May 2025 Archives

sardar.jpgباقری تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته است؟ / درباره حل مشکل سربازی چه اقدامی کرده است؟

رجانیوز در گزارشی نوشت: هر یک از اقدامات رئیس ستاد کل نیروهای مسلح واکنش‌های متفاوتی داشته، اما سؤال مهم این است: چه معادله‌ و محاسبه‌ای، دومین مقام ارشد نظامی کشور را به این رفتارها رسانده است؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رجانیوز، رسانه نزدیک به پایداری، در گزارشی خطاب به سرلشکر باقری، رئیس‌ستاد کل نیروهای مسلح نوشت:

کمتر از شش ماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگ‌بلد» جای خود را به فرمانده‌ای بدهد که پیام نوروزی‌اش را از تخت جمشید و بدون لباس نظامی می‌دهد؛ به‌ جای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح می‌دهد و مسئولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر می‌دارد.

هر یک از اقدامات رئیس ستاد کل نیروهای مسلح واکنش‌های متفاوتی داشته، اما سؤال مهم این است: چه معادله‌ و محاسبه‌ای، دومین مقام ارشد نظامی کشور را به این رفتارها رسانده است؟

با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظم‌له در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز می‌کند؛ آن‌هم بدون کوچک‌ترین اشاره به مأموریت «وعده‌صادق۳»؟

فرمانده دغدغه‌مند «گفتگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیماً به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟

این پرسش‌ها و امثال آن، گره‌های مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجی‌زاده در وعده‌صادق۱، این روزها به چنین چهره‌ای با چنین مواضعی تغییر یافته است.

qm.jpgرحیم قمیشی

دیشب خواب دیدم، فرستاده‌اند دنبالم و رفته‌ام دفتر رهبری.

حواسم بود خیلی وقت نیست که آزاد شده‌ام

حواسم بود قاضی‌ام گفته از او خواسته‌اند ده سال زندان برایم بنویسد

و هنوز تصمیمش را نگرفته

و من باید احتیاط می‌کردم!


برای چه ده سال بروم زندان...

رئیس دفتر رهبری جوان ساده‌ای بود.


گفت آقای خامنه‌ای می‌خواهد خودش ببیندت.


من نمی‌خواستم!


ولی نمی‌دانم چرا در خواب رفته بودم آنجا!


خوابم از جای بدی شروع شده بود.

حدس می‌زدم آقای خامنه‌ای می‌خواهد از من دلجویی کند.


به دفتردارش گفتم نیازی نبود ملاقات بگذارید.


به او گفتم اگر همان بازجوها که گفتند من از اسرائیل پول گرفته‌ام، همان‌ها که خانه‌مان را زیر و رو کردند سندی پیدا کنند، همان‌ها از من، خیلی ساده عذرخواهی می‌کردند، برایم کافی بود. من می‌بخشیدم‌شان. اصلا بخشیده‌ام آنها را هنوز دفتردار جوابم را نداده بود، که در باز شد.


حدسم درست بود.


خود آقای خامنه‌ای بود.


می‌خواست از من دلجویی کند.


ولی من بغضم ترکیده بود.


توی همان خواب داشتم گریه می‌کردم


خامنه‌ای خندید


گفت نمی‌دانستم اینهمه نازک نارنجی هستی.


اشتباهی شده بود، تمام شد!


من نمی‌خواستم مستقیم نگاهش کنم.


در خواب هم با او قهر بودم.


خودم را کنترل کردم


گفتم؛ نیازی به دلجویی نیست


من همه را بخشیدم


من برای خودم ناراحت نیستم.

fs.jpg1/ توانائی درخشانِ «اتحادیه تشکل‌های کامیون‌داران و رانندگان»، در سازمان‌دهی و هدایتِ اعتصابِ سراسری این صنف، نشانه‌ای است از پختگی، آبدیدگی و ارتقاء ذهنی و عملی جامعه مدنی ایران.

همین توانائی درخشان را در برخی تظاهرات و اعتصاب‌های کارگری و کارمندی، و به‌ویژه در حرکت‌های صنفی و دمکراتیکِ معلم‌ها و فرهنگیان، دیده‌ایم.

2/ اعلامِ حمایتِ گسترده‌ی تشکل‌های گوناگونِ صنفی از اعتصابِ سراسری رانندگان و کامیون‌داران، نشانه‌ای است از آمادگی زمینه برای گذار از همبستگی و حمایتِ معنوی به همبستگی و حمایتِ عملی و از جمله اعتصابِ صنف‌ها در همبستگی و حمایت از اعتصابِ یک صنف.

این نمودها نشانه‌های آشکاری هستند از گامی بلند در ارتفاء جامعه مدنی و هسته‌های مقاومتِ سازمان‌یافته‌ی مردم در برابرِ استبدادِ حکومتی.

مبارزه و مقاومتِ مردمی رو به ارتقاء دارد و حکومت، اسیر در شبکه‌ی یحران‌های خودساخته، روز به روز درمانده‌تر می‌شود.

فرج سرکوهی: پیوندِ مبارزه صنفی و گذارِ دموکراتیک / جامعه‌شناسی در زندان

:::

saharkhihz.jpgعیسی سحرخیز

اگرچه قوه قضائیه جمهوری اسلامی در اولین قدم در برابر اقدام غلامرضا قاسمیان نمره منفی گرفت اما انتظار افکار عمومی از آقای محسنی اژه‌ای ریاست این قوه این است در گام‌های آینده جبران مافات کند.

درست است که در این گونه موارد اغلب دستور از بالا می‌رسد و سران سه‌ قوه فاقد قدرت قانونی هستند، اما محسنی اژه‌ای در برابر آزمون سختی قرار گرفته است، زیرا در ماجرای این روحانی هتاک، اندک آبروی باقی مانده‌اش در معرض آزمونی سرنوشت‌ساز قرار می‌گیرد.

او که پیشینه‌ی مسئولیت در دادگاه ویژه روحانیت دارد، به ویژه در برخورد با مرحوم آیت‌الله منتظری که سنگ‌تمام گذاشت، اکنون باید نشان دهد در برابر "هم‌لباس" خود چه در چنته دارد و کدام راه را در پیش خواهد گرفت، به ویژه هنگامی که پای "حق الناس" نیز در میان باشد.

هم‌زمان با دستگیری قاسمیان و فرد همراه با او، عربستان اعلام کرد که جلوی صدور ویزای زائران ایران را گرفته است.

این اقدام هم زمان بود با گام غلط ابتدائی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی؛ آن زمان که اصغر جهانگیر، سخنگوی قوه قضائیه، سه‌شنبه ششم خرداد ماه، در نشست خبری با حضور خبرنگاران رسانه‌های مختلف اعلام کرد:
"خبر داده شده که حجت‌الاسلام والمسلمین قاسمیان در جریان حج بازداشت شده است که حتما موضوع از مراجع ذی‌ربط از جمله وزارت امور خارجه و نهادهای دیگر پیگیری می‌شود و وضعیت بازداشت وی از نظر ما غیرموجه و غیر قانونی بوده و ان‌شاءالله که ایشان به زودی آزاد شود و مشکلی برای وی و سایر افراد حاضر در حج پیش نیاید."

این سخنان با مواضع دولت هم‌خوانی نداشت و در جهت خلاف حرکت دستگاه دیپلماسی کشور بود که تلاش داشته و دارد که روابط سرد و گاه خصمانه با کشورهای عرب جنوب خلیج فارس، به ویژه عربستان را سامانی مناسب دهد.

اگرچه هنوز روشن نیست که آیا دولت در مقابل این حرکتِ خلافِ امنیتِ ملی قاسمیان اقدام قضائی درخور انجام داده است یا نه، اما در این میان وظیفه قوه قضائیه نباید تعطیل بماند.

درست است که معمولا تا یک دو هفته مانده به عید قربان ویزای زائران ایرانی که از طریق کاروان‌ها عمل می‌کنند صادر می‌شده است، اما وقتی مقام‌های عربستان خبر از توقف صدور ویزا می‌دهند، حتما پرونده‌های در دست اقدامی نیز برای صدور ویزا وجود داشته است.

کانال خبری چالش

🔹 برای آبیاری چمن ورزشگاه آزادی باید ۵۰۰ میلیون تومان هزینه می‌کردند و یک نابغه برای صرفه‌جویی در هزینه‌ها تئوری آبیاری با آب دریاچه قایقرانی آزادی را می‌دهد. پس از آبیاری چمن آزادی با آب دریاچه قایقرانی، چمن آزادی بدلیل آلوده بودن آب نابود می‌شود و میلیاردها تومان هزینه به بار می‌آورد.

🔹 از سوی دیگر سطح آب دریاچه قایقرانی پایین می‌آید و مجبور می‌شوند به سراغ ترفند بی‌نظیر بعدی بروند و از آب دریاچه چیتگر برای جبران این اختلاف سطح استفاده می‌کنند که موجب می‌شود حشرات به دریاچه قایقرانی آزادی راه یایند و حالا میلیاردها تومان هم هزینه تعویض آب دریاچه قایقرانی می‌شود!

zadadilrge.jpg

🔹 نبوغ دانش‌بنیان به همین‌جا ختم نمی‌شود، استفاده از آب دریاچه چیتگر باعث می‌شود سطح آب دریاچه پایین بیاید که این موجب مرگ بسیاری از ماهیان این دریاچه می‌شود و حالا حتی نمی‌دانند چقدر به دریاچه چیتگر زیان وارد شده است!

🔹 همه این هزینه‌ها بخاطر تئوری یک نابغه برای صرفه‌جویی ۵۰۰ میلیون تومانی به بار آمده است!

🔹 کشورهای عربی حاشیه‌ی خلیج فارس، جام جهانی فوتبال برگزار می‌کنند و اینجا هنوز در آبیاری چمن‌های فوتبال مشکل داریم. بعد هم که ترامپ به‌درستی به حکمرانی خوب کشورهای عربی اشاره می‌کند، روحیه‌ی حساس مسئولان انقلابی ما جریحه‌دار می‌شود!

rp.jpgساماندهی اعتصاب‌ها سریع‌ترین راه برای فروپاشی است

با وجود فشارهای حکومتی و احضار و بازداشت شمار زیادی از رانندگان و حامیان اعتصاب سراسری کامیون‌داران و رانندگان خودروهای سنگین، این اعتصاب شنبه ۱۰ خرداد، برای دهمین روز و در بیش از ۱۵۲ شهر کشور ادامه دارد

ایران اینترنشنال - رضا پهلوی در گفت‌وگویی با پادکست «رک» که پنج‌شنبه منتشر شد، با اشاره به اعتصاب کامیون‌داران و رانندگان ایران گفت اگر بتوان اعتصاب‌های سراسری را به درستی ساماندهی کرد که جمهوری اسلامی را فلج کند، این سریع‌تر راه برای فروپاشی نهایی حکومت خواهد بود.

