان گفت آقای خامنه ای به دلیل داروهایی که به ایشان میدهند، یا سن بالا، یا فضای بسته ای که مشاورانش برای او بوجود آورده اند، و یا دلایل دیگری که ما از آن بی اطلاع هستیم به شدت دچار اختلال فکری، روحی، روانی و شخصیتی است، و متاسفانه ما در ایران نهاد نظارتی درستی نداریم که به وضعیت ایشان رسیدگی کند.
مجتبی واحدی - دیدگاه نو
سالهاست که تریبون های پر شمار حکومتی انواع اهانت ها را نثار برخی چهره های سیاسی ، مذهبی ، روشنفکران و دگراندیشان می کنند و هرگونه اتهام افکنی علیه آنان را مباح بلکه واجب می شمارند. این موضوع مختص سال های پس از پیروزی انقلاب نبوده اما مخاطب این یادداشت نحله ای خاص از نیروهای وابسته به حکومت هستند لذا در این مقاله تنها به سالهای پس از استقرار نظامجمهوری اسلامی خواهم پرداخت. در این سالها هرکس اندک زاویه ای با قدرتمندان داشته ، بایستی خود را برای شنیدن انواع هتاکی ها آماده می کرده است.
در این زمینه تفاوت زیادی میان دوران رهبری آیت اله خمینی و جانشین او وجود ندارد جز آنکه در حال حاضر ، ریاست عملیات هتاکی بر عهده علی خامنه ای می باشد و هتاکان از " بسته های تشویقی" بیشتر ، بهره مندند. تفاوتدیگر ، توسعه برخوردهای قضایی و امنیتی با منتقدان و معترضان بوده و هست.. این سالها از رئیس جمهور قانونی تا مراجع تقلید ، از دانشجویان آزادیخواه تا برخی اساتید دانشگاهها ، از روزنامه نگارانمستقل تا روحانیونغیر درباری و از نمایندگانمجلس تا برخی فعالان سیاسی ، هدف اهانت ها و اتهام افکنی ها بوده اند. آنچه مورد تاسف است همراهی وابستگان دو جناح با اهانت کنندگان در بسیاری از موارد بوده که گاه از طریق همزبانی و در مواردی نیز با سکوت رضایت آمیز ، موجب جسارت اهانت کنندگان شده است .
هدف این یادداشت ملامت فرد یا افراد خاص نیست. در خلق این وضعیت ، همه ما کم و بیش قصور یا تقصیر داریم. آنچه بهانه نگارش این سطور شد واکنش های افراطی نسبت به توهین هایی است که در روز قدس و در نماز عید فطر متوجه حسن روحانی شد . البته نگارنده در خصوص " توهین آمیز بودن" اشعار مداح درباری - میثم مطیعی -تردید دارد اگر چه در هدفمند بودن و هماهنگی قبلی برای قرائت آنها هیچ تردیدی نیست در حالی که آنچه در روز قدس در برابر روحانی انجام شد قطعا توهین ، اوباشگری و قانون شکنی بود. اما مگر توهینکنندگان ، افراد ناشناخته ای بودند و مگر توهین هایی به مراتب شدیدتر و غیر اخلاقی تر نسبت به کسانی که امکان دفاع از خود را ندارند قبلا توسط همین افراد و رهبران آنها صورت نگرفته است ؟ آیا حضور روحانی در جایگاه ریاست جمهوری ، شان قدسی به او بخشیده و هر نوع اهانت یا اتهام افکنی علیه او را در ردیف گناهان کبیره قرار داده است ؟
دویچه وله - طرفین جنگ در سوریه برای تثبیت حوزههای نفوذ خود تلاش میکنند. اسرائیل نفوذ ایران را خطری برای خود میبیند. آمریکا تهدید کرده است. در هر بحرانی نام ایران برجسته میشود. هر اقدام حسابنشدهای میتواند به رویارویی بینجامد.
بیش از ۱۰ روز از انهدام یک جنگنده ارتش سوریه توسط آمریکا میگذرد؛ اقدامی که واکنش تند روسیه را در پی داشت. کرملین که اعلام کرده بود، این اقدام بدون پیامد نخواهد ماند، کانال تماس خود با فرماندهان آمریکایی که برای هماهنگی در نبرد با داعش در سوریه و پرهیز از رویارویی ناخواسته برقرار شده بود را قطع کرد. مسکو اعلام کرد که از این پس هر "شیء پرندهای" را در مناطق تحت کنترل خود هدف قرار خواهد داد.
سپس پهپاد ساخت ایران در سوریه توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا سرنگون شد. آمریکاییها اعلام کردند که این پهپاد "مقاصد خصمانه" داشته و به همین خاطر توسط جنگنده آمریکایی ساقط شده است.
در کنار این حوادث، دهها حادثهی دیگر هم وجود داشت که هر یک از آنها میتوانست تحت شرایطی دیگر به شعلهور شدن آتش دشمنیها تا سر حد رویارویی نظامی بینجامد.
آمریکا و "تغییر رژیم" ایران
از لحاظ زمانی این حوادث در پی چرخش چشمگیر سیاست دولت آمریکا در قبال ایران به وقوع پیوستند.
رکس تیلرسون، وزیر خارجه ایالات متحده، روز ۲۴ خرداد (۱۴ ژوئن) در نشست کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا از "تغییر مسالمتآمیز رژیم ایران" سخن گفته بود و نیز از وقوف آمریکا به "حضور مستمر بیثباتکننده ایران در منطقه" و از "پاسخ" این کشور به اعزام نیروهای شبهنظامی از ایران به عراق، سوریه و یمن و حمایت جمهوری اسلامی از حزبالله.
وزارت خارجه در تهران بلافاصله واکنش نشان داد و اظهارات رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا را به عنوان مواضعی "مداخلهجویانه" بهشدت محکوم کرد. اما رهبر جمهوری اسلامی که دلبستگی چندانی به موضعگیریهای متعارف دیپلماتیک ندارد، تیلرسون و تیم او را "چاقوکشان تازهکار و بیتجربه" نامیده بود.
برغم مصوبه ۱۸۵ روزه دوره آموزشی در هر سال، مدارس در سال تحصیلی جدید تنها ۱۷۴ روز فعال هستند.
به گزارش ایسنا، طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش از اول مهر ماه تا شهریور سال بعد یک سال تحصیلی محسوب میشود و دوره آموزش رسمی و امتحانات آن در هرسال تحصیلی از اول مهر ماه تا پایان خرداد سال بعد خواهد بود. بر اساس قانون دانش آموزان باید ۳۷ هفته به مدت ۱۸۵ روز به مدرسه بروند اما مروری بر تقویم ملی کشور حکایت از این دارد که بازه زمانی تحصیل دانش آموزان معمولا کمتر از این عدد است به نحوی که با احتساب تعطیلات رسمی دانش آموزان در سال تحصیلی جدید تنها ۱۷۴ روز به مدرسه میروند ضمن اینکه در سالهای گذشته به علت تعطیلات پیشبینی نشده ناشی از آلودگی هوا، یخبندان و ... این عدد قطعا کمتر هم بود.
آموزش رسمی برای دانش آموزان در سه ماهه تابستان و ۱۳ روز نوروز، تعطیل است. دانش آموزان در سال تحصیلی ۹۷- ۹۶ و در بازه زمانی ابتدای مهر تا پایان خرداد ماه ۷۲ پنجشنبه و جمعه پیش رو دارند و روزهای ۸ و ۹ مهر، ۱۸ و ۲۸ آبان، ۱۵ آذر، ۲۲ بهمن، یکم و ۲۹ اسفند و در سال ۹۷ نیز ۱۱ اردیبهشت ، ۱۴ و ۱۵ و ۲۴ خرداد تعطیل رسمی هستند.
بی بی سی - لیونل مسی، ستاره فوتبال تیم ملی آرژانتین، امروز با آنتونلا روکوزو، عشق دورانی کودکیش ازدواج میکند.
مراسم ازدواج مهاجم سرشناس تیم بارسلونای اسپانیا در شهر روزاریو، محل تولد مسی، برگزار خواهد شد. مسی پیش از پیوستن به تیم بارسلونا در سن ۱۳ سالگی، در این شهر با آنتونلا روکوزو آشنا شده بود.
روزنامه آرژانتینی کلارین مراسم ازدواج مسی را "ازدواج سال" و حتی "ازدواج قرن" خواند.
طبق گزارش این روزنامه ۲۶۰ نفر به مراسم عروسی دعوت شدهاند. سوارز و نیمار، از هم تیمیهای مسی در بارسلونا، از مهمانهای این مراسم بزرگ خواهند بود.
علاوه بر حضور سنگین نیروهای پلیس برای تامین امنیت در اطراف هتلی که محل عروسی است، شرکتهای امنیتی خصوصی هم برای مراقبت از فضای داخل سالن بکار گرفته شدند.
همچنین، نزدیک به ۱۵۰ خبرنگار برای پوشش جشن عروسی در مراسم شرکت خواهند کرد. اما، آنها اجازه حضور در همه اماکن را ندارند، و باید در محوطههای از پیش تعین شده باقی بمانند.
رادیو فردا - وزیر امورخارجه ایران اجرایی شدن بخشهایی از فرمان ممنوعیت موقت ورود اتباع شش کشور عمدتا مسلمان به ایالات متحده را «شرمآور» خواند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، محمدجواد ظریف روز جمعه در حساب توییتری خود نوشت: « ایالات متحده در یک نمایش واقعا شرمآور از دشمنی کور با همه ایرانیان، اکنون بر سر راه دیدار مادربزرگهای ایرانی با نوههایشان مانع ایجاد میکند».
این ممنوعیت موقت که از از نخستین ساعات بامداد جمعه به وقت گرینویچ وارد مرحله اجرایی شد، ورود شهروندان کشورهای ایران، لیبی، سوریه، سومالی، سودان و یمن به ایالات متحده را به مدت ۹۰ روز ممنوع میکند، مگر در مواردی که فرد متقاضی از یک نوع «ارتباط معتبر» با آمریکا برخوردار باشد.
دولت دونالد ترامپ، روز چهارشنبه، ضوابط تازهای را، جهت صدور روادید آمریکا برای شهروندان این شش کشور و تمام پناهجویان، تعیین کرد. براساس ضوابط تازه، متقاضیان در صورت داشتن خویشاوند «نزدیک» یا روابط بازرگانی با آمریکا، میتوانند درخواست روادید کنند.
به گزارش آسوشیتدپرس، این اقدام پس از آن انجام میگیرد که دیوان عالی آمریکا دستور داد بخشی از فرمان دونالد ترامپ که مورد انتقاد گسترده قرار گرفته بود، به مرحله اجرا گذاشته شود.
بر اساس این مصوبه تازه، متقاضیانی که از سوریه، سودان، سومالی، لیبی، ایران و یمن هستند چنانچه والدین، همسر، فرزند، دختر یا پسر بزرگسالشان، یا داماد و عروسشان در آمریکا ساکن باشند، واجد شرایط خواهند بود.
مصوبه جدید دولت آمریکا شامل پدر بزرگ، مادر بزرگ، نوهها، عمه و خاله، خواهر زاده و سایر خویشاوندان درجه دو نخواهد شد.
صدای آمریکا - فوربز نوشت پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه مطلوب علی خامنه ای نبود و رهبر بیمار جمهوری اسلامی ابراهیم رییسی را که احتمالا جانشین اش خواهد شد ترجیح می داد. اما خامنه ای از ترس از قیام های اجتماعی و عواقب گسترده آن با ریاست جمهوری روحانی برای دور دوم موافقت کرد.
از این منظر نتیجه انتخابات غیر دموکراتیک ایران انعکاسی از آرای عمومی نبود، بلکه نشانه ای از تسلط لرزان رهبر جمهوری اسلامی بر قدرت و عمیق تر شدن اختلافات میان نخبگان حاکم است.
وعده روحانی به لغو تحریم های مرتبط با برنامه موشک های بالیستیک و فعالیت های تروریستی تو خالی خواهد بود زیرا این دو حوزه کاملا در اختیار سپاه پاسداران است که اخیرا از ساخت سومین کارخانه موشک سازی زیرزمینی خبر داده است.
تنها گزینه پیش روی روحانی این است که وعده های انتخاباتی اش را انکار و اذعان کند در کشوری که توسط رهبر و سپاه اداره می شود یک تدارکاتچی بیشتر نیست. چنین اعترافی هر گونه تلاش او برای مشروعیت بخشی بین المللی به استبداد ملاها را خنثی خواهد کرد.
روحانی ممکن است در پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری مچ رهبر جمهوری اسلامی را باز کرده باشد، اما در این روند رژیم را یک گام به سقوط ناگزیر خود نزدیک تر کرده است. گزینه های پیش روی حسن روحانی در حال حاضر ترسناک است.
لینک به مقاله کامل به زبان انگلیسی در وب سایت فوربز
رئیسجمهور آمریکا در توئیتر از الفاظ توهینآمیز برای حمله به دو مجری یک شبکه خبری «اماسانبیسی» استفاده کرد.
به گزارش فارس، استفاده «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا از الفاظ توهینآمیز برای حمله به دو مجری برنامه «مورنینگ جو»، از شبکه خبری «اماسانبیسی» با واکنشهای گسترده در شبکههای مجازی رو به رو شد.
«جو اسکاربرو» و «میکا برزینسکی» مجریهای تلویزیون اماسانبیسی دو خبرنگاری بودند که روز پنجشنبه به دلیل آنچه «ترامپ» بدگویی علیه خودش خوانده هدف حملات لفظی رئیسجمهور آمریکا قرار گرفتند.
ترامپ در توئیترش نوشت: «شنیدم که 'مورنینگ جو' (که دیگر آن را نگاه نمیکنم) با آن عملکرد ضعیفش به بدگویی علیه من پرداخته است. پس چطور است که آن 'میکای کمخرد' و کمهوش، همراه با 'جوِ روانی' نزدیکیهای سال نو سه شب پشت سر هم در عمارت مار-ئه-لاگو نزد من آمدند و اصرار کردند که به برنامهشان بروم؟ صورتش (میکا) به خاطر جراحی کشیدن پوست، بدجور خونریزی داشت. من گفتم نه.»
«لیندسی گراهام»، نماینده جمهوریخواه مجلس سنا که خود زمانی به دلیل به زبان آوردن سخنانی درباره چهره «نانسی پلوسی»، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان مجبور به عذرخواهی شده بود از ترامپ بابت این توئیت انتقاد کرد.
وی نوشت: «آقای رئیسجمهور، توئیت شما دون شأن منصب شما بود و تمثالی از نادرستیها در سیاست آمریکا است، نه عظمت آمریکا.»
شبکه خبری «سیانان»، اظهارات رئیسجمهور آمریکا را «نفرتپراکنانه» و تبعیضآمیز علیه زنان توصیف کرد.
«جنیفر روبین»، خبرنگار روزنامه واشنگتنپست که خود جز طرفداران سیاستهای افراطی و قلدرمآبانه «ترامپ» است از تمامی جمهوریخواهانی که نگران «مدنیت» هستند خواست که توئیت رئیسجمهور آمریکا را محکوم کنند.
وی نوشت: «بسیار خوب. تمام جمهوریخواهانی که نگران مدنیت هستید. توئیت رئیسجمهور را محکوم کنید یا اینکه کلاً ساکت باشید.»
«کالین کال»، دستیار مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید در توئیترش نوشت: «خطاب به تک تک پدران و مادران کودکان خردسال که به ترامپ رأی دادند: چطور توانستید این مرد را به عنوان الگوی کودکانتان در کشور انتخاب کنید؟»
معاون اول قوهقضائيه گفت: امروز که آمریکا به یک نحوی کُری میخواند و افراد و نهادهای انقلابی مثل سپاه، بسیج و دستگاه قضایی از لسان برخی مسئولین تحقیر میشوند و وقتی به تجربه گذشته نگاه میکنم، به گمانم یک فتنه جدید در پیش است.
به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی اژهای در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه تهران به مناسبت هفته قوه قضائیه اظهار کرد: به عنوان فردی که از اول انقلاب تا امروز در دستگاه قضایی و دستگاه اجرایی بودم، تجربه ثابت کرده که بعد از هر تخریبی علیه سپاه و برخی عناصر انقلابی، یک اقدام خطرناک اتفاق افتاده است.
معاون اول دستگاه قضا افزود: در اوایل انقلاب میبینیم که یک بنی صدری پیدا می شود که خودخواه است و مغرور به رأی اکثریت مردمی است که نمیداند به رئیس جمهور رای دادند تا نماینده مردم و نظام باشد و مشکلات را حل کند.
محسنی اژهای گفت: یک بنیصدر خودخواه و مغرور پیدا میشود و مردم را تخریب میکند و میگوید اینها چماق به دست هستند و عناصر و نهادها را تخطئه میکند. بجای تمرکز بر جنگ وارد حاشیهها میشود. در همین دانشگاه تهران چهها که نکردند. همه جریانهای ضد انقلاب زیر چتر بنی صدر که تا دیروز با هم اختلاف داشتند، جمع میشوند و بنی صدر هم مغرور به رأی که مردم، مردم و نهادها را تخریب و تحقیر میکند و احساس میکند که مثل اینکه خطری در پیش است.
«سودابه چمن آرا» جزو اولین گروه افسران زن نیروی پلیس در ایران بود. گروه زنانی که با آموزشهای سخت و فشرده، وارد عرصه خدمت به شهربانی شدند، سودابه بعد از انقلاب در ایران نماند و تمام این سالها به عنوان مددکار و کنشگر در حوزه آسیبهای اجتماعی و خشونت درخانواده، به زنان آسیب دیده و کتک خورده، یاری رساند. او یکی از مددکاران برجسته شهر واشینگتن است، یکی از ایرانیانی که بهتر است بشناسیم
اسرائیل ایران را متهم کرده که از "ستاره داود" به عنوان هدف موشکی استفاده کرده. نماینده اسرائیل در سازمان ملل استفاده از نماد یهودیت برای ارزیابی دقت در هدفگیری را "نفرتانگیز" خوانده و خواستار برخورد با ایران شده است.
دنی دانون، نماینده اسرائیل در سازمان ملل متحد روز چهارشنبه گذشته (۲۸ ژوئن/ ۷ تیر به وقت محلی) در نیویورک مدعی شد که سپاه پاسداران ایران در یکی از آزمایشهای موشکی خود از نشانهی "ستاره داود"، نماد دیانت یهود، به عنوان هدف استفاده کرده است.
به نوشته روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت در روز پنجشنبه، دانون برای اثبات ادعای خود تصویری ماهوارهای را در بین اعضای شورای امنیت پخش کرده و ضمن ارائه شکایتی رسمی به دبیرکل سازمان ملل، اقدام ایران را "نفرتانگیز و غیرقابل قبول" خوانده است.
بر تصویر ماهوارهای ارائه شده توسط نماینده اسرائیل در سازمان ملل، ستارهای ششپر دیده میشود که همزمان نماد یهودیت و دولت اسرائیل است. به گفته این دیپلمات اسرائیلی، تصویر به یکی از آزمایشهای اخیر سپاه بر روی یک موشک بالستیک برمیگردد.
روزنامه نیویورک تایمز نوشت که محمد بن نایف، ولیعهد مخلوع عربستان سعودی در حصر خانگی به سر میبرد.
به گزارش فارس، این روزنامه آمریکایی نوشت، بر اساس اطلاعاتی که از 4 مقام سعودی و آمریکایی نزدیک به خاندان حاکم عربستان به دست آورده، محمد بن نایف هماکنون در کاخ خود واقع در شهر جده در حصر به سر میبرد و اجازه خروج از عربستان را ندارد.
نیویورک تایمز هدف از این حصر را جلوگیری از هرگونه مخالفت احتمالی دانست که شاید منجر به ضد کودتا علیه محمد بن سلمان، ولیعهد جدید شود.
در بخش از گزارش این روزنامه آمده است، آمریکا احترام زیادی نسبت به محمد بن نایف به دلیل اقدامات و تلاشهای وی در خصوص مقابله با تروریسم و القاعده، قائل است.
به نوشته نیویورک تایمز، محدودیتها علیه شاهزاده محد بن نایف، نشانگر ترس و نگرانی از اعتراضات شاهزادگان سعودی ناخرسند از تغییر اخیر است و در صورت ظهور بن نایف در ملأ عام، ناخرسندی آنها بیشتر خواهد شد.
خبرآنلاین - باورش کمی سخت است، یک روحاني بلندمرتبه، یک انقلابی دو آتشه و یک قاضیالقضات، به دخترش بگويد «حجابت اختياري است»، به همسرش بگويد «این قدر در خانه نشین افسرده می شوی، برو رانندگی یاد بگیر» و به پسرانش بگوید «انتخاب رشته تحصیلی تان بر عهده خودتان». برای خانواده اش رادیو و تلویزیون بخرد آن هم در روزگاری که نام بردن از آن ها هم موجب «گناه» بود و از هنرمندان حمایت کند و ساعت ها وقت بگذارد برای راضی کردن کسانی که پرداختن به هر هنری را «قرتی بازی» می دانستند و حرام.
خبرآنلاین: آیا پدر تابو شکن بودند؟
ملوک السادات بهشتی: بله دقیقا یا حتی سدشکن بودند. حتی همسرشان را تشویق می کردند که رانندگی یاد بگیرند که این موضوع در آن زمان موضوع جا افتاده ای نبود. اینکه همسر یک روحانی که استاد حوزه هم هست رانندگی کند. شهید بهشتی من را به ادامه تحصیل بسیار تشویق می کردند و حتی وقتی که در سال های 59 یا 60 من دو فرزند خردسال داشتم و عملا دانشگاه ها بسته شده بود، باز هم ایشان من را تشویق می کردند و می گفتند الان که دانشگاه ها بسته است در خانه کار کن و من به راهنمایی ایشان مقاله می نوشتم و ترجمه می کردم و برای روزنامه ها می فرستادم. ایشان حتی ما را در بسیاری از جلسات همراه خود می بردند. من از 10سالگی همراه مادرم به جلسات مختلف مهندسین، پزشکان، بازاری ها و موتلفه می رفتم. من یادم هست جلسه ای بود که خانم ها هم به همراه آقایان حضور داشتند؛ از انتهای اتاق یکی از خانم ها بلند سوال کرد، پدرم آن خانم را تشویق کردند که سوالش را بلندتر بپرسد. در آن زمان اگر زنان در جلسات سیاسی شرکت می کردند سکوت می کردند و فقط مستمع بودند و کمتر کسی اجازه صحبت کردن به زنان می داد. این تشویق باعث شده بود که زنانی که اطراف ایشان یا آشنای ایشان بودند اعتماد به نفس پیدا کنند. من فکر می کنم این خیلی موثر بود که دخترهای خانواده هم این اعتماد به نفس را پیدا کنند که در جامعه حضور پیدا کنند.
خبرآنلاین: در مورد حجاب چطور؟ آیا شده بود که به شما در مورد نوع حجاب شما تحکمی کنند؟
ملوک السادات بهشتی: من در یک دوران بسیار بحرانی یعنی در دوران بلوغ در آلمان بودم. در آنجا پوشیده بودن مساله بود. من ساعت ها با ایشان بحث می کردم و هرگز به منِ دخترشان نگفتند که حتما باید روسری سرت کنی یا حتما باید پوشیده باشی یا حتما باید جوراب مشکی بپوشی. هرگز ایشان به من نگفتند که چه نوع لباسی یا چه رنگی باید بپوشی. ایشان واقعا به آن کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان اعتقاد داشتند. یعنی موضوع حجاب را به انتخاب دختر می گذاشتند و این خیلی مساله مهمی بود. من یادم هست که در آن زمان یک لباس کاملا سفید خریده بودم و وقتی ایران آمدم همان لباس را پوشیدم و یک چادر هم رویش پوشیدم. همه دوستانم تعجب کرده بودند که تو چرا این مدلی آمدی؟ تو چرا کفش سفید می پوشی؟! می خواهم بگویم که این موضوع برای یک خانواده روحانی عجیب بود اما تربیت شهید بهشتی باعث شد که من وقتی در آلمان به مقطع دبیرستان وارد شدم و کلاس هایمان هم مختلط بود، خودم انتخاب کنم که روسری بپوشم و سر کلاس بنشینم. این موضوع هم مورد بحث بسیاری از هم کلاسی هایم بود که من هم در این باره جوابشان را می دادم تا حدی که یک بار معلم دینی ما گفت بریم مسجد هامبورگ را ببینیم. یعنی اینقدر برخوردها منطقی بود و همه کلاس را به مسجد هامبورگ بردیم. خود شهید بهشتی هم چون مسلط به زبان آلمانی بود به همه سوال هایشان جواب دادند که بسیار اثر خوبی داشت.
محمدرضا بهشتی: تربیت فرزندان نسبتی با تحکم و برخورد آمرانه ندارد در نوع مواجهه ایشان ملموس بود. من احساس می کردم که ایشان رفتارهای همه فرزندانشان را رصد می کند وهرکدام از فرزندان وقت جداگانه برای صحبت با پدر داشتیم.
لینک به نسخه کامل گفتگوی فرزندان آیتالله بهشتی با خبرآنلاین
رمضان امسال هم روزههای مسلمین یکسان نبود. برخی ۳۰ روز را در ماه صیام بودند و برخی ۲۹ روز. هنگامی که در ایران، اولِ رمضان اعلام رسمی شد، از نجف خبر رسید که رؤیت هلال رمضان برای آیتالله سیستانی مسجل نشده است. آیتالله وحید خراسانی در قم هم با سید سیستانی هم نظر بود. آنها یک روز پس از تقویم رسمی ایران، حکم به اولِ رمضان دادند.
در هنگامهی عید فطر نیز رأیها یکسان نبود. در حالی که غالب مراجع تشیع، دوشنبه را برابر با روز عید اعلام کرده بودند، حضرات سید کاظم حائری و سید کمال الحیدری و شیخ محمد سند، یک روز پیش از این را عید گرفتند. در این میان، آیات عظام سیستانی و وحید خراسانی که یک روز دیرتر از سایر مراجع حکم به حلول رمضان داده بودند اما عید فطر را با سایرین برگزار کردند.
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور از حذف شیوه علیالرأس از نظام مالیاتی برای جلوگیری از اعمال سلیقه مأموران مالیاتی خبر داد.
به گزارش رجانیوز به نقل از اخبار اقتصادی و دارایی (شادا) رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور در نشست شورای هم اندیشی دولت و بخش خصوصی استان زنجان با تاکید بر اینکه مهمترین سیاست سازمان، تعامل با مودیان مالیاتی است، گفت: در حال حاضر مبارزه با فرار مالیاتی و افزایش عدالت مالیاتی در اولویت برنامه های نظام مالیاتی قرار دارد و رشد مالیات ها نیز از محل بسط منابع جدید، گسترش چتر مالیاتی و شناسایی مودیان جدید تامین خواهد شد.
تقوی نژاد، با بیان اینکه دریافت مالیات باید عادلانه و منصفانه باشد، تصریح کرد: سازمان امورمالیاتی به هیچ عنوان بنا ندارد تا با بی عدالتی و فشار بر مودیان موجود یا افزایش نرخ مالیات ها، رشد درآمدهای مالیاتی را جبران کند.
وی اظهار داشت: تعامل با مودیان و اعتماد به مردم در دستور کار ماست و توافق سال گذشته سازمان با اصناف کشور به خوبی نشان داد که هر جا به مردم اعتماد کرده ایم، پاسخ مناسبی گرفته ایم و مردم متقابلا به ما اعتماد کرده اند.
رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور خاطرنشان کرد: بر مبنای توافق سال گذشته و براساس خوداظهاری مودیان مالیاتی، بدون دخالت مامورین مالیاتی تعداد بالغ بر یک میلیون و 200 هزار فقره برگ قطعی مالیات رسیدگی، صادر و ابلاغ گردید.
چین فروش سوخت به شرکت های کره شمالی را به دلیل نگرانی از عدم وصول مطالبات خود تا اطلاع ثانوی به تعلیق درآورد.
به گزارش خبرنگار مهر به نقل از رویترز، شرکت ملی پتروشیمی چین به دلیل نگرانی از عدم وصول مطالبات خود از کره شمالی، فروش سوخت به این کشور را به حالت تعلیق درآورد.
مقامات شرکت ملی پتروشیمی چین اعلام کردند، مدت زمان این تعلیق نامعلوم است؛ این در حالی است که طولانی شدن این روند می تواند کره شمالی را مجبور به پیدا کردن جایگزین جدیدی برای تامین سوخت دیزل و بنزین خود کند.
اما یک مقام آگاه گفت: این تعلیق چینی ها در فروش سوخت، یک تصمیم بازرگانی از سوی آنها محسوب می شود؛ ضمن اینکه جایی برای نگرانی وجود ندارد و بانک های چینی و نیز بین المللی در هماهنگی بالایی با فهرست کشورهای تحریم شده از سوی آمریکا که کره شمالی یکی از انها است، هستند.
وی تصریح کرد، شرکت های کره شمالی که عمدتا سوخت دیزل و بنزین از چین خریداری می کردند، اخیر در پرداخت مطالبات خود با مشکل روبرو شده اند و قادر به پرداخت آن نیستند.
چین در سال گذشته میلادی بیش از ۹۶ هزار تن بنزین و تقریبا ۴۵ هزار تن سوخت دیزل به ارزش ۶۴ میلیون دلار در مجموع به کره شمالی صادر کرد. البته آمار منتشر شده از حجم تولید بنزین و سوخت دیزل چین در ماه گذشته میلادی یعنی می در مقایسه با ماه قبل از آن به طرز قابل توجهی کاهش نشان می دهد.
یکی از دلایل این تصمیم چینی ها به افزایش نگرانی برنامه های موشکی و هسته ای کره شمالی نسبت داده می شود.
بوندستاگ، پارلمان آلمان روز جمعه ۳۰ ژوئن طرح ازدواج همجنسگرایان را تصویب کرد. پس از اظهارنظر آنگلا مرکل صدراعظم آلمان درباره این موضوع، حزب سوسیال دموکرات با همراهی اپوزیسیون این قانون را برای تصویب به مجلس ارائه داد.
روز ۳۰ ژوئن ۲۰۱۷ (۹تیر ۱۳۹۶) برای آلمان تبدیل به روزی تاریخی شد. بوندستاگ، پارلمان آلمان در این روز با اکثریت قاطع آرا قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان را تصویب کرد.
از این پس همجنسگرایان در آلمان مجازند ازدواجشان را ثبت کرده و سرپرستی کودکان را قانونا قبول کنند.
احزاب سوسیال دموکرات، چپها و سبزها در حالی که اکثریت شکنندهای در پارلمان دارند با هماهنگی یکدیگر توانستند این طرح را برای تصویب به بوندستاگ ببرند. پس از گذشت چهارسال از ارائه این طرح و مخالفت با آن از سوی دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هفته گذشته اعلام کرد که این پرسشی است که باید با وجدان آزاد به آن پاسخ داد و بدین ترتیب راه را برای تصویب این طرح در بوندستاگ باز کرد. آنگلا مرکل خود در پارلمان به این طرح رای منفی داد.
رئیس فراکسیون اتحاد دو حزب دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی، فولکر کاودر که از مخالفان ازدواج همجنسگرایان است گفته شک دارد که این قانون منطبق بر قانون اساسی آلمان باشد.
در مقابل رئیس فراکسیون حزب سوسیال دمکرات، توماس اوپرمن گفته برخی مخالفان را که برای ازدواج همجنسگرایان باید قانون اساسی تغییر کند رد کرده است. ماده ۶ قانون اساسی آلمان حمایت دولتی از زوجها و خانوادهها را تضمین کرده است. به گفته اوپرمن این ماده نشان میدهد که نیازی به تغییر قانون اساسی برای ازدواج همجنسگرایان نیست.
تسنیم ـ مرجع تقلید شیعیان تأکید کرد: تکرار میکنم حاکمیت از طرف خداست ولی اجرای آن بدون کمک مردم ممکن نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، جمعی از مخاطبان سایت آیتالله مکارم شیرازی دو سؤال را خدمت این مرجع تقلید شیعیان مطرح کردند. متن سؤالات مطرحشده به این شرح است:
حضور محترم حضرت آیتالله مکارم شیرازی (دامت برکاته)
با سلام و تحیت؛
لطفاً به دو سؤال زیر پاسخ دهید:
انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ویژگیهای مختلفی داشت و اتفاقات غیر منتظرهای در آن رخ داد. انتخابات هر قدر هم از محتوی واقعی خالی باشد، معمولا باز فرصت کم نظیری برای شناخت آخرین وضعیت تحولات جامعه و محک خوردن الگوهای نظری در بوته فکتها و رخدادهای عینی به دست میدهد. از چنین فرصتی باید سود جست، به ویژه در جایی چون ایران، به دلیل دشواری ارزیابیهای دقیق از تحولات زیر پوستی جامعه و فضای بسته سیاسی.
شاید بتوان گفت مهمترین پسامد انتخابات ۹۶ مستقل از رقابت دو جناح حکومت، برجسته شدن سیاست به عنوان خواست اول جامعه ایران است. اهمیت این گزاره آنجایی بیشتر معلوم میشود که بعد از سرکوب خونین جنبش سبز و به محاق رفتن این جنبش و تغییرات در عرصه سیاسی بعد از خرداد ۹۲، این تصور در مقیاسی وسیع مطرح بود که دیگر سیاست عرصه مطالبه اصلی مردم ایران نیست و سیاستزدایی مسیری است که قطار جامعه ایران بر روی آن حرکت میکند. بسیار گفته شد که مسئله اصلی مردم اقتصاد است و بخصوص نسلهای جدید میانهای با سیاست ندارند.
اما آنچه در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری و فضای دو قطبی آن پدیدار شد، عکس این تصور را به نمایش گذارد. روحانی موقعی توانست از رقبای اصولگرای خود پیشی بگیرد، که حرکت خود در مسیر سیاست را شتابی بالا و دور از انتظار بخشید. افزایش فاصله دیدگاههای سیاسی او با وضعیت موجود و مخالفت با مواضعی که چهره کلاسیک نظام بر آنها استوار شده است، روحانی جدیدی را خلق کرد که تفاوتهای انکار ناپذیری با گذشته داشت. اگرچه روحانی کماکان در حلقه نخبگان نظام جمهوری اسلامی است و از آن خارج نشده، اما در موقعیتی متفاوت با قبل از انتخابات ایستاده است.
روحانی در انتخابات ۹۶ بدون آنکه وعدههای اقتصادی چشمگیری مطرح کند، عمدتا بر خواستهای سیاسی جامعه و زیر سئوال بردن دیدگاههای مورد نظر بخش مسلط قدرت مانور داد. درک این واقعیت موقعی ساده تر میشود که به یاد آورد رقبای اصولگرای وی عمدتا بر روی مطالبات اقتصادی و وعدههای پوپولیستی و مردم فریب سرمایه گذاری کردند. غلط نیست اگر بگوییم سخنان روحانی در همدان که بعد از مناظره دوم انجام شد، سبب گشت به یک باره حرکتی مقطعی در همه بخشهای جامعه ایران شکل بگیرد. نیروهای معترض وضع موجود به پا خواستند و در ائتلافی نانوشته با همسویی موضعی و اعلام نشده علیه کاندیدای مدافع وضع موجود، سمتگیری کرده و در این مرحله از حیات سیاسی کشور، ریاست جمهوری روحانی را فایدهمند به شمار آورند.
تاکیدات مکرر روحانی بر آزادی، در کنار حمله به افراطیها و خشونت طلبان، فضای انتخابات را گرم کرد. پاسخگویی به سخنان انتقادی خامنهای که اقدامی کم سابقه در جمهوری اسلامی است، به برخی از تردیدها در خصوص آمدن به پای صندوقهای رأی پایان داد. کم نبودند کسانی که شعار روحانی در خصوص اینکه در صورت تداوم ریاست جمهوری از هیچکس برای تحقق مطالبات ملت نخواهد ترسید، را به پای عزم وی برای ایستادگی در برابر نهاد ولایت فقیه و دست اندازی هایش به قوه مجریه تفسیر کردند. برخورد تهاجمی او با اصولگرایان افراطی و اعلام مواضعی چون «مقابل تحمیل تحریمهای اقتصادی میایستد»، «با حصر و زندان مخالف است»، «جلوی فضای امنیتی در دانشگاهها را میگیرد»، «اعتراض به تبعیضهای مذهبی» و «هشدارهای متعدد که مخالفان درون حکومتی اش میخواهند دوباره با شکست وی دور جدیدی از غارت اموال عمومی و سخت گیریهای سیاسی و فرهنگی را رقم بزنند»، امید آفرین ظاهر شد.
روحانی در مناظره سوم با طرح مواضعی صریح و متمایز، چشماندازی از تلاش برای تغییرات سیاسی را ترسیم کرد و تفاوت نگاههای سیاسی اش با اردوگاه رقیب را برجسته ساخت که دیدگاههای رهبری را نمایندگی میکرد. او با حمله به ابراهیم رئیسی که هنر وی فقط زندان و اعدام است، حتی از تابوهای نظام عبور کرد و پرهیز اصلاح طلبان در برخورد انتقادی با دهه شصت را نیز شکست. همراهی تلویحی وی با اعتراضها به جنایت اعدامهای دسته جمعی در سال ۶۷، نه تنها اصولگرایان را عصبانی کرد بلکه حتی انتقاد غیر مستقیم کسانی چون حسن خمینی را نیز برانگیخت.
مجموعه این مواضع باعث شد تا تمایز او با رئیسی در حدی جلوه کند که اکثریت نیروهای سیاسی معترض و بدنه اجتماعی حامی آنها قانع شوند که برای دو دورهای کردن ریاست جمهوری روحانی با انگیزههای مختلف فعالانه وارد میدان شوند. کمتر کسی پیش از انتخابات با توجه به جو راکد سیاسی و کارنامه ضعیف دولت یازدهم انتظار داشت که فضای انتخاباتی چنین با نشاط شود و روحانی با فاصله زیاد بر کاندیدای همسو با نهاد ولایت فقیه غلبه کند.
سیاست، کلید دگرگونی است
تجزیه و تحلیل رأیهای روحانی آشکار میسازد که او تقریبا رأی اکثریت قریب به اتفاق بخشهای مختلف جامعه ایران را کسب کرد. شکاف جنسیتی، جغرافیایی، مذهبی، قومی و روستا- شهر، چندان در انتخاب او فعال نشد. اما چه چیزی باعث شد تا این مجموعه متنوع و چه بسا ناهمگون در حمایت از تداوم ریاست جمهوری روحانی وحدت یابد؟
سیاست پاسخ این سئوال است. بار دیگر معلوم شد که خواسته اصلی گرایشهای مختلف جامعه ایران تغییرات سیاسی است. مردم تحقق این خواسته را زمینهساز تحقق دیگر خواستههایشان و دگرگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میدانند. در واقع هر فردی در درون و بیرون ساختار قدرت، فرصت طرح مواضع سیاسی فاصله دار با نظم مستقر، گفتمان کلاسیک جمهوری اسلامی و دیدگاههای ولی فقیه را پیدا کند، مورد اقبال قرار میگیرد. هر چقدر این فاصله بیشتر باشد، اگر در چارچوبی عقلانی و منطقی ریل گذاری شود، به همان میزان قابلیت بالاتری برای بسیج اجتماعی علیه وضعیت موجود خواهد داشت.
در ظرف دو هفته، آرایش سیاسی و اجتماعی جامعه چنان دستخوش دگرگونی شد که تداوم آن باعث تغییر موازنه قوا میشد. ازاینرو رهبری در ایام تبلیغات انتخاباتی و در واکنش به عبور روحانی از محدودههای مورد نظر، واکنشی نشان نداد و صبر کرد تا هیجانات انتخاباتی فروکش کند و سپس مبادرت به موضع گیری انتقادی کند.
در نیمه دوم ماه اردیبهشت این واقعیت بار دیگر نمایان شد که وضعیت به ظاهر مستحکم بلوک قدرت پوسته سست بنیادی بیش نیست که در سایه اختناق، سرکوب و فضای امنیتی و نبود اپوزیسیون مقتدر استمرار یافته است. وضعیت سیاسی و موازنه قوا بشدت شکننده است و ظرف چند هفته میتواند جنبش اعتراضی گسترده و شبه انقلابی شکل بگیرد.
دلیل اصلی واکنش خشم آلود خامنهای و شتابزدگی وی در کنترل روحانی، نگرانی از بازگشت دوباره سیاست به خواست اصلی جامعه است. اکنون بعد از یک دوره رکود، تمایلات و خواستهای سیاسی مجددا فعال شده و به سطح جامعه بازگشتهاند.البته تضمینی نیست که این آمادگی و حضور لزوما به نتیجه رسیده و تداوم یابد. اما دستکم تا اطلاع ثانوی دوباره "امید به تغییر" در شریانهای جامعه به حرکت در آمده است. دوقطبی در منازعات بلوک قدرت بالا گرفته و عرصه را برای نقش آفرینی مردم به لحاظ بالقوه مساعد ساخته است. تمهیدات مختلف خامنهای و نیروهای همسو از سال ۹۲ به بعد در مسیری به جریان یافت که سیاست به حاشیه برود. ولی اکنون مشاهده میکنند که علی رغم همه ترفندها، سرکوبهای سخت و نرم و اقدامات مهندسی شده باز دوره دیگری از تغییر خواهی سیاسی در متن جامعه شکل یافته است.
توسعه سیاسی
البته ساده اندیشی است که انتظار داشت در این فضا مشکلات ساختاری و ریشهای سیاست در ایران حل شود، اما تغییرات سیاسی اگر در قالب فرایند نگریسته شود، آنگاه تشدید تنشها در درون هیات حاکمه و برجسته شدن شکاف تجدید نظر طلبها با محافظه کاران در درون نظام سیاسی، فرصت کنش سیاسی اپوزیسون خلق میکند. گرم شدن فضای سیاسی حکم رابطه آب و ماهی برای اپوزیسیون و منتقدان وضع موجود را دارد. اگر زندگی سیاسی دچار طراوت و نشاط نباشد، موقعیتی برای تحرک سیاسی و مصاف با ساخت قدرت مطلقه ایجاد نمیشود. گوناگونی مدلهای گذار به دمکراسی و شرایط پیچیده سیاسی ایران، تحول سیاسی مثبت را در درون بستر پیشبینی ناپذیر قرار میدهد که در استفاده از بزنگاهها میتوان امیدوار بود که دستگاه سرکوب در نقطهای با خیزش حساب شده جامعه دچار انفعال شده و قافیه را ببازد. از این رو فعال شدن فضای سیاسی این امکان را در درون خود میپرورد که پیچیدگیها و ژرفای سیاست در ایران به سمت گشایشهای سیاسی پایدار و تضعیف ساختار استبدادی دگرگون شود.
به قول دکتر محمود سریع القلم توسعه سیاسی محل تقارن منافع یک گروه یا گروههایی از یک سو و منافع و مصالح عمومی از سوی دیگر است. در انتخابات ۹۶ این اتفاق به نحوی بارز رخ داد و ازاینرو حرکت به سمت توسعه سیاسی، پیامد طبیعی و منطقی پیروزی روحانی است. در این شرایط مخالفان سیاسی و نیروهای جامعه مدنی به طور نسبی در وضعیت بهتری برای استیفای حقوق خود قرار دارند. همچنین نیاز روحانی به حفظ پایگاه مردمی برای خنثی سازی کارشکنیهای بخش مسلط قدرت، باعث میشود تا بازار سیاست همچنان پر رونق باقی بماند. رویارویی روحانی- خامنهای مستقل از اینکه ابعاد آن چقدر است، دو تعریف متفاوت از نظام جمهوری اسلامی را برجسته میسازد. دیگر بر خلاف برجام اشتراکات آنها بر اختلافات شان تقدم ندارد. شخصیت جدید روحانی که محصول واکنشهای اجتماعی نیروهای معترض در فضای انتخاباتی است، نوع دیگری از مشارکت ورقابت سیاسی، مبنای مشروعیت سیاسی، قشربندی اجتماعی و نگاه فرهنگی را بازتاب میدهد. این فضا دیگر اعتدال نیست بلکه بازگشت دیگری به پروژه اصلاحات سیاسی است که بر خلاف راهبرد جدید اصلاح طلبان در کم رنگ کردن حوزه منازعه با نهاد ولایت فقیه، ابایی از علنی ساختن اختلافات با ولی فقیه و ایستادگی حداقل در سطح کلامی ندارد.
نتیجه فعال شدن سیاست، ظهور دوره دیگری از رویارویی مردم سالاری با اقتدار گرایی است که انتخابهایی را پیشروی فعالان سیاسی قرار میدهد. به تعبیر فوکویی ساز و کار قدرت باید در عرصه مناسبات نیرو تحلیل شود. میشل فوکو به درستی توضیح میدهد که نه حاکمان و نه گروههایی که نهادهای دولتی را اداره میکنند و نه گروههایی که تصمیمات اقتصادی مهم را اتخاذ میکنند، هیچیک اداره کننده شبکه قدرتی نیست که در جامعه عمل میکند.[1] قدرت در شکل دینامیک خود برایند موضعی تاکتیکهای گروههای متعددی اعم از جریان حاکم ومقاومت نیروهای مخالف و تحت سلطه هست که در سطح محدودی عمل میکند. هر جا که قدرت وجود دارد مقاومت هم لاجرم ظهور مییابد، ازاینرو تحرک سیاسی فضا را برای بر هم خوردن این تعادل و اثرگذاری کانونهای مقاومت بر سامانه کلان سیاسی و در نهایت تغییر و تحول مثبت هموار میسازد. فعلیت این رویداد نیازمند به جریان افتادن ماشین سیاست و سمت گیری کنشگران سیاسی خواهان تغییر به سمت آن است، تا اعمالی متناسب با خواستههای شان را سازمان دهند و موقعیت خود را در عرصه سیاسی بهبود ببخشند.
نقش کنشگران
در عین حال باید توجه داشت وجهی از سرنوشت منازعات سیاسی، محصول ذهنیت و فضای روانی کنشگران سیاسی است که تا چه میزان دستخوش ناامیدی شوند و یا فضا آنها را ترغیب کرده و با تقویت اراده و حس خودباوری به سمت حرکت سوق داده شوند. سلطه سیاسی حاکم تشویق کننده رکود سیاسی است و به انحای مختلف میکوشد تا سیاست زدایی و کنش پذیری در شریانهای جامعه جاری شود. در سالهای گذشته سیاست زدایی در ایران فقط از سوی عاملان (agents) نهاد ولایت فقیه و اغلب اصولگرایان ترویج نشده است، بلکه پارادایمهای " تحول خواهی محافظه کار "، " توسعه آمرانه" و " همکاری با استبداد در برابر دشمن خارجی و تهدید تجزیه" که با میدان داری اغلب اصلاح طلبان پارلمانتاریست، ملی گراهای افراطی، برخی از چپهای ضد امپریالیسم (سنتی) و معدودی از روشنفکران دنبال شده و میشود، نیز به نوبه خود آب به آسیاب این حرکت ریختهاند.در این چارچوب ناخشنودی و اعتراض برخی از اصلاح طلبان به مواضع روحانی متاخر قابل درک است.
در مجموع به نظر میرسد فصل داغ دیگری از سیاست در راه است. نقطه عزیمت آن انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم بود که پتانسیل خلق شده، موازنه قوای موجود و مناسبات سرحدی کانونهای مختلف و متضاد قدرت را بر هم زده تا رویارویی دو قطب منازعه موقعیت آینده سامان سیاسی را شکل دهد. در این فضا نیروهای دمکراسی خواه و مدافع توسعه سیاسی امکان نقش آفرینی پیدا کردهاند و نوع رفتار آنها در تثبیت و یا تغییر مناسبات موجود قدرت تاثیرگذار خواهد بود.
پانویس
[1] نگاه کنید به: میشل فوکو، اراده به دانستن، مترجمان: نیکو سرخوش، افشین جهاندیده، نشر نی ۱۳۹۱، ص ۱۱۰
منبع: رادیو زمانه
نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اینکه «تفنگ سپاه ، سینه منافقین و داعشی های دیروز و امروز را نشانه میگیرد» گفت: موشک سپاه ماهیت بازدارندگی دارد و جزء ارکان دفاعی نظام است.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلاموالمسلمین علی سعیدی نماینده ولیفقیه در سپاه در آئین گرامیداشت شهدای هفتم تیر که در حسینیه شهدای گمنام سپاه قدس گیلان در رشت برگزار شد با اشاره به تفاوت جریان فکری شهید بهشتی و یارانش با تفکر و جریان بنیصدر اظهار کرد:میتوان از طریق نگرش، گفتمان و عملکرد افراد پی به ماهیت اعتقادی و فکری آنان برد.
وی با بیان اینکه «در جامعه بشری سه، جبهه حق خالص، جبهه باطل خالص و آمیزهای از حق و باطل وجود دارد» گفت: قرآن از گروه دوم به کفار و از گروه سوم به نفاق و منافقین یاد میکند که ما همواره با هردو چهره مواجه شدیم.
تهران-ایرنا- معاون اول رییس جمهوری در پیامی توئیتری تاکیدکرد که انتخابات ریاست جمهوری به عزت مقام معظم رهبری و نظام اضافه کرد.
به گزارش ایرنا، در توئیت اسحاق جهانگیری آمده است: انتخابات ریاست جمهوری به عزت مقام معظم رهبری و عزت نظام اضافه کرد و ما باید قدردان ملت باشیم که در هر صحنه ای که لازم است حضور معنادار داشتهاند.
دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و میاندوره مجلس دهم شورای اسلامی (در چهار حوزه) بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار شد.
میان چهار نامزد رقیب در انتخابات ریاست جمهوری، «حسن روحانی» ۲۳ میلیون و ۵۴۹ هزار و ۶۱۶ رای یعنی ۵۷ درصد آرا را به خود اختصاص داد.
سحبانیوز، پنج شهروند بهایی که پیشتر به اجبار وزارت اطلاعات از ایران خارج و پس از مدتی به ایران بازگشتند که به محض ورود روز گذشته در تاریخ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶ توسط وزارت اطلاعات ایران در فرودگاه اصفهان و تهران بازداشت شدند.
بنابرگزارش مجموعه خبری بهایی نیوز فرزادهمایونی،احسان اشتیاق،سهراب نقی پور ،عنایت اله نعیمی ومنوچهر رحمانی از جمله بازداشت شدگان اخیر در استان اصفهان می باشند که طی ماه های اخیر پس از بازداشتی طولانی مدت با تودیع وثیقه ۵۰۰میلیونی آزاد شدند اما این افرادبه دلیل فشار نیروهای امنیتی مجبور به خروج از کشور شدند
بنابر این گزارش احسان اشتیاق، فرزاد همایونی، سهراب نقی پور به کشور ترکیه، سروش پزشکی به دلیل داشتن ویزا به کانادا و عنایت نعیمی و منوچهر رحمانی به دوبی در امارات متحده عربی فرستاده شده بودند .
به گفته یک منبع نزدیک به گزاشگر بهایی نیوز عنایت الله نعیمی و منوچهر رحمانی در فرودگاه اصفهان و فرزادهمایونی، احسان اشتیاق و سهراب نقی پور در فرودگاه تهران همراه با چمدان های خود بازداشت شده اند.
احسان اشتیاق، عنایت نعیمی، فرزاد همایونی، سهراب نقی پور و سروش پزشکی در تاریخ ۷ فروردین ماه ۱۳۹۶ توسط ماموران وزارت اطلاعات به صورت دسته جمعی بازداشت شده بودند که مدت طولانی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات این اصفهان تحت بازجویی قرار گرفته بودند .همچنین منوچهر رحمانی در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۹۵پس از تفتیش منزل توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود.
به گفته یک منبع نزدیک فرزاد همایونی ، احسان اشتیاق و سهراب نقی پور در تاریخ ۳۱فروردین ۱۳۹۶ و عنایت نعیمی به همراه منوچهر رحمانی در اواسط اردیبهشت ماه مجبور به ترک کشور شده بودند.
دویچه وله - طبق مقررات جدید دریافت ویزای آمریکا برای شهروندان ایران و پنج کشور دیگر، نامزد و پدربزرگ و مادربزرگ جزو اقوام درجه یک برای گرفتن ویزا به شمار نمیآیند. ایران تهدید کرده که دست به اقدام متقابل برای اتباع امریکا میزند.
تنها چند ساعت مانده به آغاز اجرای رسمی قانون محدودیت صدور ویزای آمریکا برای اتباع شش کشور، وزارت خارجه ایالات متحده مقررات جدید این قانون را اعلام کرد. این قانون رسما از روز پنجشنبه ۲۹ ژوئن (۸ تیر) به وقت آمریکا اجرایی میشود.
به گزارش آسوشیتدپرس، وزارت خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۲۸ ژوئن مقررات مربوط به این قانون را اعلام کرد. دو روز قبل در روز دوشنبه دیوان عالی آمریکا بخشهایی از قانون ممنوعیت صدور ویزا برای اتباع کشورهای ایران، سوریه، لیبی، یمن، سودان و سومالی را تایید کرده بود. بر اساس حکم دیوان عالی کسی که ثابت کند روابطی "حقیقی" و قابل اعتماد با آمریکا دارد میتواند همچنان به این کشور سفر کند.
بر اساس اعلان وزارت خارجه، توابع شش کشور یادشده که تقاضای ویزای آمریکا میکنند باید پدر یا مادر، فرزند، همسر، عروس یا داماد، خواهر یا برادری در آمریکا داشته باشند.
پدربزرگ و مادربزرگ، همسر خواهر و برادر و نامزد جزو اقوام درجه یک به حساب نمیآیند و بنابراین کسی که این اعضای خانوادهاش در آمریکا باشند نمیتواند به آنجا سفر کند.
قانون جدید شامل پناهجویانی که از شش کشور یادشده هستند و هنوز تقاضای پناهندگیشان پذیرفته نشده هم میشود و این پناهجویان در صورت نداشتن اقوام درجه یک در آمریکا از این کشور بازگردانده میشوند.
ویزاهایی که تا کنون از سوی وزارت خارجه آمریکا برای متقاضیان این کشورها صادر شده اما معتبر هستند.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده مدارکی که ارائه آنها الزامی است باید به طور رسمی و از طریق مراجع قانونی (از طریق راههای مرسوم) صادر شده باشند. این وزارتخانه مدارکی را که تنها با هدف دور زدن قوانین محدودکننده مهاجرتی صادر شده باشند نمیپذیرد.
روزنامهنگاران، دانشجویان، اساتید یا کسانی که استخدام یک کارفرمای آمریکایی شدهاند باید دعوتنامه معتبر یا یک قرارداد کاری در آمریکا داشته باشند. برگه رزرو هتل یا اجاره خودرو در آمریکا حتی اگر پول آن پرداخت شده باشد به عنوان مدرک معتبر برای صدور ویزا پذیرفته نمیشود.
و این هم تزئین توالت منزل نو عروس
حسین آرین (کارشناس نظامی) - رادیو فردا
همگام با عقب نشینی تدریجی داعش در سوریه، دشمنانش در مسابقهای برای جایگیری درسرزمینهای به جا مانده، رو در روی یگدیگر قرار گرفته اند.
آمریکا با تسلیح و حمایت از نیروهای دمکراتیک سوریه مصمم است شهر رقه، پایتخت بالفعل داعش، را آزاد کند و نیروهای اسد با حمایت حامیانش، به ویژه جمهوری اسلامی، با حرکت به شرق سوریه قصد دارند خود را به مرز عراق برسانند. آمریکا که این حرکت را در تضاد با برنامهها و اهداف خود در سوریه میداند، واکنش نشان داده است.
واکنش عملی آمریکا
در این راستا، عصر یکشنبه ۲۸ خرداد، یک جنگنده اف -۱۸(سوپر هورنت) آمریکایی یک سوخوی -۲۲ سوریه را در نزدیکی شهرالطبقه در جنوب غربی رقه سرنگون کرد. سه روز بعد، یک پهپاد ساخت ایران در التنف، در جنوب سوریه نزدیک مرز عراق و اردن، هدف یک جنگنده اف-۱۵ (ایگل) آمریکایی قرار گرفت.
آمریکا در نقطه استراتژیک التنف یک پایگاه دایرکرده است که در آن به گفته ناخدا جف دیویس، سخنگوی پنتاگون، "مشاوران نظامی آمریکایی" گروههای شبه نظامی مخالف داعش را آموزش میدهند. گزارش برخی از رسانههای غربی حکایت از آن دارد که شماری از نظامیان بریتانیایی، احتمالاً از یکان ویژه اِس آ اِس، و همچنین جیش مغایر الثوره (ارتش کماندویی انقلابی، نام قبلی آن ارتش جدید سوریه) در این پایگاه استقرار دارند.
پیشتر، پنجشنبه ۱۸ خرداد، آمریکا یک پهپاد مشابه را در حوالی پایگاه مذکور سرنگون کرده بود. آنگونه که سخنگوی پنتاگون تاکید کرده است، در هر دو مورد پهپادهای ساخت ایران مسلح بودند و تهدید محسوب میشدند.
چرخش سیاست ترامپ
دونالد ترامپ،رئیس جمهور آمریکا، در جریان کمپین انتخاباتی اش به رای دهندگان آمریکایی قول داد که از شرکت مستقیم ارتش کشورش در جنگ سوریه جلوگیری خواهد کرد. اما حالا او به یک بازیگر مهمی در جنگ سوریه و جنگهای نیابتی مخرب منطقه تبدیل شده است که میتواند دینامیکهای بعد از جنگ را در خاورمیانه رقم زند.
حمله جنگنده آمریکایی به سوخوی سوریه، خطر اوج گیری مقابله نظامی وتنوع و پیچیدگیهای بازیگران و همپیمانی آنها در جنگ سوریه را به نمایش گذاشت. آمریکا این حمله را در دفاع از" نیروهای دمکراتیک سوریه" انجام داد که خود ائتلافی است از کردها، سنیها و مسیحیان عرب و ترکمنهای سوریه. رهبری این ائتلاف را "یکانهای مدافع خلق کردستان" موسوم به "ی پ گ" بعهده دارند و هواپیمای سوریه موضع این ائتلاف را در نزدیکی شهر الطبقه در حوالی سد استراتژیک اسد هدف قرار داده بود، ناحیهای که چند سال تحت کنترل داعش بود و همین اواخر توسط نیروهای دمکراتیک سوریه آزاد شد.
در عرض سال گذشته «نیروهای دمکراتیک سوریه» و یکانهای مدافع خلق از رویاویی با نیروهای اسد دوری جستند ولی با توجه به بسط فعالیت های نیروهای هوادار اسد به طرف شرق وجنوب شرقی سوریه، درگیری بین این نیروها با نیرویهای ائتلاف تحت حمایت آمریکا حتمی به نظر میرسد.
بی بی سی - حیدر عبادی، نخست وزیر عراق، "پایان داعش" در عراق را اعلام کرد. آقای عبادی گفته است: "دولت باطل داعش تمام شد."
ساعاتی پیش ارتش عراق خبر داد که سربازان عراقی توانستهاند وارد محوطه مسجد نوری شوند که آخرین پایگاه عمده داعش در محله قدیمی موصل بوده است.
سرگرد یحیی رسول، سخنگوی ارتش عراق هم در خبری فوری در تلویزیون دولتی عراق گفت: "دولت خرافه آنها سقوط کرد." گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) خود را دولت خلافت معرفی میکرد.
برخی گزارشها حاکی از ادامه درگیریها در این بخش از موصل است. آقای عبادی امروز گفت که نیروهای عراقی تا کشتن و دستگیر کردن آخرین عضو داعش به جنگ ادامه خواهند داد.
گوگل جان! يه فكرى به حال ما ايرونيا بكن! مُرديم از بس خنديديم!
بی بی سی - مقامهای آمریکایی میگویند زنی در ایالت مینهسوتا دوست پسر خود را هنگام شیرینکاری در مقابل دوربین به منظور جلب هواداران بیشتر در یوتیوب به کشتن داد.
مونالیزا پرز، ۱۹ ساله کتابی ضخیم را جلوی سینه دوست پسرش قرار داد و در مقابل دوربین و تماشاگران محله به سمت آن شلیک کرد تا ثابت کند که قطر کتاب مانع از عبور گلوله میشود.
کودک سه ساله این زوج و حدود ۳۰ نفر از همسایهها که برای تماشا جمع شده بودند، کشته شدن آقای روییز را از نزدیک مشاهده کردند.
عمه آقای روییز گفته است که آنها میخواستند این ویدویو را در یوتیوب منتشر کنند تا کاربران بیشتری را در شبکههای اجتماعی به خود جلب کنند.
کلودیا روییز در گفتگو با یکی از شبکههای تلویزیونی داخلی به نقل از برادرزاده اش گفت که "ما میخواهیم تماشاگران بیشتری به خود جذب کنیم. ما میخواهیم مشهور شویم اما من به او گفتم این کار را نکن. چرا میخواهی از تفنگ استفاده کنی؟ چرا؟"
وی افزوده است: "آنها عاشق همدیگر بودند. فقط میخواستند شیرینکاری کنند."
خانم پرز که باردار است اکنون در زندان به سر میبرد و با اتهام قتل غیر عمد روبروست. قرار است او چهارشنبه هفته آینده، ۵ ژوییه در دادگاه حاضر شود.
العربیه - دختر تیرانداز کُرد عضو شاخه زنان حزب «اتحاد دمکراتیک» معروف به YPJ که حدود 7 هزار زن کُرد عضو آن هستند و در حال نبرد با داعش در سوریه است، روز سه شنبه 27 ژوئن هدف شلیک یک تیرانداز داعشی در شهر الرقه در شمال سوریه قرار گرفت.
همانگونه که در ویدیو دیده میشود این تیر با فاصله چند سانتیمتر بالاتر از سر این دختر تیرانداز کُرد به دیوار پشت سر او اصابت میکند و این دختر، واکنشی جز خنده در برابر این خطر مرگ، از خود نشان نمیدهد.
این دختر تیرانداز از پنجره خانهای در شهر الرقه در شمال سوریه به سوی نیروهای داعش تیراندازی میکند. گروه داعش هماکنون در تلاش است در برابر عملیاتی که با حمایت ائتلاف بینالملل به رهبری آمریکا در استان الرقه در جریان است، مقاومت کند، با این وجود، در حال از دست دادن مناطق تحت تصرف خود یکی پس از دیگری است.
هنگامی که دحتر تکنیرانداز کُرد در حال هدف قرار گرفتن نیروهای داعش از پنجره بود، تیری به فاصله چند سانتیمتری به دیوار پشت سر دختر جنگجوی کُرد اصابت میکند. او ابتدا کمی خم میشود و سپس با خنده، زبان خود را نشان میدهد. او در این ویدیو با فیلمبردار حرف میزند و از این تیر که با فاصله کمی از کنار او گذشته با شوخی و خنده یاد میکند.
به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی «بلومبرگ» در گزارشی تحت عنوان برجام در معرض نابودی دردناک قرار داد، نوشت، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا قصد نابودی یکباره توافق هستهای ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) ندارد و احتمالاً قصد دارد به صورت تدریجی آن را از بین ببرد.
این گزارش سپس توضیح داد، دولت ترامپ در بسیاری از موضوعات سیگنالهای متناقضی را صادر میکند اما در خصوص اتخاذ موضع سختتر در قبال ایران، یک صدا هستند و حرف با عمل یکی است به طوریکه در سوریه، ارتش آمریکا مستقیماً با همپیمانان ایران در جدال است و در عربستان، ترامپ با دشمن ایران رقص شمشیر میکند. در سنا نیز لایحه تحریمها علیه ایران تقریباً به اتفاق آراء و با اجماع به تصویب میرسد.
بلومبرگ به نقل از «ویلیام برنز» معاون سابق وزیر خارجه آمریکا که در مذاکرات هستهای دخیل بود گزارش کرد که برجام که در سال 2015 به نتیجه رسید، ایران را به جریان اصلی اقتصاد جهان بازگرداند و در واقع این توافق نتیجه سالها تلاش دولتهای بسیار زیادی بود و بنابراین از بین بردن آن به آشفتگیهای خاورمیانه میافزاید و موجب تیرگی روابط میان آمریکا و اروپا میشود و با اینحال خطر جدی از هم پاشیده شدن این توافق وجود دارد.
برنز نگران «زجرکش شدن» برجام است و میگوید نگران «خراب شدن اعتماد تمامی طرفین برجام میباشد».
وی در مصاحبهای گفت: «جو به اندازه کافی شکننده است. بازگشت به یک نوع درگیری ساده و آسان است».
این گزارش سپس به اقدامات دولت آمریکا علیه برجام و ایران اشاره کرد و نوشت که واشنگتن در سال جاری میلادی، دو سری تحریم علیه ایران به تصویب درآورد که با برنامه موشکی ایران و ادعای حمایت تهران از تروریسم مرتبط میشد.
صدای آمریکا - وکیل دولت آمریکا در بیانیهای مدعی شد دادگاه در پرونده ساختمان بنیاد علوی در منهتن نیویورک، به نفع دولت آمریکا رأی داده است.
جون اچ. کیم، وکیل دولت آمریکا، روز پنجشنبه هشتم تیر ماه در بیانیه ای از حکم هیأت منصفه درباره ساختمان بنیاد علوی در منتهن نیویورک خبر داد. بنا به این حکم، ساختمان بنیاد علوی و دیگر سرمایه های مربوط به آن توسط دولت آمریکا قابل مصادره خواهند بود.
آقای کیم در بیانیه خود گفت «این برج ۳۶ طبقه در منهتن (نیویورک) بیش از یک دهه به صورتی پنهانی در خدمت دولت ایران بوده و راهی شده بود برای فرستادن میلیون ها دلار به ایران که در تخطی آشکار از مفاد تحریم های آمریکا است.
در این جلسه دادگاه، اسرار این ساختمان برای همه آشکار شد و حکم امروز هیأت منصفه نیز آنچه را ما از سال ۲۰۰۸ فکر می کردیم تأیید کرد.
صاحبان این ساختمان با وجود تمام تلاش ها برای منزوی کردن ایران به عنوان یک دولت حامی تروریسم، یک سکوی بسیار مهم در قلب منتهن در اختیار مقامات ایران قرار دادند تا ایران بتواند تحریم های اقتصادی آمریکا را با موفقیت دور بزند.
حکم هیأت منصفه این ساختمان را که بیش از پانصد میلیون دلار قیمت داشته، و همچنین ساختمان ها و اموال دیگر را قابل مصادره اعلام کرده است.»
به گفته وکیل دولت آمریکا، این حکم هیأت منصفه، بزرگترین مصادره مدنی و همچنین بزرگترین مصادره مربوط به تروریسم در تاریخ آمریکا محسوب می شود.
آقای کیم در بخش پایانی بیانیه خود حین قدردانی از زحمات دادستان ها و نیروهای پلیس در یک دهه اخیر گفت «حکم هیأت منصفه تلاش های آنها را به ثمر رسانده است.» آقای کیم افزود این حکم همچنین به جبران خسارت های قربانیان اقدامات تروریستی مورد حمایت ایران بسیار کمک خواهد کرد.
رادیو فردا ـ ارتش عراق روز پنجشنبه هشتم تیر اعلام کرد که نیروهای ویژه آن کشور مسجد النوری در غرب شهر موصل را بازپس گرفته اند. ابوبکر بغدادی، رهبر گروه حکومت اسلامی (داعش)، سه سال پیش در این مسجد خلافت خود را اعلام کرده بود.
به گزارش خبرگزاری رویترز، بازپس گیری این مسجد ۸۵۰ ساله پیروزی نمادین برای نیروهای عراقی به شمار می رود که از حدود هشت ماه پیش تلاش می کنند این شهر را تصرف گروه حکومت اسلامی (داعش) آزاد کنند.
نیروهای عراقی در این جنگ از حمایت ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا برخوردار بودند.
یک روز پس از آن که دادستان ساری از تشکیل پرونده قضایی و توقیف خودروهای حامل زنان به گفته او بی حجاب خبر داد، مدیر پیشگیری از وقوع جرم دادگستری استان فارس اعلام کرد زنان متهم به «بدحجابی» به کلاسهای آموزشی ۸ ساعته معرفی خواهند شد.
گیتی پورفاضل، فعال زنان و وکیل پیشین دادگستری به کمپین حقوق بشر در ایران گفت اقدامات سلیقهای و تعریف مکرر مجازاتهای جدید برای محدودیت حق پوشش زنان نشانه شکست قانون حجاب اجباری در جمهوری اسلامی است: «جمهوری اسلامی در هیچ جا مثل موضوع حجاب اجباری شکست و استیصال را تجربه نکرده در این همه سال از همه تریبونها و منابر رسمی حجاب اجباری تبلیغ شده، گشت ارشاد و کلی منابع کشور صرف شده ولی زنان از حق آزادی پوششان به اشکال و شیوههای مختلف دفاع کرده و در برابر حجاب اجباری مقاومت کردهاند، بنا براین به جای نقض و یا بازنگری در این قانون هر روز میخواهند شیوه جدیدی را امتحان کنند ولی زنانی که در این سالها با این همه برخورد قضایی و گشت ارشاد و تبلیغات قانع نشدهاند، چطور ممکن است با یک کلاس هشت ساعته دست از آزادی پوششان بردارند؟»
خبرگزاری ایرانشهر - رضا یثربی از کارکنان دایره قضات و اجرائیات دادسرای جرایم رایانهای در ایران طی یک کامنت در ذیل پستی در اینستاگرام مسیح علینژاد، او را تهدید به ترور کرده است. آقای یثربی معمم است و پیشتر تصاویری از حضور او در گروه مشاوران مذهبی پلیس فتا نیز منتشر شده بود.
اگرچه توهین و حتی افترا به مسیح علینژاد در چهارچوب فعالیتهای وی سابقه طولانی بین دستاندرکاران داخل رژیم ایران دارد و حتی منجر به شکایت بی سرانجام او از تلویزیون دولتی ایران شد، اما این برای نخستینبار است که یک مقام رسمی شاغل در قوه قضاییه رژیم اسلامی علنا این چهره فعال رسانهای ایرانی را به ترور تهدید کرده است.
رضا یثربی که از مصادیق افسران جنگ نرم در گفتههای علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی تلقی میشود در کامنت جنجالی خود که نمونه تمکین از فرمان آتش به اختیار است، ضمن انتقاد از تلاشهای خانم علینژاد در رابطه با چهارشنبههای سفید مینویسد: «آیا فکر کردهاید پیدا کردن شما در انگلستان سخت است؟ آیا فکر می کنید حذف کردن شما از کره زمین برای ما مشکل است؟ شما دارید با طرح چهارشنبههای سفید همه زحمت ما را به خاک سیاه می نشانید. شما نباید از داشتن رسانه استفاده بر علیه اسلام بکنی، دقت کن کاری که با فرخزاد کردیم روزی با تو نکنیم.»
زمانه ـ سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران عصر روز چهارشنبه ۷ تیر با ابراهیم رئیسی، تولیت آستان قدس رضوی و کاندیدای اصولگرایان در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دیدار کرد.
این دیدار در مشهد صورت گرفت. رسانههای ایران به جز انتشار تصویر جزئیاتی از این دیدار منتشر نکردند.
در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف، دو تن از کاندیداهای اصولگرایان، در برنامههای تبلیغاتی خود نام قاسم سلیمانی را به نفع خود مطرح کردند اما بعد بیانیهای از فرمانده نیروی سپاه قدس منتشر شد که در آن تأکید شده بود، قاسم سلیمانی از هیچ نامزدی در انتخابات حمایت نکرده است. در این بیانیه «هرگونه سوءاستفاده» از تصاویر و نظرهای قاسم سلیمانی «غیراخلاقی» خوانده شده بود.
بی بی سی - تعداد زیادی از مأموران پلیسی که قرار بود امنیت اجلاس گروه بیست در شهر هامبورگ آلمان را تأمین کنند با سرافکندگی به شهرشان، برلین، برگردانده شدند.
دلیل این که مقامهای پلیس عذر این ۲۲۰ مامور را خواستند این بود در خوابگاهشان بساط لهو و لعب به راه انداخته بودند. از جمله کارهایی که این مأموران کردند و نباید میکردند، سکس در محوطه خوابگاه و ادرار گروهی به حصارهای دور پادگان بود.
خوشگذرانی بیش از حد این مأموران باعث شرمساری فرماندهان پلیس در برلین شده که قول دادهاند پلیسهای بیشتری را به خانه برگردانند.
نشست سران گروه بیست - متشکل از ۲۰ کشور قدرتمند اقتصادی جهان - در روزهای ۷ و ۸ ژوئیه (حدود ده روز دیگر) در هامبورگ برگزار میشود و انتظار میرود با اعتراضهای گسترده گروههای مخالف جهانیسازی روبرو شود.
محمد نوریزاد در ۲۷مین تحلیل هفتگی از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» سه موضوع را مورد بررسی قرار داد، ابتدا به عقب نشینی رهبر نظام در ارتباط با فرمان «آتش به اختیار» پرداخت، و گفت گرچه رهبر سعی کرد که این فرمان را ترمیم و به یک کار فرهنگی تمیز تفسیرکند ولی طرح آن از اساس بسیار خفیف و ناجوانمردانه بود، واگر شورای نگهبان درست وحسابی داشتیم، باید آقای خامنه ای را به دلیل همین فرمان «آتش به اختیار» عزل می کرد.
محمد نوریزاد آنگاه به فرمان «آتش به اختیار» احمد علم الهدی که گفته است «اگر بی حجاب دیدید بی تفاوت نباشید» پرداخت، و گفت این بی تفاوت نبودن می تواند یک تذکر باشد یا یک اسید پاشی!
محمد نوریزاد در بخش سوم تحلیل خود سخنان فرمانده سپاه را که «در واکنش به انتقاد رئیس جمهور به دخالت سپاه در اقتصاد کشور گفته بود فعالیتهای سپاه غیر انتفاعی است»، مورد بررسی قرار داد، و ابراز کرد که اگر فعالیتهای سپاه همان گونه که سردار جعفری میگوید غیر انتفاعی است پس موجودی حساب و پول نقدی را که سپاه از این پروژه ها بالا کشیده برای مردم مشخص و آشکار کند.
دویچه وله - یکی از مسائل جدی نشست وزیران دفاع کشورهای عضو ناتو، موضوع ترکیه است. مشکل ناتو و شماری از اعضای آن با ترکیه، تنها به نقش این کشور در بحران سوریه محدود نمیشود. ترکیه برای ناتو هم عضوی مهم است و هم دردسرساز.
نشست وزیران دفاع کشورهای عضو ناتو روز پنجشنبه، ۲۹ ژوئن (۸ تیرماه) در بروکسل آغاز به کار کرد. سباستیون شوبل خبرنگار سایت شبکه یک آلمان در رابطه با مشکلات اعضای ناتو با ترکیه گزارشی تهیه کرده است که بر روی سایت تاگسشاو منتشر شده است.
تلاش برای رفع اختلافات
در این موضوع که ترکیه به لحاظ ژئوپولیتیک یکی از مهمترین اعضای ناتو به شمار میرود، تردیدی نیست. ژنرال پتر پاول، سرپرست کارگروه نظامی ناتو از سایر اعضای این پیمان خواست تا با ترکیه تفاهم بیشتری داشته باشند.
به باور پاول، ترکیه در حال حاضر در سه عرصه مهم و کلیدی درگیر شده است. سیاست ناتو در قبال روسیه، مسئله تروریسم و همچنین بحران پناهجویی.
سرپرست کارگروه نظامی ناتو وضعیت امنیتی داخلی ترکیه را حساستر از سایر کشورهای عضو ارزیابی کرده و از اینرو از سایر اعضا خواسته است تا این تفاوت مهم را از نظر دور ندارند.
پاول، برای ترکیه در تامین امنیت اروپا نقشی کلیدی قائل است. اما، آیا این نقش کلیدی برای فراموش کردن سایر مشکلاتی کفایت میکند که ترکیه برای دیگر اعضای ناتو ایجاد کرده است؟
علل تنش و اختلاف با ترکیه
مارک پیرینی، یکی ازکارشناسان اندیشکده کارنگی در اروپا، بر این باور است که ترکیه با سیاستهای خارجی خود میتواند برای کل ناتو مشکلساز گردد. لازم به یادآور است که پیرینی پیش از این پنج سال نماینده اتحادیه اروپا در ترکیه بوده و با سیاستهای داخلی و خارجی این کشور کاملا آشنا است.
- بی بی سی
آیا خاورمیانه در آستانه یک جنگ گسترده جدید است؟
پس از ساقط کردن جنگنده سوری توسط آمریکا در روز ۲۸ خرداد تنش بین آمریکا و روسیه بطور قابل ملاحظهای افزایش یافت. وزارت دفاع روسیه در بیانیهای اعلام کرد: "در مناطقی که هواپیماهای روسی بر فراز آسمان سوریه مشغول عملیات هستند هر شیئ پرندهای، از جمله هواپیماهای نیرو های ائتلاف (به رهبری آمریکا) و یا پهپادهای آنان که در غرب رودخانه فرات مشغول عملیات باشند، توسط سیستمهای زمینی و هوایی ضد هواپیما مورد رهگیری قرار خواهند گرفت".
بلافاصله پس از آن، مسکو "خط ارتباط داغ" با واشنگتن را که برای تماس اضطراری به منظور اجتناب از درگیری ناخواسته بین دو کشور در سوریه ایجاد شده، قطع کرد.
به گفته مقامات آمریکایی، یک روز بعد یک جنگنده روسی بر فراز دریای بالتیک به رهگیری یک هواپیمای شناسایی آمریکایی پرداخت و فاصله خود را با این هواپیما بسیار کم کرد.
در یک حادثه بالقوه خطرآفرین دیگر در روز ۳۱ خرداد یک هواپیمای جنگی ناتو به یک هواپیمای روسی، حامل وزیر دفاع روسیه سرگئی شویگو، نزدیک شد. در همین زمان یک جنگنده روسی که هواپیمای شویگو را اسکورت می کرد وارد صحنه شد و پس از یک مانور، هواپیمای ناتو به سویی دیگر پرواز کرد.
یک روز پیش از این حادثه یک جنگنده آمریکایی یک پهپاد ایرانی را بر فراز سوریه سرنگون کرد. در پی حوادث اخیر، که در ذیل به آن خواهیم پرداخت، تنش بین ایران و آمریکا بار دیگر بالا گرفته است.
روز ۲۴ خرداد، رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا، در برابر کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، ایران را به عنوان عامل بی ثبات کننده منطقه معرفی کرد و گفت که ایالات متحده "از عناصر داخل جمهوری اسلامی برای تحقق یک تغییر حکومت به شکل صلح آمیز" حمایت خواهد کرد.
آیت الله خامنه ای به سخنان تیلرسون واکنش شدید اللحنی نشان داد. وی گفت: "اینهایی که تازه در آمریکا سرکار آمدهاند، مثل این کسانی [هستند] که تازه وارد عالم چاقوکشی شدهاند. این چاقوکشان تازهکار و بیتجربه، که به هرجا میرسند یک نیش چاقویی میزنند؛ نمیفهمند چهکار دارند میکنند، تا وقتی که توی دهانشان بخورد. وقتی توی دهانشان خورد آنوقت میفهمند حساب چیست، کتاب چیست". وی افزود: "در طول ۳۸ سال گذشته، چه زمانی بوده که شما نمیخواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده و دماغتان به خاک مالیده شده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود."
در یک تحول جدید، در روز ۳ تیر، اسرائیل به مواضع توپخانه سوریه در ارتفاعات جولان حمله کرد. بنا به گفته دولت اسرائیل، این حمله پس از فرود آمدن ۱۰ خمپاره در منطقه اشغالی ارتفاعات جولان که در کنترل اسرائیل است صورت گرفت.
مطلب قابل توجه این است که چند ساعت پیش از این حملات بنیامین نتانیاهو طی سخنانی تأکید کرده بود که اسرائیل اجازه نخواهد داد ایران در منطقه جولان حضور نظامی داشته باشد. این سخنان نشان می دهد که مسئله امکان اقدامات نظامی بیشتر از سوی اسرائیل در چارچوب یک طرح راهبردی منتفی نیست. نتانیاهو همچنین گفت: "سیاست ما واضح است. ما هیچ گونه خمپاره، موشک و آتشی از خاک سوریه را تحمل نمیکنیم. ما به هر حملهای که به خاک و علیه شهروندانمان بشود پاسخ میدهیم." این سخن خطر ورود اسرائیل را به جنگ سوریه در بطن خود دارد چرا که داعش یا هر نیروی افراطی دیگری می تواند با پرتاب خمپاره های بیشتر، اسرائیل را به جنگ سوریه علیه نیروهای نیابتی ایران و ارتش سوریه بکشاند.
سرویس سیاست مشرق - سید علی خامنهای در ششم تیر سال ۱۳۶۰ توسط گروهک فرقان ترور شد و تقدیر خداوند بر آن تعلق گرفت که با وجود تمام صدمات وارده، آیتالله خامنهای سلامتی خود را به دست بیاورند، اما در حادثه ترور، شخصی که بیش از دیگران در رساندن ایشان به بیمارستان نقش داشته است، حسین جباری است.
حسین جباری میگوید سال ۱۳۶۰ با گزینش جواد منصوری وارد سپاه شده است و بعد از شروع ترورهای منافقین، با ایجاد بخش نیروهای حفاظت شخصیت، وارد حوزه حفاظت از مسؤولان میشود و هاشمی رفسنجانی اولین فردی است که جباری از وی سخن میگیود، بعد از هاشمی وارد تیم محاظان بنیصدر شده و اطلاعات جالبی از سبک زندگی خانواده و شخص بنیصدر در اوایل انقلاب ارائه میکند.
جباری با خارج شدن از تیم محافظان رئیسجمهور وقت، وارد تیم حفاظت آیتالله خامنهای میشود و خاطرات خواندنی از آن دوران را بازگو میکند؛ خاطراتی از اطعام تیم محافظت توسط خانواده آقای خامنهای و رقابت بر سر حضور در منزل ایشان برای حفاظت تا تصادف تیم محافظ آقای خامنهای و اجبار ایشان به پرداخت ۱۰۰ هزار تومان بابت جریمه به راننده تریلی...
جباری خاطرات زیادی دارد که بعضی از آنها را با شور و شوق تعریف میکند و که مشروح آن در ادامه میآید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* میخواهیم به سال ۶۰ بگردیم و بفرمائید چطور شد در تیم حفاظت رهبری انتخاب شدید؟
- من تقریباً یک هفته بعد از انقلاب رسماً به عضویت سپاه درآمدم. در حقیقت فروردین سال ۵۸ من دوره سپاه را گذراندم. در آن زمان آقای رفیقدوست و آقای منصوری که در وزارت خارجه هستند، جزو بنیانگذاران این قضیه بودند. گزینش من را آقای جواد منصوری انجام داد. در ادامه مسائل مربوط به کردستان پیش آمد که توفیق خدمت چندماهه در آن منطقه را داشتم.
بعدازآن قضایای ترور شخصیتها از جمله شهید مطهری پیش آمد. یادم هست همین مطلب برای آقای هاشمی پیش آمد. این مسائل میطلبید بحث نیروهای حفاظت برای این مهم در نظر بگیرند. در آن سالها من توسط دوستان دست اندر کار انتخاب شدم. توفیق حاصل شد بعد از ترور آقای هاشمی چند ماهی خدمت ایشان بودم؛ یعنی اولین شخصیتی که حفاظت ایشان را شروع کردم، آقای هاشمی بود که بعد از ترور به تیم ایشان ملحق شدم.
* چه خاطرهای از مدت حضور در تیم حفاظت آقای هاشمی دارید؟
- نکته چشمگیر ارتباط صمیمی خود آقای هاشمی با بچهها بود که حتی امروز هم نکته مهمی بشمار میرود.
* آقای هاشمی با رهبر انقلاب چه ارتباطی داشت؟
- در آن زمان هر دو عضو شورای مرکزی حزب عضویت بودند. ارتباط این دو به قبل از انقلاب بازمیگشت. طبق چیزی که از خود حضرت آقا شنیدم، هر دو در یک ساختمان با هم مستأجر بودند و هر کدام یک طبقه را در اختیار داشتند. چون خانواده هاشمی از طرف پدر و خانم جزو متمولین رفسنجان بودند. آنها پسته کار بودند و ما هم از پستهها استفاده میکردیم (خنده).
* بحث ارادت وی به حضرت آقا چگونه بود؟
- آن موقع هنوز این مسائل مطرح نبود که بخواهد در روابط تعریف کند. ارتباطی که در ظاهر ما میدیدم، ارتباط دوستانه و صمیمی بود.
حضرت آقا میفرمایند: قبل از انقلاب که ما با هم بودیم، من افتادم زندان و ایشان هم زندان بودند. بعد از مدتی آزاد شدیم. آمدم و دیدم خانواده من در منزل تنها هستند. پرسیدم خانواده آقای هاشمی کجاست. گفتند: برادران وی خانواده او را بردند؛ یعنی خانهای خریداری کرده و از آن محل نقل مکان کرده بودند. خانواده آقا تنها مانده بودند که بعداً جابجا شده بودند. منتهی ارتباط دو نفر دوستانه بود که در برخوردها ما در ظاهر میدیدیم و از پشت پرده خبر نداشتیم.
رهبری هم به این مطلب اذعان داشت که ارتباط ما با آقای هاشمی خوب بود بخصوص بعد از وقایع ریاست جمهوری مطرح شد " هیچکس برای من آقای هاشمی نمیشود". حضرت آقا در این قضایا از روز اول در بحث انتخاب خبرگان یک مطلب را بهعنوان اصول کاری مدنظر قراردادند. بدین معنی که باکسی رودربایستی نداشته باشند. رفاقت در مسیر انقلاب و در مسیر خط امام. در مجلس خبرگان قبل از اینکه رأی گیر شود، آقا خواستند تا اول حرف خود را بزنند و عنوان کردند شاید بعد از شنیدن حرفهای به این نتیجه برسید که به من رأی ندهید. پشت تریبون رفتند و عنوان کردند اگر الآن به من رأی بدهید میدانید به کسی رأی دادید که نسبت به مسائل انقلاب و خط امام حساسیت خاصی دارم و خطاب به آقایان آذری قمی و خلخالی گفت: اگر فردا از مسیر امام و انقلاب انحراف پیدا بشود، من جلوی فرد خاطی میایستم. بدانید امروز به چه کسی رأی میدهید. آقای هاشمی هم در این گردونه برای آقا قرار داشته است. درست است از قبل انقلاب با هم رفیق بودند اما رفاقت تا جایی که به اصل انقلاب و خط امام ضربهای وارد نشود.
* چه اتفاقی افتاد که از تیم حفاظت آقای هاشمی منتقل شدید؟
- خواهرزاده آقای هاشمی در تیم حفاظت خودش حضور داشت که خیلی اظهار فضل میکرد.
* خواهرزاده آقای هاشمی عضو سپاه بود؟
- نه. وی جزو نیروهای سپاه نبود. بهعنوان اینکه خواهرزاده بود به او اسلحه داده بودند.
* چه کسی به او اسلحه داده بود؟
- سپاه اسلحه در اختیارش قرار داده بود و از طریق آقای هاشمی مجوز هم دریافت کرده بود و همراه بود.
* مسئول تیم حفاظت چه کسی بود؟
- آن زمان مسئولیت که فرد خاصی باشد، نبود. او برای ما تعیین تکلیف میکرد و اخلاق ما طوری بود که زیر بار حرف زور نمیرفتیم. ما هم به این نتیجه رسیدیم که نمیتوانیم با وی در یک تیم مشغول خدمت باشیم. پس مجبور به ترک تیم شدم. خروج من از تیم تقریباً هم زمان با انتخاب بنیصدر شد. در آن زمان تیم حفاظت جدید تشکیلشده بود به من گفته شد به آن تیم ملحق شوم. من مدت یک ماه در آن تیم خدمت کردم. چیز متفاوتی که امروز بعد از قضایای حدود ۳۵ سال از آن میگذرد، هنوز قضایا ناب است.
کسی که بهعنوان رئیسجمهور، کشور جمهوری اسلامی ایران است خانواده بیحجاب داشت. بیحجابی خانواده بنیصدر در سال ۵۹ و ۶۰ در اوج انقلاب عجیب بود چرا که آن روزها این حرفها مطرح نبود. متاسفانه خانواده بنیصدر به طور مثال از لباسی استفاده میکردند که زیر لباس مشخص بود!
* شما در بین خانواده رفت و آمد داشتید؟
- بله. من در تیم حفاظت اصلی بودم. این رفت و آمدها برای ما خیلی سنگین بود. چندین بار به سلامتیان که مسئول دفتر بنیصدر بود اعتراض کردیم.
* این بیحجابی شامل همسر و دختر بنیصدر میشد؟
- همه خانواده. اصلاً خانوادگی.
* چند بچه داشتند؟
خبرآنلاین ـ - سید محمدرضا میرتاجالدینی معتقد است روحانی بیشتر از نگاه حزبی و جناحی به کابینهاش باید به سراغ کارامدتر کردن کابینه خودش و همان راهی را طی کند که آیتالله هاشمی رفسنجانی رفت؛ راه اعتدال.
الهه محمدی: بیش از یک ماه از برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری می گذرد و مهمترین اظهارنظرها در این بازه زمانی درباره نوع چینش کابینه است؛ اصولگرا و اصلاح طلب هم ندارد، به سراغ هر چهره سیاسی که بروید این روزها درباره چگونگی به کارگیری افراد در کابینه دوازدهم برای حسن روحانی توصیه هایی دارد؛ از لزوم تغییر در کابینه تا کارامدتر کردن آن.
حجت الاسلام سید محمدرضا میرتاجالدینی نماینده دو دوره از مجلس شورای اسلامی و معاون پارلمانی رییس دولت نهم، یکی از چهره های اصولگرا است که معتقد است روحانی بیشتر از نگاه حزبی و جناحی به کابینه اش باید به سراغ کارامدتر کردن کابینه خودش برود و همان راهی را طی کند که آیت الله هاشمی رفسنجانی رفت؛ راه اعتدال.
او می گوید اگر روحانی در مسیرش برای چینش کابینه دوازدهم به راهِ افراطیون برود، آغاز شکست دولتش را کلید زده است و به جای حل مشکلات مردم در چالش های سیاسی گرفتار خواهد شد که نه به نفع مردم است و نه به نفع دولت خودش.
او علاوه بر این معتقد است وزرای صنعت، نفت و وزرای اقتصادی باید در اولویت تغییر قرار بگیرند تا بتوانند بیشتر در حل مشکلات مردم گام بردارند.
مشروح گفت وگوی سید محمدرضا میرتاج الدینی با خبرآنلاین را در زیر می خوانید؛
زیتون ـ مهسا محمدی: عصر ششم تیرماه، برای اولین بار در میان توییتریهای جبهه اصولگرا٬ هشتگزنی گسترده برای درخواست آزادی یک خبرنگار بازداشتی اتفاق افتاد. مطلب از این قرار بود که حامد طالبی یکی از دبیران خبرگزاری فارس، به گفته معاون این خبرگزاری «به دلایل نامعلومی» توسط وزارت اطلاعات احضار، بازداشت و بعد از چند ساعت آزاد شد.
این اولین بازداشت طالبی نبود، او پیش از این هم در اردیبهشت ماه سال ۹۵ به اتهام انتشار عکسهای خصوصی مینو خالقی، کاندیدای کنارگذاشته شده اصفهان در مجلس شورای اسلامی، در یک کانال تلگرامی با عنوان «قیچی» بازداشت شده بود. این بار اما بازداشت چند ساعته وی و دلیل احتمالی آن یعنی «سازماندهی شعارهای توهینآمیز علیه رییس جمهور در روز قدس» آن را به محل بحث و جدل بزرگان و بدنه نیروهای اصولگرا و اصلاحطلب و جامعه مدنی بدل کرد.
آتشبه اختیارهای سازماندهی شده
در روز قدس و همزمان با حضور حسن روحانی، معاون اول وی، اسحاق جهانگیری و همچنین علیمطهری، نایب رییس مجلس، در راهپیمایی این روز، شعارهایی علیه آنان داده شد. روحانی، «دروغگو»، «آخوند آمریکایی» و«فتنه گر» خوانده شد و پیوندش با بنی صدر را به او تبریک گفتند. موارد مشابهی نیز برای جهانگیری و علی مطهری اتفاق افتاد.
به گفته شاهدان عینی در مواردی نیز برخوردها از شعار فراتر رفته و تبدیل به فحاشی شد. چنانچه از فیلمها برمیآید، رییس جمهور بعد از این اتفاق محل راهپیمایی را ترک کرد. همان شب توفان توییتری با هشتگ «من حامی روحانیام» در محکومیت این حرکت و اعلام حمایت از حسن روحانی به راه افتاد و طی چند ساعت به ترند اول جهان در توییتر بدل شد. در پیامد این اتفاق٬ برخی از چهرههای حامی دولت و حتی منتقدان خواهان برخورد با توهین کنندگان به رییسجمهور شدند.
وزیر کشور به معاونت انتظامی خود دستور پیگیری داد و دادستان تهران هم بعد از نامه اعتراضی علی مطهری قول داد این ماجرا را پیگیری کند. البته جعفری دولت آبادی تاکید کرد که باید این حساسیت درباره توهین به همه مقامها وجود داشته باشد.
حال بعد از چند روز معاون امنیتی نظامی استاندار تهران اعلام کرد که توهین کنندگان ۲۵ نفر بودند و «تمام دستگاهها» خواستار برخورد با آنان هستند، اما خبری از اینکه حامد طالبی نیز در جمع این افراد بوده و یا با آنان ارتباطی داشته داده نشده است.
داستان «توهین» به روحانی از نگاه هوادارن وی و «نقد» و «آتش به اختیار» فرهنگی از نگاه مخالفان، در روز قدس به پایان نرسید.
در مراسم روز عید فطر و پیش از آنکه آیت الله خامنهای برای کنترل هواداران خود به بازتبیین مفهوم «آتش به اختیار» بپردازد، تریبون به یکی از سیاسیترین مداحان جمهوری اسلامی سپرده شد تا میثم مطیعی با استفاده از آن به کسی که «نشسته در صف اول» بود، بتازد و او و برجام را زیر سوال ببرد، «سیلی شش موشک» چند منظوره را به وی یادآوری کند و اخطار بدهد که «با دم شیرمکن بازی».
فرارو- رئیس مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی گفت که در طرح مقابله با اقدامات تروریستی آمریکا اختصاص ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای گسترش فعالیتهای موشکی و ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای مبارزه با تروریسم توسط نیروی قدس سپاه پاسداران پیش بینی شده است.
کاظم جلالی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما با اشاره به طرح ۱۷ مادهای مجلس برای مقابله با اقدامات تروریستی آمریکا اظهار کرد: در بخشی از این طرح در راستای حمایت از نیروهای مسلح، اختصاص ۱۰۰۰ میلیارد تومان برای گسترش فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی و اختصاص ۱۰۰۰ میلیارد تومان به نیروی قدس سپاه پاسداران برای مبارزه با تروریسم پیش بینی شده است.
وی افزود: در این راستا همچنین وزارت دفاع موظف شده حداکثر ظرف یک ماه طرح عملیاتی افزایش توان دفاعی و بازدارندگی کشور در حوزه موشکی را تهیه و به شورای عالی امنیت ملی ارائه کند.
النصر بالرعب، شعار جنگى اسلام است: بترسان و پيروز شو.
رعب، يك عامل روانى ست. رعب، عامل حفظ جان انسان است. ترسيدن، فعلى ست براى دور ماندن از خطر. بدون ترس، انسان نمى تواند از خطرات بگريزد و به حيات اش ادامه دهد.
كسانى كه مى گويند نمى ترسند، يا دروغ مى گويند، يا مشكلى جسمى و روانى دارند. شايد غدد بدن شان درست كار نمى كند. يك عده ى ديگر كنترل ترس و مهار زدن بر آن را، با نترسيدن اشتباه مى گيرند.
به طور كلى، ترس در همه ى انسان هاى سالم وجود دارد. ترس كه عامل نجات انسان از خطرات است مى تواند گاه چنان بر انسان چيره شود كه او را به بى حركتى و فلج موقت بكشاند. عدم تحرك، براى گذشتن خطر از كنار آدمى، آخرين واكنشى ست كه انسان در مقابل خطر نشان مى دهد. ايست مطلق، حركت نكردن، بى صدا نفس كشيدن، نجنبيدن، مانند سنگ در گوشه اى ايستادن، مى تواند باعث گذشتن خطر از كنار آدمى شود. انسان در طول هزاران سال تكامل، اين استعدادهاى حفظ جان را در خود ايجاد كرده است.
*****
جنگ روانى، يكى از ابزارهاى مقابله با دشمن است. ايجاد ترس، از مهمترين بخش هاى جنگ روانى ست. ايجاد ترس در مقابله با دشمن چيز جديدى نيست و از بدو تاريخ تا كنون وجود داشته است. ساده ترين ابزار ايجاد ترس در جنگ هاى رو در روى قديم، ايجاد صدا به وسيله ى سازهاى كوبه اى و بادى بوده است.
اما حكومت ها و ناراضيان، هميشه به صورت رو در رو با يكديگر مبارزه نمى كنند. بخصوص اگر «دشمن حكومت»، ضعيف تر از حكومت باشد، ناچار به زدن ضربه به حكومت به صورت پنهانى ست. چنين «دشمن» حكومتى، يا در كشور خود به صورت كاملا پنهان عمل مى كند، يا اگر در كشورش نيست، ضمن رعايت احتياط، به فعاليت علنى يا نيمه علنى خود ادامه مى دهد با در نظر گرفتن اين موضوع كه او، در كشور خارجى، تحت حمايت مقامات امنيتى آن كشور است.
متاسفانه براى مبارزان ايرانى، تحت حمايت امنيتى يك حكومت خارجى بودن، سپر مناسبى براى حفظ جان نبوده است و تعداد زيادى از فعالان سياسى در خارج از كشور، به شيوه هاى گوناگون، و اغلب به شكلى وحشتناك كه ايجاد ترس و هراس كند، كشته شده اند.
از انفجار بمب در مغازه ى رضا فاضلى و كشتن فرزند او تا كارد آجين كردن فريدون فرخزاد در منزل اش. اين دو تن از نظر سياسى، مردان سياسى به معناى اعم كلمه به شمار نمى رفته اند، بلكه كسانى بوده اند كه عليه حكومت اسلامى، به شكلى صريح «سخن» مى گفته اند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه دشمن از مذاکرات هستهای به دنبال عقبنشینی ایران بود، گفت: طرح تحریمهای جدید سنای آمریکا برای مقابله با برنامه موشکی ایران است.
به گزارش «انتخاب»؛ حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی صبح امروز در یادواره شهدای هفتم تیر یزد اظهار داشت: تقویت قوه قضائیه تقویت تمام نظام اسلامی ایران است و لازم است که همه در راستای تقویت و حمایت از قوه قضائیه گام بردارند.
وی تمام انقلابها و حکومتها را شامل سه دوره پیش از پیروزی، پیروزی و بعد از پیروزی دانست و ادامه داد: پیش از سال ۵۷ دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اواخر دهه ۵۰ و دهه ۶۰ دوران پیروزی و تثبیت انقلاب و بعد از رحلت حضرت امام، دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است.
عکسهایی که آفریقای جنوبی را شوکه کرد؛ رقصندههای استریپتیز در زندان
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه، عکسهایی که رقصندههای استریپتیز را در میان زندانیان در یکی از زندانهای دارای امنیت بالا در شهر ژوهانسبورگ در آفریقایی جنوبی نشان میداد، در روزهای اخیر سر و صدای زیادی در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد. برای مقابله با این جنجال، مقامهای زندان آفریقای جنوبی تهدید کردهاند که حداقل ۱۳ نگهبان را از کار تعلیق میکنند.
این رقصندهها یک لباس بادی سیاه رنگ ساده و چکمههای چرم بلند به تن داشتند. در یکی از تصاویر، سه زن، مردی را احاطه کردهاند و به نظر میرسد در حال لخت کردن او در حیاط زندان هستند. عکسها بهطور گسترده در شبکههای اجتماعی با هشتگ رقصندههای استریپ تیز در زندان (#PrisonStrippers) منتشر شدند تا جاییکه این هشتگ در تاریخ دوشنبه ۲۶ ژوئن (پنجم تیر) تبدیل به داغترین هشتگ در توییتر در آفریقای جنوبی شد. انجمن مقابله با جرم و جنایت آفریقای جنوبی، با انتشار بیانیهای بهطور ویژه "رسوایی" و "سیلی زدن به صورت قربانیان جنایت" را محکوم کرد.
مقامهای آفریقای جنوبی اذعان کردند که این تصاویر واقعی بوده و در زمان برگزاری یک نمایش برنامهریزی شده در تاریخ ۲۱ ژوئن (۳۱ خرداد) در زندان "شهر خورشید" گرفته شده بودند. این زندان بهخاطر اینکه خطرناکترین مجرمان در آن نگهداری میشوند شناخته شده است.
در یک نشست خبری که روز دوشنبه ۲۶ ژوئن (پنجم تیر) برگزار شد، جیمز اسمالبرگر رئیس اداره زندانها، سرگرمیهای نامناسب در زندان را محکوم و اعلام کرد که برای ۱۳ تن از مسئولان زندان احضاریه صادر شده است و احتمال تعلیق آنها از کار وجود دارد. او همچنین تاکید کرد: "این نمایش با جنبههای جنسی به طور آشکار نقض کننده سیاست امنیتی ماست." او همچنین تضمین داد که به این زنان از پول مالیات دهندگان دستمزد پرداخت نشده است. در حال حاضر، هیچ اطلاعاتی درباره سازماندهندگان این رویداد منتشر نشده است.
از صبح پنجشنبه هشتم تیرماه ۹۶ جمعی از مالباختگان موسسات مالی در شهرهای مشهد؛ زاهدان و سرخرود در مازندران اقدام به برپایی تجمعات اعتراضی نموده و خواستار بازگرداندن سپرده های خود شدند. در مشهد زنان معترض در کف خیابان سجاد نشسته و راه را بستند. این زنان شعار می دهند: ای رهبر آزاده ایران شده دزدخانه
نیروهای انتظامی نیز در محل حضور داشتند.
بی بی سی ـ آکادمی علوم و هنرهای سینما (اسکار) از ۷۷۴ نفر برای عضویت در این آکادمی دعوت کرده که در میان آنها نام چند ایرانی به چشم میخورد.
گفته شده که ۳۹ درصد اعضای این فهرست زن و ۳۰ درصد رنگین پوست هستند.
لیلا حاتمی، گلشیفته فراهانی، نازنین بنیادی (بازیگر)، رخشان بنی اعتماد، محمد رسول اف (فیلمنامهنویس و کارگردان)، هایده صفی یاری( تدوینگر)، محمد رضا دلپاک (صدابردار)، هنگامه پناهی (تهیه کننده)، محسن موسوی (جلوههای ویژه) از جمله افراد دعوت شده به این دوره از آکادمی هستند.
دویچه وله - گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا درباره قاچاق انسان در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. بر اساس این گزارش شمار زنان و دختران ایرانی که برای خدمات جنسی اجباری به دوبی و نیز کردستان عراق برده میشوند افزایش داشته است.
وزارت خارجه آمریکا گزاش سالانه خود درباره قاچاق انسان را منتشر کرد. در این گزارش کشورها به سه گروه تقسیم شدهاند: گروه اول کشورهایی که مشکل قاچاق انسان را پذیرفته و برای از بین بردن آن تلاش میکنند. گروه دوم کشورهایی هستند که این مشکل را به رسمیت شناختهاند اما برای آن تلاشی نمیکنند و گروه سوم کشورهایی هستند که اصلا مشکل را به رسمیت نشناختهاند و برای آن هم تلاش نمیکنند.
در ابتدای این گزارش در بخش ایران آمده است: «دولت ایران نتوانسته به استانداردهای حداقلی برای از بین بردن قاچاق انسان برسد و تلاش موثری هم در این باره انجام نداده است بنابراین در گروه سه قرار میگیرد.»
در ادامه اما تصریح شده که علیرغم نبود تلاش موثر در دولت ایران برای مبارزه با قاچاق انسان، دولت قدمهایی برای مقابله با این موضوع برداشته است. از جمله ایجاد مراکزی برای کمک به قربانیان قاچاق انسان.
گذشته از این دولت ایران موافقت کرده که با برخی کشورها در منطقه برای مبارزه با قاچاق انسان همکاری کند اگرچه در دوره گزارش قبلی دولت ایران هیچ اطلاعاتی در زمینه تلاشهایش برای مبارزه با قاچاق انسان در اختیار این نهاد قرار نداد.
ایران مقصد و مبدأ قاچاق جنسی و کار اجباری
بر اساس گزارشهای رسیده به مراکز بینالمللی، ایران در پنج سال گذشته یکی از مراکز ترانزیت و یکی از کشورهای مبدأ و نیز مقصد قاچاق جنسی مردان، زنان و کودکان و نیز کار اجباری است.
گروههای منسجم و سازمانیافته قاچاق انسان، زنان، پسران و دختران ایرانی را برای خدمات جنسی اجباری به کشورهای افغانستان، کردستان عراق، پاکستان، امارات متحده عربی و اروپا میفرستند.
برخی از زنان ایرانی که برای کمک مالی به خانوادههایشان به این کشورها رفتهاند در آنجا مجبور به ارائه خدمات جنسی و کار اجباری میشوند.
دختران ایرانی ۱۳ تا ۱۷ ساله هدف باندهای قاچاق انسان هستند و برای فروش به خارج از ایران برده میشوند. دختران کم سنو سالتر مجبور به انجام کارهای خانگی میشوند تا قاچاقچی تشخیص دهد که برای ارائه خدمات جنسی به حد کافی رشد کردهاند.
در سال ۲۰۱۶ گزارشی ارائه شد مبنی بر اینکه تعداد زنان ایرانی که برای تنفروشی به دوبی برده میشوند افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. برخی از این زنان قربانی قاچاق انسان هستند. شهر شیراز مبدأ سفر این زنان و دختران است که برخی از آنها از آذربایجان به شیراز برده شده و از آنجا به دوبی منتقل میشوند.
از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ انتقال دختران از داخل ایران به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس به منظور ارائه خدمات جنسی اجباری نیز افزایش داشته است.
برخی مقامات دولت کردستان عراق، مشتری روسپیخانههایی با زنان ایرانی
بر اساس این گزارش دختران ایرانی مجبور به کار در روسپیخانههای کردستان عراق به خصوص شهر سلیمانیه میشوند. برخی از این دختران توسط باندهای قاچاق ایرانی به سلیمانیه برده میشوند.
در سال ۲۰۱۵ رسانههای محلی کردستان عراق گزارش دادند که تعدادی از اعضای دولت کردستان مشتریان این روسپیخانهها هستند.
در شهرهای تهران، تبریز و آستارا تعداد دختران نوجوانی که برای ارائه خدمات جنسی از آنها استفاده میشود افزایش داشته است.
در این گزارش ازدواج موقت یا صیغه نیز نوعی تنفروشی به حساب آمده است در حالی که این کار در ایران قانونی است. رواج این نوع ازدواجها که از یک ساعت تا یک هفته دوام دارند نیز بر اساس این گزارش بیشتر شده است.
دویچه وله ـ اسحاق جهانگیری جزئیات برنامه دولت برای ایجاد ۹۷۰ هزار فرصت شغلی در سال ۹۶ را اعلام کرد. برنامهای در راستای سند "افق ۱۴۰۴". برنامهای که قرار است ایران را در جایگاه اول اقتصادی در آسیای جنوبغربی قرار دهد.
از برنامه اشتغال فراگیر سخن میرود. برنامهای که قرار است ظرف ۸ سال به نابسامانیهای اقتصادی ایران پایان دهد و ایران را در جایگاه نخست آسیای جنوب غربی قرار دهد. گام نخست را "ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی" برداشته است. این گام، انتشار یک برنامه ۱۹ صفحهای است که میباید زمینههای اشتغال ۹۷۰ هزار نفر در سال ۹۶ را فراهم کند.
افق ۱۴۰۴ چیست؟
برنامه اشتغالزایی دولت برای سال ۱۳۹۶ بخشی از سیاستهای عمومی جمهوری اسلامی است. برنامهای که "ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی" منتشر کرده بخشی از آن برنامهای است که به "افق ۱۴۰۴" شهرت یافته است.
به سخن دیگر، برنامه اشتغالزایی دولت برای سال ۱۳۹۶ چند سند ناظر یا به قول ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی "اسناد بالادستی" دارد. یکی از این اسناد بالادستی "سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران" است. سندی که یک بازه زمانی ۸ ساله را در بر میگیرد و از این رو "افق ۱۴۰۴" نامیده میشود.
عجيب است،... شايد هم بهتر است بگوييم كه عجيب نيست كه اين ماجراى «رييس دولت كشى» را در دوره هاى مختلف حكومت اسلامى ديده ايم.
ما دوره ى بازرگان را ديديم و سرنگون كردن او را با شعار ليبرال.
دوره ى بنى صدر را ديديم و سرنگون كردن او را با شعار منافق.
دوره ى رفسنجانى را ديديم و سرنگون كردن او را با شعار اسلام امريكايى.
دوره ى احمدى نژاد را ديديم و سرنگون كردن او را با شعار عوامل انحرافى.
به دوره ى موسوى هم كه اجازه ى ثبت در تاريخ ندادند و او را با شعار عوامل فتنه، پیش از روى كار آمدن دولت اش سرنگون كردند.
همه ى اين روساى دولت، با مقدمه اى كه برايشان چيده شد، يواش يواش به سمت اعدامگاه حكومت برده شدند و به دار كشيده شدند.
ابتدا، روزنامه هايى مثل كيهان، شروع به قرم قرم كردند، بعد مداحان اهل بيت عصمت و طهارت كه «اتفاقا» مداحان بيت «رهبران وقت» هم بودند در اشعار و مداحى هاشان، قرم قرم مزبور را با آهنگ و نوحه خواندند، بعد اندك اندك چوب و چماق ها بيرون كشيده شد و بعد از مدتى هياهو و جنجال بر سر يك موضوع پيش پا افتاده و بى اهميت، رييس دولت حكومت آقايان، به لقاءالله «پيوستانده» شد.
حالا نوبت روحانى ست. ضربه اى كه مردم راى دهنده به روحانى، به حكومت اسلامى و خامنه اى حسود زدند، هوك سنگينى بود، كه هوش از سر خامنه اى پراند و ابتدا به شدت او را گيج كرد. او و اذناب اش حتى با اين ضربه ناك دان شدند و چند روزى صدا ازشان در نيامد. بعد كم كم، با آب پاشيدن و تيغ زدن به محل زخم ها و باز شدن چشم ها، به بازيابى خود پرداختند و امروز كه اندكى سر حال آمده اند، با بهانه قرار دادن موضوع بى اهميت و نازلى مثل ٢٠٣٠ كه خامنه اى و روساى قوا پيش از اين هياهوها آن را خوانده و بررسى كرده اند، قرم قرم گفتن خود را آغاز كرده اند. هر جا هم كه كم آورده اند، ماده اى از برجام و بدعهدى امريكا به آن چسبانده اند.
مقاله ای از کایل میزوکامی در وبسایت نشنال اینترست
صدای آمریکا - ایران به طور عمده قدرتی زمینی است و در طول هزاران سال دیگر کشورها را اشغال کرده و توسط دیگر کشورها اشغال شده است. در نتیجه این امر، ایران امروز نیروی زمینی بزرگی در ارتش در حدود ۳۵۰ هزار نفر و در سپاه پاسداران در حدود یکصد هزار نفر دارد.
مهم ترین بخش سپاه پاسداران و شاید تمام نیروهای نظامی ایران، نیروی قدس است. این نیرو شامل پانزده تا سی هزار نفر از بهترین اعضای سپاه است و قابلیت جنگ غیرمتعارف را در اختیار رژیم تهران قرار داده است.
نیروی قدس عمدتا در قالب گروه هایی مانند حزب الله لبنان و شبه نظامیان شیعه در عراق فعالیت می کند.
نیروهای زمینی و دیگر نیروهای نظامی ایران مانند ارتش چین در دهه هشتاد میلادی بزرگ هستند، اما چندان مجهز نیستند. وضعیت جغرافیایی و ابعاد سرزمینی کشور ایران فی نفسه عامل بازدارندگی در برابر اشغال نظامی است.
در حالی که عراق در کشاکش نجات خود است، نیروهای زمینی ایران در دفاع از مرزهای ایران حاضر بوده اند.
تزریق منابع مالی با توجه به سابقه «ارتش خلق چین» می تواند ایران را به یک قدرت زمینی مسلط در خاورمیانه تبدیل کند.
عباس عبدی - اعتماد
شعر هجو خوانی با سبک مداحی در نماز عید سعید فطر در نقد دولت و رییسجمهور که به توهین تنه میزد در حالی که آقای روحانی در صف اول نماز نشسته بود، واکنشهای گستردهای را به همراه داشت. بنده نیز میکوشم که از زاویهای شاید متفاوت با آنچه گفته شده است به طرح برخی نکات بپردازم.
١ـ نخستین چیزی که کمتر به آن اشاره شده است استفاده از قالب شعر برای بیان انتقادی سیاسی (درست یا نادرست) است. این بدترین وجه ماجرا بود. میدانید که در تاریخ صدر اسلام داستان قابل تاملی وجود دارد. پس از فتح مکه حضرت رسول همه را بخشید. هر کس که حتی به خانه ابوسفیان وارد میشد در امان بود. اجازه نداد فتح مکه روز انتقام شود، آن را به روز رحمت و گذشت تبدیل کرد ولی چند مورد اندک استثنا شدند و بخشش شامل آنان نشد، از جمله کسانی که از طریق شعر پیامبر (ص) و اسلام را هجو میکردند، حتی اگر این افراد زن بودند نیز مشمول بخشش نشدند. در واقع وارد شدن به مقوله سیاسی در قالب شعر و استفاده از هنر با هدف هجو و دشنام دادن کار بسیار ناپسندی است که فضای سیاسی را تخریب میکند و نتیجه همین میشود که عدهای هم در این سو و در پاسخ دست به کار سرودن شعر و هجو شوند! هر کسی نقدی درباره سیاستهای دولت و برجام یا هر چیز دیگری دارد باید با زبان سیاست و قابل پاسخ دادن اقدام کند. هیچ چیز بدتر از ترفندهایی هنری از جمله تمسک به شعر و شاعری برای موضوعات سیاسی نیست. این رفتار زشت در صدر مشروطیت و حتی در دوران رضاخان نیز در میان کنشگران سیاسی که قریحه شعرسرایی داشتند (نه مثل این شعر که ضعیف هم بود)، دیده میشد که اتفاقا با واکنش قدرت حاکم مواجه شد و غیرحق کشته شدند. ولی انصاف باید داد که نه شعر فرخی یزدی و نه شعر میرزاده عشقی کمکی درخور به فضای سیاسی نمیکرد جز اینکه کینه و نفرت را نزد دو طرف عمیقتر و ریشهدارتر کرد. بنابراین نقد و هجو سیاسی در قالب شعرخوانی و هنر یکی از بدترین رفتارهایی است که متاسفانه نباید اجازه داد که باب شود.
آقا چه كرد فوتساليست جوانِ كشور ما! توپ را از جناح چپ زمين، مارادونا وار «شوتيد» به طرف يك هدف مشخص:
كلّه ى آخوند حاضر در استاديوم!
و عمامه ى طرف پريد... و به عبارت دقيق تر «پرانده شد»!
من نمى دانم اين فعل زيبا و دلخنك كننده ى «عمامه پراندن» از كجا آمده است. من آن را جايى غير از نوشته هاى خودم نديده ام، پس ممكن است خودم آن را ساخته باشم!
اگر هم خودم نساخته باشم، لابد در دوران مشروطه اين كلمه ساخته شده، مثلا حضرت دهخدا چيزى در باره ى آن فرموده و در فيش هاى لغت نامه اش نوشته. الان هم اينجا كله ى سحر است و من حال و حوصله ى تحقيق در باب عمامه پرانى ندارم! ولى يك چيز يادم است و آن اصطلاح بسيار مطبوع و فصيح علامه، در لغت نامه، تحت ماده ى امثال و حكمىِ «عمامه گذاشت تا كله بردارد» است.
بديهى ست آن چه علامه در اينجا فرموده، «كُلَه» به معناى كلاه است، ولى ما مى توانيم با پس و پیش كردن اِعراب، متناسب با امروز، اين كلمه را تبديل به «كَلّه» كنيم كه از معناى متصورش مستبعد نيست!
چطور آخوندها عمامه مى گذارند تا كلاه مردم را بردارند، برخى آخوندها هم عمامه مى گذارند تا كلّه ى مردم را از روى تن شان بردارند. مثلا خدا بيامرز حجت الاسلام شفتى كه به دست مبارك اش در اصفهان، كلّه ى ١٢٠ مفسد فى الارض را به وسيله شمشير پراند!
آهان! شايد فعل دلنشين عمامه پراندن را من با استنظار به فعل ناجورِ كلّه پراندن ساخته ام و خودم خبر نداشته ام.
اصن به ما چه كه عمامه پراندن از كجا آمده! اَه!
خواستيم بگوييم يكى از بچه هاى ناقلاى فوتساليست، زد عمامه ى آقا را وسط زمين بازى «پراند» و ما و جماعت حاضر در استاديوم، كلى كيف فرموديم و هورا كشيديم و به تشويق نوع «ايسلندى» و مثه قطار صداى هو هو هو هو در آوردن پرداختيم!
چرا «پراندن» عمامه، اين قدر كيف داشت؟!
آيا كيف كنندگان، اين حالت را در خيالات خود تصوير مى نمودند كه عمامه با آن چه در زير آن قرار دارد، قرار است هر دو با هم پرانده شوند، و از احساس چنين حالتى دچار شعف مضاعف، بلكه سُضاعف و چُضاعف شده اند؟ والله اعلم!
ما با تصورات مردم كارى نداريم و از دلايل خوشحالى آن ها بى خبريم!
فقط موضوعى كه براى ما مجهول ماند و نتوانستيم حل اش كنيم، دعوا مرافعه اى بود كه وسط زمين ايجاد شد و باعث دخالت حاضران در زمين ورزشگاه براى جدا كردن كسانى از كسان ديگر شد!
يعنى همراهان آخوندِ عمامه پريده آمدند پسرك شوت كننده را بگيرند، يه فصل سير بزنند؟
خدا مى داند و بس!
اما اين را هم بگوييم كه لال از دنيا نرويم، كه در جمهورى اسلامى شاهد چند بار عمامه پرانى، البته به صورت بسكتبالى و دستى از طرف تيم «حزب الله» بوده ايم. مثلا پراندن عمامه ى آقاى خاتمى. عمامه ى آقاى عبدالله نورى... طورى كه باديگاردهاى ايشان، با يك دست حزب الله را دور نگه مى داشته اند، با يك دست هم عمامه ى آقايان را روى سرشان فيكس مى كرده اند!
آرى! در دوران ٤٠ ساله ى جمهورى اسلامى چه چيزها كه به چشم نديديم! كاش علامه دهخدا زنده بود و ضمن زدن قهقهه اى جانانه، شعرى در باره ى پراندن فوتبالى عمامه مى سرود، براى يادآورى در تاريخ و مى فرمود «ان شاء الله اتفاقى است»!
زمانه ـ بر اساس خبرهایی که در خبرگزاری های داخلی منتشر شده است، شش نفر دیگر از نیروهای نظامی افغانستانی که از سوی ایران برای جنگ در سوریه فرستاده شده بودند کشته شده اند.
این افراد ساکن قم بوده اند و خبرگزاری تسنیم، نزدیک به نهادهای امنیتی از برگزاری مراسم خاکسپاری آنها در این شهر خبر داده است. مراسمی که ساعت و تاریخ برگزاری آن ۱۷ عصر روز چهارشنبه هفتم تیر ماه اعلام شده است.
در معرفی این افراد آمده است که آنها از اعضای تیپ فاطمیون بوده اند. تیپ یا لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه قدس (شاخه برون مرزی سپاه) است که شیعیان افغانستان تشکیل شده است.
شیرین شمس - تا قبل از ممنوعیت ورزش زومبا، محبوبیت این ورزش همگانی و ریتمیک بین زنان ایران، کمی ناشناخته بود. علی مجد آرا، رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی نامهای به دبیر کمیسیون ماده ۵ وزارت ورزش و جوانان و مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز ارسال می کند که در آن اشاره می شود "فعالیتهایی مانند زومبا، اجرای حرکات موزون و رقص به هر شکل و عنوان فاقد وجاهت قانونی میباشد."
ورزش زومبا ممنوع می شود، ورزشی که هرگز مجوز نداشت و تحت عنوان ایروبیک ریتمیک، یا ایروبیک پیشرفته در باشگاه ها به فعالیت پرداخته و آموزش داده می شد.
ممنوعیت زومبا در ایران که در وب سایتهای استانی وزارت ورزش و جوانان نیز انعکاس یافته با واکنش جوانان بخصوص زنان در شبکههای اجتماعی رو به رو شده است. در این بین واکنش مربیان زومبا نیز قابل توجه بوده است.
زمانه ـ دو نفر از خبرنگاران خبرگزاری فارس بازداشت شدهاند. گفته میشود بازداشت این دو در ارتباط با شعارهایی است که در راهپیمایی روز قدس علیه حسن روحانی سر داده شده است.
حامد طالبی و علی اکبری که از دبیران خبرگزاری فارس هستند، روز سه شنبه ششم تیر ماه به وزارت اطلاعات احضار و بازداشت شدهاند.
خبرگزاری فارس به عنوان خبرگزاری نزدیک به نهادهای امنیتی شناخته میشود و به همین دلیل بازداشت این دو نفر میتواند به معنای یک رویارویی امنیتی میان نهادهای قدرت در جمهوری اسلامی باشد.
زمانه ـ وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود در زمینه قاچاق انسان در کشورهای مختلف جهان، به قاچاق زنان و دختران ایرانی در کشورهای منطقه به منظور بهرهبرداری جنسی و روسپگیری اشاره کرده است.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۷ وزارت خارجه آمریکا، همانطور که در بیش از پنج سال گذشته گزارش شده، ایران منبع، محل انتقال و کشور مقصد برای مردان، زنان و کودکان در معرض قاچاق جنسی و کار اجباری است. این گزارش میگوید که گروههای سازمان یافتهای وجود دارند که زنان، پسران و دختران ایرانی را به قاچاق جنسی در ایران، افغانستان، منطقه کردستان عراق، پاکستان، امارات متحده عربی و اروپا وا میدارند.
بنا بر این گزارش، برخی از زنان ایرانی که برای حمایت از خانواده هایشان در ایران مجبور به کارکردن هستند، به عنوان قربانیان قاچاق جنسی در معرض خطر قرار دارند. دختران ایرانی بین سنین ۱۳ و ۱۷ سال، توسط قاچاقچیان برای فروش در خارج از کشور برده میشوند. برخی از این دختران جوان تا پیش از رسیدن به سن کافی برای استفاده جنسی، به کار خانگی مجبور میشوند.
جانشین فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ایران از آمادگی نیروهای مسلح برای برخورد با هرگونه اقدام دشمنان نظام خبرداد و گفت: تا کنون بیش از ۶۰ تیم تروریستی وارد کشور شدند اما همدلی بین نیروهای کشور موجب شده هیچ کدام نتوانند موفق شوند.
به گزارش خبر روز، امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان در رابطه با احتمال واکنش گروههای تکفیری به عملیات سپاه و میزان آمادگی ایران در برابر آن، گفت: طبیعی است که دشمن کارش دشمنی کردن است و در صدد مقابله برخواهند آمد.
جانشین فرمانده ارتش جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد: نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و انتظامی توانایی دارند تا مقابله جدی با حرکتهای مذبوحانه دشمن را داشته باشند.
او ادامه داد: آمادگی نیروها به حدی است که با توجه به اینکه تاکنون بیش از ۶۰ تیم تروریستی وارد کشور شدند اما همدلی بین نیروهای کشور موجب شده هیچ کدام نتوانند موفق شوند
پس ازتهاجم جاهلها و لاتهای متدین و حکومتی به حسن روحانی برخی اصلاح طلبان دو مقایسه توهین آمیزو ناروا پیش کشیدهاند، * یکی در حد توهین به مصدق، درمقایسه روحانی با مصدق، و دیگری مقایسه ناروا و غیرمنصفانه شعبان جعفری با " جاهلها و لاتهای متدین". انصاف بایدتان، آخرچگونه میتوان شعبان جعفری (معروف به شعبون بی مخ) را با محسن رفیقدوست (معروف به محسن چُسو) مقایسه کرد؟ رفیقدوست جدا از دزدیهای میلیونها دلاری و مفاسد اقتصادی، "لات متدینی" ست که درقتل و ترورِبسیاری ازدگراندیشان سیاسی و عقیدتی، روشنفکران و مخالفان رژیم آمر و عامل جنایت بوده است.
برای یادآوری و شناخت چهره واقعی جاهلها و لاتهای متدین، تکه هائی برگرفته از تازه ترین کتابام، " زنگیهای گود قدرت"- نقش سیاسی و اجتماعی جاهلها و لاتها در تاریخ معاصر ایران- از فصل "جاهلیسم و آخوندیسم " را بازانتشار میدهم.
جاهلیسم اسلامی، جاهلها و لاتهای متدین
اغلب جاهلها و لاتها مذهبی بودهاند و با مراکز دینی و روحانیون پیوندی عمیق داشتهاند. در رابطه با مذهب، آخوندها و روحانیون دو نوع و دو گونه جاهل و لات شکل گرفتهاند. این انواع و گونهها با تلاطم و دگرگونی درون گروهی نیز مواجه شدهاند. (۱)
۱- جاهلها و لاتهای مذهبی: دستهای از جاهلها و لاتها بودهاند که کارهای ممنوعهی مذهبی و خلاف شرع انجام میدادند اما برخی فرائض و مناسک مذهبی را هم فراموش نمیکردند. کافه میرفتند و مشروبات الکلی میخوردند اما بعداز عرقخوری دهان دهان خود را میشستند، وضو میگرفتند و به نماز میایستادند. مذهبی بودن اینان به ویژه در ماههای محرم و صفر عود میکرد. اینان با آخوندها و روحانیون رابطه داشتند اما تعصب مذهبی و دینی، و قشری گری دراینان ضعیف بود. طیب حاج رضائی این گونه بود. طیب گفته است: " عزاداری من فقط ده روز اول محرم بود و سایــر ایام سال بیشتر وقت خود را در میخانهها میگذراندم"
۲-جاهلها و لاتهای متدین: این دسته سخت متعصب و به ظاهر کارهای خلاف شرع انجام نمیدادند و به آخوندها و روحانیون نزدیکتر بودهاند. این طیف از جاهلها ولاتها از پایهگذاران حکومت اسلامی شدهاند.
از دسته نخست میتوان شعبان جعفری و طیب حاج رضائی، و از دسته دوم حاج مهدی عراقی و محسن رفیقدوست را مثال زد.
حمیدرضا جلائی پور، جامعه شناس در تحلیلی بر اوضاع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ مینویسد:
سرویس سیاسی «انتخاب» (Entekhab. ir)؛ محسن پورحسین: عجب حکایتی شده است؛ دلواپسان بازگشتهاند نه به شکل و سیاق سابق که با رسم و رسومی جدید و با گوشهای کاملا بسته. آمدهاند تا با تمام توان رییس جمهور منتخب و محبوب بیست و چهار میلیونی را متوقف کنند. او را ساکن نگه دارند و مایوس کنند از تلاش برای تحقق خواستهای افرادی که به سبب اراده آنها رای آورده است. حالا سوال این است که در این بازی جدید که توسط دلواپسان در حال اجراست چه کسی از این زمین پیروز به بیرون میآید؟ برای اینکه بتوان در این مورد سخن گفت باید اتفاقات چند وقت اخیر را رصد کرد.
معدن یورت؛ نقطه آغاز
چندان دور از واقعیت نیست اگر گفته شود لباس جدید دلواپسان برای مواجهه با حسن روحانی از ماجرای معدن یورت برای آنها دوخته شده و آنها از آن زمان است که با هیبت جدید به سراغ شیخ اعتدال آمدهاند.
روزی که رییس جمهور در غیاب مدعیان با مردم بودن به میان داغ دیدگان یک حادثه بزرگ رفت، همنشینشان شد و خواست که آرام بخش لحظاتشان باشد. خواست که آنها بدانند اگر قصوری رخ داده مسئولان نظام از زیر بار این رخداد شانه خالی نخواهند کرد و همنس آنها شدهاند.
درست در چنین شرایطی بود که آنها خود را به هیبت «مردم» در آورده و بدترین رخداد تجربه نشده تا آن روز را رقم زدند. آنها خرسند از بدرقه اینچنینی دومین فرد نظام، بر طبل خشنودی خود کوبیدند و این نقطه را نقطه آغازی برای بازگشت خود کردند.
شناسایی هتاکان به رئیس جمهوری در «روز قدس»
ایران ـ معاون امنیتی فرماندار تهران: هتاکان به روحانی ۲۵ نفر بودند و تمام دستگاهها خواستار برخورد قانونی با آنها هستند
توهینکنندگان به رئیس جمهوری در روز قدس شناسایی شدند. معاون امنیتی و انتظامی استاندار تهران با اعلام این خبر تصریح کرد: «براساس اقدامات اولیه که از سوی معاونت امنیتی وزارت کشور، معاونت امنیتی استان تهران و نیروی انتظامی صورت گرفته است توهینکنندگان به رئیسجمهوری به صورت کلی شناسایی شدند و بررسیهای اولیه در این راستا شروع شده است؛ در جهت رسیدگی به اتهامات این افراد در ابتدا اقدامات اولیه چون جمعآوری اطلاعات و مستندسازیهای لازم صورت میگیرد تا نتایج نهایی اعلام شود.»
به گزارش ایلنا محسن همدانی با بیان اینکه «تعداد افراد توهینکننده به رئیسجمهوری در مجموع بیش از ۲۰ نفر نبودند» تصریح کرد: بدون شک بعد از اتمام کار کمیتههای حقیقتیابی و مستندسازی مربوط به این ماجرا و شناسایی کامل افراد، پرونده این افراد در صورت صلاحدید به دستگاه قضایی ارسال میشود. وی تصریح کرد: «البته این امکان نیز وجود دارد که پس از بررسی و شناسایی افراد خاطی، ضرورتی برای ارجاع پرونده آنها به دستگاه قضایی نباشد که در این خصوص دستگاههای مسئول تصمیمگیری خواهند کرد».
زمانه ـ حراست دانشگاه بهشتی با برگزاری سالگرد درگذشت عباس کیارستمی، فیلمساز نامدار ایران، مخالفت کرد.
بهمن کیارستمی، فرزند عباس کیارستمی به خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت مسئولان دانشگاه بهشتی در پایان خردادماه با برگزاری این مراسم در مرکز همایشهای این دانشگاه موافقت کردند اما چند روز بعد گفتند حراست دانشگاه مخالف برگزاری این مراسم است.
بهگفته بهمن کیارستمی در این مراسم قرار بود وزیر بهداشت و رؤسای سازمانهای نظام پزشکی و پزشکی قانونی شرکت کنند تا آخرین گزارش پیرامون پرونده پزشکی عباس کیارستمی مطرح و بررسی شود اما مسئولان دانشگاه «به بهانههای گوناگون مانند تعمیرات و مخالفت حراست»، اجازه برگزاری این مراسم را ندادند.
خبرگزاری هرانا - علیزاده طباطبایی وکیل عیسی سحرخیز، از محکومیت موکل خود به شش ماه حبس به اتهام "توهین به رییس قوهقضاییه" خبرداد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، سید محمود علیزاده طباطبایی از برگزاری دادگاه عیسی سحرخیز در هفته گذشته خبر داد و خاطرنشان کرد: "آقای سحرخیز در جلسه هفته گذشته به جرم توهین به رئیس قوه قضائیه به شش ماه حبس محکوم شد".
او ادامه داد: "ما معتقد بودیم که اتهام ایشان مصداقی از جرم سیاسی است و دادگاه باید با حضور هیات منصفه برگزار شود در حالی که دادگاه اعتقاد داشت که جرم سیاسی بودن ایشان باید احراز شود. در واقع دادگاه معتقد بود که انتقاد ایشان از رئیس قوه قضائیه حالت شخصی داشته است".
وکیل عیسی سحرخیز یادآورشد: "ما در مدت قانونی نسبت به این حکم اعتراض کرده و درخواست تجدیدنظر خواهیم داد".
علیزاده همچنین با تکذیب خبر به مرخصی آمدن محمدعلی طاهری اعلام کرد: "به ما اطلاع دادهاند که در یکی دو هفته آینده جلسه دادگاه آقای طاهر برگزار خواهد شد و از ما برای حضور در آن دعوت کردهاند".
بی بی سی - دیوان عالی آمریکا بالاترین نهاد قضایی این کشور، پذیرفته است که پاییز امسال شکایت قربانیان انفجار در اسرائیل را بررسى کند که خواهان مصادره و فروش کتیبههاى هخامنشى هستند که به امانت از ایران گرفته شده و در حال حاضر نزد دانشگاه شیکاگو است.
دادگاه تجدیدنظر به نفع دانشگاه شیکاگو و علیه این شاکیان راى داده بود و گفته بود این الواح متعلق به دولت ایران نیستند که مصادره شوند. شاکیان از این حکم در دیوان عالى فرجامخواهى کرده بودند.
دادگاه تجدید نظر در شیکاگو سه سال پیش حکم داده بود که این آثار برای پژوهشهای باستانشناسی در اختیار دانشگاه شیکاگو قرار گرفته و اهداف تجاری در امانت دادن آن وجود ندارد و بنابراین نمی توان رای به مصادره این کتیبه ها داد.
شاکیانی که به دنبال توقیف این الواح هستند بازماندگان حادثه یک رشته بمبگذاری در سپتامبر ۱۹۹۷ در یک مرکز خرید در بیتالمقدس هستند که حماس مسئولیت آن را به عهده گرفته بود. در جریان این حادثه پنج نفر کشته و دویست نفر زخمی شدند.
در سال ۲۰۰۳ میلادی، دادگاهی در آمریکا براساس شکایت قربانیان آمریکایی این حادثه، دولت ایران را به پرداخت بیش از پنج میلیون دلار غرامت محکوم کرده بود.
شکات پرونده به دلیل آنچه آموزش و حمایت مالی و نظامی ایران از حماس خواندهاند، این کشور را در این حملات مقصر میدانند و خواهان دریافت غرامت از محل توقیف داراییهای ایران در آمریکا هستند.
در ابتدای مراسم روز دوشنبه میثم مطیعی، مداح قطعه شعری را خواند که مضمون بخشهای عمدهای از آن هشدار به دولت حسن روحانی، انتقاد از سیاستهای دولت او از جمله برجام و حمله به سند آموزشی یونسکو بود.
اجرای این قطعه پیش از آغاز نماز عید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب و قبل از ورود ایشان و روحانی به محل برگزاری نماز بود.
پیشنمازی اظهار کرد "ما همان طور که از دانشجویانی که پیش از خطبههای نماز جمعه سخنرانی میکنند درخواست ارائه متن سخنانشان را نداریم از مداح نماز عید فطر هم چنین درخواستی نداشتهایم ".
محمدرضا عارف و محمود صادقی نمایندگان مجلس ایران از قرائت این شعر انتقاد کرده اند. صادقی این اقدام را "نفرت پراکنی" توصیف کرده و عارف آن را "وحدت شکن" خوانده است.
کتاب مسافر من هم به مقصد رسید و در این گیر و دار خاطرات امیراصلان افشار را نیز به پایان رساندم.
از خواندن خاطرات و از لابلای نوشته های پاره ای از دست اندر کاران آن روزگار، فضای آن دوران، خصومت ها و کنش و منش آدم ها آشکار می شود، و در این کتاب، خود کوچک کردن ــ برای این که نگوییم حقارت ــ رضا شاه دوم در عربستان سعودی سخت توی ذوق می زند.
دل آقای افشار هم از ندانم کاری های ساواک خون است و او هم از نادانی و بی مایگی نصیری می گوید. اما پاره ای از نوشته هایش به دور از حقیقتی ست که از قضای اتفاق، خود ناظرش بودم، و با کسانی که از آن ها می گوید و نزدیکان شان آشنا هستم.
رادیو فردا - دادستان ساری خبر داد که از این پس وسیله نقلیه افرادی که به کشف حجاب اقدام میکنند، توقیف شده و برای زنانی که «کشف حجاب کنند» پرونده قضایی تشکیل میشود.
خبرگزاری میزان روز سهشنبه ششم تیرماه به نقل از اسدالله، جعفری دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مازندران، از «برخورد جدی و قانونی دستگاه قضایی با معضل کشف حجاب در جامعه» خبر داد.
به گفته آقای جعفری «در اجرای ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، توسط دادستانها و روسای حوزههای قضایی، برای افرادی که مبادرت به کشف حجاب میکنند به عنوان ارتکاب فعل حرام در انظار عمومی، پرونده قضایی تشکیل خواهد شد.»
به استناد ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی «هرگاه کسی علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد؛ اما عفت عمومی را جریحهدار نماید، تنها به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.»
دویچه وله - رئیس موساد با اشاره با اینکه ایران در جولان سوریه مشغول ایجاد "حزبالله دوم" است، از آمریکا خواسته تا با نفوذ ایران مقابله کند. نتانیاهو نیز گفته بود برای جلوگیری از حضور ایران در جولان "دست به هر اقدام لازمی" خواهد زد.
به گزارش رسانههای اسرائیلی، یوسی کوهن، رئیس سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل "موساد"، هفته گذشته در دیداری محرمانه با هیأتی آمریکایی که مضمون آن تازه فاش شده، در رابطه با گسترش نفوذ ایران در منطقه هشدار داده است.
رئیس سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل ایران، سوریه و حزبالله لبنان را تهدیدهای اصلی برای کشور خود خوانده و گفته است، جامعه جهانی نسبت به تهدید جمهوری اسلامی بیاعتنا است و تنها ایالات متحده میتواند از گسترش نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کند، زیرا "خطر" را میشناسد.
رئیس سازمان موساد ضمن درخواست کمک از ایالات متحده برای مقابله با ایران، تصریح کرده است: «اسرائیل نمیتواند به تنهایی در برابر تهدید ایران وارد عمل شود».
"نظارت دقیق بر تغییر سطح زیرساختها"
یوسی کوهن در ادامه نه تنها برنامه اتمی جمهوری اسلامی، بلکه حضور و دخالت ایران در عراق، سوریه، یمن و همچنین لبنان را به عنوان عواملی چالشآفرین برشمرده است.
او با اشاره به کمک تهران در تجهیز تسلیحاتی حزبالله لبنان، مدعی شده که ایران در راستای گسترش نفوذ خود در سوریه، در حال ایجاد حزبالله دوم در جولان سوریه است.
رئیس موساد دلیل ادعای خود را نظارت دقیق دولت اسرائیل بر "تغییر سطح زیرساختها" در بلندیهای جولان عنوان کرده است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
جمهوری اسلامی ایران همواره حضور نظامی و دخالت در سوریه و عراق را "اتهام" خوانده و ضمن تکذیب آن گفته است که به درخواست دولتهای دمشق و بغداد و برای حمایت از آنان در نبرد با گروههای تروریستی تنها "حضوری مستشاری" در این کشورها دارد.
تنشها و تهدیدهای اخیر
شنبه گذشته (۲۴ ژوئن/ ۳ تیر) چندین خمپاره "به اشتباه" از خاک سوریه به مناطق تحت کنترل اسرائیل در بلندیهای جولان در مرز این کشور شلیک شد. طبق اعلام ارتش اسرائیل، اندک زمانی بعد نیروی هوایی این کشور یکی از مواضع و دو تانک ارتش سوریه را نابود کرد. به گفته منابع سوری، در جریان این حمله دو نفر کشته شدند.
سپس روز یکشنبه در دومین حمله متوالی، اسرائیل برخی مواضع ارتش سوریه در بلندیهای جولان را هدف قرار داد. اسرائیل اعلام کرد که این حمله را در واکنش به حمله خمپارهای از خاک سوریه به مناطق تحت کنترل خود در بلندیهای جولان انجام داده است. طبق اعلام ارتش اسرائیل، در این حمله دو موضع توپخانه و یک خودروی مهمات ارتش سوریه نابود شدهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، همزمان اعلام کرده بود که هیچگونه حملهای از خاک سوریه به مناطق تحت کنترل خود را تحمل نخواهد کرد. او از تلاش ایران برای استقرار و تثبیت نظامی موقعیت خود در سوریه ابراز نگرانی کرده و گفته بود، اسرائیل تلاش جمهوری اسلامی برای مجهز کردن حزبالله لبنان به سلاحهای پیشرفته را به دقت زیر نظر دارد.
نتانیاهو در عین حال هشدار داده بود که کشورش اجازه حضور نظامی ایران در جولان را نخواهد داد. نخستوزیر اسرائیل همزمان تهدید کرده بود که برای جلوگیری از رسیدن سلاحهای پیشرفته به حزبالله از طریق سوریه و حضور نظامی ایران در جولان "دست به هر اقدام لازمی" خواهد زد.
نگرانی از "تحولی استراتژیک"
محافل دولتی اورشلیم اخیرا از "تحولی با اهمیت ژئواستراتژیک" که با تصرف روستای "تنف" به دست ارتش سوریه مرتبط است خبر داده بودند. ارتش سوریه مدتی پیش روستای "تنف" در مثلث مرزی میان سوریه، عراق و اردن را تصرف کرد.
بی بی سی - محاکمه بئاتریس اوره به اتهام کمک به عبور غیرقانونی یک پناهجوی ایرانی از مرز، در دادگاهی در شهر بولون-سور-مر در شمال فرانسه آغاز شده است.
بئاتریس اوره، ۴۵ ساله، متهم است که با خرید یک قایق به مختار و دو پناهجوی خارجی دیگر در فرانسه کمک کرد تا با عبور از دریای مانش، خود را به بریتانیا برسانند. خانم اوره هنگام کار داوطلبانه در اردوگاه پناهجویان در بندر کاله، موسوم به اردوگاه "جنگل" با این پناهجوی ایرانی آشنا شده و به او دل باخته بود.
دادستانی خانم اوره را متهم کرده است که در یک شبکه "قاچاق" انسان عضویت داشته و مهاجران غیرقانونی را از فرانسه به خارج منتقل میکرده است. در مقابل، وکیل مدافع متهم گفته است که انگیزه موکل او احساسات انسانی و ملاحظات بشردوستانه بوده و از دادگاه خواسته است تا خانم اوره را تبرئه کند.
به گزارش منابع خبری، خانم اوره گفته است که به خاطر عشق به مختار در صدد کمک به او برآمد و افزوده است که اگر همان شرایط تکرار شود، بار دیگر به همین نحو عمل خواهد کرد.
جمعیت امام علی زیر ضرب
علی فتوتی - زمانه ـ هفته گذشته و همزمان با همایش سراسری «جمعیت مستقل امداد دانشجویی - مردمی امام علی»، این نهاد خیریه هدف یکی از تازهترین یادداشتهای «افشاگرانه» روزنامه کیهان قرار گرفت.
کیهان که در پروندهسازی علیه نهادهای جامعه مدنی ایران سابقه طولانی دارد، این بار در مقالهای با عنوان «مسئولان خوابزده و دشمنان بیدار» این انجمن و مؤسس آن را به «سوء استفاده از باورهای عمیق مذهبی مردم متدین ایران»، «کاسبی مال و آبرو» و «نشر افکار ضاله و انحرافی» متهم کرد.
همچنین این روزنامه چهار روز پس از انتشار این یادداشت در نوشته دیگری با عنوان خبر ویژه، واکنشهای صورت گرفته به مقاله خود را «بیرون زدن دم خروس» دانست و بار دیگر و با شدت بیشتر به این نهاد خیریه حمله کرد.
به گزارش ایلنا، با نظر حامی مالی دو تیم استقلال و پرسپولیس تهران قرار شد تا این دو تیم محبوب پایتخت پیش از آغاز فصل هفدهم لیگ برتر فوتبال ایران دیدار دوستانه ای را در خارج از کشور برگزار کنند.
این دیدار به میزبانی شهر مونیخ در هفته پایانی تیرماه برگزار خواهد شد.
آبی پوشان تهرانی 12 تیرماه به ارمنستان سفر می کنند و پس از برپایی اردویشان در این کشور به آلمان سفر خواهند کرد.
قرار است سرخ پوشان تهرانی هم پس از برپایی اردویشان در اوکراین راهی شهر مونیخ شوند تا به همراه شاگردان علیرضا منصوریان در دو کمپ مجزا تمرینات پیش از این دیدار دوستانه را برگزار کنند.
پندار توفیقی، مسئول نقل و انتقالات در گفت و گو با خبرنگار ورزشی ایلنا این خبر را تایید کرد.
زمانه ـ علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره چگونگی تصمیمگیری درباره حملات موشکی سپاه پاسداران به دیرالزور سوریه گفت روایتهای سپاه پاسداران و مقامات دولتی هر دو درستاند.
بهگزارش خبرگزاری کار ایران (ایلنا) علی شمخانی سهشنبه ۶ تیر ضمن اشاره به اختلافهای مقامات حکومتی بر سر دستور حملات موشکی سپاه پاسداران به سوریه گفت: «ما نباید این موضوع را تبدیل به یک کشمکش داخلی کنیم.»
شمخانی افزود: «وقتی عملیات در شورای امنیت ملی به تصویب رسید، نیروهای مسلح هم اقدام کردند.»
شامگاه یکشنبه ۲۸ خرداد سپاه پاسداران با موشکهای زمین به زمین از غرب ایران، به دیرالزور، واقع در شرق سوریه حمله کرد. سپاه پاسداران اعلام کرد که این حمله در پاسخ به حمله ۱۷ خرداد گروه «دولت اسلامی» (داعش) به مجلس شورای اسلامی و مقبره آیتالله خمینی که در آن ۱۷ نفر کشته و ۵۲ نفر زخمی شدند، انجام شده است.
زمانه ـ شعرخوانی توسط یک مداح در نماز عید فطر جنجال تازهای در چارچوب حملات اخیر به حسن روحانی برانگیخت. مدافعان دولت آن را توهینآمیز خواندند، اصولگرایان اما از آن استقبال کردند و به تبعیت از سخنان رهبر جمهوری اسلامی این شعرخوانی را «آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی تمیز» دانستند.
شعرخوانی این مداح روز دوشنبه ۵ تیر در مصلی تهران اجرا شد و در آن افزون بر هشدار به «صف اولنشینان»، علیه نزدیکی به غرب، تحریمها و سند ۲۰۳۰ یونسکو نیز مطالبی عنوان شد.
گروهی از اصلاحطلبان و موافقان دولت، از جمله محمدرضا عارف، آذر منصوری، مصطفی تاجزاده، مصطفی معین و شهیندخت مولاوردی این شعرخوانی را «توهین» و «فحاشی» به رئیس جمهوری خوانده و از دادن تریبون رسمی به اینگونه افراد انتقاد کردند.
تاجزاده نوشت: «هتاکان به رئیسجمهور عضو ستاد انتخاباتی کدام جناحاند؟ چرا جلیلی، رئیسی و قالیباف اقدام شرمآور فحاشان را صریح و قاطع محکوم نمیکنند؟»
روحانی طی سخنانی در ضیافت افطار با علما و روحانیون: خمینی بالاتر از اینکه چه کسی حاکم باشد، شکل حکومت و شرایطش را به رای مردم می گذارد و خیلی هم با عجله این کار را می کند. خمینی صبر نمی کند یکسال بعد این کار را انجام دهد و تازه همه امور را هم به رای مردم می گذارد.
وی اظهارداشت: آیت الله خمینی در آخرین نامه ای که به جلسه بازنگری که در اردیبهشت سال 68 بود، راجع به رهبری می گوید من از اول معتقد بودم که برای رهبری شرط مرجعیت لازم نیست، اما دوستان اصرار کردند و این در قانون اساسی آمد.
روحانی خاطر نشان کرد: آیت الله خمینی در نهایت در نکاتی که در این رابطه می گوید، این مطلب را عنوان می دارد که یک مجتهد عادل که اعضای خبرگانی که منتخب مردم هستند به او رأی بدهند و معنای آن این است که رأی مردم پشت سر آن ولی است، به عنوان ولی منتخب مردم از طریق خبرگان برگزیده خواهد شد چرا که اعضای خبرگان با آراء مستقیم مردم انتخاب می شوند.
رییس جمهور با بیان اینکه مجتهد عادل بر مردم ولایت دارد، اظهار داشت: ولی فقیهی که با رأی خبرگان حکومت را در دست می گیرد، پیش از این نیز بر مردم ولایت داشته، اما اگر بخواهد حکومت تشکیل بدهد و بر مردم فرمانروایی کند باید بسط ید داشته باشد، چرا که بدون بسط ید نمی توان در یک مملکتی با 80 میلیون جمعیت حکومت را تشکیل داد و بسط ید با دعوت و خواست مردم است و باید مردم را به صحنه آورد.
بی بی سی - نتیجه یک نظرسنجی گسترده که به تازگی منتشر شده نشان میدهد که به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا تاثیر چشمگیری بر نگاه مردم کشورهای مختلف به ایالات متحده داشته است.
مرکز تحقیقات "پیو" در واشنگتن، پایتخت آمریکا در یک نظرسنجی از حدود ۴۰ هزار نفر در ۳۷ کشور مختلف جهان به این نتیجه رسیده است که دونالد ترامپ و سیاستهای او "به صورت گستردهای در سراسر جهان نامحبوب است."
بر این اساس، فقط پاسخ دهندگان از دو کشور روسیه و اسرائیل از مجموع ۳۷ کشور نظرسنجیشده حس بهتری به آقای ترامپ در مقایسه با باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا دارند.
این گزارش در عین حال گفته است بیشتر شرکت کنندگان در این نظرسنجی معتقدند رابطه کشورشان با ایالات متحده طی سالهای آینده دستخوش تغییر نخواهد شد.
اعتماد کمتر به ترامپ در مقایسه با اوباما
بخشی از این نظرسنجی در انتهای دوره ۸ ساله ریاست جمهوری باراک اوباما و در زمان شروع به کار دونالد ترامپ انجام شد و از شرکتکنندگان پرسیده شد که آیا ریاست جمهوری دونالد ترامپ برای جهان بهتر است. آنها این طور پاسخ دادند:
دونالد ترامپ به محض به قدرت رسیدن تصمیمهای جنجالی گرفت.
آقای ترامپ از کشورهای عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) خواست که سهم بیشتری پرداخت کنند و در هفتههای اخیر هم از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواست تا قطر را منزوی کنند.
- ترامپ از اعضای ناتو خواست سهم بیشتری از هزینهها بدهند
- تغییر عقیده ترامپ در مورد 'منسوخ بودن' ناتو
- عربستان از موضع ترامپ درباره قطر استقبال کرد
- ترامپ برنامههای اوباما برای مقابله با گرمایش زمین را لغو کرد
اینگونه تصمیمهای آقای ترامپ به کاهش محبوبیت آمریکا در میان متحدان سنتی این کشور دامن زد؛ به عنوان مثال میزان اعتماد مردم آلمان به آمریکا در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما ۸۶ درصد بود که الان به ۱۱ درصد کاهش یافته است.
مخالفت دونالد ترامپ با توافق هستهای ایران و قصد او برای ترک این توافق در بین شهروندان آمریکایی طرفداران کمی ندارد؛ هرچند پاسخ دهندگان در سایر کشورها به طور گستردهای مخالف این تصمیم هستند.
بر اساس این نظرسنجی، در کشورهای دیگر هم عمدتا اعتماد مردم به باراک اوباما بیشتر از دونالد ترامپ بوده؛ مثلا ۴۰ درصد پاسخ دهندگان در هند به دونالد ترامپ اعتماد داشتهاند و این در حالی است که این رقم برای باراک اوباما ۵۸ درصد بوده است.
البته رئیس جمهور جدید ایالات متحده، درست ۵ ماه پس از به قدرت رسیدن رابطه کشورش را با بعضی متحدان این کشور تقویت کرد و به کشورهایی نظیر عربستان و اسرائیل سفر کرد.
ارزیابی پاسخ دهندگان از خصوصیات دونالد ترامپ
در این نظرسنجی همچنین از شرکت کنندگان در سه کشور نیجریه، مکزیک و مجارستان خواسته شد در هفت مورد نظر خود را درباره خصوصیات رئیس جمهور جدید آمریکا بیان کنند.
به گفته مرکز تحقیقات پیو این سه کشور البته به صورت تصادفی در سه قاره جهان انتخاب شده بودند.
«سیدسلمان سامانی» سخنگوی وزارت کشور در تماس خبرنگار انصاف نیوز دربارهی خبر درگذشت یک مامور حفاظت فرودگاه مهرآباد گفت: با توجه به این که بحث نظامی است، قاعدتا خود نیروهای مسلح اطلاع رسانی میکنند.
به گزارش انصاف نیوز، بعدازظهر روز دوشنبه خبری با تیتر مشابه «شهادت مامور حفاظت فرودگاه در تیراندازی مهرآباد» در رسانه@های غیررسمی و بعد به صورت خبر غیررسمی در رسانههای رسمی منتشر شد، از جمله سایت شبکهی «العالم» که مربوط به صداوسیما است، با همین تیتر، از «کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان» که دیگر خبرگزاری صداوسیماست نقل کرد:
«مهدی یزدی از ماموران حفاظت فرودگاه مهرآباد، که در جریان تیراندازی در مهرآباد مجروح شده بود، به شهادت رسیده است. شنبه سوم تیر صدای تیراندازی در فرودگاه مهرآباد موجب رعب و وحشت در میان مردم شد که دلیل آن مانور نیروهای مسلح عنوان شد. معاون امنیتی استانداری تهران، مانور نیروهای مسلح و شنیده شدن صدای تیراندازی در اثر این مانور را تایید کرده و گفته بود این مساله امنیتی نیست و تنها مانور داخلی بوده است».
تا ساعت ارسال این خبر (ساعت ۲۰ روز دوشنبه ۵ تیرماه)، خبر دیگری به نقل از منابع رسمی در این باره منتشر نشده و مشخص نیست که در صورت وقوع این اتفاق، فرد مورد نظر به خاطر سهل انگاری در یک مانور جان خود را از دست داده و یا آن طور که در فضای مجازی شایعاتی شکل گرفته، در یک اتفاق از سوی کسی کشته شده است؟
به گزارش پایگاه خبری تیک؛ میثم مطیعی پای ثابت برنامه تبلیغاتی ابراهیم رئیسی بود و در صف اول افرادی بود که در مجالس مختلف علیه روحانی و اصلاح طلبان به خواندن اشعار و مطالب تخریبی می پرداخت.
او روز قدس سال گذشته نیز متن تند و بر از اهانت علیه ظریف و روحانی قرائت کرد و مذاکره کنندگان را به خیانت متهم کرد. در آن زمان، رسانه های اصولگرا نیز با عنوان اشعار حماسی آن را در تیراژ بالا تکثیر کردند.
او از فارغ التحصیلان امام صادق است و به این اعتبار یکی از مریدان سعید جلیلی محسوب می شود.از طرفی با سران پایداری نشست و برخاست دارد پای منبری علیرضا پناهیان را می خواند و تصاویری از اظهار ارادت و دست بوسی او علم الهدی منتشر شده است.
سعید حدادیان دیگر مداح و فعال سیاسی در یکی از سخنرانی هایش میثم مطیعی را مخاطب قرار داده و می گوید:مطیعی فقط برای امام صادق(ع) نیست. مثلا هیئت رزمندگان او را دعوت میکند، متجاوز از ۶۰۰ هیئت رزمندگان در کشور داریم بالاخره باید به هیئتداران کمک کرد.
دیگربان - وبسایت اصولگرای الف در یادداشتی، ویژگیهای دوقطبی کردن جامعه از سوی ابوالحسن بنیصدر را برشمرده و به طور تلویحی آنها را شبیه اقدامات حسن روحانی دانسته است.
مواردی چون «ساخت منازعات بی پایان با انقلابیون از طریق عصبیکردن آنها»٬ «تحریک جامعه از طریق آوردن اخبار پنهان حکومت در صحنه رسانهها» و «سخنرانیهای عصبی کننده و اختلاف افکن» از جمله این شبهتها هستند.
متن کامل این یاداشت با عنوان «ویژگیهای دوقطبی بنیصدری»:
عزیزی نوشته بود چرا رهبرانقلاب دوقطبی سال ۵۹ را مثال زد؟ مگر سالهای دیگر دوقطبی نداشتیم؟ پاسخ مختصرم این بود که برای نشان دادن زشتی هرکاری باید «حد نهایی» آن را تصویر کرد. از طرفی جنس دوقطبی سال ۵۹ این بود که یک راسش قدرت است. لذا نام بنی صدر به میان آمد.
اما به نظر میرسد این موضوع شرح بیشتری میطلبد. دوقطبی سال ۵۹ چه سبکِ دوقطبی بود که رهبری بدان هشدار دادند؟
اولا تعریف دوقطبی: دوقطبی نزاع و اختلافی از جنس مرگ و زندگی است. یعنی فرد در این جبههبندی متعصب است و ازکنارش نمیگذرد. مثلا از نان شبش میگذرد که یک وقت دیوار در پیاده روها نکشند.
از بیان سخنان هرج و مرجگرا پرهیز کنید
کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه گزارشهای ماهانه خود به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران در خرداد ماه ۱۳۹۶ پرداخت.
کانون مدافعان حقوق بشر که ریاست آن بر عهده شیرین عبادی است در گزارش خود با اشاره به سخنانی که میتواند توجیه کننده اقدامات قانونگریزانه در جامعه باشد از مسئولان ارشد ایران خواسته است تا از بیان سخنان هرج و مرجگرا پرهیز کنند.
این سازمان مردمنهاد در گزارش خود از طرح واژههایی چون «آتش به اختیار» انتقاد کرده است.
کانون مدافعان حقوق بشر در بخش دیگری از گزارش خود با انتقاد از رفتارهای فراقانونی، به وضعیت زهرا رهنورد، میرحسین موسوی و مهدی کروبی اشاره کرده است که بدون هیچ محاکمه و تفهیم اتهامی و صرفاً بهدستور رهبری سالها است که در زندان خانگی بهسر میبرند.
در گزارش کانون مدافعان حقوق بشر که به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر می شود، همچنین در سه بخش "حقوق مدنی و سیاسی و فرهنگی"، "حقوق اقتصادی و اجتماعی" و "میراث فرهنگی و محیط زیست" به بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته شده است.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن گزارش ماه خرداد ۱۳۹۶ کانون مدافعان حقوق بشر که در شش تیر ماه ۱۳۹۶منتشر شده، به شرح زیر است:
عصر ایران؛ یوسف ناصری- در روزهای اخیر، ملک سلمان پادشاه فعلی عربستان، ولیعهد را برکنار کرد و فرزند کوچکتر خودش(محمد) را که جانشین ولیعهد و وزیر دفاع بود، به عنوان ولیعهد منصوب کرد.
محمد بن سلمان در زمانی که جانشین ولیعهد بود مسئولیت اجرای «چشم انداز ۲۰۳۰» را به عهده داست. به علت کهولت سن پادشاه فعلی عربستان، احتمال به سلطنت رسیدن فرزندش که توسط پدر به ولیعهدی منصوب شده، در دوره ای نزدیک وجود دارد. از آنجا که محمد بن سلمان متولد ۱۹۸۵ است در صورت رسیدن به سلطنت احتمالا تا چند دهه بتواند پادشاه این کشور بماند.
ولیعهد جدید عربستان سعودی، در سفر سال گذشته خودش به آمریکا با مسئولان شرکت مایکروسافت و همچنین آقای مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک نیز دیدارهایی داشت و برای تحول فناوری اطلاعات و پروژه های آموزشی در عربستان به توافق رسید.
عصر ایران با دکتر علی اکبر جلالی گفت و گو کرد تا اطلاعات دقیق تری از برنامه ها و تحولات مرتبط با فناوری و اقتصاد عربستان سعودی کسب شود.
جلالی متولد روستای وامرزان دامغان و بزرگ شده شاهرود است. پدرش کارمند راه آهن دامغان بوده است. در سال ۱۳۵۴ برای دوره لیسانس به دانشگاه تهران راه پیدا کرد. در سال ۱۳۶۴ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و دکترای خود را در رشته برق از دانشگاه ویرجینیای غربی (در ایالت ویرجینای غربی آمریکا) دریافت کرد.
او در کنار حوزه تخصصی خود، متوجه اهمیت اینترنت و فناوری اطلاعات و قدرت تاثیرگذاری آن شد و به این حوزه توجه جدی کرد. دکتر جلالی در سال ۱۳۷۳ به ایران برگشت و نخستین روستای اینترنتی ایران و جهان را با کمک مردم روستا و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در سال ۱۳۸۳ در روستای قرن آباد گرگان(محل تولد پدر و مادرش) ایجاد کرد. در سال های اخیر برخی به دکتر جلالی، لقب پدر فناوری اطلاعات ایران داده اند.
گفت و گوی عصر ایران با دکتر علی اکبر جلالی استاد دانشگاه علم و صنعت درباره برنامه چشم انداز ۲۰۳۰ (رویة/Vision) عربستان را می خوانید.
***
وزیر پیشین دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران با تاکید بر کارکرد جداگانه وزارت اطلاعات و سپاه در تامین امنیت کشور، بر لزوم حل اختلافات میان مسئولان سیاسی کشور ازطریق گفتوگو تاکید کرد.
سردار احمد وحیدی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به اختلاف دیدگاهها میان برخی مسئولان نظام که از طریق شبکههای اجتماعی ظهور و بروز یافت، با تاکید بر نقش حضور وحدتبخش مردم در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی اعلام کرد: پیام حضور مردم در عرصهها و رویدادهای سیاسی-اجتماعی این است که همه ملت ایران پشت سر رهبری هدفی واحد را دنبال میکنند.
حسام الدین آشنا، مشاور رسانه ای حسن روحانی ۴ روز پیش در توییتر نوشت: «بحث درباره حدود، لوازم و تبعات فعالیت های اقتصادی نیروهای مسلح در شورای عالی امنیت ملی ادامه خواهد یافت.»
چنین اشاره ای از این منظر معنادار است که محور جنگ تازه رئيس جمهور ایران و فرمانده سپاه، اقتصاد بوده است. سپاه درباره اقتصاد مقاومتی، برجام، اجرایی شدن برجام، قراردادهای نفتی، مبارزه با فساد، مبارزه با پولشویی و پروژه های اقتصادی با دولت اختلاف نظر جدی دارد.
حسن روحانی، ۲ تیرماه ۹۶ در دیدار با فعالان بخش اقتصادی گفت: « [در جریان] ابلاغ سیاست های اصل ۴۴ [قانون اساسی]، بخشی از اقتصاد که دست یک دولت بی تفنگ بود را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم.»
ابلاغ سیاست های کلی اصل ۴۴ که خرداد۸۴ توسط آیت الله خامنه ای صورت گرفت، زمینه ساز یک انقلاب اقتصادی و گذار اقتصاد ایران از دولتی به خصوصی برشمرده شد و اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام از مدافعان جدی این طرح بود. اما در عمل در طول دولت محمود احمدی نژاد، مهم ترین برنده های این ماجرا نهادهایی بودند که حسن روحانی از آنها به تعبیر مشهور «خصولتی» یاد کرد، ترکیبی از خصوصی و دولتی. عمده این نهادها وابسته به سپاه، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، کمیته امداد و آستان قدس رضوی بودند. به عبارت دقیق تر، برنده ماجرای اصل ۴۴، نهادهای اقتصادی وابسته به بیت رهبر ایران بودند و بخش مهمی از اقتصاد ایران از زیر نظر دولت خارج و زیر نظر رهبر قرار گرفت.
دویچه وله ـ ۲۶۵ نماینده پارلمان اروپا در بیانیهای نقض حقوق بشر در ایران را محکوم کرده و سپاه پاسداران را متهم به دخالت در درگیریهای متعدد منطقهای کردند. این نمایندگان خواستار گنجاندن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی شدند.
گروه "دوستان ایران آزاد" در پارلمان اروپا به سرپرستی ژرارد دِپرِز روز دوشنبه ۲۶ ژوئن (۵ تیر) بیانیهای را علیه نقض حقوق بشر در ایران و دخالت سپاه پاسداران در درگیریهای منطقهای صادر کرد.
در این بیانیه که به امضای ۲۶۵ نماینده از مجموع ۷۵۱ نماینده پارلمان اروپا رسیده است، شمار بالای اعدامها، ازدواج دختران خردسال و نیز وضعیت زنان در ایران مورد انتقاد قرار گرفته است.
این گروه از نمایندگان پارلمان اروپا با استناد به گزارش سازمان عفو بینالملل اعلام کردهاند که در دوره چهارساله دولت حسن روحانی شمار اعدامها در ایران افزایش یافته و بیش از سه هزار نفر اعدام شدهاند.
چریکهای فارک از سال ۱۹۶۴ با دولت کلمبیا میجنگند. حال امکان دسترسی به صلح فراهم شده است. اما زندگی چریکهای فارک تنها به مبارزه با رژیم محدود نمیشود. نگاهی به زندگی روزمره ۸۰۰۰ چریک فارک در کلمبیا. [لینک به گالری تصاویر]
مراجعه به آرایشگاه
گرچه الزامی برای کوتاه کردن مرتب مو وجود ندارد، ولی چریکهای فارک از مراجعه به سلمانی غفلت نمیکنند. مراقبت از موهای کوتاه در جنگل راحتتر است. یکی از چریکها وظیفه کوتاه کردن موهای دیگر رزمندگان را برعهده میگیرد. [لینک به گالری تصاویر]
اولين فرزند حاصل ازدواج مشترك پسر احمدي نژاد و دختر مشايي
بسیاری از زنان و کودکان شهر اولونگاپوی فیلیپین در جدال با فقر و تنگدستی به خودفروشی تن میدهند. البته بسیاری از زنان روسپی این شهر از مناطق دیگر فیلیپین برای تنفروشی به این شهر روی آورده و کار در کافههای شبانه را پیشه کردهاند. در اولونگاپو دسترسی به ابزار جلوگیری از بارداری بسیار دشوار است و به همین دلیل هر سال هزاران کودک از همخوابگی این زنان با گردشگران به دنیا میآیند. [لینک به گالری تصاویر]
امکان پیشرفت؟
در فیلیپین دخترانی چون سابرینا را با مویی بلوندتر از بقیه (نفر وسط) بانگوس، یعنی ماهی شیری، مینامند. برخی از این کودکان به خاطر زیبایی حاصل از دورگه بودنشان هنرپیشه یا مدل میشوند. پدر سابرینا آلمانی است و سابرینا هیچ ارتباطی با او ندارد. [لینک به گالری تصاویر]
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه، بحران دیپلماتیک در خلیج فارس باعث خسارتهای جانبی غیر منتظرهای شده است. روز سهشنبه ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد)، عربستان سعودی، حدود ۱۲ هزار شتر و گوسفند متعلق به پرورشدهندگان قطری را "اخراج" کرد. ویدئوهای زیادی عبور صدها شتر از مرز سرتاسر بیابانی را نشان میدهد که به طور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
بحران دیپلماتیک در خلیج فارس باعث خسارتهای جانبی غیر منتظرهای شده است. روز سهشنبه ۲۰ ژوئن (۳۰ خرداد)، عربستان سعودی، حدود ۱۲ هزار شتر و گوسفند متعلق به پرورشدهندگان قطری را "اخراج" کرد. ویدئوهای زیادی عبور صدها شتر از مرز سرتاسر بیابانی را نشان میدهد که به طور گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
این حیوانات در نزدیکی مرز بیش از یک هفته متوقف شده بودند و طبق گفته پرورشدهندگان برخی از این حیوانات از تشنگی تلف شدند. برای مواجهه با این موج گسترده، مقامات قطری یک کاروان تانکر آب و محمولههایی از یونجه را به سمت مرز روانه کردند. آنها همچنین طبق اعلام رسانههای محلی، محل اقامت موقتی را برای جا دادن ۷ هزار شتر و ۵ هزار گوسفند تدارک دیدند.
«شاید دوستان اصولگرای من ناراحت شوند اما ناگزیرم مشفقانه به آنها عرض کنم که امروز، اصولگرایی و اصولگرایان به لحاظ اندیشه و عمل، استراتژی و تاکتیک، عملا به درد خانه سالمندان میخورد.»
به گزارش ایسنا، محمد مهاجری، تحلیلگر سیاسی اصولگرا و سردبیر خبرآنلاین به هفتهنامه سیاسیون گفت:
- اصولگرایی از سال ۱۳۸۴ متلاشی شده است. در واقع چیزی به نام اصولگرایی در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ وجود نداشت. بعد از این هم بعید است وجود داشته باشد. یک جریان کاملا ورشکسته به تقصیر است.
- این که ما انتظار داشته باشیم، فکر کنند و پیشبینی داشته باشند که در انتخابات پیروز شوند، انتظار به جایی نیست.
بابا جان ما هميشه به ما مى فرمود:
«پسر جان! وقتى خواستى حرفى بزنى، اول بسنج، بعد بزن!»
ما به بابا جان مان، مثل هنرپيشه اى كه در اول فيلم «در امتداد شب» گوگوش ديده ايم، مى گفتيم:
«بابا جان! آخه چه جورى؟!»
ايشان مى فرمود:
«با غرغره كردن چند باره ى آن در دهان، مثل دهان شويى كه دهان را خوشبو مى كند!»
ما به ايشان عرض مى كرديم:
«آخه مامان جانِ ما، به ما فرموده اند پسر جان غرغره نفرما، چون ممكن است يهو خفه شوى!»
بابا جان در حالى كه قيافه شان داشت كم كم تغيير رنگ مى داد فرمود:
«خب، غرغره نكن، مثه آدامس بجو!»
عرض كردم:
«بابا جان شما فرموده ايد كه آدامس نجو، زشت ه فك ات مثه شتر بجنبه!...»
كه در اين جا بابا جان، بدون اين كه پاسخى كلامى بدهد، مثل هر پدر خوب و مهربانى، عملا موضوع را توسط حركت دست و اون قسمت تيز خم شدگى انگشت وسط اش كرد تووى مغزمان، طورى كه ما به ايشان عرض نموديم:
«...آخ،... اوخ،...، بله باباجان!... كاملا متوجه شديم! غرغره مى فرماييم! آدامس مى جويدانيم!... آخ،... قشنگ حاليم شد! لازم نيست شما خودتان را خسته بفرماييد...»
فوربس نوشت: عربستان و ایران در حال نزدیک شدن به یک رویارویی نظامی مستقیم هستند، اتفاقی که پتانسیل اختلال در عرضه نفت را دارد و می تواندد قیمت نفت خام را به 60 دلار و حتی 100 دلار بازگرداند.
به گزارش انتخاب؛ این سناریو رویایی برای امریکایی هایی است که باید انقدر سریع نفت را از چاه در بیاورند که بتوانند کمبود نفت در بازار را جبران کنند.
اکنون، چندین سال است که عربستان و ایران سعی در حل اختلافات سیاسی خود از طریق جنگ نیابتی دارند، جنگی که تاثیر چدانی هم بر قیمت نفت نداشته است. دلیل این ماجرا ساده است: انها نمی خواهند سبب هیچگونه اختلالی در جریان نفت در خلیج فارس شوند.
جدا از آن، واشنگتن باید ضامن جریان ازاد نفت از سمت خلیج فارس به سمت و سوی متحدان خود در اسیا و اروپا باشد.
اخیرا، نشانه هایی مبنی بر اینکه تهران و ریاض در حال حرکت به سوی جنگ مستقیم هستند، وجود دارد. این می تواند عرضه نفت در خاورمیانه را دچار مشکل کند و قیمت نفت را به 60 دلار یا 100 دلار در ظرف تنها چندین ماه (نه چند هفته) بازگرداند.
یک کارشناس امور حمل و نقل دریایی در اتن می گوید: اگر اتفاقی در خلیج فارس بیافتد، مسیر انتقال نفت دچار مشکل می شود. زمانیکه بازارها در برهه های حساسی قرار می گیرند، حساسیت بیشتری از خود بروز می دهند و اتفاقات را غلوشده نسبت به انچه در زمان ثبات و ارامش رخ می دهد، تفسیر می کنند. لازم نیست تنگه هرمز کامل بسته شود، مانند انچه در 1956 در کانال سوئز اتفاق افتاد. حتی انتظار مواجهه با بسته شدن تنگه هرمز و پتانسیل اختلال در مسیر نفت می تواند باعث اشوب در بازار نفت شود. بنابراین تمامی طرف ها شروع به خریدن می کنند و نهایتا قیمت ها متورم شده و به بالای 60 دلار در هر بشکه می رسد.
مهدی خزعلی در مصاحبه اختصاصی با شبکه جهانی «دُرّ تی وی» به اتفاقاتی که در مراسم «روز قدس» روی داد پرداخت، و گفت در نظر داشتم که مانند روز ۲۲ بهمن بیانیه ای صادر کنم و از مردم دعوت کنم که در راهپیمایی و مراسمی که حاکمیت آن را مصادره به مطلوب میکند شرکت نکنند.
مهدی خزعلی در ادامه گفت در راهپیمایی روز قدس تعداد بسیار کمی شرکت کرده بودند، ولی گله من از رجال اصلاح طلب است که در این مراسمها که با مبانی ما که «می گوییم شعار مرگ بر این و مرگ بر آن باید جمع شود» همخوانی ندارد شرکت میکنند، کسانی که در انتخابات شکست خورده اند با فریادهای جنگ طلبانه «مرگ بر این و مرگ بر آن» می خواهند دشمنی بتراشند تا به آن بهانه منتقدین داخلی را سرکوب کنند.
مهدی خزعلی اظهار کرد اگر ۶ میلیون آواره فلسطینی داریم در مقابل ۶ میلیون آواره ایرانی داریم که در انتظار بازگشت به سرزمین خود هستند، شعبان بی مخها از سال ۳۲ تا سال ۹۶ تفاوتی نکرده اند، آنوقت خانه مصدق را ویران می کردند و امروز تخریب دفتر مرجع تقلید و حمله به رئیس جمهور را پیش می برند.
مهدی خزعلی در پایان گفت بخشی از این حملات نتیجه صدور فرمان «آتش به اختیار» است، فرمان «آتش به اختیار» یعنی فرمان به هرج و مرج، و من معتقدم که تمامی این «گروههای فشار» سازمان یافته و گوش به فرمان بوده و به هیچ وجه خودسر نمی باشند، سوال من این است؛ کسانی که به خانه آیت الله منتظری حمله کردند با چه شخصی شبانه در تهران ملاقات داشتند و گزارش کار خود را به چه کسی دادند، آن مخاطب خاص من به خوبی میداند چه کسانی را شبانه به حضور پذیرفت و به آنها پاداش داد!
گروه بلک کتس یا گربههای سیاه کار خود را از سال ۱۳۴۴ در کاباره دانسینگ کوچینی با پنج عضو از جمله شهبال شب پره و فرهاد مهراد آغاز کرد و خیلی زود بعد از اجراهای زندهٔ موفق در شهرهای مختلف و حضور در رادیو، محبوب شد. این برنامه یک ساعته که برای اولین بار بعد از چندین دهه دیده می شود به سبک برنامههای موسیقی مشابه آمریکایی و اروپایی آن دوران تهیه شده و بدون شک برای هواداران فرهاد، شهبال شب پره و موسیقی پاپ-بلوز گنجینه ای از خاطرات ماندگار است.
صدای آمریکا - دیوان عالی آمریکا روز دوشنبه ۲۶ ژوئن، به بررسی تقاضای وکلای دولت دونالد ترامپ در پرونده موسوم به فرمان مهاجرتی رئیس جمهوری آمریکا رای داد.
دیوان عالی بخش هایی کلیدی از محدودیتهای اعمال شده از سوی دادگاههای فدرال آمریکا علیه فرمان اجرایی آقای ترامپ علیه شهروندان شش کشور عمدتا مسلمان را لغو کرد و وعده داد که تمامی بحث ها در این رابطه تا پاییز پیش رو شنیده و بررسی شود.
آقای ترامپ در اولین ماههای ریاست جمهوری خود فرمانی را امضا کرد که ورود شهروندان شش کشور ایران، سوریه، سودان، سومالی، لیبی و یمن را به مدت ۹۰ روز به آمریکا ممنوع میکرد. این فرمان همچنین ورود پناهجویان را به مدت ۱۲۰ روز معلق میکرد.
حکم منع مسافرت دونالد ترامپ علیه شهروندان ایران، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی پیشتر در چند دادگاه مورد اعتراض قرار گرفت و اجرای آن متوقف شد.
حال با تصمیم تازه دیوان عالی آمریکا، تا زمان رسیدگی این دیوان به پرونده در حدود چهار ماه دیگر اجرای بخش هایی از فرمان آقای ترامپ دوباره آغاز میشود. شبکه خبری فاکس گفته است که این یک پیروزی برای دولت آقای ترامپ به شمار می رود.
دیوان عالی آمریکا گفت: «فرد یا نهاد آمریکایی که رابطه ای واقعی با یک شخص مایل به ورود به آمریکا به عنوان پناهنده داشته باشد، اگر آن فرد ویزا دریافت نکند، می تواند شکایت کند.»
بزرگترین مناقشه حقوقی
خبرگزاری آسوشیتدپرس پیشتر گفته بود که تصمیم گیری دیوان عالی درباره بزرگترین مناقشه حقوقی آمریکا در پنج ماه اول ریاست جمهوری آقای ترامپ است.
مسئله تصمیم گیری و دعوی درباره مسئله منع صدور ویزا برای شش کشور خاص، از اولین فرمان اجرایی دونالد ترامپ در این باره در اواخر ماه ژانویه ۲۰۱۷ آغاز شد و از همان آغاز مورد اعتراض و بروز تظاهرات اعتراضی در شهرهای مختلف آمریکا شد.
قضات دیوان عالی آمریکا روز پنجشنبه هفته گذشته گردهم جمع شدند تا درباره اجرای فوری تصمیم دولت ترامپ رایگیری کنند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس میگوید برای آن که منع سفر شهروندان شش کشور فوق، بازگردانده شود پنج رای لازم است اما تنها چهار رای برای آماده کردن مسئله برای بحث کافی است. قاضی نیل گورسچ نامزد پیشنهادی دونالد ترامپ برای قضاوت در دیوان عالی که در ماه آوریل تایید شد، در این روند مشارکت و حضور دارد.
پیشتر دادگاههای فدرال آمریکا علیه سیاست منع مسافرت و منع صدور ویزا برای شش کشور ایران، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی رای دادند و از همین رو بررسی این مسئله به دیوان عالی راه یافت.
دادگاه فدرال ریچموند در ویرجینیا گفت سیاست منع مسافرت در «خصومت مذهبی» علیه مسلمانان ریشه دارد و آن را با وعده کمپین انتخاباتی ترامپ در منع ورود مسلمانان به آمریکا و همچنین توییت های او پس از رسیدن به ریاست جمهوری مرتبط دانست.
دادگاه فدرال سانفرانسیسکو نیز آن را در تناقض با قوانین مهاجرت فدرال ارزیابی کرد.
در فرمان اولیه ترامپ عراق نیز جزو کشورهای مورد نظر بود اما بعد در فرمان بعدی از فهرست خارج شد. این فرمان صدور ویزا برای شهروندان شش کشور فوق را منع می کند.
کشمکش دو جناح جمهوری اسلامی که در هفته های اخیر بیشتر به صورت مجادلات لفظی میان رهبر جمهوری اسلامی و رئیس جمهور خود را نشان داده بسیار مهمتر و جدی تر از آن است که دموکراسی خواهان بتوانند در قبال آن موضع بی تفاوت اتخاذ کنند.
این یک کشمکش ساده دو جناح حکومتی نیست. بلکه بازتاب دعوای تاریخی میان مردمی است که می خواهند به رای و اراده خود سرنوشت خویش را رقم زنند با استبداد ریشه داری که امروز به نام دین و با تکیه به قهر مسلح حقانیت رای مردم را مردود می شمرد و حکومت بر مردم را از آن خداوند می داند که گویا از طریق نماینده تام الاختیار خود- ولایت مطلقه فقیه- اعمال می کند.
درست است که این دعوا از آغاز جمهوری اسلامی تا کنون وجود داشته و نمود بارز آن همواره در کشمکش میان نهادهای انتخابی و نهاد انتصابی ولایت فقیه و نیروهای تحت امر آن بروز داشته، اما از کودتای انتخاباتی ۸۸ به این سو این دعوا مدام عمق و ابعاد بیشتری پیدا کرده است. و اینک با رای خرد کننده ۲۴ میلیونی مردم به روحانی، وارد فاز جدیدی شده است.
کشمکشها در پشت پرده بر سر جانشینی رهبر: آقای روحانی می داند که قصد تحمیل چه کسی را بعنوان جانشین رهبر دارند، و از اکنون می کوشد بلکه جلوی آنرا بگیرد، و این امر بستگی به عمل مردم دارد، وگرنه، مجلس خبرگان، بطور کامل در اختیار آقای خامنه¬ ای است. در 2 جرم از 12 جرم عنوان شده برای بنی صدر در مجلس اول، با مواضع آقای روحانی، شباهت وجود دارد. حوادث و وضعیت کنونی، با دو عامل ارتباط دارد:
1- سلامتی آقای خامنه ای که خیلی مختل شده، و این امر از پریشان گویی های ایشان، کاملا مشهود است.
2- خامنه ای می بیند که خودش نمی تواند تصدی کند و نمیتواند ولایت مطلقه را اِعمال کند، وگرنه آتش به اختیار، معنایی نداشت.
زمانه ـ رهبر جمهوری اسلامی ایران بعد از نماز عید فطر، سخنانی ایراد کرد. در فرازی از این سخنان او که تا پیش از این از راست افراطی و ولایتمداران خودسر خواسته بود هرگاه اخلالی دیدند، مانند لشکر در حال شکست، به فرمان «آتش به اختیار» عمل کنند، یعنی به هر شکل که تشخیص دادند عمل کنند، از نظر خود برگشت و راست افراطی و خودسران را به تن دادن به قانون دعوت کرد.
فرازی از سخنرانی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی به معنای عقبنشینی از فرمان «آتش به اختیار» بود. خامنهای به صراحت نظرش را تغییر داد:
« آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است. معنیاش این است که در تمام کشور، صاحبان اندیشه، فکر و همت، کار را خودشان پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل، آتش به اختیار به معنای بیقانونی و طلبکار کردن مدعیان پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفاده دشمنان از وضعیت کشور، مراقب حفظ قوانین باشند.»
رئیسجمهور پنجشنبه شب در جمع شماری از فعالان اقتصادی گفت: بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم و کسی جرئت رقابت با آن را ندارد. این اقتصاد و خصوصیسازی نیست.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، روحانی در این دیدار گفت: ابلاغ سیاستهای اصل 44 برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصیسازی نیست.
رئیسجمهور افزود: از آن دولتی که تفنگ نداشت میترسیدند چه برسد به اینکه اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند.
روحانی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری، زمانی که سیاستهای اصل 44 تدوین شد، در مراسمی با حضور مسئولین کشور فرمودند که این سیاستهای کلی باید یک انقلاب اقتصادی باشد، خاطر نشان کرد: اگر سیاستهای اصل 44 به درستی و دقیق اجرا میشد، واقعا انقلاب و تحول بزرگی در اقتصاد روی میداد.
علیرضا نوری زاده
بدون هیچ تردیدی ، شیخ احمد جنتی ، یکی از خبیث ترین ، تحریف کننده ترین - در مفاهیم فقه و مبانی مذهب جعفری - و آلوده ترین از نظر سیاسی وقانون شکنی و بیسوادترین آخوندهای شیعه در چهاردهه اخیر است . تهور او در تفسیر مبانی مذهب شیعه و جا انداختن تحریفهای خود به عنوان اصول مذهب ، او را به یکی از خطرناک ترین ملایان بدل کرده است که بی نیاز از شمشیر و گلوله
( که به وقتش از آن استفاده کرده و در صورت لزوم استفاده خواهد کرد ) مذهبی را پایه گزاری میکند که میتواند حتی پس از برافتادن ولایت فقیه دیرگاهی برای ما مصیبت بار باشد .
جنتی در پاسخ روحانی که مشروعیت نظام اسلامی را فقط با "بیعت " ممکن میداند ( رأی مردم = حاکمیت ملی ) میگوید ؛
"ولایت و امامت الهی به همه شوؤن آن اهم از تبیین و حفظ دین و هدایت مردم و زعامت سیاسی اجتماعی از احکام الهی است همانند ولایت پیامبر(ص) و متوقف بر خواست و نظر و رأی مردم نیست بلکه باید گفت ولایت، روح اسلام است و احکام بدون پشتوانه و قدرت اجرایی خود را از دست می دهد «و ما نودی احد بشئ کما نودی بالولایة». همانگونه که آیات الهی قبل از نهج البلاغه بر آن تأکید دارند و می فرماید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعوا اللَّهَ وَ أَطِیعوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» که مقام ولایت را همانند مقام نبوت الهی می داند." او اضافه میکند ؛
" بیعت با پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به معنای مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نمی باشد بلکه تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است. بنابراین، نباید آن را با رأی مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد "
در این دو فقره شیخ احمد جنتی به چند تحریف بزرگ و تفسیر خاطئ دست میزند . نخست میگوید ؛ ولایت و امامت الهی به همه شوؤن آن اعم از تبیین و حفظ دین و هدایت مردم و زعامت سیاسی اجتماعی از احکام الهی است همانند ولایت پیامبر(ص) و متوقف بر خواست و نظر و رأی مردم نیست.
اعتماد ـ بیشتر از یک هفته است که مقاومت برخی شهردارها در مقابل ورود حسابرسان دیوان محاسبات به شهرداریها خبری و حاشیهساز شده است. این موضوع که با رسانهای شدن حکم قطعی دیوان محاسبات علیه صولت مرتضوی، شهردار مشهد و رییس ستاد انتخابات استانهای ابراهیم رییسی، عیان شد روز گذشته هم با اظهارات فیاض شجاعی، دادستان دیوان محاسبات درباره حکم مشابهی علیه قالیباف شهردار تهران وارد فاز جدیتری شد. شجاعی روز گذشته به ایسنا گفته است پیش از انتخابات ریاستجمهوری شهردار تهران (قالیباف) برای حسابرسی دیوان محاسبات موانعی ایجاد کرده بود و به همین دلیل پروندهای در دادسرای دیوان برای او تشکیل شد. به گفته شجاعی حتی رای اولیهای هم برای قالیباف صادر شد اما از آنجا که پیش از قطعیت این رای، شهردار تهران برای ورود حسابرسان به شهرداری اعلام آمادگی کرد از قطعی شدن حکم او جلوگیری شد. بنا به گفته فیاض شجاعی اگر در هر مرحله از فعالیت حسابرسان دیوان مانعی برای آنها ایجاد شود دیوان ورود خواهد کرد و نهاد مربوطه و مسوول آن را تحت تعقیب قرار خواهد داد. شجاعی در پاسخ به این سوال که آیا پرونده تخلفات افراد از جمله شهردار پس از دوران مسوولیتشان مفتوح خواهد بود یا خیر، گفت: منفک شدن یک مسوول از مسوولیت قبلی موجب رفع تکلیف از آن فرد یا مختومه شدن پرونده نمیشود بلکه رسیدگی به پرونده تا نتیجه قطعی ادامه خواهد یافت و نهایتا یا منع تعقیب از سوی دادستان صادر میشود یا هیاتهای مستشاری و محکمه رای برائت یا محکومیت صادر خواهند کرد.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی گفت: پرتاب موشکهایی که آماده بودند موجودات زنده را به فضا ببرند، با شکلگیری دولت یازدهم متوقف شد و توقف این پروژه تا به امروز ادامه دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجتالاسلام والمسلمین مجتبی ذوالنور پیش از ظهر امروز در جمع مردم در حسینیه شهدای روستای فردو با اشاره به قدرت موشکی ایران اظهار کرد: دلیل اینکه دشمنان به کشورمان حمله نمیکنند، قدرت بازدارنده موشکی ایران است.
وی ادامه داد: به سطحی از بازدارندگی رسیدیم که ریسک و هزینه حمله را برای دشمن بالا بردیم، آمریکا ۳۶ پایگاه در منطقه دارد که نزدیک ترین آن به ما در بحرین است، هیچ کدام از این پایگاههای ارتش آمریکا در منطقه خارج از برد موشکی ما نیستند.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی افزود: در عرصههای مختلف همچون هستهای و موشکی در سایه تحریم به بالاترین رشد رسیدیم، موشکهایی که آماده بودند، موجودات زنده به فضا ببرند، پرتابشان با شکلگیری دولت یازدهم متوقف شد و توقف این پروژه تا به امروز ادامه دارد.
وزیر اطلاعات گفت: روز گذشته با اقدامی به موقع به یک تیم تروریستی ضربه زدیم که آنها دارای یک انبار اسلحه و مهمات بسیار بزرگ بودند.
به گزارش ایلنا، حجتالاسلام سیدمحمود علوی در حاشیه مراسم نماز عید سعید فطر با اعلام این مطلب گفت: همه چیز در اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) است و با تلاشهای صورت گرفته، امکان اقدامات تروریستی برای سازمانها و گروهکهای تروریستی در حد بسیار بالایی به حداقل رسیده است.
او افزود: در اقدامات اخیر صورت گرفته، عمده گروهکهای تروریستی ضربه خوردند و روز گذشته با اقدامی به موقع به یک تیم تروریستی ضربه زدیم که آنها دارای یک انبار اسلحه و مهمات بسیار بزرگ بودند .
وزیر اطلاعات به خبرگزاری واحد مرکزی خبر گفت: خدمت سربازان گمنام امام زمان (عج) به مردم کشورمان اختصاص به عید و غیرعید ندارد و ما دوست داریم هر روز برای مردم و کشور ما عید باشد، همراه با شادمانی، آرامش و امنیت.
علی خامنهای خیلی زود به جان حسن روحانی افتاده است. او باید یک سالی صبر میکرد تا مردمی که به روحانی رأی دادهاند به دلیل عدم تحقق وعدههای انتخاباتیاش دلسرد شوند و از او قطع امید کنند و ضربهپذیری روحانی بالا رود و بعد حملات علیه او را تشدید کند. این تعجیل ممکن است چند علت داشته باشد:
۱ - خامنهای از نتیجه انتخابات اخیر بسیار دلخور شده است. او البته انتخاب مجدد روحانی را قطعی میدانسته و احیانا از دید او مطلوب نیز بوده است (از کارنامه روحانی در سیاست خارجی و به خصوص برجام - بر خلاف اظهارات ضد و نقیضش - راضی است و ادامه آن را برای حفظ نظام لازم میداند). منتها با توجه به اینکه مانند همه مردم میداند که رأی به روحانی عمدتا رأی علیه شخص خود او است تفاوت آرا بین روحانی و رقیب اصلیاش رئیسی برای او و اعتبارش در جامعه اهمیت فوق العاده دارد. به عبارت دیگر، او میخواسته روحانی با تفاوت اندکی انتخابات را ببرد تا اعتبار او در جامعه خیلی شکسته نشود، ولی تفاوت فاحش رأی این دو او را وحشت زده کرده است.
اخیرا حسن روحانی در مراسمی با حضور اساتید و پزشکان بحثی را پیرامون مبانی مشروعیت حکومت و حاکمان از نظر شیعه مطرح کرد که واکنش های بسیاری بویژه از سوی حوزه علمیه قم و شورای نگهبان برانگیخت. وی در این مراسم گفته بود: امام علی، اولین رهبر شیعیان "نظر و انتخاب مردم را مبنای ولایت و حکومت میدانست." ابراز نظری که در حقیقت پایه ای ترین اصل ایدئولوژیک نظام ولایت فقیه را از سوی یکی از مقامات مهم این حکومت زیر سوال می برد.
پس از این ابراز نظر، مکارم شیرازی از مراجع حوزه علمیه قم با انتقادات تندی از حسن روحانی و اینکه او فقط یک صفحه از نهج البلاغه را خوانده است، گفت: "انتخاب حاکم در اسلام به عهده مردم نیست، بلکه خداوند باید ولی را تعیین کند. آیت الله اراکی از دیگر مراجع قم نیز چنین واکنش نشان داد: "باید روشن شود که ما خدا را حاکم میدانیم یا نمیدانیم. اگر کسی بگوید مردم به حاکم حاکمیت میدهند این یعنی شرک در حاکمیت خداوند". شورای نگهبان نیز اطلاعیه ای با امضای احمد جنتی انتشار داد که در آن آمده بود: "بیعت با پیامبر اکرم و ائمه اطهار به معنای مشروعیتبخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعتکنندگان نمیباشد بلکه تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است. بنابراین، نباید آن را با رأی مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد".
آسیب پذیری ذات و جوهر دولت دینی است، چه در شکل اردوغانی و چه در شکل شیعی اش. داعش هم در بحران ژرفی فرو رفته است و چندان به درازا نخواهد کشید که تهِ داستان اش بالا بیاید.فساد، فضیلتِ دینِ درقدرت است. خودخواهی و دروغ میوه های درختی هستند که اخلاق دینی در حکومت موعظه می کند. تئوری ها محصول تجربه های تاریخی اند.هرجا که از اخلاق و از دین بیشتر سخن می رود دلیل فاسد شدن هرچه بیشتر اخلاق و دین است.
حقیقت دارد که موقعیت روحانی هر روز به موقعیت بنی صدر نزدیکتر می شود. و حقیقت دارد که روحانی بسیار بهتر از خاتمی افشاگری می کند و چون به رژیم نزدیک تر بوده است اکنون که شخصا با موانع اجرای برنامه های اش مواجه شده است ریشه های این درخت پوسیده را بهتر می بیند. روحانی اگر به قول هائی که داده است همچنان وفادار بماند به موقعیتی فراتر از رفسنجانی و خاتمی در پهنهِ نبرد های درون رژیم فرا خواهد روئید. وظیفه اپوزیسیون سکولار اینست که با تحلیل عینی و ابژکتیو و بدون ایدآلیزه کردن هیچ شخصیتی در شناخت درست تضادها بسود ایران کوشا باشد. خامنه ای توان رهبری بر فراز بحران کنونی را ندارد. چون نمی تواند برفراز بحران به ایستد.او عمده تری و اصلی ترین جزء مکمل بحران تعمیق یابنده کنونی است.
اصل حقوق: دويست و چهارده میلیون تومان، خالص دریافتی با کسر بدهی و وام : ماهيانه ١٨٧ ميليون تومان! (خبرنامه گویا از صحت و سقم این خبر اطلاعی ندارد)
اقدام نیما کرمی مجری تلویزیون که در آنتن زنده شبکه ۳ به مناسبت عید فطر با همسر خود روبوسی کرد واکنش های زیادی در فضای مجازی داشت
مرجان توحیدی ـ شرق: «... تظاهرات متعددی در تهران داشتیم... حتی جدول زمانبندی تظاهرات خود را در نشریه یالثارات منتشر میکردیم... غیر بحث تهاجم فرهنگی بحث مبارزه با فساد اقتصادی هم بود؛ بهخصوص مبارزه با فرهنگ اشرافیگری و سرمایهداری». این سخنان عبدالمجید محتشم، دبیرکل انصار حزبالله است درباره تظاهراتها و اعتراضهای دهه ٧٠.
اعتراضهایی که با دولتهای هاشمیرفسنجانی آغاز شد و در دولت اصلاحات به اوج رسید. مرجع این اعتراضها اگر در زمان هاشمیرفسنجانی مشخصا انصار حزبالله بود، در دولت اصلاحات جای خود را به نیروهای خودسر داد که بازه بزرگتری از نیروهای حزبالله و معترض به فرهنگ و سیاست را درون خود جای میداد. معترضانی که سالهای بعد خودشان پا به عرصه فرهنگ و هنر گذاشتند و چهره عوض کردند. از دهه ٨٠ هم شکل معترضان تغییر کرد و هم جنس اعتراضات؛ سیاست در این اعتراضها پررنگتر شد، نامشان کمکم به دلواپس تغییر کرد. بااینحال اکنون مرجع ضمیر مشخصی ندارند. افکار و عقاید آنها بیشتر در زمره گروه پایداریها قرار میگیرد؛ اگرچه گروهی مسئولیت این رفتارها را به عهده نمیگیرد.
حاج بخشی
این تحرکات از دهه ٧٠ و با انصار حزبالله شروع شد. با نقد سیاستهای فرهنگی و اقتصادی دولت هاشمیرفسنجانی؛ از تجمع مقابل سینما و انتشارات، از گشتهای خودجوش در میدان ولیعصر شروع شد و بعدها به برهمزدن سخنرانیهای روشنفکران دینی که آن روزها مخاطب عام پیدا کرده بودند، رسید. چهرههایشان روشن بود. حسین اللهکرم بود از یکسو و از سوی دیگر هم مرحوم ذبیحالله بخشیزاده، معروف به حاج بخشی. بسیجپرس در مطلبی که به تاریخ ١٥دی ٩٠ منتشر کرده به تعریف حاج بخشی میپردازد و درباره او مینویسد: «جنگ که پایان گرفت حاج بخشی هم خودش را بازتعریف کرد. میگویند هر پنجشنبه رأس ساعت پنج بعدازظهر با جمعی از دوستانش به میدان ولیعصر تهران میآمد و امربهمعروف و نهیازمنکر میکرد. البته حاج بخشی در دهه ٦٠ نیز چنین کارهایی میکرد و حتی گفته میشود به دلیل همین کارها و به دستور ناطقنوری وزیر کشور وقت به زندان هم افتاد. دولت اصلاحات زمان غریبی برای حاج بخشی بوده است. از دید خود، آرمانهایش را در حال افول میدید و به همین خاطر به صحنه آمد. ناظران از نقش پررنگ حاج بخشی در اعتراضات به عطاءالله مهاجرانی و عبدالله نوری در نماز جمعه سال ١٣٧٧ و در جریان حادثه ٢٣ تیر سخن میگویند. حضور در نماز جمعه و تظاهرات هم که کاری روتین برای حاج بخشی بود».
از حمله به عبدالله نوری و مهاجرانی تا ترور حجاریان
حمله به عطاءالله مهاجرانی، وزیر وقت ارشاد و عبدالله نوری که بعد از استیضاح در پست وزارت کشور، معاون توسعه و امور اجتماعی رئیسجمهوری شده بود، در نمازجمعه یک سال بعد از دوم خرداد ٧٦ یکی از بارزترین هجمههای نیروهای خودسر در نخستین سالهای دوم خرداد است. جمعه ١٣ شهریور ٧٧ بود که درگیری نیروهای انصار حزبالله با این دو نفر از خیابان طالقانی، منتهی به دانشگاه تهران، محل اقامه نماز جمعه آغاز شد؛ درگیریای که به افتادن عمامه از سر عبدالله نوری و اصابت مشت و لگد به سر و صورت و شکستن انگشت مهاجرانی انجامید. محتشم بعدا در مصاحبهای اعلام کرد این حمله کار انصار حزبالله نبوده است. او به ایسنا گفته بود: «اصل مسئله درگیری وجود داشت، ولی اینکه به چه میزان زدوخورد شده بود، من نمیدانم. در ابتدای خیابان طالقانی که ادامه نماز جمعه است در آنجا یک عدهای با آنها مشاجره میکنند، ولی در آن اتفاق انصار دخالتی نداشت... در این جریان انصار دخالتی نداشت، ولی اگر آنها میخواستند بگویند که چه کسانی این اقدام را انجام دادند، برایشان کاری نداشت و مثل آبخوردن بود...».
حمله به مرحوم آیتالله طاهری اصفهانی
همان سال ٧٧ بود که باز هم خودسرها، این بار در اصفهان به امام جمعه این شهر در روز قدس حمله کردند. حجتالاسلام محمدحسن طاهری، فرزند آیتالله آن روز را چنین روایت کرده است: «در نماز جمعه روز قدس سال ٧٧ افرادی بهسوی ایشان میلههای آهنین پرتاب کردند و در حریم نماز جمعه شخص آیتالله طاهری مورد تعرض واقع شد... بعد از این اتفاقات بود که ایشان احساس کردند که بودنشان در نماز جمعه دیگر ضرورتی ندارد و استعفای خود را در ١٧ تیر ماه سال ٨١ اعلام کردند».
٧٧ پرتلاطم
٧٧، سال پرتلاطمی بود. با صرفنظرکردن از موضوع قتلهای زنجیرهای که برای اولینبار وزارت اطلاعات آن را به نیروهای خودسر این وزارتخانه نسبت داد و در پی آن نام سعید امامی و مصطفی کاظمی بر سر زبانها افتاد، ترور سعید حجاریان در سال ٧٨ شاید یکی دیگر از مقاطع پررنگ حضور خودسرها در مواجهه با دوم خردادیها بود. سعید عسگر، جوان ٢٠ساله اهل شهرری که پاتوقش یا قهوهخانه بود یا «دخمه» هیئت معروف شهرری؛ اسفند ماه ٧٨ به قصد اصلاح امور و پاککردن فساد در خیابان بهشت مقابل شورای شهر به سعید حجاریان شلیک کرد. بعد از آن به غیر از ماجرای کوی دانشگاه و سالگردهایی که به مناسبت آن برگزار میشد، شاید حوادثی شدیدتر از آنچه در گذشته روی داده بود، اتفاق نیفتاد.
پیوندهای ایدئولوژیک
با رویکارآمدن دولت احمدینژاد، نام انصار حزبالله چندان برسر زبانها نبود، بهویژه در دولت اول بین انصاریها و احمدینژادیها پیوندهای ایدئولوژیکی برقرار بود. فتیله انصاریها در دولت اول احمدینژاد پایین کشیده شد و اگر هم اعتراضی صورت میگرفت، اعتراض به آنهایی بود که در انتخابات ریاستجمهوری نهم مقابل احمدینژاد قرار داشتند، مثل هاشمیرفسنجانی.
١٥ خرداد ٨٥ و عفو آیتالله
١٥ خرداد ٨٥، یک سال بعد از رویکارآمدن دولت مهرورز عدالتپرور احمدینژاد، هاشمیرفسنجانی بیشازپیش مغضوب این جریان بود. وقتی برای سخنرانی در شبستان امام خمینی در حرم حضرت معصومه(س) حاضر شده بود، مراسم با فریادها و اعتراضهای برخی از حاضران و چهار نفر از افرادی که به لباس روحانیت ملبس بودند، به تشنج کشیده شد. هاشمی سعی کرد سخنرانی خود را ادامه دهد، لیوان آبی را که جلوی تریبون بود سرکشید و سخنانش را ادامه داد، بااینحال ادامه سفرش به قم را نیمهکاره رها کرد و به تهران بازگشت.
قاسم روانبخش، مسئول مؤسسه پرتو سخن، وابسته به آیتالله مصباح، هویت برهمزنندگان را شناسایی کرده و یکی از افراد از وابستگان به مؤسسه پژوهشی امام خمینی متعلق به آیتالله مصباح یزدی نام برده بود، اگرچه نامبرده بعدا این موضوع را تکذیب کرد. برهمزنندگان آن مراسم البته همگی در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه شده و به زندان، شلاق، اخراج از قم و منع اشتغال در مشاغل علمی و حوزوی محکوم شدند. بعدا آیتالله در نامهای خطاب به رئیس دادگاه ویژه روحانیت از عفو خود نسبت به محکومان خبر داد و نوشت: «... همانگونه که پس از سخنرانی در جمع مسئولان قم گفتم، اینجانب از نظر حق شخصی خود نه شاکی هستم و نه طالب کیفر...، تمایل دارم که در کیفر متهمان رأفت اسلامی در نظر گرفته شود و امید است اثر این گذشت در تنبیه متهمان از کیفر مقرر بیشتر باشد».
از مواجهه حسن خمینی با تندروها تا مرگ آیت الله توسلی
نفر بعدی سیدحسن خمینی بود. در همان سالهایی که حامیان احمدینژاد جای انصار حزبالله را پر کرده بودند؛ انتقادها به سیدحسن از سال ٨٦ شروع شد، شدیدترین نقدها که بازتاب آن در سایت «نوسازی» از رسانههای حامی احمدینژاد بود. این سایت شیوه زندگی حسن خمینی را مورد شدیدترین انتقادات قرار داده بود. پس از آن آیتالله هاشمیرفسنجانی از پشت تریبون نماز جمعه دلآزردگی خود از اهانت به بیت امام (ره) را عیان میکند و درباره پاگرفتن این جریان هشدار میدهد. فردای آن روز مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل جلسه میدهد. آیتالله توسلی، رئیس دفتر امام (ره)، آزرده از آنچه به بیت امام رفته است در این جلسه از هاشمیرفسنجانی وقت میخواهد تا دقایقی سخنرانی کند و در حین سخنرانی بهدلیل عارضه قلبی فوت میکند. مرگی که اصلاحطلبان آن را شهادتگونه خواندند.
تشنج در سالروز ارتحال امام
خودسرها، سال ٨٩، یک سال بعد از وقایع ٨٨، سالروز ارتحال امام، اینبار در میان سخنان حسن خمینی که بهطور زنده از تلویزیون پخش میشد، اختلال ایجاد کردند. گروههای تندرو در آن روز سعی کردند به عناوین مختلف ازجمله سردادن شعارهایی چون «نواده روحالله سیدحسن نصرالله»، سخنرانی سیدحسن را برهم بزنند. اگرچه مقام معظم رهبری در آن سخنرانی با بوسهای بر پیشانی سیدحسن از او دلجویی کردند.
پرتاب بطریهای آب به سوی ناطق
ناطقنوری که از سال ٨٨ و بعد از ایراد اتهامات از سوی احمدینژاد در مناظره تلویزیونی آن سال نسبت به فرزندانش از سیاست کنارهگیری کرده بود و حتی مراسم شبهای قدر در حرم امام را هم نمیرفت، در خرداد ٩١ در سومین شب از لیالی قدر به حرم امام رضا رفت. این مراسم در حالی با پخش زنده تلویزیونی همراه بود که معترضان با سردادن شعارهای مرگ بر ضد ولایت فقیه و خواص بیبصیرت نمیخواهیم، سخنرانی او را قطع کردند. همین باعث شد پخش زنده برای دقایقی متوقف شود. ناطقنوری درحالیکه قصد خروج داشت، معترضان به او بطریهای آب پرتاب کردند.
پرتاب مهر به علی لاریجانی
بعدی، علی لاریجانی از طایفه اصولگرایان بود که در روزهای دولت دوم احمدینژاد یکی از جدیترین منتقدان احمدینژاد به شمار میرفت. ٢٢ بهمن ٩١ برای سخنرانی در حرم حضرت معصومه (س) به سر میبرد که هنگام سخنرانی او عدهای از طلبهها به سمت او مهر و کفش پرتاب کردند. برای این موضوع کمیته حقیقتیاب تشکیل شد که اگرچه به نتیجه نرسید؛ اما معلوم شد مهاجمان از سوی حلقه پرتو سازماندهی شده بودند. این حمله به لاریجانی چند روز پس از اتفاقات یکشنبه سیاه در صحن مجلس بود که در آن جلسه لاریجانی و احمدینژاد بهشدت با یکدیگر مشاجره لفظی داشتند.
جانیافتن خودسرها در دولت اعتدالی
دولت دوم احمدینژاد پایان یافت و دولت اعتدالی روحانی سر کار آمد. رویکارآمدن دولت اعتدالی باعث جانگرفتن دوباره خودسرها شد. مراسمهای متعددی با حملات خودسرها در دولت یازدهم لغو شد که شاید مهمترین آن لغو سفر سیدحسن خمینی به بروجرد و سخنرانی در دانشگاه این شهر بود که صدای اعتراض نمایندگان مجلس را هم بلند کرد. از آن مهمتر لغو سخنرانی علی مطهری در دانشگاه شیراز، حمله به خودروی علی مطهری و واردکردن ضرباتی به خودروی حامل او بود که اگر به گفته خودش چنانچه یکی از آن ضربهها به او اصابت کرده بود معلوم نبود زنده باشد. علی مطهری از مهاجمان شکایت کرد و هماکنون نیز دادگاههایی در پی آن شکایت برگزار شده است. بعد از ماجرای علی مطهری، نوبت به تهدید انصار حزبالله گلستان برای سفر سیدحسن خمینی به این شهر رسید. آنها تهدید کرده بودند در صورت سفر سیدحسن، ماجرای شیراز تکرار خواهد شد. البته با پیگیری و رسانهایشدن موضوع، آنها عقبنشینی کردند و این سفر انجام گرفت. دولت یازدهم تمام روزهای خود را با این خودسرها سپری کرد که هر روز از گوشه و کناری سر برآورده و میتینگهای سیاسی و کنسرتها و مراسمهای فرهنگی را لغو میکردند. با پیروزی مجدد حسن روحانی، به نظر میرسد این گروهها جسارت بیشتری پیدا کردهاند و ساز مخالف خود را از روزهایی که هنوز دولت دوازدهم تحویل نشده است، کوک کردهاند.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
بحران در خاورمیانه و بویژه در خلیج فارس شدت گرفته است. ابعاد زورآزمائی میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی روزبروز گستردهتر و خطرناکتر میشود. تغییر ولیعهد در پادشاهی سعودی و افزایش نفوذ نسل جوان در این کشور، در کنار ماجراجوئیهای سواه پاسداران در یمن، سوریه، عراق و بحرین میتوانند زمینهساز درکگیری بین دو مشور بشوند.
حمد رافت نظر علیرضا نوریزاده، مدیر مرکز پژوهشهای ایران و عرب در لندن را جویا شده است. در کشورهای سنتی حاشیه جنوبی خایج فارس میدان به دست جوانان افتاده است. این تغییر که مورد حمایت نسلهای جوان است، به برخی نگرانیها در نسلهای پیشین دامن زده است. ولیعهد جدید پادشاهی سعودی میخواهد کشورش را تا سال ۲۰۳۰ به ژاپن منطقه تبدیل سازد. تغییراتی که تنها به اقتصاد ختم نمیشوند و میتوانند تحولات عمیقی در جامعه به وجود بیاورند. روسیه که پس از فروپاشی شوروی به نیرویی کم نفوذ تبدیل شده بود، با ولادیمیر پوتین بار دیگر سودای ابرقدرتی و نفوذ در خاورمیانه و خلیج فارس را دارد.
بی بی سی - نخستوزیر اسرائیل ضمن هشدار به ایران گفته است که این کشور، تلاشهای ایران را برای حضور نظامی در سوریه و مسلح کردن حزبالله با موشکهای پیشرفته به دقت زیر نظر دارد.
بنیامین نتانیاهو گفته اجازه نخواهد داد که ایران در نزدیکی جولان و مرزهای اسرائیل حضور نظامی داشته باشد.
او این سخنان را در نشست هفتگی کابینه بیان کرد. دیروز، نیروی هوایی ارتش اسرائیل دو تانک سوریه را در نزدیکی بلندیهای جولان هدف قرار داد. سخنگوی ارتش گفته بود که از خاک سوریه ۱۰ خمپاره به اسرائیل شلیک شده و این حمله به تلافی شلیک خمپارهها بوده است.
این چندمین بار است که نیروهای اسرائیلی به اهدافی در سوریه حمله کردهاند.
آقای نتانیاهو گفت: "سیاست ما واضح است. ما هیچ گونه خمپاره، موشک و آتشی از خاک سوریه را تحمل نمیکنیم. ما به هر حملهای که به خاک و علیه شهروندانمان بشود پاسخ میدهیم."
نخست وزیر اسرائیل بار دیگر تکرار کرد که اسرائیل هر اقدامی که لازم باشد برای جلوگیری از رسیدن تسلیحات به حزب الله از طریق سوریه و همچنین حضور نظامی ایران در منطقه مرزیاش انجام میدهد.
از آغاز جنگ داخلی سوریه و افزایش حضور نظامی ایران در آن منطقه، اسرائیل بارها ابراز نگرانی کرده است.
هفته گذشته ۲۸ خرداد، ایران اعلام کرد که در اقدامی بیسابقه با شلیک شش موشک از استانهای غربی کردستان و کرمانشاه؛ به دیرالزور در خاک سوریه حمله کرده است.
ایران گفته بود که آن حمله هم برای انتقام از داعش انجام شده و هم هشداری به حامیان منطقهای و فرامنطقهای "تروریستها" بوده است.
گمانه زنی پیرامون شخصیت و دارایی ولادیمیر پوتین همواره از موضوعات مورد توجه رسانه ها بوده است. گرچه هیچکس به درستی درباره دارایی های رهبر روسیه اطلاعی ندارد اما لیستی از دارایی های احتمالی او منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، به نوشته روزنامه ایندیپندنت، هیچکس دقیقا نمی داند ثروت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه چقدر است. برخی مدعی هستند که او ثروتمندترین مرد جهان است اما طبق اعلام کرملین، او سالانه حدود ۱۳۳ هزار دلار درآمد دارد و در آپارتمان کوچکی زندگی می کند.
با این حال یکی از مشاوران سابق دولت روسیه دارایی او را ۷۰ میلیارد دلار برآورد کرده است و بیل برودر، رئیس صندوق سرمایه گذاری "هرمیتاج" که از منتقدان پوتین است، مدعی است که او بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار ثروت دارد.
ایندیپندنت در ادامه لیستی از اموالی که پوتین احتمالا پول صرف آنها کرده است، آورده است.
اقامتگاه رسمی پوتین به عنوان رئیس جمهوری روسیه کرملین است. با این حال او اغلب اوقات در یک سکونتگاه دولتی در حومه شهر حضور دارد. طبق گزارش ها، او به ۲۰ کاخ و ویلای مختلف دسترسی دارد.
آمارهای رسمی کرملین که سال ۲۰۱۶ منتشر شده، تعداد املاک و مستغلات پوتین را محدود اعلام کرده و طبق این گزارش، او تعداد محدودی زمین و یک آپارتمان و پارکینگ دارد.
اما پوتین با گذشت سال ها، به املاک دیگری هم ارتباط داده شده است. جنجالی ترین آنها به "کاخ مخفی" مشهور است. ظاهرا این کاخ با اعتبارات دولتی غیرقانونی برای پوتین ساخته شده است. این عمارت ویژه ظاهرا یک میلیارد دلار هزینه ساخت داشته و دارای یک سینمای خصوصی و محل فرود بالگرد و اتاق خواب های بزرگ است.
سال ۲۰۱۲ یکی از رقبای سیاسی پوتین پرونده ای را رو کرده که مدعی بود رئیس جمهوری روسیه صاحب چندین جت خصوصی، بالگرد و کشتی تفریحی است. این گزارش ادعا کرد، سبک زندگی پوتین قابل مقایسه با "پادشاهان خلیج فارس و یا الیگارش های پر زرق و برق" است نه "برده های مطبخ" که خودش پیشتر مدعی شده بود.
او متهم به مالکیت ۵۸ نوع مختلف هواپیما از جمله داسو فالکن با ۱۹ صندلی است. گفته می شود که یکی از هواپیماهای او یک کابین ۱۱ میلیون دلاری دارد که با جواهرات تزئین شده و توالتی به ارزش ۱۰۰ هزار دلار. گفته می شود پوتین پنج فروند از این هواپیماها دارد.
بی بی سی - شش نفر، از جمله سه کودک در جریان برخورد یک خودرو به جمعیتی مجروح شدند که مقابل یک مرکز ورزشی در شهر نیوکاسل در شمال انگلستان حضور داشتند.
این حادثه ساعت ۹:۱۴ صبح امروز یکشنبه ۲۵ ژوئن در مقابل سالن ورزشی وستگیت اتفاق افتاد که مراسم عید فطر در آن برگزار میشد.
گفته میشود که جراحت یکی از کودکان جدی است.
پلیس گفته که به نظر نمیرسد این حادثه "ربطی به تروریسم داشته باشد".
به گفته پلیس، یک زن ۴۲ ساله بازداشت شده است.
صدها مسلمان برای برگزاری نماز عید فطر در سالن وستگیت حضور داشتند.
یکی از شاهدان گفته: "تا جایی که فهمیدم، [خانمی که در نماز حاضر بود] میخواست محل را ترک کند، اما کنترل ماشینش را از دست داد ... فوری به سمتشان رفتم، چون همه داشتند به مجروحان رسیدگی میکردند و به آنها آب میدادند".
او گفت: "پدر و مادر بچه ها آنجا بودند. سعی کردم یک طوری آرامشان کنم. گفتم که آمبولانس در راه است".
به گفته این شاهد، حاضران وحشتزده بودند و میخواستند بفهمند چه اتفاقی افتاده است.
یکی از امدادگران فوریتهای پزشکی نیوکاسل گفته است: "شش نفر را به بیمارستان منتقل کردیم... سه کودک و سه بزرگسال".
چی آنوورا، نماینده منطقه مرکزی نیوکاسل در پارلمان بریتانیا گفته: "خیلی غمانگیز است. من کمی قبل از حادثه در مراسم عید حضور داشتم، همه شاد و متحد بودند."
گزارش شده که شهردار نیوکاسل هم در مراسم عید حضور یافته بود.
سیاوش نوروزی ـ بی بی سی ـ این تصور عمومی وجود دارد که سهم زنان در بازار کار ایران در سالهای اخیر بیشتر شده، اما گزارشها نشان میدهد که سهم زنان در بازار کار در فاصله سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ حدود ۵۰۰ هزار نفر کم شده است. یعنی به طور متوسط سالانه ۵۰ هزار زن شغل خود را از دست دادهاند.
گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال ۱۳۹۴ از مجموع ۲۲ میلیون شاغل در ایران تنها نزدیک به سه میلیون و ۵۰۰ هزار نفرشان زن هستند.
مقایسه این آمار با ده سال پیشتر یعنی سال ۱۳۸۴ واقعیت دیگری را آشکار میکند و آن این که با گذشت ۱۰ سال، نه تنها به تعداد شاعلان زن افزوده نشده که در این مدت ۵۰۰ هزار نفر از تعداد شاغلان زن کاسته شده است. بنابر آمارهای مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۸۴ تعداد شاغلان زن نزدیک به چهار میلیون نفر بود.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
اینک دیگر هیچ کس تردیدی در مخالفت آیت الله خامنه ای، سپاه، محافظه کاران افراطی و نهادهای انتصابی تحت امر رهبری با حسن روحانی ندارد. آنان قصد داشتند از طریق تهاجم تبلیغاتی و فعالیت تشکیلاتی ابراهیم رئیسی را به جای حسن روحانی بنشانند. اما رأی ابراهیم رئیسی آن قدر کم بود که افزودن حدود ۵ میلیون رأی ولایی/سپاهی فاقد اعتبار به آرای او هم نتوانست وی را پیروز سازد. با این تقلب ، تازه توانستند آرأ او را به حدود ۱۶ میلیون افزایش دهند.
خامنه ای و رقبای روحانی به او تبریک نگفتند، و از همان روز حملات به روحانی را به رهبری آیت الله خامنه ای آغاز کردند. آیت الله خامنه ای به غیر از نقد آرأ و عملکرد حسن روحانی، استراتژی و تاکتیک زدن حسن روحانی را دقیق و آشکار بیان کرد.
استراتژی: حسن روحانی همان ابوالحسن بنی صدر است و باید حذف شود.
تاکتیک: کلیه نیروهای تحت امر رهبری- که همان سپاهیان و بسیجیان با لباس شخصی هستند- از این به بعد "آتش به اختیار" ند.
ارتش سایبری خامنه ای دست به کار شد و با شعر، مداحی، مقاله، تصاویر، و...؛ تبدیل حسن روحانی به بنی صدر را آغاز کرد. ائمه جمعه درباری، که هر هفته موضوعات خطبه های نماز جمعه را از دربار سلطان دریافت می کنند، نیز بر حملات خود افزودند. سپاهیان هم با اطلاعیه ها، مصاحبه ها و سخنرانی ها به حسن روحانی تاختند.
آنان عجله دارند. قصد دارند کار را به سرعت یکسره سازند. منتهی جهان واقع کاملاً در دست آنان نیست. هر اندازه هم که زور داشته باشند، باز عجله کار دستشان می دهد. ممکن است اقداماتشان نتایج معکوس به بار آورد.
تغییر سرشت روز قدس
"روز قدس"، روز یادآوری اشغال سرزمین های فلسطینیان توسط اسرائیل بود. "روز قدس" روز شعارهای نابودی اسرائیل بود. "روز قدس" بیش از همه، یکی از دو سه مورد تظاهرات سراسری نظام بود که آیت الله خامنه ای همیشه از آن برای مشروعیت نظام استفاده می کرد و می کند.
اما این بار، "روز قدس"، به روز حسن روحانی تبدیل شد.
"نیروهای خودسر" یا همان "آتش به اختیار" ها، نیروهای سپاهی و بسیجی و امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی هستند. جمهوری اسلامی به معنای واقعی کلمه فاقد نیروهای "خودسر" است. یعنی افرادی که به طور خودجوش و مستقل از نظام، به اجتماعات و افراد حمله کنند. اگر چنین بود، چرا یک بار هم به سران قوه قضائیه، فرماندهان سپاه ، و خود آیت الله خامنه ای حمله نمی کنند؟ چرا تاکنون یک سخنرانی آیت الله خامنه ای را به هم نریخته اند و علیه او شعار سر نداده اند؟
چرا یک بار سخنرانی یا جلسه جنایتکارانی چون ابراهیم رئیسی، محسنی اژه ای، صادق لاریجانی، هاشمی شاهرودی، محمدی ری شهری، علی رازینی، و...را به هم نریخته اند و علیه آنان شعار سر نداده اند؟
چرا همیشه ، فقط و فقط ، به مخالفان، منتقدان( روشنفکران) و رقبا (اصلاح طلبان و اعتدالیون) حمله می کنند و اجتماعات آنان را به هم می ریزند؟ چرا گلوله های این نیروهای "خودسر" سر روشنفکران دگراندیش و سعید حجاریان را نشانه می گیرند؟
در روز قدس علیه علی مطهری، اسحاق جهانگیری و حسن روحانی شعار دادند و به حسن روحانی حمله بردند.
این اقدام "آتش به اختیارهای رهبری" ، "روز قدس" را از روز ضد اسرائیلی، به روز ضد منتخب اکثریت مردم ایران تبدیل کرد. حسن روحانی، به جای اسرائیل، فلسطین و مشروعیت نظام، به خبر اصلی تبدیل شد. همه فهمیدند که رهبری برای حذف حسن روحانی، علیه رأی مردم اقدام کرده است. با اقدام علیه منتخب مردم، نمی توان به نظام مشروعیت بخشید. "روز قدس"، به روز مشروعیت زدایی بیشتر از رهبری و نهادهای انتصابی تبدیل شد.
نیروهای امنیتی عربستان سعودی سه ایرانی را بازداشت کردهاند. از دلیل این بازداشتها خبر دقیقی در دست نیست.
خبرگزاریهای ایران این خبر را یکشنبه، چهارم تیر/۲۵ ژوئن به نقل از رسانههای عربی منتشر کردهاند و زمان بازداشت این سه تن را سه روز پیش از خنثیسازی نقشه حمله انتحاری به مسجدالحرام در مکه دانستهاند.
اما از دلیل این بازداشتها هنوز خبری منتشر نشده و مشخص نیست که آیا سه شهروند ایرانی بازداشتشده ارتباطی با حمله ناکاممانده به مسجدالحرام داشتهاند یا خیر.
نیروهای امنیتی عربستان جمعه، ۲۳ ژوئن با یک فرد مسلح در خانهای در مکه درگیر شدند. این پیکارجو که عضو یک گروه «تروریستی» معرفی شده، پس از مبادله آتش با مأموران امنیتی سعودی خود را منفجر کرد. این انفجار انتحاری به ریزش ساختمان و زخمیشدن شش غیرنظامی و پنج مأمور عربستانی انجامید.
هدف نهایی این مهاجم حمله انتحاری به مسجد الحرام، بزرگترین مسجد مسلمانان در مکه عنوان شده است.
به ادعای سازمانهای امنیتی عربستان، این مهاجم بخشی از یک شبکه «تروریستی» بزرگتر بودهاست. وزارت کشور عربستان در بیانیهای که در تلویزیون دولتی این کشور خوانده شد، از دستگیری اعضای سه گروه «تروریستی» خبر داد که برای حمله به مسجدالحرام برنامهریزی کردهبودند.
رئیسجمهوری سوریه امروز یکشنبه در مراسم نماز عید سعید فطر در استان حماه حاضر شد.
به گزارش ایلنا به نقل از سانا، «بشار اسد» رئیسجمهوری سوریه برای اقامه نماز عید سعید فطر در مسجد «نوری» واقع در مرکز استان حماه حضور یافت.
«محمد عبدالستار السید» وزیر اوقاف، «محمد بدر الدین حسون» مفتی اعظم جمهوری عربی سوریه، استاندار حماه، دبیر شاخه حزب در حماه و بعضی از اعضای پارلمان و تعدادی از علمای دینی اسلامی و شهروندان نیز به همراه اسد در مراسم نماز عید سعید فطر که به امامت شیخ «نجم الدین علی» برگزار شد، حضور داشتند.
اسد همچنین به خطبۀ عید که توسط شیخ نجم الدین علی ایراد شد، گوش داد.
شیخ علی در این خطبه تاکید کرد که حضور بشار اسد در حماه برای اقامت نماز عید، نشاندهندۀ پیروزی سوریها بر جنگ و بازگشت امنیت و صلح به سوریه است.
ورود دادستانی به ماجرای توهین به رئیس جمهور در روز قدس
دادستان تهران از پیگیری قضایی توهین به رئیس جمهور خبر داد. به گزارش انتخاب، عباس جعفری دولت آبادی در حاشیه مراسم تجدید میثاق مسئولان قضایی با آرمان های امام در حرم مطهر امام، در خصوص توهین به رئیس جمهور روحانی در راهپیمایی روز جهانی قدس اظهار کرد: دادستانی مثل سایر موارد که توهین به مسئولین جرم است، در این خصوص اقدام کرده و چون جرم مشهود بوده به پلیس و وزارت اعلام شده که اقدام لازم را در این مورد انجام دهند. وی به جماران گفت: اما امیدواریم که حساسیت ها در مورد روسای سایر قوا هم باشد. دادستان تهران در پاسخ به این سوال که این پرونده در چه مرحله ای است گفت: به پلیس گفته ایم که اقدام کنند و ان شاء الله انجام می شود.
شعارهای تند هواداران رهبر علیه روحانی، جهانگیری و مطهری در راهپیمایی جمعه ۲ تیر ۹۶
ایران وایر - این نخستین بار است که «کارلوس کی روش» با این صراحت از وضعیت اداره ایران در گفتوگو با رسانههای خارج از کشور انتقاد میکند. سرمربی تیم ملی پیشازاین سابقه نقد کردن مربیان باشگاهی فوتبال ایران یا مدیران فدراسیون فوتبال را در مصاحبه با «BBC» داشت، اما به اموری غیر از فوتبال ورود نمیکرد.
«کارلوس کی روش» در مصاحبه با وبسایت خبری - تحلیلی «ISTOÉ» برزیل گفته است: «دولت بر ورزش احاطه دارد، در واقع باید بگویم که ورزش در انحصار دولت است و هیچ حق مشارکتی به بخش خصوصی داده نمیشود. فقط بخش عمومی و دولت است که حق سرمایهگذاری دارد و اراده سیاسی و مالی حکومت است که برای ورزش تصمیم میگیرد.»
سرمربی تیم ملی پیشازاین بهواسطه حمایتهای مقطعیاش از سیاستهای ایران، بهعنوان قهرمان ملی معرفی میشد. او در آستانه آغاز جام جهانی برزیل در کنفرانس خبری پیش از بازی با نیجریه به خبرنگاران گفت: «ما از کشوری میآییم که این سالها تحت سختترین تحریمها قرار داشته، اما مردمش بااراده زندگی میکنند. ما اینجا هستیم تا مردم ایران را شاد کنیم.» او همینطور پیش از آغاز جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ در استرالیا هم در گفتوگو با خبرنگاران مشابه همین جملات را به شکلی واضحتر بیان کرد: «آنچه من طی سالهای حضور در ایران فهمیدم این است که تحریمها شکل جوانمردانهای ندارند. مردم ایران مستحق اینهمه دشواری نیستند. تیم ملی ایران سخت آماده میشود، چون پولهای فوتبال ایران در بانکهای اروپا و امارات ضبط شده است.»
کی روش کمی در این گفتوگو کمی هم زیادهروی کرده است. مثلاً برای اینکه عدم امکانات و انحصار دولتی را نشان دهد، به اردوی تیم ملی ایران پیش از جام جهانی ۲۰۱۴ در برزیل اشارهکرده و گفته: «وقتی در کمپ کورینتیانس بودیم بازیکنان من گویا رؤیا میدیدند، ما در چند روز اول باید مدام به آنها میگفتنم از خواب بیدار شوید. من مدام راه میرفتم و به آنها میگفتم که بیدار شوند، آنها واقعاً چنین کمپی را در خواب هم نمیدیدند.»
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات از آغاز طرح صحن صاحبالزمان (عج) در کاظمین خبر داد و گفت: طرح توسعه سامرا در شعاع ۳۰۰ متری حرمین اجرا میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، حسن پلارک در مراسم امضای تفاهم نامه ستاد بازسازی عتبات عالیات با ستاد بازسازی عتبات عالیات وزارت جهاد کشاورزی با تبریک فرا رسیدن عید سعید فطر افزود: خدمت به اهل بیت لیاقت و توفیق میخواهد و وزارت جهاد کشاورزی یک وزارتخانه جهادی است که مظابق فرمایشات مقام معظم رهبری، مدیریت جهادی در آن سبب موفیتهای بسیاری شده است.
وی نبود روحیه جهادی را از عوامل عدم توفیق برخی دستگاهها دانست و ادامه داد: وزارت جهاد کشاورزی به صورت اعتقادی به عرصه بازسازی عتبات وارد شده است و پس از حادثه تلخ سامرا، این وزارتخانه نخستین دستگاهی بود که هزینههای بازسازی داخل حرم امامین عسکریین (ع) را پذیرفت و پیشقدم بازسازی شد.
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات خاطرنشان کرد: ستاد بازسازی عتبات عالیات تنها هماهنگ کننده و ساماندهی کمکهای مردمی را بر عهده دارد و خودش منابعی در اختیار ندارد.
وی اضافه کرد: باید اعتاب مقدسه را شایسته ائمه معصومین و زائران اهل بیت آماده کنیم تا پاسخگوی نیاز روزافزون زائران باشد که در جمیعتهای چند میلیونی راهی عتبات میشوند.
پلارک گفت: صحن حضرت زهرا (س) به عنوان نخستین طرح توسعه در نجف اشرف به شمار میرود که امیدواریم امسال به بهرهبرداری برسد. همچنین تفاهم نامه در رابطه با صحن عقیله بنی هاشم در طرح توسعه حرم امام حسین (ع) در حال انجام است که فضای زیارتی را ۲۰ برابر میکند.
رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات از اجرای طرح صحن صاحب الزمان (عج) در کاظمین خبر داد و افزود: طرح اولیه توسعه کاطمین امسال به اتمام میرسد و در ادامه صحن صاحب الزمان به اجرا میرسد.
وی گفت: طرح توسعه حرم امامین عسکریین در سامراء هم در حال انجام است و در این طرح شعاع ۳۰۰ متری حرم در حال تملک است و رقم قابل توجهی در این زمینه هزینه شده است.
پلارک تأکید کرد: در یک برنامه ۱۰ ساله امیدواریم با تاییدات علما و مشارکت مردم، طرحهای توسعه عتبات عالیات به نتیجه برسد.
تنش های درون نظام جمهوری اسلامی، نه دیگر فقط به خاطر تضاد منافع جریان های درون آن، که به دلیل عدم توان ساختارهایش برای انطباق با مسیرهای ناهمسو، افزایش یافته است. خصلت نامتقارن سیاست های دو جریان اصلی نظام (محافظه کار و استحاله طلب) تشدید شده و می رود که ثبات سیستم را به چالش طلبد. دلایل متعددی این شرایط را پدید آورده است، اما از مهمترین آنها شاید بتوان به پایان امکان «اصلاح» نظام و آغاز ضرورت «استحاله» نظام اشاره کرد.
تفاوت اصلاحات و استحاله در چیست؟
اصلاحات (reform) به تغییر اختیاری و تحت مدیریت می گویند که یک ساختار برای پرهیز از برخورد با مشکلات خطرساز و بحران به آن دست می زند. استحاله (transmutation) به تغییر اجباری و دور از کنترل گفته می شود که یک ساختار پس از مواجه با مشکلات خطر ساز و بحران به آن ناگزیر می شود.
نظام جمهوری اسلامی آخرین فرصت خود برای «اصلاحات» را در جریان رسوایی انتخابات سال 1388 از دست داد. عملکرد چهار سال دوم احمدی نژاد، در تکمیل فاجعه ی چهار سال اول آن، نظام را برای همیشه از شانس اصلاح خود محروم ساخت. انتخاب حسن روحانی در سال 1392 آغاز روند استحاله ی نظام بود و انتخابات سال 1396 مهر تاییدی بر ضرورت غیر قابل پرهیز آن.
جریان محافظه کار که می اندیشید با کودتای انتخاباتی سال 88 موفق به دفن جریان اصلاح طلبی شده است نمی دانست که نظامی که نتواند با اصلاحات از سراشیبی بگریزد باید به سقوط تن در دهد. اتاق های فکر سپاه-بیت رهبری-موئتلفه به جبر سناریوی استحاله نیاندیشیده بودند و برای آن آمادگی نداشتند. آنها می پنداشتند که سپردن سُکان قدرت به جریان برخاسته از شورایعالی امنیت نظام، که حسن روحانی نمایندگی می کرد، به طور صرف یک ماموریت موقت کاری است و بعد از پایان آن، یعنی به سرانجام رساندن مذاکرات اتمی، می توان برگ ماموریت این جناح را خاتمه یافته اعلام کرد و اوضاع پسابرجام را دوباره به عناصر محافظه کار-ابراهیم رئیسی- سپرد.
جریان انتخابات 96 و نتیجه ی آن آشکار ساخت که محاسبه ی آنان غلط از آب درآمده است و حضور روحانی در رده های بالای هرم قدرت، واقعیتی جدی است. این امر نوعی غافلگیری نامطلوب برای مثلث بیت رهبری-سپاه-موتلفه بود. نوعی شوک که، برخلاف ظاهر ملایم آن، برای این مثلث تند محسوب می شود. آن چه که شوک انتخابات 96 را برای محافظه کاران تند کرده است، نه فرد حسن روحانی یا اطرافیان و حاضران در جبهه ی وی، بلکه سیاست اجباری استحاله ی نظام است که تنها گزینه ی ممکن در دستور کار دولت روحانی است. استحاله ای که پس از مرگ خامنه ای به سیطره ی ولایت فقیه در شکل کنونی خاتمه می دهد، امپراتوری سپاه را به لرزه در می آورد و انحصارهای پولساز دیرپای موتلفه ی بازار را به چالش می کشد.
استحاله طلبان از این مهم آگاهند که عدم موفقیت آنها معادل موفقیت محافظه کاران نظام نیست، به معنای شکست و انحلال کل نظام است. آنها در تلاشند به جناح مقابل بفهمانند که گزینه ی دیگر استحاله، ادامه ی روش محافظه کاری و انحصار و سرکوب و تروریسم نیست، بلکه جنگ و شورش و فروپاشی است. اما این واقعیت به گوش محافظه کاران، که فاقد حداقلی از عقلانیت و واقع گرایی هستند، نمی رود. نماد این فرار از عقلانیت را می توان در فرمان «آتش به اختیار» فرمانده ی کل قوای جناح محافظه کار دید. خامنه ای با این دستور تهاجمی خود در واقع نفرت خویش و یارانش از استحاله ی نظام را به آشکار ترین طریق ممکن آشکار ساخت.
این در حالی است که سناریوی استحاله به نحو آشکلری مورد توجه فعال ترین دولت خارجی علاقمند به برخورد با رژیم ایران، یعنی آمریکا، قرار گرفته است. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ی آمریکا، این توجه را به نحو آشکاری با فرمول ضرورت تغییر در رژیم از طریق نیروهای داخل کشور مطرح کرد. او گفت:«... از عناصری در داخل ایران حمایت کنیم که منجر میشود به انتقال مسالمتآمیز حکومت.» این «انتقال مسالمت آمیز حکومت» همان «استحاله است. حمایتی واضح از استحاله طلبان که بی شک به آنان این پیام را فرستاد که اگر به اندازه ی کافی قوی و قاطع عمل کنید می توانید روی پشتیبانی ما حساب کنید. و آیا حسن روحانی و جریان استحاله طلبان چیزی بهتر از این می توانستند آرزو کنند؟ آنان حالا می دانند که دست زدن به ایشان توسط جناح مقابل می تواند دردسرهای بزرگی را برای محافظه کاران تدارک ببیند. نکته دیگر این که حالا روحانی و یارانش می دانند که اگر بتوانند در این رویارویی سخت با محافظه کاران سنگر خود را حفظ کرده و حداقلی از پیشروی را داشته باشند، موجی از حمایت های مستقیم و غیر مستقیم غربی ها در راهست. شعار سپاهی های لباس شخصی علیه روحانی که در آن وی را «آخوند آمریکایی» خواندند نشان می دهد این پیوندها تا چه حد علنی شده است.
پرسش اصلی اما این است که دولت حسن روحانی چگونه می تواند در مقابل مهاجمانی که از فرمانده ی خویش دستور «آتش به اختیار» را دریافت کرده اند مقاومت کند تا در نهایت دست بالا را پیدا کرده و جریان استحاله را با قدرت کلید بزند.
انتخاب های حسن روحانی و جریان استحاله طلب زیاد نیستند: علاوه بر دستگاه اداری دولت، سه نیروی مشخص می توانند به عنوان اهرم دفاعی و شاید، در صورت نیاز، تهاجمی در اختیار آنها باشند. نخست، نیروی انتظامی به عنوان نیروی تحت امر وزارت کشور. در صورتی که دولت روحانی این نیرو را به نحو مطلوب ساماندهی کند می تواند از پتانسیل آن به جای سرکوب مردم، برای مقابله ی «قانونی» با آتش به اختیارها استفاده کند. این که به چنین مهمی بپردازد یا خیر البته جای تردید دارد. دوم ارتش، که در صورت ورود سپاه به فاز تهاجم فیزیکی به دولت می تواند مورد استفاده قرار گیرد. این امر اما مشروط به دستکاری های مهم در رده های بالای فرماندهی ارتش است که وفاداری به ولی فقیه جزیی از بدیهیات موقعیت آنهاست. این دو ابزار فقط به شکل بالقوه و احتمالی مطرحند. نیروی سوم شاید یگانه شانس واقعی استحاله طلبان برای پرهیز از سناریوی حذف بنی صدری یا بدتر از آن باشد، نیروی مردم. یعنی همان چند میلیون نفری که برای پرهیز ازسیطره ی محافظه کاران به نماینده ی استحاله طلبان رای دادند.
دیواره ی دفاعی مردمی، متشکل از کسانی که روحانی می تواند آنها را به خیابان بکشد، یگانه شانس واقعی او برای نجات جریان استحاله گرایی در درون نظام است. چرا که با به میدان آمدن مردم، جناح محافظه کار خود را در مقابل این واقعیت می یابد که با در افتادن با آنها، کل نظام را در برابر یک جامعه ی به شدت ناراضی و آماده ابراز خشم عظیم خویش قرار می دهد.
این که روحانی با برگ حضور مردم بازی کند یا خیر به دو پارامتر مشخص باز می گردد: میزان احساس خطر از بنی صدری شدن و حتی خطر دستگیری و حذف فیزیکی با کودتا و دیگر، احساس خطر از غیر قابل کنترل شدن مردم در صورت به خیابان آوردن آنها. این دو خطر در شرایطی باید محاسبه شود که مردم همین حالا هم در خیابان هستند: مالباختگان کفن پوش، کارگران بیکار شده، گرسنگان در پی نان و ... پس ترس و محافظه کاری روحانی فقط حضور گسترده ی مردم را قدری به تاخیر می اندازد، اما حتمی بودن آن را زیر سوال نمی برد. ورشکستگی مالی نظام، از دست دادن کنترل و مدیریت روزانه ی امور جاری کشور، تحریم های جدید در راه، فاجعه ی وخیم زیست محیطی و جنگ آب و نیز خطر جنگ گسترده ی منطقه ای شمشیر، که نه، شمشیرهای داموکلس بالای سر نظام هستند. پس روحانی و استحاله طلبان با به میدان آوردن رای دهندگان برای پاسخ به آتش به اختیار رقبا، خطر آن چنان زیادی را بر نظام تحمیل نمی کنند. خطر همین حالا هم بالای سر نظام می چرخد.
توسل به نیروهای مردمی توسط جریان استحاله طلبان یک روند بدیع است که اصلاح طلبان برای نزدیک به بیست سال از آن پرهیز کردند. اصلاح طلبان بدین وسیله نشان دادند که، وقتی صحبت از خط قرمزهای به خطر افتادن نظام است، به همان اندازه که رقبای دست راستی خود، محافظه کار هستند. احتمال ضرورت به میدان آوردن مردم توسط دولت روحانی آن قدر قوی شده است که بلندگوهای جریان اصلاح طلبی در خارج از کشور در تلاش هستند که با یادآوری خصلت محافظه کار اصلاح طلبان سنتی ایران، روحانی و جریان او را از رفتن به سوی ابتکاری که کل نظام را به خطر بیاندازد برحذر دارند. جمشید برزگر، مفسر بی بی سی، هشدار اصلاح طلبان از شکستن حریم «خودی ها» و رفتن به سوی سناریو قرار دادن مردم در مقابل آتش به اختیاری های محافظه کاران را در یک تفسیر هراس آلود چنین فرمول بندی می کند:
« او{روحانی} میتوانست پس از پیروزی در انتخابات، هم از طرح برخی مسایل خودداری کند و هم لحن خود را تغییر دهد؛ روندی کاملا مرسوم در جمهوری اسلامی که دوران انتخابات را با پیش و پس از آن کاملا متمایز میکند. اگر او چنین میکرد، احتمالا بخشی از هواداران و رایدهندگان را از دست میداد، اما در عوض حمایت آشکارتر بازیگران سیاسی مانند احزاب عمده اصلاحطلب را به دست میآورد. پس چرا با این همه، او مسیر دیگری را برگزیده است؟»[1]
وحشت مفسر بی بی سی، که نمی خواهد به پایان عصر اصلاح طلبی نظام بیاندیشید، از این است که با اجبار روحانی در بهره بردن از دیوار دفاعی مردمی برای حفظ خویش و جریان وابسته به خود، جمهوری اسلامی وارد فرایندی شود که بی شک یکی از این دو برآیند را خواهد داشت و البته هر دو آنها، برای منافع جریاناتی که امثال برزگر از آن دفاع می کنند، زیان آور است: یا حضور مردم در حالت کنترل شده و مدیریت شده ی خود سناریوی استحاله را روی ریل اجرا گذاشته و در انتهای آن یک رژیم با شکل و محتوای متفاوت بیرون خواهد آمد، یا کنترل حضور مردم از دست حسن روحانی در می رود و در این صورت چیزی از تمامیت نظام جمهوری اسلامی بر جای نخواهد ماند. #
[1] جمشید برزگر، ("تحلیل گر بی بی سی در مسائل ایران")، "دولت بیتفنگ: چرا روحانی ناگزیر است مقابل رهبر بایستد؟"، سایت بی بی سی فارسی، 23 ژوئن 2017 برابر با دوم تیر 1396
دویچه وله: به گفته وزارت اطلاعات شماری از اعضای یک گروه تروریستی که قصد انجام عملیات در استانهای مرکزی و شهرهای مذهبی ایران را داشتند، بازداشت شدند. به گفته منابع امنیتی ایران این گروه وابسته به داعش بوده است.
متاسفمکه سخن را با یک توضیح آغاز کنم. در میان سیاستمداران ایرانی ، دو گروه بیش از دیگران "سر و صدا " دارند. گروهی که متهم به اصولگرایی هستند و طایفه ای که ادعای اصلی آنان ، اصلاح طلبی است. بسیاری از وابستگان به این دو رقیب ظاهری، در یک هدف و یک رویه ، شباهت بسیار دارند. هدف هر دو ، حفظ نظامفاسد جمهوری اسلامی و رویه مشترک ، " هو" کردن و اتهام افکنی علیه هر کسی است که طوق بندگی را بر گردن خود تحمل نمی کند. اکنون که این یادداشت را می نویسم خود را برای فریاد های دو گروه آماده می کنم : نخست کاسبان اصولگرایی که فریاد " وااسلاما" سر می دهند و دوم ، تاجران اصلاحات که اخیرا حمایت از " غرور ملی" را تنها از راه هم زبانی و هورا کشیدن برای نمایش های رهبر ، میسر می دانند.
ازنخستین روزی که موشک های جمهوری اسلامی به طرف دیرالزور سوریه شلیک شد می خواستممطلبی در مورد آن بنویسماما ترجیح دادم فضای احساسی، به آرامش برسد تا قضاوت در مورد نوشته من به دور از هیجانات اولیه و هیجانآفرینی های مصنوعی باشد. من در ایننوشته، فرض را بر صحت ادعاهای سپاه و سخنگویان آن از تهران تا لندن و پاریس تا نیویورک می گذارم. اصلا همسوال نمی کنم هر یک از این موشک ها ، چقدر برای ملت ایران هزینه داشته است؟ ضربه زدن به دشمنملت ایران در هر لباسی همکه باشد برای منخوشحال کننده است حتی اگر این ضربه توسط یکدشمن ملت علیه دشمن دیگر باشد. اما پنج پرسش در این زمینه دارم که امیدوارم برخی هورا کشان جمهوری اسلامی در ینگه دنیا پاسخی برای این پرسش ها داشته باشند.
یک - خوب یا بد، بسیاری از ایرانیان ، احساس خوشایندی نسبت به کشورهای عربی و به ویژه سران آن کشورها ندارند. ایناحساس ناخوشایند فعلا مطلوب سران نظام است و از همین حس، برای افزایش سینه زنان در زیر پرچم خویش بهره می گیرند. حضور ترامپ در راس دولت امریکا و رفتارهای عجیب او نیز به یاری رهبر جمهوری اسلامی و برخی سیاست های او آمده تا اذهان مردمایراناز بسیاری بی کفایتی ها و فسادهای درون حکومت به عوامل بیرونی منحرف شود . همچنین پیوند کاسبکارانه غربی - عربی که سفر ترامپ به عربستان و انعقاد قرار دادهای بی سابقه میانامریکا و عربستان ، نتیجه آن بود همچون مائده آسمانی در اختیار نظامقرار گرفت تا با دمیدن در آتش احساسات ناسیونالیستی ، به یارگیری در داخل کشور بپردازد.
مجموعه اینعوامل ، کار تبلیغاتی را برای سران نظامرا آسانکرده است تا وجود یکدشمن خارجی و تهدیدات او را واقعی جلوه دهند و بگویند در برابر دشمنخارجی ، همه باید متحد باشند. مقابله با داعش همکه قاعدتا نمادی از مبارزه با یک دشمن خطرناک خارجی است و باید دست وپای مبارزه کنندگان با اینگروه پلید را بوسید. نگارنده درصحتاینگزاره تردید ندارد. اما یکسوال آزار دهنده ، ذهن هر ناظر بی طرف را مشغول می سازد : " کسی که در اینشرایط، علنا در برابر پرطرفدارتریننحله سیاسی در داخل کشور ، شمشیر می کشد و قداره بندان خود را به مقابله علنی علیه نماد آننحله تشویق می کند چه تفاوتی با دشمنان خارجی دارد؟" پرسش بسیار شفاف است. عده ای با نقاب های گوناگون ، در تمجید از اقداماخیر سپاه ، راه افراط را در پیش گرفته اند و آن را یک حرکت مقدس جلوه می دهند که باید با وحدت ملی از آنحمایت کرد. اما مگر امروز سپاه و فرمانده عالی آن - رهبر جمهوری اسلامی- فرماندهی جنگداخلی علیه پرطرفدار ترین شخصیت سیاسی کشور را به عهده ندارند؟ پس چگونه می توان ادعای آنان در خصوص مبارزه با دشمن خارجی را پذیرفت و کسوت " مظهر وحدت ملی " را بر آنان پوشاند؟
دو- افراط در تجلیل از موشک پرانی، بزرگ ترین خدمت به بی کفایت هایی بود که از تامین امنیت پایتخت و امنیتی ترین نقاط آن عاجزند. سوال دوم من اینست : " چه کسانی پاسخگوی حضور نیروهای داعش در قلب پایتخت ودر مناطق حفاظت شده هستند و چه کسانی تلاش می کنند این پرسش را تحت الشعاع یک موشک پرانی غیر شفاف قرار دهند ؟ "
سه - متاسفانه میزان هزینه هایی که تاکنون صرف برنامه هسته ای و نیز برنامه های موشکی کشور شده ، مخفی بوده است. در چنینشرایطی نمی توان هزینه پرتاب هفت موشک به سوریه و تناسب آن با دستاوردهای مورد ادعا را مورد ارزیابی قرار داد. ناگفته پیداست که این موشک پرانی، نه پاسخ به داعش بلکه نوعی قدرت نمایی برای همسایگان و عمدتا با مصارف داخلی بود که به هدف اصلی آن در بخش های قبلی همین یادداشت اشاره شد. اما پرسش اصلی آنست که " کدامنهاد باید تناسب هزینه و فایده این اقدام را بررسی و خیال ملت را از مقرون به صرفه بودن آن آسوده نماید؟" اهمیت این سوال آنست که انحصارطلبانسپاه ، حاضر نیستند در این ماجرا سهمی حتی اندک برای شورایعالی امنیت ملی که رئیس جمهور در راس آن قرار دارد قائل شوند .
چهار - اما مهم ترینپرسش، مربوط به نتایج سیاسی است که از این موشک پرانی و برانگیختن احساسات ناسیونالیستی حاصل می شود . اگر روزی منافع ملی کشور با تقویت منافع رهبر و سپاه ، هم خوانی داشته باشد طبعا اظهار قدرت آنان و اثبات این قدرت ، در خدمت منافع ملی خواهد بود. اما آیا امروز ، شاهد چنین وضعیتی هستیم ؟ متاسفانه پاسخ نگارنده به این پرسش، منفی است. دقیقا هم زمان با هورا کشیدن های مشکوک برای سپاه قدس ، شاهد همزبانی همه کسانی هستیم که سپاه پاسداران، بازوی نظامی آنان است . این افراد و نهادها در حال شخم زدن منابع فقهی، سخنان آیت اله خمینی و اظهارات جانشین او هستند تا ثابت کنند " در حکومت اسلامی ، مردم هیچ کاره اند". ترسیم چهره ملی از کسانی که با وقاحت ، مردمرا تنها " رعیت " هایی می پندارند که در انتخاب اصلی ترین حاکم کشور ، هیچ کاره هستند و تلاش برای جلب حمایت مردم از آنان، اگر خیانت نباشد حداقل حماقت است. صادقانه می پرسم :" اگر روزی سپاه و حامیان اصلی آنان ، مانعی بر سر راه خود نبینند تفاوت گفتمان انان با داعش چیست؟ " چه کسی می تواند ثابت کند هزینه های قطعی که این گروه تاکنون بر ایران و ایرانی تحمیل کرده اند کمتر از هزینه های احتمالی است که ممکن است در آینده برخی دشمنان خارجی ، بر ایران وارد کنند؟
پنج - قرار دادهای نظامی خائنانه شیوخ خلیج فارس با امریکای ترامپ ، قطعا محکوم است؛ به خصوص در شرایطی که در آن کشورها ودر همسایگی آنان ، میلیونها نفر با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. اما تحریک کنندگان افکار عمومی ایرانیان ، آیا اطلاعی از قرار دادهای مخفی نظامی جمهوری اسلامی با روسیه و حجم آن دارند ؟ آیا باج دهی های اقتصادی به روسیه و چین ، در محاسبات حامیان لندنی، پاریسی و نیویورکی رهبر و سپاه لحاظ می شود ؟
همانگونه که در صدر یادداشت نوشتم آماده شنیدن تهمت ها و اهانت ها هستم. اما از کسانی که جانبداری از دشمنقسم خورده ملت - علی خامنه ای- را وظیفه خود می پندارند تقاضا می کنم به پرسش های پنجگانه حقیر نیز پاسخ دهند؛ شاید اجر هدایت این بنده بی بصیرت خداوند، در دفتر اعمال ایشانثبت شود.
در شهری در شرق پاکستان یک خودروی حامل نفت دچار آتشسوزی شد. عده زیادی که برای تماشا یا برداشتن نفت گرد آمده بودند، جان خود را از دست دادند. نیروهای امداد مجروحان را به بیمارستانها میرسانند.
بامداد یکشنبه (۲۵ ژوئیه) در شهر بهاوالپور، در نزدیکی احمدپور در شرق پاکستان، به دنبال حریق و انفجار یک تانکر حامل نفت، عده زیادی کشته و زخمی شدند.
به گفته مقامات رسمی در این حادثه بیش از ۱۲۳ نفر جان خود را از دست دادهاند اما شمار قربانیان رو به افزایش است. بیش از ۹۰ نفر مجروح به بیمارستانهای منطقه منتقل شدهاند.
طی حادثه نخست یک کامیون بزرگ حامل نفت که قصد داشت در خیابان دور بزند، واژگون و از آن نفت به خیابان سرازیر شد. عده زیادی از روی کنجکاوی یا برای برداشتن نفت دور کامیون گرد آمدند که ناگهان نفتکش غولپیکر آتش گرفت و منفجر شد.
پلیس پاکستان برای یاری به مصدومان بسیج شده و چند هلیکوپتر به محل حادثه اعزام کرده است.
رادیو فردا: عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری که از سال ۱۳۹۰ به جرم "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و مشارکت در تاسیس کانون مدافعان حقوق بشر در زندان بهسرمیبرد، روز شنبه سوم تیر زندان اوین را برای یک مرخصی چهار روزه ترک کرد.سخ
خبر مرخصی آقای سطانی را خبرگزاری کار ایران، ایلنا، بدون ذکر جزییات منتشر کرده و خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نیز به نقل از نزدیکان وی تایید کرده است.
هرانا نوشته که این فعال حقوق بشر اردیبهشت امسال هم برای شرکت در مراسم سالگرد درگذشت مادر خود درخواست مرخصی کرده بود، اما با مخالفت مسئولان قضایی و زندان مواجه شد.
تخصص را امری تمدن ساز دانسته اند. تخصص نشان از پیچیدگی روابط جامعه انسانی دارد تخصص تفاوت و هم تبعیض و هم امکان سو استفاده را فراهم می کند.
حل سخن محوری این است که با افت تخصص چه می شود کرد.؟دین هم مقوله ای است که به تخصص نیاز دارد ایمان با مذهب و دین تفاوت دارد امر ایمانی شخصی است اما امر دین تاثیر و رفتار و سلوک می طلبد که هزار مسئله در پی دارد.
همیشه متخصصان را عادت به رفتار برابر انسانی نیست روحانیون هم از این قاعده مثتثنی نیستند. آنان هم متخصص امر دینی هستند حال با این اوصاف به نظر می رسد روشنفکران مسلمان در تنظیم رابطه با روحانیت دچار ناموزونی هستند که البته روحانیت خود در ایجاد این رابطه نقش مهم دارد با این وصف جریان روشنکری به تنظیم رایطه با روحانیون نیاز دارد این مقاله به نقد و بررسی دیدگاه شریعتی و سروش در باره روحانیت می پردازند
این مقاله بیشتر متمرکز بر نقد نگاه شریعتی که در مجموعه آثاری به نام جهت گیری طبقاتی در اسلام در باره تخصص ایراد کرده است همچنین سخنان دکتر سروش در مستند بی بی سی در باره زندگی دکتر سروش است.
روحانیون روشنفکران مسلمان را ابتدا خسته و سپس در آفساید مذهبی و شرعی قرار می دهند. این خستگی را در سید جمال الدین اسد آبادی تا به امروز می توان دید و حتی مرحوم بازرگان هم در کتاب گمراهان به این سو می رود؛ اگر چه بازرگان به دلیل تجربه زیستی خود به صراحت به نفی روحانیت نمی پردازد. اما شریعتی در اواخر کار خود اسلام منهای روحانیت را مطرح کرد که شبهه ناک بود و هم به نوعی به نظریه اصلاح دینی وی هم آسیب زد. اصلاح دینی، اصلاح روحانیت را نیز در بر می گیرد چرا که اصلاح فکر دینی به اصلاح اندیشه دینی خلاصه نمی شود بلکه به بستر و عامل اصلاح گر نیز نیاز دارد. یعنی خلاصه چه کسانی اندیشه و باور و رفتار دینی ما را اصلاح می کنند چون همه مردم که چنین نمی کنند. شریعتی روشنفکران را در این مقام می نشاند و گاه هم حزب را برای این کار تدارک می دید و در بلند مدت حکومت امت و امامت را چنین می خواهد. با این حال هر چند شریعتی دراواخر عمر از اسلام منهای روحانیت سخن گفت اما وی در دوره های مهم فکری خود به اصلاح دینی باور داشت و به طلاب دینی هم توجه داشت و از علمای دینی هم نام می برد.
با این همه وی گرایش عرفانی نیز داشت و این گرایش با روحانیت در مجموع سر سازگاری ندارد. این ویژگی وی هم تاریخی و هم خانوادگی بود چرا که پدر او لباس رسمی دین از تن در آورد تا سقراط خراسان شود اگر چه در دین داری از روحانیون سر آمد تر بود.
اما شریعتی با نگاه آرمانی و باور به ایده (همه امامی در یک امت برابر) باور داشت که تخصص تبعیض می آورد و در پی این نگاه، تخصص مذهبی را هم نقد می کرد. وی در کتاب مهم اما پر مسئله جهت گیری طبقاتی در اسلام، تخصص را رد می کند، سرمایه دار را پلید و نادرست می داند اما زیر پوستی برای سرمایه داری هنوز توانائی قائل است ولی در عمل بدون راه حل مشخص باز به سوسیالیسم توجه می کند و به سوی طرح آرمان خود روی می آورد. در همان اثر وی فقه شیعه را به دو ویژگی 1- عقب مانده بودن 2- ظالمانه بودن متهم می کند که در زمان خود نادرست نبود و با لایحه مجازات اسلامی در سال 1358 ه.ش این ادعای شریعتی ثابت شد. اما نقد درست به معنی تضمین درستی راه حل ارائه شده برای مشکل نیست. دیدن و عیب یابی یک مسئله است و هدف گذاری مسئله دیگر و رسیدن به هدف موضوع دیگری است. به عبارتی مسئله را پیدا کردن با حل مسئله برابر نیست. این دو را باید با هم فرق گذاشت.
شریعتی که جفای روحانیون را به خود می دید درچند ماه اخر عمر به اسلام منهای روحانیت اشاره کرد. اگر چه این ایده شریعتی در عمل از یک نقد کلی از سازمان دین فراتر نرفت اما رد تخصص در نزد شریعتی ایراد بیشتری داشت زیرا باید پرسید که در فقدان روحانیت چه کسی دین را اصلاح می کند؟ آیا حزب سیاسی فراگیر یا حکومت وقت یا روشنفکران به جای روحانیت اصلاح دینی را پیش می برنند؟ اصلاح دینی که از نظر شریعتی به اصلاح جامعه و فرد و اصلاح سیاسی هم منجرمی شود. با این نگاه، بار اصلاح دینی یا بر دوش حزب سیاسی یا روشنفکران می افتد که همین دو جریان هم باز به تخصص نیاز دارند. در عمل، تخصص به خصوص در دوره مدرن غیر قابل انکار است اگرچه انتقاد به عوام زده بودن روحانیت هم انتقادی وارد است و نقد فقه هم مسئله درستی است اما پاک کردن صورت مسئله روحانیت و تخصص نه کاری عملی نیست و نه شدنی.
شریعتی درباره اسلام منهای روحانیت توضیح زیادی نداده است اما برداشت از این جمله وی زمینه برخی از رفتارهای ناروایی شده است که برای جریان اصلاح دینی هم خوش آیند نبوده است.
شریعتی به طلاب جوان باور و امید داشت. این طلاب که نمی توانستند هویت خود را نابود کند تا اصلاح دین کنند. شریعتی بیشترین تاثیر را بر این طلاب جوان داشته است که سازمان دین را به رفورم رهنمون می کنند و امروزه این طلاب با ورود مصداقی به مقولات در عمل روشنفکران مسلمان را جا گذاشته اند.
سروش و روحانیت و فقها
داستان دکتر سروش مسئله دیگری است. شریعتی هیچگاه دلداده روحانیت نبود. تبار او از علمای دین بودند اما پدرش لباس روحانیت به در آورده بود و شخصیت شریعتی در محیط و فضایی شکل گرفت که با روحانیت مرز داشت و شرایط وی را به موضع گیری علیه یا له روحانیت سوق می داد. اما سروش با روحانیت الفت داشت و این الفت اگر چه به گفته خودش در مدرسه علوی با نقد مرزبان مدیر مدرسه به روحانیت قطع می شود اما سابقه سروش تا سال 1366 چنین قطع رابطه ای را نشان نمی دهد و وی حتی در سال 1372 در رثای رهبر انقلاب می نویسد. رهبران معنوی سروش هم روحانی یا عالمان رسمی دین بوده اند. وی امام محمد غزالی را مراد می کند و این مراد اگرچه به عرفان هم پناه برد اما حرمت دین روحانی را کم نگذاشت و از دشمنی با اسماعیلیان هم نکاست.
سروش معبودهایش برخلاف شریعتی روحانی هستند اگر چه به عرفان هم تعلق داشته باشند. اما سروش سیری دارد. وی زمانی به تصریح خودش در نقد نرم به روحانیت اعلام کرد که او در زمره منهایسون نیست.منهایون لقبی بود که به شریعتی میدادند. نقد سروش به روحانیت هم تا سال 1380 نرم و مشفقانه است و با کمک و استناد به آرای مطهری نقد را انجام می هد. اما جفایی که سازمان رسمی دین بر روشنفکران می کند به مرور زمان سروش را به تفکیکی می رساند که دین را به سه گروه تجربت اندیش و معرفت اندیش و مصلحت اندیش تقسیم می کند و در دین معرفت و اندیش و تجربت اندیش دیگری جای برای روحانیت نمی بیند. دین مصلحت اندیش هم از نظر وی نوع دین داری شریعتی و روحانیت است که جای معرفت اندیشی و تجربت اندیشی در آن نیست.
سروش در نقد به مرور زمان از منهایون هم رادیکال تر می شود که اوج تندی بیان همراه با حس دلتنگی و بیان دشمنی را نشان می دهد که متاثر از برخورد روحانیون با وی است. در مستند مدارا و مدیریت بی بی سی اوج این مرحله را می توان مشاهده کرد.
اما سیر دکتر سروش که روزی 1-در کنار مصباح یزدی روشنفکری سکولار و حتی مذهبی ها را (یعنی چپ های مذهبی و پیمان و شریعتی و مجادین اولیه) نقد می کرد، 2- نقدی نرم به روحانیت و تصریح این که وی در زمره منهایون نیست، 3 -برخوردهای نقدی تفکیکی با روحانیت و فقه در دهه1380، و 4- عاقبت سروش به مرحله اخیر می رسد که در کشور محافل و فرق مذاهب در انزوای نا خواسته و هم کمی سرخورده از رفتار ناروای روحانیون، وی با طرح رویای رسولانه با گرفتن مرجعیت تام از روحانیت و سپردن این مرجعیت به خوابگزار باز حاملان جدیدی برای دین مردم دست و پا می کند. وی سفره دلتنگی در مستند بی بی سی باز می کند و مطابق عادت دیرنه اش از گذشته اش چیزی را روایت می کند که امروز می پسندد، تا مخاطب بشنود. اما جدای از این عادت دیرینه، سروش در این مستند سخنان کلیدی دارد که نشان از موقعیت وی در سرزمین غریب می دهد که دلتنگی می آورد. او به یاران قدیم خود هم سخت شوریده است.
دکتر سروش اندیشمندی توانا است اما زبان تواناتری دارد. این ویژگی را شریعتی هم بهتر داشت. اما از ظاهر سخنان سروش که عبور کنیم آنچه می ماند این است که دین تجربت اندیش و معرفت اندیش نیازی به روحانیون ندارند. روحانیت هم مانند دیگر مردمان تنوع دارد اما سروش در این تنوع روحانیت مطابق عادت باز چون روحانیت را درخشان می خواسته اما آنان را چنین نیافته است، به نقدی که به نفی آنان می رسد اکتفا می کند. اما نتیجه این نفی چه می شود؟ سوال بنیادین در اینجا این است که آیا مردم می توانند بدون تخصص به دین رجوع کنند؟
تازه سروش که کار را سخت تر هم کرده است و مدتی است که اعلام کرده که قران خوابگزار می خواهد. این خوابگزاری هم علمی نیست و به نبوغ و سلوک نیاز دارد و بنابراین عارف به جای روحانی می نشیند و عارف خود نماینده خدا می شود.چرا که خوابگذار هم است آنچه که می بیند را دیگران نمی بینند.در این نوع عرفان محفلی مرید و مرادی شدید تر است. البته در سال 1377 آرش نراقی پیش بینی کرده بود که اصلاح دینی به ایمان فردی ختم می شود و روشنفکر دینی پروژه اش خاتمه می یابد اما نراقی فکر نمی کرد که بستر ایمان فردی به سوی محفل عرفانی می رود که امثال نراقی هم به آن معترض می شوند.
سروش نمی داند که اگر روحانیت خوب و بد دارد و به تعبیر مولوی، وقتی پول قلابی مشتری دارد که پول اصلی آن در بازار است، پس چه تضمینی است که به جای خوابگزار افرادی خوابنما نشوند و به نام عرفان دینی جهنم نسازنند و مریدان را به جهنم نیستی نبرند.
اگر به شریعتی می توان هشدار داد که در جای خالی سازمان دین که هزار نقد به آن وارد است، ناگهان جوانی به مدعای تفسیر قران می شود ابوبکر بغدادی یا مانند فرقان سلاح را به صلاح می گیرد و بعد هم تفسیر می کند ائمه کفر را باید کشت، این ائمه کفر می تواند شریعتی را هم شامل می شود. در دین تجربت اندیش و معرفت اندیش هم سروش خود شاگردانش را از مدرسه روشنفکری دینی بیرون انداخت در حالیکه شریعتی کسی را مجوز عمل خام نداد.
اما داستان زمانی مهم تر می شود که بیاندیشیم که پس از اصلاح دینی چه می ماند؟ روشنفکر دینی که قرار نیست جای روحانیت را بگیرد. همچنین اصلاح دینی به بستر نیاز دارد و روحانیت از جمله این بستر است و بنابراین اصلاح روحانیت هم در پروسه اصلاح قرار می گیرد. اما سروش در عمل اصلاح دینی را بلا موضوع می کند چرا که در نظر او افرادی دین دار می شوند که یا معرفت اندیش هستند و یا با تجربه اندیشی ایمان ورزی می کنند.
اما سروش هم تاریخ را خوانده است و می داند که محافل عرفانی هم کم آسیب نیستند. تازه اکثریت مردم چه می شوند وی می گوید که تکثر گرائی در دین به تکثر سیاسی هم می انجامد. جدای از درستی یا نادرستی این سخن این تکثر را در جامعه چه کسی انجام می دهد. جامعه که خود به خود به تکثر نمی رسد.
مشخص نیست که سروش روحانیت را به چه علت رد می کند چرا که شریعتی برابری طلبی بود که با تخصص همراه نبود.
هم شریعتی متخصص بود هم سروش، اما سروش با تخصص مشکلی ندارد. تازه وی فهم متن قران را با نگاه اشعری گری جدید فردی تر و سختر و غیر متدیک تر هم کرده است. حال سوال این است آیا کسی می توانست بدون تخصص در متن قران تفحص کند و به درکی همانند دکتر سروش نائل آید. بی گمان وی تفاسیر عرفانی را هم به دقت می خواند و هم خوب می اندیشد. حال از این نکته که بگذریم، وی قران پژوه نیست بلکه تفسیر پژوه است پس باز متخصص است.
حال سوال این است که روحانیت حق دارد تخصص را ملاک قرار دهد اما اگر دقت کنیم هم شریعتی آرمان گرا و هم سروش معقول در نقد خود به روحانیت علت را به جای دلیل گرفته اند. یعنی باید تقلید کور را نقد کرد نه تخصص و صلاحیت روحانیت را. پس مشکل تخصص نیست بلکه مشکل تقیلد با چشم بسته است. اما کار زمانی سخت می شود که در محافل عرفانی نظیر جلسات عرفانی سروش شاهدیم که شاگردان در تمجید سواد استاد خود چه قدر راه مبالغه می پیمایند و سروش چه تضمینی می دهد که در این محافل عرفانی گاه استاد یاران را به فاجعه نخواند.
با این حال در مستند بی بی سی سروش در حالیکه دین داری درست را بدون نیاز به روحانیت می بیند ناگهان به اصل نیاز باز می گردد و به درستی عنوان می کند که مردم باید از روحانیت پرسش کنند که پول خمس ما کجا می رود. این سخن درستی است اما با توجه تجویز نسخه نهائی دکتر سروش درباره روحانیت این پیشنهاد چه تاثیری دارد چرا که سروش در دین داری جایی برای روحانیت نمی گذارد. به عبارتی گفتگو و پرسش زمانی عملی است که دو طرف هم را به رسمیت بشناسند.
به نظر می رسد دکتر سروش از اصلاح طلبی دینی فاصله می گیرد و به عرفان محفلی روی خوش نشان می دهد و نفی روحانیت هم به ارائه بدیل خوابگذار مبدل می شود.
تمام این رفتار ها را سروش یک دهه بیشتر است که ادامه می دهد. شریعتی اگر چه جمله ای مبهم گفت اما امروز خوانش های متفاوت از شریعتی بر اسلام منهای روحانیت وی تاکید نمی کنند اما دکتر سروش با تاکید بر نقد و نفی روحانیت به راه رفته ای می رود که انگار رونده اش میان حکومت دینی و روحانیت دیگر قائل به فرق گذاری نیست در حالیکه این دو با هم فرق دارد. حکومت دینی با نهاد دین یکی نیست. حکومت می تواند تغییر کند و نباشد اما نهاد دین با تمام نقاط ضعف و قوتش نهادی دیر پا است. پس باید آن را اصلاح کرد و به رسمیت شناختن نهاد دین به معنی صحه گذاشتن به عقاید و رفتارش نیست بلکه آغاز گفتگوی انتقادی است که البته راه سختی است اما از پاک کردن صورت مسئله چیزی عاید جامعه نمی شود. سروش در مستند بی بی سی راه پاک کردن صورت مسئله را می رود و ناخواسته راه از چاله به چاه را به ما نشان می دهد.
اما روشنفکری ایرانی نحله های متفاوت دارد که دیگر اگر حتی یک صدا در آن بلندتر است اما تنها صدا نیست. اگر چه سروش هنوز زنده است و سخن آخرش را نگفته است.
اما هم سروش و هم شریعتی بایستی بدانند کسی که تخصص را می زند تمدن را هم می زند. عرفان راهی به تمدن ندارد بلکه تمدن ساخته شده را لطیف می کند پس چاشنی را با غذا اشتباه نگیریم.
به جمله شریعتی توجه می دهیم که دین را در فضای عرفانی بفهمیم و به فقها هم می توان چنین گفت. اما عرفان به جای فقه و حقوق و آداب و رسوم نمی نشیند بلکه در سپهرش این عناصر را انسانی تر می کند البته این انسانی شدن هم تضمین شده نیست چرا که عرفان هم می تواند به تصوف و جمود کمک کند.
جنگ سیاسی میان خامنه ای و روحانی جدالی پرمخاطره است زیرا نتایج آن برای کشور و در منطقه آسیب های جدیدی را تولید میکند و حاکمیت دینی را با گسیختگی عریانی مواجه خواهد کرد. البته جمهوری اسلامی از ابتدا رژیمی با ساختار بحرانی بوده است و درگیری های جناحها اغلب با تصفیه حساب حاد یا خونین همراه بوده است. امروز پرسش اینجاست که عوامل بحران برانگیز کنونی کدامند؟ چند عامل را برای فهم این جدال باید در نظر داشت.
شکست و بیماری خامنه ای
این بار درگیری درون رژیمی در لحظه خاصی صورت میگیرد. این لحظه خاص بی رابطه با شکست جناح خامنه ای در انتخابات، بیماری پایانی خامنه ای، تلاش جهت تحکیم موضع برای نگهداری قدرت در درون بیت رهبری و تحکیم قدرت نظامی سپاه در سیاست کشوری، نیست. موضعگیری خامنه ای بطرز بیسابقه عریان است و موضعگیری رئیس جمهور بطور بیسابقه مستقیم است. موضع گیری ولایت فقیه و رئیس جمهور با خشم و عصبانیت بیان میشود. شتاب در اعلام مواضع مقابله جویانه ناشی از چیست؟ آیا برای خامنه ای زمان زیادی باقی نمانده است؟ آیا نزد خامنه ای تمایل به استبداد فردی و حرص افزایش یافته و همزمان با تشدید بیماری احساس ناامنی و احساس توطئه گری در ذهن او افزایش یافته است؟ آیا سپاه که پس مرگ احتمالی خامنه ای باید زیر قدرت دولت قرار گیرد نگران است و این راه حل برای سرداران مورد پسند نیست؟ آیا روحانی قبل از آنکه دیر شود و واژگون شود، درجستجوی بسیج رای دهندگان و بخشی از جناحهای نزدیک بخود است؟
روشن است که این گمانه زنی ها ناشی از فقدان اطلاعات قابل اتکاست. آنچه که تجربه اخیر انتخابات ریاست جمهوری نشان داد باخت رئیسی بمعنای باخت بیت خامنه ای و سپاه بود و این شکست برای همه اصولگرایان و سپاه و خامنه ای دردناک بود. درست است که مهندسی انتخابات، روحانی را وارد میدان کرد ولی انتظار آنها پیروزی رئیسی بود. بعلاوه میزان رای بالا برای روحانی، قابل قبول نبود. این پیروزی برای خامنه ای یک بن بست بود و تجربه تقلب انبوه زمان احمدی نژاد و واکنش تند جامعه، ولایت فقیه را در انجام تقلب گسترده محتاط میکرد.
افزون بر این شکست، دیکتاتور زخمی، بیمار است. دیکتاتورها در آخرین دوران زندگی خود اغلب خشن تر و بدگمان تر و سرکوبگر تر میشوند. موسیلینی در آخرین روزهای زندگی اش دست به اعدام های گسترده میزند، حسن آبره رئیس دولت چاد در روزهای آخر دولت اش به دستگیری و کشتار فراوانی دست میزند. پول پوت دیکتاتور سرخ کامبوج، رهبران بودایی و روشنفکران بسیار زیادی را قتل عام میکند. منگیستو مریم دیکتاتور اتیوپی و امین دادا دیکتاتور اوگاندا، در آخرین روزهای قدرت تعداد بیشماری را نابود کردند. فرانکو در روزهای آخر زندگی خیلی سرد و بیرحم و سنگدل شده بود. استالین زمانی که در تخت مرگ بود خود را ابدی نشان می داد و به اطرافیانش میگفت:«بدون من چه خواهید کرد، شما ضعیف تر از بچه گربه ها هستید.».استالین همیشه یک دیکتاتور بیرحم بود ولی در سالهای پس از جنگ دوم از یکسو غره شده و کیش شخسیت اش باوج رسیده بود و از سوی دیگر با اوج گیری بیماری قلبی اش و ناتوانی فیزیکی و روانی اش، به همه مشکوک بود و پلیس خود را علیه همه فعال کرده بود. استالین در لحظه فرتوتی، دوست داشت تملق گوئی اطرافیان اش همه جانبه باشد و به همین خاطر ماشین تبلیغاتی و ایدئولوژیکی حزبی، او را همچون خدا نمایش میدادند. خامنه ای یک دیکتاتور روبه مرگ و مایوس و مالیخولیایی است و خواهان تمکین همگانی است.
تناقض ساختاری جمهوریت و ولایت فقیه
جدال ولی فقیه و رئیس جمهور، بیانگر تناقض قطعی ولایت فقیه و شکل جمهوریت است. جمهوری چیست؟ مونتسکیو تفکیک سه قوای قانونگذار و قضائی و اجرایی را پایه جمهوریت می داند. استقلال این سه نهاد تضمنی در برابر استبداد و هرج ومرج است. حال در ایران اصل قدرت، قدرت ولایت مطلقه فقیه است. بمعنای روشنتر یک فرد دارای قدرت برتر و مسلط بر سه نهاد میباشد و بنابراین خامنه ای هر لحظه ای که تمایل داشته باشد میتواند تصمیم و سیاست هر سه نهاد را باطل کند. روشن است که ساختار قدرت در کل، حافظ نظام اسلامی و منافع طبقه روحانیت و بیت و یاران خامنه ای و سرداران نظامی است. بعلاوه روشن است که ریاست جمهوری بر پایه مهندسی سیاسی ولایت فقیه و شورای نگهبان رهبری، ساماندهی میشود و نامزدها با اجازه ولی فقیه وارد کارزار انتخاباتی میگردند. ولی رئیس جمهور بعنوان یک مسئول سیاسی در برابر جامعه باید پاسخگویی کند و بعلاوه رئیس جمهور بعنوان یک شخصیت، دارای منافع و ویژگی های سیاسی و سلیقه فردی خود است.
اگر چنانچه رئیس جمهور از نظر سیاسی و دینی با ولی فقیه نزدیک باشد، این امر دلیلی بر نفی کامل شخصیت فرد نیست. ائتلافها و نزدیکی های و منافع مشترک اعضای حکومتی و بالایی ها، بمعنای تبعیت مکانیکی و رقص خیمه شب بازی نیست. موقعیت ریاست جمهوری و میزان رای 24 میلیون رای دهنده، به روحانی قدرت بزرگی می بخشد و او به این اعتبار خود را دارای مشروعیت می داند. این حالت و تمایل رئیس جمهور، بلافاصله با خواست و اراده و تمایل و سلیقه ولی فقیه مطلقه در تناقض قرار میگیرد. ولی فقیه هیچ قدرتی را بالاتر از قدرت خود نمیداند. بنابراین تناقض میان رئیس جمهور و خامنه ای، ذاتی این ساختار است. تناقضات میان بنی صدر و خاتمی و احمدی نژاد و روحانی با ولایت فقیه خیمه شب بازی نیست بلکه از تجلی دو قدرت متضاد در سیستم سیاسی ایران است. خواست ولی مطلقه مستبد بر تمامی کشور، بر تمامی مردم و بر تمامی نهادهای شرعی و اداری و نظامی و قضایی و مسئولان غلبه دارد. البته این رهبری ولایتی از آنجا که میداند الله همیشه به کمکش نمی آید، بنابراین همیشه قوای نظامی را زیر کنترل مستقیم دارد و بعلاوه باندهای سرکوب بسیجی و لباس شخصی را برای اقدام سریع علیه رقیب، در اطراف خود دارد. گفته اخیر خامنه ای با عنوان «آتش به اختیار» اشاره به همین باندهای فاشیستی سرکوب است. اگر در گذشته ولی مطلقه بشکل پنهانی این باندهای فاسیستی را به حرکت درمیاورد امروز آشکارا آنها را برای اقدام خشونتی فرامیخواند.
اختلافات در انتخابات هیاترئیسه مجلس میوه تلخ شورایعالی بود | شورایعالی باید منحل شود
*****
سیاست > احزاب و شخصیتها - رسول منتجبنیا تحزبگرایی را بهترین راه برای ادامه مسیر اصلاحطلبان میداند و معتقد است شورای عالی سیاست گذاری نمودی از یک نوع استبداد رای و فردگرایی است و اختلافات در انتخابات هیات رئیسه مجلس هم میوه تلخ شورای عالی بوده است.
*****
الهه محمدی: اگر جریان اصلاحات در مقطعی بر روی چهره های شاخصشان سرمایه گذاری می کردند حالا چند سالی هست که رو به مدل شورایی آورده اند. از تشکیل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گرفته تا اعلام موجودیت شورای مشورتی و حالا شورای عالی سیاست گذاری.
اما به همین میزان هم اختلافاتشان درباره این مدل شورایی ادامه دار بوده است. آخرین اختلافات هم مربوط به همین شورای عالی است؛ شورایی که گرچه توانسته از سه انتخابات گذشته سربلند بیرون بیاید اما همچنان ندای تفاوت نظر از میان آن بلند است.
رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی یکی از مخالفان ادامه کار شورای عالی سیاست گذاری است. او معتقد است تفکر رهبری اصلاحات یک تفکر ارتجاعی، استبدادی و فردگرایی است و شورای عالی سیاستگذاری باید تا زمان انتخابات مجلس یازدهم رسما منحل شود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تحزب گرایی را بهترین راه برای ادامه مسیر اصلاح طلبان می داند و معتقد است شورای عالی سیاست گذاری نمودی از یک نوع استبداد رای و فردگرایی است و اختلافات در انتخابات هیات رئیسه مجلس هم میوه تلخ شورای عالی بوده است.
او علاوه بر این رهبری شخصی جریان اصلاحات را قبول ندارد و معتقد است برای چپ گرایان باید دیگر دست از فردگرایی بردارند و سراغ خرد جمعی و جمع گرایی بروند که در قالب تحزب معنا و مفهوم پیدا می کند.
مشروح گفت وگوی خبرآنلاین با رسول منتجب نیا را در زیر می خوانید:
بنابراین در شرایطی که منطقه وارد مرحله جدیدی از بحران های خود شده، باید بیش از پیش در داخل به سمت همگرایی و انسجام پیش برویم و از خودسری ها، تندروی ها و کندروی های وحدت شکن اجتناب شود. مسئولان، قوای سه گانه و دیگر نهادهای مسئول نباید طوری عمل کنند که اختلافات داخلی کشورمان، تیتر یک رسانه های خارجی شود. بدون شک، عیان شدن شکاف ها و اختلافات داخلی ـ به مانند آنچه در اوایل انقلاب دیدیم و یکی از دلایل حمله صدام به کشورمان بود ـ می تواند منجر به تحریک بازیگران خارجی و توطئه علیه کشورمان شود.
*****
همواره برای آغاز یک جنگ، کشمکش و درگیری میان دو کشور در نظام بین الملل، دلایل ثابت و متغییر زیادی وجود دارد. در همین راستا، عوامل داخلی و خارجی زیادی نیز ممکن است در وقوع جنگ میان دو کشور نقش داشته باشند.
به گزارش «تابناک»، در بعد خارجی عواملی نظیر اختلافات ارضی و مرزی، رقابت های ژئوپلیتیک، تحریک قدرت های فرامنطقه ای، تغییر موازنه به ضرر یک بازیگر و بن بست های دیپلماتیک می توانند در بروز یک جنگ محدود یا تمام عیار مؤثر باشند.
اما شرایط داخلی برخی کشورها نیز ممکن است باعث وقوع جنگ یا تحریک به شروع جنگ باشد. به طور طبیعی، هنگامی که بین دو کشور معین، ابهامات و مشکلات سیاسی وجود دارد و در رأس یکی از دو کشور، فردی بر سر کار میآید که شخصیتی ماجراجو و جنگطلب دارد، ممکن است واگراییها و مشکلات موجود تبدیل به اختلاف شده، آرام آرام به تضاد منافع بین دو کشور منتهی شود. اگر چنین اختلافاتی با روشهایی مانند مذاکره یا انعقاد موافقتنامههایی مثل معاهدهی الجزایر (در رابطه با ایران و عراق) حل نشود، آنگاه این تضاد منافع تا آنجا جلو میرود که دو طرف، در مورد یکدیگر احساس تهدید و خطر میکنند.
روحانگیز سامینژاد نخستین زن هنرپیشه سینمای ناطق ایران است. او سالهای آخر عمر در انزوا به سر برد. از به یادماندنیترین دیالوگهای او در فیلم "دختر لر": «تهرون که میگن جای قشنگیه، اما مردمش بدن.» [لینک به گالری تصاویر]
روحانگیز سامینژاد با نام شناسنامهای صدیقه سامینژاد ۳ تیرماه ۱۲۹۵ در شهرستان بم متولد شد. او اگر زنده میبود امروز ۱۰۱ ساله میشد. او در نوجوانی با فردی به نام "دماوندی" ازدواج کرد و با او به هندوستان رفت. دماوندی در "استودیو امپریال فیلم بمبئی" راننده خان بهادر اردشیر ایرانی صاحب این استودیو میشود که بعدها فیلم "دخترلر" را کارگردانی کرد و صدیقه سامی نژاد در آن بازی کرد. [لینک به گالری تصاویر]
از اهانت به آیت الله هاشمی در روز قدس تا حمله با مهر و کفش به لاریجانی و پرتاب بطری به ناطق نوری
حسین علیزاده - سایت نگام
دولت محمد مرسی به رغم بنیادگرا بودن اما، دولت قانونی و برآمده از انتخابات آزاد در مصر بود. هیچ یک از مخالفان مرسی در صحت انتخابات او تردید ابراز نکرده بودند. اما، سرنوشت محمد مرسی چه شد؟ اینک او برای چهار سال است که در حبس بسر می برد. دولت او در اثر اقدام ارتش به سرگردگی عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع وقت و رییس جمهور کنونی، ساقط شد. سقوط دولت مرسی، نوعی منحصر به فرد از کودتا بود. در این کودتا ارتش راساً و به صورت غافلگیر کننده به مقرهای مهم دولتی یورش نبرد و یا کاخ ریسات جمهوری را به یک باره تصرف نکرد. مطالعه کودتایی که در مصر در ژوئیه ۲۰۱۳ رخ داد نکات جالبی را در بر دارد.
ابتدا مخالفان راهپیمایی را در پایتخت ترتیب دادند که در نتیجه آن عملا جریان عادی زندگی دچار اختلال شد. آنها توانستند بر خشم مردم نسبت به دولت مستقر بیافزایند. هنگامی که روال عادی زندگی دچار اختلال شد، ارتش به نمایندگی از مردم به دولت مستقر سه روز فرصت بازنگری در سیاست هایش را داد و پس از پایان سه روز مقر ریاست جمهوری را تصرف و تشکیل دولت انتقالی را اعلام کرد. در ساعات اولیه عربستان حمایت خود را از کودتا اعلام کرد و بعدا معلوم شد کشورهای پولدار عربی از جمله عربستان رقمی بالغ بر ده میلیارد دلار به دولت انتقالی کمک کرده اند تا بتواند نظام کشور را سامان دهد.
به این ترتیب، دولت مرسی نه طی یک فرآیند قانونی (مثلا از طریق استیضاح یا اعلام عدم کفایت در پارلمان) بلکه از طریق دست پنهان دولت های عربی پولدار ولی به سرکردگی نیروهایی داخلی از کار برکنار شد. اینک برای چهار سال است که محمد مرسی در حبس است و احتمال اعدام او نیز منتقی نیست.
جای ملامتی بر دخالت دیگر کشورها در امور داخلی مصر نیست. تاریخ بشریت پر است از مداخلات کشورهای در امور داخلی کشوری دیگر. اما در ایران چطور؟
العربیه - هواپیماهای نظامی ارتش اسرائیل شنبه 24 ژوئن، شماری از مواضع نیروهای دولتی سوریه را در منطقه القنیطره بمباران کردند.
به گزارش خبرنگار العربیه، این بمباران هوایی، شامل دو تانک و یک توپخانه باتری شد.
بمباران هوایی اسرائیل پس از فرود آمدن ده خمپاره به شمال منطقه الشغالی جولان که در تصرف اسرائیل قرار دارد، صورت گرفت. در منطقه قنیطره از صبح شنبه درگیریهای شدیدی میان نیروهای دولتی سوریه و جنگجویان اپوزیسیون در جریان است.
ارتش اسرائیل شمار زیادی از افراد ساکن مناطق روبروی قنیطره را تخلیه کرد و به کشاورزان منطقه اجازه حضور بر سر زمینهایشان را نداد.
منابع نظامی اسرائیلی گفتند که اسرائیل شکایتی رسمی در این زمینه به نیروهای «اندوف» که مامور نظارت بر منطقه خالی از اسلحه و آتشبس هستند، ارائه داد.
بازتاب - عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب پیرامون حواشی مراسم روز قدس و توهین برخی افراد به رئیس جمهور روحانی و نایب رئیس مجلس آقای علی مطهری گفت: نمیدانم که در ایران چقدر ممکن است که از این نوع اقدامات خودجوش و خلق الساعه وجود داشته باشد ، بعید است که کسی به خودش جرأت بدهد که بصورت خود جوش چنین اقداماتی را انجام دهد در نتیجه می شود گفت که این اقدامات از قبل در حدی برنامه ریزی شده هستند و محدود بودن تعداد اینها نشان دهنده این قضیه است.
وی در ادامه افزود: خلق الساعه یا از پیش برنامه ریزی شده بودن اینگونه اقدامات تاثیری در کلیت ماجرا نخواهد داشت و به عقیده من خلق الساعه یا خودجوش بودن هم مشروعیتی به این قبیل کارها نمی دهد.
عبدی در پاسخ به اینکه آیا این افراد منتسب به اصولگرایان هستند یا خیر و هدفشان چیست اظهار داشت: اینکه اینها جز طیف اصولگرایان هستند یا خیر وظیفه اصولگرایان هست که ارتباط خودشان را با آنها روشن کنند چون به هرحال به یک بخش هایی از تندرو های آنها منتسب می شوند ولی اینکه هدف آنها چه هست می توان اهداف متعددی را برای آن در نظر گرفت یکی واکنشی ناشی از عصبانیت از انتخابات است و دیگر اینکه میخواهند به نوعی رعب و وحشت ایجاد کنند و اینگونه رفتارها را در پیشبرد اهداف سیاسی خود نهادینه کنند و در مجموع هم هیچ تعهدی هم به نتایج انتخابات و آرامش سیاسی در کشور ندارند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به اینکه چرا اینطور به نظر می رسد چنین جریان هایی به نوعی از مصونیت قضایی برخوردار هستند گفت: این را باید از قوه قضائیه پرسید بویژه دادستان که وظیفه برخورد در این مسائل را دارد اما در این قضایا سکوت می شود و در روز روشن اینها چنین اقداماتی را انجام می دهند بنابر این می شود گفت بیش از اینکه مسولیت این اقدامات متوجه این افراد باشد متوجه کسانی است که باید با آنها برخورد کنند ولی نمی کنند.
رادیو فردا - پس از انتشار گزارشها دربارهٔ شنیده شدن صدای شلیک گلوله در فرودگاه مهرآباد تهران، معاون امنیتی استانداری تهران خبر داد که صبح روز شنبه مانور «مقابله با اقدامات تروریستی» در سالن چهار این فرودگاه برگزار شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صدا و سیما، محسن همدانی دربارهٔ شنیده شدن صدای تیراندازی در ترمینال چهار فرودگاه مهرآباد گفت که صبح روز شنبه، ۳ تیر، نیروهای مسلح در این فرودگاه یک «مانور محدود داخلی» برگزار کردند.
معاون امنیتی استانداری تهران اعلام کرد که صدای شلیک گلوله نیز مربوط به همین مانور بوده و «جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد».
به گفته آقای همدانی، پس از وقوع دو حادثه «تروریستی» در تهران، نیروهای امنیتی و نظامی مانورهایی را برگزار کردهاند و مانور روز شنبه نیز با هدف «افزایش آمادگی برای مقابله با اقدامات تروریستی» در محدوده فرودگاه مهرآباد برگزار شده است.
تعدادی از وبسایتها خبر داده بودند که صبح روز شنبه صدای تیراندازی در سالن چهار فرودگاه مهرآباد تهران شنیده شده است.
به نوشته خبرگزاری ایلنا، تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از سوی مسافران و افراد حاضر در فرودگاه نشان از آن دارد که مسافران و حتی کارکنان فرودگاه اطلاعی از انجام این مانور و عملیات ضد تروریستی نداشتند و فضای رعب و وحشت در یکی از ترمینالهای فرودگاه مهرآباد ایجاد شده است.
در پی وقوع انفجار انتحاری در مکه مکرمه ۱۱ تن زخمی شدند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه عکاظ، منصور الترکی سخنگوی امنیتی وزارت کشور عربستان گفت که نیروهای امنیتی این کشور یک اقدام تروریستی را که مسجدالحرام در مکه را هدف قرار داده بود، خنثی کردهاند.
وی افزود: اعضای گروه تروریستی که این عملیات را طراحی کرده بود، در استانهای جده و مکه مکرمه مستقر بودند.
الترکی همچنین گفت که نیروهای امنیتی 5 تن از متهمان را دستگیر کردهاند و این متهمان در حال حاضر تحت بازجویی قرار دارند.
برخی از رسانههای سعودی نیز اعلام کردند که عملیات تروریستی اول در محله العسیله در مکه خنثی شد و عملیات تروریستی دوم نیز در محله اجیاد المصافی واقع در منطقه مرکزی مسجدالحرام خنثی شده است.
این رسانهها افزودند: نیروهای امنیتی بهسمت یک عامل انتحاری که در یکی از منازل محله اجیاد المصافی در مکه مخفی شده بود تیراندازی کردند و او نیز که خود را در محاصره میدید، جلیقه انفجاریاش را منفجر کرد.
بر اساس این گزارش، در پی این انفجار 11 تن زخمی شدند که 5 تن از مجروحان جزو نیروهای امنیتی عربستان هستند.
این عملیات تروریستی در حالی به وقوع پیوسته است که چند روز قبل «سلمان بنعبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی در حکمی حکومتی، «محمد بننایف» را از ولایتعهدی برکنار و «محمد بنسلمان» را که پیشتر جانشین ولیعهد بود، بهعنوان ولیعهد تعیین کرد.
پادشاه سعودی همچنین محمد بننایف را از تمامی مسئولیتهایش از جمله ریاست شورای وزیران و وزارت کشور برکنار و «عبدالعزیز بنسعود» را بهعنوان وزیر کشور جدید معرفی کرد.
از میزان گستاخی آقای خامنه ای در دروغ گفتن واقعا حیرت کردم چون بعد از کودتا ، از این آقا میپرسند ، اینکه بنی صدر می گوید که قرار بوده هیئنت نمایندگی غیر متعهد ها بیایند و جواب صدام حسین را بیاورند و جنگ تمام بشود ، این چیست ،او گفت اصلا همچین خبری نبود، حالا اگر این سند ها نبودند و این نامه نگاری ها به آقای خمینی نبود که تشریح شد.
در حالیکه شورای عالی دفاع به اتفاق آرا تصویب کرده بود ولی بعد رفتند پیش آقای خمینی و به او گفتند که اگر بنی صدر جنگ را تمام کند شما هم دیگر حریفش نخواهی شد.کودتا کردند و جنگ را به مدت هشت یال ادامه دادند برای اینکه این رژیم ولایت مطلقه فقیه را تثبیت بشود، آنجوری که آقای محسن رضایی ودیگران گفتند.
ایران روز شنبه سوم تیر حمله انتحاری در نزدیکی مسجد الحرام در مکه را بهشدت محکوم کرده و اظهار آمادگی کرد که به عربستان برای مقابله با «نفرتپراکنان جاهل» کمک کند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، روز شنبه با اشاره به این حمله گفت: «طرح ناکام حمله تعدادی از تروریستهای جنایتکار برای حمله به بیتالله الحرام که با شکست روبهرو شد بار دیگر نشان داد تروریسم لجامگسیخته و رو به تزاید کنونی که تمامی جهان، منطقه و بخصوص مسلمانان و کشورهای اسلامی را هدف قرار داده است دین، مذهب، جغرافیا، نژاد و ملیت نمیشناسد و برای رسیدن به اهداف شوم خود حتی مقدسترین مکان مسلمانان جهان را میتواند، نشانهگیری کند.»
خبرگزاری میزان- عضو کمیسیون «بهداشت و درمان» مجلس با اشاره به وجود سرنخهایی مبنی بر واردات دارو از اسرائیل گفت: باتوجه به اینکه این موضوع مغایر با همه سیاستهای نظام است اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد حتما تحقیق و تفحص میکنیم.
حیدرعلی عابدی در گفتوگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان درباره وجود سرنخهایی مبنی بر واردات دارو از اسرائیل گفت: اگر واردات دارو از رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده ضمن اینکه غیربهداشتی و غیرقابل اعتماد است باید با واردکنندگان آن برخورد شود و آنها را با هر نیتی که داشتهاند به مراجع قضایی تحویل دهند چراکه این امر ساده و قابل گذشتی نیست.
وی با بیان اینکه از این موضوع اطلاعی ندارد، افزود: بر همگان روشن است که ما هیچ نوع مراودات دولتی و غیر دولتی با رژیم اشغالگر قدس نداریم چه برسد به اینکه بخواهیم از این کشور دارو وارد کنیم بنابراین موضوع باید بررسی شود.
عابدی درباره ضرورت تحقیق و تفحص از وجود واردات دارو از اسرائیل گفت: باتوجه به اینکه این موضوع مغایر با همه سیاستهای نظام است اگر چنین اتفاقی رخ داده باشد حتما تحقیق و تفحص میکنیم و مسنقیما دست اندرکارانش را به قوه قضائیه معرفی میکنیم.
وی تصریح کرد: هرکسی بخواهد سیاستهای اصلی نظام جمهوری را زیرسوال ببرد و خصوصا قوانین سیاست خارجه و خطوط قرمز نظام را دور بزند، در هرجایگاهی که باشد قوه قضائیه باید به تخلفاتش رسیدگی کند.
پیشتر نادر قاضیپور عضو کمیسیون ویژه حمایت از تولید ملی به خبرنگار میزان گفته بود: یک سری سرنخهایی از واردات دارو داشتیم که متوجه شدیم برای واردات دارو از مکانهایی که ما مخالف واردات از آنها بودیم، دارو را به یکی - دو کشور دیگر منتقل میکردند تا بتوانند دارو را با نام آن کشورها به ایران وارد کنند، در میان آنها نام صهیونیستها نیز وجود داشت.
رهبر گروه طالبان، روز جمعه 23 جون 2017، در پیامی اعلام کرده است که کشورهای مسلمان باید از این گروه حمایت کنند و از هر حمایت بین المللی از طالبان استقبال می کند.
به گزارش خبرگزاری "جمهور"، ملا هیبتالله رهبر گروه طالبان در افغانستان در این پیام گفته است که تا زمانی که نیروهای خارجی از افغانستان خارج نشده اند جنگ این گروه با دولت افغانستان همچنان ادامه دارد.
بر اساس این گزارش، رهبر گروه طالبان گفته است که دولت افغانستان یک نظام فاسد است و این گروه حاضر نیست با چنین دولتی وارد گفتگو شود.
وی در ادامه گفته است که طالبان یک گروه مشروع در سطح جهان است و جهان مشروعیت این گروه را پذیرفته است.
این پیام رهبر گروه طالبان در حالی است که روز گذشته پنجشنبه 22 جون 2017، در ولایت هلمند حمله انتحاری انجام دادند که باعث کشته شدن حدود 30 تن و زخمی شدن بیش از 60 تن شد.
معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره تالاب هورالعظیم گفت: متاسفانه ما در سال ۹۲ هورالعظیم را خشک تحویل گرفتیم، اما اکنون بیش از ۸۰ درصد تالاب هورالعظیم آبگیری شده و وضع بسیار بهتری نسبت به سال ۹۲ دارد.
او با اشاره به اینکه این تالاب در معیشت مردم منطقه بسیار موثر است، گفت: این که تصور کنیم هورالعظیم کانون گرد و غبار است، تصور اشتباهی است. با تلاش و اقداماتی که در دولت یازدهم صورت گرفته وضعیت این تالاب بهتر شده و باید ادامه پیدا کند.
او در پاسخ به سوالی درباره ترکیب کابینه دوازدهم اظهارکرد: کابینه دولت دوازدهم براساس مطالبات و خواست مردم تشکیل خواهد شد و ما شاهد یک کابینه کارآمد خواهیم بود.
ابتکار با اشاره به اعمال جوانگرایی در کابینه دوازدهم تصریح کرد: ادامه و استمرار برنامهها را در دولت دوازدهم شاهد خواهیم بود تا انشاءالله به توسعه خوبی در ابعاد و حوزههای مختلف اقتصادی و محیطزیستی برسیم.
او درباره عبارت "آتش به اختیار" در فرمایشات اخیر رهبر انقلاب خاطرنشان کرد: مفهوم آتش به اختیار این است که هر شهروندی مسئولیت دارد و باید در چارچوب قوانین و مقررات کشور مسئولیتپذیر باشد و مفهوم آن آنارشیسم، بیقانونی و هرج و مرج نیست.
وی ادامه داد: آتش به اختیار در حوزه محیطزیست به این معنی است که هر شهروند مسئولیت دارد باتوجه به مقررات و ضوابط برای حفظ محیط زیست در مقابل تخریب آن بایستد.
پارلمان آلمان قانونی تازه را تصویب کرد که به نهادهای امنیتی اجازه میدهد تلفنهای هوشمند، تبلت و یارانه مظنونان به اقدامهای مجرمانه را هک کنند.
پارلمان آلمان (بوندستاگ) روز پنجشنبه اول تیر (۲۲ ژوئن) قانونی تصویب کرد که بر اساس آن پلیس و بازرسها میتوانند روی تلفنهای هوشمند، تبلت و رایانه افراد مظنون به صورت مخفیانه نرمافزار جاسوسی نصب کنند. با نصب این نرمافزار، امکان مشاهده تمامی فعالیتهای فرد مظنون از جمله بررسی پیامهای واتساپ و دیگر پیامرسانها ممکن میشود.
نصب این "تروجان دولتی" مشکل بررسی پیامهای رمزگذاری شده را مرتفع خواهد کرد زیرا اطلاعات دستگاه موردنظر به صورت مستقیم در اختیار بازرسان خواهد بود.
علاوه بر نظارت آنلاین بر فعالیتهای فرد تحت نظر، قانون جدید به مقامات اجازه میدهد به همه محتویات دستگاه هک شده بدون محدودیت دسترسی داشته باشند.
- بی بی سی
سخنان تند پنجشنبه شب حسن روحانی، رئیس جمهور ایران علیه سپاه پاسداران و نقش منفی این نهاد نظامی به ویژه در حوزههای اقتصاد، سیاست و رسانه از یک سو، و شعارهای معترضان روز قدس علیه رئیس جمهوری از سوی دیگر، تازهترین نشانهها از تداوم جدال پردامنه و کمسابقهای است که از زمان کارزارهای انتخابات ریاست جمهوری تا امروز فضای سیاسی ایران را به طور کامل تحتالشعاع خود قرار داده است.
نقطه اوج این جدال، البته تقابل آشکار و پاسخگوییهای متقابل مستقیم و غیرمستقیم آیتالله علی خامنهای و حسن روحانی است که تقریبا همه مباحث اصلی و بنیادی در جمهوری اسلامی را در برمیگیرد.
رهبر و رئیس جمهوری: چرا این بار چنین تند؟
رفتار آیت الله خامنهای با روسای جمهوری همواره تهاجمی، مقابلهجویانه و پر برخورد بوده است، اما چرا او این بار از تمام مرزهای پیشین عبور کرده و سطح برخورد را چنین ارتقاء داده است؟ سوال مهمتر در عین حال این است که حسن روحانی، که خود بارها بر آشنایی عمیقش با ساز و کارهای درونی هسته مرکزی قدرت تاکید کرده چرا در دفاع از خود چنین رویکردی را در پیش گرفته و بر ادامه آن اصرار دارد؟
آنچه به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ اهمیتی ویژه بخشیده بود، مساله احتمال مرگ آیتالله خامنهای در دوران دولت دوازدهم و بحران جانشینی او بود. این مساله به ویژه با نامزدی ابراهیم رئیسی که به درست یا غلط نامش به عنوان یکی از نامزدهای رهبری مطرح شده بود، ابعاد بزرگتری پیدا کرد.
شاید آگاهی چهرههای طراز اول جمهوری اسلامی و حلقههای درونی و بسته قدرت از وضعیت سلامتی رهبر جمهوری اسلامی و کشمکش بر سر تعیین رهبر جدید، خواسته و ناخواسته، آگاهانه و ناآگاهانه، هم به دلیل کاستن از اقتدار و نفوذ آیتالله خامنهای که به پایان کار خود نزدیک میشود و هم به دلیل بالا گرفتن رقابت بر سر پر کردن جای خالی او، مهمترین دلیل شدت یافتن بیسابقه منازعات جناحی مرسوم باشد.
حتی اگر این فرض درست باشد، بازیگران به طور طبیعی با نگاهی به تواناییهای خود میزان و نوع بازی را انتخاب میکنند. اتکای اصلی آیتالله خامنهای در درجه اول به نهادهای انتصابی و مراکز قدرتی است که خود مسئولیت آنها را برعهده دارد و از مجلس خبرگان رهبری و صدا و سیما گرفته تا قوه قضاییه و سپاه پاسداران و بسیج را دربرمیگیرد.
شکاف عیان بین آیت الله و رییس جمهوری منتخب
صدای آمریکا - گاردین نوشت، تنش میان رهبر جمهوری اسلامی و رییس جمهوری ایران در پی پیروزی قاطع حسن روحانی در انتخابات اردیبهشت ماه بالا گرفته است.
سعید کمالی دهقان در روزنامه گاردین نوشت: آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، لبه انتقادات خود از رییس جمهور را تیزتر کرده است از جمله در جلسه سران کشور روحانی را تحقیر کرد.
باور عمومی این است که خامنه ای به شکل غیرعلنی از ابراهیم رییسی، رقیب روحانی، حمایت می کرد زیرا اعتقاد داشت او می تواند میراث او را حفظ کند.
حسن روحانی، رییس جمهوری ایران، که با افزودن حدود پنج میلیون رای به آرای خود به نسبت انتخابات چهار سال قبل احساس قدرت بیشتری می کند، این هفته مشروعیت سیاسی خامنه ای را به پرسش گرفت و گفت مشروعیت ولی فقیه به رای و نظر مردم بستگی دارد.
حامیان رهبر جمهوری اسلامی به این اظهار نظر واکنش منفی نشان داده اند.
علی انصاری، مدیر انستیتو مطالعات ایرانی در دانشگاه سنت اندروز می گوید: «خامنه ای از نتایج انتخابات راضی نبود. آن ها سعی می کنند پیامدهای آن را مهار کنند. آن ها به روحانی می گویند که به چارچوب خودت برگرد و او به شکل جالبی می گوید چنین قصدی ندارد». لینک به مقاله کامل به زبان انگلیسی در سایت گاردین
اتاقک های نوشيدن آب، ويژه ماه رمضان در پارک های رشت
بدون شرح!
ویدئو "زنده بمان تهران" گروه کیوسک :
ویدئو "بعضی وقتها" گروه کیوسک
«مسئله زنان در ایران؛ فمینیسم توحیدی» متن پایان نامه کارشناسی ارشدم است که به صورت کتاب منتشر خواهد شد. در این مقاله به مناسبت 29 خرداد ماه گزارش مختصری از فصل سوم کتاب به یادنامه چهلمین سالروز درگذشت وی ارائه خواهم کرد.
فهرست اجمالی فصول کتاب چنین است:
فصل اول : بیان مسئله، روش و پیشینه تحقیق...
فصل دوم: ادبیات و چارچوب نظری تحقیق (6 تبیین - 3 موج - 4 نظریه)
الف - 6 تبیین درباره نقشهای جنسیتی...
ب - 3 موج جنبش زنان:
1- موج اول (از1850 تا 1920 و تعلیق جنبش 60-1920)
2- موج دوم (از1960 تا 1980)
3- موج سوم (از1980 تاکنون)
ج - 4 نظریه عمده فمینیستی:
1- فمینیسم لیبرال/اصلاح طلب
2- فمینیسم مارکسیستی
3- فمینیسم رادیکال/انقلابی(رهاییبخش)
4- فمینیسم سوسیالیستی
فصل سوم: داده های تحقیق (آرای زن شناختی شریعتی)
فصل چهارم: جمعبندی و نسبتسنجی شریعتی و گفتمانهای فمینیستی
ارزیابی تحلیلی - انتقادی آراء شریعتی
آراء زن شناختی علی شریعتی
پژوهش در باره آراء شریعتی در باره زنان برایم بسیار شگفت انگیز بود. اصلا فکر نمیکردم با این گستردگی و ژرفا به این مسئله پرداخته باشد. علیرغم «کورجنسی» نواندیشی دینی ایرانی نسبت به نواندیشان دیگر کشورها؛ جریان چپ مذهبی در ایران و به خصوص دکترشریعتی، کارنامه بسیار مثبت تری دارد.
آراء شریعتی را میتوان در یازده محور طبقه بندی کرد.
1-تحت فشار و «اتهام» از سوی فضای سنتی
شریعتی در زندگی شخصی خود چهار تلاقی مهم با مسئله زنان داشته است: یکی در خانواده سنتی اش که خواهرانش (به جز آخرین شان) حق تحصیل در مدارس جدید را ندارند. دوم؛ هنگام ازدواج به عنوان فرزند یک خانواده سنتی با پوران شریعتی که حجاب درست و حسابی هم ندارد! سومی آنچه در کویریات (که نوعی شطحیات شریعتی با ادبیاتی مشابه رئالیسم جادویی است) از آشنایی اش با دختری به نام سولانژ در پاریس یاد کرده و مهم تر از همه حضور وسیع دختران در حسینیه ارشاد که با مخالفت شدید مذهبی های سنتی مواجه بوده است. آنان گمان میکنند که حسینیه ارشاد درصدد ترویج وهابیت و نیز نشر برخی مفاسد عملی از نوع موسیقی و معاشرت آزاد زن و مرد است.(1350، تشیع علوی - تشیع صفوی، م.آ 9، 58 از 319)
شریعتی خود در «میزگرد پاسخ به سئوالات و انتقادات» میگوید: «اما خانمها! تصوری که امروز از خانمها داریم باید عوض شود، رفقا، دوستان، مؤمنین! خانمها امروز به آن شکل که آدمهایی باشند که عقلشان ناقصتر از مردهاست، پس باید فقط در خانه بمانند و از همه حقوق علمی و اجتماعی و انسانی محروم و از نظر مذهبیها فقط وسیله سریع و به فرمانی برای تولید نسل باشند؛ نیستند. امروز دختر و پسر با هم تحصیل میکنند؛ چه بخواهید و چه نخواهید، در یک سطح میاندیشند. من معلم دبیرستان دخترانه بودم، معلم دانشگاه بودم، در هر دوره، دختر و پسر شاگرد من بودند، هرگز احساس نکردم که شعور و سواد و فهم و جدی بودن فکری خانمها از آقایان کمتر باشد.»(1350، میزگرد، م.آ 22، 94 از 180)
جوسازی عده ای در فضاهای سنتی علیه دختران حسینیه ارشاد، به حدی است که شریعتی می گوید:«تنها کسی که هرگز او را نخواهم بخشید، آقای سیدابراهیم انصاری است که در قم ساکناند و متأسفانه به جای یک «کلاه مخملی» عمامه بر سر گذاشته و در کتاب «اسلامشناسی در ترازوی عقل و دین» به تمام دختران مسلمانی که در ارشاد شرکت میکردهاند، اتهام «اختلاط جنسی» میزند. هزاران زن و دختری که هر تار گیسشان به خروارها ریش این ملانمایانی میارزد که ننگ روحانیتاند و مایه شرم بشریت؛ به خدا اگر یک «روسپی اجیر»، هر چند به پول محتاج باشد، وقاحت آن را داشته باشد که به اینان با این لحن، هتاکی کند». (1354، نامه به آقای حجتی کرمانی، م.آ 1، 20 از 29)
جدا از زندگی شخصی؛ شریعتی در زندگی فکریاش نیز به تناوب، اما همیشه (در سالهای مختلف دهههای 30، 40 و 50)، با موضوع زنان درگیر بوده است. از دوران جوانی تا هر سه دوره فکریاش در میانسالی؛ الف - در مشهد، ب - در حسینیه ارشاد و پ - پس از آزادی از زندان تا هنگام مرگ.
شریعتی، در جوانی به عنوان دانشجوی فعال سیاسی، در مقالهای که برای یکی از نشریات اپوزیسیون مینویسد، آورده:«با در نظر گرفتن اینکه در حال حاضر زنان ايران از ابتداييترين حقوق اجتماعي محروماند؛ حقوق اجتماعي و سياسي برابر با مردان و آزادي تشكيل اتحاديههاي واقعی را براي زنان زحتمكش ايران، خواهانيم».(1341، ایرانآزاد، م.آ 36، 43 از 123)
وی با شروع دوران فکری مستقلش در ایران از آرمان خواهی های بلندپروازانه وارد عرصه ملموس تری می شود و به وضعیت زنان در جامعه اش دقیق تر می نگرد.
2- «دیدن» زنان (علیرغم تاریخ و فرهنگ مذکر و فضای «کورجنسی» روشنفکری)
فرهنگ بشر در طول تاریخ، «مذکر» بوده است: «مصلحان و اندیشمندان بزرگ تاریخ غالباً یا زن را ندیدهاند و یا به خواری در او مینگریستهاند.»(1342، شناخت محمد، م.آ 30، 90 از 169)
اما شریعتی در جای جای آثارش زنان را هم «دیده» است. این عرصهها بسیار فراوان است. از تاریخ ایران و جهان گرفته تا تاریخ اسلام و تشیع؛ از دنیای قدیم تا عصر نوین؛ از بررسی ادیان و پیامبران و مصلحان(کنفسیوس و بودا و ...) تا اندیشه های جدید؛ از عرصه ادبیات و هنر تا علم و اقتصاد، صنعت و کشاورزی؛ از دانشگاه و تحقیق تا شکنجه گاه های سیاسی؛ از عرصه فلسفه تا حوزه روشنفکری؛ از اجتماعیات و اسلامیاتش تا کویریات و گفتگو های تنهایی اش و ...(مستندات این امر را می توانید در متن کتاب ببینید).
او در تحلیل تاریخ اسلام با دقت درجزئیات، «زنان» را دیده که جز از نگاهی انسانی و حساس بر تبعیض علیه زنان امکان پذیر نیست. شریعتی در مرگ ابراهیم فرزند پیامبر می نویسد:«در اینجا تاریخ یکسره متوجه محمد است، اما همین روزها، در گوشۀ نخلستانی در حومۀ مدینه، روح دیگری نیز هست که رنجش از رنج محمد بیشتر است و کسی از او یاد نمیکند. وی ماریه است، مادر ابراهیم. این زن غریب مصری که جز خواهرش سیرین، که او نیز کنیزی است در این شهر تنها و بیخویشاوند، کسی را نمیشناسد. (1345، محمد کیست؟، م.آ 30، 417 تا 420 از 486)
3- «دغدغه» محرومیتهای زنان به «جرم زن بودن»
شریعتی نه تنها «زنان» را میدید، بلکه این نگاه معطوف به رنجهای آنان بود. محرومیتهایی که صرفا به «جرم زن بودن»، تحمل میکردند. این تعبیری است که او بارها تکرار میکند. توجه او به زنان نه تبلیغی و ابزاری و برای بسیج اجتماعی، بلکه به عنوان موجودی مستقل (سوژه انسانی و اجتماعی) بود.
او می گوید:«درجامعههای سنتی زن بیشتر محروم بوده».(1351، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، م.آ 21، ص20 از 51)
وی در علاقه خاصی که به اسطورهها دارد، موضوع زنان را هم به دقت می شکافد:«]حلقه پای پرومته[ و شاید خلخال علامت نوعی بردگی زن در برابر مرد؛ پدید آمد».(1350، درس چهارم تاریخ و شناخت ادیان، م.آ 14، 47 از 52)
اما او در جایگاه یک جامعهشناس بومی، نگاه دقیقتری درباره وضعیت زنان در اقشار مختلف در ایران دارد: «زن در جامعه شرقی، از جمله جامعه شبه اسلامی فعلی، به نام مذهب و سنت، بیش از همه رنج میبرد و از درس و سواد و بسیاری حقوق انسانی و امکانات اجتماعی و آزادی رشد و پرورش و تغذیه روح و اندیشه محروم است و حتی به نام اسلام، حقوق و امکاناتی را که خود اسلام به زن داده است از وی باز گرفتهاند و نقش اجتماعی او را در حد یک "ماشین رختشویی" و ارزش انسانیاش را در شکل "مادر بچهها" پائین آوردهاند و از بر زبان آوردن نام او عار دارند و او را به اسم فرزندش میخوانند (هر چند فرزندش پسر باشد!)».(1350، فاطمه فاطمه است، 21، 127 از 281)
او در بررسی خانواده های سنتی به «جرم ضدشرعی دختر بودن» می پردازد:«و اگر دختر باشد که واویلا! توی خانه جلو برادرش خندیدن و اصلاً خوشحال بودن و چه میگویم اصلاً زیبا بودن و حتی دختر بودنش جرم ضدّ شرعی است. باید از ماهی نر توی آب حوض خانهشان رو بگیرد. درس و بحث که قابل تحمّل نیست، حرفش را نباید انداخت تو دهن این عورتینهها! خط هم برای دختر حرام است زیرا وسیلۀ فساد است، ممکن است برای یک پسری کاغذ بنویسد!!»(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ4، 359 از 508)
شریعتی در بخشی از «پدر، مادر ما متهمیم» نیز به مسئله زنان توجه میکند و در باره «دو اشتباه بزرگ و غلط مشهور» از جمله اینکه زنها کمتر از مردها میفهمند، هشدار میدهد:«فلان آقا که از تمام خصوصیات انسانی و امتیازات فکری و علمی و اخلاقی فقط «مذکر» است، زنها را تنها به جرم «نقیصه مؤنث بودن»!- حتی لایق شرکت در یک جلسه مذهبی یا علمی نمیداند و حق گوش کردن به بحث و درس به او نمیدهد، ولو این آقا یک کاسب است و آن خانم یک دانشجو یا دبیر یا طبیب؛ گویی اصلاً اسلام و مذهب یک مسأله «مردانه» است و آنها چون زناند، باید در منزل بمانند و چشم به لحیه حاجی آقا بدوزند که در باب وظیفه دینی و نوع عقیده و فکر آنها چی اظهار میفرمایند!».(1350، پدر، مادر، ما متهمیم، م.آ 22، 22 - 24 از 166)
شریعتی در بحث دیگری به شکاف نسلی و«زیست جهان»های گوناگون در دوران خود میپردازد. یک جهان که آن را «مجموعهای از حماقتهای مرسوم و مجسم و سربندیهای زشت و خفهکننده» برای دختران جوان توصیف میکند و «کلکسیونی از «نه»؛ نرو، نکن، نخوان، نبین، نگو، نشناس، ننویس، نخواه، نفهم». و «قطب مخالفی» که به او به عنوان یک «شکار مفت جنسی» مینگرد. تمثیل جالب او از وضعیت دختران جوان «عروسکی است که در میان دو بچه ریشدار نفهم ]برادر و پدر/ شوهر[ گیر کرده است!». او عالم رمانتیک و خیالهای جوانی این دختر را نیز ترسیم میکند که «هم چون مگسی در شبکه عنکبوتی پیچیده» اوامر و نواهی پدر و مادر اسیر مانده است. در این جا باز از تعبیر تکراریاش «جرم زن بودن» یاد میکند که گویی «جنس خطرناک و قاچاقی» است که باید مخفیاش کرد! تعبیر دیگر او در ترسیم وضعیت زنان «جولان وجودی بین مطبخ و بستر» است. مذهب هم در این نظام فکری، زنانه و مردانه شده است.(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 140 تا 142 از 281)
شریعتی عکسالعمل و فرار از مذهب سنتی و قید و بندهای پیچیدهاش «حتی در لباس و آرایش» را با تعلیل همدلانهای تحلیل میکند. او زبان حال دقیقی از تحقیر زنان در مراسم مذهبی «فقط به جرم نابخشودنی مؤنث بودن» و تبعیض بین آنان با مردان دارد. وی دردمندانه اعتراض دختران جوانی را بازتاب میدهد که«جوهر صدا و لفظ نامشان هم گناه است». و یا «تصادفاً به غفلت یا عدم تسلط چند عدد از موی سرشان هوا خورده است!»(1350، پدر، مادر، ما متهمیم، م.آ 22، 63 تا 65 از 166)
شریعتی در جای دیگر نیز با بیان سحرآمیز همدلانه اش درددل دختران جوانی که در فضای سنتی تحقیر میشوند و در «حجاب دوبله و سوبله» هم حق حرف زدن ندارند و همه را از چشم «مذهب» میبینند، به مخاطب خود منتقل میکند. و باز تعبیر«فقط به جرم زن بودن!»را گوشزد می کند و می افزاید:«آیا در اسلام خود زن بودن و مؤنث بودن یک نقطه ضعف و یک جرم است؟ آیا فاطمه در نظر اصحاب پیغمبر، خود پیغمبر و خود قرآن، با همین چشم دیده میشد؟ هاجر در قرآن همین جور تلقی شده؟ دختر امام حسین در اسلام و تشیع همین جور تلقی شده؟ یک جلد خاص از کتاب طبقات ابن سعد، فهرست اسامی زنانی است که جزء اصحاب پیغمبر بودند».(1350، میزگرد پاسخ به سؤالات و انتقادات، م.آ 22، ص 95 تا 97 از 180)
4- طرح مسئله «تغییر»(در فضای «زن؟ - هیس!» - «هنوز مصلحت نیست!»)
شریعتی از منظر توصیفی یک جامعهشناس و تجویزی یک روشنفکر مصلح، سخن از یک «تغییر» در حال جریان (در سطح جهانی و ملی)، به میان می آورد. تغییری که بین نسلها شکاف ایجاد کرده و از بنیاد، دو تیپ اجتماعی متفاوت به ارمغان آورده بود. اما نکته مهم، تسری این تغییر به حوزه زنان است. او همه را به استقبال از تغییر در وضعیت سنتی و جهتدهی به آن دعوت میکرد. اما حوزه زنان، عرصهای بود که در آن فضا کمتر کسی به آن ورود میکرد. فضایی که خود او به دقت آن را فضای «زن؟ - هیس!» در میان سنتیها توصیف میکند و حتی در میان اهل فکر و روشنفکری نیز آن را فضایی میداند که سخن گفتن از زنان را «هنوز زود است و مصلحت نیست» میداند.
او به قرون جدید و انقلاب کبیر فرانسه و «تغییر هوای جهان» اشاره میکند و به تبعات جبری آن در جامعه ما. وی پیامدها و دستاوردهای این دوره دگرگونه را «خیلی چیزهای خوب و بد» میداند.(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، ص 79 از 281)
وی به عکسالعمل فضای سنتی جامعه ما و متولیاناش در برابر این تغییر میپردازد:«فقط و فقط گفتند: حرام است! رادیو؟ نخرید! فیلم؟ نبینید! تلویزیون؟ ننشینید! دانشگاه؟ نروید! علوم جدید؟ نخوانید! روزنامه؟ نگیرید! رأی؟ ندهید! ...؛ زن؟ هیس! اسمش را نبرید! در برابر این سیل عالمگیر صنعت و تغییر جهان و این سرمایهداری هفت خطی که به اسکیموها یخچال میفروشد! ایستادند تا از آن جلوگیری کنند و از وضع سابق، تماماً دفاع نمایند و برای عقب راندن حمله غرب، تمام سلاحشان دو چیز بود و بس: اولی: حرام!، دومی: نه!(1350، م.آ21، فاطمه فاطمه است، 82 از 281).
شریعتی به نقد فضای روشنفکری غیرسنتی نیز میپردازد که آنها نیز متوجه این تغییرات نیستند و می گویند «هنوز مصلحت نیست، هنوز زود است و وقتش نرسیده». اما او تأکید میکند که پرداختن به مسئله زنان «هم ضرورت دارد و هم فوریت».(1350، سخنرانی سفر حج، م.آ 29، 119 از 238)
او بارها به وضعیت تأسفبار زنان در «شرایط کنونی جامعه ما» پرداخته و دو راه در پیش روی آنان دیده: یا هم چون «کلاغ شوم خانگی نفرتبار و احمقانه زیستن» (زن سنتی) و یا «تمام شخصیت انسانیاش در ماتحتش جمعشدن» و هم چون «عروسک و کالای بازار و دستگاه مصرفی سرمایهداری» (زن متجدد). اما وی از منظر وجودی و شخصیتی هر دو را «یکی» می داند، «گرچه با دو وجهه متناقص هم». هر چند در این جا لحن و بیان او اندوهناک و مأیوس است، اما در پایان با آوردن وصف «خلاف جریان شنا کردن»، امیدوارانه به «اعجاز در روحهای خارقالعاده» اشاره میکند.(1354، وصیت، م.آ 1، 4 از 24)
شریعتی نقاد هر دو تیپ «متقدم سنتی شبه مذهبی» و «متجدد شبه مدرن» است و در حوزه زنان نیز با طنز و کنایه با تعبیر «بستنی اکبر ریش» و «لیسک خروسنشان» از آنها یاد میکند. این دو مثال به خوبی درونمایه «مردسالار» هر دو تیپ و اینکه هر دو، هر چند در ظاهر کاملاً متفاوتاند، اما در عمق لیسک و ابزاری برای لذت «مرد»اند، را نشان میدهد. نقد او از منظر هویت «مستقل» و انسانی زن و از زاویهای وجودی و اخلاقی نشأت میگیرد.(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، ص 48 تا 51 از 281)
5- تبیین علل عقبماندگی و محرومیت و وضعیت تبعیضآمیز زنان
این فصل یکی از مهمترین فصول تحلیل آراء شریعتی در مورد زنان است. هسته مشترک همه گفتمانهای فمینیستی توجه بر وضعیت تبعیضآمیز زنان است. آنچه موجب تفکیک نظریههای گوناگون در ادبیات فمینیستی میشود تبیینی است که هر یک در رابطه با ریشهیابی نقش اجتماعی فرودست زنان ارائه میدهند و خواستهها و راهکارهایی است که برای رهایی زنان دارند.
در لابهلای آثار شریعتی می توان علل زیر را در تبیین فرودستی زنان دید:
1 - علل اقتصادی و میزان نقش در تولید (و مصرف) که؛
2 - گاه در ابتدا از ریشههای بیولوژیک (مانند قدرت بدنی کمتر برای مشارکت در دفاع، جنگ و غارت) نشأت میگیرد.
3- علل معرفتی (فرهنگی، دینی و ارزشی) عمدتاً برخاسته از عامل اول (تبدیل «سود» کمتر اقتصادی به «ارزش» فروتر انسانی و اجتماعی)
4- سلطهگری و منافع مردان و فرهنگ برخاسته از آن (شکل دیگری از تبدیل سود- «سود مردان»- به ارزش)
5- درونی کردن معرفتی و روانشناختی سلطه جنسیتی توسط خود زنان (و مردان).
او مثلا در جایی می گوید: «زندگی قبیلهای به خصوص در صحرای خشن و زندگی سخت و روابط قبایلی خصمانهای که بر اصل دفاع و حمله مبتنی بود و اصالت پیمان؛ پسر را موقعیتی میبخشید که پایه نظامی و اجتماعی داشت و بر فایده و احتیاج استوار بود. ولی طبق قانون کلی جامعهشناسی که سود به ارزش بدل میشود، پسر بودن خود به خود ذات برتری یافت و داری ارزشهای معنوی و شرافت اجتماعی و اخلاقی و انسانی شد و به همین دلیل و به همین نسبت، دختر بودن حقیر شد و «ضعف» در او به «ذلت» بدل گردید و آنگاه موجودی شد، مملوک مرد، ننگ پدر، بازیچۀ هوس جنسی مرد، بز یا بنده منزل شوهر! و بالاخره موجودی که همیشه دل مرد خوش غیرت را میلرزاند که ننگی بالا نیاورد و برای خاطر جمعی و راحتی خیال پس چه بهتر که از همان کودکی زنده به گورش کند تا شرف خانوادگی پدر و برادر و اجداد همه مرد!، لکه دار نشود».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، ص151 تا 155 از 281)
شریعتی در جاهای دیگر با تصریح بیشتری به منافع فردی و مصالح و پسند مردان در تحقیر و نقش درجه دومی زنان و فرهنگ مردسالار اشاره دارد:« زن را، در وضع و حالی که اکنون هست، به دلیل اینکه از قدیم بوده و به این علت که به آن خو گرفتهاند و آن را میپسندند و یا مصالحشان با آن منطبق است؛ میکوشند تا ابد همین جور بماند، میگویند اسلام همین جوری خواسته است . دنیا عوض میشود و همه چیز تغییر میکند و حتی خود آقا عوض شده و آقازاده هم همین طور، اما زن شکلش باید ثابت بماند و اصلاً پیغمبرخاتم، زن را به همین شکل و شمایلی که حاجی آقا خوشش میآید، قالبریزی کرده است!» (1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، ص 53 از 281)
شریعتی در جایی نیز از تأثیر خواست یا منافع برخی مردان، حتی در تفسیر قرآن در مورد تعدد زوجات، با طنز و کنایه یاد میکند: «قرآن ابتدا مردم را ملزم به اجرای عدالت میان زنان میکند و بلافاصله اعتراف مینماید که «هرگز نمیتوانید عدالت ورزید، پس به یک تن اکتفا کنید». اینچنین بیان هنرمندانه و شگفت انگیزی هر که را سخن شناس باشد و با روح قرآن آشنا و با پیچ و خم تفسیرها و فوت و فنهای معنی شکن کلامی بیگانه و هوس «تعدد زوجات» هم در دل نداشته باشد!، به سادگی معترف میکند که شرایط چندان دشوار است و تنگنای جواز چندان سخت که جز در مواردی فردی یا اجتماعی که الزامی روحی یا اخلاقی در کار است نمیتوان از آن گذر کرد».(1345، شناخت محمد، م.آ 30، 141 از 169)
و نهایتاً در جایی در یک جمله کلیدی لب کلاماش را آشکار میکند:«مرد همواره میخواسته است بر زن تسلطی مستبدانه داشته باشد».(1345، شناخت محمد، م.آ 30، 91 از 169)
او خود زنان را نیز در تداوم این وضعیت بیتقصیر نمیداند و به تعبیر بوردیویی از درونی شدن فرهنگ سلطه و تبعیض و بنیانهای معرفتی-روانی نقش فرودستانه زنان، در خود آنان سخن میگوید. او به مثال مهریه و شیربها و «نرخ بکارت»! میپردازد و از تعبیر «زنی که خود را کنیز میبیند و هم چون کنیز میاندیشد» استفاده میکند و اضافه میکند که چنین کسی با تغییر ظاهرش از «دست دومی بودن» آزاد نمیشود و اشاره به ضرورت و نیاز به تغییر فرهنگی و شخصیتی او دارد.(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 3-362 از 508)
شریعتی وقتی به تاریخ اسلام و برخورد پیامبر با دخترش میپردازد نیز این نگاه دو وجهیاش را بروز میدهد که هم مردان باید آموزش ببینند و از «تخت جبروت و جباریت خشن و فرعونی»شان فرود آیند و هم زنانی که این سلطه را درونی کردهاند، آموزش ببینند و از «پستی و حقارتی» که آنها را «ملعبه زندگی» کرده است، تشخص وجودی و استقلال فردی بیابند و به «قله بلند شکوه و حشمت انسانی فراز آیند».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، ص 163 از 281)
تفصیل استنادات پنج عامل یاد شده در بالا در ادبیات شریعتی، در متن کتاب آمده است.
6 - «انسانشناسی» زنان (تشابه یا تفاوت؟)
در کتاب به تفصیل بحث شده که در ادبیات فمینیستی در موج اول بیشتر روی تساوی سرشتی زن و مرد تاکید شده تا به تساوی حقوقی زنان برسند و با تبعیضات گسترده اجتماعی مبارزه کنند. اما به تدریج با کسب بسیاری از این مطالبات؛ ادبیات فمینیستی به خصوص در نظرگاه رادیکال، به «تفاوت» زن و مرد اشاره داشتند. «فمینیسم تفاوت» نه از موضع ماقبل مدرن که مرد متفاوت و برتر از زن است بلکه حتی گاه به عکس از متفاوت بودن و برتری زنان نسبت به مردان سخن گفت. این مسئله تا بدانجا دامن گسترد که بخش مهمی از ادبیات فمینیستی بدین مسئله پرداخت که اساسا زنها منظر معرفتی متفاوتی با مردان دارند و بر این اساس به تسلط نگاه و فلسفه مردانه در فرهنگ بشری اعتراض کردند و گفتند تاکنون در فلسفه و هنر و ادبیات از منظر مردان به جهان و زندگی نگاه شده اما زین پس باید از منظر زنان نیز بدان ها نگریست. آنها حاکمیت چشم انداز مردانه را در سیاست و زندگی، سراسر خشونت و فساد می دانند که محتاج است نظرگاه زنانه (و مادری عمومی) جانشین آن شود. تفصیل این مبحث در کتاب آمده است.
در ادبیات زن شناختی شریعتی نیز رگه هایی وجود دارد که او علاه بر نگرش توحیدی انسان شناسی در منظر «کلان» خویش که به همسرشتی زن و مرد معتقد است؛ اما در نگاه و وجود زنان لطافت انسانی خاصی می بیند که مردان فاقد آن هستند. این تفاوت، تفاوتی ماوراء تساوی(سرشتی) است نه مادون آن به سانی که سنت های ضد زن در طول تاریخ داشته اند.
مثلا: «در آنجا ]غرب[ نشانه آزادی این است که زن هم چون مرد نه تنها میتواند تصمیم بگیرد، انتخاب کند عقیده و احساساش را ابراز کند، بلکه هم چون مرد تصمیم میگیرد، انتخاب میکند و عقیده و احساسی در سطح مرد دارد، نه از نوع مرد، آنچه متجددان ما میپندارند، و در کار و رفتار و تفکرش این را نشان میدهد».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 361 از 508)
در جای دیگری نیز دو تعبیر«هوشیاری و تیزبینی عقلی» و «حفظ لطافت و رقت احساس زنانه» را در کنار هم به کار میبرد. اما از«احساس زنانه» تلقی منفی موسوم به «احساسیتر بودن زنان» که مترادف سطحی بودن آنان است، را ندارد و به شدت این مترادفسازی را نقد میکند:«...این است معنی آزادی و پیشرفت زن. و در عین حال هوشیاری و تیزبینی عقلی، حفظ لطافت و رقّت احساس زنانه که از نظر ما همیشه با ضعف و حماقت و لوسی و سطحی بودن توأم است».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 363 از 508)
در بحث از انسان شناسی زنان باید به صورت عام تر به مبحث انسانشناسی شریعتی نیز توجه کرد. انسان شناسی مهمترین بخش آراء شریعتی و به تعبیری «پایتخت اندیشه» اوست. او علاقه وافری به اسطوره دارد و پایه انسانشناسی خود را بر اسطوره خلقت آدم و حوا قرار میدهد که در بسیاری از فرهنگها، نمونه مشابهی دارد. در این بخش او توضیح میدهد که در قرآن، برخلاف عهد عتیق زن عامل گناه اولیه نیست. در تلقی اسطورهشناختی شریعتی از خلقت انسان مسئله «عصیان» جایگاه ویژهای داد. او برخلاف تلقی رایج سنتی خوردن میوه ممنوعه را اساساً منفی و گناه نمیداند. بلکه آن را عصیانی میداند که با آن «انسان» متولد میشود.(1350، درس ششم، تاریخ و شناخت ادیان، 56-54 از 59)
7- تحلیل انتقادی وضعیت زنان در سنت به شدت مردسالار (گونهشناسی زنان سنتی)
جامعه ایران در زمان شریعتی را میتوان «جامعه ناموزون با غلبه وجه سنتی» دانست، جامعهای که در دهه چهل و پنجاه، حدود 65 - 60 درصد جمعیتاش در روستا یا ایل و عشایر زندگی میکردند، بخش مهمی از آن بیسواد بودند و در شهرها نیز فضای غالب فرهنگی و اجتماعی، فضای سنتی-مذهبی بود. بر این اساس است که میبینیم در گونهشناسی وضعیت زنان در ایران، وی در حجم بالایی به وضعیت زنان سنتی و حالت به شدت تبعیضآمیز و فرودستانهشان و غلبه قدرتمند فرهنگ مردسالار بر آنان میپردازد. توصیف و پردازش او در این بخش، با توجه به بیان شیوای او بسیار دقیق و درونکاوانه است.
شریعتی در گونهشناسی زنان در جامعه خویش به طور کلی سه چهره از زن (زن سنتی، متجدد و روشنفکر) را ارائه میدهد (1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 48 از 281) اما تمرکز بیشترش بر توصیف زن سنتی است. دراین رابطه او علاوه بر تکرار تعبیر «جرم زن بودن»؛ عمدهترین واژگانی که به کار میبرد «محرومیت»، «تحقیر» و «زنجیر» است.
«زنی که در خانه کارش «تولید بچه» بود و در جامعه نقشش تولید "اشک"؛ این تیپها، تیپ ایدهآلشان و سرمشق اعلاشان فاطمه است؟ که تولیدش دختری است چون زینب که چند روز پیش شاهد قتل عام عزیزانش-از جمله دو پسر رشیدش- بوده است و امروز در برابر امپراطوری خشن و دیکتاتور و آدمکش بنیامیه در پایتخت وحشت و جنایت، دلیر و صبور میگوید:«سپاس مر خدای را که این همه افتخار و این همه رحمت به خانواده ما عطا فرمود».
زن را از همه چیز محروم کردند، حتی از شناخت مذهب خویش. و چون سواد نداشت باید غیبت میکرد- و کرد- وقتی که سرگرمی علمی و فکری نداشت، باید شله میپخت- و پخت- و ابوالفضل پارتی میداد- و داد- و چون به سواد و کتاب و مجالس و منابر مختلف راهی ندارد، نمیتواند همسطح مردی باشد که با سواد است».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 132-128 از 281)
یک نکته قابل توجه در این حوزه، توجه شریعتی به زنان اشرافی مذهبی سنتی است. او آنان را «تجسدی از پوچی و عبث» می بیند بین پدر و شوهر که فلسفه «وجود» آنها را نیز در «موجودیشان» خلاصه میکند. شریعتی این دسته از زنان را به طنز کارگزاران «سفره و پارتی»های مذهبی میداند و بر نداشتن «سواد و شعور، شغل و کار، مسئولیتهای اجتماعی، هنر و حتی جاذبههای زنانه و زیباییهای جسمی و جنسی» تأکید میکند (1349، اقبال مصلح قرن اخیر، م.آ 5، 51-46 از 128). تنوع نقشهای مثبتی که وی برای زنان، چه در این جا و چه در دیگر فقرات میآورد خود نکته قابل تأملی است
وی در دیگر توصیفاتش علاوه بر عدم تحصیل و «ناآگاهی حتی از مسائل روزمره زندگی اجتماعی»، به صورت انتقادی توصیف میکند که آنها برای «کار خارج از خانه تربیت نشدهاند» و «کار یدی و تولیدی خارج از خانه را بد میدانند»(1349، اقبال مصلح قرن اخیر، م.آ 5، 58-57 از 128). این فقره نیز نشان میدهد که دو امر مهمی که شریعتی در تحلیل وضعیت سنتی زنان از فقدان آنها انتقاد میکند «تحصیل» و «اشتغال» است.
8- تبیین دو لایه زن در جامعه مدرن (زن آزاد - زن و سرمایهداری)
نظرات شریعتی در باره وضعیت زنان در جامعه مدرن در دو لایه اصلی قابل طبقهبندی است:
لایه اول: زن آزاد
شریعتی نگاهی تاریخی به مسئله زنان در غرب دارد. وی آزادی زنان در اروپا را در امتداد قرون وسطا تحلیل میکند. او بارها به تحلیل وضعیت ضدزن در قرون وسطا پرداخته و همدلانه «عکسالعمل» جامعه مدرن را در برابر آن وضعیت تحلیل کرده است:«مسئلة آزادی زن که امروزه در اروپا به این شکل میبینیم، عکسالعمل اسارت زن در قرون وسطی است. از پاپ میپرسند، آیا یک زن نامحرم میتواند با مرد نامحرم از پشت در بسته سخن بگوید!؟ پاپ میگوید، او نمیتواند سخن بگوید که هیچ، در منزلی که یک زن وجود دارد ولو درآشپرخانه، مرد نامحرم حق ندارد که وارد آن منزل شود!»(1349، روشنفکر و مسئولیت او در جامعه، م.آ 20، 18 از 90)
شریعتی در این لایه به «مبارزات مداوم و عمیق فکری و اجتماعی» زنان در غرب اشاره داده و «آزادی» زن اروپایی را برخاسته از «آگاهی و فرهنگ» میداند:«زن اروپایی پس از چندین نسل رشد اجتماعی و فرهنگی آزاد شده است. آزادی او ثمرۀ فداکاریها، مبارزات مداوم و عمیق فلسفی و فکری و اجتماعی و حقوقی بسیاری است. وی آزادیاش را به وسیلۀ «آگاهی و فرهنگ» به دست آورده است».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 357 از 508)
شریعتی «ثمره آزادی و نشانه پیشرفت» آنچه «زن روز» در اروپا میخواند را چنین توصیف میکند:«زن روز در آنجا ثمرۀ آزادی و نشانۀ پیشرفت خود را که بر میشمارد، از شمارۀ شهدایی، که در نهضت مقاومت علیه اشغال پاریس به وسیلۀ نازیها، داده است، یاد میکند و شمارۀ استاد و نویسنده و مترجم و موسیقیدان و رهبر ارکستر و مکتشف و مخترع و مبارز اجتماعی و سیاسی و خدمتگزار مردم و مسائلی از این گونه، یعنی کوشش در شرکت هرچه بیشتر در افتخاراتی که غالباً در انحصار مردان بوده است».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 36 از 508)
او در جای دیگری «آزادی زن» در جامعه مدرن اروپایی را در چنین مصادیقی می بیند: «در آنجا آزادی زن، یعنی رها شدن او از قید و بندهای منحط فکری و روحی و حقوقی و اجتماعی. یعنی آزادی انتخاب. آزادی اندیشیدن. آزادی زندگی کردن. آزادی دوست داشتن. آزادی از همه رنگها و سنّتهایی که یادگار دوران بردگی و ذلّت و نقص عقل و شکستگی پای زن بود... نشانه آن آزادی این است که زن همچون مرد نه تنها میتواند تصمیم بگیرد، انتخاب کند، عقیده و احساسش را ابراز کند، بلکه همچون مرد تصمیم میگیرد، انتخاب میکند و عقیده و احساسی در سطح مرد دارد (نه از نوع مرد، آنچه متجدّدان ما میپندارند) و درکار و رفتار و تفکّرش این را نشان میدهد».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 361-360 از 508)
لایه دوم: الف - آسیبشناسی وضعیت زن در دنیای جدید (خانواده اتمیزه و تنهایی ناشی از فردگرایی منفعت محور)
پرواضح است که چه ادبیات وی در این باره و چه مواضع و درونمایه گفتمان او در دیگر حوزهها، نشانگر آن است که این «بررسی انتقادی» نه از موضع «ماقبل مدرن»، بلکه از موضع آسیبشناسی انتقادی و استعلایی است.
منظر انتقادی او دو بعد اساسی دارد. یک بعد نگرش از منظر «رهایی» و رویکرد معناگرایانه، اخلاقی، وجودی و اگزیستانسیالیستی است که شریعتی در همه حوزهها، چه در تحلیل و نقد سنت و جامعه سنتی و چه در تحلیل و نقد جامعه جدید (و از جمله وضعیت زنان در این دو) دارد. بخشی از نقد وی در این باره تا نقد بعضی ریشههای فکری دوران جدید نیز گسترش مییابد. شریعتی معتقد است انسان جدید دچار وضعیتی تکساحتی شده است. برخی متفکران دنیای جدید چون «وبر» نیز به نقد «عقلانیت ابزاری» و اینکه این وضع به «قفس آهنین» دنیای جدید برای انسانها تبدیل شده پرداختهاند. هابرماس در رابطه با عقل ابزاری، از «عقلانیت انتقادی» و «کنش ارتباطی» یاد میکند. شریعتی، اما، از موضعی شرقیتر و شاید عمیقتر، به نقد «عقل سرد» در دنیای جدید و فراموشی ساحتها و ابعاد اشراقی و عرفانی آدمیان به واسطه غلبه عقل خشک حسابگر که لایه عمیق عاطفی و احساسی آدمی را نادیده میگیرد، نیز میپردازد. وی به تبعات غلبه عقلانیت سرد و ابزاری در زندگی آدمی، از جمله در حوزه خانوادگی، توجه پررنگی دارد.
بعد دوم این برخورد انتقادی از منظر «رهایی» را نگرش جمعگرایانه و سوسیالیستی (و به عبارت دقیقتر سوسیال - دموکرات) او در هر دو مفهوم دورکهیمی (اجتماعی)-مارکسی(اقتصادی)، تشکیل میدهد. او از منظر سوسیالیستی(دورکهیمی) منتقد «فردگرایی» لیبرال است. نقد این فردگرایی نه نقد فردگرایی سیاسی و حقوقی است که به انسانها موجودیت مستقل و تشخص فردی و سیاسی و حقوقی میدهد. او خود نیز در پی دادن هویت و تشخص فردی و وجودی به انسان است. نقد او بر فردیت لیبرال نقدی اخلاقی و فلسفی است چرا که اولاً فرد جدا از جمع و جامعه وجود خارجی ندارد و به لحاظ فلسفی و معرفتی تنها در رابطه با «دیگری» است که تعین مییابد. ثانیاً نباید تربیت اخلاقی انسان به سمت فردگرایی منفعت محور و خودگروی خودخواهانهای برود که برای منافع خویش «انحصار» و اولویت قائل باشد. او در مباحث اخلاقیاش به «برای خود، برای ما، برای دیگران» میپردازد و تولد انسان و اخلاق را در رویکرد دوم (برای ما) و در اوجاش رویکرد سوم (برای دیگری)، میداند.
توجهات عمده شریعتی در آسیبشناسی استعلایی اش از وضعیت زنان در جامعه مدرن به «عقل خشک و سرد حسابگر»، «فردگرایی»، «منفعتطلبی فردی»، «تنهایی» و «تضعیف خانواده»، «کمبود محبت»، «رشد انحرافات و آسیب های اجتماعی» و نظایر آن است.
لایه دوم: ب - زن و سرمایه داری
به نظر شریعتی رشد انقلاب صنعتی و ماشین، به افزایش تولید (تولید انبوه) منجر شد. این محصول نیازمند «بازار مصرف» و «ثبات سیاسی» برای حفظ نظام سرمایهداری بود. بر این اساس وی معتقد است سرمایهداری با زن برخورد ابزاری کرد و او را هدف بازار مصرف و نیز عامل رشد و ترویج و تنوع مصرف ساخت. البته او اشاراتی نیز به ورود دست دوم زنان به بازار کار برای تولید و آوردن زن از خانه به جامعه و کارخانه نیز دارد. در این راستا وی به برخورد ابزاری سرمایهداری به سکس زن هم میپردازد، سکسی که جانشین عشق شده و به دنبال توسعه مصرف است.
وی اما ریشههای عمیقتر این آسییب ها را در جهانبینی و روانشناسی و اخلاق بورژوازی (اعم از مذهبی و غیرمذهبیاش) میداند:«آنچه معنی دارد «لذت» است و آنچه ارزش دارد «پول»، و مابقی همه حرف مفت است و خیال باطل!... حتی زیبایی، جاذبه، لطافت، اندام و موسیقی ظریف و دلنشین زن که در ادبیات و هنر قدیم آن همه شعر و هنر و شور و خلاقیت را برانگیخت، آنچه را در یک روح بورژوا برمیانگیزد، حتی غریزۀ جنسیاش نیست؛ تنها احساسی که به او الهام میکند این است که در کنار جنسی که به فروش گذاشته است، او را عریان نماید تا در جلب مشتری به وی کمک کند».(1355، انسان آزاد - آزادی انسان، م.آ 24، 69-68 از 151)
او در جای دیگر توضیح میدهد که نظام سرمایهداری از «سکسِ به جای عشق» نشسته، برای دو هدف به عنوان ابزار استفاده کرد: ابزار سرگرمی برای نیندیشیدن به تضادهای اصلی جامعه و دیگری برای تشویق انسانها به مصرف. شریعتی در این جا تعبیر «فرویدیسم بازاری» را به کار میبرد (که میتواند در برابر فرویدیسم آکادمیک قرار گیرد که وی در جای دیگری به خاطر کشف ناخودآگاه از آن تجلیل کرده بود): «و از فرویدیسم، مذهب و معبدی میسازند که نخستین قربانیای که در آستانه آن ذبح شد، زن بود».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، 106-104 از 281)
علیرغم همه آسیبشناسیهایی که وی در رابطه با «مدرنیته محقق» داشت؛ از نظر او «زن اروپایی را که ما در ایران میشناسیم زن موجود در اروپا نیست. زن اروپایی موجود در ایران است!». او میگوید «چهرهای که ما به نام زن اروپایی میشناسیم، ساخت ایران است. مونتاژ ملی است!». وی آنگاه از چهرههای متعددی از زنان اروپایی در حوزههای مختلف علمی، آزمایشگاهی و تحقیق میدانی، آکادمیک و فلسفی، سیاسی و مبارز و... نام میبرد و نتیجه میگیرد زنانی که بر اساس «اطلاعات بانوان» در ایران به عنوان زن اروپایی معرفی میشوند خود «گوشتهای قربانی دستگاههای تولیدند و عروسکهای کوکی سرمایهداری و کنیزان تمدن جدید برای سربندی خواجههای جدید» که «استحمار جدید» برای «استعمار» خویش از آنان بهره برداری ابزاری میکند. زیرا استعمار هرگز دوست ندارد که دختران ما اروپایی فکر و کار کنند، اندیشمند و آزاد و تولیدکننده باشند».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، صفحات 90 تا 97 از 281)
اگر این جمعبندی شریعتی خوشبینانه هم تلقی شود، شاید حداقل بتوان گفت این «فرصت» برابر برای زنان در جوامع مدرن نسبت به جوامع دیگر بسیار بیشتر فراهم است:«... زن اروپایی، زنی که همسر یک خانواده دو همسری است (Monogame) که در آن زن و مرد دو شریک و برابر و متشابه هماند و هر دو در بیرون کار میکنند و در درون خانهداری؛ وقتی دختر بود، درست مثل پسر، آزاد بود و از همه چیز برخوردار. همچون پسرها درس خواند و تفریح کرد و تحصیل و ورزش و پرورش و آشنایی با کتاب و قلم و هنر و اندیشه و درس زندگی و تخصص کار و رسیدن به استقلال اجتماعی و درآمد مستقل اقتصادی و سپس انتخاب رفیقی به عنوان شوی و « شریک زندگی». (1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، 137-136 از 281)
9- تحلیل انتقادی وضعیت زنان در موقعیت شبه مدرن ایران (گونهشناسی زن متجدد)
همانند مبحث مرتبط با غرب، در اینجا نیز شریعتی در وهله اول نگاهی تاریخی به موضوع دارد. وی در اینجا نیز به واکنش در برابر ارتجاع فرهنگی و سنتی و «محرومیت و تحقیر و زنجیر»ش برای زنان اشاره دارد. وی به دو قالب آدمریزی متقدم و متجدد اشاره میکند. شریعتی در این جا به «ناله و نفرین» و یا «کشیده و لگد»ی که میخواهد جلوی بسط وضعیت شبهمدرن را بگیرد، و نیز برخورد انفعالی با این وضعیت اشاره میکند و آنها را ناکام میداند.(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 90-88 از 281)
وی در جای دیگری نیزبه تحمیل قالبهای سنتی با زور و فشار و «سلیطهبازی»های ویژه امر به معروف و نهی از منکر! و در نتیجه «عکسالعمل» جوان در برابر «شوک آفتابه» و «شوک چادر» و «منطقه وحشت و نظامی مذهب!» و «اختناق و استبداد و خفقان» اشاره می کند:«یکباره «حوصلهاش سرمیرود»، میزند به سیم آخر! عقدهگشایی! جبران بیست سال اختناق و استبداد و خفقان و...! میبینیم که بینش ضدّ مذهبی در اینجا یک «حالت روحی و عقدهای» است، عکسالعملی است. از طریق مطالعه و آشنایی با فلسفه و علم و فرهنگ جدید و مکتبهای اجتماعی و فکریه و تحت تأثیر نهضتهای مترقّی بورژوازی و گرایش رآلیستی و منطق مادّی و دیالکتیک و ماتریالیسم و اومانیسم؛ روشنفکر و بیاعتقاد به مذهب نشده است، فشار آفتابه و چادر او را روشنفکر و متجدّد و آزاد ساخته است».(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 360-358 از 508)
و در جای دیگر نیز باز نشانه پیشرفت و ثمره آزادی زن در غرب را در شماره استاد و نویسنده موسیقیدان و شهدای مبارزه و ... میداند و در اینجا رشد مصرف لوازم آرایش.(1350، بازگشت به کدام خویش؟، م.آ 4، 7-36 از 508)
شریعتی در جایی نام تعداد زیادی از زنان محقق و نویسنده و مبارز و ... در غرب را می آورد و می گوید ما اینها را نمیشناسیم و به جایش زنهای «زن روز»ی را می شناسیم. به خاطر طولانی بودن این قسمت، ضمن توصیه به خواندن آن، از نقلش خودداری میکنم.(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ21، 97-90 از 281)
نقد رادیکال شریعتی به هر دو تیپ قالبی زن شبه مذهبی و شبه مدرن از منظر «وجودی» اما یکسان است: «بيچاره زن اروپایی چه ننگي كه اينها خودشان را مقلد او ميدانند و در احساسات از او بالاتر!؛ نه شرقياند نه غربي، نه زناند نه مرد، نه متجدداند نه متقدم، نه تحصيلكرده نه بيسواد، نه خانهدار نه اجتماعي، نه همسر خوباند نه معشوق خوب، نه عقل دارند و نه دل، هيچ! پوچ! شصت هفتاد كيلو گوشت و دمبه پودرنشده رنگشده صداداري هستند كه فقط بدرد «ديد زدن» جوانكهايي ميخورند كه زيرابرو ورميدارند!» (48-1346، گفتگوهای تنهایی، م.آ 33، 504 از 948)
و در جای دیگر:«اما باز یک امتیاز بر رقبای اُملشان، همان کلاغ سیاههای خانگی، یعنی همان صورت دیگر از همین ماده، دارند. آنها با آن حرکات مهوعشان آبروی بیچاره اروپا را میبرند، تمدن را بدنام میکنند و اینها با این سکنات متعفنشان آبروی بیچاره اسلام را. چه گرفتاری عجیبی در قضاوت میان این دو صف متجانس متخاصم پیدا کردهام. هر وقت آن ملاباجی گشتیزخانمها را میبینم میگویم باز هم آنها و هر وقت آن جیگی جیگی ننهخانمها را میبینم میگویم باز هم اینها!».(1350، وصیت، م.آ 1، 15-14 از 24)
10- زنشناسی دینی شریعتی
از آنجا که این فصل خود موضوعی مستقل و مفصل است برای جلوگیری از طولانی شدن مقاله خوانندگان را به اصل کتاب ارجاع می دهم.
11- اهداف و خواستهها - راهکارها و راهحلها
خواستهها و راهکارهای شریعتی در حوزه زنان، به طور طبیعی، به شدت متأثر از شرایط زمانی اوست. وجه غالب فرهنگی سنتی در آن دوران در فصل گونهشناسی زنان سنتی تصویر شد (تولید بچه در خانه و تولید اشک در جامعه و فلسفه وجودی بین مطبخ و بستر). از نظر فرهنگ غالب رسمی نیز زن میبایست زیبا و فریبا باشد(جمله معروف هویدا). روشنفکران نیز غالباً زن را نمیدیدند. در میان فعالان سیاسی و تحولخواه نیز زنان، علیرغم حضور نسبی اما محدودشان در عرصه مبارزات، هنوز نتوانسته بودند جای پای استواری بیابند. البته در دهه پنجاه جنبش چریکی عضوگیریهایی از میان زنان انجام داده بود، اما زنان فعال در جنبش چریکی فاقد آگاهی و رویکرد جنسیتی بودند. از اشرف دهقانی میتوان به عنوان نماد این طیف نام برد.
در عرصه جامعه نیز هر چند از مشروطه به بعد به تدریج تحصیل (و سپس تحصیلات عالیه) برای دختران امکان پذیر بود، اما از درون خانوادههای عمدتاً سنتی جامعه ایران (که در آن هم چنان شهرنشینی در برابر روستانشینی و زندگی عشایری در اقلیت قرار داشت)، مقاومتهای جدی برای تحصیلات (و مخصوصا تحصیلات عالیه) وجود داشت و عمدتاً حداکثر تا پایان مقطع ابتدایی برای تحصیل دختران تحمل میشد و پس از آن هم ازدواج و شوهرداری و بچهداری فراراه آنها بود.
هر چند در آن هنگام در امتداد فضای کشف حجاب رضاشاه، امکان تحصیل و حتی فعالیت اجتماعی- سیاسی برای زنان فراهم بود و شاه دوم حق رأی به زنان داده بود، اما به طور تودهای استقبال چندانی از این فضا نشده بود. و الگوی «اشرف پهلوی» برای آزادی زنان، هم به خاطر گارد بسته سنت برای اصلاح وضعیت زنان و هم به علت وابستگی او به قدرتی که از نظر تودههای مردم ظالم بود و مشروعیتی نداشت و هم به علت برخی فسادهای شخصی او؛ نمیتوانست نفوذ اجتماعی بیابد. البته دراین میان بودند معدود زنانی خارج از این الگو که پیگیر برخی حقوق زنان بودند، اما آنها نیز رگهای نازک بودند که شاید به خاطر پایگاه طبقاتی بالا، فاصله فرهنگی با اقشار وسیع سنتی زنان جامعه (و ناآگاهی و بیسوادی غالب خود این طیف) و زیست اجتماعی- سیاسی در کنار حکومت، نتوانستند نه با زنان (عمدتا دانشجوی) روشنفکر مخالف حکومت و نه تودههای وسیع زنان ارتباطی برقرار کنند.
در کنار دو الگوی اشرف پهلوی و اشرف دهقانی؛ الگوی سومی که می توان الگوی حسینیه ارشادی نامید، بیشتر از بقیه توانسته به موفقیت اجتماعی در آزادسازی دختران و زنان از قید و بندهای اجتماعی سنتی نائل شود.(شرح بیشتر در این باره در مقاله نگارنده«نهضت بیداری زنان» در کتاب شریعتی؛ راه یا بیراهه؟» انتشارات قلم، 1381 آمده است)
زن «آگاه، مسئول، مولد» / «حق و نقش و شخصیت» مساوی مرد
خواستههای شریعتی در مورد زنان را باید در زمینه تاریخی خودش مورد توجه قرار داد. وی اهداف و خواستههایی «آرمانی» دارد که درونمایه ای فراجنسی دارند. اما او در آرمانهای خویش نیز زنان را دیده است. بنابراین میتوان آرمانهای فردی-اجتماعیای هم چون «عرفان، برابری، آزادی»؛ ایدهآل فردی و وجودی «آگاهی، آزادی، آفرینندگی و ایدهآلطلبی»؛ پرواز با دو بال «عقل و عشق» و... را آرمانهای ایدهآلی اش برای زنان نیز دانست. اما باید جدا از این اهداف آرمانی کاوش کرد که شریعتی چه «خواسته»های مشخص و عینی را برای زنان دوره خویش دنبال میکرد.
اهداف دورانی شریعتی در مورد زنان را میتوان از درون تحلیلهای انتقادی او بر گونه متقدم سنتی و گونه متجدد شبه مدرن به دست آورد. خود شریعتی این امر را به عنوان «زن سوم» و «زن روشنفکر» صورتبندی میکند. زن سوم او فاقد ویژگیهای زنان سنتی متقدم و شبه مدرن متجدد (زنان تحت سلطه مردسالاری قدیم و جدید) و واجد ویژگیهای زن اصیل آزاد اروپایی (نه زن اروپایی ساخت ایران) و زن اصیل مذهبی (آن گونه که در صدر اسلام بود و محمد میپرورید)، است.
البته شریعتی در دوران جوانی، خواستهاش در مورد زنان را به صورت یک شعار سیاسی-تبلیغی «حقوق اجتماعی و سیاسی برابر با مردان» (1341، مقالاتی از ایران آزاد، م.آ 36، 102 از 123)، اعلام کرد. اما وقتی پس از اتمام تحصیلات از اروپا به ایران آمد و حرکت فکریاش را آغاز کرد و با متن جامعه ایران بیشتر مواجه شد، دید وضعیتی که اکثر قریب به اتفاق زنان جامعهاش در آن به سر میبرند فاصله بسیاری با «حقوق اجتماعی و سیاسی برابر با مردان» دارد. بنابراین متوجه شد جدا از شعارهای آرمانی، اگر بخواهد برای زنان «واقعاً» موجود و گوشت و خوندار، کاری بکند باید از حقوق اولیهای شروع کند که خیلی ابتداییتر از آن مطالبه آرمانی است. بر این اساس او به وضعیت واقعی زن ایرانی (متقدم و متجدد) نزدیک شد و سعی کرد الگوی سومی را در برابر آنها مطرح کند.
زن روشنفکر شریعتی زن متقدم سنتی نیست. بنابراین در یک جمله میتوان گفت از نظر او زن به جرم زن بودن نباید خانهنشین شود، بلکه باید حق تحصیل، اندیشه و آگاهی و اشتغال داشته باشد و کار بیرون از خانه را بد نداند.
هم چنین زن سوم زن متجدد شبهمدرن نیست و نباید تحت سلطه مردسالاری جدید قرار گیرد. این زن سوژه مصرف و ابژه جنسی و ابزار دست دوم اقتصادی نیست و میباید «تجدد» و تغییرات ظاهری در خود و زندگیاش را با «تمدن» و تغییر عمیق در اندیشه و شخصیت فرق بگذارد.
زن سوم، زنی است که سرشت انسانی برابر با مرد دارد و معنا و مسئولیت زندگیشان مشابه است. او باید دارای استقلال فردی و اقتدار شخصیتی باشد و در همه حوزهها حضور یابد و از حقوق مساوی برخوردار گردد. بر این اساس میتوان از مدلهای متکثر و متنوع زن سوم یاد کرد.