شاهزاده رضا پهلوی گفت اینکه کامیون‌داران به این نتیجه رسیده‌اند که وضعیت کنونی را نباید تحمل کرد، نشان می‌دهد در جامعه چنین عزمی علیه جمهوری اسلامی شکل گرفته است.

او تاکید کرد در حالی که جنبش‌های اعتراضی مردم ایران در حال اوج‌گیری است، جمهوری اسلامی نیز در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار گرفته است و همین وضعیت فرصتی واقعی را برای تغییرات بنیادین به وجود آورده است.

:::

در پی اعتصاب سراسری کامیون‌داران در ایران، گروهی از رانندگان کامیون در فرانسه با انتشار ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی، همبستگی خود را با کامیون‌داران ایرانی اعلام کردند. این اقدام، حدود ده روز پس از آغاز اعتصاب در ایران صورت گرفته و در حمایت از خواسته‌های صنفی و حقوق معیشتی کامیون‌داران ایرانی انجام شده است. در این ویدئو، رانندگان فرانسوی با در دست داشتن پلاکاردهایی، از مطالبات همتایان خود دفاع کرده و خواستار توجه جامعه جهانی به وضعیت آنان شده‌اند.

:::

qatar.jpg- ترامپ: ایران خوش‌شانس است که امیر قطر تلاش می‌کند جلوی حمله به ایران را بگیرد

‏- ایران باید از امیر قطر به‌طور جدی تشکر کند

عبداله بابا خانی

آقای ترامپ، ما هیچ تشکری از امیر قطر نداریم. این اشتباه مدیریتی انرژی کشور ما بود که قطر از مخزن مشترک نفتی شاهین ۶۰۰ هزار بشکه برداشت میکند و ما ۵۰ هزار بشکه برداشت میکنیم. این اشتباه مدیریتی ما و نفوذ قطری ها بود که ۳ پروژه LNG ایران هوا شد و قطر سلطان LNG جهان شد.

این اشتباه مدیریتی ما بود که با موتور سیکلت (توسط وزیر اقتصاد دولت نابغه! سیزدهم و سایر دانشجویان همفکر لانه .....) دنبال مدیر توتال بودیم تا او را بترسانیم و شرکتش را جاسوس و دزد اطلاعات خواندیم و به قطر فراریش دادیم.

آقای ترامپ، امیر قطر ما را دوست ندارد، او میخواهد هزار میلیارد دلار پول درآمد ذخیره شده از میدان مشترک پارس جنوبی را به ۲۰۰۰ میلیارد در یک دهه آینده برساند. بنابرین نگران درآمدهای پارس جنوبی است. برای همه کشورهای حوزه خلیج فارس این وضعیت ایران یک نعمت بزرگ بود. کفران نعمت نخواهند کرد.

«امیر قطر، فقط بخش عظیمی از ثروت مردم ایران را به‌خاطر اشتباهات مدیریتی انرژی ما و خطاهای جبران ناپذیر حاکمیت ما صاحب شده است و بس»

31-3.jpgاشتباه اصلاح طلبان به روایت عباس عبدی / آقای هاشمی تغییر کرد، خیلی هم خوب بود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عباس عبدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در بخشی از گفتگوی خود در کافه خبر خبرآنلاین در پاسخ به پرسشی درباره عقبگرد اصلاح‌طلبان به سمت هاشمی و روحانی در سال ۹۲ گفت: آقای هاشمی و روحانی این سمت آمده بودند.

اگر آن سمت بودند که جامعه روحانیت بیرونشان نمی‌کرد. اما عملا کنارش گذاشت. آن‌ها با او بد بودند. آقای هاشمی ۹۲ آقای هاشمی ۷۶ نبود. آقای هاشمی ۸۰ هم نیست. آن‌ها تغییر کردند. ایرادی نمی‌بینم که تغییری کرده‌اند. خیلی هم خوب است.

او افزود: شما می‌گویید چرا اصلاح‌طلبان دنبال آنها رفتند؟ اشتباه اصلاح‌طلب‌ها این‌جا بود که آن‌قدر شکاف خود را با سیستم زیاد کردند که مجبور شدند با واسطه حضور پیدا کنند. واسطه‌شان، هاشمی و روحانی بودند. وگرنه هاشمی و روحانی از مواضع خودشان کمابیش دفاع می‌کردند.

:::

fr.jpgمنبع: لوموند / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی

یک گزارش پارلمانی که به تازگی منتشر شده، به بررسی نفوذ اخوان‌المسلمین در فرانسه پرداخته و نگرانی‌هایی را درباره فعالیت‌های این گروه در این کشور مطرح کرده است. این گزارش که توسط کمیته‌ای پارلمانی تهیه شده، به تحلیل حضور و تأثیر این سازمان در جوامع مسلمان فرانسه، به‌ویژه در زمینه‌های آموزشی، مذهبی و اجتماعی می‌پردازد. اگرچه این گزارش به دلیل روش‌شناسی و برخی نتیجه‌گیری‌هایش مورد انتقاد قرار گرفته، اما بحث‌های گسترده‌ای را در مورد مسائل مربوط به سکولاریسم، یکپارچگی اجتماعی و مبارزه با افراط‌گرایی در فرانسه برانگیخته است.

زمینه و هدف گزارش

این گزارش در پی افزایش نگرانی‌ها درباره نفوذ گروه‌های اسلام‌گرا در فرانسه، به‌ویژه پس از چندین حمله تروریستی در سال‌های اخیر، تهیه شده است. اخوان‌المسلمین، سازمانی که در سال ۱۹۲۸ در مصر تأسیس شد، به دلیل فعالیت‌هایش در ترویج تفسیری محافظه‌کارانه از اسلام و نفوذ در نهادهای مدنی در کشورهای مختلف، اغلب در مرکز توجه قرار دارد. در فرانسه، جایی که اصل لائیسیته (سکولاریسم) یکی از ارکان اصلی سیاست‌گذاری عمومی است، فعالیت‌های این گروه با حساسیت ویژه‌ای بررسی می‌شود.

این گزارش پارلمانی با هدف شناسایی شبکه‌های مرتبط با اخوان‌المسلمین در فرانسه، ارزیابی تأثیر آن‌ها بر جامعه و ارائه توصیه‌هایی برای سیاست‌گذاری تهیه شده است. این سند بر اساس مصاحبه‌ها، اسناد عمومی و همکاری با کارشناسان تهیه شده، اما برخی منتقدان معتقدند که شواهد ارائه‌شده در آن به اندازه کافی قوی نیست.

یافته‌های کلیدی گزارش

طبق این گزارش، اخوان‌المسلمین از طریق شبکه‌ای از سازمان‌ها، مساجد و انجمن‌های فرهنگی در فرانسه فعالیت می‌کند. این گروه به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در فعالیت‌هایی مانند آموزش دینی، برنامه‌های خیریه و پروژه‌های اجتماعی مشارکت دارد. برخی از یافته‌های اصلی گزارش عبارتند از:

1. شبکه‌سازی در جوامع محلی: اخوان‌المسلمین از طریق سازمان‌های خیریه و فرهنگی که به ظاهر مستقل هستند، اما به‌طور غیرمستقیم با ایدئولوژی این گروه مرتبط‌اند، نفوذ خود را گسترش می‌دهد. این سازمان‌ها اغلب در زمینه آموزش و حمایت از جوانان فعالیت می‌کنند.

2. تأثیر بر آموزش: گزارش ادعا می‌کند که برخی مدارس خصوصی یا برنامه‌های آموزشی غیررسمی تحت تأثیر اخوان‌المسلمین، ارزش‌هایی را ترویج می‌کنند که با اصول جمهوری فرانسه، مانند برابری جنسیتی و سکولاریسم، در تضاد است.

3 . فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی: این گزارش به نقش اخوان‌المسلمین در بسیج جوامع مسلمان برای اهداف سیاسی اشاره دارد، از جمله لابی‌گری برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های محلی یا ملی.

4. ارتباط با افراط‌گرایی: اگرچه گزارش به‌طور مستقیم اخوان‌المسلمین را به اقدامات تروریستی مرتبط نمی‌داند، اما هشدار می‌دهد که ایدئولوژی این گروه می‌تواند به‌عنوان بستری برای افراط‌گرایی عمل کند، به‌ویژه در میان جوانانی که احساس حاشیه‌نشینی می‌کنند.

واکنش‌ها و انتقادات

انتشار این گزارش واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. برخی سیاستمداران و گروه‌های مدافع لائیسیته از یافته‌های آن حمایت کرده‌اند و خواستار نظارت دقیق‌تر بر سازمان‌های مرتبط با اخوان‌المسلمین شده‌اند. با این حال، دیگران این گزارش را به دلیل نبود شواهد مشخص و خطر کلی‌گویی مورد انتقاد قرار داده‌اند.

برخی کارشناسان و گروه‌های حقوق بشری معتقدند که این گزارش بیش از حد به تعمیم‌های گسترده متکی است و شواهد کافی برای اثبات ادعاهای خود ارائه نمی‌دهد. آن‌ها هشدار داده‌اند که این گزارش ممکن است به تبعیض علیه کل جامعه مسلمان منجر شود.

برخی رهبران جوامع مسلمان در فرانسه این گزارش را به‌عنوان تلاشی برای بدنام کردن مسلمانان به‌طور کلی محکوم کرده‌اند. آن‌ها استدلال می‌کنند که مرتبط دانستن فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی با اخوان‌المسلمین بدون مدارک قوی، به حاشیه‌راندن بیشتر این جوامع منجر می‌شود.

حامیان این گزارش معتقدند که این سند گامی مهم در جهت شفافیت در مورد فعالیت‌های گروه‌های اسلام‌گرا در فرانسه است و به دولت کمک می‌کند تا سیاست‌هایی برای حفاظت از ارزش‌های جمهوری تدوین کند.

این گزارش توصیه‌هایی برای تقویت نظارت بر سازمان‌های مرتبط با اخوان‌المسلمین ارائه کرده است، از جمله:

- بررسی دقیق‌تر منابع مالی انجمن‌های خیریه و فرهنگی.