براساس عصارهگیری که از فصول قبلی این نوشتار بدست می آید، میتوان اهداف و خواستههای شریعتی برای زن دوران خویش را در سه خصیصه «آگاه، مسئول و مولد» خلاصه کرد. همچنین میتوانیم به فقرات دیگری بپردازیم که او خود به زن سوم و روشنفکر پرداخته است. بر این اساس میتوان با بهرهگیری از تعابیر خود وی گفت هدف و خواسته مشخص شریعتی کسب «نقش، حق و شخصیت» برابر زن با مرد است (1355، با شما دو تن شهید شاهد، م.آ 1، 15 از 19 و یا: 1350، چه باید کرد؟، م.آ 20، 152 از 173)
او همچنین از سه ویژگی«اندیشمند و آزاد و تولیدکننده» یاد می کند (1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، ص 96 از 281). تعابیر او در اینجا به خوبی بیانگر اهداف متنوع و مدلهایی است که او برای دختران جامعه خویش آرزو میکند: فکر و اندیشه؛ آزادی؛ کار و تولیدکنندگی.
هر چند اکثر خواستههای شریعتی در مورد زنان جامعه خویش، حقوقی اولیه (هم چون خروج از خانه و تحصیل و آگاهی و اشتغال) برای تغییر نقش کلیشهای زنان در خانواده و جامعه را مد نظر قرار داده و تأکید او بر الگوهای قدیم و جدید نیز عمدتاً معطوف به همین حقوق است؛ ولی گاه ذهن تیزپرواز وی به اهداف بلندتری اشاره دارد. به طور مثال در پرداختن به زینب از او «به عنوان مظهری از رهبری اجتماعی و انسانی و مترقی زن» یاد میکند (1351، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، م.آ 21، ص 25 از 51). و یا وقتی از فاطمه در نقشهای گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعیاش یاد میکند، برخلاف فرهنگ مردسالار حاکم و به طور شگفتانگیزی از تعبیر «امام» برای او بهره می برد. (1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، ص 278 از 281)
هم چنین گاه توقع شریعتی از استقلال شخصیتی و «رأی» زن آن چنان است که وی در بحثهایی که در رابطه با دموکراسی رأیها - رأسها دارد، یکی از مصداقهای تحقق اندیویدوآلیسم و شخصیت منفرد مستقل را در رابطه زن و مرد و عاشق و معشوق میبیند:«حتي زن و شوهر يا عاشق و معشوق يا دو دوست، دو راي باشند. در چنين جامعهاي است كه دموكراسي واقعي تحقق پيدا ميكند، دموكراسي رأيها نه دموكراسي رأسها. بنابراين دموكراسي وقتي در جامعه تحقق پيدا ميكند كه جامعه تبديل به جامعه انديويدوآليستي مطلق شود (به معني دوركيمي كلمه، در مقابل سوسياليسم دوركيمي).»(1348، گرایش های سیاسی در قرون معاصر، م.آ 12، 15-14 از 25)
خواسته شریعتی در آن هنگام همچنین اصلاح درون خانه هم هست. او در الگوی زن اصیل اروپایی از خانواده ای که هر دو در بیرون و درون خانه کار میکنند، یاد کرد. در ادبیات دینیاش نیز همین آموزه را دارد. او در«قرن ما در جستجوی علی» می گوید:« با فاطمه کارهای خانه خود را تقسیم کردهاند؛ نه این که "کار بیرون مال من است، کار درون مال تو است"؛ نه! در کار داخل خانه تقسیمبندی دقیق شده است، و در تمام مدت، در خانه، علی کار خودش را میکند و فاطمه کار خودش را».(1351، قرن ما در جستجوی علی، م.آ 26، 46 از 63)
بدین ترتیب میتوان به طور خلاصه گفت زن سوم یا زن روشنفکر شریعتی با سه خصیصه «آگاه، مسئول و مولد» دارای «حق، نقش و شخصیتی مساوی مرد» است.
راهکارها و راهحلها
راهکار خاص شریعتی درباره زنان باید در مرحله اول در چارچوب راهکار عام او برای کل جامعهاش در نظر گرفته شود. شریعتی به مشی آگاهیبخش-آزادیبخش معتقد است. فاعل این استراتژی نیز «روشنفکر» است. بر این اساس راه حل عملی او برای رهایی زنان نیز در چارچوب همین مشی و با اتکاء به روشنفکر (در اینجا زن سوم یا زن روشنفکر) قرار دارد. اما وی به طور جزئیتری نیز در این باره سخن گفته است.
اولین نکته او توجه دادن به این امر است که روشنفکران (که شش مخاطب مجهول دارند) باید «زنان» را ببینند و آنها را نیز مخاطب خود قرار دهند(1351، درس 26 اسلام شناسی، م.آ 18، ص 2-1 از 41).
نکته بعدی که شریعتی روشنفکران را (هم به طور عام برای کل جامعه و هم به طور خاص در مورد زنان، در یک «تحلیل شرایط» دقیق)، توجه میدهد این است که «کلاسیسیسم» در جامعه ایران زنده و متحرک است و بدون در نظر گرفتن آن هیچ کار اساسی نمیتوان کرد. سینه روشنفکر مملو از حال و آینده است و با نفرت به گذشته مینگرد. اما توده مردم ستایشگر گذشته است (1343، مقالاتی از نامه پارسی، م.آ 36، 8-7 از 28).
شریعتی هم چنین تحلیل جامعهشناختی بومی و عمیقی در رابطه با شرایط روز جامعه خویش میکند. او به اشکریزی مردمان سنتیاش در صدها هزار روضهخوانی (سر بر دیوار خانه فاطمه) میپردازد و «اشک را شهادت عشق» مینامد، عشقی اما بدون آگاهی و عقل و بر این اساس به روشنفکر راه نشان میدهد که اگر موتور این «عشق» با چراغ آگاهی و اندیشه ناشی از بازخوانی و بازسازی دین و تفکیک آن از سنتهای قومی و تاریخی، روشن شود چه نیروی عظیمی برای «تغییری» که او به دنبال آن است، خواهد ساخت و البته موتور بیچراغ و عشق کور را «خطرناک و فاجعه» مینامد!(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، ص 18 تا 37 از 281).
بدین ترتیب مشی آگاهیبخش او در حوزه زنان به «روشنگری» نظری و مبناسازی فکری و دینی برای زن سوم (زن روشنفکر) در جهت مقابله با فرهنگ مذکر و مردسالار و توجه دادن مردان به زنان و به حقوق اولیه و بدیهی زنان برای خروج از زندان خانهنشینی و برخورداری از سواد و تحصیل و سپس اندیشه و اشتغال و فعالیت در عرصههای مختلف اجتماعی پرداخت. شریعتی به خوبی میدانست زن جامعه او هنوز از حقوق اولیهاش محروم است و نیز به خوبی آگاه بود که چه موانع سفت و سخت فرهنگی و سنتی در برابر او قرار دارد.
هم چنین او متوجه دادن «انگیزه، اعتماد به نفس، استقلال و اقتدار شخصیتی» به زنان برای خروج از وابستگی و خودکمبینی و تحقیر سنگین تاریخی و رضایت خود به این وضع و درونی کردن آن بود.
مجموع این راه حل ها را میتوان «آگاهیبخشی»علیه ایدئولوژی خانهنشینی و «انگیزهدهی» برای خروج از این وضع و تغییر نقش کلیشهای در جامعه و خانواده نام داد.
یک نکته کلیدی شریعتی در برابر تغییر شبهمدرنی که با تکیه بر شعار آزادی جنسی، به جای آزادی واقعی و اصیل زنان توسط قدرت استبدادی حاکم آغاز شده، این است که به جامعه مردسالار سنتی که در برابر این فضا بیمناک شده، هشدار میدهد تنها راه حل، «دادن حقوق انسانی زنان» است و نه مقابله ستیزهجویانه با شبهمدرنیسم از موضع سنتی دگم و پوسیده و ضدزن(1351، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، م.آ 21، ص 21-20 از 51). این راه (=دادن حقوق انسانی زن) طلاییترین نقطه تأکیدات شریعتی است. او هرگونه پیمودن مسیر مقابله و سرکوب را به شدت از نظرفکری و دینی و نیز راهبردی و کارکردی نقد میکند(1355، م.آ 10، جهت گیری طبقاتی در اسلام، 91-86 از 94) و نتیجه برخوردهای سنتی همراه با تهمت و توهین و غل و زنجیر کردن را صفر و حتی زیر صفر می داند(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 51 از 281).
شریعتی در مسیر روشنگری و شوک زدنهای پیاپی خود به فضای سنتی برای ترک برداشتن سد سدید سنت در برابر آزادی زنان برای بازشدن روزنهای به سوی آینده، با دید دقیق یک جامعهشناس بومی میداند که مهمترین مانع فرهنگ خانهنشینی زنان و تمرکز سلطه جنسیتی مرد سالارانه با پوشش مذهبی «عفت» و پوشش سنتی ملی «غیرت و ناموس» است. بنابراین او نقطه اصلی حمله خود را همین نقطه قرار میدهد و بر اثرگذارترین شخصیت در فضای سنتی جامعه، یعنی فاطمه انگشت میگذارد: «فاطمه یک خانهنشین ناآگاه نیست. او راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان نهضت به سر آورده و جوانی را در کورۀ سیاست زمانهاش گداخته است. او یک زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمیکند.»(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 246 از 281). شریعتی فاطمه را مصداقی برای مشی و ایدئولوژی ضدخانهنشینی خود قرار میدهد.
او به جایگاه فاطمه در فرهنگ شیعه، همانند جایگاه مریم در فرهنگ مسیحیت آشناست. شریعتی خود سعی میکند چهره او را بازخوانی و بازسازی کند و با نگرش و نقش تاریخی و اجتماعی جدیدی وی را فراروی احساسهای برافروخته جامعه سنتیاش قرار دهد. او در اینجا فاطمه را به سان «امام»ی به مخاطباناش معرفی میکند:«]فاطمه[خود یک امام است، یعنی یک نمونۀ مثالی، یک تیپ ایدهآل برای زن، یک اسوه، یک شاهد برای هر زنی که میخواهد شدن خویش را خود انتخاب کند».(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 278 از 281)
شریعتی ضمن تاکید به نیاز جامعه به «الگو» برای تغییر، همچنین بر زینب تاکید و این چهره را نیز بازخوانی و بازسازی میکند. او به گریه انبوه زنان سنتی جامعه اش برای زینب که «آتش در استخوانشان میزند» توجه میدهد و با عمق راهبردی یک مصلح اجتماعی تاکید می کند که اگر این زنان آگاه شوند، این اسوه بزرگ «بسیار خواهد ارزید» و «به شدت به کار خواهد آمد»(1350، فاطمه فاطمه است، م.آ 21، 32-28 از 281). او در جای دیگری زینب را الگویی غیرفرقهای (فراشیعه-سنی) و نیز فراایدئولوژیک (فرامذهبی-غیرمذهبی) و به عنوان «مظهری از رهبری اجتماعی و انسانی مترقی زن» معرفی میکند(1351، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، م.آ 21، ص 27-25 از 51).
الگوی دیگر و متأخری که شریعتی به مخاطبانش معرفی میکند «محبوبه» در داستان «شهید شاهد» (یا حسن و محبوبه) است. قهرمان این داستان که یک معلم است، محبوبه را الگوی سخنان خود، باز در میان دو الگویی که «آخوند و رمال» از یک سو و «قرتی»ها از سوی دیگر معرفی میکردند، قرار میدهد.(1355، با شما دو تن شهید شاهد، م.آ 1، ص 7-6 از 19)
اگر او در برخورد با سنت به تصفیه و قالبشکنی میپردازد در الگوگیری از غرب نیز تأکید میکند که میتوان ضمن انتخاب و اقتباس از غرب، شخصیت ملی و فرهنگ اخلاقی خویش را هم حفظ کرد. نمونه عملی او ژاپن است.(1349، اقبال مصلح قرن اخیر، م.آ 5، 120-119 از 128)
نکته مهم دیگری که در راهکارهای شریعتی به چشم میخورد، توصیه اکیدی است که او به ویژه بر «درونی کردن» فرهنگ مساواتطلبانه به جای فرهنگ حاوی سلطه جنسیتی دارد. مخاطب او در اینجا بیشتر مردان خو کرده به فرهنگ مردسالار است.(1351، انتظار عصر حاضر از زن مسلمان، م.آ 21، ص 2-1 از 51)
دوگانگی و فاصله حرف و عمل در مورد روشنفکران که شریعتی با دقت متوجه آن شده مشکل و حکایتی است که هم چنان باقی است! او خود مثال جالبی در این باره دارد:« فکر زود و گاه ناگهانی منقلب میشود اما ذائقه بسیار دیر و گاه هیچگاه! من مردی بزرگ و دانشمند را میشناسم که سی و هفت سال پیش نخستین کسی بود که در متعصبترین محیطهای مذهبی و سنتي مملكت يك تنه عليه حجاب قد علم كرد و تمام حيثيت معنوي و علمي و مذهبي و سیاسي که داشت در گرو آزادی زن از قید حجاب نهاد و در اولین مجلسی که به نشانة «رفع حجاب» تشکیل شد اولین سخنرانی را علیه حجاب کرد و حتی جانش را خطر کرد. اما سی و چندسال بعد از آن، یک روز خدمتشان رسیده بودیم و ایشان که دوفرزند خردسال داشتند یکی دختری هفت ساله به نام فاطمه و دیگری پسری پنج ساله بنام تقی؛ در جواب احوالپرسی ما شاگردانش که پسر بودیم فرمود: «همشیره تقی کسالت پیدا کرده است!».(1348، هبوط، م.آ 13، 160-159 از 309)
جمعبندی؛ گفتمان زن شناختی شریعتی: «بر علیه ایدئولوژی خانه نشینی»
(انسداد زدایی اجتماعی با مبارزه علیه ایدئولوژی خانهنشینی / مشی آگاهیبخش - آزادیبخش زنان)
آمار تیاسن: کار و تحصیل نقش انسدادزدایی اجتماعی برای زنان دارد. (غفاری، 1382، ص136)
زنشناسی شریعتی از آنجا که:
- زنان را میدید و بر محرومیت آنان تمرکز داشت و میخواست آن را برای جامعه خویش و به ویژه روشنفکراناش تبدیل به «مسئله»ای جامعهشناختی کند؛
- به تبیین علل فرودستی زنان پرداخت و نگاهی تلفیقی در این باره داشت؛
- به ارائه راه حل پرداخت و نخستین و مهمترین گام را جهت انسدادزدایی و رفع مانع در برابر حرکت زنان در جهت رهایی و کسب حقوق مساوی با مردان، در خروج از خانه میدید؛
واجد عناصر و مؤلفههای یک گفتمان و نظریه است، نظریهای که ما آن را «آگاهیبخشی - آزادیبخشی زنان بر علیه ایدئولوژی خانهنشینی» جهت انسدادزدایی اجتماعی برای زنان می دانیم.
کل آموزههای شریعتی در رابطه با زنان را در یک تیتر جمعبندی می کنیم:«گفتمانی بر علیه ایدئولوژی خانهنشینی جهت انسدادزدایی اجتماعی برای زنان».
شریعتی در برابر ایدئولوژی خانهنشینی که وجه غالب فضای سنتی در مورد دختران و زنان و مانع اصلی حرکت زنان به سمت رهایی بود، تهاجمی همهجانبه را آغاز کرد. هدف او تغییر شخصیت و نقش اجتماعی زنان بود. به همین خاطر وی به نقد جدی نوع سنتی خانهنشینی پرداخت؛ مردان را مخاطب قرار داد و به شدت به آنان تاخت؛ این وضعیت را خلاف آموزههای اصیل دینی و رفتارهای صدر اسلام دانست؛ الگوهای بزرگی از نامداران دینی زن را در برابر این گونه خانهنشینی قرار داد؛ آنها را به مقاومت بیحاصلشان در برابر فرهنگ و گونه شبهمدرن آگاهی و هشدار داد و... حرکت او در این رابطه بسیار صفشکن و جوشکن بود و به شدت به نفع و برای زنان فضاسازی کرد. آن هم در دوران «زن؟ - هیس!» و با حساسیتهای «زن؟ - گیس!» و با نصایح دلسوزانه «هنوز مصلحت نیست!».
شریعتی در حرکت فکری-انگیزشیاش برای اصلاح فرهنگ و وضعیت مرد/پدرسالار و انسدادزدایی برای رهایی زنان، بر علیه ایدئولوژی خانهنشینی تمرکز کرد و در این راستا به ایجاد آگاهی، هویت و استقلال وجودی، اعتماد به نفس، اقتدار شخصیتی و درونی کردن آن توسط زنان و تواناسازی آنان و تغییر این فرهنگ چه به لحاظ معرفتی و چه به لحاظ روانشناختی در مردان پرداخت.
بدین ترتیب همان گونه که مشی کلی شریعتی برای جامعه ایران «مشی آگاهیبخش-آزادیبخش» بود، در حوزه زنان نیز میتوان مشی او را مشی آگاهیبخش-آزادیبخش زنان با جهتگیری و درونمایه ضدایدئولوژی خانهنشینی دانست.
کسب آگاهی و امکان خروج از خانه مرحلهای اساسی در جنبش زنان در جهان نیز بوده است.(مشیرزاده، 1382، ص دوازده مقدمه؛ص34؛ص289؛ص324؛ص؛ص508419) (پاملاآبوت، منیژه عراقی، 1387، ص 123؛ص259) (مگیهام / مهاجر، 1382، ص 469)
در ادبیات فمینیستی به تکرار به مقاومتهای فرهنگی در برابرآموزههای ویکتوریایی(تعریف زن در چارچوب خانه) درباره حضور زن در عرصه عمومی اشاره شده است:«ایدئولوژی خانهنشینی در قالبهای جدیدی مطرح میشد و از طریق سازوکارهای جامعهپذیری اعم از خانوادهها، دستگاههای آموزشی، و رسانهها تقویت میشد.(مشیرزاده، 1382، ص 508)
آیا شریعتی یک فمینیست بود؟
فمینیسم یک مفهوم واحد نیست (فریدمن / مهاجر، 1386، ص 5) و بهتر است از تعبیر «انواع فمینیسم» بهره گرفته شود (همان). اما اساس همه آنها بر توجه به موقعیت فرودست زنان و «تبعیضی است که آنها به خاطر جنس خود با آن روبرو میشوند و تمامی انواع فمینیسم، به منظور کاهش این تبعیض و در نهایت غلبه بر آن، خواهان تغییراتی در نظم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگیاند»(همان). ضمن آنکه فعالیت و جنبش زنان بسیار پیشتر از رواج این واژه وجود داشته است و نیز بسیاری از تلاشگران در این مسیر این اصطلاح را برای خود به کار نمیبردند:«صرفاً در همین اواخر است که استفاده از تعبیر فمینیست برای تمام گروههای مدافع حقوق زنان متداول شده است».(همان، ص 8)
با این مقدمه اگر فمینیسم و فمینیست را به معنای تمرکز «انحصار»ی بر مسئله فرودستی زنان و تلاش برای رهایی آنها بدانیم، قطعاً شریعتی فمینیست نبود. آگاهی - آزادیبخشی زنان «بخشی» از تلاش روشنفکرانه وی برای آگاهی-آزادیبخشی به جامعهاش بود. او به موضوع و مسئله زنان توجه داشت؛ آنان را میدید و میخواست دیگران (به ویژه مردان) نیز بدان توجه کنند؛ مخاطبشان قرار میداد و به آنها آگاهی، انگیزه و اعتماد به نفس میبخشید؛ به رهاییشان میاندیشید و برای آن راه حل میداد؛ اما این همه را در کادر یک حرکت عامتر برای تغییر اجتماعی میدید.
اما اگر فمینیسم را تمرکز انحصاری بر رهایی زنان ندانیم، که نباید بدانیم؛ و توجه به تبعیض جنسی و تلاش برای رهایی زنان از ستمهایی تلقی کنیم که صرفاً به جرم زن بودن متحمل آن میشوند؛ آن گاه قطعاً آرای او دارای مؤلفهها و عناصر جدی و جوانههای قابل رویش بسیاری برای رهایی زنان است و اندیشه و فکر و حرکت وی واجد گرایش فمینیستی روشن و صریحی است.
برو این دام بر مرغی دگر نِه
که عَنقا را بلند است آشیانه
حافظ
یک گروهک گمنام ایرانی به تقلید از سازمانهای معتبر بین المللی که سالانه جوایزی به برگزیدگان خود در رشته های مختلف اعطا می کنند دست به یک عمل جنحالی زده و با ضرب یک مدال بنام «نشان مصدق»، آن را یکجا به بیش از ۲۳۰ نفر ایرانی، از هر گرایش و با هر سابقه ی سیاسی و اجتماعی و بسیاری از آنها کاملاً متضاد با هم، و خارجی و ۱۷ سازمان اهداء کرده، و به عبارت دقیق تر حراج نموده است.
مصدق بزرگمردی سیاسی است که در میان هموطنان خود دوستان و دوستداران بی غل و غش بیشمار داشته و نیز مخالفان و دشمنان بسیار؛ از گروه اخیر بعضی در راه نهضت ملی او بزرگترین سنگ ها را انداخته اند، بعضی به او دروغ گفته اند، بعضی هم با پشت کردن به او به راهش خیانت کرده به دنبال این و آن ـ مثلاً خمینی ـ رفته اند...؛ آیا می توان ساده لوحی پیشه نموده تصور کرد که قراردادن نام اینهمه افرادی که کمترین تجانسی با هم ندارند و برخی از آنان از گروه های نامبرده اند، یک نارویِ حساب شده، برای ایجاد اغتشاش فکری و پاک کردن خطوط میان آن دوستان و این دشمنان مصدق نبوده است؟
هیچکس به درستی نمیداند گروهکی که دست به این ابتکار زده کیست؟ و با این عمل نابخردانه چه می خواهد؟ و چرا دست به این کار پوپولیستی زده است. هیچکس نیست از آنان بپرسد: شما کی هستید و کی به شما صلاحیت این کار را داده است.
آیا اهدای «نشان مصدق» به آزاد مردانی همچون عباس امیر انتظام و دکتر نورعلی تابنده از طرف یک گروهک گمنام و موهوم زننده و قبیح نیست؟
حیرت آور است که این گروه «نشان مصدق» را به جبهه ملی ایران و شورای مرکزی آن در تهران نیز اهدا کرده است. آنهم جبهه ملی که مؤسس آن دکتر مصدق است و سابقه ای چنان دیرینه دارد، و به فرض آن هم که قراربود نشان مصدقی به کسی داده شود می بایست از سوی پیشکسوتان و قدیمی ترین مراجع جبهه ملی ایران به افرادی داده می شد که در راه آرمان های مصدق خدمات برجسته ای انجام داده بودند، نه به عکس!
اعطای «نشان مصدق» از طرف یک گروهک گمنام به ملیون باسابقه نه تنها برای آنان افتخاری نیست بلکه حتی یک نوع تحقیر و بی حرمتی نسبت به آنان نیز محسوب می شود.
مگر شهر، شهر هرت است که شما همه چیز را به سخره گرفته اید. شما کجا بودید آن روزی که دکتر مصدق که شاهد مراسم چهارم آبان و سالروز تولد محمد رضا شاه و اهدای نشان های شاهنشاهی بود و در مملکت مجسمه های شاه و رضا شاه را در میادین تهران و شهرستان ها نصب می کردند، خطاب به ملت ایرا ن گفت:
"با صدای رسا که تا پایان حیات و بلکه بعد از مرگ من نیز اثر خود را در ضمیر وطن پرستان باقی بگذارد، اعلام می کنم که به لعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود هر کس که بخواهد در حیات و مماتم به نام من بتی بسازد و مجسمهای بریزد؛ زیرا هنوز رضایت وجدان برای من حاصل نشده و آن روز هم که به خواست خداوند این مقصود حاصل شود تازه نشانه انجام وظیفه است که هر کس بدان مکلف میباشد و حقاً سزاوار خوشباش پاداش نیست.»
(روزنامۀ اطلاعات، مورخ ۱۶ / ۴ / ۱۳۳۰ )
روز گذشته خانمی از این گروه مقیم کلن ــ آلمان به من نوشته بود : "نام شما نیز در زمره دریافت کنندگان است. دریافت نشان مصدق را به شما شادباش می گویم."
پاسخ اینجانب به این خانم چنین بود:
خانم س. س. گرامی
با تعجب از نامه شما و اهدای نشان مصدق به خود مطلع شدم. لازم به اشاره است که من ابداً در جریان این مسأله نبودم.
متاسفم که نمی توانم این نشان را بپذیرم. زیرا شما و همسرتان که از خانواده سیاسی دیگری می باشید، که همیشه در برابر خانواده ی ملی قرار داشته و امروز هم از آن اعلام فاصله نکرده اید، صلاحیت اهدای مدال یا نشان مصدق به مصدقی های با سابقه و اعضای جبهه ملی ایران را ندارید.
سالهاست که اعمال مشکوک و پوپولیستی شما و همسرتان که از یک کنگره سیاسی به کنگره سیاسی دیگر(کنگره های جبهه ملی و سکولار دموکراسی:) میروید و کوشش کرده اید در همه جا باشید. و به همه رهنمود دهید، در صحنهً سیاسی ایرانیان از چشم ها دور نمانده است.
حتی ما بسیار دیده بودیم که به اعضاء و هواداران بعضی از احزاب اینگونه القاء کرده بودند که آنان نخبگان سیاسی ایران اند و می بایست جبهه ملی ها و بطور کلی ملیون را که از دید آنان«اگاهی ایدئولوژیک» نداشتند رهبری کنند، و آن ساده لوحان نیز این افسانه ی عامیانه را باور کرده بودند!
یکی از پیروان رهبر یکی از اینگونه احزاب حتی یک بار در یک مصاحبه، به شهروند روز، گفته بود:
« توده ها به نشستهای جبهه ملی میرفتند و هورا میکشیدند چون آن جمع، جمع بزرگی بود. اما اطرافیان و دوستانِ ...[آن رهبر] عموما نخبه بودند. او دنبال عِده و عُده نبود.»
و همو اضافه کرده بود:
« البته.... سرش به تنش میارزید.(...). من خیلی تحت تاثیر ... قرار گرفتم. گندههای جبهه ملی هم با او قابل قیاس نبودند. یک انتلکتوئل واقعی بود.» !
البته چنین تصوری چندان هم دشوار نبود چه از دید اینگونه اشخاص «روشنفکر» کسی بود که مانند آنها می اندیشید وناچار دیگران از چنین دیدگاهی عامی و هوراکش شمرده می شدند.
این طرزفکر، یعنی نخبه شمردن خودی ها و توده شمردن و «هورا کش دانستن» دیگران همان «کبر کمونیستی» بود که لنین رفقای حزبی اش را از آن برحذر داشته بود، اما هر روز همچنان شدید تر می شد، و با انشعاب هم زائل نمی شد!
اکنون نیز شاهد آنیم که افرادی بسیار مبتدی، بل بدوی، با همان تصورات کودکانه در خیال خام راهنمایی این «ملیون هوراکش» اند و حتی به برخی از آنان مدال یا نشان هم می دهند.
سوابق این کارها در خارج از کشور در دست ماست. در خارج از کشور این سابقه به سال اول تشکیل کنفدراسیون می رسد. در آن زمان هواداران حزب توده، با تکیه به ایده های کلیشه ای که حزب توده به خورد آنان داده بود و آنان آنها را عالی ترین مرحله ی فهم اجتماعی و سیاسی پنداشته بودند، دچار این تصور بودند که دانشجویان عضو یا هوادار جبهه ملی به قول آنان برنامه ی سیاسی و بخصوص «آگاهی ایدئولوژیک»، یا بنا به اصطلاح دیگرشان دارای «ایدئولوژی علمی» (!)، که منظورشان از آن «مارکسیسم ـ لنینیسم»، و به عبارت درست تر مشتی کلیشه ی حفظی بود، نداشتند و درنتیجه شایسته ی رهبری جنبش دانشجویی نبودند آنان با اینکه غالباً حتی با فرهنگ ملی خود بسیار بیگانه بودند، بنا بر این تصور باطل خود را دارای این «رسالت تاریخی » (!) می پنداشتند و در این محق می دانستند که رهبری این جنبش را در دست بگیرند و با ائتلافی که توانسته بودند با هواداران مرحوم خلیل ملکی بوجود آورند کوشیدند تا این پندار خود را عملی سازند. اما هواداران جبهه ملی، که با این یاوه سرایی ها از زمان دولت مصدق آشنا بودند، چنین فرصتی به آنان ندادند و رهبری جنبش را تا کنگره ی شانزدهم در دست داشتند!
بسیاری از پیروان این طرز فکر هنوز هم در آن پندارها گرفتارند و خود را تافته ی جدا بافته ی جهان سیاسی شمرده در دل نسبت به دیگران به دیده ی تحقیر می نگرند؛ وگرنه به خود اجازه ی اعطای نشان به دیگران را نمی دادند، و افرادی خام تر از خود را در این کار شریک جرم خویش نمی کردند.
اگر برخی از کسانی که سابقه ی آن تجربه را ندارند فریب چنین بازی هایی را بخورند، حافظه ی تاریخی این آزمون ها گم نشده است، و به اکثریت نسل جدید نیز منتقل شده و خواهد شد!
به هر حال اینجانب خود را از دریافت هر نوع نشان و مدالی بی نیاز میدانم. و مسرورم که یک عمر بدون چشمداشت مدال و نشان با عشق و علاقه به راه مصدق ادامه داده ام و هنوز هم تا آخرین لحظهً حیات ادامه خواهم داد.
لطفا نام مرا از لیست خارج کنید.
افزون بر این لازم می دانم اینگونه رفتارهای عوامفریبانه را که جز سوءِ استفاده از نام ارجمند مصدق و نام عده ای از کسانی که به اصطلاح به آنان چنین نشانی داده می شود نام دیگری ندارد به شدت تقبیح کنم؛ زیرا با اینکه چه بسا عده ای چنین اعمالی را بی اهمیت شمارند اما نباید اجازه داد که این قبیل رفتارهای ناشایست شایع شود و به نوعی رسم و عادت تبدیل گردد، بطوری که بجای آموزش اخلاق مبارزه و رواج آزادگی بر بی اخلاقی های ناشی از حکومت ملایان بیافزاید.
با احترام
دکتر پرویز داورپناه
رادیو زمانه: در رسانههای داخلی گمانهزنیها درباره اعضای کابینه دولت دوازدهم و میزان مشارکت زنان در دولت بعدی درگرفته است. یکی از نزدیکان رئیس جمهوری اسلامی گفته است بعد از ماه رمضان اعضای کابینه تعیین میشوند. احتمال اینکه تصدی وزارت دادگستری را یک وزیر زن به عهده بگیرد وجود دارد.
الهام امینزاده، دستیار ویژه رییس جمهور در امور شهروندی درباره انتخاب اعضای کابینه دولت دوازدهم به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است:
«رییس جمهور اعلام کرده چینش کابینه را بعد از ماه رمضان انجام میدهد. رسانهها گمانهزنیهایی درباره تغییر کابینه کردهاند ولی جایی برای هیچکس مشخص نشده و وزرای فعلی هم نمیدانند حضورشان تا چند درصد حتمی است».
به گفته دستیار روحانی در امور شهروندی این احتمال وجود دارد که رئیس جمهوری اسلامی زنانی را برای تصدی وزارتخانههای آموزش و پرورش، علوم و دادگستری به مجلس شورای اسلامی معرفی کند.
وزیر دادگستری رابط بین دولت و قوه قضائیه است.
مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری در دولت یازدهم که به دلیل عضویتش در «هیأت مرگ» همراه با ابراهیم رئیسی، انتقادهایی را متوجه حسن روحانی کرده بود، دو هفته پیش گفته بود که هنوز از او برای حضور در کابینه بعدی دعوت نکردهاند.
دویچه وله - "دولت اسلامی" حمله موشکی جمهوری اسلامی به مواضع خود در سوریه را تایید کرد. این گروه تروریستی اخبار مربوط به کشتهشدن چند تن از سران خود در این حمله را "دروغ" خواند.
چهار روز پس از حمله موشکی ایران به مواضع "دولت اسلامی" (داعش) در دیرالزور، واقع در شرق سوریه، این گروه تروریستی گزارشی منتشر کرد که در آن به این حمله موشکی نیز اشاره شده است.
داعش ضمن تایید ضربه موشکی به مقرهای خود، گزارش جمهوری اسلامی مبنی بر کشتهشدن چند تن از سران این گروه را "دروغ" خواند و مدعی شد که موشکهای ایران شهروندان عادی را مورد هدف قرار دادهاند.
روز ۲۸ خرداد (۱۸ ژوئن) سپاه پاسداران اعلام کرد که با شلیک شش موشک میانبرد زمین به زمین به سمت اهداف تعریف شده در دیرالزور ، بیش از۱۷۰ تن از اعضا و فرماندهان "دولت اسلامی" را کشته و چند تن از آنان را زخمی کرده است.
به گزارش سپاه نیوز علاوه بر این، «تلفات سنگینی بر ادوات، تجهیزات و سامانههای» این گروه تروریستی وارد شده است.
منابع اسرائیلی نیزگزارش دادند که این حملهها موفقیتآمیز نبوده و سه موشک از شش موشک پرتابشده از ایران اصلا به منطقه مورد نظر نرسیده و در خاک عراق فرود آمدهاند.
بیبیسی: تعدادی از شرکتکنندگان در راهپیمایی روز قدس تهران علیه حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، شعار دادند.
این معترضان با مقایسه آقای روحانی و ابوالحسن بنیصدر، اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران شعار دادند: "روحانی بنیصدر پیوندتان مبارک".
خبرگزاری ایلنا معترضان را "برخی نیروهای تندرو" خوانده که با حضور در اطراف آقای روحانی شعار "مرگ بر آخوند آمریکایی، مرگ بر فتنهگر، مرگ بر منافق و مرگ بر بنیصدر" هم دادهاند.
فیلمی که از این صحنه منتشر شده نشان میدهد همزمان با شعار معترضان، محافظان آقای روحانی او را سوار خودرو میکنند و از محل دور میشوند. رسانههای محافظهکار نوشتهاند که رئیس جمهور ایران به دلیل شعارها مجبور به ترک راهپیمایی شده است.
از زمانی که آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران درباره تکرار تجربه ابوالحسن بنیصدر هشدار داده، جنگ لفظی میان رئیس جمهور ایران از یک سو و رهبر و اطرافیانش از سوی دیگر تشدید شده و در مسائل مختلفی نمود پیدا کرده است.
آیتالله خامنهای، روز ۲۲ خرداد در دیدار با روسای قوای سهگانه و مقامات ارشد ایران گفت "در سال ۵۹، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود."
پیش از آن آقای روحانی گفته بود نتایج انتخابات ریاست جمهوری "حکایت از موافقت اکثریت مردم با یک دیدگاه مشخص در مقابل دیدگاه رقیب دارد".
سایت رهبر ایران در روزهای اخیر ویدیویی را درباره روند منجر به عدم کفایت سیاسی آقای بنیصدر در سال ۱۳۵۹ منتشر کرد که در آن علاوه بر صحبتهای آقای خامنهای علیه رئیس جمهور وقت، سخنرانی حسن روحانی در مجلس علیه بنیصدر هم پخش میشود. در انتهای این فیلم نسبت به "پیاده شدن افراد از پرواز انقلاب" هشدار داده شده که بسیاری مخاطب آن را حسن روحانی میدانند.
محمد نوریزاد در۲۶مین تحلیل هفتگی از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» به تشریح دیدار "ویژه" خود با رهبر نظام حاکم بر ایران پرداخت، و گفت در این دیدار با وجود این که همراهان رهبری عصبی شده بودند از آنها درخواست کردم که آرامش خود را حفظ کنند، و آنگاه خطاب به آقای خامنه ای گفتم به دستور شما خیلی ها درایران اعدام، زندانی و از کشور تارانده شدند. محمد نوریزاد در دیدار "ویژه" با رهبر نظام خطاب به ایشان گفت شما از سال ۸۸ خیلی عبوس و بداخلاق شده اید، و این خط و مشی تند و تیز نشانه این است که شما تعادل اعصاب و روان خود را از دست داده اید، مگر شما از عالم چاقوکشی خبر دارید یا در این زمینه تجربه دارید که میگویید اینهایی که در آمریکا بر سر کار آمده اند مانند چاقوکشان تازه کار هستند که نمیدانند چه کار میکنند!؟
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
محسنی اژه ای- معاون اول قوه قضائیه- دیروز به خانواده شهدای هفتم تیر گفت:
"برخی می گویند امروز که جنگ تمام شده پس بسیج به چه کار ما می آید بسیج برای زمان جنگ است و بیاییم با هم متحد باشیم این ها همانهایی هستند که می گویند شادی خوب است چرا همهاش گریه و چرا همهاش ناله و حزن. آن گاه است که تلویزیون ما می رود سمت این موضوع و از آن بدتر آن زمانی است که برخی از مسئولین عالی رتبه [حسن روحانی] هم می روند سراغ همین حرفها و حرف از شادی می زنند و برای کنسل شدن یک کنسرت دنیا را به هم می ریزند. باید از این ها پرسید چه کسی با هنر مخالف است؟ ما ادعای آن را داریم که حزباللهیها خودشان بهترین هنرمندان هستند اما هدف شما از هنر رسیدن به ابتذال است...عدهای[اصلاح طلبان و اعتدالیون] تلاش دارند مردم فراموش کنند که آمریکا از صدسال قبل چه بلایی سر این نظام و مردم آورده است و تلاش کنند مردم تنفرشان از آمریکا کاسته شود و تلاش می کنند بگویند آمریکا آن دشمنی که می گفتید و آن شیطان بزرگی که می گفتید نیست. وقتی کسی استقامت می کند آن را تندرو و افراطی معرفی می کنند".
درباره سخنان معاون اول قوه قضائیه چند نکته قابل ذکر است:
یکم- وقتی محسنی اژه ای از صد سال بلاهای آمریکا به مردم و نظام ایران سخن می گوید، باید تاریخ بلاهای آمریکا از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۵۳ میلادی- سال کودتای آمریکایی/ انگلیسی/ آخوندی علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق- را توضیح دهد تا همگان با آن بخش از تاریخ ایران هم آشنا شوند. او به عنوان یکی از چهره های شاخص سرکوب در چهار دهه اخیر، در این خصوص متخصص بوده و می تواند آگاهی بخش باشد. محسنی اژه ای "بلای مجسم" است.
دوم- نفرت پراکنی علیه هر ملت، کشور، قوم، دین و جنسی اخلاقاً مذموم است و پیامد عملی آن هم نزاع، تخاصم و جنگ است. صلح، همزیستی مسالمت آمیز، تحمل دیگری و متفاوت ها؛ از هر نظر بر جنگ و سرکوب دیگری و متفاوت ها ترجیح دارد. به عنوان مثال، به نفرت پراکنی علیه بهائیان که متفاوت و دیگری به شمار می روند، توجه کنید. فقها با عناوینی چون "دین ضاله"، "دین اسرائیلی"، "دین انگلیسی"، و...؛ نه تنها خود همیشه بهائیان را به نحو سیستماتیک سرکوب کرده اند، بلکه این راه را هم گشوده اند که "آتش به اختیار" ها دست به قتل و ترور بهائیان بی گناه بزنند که تنها جرم آنان بهایی بودن است. بعد هم توسط همین دستگاه قضایی درباری ، قاتلان تبرئه می شوند. همین نفرت پراکنی موجب شده که بودایی ها در میانمار- مطابق ده ها گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین المل، دیده بان حقوق بشر، و دیگر نهادهای حقوق بشری- دست به کشتار و نسل کشی مسلمانان کشورشان بزنند که همه نهادهای حقوق بشری آن را "جنایت علیه بشریت" خوانده اند. نفرت از دیگری ( یهودیان، بهائیان، مسلمانان،ارامنه، و...) به جنایت و نسل کشی منتهی می شود. ترک ها هم در زمان آتاترک سکولار، بیش از یک میلیون ارمنی را قتل عام کردند که برخی از مورخین ارمنی، آن را "هولوکاست ارامنه" نامیده اند.
سوم- همه ملت ها، دولت ها، قوم ها، دین ها، را می توان از منظر اخلاقی و عدالت (دموکراسی، حقوق بشر، آزادی، و...) نقد کرد. قطعاً تمامی کودتاهایی که دولت آمریکا در کشورهای مختلف انجام داده، از نظر حقوق بین الملل و اخلاق، محکوم بوده و قابل نقد است. بسیاری از دولتمردان بعدی آمریکا، کودتاهای دولت های قبلی را محکوم کرده اند. به عنوان مثال، مادلین آلبرایت(وزیر امور خارجه دولت بیل کلینتون)، باراک اوباما (رئیس جمهور قبلی آمریکا)، جان کری (وزیر خارجه قبلی آمریکا)، و...کودتای علیه مصدق را محکوم کرده اند.
قطعاً تجاوزهای نظامی آمریکا به کشورهای افغانستان، عراق، لیبی، سوریه، یمن، و...؛ از نظر حقوق بین الملل محکوم است و پیامدهای فاجعه باری برای ده ها میلیون شهروند این کشورها داشته است. اینک اکثر دولتمردان آمریکایی تجاوز نظامی به عراق را محکوم کرده و آن را مصیبت بار به شمار می آورند. هیلاری کلینتون هم در رقابت های انتخاباتی حتی یک بار نتوانست از تجاوز نظامی به لیبی دفاع کند.
چهارم- دولت های اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده، ترکیه، چین، روسیه، و...به هیچ وجه نمی خواهند که ایران و آمریکا دارای روابط دوستانه باشند. همه آن ها از تخاصم ایران و آمریکا بسیار سود برده اند و برخی از آن ها همیشه کوشیده اند و می کوشند تا دولت آمریکا را وادار به حمله نظامی به ایران کنند. قطعاً "منافع ملی" ایران حکم می کند که ایران با آمریکا دارای بهترین روابط باشد. هر کس مخالف این امر است، "نفوذی دشمن" و "خادم دشمنان ایران" است. اگر خامنه ای و قوه قضائیه به دنبال نفوذی های دشمن می گردند، به آئینه بنگرند.
پنجم- یکی از ویژگی های تشیع موجود ، گریه و ناله و غم و انده است. فقها همه ائمه و حضرت زهرا را شهید کردند تا تاریخ مصیبت اختراع کنند. از شهادت امام علی و امام حسین که بگذریم، مورخین گذشته درباره شهادت بقیه اصلاً اجماع نداشته اند. آیا پیامبر اسلام آمده بود تا پیروانش، اندوه و روضه خوانی را جایگزین شادی و طرب کنند؟ تفاوت اکثریت پیروان حضرت محمد ( اهل تسنن) با اقلیت پیروان او (شیعیان) در این مورد هم نکته مهمی است که نمی توان و نباید آن را نادیده گرفت.
به تفاوت تفسیر مولوی از نبوت و ولایت با روایت شیعیان- خصوصاً فقیهان- از این دو بنگرید؛ و بگوئید کدام یک برای انسان امروز اخلاقی تر و موجه تر است :
مراقب سپرده هايتان باشيد.
اگر سپرده تان رفت، رفت! بانك مركزى هيچ مسووليتى در قبال سپرده هاى مردم نزد هيچ بانك دولتى و غير دولتى و موسسه ى مالى ندارد.
لطفا اين خبر را كه بر اساس گفت و گوى مسوولان رسمى بانكى در سيماى جمهورى اسلامى ست به اطلاع كسانى كه سپرده هاى شان را به بانك ها و موسسات مالى سپرده اند برسانيد بلكه بتوانند زودتر راه چاره اى براى از دست نرفتن سرمايه شان پيدا كنند.
اگر بانك يا موسسه اى ورشكست شد، بانك مركزى هيچ تعهدى در قبال باز پرداخت سپرده هاى مردم ندارد.
حسن روحانی در ضیافت افطار با فعالان اقتصادی گفت: «ابلاغ سیاستهای اصل۴۴ برای واگذاری اقتصاد به مردم بود؛ اما بخشی از اقتصاد که دست دولت بیتفنگ بود را به یک دولت با تفنگ تحویل دادند.» به گزارش کلمه، این بخشی از سخنان رییس جمهور در ضیافت افطار با فعالان اقتصادی است. او با انتقاد از روند خصوصی سازی و سهم بالای سپاه گفته است: «بخشی از اقتصاد دست یک دولت بیتفنگ بود که آن را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همهچیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند.» حسن روحانی اگر چه اسمی از سپاه نبرده است، اما سخنان او ناظر به فعالیت این نهاد نظامی است که افزون بر فعالیت نظامی در زمینههای اقتصادی و رسانهای هم نقش فعالی دارد و با استفاده از قدرت نامشروع به تبلیغ علیه دولت منتخب مردم مشغول است.
این سخنان روحانی یادآور انتقادات سالهای گذشته اوست که گفته بود: اگر اطلاعات، تفنگ، پول، روزنامه، خبرگزاری و دیگر مظاهر قدرت در یک نهاد جمع شود، ابوذر و سلمان هم باشد، فاسد میشود."
براساس توضیحات حسن روحانی، واگذاریهای دولت قبل طبق آمار به بخش واقعی خصوصی حداکثر تنها ۱۳ درصد بوده است.
او افزوده ما نیازمند ثبات مشتری و بازار مشترک هستیم و باید اقتصاد به بخش خصوصی واگذار شود.
روحانی با اعلام این نکات یادآوری کرده که همه قوا و مسئولان ذیربط باید به بخش خصوصی امنیت بدهیم و گفته« امنیت تنها با داعش به خطر نمیافتد، بلکه دولت، مجلس و قوه قضائیه می توانند روزانه با وضع آییننامهها و برهم زدن آرامش بازار، امنیت را بر هم بزنند و یا متقابلا می توانند امنیت را تقویت کنند.»
رییس جمهور منتخب با بیان این موارد یادآوری کرده است که اگر نهایت امر را مردم بدانیم، آن وقت تولید، توزیع و تجارت ما و تلاش اصناف ما، در نهایت همه خدمت به مردم معنا میشود و اگر این وضع ایجاد شد، درست است. درست است که تجارت یعنی کسب سود و باید سود باشد تا حرکتی ایجاد شود، اما اصل و نهایت این فعالیت، باید خدمت به مردم باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب
روزنامه ژاپنی آساهی شیمبون نوشت: رسانه های ایران روز هفدهم ماه جاری گزارش دادند، گارد ساحلی عربستان سعودی روز هفدهم ماه جاری صیاد ایرانی را در قایق ماهی گیری در سواحل خلیج فارس به ضرب گلوله کشته است.
به گزارش انتخاب، ایران، کشور مسلمان با مذهب رسمی شیعه، همانند عربستان سعودی، کشوری مسلمان سنی مذهب، کشور بزرگ منطقه به شمار می آید. اختلافات میان عربستان سعودی و ایران پیرامون جنگ داخلی سوریه و یمن جدی و روابط دیپلماتیک میان دو کشور از ماه ژانویه سال گذشته قطع شده است. ایران و عربستان سعودی به تازگی پیرامون قطع روابط دیپلماتیک با قطر و عملیات تروریستی تهران یکدیگر را سخت سرزنش کردند و هم اکنون این نگرانی وجود دارد که آتش جدید تنش میان دو کشور شعله ور شود.
بر اساس گزارش خبرگزاری های ایران، سپیده دم روز هفدهم ماه جاری دو قایق ماهی گیری ایران در طول ماهی گیری در خلیج فارس واقع در جنوب ایران، بر اثر امواج بلند حاصل از وضعیت بد آب و هوایی از آب های ایران دور شدند. در این زمان، گارد ساحلی عربستان سعودی شلیک به سوی قایق ماهی گیری را شروع کرده و ماهی گیر چهل و دو ساله ایرانی بر اثر شلیک گلوله که به پهلو و نزدیک کمر وی اصابت کرده، کشته شده است.
قانون- وزیر کشور انگلیس در پاسخ به اظهار نظر یک نماینده پارلمان، تظاهرات روز جهانی قدس را «ناراحتکننده» خواند و قول داده ممنوع کردن این تظاهرات در انگلیس را بررسی خواهد کرد.
به گزارش قانون به نقل از فارس، در حالی که حامیان فلسطین در سراسر جهان در حال آماده شدن برای حضور در تظاهرات «روز قدس»، وزیر کشور انگلیس این تظاهرات را «ناراحتکننده» خوانده است.
وزیر کشور انگلیس که برای توضیح پارهای از موضوعات به پارلمان این کشور رفته بود، با اظهارات یک نماینده که به شدت مخالف تظاهرات روز جهانی قدس و همچنین حزبالله لبنان بود، مواجه شد.
به گزارش «تایمز اسرائیل»، «رابرت ینریک» نماینده یهودی شهر «نیووراک» در پارلمان انگلیس که از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی هم محسوب میشود، در پارلمان عصبانیتش را درباره برگزاری تظاهرات روز جهانی قدس در انگلیس ابراز داشت.
امسال هم در انگلیس تظاهرات روز قدس روز یکشنبه هفته جاری که روز تعطیل در این کشور است، برگزار شد چرا که روز جمعه روز کاری است(جزئیات بیشتر).
این نماینده پارلمان انگلیس گفت: « ما با تظاهراتی روبرو شدیم که در آن بنرها و شعارهای ضد یهودی و همچنین افرادی با پرچمهای حزبالله حضور داشتند».
وی افزود: «یکی از حاضران در این تظاهرات، با تمسخر کردن قانون پرچمی داشت که روی آن نوشته شده بود "شما نمیتوانید مرا دستگیر کنید چرا که من از شاخه سیاسی حزبالله حمایت میکنم و نه شاخه نظامی آن"».
ینریک از وزیر کشور انگلیس سوال کرد که «چه زمانی خواهد رسید که ما علیه این تجمعات اقدام قانونی کنیم. این تجمعات را ممنوع کنید تا شاهد چنین چیزهایی در خیابانهای لندن نباشیم و از این اطمینان حاصل کنیم که همه حزبالله را به عنوان یک سازمان مورد شناسایی(برای ممنوع و غیرقانونی کردن در انگلیس) مورد نظر داریم».
وزیر کشور انگلیس در پاسخ به این اظهارات، تظاهرات روز جهانی قدس را «ناراحت کننده» خوانده و قول داده که ممنوع کردن آن و همچنین ممنوع و غیرقانونی کردن حزبالله لبنان را بررسی خواهد کرد.
«امبر راد» گفت: «همیشه ناراحت کننده است که چنین نوعی از تجمع و تظاهرات و اقدام تحریک آمیز را ک توصیف کردید، شاهد باشیم. حتما این باید برای او(«رابرت ینریک» نماینده یهودی شهر «نیووراک») و خانوادهاش ناراحت کننده بوده باشد».
وی افزود: «من قطعا آنچه او گفت و پپیشنهاد داد را بررسی خواهم کرد و با او مذاکره خواهم کرد و اگر ضروری بود با مجلس عوام هم آن را در میان خواهم گذاشت».
تاکنون و بر اساس قوانین موجود در انگلیس، این کشور شاخه نظامی حزبالله لبنان را غیرقانونی اعلام کرده اما شاخه سیاسی شامل این قاعده نشده است.
عصر ایران - حمله موشکی ایران به مواضع داعش، درست چند روز بعد از عملیات تروریست ها در تهران، هم خرسندی مردم را به دنبال داشت و هم حس همدلی ملی -که بعد از عملیات تروریستی در تهران ایجاد شده بود- را تقویت کرد.
با این حال، اظهار نظرهای خامی که از سوی برخی مسوولان در دولت و سپاه مطرح شد، شیرینی این اقتدار را به کام ملت تلخ کرد.
بعد از شلیک موشک ها ، مردم و همه جناح های سیاسی لب به تحسین آن گشودند. گویا برخی مسوولان بعد از این که دیدند به اصطلاح "کار گرفته است"، ترجیح دادند آن را به نفع خود مصادره کنند:
یکی گفت وزارت اطلاعات، محل تجمع تروریست ها را به سپاه داده است، دیگری گفت نه خیر ، خودمان اطلاعات را جمع آوری کردیم، آن دیگری از دستور رئیس جمهور که رئیس شورای عالی امنیت ملی نیز هست، برای حمله موشکی خبر داد و ... و بدین ترتیب، کار به نزاع و حتی بی احترامی در برخی رسانه ها کشید که هر کسی می گفت افتخار این کار مال ماست!
اگر مردم ایران شلیک به داعشی ها را تأیید کردند و از آن خوشحال شدند، به این دلیل بود که این "اقدام خوب" را یک "اقدام ملی" می دانستند، کما این که واقعاً هم یک اقدام ملی بود و مگر می شود برای انجام یک عملیات برون مرزی که دارای ابعاد بین المللی وسیعی نیز هست، تنها یک بخش از نظام رأساً تصمیم بگیرد و رأساً اجرا کند؟!
وفا آذربهاری ـ کیهان لندن ـ «شورای ملی مقاومت ایران» که «سازمان مجاهدین خلق ایران» ستون اصلی آن است، در یک نشست خبری، از تشدید فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی ایران خبر داد و بر اعمال تحریمهای جدید، و هم چنین قرار دادن «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در لیست گروههای ترویستی وزارت امور خارجه آمریکا تاکید کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۴۲ مرکز موشکی دارد
علیرضا جعفرزاده، معاون دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران، در این نشست خبری که روز سه شنبه ۲۰ ژوئن در دفتر این «شورا» در چند قدمی کاخ سفید آمریکا برگزار شد، از وجود ۴۲ مرکز موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبر داد که مشغول تولید، فرماندهی و آزمایش موشک هستند.
به گفته جعفرزاده، مسئولیت این مراکز موشکی بر عهده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ۱۵ مرکزساخت موشک را دنبال می کند، و ۲۷ مرکز هم امر فرماندهی را بر عهده دارند، و ۳ مرکز دیگر نیز مشغول آزمایش موشکی هستند. وی افزود: این مراکز موشکی در جنوب استان سمنان، اطراف دریاچه قم، و جنوب شهرستان ورامین قرار دارند.
به گزارش ایلنا، روابط عمومی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) نیروی زمینی سپاه از درگیری رزمندگان اسلام با یک تیم تروریستی وابسته به استکبار جهانی خبر داد و اعلام کرد: یک تیم تروریستی که قصد انجام اقدامات تروریستی و ایجاد ناامنی در داخل کشور را داشت، بامداد امروز (جمعه) توسط رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) سپاه شناسایی و در یک درگیری که در منطقهی کردستان انجام شد، تعداد سه تن از تروریستها به هلاکت رسیده و یک نفر از آنان دستگیر شد.
همچنین در این درگیری تعدادی سلاح و مهمات از تروریستها به دست رزمندگان قرارگاه حمزه سید الشهدا (ع) نیروی زمینی سپاه آفتاد.
همسایگان قطر از این کشور خواستهاند برای رفع تنشها شبکه تلویزیونی الجزیره را تعطیل و روابط خود با ایران را قطع کند. این کشورها خواستههای دیگری نیز دارند که برچیدن پایگاه نظامی ترکیه یکی دیگر از آنهاست.
پس از بالاگرفتن تنش میان شماری از کشورهای عربی با قطر که قطع روابط دیپلماتیک عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر با دوحه را در پی داشت، این کشورها برای عادیسازی روابط شرطهایی اعلام کردهاند.
کویت که نقش میانجی میان قطر و دیگر کشورهای عربی منطقه را بر عهده گرفته فهرستی از ۱۳ درخواست و شرط این کشورها برای پایان دادن به بحران موجود را به مقامهای قطر ارائه کرده است.
پایان دادن به روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی، خاتمه دادن به فعالیت شبکه تلویزیونی الجزیره و بستن پایگاه نظامی ترکیه از جمله درخواستهای کشورهای عربی از قطر است که دوحه برای برآورده کردن آنها ده روز مهلت دارد.
دماوند - آیت الله جوادی آملی در راهپیمایی روز قدس گفت: حملات موشکی به داعش قدرت اسلام را نشان داد.
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله جوادی آملی مرجع عالیقدر جهان تشیع در حاشیه شرکت در مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در شهرستان دماوند در جمع خبرنگاران اظهار داشت: مسلمین جهان و مومنین ایران به خوبی قدر ماه مبارک رمضان را دانستند، از خداوند موفقیت و رسیدن این مردم عزیز به معارف قرآن و عترت را خواستارم.
وی با اشاره به دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی، گفت: دشمنان مشترک گرچه به نام امریکا، اسرائیل و داعش هستند اما آل سعود و برخی کشورهای دیگر هم جزو یاران آن ها هستند و ملت مسلمان و غیور ایران اسلامی، بلکه جهان اسلام، باید دشمن شناس بوده و از برکت قرآن و عترت، عدل را احیاء کرده و ظلم را از بین ببرند، تا گوش های آن هایی که با استکبارها همکاری می کنند، بشنود و بیدار شوند.
آیت الله جوادی آملی با اشاره به حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مواضع داعش، گفت: حق شناسی از ایران مقتدر اسلامی و این فرزندان دارم، این قدرت اسلامی است که توانست این تروریسم را از بین برده و با موشک قدرت خود را نشان دهد.
وی اضافه کرد: این ها همه به برکت وحدت اسلامی و وحدت جهان اسلام است، پاسداشت خون های پاک شهدا و صیانت از راه امام راحل است، من از تمام عزیزان که با ارسال موشک توانستند قدرت ایران اسلامی را حفظ کنند، حق شناسی کرده و برای آن ها دعا می کنم و امیدوارم این کشور بپا خاسته موفق شود و انقلاب را حفظ کرده و در اختیار حضرت ولی عصر(عج) قرار دهد و از شما قدرشناسی می کنم.
شرکت کنندگان در راهپیمایی روز جهانی قدس با قرائت قطعنامه ای مواضع خود را اعلام کردند.
به گزارش ایسنا، متن کامل این قطعنامه راهپیمایی سراسری روز جهانی قدس سال 1396 بدین شرح است:
سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ (سوره اسرا آیه 1)
حمد و سپاس بیکران خداوند سبحان را که به ما توفیق داد با حضور حماسی و باشکوه در آزمون سترگ و آوردگاه بزرگ "روز جهانی قدس"، بار دیگر زوال قطعی رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی و بیزاری از جبهه سلطه و استکبار و جاهلیت مدرن و قبیلهای روزگار را فریاد زنیم.
اکنون که با گذشت 38 سال از ابتکار معجزگون و آیندهنگرانه معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت روحالله و ادامه راهبری حکیمانه و مدبّرانه حضرت امام خامنهای آرمان آزادی بیتالمقدس و رهایی ملت مظلوم فلسطین، فراتر از مرزهای جهان اسلام، جغرافیای تحت سیطرة قدرتهای سلطهگر را نیز تحت تأثیر قرار داده و رؤیای صهیونیستها در "تسلط از نیل تا فرات" و تحقق "خاورمیانه بزرگ" را باطل کرده است، ما شرکتکنندگان در راهپیمایی سراسری و دشمنشکن روز جهانی قدس که نماد حمایت از مردم مظلوم فلسطین است، مواضع خود را با بانگ رسای توحیدی "اللهاکبر" و "خامنهای رهبر" به جهانیان اعلام مینماییم:
رفتارشناسی اجتماعی از توضیح پدیده "انعام" عاجز است. همان افرادی که در فروشگاهها به دنبال اجناس ارزان قیمت و صرفهجویی هستند در رستوران و آرایشگاه انعام میدهند آن هم برای کالا و خدماتی که قیمتاش مشخص است. [لینک به گالری تصاویر]
رفتارشناسی اجتماعی از توضیح پدیده "انعام" عاجز است. همان افرادی که در فروشگاهها به دنبال اجناس ارزان قیمت و صرفهجویی هستند در رستوران و آرایشگاه انعام میدهند آن هم برای کالا و خدماتی که قیمتاش مشخص است و چون در آخرسر پرداخت میشود هیچ تغییری هم در رابطه مصرف کننده با فروشنده ایجاد نمیکند. [لینک به گالری تصاویر]
مقدمه
آقای رضا پهلوی سال هاست که تلاش میکند خودرا بعنوان یک رهبر مشروع اپوزیسیون خارج از کشور به مردم ایران بقبولاند. در این کوشش ایشان مواضع بسیار متناقضی گرفته اند که مهمترین دلیل آن تغییر جهت وزش باد در واشنگتن میباشد. ایشان پس از فوت پدر خود، محمد رضا شاه پهلوی، خودرا پادشاه، رضا شاه دوم، و وارث تاج و تخت ایران اعلام نمودند. بعدها ایشان اعلام کردند که فقط یک شهروند ساده هستند، و اگر نظام سیاسی در ایران تغییر کند، مردم تصمیم خواهند گرفت که چگونه نظام سیاسی را میخواهند. اخیرا باز هم اعلام کردند که طرفدار حکومت مشروطه پارلمانی میباشند، و لابد خودرا شاه کشور میبینند. به دلیل مواضع بسیار بدی که ایشان درباره اقوام ایرانی و "فدرالیسم" گرفتند -- که به گمان نگارنده چیزی نیست بجز مقدمه تجزیه ایران -- حتی برخی از شاه اللهیهای بسیار متعصب در بیانیهای اعلام کردند که اگر رضا پهلوی آن مواضع را همچنان حفظ کند، دیگر از او حمایت نخواهند کرد. ایشان به تقلید از لیبی، عراق، و سوریه "شورای ملی ایرانیان" را نیز تشکیل دادند که البته وبسایتی بیش نیست. در سال ۲۰۰۶ مجله معتبر "نیو یورکر" مقالهٔ مفصلی درباره اپوزیسیون ایرانی در تبعید، با عنوان "تبعیدی ها،" منتشر کرد که در آن روابط سازمان سیا با این اپوزیسیون، از جمله اطرافیان رضا پهلوی، مفصلا مورد بحث قرار گرفت. آن مقالهٔ همچنین تلاشهای مفصل لابیهای آمریکایی بخشی از اپوزیسیون تبعیدی را توصیف نمود، که بسیار خواندنی است. یکی از نزدیکان سابق رضا پهلوی نیز درمورد ایشان افشا گریهای زیادی انجام داد، که در مقالهٔ مجله نیو یورکر نیز به بخشی از آن اشاره شده بود، که نه هیچگاه تکذیب شد، و نه از آن فرد سابقاً نزدیک به رضا پهلوی شکایتی شد که معنی آن روشن است.
چندی پیش رضا پهلوی اعلام کرد که باید در ایران انقلاب شود، و لابد خود ایشان که ۴۰ سال است در آمریکا زندگی میکنند، نیز رهبر آن انقلاب خواهند بود. حال اینکه چگونه ایشان به این نتیجه رسیدند که مردم ایران ایشان را بعنوان رهبر خود قبول دارند، بماند. ایشان همچنین اعلام کردند که برای این انقلاب، کمک از هر کشوری، از جمله عربستان سعودی، آمریکا و پرزیدنت ترامپ، و اسرائیل، را نیز قبول خواهند نمود. ایشان به سپاه پاسداران قول داد که پس از به قدرت رسیدن رضا پهلوی "همه آنها اعدام نخواهند شد،" که باعث "دلگرمی" سپاه شد. در پاسخ ایشان، آقای اردشیر زاهدی، شوهر خواهر رضا پهلوی، وزیر خارجه و سفیر دولت پدر او در آمریکا، و یکی از نزدیکترین شخصیتها به محمد رضا شاه، گفت، "کثافت میکنم به آن کسی که از عربستان سعودی پول بگیرد."
"آتش به اختیار" یک پدیدۀ فرهنگی - مذهبی در جامعه ماست. فقها به کمک سه بند از بندهای ده گانه بخش عبادتِ فروع دین، یعنی جهاد، امر به معروف و نهی از منکر بارها به سربازان امام زمان فرمان آتش به اختیار داده اند. آتش به اختیار خامنه ای ادامۀ آتش به اختیارهای خمینی ست که مردم فریبانه تر زیرپوشش جنگ نرم، سرکوب سخت را نیز هدف دارد.
****
فلسفۀ وجودی و اجرائی "آتش به اختیار" را بیش ازهرجای دیگرمی باید درپدیده های "جهاد" و" امربه معروف و نهی ازمنکر" که تا فروع دین درتشیع بالا کشیده شده اند، دید. جهاد انواع و اقسام دارد، ریز ودرشت، که به تجربه چیزی جزویرانگری و مرگ دستاورد نداشته است. جذابیت جهاد برای اهالی تشیع دراین است که "یکی ازدرهای ورود به بهشت است." امربه معروف نیزبه امرِبه واجبات و مستحبات، یعنی آنچه ازنظرشرع اسلام (تشیع) خوب و"عقلانی" ست، اتلاق شده است، ونهی ازمنکرهم نهی ازمحرمات ومکروهات است، و چنان پُراهمیت که از حضرت علی نقل است :" کسی که دربرابرمنکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، مردهای است در میان زندگان".
" آتش به اختیار" ابداع شده توسط حکومت اسلامی برای " جهادِ حمله ای" و " امربه معروف و نهی از منکرِ دست و زبانی" است، که خمینی و خامنه ای به سیاهه این سه " فروع دین" اضافه کرده اند. رفتارجهادی و تروریستی نواب صفوی و گروه جهادی - تروریستی فدائیان اسلام و مشابهین اش نوعی آتش به اختیار اسلامی بود اما شکل سیاسی آتش به اختیار دراصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که: " امربه معروف و نهی ازمنکر، وظیفهای است همگانی و متفاوت برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت" خود را نشان داده است، با تعبیری که معاون " کف گرگی"زنِ مجلس اسلامی " آتش به اختیار دو طرفه" تعریف و تعبیر کرده است. اشکالِ عملی آتش به اختیار نیزدراعمالِ خرابکارانه و فشارها و کشتارهای گروه های ریزو درشت "حزب الله" تجربه شده اند.
شخصى كه چند روز پيش در تهران دنبال آخوندها ميكرد، توسط نيروى انتظامى دستگير شد
دویچه وله - هفتهنامه آلمانی اشپیگل نوشته است اطلاعاتی در دست دارد که نشان میدهد سرویس اطلاعات برونمرزی آلمان در سالهای گذشته هزاران هدف را در ایالات متحده آمریکا جاسوسی میکرده است. یکی از این هدفها کاخ سفید بوده است.
آلمان
سیاستمداران و مسئولان ادارات امنیتی در آلمان همواره تاکید میکنند که در مبارزه علیه تروریستم بینالمللی، ایالات متحده آمریکا یک شریک غیرقابل چشمپوشی است. همین اخیرا توماس د مزیر، وزیر کشور آلمان تاکید کرد که همکاری میان دو سوی آتلانتیک برای آلمان از اهمیتی فوقالعاده برخوردار است.
اشپیگل نوشته است که بهنظر میرسد این همکاری میان آلمان و آمریکا از مدتها پیش چندان اعتمادآمیز نبوده است. زیرا به نوشته این هفتهنامه، سرویس اطلاعاتی برونمرزی آلمان برای سالهای متمادی از هدفهای زیادی در ایالات متحده آمریکا جاسوسی میکرده است.
این هفتهنامه نوشته است اسناد و اطلاعاتی دیده است که بر اساس آنها بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۶ حدود ۴ هزار کلیدواژه جستجو، مورد توجه مجموعه عملیات جاسوسی آلمان از هدفهای آمریکایی بودهاند. تاکنون تنها ظاهرا جاسوسی سرویس اطلاعاتی آلمان از آژانس اطلاعات ملی آمریکا (NSA) موجب خشم و ناراحتی آمریکاییها شده است.
"جاسوسی میان دوستان" هم صورت میگیرد!
خود آژانس اطلاعات ملی آمریکا تلفن همراه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان را شنود میکرد که خبر آن در جریان افشاگری ادوارد اسنودن، همکار سابق دستگاههای امنیتی ایالات متحده فاش شد. خانم مرکل در همان زمان در واکنش به این ماجرا گفته بود: «جاسوسی میان دوستان بههیچ وجه نباید صورت گیرد.»
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
شلیک ۶ موشک میان برد زمین به زمین توسط سپاه به محل استقرار داعش در سوریه واکنش های داخلی و خارجی به دنبال داشت. مستقل از پیام خارجی ای که جمهوری اسلامی با این شلیک به دیگران ارسال کرد و عکس العمل های آنان به این عملیات، ابعاد داخلی این مسأله بسیار قابل توجه است.
رقابت سیاسی در همه جوامع دموکراتیک و غیر دموکراتیک، نزاع بر سر منابع کمیاب قدرت ، ثروت، معرفت و منزلت اجتماعی است. به عنوان مثال، ترامپ در رقابت ها برای پیروزی، کل گذشته را به چالش کشید و ادعا کرد که دولت های گذشته زیرساخت های آمریکا را به کشوری جهان سومی تبدیل کرده اند، دولت فدرال فاسد است و من قصد دارم آن را نابود سازم . حتی جیمز کومی رئیس اف بی آی در روزهای پایانی سرنوشت ساز، به سود ترامپ و به زیان کلینتون وارد صحنه شد. دموکرات ها هم با علم کردن موضوع دخالت روسیه در انتخابات، ترامپ را دست نشانده پوتین قلمداد می کنند و هیلاری کلینتون هم در رقابت ها گفت، ترامپ اسبی است که پوتین سوارش شده است. نزاع داخلی، به نزاع خارجی کشیده و دموکرات ها برای زدن ترامپ، می خواهند راه های او را برای بهبود روابط با روسیه مسدود سازند. آنان برای تصویب تحریم ها علیه روسیه، تمامی دستاوردهای دولت اوباما را بر باد داده و به طور کامل با جمهوری خواهان علیه ایران در تصویب تحریم های خلاف روح و جسم توافق هسته ای همکاری می کنند( به عنوان مثاله به مقاله ناقدانه رایان کوپر بنگرید).
جنگ بر سر منابع کمیاب قدرت، ثروت، معرفت و منزلت اجتماعی در جمهوری اسلامی هم همیشه بسیار شدید بوده و هست. این مسأله در دو روز گذشته خود را در موضوع شلیک موشک ها به نمایش گذاشته است.
سخنان حسن روحانی
حسن روحانی در ۳۰ خرداد در افطار با علما و روحانیون به آنان گفت :
"ما اگر تصمیمی می گیریم که به یک مکانی موشک بزنیم، این تصمیمات در حوزه امنیت ملی ما قرار دارد. اقدامی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آماده کردن موشک و پرتاب آن به نقاطی که سران داعش در دیرالزور بودند، انجام داد تصمیم فرد یا یک رکن نظامی نیست، بلکه این گونه تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می شود و این در حالی است که شورای عالی امنیت ملی بعد از حادثه تروریستی تهران در حرم امام راحل و مجلس شورای اسلامی برای پاسخ به تروریست ها اختیاراتی را به نیروهای مسلح داد که بیش از این اقدام اخیر بود. این اقدام کاملاً درست، بجا و ضروری بود. سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به منطقه و مسایل جهانی تغییر نکرده است، اما اگر از یک مرکز، گروهکی افرادی را اعزام کند و با پررویی می خواهد در برابر برخی از معاندین ما در منطقه و خصم ما در سطح جهانی خودی از خود نشان دهد و به عظمت جمهوری اسلامی ایران صدمه وارد کند، مسلماً پاسخ قاطع دریافت خواهد کرد".
در تاریخ روشنفکری ایران معاصر نام هیچ رو شنفکر و اهل قلمی به اندازه علی شریعتی در خشنده و بزرگ نیست،این درخشندگی نه الزاما به دلیل اعتبار اندیشه های او در برساختن مدینه فاضله ای است که تبلیغش را می کرد بلکه به دلیل قوت بیان و صلابت قلم او در تهیج و ترغیب جوانان و دانشجویان ایرانی در جهان دو قطبی به اسلام انقلابی بود.
در زمانه ای که به واسطه سیطره اندیشه چپ در دانشگاه های ایران فضای آرمانی سیاسی در ایران می بایستی شبیه به مسکو یا پکن می شد او از اسلامی سخن می گفت که عدالت و برابری و آزادی را توامان به جامعه عرضه می کرد و آنچنان در سخن سرایی در خصوص این اسلام چیره دست بود که روی دست روحانیت آن زمان برخاست و چون زبانی گیرا برای ارتباط با بدنه مردم داشت منابر روحانیون طراز اول آن دوران را نیز کم رونق و کم اثر کرده بود.
او نخستین کسی بود که از اسلام سخن می گفت اما از روحانیت فاصله داشت. نه تنها نسبتی با حوزه علمیه قم نداشت که علیه آن نیز بود. ودر لابه لای آثارش می توان به روشنی آنها را یافت آنجا که در پیوند خودش با محمد مصدق نخست وزیر وقت ایران می نویسد: اکنون، خوشبختانه، همانطور که دکتر مصدق تز "اقتصاد منهای نفت" را طرح کرد، تا استقلال نهضت را پیریزی کند و آنرا از بند اسارت و احتیاج به کمپانی استعماری سابق آزاد سازد، تز "اسلام منهای آخوند" در جامعه تحقق یافته است و این موفقیت موجب شده است که هم اسلام از چارچوب تنگ قرون وسطایی و اسارت در کلیساهای کشیشی و بینش متحجر و طرز فکر منحط و جهانبینی انحرافی و خرافی و جهالتپرور و تقلیدسازی، که مردم را عوام کالانعام بار آورده بود و روشنفکر را دشمن مذهب و ترسان و گریزان از اسلام،کرده بود آزاد شود(مجموعه آثار ۱ / با مخاطبهای آشنا / ص ۸)
زمانه ـ جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا در نامهای به فکری ایشیک، همتای ترک خود گفته است ایالات متحده درباره همکاری واشنگتن با کردهای سوریه نگرانیهای دولت ترکیه را مد نظر قرار میدهد.
بهگزارش خبرگزاری آناتولی، وزارت دفاع ترکیه روز پنجشنبه ۲۲ ژوئن / یکم تیر مضمون این نامه را در اختیار رسانهها قرار داده است.
با این نامه دولت دونالد ترامپ میخواهد در ارتباط با همکاری آمریکا با «نیروهای دموکراتیک سوریه» متشکل از کردهای گروه «یگانهای مدافع خلق» و عربها با آنکارا شفاف باشد.
در این نامه جیمز ماتیس جزئیاتی از سلاحهایی که آمریکا در اختیار کردهای سوریه قرار داده ارائه کرده است.
خبرگزاری هرانا - طی روزهای ماه رمضان، شهروندانی که در ملا عام اقدام به روزه خواری می کنند، بازداشت و به دادگاه منتقل می شوند و برایشان حکم شلاق و جریمه نقدی صادر می شود، این در حالی است که بازداشت شدگان هیچ گونه حق اعتراض به رای صادره را ندارند و حکمشان پس از صدور اجرا می شود. گزارش پیشرو از برخورد با بازداشت شدگانی که روز جاری به دادگاه انقلاب رشت واقع در استان گیلان منتقل شده اند، خبر می دهد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، طی روزهای ماه رمضان، شهروندانی که در ملا عام اقدام به روزه خواری می کنند بازداشت و به شلاق و جریمه نقدی و گاها به تحمل حبس محکوم می شوند. گزارش هرانا درباره ی بازداشت شدگان یک روز کاری که متهم به "روزه خواری" شده اند و سرنوشت آنان در دادگاه انقلاب رشت را در ادامه بخوانید؛
در هفته گذشته جنگ دامنه داری بین حسن روحانی و برخی روحانیون عالی رتبه جمهوری اسلامی مانند احمد جنتی، محمد یزدی و ناصر مکارم شیرازی درگرفته است. ظاهر ماجرا به بحث های پیچیده و دامنه داری درباره مشروعیت حکومت اسلامی در فقه شیعه و نسبت آن با رای مردم باز می گردد. این بحث ها تازگی ندارند. اگر شما مجله حکومت اسلامی که توسط مجلس خبرگان منتشر می شود را ورق بزنید، با انبوهی نظرات مختلف درباره این موضوع مواجه می شوید. در تاریخ سیاسی معاصر هم از ۱۲ بهمن ۵۷ که آیت الله خمینی در سخنرانی اش گفت: «من به پشتیبانی این ملت، دولت تعیین می کنم ... به واسطه اینکه ملت من را قبول دارد»، تاکنون بحث «رای»، مهم ترین بحث بوده، این بحث در دیدگاه های آیت الله خامنه ای هم جزو اولویت های اول تا سوم بوده است.
از منظر فقهی اما کل دعوای ۲۴خرداد تا الان که حسن روحانی و احمد جنتی بر راس دو طیف آن ایستاده اند، ناشی از یک سوتی بود. حسن روحانی ۲۴ خرداد گفت: «امیر المومنین مبنای ولایت را و مبنای حکومت را نظر مردم و انتخاب مردم می داند». او ۳۰ خرداد حرفش را تصحیح کرد و گفت: «مباحث توحید، نبوت، امامت و عدل الهی، مسائلی نیست که بخواهیم درباره اینها بگوییم کسی درباره امامت بیاید رای بدهد» و نه تنها درباره امامت که درباره ولی فقیه هم گفت: «ولی فقیهی که با رای خبرگان حکومت را در دست می گیرد، پیش از این نیز بر مردم ولایت داشته است.» به نظر می رسد اگر حسن روحانی، ۲۴ خرداد کلمه ولایت را نگفته بود و صرفا به حکومت اشاره کرده بود، این همه جنجال پیش نمی آمد. یک نکته دیگر به بحث کلمه انتخاب باز می گردد. برخی چون حسن روحانی، انتخابات را مکانیسم شبیه بیعت در صدر اسلام می دانند ولی امثال احمد جنتی می گویند بیعت از جنس اعلام وفاداری مردم به رهبر است و انتخاب از جنس وکالت دادن مردم به رهبر است، بنابراین با هم همخوانی ندارند. در این میان، حامیان حسن روحانی به سخنان خامنه ای در سه دهه پیش تاکید دارند که گفته است «مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است». اینستاگرام روحانی هم ویدئوی این سخنرانی را منتشر کرده است. خامنه ای در این سخنرانی، از عبارت «وابسته است» استفاده کرده و این کلمه با «مبنا» تفاوت دارد و همچنین با توجه به تفاسیر مختلف از «مشروعیت»، احتمالا منظورش مقبولیت یا تحقق حکومت امام است، چون خودش هم در ویدئو تاکید می کند: «امیرالمومنین خود را از لحاظ واقع منصوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری می داند». طبعا نه تنها «شیخ حسن» که «سید علی» نمی تواند روی حرف «حضرت علی»، حرف بزنند.
اما جنبه سیاسی این چالش در روزهای باقیمانده به «تنفیذ» حکم روحانی توسط آیت الله خامنه ای مهم است:
رادیو فردا - چند روز پس از گزارشهای برخی رسانههای اصولگرا درباره شایعه «ورشکستگی بانکها»، سخنگوی بانک مرکزی بدون اشاره به جزئیات، «بدهکاران بزرگ» بانکی و برخی از مخالفان دولت را متهم کرد که قصد دارند با تحریک مردم برای هجوم به بانکها و برداشتن سپردههایشان، «دولت را به چالش» بکشند.
به گزارش برخی از سایتهای خبری از جمله جماران، علی کریمی، سخنگوی بانک مرکزی ایران، روز پنجشنبه اول تیرماه در توئیتر خود نوشت: «بدهکاران بزرگ و مخالفانی که فکر میکنند هجوم مردم به بانکها، دولت را به چالش میکشد، خواب بدی برای کشور دیدهاند. این فتنه را زمینگیر میکنیم».
آقای کریمی جزئیات بیشتری درباره این موضوع بیان نکرده است.
در روزهای گذشته موضوع تجمع سپردهگذاران موسسه اعتباری «ثامن» در برابر شعبات آن در شهرهای مختلف ایران از جمله اهواز و تهران و درخواست آنها برای بازپسگیری پولشان خبرساز شده است.
روز چهارشنبه نیز جمعی از سپردهگذاران موسسه مالی کاسپین برای پیگیری مطالبات خود در خیابانهای منتهی به نهاد ریاستجمهوری در میدان پاستور تجمع کردند.
در همین حال، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران، روز ۲۷ خرداد در گزارشی با عنوان «شایعه ورشکستگی» بانکها نوشته بود که «شایعات ورشکستگی بانکها ماه هاست در بین مردم مطرح شده که البته در مقاطعی اظهارات دولتیها هم به این موضوع دامن زد و شبکههای اجتماعی هم موجب ایجاد دلهرههایی در بین مردم شدند».
این خبرگزاری سخنان رئیس کل بانک مرکزی درباره ادغام بانکها را از جمله دلایل مطرح شدن این شایعه خوانده بود.
دویچه وله - ایران مصمم است بر پهنه قدرت خود در جهان عرب بیفزاید: از بغداد گرفته تا بیروت، صنعا، منامه و نیز دمشق. جمهوری اسلامی با حمایت از شبهنظامیان شیعی، به طور آشکار و پنهان در تمام این پایتختهای کشورهای عربی حضور فعال دارد.
"اشپیگلآنلاین" در مقالهای به نقش سیاسی و نظامی ایران در کشورهای خاورمیانه پرداخته است که به بخشهایی از آن اشاره میشود.
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن را بیشتر دولتمردی معقول و معتدل میشناسند تا رهبری با افقها فکری. با این حال او زمانی مفهومی را ساخت که در جهان عرب رواج بسیار یافت.
ملک عبدالله دوم در سال ۲۰۰۴ در مصاحبهای نسبت به خطر ایجاد یک "هلال شیعی" هشدار داد که در پی سقوط رژیم صدام حسین، ایران میکوشد این هلال را از عراق بیاغازد و تا سوریه و لبنان گسترش دهد. پادشاه اردن در آن زمان گفته بود: «این هلال باعث بیثباتی کشورهای حوزه خلیج فارس و کل منطقه خواهد شد».
از آن زمان بدین سو، "هلال شیعه" انگارهای هراسناک در میان کشورهای عربی محافظهکار و سنیمذهب حاشیه خلیج فارس برانگیخته است. در این کشورها مدام سخن از حضور این هلال شیعی است، بهویژه در عربستان سعودی که قدرت منطقهای رقیب حکومت شیعی در ایران محسوب میشود.
رهبران سعودی خود را در محاصره دستپروردههای تهران میبینند. سعودیها سرکوب اقلیت شیعه در این کشور و عملیات نظامی در کشورهای همجوار بحرین و یمن را با هراس خود از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران توجیه میکنند.
آیا هراس سعودیها از گسترش حوزه "هلال شیعی" منطقی است؟ چه بخش از این هراس مدلل و چه بخش آن تبلیغات است؟
لبنان
در حاشیه چپ این هلال لبنان قرار دارد و انقلاب شیعی در منطقه از این کشور آغاز شد. در پی لشکرکشی اسرائیل در سال ۱۳۶۱ به لبنان، آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را راهی جنگ داخلی این کشور کرد. سپاه از میان لایههای تهیدست و تحت فشار اقلیت شیعه که ۳۰ درصد جمعیت را تشکیل میدهند، آغاز به سربازگیری کرد. از ترکیب این گروهها در سال ۱۳۶۴ "حزبالله لبنان" شکل گرفت.
از میان شبهنظامیان لبنان، این تنها حزبالله بود که در پایان جنگ داخلی در سال ۱۳۷۹ از خلع سلاح خودداری کرد و امروز به نیرومندترین قدرت نظامی این کشور بدل شده است، به طوری که قدرت آن فراتر ارتش لبنان میرود. حزبالله همزمان یک قدرت سیاسی است، با چندین نماینده در پارلمان و وزیر در کابینه این کشور.
حزبالله از نظر مالی و تسلیحاتی از سوی ایران تأمین میشود و رهبر آن حسن نصرالله، رهبر جمهوری اسلامی، آیتالله علی خامنهای را رهبر سیاسی و دینی خود و سازمانش میداند.
حزبالله در جنوب لبنان برای جمهوری اسلامی ایران به منزلهی سرپلی به سوی مرزهای اسرائیل عمل میکند.
در اوایل دههی ۱۳۸۰ شاهد تلاشهایی درون این تشکل بودهایم که حزبالله را "لبنانیزه" کنند، به این معنا که از سیطره نفوذ ایران خارج سازند. این تلاش دستکم با آغاز جنگ داخلی سوریه به محاق رفت.
در این میان واحدهای رزمی بسیار منظم حزبالله با بهترین تسلیحات به یکی از تکیهگاههای اصلی رژیم بشار اسد تبدیل شدهاند. شبهنظامیان حزبالله در آغاز در مناطق مرزی سوریه و لبنان فعالیت داشتند، اما در این میان به فرمان تهران در تمامی جبهههای جنگ سوریه برای حفظ رژیم دمشق حضور دارند.
تاکنون هزاران تن از شبهنظامیان لبنانی در جنگ سوریه کشته شدهاند و شمار تلفات حزبالله در این جنگ بسیار فراتر از کل مناقشه ۳۰ ساله با اسرائیل بوده است.
سوریه
زیر هدایت و فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران ایران و حزبالله لبنان مدتهاست که شماری دیگر گروههای شبهنظامی شیعه در سوریه استقرار یافتهاند.
به گزارش اشپیگل آنلاین، نیروی شبهنظامی "لواء الفاطمیون" (لشکر فاطمیون) متشکل از بیش از ده هزار نیروی رزمنده است که از میان هزارههای شیعه افغان سربازگیری میکند. اغلب آنها پس از چند هفته آموزش رزمی، با وعدههای دروغین، به جبهه جنگ سوریه اعزام میشوند. تاکنون صدها تن از این افغانها که به این وعدهها دل خوش کردهبودند، در سوریه کشته شدهاند.
همین وضعیت را میتوان در مورد شبهنظامیان "لواء الزینبیون" (لشکر زینب) شاهد بود که شیعیان پاکستانی زیر پوشش آن در سوریه میجنگند. این گروه دارای چند صد رزمنده است که در سال ۱۳۹۴ از لشکر فاطمیون جدا و مستقل شد.
هر دو گروه شبهنظامی دارای بیرقی زردرنگ با حروفی به رنگ سبز و یک مسلسل کالاشنیکف به عنوان نماد خود دارند. این بیرق برگرفته از بیرق حزبالله لبنان است و در کل نشان از همگونی دارد.
کمتر از ۵ درصد جمعیت سوریه را شیعیان علوی تشکیل میدهند که شاخهای خاص از مذهب شیعه و بسیار متفاوت از تشیع ایرانی است. بنابراین علویان شیعه سوری نقش بسیار رقیقی در جنگ داخلی سوریه دارند. مهمترین آنها "لواء الباقر" (لشکر باقر) است. هزاران علوی به این گروه شبهنظامی تعلق دارند که در نبرد حلب در کنار رژیم سوریه میجنگیدند. بنا به اعتراف خود این گروه، در نبرد بر سر حلب صدها شبهنظامی آن کشته شدند.
لشکر باقر نیز همانند حزبالله لبنان هدفهای سیاسی معینی را دنبال میکند. در اوج جنگ داخلی، این گروه در انتخابات پارلمانی و فرمایشی سال ۲۰۱۶ سوریه، توانست نمایندگانی را به مجلس ملی بفرستد.
سازمان ملل متحد در تازهترین گزارش خود در مورد رشد جمعیت در جهان، میگوید شمار ساکنان کره زمین تا سال ۲۰۵۰ به ۹.۸ میلیارد نفر خواهد رسید. در این گزارش ایران در کنار چین، آلمان، ژاپن یا آمریکا در میان ۱۰ کشور پرجعیت جهان با نرخ باروری کم قرار گرفتهاست.
جمعیت ساکنان زمین از ۷.۶ میلیارد نفر در سال جاری میلادی، به ۹.۸ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ خواهد رسید؛ و آنطور که سازمان ملل میگوید هند، پاکستان و هفت کشور دیگر عامل اصلی این افزایش جمعیت خواهند بود.
بنا بر برآوردهای تازه ملل متحد، هند، نیجریه، کنگو، پاکستان، اتیوپی، تانزانیا، ایالات متحده، اوگاندا و اندونزی، در صدر فهرست کشورهایی قرار دارند که در روند افزایش جمعیت طی سه دهه پیش رو نقش خواهند داشت. هند تا هفت سال آینده جای چین را بهعنوان پرجمعیتترین کشور جهان خواهد گرفت.
خبرگزاری هرانا - آنچه در پی میآید گزارش اجمالی و ماهیانه وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی خرداد ۹۶ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروههای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمیتواند بازتابدهنده کامل وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.
لازم به یادآوری است بخش آمار این تشکل بهصورت سالانه گزارش مفصلتر خود را به اشکال آماری و تحلیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر میکند.
خلاصه آنچه گذشت:
نقض حقوق بشر در ایران همچون گذشته در خرداد ماه سال ۱۳۹۶ نیز ادامه داشت. این ماه با ۱۴ مورد اعدام, بازداشت ده ها نفر بالاخص اعضای جوامع اقلیتهای مذهبی, نقض گسترده آزادی بیان در فضای مجازی, تجمعات کارگری و صنفی و موارد دیگری که در ادامه ذکر خواهد شد در استانهای مختلف همراه شد. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آنها به احراز رسیده است.
۱- آزادی اندیشه و بیان
از مهمترین موارد نقض آزادی اندیشه و بیان در این ماه می توان به بازداشت رضا ملک, محمد مهدوی فر, عبدالرضا داوری, دانیال استخر, جواد گیاهشناس؛ همچنین حکم ۷ سال زندان برای دو تن از شاگردان محمد علی طاهری, احضار مجدد عباس لسانی به دادگاه و تشکیل پرونده برای شهربانو منصوریان قهرمان ووشو اشاره کرد.
روزنامه وال استریت ژورنال حبرنگار ارشد امور خارجی خود را پس از افشای ارتباط داشتن با یک دلال اسلحه اخراج کرده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، روزنامه وال استریت ژورنال روز چهارشنبه جی سولومون حبرنگار ارشد امور خارجی خود را به اتهام ارتباط مالی و تجاری با یک دلال شناخته شده اسلحه اخراج کرده است.
بر اساس این گزارش، سولومون که فعالیت زیادی در زمان برگزاری مذاکرات هستهای ایران و قدرت های جهانی داشت، متهم است که با فردی به نام فرهاد عظیما که ایرانی الاصل است، در ارتباط بوده است. اخراج سولومون شوک بزرگی را به این روزنامه مشهور آمریکایی وارد کرده است.
مدت کوتاهی پس از اعلام اخراج سولومون، آسوشیتدپرس گزارش تفصیلی را درباره ارتباطات وی با فرهاد عظیما منتشر کرده است. همکاری این دو نفر شامل جاسوسی هوایی در ایران و فروش تجهیزات دفاعی به امارات متحده عربی بوده است.
در گزارش آسوشیتدپرس که بر اساس ایمیل های هک شده عظیما منتشر شده است، به فعالیت های سولومون در زمینه قاچاق سلاح و همکاری با سیا اشاره شده است.
سولومون در بیانیه ای به خبرگزاری آسوشیتدپرس، به اشتباهات خود اذعان و از همکارانش عذرخواهی کرده است.
وی در این بیانیه اعلام کرد: من هرگز با فرهاد عظیما همکاری نداشته و تمایلی هم برای آن نداشته ام. ولی متوجه شدم که ایمیل ها و مکالماتی که با آقای عظیما داشتم، گونه ای بوده است که این طور به نظر می رسد که من در فعالیت های جدی نگران کننده ای شرکت داشته ام.
عظیما صاحب یک شرکت بزرگ هواپیمایی است و سالهاست که این شرکت اقدام به انتقال مخفیانه سلاح به کشورهای مختلف دنیا کرده است.
نويسنده ى آزاد، يعنى نويسنده ى آزاد از تعلقات سياسى و نظرى؛ يعنى نويسنده ى آزاد به معناى فلسفى و سياسى كلمه؛ يعنى آزاد از تعلقات حزبى و دولتى.
توضيح «نويسنده ى آزاد»، به تمامى، در اين مختصر نمى گنجد. به طور خلاصه مى توان گفت، كه نويسنده ى آزاد، نويسنده اى ست به معناى واقعى كلمه به دنبال آزادى و دمكراسى بدون زد و بندهاى رايج رسانه اى.
آشكارتر سخن بگوييم: نويسندگان سياسى و اجتماعى ايرانِ امروز، اغلب وابسته اند و به معناى واقعى كلمه به دنبال آزادى براى همگان نيستند. آزادى براى آن ها، آزادى براى خودِ آن ها و همفكران شان است. آزادى براى عقيده اى ست كه دارند، نه آزادى عقيده ى همگان.
اگر يك درجه ى ديگر آشكار تر سخن بگوييم، به نويسندگانى مى رسيم كه نه تنها وابستگى به عقيده و ذهنيتى خاص دارند و آزادى را «تنها» براى خودشان و همفكران شان مى خواهند، بلكه به گروه ها و جناح هايى از حكومت هاى استبدادى وابسته اند، كه آزادى در چهارچوب اين نوع حكومت ها را خواستار مى باشند.
اجازه بدهيد صريح تر سخن بگوييم و مثال مشخص بزنيم:
حكومت اسلامى حاكم بر ايران، طيف هاى مختلفى را در درون خود پرورده است كه امروزه نام تندرو و اصلاح طلب بر خود نهاده اند. از تندرو تا اصلاح طلب، طيفى رنگارنگ است كه حيات و ممات همگى شان به حيات و ممات حكومت اسلامى وابسته است. اين كه امروز تندروها حاكم اند و «آزادى»ِ اصلاح طلب ها را نقض مى كنند، و اصلاح طلب هاى رانده شده از قدرت، «آزادى» براى خود طلب مى كنند، معنايش آزاد انديشى و آزادى خواهى اصلاح طلبان حكومتى «نيست».
اصلاح طلبان حكومتى، «آزادى» براى خود مى خواهند، در چهار چوب حكومت اسلامى. آن ها خواهان ماندگارى و دوام حكومت اسلامى هستند؛ حكومتى بغايت مستبد و ضد آزادى، و مروج تروريسم و ايجاد آشوب در جهان، و خواستار محو كشورهايى كه «دشمن» مى پندارد از روى نقشه ى زمين.
صريح تر بگوييم، حكومتى خواهان محو كشورى به نام اسراييل، كه آن را غده مى نامد، محو امريكا، محو انگلستان، و محو هر كه با اين حكومت و مشى اش به نوعى مخالف است.
از حكومت ها كه بگذريم، اصلاح طلبان حكومتى، حتى تحمل آزادى نويسندگان و اهل تفكر ايرانى را كه مخالف كليت حكومت اسلامى هستند ندارند و آن ها را به انحاء مختلف مى كوبند.
منبع: استراتفور/ مترجم: روزبه آرش - سایت دیپلماسی ایرانی
از نظر روس ها نزدیک ترین متحد آنها کیست؟ بدترین دشمن آنها؟ نظرسنجی جدیدی که تسوط نهادی مستقل به نام مرکز لودا انجام شده تلاش کرده تا به این سوال پاسخ دهد. این نظرسنجی سالیانه بازتابی خوب از موقعیت ژئوپلیتیک روسیه و پیام کرملین به مردمش است. در این جا مروری بر نتایج سال جاری این نظرسنجی خواهیم داشت.
بلاروس همسایه غربی روسیه، مدت های طولانی است که رده نخست بهترین دوست این کشور را در اختیار دارد و بار دیگر این رده را حفظ کرد. هرچند در سال جاری قزاقستان که برای سالیان دراز در رده دوم قرار داشت جای خود را به چین داد. مشخصا روابط پکن با مسکو از لحاظ اقتصادی، مالی و سیاسی افزایش پیدا کرده و عدم اطمینانی که دهه ها میان چین و مردم روسیه وجود داشت از بین رفته است. چشم انداز مثبت روابط روسیه و سوریه نیز به خوبی در این نظرسنجی رشد خود را نشان داده است. از سال 2015، کرملین تبلیغات گسترده دولتی را آغاز کرده است که بر اساس آنها مداخله نظامی و سیاسی در سوریه و حفظ این مساله در این کشور وظیفه ای وطن پرستانه توصیف می شود. مشخص است که این تبلغات تاثیرگذار بوده است.
از سوی دیگر، مردم روسیه همچنان ایالات متحده و اوکراین را متخاصم ترین دولت های پیش روی خود می بینند. این روند از سال 2014 و با درگیری در شرق اوکراین و تحریم های غرب علیه روسیه شدت گرفت. مسکو از وجهه عمومی منفی واشنگتن و کیف بهره برده و از مزایای آن برای پیشبرد اهداف خود در دوره ای دشوار از سیاست های کرمیلن، استفاده کرده است. دولت روسیه به احتمال فراوان با اعتراضات مردمی حتی بزرگتری مواجه خواهد شد اگر نتواند به خاطر شرایط اقتصادی نامناسب خود، ایالات متحده و اوکراین را سرزنش کند. تنفر از آلمان نیز افزایش یافته و از ترکیه پیشی گرفته است تا برای اولین بار ترکیه، علی رغم بحران در روابط دو کشور که در سال 2016 ایجاد شد، در جمع 5 کشور اولی که روس ها از آنها متنفرند قرار نداشته باشد. برلین در مرکز اتحاد اروپایی برای تحریم روسیه قرار دارد و این مساله روابط دو کشور را تیره و نظر مردم روسیه را نسبت به آلمان منفی تر کرده است.
رادیو فردا ـ شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، فرمان «آتش به اختیار» رهبر ایران را «شلیک به قانون» خواند و گفت که این موضوع پیش از این نیز «در خفا وجود داشت» و «قتلهای زنجیرهای، قتل تعدادی از بهائیان، اسیدپاشیهای اصفهان و قتلهای سریالی زنان در مشهد» از جمله آنها است.
وی در مصاحبه با سایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، «فرمان آتش به اختیار» را «شلیک به قانون» دانست و گفت که «قانون شکنی و زیرپا نهادن حقوق شهروندان از اولین تبعات چنین فرمانی است».
رئیس کانون مدافعان حقوق بشر تاکید کرد که «نتیجه این کار ایجاد هرج و مرج و اغتشاش در جامعه است» و «اگر عدهای آتش به اختیار باشند متقابلا گروه مقابل هم میتواند پیروان خود را آتش به اختیار اعلام کند».
آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز ۱۷ خرداد با استفاده از اصطلاح نظامی «آتشبهاختیار» از «افسران جنگ نرم» خواسته بود تا هنگام بروز «اختلال و تعطیلی» در دستگاههای مرکزی فکری، فرهنگی و سیاسی کشور خود دست به کار شوند و تصمیمگیری و اقدام کنند.
گزارشگران بدون مرز(RSF) تشدید سانسور بر روی اینترنت و سرکوب شهروندخبرنگاران در ایران را محکوم می کند. از آغاز سال میلادی ۲۰۱۷ ، سازمان بیش از ۹۴ مورد بازداشت وبنگاران را شمارش کرده است. روزنامه نگاران همچنان قربانی جنگ قدرت جناحهای مختلف نظام هستند.
به تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ عسل اسماعیلزاده، خبرنگار عکاس از سوی شعبه ۲ دادسرای فرهنگ و رسانه بدون احضار و اتهام بازداشت شد. همسر وی سعید سیف مدیر سایت اطلاع رسانی دیدبان ایران در این روز به این شعبه دادستانی احضار شده بود. وی ساعتی پس از بازداشت همسرش با انتشار پیامی بر روی توئیتر نوشت: «در بازپرسی شعبه دو از من خواستند علیه دولت روحانی حرفهای دروغ بنویسم وقتی انجام ندادم. همسرم عسل اسماعیلزاده را بازداشت کردن بدون احضاریه! »
معاون نظارتی بانک مرکزی از آغاز تعیین تکلیف بانکهای نظامی و انتظامی خبر داده است. فرشاد حیدری گفته تا سال١٣٩٧ هیچ مؤسسه غیرمجازی نداریم. به گفته او تاکنون ۱۳۴ مؤسسه اعتباری غیرمجاز در کشور ساماندهی شده و چهار مؤسسه باقیمانده هم، تا پایان امسال تعیین تکلیف خواهند شد.موضوع از این قرار است كه نهادهای نظامی و انتظامی یا حتی وزارتخانههای تعاون و دادگستری، مجوزهایی برای تأسیس بانك و مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز دادهاند و این مؤسسهها حالا چرخهای از اختلال را ایجاد كردهاند.
به گزارش شرق، اختلالی كه پیشتر در سكوت و بدون آنكه مردم درگیر آن شوند، در نظام پولی و مالی كشور ایجاد میشد و حالا مردم هم درگیرش هستند و آن را لمس میكنند. این چرخه بیآنكه به بانك مركزی امكان نظارت كافی بدهد، كدر و غیرشفاف عمل میكرد؛ گذشته از آنكه در میزان نقدینگی كشور و پایه پولی مشكلاتی ایجاد میكرد، برخی از این مؤسسات حقه پانزی میزدند و اینگونه چرخهای معیوب را ایجاد میكردند.
به جز اینها مؤسسههای مالی و اعتباری غیرمجاز، به دلیل اینكه دور از چشم ناظران بانك مركزی فعالیت میكنند، بهآسانی امكان پولشویی دارند.اما بخش نظارت بانک مرکزی از ابتدای دولت یازدهم سعی در كنترل این روند كرده است. در ادامه ساماندهی مؤسسات موجود فعال در حوزه بازار غیرمتشکل پولی و پیشگیری از ایجاد و توسعه نهادهای پولی غیرمجاز تلاشهایی شده است. انتشار نام برخی مؤسسات غیرمجاز در آبان ١٣٩٣ یكی از همین فعالیتها بوده است. از آن پس هم بانك مركزی نام مؤسسهها و بانكهای مجاز و تحت نظارتش را روی تارنمای خود قرار داده است.
به مناسبت ماه مبارک رمضان، جمعی از استادان، نخبگان علمی و پژوهشگران دانشگاهها، عصر امروز (چهارشنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
به گزارش عصرایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری؛ گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب به شرح زیر است:
- حرف عمدهی من امروز توجه به مسئولیت معلمی و استادی است؛ استاد در محیط دانشگاه یک نقشآفرینی دارد. شما در روح و دل و فکر جوان اثرگذارید و او را وادار به فکر و حرکت میکنید.
زمانه ـ آیا رأی مردم در جمهوری اسلامی به حکومت مشروعیت میدهد؟ ملاک تصمیمگیری را چه کسی انتخاب میکند؟ خامنهای یا روحانی؟ گروه دیگری از ولایتمداران به این کارزار سیاسی با یک سویه فقهی ورود کرده است. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم با انتشار اطلاعیهای بدون آنکه از رئیس جمهوری اسلامی نامی بیاورد به او هشدار داد که از تفسیرهای غلط از عقاید اسلامی بپرهیزد.
چهارشنبه هفته گذشته، حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی به مناسبت نوزدهم ماه رمضان سخنانی در جمع پزشکان درباره حضرت علی و شیوه حکومت او ایراد کرد که نه تنها اعتراض ناصر مکارم شیرازی، محمد تقی مصباح یزدی و حسین نوری همدانی را برانگیخت بلکه پای خبرگان رهبری را هم به این بحث باز کرد. روحانی در فرازی از سخنانش در جمع پزشکان درباره اهمیت رأی مردم برای حکومت گفته بود:
«حکومت علی با خواست و اصرار مردم تشکیل شد و این در حالی بود که ایشان در برابر اصرار مردم به آنها فرمودند که حکومت عدل من برای شما سنگین است و باید به سراغ فرد دیگری بروید، اما در عین حال این را نیز گفتند که اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود.»
دویچه وله - منابع اسرائیلی مدعی شدهاند که حمله موشکی ایران به مواضع داعش در دیرالزور سوریه با ناکامی مواجه شده و موشکها به اهداف مورد نظر اصابت نکردهاند. به گفته آنها، سه موشک در خاک عراق فرود آمده است.
تارنمای اینترنتی روزنامه اسرائیلی "هاآرتص" روز چهارشنبه (۲۱ ژوئن/ ۳۱ خرداد) حمله اخیر موشکی ایران به مواضع "دولت اسلامی" (داعش) در سوریه را "شکستی آشکار" خوانده و نوشته است که سه موشک ایرانی اصلا به خاک سوریه نرسیدهاند.
هاآرتص مدعی است که از مجموع "۷ موشک" ایران، تنها ۲ موشک به اهداف مورد نظر اصابت کردهاند. این در حالی است که مقامهای نظامی ایران از ۶ موشک سخن گفته بودند.
رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران ایران، اعلام کرده بود که در حمله موشکی به مواضع داعش در دیرالزور "۶ موشک بالستیک میانبرد به اهداف مختلفی در بردهای ۶۵۰ تا ۷۰۰ کیلومتر شلیک شدهاند".
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران عنوان کرد که هنوز تصمیمی برای بعد از جام جهانی نگرفته است. او بر لزوم آمادگی مناسب قبل از جام جهانی روسیه نیز تاکید کرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، تیم ملی فوتبال ایران با برتری برابر ازبکستان توانست به عنوان تیم نخست گروه جواز حضور در بیست و یکمین دوره جام جهانی فوتبال که خرداد ماه سال آینده در پهناورترین کشور جهان یعنی روسیه برگزار میشود، به دست بیاورد.
کارلوس کیروش زمانی دستیار سر الکس فرگوسن در منچستریونایتد بود ولی اکنون توانسته است اعتبار خیلی خوبی را برای خود به دست بیاورد. مردی که میتواند تیمتان را به جام جهانی برساند.
به گزارش ایسنا و به نقل از آس، ایکر کاسیاس برای انجام یک تورنمنت فوتسال در کویت حضور دارد. او در این رقابتها رضا پرستش بدل ایرانی لیونل مسی رو به رو شد. دروازهبان اسپانیایی پورتو با بدل مسی شوخی کرد و در صفحه شخصیاش با منتشر کردن عکسی نوشت: میخواهم با این پسر ایرانی در رقابتهای فوتسال تور الرودان بازی کنم! نگاه کنید چه شباهتی با سرخیو راموس دارد! در تصویر منتشر شده کاسیاس پیراهن بنفش رئال مادرید که با آن اخیرا قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد را در دست دارد و پرستش در کنارش دیده می شود.
ایرنا - انتشار یک نامه درون سازمانی مدیریت آموزش و پرورش دزفول در فضای مجازی در خصوص پناهگاه های موجود در مدارس این شهرستان حاشیه ساز شده است.
به گزارش خبرگزاری ایرنا در این نامه درون سازمانی که در فضای مجازی منتشر شده ' مدیریت آموزش و پرورش دزفول از مدیران آموزشگاه های تابعه در خواست کرده وضعیت پناهگاه های جنگی موجود در مدارس را به کارشناسی ساختمانی این مدیریت اعلام کنند'.
انتشار این نامه در فضای مجازی به نوعی شایعه آماده باش جنگی را در این شهرستان دامن زده است.
به گزارش خبرگزاری ایرنا در پی انتشار این نامه در فضای مجازی روابط عمومی مدیریت آموزش و پرورش دزفول به نقل از مدیر آموزش و پرورش این شهرستان پاسخی منتشر کرد.
در این پاسخ ضمن ابراز ناراحتی از انتشار اینگونه اخبار در فضای مجازی آمده است:نامه مذکور جهت شناسایی مدارسی که دارای پناهگاه زیر زمینی دوران دفاع مقدس هستند و به منظور استفاده از این پناهگاهها به عنوان انبار وسایل اسقاطی آموزش و پرورش به مدیران آموزشگاه ها ارسال شده است.
در پاسخ مذکور به نقل از عبدالمحمد جرجانی مدیر آموزش و پرورش دزفول آمده است: اینکه این نامه برای اعلام آمادگی برای جنگ احتمالی است کذب محض بوده و با انتشار دهندگان و کسانی که این شایعه را ایجاد کرده اند از طریق قضایی برخورد قانونی می شود.
وی انتشار نامه های درون سازمانی که به راحتی در اختیار عموم مردم قرار می گیرند و باعث ایجاد شایعه می شوند را یک نقطه ضعف دانست و گفت: با عوامل انتشار این نامه برخورد خواهد شد.
مدیر آموزش و پرورش دزفول از شهروندان خواست شایعه های منتشر شده در فضای مجازی را نشر ندهند و به آنها توجه نکنند.
آیا دکترین نظامی جمهوری اسلامی ایران کماکان دکترینی دفاعی است؟ دو پروژه بلندپروازنه که با خواست مستقیم رهبر جمهوری اسلامی پیگیری میشود، نشان از تغییرات اساسی در دکترین نظامی ایران دارد. [لینک به گالری تصاویر]
نیروی دریایی ساحلی
نیروی دریایی ارتش ایران با توجه به تجهیزات و وظایف تعریف شده برای آن، یک نیروی دفاعی و ساحلی بود. اما رهبر جمهوری اسلامی ایران، دکترین نیروی دریایی ایران را تغییر داد. [لینک به گالری تصاویر]
خانم میترا شجاعی از دویچه وله با آقایان حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر دینی و عبدالکریم لاهیجی حقوقدان و رئیس افتخاری فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر در باره بحث تازه میان سردمداران جمهوری اسلامی گفتوگو کرده است.
پاسخ جنتی به روحانی؛ دعوایی قدیمی با ریشههایی در صدر اسلام
دعوای قدیمی میان ریشه الهی حکومت و پایگاه مردمی آن دوباره در میان سران جمهوری اسلامی در گرفته است. اما آیا اصولا میتوان این دو را با همآشتی داد؟ آیا میتوان حکومتی مردمی اما با ریشهای الهی تشکیل داد؟
دینپژوهان چه میگویند؟
حسن یوسفی اشکوری پژوهشگر دینی با اشاره به همین تناقض موجود در جمهوری اسلامی معتقد است که این مسئله در چارچوب تفکر جمهوری اسلامی قابل حل نیست. دلیل هم همین دعواها و بحثهایی است که ۳۸ سال است جریان دارد و به هیچ نتیجهای هم نرسیده است......
حقوقدانان چه میگویند؟
علیرغم نظر برخی دینپژوهان و نواندیشان دینی مبنی بر امکان سازگاری حکومت الهی با نظام مبتنی بر رأی مردم، حقوقدانان اما اکثرا معتقد به امکان تحقق این سازگاری نیستند.
دویچه وله - رسانهها به نقل از مقامهای پاکستانی از سرنگونی یک فروند پهپاد ایرانی در نزدیکی مرزهای پاکستان خبر دادهاند. رسانههای پاکستان تصاویری از بقایای این پهپاد را که گفته میشود از نوع "شاهد ۱۲۹" بوده است منتشر کردهاند.
واشنگتن پست به نقل از دو مقام پاکستانی مینویسد، یک فروند جنگنده پاکستان یک هواپیمای بدون سرنشین ایران را در جنوب غربی ایالت بلوچستان این کشور سرنگون کرده است.
به گفته این مقامها که حاضر به افشای نام خود نشدهاند، این پهپاد عمیقا وارد حریم هوایی پاکستان شده بود. برخی رسانهها تاریخ سرنگونی این پهپاد را اوایل این هفته و برخی نیز آن را سهشنبه ۳۰ خرداد اعلام کردهاند.
گفته میشود که این پهپاد در منطقه پروم در شهر پنجگور پاکستان سرنگون شده است. بنا بر این گزارش، پهپاد ایرانی توسط جنگنده رهگیر JF-17 پاکستان سرنگون شده و لاشه آن نیز پیدا شده است.
پاکستان مرزی طولانی با ایران دارد. ایران ظرف چند ماه گذشته اعلام کرد نگران ورود شبهنظامیان "تروریست" از طریق مرز پاکستان به داخل کشور است. ایران تهدید کرد که به "تروریستها" در داخل پاکستان حمله خواهد کرد. این اظهارات با واکنش اعتراضآمیز پاکستان مواجه شد.
نیروی هوایی پاکستان تا کنون در این باره اظهار نظر نکرده است.
این دومین خبر سرنگونی پهپادهای ساخت ایران در چند روز گذشته است. سهشنبه ۳۰ خرداد (۲۰ ژوئن) وزارت دفاع آمریکا از سرنگون ساختن یک پهپاد ساخت ایران در سوریه خبر داده بود. نوع این پهپاد "شاهد ۱۲۹" اعلام شده بود.
٤٠ سال از مرگ دكتر شريعتى گذشت. بعد از سال ها، بعضى از كتاب هايش را ورق زدم تا دستمايه اى شود براى اين نوشته. اما با كمال تعجب ديدم كه از نوشته هاى او چيزى نمى فهمم. آن چه مى خوانم هيچ اثرى بر من نمى گذارد. هيچ تحسينى از جانب من بر نمى انگيزد. من كه شنونده ى سخنان او و خواننده ى آثارش بودم. من كه از جزوه هاى كوچك تا مجموعه ى آثارش را زمانى كلمه به كلمه خوانده بودم و احساس مى كردم به روح آثارش دست يافته ام. من كه حتى نوشته هاى او برايم كافى نبود و تمام سخنرانى هايش را به صورت نوار كاست گرد آورده بودم و دقيقه به دقيقه ى آن ها را شنيده بودم. مگر مى شود كسى كه روزگارى هر حرف و كلام اش برايم سرشار از معنا و محتوا بود، به ناگهان برايم اين قدر بى معنى و هجو شده باشد؟! به ناگهان كه نه! چهل و خرده اى سال گذشته است! چهل و خرده اى سال! يك دوره كامل از زندگى يك جوان سابق!
گفتم چه بنويسم كه خدا را خوش بيايد؟ او كه مُرد و رفت، و نديد اثرِ آثارش را! نديد فجايع خلق شده ى بعد از رفتن اش را! يقه ى او را به مانند بسيارى ديگر بگيرم كه چرا چنين چيزهايى گفتى؟ كه چرا چنين چيزهايى نوشتى؟ كه چرا عامل كشيده شدن جوانان به سوى «اسلامى متفاوت» شدى؟
او كه مُرد و رفت و اكنون در زير خاك پوسيده است. او چه مى دانست كه با قصه پردازى هاى شيرين اش، با تركيب اسلام و تخيل، چه بلايى بر سر يك جامعه، يك كشور، و ميليون ها جوان تشنه ى تغيير و آزادى مى آوَرَد. برايش طلب رحمت و مغفرت كنم و تمام؟ بگويم خدايش بيامرزد كه اين لقمه ى مسموم را در دهان ما گذاشت و رفت؟
ديدم نه! ٤٠ سال بعد از مرگ اش هنوز هستند جوانانى كه خود را از تخيلات او سرشار مى كنند. در نوشته ها و آثارش، اسلامى جز اسلام حاكمان فعلى مى جويند. گفتم چيزكى بنويسم شايد جوانان بخوانند و به دنبال سرابى كه امثال ما زمانى آب گوارا مى پنداشتيم نروند. چه مى گويم؟ سراب نه! مردابى شور و لجن آلود! مردابى كه بعد از به روى كار آمدن حكومت اسلامى در ايران، اگر آبكى هم در آن بود، بخار شد و به آسمان ها رفت، و امروز آن چه مانده، لجنى متعفن و سرشار از آلودگى ست. شايد جوانان، شايد يك جوان، اين مطلب را بخواند و تلنگرى بخورد به ذهن جويا و پويايش، و راه رفته ى هزارانْ نفرْ در دره ى اسلام افتاده را نرود.
ترديد ندارم كه شريعتى صادق بود. دروغگو نبود. نقش بازى نمى كرد. ولى مگر در تاريخ نداشته ايم راه هاى منتهى به جهنمى كه در كمال صدق و صفا، سنگفرش شده، و هزاران نفر را به قعر دره هاى آتشين رهنمون گشته است؟
انسان بودن و صادق بودنِ تاثير گذاران بر تاريخ مطلقا بر نتيجه ى كارشان تاثير ندارد. تاثير گذار بر تاريخ، خواست اش انسانى مى تواند باشد و نتيجه ى كارش ضد انسانى! مگر ماركس مى توانست تصور كند كه سوسياليسم و كمونيسم اش، به مدت چند دهه، چه به روزگار بخش بزرگى از مردم جهان مى آوَرَد. جهان را به چه آشوب ها مى كشد و چه تهديدها حتى تا حد نابودى كل جهان و بشريت به ارمغان مى آوَرَد؟
شريعتى هم يكى بود مثل ماركس. آثارى آفريد و رفت، بى آنكه بداند اين آثار چگونه آينده ى ميليون ها انسان را تباه مى كند.
اعضای منتخب شورای شهر تهران در یک توافق جمعی متعهد شدند در طول ۴ سال نمایندگی مردم در این شورا هیچگونه مسئولیتی که قابل جمع با عضویت در شورا نباشد، بر عهده نخواهند گرفت.
به گزارش ایلنا، براساس توافق ۲۱ نفر اعضای شورای پنجم شهر تهران، ری و تجربش در جلسه روز چهارشنبه مورخ ۹۶/۳/۳۱ به پاس احترام به رای مردم و امانتداری در مسئولیتی که بر عهده ما گذاشتهاند و با تاکید بر پایبندی به میثاقنامه شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، اعضای دوره پنجم شورای اسلامی شهر تهران، ری و تجریش، در یک توافق جمعی متعهد شدند در طول ۴ سال نمایندگی مردم در این شورا هیچگونه مسئولیتی که قابل جمع با عضویت در شورا نباشد، بر عهده نخواهند گرفت.
بی بی سی - روابط عمومی سپاه پاسداران با صدور اطلاعیه ای تاکید کرد که حمله به "مرکز فرماندهی و مواضع تروریستهای تکفیری" در استان دیرالزور سوریه "در سلسله مراتب نظامی و با هماهنگی ستاد کل نیروهای مسلح و تحت امر فرمانده معظم کل قوا" انجام شده است.
این بیانیه در حالی صادر شده که دیروز حسن روحانی رئیس جمهور ایران گفته بود: "اقدامی که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای آماده کردن موشک و پرتاب آن به نقاطی که سران داعش در دیرالزور بودند، انجام داد تصمیم فرد یا یک رکن نظامی نیست، بلکه اینگونه تصمیمات در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ می شود."
آقای روحانی در سخنان روز سه شنبه در جمع گروهی از روحانیون اعلام کرد که شورای عالی امنیت ملی بعد از عملیات دو هفته پیش گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) در تهران "برای پاسخ به تروریستها اختیاراتی را به نیروهای مسلح داد که بیش از این اقدام اخیر بود".
در اظهارنظری جداگانه در مورد حمله موشکی به دیرالزور، محمود علوی وزیر اطلاعات ایران امروز چهارشنبه ۳۱ خرداد گفت: "این تصمیم در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شد و ریاست محترم جمهوری اسلامی نیز در جایگاه رییس شورای عالی امنیت به نیروهای مسلح دستور یورش کوبنده را به مقر داعش صادر کرد و موررد تایید مقامات عالی نظام قرار گرفت."
نرگس محمدی، فعال مدنی که اینک دوران محکومیت خود را در زندان میگذراند، در نامهای به رییس جمهوری ایران، مطالبات خود را از منتخب مردم بیان کرده است.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن نامه نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر به حسن روحانی، رییس جمهوری ایران به شرح زیر است:
پادشاه عربستان سعودی ولیعهد جدیدی برگزیده است
بی بی سی - ملک محمد بن عبداالعزیز، پادشاه عربستان سعودی، فرزندش محمد بن سلمان را به عنوان ولیعهد جدید این کشور معرفی کرده است. امیر محمد بن سلمان جانشین امیر محمد بن نائف، برادرزاده پادشاه میشود که تا کنون سمت ولیعهدی را داشته است.
محمد بن سلمان، که ۳۲ سال دارد، تا کنون سمت وزیر دفاع را در کابینه سعودی در اختیار داشت. در ساختار سیاسی عربستان سعودی، سمت نخست وزیر نیز متعلق به پادشاه است و معمولا ولیعهد در مقام نایب اول نخست وزیر ریاست دولت را برعهده دارد. محمد بن سلمان همزمان به سمت نایب اول نخست وزیر هم منصوب شده است.
وی با آغاز سلطنت پدرش به سمت وزیر دفاع منصوب شد و به عنوان جوانترین وزیر دفاع در جهان شهرت یافت. همزمان، به او عنوان نایب ولیعهد نیز داده شد.
این دومین بار است که ملک سلمان ولیعهد عربستان را تغییر میدهد. در ماه آوریل سال ۲۰۱۵ و چند ماه پس از آغاز سلطنت خود، وی امیر محمد بن نائف را به جای مقرن بن عبدالعزیز، برادر ناتنی خود به ولیعهدی انتخاب کرد.
تا پیش از آن، فرزندان عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار مملکت سعودی، به عنوان ولیعهد انتخاب شده و پس از برادران خود به سلطنت رسیده بودند. محمد بن نائف نخستین فرد از نسل سوم خاندان سعودی بود که به ولیعهدی میرسید.
در روزهای اخیر، برخی منابع خبری منطقه از احتمال تحولاتی در ردههای عالی حکومتی عربستان خبر داده بودند.
محمد بن سلمان روز ۳۱ ماه اوت در جده متولد شد. او بزرگترین پسر ملک سلمان از همسر سوم اوست. امیر محمد در عربستان سعودی تحصیل و در رشته حقوق از دانشگاه ملک سعود این کشور فارغ التحصیل شده است.
گاردین نوشت: نیروهای آمریکا بر نیروهای تحت حمایت ایزان دز سوریه سه بار در ماه های اخیر آتش گشوده اند. دردحالی که ناظران و مقامات سابق نگران افزایش تنش ها هستند به نظر میرسد این وضعیت میتواند به سادگی به یک درگیری برنامه ریزی نشده فزاینده تبدیل شود.
به گزارش انتخاب، سه اتفاق اخیر در نزدیکی مرز مشترک عراق و سوریه و اردن رخ داده است. در این منطقه ۱۵۹ نیروی آمریکایی که برای آموزش برخی گروه های مبارز با داعش اعزام شده اند حضور دارند. اقدام آمریکا با حمله هوایی دولت سوریه که یکی از اهداف این گروه های تحت حمایت آمریکا است پاسخ داده شد. رشته ای از حوادث نشان داده که صحرای شرقی سوریه تبدیل به عرصه رویارویی ایران و امریکا شده است.
چهارشنبه گذشته قایق های نیروی دریایی ایران به 800 متری ناوگان آمریکا در تنگه هرمز نزدیک شدند و نورافکنی را بر کشتی امریکایی و لیزری را بر روی هلیکوپتر این کشور انداختند.
چنین رویارویی هایی در تنگه هرمز، جدید نیست اما معنا دار است. دولت جدید آمریکا به دلایل مختلف با آشوب های متعددی دست به گریبان است اما برای مقابله با افزایش نفوذ ایران در منطقه، با اعراب خلیج فارس توافق دارد. با این حال در داخل امریکا در مورد استفاده از درجات مختلف زور و خطر اتفاق نظر وجود ندارد.
تماس های سطح بالا بین تهران و واشنگتن در دوره اوباما در دولت ترامپ قطع شده است. دوتالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی اظهارات ضد ایرانی زیادی را مطرح کرد. او مقصد نخستین سقر خارجی اش را عربستان تعیین کرد که رقیب منطقه ای ایران است.
ترامپ نقوذ ایران را در منطقه تهدیدی به اندازه داعش و القاعده می داند. زمانی که تهران مورد حمله تروریستی قرار گرفت رییس جمهوری آمریکا دولت ایران را مقصر دانست.
بیانیه کانون نويسندگان ايران (در تبعيد)
از آغاز برقراری رژیم جمهوری اسلامی، سرکوب و کشتار، سیاست حاکمان تاریک اندیشی بود که در جریانِ خیزش و انقلاب سال ۵۷، بر گردۀ قدرت سیاسی در جامعۀ ما چنگ انداختند و آن را از آن خود کردند. اما مقطع سی خردادماه ۱۳۶۰ خورشیدی، سرآغاز سیستماتیکِ سرکوب و کشتار سراسری این رژیم در ایران است.
از این زمان به بعد، جمهوری اسلامی، ناتوان از برآوردن خواستهای برحقِ مردم ایران، هجوم همهجانبه، سراسری و برنامهریزی شدۀ خود را به گروههای سیاسی، نهادهای اجتماعیِ مدافع آزادیها و حقوق مردم، زنان برابریخواه، کارگران و زحمتکشان و روزنامهها و نهادهای ادبی و فرهنگیِ اپوزیسیون آغاز کرد و از روز سی و يکم خردادماه همین سال، اعدامهای بیمحاکمه، سبعانه و انتقامجویانه در زندانهای ایران و در سطح تمام جامعه به انجام رسید.
٣١ خرداد سال ١٣۶٠، سالروز کشتار فرزندان مدافع آزادی مردم ايران در زندانها به شکل تازهای بود. در این روز، سعيد سلطانپور همراهه ١۴ تن از ديگر زندانيان سياسی که از مدتی پیش به بهانه-های گوناگون دستگیر شده بودند، بدون محاکمه و اعلام جرم مشخصی به قتل رسیدند.
ماموران امنيتیِ جمهوری اسلامی، سعيد سلطانپور را در شب جشن ازدواجاش دستگير کردند. همزمان با اعدام او، اعدام هزاران زندانی و دستگیرشدگانِ دیگر، آغاز گشت که تا دوسال و نیم پس از آن ادامه یافت و هزاران نفر، بی وقفه از دم تیغ سرکوب و کشتار سبعانۀ این رژیم گذشتند.
مصاحبه بی بی سی با اوزی روبین: رئیس پیشین سازمان دفاع موشکی اسراییل و پژوهشگر ارشد در موسسه مطالعات استراتژیک بگین-سادات
صدای آمریکا - خبرگزاری رویترز در گزارشی می گوید رسانه های ایران تغییرات در عربستان که منجر به اعلام ولیعهد محمد بن سلیمان، فرزند ملک سلمان شد را یک «کودتای آرام» نامیده اند.
به گزارش رویترز، تلویزیون ایران در گزارش های مربوط به خبر تغییر ولیعهد عربستان سعودی این تحلیل را ارایه داده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز روز چهارشنبه با صدور فرمانی فرزند خود را به عنوان ولیعهد جدید عربستان سعودی معرفی کرد. محمد بن سلمان با این تصمیم جانشین محمد بن نایف برادرزاده پادشاه می شود.
این تغییر بزرگی در عربستان ارزیابی می شود چون پیش از این همه فرزندان ملک عبدالعزیز آل سعود ولیعهد عربستان می شدند. ملک عبدالعزیز آل سعود در سال ۱۹۳۲ پس از غلبه بر رقبا، کشور عربستان سعودی را تاسیس کرد. بعد از مرگ او، فرزندان او به ترتیب سن پادشاه شدند و برادر کوچکتر ولیعهد پادشاه انتخاب می شد تا در صورت مرگ پادشاه به این مقام برسد. ملک سلمان خود ولیعهد ملک عبدالله بود که از ژانویه ۲۰۱۵ به پادشاهی رسید.
برای اولین بار است که پادشاه عربستان، به جای یکی از برادران ، فرزند خود را به عنوان ولیعهد انتخاب می کند.
نگرانی ایران؟
رویترز در گزارش خود نوشته، این تغییر می تواند موجب نگرانی ایران باشد چون محمد بن سلمان یک ماه پیش، گفت و گو با ایران را رد کرده و در جهت منزوی ساختن قطر کشور همسایه عربستان گام برداشته و همچنین جنگ در یمن که به کشته شدن هزاران غیرنظامی انجامیده، پیش برده است.
ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت شیعه و سنی در یک دهه اخیر با هم رقابت شدیدی در منطقه خاورمیانه داشته اند و دو کشور از سه سال پیش روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده اند.
این دو کشور در درگیری های خاورمیانه موضع متفاوتی دارند. ایران حامی شیعیان حوثی در یمن، بحرین و همچنین حامی حماس و رژیم اسد در سوریه است. عربستان سعودی در حاکمان سنی یمن و بحرین حمایت می کند و در سوریه حامی مخالفان اسد است.
در ۱۸ خرداد که اعضای داعش به دو نقطه در تهران حمله تروریستی داشتند، مقام های ایران انگشت اشاره به سمت عربستان سعودی نشانه رفتند که البته عربستان این اتهام را رد کرد.
در سفر ماه گذشته پرزیدنت ترامپ به عربستان، ملک سلمان در سخنانی علیه ایران سخن گفت و خواستار حمایت آمریکا از کشورهای مخالف ایران شد.
ایجاد و ادامه فعالیت موسسات مالی اعتباری خارج از دریافت مجوز و نظارت بانک مرکزی و چارچوب های قانونی، آئینه ای از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور است؛ وضعیتی که در آن همه قدرتمندان به دور از نظر قانون و دستگاه های قانونی، فعالیت می کنند و حضور دارند.
عصر ایران ؛ رضا حبیب زاده - در روزهای اخیر، تعدادی از مؤسسات مالی و اعتباری، درگیر مشکلاتی شده اند به گونه ای که سپرده گذاران نگران، مقابل شعب آنها تجمع کرده و خواستار دریافت پول هایشان شده اند. این وضعیت، نگرانی هایی را در میان سپرده گذاران سایر موسسات مالی و اعتباری ایجاد کرده است. در این باره نکاتی چند قابل ذکر است:
۱- تعداد موسسات مالی اعتباری به طور قابل توجهی زیاد و متنوع شده است تا اینجا مشکلی نیست؛ اما مشکل از آنجا شروع می شود که به نظر می رسد هر طرف قدرتمندی می تواند به دور از نظر، نظارت و تصمیم گیری بانک مرکزی، موسسه مالی اعتباری (بخوانید شبه بانک) ایجاد کند.
بانک مرکزی هم تنها می تواند تعدادی را بی مجوز، در شرف دریافت مجوز و تعدادی را بامجوز بداند. این اوج ناتوانی یا فقدان اختیارات عالی ترین نهاد مالی - اعتباری کشور است.
صدای آمریکا - ساعتی بعد از تهدید روسیه که جنگنده های ائتلاف بین المللی علیه داعش در غرب رود فرات در سوریه را به منزله هدف تلقی خواهد کرد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به این تهدید مقام های روسیه واکنش نشان داد.
روز دوشنبه ۲۹ خرداد، جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت هدف واشنگتن-مسکو، یک چیز است: مبارزه با داعش. بنابراین سعی خواهد شد این ارتباط برقرار بماند.
این مقام نظامی ارشد آمریکا افزود: ما یک ارتباط کارآمد در مرکز عملیات مان در قطر با فدراسیون روسیه در خاک سوریه داریم. این ارتباط تا صبح امروز بقوت خود باقی بود و حتی تا چند ساعت پیش در تماس بودیم. در ساعتهای آینده، ما از طریق دیپلماسی و نظامی تلاش خواهیم کرد این هماهنگی ادامه داشته باشد.
واکنش آقای دانفورد به بیانیه صبح دوشنبه وزارت دفاع روسیه است. روسیه اعلام کرده بود، جنگنده های ائتلاف بین المللی علیه داعش در غرب رود فرات در سوریه را به منزله هدف تلقی خواهد کرد.
در بیانیه وزارت دفاع روسیه آمده بود، خط ارتباطی با آمریکا برای هماهنگی عملیات بر فراز سوریه را نیز، تعلیق میکند.
سجاد فیروزی ـ شرق ـ مراسم افطاری حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، با ورزشکاران واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته؛ از بحث اخلاق در ورزش گرفته تا حمایت از ورزش زنان. رئیسجمهور در این مراسم در بخش مهمی از صحبتهایشان به اهمیت و پیشرفت ورزش زنان پرداخت و در مقایسه با سالهای گذشته، به روند رو به رشد این عرصه اشارهای ویژه کرد. البته حضور زنان ورزشکار در این مراسم هم، در نوع خود جالب بود؛ ورزشکاران زن ایرانی که حمایتشان از روحانی را به شیوههای مختلف پیش از انتخابات اعلام کرده بودند، در این مراسم به نمایندگی، لوح سپاسی را هم به رئیسجمهور دادند؛ لوحی که سارا اعتماد، یکی از اعضای تیم ملی بسکتبال ایران، به همراه فرشته کریمی، بازیکن تیم ملی فوتسال زنان ایران، به رئیسجمهوری اهدا کردند.
سخنگوی حزب کارگزاران گفت: آقایان نجفی، حجتی، بیطرف و حتی خود بنده برای شهرداری تهران مطرح شدهایم و آقای محسن هاشمی هم در کنار این اسامی مطرح است.
به گزارش تسنیم، حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران در گفتوگویی درباره احتمال شهردار شدن محسن هاشمی گفت: ایشان نیز مثل بقیه منتخبین میثاق نامه را امضا کرده است. خوشبختانه در مورد شهرداری تهران، با همه دوستان مان در جبهه اصلاحات و با منتخبان مردم در شورای شهر، توافق داریم که این موضوع باید یک موضوع اجماعی باشد و باید به توافق همگانی برسیم. این هم بستگی دارد به اینکه ببینیم دوستان ما چه کسانی را پیشنهاد میکنند. دوستان در شورا هنوز به مرحله مصداق نرسیدهاند و مشغول تدوین ساز و کارها هستند.
زمانه ـ نخستوزیر عراق که برای بهبود و گسترش روابط فیمابین به عربستان سعودی سفر کرده بود، عازم تهران شد. او بعد از دیدار و گفتوگو با اسحاق جهانگیری، معاون رئیس جمهوری اسلامی به دیدار علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی شتافت. خامنهای در دیدار و گفتوگو با حیدر عبادی اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران با برگزاری همهپرسی استقلال کردستان مخالف است.
مسعود بارزانی و گروهی از سیاستمداران بلندپایه اقلیم کردستان در نشستی که شامگاه چهارشنبه ۷ ژوئن برگزار شد، تاریخ برگزاری همهپرسی استقلال را ۲۵ سپتامبر سال جاری تعیین کردهاند. ایران و ترکیه اعلام کردهاند که با برگزاری این همهپرسی مخالفاند. دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد در عراق هم با صدور بیانیهای اعلام کرده که بر برگزاری همهپرسی استقلال کردستان نظارت ندارد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با حیدر عبادی، نخستوزیر ایران به تأکید، مخالفت جمهوری اسلامی با برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق را اعلام کرد:
زمانه ـ خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در تهران معتقد است که اگرچه نمیتوان اختلافات با ایران را نادیده گرفت اما دو طرف توافق دارند که روی اشتراکات تمرکز کنند. او از منشور جدید حماس دفاع کرد و آن را سندی واقعبینانه خواند.
خالد قدومی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) رابطه کنونی ایران و حماس را «در مسیر درست» دانست و گفت: «شاید بتوان گفت موارد اختلافی بین ایران و حماس حدود ۱۰ درصد است و نباید اجازه داد این ۱۰ درصد ۹۰ درصد اشتراکات را تحت تأثیر خود قرار دهد.»
بهگفته نماینده حماس دو طرف بر روی این موضوع توافق دارند که بر اشتراکات تمرکز کنند.
قدومی همچنین از گشودن شدن صفحه نوین در روابط ایران و حماس از اواخر سال ۲۰۱۶ سخن گفت و افزود این روابط طی شش ماه گذشته وارد فاز جدیدی شده است.
دویچه وله - وزارت دفاع آمریکا از سرنگون کردن "یک پهپاد ساخت ایران" در سوریه خبر داد. وزارت دفاع آمریکا گفت، این پهپاد بعد از آن که به سوی نیروهای ائتلاف پرواز کرد و "مقاصد خصمانهای" نشان داد هدف قرار گرفته شد.
به گفته وزارت دفاع آمریکا، یک فروند هواپیمای جنگی آمریکا یک پهپاد ساخت ایران را در سوریه زیر آتش گرفت و سرنگون کرد.
ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا نیز اعلام کرد، این جسم پرنده مسلح را پس از آن هدف گرفت که "مقاصد خصمانهای نشان داد و به سوی نیروهای ائتلاف ضد داعش پرواز کرد."
خبرگزاری فرانسه نیز با استناد به اظهارات یک مقام دولت آمریکا که نامش فاش نشد گزارش داد: «این پهپاد در حال پرواز به سمت نیروهای ائتلاف بود تا مهمات خود را به سوی آنها پرتاب کند.»
به گفته این خبرگزاری، این پهپاد از نوع "شاهد ۱۲۹" بود و در جنوب سوریه در نزدیکی مرز اردن توسط یک جنگنده "اف ـ ۱۵" نیروی هوایی آمریکا سرنگون شد.
این دومین مورد از این دست طی دو هفته اخیر است. در اوایل ژوئن یک جنگنده آمریکایی در جنوب سوریه یک پهپاد را زیر آتش گرفت. در آن زمان نیز ائتلاف نظامی تحت رهبری آمریکا جزئیات این حادثه را اعلام نکرد.
در روزهای گذشته سرنگونی یک فروند جنگنده سوری توسط نیروی هوایی آمریکا در سوریه به تنش میان مسکو و واشنگتن دامن زده است. روسیه متحد سرسخت سوریه در جنگ داخلی این کشور است.
بعد از آن روسیه اعلام کرد، جنگندههای ائتلاف را در غرب رود فرات هدف قرار خواهد داد.
در پی اعلام این خبر استرالیا عملیات هوایی خود در سوریه را به حال تعلیق درآورد.
حسین سخندان ـ شرق: ماهگرد انتخابات ٢٩ اردیبهشت ٩٦ فرا رسیده است. یک ماه از روز انتخابات میگذرد؛ انتخاباتی که از چند ماه قبل، فضای کشور را کاملا تحتتأثیر قرار داد و در ایام نسبتا طولانی تبلیغات رسمی-نسبت به ادوار گذشته- به اوج خود رسید. چهرههایی از اصلاحطلبان در آن ایام، پایی ثابت سخنرانیها در سراسر کشور بودند و هر روز در استانی و شهری میشد آنان را دید. دکتر صادق زیباکلام ازجمله این چهرهها بود. استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران برخلاف بسیاری از استادان این حوزه، ترجیح داده بیشتر با افکار عمومی و مخاطبان عادی سیاست، طرف گفتوگو باشد و به همین دلیل، نوشتهها و گفتههای بسیاری از او در رسانهها به چشم میخورد و دعوت هیچ مجموعهای برای سخنرانی یا مناظره را بیپاسخ نمیگذارد. زیباکلام در گفتوگو با «شرق»، درباره مشاهدات خود در ایام انتخابات و مباحثی که بیشتر در سخنرانیها و نشستها مطرح شده، نکات جالب توجهی را مطرح کرده است.
* در ایام انتخابات ریاستجمهوری، تقریبا در تمام کشور سخنرانی داشتید. از نتیجه بهدستآمده راضی هستید؟
... و مردم کوچه و بازار آنجا را ترور کنیم
فارس - علی مطهری نماینده مردم تهران و نایب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، با اشاره به عملیات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی علیه تروریستهای تکفیری داعش، اظهار داشت: این حق جمهوری اسلامی ایران بوده که از خودش دفاع کند و در مقابل عملیات تروریستی تهران عکسالعمل نشان دهد و تروریستها را در هر جای دنیا مجازات کند.
*از نظر حقوق بینالملل ایرادی به کار جمهوری اسلامی ایران وارد نیست
وی با بیان اینکه از نظر حقوق بینالملل ایرادی به کار جمهوری اسلامی ایران وارد نیست، افزود: کیفیت عملیات موشکی سپاه هم قابل توجه است، چرا که ما میتوانستیم عملیات مشابهی مانند اقدام تروریستی در مجلس شورای اسلامی را در عربستان انجام دهیم و مردم کوچه و بازار آنجا را ترور کنیم، همان کاری که داعش در تهران انجام داد، ولی ایران میرود و مقرّ فرماندهی تروریستها در سوریه را هدف قرار میدهد، این موضوع به نظر بنده اهمیت زیادی دارد، خصوصاً که از داخل ایران و از فاصله بسیار دور هدف خودش را مورد اصابت قرار میدهد، اقدام سپاه یک واکنش منطقی بود و ارزش نظامی داشت در حالی که اقدام تروریستها در تهران ارزش نظامی نداشت.
می گویند چهل سالگی سن کمال عقل است. در آیه ۱۵ سوره احقاف نیز بدان اشاره شده است که چهل سالگی سن به حد رشد رسیدن است. در قرآن مبین با ترجمه علی اکبر طاهری قزوینی اما این چهل سالگی را "سن تکامل عقل" بر شمرده است ونه دقیقا چهل سالگی. چه عدد دقیق باشد و چه اراده بر امر عام تکامل عقل، وقتی ۴۰ خزان گذشت، روزگار انگار نگاهی نو با چشم اندازی بالغانه خواهد افکند.
از خرداد ۱۳۵۶ تا خرداد ۱۳۹۶ دقیقا ۴۰ سال راه است. ۴۰ سالی که نه از یک تولد (به ظاهر) که از یک مرگ (و باز هم به ظاهر) می گذرد. چه بر این باور باشیم که او در آن شب در ساوت همپتون انگلستان شهید شد و چه بر این نظر باشیم که او خود به مرگ طبیعی جهان ما را ترک کرد، نمی توانیم نپذیریم که او در تمام این ۴۰ سال پس از مرگش زنده بوده است. زندگی او را در خط به خط آثارش، در جلد به جلد مجموعه آثارش و در تک به تک مخاطبینش در تمام این چهل سال می توان دید. همین که هنوز کتابهای او، نه تنها در میهنش و به زبان مادری اش که در ترکیه، مالزی، کوزوو، در کشورهای عربی (در عراقش را از تنی چند از شیعیان عراقی اخیر شنیده ام) و ... و به زبانهای محلی آن کشورها پر فروش است، نشان از آن دارد که دکتر علی شریعتی مزینانی، چهل سال پس از عروج، نه تنها در میهنش که در بسیاری از نقاط این کره خاکی، از کشورهایی با اکثریت مسلمان (از عبارت کشورهای اسلامی ابا دارم که هیچ کدامشان متاسفانه ربطی به اسلامی که شریعتی می شناخت و می گفت ندارند) تا ممالک دیگر غریب نیست. او برای مردم و توده های مسلمان و غیر مسلمان این کشور قریب است، هرچند که به نظر می رسد برای اهل قلم و کتابت سرزمینش به قدری کافی قریب نیست و انگار غربتش بیش از حد انتظار است.
بی بی سی - پلیس بلژیک به یک مرد که گفته میشود قصد حمله انتحاری به ایستگاه قطار بروکسل را داشته شلیک کرده است. بعدا اعلام شد که مهاجم مرده است. در پی این واقعه، پلیس ایستگاه قطار و میدان نزدیک آن را تخلیه کرده و از کسبه و رستورانها خواسته کرکرههای خود را پایین بکشند. خبرگزاری رویترز میگوید در این واقعه به کسی به غیر از "مرد مهاجم" آسیب نرسیده است. ماه مارس سال گذشته، حمله خونین به فرودگاه و ایستگاه مترو بروکسل ۳۲ کشته برجای گذاشت؛ داعش مسئولیت آن حمله را بر عهده گرفت. سخنگوی پلیس بروکسل به رویترز گفته: "یک حادثه در ایستگاه مرکزی شهر روی داد و در پی آن انفجاری اتفاق افتاده اما پلیس توانسته مردی که مواد منفجره به همراه داشته است را خلع مهمات کند." "هم اکنون ماموران امنیتی و پلیس به طور گسترده در محل حضور دارند اما اوضاع تحت کنترل است." روزنامه محلی "لیبر بلژیک" به نقل از کارآگاهان نوشته مردی که مورد هدف قرار گرفت یک کوله پشتی و یک کمربند انفجاری به همراه داشته است. این روزنامه میگوید "مهاجم" پس از آن که متوجه شک ماموران شده یک وسیله انفجاری را منفجر کرده است. این انفجار کوچک گزارش شد.
در سال پايانى مجلس ششم قرار براين شد كه مجلس از ساختمان قديمي سنا به ساختمان جديد بهارستان منتقل شود.
غالب نمايندگان با توجه به فضاى ناامن أطراف ساختمان بهارستان و تهديدهاى مكرر نمايندگان اصلاح طلب با اين انتقال مخالف بودند كه بنابه اصرار هيّئت رئيسه چند روزى جلسات مجلس ششم در بهارستان تشكيل و بعد به بهانه تكميل نبودن تجهيزات آن مجدد به مجلس سنا برگشتيم.
آغاز به كار مجلس هفتم در ساختمان سنا صورت گرفت و بعد از شش ماه تصميم به انتقال به بهارستان گرفته شد كه تا به امروز هم جلسات مجلس و كميسيون ها و نيز ملاقات نمايندگان با مراجعين در مجموعه همين ساختمان صورت مي گيرد.
رأی آن ١۵ میلیون غایب چیست؟
تحلیلی ازعباس عبدی درباره نتایج استانی انتخابات
اعتماد ـ نتایج انتخابات اخیر برحسب استانها و فرمانداریها منتشر شد. تحلیل این نتایج برحسب ویژگیهای استانی و میزان مشارکت و جهتگیری مردم در رای دادن میتواند برخی آموزهها را برای سیاستگذاری و فهم جامعه در اختیار قرار دهد. تحلیل این نتایج با ویژگیهای اجتماعی هر استان یا شهرستان در صورت امکان در یادداشتهای دیگر پیگیری خواهد شد.
نخستین و مهمترین ویژگی، میزان و درصد مشارکت است. کمترین مشارکتها به ترتیب در کردستان (۶٠ درصد)، تهران (۶٣ درصد)، البرز (۶۴ درصد)، قم (۶٩ درصد) و اصفهان (۶٩ درصد) است. به جز استانهای تهران و البرز که همیشه کمابیش در رده آخر میزان مشارکت بودهاند، پایین بودن میزان مشارکت در قم و اصفهان یک هشدار جدی است. در حالی که انتظار میرود میزان مشارکت در این دو استان در ردیفهای بالا باشد. در واقع اگر در کردستان به دلایل سیاسی خاص خود مشارکت پایین است در قم و اصفهان مساله به گونه دیگری است و بخشی از نیروهای مذهبی خود را بر کنار از سیاست و مشارکت کردهاند. به احتمال قوی این بخش از نیروهای مذهبی هستند که حضور اینچنینی در سیاست را به نفع جامعه نمیدانند. این یک فرضیه است که از این آمار به دست آمده، برای اثبات آن باید مطالعات میدانی دقیقتری انجام داد. شاید بپرسید که پس چرا این مساله در خراسان رضوی صادق نبوده. به نظر میرسد که بالا بودن مشارکت در استان خراسان (هر سه استان) تابع وجود نامزد محلی آنان است که در این استانها نیز آرای بسیار بالایی داشته است. بیشترین مشارکت به ترتیب در خراسان جنوبی (٩۴ درصد)، چهارمحال و بختیاری (٩١ درصد)، خراسان شمالی (٩١ درصد)، مازندران (٨۵ درصد) و خراسان رضوی و یزد (٨۴ درصد) است. به جز چهارمحال و بختیاری که در بسیاری از انتخابات درصدهای بالای مشارکت را نشان میدهد، سه استان خراسان تابع بسیج نیروها برای رای دادن به آقای رییسی بودند که متولد خراسان و منسوب به این سه استان و آستان قدس رضوی است. مشارکت کل نیز حدود ٧۴ درصد است که به نسبت بالا و در سطح خوب و قابل قبول است. در کنار مشارکت، باید از آرای باطله نام برد که اهمیت فراوانی دارند. کمترین میزان آرای باطله به ترتیب به خراسان جنوبی (١/١) سیستان و بلوچستان (٢/١)، خراسان رضوی (٧/١) و خراسان شمالی (٩/١) درصد مربوط میشود. در تمامی این استانها انتخابات با رای دادن به آقای روحانی و رییسی در بالاترین سطوح معنادار بوده است. ٩٨ درصد آرای مردم در دو استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی به دو نامزد اصلی یعنی روحانی و رییسی داده شده است، در حالی که این نسبت در کردستان ٩٠ و در قم و خوزستان و آذربایجان غربی ٩٣ درصد است. به عبارت دیگر هر استانی که انتخابات جدی و به رقابت میان دو نامزد خلاصه شد، آرای باطله و خارج از این دو نفر کاهش یافته است. البته بیشترین آرای باطله نیز به ترتیب در کردستان (٧ درصد)، خوزستان (۵ درصد)، آذربایجان غربی (۵ درصد)، ایلام (۵ درصد)، کرمانشاه (۴ درصد) و قم (۴ درصد) بوده است که تحلیل هرکدام از این موارد متفاوت است. استانهای کردستان، خوزستان و آذربایجان غربی کمابیش معلوم است که چرا آرای باطله بالاست. ولی بالا بودن آرای باطله در قم را میتوان بازتابی از همان علتی دانست که در مشارکت پایین این استان بیان شد. یک شاخص مهم دیگر نسبت آرای روحانی به رییسی است. کمترین نسبت این آرا به ترتیب در خراسان جنوبی (۵٣/٠)، قم (۶٣/٠)، خراسان رضوی (٧۶/٠) و خراسان شمالی (٨۵/٠) است. این چهار استان معرف دو ویژگی مهم هستند. محل تولد و فعالیت حرفهای در سه استان خراسان و نیز گرایشهای مذهبی در هر چهار استان به نوعی معرف این نحوه رای دادن است.
در مقابل بالاترین نسبت آرای آقای روحانی به رییسی به ترتیب در کردستان (٠/٣)، سیستان و بلوچستان (٨/٢)، گیلان (۴/٢)، کرمانشاه (٢/٢)، آذربایجان غربی (٢/٢)، البرز (١/٢) و تهران (٠/٢) است. این استانها نیز معرف وجود نوعی از تلقی دینی و نیز ارزشهای سیاسی خاص هستند. در واقع این انتخابات پاسخی منفی بود به یک نوع از شکاف دینی که آثار آن را در حوادث اخیر نیز میبینیم. همچنین پاسخی بود به شکافی سیاسی که هنوز به مراحل حاد خود نرسیده است. نکته بسیار مهم این است که حدود ١۵ میلیون نفر در انتخابات شرکت نکردهاند. البته بعید است که هیچگاه صد درصد مردم در یک انتخابات شرکت کنند، ولی شناخت ماهیت کسانی که در انتخابات شرکت نکردهاند بسیار مهم است. ضریب همبستگی میان میزان مشارکت و نسبت آرای روحانی به رییسی، نشان میدهد که این ضریب برابر ٣٩۴/٠- و معنادار است. به عبارت دیگر استانهایی که مشارکت بالا بوده به طرز معناداری به رییسی رای دادهاند و ظرفیت رای رییسی و جناح وی همین است. در حالی که اگر مشارکت افزایش پیدا کند، به سبد رای طرف روحانی افزوده خواهد شد. بنابراین بخش مهم آن ١۵ میلیون نفر را نیز باید در این سبد محسوب کرد و این زنگ خطری است برای کسانی که نمیتوانند یا نمیخواهند با مطالبات عمومی همسو شوند.
آیا شکست سیاسی ترزا می که این روز ها سوژه ی مقالات بسیار بوده بخاطر آنست که او می خواسته یک مارگارت تاچر دیگر باشد و نتوانسته و نبود؟
آیا امانوئل ماکرون آنگونه که بسیاری می نویسند قصد دارد جناح راست و چپ را نابود کند؟ آیا او هرگز دشمنی خاصی با این ها ابراز کرده یا داشته است است؟
آیا تناقضات دائم اظهار نظر های دونالد ترامپ که موردی برای اوج گیری خلاقیت منقدان سیاسی و طنزنویسان و توئیت کنندگان فراهم می آورد، صرفا به این خاطر است که او قبل از آنکه مرد سیاسی باشد، شومن تلویزیون بوده؟ یا مشخصات نماد قدرت در امریکا در حال از هم پاشیدن و همبستگی و حساسیت و فهم سیاسی در آن سرزمین درحال رشد است؟
آیا خروج آمریکا از معاهده پاریس در مورد محیط زیست، و شتافتن هند و چین به این صحنه، بخشی ازعلائم تحول جهان بسوی سیاره ای چند قطبی ست یا این حالت تنها ایستگاهی ست به سوی مقصدی جلوتر از آن؟
آیا گسترش اتحادیه شانگهای و اوروسیا، نه در برابر بلکه در کنار اتحادیه اروپا، نمودار مرحله ای از شکل گیری یک جهان بهم پیوسته و روابطی فراگیر است و یا آنکه تنها با مداد رقابتهای سیاسی قابل نگارش است؟
Jean Jacques Hublin (ژان ژاک اوبلن) روز هفتم ژوئن در یک برنامه تلویزیونی اعلام میکند مطابق جستجو ها و کاوش ها ی صورت گرفتۀ اخیر در مراکش، انسان های هموسپین، تیره ای که انسان امروزی دنبالۀ آنست، اولا نسبت به تاریخی که قبلا فکر میشد، صد هزار سال قدیمی ترند و پیدایش این تیره به سیصد هزار سال پیش بر میگردد. ثانیآ اختلاف بین نمونه های انسان در آن دوران بسیار بیشتر بوده تا انسانهای امروز. به عبارت ساده تر، بیولوژی انسان بتدریج به هم نزدیک و نزدیک تر شده است. نو ع انسان، به نمونه ای فراگیر بر سیاره ما تبدیل میشود. آیا اگر تصویر این واقعیت را بر زندگی اجتماعی انسانها نیز مطالعه کنیم، به این معنا نیست که انسانها به لحاظ زیست اجتماعی نیز نزدیکتر و شبیه تر شده و باز هم بیشتر خواهند شد؟
اگر سیاست را نه بصورت شرط بندی یا قاضی گری در حق دو یا چند رقیب ِدر حال مسابقه و جنگ، بلکه بصورت جریاناتی بنگریم، که چون رودهائی، سرِ به هم پیوستن، جدائی گرفتن، محو شدن یا در نهایت ریختن به مخزن واحدی دارند، حوادث و تغییرات امروز جهان را چگونه درک خواهیم کرد؟
جواب من اینست که جهان به سوی یک مدیریت نوین پیش میرود که هر چند هنوز اجزا و خطوط آن جا نیفتاده و شکل مشخص نگرفته، و باید به آن در مرحله جنینی نگریست که چشم و ابرو و دیگر اعضایش بتدریج تصویر میشوند، اما بطور یقین دارد مرحلۀ جهان دو حزبی یا حتی چند حزبی کلاسیک را پشت سر نهاده، از زره و کلاه خود و برج و باروی محلی و منطقه ای خود را نجات داده، مرز های تیره های ناهمخوان و با هم در جنگ و گریز را به سوی تیره ی واحد انسانی همکار با هم، به یُمن داشتنِ مصالح قابل استفاده برای ساختن، به پیش می راند. تیره ای انسانی در ارتباط باهم و در حال به اشتراک نهادن شعور وداده های تاریخی، قومی، جغرافیائی، زبانی خود.
لازم میدانم در اینجا نگاه کوچکی به یکی از این جزیره های کوچک ظاهر شده بر طوفان امروز، یعنی ریاست جمهوری امانوئل ماکرون در فرانسه بیفکنم. بنظرم ظهور و تولد چنین چهره ای در به زیر علامت سوال کشیدن چهره هائی چون ترزا می، که فقط یکسال پیش به قدرت رسیده بود، نقش غیر قابل انکاری داشته است. ظهور چنین مدل هائی از سیاستمداری ست که چهره های کهنه و از سریراعتماد افتاده ی پیشین را به زیر می کشد.مدلی که در هیچ یک از جریانات راست و چپ جا نمی گیرد و از محدوده پذیری و اتیکت دار شدن می گریزد. جمع کردن، متصل نمودن، نزدیک شدن و کم محلی به تابو ها و عادات سنگ شده ای که مانع فعالیت ها و همکاری هستند، از روش های اوست.
سرویس سیاسی «انتخاب» (Entekhab.ir)؛ محسن پورحسین: ستاد فرماندهی در حال بازسازی است. همه از مرخصی بازگشته اند و حالا تحمل بار شکست شاید آسان تر شده باشد . آن ها در سطح برون داد، خود را به بی خیالی زده اند و به جای اینکه شکست را پذیرا باشند ، پز رای ۱۶ میلیونی خود را می دهند . گویی به یک فتح بزرگ دست یافته اند و حالا با حفظ سرزمین هایشان باید برای فتوحات تزاه آماده شدوند . انگار نه انگار که سرمایه های جناح خود را به باد داده اند و نسخه هایی که از ستاد فرماندهی می پیچیدند جناح شان را، هم از «شهر» انداختند و هم از «کشور» .
اکنون این مرکز فرماندهی برای خود جشن تقدیر گرفته است ؛ تاکتیکی برای فرار به جلو و نپرداختن هزینه های شکست .
باید با بررسی آنچه بر این مرکز فرماندهی گذشته به واکاوای عملکردش پرداخت .
خامنه اى انفجار در مدفن خمينى و تيراندازى در مجلس را «ترقه بازى» خواند. اگر در مقام مقايسه ى اين دو رويدادِ «مشكوك» با اتفاقاتى كه در يكى دو سال اخير در اروپا افتاده بر آييم، رويداد اخير در تهران واقعا «ترقه بازى» يى بيش نيست.
آن طور كه در فيلم هاى منتشر شده توسط دستگاه امنيتى حكومت ديديم:
١- تروريست هاى مهاجم به مدفن خمينى، نه در روزهاى شلوغى اين مكان، بلكه در روز خلوت و عادى به عمليات خود دست مى زنند، و اگر سناريو، انفجار محل دفن خمينى بوده است، به محض گير افتادن، خود را در محوطه ى باز و بدون كشتار تعداد زيادى مردم منفجر مى كنند.
٢- تروريست هاى مهاجم به مجلس اسلامى، «موقع ورود» به ساختمان مجلس، در حالى كه مسلسل در دست دارند، مطلقا به طرف مردم عادى تيراندازى نمى كنند، و كسى را نمى كشند.
اين دو استنتاج، بر اساس مشاهدات فيلم هاى منتشر شده توسط خودِ حكومت، «قطعى» و «بى چون و چرا»ست.
اما در سه سال اخير، عمليات داعش در كشورهاى اروپايى چگونه بوده است؟:
١- نوامبر ٢٠١٥ كشتار «مردم عادى» در پاريس
٢- مارس ٢٠١٦ كشتار «مردم عادى» در بروكسل
٣- ژوييه ٢٠١٦ كشتار «مردم عادى» در نيس
٤- ژوييه ٢٠١٦ حمله به قصد كشتن «مردم عادى» در قطار وورتسبورگ آلمان
٥- ژوييه ٢٠١٦ قصد كشتن «مردم عادى» در فستيوال موزيك آنسباخ آلمان
٦- ژوييه ٢٠١٦ حمله به كليساى شهر سن اتين فرانسه به قصد كشتن «مردم عادى»
٧- دسامبر ٢٠١٦ كشتن «مردم عادى» در برلين
٨- آوريل ٢٠١٧ كشتن «مردم عادى» در استكهلم
٩- مه ٢٠١٧ كشتن «مردم عادى» در منچستر انگلستان
١٠ ژوئن ٢٠١٧ كشتن «مردم عادى» در لندن
جهان، اسير دست تروريست هاى اسلامى شده است. تروريسم اسلامى شاخ و دم ندارد. تروريسم اسلامى درست رو به روى ماست. چشم در چشم ما دوخته و به ما و ساده نگرى هايمان مى خندد. تروريسم اسلامى، از امكانات جهان آزاد براى تبليغ و ترويج افكار خود بهره مى برد.
تروريسم اسلامى، مثل هر تشكيلات تروريستى ديگر، از بخش هاى مختلف تشكيل شده است. مهم ترين آن ها اين دو بخش است:
١- بخش عملياتى
٢- بخش فرهنگى
كار بخش فرهنگى دو چيز است:
١- توجيه تبهكارى هاى تروريستى
٢- جلب جوانان و گمراه كردن آنان با سخنان به ظاهر منطقى و فريبنده
تروريست هاى اسلامى از دو جا جذب مى شوند:
١- از ميان مردم فقير و دچار تبعيض.
٢- از ميان مردم تامين از نظر مادى، و گرفتار ماليخولياى اسلامى.
در گروه اول اگر فقر و تبعيض كاهش يابد، و انسان اسلام زده، به حداقل هاى زندگى بدون تبعيض دست يابد، از تروريسم دور خواهد شد مگر آن كه تشكيلات تروريستى:
١- او را گير انداخته باشد و راه گريز براى او نگذاشته باشد (از طريق تهديد خودش و خانواده اش و امثال اين ها)
٢- عايدى ى بيشترى از عايدى زندگى شرافتمندانه عادى در اختيارش بگذارد.
اما در گروه دوم، يعنى جماعت گرفتار ماليخولياى اسلامى، دور كردن فرد از ذهنيت تروريستى، كارى بغايت دشوار است و تامين مادى و استدلال عقلى اثرى در گسست او از تروريست هاى اسلامى نخواهد داشت.
فیلم: تظاهرکنندگان راه پیمایی طرفداران جمهوری اسلامی در مراسم قدس لندن را بلوکه کردند:
یک فعال رسانهای از بازداشت همسرش خبرداد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، عسل اسماعیلزاده فعال رسانهای و عکاس خبری روز گذشته بازداشت شد.
اسماعیلزاده همسر سعید سیف خبرنگار و فعال رسانهای و مدیرمسئول سایت «دیدهبان ایران» است که چندسال گذشته چندان فعالیت رسانهای نداشته است.
بهگفته سیف، پس از آنکه روز گذشته قاضی شعبه ۲ دادسرای فرهنگ و رسانه او را برای ارائه توضیحاتی احضار کرد، همسرش نیز بههمراه او به دادسرا مراجعه کرده است.
سیف به ایلنا گفت: با وجود آنکه متهم پرونده خودم بودم، اما روز گذشته هنگامی که بههمراه همسرم به دادسرا مراجعه کردیم، قاضی پرونده دستور بازداشت همسرم، عسل اسماعیلزاده را صادر کرد.
او گفت: هنوز از علت بازداشت همسرم اطلاعی ندارم.
نادر قاضیپور، نماینده ارومیه در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی ۴۰ نفر را به اتهام ارتباط با گروه «دولت اسلامی» (داعش) بازداشت کرده است.
بهگفته نادر قاضیپور این دستگیریها در شهرهای پیرانشهر، سردشت، مهاباد، بوکان و تکاب رخ داده است.
بی بی سی - بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل امروز دوشنبه ۱۹ ژوئن (۲۹ خرداد) در جمع اعضای حزب خود، حزب لیکود، در کنست (پارلمان اسرائیل) گفت پیام او به ایران این است که اسرائیل را تهدید نکنید.
آقای نتانیاهو که ویدئوی این صحبتهایش در توئیتر او منتشر شده گفت: "ما اعمال و حرفهای آنها (ایران) را دنبال میکنیم. من پیامی برای ایران دارم: اسرائیل را تهدید نکنید."
دیشب سپاه پاسداران ایران در بیانیهای اعلام که شش موشک میان برد ذوالفقار و قیام را به مواضع "تروریستهای تکفیری" در منطقه دیرالزور در شرق سوریه شلیک کرده است.
در حساب اینستاگرام آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران چند پست منتشر شده که در یکی از آنها گفته شده "تکفیریها از عراق و سوریه جارو میشوند" و حمله موشکی "سیلی سپاه" بوده است.
تعدادی از مدیران کانالهای تلگرامی حامی دولت و اصلاح طلبان که در بازداشت سپاه هستند ،به صورت جمعی دست به اعتصاب غذا زده اند.
به گزارش رسیده به کلمه، نیما کشوری، سعیدنقدی، سبحان جعفری تاش، جواد جمشیدی ، سیدمجتبی باقری ، علی احمد نیا از جمله این بازداشت شدگان هستند که در تماس با خانواده هایشان گفته اند در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده و وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده اند.
این افراد هم اکنون به مدت ۹۶روز است در بازداشت موقت در بند ۲ الف زندان اوین به سر میبرند و گفته می شود پرونده آنها جهت محاکمه در اختیار قاضی صلواتی قرار گرفته است.
ظرف چند روز گذشته همچنین متن شکواییه خانواده این افراد به کمیسیون اصل نود مجلس منتشر شده بود.
برخی از منابع معتقدند که نهادهای امنیتی وقضایی مخالف دولت روحانی اصرار دارند تا پیش از شروع دوره جدید دولت و مراسم تحلیف وتنفیذ محاکمه بازداشت شدگان منتسب به دولت روحانی به سرانجام برسد.
این بازداشت شدگان عمدتا از خانواده های ایثارگران بوده و به عنوان حامیان داوطلب دولت با مدیران جمهوری اسلامی در ارتباط بوده اند.
وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سوال جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفته بود این افراد از مقلدان رهبری هستند و جرم این افراد حمایت از دولت تدبیر و امید است.
بی بی سی - به گزارش خبرگزاریهای فرانسه و رویترز، دولت عربستان میگوید که شامگاه جمعه سه عضو سپاه پاسداران ایران را در حالی بازداشت کرده که با یک قایق به سمت میدان نفتی مرجان، متعلق به عربستان در حرکت بودهاند. اما وزارت کشور ایران این ادعا را تکذیب کرده است.
به گزارش رویترز، وزارت اطلاع رسانی عربستان امروز دوشنبه ۱۹ ژوئن با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که این قایق، یکی از سه قایقی بوده که نیروی دریایی عربستان آنها را در خلیج فارس رهگیری کرده بود.
در این اطلاعیه آمده است که دو قایق دیگر گریختهاند، اما قایق سوم با سه سرنشین آن توقیف شده است.
به گفته وزارت اطلاع رسانی عربستان، بازداشت شدگان تحت بازجویی هستند. خبرگزاری فرانسه میگوید که ۱۲ ساعت قبل دولت عربستان اطلاعیه دیگری صادر کرده بود که در آن به مواد منفجره و بازداشت افراد اشاره نشده بود.
همزمان خبرگزاری رسمی عربستان به نقل از یک مقام مسئول، بدون ذکر نام یا سمت او نوشته است که یگان های نیروی دریایی عربستان ابتدا تیر هشدار شلیک کردهاند، اما قایقها به این هشدار توجه نکردهاند.
این "مقام مسئول" گفته است که در قایق توقیف شده، اسلحه و مواد منفجره پیدا شده است.
عصر ایران؛ مصطفی داننده - دغدغهها تغییر پیدا کرده است. گویی دیگر معیشت مردم، بیکاری، گرانی و اشتغال دیگر برای اصولگرایان و حامی آنها جای نگرانی ندارد. آنها نگران حضور زنان در ورزشگاه و البته ماجرای ادامه دار کنسرتها هستند.
اگر به ایام انتخابات برگردیم مشاهده میکنید که راستگرایان تمام هدف و شعارهای خود را حول محور اقتصاد برنامه ریزی کرده بودند. آنها بر این باور بودند که میتوانند از مسیر اقتصاد، راه شکست روحانی را هموار کنند. آنها در مناظرهها و سخنرانیها از مشکلات اقتصادی کشور و بیکاری جوانان گفتند.
اصولگرایان از ایجاد اشتغال سخن به میان آوردند. تیتر بسیاری از رسانههای منتسب به این جریان به مسائل اقتصادی ارتباط داشت. از کارهایی که دولت یازدهم در زمینه اقتصاد انجام نداده است. حتی این افراد اعلام کردند آیا مشکل جوانان کشور کنسرت است؟
-
محکومیت حمله موشکی سپاه پاسداران به مناطق تحت کنترل نیروهای موسوم به دولت اسلامی (داعش) در سوریه، برای مخالفان منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی کار آسانی نخواهد بود، اما در عین حال نمی توان تردید کرد که اولین عملیات موشکی ایران پس از پایان جنگ عراق، معادلات پیچیده منطقهای را پیچیده تر و فضای ملتهب کنونی را ملتهب تر خواهد کرد.
پیامدهای فرامرزی
ایران نخستین کشوری نیست که دست به چنین عملیاتی زده است. آمریکا، بریتانیا و فرانسه از یک سو و روسیه از سوی دیگر، در سال های گذشته بارها عملیاتی مشابه با دلایلی مشابه انجام داده اند. حتی در مقایسه با واکنش این کشورها، واکنش جمهوری اسلامی را نباید چندان سخت قلمداد کرد.
پرتاب شش موشک، در مقایسه با عملیات نظامی گسترده که در برخی از موارد با تغییر نظام سیاسی حاکم همراه بوده، از افغانستان گرفته تا لیبی و سوریه، قاعدتا چندان به چشم نباید بیاید؛ اما آیا در عمل چنین خواهد بود؟
دشوار است بتوان تصور کرد که رقبای ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی از جمله عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا، حمله موشکی سپاه را همچون عملیات مشابه کشورهای دیگر ارزیابی کنند؛ به ویژه اینکه هم سپاه پاسداران و هم چهره های سیاسی و نظامی ایران، در واکنش های خود پس از حمله موشکی، بیشتر یا دست کم به همان اندازه که به ضربه زدن به داعش بها داده اند، بر پیام این حمله برای رقبای منطقه ای و به گفته آنها حامیان داعش تاکید کرده اند.
اکبرگنجی - خبرنامه گویا
حافظ در زمان خود به جنگ "زهد ریایی" فقیهان قشری رفته بود. از همه سو به آنان می تاخت. هستی شناسی، معرفت شناسی، خداشناسی، آخرت شناسی، دنیا شناسی، انسان شناسی و شریعت اندیشی آنان را به تیغ نقد رادیکال گرفته بود. می گفت:
گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام
گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدهاست بو
از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
پشمینه پوشان تندخو، دین فروشانی بودند که دین و عرفان و تصوف را به مغازه و دکان تبدیل کرده و کالایی که در این بازار به مشتریان می فروختند، خودفروشی بود. از توحید و نفی غیر خدا سخن می گفتند، اما همه را فقط و فقط به خود دعوت می کردند.
فقیهانی چون مصباح یزدی که می گویند نفی ولایت فقیه به شرک منتهی می شود. یا فقیهانی که می گویند نظریه انتخاب رهبری سیاسی توسط مردم و مشروعیت گرفتن حکومت از رأی مردم- که حسن روحانی هم گفته است- نظریه ای مشرکانه است، چون فقط و فقط خداوند مشروعیت بخش است و خدا هم به ما فقیهان- و آیت الله خامنه ای- مشروعیت داده است. در واقع با فراخواندن به خود، و محور قرار دادن خود، بیش از هر فرقه و گروهی مشرک هستند. حافظ به این دین فروشان می گفت :
متن زیر در سمنیار روز برگزاری آئین ۱۳۵مین زادروز مصدق در شهر کلن، ۱۷ ژوئن ۲۰۱۷، قرائت گردید.
هموطنان ما از خود میپرسند، چرا علیرغم نقض فاحش حقوق انسانی و شهروندی، زورگویی و تنش آفرینی حاکمیت که هر روز جامعه را با بحرانهای جدید و فاجعه آمیزی روبرو می سازد، اپوزیسیون هنوز نتوانسته یک جبهه فراگیر مبارزه مانند دوران پیش از انقلاب بوجود آورد؟ برای فعالان سیاسی نیز این سوال مطرح است که مشکل اتحاد اپوزیسیون چیست و برای حل آن چه باید کرد؟
اینجانب با دوستان خود قریب سی سال است که برای نزدیکی و اتحاد اپوزیسیون دموکرات کوشیده ایم و من امروز بر اساس این تجربیات صحبت میکنم.
اتحاد برای چه هدفی؟
پیش از آنکه به مشکلات اتحاد بپردازیم باید روشن کنیم که اتحاد را برای چه میخواهیم. تجربه بهمن ۵۷ نشان داد که اتحاد "همه با هم" برای سرنگونی یک دیکتاتوری لزوما به آزادی نمی انجامد. در آن دوران شرکت کنندگان در جنبش بر مبنای اهدافشان سنجیده نمیشدند. اعتقاد به آزادی و دموکراسی و حقوق مردم معیار نبود و همینکه جریانی با رژیم حاکم مخالف بود جزئی از جنبش محسوب میشد. به این ترتیب بسیاری از دشمنان آزادی نیز به صف مبارزه آمدند و زمانی که جنبش در آستانه پیروزی قرار گرفت، چهره واقعی خود را نشان دادند و نه تنها به خواست جنبش که آزادی و استقلال بود اعتنایی نکردند بلکه با استقرار جمهوری اسلامی تمامی دستاوردهای مبارزات آزادیخواهانه یک قرن و نیم ملت ایران را نیز به یکباره از میان بردند.
از نيروى انتظامى جمهورى اسلامى (ناجا)
به تمام قصابى ها و سوپر گوشت هاى كشور
دشمن «با هر وسيله اى» و «با هر منفذى» جوانان ما مى كند فاسد. «امام خمينى ره»
باسمه تعالى
اخيرا مشاهده شده است كه در برخى از قصابى ها و سوپر گوشت ها، لاشه ى گوسفند بدون رعايت حجاب كامل اسلامى جهت تشويش اذهان عمومى و به فَساد كشيدن جوانان كشور و دور كردن آن ها از مسير اسلام ناب محمدى در پشت ويترين ها به نمايش گذاشته مى شود. لذا توجه به مقررات زير را يادآور مى شود:
١- نمايش هر گونه «پاچه» ى بدون پشم گوسفند ماده، در ويترين ها ممنوع مى باشد.
٢- نمايش هر گونه «كله»ى گوسفند ماده، به گونه اى كه لب و دهان و زبان او ايجاد شهوت بنمايد ممنوع مى باشد.
٣- نمايش هر گونه «ران» گوسفند ماده و «سينه» ى مرغ، بدون پوشش كافى اسلامى ممنوع مى باشد.
٤- نمايش «دمبلان» گوسفند نر و «دمبه»ى گوسفند ماده به هر شكل و صورتى و به هر قصد و هدفى ممنوع مى باشد و با متخلفان به شديدترين صورت ممكن برخورد خواهد شد.
٥- نمايش لاشه ى درسته ى گوسفند ماده به نحوى كه قسمت «باسن» گوسفند مزبور قابل مشاهده باشد به شدت ممنوع و مغازه ى متخلفان به فوريت تعطيل خواهد شد.
٦- در صورت نياز به نشان دادن گوشت گوسفند ماده در ويترين ها، قطعات بدن گوسفند بايد كاملا ساطورى و تكه تكه شده باشد به نحوى كه هيچ يك از اجزاى بدن او قابل تشخيص نباشد و امكان ايجاد شهوت در مشتريان از بين برود.
٧- نمايش هر گونه خلل و فرج و منفذ در لاشه ى حيوان اعم از گوسفند، مرغ، بوقلمون، شتر مرغ به طور كلى ممنوع مى باشد و با متخلفان طبق قانون برخورد خواهد شد.
قصابان محترم مى توانند از پوشش هاى اسلامى كه تصوير آن در فوق مشاهده مى شود جهت پوشاندن بدن حيوانات استفاده نمايند.
لازم به يادآورى ست كه نيروى انتظامى به صورت نامحسوس و با لباس شخصى، موارد فوق را كنترل و با متخلفين برخورد مى نمايد.
خبرگزاری هرانا - آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که پس از یک دوره اعتصاب غذا ۷۱ روزه به مشکلات پزشکی عدیده ای مبتلا شده امروز به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شد. آقای صادقی در مدت بعد از اعتصاب غذا با کارشکنی قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بخصوص از طریق ایجاد پیش شرطهایی از رسیدگی درمانی محروم مانده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، آرش صادقی کنشگر مدنی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین صبح امروز برای انجام معاینات پزشکی به بیمارستان طالقانی تهران منتقل و پس از ساعتی مجدد به زندان بازگردانده شد.
هرانا پیش تر در گزارشاتی از مفقود شدن سابقه پزشکی وی خبر داده بود، در ادامه همین موضوع امروز نیز پزشکان بخش اورژانس بیمارستان مجدد بر این مسئله تاکید کردند که نتیجه هیچ تست پزشکی که سابقا از او گرفته شده در پرونده وجود ندارد.
یک دانشجوی آمریکایی که هفته گذشته از زندان کره شمالی آزاد شد و در وضعیت وخیمی قرار داشت، عصر دوشنبه در بیمارستانی در ایالات متحده درگذشت.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، خانواده اوتو وارمبیر ۲۲ ساله با انتشار بیانیهای این خبر را اعلام کردند و گفتند «پسرمان سفر خود را به خانه تکمیل کرد.»
شیرین عبادی مدافع حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل طی بیانیه ای اعلام کرده که احزاب کرد و فعالین مدنی و سیاسی بارها خطر نفوذ شیطانی داعش را به حکومت ایران گوشزد کرده بودند ولی نه تنها به هشدار آنها توجهی نشد بلکه عملیات تروریستی اخیر در شهر تهران دستاویزی شده برای سرکوب اقوام ایرانی و ساکت کردن صدای هر منتقد مدنی
متن کامل بیانیه به شرح زیر است:
محمد سهیمی - خبرنامه گویا
مقدمه
سپاه پاسداران در روز یکشنبه ۲۸ خرداد شهر دیر الزور در شرق سوریه را با موشکهای زمین به زمین مورد حمله قرار داد. در بیانیه سپاه گفته شده است که این حملات به تلافی حملات تروریستی داعش در تهران بوده است. البته با شکست تدریجی داعش در الرقعه، نیروهای داعش به سمت دیر الزور حرکت کرده اند، و ارتش سوریه تلاش کرده است که آنها را شکست دهد و پادگان نظامی خود در آنجا را حفظ کند، و در نتیجه میتوان این حمله موشکی را در حمایت از ارتش سوریه نیز تلقی نمود. در تحول مهم دیگری، یک جنگنده دولت سوریه توسط جنگندههای آمریکا بر فراز سوریه سرنگون شد، و دولت آمریکا اعلام نمود که دلیل آن این بود که آن جنگنده مواضع نیروهای هم پیمان آمریکا در سوریه را مورد حمله قرار داده بود. این اولین باری است که چنین اتفاقی در سوریه روی میدهد.
در عین حال، در روز یکشنبه ۲۸ خرداد آقای خامنهای در یک سخنرانی تند به پرزیدنت ترامپ و حمایت دولت او از "تغییر رژیم" به شدت حمله کرد، و اعلام نمود که از هارت و پورتهای آمریکاییها هراسی ندارد. البته ایشان در گذشته هم نابخردانه گفته بودند که باید در برابر "دشمن" تهاجمی عمل نمود، و در همین سخنرانی نیز گفت که "آنها [آمریکا یی ها] نمیتوانند به ما سیلی بزنند، ما به آنها سیلی خواهیم زد."
هدف مقاله کنونی بحث درباره یک پرسش مهم است: آیا حمله موشکی سپاه به داعش در سوریه به سود امنیت ملی ایران است، و یا در دراز مدت باعث درد سرهای جدید برای کشور خواهد شد؟
دوران پسا-داعش در عراق و سوریه
این تحولات به شدت نگران کننده هستند. از لحاظ احساسی همه ایرانیان میتوانند احساس خوبی داشته باشند که حمله داعش در تهران، دستکم بطور سمبلیک، پاسخ داده شد. ولی با شرایط بحرانی خاورمیانه، دولت ماورای راست آقای ترامپ، و این حقیقت که پرزیدنت ترامپ تصمیم گیری درباره جنگ در سوریه، عراق، و افغانستان را به مقدار زیادی به فرماندهان نظامی آمریکا واگذار نموده که مورد انتقاد کارشناسان آمریکا، اروپا، و مهمترین روزنامههای آمریکا مانند نیویورک تایمز و واشنگتن پست قرار گرفته است، اینگونه حملات عواقب بعدی نیز برای امنیت ملی ایران دارند.
از زمان ظهور داعش در عراق و سوریه در سال ۲۰۱۴ به صورت یک نیروی نیرومند، یک توافق نوشته نشده بین نیروها یی که در عراق و سوریه توسط ایران حمایت میشوند، و نیروهای آمریکا وجود داشته است که به یکدیگر حمله نکنند و بر ضدّ دشمن مشترک فعالیت کنند. شکست داعش در عراق و سوریه نزدیک است، ایران نقش بسیار مهمی در این شکست ایفا نموده است که جهان راجع بدان آگاه است، و اگر قرار است مردم کشور ما احساس خوبی نسبت به تلافی کردن حملات داعش در تهران داشته باشند، فرار داعش از آن دو کشور خود بهترین دلیل برای شادی است.
واقعیت این است که مانور برای دوران پسا-داعش در آن کشورها آغاز شده است. جمهوری اسلامی ، که به سوریه و لبنان بعنوان عمق استراتژیک خود مینگرد، مایل است که در دوران پسا-داعش راه ارتباطی زمینی ایران-عراق-سوریه-لبنان همچنان در کنترل تهران باشد. آمریکا، اسرائیل، و عربستان میخواهند این ارتباط شکسته شود، و یا دستکم ضعیف شود. اسرائیل مایل نیست که حزبالله لبنان و سپاه پس از پایان جنگ در سوریه باقی بمانند. به همین دلیل آمریکا در جنوب سوریه در نزدیکی مرزهای آن کشور با اردن، اسرائیل و لبنان یک پایگاه برای خود به وجود آورده است، و گزارشها حاکی از آن است که در هفتههای گذشته نیروهای کماندو اسرائیل حمله به جنوب لبنان را در بخشی از قبرس، که شبیه جنوب لبنان است، تمرین نموده اند. در هفتههای اخیر میلیشیاهای شیعه به آن ناحیه در جنوب سوریه نزدیک شده بودند که مورد حمله آمریکا قرار گرفتند، چون آمریکا اخطار داده بود که آن میلیشیاها نمیتوانند از حدود مشخصی به پایگاه آن نزدیکتر شوند.
با شکست داعش در عراق و سوریه احتمال بالا رفتن اصطکاک بین نیروهای مورد حمایت ایران، و نیروهای آمریکا و متحدان آن در سوریه به شدت بالا میرود. با از میان رفتن دشمن مشترک، موضوع اصلی در عراق و سوریه کنترل مناطق و حفظ نفوذ است. استراتژی دولت آقای ترامپ برای مقابله با جمهوری اسلامی از میان بردن، و یا دستکم ضعیف کردن نفوذ آن در عراق، سوریه و لبنان است. در عراق این کار ساده نخواهد بود، چون دولت شیعه عراق به میزان زیادی متکی به سپاه قدس و خود سپاه، و همچنین میلیشیاهای شیعه میباشد. پس رقابت اصلی، که از نظر عربستان سعودی نیز حیاتی است، در سوریه میباشد. عربستان و متحدان، بر طبق آنچه که آقای جو بایدن در اکتبر سال ۲۰۱۴ در دانشگاه هاروارد گفت، از تروریستهای در سوریه حمایت نمودند، با این امید که حکومت آقای بشار اسد سرنگون شود. حال که به نظر نمیرسد آن هدف دست یافتنی باشد، از نظر عربستان، اسرائیل و آمریکا میبایست ایران حضور مستقیم در سوریه نداشته باشد تا ارتباط آن با حزب الله لبنان نیز تضعیف گردد.
مستقل از اوضاع داخلی ایران و فشار شدید آقای خامنهای و "دولت پنهان" بر دولت آقای روحانی، به گمان نگارنده به سود امنیت ملی ایران نیست که این اصطکاک بالا رود، و دستکم ایران نباید در بالا بردن اصطکاک سهیم باشد، چون ممکن است کنترل اوضاع از دست دو طرف خارج شود، و تندروهای دو طرف، هم در سپاه و هم در نیروهای آمریکا شرایط را به سمتی ببرند که باعث خون ریزی بیشتر و جنگی گسترده تر شود.
در میان تیم امنیت ملی آقای ترامپ، بخصوص در میان نظامیان آن، نفرت عمیقی نسبت به ایران وجود دارد. با توجه به اینکه کنترل سیاست آمریکا در خاورمیانه عملا به دست نظامیان آمریکا افتاده است، مانورهای غیر ضروری، حمله موشکی به داعش از داخل ایران که هیچگونه ارزش نظامی ندارد، و شعارهای تند بر ضدّ آمریکا فقط باعث اصطکاک بیشتر در خاورمیانه خواهد شد. اگر داعش شکست بخورد، و اگر دولت آقای ترامپ بتواند بحران عمیق درباره کره شمالی را مدیریت کند، آنگاه نظامیان آمریکا ممکن است که به دنبال وارد کردن ضربه مستقیم بر ایران باشند، بخصوص که دو عضو ارشد دیگر شورای امنیت ملی آمریکا -- ازرا کوهن-وتنیک که جوان ۳۰ ساله ایست که مسول امور اطلاعاتی شورای امنیت ملی است، و درک هاروی که سرهنگ بازنشسته ایست که مشاور ارشد امور خاورمیانه میباشد -- مشغول فشار بر پنتاگون برای گسترش جنگ در جنوب سوریه میباشند.
کلام پایانی
اوضاع خاورمیانه بحرانی تر از آن است که به دنبال خوشحالیهای لحظه ای، انتقام گیری، و "هارت و پورت" کردن بود. به قول آمریکاییها "سرهای خونسرد تر" باید در این شرایط نقش اصلی را ایفا کنند، و از تند تر شدن شرایط جلوگیری کنند. مستقل از نگاه ما به شرایط داخلی کشور و دیکتاتوری ولایت فقیه، نباید از چنین حملاتی، حتی اگر در برابر داعش توجیه شده باشند، دفاع نمود و خوشحال بود، بلکه باید مخالفت خودرا صریحاً اعلام نمود. مهمترین چالش حفظ امنیت ملی و دور نگاه داشتن هرگونه حمله نظامی به ایران میباشد، و بنا براین میبایست هرگونه اقدام نابخردانه ایکه احتمال چنین حملهای را افزایش میدهد را محکوم کرد و در حد توان خود برای عدم تکرار آن اقدام نمود. با توان نظامی مهیب خود آمریکا قادر است ایران را به سوریه و یا عراق دیگری تبدیل کند، بدون آنکه بتواند "اعلام پیروزی" کند. عدم پیروزی آمریکا، نظیر آنچه که در افغانستان و عراق اتفاق افتاد، هیچگونه دستاوردی برای ایران اگر به سوریه دوم تبدیل شود نخواهد داشت.
صفحه فیسبوک نگارنده
رادیو فرانسه - نزدیک به دو هفته بعد از حمله به پلیس فرانسه در میدان کلیسای نتردام، یک خودرو شخصی با یک خودرو پلیس در خیابان شانزِلیزه تصادف کرد. به گفته منابع پلیس تصادف به احتمال قوی عمدی بوده و راننده خودرو شخصی که مسلح بوده، درگذشته است.
بلافاصله بعد از این حادثه، شعبه ضد تروریستی دادستانی پاریس تحقیق درباره این حادثه را آغاز کرده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، حادثه در نزدیکی میدان "مرینیی" در خیابان شانزِلیزه رخ داد و پلیس اکنون رفت و آمد در این منطقه را مسدود کرده و ایستگاه متروی " شانزِلیزه-کلمانسو" هم بسته شده است.
در تصاویر منتشر شده، یک خودرو شخصی دیده می شود که درهای آن باز است. ظاهرا آتش سوزی
پیشتر گزارش شده بود که چندین کپسول گاز، یک کلاشینکوف و چندین اسلحه دستی در خودرو شخصی یافت شده است.
عملیات جستجو و خنثی کردن مواد انفجاری در محل ادامه دارد.
از هارت و هورت های دونالد ترامپ چاقو کش تازه وارد بی تجربه نترسید، توی دهانش خواهد خورد و دماغش را به خاک خواهیم مالید
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
آیت الله خامنه ای دیروز طی سخنانی گفته است :
"حالا به این هارت وهورت های این بابایی که تازه آمده در آمریکا نگاه نکنید؛ اینها جدید نیست؛ اینها از اول بود؛ حالا زبانها و لحن هایشان فرق می کند. از روز اول این هارت و هورتها علیه جمهوری اسلامی بوده تا امروز؛ قریب چهل سال است؛ هیچ غلطی نتوانستند بکنند. این نهال را آنوقتی که یک ترکه نازک روی زمین بود نتوانستند بِکَنند، امروز تبدیل شده به یک درخت تناور؛ میتوانند بکنند؟ غلط می کنند. میگویند میخواهیم نظام جمهوری اسلامی را تغییر بدهیم؛ خب کِی بوده که شما نخواستید این کار را بکنید؟ همیشه خواستید، همیشه سرتان به سنگ خورده، همیشه دماغتان به خاک مالیده شده؛ بعد از این هم همین خواهد بود.اینهایی که تازه در آمریکا سر کار آمده اند، مثل این کسانی که تازه وارد عالَمِ چاقوکشی شدند، این چاقوکشان تازه کار، بی تجربه، که به هرجا می رسند یک نیش چاقویی می زنند؛ نمی فهمند چه کار دارند می کنند، تا وقتی که توی دهانشان بخورد. وقتی توی دهانشان خورد آن وقت می فهمند حساب چیست، کتاب چیست. این را بدانند، همه بدانند؛ هم دشمن بداند، هم دوستان با اخلاص بدانند، هم آن دوستانی که گاهی دلشان می لرزد بدانند؛ جمهوری اسلامی مستحکم ایستاده است و بدانید آنها نمی توانند به ما سیلی بزنند، ما به آن ها سیلی خواهیم زد".
اتفاقاً من از دونالد ترامپ پیش بینی ناپذیر برای ایران و ایرانیان می ترسم. یک تیم ژنرال دشمن ایران را ترامپ دور خودش جمع کرده و به آن ها اختیارات فوق العاده ای تفویض کرده است. در کنگره هم دموکرات ها و جمهوری خواهان علیه ایران اجماع داشته و تحریم های جدید علیه ایران در سنا فقط و فقط با ۲ رأی مخالف به تصویب رسید.
آری ممکن است ارتش آمریکا ، درست به همان نحو که در عراق و افغانستان و لیبی و یمن و سوریه پیروز نشد، در ایران هم پیروز نشود. اما آن قدر قدرت دارند که ایران را به روزگار فلاکتبار عراق، لیبی، سوریه و یمن بیندازند. عدم پیروزی آمریکا در جنگ یک چیز است و نابودی ایران و ایرانیان چیزی دیگر.
به همین دلیل، من از زبان هتاکانه آیت الله خامنه ای که دیپلماسی و گفت و گو را ناممکن می سازد، بیشتر می ترسم. اگر فردی اندکی عقلش را به کار گیرد، می داند که این نوع سخن گفتن مطلقا به سود ایران و ایرانیان نیست. با این سخنان، راه حسن روحانی و ظریف برای گفت و گو و مذاکره بسته خواهد شد.
خویشتنداری و مصلحت اندیشی، شرط لازم شرایط پیچیده و بغرنج کنونی است که تنش ها در منطقه خاورمیانه به شدت در حال افزایش است و امروز هم آمریکا یک جنگنده سوریه را سرنگون کرد.
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar
رادیو زمانه - سخنگوی سپاه پاسداران اعلام کرده که حمله موشکی شامگاه گذشته سپاه به مواضع «تروریستها» در دیرالزور در شرق سوریه موفقیتآمیز بوده است. سپاه این حمله را «لیله القدر» نامیده است. رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی هم گفته است که ایران وارد مرحله تازهای از مبارزه با «تروریست ها» در منطقه خاورمیانه شده است.
شامگاه گذشته سپاه پاسداران با موشکهای زمین به زمین از غرب ایران، به شرق سوریه حمله کرد. در اطلاعیهای که سپاه پاسداران ساعتی بعد از این حمله موشکی منتشر کرد گفته شده که این حمله در پاسخ به حمله ۱۷ خرداد گروه دولت اسلامی (داعش) به مجلس شورای اسلامی و مقبره آیتالله خمینی انجام شده است.
سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران درباره انتخاب «دیرالزور» در شرق سوریه به عنوان هدفی برای نخستین حمله موشکی سپاه به سوریه به رسانههای داخلی گفته است:
«مبدأ اصلی طراحیها منطقه دیرالزور در سوریه بود که بخش عمده عملیات در آنجا صورت میگرفت که در اقدامی کاملا هوشمندانه و غافلگیرکننده عملیات محدود موشکی صورت گرفت.»
موشکهای میانبرد زمین به زمین سپاه از دو پایگاه هوافضا در کردستان و کرمانشاه شلیک شدند. سخنگوی سپاه پاسداران در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است به این دلیل که مهاجمانی که ۱۷ خرداد به مجلس شورای اسلامی و مقبره آیتالله خمینی حمله کرده بودند کرد بودند، از قصد استان کردستان و کرمانشاه برای این حمله موشکی انتخاب شد.
لحظه اصابت موشکهای ایران به دیرالزور در سوریه:
محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران هم در توئیتر خبر داده که ظاهراً سپاه در تدارک حملات وسیعتریست: « این شروع انتقام از داعش بود. سیلی بزرگتر در راه است. حامیان تروریسم نیز پیام اقتدار ایران را دریافت کنند.»
کریستوفر د بلگ - نیویورک تایمز
ترجمه رادیو زمانه
تقریباً از شروع این هزاره، ایران جزیرهای آرام در میان دریای ناپایداری، عدمثبات و خشونت بوده است. همسایه شرقی، افغانستان، و همسایه غربی، عراق، به ترتیب در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ در پی حمله نظامی آمریکا دچار آشفتگی و هرج و مرج شدند. و هشت سال بعد نیز در ۲۰۱۱ جنگ داخلی در سوریه به وقوع پیوست.
با اینکه ایران شیعه با فرستادن نیروی انسانی، اسلحه و پول در جنگها و درگیریهای همسایگانش درگیر شده تا سنیهای ناسیونالیست افراطی و حامیانشان را در خلیج فارس عقب براند، خاک خودش به طرزی قابل توجه دستنخورده مانده است.
صدای پای جنگ؟
ایران دولت-ملتی کارآمد است که مقامات اصلی آن از انحصار کامل قدرت برخورداراند، اما مردم بدون یونیفورم در آن به شدت غیرمسلح و آسیبپذیر هستند. سال پیش حسن روحانی، رئیس جمهور اصلاحطلب کشور، در سفری به اروپا با افتخار ایران را امنترین و پایدارترین کشور خاورمیانه خواند.
در چشم بسیاری از ایرانیان، چه اصلاحطلب چه اصولگرا، نبود آزادیهای اجتماعی و سیاسی در جمهوری اسلامی بهایی است که میارزد در ازاء تضمین امنیت پرداخته شود. آنها اما از روزی ترس دارند که این امنیت -شاید-- به پایان برسد.
احتمالاً ۱۷ خرداد چنین روزی بود. یک صبح عادی چهارشنبه در تهران که باحملات انتحاری آشفته شد، و این باور که ایران از کشتارهای فرقهای-مذهبی عاری و در امان است، دود شد و به هوا رفت.
در حدود ۱۰ و سی دقیقه صبح، ساختمان مدرن و هرمی مجلس، نمادی از دموکراسی در ساختار پیچیده قدرت در جمهوری اسلامی، به همراه آرامگاه مؤسس رژیم، آیتالله روحالله خمینی، مورد حمله هماهنگ از طرف افراد مسلح و بمبگذاران قرار گرفت.
حداقل ۱۷ نفر در حملات تروریستی کشته و بیش از ۴۰ نفر مجروح شدند، همراه با ۶ مهاجم که یکی از آنها زن بود. دولت اسلامی داعش مسئولیت حمله را به عهده گرفت. شبکههای اجتماعی ایرانیان پر شد از ابراز احساسات نگرانی واندوه، محکومیت و تقبیح توحش و بربریت مهاجمان، و البته از فریادها و رجزهای مبارزهطلبی: مارش یک حمله بیرحمانه جهادی دیگر.
سپاه پاسداران به سرعت، و البته با نوعی ابهام عامدانه، آمریکا و عربستان سعودی را متهم کرد؛ موضعی که خوراک ایرانیان معتقد به نظریه توطئه را فراهم کرد تا تکرار کنند داعش به دست به دشمنان سنی و غربی ایران ایجاد شده است. در هرحال، در روزهای آینده که خون از روی دیوارها پاک و مراسم ختم شهیدان برگزار شود، شکافها و خطاهای امنیتی که فرصت حمله به این ساختمانهای مهم کشور را به بمبگذاران داد، با هوشیاری بیشتری بررسی خواهد شد.
خط قرمز استراتژیک
از ۲۰۱۴ که داعش خلافت خود را اعلام کرده، نیروهای مسلح ایران به توانایی خود در محافظت از مرزهای کشور علیه حملههای جهادی افتخار میکنند. درواقع، فرماندههای ایرانی از یک «خط قرمز» ۴۰ کیلومتری داخل عراق صحبت میکنند، خطی که اجازه عبور داعش از آن به هیچ وجه داده نخواهد شد.
اما از اواسط سال ۲۰۱۴ گزارشهایی منتشر شد که اعضای این گروه تروریستی از مرز ایران و عراق عبور کردهاند. در حالی که این اخبار توسط مقامات ایران تکذیب میشد، دو سال بعد، فرمانده نیروی زمینی سپاه اعلام کرد داعش از میان سنیهای ایران نیروگیری کرده است (تصور میشود حدود ۹ درصد از جمعیت ۷۹ میلیونی ایران - اکثراً از اقلیتهای کرد و بلوچ - اهل سنت باشند).
یادداشت:
این مقاله مُکَمِّلِ مقالۀ قبلی نگارنده است که در ۲ خرداد امسال (۲۳ می) در سایت گویا منتشر شد.
سروان آلفرد وان گوموآن تا به امروز به عنوان تنها شاهد عینی اروپائی شناخته شده است که شرح حالی از قتل عام بابی ها در ایران از خود به جای گذاشته باشد. برای جزئیات این شرح حال، به مقاله قبلی نگارنده مراجعه کنید.
سروان وان گوموآن در سال ۱۸۱۹ میلادی در شهر لوزان سوئیس متولد شد، یعنی در همان سالی که سید علی محمد شیرازی مُلَقَّب به باب نیز در ایران به دنیا آمد. با وجود اینکه این سروان متولد سوئیس بود ولی وی به شهروندی اتریشی شناخته شده است، چرا که او مدت زیادی از دوران خدمتش را با درجۀ سروانی در هنگِ پیاده نظام ارتش اتریش گذراند. مطابق دستخطی که از یکی از اعضای خانوادۀ همسرآلفرد وان گوموآن به جای مانده است، این سروان مدتی در هنگِ پیاده نظامِ شمارۀ ۴۲ Baron Geppert مشغول خدمت بود، تا اینکه در سال ۱۸۵۱ میلادی مأموریت یافت به تهران برود و به آموزش سربازان ایرانی بپردازد. سروانِ مذکور جزو یک هیئت ارتشی-علمی بود که از طرف دولت اتریش به ایران اعزام شد. این هیئت مرکب از افرادی از کشورهای مختلف اروپا از جمله سوئیس، ایتالیا و فرانسه بود. در طول همین اقامت در تهران بود که سروان وان گوموآن موفق به دریافت نشانِ درجۀ دوی شیرو خورشید از حکومت قاجار نیز شد. اما دیری نپائید که وان گوموآن از آموزش سربازان ایرانی دست کشید. چون متقاعد شد حکومت ایران بجای سرباز، گروه کثیری «ارازل و اوباشِ انقلابی» را برای تعلیم نزد وی فرستاده بود. (۱)
ولی قبل از بازگشتش به اروپا، در تابستان ۱۸۵۲میلادی، وان گوموآن هنوز در خدمت حکومت ناصرالدین شاه بود. در همان روزها بود که او مجبور شد شاهدِ نگون بختِ یکی از بزرگترین و فجیع ترین قتل عام های معاصرِ ایران باشد، یعنی کشتار بابی ها در بازار تهران. (۲) این قتلِ عامِ وحشیانه بقدری در روحیۀ وان گوموآن تاثیر گذاشت که وی را وادار به نوشتن نامه ای بسیار دردناک به روزنامۀ اتریشی Oesterreichischer Soldatenfreund (روزنامۀ اتریشیِ «دوستِ سرباز») کرد. (۳)
این روزنامه و روزنامه های شبیه آن در اروپا و آمریکای آن زمان مخصوصِ سربازان منتشر می شد و برخی از ارتشیانی که در گوشه و کنار دنیا مشغول خدمت بودند، مطالب و گزارش هایی از آنچه در سرزمین های مختلف می دیدند را برای چنین روزنامه هائی می فرستادند. (۴) از اینرو، سربازانی که برای روزنامه های ارتشی مطلب می فرستادند را شاید بتوان در زمرۀ اولین خبرنگاران قرون معاصر نیز به حساب آورد. پس از این حادثۀ غمناک، سروان وان گوموآن تحمّلِ زندگی در ایران را از دست داد و از سِمَتِ خود استعفاء داده به اروپا باز گشت.همزمان با او، سروان دیگری به نام زتی (Zatti) که یک مهندس نظامی در همان هیئت اتریشی بود هم به خاطر قتل عام سَبُعانۀ بابی ها از سِمَتِ خود در حکومت ناصرالدین شاه استعفاء داد. سروان زتی نیز احتمالا سوئیسی بود، ولی او از ناحیه ای می آمد که ایتالیائی صحبت می کردند. بر خلاف سروان وان گوموآن، قبل از اینکه سروان زتی بتواند ایران را ترک کند، در همانجا فوت کرد. کالبد شکافی سروان زتی را دکتر جیکوب ادوارد پولاکِ (Jakob Eduard Polak) فرانسوی انجام داد که پزشکِ شخصیِ ناصرالدین شاه بود. پولاک همان دکتری بود که در سال ۱۸۵۰ به تحریک مخالفانِ باب که می خواستند نسبتِ جنون به مؤسسِ آئین بابی بدهند، سیدِ باب را معاینه کرد. ولی، بر خلاف میل مخالفانِ باب، پولاک اعلان کرد سید علیمحمد باب در سلامتِ کامل است. همین دکتر پولاک دو سال بعد، در سال۱۸۵۲ میلادی، شاهدِ عینیِ قتلِ درد آورِ طاهره قرةالعین در باغِ ایلخانیِ تهران نیز بود. )۵(
یک عضو سوم از همان هیئت اتریشی مقیم ایران بنام Krzicz هم ۱۳ سال پس از قتلِ عام بابی ها در بازار تهران، یعنی در سال ۱۸۶۵ میلادی، شرح حالی از مشاهدات خود در ایران را برای همان روزنامۀ «دوستِ سرباز» می فرستد. ولی در آن سالها، نام این روزنامه از «دوستِ سرباز»به «روزنامۀ نظامی» یا Militärzeitung تغییر کرده بود. در صفحۀ آخر این شرح حال، Krzicz اشاراتی به کُشتارِ بابی ها از جمله قتلِ عامِ ۱۸۵۲ در بازار تهران دارد. ولی مشخص نیست آیا او هم مثل سروان وان گوموآن شاهد عینیِ آن کشتار بوده است، یا شرحِ آن وقایع را از وان گوموآن و یا شخص دیگری شنیده بوده است. (۶)
اما استعفای سروان وان گوموآن از خدمت در حکومت ناصرالدین شاه و مراجعت وی به اروپا به معنای پایانِ رابطه اش با ایران و شخصِ ناصرالدین شاه نبود.
ملاقاتِ ناصرالدین شاه و شاهدِ اروپائیِ قتلِ عامِ بابی ها در سوئیس:
در طول حیاتش، ناصرالدین شاه سه بار به اروپا سفر کرد. این سفرها در ۱۲۵۲، ۱۲۵۷ و ۱۲۶۸ خورشیدی معادل سالهای ۱۸۷۳، ۱۸۷۸ و ۱۸۸۹ میلادی اتفاق افتاد. سفر اول وی به تشویق میرزا حسین قزوینی (۱۲۶۰-۱۲۰۷ خورشیدی) مُلَقَّب به مشیرالدوله بود که بعدها مُلَقَّب به سپهسالار نیز گشت. مشیرالدوله از شاگردان مدرسه دارالفنون بود و سابقۀ بیش از ۲۰ سال خدمت و زندگی در خارج از ایران را داشت، از جمله ۱۰ سال به عنوان وزیر مختار ایران در استانبول و ۲ سال هم به عنوان سفر کبیر ایران در همان شهر خدمت کرد. همین تجارب و آشنایی وی با جنبش اصلاحات در دولت عثمانی باعث شد تا ناصرالدین شاه او را به مدت ۲ سال به عنوان صدراعظم خود نیز انتخاب کند. مشیرالدوله علاقه داشت جنبش اصلاحاتِ عثمانی در ایران نیز پیاده شود. بهمین علت، او ناصرالدین شاه را تشویق به سفر به اروپا کرد تا بدین وسلیه پادشاهِ ایران نیز در صددِ بیدار کردنِ کشورش که در نوعی رخوتِ اقتصادی، علمی، سیاسی و اجتماعی فرو رفته بود بر آید. پادشاه پیشنهاد سپهسالار را پذیرفت و اولین سفر اروپائی خود را در ۳۰ فروردین ۱۲۵۲خورشیدی مطابق با ۱۹ آوریل ۱۸۷۳ میلادی آغاز کرد. این سفر شامل کشورهای روسیه، آلمان، بلژیک، انگلستان، فرانسه، سوئیس، ایتالیا، اتریش و قلمرو عثمانی می شد. یکی از مهمترین دیدارهای ناصر الدین شاه در دیدار با پادشاهان و رهبران اروپا، ملاقات وی با ملکه ویکتوریا در انگلستان بود. در حین این دیدار، ناصرالدین شاه اولین فرد آسیایی شد که از طرفِ ملکه ویکتوریا بالاترین نشانِ انگلستان یعنی نشانِ «بندِ جوراب (Order of the Garter)» را از ملکه دریافت کرد. (۶)
هنگامی که به مشاور دولت مرکزی سوئیس خبر رسید اولین سفر رسمی ناصر الدین شاه به اروپا شامل دیداری از سوئیس بویژه دریاچۀ ژنو و نیز توقف کوتاهی در شهر وو وه (Vevey) هم خواهد بود، این مشاور تصمیم گرفت یک مهمانی در خورِ پادشاه ایران بیاراید. برای ترتیب دادن این میهمانی، از قضا، مشاور مذکور تصمیم گرفت همان سروان آلفرد وان گوموآن، یعنی شخصی که حدود ۲۰ سال قبل از این سفرِ پادشاه، در تهران شاهدِ عینیِ قتلِ عامِ بابی ها بود را انتخاب کند. این انتخاب به دو دلیل بود. یکی اینکه سروان وان گوموآن در طول اقامتش در ایران با آداب و رسوم ایرانیان آشنا شده بود و می دانست چگونه با پادشاه و همراهانش رفتار کند. دیگر اینکه وی از نوادگانِ یکی از قدیمی ترین خانواده های سر زمین واد (Vaud) بود و در آن ایام در شهر مُرگس (Morges) نزدیک دریاچۀ ژنو زندگی می کرد. بنابراین، سفر و اقامت کوتاهی درشهر Vevey که تنها حدود نیم ساعت با Morges فاصله داشت برای وان گوموآن نسبتاً آسان بود.
اقامتِ کوتاهِ ناصرالدین شاه دراطراف دریاچۀ ژنو و نیز توقف کوتاه او در شهر وو وه (Vevey) در ماه جولای ۱۸۷۳میلادی اتفاق افتاد. البته سروان وان گوموآن حد اقل دو تجربۀ تلخ از اقامتش در ایران داشت. یکی فرستادنِ مُشتی به قول او «ارازل و اوباشِ انقلابی به جای سرباز» از طرف دولت ایران برای آموزش نظامی به او بود و دیگری مشاهدۀ قتلِ عامِ خونبار و وحشتناکِ بابی ها در بازارِ تهران در تابستان ۱۸۵۲ میلادی. با وجود این تجارب و اختلافی که میان وان گوموآن و حکومتِ ناصرالدین شاه بوجود آمد، او روابط حسنۀ خود با پادشاه ایران را حفظ کرد. به همین علت، مشاورِ دولتِ مرکزیِ سوئیس حدس زده بود سروانِ مذکور حاضر شود به عنوانِ عضوی از هیئتِ نمایندگانی که مسئولِ پذیرائی از پادشاه بودند خدمت کند. سروان وان گوموآن این مسئوليت را پذیرفت. اما به فاصلۀ چند روز پس از اتمام این وظیفه، در آخرین روزِ همان ماه یعنی در۳۱ جولای ۱۸۷۳میلادی، برای همیشه خود را از خدمت در ارتشِ اتریش بازنشسته کرد. تنها ۳ سال بعد، در سال ۱۸۷۶میلادی، سروان وان گوموآن در گذشت.
___________________________________________________________________________
توضیح:
نگارنده بدین وسیله مراتب امتنان خود از دوستان عزیز و دانشمندش دکتر موژان مؤمن (Dr. Moojan Momen) ، دکتر نجاتی الکان (Dr. Necati Alkan)، دکتر پیتر تری (Dr. Peter Terry) و دکتر بهرام چوبینه را ابراز می دارد. دکتر چوبینه منبعِ حاویِ تصویرِ افسرِ اتریشی سروان آلفرد وان گوموآن را برای نگارنده فرستاد. دکتر الکان منبعِ روزنامۀ آلمانی Oesterreichischer Soldatenfreund حاویِ اصلِ نامۀ افسرِ اتریشی و نیز منبع مقاله ای به زبان فرانسوی در مورد پیشینۀ رابطۀ آشناییِ ناصرالدین شاه قاجار با این افسر اتریشی را در اختیار نگارنده گذاشت. دکتر پیتر تری مقالۀ مذکور را از زبان فرانسه به انگلیسی ترجمه کرد. دکتر موژان مؤمن نیز نسخۀ پویش شدۀ (scanned) مقاله ای که حاویِ اصلِ نامۀ افسرِ اتریشی بود را با کیفیت بالا برای نگارنده فرستاد.
پاورقی ها:
(۱) ام. د. گوموآن و شاه ایران: https://goo.gl/zmniGp
(۲) بیژن معصومیان. «یک سند تاریخی: شرح قتلعام بابیها در بازار تهران در تابستان ۱۸۵۲ میلادی از زبان یک شاهد عینی اروپائی.» خبرنامۀ گویا، ۲ خرداد ۱۳۹۶ / ۲۳ می ۲۰۱۷: http://news.gooya.com/2017/05/post-3955.php
(3) Alfred Von Goumoëns. Oesterreichischer Soldatenfreund. No. 123, 12th October 1852, p. 513.
برای دیدن اصلِ نسخۀ کاملِ نامۀ سروان وان گوموآن در روزنامۀ اتریشیِ «دوستِ سرباز»، به شمارۀ ۱۲۳ این روزنامه به تاریخ ۱۲ اکتبر ۱۸۵۲، صفحۀ ۵۱۳ در آدرس زیر مراجعه کنید:
https://archive.org/details/bub_gb_n_JFAAAAcAAJ
نسخۀ کاملِ دیگری از همین نامه در وب سایتِ نگارنده نیز موجود است: https://goo.gl/FqH3VW
(۴) برای نمونه، در آمریکا در دوران جنگ داخلی (Civil War) این کشور هم روزنامه ای دقیقا با همین عنوان (Soldier's Friend یا دوست سرباز) منتشر می شد: https://goo.gl/vHcvxA
(۵) بیژن معصومیان. «بابی- بهائی کُشی و تبعیض در تاریخنگاری.» سایت اخبار روز، ۱۵ مرداد ۱۳۹۱ / ۵ اوت ۲۰۱۲:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=47104
6. Krzicz. Militärzeitung. No. 64, 12 August 1865 (pp. 530-532):
http://anno.onb.ac.at/cgi-content/anno?apm=0&aid=mil&datum=18650812
(۷) مهدی طباطبایی. ناصرالدین شاه در فرنگ: https://goo.gl/xJUvcX
دویچه وله - پرتاب ۶ موشک بالستیک میانبرد از داخل خاک ایران به مواضع داعش در سوریه، به خودی خود میتواند تنشهای منطقهای را به سطح دیگری بکشاند. در داخل ایران نیز این حمله میتواند به ضرر دولت روحانی تمام شود.
در آخرین ساعات روز یکشنبه ۲۸ خرداد (۱۸ ژوئن) نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران ۶ فروند موشک بالستیک میانبرد زمین به زمین به منطقه دیرالزور سوریه، مقر "خلافت اسلامی" (داعش) شلیک کرد.
بر اساس بیانیه سپاه پاسداران ایران، این موشکها از پایگاههای موشکی سپاه در استانهای کردستان و کرمانشاه شلیک شده و با عبور از آسمان کشور عراق به اهداف موردنظر در سوریه اصابت کردهاند.
پس از اعلام این خبر، تمامی واکنشها از سوی همه جناحهای داخل حکومت ایران به آن مثبت بود. بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه ایران، ضمن دفاع از این اقدام تاکید کرد که: «ما در دفاع از امنیتمان شوخی نداریم».
او همچنین گفت: «جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاست اصولی، ثابت و تغییرناپذیر خود در مبارزه بیامان با گروههای تروریستی تکفیری ـ وهابی و با در جریان گذاشتن دولت قانونی سوریه، ضربات مهلکی بر پیکره گروههای تروریستی و مقر مرکزی آنها در دیرالزور وارد کرد.»
حمید بعیدینژاد سفیر ایران در انگلستان نیز در توییتر خود نوشت: «حمله موشکی ایران علیه پایگاه نظامی داعش اراده و ظرفیت ایران برای مقابله با تروریسم و تهدیدات امنیتی را به نمایش گذاشت.»
شماری از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ایران نیز در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، از این اقدام سپاه حمایت و پشتیبانی کردند.
آیا این واکنشها میتواند نشاندهندهی این باشد که حمله موشکی سپاه با اطلاع و رضایت دولت روحانی صورت گرفته است؟ حسن روحانی که در جریان مناظرات انتخاباتی صریحا با پرتاب آزمایشی موشکی که روی آن به زبان عبری نوشته شده بود: "اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود" مخالفت کرد، آیا میتواند با این اقدام سپاه پاسداران موافق باشد؟
آیا این حمله موشکی شرایط منطقهای را برای ایران سختتر نخواهد کرد و سطح تنشها را بالاتر نخواهد برد؟
"پرتاب موشک میانبرد میتواند یک نشانه باشد"
مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی مقیم بن آلمان، اقدام اخیر سپاه پاسداران را بیش از آنکه عملیاتی نظامی بداند، حرکتی تاکتیکی و سیاسی ارزیابی میکند.
او به دویچهوله (فارسی) میگوید: «دیرالزور در کرانه فرات و در جوار عراق است. طبق اخبار رسانهها سپاه پاسداران در شعاع ۱۰۰ کیلومتری این منطقه هم در شمال و هم در شرق، نیروی نظامی، پایگاه و لجستیک دارد یعنی به راحتی میتوانست موشک کوتاهبرد شلیک کند که هم کمهزینهتر بود و هم قاعدتا دقت بالاتری داشت ولی از موشک ذوالفقار با برد ۷۰۰ کیلومتر استفاده کرده. این یک نشانه بزرگ هست.»
مهدوی آزاد به بخشهایی از بیانیه سپاه و نیز سخنان رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران، اشاره میکند که در آنها بیش از آنکه تکیه بر داعش باشد روی "حامیان منطقهای و فرامنطقهای تروریستهای تکفیری" مانوور داده شده و از آنها خواسته شده که پیام این حمله را درک کنند.
این تحلیلگر سیاسی سپس نتیجه میگیرد: «در مجموع میتوانیم بگوییم که این حمله قبل از آنکه یک اقدام نظامی صرف باشد یک اقدام تاکتیکی و تبلیغاتی بود با هدف قدرتنمایی سپاه پاسداران در داخل کشور و جذب محبوبیت افکار عمومی داخلی که کمی از حملات تروریستی داعش غمگین است، در عین حال تست عملیاتی موشک ذوالفقار و واکنشی به تحریم موشکی اخیر سنای آمریکا نیز هست.»
تهدید معروفترین چهره گروه انصار حزب الله ایران به جلوگیری از حضور زنها در مسابقات تیم ملی والیبال با استناد به فرمان "آتش به اختیار"، معنی مشخصی دارد: اینکه فارغ از بحثهای تئوریک در مورد "منظور واقعی" آیت الله خامنه ای از "آتش به اختیار" عمل کردن، نیروهایی که به اعمال خشونت در خیابان های کشور اشتهار دارند، از آن مفهومی آشنا را برداشت می کنند. حسین باستانی بیشتر توضیح می دهد.
دویچه وله - بحران سوریه ابعاد حادتری یافته است. انهدام یک هواپیمای ارتش سوریه در نبرد بر سر تصرف رقه توسط آمریکا و متحدانش، واکنش تند روسیه را در پی داشت. روسیه اعلام کرده است که این اقدام بدون پیامد نخواهد ماند.
روسیه کانال تماس خود را با فرماندهان آمریکایی در ارتباط با پیشبرد سیاست هماهنگ در نبرد با داعش در سوریه قطع کرده است. کانال تماس بین دو کشور برای جلوگیری از بروز حوادث پیشبینی نشده برقرار شده بود.
وزارت دفاع روسیه در توضیح این اقدام گفته است که علت قطع تماس با آمریکا انهدام یک جنگندهی ارتش سوریه بوده است. اقدامی که مسئولان ارتش آمریکا از طریق کانال تماس یادشده به اطلاع فرماندهان روسی نرساندهاند.
وزارت دفاع روسیه همچنین تهدید کرده است که نیروی هوایی آن کشور همه هواپیماهایی را که در منطقه عملیاتی نیروی هوایی روسیه در این کشور، در تردد باشند، هدف قرار خواهد داد.
وزارت دفاع روسیه اعلام کرده است که پرواز هر هواپیمایی در منطقه عملکرد نیروی هوایی روسیه در سوریه، از نظر این کشور تهدید امنیتی تلقی میشود و جنگندههای روسیه آن هواپیما را هدف قرار خواهند داد.
آمریکا هنوز در برابر قطع کانال تماس بین فرماندهان ارتش خود و مقامات روسی در سوریه موضعی نگرفته است.
حسن روحانی پس از اهمالی سه ساله و با نزدیک شدن به تبلیغات انتخاباتی مربوط به دوره دوم ریاست جمهوری خود، تغییر رویه داد و به بهانه های مختلف، کنایه هایی نثار" ام الفساد ایران" کرد.البته روحانی ظاهرا ترجیح می داد تا با کنار زدن جزئی پرده ها، به رهبر جمهوری اسلامی نشان دهد که او با تمام روسای جمهور سابق ، متفاوت است و از پاسخگویی مستقیم به " بی ربط گویی" های رهبر واهمه ندارد . درعین حال، او تا کنون وارد حوزه اصلی که محور قدرت رهبرمی باشد نشده بلکه فقط در راههایی طی مسیر می کند که خامنه ای در آنها قدمبر می دارد. رهبر جمهوری اسلامی به خصوص در یکی دو سال اخیر ، با کنار گذاشتن همه رودربایستی ها، همچون یک رقیب تمامعیار به میدانمبارزه با روحانی وارد شده است. البته هستند کسانی که معتقدند آنچه بین روحانی و خامنه ای جریان دارد یک جنگ زرگری است کهاصالت ندارد وتنها هدف آن گرمکردن تنور انتخاباتی است. حتی اگر اینفرضیه درست باشد باز هم به مدعا و نتیجه گیری این یادداشت خللی وارد نخواهد شد.
اگر نخواهیمبرای چالش های تریبونی روحانی با رهبر ، اصالت مردم گرایانه قائل باشیم قاعدتا تغییر رفتار او در قالب یکی از این فرضیات قابل تحلیل خواهد بود : نخستین فرضیه آنست که روحانی ضعف در راس حاکمیت را کاملا حس کرده و به همینخاطر در تلاش برای گرفتن سهم بیشتر از قدرت است. فرضیه دوم آنکه رهبر و روحانی همدست شده اند و با راه انداختن یک جنگزرگری ، مخالفت هاو عصیانهای احتمالی را تحت کنترل گرفته اند. هر یک از ایندو فرضیه که درست باشد نتیجه یکی است : خامنه ای آنقدر ضعیف شده که می توان با او مقابله کرد یا او به بازی با روحانی وارد می شود تا عصیان ها را کنترل کند و نظام را از بحران های گوناگون عبور دهد. در طرف دیگر ماجرا ، روحانی قرار دارد. مقابله های تریبونی او با خامنه ای اصیل باشد یا فرصت طلبانه ، او هماکنون مورد توجه بسیاری از ایرانیان قرار گرفته است. از سوی دیگر خامنه ای قبلا نشان داده از گناه کسی که حتی یکبار از او انتقاد کرده ، نمی گذرد . فرقی همنمی کند انتقاد از او اصیل باشد یا بازیگری سیاسی و برای کنترل اعتراضات . سخنان کینه ورزانه و همراه با عصبانیت خامنه ای در " دیدار رمضانی مسئولان نظام " بهترین دلیل بر این مدعاست.
با عنایت به موارد فوق ، روحانی وارد عرصه ای شده که محتمل ترینسرنوشت او " قربانی شدن " است. البته شرایط پیچیده داخلی و خارجی به گونه ای است که رقم خوردن بسیاری از حوادث و اتفاقات ، از کنترل و اراده سران نظام، خارج است . در چنین وضعیتی ، به نظر می رسد روحانی می تواند - و چاره ای جز این ندارد - که بر ایستادگی های خود بیفزاید . او همچنین نیازمند یارگیری از نحله های مختلف فکری و سیاسی است. متاسفانه به نظر می رسد روحانی در این عرصه دچار غفلت بزرگاست. شاید رئیس دولت با علم به حمایت ناگزیر بسیاری از افراد - از اصلاح طلبان تا دگراندیشان طردشده از نظام- دچار غرور شده و آنان را حامی همیشگی خویش می پندارد بدونآن که وظیفه ای در برابر آنان برای خود قائل باشد .مهم ترین دلیل نگارنده برای این مدعا، عدمدیدار حسن روحانی با آیت اله صانعی در سفر اخیر به قممی باشد.
لینک به مقاله به زبان انگلیسی
وحید یامینپور از اعضای تندروی جبهه پایداری و مجری صداوسیما با اشاره به حملات شدید و پیدرپی آیتالله خامنهای به حسن روحانی پس از انتخاب مجدد وی، در صفحه توییتر خود نوشت:
«سخنرانیهای اخیر رهبر نشان میدهد آنچه با دولت دوم خاتمی کردند در قبال دولت دوم روحانی در پیش گرفتهاند: توقف حمایت، نقد صریح و میدان دادن به منتقدان».
به گزارش کلمه، رهبری پس از انتخاب دوباره آقای روحانی بدون اینکه به وی تبریک بگوید صرفاً مطالبات عمدتاً طرحشده توسط کاندیداهای شکستخورده را بهعنوان اولویتهای دولت جدید مطرح کرد و در سخنرانیهای پیدرپی پسازآن از هر فرصتی برای حمله به دولت استفاده کرده است.
به نظر میرسد رهبری در پی تکرار تجربه دور دوم آقای خاتمی برای دولت روحانی است تا با نا امیدسازی مردم از جریان فکری حامی دولت مستقر و نیز اقدامات فراقانونی، به برآمدن شخصی در سال ۱۴۰۰ مانند احمدینژاد که نظرش به نظر رهبری نزدیکتر بود کمک کند، آنگونه که در سال ۱۳۸۴ گذشت.
روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارونوت» در تحلیلی مدعی سه برنامه منطقه ای ایران برای حضور در مرزهای مجاور این کشور شد.
به گزارش فارس، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در مطلبی نوشت: ایران جای پایی را در منطقه به دست آورده و به مرزهای اسرائیل نزدیک شده است.
*پازل اول؛ حضور در سودان
این روزنامه به نقل از ارزیابی های اطلاعاتی می نویسد: ایران در حالی سرگرم تکمیل مرحله نخست برنامه الحاق و سلطه در منطقه است که مرحله سوم و نهایی آن در مجاورت مرزهای اسرائیل پایان خواهد یافت.
بر اساس این گزارش، در مرحله نخست ایران از طریق گرفتن نواحی در عراق و سوریه به لبنان دست یافته و بعد از لبنان ایرانی ها از طریق دریا سودان را هدف می گیرند تا در این کشور نیز تسلط یابند.
*پازل دوم؛حضور در شبه جزیره
در مرحله دوم برنامه ایران با حرکت از اقیانوس هند به سوی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و سپس به عربستان سعودی و گرفتن این نواحی مرتبط است.
صادق خان، شهردار لندن در حمله به نمازگزاران این شهر که منجر به کشته و زخمی شدن آنها شد را یک حمله تروریستی وحشتناک خواند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از سیانان، شهردار لندن در بیانیهای اعلام کرد: ما هنوز از تمام جزئیات اطلاع نداریم اما آنچه مشخص است این یک حمله از روی عمد به نمازگزارانی بود که دعای خود در ماه رمضان را پایان داده بودند.
رادیو زمانه - چندین تن بر اثر حمله یک خودرو به میان نمازگزاران در حال خروج از مسجدی در لندن کشته و زخمی شدند.
به گزارش خبرگزاری «رویترز»، یک خودروی ون در آخرین دقایق روز یکشنبه، ۱۸ ژوئن مسلمانانی را که در حال ترک مسجد «فینزبری پارک»، یکی از بزرگترین مسجدهای بریتانیا بودند، زیر گرفت. در این حمله دستکم یک تن کشته و چندین تن زخمی شدند.
حمله حوالی ساعت ۲۳:۲۰ دقیقه شب به وقت لندن رخ داد. بنابر گزارشها جمعیت مسلمانان در حال خروج از مسجد زیاد بوده است، زیرا نمازگزاران زیادی در ماه رمضان به این مسجد میروند. پلیس کشتهشدن یک تن در صحنه حادثه را تأیید کرده و خدمات اورژانس لندن نیز از انتقال ۸ زخمی به بیمارستان خبر داده است. دو نفر از مجروحان به طور سرپایی مداوا شدهاند.
ترزا می، نخستوزیر بریتانیا تأیید کرده که پلیس بررسی این حادثه را به عنوان حادثهای «احتمالاً تروریستی» آغاز کرده است. او از برگزاری جلسه اضطراری کابینهاش در واکنش به این حمله خبر داد. جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر ــ حزب اپوزیسیون بریتانیا ــ نیز گفته که در اثر این حمله «کاملاً شوکه شده است.»
شورای مسلمانان بریتانیا نیز این حمله را یک «عمل عامدانه از روی اسلامهراسی» خواند و خواستار تمهیدات امنیتی بیشتر برای مساجد بریتانیا در ماه رمضان شد. این شورا در بیانیهای حادثه بامداد دوشنبه را چنین توضیح داد: «به نظر میرسد که مرد سفیدپوستی عامدانه گروهی از نمازگزاران را زیر گرفت که در حال رسیدگی به حال فردی بیمار بودند.»
دویچه وله - هیأت بینالمللی فوتبال (IFAB) تنها نهاد قانونگذاری فوتبال در نظر دارد با قوانین جدید انقلابی در این ورزش بوجود آورد. روزنامه تایمز لندن از تغییرات وسیعی در قوانین فوتبال خبر داده که به زودی اجرایی خواهند شد.
هیأت بینالمللی فوتبال (IFAB) تنها نهاد صلاحیتدار قانونگذاری در ورزش فوتبال است. اعضای این هیات از هشت نماینده تشکیل میشود: چهار نماینده از فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) و یک نماینده از هر یک از چهار اتحادیهفوتبال بریتانیا.
به این ترتیب نمایندگان فیفا ۴ حق رأی و نمایندگان هر یک از اتحادیههای بریتانیا نیز یک حق رأی دارند. مصوبات این هیات نیز باید دستکم از ۶ رای مثبت برخوردار باشند. نشست هیات بینالمللی فوتبال سالانه است.
دیوید الری، داور بینالمللی سابق فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) و مدیر فنی کنونی این سازمان جهانی پیشنهادهایی برای تغییر قوانین فوتبال به هیأت بینالمللی فوتبال داده و این پیشنهادها اکنون در دست بررسی هستند.
دیوید الری در باره پیشنهادهایش میگوید در صورت پذیرش این طرح باید از انقلابی در عرصه فوتبال نام برد که میتواند این بازی را جذابتر از سابق کند.
مدیر فنی فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) که ۶۲ ساله است، در گفتوگو با خبرنگار روزنامه تایمز لندن پیشنهادهای خود را برای تغییر قوانین فوتبال به طور مشخص بازگو کرده است:
نگام: همزمان با بالاگرفتن اعتراضات به قتل کولبران در مناطق غربی کشور توسط قوای انتظامی مستقر در منطقه، ۲۵۰ تن از کنشگران مدنی با انتشار نامه ای با این اعتراضات همراه شدند. در قسمتی از این نامه آمده است "ما امضا کنندگان این نامه مراتب نگرانی عمیق و انزجار شدید خود را از هرنوع برخورد خشونتآمیز با کولبران و مسئلهی کولبری اعلام میداریم و خواستار پایان سکوت غیرقابل توجیه مردم، فعّالان مدنی و نمایندگان مجلس در این رابطه هستیم"
متن کامل این نامه و همچنین اسامی امضاکنندگان آن را در ادامه بخوانید:
ملّت شریف ایران، مردم عزیز کردستان، مسئولان و مقامات ملّی و محلّی
همچنانکه استحضار دارید، سالهاست در سایهی فقر و توسعهنیافتگی منطقه و نگرش امنیتی و تبعیضهای گوناگون، بسیاری از مرزنشینان فقیر کردستان، از سر ناچاری، به شغل مشقّتبار «کولبری» روی آوردهاند. هرچند در سالیان اخیر با ایجاد تمهیداتی از قبیل؛ ساماندهی تعاونیهای مرزنشینان، صدور کارت تردّد و تعیین سقف و سهمیهی مجازِ ترخیصِ کالا، تلاشهایی در راستای نظاممند و قانونی کردن مسئلهی کولبری صورت گرفته است، امّا همچنان افراد بسیاری ناچارند در قبال دستمزدی ناچیز، خارج از ضوابط تعیین شده، خود را در معرض خطرات جدّی کولبری قرار دهند. خطراتی از قبیل: عبور از میدانهای مین و راههای صعبالعبور و تحمّل گرما و سرما، که سالیانه موجب وارد آمدن خسارات مادی و تلفات جانی بسیاری به این قشر مظلوم و محروم میشود.
امّا مزید بر اینها، آنچه مسئلهی کولبران را به یک تراژدی تبدیل کرده است، شلّیک کور نیروهای نظامی است که بارها موجب مرگ یا معلولیت این قشر بیدفاع شده است.
اگر چه کشتار بیرحمانهی کولبران حتّی موجب اعتراض برخی مقامات شده است، امّا عملاً نه تنها به اعتراضات مردم منطقه اهمّیّتی داده نشده، بلکه واکنش مقامات هم تنها در رسانهها نمود پیدا کرده است و آنچه در عمل روزانه اتّفاق میافتد شلیک بیمحابا و کشتار مداوم کولبران مظلوم است. در آخرین نمونه از این رفتارهای غیرمسئولانه، شاهد جانباختن کولبری دیگر در اثر تیراندازی مستقیم نیروی انتظامی در سردشت بودیم. تصویر جوانی معصوم که در کنار بار سیگارش مظلومانه در خاک افتاده است، دل هر انسان آزادهای را به درد میآورد. تصویر دلخراشی که به صورت گسترده در فضای مجازی بازتاب یافت. بدیهی است تولید و تکرار مکرّر این حوادث دردناک، در سالهای اخیر، نشان از عدم وجود ارادهای جدّی و تلاشی صادقانه برای پایان دادن به این سریال نامیمون دارد.
ما امضاکنندگان این نامه ضمن اعلام تسلیت و همدردی با خانوادهی کولبر جانباخته و دیگر قربانیان این سالها، مراتب نگرانی عمیق و انزجار شدید خود را از هرنوع برخورد خشونتآمیز با کولبران و مسئلهی کولبری اعلام میداریم و خواستار پایان سکوت غیرقابل توجیه مردم، فعّالان مدنی و نمایندگان مجلس در این رابطه هستیم. همچنین از مسئولان مربوطه خواستاریم هرچه زودتر به این اعمال غیراسلامی و غیر قانونی پایان داده و در قبال آنها پاسخگو باشند تا حدّاقل برای یک بار هم شده مسئولان ما در مقابل به خون غلطیدن کولبران مظلوم کرد، زحمت اندکی پاسخگویی و شفافسازی به خود بدهند. بدیهی است این خواستهی روا، برگرفته از حقّ طبیعی صیانت از جان شهروندان است. باشد که آغازی گردد تا در پرتو آن آمران و عاملان این فجایع در برابر قانون قرار گرفته و نیز اصلاح ساختارها و سیاستهای این حوزه در دستور کار قرار گیرد. در غیر این صورت، استمرار روند کنونی و کشتار غیر قابل تحمّل کولبران کرد، موجب ناامیدی بیش از پیش و بیاعتمادی و واگرایی خواهد شد.
لذا بر همهی آزادیخواهان ایران و کردستان فرض است تا صدایشان را برای توقّف این مهمانی خون و اشک همراه این کارزار حقطلبانه نمایند.
امضا کنندگان:
رئوف آذری / کمال آزادمنش / محمدرضا آهنی / ادریس ابراهیمنژاد / حلیمه ابراهیمی / بهجت اتابکآذر / سولین احمدزاده / مصطفی احمدزاده / حمیرا احمدی / هادی ادب / مسعود اسپندار / حامد اسراری / دلیر اسکندری / ژیانا اسکندری / جمال اسماعیلی / حمیدرضا اسماعیلی / عزتالله اسماعیلی / فرزانه اسماعیلی / فریبا اسماعیلی / نگین اسماعیلی / سیما افزونتر / معصومه اکبری / عمر امام / سامان امجدی / ابراهیم امیرآبادی / فرهاد امینپور / نادر امینزاده / آکام امینی / رشید ایلخانیزاده / دانیال ایمانی / هوشیار بابایی / اسعد باقری / سحر باقری / بهمن باینگانی / احمد بحری / افشین بهاریزر / حامد بهرامی / شکریه بهرامی / جلیل بهرامینیا / مولود بهرامیان / مسعود بیندە / سهیلا پاوهنژاد / محمود پدرام / صلاح پزشکی / افسانه پناهی / زهره پیروز / باقر پیری / حبیبالله پیمان / فاطمه تبریزی / محسن ترقی / خالد توکلی / سرور جعفری / محمد جعفری / جلال جلالیزاده / فرشته جمشیدی / رحمت چراغی ایلامی / صلاحالدّین چلبیانی / اشرف حاج علی محمدی / آزاد حاجآقایی / فرزاد حاجیمیرزایی / آزاده حبیبزاده / امید حبیبزاده / غلامرضا حبیبزاده / احمد حبیبی / آمیار حسنپور / عدنان حسنپور / فؤاد حسنیساوان / کمال حسو / احمد حسینی / دارا حسینی / سمیرا حسینی / عدنان حسینی / عرفان حسینی / کمال حسینی / مریم حسینی / کاوه حیدری / الهام حقگو / محمد حقمرادی / حسن حکامی / شیوا حکامی / فرنگیس حکامی / آوات حکیمزاده / ساسان حیدری / شورش حیدری / کوروش حیدری / ناصر حیدری / کمال خاوری / جمال خدیو / صلاحالدّین خدیو / سارا خرم / بتول خزایی / مازیار خسروی / اسماعیل خضری / قسیم خضری / تورج داروگری / حاصل داسه / محمد دانش / جمال دانشمند / جبار دستباز / سهیلا راد / شهلا راستین / هیوا راشدی / علیرضا رجایی / هادی رحمانزاده / بیژن رحمانی / صلاح رحمانی / علی رحمانی / منصور رحمانی / مسعود رحیمی / عبدالاحد رسولی / امید رشیدی / حسن رشیدی / محسن رضوی / حسین رفیعی / مراد روحی / انور روشن / فریبرز رییسدانا / بهروز زارعی / فرزانه زمانی / شیما ساداتی / وریا ساعدموچشی / لقمان ستوده / حامد سحابی / شاهدخت سعدالهی / بهزاد سلطانی / سامان سلیمانى / سلیم سویناسی / عبدالله سهرابی / فرخنده سهرابی / یحیی سهرابی / سیداسماعیل سیدشکری / فریبا سلامی / شاهو سیده / کوردستان شاهمرادی / احمد شبانی / رضا شجیعی / طه شریف زاده / نوشین شعبانی / فرهاد شفیعزاده / علی شمسبرهان / مسعود شمسنژاد / خالد شیخالاسلامی / داوود شیرازیزاده / محمدعلی شیرازیزاده / توفیق صدیقی / یحیی صمدی / کیوان صمیمی / حسام طاهری / رضا طاهری / سیما طاهری / جبار طهماسبی / حسین عابد بارکزهی / صلاحالدّین عباسی / قربان عباسی / هیمن عبداللهپور / امیر عبداللهزاده / بیان عزیزی / سرکوت عزیزی / مهرانه عزیزی / ساری علیپناه / رضا علیپور / خالد علیزاده / آرمان غفوری / احمد غلامی / افشین غلامی / هوشیار فتحی / سواره فتوحی / حامد فرازی / حسن فرامرزی / حسین فرجی / احمد فرساد / آزاده فرقانی / رحیم فرهمند / ایرج قادری / داود قاسمی / مریم قاضی / عذرا قدس / عفت قدس / فرخنده قدس / کبری قدس / مریم قدس / زهره قدیری / محمد قربانیان / آتوسا قصیدیان / اجلال قوامی / بهزاد قوامی / صابر کاکهممی / اسعد کردپور / مسعود کردپور / فیروز کرماجانی / رئوف کریمی / یوسف کریمی / خداداد کلهر / سجاد کلهری / رحیم کلیجی / فردین کمانگر / کاوه کوردستانی / عبدالغفور گُردهانی / نسرین گنجهای / تاجما لطفاللهزاده / مازوجی سعدون / زاهد مجیدی / زاهد مجیدی / حسین محمد زاده / محمدجسیم محمدنژاد / حمزه محمّدی / خضر محمّدی / علی محمّدی / آزاد محمدیانی / رهبر محمودزاده / اسماعیل محمودی / ژینا مدرّسگرجی / کژال مدرسی / سعید مدنی / سهراب مدنی / مرضیه مرتاضیلنگرودی / احسان مردوخروحانی / عثمان مزین / مطلّب مطلبی / مرتضی معراجی / جلال معروفیان / اسماعیل مفتیزاده / اُمید مقدس / فریدون ملائی / پریسا منجزی / آذر منصوری / صابر موسیزاده / محمد موفقی / عبدالعزیز مولودی / حشمت میرزا / ابراهیم ناصری / ساناز نامی / فاطمه نبویان / غیاث نعمتی / هادی نقدی / آزاد نمکی / پروین نوروزی / عباس نوروزی / اشکان نیک پی / محمدصالح نیکبخت / محسن نیکخواه / عزیز ولیانی / هوشمند وهابی / فرهاد هادی / سیدمختار هاشمی / اسامه هژبری / فرشید هکی / مریم یارمحمدی / محمد یعقوبی / کیومرث یوسفی
با دیگران به اشتراک بگذارید:
رادیو زمانه: سخنان صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در نشست هفتگیاش با مسئولان عالی قضائی یک بار دیگر تحت تأثیر سخنرانی یکشنبه ۲۸ خرداد علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در جمع گروهی از کشتهشدگان ایرانی در سوریه قرار داشت. او نیز نسبت سیاست دولت ترامپ برای تغییر مسالمتآمیز حکومت ایران هشدار داد و اعلام کرد که برخی از افرادی که در ایران برای ایالات متحده آمریکا «سیگنال» میفرستند، محارب و بر برخی هم مفسد فیالارضاند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی شامگاه گذشته، بیش و کم همزمان با حمله موشکی سپاه به دیرالزور در سوریه، در پاسخ به اظهارات رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا که اعلام کرده سیاست ایالات متحده پشتیبانی از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز این حکومت منجر شود، مقامات کاخ سفید در دولت ترامپ را «بیتجربه و تازهکار» خوانده و تأکید کرده بود: «این افراد بیتجربه، ملت و مسئولان ایران را نشناختهاند و هنگامی که تودهنی بخورند، آن زمان متوجه خواهند شد حساب و کتاب چیست.»
صادق لاریجانی هم همصدا با علی خامنهای در نشست هفتگیاش با مسئولان عالی قضائی به سخنان رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا درباره ضرورت تغییر حکومت ایران اشاره کرد و گفت:
«یکی دیگر از دشمنیها، سخنان غیردیپلماتیک و خارج از عرف وزیر امور خارجه آمریکا در روزهای اخیر بود که حسب برخی گزارشات گفته است ما باید جمهوری اسلامی را در زمینه انرژی هستهای و تولید سلاح اتمی مهار کنیم و همچنین از گروههایی که در داخل ایران وجود دارند برای تغییر مسالمتآمیز قدرت و حکومت این کشور استفاده و حمایت کنیم. متأسفانه عدهای در داخل کشور به دشمنان چراغ سبز نشان میدهند و با ارسال برخی سیگنالها موجب ایجاد طمع در دشمنان میشوند. برخی از این افراد محارب و برخی مفسد فی الارضاند و بر این اساس نیروهای امنیتی بهویژه وزارت اطلاعات و سپاه باید کاملاً هوشیارانه، این قبیل گروهها را رصد و کشف کنند. قوه قضاییه نیز بدون هیچگونه هراسی از هیاهوها و تبلیغات مدعیان حقوق بشر با این افراد برخورد خواهد کرد.»
پیش از این بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه ایران سخنان رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا درباره ضروت تغییر مسالمتآمیز حکومت در ایران را مداخلهجویانه و متأثر از «القائات نابجا» خوانده بود.
وزیر خارجه آمریکا به تحریمهای تازه علیه سپاه پاسداران هم اشاره کرده و گفته بود: «وزارت خارجه همچنین در حال بررسی پیامدهای دیپلماتیک و بینالمللی قرار دادن کلیت سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی است.»
صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه با اشاره به تصویب تحریمهای جدید سنای آمریکا علیه ایران در نشست با مسئولان عالی قوه قضائیه گفت:
« تحریمهای اخیر سنا جلوه دیگری از دشمنیهای آمریکاست که گرچه این گونه اقدامات، سابقهای طولانی دارد، اما اینکه آمریکاییها بهخلاف برجام دست به این کار زدهاند و عملاً این توافق را تبدیل به یک امر یکطرفه بهنفع آمریکا کردهاند، غیرقابل قبول است.»
چند ساعت بعد از حملات ۱۷ خرداد داعش در تهران، سنای آمریکا با ۹۷ رأی موافق و تنها دو رأی مخالف تحریمهای تازهای در زمینه برنامه موشکی ایران، صدور اسلحه و حمایت از گروههای مسلح در خاورمیانه را بررسی کرد. اگر این لایحه به تصویب برسد، اشخاص و شرکتهایی که با برنامه موشکی ایران همکاری میکنند تحریم خواهند شد. محدودیتهایی هم برای سپاه پاسداران در نظر گرفته شده است.
در شهر مشهد برخی بانکها با مشخص کردن حریم انتظار، به فرهنگسازی درباره ایستادن در صف کار با خودپرداز پرداختهاند.
اولین دلفین دو سر در جهان:
ماهیگیران هلندی درحال ماهیگیری دردریای شمال، با مشاهده دلفینی دو سر در تور ماهیگیری خود غافلگیر شدند. این دلفین، دارای دو سر و سه چشم و یک بدن طبیعی بود. صیادان از بیم اینکه مبادا قوانین اتحادیه اروپا و هلند را نقض کنند، این دلفین را به دریا بازگرداندند. با این حال، صیادان از این دلفین، عکس هایی گرفتند و دراختیار پژوهشگران قرار دادند.
ادعای مرد ۱۲۸ ساله: من هیتلر هستم!
اقدام جالب یک راننده کامیون که برای برنامه عروسی خود ماشین خود را آذین بندی کرد.
بی بی سی - گزارشها و تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده نشان میدهد که در مقابل شعبههای مختلف موسسه اعتباری ثامن در نقاط مختلف ایران تجمعهای اعتراضی صورت گرفته که دست کم در یک مورد به درگیری با مأموران پلیس ضد شورش منجر شده است.
گفته میشود که تجمعکنندگان، سپردهگذارانی هستند که با شنیدن شایعه بروز مشکلات مالی برای این موسسه، برای پس گرفتن سپردههای خود به شعبههای مختلف مراجعه کردهاند. مسئولان موسسه ثامن وجود مشکل را تکذیب کردهاند و به سپردهگذاران اطمینان خاطر دادهاند که مشکلی در تأمین نقدینگی ندارند.
در ویدیویی که شبکه های اجتماعی منتشر شده، تعداد زیادی مأمور پلیس ضد شورش دیده میشوند که ظاهرا برای کمک به خروج رئیس یکی از شعبههای موسسه ثامن در مقابل این شعبه حاضر میشوند اما بعد با باتوم با تجمعکنندگان درگیر میشوند.
بی بی سی - انتشار ویدئویی که ظاهرا اخراج اجباری یک پناهجوی افغان از بریتانیا را نشان میدهد، در شبکههای اجتماعی خبرساز شده است.
این ویدئو را روز گذشته یک کاربر فیسبوک به نام اعتراز علی منتشر کرده و مدعی شده که آن را در یکی هواپیماهای خطوط هوایی ترکیه در فرودگاه هیثروی لندن فیلمبرداری کرده است. اعتزاز علی گفته که این هواپیما قرار بود به مقصد استانبول پرواز کند.
در این ویدئو مردی دیده میشود که به نظر میرسد او را به اجبار سوار هواپیما کردهاند. در بخشی از ویدئو، این مرد با فریاد میگوید که افغان است و دولت بریتانیا او را به زور به افغانستان برمیگرداند. او از مسافران میخواهد که فیلم این صحنه را به رسانهها بفرستند.
در این ویدئو یک مرد و یک زن دیگر هم دیده میشوند که به نظر میرسد قصد دارند مرد افغان را آرام کنند و او را در هواپیما نگه دارند.
کاربران شبکههای اجتماعی ادعا کردهاند که این زن و مرد، کارمندان اداره مهاجرت بریتانیا هستند.
در بخشی از ویدئو مردی که گفته شده کارمند اداره مهاجرت بریتانیا است، به صورت مرد مسافر میزند که با اعتراض دیگر مسافران روبرو میشود. مرد مسافر هم فریاد میزند: "نمیتوانم نفس بکشم."
یکی از سخنگویان وزارت کشور بریتانیا از ابراز نظر درباره این ویدئو خودداری کرده اما به رسانههای بریتانیایی گفته: "اگر کسانی که به صورت غیرقانونی به بریتانیا آمدهاند، در برابر بازگشت داوطلبانه مقاومت کنند، برای اخراج آنها اقدام میکنیم."
این سخنگوی وزارت کشور بریتانیا از اینکه روند اخراج افراد از این کشور دیگر مسافران را ناراحت میکند، ابراز تاسف کرده است.
۲۲۷ نفر از اساتید پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در نامهای اعتراضی به رییس این دانشگاه ضمن گلایه از «بی مهریهای سالیان اخیر» نسبت به خود، تهدید کردهاند چنانچه تا پایان تیرماه مشکل تأخیر ۱۴ ماهه دستمزد و کارانهشان رسیدگی نشود بالاجبار اقدامات علنی اعتراضی انجام خواهند داد.
در ادامه متن کامل نامه آمده است:
باسمه تعالی
" ما عُبِدَ بِشَی ءٍ اَفضَلَ مِن اداءِ حَقِّ المُؤمِنِ" امام جعفر صادق (ع)
جناب آقای دکتر ایمانیه
ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی شیراز
با سلام و احترام
و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه مبارک، همانگونه که مستحضرید و بارها در جلسات متعدد و مکاتبات مکرر به حضرتعالی ذکر کردهایم، اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه علوم پزشکی شیراز سالهاست که مورد بی مهری عمیق مقامات ارشد دانشگاه قرار گرفته و از حداقل حقوق قانونی خود که دریافت کارانه قانونی و شرعی میباشد محروم گشته و پرداخت بیمارستانها به این عزیزان بیش از یکسال معوّق مانده است.
اساتید و همکاران ما، با درک شرایط خاص کشور در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و اشراف به تنگناهای اقتصادی کشور، بزرگوارانه و فداکارانه مدت طولانی سکوت اختیار کرده و از هیچگونه همراهی و همکاری با مجموعه دانشگاه و وزارت متبوع دریغ ننمودند؛ اما اکنون با گذر از تمامی مراحل خطیر و پس از گذشت چهار سال از اجرای طرح تحول نظام سلامت که به حق منشاء برکات چشمگیری برای مردم و محرومین بوده، خواستار احقاق حقوق حداقلی خود در این زمینه میباشند.
لذا، از جنابعالی به عنوان قائم مقام وزیر در استان، انتظار داریم به هر نحو که صلاح میدانید نسبت به تأمین منابع مالی و اولویت بخشیدن به پرداخت کارانه اساتید و پزشکان در اسرع وقت اقدام لازم صورت گیرد.
در خاتمه، ضمن احترام همیشگی به حضرتعالی و اظهار همدردی با تمامی بیماران دردمند و مردم محروم جامعه، به استحضار میرسانیم: چنانچه تا پایان ماه جاری نسبت به تسویه حساب کامل مطالبات سال ۹۵ کلیه مراکز و بیمارستانها اقدام عاجل و عملی صورت نپذیرد، از ابتدای تیرماه، اساتید تمام وقت دانشگاه بالاجبار اقدامات عملی اعتراضی خود رانسبت به این مساله مطابق با مذاکرات حضوری در جلسات، انجام خواهند داد.
بدیهی است مسؤولیت شرعی، قانونی و اخلاقی مشکلات ایجاد شده متعاقب این تصمیم به عهده مسؤولین محترم نظام سلامت کشور و استان خواهد بود.
پیشاپیش از همکاری و بذل عنایت حضرتعالی در حل مدبّرانه معضل مذکور کمال امتنان را داریم.
با احترام
اعضای هیأت علمی بالینی تمام وقت دانشگاه علوم پزشکی شیراز
رونوشت:
- مقام عالی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جهت استحضار و دستور پیگیری
- استاندار محترم فارس و ریاست محترم شورای تأمین استان جهت استحضار
- نماینده محترم ولی فقیه در استان و امام جمعه معزّز شیراز جهت استحضار
- مدیر کل محترم اداره اطلاعات استان جهت استحضار
- نمایندگان محترم مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی جهت استحضار و همکاری لازم با مسؤولین دانشگاه
- ریاست محترم سازمان نظام پزشکی شیراز
امضاکنندگان:
خیلی ها فکر می کنند که افرادی مانند غلامعلی حدادعادل یا محمد رضا باهنر هستند که امورات را در چپ و راست جناح اصولگرا مدیریت می کنند اما آنها که شناخت بیشتری از راستگرایان دارند می دانند کسان دیگری در پشت پرده حضور دارند که در گعده های محرمانه تصمیماتی مهم و سرنوشت ساز اتخاذ می کنند .
به گزارش نامه نیوز : یکی از این افراد بدون شک ، «حسین فدایی» است . کسی که او در محافل سیاسی و در میان خودشان «حاج حسین» خطابش می کنند .
«حاج حسین» از مهمترین افراد جناح راست است . خیلی ها به تصمیمات او احترام می گذارند و بر همین اساس است که او قدرت لابی خوبی پیدا کرده است . چندان تمایلی ندارد تا مانند محمد رضا باهنر و غلامعی حدادعادل روی ویترین رسانه ها باشد . او در انتخابات ادوار اخیر بر روی تصمیم سازی اصولگرایان تاثیرات زیادی داشته است . با اینکه اخبار رسمی در این خصوص بسیار کم است اما می توان با مرور برخی مقاطع به نشانه هایی از حضور او رسید .
از شورای فدایی تا نامزدی احمدی نژاد
شاید بهتر باشد از ماجرای انتخابات سال ۸۴ و تاثیر او بر این رقابت شروع کنیم. او جایی از لابی های آن سال گفته و از چگونگی تلاش برای حذف هاشمی و لاریجانی؛ «ما میخواستیم افراد متعلق به اردوگاه توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی رای نیاورد. این جمعبندی ما با اجماع شورای هماهنگی به تصویب رسید که نامزد ما نباید از اردوگاه دوم خرداد باشد؛ کاری کنیم که حتما یک اصولگرا رای بیاورد و آنها رای نیاورند.دوم اینکه بحثهای بسیاری در خصوص آقای هاشمی صورت گرفت و در نهایت اجماع بر این شد که بهتر است آقای هاشمی نیاید و اگر آمد، نامزد ما نخواهد بود. توافق سوم این بود که هفت نامزد را معرفی میکنیم. البته دلایل اینکه چرا آقای هاشمی نباشد، در چند بند احصا شد و مورد اتفاق قرار گرفت؛ اسنادش هم موجود است. این هفت نامزد همان افرادی بودند که برای شهرداری مطرح شدند. آقای ولایتی کنارهگیری کرد. علاوه بر این، توافق کردیم چون آقای حداد رئیس مجس است نامزد انتخابات نباشد. بدین ترتیب از هفت نفر به پنج نفر رسیدیم.»
او سپس به ماجرای چگونگی تلاش برای حذف لاریجانی بعد از معرفی او به عنوان نامزد شورای هماهنگی می پردازد :« چهار نامزد دیگر- آقای رضایی، احمدینژاد، قالیباف و توکلی- به این رفتار معترض شدند، با یکدیگر پیمان بستند و میثاق نامهای امضا کردند. قرار شد همان ساز و کار قبلی رعایت شود و برای مقبولیت هم سنجش افکار عمومی صورت بگیرد؛ دو دستگاه سنجشگر و زمانبندی سنجش هم مشخص شد. قرار شد تا ۱۵ اردیبهشت سنجش کنیم و بعد تصمیم گرفتیم.»
کسانی که تحولات آن دوران را به یاد می آورند حتما خاطرشان هست آن روزها روزنامه ها تیترهایی با این مضمون زدند :«شورای فدایی اعلام موجودیت کرد»«تشکیل شورای فدایی در بهشت»«شورای هماهنگی ۲ آمد»«شورای فدایی مقابل شورای ناطق». اینکه حسین فدایی چه نقشی در همنشینی آن ۴ نامزد داشته هنوز جزو ناگفته های تاریخی است اما این سخنان فدایی نشان می دهد که او دقیقا در بطن تحولات بوده است .
داستان ۸۴ اما ادامه داشت . حالا زمان ظهور احمدی نژاد بود . روایت فدایی را از آن روزها می خوانیم؛ «در همین مسیر بودیم که ادبیات آقای احمدینژاد برای ما سوال برانگیز شد. ایشان گفتند: «من تکلیف دارم که به صحنه آمدهام.» ما حساس شدیم که تکلیف دارم یعنی چه؟! بالاخره ما ساز و کاری تعیین کردهایم. میثاقی هست، عهد و پیمانی هست، اصلا رعایت این پیمان و اصول مورد توافق هم تکلیف است.جلسهای گذاشتیم، من آقای احمدینژاد، آقای دارابی و آقای زریبافان. من از آقای احمدینژاد سوال کردم: «منظورتان از تکلیف چیست؟ آیا آقا به شما حرفی زدهاند؟ ما هم جایی حرفی نگفتهایم که شما چنین احساسی داشته باشید.» گفت: «باید چه کار کنیم؟» گفتم: «اگر فکر میکنید که تکلیفی دارید، باید بروید و از آقا سوال کنید.» قرار شد ایشان برود سوال کند. وقتی تعیین کردند، ایشان رفت و صحبت کرد و خودش به این جمعبندی رسید که کنارهگیری کند و رئیس ستاد آقای قالیباف شود. وقتی آمد، سوال کردیم نتیجه ملاقات چه شد؟ چیزی نگفت؛ به من گفت: تو بگو! حالا من که در ملاقات نبودم. گفتم شما ملاقات کردهاید و باید تعریف کنید. پنج دقیقه بحث کردیم که ایشان بگوید یا من بگویم. گفتم من یکسری کلیات را میدانم اما شما باید بگویید. ما فقط میدانیم که شما به این جمعبندی رسیدهاید که کنارهگیری کنید و رئیس ستاد آقای قالیباف شوید. گفتم پس روشن است که باید چه کار کنیم. این حرفها مورد اعتراض آقای زریبافان قرار گرفت. اما آقای احمدینژاد به ایشان عتاب کرد و گفت که چیزی نگو، همین است.جلسه دومی تشکیل شد. همان جلسه چهار نفره تا گزارش ایشان از دیدار با آقا را بگیریم. البته با خود آقا ملاقات نکرده بود؛ به دفتر مراجعه کرده و با یکی از نزدیکان ایشان صحبت کرده بود؛ ایشان مطالب را به آقا منتقل کرده بود و ایشان گفته بودند که به آقا بگویید جمع بندی من این است و آقا هم ایشان را دعا کرده بودند. این پاسخی بود که ایشان گرفت.
تکلیف ما روشن شد و اگر ایشان تکلیفی برای خود متصور بود، از بین رفت و حتی بنا بر پیشنهاد خودش، مسیر جدیدی باز شد. بعد از آن جلسه ما سه یا چهار جلسه گذاشتیم تا در خصوص چگونگی اعلام انصراف و ریاست ستاد آقای قالیباف به جمعبندی برسیم. بعد از جلسه سوم یا چهارم بود که ایشان دیگر در جلسات حاضر نشد و ما از هم جدا شدیم. بعد هم ایشان اعلام حضور و ثبت نام کرد و آن پیمان شکسته شد.»
کودتا آخرین راه حل
در پایان قسمت قبل گفته شد برای اینکه رازها از پرده بیرون نیفتد و استقرار «دیکتاتوری صالحه» یعنی کودتا آخرین راه حل بود. چرا؟ حقیقت این است که اختلاف بنی صدر با حزب جمهوری و آقای خمینی بسیار فراتر از شخص بنی صدر است و آنهائی که آن را به دعوای میان بنی صدر و حزب جمهوری کاهش می دهند، بخشی از حقیقت را می گویند. در حقیقت به تعبیر آقای رفسنجانی، در نامه اشان به آقای خمینی در بهمن 59 و نیز به شهادت آقای مجتهد شبستری در مقدمه کتاب نقد قرائت رسمی از دین، دعوای اسلام فقاهتی با اسلام آزادی بود. مسئله اصلی به گمان من این است که ما دین داران ایرانی در برهه تاریخی سالهای آغازین انقلاب چه درکی از اسلام و انقلاب و آزادی و استقلال داشته ایم و این درک و فهم چه پیامدهای نظری و عملی برای خود ما و هموطنانمان داشته است؟ یا به عبارت دیگر ما چه تفسیری از دو گرایش اصلی در باره دین و آزادی در سالهای آغازین انقلاب داریم؟ آیا اسلام را بیان (گفتمان) آزادی، بیان قدرت و یا التقاطی از این دو می دانیم؟ و حل این مسئله برای روحانیت جز از طریق کودتا امکان پذیر نبود.
باز هم چرا امکان نبود به دلیل خیلی ساده به طوری که بیش از 35 سال بعد فاش شد، دکتر بهشتی و دکتر یزدی در اردیبهشت سال 1357 در آمریکا در مورد حزب واحد با هم گفتگو داشته اند، نظر دکتر بهشتی این بوده که «يك حزب واحد تشكيل شود و همه نيروهای اسلامی، از روحانيان و روشنفكران ملی - اسلامی در آن شركت كنند ولی يك گروه 3 تا 5 نفری از روحانيان، بر تصميمات حزب نظارت نهايی با حق وتو داشته باشند.» (24) اما دکتر یزدی بر این نظر بوده که « نهضت آزادی ايران در داخل فعاليت خود را آغاز كند، و تجديد سازمان نمايد. روحانيان نيز سازمان ويژه خود را داشته باشند و اين دو باهم يك جبهه مشترک ايجاد نمايند... اما اگر قرار باشد نيروهای اسلامی، يك حزب و سازمان واحد داشته باشند، با آن هم مخالفتی ندارم» (25) ولی « حزب واحد همان الگوی شورای مركزی نهضت آزادی ايران باشد » (26) که آقای بهشتی به شدت با آن مخالف می کند. (27) و بر اساس نظر خودش، حزب جمهوری اسلامی را تشكيل شد.
و باز اطلاع نداشتیم که آقای دکتر یزدی طرح راهبردی سیاسی خود را برای قبضه کردن قدرت به آقای خمینی ارائه کرده و از این طرح بنا به قول او، احمد آقا و آقایان مطهری، بهشتی و مهندس بازرگان، از آن مطلع بوده اند و در آن طرح، جمهوری اسلامی مرحلهای ازحکومت اسلامی است و آقای دکتر یزدی با آن موافق شدهاست. (28) بنابر این به قطع و یقین نمیتوانسته برپایه «ولایت با جمهور مردماست» ایجاد گردد. زیرا جمهوری یعنی ولایت جمهور مردم و مرحله بعدی نمیتواند داشته باشد. و باز آن طرح بر اساس «ضرورت ایجاد سازماندهی واحد» میگوید که «حزب واحد» تهیه و ارائه شده است. (29) وقتی هم که انقلاب پیروز شد فوراً بر اساس آن طرح آقای دکتر یزدی معاون نخست وزیر مأمور تهیه طرحهای انقلاب شد. و از طرحهای او، دو طرح به اجرا درآمدند که عامل استقرار ولایت مطلقه فقیه شدند و ستون فقرات آنند. این دو، باید نقش بازوان نظامی و قضائی «سازماندهی» واحد را برعهده میگرفتند. «سازماندهی واحد» نهضت آزادی نشد، حزب جمهوری اسلامی شد و برجا نماند. اما سپاه و دادگاه انقلاب ماندند و دو پایه از پایههای استبداد فقیه شدند. این طرح ها هم بعد از چهل سال از پرده بیرون افتاده است.
اما ملت ايران يکپارچه مانند سيل خروشان در سراسر کشور برای بدست آوردن آزادی، استقلال و استيفای حقوق خويش در صحنه مبارزه آماده و حاضر به همه نوع فداکاری و از خود گذشتگی بر چه اساسی این آمادگی را پیدا کرده بود؟ بر اساس «بیان پاریس» و قول و تعهد آشکاری که آقای خمینی رهبر انقلاب، مرجع تقلید ، عارف هشتاد و چند ساله در انظار جهانیان به ملت ایران داد که در قسمت نحست به آن اشاره شد.
بنی صدر برای به ثمر نشستن و تحقق «بیان پاریس» که خواست ملت ایران بود و جلوگیر از دیکتاتوری که در کمین بود، برای ریاست جمهوری آماده و انتخاب شد. و خود و خدا فکر کنید، برای تحقق اجرای آن طرح های سرّی قبضه کردن قدرت راهی جز کودتا وجود داشت؟ حقیت این است که نه!
آیا کودتا واقع شده است و یا خیر؟
حال ببینیم امور واقع چه می گویند؟ امور واقع خود می گویند که چه اتفاق افتاده است. برای روشن شدن این مسئله باید پرسید کودتا چیست؟
شاید اطلاع نداشته باشید که خیلی قبل از اینکه، طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر به صحنه آورده شود، حزب جمهوری و روحانیت در دو نوبت طرح کودتا علیه بنی صدر را تدارک دیدند که موفق نشدند:
یکم: وقتی فرماندهی کل قوای مسلح به رئیس جمهوری واگذار گردید و توانست با بیدار کردن انگیزه و روحیه دادن به فرماندهان ارتش و آگاه کردنشان به استعداد خود و دادن مسئولیت به خودشان، ارتش را بازسازی و فعال کند، محبوبیت وی در بین نیروهای مسلح روزافزون شد. حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، پیشنهادِ طرحِ انحلال ارتش را، مطرح کردند و در غیاب بنی صدر در خرداد 59 این طرح را به شورای انقلاب برده بودند که در شورای انقلاب، مهندس بازرگان به آنان گفته بود که با این طرح شما دارید کودتا می کنید و اگر می خواهید سر رئیس جمهور را ببرید اقلاً بگذارید خودش هم باشد. (30) و
دوم: هنگامی که به بهانه توهین به روحانیت و پاره کردن عکس منتظری در مشهد و اصفهان و تهران به ایجاد بلوا پرداخته شد و به عکسی از آقای خمینی که در اصفهان پاره شده بود، تلویزیون از آن حرکت فیلمبرداری و در مرکز سیمای اصفهان به نمایش گذاشته شد. و متعاقب آن در تهران و قم و اصفهان سر و صدا راه انداختند که به ساحت مقدس روحانیت و ولیفقیه توهین شده ، به این بهانه آیتالله طاهری امام جمعه اصفهان به علت توهین به منتظری و اهانت به ولی فقیه در تاریخ 24 آذر 59، اصفهان را ترک کرد و مجلس را هم برای شرکت در تظاهرات و راه پیمائی پنجشنبه 27/9/59 تعطیل اعلام کردند. در قطعنامه پایانی راه پیمایی از آقای خمینی درخواست شده است که بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کنند. ما به موقع از قضیه آگاه شدیم و قطعنامه راه پیمائی به دستمان رسید و از طریق مراجع و روحانیونِ مخالفِ حزب، آقای خمینی در فشار قرار گرفت وسرانجام آقای خمینی فرمان داد که راه پیمائیی انجام نشود. و اعلام شد :
«پیرو اطلاعیههای متعدد و بسیاری که از طرف حضرات آقایان حجج اسلام و علمای اعلام شهرستانها دامت برکاتهم و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و انجمنها، گروهها و شخصیتهای محترم دیگری که در مورد راهپیمایی روز پنجشنبه دهم ماه صفر برابر 27/9/59 اعلام شده بود حضرت امام خمینی مد ظله العالی ضمن تشکر و سپاسگزاری صمیمانه از احساسات و عواطف همگی آنان فرمودند با توجه به حساسیت زمان و مقطع فعلی که ما گرفتار مسأله جنگ با دشمن اسلام هستیم و باید به مسائل و مشکلات مملکتی بپردازیم و با توجه به اینکه بارها اعلام کردهاند که اگر به من و یا عکس من اهانت شد مردم عکسالعملی نشان ندهند،..، بدین وسیله از عموم آنان تقاضا میشود از راهپیمایی که قرار است باین عنوان انجام شود صرفنظر حجتالاسلام آقای حاج سیدجلالالدین طاهری هم به اصفهان باز گردند و کماکان به اقامه نماز جمعه و ارشاد مردم ادامه دهند و ارگانهای انقلابی هم که اعلام تعطیل نمودهاند به کارهای عادی خود مشغول گردند.» (31) و هر دو طرح به موقع خنثی شد و به نتیجه مطلوب نرسید.
اما بخشی از آخرین طرح کودتا از زبان بهزاد نبوی چنین است:
چنان که بهزاد نبوی فاش می کند آقای خمینی در 30 اردیبهشت 59 آماده کشت و کشتار می شود. در واقع تصمیم به کودتا در 30 اردیبهشت گرفته می شود. توضیح اینکه: آقای خمینی به بنی صدر قول داده بود که به مجلس دستور بدهد لایحه حذف فرمان همایونی را از مجلس پس بگیرند. عاملان حز ب جمهوری رجائی و بهزاد نبوی پیش آقای خمینی می روند و 4 ساعت با او گفتگو می کنند که لایحه پس گرفته نشود. و آقای خمینی قبول می کند که لایحه در مجلس تصویب شود ولی به آنها می گوید: « من مطمئنم که اگر این قانون در مجلس تصویب شود این کشور را به خاک و خون خواهند کشاند و حتماً آقای بنیصدر موضعگیری خواهد کرد و کار به جاهای حساس خواهد کشید. » البته بهزاد نبوی25 سال بعد فاش می کند «البته من نمیدانم اگر در آن روز آن اقدام صورت نمیگرفت و ماجرای بنیصدر آنطور نمیشد، الآن وضعیت ما بهتر بود یا نه؟» (32)
و باز شاید مطلع نباشید که آقای دکتر بهشتی قبل از اینکه طرح عدم کفایت سیاسی ریاست جمهوری را به مجلس ببرند، از قضات دیوانعالی کشور استمزاج کرده بود که حکم عزل رئیسجمهور مبنی بر تخلف از وظایف قانونی وی را از طریق قضات دیوانعالی کشور بگیرد و افتخاری دیگر بر افتخارات انحصارگرایانه خود بیفزاید که با وجود تمام تمهیدات و تضییقاتی که در دادگستری بوجود آورده بود، قضات دیوانعالی کشور زیر بار نرفته و مخالفت جدّی خود را با این عمل اعلام کرده بودند. (33) وقتی تیرشان از طریق قضات دیوان عالی کشور به سنگ خورد، طرح عدم کفایت سیاسی را به مجلس آورده شد و چنان جو ارعات و تهدید در کشور بوجود آورده بودند که نه تنها امکان آفتابی شدن ریاست جمهوری و حداقل دفاع از خود را از وی سلب کرده بودند بلکه به جز یک نماینده شجاع که مخالفت خود را بطور صریح اعلام کرد، بقیه به خاطر ترس ایجاد شده از صحبت کردن منصرف شدند. و با اینکه بنیصدر رئیسجمهور قانونی کشور است، دفتر و محل سکونت وی در تاریخ 21 خرداد 60 به محاصره سپاه و کمیته در میآید و عملاً وی را مجبور به اختفا میکنند: «حکم امام کافی بود که بنیصدر را به اختفای کامل ببرد و از لحظه و انتشار حکم (34) عملاً بنیصدر از کلیه اقتدار خویش منعزل گردید و محل سکونت و محل کار وی به تصرف سپاه و کمیته درآمد. » (35) و در حالی که بنی صدر هنوز رئیس جمهور است، ایت الله گیلانی ، رئیس دادگاههای انقلاب، طی فتوا ئی حکم هفت بار اعدام بنی صدر را صادر میکند
آخرین فاز آمادگی برای انجام آخرین پرده کودتا
در اینجا اجازه بدهید به گزارش های روزانه آقای رفسنجانی بنگریم که خود گویا است:
17 فروردین« آقای محمد مجتهد شبستری آمد و بیش از یک ساعت در بارۀ ماهیت اختلاف ما (خط اما) با لیبرالها ( آقای بنی صدر و نهضت آزادی و...) توضیحاتی می خواست و گفتم ، مسئلۀ بر سر «اسلام فقاهتی» است. آن ها این را قبول ندارند و ما راهی جز با اجرای همین فقه نمی بینیم...خواست امام است و ما سپر شده ایم» (عبور از بحران ص 60) باز در 4 خرداد می نویسد: «ریشه اختلاف ما با لیبرالها همین جا است که آنها فقه ما و ولایت فقیه را قبول ندارند و پس از تدوین قاندن اساسی درگیری های جدی ما شروع شد؛ نمونه های از اظهارات بنی صدر و بازرگان و دیگران را نقل کردم. » (عبور از بحران ص 127)
در 17 خرداد 60 به دستور رئیس دیوان عالی کشور آقای دکتر بهشتی و حکم آقای لاجوردی دادستان انقلاب مرکز، روزنامه ها فله ای بسته می شود.
18 خرداد 60، برای فراهم شدن مقدمات تغییرات اساسی در فرماندهی ارتش آقای خامنه ای که در جبهه جنوب اند به تهران می آید. و «در جلسه شورای قضائی با حضور اعضای شورا و نخست وزیری داشتیم. وضع را بررسی کردیم و خط حرکت را برای آینده ترسیم نمودیم [یعنی کودتا] و به نیروهای سپاه و کمیته ها برای احتیاط آماده باش دادیم» (عبور از بحران ص 145)
بعد از بستن روزنامه ها و نظامی کردن شهر در 19 خرداد بیانیه ده ماده ای دادستانی که حکم بیانیه دولت کودتا را داشت از صدای جمهوری اسلامی پخش شد. و بر قراری حکومت نظامی اعلان نشده و انتقال سپاهیانی که در خوزستان در جبهه جنگ که در 28 خرداد به تهران آمده و در پارک خرم اسکان داده شدند،
22خرداد به دفاتر حمله همآهنگی می شود و اعضای آن مضروب و بعضی بازداشت و دفتر تعطیل می شود.
23 خرداد: چند نفری کشته شدند که آمار دقیق موجود نیست شده.
25 خرداد محل مسکونی رئیس جمهور مورد حمله قرار گرفت." نزدیک غروب، صدای انفجار مهیبی آمد. بعداً معلوم شد، در حیاط کاخ مسکن بنی صدر، انفجار رخ داده است. و قبل از آن در تاریخ 21 خرداد 60 به محاصره سپاه و کمیته در میآید و رئیس جمهور عملاً وی را مجبور به اختفا میکنند: در 18 خرداد که تهران را حکومت نظامی غیر اعلان شده کرده اند و« نیروهای سپاه و کمیته ها برای احتیاط آماده باش» داده اند. ظاهراً کم بوده در 28 خرداد: سپاهیان را از جبهه جنگ خوزستان به تهران آورده و در پارک خرم اسکان داده و هاشمی و بهشتی شب به دیدارشان رفته اند. و رئیس جمهور که هنوز قانونی رئیس جمهور است، را وادار به مخفی شدن می کنند و حکم اعدام باغی با غین او در رسانه ها منتشر می شود. و او اجباراً در منزل چند نفر مخفی می شود.
در همان روز جلسه موقت قوای سه گانه تشکیل می دهند و در مورد چگونگی طرح سلب کفایت سیاسی بنی صدر... و دستگیری سران مخالفان و محارب تصمیی گیری شده است (عبودر از بحران ص 157)
من از کسانی که می گویند کودتا واقع نشده است و عملی قانونی بوده است، سئوال می کنم، اگر اینگونه عمل کردن ها کودتا نیست، پس توضیح بدهند که کودتا چیست؟ مگر کوتا غیر از این است که روزنامه ها بسته می شود، نظامیان وارد عمل می شوند، و در آخر هم بنام ملت از مجلس دست نشانده و یا ار گان دگیری کسب مشروعیت می کنند؟
در جلسه عدم کفایت سیاسی
برای کامل کردن حلقه محاصره ریاست جمهوری ابتدا، روزنامه ها بدستور آقای بهشتی (36) و چراغ سبز آقای خمینی، فله ای بسته شد، سپس همچنانکه دیدیم کشوری که در حال جنگ است سپاهیان را از جبهه به تهران آورده و دست به کشتار خفقان زده شد، چنان جوّ رعب و حشت را در جامعه حاکم شده بود، که کسی را یارای نطق کشیدن نبود. در چنان جوی طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر به مجلس برده شد. و با کودتا، از فردای همان روز حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی را در نطفه خفه کردند و دیکتاتوری ولایت فقیه بر ملت تحمیل گردید.
دو روزی که مجلس به بحث کفایت بنی صدر مشغول بود ساختمان مجلس در محاصره و اشغال نیروهای حزب الله بود که شعارهائی بر علیه بنی صدر میدادند ، از جمله "بنی صدر ضد الله اعدام باید گردد"، و نمایندگان مجلس را تهدید میکردند که در صورت ایراد نطقی در دفاع از بنی صدر، به قتل خواهند رسید. رفسجانی، رئیس مجلس، مدتی پس از این روزها، ایجاد وحشت در نمایندگان طرفدار بنی صدر را این چنین ستود : " و اکنون نیروی واقعی، یعنی همان (نیروی ) حزب الله ، نیروی واقعی خط امام، وارد خط مقدم شده است. این حزب اللهیها بودند که مجلس را به محاصره در آورده و چنین بلائی بر سر نمایدگان (مخالف) آوردند» (37)
احمد غضنفرپور، یکی از نمایندگان مجلس با شجاعت بسیار پیام رئیس جمهور را در مجلس قرائت میکند. در این پیام بنی صدر به آگاهی مردم میرساند که دولت عراق طرح صلحی با ایران را پذیرفته است که به سود ایران میباشد و بنا بر این طرج نه تنها صدام پذیرفته است نیروهای عراقی را از مناطق اشغالی ایران به درون مرزهای عراق عقب بکشد بلکه آماده است مبلغ سنگینی نیز بابت غرامت بپردازد. ( باید در نظر داشت که اگر فرایند برکناری بنی صدر حتی برای یک هفته به تاخیر انداخته می شد طرح صلح با صدام به امضا میرسید). به دنبال قرائت پیام بنی صدر توسط غضنفرپور به جان وی و برخی از دوستانش در حال خروج از مجلس سوء قصد میشود اما آنها موفق میشوند جان سالم بدر برند. و کودتا گران به علت این ترس که مبادا قرارداد صلح انجام شود و همه چیز از دستشان بدر رود در تسریع کودتا کوشیدند. و قبلاً هم دیدید که آشکارا گفتند اگر خوزستان و بلکه نصف ایران برود بهتر است که بنی صدر در جنگ پیروز شود. کودتا کردند تا جنگ را ادامه دهند.
البته آقای رضائی هدف از ادامه جنگ را، 12 سال بعد از جام زهر نوشاندن به آقای خمینی دقیقاً بیان کرده و به کسانی که بعد از فتح خرمشهر می گویند، باید در آن موقع صلح و جنگ را تمام می کردیم حمله کرده و در ضرورت ادامه جنگ می گوید:« اگر جنگ را ادامه نمیدادیم، حکومت و انقلاب تثبیت نمیشد. آنهایی که میگویند شش سال از 8 سال جنگ بیهوده بود و سالهای جنگ را 6 و2 توصیف میکنند، باید بدانند که اگر به جنگ پایان میدادیم حکومت اسلامی و انقلاب از بین رفته بود » (38)
دلایل اصلی بی کفایتی رئیس جمهور:
اما نمانیدگانی که خواستار برکناری رئیس جمهور شدند نتوانستند مدارکی برای اثبات نقض قانون اساسی از سوی بنی صدر ارائه کنند. مهمترین دلائلی که برای عدم کفایت وی مطرح کردند از این قرار میباشند:
1- مخالفت با ولایت فقیه. بله او مخالف دیکتاتوری فقیه بود و حق هم با او بود.
2- مخالفت با اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری
3- مخالفت با اعدامها از جمله اعدام فرخرو پارسا، یا بقول آقای خوئینی ها با اعدام جانورها.
5-مخالفت با شکنجه و انواع زندان
4- مخالفت با نهادهای انقلابی دادگاه های انقلاب، سپاه و کمیته ها و...
6-مخالفت با تبلیغات به نفع آقای خمینی و کیش شخصیت ایشان.
7- خود بزرگ بینی و تبختر داشتن و مغرور شدن به رأی 76% خود.
معین فر در سخنان خود چنین استدلال کرد که دلائل ارائه شده برای عدم کفایت بنی صدر در واقع کفایت وی در تلاش برای پاسداری از قانون اساسی را ثابت میکنند و از این منظر باید بنی صدر را ستود. و امروز اکثریت چه بگویند و چه نگویند به نتیجه گیر معین فر رسیده اند.
حال ببینیم در جلسه عدم کفایت سیاسی چه گذشته است؟
از ۱۰ نمایندهای که برای دفاع از رئیس جمهور ثبت نام کرده بودند، سه نماینده آن چنان وحشت زده شدند که در مجلس حضور نیافنتد (39) و 4 تن نیز تغییر موضع دادند و خواستار برکناری رئیس جمهور شدند. تنها یک نماینده، علی اکبر معین فر، در دفاع از رئیس جمهور سخن گفت.
آقای حسن روحانی حقه بازی کرده بود. چون دیده بود که لیست کسانی که علیه بنی صدر می خواهند حرف بزنند پر است( ده نفر می توانستند حرف بزنند در حالیکه حدود سی نفر بیشتر در لیست انتظار بودند)، در لیست مخالفان بر کناری بنی صدر اسم نویسی کرد و بعد هر چه خواست گفت، آنقدر افتضاح شد که رفسنجانی او را آورد پایین. (40)
حجتی کرمانی آنقدر در موافقت صحبت کرد که آخر کار رفسنجانی گفت:"رئیس- بعد از این همه که ما انتظار کشیدیم ، یک کلمه هم در مخالفت میگفتید دیگر،"
عزت الله سحابی هم از جمله گفت: « با شرایطی که پیش آمده و جوی که امروز حاکم است...آقای بنی صدر دیگر نمی تواند رئیس جمهور باشد و از اینکه مجلس - بفرض محال- این طرح را رد کند، آقای بنی صدر نمی تواند دیگر دیگر با این وضع بماند. چه خوب بود که ایشان استعفا می داد که کار به اینجا نمی کشید » (41)
محمد مهدی جعفری هم علیه بنی صدر حرف زد و با به نعل و میخ زدن در پایان سخنان گفت: « به هر حال، شخص بنی صدر و یا دیگری مطرح نیست بلکه جمهوری مطرح است» (42)
اعظم طالقانی سخنان بسیار شرم آوری را بر زبان آورد و از جمله گفت:« دشمن از نقاط ضعف استفاده کرد تا نهاد ریاست جمهوری را در دنیا خدشه دار کند. من این توطئه را از طرف آمریکا و انگلیس و شوروی و سمپادهای آنها می دانم. » (43)
تنها یک نماینده، علی اکبر معین فر، در دفاع از رئیس جمهور سخن گفت. معین فر با آیه "انا لله و انا الیه راجعون" سخنانش را به پایان برد، گوئی که خود را آماده مرگ به دست نیروهای حزب اللهی کرده بود . وقت ما امروز سخنان شجاعانه و از خود گذشتگی معین فر را مرور می کنیم، متوجه می شویم که او دقیقاً وضعیت بعد از این کودتا را حدود بیش از 35 سال است که کشور ما درگیر آن است را پیش بینی کرد. فرازهائی از سخنان معین فر:
« بعنوان مخالف طرح عدم کفایت رئیس جمهور که تقدیم شده است در جوی هیجانزده که قبل از شنیدن توضیحات مخالف و موافق و قبل از استماع دفاع رئیس جمهور و قبل از اخذ رای نهایی تصمیم قطعی گرفته شده و رایها آماده گردیده است ...
خصوصا آنکه تامین جانی ورود به مجلس برای مخالفان و بخصوص برای چند نفر از آنان که از نزدیکان و دوستان رئیس جمهور است فراهم نیست،...
اگر دلائلی را که مخالفین آقای بنیصدر علیه ایشان ابراز میکنند و اعتراضات و ایراداتی که به ایشان میشود،.. بنده این اعتراضات و دلائل را به هیچ وجه دلیل بر عدم کفایت سیاسی او نمیدانم. سهل است در اکثر موارد دال بر تعهد و وظیفهشناسی و کفایت سیاسی ایشان میدانم....
از طرفی این طرح موقعی در مجلس مطرح میشود که آقای بنیصدر بعنوان رئیس جمهوری که از قوانین تخلف کرده از هر طرف در معرض شدیدترین حملات قرار گرفتهاند و بهیچوجه وسیله و قدرت دفاع از خود را ندارند... در اجتماعات خیابانی و اطراف مجلس اگر کسی جرات کند نام آقای بنیصدر را ببرد و کوچکترین دفاعی از ایشان بکند، به شدیدترین وجهی تنبیه میشود.
در اجتماعی که به مناسبت میلاد حضرت حجت علیهالسلام تشکیل شد شعار «بنیصدر صد درصد بدست حزب الله اعدام باید گردد» داده میشود و یا در برابر مجلس فریاد میکردند که «بنیصدر ضد الله» متاسفانه اغلب این شعارها از صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش میشود یعنی حکم قتل یک نفر قبلا صادر شده است و عامل قتل هم که بعنوان حزبالله خود را معرفی میکند قبلا تعیین شده است...
جالب اینکه نخست وزیر کشور هم در سخنرانی که میکند از جمعیتی بنام حزبالله که اینچنین در صحنه حضور یافتهاند تشکر میکند... .
انگیزه چنین وضعی عواملی است که برای قضیه کردن کامل مملکت و در اختیار گرفتن همه چیز از هیچگونه فعالیتی خودداری نمیکند ...و به این ترتیب عملا تمام قدرتها در یک گروه خاص متمرکز خواهد شد و با سابقهای که از این گروه داریم که هر کس که با آنها نیست مخالف خود دانسته و طرد خواهند کرد چندی نمیگذرد که دیکتاتوری وحشتآوری به کشور تحمیل خواهد شد....
... راهی که میرویم راه انتقال همه قدرتها به گروه و قشر خاصی است و از بین بردن تمام آزادیهایی است ... اگر امروز در برابر سیستم تک حزبی، مقاومت نشود باید در انتظار دیکتاتوری موحش و شدیدی نظیر دیکتاتوری کشورهای کمونیستی منتها با آب و رنگ اسلامی باشید که خلاصی از آن به مراتب مشکلتر از خلاصی از رژیم شاهنشاهی است، ای امام امت و ای نمایندگان مردم، من گفتم آنچه را که صلاح میدانستم، «انا الله و انا الیه راجعون.» (44)
وقاحت و دروغ هم حد ندارد، در حالی که آقای گیلانی قاضی القضات شرع بنی صدر را باغی با غین خوانده و 7 بار حکم اعدام برایش صادر شده و دفترش در تصرف سپاه قرار گرفته، هاشمی رفسنجانی می نویسد: « بحث عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور ادامه یافت. امروز موافقان خوب صحبت کردند، مخصوصاً آقایان موسوی خوئینی ها ، سید علی خامنه ای و مخالفها بعضی منصرف شدند و بعضی غیبت داشتند و بعضی در موافقت صحبت کردند» (عبور از بحران 31 خرداد، ص 164)
بعد از اعلان رأی عدم کفایت سیاسی دست به اعدام و کشتار زده شد
در 31 خرداد «در تهران 16 نفر کشته شدند و 156 نفر مجروح... و صبح روز بعد در دادگاه انقلاب هم ا5 نفر اعدام شدند» (عبور از بحران ص 164 و 166)
حضار محترم اگر از طریق بستن روزنامه و نظامی کردن و ایجاد رعب و حشت در تهران و شهرستانها، قبضه کردن قدرت کودتا نیست؟ پس باید تعریف دیگری برای کودتا پیدا کرد.
در حقیقت رأی عدم کفایت سیاسی کلاه شرعی و صورت قانونی دادن به مسأله بود که هر کودتاگری متناسب با شرایط ویژه کشور صورت قانونی و محملی شرعی و یا عرفی برای عمل خود میسازد و الاّ حرف آخر و لب کلام را آقای مهندس علیاکبر معینفر در جلسه طرح عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور بر زبان آورد و با شجاعت تمام قریب به این مضمون اعلام کرد: اِنّااللِه وَ اِنّا الَیهِ راجِعوُن فاتحه آزادی و قانون خوانده شد. خود کودتا گران هم غیر مستقیم آن را کودتا خواندند. چطور؟
دلایلی دیگری بر انجام کودتا :
آقای رفسنجانی در مصاحبه با روزنامه اطلاعات در 3 بهمن1360 می گوید: «عزل بنی صدر، یک حرکت قانونی بود. آنها می توانستند اعتراض خود را در یک تظاهرات آرام بیان کنند و یا حداقل در روزنامه هاشان بردارند و بنویسند مگر نمی شد بدون ایجاد اخلال، حرف زد و انتقادکرد؟ » (45) چقدر باید انسان وقیح و دروغگو باشد که بتواند تا این حد دروغ بگوید. تنها حفظ قدرت است که هر نوع دروغی را مجاز و واجب می شمرد. مگر در 17 خرداد چنیدن روزنامه و از جمله روزنامه انقلاب اسلامی را فله ای نبسته بودند؟
آیا آقای رفسنجانی خود ننوشته بود که: در 17 خرداد 1360، حزب جمهوری اسلامی با چراغ سبز آقای خمینی و بدست دادستانی انقلاب اسلامی مرکز، فله ای روزنامه های انقلاب اسلامی، میزان، خبرنامه جبهه ملی، و... بستند و آیا او اطلاع ندارد که آقای گیلانی قاضی القضات شرع بنی صدر را باغی با غین خوانده و 7 بار حکم اعدام برایش صادر شده و دفترش در تصرف سپاه قرار گرفته.؟ وقاحت و دروغ هم حد ندارد، باید به خدا پناه برد از این دروغگویان وقیح
2 - ممکن است که کسانی مدعی شوند که در مجلس اول مستقل بوده اند، اما همه می دانیم که استقلال در "عمل" متبلور و مشخص می شود. یعنی با این محک مشخص می شود که فرد یا کسانی مستقل عمل کرده اند و یا خیر! استقلال در عمل ضوابط و شرایط خود را دارد. مدعیان می گویند هردو گروه قدرت طلب بودند وآن ها گروه مستقل خارج از آن دو گروه قدرت طلب بودند. اما نظر کلی و جمعی در آن دوران این بود که ما با "دو دسته" متفاوت از سیاستمداران در قدرت مواجه هستیم و شاید بر همین اساس بود که آقای خمینی هم در بیانیه 10 ماده ای خود د ر 25 اسفند 59 ، آقای بنی صدر رئیس جمهور را یک طرف و مابقی (دولت، بهشتی رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی ) همه را « طرف دیگر » قرار داده است. و این درک از آن دوران برای من که با اسناد در ارتباطم بسیار واضح است. اسناد و مدارک و رویدادها همگی مبین این معنی است. اما من فرض می کنم که حرف این گروه بدون ذره ای خدشه درست است و در آن موقع دعوای دو گروه قدرت مدار بر سر قدرت بود و در این میان گروه مستقلی هم که اینان جزو آن بودند وجود داشت.
فرض محال محال نیست. فرض را بر این می گذاریم که مجلس مستقل بوده و بدون هیچ خشونت و نظامی گری و سانسور و خفقان رای به عدم کفایت سیاسی رئیس جمهوری داده است. باید دید"عملا" چه اتفاق افتاده است؟ نتیجه رأی گیری این شده که طرف مقابل بنی صدر که به قول مستقل ها یک طرف قدرت بود، طرف دیگر را حذف کرد. و مستقل ها هم بنا به گفته خودشان، رأی به عد م کفایت سیاسی بنی صدر داده اند. آیا ای حرف آشمار نمی گوید که در حقیقت رأی شما های مستقل هم در خدمت حمایت و پشتیبانی آن طرف دیگر قدرت قرار گرفته است؟ ولی در آن جلسه و با مقدماتی که روزها و هفته های قبل آماده شده بود، واقعیت دیگری متصور بود؟ وقتی یکطرف، با وجود مجلسی مستقل طرف دیگر را باخشونت تمام و راه انداختن زنجیره اعدام و سرکوب حذف کرده است، اگر از فردای آن روز ذره ای به سمت آزادی و حقوقمداری حرکت کرده بود، می شد اکنون مدعی شد که ما دست کم به طور نسبی در طرف آزادی و حقوقمداری بوده ایم. اما نمی توانید اذعان نداشته باشید که از صبح روز بعد از حذف آن طرف دیگر، کل کشور به سمت حذف تمامی آزاذی ها و حقوقمداری و دیکتاتوری و قلع و قمع سوق داده شد - و امروز اسناد و مدارک آن از زبان دست اندرکارانش از پرده بیرون افتاده است - یعنی اینکه شما چه خواسته باشید و چه نخواسته باشید، رأی مجلسیان مستقل پشتیبان و حامی رأی طرف دیگر و در نتیجه با قدرت یکی شده است. ما در اینجا نیت خوانی نمی کنیم که وکلا چه نیتی در سر داشته اند. نیتها مکن است به معنای حقوقی انگیزه استقلال طلبانه آن ها نزد خود شان و برای قضاوت دادگاه الهی مفید باشد ولی در بحث واقعی و حقوقی کنونی، ما به نتایج اعمال خارجی نظر داریم.
از سوی دیگر، وقتی مستقل ها هم خود معتقدند که دو طرف بر سر قدرت دعوا داشتند، پس منطقا شما به هر طرف که رأی می دادید، در حقیقت به نفع یک طرف قدرت عمل کرده اید و این باز مغایر با دعوی استقلال خواهی شما است. اگر بواقع آن طور که مدعی هستید شما مستقل بودید و آن دو طرف را هم قدرتمدار تصور می کردید، می بایست نه به این طرف و نه به آن طرف رأی می دادید، بلکه یا اصلاً در رأی گیری شرکت نمی کردید که این در آن موقع بهترین نشانه استقلال شما بود و یا حد اقل رأی ممتنع و یا سفید می دادید ولی شما چنین نکرد ه اید بلکه به سود یک طرف قدرت رأی داده اید.
البته نباید از یاد برد کودتای سیای 28 مرداد که علیه حکومت مصدق انجام گرفت، همچنانکه تا به امروز و با وجودی که خود کودتا گران انگلیسی - آمریکایی اعتراف کردند و اسناد آن هم منتشر شد و آمریکائی ها از مردم ایران پوزش خواستند ولی هنوز، کاشانی چیی ها، و بخشی از روحانیون، سلطنت طلبها و اردشیر زاهدی می گویند: که مصدق از اسلام سیلی خورد و آن یک قیام ملی بود و یا این که این مصدق بود که کودتا کرد. نباید خیلی انتظار داشت کسانی دست به این کودتا زدند و یا آن را حمایت کردند، امروز اعتراف کنند که کوتا انجام شده است. اما چه آنها اعترف کنند و چه نکنند، واقعیت را نمی توانند تغییر دهند. اسناد و مدارک آن از زبان کودتا گران اصلی منتشر شده است. هم شگفت انگیز و هم تأسف آور است که بعضی های می گویند که چرا بنی صدر با آن ها سازش، مماشات و بر اساس توازن قوا عمل نکرد؟ که اگر کرده بود، احتمالاً جنایات بعدی واقع نمی شود؟ و لذا و در جنایاتی که بعداً واقع شده بنی صدر هم مقصر بوده است؟ دقیقاً این حرفها نظیر همان حرفهایی است که گفته می شود، چرا مصدق با شاه و یا طرح بانک جهانی کنار نیامد که کودتا نشود، و چنین گفته هایی غیر مستقیم متضمن این معنا است: در جنایتی که بعداً توسط شاه واقع شده مصدق هم شریک است. دقیقاً چنان سیاستی از معاویه سرچشمه گرفته است و کسانی هم که چنین نظری دارند، چه آگاه و چه ناآگاه پیرو آن سیاست هستند. توضیح اینکه: اصحاب پیامبر از دو لب آن حضرت شنیده بودند که فرموده بود: «ای عمار ترا گروه یاغی می کشند تقتل عماراً الفئة الباغیة » وقتی در جنگ صفین عمار به دست لشکر معاویه کشته شد، به یاد فرمودۀ رسول خدا افتادند و فریاد کشیدند : صحابی رسول خدا به دست گروه یاغی کشته شده. عده ای از کسانی هم که در لشکر معاویه علیه امام می جنگیدند، به یاد آن فرمودۀ حضرت رسول افتادند و لذا به قول امروزی ها مسئله دار شدند، و معداویه برای اینکه از تفرقه افتادن در لشکر خود جلوگیری کند و در لشکر امام هم تفرقه ایجاد شود. چون نمی توانست اصل فرموده را تکذیب کند، گفت: «عمار را ما نکشته ایم، عمار را کسی کشت که آوردش به جنگ» (46) یعنی اینکه امام علی او را کشته است. و با این سیاست کسانی که پیرو سیاست سازش، مماشات و توازن قوا بودند، مانع شدند که جانب حق گیرفته شود و آنچه نباید بشود، شد. اینان نمی گویند که اگر باید با قدرتمداران سازش، مماشات و بر اساس توازن قوا عمل کرد؟ یعنی اینکه دو دستی به قول احمد خمینی باید به قدرت چسبید. در این صورت و با این حرفها، باید روشن بگویند که: حقوق، آزادی، عدالت و حقوق بشر چه معنا و مکانی پیدا می کند؟ و آیا پیروان چنین سیاستی به بی معنی بودن مقوله های حقوق، آزادی، عدالت و حقوق بشر اذعان نمی کنند ؟!
محمد جعفری 29 خرداد 1396
یادداشت و نمایه:
24-خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، ج2، ص 144و145. ديدار یزدی با دكتر بهشتی در اویل سال 57
ما قبلاً هیچ اطلاعی نداشتیم که در اردیبهشت و خرداد سال 1357 ( ده سال با اتحادیه ، ص 262) آقای دکتر بهشتی و دکتر یزدی در آمریکا در مورد چگونگی حزب واحد با هم گفتگو داشته اند. ديدار با دكتر بهشتی
«با توجه به اين سوابق طولانی دوستی و همكاری، سفر ايشان به آمريكا و تگزاس در ديدار و گفتگوها برای هردوی ما بسيار مغتنم بود. به خصوص كه سفر ايشان مقارن بود با سفر قريب الوقوع من به نجف و ديدار با آقای خمينی. هر دوی ما قبول داشتيم كه نيروهای اسلامی نياز به تشكل و سازماندهی دارند. با پراكندگی نيروها آينده جنبش در ابهام قرار خواهد داشت.
در مورد چگونگی سازماندهی نيروها، با هم اختلاف نظر پيدا كرديم. نظر ايشان اين بود كه يك حزب واحد تشكيل شود و همه نيروهای اسلامی، از روحانيان و روشنفكران ملی - اسلامی در آن شركت كنند ولی يك گروه 3 تا 5 نفری از روحانيان، بر تصميمات حزب نظارت نهايی با حق وتو داشته باشند. از قانون اساسی مثال زدند كه يك گروه 5 نفری از مجتهدان، مصوبات مجلس مقننه را مورد بررسی قرار میدهد و آنها را تاييد و يا رد میكند. من اين نظر و قياس را نادرست و غيرواقع بينانه میدانستم. در برابر نظرم اين بود كه نهضت آزادی ايران در داخل فعاليت خود را آغاز كند، و تجديد سازمان نمايد. روحانيان نيز سازمان ويژه خود را داشته باشند و اين دو باهم يك جبهه مشترک ايجاد نمايند. هر دو گروه در پارهای از مسائل از استقلال برخوردارند. در حالی كه در پارهای از مسائل باهم مشتركند و همكاری می كنند. اما اگر قرار باشد نيروهای اسلامی، يك حزب و سازمان واحد داشته باشند، با آن هم مخالفتی ندارم ولی بر باورم كه رابطه روحانيان و روشنفكران در اين حزب واحد همان الگوی شورای مركزی نهضت آزادی ايران باشد. در نهضت آزادی مرحوم طالقانی عضو هيئت موسس و شورای مركزی بود، اما حق ويژهای برای خود قائل نبود. در تصميمات شورا او هم يك رای داشت، برابر رای جوانترين عضو شورا. در يك سازمان سياسی تصميمات فقهی يا قانون گرفته نمیشود كه به نظر اجتهادی روحانيان نيازی باشد. اما وقتی صحبت از مسائل فقهی و تخصصی به ميان آيد و نياز به نظر كارشناسی باشد، منطق و خردورزی و احساس مسئوليت دينی حكم میكند كه شورای تصميم گيری، نظر كارشناسی روحانيان عضو شورا را خواستار شود و بر طبق آن عمل كند. اين همان كاری بود كه در شورای مركزی نهضت آزادی صورت میگرفت. مرحوم بهشتی با اين نظر به شدت مخالفت كرد و بر نظر خود اصرار ورزيد. و نهايتاً هم حزب جمهوری اسلامی براساس همين ديدگاه تشكيل شد.
موضوع دومی كه مرحوم بهشتی در اين گفتگوهای دوجانبه مطرح كرد تشكيل شورای اجتهاد يا مرجعيت بود و معتقد بود كه با توجه به تنوع و پيچيدگی مسائل جامعه جديد يك فرد نمی تواند در باره همه اين مسائل نظر بدهد . مرجعيت بايد شورايی باشد و خودشان در آن حضور داشته باشند و آن را مديريت كنند. طرح شورای مرجعيت و استقلالی كه هر يك از مراجع برای خود قائل هستند، تا چه اندازه می توانست عملی باشد قابل تامل بود. همانطور كه اشاره كردم، سفر ايشان به هيوستون و اين گفتگوها، همزمان بود با برنامه سفر من به خاورميانه و نجف. ايشان مطالب و نكاتی را هم درباره آقای خمينی، روحيات ايشان و نيز برخی از مواضع مطرح كردند. مرحوم بهشتی بعد از اين گفتگوها هيوستون را به مقصد نيويورک ترک كرد. خبر سفر ايشان را به دوستان نيويورک و ضرورت تماس و گفتگو را با ايشان مطرح كردم. اما دوستان ما در نيويورک نتوانستند با ايشان تماس بگيرند و ظاهرا به جای نيويورک به واشنگتن دی سی رفته بودند و با دوستان مقيم واشنگتن دی سی نيز تماس نگرفته بودند. صراحت من در گفتگو با مرحوم بهشتی در مورد چگونگی همكاری ميان نيروهای روشنفكر ملی - اسلامی و روحانيان ظاهرا به مزاق ايشان خوش نيامده بود و موجب كدورت و تيرگی روابط شد و بعد از انقلاب هم، مسائل ديگری پيش آمد و مزيد برعلت شد»(خاطرات دکتر ابراهیم یزدی، ج2، ص 144و145)
25- همان سند، ص 145.
26-همان سند.
27-همان سند.
28- خاطرات دکتر یزدی، جلد 3، ص129.
29- همان سند، ص 131.
30- طرح را آقای بهشتی به بهانه جلوگیری از تکرار کودتای 28 مرداد 32 به شورای انقلاب برده بود که بموجب آن طرح هیئتی مرکب از نمایندگان" کمیته های انقلاب، سپاه پاسداران و دادگاههای انقلاب تشکیل می شد و این هیئت مسئولیت تصفیه کامل ارتش تا مرحله انحلال و ادغام آن در سپاه پاسداران را بطوریکه ارتش بطور کامل در اختیار سپاه در آید بعهده داشت. آقای بنی صدر رئیس جمهور و فرمانده کل قوا پس از بازگشت به تهران و اطلاع از طرح، در نامه ای بتاریخ 25 خرداد 1359 همراه با اصل طرح آقای خمینی را در جریان می گذارد: " یک سر این حادثه سازیها، در گردانندگان سپاه انقلاب است. اینها چگونه خود فریب خورده اند و افراد سپاه را فریب داده اند؟ یک نظر وهم آمیز که در پیشنهادی که برای تصویب در شورای انقلاب ( در غیاب اینجانب) تهیه شده بود، آمده است و آنرا بحضور فرستادم ..." (15) اگر چه عملاً تا حذف بنی صدر اجرای این طرح غیر ممکن بود و بنی صدرتا خرداد 60، مانع از طرح انحلال ارتش و ادغام آن در سپاه گردید. ولی بعد از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری و کشته شدن بهشتی به شکل دیگری آن طرح تعقیب شد و این بار گام به گام به تضعیف ارتش پرداخته و مرتب از ارتش کنده و بر سپاه افزوده گشت تا سرانجام سپاه را بر ارتش و کشور مسلط ساختند. در خرداد (آیا می دانید...؟ ص 23-24؛ نامه ها از آقای بنی صدر به آقای خمینی و دیگران...، ص 56،57 و 489؛)
31- تقابل دو خط، ص256-261 .
32- تقابل دو خط، ص 347-372 ؛ به نقل از: رفتار شناسی حکومتی امام در گفتگو با بهزاد نبوی پنج خاطره از امام، پدرام الوندی [email protected]
33- تقابل دو خط، ص 431؛ علت هم این بود که هنوز موفق نشده بودند که دادگستری را آنطور که دلخواهشان بود تصفیه کرده و قضات دست نشاندۀ خود را جانشین آنها سازند. مطلب اخیر را آقای موسوی اردبیلی در رابطه با این که چرا پرونده 14 اسفند 1359 به دادگاه نرفت و مشکلاتی را که سر راه وجود داشت، بعد ها بطور واضح و آشکار چنین بیان میکند: «پرونده آماده رفتن به دادگاه شد، لیکن پیگیری قضایی در این مرحله به جهات زیر به موانعی برخورد و متوقف شد:
1ـ حضور مرحوم بهشتی که آن روز رئیس دیوانعالی کشور بود در رأس محاکم دادگستری، زیرا بنیصدر و یاران و هواداران و متحدین او مرحوم بهشتی را مخالف و طرف خود میدانستند و مدعی بودند که او هم مثل آنها باید محاکمه بشود لذا برعلیه او هم طرح دعوا کرده بودند.
2ـ آماده نبودن محاکم آن روز دادگستری زیرا هنوز قضات تصفیه نشده بودند و همۀ آنهایی که همفکر و طرفدار لیبرالیسم و گروهکها و بنیصدر بودند در رأس محاکم قرار داشتند و با هر پیشآمدی نیات خود را ابراز میکردند و وضع را بهم میریختند، مانند جریان توقیف میزان و توقیف رضا صدر و غیر آنها.
3ـ وجود طرفداران بنیصدر و دوستان فتحالله بنیصدر و طرفداران جبهه ملّی و نهضت آزادی و غیره در میان جامعۀ قضات و حقوقدانان که آن روزها، یکه تاز میدان بودند و در محاکم دیوان کشور و محاکم عمومی و محاکم و دادسرای انتظامی و کانون وکلاء هنوز بر سر قدرت بودند.
4ـ مشکلات مراجعه به دادگاههای انقلاب که بنیصدر آنها را غیرقانونی میدانست و هر روز با آنها درگیر بود و یکی از درگیریهای بزرگ بنیصدر درگیری و اختلاف با دادگاهها و دادسراهای انقلاب بود... اینها مجموعاً سبب شد که نتیجه کار دادسرا به دادگاه منتقل نشود.» (غائله چهاردهم اسفند 1359 ظهور و سقوط ضد انقلاب، ناشر دادگستری جمهوری اسلامی ایران، شرایعالی قضائی، عبدالکریم موسوی اردبیلی، چاپ اول 1364، ص 610.)
34-منظور حکم آقای خمینی مبنی بر عزل آقای بنیصدر از فرماندهی کل نیروهای مسلح است.
35- تقابل دو خط، ص 426؛ به نقل از: غائله چهاردهم اسفند 1359 ظهور و سقوط ضد انقلاب، دادگستری جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول 1364، ص 686 .
36-عبور از بحران، ص 140.
37-
38- آیا می دانید، ص 118-119؛ سخنرانی در کنگره بزرگداشت سرداران و 16 هزار شهید خوزستان،10 اسفند 1379.
39-10 نفر عبارتند از: آقایان صباغیان، مجتهد شبستری و تقوی که از ترس در جلسه حاضر نشدند. حجتی کرمانی، مهندس سحابی، محمد مهدی جعفری، حسن روحانی، معین فر وخانم اعظم طلقانی به عنوان مخالف ثبت نام کردند ولی در موافقت صحبت کردند و بیانی.
40- جمع زیادی از آقایان روزهایی که اسم نویسی بود از سحر بعضیها هم شب خوابیده بودند وقت گرفته بودند که متاسفانه نوبت به آنها نرسید که آقای الویری لیست اسامی که وقت گرفتند و نوبت به آنها نرسیده ، میخوانند.
الویری- آقایان : معادیخواه، آیت ، علم الهدائی، رشیدیان، ملکوتی، طیبی، باغانی، حججی، هاشمی سنجانی، حقانی، روحانی، کیاوش ، طباطبائی نژاد، عبد خدائی ، پرورش، سازگارنژاد، احمد کاشانی، غفاری، مرتضی محمودی، محمد علی محمودی، میریونسی ، خاتمی، محمد منتظری، حیدری ، مجید انصاری، علی اکبر ناطق نوری، سیدابوالفضل موسوی تبریزی، عبدالکریمی ، معصومی ، شرافت، متکی، آقارحیمی، فخرالدین حجازی ، خلخالی، مصطفی تبریزی، دری نجف آبادی، قاسم صادقی، قره باغ، رضوی اردکانی، مروی ، کروبی، نصیری لاری، رجبعلی طاهری، عابدین زاده، خوشنویس، فخرالدین رحیمی، بشارتی، عرفانی، فخرالدین موسوی ، رهامی ، الویری ، حائری، شیرازی.
41- بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ ج 4، ص 1343.
42- بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ ج 4، ص 1340.
43- بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ ج 4، ص 1343.
44- بخشهائی از سخنان علی اکبر معین فر در جلسه طرح عدم کفایت سیاسی در 31 خرداد 60.
45- تقابل دو خط، ص 426؛ به نقل از: بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ ج 6، ص 144.
46-ترجمه تاریخ طبری، ج 6، ص 2554-2555 + ترجمه تاریخ یعقوبی، ج2، ص 89. .
جامعهی ایرانی به طور کلی در داخل و خارج به علت خفقان حاکم گرفتار مصیبتی بزرگ است. مصیبتی که میتوان آن را غیبت یک نظریهی حدوسط نیرومند نامید. جامعهی سیاسی و اجتماعی موجود در ایرانِ داخل و خارج از کشور، با فاکتور گرفتن از جریانات کوچکتر، به دو دستهی بزرگ هموطنان اصلاحطلب و سلطنت خواه و هواداران و متمایلین به آنها تقسیم شده است. در یک طیف مبارزهای استراتژیک برای سرنگونی در جریان است و در طیف دیگر دفاع از ساختار جمهوری اسلامی. و این رابطهی نامتعادل و شبه ایدئولوژیک این دو طیف را به گونهای رادیکال از یکدیگر جدا میکند. سبب رادیکالیسم و سازش ناپذیری حاکم میان آنها غیبت یک نیروی حدوسط چه از لحاظ نظری و اخلاقی و چه از نظر ملی و عملی است.
نیروی وسط که میتوان آن را نیروی متحول از انقلاب مشروطیت و نهضت ملی تا کنون دانست امکان ایفای نقش موثری به سبب خفقان موجود نداشته است. در حالی که در یک موقعیت دموکراتیک با توجه به سابقهی تاریخی و ملی و موقعیت غیرایدئولوژیکی و سابقهی تجربه شدهی چند آوایی، شانس اصلی برای وفاق ملی و نجات ایران است.
در غیبت این نیروی حدوسط و فرااعتقادی، برای مردم راهی باقی نمانده است جز آن که درگیر و سرگرم اختلاف جناحی درون حاکمیت بشوند و همین امر است که وجدان مردم را از پرداختن به ضرورت اپوزیسیون برون حاکمیتی باز داشته است.
باید به مردم خاطرهی ملی را یادآوری کرد و در کنار عمل کردن بر تضاد جناحها از کوشش در جهت استقرار یک دولت حقوقی بجای دولت دینی که در دوران دولت ملی دکتر مصدق به تجربهای عینیت یافته تبدیل شده بود، باز نایستاد. آنچه امروز نجات ملی را تامین میکند دوستی با کشورهای منطقه و جهان و از جمله کشورهای فلسطین و اسرائیل است. به رسمیت شناختن همهی کشورهایی که در سازمان ملل به رسمیت شناخته شدهاند تنها راه و تنها شرط ورود به دیپلماسی جهانی و دوستی با همهی دولتهاست. بدون این پیششرط تحقق ایرانی برای همهی ایرانیان امکان نخواهد داشت.
پیش شرط اصلیِ استقرار دولت حقوقی، ایدئولوژی زدایی از ساحت مناسبات دیپلماتیک است.
ایدئولوژی زدایی در دیپلماسی شناسهی اصلی دولت حقوقی به مثابه یک نهاد متمدنانه در جهان امروز است. ایدئولوژی زدایی در دیپلماسی شکل بیرونی سیاست ملی و دولت فرااعتقادی در واحد ملی است.
مصدق در بیش از نیم قرن پیش راه و چارهی آیندهی ایران را در استقرار یک دولت حقوقی به شیوهی جهان متمدن با ارگانهای پلورالیسم حزبی و اعتقادی نشان داده است و رهایی از بحران عمیق اعتقادی و مذهبی موجود را به نسلهای ایرانی بازنمایانده است. این میراث مصدق است که راه میانی میان اطراف رادیکال موجود تنها با استقرار دولت حقوقی ممکن است.
توضیح: دولت حقوقی را در برابر Rechtstaat گذاشتهام.
17 یونی 2017
روحانی در سالهای پیشرو چه خواهد کرد؟ شاید بهتر است بگوییم سیاست داخلی ایران در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا بهسوی گسترش دموکراسی قدم برمیداریم یا شرایط جهانی دست به دست معضلات داخلی داده و بهناگزیر به فضای محدودتری خواهیم رفت؟ روحانی در این میان چه نقشی دارد و اصلاحطلبان چه سازوکاری برای آینده اندیشیدهاند. اگر تا دیروز به هر دلیلی میشد از پاسخگویی به این سؤالها سر باز زد، امروز بیجوابگذاشتن این پرسشها هزینه گزافی برای روحانی و اصلاحطلبان خواهد داشت. اوضاعواحوال با دهه گذشته تغییر اساسی کرده و بعید است، اگر مطالبات مردم تحقق نیابد......چون گذشته رفتار کنند و برای تحقق خواستههایشان دل به جناح رقیب، اصولگرایان ببندند. دوران تازهای در سیاست آغاز شده است؛ دورانی که دیگر بازی ماروپله در سیاست از کار افتاده و اگر جناحهای سیاسی موجود این شرایط را درک نکنند و براساس تجربیات گذشته قدم بردارند، مردم آنان را ناامید خواهند کرد. از همین اکنون باید بر این تفکر که مردم ایران غیرقابلپیشبینیاند یا احساسی تصمیم میگیرند یا منفعتطلبانه، خط بطلان کشید و بیش از آنکه نگاهها بهسوی عملکرد مردم معطوف باشد، به خلق مردمی اندیشید که در آینده خواهند آمد؛ مردمی که اینک وجود ندارند، اما از پی کنشهای سیاسی کنشگران سر برخواهند کشید. مردم، چه احساسی تصمیم بگیرند و چه منفعتطلبانه، این رویکرد در تصمیمگیری کلان آنان نقش اساسی ندارد.
آنچه در پس پشت این تصمیمگیریها رخ میدهد سیاستی است که آنان را خلق میکند و سپس آنان برای خودشان تصمیمسازی میکنند. بدون هیچ پردهپوشی و ابهام و عذر و بهانهای، مطالبات مردم سرراست و روشن است؛ آنان خواستار رفاه نسبی شرایط زندگیشان هستند و میخواهند کرامت و شأن انسانیشان حفظ شود. تحقق این مطالبات در سایه امنیت رخ خواهد داد، نه در فضای امنیتی. گاه برای ایمنساختن جامعه با تشدید نظارت، فضای باز جامعه از دست میرود. آزادیهای فردی و مدنی ناخواسته یا خواسته مورد تحدید قرار میگیرد. آنچه مردم را هراسان میکند، امنیتیکردن امنیت است که نوستالژی تلخی است به یادگار مانده از دهههای قبل. شاید در شرایط کنونی یکی از دشوارترین کارهای دولت روحانی ایجاد فضای امن برای مردم و جلوگیری از فضای امنیتی است. آنچه برژنیسکی را وامیدارد تا نگرانیاش را در مبارزه با تروریسم به کشورهای دموکراتیک گوشزد کند، سوءبرداشت از امنیت است. سوءبرداشتی که موجب امنیتیشدن جامعه میشود و شاهد مثال او کشوری به غیراز کرهشمالی نیست که تبدیل به پادگانی بزرگ شده است. ایران نیز به شیوه خودش یکی از همین کشورهای دموکراتیک است. از این منظر هم دولت روحانی و اصلاحطلبان راه سختی در پیش دارند. هرکه بامش بیش برفش بیشتر. اینک جایگاه ریاستجمهوری، مجلس و شورای شهر را اعتدالگرایان و اصلاحطلبان در اختیار دارند. اگرچه برای بهسامانکردن کارها و بهسرانجامرساندن مطالبات راه دشواری پیشرو است، اما از سوی مردم هر عذر و بهانهای در بهساماننشدن و به سرانجام نرسیدن پذیرفتنی نیست.
شیعه شناسی شریعتی پر مسئله است مانند اندیشه های و ایده هایش چالش برانگیز است.
او شیعه علوی را از تاریخ برساخت و نمایان کرد. اما شیعه ایرانی، در دوره صفوی شکل مناسکی و آدابی گرفته است البته با کمک روحانیون .
اما توجه شریعتی به شیعه به جای اسلام ، رفروم دینی را ایران بسیار جدی می کند. به هر حال او در اتمسفر شیعه سخن گفت این به معنی شخم زدن میراثی است که ما را احاطه کرده است فارغ از درستی یا نادرستی نظرات شریعتی در باره شیعه مهم توجه دادن و انگشت اشاره به مهم ترین ویژگی مذهبی جامعه ما است. این یاداشت در 40 مین سالگرد وی ارائه می گردد نشان می دهد که اشاره مهم وی به شیعه در آثارش چقدر برای ما ضروری است .
بی گمان نقد و بررسی شیعه امروز با دوره شریعتی متفاوت است اما میراثی که او به جا گذاشته است امکان نقد و بررسی موضوع مهم شیعه را بر ما بهترعملی می کند هم امکان نقد اصولی برخی از نظرات شریعتی در باره شیعه یا ترجیح برخی از نظرات وی را بر نظرات دیگرش ضروری می کند
با شریعتی می توان از مفاهیم به مصادیق که نیاز جامعه ما است سیر کرد و در کلیات نماندتوجه کنیم که کلی گوی و کلان نگری روشنفکری ایرانی را از پاسخ گویی نیاز تحصیل کردگان جامعه که ورود به مصادیق است هم دور می کند.
شیعه در اندیشه شریعتی بس نقش مهمی دارد رسم است که روشنفکران مسلمان قبل و بعد از شریعتی، از شیعه به ایده وحدت فرق اسلامی می رفتند و می روند.البته این سیر را از شریعت سنگلجی و قلمداران تا دیگران می توانیم حتی در میان روحانیون هم مشاهده کنیم.
ناگفته نماند رگه رقیقی از این نگاه در آثار بازرگان و سیدجمال الدین اسد آبادی است و حتی طالقانی به این تمایز شیعه و سنی توجه زیادی نمی کند این بزرگان به قصد نزدیکی مذاهب اسلامی چنین می کردند و شریعتی هم به این موضوع باور داشت اما آیا می شد یا می شود این فاصله و تاریخ مذهب شیعه را به سادگی پاک کرد ؟این سوال مهمی بود ؟
کسروی و هم به نقد شیعه گری رسید قصدش مبارزه با خرافات بود اما وی به پاک دینی رسید اما می خواست اراده گرایانه صورت مسئله مذهب در جامعه را پاک کند و هم خودش به دین آوری جدید روی آورد که بی تاثیر ازنگاه دین اجتماعی اگوست کنت اندیشمند فرانسوی نبود.
بعد از انقلاب هم فکر نو اندیشی از شیعه به اسلام، از اسلام به ادیان ،از ادیان از دین به ایمان به عنوان تجربه دینی فردی سیر کرده است. در حالیکه اندیشه و فکر و رفتار شیعه در جامع ما باز تولید می شود این فرار روشنفکری به نوعی پاک کردن صورت مسئله و ندیدن مشکل است.
اما شریعتی چنین نکرد وی به کاوش شیعه پرداخت به عنوان شیعه متعصب هم شناخته نمی شود چرا؟
شیعه شریعتی جای تامل امروز ما است به جای کلان نگری باب شده روشنفکران مسلمان که به دنبال خلق کلان نظریه در باره دین هستند که ما را به دستگاه سازی نظری سوق می دهد که توان خلق تئوریک و خلق مبانی آن را نداریم می توانیم ازبدیلی دیگر یعنی پرداختن به مقولات خرد و مهم نظری شروع کنیم و با نقد و برررسی این مقولات مانند شیعه به پایه های بنای نائل شویم که تئوری هم بسازیم.چرا که تئوری برای عمل است.
شاخص های شیعه شریعتی
هر نوع اصلاح دینی در ایران بایستی از اسلام ومهمتر به شیعه توجه کند در نتیجه شیعه شناسی امری مهمی در این رابطه می شود
شناخت شیعه و تاریخ آن؛ 1-قیام های شیعه علوی اعم از اسماعیلیه و حسنیون تا زیدیه
2- هم دیگر قیام ها جنبش های شیعه صوفی-شیخی شیعه مانند سربداران و حروفیه تا شیخیه
3- شیعه امامیه وهم جریان شیعه امامیه فقه و فرهنگ و آداب رسوم و شیعه امامیه رابطه آن با حکومت ها به خصوص صفویه
آنچه که شریعتی به عنوان اسلام و شیعه به مخاطب شناساند و باور وی هم بود که در تاریخ ریشه داشت. اما در واقعیت جامعه چقدر ریشه دار بود؟اما چرا اثر گذار بود؟
تلاش شریعتی برای نزدیک کردن شیعه به اسلام راستین امری اعتقادی بود که امروز قابل بررسی است. وی تلاش کرد که معیار و الگو و هم اصولی برای این شیعه که علوی می خواندش تبیین کند. در تاریخ هم به این جستجوی شیعه مورد نظرش بپردازد جستجوی که مصداق کم نداشت.
شریعتی عنوان جذاب و پر ماجرای شیعه علوی را انتخاب کرد که نماینده رگه ای جنبشی و هم خونین و مقاومت برابر ظلم در تاریخ اسلام است. این شیعه را وی (شیعه اعتراض )نامید در تاریخ به جستجویش پرداخت .بعد با این پشتوانه به زمان حال آمد به ایده شیعه یک حزب تمام رسید.
این نشانه گذاری برای دوره انگیزه و ایده و هم دعوت به مسولیت در دوره ایدولوژی ها انتخاب مهمی بود که توجه به این انتخاب هم مهم است که چرا شریعتی چنین کرد.
نقدها به این شیعه شریعتی زمانی راه گشا است که علل شناخت و عمده کردن شیعه علوی و هم سربداران خراسان ، هم شیعه یک حزب تمام و هم باور به این که امامان شیعه راهبرد های متنوع برای عمل اتخاذ کردن در به خوبی بشکافیم.
مخاطب شریعتی جوانان تحصیل کرده بودند که به مارکسیسم گرایش پیدا می کردند تاثیر گذاری شریعتی عملی بزرگ بود که توانست نیروی زیادی را به جای دیگری نبرد که بی ریشه بودنش در ایران را بعد نشان داد.اگر چه جریان چپ به عدالت اعتقاد داشت و ایثار گر بود.
شریعتی نشان دهنده وضع بحرانی و مرزی ما است و گاهی کاستن از میزان فاجعه یا ضرر یا یک حادثه شوم خودش پیروزی است باور من این است که این وصغیت در میان روشنفکران ما هنوز درک نشده است.
شریعتی ذهنی خلاق و فرار داشت و در عین حال به موضع روز هم توجه داشت. پس شیعه شناسی وی را باید هم اعتقادی دید و هم راهبردی سنجید و هم پاسخ گویی به زبان روز.
آنگاه است که می شود به تفکیک نگاه وی به شیعه پرداخت و آنگاه به بخشی توجه کرد که وی به آن توجه نکرده یا نمی توانسته است انجام دهد اما توجه وی به شیعه هم اعتقادی و هم راهبردی بوده است.
تعامل شیعه علوی و تسنن محمدی آرمان شریعتی بودکه آن را بیداری اسلامی می خواند که نگاه خوشبینانه وی را هم به آینده نشان می داد.وی در نامه ای به پدرش ازجبهه پولیساریو تا فیلی پین را مثال می آورد که موج اسلام انقلابی برخاسته است شریعتی از اسلام انقلابی می گوید که اسلام فردا اسلام آخوند نیست.
شریعتی این باوربه شیعه را به نگاه اسلام انقلابی نه انقلاب اسلامی ایده پردازی کرده بود. این باور امروز به عنوان یک ایده راهنما و الهام بخش اما نه راهبردی در جلوی ما قرار داد . به عبارتی اجزای این ایده می تواند به کار ما بیایید هم جهت راهبردی ما را مشخص کند منتها این راه به صورتی که وی می گفت قابل ادامه نیست . در نگاه شریعتی شیعه یک حزب تمام می شد که راه انقلاب در اسلام را می جست. این نگاه شریعتی با اصلاح دینی اش همراه نیست.
اما نکته این جا است که همین شریعتی به تنوع راهبردی امامان شیعه هم توجه دارد به عبارتی وی شیعه را متحول در زمان دیده است اگر چه در زمان وی راهبرد اسلام انقلابی را توصیه می کند.شریعتی امامان شیعه را دارای راهبرد های متفاوت می دانست که درست هم است.
شریعتی با توجه به مذهب شیعه ،که امروز صورت مسئله جامعه ما است برای امروز ما هم حرف دارد اگر چه این شیعه در مرحله ای جدیدی قرار گرفته است در نتیجه موارد بحث در مورد شیعه از کلیات آن گذشته است موارد بحث عمیق تر و جزئی تر شده است.
ما در اتمسفر شیعه و فقه و حکومت فقهی شیعه نفس می کشیم این اتمسفر را باید شناخت شریعتی ما را به این اتمسفر وارد می کند.
چرا که شیعه امامیه، نه شیعه علوی حاکم شده است این حکومت ربطی به شریعتی هم ندارد اما این شیعه با فقه خود به میدان آمده است که این فقه با نگاه های عرفان نظری آقای خمینی مدل حکومت یبرون داده است که با نگاه شیعه علوی و هم شیعه حوزوی چندان همراه نیست. این حکومت با حاکمیت فقهی و شرعی ما را در وضعیتی قرار داده است که باز صورت مسئله دین در جامعه بحرانی شده است .
حال سوال این است که :خوانش شیعه علوی شریعتی راه گشا است یا نه؟
آیا باید به دوره ای باز گشت که شریعتی توانست در آن دوره را تعامل با روحانیت شیعه را بگشاید در این گشایش هم قصد اصلاح دینی بوده است.
به عبارتی در شیعه باید رفروم کرد یا انقلاب .این انقلاب و رفروم آیا به هم ئمی رسند یا در مقابل هم قرار می گیرند.
شریعتی در نگاهش بیت مهمی هم دارد او با باور اومانیسم مذهبی دارد این مذهب هم برای اومانیسم صفت است نه قید و محدود کننده بلکه پشتوانه ای برای آزادی و رهائی انسان است که می توان به خدا هم نه بگوید.
این شیعه به اومانیسمی که باور دارد برای با فقه و فقها حرف دارد و سخن بسیار در چنته خویش که می تواند بیان کند. در نتیجه خوانش جهت گیری طبقاتی و نقد اجتماعی و اقتصادی شریعتی به فقه مسئله امروز ما هم می شود اگر چه برخی از نکاتش را امروز نقد کنیم.
شیعه علوی با کدام رویکرد
شریعتی شیعه علوی را باب کرد علویان جریانی متنوعی بودند که شیعه امامیه هم در آن جای می گرفت انتخاب شریعتی جالب بود وی به جریان شیعه -صوفی تمایل داشت به سربداران توجه کرد اما به علمای دین هم توجه داشت شریعتی وضع مرزی در برابر شیعه انتخاب کرد که هم متاثر از شرایط بود و هم به دلیل تعلق خاطر وی به عرفان فردی و اجتماعی و مبارز که در دین برابری انسان ها می جست.
اما شریعتی به فقه توجه تند و انتقادی داشت به آداب رسوم سنتی نقد داشت وهم چنین نظرات رو به جلوی برخی از روحانیون را تشویق و تائید می کرد.برخورد وی با نظرات محمد باقر صدر در کتاب اقتصاد ما که توام با حمایت و هم انتقاد است از آن جمله است.
نگاه وی به سیدجمال و اقبال نگاهی قابل تبیین در اتحاد اسلامی است که با پیوند به شیعه علوی معنی پیدا می کند تا با تسنن محمدی همراه شود. اما این ایده برای گفتگوی مذاهب اسلامی امروز بسیار دور است اما الهام بخش می تواند باشد. نیاز به گفتگو میان مذاهب اسلامی نیاز منطقه و حتی جهان است.پس شریعتی برای گفتگوی مذاهب اسلامی ایده دارد در میان اهل سنت وی روشنفکری مقبول است.
با این وصف شریعتی در وضع مرزی قرار داشت وی برای روشنفکر مذهبی جدا از روحانیت رسمی که وی آن نهاد را ضرورت تاریخی دین می دانست نه حقیقت دین ،رسالتی شبیه به انبیا قائل بود که باید آگاهی را در میان مردم ببرند.شریعتی مدتی از این نظر عدول کرد اما باز به آن برگشت.
شریعتی تاثیر گذار در میان طلاب و روحانیون و روشنفکران
شریعتی نشان داد که به طلاب جوان هم امید دارد. این امید را بارها در میان گذاشته است اما این طلاب جوان در درون سازمان رسمی دین هستند و امروز این طلاب برخی اندیشمند شده و نظر و ایده فقهی تولید می کنند این طلاب آثار شریعتی را خوانده و با آن آشنا هستند.
شریعتی به دانشجویان هم نظر داشت امروز برخی از این دانشجویان اندیشمندان مذهبی هستند که در قلمرو دین و سیاست و اجتماع ایده پردازی می کنند.
وضعیت مرزی شریعتی در انتخاب مخاطب هم مهم است او باور نهائی به اصلاح دینی داشت اما آشفته گی در نظرات وی که او را پروتستاتیسم اسلامی هم می کشید وجود داشت.
سپهر شریعتی اومانیسم اسلامی است که ملیت و هر صنف و باوری را فرم انسانی می دهد. شریعتی نهضت - نظام را باب کرد اما وی نهضتی بود . ولی نهضتی که وی در رشدش نقش مهم داشت امروز در نظام فقهی اثر کرده و رفروم در فقه شیعه را شاهد هستیم.
امروز با ایده های شریعتی می توان با فقها به بحث نشست وهم با روشنفکران سکولار بر سر مصادیق سخن گفت.
اما شریعتی به ما نشان داد که اسلام دینی است سیاسی و هم اجتماعی نفی این نگا ه به ضد خود مبدل می شود و غولی شبه سنتی و شبه مدرن به نام بنیاد گرای را به وجود می آورد پس چاره کار در جوامع مسلمان تنظیم رابطه دین با سیاست و با حکومت با دولت با قوانین است نه تن دادن به بنیاد گرای و نه وا دادن به سکولاریسم وارداتی.
امروز گفتگو از منظر اجتماعی و انسانی و حقوق فردی و جمعی انسان ها ،با فقها امری ضروری است که با الهام از ایده های شریعتی این گفتگو می تواند شکل بگیرد.به عبارتی به رسمیت شناختن سازمان رسمی دین و فقه هم عنوان قبول نظرات فقهی نیست بلکه احترامی متقابل است تا دو جریان با هم صحبت کنند و هم از هم تاثیر بگیرند و نشان دهند که موجودیت دیگری را قبول دارند نه درستی نظرات یکدیگر را.در سایه چنین برخوردی است که گقتگو و پرسش از فقه و فقها معنی پیدا می کند و اثر می گذارد.
ههر گونه نفی طرف مقابل برای هواداران جذاب و پر جاذبه است اما مشکل گشا نیست . اما قلمرو زندگی مسابقه بوکس و فوتبال نیست. قلمرو زندگی تداخل تقابل و مصالحه هم است .هنر فکر نو بعد از طرح شدن نهاد شدن هم است در غر این صورت پرهزینه است اما فراموش می شود.
بیبیسی: آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه در قم از سخنان اخیر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران انتقاد کرده و گفته که انتخاب حاکم در اسلام به عهده مردم نیست، بلکه "خداوند باید ولی را تعیین کند".
آقای مکارم شیرازی گفته که آقای روحانی "یک صفحه از نهجالبلاغه را دیده و بقیه را ندیده است".
او خطاب به حسن روحانی گفته: "آیات درباره ولایت در قرآن زیاد است، شما تنها یک جمله از نهج البلاغه (مجموعه سخنان و نامههای امام علی) را دیدید و بحث کردید. در حالی که یکی از مسلمات مذهب شیعه این است که امام را خدا و نه آرای مردم تعیین میکند".
آقای روحانی اخیرا در یک سخنرانی گفته بود که امام علی، امام اول شیعیان نظر و انتخاب مردم را مبنای ولایت و حکومت میدانست.
فرارو - دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: «در جلسه اخیر هیئت نظارت بر اجرای برجام، مصوبه مجلس سنای آمریکا به دقت مورد بررسی قرار گرفت و تصمیمات لازم در خصوص انجام اقدامات و فعالیتهای متقابل اتخاذ شد.»
دریابان شمخانی افزود: «افراط گرایان آمریکا و داعش دو روی یک سکهاند که با هدف مشترک و ابزارهای متفاوت به دنبال تاثیر گذاری منفی بر محیط داخلی کشور و امنیتی کردن شرایط جمهوری اسلامی ایران هستند.»
سیدعلی خمینی در گفت وگو با روزنامه آرمان به موضوعات مختلفی پرداخته است.
بخشهایی از اظهارات او را می خوانید:
*ما الان مدعی نیستیم که يك حکومت اسلامی استاندارد و تمام عيار چه از حیث سیاسی و چه از حیث قضائی و چه از حیث اقتصادی هستیم. نه، فاصله داریم و مردم ما از خیلی از اتفاقات ناراضی و ناراحتاند اما این هم کم لطفی و بی انصافی است که جوری بیان و صحبت کنیم که گویی همه چیز سیاه است و گويى عقبگرد داشتهایم و پیش نرفتیم.
*البته شرایط ما با مطلوب خیلی فاصله دارد ولی دنیا هم با مطلوب خیلی فاصله دارد. ما هم از حیث اقتصادی و هم از حیث سیاسی و هم از حیث اجتماعی فریاد برمی آوریم که طلاق زیاد است. 19 درصد از ازدواجهای ما به طلاق میانجامد. خیلی خب، خیلی بد است که در جمهوری اسلامی که ما ادعای معنویت و خانواده داریم، 19 درصد ازدواجها به طلاق میانجامد اما آیا آن کسی که میگوید 19 درصد ازدواجها در ایران به طلاق منتهی میشود در فرانسه که امالقرای مطلوب غرب محسوب میشود، ببیند میزان طلاق چند درصد است؟ آیا 60 درصد آمار طلاق در اروپا را دیده است؟ البته این 19 درصد ما هم خیلی بد و فاجعه است و باید جلوی آن گرفته و برایش فکری شود که حتما در این میان مشکلات اقتصادی و فرهنگی هم دخیل است. تغییرات مختلف اجتماعی حتما هست اما آیا ما باید همین طور بگوییم که وضعیت ما خیلی بد است و 19 درصد طلاق داریم اما 60 درصد اروپا را نبینیم و بعد فکر کنیم که ما در جهنم هفتم و آنها در بهشت هفتم هستند! این از کجا نشات میگیرد؟ اینکه همه داریم گوی سبقت را در سیاهنمایی و خراب کردن اقدامات جمهوری اسلامی از هم میربایيم. جمهوری اسلامی به کلیتش چه در دوره زعامت امام و چه در دوره زعامت مقام معظم رهبری به پیش رفته اما این به این معنا نیست که ما مشکل نداریم. مردم ما امروز مشکل، مصیبت، فقر، بدهی و مشکلات خانوادگی دارند. کارگران ما امروز مشکل دارند و اینها هست ولی امید را از مردم نگیریم. بگوییم که ما داریم رو به جلو حرکت و پیشرفت میکنیم و انشاءا... اینها هم حل میشود.
رادیو فردا - سخنگوی وزارت خارجه ایران اعلام کرد که «کشته شدن یک صیاد بوشهری در تیراندازی گارد مرزبانی عربستان» در حال بررسی است و یک مقام وزارت کشور نیز گفت که حتی در صورت ورود قایقهای ایرانی به آبهای عربستان، نیروهای مرزبانی این کشور «مجاز به شلیک به آنها نبودند».
به گزارش خبرگزاری ایسنا، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز شنبه ۲۷ خرداد، اعلام کرد که موضوع «کشته شدن یک صیاد بوشهری در تیراندازی گارد مرزی عربستان سعودی» توسط دستگاههای مسئول در حال بررسی است.
آقای قاسمی گفت که پس از مشخص شدن نتایج این بررسیها، وزارت خارجه این موضوع را «با جدیت» پیگیری خواهد کرد.
ساعتی پیش از این خبر، مجید آقابابایی مدیرکل امور مرزی وزرات کشور، اعلام کرد که دو قایق ماهیگیری ایرانی بر اثر امواج دریا از مسیر خود خارج شدهاند که مرزبانان عربستان سعودی به آنان شلیک کرده و یک صیاد بر اثر اصابت تیر به کمر کشته میشود.
او تأکید کرد که این اقدام مرزبانان عربستان سعودی «مطابق با اصول انسانی نبوده و حتی با فرض ورود قایقهای ایرانی به مرزهای عربستان بر اثر امواج دریا، آنها مجاز به شلیک به سوی قایقهای ایرانی نبودند».
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
آیت الله حسین نوری همدانی یکی از "مراجع درباری" است که همیشه در حال مجیزگویی سلطان است. او که به معنای دقیق سکولاریسم- جدایی نهاد دین از نهاد دولت- وقوف ندارد، گمان می کند که تبعیت محض حوزه ها از ولی فقیه و مطابق میل خود سرانه سلطان سخن گفتن، و در عین حال قوه مجریه را کوبیدن، به معنای استقلال حوزه هاست. مدافعان استقلال حوزه ها، خواهان استقلال دین و حوزه ها از دولت به معنای رژیم سیاسی هستند، نه صرف عدم وابستگی دین و حوزه ها به قوه مجریه.
این مرزناشناسی وقتی با ادعای بلادلیل "فقه پاسخگوی همه مسائل و موضوعات در همه دوران هاست"، ترکیب می شود، آیت الله نوری همدانی در ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ به طلاب می گوید :
"امروز متاسفانه زمزمه هایی از بعضی ها به گوش می رسد که خواهان عدم دخالت علما و روحانیون در مسائل روز سیاسی هستند و عده ای هم بحث استقلال حوزه را مطرح می کنند . من باید به صراحت اعلام کنم که ما با استقلال حوزه صد در صد موافقيم و حوزه مستقل حوزه قدرتمند و تاثیر گذار است . اما باید توضیح داد از چه حوزه را مستقل کنیم از نظام اسلامی؟...حوزه باید از اصل نظام اسلامی دفاع کند و آن را تقویت نماید...مراد ما از استقلال حوزه عدم وابستگی به دولت ها است. حوزه وابسته به هیچ دولتی[ قوه مجریه] در هیچ زمانی نباید باشد و اگر وابسته شد ، دیگر نمی تواند تذکر دهد. علما و حوزه های علمیه همیشه زبان مردم بودند و مدافع ارزش های اسلامی و انقلابی و مردم بودند و این وضعیت الحمدلله در حوزه ها برقرار است . خصوصا طلاب جوان بسیار با انگیزه و با هوشیاری از این نظام و انقلاب دفاع و حمایت می کنند و اعتقاد ما این است که این نظام مبتنی بر اسلام و اهلبیت و ولایت فقیه کار آمد ترین و جامع ترین نظام برای اداره یک کشور است و این را در طی این سی و هشت سال به خوبی نشان داده است.البته ما به کمبود ها و مشکلات واقف هستیم که دولتهای باید برای برطرف کردن آن تلاش کنند تا مردم از حیث اقتصادی هم توانمند باشند".
آیت الله نوری همدانی در انتخابات اخیر مدافع ابراهیم رئیسی و مخالف حسن روحانی بود. او نه تنها خود و حوزه ها را تابع دربار سلطان می خواهد، بلکه به حسن روحانی هم می تازد که چرا مطیع محض فرامین و نظرات آیت الله خامنه ای نیست. آیت الله حسین نوری همدانی در دیدار شماری از بسيجيان، به آنان گفت :
صدای آمریکا - خرید فروشگاههای زنجیرهای «هول فودز» توسط شرکت آمازون، به مبلغ ۱۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار، نشان داد که شرکتهای تکنولوژی برای تامین نیاز خود به گسترش، به کسبوکارهائی در بیرون از دایره تخصص خود، روی میآورند و به تدریج، روی قدرت وثروت بیشتری دست میاندازند.
روند کارتل سازی، که ظهور تکنولوژی پیشرفته در دهه ۱۹۸۰ یکی از اسباب ختم آن دانسته میشد، اینک به کمک تکنولوژی پیشرفته، به صورت دیگری باز میگردد.
شرکت «آمازون» تا پایان سال ۲۰۱۷، مراحل خرید فروشگاههای زنجیرهای «هول فودز» را به اتمام خواهد رسانید. این معامله با پرداخت ۱۳ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار پول نقد به صاحبان سهام «هول فودز» جوش خورد. آمازون برای جلب موافقت هیات مدیره «هول فودز»، ۲۷ درصد بیشتر از قیمت بازار، به سهامداران «هول فودز» پول نقد پرداخت میکند.
گسترش شرکتهای تکنولوژی در رشتههای مختلف و نامربوط به کسبوکار اصلی آنها، به شکل گرفتن بنگاههای عظیمی منجر میشود که مثل کارتلهای دهههای میانی قرن بیستم، از حمل و نقل گرفته تا نفت و گاز، فیلم سینمائی و کالاهای تولیدی را زیر یک چتر میآورند.
«دیوید استریتفلد» در روزنامه «نیویورک تایمز» مینویسد آمازون با سرمایهگذاری ۱۳.۷ میلیارد دلاری در «هول فودز»، برای خود جای پائی در کسب و کار ۸۰۰ میلیارد دلاری مواد غذائی، بدست آورد.
رادیو زمانه - مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج میگوید قیمت برنج در ایران ۱۰۰ درصد افزایش پیدا کرده است. او دلیل این افزایش را «سیاست ممنوعیت واردات برنج» در فصل برداشت محصول دانست.
دبیر انجمن برنج در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(ایرنا) گفت «مصرف سالانه برنج کشور ما ۳.۲ میلیون تُن است که بین ۱.۷ تا ۲ میلیون تُن از تولیدات داخلی و ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون تُن از محل واردات باید تامین شود. بنابراین ما برای تامین نیاز داخلی چاره جز واردات نداریم.»
به گفته مسیح کشاورز «اکنون هر کیلوگرم برنج کیفی ایرانی با قیمتهایی بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار ریال و برنج پرمحصول با نرخهای بیش از ۶۰ تا ۷۰ هزار ریال عرضه میشود».
مصرف سرانه برنج در ایران سالانه برای هر نفر بین ۴۰ تا ۴۱ کیلوگرم است. این محصول از اصلیترین اقلام در سفره غذایی این کشور به شمار میآید.
خلاقیت شهرداری!
رادیو فردا - آیا دخالت کشورهای خارجی در تحولات سیاسی ایران و کمک به تغییر حکومت در کشور پذیرفتنی است؟ آیا شدنی است؟
هستند شهروندان، فعالان سیاسی و ناظرانی که برای کشورشان راهی جز برچیدن نظام مذهبی فعلی و برساختن حکومتی نو با ساختاری تماما متفاوت نمی بینند. اما در میان این قائلان به تغییر رژیم هم طیف های متفاوتی به چشم می خورد. منشاء اصلی اختلاف نظر را باید در راهکار و ابزار جست و جو کرد. گروهی اعمال تغییر از راه های مسالمت آمیز را دنبال می کنند و گروهی دیگر می گویند هر ابزاری، حتی قهرآمیز برای تغییر حکومت ایران توجیه پذیر است.
عده ای می گویند، ایجاد تحول در فضای سیاسی ایران، مسئولیت ایرانیان است و بس؛ عده ای دیگر می گویند اساسا بدون کمک خارجی، تغییر بنیادین در حکومت، سرابی بیش نیست.
برنامه ساعت ششم به بهانه سخنان اخیر وزیر خارجه آمریکا مبنی بر حمایت از تغییر «مسالمتآمیز» حکومت، میهمان دو نفر از قائلان به تغییر رژیم است از دو طیف متفاوت. رضا تقی زاده، معتقد است حکومت ایران را با هر وسیله ممکن و با یاری گرفتن از هر کشور خارجی باید عوض کرد و محسن سازگارا می گوید تغییر رژیم باید صورت بگیرد، اما صرفا با خواست و دخالت شهروندان ایران و از راه های مسالمت آمیز.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، «احمدینژادی» حالا چندسالی است که بهعنوان اصطلاحی در توصیف یک وضعیت، یا حتی همچون مفهومی نظری به ادبیات «سیاسی-رسانهای» ما راه یافته است. حالا مدتی است، وقتی مدیریت در وضعیت بلاتکلیف و بیسروسامانی قرار میگیرد، میگویند اوضاع «احمدینژادی» است. وضعیتی که زمانی بهترین توصیف برای آن واژگانی نهچندان مودبانه همچون «هردنبیل» بود و حالا چندسالی است به لطف «معجزه هزاره سوم» دیگر نیازی نیست کسی خجالت بکشد که خداییناکرده واژهای نامتعارف به زبان آورده یا ناچار به استفاده از ادبیات بیادبانه شده است! حالا البته چهارسالی است سایه احمدینژاد از سیاست کشور برداشته شده اما رییسجمهور سابق از حدود شش، هفت ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم بار دیگر و پس از حدود چهارسال سکوت سیاسی، وارد میدان شد و این باره هم تا توانست اوضاع را «احمدینژادی» کرد.
جمعآوری اعانه برای دانشگاه ایرانیان؛ اولین تز «دکتر» پس از ریاستجمهوری
احمدینژاد که در جریان ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری و حتی پس از منع رهبری نسبت به حضور در این انتخابات، ناگهان شناسنامهاش را از جیب کُت بیرون آورد و اعلام کاندیداتوری کرد، پس از ردصلاحیت ازسوی شورای نگهبان هم چند بمب خبری آن هم از نوع «احمدینژادی»اش منفجر کرد که آخرین نمونه آن، وقتی بود که پس از رای دادن به خودش در انتخابات ریاستجمهوری بههمراه حمید بقایی که از او بهعنوان کاندیدای موردحمایش در انتخابات نام میبرد و ازقضا او هم همچون خودش ردصلاحیت شد، با اعلام شماره حسابی خواستار دریافت کمکهای مردمی شد! اتفاقی بیسابقه در عالم سیاست، و البته مسبوق به سابقه در زندگی سیاسی احمدینژاد و سیاست «احمدینژادی».
ماجرای دانشگاه ایرانیان در ابتدای دولت روحانی یکی از این نمونهها است؛ زمانی که احمدینژاد پس از پایان کار دولت دهم مدعی شد که قصد دارد فعالیت خود را در مسیر پژوهشی و دانشگاهی ادامه دهد و بعد مشخص شد «دکتر» میخواهد دانشگاه خودش را تاسیس کند و در گام بعد نیز معلوم شد که برای تامین هزینههای دانشگاه دست به دامان کمکهای مردمی شدهاند. چند روز بعد هم گفته بودند ۶۰۰ میلیون تومان از این دامان پُرمِهر عایدی حاصل شده و اینچنین بود که کلنگِ دانشگاه ایرانیان یا همان دانشگاه احمدینژاد بر زمین فرود آمد.
ماجرای ساختمان محافظان احمدینژاد
روزهای اولیه خردادماه امسال اتفاقی مشابه ماجرای دانشگاه ایرانیان کلید خورد. پس از تخلیه ساختمان محافظان احمدینژاد که درپی یک دعوای حقوقی سهساله و با حکم قضایی انجام شد، کانال «دولت بهار» ابتدا مدتی پیامهای شهروندان را منتشر کرد که میگفتند برای تامین هزینه اسکان محافظان احمدینژاد آمادهاند! ساعاتی پس از انتشار پیامها، این کانال تلگرامی متعلق به رییسجمهور سابق همزمان با سایت «دولت بهار» و دیگر رسانههای نزدیک به احمدینژاد، اطلاعیه مشترک او و حمید بقایی را منتشر کردند که در آن با اعلام شماره حسابی، از مردم خواسته بودند کمکهای مالی خود را به این شمارهحساب دونفره واریز کنند.
هزار سوال بیجواب
همزمان درحالی که «دولت بهار» هر روز تعدادی از فیشهای بانکی اینترنتی و غیراینترنتی ارسالی مردم، مبالغ پرداختی آنها و البته پیامهای محبتآمیزشان را منتشر میکرد، کسی نمیدانست این پولها از کجا آمده، مردمی که این مبالغ را به حساب احمدینژاد-بقایی حواله میکنند، چهکسی هستند، مجموع مبالغ و حساب و کتاب این پولها در دست چه کسی است و چه کسی قرار است پاسخگوی نحوه هزینهکرد این اموال باشد، آیا احمدینژاد و بقایی مالیات آن را پرداخت میکنند و اساساً میزان پرداخت مالیات چقدر خواهد بود، آیا اعلام شمارهحساب ازسوی رییسجمهور سابق قانونی است، آیا دیگر شهروندان نیز میتوانند برای حل مشکلاتشان گلریزان برپا کنند و شمارهحساب بدهند، و شاید مهمتر از همه این سوالات اینکه تا چه میزان به خوداظهاری کانال «دولت بهار» اطمینان کرد. چهطور میتوان مطمئن شد که تمام مبالغ دریافتی همینی بوده که این کانال تلگرامی، فیشهای بانکی و مدارکش را منتشر کرده و میکند؟! و باز مهمتر از اینها، آنکه باتوجه پروندههایی که علیه احمدینژاد در دیوان محاسبات و دیگر نهادهای نظارتی موجود است، آیا امکان دارد این مبالغ نیز در حساب مشترک ذخیره شود؟!
صدای آمریکا - کوتاه مدتی پس از سفر نخست وزیر اسرائیل به یونان و دیدار سه جانبه با نخست وزیران یونان و قبرس، فاش شد که هم زمان، واحدهای نخبه ارتش اسرائیل به تمرین شرائط جنگی در ناحیه ای از قبرس پرداخته اند که تا حد زیادی به جنوب لبنان شباهت دارد. آگاهان نظامی ارزیابی می کنند که هم اکنون ارتش اسرائیل خود را برای رویارویی احتمالى آینده با حزب الله لبنان آماده می كند.
بنیامین نتانیاهو نخست وزير اسرائيل از طرف دولت یونان به بندر سالونیکی دعوت شده بود تا سنگ بنای برپایی نخستین موزه هولوکاست را در آن شهر قرار دهد. تا پیش از جنگ جهانی دوم یهودیان بسیاری در سالونیکی زندگی می کردند که اکثریت قریب به اتفاق آنان به دستور آلمان هیتلری کشته شدند، و اکنون دولت یونان پیشگام شده تا موزه ای به یاد آن قربانیان برپا کند.
در دیدار بین نخست وزیران اسرائیل و یونان، نخست وزیر قبرس نیز حضور داشت و طرفین درباره یک رشته همکاری های بازرگانی و سیاسی و امنیتی، و به ویژه احداث لوله گاز اسرائیل از طریق یونان به ایتالیا صحبت كردند.
در این حال ارتش اسرائیل مى گويد که چندین واحد تکاوری، با پشتیبانی نیروی هوایی رشته تمرین های مهمی در قبرس انجام داده است. در این رزمایش واحدهای نخبه ای نیز از ارتش قبرس شرکت داشتند.
به گزارش کلمه، آیت الله علم الهدی در ظهر جمعه خطاب به علی مطهری که از دو طرفه بودن آتش به اختیاری دفاع کرده بود گفت: "یک نادان بی محتوایی [علی مطهری نائب رئیس مجلس] میگوید اگر آتش به اختیار از این طرف هست، پس آتش به اختیار از آن طرف هم هست، یعنی چه این حرف؟
یعنی فرمانده یک قرارگاه به دشمن میگوید آتش به اختیار؟ آن طرف دشمن است، آن طرف فریب خورده دشمن استکباری است، آن طرف حقوق بگیر و مزدور دشمن است، آن طرف دارد در زمین دشمن در مقابل اصول ارزشی انقلاب ایستاده و میجنگد و مبارزه میکند، چه چیزش آتش به اختیار؟ او عامل دشمن است".
تفاوت اساسی در نگاه آیتالله علم الهدی و علی مطهری (بخوانید سایر کسانی که مثل آیتالله علم الهدی فکر نمیکنند) این است که ما هر دو طرف را در حیطه و چارچوب نظام و کشور میبینیم اما آنها همه کسانی که خارج از دایره فکری خودشان باشند را «دشمن» میبینند.
ما معتقدیم همه آنها که تفکری غیر از ما دارند دشمن نیستند. این چنین است که آقای علم الهدی فرمان آتش به اختیار را اینگونه محدود کرده و با «دوقطبی» کردن جامعه به «دوست و دشمن»، «حق و باطل»، «حلال و حرام»، این فرمان را در کف با کفایت مؤمنین به تفکری قرار میدهد که به آنها رأی میدهند.
شرق - از ماجراي حمله تروريستي به بهارستان چندروزي گذشته و حالا رفتهرفته نقدها به سيستم حفاظت از گوشه و کنار بالا گرفته است. مسعود پزشکيان که مجلس را در آن روز پر از حادثه تعطيل نکرد، حالا از جزئيات حمله خبر داده «اگر تروريستها از بالکن وارد صحن ميشدند، از همان جايگاه با تسلط کامل بر صحن فاجعهاي براي کشور و نظام ايجاد ميکردند». در همين حال سخنگوي کميسيون امنيت ملي مجلس جايي به نقل از سردار گرجيزاده، فرمانده حفاظت سپاه، گفته «طراحي، پيشبينيها و طراحيهاي امنيتي انجام شده بود ولي اغلب مصوبات اجرا نشده بود» و جاي ديگري به نقل از مديرکل حراست مجلس افزوده «دستگاههاي امنيتي درباره حمله احتمالي تروريستها به مجلس هشدارهاي لازم را داده بودند». از اينها گذشته رئيس کميسيون امنيت مجلس نيز از «نامه رسمي مجلس به حفاظت سپاه درباره هشدار حمله احتمالي داعش» خبر ميدهد.
به اين ترتيب سناريوي حمله تروريستي به بهارستان از در ساختمان ديدارهاي مردمي وارد فاز تازهاي شده است. فاز تازهاي که نشان ميدهد حفاظت مجلس، از جانب نهادهاي امنيتي در جريان حمله احتمالي تروريستها قرار گرفته بود.
انتقادها حالا که چندروزي از حمله تروريستي و شهادت شهروندان ايراني گذشته از گوشه و کنار به گوش ميرسد. البته از همان روز حادثه نيز برخي نمايندگان ميگفتند اگر تروريستها مسير را گم نميکردند شايد حالا با فاجعهاي از جنس ديگر مواجه بوديم. طيبه سياوشي، نماينده مجلس در همين زمينه به «شرق» ميگويد:«جان ما از جان عزيزان شهيد در اين حادثه ارزشمندتر نيست اما اگر تروريستها مسير را اشتباه نميرفتند، دسترسيشان به صحن کار سختي نبود و آنوقت فاجعه به شکل ديگري رقم ميخورد».
بیتالمقدس (اورشلیم) مهمترین نماد تنشها میان اسرائیل و فلسطینیان است. این کلانشهر پنجاه سال پیش در جریان جنگ شش روزه میان اعراب و اسرائیل چگونه شهری بود و از آن زمان تاکنون چه تغییراتی در آن رخ داده است؟ [لینک به گالری تصاویر]
حدود پنجاه سال پیش وضعیت کوه زیتون با شرایط امروز آن بسیار متفاوت بود. تنها دیوار شهر و قبةالصخره هستند که مشخص میکنند این عکس در هفتم ژوئن سال ۱۹۶۷ از بالای کوه زیتون گرفته شده است. یک گروه سرباز در جنگ شش روزه روی کوه زیتون موضع گرفتهاند.[لینک به گالری تصاویر]
ابوبکر جمالی - قاهره، صدای آمریکا
مسلمانان بسیاری در خاورمیانه و دیگر کشورهای اسلامی، بی تردید جنایاتی را که به نام اسلام توسط گروه های تندرو و به ویژه داعش رخ می دهد نکوهش می کنند.
سران بسیاری از کشورهای اسلامی نیز بارها گفته و می گویند که داعش و گروه های دیگر مانند آن، هویت واقعی اسلام را که دین رستگاری و همزیستی است مخدوش می کند و باید نکوهش شوند.
ولی دو پرسش اساسی همچنان مطرح است:
نخست آن که چرا هیچ یک از رهبران ارشد دینی علیه جنایات داعش فتوا نداده و کشتن غیرمسلمانان و یا مسلمانانی را که در خط داعش نیستند "مخالف شرع" اعلام نکرده اند؟
البته از فردی مانند شیخ یوسف القرضاوی که پیروان بسیار در میان مسلمانان اهل تسنن دارد (و از قطر خواسته شده او را اخراج کند)، نمی توان انتظار صدور چنین فتوایی را داشت - زیرا القرضاوی خود خشونت اسلامی را تبلیغ می کند و حتی کشتن شیعیان را مباح دانسته و هنوز از واژه هایی مانند «دار الحرب و دارالسلام» سخن می گوید.
ولی آیا از رهبران روحانی مصری در دانشگاه الازهر که مرجع تقلید بسیاری از مسلمانان جهان محسوب می شوند نمی توان انتظار صدور چنین فتوایی را داشت؟
مزدوران نرم در راستای تلقین پذیرترکردن مخاطب ها، تاثیرگذاری وجهت دادنِ افکار و رفتار آنان درنحوه تصمیمگیری ها و انتخاب کردن ها، فرایند ارزش گذاری ها، هویت بافی ها و حافظه سازی ها و ایجاد الگوهای فکری و رفتاری مورد نظر قدرت های مستبد سیاسی و دینی گام برمی دارند.
*****
همه شاگرد و او مدرسشان
همه مزدور و او مهندسشان
سنائی
قدرت های مستبدِ سیاسی و دینی درجنگ های گونه گون، به ویژه جنگِ سخت و نرم با دگراندیشان وروشنفکران و مخالفان، ازگروه های اجتماعی متعدد و مختلف به عنوان مزدوراستفاده کرده اند.
مزدوران نقش مهمی درحیات و تداوم حکومت های استبدادی درجهان داشته اند. ازافلاطون و ارسطو تا ماکیاولی وهگل درباب نقش مزدوران درحکومت مداری مستبدان ووابستگی قدرت ها به مزدوران وطنی و بیگانه، گفته و نوشته اند. ماکیاولی در"شهریار" به شهریارگوشزد می کند که :" مزدوران کمکی بیهوده و خطرناکند و اگر کسی کاردفاع ازکشورش را به مزدوران سپارد هرگزایمن و آسوده خاطر نتواند بود، چرا که آنان از هم گسیخته و قدرت طلب ، بی بندو باروپیمان شکنند، با دوستان دلیرند و دربرابردشمنان زبون ...". اما علیرغم پندها و توصیه ها مزدوران هنوز حیات و حضور دارند و دروابستگی وپیوند به قدرت های سیاسی و مذهبی و اقتصادی مورد استفاده قرارمی گیرند.
تاریخ میهنمان نیز شاهد حضور و استفاده ازمزدوران به اشکال مختلف بوده است، و اهل فکر و قلم در باب مزدوری و مزدور بسیار گفته و نوشته اند. اگرنخواهیم راه دور برویم ازمشروطه به این سو، قدرت های مستبد درکنار نیروهای نظامی و شبه نظامی و امنیتی و ارگان های مشابه، " لوطی های بدکردار" و "جاهل ها و لات ها" و" شبه روشنفکران سیاسی و فرهنگی و هنرمندان و قلم زنانِ اجاره ای" را نیز درراستای پیشبرد دیدگاه ها و دستیابی شان به خواست هاو هدف های شان مورد استعمالِ قرارداده اند. پاره هائی از این گروه های اجتماعی درچارچوب زیر"گروه های مزدوری" تعریف بردارند و عمل کرده اند.
مزدور به فرد و مزدوران به گروه و جمعی اتلاق شده است که: " در قبال دریافت پول و کمکها و امکان های مادی دست به عملی که از آنها خواسته میشود، میزنند". مدرس و مهندس مزدوری پول و منافع شخصی ست . مزدوران دو دسته شده اند: مزدوران سخت و مزدوران نرم. مزدوران فقط درعرصه های نظامی و امنیتی و درگیری های فیزیکی عمل نکرده اند، گسترش و نقش رسانه ها جایگاه و اهمیتِ "مزدوریِ نرم" را درمبارزۀ مستبدین وقدرت های استبدادی علیه دگراندیشی وروشنفکری ومخالفت به سطح توانائی وتاثیرگذاری" مزدوری سخت" رسانده است.
برای تعریف و شناخت عملکرد " مزدوری سخت " کافی ست در حکومت اسلامی به رفتار گروه هائی از شبه نطامیان و نظامیان، ماموران امنیتی و اطلاعاتی و قضائی، گروه های فشار و کشتار، جوخههای ربایش و کشتار، نیروهای لباس شخصی و عوامل کشتار دگراندیشان سیاسی وعقیدتی، روشنفکران ومخالفان توجه و دقت شود، مزدوران یا قاتلان اجاره ایی که به عنوان آمر وعامل خدمت ها به حکومت اسلامی کرده اند. ازاین دست مزدوران در ضرب و شتم و ایجاد ارعاب و وحشت تا ترور و قتل و کشتار استفاده شده است. مزدوران به طورمعمول ازمیان افراد ماجراجو و کسانی که روان سرکوب شدۀ آنها با درگیری های فیزیکی و اعمال خشونت و قساوت التیام و آرام میگیرد و حس قدرت طلبی شان را ارضاء می کند، برگزیده میشوند.
درطولِ تاریخ مان سلاطین و روحانیون، از هخامنشیان تا حکومت اسلامی، از مزدوران سخت، محلی (بومی) یا غیرمحلی، به کرات استفاده کردهاند. درانقلاب مشروطه علاوه برنیروهای شبه نظامی و نظامیِ مزدوری، از" لوطی های بدکردار" و درکودتای 28 مرداد سال1332 ازنقش مزدوران داخلی در پیروزی کودتا گفته شده است، مزدورانی که برخی از آنان از میان لوطی ها و جاهلها ولاتها بودند. (همهی لوطی ها و جاهلها و لاتهای شرکت کننده علیه انقلاب مشروطه و یا کودتای 28 مرداد، شورش 15 خرداد سال 1342 و انقلاب بهمن 1357 مزدور نبودند و فقط به خاطر کسب پول و منافع مادی به کارهائی که از آنها خواسته شد، دست نزدند. در فرهنگ جاهلیسم علائق و گرایشهای میهنی، دینی وعاطفی عمل کرده و میکند. بسیاری از آنها به نیروی اعمال سلطه و در خدمت حکومتها و قدرتهای سیاسی و دینی بَدَل نشدند، اینان بر مبنای اعتقادهای مذهبی و ناسیونالیستی، پای بندی به پارهای سنتهای موجود درجامعه، علاقه به دربار و شخص شاه یا خمینی، وطن و ملیت، و وابستگیهای دیگر به نظام سیاسی یا دینی، به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی روی آوردهاند. بنابراین این گروه را یک دست نمی توان مزدور دانست، همچنان که لوطی ها را به نیک کردار و بدکردار و...تقسیم کرده اند).
"مزدوران نرم" اما عرصه فعالیت و کارشان متفاوت است. عرصه سخن و قلم، منبروروضه و مداحی، روزنامه و کتاب و رادیو و تلویزیون ودیگر شبکه های اجتماعی و رسانه ای جولانگه این دست مزدوران بوده و هست. مزدوران عرصه "مزدوریِ نرم" درحکومت اسلامی، به ویزه شاغلان درخارج از کشور، که اکثرآنان مزدورانی به ظاهر خشونت گریز و مخالف منازعه فیزیکی و زور و اجبارمی نمایند، بیشترازمیان شبه روشنفکران و اهل قلم، به ویژه اربابان روزنامه ای و رادیو و تلویزیونی و اینترنتی و سایر شبکه های اجتماعی دستچین شده اند. این مجموعه درلباس و شمایل " نخبگان سیاسی و فرهنگی"، " ژورنالیست و برنامه سازرادیو و تلویزیون" ، " تحلیل گرمسائل سیاسی" در واقع " خبرنگاران مزدور" و " نویسندگان مزدور( هَک رایتر)" ، " تحلیل گران سیاسی مزدور" ...هستند که با ابزارهای فرهنگی و هنری، اجتماعی و سیاسی کار تبلیغ و ترویج همراه با افکارعمومی سازی، پذیرش و توجیه و تحکیم استبداد دینی و تحقق خواست واراده حکومت اسلامی را برنامه ریزی، مهندسی و مدیریت می کنند.