- نظارت بر محتوای آموزشی در مدارسی که مشکوک به ارتباط با این گروه هستند.

- تقویت برنامه‌های آموزشی برای ترویج ارزش‌های سکولار در میان جوانان.

دولت فرانسه هنوز به‌طور رسمی به این گزارش پاسخ نداده است، اما انتظار می‌رود که یافته‌های آن در بحث‌های آینده درباره سیاست‌های مهاجرت، یکپارچگی اجتماعی و مبارزه با افراط‌گرایی تأثیر بگذارد.

گزارش پارلمانی درباره نفوذ اخوان‌المسلمین در فرانسه موضوعی حساس و بحث‌برانگیز است که بار دیگر تنش‌های موجود بین ارزش‌های سکولار فرانسه و تنوع دینی در این کشور را برجسته کرده است. در حالی که برخی این گزارش را گامی ضروری برای حفاظت از لائیسیته می‌دانند، دیگران نگرانند که این گزارش به کلی‌گویی و تبعیض علیه جامعه مسلمان منجر شود.



blurr.jpg- بر پایه این گزارش، سه مکان لویزان-شیان، ورامین و مریوان و احتمالا مکان‌های دیگر مرتبط، تا اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی بخشی از یک برنامه هسته‌ای ساختاریافته و اعلام‌نشده بوده‌اند

- همچنین برخی از فعالیت‌ها در این مکان‌ها با استفاده از مواد هسته‌ای اعلام‌ نشده انجام شده است

- این یافته‌ها می‌تواند تبعات دیپلماتیک و فنی‌ای برای تعاملات بین‌المللی جمهوری اسلامی در حوزه هسته‌ای در پی داشته باشد

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه که برای کشورهای عضو ارسال شده و نسخه‌ای از آن به رویت خبرگزاری رویترز رسیده، اعلام کرده است ایران پیش‌تر در سه مکان که مدت‌هاست تحت تحقیقات قرار دارند، فعالیت‌های محرمانه هسته‌ای با استفاده از مواد هسته‌ای اعلام‌نشده انجام داده است.

در این گزارش آمده است: «این سه مکان و دیگر مکان‌های مرتبط احتمالی، بخشی از یک برنامه ساختاریافته اعلام‌نشده هسته‌ای بوده‌اند که ایران تا اوایل دهه ۲۰۰۰ آن را اجرا کرده و در برخی از این فعالیت‌ها از مواد هسته‌ای اعلام‌نشده استفاده شده است.»

به گزارش آژانس، جمهوری اسلامی در بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۸، مواد هسته‌ای ناشناخته یا تجهیزات به شدت آلوده ناشی از برنامه هسته‌ای اعلام نشده را در تورقوزآباد نگهداری کرده و پس از آن، این اقلام از آن مکان خارج شده‌اند.

این ارزیابی در چارچوب گزارشی «جامع» صورت گرفته که در ماه نوامبر گذشته از سوی شورای حکام آژانس درخواست شده و بر پایه آن، جمهوری اسلامی درباره مکان‌های اعلام نشده، پاسخ‌های فنی معتبری ارائه نداده است.

بر اساس این گزارش، ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران از زمان گزارش قبلی، بیش از ۹۵۳ کیلوگرم افزایش یافته و به ۹۲۴۷.۶ کیلوگرم رسیده.

همچنین ذخایر اورانیوم غنی‌شده تا ۶۰ درصد در قالب هگزافلوراید اورانیوم، ۱۳۳.۸ کیلوگرم افزایش یافته و به ۴۰۸.۶ کیلوگرم رسیده است.

:::

biden.jpg🔸جاش هاولی، سناتور آمریکایی، با استناد به اطلاعات یک خبرچین از سرویس مخفی که از رهبری کشور محافظت می‌کرد، ادعا ‌کرد که جو بایدن، رئیس جمهور سابق آمریکا، در طول سال‌های تصدی خود، صبح‌ها در اتاق لباس خودش در کاخ سفید گم می‌شد.

🔸این سناتور گفت: «او به من گفت که بایدن در کاخ سفید پرسه می‌زد و نمی‌توانست راهش را از توی اتاق لباس به بیرون پیدا کند».

🔸هاولی افزود که اطلاعاتی را که در مورد وضعیت بایدن در طول سال‌های تصدی‌اش فاش شده است، «شرم‌آور» می‌داند. این قانونگذار آمریکایی خاطرنشان کرد: «به ما دروغ گفتند».

:::

کشتار، محاصره غدایی و محرومیت دارویی در نوار غزه باید هرچه سریعتر متوقف شودgaza.jpg

نسل‌کشی در نوار غزه به سطح فجیع‌تری رسیده است. از ٧ اکتبر ٢٠٢٣ تاکنون بیش از ٥٤ هزار نفر در واکنش تلافی‌جویانه کور و انتقام‌گیری دولت اسرائیل کشته و بیش از هفت هزار نفر نیز مفقود شده‌اند. اکثر کشته‌شدگان غیرنظامی و بیش از ١٤ هزار نفر از آنها کودکند. از ١٨ مارس سال جاری که آتش‌بس اخیر توسط دولت اسرائیل نقض شد تا امروز بیش از چهار هزار نفر کشته شده‌اند. الان در پی حملات بی‌رحمانه ارتش اسرائیل و تصرف نزدیک به هشتاد درصد باریکه غزه و جلوگیری عامدانه و هدفمند انتقال غذا و دارو به این منطقه بلازده، بیش از دو میلیون نفر از ساکنان این باریکه با محرومیت غذایی و دارویی شدید مواجه‌اند و بسیاری از آن‌ها برای زنده ماندن به کمک‌های بشردوستانه وابسته شده‌اند.

شوربختانه در برابر بزرگترین تراژدی قرن بیست‌ویکم قدرت‌های جهانی یا منفعلانه نظاره‌گر مانده‌اند یا همچون دولت‌های آمریکا، آلمان، فرانسه و بریتانیا با ارسال گسترده تسلیحات یاریگر جنایت‌های توقف‌ناپذیر اسرائیل شده‌اند. اعتراضات برخی از دولت‌های اروپایی نیز کم‌اثرتر از آن است که تاثیری بازدارنده بر تهاجمات دولت اسرائیل داشته باشد.

ما جمعی از اساتید دانشگاه و فعالان سیاسی، فرهنگی و مدنی دموکراسی‌خواه و صلح‌طلب ایرانی که نگران رقابت‌های هژمونی‌طلبانه و درگیری‌های فرقه‌ای در منطقه‌یم، ضمن مخالفت با سیاست‌ها و اقدامات جمهوری اسلامی در منازعه اسرائیل-فلسطین و حمایت از صلح پایدار و راه‌حل عادلانه برای این منازعه تاریخی و دفاع از حقوق مردم غزه و استیفای حق سرزمینی مسلوب از فلسطینی‌ها، خواستار توقف فوری جنایت‌های ارتش اسرائیل و خروج بی‌‌قیدوشرط آن از نوار غزه‌ایم. دولت نتانیاهو به دلیل نسل‌کشی، نقض قوانین جهانی و موازین انسانی باید در دادگاهی بین‌المللی محاکمه شود. حاکمان اسرائیل برای ارضای حس انتقام‌جویی خود به شیوه همیشگی این دولت، در ازای هر اسرائیلی کشته شده در ٧ اکتبر، تا کنون ٤٥ فلسطینی کشته‌اند. البته در این فجایع شوم قدرت‌طلبی داخلی نتانیاهو و متحدانش نیز، علی‌رغم مخالفت‌های گسترده شهروندان معترض اسرائیلی، اثرگذار بوده است.

به باور ما باید هرچه زودتر این خشونت‌ها متوقف شود. اقدام گروه‌های افراطی فلسطینی و از جمله ارتکاب خشونت‌ و کشتار و اسارت غیرنظامی‌ها در عملیات «طوفان الاقصی» محکوم است، اما ۷ اکتبر نقطه آغاز این منازعه نیست، و داوری در این مورد باید با توجه به اشغال نظامی فلسطین، غصب سرزمین و کشتار فلسطینی‌ها، آواره‌سازی گسترده و تبعیض‌های متعدد علیه آنها در طول ٧٧ سال گذشته و نقض مستمر و متعدد قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل توسط اسرائیل انجام شود.

به نظر ما باید حتی‌المقدور و از موضعی اصولی، در اعتراض به جنایت‌های اسرائیل و دفاع از حقوق مردم فلسطین، مانند دیگر ملتهای تحت سرکوب، ستم، تبعیض و محرومیت کوشید و با مصادره این موضع توسط اصحاب قدرت مخالفت کرد. دفاع از فلسطین، در بنیاد خود ربطی به جمهوری اسلامی، که خود بخشی از مشکل است، ندارد. ما مفتخریم که سعدی شاعر پرآوازه ایرانی هشت قرن پیش سروده است که «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند.»

جمعی از امضاکنندگان:

ابوالفضل قدیانی، لیلی گلستان، مصطفی مهرآیین، اسفندیار منفردزاده، بهزاد شیشه‌گران، حسن یوسفی اشکوری، کیوان صمیمی، علی افشاری ،علیرضا رجائی، عبدالله مومنی، مهدی محمودیان، امیر اثباتی، رزیتا شرف‌جهان، پروانه سلحشوری، مژگان ایلانلو، تقی رحمانی، هوشیار انصاری‌فر، سعدی گل‌بیانی، احسان شریعتی، رضا علیجانی، علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی‌زیدآبادی، محمد آقازاده ، مهرداد درویش‌پور، علی میرسپاسی، علی‌اکبر گرجی، سعید حنایی کاشانی، محمد حبیبی، اسماعیل عبدی، سارا احسان، مهدیه گلرو، همایون سی‌ریزی، عبدالله ناصری، سپیده قلیان، شارمین میمندی‌نژاد، مطهره گونه‌ای، بلقیس سلیمانی، صالح نیکبخت، آذین موحد، کاظم کردوانی، محمود کریمی حکاک، ایمان افسریان، محمد صحفی، امیرسالار داوودی، محمد اولیایی‌فر، آتفه چهارمحالیان، پرویز جاهد، الهه امیرانتظام، محمدباقر بختیار، رحیم قمیشی.