هدف" مزدوران نرم" در جنگی نرم و روانی درراستای تلقین پذیرترکردن مخاطب ها و تاثیرگذاری برافکار و رفتار آنان درنحوه انتخاب کردن ها و تصمیمگیری ها، فرایند ارزش گذاری ها، هویت و حافظه سازی ها، شایعه سازی و خبرسازی های دروغین و هدفمند، جهت دادنِ افکارعمومی و ایجاد الگوهای فکری و رفتاری مورد نظراربابان شان، که قدرت های مستبدِ ریز ودرشت هستند، قرار دارد.
مزدوران نرم، همچون مزدوران سخت، افراد و یا نیروهای داوطلبی هستند که دستیابی به پول و قدرت وموفقیت و شهرت و پیروزیِ آسان، انگیزه ها و محرکهای اصلی برای آنان است. اینان نیز، بسانِ مزدوران سخت، تهی ازهرگونه حس انسانی و نوع دوستی وشفقت، درخدمت قدرتهای سیاسی و دینی ( مذهبی) به ویژه جباران و ستمگران بودهاند. مزدوران نرم علاوه برپول و امکان های مادی، آلوده و مبتلا به روش و منشِ مزدور صفتانه، با کسب شهرت رسانه ای روانِ خود شیفته و محرومیت های عاظفی، ناکامی وبی اعتمادی شان را تسکین می بخشند." ایگو"ی ضعیف و محرومیت های دوران کودکی و نوجوانی و ماجراجوئی نیز برخی ازعوامل کشیده شدن شبه روشنفکران سیاسی و فرهنگی و هنری، به ویژه پاره هائی از اهل قلم و بیان به "مزدوریِ نرم" هستند. مزدوران نرم همچون مزدوران سخت چشم به دست " سرور" و قدرت دارند، حکومت اسلامی نمونه است. شاید چیزی کف دست شان نگذاشته باشد اما حس مزدورصفتی را ارضاء کرده است. تجربۀ " مزدوران نرم"ِ وطنی نشان داده است نوعِ و شکل نظام استبدادی برای این جماعت مهم نبوده و نیست، و فرقی هم برایشان نکرده و نمی کند که "سرور" و مراد مُکلا باشد یا دستاربند، تاج برسرداشته باشد یاعمامه.
چند واژه و اصطلاح:
Mercenary & Freelance
امروزه برای معادل مزدوری واژه های فوق بکاربرده می شوند که البته تفاوت هائی دارند.اصطلاح " فری لنس" به عنوان معادل مزدوری را بیشتر اصطلاحی رایج در قرن هجدهم می دانند که نخستین بار نویسنده و شاعرمشهوراسکاتلندی، " سروالتراسکات" ( 1771-1832) در رمان " آیوانهو" به کار برد.
Hack Writer
معادل نویسنده مزدوریا اجیربکاربرده شده است.
Fake news/ Hoax
خبرهای دروغ ، اطلاعات نادرست ،" ضد اطلاعات"
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، یک مسجد در برلین افتتاح شده که هدف خود را گسترش رویکردهای لیبرالی از اسلام معرفی کرده است. این مسجد پیش نماز زن دارد و زنان و مردان دوشادوش یکدیگر به نماز می ایستند. در آیین اسلام زنان و مردان در جایگاه های جدا نماز می گذارند.
پیش نماز مسجد «ابن رشد- گوته» در برلین یک زن آمریکایی-مالزیایی به نام «آنی زونه وِلد» است که خود اذان را با صدای بلند می خواند. آیین افتتاحیه این مسجد جنجالی با حضور میهمانانی مسیحی و یهودی و نیز پوشش گسترده تصویری همراه بود. بانیان این مسجد که هشتادوهشتمین مسجد در برلین به حساب می آید می گویند قصد دارند درهای آن را به روی همجنسبازان نیز باز کنند.
به پدیده انتخابات در نظام جمهوری اسلامی از زوایای گوناگونی پرداخته شده است، از اصولا غیر دمکراتیک بودن و مهندسی شدن آن توسط حکومت، تا تفسیر آن بعنوان یک رفراندوم علیه سیاست های جنگ طلبانه و اقتدارگرایانه رهبری این نظام و اصولگرایان سخت سر و تندرو. از شرکت نسبتا بالای مردم در انتخاب نامزدها نیز تحلیل های متفاوتی می شود. رهبری نظام اسلامی مطابق معمول شرکت نسبتا گسترده مردم را دال بر مشروعیت و مقبولیت خود و حکومت تحت رهبری خود می داند، و بخشی از مخالفین و اپوزیسیون نیز حضور نسبتا گسترده رای دهندگان در پای صندوق رای را بعنوان یک نه بزرگ به خامنه ای و اقتدارگرایان و دفاع از دمکراسی معرفی می کنند.
در هر دوره ای از انتخابات نیز سعی می گردد که یک گفتمان و خواست مشترک برای دلایل حضور مردم در انتخابات تئوریزه گردد؛ برای مثال در دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری گفته می شد که حضور مردم در پای صندوق رای یک پیام مشخص برای رهبری و اقتدارگرایان داشته است و آن پیام، همانا صلح، حفظ امنیت مرزهای کشور و پرهیز از گسترش جنگ های خاورمیانه به داخل کشور از طریق یک رابطه مسالمت آمیز و عاری از تنش با کشورهای منطقه، غرب و بویژه امریکا بوده است. در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۷۶ و ۱۳۸۰ که محمد خاتمی پیروز آن بود، مطرح می گردید که گفتمان اصلی در آن دوره، آزادی خواهی و مطالبات سیاسی بوده است.
البته در اینکه در هر دوره ای از انتخابات رقابتی در ایران یک گفتمان واحد نقش محوری می یافته است تردیدی نمی توان داشت و قطعا نیز خواست اصلی رای دهندگانِ به نامزدهای جناح های اصلاح طلب ویا اعتدال گرا پیگیری و تحقق این خواسته ها بوده است. اما بنظر نگارنده در بسیاری از تحلیل های صورت گرفته پیرامون انتخابات به یک موضوع بسیار مهم کمتر پرداخته شده است.
این موضوع که بهانه این یادداشت می باشد نقش روشنفکران و بخش های نخبه جامعه ایران در مقاطع فعالیت های انتخاباتی است. سوال مهمی که در این رابطه می تواند مطرح شود این است که آیا اصولا نقش روشنفکران و نخبگان یک جامعه را می توان تنها در یافتن گفتمانها و مطالبات موجود در جامعه، در هر مقطع از تحولات آن، و سپس تئوریزه کردن این گفتمانها خلاصه نمود؟ و آیا وظیفه روشنفکر و پیشروان جامعه، در درجه اول همراهی با مردم در جهت تحقق خواسته هایشان است؟ علت اصلی انتخاب این زاویه ورود به نقش روشنفکران ایرانی در جریان انتخابات رقابتی در جمهوری اسلامی در این واقعیت نهفته است که بنظر نگارنده (حداقل) بخش مهمی از روشنفکران و نخبگان جامعه ایران در نیم قرن اخیر، چنین نقشی را ایفا کرده اند و بطور جدی و فعال با خواست ها و مطالبات مردم در هر مقطع تاریخی نه تنها همراهی نشان داده اند، بلکه آنها را در قالب گفتمان و یا نظریات ایدئولوژیک تئوریزه نموده اند.
برای مثال شاه ایران در اوائل دهه پنجاه شمسی پروژه مدرنیزاسیون ایران را با انقلاب سفید سال ۱۳۴۱ رقم زد. پروژه ای که هدف آن نوگرایی در ساختارهای اقتصادی و تولیدی کشور بود؛ پروژه ای که البته بدون اصلاحات سیاسی و لیبرالیزه کردن مناسبات سیاسی-اجتماعی ایران نمی توانست به پیش برود. موفقیت و یا عدم موفقیت این برنامه اصلاحی و اینکه شاه ایران تا چه اندازه اراده و درک لازم برای رهبری تحقق این اصلاحات را داشت موضوع این یادداشت نیست. اما در هر حال با رقم خوردن این اصلاحات می توان گفت که فرایند رشد طبقه متوسط و لیبرالیزاسیون ایران افتان و خیزان آغاز گردید. فرایندی که در هر حال تبعات اجتماعی و فرهنگی خود را داشت و ما اثرات آنرا در آزادی های اجتماعی و فرهنگی آن سالها به یاد داریم. اثرات و پیامدهایی که البته عمدتا در بخش های متوسط شهر نشین قابل مشاهده بودند.
در حاشیه این تحولات واقعیت دیگری نیز در جامعه ایران آنزمان خودنمایی می کرد. بخش ها و طبقات سنتی جامعه ایران در دهه پنجای شمسی از گستردگی و حجم قابل توجه ای برخوردار بودند. همچنین در این دوران، بخش ها و طبقات مزبور نه از دست آورد های اقتصادی و نه از فرایند مدرنیزاسیون و لیبرالیزاسیون می توانستند بهره ببرند. حتی می توان گفت که بخش ها و طبقات سنتی و پائینی جامعه برخی از آزادی ها اجتماعی و فرهنگی آن دوران را نمی پسندید و مخالف فرهنگ و عقاید مذهبی خود می دانستند.
در این دوران واقعیت دیگری نیز وجود داشت. سالهای شصت و هفتاد میلادی سالهای اوج مبارزات ضد امپریالیستی و استقلال طلبانه نیز بود، و طبیعتا جامعه ایران و بویژه روشنفکران آن از این تحولات و تبعات آن نمی توانستند بی تاثیر و بی نصیب بمانند. در همین مقاطع است که بخشی از روشنفکران ایران از جمله علی شریعتی و جلال آل احمد، با مظاهر مدرنیته و فرایند لیبرالیزاسیون، بعنوان سوغات های غرب و بهانه های نفوذ امپریالیسم در ایران، به مخالفت جدی بر می خیزند و با روحانیت سنتی و بخش های عقب افتاده و مذهبی جامعه ایران هم صدا می گردند و بر گفتمانهای دینی روحانیت شیعه به رهبری خمینی جامه مدرن و ایدئولوژیک می پوشانند.
از این مقطع به بعد است که بنظر نگارنده یک تحول اساسی، حداقل در بخش مهمی از روشنفکران جامعه ایران، آغاز به شکل گیری می کند. این بخش از روشنفکران، در لباس یک روشنفکر مردمی و یا توده ای (منظور وابستگان به حزب توده نیست) سخنگو و تئورسین بخش ها و طبقات سنتی جامعه می گردند و تلاش می ورزند که گفتمانهایی انقلابی و یا ظاهرا مدرن را از متن فرهنگ سنتی و مذهبی بخش ها و طبقات مزبور استخراج نمایند. با این باور که اصالت های ملی و مذهبی جامعه ایران، برای دست یابی به استقلال و حاکمیت ملی، را باید در درون این طبقات جستجو نمود و سرانجام نیز بدست آنان حکومت محرومین و مستضعفان را بنا نهاد.
همانطور که در سالهای قبل از وقوع انقلاب اسلامی روشنفکران عوام زده و مردمی از نظر دامنه و امکان فعالیت های قلمی و اجتماعی-سیاسی بر دیگر نخبگان فرهنگی و سیاسی جامعه ایران، که آینده کشور خود را در ادامه و تعمیق مدرنیزاسیون و لیبرالیزاسیون می دیدند، دست بالا را داشتند، و روشنفکران سکولار، لیبرال و دمکرات در اقلیت بودند؛ پس از انقلاب اسلامی نیز این وضعیت ادامه می یابد و نه تنها این تعادل قوا به هم نمی خورد، بلکه اصولا جریان روشنفکری لیبرال-سکولار بعنوان دشمن انقلاب معرفی می گردد و بتدریج از صحنه سیاست حذف می شود. در این دوران بخشی از روشنفکران مارکسیست نیز به خیل روشنفکران توده گرا و عوام زده می پیوندند و همصدا با بخش های سنتی و مذهبی جامعه ایران موانع جدی و "مسلح به سلاح های سنگین" در برابر پروسه لیبرالیزاسیون و مدرنیزاسیون جامعه ایران برپا می نمایند.
از این دوران است که جایگاه و نقش اصلی روشنفکر و نخبه در ایران که بنظر نگارنده نه سخنگو و نماینده توده مردم بلکه می بایست پیشرو و چراغ راهنما که مسیر آینده را روشن می سازد باشد، دچار آسیب های جدی میگردد و همانند دوران پیش از انقلاب، میدان فعالیت عملا در دست این روشنفکران عوام گرا و توده زده می افتد. این آسیب آن اندازه جدی و عمیق است که همچنان، پس از چندین دهه از تشکیل جمهوری اسلامی و لمس و دیدن نتایج به شدت اسفباری که مبارزات و فعالیت بسیار گسترده ضد لیبرالها ببار آورد، و نیز با وجودیکه نقش و عملکرد اینچنین روشنفکران در پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت جمهوری اسلامی برای عموم مردم و بویژه نسل جوان ایران آشکار شده است، اما ملاحظه می کنیم که هنوز بخش مهمی از روشنفکران ایرانی همچنان خود را نماینده و سخنگوی مردم می پندارند و مانند گذشته نقش اصلی خود را گفتمان سازی بر مبنای مطالبات و خواسته های مردم و البته در کادر و چهارچوب فرهنگ و اعتقادات مردم می دانند و یا عملا تبدیل به یک تحلیلگر سیاسی که با نگاه و منش رئال پولیتیک به دنیای سیاست وارد می شود، گردیده اند.
حال شاید برای خواننده این یادداشت روشن شده باشد که منظور نگارنده از طرح سوالی که در ابتدای این یادداشت آمد چیست. که آیا وظیفه روشنفکر فقط در ترجمه خواسته ها و مطالبات مردم در هر مقطع زمانی و تبدیل آن به گفتمان های جدید خلاصه می شود؟ کاری که چندین دهه است بخشی از روشنفکران ایران با آن مشغولند. برای مثال آیا وظیفه یک روشنفکر فقط تئوریزه کردن خواسته های مردم در مقطع انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران و در بوق و کرنا کردن مطالبه عمومی مردم برای تامین امنیت و فرار از جنگ و بسیج مردم علیه جناح های جنگ طلب می باشد؟
شاید از منظر نقش و عملکرد بخشی از روشنفکران ایران در مقطع انقلاب اسلامی و در چند دهه اخیر، شرایط ایران قابل مقایسه با تحولات اجتماعی-سیاسی نیمه اول قرن بیستم در اروپا باشد. در این رابطه فیلسوف اسپانیایی اورتگا ای گاسِت (Ortega y Gasset) در سال ۱۹۳۰ میلادی کتابی تحت عنوان "برآمد توده مردم" منتشر می کند. وی برآمد توده های مردم و فرهنگ توده ای را یکی از شاخصهای مهم تحولات اجتماعی آن دوران می شناسد و معتقد است که یکی از علت های اصلی توقف فرایند لیبرالیزاسیون در اروپای آن زمان همین برآمد توده ها و رشد فرهنگ توده ای بوده است. برآمدی که بخشی از روشنفکران و نخبگان را نیز به همراه خود می کشاند و آنان را نیز تبدیل به روشنفکران توده ای و عوام زده می سازد و سرانجام نیز بخشی از آنان را به بر کرسی قدرت می نشاند. وی رشد ناسیونال-سوسیالیسم در برخی از کشورهای اروپایی از جمله آلمان و جنبش های چپ و سوسیالیستی را نتیجه این برآمدهای توده ای می داند که در برابر فرایند لیبرالیزاسیون موانع جدی ایجاد کردند و سرانجام نیز قاره اروپا را صحنه جنگهای خونین ساختند.
اریک فروم نیز همین تحولات را از منظر روانشناسی مورد بررسی قرار می دهد و علت برآمدهای توده ای مردم و اقبال رهبران توده ای را در انگیزه ترس و فرار از آزادی جستجو می کند. آزادی های فردی و استقلال در تصمیم گیری که ظاهرا مردم آنزمان (در اوان فرایند لیبرالیزاسیون) از آن گریزان بودند و ترجیح می دادند که در زیر چتر رهبران مقتدر که خواسته های آنها را نمایندگی می کنند در امنیت و آسایش و رفاه به زندگی ادامه دهند.
به سخن دیگر، از نظر این متفکرین مقام و جایگاه روشنفکران و نخبگان با توده مردم عوض می شود و این توده ها هستند که با برآمد خود، حال یا بخاطر فرار از آزادی و یا برای تامین امنیت و آسایش، جای روشنفکران را می گیرند و آنان را عملا دنباله رو خود می سازند. ما در اکثر تحولات مهم و تاریخ ساز قرن بیستم، از انقلاب اکتبر تا ظهور فاشیسم در آلمان، ایتالیا و اسپانیا جایِ پا و اثرات این جابجایی را بخوبی می توانیم مشاهده کنیم. تحولاتی که هر کدام به سهم خود فرایند لیبرالیزاسیون را کند و یا برای یک دوره زمانی متوقف ساختند. انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ نیز در همین ردیف قرار می گیرد، انقلابی که توده ها و روشنفکران و رهبران عوامگرا را به قدرت رساند و روشنفکرانی که با این موج توده ای همراهی نشان نمی دادند به حاشیه راند و به اشکال مختلف حذف نمود.
با وجودیکه نمونه های تاریخی و عینیِ تحلیل و نظریه پردازی های اورتگا ای گاسِت در مورد آسیب های ناشی از برآمد توده ها و نقش روشنفکران عوام گرا، و نیز گسترش فرهنگ توده ای، عمدتا به نیمه اول قرن بیستم باز می گردند و در دوران حیات خود او بوقوع پیوستند، و اگرچه با پایان جنگ دوم جهانی و سپس خاتمه جنگ سرد، فرایند لیبرالیزاسیون، ابتدا در اروپای غربی، جان تازه ای گرفت؛ و اگرچه بجرات می توان گفت که تاریخ اعتبار رهبران کاریزماتیک و نظامهای توتالیتر و ایدئولوژیک گذشته است و حتی نظامها سیاسی اقتدار گرا نیز مجبورند تا حدودی قواعد دمکراسی را ( البته بصورت کاملا کنترل شده) رعایت کنند، اما در اینکه اکنون در قرن بیست و یکم، جوامع بشری در برابر برآمدهای توده ایِ مشابه اوائل قرن گذشته مصون شده اند، باید تردید جدی داشت.
البته اگر ما خود را بطور فرضی در دهه های اول قرن بیستم قرار دهیم و از این منظر به مشاهده تحولات سیاسی قرن بیست و یکم بنشینیم به احتمال زیاد و در وحله اول، هیچ اثری از برآمد توده ها و فرهنگ توده ای شبیه قرن بیستم را نخواهیم دید، بلکه بر عکس، می بینیم که اکثریت مردم به حقوق فردی خود آشنا شده اند و نه تنها از آزادی های فردی گریزان نیستند بلکه آنها را بشدت نیز پاس می دارند،؛ از رهبران توتالیتر و کاریزماتیک که همه گله وار بدنبال او راه می افتادند نیز خبری نیست و آنان نیز به تاریخ پیوسته اند.
واقعیت این است که اگرچه اشکال سیاسی و تجربه شده برآمدهای توده ای قرن گذشته قابل تکرار نیستند، اما این واقعیت نباید ما را سریعا قانع سازد و به این نتیجه برساند که ما در قرن بیست و یکم دیگر شاهد برآمدهای توده ای و فرهنگ توده ای نخواهیم بود. رشد و گسترش پوپولیسم در سالهای اخیر و حمایت های قابل توجه از رهبران این جریان دال بر این است که پدیده برآمد توده ها و ظهور روشنفکران و رهبران پوپولیست و موج سوار هنوز زنده است. پدیده ای که البته دیگر در اشکال سابق و حتی بواسطه حالات روانی که اریک فروم تحت عنوان گریز از آزادی به آن اشاره می کند، تکرار نمی شود.
امروزه مکانیزمها و عوامل روانی دیگری در برآمدهای قرن بیست و یکمی توده ها نقش دارند و این برآمده ها و رهبران و روشنفکران خاص خود را زنده نگاه می دارند. در قرن گذشته پروپاگاندای دولتی و تبلیغات شبانه روزی از طریق بلندگو های رسمی گله توده ها را به سوی در باغ سبز و امید های واهی و دروغ می راند. امروزه اما این انگیزه گریز از آزادی نیست که مردم را وادارد که به گله توده ها بپیوندند، بلکه فردگرایی های شدید که به خود شیفتگی رسیده اند و عدم اعتماد عمومی به نظامهای سیاسی موجود، به کمک رسانه های عمومی اینترنتی مانند فیسبوک، زمینه ساز نوع جدیدی از برآمد های توده ای شده اند که بعلت نقش و تاثیر گسترده و همه گیر آن، بسیاری از روشنفکران و رهبران سیاسی را نیز عوام زده نموده و مردم در واقع از طریق دهان و زبان آنها حرف های خود را می زنند و آنان را سخنگویان خود ساخته اند.
امروزه جامعه مصرفی و خود شیفته که در پی اهداف آنی و کوتاه مدت خود است و بیش از هر چیز به امنیت و رفاه خود می اندیشد حرف اول را می زند. برآمدهای توده ای قرن بیستم یکم دیگر توسط رهبران کاریزماتیک و توتالیتر اداره نمی شوند، این خود تک تک آحاد این جوامع هستند که از طریق شبکه های نامرئی دیجیتالی این برآمد را شکل می دهند و بخش مهمی از روشنفکران و نخبگان و سیاست مداران را به همراه خود ساخته و سخنگوی خود نموده اند. امروزه پوپولیسم فقط در وجود یک رهبر پوپولیست نمود پیدا نمی کند، بسیاری از رهبران و روشنفکران نیز برای پیوستن به این برآمد و جلب آرای بیشتر، وعده ها و شعارهای پوپولیستی می دهند.
در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران، بسیاری از تحلیلگران سیاسی و مدعی روشنفکری مطرح می کردند که خواست اکثریت جامعه ایران امنیت، رفاه و آسایش است و ما باید با این خواست همراهی نشان دهیم و از این مطالبات، گفتمان اصلاح طلبی و اعتدال گرایی، در چهارچوب همین نظام، بسازیم؛ زیرا در غیر این صورت امنیت و آسایش مردم حفظ و تامین نمی گردد. این طرز فکر و نحوه ورود به انتخابات بنظر نگارنده آثار و جا پاهای بسیار بارز و روشنی از پدیده دیرپای روشنفکران توده ای و عوام گرا را در درون خود دارد؛ که حاملان این طرز فکر همیشه چند گام پشت سر مردم حرکت می کنند و خود را با برآمدهای مقطعی و خواسته های کوتاه مدت آنها همراه می سازند. همانطور که اورتگا ای گاسِت مطرح می کند، امروز نیز مانند اوائل قرن بیستم، ضرورت وجود روشنفکران و نخبگان پیشرو و دور اندیش و نقاد، که بر موج برآمد های مقطعی توده ای سوار نمی شوند و حتی جرات شنای بر خلاف جریان آب را دارند، بسیار بسیار احساس می شود.
https://haghaei.blogspot.com
به گزارش ایلنا، حسین الله کرم در صفحه اینستاگرام خود بیانیه شوراى هماهنگى حزبالله درباره ریشههاى دانشجویان حزب الله نمازجمعه را منتشر کرد که متن آن به این شرح است:
آنگاه که دانشگاهها پس ازپیروزى انقلاب، به کانون اصلى اپوزسیون و محلى براى جذب و یارگیرى تشکیلاتى چریکهاى فدایى، منافقین و تبدیل شد، دانشجویان حزب الله نمازجمعه بوجودآمد.
١-دانشجویان حزب الله امر تخلیه ستادهاى جنگى گروهکها را در دانشگاهها دنبال کردند، آنها از اواخر فروردین ١٣٥٩ در پاکسازى گروهکها بدلیل کشف رابطه آنان با ضدانقلاب طى سه روز شرکت کردند که در نتیجه تعدادى از آنان مجروح نیز شدند.
٢-دانشجویان حزب الله باردیگرا ز اواسط سال ١٣٧٤در برابر اساتیدغربگرایى قرار گرفتند که ازسوى بخشى ازدولت وقت حمایت مىشدند.
٣-این وضعیت اساتید غربگرا را در سال١٣٧٦ به سطح تئورىپرداز دولت موسوم به دوّم خرداد ارتقاء داد. برهمین اساس اتحادیه دانشجویان وفارغ التحصیلان حزب الله تشکیل شد و دبیر کل آن ازدانشجویان دانشکده هنر دانشگاه تهران، جانباز٧٠ در صدآقاى حسن سماواتى انتخاب شد، مناظره جانباز٧٠ درصد آقاى دکترتورانى ازفارغ التحصیلان اتحادیه دانشجویان حزب الله وآقاى تاجزاده معاون سیاسى وزارت کشور درآن سالها در شبکه سه سیما پرده از چهره تزویر و سرکوب جریان موسوم به دوّم خرداد در دانشگاهها را برداشت.
٤-آخرین کار دانشجویان حزب الله اعتراض سال گذشته درباره حذف درس رهبر کوچک (ماجراى چگونگى شهادت حسین فهمیده) ازکلاس ششم دبستان بودکه سازمان پژوهش آموزش وپرورش باپذیرش اشتباه قول جبران و بازگرداندن این درس راداد. اما متاسفانه آن را درحذف مطالب شهید نواب صفوى درمقطع متوسطه تکرارکرد، برهمین اساس جبران انحرافهاى آموزشى که براساس سند٢٠٣٠یونسکوصورت گرفته در دستور کار اتحادیه قرار دارد.اساس عملکرد اتحادیه بر اجراى بند میم وصیت نامه امام راحل قراردارد.
٥-اینک دانشجویان حزب الله نمازجمعه تهران، ماننداوّل انقلاب شکل گرفته است تا امر آتش به اختیار امام خامنهاى رابه سان بندمیم وصیت نامه به اجرا درآورند. آنها متشکل از دانشجویانىاند که درنماز جمعه تهران شرکت مى کنند، اکنون دبیرکل آنان از دانشجویان دانشگاه امیرکبیراست وجلسات هفتگى شوراى مرکزى آن هرچهارشنبه عصر در مسجد ارک برگزار میشود.
٦- این تشکل شکایت از وزارت ورزش وجوانان دارد که صدها تماشگر دختر و زن را بطور غیرقانونى وغیرشرعى به مسابقات اخیروالیبال مردان کشانده است.
العربیه - شرکت راهآهن تونس اعلام کرد درباره یک راننده قطار که به منظور خریدن هلو از یک فروشنده بینراهی، قطاری مملو از مسافر را متوقف کرده است، تحقیق میکند.
در بیانیهای که شرکت راهآهن تونس در صفحه فیسبوک این شرکت منتشر کرده، ضمن ابراز تاسف نسبت به رفتار راننده قطار مذکور، رفتار او را ناشایست و غیرمسئولانه توصیف کرده است.
در ویدئویی که مسافران قطار منتشر کردهاند مشخص میشود، یک قطار مسافربری تونسی در روز 14 ژوئن 2017 که از شهر المهدیة (شرق میانه) حرکت کرده بود، ناگهان در کنار یک فروشنده بینراهی متوقف شده و دقایقی بعد فروشنده یک کیسه هلو را به شخصی که احتمال میرود راننده قطار باشد، تحویل میدهد.
مسافران این قطار شگفتزده، داستان خرید هلو در نقطهای خارج از ایستگاههای قطار را دنبال کرده و پس از دقایقی قطار مجددا به حرکت درآمد.
مسافری که این ویدئو را ضبط کرده است، گفت: «قطار را متوقف کرد تا هلو بخرد.» فیلم این حادثه واکنشهای متفاوتی را در شبکههای اجتماعی در پی داشته است. یکی از کاربران در زیر این ویدئو در فیسبوک نوشته است: «راننده قطاری که از المهدیه میآمد، قطار را متوقف کرد تا برای همسر باردارش که ویار دارد، هلوی تازه بخرد.»
رادیو زمانه: داخل ساختمانی با آجرهای قرمر، جدیدترین و شاید عجیبترین مسجد برلین قرار دارد: مسجدی که سیران آتش، در آن انقلابی فمینیستی برپا کرده است.
این صدای زنی موذن است که میگوید: «خدا بزرگ است» و مسلمانان را برای نماز فرا میخواند. در یک اقدام سنت شکن دیگر، زنان و مردان که معمولا برای نماز از هم جدا میشوند، روی زمین کنار هم نشستهاند و نماز میخوانند.
سیران آتش که خودش را یک مسلمان فمینیست مینامد، بنیانگذار این مسجد جدید است. او قدم روی فرشی کرمرنگ میگذارد و خطبه میخواند. دو امام جماعت، یک زن و یک مرد، بعداً نمازهای روز جمعه را به عربی میخوانند. نماز با پیوستن دو خاخام برای بازدید و خواندن یک آهنگ به عبری که درباره دوستی است، پایان مییابد.
نماز جمعه در مسجد ابن رشد- گوته این چنین پایان مییابد: ارائه گونهای دیگر از اسلام. با وجود مشکلاتی مانند افراط گرایی در اروپا و سراسر جهان، آتیس و حامیان او میگویند که برای این مشکلات راه حل سادهای دارند: ارائه اسلامی پیشرو و حتی فمینیستی.
آتش میگوید: «هدف ما این است که به اسلام لیبرال فضایی امن ببخشیم. من در مساجد عادی که در آن زنان باید در اتاقهای زشت پشتی نماز بخوانند، احساس مورد تبعیض قرار گرفتن میکنم.»
با وجود اینکه در کنار حمایتهای امیدوارکننده، انتقادهایی هم به این مسجد وجود دارد اما این مسجد در شمار یکی از مساجد لیبرالی است که در سالهای اخیر اغلب یک زن آنها را بنیان گذاشته است.
حامیان این مسجد آن را پادزهری در مقابل تبعیض جنسیتیای که در مساجد وجود دارد میدانند. در مساجد عادی، اغلب زنان مسلمان مجبورند در فضاهای کوچک نماز بخوانند اما این مسجد فمینیستی به دنبال ایجاد تغییر است.
در لندن یک مسجد به نام «مسجد ابتکاری دربرگیرنده» در سال ۲۰۱۲ از سوی یک زن بنیان گذاشته شد. امامان زن مرتب در این مساجد نماز میخوانند. مردان و زنان در آن در یک مکان عبادت میکنند و گیها و لزبینها هم در آن امکان حضور دارند. اخیرا، در کالیفرنیا و سوییس و دانمارک هم مساجد مختلط یا مساجد زنانه ایجاد شده است.
زنان و مردان به شکل سنتی جداگانه نماز میخوانند. برخی میگویند که قرآن جداسازی زن و مرد را ترویج نکرده است اما برخی میگویند که صدای زنان هنگام نماز نباید شنیده شود.
چنگ اندازی به صورت رقبا!
فرارو - یک کارشناس مسائل بین الملل گفت: هر آنچه که این روزها یا ماههای اخیر از مقاماتی ترکیه شنیده می شود صرفا چنگ اندازی به صورت رقبا است تا حداقل بتوانند افکار عمومی داخل کشور خودشان را راضی کنند و غیر از این حمله های لفظی به ایران یا عربستان هیچ سودی برای آنها ندارد.
حسن لاسجردی تحلیلگر مسائل ترکیه در خصوص ادعاهای اخیر اردوغان مبنی بر اینکه ایران به دنبال توسعهطلبی فارسی و فرقهای در خاورمیانه است، در گفتوگو با فرارو گفت: با نگاهی به تاریخ رابطه ایران و ترکیه متوجه خواهید شد که معمولا روابط نزدیکی با یکدیگر نداشته اند و در برهه های مختلف زمانی اختلافات میان ما و آنها عمیق تر هم شده است و حالا در یکی از این زمانها قرار داریم که به دلیل حوادث منطقه و نوع نگاه اعتقادی به مسائل منطقه، روابطمان تا حدودی تیره شده است.
وی ادامه داد: در مورد قسمت اول مشکلات ما و ترکیه میتوان به مسائل داخلی عراق و سوریه اشاره کرد که ترکها بسیار تمایل داشتند که مدل خودشان را در این کشورها اجرایی کنند و مشکلات را حل کنند اما با توجه به شرایط و نفوذ ایران در این دو کشور، موفقیتی نصیب آنها نشد.
او افزود: مورد دوم اختلافات به نوع نگاه و نگرش این کشور برمی گردد. آنها تمایل زیادی به جریان اخوانی دارند که این جریان هم نگاه و متفاوتی نسبت به ایران در خصوص مسائل سیاسی و مذهبی دارد. به عنوان آنها به دنبال خلافت اسلامی هستند که این با دیدگاههای ایرانی فاصله زیادی دارد.
«حمید رسایی» نمایندهی تندروی مجلس قبل که برای مجلس جدید ردصلاحیت شده است، در یادداشتی تند در واکنش به اظهارنظر دکتر حسن روحانی، نوشت: انگار که او تفاوت «مقبوليت» با «مشروعيت» را نمیداند یا بین این دو تلازمى میبیند و معتقد است که «مشروعيت» حکومت، منوط به «مقبوليت» آن است!
به گزارش انصاف نیوز، متن یادداشت رسایی از حامیان ابراهیم رئیسی، کاندیدای شکست خوردهی انتخابات اخیر، با تیتر «علامت سئوال روی مشروعیت جایگاه روحانی!» که با ادبیاتی تندروانه نوشته شده در پی میآید:
آقای حسن روحانی در جمع پزشکان به مناسبت ایام شهادت امیرالمومنین گفته است:
۱٫ «حکومت علی(ع) با خواست و اصرار مردم تشکیل شد.
۲٫ حضرت فرمودند: اگر شما مردم فرد دیگری را انتخاب کنید، من در اطاعت از او که شما مردم آن را برگزیدید، اولین نفر خواهم بود.
۳٫ مبنای ولایت و حکومت از دیدگاه علی (ع) انتخاب و نظر مردم بود.
۴٫ در دنیای دمکراسی امروز کمتر سراغ داریم که مردم یک کشور، تمام خواستهها و حرف خود را در دوران انتخابات با صدای بلند و رسا بیان کنند و در اجتماعات بزرگ آن را بگویند.»
روحانی با طرح این موضوع به دنبال القای این نکته است که با توجه به انتخاب ۵۷ درصدی اش در انتخابات ریاست جمهوری، آنچه او میگوید، خواست مردم است، بنابر این آنچه او میگوید مشروعیت دارد و بقیه ارکان نظام جمهوری اسلامی نیز ملزم به پذیرش نظر او هستند.
این برداشت درباره منبع مشروعیت ولایت از عمامه به سری که پیشتر، از قیام عاشورای حسینی(ع)، درس مذاکره و از صلح تحمیلی به امام حسن(ع)، درس ایثار و خودگذشتگی گرفته و خیانت یاران حسن بن علی(ع) را تقدیس میکند، البته عجیب نیست.
العربیه - به دنبال اعلام دستگیری 5 تن از اعضای گروه بلوچی "انصار الفرقان" در بندر چابهار یک منبع نزدیک به این گروه در تماس با "العربیه.نت" اظهارات محمود علوی وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران مبنی بر کشته شدن دو عضو این گروه بلوچ و دستگیری 5 تن دیگر را تکذیب کرد و اعلام کرد سه تن از اعضای "انصار الفرقان" پیش از انجام عملیات محاصره و کشته شدند وهیچکس دستگیر نشده است.
این منبع به نقل از "مخاوی کلاش" فرمانده میدانی "انصار الفرقان" گفت: "سه تن از اعضای انصار الفرقان که خود را برای انجام عملیاتی بزرگ علیه یکی از اهداف نظامی مهیا میکردند به طور غافلگیرانه توسط نیروهای سپاه پاسداران محاصره شده و در پی رد درخواست تسلیم شدن از سوی آنها پس از دو ساعت درگیری همگی شهید و یک افسر بلندپایه اطلاعاتی نیز کشته شد".
به گزارش روز چهارشنبه خبرگزاری تسنیم محمود علوی با اشاره به عملیات وزارت اطلاعات گفت: "امروز در چابهار یک تیم تروریستی پیش از عملیات ٧ نفر دستگیر شدند و اولین شهید وزارت تقدیم شد."
همچنین از سخنان منبع بلوچی چنین برداشت میشود که خانه تیمی "انصار الفرقان" پیش از انجام عملیات لو رفته است، اما توضیحی درباره چگونگی لو رفتن این تیم علمیاتی ارایه نشده است.
فرمانده میدانی "انصار الفرقان" در ادامه سخنان خود ضمن رد اظهارات محمود علوی بیان کرد " بر خلاف گفته وزیر اطلاعات ایران، هدف این عملیات یک مقر نظامی بوده و نه مرامس مذهبی زیرا اصول ما با هدف قرار دادن شهروندان غیرنظامی مغایرت دارد".
این خانم کارمند سازمان ملل روسری پیدا نکرده، پیراهن مردانه سرش کرده!
صدای آمریکا - در حالیکه پلیس پایتخت آمریکا حکم بازداشت ۱۲ نیروی امنیتی و محافظان رئیس جمهوری ترکیه را صادر کرد، وزارت خارجه این کشور نیز به تلافی، سفیر ایالات متحده در آنکارا را احضار کرد.
«پیتر نیوزام» رئیس پلیس واشنگتن دی سی غروب پنجشنبه ۲۵ خرداد اعلام کرد حکم بازداشت ۱۲ نفر از نیروهای امنیتی و محافظان رجب طیب اردوغان به اتهام حمله به تظاهر کنندگان در این شهر صادر شد.
اواخر اردیبهشت در حاشیه سفر اردوغان به واشنگتن،گروهی از معترضان در مقابل سفارت ترکیه در پایتخت آمریکا تجمع کردند که در زمان حضور رئیس جمهوری ترکیه بین محافظان او و این معترضان درگیری روی داد که دست کم یازده نفر زخمی شدند.
به گزارش آسوشیتدپرس، وزیر امور خارجه آمریکا درباره این احکام بازداشت گفته، ایالات متحده رفتار افراد برای سرکوب آزادیهای سیاسی و آزادی بیان را تحمل نخواهد کرد.
در واکنش به این احکام، وزارت خارجه ترکیه در بیانیه ای رویدادهای مقابل سفارت ترکیه در واشنگتن را ناشی از «ناتوانی» پلیس آمریکا دانست.
رسانه های ترکیه همچنین گزارش دادند که ترکیه سفیر آمریکا را در اعتراض به صدور این احکام احضار کرد.
پیش از این، سناتور جان مک کین رییس کمیته نیروهای مسلح در سنای آمریکا در واکنش به وقایع مقابل سفارت ترکیه، گفته بود دولت باید سفیر ترکیه را به دلیل این حادثه از آمریکا اخراج کند.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
وقتی ایران به جام جهانی گذشته صعود کرد و مردم به خیابان ها ریختند و شادی کردند، آیت الله علم الهدی در خطبه های نماز جمعه مشهد گفت: مقام معظم رهبری این پیروزی را تبریک گفته اند، این پیروزی، افتخار برای اسلام و نظام بود. عده ای قصد دارند این پیروزی اسلام را برای خودشان مصادره کنند، در حالی که این پیروزی، پیروزی اسلام و نظام بود. حالا جوانان ما اسلام و نظام را پیروز کردند، عده ای آمده اند در خیابان ها، با لاابالی گری، بی پروایی، بی عفتی و فحشا؛ این پیروزی را غصب کرده و به انحراف بکشانند.
ناقدان به بخش دوم سخنان او چسبیده اند که شادی مردم را فحشا و فسق و فجور به شمار آورده و بخش اول سخنانش را هم به سخره گرفته اند. اما شاید بشود تفسیر قابل قبولی از سخنان او عرضه کرد، که البته مطلقا مورد قبول خودش قرار نخواهد گرفت.
بیائیم و مدعای نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی را بپذیریم که: "پیروزی تیم ملی فوتبال و صعود آن به جام جهانی، پیروزی اسلام و نظام است".
اگر فقیهان اسلام را این گونه تفسیر کنند، احتمالاً بسیاری از احکام فقهی برساخته اعراب پیش از اسلام را - که ناقض حقوق بشر و دموکراسی است- باید کنار بگذارند و تعطیل کنند.
به تعبیر دیگر، یک رویکرد تفسیری نامعتبر و اخلاقاً نامقبول، پیروزی اسلام را در اجرای برساخته های اعراب پیش از اسلام ( احکام فقهی امضایی) می بیند. حتی اجرای احکام فقهی تأسیسی- که به چند درصد هم نمی رسند- نیز فاقد دلایل معتبری است که اجرای آن ها را توسط حکومت الزامی سازد. فقهای گذشته اجرای حدود در عصر غیبت را تعطیل به شمار می آوردند. حتی برگزاری نماز جمعه را تعطیل کرده بودند.
اما رویکرد تفسیری دیگری از اسلام وجود دارد که نه تنها از اعتبار هرمنوتیکی برخوردار است، بلکه اخلاقاً هم موجه است. مطابق این دیدگاه ، همه "احکام فقهی غیر عبادی" متعلق به صدر اسلام بوده اند و عمل به آن ها در دوران مدرن موجب وهن اسلام می شود. برای این که با برساخته های انسان مدرن- یعنی دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، کثرت گرایی، برابری همه انسان ها فارغ از جنسیت و مذهب- تعارض دارند. باید تفسیری اخلاقی و معنوی و لیبرالی از اسلام ارائه کرد(رجوع شود به مقاله "اسلام لیبرال را چگونه میتوان ساخت؟" و نسخه انگلیسی آن در هافینگتون پست ۲۰ نوامبر ۲۰۱۶ ).
بی بی سی - یک منبع نزدیک به کریستیانو رونالدو، ستاره پرتغالی تیم رئال مادرید اسپانیا، به بیبیسی گفته که این بازیکن ۳۲ ساله قصد دارد رئال مادرید را ترک کند.
دادستانهای محلی مدعی شدهاند که آقای رونالدو از پرداخت مالیات سرباز زده، و میلیونها دلار مالیات به دولت اسپانیا بدهکار است.
این منبع به بیبیسی گفت: "او احساس میکند که صادق بوده، انسان خوبی است، و کار خطایی انجام نداده."
او در ادامه افزود: "رونالدو بسیار ناراحت، و بسیار و دلخور است."
رونالدو موفق شد که همراه با رئال مادرید فاتح مسابقات لیگ اسپانیا و جام قهرمانان اروپا شود. همچنین، او در طی هشت فصل گذشته قهرمانی لیگ اسپانیا را دو بار و لیگ قهرمانان اروپا را سه بار تجربه کرده است.
رونالدو در سال ۲۰۰۸ به مبلغ ۸۰ میلیون پوند از منچستر یونایتد به رئال مادرید پیوست.
نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس شورای اسلامی ادامه داد:البته تا این حد هم اتفاق مناسبی برای کشور نبود اما به لطف خدا مسئله تا حدودی مدیریت شد تا ما متوجه شویم نباید اجازه دهیم چنین مسائلی به سادگی در کشور رخ دهد.
تروریست ها نباید به راحتی اسلحه وارد ساختمان مجلس می کردند
وی در گفت وگو با خانه ملت تأکید کرد: قابل قبول نیست که 3 نفر و حتی 30 نفر بتوانند به راحتی وارد این سیستم شوند، حتی نباید به راحتی با خود اسلحه وارد پارلمان میکردند و انتظار داشتیم سیستم مقابل آنها بایستد و برخورد کند و در این زمینه کوتاهی شده است.
این نماینده مردم در مجلس دهم با بیان اینکه از شرایط ایجاد شده برای کارمندان و مراجعه کنندگان متأسف است، گفت: اینکه عدهای جانشان را در این حادثه از دست دادند برای کشور بد شد و تمام کسانی که مسئول هستیم باید از این حادثه درس عبرت بگیرم تا درستتر تصمیمگیری کنیم.
پزشکیان توضیح داد: اولین کسی که خبر داد عدهای وارد مجلس شدهاند آقای کریمپور بود که ظاهرا پس از شهید شدن پاسدار تیموری اسلحه او را برداشته بود. این نماینده با هراس در حالی که اسلحه به دست داشت وارد صحن شد و اطلاع داد داعشیها داخل مجلس هستند.
حفاظت خواهان تعطیلی صحن بود/بنده مخالفت کردم
وی ادامه داد: از این جهت با مأمورین حفاظت صحبت کردیم تا اقدامات لازم را برای تأمین امنیت در مجلس ایجاد کند و در نهایت تصمیم گرفتم که جلسه علنی مجلس شورای اسلامی با وجود حضور تروریستها ادامه پیدا کند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: حفاظت مجلس تأکید داشت صحن علنی در ساعت مشخصی به دلیل اینکه نمیتوانند شرایط را کنترل کنند و یا هنوز برای آنها معلوم نشده است چه کسانی وارد مجلس شدهاند، تعطیل شود. حفاظت میخواست تا نمایندگان هر چه زودتر به نمازخانه منتقل شوند اما من نپذیرفتم و جلسه را ادامه دادم، برای من قابل قبول نبود که تعدادی بخواهند نظم جلسه مجلس را به هم بزنند.
با شیطنت برخی رسانه ها در باره شعار مرگ بر آمریکا برخورد خواهیم کرد
پزشکیان در این زمینه به خانه ملت گفت: حتی در جریان اداره مجلس حاجی دلیگانی در خصوص مباحث معدن صحبت می کرد که شعار مرگ بر آمریکا داد و بنده برای آن که نظم جلسه به هم نخورد تأکید کردم مرگ بر آمریکا ربطی به بحث معدن ندارد اما متأسفانه برخی رسانهها شیطنت کردند.
وی تأکید کرد: حتماٌ این شیطنت را پیگیری خواهیم کرد چرا که دروغ گفتند و تهمت زدند و به اصطلاح حرفهایی را منتشر کردند که نقطه مقابل اقداماتی بود که ما در صحن علنی انجام دادیم. نمایندگان در صحن ماندند و برای هرگونه خطری آماده بودند، شخصاً خم به آبرو نیاوردم و حتی چهرهام تغییر نکرد و با اقتدار مجلس را اداره کردم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در آغاز نشست خبری سریال زیر پای مادر زینب تقوایی (تهیهکننده زیر پای مادر) به روند ساخت این سریال اشاره کرد و گفت: ما تصور نمیکردیم از این سریال به این میزان استقبال شود اما استقبال به حدی بود که در شبهای قدر نیز سریال پخش آن ادامه یافت.
وی درباره روند انتخاب نام این مجموعه نیز گفت: اسم ابتدایی سریال «صدای لبخند رخساره» بود اما در زمان پخش و باتوجه به اینکه قرار بود این مجموعه در ماه رمضان پخش شود؛ نامی برای آن انتخاب شد که مناسب این فضا و همچنین محتوای سریال باشد.
تقوایی ادامه داد: این سومین همکاری من با سعید نعمت الله بود و از کار راضی هستم. امروز بسیاری از اهالی تحصیل کرده و آکادامیک دیالوگهای سریالها را میپسندند و معتقدند متن سعید نعمت الله آنها را وادار به فکر کردن میکند.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا، که آیا این مجموعه در زمان پخش گرفتار ممیزی شد یا خیر گفت: در فیلمنامهای که نوشته شده و ما به سازمان دادیم هیج دخل و تصرفی صورت نگرفت. در تمام این مدت با ما به صورت کامل همکاری شد و در ادامه روند پخش سریال نیز هیچ مشکلی برای ما بوجود نیامد.
بهرنگ توفیقی (کارگردان سریال) نیز با بیان این مطلب که؛ معتقدم در روند کارگردانی اصلا نباید به صورت فردی رفتار کرد؛ گفت: فیلمنامه این مجموعه را سعید نعمت الله نوشته است. او در طول مدت ساخت مجموعه نیز مدام سر صحنه حاضر و نکات لازم را یادآور میشد.
توفیقی ادامه داد: من معتقدم نویسنده یک کار بیشتر از هر فرد دیگری روی اثر مسلط است به همین دلیل هم تلاش کردم با نعمتالله به یک تعامل در اجرای اثر در فرم و بازیها برسیم.
توفیقی در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ایلنا که از شباهتهای این مجموعه با آثار کیمیایی پرسید؛ گفت: ما دیالوگهای سریال را میپسندیم و با آن ارتباط برقرار میکنیم. امروز متاسفانه عدهای نسبت به هر چیزی موضع دارند حال آنکه دیالوگهای شعرگونه این مجموعه مورد علاقه من است. من میخواستم شخصیتها دیالوگها را همینطور که در فیلمنامه آمده؛ بگویند. درباره اینکه آیا این دیالوگها شباهتی به آثار کیمیایی دارد یا خیر نیز آقای نعمت الله خود باید پاسخ بدهد.
مقدمه
اپوزیسیون خارج از کشور را میتوان به دو بخش عمده تقسیم نمود. در یک بخش گروههایی هستند که هدف آنها سرنگونی جمهوری اسلامی از طریق نظامی و مداخله کشورهای غرب و متحدان آن در خاورمیانه، یعنی عربستان سعودی و اسرائیل، میباشد. به گمان نگارنده آن بخش از ایرانیان که از تحریمهای کمر شکن اقتصادی غرب بر ضدّ کشور، که همانطور که تجربه نشان داد، دود آن فقط به چشم مردم عادی کشور رفت، نیز در همین بخش از اپوزیسیون خارج از کشور قرار دارند، چرا که تحریم اقتصادی در حقیقت یک نوع جنگ است که همانطور که تجربه عراق از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۳ نشان داد، تلفات انسانی آن میتواند بسیار بیشتر از تلفات انسانی یک جنگ نظامی باشد. به گمان نگارنده این گروهها حاضرند با هر قدرتی نیز متحد شوند تا به هدف خود برسند، و برای آنها یکپارچگی ایران، امنیت ملی و ثبات کشور در زمانیکه بقیه خاورمیانه در دریائی از آتش و خون میسوزد، و سرنوشت مردم در صورت جنگ اگر بی اهمیت نباشد، در درجه دهم اهمیت نیز قرار ندارد. بعنوان مثال، آن بخش از ایرانیان که با اشتیاق تمام از مداخله به اصطلاح بشر دوستانه در لیبی حمایت کردند و خواهان همان مداخله در سوریه نیز بودند، و هنوز نیز از چنین مداخلههایی با وجود آشکار شدن نتایج فاجعه بار آن هنوز حمایت میکنند، نیز به همین بخش از اپوزیسیون تعلق دارند.
در بخش دیگر اپوزیسیون خارج از کشور گروهها و فعالانی قرار دارند که معتقد به دخالت قدرتهای جهانی در ایران نیستند، و اعتقاد دارند که مردم در داخل کشور با پشتیبانی اپوزیسیون ایراندوست خارج از کشور باید نظام سیاسی را دمکراتیک کنند. این بخش از اپوزیسیون بسیار نامتجانس است. بعنوان مثال، بخشی از آن معتقد به تحریم تمام انتخابات هستند، بخشی معتقد به شرکت مشروط در برخی از انتخابات، و بخشی دیگر طرفدار شرکت در همه انتخابات. برخی گمان میکنند که نظام جمهوری اسلامی اصلاح شدنی نیست، در حالیکه بخشی دیگر معتقدند که در برابر انتخاب جنگ و مداخله خارجی اصلاح طلبی در عمومیترین معنای آن، یعنی مبارزه مسالمت آمیز برای تغییرات عمیق، معنی دار و غیر قابل بازگشت، تنها راه مبارزه و امید مردم است (که نگارنده خود را متعلق به این بخش میداند). روی سخن این مقالهٔ با این بخش از اپوزیسیون است.
منابع مالی رسانهها و سازمان های خارج از کشور
در سال ۲۰۰۷ چهار ایرانی--آمریکایی که به ایران مسافرت کرده بودند توسط جمهوری اسلامی دستگیر و زندانی شدند. این موضوع در سطح بینالمللی انعکاس فراوانی داشت، که مهمترین دلیل آن سیاست بسیار خصمانه دولت آقای جورج بوش پسر در قبال ایران بود. دولت آقای بوش ۴۰۰ میلیون دلار برای عملیات پنهانی در ایران، کمک به ناراضی ها، کمک به رسانههای اپوزیسیون خارج از کشور، و استفاده از گروه هایی نظیر فرقه مجاهدین اختصاص داده بود. گزارشهای معتبری نیز درباره عملیات پنهانی سازمان سیا و متحدان آمریکا در خاورمیانه، نظیر عربستان سعودی، بر ضدّ ایران نیز منتشر شده بوده بود. بعنوان مثال، در همان دوران آن دستگیریها تلویزیون ا بی سی آمریکا در ماه آوریل ۲۰۰۷ گزارش داده بود که،
بر طبق گفته مقامات اطلاعاتی آمریکا و پاکستان:"گروه جند الله که عملیات اخیر تروریستی در ایران را انجام داده است از سال ۲۰۰۵ توسط آمریکا تشویق و به آنها مشورت داده شده است". بر طبق این گزارش "دولت آمریکا مستقیما پولی به جند الله نمیدهد، برای اینکه به دستور مستقیم و مخفی رئیس جمهور و سر پرستی کنگره نیاز دارد. در عوض، پول به رهبر جند الله، عبدلمالک ریگی، توسط یک گروه ایرانی اپوزیسیون در تبعید که با کشورهای اروپایی و عرب خلیج فارس ارتباط دارد، داده میشود.
یکی از چهار نفر دستگیر شده در آن زمان یکی از دوستان نزدیک نگارنده بود که ماهها در زندان انفرادی بسر برد. در همان زمان نگارنده در دفاع از آن چهار هموطن، بخصوص دوست نزدیک خود، در دو مقالهٔ به زبان انگلیسی در نیو یورک تایمز و لوس آنجلس تایمز نوشت که اگر وزارت خانههای خارجه و دفاع آمریکا لیست فعالان، گروه ها، و رسانههای ایرانی خارج از کشور را که از دولت آمریکا کمک دریافت کرده بودند منتشر کند، فعالان حقوق بشر و مدافعان زندانیان سیاسی در ایران که در خارج از کشور فعالیت میکنند، و خود نیز از این بودجه پولی دریافت نکرده اند، صدای بسیار نیرومندتری در مقابله با این نوع دستگیری در ایران خواهند داشت، و شاید احتمال دستگیری ایرانیانی نظیر آن چهار هموطن نیز کاهش میافت. یادآوری میشود که حتی رسانههای آمریکا نیز درباره نیاز به شفافیت در مورد چنین حمایتهایی مطالب بسیاری منتشر نمودند.
هنوز مرکب آن دو مقالهٔ نگارنده در روزنامههای آمریکا خشک نشده بود که، در واکنش به آنها، یکی از مجریان یک برنامه روزانه در یکی از تلویزیونهای جنوب کالیفرنیا بدترین فحاشیها را نثار نگارنده نمود. آقای مجری که ظاهراً نگران شده بود که دولت آمریکا ممکن است برخی از اسناد کمکهای خود را منتشر کند، و باعث شرمندگی ایشان، یا تلویزیون ایشان، و یا هر دو شود، حتی از اینکه نگارنده که استاد دانشگاه در رشتههای علوم و مهندسی است، ولی فعال سیاسی نیز میباشد اظهار خشم نمود و از آن بعنوان بهانهای دیگر برای فحاشی به نگارنده استفاده نمود. آن تلویزیون، و بخصوص آن برنامه و آن مجری دارای "شهرت" بسیار منفی در جامعه ایرانی هستند، و اگر نگارنده بخواهد اطلاعات خود درباره آنها را که توسط منابع موثق و قابل اعتماد جنوب کالیفرنیا در اختیار نگارنده قرار داده شده اند منتشر کند، براستی "مثنوی هفتاد من" خواهد شد. با این مرور کوتاه از تاریخ حال موضوع اصلی این مقالهٔ مورد بحث قرار میگیرد.
نیاز به شفافیت کار رسانه ایرانی خارج از کشور
بسیاری از وبسایت ها، تلویزیون ها، و مراکز دیگر فعالیتهای ایرانیان خارج از کشور، بخصوص در آمریکا، از دولت آمریکا و وزارت خارجه آن [و سازمانهای دیگر دولتی]، بنیادهای راستگرا، و دیگر منابع کمک مالی دریافت میکنند، ولی درباره این منابع کاملا شفاف عمل نمیکنند. بعنوان مثال، چهار سال پیش نگارنده با یکی از بنیان گذاران یک وبسایت که از دوستان نگارنده بود و هست و او برای ایشان نهایت احترام را داشت و هنوز دارد، به توافق رسید که برای آن وبسایت ماهی چند مقالهٔ انگلیسی بنویسد. حدود ۷ یا ۸ مقالهٔ نگارنده در آن وبسایت نیز منتشرشد. ولی دو نفر از دوستان نزدیک نگارنده به او اطلاع دادند که[دستکم در آن زمان] بخشی از بودجه وبسایت توسط وزارت خارجه آمریکا تأمین میشد. نگارنده این موضوع را با آن دوست بنیان گذار وبسایت مطرح نمود، و ایشان نیز آنرا تائید نمود که وزارت خارجه آمریکا یک، ولی نه تنها، منبع مالی وبسایت است. نگارنده نیز نوشتن برای وبسایت را متوقف نمود. آن وبسایت هنوز نیز درباره منابع مالی خود هیچگونه اطلاعاتی عرضه نمیکند.
در همین جا یک نکته مهم که نگارنده مطمئن است اکثریت بزرگ ایرانیان از آن بی خبر هستند یادآوری میشود. اگر گروهی و یا سازمانی برای فعالیتهای خود از وزارت خارجه آمریکا کمک مالی دریافت کند، آن گروه و یا سازمان واعضای آن حق انتقاد از سیاست خارجی آمریکا را در رسانه ها ندارد.
مثال دیگر در این مورد بنیاد غیر انتفاعی است که خانم فاطمه حقیقتجو، نماینده اصلاح طلب مجلس ششم به همراه تعداد دیگری از دوستان و همکاران در سال ۲۰۱۰ تأسیس نمودند. بر طبق وبسایت این بنیاد، فعالیت بنیاد درباره "آموزش اصول و روشهای مسالمت جویانه در فرایند تأسیس دموکراسی" میباشد. در مورد منابع مالی این بنیاد در وبسایت آن گفته میشود که "بنیاد به دنبال دریافت کمکهای مالی از اشخاص، سازمانهای دولتی و غیر دولتی [آمریکا]، و همچنین مؤسسات بینالمللی است،" ولی نگارنده نتوانست لیستی از حامیان مالی این بنیاد که به آن کمک مالی داده اند بیابد.
مثال دیگر در این مورد موسسه "توانا،" یک موسسه الکترونیکی و اینترنتی میباشد که در اردیبهشت ۱۳۸۹ توسط آقای اکبر عطری، از فعالان دانشجویی سابق در ایران، و همسر ایشان خانم مریم معمار صادقی تأسیس شد. "توانا،" بر طبق آنچه که در وبسایت خود اعلام کرده است یک "موسسه آموزشی" میباشد. این موسسه با سازمان راستگرای آمریکایی "فریدام هاوس"، Freedom House, که بودجه آنرا دولت آمریکا تأمین میکند همکاری دارد. بر طبق گزارش روزنامه "فایننشیال تایمز" در سال ۲۰۰۶ "فریدام هاوس" از دولت پرزیدنت جورج بوش پسر بودجهای برای فعالیتهای مخفی در ایران دریافت کرده بود. "توانا" در وبسایت خود منابع مالی خود را وزارت خارجه آمریکا، وزارت خارجه هلند، "موقوفه ملی برای دموکراسی" که یکی دیگر از سازمانهایی میباشد که با بودجه دولت آمریکا اداره میشود و متهم به شرکت در بسیاری از تحرکات راستگرایان بر ضدّ دولتهای خود در آمریکای لاتین و مناطق دیگر جهان شده است، و گوگل ذکر می کند، که البته این میزان شفافیت قابل توجه است. "توانا" میزان کمکهای مالی خودرا ذکر نمیکند، ولی تا جایی که نگارنده بر طبق اسناد مالیاتی موجود اطلاع دارد، میزان کمک دریافتی در سال ۲۰۱۳ متجاوز از ۱.۳ میلیون دلار بود.
صدای آمریکا: صدها دانشجوی دختر دانشگاه چمران اهواز در اعتراض به بی توجهی مسئولان برای تهیه سیستم خنک کننده خوابگاه های شان تجمع کردند.
در دو روز گذشته، این دانشجویان عکس ها و فیلم هایی از تجمع خود را بر روی شبکه های اجتماعی منتشر کردند و خیلی ها با هشتگ #دانشجوپزی با آنها همراهی کردند.
اعتراض این دانشجویان به وضعیت نامناسب سیستم خنک کننده خوابگاه های شان است. این در حالی است که در روزهای اخیر، خوزستان شاهد گرمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد بوده است.
دانشجویان می گوید کولرهای خوابگاه خراب است و عدم توجه مسئولان به اعتراض آنها موجب شد تا پنجشنبه شب در مقابل خوابگاه ها تجمع کنند.
این دانشجویان تاکید کرده اند مطالبه آنها فقط صنفی است.
رئیس دانشگاه چمران در واکنش به اعتراض دانشجویان گفته، «انتظار این گرما را نداشتیم.» این در حالی است که خوزستان همواره از گرم ترین استان های ایران است.
در حالیکه برخی دانشجویان معترض نگران احضار و برخورد انضباطی هستند، روابط عمومی دانشگاه چمران به خبرگزاری ایسنا گفت مسئولان شرایط را درک می کنند و دانشجویان احضار نشده اند.
رادیو زمانه: کمیته انضباطی فدراسیون والیبال در نشست فوق العاده خود، سه بازیکن تیم ملی زیر ۲۳ سال زنان را از یک تا سه سال محروم کرد.
دومین دوره مسابقات والیبال قهرمانی زنان زیر ۲۳ سال آسیا از ۲۳ تا ۳۱ اردیبهشت ماه سال به میزبانی شهر «ناخون راتچاسیما» در کشور تایلند برگزار شد.
تیم ملی زیر ۲۳ سال بانوان ایران در این دوره از رقابت ها با هدایت سیما صدیقی شرکت کرد و در نهایت موفق به کسب رتبه هشتم این رقابت ها شد.
وبسایت فدراسیون والیبال، اعلام کرده که به دلیل عملکرد فنی سه بازیکن تیم ایران و ایجاد حاشیه های نامناسب برای تیم ایران نشست فوق العادهای در کمیته انضباطی فدراسیون والیبال تشکیل شده و در نهایت شقایق شفیع از خردادماه سال ۹۶ به مدت سه سال از کلیه فعالیت های رشته ورزشی والیبال محروم شده، نگین شیرتری از خردادماه سال ۹۶ به مدت دو سال از کلیه فعالیت های رشته ورزشی والیبال و منا رمضانی از خردادماه سال ۹۶ به مدت یک سال از کلیه فعالیت های رشته ورزشی والیبال محروم شده است.
هنوز مشخص نیست که معنای ایجاد حاشیههای نامناسب برای تیم ایران چیست و عملکرد فنی این سه بازیکن چه مشکلاتی داشته است.
رادیو زمانه - کرد بودن پنج نفر از عوامل حمله های تروریستی تهران (منسوب به گروه دولت اسلامی)، بار دیگر به این پرسش دامن زده است که تفکر سلفی در کردستان ایران و در میان کردهای اهل سنت چه جایگاهی دارد. آیا اجرای بیرحمانه حمله تهران از سوی چند کرد عضو داعش را میتوان به عنوان شاهدی بر جدی و ریشهدار بودن تفکرات بنیادگرایانه سلفی جهادی در مناطق کردنشین ایران دانست؟
آیا با توجه به گزارشهایی که پیشتر درباره این موضوع منتشر شده بود (همچون گزارش سال ۱۳۹۳ وزارت کشور در نشریه داخلی این وزارتخانه)، میتوان گفت دستگاههای اطلاعاتی به دلایل نامعلوم خطر این جریانها و هزینههای امنیتی فعالیت آنها را دستکم گرفته بودند؟ چه عواملی باعث شدهاند داعش بتواند در برخی از مناطق کردنشین نیرو جذب کند؟ چه برآوردی از تعداد نیروهای فعال یا عضو داعش در مناطق کردنشین ایران در دست است و این نیروها به چه شیوهای پشتیبانی لجستیک دریافت میکنند؟
"زمانه" برای گرفتن پاسخ این پرسشها با عارف شیخاحمدی، فعال ملی-مذهبی کردستان، گفت و گو کرده است.
زمانه: خبر انجام حمله داعش به تهران از سوی نیروهای کرد ایرانی داعش از نظر شما به چه معنی است؟ برای نهادهای امنیتی ایران این خبری غیرمنتظره است یا فکر میکنید این نیروها از مواجه با این موضوع چندان شگفت زده نشده باشند؟
عارف شیخاحمدی: اگر به تاریخچه ظهور گروههای سلفی جهادی در کردستان ایران و سیر فعالیتهای آنان نگاهی بیندازیم ناچاریم اذعان کنیم جمهوری اسلامی از همان ابتدا در مورد پیدایش و قدرت یابی چنین گروههایی در کردستان ایران مسئولیت و آگاهی کامل داشته و اگر هم انجام حمله آنها را غافلگیر کرده باشد، کرد ایرانی بودن مهاجمان برای آنان نباید غیرمنتظره بوده باشد. جمهوری اسلامی به دلایل مختلفی عملاً راه را برای ظهور و قدرت یابی این جریان در کردستان ایران هموار کرد.
به چه دلایلی ممکن است جمهوری اسلامی به بروز و قدرت گرفتن جریان سلفی جهادی که در نهایت خود دشمن تاریخی تشیع و شیعیان است یاری رسانده باشد؟
- ظهور جریان سلفی جهادی هم نتیجه و هم امکانی ست برای تداوم غیبت یا به حاشیه راندن اپوزیسیون سکولار و ناسیونالیستی کردها در کردستان ایران. سلفیت جهادی در غیاب این اپوزیسیون امکان عرض اندام پیدا میکند و با تداوم و قدرتیابی میکوشد آن را به امر حاشیهای بدل کند. به این ترتیب، دلیل نخست جمهوری اسلامی برای میدان دادن به سلفیهای جهادی یا تشویق سلفیت ارشادی برای شیفت به سلفیت جهادی ارائه بدیلی برای افکار سکولار و ناسیونالیستی جریانها و احزاب کردی است که صحنه کردستان را به لحاظ فیزیکی ترک کردهاند. این تلاشی است برای برجسته کردن وجه مذهبی هویت کردی به زیان هویت ناسیونالیستی آن.
دلیل دوم، تضعیف همزمان بخشی از اپوزیسیون ملی-مذهبی معتدلی است که در دوران ضعف احزاب ناسیونالیستی قدرت دوباره گرفته بودند و ممکن بود به عنوان بدیلی قدرتمند برای آن ظاهر شده و مشروعیت مذهبی نظام حاکم را به چالش بکشند. مکتب قرآن بدیل مذهبی است که احتمالاً جمهوری اسلامی مایل به قدرت گرفتن آن به جای ناسیونالیسم سکولار نبود. چون مکتبیها آدمهای متعادل و در عرصه اجتماعی همبستهای بودند که قدرت جذب زیادی هم داشتند و همچون نیروهای افراطی هم قابل بازی دادن نبودند.
دلیل سوم هم استفاده کردن از پتانسیل تخریبی گروههای سلفی جهادی برای پیشبرد سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی و البته خنثی کردن خطر هجوم آمریکا به ایران از رهگذر یاری دادن به زمینگیر کردنش در عراق و افغانستان بود. پناه دادن به باقیمانده گروه انصار الاسلام را که در منطقه بیاره کردستان عراق امارات اسلامی تشکیل داده بودند و پس از هجوم آمریکا به عراق درهم شکسته بودند، میتوان به عنوان نقطه عطف سیاست تقویت سلفیهای جهادی در ایران دانست. ایران به باقیمانده این گروه پناه داد، امکان رفتن برخی از آنها به افغانستان را فراهم کرد و برای برخی هم امکان اقامت در ایران و آموزش و بازگشتن دوباره به عراق فراهم کرد. به این ترتیب شاید بتوان گفت داعش در کردستان، ماری است که جمهوری اسلامی پیشتر و برای اهدافی دیگر در آستین خود پرورده است.
به گزارش رادیو زمانه، وزارت دفاع روسیه، جمعه ۱۶ ژوئن با انتشار بیانیهای اعلام کرد که بر اساس اطلاعاتی که به دست آورده، احتمالاً ابوبکر بغدادی، رهبر گروه «دولت اسلامی» (داعش) در بمباران جنگندههای روسی در حوالی رقه کشته شده است.
خبرگزاری رویترز به نقل از رسانههای روسیه این خبر را بازتاب داده است.
وزارت دفاع روسیه در این بیانیه گفته ابوبکر بغدادی و گروهی از رهبران داعش در ۲۸ مه در نزدیکی رقه جلسهای برگزار کرده بودند. جنگندههای روسی محل برگزاری این جلسه را بمباران کردند و در این حمله به احتمال بسیار زیاد ابوبکر بغدادی به قتل رسیده است.
در این بیانیه آمده است:
«بر اساس اطلاعاتی که از مجراهای مختلف به دست آمده و صحت آنها تأیید شده، ابوبکر بغدادی قطعاً در این جلسه حضور داشته و در اثر بمباران [جنگندههای روسی] احتمالاً به قتل رسیده است.»
ابوبکر بغدادی در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴ با انتشار یک فایل صوتی در موصل اعلام خلافت کرد. نام اصلی او إبراهیم عواد ابراهیم علی محمد البدری السامرائیست و پیش از اعلام خلافت او را به نام دکتر ابراهیم و ابودعاء میشناختند اما بعد از خلافت به او لقب امیرالمؤمنین الخلیفه ابراهیم دادند.
بغدادی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به همراه ابومصعب الزرقاوی (بنیانگذار القاعده عراق در سال۲۰۰۳)، به طالبان در افغانستان پیوست. او در سال ۲۰۰۳ به عضویت القاعده عراق درآمد.
نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۵ او را دستگیر کردند و به مدت ۴ سال در اردوگاه بوکا در جنوب عراق زندانیاش کردند. او پس از آزادی از زندان در سال ۲۰۰۹ به شورای مجاهدین در عراق پیوست.
به دنبال حمله آمریکا در ۲ مه ۲۰۱۱ در پاکستان که منجر به کشته شدن اسامه بنلادن، رهبر القاعده شد، ابوبکر بغدادی با انتشار بیانیهای اعلام کرد که از قتل اسامه بنلادن انتقام میگیرد. بعد از انتشار این بیانیه بود که گروه دولت اسلامی (داعش) به وجود آمد.
فوریه سال جاری وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده بود ابوبکر بغدادی، همچنان زنده است اما با پیشروی نیروهای عراقی در موصل از این شهر گریخته و در رهبری گروه دولت اسلامی (داعش) نقش تعیینکنندهای ایفا نمیکند.
گفته شده بود که در اکتبر ۲۰۱۵ در جریان یک حمله هوایی در غرب عراق دچار آسیبدیدگی نخاع شده و فلج شده بود. اما این خبر هرگز به طور رسمی تأیید نشد. جانشین ابوبکر بغدادی فردیست به نام ابوعلا العفری.
ضیافت افطاری رییسجمهور با اصحاب رسانه در سالن اجلاس سران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، ضیافت افطاری رییسجمهور با اصحاب رسانه در سالن اجلاس سران برگزار شد.
در ابتدای این مراسم محمد برنو عکاس رییسجمهور مدال طلای خود را از جشنواره عکاسی «Prix de la Photographie, Paris» همراه با آلبومی از مجموعه پرترههای روحانی به رییسجمهور تقدیم کرد.
پس از آن محمدعلی وکیلی نماینده مجلس شورای اسلامی و صاحب امتیاز روزنامه ابتکار به پشت تریبون رفت و از رییسجمهور خواستار شفافیت قانون مطبوعات در کشور شد.
وکیلی سپس وزیر اطلاعات را مورد خطاب داد و گفت: شما فرمودید ادمینهای کانالهای تلگرامی بی گناه هستند اما چرا هنوز این افراد آزاد نشدهاند؟ هرچه زودتر تکلیف این افراد را مشخص کنید.
بعد از وکیلی مدیر مسئول خبرگزاری جماران پشت میکروفن قرار گرفت و خطاب به روحانی گفت در زمان انتخابات رسانههای حامی شما زحمات زیادی کشیدهاند. در آن ایام جملهای در فضای مجازی دست به دست شد که فردای انتخابات رییسجمهور به دیدار سیدمحمد خاتمی میرود و یا شخص دیگری؟
آقای رییسجمهور آیا به دیدار آن عزیز رفتهاید.
کسانی امروز در حصر و ممنوعالخبری هستند که روزگاری خودشان از اصحاب رسانه بودهاند این عزیزان را دریابید.
بعد از سخنرانی مدیر مسئول جماران روحانی پشت تریبون قرار گرفت گفت: کار رسانه اطلاعرسانی است نه خبرسازی ابتدا دستاوردهای دولت را ببینید و بعد نقد کنید.
او ادامه داد: امشب شب پر برکتی است ، حضرت علی در مسجد کوفه از دست تخریب و تهمتها گریه کرد علی که شیر مردان خدا است ، از او یاد بگیریم.
بعد از صحبت های روحانی اهالی رسانه نماز مغرب و عشا را به امامت حجتالاسلام روحانی اقامه کردند.
بی بی سی - وزارت امور خارجه آمریکا برای نخستین بار کتاب اسناد مرتبط با کودتای ۲۸ مرداد که به سرنگونی دولت محمد مصدق منجر شد را منتشر کرده است.
این اسناد (لینک) به وقایع سالهای ۱۹۵۱ -۱۹۵۴ میلادی میپردازد و حوادث قبل از کودتا، عملیات سرنگون کردن مصدق و نیز وقایع پس از آن را در بر میگیرد.
وزارت خارجه آمریکا در سال گذشته میلادی - در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما و تصدی جان کری بر این وزارتخانه - اجازه انتشار کتاب اسناد کودتای ایران را نداده بود.
وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۱۹۸۹ میلادی کتاب اسناد مربوط به روابط ایران و دولت دوایت آیزنهاور را منتشر کرد که اسناد کودتا در آن گنجانده نشد. آن اقدام بحث برانگیز اعتراضات زیادی را در پی داشت.
به همین علت در سال ۱۹۹۲ کنگره آمریکا، وزارت امور خارجه را موظف کرد که تاریخ دیپلماسی ایالات متحده را به طور "جامع، دقیق و قابل اعتماد" چاپ کند.
کتاب «نطقها و نامههای علی مطهری در مجلس هشتم و نهم» منعکسکننده بعضی از نطقها، نامهها و مصاحبههای وی است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «نطقها و نامههای علی مطهری در مجلس هشتم و نهم» از سوی نشر نی منتشر شد. این کتاب بیان برخی نطقها و نامهها و مصاحبههای این نماینده مجلس است.
افراط مولفان «احمدینژاد، معجزه هزاره سوم»
مطهری در مقدمه کتاب مینویسد: «کتاب حاضر مشتمل بر برخی نطقها و نامهها و مصاحبههای اینجانب در طول نمایندگی دورههای هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی است. نظر به اینکه احساس کردم جهتگیری اکثر آنها مسائل ملی و در ارتباط با اصول و مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی است و انتشار این مطالب میتواند مفید واقع شود، اقدام به چاپ و انتشار آن شد، ضمن اینکه چاپ این نطقها، نامهها و مصاحبهها به ترتیب تاریخ قرار گرفتهاند، این کتاب میتواند سیری در حوادث اجتماعی و سیاسی سالهای 1378 تا 1394 ایران نیز باشد؛ علاوه بر اینکه موجب ثبت برخی وقایع اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی در تاریخ نیز میشود.»(ص9)
وزیران دفاع قطر و آمریکا در واشینگتن، قراردادی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار امضا کردند که فروش ۳۶ فروند جنگنده فوقپیشرفته اف-۱۵ را در برمیگیرد
مقامهای رسمی در دوحه میگویند قرارداد ۱۲ میلیارد دلاری اخیر با آمریکا برای خرید جنگندههای اف-۱۵، نشاندهنده «حمایت قوی» ایالات متحده از حکومت قطر است. پیش از این رئیسجمهوری ایالات متحده از قطر بهخاطر «حمایت از تروریسم در سطوح بالا» انتقاد کرده بود.
ایالات متحده و قطر، ۲۴ خرداد ماه، با حضور وزیران دفاع دو کشور در واشینگتن، قراردادی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار امضا کردند که فروش ۳۶ فروند جنگنده فوقپیشرفته اف-۱۵ را در برمیگیرد.
معاون حقوقی سازمان بورس گفت: این سازمان هیچگاه و به هیچ وجه درخواستی عام و کلی مبنی بر کنترل حسابها و مکالمات فعالان بازار سرمایه نداشته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از سنا؛ جعفر جمالی گفت: هدف اصلی مقام ناظر و فعالان، ایجاد بازاری کارآمد است. بنابراین باید موانع فعالیت و کسب و کارها رفع و گردش امور تسهیل شود. به طور مثال در حال حاضر پراکندگی و انباشتگی مقررات ایجاد مشکل میکند در نتیجه لازم است مقررات دست و پاگیر و مبهم شناسایی و در جهت رفع موانع، نشاط بازار و فعالیتهای اقتصادی اصلاح شوند.
به گفته معاون حقوقی سازمان بورس و اوراق بهادار برخی محدودیتها مانند منع خرید و فروش اوراق بهادار توسط کارکنان نهادهای مالی، حجم مبنا، نحوه نظارت بر بازارهای سرمایه، مسئله پیشبینی سود، موضوع شناسایی و پرداخت سود سهام، با توجه به تجربه کشورهای دیگر از جمله مواردی هستند که باید مورد بازنگری قرار گیرند تا امنیت سرمایهگذاری و سهولت کسب و کار تأمین شود و همچنین نظر برنامه ریزان کشور در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی و تسهیل تأمین مالی بنگاه های تولیدی تامین و در پی آن اشتغال، عملیاتی شود.
تعدادی از دانشجویان دکترای دانشگاه شیراز دیروز در اعتراض به قطع پژوهانه و عدم ارایه برخی خدمات، مقابل ساختمان مرکزی این دانشگاه تجمع کردند.
به گزارش خبرجنوب، یكی از دانشجویان دختر در این خصوص گفت: شرایط فعلی اكثر دانشجویان دكترا مطلوب نیست و بین دانشجویان دكترای وزارت علوم و بهداشت در زمینه ارایه امكانات، تبعیض قائل می شوند.
وی افزود: در حالی كه دانشجویان دكترای وزارت بهداشت حقوق ماهیانه دریافت میكنند ما كه در دانشگاه شیراز و زیر نظر وزارت علوم، مشغول به تحصیل هستیم نه تنها مبلغی را به عنوان كمك هزینه نمی گیریم بلكه اولویتهای اعتباری پژوهشی مربوط هم در مورد ما مانند گذشته نیست.
رادیو فردا - شورشیان سوری میگویند با گسترش منطقه تحت نفوذ نیروهای آمریکایی در جنوب شرقی سوریه، خطر رویارویی مستقیم بین نیروهای آمریکایی و نیروهای تحت حمایت ایران و هواداران دولت سوریه افزایش یافته است.
به گزارش خبرگزاری رویترز، نیروهای ویژه ایالات متحده از پارسال در شهر «التنف»، یک گذرگاه مرزی استراتژیک با عراق، با کمک به شورشیان موفق شدند تا مناطق در اختیار جنگجویان گروه حکومت اسلامی را از آنها بازپس گیرند.
شورشیان سوری تحت حمایت آمریکا در این منطقه با نیروهای هوادار دولت سوریه بر سر در اختیار گرفتن مناطق تحت نفوذ حکومت اسلامی، رقابت میکنند.
در هفتههای اخیر، هواپیماهای نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا چندین بار مواضع نیروهای هوادار دولت سوریه را بمباران کرده و مانع از پیشروی آنها در این مناطق شدهاند، واشینگتن این بمبارانها را «دفاع از خود» توصیف کرده است.
جیم ماتیس، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، تاکید کرده بود که بمبارانها اخیر نیروهای ائتلاف، با هدف دفاع از خود در برابر حمله نیروهای مهاجم، انجام شده است.
رادیو فردا - در آغاز هفته سوم لیگ جهانی والیبال که به میزبانی لهستان برگزار میشود، ایران با نتیجه ۳ بر صفر مغلوب آمریکا شد.
آمریکا در لیگ جهانی امسال در غیاب برخی بازیکنان اصلی مانند مت اندرسون، از دستیابی به نتایج مطلوب بازمانده بود.
این تیم هر سه بازیاش را در هفته اول به کانادا، صربستان و بلژیک واگذار کرد. در هفته دوم ایتالیا و روسیه را برد اما مغلوب فرانسه شد.
پیروزی مقابل ایران، سومین برد شاگردان جان اسپرو سرمربی آمریکاست که پیش از این بازی در مکان نهم جدول قرار داشتند اما با غلبه بر ایران ضمن صعود موقت به رتبه چهارم، بخت راهیابی به دور نهایی را افزایش دادند.
ایران حالا در آغاز هفته سوم با سه برد و چهار باخت و کسب هفت امتیاز در جایگاه نهم قرار دارد.
بازی بعدی ایران مقابل لهستان میزبان مسابقات است و آخرین مسابقه برای شاگردان ایگو کولاکوویچ در برابر روسیه خواهد بود.
ایران و آمریکا با احتساب این بازی تاکنون شش بار در لیگ جهانی به مصاف هم رفتهاند که آمریکا چهار بار و ایران دو بار به پیروزی رسیدهاند.
روزهای آخر بهمن سال ۹۳ به بند ۱ زندان گوهردشت منتتقل شدم. زندگی کردن در میان بیش از ۳۰۰ زندانی محکوم به مرگ که هر شب مرگ بر خوابشان سایه میافکند و شروع هفتهشان سهشنبههاست، دشوار، تلخ و فراموش نشدنی است.
بیش از ۹۰ درصد این اعدامیان، به اتهام قتل محکوم به اعدام شدهاند، اما باید در میان آنان زندگی کنی تا بدانی رفتار و شخصیت بخشی از آنان به گونهای است که نمیتوان تصور کرد به خاطر قتل، چه عمد و چه غیرعمد، زندانی و محکوم شدهاند. برخی از این زندانیان محکوم به قتل، به هیچ عنوان با تصور ما از یک انسان قاتل که با برنامه و با خونسردی و یا نفرت دیگری را میکشد، نمیخوانند. برخی از اینها از سر استیصال، جنون آنی، خشم و یا سهوا کسی را کشتهاند اما قاتل نیستند.
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه - به تازگی ویدئویی در چین منتشر شده که جامعه این کشور را در حیرت فرو برده است. در این ویدئو در ابتدا یک زن با یک خودرو تصادف میکند، روی زمین میافتد و پس از گذشت حدود یک دقیقه که او روی زمین افتاده است یک خودروی دیگر از روی او رد میشود اما چیزی که باعث حیرت شده این دو تصادف وحشتناک نیست بلکه این نکته است که در تمامی مدتی که این زن روی زمین افتاده از میان صدها نفر که در این خیابان شلوغ در حال رفت و آمد هستند هیچ کس حتی یک نفر هم به کمک این زن نمیآید.
به گزارش رسانههای محلی چین این پیشامد، آوریل در شهر "ژومادیان"در استان هنان چین رخ داده است. به گفته پلیس، این زن در پی این اتفاق جان باخته است و دو فردی که با او تصادف کردهاند بازداشت شدهاند.
اما ماجرا به اینجا پایان نمییابد، بسیاری از مردم چین در "ویبو"شبکه اجتماعی پرطرفدار چین در حال بحث و گفتگو پیرامون بیتفاوتی مردم حاضر در صحنه هستند:
> پشت آدم میلرزد، اول راننده به او میزند و فرار میکند بعد هیچکس توجهی به او نمیکند، حتی کسی به خودش زحمت نمیدهد تا یک تابلوی هشدار آنجا بگذارد و یا به پلیس زنگ بزند.
> خدای ما در چه جامعهای زندگی میکنیم؟ اگر من در صحنه بودم چه کار میکردم؟ حداقل جلوی راه خودروها را میگرفتم و سپس به پلیس زنگ میزدم، این از حقوق پایه هر انسانی است
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی میگوید «حوزه ریاست مجلس» چند ماه پیش از حملات تهران در نامهای رسمی به سپاه پاسداران در مورد احتمال حمله گروه داعش به این ساختمان هشدار داده بود.
علاءالدین بروجردی، رئیس این کمیسیون، با این حال توضیح نداد که ریاست مجلس به چه دلیل یا بر اساس گزارش کدام نهاد در این زمینه احساس خطر کرده است.
به گزارش روز پنجشنبه، ۲۵ خرداد، در خبرگزاری رسمی مجلس شورای اسلامی، خانه ملت٬ آقای بروجرد٬ این اظهارات را که مجلس در زمینه مسائل امنیتی «کوتاهی» کرده «دقیق» ندانسته و از آن با عنوان «فرافکنی» نام برد.
وی گفت که «در طی چند ماه گذشته... به طور ویژه در مورد احتمال حمله داعش در چند ماه گذشته، نامه رسمی به سپاه پاسداران از جانب حوزه ریاست مجلس شورای اسلامی نوشته شده بود.»
اکبر گنجی
تروریسم به دو نوع خوب و بد تقسیم نمی شود. اکثر دولت ها، گروه ها و افراد مزدوران تروریست خودشان را خوب قلمداد می کنند و تروریست های مزدور دولت ها، گروه و افراد رقیب را بد. یک بام دو هوایی بودن ( دبل استاندارد)، نه تنها از نظر معرفتی کاذب است، بلکه اخلاقاً هم ناموجه است.
تبیین های کاذب ایدئولوژیک تروریسم
در تبیین پدیده تروریسم نباید مرتکب خطاهای ایدئولوژیک زیر شد:
اول- تروریسم را نمی توان و نباید به دینی خاص نسبت داد و از دیگر ادیان نفی کرد. پیروان اکثر ادیان از ترور برای رسیدن به اهدافشان استفاده کرده اند. همه یهودیان، مسیحیان، مسلمانان، بودائیان، هندوها، بهائیان و ...؛ تروریست نبوده و نیستند. اما در پیروان هر دینی می توان تروریست هایی را نشان داد. بودیسم ظاهراً فاقد هرگونه خشونتی است، اما بودایی های میانمار در حال نسل کشی مسلمان این کشور از طریق ترور هستند. سازمان ملل و کلیه نهادهای بین المللی حقوق بشری بارها این عمل آنان را "نسل کشی" و "جنایت علیه بشریت" به شمار آورده اند.
دوم- تروریسم را نمی توان و نباید به قوم خاصی نسبت داد و از دیگر قوم ها سلب کرد. در همه قوم ها و ملیت ها تروریست وجود داشته و دارد. این مدعا که یک قوم خاص تروریست هستند، ادعای باطل است. اما این مدعا هم ادعای باطلی است که هیچ فردی از قوم ما دست به عمل تروریستی نزده است.
سوم- تروریسم را نباید به فقرا نسبت داد و از ثروتمندان سلب کرد. اولاً: بن لادن رهبر گروه تروریستی القاعده یکی از میلیونرهای جهان بود. ثانیاً: هر کس گرفتار فقر و فلاکت است، تروریست نمی شود. به تعبیر دیگر، تفسیر تک علتی پدیده تروریسم با عامل فقر و تبعیض نادرست و ایدئولوژیک است.
چهارم- تروریست را نمی توان به بی سوادها یا کم سوادها نسبت داد و از تحصیل کرده ها سلب کرد. اولاً: بسیاری از تروریست های فاجعه ۱۱ سپتامبر آمریکا در دانشگاه های همین کشور تحصیل کرده بودند. تروریست های پزشک لندن را هم به یاد آورید. ثانیاً: اکثر بسیار بالای بی سوادها و کم سوداها تروریست نشده و نمی شوند.
بی بی سی - ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در یک گفتگوی تلویزیونی تحقیقات درباره تلاش مسکو برای تاثیر بر انتخابات آمریکا را به سخره گرفته و گفته جیمز کومی، رئیس برکنار شده پلیس فدرال آمریکا، اگر بخواهد میتواند به روسیه پناهنده شود.
آقای پوتین که گفته میشود خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده روسیه آماده میکند در برنامه سالانه پرسش و پاسخ که از تلویزیون این کشور پخش شده گفته: "من از همه جزئیات شهادت آقای کومی در کنگره مطلع نیستم اما او هیچ مدرکی دال بر تلاش مسکو برای دخالت در انتخابات (سال گذشته) آمریکا طرح نکرد."
او همچنین با اشاره به تحقیقات جاری درباره ارتباط میان حلقه یاران دونالد ترامپ با مسکو که این روزها در صدر اخبار آمریکا قرار دارد، با انتقاد از جیمز کومی، از درز دادن محتوای گفتگوی با رئیس جمهوری به رسانهها گفته: "پس فرق میان رئیس افبیآی و اسنودن چیست؟"؛ اشارهای به افشاگریهای ادوارد اسنودن، کارمند سابق نهادهای اطلاعاتی آمریکا، درباره جاسوسی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از شهروندان این کشور و رهبران جهان که در نهایت به پناهنده شدن آقای اسنودن به روسیه انجامید.
دویچه وله - سخنگوی وزارت خارجه ایران اظهارات اخیر تیلرسون درباره پشتیبانی از تغییر مسالمتآمیز رژیم این کشور را مداخلهجویانه خواند. بهرام قاسمی میگوید "سردرگمی" از مشخصههای بارز سیاست خارجی دولت جدید آمریکاست.
بهرام قاسمی، پیش از ظهر پنجشنبه (۲۵ خرداد/ ۱۵ ژوئن) در واکنش به سخنان روز گذشته وزیر خارجه آمریکا گفت: «این سخنان، مداخلهجویانه و نقض صریح قواعد آمره حقوق بینالملل، غیرقابل قبول و بهشدت محکوم است.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، سخنگوی وزارت خارجه ایران میگوید اظهارات رکس تیلرسون "بیپایه و وهمآلود" و در میان همه بخشهای مردم ایران و "جامعه مقاوم و فرهیخته ایرانی" مطرود و منفور است.
اشاره قاسمی به سخنان روز گذشته تلیرسون در نشست کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا و در پاسخ به پرسش یکی از سناتورهای جمهوریخواه درباره تغییر رژیم ایران و قرار دادن سپاه در فهرست گروههای تروریستی مربوط میشود.
تویت ظریف: آمریکاییها به جای تغییر رژیم ایران، نگران رژیم خودشان باشند:
ظریف نوشت: به تازگی 75 درصد از ایرانیها پای صندوق رأی آمدهاند و بهتر است واشنگتن نگران «رژیم» خودش باشد، تجربه کودتای 28 مرداد و انقلاب اسلامی نشان داده که ایرانیها خودشان برای کشورشان تصمیم میگیرند و نسبت به دخالت خارجی مقاوماند. وزیر خارجه ایران همچنین به طرف آمریکایی توصیه کرده که «پیش از بازگشت به استفاده از سیاست خیالبافانه و غیرقانونی تغییر رژیم در ایران، تاریخ را بخوانید و بیاموزید.»
تیلرسون گفته بود که سیاست خارجی آمریکا در مورد جمهوری اسلامی در دست تدوین بوده و هنوز به رئیس جمهور، دونالد ترامپ ارائه نشده است. او در عین حال به تشریح برخی از رئوس این سیاستها پرداخت.
خبرگزاری صداوسیما با انتشار ویدیوی سخنان تیلرسون به نقل از او نوشت: «ما قطعاً به حضور ادامهدار بیثبات کننده ایران در منطقه، پرداختهایش به جنگجویان خارجی، صدور نیروهای شبهنظامی به عراق، سوریه و یمن، حمایتشان از حزبالله واقف هستیم و در پاسخ به هژمونی ایران اقدام میکنیم.»
بررسی تروریستی خواندن سپاه
وزیر خارجه ایالات متحده همچنین تائید کرده که این کشور در حال بررسی پیامدهای دیپلماتیک و بینالمللی قرار دادن مجموعه سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی است.
آمریکا پیش از این برخی از فرماندهان سپاه و افراد حقیقی و حقوقی مرتبط با این نهاد را در فهرست تحریمهای خود گنجانده بود.
کامیونهای عظیم و پر قدرت اجازه تردد در جادهها را ندارند، قیمتهای میلیونی دارند و وزن تنها یک لاستیک آن ۵ هزار ۸۰۰ کیلوگرم است. با مشخصات کامیونهای عظیم جهان آشنا شوید: [لینک به گالری تصاویر]
کامیون بلاز ۱۱ هزار و ۱۶۵ اسب بخار قدرت دارد و میتواند ۴۵۰ تن بار حمل کند. وزن هر لاستیک این کامیون ۵ هزار و ۸۰۰ کیلوگرم است [لینک به گالری تصاویر]
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه - ابوعزراییل، از فرماندهان به نام "کتایب امام علی"است، او در رسانههای بینالمللی به "رمبوی عراق"معروف شده است. او که به چهره مبارزه گروههای شبهنظامی شیعه علیه داعش بدل شده بود، پس از انتشار یک ویدئو پر سر و صدا، دچار دردسر شده است، گروه شبهنظامی کتائب امام علی که از گروههای مهم شیعه عراق و نزدیک به ایران است رسماً او را محکوم کرده و بر اساس سایت "العالم"متعلق به ایران، این گروه از او تبری جسته است.
یکشنبه چهارم جون، دو ویدئوی کوتاه از ابوعزراییل به شکل گسترده در شبکههای اجتماعی مانند آپارات و تلگرام منتشر شد. در ویدئوی اول که تنها ۱۸ ثانیه است، دیده میشد ابوعزراییل از موهای فردی که گمان میرود از اعضای کشته شده داعش است، گرفته و او را روی زمین میکشد، در همین حین دیگر اعضای کتایب امام علی در حال لگد زدن به جسد هستند [عضویت این افراد در گروه کتایب امام علی از سوی علایم این گروه روی بازوی سربازان قابل تشخیص است]
در ویدئوی دوم که در واقع ادامه ماجرا است، دیده میشود که ابوعزراییل به وسیله یک فندک ریش بلند داعشی کشته شده را میسوزاند و او را مورد تمسخر قرار میدهد:
"بفرما اینم حوری بهشتی، شما را پودر میکنیم، نگید این سنی است، او [فقط] یک خارجی است. ما شما را پودر میکنیم"
آیا رفتارهای خشن ایوب فلاح حسن ربیعی که به ابوعزراییل معروف است، یک راز بود؟ آیا رفتارهای خشن کتایب امام علی برای اولین بار برملا میشود؟
پاسخ خیر است.
پیش از این نمونههای فراوانی از خشونت ابوعزراییل و کتایب امام علی وجود داشت و ناظران نیز پیش از این گزارشهایی در این رابطه منتشر کرده بود.
گروه کتایب امام علی پیش از این با سرهای بریده سربازان داعش فیلم و عکس منتشر کرده بود، این گروه سابقه سوزاندن جسد سربازان داعش و فیلمبرداری از آن را نیز دارد.
جزئیات این طرح چیست
بر اساس این طرح در صورت تصویب در صحن سنا، دولت آمریکا ظرف مدت ۹۰ روز، باید تحریم های جدیدی علیه افراد و نهادهای فعال در توسعه برنامه های موشکی ایران تصویب کند.
همچنین بر اساس یکی دیگر از طرح ها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور مستقیم تحت تحریم قرار خواهد گرفت. در صورت تصویب این اولین بار خواهد بود که سپاه تحریم می شود. آمریکا پیشتر در سال ۲۰۰۷ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحریم کرده بود.
طرح «مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران» سه محور دارد:
رادیو زمانه - علیاکبر حیدریفر، قاضی سابق دادگاه انقلاب تهران که نقش مهمی در فرستادن معترضان به کهریزک در سال ۸۸ داشت، به بند ۸ زندان اوین انتقال داده شده است. گفته میشود او به جرم اختلاس و فساد اقتصادی اکنون در زندان است.
بنا بر گزارشهای رسیده به زمانه علیاکبر حیدریفر، قاضی سابق دادگستری و از متهمان اصلی پرونده موسوم به کهریزک در سال ۸۸، به بند ۸ زندان اوین انتقال داده شده است.
برخی از زندانیان که خود توسط این قاضی مورد بازپرسی و اتهام قرار گرفته بودند و اکنون در بند هشت زندان اوین به سر میبرند این قاضی سابق را شناسایی و این خبر را به بیرون از زندان مخابره کردهاند.
به گفته این زندانیان او به جرم اختلاس و اتهام فساد اقتصادی اکنون در زندان است.
علیاکبر حیدریفر کیست؟
علیاکبر حیدریفر دادیاری است که دستور انتقال بازداشتشدگان به بازداشتگاه کهریزک را از سعید مرتضوی گرفته و اجرا کرده بود.
در بازداشتگاه کهریزک دستکم ۳ نفر از معترضان به نتیجه انتخابات بحثبرانگیز ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ ایران، به نامهای امیر جوادیفر، محسن روحالامینی و محمد کامرانی کشته شدند.
علیاکبر حیدریفر به همراه حسن حداد دهنوی، معروف به قاضی حداد، معاونت امنیت وقت دادستان تهران و سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران در مرداد ماه ۱۳۸۹ در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، با دستور دادگاه انتظامی قضات از سمتهای خود تعلیق شدند و همزمان مصونیت قضایی آنها نیز لغو شد.
او یک بار به دلیل استفاده از اسلحه در پمپ بنزینی در اصفهان مورد تعقیب قضایی قرار گرفت. در فروردین ماه ۱۳۹۱ او به اتهام استفاده غیرمجاز از سلاح در اصفهان دستگیر شد. ماجرا از این قرار بود که روز سوم فروردینماه ۱۳۹۱ مردمی که در صف طولانی پمپ بنزین بهارستان اصفهان حضور داشتند متوجه درگیری دو خودرو شدند که ظاهراً بحثشان لفظی بود. زمانی که بحث به بیرون از پمپ بنزین کشیده شد حیدریفر دست به اسلحه برده و چندین تیر هوایی شلیک میکند. همین موضوع باعث دستگیری او شد. پس از دستگیری علیاکبر حیدری فر، به اتهام استفاده غیرقانونی از اسلحه، با توجه به کشفیات از منزل و خودروی او اتهامات سنگینی به او وارد شد که باعث شد مدت زمانی را در سال ۹۱ در بازداشت موقت به سر برد.
در همین زمینه: کلیپی از برنامه ۲۰۱۲ صفحه آخر صدای آمریکا:
او همچنین مشاور سعید مرتضوی در ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود.
اتحادیه اروپا ۲۳ فروردین ۱۳۹۰ (۱۳ آوریل ۲۰۱۱)، ۳۲ مقام ایرانی از جمله علیاکبر حیدریفر را به دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشتهاند، از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کرد و دستور داد کلیه داراییهای این اشخاص نیز در اروپا توقیف شود.
رادیو فردا ـ رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا، میگوید سیاست ایالات متحده پشتیبانی از عناصری در داخل ایران است که به تغییر مسالمتآمیز این حکومت منجر شود.
وزیر خارجه آمریکا که روز چهارشنبه ۲۴ خرداد در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان درباره بودجه و سیاستهای وزارتخانهاش سخن میگفت، اظهار داشت پس از مطالعه برجام، توافق هستهای با ایران را «توافقی ضعیف» یافته است.
رکس تیلرسون در جواب تد پو، سناتور جمهوریخواه، که درباره تغییر رژیم ایران و قرار دادن سپاه در فهرست گروههای تروریستی سئوال کرده بود گفت: «سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران در حال شکلگیری است و هنوز به رییسجمهوری ارائه نشده است».
ابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیس جمهوری پس از انقلاب ایران در مصاحبه با رادیو "عصر جدید" که در زیر فایل صوتی آن را دریافت میکنید، میگوید: سخنان آقای خامنهای نشان میدهد که آنچه از روی یادداشت میگوید، نظم و انضباط دارد، ولی وقتی که میخواهد آنها را توضیح بدهد، رشته سخنانش، گسیخته میشود و معلوم میشود که واقعاً کنترل خود را از دست داده است. ۱۷ نفر کشته و ۴۲ نفر زخمی شدند، بنابر همان قرآن، «اگر یک بیگناه کشته شود، تمام بشریت کشته شده»، پس بشریت را ۱۷ بار کشتهاند، به این میگویید "ترقهبازی"؟! در کله این آدم، انسان و حیاتش، قیمتی ندارد! فرض کنیم که میخواهید ضعف سپاه را بپوشانید، اصلاً فکر کردید، چه میگویید؟ و در چه مقامی، میگویید "ترقهبازی"؟! قطعاً نمیدانید چون بعدش تسلیت گفتید، پس ترقهبازی نبوده! هم میخواست ترساش را بپوشاند و هم موقعیت را تشخیص نداده که چه حرفی باید زد.
سال هاست از مباحت تاریخی فاصله گرفته و به ندرت بدان پرداخته ام اما امسال که در آستانه چهلمین سال انقلاب اسلامی هستیم، مسئله ای که مدت ها بود در ذهنم خلجان می زد مرا واداشت تا سالگرد۱۵ خرداد را بهانه بروز آن کنم.
آنچه مایه شگفتی بوده و هست این که نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب و بیش از ۵۰ سال از تصویب لایحه کاپیتولاسیون(Capitulation: قضاوت سپاری) سپری شده است، مصوبه ای که موجب اعتراض سال ۱۳۴۳ موسوم به قیام علیه کاپیتولاسیون و در نتیجه بازداشت و تبعید آیت الله خمینی شد و در همه منابع تاریخی از آن به عنوان یکی از مقدمات انقلاب ۵۷ نام می برند اما با وجود اینکه نیم قرن از آن می گذرد و همواره مورد بحث بوده و در دوره جمهوری اسلامی ایران صدها کتاب در این زمینه نوشته شده و فصلی از کتاب های درسی را نیز به خود اختصاص داده است اما تاکنون نه در کتاب ها و نه در سانه های درون مرزی و نه برون مرزی، و حتی نه در میان مخالفان انقلاب ایران به اصل مسئله یعنی اینکه اصولا جزییات این لایحه کاپیتولاسیون چه بود؟ نپرداخته اند. به اینکه چه مباحثات جدی ای صورت گرفته و موافقان آن چه دلایلی داشتند و به اینکه نیمی از خود نمایندگان مجلس در حکومت پهلوی به آن رأی منفی دادند و محورهای اصلی آن سخنان شدیداللحن آیت الله خمینی علیه کاپیتولاسیون، چیزی جز سخنان نمایندگان همان مجلسی که این لایجه را تصویب کردند نبوده است! و...
حیرت انگیز است که چنین موضوع مهمی از سوی همگان مغفول واقع شده است. حتی هنگامی که در کتاب بررسی انقلاب ایران به آن پرداخته شد وانتظار می رفت فتح بابی باشد در این زمینه اما همچنان مغفول ماند. کتاب بررسی انقلاب ایران، بار نخست در سال۱۳۷۰ منتشر شد و بار دوم در سال ۱۳۸۲ ویرایش جدید آن عرضه شد. در این کتاب فصلی بود با عنوان«آمار قربانیان انقلاب»(صفحات: ۴۳۳-۴۲۸) که برای نخستین بار با اسناد و توضیحات وافی نشان می داد برخلاف آمار رسمی اعلام شده از سوی نهادها و اشخاص مختلف مبنی بر اینکه انقلاب ایران با ۶۵هزار شهید در سال ۵۷ به پیرزی رسیده است اما در حقفیقت در تمام دوره ۱۵ساله ۱۳۴۲ تا ۲۲بهمن۱۳۵۷ مجموع قربانیان انقلاب اعم از مذهبی و مارکسیست، اعدام شدگان و کشته های نبردهای چریکی و شهدای تظاهرات خیایابانی از ۱۵ خرداد ۴۲ تا ۲۲ بهمن ۵۷ و حتی کشته های سینما رکس آبادان جمعا ۳۱۶۴ تن بوده اند.
از همان سال انتشار چاپ دوم کتاب یعنی ۱۳۸۲ تاکنون داده های مربوط به قربانیان انقلاب صدها بار از سوی نویسندگان مختلف مورد استناد قرار گرفته است اما یکبار به موضوع کاپیتولاسیون در همان اثر توجه نشده است. چرا؟
اکنون برای شکستن طلسم سکوت ۵۰ساله در این زمینه مبادرت به بازنشر صفحات مربوط به کاپیتولاسیون می نمایم.
در دوره ای که سرعت خبر و گزیده گویی و گزیده خوانی تلگرامی عادت به خواندنی های فست فودی را رایج کرده است خواندن نوشته های بلند میلی برنمی انگیزد اما مطالعه این صفحات به ویژه اگر به رویدادهای تاریخ معاصر علاقمند باشید خالی از فایده نیست.
قيام عليه كاپيتولاسيون و تبعيد آيت اللّه خمينى
(بررسی انقلاب ایران: صفحه ۱۸۰-۱۷۷)
مصوبه كاپيتولاسيون با وجود آنكه منشاء يكى از اعتراضات گسترده سياسى شد و به يكى از سرفصلهاى مهم تاريخ معاصر ايران تبديل گرديد، حتى با گذشت چنددهه از آن هنوز جزئيات و چگونگىاش در متون تاريخى مورد توجه قرار نگرفته است. پس از پيروزى انقلاب ايران در سال ۵۷ اين موضوع جايگاه برجستهترى يافت زيرا قيام سالهاى ۴۲ - ۴۳ به رهبرى آيتالله خمينى را مبدأ تاريخ انقلاب به شمار آوردند در عين حال تا زمانى كه چاپ نخست اين كتاب عرضه گرديد يعنى ۱۳ سال پس از انقلاب و چه در زمان چاپ دوم آن يعنى ۲۳ سال بعد نيز در كتابهاى رسمى و دولتى و حتى ساير منابع، صرفاً به بيان اين گزاره كلى اكتفا شده است كه لايحهاى كه حاوى مصونيت مستشاران آمريكايى بود به تصويب رسيد كه طبق آن اتباع آمريكايى هر جرمى عليه شهروندان ايرانى مرتكب شوند قابل تعقيب و مجازات نخواهند بود. بسيارى از مورخين به دليل عدم دسترسى يا عدم مراجعه مستقيم به اصل اسناد مربوطه گمان بردهاند كه كاپيتولاسيون يك مصوبه است درحالى كه فىالواقع شامل دو لايحه است. برخى مورخين هم يكى از اين دو لايحه را به جاى ديگرى گرفته و متوجه تفاوتها و دقايق آن نبودهاند. آنچه آيتالله خمينى در سخنرانى خويش عليه كاپيتولاسيون مطرح كرده و به تاريخچه آن و تفاوت دو لايحه اشاره كرده است نشان مىدهد كه وى به دليل اينكه مشروح مذاكرات مجلس را مطالعه كرده دقيقاً متوجه اين نكات بوده است. گاهى چنان وانمود شده است كه گويى اين لوايح در مجلسى غيرعلنى، مخفيانه و فرمايشى و بدون مخالفت به تصويب رسيده و افرادى توانستهاند آن را به دست آورده و به رؤيت آيتالله خمينى برسانند و وى با افشاى اين راز مهم حكومت، دولتمردان را رسوا كرده و تودهها را برانگيخته است. اين نحوه انعكاس دادن موضوع زمينه برخى خودنمايىها را فراهم آورده و هركسى كوشيده است با بيان اينكه قبل از همه از اين راز آگاه شده و با رسانيدن اين سند محرمانه به دست آيتالله خمينى قيام ملت را موجب گرديده، خود را بانى غيرمستقيم جنبش معرفى كند و افتخار و فضيلت آن را در كارنامه خويش ثبت نمايد.
برخى از خاطرهنويسان در تقريرات خويش چنان وانمود كردهاند كه گويا رهبر پشت پردهاى بودهاند كه آيتالله خمينى را راهبر و ياور بودهاند. درباره نحوه آگاه شدن از جزئيات كاپيتولاسيون، آقاى هاشمى رفسنجانى مىگويد: «باخبر شديم كه در مجلس رژيم لايحهاى در مسير تصويب است كه در آن به مستشاران آمريكايى امتيازاتى داده مىشد در پىگيرى اين خبر زمينه جديدى فراهم شد براى مبارزه امام».
و امّا چه كسى مبتكر و پيگير بود؟
»امام چند نفرى را مأمور تحقيق در مورد جزئيات اين خبر كردند كه يكى از آنها من و سيد جعفر بهبهانى]نماينده قم در مجلس] بودم رفتم پيش آقايان فلسفى و توليت پيام امام را رساندم و گفتم ما اخبار پشت پرده اين جريان را هرچه بيشتر و دقيقتر مىخواهيم. آقاى بهبهانى از طريق يكى از نمايندگان مجلس سنا متن لايحه و اسناد مربوطه را به دست آورد و به من داد من دو روز در تهران ماندم و متن مذاكرات مجلس و جزوه كنوانسيون وين را تهيه كردم اخبارى را هم مرحوم توليت در اختيار من گذاشت كه مجموعاً با اطلاعات كاملى بردم خدمت امام»(هاشمی رفسنجانی،۱۳۷۶: ۱۹۷). هاشمى سپس به ماجراى سخنرانى آيتالله خمينى و موضعگيرىهاى وى مىپردازد.
آقاى خلخالى نیز در خاطرات خويش مىنويسد كه اين لايحه «در ساعت ۱۱ شب هنگامى كه اكثر نمايندگان مجلس در خواب و يا در حال چرت زدن بودند به تصويب رسيده بود و آقاى مطهرى و ديگران به هر وسيلهاى بود خبر آن را كسب و به امام اطلاع داده بودند.»(۱۳۷۹: ۱۳۱).
به جز نكات نادرستى كه در اين باره گفته شده، جزئيات و چند و چون لايحه را نیز غالباً روشن نكردهاند. بسيارى از مورخان، بدون مراجعه به اصل اسناد و منابع، براساس گفتههاى ديگران به نقل و تخطئه پرداختهاند امّا واقعيت اين بود كه لوايح مذكور در جلسه علنى مجلس شوراى ملى از صبح تا عصر مورد بحث قرار گرفت و در صورتجلسات مذاكرات مجلس چاپ و منتشر گرديد و دستيابى به آن هم دستيابى به اسرار نبود. به دليل خلاء آگاهى درباره اين موضوع و نقل و تخطئه كلى و سربسته آن، اطلاعات مشروحترى در پايان كتاب در اختيار خوانندگان قرار مىگيرد.(نگاه كنيد به پيوست يك)
پيشنهاد احياى كاپيتولاسيون در اسفند ۱۳۴۰ همراه با پيشنهاد اصلاحات از سوى آمريكا به ايران داده شده بود و در ۱۳ مهر ۴۲ در كابينه علم به تصويب رسيد ولى خبر آن منتشر نشد تا اينكه در مرداد ۴۳ منصور نخستوزير وقت لايحهاى را تحت عنوان الحاق يك ماده به قرارداد وين به مجلس برد. قرارداد وين عبارت از مصونيت ديپلماتهاى كشورهاى خارجى در كشور ديگر بود. صورت مذاكرات مجلس را كه در
تيراژى محدود چاپ و منتشر مىشد به دست آيتاللّه خمينى رساندند. وى براى مبارزه با مصوبّهاى كه آن را منافى استقلال ايران مىخواند، با مقامات روحانى قم جلسهاى تشكيل داده و نمايندگانى را به شهرها فرستاد و آنان را براى اعتراض آماده كرد. صبح روز ۴ آبان ۱۳۴۳ (۲۶اكتبر ۱۹۶۴) كه سالروز تولد شاه در چهل و پنج سالگى بود و همه جا را چراغانى كرده بودند و اتفاقاً سالروز تولّد حضرت فاطمه و خود آيتاللّه خمينى نيز بود در جمع عدّه زيادى كه از شهرها براى شنيدن سخنان آيتاللّه خمينى راهى قم شده بودند، وى سخنانى ايراد كرد و با چهرهاى برافروخته گفت:
«قلب من در فشار است، ايران ديگر عيد ندارد، عيد ايران را عزا كردند، ما را فروختند، عزت ما را پايكوب كردند«. ملت ايران را از سگهاى آمريكايى پستتر كردند». «اگر كسى يك سگ آمريكايى را با اتومبيل زير بگيرد مورد بازخواست قرارمىگيرد ولى چنانچه يك آشپز آمريكايى شاه ايران را زير بگيرد، بزرگترين مقام را زير بگيرد كسى حق تعرض ندارد چرا؟ براى اينكه مىخواستند وام بگيرند، آمريكا خواست كه اين كار انجام شود. بعداز چند روز يكوام دويستميليون دلارى ازآمريكا تقاضا كردند».(ن.ك.پيوست ۲).
جمعيّت مىگريست. آيتاللّه خمينى به بررسى كاپيتولاسيون و مفاسد آن پرداخت و به آمريكا و روسيه و انگلستان و اسرائيل حمله كرد. او گفت: «امروز آمريكا از انگليس بدتر، انگليس از آمريكا بدتر و شوروى از هر دو بدتر... گرفتارى ما از آمريكاست... من اين وكلا را كه وكيل ملت هم نيستند عزل كردم».
علاوه بر اين سخنرانى، اعلاميهاى نيز عليه كاپيتولاسيون منتشر ساخت. برخى استدلالها و نكات در موضعگيرىهاى آيتاللّه خمينى شباهت زيادى به مطالبى داشت كه برخى نمايندگان مجلس در مخالفت با لوايح كاپيتولاسيون مطرح كردند كه نشان مىدهد آيتالله خمينى به دقت مشروح مذاكرات مجلس را خوانده و از آن الهام گرفته است. (ن.ك. پيوست يك و دو).
در پى اعتراضات وى به كاپيتولاسيون، شورشى دوباره بر پا شد و مأموران حكومت، شب سيزدهم آبان ۴۳ با صدها كماندو منزل آيتاللّه خمينى را محاصره و وی را بازداشت كرده و به تركيه تبعيد نمودند. سپس وى در ۱۳مهر ۱۳۴۴ (۱۹جمادىالثانى ۱۳۸۵) از تركيه به عراق منتقل شد.
صبح روز ۱۳ آبان، شهر قم به اشغال نظاميان درآمد. بازارها تعطيل شد و اعتصاب و تظاهرات در شهرهاى ايران بپا خاست، نمازهاى جماعت و درسهاى حوزه تعطيل شدند. مراجع تقليد و علماى شهرها و شهرستانها با صدور بيانيّههايى تبعيد آيتاللّه خمينى را محكوم كردند و شديداً بدان اعتراض نمودند. دستگيرىهاى گستردهاى از بازاريان دانشگاهيان و روحانيون مبارز انجام گرفت و با توقيف عناصر رهبرىكننده و مؤثّر در جنبش، رژيم توانست بر اوضاع مسلّط شود.
پيوست شماره ۱
(صفحات ۴۵۱-۴۳۶ )
چكيده مذاكرات مجلس شوراى ملى درباره كاپيتولاسيون
قرارداد وين« و » مصونيت مستشاران نظامى آمريكا
كتاب حاضر، در بخش مربوط به بسترهاى تاريخى انقلاب ايران در سال ۵۷ بنا را بر فشردهنويسى مفيد نهاده است. از سوى ديگر نياز به توضيحات بيشترى درباره موضوع كاپيتولاسيون كه پيامدهاى آن از حوادث مهم تاريخ معاصر ايران بود وجود دارد. لذا به دليل گستردگى بحثها و مذاكرات مطروحه در مجلس شوراى ملى كه خود مىتواند يك كتابچه را تشكيل دهد، ضميمه كردن متن كامل آن به كتاب موجب اطناب و تفصيل و برخلاف طرح و سازماندهى اين كتاب بود. به همين سبب به ارائه چكيده نسبتاً تمام نما از مذاكرات مجلس و جزئيات كاپيتولاسيون به سبك گزارشى، پرداخته ايم.
آنچه به عنوان كاپيتولاسيون مطرح گرديده است در واقع دو مصوبه بود نه يك مصوبه. اوّل قرارداد وين درباره روابط سياسى بود. اين قرارداد در تاريخ ۲۹ فروردين ۱۳۴۰ در شهر وين به امضاى نماينده دولت ايران رسيد امّا به دليل تعطيل بودن مجلس شورا، طى مراحل قانونى آن به تشكيل مجلس دوره ۲۱ موكول شد. اين قرارداد مشتمل بر ۵۳ ماده و دو پروتكل بود ولى در مجلس شوراى ملى در قالب يك ماده واحده تحت عنوان الحاق دولت ايران به قرارداد وين مورد بحث قرار گرفت و مواد قرارداد و جزئيات آن مطرح نگرديد. اين لايحه در جلسه ۴ مرداد ۴۳ مجلس اعلام وصول و شور اول آن تصويب شد.
لايحه دوم ماده واحده ديگرى بود تحت عنوان: «لايحه اجازه استفاده مستشاران نظامى آمريكا در ايران از مصونيتها و معافيتهاى قرارداد وين» كه طبق آن به دولت اجازه داده مىشود كه رئيس و اعضاى هيأتهاى مستشارى نظامى ايالات متحده در ايران كه به موجب موافقتنامههاى قبلى مربوط به استخدام به خدمت دولت شاهنشاهى ايران درآمدهاند از مصونيتها و معافيتهايى كه در بند (و) ماده اوّل قرارداد وين فقط شامل كارمندان ادارى و فنى بود، برخوردار شوند. اين لايحه در مجلس سنا با سرعت و بدون بحث تصويب و با امضاى جعفر شريفامامى رئيس مجلس سنا براى تصويب به مجلس شوراى ملى فرستاده شد. در جلسه ۲۱ مهرماه مجلس شوراى ملى ابتدا شور دوّم ماده واحده الحاق به قرارداد وين مطرح و با اكثريت آرأ تصويب شد سپس ماده واحده بعدى مطرح و به تصويب رسيد.
تصويب قرارداد وين
هنگام طرح اين لايحه عده زيادى از نمايندگان با اصل قرارداد مخالفت كردند. فهرست دلايل مخالفان و موافقان بدين شرح بود.
۱ - رامبد از نمايندگان جناح اقليت مىگويد: تصويب اين قرارداد مورد علاقه آن نفوذى است كه بر اكثريت حاكم است. اگر قرار باشد در خانه من يك درخت گردو باشد و با چهار نفر ديگر كه در خانهشان درخت گردو نيست موافقت كنيم كه هرچقدر درختها گردو دارند باهم تقسيم كنيم من هر قدر سروصدا كنم آن سه نفر راى مىدهند.
۲ - رامبد همچنين مىگويد گرچه طبق قرارداد وين مصونيت متقابل است و از همان مزايايى كه نمايندگان خارجى برخوردار مىشوند نمايندگان ايران هم در ساير كشورها برخوردار خواهند بود. ولى تعداد خارجيانى كه از اين مزايا در ايران بهرهمند مىشوند بسيار بيش از تعداد نمايندگانى است كه ايران در خارج دارد.
۳ - به عقيده رامبد حتى يك تعميركار يخچال و شاگرد مكانيك خارجى از مصونيتى كه سفيركبير ايران در ممالك ديگر استفاده مىكند برخوردار خواهد شد.
۴ - ابوالقاسم پاينده نماينده ديگر معتقد است طبق اين قرارداد صاحب حق نمىتواند مجرم را مجازات كند. ممكن است در قوانين ايران براى جرمى مجازاتى وضع شده باشد كه در كشور متبوع مجرم، مجازات نداشته باشد لذا حقوق خصوصى صاحب حق پايمال مىشود.
۵ - اين ماده واحده به گفته رامبد به سبب اصرارى كه بر تصويب آن شد مشكوك است و مصلحتى هم در آن نيست.
۶ - طبق ماده ۲۹ تا ۳۵ قرارداد وين، ماموران و مستشاران خارجى، خودشان، خانهشان، خانوادهشان و مكاتباتشان مصون است و در هيچ جرمى تعقيب نمىشوند. در مقابل مخالفان، آنان كه در دفاع از قرارداد سخن گفتند چنين استدلال كردند:
۱ - حسنعلى منصور نخستوزير مدعى بود: براى ايران در آينده امكان استفاده از اين مزاياى مندرج در قرارداد زياد خواهد بود. در بعضى از كشورها مانند ليبى، هند، حبشه و افغانستان متخصصينى داريم كه مىتوانيم از اين مزايا بهرهمند شويم و براى آنان مصونيت و معافيت ايجاد كنيم. ضمناً در پاسخ رامبد كه مىگفت در برابر يك مهمانى كه در جايى رفتهام اگر دويست نفر را پذيرايى كنم گرچه متقابل است امّا نابرابر است گفت قراردادوين به دولت اجازه جلوگيرى از افزايش كاركنان سفارت خارجى را مىدهد.
۲ - نخستوزير با اشاره به معترضان گفت در شأن مجلس انقلابى، همين است كه حرفهاى خود را با احساسات انقلابى بيان كنند و در پاسخ كسانى كه مىگفتند نمايندگان خارجى اگر به منافع ايران خيانت كردند قابل تعقيب نيستند، گفت طبق ساير قراردادهاى بينالمللى هرگاه يك فرد نامطلوبى در هر سفارتخانهاى پيدا شد مىتوانيم تقاضاى مراجعت او را بكنيم و دولت قدرت كنترل بر ماموران خارجى دارد.
۳ - اين قرارداد دولت را موظف نمىكند كه از كارمندان فنى و متخصصين خارجى استفاده كند بلكه در مواردى كه دولت مصلحت مىداند هركس را از هر كشورى خواست به ميل خود استخدام مىكند و هر زمان به آنها احتياجى نداشت قرارداد را فسخ و آنها را برمىگرداند.
۴ - حاذقى نماينده مجلس گفت ما ملتى مستقل هستيم و از اينكه ماموران خارجى زياد باشند بيم نداريم. بايد آنقدر به وطن خود علاقهمند باشيم كه فرد ايرانى فكر خيانت به وطن خود را نكند. سياست ايران هم سياستِ باز است.
۵ - حاذقى مىگويد: قرارداد وين، يك قرار دوجانبه نيست بلكه يك قرارداد چند جانبه و بينالمللى است كه بيش از ۶۰ كشور جهان آنرا امضأ كردهاند. به گفته او اتحاد جماهير شوروى [كه كمونيستى و دشمن آمريكا و انگليس بود] نيز جزو آنهاست.
۶ - دولتهاى پيشرفته كه مجهزتر هستند و كمكهاى فنى به كشورهاى توسعه نيافته مىكنند بديهى است كه كاركنان و مستشاران بيشترى در كشورهاى ديگر مانند ايران دارند.
۷ - ايران به دليل اينكه داشتن مامورين زياد در خارج هزينه زيادى را بر بودجه كشور تحميل مىكند نمىتواند براى استفاده برابر از مزاياى قرارداد، ماموران خود را افزايش دهد. جالب اين است كه مدافعان قرارداد در هنگام سخنان خود با اشاره به نظر مخالفان مىگفتند اين از خصوصيات يك نظام دموكراتيك و آزاد مانند نظام شاهنشاهى موجود است كه همه مىتوانند آزادانه حقايق و نظرات خود را بگويند و نخستوزير هم آن را مجلس انقلابى قلمداد كرد. يعنى تلقى حاكم بر خود آنان چنين بود. پس از تصويب قرارداد وين ماده واحده اجازه استفاده رئيس و اعضاى هيأتهاى مستشارى نظامى آمريكا از مصونيتها و معافيتهاى قرارداد وين مطرح شد كه در واقع اين مزايا را كه در قرارداد وين اختصاص به كارمندان فنى و ادارى داشت به مستشاران نظامى هم تعميم مىداد. آنچه به عنوان اعتراض به كاپيتولاسيون از سوى آيتالله خمينى مطرح شد نيز عمدتاً ناظر به اين ماده واحده بود. در درون خود مجلس نيز چالشهاى زيادى برانگيخته شد.
تصويب ماده واحده مصونيت مستشاران نظامى آمريكا
سرتيپپور نماينده مجلس، اين لايحه را مخالف قانون اساسى قلمداد كرد و گفت: طبق اصل ۷۱ مرجع تظلمات اهالى مملكت در ديوان عدالت عظمى است و طبق اصل ۱۱ متمم قانون اساسى هيچکس را نمىتوان از محكمهاى كه بايد درباره او حكم كند منصرف كرد و طبق اصل ۵۰ فرمانروايى كل قشون برىّ و بحرى با شخص پادشاه است. لايحهاى كه عرضه شده است مزاحم اين سه اصل قانون اساسى است زيرا اگر بنا باشد يكى از مستشاران به يكى از ايرانيان تصادم كند مرجع تظلم آن ديوان عدالت است و اگر اين لايحه را تصويب كنيم به ايرانى فهمانيدهام كه مرجع تظلم ديوان عدالت عظمى نيست لذا هر چيزى قانون اساسى را نفى كند مطرود است. قدرت فرمانروايى برىّ و بحرى ايران نيز تفكيكپذير نيست و نمىتوان عدهاى را تحت تعليمات و احكام و فرمانروايى ايران قرارداد وعدهاى را مجلس منتزع كند و اصول قانون
اساسى كه با عزت ايران و حاكميت ايران مرتبط است متزلزل شود. قلمرو قضايى هر ملتى محدودهاى است در مرزهاى خودش و اگر ايرانى در جاى ديگرى قتل كند در ايران محاكمه نمىشود. اگر در آنجايى كه جرم كرده محاكمه نشود جواز قتل گرفته است. ايران از دوستان خودش در قرارداد وين تقاضا دارد در خواهش خودشان تجديدنظر كنند. قانون اساسى جزو مقدسات است و براى حفظ آن قسم ياد كردهايم. اين مقدمه فساد است و هيچ دولتى فساد دولت دوست را نبايد بخواهد والاّ دوست نيست.
در خلال سخنان او كراراً برخى نمايندگان مىگفتند «احسنت»، «صحيح است»
رادیو فردا ـ علی مطهری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، میگوید «آتش به اختیار» شامل همه حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی میشود و موضوعی «دوطرفه است».
آقای مطهری روز چهارشنبه ۲۴ خرداد در گفتوگو با خبرگزاری «خانه ملت»، در تبیین «مقصود» رهبر جمهوری اسلامی از تعبیر «آتش به اختیار» گفت: «اگر مسئولان به وظایف خود عمل نکردند، دانشجویان و سایر اقشار موظفاند که خود اقدام کنند».
آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران روز ۱۷ خرداد با استفاده از اصطلاح نظامی «آتشبهاختیار» از «افسران جنگ نرم» خواست تا هنگام بروز «اختلال و تعطیلی» در دستگاههای مرکزی فکری، فرهنگی و سیاسی کشور خود دست به کار شوند و تصمیمگیری و اقدام کنند.
این سخنان آیتالله خامنهای بازتاب زیادی داشت و برخی از تحلیلگران آن را به معنای مجوز رهبر جمهوری اسلامی به حامیانش برای برخورد بدون مجوز با مخالفان و برنامههای دولت حسن روحانی تعبیر کردند و پیامد آن را ایجاد «هرج و مرج» دانستند.
برای جانباختگان راه آزادی
تیر جنون رها شد، بال و پرَت نبستی
مرطوب شد نگاهت از ما چو میگسستی
گویی ز روز آغاز بی فرصتی به پرواز
خالی شدی در آواز، بغضت چو میشکستی
بغضت زلال و رنگین، رغم سکوت سنگین
عشقی به نرمه پاشید بر جای جای هستی
شد قطرههاش دریا، دریایی از تمنا
بر موج بیشکیبش بیواهمه نشستی
بودت نوید فردا، شور و شری سراپا
فریاد شد وجودت، بر اوج چون که جَستی
افسوس جستجویت، بردت به ناکجایی
هم آن کجا که گفتی تا هست میپرستی
دیدم شقایقانه، لبریز از تراته
آواز خود نخوانده، نا آمده شدستی
پرسیدمت...! نبودی...! چیزی نمیشنودی!
رؤیات گرچه جا ماند، در نوبتی که رَستی
در جان بیقراران، پیچیده عطر سرخت
هستی تو بیشماران، گر چه ز ما گسستی
ویدا فرهودی
زمانه ـ کاهش نرخ تورم در ایران با افزایش قیمت مواد خوراکی همراه بوده است. یک مقام مسئول میگوید که نرخ تورم رسمی با تورم مواد خوراکی هماهنگی ندارد.
افزایش قیمت طی یک دهه گذشته سرانه مصرف خانوارها را کاهش داده است.
نماگرهای دولت از کاهش نرخ تورم و رسیدن آن به مرز هفت درصد حکایت دارند و قیمت مواد غذایی در خرده فروشیها از گرانی دوباره و کوچکتر شدن سبد خوراکی خانوارها.
تازهترین گزارش بانک مرکزی ایران در هفته منتهی به ۱۹ خرداد بیانگر افزایش ۷ تا ۵۲ درصدی قیمت مواد خوراکی پرمصرف به نسبت مدت مشابه یک سال قبل است.
بر اساس این گزارش میوههای تازه با ۵۲.۷ درصد بیشترین میزان افزایش قیمت را دارد و قیمت سبزیهای تازه نیز ۳۵.۱ درصد بیشتر شده است.
زمانه ـ ایران در مدت تحریم قطر کالا به ارزش بیش از یک میلیارد ریال به این کشور صادر کرده اما با بازار سیاهی که کشتیداران بهراه انداختهاند هزینه این صادرات نیز چند برابر شده است.
بهگزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، صفر شیبانی، مدیرکل گمرک بندرلنگه در استان هرمزگان روز پنجشنبه ۲۵ خرداد اعلام کرد که صادرات کالا از بندرلنگه به قطر در روزهای آینده ۷۰ درصد افزایش مییابد.
او گفت: «در روزهای اخیر ۲۰۰ تن کالا در قالب ۱۰ کانتینر به ارزش یک میلیارد و ۳۶ میلیون و ۴۸۹ هزار ریال از بندر لنگه به کشور قطر صادر شد.»
ایران پیش از تحریمهای اخیر عربستان سعودی و کشورهای متحدش علیه قطر از بندرلنگه شن و ماسه و دام به قطر صادر میکرد اما پس از تحریمها دست به صادرات مواد غذایی، میوه و ترهبار نیز زده است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، آموزش را دومین وظیفه بزرگ حکومت نسبت به مردم دانست و گفت: زمامدار صالح باید ذهن مردم را نسبت به آنچه از اسلام نمیدانند هوشیار کرده و به آنها آموزش دهد؛ البته در هر زمانی نیز نیازهای مردم مختلف است؛ در هر صورت باید بدانیم که مخالفت با ولی امر مسلمین به نوعی شرک است.
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، آیتالله مصباح یزدی در جلسه درس اخلاق که در دفتر رهبر معظم انقلاب در قم برگزار شد، گفت: والی خوب میتواند صلاح یک کشور را رقم بزند و البته به شرطی که مردم نیز با او همراه شوند.
وی با ذکر این مطلب که رسیدن به کمال تنها با یک والی مشایسته محقق می شود افزود: عزت واقعی زمانی ایجاد میشود که مردم و والی حقوق یکدیگر را بدانند و به آن احترام بدانند که در این جامعه به شرط زمامدار خوب این سعادت دینی حاکم می شود.
صبح چهارشنبه «استیو اسکالیس» قائم مقام رهبر اکثریت جمهوریخواه مجلس نمایندگان در حالیکه در بازی تمرینی بیسبال شرکت داشت، مورد اصابت چندین گلوله قرار گرفت. پرزیدنت ترامپ ظهر چهارشنبه تایید کرد عامل تیراندازی به خاطر شدت جراحات کشته شده است.
به گزارش فاکس نیوز، این نماینده ۵۱ ساله در ایالت ویرجینیا در مجاورت پایتخت آمریکا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و سریع به بیمارستان منتقل شد.
شاهدان عینی گفتند فرد ضارب پیش از شلیک از اطرافیان پرسیده بود که آیا جمهوریخواهان و یا دموکراتها در این مکان تمرین می کنند.
رسانههای آمریکا هویت مظنون را «جیمز تی. هاجکینسون» و اهل ایالت ایلینوی معرفی کردهاند، که در حوزه بازرسی فنی ساختمانهای مسکونی فعالیت داشته است.
روزنامه واشنگتن پست ابتدا ضارب آقای اسکالیس را یک مرد ۶۶ ساله ساکن بِلویل معرفی کرد که خود نیز در جریان درگیری با محافظان عضو ارشد کنگره زخمی شد.
با این حال، دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده اندکی بعد در یک نطق تلویزیونی به همین مناسبت، اعلام کرد که مظنون به دلیل شدت جراحات وارده کشته شده است.
حساب توئیتری روزنامه «بوستون گلوب» عکس از فیس بوک عامل تیراندازی گذاشته که در اعتراض به سیاست های مالیاتی تابلویی در دست دارد.
شرق، مهسا جزینی: یک نفر هست که در این روزها و ماههای پساانتخاباتی، همگان بیش از هرکسی مشتاقاند اخباری درباره آینده سیاسی- کاریاش بشنوند. او کسی نیست جز «محمدباقر قالیباف»، فرمانده اسبق نیروی انتظامی که ١٢ سال است بر کرسی شهرداری تهران تکیه زده. او که رفتنش از شهرداری تهران قطعی است، این روزها هرجا میرود یا هر دیداری دارد، محتمل است که به آینده کاری او ربطی پیدا کند.
تازهترین گمانهزنی درباره آینده شغلی او را عکسهای منتشرشده در روز گذشته رقم زد. شهردار تهران خندان به دیدار «علیمحمد نوریان»، سرپرست فعلی دانشگاه آزاد، رفته است، درحالیکه محسن هاشمی هم او را همراهی میکند یا حداقل در این میزبانی یا میهمانی حضور داشته است. محسن هاشمی همان کسی است که برخی بهشدت مشتاق هستند او را بهجای قالیباف در کسوت شهردار تهران ببینند. هاشمی در حالی در کنار شهردار فعلی در یک قاب قرار گرفته است که دانشگاه آزاد این روزها در حال «هاشمیزدایی» است. رئیس سابق دانشگاه آزاد که نزدیک به هاشمیرفسنجانی بود، برکنار شده است. یاسر هاشمی هم بهتازگی از دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد کنار گذاشته شده و این روند هاشمیزدایی در نهادها و زیرمجموعههای دانشگاه آزاد بهویژه رسانههای مرتبط، بهسرعت در حال انجام است. حضور این دو نفر در عکسهای منتشرشده در کنار هم و در دانشگاه آزاد میتواند سازنده روایتی باشد که لزوما رابطه علت و معلولی در آن جریان ندارد. روایتی با این مضمون که «قالیباف ممکن است مدیر میراث پدری محسن هاشمی شود و در عوض صندلی شهرداری به محسن هاشمی سپرده شود».
چند هفتهای است که رد و بدل شدن سیاستها و ایدههای متفاوت و پاسخ دادنهای ضمنی خامنهای و روحانی به یکدیگر به یک روال تبدیل شده است. این رد و بدلها سابقه دارد اما پس از انتخابات ۹۶ تشدید شده است. وقتی در دوران انتخابات خامنهای از سند ۲۰۳۰ یونسکو انتقاد کرد روحانی به صراحت گفت که به خامنهای گزارش نادرست دادهاند. خامنهای این موضوع را تکذیب کرد: "آنها خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتیم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است." (۱۷ خرداد ۱۳۹۶)
او حتی در روز حملات تروریستی به مجلس و مرقد خمینی از این سند انتقاد کرد و همهی سخن نیز خطاب به روحانی است: "مسألهی سند ۲۰۳۰ از این قبیل [مسئلهی استقلال] است. حالا بعضی میآیند میگویند ما تحفظ دادیم یا گفتیم فلان چیزش را قبول نداریم؛ نه، بحث سر اینها نیست؛ فرض کنیم در این سند هیچچیز واضح بیّنی هم که مخالف اسلام باشد وجود نداشته باشد، که حالا وجود دارد. من حرفم این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته شود... شما میگویید این سند مثلاً خلاف اسلام ندارد، داشته باشد یا نداشته باشد، اینجا ایران است، اینجا جمهوری اسلامی است. نظام آموزشی ما را چهار نفر بنشینند در یونسکو بنویسند! چرا؟" (همان روز) روحانی در پاسخ در اینستاگرام ارسال این سند به نهاد رهبری، قوهی قضاییه و نهادهای انتصابی را در شهریور سال ۱۳۹۵ (حدود ۹ ماه قبل) آشکار ساخت که بدین معناست خامنهای و ائمهی جمعهی منصوب وی دارند با این موضوع پس از ۹ ماه بازی سیاسی می کنند.
چند روز پس از آن که خامنهای گفت: "چالش هزینه دارد اما سازش هم هزینههای گزاف دارد... اگر انسان با اعتماد به نفس و منطق و عقلانیت انقلابی در یک چالش وارد شود، هزینهاش به مراتب کمتر از هزینه سازش است." (۱۴ خرداد ۱۳۹۶)حسن روحانی پاسخ داد که "تحمل صلح بسیار دشوارتر از جنگیدن است" و "از جان گذشتن و شجاعت در میدان نبرد کار دشواری است، اما با این حال تحمل صلح بسیار دشوارتر از جنگیدن است." (۲۰ خرداد ۱۳۹۶) خامنهای بعد از طرح برجامهای دو و سه توسط روحانی این پیشنهاد وی را رد کرد. (۱ فروردین ۱۳۹۵)
این بگومگوها بیسابقه است به این معنا که حتی محمد خاتمی و رفسنجانی که منتقد برخی سیاستهای خامنهای بودند با این صراحت به سخنان وی پاسخ نمی دادند. آنها حرفهایی مستقل از سخنان خامنهای می زدند و خامنهای بدانها پاسخ می داد و بعد آنها سکوت یا عقب نشینی می کردند. یک نمونه سخن رفسنجانی در مورد موشکها بود: "دنیای فردا دنیای گفتمان هاست، نه دنیای موشکها."خامنهای در پاسخ وی گفت: "اگر این حرف از روی ناآگاهی گفته شده باشد، یک مسئله است اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است." (۱۱ فروردین ۱۳۹۵) رفسنجانی بلافاصله حرف خود را پس گرفت.
به سرنوشت خاتمی و رفسنجانی علی رغم نایستادن در برابر سخنان خامنهای نگاه کنید تا ببینید چه بر سر آنها آمد: یکی پایین کشیده شده از منصب امام جمعه و ریاست مجلس خبرگان با دو فرزند و یکی از نزدیکان (حسین مرعشی) زندانی شده و دیگری ممنوع التصویر و ممنوع الخروج. به نظر می آید روحانی از سرنوشت روسای دولتهای سابق درس کافی نگرفته است یا در باب آرای داده شده به خود (که در واقع نه به رقیب وی بوده) دچار سوء برداشت شده است.
- جمهوری اسلامی برای بقا به حادثهای بزرگتر از «ترقهبازی» نیاز دارد.
- بر اساس جدیدترین گزارش سازمان تجارت و توسعه ملل متحد «آنکتاد» از وضعیت سرمایهگذاری خارجی در کشورهای مختلف که در روز چهارشنبه 17 خرداد ماه سال جاری منتشر شده است نشان میدهد که به طور میانگین میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهایی مانند ترکیه و کره حدود 4 برابر ایران، عربستان 3 برابر و برزیل 20برابر ایران بوده است.
مهدی دهقان - ایران تحت سلطه خامنهای به کشور اتفاقات و بدترین منطقه برای سرمایهگذاری تبدیل شده است.
اخیراً هم حوادث تروریستی به کلکسیون اتفاقات ایران اضافه شد تا در کنار دیگر پیامدها از جمله تشدید تحریمها سبب شود تا سرمایهگذار قدرت پیشبینی و گرفتن سیگنال از آینده بازار ایران را از دست دهد و حتی سرمایهگذارهای ایرانی هم عطای سرمایهگذاری در این کشور را به لقایش ببخشند و کوچ و مهاجرت یا به عبارتی دیگر فرار را بر ماندن در این «جزیره ثبات» ترجیح دهند.
افزایش ورشکستگی بانکها، موسسات مالی و تولیدیها، سفرهای ترامپ به کشورهای مختلف با موضوع ایران، ترس بانکهای جهان برای برقراری ارتباط با ایران، تشدید تنش در حاشیه خلیج فارس بر سر قطر سبب شده تا خروج چمدانی و غیرچمدانی پولهای سرمایهگذاران و حتی آقازادهها از ایران شدت بگیرد. شدت تنشها به قدری افزایش یافته که آلمان در مورد خطر جنگی تازه در منطقه خلیج فارس هشدار داده است. همچنین جک سالیوان مشاور پیشین هیلاری کلینتون، بر این باور است که خطر بروز جنگ در خلیج فارس و تقابل نظامی آمریکا با ایران جدیتر از خطر وقوع یک درگیری با کره شمالی است.
این در حالیست که مردم ایران برخلاف عملکرد تنشزای سران جمهوری اسلامی ایران در جامعه جهانی و بعد از ۸ سال دوران پرتنش اقتصادی و سیاسی ریاست جمهوری احمدی نژاد خواهان برقراری صلح و آرامش هستند. اما مقامات کشور برای پیشبرد اهداف خود و انحراف افکار عمومی بر روی حوادثی از قبیل انفجار پلاسکو و معدن زمستان یورت آزادشهر، انتخابات و حمله تروریستی، موجسواری میکنند.
در انتظار حوادث بزرگتر
اکنون بقای جمهوری اسلامی ایران در معرض تهدید جدی است و آشفتهترین شرایط را سپری میکند. بنابراین سران نظام برای فرار از این شرایط، به حوادثی بزرگتر از «ترقهبازی» نیاز دارند یا به عبارتی دیگر گزینه آخر جمهوری اسلامی برای بقای بیشتر، همانا جنگ است.
علائم سقوط در اقتصاد ایران
به اعتقاد کارشناسان اقتصادی و سیاسی، چنین رویکرد و اتفاقاتی برای جذب سرمایهگذار و اقتصاد یک کشور زهر مهلک است که تبعات آن میتواند از جمله منزوی شدن کشور، فرار، کوچ و مهاجرت سرمایهگذاران، افزایش نرخ بیکاری، رکود، ورشکستگی بانکها و واحدهای تولیدی باشد که تمامی این موارد در اقتصاد ایران هویدا شده است.
به طور کلی طی دهههای گذشته روند ورود سرمایه به داخل ایران شرایط مناسبی نداشته، به عنوان مثال سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ یعنی در چهارسال نخست دولت احمدی نژاد روندی نزولی داشته که این وضعیت در سال ۲۰۱۳ تشدید شده است.
بر اساس جدیدترین گزارش سازمان تجارت و توسعه ملل متحد «آنکتاد» از وضعیت سرمایهگذاری خارجی در کشورهای مختلف که در روز چهارشنبه ۱۷ خرداد ماه سال جاری منتشر شده است نشان میدهد که به طور میانگین میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهایی مانند ترکیه و کره حدود ۴ برابر ایران، عربستان ۳ برابر و برزیل ۲۰برابر ایران بوده است.
۴۰ سال بعد از شریعتی نقش حسینیه ارشاد در تحولات ایران جای تامل و بررسی دارد . نقشی که یک مکان یا آدرس در این بازی کرد را می توان بعد از ۴۰ سال دید و هم مقایسه کرد در جوامعی که چنین مکانی نداشته اند. اما چرا این مکان تداوم نیافته است.
مکان، جایگاهی نمادین است و رازی را برملا می کند که نشان و شکل آن مکان ، قدرت صاحب مکان را می نمایاند.مکان امکانی است که می توان در آن انباشت واقعی تجربه داشت و قدرت واقعی خود را نشان داد. بی مکانی سرگردانی است و امکان مصادره ایده ها و باورها به وسیله دیگران فراهم می شود.
روشنفکر ایرانی بی مکان است پس سرگردان است اما روحانیت حوزه علمیه را دارد. روشنفکر ایرانی در دانشگاه خود هم مکان ندارد چرا که دانشگاه مستقل نیست.بی مکانی برای جریان سیاسی تلخ هم هست که نماد آن می شود جریان م.م که با وجود داشتن محفل و اندیشه و ایده، فاقد مکان هستند چون اگر مکان امن داشتند به عنوان یک جریان سیاسی می توانستند ایده و راهبرد خویش را هم نشان دهند. اما وقتی مکان ندارند یعنی نهاد ندارند زمانی که نهاد ندارند دیگران به نام انها ایده را بد اجرا می کنند.
سخنرانی اخیر خامنه ای جمع بندی پیروزی انتخابات بود. او روحانی را به عنوان ابزار این پیروزی بر سر جائی که باید باشد نشاند. روحانی امکان فراتر رفتن از حدود تعیین شده را ندارد. مگر اینکه توانائی تکیه به نارضائی های مردم را داشته باشد. که چنین امیدی با شناخت واقعیت ها سازگار نیست. خامنه ای در پرتو شعار های مرگ بر ضد ولایت فقیه، و مرگ بر آمریکا و اسرائیل بقول خودش ثابت کرد مشکل اساسی آمریکا با ایران قابل حل نیست. چون مشکل آمریکا خودِ حکومت اسلامی و انقلاب است. او خط کشی حزب الله ایرانی علیه آمریکا و اسرائیل را تایید کرد و جمهوری اسلامی را مظهر دموکراسی خواند.
او چیستی هویت و منافع ملی را با انقلاب و اسلام ( به علاوه تاریخ ملی) پاسخ داد و مسئله هویت را به راحتی حل کرد منافع ملی را در صورتی که با انقلاب اسلامی انطباق نداشته باشد منافع ملی تلقی نکرد.و تاکید بر تاریخ ملی را از این طریق خلع سلاح کرد و آب پاکی روی دست ایده آلیست هائی ریخت که اعتماد خوش بینانه خود را بطور نامشروط و بدون خواست اعتباری از طریق روحانی به نظام پیش کش کردند. اکنون تنها راه اینست که به قول لینکلن یا یکی دیگر از رئیسان جمهور آمریکا : ریاست جمهوری مانند سوار شدن بر پشت ببر است یا باید به تازی یا خورده می شوی.
اکنون راه، مبارزه است کاری که بنظر من از دست روحانی بر نمی آید.مگر اینکه مطابق مدل رفسنجانی تا پایان عمر در جهت حفظ کیان اسلامی به کوشد تا امکان انتقاد خفیف را البته با طاقت ایوب بدست آورد.
پس باقی می ماند سازماندهی نا متوهمانه و ملی بدون خوش بینی متافیزیکی به مهره های حکومتی. با همه ی سختی هایش.
سركيس نعوم، روزنامه النهار لبنان
ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی - تهران
تنقاضات و مشکلات چند گانه ای در همکاری میان ایالات متحده امریکا با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس وجود دارد، که سبب شده است بسیاری از امریکایی ها، از جمله ترامپ، دهه ها همکاری دو طرف را فراموش کنند. یک پژوهشگر امریکایی فعال که در پست های مرتبط با خاورمیانه سابقه کار دارد، می گوید که کشورهای مذکور پیشنهاد رئیس جمهوری جدید ایالات متحده مبنی بر تشکیل «مناطق امن» در سوریه با پول آنها را نمی پذیرند. البته وی تاکید می کند که اصل این فکر خطرناک است و به هیچ وجه به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. اگر چه دو هدف را دنبال می کند، یکی تحقق و تثبیت آوارگان سوری در داخل کاخ کشورشان و دیگری بازگرداندن سوری های پناهنده شده به خارج که البته غیرممکن است.
وی همچنین می گوید: هزینه دیگری که از این تناقضات و مشکلات ناشی می شود این است که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دوست ندارند نقش فعالی داشته باشند برای این که چنین نقش آفرینی هایی می تواند مخاطرات سنگینی را بر آنها تحمیل کند. البته آنها همیشه وقتی با مشکلی از این دست برخورد می کنند چند دسته می شوند. دلیل آن شاید برترسی روس ها و ترک ها بر آنها از ناحیه نظامی باشد، و همچنین تحولات سلبی ای که سوریه در دو سال گذشته شاهد بوده است. در عین حال این نکته هم مطرح است که قرار است چه کسی در سوریه با ارتش یا واحدهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و حزب الله و گروه های شبه نظامی دیگر شیعی که بعضی از آنها از عراق و بعضی دیگر از افغانستان و پاکستان آمده اند، برخورد کند.
وی در ادامه می افزاید: مشکل دیگری که وجود دارد، تردید همیشگی نسبت به سازماندهی اهل تسنن به ویژه عرب هاست، که اگر هدف اول را مطابق با دستورالعمل ترامپ اجرا کنند، یعنی مبارزه و ویران کردن داعش، آیا این مساله به حکومت اسد و ایران اجازه نمی دهد که خلاء پیش آمده را پر کنند و این در نهایت منافع آنها را تهدید نمی کند؟ حتما می دانی که کشورهای عربی از تحقق طرح هلال شیعی که ایران از مدت ها قبل از عراق و لبنان و سوریه آغاز کرده است و بعد از طلوع خورشید بهار عربی که تبدیل به زمستان عربی و ویرانگر عربی شد سرعت بیشتری به آن داد، می ترسند. می دانی که آنها حتی در بزرگ نمایی تهدید آن اغراق می کنند و حتی در این که می توانند این طرح را به شکست بکشانند هم بزرگ نمایی می کنند. اما به نظر می رسد حقیقت در سوریه به نوع دیگری است. عربستانی ها که امریکا اوباما آنها را سرنگون کرد حالا می ترسند دولت ترامپ آنها را سرنگون کند، با کشاندن آنها به جنگ نیابتی با ایران در سوریه به این بهانه که جلوی نفوذ ایران و حکومت اسد را بگیرد.
تشکلهای کارگری چه نقشی در فراهم کردن مقدمات بهداشت و ایمنی محیط کار دارند؟ فقدان تشکلهای مستقل در ایران، کارگران این کشور را با چه مشکلاتی روبهرو میکنند؟ مجله حقوق ما در این رابطه با مهدی کوهستانی، عضو شاخهی اونتاریو در کنگرهی کارگران کانادا گفتوگو کرده است.
کوهستانی که سابقهٔ دو دوره عضویت در هیأت مدیره و یک دوره نیابت ریاست اتحادیه خدمات عمومی ایالت اونتاریو را در کارنامه دارد، از اوایل دهه ۱۹۹۰ در اتحادیهٔ خدمات عمومی کانادا در دانشگاه تورنتو به فعالیت پرداخت؛ چهار دوره در انتخابات مجمع عمومی کارگران به ریاست دورهای شعبه ۳۲۶۱ انتخاب شد و در رابطه با مذاکرات مربوط به قراردادهای جمعی کارگران بخش فنی و خدماتی، پیگیری شکایتهای کارگران در اداره کار و داوری، ایمنی کار و آموزش و سازماندهی کارگران، مشارکت داشت.
متن این گفتوگو را در ذیل میخوانید:
تیم ملی فوتبال (۱) و سکولاریسم سیاسی (۲)
الف) سکولاریسم سیاسی:
جدایی نهاد دین و نهاد سیاست از یکدیگر را اساس سکولاریسم سیاسی میدانند. در این راستا جایگاه افراد در نظام سکولاردمکرات --دستکم به گونهای نظامند و ساختاری-- ربطی مستقیم به باور دینیمذهبی ایشان ندارد . (۳)
برای روشنسازی مفهوم جدایی نهاد دین از نهاد سیاست بد نمی نماید نگاهی به موضوعی اشنا یعنی تیم ملی فوتبال کشورمان بیندازیم. به عبارت دیگر اگر به منظوری آموزشی مفهوم سکولاریسم را به فوتبال نیز بگسترانیم آنگاه میتوانیم تیم ملی کشورمان را تیمی --نسبتا و تا اندازهای-- سکولار برشمریم چراکه باور دینیمذهبی افرادِ درگیر در این تیم چندان نقشی در جایگاه آنها ندارد(۴) :
سرمربی تیم مسیحی یا باورمند به دینی دیگر یا شاید هم بیدین است. یک مربیِ تیم ارمنی مسیحی است. یک بازیکن مسیحی داریم. دو تا سنیمذهب داریم. چند تایی شیعه و یا شاید برخی بیدین اما برآمده از خانوادههای مسلمان باشند. از این چشمانداز میتوان این تیم را تیمی نسبتا سکولار دانست که در آن انتخاب بازیکن ربطی به باورهای دینیمذهبی آنها ندارد . (۵)
ب) چندفرهنگرایی:
این تیم تا اندازهای چندفرهنگگرا از نوع دیگ جوشان آمریکایی است چراکه در آن از زبانها و گویشهای گوناگون کشورمان(ارمنی، ترکمن، کرد، عرب، گیلک، لک، فارس، لر، ترک، و جزآن) دیده میشود! البته زبان مشترک برای ارتباط بین بازیکنان به ناچار یا طبیعتا زبان رسمی یا ملی فارسی و زبان ارتباط با سرمربی زبان بین المللی انگلیسیِ یا زبان پرتغالی است.
نکتهی مهم دیگر آن است که چند فرهنگی در تیم خوشبختانه مخل وحدت ملی نشده است. وحدتی در عین کثرت رخ میدهد و همه با هم برای تیم میکوشند. برای نمونه کسی نمیگوید فقط به همزبان یاهممذهب خود پاس میدهم و...
پ) لیبرالیسم:
این تیم اندکی (نه یکسره) لیبرال است چراکه برای نمونه کسی دستکم در بازیهای بیرونِ خانه کاری به امور شخصیای (خصوصیای) چون خالکوبی اشکان دژاگه ندارد.
ج) تهرانمرکزگرایی:
این تیم چندان تهرانمرکزگرا نیست چراکه از استانهای گوناگون بازیکن دارد و حتی از ایرانیان بیرون ایران. بازیکنان در تیم های گوناگونی در سراسر کشور و بیرون کشور بازی میکنند.
د) جهانمیهنگرایی:
امروزه با توجه به ساختار اقتصادیسیاسیفرهنگی جهان هنوز نمیتوان یکسره جهانمیهن بود اما میتوان رو به سوی جهانمیهنی داشت. نمیتوان مرزهای ملی و بار حقوقیعاطفیاقتصادیفرهنگیسیاسی آن را هیچ انگاشت اما می توان نیمنگاهی به جهانمیهنگرایی داشت. به هر روی، این تیم با سرمربی غیر ایرانی و نیز آوردن ایرانیالصلهای بیرون ایران تا اندازهای رو به سوی جهانمیهنی دارد و نیمنگاهی بدان!
ملیترین چیزی که داریم
این تیم با این ویژگیها در نسبت با هر چیز دیگرمان( از حکومت گرفته تا گروههای رنگارنگ اپوزیسیون حکومت، اصلاحطلب و جزآن) در کل چه بسا ملیترین چیزی است که داریم و بیش از هر چیز دیگرمان نمادی است از شعار «ایران برای همهی ایرانیان».
اگر قرار بود در این تیم نیز مانند حکومت یک دین یا مذهب سنجه گزینش میشد و اولویت مییافت و یا انتخاب بازیکن بر اساس بودن در تیمی تهرانی انجام میگرفت آنگاه چه بسا نه از آندو و مارکار خبری بود، نه از اشکان، نه وریا، نه سردار، نه کیروش، نه...!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- این متن پارسال هنگام جام ملتهای اسیا در استرالیا و بر اساس شرایط، بازیکنان و کادر فنی ان روزهای تیم ملی نوشته شد که با شرایط، بازیکنان و کادر فنی امروز تفاوتهایی داشت.
۲- جستار سکولاریسم سیاسی مفهومی در فلسفه سیاسی درباب نظام حکومتی است، نه فوتبال. از مثال تیم ملی فوتبال برای تبیین ساده موضوع استفاده شده است. اما به هر روی نوع نگاه حکومت میتواند گاهی بر همه چیز اثر گذارد که البته تیم ملی تا حد زیادی از گزینش ایدئولوژیک مصون مانده است وگرنه چه بسا می شد چیزی مثل بقیه چیزهایمان که در انها بسیاری از گزینش ها بر اساس ایدئولوژی و دین و مذهب است و بسیاری افراد کنار گذاشته میشوند.
۳- اینکه در بند نخست و گهگاه در بندهای بعدیِ متن اصطلاحاتی چون «دستکم» آمده است و اینکه گهگاه از واژگان «غیرمستقیم و مستقیم»، «تا اندازهای» و روشهایی از این دست بهره برده شده است بدین دلیل است که گاهی حتی در سکولار-دمکراسیها نیز باورهای دینی غیرمستقیم بر رایدهندگان اثر میگذارد.
۴- گاهی احزاب دیندار یا محافظهکار در بحثهای درونحزبی خودشان از دین اثر میپذیرند. برخی افراد در پرتو اندیشههای دینیشان اصول دموکراتسکولار را میپذیرند(همان بحث اجماع همپوشان رالزی و...). از یکسو گاهی دینِ غالب بر فرهنگ جامعه اثرهایی غیرمستقیم بر قوانین و رویکردهای جزئی یا کلی دارد. برای نمونه، برخی تعطیلیها در اروپا ریشهی مسیحییهودی دارند تا ریشهی سکولار و ملی. فرهنگ دینی چه بسا غیرمستقیم و ناخودآگاه بر ساختار اقتصادی اثر گذارد و... از سوی دیگر، حکومت و ساختار سیاسی نیز گاهی بر شیوهی دینداری، آموزش دینی و...اثر میگذارد. یا حکومت محدودیتهایی بر شیوهی دینداری بر قرار میکند و جزآن. به گفتهی دیگر، در ساخت حقیقی برخلاف نگاه سادهاندیشانه رابطهای دو طرفه اما شل و ملایم برقرار است. برای خودداری از بحث در باب اینگونه ریزهکاریهای تخصصی واژگانی چون «غیرمستقیم، دستکم، تا اندازهای و... »در متن بکار رفته است وگرنه در سکولاریسم اصل اساسی و جدا از این ریزهکاریها همان جدایی نهاد دین از نهاد سیاست است.
نکته بعد اینکه از آن روی در بند دوم گفتهشده است که این تیم «--نسبتا و تا اندازهای-- سکولار» است و موضوع از «مطلقیت» بیرون آمده است که اگر به فرض برای نمونه یک بازیکن بسیار توانمند اما بهایی در لیگ پیدا شود باز هم بعید است به رغم توانمندی بالا اجازه دهند در تیم جای گیرد! و....لذا بهتر است بگوییم نسبتا و تا اندازهای سکولار است. اما باز نسبت به دیگر چیزهایمان بسیار سکولارتر است.
۵- سکولاریسم را در یک تقسیمبندی به دو نوع سیاسی و فلسفی تقسیم میکنند که در اینجا بحث بر سر سکولاریسم سیاسی بود نه فلسفی. لیبرالیسم را هم در یک تقسیمبندی به لیبرالیسم جامع و سیاسی تقسیم میکنند که از این ریزهکاریها بگذریم.
زمانه ـ اعضای تیم ملی فوتبال ایران به دنبال صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه با حسن روحانی، رییس جمهوری دیدار کردند.
در این دیدار مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی از روحانی خواست شرایطی فراهم کند تا زنان هم بتوانند در ورزشگاه حاضر شوند و از نزدیک به تماشای رقابت های ورزشی بنشینند.
مسعود شجاعی روز چهارشنبه ۲۴ خرداد در دیدار با رییس جمهوری برای چند دقیقه به نمایندگی از بازیکنان تیم ملی با حسن روحانی سخن گفت. او در صحبت هایش فوتبال را از جمله رشتههای پرمخاطب در دنیا و پیروزیهای تیم ملی فوتبال ایران را باعث افزایش غرور ملی و القای حس نشاط و شادی در جامعه دانست.
شجاعی با طرح موضوع ممنوعیت ورود زنان به استادیوم های ورزشی از روحانی خواست تا به عنوان رییس دولت برای ایجاد شرایطی که زنان هم بتوانند در ورزشگاه حاضر شوند تلاش کند.
موضوع رفراندوم ملت کورد در کوردستان عراق برای جدایی از عراق حساسیت زیادی در میان فارس زبانان ایرانی در داخل و خارج کشور راە انداختە است و حملات تروریستی تهران و نسبت دادن آن بە کوردها سناریویی برای نفرت پراکنی علیە کوردها و طبعا اهداف نهفتەای در آن هست کە بی ربط با مسئلە استقلال کوردستان عراق نیست. حال اگر زیاد بە عقب برنگردیم میتوانیم بە سال ٢٠١٤ بازگردیم کە همان ایام نیز کە موضوع استقلال مطرح شد بسیاری از هموطنان فارس مواضع شدیدی از خود نشان داند و خشم خود را از این خواستە کوردها پنهان نکردند. حال این سوال مطرح است کە چرا کوردهراسی بە دغدغە فارس زبانها درآمدە است؟
ایرانیان کە در مباحث تاریخی خود قفقاز را در حوزە تمدنی خود می پندارند و هر روز قاجاریان را مسبب از دست دادن این منطقە میدانند و آنرا شرمی تاریخی برای کشور خود میپندارند حال کە مشترکات فرهنگی و تاریخی کوردها با فارسها بیشتر از ملل قفقاز است چرا در مقابل خواستە آنان می ایستند؟؟ و اگر در جریان شکست صفوی از عثمانی، کوردستان امروزی ضمیمە خاک عثمانی گردید منطق حکم میکند کە ایرانیان برای زدودن این شرم تاریخی هم کە بودە از استقلال کوردها حمایت کنند و استقلال آنان را بمنزلە بازگشت آنان بە حوزە تمدنی خود بنگرند، اما علت چیست کە فارس زبانها بیشتر از تورکها و عربها مخالف استقلال کوردستان هستند؟
رادیو فردا - ایران میگوید که در درگیری نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات با گروهی موسوم به «انصار الفرقان» پنج نفر دستگیر و سه نفر نیز کشته شدند.
خبرگزاریهای ایران خبر دادهاند که این درگیری عصر روز چهارشنبه ۲۴ خرداد و در چابهار رخ داده است.
بر اساس این گزارش، یک نفر از نیروهای وزارت اطلاعات ایران نیز در این درگیری کشته و یک نفر هم زخمی شده است. به گفته محمود علوی، وزیر اطلاعات ایران، نیروی کشته شده این وزارتخانه «اهل گیلان» بوده است.
خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه ایران خبر داده که از متهمان هفت جلیقه انفجاری و مقدار زیادی مهمات کشف شده است.
به گفته این خبرگزاری، متهمان قصد عملیات در «شبهای قدر» داشتهاند. شبهای ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان را در ایران «شبهای قدر» میگویند.
رئیس هیئت مدیره تعاونی تولیدکنندگان مواد غذایی ایران گفت: تاکنون حدود ۵۰۰ تن انواع مواد غذایی از جمله میوه و سبزی به قطر صادر شده است.
مهدی کریمی تفرشی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما به واردات ۳ میلیارد دلاری مواد غذایی قطر در سال اشاره کرد و افزود: تقریبا تمام مواد غذایی مورد نیاز قطر از طریق واردات تامین میشود و ایران سال گذشته حدود ۱۸ میلیون دلار انواع مواد غذایی به این کشور صادر کرد.
وی گفت:با توجه به حجم بالای تولید مواد غذایی در ایران و نیز شرایط و محدودیتهای ایجاد شده برای قطر در تامین مواد غذایی مورد نیاز، ما از آمادگی لازم برای تامین این نیازها برخورداریم.
وبسایت رسمی برنامه نود - مدیران والنسیا برنامه ریزی ها را برای تقویت تیمشان برای فصل آینده آغاز کرده اند که یکی از گزینه هایی که پیرامون این تیم مطرح شده سردار آزمون، مهاجم تیم ملی ایران و روستوف است.
به گزارش وبسایت نود، رسانه های روسیه از تماس های پی در پی مدیران والنسیا برای خرید این مهاجم ۲۲ ساله خبر داده اند. قرارداد فعلی آزمون با روستوف تا سال ۲۰۱۸ اعتبار دارد. این فصل آزمون در ۴۱ بازی در روستوف ۱۲ گل زد و ۱۲ پاس گل داد و شایعاتی پیرامون انتقال وی به باشگاه های ایتالیایی و فرانسوی وجود داشته است.
گفته می شود که مبلغ پیشنهادی والنسیا برای خرید آزمون ۱۵ میلیون یورو خواهد بود.
رضا حقیقتنژاد - ایران وایر
نام ها در سیاست ایران باردار حوادث هستند. وقتی ما از سعید امامی حرف می زنیم، درباره قتل های زنجیره ای حرف می زنیم، وقتی به محمود احمدی نژاد اشاره می کنیم، یاد تقلب۸۸ می افتیم، میرحسین موسوی ذهن ما را سمت حصر می برد، حسینعلی منتظری یاد کشتار تابستان۶۷ را زنده می کند و اشاره به نام ابوالحسن بنی صدر، عزل سیاسی را کنایه می زند؛ مثل دیشب که آیت الله خامنه ای در یک نشست عمومی در حضور حسن روحانی، رئیس جمهور ایران با اشاره به حرف های روحانی درباره انسجام ملی، گفت: «مردم را به دو دسته تقسیم نباید کرد، آن حالتی که در سال ۵۹ متاسفانه از ناحیه رئیس جمهور آن روز اتفاق افتاد که مردم را به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرده بودند که چیز خطرناکی است.»
تاکنون در سیاست ایران پیش بینی یا آرزوی بنی صدر شدن بسیار داشته ایم ولی هیچکدام شان دقیقا شبیه بنی صدر نشده اند، هرچند اغلب به حاشیه رانده شده و یا اپوزیسیون شده اند ولی حداقل در دوران خامنه ای او فاقد کاریزما یا قدرت تصمیم گیری برای بنی صدری کردن روسای جمهور بوده است.
با این وجود، ترسیم وضعیت بنی صدری شدن که معادل تهدید به عزل یا پیش بینی آینده سیاسی سیاستمدار است، از این منظر معنادار است که خامنه ای چند روز قبل از این کنایه، از افسران جنگ نرم که بدنه وفادار به او محسوب می شوند، خواسته بود در هنگام مشاهده اختلال در دستگاه های مرکزی فرهنگ و سیاست، «آتش به اختیار» باشند. با مقایسه وضعیت کنونی با سال ۵۹، دولت روحانی به یک هدف سهل و در دسترس تر برای آتش گشودن تبدیل می شود. این بستر به نوعی نشان دهنده آینده سیاسی حسن روحانی نیز است، آینده ای که آیت الله خامنه ای می خواهد برای او رقم بزند؛ در حاشیه، متهم و شاید هم مجرم. در واقع، رهبر بیش از اینکه تهدید کند، در حال تدارک دیدن یک بستر مناسب بلندمدت است. این بستر با ایده «انقلابی گری» هم همپوشانی مناسب دارد.
باشگاه استقلال واکنشی احساسی نسبت به جدایی کاوه رضایی از این تیم پیوستن به شارلورُوای بلژیک داشت.
به گزارش ایسنا، بعد از جدایی کاوه رضایی از استقلال، این باشگاه در قالب نامه ای خطاب به او، از رفتار این باریکن به شدت گلایه کرد. متن این نامه احساسی به شرح زیر است:
کاوه عزیز
حوالی ساعت ١٠ شب گذشته بود که در اینستاگرامت از رفتن خبردادی و گفتی برای پیشرفت فوتبالی، راهی اروپا می شوی. طی حدود ٢٠ سال اخیر، بازیکنان بسیاری از استقلال و سایر تیمها برای پیشرفت فوتبالی شان، تیمهای اروپایی را انتخاب کردند، من جمله علیرضا منصوریان سرمربی تیم. این یک اتفاق خوب و مثبت برای هربازیکنی است اما به شرطی که قواعد آن هم رعایت شود.
ما بعد از دیدن این پست، بابت حضورت در اروپا از یک سو مسرور و شاد شدیم و از سوی دیگر بسیار غمگین و دلخور. شاد بابت این که حضور یک بازیکن ایرانی در اروپا، باعث خوشحالی است و چه شیرین تر که لژیونر اروپایی فوتبال ایران، استقلالی هم باشد و مهر استقلال بر پیشانی اش اما دلایل دلخوری...
کاوه عزیز
باشگاه استقلال برای ناراحتی و گلایه بابت این نوع لژیونر شدن شما، چند ابهام و پرسش بی جواب دارد؛ اول این که چرا خبر امضای قراردادت با تیم بلژیکی را درست ساعاتی پس از انتشار خبر امضای قرارداد با سجاد شهباززاده منتشر کردی؟ بسیار مهم تر این که چرا بدون هیچ گونه خبر و اطلاعی به باشگاه، ایران را ترک کرده و به بلژیک رفتی؟ لژیونر شدن تو، خبر خوبی است اما این گونه رفتن اصلا خوب نیست...
خودت میدانی تمدید قراردادت حرف دل هواداران بود و اولویت سرمربی تیم، طی روزهای اخیر هم بارها و بارها مسئول نقل و انتقالات باشگاه و سرمربی تیم به همین دلیل برای مذاکره با تو تماس گرفتند اما دریغ از یک بار پاسخگویی و جواب دادن به تلفن...
مراسم بزرگداشت مهندس عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر در بند زنان زندان اوین برگزار شد.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، زنان زندانی در این مراسم با ذکر خاطراتی از عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر پای سفره افطار گرد هم آمدند.
نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در مراسم بزرگداشت مهندس عزتالله سحابی، هاله سحابی و هدی صابر در سخنانی به بررسی موضوع «گذشت» در رفتار یوسف، ماندلا و عزتالله سحابی پرداخت.
یادداشتی که در پی میآید، متن سخنرانی خانم محمدی در این مراسم است.
زمانه ـ جامعه جهانی بهائیان در اطلاعیهای اعلام کرد که قاتلان فرهنگ امیری، با پرداخت وثیقه از زندان آزاد شدهاند. آنها به قتل این شهروند بهائی ساکن یزد به دلیل اعتقادات مذهبیاش اعتراف کرده بودند.
فرهنگ امیری، ۶۳ ساله در تاریخ دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵ در بیرون منزل مسکونی خود در محله قاسمآباد یزد به قتل رسید.
قاتلان فرهنگ امیری دو برادر هستند که از مدتها قبل خانواده امیری را تحت نظر داشتند و میدانستند که همه آنها بهائی هستند. آنها شب قبل از حادثه به بهانه خرید خودرو به منزل او مراجعه کرده بودند و در شب حادثه بار دیگر به منزل او رفته و او را با ضربات متعدد چاقو کشتند اما در حال فرار توسط کاسبان محل دستگیر و تحویل پلیس داده شدند.
اول از همه پذیرش موضوعی به نام جامعه عرب از طرف ایران و هیچ کشور دیگری به عنوان موجودیتی که جانشین موجودیت ملی یک کشور شود قابل قبول نیست. در واقعیت امر کشوری به نام اتحادیه عرب نداریم که دخالت در امور آن مترادف دخالت در امور داخلی یک کشور محسوب شود. چرا که کشورهای عربی خودشان بیش و پیش از دیگران چنین مفهومی را زیر پا گذاشتهاند. آنان بودند که از تهاجم نظامی ایالات متحده و سایر متحدانش علیه عراق استقبال کردند. همانان بودند که از حمله به لیبی دفاع کردند. آنقدر که دولتهای عربی از مردم مظلوم عرب کشتهاند، هیچ دشمنی از آنان نکشته است. چیزی جز زبان و تا حدی دین مشترک میان آنان وجود ندارد. فقیرترین کشورهای جهان میان اعراب هستند (یمن، سومالی و...) و ثروتمندترین نیز میان آنان هستند (قطر و امارات و...). البته ایران و هیچ کشور دیگری مانع از همکاریهای منطقهای میان کشورها نخواهد بود، حتی باید از آن استقبال هم کرد. ولی سلطهجویی عربستان سعودی به نام وحدت عربی و کشور عربی، شعار پوچ و توخالی است. هیچ کشور دیگری نیز اقدامات مبتنی بر این ایده توخالی را در صورت تعارض با منافع ملیاش نمیپذیرد. شعاری که زمانی جمال عبدالناصر آن را سر داد، بعدها حزب بعث و صدامحسین پرچم وحدت عربی را برداشتند، سپس قذافی خود را داعیهدار آن دانست و همه این منادیان وحدت عربی نه تنها عامل تشتت و دشمنی اعراب شدند، بلکه خودشان نیز قربانی این توسعهطلبیها شدند. وحدت عربی و امت عربی، هر از گاهی شعار پوششی توسعهطلبی یکی از کشورهای عربی است. در گذشته مصر و سپس عراق و اکنون عربستان سعودی.
بهمن احمدی امویی
مرداد سال ۱۳۸۹ است. زندانیان «القاعده» تعدادشان زیاد شده است. حدود ۱۰ نفرشان از بچههای کردستان ایران وَ بسیار جوان هستند. مسنترینشان بهزحمت ۲۴ یا ۲۵ سال سن دارد. خیلی مصمم و پرانرژی نشان میدهند. روزی پنج نوبت نماز جماعت میخوانند. رئیس بند، دستور داده هر دو نفرشان را در یک اتاق نگه دارند؛ بلکه روابطشان با هم کمتر شود. اما به خاطر تعمیرات ساختمانی در تمام بند ۳۵۰، همهچیز بلبشو است و از آزادی عمل بیشتری برای رفت وآمد و دیدن و نشست و برخاست، برخورداریم. آنها هم مدام کنار هم هستند. رفتار تشکیلاتی القاعدهایها و چهرههای نامونس آنها با ریشهای بلند، موجب ترس برخی از زندانیها شده است؛ بهویژه وابستگان انجمن پادشاهی. مرتب در گوش هم پچپچ میکنند و کاملاً از آنها میترسند؛ سعی میکنند تا جایی که ممکن است با آنها رودررو نشوند.
کمتر با زندانیهای دیگر ارتباط دارند. در واقع اصلاً ارتباطی ندارند. فقط زمان خواب آنها را میبینی که از دیگر دوستانشان جدا شده و هر کدام به اتاق خود میروند. تا حالا یکی دو درگیری بین آنها و جوانان زندان روی داده است. پس از مدتی مسئولان زندان به این نتیجه رسیدند که آنها در یک جا وکنار هم باشند. اتاقی که قبل از این فروشگاه و کتابخانه بود، با خراب کردن دیوار حائل، تبدیل به یک اتاق نسبتاً بزرگ شد؛ این اتاق با ۱۴ تخت سه طبقه به ۱۰ نفر از زندانیان القاعده اختصاص داده شد و توافق شد ۱۴ نفر از بچههای سیاسی اتاقهای دیگر هم به آنجا بروند، تا از شلوغی زیاد اتاقها کم شود. در هر اتاق گاه تا ۳۵ نفر زندگی میکنند. نزدیک ۲۰ نفر تخت دارند و بقیه «کفخواب» اند؛ کفخواب اصطلاحی است مخصوص زندانها. علاوه بر خوششانسی، باید از امتیاز زندانی باسابقه هم برخوردار باشی که تختخواب نصیبت شود. بعضیها تا چند ماه منتظر میمانند که تختی گیرشان بیاید. در بندهای دیگر که زندانیان عادی نگهداری میشوند، تختها تا ۶۰۰ هزار تومان فروخته میشود؛ خریدوفروش تخت برای بعضیها درآمدزا است. برخی با روابط و زدوبندی که دارند، تخت را به یک زندانی میفروشند و دو سه روز بعد، ترتیب انتقال آن فرد را به سالنی دیگر میدهند تا دوباره تخت را به یک زندانی دیگر بفروشند.
تا پیش از این، رئیس بند، اعتنائی به خواستههای زندانیان سیاسی نداشت. بارها نسبت به وضعیت بهداشتی، شلوغی اتاقها و فضای موجود اعتراض شده بود. حتی جابهجایی بین اتاقها را هم بهراحتی نمیپذیرفت. اهتمام ویژهای در جلوگیری از شکلگیری تشکل، گروه و دستهٔ فکری بین زندانیها نشان میدهد؛ بههمینخاطر مرتب ما را جابهجا میکند؛ اما حالا پذیرفته که ۱۰ نفر از زندانیهای القاعده با آن ویژگیهای خاص فکری، در یک اتاق جمع شوند. کسی حاضر نمیشد برود و با آنها در آن اتاق زندگی کند. سرانجام من و «عبداللـه مؤمنی» و هشت نفر از زندانیان جنبش سبز، یک نفر از انجمن پادشاهی و سه نفر از زندانیان سیاسی کرد («متین ارجان»، تبعهٔ ترکیه، «رمضان احمد کمال» از سوریه و «رمضان سعیدی» ایرانی) پذیرفتیم تا با آنها در این اتاق بمانیم. ترکیب جالبی است. همه نسبت به هم سوءتفاهم دارند. نبود درک متقابل، نبود پذیرش حداقلی دیگری و وجود کمترین میزان همراهی، در این جمع موج میزند. من دلم میخواهد با آنها ارتباط بگیرم و در بارهشان بنویسم. اما اصلاً راه نمیدهند. بچههای اتاقهای دیگر، دو سه نفر باهم، از چهارچوب فلزیای که حالا دری ندارد، به داخل اتاق سرک میکشند و با تعجب به ما نگاه میکنند تا بدانند که هنوز زندهایم یا نه؟ همهٔ اینها شوخی و خنده است و نه جدی.
۱۰ نفر زندانی القاعده و ارتباط با آنها سوژهٔ هر روزهٔ دیگر زندانیها شده است. هر شب ساکنان اتاقهای دیگر با ما خداحافظی میکنند و به کنایه میگویند: «به امید دیدار تا فردا!» عبداللـه رئیس اتاق است و بهقول بچهها باید روش امنیتی خاصی را برای حفظ خود در پیش بگیرد (همه اینها شوخی و برای وقت گذرانی است). من میگویم مثل «یاسر عرفات» شبها در یک جا بخوابد و صبح از جای دیگر برخیزد. «کیوان صمیمی» از نخستین افرادی است که در خط مقدم خطر قرار دارد! چون خیلی گرمش میشود؛ معمولاً پیراهنش را درمیآورد و بدن پوشیده از مویش را نشان میدهد. زندانیهای القاعده هم هر روز دراینباره هشدار میدهندکه این کارش درست نیست و جلویش را بگیرید و گرنه خودمان با او برخورد میکنیم.
یک روز اخبار ساعت ۱۴ تلویزیون، خبری خواند که بازتابهای آن برای همه جالب بود: «دو نفر در یک عملیات انتحاری در کابل، سه نفر از نیروهای ناتو را کشتهاند." زندانیهای القاعده معترضانه گفتند: «جمهوری اسلامی به نفع آمریکا خبررسانی میکند. مگر میشود در دو عملیات انتحاری فقط سه نفر کشته شوند؟!» یکیشان با خوشحالی فریاد زد: «دو صفرش را انداختهاند. ۲۰۰ نفر مردهاند.» عبداللـه مؤمنی با خنده و شوخی گفت: «واقعاً گاهی جمهوری اسلامی مظلوم میشود. نه القاعده خبرهایش را قبول دارد و نه ما.» وقتی خبر یک اقدام تروریستی و انتحاری از تلویزیون پخش میشود، صدای تکبیر و الله اکبر آنها بلند میشود. با هم روبوسی میکنند و شادی و پیروزی در چشمانشان موج می زند. از این بابت اعصاب ما خراب است و ناراحتیم. نمیدانیم چطور با آنها رفتار کنیم که مشکلی پیش نیاید و وضعیت زندان را با ناراحتی و تنش و چالش بدتر نشود. تحمل دیوارهایی که تو را احاطه کرده و فشار آن دیوارها آدم را شکننده میکند.
سنای آمریکا در اقدامی، لایحه فراحزبی در انتقاد از فروش سلاح به عربستان سعودی و مخالفت برنامه فروش تسلیحات بیشتر به این پادشاهی را رد و با فروش سلاح به عربستان موافقت کرد.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، روز گذشته (سهشنبه) طی یک رای گیری در سنای آمریکا با ۵۳ رای موافق راه برای نهایی شدن فروش مهمات هدایت شونده به عربستان سعودی هموار شد.
این مهمات در واقع بخشی از بسته فروش تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری ترامپ به ریاض بود که به گفته دولت آمریکا میتواند همزمان با بهبود ظرفیتهای نظامی با این متحد خود در آمریکا ایجاد شغل کند.
شرق، آمنه شیرافکن: قانون گذرنامه اما و اگرهای فراوانی دارد؛ بهویژه وقتی پای مباحث حقوق زنان به میان بیاید. نمونهاش را میشود در ماجرای اخیر خروج دو زن ورزشکار از ایران و ممنوعالخروجشدنشان از سوی همسرانشان دید. ماجرایی که بیش از هر زمان دیگری مسائل مرتبط به حقوق زنان در خروج از کشور را روی خط خبرها برد. نمایندگان عضو فراکسیون زنان مجلس بهویژه پس از مسائلی که برای زنان ورزشکار به وجود آمد، به فکر چارهاندیشی برای تصحیح وضعیت قانون گذرنامه افتادند.
نشستهای کارشناسی برگزار کردند و از اهل فن نظرخواهی کردند. حالا طرح پیشنهادی آنها تحویل هیئترئیسه مجلس شده است. طرح را دوفوریتی آماده کردهاند و بررسی آن به بعد از تعطیلات تابستانه مجلس موکول شده است. فریده غیرت، حقوقدان که از سالهای جوانی تا به امروز با دغدغه حقوق مرتبط با گذرنامه و مباحث زنان درگیر بوده به «شرق» میگوید: «اگر زن ایرانی به هنگام ازدواج شروط ضمن عقد را امضا نکند، برای خروج از کشور دچار مشکلات اساسی خواهد شد. تلاش زنان مجلس نیز صرفا میتواند بندی بر بندهای کنونی افزوده و دایره شمول را برای زنان بیشتری فراهم آورد؛ اما نکته کلیدی این است که وقتی زن عاقل و بالغ بوده و از اهلیت برخوردار است، چرا باید برای خروج از کشور از همسرش مجوز بگیرد». غیرت در سالهای وکالت با زنان توانمند زیادی مواجه شده که گاه به دلیل مسائل خانوادگی نتوانستهاند در مجامع علمی و اقتصادی بینالمللی حاضر شوند و روند برگزاری دادگاه و شکایتها در این مسیر را کاهنده میداند. توصیهاش به زنان جوان این است که همه شروط ضمن عقد را در حین عقد محضری کنند و در همینجا به خاطرهای از سخنان امام خمینی (ره) اشاره دارد. سخنی که در آن امام خمینی بر برخورداری شروط ضمن عقد از جانب زنان تأکید داشتهاند. آنچه به گفته غیرت این روزها کمتر از سوی مسئولان و مجریان قانون آموزش داده شده و ترویجگری میشود.
بی بی سی - یک برج مسکونی در غرب لندن دچار آتشسوزی شده و تعدادی را زخمی کرده است. همچنین، بیم آن میرود که افرادی هنوز در داخل این ساختمان مشتعل باشند. برخی منابع از بروز تلفاتی در این حادثه خبر دادهاند اما هنوز این گزارشها رسما تایید نشده است.
آتشسوزی در ساختمان بیست و هفت طبقه "برج گرن فل" در ساعات اولیه امروز، چهارشنبه، ۲۴ خرداد (۱۴ ژوئن)، آغاز شد و ماموران آتشنشانی با بیش از چهل دستگاه خودرو اطفاء حریق از پایگاههای مختلف شهر برای کمک به ساکنان و فرونشاندن آتش به محل اعزام شدهاند. حریق همچنان ادامه دارد.
به گفته پلیس، این آتشسوزی تا کنون تعدادی زخمی داشته که تحت درمان قرار گرفتهاند. برخی گزارشها حاکی از آن است که ممکن است هنوز کسانی در داخل ساختمان باشند اما این گزارشها رسما تایید نشده است.
بعضی از شاهدان عینی از شنیدن فریاد کمکخواهی از داخل ساختمان خبر داده و گفتهاند که افرادی را در برابر پنجرهها دیدهاند. یک شاهد عینی از کشته شدن کسانی در طبقات فوقانی ساختمان سخن گفته است.
در حال حاضر، قطعات مشتعل و خاکستر از بدنه ساختمان به اطراف پراکنده میشود.
اکثر طبقات ساختمان دستخوش آتشسوزی شده و این نگرانی وجود دارد که ممکن است کل این برج مسکونی به زودی فرو بریزد.
صادق خان، شهردار لندن، این آتشسوزی را "حادثه عمده" اعلام کرده و از تجهیز امکانات شهری برای مقابله با آن خبر داده است.
هنوز هیچ گزارشی در مورد منشاء احتمالی این آتشسوزی در دست نیست.
شبکه آر تی نیوز روسیه گزارش داد که گفته می شود اکثریت این برج مسلمان نشین است.
خبرگزاري آريا - روزنامه آمريکايي وال استريت ژورنال مقالهاي انتقادي درباره کارکرد راديوهاي فارسي زبان آمريکايي و نحوه پردازش اخبار در اين رسانهها بهنحوي که معمولاً بهنفع اسرائيل نيست، منتشر کرد.
به گزارش سرويس اخبار ويژه خبرگزاري آريا، روزنامه وال استريت ژورنال در مقالهاي به قلم سهراب احمري نوشت: راديوهاي فارسي زبان آمريکايي - مانند راديو فردا - که داراي بودجه 117 ميليون دلاري هستند و بخشي از برنامههاي راديو آزاد اورپا و راديو آزادي آمريکا هستند، به جاي اين که اخبار صحيح را به مردم ايران - به جاي تبليغات تهران که به خورد آنان داده مي شود - برسانند، معمولاً همان اخبار رسانههاي دولتي ايران را طوطيوار تکرار ميکنند و برخوردشان با اسرائيل نيز منصفانه نيست.
به عقيده نويسنده اين مقاله، دونالد ترامپ، رييس جمهور آمريکا بايد از روشهاي ويژهي خود براي خانهتکاني در اين رسانههاي فارسيزبان آمريکايي و ساير رسانههاي اين کشور به ديگر زبانهاي خارجي - که بودجههاي قابل توجهي نيز دريافت ميکنند - استفاده کند، تا اين رسانهها به همان مأموريت اصليِ که براي آن طراحي شدهاند - يعني رساندن صداي آزادي به کشورهايي که فعاليتهاي رسانههاي آزاد را محدود ميسازند - بازگردند.
شهر ليله هامر نروژ هفته گذشته ميزبان نويسندگان، روزنامه نگاران و هنرمندانى از سراسر دنيا بود كه براى شركت در كنگره سالانه نويسندگان عضو شبكه شهرهاى آزاد و نيز فستيوال ادبى نروژ شركت كرده بودند. نرگس محمدى، خديجه اسماعيلووا و اصلى اردوغان سه مهمان ويژه اين دو نشست بودند كه كارنامههايشان به دليل دفاع از آزادى بيان و تحمل هزينه زندان و محدوديت در زندگى آزادانه مورد توجه قرار گرفتند.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، روز ١١ خرداد (٣١ ماه مى) مراسم ويژهاى از سوى برگزاركنندگان فستيوال ادبى شهر ليله هامر نروژ و با مشاركت انجمن جهانى قلم (PEN International)، سازمان أيكورن (ICORN) و انجمن قلم نروژ (Norwegian PEN) برگزار شد كه محور آن سه مهمان ويژه اين كنفرانس يعنى اصلى اردوغان- روزنامه نگار تازه آزاد شده تركيه-، نرگس محمدى- روزنامه نگار زندانى ايرانى و فعال حقوق بشر- و همچنين خديجه اسماعيلووا بودند.
اصلى اردوغان و خديجه اسماعيلووا با وجود ممنوعالخروج بودن و محدوديتهاى فراوان سياسى كه آزادى بيان آنها را محدود مىكند، توانستند از طريق اسكايپ در كنفرانس حاضر شده و براى مخاطبانشان سخنرانى كنند. نرگس محمدى با وجود اينكه دو روز پيش از اين مراسم تحت عمل جراحى قرار گرفته بود، بدون داشتن حق ملاقات با خانوادهاش يا امكان استفاده از تلفن، به زندان بازگشت. اما از آنجا كه او از ماهها پيش در جريان اين دعوت ويژه قرار گرفته بود، متن سخنرانىاش را پيشتر براى ميزبانان فرستاده بود. اين نامه كه نويسندگان و برگزاركنندگان را مخاطب قرار داده بود، توسط برادر نرگس محمدی- حميدرضا محمدى- به نيابت از وى خوانده شد.
فرمان اخیر علی خامنه ای به نظر برخی افراد خیلی عجیب است. اما کسی که روحیات او را بشناسد از فرمانِ "آتش به اختیار " تعجب نخواهد کرد. اجازه بدهید به جای تمرکز بر سخن اخیر رهبر ، به موضوعی بپردازم که معتقدم عامل اصلی اغلب رفتارها و سخنان خامنه ای است. بر این باورم تحلیل شرایط ایران بدوندر نظر گرفتن ویژگی های شخصی ولی فقیه ، موجب گمراهی و ارزیابی اشتباه خواهد بود و این ، مصیبتی است که در همه سالهای پس از انقلاب گریبانگیر تحلیل گران بوده است.
قانون اساسی اولیه جمهوری اسلامی ، مجموعه ای ناهماهنگ از وظایف و اختیارات بود که با کم خردی برخی از عناصر موثر دو جناح ، عبارت "ولایت مطلقه فقیه " به قانون اساسی اضافه شد تا همه نهادها و قوای قانونی کشور به عواملی بی اراده و ناتوان در برابر قدرت مطلق و غیر پاسخگو تبدیل شوند. اما مصیبت بزرگتر آنبود که این تغییرات همزمان با به قدرت رسیدن علی خامنه ای اعمال شد. خامنه ای در میان دوستان و مرتبطان خود ، به کینه توزی مشهور است . در عین حال او در هشت سال دوره ریاست جمهوری همواره تحقیر شد و در تصمیم گیری های کلان کشور ، ازعناصر اصلی به حساب نمی آمد. انتصاب اکبر هاشمی رفسنجانی به جانشینی فرماندهی کل قوا ، آخرینتحقیر خامنه ای در سال پایانی از دوره دوم ریاست جمهوری بود .پیش از آن، تحمیل میرحسین موسوی به رئیس جمهور وقت - علی خامنه ای - برای تصدی نخست وزیری و بی اعتنایی به او در گزینش وزیران ، موجب سرخوردگی بیش از حد وی شده بود. چنین شخصیتی با آن پیشینه کینه ورزی و این حد از تحقیر ، ناگاه برکرسی رهبری تکیه زد. علی خامنه ای در سال های اولیه تصدی رهبری ، از اعتماد به نفس و نفوذ لازم برای انتقام گیری از تحقیرکنندگانخود برخوردار نبود. در آنسالها اکبر هاشمی رفسنجانی ، در کنار او ایستاد تا با تغییر روش بررسی صلاحیت کاندیداهای عضویت در مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی ، ملکمشاع حکومت را از وجود "چپگرایانسرشناس و نق زن " به ویژه اکثریت نمایندگان مجلس سوم ، پاکنماید.
شايد معروف ترين كوچه قديمي شيراز، كوچه قهر و آشتي باشد كه در نزديكي آرامگاه سيدعلاءالدين حسين قرار گرفته و به دليل آنكه در يكي از مسيرهاي گردشگري شهري واقع شده، مورد توجه گردشگران داخلي و خارجي است. گفته می شود از بس این کوچه تنگ است که بزور دو نفر از داخلش هم زمان میتوانند رد شوند به همین علت؟ قدیمی ها میگفتند اگر دو نفر با هم قهر بودند وقتی میخواستند از این کوچه رد شوند مجبور بودند آشتی کنند!
صدای آمریکا - رهبر جمهوری اسلامی ایران در اظهاراتی هشدار گونه در حضور حسن روحانی، با انتقاد از «تفسیرهای غلط از رای مردم» و «تلاش برای تقسیم کردن مردم» این اقدامات را به رفتار نخستین رئیس جمهوری ایران، ابوالحسن بنی صدر تشبیه کرد.
آیت الله علی خامنهای دوشنبه شب ۲۲ خرداد در دیدار با مسئولان عالیرتبه نظام رای مردم در انتخابات را «ابراز اعتماد به نظام اسلامی» و از کسانی که به گفته او «با تفسیرهای غلط به دنبال تقسیم کردن مردم هستند»، انتقاد کرد.
او با بیان اینکه «نباید با بگومگوها و تقسیم کردن مردم، کار بزرگ ملت در انتخابات را خراب و ضایع کرد» فضای دو قطبی را تجربه ای خطرناک دانست و گفت: «در سال ۵۹، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.»
این سخنان آقای خامنهای در حالیست که حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در روزهای اخیر با اشاره به انتخاب دوباره خود، رای مردم را رای به یک تفکر و رد تفکر مقابل آن دانسته و از دستگاههای دیگر خواسته بود که به مطالبات کسانی که به او رای دادند، احترام بگذارند. این سخنان آقای روحانی انتقاداتی را به ویژه از سوی مقامات قوه قضائیه در پی داشت.
ابوالحسن بنی صدر، تنها رئیس جمهوری ایران است که با رای عدم کفایت مجلس روبرو شد و عزل شد؛ از این رو مقایسه رئیس جمهوری منتخب با آقای بنی صدر و حوادث زمان او از سوی آیت الله خامنه ای بی سابقه بود.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنان روز دوشنبه خود همچنین به حوادث سال ۸۸ اشاره کرد و گفت که در آن حوادث عدهای در خیابانها به صراحت علیه اساس انقلاب و باورهای دینی شعار دادند و چون با آنها مرزبندی و فاصله گذاری نشد مشکلات ادامه یافت.
او البته تاکید کرد: «مشی همیشگی بنده این بوده و هست که از همه دولتهایی که بر سر کارند، حمایت میکنم و بعد از این نیز همینگونه خواهد بود.»
انقلاب ۵۷ بیگمان هنوز پردههای ناگفته بسیار دارد و بسیار باید صبور بود تا حقایق گوناگون این زلزله بزرگ سیاسی و دینی و فرهنگی رونما شوند. هرچند بیش از چهار دهه از آن روزها می گذرد ولی برای نسلی چون من که در لحظه لحظه دوران انقلاب داروندارش را در آن میدان به قافله سیاست واگذار کرده بود تکان دهنده است. به همین دلیل شرکت در گفتگوهای مربوط به این واقعه ملی و بل جهانی بزرگ را همواره واجد اهمیت دانسته ام و خود را با تمام وجود به آن متعهد می دانم. به این باورم که بدون تحقیق و تفحصی همه جانبه در باره این رویداد تاریخی، گذار ایران به مردمسالاری و دولت حقوقمدار امکان پذیر نیست. راه ما به ایران آزاد و مستقل که در آن آزادی و حقوق وکرامت انسان اصل است، فارغ از هر دین و رنگ و جنسیت و قومیت و امثالهم، به ناچار از گذرگاه، همچنان ناشناخته، انقلاب ۵۷ می گذرد- چه قائل باشیم به ضرورت یک انقلاب و دگرگونی بنیادین تازه تر و چه بگوییم همان تجربه انقلابی ما را کافی است و باید بفکر اصلاحات به تدریج باشیم- و به نظرمن یکی از مهمترین آنها وقایع کودتای خرداد ۱۳۶۰ است.
اینجانب سومین کتاب از سه گانه کتاب خود را « تقابل دو خط یا کودتای خرداد ۶۰» نام گزاری کردم. در فصل ششم آن کتاب به پنج پرده مختلف کودتا: ۱-بیانیه ۱۰ ماده ای ۲-اعلام تکذیب شکنجه ۳- خمینی مستقیم وارد عمل شد ۴-بستن روزنامه ها و آماده کشت و کشتار و ۵- آخرین پرده عدم کفایت سیاسی. که در اینجا به آن پرداختن نمی شود و علاقه مندان می توانند به آن کتاب مراجعه کنند.
ما هنگام اوج گیری انقلاب و در شرف پیروزی آن سرشار از شادی وشور شعف، به ایران باز گشتیم، خوشحال از «بیان پاریس» بودیم که آقای خمینی رهبر انقلاب، مرجع تقلید ، عارف هشتاد و چند ساله در انظار جهانیان به ملت ایران وعده داد که: «ولایت با جمهور مردم است»، «میزان رأی مردم است»، «جمهوری نظیر همین جمهوری فرانسه»، «باید اختیارات دست مردم باشد ...مقدرات هر کس باید دست خودش باشد»، «من برای خودم نقشی جز هدایت ملت و حکومت بر نمی گیرم»، «علما خود حكومت نخواهند كرد.» «راديو و تلويزيون و مطبوعات بايد در خدمت ملت باشد و دولتها حق نظارت ندارند. ... دولت حق نظارت ندارد و شما بايد آزادانه كار كنيد و حق خود را بگيريد.» و «مطبوعات در نشر همه حقايق و واقعيات آزادند. » و« نابرابرى ميان زن و مرد نيست» و....
نه تنها ما شاد و خوشحال از «بیان پاریس» بودیم بلکه جهانیان هم به انقلاب ایران بمثابه انقلابی نو و راهگشا برای حل مسائل جهانی به آن می نگریستند وفیلسوفانی چون میشل فوکو که از زبان آقای خمینی «بیان پاریس» را شنیدند، به عنوان پیامبر آزادی، معنویت گرایی جدید در سطح جهانی معرفی شد و برای اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان به عنوان مظهر عدالتخواهی، رشد و حافظ حقوق تمامی آحاد ملت معرفی میشود. وی در آغاز هم به قم روان می شود و ظاهرا قصد حاشیهنشینی میکند و برای تشکیل دولت نیز به سراغ ملیون و مصدقیها (مانند مهندس بازرگان) میرود - البته شاید بشود گفت چاره ای هم جز این نداشت که فعلاً جای بحث آن نیست- گر چه در پاریس سئوال و خلجاناتی قبلاً در من پیدا شده بود، اما مرام و افکار و اعمال آقای خمینی تازه از زمان اشغال سفارت آمریکا یا گروگانگیری و انقلاب فرهنگی است که بر امثال من معلوم می شود. شاید در جریان باشید که نقطه اختلاف جدّی ما در روزنامه انقلاب اسلامی نیز از همین دو حادثه مهم آغاز شد.
فکر نمی کردیم و به ذهنمان خطور نمی کرد که جامعه رها شده از سلطه استبداد داخلی و خارجی، استبداد ديگری و يا به قول آقای احمد خمينی، « تا بتی نسازی، بتی را نمی شود از بين برد» » (۱) یعنی اینکه بتی ديگرخارج از دسترس ديد جامعه و بدست مرجع تقليد هشتاد و چند ساله که به او بعنوان سمبل معنويت می نگريست، در حال ساخته شدن است.
اماهمچنانکه استقبال تودۀ مردم از رهبر یگانه و فرید بود، قدرشناسی رهبرهم از اینهمه فداکاری و جانبازی ملت یگانه و فرید بود و چنانکه شاهد بودیم وقتی رهبر سوار بر اسب قدرت شد گفت: " همه مردم مخالفت کنند، من موافقت میکنم، همه مردم موافقت کنند من مخالفت میکنم." (۲) و دیکتاتوری ولایت مطلقه دینی که بدترین شعبه استبداد است را بر ملت ایران تحمیل کرد و هنگامی که در تهران بر اریکه قدرت سوار شد، حتی به یک مورد از مواردی که در پاریس ودر انظارملت ایران و جهانیان به ملت ایران وجهان وعده داد وفا نکرد و بدون استثنا به تمامی آنها با قدرت پشت پا زد.
ما بدون اطلاع از مسائلی که پشت پرده جهت قبضه کردن قدرت در دست اجرا است، شاد و خوشحال به فعالیت همه جانبه جهت استقرار اهداف انقلاب و «بیان پاریس» به زعم خود پرداختیم. اما بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن و بعد از اندک زمانی در عمل و نظر دیده شد که انقلاب در جهت ضد اهداف «بیان پاریس» و به سمت حذف همه و قبضه کردن قدرت سمت و سو می گیرد. و مشاهده شد که اگر دیر جنبیده شود ملت که صاحب اصلی انقلاب و کشور است به کناری رانده شده و استبداد حاکم خواهد شد.
برای روشن شدن اینکه چرا کودتا علیه حق حاکمیت ملی بود؟ باید گذرا به مهترین وقایع تا سال ۶۰ پرداخت که مهترین آنها از دید من چند واقعه مجلس خبرگان، گروگان گیری، انقلاب فرهنگی و جنگ است.
وبسایت رسمی برنامه نود - صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی روسیه بازتاب گستردهای در محافل ورزشی فوتبال و جهان داشت.
به گزارش وب سایت نود، تیم ملی فوتبال ایران موفق شد با برتری دو بر صفر برابر ازبکستان برای پنجمین بار جواز حضور در جام جهانی را به دست بیاورد تا برای اولین بار در تاریخ ایران دو صعود پیاپی به جام جهانی را تجربه کند.
* روزنامه دیلی میل انگلیس:
روزنامه دیلی میل انگلیس با اشاره به نقش کارلوس کیروش در صعود تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه نوشت: ایران بعد از برزیل دومین تیمی شد که صعودش را به جام جهانی روسیه قطعی میکند؛ پیروزی که با گلهای سردار آزمون و مهدی طارمی به دست آمد، باعث شد ایران صدرنشین گروه جواز حضور در جام جهانی روسیه را به دست بیاورد. به این ترتیب کارلوس کیروش ، دستیار سابق آلکس فرگوسن در منچستریونایتد از همین حالا حضورش در جام جهانی ۲۰۱۸ را قطعی میکند.
این پنجمین بار است که تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی صعود میکند و البته این اولین بار است که دو صعود پی در پی به جام جهانی را تجربه میکند.
مازیار ناظمی مجری و خبرنگار صداو سیما عکسی از شب صعود تیم ملی فوتبال ایران در استادیوم آزادی در کنار عادل فردوسی پور و برادرش منتشر کرد.
خلیج فارس مملو از موجوداتی زیبا مانند عروسهای دریایی و ژلههای بیرنگ است. با وجود زیبایی فریبنده، برخی از این بیمهرگان دارای سلولهای زهرآگین هستند. [لینک به گالری تصاویر]
نمای ماکرو از یک ژله دریایی زیبا [لینک به گالری تصاویر]
زمانه ـ دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان فارس از دستگیری فردی خبر داد که پرچم گروه دولت اسلامی (داعش) را در پل فسا در شهر شیراز نصب کرده بود.
به گزارش روابط عمومی دادستانی کل ایران، علی صالحی، دادستان شیراز خبر داده است که نیروی انتظامی فردی را که در پل ورودی به شهر شیراز پرچم داعش را نصب کرده بود، شناسایی و بازداشت کرده است.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
آیت الله خامنه ای در ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ در مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی در مرقد او به انتقادهایی که حسن روحانی مطرح کرده بود، پاسخ گفت. یکی از انتقادهای حسن روحانی به ابراهیم رئیسی و حامیانش این بود که شما در ۳۸ سال گذشته جز زندان و اعدام و دوختن دهان ها کاری نکرده اید و آزادی خجالت می کشد که شما از آن سخن بگوئید. انتقاد روحانی معطوف به قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ بود. آیت الله خامنه ای در پاسخ این بخش گفت :
"دهه ۶۰، یک دهه مظلوم است؛ دهه تعیینکننده در سرنوشت ایران و ایرانی، دهه فوقالعاده مهم و حسّاس و درعینحال ناشناخته و اخیراً به وسیله برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها مورد تهاجم؛ دهه ۶۰ را مورد تهاجم قرار می دهند. دهه ۶۰، دهه آزمونهای بزرگ و دهه پیروزیهای بزرگ است. دهه ۶۰، دهه خشنترین تروریسم در کشور است. در طول چند سال، هزاران نفر از آحاد مردم، از مسئولین، از قشرهای مختلف به وسیلهی تروریستها به شهادت رسیدند؛ از کاسب معمولی تا جوان دانشجو تا فعّال سیاسی تا شخصیّتهای بزرگی که در انقلاب تعیین کننده بودند. البتّه من عدد معیّن نمی کنم، [لکن] تا هفده هزار هم گفتهاند؛ هفده هزار انسانِ باشرفِ باشخصیّتِ ارزشمند در این تروریسمِ دهه ۶۰ فدا شدند، که در میان اینها شخصیّتهایی مثل شهید مطهرّی و شهید بهشتی حضور دارند؛ یعنی این آدمهایی که امثال اینها در طول زمان، کمتر در یک کشوری به وجود می آید و می توانند تعیین کننده سرنوشت کشورها باشند... من توصیه می کنم به کسانی که اهل فکرند، اهل تأمّلند و راجع به دهه ۶۰ قضاوت می کنند، جای شهید و جلّاد عوض نشود! در دهه ۶۰، ملّت ایران مظلوم واقع شد؛ تروریستها و منافقین و پشتیبانهای آنها و قدرتهایی که آنها را به وجود آورده بودند و دائماً در آنها می دمیدند، به ملّت ایران جفا کردند، بدی کردند؛ ملّت ایران در موضع دفاع قرار گرفت، امّا دفاع کرد و پیروز شد و بحمدالله آن توطئههای آنها را خنثی کرد".
دیدگاه های خامنه ای توسط ائمه جمعه درباری در نماز جمعه های ۱۹ خرداد ۱۳۹۶ پی گرفته شد. آیت الله علم الهدی که پای دامادش- ابراهیم رئیسی- در میان است خطاب به حسن روحانی گفت : "از منافقین دفاع میکنند؛ فریاد مقام معظم رهبری بلند میشود در مراسم سالگرد امام فرمودند «جای شهید و جلاد را عوض نکنید»، یعنی شما که مدعی مدیریت این نظام هستید باید مدافع شهید و خط شهادت باشید، شما آمدید مدافع جلاد شدید؟ از جلاد و منافق دفاع می کنید؟ منافقینی که این همه جنایت کردند".
امام جمعه اصفهان گفت:"در ایام انتخابات عدهای جای شهید و جلاد را عوض کردند". امام جمعه تهران گفت :" برخی دهه شصت را فراموش و تجاهل نکنند. اِعمال قانون و اراده ولی فقیه علیه جلادان را مورد خدشه قرار می دهند".
نزاع های دهه شصت طرف هایی داشته که باید با جزئیات دقیق به آن ها و کارنامه همه گروه های مخالف و زمامداران جمهوری اسلامی پرداخته شود. اما پرداختن به این مسأله مهم اولاً: خارج از موضوع این نوشتار است. ثانیاً: در توان نویسنده نیست. تاریخ چیزی جز حوادث و رویدادهای جزیی نیست. کلیات و کلی ها ساخته ذهن بشری است. درست است که تحلیل گران در تبیین و تعلیل تاریخ چاره ای جز گزینش ندارند، اما باید به درستی گوشزد کرد که طرح های کلی که بر گذشته افکنده می شود، کار تحلیل گران است، نه خود تاریخ. به همین جهت، جزئیات و تفاوت ها بسیار مهم اند و نقشی تعیین کننده داشته اند.
در نزاع های دهه شصت گروهی از فرماندهان سپاه، وزارت اطلاعات و قضات و دادستان های دادگاه انقلاب- و در مواردی با حکم آیت الله خمینی و تعیین مجریان حکم توسط او - نقش مستقیم در سرکوب ها داشته اند. داوری آیت الله خامنه ای را از نظر گذراندیم. او به درستی می گوید که جای جلاد و شهید را نباید عوض کرد( رجوع شود به مقاله "آیت الله خامنه ای ابراهیم رئیسی را شهید و قربانیان را جلاد کرد").
هدف این نوشتار این است که روشن سازم که درک و فهم و تحلیل مردم از دهه شصت، با درک و فهم و تحلیل آیت الله خامنه ای از آن برهه تاریخی، تفاوت بنیادین دارد. این مدعا را با شواهد و قرائن کافی به خوبی می توان تأیید کرد. چگونه؟
صدای آمریکا - ایران ویدئویی را منتشر کرده است که نشان می دهد نیروهای عملیاتی آمریکا در سوریه با یک پهباد زیر نظر قرار داشتند. این ویدئو تایید می کند که یک روز قبل از حمله به نیروهای آمریکایی در سوریه، این پهباد در حال جاسوسی از نیروهای آمریکایی بود.
به نوشته واشنگتن فری بیکن، یک روز بعد از این عملیات تجسسی، یک پرنده هدایت پذیر بدون سرنشین (پهباد) به نیروهای آمریکا در سوریه حمله کرد. نیروهای آمریکا در آن روز مجبور شدند این پهباد در حال حمله به نیروهای آمریکا در سوریه را ساقط کنند.
مقام های نظامی آمریکا می گویند حمله پنج شنبه این پهباد با حمایت متحدان رژیم اسد انجام گرفته بود. این حمله نشانگر تهدید فزاینده جمهوری اسلامی علیه نیروهای آمریکا در سوریه است.
مقام های آمریکایی در آن زمان تایید نکردند که پهباد متعلق به ایران بوده است، ولی زمان حمله و انتشار تصاویر ویدئویی از سوی ایران به گمانه زنی ناظران امور امنیت ملی درباره افزایش عملیات ایران برای مقابله با آمریکا دامن زده است. مقام های آمریکایی بعدتر گفتند که پهباد احتمالا مربوط به ایران و حزب الله بوده است.
به گفته مقام های نظامی در فرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه ساقط کردن پهباد نیروهای طرفدار رژیم اسد «در پی درگیری نیروهای ائتلاف برای نابودی دو خودروی زرهی در حال پیشروی به سوی نیروهای ائتلاف در منطقه تنف رخ داد».
کلمه - فائزه هاشمی، با تاکید بر اینکه دادستانی باید در مقابل سخنان امام جمعه ساوه وارد عمل شده و در دفاع از منافع عمومی از ایشان شکایت کند، هشدار میدهد که کوتاهی دستگاه قضایی در مقابل این رفتارها خطرات جدی برای امنیت جامعه و زنان را در پی خواهد داشت.
اشاره فائزه هاشمی به ادعای عجیب ابراهیم حسینی، امام جمعه شهرستان ساوه، است که هفته گذشته در خطبههای نماز جمعه این شهر گفته بود: «نماد شال سفید مانند نماد سبز و بنفش جریان فتنه و مانند پرچم روسپیگری بر در خانههای روسپیهای دوران جاهلیت است.»
این نماینده مجلس پنجم همچنین با تاکید بر اصول مصرح قانون اساسی مبنی بر لزوم تشکیل دادگاه برای محاکمه و اجرای حکم برای هر شهروند، به سخنان آملی لاریجانی که گفته بود روحانی چهکاره است که حصر را بشکنید، واکنش نشان داده و گفته است که اگر اقای آملی یک دور قانون اساسی را خوانده بود میدانست که مطابق قانون رییس جمهور موظف به اجرای قانون اساسی است و در قانون اساسی هم آمده که کسی را بی محاکمه نمیتواند حصر و حبس کرد.
به نظر میآید آقای لاریجانی یک دور هم قانون اساسی را نخوانده است
به گزارش کلمه، فائزه هاشمی، فرزند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در مراسم افطاری با حضور جمعی از زنان در پاسخ به سوالی درباره سخنان رئیس قوه قضائیه که گفته بود «کاندیدایی در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که ما آمدهایم حصر را بشکنیم، شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟» اظهار تعجب کرد: به نظر میآید آقای لاریجانی به عنوان رئیس قوه قضائیه که باید بیشترین آگاهی و اشراف را به قوانین، قانون اساسی و آئین نامهها و... داشته باشد، یک دور هم آنها را نخوانده است. یا آنقدر بچه زرنگی نبودند که اگر هم خواندند، یادشان مانده باشد. شاید هم دوران دانشجویی و مدرسه هم همین شرایط را داشتند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنین با اشاره به مواد صریح قانون اساسی گفت: جهت اطلاع آقای آملی لاریجانی می گویم که وظیفه رئیس جمهور است که این موضوع را دنبال کند. اصل ۱۱۳ قانون اساسی مسئولیت اجرای قانون اساسی را به رئیس جمهور واگذار کرده است. از دیگر سو ۴ اصل ۳۲، ۳۳، ۳۶ و ۳۷ در قانون اساسی وجود دارد که به برگزاری دادگاه عادلانه برای هر فرد و شهروندی جهت صدور حکم توجه کرده و تاکید کرده که باید برای هر حکمی دادگاه عادلانه تشکیل شود.
بی بی سی - محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران، عربستان سعودی را به حمایت از گروههای تروریستی متهم کرده و گفته است ایران اطلاعاتی دارد که بر اساس آن عربستان سعودی فعالانه در ترویج تروریسم در مرزهای شرقی و غربی ایران مشارکت دارد.
به گزارش خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) آقای ظریف، که برای شرکت در مجمع اسلو به نروژ سفر کرده است، گفت: "مسئولان عربستان صحبتهایی کردند و به طور علنی گفتند جنگ را به داخل ایران می بریم و این تهدید مستقیم است."
وزیر خارجه ایران همچنین گفته است:"همان روز که حمله کردند وزیر خارجه عربستان توییت کرد."
مناسبات میان ایران و عربستان در سالهای اخیر پرتنش بوده است و بسیاری بحران قطع رابطه کشورهای عرب با قطر را هم با رابطه خصومتآمیز ایران و عربستان ارتباط میدهند.
مدیر موسسه رسانه های تصویری در دولت احمدی نژاد، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی دولت حسن روحانی شد. این پست پس از ریاست سازمان سینمایی، دومین پست کلیدی سینمایی دولت محسوب میشود... از سوی دیگر محمود اربابی مدیرکل نظارت و ارزشیابی معاون سینمایی در دولت احمدی نژاد، معاون توسعه فناوری و مطالعات سینمایی دولت روحانی شد.
به گزارش تابناک، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی تغییرات را در بدنه مدیریتی این مجموعه آغاز کرده و در نخستین مجموعه انتصابها، برخی از مدیرانی را منصوب کرده که جزو مدیران کلیدی سینمایی دولت احمدی نژاد محسوب میشدند؛ رویکردی که مشخص نیست نشانه بازگشت به سیاستهای آن دوران خواهد بود یا در راستای چینش حلقه فکری و دوستانه نزدیک به رئیس سازمان سینمایی است؟
محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی بالاخره تغییرات در سازمان سینمایی را آغاز کرد و تا اینجا بخشی از پیش بینی پیرامون تغییرات در مجموعه سینمای ایران تحقق یافته است. معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دو رویکرد را در پیش گرفت؛ افزایش و تقویت حضور مدیران دهه شصتی سینمای ایران و همچنین برخی یارگیری است که خود از آن جمله است.
زمانه ـ ۱۵۱ نماینده مجلس شورای اسلامی در نامهای خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران خواستار اعلام رسمی لغو شدن سند ۲۰۳۰ یونسکو شدند.
محمدحسین فرهنگی، عضو هیات رئیسه مجلس ایران سهشنبه ۲۳ خرداد ضمن اعلام این خبر گفت نمایندگان امضاکننده نامه گفتهاند که سند ۲۰۳۰ یونسکو به دلیل عدم تصویب در مجلس، اعتبار ندارد.
در این نامه همچنین گفته شده که این سند بر اساس نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، استقلال فرهنگی جمهوری اسلامی را نقض میکند و دولت باید ملغی شدن آن را بهشکل رسمی اعلام کند.
در سند ۲۰۳۰ یونسکو از مسائلی مانند ایجاد امکانات آموزشی برابر برای همه کودکان و جوانان و بهویژه رفع تبعیض جنسیتی سخن رفته و ۱۹۲ کشور عضو سازمان ملل موظف شدهاند برای شهروندانشان فارغ از جنسیت و قومیت و سن و سال آنها امکانات برابر تحصیلی با کیفیت بالا فراهم کنند.
در شهریور ۱۳۹۵ بر اساس مصوبه هیأت وزیران «کارگروه ملی آموزش ۲۰۳۰» برای به اجرا درآمدن سند یونسکو تشکیل شد. این مصوبه اما بعد از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در انتقاد از سند، متوقف شد.
بهتازگی نیز احمد علمالهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در خراسان رضوی، در نماز جمعه مشهد گفت سند ۲۰۳۰ یونسکو با اصول و ارزشهای دینی منافات دارد و قوه قضائیه مسئول رسیدگی به تصویب آن در دولت است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - سرویس سیاسی «انتخاب»؛ محسن پورحسین: پشت آرامش این جناح، گویا طوفانی در حالی شکل گیری است؛ راستگرایان مضطرب تر از همیشه اند؛ اختلافات سرباز کرده و جنگ قدرت عجیبی میان طیف های مختلف آنها در حال شکل گیری است. اکنون چند صد کیلومتر آن طرف تر در مسجدی در مشهد ابراهیم رییسی خود را نماینده ، سخنگوی و لیدر جناح نامیده و البته خود را مستظهر به ۱۶ میلیون رای کسب شده در روز انتخابات می داند . این طرف اما در پایتخت در خیابان پاستور ، سعید جلیلی در دفترش به یاد روزهای قبل از انتخابات همراهانش را فراخوانده و فرمان تشکیل دولت سایه را داده است . وضعیت عجیب و غریبی است ؛ گویا تلاش برای خداحافظی زودهنگام با نامزد ویژه اصولگرایان آغاز شده . تلاشی بسیار سخت که با مقاومت حامیان ابراهیم رییسی مواجه شده است.
همه چیز گویا از ۲۹ اردیبهشت آغاز شده ؛ اما ریشه اش به چند ماه قبل باز می گردد ؛ به همنشینی آنها در شهر آفتاب .
چندان پیچیده نبود؛ بنا داشتند چند چهره را حذف کنند تا آن چند نفری را که خودشان می دانند وارد عرصه انتخابات کنند . دقیقا در همین راستاست که عزت الله ضرغامی ،رستم قاسمی، نیکزاد و دیگرانی مانند آنها در عین ناباوری خودشان حذف می شوند . حتی افرادی مانند محسن رضایی هم موانعی جدی مقابل خود دیده و بازی طراحی شده را متوجه شده و ترجیح دادند تا هزینه این ریسک بزرگ نشوند . این وسط اما افرادی مانند بذرپاش و زاکانی که قرار بود خودشان جزو مجریان پلن طراحی شده باشند ناگهان گمان کردند می توانند تصمیم سازان پشت پرده جناح را راضی کنند به دست عوض کردن. داستان اتوبوس از همان شهر آفتاب شروع شد . طرفدارانشان را با صلوات به مجمع اصولگرایان بردند ، اسم ها که که خوانده می شد از صدای صلوات ها می شد فهمید چه کسی آدم بیشتری آورده و لابد رای بیشتری هم می آورد . محمد باقر قالیباف گویا همان روز فهمیده بود که او را می خواهند اما نه برای رفتن به پاستور بلکه برای رساندن نامزد اصلی به ساختمان ریاست جمهوری . فضای شهر آفتاب را حتما مشاوران و معاونان او که فرستاده هایش در آنجا بودند به او به صورت زنده و مستقیم گزارش می دادند . او اما نیامده بود که به همین راحتی برود . گمان برد زورش به آنها خواهد رسید و آمد که تا انتها بماند .
از این پس خرید کالاهایی از قبیل دخانیات، نوشیدنیهای انرژی زا و انواع نوشابههای گازدار شامل مالیات خواهند شد.
عربستان سعودی برای نخستین بار قانون پرداخت مالیات بر ارزش افزوده را در این کشور اجرایی کرد. بر اساس این قانون تنها کالاهایی که برای سلامت انسانها یا محیط زیست مضر هستند شامل مالیات میشوند.
به گزارش عصرایران به نقل از روزنامه الریاض چاپ عبستان سعودی، قانون وضع مالیات بر ارزش افزوده از روز گذشته ۲۲ خردادماه در سراسر عربستان سعودی اجرایی شد.
شرق ـ هادی حدادی، نایبرئیس مؤسسه حامیان جامعه مدنی/ سمانه معظم، دکترای جامعهشناسی - میزگرد بررسی وضعیت جامعه مدنی در ایران با پرسشهایی کلیدی همراه است. بررسی و تحلیل سیر تطور تاریخی نهادهای مدنی در ایران و اینکه نسبت جامعه مدنی و اصلاحطلبی چیست و همچنین آسیبشناسی جامعه مدنی از منظر کنشگران و تحلیلگران ارزیابی و راهکارهای برونرفت از وضعیت کنونی بررسی شده است. حاضران در نشست رویکردها و تعاریف متفاوتی از جامعه مدنی دارند. از عباس كاظمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه که جامعه مدنی ایران را بیش از مدنی، سیاسی دانسته و تأكید دارد که جامعه ایرانی نه مردمبنیاد، بلکه دولتبنیاد است تا مینو مرتاضی، فعال مدنی و كنشگر حوزه زنان که تأكید دارد «یکی از نقدها و ضعفهای پیشرو این است که ما جامعه مدنیمان را از دل تاریخ و سنت خودمان استخراج نكردهایم».دراینحال هادی كاشانی، فعال مدنی در حوزه محیط زیست و مدیریت شهری، نیز تأكید دارد «آگاهی عمومی در جامعه امروز نسبت به پدیده محیط زیست بیشتر شده؛ اما حالا دیگر بحث آموزش و آگاهسازی نیست، بحث مدلی است كه باید به این فكر كند که هر نهاد مدنی چگونه میتواند اثرگذاری خود را حفظ كرده و باقی نهادها را با خود همسو كند. در واقع ما با چالش عصر جدید فعالان و نهادهای مدنی مواجهیم». او همچنین تأكید دارد که «رفتارهای نهادهای مدنی كمی پختهتر شده و هیجانات كمتری دارد؛ اما از نظر ساختاری متأسفانه معایب زیادی دارد».در بخش پایانبندی میزگرد نیز کاظمی خطاب به اصلاحطلبان میگوید: «اصلاحطلبان باید بدانند كه برخلاف اصولگرایان كه به منابع قدرت ( بخش سنتی، بخش مالی و بخش سیاسی) دسترسی دارند، تنها میتوانند به مردم و جامعه مدنی اتكا كنند».مرتاضی نیز از نگاهی موسمی اصلاحطلبان به جامعه مدنی گله دارد؛ اینکه در بزنگاه انتخاباتی سراغ آنها بیاییم و در گام بعدی آنها را به فراموشی بسپاریم.
* اجازه بدهید نخست به بازخوانی تحولات نهادهای مدنی بپردازیم. نهادهای مدنی در ایران چه تاریخی را پشت سر گذاشتهاند و به کجا رسیدهاند؟
مینو مرتاضی: نهادهای مدنی با كار پیوسته و جمعی نقش تعیینكنندهای در ایجاد یك فضای مشارکت برای انتخابات ٩٢ داشتند. استدلال کنشگران عرصه دانشجویی، زنان، معلمان و کارگران در برابر مشی تحریم انتخابات این بود که تحریم انتخابات سبب بستن راهها خواهد شد و با لطبع این وضعیت به ضرر نهادهای مدنی است؛ نهادهایی که به منزله دریچهها و منافذ تنفسی جامعه برای استنشاق هوای آزادی و عدالت به شمار میآیند. کنشگران مدنی یادشده در پی نشستهای متعدد به این نتیجه رسیدند که انتخاب درست دوران حاضر، شركت فعال مطالبهمحور در انتخابات است. بهتر آن است که به جای تحریم منفعلانه یا انتخاب براساس رابطه دلدادگی و سرسپردگی با ارائه مطالبات اقشار و گروههای مختلف مردم از نامزدهای انتخاباتی برنامههایی برای دسترسی به مطالبات مردمی بخواهیم و رأی ما در اصل رأی به برنامههای کارآمد باشد. ازجمله مهمترین مطالبات و به دنبال آن برنامههای ارائهشده در انتخابات ٩٢ گسترش تشكلها و نهادهای مدنی بود؛ اما زمان ظهور و بروز آشکار نهادهای مدنی متمایز از نهادهای خیریهای و تعاونیها به تأسیسی ٧٦ و دوران اصلاحات برمیگردد. مشی دولت اصلاحات معطوف به توسعه سیاسی بود و براساس این مشی در دوران هشتساله ریاستجمهوری تأسیسی ٧٦ الی ٨٤ نهادهای مدنی دولتبنیاد و سازمانهای مردمنهاد بسیاری تأسیس شدند.
نهادهای مدنی تأسیسشده به طور اختصاری انجیاو نامیده میشوند؛ اما بسیاری از نهادهای مدنی به دلیل دولتبنیادبودن آنها را جیجیاو مینامیدند. این نهادها تبعا نمیتوانستند از سیاستزدگی مصون بمانند. چیرگی رویکرد سیاسی بر نهادهای مدنی غیردولتی هم مشهود بود؛ زیرا جامعه انقلابی و تازه کمر راستکرده از انقلاب و جنگ در آن تأسیس جامعهای بسیار سیاسی بود و از زاویه نگاه سیاست به تحولات و تغییرات اجتماعی مینگریست؛ ازاینرو نهادهای مدنی به منزله نهادی برای ابراز وجود اپوزیسیون سیاسی هم وجهه و اعتبار خاصی پیدا كرده بود. یكی از دلایل استقبال کنشگران سیاسی حضور در نهادهای مدنی مدل کنش سیاسی و الگوی تركیه بود. آنها آشکارا دیده بودند که اردوغان و دولت رفاهش برآمده از فعالیت طولانیمدت اردوغان و یارانش در نهادهای مدنی و خیریهای و کمکرسانی به مردم و جلب اعتماد عامه برای حل مسئله معیشت و رفاه مردم بوده است. بسیاری از این کنشگران به دلیل اینکه در دولت و احزاب اصلاحطلب نفوذ داشته و توانسته بودند مجوز فعالیت نهادهای غیردولتی را به دست آورند، با کار مدنی به سبک خودشان در پی افزایش اعتبار و قدرت سیاسی برای خود بودند. آنها توجه نداشتند که قدرت سیاسی اردوغان نتیجه اعتماد مردم به کنش اجتماعی بدون چشمداشت و داوطلبانه حزب رفاه و توسعه قبل از رسیدن به قدرت بود. نگاه سیاسی معطوف به کسب اعتبار و قدرت سیاسی به نهادهای مدنی بسیار ضربه زد.
بیدار زنی ـ در پی حادثه تروریستی روز ۱۷ خرداد در ساختمان مجلس شورای اسلامی هانیه اکبریان، آموزشیار پرتلاش سازمان نهضت سوادآموزی جان باخت. او متولد سال ۵۸ بود و در سالهای ۹۰ تا ۹۵ با سازمان نهضت سوادآموزی همکاری داشت و بیش از ۴۰ سوادآموز را تحت پوشش سوادآموزی، قرار داد.
آموزشیاران نهضت سوادآموزی، محله به محله و خانه به خانه جستوجو میکنند تا افراد بیسواد را بیابند و آنها را در کلاسهای سوادآموزی جذب کنند. سختیهای این کار بسیار است. زیرا بسیاری از بیسوادان بنا بر دلایل مختلف در کلاس شرکت نمیکنند و یا اصلا اعلام نمیکنند که بیسواد هستند. در موارد بسیاری نیز، سوادآموزان در کلاس شرکت میکنند اما ادامهی آموزش را رها کرده و دیگر به کلاس نمیآیند. یکی دیگر از مشکلات مهم آموزشیاران نهضت این است که عموما مکانی برای برگزاری کلاس ندارند. چون همیشه این امکان وجود ندارد که در مسجد یا مدرسهی محل، کلاس را برگزار کنند در نتیجه در منزل یکی از سوادآموزان و یا منزل خود آموزشیار کلاس درس برگزار میشود. مشکل دیگر زمان پرداخت حقوق این آموزشیاران است. برخی از آموزشیاران میگویند شده است که ۴ یا ۵ ماه حقوق به ما ندادهاند.
رادیو فردا- نخستوزیر عراق میگوید پولی که دولت قطر برای «رهایی» شماری از اعضای خانواده حاکم آن کشور به عراق فرستاده بود، همچنان در این کشور است. برخی گزارشها حاکیست ماجرای پول ارسالی و امکان دستیابی ایران به آن، احتمالا عربستان را خشمگین کردهاست.
حیدر عبادی، نخستوزیر عراق، میگوید در ماه آوریل، مقامهای امنیتی آن کشور، در یک جت خصوصی قطری که در بغداد به زمین نشسته بود، چمدانی دربرگیرنده صدها میلیون دلار پیدا کردند. آقای عبادی این احتمال را مطرح کرده است که این پول برای رهایی شهروندان قطری که به گروگان گرفته شده بودند، ارسال شده بود.
گروگانگیری که زمان دقیق آن مشخص نیست در جنوب عراق، در نزدیکی مرز عربستان، رخ دادهاست. در جریان آن ۲۶ نفر، از جمله شماری از اعضای خانواده حاکم بر قطر که برای «شکار»، رفته بودند، ربوده شدند. هیچکس مسئولیت این کار را بر عهده نگرفتهاست.
خبرگزاری رویترز میگوید مشخص نیست آزادی گروگانها چگونه صورت گرفته. این خبرگزاری که بخشی از گزارشهای رسانهای مربوط به واقعه را پوشش داده میگوید ارسال این پول، و این که ممکن است قسمتی از آن به ایران فرستاده شده، احتمالا خشم شماری از کشورهای عربی همجوار قطر، از جمله عربستان سعودی، را برانگیخته است. و گمان میرود که این، یکی از دلایل قطع روابط اخیر بوده است.
دویچه وله - جک سالیوان بر این باور است که خطر بروز جنگ در خلیج فارس و تقابل نظامی آمریکا با ایران جدیتر از خطر وقوع یک درگیری با کره شمالی است. وزیر امورخارجه آلمان نیز از امکان وقوع جنگ در خلیج فارس ابراز نگرانی کرده است.
جک سالیوان را چهره تاثیرگذار پشت پرده حزب دموکرات آمریکا میدانند. این سیاستمدار به خوبی با مسائل سیاست خارجی و امنیتی آمریکا آشناست.
او هم مشاور امنیت ملی جو بایدن، معاون اوباما بود و هم مشاور هیلاری کلینتون در عرصه مسائل بینالملل در دورهای که او مسئولیت وزارت امور خارجه امریکا را بر عهده داشت. جک سالیوان، فردی بود که در صورت موفقیت کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میتوانست گزینهای برای مقام مشاور امنیت ملی کاخ سفید باشد.
ایران و نه کره شمالی، خطر اینجاست!
سالیوان میگوید کسانی که نگران رویارویی جدید نظامی آمریکا و دولت ترامپ هستند، به سمت غلطی توجه دارند. به سخن دیگر، جک سولیوان معتقد است که خطر وقوع جنگ در خلیج فارس و درگیری نظامی آمریکا با ایران جدیتر از خطری است که از تنش آمریکا و کرهشمالی برمیخیزد.
سالیوان با اشاره به دولت ترامپ و تصمیمات او میپرسد که آیا این احتمال وجود دارد که سیاستهای دولت ترامپ به بروز درگیری با ایران منجر شود؟ و خود به این پرسش پاسخی مثبت میدهد.
او در عین حال تاکید میکند که وقوع چنین جنگی به سود آمریکا نیست. به باور سالیوان، جنگ با ایران نه تنها منافع ملی آمریکا را تامین نمیکند، بلکه در خدمت ثبات و امنیت در خلیج فارس نیز نخواهد بود. مشاور پیشین هیلاری کلینتون توجه همگان را به خطر وقوع چنین جنگی جلب میکند و از همه میخواهد نگاه خود را با دقت تمام به این نقطه از جهان معطوف کنند.
به باور جک سالیوان، آمریکا پس از آغاز دوره زمامداری دونالد ترامپ چند عقبگرد جدی داشته و این تنها به خطای سیاسی دولت ترامپ در قبال ایران محدود نمیشود. او خروج آمریکا از پیمان اقلیمی پاریس را نیز از خطاهای جدی دولت ترامپ ارزیابی میکند.
ترامپ ایران را حامی شماره یک تروریسم در جهان میدان.
رکوردهایی که تیم ایران برجای گذاشت
تیم ملی فوتبال ایران که تا پیش از این چهار بار به جام جهانی راه پیدا کرده بود در دیدار با ازبکستان به پیروزی رسید تا برای پنجمین بار به این رقابت بزرگ صعود کند.
به گزارش خبرنگار مهر، دیدار تیم های ملی فوتبال ایران و ازبکستان در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی از ساعت ۲۱:۱۵ دقیقه در ورزشگاه آزادی تهران آغاز شد که در پایان تیم ایران با برتری ۲ بر صفر صعود خود به جام جهانی را قطعی کرد.
سردار آزمون(۲۳) و مهدی طارمی(۸۸) برای ایران گل زدند.
تیم ملی ایران با این ترکیب به مصاف ازبکستان رفت: علیرضا بیرانوند، سیدجلال حسینی، مرتضی پورعلیگنجی، رامین رضاییان، میلاد محمدی، علی کریمی، سعید عزتاللهی، علیرضا جهانبخش(۴۴ وحید امیری)، مسعود شجاعی(۶۹ اشکان دژاگه)، مهدی طارمی(۸۹ رضا قوچان نژاد) و سردار آزمون.
گزارش زنده این دیدار را در زیر می خوانید:
* قبل از شروع این دیدار اعضای دو تیم به خاطر حادثه تروریستی تهران و شهدای این حادثه یک دقیقه سکوت کردند.
* دقایق ابتدایی بازی با در اختیار داشتن توپ توسط بازیکنان ایران همراه بود که البته موقعیتی ایجاد نکرد. در دقیقه سوم این بازی مصدومیت بازیکن ازبکستانی لحظاتی در بازی وقفه ایجاد کرد.
حمل یک دستگاه تریلی توسط یک تریلی دیگر در یکی از جاده های کشور:
تقاطع - علی مطهری، نایبرییس مجلس شورای اسلامی در تازهترین توییت خود، تلویحا از تروریستهای انتحاری اسلامگرا خواست به جای مردم مسلمان، اسراییلیها را ترور کنند.
سازمان حقوق بشر ایران، ۲۲ خرداد ۱۳۹۶: پس از حملات هفته گذشته در تهران گزارشهای مختلفی از تشدید برخوردهای سرکوبگرانه علیه اهلسنت در ایران گزارش شده که باعث افزایش نگرانی بخصوص در مورد اعدامهای گروهی شده است.
سازمان حقوق بشر ایران ضمن محکوم کردن عملیات تروریستی هفته گذشته تهران که به گفته منابع رسمی منجر به کشته شدن ۱۷ تن از شهروندان شد، نسبت به هر گونه اعمال غیر قانونی از جمله شکنجه، اعتراف گیری اجباری و اعدام هشدار داد و خواستار محاکمه افراد متهم به تروریسم در دادگاههایی عادلانه و علنی شد. سازمان حقوق بشر ایران تاکید میکند که اعدامهای بی رویه، سرکوب و برخوردهای غیر قانونی توسط نهادهای امنیتی در مناطق اتنیکی تنها به رشد خشونت و افراط گرایی بیشتر میانجامد.
شایان ذکر است که بیشتر افرادی که در ایران با اتهامات واهی محاربه و افساد فیالارض اعدام میشوند متعلق به مناطق اتنیکی هستند. در تابستان گذشته ۲۵ زندانی سنی مذهب کرد که پس از محاکمههای چند دقیقهای توسط دادگاههای انقلاب به اعدام محکوم شده بودند در زندان رجایی شهر کرج اعدام شدند.
گفت و گوى شبكه ى «افق»ِ صدا و سيما، با على عليزاده، شخصى كه به عنوان كارشناس و مفسر در تلويزيون بى.بى.سى، حضور مى يابد، ابعاد جالب توجهى به نفوذ طرفداران اسلام سياسى، به رسانه هاى دولت هاى غربى داده است؛ نفوذى آشكار و علنى، كه نه تنها سياست هاى مبتنى بر اسلام سياسى را در غرب توجيه مى كند، بلكه به تعديل خشونت تندروهاى اسلامى نيز مى پردازد.
در حال تهيه ى مطلبى هستم با عنوان «كشورهاى آزاد، چگونه بايد با تروريست هاى مسلمان مبارزه كنند» ولى پيش از تكميل و انتشار اين مطلب ترجيح دادم به اين نمونه ى خاص «فرهنگى» اشاره كنم، هر چند تا كنون ديده ايم كه چشم و گوش مسوولان تلويزيون هاى دولت هاى خارجى، بر اين گونه اشاره ها و تحليل ها بسته است.
اكنون گفته خواهد شد كه نويسنده، يكى از هواداران رسانه ى دولتى بى بى سى و امثال آن است. آرى. در جايى كه خشونت اسلامى در جهان غوغا مى كند، ما اهل رسانه، بايد دست در دست يكديگر، به شناساندن عوامل و پايگاه هاى عملياتى و فرهنگى آن همت كنيم. مدافعان اسلام سياسى، و هواداران و پشتيبانان فرهنگى آن نه تنها به صورت غير مستقيم آسيب رساننده به جوامع آزاد و پيشرفته هستند، بلكه به صورت مستقيم آسيب رسان به مسلمانانى هستند كه دين شخصى دارند و با سياست و سياست بازان كارى ندارند. هر عمل خشونت آميزى كه به اسم اسلام انجام مى شود، باعث نفرت مردم كشورهاى آزاد و ترس آن ها از «كل مسلمانان» مى شود چرا كه توانايى فرق گذاشتن ميان مسلمانان سياسى با مسلمانان قلبى و باطنى ندارند.
عليزاده، در گفت و گو با يامين پور برنامه ساز سيماى جمهورى اسلامى، رسما براى تفسير اعتراض نيروهاى امنيتى انگليس به سياستمداران و رسانه ها، از فعل «عربده كشيدن» استفاده مى كند.
او، نه به ريشه هاى خشونت طلبى اسلاميون، كه به عملكرد رسانه ها و سياستمداران انگليس مى پردازد و آن ها را موجب رشد و گسترش خشونت در كشورهايشان مى نامد.
رسانه هاى انگلستان در نظر اين مفسر، به خشونت مجال رشد و نمو مى دهند، چون ابعاد واقعى آن و حقيقت آزادى ستيز آن را آشكار مى كنند. سياستمداران انگلستان هم از نظر اين «مفسر»، چون مثل خامنه اى، خشونت در كشورشان را «ترقه بازى» و بى اهميت نمى خوانند، عامل تشويق عوامل تندروى بعدى قلمداد مى شوند.
ممكن است گفته شود كه در كشورهاى آزاد، امثال اين «مفسر» هم آزادند تا نظر خود را ابراز كنند. آرى. ابراز نظر اِشكالى ندارد اگر رسانه اى كه به چنين «مفسرانى» مجال عرض اندام مى دهد، و برنامه هاى خود را پر از اين گونه تفسيرهاى هوادارانه نسبت به خشونت پروران و حاميان فرهنگى آن مى كند، مخالف سياست هاى دولت خود باشند، و نه عضوى از اعضاى رسانه هايى كه به هر حال «دولتى» هستند و على القاعده بايد به فكر ريشه كن كردن خشونت و طرد حاميان ريز و درشت آن باشند.
براى درك اين مطلب، كافى ست تا جاى رسانه ها و مفسران آن را عوض كنيم. يعنى تصور كنيم كه سيماى جمهورى اسلامى، يك مفسر انگليسى را دعوت به كار كرده، تا از سياست هاى «ضد اسلامى» در انگلستان «تعريف و تمجيد كند». اين موضوع همان قدر عجيب است كه ديدن «مفسران ايرانى»، به عنوان حاميان فرهنگ اسلامى، در تلويزيون بى بى سى، و مداومت كار آن ها در اين رسانه.
اين كه آقاى «مفسر»، هر چند هيچگونه وابستگى به جمهورى اسلامى نداشته باشد، عصر، تفسير جمهورى اسلامى پسندانه ى خود را در بى بى سى ارائه دهد و شب در سيماى جمهورى اسلامى همان تفسير را در قالب جديدي، اين سوال را در ذهن به وجود مى آورد كه آيا بى بى سى، همان طور كه در ميان مخالفان حكومت به «آيت الله بى بى سى» شهرت يافته، چنين رسانه اى ست، يا رسانه ى كشورى كه بايد به دنبال حفظ آزادى در كشور انگلستان و نيز رشد آزادى در تمام جهان باشد؛ رسانه اى كه روزگارى، رسانه ى كشورى ضد فاشيسم و ضد توتاليتاريسم در سطح جهان بود، و زبان هاى مختلفى كه به كار مى بُرْد براى بيدار كردن مردم تحت سلطه، در كشورهاى مستبد بود.
اميدواريم بى بى سى فارسى، يك بار براى هميشه موضع خود را به طور شفاف در مقابل جمهورى اسلامى به عنوان حكومت مبتنى بر استبداد دينى و مذهبى، و نيز مفسران فرهنگ اسلامى مشخص كند، تا ما، بيهوده به طرح پرسش هاى بى جواب نپردازيم و بى بى سى را از ميان رسانه هاى حامى آزادى و مخالف خشونت جهانى حذف كنيم.
احمد هاشمی، برادر کوچک تر آیت الله هاشمی رفسنجانی در گفت وگو با شفقنا حرفهای متفاوتی در خصوص نحوه مرگ او مطرح کرد. بخشی از این گفت وگو را می خوانیم:
از نظر شما درگذشت آقای هاشمی عادی است؟
نمی توان کسی را متهم کرد، ولی اخیراً در سایتی آمده که قاتل حاج آقا شناسایی شده است، ما باورمان نشد و گفتیم که از این صحبت ها زیاد گفته می شود، شاید هم راست باشد، خدا می داند.
یعنی گمان می کنید حاج آقا شهید شده باشند؟
احتمالش ۵۰ به ۵۰ است؛ اغلب مردم که معتقدند ایشان شهید شده است. در شهرستان ها مجالس ختم بسیار با شکوهی برای ایشان گرفتند، مثلاً در یزد چند ده مجلس ختم با شکوه برای ایشان برگزار شد. تابناک این مصاحبه را منتشر کرد.
گفتگوی کامل با شفقنا:
احمد هاشمی بهرمان برادر کمتر شناخته شده آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی است. در یک روز فروردین ۱۳۹۶ و تنها یکی دو ماه پس از درگذشت آن شخصیت اثرگذار و به یادماندنی خدمت ایشان می رسیم. در فضایی ساده و صمیمی به گفت و گو درباره خاطرات برادر از برادر پرداختیم. افسوس و حسرتی عمیق در چشمان ایشان پیداست. آرام و با حوصله و ساده و بی پیرایه و بی تحفظ سخن می گوید. در این گفت و گو که با زبانی بسیار ساده بیان شده مطالب ناب و منحصر بفردی از زوایای زندگی آیت الله مطرح شده است که برای اهل تحقیق و تعمق پنجره هایی تازه را می گشاید.
شفقنا این گفت و گو را عینا در اختیار مخاطبان ارجمند قرار می دهد.
خود را لطفا معرفی فرمایید؟
احمد هاشمی بهرمان، متولد در قریه بهرمان هستم، قریه بهرمان که اکنون به نام شهر خوانده می شود، در ۶۰ کیلومتری استان رفسنجان است. پدرم مرحوم حاج میرزا علی هاشمی بهرمان و مادرم ماه بی بی هستند که از معتمدین بهرمان در زمان خودشان بودند. پدرم ۹ فرزند داشت، ۴ دختر و ۵ پسر که پسر دوم آقای شیخ علی اکبر هاشمی بهرمانی معروف به رفسنجانی بودند؛ ایشان به واقع از نخبه های دوران خود در قریه بهرمان بودند و همیشه در تمام کارهایی که در بهرمان انجام می شد، در راس بودند، مثلا در مکتب که قرآن یاد می گرفتند، همیشه شاگرد اول بود، در بازی های محلی همیشه برنده بود، مثلا وقتی به باغی می رفتیم بر سر میزان محصول پسته درختی با سایرین شرط بندی می کردند و همیشه با اختلاف زیادی پیروز می شدند. در آن زمان کشتی های محلی رواج داشت و ایشان با هر کسی که کشتی می گرفت، حریف را مغلوب می کرد. در بهرمان پرش بازی می کردند و یادم هست که یک بار پرشی کرده بود که رکورد را ثبت کرد. در حقیقت از ابتدا مشخص بود که در شیخ علی اکبر استعدادهای خاصی نهفته است.
زمانی که جنگ جهانی دوم رخ داد، وضع مالی مردم بهرمان خیلی مناسب نبود و ماشینی نبود که به وسیله آن گندم و سایر امکانات از شهرستان ها به قریه ها برسد و تقریبا اوضاع به حالت نیمه قحطی در آمده بود، ۴ درخت بزرگ توت به بلندی ۲۰ متر در بهرمان وجود داشت که در فصل توت، شیخ اکبر بلندترین درخت را انتخاب می کرد و به بالای آن می رفت و برای دیگران توت می چید. ایشان شیطنت هایی کودکانه ای هم داشتند به همین دلیل هم سن و سال های ایشان مجبور بودند نظرات ایشان را قبول کنند .
آن زمان در بهرمان مدرسه نبود لذا ابوی ما به شیخ اکبر گفتند که بهتر است به قم بروید و طلبه شوید، ایشان از ۱۳ سالگی به منزل آقای مرعشی یکی از اقوام نسبتا دور ما در قم رفتند، خانه آقای مرعشی نزدیک منزل امام خمینی بود و از زمان طلبگی آشنایی شیخ اکبر با امام خمینی شروع شد . شیخ اکبر پس از ۳ سال و در واقع در سن ۱۵ سالگی در سفری به بهرمان آمدند، عمامه بر سر گذاشته بودند و صورتی نورانی داشتند، از ابتدایی که وارد بهرمان شدند با گروهی که قبلا کارشان در بهرمان بزن و برقص بود و در عروسی ها می رقصیدند و می خواندند، مقابله کردند و گفتند که کار آنها خلاف شرع است و بالاخره موفق شد این ها را از بهرمان بیرون کند، آنها هم به قریه مجاور رفتند و زندگی خود را ادامه دادند.
یا آن زمان جوانانی بودند که سیگار می کشیدند یا ریششان را می تراشیدند، شیخ اکبر با آنها هم مبارزه می کرد و می گفت جوانان باید محاسن و ادب داشته باشند. سال سوم درس طلبگی شیخ اکبر که تمام شد، دوباره در سفری به بهرمان برگشت، این بار ابوی گفت چون در مدارس رفسنجان فساد زیاد است، دوست ندارم که فرزندم در آن محیط درس بخواند لذا پسر سوم، محمود را نیز به قم فرستادند، شیخ اکبر، محمود را با خود به قم برد و دو سال بعد به بهرمان برگشتند.
پسر اول چه کسی بودند؟
حاج قاسم ۴۳ سالش بود که در سال ۵۵ در اثر سانحه ای در راه قم تصادف کردند و فوت شدند.
ایشان به چه کار مشغول بودند؟
بیشتر کشاورزی و کار تجارت پسته و کود می کردند.
پسر پنجم چه کسی بود؟
محمد آقا
بعد از ایشان فرزند دیگری به دنیا نیامد؟
یک دختر بود که فوت شد.
در سال هایی که آقای هاشمی و آقا محمود در قم بودند، ارتباطی از طرق مختلف مثلا ارسال نامه یا تماس تلفنی بین شما وجود نداشت؟
خیر! اصلا تلفن در بهرمان نبود.
از حال هم هیچ خبری نداشتید؟
خیر! اصلا خبری نداشتیم، چند ماه یک بار که کسی به زیارت حضرت معصومه(س) می رفت، نامه ای می نوشتند و به دست ما می رساندند، ولی به طور کلی رابطه ها خیلی کم بود.
من ۱۵ سالم بود که مدرسه در بهرمان تاسیس شد، چون به مکتب رفتیم و قرآن خواندیم، سال اول توانستیم امتحان دهیم و در کلاس سوم ادامه تحصیل دهیم، کلاس چهارم را نیز در بهرمان خواندیم، کلاس های بالاتر در بهرمان نبود به همین دلیل به رفسنجان رفتیم و ادامه تحصیل دادیم؛ ابوی ما راضی نبود که ما به رفسنجان برویم و درس بخوانیم و گفت که با شیخ اکبر به قم بروم.
چرا آقای هاشمی به قم رفتند؟
آقای مرعشی به رفسنجان آمده بودند و ابوی، ایشان را دیدند، مرعشی ها که معمم بودند، گفتند که اکبر را برای تحصیل با ما به قم بفرست، ما مراقبش هستیم، ابوی هم اکبر را برای کسب دروس علمی راهی قم کرد.
این در حالی است که در فامیل روحانی نداشتید؟
اصلا در منطقه بهرمان روحانی نداشتیم!
ابوی به چه شغلی مشغول بودند؟
باغی داشتیم که کارگران بر روی آن کار می کردند، ابوی بر کار کارگران نظارت می کردند.
ابوی در سیاست هم سررشته ای داشتند یا فعال بودند؟
خیر! علاقه چندانی به سیاست نداشت، ولی چون معتمد محل بود مردم برای مشورت پیش ایشان می آمدند. والده ما هم با وجود اینکه با سواد نبود، اما پزشک بهرمان محسوب می شد.
ابوی منعی نداشت از اینکه آقای اکبر هاشمی وارد سیاست می شوند؟
ایشان در بهرمان بود و به گوشش نمی رسید که شیخ اکبر در قم مبارزات را شروع کرده است البته اوایل هم مبارزات مخفی بود.
آقای اکبر هاشمی چند سالشان بود که مبارزات را شروع کردند؟
از ۲۰ سالگی.
عملا ابوی انسان متدینی بود؟
بله! ایشان همیشه نماز شب می خواند و در انجام کارها بسیار منظم بود.
مادر چطور، ایشان هم عملا انسان متدینی بود؟
بله! ایشان هم همینطور؛ طبعا با پدرم حشر و نشر داشت. فرزندان عمو و خاله به دلیل معیشت سختی که آن زمان بود به منزل ما می آمدند که وضعیت معیشتمان بهتر بود.
پدریک همسر داشتند؟
بله!
با مادر محشور بودید؟
مادرمان بسیار مقتدر بود و فرزندان را به خوبی تحت کنترل داشت و همیشه می گفت بعد از نماز صبح باید دو ساعت قرآن با صدای بلند بخوانید. می گفت به هر کسی که قرآن نمی خواند، صبحانه نمی دهم.
چند فرزند ایشان به قم رفته بودند؟
احمد، محمود و اکبر؛ شیخ اکبر فرد اجتماعی بود و اخوان مرعشی ایشان را در خانه خودشان نگاه داشتند و بین افتخار سادات خواهر آقای مرعشی و شیخ اکبر صیغه محرمیت جاری کردند تا اکبر بتوانند در خانه آنها رفت و آمد کند، آن زمان در قم رسم بود که دختری را صیغه می کردند تا محرمیت به وجود بیاید و مرد بتواند به راحتی در خانه رفت و آمد کند.
محمود هم با یکی از پسر عموها به قم رفت و من نیز کلاس ۶ را گرفتم و ابوی گفت به بهرمان بیا و کشاورزی کن یا به قم پیش برادرانت برو؛ پس از آن تصمیم گرفتم که من نیز به قم سفر کنم. من، اکبر، محمود و آقای باهنر، مهدوی کرمانی و صالحی کرمانی، دو حجره در مدرسه حجتی قم کنار هم گذاشتیم و خرج های آنها با هم بود، یادم هست که ماهی پنجاه تومان، هرکدام در یک قوطی می گذشتند و مثلا صندوق مخارج بود، یکی مامور خرید بود و دیگری آشپزی و نظافت می کرد؛ این با هم زندگی کردن ۵ سال به طول انجامید و به طور کلی زندگی شیرینی بود.
وضع مالی آقای هاشمی مناسب بود و به کسی کمک هم می کرد؟
شیخ اکبر از ابتدا به همه کمک می کرد.
مثلا وقتی شروع به انتشار کتاب «مکتب تشیع» کرد، به او پیشنهاد دادم که قبض چاپ کند و به کتابفروشی های شهرهای مختلف بفرستد، لذا نام رییس کتابفروشی هر شهر را از طلبه ها می پرسیدیم و خطاب به رییس کتابفروشی نامه می نوشتیم که اگر قبض های کتاب مکتب تشیع را بفروشید کتاب با ۲۰ درصد زیر قیمت برای شما فرستاده خواهد شد؛ هفته ای ۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان پول برای پیش خرید کتاب ها از شهرستان ها می آمد و شیخ این پول را برای چاپ کتاب مصرف می کرد؛ ساواک از چاپ این کتاب مطلع شد و جلوی آن را گرفت.
کتاب مکتب تشیع چه کتابی بود؟
در حقیقت در یک مجله، اخبار حوزه را منتشر می کرد.
محتوای این مجله یا کتاب را چه کسانی می نوشتند؟
شیخ اکبر از هر دانشمند و آیت الله ای می خواست که مقاله بنویسند و خودش هم مقدمه آن را می نوشت؛ این کتاب ۴ تا ۵ سال منتشر شد، ابتدا سالی یک بار و سپس سه ماه یک بار منتشر می شد و هزینه چاپ کتاب از پیش فروش آنها تامین می شد.
پس از توقیف چاپ کتاب مکتب تشیع، آقای مکارم شیرازی با جمعی جلسه گذاشتند ماهنامه «مکتب اسلام» را منتشر کردند، گمان می کنم که هنوز هم منتشر می شود، ساواک در آن زمان مانع چاپ مکتب اسلام نشد ولی مکتب تشیع را به خاطر شیخ اکبر بستند و چاپ آن ممنوع شد.
کتاب مکتب تشیع مطالب سیاسی هم داشت؟
بله!
زمانی که کتاب مکتب تشیع منتشر می شد، آقای اکبر هاشمی چند سال داشتند؟
۲۵ سالش بود.
ایشان از ۳۵ و ۳۶ سالگی مدام به زندان می رفت؛ چون نام خانوادگی او هاشمی بود، ساواک نمی توانست تشخیص دهد که سید نیست لذا خیلی وقت ها از جلوی ساواک رد می شد و با اینکه دنبالش بودند، او را نمی شناختند؛ گاهی نامه های امام خمینی را در دست داشت و از جلوی ساواک رد می شد و می گفت که من ساواک را می شناختم ولی آنها من را نمی شناختند. شیخ اکبر از همان شروع مبارزاتش بسیار با سیاست عمل می کرد. من و محمود کنکور قبول شدیم و به دانشگاه رفتیم، محمود در وزارت کشور استخدام شد، چند ماهی عمامه گذاشت، اما خوشش نیامد و عمامه اش را برداشت و به کار پرداخت.
چرا از عمامه خوششان نیامد؟
محمود بسیار کم رو و محجوب بود و به درد آخوندی نمی خورد. در مجالسی که طلبه ها تمرین سخنرانی می کردند، هیچ وقت صحبت نمی کرد و می گفت که نمی توانم.
شما چه کار کردید؟
من در حوزه تا مکاسب درس خواندم و به دانشگاه رفتم و رشته زبان انگلیسی خواندم.
چرا از حوزه بیرون آمدید؟
من هیچ وقت در حوزه به طور رسمی نبودم فقط درس می خواندم. به دلیل اینکه سن بالایی داشتیم به ما اجازه حضور در مدرسه روزانه نمی دادند و شبانه به دبیرستان می رفتیم، به همین خاطر روزها بیکار بودیم و من در این ایام درس مکاسب را در حوزه خواندم و شبانه هم تا کلاس ۱۱ درسم را ادامه دادم.
از اول انگیزه روحانی شدن را نداشتید؟
نه برنامه ای نداشتم؛ ابوی علاقه مند بود و می گفت که همه پسران من روحانی شوند، ولی من که روحانی نشدم.
در این زمان آقای هاشمی چند ساله بودند؟
۲۷ یا ۲۸ سالش بود.
آقای اکبر هاشمی چه زمانی ازدواج کردند؟
۲۵ سالگی ازدواج کردند و آن زمان طلبه قم بودند و دختر آقای مرعشی را به عنوان همسر برگزیدند.
پدرتان تا چه سالی در قید حیات بودند؟
تا سال ۴۰ زنده بودند.
یعنی در زمان ازدواج آقای هاشمی زنده بودند؟
بله!
مراسم ازدواج آقای اکبر هاشمی در رفسنجان انجام شد؟
آن زمان مراسم ها عادی بود، مهمانی مختصری در منزل با حضور اقوام و آشنایان برگزار می شد. البته فرزندان شیخ اکبر هم بسیار ساده ازدواج کردند، مثلا لاهوتی بعد از انقلاب به منزل شیخ اکبر می آید و می گوید که من دو پسر برای دامادی دارم و شما هم دو دختر. یک جلد قرآن و یک سکه طلا مهریه دختران شیخ اکبر بود و در منزل، آقای طالقانی را دعوت کردند و دو دختر و دو پسر را هم زمان به عقد هم در آوردند.
آقای اکبر هاشمی با آن روشنفکری که داشتند، قائل نبود که دختران خودشان همسرشان را انتخاب کنند و تصمیم گیرنده اصلی و نهایی باشند؟
آن زمان دخترها خیلی برای ازدواج تصمیم نمی گرفتند.
در ازدواج شیخ اکبر تصمیم گیرنده خود حاج آقا بودند یا پدر و مادرتان برای ایشان تصمیم گرفتند؟
اکبر خودش دختر آقای مرعشی را خواست و پدر و مادر هم با ازدواج آنها موافقت کردند.
طبیعتا از زمانی که آقای اکبر هاشمی ازدواج کردند از هم جدا شدید؟
خیر! چون مدرسه علمیه برای طلبه ها بود و دیگر ما را راه نمی دادند، شیخ اکبر خانه ای گرفت و ما را به خانه خودش برد، ساختمانی که حاج آقا گرفت، دو اتاق اندرونی و بیرونی برای مهمان ها داشت، شیخ اکبر و همسرشان در اندرونی زندگی می کردند و من و محمد و محمود هم در اتاق بیرونی بودیم.
در این برهه زمانی آقای اکبر هاشمی گرم فعالیت های سیاسی شد؟
بله! حتی به زندان هم رفتند.
چرا حاج آقا این چنین گرم مسایل سیاسی شد ولی شما و برادرانتان وارد این مسایل نشدید، آقای اکبر هاشمی برای ورود به سیاست از شما دعوت نکرد؟
ما خودمان علاقه ای به سیاست نداشتیم، البته محمد تا حدی علاقه داشت، اما من و محمود اصلا به سیاست علاقه ای نداشتیم، محمود در خرم آباد و لرستان بخشدار شد، و سپس در اوج انقلاب فرماندار قم شد و سپس به وزارت خارجه رفت و در حقیقت کارمند دولت شد. من هم چون رشته زبان انلگیسی در دانشگاه تهران خوانده بودم، در قم کلاس تدریس زبان انگلیسی گذاشته بودم، حتی آقای خامنه ای به کلاس ما می آمدند و همچنین آقای خزعلی و نوری همدانی، به کلاس ما می آمدند و زبان انگلیسی یاد می گرفتند.
آقای خامنه ای در چه سالی با آقای هاشمی دوست شدند؟
سال ۴۲ یا ۴۳ بود، این دو بسیار با هم مانوس شدند.
آن زمان ایشان (آقای خامنه ای) با شما رفت و آمد داشتند؟
آقای خامنه ای در آن زمان طلبه بود.
شما شاهد این رفاقت ها بودید؟
خیر! من قم نبودم، به تهران آمدم، پدرم که فوت شد محمود و محمد هم به تهران آمدند و ما سه نفر، خانه ای گرفتیم و با هم زندگی می کردیم؛ و قاسم که بزرگترین برادرم بود، برای کارهای تجاری به تهران می آمد؛ شیخ اکبر هم در قم زندگی می کردند و همیشه فراری یا زندانی بود!
پدر شما هیچ منعی به ایشان نداشت؟
خیر! ایشان آن زمان فوت کرده بودند.
از چه زمانی آقای اکبر هاشمی مشهور و نام شان مطرح شد؟
آقای هاشمی از سال ۴۲ مبارزات را شروع کرده بود و کم کم با آیات عظام مانوس بود و علاوه بر انتشار کتاب مکتب تشیع، کتابی در مورد مبارزه با استعمار تحت عنوان «سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار» را ترجمه کرد و مقدمه تندی برای آن نوشت؛ در این کتاب اسرائیل را با خانواده سلطنتی ایران مقایسه کرده بود و گفته بود که خانواده سلطنتی بسیار به ایران ظلم می کنند؛ شیخ اکبر از همان زمان زیر نظر ساواک رفت، انتشار کتابش را ممنوع کردند و خودش هم دیگر زیر نظر بود، گاهی از زندان آزادش می کردند و بعد از چند ماه دوباره بازداشت می شد. یک دوره ۴ ساله هم به طور کامل در زندان بودند.
در مدتی که ایشان زندان بودند، شما تلاش یا پیگیری نداشتید که ایشان را از زندان آزاد کنید؟
خیر! اما اقوام و آشنایان تلاش می کردند.
ساواک فشاری روی شما وارد نمی کرد؟
خیر! چون ما در سیاست نبودیم، با ما کاری نداشتند، ولی محمد جزو مبارزین بود و می خواستند او را بازداشت کنند که به آمریکا فرار کرد.
آقای محمد هاشمی را به دلیل عملکرد شخصی خودش می خواستند بازداشت کنند یا به واسطه اینکه به اکبر هاشمی وابسته بود؟
محمد با دوستانش در دانشگاه فعالیت های سیاسی انجام می دادند به همین دلیل دنبال بازداشت او بودند.
از همان ابتدا مبارزات آقای هاشمی در چارچوب نظر امام خمینی(ره) بود؟
از قدیم امام(ره) در همان کوچه ای زندگی می کردند که منزل آیت الله مرعشی بود، آشنایی شیخ اکبر و امام(ره) از همان زمان شروع شد؛ از طرف دیگر شیخ اکبر از شاگردان خوب امام(ره) بودند. از سال ۴۲ هم که امام تبعید شد.
آقای اکبر هاشمی به نجف نرفتند؟
مخفیانه به نجف پیش امام(ره) می رفتند. چهره حاج آقا مانند جوان ۲۰ ساله بود و هیچ کسی نمی توانست تشخیص دهد فعالیت های فاسدی که انجام می شود (البته به قول ساواک)، کار آقای اکبر رفسنجانی است. در گزارشی که ساواک علیه حاج آقا داده بود گفته شد که بعد از خمینی، شیخ رفسنجانی، مرکز فساد قم است.
ارتباط آقای اکبر هاشمی با شهید بهشتی از چه زمانی شروع شد؟
شهید بهشتی به تهران آمدند و شیخ اکبر هم بعد از مدتی به تهران تبعید شدند و اجازه نداشتند به قم بروند.
حاج آقا در تهران شرکتی تشکیل داده بود و ساخت و ساز می کرد و آقای بهشتی و باهنر هم شریک ایشان شدند، و سه خانه در تهران کنار هم ساختند و عصرها و شب ها با هم بودند، آقای بهشتی از ابتدا در کارهای فرهنگی بود و مدرسه ای به نام دین و دانش داشت، اکنون بسیاری از شاگردان ایشان در رأس کار هستند.
یادم هست که ۲ سال خبر نداشتیم که شیخ اکبر در کدام زندان است، هر چه دنبال ایشان می گشتیم، نمی یافتیم، گاهی شایعه می کردند که شهید شده است؛ یک بار آقای جعفری گیلانی از زندان آزاده شده بودند، ما گفتیم که شاید آقای جعفری از شیخ اکبر ما خبری داشته باشد، من ماشین گرفتم و به رودسر رفتم، نشستم تا اطرافش خلوت شد سپس پرسیدم که از آقای رفسنجانی خبری ندارید، اول کمی جا خورد، بعد گفت با ایشان چه کاری دارید؟ گفتم من برادرش هستم، بسیار تعظیم کرد و به من به خاطر برادری مانند اکبر تبریک گفت، پرسیدم برای اکبر اتفاقی افتاده؟ گفت: خیر، آقای رفسنجانی در انفرادی همان زندانی بودند که ما در آن زندانی بودیم، روزی گفتند که امروز رفسنجانی به زندان عمومی می آید، ایشان را شب قبل ۶ ساعت شکنجه داده بودند و پاهایش زخمی بود، برف آمده بود و هوا بسیار سرد بود، رفسنجانی عبا را روی سرش کشید و همه احوالش را پرسیدیم و گفت که خوبم، ۱۰ دقیقه ای نشست و سپس برای ما ۷۲ نفر که در بند عمومی بودیم، شروع به صحبت کرد و گفت که آقایان، ما نباید فکر کنیم که اینجا زندان است، باید فکر کنیم که اینجا خانه دوم ماست، ممکن است که برخی تا آخر عمر اینجا باشیم و برخی فردا آزاد شویم، نباید دست روی دست بگذاریم و وقتمان را تلف کنیم، برخی پرسیدند ما در زندان چه کاری می توانیم انجام دهیم؟ آقای رفسنجانی گفت: کارهای بسیاری می توانید انجام دهید، سپس پرسید از بین شما چه کسی خوب انگلیسی می داند؟ افرادی که انگلیسی می دانستند خود را معرفی کردند، سپس آقای رفسنجانی پرسید چه کسانی می خواهند انگلیسی یاد بگیرند؟ از بین ۷۲ نفر، ۳۰ نفر دوست داشتند انگلیسی یاد بگیرند، سپس آقای هاشمی یک نفر را مامور کرد که نام اساتید و کسانی که می خواهند انگلیسی یاد بگیرند را بنویسند.
تاکید می کرد هر یک از اساتید، ۵ دانشجو را انتخاب کند و که پس از صبحانه کلاس ها را شروع کنید، عده ای بر سر کلاس ریاضیات، فقه یا اصول بنشینند و کلاس ها مانند دانشگاه تشکیل و برگزار شود، حتی عنوان می کرد که حضور و غیاب شود تا افراد به موقع بر سر کلاس حاضر شوند و همچنین از آنها درس پرسش شود تا مبادا مبحثی را فراموش کنند. آقای جعفری گفت، ناراحت هستم که از زندان آزاد شدم چون در زندان برنامه ها داشتم ولی اکنون هیچ برنامه ای ندارم.
چرا آقای اکبر هاشمی می خواستند شاه را ساقط کنند؟
ایشان نظر خاصی روی شاه نداشت و می گفت که این رژیم مناسب ایران نیست، چون آمریکا ایران را مانند ایالت خود می دانستند؛ مثلا آمریکا پرواز مستقیمی از لس آنجلس به کرمان گذاشته بود و آمریکایی ها مرتب در آنجا رفت و آمد می کردند و بزرگترین معدن مس دنیا را به تسلط خودشان در آورده بودند و می خواستند از آن برای خودشان بهره برداری کنند؛ همه شرایط برای بهره برداری را آماده کرده بودند که انقلاب شد.
آقای رفسنجانی می خواستند رژیم شاه اصلاح شود یا ساقط گردد؟
بیشتر هدف ایشان ساقط شدن رژیم شاهنشاهی بود.
برنامه ای داشتند که رژیم دیگری به جای رژیم شاهنشاهی بیاورند؟
خیر! فقط می دانستند که حکومت کشور باید اسلامی شود.
آن زمان اقدامات ضد اسلامی بسیار انجام می شد. البته آزادی های مردم بسیار بود، اگر کسی فعالیت سیاسی انجام نمی داد، با او کاری نداشتند، نمونه آن خود ما، با اینکه شیخ اکبر مرتب زندان می رفت و فراری بود اما حتی یکبار هم ساواک ما را فرا نخواند.
شما فرمودید آقای اکبر هاشمی از زندان که بیرون آمد به ساخت و ساز پرداخت، ساواک مزاحم فعالیت اقتصادی او نمی شد؟
خیر! کار اقتصادی آزاد بود فقط ساواک با کار سیاسی مخالف بود.
یعنی علی رغم اینکه رژیم شاهنشاهی می دانست که آقای هاشمی خواهان ساقط شدن رژیم است باز هم در مسایل اقتصادی سخت گیری نسبت به ایشان نداشت؟
امام خمینی(ره) قصد داشت که شاه را ساقط کند، آقای هاشمی زیر لوای امام خمینی(ره) این دست از فعالیت ها را انجام می داد.
از دکتر شریعتی نکته ای به یاد دارید؟
آن زمان ایشان در ایران نبود، در فرانسه زندگی می کرد و در لندن چنانچه نقل است، کشته شدند.
نظر آقای اکبر هاشمی راجع به دکتر شریعتی چه بود؟
ارتباط و رفت و آمد وجلسات بحث جدی سیاسی اجتماعی داشتند. طبیعتا در مواردی هم طبیعتا تفاوت نظر داشتند.
ف. م. سخن - خبرنامه گویا
خوانندگان ارجمند، همان طور كه چند روز پيش ملاحظه كردند، اين جانب، به خاطر ورود و دخالت در امور تروريستى، توبه كردم، و بر خطاى خود نسبت به اظهار نظر در باره ى انفجار حرم مطهر حضرت امام خمينى عجل الله تعالى فرجه شريف، و نيز خانه مردم، يعنى مجلس گرامى شوراى اسلامى تاكيد نمودم، و بيانات لازم را در باره ى علل قطعيت اين اعمال تروريستى توسط داعش خونخوار به سمع و نظر خوانندگان عزيز رساندم.
بنابراين بنده، هرگز از توبه ى خود باز نخواهم گشت و گردنم هم كه برود امكان ندارد هوس اظهار نظر در اين باب نمايم. به قول شاعر گرامى حضرت شهرام صولتى دامة افاضاته، توبه كردم، توبه كردم، كه دگر مى نخورم در همه عمر، به جز از امشب و فردا شب و شب هاى دگر... البته ربط اين شعر زيبا و با حال را به اظهارات خود نمى دانم، فقط چون در آن كلمه ى دلنشين توبه وجود داشت، در اينجا، از آن استفاده نمودم.
اما من از نوشتن سناريو كه توبه ننموده ام؟! و توبه نامه ى قبلى كه سناريونويسى را شامل نمى شود؟!
لذا، سعى كردم توسط «سناريو نويسى معكوس» بر وزن «مهندسى معكوس» بر فيلمى كه از تروريست هاى فلان فلان شده ى داعش، در رسانه هاى جمهورى اسلامى منتشر شده، سناريويى بنويسم، كه اميدوارم مورد پسند تماشاچيان عزيز قرار بگيرد:
از روزی که بحث درباره سند ۲۰۳۰ شروع شده همچنان با شگفتی این سوژه سازی را دنبال می کنم. وقتی دیدم بطور گسترده ای در رسانه های بی اخلاق مدعی شده اند این سند برای رواج همجنسگرایی و آموزش های ضداخلاقی به کودکان در مدارس است هرچه در سند کاویدم چنین مضمونی نیافتم و از این دروغ بیشتر متعجب شدم. وقتی توضیحات مقامات مسئول نشان داد اولا سند ۲۰۳۰ یک سند الزام آور نیست و توصیه ای است ثانیا ایران با اعلام شرط ان را پذیرفته و ثالثا اغلب کشورهای دنیا امضا کرده اند و رابعا طبق سندی که رئییس جمهور در اینستاگرام خود منتشر کرده از شهریور۱۳۹۵ همه دستگاه ها از صدر تا ذیل در جریان بوده اند. و خامسا این سند در شورای انقلاب فرهنگی تصویب شده که عمده آنها منصوبان رهبری اند و ایشان هم در نخستین اعتراض خود از این شورا گلایه کرده است.
یکی از علمای قم که مصر بود به هرنحوی شده سند ۲۰۳۰ خلاف شرع قلمداد شود با علم به این موارد در درس خارج ضمن اعتراف به تحفظ و غیرالزامی بودن سند و... اما نقدی فقهی بر آن ایراد کرد که متعاقباً کارشناسان حقوق و فقه، سستی این ایرادات را به نیکی روشن کردند و حاجتی به تکرار انها نیست. اکنون در نفی سند یاد شده سخن از استقلال می رود. یعنی برفرض که همه آن اظهارات درست باشد اما سند۲۰۳۰ با استقلال کشور مغایرت دارد زیرا چند نفر در خارج ایران چنین سندی را نوشته اند. صرفنظر از اینکه با همین منطق باید تمام اسناد حقوق بشری و بین المللی دیگر (و حتی قوانین داخلی) را هم بی اعتبار اعلام کرد اصولا تدوین هیچیک از اسناد بین المللی قائم به چند نفر نیست و فرایندی پیچیده دارد که صدها دیدگاه کارشناسی آن را پشتیبانی می کند و کشورهای مختلف در نهایی کردن آن سهیم هستند.
بعد از نمازصبح چند ساعتی می خوابد. نزدیک ظهر بساطِ کسب و کارش را پهن می کند.
چارپایه اش را راست و ریس می کند. با دستمال یزدیِ دورگردن اش روی چارپایه ومیزرا گَردگیری می کند. میزی کوچک، چند تا فرفره که رنگ های مختلف روی تنه آن ها زده ، نعلبکی ای جای فراندنِ فرفره، وتخته ای با خانه های مربعی شکل به همان رنگ های روی فرفره، بساطِ کاسبی اش هستند.
ده شاهی روی یکی ازمربع ها می گذاری، فرفره را می چرخاند، اگرفرفره روی همان رنگِ مربعی که ده شاهی ات را گذاشتی، بنشیند، سی شاهی برنده می شوی. اسم بازی " دَی شِی به سی شِی" یا ده شاهی به سی شاهی است.
" این ولدِ زنا یه کلکی توکارِش هست، یه دفه م نشده که ازَش ببَریم"
صدای پدرتوی خانه می پیچد:
" این قالتاق یه کلونتری و یه عدلیه رو گذاشته سرِکار، صد دفه گفتم پای بساط این قرمساقِ بچه روضه خوون نرین، این جماعت پِستونه ننه شونوگازگرفتن، چن دفه باید لُختتون کنه تا بفهمین."
زیرلب، آن طورکه پدرنشنود، می گوید:
" دفه آخرش بود، فردا حضرتِ عباسی جِرش میدیم و دَی شیامونو از حلقومه پائینش می کشیم بیرون"
نقشه کشیده اند بساط اش را بهم بزنند.
دسته جمعی و دعوائی می روند پای بساط سیدعلی .
ده شاهی ها را می گذارند روی مربع های رنگی. منتظرمی مانند تا فرفره بنشیند، و مثل همیشه سید علی بگوید:
" شرمنده، امروزم بد آوردید"
و آن وقت بساط اش را " دستش ده" کنان بریزند توی جوی پُرآبِ " تیردوقلو" و خودش را هم دراز کنند.
سید علی خندان و شوخ فرفره می چرخاند، و فرفره روی همان رنگی که ده شاهی ها را روی آن گذاشتند، می نشیند.
" امروز رو شانسین، رو بُردین، خونه خرابیِ منم خیالی نیست، نوشه جونه تون".
خوشحال و ناباورانه به پدرخبر می دهد. پدرعصبانی ترمی شود:
" این قرمدنگِ بچه روضه خوون فهمیده دستِ شوخوندین، بازیتون داده، دُون پاچیده، همه تونو گذاشته سرِکار."
ایران آنلاین، س از اقدامات تروریستی داعشی ها در تهران در فرودگاه ها بویژه مهرآباد تدابیر شدید امنیتی در نظر گرفته شد و همین باعث تاخیر در پروازها و صف های طولانی مسافران شد.
به اندازه ای ورود به فرودگاه ها سخت شده است که صف های انتظار از داخل سالن های فرودگاه تا فضای بیرونی کشیده شده است و همه مسافران ناراضی هستند.
چنین اتفاقی در هیچکدام از کشورهایی که هدف حمله تروریستی داعشی ها قرار گرفته اند رخ نداده بویژه فرودگاه آتاتورک که یکی از اهداف اصلی داعشی ها بود و در سالن انتظارش بمبی منفجر شده بود.
ایسنا ـ رئیس کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس در مورد احتمال حضور یک زن در تیم تروریستی حادثه روز چهارشنبه در مجلس پاسخ داد.
به گزارش ایسنا، علاءالدین بروجردی در جمع خبرنگاران، در پاسخ به این سوال که آیا یک زن هم در حادثه تروریستی مجلس شرکت داشته یا خیر؟، اظهار کرد: با کارهای کارشناسی که انجام شده، مشخص شد، هیچ نشانهای برای حضور فرد چهارم تروریست در این عملیات وجود ندارد.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: این موضوع را که مطرح کردم، نظر کارشناسان امنیتی است.
• در عجبم از کسانیکه در غم دوری مادران فلسطینی، یمنی و سوریهای از کودکانشان سینه میدرند اما بر غم فراق من و تو چشم فرو بستهاند
نازنین زاغری رتکلیف، زندانی ایرانی- بریتانیایی، با نگارش دلنوشتهای خطاب به فرزند خردسالش، با تبریک تولد او، از روزهای «سختی» سخن گفته که پشت سر گذاشتهاند.
خانم زاغری که برای تعطیلات نوروز سال ۱۳۹۵ به همراه فرزند دو سالهاش به ایران رفته بود، پانزدهم فروردین ماه و بههنگام خروج از ایران، بازداشت و سپس به پنج سال زندان محکوم شد. او هماکنون در بند زنان زندان اوین بهسر میبرد. همسر خانم زاغری، شهروند انگلیسی است و در انگلستان زندگی میکند. به همین دلیل فرزند آنها این روزها را بدون پدر و مادر گذرانده است؛ روزهایی که خانم زاغری از آن بهعنوان داستان غمانگیز یاد میکند.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن کامل دلنوشته نازنین زاغری رتکلیف به شرح زیر است:
نمایندگان کرد مجلس شورای اسلامی در بیانیهای ضمن محکوم کردن حملات تروریستی هفته گذشته تهران تاکید کردند که جریان تکفیری داعش به هیچ قوم و مذهب و ملیتی تعلق ندارد؛ بلکه همه اقوام، مذاهب و ادیان در مقابل این پدیده شوم قرار گرفتهاند.
به گزارش ایسنا، در بیانیه نمایندگان کرد مجلس شورای اسلامی آمده است:
موج حملههای مسلحانهی کور زندگی و جان مردم جهان را از شرق تا غرب آماج خود قرار داده است. هنوز خبر حملهی مسلحانه به لندن تازه بود که حملهای دیگر روز چهارشنبه، هفدهم خرداد ۱۳۹۶، در دو نقطه از تهران رخ داد. اقدامی که به کشته و زخمی شدن بیش از پنجاه تن انجامید. اگر چه "تروریسم" پدیدهی تازهای نیست و پیشینهای دراز دارد؛ اما نوترین شکل آن در قامت و نام "داعش" همهی بیرحمیها و قساوتها و نیز غیرانسانیترین شیوههای کشتار را یکجا به نمایش گذارده است. پدیدهای چنین شوم بدون ویرانههای وسیع سیاسی و اجتماعی، بدون حامیان قدرتمند نمیتوانست پا بگیرد، بگسترد و به حیات ننگین خود ادامه دهد. پیداست که در اینجا و آنجای جهان دولتهایی بر اساس منافع خود گاه با آن میستیزند و گاه، به وقت لزوم، با آن میآمیزند و تقویتش میکنند. طوری که "داعش" و دیگر گروههای تبهکارِ ظاهرالصلاحتر در کنار نقش اصلی خود، به اسم عام، به پردهی استتارکنندهی جنایتها و رذالتهای تروریسم دولتی بدل شدهاند. حملههای مسلحانهی کور در همهی شکلهای خود نه تنها جان و سلامت انسانهای بیگناه را میگیرد، نه تنها وحشت میپراکند بلکه به دولتها بهانه میدهد تا آزادیهای مردم، به ویژه آزادیهای اجتماعی، سیاسی و مدنی و نیز آزادی بیان را هر چه بیشتر محدود کنند.
کانون نویسندگان ایران ضمن ابراز تاسف عمیق از کشته و زخمی شدن مردم بیگناهی که روز چهارشنبه در میان تهاجم آدمکشان تبهکار گیر افتادند، به خانوادههای کشتهگانِ این رخداد تلخ تسلیت میگوید و این حمله را محکوم میکند؛ اما هشدار میدهد که این یورش خونبار و هراس ناشی از آن، هرگز نباید دستاویز حاکمیت برای بستهتر کردن هرچه بیشتر فضای جامعه و هجوم بیشتر به منتقدان ، معترضان، آزادیخواهان وحقطلبان شود. پادزهر مقابله با افکار ضدّ انسانی و زهرآگین داعشوار، در هر شکل و قواره، فراهم آوردنِ بستری است که آزادی و آزادی بیان چون هوایی باشد که در آن دم میزنیم و پاسخِ حق طلبی، سرکوب و بگیر و ببند نباشد.
کانون نویسندگان ایران
۲۰ خرداد ۱۳۹۶
سرویس سیاسی «انتخاب»؛ محسن پورحسین: «انتخابات خوب انتخاباتی است که همه مردم رییس جمهور منتخب را رییس جمهور خود بدانند مخصوصا وقتی که شورای نگهبان تایید میکند. ولی خب یک قانون است و یک دل ، جواب دل مردم را چه می دهید، درست است که مردم در برابر شورای نگهبان سکوت کردند ولی باید دید در دل چه دارند؟» این حرف ها را غلامعلی حداد عادل زده است ؛ همه او را می شناسیم چند سال رییس مجلس بوده و چندین سال است که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست . از وقتی علی اکبر ناطق نوری و بزرگانی مانند او دیگر هدایت جناح راست را برعهده ندارند ، برخی تلاش کرده اند تا او را به عنوان شیخ جناح مطرح کنند .
شرایط غریبی است ؛ یک حماسه بزرگ را اینگونه با حرف و حدیث رو به رو می کنند و حرف دلشان را حرف مردم جلوه می دهند. چه بیم و چه باک ؛ هر کسی می تواند حرف دلش را بگوید ؛ معیار قضاوت هم مردم .
اکبر گنجی
منتشر شده در میدل ایست آی ۱۴ فوریه ۲۰۱۵
همه به دنبال پاسخ این پرسش هستند: چرا عراق و منطقه خاورمیانه به این وضعیت هولناک گرفتار شده است؟ این وضعیت معلول دو دسته علل داخلی (رژیم های فاسد سرکوبگر، تبعیض و بی عدالتی نهادینه شده ، ناسیونالیسم و قومیت گرایی، تجاوز و اشغالگری، توسعه نیافتگی و فقر گسترده، روایت های بنیادگرایانه از دین، نزاع های مذهبی ، سلطه طلبی منطقه ای دولت های خاورمیانه و...) و خارجی اند.
در رأس علل خارجی، دولت آمریکا مهمترین بازیگر تحول ساز منطقه بوده است. به طور طبیعی دولت آمریکا نیز به دنبال "منافع ملی" کشورش در منطقه است،اما در تشخیص منافع ملی دچار خطاهای اساسی شده است. براساس سند طبقه بندی شده ای که وزارت دفاع در ۳۱ دسامبر ۲۰۰۱ به کنگره تقدیم کرد،"تجدید موضع هسته ای دولت بوش، ارتش را به سمت تهیه برنامه های اضطراری برای استفاده از سلاح های هسته ای حداقل علیه ۷ کشور- چین، روسیه، عراق، ایران، کره شمالی، لیبی و سوریه- و ساختن جنگ افزارهای کوچک تر هسته ای به منظور کاربرد در موقعیت های جنگی معین سوق می دهد"( لس آنجلس تایمز، ۹ و ۱۰ مارس ۲۰۰۲).
راهنمای برنامه ریزی دفاعی سال های مالی ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ به صراحت گوشزد می کرد که هدف آمریکا جلوگیری از پیدایش هرگونه رقیبی در هر جای جهان است (نیویورک تایمز، ۸ مارس ۱۹۹۲).
در سپتامبر ۲۰۰۲ کاخ سفید "استراتژی امنیت ملی" را صادر کرد که مبنایش "اقدام پیشگیرانه" و ممانعت از قدرتمند شدن هر رقیبی است که بخواهد به سوی قدرت نظامی برابر با امریکا برود.
همان دولت تحت عنوان مبارزه با تروریسم و سلاح های اتمی و بیولوژیک خودساخته، عراق را مورد حمله نظامی قرار داد. نابودی دولت، گسترش تروریسم و تجزیه عملی، برخی از پیامدهای این کنش و طرح ساختن نظم نوین جهانی در منطقه بوده اند.
این طرح که از افغانستان آغاز شد(رجوع شود به مقاله "آمریکا و عربستان سعودی چگونه سازمان های تروریستی طالبان و القاعده را ساختند؟ ") ، در عراق ادامه یافت، سپس به لیبی و سوریه تعمیم یافت و آن گاه دوباره به عراق بازگشت. اینک با دگرگونی های گسترده ای در خاورمیانه مواجه هستیم که اعلام خلافت اسلامی در عراق و سوریه توسط داعش ، تجزیه طلبی کردها برای تشکیل "کردستان بزرگ" و رشد شدید گروه های تروریستی اسلام گرا، برخی از آنها است. مقاله کنونی تنها ناظر به توضیح نقش عامل خارجی در تحولات عراق است.
عراق کنونی: محصول آگاهانه یا پیامد ناخواسته اقدامات آمریکا؟
دگرگونی سیاست آمریکا نسبت به عراق به دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون باز می گردد. کنگره آمریکا قانونی به تصویب رساند که مطابق آن، سیاست رسمی آمریکا به تغییر رژیم صدام حسین در عراق تحول یافت. این قانون در ۳۱ اکتبر ۱۹۹۸ به امضای بیل کلینتون رسید.
حمله به عراق از پیش طراحی شده بود.می خواستند از یکی از کشورهای عربی انتقام بگیرند تا نه تنها خشم خود را فرو بخوابانند، بلکه آنها را بترسانند تا به آمریکا احترام بگذارند. جیمزوولسی- رئیس اسبق سیا و عضو هیأت سیاست گذاری وزارت دفاع- دو ماه بعد از آغاز حمله به افغانستان، به دفاع از حمله به عراق پرداخت.او گفت که سکوت همه اعراب در برابر حمله به افغانستان ثابت کرد که :"فقط ترس، احترام به ایالات متحده را مجدداً اعاده خواهد کرد".
پال اونیل- اولین وزیر خزانه داری دولت جرج بوش- در ژانویه ۲۰۰۴ در یک مصاحبه تلویزیونی گفت:
"از همان روز اول [ریاست جمهوری جرج بوش] این اعتقاد وجود داشت که صدام حسین مرد بدی است که باید سرنگون می شد. هشت ماه قبل از حمله یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ آقای رئیس جمهور مرتب [به مقامات اطلاعاتی] می گفت، راهی پیدا کنید که بتوانیم این کار را انجام دهیم".
فاجعه تروریستی ۱۱ سپتامبر و حمله نظامی به اصطلاح موفق پائیز ۲۰۰۱ به افغانستان، جرج بوش را بدان سو راند که در ژانویه ۲۰۰۲ "محور شیطانی" بسازد. پس از دروغ های بسیار بزرگ در مورد در اختیار داشتن سلاح های کشتار جمعی و رابطه صدام حسین با القاعده، تهاجم نظامی به عراق در ۱۹ مارس ۲۰۰۳ آغاز شد. پیامدهای حمله به عراق به قرار زیر بود:
اول: در حقیقت، بوش القاعده را با خود به عراق برد و اینک همه روزه شاهد انفجارهای تروریستی آنان هستیم . مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی واشنگتن در گزارش سال ۲۰۱۱ به بررسی نقش القاعده در عراق پرداخته است. مطابق این گزارش، مهمترین نیرویی که طی دوران ۲۰۰۷- ۲۰۰۴ در عراق می جنگید، القاعده بود. با وجود کشته شدن چند تن از رهبرانش و کاهش قدرتش، این سازمان همچنان قوی بوده و از قدرت بازسازی خوبی برخوردار است. القاعده به شدت با جمهوری اسلامی مخالف بوده برای این که حمله به عراق را نتیجه توطئه بین المللی غرب و ایران به شمار می آورد. ضمن آن که گروه های سنی مذهب تندرویی چون القاعده، شیعیان را مسلمان به شمار نمی آورند.
دوم: تجزیه عملی عراق ، پیامد آگاهانه دیگر حمله آمریکا به عراق بود. دیک چینی- معاون بوش- در سال ۱۹۹۴ درباره پیامدهای حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین گفته بود:
"وقتی وارد عراق شدید و آن را تصرف کردید و حکومت صدام حسین را سرنگون کردید، بعد می خواهید چه چیزی به جای آن بگذارید؟ آنجا یکی از متزلزل ترین مناطق جهان است و اگر حکومت مرکزی عراق را سرنگون کنید می توانید درنهایت شاهد قطعه قطعه شدن عراق باشید. بخشی از آن را در غرب سوریه ای ها دوست دارند ببرند، از طرف شرق، بخشی را ایرانی ها، که با عراق هشت سال جنگیده اند، مدعی می شوند، در شمال کردها را دارید و اگر کردها به کردهای ترکیه ملحق شوند در آن صورت تمامیت ارضی ترکیه راهم به خطر می اندازید. این یک باتلاق است".
بدین ترتیب، آنان می دانستند که چه می کنند و پیامدهای اقداماتشان چه خواهد بود؟
سوم: تجزیه عملی عراق، محصول تقسیم بندی قومی و مذهبی عراق تحت اشغال با قانون اساسی جدیدش بود. به تعبیر دیگر، دامن زدن به نزاع های قومی و مذهبی و بیدار شدن این اژدهای نسبتاً خفته سومین پیامد تجاوز و اشغالگری بود، اما آنها عمل خود را معکوس و مثبت نشان می دادند. جو بایدن و لسلی گلپ- رئیس سابق شورای روابط خارجی- در اول می ۲۰۰۶ ، طی مقاله مشترکی در نیویورک تایمز نوشتند:
"برخی میگویند که حرکت به سوی منطقهای شدن باعث جنگهای فرقهای خواهد شد. ولی، این دقیقا همان چیزی است که در حال حاضر در جریان است. برخی دیگر میگویند که این باعث تجزیه کشور [عراق] خواهد شد، ولی تجزیه عراق در حال حاضر در جریان است. همان طور که در بوسنیا دیدیم، یک سیستم فدرال قوی تنها راه جلو گیری از جنگ فرقهای و تجزیه عراق است."
مایکل هایدن- رئیس اسبق سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا- نیز مدعی شد که اکنون زمان تجزیه عراق فرارسیده و احتمالا این اتفاق مدتی بعد رخ می دهد. او افزود که تصور می کند که عراق به سه کشور شیعه، سنی و کردی تقسیم شود:
"فکر میکنم به آن مرحله (تجزیه عراق) میرسیم...شاید تا الان این وضعیت به صورت دوفاکتو (غیررسمی) برقرار بود، اما احتمالا تا چند وقت دیگر، این وضعیت به صورت دوژور (رسمی) درآید."
به سیاست ها و رفتارهای دیک چینی، بایدن، لسلی گلپ و هایدن بنگرید، آیا آنان آگاهانه پروژه ای را پیش می بردند یا آن چه پیش آمد نتیجه ناخواسته گفتار و رفتار آنان بود؟
بیل کلینتون همه این پیامدها را نتیجه تجاوز به عراق به شمار آورده است، اما در مورد آگاهانه یا ناآگاهانه بودن امر اظهار نظر نمی کند. او گفته است: "میدانید اگر آن ها جنگ در عراق را راه نمی انداختند الان هیچ یک از این اتفاقها رخ نمیداد."
اشغال عراق و نابودسازی ارتش و دولتش، موجب ورود نیروهای القاعده به عراق شد و آنان با جذب نیروهای سر خورده به نبرد با نظامیان آمریکایی پرداختند.
شورای روابط خارجی آمریکا نیز گزارش جولای ۲۰۱۳ خود را به بررسی نقش القاعده در کشتارهای عراق اختصاص داد . براساس این گزارش، با وجود تضعیف القاعده نسبت به گذشته، همچنان این سازمان تهدیدی برای عراق و آن منطقه است. از زمان خروج نیروهای آمریکایی از عراق،القاعده حملاتش به مراکز شیعیان را- با هدف به راه انداختن جنگ شیعه و سنی- افزایش داده است. دارای ارتباطات قوی با جبهةالنصرة سوریه بوده و از ماه آوریل ۲۰۱۲ با تلفیق دو سازمان،خود را دولت اسلامی عراق و سوریه بزرگتر می نامند. بیشترین منابع مالی این سازمان از اردن، عربستان سعودی و سوریه تأمین می شود. با این که در گذشته مقداری پول از ایران گرفته، ولی اینک قاچاق و زورگیری از مردم به منبع مهمی از درآمد القاعده تبدیل شده است. بیشتر نیروهای آن عراقی و از کشورهای همسایه اند، اگرچه پاکستانی ها و افغانی ها نیز در میان آنان دیده می شوند. در فوریه ۲۰۱۲ یک سخنگوی القاعده اعلام کرد: "جنگ بین شیعه و سنی یک جنگ مذهبی، یک جنگ مقدس ایمانی، و بین مومنین و بیدینان است. هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد، و شیعهها آن را خوب می دانند". مطابق همین گزارش، بیشتر بمب گذاری های عراق توسط سنی ها، کار القاعده است.
جرج بوش اینک که به گذشته می نگرد، تنها تأسف اش از حمله به عراق، تولد داعش است. می گوید: "تنها تاسف من [از هجوم به عراق] ظهور و رشد یک گروه جابر [داعش] است. اینها خشن تر از القاعده هستند...".
ماشین چمن زنی
نیروهای القاعده به سراسر جهان نفوذ کرده و دولت آمریکا در جنگ علیه آنان به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین تاکنون حدود ۵ هزار تن را- خصوصاً در پاکستان- کشته است که صدها تن از آنان کودکان، زنان و مردان بی گناه غیر نظامی بوده اند. لیندسی گراهام- سناتور جمهوریخواه - در ۲۱ فوریه ۲۰۱۳ اعلان کرد: "ما تاکنون[توسط هواپیماهای بدون سرنشین] ۴۷۰۰ نفر را کشته ایم. گاهی اوقات شما مردم بی گناه را هدف قرار میدهید که من از این ماجرا بیزارم، اما ما در جنگ به سر می بریم و ما تاکنون تعداد زیادی از سران القاعده را از بین بردهایم".
بروس ریدل- تحلیل گر سابق CIA و مشاور اوباما- درباره ی عملیات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا و نتایج آن در کشتن مظنونین به تروریسم در ۲۳ اکتبر ۲۰۱۲ به روزنامه ی واشنگتن پست گفته است: "مشکل هواپیماهای بدون سرنشین این است که مثل ماشین چمن زنی می مانند. باید همیشه چمن ها را کوتاه کرد. به محض این که این کار را نکنید چمن ها دوباره سرجایشان برمی گردند".
وقایع یمن، کنیا، و..هم تحلیل ماشین چمن زنی را تأیید می کند. القاعده ای که در عراق خلق شد، بعدها به داعش تغییر نام داد.
حمله نظامی آمریکا به عراق، دولت آن کشور را نابود کرد. اولین اقدام آمریکایی ها انحلال ارتش عراق بود. در چنین بستری، گروه های تروریستی اسلام گرا رشد کرده و مطابق تحلیل کارشناسان آمریکایی، ارتش کنونی عراق حتی توان دفاع از بغداد را هم ندارد. در واقع کمک های عملی ایران و حملات هوایی آمریکا بغداد و دیگر شهرها را نجات داد. گروه تروریستی و جنایتکار داعش همچنان بخش های وسیعی از عراق را در اشغال دارد و آینده منطقه را به خطر انداخته است.
هر کنشی واکنشی به دنبال دارد. بذری که در افغانستان و عراق کاشته شد، در همه جا در حال محصول دادن است. آدمیان- خصوصاً زمامداران سیاسی- نه تنها باید به پیامدهای خواسته، که به پیامدهای ناخواسته سیاست ها و تصمیم هایشان توجه داشته باشند. آنان که تجربه افغانستان و عراق را در اختیار داشتند، و پیامدهای ناخواسته اقداماتشان در این دو کشور را هم دیده بودند، نمی بایست این تجربه را در دیگر کشورها تکرار می کردند.
زمانه ـ سردار عزیزالله ملکی، فرمانده انتظامی استان هرمزگان میگوید چهار فرد مسلح در شهرستان رودان بهدست نیروهای انتظامی و امنیتی این استان کشته شدند.
عزیزالله ملکی دوشنبه ۲۲ خرداد ضمن اعلام این خبر گفت درگیری مسلحانه نیروهای امنیتی و این افراد عصر روز یکشنبه ۲۱ خرداد در کوههای اطراف شهرستان رودان رخ داد.
این افراد مسلح در بخشهای شرقی استان هرمزگان از قبل زیر نظر مأموران امنیتی قرار داشتند.
در فاصله ۶ ساعت تا آغاز دیدار ایران و ازبکستان حتی نیمی از بلیتهای این بازی هم به فروش نرفته است.
به گزارش ایسنا، تیم ملی فوتبال ایران امشب (دوشنبه) ساعت ٢١:١٥ در ورزشگاه آزادی از ازبکستان پذیرایی میکند. این دیدار از هفته هشتم مرحله انتخابی جام جهانی روسیه انجام میشود و پیروزی شاگردان کیروش مقابل ازبکها حکم به نخستین صعود متوالی ایران به جام جهانی خواهد داد.
کیروش: سخت کار کردیم تا به این جا برسیم
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در گفتوگو با آسوشیتدپرس درباره شکست ازبکستان و عملکرد خوب ملیپوشان ایران در سالهای اخیر به صحبت پرداخت.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در گفتوگو با آسوشیتدپرس درباره شکست ازبکستان و عملکرد خوب ملیپوشان ایران در سالهای اخیر به صحبت پرداخت.
به گزارش ایسنا و به نقل از آسوشیتدپرس تیم ملی فوتبال ایران امشب (دوشنبه) میتواند با پیروزی برابر ازبکستان به جام جهانی روسیه راه یابد و کارلوس کیروش به اولین مربی در فوتبال ایران تبدیل شود که دو بار پیاپی صعود به جام جهانی را تجربه میکند.
در آستانه بازی ایران و ازبکستان کارلوس کیروش در گفتوگو با آسوشیتدپرس، اظهار کرد: ما می دانیم هنوز برای تیم ملی فوتبال ایران جا برای پیشرفت وجود دارد، ولی خیلی سخت تلاش کردیم تا به این شرایط خوب برسیم. ما همیشه همان برنامه آمادگی را نداریم که تیمهای بزرگ دیگر آسیایی از آن بهره مند هستند. به همین خاطر صعود دوباره به جام جهانی دستاوردی بزرگ برای ما محسوب میشود.
ایران در حالی در صدر جدول گروه خود در انتخابی جام جهانی قرار دارد که هنوز در این مرحله گلی دریافت نکرده است.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران درباره بازی با ازبکستان گفت: بازی با ازبکستان آسان نخواهد بود، ولی ما امیدواریم که بتوانیم عملکرد خوبی در این بازی داشته باشیم. در طول چهار سال گذشته تیم اول آسیا در رده بندی فیفا قرار داشتیم و در حال حاضر بیش از گذشته بازیکنان شاغل در اروپا در اختیار داریم.
دویچه وله ـ فریبا وفی، نویسنده ایرانی جایزه پرمخاطبترین نویسنده غیرآلمانی موسسه ادبی لیتپروم را برای رمان "ترلان" دریافت میکند. این جایزه با انتخاب خوانندگان است و در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به او اهدا خواهد شد.
جایزه LiBeraturpreis که از سوی موسسه ادبی لیتپروم، یکی از مطرحترین بنیادهای ادبی آلمان، به فریبا وفی تعلق گرفت. نام فریبا وفی در فهرست ۱۰ نویسنده برتر سال ۲۰۱۷ این موسسه قرار گرفته و او به نویسنده سال غیرآلمانی این موسسه انتخاب شناخته شده است.
مدل ایستادن و صحبت کردن گلزار با حسن روحانی تبدیل به سوژه رسانه ها شده است.
پشتِ میز سادهام نشستهام.
پیش روی من، مداد وُ کاغذیست.
از تو با گُلی که در کنار پنجرهست -
حرف میزنم.
همنشینِ قصهی شبانهام، همین گُل است.
گل، مرا به خاطراتِ خطهی شمال
گل، مرا به شورِ شعرِ جویبار
گل، مرا به عطرِ یک ترانه میبَرَد.
سرخوشم ازین مدادِ خستهای که تا هنوز-
از تو وُ طراوتِ زلالِ چشمهای تو
شاعرانه، حرف میزند.
راستی، ز کاغذم بپرس!
تا کجا وُ کِی؟
این مدادِ دلشکسته، عاشقانه حرف میزند.
نویسنده ی بزرگ فرانسوی زبان الجزایری، بوعلام صنصال "۱" که در فرانسه و آلمان از شهرت بسزائی برخوردار است، پس از کشتار منچستر در گفتگوئی با روزنامه فیگارو " ۲" که در تاریخ سی ام ماه مه منتشر شد، با نگاهی بی پروا به مسئله اسلامیسم می پردازد و تحلیلی واقع بینانه از این پدیده ی دست و پا گیر معاصر عرضه میدارد : " مبارزه با اسلام هراسی با برملا کردن و رد این عکس العمل غریزی، عملی نیست بلکه باید بر اسلامیسم و گروه های وابسته به آن فائق آمد و پیروز شد و همزمان، آنها باید در چهار چوب قوانین جمهوری اروپایی به زندگی صلح جویانه ادامه دهند ."
* سوء قصد و کشتار منچستر چه چیزی را در شما برانگیخت ؟
- باید از خود پرسید اگر اسلامیسم با ناکامی های داعش ضعیف و ناتوان شده است، آیا فاجعه مرگبار منچستر جوابی در رد این ادعا نیست . اسلامیسم در همه ی زمینه ها برنده شده است . شکست داعش، شکست اسلامیسم نیست بلکه سقوط مردی ست بنام البغدادی که یکنفر دیگر خشن تر و سر سخت تر از او که بهتر از الله الهام گرفته، جای او را پر خواهد کرد . اسلامیسم نسبت به پیروزی و شکستش بی تفاوت است . آنچه که برایش از اهمیت خاصی بر خور دار ست، استفاده از سستی و بز دلی، ندانم کاری، و عدم کاردانی ماست که او را قادر به انجام مقا صد ش که همانا صدور شریعت و تحمیل خود به دیگر کشورهاست، مینماید . همین اسلامیسم بنا به مورد و موقعیت، میتواند چهره ای شاد و شفاف از دموکراسی به ما نشان دهد تا ما را متقاعد کند که سیمای واقعی اسلام، منظر کریه و درهم فرورفته ی اسلام رادیکال نیست و اسلامیسم، میان رو، ملایم و دارای حس همکاری و همگامی است. امروز ما منچستر را گریه میکنیم و فردا با واعظی که چهره اصلیش را پنهان کرده و به ما تسلیت میگوید، کنار می آئیم .
* دربسیاری از آثار شما، هشداری به وجود یک اراده ی گسترش اسلام سیاسی در فرانسه دیده میشود،آیا شما احساس میکنید که به یک آگاهی جمعی نیاز مندیم ؟
بابکداد
صدای آمریکا - برخی مخالفان قوانین شریعت اسلامی قصد دارند روز شنبه در شهرهای مختلف سراسر ایالات متحده دست به تظاهرات بزنند.
گروهی که سازمان دهنده این تظاهرات است می گوید قوانین اسلامی «با دموکراسی غربی و آزادیهای آن سازگار نیست.»
اما کارشناسان و برخی دیگر میگویند معترضان با پیش داوری و ارائه دیدگاههای مخشوش، به هراس بیاساس از اسلام دامن میزنند.
در همین حال، به دنبال تقاضای تد ویلر شهردار پورتلند از دولت فدرال برای لغو مجوز راهپیمایی، مخالفان تظاهرات را به سیاتل منتقل کردند.
ویلر میگوید، پس از قتل دو مرد در ماه مه که به دفاع از دو دختر مسلمان برخواسته بودند، تظاهرات امروز باعث تنش بیشتر میشود.
اما اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا معتقد است تلاش برای رد مجوز راهپیمایی، بدون وجود هیچگونه تهدید جدی، سانسور دولتی و خلاف قانون اساسی است.
همزمان تظاهرات دیگری در اعتراض به راهپیماییهای ضدشریعت اسلامی در شهرهای مختلف آمریکا، از جمله سیاتل، برنامه ریزی شده است.
بی بی سی - حسن روحانی رییس جمهوری ایران در سخنانی در جمع خادمان قران، همزمان با تولد امام حسن، امام دوم شیعیان،بار دیگر براین نکته تاکید کرد که صلح از جنگ سختتر است وشهامت بیشتری می خواهد. درست هفته پیش، آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، در روز یکشنبه ۱۴ خرداد، در سخنرانی مراسم سالگرد آیت الله خمینی، گفت که چالش و سازش هر دو هزینههایی دارد اما چالش اگر "عقلانی" باشد، کمهزینهتر از سازش است. روزبه میر ابراهیمی، روزنامه نگار از نیویورک در گفت و گو با فرناز قاضی زاده در چشم انداز بامدادی گفت ، این را می شود به رویارویی معمول بین رهبر ایران وروسای جمهوری به ویژه در دور دوم آنها مرتبط دانست.
ساخت تنديس چهره نرگس كلباسی كه ۶۰۰ كودک يتيم و معلول را در هند سرپرستی میکرد و بازداشت شد. (اثر استاد هادی ضیاءالدینی، نقاش و مجسمهساز سنندجی)
ترجمه سایت شفقنا - تهران
روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز در مقاله ای به قلم «ملیسا اتحاد»* با اشاره به اینکه تروریست ها به ندرت موفق می شوند حملات تروریستی خود را در ایران به سرانجام برسانند، توضیح داده است که ایران چگونه موفق می شود از حملات وحشیانه گروهک داعش جلوگیری نماید.**
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، ملیسا اتحاد در لس آنجلس تایمز نوشت: وقتی تروریست ها به ایران حمله می کنند، معمولا استان سیستان و بلوچستان را که هم مرز با پاکستان است مورد هدف قرار می دهند.
در ماه آپریل بود که جیش العهد که یک گروه شورشی است ۱۰ نفر از مرزبانان ایران را به قتل رساند. طی سال های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ نیز این گروه دست کم ۲۲ مرزبان دیگر ایران را به شهادت رساند.
اما حملات تروریستی به شهرهای بزرگ ایران نادر است. به همین دلیل حادثه ای که در روز چهارشنبه در تهران اتفاق افتاد تا این اندازه مورد توجه قرار گرفت.
آنها به قلب پایتخت -ساختمان مجلس و آرامگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی- حمله کردند و موجب مرگ ۱۷ تن و مجروحیت ده ها نفر شدند. گروهک داعش بلافاصله مسوولیت این حمله را برعهده گرفت چرا که این نخستین عملیات تروریستی موفقیت آمیز این گروهک در خاک ایران بود.
وزارت اطلاعات ایران اعلام کرده که ۵ تن از حمله کنندگان ایرانیانی بودند که کشور را برای پیوستن به گروهک داعش ترک کرده و سال گذشته مجددا به ایران بازگشته بودند.
چهارشنبه گذشته حمله مسلحانه داعش به مجلس رژیم حاکم بر ایران و بارگاه دیکتاتور فقید رژیم به بمب خبری رسانه های داخلی و خارجی بدل شد. اما آنچه مهم است تبعات پیش آمد تروریستی اخیر بوده و میباشد. اینکه حادثه به وقوع پیوسته تا کنون چه تأثیری بر فضای موجود نهاده و از این پس چه تأثیر می تواند بنهد.
اول: رژیم حاکم بر ایران همواره به حمایت از تفکر ترور و گروه های تروریستی در منطقه متهم و محکوم بوده است. حاکمان تهران در تقابل با این اتهام خود و ملت ایران را قربانیان ترور می خواندند و می خوانند. اکنون دو حمله تروریستی از سوی برجسته ترین جریان تروریستی در فضای بین الملل تا اندازه ای فشارها و اتهامات را از رژیم تهران برداشته و برخواهد داشت.
دوم: حادثه اخیر سفر تاریخی دونالد ترامپ به سعودی و ناتو عربی را از ابتدا با شکست مواجه کرد. اصلی ترین محور سیاسی مذاکرات ترامپ با اتحاد سقط شده عربی مبارزه با رژیم ایران تحت عنوان "طلایه داری تروریسم و افراط گرایی" بوده است. پادشاه مرتجع سعودی در این خصوص مدعی بود:
«مسئولیت ما در مقابل خدا، مردم مان و کل جهان این است که با اتحاد خود با نیروهای شیطانی و افراط گرایی مقابله کنیم . . . رژیم ایران از زمان انقلاب خمینی در سال به طلایه دارتروریسم جهانی بدل شده است»
رئیس جمهوری امریکا نیز بی وقفه مدعیات سعودی ها را تأیید و مدعی شد:
«میخواهم درباره ایران صحبت کنم که مسئول بی ثباتی درمنطقه بوده ایران به تروریستها آموزش میدهد. دههها هست که ایران آتش جنگهای فرقهای را شعله ور کرده است . . . این کشور خواستار نابودی اسرائیل است. ایران خاورمیانه را بی ثبات کرده است. در سوریه شاهد آن هستیم. بزرگترین قربانیان رژیم ایران، خود مردم ایران هستند. مردم ایران به خاطر حمایت رژیم ایران از افراط گرایی دچار زحمت شده اند. همه باید کمک کنند تا ایران منزوی شود»
ترامپ از مقدمات سخنان خود به این نتیجه راه یافت که رژیم حاکم بر ایران مسبب تمامی بدبختی های کنونی بوده و میباید منزوی شود. اما با حادثه تروریستی اخیر جمهوری اسلامی بیش از پیش بر طبل قربانی بودن و شدن توسط تروریسم کوبیده و می کوبد. اکنون کوبیدن بر این طبل در فضای منطقه ای و بین المللی خالی از تأثیر هم نبوده است.
سوم: رژیم ولایت فقیه به کرات در باب مداخلات نظامی در سوریه و عراق سیبل انتقادات اپوزوسیون داخلی و خارجی قرار گرفته بود. توجیه حاکمان تهران نزد افکار عمومی دفاع در خارج از مرزهای کشور جهت ممانعت از رسوخ و نفوذ جنگ به داخل مرزهای کشور بوده و می باشد. اولین بار "علی خامنه ای" در پنجم اسفند ماه سال نود و چهار در جمع خانواده های مدافع حرم با صراحت عنوان داشت:
« . . . امتیـاز دوم ایـن شـهدای شـما ایـن اسـت کـه اینهـا رفتنـد بـا دشـمنی مبـارزه کردنـد کـه اگـر اینهـا مبـارزه نمی کردنـد ایـن دشـمن می آمـد داخـل کشـور... اگـرجلویش گرفتـه نمی شـد مـا باید اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه اسـتانها بـا اینهـا می جنگیدیم و جلـوی اینهـا را می گرفتیم. در واقع ایـن شهدای عزیـز ما جـان خودشان را در راه دفاع از کشـور، ملت، دیـن، انقلاب اسلامی فـدا کردند»
رژیم ایران میباید این استدلال رهبر مافوق بشر خوانده خود را به اثبات می رساند. به نظر می رسد اکنون با آنچه رخ داده است این استدلال چه صحیح و چه نا صحیح در نزد افکار عمومی به رسمیت شناخته شده و خواهد شد.
رادیو فردا: تنها چند روز پس از سخنان آیتالله خامنهای در مورد «کمهزینهتر» بودن چالش با دشمنان در مقابل سازش با آنها، حسن روحانی تأکید کرده است که «تحمل صلح بسیار دشواتر از جنگیدن است» و «صلح با دشمنان» شهامت زیادی میخواهد.
در سخنانی که شامگاه شنبه ۲۰ خرداد، در مراسم «تجلیل از خادمان قرآنی» بیان شده، رئیسجمهور ایران یادآور شده که «صبر و حلم برای صلح، سختتر از صبر و استقامت در میدان جنگ است».
آقای روحانی با یادآوری تعبیر «نوشیدن جام زهر» از سوی آیتالله خمینی در زمان پذیرش قطعنامه پایانی جنگ هشت ساله، اضافه کرده که «از جان گذشتن و شجاعت در میدان نبرد، کار دشواری است، اما با این حال تحمل صلح بسیار دشوارتر از جنگیدن است».
رئیسجمهور ایران همچنین تصریح کرده که «شهامت بسیار زیادی میخواهد که انسان برای مصالح جامعه اسلامی در برابر دشمنان دست صلح دراز کند».
این سخنان در تقابل مستقیم با دیدگاهی است که هفته گذشته از سوی رهبر جمهوی اسلامی در موردهزینههای چالش و سازش با دشمنان بیان شد.
آیتالله خامنهای یکشنبه ۱۴ خرداد، در سخنانی در آرامگاه آیتالله خمینی یادآور شد که «چالش با قدرتهای بزرگ هزینه دارد، اما سازش با آنها هم هزینه دارد» و تأکید کرد که اگر چالش «عقلانی باشد»، کمهزینهتر از سازش است
وزیر اطلاعات ایران میگوید، فردی که فرماندهی حملات تروریستی تهران را بر عهده داشت کشته شده است. دادگستری کردستان نیز از دستگیری ۶ نفر در ارتباط با حملات تهران خبر داده است.
بنا بر گزارش دویچه وله به نقل از ایرنا، وزیر اطلاعات ایران شامگاه شنبه ۲۰ خرداد (۱۰ ژوئن) از بازداشت دهها نفر در ایران بعد از حملات تروریستی چهارشنبه ۱۷ خرداد خبر داد.
محمود علوی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری در تلویزیون ایران گفت، طراح و فرمانده حملات تروریستی اخیر در تهران "توسط سربازان گمنام امام زمان به هلاکت رسید".
"سربازان گمنام امام زمان" اصطلاحی است که جمهوری اسلامی آن را برای مأموران وزارت اطلاعات ایران به کار میبندد.
رادیو زمانه: نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران در جلسه علنی یکشنبه، ۲۱ خرداد به یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح بخشی از ساختار دولت» رأی دادند. این لایحه هفتمادهای سه وزارتخانه ادغامشده در دوران دولت دهم را بار دیگر تفکیک میکند.
کاهش تعداد وزارتخانهها یکی از اهداف برنامه پنجم توسعه و به منظور کوچکسازی دولت بودهاست. محمود احمدینژاد در دومین دوره ریاستجمهوری خود پس از انتخابات جنجالی ریاستجمهوری ۱۳۸۸ به دنبال ادغام وزارتخانهها در یکدیگر بود. بر اساس برنامه پنجم توسعه باید تعداد وزارتخانهها از ۲۱ به ۱۷ کاهش مییافت که در ابتدا با تصویب تأسیس وزارت ورزش و جوانان، شمار آنها به ۲۲ افزایش یافت. وزارت ورزش و جوانان به حذف سازمان ملی جوانان و ادغام آن در این وزارتخانه انجامید.
طرح اصلی دولت احمدینژاد ایجاد وزارت «امور زیربنایی»، حاصل ادغام سه وزارتخانه «راه و ترابری»، «مسکن و شهرسازی» و «ارتباطات و فناوری اطلاعات» بود که شورای نگهبان در خرداد ۱۳۹۰ آن را مغایر قانون اساسی تشخیص داد.
با این حال، دو وزارتخانه مسکن و شهرسازی و راه و ترابری، و نیز دو وزارتخانه صنایع و معادن با بازرگانی در یکدیگر ادغام شدند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز از ادغام سه وزارتخانه رفاه و تأمین اجتماعی، کار و امور اجتماعی، و تعاون تشکیل شد. محمود احمدینژاد سازمان برنامه و بودجه را نیز پیش از این حذف کردهبود.
ادغام وزارتخانهها بارها مورد انتقاد واقع شد. با سر کار آمدن حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در سال ۱۳۹۲ نیز بحث تفکیک دوباره وزارتخانهها آغاز شد. دولت روحانی سازمان برنامه و بودجه را به ساختار اداری ایران بازگرداند.
علیرضا رحیمی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی ایلنا، با اشاره به روایات ضد و نقیضی که از حادثه تروریستی روز چهارشنبه هفته گذشته مجلس در رسانهها و توسط افراد مختلف نقل شده، اعلام کرد: متاسفانه هنوز روایت متقنی از این حادثه وجود ندارد.
لزوم ارائه روایت واحد از عملیات داعش در مجلس ازسوی حفاظت و حراست
او گفت: باتوجه به اهمیت موضوع به نظر میرسد فرمانده حفاظت و رییس حراست مجلس باید هرچه زودتر روایتی واحد براساس ارزیابیهای مستند، مدراک موجود و مشاهدات شاهدان قابل اعتماد ارائه کنند تا بساط گمانهزنیها و شایعات برچیده شود.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بهترین مرجع برای ارائه روایت دقیق درباره نحوه ورود تروریستها به مجلس و جزییات این عملیات تروریستی را فرمانده حفاظت مجلس دانست و گفت: به هر حال فرمانده حافظت مجلس هم در این رابطه مسئولیت دارد و هم باید پاسخگو باشند و ارزیابی دقیق و مستند خود را بهعنوان یک مقام مسئول از نحوه ورود و اقدامات تروریستها در این حمله تشریح کند.
نماینده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تقریباً تمامی نمایندگان در زمان حادثه داخل صحن بوده و امکان تایید یا تکذیب روایتهای مختلف درباره نحوه ورود و چگونگی عملیات تروریستی داعش ندارند، خاطرنشان کرد: نمایندگان در صحن علنی و مشغول رسیدگی به دستورکار روز مجلس بوده و در صحنه عملیات حاضر نبودند و نباید به روایتهایی که ازسوی افراد مختلف مطرح میشود، توجه کنیم.
تروریستها با آتش اسلحه وارد مجلس شدند
او تصریح کرد: مهم این است که تروریستها با آتش اسلحه وارد مجلس شده و سعی کردند با ایجاد رعب و وحشت آرامش و امنیت مجلس و جامعه را برهم بزنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در عین حال یادآور شد: هماکنون زمان کافی برای ارزیابی این حادثه تروریستی سپری شده و لازم است مسئولان مربوطه روایت قابل اتکا از آن ارائه کنند تا از ادامه گمانهزنیها جلوگیری شود.
اگر نمایندهای متقاضی مسلح شدن باشد، موافقت میشود
عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال دیگری درباره ادعای یکی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت درباره بر درخواست نمایندگان مبنی بر مسلح شدن، اعلام کرد: البته چنین درخواستی بهصورت عمومی ازسوی نمایندگان در راستای مسلح شدن مطرح نشده اما قاعدتاً اگر نمایندهای بهصورت انفرادی چنین درخواستی مطرح کند، ازسوی مسئولان موافقت شده و درخواست آن نماینده تامین میشود.
درخواست عمومی برای مسلح شدن نمایندگان مطرح نشده است
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس همچنین درباره مسلح بودن یکی از نمایندگان در روز حادثه گفت: به هر حال بعضی از نمایندگان اسلحه دارند اما موج قالب این نیست که همه نمایندگان تقاضای مسلح شدن کرده باشند.
مشهد- ایرنا- همسر نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی و امام جمعه مشهد صبح یکشنبه به دلیل عارضه قلبی دار فانی را وداع گفت.
پایگاه اطلاع رسانی امام جمعه مشهد اعلام کرد: سکینه ریخته گرزاده همسر آیت الله سید احمد علم الهدی صبح امروز در سن 71 سالگی بر اثر عارضه قلبی در بخش اورژانس بیمارستان رضوی مشهد درگذشت.
مرحومه حاجیه خانم سکینه ریخته گرزاده در بحرانهای مبارزاتی انقلاب اسلامی و پس از آن در کنار آیت الله علم الهدی بود و بارها مورد تهدید عوامل شاه، ساواک و منافقین قرار گرفت و مجبور به ترک خانه و مهاجرت به نقطه ای دیگر شد.
آن مرحومه در تمام عمر خود همچون یاوری دلسوز در کنار آیت الله علم الهدی در همه فعالیتهای اجتماعی و سیاسی وی حضور داشت و محیط خانه و خانواده را گرم، انقلابی و پر امید بسوی آرمانهای اسلامی تدوین می کرد.
پیکر همسر آیت الله علم الهدی ساعت 10 صبح دوشنبه 22 خرداد از محل مهدیه مشهد تشییع می شود.
رادیو فردا - پس از ادامه اعتراض رهبر جمهوری اسلامی و امامان جمعه به اجرای «بی سروصدا»ی سند ۲۰۳۰ یونسکو، حسن روحانی در شبکه اینستاگرام تصویر مصوبه دولت درباره این سند را منتشر کرد که نشان میدهد دفتر آیتالله خامنهای و دیگر قوا از این مصوبه اطلاع داشتهاند.
بر اساس تصویر مدارکی که در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر شده است، رونوشت این مصوبه در شهریورماه ۹۵، یک سال پیش، به دفتر رهبر جمهوری اسلامی، مجلس، قوه قضائیه، سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و دیگر «نهادهای انقلاب اسلامی» ارسال شده است.
این در حالی است که اعتراض اصولگرایان و در راس آنها رهبر جمهوری اسلامی به اجرای این سند بیش از شش ماه بعد آغاز شد.
از جمله آیتالله خامنهای روز ۱۷ اردیبهشت از، به گفته او، «اجرای بی سروصدای» سند ۲۰۳۰ یونسکو در ایران انتقاد کرد و آغازگر موجی از انتقادات از دولت حسن روحانی شد که همچنان ادامه دارد.
وی همچنین از عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز انتقاد کرده و گفت که «این شورا باید مراقبت میکرد و نباید اجازه میداد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم».
وزیر اطلاعات ایران میگوید فردی که «طراح و فرمانده» حملات تهران عنوان شده، «پس از آنکه از کشور خارج شد» با کمک «سرویسهای اطلاعاتی همکار» کشته شدهاست. محمود علوی در عین حال از بازداشت «۴۲، ۴۳» نفر طی سه روز گذشته خبر دادهاست.
آقای علوی شب ۲۰ خرداد ماه در تلویزیون دولتی ایران، گفتهاست «طراح و فرمانده اصلی» حملات چهارشنبه در تهران، در روز شنبه «کشته شدهاست».
او در برنامه ویژه گفتوگوی خبری گفته است «فردی که فرماندهی» مهاجمان به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیتالله خمینی را برعهده داشت، «در مناطق مرزی مستقر شده بود» و پس از کشتهشدن مهاجمان «از کشور خارج شد».
سیف الاسلام قذافی پسر معمر قذافی دیکتاتور پیشین لیبی از سوی نیروهای وابسته به فرماندهی کل ارتش ملی این کشور آزاد شد.
به گزارش انتخاب، وی روز جمعه شهر الزنتان در غرب لیبی را به سوی مکانی نامعلوم در داخل این کشور ترک کرد.
یکی از گردان های وابسته به فرماندهی کل ارتش ملی لیبی اعلام کرد که این اقدام در پاسخ به درخواستهای وزارت دادگستری دولت موقت لیبی وابسته به پارلمان لیبی و در پی تصویب قانون عفو عمومی صورت گرفت که خواستار آزادی کسانی شده است که در ارتکاب جرایم علیه شهروندان دست نداشته اند.
لیبی اکنون دو دولت موازی دارد؛ دولت وفاق ملی به ریاست فائز سراج در طرابلس که مورد حمایت جامعه جهانی بوده و دیگری دولت طبرق در شرق لیبی به ریاست ژنرال حفتر که فرمانده نیروهای مسلح این کشور است.
پارلمان لیبی از دولت موازی دولت وفاق ملی که در شرق این کشور مستقر است، حمایت می کند و هر دو دولت به شبه نظامیان برای تثبیت قدرت خود نیاز دارند.
فدراسیون ورزشهای همگانی در ابلاغیهای، ممنوعیت برخی از فعالیتها از جمله ورزش زومبا در باشگاههای ورزشی را اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، اداره کل ورزش و جوانان استان البرز اعلام کرده که "علی مجد آرا" رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی طی نامهای به غفرانی دبیر کمیسیون ماده 5 وزارت ورزش و جوانان و مدیرکل ورزش و جوانان استان البرز، خواستار ابلاغ ممنوعیت برخی از فعالیتهای ورزشی شده است.
در این نامه آمده است:
احتراما همان گونه که استحضار دارید انجمنهای تحت پوشش فدراسیون ورزشهای همگانی و کمیتههای زیر مجموعه آنها در راستای توسعه و تعمیم ورزش برای همه در چارچوب مکتب عالیه اسلام و نظام ورزشی جمهوری اسلامی فعالیت مینمایند.
لذا با عنایت به این که فعالیتهایی مانند زومبا، اجرای حرکات موزون و رقص به هر شکل و عنوان فاقد وجاهت قانونی میباشد، خواهشمند است مقرر فرمائید مراتب ممنوعیت این قبیل حرکات را ابلاغ فرمایند. مزید تشکر و امتنان است".
در همین زمینه، علم الهدی: خانم ها کف بزنند و سوت بکشند و به هوا بپرند این میشه ابتذال و ابتذال مظهر گناهه:
ه گزارش مهر، محمد میرزابیگی معاون پرستاری وزارت بهداشت به رونمایی از لباس جدید پرستاران در یکی از دانشگاه های علوم پزشکی کشور واکنش نشان داد و گفت: لباس جدید پرستاری رونمایی شده در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با مبانی علمی و کارشناسی پوشش های پزشکی و پرستاری مغایرت دارد. وی افزود: تصمیم مذکور درسطح وزارت بهداشت به هیچ عنوان مورد تایید نیست و توصیه می شود از این گونه تصمیمات شخصی و سلیقه ای در مسائلی با ابعاد کشوری پرهیز شود.
واکنش کاربری در شبکه های اجتماعی:
ترانه علیدوستی به بهانه نمایش فیلمهایش با این شبکه تلویزیونی مصاحبه کرده است. او در این باره نوشت: «مصاحبه به بهانه نمایش فیلمهای «من،ترانه، ۱۵ سال دارم»، «پذیرایی ساده»، «درباره الی»، و «فروشنده» در توکیو، ژاپن»
انتخاب؛ سایت خبری هیل در آمریکا نوشت: اگر این روزها شخصیت فرانک آندروود در سریال خانه پوشالی را با ملک سلمان پادشاه عربستان اشتباه بگیرید امر عجیبی نیست. طوری که آل سعود، مصر، یمن، بحرین و امارات را برای منزوی کردن بسیج کرده و به سخره گرفته است به شدت یادآور توانایی های آندروود در جمع آوری رای در کاخ سفید است. ترامپ نه تنها از این حرکت آنها حمایت کرده بلکه به آن اعتبار هم بخشیده است. با این وجود باید بپذیریم که ایران برنده این رقابت هاست.
به گزارش «انتخاب»؛ تلاش قطر برای یافتن جایگاهی در بین سایر کشورهای عربی در طول این سالها همیشه در جریان بوده است. از انتقادات روشن الجزیره از رِژیم های عربی منطقه ای گرفته تا حمایت دوحه از اخوان المسلمین در مصر و یکه تازی هایش در سوریه همیشه برای همسایگان این کشور در منطقه غیر قابل تحمل بوده است. ایران به عنوان یک کشور غیر عربی در منطقه ای که بیشتر آنها عرب هستند عربستان را اصلی ترین تهدید خود می داند. ایران سیاست مته را در مقابل قطر در پیش گرفته است. در شرابطی که ناتوی عربی از نظر اسمی برای مبارزه با داعش شکل گرفته، بسیاری بر این باورند که هدف اصلی آن منزوی کردن تهران بوده است. سیاست مته زمانی است که یک کشور از یک ائتلاف دور مانده و سعی میکند از منزوی شدن جلوگیری کند و تعداد دشمنانش را کاهش دهد.
در خلال جنگ جهانی دوم وینستون چرچیل همین استراتژی را زمانی که موسولینی ایتالیا را سعی کرد از متحدین بیرون کند در پیش گرفت. آمریکا در خلال جنگ سرد با انور سادات همین کار را کرد. افزایش شکاف میان دوحه و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اگر قطر را از ائتلاف موسوم به ناتوی عربی به کل حارج نک دست کم تعادل را به منطقه باز خواهد گرداند.
بخشی از جذابیت های قطر برای ایران اقتصادی است. ایران در توسعه پارس جنوبی ناکام مانده است. قطر صادرکننده اصلی گاز مایع است. ترس از اینکه بعد از توافق هسته ای ایران بتواند با عرضه گاز ارزان بازار را تصاحب کند قطر را بر آن داشت که در سال 2014 برای کمک به توسعه میادین پارس جنوبی توافقی را با ایران امضا کند.
آیت الله خامنهای در سال های اخیر در مورد ریزترین مسائل حکومتی و غیر حکومتی نظر می دهد. بر اساس آنچه که رهبر جمهوری اسلامی می گوید می توان فهمید او چگونه ایرانی در سر دارد؟
صفحه دو آخرهفته: داعش در تهران به دنبال چه بود؟:
گروه دولت اسلامی یا داعش که در سالهای گذشته علاوه بر عراق و سوریه، در سایر نقاط جهان از جمله پاریس، لندن، بروکسل و شهرهای دیگر دست به عملیات متعدد زده بود، این بار سراغ تهران رفت. مقامهای ایران، همواره ضمن محکوم کردن شدید عملیات داعش دراروپا و آمریکا، یادآور میشدند که غرب، تاوان سیاست خارجی خود در خاورمیانه را میپردازد. در این برنامه میپرسیم آیا هدف قرار گرفتن تهران، ارتباطی با سیاستهای ایران در سوریه دارد؟ انجام دو حمله همزمان در دو مکان مهم تهران، به لحاظ امنیتی و سیاسی واجد چه معنایی است؟ و چرا ایرانی بودن عاملان این حمله، مهم است؟ این پرسشها را در میان خواهیم گذاشت با میهمانان برنامه:
کامران متین، استاد روابط بین الملل در دانشگاه ساسکس، فرخ نگهدار، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، ماهان عابدین، تحلیلگر مسائل امنیتی ایران در وبسایت میدل ایست آی.
بی بی سی - نماینده جمهوریخواه ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان کنگره آمریکا در اظهاراتی 'عجیب' از 'فواید حمایت از طراحان حملات تهران' با هدف مقابله با حکومت ایران سخن گفته است.
آقای روراباکر که روز گذشته، پنجشنبه، در جریان یک جلسه استماع درباره حزب الله لبنان در کنگره آمریکا و با کارشناسان سخن میگفت با اشاره به حملات روز چهارشنبه در مرکز تهران، رو به حاضران در جلسه کرد و گفت: "شاید این فکر بدی نباشه که آمریکا از سنیهایی که به حزب الله و شیعههای دشمن ما حمله میکنند، حمایت کنه، این فکر خوبی نیست؟"
او پس از طرح این اظهارنظر با پاسخ یکی از کارشناسان حاضر در جلسه روبرو شد که میگوید: "این حملات از سوی داعش صورت گرفته و ما نباید به هیچ وجه از آن حمایت کنیم و باید آن را محکوم میکنیم."
با وجود این، آقای روراباکر با ذکر مثالی میگوید: "مثلا میدانستیم که جوزف استالین که آدم بدی بود و هرگز نباید با او همکاری میکردیم، اما با وجود اذعان به بد بودنش برای از پای درآوردن هیتلر... شاید بد فکری نباشه که اجازه دهیم گروههای رادیکال اسلامی به جان هم بیافتند."
در پاسخ به این اظهار نظر هم یکی دیگر از کارشناسان حاضر در جلسه میگوید: "این یعنی حمایت از داعش. ما باید داعش را نابود کنیم."
الف.لام.نیم ـ خبرنامه گویا
در دست ما کدو، در دست تو خیار
ایران شده هلـــو، آتش به اختیـــار
عمامــــهی مــن و شلاقِ دست تو
خوش جا نشستهاند، میآورم، بیار
هر چه کُنـَم ستم، هرچه زَنی به جور
دَم برنیـــاورنــــــد، از خوف اقتــــــــدار
مَهدی عَلَم کُنَم، سرباز او تویی
ملت کپیده در سودای انتظـــــــار
بی رحم و احترام، تا ته فرو بکــن!
محکم بزن! نترس! از داد و از هوار
ترسات نباشـد از این امـــت زبـــون
در چشمه گِل کُن و در آسمان غبار
از بهر آب و نان تسلیـــم میشوند
ترسوی خفته را با حقِ خود چکار؟!
نان گلوی خویش پیش من آورند
از لقمـهی یتیم تا سهم الاحتکار
از شاه باستان تا مفلس عرب
شاهد بیاورنـد در کسب اعتبار
ترسات بهدل مباد، پیچاش بهدست ماست
این قــــوم مفــتخر، مفتـــــونِ افتخـــــــــار
از احتــــــلام مرد تا حیـــض هــــر زنی
حکماش نوشتهایم، ما شیر و او شکار
تا ورد ما به لب، دارد اثر چه باک؟
احمق پیاده، ما بر گـُردهاش سوار
پست الکترونیک: [email protected]
ف. م. سخن - خبرنامه گویا
بعد از حمله ى تروريستى به مدفن خمينى و مجلس شوراى اسلامى، آيت الله خامنه اى ابتدا اين واقعه را «ترقه بازى» خواند و بر خلاف معمول، حتى به بازماندگان كشته شدگان تسليت نگفت، ولى بعد از دو روز، كه ظاهرا به عواقب اين «بى اهميت» شمردن پى برد، با لحنى ديگر به آن پرداخت و به بازماندگان كشته شدگان تسليت گفت. بى اهميت خواندن حوادث خطرناك و خونين، اصولا هميشه مشى رهبران اسلامى ايران بوده است و ما از زمان خمينى تا كنون، مواردى از آن را شاهد بوده ايم.
موقعى كه از خمينى هنگام بازگشت اش به ايران سوال شد كه چه احساسى دارد، او آن «هيچى» معروف را بر زبان آورد و قطب زاده هر چه تلاش كرد، حرف ديگرى از زبان او بيرون بكشد تا بتواند به طور آبرومندانه اى آن را براى خبرنگار ترجمه كند موفق نشد. بسيارى از مخالفان حكومت اسلامى، آن «هيچى» را به بى احساسى و بى رگى خمينى مربوط دانستند كه البته او واقعا چنين كاراكترى هم داشت و اگر هم احساسى داشت مى توانست آن را به خوبى پنهان كند.
اما آن «هيچى» مى توانست يك معناى ديگر هم داشته باشد، كه عبارت بود از بى خيال بودن نسبت به خطراتى كه او را موقع بازگشت به ايران تهديد مى كند. يعنى من از اين كه هواپيمايم سرنگون شود يا خودم كشته شوم، هيچ نگرانى يى ندارم... به هر حال تفسير هر چه باشد، در اين كه در آن لحظات بحرانى، او هيچ احساسى نداشته و كاملا خونسرد بوده، يا مى خواسته چنين نقشى بازى كند، و با هيچى گفتن، شجاعت خود را نشان دهد شكى نيست.
بعد از عمليات تروريستى اخير، نه تنها خامنه اى با اظهار اين كه اين عمليات، «ترقه بازى» بوده خواسته به مردم و بخصوص مخالفان حكومت بگويد كه او را از اين بازى ها باكى نيست، بلكه نمايندگان مجلس هم با گرفتن عكس هاى خندان در صحن مجلس چنين حالتى را خواسته اند به مردم القا كنند.
اما خامنه اى در كنار اين «ترقه بازى» موضوع ديگرى را مطرح كرد كه ظاهرا روى سخن اش به افسران جنگ نرم و موضوعات فرهنگى بود. اما طرح اين مساله ى «فرهنگى» در آن موقعيت زمانى، نمى تواند جز اين به ذهن شنونده القا كند كه موضوع وراى مسائل فرهنگى ست.
«آتش به اختيار» يك اصطلاح نظامى ست و آن هنگامى اتفاق مى افتد كه فرماندهان كشته مى شوند، يا رابطه ى زير دست با فرادست نظامى قطع مى شود، يا فرماندهى از خود ضعف نشان مى دهد و قصد تسليم و خيانت دارد و امثال اين ها.
رادیو زمانه: بر اثر یک درگیری بین دو طایفه در شهر رامهرمز خوزستان چندینتن کشته و زخمی شدند. پس از این درگیری، نیروهای امنیتی برای کنترل وضعیت به این شهر اعزام شدند.
به گزارش رسانههای ایران، بر اثر درگیری مسلحانه بین دو طایفه محمدی و موسایی، جمعهشب، ۱۹ خرداد یک تن کشته و چهارتن زخمی شدهاند. این آمار رسمی اعلامشده از سوی دادستانی رامهرمز است. برخی آمار منتشرشده غیررسمی و غیرقابل تأیید تعداد کشتهشدگان را دو تن و تعداد مجروحان حادثه را تا ۱۰ تن اعلام کردهاند.
در این درگیری پنج خانه و یک موتورسیکلت نیز به آتش کشیده شدند. گزارشهای تأییدنشده از به آتش کشیدهشدن سه مغازه نیز خبر میدهند.
تا کنون سه نفر به علت دخالت در این درگیری دستگیر شدهاند.
درگیری اصلی در میدان ادهم شهرستان رامهرمز به وقوع پیوست. به گفته علیرضا قاسمینژاد، دادستان رامهرمز، افراد مسلح سوار بر موتور درگیریها را حوالی ساعت هشت شب آغاز کردند و سپس با مانوردادن در خیابانها به آتشکشیدن خانه و مغازه دست زدند.
درگیریها هنوز به صورت پراکنده ادامه دارد و نیروهای ویژه امنیتی و انتظامی به منطقه درگیری اعزام شدهاند. گزارشهایی نیز از بستهشدن تمام خروجیها و ورودیهای شهر رامهرمز خبر میدهند.
دادستان رامهرمز گفت که سال گذشته برای دویستتن به دلیل این درگیریها حکم تبعید و حبس صادر شده اما این احکام معلق شده بود تا به تنشها دامن نزند.
رادیو فردا - شبکه اعماق، وابسته به گروه حکومت اسلامی، داعش، روز پنجشنبه ویدئویی را منتشر کرد که، به گفته این شبکه، مهاجمان به مجلس ایران و آرامگاه آیتالله خمینی قبل از انجام عملیات خود ضبط کردهاند.
در این ویدئو سه فرد رو به دوربین و دو نفر دیگر پشت به دوربین نشسته و یکی از آنها به زبان کردی سخن میگوید.
روی دیوار محل ضبط ویدئو لوله گازی دیده میشود که به لولهکشی گاز در شهرهای ایران شباهت دارد.
این فرد ضمن اعلام عملیات «اولین گردان» گروه حکومت اسلامی در ایران و تهدید به انجام عملیات بعدی میگوید که بعد از ایران نوبت «آل سعود» (عربستان سعودی) است.
وی تاکید می کند که نیروهای گروه حکومت اسلامی «مزدور و نوکر هیچ کس نیستند و فقط برای خدا میجنگند، نه برای ایران و عربستان».
پیش از این نیز گروه حکومت اسلامی، حاکمان عربستان سعودی را «دشمن» توصيف کرده است.
در دادو بیداد 4 شنبه تلخ ناگهان برخی صدا برآوردند که بلی در دهه 60 هم این طور بود اگر اعدام می شد برای این بود که هر روز ترور داشتیم
اما رسم کلی گویی به اشتباه و سر هم بندی می رسد.
داستان دهه 1360 خود مثنوی جدا می طلبد شبیه سازی وقایع همیشه به حقیقت راه نمی برد بلکه به گمراهی هم آدمی را می کشاند.
داستان ترور های دهه 1360 را از اول به آخر باید خواند.داستان ماجرای نیم روز توجیه اعدام ها روایت صبح تا ظهر را روایت نمی کند تا نشان دهد که چرا و چگونه کار به آن نیمروز های تلخ کشید.
خلاصه بگوییم سازمانی را که شریک انقلاب می دانستند ناگهان به سمت حذف کردنش رفتند و به قول آقای حجاریان می خواستند رویشان را کم کنند . خوب آن جوانان پر اشتباه که صبر و حلم بازرگان و سحابی و پیمان را ندارند که دندان روی جگر بگذارند آنان هم تند و شدید میروند و فاجعه ایجاد می شود. اگر چه دیدیم که با سحابی و جسدش و دخترش هم چه کردند.
اما داستان دهه 1360 را درست بخوانیم.
نقش جلاد و شهید هم درست ازریابی کنیم. تاریخ را دو قضاوت است 1- نقد راهبردی 2- قضاوت حقوقی.
بعد ها از سالها بهزاد نبوی در مصاحبه با اندیشه پویا می گوید که ما به اقای خمینی متوسل شدیم که راهپیمائی 25 خرداد را که آغاز فاجعه بود را هوا کنیم مقصودمان هم جبهه ملی نبود بلکه بنی صدرو مجاهدین بود.
از آنجا که قرار بوده بنی صدر حذف شود پس این 25 خرداد تظاهراتی هم خطرناک قلمداد می شود بهزاد نبوی تصریح می کند که :چون حدس می زدیم بنی صدر در این تظاهرات ظاهر شود . در صورتی مادران مجادهد در 16 اردبیهشت همان سال 100 هزار نفر را به خیابان آوردند اتفاقی هم نیفتاد.
باید بررسی شود که سازمانی به غلط یا درست نیروهایش در خیابان فعالیت می کردند با نشریه فروشی که کار چندان غلطی هم نبود اما این سازمان در مدت 6 ماه در سال 1359 ه.ش 21 تن از هوادارنش در خیابان کشته شدند بدون این که کسی مجازات شوند.
اگر چه این سازمان آن سان درایت نداشت تا رفتار درست کند اما به لحاظ حقوقی حق قربانیان چه می شود. 21 نفر را در خیابان می کشند بعد هم داستان 25 خرداد را که بیان کردم.
حال وارد سال های ترور می شویم اما آهنگ ترور را هم در اوین با اعدام زندانیان شروع می کنند به عبارتی اول اعدام کردند و بعد ترور های کور هم شروع شد که سر و پا غلط بود.30 خرداد 25 نفر در اوین اعدام می شوند که بخشی از آنان مجاهد نبودند تازه محمد رضا سعادتی را هم با موضع سازمان همراه نبود را هم بعد اعدام می کنند.
تازه مگر از دیگرجریانات مخالف ترور را هم اعدام نکردند که مخالف ترور بودند با مجاهدین هم مرز بندی داشتند.
حکومت ایران با مخالف خود زندگی مرگبار می کند به شکلی این مخالف را هم رشد می دهد. این شیوه در ده 1360 اعمال شد.
در این میان نهضت آزادی و هم منتظری که فرزندش را مجاهدین خلق با بی رحمی کشته بودند در سال 1361 هشدار داد که باید در مجازات عدالت داشت این عدالت خواهی منتظری را چگونه پاسخ دادند هم مجاهدین و هم حکومت منتظری را که مقام داشت کوبیدن چرا؟
در تصفیه های خونباز لاجوردی خوراک مناسبی هم برای رجوی تدارک دیده می شد تا فرزندان و اقوام اعدام شدگان به مجاهدین بپیوندند تا کار سریر خون در ایران ادامه یاید.
این داستان را منتظری درک کرده بود و مخالف آن بود.
از همین روی است که در قضاوت به شقاوت توصیه نشده است قاطعیت با خشونت و قلع و قمع کردند متفاوت است.
دهه 1360 را شورای نویسندگان اعتماد نمی دانم تا چقدر خوانده اند که سرمقاله چنین می نویسند.تا تائید کنند که اعدام ها جواب ترور ها بوده است اما در واقع ترور ها ،جواب اعدام بود که البته اشتباه و خطا بود.
اما چرا راه دور برویم در همین چهار شنبه خونین با تروریسم باید قاطعانه برخورد کرد.
اما برای جلو گیری از رشد داعش باید به ریشه یابی ماجرا هم پرداخت نقش سپاه در در شکل گیری گروه توحید و جهاد در کردستان و هم شدت عمل بعد سپاه را که از این افراد رو دست خورده بود را هم لحاظ کنیم و مهم تر اگر می خواهید روحیه حاکمان ایران که امروز کم نرم تر شده در سخنان رهبری نظام ببینید که دستور آتش به اختیار می دهد. در همین روز مرگ انسان ها ترقه بازی می داند.
بازی مرگ را با گروه ها را حکومت شروع کرد برخی از گروه ها بدعمل کردند اما همه گروه ها وارد این بازی نشدند اما حکومت همه را به این بازی وارد می کرد تا سرکوب کند.
خود را نباید گول زد و هیجان زده فقط ظاهر را دید سخن آقای خامنه ای در روز 4 شنبه مشت نمونه خروار بود از دهه 1360 که نگارنده هم امیدوارم است مانند دیگران که دهه 1360تکرار نشود.
امروزه دوره دیگری است برای قضاوت دهه 1360 از نیمروز حادثه شروع نکنید خشوت را در حکومت هم ببینید .
در ضمن در این دهه فعلی جامعه مدنی ژله ای شکل گرفته است و تجربه سیاسی پشت رفتار ها خوابیده است که راه خشونت را در مرکزکشور کم می کند.
اما آن بخش نظامی حکومت روشش همچنان رعب و وحشت است نباید زمینه رشد داعش را در مناطق سنی شین فراهم کرد.
مگر گزارش وزرات کشوردر سال 1394 در مورد مکتب قران که روایت جریان مثبتی در کردستان است را ندیده اید چرا اعضای این گروه تحت فشارند اما مدتی همین گروه توحید و جهاد در کردستان پرو بال داده می شود.چرا فعالان مدنی کرد به زندان طولانی محکوم می شوند و تحت فشار قرار می گیرنند چرا این درایت نزد احمد منتظری و برخی است که به دیدار کبودوند ها می روند که 10 سال زندان به ناروا می کشند.
پس روش ها را باید اصلاح کرد.مختصر می توان گفت که رگه خشونت را که حکومت قاطعیت می نامد هنوز در مقامات نظام می توان دید که نمونه آن در سخنان رهبر نظام در چهارشنبه خونین وجود داشت.
دهه 1360 را از آغاز بخوانیم.شورای نویسندگان زوز نامه اعتماد را مصلحت نیست که ماجرا را از نیم روز آن به روایت صاحب امتیاز بخواند. در روز نامه ها و مجلات ایران رسم شده همان آنان که سرکوب کردند به شکل یک طرفه تربیون می گیرنند و دهه 1360 را تحلیل می کنند و لااقل مجموعه مصاحبه های چشم انداز ایران را در مورد دهه 1360 بخوانید مفید است.
ترور مجاهدین کور شوم و اشتباه بود اما روشی که مجاهدین را به این سمت برد را هم بشناسیم. چرا که همین روش تعداد داعشی را در ایران زیاد می کند.
جلو این روش ها را بگیریم.
این یاداشت در نقد نگاه سرمقاله روز نامه اعتماد در روز 4 شنبه 17 خرداد نوشته شده است که به قلم شورای نویسندگان روز نامه امضا خورده است.
رضا تقیزاده - کیهان لندن
- مردم خاورمیانه، و شمار بزرگی از مردم ایران، با سابقه عشق صد ساله نسبت به «نظریه توطئه»، بعد از هر رویداد غیرعادی و خلاف عادت، همیشه پشت صحنه، دست پنهانی را میبینند.
- سپاه این موجودات آسمانی آماده شهادت برای رهبران شیعه مذهب جمهوری اسلامی را در کدام معبد زمینی خود تربیت کرده و به آنها شستشوی مغزی داده است؟!
رضا تقیزاده - در گیر و دار عملیات تروریستی دوگانه و همزمان ۱۷ خرداد علیه مجلس اسلامی و مقبره روحالله خمینی در جنوب تهران، داعش با انتشار یک گزارش تصویری که توسط دو تن از مهاجمان از درون ساختمان مجلس تهیه و به خارج ارسال شده بود، مسئولیت عملیات را به خود نسبت داد.
با این حال طی واکنشهای اولیه نسبت به رویداد یادشده، بخصوص در رسانههای اجتماعی و گفتگو با رسانههای خارجی، مردم انگشت اتهام را به سمت سپاه پاسداران نشانه گرفتند.
بعد از اتمام عملیات و شناسایی کامل مهاجمان از سوی نهادهای امنیتی و انتظامی ایران، مسئولان جمهوری اسلامی، رقیب منطقهای خود، عربستان سعودی را مورد اتهام قرار دادند.
به منظور یافتن مجرم واقعی از میان مظنونهای اصلی، مانند هر اقدام مشابه دیگری، نخست باید برای دو موضوع مطرح و کلیدی، توضیحات مناسب و منطقی یافت: نخست انگیزه اجرای عمل (یا عملیات)، و بعد امکانات مبادرت به آن.
مردم خاورمیانه، و بخصوص شمار بزرگی از مردم ایران با سابقه عشق صد ساله نسبت به «نظریه توطئه»، بعد از هر رویداد غیرعادی و یا خلاف عادت، همیشه پشت صحنه دست پنهانی را میبینند که معمولا قدرت آن بالاتر از اندازه قدرتهای متعارف است.
سیاسیها و یا سیاستزدهها تا همین چند سال پیش هر اتفاق غیر متعارف سیاسی را کار «انگلیسی»ها میخواندند و مذهبیهای تقدیری تا همین امروز هر رویدادی را تقدیر الهی و کار خدا معرفی میکنند.
در حالی که هیچ منع قانونی برای اقامت بانوان مجرد در هتلها وجود ندارد، هنوز مهمانسراها و هتلهایی هستند که از پذیرش بانوان بدون نامه کتبی اداره اماکن خودداری میکنند.
به گزارش ایسنا، بیش از دو دهه از ابطال بخشنامهای که مانع اقامت بانوان در هتلها می شد میگذرد ولی هنوز برخی مهمانسراها، مهمانپذیرها و هتلهای کمستاره همچنان از پذیرش بانوان تنها ابا می کنند.
از صفحه فیس بوک سایت تقاطع: نام "سریاس صادقی" یکی از ۵ عامل ترورهای روز چهارشنبه (۱۷ خرداد-۷ جون) تهران، دو سال و نیم قبل در وبسایت "حزب دمکرات کردستان" (از احزاب اپوزیسیون کرد) به عنوان یکی از افرادی که جوانان شهرستان پاوه در استان کرمانشاه را تشویق به پیوستن به "داعش" میکند، منتشر شده بود.
وبسایت "حزب دمکرات کردستان" در گزارش آذرماه ۱۳۹۳ خود در خصوص فعال شدن وابستگان و اعضای "داعش" در شهرستان "پاوه" نوشته بود: «در ماههای اخیر در مساجد پاوه و روستاهای اطراف، آخوندها تبلیغ بیشتری در مورد توحید و احزاب توحیدی کردهاند و بعد از نماز مغرب، به صورت محرمانه و دور از چشم مردم به تبلیغ داعش میپردازند... در شهر پاوه افرادی اقدام به اعزام جوانان و تشویق جوانان برای پیوستن به گروه داعش کردهاند که اسامی تعدادی از آنها از این قرار است: ۱- احمد صادقی، ۲- سریاس صادقی، ۳-نهادی ویسی، ۴- حافظ ویسی (که اخیرا خودش به داعش پیوسته)، ۵- آزاد کارگر، ۶- مهزاد کارگر، ۷- اقبال صحرایی.»
این وبسایت در ادامه تاکید کرده بود که حکومت ایران با وجود اطلاع از فعالیت تبلیغی این افراد به نفع "داعش"، «کاری به کار آنها ندارد و به صورت علنی از جلسات آنها که در مساجد برگزار میشود جلوگیری نمیکند».
رادیو زمانه - وزیر دادگستری ایران اتهام مدیران تلگرامی بازداشتشده را «انتشار اخباری که نباید منتشر میکردند» دانست
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مصطفی پورمحمدی شنبه، ۲۰ خرداد وعده رسیدگی هرچه سریعتر به پرونده مدیران تلگرامی بازداشتشده را داد و گفت که «بازپرس پرونده با جدیت پیگیر موضوع است.»
او درباره دلیل بازداشت آنها چنین توضیح داد: «اتهام آنها این است که اخباری منتشر کردند که نباید منتشر میکردند» و گفت که «به طور کلی پیگیر حل این مسئله هستیم».
اواخر سال گذشته بازداشت فعالان فضای مجازی خبرساز شد. روز چهارشنبه ۲۵ اسفند ۹۵، مأمورانی که ابتدا از آنها به عنوان وابستگان یک نهاد اطلاعاتی و نظامی نام برده شد و بعد مشخص شد که مأموران اطلاعات سپاه بودهاند، ۱۲ ادمین چند کانال خبری اصلاحطلب را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. گفته شد که ادمینهای کانالهای «اصلاحطلبان نیوز»، «اصلاحات نیوز»، «مجمع اصلاحطلبان» و «حامیان دولت» در میان بازداشت شدگان هستند.
رادیو زمانه - رئیسجمهوری ترکیه خواستار رفع محاصره قطر از سوی قدرتهای عربی حوزه خلیج فارس شد. فلسطینیان نیز با راهپیمایی در نوار غزه حمایت خود را از قطر اعلام کردند.
رجب طیب اردوغان، جمعهشب، ۹ ژوئن در مراسم افطاری حزب «عدالت و توسعه» در استانبول کفت که منزویکردن قطر هیچ مشکلی را حل نمیکند. او وعده داد از تمام توان خود برای رفع این بحران منطقهای بهره برد.
عربستان سعودی، امارات متحده عربی، مصر و یمن دوشنبه پنجم ژوئن در یک اقدام کاملاً غافلگیرکننده روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و مرزهای زمینی و حریم هوایی خود را به روی این کشور کوچک در حاشیه خلیج فارس بستند. به تدریج چند کشور دیگر، از جمله جمهوری اسلامی موریتانی نیز در حمایت از عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند. عربستان سعودی و متحدانش، در یک بیانیه مشترک قطر را متهم کردهاند که از اخوانالمسلین در مصر و حماس در نوار غزه حمایت میکند. آنها خواهان تغییر سیاست قطر در رابطه با ایران هم شدهاند.
اردوغان اتهامهای وارده علیه قطر را انکار کرد و گفت: «ما برادران قطریمان را رها نمیکنیم» و خواستار رفع کامل محاصره قطر شد.
اردوغان از دولت عربستان سعودی خواست که نقش خود را به عنوان «خادمان حرمین شریفین» ایفا کند: «درخواستی مخصوص دولت عربستان دارم. شما بزرگترین و قدرتمندترین دولت خلیج هستید. ما به شما خادمان حرفین شریفین میگوییم. شما باید طوری کار کنید که برادران [مسلمان] گرد هم آیند. این چیزی است که از عربستان، از خادمان حرفین شریفین انتظار داریم.»
حرمین شریفین نامی است در اشاره به مکه و مدینه، شهرهای مقدس مسلمانان.
رادیو فردا: دونالد ترامپ روز جمعه ۱۹ خرداد قطر را متهم کرد که «به طور سنتی» و در «سطوح بالا» حامی تروریسم بوده است و از این کشور خواست سریعاً به حمایت خود از گروههای تروریستی پایان دهد.
رئیسجمهور آمریکا که همراه با همتای رومانیایی خود در یک نشست خبری شرکت کرده بود، بیانیهای خواند و تأکید کرد که او همراه با رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه، تصمیم گرفتند اکنون زمان آن فرا رسیده است که قطر به حمایت خود از تروریسم پایان دهد.
آقای ترامپ گفت: «متاسفانه ملت قطر به طور سنتی در سطوح بالا حامی تروریسم بوده است. آنها باید به این حمایت پایان دهند».
وی گفت که در نشست ریاض، «رهبران کشورها نزد من آمدند و با من درباره مقابله با قطر به دلیل رفتار این کشور صحبت کردند».
رئیسجمهور آمریکا اظهار کرد: «قطر، ما از شما میخواهیم که به جبهه ملتهای متحد بازگردید. ما از قطر و دیگر کشورها در منطقه میخواهیم که (در مبارزه با تروریسم) کار بیشتری انجام دهند و سریعتر».
آقای ترامپ گفت ما «مشکل» تروریسم گروه حکومت اسلامی و دیگر گروهها را حل میکنیم، و افزود که در جریان نشست ماه گذشته با رهبران کشورهای اسلامی در عربستان پیشرفتهایی در این زمینه حاصل شد.
اعزام 20 هزار نیروهای پاکستانی به قطر؛ طرح آمریکا و روسیه در سوریه بدون اطلاع ایران
آمادگی آمریکا برای حمله به سوریه و سرنگونی بشار اسد، اعزام 20 هزار نیروی پاکستانی به قطر، احتمال برکناری ولیعهد عربستان، طرح آمریکا و روسیه برای ایجاد منطقه کاهش تنش بدون اطلاع ایران و آماده باش نیروهای گارد مرزی کویت از جمله مهم ترین تحولات 24 ساعت گذشته خاورمیانه بودند. در این میان، باید به پایان عملیات الحشد الشعبی در غرب موصل نیز اشاره کرد.
منابع خبری گزارش دادند که داعش این بار عربستان را تهدید کرده است.
به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، وبگاه موسوم به "سایت" که متخصص در زمینه پیگیری گروههای تروریستی در اینترنت و خبرگزاری اعماق وابسته به داعش است گزارش داد، داعش عربستان را به انجام حملات و بمبگذاریها تهدید کرده است.
این تهدید جدید داعش بعد از پذیرفتن مسؤولیت دو حملهای است که اخیرا در تهران انجام داد که دستکم ۱۷ شهید برجای گذاشت.
رییس کمیسیون نامگذاری شورای شهر تهران پیشنهاد نامگذاری معبر یا میدانی به نام «شهدای ترور» را مطرح کرد.
مجتبی شاکری در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به حادثه تروریستی 17 خرداد در مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام (ره) که منجر به شهادت 17 نفر و مجروح شدن بیش از 50 نفر از هموطنانمان شد، گفت: 17 هزار نفر از هموطنانمان از ابتدای انقلاب تاکنون توسط کوردلان و دشمنان به شهادت رسیدهاند که در شهرمان هیچگونه المان یا نشانی از این شهدا نیست.
وی با اشاره به حادثه روز چهارشنبه تهران، گفت: در پی این حادثه پیشنهاد میشود که معبر یا میدانی به نام شهدای ترور در تهران داشته باشیم که در اولین جلسه علنی شورای شهر این پیشنهاد را مطرح خواهیم کرد و در صورت موافقت، نام شهدای ترور را بر میدان یا معبری خواهیم گذاشت.
یک کارشناس اقتصادی با اشاره به مشکلات موسسات مالی و اعتباری و آثار ناشی از فعالیت آنها گفت: در آینده نزدیک باید منتظر کاسپینهای دیگری بود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، ابوالقاسم حکیمی پور، استاد اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی دارای فوقلیسانس اقتصاد از دانشگاه تگزاس و دکترای مدیریت توسعه از دانشگاه دولتی کالیفرنیا، مؤلف کتابهای تصمیم گیری در مدیریت از طریق زنجیرههای مارکوف و فرآیند خطمشی گذاری در سازمانهای دولتی است.
حکیمیپور بر این باور است که اقدامات و خط مشی های بانک مرکزی در سالهای اخیر مسکن و موقتی بوده و نه علاج واقعی.
وی معتقد است که علت اصلی بروز مشکلات اخیر به دوره احمدی نژاد مربوط است که به صورت آنارشی وار به دادن مجوز برای ایجاد بانک و موسسات مالی و اعتباری اقدام شد. عملا طوری شده بود که هر کس از کنار ساختمان بانک مرکزی رد می شد یک مجوز به وی می دادند.
دیگر نظرات این اقتصاددان را در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در ادامه میخوانید.
روزنامه کیهان در ستون «یادداشت روز» خود در روز شنبه به تحلیل پیام حمله تروریستی تهران پرداخت و در قسمتی از آن نوشت: اتفاق روز چهارشنبه یک پیام ویژه هم داشت. اینکه، شیطان شیطان است و با «بزک» نمیتوان ماهیت آن را تغییر داد.
«عدهای از مردم» شاید نمیدانستند شاید هم فراموش کرده بودند که چرا قریب به 40 سال است مرگ بر آمریکا میگوییم. در چند سال گذشته نیز تلاش زیادی برای حذف این شعار از سوی برخیها شد تا «آن عده»، همچنان نادان بمانند.
در کنار تلاش برای اعتمادزایی!، این عده از هیچ کاری تاکید میشود از هیچ کاری برای بزک کردن این شیطان دریغ نکردند، از تحریف سخنان امام بگیر تا گفتن «دوران این حرفها گذشته» استفاده کردند. این حادثه نشان داد، برخی از معضلات، خود حاصل مذاکره و اعتمادند! به ویژه وقتی طرف مذاکره کشوری با مختصات آمریکا باشد.
مگر معضل «داعش» در بحبوحه «مذاکرات» اتمی ساخته و پرداخته نشد؟!
مقاله کیهان را در زیر می خوانید:
تهران- ایرنا- مسئول روابط بین المللی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) از سفر قریب الوقوع 'اسماعیل هنیه' رئیس دفتر سیاسی این جنبش به ایران خبر داد.
به گزارش امروز (شنبه) پایگاه خبری فلسطین الان، 'اسامه حمدان' اعلام کرد که قرار است یک هیات از جنبش حماس به ریاست 'اسماعیل هنیه' رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در آینده نزدیک به ایران سفر کند و این سفر شامل دیدار از کشورهای دیگر نیز است.
وی افزود: هیاتی که به ریاست یحیی السنوار رئیس دفتر سیاسی حماس در نوار غزه به قاهره سفر کرده بوده به زودی به نوار غزه باز می گردد و دیدار این هیات از مصر مثبت بوده و دو طرف در خصوص مسائل مشترک به تفاهماتی دست یافته اند.
حمدان همچنین درباره اظهارات عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان که جنبش مقاومت حماس را تروریستی خوانده بود، گفت: این سیاست سعودیها است و بیان این مطلب برای ملت فلسطین غافلگیرکننده نبود، بلکه آنچه غافلگیرکننده بود، بیان علنی آن بود.
این مقام حماس در ادامه تاکید کرد که اراده مقاومت با وجود همه فشارهایی که در داخل و خارج از فلسطین با آن مواجه است، هرگز نخواهد شکست.
'علی برکه' نماینده حماس در لبنان نیز پیشتر اعلام کرده بود که به محض بازشدن گذرگاه رفح اسماعیل هنیه سفر خارجی خود را به چند کشور عربی و اسلامی آغاز خواهد کرد و برای سفر اسماعیل هنیه به ایران مانعی نیست.
'اسماعیل هنیه' اردیبهشت ماه امسال به عنوان رئیس جدید دفتر سیاسی این جنبش شد.
وزیر خارجه آلمان هشدار داده که سیاستهای عربستان سعودی و همپیمانانش در راستای منزوی کردن قطر میتواند سبب بروز جنگی تازه در منطقه خلیج فارس شود. زیگمار گابریل گفتوگو میان دو طرف را اجتنابناپذیر خواند.
طبق ارزیابی زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان خطر آن میرود که تنش در منطقه خلیج فارس بالا بگیرد.
او در گفتوگویی با نشریهی آلمانی "فرانکفورتر آلگماینه زونتاگ سایتونگ" تنش حاکم میان دو کشور همسایه عربستان سعودی و قطر را بسیار نگرانکننده خواند و گفت: «این خطر وجود دارد که این تنش و نزاع به جنگ بیانجامد."