فهرست کامل امضاکنندگان به ترتیب حروف الفبا

الف - انوش آتش‌سودا، سهند آدم‌عارف، ابوطالب آدینه‌وند، وحید آقاجانی، سیروس آقاخانی، محمد آقازاده، هادی آقازری، سهند آقایی، علی آموخته‌نژاد، حامد آئینه‌وند، امیر اثباتی، سارا احسان، مرتضی احمدوند، مطلب احمدیان،سامان ارسطو، بهزاد اژدری، حسن اسدی زیدآبادی، روزبه اسکندری، سعید اسکندری، بابک اطمینانی، حسن اعتمادی، محمدرضا افخمی، مریم افرافراز، ایمان افسریان، علی افشاری، شهرام اقبال‌زاده، امید اقدمی، مینا اکبری، رضا اکرمی، شهرام القاصی، نرگس الیکایی، ثمیلا امیرابراهیمی، الهه امیرانتظام، مهدی امینی، هوشیار انصاری‌فر، محمد اولیایی‌فر، مژگان ایلانلو.

ب - مسعود باستانی، خسرو باقرپور، محمدباقر بختیار، هانیه بختیار، افسانه برزویی، نسترن بزازی، اشکان بهزادی، علیرضا بهشتی شیرازی، فروغ بهمئی، سانلی بهنود، علی‌اکبر بیدقی.

پ - مانی پارسا، رامین پرهام، آرمین پورفهیمی، علی پورنقوی، مهرداد پوشایی.

ت - نیروانا تربتی‌نژاد، هادی تقی‌زاده، شاهرخ تندروصالح، ایلیا تهمتنی.

ج - پرویز جاهد، حسن جعفری، محمود جعفری، سام‌رضا جعفریان، محمد جمادی، افشین جهاندیده، علی جهانگیری، محمد جواهری.

چ - امیر چمنی، آتفه چهارمحالیان.

ح - سیدمحمد حاجی‌سید‌جوادی، محسن حافظی، ثریا حبیبی، محمد حبیبی، سحر حجتی، مهرداد حجتی، شوکا حسینی، حمید حسینی، سعید حنایی‌کاشانی، فرهاد حیدری گوران.

خ - بهروز خلیق، سپیده خلیلی، امید خوارزمیان، محمدحسین خوربک، بختیار خوشنام.

د - ناصر دانشفر، افشان دانشور، مزدک دانشور، امیرسالار داوودی، مهرداد درویش‌پور، امیرخسرو دلیرثانی، ابراهیم دم‌شناس، آزاده دواچی، نعیمه دوستدار.

ذ - علی ذاکری.

ر - فریبا راد، علیرضا رجائی، تقی رحمانی، علی رفاهی، حسین رفیعی.

ز - رضا زمان

س - بهروز ستوده، حسین سربندی، نیکو سرخوش، مریم سطوت، خشایار سفیدی، پروانه سلحشوری، بلقیس سلیمانی، رازی سلیمی، همایون سی‌ریزی.

ش - امین شاهد، صادق شجاعی، رزیتا شرف‌جهان، احسان شریعتی، آرمین شریفی، اسدالله شعبانی، عباس شکری، فاطمه شمس، سحر شهریار، غلام‌علی شهریاری، روشنک شیخ‌رضای، مریم شیرین‌سخن، بهزاد شیشه‌گران.

ص - مینا صابر،ماندانا صادقی، ترانه صادقیان، رعنا صادقیان، محمد صحفی، مانی صفار، نیما صفار، کیوان صمیمی.

ط - صمد طاهری، علیرضا طاهری، ملیحه طباطبایی.

ع - میترا عالی، حسین عباسی، اسماعیل عبدی، علیرضا عبدی، عشرت عرفانیان، عبدلعلی عظیمی، فرزانه عظیمی، رضا علوی، رضا علی‌پور، رضا علیجانی، سمیرا علی‌خان‌زاده، محسن علی‌شیری، مهرنوش علی‌مددی، محمود عمرانی.

غ - مینا غازیانی ،محمد غفوری، شهریار غیبی.

ف - حسین فاطمی، مهدی فتاپور، مسعود فتحی، نرگس فداکار، مهران فرجی، وجیهه فرح‌بخش، نسرین فرقانی، مسعود فرهیخته، ابوالقاسم فرهنگ، علیرضا فریدون گودرزی، اصغر فیضی.

ق - عزیز قاسم‌زاده، فرید قدمی، ابوالفضل قدیانی، احمد قدیانی، جعفر قدیم‌خانی، میرا قربانی‌فر، آرش قلعه‌گلاب، سپیده قلیان، رحیم قمیشی، اجلال قوامی.

ک - مهدی کابلی، فرخ کابلیان، آزاده کاظمی، احمد کاظمی موسوی، خسرو کردپور، مسعود کردپور، کاظم کردوانی، بهزاد کریمی، رضا کریمی، محمود کریمی حکاک، صحرا کلانتری، علی کلایی، هادی کیکاووسی، سپیده کوتی.

گ - علی اکبر گرجی، سعدی گل‌بیانی، کتایون گلرخ، مهدیه گلرو، باربد گلشیری، لیلی گلستان، منوچهر گلشن، فاطمه گوارایی، مطهره گونه‌ای، رضا گوهرزاد.

ل - مزدک لیماکشی.

م - مصطفی محب‌کیا، فرهاد محرابی، علی محمدی، مهدی محمودیان، تقی مختار، پرویز مختاری، مهدخت مختاری، ایمان مسلمی‌پور، پژمان مظفری، سودابه مظفری، معصومه مظفری، مهدی مظفری، مهدی معرف، علی معظمی، سعیده منتظری، مصطفی مهرآئین، میثم مهرنیا، فریده مهمنش، همایون مهمنش، اسفندیار منفردزاده، آذین موحد، حسن موریزی‌نژاد، عبدالله مومنی، علی میرسپاسی، شارمین میمندی‌نژاد.

ن - نگار نادری‌پور،حجت نارنجی، عبدالله ناصری، مهدی نخل‌احمدی، رضا نساجی، فاطمه نصر،شیوا نظرآهاری، آرسن نظریان، فریور نظریان، سعید نعیمی، حسین نقاشی، امین نورانی، توماج نورایی، اسماعیل نوشاد، صالح نیکبخت.

ه - نادر هاشمی.

ی - مریم یحیوی، حسن یوسفی‌اشکوری.

salman.jpgپیشنهاد ترامپ را بپذیرید تا از جنگ با اسرائیل جلوگیری شود

ایران اینترنشنال - به گزارش خبرگزاری رویترز، چهار منبع آگاه از دولت‌های خلیج فارس و جمهوری اسلامی تایید کرده‌اند که ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه ۸۹ ساله عربستان سعودی، نگران از تشدید بی‌ثباتی در منطقه، پسرش خالد بن سلمان را با پیامی فوری به تهران فرستاده است.

این دیدار پشت درهای بسته در تاریخ ۲۸ فروردین در نهاد ریاست‌جمهوری ایران با حضور مسعود پزشکیان، محمد باقری و عباس عراقچی برگزار شد.

به گفته این منابع، شاهزاده خالد در این جلسه به مقام‌های جمهوری اسلامی هشدار داده که دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، برای مذاکرات طولانی صبر نخواهد کرد و پیشنهاد فعلی فرصتی برای جلوگیری از یک جنگ گسترده با اسرائیل است.

دو مقام عرب که با رویترز گفت‌وگو کرده‌اند، اعلام کرده‌اند که شاهزاده خالد در این دیدار تاکید کرده رسیدن به توافق با آمریکا بهتر از شکست مذاکرات است، چرا که شکست می‌تواند جمهوری اسلامی را در معرض حمله مستقیم اسرائیل قرار دهد.

همچنین چهار منبع دیگر به رویترز گفتند که در جریان این جلسه، پزشکیان پاسخ داده که جمهوری اسلامی خواهان رسیدن به توافقی است که منجر به کاهش فشار اقتصادی از طریق لغو تحریم‌های غرب شود.

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgبراستی هدف از نقد ،انتقاد وانتقاد از خود چیست ؟ امروز کمتر جریان سیاسی ،افراد ، فعالان سیاسی واجتماعی هستند که ادعا نکنند ما خود را وعملکرد خود را به نقد کشیدیم .نقدی که در پرتو آن و درس گیری از آن قدم های خود را سنجیده تر برمی داریم تا به وظیفه انسانی ، ملی و میهنی خود در قبال مردم جوابی درست و در خور داده باشم.
اعتماد های فرو ریخته در میان مردم را تا حد امکان احیاء کنیم وبا عملکردی منطقی ومنطبق بر واقعیت های مبارزه سیاسی واجتماعی مردم در مقابله با جمهوری اسلامی نقش لازم وتاریخی خود را ایفا نمائیم.
نقشی که در شرایط کنونی برای اپوزیسیون خارج از کشور مهم ترین وجه آن استفاده ازتمام ظرفیت های میلیونی مهاجران ایرانیست در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی .مهاجرینی با رقم بالغ بر هشت میلیون.
رقمی عجیب وباور نکردی!
این امر زمانی تعحب بر انگیزتر می شود که این مهاجرین از نظر توانائی وموقعیت مصداق این گفته راپیدا میکنند که از شمار دوچشم یک تن " اما " از شمار خرد هزاران بیش اند.
براستی نیز چنین است.زیرا که اکثریت قریب با اتفاق ایرانیانی که امروز بهر دلیل جلای وطن کرده و سختی زندگی در مهاجرت را بر بودن در آن کشور جهنم شده توسط حکومت اسلامی ترجیح داده اند. تحصیل کردگان ،صاحبان سرمایه ،متخصصین ،صنعت گران ، روشنفکران، فعالان سیاسی ، کنشگران اجتماعی ، فرهنگی،هنرمندان وورزشکانی هستند که از جایگاه اجتماعی خوبی در کشورمهاجر پذیرشان برخوردارند.
تشکل یابی آنها در یک جبهه وسیع وگسترده ملی می تواند نقشی تاثیر گذار از نظر ،مادی ،عملی و روحی درداخل و خارج ازکشور ایفا نماید.مجموعه ای از چهره های مطرح، پاکیزه ،بدون حاشیه وقابل اعتماد درخارج از کشورکه در داخل نیز از اعتبار عمومی بر خوردارند.
تلاش صمیمانه، برای سهم گیری هر چه بیشتر این ایرانیان مهاجر و تاثیر گذار که در آن صرفا منافع مردم وپیش کشیدن افرادشناخته شده قابل اعتماد و مورد نظر مردم مد نظر باشد ،ضامن موفقیت و بقای چنین تشکل وجمع شدن مردم بدور آن خواهد بود.