امروز متن رایج قرآن یگانه است ولی انسانهایی که آنرا تفسیر کرده و تبلیغ می کنند، بسیار متنوع می باشند. برای اینان قرآن یک وسیله تظاهر و تشخص و تملک است، قرآن هویت بخش مردمان بیشماری بشمار میرود، برای آنان قرآن مقدس است و مطلق کننده تبعیت روان و مغز است. ولی در عرصه علمی، تورات و انجیل دارای یک تاریخ طولانی تحلیل تاریخی و سندشناسی و زبانشناسی و معناشناسی و بررسی غیر دینی بوده اند. این دو کتاب در تاریخ خود به موضوع آزمایشگاهی و دانشگاهی تبدیل شده اند. پژوهشگران غربی از صد و پنجاه سال پیش این بررسی علمی را با قرآن آغاز کردند، ولی در دنیای اسلام و در ایران، قرآن در فضای روحانی و مقدس، باقی مانده و هرگز به میدان آزمایش علمی انتقال نیافت. در جامعه دینی ایران، این کتاب «مقدس» تنها در راز هستی خود، معنا داراست. در ذهنیت جامعه، قرآن از کتابهای دیگر بطور قطع جدا می شود و جایگاه آسمانی پیدا می کند.
بیگانگی دانشگاه با تحلیل علمی
کار دانشگاهی نمی تواند به مشاهده پدیده دین بسنده کند و محافظ قداست باشد. دانشگاه محل تبادل نظر و تدوین علمی و آکادمیک می باشد. دانشگاه با حمایت از پژوهش علمی و فراهم نمودن امکانات تحقیقاتی و با برگزاری سمینار با شرکت متخصصان ایرانی و بین المللی، تولید فکر علمی و هرمنوتیک و جامعه شناختی و فلسفی را فراهم می سازد. متاسفانه بلحاظ استبداد ولایت فقیهی و ایدئولوژی مذهبی مسلط، دانشگاه ایران از این خصوصیت بدور است. در دانشگاه ایران تاریخدان و جامعه شناس و متخصص ادبیات و فیلسوف، با فکر مذهبی، تحقیق می کند و کار تخصصی اشان، تابع اعتقاد دینی است. اغلب این دانشگاهیان با کتاب قرآن مناسبات پیچیده روانشناسانه و روانکاوانه دارند و دستخوش وابستگی «معنوی و روانی» نسبت به «قرآن الله» می باشند. هر جا که تناقض میان کار تخصصی و اعتقاد دینی باشد، انتخاب مطلوب علمی و تخصصی، به کنار رانده می شود.
پژوهش علمی در پی آنست تا دین را مانند پدیده های دیگری چون، جامعه، فرهنگ، ادبیات، دولت، لایه های اجتماعی، فساد در جامعه، ویژگی زنان، بیکاری جوانان، بوروکراسی، اعدام در جامعه، تروریسم، و غیره مورد مطالعه قرار دهد و آنرا بشیوه هرمنوتیک در متن تاریخی و فرهنگی و زبانی و اجتماعی و سیاسی وروانی، به تحلیل بکشد. در کار علمی هیچ قداستی نمی تواند مانع کار باشد و دین مانند هر پدیده دیگری باید مورد بررسی علمی قرار گیرد. جامعه ایران دینی و دارای فرهنگ دین خو و رازآمیز و رسوم جادوگرانه و خرافه پرستی است. در ایران و جامعه اسلامی، احساس گناه و تقدسگرایی و مجموعه عوامل بازدارنده تاریخی و فرهنگی و روانی، بشکل بسیار سنگین عمل کرده و از پیشرفت دانش هرمنوتیکی و نقد علمی دین و مذهب جلوگیری می کنند. تاریخ ما دینی باقی مانده است، دانشگاه ما در فضای دین نفس می کشد و دین به موضوع علم تبدیل نشده است. در چنین فضای دین خو، قرآن به بررسی هرمنوتیکی درنیامد. نوشته دینی، «مقدس» باقی ماند.علیرغم خشونت و تبعیض و افسانه ها و اعتقادات فرسوده و کنگی های بسیار در قرآن، این کتاب مقدس باقی مانده است و ذهن ایرانی ناتوان از تشخیص است. روان ایرانی در برابر این حجم غیرعقلانی و تبعیض گرا، به اعتقاد خود ادامه می دهد و این کتاب را بدون قید و شرط مقدس می خواند. از دیر باز ایدئولوگ های دیندار و روشنفکران چپ و رادیکال و بالاخره دانشگاهیان، به ستایش و کرنش در برابر «متن مقدس» دست زده اند. همه این نخبگان پیوسته دین تجاوزکاران مورد حمایت قرارداده اند. ولی در همان زمان، تلاش افرادی مانند هدایت و دشتی در انتقاد به اسلام، با موج خصومت و سانسور و کینه جوئی مردم و روشنفکران و حاکمان روبرو گشته است. این فضای تنگ و افترا، مسبب عقب ماندگی کار دانشگاهی در بررسی مستقل از دین است.
ساختار تاریخی قرآن
از نگاه تاریخ و جامعه شناسی، قرآن از آسمان نیامده است، رویاهای محمد نیست، مقدس نیست. قرآن در جغرافیای شبه جزیره عربستان، در میان جمعیت معینی از عرب و یهود و با کوشش افراد گوناگونی متولد می شود. بقول ژاکلین شابی، متخصص فرانسوی، فرهنگ های کهن مانند اهورامزادی ایرانی و فرهنگ مصری بر یهودیت تاثیر گذاشته اند. در پی آن، فرهنگ بابلیان و آشوریان و نباتیان و یهودیان و نصارا و غیره، بر شکل گیری ابتدایی قرآن تاثیر قاطع دارند. ولی قرآن باعتبار کتابت های بسیار فراوان، با کاتبان متعدد و در دوره طولانی دویست ساله، به کتاب شریعت تبدیل می شود. قرآن از ابتدا «حدیث نبوی» نیست، قرآن سخنان محمد نیست، قرآن سخن دین یهود و تمامی تمایلات سیاسی و اجتماعی و مراسم آئینی یک دوران بزرگ است. قرآن دربرگیرنده نشانه و پیام و حکم روحانیان یهودی تا بزرگان قریش و کاتبان چهار خلیفه و سپس مشاوران خلفای بنی امیه و عباسیان است. روشن است که این چندگانگی گسترده در طول تاریخ اسلام به مکتب ها و گرایش های بسیار متنوع تقسیم شده و امروز این گونه های اعتقادی و آئینی، یک دنیای پر تضاد را تشکیل می دهد. قرآن و درک های شیعه گرانه از آن در ایران، بخشی از این مذاهب و مکتب های متفاوت بشمار می آید. با توجه به این روند تاریخی و با توجه به رشد گرایش محافل دانشگاهی غرب به اسلام شناسی، فعالیت های پژوهشی بمرور سامان یافت و یک تولید دانشگاهی پربار میسر شد. بررسی هرمنوتیک و علمی در غرب شروع شد تا رازهای قرآن اشکار شود. هیچک از ایدئولوگها و مورخان اسلامگرا قادر نشد تاریخ علمی قرآن را ترسیم کند. آنها در بهترین حالت یک تفسیر متفاوت از قرآن عرضه نمودند ولی این شناخت هرگز نمی توانست علمی باشد. تفاسیر طباطبایی و طالقانی و بازرگان و شریعتی و مطهری و سروش و شبستری، مجموعه ای از اعتقادات گوناگون دینی بود و هیچ رابطه ای با شناخت علمی هرمنوتیک نداشت.
این وضعیت نمی تواند قابل قبول باشد و جز عقب ماندگی فکری و دانشگاهی و تاریخی معنای دیگری ندارد. یکی از مهمترین کارهای لازم در جامعه ما گسترش تحلیل های هرمنوتیک از ادیان و اسلام و قرآن است. دانشگاه ایران باید در این عرصه خود را مجهز کرده و متخصصان علمی را در این پژوهش ها به کار گیرد. البته استبداد دینی موجود چنین شرایطی را مانع خواهد شد. محققان ایرانی داخل کشور و خارج از کشور می توانند دامنه پژوهش کنونی را توسعه دهند. من در تحقیقات خود، دری را در بررسی هرمنوتیکی گشوده ام، ولی باید دانست که حجم کار بسیار است. آثار معتبر در دانشگاههای غرب باید به خوانندگان فرهیخته فارسی زبان شناسانده شود. انتشار پژوهش هرمنوتیکی یک وظیفه سترگ می باشد زیرا نقد دین، توسعه خردگرایی، نقد ازخودبیگانگی فرهنگی ایرانیان، ارتقای روحیه و فهم فلسفی و جامعه شناسی، وابسته به درک هرمنوتیکی از قرآن است. قرآن باید در جامعه به یک کتاب نقد شده تبدیل شود. روان دین خو و رفتار و فکر مسخ شده، باید به روند انتقادی و آزادگی به پیوندند.
فضای شیفتگی پاتولوژیکی
متاسفانه محیط دانشگاهی ایران با فضای دینی آغشته است و گفتمان فلسفی و علمی زیر سلطه سنگین، قادر به شکوفایی نیست. وجود روشنفکران دینی و دانشگاهیان دیندار و تکنوکراتهای اداری و مدیریتی، اجازه نمی دهد تا نقد علمی هرمنوتیکی در باره دین و قرآن پا بگیرد. نظام دانشگاهی از همان فردای انقلاب اسلامی و با انقلاب فرهنگی آقای سروش و آیت الله خمینی، با از دست دادن استادان مدرن و لائیک، توانایی های زیادی را از دست داد. در دوران اخیر، با تسلط روحانیت و همسوئی روشنفکران دینی، ضربه های متعدد ولایت فقیهی، علیه جامعه شناسی و فلسفه سازماندهی شد و دانشگاه به حوزه نزدیک شد. این نزدیکی در منطق و محتوا جز کاهش کیفی علوم انسانی و نابودی هرگونه پژوهش علمی در زمینه اسلام و قرآن، نتیجه دیگری نداشت. در این محیط در عرصه پژوهش دینی، گفتمان فلسفی مستقل وجود ندارد و تفسیردینی در زمینه موضوع های فلسفی، جای فلسفه را گرفته است. افزون بر آن، جامعه شناسی دینی و جامعه شناسی نقاد رفتار دینی و مجموعه پراتیک ها و رسوم دینی و اوهام و رازگرایی در رفتار اجتماعی، ممنوع است.
فضای دانشگاه دینی است. سایت دانشگاه علم و صنعت انتشار دهنده همان پیام و سیاست حوزوی است. این سایت از «خودکفایی قرآن راه حل سیاست امروزین» صحبت می کند و تاکید بر «بازگرداندن قرآن به حوزه و دانشگاه» دارد. نظام دانشگاهی ایران دربرگیرنده استادان و انتشارات و سایت های دانشگاهی فراوانی است که با هدف تبلیغ دین اسلام و قرآن و پخش ایدئولوژی علیه مدرنیته و علیه نقد علمی، بوجود آمده اند. بعنوان نمونه سایت «دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم» در باره قرآن می نویسد:«این کتاب از نوع و مقوله کتاب های شناخته شده بشری نیست و به هیچ وجه نمی توان آن را با هیچ کتاب بشری مقایسه کرد.»، انسان«ناخود آگاه در کمند جاذبه بی مثال این کتاب اسیر و شیدا می شود به گونه ای که نمی تواند براحتی خود را از این عشق و شیدایی آزاد سازد.». سایت دانشگاهی ادامه می دهد: تصویری که قرآن از خداوند ساخته چنان زیبا، دلنشین و عقل پسند است که انسان نه یک دل بلکه هزار دل بدان می بازد و نظر بازان چنان در نظر بازی و تماشای آن چهره دل انگیز حیران و سرگردان اند که فقط عشق از حیرانی آنان با خبراند. خدایی که مستجمع تمام صفات جلال و جمال است. هیچ نقص و عیبی در او راه نداشته، یگانه و یکتا و بی همتاست. قرآن کتابی فراتر از تاریخ، قرآن کتب آینده نما، قرآن مُهر ناتوانی بر پیشانی بشریت است.
اینست شیفتگی پاتولوژیک ذهن ایرانی. برای این ذهن قرآن معجزه و فرا تاریخی است و خرد انسانی ناتوان از اندیشیدن می باشد. همانگونه که مشاهده می کنیم واژه های دانشگاه از واژه های علمی و محققانه کاملن دور و بیگانه اند. در رسانه دانشگاهی، ما با یک فضای دینی و عرفانی مواجه هستیم و نزد دانشگاهیان ایران، افکار تدوینی در عرصه علوم انسانی و بحث قرآن اغلب بطرز شدید دارای شیفتگی دینی است. در واقع مفاهیم، متانت و شخصیت علمی ندارند، آنها از دستگاه زبانی عرفان و دین و پریشانی فکری، مایه گرفته اند. ذهن دانشجو و استاد، با واژه هرمنوتیک و نقد علمی قرآن بیگانه است. نقد قرآن یک «گناه» بزرگ یا رویداد شرم آور قلمداد می شود. در این بستر دینی، ذهنی که انتقاد علمی قرآن را مطرح کند بمثابه یک «ذهن پاتولوژیک و روانی خطاکار»، محکوم می شود. دین، نقد دین را همچون یک «جنایت» ارزیابی می کند. حال آنکه منطق دانشگاهی به استقبال نقد علمی دین می رود. در جامعه دین خوی ایران، که دستخوش ازخودبیگانگی فرهنگی و شخصیتی می باشد، انتقاد هرمنوتیکی و علمی دین و قرآن، امر عادی نیست بلکه نماد «الحاد و کفر» است. این حکم «بطلان» نقد دین، فقط از جانب دینداران مطرح نمی شود بلکه همین حکم از جانب خیل عظیم روشنفکران و دانشگاهیان و دانشجویان و سیاسیون چپ و راست و ملی و جمهوری خواه نیز طرح می شود. روشنفکر غیر دینی با معیارهای متمایل به دین و قدرت، به دفاع از دیندار و دین توده بلند می شود و به عنوان «مدافع تعادل» جامعه، به دفاع مذهب و خرافه در جامعه اقدام می کند. ترس و بی دانشی و روانشناسی کرنش بر جامعه مسلط می گردد. در چنین فضایی است که فلسفه سقوط می کند و اندیشه انتقادی نابود می گردد و دین و خرافه در امان می ماند.
ایران زیر فشار دین خویی
دین در جوامع انسانی دارای ریشه های عمیق پنهان و آشکار است و بسیاری از جوامع شخصیت خود را با فرهنگ دینی ساخته اند. جوامعی که دارای عقلانیت و فرهنگ علمی و رفتار سکولاریستی بوده، از استقلال رفتاری و فکری بیشتری برخوردارند. جامعه ایران روان مستقل از دین ندارد و از فرهنگ لائیک محروم است. بنابراین محیط دانشگاهی و روشنفکری ایران از این فضا و آسیب های ناشی از آن، متاثر است.
در ایران کتابهای بسیاری زیر عنوان «فلسفه و الهیات» منتشر می گردد. در این زمینه باید گفت اول اینکه اغلب دو واژه فلسفه و الهیات در کنار یکدیگر گذاشته می شود و این بیانگر آنست که حوزه فلسفه از الهیات جدا نشده و دو دستگاه واژگانی و مفهومی مستقل را تشکیل نمی دهند. دوم اینکه آثار منتشر شده بیشتر ترجمه آثار فلسفی غرب است. در این زمینه انتشار آثاری از نیچه، ژان ژاک دریدا، ماکس وبر، هگل، هیوم، جایگاه برجسته ای بخود اختصاص می دهند. البته این امر بسیار مثبت است ولی تولید اندیشه فلسفی توسط ایرانیان محدود است. سوم اینکه از میان این آثار، ترجمه آثار هانری کربن جایگاه ویژه ای دارد و این آثار مورد علاقه و توجه افراد زیادی است. این علاقه به مکتب «تئوزفی» کربن، که ترکیبی از تئولوژی و فلسفه است بیشتر تابع مفاهیم دینی قرار دارد. چهارم اینکه انتشار کتابهای نویسندگان ایرانی در عرصه فلسفی اغلب در همان فضای دینی و تقدس گرایی دینی قراردارند و بهیچوجه بطور مستقیم در نقادی علمی دین و قرآن نیستند. بعنوان نمونه، کتاب برجسته «فلسفه و سیاست» از جواد طباطبایی، به نازایی اندیشه در سنت ایران زمین می پردازد. این کتاب به تحلیل در باره کربن و هگل و غزالی و ابن خلدون و فخررازی می پردازد و «تاریخ عدمی» در ایرانزمین را به نقد علمی می کشد. بنابراین نوع پرداخت مطلب بسوی نقد قرآن جهت ندارد، هرچند که اینگونه تحقیقات فلسفی اساسی است. نمونه دیگر کتاب «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» از رضاداوری اردکانی است، که با نگاهی دین خو، به بررسی فلسفه و فرهنگ و علوم انسانی و فلسفه اسلامی و روشنفکری و انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی اسلامی و فردید و روشنفکر دینی و «منورالفکری» ایرانی نزد شریعتی و مطهری و سید حسین نصر، میپردازد. چنین اثری، منشا اصلی سوء تفاهم های فکری است و عامل تحکیم فرهنگ دینی و مانع درک هرمنوتیکی است.
بنابراین نقد هرمنوتیک قرآن در ایران غایب است و جامعه روشنفکری، با این روش علمی آشنایی ندارد. جامعه نخبگان دستخوش آرکائیسم فکری است و نیازمند یک تحول فرهنگی و فلسفی می باشد. گسترش بررسی هرمنوتیکی و علمی در باره قرآن، پایه نقد رازگرایی دینی است. محیط روشنفکری سیاسی ایران اسلام زده است و فاقد قدرت یک تفکر مستقل از دین می باشد. این گروه نخبگان روشنفکری در یک وابستگی روانی درونی شده، نفس می کشد و قادر نیست به جامعه یک دورنمای جسورانه ارائه نماید. حال آنکه پیشرفت جامعه و ارتقای اندیشه فلسفی و ترقی پژوهش های دانشگاهی، در گرو آزاد شدن روان و اندیشه از تقدسگرایی است.
جلال ایجادی
جامعه شناس دانشگاه پاریس
چرا فرمان به هرج و مرج؟
برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ولی فقیه دو هفته پس از انتخابات علنا نیروهای تحت امر خود را علیه رئیس جمهور تحریک می کند و دست آنان را در اقدامات خودسرانه باز می گذارد.
- ولایت فقیه بیش از پیش به مانع اصلی توسعه اقتصادی، حل مشکل بیکاری، مبارزه با فساد و تبعیض، آشتی ملی و هرگونه تحول و اصلاح سیاسی وساختاری جامعه ایران تبدیل شده است.
- این نهاد بیش از هر زمان به کانون بازسازی فساد سیاسی و اقتصادی و ابزار سرکوب جنبش دموکراسی خواهانه ایرانیان تبدیل شده است.
- گزاره های بالا واقعیاتی بیان می کنند که نه فقط اکثریت عظیم مردم بلکه اکثریت مدیران و مسئوولان و کار به دستان نظام جمهوری اسلامی نیز آن را می دانند.
- کار به جایی رسیده که بسیاری از ارادتمندان و سرسپردگان سرشناس این نهاد نیز با آن درافتاده اند. برای نمونه خواننده را به سخنان صریح احمدی نژاد که خامنه ای را فرعون و شاه کوچولویی می داند که مردم قبولش ندارند، مراجعه می دهم. و یادآوری می کنم که احمدی نژاد نماینده بخش مهمی از کارکنان بدنه جمهوری اسلامی و پایگاه مردمی آن است.
- اگر امروز یک رفراندوم بر سر بودونبود نهاد ولایت فقیه در ایران برگزار شود به جرات می توان گفت که بیش از 90 درصد مردم ایران رای به انحلال این کانون فساد و تباهی می دهند.
- شخص خامنه ای و نزدیکان او هم نبض افکار عمومی را در دست دارند و می دانند در جامعه چه خبر است.
- اما انزوای روز افزون و انباشت بی سابقه نفرت عمومی نسبت به نهاد ولایت فقیه و ارگانهای تحت امر آن نه فقط موجب تعدیل مواضع و عقب نشینی خامنه ای و حلقه اطرافیان وی نشده بلکه آنان را بیش از پیش به دشمنی با خواسته های عمومی کشانده است.
- از روز انتخابات 29 اردیبهشت تا به امروز خامنه ای و مهره های مورد اعتماد او، به حرکات و سخنانی متوسل شده اند که تاکنون در جمهوری اسلامی بی سابقه بوده است:
1- برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی خامنه ای به رئیس جمهور تبریک پیروزی انتخابات نگفت. 2 - برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی برخی از امامان جمعه رای کاندیدای مورد حمایت خامنه ای را "حلال" و "مومنانه" خواندند و بطور ضمنی رای طرف مقابل را حرام قلمداد کردند. یعنی میان چهل میلیون رای دهنده دیوار حلال و حرام کشیدند.
3- برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رئیس انتصابی و سرکوبگر قوه قضائیه خطاب به رئیس جمهوری که با رای اکثریت قاطع رای دهندگان به پیروزی رسیده صریحا می گوید: "تو چه کاره ای..."
4- برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی ولی فقیه دو هفته پس از انتخابات علنا نیروهای تحت امر خود را علیه رئیس جمهور تحریک می کند و دست آنان را در اقدامات خودسرانه باز می گذارد. اگر در گذشته پروژه قتل های زنجیره ای به دور از انظار عمومی کلید می خورد، این بار خامنه ای با فرمان "آتش به اختیار" به نیروهای تحت امر خود فرمان داده است که علیه رئیس جمهور منتخب و حامیان او به هر کاری که صلاح می دانند اقدام کنند.
گویی خامنه ای در پایان دوران زمام داریش چنان از رشد شعور جامعه و انزوای اسلام سیاسی ولایت مدار به تنگ آمده و نومید شده که کنترل خود را از دست داده است.
این که شخص اول نظام جمهوری اسلامی با ادبیات نظامی به نیروهای تحت فرمان خود فرمان دهد که از این پس هر کس آزاد است به صلاح دید خود و بطور خودسرانه به هر اقدامی علیه دولت روحانی متوسل شود، دستور به آشوب و هرج و مرج عمومی است که هیچ زمامدار عاقلی که خود را در موضع قدرت احساس کند، به آن رضایت نمی دهد.
در برابر این حرکات آشوبگرانه خامنه ای شایسته است که همه آنانی که به روحانی رای داده اند و همه مخالفانی که در انتخابات شرکت نکرده اند خود را برای مقاومت و خنثی کردن این تلاشهای نومیدانه و به شدت خطرناک آماده کنند. رای دادن به روحانی در انتخابات 29 اردیبهشت حرکت معنی دار وهوشیارانه ای بود که پافشاری بر مطالبات و حمایت از دولت منتخب شرط تحقق آن است.
فرمان "آتش به اختیار" خامنه ای برای مرعوب کردن مردم و پشیمان کردن آنان به پیگیری مطالبات خویش است. تردید نمی توان کرد که این فرمان از سر نومیدی و استیصال صادر شده است. در زمانهای گذشته فرماندهان مستاصل و شکست خورده، در هنگام عقب نشینی و یا فرار در مقابل لشکر پیروز وقتی احساس می کرده اند که شیرازه امور از دست آنان خارج شده به سربازان خود فرمان "آتش به اختیار" می داده اند.
از این پس هر اتفاق ناگواری که در ایران رخ دهد از اسیدپاشی و ترور مردم گرفته تا انفجار و بمب گذاری و هر اقدام خرابکارانه دیگری به این فرمان آشوبگرانه خامنه ای ربط پیدا می کند.
خامنه ای در صورتی از این فرمان خود نتیجه خواهد گرفت که مردم بترسند و روحانی نیز در برابر وی بطور مطلق عقب نشینی کند. در غیر این صورت او و جناح افراطی بازنده این فرمان آشوب طلبانه اند.
ایران در کانون بحرانی ترین منطقه جهان قرار دارد و روزهای بسیار حساسی را سپری می کند. در این شرایط تحریک مردم به هرج و مرج و آشوب آنهم از جانب شخص اول نظام حاکم بجز دشمنی و لجاجت با آرزوها و خواسته های مردم چه معنای دیگری می تواند داشته باشد؟
اکبر گنجی
منتشر شده در هافینگتون پست دوم و هفتم جولای ۲۰۱۴
عراق شگفتی آفرین شده است. گروه تروریستی داعش بسیاری از مناطق عراق را فتح کرده است. همه دولت ها و سیاستمداران با هراس به این رویداد می نگرند که تا کجا پیش خواهد رفت؟ چگونه می توان این رویدادها را تبیین کرد؟ برای تبیین وقایع امروز منطقه خاورمیانه باید حداقل به اواخر دهه ۱۹۷۰ بازگشت.
جنگ داخلی سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، منجر به ظهور اتحادهایی عجیب و تا همین اواخر غیر قابل تصور شد. خصوصا حمایت غرب از شورشیانی که اکثریت آنان نیروهای افراطی اسلامی هستند به اضافه تروریستهای چچنی، و نیز افراطی یانی از سراسر جهان (برخی حتی از جوامع غربی) ریاکارانه، عجیب و غریب، غیر اخلاقی و غیره نامیده شده است. این ها از همان نوع نیروهایی هستند که دولت آمریکا علیه شان "جنگ جهانی علیه تروریسم" به راه انداخت. اما در واقع بر خلاف آن چیزی که مردم ناآگاه ممکن است بپندارند، دولت آمریکا در پرورش چنین نیروهایی و نیز استفاده از آنان برای پیشبرد منافع خود ثابت قدم بوده است. همان گونه که روزنامه نگار کهنه کار رابرت دریفوس در کتاب عالی خود، بازی شیطان، بیان می کند این امر برای دهه ها، حداقل از آغاز قرن بیستم وجود داشته است. او می نویسد:
"برای نیم قرن ایالات متحده آمریکا و بسیاری از متحدانش آنچه را که من "راست اسلامی" می نامم شرکایی مناسب در جنگ سرد می دید. در دهه های قبل از ۱۱ سپتامبر به دو دلیل سازمان ها و فعالان سرسخت در میان راست افراطی به عنوان متحد در نظر گرفته شدند: به این دلیل که آنان شدیدا ضد کمونیست تلقی شده و نیز چون مخالف ملی گرایان سکولاری چون جمال عبدالناصر مصر و محمد مصدق ایران بودند. آیا راست افراطی بدون حمایب آمریکا وجود می داشت؟ بدون شک. اما بدون تردید اگر ایالات متحده طی جنگ سرد دست به انتخاب گزینه هایی دیگر می زد، جنبش زهرآگینی که هم اکنون ما و بسیاری از کشورهای منطقه ( از الجزایر گرفته تا هند و فراتر از آن ) با آن مواجهیم می توانست به طور قابل توجهی محدودتر باشد".
قبل از بحران سوریه هیچ جا اتحاد میان ایالات متحده و هم پیمانان غربی آن و نیروهان رادیکال اسلامی روشن تر از افغانستان نبود؛ اتحادی که در تابستان ۱۹۷۹ قبل از یورش اتحاد جماهیر شوروی به آن کشور آغاز شد.
منطقه خاورمیانه کلنگی شده است. کلنگی شدن منطقه، پیامد خواسته و ناخواسته سیاست ها و عملکرد دولت ها بوده است. ریشه های اصلی منازعه سیاسی در جوامع خاورمیانه را می توان عمدتاً در ۴ عامل دید: دولت های استبدادی، حمایت غرب از این دولت های استبدادی به خاطر نفت و منافع اقتصادی و رقابت های استراتژیک، نابرابری اقتصادی- اجتماعی، و اشغال سرزمین های فلسطینی. رویدادهایی که در این مقاله توضیح داده خواهد شد، در متن این چهار مساله اصلی رخ داده و همین چهار مساله باز هم "تولید منازعه" خواهد کرد.
در جهانی که تا حد مختل شدن فرآیندهای زندگی روزمره ناامن شده است، توسل به قطعیت های بنیادگرایانه نوعی مکانیسم تشفی روانی است و توسل به خشونت هم نوعی تراپی برای فرار از تحقیر و فقدان آرامش روانی فراهم می آورد.
یک زن ایرانیتبار در میان ۱۲ فضانورد جدید ناسا از بین ۱۸ هزار متقاضی
صدای آمریکا - ناسا اسامی ۱۲ فضانورد جدیدی را که از میان بیش از هجده هزار متقاضی انتخاب شده اند، اعلام کرد. در میان این دوازده نفر یک دختر ایرانی به نام یاسمین مقبلی نیز حضور دارد.
بنا به گزارش وبسایت «اسپیس فلایت»، سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا، ناسا، از میان بیش از ۱۸ هزار متقاضی برای برنامه فضانوردی این سازمان ، دوازده مهندس، دانشمند، و خلبان را انتخاب کرده تا آنها را برای سفرهای فضایی آینده تعلیم دهد.
مایک پنس، معاون ریاست جمهوری آمریکا به همراه چند تن از مقامات ارشد آمریکا، روز چهارشنبه در مرکز فضایی جانسون در ایالت تگزاس با این دوازده فضانورد دیدار کردند و به آنها خوشامد گفتند.
درباره یاسمن مقبلی
در میان این دوازده نفر که برای برنامه فضانوردی ناسا انتخاب شده اند نام یاسمین مقبلی به چشم می خورد.
یاسمین مقبلی، ۳۳ ساله، یک سرگرد سپاه تفنگداران دریایی آمریکا است که در آلمان متولد و در نیویورک بزرگ شده است. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه MIT در رشته مهندسی هوا-فضا دریافت کرد و مدرک کارشناسی اش را نیز در همین رشته از مدرسه عالی نیروی دریایی آمریکا دریافت کرد.
او دختر فرشته و کامی مقبلی است که در فلوریدا زندگی می کنند. برادر او کاوه نیز مقیم پنسیلوانیا است.
یاسمین مقبلی کار خود در برنامه فضانوردی ناسا را از ماه اوت سال جاری آغاز خواهد کرد که شامل دو سال تعلیم و آموزش است. پس از خاتمه این دوره آموزشی، او در ایستگاه های فضایی بر روی جزئیات فنی کار خواهد کرد تا زمان نخستین پروازش به فضا فرا رسد.
بی بی سی - در رسانههای ایران عکسهایی از حضور زنان در مسابقه والیبال ایران و بلژیک در ورزشگاه آزادی منتشر شده است.
خبرآنلاین هم گزارش داده که گزینه "خرید بلیت برای بانوان" به صورت آنلاین وجود داشته اما در صورت کلیک روی این گزینه با پاسخ "بلیت بانوان به اتمام رسیده " روبرو میشوید.
در واکنش به این عکسها گروهی از کاربران توییتر گفتهاند که تماشاچیان زن به صورت "گزینشی" انتخاب شده بودند و امکان خرید بلیت برای آنها وجود نداشته است.
اگر شما جزو زنانی هستید که این مسابقه را تماشا کردید، چه طور بلیت خریدید؟ اگر میخواستید به استادیوم بروید، آیا موفق شدید بلیت بخرید؟
زنان نینجا کار بروجردی، افطار مراسم ارتحال، اعتراض مستندسازان، حملات تروریستی در تهران، سنجش سلامت، ریواس بینالود، گاو برای علی دایی و تصاویر دستچین دیگری از گشت و گذار این هفته در ایران. [لینک به گالری تصاویر]
مراسم معارفه علی دایی به عنوان سرمربی جدید تیم فوتبال سایپا روز سهشنبه (۶ ژوئن/ ۱۶ خرداد) با حضور حسین فرکی سرمربی سابق سایپا، علی پروین پیشکسوت پرسپولیس، رضا درویش مدیرعامل باشگاه استقلال، بازیکنان و شماری از مسئولان سایپا در کلبه خورشید باشگاه سایپا برگزار شد. در این مراسم یک گاو هم به مناسبت سرمربیگری علی دایی برای تیم سایپا قربانی شد. [لینک به گالری تصاویر]
مقدمه
تحولات سیاسی کشور در ماههای گذشته شتاب بسیار بیشتری به خود گرفته است. به قدرت رسیدن آقای دانالد ترامپ و تیم امنیت ملی ضدّ ایران ایشان، عربدههای عربستان سعودی بر ضدّ امنیت ملی کشور، "سرمایه گذاری" عربستان و ماموران آن بر روی راه اندازی یک شبکه جدید تلویزیونی فارسی با منابع مالی عظیم، انتخاب آقای حسن روحانی برای بار دوم، و حملات تروریستی داعش در تهران همگی بحثهای جدیدی را در باره کشور و آینده آن مطرح کرده اند. آیتالله علی خامنهای و "دولت پنهان" که هنوز از شکست سخت خود در انتخابات تعادل خود را بدست نیاورده اند، نیز به حملات شدید خود بر ضدّ آقای روحانی و دولت او ادامه میدهند.
ولی سخنان روز پنجشنبه ۱۸ خرداد آقای خامنهای و اعلان جنگ غیر رسمی ایشان با مردم و آقای روحانی نه تنها فصل جدیدی را در مبارزات مردم برای تغییر مسالمت آمیز نظام سیاسی کشور گشود، بلکه به روشنی روز و درخشش خورشید در یک روز آفتابی ثابت نمود که آن بخش از اپوزیسیون که مردم را به تحریم انتخابات دعوت میکردند کوچکترین درک درستی از تحولات سیاسی داخل کشور ندارند، و در "حباب" خود زندگی میکنند. در حقیقت، اگر تحولات اخیر باعث ترکیدن این "حباب" نشود، معلوم نیست چه عاملی قادر به انجام آن خواهد بود. موضوع این مقالهٔ بررسی همین موضوع میباشد. ولی در ابتدا باید زمینه این موضوع باید مورد بحث قرار گیرد.
حباب تحریمیان انتخابات
صرف نظر از فرقه خائن مجاهدین، رضا پهلوی و شاه الهی ها، و نئوکانهای ایرانی مقیم واشنگتن (که این روزها کوس رسوائی ارتباط آنها با دشمنان ایران، از اسرائیل تا عربستان و امارات، در همه جا پیچیده است) که در حال حاضر همگی رو به ریاض و واشنگتن "نماز" میگذارند، آن بخش از هموطنان را که از مردم میخواستند تا انتخابات را تحریم کنند میتوان بدو بخش تقسیم نمود. در دسته اول آن فعالانی بودند که ادعا میکردند انتخابات مهندسی شده است، و نتیجه آن از پیش روشن. بعنوان مثال، طرفداران آقای ابوالحسن بنی صدر، که مطابق معمول سر و صدای آنها زیاد و تعداد آنها کم است، ادعا میکردند که آقای روحانی نامزد مطلوب آقای خامنهای است، و تمامی انتخابات خیمه شب بازی بیش نیست. بعد از انتخابات آقای بنی صدر کاری به سبک آقای ترامپ انجام داد: در حالیکه مریدان ایشان ادعای مهندسی شدن" انتخابات را تا روز آخر قبل از انتخابات داشتند، خود ایشان یکی دو روز بعد انتخابات در تضاد کاملی با مریدان اعلام کرد که از داخل وزارت کشور به ایشان اطلاع داده اند که، برای جلوگیری از عصبانی نشدن بیشتر سپاه و بسیج برای شکست در انتخابات، ۷ میلیون رأی آقای روحانی را به ابراهیم رئیسی، "آیتالله قتل عام،" داده اند. این به معنی پوچ شدن تمامی این ادعاها بود، و حباب مریدان آقای بنی صدر هنوز هیچ نشده، کاملا ترکید.
دسته دوم تحریمیان مرکب از آنهایی بود که ادعا میکردند که این انتخابات بی معنی است چون انتخاب بین بد و بد تر، و یا بد تر و بدترین است. بگذریم از اینکه در همین آمریکا، "مهد دموکراسی،" همیشه این چنین بوده است، و انتخابات ماه نوامبر این موضوع را نشان داد. در همان زمان نگارنده در مقالهٔای چنین نوشت:
مردم ایران کارنامه طولانی آقای روحانی، سابقه امنیتی او، و موضع او در زمان دوران جنبش دانشجوئی ۱۳۷۸ را میدانند. مردم به خوبی از ضعفهای آقای روحانی نیز آگاه هستند. هیچ کس، از جمله نگارنده، منکر این کارنامه و جنبههای منفی آن، بخصوص سیاستهای نئولیبرالی اقتصادی ایشان، نیست. ولی حقیقت این است که آقای روحانی نیز همان شخصیت ۲۰ سال پیش نیست. به گمان نگارنده او کارهای مهمی برای کشور در ۴ سال گذشته انجام داده است، و نه تنها سایه جنگ را از ایران دور نموده است، بلکه اقتصاد ضعیف ایران را قدری ثبات بخشیده است. مهمتر از آن، هر قدر آیتالله قتل عام و سردار گازانبری، به همراه "دولت پنهان" و امپراتوری رسانهای خود بر شدت حمله بر آقای روحانی افزوده اند، او نیز قاطع تر به آنها پاسخ گفته است، و افشا گری هأیی درباره ۳۸ سال گذشته انجام داده است که تصور اینکه یک رئیس جمهوری کنونی و کاندیدای دوره بعدی چنین کند حتی دو ماه پیش نیز امکان نداشت. مهمتر از آن آقای روحانی در بسیاری از مواقع به انتقادهای آقای خامنهای مستقیماً پاسخ گفته است. آقای روحانی کاری را انجام میدهد که آقای خاتمی، با همه احترام و علاقه ایکه نگارنده به ایشان دارد، اعلام کرد رئیسی جمهور نمیتواند انجام دهد، و آن سخنگویی به مثابه رهبر اپوزیسیون کشور است. افشا گریهای آقای روحانی حتی بیشتر از آنچه که میر حسین، که نگارنده نهایت علاقه و احترام را برای ایشان دارد، انجام داد میباشد، و البته زمان هم متفاوت است. ولی یک رهبر واقعی هم با مردم حرکت کرده است و خواستههای آنها مورد توجه قرار میدهد.
سخنان آقای خامنهای در پنجشنبه ۱۸ خرداد درستی مواضع نگارنده و همفکران را نشان داد.
وزارت اطلاعات: عاملان حملات تهران عناصر سابقهدار گروههای وهابی و تکفیری بودند
زمانه ـ وزارت اطلاعات ایران در اطلاعیهای گفته که هویت عاملان حمله روز چهارشنبه به تهران و شبکههای مرتبط با آن بهطور کامل شناسایی شده است. بهگفته وزیر اطلاعات در دو سال اخیر بیش از ۱۰۰ برنامه گروههای تروریستی خنثی شده است.
وزارت اطلاعات ایران روز پنجشنبه ۱۸ خرداد اطلاعیهای در پیوند با حملات روز چهارشنبه به ساختمان مجلس و مقبره آیتالله خمینی منتشر کرد. در این اطلاعیه آمده است که «در پی رصدهای اطلاعاتی صورت گرفته هویت کامل عناصر تروریست تهران و همچنین هستههای مرتبط شناسایی گردیدند.»
وزارت اطلاعات تیم عملیاتی گروه «دولت اسلامی» (داعش) را ۵ نفر از «عناصر تروریست سابقهدار وابسته به گروههای وهابی و تکفیری» دانسته که پس از جذب به داعش، از کشور خارج شده و در جنایات این گروه در موصل و رقه مشارکت داشتهاند.
بهگفته وزارت اطلاعات این افراد در مردادماه سال ۱۳۹۵، تحت فرماندهی فردی به نام «ابوعایشه» از فرماندهان رده بالای داعش وارد کشور شده و قصد اجرای عملیات تروریستی در شهرهای مذهبی را داشتند که شبکه آنها متلاشی میشود و با مرگ ابوعایشه؛ از ایران میگریزند.
وزارت اطلاعات گفته است به دلایل امنیتی از انتشار نام خانوادگی این افراد خودداری میکند.
عربستان در نهایت مجبور به عذرخواهی از اقدام نامتعارف و زشت بازیکنان این کشور برابر استرالیا شد.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، بازیکنان تیم ملی فوتبال عربستان در اقدامی نامتعارف در بازی برابر استرالیا، اعتنایی به احترام به حادثه دیدگان حملات تروریستی در لندن نداشتند. در این حملات 2 استرالیایی نیز از بین رفتند ولی بازیکنان عربستان تصمیم گرفتند به جای یک دقیقه سکوت قبل از بازی به گرم کردن خودشان بپردازند.
بعد از انتقادات گسترده به این کار عربستانیها، در نهایت این کشور زیر فشار شدید افکار عمومی مجبور به عذرخواهی بابت رفتار بازیکنان فوتبال خود شد.
فدراسیون فوتبال عربستان با انتشار بیانیهای درباره این اتفاق نوشت: بازیکنان تیم ملی فوتبال عربستان قصد هیچگونه بی احترامی به قربانیان و بازماندگان حملات تروریستی و خانواده و بستگان آنها را نداشتند. فدراسیون فوتبال عربستان هرگونه اقدام تروریستی و افراطیگری را به شدت محکوم می کند و بار دیگر به دولت بریتانیا و قربانیان این حادثه تروریستی تسلیت میگوید.
- بی بی سی
درست هنگامی که همه نگاهها نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان به حملات روز چهارشنبه به آرامگاه آیت الله خمینی و مجلس شورای اسلامی بود و موج پیامهای رهبران بسیاری از کشورها در محکومیت حملات و همدردی با بازماندگان جان باختگان به سوی حسن روحانی سرازیر، آیت الله علی خامنهای در اظهار نظری که به دلیل صراحت، کم سابقه است، به پیروان خود دستور داد هرطور که میخواهند و هر زمان که میخواهند به دولت حمله کنند.
آیت الله خامنهای، در اظهار نظری کوتاه و نیم دقیقهای، حتی بدون آنکه با مجروحان و خانواده های جان باختگان حملات روز چهارشنبه تهران ابراز همدردی کند، این حملات را ترقهبازی خواند و در عوض بدون هیچ پردهپوشی، دولت حسن روحانی و شخص او را هدف تندترین حملات خود قرار داد.
آیت الله خامنهای، ابتدا به اظهارات حسن روحانی در باره سند ۲۰۳۰ یونسکو واکنش نشان داد و حرفهای او را به کلی رد کرد. آقای روحانی با انتقاد از حملاتی که پس از سخنان آیت الله خامنهای در باره این سند متوجه او شده بود، دلیل موضعگیری منفی رهبر جمهوری اسلامی را گزارشهای نادرستی خواند که به او داده میشود.
اما آیت الله خامنهای با رد این موضوع تاکید کرد: "آنهایی که خیال میکنند ما گزارش درست نگرفتهایم؛ نه، گزارشهای ما گزارشهای درستی است. حرف من این است که نظام آموزشی کشور نباید بیرون کشور نوشته بشود."
او در حمله به حسن روحانی، کمتر از یک ماه پس از پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری، به طرفداران خود دلداری داد و گفت آنها نباید ناامید شوند: "اینکه حالا یک جایی ما گفتیم [ولی] نشد، در یک جایی فلان مقصود را داشتیم [ولی] تحقّق پیدا نکرد؛ مطلقاً بایستی اجازه ندهید که یأس و ناامیدی بر شما غالب بشود."
آتش به اختیار
آیت الله خامنهای سپس با تاکید بر اینکه موانعی بر سر راه رسیدن به اهداف مورد نظر وجود دارد، به طرفداران خود توصیه کرد که به دنبال راه حال باشند: "یک بخش دیگر از واقعیّات این است که شما وقتی آرمانگرا هستید و میخواهید به سمت این آرمان حرکت بکنید، باید توجّه داشته باشید که اینجوری نیست که انسان با معجزه خودش را به آرمان بتواند برساند؛ نه، مشکلاتی وجود دارد، موانعی وجود دارد؛ لابهلای این موانع باید راه را پیدا کرد."
با این حال، به نظر میرسد که آیت الله خامنهای چندان هم منتظر یافتن این "راه" از سوی مخاطبانش نشد و در توصیه ای که بیشتر به اعلام جنگ علیه دولت شبیه است، گفت:" اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار میدهد. خب شما افسرهای جنگ نرمید -قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید."
آیت الله خامنهای البته جای تردیدی باقی نگذاشت که منظورش از دستگاه مرکزی که دچار اختلال شده، چیزی جز دولت حسن روحانی نیست و دستور او به عنوان مثال شامل قوه قضاییه، نهادهای تحت نظر رهبر و نهادهای انتصابی نمیشود.
او با اشارهای صریح به تلاشهای حسن روحانی برای پخش دعای ربنای محمدرضا شجریان از تلویزیون گفت: "گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند... ناگهان میبینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئلهی اصلی؛ نامهنگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله اصلی را از مسئله فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئله اصلاً بیاعتبارِ بیاهمّیّت فرعی را بهعنوان یک مسئله اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتشبهاختیاری است که عرض کردم."
صادق زیباکلام استاد دانشگاه در یادداشتی تلگرامی درباره ی حوادث تروریستی چهارشنبه با عنوان «داعش را مصادره به مطلوب نکنیم! نوشت:
واکنش برخی از اصولگرایان تندرو به عملیات تروریستی داعش در تهران را میبایستی فرصتطلبی سیاسی توصیف نمود. آنان از یکسو حوادث تهران را مستمسک حمله به سیاست خارجیِ تنشزدایی آقای روحانی و تلاشش در برقراری دیالوگ با غرب (بالأخص آمریکا) قرار دادهاند و از سویی دیگر، دور جدیدی از حملات به برجام را از سر گرفتهاند. در این میان و در پاسخ به برخی انتقادات از سیاست ایران در سوریه، به دفاع تمامقد برخاسته و بالاخره فرصت را مغتنم شمرده و به پارهای اماواگرها پیرامون دخالتهای سپاه در سیاست و اقتصاد هم سعی کردهاند پاسخ دهند.
هیچکدام این واکنشها معلوم نیست چه ارتباطی با عملیات داعش در تهران پیدا میکند؟ اگر آقای روحانی بجای سیاست گفتگو با آمریکا بر سر پرونده هستهای، همان سیاست تند و انقلابی اصولگرایان را ادامه میدادند و همچنان بجای لبخند با مشت گرهکرده و شعار «مرگ بر آمریکا» با غرب روبرو شده بودند امروز داعش به ایران حمله نمیکرد؟ البته این نگاه تندروها در عرصه بینالملل ناشی از باورهای متوهم برگرفته از تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی آنان است. تندروها همانطور که بارها گفتهاند داعش را ساختهوپرداخته آمریکا میدانند.
زیتون- مهسا محمدی
حوالی ساعت ۱۰:۳۰ صبح چهارشنبه ۱۷ خرداد٬ همزمان دو تیم عملیات تروریستی وارد مجلس ایران و مقبره آیت الله خمینی شدند. حملهکنندگان با هدف قرار دادن تعدادی از نیروهای حفاظت مجلس، اقدام به تیراندازی و عملیات انتحاری کردند. این عملیات طولانی که تا حوالی ۴ بعد از ظهر ادامه داشت به کشته شدن ۱۲ نفر و زخمی شدن ۴۲ نفر منجر شد و همچنین در نتیجه تیراندازی پلیس و عملیات انتحاری٬ ۶ نفر از تروریستها نیز کشته شدند.
داعش در ساعتهای اولیه حمله مسوولیت آن را برعهده گرفت و این خبر٬ ایران را در شوکی فروبرد که خیلی از کشورهای دیگر جهان پیش از اینها٬ آن را تجربه کرده بودند. در طی سالهای اخیر، بعد از ظهور داعش و عملیاتهای خونین آن در نقاط مختلف دنیا٬ ایران همواره کشوری بود که با وجود ادعای حضور در صف اول مقابله با داعش و همجواری به محل تولد آن٬ از حملههای این گروه در امان مانده بود.
حالا با عملیات امروز به نظر میرسد این دوران به سر رسیده و ایران نیز یکی از زخم خوردگان مستقیم این تروریستهای حرفه ای شده است. اهمیت عملیات داعش در تهران، عوامل موثر در شکلگیری آن، همکاران احتمالی نیروهایی که نه در خیابانهای ایران بلکه در کریدورهای مجلس عملیات کردند و ارتباط این عملیات با اتفاقات اخیر در منطقه٬ سوالهایی بود که زیتون با فرزانه روستایی روزنامهنگار و کارشناس مسائل سیاسی مطرح کرد. روستایی عقیده دارد که این عملیات به لحاظ پرستیژی٬ عملیات مهمی است و احتمالا همدستانی در میان جریانهای داخلی داشته است. او این اتفاق را قطعهای از پازل اتفاقات منطقه در یکی دو هفته اخیر ارزیابی میکند.
متن کامل این گفتگو از پی میآید:
خانم روستایی بگذارید با این سوال شروع کنم که چرا اساسا عملیات تروریستی امروز داعش در تهران مهم است؟
اهمیت این حمله و عملیاتی که داعش در تهران انجام داده است بدین لحاظ است که اولین باری است که داعش توانست به مرزهای ایران نفوذ کند و نشان بدهد که شبکه امنیتی ایران چندان کارا نیست.
آنها با یک برنامه پرستیژی خیلی جدی توانستند دو عملیات را به صورت موازی پیش ببرند و از همه مهمتر اینکه توانستند به ساختمان داخلی مجلس نفوذ کنند و در کریدورهای داخلی مجلس ایران تیراندازی کنند. حتی تلاش کردند که خود را به صحن علنی مجلس برسانند و احتمالا برنامه داشتند که آنجا خود را منفجر کنند یا قتل عامی انجام بدهند. از این رو اینکه داعش بتواند در یک روز به دو نقطه مهم در ایران و در واقع تهران حمله کند و دو تیم متشکل از ۴ـ ۵ نفر که مسلح به سلاحهای مختلف و انفجاری بودند را در این نقاط نفوذ دهد اتفاق جدید و مهمی بوده است و به نظر من نشان از آن دارد که اتفاقات دیگری نیز در راه است.
بنابراین به نظر شما این عملیات نشانی از ضعف سیستم امنیتی ایران است که تاکنون ادعا میشد محکم و نفوذ پذیر است و داعش را توانسته پشت مرزها نگه دارد؟
به نظر من پاسخ میتواند مثبت یا منفی باشد. ببینید، بالاخره داعش توانست این کار را انجام دهد و توانست در شبکه امنیتی ایران نفوذ کند و برنامهریزی سنگینی برای انجام این کار انجام دهد. با این حال این اتفاق به لحاظ امنیتی خیلی اتفاق سنگین و هولناکی نیست. چرا که میبینیم داعش در این چند وقت اخیر به طور مرتب در لندن، پاریس و حتی آلمان در حال انجام عملیات است. از سوی دیگر این حمله هم نشان از اهمیت ایران دارد و هم نشان میدهد که ایران در صف مقدم مقابله با داعش قرار دارد و به همین دلیل حساسیت آنان را تحریک کرده است.
محمد حسین باقری، فرمانده ستاد مشترک كل نيروهای مسلح ايران، روز پنجشنبه ۱۸ خرداد اعلام كرد: «دنیا در چند روز آينده شاهد بزرگترين و گسترده ترين عمليات قرن در منطقه خاورميانه عليه تروريست های داعش خواهد بود.» این سخنان از سوی یک منبع نظامی تکذیب شده است.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، این مقام نظامی که در دانشگاه علوم انتظامی سخن می گفت، افزود: «تعرض دشمن با پاسخ قاطع در نقاطی که ما تعیین می کنیم مواجهه خواهد شد.»
وی همچنین گفت: در حال حاضر «٧٣ فروند بمب افكن فانتوم و ٤٥ فروند سوخو آماده دستور مقامات نظامی برای آغاز بزرگترين عمليات هوايی جهان در طی ٣٠ سال گذشته هستند. »
این خبر در شرایطی منتشر شده است که خبرگزاری های فارس و ایسنا آن را تکذیب کرده اند.
وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیهای از دستگیری " 41 نفر از عناصر گروهک وهابی داعش" در کشور خبر داد.
به گزارش ایسنا در اطلاعیه وزارت اطلاعات آمده است: در پی سلسله عملیات پیچیده اطلاعاتی و با همکاری خانواده برخی تروریستها در استانهای کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و تهران 41 نفر از عناصر گروهک وهابی داعش متشکل از تیمهای عملیاتی و همچنین سرپلهای ارتباطی و تدارکاتی به همراه مقادیری اسناد و مدارک و تجهیزات عملیات تروریستی قبل از هرگونه اقدام شناسایی و دستگیر شدند.
اين خبر، كه ديروز در سايت جام جم آنلاين منتشر شده بود، توسط مسوولان تغيير يافته و تيتر و محتوا عوض شده است. در زير، تصوير قبلى سايت مشاهده مى شود.
نوشته مسعوده میر مسعودی، سردبیر مجله ایرانی روابط بین الملل
سایت دیپلماسی ایرانی - تهران
در پی اظهارات امیر قطر در حمایت از ایران موجی از واکنشهای سیاسی و عملی را در میان رجال سیاسی عربستان برانگیخت. عربستان اعلام کرد روابط دیپلماتیک خود را به طور کامل با قطر قطع کرده، همه گذرگاه های زمینی، دریایی و هوایی را با این کشور بسته است و هم چنین طی بیانیه ای به نقل از خبر گزاری رسمی سعودی "واس" اعلام کرد که دولت پادشاهی عربستان در عمل به حق حاکمیت خود که قانون بین المللی آن را تضمین می کند، و همچنین به منظور حفظ امنیت ملی در قبال خطرات تروریسم و تندروی، تصمیم گرفت روابط دیپلماتیک و کنسولی خود را با دولت قطر قطع کند. کما این که مقرر داشت کلیه گذرگاه های زمینی، دریایی و هوایی را بسته، مانع تردد با قطر از راه های زمینی، هوایی و آب های منطقه ای سعودی شود. در تحلیل این موضوع می توان طبق مدل و مدیریت بحران برچر به ارزیابی این موضوع پرداخت.
perception یا درک عربستان از این موضوع: (سخنان امیر قطر) می تواند نکته کلیدی باشد چون بعد از تکذیب این ادعا توسط قطر، عربستان همچنان بر رفتار تند خود اصرار دارد و این می تواند نشانه این باشد که عربستان بعد از نشست ریاض و متهم کردن ایران به عنوان تهدید منطقه ای و از سوی دیگر هم زمانی انتخابات ایران، با آن با مشارکت بالای اقشار مردم، نوعی سرخوردگی در ائتلاف منطقه ای برای عربستان به بار آورده و به دنبال موضوعی بود که بتواند به عنوان قدرت منطقه ای مطرح باشد. همچنین سفر ترامپ به منطقه خاورمیانه و نتایج و پیامدهای آن، جز انباشت قدرت آن هم با خرید تسلیحات بالا چیز زیادی برای عربستان در برنداشت. حال با این استراتژی قطع رابطه با قطر سعی در جبران این موضوع دارد و بیشتر نمایش قدرت است و ترامپ نیز در این موضوع دخیل و نقش پر رنگی دارد.
اکنون افکار عمومی آمریکا وجهه خوبی از ترامپ ندارند. لغو معاهده پاریس و هم چنین ادعای دخالت روسیه در انتخابات آمریکا و نزدیکان ترامپ این موضوع را در نظر افکار عمومی آمریکا تیره تر کرده است. یکی از دلایل واکنش عربستان شاید چراغ سبز آمریکا باشد تا با نمایش جدید در خاورمیانه افکار عمومی امریکا را منحرف کند که به نظر نویسنده، این استراتژی ترامپ ابزار مناسبی برای این هدف نیست و اهداف افکار عموعی امریکا بیشتر در راستای سیاست داخلی آمریکا است و واکنش عربستان نمی تواند ابزار مناسب برای اهداف ترامپ در داخل جامعه آمریکا باشد و قابل توجیه نیست.
نتایج اعلام شده انتخابات پارلمانی بریتانیا حاکی از ناکامی ترزا می، نخست وزیر، در کسب حمایت گستردهتر رای دهندگان و از دست رفتن اکثریت این حزب است. هیچ حزب دیگری نتوانسته اکثریت لازم برای تشکیل دولت را به دست آورد و در نتیجه، ظهور "پارلمان معلق" است.
صبح روز گذشته رایگیری به منظور انتخاب ۶۵۰ نماینده مجلس عوام پارلمان بریتانیا آغاز شد و نتایج اولیه در صبح جمعه، ۱۹ خرداد (۹ ژوئن) حاکی از آن است که به احتمال زیاد حزب حاکم محافظه کار با از دست دادن تعدادی از کرسیهای خود، به ۲۲۶ کرسی لازم برای برخورداری از اکثریت در پارلمانی دست نخواهد یافت.
معاون امنیتی انتظامی استانداری تهران در پی انتشار اخباری مبنی بر شنیده شدن صدایی مهیب در اتوبان مدرس با تاکید بر اینکه این رویداد غیر امنیتی بوده است، افزود: گروههای چک و خنثی ناجا مشغول بررسی جزئیات این موضوع هستند.
به گزارش جام جم آنلاین، محسن همدانی در گفتوگو با ایسنا گفت: صدای مهیب شنیده شده از اتوبان مدرس غیر امنیتی بوده و به محض روی دادن این اتفاق گروههای چک و خنثی در همان ساعت اولیه در محل حضور پیدا کردند و در حال حاضر نیز برای اعلام جزئیات بیشتر مشغول بررسی موضوع هستند.
چهار نماینده عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی در بیانیهای نسبت به حمله تروریستی روز گذشته مجلس واکنش نشان دادند.
به گزارش ایلنا، عبدالکریم حسینزاده نماینده مردم نقده و اشنویه و نایب رییس فراکسیون امید، بهرام پارسایی نماینده شیراز و سخنگوی فراکسیون امید و کمیسیون اصل نود مجلس، فاطمه سعیدی نماینده مردم تهران عضو هیات رییسه فراکسیون امید و محمد علی وکیلی نماینده مردم تهران و عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی و از اعضای فراکسیون امید در بیانیهای مشترک با تاکید بر «اتحاد و حفاظت از وطن در برابر نااهلان» نسبت به حادثه تروریستی روز گذشته در مجلس شورای اسلامی واکنش نشان دادند.
در متن این بیانیه که برای انتشار در اختیار ایلنا قرار گرفته، آمده است:
حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در حاشیه مراسم خاکسپاری قربانیان حملات تروریستی تهران، این حملات را به شرکت مردم در انتخابات اخیر ایران مربوط دانست.
او گفت:
در منطقه خاورمیانه چه حامیان تروریسم و چه آنهایی که تروریست هستند دموکراسی را «طاغوت» میدانند و با آن مخالفند «چون دموکراسی اساس فکری تروریستها را از بین میبرد و نشان میدهد خشونت راه حل نیست.»
*
تروریسم نوظهور داعش
را همراه با
تروریسم دیرپای جمهوری اسلامی
محکوم می کنیم
با حمله ی تروریستی گروه ـ دولتِ داعش به دو مرکز نمادین جمهوری اسلامی فصل جدیدی در تاریخ تروریسم اسلامی گشوده می شود. جمهوری اسلامی ایران که با سنت تروریسم فداییان اسلام و آتش زدن سینماها و امکنه ی عمومی در سالهای پیش از ضدانقلاب اسلامی بوجود آمد و با قتل های تروریستی یا اعدام های بیشمار شبه قانونیِ گروه بزرگی از مخالفان خود ادامه ی حیات داد اینک خود با کسانی روبروست که با همان ادعای خلافت الهی آنها بر روی زمین به میدان آمده و با انکار این رسالت بر آن رژیم، چنین رسالتی را به دلیل نژادی یا هر دلیل پوچ دیگری، از آن خود قلمداد می کنند ! پیداست که در میان دو مدعی ژاژخای و زورگو از این دست چیزی جز شمشیر نمی تواند حَکَم باشد ! در این میان مردم بیگناه و از جمله هموطنان ما باید قربانی جنون این زیادت طلبان شوند.
البته جمهوری اسلامی که در وقاحت رقیب ندارد، حال که در برابر خونخوارانی همچون خود قرارگرفته که از او درس ها گرفته اند، با حساب روی فراموشکاری افکار عمومی انیرانی و حتی روزنامه نگاران و دولت های حسابگر خارجی، که همگی استقبال از قاتل شاپور بختیار با تاجهای گل از طرف مقامات رسمی جمهوری اسلامی را هم دیده اند، دست به مظلوم نمایی می زند و، همانگونه که تا کنون سالهاست می کرده، تروریسم را « شدیداً محکوم می کند» و بیشرمانه خود را قربانی آن می نامد، و به آن اعلان جنگ می دهد !
اما تا ساعتی که این سطور نوشته می شود، صرف نظر از تلگراف همدردی ظاهری این یا آن دولتی که شهروندان خود آنها در سالهای اخیر قربانی داعش بوده اند، نه افکار عمومی و نه مفسران و مقامات رسمی خارجی اهمیت چندانی به این مظلوم نمایی نداده اند.
آخر انها نیز هرقدر هم که خود را به بی حافظگی بزنند، و حتی اگر قتل مخالفان جمهوری اسلامی در پاکستان و ترکیه و رومانی را به یاد نیاورند و قربانیان این قتل ها در شهرهای اروپا و آمریکا را هم نادیده بگیرند، قتل های شهروندان فرانسه در پاریس را که در جریان دعوای ج. ا. بر سر دارایی های ایران در اُورُودیف با بمب گذاری های این رژیم، تحت رهبری وحید گرجی، به قتل رسیدند از یاد نبرده اند.
افزون بر این، کدام سربریدن « کفار» در خلافت داعش از بریدن گردن و رگ های شاپور بختیار هفتاد و هفت ساله و قتل منشی جوان او با کارد آشپزخانه یا دشنه آجین کردن فروهر ها به دست قاتلان حرفه ای جمهوری اسلامی فجیع تر یا تروریستی تر بوده، و کدام آتش زدن «بی دینان» در حکومت «الهیِ» البغدادی از آتشسوزی سینما رکس آبادان که در آن نزدیک به ششصد نفر به گناه تماشای یک فیلم زنده زنده سوزانده شدند فجیع تر بوده است.
خلافت سنیِ داعش و «امامت» شیعی سران جمهوری اسلامی هیچکدام نه در مشروعیت الهی خود نسبت به یکدیگر برحق تر اند نه در قساوت و تبهکاری می توانند از یکدیگر چیزی کم داشته باشند. این یگانگی در ادعای بی پایه و اساس آنها و یکسانی در ذات زورگوی آنهاست که چنین حکم می کند.
از آنجا که در منطق این ادعا ـ یعنی نمایندگی خدا بر روی زمین ـ هیچ گروهی نمی تواند به اتکاءِ عقل و بنا بر داوری های محکمه پسندِ دموکراتیک مشروعیت بیشتر خود را به اثبات رساند و بطور انکار ناپذیر به همگان نشان دهد که نسبت به دیگری از حقانیت برتری برخوردار است ناچار، مانند دو کودک بی عقل که بر سر یک اسباب بازی به سر و کول هم می زنند، بر سر قدرت حکومت و سروری بر مردم که اسباب بازی بزرگتری است، کار آنها با یکدیگر به جدال های خونین می کشد و حل اختلاف میان این مدعیان که به داوری عقل ممکن نبوده بایست بالاجبار به تروریسم و جنگ و خونریزی حواله شود ! این وضعی است که از صدر اسلام تا کنون در تاریخ این دیانت حاکم بوده؛ و در بسیاری از ادیان دیگر نیز برقرار؛ چون مسیحیت که پس از جنایات وسیع و مکرر کلیسا علیه متهمان به کفر، خواه در جنگ های صلیبی، خواه در تفتیش عقاید علیه مغضوبان کلیسا در همان دوران، یا در قتل عام های پیروان نحله هایی چون کاتار ها، و سرانجام تا پایان جنگ های مذهبی میان کاتولیک و پروتستان که سرانجام به بیداری عقلای اروپا و نبرد آنان علیه تعصب دینی انجامید، منشاءِ هزاران نوع خونریزی بوده و جز با امتناع از پذیرفتن حکومت به نام دین و طرد هرگونه حکومت دینی پایان نیافته است.
من، ف. ميم. سخن، در كمال آزادى، و سلامت عقل، اين «عذرخواهى نامه» (توبه نامه ى سابق) را به خدمت هموطنان عزيز و حكومت اسلامى نازنين مى نويسم و توضيح مى دهم كه چرا به شدت «مغفول» بوده ام و چرا «تشكيك» به من نيامده است.
من، در كمال صحت عقل، اعتراف مى كنم كه اشتباه كردم! نه تنها اشتباه، بلكه غلط كردم!
من، ديروز، نسنجيده و نفهميده، پريدم وسط يك ماجراى تروريستى، و بى آن كه بدانم چه مى كنم، اظهار نظر كردم!
من، غلط كردم!
من، ف. م. سخن، در دهه ى پنجم زندگى ام، در مقابل شما سروران و آيات عظام و غير عظام، و نيز كسانى كه از راه دور و نزديك به اينجا آمده اند، و با تلگرام و فكس و اى ميل، مرا مورد «عنايت» قرار داده اند، به زانو در آمده ام، ادعاهاى واهى خودم را به شدت انكار مى نمايم!
من، ديروز، سخنانى دور از عقل بر زبان راندم، و در موضوع تروريستى بودن عمليات ديروز، به طرزى احمقانه شكاكيت نشان دادم!
من، با ديدن چند عكس، و خواندن چند خبر، پا برهنه، به وسط نظر كارشناسان حرفه اى دويدم، و «احتمال» تكرار سناريوى انفجار حرم رضوى در خرداد ماه سال ١٣٧٣ را بر قلم راندم.
من، ندانسته، عرض نمودم كه عمليات تروريستى ديروز، در صحن مطهر حضرت امام خمينى كمى مشكوك به نظر مى رسد و مرا ياد منفجر كردم حرم رضوى در سال ٧٣ مى اندازد كه در آن، گروه شهيد حاج سعيد اسلامى، بالاى ضريح مقدس امام رضا، بمب منفجر كردند و ٢٣ تن را كشته و دويست سيصد تن را لت و پار نمودند. من خيلى غلط كردم كه شك كردم! آخه تو رو چه به شك كردن الاغ!
من، به شكلى احمقانه در لهجه ى عربى تروريست هاى معدوم تشكيك نمودم و با بضاعت مزجاتى كه در زبان عربى دارم، گُنده تر از دهنم حرف زدم كه بعد معلوم شد تروريست ها عرب نبودند و ايرانى بودند و براى اين كه خداوند بفهمد چه مى گويند، به زبان عربى سخن گفته اند!
من، به شكلى ابلهانه عرض نمودم كه تروريست انتحارى چرا زير زبان اش سيانور نهاده، و خواسته به اين طريق انتحار نمايد! من تصور كردم كه تروريست مزبور تازه كار بوده و فكر كرده عمليات انتحارى و انتحار، با قرص راحت تر است و بدن فرد انتحارى سالم و درسته، به دست ٧٢ حورى مى افتد!
من، به شكلى احمقانه، موضوع ورود يك تروريست گردن كلفت، با چادر زنانه، به محوطه ى مجلس را سوژه ى مزه پراكنى خود نمودم، و اظهار داشتم كه اين نره خر، حالا اسلحه و مهمات را از بخش بازرسى زنانه رد كرد، با آن عضو زهرمارى اش چه كرده بود كه آن را خانم هاى بازرس كشف ننموده بودند. من گردن شكسته اصولا نمى دانستم كه ساختمان مجلس، بازرسى ندارد، و مثل اداره ى برق سرِ كوچه ى ما نيست كه موقع ورود تا انتهاى حفره هاى تحتانى و فوقانى را مورد بازرسى قرار مى دهند، و به شكلى خاك بر سرانه، ساختمان بى اهميت مجلس را هم تراز با ساختمان بسيار مهم اداره ى برق محله مان دانستم!
خلاصه من خيلى اشتباه كردم، و خيلى غلط نمودم، و اكنون، شرمگنانه، ضمن زدن مشت توو سرِ خودم، از شما خوانندگان عزيز، كه موردِ گمراهى من قرار گرفتيد، عذرخواهى مى نمايم.
من، در همينجا، همبستگى ضد تروريستى خودم را با حكومت عزيز و زجر كشيده اسلامى، اعلام نموده، شعار «پاينده تهران، زنده باد جمهورى اسلامى ايران» را سر مى دهم، طورى كه همين الان زنگ در خانه را زدند كه فكر مى كنم همسايه ما باشد كه نگران شده از اين صيحه زدن هاى من!
من در همين جا از شما خوانندگان عزيز و حكومت نازنين اسلامى، خداحافظى نموده، براى حضرت آيت الله العظمى امام خامنه اى، دعاى خير نموده، از بيان زيباى ايشان مبنى بر «تركاندن ترقه» تشكر و قدردانى مى نمايم.
مرسى و ناسا هم غلط كرده گفته كره ى زمين مى چرخد!
الخاك بر سر
ف. م. سخن
بی بی سی - وزیر خارجه جمهوری اسلامی از واکنش مقامات آمریکایی به حملات تهران انتقاد کرده و در ایران، گزارشهایی از بازداشت یکی از مهاجمان و افزایش شمار قربانیان این حملات منتشر شده است.
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در توییتر خود نوشته است: "بیانیه منزجر کننده کاخ سفید و تحریمهای سنا در حالیکه ایرانیان با تروریسم مورد حمایت مشتریان آمریکا مواجه هستند. مردم ایران اینگونه ادعای دوستی ایالات متحده را رد میکنند."
او در یک توییت دیگر نوشته است: "مستبدان تروریست پرور تهدید می کنند که مبارزه را به سرزمین ما بکشانند و به آنچه که اربابان آنان بیش از هر چیز از آن متنفر هستند حمله کنند: یعنی کرسی دموکراسی." ظاهرا اشاره آقای ظریف به اظهارات برخی مقامات سعودی است که اخیرا با متهم کردن ایران به دخالت نظامی در کشورهای منطقه، گفته بودند که اگر این اقدامات ادامه یابد، جنگ را به داخل ایران خواهند کشاند. منظور آقای ظریف از "کرسی دموکراسی" ظاهرا نظام جمهوری اسلامی است.
در پی حملاتی که روز گذشته به ساختمان مجلس شورا و آرامگاه آیت الله روحالله خمینی در تهران صورت گرفت، کاخ سفید بیانیهای را از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا منتشر کرد. آقای ترامپ در این بیانیه نوشته است: "برای قربانیان بیگناه حملات تروریستی در ایران و مردم ایران که با چنین شرایط چالش برانگیزی مواجه هستند سوگواریم و برای آنان دعا میکنیم. تاکید داریم که حکومتهایی که حامی تروریسم هستند با این خطر مواجه میشوند که خود قربانی همان شرارتی شوند که ترویج میکنند."
آقای ترامپ و دولت آمریکا دولت جمهوری اسلامی را حامی تروریسم میدانند و به همین دلیل نیز تحریمهایی را علیه ایران به اجرا گذاشتهاند.
در گذشته نیز برخی مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی در واکنش به اقدامات خشونتآمیز گروههای تندرو در کشورهای دیگر، از جمله کشورهای غربی، هشدار داده بودند که تروریستها کسانی را هدف قرار دادهاند که ایجاد کننده و بانی آنها بودهاند. آنان همچنین بر امنیت جمهوری اسلامی در مقایسه با سایر کشورها تاکید نهاده بودند.
شفقنا - سام کیلی تحلیلگر اسکای نیوز در یادداشتی (لینک) به حملات تروریستی تهران پرداخته است.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، کیلی می نویسد نوع داعش به تهران دقیقاً مانند حملات این گروه تروریستی به شهرهای غربی است؛ هدف آنها از حمله به تهران- که تاکنون چنین حملاتی را تجربه نکرده بود- گسترش وحشت در سرتاسر ایران است.
کیلی که مدعی است تقریباً ۱۰۰۰ نفر از سنی های ایران در صفوف داعش می جنگند می افزاید این گروه تروریستی به شدت در عراق و سوریه تحت فشار است و برای کاستن از فشارها تلاش می کند وحشت را به خیابان های ایران منتقل کند.
محمد نوریزاد در ۲۴مین تحلیل هفتگی از شبکه جهانی «دُرّ تی وی» حملات تروریستی تهران که در مجلس شورا و حرم آیت الله خمینی روی داد را محکوم کرد، و آنگاه به سخنان روز گذشته رهبر نظام پرداخت و گفت، این که رهبری دستور «آتش به اختیار» میدهد بسیار خطرناک است و نشانه این است که کفگیر سیاست نظام به ته دیگ خورده و غوغا و تلاطمی عظیم در نظام در جریان است. محمد نوریزاد گفت اگر حملات تروریستی واقعا کار داعش باشد پیامش به مردم ایران این است که این حملات خروجی سکوت مردم ایران نسبت به مردم سوریه،غزه، لبنان، بحرین، نیجریه، عراق و تمام کشورهایی است که نظام حاکم برایران با مداخله وضعیت آن کشورها را به آشوب کشیده است. محمد نوریزاد در بخش دیگری از این برنامه به بالا گرفتن اختلافات میان نظام حاکم برایران و عربستان پرداخت، و گفت این اختلافات تنها به ضرر دو کشور است و هم اکنون زمانی است که مسئولان نظام باید خردمند باشند و آرامش پیشه کنند، و با «نرمش قهرمانانه» از این بحران خارج شوند، همچنین مردم باید سطح مطالبات خود از نظام را در ارتباط با حفظ آرامش در کشور و منطقه بالا ببرند.
«بالاخره پرچم داعش تو تهران هم بالا رفت. ولی مبادا فکر کنیم این کار امروز و دیروزه. نخیر.
اون زمان که نیروهای اطلاعاتی امنیتی داشتن روی دستگیری و بازجویی آتنا دائمی و اسماعیل عبدی و هنگامه شهدی و الهام رسول باقی و اسماعیل احمدی راغب و گلرخ ابراهیمی و آرش صادقی و سید مهدی موسوی و .... کار میکردن، داعش مشغول برنامه ریزی این عملیات بود.
اون موقع که برادران نظامی انتظامی تو جمعیت میلیونی پاسارگاد دنبال ضدانقلاب و برانداز میگشت، داعش مشغول برنامه ریزی این عملیات بود.
اون موقع که برادران اطلاعاتی تو خیابونا موقع جشن پیروزی انتخابات از مردم عکس و فیلم میگرفتن داعش مشغول برنامه ریزی این عملیات بود.
اون موقع که برادران ارزشی از دیوار سفارت خونه ها و سرکنسول گری ها بالا میرفتن داعش مشغول برنامه ریزی این عملیات بود.
الان من نمیدونم اینا دارن چیکار میکنن و اونا دارن چه برنامه ای رو تدارک میبینن. ولی امیدوارم دیگه شاهد تیکه پاره شدن مردم بیگناه هموطنم نباشم. خیلی دردناکه صب برا درآوردن یه لقمه نون برای شکم زن و بچه بری بیرون، شب نشده خبر بیوه شدن زنتو و یتیم شدن بچتو بهشون بدن.»
محسن کدیور
ضرب المثلی داریم با این عنوان «کلام الملوک ملوک الکلام» (کلام شاهان شاه کلامهاست). سخنان روز گذشته رهبر جمهوری اسلامی یکی از این «شاهکار»ها بود. بیشک اعلام موقعیت «آتش به اختیار» یکی از ملوک الکلام بارزی است که در سایه «ترقه بازیهای دیروز تهران» توجه کافی به آن مبذول نشد. این یادداشت تشریح مفاد این کلام بسیار مهم رهبری و آشنایی با دوران تازه ای است که با اعلام این موقعیت آغاز شده است.
۱
در دیدار سه ساعته مورخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ جمعی از دانشجویان و تشکلهای دانشجویی وابسته به نظام با مقام رهبری، ایشان ده توصیه به دانشجویان کرد، از جمله «تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاهها، البته این خطاب، مخصوص دانشگاهها نیست و هر یک از هستههای جهاد فکری در سراسر کشور باید در این زمینه به صورت مستقل عمل کنند. گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند». (پایگاه اطلاع رسانی مقام رهبری)
آقای خامنه ای که دوست دارد عرصه فرهنگی را به شیوه نظامی مدیریت کند، در توصیه فوق علاوه بر اصطلاح «افسران جنگ نرم» که به بسیجیان مامور در عرصه سیاسی فرهنگی اجتماعی اطلاق می کند، اصطلاح نظامی تازه ای را به کار برد که اهمیت آن از تمام مطالبی که در این سخنرانی ایراد کرده بیشتر است و آن اصطلاح «آتش به اختیار» است.
«فرمان آتش» در نیروهای مسلح در اختیار فرمانده کل است و نظامیان تحت امر بدون اجازه مافوق اجازه شلیک و چکاندن سلاح و به اصطلاح آتش ندارند. اما ممکن است شرایطی پیش آید که فرمانده به پرسنل یگانی مسلح اجازه بدهد که بدون هماهنگی با مرکز فرماندهی اجازه آتش به هر جنبنده ای داشته باشد. واضح است که اگر چنین اجازه ای به تمام نیروهای مسلح داده شود، و این اجازه هم به جای اینکه محرمانه صادر شده باشد علنی شرف صدور یافته باشد، معنایش این است که أوضاع از کنترل فرمانده کل خارج شده است و برای بقای نظام هر که دستش به قبضه تفنگی می رسد مجاز است آتش کند. به عبارت دیگر موقعیت «آتش به اختیار» موقعیتی است که ارتباطات نظامی در جنگ گسسته و رزمندگان پراکنده شده اند و فرماندهی کل هیچ امیدی به پیش برد برنامه و نقشه هایش از طریق نظم سازمانی ندارد، لذا در تلاش برای بقا با اعلام موقعیت آتش به اختیار چشم امید به آتش کور و بی نظم افرادش بسته است.
اعلام موقعیت «آتش به اختیار» اعتراف به جواز هرج و مرج است. چرا که فرمانده نظم موجود را عین ضرر یافته است. از جانب دیگر فرماندهی فرمان آتش به اختیار صادر می کند که در مسئولان امر امید اصلاح نداشته باشد، خود نیز به دلیل بیماری یا ناتوانی در اقناع مسئولان یا هر دو، توان اصلاح أمور را از دست داده لذا چاره ای جز سپردن آتش به دست هر صاحب سلاحی خارج از نظم سازمانی ندارد. اعلام موقعیت «آتش به اختیار» نشانه آشکار ضعف و استیصال است.
جان بر کف. پاشنه کشیده. سر قرار می آید. رفیق باب گشا است. بله می شود هزاران نقطه چین که اما خط نمی شد در واژه های مخصوص در ادبیات هدی دید.که طوفان واژگان با گیومه در نوشته هایش بر پا می کرد یا در سخنانش.
ادبیاتی که با رفتار و شخصیتش و هم وجودش بیان می شد به آن باور داشت اگر خلافی می گفت دچار عذاب وجدان می شد گاه سر خودش و دیگران داد می کشید چرا که می خواست یک دست باشد اما سخت و سفت و هم رونده همراه با رفتاری پهلوانانه خطای دیگران را ببخشد ولی فراموش نکند.
هدی با هزاران اصطلاح که هیجانی وحرکتی و انگیزه ای هم با معنا بود سخن می گفت فن سناریو نویسی را می دانست از کلمات کیمیائی و هم علی حاتمی الگو داشت اما ولی کلام مخصوص به خود داشت.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
عربستان سعودی از چند دهه قبل به دنبال نابودی ایران از طریق جنگ بود. این کشور به همراه چند کشور دیگر منطقه خلیج فارس از حمله نظامی صدام حسین به ایران حمایت تسلیحاتی و مالی ۴۰ میلیارد دلاری به عمل آوردند که ۲۰ میلیارد دلار آن توسط سعودی ها تأمین شد. اما نه تنها از آن جنگ نتیجه ای نگرفتند، بلکه وقتی صدام حسین به کویت حمله کرد و آن کشور را اشغال نمود ، دست به دامان ایران شدند.
دوران جرج بوش فرصت دوباره ای برای آنان فراهم آورد. دائماً بوش را به حمله نظامی به ایران تحریک می کردند. این درخواست پادشاه عربستان سعودی بود و الجبر- وزیر خارجه فعلی سعودی- در دیدار با رهبران آمریکا دوباره این خواست را مطرح کرد و گفت که مطالبه پادشاه سعودی از شما حمله نظامی به ایران است: "سر افعی[ایران] را قطع کنید".
جرج بوش وقتی در در ژانویه ۲۰۰۸ به عربستان سعودی سفر کرد، سعودی ها (ملک عبدالله و ملک فهد، و...) دوباره همین درخواست را با او در میان گذاشتند. بوش به آنها گفت، وقتی ۱۷ نهاد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا اعلام کردند ایران هیچ گونه استفاده نظامی از پروژه هسته ای اش نکرده و هیچ برنامه ای در این زمینه ندارد، من چگونه می توانم به این کشور حمله نظامی بکنم؟ بوش به آنان گفت:
"باید سیستم ما را درک کنید. نهاد ملی ارزیابی اطلاعاتی مستقل از جامعه اطلاعاتی ماست. من هم مانند شما از گزارش این نهاد، خشمگین هستم. نهاد ملی ارزیابی اطلاعاتی تنها دیپلماسی را تباه نکرده بود، دستانم را از نظر نظامی بسته بود...پس از گزارش نهاد ملی ارزیابی اطلاعاتی چگونه می توانستم حمله نظامی برای نابودی تجهیزات هسته ای کشوری را توجیه کنم که جامعه اطلاعاتی وجود هرگونه برنامه فعال تولید سلاح های اتمی در آن را نفی کرده بود"( خاطرات جرج بوش، لحظه های تصمیم گیری، ترجمه حسین وزیری سابقی، نشر همزبانان، ص ۵۳۵ ).
اما عربستان ول کن نبود و نیست و با دلارهای نفتی همه را خریده و می خرد، اتئلاف ضد ایرانی راه انداخته و قصد دارد به هر شکلی شده آمریکا را وادار به حمله نظامی به ایران کند. این عمل در زمان باراک اوباما ناشدنی بود.
اما زمان ترامپ متفاوت است.
اولاً: دونالد ترامپ و تیمی که دور خود جمع کرده به شدت ضد ایرانی هستند.
ثانیاً: ترامپ دارای روابط ویژه ای با اسرائیل و نتانیاهوست. نتانیاهو هم چند دهه است که از خطر ایران و ضرورت حمله نظامی به ایران دفاع کرده و می کند.
ثالثاً: از همه مهمتر، ترامپ در پرونده روسیه گیر افتاد ه است. او و نزدیکترین یارانش متهم به ارتباط غیر قانونی با روسیه در مبارزات ریاست جمهوری برای پیروزی و غلبه بر رقیب(هیلاری کلینتون) هستند. این پرونده تاکنون چند عزل مهم- از جمله مشاور امنیت ملی آمریکا (مایک فلین) و رئیس اف بی آی (جیمز کومی)- داشته است. پای داماد ترامپ هم در داستان روسیه گیر افتاده است. دموکرات ها و رسانه های آمریکا هم به شدت پیگیر این جریان هستند و بسیاری احتمال می دهند که ترامپ توسط کنگره استیضاح و عزل شود.
رفتارهای همه روزه ترامپ در عرصه جهانی و داخلی هم مسائل و مشکلات بی شماری برای او پدیده آورده است. رسانه های مهم (نیویورک تایمز، واشنگتن پست، فارن پالیسی، سی ان ان، و...) و نخبگان سیاسی علیه او بسیج شده اند. همه اینها او را فردی غیر عادی، غیر قابل پیش بینی، خودشیفته، ضد رسانه ها، دروغگو، بی آبرو کننده آمریکا، و...به مردم معرفی می کنند. ترامپ اینک با بخش عظیمی از جامعه آمریکا درگیر است.
ترامپ نیازمند است تا به نحوی از این مهلکه نجات یابد. فقط و فقط یک جنگ خارجی می تواند همه را پشت فرمانده کل قوا متحد سازد و اختلافات و مسائل را به کناری براند.
عربستان سعودی نگران استیضاح ترامپ است. آنان قصد دارند که به هر نحو ممکن قبل از استیضاح احتمالی ترامپ، او را به حمله نظامی به ایران بکشانند. سعودی ها اخیراً قرارداد ۱۵۰ میلیارد دلاری با ترامپ امضا کردند و ۱۰۰ میلیون دلار هم به بنیاد دختر ترامپ که هنوز راه نیفتاده کمک کردند. سعودی ها بر این باورند که اگر نزاعی عملی با ایران برپا کنند، ترامپ برای نجات خودش هم که شده، وارد جنگ با ایران خواهد شد.
وب سایت رسمی برنامه نود- در میان شهدای مربوط به حادثه تروریستی روز چهارشنبه در مجلس متاسفانه نام یک فوتبالیست هم به چشم می خورد.
به گزارش سایت نود، سید رضا ثابتی از کارمندان اداره بندر آبادان و از بازیکنان سابق تیمهای نفت و جم بود که روز گذشته در حادثه تروریستی در مجلس به درجه رفیع شهادت نائل شد.
کمال محمد مطوری یکی از وابستگان وی با تائید این خبر گفت: شهید ثابتی که برای پیگیری برخی امور به مجلس رفته بود در حمله تروریستی روز گذشته در مجلس به شهادت رسید. پس از اعلام خبر حمله به مجلس شورای اسلامی برای اطلاع از صحت و سلامت این شهید بزرگوار پیگیر شدیم تا اینکه به ما گفتند که در میان شهدا یک نفر غیر قابل شناسایی وجود دارد (به دلیل اثابت تیر به صورت) که برای آن دو نفر از بستگان برای شناسایی رفته و بر اساس مشخصات ظاهری وی را شناسایی کردند.
برای اطمینان بیشتر و تائید نهایی برادر وی به تهران اعزام و متاسفانه وی نیز پس از مشاهده پیکر این شهید، او را شناسایی و تائید کرد و تلفنی موضوع شهید شدن وی را به ما اطلاع داد. سید رضا ثابتی ۴۰ سال سن داشت و از وی دو فرزند دختر بر جای مانده است.
صدای آمریکا - رسانه های گروهی در اسرائیل از نخستین ساعات بامداد که اولین خبرهای کوتاه درباره حملات تروریستی در تهران از طریق خبرگزاری های بین المللی انتشار یافت، توجه زیادی به آن نشان داده و مرتب اخبار و جزئیات آن را منتشر می ساختند و می کوشیدند مفهوم آن و پیامدهای احتمالی آن را ارزیابی کنند ولی مقامات رسمی اسرائیل هنوز واکنشی در این باره نشان نداده اند و در عین سکوت، رویدادها را از نزدیک دنبال می کنند.
شبکه های رادیویی و تلویزیونی در اسرائیل در کنار پوشش خبری ساعت به ساعت ماجراها، از زبان کارشناسان خود به بررسی جنبه های مختلف این رویدادهای خونین پرداختند.
یک تحلیلگر اسرائیلی حمله به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیت الله خمینی را همردیف عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر نیویورک دانست و نوشت: همانگونه که القاعده دو نماد قدرت نظامی و اقتصادی ایالات متحده (پنتاگون و برج های دوقلو) را هدف قرار داد، طراحان تعرض های تروریستی در تهران به آرامگاه پایه گذار حکومت اسلامی و همچنین مجلس قانونگذاری حمله بردند.
در برخی ارزیابی های شبکه های رادیوها و تلویزیون های اسرائیل یادآوری شد که ولیعهد عربستان سعودی به حکومت ایران هشدار داده بود که اگر از تحریکات خود دست برندارد، عربستان قادر است در داخل ایران به رژیم ضرب شست نشان دهد - و متقابلا محسن رضایی تهدید کرده بود که ایران می تواند همه شهرهای عربستان جز مکه و مدینه را ویران سازد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت که یکی از تروریستها زنده دستگیر شده و در اختیار نیروهای اطلاعاتی است.
به گزارش انتخاب، علاالدین بروجردی در گفتوگو ویژه خبری سیما با اشاره به دو حادثه تروریستی در تهران گفت: یکی از این حوادث تروریستی مربوط به حرم مطهر بود. با توجه به اینکه مراسم ارتحال امام (ره) به تازگی سپری شده است و جمعیت در حرم حضور دارند تروریستها طراحیهایی کرده بودند که با هدایت خدا و هوشمندی، نیروها به این تروریستها مشکوک شده و ایست میدهند.
وی ادامه داد: آنها شروع به تیراندازی میکنند که در نهایت هر دو مهاجم به درک واصل میشوند. یک زن زنده دستگیر میشود و در اختیار نیروهای اطلاعاتی است که بازجوییهای لازم صورت گیرد تا عوامل و اطلاعات کافی نسبت به ماهیت آنها به دست آید.
ساعتی بعد از انتشار این فیلم، حسینعلی حاجی دلیگانی، یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به خبرگزاری فارس گفت: «فیلم منتشر شده داعش از ساختمان مجلس مربوط به دفتر بنده است و دو تن از همکاران ما در این عملیات به شهادت رسیدهاند.»
برنی سندرز: رهبران ایران فورا ۱۱سپتامبر را تسلیت گفتند و صدها ایرانی برای آن شمع روشن کردند. الان وقت مناسب تحریم نیست.
معاون دبیر شورایعالی امنیت ملی: تروریستهای حادثه امروز تهران، از برخی مناطق ایران بودند
ظریف: حاکمان حامی تروریسم تهدید کردند درگیری را به میهن ما بکشانند. عاملین به آنچه اربابانشان بیشتر ازآن متنفرند حمله میکنند: صندلی دموکراسی
وزارت خارجه آمریکا «حملات تروریستی در تهران» را محکوم کرد و با خانوادههای قربانیان و مردم ایران ابراز همدردی کرد
ترامپ حمله را محکوم کرد
رئیس جمهور آمریکا در بیانیه ای نوشت: "ما برای قربانیان بی گناه این حمله در ایران سوگواریم و دعا می کنیم، و برای مردم ایران دعا می کنیم چون زمان دشواری را سپری می کنند. ما تاکید می کنیم که کشورهایی که تروریسم را از نظر مالی حمایت می کنند خود ممکن است قربانی شرارتی شوند که تشویق کرده اند."
آیت الله خامنه ای حملات تهران را 'ترقه بازی' توصیف کرد
آیت الله حامنه ای رهبر جمهوری اسلامی حملات مسلحانه امروز تهران را "ترقه بازی" توصیف کرد و گفت که چنین اقداماتی "کوچکتر از آن هستند که بتوانند در ارادهی ملت ایران و مسئولین کشور اثری بگذارند".
رهبر ایران در دیدار با جمعی از دانشجویان افزود: "این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم." اشاره آقای خامنه ای به "ایستادگی در نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست"، ظاهرا به حضور نیروهای ایرانی در سوریه و عراق است.
اطلاعیه وزارت کشور درباره حملات امروز
ایسنا ـ وزارت کشور در خصوص وقایع تروریستی روز جاری تهران اطلاعیهای صادر کرد.
به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور، متن کامل این اطلاعیه به این شرح است.
باسمه تعالی
در پی بروز ۲ واقعه تروریستی ظرف روز جاری در تهران و با عنایت به انتشار برخی اخبار ضد و نقیض در خصوص این حوادث، اطلاعات دقیق و نکات ذیل به استحضار ملت شریف ایران می رسد؛
۱- دو تیم تروریستی در روز جاری به صورت همزمان در حاشیه مرقد امام راحل (ره) و ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی، با تحرکات تروریستی کور تلاش کردند فضای آرام و امنیت موجود در کشور را تحت الشعاع قرار دهند.
۲- تیم تروریستی اول متشکل از دو نفر حوالی ساعت ۱۰:۳۰ امروز وارد محوطه مرقد امام شد. نفر اول با انفجار انتحاری و نفر دوم پس از تیراندازی کور در درگیری با مأموران به هلاکت رسید.
۳- تیم تروریستی دوم متشکل از چهار نفر همزمان با عملیات تیم اول سعی کرد وارد ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی شود که پس از واکنش مأموران؛ یک نفر از آنان در انفجار انتحاری و سه نفر دیگر پس از تیراندازی های کور و تلاش برای حضور در طبقات فوقانی ساختمان اداری مجلس شورای اسلامی، در درگیری با ماموران به هلاکت می رسند.
۴- در مجموع بر اساس گزارش های دریافتی در دو واقعه روز جاری، تعداد ۱۲ نفر از هموطنان شهید و ۴۲ نفر نیز مجروح میشوند.
۵- هم اکنون هر دو واقعه خاتمه یافته و اوضاع به صورت کامل در کنترل عوامل امنیتی و انتظامی قرار دارد. اخبار تکمیلی این وقایع متعاقباً به استحضار ملت شریف خواهد رسید.
۶ - به منظور بررسی ابعاد دقیق ۲ واقعه رخ داده، جلسه شورای امنیت کشور عصر امروز به ریاست وزیر کشور تشکیل می شود.
۷) - به منظور پیشگیری از انتشارِ اخبار خلافِ واقع؛ لازم است، همه رسانه ها با اتخاذ رویکرد مسؤولانه از انتشار هر گونه اخبار غیررسمی اجتناب کنند.
اشاره تلویحی و مبهم سپاه به مسئولیت عربستان
به گزارش بی بی سی سپاه پاسداران ایران در بیانیهای که در مورد حملات دوگانه تهران صادر کرده، جملهای آورده که عدهای آن را اشاره به عربستان سعودی و متهم کردن تلویحی دولت این کشور به مسئولیت داشتن در قبال این حملات تفسیر کردهاند. در بیانیه سپاه آمده: "افکار عمومی مردم جهان بویژه ملت ایران این اقدام تروریستی، یک هفته پس از جلسه مشترک رئیس جمهور آمریکا با سران یکی از دول مرتجع منطقه که پیوسته حامی تروریستهای تکفیری است را بسیار معنادار و بر عهده گرفتن مسئولیت آن توسط داعش را بیانگر دست داشتن آنها در این اقدام سبوعانه میداند."
پیام وزیر خارجه عربستان
عربستان حملات تروریستی را هر کجا که باشد محکوم میکند. وزیر خارجه عربستان: هیچ مدرکی دال بر اینکه افراطگرایان عربستانی در حمله تهران دست داشتهاند وجود ندارد.
نخستین توضیحات ناجا درباره دو حادثه تروریستی امروز
نیروی انتظامی جزییات دو حادثه تروریستی رخ داده در حرم حضرت امام خمینی (ره) و مجلس شورای اسلامی را تشریح و تاکید کرد که اوضاع کاملا تحت کنترل پلیس است.
مرکز اطلاعرسانی پلیس در پیگیریهای خبرنگار ایسنا، اعلام کرد: صبح امروز تروریستهایی قصد ورود به حرم حضرت امام خمینی (ره) و کلانتری حرم را داشتند که با ضرب گلوله تک تیراندازان پلیس ناکام ماندند. یکی از تروریستها پس از اصابت گلوله خود را منفجر کرده که در پی این اقدام به کسی آسیب نرسید.
تروریست دیگری که اقدام به تیراندازی به سمت مردم کرده بود، با ضربه گلولهای به سرش از پای در آمده و قبل از منفجر کردن خودش تحت کنترل قرار گرفت که از این فرد مقادیری نارنجک و مواد منفجره کشف و ضبط شد.
بنابرا اعلام مرکز اطلاعرسانی پلیس، در این میان یکی از ماموران پلیس زخمی شد که حال عمومی وی کاملا مساعد است. در حال حاضر نیز نیروهای انتظامی در محل حضور داشته و اوضاع محدوده را کاملا در دست دارند ضمن اینکه عوامل سپاه انصار نیز که مسوولیت حراست و حفاظت از حرم امام خمینی (ره) را بر عهده دارند در محدوده مستقر میباشند.
نیروی انتظامی با اشاره به حوادث رخ داده در مجلس شورای اسلامی نیز اظهار کرد: مأموران یگان ویژه پلیس که به نوپو مشهور بودند در محل حضور داشته و در کنار عوامل سپاه وارد عمل شدند. عوامل پلیس در این محدوده مستقر بوده و محدودههای منتهی به مجلس شورای اسلامی نیز کاملا تحت کنترل است.
نیروی انتظامی از شهروندان خواسته است که از تجمع و حضور در اطراف این مناطق خودداری کرده و هرگونه موارد مشکوک را به شماره تلفن ۱۱۳ یا ۱۱۰ اطلاع دهند.
وی همچنین از شهروندان خواست که اخبار را از منابع موثق و قابل اعتماد پیگیری کنند.
تصاویر تسنیم از تروریستهای به هلاکت رسیده در مجلس:
حملات تهران؛ سقوط شاخص کل بورس و افزایش جزئی قیمت ارز
بی بی سی - در پی حملات مسلحانه به مجلس ایران و آرامگاه آیتالله خمینی شاخص کلی بازار بورس تهران هم سقوط کرده است. در حالی که سرعت حرکت شاخص بورس تهران در ساعتهای ابتدایی معاملات امروز در تالار بورس اوراق بهادار تهران کند بود، انتشار اخبار مربوط به حملات باعث شد شاخص کل حدود ۵۳۵ واحد سقوط کند.
تحولات امروز تهران در حالی بازار بورس و اوراق بهادار را متاثر کرده که تغییرات ارز در بازار تهران "نسبتا جزئی" گزارش شده است. به گزارش دنیای اقتصاد، دلار آمریکا با ۵ تومان افزایش قیمت ۳ هزار و ۷۳۴ تومان در بازار آزاد معامله شده است. بر همین اساس این افزایش قیمت برای یورو، واحد پول اروپا ۱۷ تومان و برای پوند ۷ تومان بود.
تیراندازی در حرم خمینی
خبرگزاری صدا و سیما (رادیو و تلویزیون ایران) در مورد حمله در آرامگاه آیت الله خمینی گفته است که "در اثر این درگیری یک از تروریست های انتحاری خود را منفجر کرد ، یک نفر دیگر هم به دست نیروهای انتظامی کشته شد و یک زن هم بازداشت شده است." براساس این خبر، درگیری هنوز ادامه دارد. این گزارش می افزاید که مهاجمان از در غربی وارد آرامگاه شدند .
تیراندازی در مجلس
طبق اخبار رسیده به ایلنا یک تروریست دیگر نیز خود را دقایقی پیش در حرم امام منفجر کرده است.
بی بی سی: مدیر کل ضد تروریستی وزارت اطلاعات ایران اعلام کرده "تعداد عملیات تروریستی که قرار بود امروز در تهران انجام شود سه عملیات" بود. این مقام ارشد امنیتی گفته "صبح امروز چند تیم تروریستی در شهر تهران اقدام به حملات تروریستی کردند که عوامل یکی از آنها قبل از هرگونه اقدامی دستگیر شدند".
مهر: تروریستها از پنجرههای طبقه چهارم به مردم تیراندازی کردهاند که در جریان این تیراندازیها ۸ نفر مجروح شده و دو نفر به شهادت رسیدند.
لاریجانی: این اتفاق مجلس امری جزئی است/نیروهای امنیتی قطعاًبااین بزدلان برخوردخواهندکرد/نمایندگان پس ازسخنان لاریجانی شعارمرگ برآمریکاسردادند
منابع خبری: تاکنون در عملیات تروریستی،7نفر به شهادت رسیدهاندو4نفر به گروگان گرفته شده اند/هنوز منابع امنیتی این خبر را تایید نکردهاند
تسنیم: دومین عامل انتحاری در حرم امام خمینی که شش نارنجک جنگی همراه داشت در حین انجام عملیات خود با شلیک نیروهای امنیتی به سرش به هلاکت رسید
عصرایران: هماکنون تروریستها در حال تیراندازی از داخل مجلس به بیرون و محوطه بیرونی مجلس هستند.
خبرآنلاین: یکی از عوامل تیراندازی در مجلس به خارج از حیاط مجلس آمده و به سمت مردم تیراندازی می کند. مردم درحال فرار هستند.
تسنیم: در حالی که تیراندازی در ساختمان مجلس شورای اسلامی همچنان ادامه دارد، نیروهای نوپوی پلیس هم به این محدوده اعزام و مستقر شدند.
خبرگزاری های ایران می گویند در حالی که مهاجمان در مجلس هستند، جلسه علنی در صحن مجلس همچنان ادامه دارد.
یکی از حمله کننده های تروریستی در ساختمان مجلس:
نیروهای امنیتی در حال کمک به کودک یکی از مراجعهکنندگان مجلس:
نمایندگان با سلفی، آرامش مخابره میکنند:
انفجار مهاجم انتحاری در بیرون حرم:
یکی از مجروحین حادثه حرم:
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
خبرگزاری فارس نوشته است که افرادی امروز صبح با ورود به مجلس، با نیروهای حفاظت مجلس درگیر شده اند و به سمت آنان تیراندازی کرده اند.
اکبر رنجبرزاده به شبکه خبر گفته است که مهاجمان در اتاقهای نمایندگان مخفی شده اند. در مورد تعداد مهاجمان به مجلس، خبرگزاری میزان تعداد آنان را چهار نفر گزارش کرده است.
رادیو و تلویزیون ایران در مورد حمله به مجلس از قول یکی از نمایندگان گفته است که دو تن از مهاجمان تفنگ کلاشنیکف و یکی از آنان هفت تیر کلت همراه داشته است.
لحظه انفجار انتحاری در حرم:
حضور جعفری دولت آبادی دادستان تهران در محل حادثه تیراندازی در مجلس:
خبرگزاری ایسنا به نقل از حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از دستگیری یکی از تیراندازان حادثه تیراندازی خبر داده است. وی گفته است که یک نفر از چهار فرد مسلح دستگیر شدند.
آقای حسینی گفته است که صبح امروز چهار فرد مسلح وارد مجلس شدند که در حال حاضر سه نفر در طبقات و دفاتر نمایندگان هستند و یکی از این افراد دستگیر شده است اما افزوده "امنیت در مجلس برقرار است."
این خبرگزاری به نقل از مدیرکل روابط عمومی مجلس گفته نیروهای امنیتی درحال برقراری امنیت در مجلس هستند و جلسه علنی در حال انجام است.
صدای تیراندازی شدید در مجلس شورای اسلامی:
خیابانهای منتهی به بهارستان بسته شده است
سید حسین نقوی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم با اشاره به تیراندازی در ساختمان مجلس شورای اسلامی، گفت: هنوز صدای تیراندازی ادامه دارد و نیروهای امنیتی ساختمان مجلس را تحت کنترل دارند. وی گفت: نیروهای امنیتی کنترل اوضاع را در اختیار گرفته اند و امیدوار تا دقایقی دیگر امنیت کامل مستقر شوند.
خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم گزارش داده که، در محل نهاد ریاستجمهوری، اقدامات امنیتی تشدید شده و نیروهای حفاظت نهاد ریاست جمهوری اجازه ورود و خروج به هیچ کس را نمیدهند.
بستهشدن ورودیهای حرم از اتوبان قم با ماشینهای آتشنشانی و پلیس
ایلنا ـ با شهادت یکی دیگر از مجروحان حادثه تروریستی روز گذشته در مجلس شورای اسلامی، جمع شهدای این دو حمله به ۱۷ نفر رسید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ۱۷ شهید ارجاعی حادثه تروریستی روز گذشته مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام به معراج شهدا، ۱۳ شهید شناسایی شدند. ۱۶ نفر از شهدا مرد و ۱ نفر زن هستند.
اسامی شهدای شناسایی شده به شرح زیر است:
قطر همپیمان ترکیه است و هر دو کشور حامی اسلام سیاسی سنی و مهمترین نماد این جریان یعنی جنبش اخوان مسلمین هستند.
تعدادی از مسئولان حزب حاکم ترکیه (حزب عدالت و توسعه) اعلام کردند که پارلمان این کشور چهارشنبه ۱۷ خردادماه، در صدد تصویب یک قانون برای اعزام نیروی نظامی به قطر است.
به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری رویترز، ترکیه برای اعزام نیروهای ارتش به خارج از کشور نیازمند موافقت پارلمان این کشور است.
ترکیه در قطر پایگاه نظامی دارد اما تعداد نیروهای نظامی در این پایگاه بسیار محدود است.
در حالی که هم اکنون ۴ کشور عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر، رابطه با قطر را قطع کرده اند و تحریم های اقتصادی سیاسی را علیه این کشور اعمال کرده اند رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه گفته است که به دنبال ارتقاء سطح روابط با ترکیه است.
۴ کشور مرزهای خود را به روی قطری ها و وسایل حمل و نقل قطر بسته اند و شهروندان قطری را نیز از کشورهای خود اخراج کرده اند.
ایلنا ـ محمدجواد ظریف صبح روز پنچشنبه در توییتی به بیانیه کاخ سفید در ارتباط با حوادث تروریستی روز گذشته در تهران و تصویب فوریت اعمال تحریمهای جدید علیه ایران در سنای این کشور واکنش نشان داد.
به گزارش ایلنا، وزیر امور خارجه کشورمان در این توییت نوشت: بیانیه نفرتانگیز کاخ سفید و تحریمهای سنا، در حالی که ایران با اقدامات تروریستی افراد وابسته به آمریکا مقابله میکند؛ مردم ایران چنین ادعای دوستی آمریکا را رد میکنند.
هموطنان گرامی
در پیِ رخنه وحوش داعشی به خاک میهن ما ایران و حمله تروریستیِ آنان به نقاط مختلف کشور با انگیزه هایِ سیاسی، البته در قالب پوششِ جنگ دینی، چندین تن از هموطنان ما در جریان این حملات جان باخته و یا زخمی شده اند. ما ضمن محکوم کردن این حملات و ابراز تسلیت به بازماندگان قربانیان و آرزوی بهبود مجروحین، امیدواریم که دیگر ملّت ایران شاهد این نوع فجایع نباشد.
با کمال تأسف آنچه در چند دهه اخیر از حکومت دینیِ ایران دیده شده; کوبیدن بر طبل تبلیغاتیِ شیعه علیه اقلیتهای مذهبی بوده است. اجازه دادن به تفرقه افکنی به افراد جاهل و بی مسئولیت با انگیزه هایِ دینی علیه هموطنان سُنی مذهب و تحریک باورمندان به شاخه سُنی مذهب اسلام در ایران و ناامید کردن آنان از حقوق برابر در مقابل قانون، چشمگیر می باشد.
جهان امروز در نوعی بی ثباتی روز افزون به سر می برد. جلوگیری از تبدیل بحران اقتصادی به بحران اجتماعی وظیفه ی اصلی تمام دولت ها در سراسر جهان شده است. نظام نابرابر جهانی زاینده ی معضلاتی شده است که بدون تغییرات ساختاری حل نمی شود و از آن جا که طبقه ی حاکم نمی خواهد به این نوع از تغییرات تن دردهد از هر ابزاری برای پرهیز از آنها و تغییر مصنوعی سیر تحولات توسل می جوید. نظامی گری، جنگ افروزی و تروریسم از جمله ی این ابزارها هستند.
در رتبه بندی دولت های غرق در بحران، جمهوری اسلامی ایران به یقین یکی از مقام های نخست را در کنار سوریه، عراق، افغانستان، لیبی و سومالی اشغال می کند. رژیم اسلامی با بحران اتمی، بحران اقتصادی حاد، بحران سیاسی ناشی از جنگ قدرت، بحران معضلات متعدد اجتماعی، بحران روابط منطقه ای و بحران زیست محیطی روبروست. هر یک از این ها به تنهایی برای فروپاشاندن نظام کافیست، حال تصور کنید مجموع هر شش مورد و تقویت گری متقابلی که بین آنها برقرار است.
تصوّرش هم وحشتناک است، اما انگار این کابوس دارد به واقعیت تبدیل میشود! خوب که گوش کنیم، صدای پایشان را میشنویم: "دولت هکرها" عملاً دارند جهان را تغییر میدهند و ادارهاش میکنند!
کافی است به اتفاقات ماههای اخیر با دقت بیشتری نگاه کنیم:
اول: رفراندوم "برگزیت" در کمال ناباوری، به "خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا" منجر شد! در حالیکه نظرسنجیها چیز دیگری میگفتند.
آن رفراندوم، طبعأ توسط سیستمهای قابل نفوذ رایانهای انجام شد و بعدتر که پای احتمال هک به "انتخابات آمریکا" کشیده شد، عدهای گفتند شاید رفراندوم برگزیت هم با دخالت هکرها، بریتانیا را به سوی درب خروجی اروپا هدایت کرده باشد!
رادیو فردا ـ رئیس پلیس تهران از دستگیری پنج فرد «مظنون» به ارتباط با حمله به آرامگاه آیتالله خمینی در تهران خبر داد. در همین حال وزارت اطلاعات وعده داد که «عکس و مشخصات» مهاجمان حملات تهران را بهزودی منتشر کند.
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز گفت که «یک زن» در این رابطه دستگیر شده است.
حسین ساجدینیا، رئیس پلیس تهران، چهارشنبه شب اعلام کرد که پنج فرد «مظنون» به ارتباط با حمله به آرامگاه آیت الله خمینی دستگیر شدهاند و «پلیس امنیت در حال تحقیق و بازجویی» از این افراد است.
در همین حال علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نیز گفت که «یک زن» در ارتباط با حمله به آرامگاه آیت الله خمینی دستگیر شده و در اختیار «نیروهای اطلاعاتی» است.
در همین زمینه حمید بهمنیاری، سرکلانتر جنوب غرب تهران، در مصاحبه با خبرگزاری فارس اعلام کرد که این زن مسلح نبوده، اما «در حاشیه این اتفاقات حضور داشت و به نظر میرسید در ارتباط با تروریستها باشد».
حادثه تروریستی تلخی در کشور رخ داده و در واقع به امنیت یک مردم حمله شده است. دستکم ۱۲ تن کشته و بیش از ۴۰ زخمی برجای گذاشته و تروریست ها که مشخص شده داعشی بودند هم از پای در آمدند. مردم شروع به اطلاع رسانی و همدردی کردند و تلاش کردند تا مرهم دردهای یکدیگر باشند.
اما از سوی دیگر رفتار حاکمان جمهوری اسلامی سوال برانگیز بود و در نوع خود خاص. هم زمان با روی دادن فاجعه، نمایندگان مجلس، درون مجلسی که در کنارش درگیری است و انسانها کشته می شوند سلفی می اندازند با نمک پاشی می فرمایند که صحن مجلس، همین الان! (۱)
رئیس مجلس هم درگیری سنگینی که منجر به کشته و زخمی شدن دهها انسان می شود را "جزئی" میخواند (۲) و به دنبال حفظ روحیه است. آنهم در وضعیتی که نمایندگان بسیاری در جایگاه هیئت رئیسه به دور او جمع شده اند. حال هدفشان چیست معلوم نیست؟ آیا به دنبال نشان دادن این مسئله به مردم هستند که واقعا خبری نیست یا میخواهند خودشان حفظ روحیه کنند؟ یا رجزی بخوانند که ضربات دشمن کارگر نبوده و تروریست ها نتوانستند کار بکنند و ما مستحکم ایستاده ایم؟
زمانه ـ در نخستین ساعت روز پنجشنبه ۱۸ خرداد یک مرد ۴۰ ساله در جنوب تهران به روی ۱۶ نفر اسید پاشید.
بهگزارش منابع خبری ایران، این حادثه در ساعت یک و ۲۲ دقیقه بامداد پنجشنبه در خیابان فدائیان اسلام تهران رخ داد و بهگفته مسئولان اورژانس چهار دستگاه آمبولانس به محل حادثه اعزام شد و مصدومان که شمار آنها ۱۶ نفر بود به بیمارستانهای « شهدای یافتآباد»، «شهدای هفتم تیر»، «فیروزآبادی» و «مطهری» منتقل شدند.
قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران ماجرا را به خبرگزاری فارس چنین بازگو کرده است: شب گذشته میان یک مرد ۴۰ ساله و اعضای یک خانواده در پارک فدائیان اسلام درگیری لفظی رخ میدهد.این مرد با مخالفت خانواده حاضر در پارک مواجهه میشود و بحث شدیدی میان آنها درمیگیرد. مرد به منزل خود باز میگردد و با یک دبه اسید به پارک رفته و فارغ از اینکه چه افرادی در مقابلش هستند شروع به اسیدپاشی میکند.
کدام ملت بدون تغییر حکومت مشکل خود را حل کرده است؟ نقدی بر مصاحبه ماشاالله آجودانی، منوچهر تقوی بیات
دکتر آجودانی:
« مشکل ملت ایران با تغییر حکومت حل نمی شود.»
http://news.gooya.com/2017/05/post-3411.php
آنچه در زیر می خوانید نقد کوتاهی است به برخی از گفته های دکتر ماشاالله آجودانی در مصاحبه ای که با خانم مریم حسین خواه داشته اند. این مصاحبه در تاریخ ششم ماه مه ۲۰۱۷ در تارنمای گویا آمده است. دکتر آجودانی درباره ی دموکراسی چنین می گوید:
ـ « دموکراسی دستاورد فرهنگ بشری است. ما در یک مرحلهی تاریخی هستیم، مرحلهای که انسانِ امروز میخواهد مسائل تاریخی و اجتماعی خودش را در رابطه با بنیادهای فرهنگی و نهادهای مدنی حل کند. یک سوی آیندهی دموکراسی در ایران با فرهنگ جهانی و بشری ارتباط دارد ...» جناب آجودانی گرامی این دموکراسی که شما از آن نام می برید در کشورهای باختری بر بستر پیشرفت های صنعتی و اقتصادی پدید آمده است و سر دیگر آن با دیکتاتوری، استعمارگری و واپس نگه داشتن کشورهای پیرامونی به هم چسبیده است. کشور ما ویرانه ای واپس مانده است که در نتیجه ی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، "مشروطه ی ایرانی" آن در نطفه خفه شده است. از شکم آن حکومت خودکامه و وابسته، حکومت اهریمنی و مردم خوار اسلامی بیرون آمده است. شما که تاریخ دان هستید نباید فراموش کرده باشید که در ژانویه ۱۹۷۹ سران چهار کشور جهان خوار در گوادولوپ تصمیم گرفتند که سکان انقلاب ایران را از دست مردم بگیرند و به خمینی واگذار کنند. پنجاه و هفت سال حکومت پهلوی ها با کشتن و زندانی کردن و تبعید روشنفکران ایرانی همراه بوده است. شما از جریان های سیاسی در ایران سخن می گویید. آیا از کودتای ۱۲۹۹ تا کنون هیچ جریان سیاسی یا اجتماعی( بجز اسلام دولتی) اجازه ی فعالیت داشته است؟ آیا روشنفکر بدون حزب، بدون اجازه ی نوشتن، بدون اجازه ی سخن گفتن، بدون روزنامه ی آزاد، بدون تئاتر آزاد، بدون سینمای آزاد، بدون موسیقی آزاد و بدون آزادی می تواند به فرهنگ خود بیندیشد؟ ما هرگز مانند کشورهای باختری نه پیشرفت صنعتی داشته ایم، نه پیشرفت اقتصادی داشته ایم و نه آزادی از هیچ نوع آن.
رادیو فردا - معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران چهارشنبه شب ۱۷ خرداد به طور رسمی هویت عاملان حمله به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه خمینی را «ایرانی» معرفی کرد.
به گزارش رادیو فردا، رضا سیفاللهی در گفتوگو با شبکه دوم تلویزیون ایران گفت: «هویت این افراد از بعضی مناطق ایران است که به داعشیها پیوسته بودند و در آن مناطقی که داعش اعلام خلافت کرده بود با آنها همکاری میکردند».
وی تصریح کرد: «با توجه به ضربات اخیر بر پیکر داعش و مسئله خاتمه خلافت که اینها اعلام کردند و خود را در معرض اضمحلال میدیدند، و نقش استراتژیک جمهوری اسلامی در این زمینه، چه به لحاظ خدمات مستشاری و چه نظامی و انتظامی، اینها در مراجعت به کشورهای خود و کشور ما از این نقش خائنانه برخوردار شدند و این اقدامات را انجام دادند».
معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی به طور مشخص اشاره نکرد که این افراد متعلق به کدام منطقه ایران هستند، ولی برخی گزارشها حاکی است که احتمالا مهاجمان روز چهارشنبه به مجلس و آرامگاه خمینی از گروههای سلفی در استان کردستان باشند.
هنوز جزئیات بیشتری در این زمینه منتشر نشده است.
بهرام مشیری و داستان کمونیست شدن فرزندان آق شیرعلی و جواب او:
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه، در حالی که عربستان، امارات متحده عربی و بحرین، همسایگان قطر این کشور را تحریم کردهاند، ساکنان این پادشاهی کوچک به فروشگاههای مواد غذایی هجوم بردهاند و به معنای واقعی کلمه، بسیاری از فروشگاهها خالی از مواد خوراکی شدهاند.
ریاض روز دوشنبه گذشته روابط دیپلماتیک، نظامی و تجاری خود را با قطر به دلیل آنچه "حمایت قطر از تروریسم"و همکاری با ایران خواند، قطع کرد. پس از آن دیگر کشورهای همسایه قطر، بحرین و امارات نیز به این محاصره پیوستند.
بیشتر مواد غذایی در قطر از سوی پادشاهی عربستان به این کشور وارد میشود. قطر تمامی غلات و روغن مورد نیاز، ۹۳ درصد گوشت، ۸۶ درصد میوه و ۸۳ درصد میوه و سبزیجات خود را وارد میکند. بیشتر این مواد غذایی نیز از طریق ۸۰۰ کامیون روزانه از عربستان وارد این کشور میشد.
حالا در پی بسته شدن این مرز قطریها از هراس قحطی ب فروشگاههای دوحه حملهور شدهاند. قفسههای شیر، برنج، روغن، گوشت و میوه و سبزیجات طی چند ساعت خالی شدند.
کارمندهای دانشگاه جرج تاون شاخه دوحه نیز به دستورهای رسمیای دریافت کردهاند که آب و غذا ذخیره کنند.
مصاحبه کامل حسین مهری با صادق خلخالی:
فیلم منتشر شده از لحظه نجات برخی از کارکنان مجلس در حمله مسلحانه:
آیت الله خامنهای در زمان ریاست جمهوری از 19 تا 26 اردیبهشت 1368 به کشورهای چین و کره شمالی سفر کرد.
بی بی سی - صبح امروز چهارشنبه ۱۷ خرداد مهاجمان مسلح به ساختمان مجلس و آرامگاه آیتالله خمینی حمله کردند. در این حملات دست کم ۱۲ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی شدند. روایت دو شاهد عینی را که مشاهدات خود را برای بیسیسی فرستادهاند بخوانید. (بیبیسی مستقلا قادر به تایید روایت شاهدان نیست.)
من زمان حمله تروریستی حرم بودم کناربانک کشاورزی که دو نفر مرد و یک نفر زن سراسیمه به سمت مسافران و زائرانی که در زیر سایه آلاچیقها و درختها نشسته بودند و استراحت میکردند، شروع کردند به تیراندازی چشمبسته که من از راهروی کنار بانک فرارکردم.
ماموران کلانتری صحن رامطلع کردم. آنها نیز فورا با یگانهای امنیتی تماس گرفتند تا بعد از ۱۰ دقیقه حرم را محاصره کردند. آن خانم که دید در محاصره ماموران کلانتری گیر افتاده شروع کرد به سمتشان تیراندازی کردن که سه نفر را زخمی کرد و نارنجکهایی که به کمرش بسته بود را منفجرکرد. یکی دیگر هم داد میزد الله اکبر به سمت درب ورودی غربی حرم رفت تا خودش را به جمع تلاوتکنندگان قرآن برساند که مامورین کلانتری به سمتش شلیک کردند و تیر به سرش خورد. یک نفر دیگر هم به سمت زیرگذر شمالی حرم رفت و مردم را به رگبار بست وهمه ما دراز کشیده بودیم. یک باغبان از ناحیه گردنش تیرخورد. خیلیها زخمی شدند. یک خانم جوان هم تیر به قفسه سینهاش خورده بود.
آخرین نفر به سمت دروازه شمالی فرارکرد درحالی که به سمت مردم تیراندازی میکرد داد میزد "زودباش زودباش بهم برسون". انگار به جز آن ۳ نفر افراد دیگری هم خارج از حرم بودند که کمکشان کنند که گمان میکنم راه ارتباطشان اززیرگذری بود که به سمت دادسرای آفتاب وصل میشود. بعد ماموران امنیتی آمدند مردم رابه داخل باجهها و غرفههای طبقه دوم ساختمانهای اطراف حرم بردند تا یک ساعت و نیم سروصداها خوابیده بود ولی ازساعت ۱۴ دوباره ازهمان ضلع شمالی تیراندازیها شروع شد.
سال ١٣٧٣، حوالى ساعت دو و نيم بعد از ظهر، درست در ايام ازدحام مردم، در روز عاشورا، بمبى در حرم امام رضا منفجر شد كه ٢٦ نفر را كشت و دويست سيصد نفر را مجروح كرد.
در آن دوران داعشى در كار نبود و دوران شكستن تمام كاسه كوزه ها بر سر مجاهدين خلق ايران بود. چند وقت بعد دو خانم چادر به سر كرده، در مقابل دوربين تلويزيون اعتراف كردند كه انفجار كار آن ها بوده و طبيعتا اين دو، عضو سازمان مجاهدين خلق بودند!
داستان اين دو خانمِ به ظاهر مجاهد خلق بسيار عجيب و غريب بود. مثلا صاحبخانه شان را فريب داده بودند و كشته بودند و دو كشيش را قطعه قطعه كرده و فريزرى كرده بودند و از اين قبيل...
بعدها كه جريان قتل هاى زنجيره اى پيش آمد، مشخص شد كه اين دو خانم، اين كارها را نكرده اند، و دار و دسته ى سعيد امامى اين سناريوهاى بالاتر از خطرى را طراحى كرده و به مرحله ى اجرا گذاشته اند!
*****
امروز خبرگزارى ها، تيترهاى هيجان انگيزى داشتند! بعد از مدت ها، در جمهورى اسلامى، «تروريست ها» موفق شدند، در مجلس و حرم خمينى، عمليات تروريستى، از جمله عمليات انتحارى انجام دهند!
حالا يكى دو روز به عقب برگرديم و مثلا آخرين تيتر سايت وابسته به قوه ى قضاييه را مشاهده كنيم:
«داعشیهای زمانه و سردار سلیمانیهای وقت»!
زير اين تيتر، مطلب مفصلى نوشته شده، كه مى خواهد بگويد، سازمان مجاهدين خلق ايران، در دهه ى شصت، عين داعش بوده، و حكومت اسلامى، كار بسيار خوبى كرده كه آن ها را به دست كسانى مانند رييسى و پورمحمدى، در زندان، نيست و نابود كرده است. مجاهدين خلق ايران در دهه ى شصت عين داعش امروز بوده اند و بايد نابود مى شده اند. لذا به قول خامنه اى «جاى جلاد و شهيد با هم عوض نشود!»
و بلافاصله دو عمليات شگفت انگيز، يكى در مرقد خمينى، و ديگرى در مجلس اتفاق افتاد!
اشاره تلویحی و مبهم سپاه به مسئولیت عربستان
به گزارش بی بی سی سپاه پاسداران ایران در بیانیهای که در مورد حملات دوگانه تهران صادر کرده، جملهای آورده که عدهای آن را اشاره به عربستان سعودی و متهم کردن تلویحی دولت این کشور به مسئولیت داشتن در قبال این حملات تفسیر کردهاند. در بیانیه سپاه آمده: "افکار عمومی مردم جهان بویژه ملت ایران این اقدام تروریستی، یک هفته پس از جلسه مشترک رئیس جمهور آمریکا با سران یکی از دول مرتجع منطقه که پیوسته حامی تروریستهای تکفیری است را بسیار معنادار و بر عهده گرفتن مسئولیت آن توسط داعش را بیانگر دست داشتن آنها در این اقدام سبوعانه میداند."
اطلاعیه سپاه: انتقام میگیریم
به گزارش رادیو زمانه سپاه پاسداران با انتشار اطلاعیهای حملات به مجلس و آرامگاه آیتالله خمینی در روز چهارشنبه را به آمریکا و «یکی از دول مرتجع منطقه» نسبت داده و از گرفتن «انتقام» سخن گفته است.
سپاه پاسداران این اطلاعیه را ساعاتی پس از پایان یافتن دو حمله همزمان به مجلس و مقبره بنیانگذار جمهوری اسلامی منتشر کرده و در آن ضمن تشریح ماجرا گفته است که مهاجمان یک پاسدار محافظ درب مجلس، «مردم در انتظار ملاقات با نمایندگان» و یک کفشدار مقبره خمینی را به رگبار بستند.
با اینکه گزارشهای منتشرشده حاکی از انفجار انتحاری یک یا دو نفر از مهاجمان بودند اما سپاه پاسداران کشته شدن همه مهاجمان را نتیجه مقابله نیروهای سپاه و پلیس با آنها دانسته است.
بهگفته وزارت کشور دو گروه بهشکل همزمان ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح چهارشنبه به ساختمان اداری مجلس و مقبره آیتالله خمینی حمله کردند. حملهکنندگان به مقبره بنیانگذار جمهوری اسلامی دو نفر بودند که نفر اول با انفجار انتحاری و نفر دوم در درگیری با مأموران کشته شدند. مهاجمان به ساختمان مجلس چهار نفر بودند که پس از واکنش مأموران؛ یک نفر از آنان در انفجار انتحاری و سه نفر دیگر پس از تلاش برای حضور در طبقات فوقانی ساختمان اداری مجلس، در درگیری با مأموران کشته شدند.
وزارت کشور شمار کشتهشدگان هر دو حمله را ۱۲ نفر و مجروحان را ۴۲ نفر اعلام کرد.
احمد رأفت - کیهان لندن
- حشدالشعبی همچون حکومت اسلامی انسانها را در مقابل دوربین زنده به آتش میکشد.
- ام هنادی، زن ۳۹ ساله شیعه کله داعشیها را در دیگ میجوشاند.
- ابوعزرائیل، رامبوی شیعه و دستپرورده قاسم سلیمانی، در قساوت دست داعشیها را از پشست بسته است.
- پدر فاطمه ۱۶ ساله را داعش، و برادرش را حشدالشعبی کشتند.
احمد رأفت - هر روز خبر میرسد که بخشی از شهر موصل، شهری که ابوبکر البغدادی، خلیفه داعش، به عنوان پایتخت حکومت اسلامیاش انتخاب کرده بود، از حضور آنها پاک میشود.
زمانی که نیروهای پیشمرگه اقلیم کردستان عراق از سویی، و ارتش عراق و شبهنظامیان شیعی وابسته به جمهوری اسلامی از سوی دیگر، این شهر را محاصره کرده بودند، مردم خوشحالی میکردند، ولی این شادی عمری کوتاه داشت.
امروز که داعشیها تنها کنترل چند محله موصل، دومین شهر عراق را دست دارند، و به گفته منابع مختلف بیش از ۹۰ درصد شهر از کنترل جنایتکاران ابوبکر البغدادی خارج شده، نگرانی جانشین خوشحالی ماههای گذشته شده است. ورود ارتش عراق و به ویژه شبهنظامیان حشدالشعبی به برخی از محلات موصل، وحشتی را جانشین وحشت دیگری کرده است.
داعش سنی، حشد الشعبی شیعی
هر روز صدها نفر از اهالی موصل از فرصت عقبنشینی داعشیها استفاده کرده و شهر را ترک میکنند. برای اهالی سنی موصل، ماندن در شهر «آزاد»شده همان اندازه خطرناک است که زندگی در سایه حکومت اسلامی ابوبکر البغدادی ناخوشایند بود. داستانهایی که از خشونت شبهنظامیان حشد الشعبی، نیرویی که توسط سپاه قدس و قاسم سلیمانی به وجود آمده و فرماندهی میشود، تفاوت آنچنانی با داستانهایی که در گذشته، و در بدو اشغال موصل توسط داعش، شنیده میشد ندارد.
اگر با رسیدن داعشیها به موصل، کسانی که موفق به ترک شهر میشدند صحبت از شکنجه، آزار و اذیت میکردند، امروز نیز سنیهایی که توانستند شهر را ترک کنند، داستانهای مشابهی را نقل میکنند، با این تفاوت که این بار شکنجهگران شیعه هستند و دوازده امامی. رفتار «آزادسازان» با «اشغالگران» تفاوت چندانی ندارد.
اخیرا یک عکاس عراقی به نام علی ارکادی که همراه سربازان شیعی وارد موصل شده بود، با گنجینهای از عکس و فیلم به خارج پناه برده است. در این عکسها و فیلمها که بسیاری از رسانه های بینالمللی آنها را منتشر کردند، دیده میشود که چگونه نظامیان و شبه نظامیان شیعی که خود را «ناجیان» موصل و «قهرمانان» مبارزه با داعش معرفی میکنند، شهروندان سنی را مورد شکنجه قرار میدهند و از حضور دوربین نیز واهمه ندارند.
عکسهای وحشت
آرکادی در گفتگو با کریستین امانپور، در شبکه سی ان ان، میگوید هیچ کدام از این فیلمها و عکسها را مخفیانه نگرفته است، بلکه حتی برای ثبت لحظات شکنجه جوانان سنی از سوی شکنجهگران تشویق شده بود. شبهنظامیان شیعه از هر فرصتی برای ایجاد رعب و وحشت استفاده میکنند. و اگر عکاسی حرفهای در دسترس نباشد، خود با گوشیهای هوشمند از جنایاتی که مرتکب میشوند تصویربرداری کرده و از طریق شبکههای اجتماعی پخش میکنند.
داستان آتش زدن یک جوان سنی توسط ابوعزرائیل، یکی از مخوفترین جنایتکاران حشدالشعبی که به قساوت شهرت دارد، توسط خود آنها در شبکههای اجتماعی قرار گرفت. زمانی که داعش در سوریه یک خلبان اردنی را در قفسی محبوس و به آتش کشید، دنیا تکان خورد. ابوعزرائیل اما تا کنون دهها نفر را به اتهام حمایت از حکومت اسلامی به آتش کشیده است.
ولی ابوعزرائیل تنها شبهنظامی شیعه نیست که مرتکب جنایات جنگی شده است. ام هنادی، زن ۳۹ سالهای که گردانی ۷۰ نفره از شبهنظامیان حشدالشعبی را در حومه موصل فرماندهی میکند با افتخار در مقابل دوربینهای تلویزیون میگوید: «داعشی ها را پس از دستگیری در دیگ میجوشانم». خبری که بسیاری از رسانههای تهران با آب و تاب منتشر کردند، گویی اقدام ضدانسانی و وحشتناک جوشاندن سر یک داعشی در دیگ، از جمله افتخاراتی است که باید در تاریخ ثبت شود.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در خصوص آخرین مرحله آماده سازی جهت رویارویی با ازبکستان بیانیه ای را صادر کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر،، متن بیانیه کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با عنوان «تابلو نتیجه و قیمتی که باید پرداخت شود» به شرح زیر است:
«در فوتبال و یا در زندگی ما همیشه تابلوی نتیجه ای داریم که شرایط ما را شرح می دهند. برای تیم ما تابلوی نتیجه واضح است: ما در رده نخست گروه قرار داریم. ما هیچ باخت و گل خورده ای نداریم.
اما ما هنوز در جایگاهی نیستیم که انتظارش را داریم. ما هنوز در جایگاهی نیستیم که می خواهیم باشیم. این درست است که ما بهتر از آنچه که در گذشته بودیم هستیم اما تابلوی نتیجه ما امروز فقط مسئولیت ما را افزایش می دهد و دانستن این موضوع که استانداردها و خواسته های ما بالاتر رفته.
محسن سازگارا، تحلیلگر سیاسی میگوید، با توجه به شکست سنگین ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری وی از لیست جانشینی خامنهای خط خورده و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه تلاش میکند جای وی را بگیرد.
زمانه ـ بحران منزوی کردن قطر تشدید شده و اردن، لیبی و جمهوری اسلامی موریتانی هم به جمع کشورهایی که روابط سیاسی خود را با قطر کم یا قطع کردهاند اضافه شدند. فیلیپین هم شهروندانش را که در قطر کار میکنند فراخوانده و گفته است که دیگر به قطر کارگر نخواهد فرستاد. اما اکنون «سیانان» میگوید که هک خبرگزاری دولتی قطر که به افزایش تنشهای میان این کشور و همسایگانش انجامید، ممکن است کار روسیه باشد.
شب ششم ژوئن/ ۱۶ خرداد، اردن سفیر قطر را فراخواند و مجوز پخش شبکه «الجزیره» را هم لغو کرد. محمد المومنی، سخنگوی دولت اردن بگفت که کشورش علت بحران بین دوحه و سایر کشورهای عربی را موردبررسی قرار داده و تصمیم گرفته است که روابط سیاسیاش را با قطر کم کند.
صباح الاحمد الصباح، امیر کویت عصر سهشنبه ۶ ژوئن با هدف خاتمه دادن به بحران قطر با عربستان سعودی و متحدانش به جده سفر کرد اما نتیجه مذاکرات او با ملک سلمان پادشاه عربستان منتشر نشده است.
حسین علیزاده دیپلمات مستعفی ایران در کشور فنلاند در مصاحبه اختصاصی با شبکه جهانی «دُرّ تی وی» با پرداختن به پشت پرده ماجرای قتل مروه شربینی «که در سال ۱۳۸۸ در کشور آلمان اتفاق افتاد» و پوشش گسترده آن توسط جمهوری اسلامی، گفت جای بسی تاسف است برای نظامی که به ادعای خود اسلامی است ولی با مفاهیم اسلامیِ خود نیز بازی میکند.
حسین علیزاده گفت اتفاقی که به تازگی در شهر پرتلند در ایالت ارگان آمریکا، برای دو خانم محجبه افتاد، و« آنها مورد تعرض یک مرد آمریکایی قرار گرفتند که با چاقو قصد حمله به آنان را داشت و سه مرد امریکایی دیگر در دفاع از زنان مسلمان برآمدند و در نتیجه درگیری، دو تن از آنان کشته و یک تن شدیدا زخمی شد»، خاطرات تلخی از حوادث سال ۱۳۸۸ را برای من زنده کرد و آن ماجرای «شهید حجاب» در آلمان و پوشش بی سابقه جمهوری اسلامی به آن بود.
حسین علیزاده ادامه داد، همان طور که میدانیم جمهوری اسلامی کوچکترین پوشش خبری به ماجرای پرتلند در ایالت ارگان آمریکا نداد در صورتی که موضوع کشته شدن ۲ نفر در دفاع از یک خانم محجبه بود، و در نقطه مقابل ماجرای قتل مروه شربینی در ۱۰ تیر ماه ۸۸ بود که قویاً مورد پوشش خبری جمهوری اسلامی قرار گرفت،به نحوی که صدا و سیما در یک هفته اول، ۱۴۰ بار خبر کشته شدن مروه شربینی را پخش کرد، وزارت خارجه در اعتراض به قتل این تبعه مصری وزیران آلمان و ایتالیا (رییس وقت اتحادیه اروپا) را به وزارت خارجه فراخواند، وزارت خارجه ایران به کلیه سفارتخانه های ایران در اروپا دستور داد که مراتب اعتراض! جمهوری اسلامی را به دولت های اروپایی در ارتباط با «قتل یک تبعه مصری به دست یک فرد روسی در کشور آلمان» منعکس کنند و چه بوق و کرنایی که به راه نیانداختند و حتی عنوان «شهیده حجاب» را بر آن نهادند!
حسین علیزاده گفت اگر تاریخ قتل این تبعه مصری در آلمان به دست یک روسی تبار را مورد دقت قرار دهیم در میابیم که این حادثه ۱۰ روز پس از شهادت «ندا آقاسلطان» در ۳۰ خرداد ۸۸ است، ندا آقاسلطانی که به ضرب گلوله در قلب تهران به قتل رسید و تا همین امروز هم کوچکترین رسیدگی قضایی به این پرونده انجام نشده است، و به روشنی مشخص می شود که تمامی جار و جنجالهای جمهوری اسلامی برای کمرنگ کردن انعکاس جهانی خبر قتل ندا آقاسلطان بود.
حسین علیزاده اظهار داشت، بهانه پرداختن به قتل مروه شربینی در سال ۸۸ «حجاب» بود، ولی شاهدیم که جمهوری اسلامی به اتفاقی که اخیرا در شهر پرتلند در ایالت ارگان آمریکا افتاد و دو نفر به علت دفاع از دو زن محجبه کشته شدند کوچکترین پوشش خبری نداد، و این جای بسی تاسف است برای نظامی که ادعای اسلامی بودن را دارد ولی حتی در ظاهر هم به مفاهیم اسلامی خود ارزشی نمی گذارد و همه چیز را به بازی گرفته است.
دبی.العربیه، فارسی - منابع مصری روز چهارشنبه ۷ ژوئن گفتند نیروهای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی از کاخ امیر قطر حفاظت میکند.
این منابع همچنین گفتند که نیروهای سپاه پاسداران تحت عنوان آموزش به قطر اعزام شدهاند.
روابط دو کشور قطر و ایران باوجود اختلافهایی در سوریه بسیار دوستانه است. شیخ تمیم بن حمد، امیر قطر بارها تاکید کرده که دو کشور روابط امنیتی گرمی با یکدیگر دارند و این در حالی است که روابط قطر با دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج شاهد افت و خیزهایی بوده است.
چندین کشور و در راس آنها پادشاهی سعودی، امارات، بحرین و مصر روز دوشنبه روابط خود را با قطر قطع کردند.
هر یک از این کشورها در بیانیه جداگانهای دلیل چنین تصمیمی را توضیح داده اند. همه این کشورها با هم متفق هستند که قطر از تروریسم حمایت و در امور داخلی آنها مداخله میکند.
مرجان توحیدی ـ شرق ـ «... ما البته در چهار سال دولت یازدهم، به دلایلی یک مقدار سختگیری نکردیم... همه افراد در دولت بدون استثنا زحمت کشیدند... اما همه هم یکجور نبودند... بعضیها با همه توان آمدند. ما روستایی هستیم، به قولی بعضیها گیوه را ور کشیدند و به میدان آمدند... اما بعضیهاا پاشنه گیوهشان خوابیده بود، ور نکشیدند و لخلخ کردند». این سخن حسن روحانی كه پس از پیروزی در انتخابات ٢٩ اردیبهشت و در ضیافت افطاری با وزیران، رؤسای سازمانها، مدیران و استانداران بیان شد، احتمال تغییر در كابینه را از مرحله گمانهزنی گذراند و به یقین تبدیل كرد.
حالا به نظر میرسد عزم روحانی برای تغییر ترکیب کابینه دوازدهم جزم شده است؛ تاجاییكه محمدعلی نجفی، مشاور رئیسجمهوری، در گفتوگو با تسنیم پیشبینی کرده ٥٠ درصد کابینه فعلی تغییر خواهد کرد. اكنون كه تغییر كابینه قطعی شده، پرسش اصلی این است كه تغییرات به کدام اعضای کابینه خواهد رسید؟
شنیدهها حاكی از آن است كه برای هماندیشی دراینباره، جلساتی با حضور رئیس دولت اصلاحات، چهرههای اصلاحطلب و چند نماینده از دولت تشکیل شده است. در این جلسات درباره اینکه تغییرات کابینه حول چه وزارتخانههایی میچرخد، بحث شده است. همچنین درباره گزینههای که میتوانند جایگزین وزرای فعلی باشند هم صحبت شده است.
رئیس کل دادگستری استان فارس گفت: پس از بررسی پرونده انفجار یک هایپرمارکت در دادسرای ناحیه دو شیراز عمدی بودن این انفجار محرز شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، به نقل از روابط عمومی دادگستری استان فارس، علی القاصیمهر از تفهیم اتهام و صدور قرار بازداشت موقت برای دو نفر از عوامل حادثه انفجار در یک فروشگاه در شیراز خبر داد.
وی گفت: پس از وقوع حادثه پروندهای تحت نظر معاون دادستان عمومی و انقلاب شیراز تشکیل و بازپرس ویژه برای رسیدگی تعیین شد.
رادیو فردا - حملات هماهنگ «تروریستی» در تهران در روز چهارشنبه، ۱۷ خردادماه، با محکومیت بینالمللی مواجه شد.
اتحادیه اروپا، روسیه، ترکیه، افغانستان، امارات متحده عربی و فرانسه از جمله کشورهایی بودند که به حملات مهاجمان به مجلس و آرامگاه آیتالله خمینی واکنش نشان دادند.
فردریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز چهارشنبه گفت: امروز دوباره روز بسیار غمانگیزی است. اخبار حملات تهران را از نزدیک دنبال میکنم و امروز با محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران در تماس خواهم بود.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز در یک کنفرانس خبری به همراه همتای اسپانیایی خود گفت: «تروریستها آرام نمیگیرند. و هر روز این امر تایید میشود. از جمله حملات تروریستی امروز در ایران که داعش مسئولیت آن را به عهده گرفت.»
در همین زمینه دیمیتری پسکوف، سخنگوی کاخ کرملین، اعلام کرد: مسکو به شدت حملات تروریستی روز چهارشنبه را محکوم میکند و خواستار اقدامات هماهنگ در مبارزه با تروریسم است.
کرملین همچنین اعلام کرد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه ضمن محکوم کردن حملات ترویستی تهران بر عزم روسیه برای مشارکت با ایران در مبارزه با تروریسم تاکید کرد.
در حملههای همزمان به مجلس و آرامگاه آیتالله خمینی دستکم ۱۲ نفر کشته شدند.
مهاجمان که جلیقههای انفجاری بر تن داشتند به ساختمان مجلس و محوطه بیرونی آرامگاه آیتالله خمینی نفوذ کردند و شروع به تیراندازی کردند.
تیراندازی و درگیری با مهاجمان نزدیک به ۵ ساعت به طول انجامید.
در نشست شورای امنیت سازمان ملل نیز به یاد قربانیان «حوادث تروریستی» تهران یک دقیقه سکوت اعلام شد.
سخنان امام جمعه ساوه دردسرآفرین شده است.
به گزارش شرق، او در نماز جمعه هفته پيش ساوه به نکاتي اشاره کرد که به سرعت در فضاي مجازي پيچيد و موجي از اعتراض را برانگيخت. فايل صوتي او صدها هزار بار از جانب کاربران اينترنت شنيده شد و متن پيادهشده سخنانش در کانالهاي تلگرامي و سايتهاي خبري پيچيد.
جمله حساسيتبرانگيزي که حجتالاسلام سيدابراهيم حسيني، امام جمعه ساوه بر زبان آورد، اين بود « نماد شال سفيد مانند نماد سبز و بنفش جريان فتنه و مانند پرچم روسپيگري بر در خانههاي روسپيهاي دوران جاهليت است».
ساعاتي بعد عبدالله رمضانزاده، فعال سياسي اصلاحطلب در توييتاش پرسشي را خطاب به حقوقدانان مطرح کرد؛ آيا امکان شکايت حقوقي زنان از گفتههاي اخير امام جمعه ساوه وجود دارد يا نه؟ پرسشي که حالا از جانب بهمن کشاورز، وکيل دادگستري پاسخ داده شده و او به جد تأکيد دارد که امکان شکايت مهيا بوده و بندهاي حقوقي مختلف اين حق را براي زنان در نظر ميگيرد.
سخنان امام جمعه مستحق حد قذف است
حجتالاسلام احمد مازني، عضو کميسيون فرهنگي مجلس نيز در کانال تلگرامياش خطاب به امام جمعه نوشت «کساني که از دستبند سبز و بنفش استفاده کردهاند حدود ٢٤ ميليون ايراني هستند که به آقاي روحاني رأي دادهاند. بسياري از اين افراد خانواده شهدا، جانبازان و آزادگان و رزمندگان دفاع مقدس هستند. خطبههاي نماز جمعه بخشي از نماز است.
در هر دو خطبه توصيه شده تا امام جمعه مردم را به تقوا دعوت کند. اما آيا حق دارد از تريبون نماز جمعه تبليغات جناحي کند؟ مطالبي که با تصوير و صداي امام جمعه ساوه در فضاي مجازي پخش شد را ديدم و شنيدم! اميدوارم انتساب اين سخنان به ايشان صحت نداشته باشد، اما اگر صحت داشته باشد گوينده چنين سخناني از نظر فقهي و قانون مجازات اسلامي مستحق حد قذف است».
او همچنين خطاب به حجتالاسلام حسيني تأکيد کرده «شما اگر نگران پوشش زنان و دختران هستيد ميتوانيد با رعايت اخلاق و ادب اسلامي و شرایط امربهمعروف و نهيازمنکر به وظيفه ديني خود قيام کنيد. اگر نگران گرايشهاي سياسي انحرافي هستيد ميتوانيد با ادب و نزاکت ابراز نگراني کنيد. اما شما براساس کدام حق شرعي، اخلاقي و قانوني خود را مجاز به تهمت بيعفتي نسبت به ميليونها ايراني از تريبون مقدس نماز جمعه ميدانيد؟ شما از کدام غيرت سخن ميگوييد؟»
شأن جايگاه امام جمعه را نگه داريد
بهرام پارسايي، سخنگوي فراکسيون اميد نيز سخنان امام جمعه ساوه و استفاده برخي لفظهاي نادرست را محکوم کرده و ميگويد: «روا نيست به زنان ايراني که اتفاقا مشارکت بينظيري در انتخابات اخير از خود نشان دادهاند، به دليل استفاده از دستبندي که جريان سياسي خاصي را حمايت کرده به چنين لفظهايي منتسب کرد».
پروانه سلحشوري نيز منتقد سخنان اخير امام جمعه ساوه است. او ميگويد: «نميدانم چرا مشارکت سياسي زنان تا اين اندازه برخي را نگران کرده؛ نگراني به کنار، چرا توهين ميکنند؟ چرا الفاظي را به کار ميبرند که حتي بر زبان ما نميچرخد؟ چرا به زنان کوشاي ايراني برچسبهايي ميزنند که در خور لباس روحانيت نيست؟».
رئيس فراکسيون زنان مجلس دهم همچنين معتقد است «جايگاه امامان جمعه به گونهاي است که بايد ادب و احترام و سخنان مقبول از تريبونهاي رسمي بر زبان آورند و طوري شود که نسل جوان ما به مسائل اعتقادي و ديني متوجهتر شود. اينگونه عبارات و اين خط مشيها نه تنها احترام نسل جوان را به اين جايگاه ويژه دستخوش تغيير کرده که ميتواند سوءتفاهمهاي زيادي در ميان زنان جامعه ما به وجود آورد».
تذکر شفاهي در نقد اهانت امام جمعه ساوه به زنان
طيبه سياوشي، نايب رئيس فراکسيون زنان مجلس نيز در حال تدوين متن تذکرش براي ارائه آن در صحن علني امروز است و تأکيد دارد که زنان ايراني سزوار نيستند از تريبونهاي نماز جمعه با چنين ادبياتي مورد خطاب قرار بگيرند.
سخنان امام جمعه ساوه همچنين با واکنشهايي از سوي فعالان حوزه زنان مواجه شده است. مينو مرتاضيلنگرودي نيز در همين زمينه از ادبيات به کار گرفتهشده از سوي حجتالاسلام حسيني انتقاد کرده «ايشان بايد بدانند در چه جايگاهي قرار گرفتهاند و حد و شأن جايگاه امام جمعه را نگه دارند. از مسئولان مرتبط و بهويژه مرکز امور زنان رياستجمهوري و نمايندگان مجلس خواستاريم تا در اين زمينه ورود کرده و اجازه ندهند چنين توهينهايي از تريبون نماز جمعه تکرار شود».
او همچنين تأکيد دارد «گويا مشارکت سياسي زنان و حضورشان پاي صندوقهاي رأي و رأي آنها به رقيب -حسن روحاني- موجب برافروختگي برخي شده است».
واکنش به سخنان حجتالاسلام حسيني کماکان ادامه دارد. فراکسيون زنان مجلس احتمالا در اين موضوع تشکيل جلسه خواهد داد. پيشنهاد پروانه سلحشوري به امام جمعه ساوه اين است که «تا دير نشده از زنان عذرخواهي کرده و احترام و شأن جايگاه امام جمعه را حفظ کنند».
گزارش میزان - خبرگزاری وابسته به قوهی قضاییه از "تلاش جریانی برای تغییر جایگاه جلاد و شهید"
مقام معظم رهبری در بیاناتی که روز یکشنبه 14 خرداد، به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام(ره) داشتند، فرازهای مهم و تعیین کنندهای را بیان فرمودند.
رادیو فرانسه - رسانههای داخل ایران گزارش دادند عملیات تروریستی حمله به مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیتالله خمینی با کشته شدن تمامی تروریستها به پایان رسید. خبرگزاری فرانسه شمار کشتهشدگان را دستکم ۱۲ تن اعلام کرد. دست کم ۴۲ تن زخمی شدند.
در دو رويداد جداگانه، مهاجمان مسلح در راهروهاى مجلس شوراى اسلامى و آرامگاه آیت الله خمینی اقدام به تيراندازى نمودند. بدنبال حمله مهاجمان مسلح به ساختمان مجلس شورای اسلامی و آرامگاه آیتالله خمینی، خبرگزاری ایرنا به نقل از مدیرکل ضدتروریسم وزارت اطلاعات از ورود چند تیم تروریستی به تهران خبر داد.
خبرگزاری ایسنا به نقل از یک مقام آگاه گزارش داد عملیات تروریستی در مجلس با کشته شدن چهار فرد مهاجم مسلح به پایان رسید و نیروهای امنیتی مجلس در حال پاکسازی و کنترل ساختمان مجلس هستند.
معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور اعلام کرد: تروریستها با پوشش زنانه وارد ساختمان مجلس شورای اسلامی شدند. قرار است جلسه اضطراری شورای امنیت برای بررسی ابعاد حوادث تروریستی در تهران برگزار شود.
همزمان با انجام عملیات تروریستی در تهران، حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزارت کشور از برقراری وضعیت آمادهباش در سراسر کشور خبر داد.
محمدعلی موسوی جزایری امام جمعه اهواز: مردم ایران اگر نان جو هم بخورند دست از مبارزه با آمریکا نمیکشند (تصویر آیت الله جزایری در حال خوردن نان جو)
قالیباف با اشاره به اینکه کاندیدای پیروز انتخابات ریاست جمهوری در حال اعلام و اجرای برنامه هایی است که پیشتر وعده های ناممکن رقیب خوانده بود، ابراز امیدواری کرد دولت در این مسیر موفق باشد.
به گزارش مهر، محمد باقر قالیباف کاندیدای انتخابات دوازدهم در صفحه خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت: در جریان رقابتهای انتخابات مجموعهای از برنامه ها و تعهد ها به مردم دادیم. گفتند اجرای اینها نشدنی است و فریبهای انتخاباتی برای کسب رای است. اما جالب است که تا امروز در برنامههای مکتوبشان ایجاد ۴ میلیون شغل را پذیرفتهاند، سامانه ملی کارانه طرح ما را فیلتر و سامانه کارورزی را راه اندازی کردهاند، طرح پرداخت ۲۵۰ هزار تومانی کارانه به جویندگان کار را با رقم بالاتر برای سال اول ۳۱۰ هزار تومان کلید زدهاند، سه برابر کردن یارانه نیازمندان را اجرا کردند و علاوه بر آن گفتند برای افزایش یارانه آنها تا ۵ برابر هم منابع داریم، ظاهرا طرح تغییر ساختار وزارت خارجه برای بکار گرفتن ظرفیت دستگاه دیپلماسی در حوزه اقتصاد را به مدلی دیگر در دست دارند و حالا هم بر اساس گفته مسئولی در بانک مرکزی یکی دیگر از طرحهای ما مبنی بر دادن وام با ضمانت دولت و با پشتوانه یارانه نقدی را میخواهند عملیاتی کنند.
از این که برنامههای انتخاباتیام که پیشتر به آنها برچسب عوامفریبی میزدند، در حال اجرا توسط دولت است، خوشحالم و امیدوارم مردم از نتایج اجرای این طرحها بهره ببرند. فقط دو نگرانی دارم اول اینکه این طرحها با دیگر برنامهها یک بسته مرتبط به هم است و اجرای برخی به مفهوم اجرای ناقص کل بسته است و دومین نگرانی هم اجرای مناسب این طرحهاست که هر طرح خوب برای موفقیت نیاز به اجرای خوب دارد در هرصورت صمیمانه امیدوارم دولت در اجرای این طرحها به نفع مردم موفق باشد.
بی بی سی - دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، از قطع رابطه عربستان سعودی و چند کشور دیگر با قطر استقبال کرده و گفته است ممکن است این برخورد "آغازی برای پایان تروریسم" باشد.
آقای ترامپ در توییتر خود نوشته است: "این خیلی خوب است که میبینیم سفر به عربستان سعودی و ملاقات با پادشاهش و ۵۰ کشور دیگر به این زودی در حال ثمر دادن است."
"آنها گفتند به سختی با تامین مالی افراطگرایی برخورد میکنند و همه اشارهها به قطر بود. شاید این آغازی برای پایان وحشت تروریسم باشد."
عربستان، مصر، امارات متحده عربی، بحرین و چند کشور دیگر همه روابط دیپلماتیک خود با قطر را قطع کردهاند. علاوه بر اینها همسایگان عرب قطر، مرزهای زمینی، دریایی و هوایی خود را به روی این کشور بستهاند.
عربستان و چند کشور دیگر قطر را به حمایت از تروریسم از طریق پشتیبانی گروههای اخوانالمسلمین، حماس و داعش متهم کردهاند.
قطر میگوید فعلا از اقدام متقابل و پاسخ دادن به اتهامات آنها خودداری میکند.
رییس کمیسیون حمل و نقل شورای شهر تهران با بیان اینکه سیستم مونتیورینگ اتوماتیک توسط راهبر قطار قطع شده بود گفت: عواملی مانند استخدامهای بیرویهای که در شرکت بهرهبرداری مترو در گذشته اتفاق افتاده بود و همچنین استفاده از افرادی که مهارت کافی در این زمینه را نداشتند میتواند باعث بروز چنین حادثهای شود.
محسن سرخو در گفتوگو با ایلنا درباره برخورد دو دستگاه قطار در داخل ایستگاه متروی طرشت اظهارکرد: امروز بعد از ظهر حوالی ساعت ۶:۳۰ در حالی که یک قطار در ایستگاه طرشت متوقف بود و در حال پیاده کردن مسافر بوده است قطار دیگری وارد ایستگاه شده و با قطار ساکن برخورد میکند.
او ادامه داد: براثر این برخورد حدود ۵۰ نفر از همشهریان ما که در این قطار بودند دچار حادصه شده و تعداد زیادی به بیمارستان اعزام میشوند. البته خوشبختانه این حادثه تلفات جانی در پی نداشته است.
بی بی سی - این اولین بار نیست که کشورهای عربی خلیج فارس با قطر وارد تنش جدی میشوند. اما متوقف کردن پروازها و حتی اخراج شهروندان در کنار قطع روابط دیپلماتیک٬ رویدادی است که باید دلایل محکم و عمیقی پشت آن نهفته باشد.
تنش اخیر از کجا شروع شد؟
آتش وقتی جرقه زد که سخنانی به نقل از امیر قطر در خبرگزاری رسمی این کشور منتشر شد. اظهارات منسوب به شیخ تمیم بنحمد آل ثانی که ایران را قدرتی بزرگ و ضامن ثبات در منطقه خوانده و حماس را نماینده فلسطینیان دانسته بود، برای دولتهای عرب حوزه خلیج فارس مخصوصا عربستان٬ گناهی غیرقابل بخشش بود.
بنابر این اظهارات، امیر قطر نه تنها از ایران حمایت میکرد؛ بلکه در مقابل تلاش عربستان و متحدانش برای انزوای ایران میایستاد. این اظهارات در فاصله کوتاهی پس از حضور دونالد ترامپ٬ رئیس جمهور آمریکا در ریاض منتشر شد. او برای شرکت در اجلاس سران دولتهای مسلمان آمده بود که هدف اصلی آن پیشبرد سیاست انزوای ایران است.
واکنش قطر چه بود؟
وزیر خارجه قطر بلافاصله اظهارات منسوب به شیخ تمیم را را تکذیب کرد و اعلام کرد گروهی "توطئه" کرده بودند که با هک خبرگزاری رسمی قطر و انتشار چنین اظهاراتی٬ روابط با این کشور را تیره کنند. قطر بارها تاکید کرد که شیخ تمیم آل ثانی چنین جملاتی را نگفته و با هکرها برخورد خواهد شد.
حسن خمینی بدون نام آوردن از حسن روحانی با انتقاد از حرفهای او در مناظرات تلویزیونی در مورد اعدا مهای دهه 60، ضمن دفاع از اعدا مها، حرفهای دیروز خامنه ای را تایید کرد.
ساخته احمد فاروقی قاجار - مرکز سینمایی هنرهای زیبای کشور در دوران شاه
احمد فاروقی قاجار (۱۹۳۸-۱۹۹۳) فیلمساز ایرانی بود. او در پاریس به دنیا آمد و از نوادگان احمدشاه قاجار بود. مادر وی فرانسوی بود. تحصیلات خود را در رشته سینما در فرانسه و آمریکا انجام داد. مدتی با استودیو فاکس کار کرد. سپس به ایران رفت و با اداره هنرهای زیبا (بعدا وزارت فرهنگ و هنر) همکاری کرد. نخستین فیلم او تهران امروز بود. فیلم دوم او به نام طلوع فجر به خاطر نوشتههای موافق و مخالف شهرتی یافت. همین فیلم در جشنواره سینمایی کن برنده جایزه شد. احمد فاروقی در سال ۱۹۹۳ در پاریس درگذشت.
بی بی سی - پلیس فرانسه به مردی که به گفته آنها سعی کرده در نزدیکی کلیسای نوتردام پاریس با چکش به مأموران حمله کند، تیراندازی کرده است.
گزارش شده که مهاجم فریاد زد دلیل حملهاش "برای سوریه است".
پلیس راه های رفت و آمد به محل را مسدود کرد و از مردم خواست که از آن دور شوند.
مقامات دادستانی میگویند که موضوع را به عنوان یک "حادثه تروریستی" در نظر میگیرند.
به گفته پلیس اوضاع هماکنون تحت کنترل است.
گزارشها حاکی از آن است که فرد مهاجم مجروح شده و او را به بیمارستان منتقل کردهاند. در حال حاضر از وضعیت مهاجم گزارشی در دست نیست.
حمله در مقابل مقر اصلی پلیس پاریس صورت گرفت و مامورانی که به آنها حمله شد در حال گشتزنی بودند.
همزمان با این حادثه از حدود هزار نفر در کلیسای نوتردام محافظت شد و ماموران آنها را در این کلیسا نگه داشتند.
پاریس در سالهای اخیر صحنه چندین حمله مرگبار بوده است.
می گویند: «آقا با اِیرفِرانس آمد، با اِرتِحال رفت. با بلیزِر آمد، با فریزر رفت.»
مردمِ باذوق و مضمون کوک کُنِ ایران مجموعۀ عظیمِ بارگاهِ مقدّسِ امام و رهبرِ انقلابِ اسلامی را «قُمبولعَظیم» نامیده اند؛ زیرا بینِ شهرِ مقدّسِ قُم و شاهزاده عبدالعظیم (یا به قولِ تهرانی ها: شابدولَظیم) واقع شده است.
وقتی ساعتِ هشتِ شبِ سیزده خرداد از قولِ پزشکانِ معالجِ «آقا» اعلام کردند که حالِ امام وَخیم است و از اُمّتِ همیشه درصحنۀ و حزب الله خواستند تا برایِ سلامتِ ایشان دعا کنند، به یادِ دوستِ پزشکم افتادم که هرگاه بیمارش در شُرُفِ موت بود، از خود رفعِ مسؤلیّت می کرد و از بستگان و همراهانِِ بیمار می خواست که به درگاهِ اَحدیّت دستِ توسّل و دعا بردارند.
به همسرم گفتم: «کار از کار گذشته... یا همین الان امام به رحمتِ ایزدی پیوسته اند یا اگر هنوز زنده باشند، دارند نَفَس هایِ آخر را می کشند و به زودی شربتِ گوارایِ مرگ را خواهند نوشید.»
قبل از آن، یک هفته ده روز پیش، وقتی آقایانِ پزشکان را به «سیمایِ جمهوریِ اسلامی» آوردند و آن ها جریانِ عملِ جرّاحیِ موفقیّت آمیزشان را رویِ معدۀ آقا گزارش کردند، با خود گفتم: «انگار بویِ الرحمان بلند شده!»
پیش از آن هم وقتی آقا را رویِ تختِ بیمارستان (که بعدها دریافتیم بیمارستانی است خانگی و مخصوص و مجهز به آخرین وسایلِ پیشرفتۀ پزشکی و در آن، حدودِ صد پزشکِ متخصصِ اکثراً مؤمن، شبانه روز، دست اندرکارِ مداوا و معالجۀ بیمارِ منحصربه فردشان هستند)، کیسۀ خون و سِرُم به رگ، نشان دادند که دعا و قرآن می خواندند و نماز می گُزاردند و رادیوِ بیگانه گوش می دادند و یک بار هم قاشق قاشق شوربا میل می فرمودند، باز پیشِ خودم گفتم: «انگار دارند مردم را آماده می کنند.»
راستش، من که از دانشِ پزشکی (مثلِ خیلی چیزهایِ دیگر در این دنیا) سر درنمی آورم، امّا (گفت: «نخورده ایم نانِ گندم، دیده ایم دستِ مردم.») این یک فقره را می فهمیدم و می دانستم که معدۀ جراحی شده، گیرم نه از آنِ فردی عادی، بَل متعلق به «حضرتِ امام» با آن همه کرامات و معجزات، امکان ندارد بتواند پس از سه روز، این طور شوربایِ داغِ هورت کشیده را به خود بپذیرد و هضم کند و...
البته گویا ـ این را بعدها فهمیدیم ـ حرفِ پزشکانِ معالج چندان هم پُربیراه نبوده است. عملِ جرّاحی واقعاً موفقیّت آمیز بوده. آقایان معده را که باز کرده اند، دیده اند سرطانِ ملعون متأسفانه کارِ خودش را کرده و چنان رگ و ریشه دوانده که نمی شود دست به ترکیبش زد. در نتیجه، بلافاصله، بُریدگی ها را دوخته اند و گفته اند که حالا حضرت امام می توانند شوربایِ سیری نوشِ جان کنند. و بعد هم از اُمّتِ شهیدپرور خواسته اند که دست به دعا بردارند.
بگذریم که بعدها گفتند آقا از همان وقت که از پاریس به تهران آمدند و به بهشتِ زهرا رفتند تا بگویند که محمّدرضاشاهِ خبیث گورستان ها را آباد کرده، حال و احوال شان خوش نبوده و بر اثرِ عارضۀ سکته ای، قلبِ مبارک نارسایی داشته است. و از همان زمان به بعد، چنان تحتِ نظر و مراقبت بوده اند که فی الواقع باید گفت ایشان را به ضرب و زورِ دوا و درمان و به کمکِ دستگاه هایِ ریز و درشتِ ساختِ غرب، سرِپا نگه داشته بوده اند.
همین است که حالا، بهانه افتاده دستِ یک مشتِ آدمِ لیچارگویِ بدخواه که از صبح تا شب می نشینند نُطق هایِ اجتماعی/ علمی/ فلسفی می کنند که:
ـ دیدید؟ این هم از پزشکانِ ما! تمامِ بدبختی ها و فلاکت هایِ این ده یازده ساله زیرِ سرِ همین فلان فلان شده هاست. اگر این ها این قدر کاسۀ داغ تر از آش نمی شدند و اجازه می دادند اَجَل کارِ خودش را بکند و در همان سال هایِ اوّل و دوّمِ بعد از انقلاب، ایشان جان به جان آفرین تسلیم نمایند، نه جنگی هشت ساله داشتیم که این همه شهید و کُشته و اسیر و مفقودالاثر و معلول و موج گرفته رویِ دست و دلمان باقی بگذارد و نه این همه اعدام و کُشت و کُشتار و خونریزی و در نتیجه، این همه ویرانی...
سرنشینان خودرو تویوتا اف جی کروز قصد عبور از عرض زاینده رود را داشتند که در وسط رودخانه گرفتار شدند.
کنسولگری آمریکا در شهر اربیل مرکز کردستان عراق اعلام کرد که پرچم و نماد همجنسبازان را در محوطه ساختمان کنسولگری در کنار پرچم آمریکا نصب کرده است. این بیانیه میافزاید: این اقدام موقتاً در راستای بزرگداشت ماه همبستگی با همجنسبازان انجام شده است.
مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی یک روحانی سنی و حنفی-دئوبندی است. او امام جمعه سنیان زاهدان، مرکز استان سیستان و بلوچستان، و مدیر مدرسه دینی دارالعلوم زاهدان است. من در این مقاله به جوانبی از نقش مولوی عبدالحمید در میان سنیان و در عین حال نگرانی هائی که در این رابطه هست خواهم پرداخت.
مولوی عبدالحمید در محیطی بسیار شکننده و آبستن تلاطمات خونین توانسته است با شعارهای اعتدال، همبستگی و مصالحه بر علیه ترویج خشونت، افراط گرائی و فرقه گرائی دینی نقش بسیار مؤثری بازی کند. او توانسته است در مقابل افراط گرایان سنی و شیعه مقاومت کند. او در سیستان و بلوچستان ناقد عملیات گروههای افراطی هم چون جندالله و جیش عدل بوده و حملات آنها را موجب تشدید دشمنی و کینه توزی و ایجاد و تداوم جنگ و خونریزی بیشتر دانسته است. او نقش مؤثری در آزادی بعضی از گروگان ها ی این گروهها داشته است و بنحوی، هر چند احتیاط آمیز، به آسیب دیدگان وقایع خشونت آمیز احساس همدردی کرده است.
او علیرغم مواضع تند گروههای افراطی شیعه و سنی که همدیگر را گمراه و یا حتی و بدعتی ، ناصبی و حتی بیدین و تکفیری خطاب می کنند و یا گروه های تندرو ناسیونالیست شونیستی و ناسیونالیست قومی که در قالب تقسیم بندی های ما و دیگران یعنی بلوچ و فارس و زابلی و غیره به اشاعه نفرت انگیزی نسبت بهمدیگر دامن می زنند، خواهان مصالحه و تحمل پذیری سیاسی و دینی بین آنها و حتی رعایت حقوق دیگر گروههای قومی و مذهبی از جمله دراویش شده است. از این زاویه او به یکی از سخنگویان با نفوذ اقلیت ها در ایران در آمده است.
رادیو فردا - رئیس شرکت ملی آلومینیم هند روز دوشنبه اعلام کرد که این شرکت با هدف تمرکز روی افزایش ظرفیت تولید داخلی خود، تمامی طرحهای خارجی از جمله یک پروژه در ایران را متوقف کرده است.
به گزارش خبرگزاری رویترز شرکت ملی آلومینیم هند (نالکو) سال گذشته با نهادهای مسئول توسعه معادن ایران قراردادی برای احداث یک کارخانه ذوب آلومینیم امضا کرده بود.
تاپار کامور چاند، رئیس این شرکت گفت: «پیشنهاد ایران به شرطی که بهای گاز جالب باشد مورد توجه ماست ولی تاکنون هیچ نشانهای در این زمینه ندیدهایم».
سال گذشته دولت هند از نالکو خواست تا در طرحهای خود برای توسعه فعالیت این شرکت در سطح جهان بازبینی کند و اولویت را افزایش تولید این محصول در داخل قرار دهد.
محروم کردن بهاییان از ابتدایی ترین حقوق شهروندی، از قبیل حق تحصیل، حق اشتغال مناسب، حق استخدام دولتی، حق سکونت و غیره، نمونههای بارزی از ستمها و اجحافهای آشکار به پیروان بهاییت است. بدون تردید، در اکثر جوامع اسلامی، رفتاری که با بهاییان میشود، رفتاری اجحاف گرانه و غیر اخلاقی و غیرانسانی است. حتی میتوان گامی به جلو رفت و رفتار با آنان را "غیر اسلامی" دانست.
رفتار تبعیض آمیز با آنان از جنبههای گوناگونی در تعارض با تعالیم اسلامی و بر خلاف آموزشهای اسلامی است. در ذیل، نامشروع بودن این رفتار را از دو منظر بررسی میکنیم: از جهت نقض "حقوق شهروندی بهاییان" و از جهت نقض "وظیفهی حاکمیت اسلامی در برابر دگراندیشان".
الف- خلاف شرع بودن نقض حقوق شهروندی
در امت اسلامی، بسان سایر امم و گروههای فکری عقیدتی، ممکن است به هر دلیلی یک گروه از افرادی که با یکدیگر هم عقیده و هم مرام هستند، با هم پیمانهایی ببندند و به اعضای خویش امتیازات متقابلی بدهند و به آنهایی که خارج از این امت قرار دارند، امتیازی ندهند. این پیمان، در درون یک گروه هم پیمان، ممکن است در برخی شرایط، پیمانی عادی تلقی شود، و افراد امت، شبیه اعضای یک کلوپ، چنین حقی را داشته باشند. در این صورت، این پیمان، یک پیمان درونی میان افراد یک امت است.
به همین دلیل، امتیازات درون آئینی که به برخی از پیروان یک آئین داده می شود، امری طبیعی محسوب میشود. در قرآن تصریح شده است که "گرامیترین شما در پیشگاه خدا با تقواترین شماست".(۱) این امتیازات درون مذهبی، تا جایی که به عنوان یک امتیاز درون آئینی محسوب شود، محل اشکال نیست، بلکه به دلیل جنبههای تشویق گرایانهی اخلاقی آن، امری شایسته محسوب میشود.
با برپایی حکومت اسلامی در ایران، مبانی و تعاریف و تقسیمبندىهاى رایج فقهی و کلامی، در مورد مسلمان و غیر مسلمان، به همین شکل، وارد حقوق عمومی و حقوق اساسی شد. مفهوم "شهروندی"، به مفهوم "عضویت در امت اسلامی" کاهش پیدا کرد. در نتیجه، فقط اعضای امت اسلامی، شهروندان اصلی جامعهی اسلامی تلقی شدند. نامسلمانان و دگراندیشان، با توجه به تقسیمبندىهاى عقیدتی رایج در علم فقه و علم کلام، در چارچوب سایر گروهها قرار گرفتند و به عنوان شهروندانی درجه دو و یا سه تلقی شدند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - حجت الاسلام والمسلمین محسن رهامی معتقد است که دولت برای موفقیت باید تغییرات اساسی در درون خود ایجاد کند.
دبیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در گفتگو با خبرنگار سیاسی «انتخاب» اظهار داشت: متاسفانه انطور که انتظار می رود دولت منسجم نیست، چه از لحاظ وزرا، چه از لحاظ فرمانداران، بخشداران و مدیران ارشد و جز. در واقع، این اقایان در حمایت از دولت یکدست عمل نمی کنند.
وی با اشاره به گلایه های اخیر روحانی از برخی اعضای دولت گفت: در طول انتخابات، بعضی مسئولین دولتی در تهران و در شهرستان ها نه تنها حمایت انچنانی نداشته اند، بلکه بعضا در ستادهای رقبای روحانی حضور داشتند و بعضا امکانات اداری را تقدیم رقیب می کردند.
بی بی سی ـ قطع رابطه همسایگان عرب قطر با این کشور هواپیماهای قطری را ناچار کرده که مسیر پروازشان را تغییر دهند. یک مقام ایرانی پیشبینی کرده پروازهای عبوری از آسمان ایران حدود ۲۰ درصد رشد کند.
عربستان سعودی، مصر، امارات متحده عربی و بحرین با اتهام حمایت قطر از "گروههای تروریستی" رابطهشان با این کشور را قطع کرده و مرزهای زمینی، هوایی و دریایی خود را به روی قطر بستهاند.
یک مقام شرکت فرودگاههای ایران به خبرگزاری مهر گفته است: "از امروز تمام پروازهای ایرلاینهای قطری برای تردد به آفریقا و اروپا از آسمان ایران عبور خواهند کرد."
این مقام ایرانی گفته است هماکنون روزانه ۹۵۵ پرواز عبوری از آسمان ایران تردد میکنند و با توجه به بسته شدن آسمان دیگر همسایگان به روی قطر، "احتمالا روزانه ۲۰۰ پرواز به این تعداد افزوده میشود."
خبرگزاری مهر به نقل از مقام شرکتهای فرودگاههای ایران نوشته است که درآمد ایران از محل عبور هواپیماهای قطری "به دلایل امنیتی قابل ذکر نیست"، چون به گفته این مقام کشورهای دیگر با اطلاع از رقم ایران، نرخ عبورشان را کاهش داده و این به پایین آمدن درآمد ایران منجر میشود.
قطر ایرویز، هواپیمایی دولتی قطر، با نزدیک به ۲۰۰ فروند هواپیما یکی از هواپیماییهای بزرگ جهان است.
تبدیل دوحه به پل ارتباطی آسیا با اروپا یکی از موفقیتهای قطر بوده و قطرایرویز با ۱۵۱ مقصد در ۷۳ کشور، پنجمین هواپیمایی جهان از نظر شمار کشورهای مقصد بوده است.
به دنبال قطع رابطه همسایگان با قطر، ارزش ریال قطر در برابر دلار پایین آمده و بانکهای عربستان و امارات هم اعلام کردهاند که مبادلات خود را با بانکهای قطر متوقف میکنند.
اين دوره از انتخابات رياست جمهورى هيچ فايده اى نداشته باشد، دستكم اين فايده را داشته كه سرخى آتش زير خاكستر جنايات دهه ى شصت حكومت اسلامى را اندكى نشان داده و سوزان و فروزان بودن آن را از زبان حكومتيان تاييد كرده است.
كار دلجويى از سيد ابراهيم رييسى -صادر كننده ى حكم اعدام صدها زندانى سياسى در دهه ى شصت- به خاطر شكست مفتضحانه اش در انتخابات اخير به جايى رسيد كه خامنه اى شخصا به نوازش لفظى او بر خاست و اين جملات روشنگر را بيان كرد:
«...دهه شصت یک دهه مظلوم و در عین حال بسیار مهم و سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب اسلامی است که متأسفانه ناشناخته مانده و اخیراً هم بوسیله برخی بلندگوها و صاحبان آنها مورد تهاجم قرار گرفته است... تروریست های مورد حمایت قدرتها، در دهه شصت، هزاران نفر از آحاد مردم و مسئولین را به شهادت رساندند که در میان آنها از کاسب معمولی تا جوان و فعال سیاسی و شخصیت های بزرگ دیده می شوند... مراقب باشیم تا در دهه شصت، جای شهید و جلاد عوض نشود، زیرا ملت ایران در دهه شصت مظلوم واقع شد و به دلیل اینکه تروریست ها و منافقین و پشتیبانان آنها به امام و ملت ایران ظلم و خباثت کردند، ملت در موضع دفاع قرار گرفت و در نهایت هم پیروز شد...».
ياوه گويى هاى خامنه اى، ياوه گويى هاى روضه خوانى ست كه بالا ى منبر مى رود و با بافتن رطب و يابس، مى خواهد از مردم بى خبر، «اشك» بگيرد و احساسات آن ها را براى نشان دادن مظلوميت اصحاب دين كه خودش را يكى از آن ها مى داند تحريك كند.
خالد صالح ـ زمانه ـ بحران در پادشاهیهای خلیج فارس: عربستان سعودی، امارات متحده، بحرین، مصر و یمن روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند؛اقدامی بیسابقه که حاکی از اختلافات عمیق در جهان سنی، به ویژه در مورد ایران و اخوان المسلمین است. این بحران اما نه فقط سیاسی، بلکه درعینحال، مذهبی و هویتی است. از این پس، قطر بخشی از ائتلاف اعراب (که هم اکنون در یمن مشغول جنگ است) نخواهد بود. این اتفاق درست ۱۵ روز پس از دعوت دونالد ترامپ از کشورهای عربی به حفظ وحدت و انسجام علیه تروریسم اتفاق میافتد و حالا خود قطر قبل از هرچیز از جانب عربستان و متحدانش متهم به «حمایت از تروریسم» است.
پیامدهای بحران
از زمان تأسیس شورای همکاری خلیج فارس در ۱۹۸۱، این بزرگترین بحران دیپلماتیک میان کشورهای عربی است.
بورس دوحه در طی یک روز از ۸ درصد به ۷,۵۸ درصد سقوط کرده است. به نقل از دوحه نیوز، در پایتخت این امیرنشین نیز مردم به فروشگاههای مواد غذایی هجوم آورده تا درصورت بالا گرفتن بحران، سفرههایشان خالی نمانند. پروازهای هواپیمایی امارات (دوبی) و اتحاد (ابوظبی) به قطر به حالت تعلیق درآمده، و مصر مرزهای هوایی و دریاییاش با قطر را بسته است. خیلیها از حالا نگران جام جهانی ۲۰۲۲ هستند.
قطر این عمل را «بدون توجیه» و «بیاساس» برشمرده است. به نقل از وزیر امور خارجه این کشور، «هدف از این اقدام روشن است: قرار دادن قطر تحت قیمومیت، امری که «نقض حاکمیت قطر» و «مطلقاً غیرقابل قبول» است.
سخنگوی سازمان اورژانس کشور از مصدومیت ۷ نفر در ریزش آوار در دو نقطه تهران خبر داد.
مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور در گفت وگو با خبرنگار ایلنا با اشاره به دو ریزش آوار که صبح امروز در تهران گفت: صبح امروز ۲ ریزش آوار در محدوده جوانمرد قصاب، خیابان اختری در ساعت ۸:۳۹ و همچنین ریزش آوار در خیابان گیشا خیابان ۳۶ در ساعت ۹:۴۹ گزارش شد. با توجه به گزارشات به دست آمده از نیروهای اعزامی اورژانس، ۲ نفر در حادثه جوانمرد قصاب مصدوم و به بیمارستان هفت تیر منتقل شدند و ۵ نفر هم در خیابان گیشا دچار مصدومیت و به بیمارستان حضرت رسول(ص) منتقل شدند.
سخنگوی اورژانس کشور در مورد حادثه دیگری که صبح امروز در نیشابور رخ داد، گفت: امروز در ساعت حدود ۶:۳۰ صبح ۵ نفر که سوار بر یک موتورسیکلت بودند بر اثر واژگونی موتورسیکلت دچار مصدومیت شدند و پس از آن نیروهای اورژانس این مصدومان را به بیمارستان ۲۲ بهمن نیشابور منتقل کردند.
وزارت امورخارجه قطر روز دوشنبه در بیانیه ای از تصمیم عربستان، امارات، بحرین و مصر در قطع روابط خود اظهار تأسف کرد.
به گزارش العالم، در بیانیه وزارت امورخارجه قطر آمده است: این اقدامات غیرقابل توجیه است و بر اساس ادعاهای بی اساس و دروغ اتخاذ شده است.
قطر خاطرنشان کرد: این اقدامات تأثیری بر زندگی طبیعی شهروندان و اتباع مقیم این کشور نمی گذارد.
وزارت امورخارجه قطر تأکید کرد: تلاش می کنیم اقداماتی را که هدف از آنها تأثیرگذاری بر جامعه و اقتصاد مردم قطر است، به شکست بکشانیم.
این وزارت خانه افزود: متأسفیم که این ۴ کشور (عربستان، مصرف امارات و بحرین) در این مرحله چالشی مهمتر از قطر نیافته اند.
بر اساس این بیاینه، کاملا آشکار است که هدف از این اقدامات که با هماهنگی مصر اتخاذ شده، تحمیل قیمومت بر قطراست.
زمانه ـ ابراهیم حسینی، امام جمعه ساوه، در نماز جمعه هفته پیش شهرش چیزهایی گفت که واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی و رسانهها برانگیخت. او گفته بود: «نماد شال سفید مانند نماد سبز و بنفش جریان فتنه و مانند پرچم روسپیگری بر در خانههای روسپیهای دوران جاهلیت است.»
اشاره او به سه نماد است: شال سفید، نماد سبز و بنفش. دو تای آخر نمادهای انتخاباتی حامیان میرحسنی موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری و حسن روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره بودهاند اما اولی، به یک جنبش نوظهور اشاره میکند: «چهارشنبههای سفید.» به نظر میرسد معترضان به سخنان امام جمعه ساوه، در داخل ایران، اولی را نادیده گرفتهاند و تنها به بخش مربوط به نمادهای سبز و بنفش واکنش نشان دادهاند.
تنها سه هفته از زمانی میگذرد که گروهی از زنان ساکن ایران تصمیم گرفتند با بر تن کردن لباس سفید، شال سفید یا دستبند سفید، هر چهارشنبه به حجاب اجباری در ایران اعتراض کنند.
سيد حسن خمينى در گفت و گوى تلويزيونى اش چنين فرموده:
«...انقلاب يك اتفاق مباركى ست، يك اتفاق بزرگى ست... تحليل اش فهم درستى از شرايط اش رو ميخواد... شما تا درونِ اون شرايط قرار نگيريد، فضاسازى نكنيد، ذهن تون رو به اون نبريد، بعضا ممكنه از دور نگاه بكنيد؛ گفت آتش بگير تا كه بدانى چه مى كشم، احساس سوختن به تماشا نمى شود! بايد توو شرايط اش قرار بگيريد... اين تعبيرى كه امروز هم رهبرى اشاره كردن جاى شهيد و جلاد رو عوض نكنيم تعبير بسيار درستى ست...».