Ata_Houdashtian.jpgهمه انقلابات بدون حتی یک استثنا، به نام میهن و برای میهن تحقق یافته است. آرمان "میهن دوستی" کلید واژۀ این دوره تاریخی ما ایرانیان است. هر کوشنده "جهان وطنی"، در ذهن جهان وطن است، زیرا خود میداند که بدون رهایی میهن و آزادی مردمانش، نمی تواند به جنگِ ظالمان جهان برود. به کلام دیگر امر بومی بر امر جهانی مقدم است.

میهن دوستی و دمکراسی خواهی

باید از امر میهنی و ملی برای برپایی بزرگترین اجماع یاری گرفت تا با تمام قوای مردمی به جنگ استبداد بومی برویم. باید برای هر گروه اجتماعی، طبقاتی، سنی، جنسی، روایت مرتبطی ساخت تا غرور ملی زمینه ساز یک همبستگی همگانی گردد. باید درک شود که همۀ ما مردمان ایران، از هر خِطۀ این سرزمین، توسط یک دشمن مشترک سرکوب و تحقیر شده ایم. بنابراین هر یک از ما، از هر کجای میهن، شهروند همین خاک هستیم. از زن و مرد، جوان و پیر٬ کرد و لُر و فارس و ترک و بلوچ و عرب، همه در مقام نخست ایرانی هستیم و همه خواهان نظامی آزاد و دمکراتیک، با احترام به همه تنوعات فرهنگی.

ملت نه پدیده ای یگانه و یکدست (همچنانکه در قرون گذشته از آن یاد میشد) ، که عمیقا متنوع و متکثر است. در اینجا امر ملی به مردمان ایران در ترکیب متکثرش، و نیز به سرزمین، تاریخ و ارزشهای فرهنگی مشترک ارجاع میکند. این نگاه در برابر ناسیونالیسم تهاجمی قرار میگیرد، زیرا برپایه حقوق شهروندی استوار است، نه برتری قومی، اجتماعی و فرهنگی.

در نگاه ما لُر و بلوچ و ترک و فارس و عرب همه مردمان ایران هستند و دارای حقوقی مساوی هم در بنیان گذاری ایران دمکراتیک آینده٬ و هم در بهره بری از نتایج توسعه آتی کشور قلمداد میشود. به شهروند ضد تبعیض نظر دارد، و هویت خود را بهانه ای برای اعمال تبعیض بر «غیر شهروند» یا مهاجر نمیکند. من به واژه «اقلیت» معتقد نیستم٬ زیرا مفهومی تبعیض آمیز است٬ و برپایه واژه «اکثریت» شکل گرفته که آن نیز مفهومی بی اعتبار و غیر قابل دفاع می باشد. آنچه معتبر می ماند اینکه «ما همه مردمان ایران» هستیم.

میهن دوستی ما یک ملی گرایی دمکراتیک است. واژه دمکراتیک از این رو لازم است تا مسلم کند که مبارزه علیه ظلم تنها برپایۀ "رهایی" از ستم شکل نمی گیرد، بلکه رهایی برای رسیدن به آزادی و دمکراسی ست. یعنی در گفتمان ملی گرایی دمکراتیک "آزادی منفی" و "آزادی مثبت" مستتر است، و دو روند را در هم دارد: هم درکی از دشمن ارائه میدهد و هم از آنچه میخواهیم بدست آوریم. هم سلبی ست و هم ایجابی. هم دشمن را شناسایی میکند، هم نیروهای در میدان با تنوع شان، مملو از زنان، مردان، اقوام، اقشار فقیر، لایه های متوسط و نیز فربه جامعه را دعوت میکند، و هم آرمان آینده را نشان میدهد. هدف نه تنها ستیز علیه نظام استبداد، بلکه رسیدن به پلولاریسم سیاسی، سکولاریسم، آزادی فردی، اجتماعی، حکومت قانون و عدالت اجتماعی است.

ناسیونالیسم برتری جویانه در برابر میهن دوستی

سالها پیش، و شاید پیش از آنکه موضوع ملی گرایی و میهن دوستی در سالهای اخیر بسان واژه ای عام پسند ظاهر شود، مقالۀ "ناسیونالیسم آزادیخواه" را منتشر کردم. در آنجا نوشتم: "می‌توان از ناسیونالیسم در ایران به عنوان یک اهرم مبارزاتی، یک تاکتیک جنگی پرنفوذ در ستیز با رژیم جمهوری اسلامی بهره برد" و نه آنکه آنرا امکانی برای برتری طلبی قومی و یا اتنیکی به میان آورد (>>>>)[1]. در همانجا عنوان شده بود که ناسیونالیسم آزادی خواه همان میهن دوستی است که خود را از ناسیونالیسم برتری جویانۀ قرون گذشته، ناسیونالیسم عرب، ترک و برخی گرایشات حذف گرایانه میان ایرانیان، جدا میکند. پس از آن مقاله پرسشهایی در همین رابطه مطرح شدند که در برخی نوشته ها و مناظره های تلوزیونی به آنها پرداخته ام. (برخی از آنها: >>>>، >>>>)[2] - [3].

ما همه میهن دوست هستیم. هم ملی گرا و هم دمکراسی خواه. اینرا میتوان «ملی گرایی مثبت» خواند که در برابر «ملی گرایی منفی»، که تسلط گر و حذف گراست، قرار میگیرد. در فرهنگ سیاسی ایرانی قرن اخیر تعبیر نخستین و ساده از ملی گرایی عموما ناسیونالیسم بوده است و بی شک ناسیونالیسم به معنایی برتری طلبی شوونیستی مانعی در برابر دمکراتیسم جلوه میکند. ناسیونالیسم تهاجمی از افتخارات ملی به عنوان ابزاری برای برتری طلبی بهره می برد و در بطن آن نوعی یکدست سازی نهفته است.

از آنرو که مردم ما هرچه بیشتر بسوی بازگشت به ایده وطن، ارزشهای فرهنگی و میهن دوستی کشانده شده اند، استراتژی مبارزاتی نیز در همین مسیر باید گام نهد. باید در بازآفرینی ایده وطن و ارزشهای ملی، شریک مردم بود. لیکن این تمایل پرقدرت را باید با گفتمان دمکراسی خواهی آذین کرد تا ایده وطن از هرگونه برتری طلبی قومیِ و ناسیونالیستی برحذر بماند. ما خواهان ایرانی دمکراتیک هستیم تا در آن هر ایرانی در هر جایگاهی تنها یک "شهروند" محسوب شود. نه بیشتر و نه کمتر. و در برابر کتاب قانون و مردم حقوقی برابر داشته باشد.

ulimatum.jpgبر اساس اطلاعات اختصاصی رسیده به منوتو، آمریکا ضرب‌الاجلی محرمانه برای جمهوری اسلامی تعیین کرده تا تمام فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم را در خاک خود متوقف کند.

منابعی مطلع از روند مذاکرات، از جمله افرادی نزدیک به مقامات عمانی، به منوتو گفته‌اند که ضرب‌الاجل اولیه برای ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۵ مه ۲۰۲۵) تعیین شده بود، اما طبق گزارش‌ها، این مهلت تا ۲۵ خرداد (۱۵ ژوئن) تمدید شده است، در حالی که تلاش‌های دیپلماتیک پشت درهای بسته ادامه دارد.

بر اساس این گزارش، یکی از مفاد اصلی توافق پیشنهادی، تعلیق کامل غنی‌سازی اورانیوم در داخل ایران است. افزون بر آن، واشینگتن خواستار انتقال ذخایر اورانیوم با غنای بالا از سوی ایران شده است. این پیشنهاد که به گفته منبع مذکور شباهت زیادی به «مدل لیبی» دارد، با مقاومت شدید مقامات جمهوری اسلامی مواجه شده است.

به عنوان راه‌حلی میانه، دو طرف در حال بررسی سازوکاری هستند که طبق آن، ذخایر موجود اورانیوم غنی‌شده ایران تحت نظارت کامل بین‌المللی قرار گیرد، مشروط بر آنکه هیچ‌گونه غنی‌سازی جدیدی انجام نشود. این شرط همچنان مهم‌ترین نقطه اختلاف میان تهران و واشینگتن به شمار می‌رود.

به نظر می‌رسد این مذاکرات با حفظ حداکثری محرمانگی در حال انجام است تا از واکنش‌های منفی سیاسی در داخل ایران جلوگیری شود. علنی شدن ضرب‌الاجل احتمالا موجب رد کامل آن از سوی مقامات جمهوری اسلامی به دلیل فشارهای داخلی خواهد شد.

با این حال، منابع مطلع می‌گویند که در گفتگوهای پشت‌پرده، طرف آمریکایی به‌روشنی اعلام کرده که تهران باید تا ۲۵ خرداد به این توافق پایبند شود.

به گفته همان منبع، فوریت این ضرب‌الاجل ناشی از ارزیابی‌های اطلاعاتی است که نشان می‌دهد جمهوری اسلامی تا اول سپتامبر ۲۰۲۵ (۱۰ شهریور ۱۴۰۴) به توانایی فنی لازم برای ساخت یک سلاح هسته‌ای عملیاتی دست خواهد یافت.

AmirHossein_Ladan_4.jpgسگ هار منطقه، ما را تهدید میکند و خط نشان میکشد! اسرائیل نتنیاهو، طی 600 روز گذشته، بیش از 68000 تن را بقتل رسانده؛ دو میلیون سیصد هزار فلسطینی را بی خانمان کرده؛ دهها هزار لبنانی و سوریه ای را نیز آواره ساخته است!

آیا میخواهید منتظر بمانید تا بمب افکن ها و پهبادها، خانه و کاشانه تان را روی سرتان خراب کند، و فرزندانتان را هدف بمب و گلوله های آتش زا قرار بدهد، تا بجنبید؟ زمانی که مرگ می بارد، دیگر خیلی دیر است، "علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد." برای مقابله با چنین پدیده ی شومی، چه باید کرد؟

نخست، مسئولیت هر ایرانی با شعور، با شرف و با وجدانی است که از خانه اش (میهنش) دفاع کند.

ولی پیش از آن، باید کشور را از شرّ حکومتی که چنین فاجعه ای را رقم زده رها ساخت.

نخست ببینیم در کجا قرار داریم؟

با در نظر گرفتن این واقعیت، که امروز یکپارچگی میهن مان، تأسیسات هسته ای - موشکی کشور، و سیستم های دفاعی ایران در معرض نابودی قرار دارند؛ و با علم باینکه مشکلات مان، زائیده رژیم فرقه گرای آخوندی است؛ با یک انتخاب سرنوشت ساز روبرو هستیم. یا برای نجات کشور و رهائی خودمان، رژیم را کنار می زنیم؛ و یا بی تفاوت به سرنوشت خود، آینده فرزندان، و هستی کشورمان، به تماشای حوادث می نشینیم؟

از سوی دیگر، اقتصاد ورشکسته کشور، بخش عظیمی از هم میهنان مان را چنان گرفتار مشکلات روزمره کرده، که شادی و امید، جای خود را به افسردگی و نا امیدی داده و زندگی شان را در "امروز" خلاصه کرده است. نه امیدی به فردا، نه برنامه ای برای آینده، و نه هیچ توانائی برای تغییر اوضاع زندگی و دگرگونی جامعه در خود می بینند. اخته وار، تسلیم تقدیر و سرنوشت شده اند، که دقیقا پدیده ی مورد نظر رژیم فقاهتی برای بقای حکومت شان است.

تسلیم تقدیر و سرنوشت بودن، نگرش و دیدگاه بسیار تخریبی و بازدارنده است. مانند اینکه سوار یک کشتی بادبانی در اقیانوس هستیم، ولی سکّان کشتی در دستمان نیست، و کشتی بدون دخالت ما، مسیر نامشخصی را به سوی مقصدی نامعلوم می پیماید! کشتی حرکت میکند ولی مسیر و فرجامش نامعلوم است: تسلیم تقدیر و سرنوشت است!!!

بررسی اوضاع ایران

چرا تصویرهای دیدار ترامپ از کشورهای خلیج فارس، داغ هم میهنان مان را تازه کرد؟

Mehran_Mostafavi_2.jpgمذاکرات هسته ای بین ایران و آمریکا ادامه یافت و به دور ششم کشیده شد. مشکل این مذاکرات در کجاست؟ چرا با اینکه پرونده هسته ای ایران بارها و بارها مورد بررسی قرار گرفته و همه جوانب آن اشکار است اما باز هم این مذاکرات به طول انجامیده است؟ به نظر می رسد دو طرف مذاکره، بدنبال چینش قابل قبولی هستند تا توافقی هر چند موقت و ناکامل را یک بازی برد-برد جلوه دهند. برای یافتن پاسخ اینکه آنها چرا و چگونه می توانند به این کار دست بزنند، بررسی وضعیتی که خامنه ای و ترامپ در آن قرار دارند، می تواند ما را در اینباره بیشتر روشن کند

1 ـ وضعیت خامنه ای

ـ خامنه ای که دو ماه پیش گفته بود مذاکراه با آمریکا بی عقلی و بی شرافتی است، مجبور به پذیرفتن مذاکره شده است. او برای اینکه نشان دهد جمهوری اسلامی بر سیاست هسته ای خود ایستاده و اگر نرمشی هم شود، نرمش در اصل صورت نگرفته است، قبل از هر چیز باید طوری عمل کند که مذاکرات بطول انجامد. مذاکرات کوتاه، برای او مشکل ایجاد می کند و از این رو است که این مذاکرات به دور ششم کشیده شده است. البته امکان طولانی تر کردن آن نیز دیگر نیست زیرا همه حرفها زده شده است و از سویی ترامپ عجله دارد.

ـ لازم است بدانیم که خامنه ای نگرانی چندانی هم از حمله نظامی محدود ندارد زیرا به این نتیجه رسیده است که آمریکا خواستار حمله نظامی گسترده به ایران نیست و حمله نظامی محدود به سایتهای هسته ای ایران نیز موجب فروپاشی نظام نمی شود. از اینرو همانطور که در زمان جنگ می گفتند: "جنگ نعمت است"، این زمان نیز می توانند از حمله محدود اسرائیل استفاده لازم را ببرند و بحران را نعمت بدانند. اسرائیل هر چند ممکن است توانا به حمله محدود به ایران باشد اما بدون آمریکا، توانایی حمله گسترده به ایران را ندارد.

ـ اما خامنه ای در وضعیت ضعف مفرط بسر می برد. شکست در لبنان و سوریه و عراق و وضعیت بسیار سخت اقتصادی، از توانایی های جمهوری اسلامی به شدت کاسته است و خامنه ای می داند که برای خروج از بن بست اقتصادی ـ اجتماعی نیاز به توافقی هر چند موقت و ناکامل دارد. فشار بر او از داخل نظام نیز آنچنان بالاست که با اینکه گفته بود مذاکره با آمریکا بی عقلی است، زیر بار آن رفت و البته برای اینکه خود را از بار مسئولیت مبرا بدارد، چند روز پیش هم گفت که نمی داند این مذاکرات به کجا می انجامد. اما همین که زیر بار اصل مذاکره رفته است، گویای ناتوانی او در داخل نظام است. تکنوکراتها و سپاه و اهل بازار و اقتصاد، برای مداکره، اتحادی قوی پیدا کرده اند و هر زمان زوال سیاسی خامنه ای آشکارتر می شود.

2 ـ وضعیت ترامپ

ـ ترامپ از برجام بیرون آمد و برجام را "بدترین قرارداد تاریخ آمریکا" دانست و علت را هم این ذکر کرد که برجام به مسائل "موشکی و تروریستی و جنگهای نیابتی" جمهوری اسلامی نپرداخته است. اما او اکنون پذیرفته است که با ایران مذاکره کند و آنهم تنها در باره مسئله هسته ای! یعنی ترامپ هم نرمشی از نوع خامنه ای را در پذیرفتن مذاکره انجام داده است.

ـ ترامپ تمایل به حمله نظامی ندارد و سعی دارد از حمله بپرهیزد. همسایگان خلیج فارس ایران هم به ترامپ پیام داده اند که جنگ، اقتصاد کشورهای منطقه را متزلزل خواهد کرد و آنها خواهان جنگ با ایران نیستند. از اینرو برخلاف خواست شدید نتانیاهو، او سعی می کند وارد جنگ نشود و اگر هم وارد برخورد نظامی شود بصورت محدود خواهد بود.

tattbanner.jpgمهدی رستم‌پور

نسیم شاخ مجازیه. سال‌هاست پول‌های کثیف تتل بِت رو تو ویلا و املاک گلسار رشت به جریان انداخته.

«تتلو داری» رو شما بلد نبودید که اگه حداقلی از تربیت خانوادگی رو لحاظ می‌کردید، نسل معصوم آلفا کمتر آسیب می‌دید.

با رکیک‌ترین ناسزاها، مادر خودشم بی نصیب نذاشت. ملت یادش دادن؟ نه. ریشه تو خانواده‌س.

ذهن و روان برادرت بخاطر مصرف جنون‌آمیزِ گونه‌های متنوعی از مواد مخدر، متلاشیه. ما چکاره‌ایم؟

مردم گلوله می‌خوردن، تتل از ترکیه، همصدای سرکوبگرا بود و با واژه‌هاش به مهسا امینی شلیک می‌کرد.

مردم نقشی تو بازداشتش ندارن.

خودش آگاهانه یا رو دراگ، بارها برای حکومت خونشویی کرده. چرا جای عذرخواهی از مردم، زبون‌تون درازه؟

و چرا ۵۰ سال؟ خب بگو ۵۰۰ سال!

میگی بلد نیستیم ازش تقدیر کنیم؟ :)

مگه بردگانش همهٔ اوامر رذیلانه‌ش رو برآورده نکردن؟ حتی وقتی فراخوان داد که همخوابهٔ زیر سن می‌خواد.

هزار ساسی و تتل و تهی و سیجل و ام‌جی و خلسه و سامان ویلی، فدای یه نخ سبیل کامیونداران اعتصابی.

rostampour.jpg

hariri.jpgبا اینکه تنها ۱٪ جمعیت و خشکی‌های جهان را داریم، اما بیش از ۱۳٪ نفت، ۱۷٪ گاز طبیعی، ۷٪ ذخایر معدنی و از بهترین منابع انرژی بادی و خورشیدی دنیا در اختیار ماست. یعنی منابعی بسیار فراتر از سهم‌مان داریم، اما به‌جای توسعه، امروز بیش از ۷۵٪ مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند--نه به‌دلیل کمبود منابع، بلکه به‌خاطر سوء‌مدیریت، فساد و ناکارآمدی نظام حکمرانی.

بحران آب و برق هم ریشه در همین ناکارآمدی دارد. کشاورزی‌ که نه امنیت شغلی دارد و نه برنامه، برای زنده‌ ماندن مجبور به مصرف بی‌رویه آب است. در نهایت هم همین کشاورز، قربانی شرایط، به‌عنوان مقصر معرفی می‌شود. هم‌زمان، رژیم با ساختن دشمن‌های خارجی و خرج کردن پول نفت، شبکه‌ای از وفاداران خود را تغذیه می‌کند--از نهادهای نظامی گرفته تا #کاسبان_تحریم که از بحران سود می‌برند و مانع هرگونه اصلاح می‌شوند.

اما این تمام ماجرا نیست.

بیش از ۵۰ میلیون ایرانی زیر ۴۰ سال دارند، و ۱۵ میلیون نفرشان تحصیلات دانشگاهی دارند. بسیاری از همین جوان‌ها در سخت‌ترین شرایط، استارتاپ و کسب‌وکار نوآورانه راه انداخته‌اند، به‌ویژه در حوزه‌های علوم، فناوری و مهندسی.

ایران از موقعیتی ژئوپلیتیکی برخوردار است که می‌تواند آن را به شاهراه منطقه‌ای انرژی، تجارت و ترانزیت تبدیل کند.

سطح پایین بدهی‌های خارجی، برخلاف بسیاری از اقتصادهای نوظهور، فرصتی برای اصلاح ساختار مالی و جذب سرمایه خارجی فراهم کرده است.

شبکه‌ای از مدیران اجرایی و کارآفرینان ایرانی در خارج از کشور نیز وجود دارد که بدون انگیزه قدرت یا مقام، آماده‌اند برای بازسازی ایران نقش‌آفرینی کنند.

اما راه‌حل چیست؟

۱. باید میان اهل تعقل و سودجویان مرزبندی کرد

امروز وقت آن است که تفاوت بگذاریم بین دو دسته از افراد در ساختار حاکمیت:

  • مدیران خسته و واقع‌بین که از وضعیت موجود دل‌زده‌اند، دغدغه مردم دارند و به دنبال راهی برای خروج کشور از بحران هستند.
  • و کاسبان تحریم که با بقای تحریم، فساد و بی‌ثباتی نفع می‌برند و مانع هرگونه تحول می‌شوند.