انقلاب اتفاق مباركى بود، البته نه براى مردم ايران كه براى خانواده ى خمينى و عمله و اكره ى او! روضه خوانانى كه كارشان داستان سازى براى كربلا بود، بعد از قدرت گرفتن، نه در طرف حسين كه در طرف يزيد قرار گرفتند و سپاهيان شان را مثل سپاه عمر بن سعد به جان بچه هايى كه مسلمانى خودشان را داشتند انداختند. شمرهاى شكنجه گرشان هم سر هاى بسيارى را بر دار كردند. اگر شمر بن ذى الجوشن فقط سرِ حسين را بريد، شمرهاى لشكر خمينى هزاران سر بر دار كردند. آرى انقلاب اتفاق مباركى براى خمينى و اعوان و انصار او بود.
سيد حسن، امروز با تن تنومند و لپ هاى گل انداخته، در حالى كه هيكل پر از چربى و وجودِ نحس اش را بر مبل صدا و سيما انداخته براى ما از آتش حرف مى زند و از درون آتش بودن. سيد حسنى كه در زمان وقوع انقلاب ٦ ساله بوده و از شصت تا شصت و هفت ٩ تا ١٦ ساله.
بچه جان! تو كه از آتش فقط لفظ اش را شنيده اى، چه مى دانى كه آتش چيست كه از آن حرف مى زنى و از شهيدانى كه در آتش سوختند چه مى فهمى كه به خود اجازه مى دهى از عوض شدن جاى جلاد و شهيد سخن بگويى! به قول خودت «احساس سوختن به تماشا نمى شود!»
خبرگزاری هرانا - اسماعیل عبدی که در سی و هشتمین روز اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برد، امروز از بیمارستان امام خمینی تهران به زندان اوین بازگردانده شد. این زندانی شنبه هفته جاری، برای انجام معاینات تخصصی به بیمارستان منتقل شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اسماعیل عبدی زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در سی و هشتمین روز اعتصاب غذای اعتراضی، امروز سه شنبه ۱۶ خرداد ماه ۱۳۹۶ از بیمارستان امام خمینی تهران به زندان اوین بازگردانده شد.
اسماعیل عبدی در حالی که در وضعیت جسمی نامناسبی به سر می برد، روز شنبه ۱۳ خردادماه ۱۳۹۶، برای انجام آزمایشات پزشکی به بیمارستان خمینی تهران منتقل شد.
نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در پیامی به اسماعیل عبدی، از این فعال صنفی- فرهنگی خواست تا مراقب سلامتیاش باشد.
اسماعیل عبدی مدتی است که در اعتراض به نقض حقوق قانونیاش بهعنوان یک زندانی و همچنین نگاه امنیتی به فعالان صنفی و کارگری، اعتصاب غذا کرده است.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، متن پیام نرگس محمدی خطاب به اسماعیل عبدی به شرح زیر است:
برادر بزرگوارم، جناب آقای اسماعیل عبدی
دهم خرداد ماه وقتی از اعزام پزشکی بر میگشتم شما را در بهداری اوین ملاقات کردم. بسیار تکیده شده بودید. ماهها پیش از بازداشتمان در انجام پروژه تحقیقی در زمینه بررسی رفتار جنسی دانش آموزان و ارائه راهکارهای مناسب جهت پیشگیری از آسیبهای موجود، ماهها با مدافعان حقوق بشر همکاری کردید. چندی بعد، زمانیکه برای تشکیل تلاشگران نفی سلول انفرادی در تقلا بودیم تا نقض حقوق متهمان را از طرق قانونی و مسالمتآمیز پیگیری نماییم، دلسوزانه و با رویکردی مدنی و نگاهی اصلاحجویانه، همراه و همدل بودید. هرچند تنها چند روز پس از انتشار بیانیه تلاشگران نفی سلول انفرادی، فعالان این کنش مدنی از جمله حضرتعالی، عیسی سحرخیز، حسین رفیعی، ریحانه طباطبایی و اینجانب یکی پس از دیگری بازداشت شدیم و این پیامی روشن از سوی نهادهای امنیتی بود.
بهعنوان همکاری که از نزدیک روحیه مداراجویانه و پایبندیتان به قانون و شیوههای مدنی را دیدهام و بارها در مقابل شخصیت والایتان سر تعظیم فرود آوردهام، از دیدن وضعیت جسمی و تداوم اعتصاب غذایتان نگران و البته بر ایستادگی و تقلایتان برای توقف برخوردهای امنیتی با فعالان کانون صنفی معلمان و باورهای بشر دوستانهتان سر فرود میآورم.
برادر عزیزم؛
تقاضایی برای پایان دادن به اعتصاب غذایتان ندارم چرا که نسبت به برحق بودن آن تردیدی ندارم ومن نیز چون شما بر این باورم که نهادهای امنیتی- قضایی در برخورد با فعالان مدنی رفتاری غیر قانونی و غیر انسانی در پیش گرفتهاند، اما از آنجایی که سه دختر نازنین چشم به راه، مادری نگران و همسری وفادار، لحظه لحظه زندگیتان را به هزار و یک دعا به تمنا نشستهاند و جامعه ما نیازمند حضور و خدمت شما معلمان شریف است، از شما آموزگار سرافراز سرزمینم میخواهم که مراقب سلامتیتان باشید.
و از همکاران عزیز حقوق بشریام طلب یاری برای اسماعیل عبدی، یک معلم، کنشگر مدنی و تلاشگر حقوق بشر دارم.
نرگس محمدی
زندان اوین
خرداد ۱۳۹۶
در پنجاهمین سالگرد اشغال نظامی کرانهی باختری، شامل بیتالمقدس شرقی و نوار غزه، به دست اسرائیل، سازمانهای امضاکنندهی زیر اعلام میکنند:
ریشههای درگیری فلسطین ـ اسرائیل به پیش از آغاز اشغال نظامی کرانهی باختری و نوار غزه به دست اسرائیل در سال ۱۹۶۷ بازمیگردد. پیشینهی این درگیری را میتوان در سال ۱۹۴۸ و پیش از آن دید که صدها هزار فلسطین وادار به فرار از خانههایشان در کشور تحت الحمایه فلسطین و آوارگی در کرانهی باختری و نوار غزه و دیگر کشورهای جهان از جمله کشورهای عرب همسایه شدند.
فلسطینیها از حق تعیین سرنوشت برخوردار هستند که جامعهی بینالمللی بهطورِ گسترده به رسمیت شناخته و تعهدی همگانی تعریف کرده است. این حق فراتر از تشکیل کشور فلسطین در منطقهی اشغالی سال ۱۹۶۷ است و شامل حق آوارگان فلسطینی برای بازگشت به خانههایشان میشود که در سال ۱۹۴۸، پیش و پس از آن، به زور از آنها اخراج شدند.
اسرائیل از سال ۱۹۴۸ بهطورِ نظاممند مرتکب نقض حقوق بشر و در بسیاری از موارد مرتکب جنایتهای جنگی و جنایتهای علیه بشریت شده است. این جنایتها از جمله قتل، تخریب اموال بدون توجیه ضرورت نظامی، مصادرهی زمین، زندانی کردن و شکنجه، انتقال شهروندان خود به مناطق اشغالی، غارت منابع طبیعی و بسیاری از موارد دیگر نقض حقوق بشر را دربرمیگیرد. بسیاری از این جنایتها با معافیت از مجازات انجام شده و مرتکبان آنها موفق شدهاند از پاسخگویی بگریزند.
صدای آمریکا - پلیس بریتانیا روز دوشنبه هویت دو نفر از سه مهاجم حملات تروریستی شنبه شب در لندن که هفت کشته و بیش از ۵۰ زخمی بر جای گذاشت، اعلام کرد.
خرم شازاد بات، ۲۷ ساله، متولد پاکستان و شهروند بریتانیا، و رشید رضوان که ادعا کرده تابعیت لیبی و همچنین مراکش را دارد، دو تن از عامل حملات اخیر در پایتخت هستند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، رشید رضوان همچنین دو تاریخ تولد متفاوت را پیشتر به مسئولان بریتانیایی ارائه داده بود و از این رو سن دقیق او در حال حاضر مشخص نیست.
این دو نفر همچنین ساکن محله بارکینگ بودند؛ محله ای واقع در شرق لندن که عملیات تجسس نیروهای امنیتی بریتانیا روز گذشته در آن انجام شد.
شنبه شب ابتدا رسانه های بریتانیا از حمله دو نفر با چاقو به مردم در منطقه واوکسهال خبر دادند و اندکی بعد گزارش شد که یک خودرو با سرعت به عابران پیاده زده است.
هر سه مهاجم توسط ماموران پلیس کشته شده اند. با این حال تحقیقات در مورد جزئیات بیشتر و این که آیا افراد دیگری هم در حملات دست داشتهاند یا خیر، همچنان ادامه دارد.
بنا بر اعلام پلیس بریتانیا، تا کنون ۱۲ نفر در ارتباط با این حملات تروریستی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده اند، که ۱۱ نفر همچنان در بازداشت به سر می برند.
آلیسون وود، تحلیلگر امور سیاسی و مشاور در حوزه کنترل ریسک درباره بحران قطر می گوید: «فکر می کنم در نشست ریاض که در زمان سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی برگزار شد همچنین در جلسات بین مقامات امارات عربی متحده، عربستان سعودی و آمریکا موضوع قطر مطرح شده است. آنها خود را در موضع قدرت دیده و در مواردی چراغ سبز ایالات متحده را داشته اند. بصورتی که به این نتیجه رسیده اند که می توان از این بعنوان اهرم فشار برروی قطر استفاده کرد تا دولت این کشور سیاستهایش را با آنها بیش از پیش تطبیق دهد.»
این تحلیلگر در ادامه درباره بستن حریم هوایی قطر و تبعات تجاری بازرگانی این بحران می گوید: «باید ببینیم بستن حریم هوایی چگونه برروی شرکتهای هواپیمایی بین المللی تاثیر دارد. این اولین بار است که چنین چیزی اتفاق می افتد و با وضعیتی بی سابقه مواجه هستیم. برای شرکتهایی که در دوحه حضور دارند و یا اینکه روابط تجاری با قطر دارند، فکر می کنم تدابیر اتخاذی شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس و یا عربستان سعودی و بحرین طی روزهای آینده بدقت زیرنظر گرفته می شود.»
جناب آقای خامنه ای،
باسلام
از درون حلقه پزشكی شما خبر می دهند كه حالتان مساعد نیست و احتمال میدهند که مرگ شما بسیارنزدیک است. ممكن است درست در نیاید و چند سال دیگر هم زنده بمانید. اما بالاخره دیر یا زود به قول ابوالفضل بیهقی، "فرمان می یابید" و جهان فانی را به سوی دیار باقی ترك می كنید. می خواهم به مصداق حدیث شریف نبوی "حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا وزنوها قبل ان توزنوا" (از خودتان حساب بكشید قبل از آن كه از شما در روز جزاحساب بكشند و اعمال خود را بسنجید قبل از آن كه اعمالتان را در آن روزبسنجند)، به شما در این حساب كشی كمك كنم و آینهای جلوی چشمتان بگذارم تا خود و عملكردتان را در آن ببینید.
دریاب کنون که نعمتت هست به دست
کاین دولت و ملک می رود دست به دست (سعدی)
آقای خامنه ای:
شما ده سال به عنوان عضو شورای انقلاب و رئیس جمهور، دركنار آقای خمینی در ساختن نظام جمهوری اسلامی مسئولیت داشتهاید و ٢٩ سال نیز به عنوان رهبرنظام مستقیما مسئول تمام اتفاقات كشور و دستاوردهای این نظام بودهاید. آن چه اكنون در كشور هست محصول رهبری شما است و خوب وبد آن در دنیا و آخرت به پای شما نوشته می شود. نگاهی به كشور بیاندازید. مردمی خسته، ناامید، گرسنه و خشمگین در كشوری پراز مشكل و نابسامانی دیده میشوند. در عرصه اقتصادی، نزدیك به نیمی از ثروت كشور در تملك شما و نهادهای زیر نظرتان مثل سپاه است. ازقول یکی از مسئولین بانک مرکزی نقل میکنند که بخشی ازدرآمد نفت تحت عنوان سهم رهبری دربانک مرکزی به حساب ویژه شما واریز میشود. به این ترتیب فساد بیسابقهای که در تمام اركان كشور موج می زند از خود شما شروع میشود. تورم وگرانی و بارسنگین مالیات كمرتوده مردم را شكسته و درهمین حال جمع اندكی از ارباب قدرت و اطرافیان شما درمیلیاردها ثروت بادآورده غوطه ورند و نعرههای مستانه میزنند. بیش از صدهزارمیلیارد تومان از موجودی بانك ها كه متعلق به مردم است به غارت رفته و با توقف گردش بانكها، ركودی بی سابقه تمام كشور را در خود فرو برده و چرخ اقتصاد كشور زنگ زده و در واقع نمی چرخد. نخستین نتیجه این ركود هم بیكاری چندین میلیون نفر از جوانان كشور است.
شوهر: قوطی چایی کجاست؟
همسر: شما مردا تو همه ی عمرتون نمیتونین یه چیزی رو به تنهایی پیدا کنید
چایی تو کابینت ادویه هاست، تو قوطی كاكائو که روش نوشته نمک
بارش شدید تگرگ در هوراند - آذربایجان شرقی
زمانه ـ عطاالله بهمنش، قدیمیترین گزارشگر ورزشی ایران روز دوشنبه ۱۵ خرداد بر اثر سکته مغزی در بیمارستان گاندی تهران بستری شد.
بهمنش که فروردینماه امسال ۹۴ ساله شد، دو سال پیش نیز در بیمارستان بستری شده و تقریباً قدرت تکلم و حافظه خود را از دست داده بود.
در طول روز دوشنبه که خبر بستری شدن بهمنش منتشر شد یک بار نیز خبر درگذشت او بازتاب یافت اما بعد تکذیب شد. با این حال، وضعیت جسمانی بهمنش وخیم گزارش شده است.
او از دی ماه ۱۳۳۰ در مجله ورزشی «نیرو و راستی» روزنامهنگاری کرد و در سال ۱۳۳۷ برای نخستین بار از رادیو ایران رقابتهای دو و میدانی ایران و عراق را بهطور زنده گزارش کرد.
پس از پایان انتخابات ریاست دولت در جمهوری اسلامی و پیروزی حسن روحانی، خواست اصلی بخش هایی از جامعه مدنی و فعالین سیاسی و اجتماعی ایران که از وی حمایت کرده بودند، عملی شدن شعارها و تحقق وعده های انتخاباتی است که وی در زمان مبارزات انتخاباتی داده بود. در این رابطه همچنان گفته و نوشته می شود که شرط موفقیت روحانی در مقابل رهبری و نیروهای امنیتی و نظامی اش، فراموش نکردن مردم و استفاده از حمایت آنها در مواجهه با موانعی است که این جناح در برابر او ایجاد خواهد نمود؛ که در غیر این صورت ممکن است پس از چهار سال همان شود که پس از پایان دوره محمد خاتمی به وقوع پیوست، و به علت نا امیدی و انفعال همین بخشی که از او حمایت کرده، بیت رهبری و سپاه بار دیگر با شعارهای پوپولیستی پیروز شوند.
در این یادداشت فرض بر این است که به استثنای کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸، در سایر انتخابات ریاست جمهوری در ایران، به میزانی که بطور کلی بخواهد معادلات سیاسی را بر هم زند، تقلب بسیار گسترده و فاحشی صورت نگرفته است، و یکی از جناح ها، واقعا در یک انتخابات رقابتی پیروز شده است. حال با این فرض، این سوال مطرح می شود که آیا اصولا حتی در دمکراسی هایی که یک سیستم تثبیت شده و قانونیِ انتخاباتی دارند، این در خواست از حزب پیروز که با استفاده از حمایت های مردمی به وعده های انتخاباتی خود عمل کند، تا چه اندازه واقعی و موفقیت آمیز می تواند باشد و مکانیزمهای موفقیت آن چیستند؟
برای مثال در نظام حزبی امریکا و انگلستان دو حزب بسیار قدرتمند وجود دارند که بطور متوالی قدرت سیاسی را ما بین خود جابجا می نمایند. همانطور که شاهد هستیم، هر یک از این دو حزب در زمان مبارزات انتخاباتی وعده ها و شعارهای بسیاری را می دهند. اما زمانی که یکی از آنها سکان قدرت را در دست گرفت، یا بدلیل غیرواقعی بودن شعارها و وعده ها، و یا به علت موانع قانونی و تعهداتی که دولت های پیشین داده اند، شاید تنها بتوانند بخشی از وعده ها را عملی سازند. باز هم در این رابطه فرض بر این است که این انتخابات و کاندیدا ها از سلامت نسبی برخوردارند؛ اگرچه بندرت از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در این دو کشور شنیده می شود که تحقق شعارهای انتخاباتی فقط در کادر قوانین اساسی کشور و با همکاری احزاب رقیب که آنها نیز همچنان بخشی از قدرت سیاسی را در دست دارند، امکان پذیر است.
دبیر کمیسیون مبارزه با قاچاق کالا و ارز استان تهران گفت: حکم برائت دختر وزیر آموزش و پرورش صادر شده و پرونده مختومه است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری، رقبای روحانی و رسانههای همسو، بدون مدرک کافی و بیتوجه به اصول حرفهای، دختر وزیر آموزش و پرورش را متهم به قاچاق کالا کردند. مسئله بالا گرفت. در ادامه طرح موضوع نیز در خبرگزاریها و فضای مجازی باقی نماند و به مناظرههای زنده تلویزیونی کاندیداهای ریاست جمهوری کشیده شد.
مردم اهواز در حال تماشای کارگران در حال نصب پایههای چوبی برق در سال ۱۳۴۰ را در تصویر زیر میبینید.
خبرگزاری هرانا - روز گذشته، یکی از ماموران زندان قزلحصار کرج در پی تلاش برای انتقال مواد مخدر به داخل زندان و کشف شدن مواد از او، اقدام به خودکشی نمود. این مامور زندان در پی این خودکشی جان خود را از دست داد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه مورخ ۱۳ خردادماه ۱۳۹۶، یکی از ماموران زندان قزلحصار کرج در پی انتقال ۳۰۰ گرم مواد مخدر از نوع شیشه به داخل زندان و کشف مواد از سوی ماموران زندان بازداشت شد، از در دقایق اولیه بازداشت از طریق خفه کردن خود اقدام به خودکشی نمود.
"بدين جهت نخست وزيری رضاخان را نپذيرفتم که قبول کار از يک ديکتاتور مستلزم استعفا از شخصيت و آزادی عقيده بود. به همين جهت عذر طلبيدم."
دکتر محمد مصدق
و همو، بعد از دوره رضاخان میگويد:
"بر فرض که ما با هواخواهان اين رژيم موافقت کنيم و بگوييم ديکتاتور [رضاخان] به مملکت ما خدمت کرد. در مقابل آزادی که از ما سلب نمود چه برای ما کرد؟"
"... ما با حکومت ديکتاتوی و هر حکومتی که بر خلاف افکار عمومی و آزادی تشکيل شود مخالفيم [و] به ملت ايران قول می دهيم که تا جان در بدن داريم و تا شاهرگ ما را قطع نکرده اند با هر حکومت انفرادی قويا مخالفت می کنيم."
اتحاد شوروی از داخل فروریخت، اگرچه اندر کُنِش آن با قدرت های بزرگ جهان نیز در این فرآیند اثر مهمی داشت. رژیم های پول پوت و منگسیتو زیر ضربات نیروهای مسلح خارجی و داخلی از میان رفتند؛ در کامبوج با دخالت ارتش ویتنام، و در حبشه با کمک نیروهای مسلح افریقایی. در این میان جایگاه عملیاتی چون تحریم انتخاباتی چه می تواند باشد؟ ناچیز، اگر این روش جدا از هرگونه استراتژی کلی و بطور انتزاعی صورت گیرد؛ عمده، اگر برای پرهیز از خشونت و تسریع فرآیند انحلال رژیم در مرکز یک استراتژی حساب شده ی وسیع تر قرار داده شود.
هرگز کسی دچار این توهم نبوده و نباید باشد که دعوت مردم به تحریم انتخابات، آنهم دعوت های پراکنده ی اشخاصی که بسیاری از آنان چه بسا یکدیگر را نه از نزدیک بشناسند و نه حتی از دور، به موفقیت فوری تحریم بیانجامد و به طریق اولی به تزلزل سریع رژیم؛ البته که در شرایط حاضر چنین انتظاری هنوز نابجاست. «نخبگانی» هم که رأی دادن بخش مهمی از مردم را، که بدون داشتن هیچ تحلیلی از موضوع یا ادعایی در این کار، و صرفاً از روی احساس ناچاری، دست به این کار می زنند، بهانه ای برای طرح شعار شرکت در انتخابات می کنند در واقع از نخبگی خود و نقشی که پیشروان جامعه بر دوش دارند استعفا داده اند یا از ابتدا شایستگی چنین نقشی را نداشته اند. آنان مانند سال پنجاه و هفت به دنبال توده ی مردم براه افتاده و از رأی این گروه از مردم همچون پرده ای برای استتار سازشکاری خود استفاده می کنند.
با آنچه پیش از این درباره ی کارفندهای دوام رژیم های توتالیتر گفته شد هر کس در می یابد که برای برچیدن ارادی و برنامه ریزی شده ی این نظام ها شروط و مقدمات بسیاری ضروری است که به سادگی فراهم نمی شوند. پس باید بار دیگر و بارهای دیگر درباره ی این مقدمات لازم سخن گفت، و در صدد فراهم ساختن آنها برآمد.
تیم فوتبال پرسپولیس در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا باید به مصاف تیم پر افتخار الاهلی عربستان برود.
به گزارش ایسنا، قرعهکشی مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیا، در کوالالامپور مالزی برگزار شد و هشت تیم راه یافته به این مرحله حریفانشان را شناختند.
بر اساس قرعهکشی صورت گرفته تیم فوتبال پرسپولیس باید برابر الاهلی عربستان به میدان برود. الاهلی رقابتهای امسال لیگ قهرمانان آسیا را در گروهی که ذوبآهن اصفهان در آن قرار داشت شروع کرد. آنها در این گروه با یک امتیاز کمتر نسبت به العین به عنوان تیم دوم راهی مرحله حذفی شدند.
تیم عربستانی در دو دیدار خود برابر ذوب آهن به میدان رفت و توانست در بازی نخست ۲ بر یک ذوب آهن را شکست دهد و در دیدار دوم نیز با دو گل تیم ایرانی را شکست داد.
الاهلی عربستان در مرحله یک هشتم نهایی برابر الاهلی امارات قرار گرفت و در حالی که در دیدار رفت برابر این تیم به تساوی یک بر یک رسید، در بازی برگشت توانست ۳ بر یک به پیروزی برسد و به مرحله بعد راه یابد.
الاهلی قدمتی هشتاد ساله در فوتبال عربستان دارد و توانسته سه قهرمانی در لیگ و ۱۳ قهرمانی در رقابتهای کینگ کاپ به دست بیاورد.
آخرین قهرمانی الاهلی در لیگ عربستان مربوط به سال گذشته است؛ جایی که این تیم توانست عنوان قهرمانی لیگ عربستان را قاطعانه با ۶۳ امتیاز و هشت امتیاز بیشتر از الهلال به دست بیاورد. با این حال الاهلی در رقابتهای این فصل عربستان که با قهرمانی الهلال به پایان رسید در رده دوم قرار گرفت و از رسیدن به عنوان قهرمانی باز ماند.
آبریزگاهِ عمومیِ پشتِ پارک شهر، اولِ خیابانِ شاهپوراست. دوازده پله می خورد تا به آبریزگاه برسیم. تَروتمیز و کاشی کاری شده است.
مستراح های دبیرستان فرهمند گیرکرده اند، قابل استفاده نیستند و ما دانش آموزان می باید ازآبریزگاه عمومیِ پشتِ پارکِ شهراستفاده کنیم.
شیخ حسین آفتابه دارِ آبریزگاه، باتکان سروگردن جواب سلام می دهد. مُشت برکلّه پیازمی کوبد، پیازیک ورمی شود. سرپوشِ بشقابِ چلوکباب کوبیده اش را بر می دارد. بوی کبابِ کوبیده تُوی آبریزگاه می پیچد. شیخ حسین دوست دارد با دست لقمه بگیرد. می گوید چلوکباب را باید با دست خورد، بیشترمزه می دهد و به دل می چسبد. گاه با لایه های بزرگ پیازیا تکه ای نانِ تافتون لقمه می گیرد. گوجه فرنگی و ریحان و زرده تخم مرغ و کره و سماق را هم فراموش نمی کند. بساط چلوکباب روی میزِ کوچک اش، پائینِ پله ها، جلوی در ورودی مستراح پهن کرده است.
آقای ادیب می پرسد:
" آبریزگاه چطور بود؟ تمیز بود؟"
می گویم:
" آره آقای ناظم، جای شما خالی شیخ حسین هم با ولع توی آبریزگاه چلوکباب کوبیده با پیازِ مفصل وگوجه کبابی و ریحون و زرده تخم مرغ و کره و سماق نوشِ جان می کرد."
آقای ناظم می گوید:
" شیخ حسین به بوعادت کرده است. البته همه عادت کرده ایم."
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - نصرت الله تاجیک بر این باور است که ایران نباید در بحران پیش امده در خلیج فارس، بر روی قطر سرمایه گذاری کند.
سفیر اسبق ایران در اردن در گفتگو با «انتخاب» اظهار داشت: بهترین موضع ما این است که درخواست مذاکره و خویشتنداری کنیم. قطری ها با همه بازی می کنند. ما باید نشان دهیم که افراد عاطفی نیستیم و معقول رفتار می کنیم.
وی در تشریح چرایی بحران پیش آمده در خلیج فارس گفت: قسمت عمده تنش ها به دلیل سیاست های نپخته امریکا بویژه ترامپ است. امریکایی ها اخیرا تسلیحات زیادی به سعودی ها فروختند. خب وقتی کفه ی ترازو به یک سمت خاص سنگینی کند، طبیعی است که کشورهایی مثل ایران، قطر و کویت واکنش نشان دهند. در واقع ترامپ ژوئپلتیک منطقه را بهم ریخته است، پمپاز این حجم از تسلیحات مشخص است که قطر را می ترساند. البته قطر و عربستان از مدت ها پیش دچار اختلافاتی بوده اند، اما سفر ترامپ این دمل چرکین را باز کرد.
این دیپلمات اسبق اضافه کرد: از سوی دیگر، نباید جاه طلبی بیش از حد و قد و قواره قطر را نادیده بگیریم. بسیاری از اقدامات قطر برخلاف مصالح و سیاست خارجی ماست، از جمله در خاورمیانه و سوریه. در واقع این کشور به نوعی اقدام به گروگانگیری سیاست خارجی ایران کرده است. بنابراین معتقدم که قرار گرفتن ما در کنار قطر مطلوب نخواهد بود.
زمانه ـ علی سعیدی شاهرودی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در سخنانی در اصفهان مشاوران روحانی را به سازشکاری و تحریف انقلاب متهم کرد.
سعیدی شاهرودی در سخنانی که شامگاه گذشته در اصفهان ایراد کرد، این ادعا را در میان آورد که حلقهای به نام «حلقه نیاوران» در پیرامون حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی به وجود آمده که فقط یک هدف دارد: سازش با غرب و تحریف انقلاب.
رادیو فردا - بحرین، عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی، صبح روز دوشنبه، ۱۵ خرداد، همزمان اعلام کردند روابط دیپلماتیک خود با قطر را، بهخاطر آنچه «حمایت قطر از تروریسم» یا «حفاظت از امنیت ملی» خود نامیدهاند، قطع میکنند.
در بیانیهای که خبرگزاری دولتی بحرین آن را منتشر کرد، گفته شده بود این کشور تمامی روابط دریایی و هوایی خود با قطر را قطع کرده و به شهروندان قطری ۱۴ روز فرصت دادهاست تا بحرین را ترک کنند.
همزمان عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی نیز بیانیههای مشابهی منتشر کردند.
در بیانیهای که عربستان سعودی منتشر کرده گفته شده این کشور روابط دیپلماتیک خود و نیز تمامی مسیرهای دریایی، زمینی و هوایی با قطر را مسدود میکند. در این بیانیه گفته شده این اقدام در راستای «حفظ تمامیت ارضی که قوانین بینالمللی آن را تضمین کردهاند، و نیز حفاظت از امنیت ملی در برابر خطرات ناشی از تروریسم و بنیادگرایی» صورت گرفتهاست. عربستان میگوید از نیروهای نظامی قطر نیز خواستهاست از ائتلافِ درگیر در یمن خارج شوند.
امارات متحده عربی دیپلماتهای قطری را به «پشتیبانی، تامین منابع مالی و قرابت با تروریسم، بنیادگرایی و فرقهگرایی» متهم کرده و به آنها ۴۸ ساعت فرصت داده تا امارات را ترک کنند.
وزارت خارجه مصر نیز اعلام کرده «به دلیل امنیت ملی» تمامی مسیرهای هوایی و دریایی خود را بهروی تمامی رفتوآمدهای قطر مسدود کردهاست.
قاهره، دولت قطر را متهم کرده است که از «تروریستها» از جمله اعضای سازمان اخوانالمسلمین، حمایت میکند.
قطع روابط کشورهای عربی با قطر در حالی صورت گرفته که طی روزهای گذشته، امیر قطر در گفتوگویی تلفنی با حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران، بر «تقویت همکاری با تهران» تاکید کرده بود. به گزارش هفتم خرداد ماه خبرگزاری ایرنا، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در تماس با شیخ تمیم حمد آل ثانی، با تاکید بر حل مشکلات منطقهای، «فرقهگرایی را از آفتهای بزرگ» و «برهم زننده امنیت منطقه» توصیف کرده بود.
دویچه وله - ترزا می میگوید صبر بریتانیا به سر آمده و پس از حملات لندن، این کشور با تمام توان به مصاف تروریسم و "ایدئولوژی شرورانه" مهاجمان خواهد رفت.
ترزا می، نخستوزیر بریتانیا حملات تروریستی لندن را با شدیدترین لحن محکوم کرد. او پس از نشست کابینه بحران دولت بریتانیا، موسوم به "کمیته کبرا"، یک "ایدئولوژی شیطانی" را به تهاجمهای اخیر نسبت داد. او گفت کشورش نسبت به افراطگرایان بیش از حد مدارا و تساهل نشان داده و این امر باید مورد بررسی قرار گیرد.
پس از حملات شامگاه شنبه در "لاندن بریج" و "بارومارکت"، کابینه بریتانیا در صبح یکشنبه ۴ ژوئن (۱۴ خرداد) نشستی اضطراری تشکیل داد. ترزا می پس از این جلسه، زیر گرفتن مردم و چاقوکشی علیه مردم بیگناه را وحشیانه توصیف کرد. هر سه مظنون این حملات، برای وحشتآفرینی هر چه بیشتر، جلیقههای ظاهرا انتحاری پوشیده بودند.
به عقیده ترزا می، سه حمله اخیر در بریتانیا به طور مستقیم با هم مرتبط نبودهاند اما گرایش تازهای را آشکار میسازند: این که هر ترور، الگویی برای ترورهای دیگر میشود. او بر همین اساس تاکید کرد که نباید بیش از این فرصتی به تروریستها داد.
نخستوزیر بریتانیا افزود که خطرات و تهدیدهای افراطگرایی، صرفا با عملیات ضد تروریسم از بین نمیروند بلکه لازم است مردم به مزیت ارزشهای غربی واقف شوند.
ترزا می خواستار نظارت هر چه بیشتر بر مبادلات اینترنتی و سرویسهای خدمات آنلاین شد. او گفت "فضای سایبر"، مامنی برای دسیسههای افراطگرایان شده و تحمل چنین امری دیگر میسر نیست. او بر ضرورت یک توافق بینالمللی برای مقابله با افراطـگرایی تاکید کرد.
نخستوزیر بریتانیا لزوم ادامه کمپین انتخاباتی کشورش را نیز یادآور شد و گفت انتخابات در هشتم ژوئن طبق برنامه قبلی برگزار میشود. روز یکشنبه به خاطر حملات شامگاه شنبه در لندن، تبلیغات و سخنرانیهای مربوط به انتخابات سراسری بریتانیا منتفی شدند.
حملات لندن هفت کشته و دستکم ۴۸ مجروح به جای گذاشتهاند.
وبلاگ ناظران رادیو فرانسه، کسی نمیداند که او شماره تلفن را از کجا گیر آورده است اما به هر حال یک کشیش در زیمبابوه مدعی است که شماره تلفن خدا را دارد و در زمان برگزاری مراسمهای مذهبی به صورت مستقیم به خدا زنگ میزند و با او گفتگو میکند و مدعی است یک خط مستقیم به بهشت دارد.
پائول سایانگور یک کشیش است که یک در کلیسا که خود آن را پایهگذاری کرده است مشغول به کار است.
این کشیش در جلسات مذهبی خود رسماً در میان مردم حاضر در کلیسا به خدا زنگ میزند:"الو... اونجا بهشته؟ چه خبرا خداوند متعال؟"سپس رو به جمعیت میکند و میگوید:"خدا از همه موئمنین میخواهد که برای بچههای این زن [زنی که در مقابل او قرار دارد] دعا کنند، یکی از آنها آسم دارد و دیگری نیز صرع دارد. آنها در "بولاوایو"شهری در جنوب غربی زیمبابوه زندگی میکنند."پس از آنکه این اطلاعات از سوی زن مورد تأیید قرار گرفت، مردم کشیش را تشویق کردند.
«چهطور خدا میتواند از طریق یه خر حرف بزند اما از طریق تلفن نه؟»
پائول سانیانگور کشیشی که مدعی است از طریق تلفن با خدا گفتگو میکند و همچنین روی آب راه میرود:
یکبار پیش آمد که من با خدا به صورت تلفنی حرف بزنم. خدا در انجیل گفته است که از طریق یک خر با مردم گفتگو کرده است، چرا تلفن نه؟
مردم باور نمیکنند که خدا از طریق یک تلفن با مردم حرف بزند اما اینکه از دهان خر صدایش دربیاید باور میکنند.
مشکل این است که این روزها خیلیها میگویند که مسیحی هستند اما واقعاً نیستند.
اگر شما باور نمیکنید که خدا از طریق تلفن حرف زده است چرا باور میکنید که خدا چشمان یک کور را شفا داده است و یا مسیح روی آب راه رفته است؟
گفتگو با خدا ارتباطی به داشتن شماره تلفن ندارد بلکه به رابطه من با خدا مربوط میشود.
زمانه ـ پس از اینکه ابندا عربستان سعودی و سپس بحرین اعلام کردند که برای حفاظت از منافع ملی، مبارزه با افراطیگری، و دخالت قطر در مسائل داخلی کشورشان با این کشور قطع رابطه سیاسی میکنند، امارات متحده عربی و مصر هم روابط سیاسی خود با قطر را پایان دادند.
عربستان و بحرین صبح روز دوشنبه پنج ژوئن/۱۴ خرداد اعلام کردند که تمام مرزهای خود را به روی قطر و شهروندانش خواهند بست. آنها همچنین روابط زمینی، دریایی و هوایی خود را با قطر قطع کردند. آنها به دیپلماتهای خود ۴۸ ساعت و به شهروندان خود ۱۴ روز فرصت دادهاند تا خاک قطر را ترک کنند.
وزارت امور خارجه مصر در بیانیهای گفت که کل حریم هوایی و بنادر این کشور به روی قطر بسته است.
خبرگزاری دولتی عربستان «آژانس سعودی پرس» بیانیه رسمی پادشاهی را خواند و گفت که این حرکت برای حفاظت از امنیت عربستان سعودی در مقابل «خطر تروریسم و افراطیگری» لازم است.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
آیت الله خامنه ای بعد ازظهر يکشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ در مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی ، ضمن حملاتی به حسن روحانی، که خطاب به ابراهیم رئیسی گفته بود: شما ۳۸ سال زندان و اعدام کردید و زبان ها را دوختید و آزادی خجالت می کشد که شماها از آن سخن بگوئید، به سخنان روحانی پاسخ گفت.
آیت الله خامنه ای به دهه شصت پرداخت و از مظلومیت آن سخن گفت. از این که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی بود که به خشن ترین شیوه ها ۱۷ هزار نفر را ترور کرد و به شهادت رساند. گفت منافقین همه را می کشتند، از کاسب معمولی تا جوان دانشجو و تا روحانیون طراز اولی چون بهشتی و مطهری که در طول زمان مانند آنها کمتر به وجود می آید. دهه شصت، دهه تجزیه طلبی است که گروه هایی با پول خارجی به دنبال تجزیه کشور بودند. اگر در این دوران ملت و جوانان محکم نمی ایستادند، پیروزی نصیب کشور نمی شد. سپس پرسید که چرا صاحبان بلندگوها این دهه حساس و ناشناخته را مورد تهاجم قرار داده اند و می دهند؟
فرمان نهایی سلطان به اهل فکر و تأمل برای توصیف و تبیین و تعلیل تاریخ دهه اول انقلاب این بود: جای شهید و جلاد را عوض نکنید. در دهه شصت تروریست ها و منافقین و حامیان خارجی شان به ملت ایران جفا کردند و ملت بر آن ها پیروز شد. این دهه شصت است.
دو مغالطه فریب کارانه سلطان
سلطان از محل نزاع می گریزد. محل نزاع این نبود و نیست که سازمان مجاهدین خلق سازمانی تروریستی بود. مسعود رجوی خود گفته است که فقط در یک سال اول فاز نظامی بیش از ۲ هزار نفر را ترور کرده و کشته اند.
محل نزاع این نبود و نیست که سازمان مجاهدین خلق در کنار صدام حسین با نظامیان ایرانی که از مرزهای کشورشان در برابر تجاوز صدام دفاع می کردند، جنگید و به گزارش رسمی سازمان مجاهدین خلق، آنان ۶۹ هزار نظامی ایرانی را در این حملات به شهادت رساندند.
محل نزاع این نبود و نیست که سازمان مجاهدین خلق همیشه بر علیه ایران جاسوسی کرده است. آنان با افتخار نمایش های رسانه ای جاسوسی برگزار می کنند.
ایرج مصداقی - خبرنامه گویا
۹ ماه قبل در مقالهای که راجع به محسنی اژهای نوشتم، از نقش او و شوهرخواهرش در فرار محمود رضا خاوری پرده برداشتم. از آنجایی که در روزهای اخیر اخبار ناقصی در مورد نقش محسنی اژهای در فراری دادن خاوری انتشار یافته، بار دیگر به انتشار آن بخش از مقالهام که مربوط به این موضوع است مبادرت میکنم.
***
یکی دیگر از شعبدهبازیهای قضایی محسنی اژهای مربوط است به پرونده اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی و اعدام مهآفرید خسروی و عدم مجازات متهمان اصلی پرونده همچون محمودرضا خاوری، سیدمحمد جهرمی، سیدحمید پورمحمدی گل سفیدی و دهها نماینده مجلس و مسئول طراز اول دولتی، اطلاعاتی، قضایی و ...
محسنی اژهای در مقام دادستان کل کشور قبل از تشکیل پرونده و رسیدگی به اتهامات، به منظور جلوگیری از رو شدن اقدامات خلاف خود، زمینهی فرار محمودرضا خاوری مدیرعامل وقت بانک ملی را فراهم کرد تا پرونده را از مسیر اصلی خارج کند. در آخرین روزهای شهریورماه ۹۰، دادستان اهواز که مسئولیت رسیدگی به پرونده شرکت امیرمنصور آریا و مهآفرید خسروی را بر عهده داشت، خاوری را به عنوان متهم پرونده احضار، و دستور بازداشت او را صادر میکند. در این پرونده، جواد اللهقدمی (۱) شوهر خواهر و کارگزار محسنی اژهای وکالت خاوری را بر عهده داشت.
با تشکیل دولت احمدی نژاد، خاوری که به خاطر داشتن تابعیت کانادا بر اساس قوانین نمیتوانست مدیرعامل بانک ملی شود و صلاحیت او با مشکل مواجه شده بود، برای حل آن به محسنی اژهای در وزارت اطلاعات رجوع میکند و از طریق او با جواد اللهقدمی آشنا میشود.
خاوری که به اهواز احضار شده بود، شب قبل از سفر، به منزل محسنی اژهای میرود. محسنی اژهای به خاطر روابط گستردهی مالی که از طریق جواد اللهقدمی با خاوری داشت به وی اصرار میکند که کشور را ترک کند.
خاوری به خاطر ادارهی یکی از مهمترین بانکهای کشور، ثروتمندان زیادی را میشناخت که به دلایل مختلف دچار مشکلات حقوقی میشدند، او این افراد را به اللهقدمی معرفی میکرد و با کارچاقکنی وی، محسنیاژهای در محاکم سفارش پروندههایشان را میکرد. در صورت زندانی شدن خاوری ممکن بود این پروندهها لو بروند. یک نگاه کلی به لیست موکلین اللهقدمی همه چیز را فاش میکرد.
ف. م. سخن - خبرنامه گویا
اين آقاى مهدى فلاحتى هم مى گردد مى گردد مى گردد، يك چيزهاى با مزه اى تووى نت پيدا مى كند كه آدم با ديدن و شنيدن آن ها يك جفت شاخ روى سرش مى رويد.
ما يكى از آخرين يافته هاى ايشان را در پرده ى آخر صداى امريكا به تماشا نشستيم و بالاخره ديديم، يك نفر از اصحاب حزب الله كه متاسفانه نام و نشان شان را نمى دانيم يه حرف درست و قشنگى زده كه ما هم كه ضد انقلاب ايم از شنيدن آن لذت فراوان برديم.
«نام نبرده» ى فوق، سخنان گرانقدرش را از اين جا شروع كرد كه حضرت امام ١٥ خرداد را براى هميشه عزاى عمومى اعلام فرمودند و نه تعطيل عمومى.
بسيار سخن زيبا و سنجيده اى بيان فرموده اند حضرت امام! شما تصوير سال ١٥٠٠ خورشيدى را در ذهن تان درست كنيد كه در آن خودرو ها، مثل فيلم «عنصر پنجم» بروس ويليس و ميلا جانِ يُوُوُويچ پرواز مى كنند و بزرگ و كوچك هم از همان لباس هاى نارنجى رنگ اين دو هنرپيشه به تن مى كنند -البته لباس ميلا جان، در جمهورى اسلامى # ١٥٠٠ كمى پوشيده تر است و دو سه تا نوار بيشتر دارد- و خلاصه روز ١٥ خرداد خورشيدى برابر با ١٥ ام هگزا يِرِ ٢٦٥٤٧٣٣١٥ ساب كواركى هنوز تعطيل رسمى ست و مردم با همان ماشين هاى پرنده از روى جاده هراز و جاده چالوس به شمال مى روند چون امام ١٠٠ سال قبل فرموده كه من ١٥ خرداد را براى هميشه تعطيل اعلام مى كنم! حالا اگر شما سال ١٥٠٠ رفتيد و در سياره اى به نام قنطورس ساكن شديد، باز بايد سال و زمان قنطورسى را تبديل به سال خورشيدى كنيد و آن روز را هر طور شده يك دريا پيدا كنيد برويد كنارش حال!
حالا ول كنيم اين حرفا را و برويم سراغ سخنان اين شازده پسر شمالى.
وقتى اين دو عكس را مى بينيم، به خود مى گوييم، خب كه چى؟! ربط دست راستى با دست چپيه چيست؟!
خب ربط دارند ديگر! ربط محكمى هم به هم دارند!
شايد باور نكنيد، ولى هر دو يك شغل و مقام داشته اند: رييس فرهنگستان ايران!
آقاى محترم دست چپى، زنده ياد محمدعلى فروغى ست!
آقاى هد بند به سر و چفيه به گردن غلامعلى حداد عادل است!
آنوقت مى خواهيد ميان كشورى كه فروغى رييس فرهنگستان اش بود با كشورى كه حداد عادل رييس فرهنگستان اش است فرقى نباشد؟!
یاقوت لایموت
الف.لام.نیم ـ ویژه خبرنامه گویا
پردهی نخست
لابد شما هم اینجا و آنجا زیاد شنیدهاید که ایرانیان باهوشترین مردم دنیا هستند. البته ما هم مثل شما نمیدانستیم کدام مادر مردهای برای اولین بار این تخم لق را توی دهانها شکسته ولی بعدش با همتی مثالزدنی چند جا را گوگل کردیم و داستان اصلی را در یک منبع خیلی معتبر که نمیخواست نامش فاش شود پیدا کردیم که از این قرار است:
در اوج قدرت شاه روزی یک مستشار امریکایی در ایران سوار تاکسی شد و وقتی که دید راننده تمام چراغ قرمزها را رد میکند علت را جویا شد. راننده جواب داد: وقت پوله آقا جون. ما مث شوما خارجیا ببعی نیستیم. باهوش و زرنگیم دااااش. پس از گذشتن از چند چهارراه، مستشار با تعجب دید که راننده پشت همهی چراغهای سبز توقف میکند. باز که علت را پرسید جواب شنید: چون توی این شهر تمام راننده تاکسیا چراغ قرمزو رد میکنن عقل حکم میکنه که من پشت چراغ سبزا واستم که به هم نخوریم خنگ خدا. پس از این ماجرا آن مستشار سریعن به امریکا برگشت و ضمن اعلام این موضوع که ایرانیان باهوشترین مردم جهان هستند یک انقلاب قریبالوقوع در ایران را پیشبینی کرد.
دریا صفایی، فعال حقوق بشر و بنیانگذار کارزار «بگذارید زنان ایرانی وارد استادیومهای خود بشوند» به همراه ایرانیانی که بر تی شرت های خود همین خواسته را نوشته بودند، در مسابقه دو تیم ایران و ایتالیا که در چهارچوب لینگ جهانی والیبال برگزار شد حضور یافت. پلیس و مأموران انتظامی ورزشگاه اما تلاش کردند تا بنر او را گرفته و از هر نوع تظاهراتی در این خصوص جلوگیری کنند.
گفتوگو با دریا صفایی:
بی بی سی - ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی اطلاعیه ای را در اختیار خبرگزاری های ایران گذاشته که حکایت دارد: "به دنبال انتشار مطالبی در خصوص دیدار حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی با رهبر معظم انقلاب اسلامی در برخی شبکههای اجتماعی، به اطلاع می رساند، این دیدار خصوصی بوده و رهبر معظم انقلاب اسلامی از حضور و تلاشهای حجتالاسلام رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری تقدیر کردند."
در ادامه اطلاعیه آمده: "سایر اخبار منتشر شده از محتوای این دیدار، مخدوش، فاقد اعتبار و غیرقابل استناد است."
واقعیت این است که پیش از انتشار این اطلاعیه، رد قابل تشخیصی از خبر ملاقات آقای رئیسی و آیت الله خامنهای در فضای رسانه ای ایران موجود نیست. توضیح ستاد ابراهیم رئیسی در مورد دیدار اما، طبیعتا بازتاب گسترده ای در رسانه های ایران داشته است. توضیحی که لُبِّ کلامش این است که آقای رئیسی با آیت الله خامنه ای "دیدار خصوصی" داشته و در جریان آن، مورد "تقدیر" قرار گرفته است.
چنین بیانیه ای، قاعدتا باید برای تصحیح "سایر اخبار منتشر شده" در مورد محتوای دیدار ابراهیم رئیسی با رهبر جمهوری اسلامی صادر شده باشد. هرچند مخاطبان بیانیه، نوعا چیزی در مورد آن دیدار نمی دانسته اند که نیاز به تصحیح اطلاعاتشان باشد.
در نتیجه، انگار صادرکنندگان بیانیه، بی میل نبوده اند که با استفاده از آنچه می گویند در حسابهای شخصی تعدادی از کاربران فضای مجازی منتشر شده، در مورد دیدار خصوصی کاندیدای اصلی اصولگرایان با رهبر اطلاعرسانی کنند.
پیش از این هم، برخی اطلاع رسانی های دیگر در ارتباط با دیدارهای خصوصی آقای رئیسی و آیت الله خامنه ای نیاز به توضیح پیدا کرده بود.
مثلا در نیمه فروردین، حسینعلی حاجیدلیگانی از نمایندگان حامی ابراهیم رئیسی در مجلس، بدون ذکر نام رهبر جمهوری اسلامی ایران گفت که وی از آقای رئیسی خواسته تا در رقابت های انتخاباتی ۱۳۹۶ حضور داشته باشد. او تعریف کرد چون آقای رئیسی تازه حکم تولیت آستان قدس را از رهبری گرفته تردید داشته که کاندیدا بشود یا نه: "استمزاج [نظرخواهی] کردند که آیا اجازه میدهید من اعلام رسمی کنم که نمیآیم، اما این اجازه را به ایشان ندادند."
آقای حاجی دلیگانی البته بعد از خبرساز شدن نقل قول خود گفت از حرف هایش بد برداشت شده است.
العربیه - پس از اعلان اهدای 313 میلیون تومان از سوی رهبر ایران برای کمک به زندانیان نیازمند، دو دختر فعال اهوازی، با طرح پرسشهایی درباره سرنوشت پدر ربوده شده خود، رهبر ایران را به چالش کشیدند. یوسف سیلاوی شهروند عرب اهوازی 8 سال پیش توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و تا کنون اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست.
همزمان با آغاز ماه رمضان، حساب رسمی رهبر ایران در توئیتر، اعلام کرد که آیتالله علی خامنهای مبلغ 313 میلیون تومان برای کمک به زندانیان مالی کمک کرده است.
پس از انتشار این توئیت، شیما سیلاوی خطاب به رهبر ایران نوشت: " رمضان ماهی است که شما زندانیان با مشکلات مالی را آزاد میکنید. در کدام ماه زندانیان سیاسی را آزاد میکنید؟ من در همان ماه دوباره خواهم آمد."
مونا سیلاوی دیگر دختر یوسف سیلاوی نیز در توئیتر خطاب به آیتالله خامنهای نوشت: " در کدام ماه به ما خواهید گفت پدرم کجاست؟ یوسف سیلاوی مردی که در سال 2009 در توسط مردان شما در اهواز ربوده شد."
شیما سیلاوی درباره واکنشهای احتمالی رهبر ایران به توئیت او به "العربیة.نت" گفت: « هیچکس انتظار اینکه او پاسخ دهد را ندارد. او از یک رسانهجمعی که در ایران هم فیلتر است، برای تمیز کردن چهره منزجرکننده خودش استفاده میکند. ما باید با استفاده از همان رسانه برای افشای چهره واقعی او استفاده کنیم. اگر کسی گمان میکند ما واقعا انتظار داریم که او به این توئیتهای پاسخ دهد، انتظار زیادی از یک توئیت دارد.»
سیلاوی همچنین از همه فعالان دیگر دعوت کرد با طرح پرسشهای مشابه، به افشای چهره واقعی رهبر ایران در رسانههای، مختلف کمک کنند.
یوسف سيلاوى متولد 3 ارديبهشت 1338، فرزند عباس متولد اهواز، روز 17 آبان 1388، از منزلش واقع در فاز 4 اهواز، توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و از آن زمان همه پیگیریهای دختران و همسر او و همچنین نهادهای حقوق بشری برای یافتن اطلاعاتی در مورد سرنوشت او بینتیجه مانده است. از یوسف سیلاوی به عنوان یکی از نمادهای ناپدیدشدگان اجباری در ایران یاد میشود.
از سال 2002 براساس ماده 7 بند 2 پاراگراف (I) معاهدهٔ رم، به عنوان اساسنامهٔ دیوان کیفری بینالمللی، ناپدیدکردن اجباری افراد جنایت علیه بشریت محسوب میشود.
میثم بهروش - بی بی سی
كارشكنى و به عبارت دقيق تر "كارخراب كنى" يا "بازى كارخراب كن ها" (The spoiler game) يكى از پديده هاى جارى و مباحث مطرح در روابط بين الملل است كه دست كم در فضاى سياسى و دانشگاهى ايران چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در حوزه سياست خارجى به طور خاص، كارخراب كنى اصولا به تلاش هايى اطلاق مى شود كه از سوى بازيگران رقيب در يك مجموعه يا اتحاد سياسى و با نيت جلوگيرى از موفقيت يك سياست معين در نيل به اهدافش صورت مى گيرد، سياستى كه معمولا مقبول و مورد توافق اكثريت است اما منافع كارخراب كن ها را به تصور خودشان به خطر مى اندازد.
چنان كه مى توان تا حدى پيش بينى كرد، اين پديده عمدتا در مورد تلاش هاى ديپلماتيك براى دستيابى به صلح، انجام مذاكرات براى حل بحران و فرآيندهاى مشابه رخ مى دهد به نحوى كه محاسبات هر دو طرف تعامل يا يكى از طرفين را تغيير داده و در نهايت باعث عدم پيشرفت يا شكست ديپلماسى مى گردد. كارخراب كنى از آن جهت پديده اى پيچيده و فوق معمول است كه بازيگر كارخراب كن با وجود رابطه نزديكش با سياستگذار اصلى نمى تواند از مجارى عادى و هنجارى بر سياست موردنظر تاثير گذاشته و بدين ترتيب منافع شخصى يا گروهى خويش را، اعم از مشروع يا غيرمشروع، تامين كند. از اين منظر، مى توان گفت كه كارخراب كنى پديده ايست كه بنا به ماهيت معمولا بدون هماهنگى و به شكلى غافلگيركننده اتفاق مى افتد و بدين ترتيب بازيگر هدف را در مقابل كار انجام شده قرار مى دهد.
آمدنیوز - درحالی که نزدیک به شش سال از فرار محمودرضا خاوری، مدیرعامل پیشین بانک ملی ایران به کانادا میگذرد، گزارشها حکایت از آن دارد که عامل اصلی فرار پر سروصدای وی، «جواد الله قدمی»، شوهر خواهر غلامحسین محسنی اژهای، دادستان کل کشور بوده است.
محمودرضا خاوری، روز دوم مهرماه سال ۹۰، و تنها چند روز پس از صدور حکم محسنی اژهای به عنوان «مسوول نظارت بر رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی» از سوی رییس دستگاه قضای جمهوری اسلامی، به بهانهی شرکت در یک کنفرانس بانکی در انگلستان از کشور خارج شد و دو روز بعد از آن، از هتلی در لندن، متن استعفای خود را به دفترش فکس کرد. این درحالی بود که در آخرین روزهای شهریورماه ۹۰، دادستان اهواز که مسئولیت رسیدگی به این پرونده را بر عهده داشت، محمودرضا خاوری را به عنوان متهم پرونده احضار، و دستور بازداشت او را صادر کرده بود که در این میان، «جواد الله قدمی»، داماد (شوهر خواهر) محسنی اژهای که وکالت خاوری را بر عهده داشت، با دستور ویژهی دادستان کل کشور، مانع از اجرای این حکم شده و با خریدن زمان، مقدمات خروج مدیرعامل وقت بانک ملی از کشور را فراهم کرد تا او سه روز بعد، به بهانهی ماموریت، عازم انگلستان شود و پس از آن به کانادا فرار کند.
جواد الله قدمی، در سالهای گذشته با نام «جواد قدمی» به عنوان بازرس شعبه سوم دادسرای کارکنان دولت و نیز قاضی ویژه «حفظ حقوق بیتالمال» فعالیت کرده، و رسیدگی به پروندههای مطبوعات تعطیلشدهی کشور، متهمان شرکتهای هرمی، و نمایندگان سابق مجلس همچون بهزاد نبوی، فاطمه حقیقتجو و محسن آرمین را در زمان نمایندگی در مجلس ششم بر عهده داشته است.
دیگربان ـ جواد کریمی قدوسی٬ نماینده مشهد در مجلس مدعی بازداشت «تعداد زیادی جاسوس» در دولت حسن روحانی شده و این موضوع را «نشانه نفوذ گسترده دشمنان» در دولت یازدهم عنوان کرده است.
آقای کریمی قدوسی بازداشت یک نفر در دفتر حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور را نشانه این «نفوذ» دانسته و افزوده «این جاسوس نه اولین جاسوسی بود که در دولت روحانی بازداشت شد و نه آخرین آن.»
"کفن امام پاره شد. منظره بدن امام در این حالت واقعاً جلوه ماندگاری ثبت کرد. تلاش مردم برای رساندن دست خود به تابوت امام، مشکلآفرین شد. در حدی که کفن امام پاره شد و در رسانهها منظره بدن امام در این حالت! واقعاً جلوه ماندگاری ثبت کرد "
هاشمیرفسنجانی کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در میدانِ فاطمیی تهران، پشتِ فرمانِ تاکسی، منتظر مسافر بودم. چند ماهی بود از حبس خلاصی یافته. هیچجا به من کاری وا نمینهادند. بیپولی بود و غمِ نان. آبدارچی هم که میخواستم بشوم سوءسابقه میخواستند و من سابقهدار شده بودم.
دو مسافر تهِ تاکسی نشسته بودند. سه مسافر کم داشتم تا راهی بازار شوم. رادیو از صبح قرآن پخش میکرد. دل تو دلام نبود. شنیدنِ خبرِ مرگِ هیچکس برایم دلپذیر نبوده است، اما دروغ نگویم. این بار فرق داشت. نه خوشحال بودم نه غمگین. دلآشوبه داشتم. ۱۲ خردادماه از طریقِ رادیو تلویزیون از مردم خواسته شد که برای امام دعا کنند. بعدتر مشخص شد که خمینی ۱۳ خرداد تمام شده بود. محمد حیاتی، گویندهی پُرسابقهی رادیو ایران با صدای بغضآلود خبر را خواند: انالله و اناالیه راجعون. روح بزرگ خدا به ملکوتِ اعلی پیوست.
ایلنا - «حسن هانیزاده» تحلیلگر مسائل غرب آسیا با اشاره به حمایت تسلیحاتی آمریکا از کردهای سوریه در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: تحویل انواع تسلیحات به کردهای سوریه، مقدمهای است بر شکلگیری کردستان بزرگ که ایالات متحده از گذشته تاکنون در پی ایجاد آن است. به نظر میرسد که در ماههای آینده اقلیم کردستان عراق طرح تشکیل دولت مستقل را به صورت رسمی کلید خواهد زد و به موازات آن بحث شکلگیری دولت فدرال یا همان پروژه کردستان بزرگ توسط آمریکا کلید میخورد. عدهای معتقد هستند که این پروژه از ماهها قبل و حتی از زمان مبارزه مردم کوبانی با داعش شروع شده است و در حالت فعلی مراحل تکمیلی خود را طی میکند.
وی ادامه داد: استفاده آمریکا از یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) در سوریه و علیه پایتخت داعش در رقه، یکی از موضوعهایی است که بدون تردید ایجاد کریدور خودمختاری کردی از سوریه تا عراق را دنبال میکند. از این جهت شاهد هستیم که ارسال انواع و اقسام تسلیحات سبک، نیمه سنگین و سنگین توسط پنتاگون به کردهای سوریه موجب نارضایتی و خشم ترکیه شده است و از جهت دیگر این موضوع میتواند مخاطرات جدی برای سوریه به خصوص تجزیه این کشور قلمداد شود.
این کارشناس مسائل منطقه با تاکید بر اینکه در ماههای آینده شاهد شگفتیهای بزرگ در محور سیاسی و میدانی با محوریت کردها خواهیم بود گفت: بر اساس دادهها به نظر میرسد در ماههای آینده منطقه غرب آسیا شاهد اتفاقات شگفتانگیز در حوزه میدانی و سیاسی خواهد بود. چراکه تلآویو و واشنگتن رسماً به دنبال ایجاد منطقه خودمختار کردی هستند و در این راستا ارسال سلاح به کردها را باید نقض آشکار تمامیت ارضی سوریه قلمداد کرد. لذا بررسی دو مدل موصل و رقه با یکدیگر این مفهوم را مشخص میکند که کردها به عنوان عمل کنندههای مهم در این دو پروژه توانستهاند با جلب حمایت ایالات متحده مسائل دیگری را پیگیری کنند که یکی از آنها استقلال کردستان عراق و پس از آن سوریه خواهد بود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در روزهای اخیر شاهد بودیم که کمیته مستقل انتخابات اقلیم کردستان عراق از آمادگی خود برای برگزاری همهپرسی استقلال سخن گفته بود و به احتمال زیاد همهپرسی استقلال در این ناحیه برگزار خواهد شد اما زمان دقیق آن مشخص نیست. از این جهت باید توجه کرد که تشکیل «نوار کردی» متشکل از مرزهای ترکیه، سوریه و نهایتاً عراق، طرح سنتی اسرائیل مبنی بر تحقق بحث از نیل تا فرات را جامه عمل خواهد پوشاند. لذا با توجه به شرایط فعلی و با عنایت به اظهارات مسئولان اقلیم کردستان عراق و همچنین برجسته شدن نقش کردهای تحت حمایت آمریکا در سوریه برای مبارزه با داعش، در ماههای آینده به خصوص پس از آزادسازی کامل موصل شاهد رخدادهای بسیار مهم و تعجبآور خواهیم بود.
زمانه ـ سازمان عفو بین الملل خواستار رفع ممنوع الخروجی محمد ملکی، مدافع حقوق بشر ۸۴ ساله شد. قوه قضاییه ایران با ممنوع الخروج کردن این فعال سیاسی مانع از دیدار او با فرزندانش در هلند و کانادا شده است.
عفو بین الملل اقدام مقام های قوه قضاییه در ممنوع الخروج کردن ملکی را تلافی جویانه خوانده است.
ملکی به دلیل اقدامات صلح آمیز حقوق بشری از ۱۹ شهریور سال ۱۳۹۰ ممنوع الخروج است. او مشکلات جدی پزشکی دارد و می خواهد برای درمان از کشور خارج شود و نزد فرزندانش برود.
در گزارش عفو بین الملل آمده است این فعال حقوق بشر سابقه بیماری قلبی، دیابت و سرطان پروستات دارد.
موضوع «مقابله با دروغگویی» است.
آنها آنقدر یک دروغ را تکرار میکنند که «ملکه ذهن» مردم شود؛ اما مردم باید بدانند این دروغها، نه "ملکه حقیقت" که "عجوزهی دروغ" هستند و عاقبت فاش میشوند.
🔹 یکی از این دروغهای آشکار را آقای عبدالرضا داوری در مطلبی که قبل از بازداشتش درباره «فهرست آمدنیوز» منتشر کرده، نوشت و مدیریت آمدنیوز را به بنده منتسب کرد که از اساس کذب است!
با کمال تعجب، از طرف یکی از مخاطبان مطلع شدم؛ کسانی گفتهاند من «از داوری، مشاور رسانهای احمدینژاد دفاع کردهام!» چرا؟ چون ظاهراً آمدنیوز از وی دفاع کرده!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) - امام جمعه موقت تهران هنجارشکنیهای امروز را خلاف خط امام(ره) دانست و گفت: امروز عدهای میگویند ما با بهشت و جهنم مردم کاری نداریم و تنها امور مردم را مدیریت میکنیم، این تفکر خطرناک است.
به گزارش «انتخاب»، حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم صدیقی در مراسم بزرگداشت ۱۴ خرداد سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) اظهار داشت: امام(ره) رهبر سیاسی، اجتماعی و دینی جامعه شد اما حتی یک شب هم کاخنشینی نکرد. این روش زندگی افتخار این ملت بوده و در جهان بینظیر است که چنین فردی با اینکه قدرتهای جهان را به زانو درآورد اما زندگی طلبگی را فراموش نکرد.
رادیو فردا ـ در جریان حملاتی در ساعتهای پایانی شنبهشب ۱۳ خرداد ماه، یک خودرو چندین عابر را روی پل لندن زیر گرفته، و افرادی که سوار بر آن بودند با چاقو به مردم حمله کردهاند. پلیس بریتانیا این وقایع، در «لاندن بریج» و «بارو مارکت»، را «تروریستی» نامیدهاست.
پلیس لندن در گزارش اولیهای پس از وقوع حملات گفته بر این عقیدهاست که حملات لندن بهدست «سه مهاجم» انجام شدهاست. بنا بر این گزارش هر سه مهاجم توسط نیروهای امنیتی کشته شدهاند.
به گفته پلیس علاوه بر سه عامل حمله، شـِش تن از شهروندان نیز جان خود را از دست دادهاند. خدمات امدادرسانی پایتخت بریتانیا گفته ۴۸ زخمی را به بیمارستانها انتقال دادهاست.
پیتر رودز، یک مقام ارشد «خدمات اضطراری لندن» گفته است زخمیها به پنج بیمارستان در سراسر شهر انتقال داده شدهاند و به شماری از مجروحان واقعه نیز در محل، بهصورت سرپایی خدماتی ارائه شدهاست.
فرمانده انتظامی شرق استان تهران از کشف ۱۳ نارنجک جنگی در حاشیه تهران خبر داد و گفت: با توجه به قدمت مهمات مکشوفه، به هیچ وجه نگرانی امنیتی در خصوص این کشف وجود ندارد.
سردار عبدالرضا ناظری در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم با اشاره به کشف تعدادی نارنجک دستی جنگی در منطقه ورامین اظهار داشت: به دنبال تماس یکی از اهالی در منطقه ورامین با مرکز فوریتهای پلیسی، همکاران ما در محل حاضر شده و مشاهده کردند که در حین حفاری در یک زمین کشاورزی، تعدادی مهمات جنگی مدفون شده است.
در روزهای ابری گیرد بهانهات را
شعری که مثل باران خوانـَد ترانهات را
تا خاطرت بیاید آن روز و روزگاران
وقتی که عطر شادی پُر کرد خانهات را
یادش به خیر روزی ما هر دو یار بودیم
در گوشههای شهرم دیدم جوانهات را
دل بستمت به نرمی در آفتاب گرمی
کز سمت عشق آمد بوسید شانهات را
اشکت به چشم دیدم شوریدنت چشیدم
خواندم به گوش هستی شعر یگانهات را
روزی که شوق نم نم بر گونهام فشاندی
بر دفترم چکاندم سُکر فسانهات را
امروز مانده دفتر با صد خیال پَرپَر
تارانده وَهم پوچی چون آشیانهات را
ای کاش میشنفتی زان جا که تلخ خفتی
کِلکم چه کودکانه گیرد بهانهات را
ویدا فرهودی
شفقنا - افشای برخی اطلاعات ایمیل هک شده سفیر امارات در واشنگتن از هماهنگی این کشور با اسرائیل علیه برخی کشورهای منطقه از جمله ایران، قطر و ترکیه حکایت دارد.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا به نقل از شبکه خبری الجزیره قطر، وبسایت افشاگر «اینترسپت» آمریکا عصر امروز (شنبه) برخی اطلاعات ایمیل هک شده «یوسف العتیبه»، سفیر امارات در واشنگتن را منتشر کرد که نشان دهنده هماهنگی این کشور با برخی سازمان های وابسته به اسرائیل و همچنین «رابرت گیتس»، وزیر پیشین دفاع آمریکا می باشد.
بر اساس این گزارش، اطلاعات درز کرده از ایمیل سفیر امارات در واشنگتن همچنین حاکی از آن است که این کشور برای منصرف کردن شرکت های بین المللی از سرمایه گذاری در ایران با سازمان های وابسته به اسرائیل هماهنگی کرده و جهت جلوگیری از برگزاری کنفرانس جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در شهر دوحه، پایتخت قطر نیز با آمریکا در ارتباط بوده است.
بیبیسی ـ سیاوش نوروزی - در پی اعتراض گروهی از سپرده گذاران موسسه کاسپین و تجمع آنها در مقابل بانک مرکزی و مجلس، بانک مرکزی ایران با صدور اطلاعیهای گروهی "کج اندیش" و بدخواه" را متهم کرده که درصدد دامن زدن به اخبار و شایعات نادرست و گسترش مشکل موجود در موسسات و تعاونیها پولی غیربانکی به کل شبکه بانکی هستند.
بانک مرکزی ایران تاکید کرده گروهی "با اظهار نظرات غیر کارشناسی و بعضا هدف دار" قصد شبهه در بین مردم را دارند در حالی که "فعالیت شبکه بانکی با صلابت و سلامت" ادامه دارد و این بانک "در راه صیانت از سپردههای مردمی از هیچ کوششی فرو گذار نیست."
در ماههای اخیر گروهی از سپرده گذاران موسسه کاسپین در برخی شهرها نظیر تهران، مشهد و رشت تجمع کرده و از بانک مرکزی، دولت و مجلس خواسته اند تا امکان دریافت سپرده و سودشان را فراهم کنند.
موسسه کاسپین روزهای آخر اسفند سال ۱۳۹۴ از هشت تعاونی اعتباری فرشتگان، الزاهرا مشهد، حسنات اصفهان، دامداران و کشاورزان کرمانشاه، بدر توس مشهد، پیوند، امیرجلین گرگان و عام کشاورزان مازندران تشکیل شد.
بی بی سی ـ حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، شب گذشته (شنبه ۳ ژوئن/۱۳ خرداد) در سخنانی گفت که "ملت ایران پذیرفته است که تنها یک رهبر و قانون اساسی در کشور وجود دارد."
وی در اظهارات خود در مراسم افطاری با تعدادی از مقامات دولتی ایران، افزود که "ما نمیپذیریم که هر کسی در هر شهری ادعای رهبری مردم را داشته باشد و بخواهد با قانون و سلیقه خود با زندگی مردم بازی کند چرا که معتقدیم آرامش مردم در صورتی امکانپذیر است که هر روز قانون را عوض نکرده و زندگی مردم را تغییر ندهیم."
آقای روحانی در سخنان خود بر محوریت قانون و "قانونگرایی" تاکید کرد و افزود که رای دهندگان میدانند که "با یک انتخابات و طی چهار سال همه مشکلات حل نخواهد شد."
جمعی از فعالان دانشجویی و دانشجویان دانشگاههای مختلف با سعید جلیلی دیدار و گفتگو کردند.
به گزارش ایسنا، در این دیدار که در دفتر نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی برگزار شد، سعید جلیلی با بیان اینکه ما با اعتقاد و باور آمدهایم و معتقدیم که این باور میتواند مشکلات را حل و اهداف انقلاب را محقق کند، گفت: البته این مساله فقط با گفتن محقق نمیشود، چون مردم نه از طرف ماهواره بلکه از طرف امثال من و شما روز به روز عکس این مطالب را یا میشنوند یا میبینند و همین مانع اعتمادشان میشود.
جلیلی خاطرنشان کرد: در همین باره امام (ره) میفرمودند طوری عمل نکنید که اگر چیزی از روی کتاب برای مردم خواندید، مردم بگویند بگو پشت کتاب چه نوشته است؟! چون این حرفهایی که از کتاب میخوانی که در عمل تو نمیبینیم. شاید پشت کتاب چیزهایی نوشته است که تو عمل میکنی!
وی افزود: لذا بنده اعتقاد دارم اکثریت قاطع جامعه ما حرف حق قابل دفاع را میپذیرند. مردم دوست دارند همه چیز براساس اسلام و انقلاب دنبال شود. حالا ما باید چه بکنیم؟ جنبش دانشجویی چه سلبی و چه ایجابی چه وظیفهای دارد؟
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: همه ما وظیفه داریم امور کشور را مثل سایه دنبال کنیم. قرار هم نیست فقط ایراد بگیریم. اگر میبینیم جایی کار خوبی انجام میشود، باید پشتیبانی و تأیید کنیم، نه اینکه چون رقیب ما یک کار خوب کرد، فقط مخالفت کنیم! باید نقاط قوت را تأیید و تقویت کرد و به مردم هم انتقال داد. اگر هم اشتباهی صورت بگیرد باید تلاش کرد تا اصلاح شود.
جلیلی ادامه داد: نکته بعدی این است که ممکن است برخی مسیر درستی هم بروند ولی «اولویتها» را جابجا ببینند. «دولت سایه» باید اولویتها را روی میز بگذارد و روند کار و تلاش را تکمیل کند و یکی از جریانهایی که میتواند این کار را انجام دهد، دانشگاه و تشکلهای دانشجویی است.
وی افزود: «دولت سایه» یعنی تمام استعدادهایی که در این زمینه وجود دارد و معتقد است گفتمان انقلاب میتواند حرف داشته باشد، جمع شود و از کلیات به موضوعات مشخص ورود کند تا خودش را نشان دهد.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی گفت: با اینکه عرصههای اساسی، جدی و مهم مطرح است اما بعضی اوقات یک تشکل دانشجویی بر سر موضوعی وقت میگذارد که اولویت بیستم است!
جلیلی خاطرنشان کرد: نگاه راهبردی این است که چه در مسیر کشور و انقلاب و چه اقناع مردم، باید روی نقاط و اولویتهایی دست بگذاریم که واقعا مهم هستند. آن وقت خیلی از مسائل دیگر خودبهخود حل میشوند. یکی از بحثهای بسیار مهم همین است که ما بدانیم چه موضوعاتی مهم است؟
وی افزود: «دولت سایه» یعنی پا به پای دولت باید رفت و این مسائل را برای مردم روشن کرد. الان باید به مردم گفت، نه چهار سال بعد زمان انتخابات!
جلیلی خطاب به دانشجویان تاکید کرد: در روند موضوعات کشور باید مثل سایه حرکت کنید و مسایل را شفاف به مردم نشان دهید.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «دولت سایه» یعنی کسانی که مسئولیت دارند، باید احساس کنند سایهای دارد آنها را دنبال میکند و این کارها باید با اقدامات حداقلی شروع شود و بعد قویتر شود و جلو برود.
جلیلی تصریح کرد: این مساله منحصر به یک قوه نیست و چه دولت؛ چه قوه قضاییه و چه مجلس را باید دربرگیرد. ما بعد از انتخابات ریاستجمهوری اگر قوی بودیم، باید در سالگرد مجلس، نقدی درباره مجلس داشته باشیم.
وی ادامه داد: اول تیرماه هر سال هفته قوه قضاییه است. قوه قضاییه هم باید این مطالبه را بالای سر خود ببیند. آن وقت مردم اعتماد میکنند که این چند دانشجو فقط نمیخواهند آقای روحانی را نقد کنند و واقعا دغدغه دارند و دنبال حقیقت هستند و از مجلس و قوه قضائیه هم سؤال میکنند. آن وقت است که مردم اعتماد میکنند.
جلیلی خاطرنشان کرد: حرکت دانشجویی به دلیل نقشی که در جامعه دارد میتواند «گروه مرجع» باشد و فراتر از برخی حرکتهای دیگر کار کند.
وی در پایان خطاب به دانشجویان گفت: وجود شما عزیزان برای انقلاب مغتنم است که با دغدغه و علاقه موضوعات را دنبال میکنید و من به عنوان برادر، خواهشم این است که توانتان را تا جایی که میتوانید در جاهای مفید و مؤثر خرج کنید و نگذارید هدر برود.
سردار پارت تايم اسلام، آق محسن رضايى اخيرا فرموده اند:
«در هیچ عملیاتی از دفاع مقدس با استخاره تصمیم گیری نشد!»
خوشحال ام كه بالاخره اين موضوع مهم و حياتى، در استراتژى جنگ هاى كلاسيك و غير كلاسيك روشن شد و تا حد زيادى خيال مان راحت گشت كه خداوند نخواسته است در طول جنگ ٨ ساله سر به سر ما بگذارد و با ما شوخىِ -با عرض معذرت با عرض معذرت- خركى نمايد!
معمولا استخاره از اين جهت صورت مى گيرد كه انسان وسط دو تصميم گير مى افتد و نمى داند به كداميك عمل كند! اگر دقت كرده باشيد، اين اتفاق در فيلم «ماتريكس» هم مى افتد و هر تصميمى كه آدم مى گيرد، مثل عوض شدن ريل راه آهن، آدم در مسيرى ديگر و به سمت مقصدى ديگر قرار مى گيرد.
حالا ما كه با عالم ماتريكس فاصله ى زياد داريم و از ديدگاه هاى «واچوفسكى ها» زياد مطلع نيستيم، راحت ترين كار برايمان اين است كه قرآن را رو به روى مان بگذاريم و يك قل هو الله از صميم دل بخوانيم، بعد چشم هايمان را ببنديم، و انگشت دست راست مان را روى صفحات اين كتاب مقدس بكشيم و بسم الله گويان يك جاى آن را باز كنيم.
بنده يك روز قصد كردم يك اتومبيل بخرم، و چون موتور شناس و بدنه شناس نبودم و مى ترسيدم سرم كلاه برود به استخاره روى آوردم و صفحه اى كه برايم باز شد از سوره ى مباركه ى گاو بود و بالاى صفحه هم، مرحوم آشيخ محمد كاظم معزى، «خوب» نوشته بود، يعنى استخاره «خوب» آمده بود.
البته ترجمه ى آن مرحوم مغفور به نوعى سرخپوستى بود يعنى زير هر كلمه عربى، ترجمه ى همان كلمه را به فارسى نوشته بود كه البته نمى توان به اين جور ترجمه گفت ترجمه دقيق. چرا؟!...
چه جورى بگويم كه شما بفهميد؟ شما كه عربى بلد نيستيد! مثلا در فرانسه وقتى مى خواهند حال آدم را بپرسند مى گويند: كُمان تَ لِه وو؟! كه اگر بخواهيم به روش مرحوم معزى ترجمه كنيم، فارسى اش مى شود: شما چه جورى مى رويد؟!
يا در آلمانى موقع احوالپرسى مى گويند: وى گِت اِس اينِن؟! كه ترجمه ى تحت اللفظى معزى وارش مى شود: چه جورى به شما مى رود؟!
مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شیراز علت حادثه انفجار در مجتمع مسکونی- تجاری بلوار نصر را انتشار گاز و دخالت نیروی انسانی اعلام کرد.
مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شیراز علت حادثه انفجار در مجتمع مسکونی- تجاری بلوار نصر را انتشار گاز و دخالت نیروی انسانی اعلام کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، فرخ زاده مدیر عامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شیراز در خصوص علت حادثه انفجار و آتش سوزی مجتمع مسکونی تجاری واقع در بلوار نصر در بامداد ۱۳ خرداد گفت: بر اساس بررسی شرایط عملیاتی و همچنین کارشناسی انجام شده با توجه به وضعیت موجود و آتی، حادثه به علت بروز تصاعدات گازی ناشی از ریزش و پاشش مواد مایعات قابل اشتعال و آلودگی محیط به مواد فرار و اشتعالی و مداخله عامل انسانی صورت گرفته است.
وی، شناسایی عامل و افراد مقصر این اقدام را در حیطه اختیارات مقام قضایی و انتظامی برشمرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری بابیان اینکه مسئولان باید بیدار باشند، گفت: نباید زیر بار سندی رفت که استکبار آن را برای اسلام زدایی فراهم کرده است، درواقع دزدی را که ۳۸ سال پیش از در بیرون کردهایم این بار از پنجره واردشده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، آیتالله سید احمد خاتمی شب گذشته در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) و بزرگداشت قیام پانزده خرداد و تجلیل از شهدای گرانقدر آن دوره که به همت دفتر مقام معظم رهبری در شبستان امام خمینی(ره) حرم حضرت معصومه(س) برگزار شد، با اشاره به اینکه بیست و هشتمین مجلس ارتحال امام(ره) از سوی دفتر مقام معظم رهبری گرفتهشده است، اظهار داشت: گلستان حوزه علمیه و روحانیت گلهای معطری زیادی به خود دیده که امام راحل از جمله آنها است.
وی با تأکید بر اینکه حوزه علمیه نابغههای فراوانی دارد، افزود: حوزه علمیه متکلمین فلاسفه و عرفانی زیادی همچون شیخ مفید و علامه حلی به خود دیده، درواقع گلهای معطری که هزاران کتاب در مورد شخصیت آنان نوشتهشده است.
دو حمله تروریستی شامگاه شنبه که در لندن آخر هفته است، در دو منطقه پررفتوآمد شهر انجام شدند. رستورانها و بارهای این مناطق از مراکز محبوب گردشگران و ساکنان لندن محسوب میشوند. [لینک به گالری تصاویر]
گفته میشود که سه سرنشین یک خودرو پس از زیر گرفتن عابران در انتهای جنوبی پل لندن با چاقو به رهگذران و کسانی که در کافههای اطراف نشسته بودند حمله کردهاند. [لینک به گالری تصاویر]
ف. م. سخن - خبرنامه گویا
مى گويند توو سر بچه نبايد زد، كه اگر زدى، ممكن است رشدش عقب بيفتد و هيچ وقت بزرگ نشود. ما هم تا حالا خيلى سعى كرده ايم به بچه ها بگيم توو سر و كله هم نزنن يا اگه ميزنن محكم نزنن تا خداى نكرده، عقب مانده ى ذهنى نشوند. ولى چه كنيم كه بچه هاى شيطون، حرف شنوى ندارند و همين طور دارند توو سر و كله ى هم مى كوبند و بد جور هم مى كوبند!
همين چند روز پيش، آ صادق كه داداش حسن ه بهش گفت: حسن! تو چى كاره اى كه بخواهى در باره ى محصوران حرف بزنى؟
حسنِ بيچاره، ملقب حسن كليد، كه مى گويند «رييس جمهور» است -البته راست و دروغ اش را پاى گوينده بنويسيد نه پاى من- بنده ى خدا، همين هفته ى پيش با سر و صدا و هياهوى بسيار در انتخابات موفق شد، آسد ابرام، ملقب به آيت الكشتار را شكست دهد و به عنوان رييس جمهور كشور اسلامى ايران انتخاب شود.
آسد ابرام، بعد از اين شكست، چون خيلى توو خرج و زحمت افتاده بود و كلى از او عكس و پوستر تهيه كرده بودند كه «ابرام بيا!» «ابرام بيا!» و كلى هم عكس و كارت توو ظرف هاى يه بار مصرف قيمه و چلوكباب گذاشته بودند تا بتوانند از مردم راى حلال بگيرند، بعد از شكست، مقدارى غر غر كرد و چون ياران اش نتوانستند از انتخابات و تعداد راى ها غلط جمع و تفريق و ضرب و تقسيم بگيرند و مثلا مثل انتخابات گذشته نشد كه تعداد راى دهندگان دو برابر تعداد ساكنان حوزه ى انتخابيه باشد، بساط اعتراض را جمع كرد و كار را به دادسرا و خدا سپرد كه اين يعنى همه چيز «ماليده» و اينم رفت كه توو راهروهاى پيچ در پيچ دادسرا، يك جايى، تووى كمدى كشويى قفسه اى گم و گور شود،... بارى... بارى چى داشتيم مى گفتيم كه حساب حرف مان از دست مان در رفت...
برخی از سیاستمداران محافظهکار در آمریکا شایعاتی را مطرح کردهاند مبنی بر اینکه رئیسجمهور پیشین این کشور قبل از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۸ برای برقراری با ایران تلاش کرده است.
به گزارش العالم، در حالی که جیرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به تلاش برای ایجاد کانال پشت پرده جهت مذاکره با روسیه قبل از تحلیف ترامپ متهم شده، برخی تحلیلگران محافظهکار در آمریکا مدعی شدهاند باراک اوباما، رئیسجمهور سابق این کشور هم قبل از رسیدن به ریاستجمهوری به دنبال رابطه با ایران بوده است.
کیمبرلی استراسل، ستوننویس روزنامه والاستریتژورنال در شبکه خبری انبیسی مدعی شد که اوباما قبل از پیروز شدن در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۸ با فرستادن ویلیام میلر، سفیر وقت آمریکا در اوکراین به ایران برای ایجاد کانال مخفیانهای جهت رابطه با تهران تلاش کرد.
عضو منتخب شورای شهر تهران از دیدار منتخبان شورای شهر تهران با سید محمد خاتمی خبرداد و گفت: در این نشست منتخبان شورای شهر از آقای خاتمی خواستند به مانند گذشته سعی در ایجاد اتحاد و انسجام در بین جریان اصلاحات کند و انسجام اصلاحطلبان را هرچه بیشتر از گذشته حفظ کند.
حجت نظری در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در مورد جلسه امروز منتخبان شورای شهر با حجتالاسلام سیدمحمد خاتمی گفت: امروز به اتفاق تمام منتخبان شورای شهر در دفتر سید محمد خاتمی جلسهای داشتیم که در اتمام جلسه به اقتدای ایشان نماز جماعت ظهر را به جای آوردیم. در طی این جلسه اعضا و منتخبان از زحمات و اقدامات حجت الاسلام خاتمی تشکر کردند.
عضو منتخب مردم در شورای شهر تهران گفت: در ابتدای جلسه آقای الویری به عنوان رئیس سنی ایراد سخنرانی کرد و گزارشی از عملکرد منتخبان تا به امروز به سیدمحمدخاتمی ارائه داد. برخی از اعضا نیز در این جلسه صحبت کردند و همه با تشکر از مواضع و حمایت ایشان از لیست امید مطالبی را بیان کردند.
دویچه وله ـ کمآبی و آلودگی هوا از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی در دولت نخست حسن روحانی بودند و همچنان او را همراهی خواهند کرد. حل برخی معضلات در کوتاهمدت ساده نیست و مقابله با برخی بحرانها مستلزم همکاری کشورهای منطقه است.
از منظر چالشهای زیستمحیطی میتوان برخی سخنرانیهای انتخاباتی حسن روحانی، از جمله در شهرهای اهواز و ارومیه را تبلور وعدههای تحققنیافته و موفقیتهای نسبی دولت یازدهم ارزیابی کرد.
«من قول میدهم یکی از اولویتهای دولت دوازدهم محیط زیست خوزستان باشد.» این وعدهی روحانی که در سخنرانی انتخاباتی ۲۶ اردیبهشت ۹۶ در اهواز بیان شد، اعتراف به این واقعیت است که دولت یازدهم در حل بحرانهای زیست محیطی این منطقه توفیق چندانی نداشته است.
مطهری به صادق لاریجانی: شما برای حل مسئله حصر چه کردهاید؟
رادیو زمانه: علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در نامهای به رئیس قوه قضائیه، از صادق لاریجانی خواست برای رفع حصر محصوران اقدام کند.
صادق لاریجانی در جلسهای که دوشنبه ۸ تیر با مسئولان قوه قضائیه برگزار کرده بود، اعلام کرد که در پشت پرده تلاشهایی برای رفع حصر محصوران انجام میشود. رئیس قوه قضائیه در این جلسه گفته بود از این تلاشها بوی «فتنه» میشنود. او رسانههای طرفدار دولت را تهدید کرد که اگر این موضوع را پیگیری کنند، تحت پیگرد قضائی قرار میگیرند. او سپس به روحانی و طرفدارانش هشدار داده بود که «بساط [رفع حصر] را جمع کنند» و آنها را تهدید کرده بود که اگر به بحث رفع حصر ادامه دهند، قوه قضائیه «بساط آنها را جمع میکند.»
علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی اکنون در صدد پاسخگویی برآمده و به صادق لاریجانی نوشته است:
«رئیسجمهور طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی مسئول اجرای قانون اساسی است و وقتی اقدامی مانند حصر خانگی برخلاف اصول ۳۲ تا ۳۷ قانون اساسی است، وظیفه دارد که در دفاع از حقوق شهروندی ملت اقدام کند، خصوصاً که شعارهای مردم در انتخابات اخیر نشان داد که این موضوع خواست اکثریت ملت ایران است. این، ادبیات مناسبی نیست که به رئیسجمهوری که مسئول اجرای قانون اساسی است و حدود ۲۴ میلیون رأی داشته ـ و اگر از ادامه رأیگیری جلوگیری نمیکردند شاید ۲۶ میلیون رأی داشت ـ بگویید شما چهکارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟ از شما سؤال میکنم شما که کارهای هستید، برای حل این موضوع چه اقدامی کردهاید؟»
حسن روحانی در نخستین نشست خبریاش بعد از پیروزی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران رفع حصر از محصوران را به حقوق شهروندی ربط داده و وعده داده بود که از حقوق شهروندی محصوران دفاع کند.
صادق لاریجانی در جلسهاش با مسئولان قوه قضائیه گفته بود حصر میر حسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از مصوبات شورای عالی امنیت ملی، عالیترین نهاد امنیت کشور است و لذا نمیتوان در آن تجدید نظر کرد.
مطهری در پاسخ نوشته است:
«این نهاد زمانی که کشور در حال آشوب بود، اضطراراً این حق را داشته است که به صورت موقت چند ماهه تا زمان برقراری آرامش حکم به حصر خانگی بدهد، اما بحث درباره ادامه آن است. آیا شورای عالی امنیت ملی پس از آرامش جامعه و رفع خطر میتوانسته حکم به مجازات ادامه حصر بدهد، یعنی کار قوه قضائیه را انجام بدهد؟ آنهم بدون هرگونه محاکمهای و شنیدن دفاعیات آنها و پرداختن به پرونده سایر طرفهای فتنه سال ۸۸ ؟»
صادق لاریجانی همچنین گفته بود که حتی اگر محصوران رفع حصر شوند، آنها را باید محاکمه کرد و در این صورت مجازات سنگینتری در انتظارشان است.
مطهری پاسخ داده:
«در واقع میفرمایید قوه قضائیه پس از مجازات ۷ سال حصر خانگیِ بدتر از حبس، تازه آن متهم را محاکمه میکند تا ببیند مجازات او چیست. مستدعی است این حرف را تکرار نفرمایید که موجب وهن نظام جمهوری اسلامی است.»
میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، رهبران اعتراضها به انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکان او از آنان به عنوان «سران فتنه» نام میبرند، از بهمن ۸۹ بدون محاکمه در حصر خانگی به سر میبرند.
در ماههای گذشته مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، محمد خاتمی، رییس جمهوری اسبق، و علی مطهری، نماینده تهران در مجلس، خواستار رفع حصر این سه نفر شدهاند.
خبرگزاری فارس: بانک مرکزی از اسکناس جدید ۱۰ هزار ریالی که به رنگ سبز و با طراحی جدید تولید شده است، رونمایی کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی بانک مرکزی تاریخ مدیون تاریخسازانی است که منادی راه حق و عدالتطلبی بودند. بزرگ مردان میروند اما نام آنان زنده و مسیرشان جاویدان است. امام خمینی (ره) یک حقیقت همیشه زنده و راه او، راه حق است.
همانگونه که مقام معظم رهبری فرموده اند، «امام خمینی زنده است، تا امید زنده است و تا حرکت و نشاط هست و تا جهاد و مبارزه هست.» او مصداق این بیت لسان الغیب است که «هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق؛ ثبت است بر جریده عالم دوام ما».
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن سالروز رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، توزیع اسکناس ۱۰ هزار ریالی جدید را از نیمه خرداد ماه آغاز میکند.
به گزارش صبحانه، معصومه آقا پور علیشاهی در گفتگو با تسنیم، با بیان اینکه در شرایط فعلی مطرح کردن مباحثی مانند ادغام بانکهای دولتی به هیچ عنوان برای سیستم بانکی راه گشا نیست، گفت: امروز بانکها در لبه پرتگاه قرار دارند و به کار گیری روشهایی مانند ادغام که متکی بر تغییر ساختار بانکهاست نمیتواند در کوتاه مدت به عنوان علاجی برای مشکلات پیچیده ساختار بانکی کشور تلقی شود. امروز بانکهای خصوصی به دلیل اینکه برخی از این بانکها بیش از سرمایه شان، اعتبار پرداخت کرده اند و از مطالبات مشکوک الوصول بالایی برخوردارند به لحاظ کارشناسی آمادگی لازم برای ادغام ندارند.
احتمال بروز مشکلات دومینو وار در 10 ماه آینده
به گفته علیشاهی امروز بدهی چند ده هزار میلیاردی دولت به بانکها، بالا بودن میزان مطالبات مشکوک الوصول، مساله داراییهای ثابت، مصادره اموال مشتریان و معضل داراییهای سمی از مهمترین مشکلات سیستم بانکی کشور است، که در صورت عدم رسیدگی به آنها در 10 ماه آینده احتمال بروز مشکلات دومینو وار برای تعداد دیگری از بانکها قابل تصور است.
این عضو کمیسیون اقتصادی تاکید کرد، هر چند با پیش بینیهای که برای از اقتصاد ایران در سال 2017 صورت گرفته به نظر میرسد که درصد بزرگی از مشکلات اقتصادی به ویژه در بخش بانک با افزایش منابع در اختیار دولت کاهش یابد. حرکت به سمت افزایش سهم درآمد دولت از صادرات مواد غیر نفتی، افزایش درآمد نفتی، افزایش سرمایه گذاری در کشورهای همسایه از جمله موضوعاتی است که منجر به افزایش درامد دولت در سالهای آتی خواهد شد و از این مسیر منابع در اختیار دولت برای سرمایه گذاری داخلی، درجهت رشد اقتصادی افزایش چشم گیر خواهد داشت.
سرعت گردش منابع مالی در کشور پایین است
وی ادامه داد، درحال حاضر سرعت گردش منابع مالی در کشور در حدود 18 ماه است، این در حالی است که حالت معمول این زمان حدودا 10 ماه تا یکسال ماه میباشد، این موضوع نشان میدهد سرعت گردش نقدینگی در کشور بسیار پایین بوده و همین موضوع سرمایه گذاری در بخشهای مختلف را با چالش رو به رو کرده است.
"در یک رابطهی روشنفکری با مردی آشنا شدم که فکر میکردم مثل خودم فکر میکند. از اوایل ازدواج بهانهگیریها شروع شد. چرا با دوستانت دست میدهی. چرا مردان موقع صحبت کردن تو را مخاطب قرار میدهند".
روایت از تهران
"چندین بار تصمیم گرفتم از او شکایت کنم یا به پزشکی قانونی بروم که بدنم را که دچار کبودی و کوفتگی بود، نشان دهم. آنقدر سرم را به دیوار کوبیده و موهایم را کشیده که همیشه سردرد دارم. ولی آبروی دخترانم همیشه دلیل انکار من بوده است".
روایت از کرج، زن مهاجر افغانستانی
"وقتی مهمان میآید و یا مهمانی میروند تمام جزئیات رفتار را زیر نظر داشت و راجع به جزئیات حرفهای زن، دعوا به راه میانداخت. اگر زن ساکت بود میگفت چرا ساکت بودی، اگر میخندید میگفت زیادی خندیدی. در تمام موارد و این سالهای ازدواج که به ۱۵ سال میرسد، همیشه و همهجا، اعتماد به نفس را در زن کشته است و همیشه هوش و ذکاوت خود را به رخ میکشد و از علم و دانش خود حرف میزند".
روایت از رشت
سرپرست اورژانس کشور گفت: حادثه انفجار در پارکینگ هایپر مارکت شیراز ۳۷مصدوم برجای گذاشت.
به گزارش ایلنا، حسین کولیوند با اعلام این مطلب گفت: ساعت ۱۲:۴۵ دقیقه انفجار به اورژانس اطلاع داده شد، بلافاصله ۱۰ دستگاه آمبولانس و یک دستگاه اتوبوس آمبولانس به محل حادثه اعزام شد.
وی افزود: تعداد ۲۱مصدوم به صورت سرپایی در محل حادثه درمان شدند وتعداد ۱۶ مصدوم به بیمارستان های شهید فقیهی و شهید رجایی اعزام شدند.
به گفه سرپرست اورژانس کشور خوشبختانه حال عمومی مصدومان مناسب است.
***
ایسنا ـ یک فروشگاه بزرگ در شهر شیراز بر اثر انفجار، دچار آتشسوزی شد.
امسال نیزاجلاس سالانه "سازمان جهانی کار" مثل همیشه درهفته دوم ماه ژوئن ۲۰۱۷ در ژنو برگزار می شود و مثل هرسال، دار و دسته ی وابسته به رژیم به نام "نمایندگان کارگران ایران" به ژنو فرستاده میشوند تا از رژیم سرمایه داری و ضد کارگری جمهوری اسلامی دفاع کنند. در جایی که تشکل های مستقل کارگری در ایران ممنوع است، تشکل هایی نظیر "سندیکای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه " و ... غیر قانونی اعلام می شوند و مسئولین آنها تحت تعقیب قرار گرفته و به زندان محکوم می شوند، و هرگونه فعالیتی برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری، سرکوب می شود، مزدورانی را به عنوان "نمایندگان" کارگران ایران به این گونه مجامع بین المللی فرستادن، توهین آشکاری به طبقۀ کارگر ایران است. مبارزه کارگران در دفاع از حق تشکل و اعتصاب که از حقوق پایه ای است، توسط این رژیم سرکوب و پایمال می شود.
ما فعالین جنبش کارگری در خارج کشور، بدون داشتن هیچ توهمی نسبت به "سه جانبه گرائی" ، به منظور رساندن صدای اعتراض فعالان کارگری ایران و در دفاع از حقوق مسلم آنان، که توسط جمهوری اسلامی تماماً پایمال می شود، درحالی که خود امضا کننده برخی از مقاوله نامه های این سازمان جهانی در التزام به همین حقوق می باشد، همچون هر سال آکسیونی در مقابل ساختمان این سازمان در ژنو برگزار می کنیم و از همه ایرانیان آزادیخواه و مدافع جنبش کارگری میخواهیم تا در این حرکت اعتراضی متحدا در حمایت از کارگران ایران همراه شویم.
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی اعلام کرد: مردی که با شلیک سلاح کمری دو نفر را مجروح کرده بود، با همان سلاح خودکشی کرد.
به گزارش ایرنا؛ سرهنگ علی اسمعیل پور گفت: ساعت ۱۳:۵۶ ظهر روزگذشته مردی ۵۵ ساله در خیابان منجم تبریز با یک قبضه سلاح کمری به دو نفر مرد هم سن وسال خود تیراندازی کرد.
وی افزود: ضارب پس از مجروح کردن دو نفر دیگر بلافاصله با همان سلاح به سر خود تیراندازی کرد و در دم جان سپرد.
وی ادامه داد: هر دو مجروح این حادثه به بیمارستان انتقال یافتند و تحت مراقبت پزشکی قرار گرفتند.
وی گفت: با توجه به فوت ضارب علت اصلی حادثه در دست بررسی است و به محض مشخص شدن موضوع مراتب اعلام خواهد شد.
سرهنگ اسمعیل پور افزود: برابر اعلام یکی از مجروحان علت درگیری اختلاف ملکی طرفین در رابطه با چند مغازه در گاراژ منجم بوده است.
دویچه وله - سیا مامور جدیدی برای ایران برگزیده است. مایکل دآندرا کسی است که از جمله نظارت بر عملیات یافتن و کشتن اسامه بنلادن را برعهده داشت. کارشناسان انتخاب "آیتالله مایک" را نشانه عزم جزم ترامپ در مقابله با ایران میدانند.
نیروهای امنیتی آمریکا او را به نام "آیتالله مایک" یا "شاهزاده سیاه" میشناسند. نام واقعیاش مایکل دآندرا است. ظاهرا قرار نبوده که نام این شخص فاش شود. روزنامه امریکایی "نیویورک تایمز" که خبر انتصاب این مامور جدید سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) را منتشر کرده، مدعی شده انتشار نام او بلامانع بوده، چون هویت این فرد با همین نام در ارتباط دیگری رسانهای شده است.
"آیتالله مایک" کیست؟
مایکل دآندرا را در ارتباط با دو عملیات میشناسند: او به عنوان افسر سازمان سیا هم بر عملیات شکار اسامه بن لادن نظارت داشت و هم مجموعه عملیات پهپادی آمریکا را هدایت کرد که در جریان آن بنا بر نوشته نیویورک تایمز، هزاران جهادگرای مسلمان و صدها نفر از افراد غیرنظامی کشته شدند.
حالا رسما وظیفه هدایت آنچه در سازمان سیا به "عملیات ایران" معروف است بر عهده او گذاشته شده است. نیویورک تایمز انتخاب دآندرا از سوی دولت ترامپ را نشانه آشکار دنبال کردن سیاستی تند در قبال ایران میداند. سازمان سیا در اقدام جداگانهای اخیر رئیس جدیدی برای بخش مبارزه با تروریسم این سازمان معرفی کرده است. فردی که گویا خواستار در پیش گرفتن سیاستی قاطعتر در مقابله با تروریستها است.
فروزنده اربابی یکی از گویندگان نامدار رادیو ایران در سالهای پیش از انقلاب امروز در سن ۸۳ سالگی در تهران درگذشت. گویندگی برنامه گلها یکی از ماندگارترین کارهای خانم اربابی در پیش از انقلاب بود.
نویسنده: پل مک لوری
منبع: فارین پالیسی / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی
حمله هوایی ایالات متحده علیه جنگجویان تحت پیشتیبانی ایران در جنوب سوریه که هفته گذشته رخ داد نمایانگر فازی تازه و خشن از زد و خورد است که می تواند منجر به آغاز یک رویارویی گسترده تر میان ایران و ایالات متحده و متحدان آن ها در میدان نبرد شود.
تا همین هفته پیش ایالات متحده و ایران موفق شده بودند نبردی مشخص در سوریه و عراق را هدایت کنند، کشورهایی که هر کدام صدها مشاور نظامی در آنجا دارند و با نیروهای نظامی همکاری می کنند. در عراق آن ها دشمنی مشترک به نام داعش دارند. در سوریه دو طرف جنگ های متفاوتی دارند: نیروی هوایی ایالات متحده و نیروهای عملیات ویژه سعی می کنند شبه نظامیان داعش را عقب برانند حال آنکه ایران در جنگ داخلی چند جانبه در سوریه از رژیم اسد علیه نیروهای اپوزیسیون حمایت می کند.
اما در حالی که قلمروی داعش روبه زوال است، منافع ایالات متحده و ایران به طور فزاینده ای رو به تضاد نهاده است، چرا که شرکای محلی آن بر سر در دست گیری زمینی کلیدی در امتداد مرز سوریه و عراق در حال رقابت هستند.
18 مه جنگنده های اف - 16 ایالات متحده کاروانی از رزمندگان شیعه که توسط ایران مسلح شده بودند و به هشدارهای ایالات متحده برای فاصله گرفتن از پایگاه الطنف، نزدیک مرز عراق و اردن بی توجه مانده بودند یورش بردند. این پایگاه برای آموزش شبه نظامیان برای حمله به داعش در اختیار ایالات متحده و بریتانیا است. این نخستین بار است که نیروهای ایالات متحده متحدان ایران در سوریه را مورد هدف قرار می دهند. شبه نظامیان متحد ایران چند روز بعد به همان منطقه بازگشتند اما آنچنان که پنتاگون روز سه شنبه اعلام کرد جنگنده های آمریکایی با پرواز بر فراز آن ها دیوار صوتی را می شکنند و آن ها را وادار به عقب نشینی می کنند.
ایسنا - مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی گفت: وضعیت دریاچه ارومیه فعلا نگران کننده نیست .
فرهاد سرخوش در خصوص آخرین وضعیت دریاچه ارومیه افزود: تراز امروز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۹۳است که نسبت به سال گذشته شاهد کاهش تراز هستیم اما این وضعیت نگران کننده نیست .
وی با بیان اینکه سطح تراز دریاچه ارومیه نسبت به مهر ماه ۹۴ تقریبا ۸۵ سانتی متر افزایش تراز داشته است ادامه داد: با توجه به کاهش ۲۰ درصدی بارش ها نسبت به سال گذشته امسال شاهد کاهش تراز هستیم اما طبق برنامه ۱۰ ساله احیای پیش میرویم و با تامین به موقع منابع مالی احیای کامل دریاچه ارومیه را شاهد خواهیم بود .
ایسنا ـ چهره دولت هنوز چهرهای مردانه است. زنان با اینکه نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، هنوز به اندازه مردان در اداره کشور فعال نیستند. در سالهای اخیر اصرار فعالان حقوق زنان بر حضور وزرای زن در کابینه در آستانه هر انتخاباتی بالا گرفته و بعد با تکمیل کابینه فراموش شده است؛ بدون در نظر گرفتن اینکه دولت تنها هیات دولت نیست و مشارکت تنها وزارت نیست.
در سالهای اخیر آنچه کمتر دیده شده، صعود زنان به مدیریتهای میانی وزارتخانهها و ارتقای جایگاه آنها در ادارههاست؛ نشانی از حرکت آرام زنان به سمت سقف شیشهای بر سر راه افزایش مشارکت در قدرت که از نظر بسیاری از فعالان حقوق زنان، زمینهساز تبعیض در توزیع پستهای مدیریت کلان کشور است.
در دولت یازدهم علاوه بر حضور معصومه ابتکار در راس سازمان حفاظت محیط زیست که قبلا هم سابقه داشت، یک معاون حقوقی زن هم حضور داشت که برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رخ داده است. همینطور روسای سازمان میراث فرهنگی و سازمان ملی استاندارد با حکم رییسجمهور از میان زنان انتخاب شدهاند. در کنار آنها شهیندخت مولاوردی معاون امور زنان ریاست جمهوری و مشاور عالی رییسجمهور از جمله چهرههای مورد توجه در دولت یازدهم بوده است که تلاش میکند تا حد ممکن صدای نیمی از جمعیت عمدتا خاموش کشور باشد.
فروزنده اربابی یکی از گویندگان نامدار رادیو ایران در سالهای پیش از انقلاب امروز در سن ۸۳ سالگی در تهران درگذشت. گویندگی برنامه گلها یکی از ماندگارترین کارهای خانم اربابی در پیش از انقلاب بود.
رییس کل دادگستری استان تهران از احضار برخی مدیران کانالهای تلگرامی به دادسرا خبر داد.
به گزارش ایلنا، غلامحسین اسماعیلی اظهار کرد: این مدیران برای برخی تخلفات انتخاباتی به دادسرا احضار شدهاند.
او گفت: تاکنون درباره تخلفات انتخاباتی ۱۵۰ فقره پرونده در تهران و شهرستانهای استان تهران تشکیل شده است که در دست رسیدگی قرار دارد.
ارجاع پرونده تعاونی اعتباری ثامن الحجج به دادگاه
رییس کل دادگستری استان تهران از رفع نقص پرونده ۱۲ هزار میلیارد تومانی تعاونی اعتباری ثامن الحجج و ارجاع آن به دادگاه خبر داد.
اسماعیلی که با خبرگزاری صداو سیما گفتوگو میکرد، افزود: با توجه به این که پرونده تعاونی ثامن الحجج با نواقصی همراه بود به دادسرا برگشت و در حال حاضر با رفع نقص، مجددا برای رسیدگی به دادگاه ارجاع شده است.
او گفت: درحال حاضر بخشی از سپرده ها با تعیین بانک عامل، پرداخت شده است که پیگیری ها برای ادامه پرداخت سپرده ها ادامه دارد.
اسماعیلی با بیان این که باید بخشی از سپرده ها با فروش اموال تعاونی پرداخت شود، تصریح کرد: در حال حاضر اموال این تعاونی اعتباری به دستور مقام قضایی توقیف شده است تا پس از تعیین قیمت و فروش توسط بانک عامل، سپرده های مردم پرداخت شود.
در هفتهای که گذشت صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در واکنش به وعده ضمنی حسن روحانی مبنی بر رفع حصر از آقایان موسوی و کروبی گفت "شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟" این تنها حمله از سوی شخصیتهای انتصابی نظام و سیاستمداران اصولگرا به شخص حسن روحانی نیست. در مدت کوتاهی که از انتخابات ریاست جمهوری گذشته، هر دو طرف همچنان به حملات لفظی علیه یکدیگر ادامه دادهاند. این کشمکشها تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا حسن روحانی در دور دوم ریاست جمهوری خود، چهار سال پر تنش و پر اصطکاک در پیش خواهد داشت؟ یا کدورتهای دوره انتخابات به تدریج رنگ میبازد و رئیس جمهوری در اجرای وعده هایش از همکاری نهادهای قدرتمند غیر انتخابی نظام، بهره مند خواهد شد؟ مهمانان برنامه: امید منتظری، روزنامه نگار، آیدا قجر، روزنامه نگار، مصطفی خسروی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، روزبه میرابراهیمی، روزنامه نگار.
اکبر گنجی - خبرنامه گویا
دروغگویی یکی از ویژگی های رهبران سیاسی است. در آمریکا به دلیل وجود آزادی، رسانه های معتبر بارها دروغ گویی های بسیار دونالد ترامپ را گزارش کرده و می کنند( به عنوان مثال به مقاله های نیویورک تایمز، پولیتیکو ، واشنگتن پست ، مدیا مترز، سی ان ان و نیویورک تایمز بنگرید). منتهی خامنه ای تأکید کرده است که اگر ولی فقیه حتی یک گناه مرتکب شود، خود به خود از رهبری ساقط است و نیازی به عزل او توسط مجلس خبرگان رهبری هم وجود ندارد.
برای روشن شدن محل نزاع، باید تأکید کنیم که هر مدعای کاذبی دروغ به شمار نمی رود. فردی که با علم پزشکی آشنا نیست و از سر ناآگاهی بیماری فردی را مثلا افسردگی تشخیص می دهد، گرچه مدعایش کاذب است، اما دروغ نگفته است. بسیاری از پزشکان متخصص هم در تشخیص نوع بیماری مرتکب خطا و اشتباه می شوند و حتی ممکن است براساس همین تشخیص کاذب صدماتی بر بیماران وارد آورند.
دروغ هم مدعای کاذب است. اما دروغگو آگاهانه مدعای کاذبی را به قصد فریب دیگران مطرح می سازد. وقتی قصد فریب به مدعای کاذب اضافه شد، با دروغگویی مواجه هستیم.
دروغگویی درباره یونسکو
خامنه ای در کوران رقابت های انتخابات ریاست جمهوری فرصت را مناسب دید تا حمله شدیدی به حسن روحانی کرده و از این طریق از رقیب او- ابراهیم رئیسی- حمایت به عمل آورد. او در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ گفت :
"این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، این ها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار این ها بدهد و تسلیم این ها بشود. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بینالمللیای - که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که برای کشورهای مختلف، برای ملّتهای گوناگون، با تمدّنهای مختلف، با سوابق تاریخی و فرهنگی گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید این جوری عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگر چنانچه با اصل کار شما نمی توانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهوری اسلامی خودش ممشیٰ دارد، خطّ و ربط دارد، ما سندهای بالا دستی داریم، ما می دانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چه کار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. این که ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بی سروصدا اجرائی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست؛ ما اعلام هم کردهایم به دستگاههای مسئول. بنده از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم گله مند هستم؛ آنها باید مراقبت می کردند، نباید اجازه می دادند این کار تا این جا پیش بیاید که ناچار بشویم ما جلوی آن را بگیریم و ما وارد قضیّه بشویم. اینجا جمهوری اسلامی است؛ اینجا، مبنا اسلام است، مبنا قرآن است؛ اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوبِ ویرانگرِ فاسدِ غربی بتواند در اینجا این جور اِعمال نفوذ کند. البتّه متأسّفانه اِعمال نفوذ دارند می کنند و از طُرق مختلف وارد می شوند امّا [این که] این جور به طور رسمی سند به ما بدهند که "تا پانزده سال دیگر باید شما این جوری بکنید، این جوری بکنید"، ما هم بگوییم بله ، معنی ندارد این کار".
وقتی خامنه ای از نفوذ قدرت های بزرگ بر یونسکو(سازمان علمی آموزشی فرهنگی ملل متحد) سخن می گوید، در درجه اول منظورش دولت های آمریکا و اسرائیل است. برای این که او همیشه تأکید کرده که آمریکا در رأس استکبار جهانی قرار دارد و دولت آمریکا هم در چنگال اسرائیل و صهیونیسم اسیر است. در درجه دوم هم منظور دولت های اروپایی- خصوصاً "انگلیس خبیث" به تعبیر او- است.
آیا یونسکو تحت نفوذ آمریکا و اسرائیل و انگلیس قرار دارد؟ خامنه ای می داند که این ادعا کاذب است و با این همه آن را مطرح می سازد. شواهد و قرائن تاریخی روابط آمریکا و اسرائیل با یونسکو، نه تنها نشان می دهد که مدعای خامنه ای کاذب است، بلکه با توجه به اطلاع او از این تاریخ، دروغگویی او قابل انکار نیست.
دکتر مسعود شيری یکی از هزاران جاودانههایی است که ناشناخته ماند و قدرش چنانکه باید و شاید دانسته نشد. او در سال ۱۳۶۱ در بيمارستان اميراعلم تهران دستگير شد و در اوین به زیر شکنجه رفت. در سال ۱۳۶۲ به زندان گوهردشت منتقل شد و در بهداری زندان مشغول مداوای زندانیان شد.
یک بار در بهداری زندان گوهردشت او را دیدم. در سلول انفرادی شمارهی ۳۲ سالن ۹ گوهردشت زندانی بودم و از آنجایی که لاجوردی شخصاً از من بازجویی کرده بود، نگهبانها حساسیت زایدالوصف بیموردی به من داشتند.
تمام مدت معاینه، پاسدار بندمان بالای سرم بود، و امکان گفتگو با دکتر شیری فراهم نشد. هم دکتر شیری و هم من، از واکنش نگهبان، متوجه «سلامت» یکدیگر شدیم. برای کسی که تجربه داشت، مشخص بود که اگر یکی از ما دو نفر مورد اعتمادشان بودیم، تنهایمان میگذاشتند.
دکتر مسعود شیری و یکی از هم دانشکدهایهایش مرحوم دکتر حبیب اعلمی
در بهداری زندان گوهردشت زینالعابدین فراهانی یکی از توابان اوین که در جوخهی اعدام شرکت کرده و تیرخلاص زده بود هم به عنوان «اپتومتریست» حضور داشت و البته مورد نفرت زندانیانی بود که او را میشناختند. زندانیان برای معاینهی چشم بدون حضور نگهبان نزد او برده میشدند، چون وظیفهاش را از پاسداران بهتر انجام میداد.
وقتی دکتر شیری فشارخونم را میگرفت، توی چشمهایم نگاه کرد و در حالی که پمپ را فشار میداد، لبخندی که سرشار از مهر و همدردی بود زد؛ انگار خستگی بازجوییها از تنم بیرون رفت. فکر میکردم کسی هست که با نگاهش مرا میفهمد. با لبخندی پاسخاش دادم. این بار بازویم را فشار داد و برقی از چشمانش گذشت. نبضام را که گرفت دوباره دستم را فشار داد، فقط توانستم نگاهش کنم. بیآنکه بتوانم کلامی جز مشکلات جسمیام با او در میان بگذارم. دلم نمیخواست اتاقش را ترک کنم. نمیتوانم توصیف کنم چقدر دلم میخواست با او گفتگو کنم.
بعد از مدتها به جز نگهبان و پاسدار و شکنجهگر و مسئول زندان و ... او تنها «انسانی» بود که دیده بودم. همان جا بود که متوجه شدم صدایم برای خودم ناآشناست. به خاطر تنهایی، مدتها صحبت نکرده بودم و به همین دلیل صدایم تغییر کرده بود. از این که آهسته صحبت میکردم متوجه شد، سرش را با تأسف تکان داد و گفت طبیعی است.
به سلولم که برگشتم مدتها به او فکر میکردم. بار بعد که به بهداری برده شدم، دکتر محمدی مرا معاینه کرد و نسخه نوشت. هرچه از زیر چشمبند، چشمانداختم او را ندیدم. صدایش را هم نشنیدم. در همین اثنی یک پاسدار که جنب و جوش مرا دیده بود، چنان سیلیای به گوشم زد که برق از چشمانم پرید. بعدها وقتی در قزلحصار شنیدم که دکتر شیری به خاطر لو رفتن «تشکیلات» زندان اعدام شده است، افسوسم برای آن که نتوانسته بودم با او صحبت کنم دوچندان شد.
خیلی دلم میخواست بدانم چه بر سرش آمده است. میدانستم تشکیلاتی در کار نبوده است و نمیتوانست باشد. حتی در بندهای عمومی هم «تشکیلات» به آن عنوان وجود نداشت، چه برسد در بهداری زندان گوهردشت که به جز چند نفر که یکیشان تواب فعالی بود، کسی در آنجا نبود.
هنگام تحقیق در مورد «واحد مسکونی»، یکی از مخوفترین شکنجهگاههای زندان قزلحصار که ویژه زنان مجاهد بود، یکی از دوستانم که شکنجهها و آزار و اذیتهای طاقتفرسای ۱۴ ماههی «واحد مسکونی» را متحمل شد خاطرهای را برایم تعریف کرد که بلافاصله مرا به یاد دکتر مسعود شیری انداخت.
«م - الف» که رابطهی نزدیکی با شکر محمدزاده یکی دیگر از ساکنان واحد مسکونی داشت برایم تعریف کرد:
«بعد از تحمل آن همه فشار، در آخرین روزهای واحد مسکونی در موقعیتی که پیش آمده بود، شکر بعد از آن که خیالش راحت شد من حرفی راجع به موضوع ارتباطمان با دکترها نزدهام، به من گفت: میترسم مبادا عفت خلیلی حرفی در این مورد زده و برای آنها تولید دردسرکند.»
دکتر مسعود شیری یکی از «دکترها» بود. زندانیان واحد مسکونی قبل از انتقال به قزلحصار در گوهردشت به هنگام رفتن به بهداری با آنها ارتباط میگرفتند و به رد و بدل کردن چند خبر ساده میپرداختند یا حداکثر «دکترها» محبتی در حق آنان میکردند. موضوع بسیار ساده و پیشپا افتاده بود. چه بسا در بازجوییها همین مسئله ساده از پرده بیرون افتاده بود و به خاطر آن دکتر شیری زیر فشار رفته بود.
عفت خلیلی یکی از هواداران مجاهدین بود که برادرش علی در سال ۱۳۶۳ و خواهرش طیبه در سال ۶۱ اعدام شدند. او در زیر فشار شکست و به یکی از توابهای فعال زندان قزلحصار و اوین تبدیل شد. او میتوانست داستان را پیچو تاب داده باشد اما برای یک بازجوی کارکشته، به خوبی مشخص بود که رابطهی یک زندانی محبوس در سلول انفرادی با یک پزشک بهداری زندان آن هم با حضور نگهبان و ... در چه حدی میتواند باشد.
حدس «شکر» که خود پرستار بود و در کشتار ۶۷ جاودانه شد درست بود، برای دکتر شیری «دردسر» درست شده بود. در قزلحصار که بودم شنیدم دکتر شیری اعدام شده است، اما تحقیقات بعدیام حاکی از آن بود که وی بعد از لو رفتن ارتباطاش با زنان زندانی، برای این که زیر شکنجه نام کسی را نبرد با باند كشی (تنسوكرپ) خودش را دار زد.
دکتر مسعود شیری در سال ١٣٣١ در اصفهان متولد شد و يك برادر و يك خواهر کوچکتر از خودش داشت. پدرش رانندهی تریلی بود و از زندگی متوسطی برخوردار بودند.
وی در سال ۱۳۵۰ در رشته داروسازی دانشگاه مشهد قبول شد و به تصدیق همدورهایهایش یکی از شريف ترين و محبوبترین دانشجويان دانشگاه مشهد بود. دکتر شیری در سال ۱۳۵۷ فارغالتحصیل شد و به خدمت سربازی رفت. دوران آموزشاش را در پادگان «صفر یک» نیروی زمینی ارتش در فرحآباد تهران گذراند.
یکی از دوستان همدورهایهایش برایم نوشت: حکایت ما و مسعود در میدان تیر شنید و شلیک با اسلحه ژ ۳ شنیدنی است. مسعود چون خيلی كوچك جثه و كم وزن بود با هر تيری كه می انداخت خودش يك طرف پرت میشد و گلوله هم يه جای ديگه میرفت و هيچكدوم به سيبل نمیخورد! بالاخره يكی از گلوله هایش خورد به وسط سيبل من كه پهلوش تيراندازي مي كردم! فرمانده ميدان كلی به من آفرين گفت. اما داستان به همینجا ختم نشد چرا که مسعود شروع كرد به كولی بازی كه اون گلولهی من بوده و من زدم به وسط سيبل! خلاصه همه ميدان مي خنديدند و خاطرهای شد برایمان.
مسعود در عین حال شوخطبعی و شوری که داشت خیلی حساس و دلنازک بود. روز «۱۷ شهریور» وقتی در پادگان صدای رگبار مسلسل را در «میدان ژاله» شنید، گوشهای میگریست.
در سال ۱۳۵۸ بر اساس مصوبهی دولت بازرگان به دوران خدمتاش پایان داده شد و در همان سال در رشتهی تخصصی علوم آزمایشگاهی دانشگاه تهران (کلینیکال پاتولوژی) قبول شد. پیش از آن که دستگیر شود، مدتها در منزلاش جلسهی تفسیر نهجالبلاغه داشت.
در زندان شنیده بودم که در دانشکدهی پزشکی مشهد تحصیل کرده است. مدتها دنبال کسی میگشتم که او را بشناسد و یا از دوران تحصیلاش با خبر باشد. خاطراتی که در خلال جستجوهایم از او شنیدم، نفرت من از جانیان را دوچندان کرد.
دکتر شیری که در شادابی و سرزندگی نمونه بود، به خاطر آن که در زیر فشار در مورد کسی اعتراف نکند، دردمندانه خودکشی کرد.
یکی از دانشجویان دانشکدهی پزشکی مشهد میگفت:
«یک کافه تریا بود که مسئولش کسی بود به نام حسین آقا. مسعود یک روزایی صبح زود میآمد دانشکده و میرفت به حسین آقا میگفت که امروز فقط چایی داریا! بعد میآمد تو حیاط دانشکده و وقتی همهی همکلاسیها جمع میشدند یک دفعه میگفت : امروز همه مهمان من هستید کافه تریا، هر کی هرچی خواست بخوره! بعد که همه میرفتیم کافه تریا تا سفارش بدیم، حسین آقا میگفت امروز فقط چایی داریم!»
یکی دیگر از دانشجویان دانشکده داروسازی مشهد برایم نوشت:
«در اوایل دههی پنجاه اگر کسی با هواپیما مسافرت میکرد معنیاش این بود که خیلی پولدار است! مسعود کلا˝ فکر کنم یک بار بلیط هواپیما خریده بود، و وقتی از پلههای دانشکده میرفت بالا از قصد، اون رو از جیبش انداخت بیرون که بالاخره یکی ورش داره و بیاد دنبالش بگرده. بعد خودشم قایم شده بود که همه جا برند دنبالش بگردند و همه بفهمند که مسعود شیری با هواپیما از مشهد میره اصفهان! هر وقت هم این خاطره داشت پاک میشد، همون بلیط رو یه جایی دوباره میانداخت!»
یکی از خانمهای همدورهی او در رشتهی داروسازی برایم تعریف کرد:
«در تظاهرات دانشجویان داروسازی وقتی میخواستند نوع دورهی تحصیلی را از دکترا به لیسانس و فوق لیسانس تغییر بدهند، قرار گذاشته بودیم با روپوش سفید به تظاهرات برویم. یک همکلاسی خانم دیگه داشتیم که خیلی چاق بود. مسعود هم رفته بود روپوش او رو از آزمایشگاه برداشته بود و اومده بود تو تظاهرات. مسعود با اون قد و قامت کوچولوش خیلی مسخره شده بود و روپوشش رو زمین کشیده میشد و ما میخندیدم!»
بیش از سه دههی از مرگ جانکاه دکتر مسعود شیری میگذرد، درست مثل یار دلبند ناشناسی که پشت در شعبه بازجویی، سیانور خورد و من تا آخرین خرخرهها، همراهیاش کردم، مثل دوست و رفیقم فیروز الوندی که خودش را نشسته از لولهی کوتاه سیفون توالت دار زد، مثل قاسم خلدی نازنین که دردمندانه در اوین خود را دار زد، مثل علی طاهرجویان که خودش را در گوهردشت به آتش کشید، مثل جلیل شهبازی که در خلال کشتار ۶۷ با شیشه شکماش را درید، مثل علی انصاریون که با خرده شیشه و حلبی و داروی نظافت، خودش را زجرکش کرد، مثل خیلیهای دیگه.
من همچنان به یاد آنها که به عشق «فردا» میزیستند، شعر زنده یاد نصیر نصیری را میخوانم که پس از کشتار ۶۷ در اوین سرود:
«اگر فردا را از من بگیرند
از من چه میماند
بر میخیزم
با تیزترین تیغ
بر برگ نازک دلم مینویسم: فردا »
ایرج مصداقی ۶ خرداد ۱۳۹۶
امشب حجتالاسلام سید محمد خاتمی، حجت الاسلام علیاکبر ناطقنوری، حجتالاسلام سید حسن خمینی و اسحاق جهانگیری در مهمانی افطار «حسن روحانی» حضور مییابند.
به گزارش ایلنا، کانال ستاد خبری روحانی از میهمانی پنج نفره سران اصلاحات و اعتدال در منزل روحانی خبر داد و نوشت: امشب حجتالاسلام سید محمد خاتمی، حجت الاسلام علیاکبر ناطقنوری، حجتالاسلام سید حسن خمینی و اسحاق جهانگیری در مهمانی افطار «حسن روحانی» حضور مییابند.
این افطاری پنجنفره، اولین نشست مشترک شخصیتها، پس از درگذشت آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی است.
بابکداد - خبرنامه گویا
رادیو فردا - شماری از کانالهای تلگرامی روز پنجشنبه ۱۱ خرداد ویدئوهایی را منتشر کردند که در آن شماری از مردم که خود را خانواده کشتهشدگان در سوریه مینامند به شدت به محمود احمدینژاد و هیات همراه او هنگام حضور بر مزار این کشتهشدگان اعتراض میکنند.
در دو ویدئویی که در این زمینه منتشر شده است، محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری پیشین ایران همراه با مرتضی تمدن، استاندار پیشین تهران، در گورستان بهشت زهرا، در احاطه افرادی قرار دارند که خود را خانواده کشتهشدگان در جنگ داخلی سوریه یا آنطور که در ایران «شهدای مدافع حرم» نامیدهمیشوند، معرفی میکنند.
این افراد که برای حضور بر سر آرامگاه اعضای کشتهشده خانواده خود در بهشت زهرا حضور یافتهاند به محمود احمدینژاد از بابت سرباز زدن او از فرمان آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، انتقاد میکنند و خواستار آن هستند تا او و هیات همراهش محل را ترک کنند.
در بخشهایی از این ویدئوها، انتقاد این افراد به عملکرد محمود احمدینژاد، با واکنش رئیسجمهوری پیشین ایران و مرتضی تمدن روبرو میشود. محمود احمدینژاد معترضان را به «اطلاع نداشتن» متهم کرده و میگوید: «چون اطلاع ندارید، به شما چیزی نمیگویم».
خانمی در یکی از این ویدئوها با اشاره به اینکه همسرش در جنگ سوریه کشته شده است خطاب به محمود احمدینژاد میگوید: «اینها رفتند تا شما و امثال شما خون به جگر آقا [آیتالله علی خامنهای] نکنید».
مرتضی تمدن، استاندار تهران در دولت پیشین، نیز در واکنش به منتقدان و معترضان محمود احمدینژاد که او را به اطاعت از فرامین رهبر جمهوری اسلامی ایران فرا میخوانند، خطاب به آنها میپرسد که «مگر شما قیم آقا هستید، که این طور حرف میزنید؟»
آقای تمدن خطاب به معترضان میگوید: «حواستان نیست، چه میگویید».
بی بی سی - متقاضیان ویزای آمریکا باید اطلاعات شبکههای اجتماعی خود را به وزارت خارجه آمریکا اعلام کنند. دولت آمریکا امروز (جمعه ۱۲ خرداد، دوم ژوئن) اجرای این طرح را تایید کرد.
از این پس کنسولگریهای آمریکا که روادید ورود به این کشور را صادر میکنند پرسشنامهای را در اختیار متقاضی میگذارند که در آن نام کاربری خود را در شبکههای اجتماعی در پنج سال گذشته اعلام کند.
علاوه بر این از متقاضی درخواست میشود که آدرس ایمیل، شمارههای تلفن و اطلاعات شخصی خود را تا پانزده سال پیش اعلام کند.
به گفته یکی از مقامات وزارت خارجه آمریکا، وقتی به دلیل "امنیت ملی" نیاز به بررسی "جدیتر" سوابق فرد باشد این اطلاعات از متقاضی خواسته میشود.
وزارت خارجه آمریکا تخمین زده که از حدود نیم درصد متقاضیان ویزای آمریکا خواسته خواهد شد این فرم را پر کنند.
منتقدان این تصمیم میگویند این کار باعث تحقیقات بیهوده و بیربط میشود و از فرد اطلاعات شخصی درخواست میشود که هیچ ارتباطی با امنیت ملی ندارد.
ارائه این اطلاعات اجباری نیست اما این پرسشنامه به متقاضی میگوید که "اگر تمام اطلاعات درخواستی را ارائه نکند ممکن است درخواست ویزایش رد شود."
اداره گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده آمریکا سال گذشته درخواست اطلاعات مربوط به شبکههای اجتماعی را ابتدا برای شهروندان کشورهایی مطرح کرد که برای سفر به آمریکا به ویزا نیاز ندارند و بعد این طرح را در ماه دسامبر سال ۲۰۱۶ به اجرا گذاشت.
پرسشنامه جدید شامل شهروندان کشورهایی که برای سفر به آمریکا ویزا نمیخواهند نخواهد شد.
بررسی فعالیت افراد در شبکه های اجتماعی به اقدامی رایج برای کارفرمایانی که قصد استخدام دارند بدل شده است هر چند که به تازگی دو ایالت مریلند و ایلینویز در خواست نام کاربری و گذرواژه شبکههای اجتماعی از متقاضیان استخدام را ممنوع کردند.
محمد توکلی - انصاف نیوز
هشدارهای اخیر رییس قوه قضاییه در خصوص تلاشهای پشت صحنه و اظهار نظرها در خصوص رفع حصر حاوی پرسشی بود که میتوان درباره این پرسش مطالبی را مطرح کرد، بر خلاف اصل سخنان که امکان نقد آنها مهیا نیست!
آقای آملی لاریجانی این پرسش را خطاب به روحانی مطرح کرده است که «شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟»، میتوان از زاویهای این سؤال قاضی القضات را پرسش جدی حامیان روحانی هم دانست که به واقع آقای رییس جمهور در این ماجرای حصر چه کارهاند و در کجای این ماجرا ایستادهاند؟
هنگامی که به نقش روحانی در ساختار سیاسی کشور نگاهی میاندازیم شاهد آن هستیم که حسن روحانی در بهمن ۸۹ که زمان آغاز حصر سران جریان معترض به انتخابات ۸۸ بوده است عضو شورای عالی امنیت ملی بوده و پس از سه سال هم با رأی مردم به عنوان رییس جمهور انتخاب شده و بنا بر قانون اساسی مسوولیت اجرای این میثاق ملی را بر عهده گرفته است و در جایگاه رییس شورای عالی امنیت ملی قرار دارد. شورایی فراقوهای که رییس قوه قضاییه هم یکی از اعضای آن شورا به ریاست رییس جمهور است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، سرمربی تیم ملی راگبی در حالی که شاید فکرش را نمیکرد به خاطر اعزام تیمملی روزی به زندان بیفتد دچار چنین مشکلی شده است.
علیرضا اعرابی سرمربی تیم ملی راگبی ایران که برای حضور این تیم در مسابقات غرب آسیا چکی برای خرید بلیت اعزام داده بود، به دلیل پاس نشدن آن راهی زندان شد.
این چک مربوط به سال 94 بوده و حالا بعد از گذشت 2 سال طلبکاران دست به کار شده و نسبت به آن اقدام کردند و در نهایت به دلیل عدم توانایی مالی اعرابی و از سوی دیگر کنار کشیدن انجمن راگبی از پرداخت این تعهد، او را روانه زندان اوین کردهاند.
شنیدهها حاکی از آن است که پیش از اعزام قرار بوده حامی مالی برای پرداخت هزینهها پیدا شود.
شرکت ساپکو که عنوان شده بود قرار است به عنوان حامی مالی تیم ملی راگبی این هزینه را تقبل کند، تنها به پرداخت جوایزی بسنده کرد و هزینه سفر ملیپوشان را متقبل نشد و برهمین اساس اعرابی برای جلوگیری از لغو شدن سفر به رقابتهای غرب آسیا و به امید اینکه پس از بازگشت هزینهها از سوی انجمن راگبی پرداخت شود چک شخصی خودش را پرداخت میکند.
مسعود اعرابی، برادر این مربی مدعی است در وزارت ورزش مدارکی وجود دارد که مشخص شده آنها هزینههای این اعزام را به انجمن راگبی دادهاند اما انجمن زیر بار آن نمیرود و مسئولان آن معتقدند اعرابی به خاطر چکی که به برادرش داده، بازداشت شده و انجمن خودش دسته چک دارد.
برادر سرمربی تیم ملی راگبی در اینباره اظهار داشت: برای اعزام تیم ملی، مجوز شورای برون مرزی وزارت ورزش وجود داشته و تیم ملی برای تفریح اعزام نشده است. کل هزینهها نزدیک 170 میلیون تومان بوده و چکی که برادرم به خاطر آن راهی زندان شده، نزدیک 8 میلیون تومان است. روز گذشته با من تماس گرفته شد و حتی شماره آژانسی که چک را به او پرداخت کرده بودیم، از من گرفتند. برادرم در زندان است و آنها همچنین به دنبال محکوم کردن من هم هستند.
وی افزود: ما در حال حاضر در وزارت ورزش هستیم تا تکلیف این موضوع مشخص شود. برای خارج شدن برادرم هم از زندان تنها باید بدهی طلبکاران پرداخت شود.
دیو کلارک، خبرنگار خبرگزاری فرانسه از این مقام پرسید وزیر خارجه آمریکا از چگونگی انتخابات و وضعیت دموکراسی در ایران انتقاد کرده، در حالی که در کنار مقامهای سعودی ایستاده بوده، از نظر وزارت خارجه آمریکا وضعیت دموکراسی در عربستان چگونه است؟
دویچه وله - بنایی که به "ورسای تهران" معروف بود قرار است از سوی مالک نیمهخصوصیاش به یک مجموعه مذهبی فرهنگی تبدیل شود. مالک این ملک موسسه خصوصی وابسته به "ستاد اجرایی فرمان امام" و زیر نظر رهبری است.
در انتهای شمالی بزرگراه جُردن در تهران کاخی قرار دارد که با الگوی یکی از کاخهای مجموعه ورسای به نام "پتی تریانو" ساخته شده است. صاحب اولیه و سازندهی این کاخ حبیبالله ثابت معروف به ثابت پاسال موسس اولین سازمان رادیو و تلویزیون ایران بود.
این کاخ پس از انقلاب از سوی "بنیاد شهید" مصادره و پس از مدتی به یک بانک خصوصی به نام "بانک آینده" فروخته شد. از آنجا که ظاهرا سازمان میراث فرهنگی به نامههای این بانک برای تغییر کاربری یا تخریب این ساختمان پاسخی نداده "بانک آینده" عطای این ملک را به لقایش بخشیده و آن را به یک موسسه نیمهخصوصی فروخته است. این موسسه زیرمجموعه "ستاد اجرایی فرمان امام" است که از مجموعههای تحت نظر رهبری است.
مالک کنونی این قصر طرحی برای تخریب آن که به ادعای او "ملکی بیهویت و متروکه" است دارد و میخواهد یک مجتمع بزرگ مذهبی فرهنگی به جای آن بنا کند.
این مجموعه شامل یک مسجد بزرگ، سالنهای ختم و برگزاری مراسم مذهبی، آشپزخانه بزرگ و رستوران و البته یک پارکینگ چندطبقه برای جلوگیری از ایجاد ترافیک در خیابانهای اطراف است.
مگان کلی گزارشگر ان بی سی نیوز (و خبرنگار پیشین فاکس نیوز)
شاه در زمان کندی به آمریکا سفر کرد، از مراکز تحقیقاتی ناسا و پایگاه های نظامی دیدار کرد و در کنگره آمریکا خطاب به نمایندگان در مورد منافع مشترک دو کشور و همچنین تاریخ ۲۵۰۰ ساله ایران سخن گفت. این روزها مصادف با یکصدمین زاد روز کندی است
یک مسئول حوزه سلامت کشور، به جزئیات مومیایی کردن بدن «عباس کیارستمی» پرداخت.
به گزارش تسنیم، 330 روز قبل و در روز 18 تیر سال 95 پیکر عباس کیارستمی پس از انتقال از فرانسه در ساعت 22 وارد محوطه ویژه فرودگاه امام شد، که در آن مراسم بدرقه و ادای احترام، مسئولان و هنرمندانی همچون حجت الله ایوبی، اصغر فرهادی، آتیلا پسیانی، همایون اسعدیان، رضا میرکریمی، شهاب حسینی و ... نیز حضور داشتند.
حال در هفته ای که گذشت علیرضا زالی - رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در نشست خبری خود در پاسخ به پرسشی درباره علت نهایی مرگ «عباس کیارستمی» با ارائه توضیحاتی عنوان کرد: علت اصلی مرگ این هنرمند ایرانی در فرانسه، خونریزی حاد تحت پرده مغزی به دلیل تزریق داروی هپارین با دوز بالا بود، به طوریکه روزانه 24 هزار واحد هپارین به وی تزریق شده است.
منبع: پولیتیکو - ترجمه: سایت شفقنا ، تهران
داده های یک پژوهش منحصربه فرد نشان می دهد که افکارعمومی آمریکا با بسیاری از استراتژی های رییس جمهور این کشور برای خاورمیانه مخالف هستند.
به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، درحالیکه رییس جمهور دونالد ترامپ تلاش می کند با یافتن یک راه حل صلح آمیز برای نزاع اسرائیل-فلسطین دوباره دیپلماسی را احیاء کند، افکارعمومی آمریکا در مورد رویکرد او به چنین راه حلی اتفاق نظر ندارند.
در یک نظرسنجی بزرگ که از سوی دانشگاه مریلند همزمان با سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه انجام شد، مشخص گردید مردم آمریکا حتی در مورد موضوعاتی همچون راه حل یک دولت یا دو دولت برای نزاع فلسطینی-اسرائیلی و یا اینکه ترامپ در دیپلماسی خاورمیانه خود بیطرف باشد یا خیر اختلاف نظر دارند. اگر یک راه حل دو دولت دیگر امکان پذیر نباشد، دو سوم آمریکایی ها یک اسرائیل دموکراتیک را ترجیح می دهند که در آن عرب ها و یهودی ها کاملا برابرند- حتی اگر این به معنی دست کشیدن اسرائیل از دولت یهودی باشد.
همانند بسیاری از موضوعات جاری امروز در آمریکا، شکاف حزبی عمیقی در مورد برخی از جنبه های نزاع اسرائیلی-فلسطینی در ایالات متحده وجود دارد. اکثریت جمهوریخواهان (۵۷ درصد) می خواهند ترامپ به سمت اسرائیل گرایش داشته باشد، در مقابل ۷۰ درصد دموکرات ها و مستقلین خواهان آن هستند که ترامپ بیطرف باشد. اما به طور قابل توجهی در صورت عدم امکان راه حل دو دولت، اکثریت جمهوریخواهان و دموکرات های آمریکا، وجود دموکراسی در اسرائیل را بر یهودیت آن ترجیح می دهند.
در میان دولت های عرب، آمریکایی ها بیشترین محبوبیت را در اردن (۶۴ درصد)، مصر (۵۵ درصد) و عربستان سعودی (۴۷ درصد) دارند. در مقایسه ۷۲ درصد از مردم آمریکا نسبت به اسرائیل رویکرد مثبتی دارند. از نظر ایشان عربستان سعودی (۳۵ درصد) متحد اصلی آمریکا در میان کشورهای عربی محسوب می شود و پس از آن اردن (۲۰ درصد) و مصر و امارات (هر کدام ۱۱ درصد) قرار دارند.
آمریکایی ها همچنان مبارزه با گروهک داعش را مساله اصلی آمریکا در خاورمیانه می دانند. در پاسخ به این سوال که دو مساله اصلی پیش روی آمریکا در خاورمیانه چیست، ۷۴ درصد مبارزه با داعش، ۴۸ درصد پایان دادن به جنگ سوریه، ۲۴ درصد دستیابی به صلح اسرائیلی-فلسطینی، ۲۳ درصد یافتن راهی برای ایجاد ائتلاف با ایران، ۱۸ درصد تامین امنیت قراردادهای مطلوب تجاری و تنها ۶ درصد پایان دادن به جنگ یمن را انتخاب کرده اند.
زیتون - غلامعلی حدادعادل، با انتقاد از برخی سخنان روحانی در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری گفت: «آیا این سخن خردمندانهای بود که بگویند مردم به کسی که ۳۸ سال حکم قتل و زندان امضا کرده رای نمیدهند.» این فعال سیاسی اصولگرا تاکید کرد که اتفاقا ابراهیم رییسی در همه عمر قضایی خود یک «حکم قتل» هم صادر نکرده است.
حداد عادل در مراسم ضیافت افطاری جامعه اسلامی مهندسین همچنین مدعی شد که «آمریکاییها و غربیها» از الگو شدن مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران هراس دارند.
به گفته او جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی، جمنا، از اول هم احتمال پیروزی رقیب را میداد. چرا که «توده مردم صبح که تلویزیون را باز میکند تا شب رییسجمهور را میبیند و تصویر او در ذهن آنها نقش میبندد.»
"شیخ حسن روحانی" پیروز انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری شده است. انتخاباتی که در چارچوب باید و نبایدهای عرفی بافت قدرت از ویژگی رقابتی برخوردار بود. اما آنچه می باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد پس لرزه های احتمالی پس از پیروزی اعتدالیون و اصلاحیون است. بازخوانی لرزه های روزهای انتخابات تا کنون می تواند به گمانه زنی در باب پس لرزه های احتمالی پسین انجامد.
اول: شورای نگهبان صحت انتخابات را دو هفته پس از برگزاری و اعلام نتیجه انتخابات از سوی وزارت کشور تأیید نموده است. این در حالی ست که در دوره های پیشین صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان بالفور با مهر تأیید ممهور می شد.
دوم: مشی "علی خامنه ای" در صدور پیام تبریک خطاب به پیروز انتخابات ریاست جمهوری درخور تأمل و واکاوی ست. سنت و سیره خامنه ای در این باب تبریک صریح و بی وقفه به پیروز انتخابات در فردای اعلام نتیجه انتخابات بوده است.
*پیام تبریک به "محمد خاتمی" در سوم خرداد ماه سال هفتاد و شش:
«به رئيس جمهور منتخب مردم، جناب حجة الاسلام آقاى حاج سيّد محمّد خاتمى، توفيق خدمتگزارى ملت عظيم الشأن ايران و تحمل اين امانت بزرگ را صميمانه تبريک مىگويم و ايشان را به وظيفه شكر و اهتمام و آمادگى متذكر مىگردم»
تبریک به خاتمی در نوزدهم خرداد ماه سال هشتاد:
«به رئيس جمهور محترم، توفيق دوباره خدمتگزارى به مردم و كشور عزيز را تبريک میگويم و ايشان را به وظيفه شكر الهى و قدردانى از ملت و اهتمام به وظائفى كه قانون اساسى بر عهده ايشان نهاده است و تلاش بى وقفه در راه رفع مشكلات كشور متذكر میگردم»
*پیام تبریک به "محمود احمدی نژاد" در چهارم تیرماه هشتاد و چهار:
«اينک با تبريک اين مسئوليت خطير به رئيس جمهور منتخب جناب آقای دكتر محمود احمدی نژاد، نكاتی را به ايشان و همه آحاد ملت عرض میكنم»
پیام تبریک به احمدی نژاد و مردم در بیست و سوم خردادماه سال هشتاد و هشت:
«چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهای محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريك آميز و بدگمانانه پرهيز كنند. رئيس جمهور منتخب و محترم، رئيس جمهور همه ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يكپارچه از او حمايت و به او كمک كنند»
وجه مشترک پیام های تبریک علی خامنه ای به رؤسای جمهور در تبریک دوره چهار ساله اول و دوم نهفته است. در اولین دوره انتخابات نام پیروز انتخابات ذکر شده اما در پیام تبریک به مناسبت پیروزی در دوره چهارساله دوم از ذکر نام پرهیز و بجای آن از عبارت رئیس جمهور منتخب استفاده شده است.
اما این سنت در مورد حسن روحانی با بدعت رویارو شده است. مقایسه پیام های تبریک رهبر رژیم در دو انتخابات یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری بدعت معنی داری را که با خود متحمل شده است را نمایان کرده و خواهد کرد.
*پیام تبریک در بیست و پنجم خرداد ماه سال نود و دو:
«خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی الله الاعظم روحی فداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجتالاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم»
اما در پیام تبریک موخه سی ام اردیبهشت ماه اخیر نه تنها نام حسن روحانی در متن پیام به چشم نخورده و نمی خورد بلکه، رهبری رژیم حتی حسن روحانی را با عنوان حقوقی رئیس جمهور منتخب هم یاد نکرده و مخاطب او فقط و فقط ملت ایران بوده اند و از زاویه نگاه رهبر جمهوری اسلامی حسن روحانی در قد و قامتی نبوده که رأس هرم قدرت او را در حد و اندازه ای دانسته و شناخته باشد که مخاطب قرار گیرد.
سوم: بافت قدرت بنا بر ماهیت خود دو رویکرد را میتواند در هر انتخابات در قبال سیاست داخلی و خارجی اتخاذ نماید. رویکرد اخم به خارج و سرکوب در داخل و یا رویکرد لبخند به خارج و سرکوب در داخل. وقایع دوران انتخابات و آنچه بر آن رفت تا شورای نگهبان پس از گذشت دو هفت از اتمام انتخابات صحت آن را تأیید نماید و همچنین امتناع رهبر جمهوری اسلامی از اعلام تبریک به حسن روحانی نشان از یک سر در گمی در بافت قدرت و رأس هرم رژیم دارد. گویی تقابل بینش در روش میان رهبر رژیم از یک سو و بدنه جناح اقتدارگرا و سپاه پاسداران به آرامی سر گشوده و می گشاید. علی خامنه ای با دید دیکتاتور مآبانه ای وسیع و عمیق، روش و منش سرکوب در داخل و لبخند در خارج را تضمین بقای رژیم و حفظ تمامیت بافت قدرت تلقی نموده و می نماید. اما در دیگر سو بدنه جناح اقتدارگرا و سپاه پاسداران که از آموزش و درک عمیقی برخوردار نبوده و نیستند سرکوب در داخل و اخم به خارج را پذیرفته و می پذیرند.
چهارم: سیاست سرکوب در داخل و لبخند به خارج که با حسن روحانی به پیش رفته و می رود تجربه ای مقبول برای رهبر رژیم بوده است. این تجربه اکنون نیز به کمک ولی امر آمده و سرکوب در داخل سهل تر انجام پذیرفته و می پذیرد. اکنون همچون دیروز اصلاح طلبان آبروی خود را در گرو حمایت از روحانی عرضه داشته اند. اما اصلاح طلبان در قبل کوتاهی های او و خلف وعده هایش مجبور به سکوت می باشند تا با وارونه نگاری آبرو و اعتبار خود را در جامعه حفظ نمایند. شیخ امنیتی در اولین سفرش به قم پس از پیروزی انتخاباتی در خدمت مراجع تقلید اقتدارگرا سر تعظیم و ارادت به زیر آورد اما از کنار بیت فقیه آزاد اندیشی به نام "شیخ یوسف صانعی" حتی عبور هم نکرد. این خود معنایی عمیق را با خود به همراه داشته و دارد. موج بازداشت فعالان ستاد حسن روحانی هم از سر گرفته شده است. تهدید های هر روزه "محسنی اژه ای" هم سرعت فزاینده ای به خود گرفته است.
دیگربان - جواد کریمی قدوسی٬ نماینده مجلس میگوید که قوه قضائیه میتواند رئیس جمهور را به خاطر درج تصاویر «مستهجن» در کتب درسی و بحث سند ۲۰۳۰ احضار کند.
کریمی قدوسی این مطلب را در رابطه با این ادعای محافظهکاران مبنی بر درج تصویر خالکوبی دیوید بکهام در کتاب درسی مقطع دبیرستان بیان کرده است.
وی گفته که «خانوادهها این کتاب و تصاویر را مشاهده کنند تا بدانند چه کسانی زمام امور اجرایی کشور را در دست دارند.»
این نماینده مجلس افزوده «مایه تاسف است که نظام آموزش و پروش با حمایت دولت و شخص آقای روحانی کارش به جایی برسد که تصاویری مستهجن که حتی در کتب درسی انگلیس و اروپا هم درج نمیشود را در کتب درسی فرزندان این ملت بگنجانند.»
وی اضافه کرده «عذر بد تر از گناه این است که بگویند این کار از دست ما در رفته که یک نوع خیانت است؛ این کار در راستای تعهدی است که در قالب سند ۲۰۳۰ به غرب دادهاند که آموزشهای جنسی باید ترویج شود.»
به گفته وی «قوه قضائیه طبق اصل۱۴۰قانون اساسی میتواند شخص رئیس جمهور و وزرا را در بحث جرمهای عادی احضار کند و مورد محاکمه قرار دهد.»
رئیس دفتر مقام معظم رهبری گفت: دموکراسیترین نظام در ایران مستقر است و قطعا چنین انتخاباتی و اظهار نظرهایی در کشورهای همجوار ما سراغ نداریم.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی پیش از ظهر امروز در جلسه شورای اداری استان آذربایجان شرقی که به مراسم تودیع و معارفه امامان جمعه پیشین و جدید تبریز اختصاص داشت، اظهار داشت: شما افتخار بزرگی دارید که مقام معظم رهبری ریشه در آذربایجان دارد و وقتی بعضا به زبان ترکی احوالپرسی میکنند مردم غوغایی به پا میکنند.
وی با اشاره به خاطره استقبال کم نظیر مردم تبریز و آذربایجان از حضور معظم له در تبریز، افزود: آن خاطره عزیز هنوز در ذهنمان باقی است و یادمان نمیرود در طول اقامت ایشان در تبریز وقتی برای حضور در برنامهها از مسیری قصد عبور داشتند، مردمی که متوجه عبور ایشان میشدند ساعتها سرپا میایستادند تا اظهار علاقه و ارادت کنند.
محمدی گلپایگانی با بیان اینکه خاطره عجیبی بود و این عشق الهی است که هیچ یک از رهبران دنیا چنین چیزی برایشان اتفاق نمیافتد، ابراز داشت: در گیلان جوانی با قیافه امروزی به ماشین ایشان بوسه میزد؛ این عشق، علاقه و صمیمیت در دنیا پیدا نمیشود و مردم در جاهای مختلف دنیا با بعضی از رهبران با گوجه فرنگی استقبال میکنند.
علی مطهری در نامهای به رئیس قوه قضاییه نوشت که رئیس جمهور رئیس عالیترین نهاد امنیتی کشور است و میتواند برای تغییر تصمیم حصر اقدام کند. این سخنان واکنشهای فراوانی به همراه داشت.
علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، در نامهای که روز پنجشنبه (۱۱ خرداد / اول ژوئن) منتشر شد، به گفتههای رئیس قوه قضاییه در مورد حصر واکنش نشان داد.
مطهری در نامه خود با انتقاد از اظهارات صادق آملی لاریجانی در مورد اختیارات رئیس جمهور در موضوع رفع حصر و با استناد به گفتهی او که حصر "تصمیم عالیترین نهاد امنیتی کشور" بوده است، نوشت: «رئیس جمهور رئیس عالیترین نهاد امنیتی کشور است و میتواند برای تغییر این تصمیم اقدام کند.»
رئیس قوه قضاییه ایران دوشنبه (۸ خرداد) در جمع مسئولان عالی قضایی ایران گفته بود: «کاندیدایی در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که ما آمدهایم حصر را بشکنیم. شما چه کارهاید که بخواهید حصر را بشکنید؟»
گفتهای که واکنشهای زیادی را به همراه داشت.
همکاری مهران مدیری و سازندگان برنامه دورهمی به پایان رسید.
به گزارش ایلنا، آخرین قسمت مجموعه دورهمی شامگاه پنجشنبه 11 خرداد ماه با اجرای مهران مدیری به پایان رسید و مهران مدیری از این مجموعه خداحافظی کرد.
احسان خواجه امیری با انتشار تصویری از خود و مهران مدیری در اینستاگرام خود این خبر را اعلام و تاکید کرد که آخرین قسمت برنامه دورهمی با حضور وی ضبط شده است.
مهران مدیری به زودی با فیلم ساعت 5 عصر به سینما میآید.
بر اساس گزارشها، بیش از سه هزار دانشجوی دانشگاههای ایران با امضای بیانیهای به محرومیت دراویش گنابادی از تحصیل اعتراض کرده و بر حق برخورداری اقلیتهای مذهبی و قومی از آموزش و تحصیل تاکید کردند.
در این بیانیه با اشاره به حق همه شهروندان ایران «فارغ از هر عقیده و باوری» برای تحصیل و آموزش تاکید شده که باید «نگاه امنیتی» از همه اقشار و اصناف از جمله دراویش گنابادی برداشته شده و ممنوعیتها برای تحصیل آنان رفع شود.
کسری نوری، از فعالان دراویش گنابادی، نیز در مصاحبه با رادیوفردا در این باره گفت که این بیانیه خطاب به فرد خاصی نوشته نشده و مخاطب آن عمومی است.
بر اساس این بیانیه، مصطفی دانشجو، وکیل و مدافع حقوق دراویش گنابادی، که مدتی را نیز در زندان اوین سپری کرده، روز ۳۰ اردیبهشت با دستور مستقیم، به گفته امضاکنندگان این بیانیه، نهادهای امنیتی از ادامه تحصیلات تکمیلی محروم و از دانشگاه اخراج شده است.
به گزارش وبسایت «مجذوبان نور»، پایگاه خبری دراویش گنابادی، پروانه وکالت مصطفی دانشجو نیز پیشتر در جریان دفاع از حقوق دراویش با گزارش نهادهای امنیتی لغو شده بود.
تقاطع - آفتاب گرفتن گردشگران غربی و ایرانی در ساحل زیباکنار در شمال ایران، یک سال پیش از انقلاب اسلامی
عکس از اندرو واترهاوس
کتاب "پشت پردههای بسته" به نوآوریهای تازه در طراحی داخلی ایران میپردازد و نمونههایی از ترکیب سنت و مدرنیته به دست میدهد. این کتاب با ابتکار لنا اشپت شکل گرفته که سفرهای متعددی به ایران داشته است. [لینک به گالری تصاویر]
فضایی منحصر به فرد
حمام این خانه نیز منحصر به فرد است. کاشیهایی با رنگهای گرم و همچنین استفاده از درهای چوبی فضایی مطبوع پدید آوردهاند. در سقف در بالای وان پنجرهای هشت ضلعی تعبیه شده که در روز فضا را روشن میکند و در هنگام شب امکان نگریستن به آسمان را فراهم میکند. [لینک به گالری تصاویر]
عفو بینالملل و عدالت برای ایران در اطلاعیهای مشترک از تخریب یک گور جمعی در اهواز، جنوب غربی ایران که حاوی بقایای حداقل ۴۴ نفر که در تابستان ۱۳۶۷ به صورت فرا قضایی اعدام شدند است، ابراز نگرانی کرده و هشدار دادهاند که این اقدامات موجب از بین رفتن شواهد جرم و امکان دادخواهی خواهد شد.
فیلمها و عکسهایی که به سازمان غیردولتی عدالت برای ایران رسیده و توسط عفو بین الملل بررسی شده نشان میدهد که در حال حاضر بولدوزرها بر روی یک پروژهی ساخت و ساز درست در کنار گورهای دستهجمعی در اهواز مشغول به کار هستند و تپهایی از خاک و زباله اطراف گور دسته جمعی را فراگرفته است. اگر چه مقامات ایران هیچ اظهار نظر رسمی در اینباره نکردهاند، خانوادههای قربانیان از طریق یکی از کارگران در محل مطلع شدهاند که قرار است بلوکهای سیمانی که نشان گورهای دسته جمعی است با خاک یکسان شده و آن منطقه به منظور احداث یک «فضای سبز» یا مرکز تجاری پاکسازی شود.
احمدي نژاد: تو ملت را قبول نداری، ملت هم تو را قبول ندارند:
به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، انفجار تروریستی صبح دیروز کابل در نزدیکی سفارت ایران در افغانستان رخ داده که بیش از 80 کشته و 350 زخمی داشته است.
این حادثه در پی انفجار تانکر حامل مواد منفجره قوی در خیابان وزیر اکبر خان و در فاصلهای نزدیک از سفارت آلمان و چهار راه زنبق (تقاطع خیابان وزیر اکبر خان و صلح) رخ داده است. محل انفجار علاوه بر نزدیکی به سفارت آلمان در منطقهای رخ داده که محل استقرار ساختمانهای مهم حکومتی افغانستان مانند ریاست جمهوری، وزارتخانههای اقتصاد و دارایی و نیز سفارتخانههای امارات، ترکیه، اندونزی، فرانسه و ایران بوده است.
شدت انفجار به حدی بوده که تمامی ساختمانهای خیابان آسیب دیدهاند و از جمله ساختمان سفارتمان در منطقه نیز دچار آسیبهایی شده است. سقفهای کاذب سفارت و شیشههای پنجرهها تخریب شده و به تاسیسات آسیب رسیده است.
با این وجود از آنجا که انفجار ساعت 8:25 دقیقه صبح رخ داده و سفارت کشورمان در ماه مبارک رمضان از ساعت 9 صبح شروع بکار میکند، تنها دو نفر از افراد سفارت جراحت سطحی برداشتهاند.
خبرگزاری ایرانشهر - پاگی سگ معروفی که در ایران مورد آزار و سواستفاده قرار گرفته بود، با تلاش یک زن نیکوکار امریکایی که به «ملکه پاگی» بشهرت یافته است، به سلامت به جنوب کالیفرنیا وارد شد.
تداوم هاشمیزدایی از دانشگاه آزاد اسلامی: سرپرست روزنامه فرهیختگان هم تغییر کرد
رادیو زمانه - پروژه هاشمیزدایی رهبر جمهوری اسلامی از دانشگاه آزاد ادامه دارد: علی محمد نوریان که از سوی علی اکبر ولایتی به جای حمید میرزاده به سرپرستی دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شده است، با صدور حکمی محمد امین ایمانجانی را به سمت سرپرست روزنامه فرهیختگان گماشت. به زودی مدیران خبرگزاری آنا و سایت ایسکانیوز نیز تغییر میکنند.
محمد امین ایمانجانی پیش از این رئیس مرکز اینترنت سازمان سراج، از مجموعههای رسانهای وابسته به سپاه پاسداران بود. وحدت عملی پیرامون موضوعاتی مانند وقایع یمن، فلسطین و بحرین از وظایف سازمان سراج است.
او درباره مهمترین وظیفه مرکز اینترنت سازمان سراج گفته است:
«گروههایی که خود عملکننده هستند یا به تعبیری در جنگ نرم عملیات انجام میدهند نیاز به چه چیزی دارند؟ چطور میشود آتش توپخانههای فرهنگی را در یک جهت متمرکز کرد؟ افسران جنگ نرم در چه میعادگاهی باید با هم آشنا شوند، حرف هم را بشنوند و برای عملیات مشترک آماده شوند؟»
در خرداد ۹۲ احسان مازندرانی سرپرستی روزنامه «فرهیختگان» را به عهده گرفت، او اما در آبان ۹۴ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد. مازندرانی در نامهای اعلام کرده بود که «هزینه» انتشار فیلم وداع اکبر هاشمی رفسنجانی با فرزندش مهدی و فیلم بیانیه خواندن او مقابل زندان هنگام معرفیاش به زندان اوین را میپردازد.
در اردیبهشت ۹۵ وحید عقیلی به جای احسان مازندرانی به سرپرستی روزنامه فرهیختگان منصوب شد. طه هاشمی، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد در سخنانی از تهاجم «ناجوانمردانه» عدهای به دانشگاه آژاد اسلامی که «گوششان به هیچ حرفی بدهکار نیست» خبر داده بود.
او درباره محتوای روزنامه فرهیختگان گفته بود:
«مطالب منتشره در روزنامه دانشگاهی [فرهیختگان] باید فاخر باشد. البته این به معنای آن نیست که روزنامه خنثی باشد.آن هم وقتی که دانشگاه در معرض تهاجم سیاسی برخی افراد قرار دارد که ناجوانمردانه دستاوردهای دانشگاه آزاد اسلامی را نادیده میگیرند. بنابراین حمایت از مواضع دانشگاه، قطعاً مورد اهتمام روزنامه قرار دارد.»
در گورستان لواسان صحنه محشر بود اما صحنه محشری نبود. داستان قتل و دفن هاله و شستن و دفن شبانه و شهادت همسر بر جسد زن را می گویم. در زیر سخترین فشار امنیتی که به مراسم ابهت، جلوه همراه با ترس می داد.
با ما گفته بودند که فاطمه را شبانه غسل دادند و دفن کردند. به ما گفته بودند که برخی مانع آن این کار شده بودند یعنی می خواستند بر مراسم دفن شریک شوند و همدلی کند اما چون اینان دل فاطمه را شکسته بودندعلی آنان را پس زده بود.
اما اینان که این سخنان را به اغراق شکل تاریخ شفاهی با شور و گذار و برانگیزانده بر سر منبر می گفتند .
بازیگران زن سریال نفس کلاهگیس ندارند، موی خودشان است
جام جم - موی بازیگران زن سریال نفس , جلیل سامان، کارگردان سریال «نفس» که با آغاز ماه مبارک رمضان از شبکه سه سیما پخش شد در کانال تلگرامیاش پستی منتشر کرد و در مورد بعضی فرضیهها توضیحاتی داد.
سامان در این پست تلگرامی خود نوشت:
در حالی که پخش قسمت اول «نفس» این فرضیه را در بین تعدادی از مخاطبان تقویت کرده که برخی بازیگران این سریال از کلاه گیس استفاده کرده اند، اما اینگونه نیست. پیش از این در خبری که 22 اردیبهشت ماه همراه با یک عکس در رسانه ها منتشر شده، اعلام شده بود عوامل سریال «نفس» برای ضبط صحنه های تروکاژی در خارج از کشور، به ارمنستان سفر کردهاند.
طی این سفر، تصاویری با حضور تعدادی از بازیگران ارمنی ساکن در کشور ارمنستان، با قرار گرفتن مقابل پرده ضبط شد تا بعدا از طریق جلوههای ویژه در پس زمینه تصاویری که در داخل کشور ضبط شده بودند، قرار بگیرد. به طور معمول، به تصویر کشیدن پوششی دور از واقعیت در سریالهایی که به فضای کشور پیش از انقلاب اسلامی مربوط میشوند، باعث انتقاد مخاطبان، ملموس نبودن فضا و غیرقابل باور بودن آثار این چنینی منجر شده است.
استفاده از تکنولوژی سینمایی برای نمایش زنان بی حجاب در سریال نفس:
نخست وزیرهای سوئد، دانمارک، نروژ، فنلاند و ایسلند عکس ترامپ با ملک سلمان و سیسی را مسخره کردند. ترامپ در سفر به عربستان و در ابتدای اجلاس سران و مقامات ۵۵ کشور اسلامی، دستهای خود را به همراه ملک سلمان و عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر روی گوی جهان گذاشته بود که در رسانههای فضای مجازی بازتاب بسیار گستردهای داشت.
آب را برای قهوه به جوش آوردم و رادیو را روشن کردم، دیدم از تمام ایستگاه هایش موسیقی پخش میشود و خبری از اخبار هر روزه نیست.
نخست شگفت زده شدم، سپس به یاد آوردم امروزهمه اعتصاب کرده اند وخوشبختانه نه تنها ازشنیدن خبرهای وحشتناک جنگ و خرابی و بمب فسفر و گرسنه های دنیا و گروگانگیری و انواع و اقسام تجاوزها، بلکه از دریافت نامه های غم انگیز اداری و مؤسسات گدایی و تبلیغات چرند وعصب کش هم درامان هستم!
نفسی به راحت کشیدم و ُشکر خدا را بجای آوردم و بانیان اعتصاب را دعا. ایکاش تمام روزها همگان اعتصاب می کردند و این دنیای ترسناکی که به وجود آورده اند، یکباره تعطیل می شد.
ایکاش ما مردم بی توان در برابر حوادث، دست کم این توان را می داشتیم که تعطیلش کنیم.
ایلنا: نماینده مردم شازند مشاجره بین دو تن از اعضای فراکسیون امید در حاشیه انتخابات هیات رییسه مجلس را تکذیب کرد.
علی ابراهیمی درباره تصویری که در جریان انتخاب هیات رییسه مجلس منتشر و بسیاری آن را درگیری و اختلافنظر یوسفنژاد با محمدرضا عارف تفسیر کردند، گفت: انتخابات دیروز هیات رییسه مجلس قرار بر این بود که اعضای هر سه فراکسیون به افراد مشخص شده رای دهند. اما در عمل و در انتخاب ناظران و دبیران ماجرا طور دیگری رقم خورد. تعدادی از اعضای فراکسیون امید زمانی برای داوطلب شدن آقای یوسفنژاد در هیات رییسه اقدام کردند که کمی دیر شده بود. در عین حال ایشان علیرغم پایبندی به توافق بین فراکسیونها و عدم تمایل به ثبت نام، برای کسب تکلیف به صندلی آقای عارف مراجعه کرد و از آنجا که نمایندگان همسو و فعالان در امر انتخاب هیات رییسه به موضوعات و اتفاقات در صحن مجلس حساس بودند؛ برای کمک فکری و متقاعد کردن عارف به صندلی او نزدیک شده بودند و در حال مذاکره بودند که خبرنگاران عکس مذکور را در گرماگرم مذاکرات دوستانه و البته جدی گرفته و بر خروجی سایتها درج کردند. طبیعی است که در حین هر گفتگو و بحثی هر لحظه ممکن است تصویری قابل تفسیر گرفته شود. کما اینکه در شبکههای اجتماعی و برخی سایت ها از عکس فوق تفسیرهای مختلفی شده است که با واقعیت منطبق نیست.
او ادامه داد: هیچ گونه برخورد غیر مودبانهای بوجود نیامده و چند تن از اعضای فراکسیون امید به دور صندلی عارف حلقه زده و این حضور برای مذاکره و تبادل نظر بود و بحث ومشاجرهای بین آقای یوسف نژاد و دکتر عارف در کار نبود.
رادیو فردا - خبرگزاری رویترز در گزارشی تحت عنوان «روحانی برای بهبود وضعیت حقوق بشر تحت فشار قرار دارد» نوشت: حسن روحانی در روزهای قبل از انتخابات ریاست جمهوری با شعارها و لحنی انتقادی از سپاه پاسداران و قوه قضائیه انتقاد کرد که شنیدن آنها از زبان مقام ها در طول حیات جمهوری اسلامی، حداقل در مجامع علنی بی سابقه بود.
در این گزارش که روز سه شنبه نهم خرداد منتشر شده، آمده است: اکنون از منظر حامیان آقای روحانی، زمان اجرای این وعده ها فرا رسیده است. میلیون ها تن از حامیان رئیس جمهوری جدید ایران می خواهند او در زمینه بهبود وضع حقوق بشر اقدامات جدی انجام دهد.
هادی قائمی، از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، در نیویورک می گوید:«اکثریت ایرانیان ثابت کرده اند که خواهان بهبود وضع حقوق بشر هستند و انتظارات شان در این زمینه بسیار بالاست.»
به نوشته رویترز، در اجتماع طرفداران آقای روحانی پس از پیروزی او در انتخابات می شد تاکید مردم بر این موضوع را دید. شعار «یا حسین - میرحسین» بارها و بارها تکرار شد که اشاره ای به حصر میرحسین موسوی نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 88 است.
به گفته نهادهای مدافع حقوق بشر، در جریان سرکوب معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸، دهها تن از تظاهرکنندگان کشته شده و صدها تن بازداشت شدند.
گفتگو با رادیو فرانسه
نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر روز چهارشنبه با گذشت دو روز از عمل جراحی به زندان اوین بازگردانده شد.
به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، پزشکان خانم محمدی بهدلیل خطر آمبولی ریه، موفق به عمل جراحی مورد نیاز نشدند و با انجام عمل جراحی جایگزین به مداوای موقت وی پرداختند.
خانم محمدی پس از یک ماه بیماری شدید، روز یکشنبه از زندان به بیمارستان منتقل شده بود.
خانم محمدی طی چند روز حضور در بیمارستان، با دستور دادستان تهران، از هرگونه ملاقات و حتی تماس تلفنی با مادر، خواهر و خانوادهاش منع شده بود.
رادیو فردا - محمد همایون صدر، معاون سازمان فضایی ایران روز چهارشنبه دهم اردیبهشت اعلام کرده است که به دلیل بالا بودن هزینههای برنامه اعزام انسان به فضا، این برنامه لغو شده است.
محمد همایون صدر به ایلنا گفته است:«اعزام انسان به فضا ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار طی ۱۵ سال هزینه دارد که چنین بودجهای هیچ زمانی به چنین پروژهای تخصیص داده نشد. همچنان که در ۴ سال قبل از دولت یازدهم نیز از ۸۰۰ میلیارد تومان پروژه مصوب فضایی تنها ۸۰ میلیارد تومان تخصیص داده شد.»
در حالی خبر لغو شدن برنامه اعزام انسان به فضا منتشر شده است که محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور سابق ایران،درسال ۱۳۸۹ اعلام کرده بود که این کشور تا پایان سال ۲۰۱۹ اولین فضا پیمای حامل انسان را به کره ماه خواهد فرستاد.
در ادامه سازمان صنايع هوا فضای وزارت دفاع ايران بهمن سال ۱۳۹۱ اعلام کرد ميمونی را در يک کپسول زيستی به ارتفاع بيش از ۱۲۰ کيلومتری فضا فرستاده و او را با موفقيت بازيابی کند.رسانههای ایران اعلام کرده بودند، اين ميمون با کاوشگری به نام «پيشگام» به فضا فرستاده شد که اين ميمون، زنده به زمين بازگشته است.
محمود احمدینژاد در همین زمینه گفته بود، جوانان ما مصمم هستند ظرف چهار پنج سال آینده انسان به فضا بفرستند و مطمئنم که این اتفاق میافتد.
وی افزوده بود: «من حاضرم فدایی شوم و علیرغم ریسک بالایی که دارد حاضرم اولین آدمی باشم که میخواهید به فضا بفرستید.»
حادثه برای عوامل تولید سریال پایتخت
میزان - در حین ضبط قسمتی از سری پنجم سریال پرطرفدار پایتخت مصدومیت شدیدی برای راننده خودروی سیمرغ در حین بدلکاری اتفاق افتاد. عوامل سریال پایتخت در روستای بالفکلا شرقی، بابل کنار از توابع بابل در حال فیلمبرداری بودند که طبق خبرهای رسیده رانندهای که با خودرو سیمرغ در حین بدل کاری به ارتفاع پرت شده دچار مصدومیت شدیدی از ناحیه سر شده است که متاسفانه حال عمومی وی مساعد نیست.
امیر قلعهنویی سرمربی فصل گذشته تراکتورسازی در کنار برج ایفل:
کارگران با زبانی شیوا از مشکلات خود می گویند. بعد به امام جمعه مراجعه می کنند ولی جواب می شنوند که به او مربوط نیست! کارگران هم بلند می شوند و می روند
به گزارش اقتصادنیوز ، سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به سوالی در ارتباط با اخبار منتشر شده مبنی بر اتهامزنی نبویان به دستگاه دیپلماسی کشور مبنی بر اینکه ظریف با آمریکاییها توافق کرده که در صورت کاهش تحریمها، قاسم سلیمانی را به آمریکاییها تحویل میدهد، تاکید کرد: «من نمیدانم این شخص کیست که چنین حرفی را مطرح کرده است و اگر این سخنان واقعیت داشته باشد و چنین حرفهایی از سوی این فرد مطرح شده باشد حتما وزارت خارجه اقدام قضایی میکند و کار را با تمام توان و جدیت پیگیری میکند.
در چند سال اخیر وزارت خارجه در برابر بیحرمتیها سیاست صبر و مدارا در پیش گرفته و هرگز فکر نکردهایم به سیستم قضایی مراجعه کنیم ولی اگر این سخنان درست باشد حتما کار قضایی میکنیم.»
واکنش ظریف
همچنین روز گذشته وزیر امور خارجه در پست اینستاگرام خود به سخنان اخیر سید محمود نبویان نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داد. به گزارش «ایسنا» ظریف پس از انتشار فایل صوتی منتسب به نبویان، در صفحه اینستاگرام خود تنها به نوشتن یک بیت شعر اکتفا کرد و نوشت: «تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی، خدا بکند.»
سیدمحمود نبویان اخیرا در یک سخنرانی گفته است که ایران هستهایاش را داد تا رابطه بانکی برقرار شود، اما رابطه بانکی برقرار نشده است و یک سال و نیم است که آنها اجرا نمیکنند و برای برقراری رابطه بانکی یک شرط جدید گذاشتهاند و گفتهاند به شرطی رابطه بانکی را برقرار میکنیم که حاج قاسم سلیمانی را به ما تحویل دهید و رفتهاند تعهد این کار را به آمریکا دادهاند و برگشتهاند، به خدا قسم.
واکنش تند ظریف به ادعای تحویل قاسم سلیمانی به آمریکا و تجاوز هواپیمای سعودی به حریم هوایی کشور
خانوادههای پنجاه نفر از جان باختگان دههی شصت در تهران و شهرستانها که نامشان نزد ما محفوظ است، در تداوم تلاشهائی که برای دادخواهی در ایران انجام میدهند، دادخواستی را به گزارشگر ویژه سازمان ملل برای وضعیت حقوق بشر در ایران سپردهاند.
رونوشتی از این دادخواست به همراه امضاکنندگان آن و دیگر سندهائی که همراه نامه به خانم عاصمه جهانگیر و دیگر نهادهای بینالمللی حقوق بشری فرستاده شده است، برای انتشار و دعوت از دیگر خانوادههای داغدیده به سایت بیداران ارسال شدهاست. از ما خواستهاند که ادامهی جمع آوری امضاها را پیگیری کنیم.
ما از خانوادهی اعدامشدگان که خواهان امضای این دادخواست هستند، میخواهیم که با نوشتن نام و نام خانوادگی خود و نسبت با فرد جان باخته، شناسههای فرد جانباخته شامل: نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، وابستگی سازمانی و عقیدتی، زمان و محل بازداشت، محل و حکم زندان، زمان و محل اعدام(یا هر نوع قتل دولتی) و نیز محل خاک سپاری را به آدرس میل «[email protected] » بفرستند.
خواهشمندیم خواست خود را برای محفوظ ماندن نامها نزد ما و یا گزارشگر ویژه نیز بنویسید.
جواد طالعی ـ شهروند (کانادا) ـ به دنبال اجرای یک نمایشنامه انتقادی به کارگردانی رضا جعفری، سخنگوی حزب راستگرا و بیگانه ستیز "آلترناتیو برای آلمان" این کارگردان را به شدت زیر فشار گذاشته است تا نمایشنامه خود را سانسور کند.
مسئله بر سر نمایشنامه ای با نام "جنگ مقدس" است که با کارگردانی جعفری در شهر آخن آلمان بر صحنه آمده و با استقبال تماشاگران و برخی رسانه های محلی و سراسری روبرو شده است.
یک روز پیش از نخستین اجرای نمایش، شبکه تلویزیونی غرب آلمان (WDR) حدود پنج دقیقه به معرفی این نمایش و مصاحبه با کارگردان و برخی بازیگران آن پرداخت. در این برنامه به این نکته اشاره شد که در نمایشنامه جنگ مقدس که از سوی تئاتر کائوس شهر آخن بر صحنه آمده کوشش می شود دلایل مختلف پیوستن برخی از جوانان پرورش یافته در دامن غرب به داعش مورد بررسی قرار گیرد.
خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: امام(ره) اسلام را از حوزههای علمیه و کتابها و مجالس دینی خارج و در همه دنیا آن را مطرح کرد و به رسانهها و میان مردم آورد.
به گزارش ایسنا، آیتالله محمد امامی کاشانی در خطبههای نماز جمعه تهران با بیان اینکه «شب قدر، شب توسل به وجود امام عصر(عج) است»، گفت: توجه ما به امام عصر (عج)در لیالی قدر و خواندن دعای ابوحمزه اهمیت فراوانی دارد و ما را متوجه آخرت میکند.
معاون سیما درباره پخش ربنای شجریان گفت: منعی درباره پخش ربنا وجود داشته که خود شجریان گذاشته است؛ اگر ابراز احترام به انقلاب، مردم و حاکمیت از طرف شجریان وجود داشته باشد برای پخش ربنا مشکلی وجود ندارد.
به گزارش ایلنا، مرتضی میرباقری درباره پخش ربنا در ماه رمضان گفت: برنامههای مذهبی در ایام ماه مبارک رمضان در اوقات سحرگاهی، افطار شامل ادعیه، تلاوت، قرآن و سخنرانی همیشه طراحی شده و پیش میرود همچنین انواع ربنا ویژه این ماه تولید شده که پخش میشود.
ایلنا ـ وزیر امور خارجه کشورمان پس از انتشار برخی شایعهها با فرمانده سپاه قدس دیدار کرد.
به گزارش ایلنا، محمدجواد ظریف و سردار سلیمانی پس از ادعای حجتالاسلام نبویان عضو جبهه پایداری مبنی بر تسلیم سردار سلیمانی به آمریکایی ها درمقابل رفع تحریمها با یکدیگر دیدار کردند.
۱۵۶ نماینده مجلس شورای اسلامی با امضای نامهای خطاب به رئیس هیئت امنا و هیئت موسس دانشگاه آزاد اسلامی حمایت جدی خود را از اقدامات مدبرانه وی اعلام کردند.
به گزارش گروه پارلمانی خبرگزاری تسنیم، ۱۵۶ نماینده مجلس شورای اسلامی با امضای نامهای خطاب به علی اکبر ولایتی رئیس هیئت امنا و هیئت موسس دانشگاه آزاد اسلامی ضمن تأکید بر نقش و جایگاه این دانشگاه و تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری در انتصاب وی، تاکید کردند خواهان ادامه و استمرار رشد کیفی و ارتقاء جایگاه علمی کشور در عرصههای ملی و بینالمللی بوده و حمایت جدی خود را از اقدامات مدبرانه وی اعلام کردند.
متن نامه ۱۵۶ نماینده مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
خبرگزاری هرانا ـ رضا ملک که ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۶، با عزیمت ماموران پلیس امنیت به منزل مادری اش بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی اش به زندان اوین منتقل شد در نامه ای سرگشاده از دلایل و جزییات بازداشت اش می گوید. متن کامل این نامه درپی میآید.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رضا ملک ۲۷ اردیبهشت ماه ، با دستور بازپرس نصیرپور به اتهام توهین به رهبری و تشویش اذهان عمومی توسط ماموران پلیس امنیت بازداشت و پس از تفتیش منزل و ضبط لوازم شخصی اش به سالن دو بند چهار زندان اوین منتقل شد.
این زندانی با نگارش نامه ای از درون زندان که برای انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته به جزییات بازداشت خود، مواردی از نقض حقوق و دلایل این بازداشت پرداخته است. متن این نامه حسب اصل آزادی بیان عینا در ادامه می آید:
میگویند خدا نکند که "روزیِ آدم بیافتد به دست قوزی!" ("قوزی" به معنای لجباز و یکدنده است، و قوز به معنی مشکل! مانند "قوز بالای قوز" که یعنی مشکل بالای مشکل!) اوج بدبختی است که کار آدم به دست افراد "حقیر لجباز" بیافتد!
ظاهراً سالهاست که مشکلات این مردم به دست "قوزیها"ی عنود و لجوج افتاده و "حلنشده" باقی ماندهاند! مسئلهی پخش «ربّنای استاد شجریان» یکی از آنهاست که یک ملت میخواهند ولی قوزیها نمیگذارند! و "رفع حصر" هم یک قوز (مشکل) دیگر است که به دست قوزیها (مشکلسازان لجوج) افتاده و...!
فارس: در انتهای بلوار رحمت و در فاصله تنها یک خیابان با کلانشهر شیراز، عدهای از روستاییان با بیآبی دست و پنجه نرم میکنند. آبرسانی به ۲ هزار خانوار از مردم روستای سلطانآباد شیراز از طریق تانکر و تنها هفتهای یک نوبت انجام میشود، با توجه به همزمانی آغاز فصل گرما و ماه مبارک رمضان بیش از پیش سلامتی روستاییان سلطانآباد به خطر افتاده است.
مهدی ذكایی که كار روزنامهنگاری را از ۱۵ سالگی از مجله اطلاعات كودكان (دختران و پسران) آغاز كرده هفتم تیرماه ۱۳۲۲ (۲۸ ژوئن ۱۹۴۳) در آشتیان به دنیا آمد. او سپس در مجله «اطلاعات جوانان» به كار پرداخت و از دهه ۱۳۴۰ تا روزی كه از موسسه اطلاعات خارج شد (سال ۱۳۵۹) در همین مجله تجربه اندوخت و در امور جوانان متخصص شد. او بیشتر عمر روزنامهنگاری در موسسه اطلاعات را با «ر. اعتمادی» سردبیر مجله جوانان و تنها روزنامه نگار اینوستیگیتیو تاریخ ژورنالیسم ایران همكار بود. در سال ۱۹۵۹ هنگامی كه اعتمادی موسسه اطلاعات را ترك كرد، مهدی ذكایی هم آنجا را رها ساخت و چندی بعد عازم آمریكا شد. اعتمادی به این دلیل موسسه اطلاعات را ترک گفت كه این موسسه مصادره شده بود و دیگر استقلال نداشت.
ذكایی پس از ورود به آمریكا مجله جوانان را در لس آنجلس راه اندازی كرد و نخستین شماره آن را در ۱۲ ژوئن ۱۹۸۷ منتشر ساخت كه محتوایی شبیه «اطلاعات جوانان» دوران سردبیری اعتمادی داشته است. آن مجله در تهران هر هفته نزدیک به نیم میلیون نسخه فروش داشت و ده تا پانزده درصد این تیراژ در افغانستان توزیع می شد.