این دو، در مسیر و انگیزه کاملاً متفاوتند. اولی‌ها باید فرصت شنیده‌شدن و عمل‌کردن پیدا کنند. آن‌ها می‌توانند شکاف‌هایی در ساختار بسته امروز ایجاد کنند که به نفع مردم باشد--به‌شرطی که از طرف جامعه، حمایت شوند.

۲. حذف تدریجی ارز رانتی و پرداخت یارانه هوشمند

ارز ۴۲۰۰ تومانی، ثروت ملی را به جای مردم، به جیب مافیا ریخته. این سیاست نه عدالت آورد، نه ثبات.

راه‌حل جایگزین، پرداخت یارانه نقدی هدفمند به خانوارهای واقعی نیازمند است. این تغییر باید تدریجی، شفاف و با گفت‌وگوی اجتماعی همراه باشد.

threeplus.jpgایران اینترنشنال - آمریکا و سه کشور اروپایی پیش‌نویس قطعنامه‌ای علیه ایران را برای ارائه به شورای حکام آژانس آماده کرده‌اند که برای نخستین‌بار در ۲۰ سال گذشته، تهران را به نقض تعهدات پادمانی متهم می‌کند. در این متن، جمهوری اسلامی در وضعیت «عدم انطباق» با تعهدات آژانس اعلام خواهد شد.

قطعنامه‌ای برای ارائه به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است که با همکاری بریتانیا، فرانسه و آلمان تنظیم شده است.

در این قطعنامه، جمهوری اسلامی به دلیل پایبند نبودن به تعهدات پادمانی خود طبق توافقات با آژانس «در وضعیت عدم انطباق» اعلام خواهد شد.

رویترز نوشت دیپلمات‌های غربی به دنبال آن هستند که ایران را برای نخستین‌بار طی ۲۰ سال گذشته به نقض تعهدات منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای متهم کنند.

طبق این گزارش، پیش‌نویس این قطعنامه بر مبنای گزارش جامع جدیدی است که آژانس قرار است پیش از نشست ۱۹ خرداد منتشر کند؛ گزارشی که انتظار می‌رود برای ایران «سنگین و انتقادی» باشد.

atomic.jpg

31.jpgصادق زیباکلام

هرقدر که از مذاکرات میان ایران و آمریکا می‌گذرد، کفه درستی شرط‌بندی من به روی توافق سنگین‌تر می‌شود. صدالبته که هیچ‌چیز را تا دقیقه آخر نمی‌توان قطعی گرفت؛ اما همه شواهد و قرائن حکایت از توافق می‌نمایند. همه حرف من از ماه‌ها قبل که موضوع مذاکرات مطرح گردید و گفتم "حیف که شرط‌بندی در جمهوری اسلامی مجاز نیست والا هرچه داشتم بروی توافق شرط‌بندی می‌کردم"، آن بود که هیچ‌یک از طرفین مناقشه، نه ترامپ و نه رهبری خواهان درگیری نیستند. البته هرکدام دلائل خودشان را برای اکراه از درگیری دارند.

ترامپ به خاورمیانه به‌عنوان یک بازار بزرگ و ثروتمند برای اقتصاد آمریکا می‌نگرد. در نتیجه درگیری نظامی آخرین چیزی است که به دنبال آن است. ایران هم می‌داند که اگر درگیری نظامی صورت بگیرد، حتی اگر پیش‌بینی غم‌انگیز من که "یک تیر چراغ‌برق هم در ایران سالم نمی‌ماند" اتفاق نیفتاد، حداقلش این است که امکان موفقیت نظامی ایران زیر صفراست.

درعین‌حال هم در واشنگتن و هم در تهران جریاناتی هستند که برعکس ترامپ و رهبری از برخورد نظامی استقبال می‌کنند. همه آنان که در آمریکا و درمجموع در غرب به چیزی کمتر از سرنگونی ج.ا رضایت نمی‌دهند خواهان برخورد نظامی هستند که شاید در جریان آن نظام سقوط نماید. اسرائیلی‌های تندرو البته مسئله‌شان متفاوت است.

آنان معتقدند که ایران به واسطه شرایط دشواری که در آن قرار گرفته، از جمله حضور ترامپ، ممکن است محدودیت‌های هسته‌ای را بپذیرد. اما چند صباح بعد که وضعشان عوض شود مجدداً خواهند رفت به دنبال تولید بمب بنابراین بهتره که یکبار و برای همیشه درخت هسته‌ای ایران را ریشه‌کن سازیم.

در ایران مخالفین توافق دو گروه هستند. نخست آنان که همچنان به دنبال رؤیاهای انقلابی هستند؛ محور مقاومت، نابودی اسرائیل، دشمنی با آمریکا، صدور انقلاب، استکبارستیزی و سایر آرمان‌های انقلابی. گروه دوم جریاناتی هستند که نفعشان در دشمنی و برخورد با آمریکا هست.

هم به واسطه تثبیتشان در قدرت و هم کسب منافع اقتصادی در نتیجه دورزدن تحریم‌ها. طبیعی است که وقتی چهره‌ای همچنان به دنبال "مرگ بر آمریکا" است نمی‌توان گفت که به واسطه ایدئولوژی است یا حفظ منافع اقتصادی و تثبیت جایگاهش در ساختار قدرت. بماند این واقعیت که "مرگ بر آمریکا" به‌جز مصیبت، هیچ نفعی در این 46ساله برای منافع ملی در برنداشته.

Mehran_Rafiei.jpg

نیست بادا دولتِ دیوِ پلید

کز جنونش ملتی سختی کشید

کی رَوَد حرفی به گوش این فقیه؟

کو گزیند جیره خوارانی سفیه

جملگی تن پرور و رانت خوار

کس ندیده واعظی مشغولِ کار

گشت میهن از تباهی منجلاب

ناترازی را نگر در برق و آب

می کُند با گفتهِ دانا ستیز

کو بگوید بی سبب خونی مریز

چون توانم سر کنم با بت پرست؟

آنکه آرد در خفا رانتی بدست

دل نبندم بی گمان بر اجنبی

کو ندارد مقصدی جز کاسبی

بینم اینک در افق رانندگان

راست سروان، رهروان، آزادگان

هر که بالد بر چنین راننده ای

کو نخواهد خم شدن چون برده ای

صد درود و آفرین بر این یلان

این چنین عزمی سزد از عاصیان

شرم باشد گر که کس ماند خموش

چشم بندد بر جنایاتِ وحوش

چون که باشد حالِ ما از بُن خراب

نیست دیگر چاره ای جز اعتصاب

31-5.jpgایران وایر - عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در تازه‌ترین اظهارات خود گفته است که توقف غنی‌سازی اورانیوم گزینه‌ای نیست که «مردم ایران» آن را بپذیرند.

او که به همراه جمعی از مدیران وزارت خارجه در آرامگاه روح‌الله خمینی حضور یافته بود، بر ادامه مسیر مذاکرات هسته‌ای بر پایه آن‌چه «نفی سلطه» خواند، تأکید کرد. عراقچی گفت: «یکی از اصول ما در بحث هسته‌ای که مبنای حرکت ما در مذاکرات را شکل می‌دهد، نفی سلطه است و در مذاکرات قبلی و فعلی بر همین مبنا حرکت کرده‌ایم.»

او همچنین با اشاره به سیاست «نه شرقی، نه غربی» مدعی شد که این سیاست به معنای قطع رابطه با شرق و غرب نیست، بلکه بر اصل استقلال و مقابله با سلطه‌طلبی استوار است.

به گفته وزیر خارجه جمهوری اسلامی، داشتن انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای از جمله حقوق مسلم ایران است و مخالفت با غنی‌سازی نوعی «تحمیل» از سوی کشورهای طرف مقابل در مذاکرات تلقی می‌شود.

30-3.jpgرئیس پیشین صداوسیما: فرصت تصمیم‌گیری اساسی برای کشور، تا پایان تابستان بیشتر باقی نمانده است

جماران

بسیاری از برنامه‌های کلان، از جمله سند چشم‌انداز ۲۰ ساله، شکست خورده‌اند. مردم به‌دلیل حذف رقابت واقعی و نبود نهادهای مدنی، از مشارکت سیاسی کنار کشیده‌اند.

محمد سرافراز، رئیس اسبق صداوسیما به جماران می گوید: تا زمانی که احزاب واقعی و رسانه‌های آزاد شکل نگیرند، نباید از مشارکت گسترده انتظار داشت.

نمونه تاریخی پذیرش آتش‌بس در جنگ، نشان می‌دهد که کشور در لحظه‌های بحرانی به تصمیمات شجاعانه نیاز دارد. زمان بسیار محدود است.

یا این نظام باید تصمیمات سخت و تاریخی بگیرد، یا وارد مرحله‌ای خواهد شد که کنترل اوضاع از دست خارج می‌شود.

مشروح گفت و گو با وی در پی می‌آید:

اگر بخواهم مسأله را در یک جمله خلاصه کنم، به‌نظر من ما نیاز به یک انقلاب در حکمرانی داریم. به بیان ساده‌تر، مدیریت اجرایی کشور باید یکپارچه و شفاف شود. ممکن است این سؤال پیش بیاید که دقیقاً منظور از این حرف چیست و آیا اصلاً چنین چیزی امکان‌پذیر است یا نه؟ توضیح من این است که ما در حال حاضر با نهادهای متعدد و موازی در کشور مواجه هستیم که در امور اساسی دخالت می‌کنند یا نظر می‌دهند، و این باعث شده نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشور به‌شدت پیچیده، غیرپاسخ‌گو، مبهم و ناکارآمد شود.

به‌همین دلیل، به‌نظر من باید به‌صورت جدی برای این مسئله چاره‌اندیشی کرد. در کنار این، یک عنصر مهم دیگر هم وجود دارد و آن «زمان» است. برخی گمان می‌کنند که باید زمان بخریم و هرچه زمان بگذرد به نفع ماست، اما برداشت من این است که اتفاقاً ما زمان زیادی نداریم و باید در فرصت بسیار محدودی تصمیمات اساسی گرفته شود.

29-30.jpgبه گزارش ایلنا، حاج احمد هاشمی بهرمان، برادر آیت الله هاشمی رفسنجانی امروز در پی یک دوره بیماری به لقاء پروردگار شتافت.

مراسم تشییع آن مرحوم، روز جمعه (۹ خرداد) ساعت ۹ صبح از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار می شود.

مراسم یادبود و ختم نیز روز شنبه ۱۰ خرداد از ساعت ۴:۳۰ تا ۶ بعد از ظهر، در مسجد الرضا (ع)، فرمانیه، دیباجی شمالی منعقد خواهد بود.

:::

ناگفته‌های برادر کمترشناخته‌شده آیت‌الله هاشمی

احمد هاشمی بهرمان برادر کمتر شناخته‌شده آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی است. در یک روز فروردین ۱۳۹۶ و تنها یکی دو ماه پس از درگذشت آن شخصیت اثرگذار و به یادماندنی خدمت ایشان می‌رسیم. در فضایی ساده و صمیمی به گفت‌وگو درباره خاطرات برادر از برادر پرداختیم. افسوس و حسرتی عمیق در چشمان ایشان پیداست. آرام و با حوصله و ساده و بی‌پیرایه و بی‌تحفظ سخن می‌گوید. در این گفت‌وگو که با زبانی بسیار ساده بیان شده مطالب ناب و منحصر به‌فردی از زوایای زندگی آیت‌الله مطرح شده است که برای اهل تحقیق و تعمق پنجره‌هایی تازه را می‌گشاید.

«شفقنا» با این مقدمه، مشروح گفت‌وگوی خود با احمد هاشمی را منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

خود را لطفا معرفی فرمایید.

احمد هاشمی بهرمان، متولد در قریه بهرمان هستم، قریه بهرمان که اکنون به نام شهر خوانده می‌شود، در ۶۰ کیلومتری استان رفسنجان است. پدرم مرحوم حاج میرزا علی هاشمی بهرمان و مادرم ماه بی‌بی هستند که از معتمدین بهرمان در زمان خودشان بودند. پدرم ۹ فرزند داشت، ۴ دختر و ۵ پسر که پسر دوم آقای شیخ علی‌اکبر هاشمی بهرمانی معروف به رفسنجانی بودند. ایشان به واقع از نخبه‌های دوران خود در قریه بهرمان بودند و همیشه در تمام کارهایی که در بهرمان انجام می‌شد، در راس بودند. مثلا در مکتب که قرآن یاد می‌گرفتند، همیشه شاگرد اول بود، در بازی‌های محلی همیشه برنده بود، مثلا وقتی به باغی می‌رفتیم بر سر میزان محصول پسته درختی با سایرین شرط‌بندی می‌کردند و همیشه با اختلاف زیادی پیروز می‌شدند. در آن زمان کشتی‌های محلی رواج داشت و ایشان با هر کسی که کشتی می‌گرفت، حریف را مغلوب می‌کرد. در بهرمان پرش‌بازی می‌کردند و یادم هست که یک بار پرشی کرده بود که رکورد را ثبت کرد. در حقیقت از ابتدا مشخص بود که در شیخ علی‌اکبر استعدادهای خاصی نهفته است.

زمانی که جنگ جهانی دوم رخ داد، وضع مالی مردم بهرمان خیلی مناسب نبود و ماشینی نبود که به وسیله آن گندم و سایر امکانات از شهرستان‌ها به قریه‌ها برسد و تقریبا اوضاع به حالت نیمه‌قحطی در آمده بود. ۴ درخت بزرگ توت به بلندی ۲۰ متر در بهرمان وجود داشت که در فصل توت، شیخ اکبر بلندترین درخت را انتخاب می‌کرد و به بالای آن می‌رفت و برای دیگران توت می‌چید. ایشان شیطنت‌های کودکانه‌ای هم داشتند به همین دلیل هم سن و سال‌های ایشان مجبور بودند نظرات ایشان را قبول کنند.

آن زمان در بهرمان مدرسه نبود لذا ابوی ما به شیخ اکبر گفتند که بهتر است به قم بروید و طلبه شوید. ایشان از ۱۳ سالگی به منزل آقای مرعشی یکی از اقوام نسبتا دور ما در قم رفتند. خانه آقای مرعشی نزدیک منزل امام خمینی بود و از زمان طلبگی آشنایی شیخ اکبر با امام خمینی شروع شد. شیخ اکبر پس از ۳ سال و در واقع در سن ۱۵ سالگی در سفری به بهرمان آمدند، عمامه بر سر گذاشته بودند و صورتی نورانی داشتند. از ابتدایی که وارد بهرمان شدند با گروهی که قبلا کارشان در بهرمان بزن و برقص بود و در عروسی‌ها می‌رقصیدند و می‌خواندند، مقابله کردند و گفتند که کار آنها خلاف شرع است و بالاخره موفق شد اینها را از بهرمان بیرون کند. آنها هم به قریه مجاور رفتند و زندگی خود را ادامه دادند. یا آن زمان جوانانی بودند که سیگار می‌کشیدند یا ریششان را می‌تراشیدند. شیخ اکبر با آنها هم مبارزه می‌کرد و می‌گفت جوانان باید محاسن و ادب داشته باشند. سال سوم درس طلبگی شیخ اکبر که تمام شد، دوباره در سفری به بهرمان برگشت. این بار ابوی گفت چون در مدارس رفسنجان فساد زیاد است، دوست ندارم که فرزندم در آن محیط درس بخواند لذا پسر سوم، محمود را نیز به قم فرستادند. شیخ اکبر، محمود را با خود به قم برد و دو سال بعد به بهرمان برگشتند.

پسر اول چه کسی بودند؟

حاج قاسم ۴۳ سالش بود که در سال ۵۵ در اثر سانحه‌ای در راه قم تصادف کردند و فوت شدند.

ایشان به چه کار مشغول بودند؟

بیشتر کشاورزی و کار تجارت پسته و کود می‌کردند.

پسر پنجم چه کسی بود؟

محمد آقا.

بعد از ایشان فرزند دیگری به دنیا نیامد؟

یک دختر بود که فوت شد.

در سال هایی که آقای هاشمی و آقا محمود در قم بودند، ارتباطی از طرق مختلف مثلا ارسال نامه یا تماس تلفنی بین شما وجود نداشت؟

خیر! اصلا تلفن در بهرمان نبود.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشی محرمانه که روز شنبه ۱۰ خردادماه منتشر شد، اعلام کرد که جمهوری اسلامی بار دیگر ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را در سطح نزدیک به درجه تسلیحاتی افزایش داده است. این نهاد از تهران خواسته مسیر خود را فورا تغییر داده و با تحقیقات آژانس همکاری کند.

در این گزارش آمده است که تا تاریخ ۱۷ مه، ایران ۴۰۸.۶ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ذخیره کرده است؛ رقمی که نسبت به گزارش قبلی آژانس در ماه فوریه، ۱۳۳.۸ کیلوگرم افزایش داشته است. غنای ۶۰ درصد تنها یک گام فنی تا سطح تسلیحاتی ۹۰ درصد فاصله دارد.

Untitled-36674.jpg

30-1.jpgعبدی مدیا - حبیب الله دیباچی، متولد ۱۳۷۰، بدون سابقه اجرایی مؤثر، بدون تحصیلات دانشگاهی مرتبط و فاقد صلاحیت حرفه‌ای مورد تأیید سازمان بورس، هم‌اکنون به‌طور همزمان عضو هیئت‌مدیره شش شرکت بزرگ در حوزه نفت، پتروشیمی و ساخت‌وساز در شش استان مختلف کشور است:

• شرکت سرمایه‌گذاری صنعت نفت (سهامی عام)
• پتروشیمی مروارید (استان بوشهر)
• پتروشیمی فارابی (استان خوزستان)
• شرکت ره‌گستر نفت (استان تهران)
• شرکت سیمان داراب (استان فارس)
• سرمایه‌گذاری مسکن گیلان (رشت)

ایشان تنها سه سال سابقه بیمه دارد در شرکت فولاد اکسین خوزستان. سؤالی که مطرح می‌شود این است: بر چه اساسی و با چه پشتوانه‌ای چنین انتصابات گسترده‌ای صورت گرفته؟ آیا استفاده از نام خانوادگی همسر (مدیحه شمخانی) در این روند مؤثر بوده؟

بررسی این انتصابات می‌تواند گامی باشد در راستای شناخت فساد در شرکت های بزرگ

خودکشی تتلو در زندان

| No Comments

tattalo.jpgبراساس گزارشات اولیه، امیرحسین مقصودلو در زندان با مصرف قرص اقدام به خودکشی کرد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد

نسیم مقصودلو، خواهر امیرحسین مقصودلو، معروف به تتلو، اعلام کرد که این خواننده بامداد جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ در زندان اقدام به خودکشی کرده و به دنبال این اقدام به بیمارستانی در تهران منتقل شده است.

فارس نوشت: براساس گزارشات اولیه، امیرحسین مقصودلو در زندان با مصرف قرص اقدام به خودکشی کرد و بلافاصله به بیمارستان منتقل شد.
این خبرگزاری افزود: خبرهای جدید حاکی از آن است که حال عمومی این خوانندۀ جنجالی بهبود یافته و احتمالاً تا ساعات آینده از بیمارستان مرخص خواهد شد.
این خواننده ۳۷ ساله بابت اتهام «توهین به مقدسات» به اعدام و بابت دو اتهام «تشویق به فساد و فحشا» به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. در روزهای اخیر، وکیل تتلو از نقض حکم در دیوان عالی خبر داده بود اما قوه قضاییه این ادعا را رد کرد و حکم او را «قطعی و آماده اجرا» دانست. با این‌وجود، سخنگوی قوه قضاییه تایید کرد که وکلای پرونده، بر اساس ماده ۱۱۴ و ۴۴۷ قانون مجازات اسلامی، در تلاش‌اند تا موکل خود را از اعدام نجات دهند.

etesab.jpgایران اینترنشنال - با وجود فشارهای حکومتی و بازداشت شمار زیادی از رانندگان و حامیان اعتصاب سراسری کامیون‌داران و رانندگان خودروهای سنگین، این اعتصاب جمعه ۹ خرداد، برای نهمین روز و در ۱۴۱ شهر کشور ادامه دارد.

اتحادیه تشکل‌های کامیون‌داران و رانندگان سراسر ایران، با اشاره به این‌که اعتصاب هر روز گسترده‌تر می‌شود، نوشت در کنار کامیون‌داران، اتوبوس‌داران، نیسان‌داران و رانندگان شهری و برون‌شهری هم ایستاده‌اند.

این اتحادیه حمایت‌های گسترده از سوی مردم، فرهنگیان، کارگران، بازنشستگان، پرستاران و فعالان مدنی را دلگرمی بزرگ نامید.

حسین قاضیان، جامعه‌شناس، با اشاره به ویژگی‌های اعتصاب کامیون‌داران در ایران، گفت: نزدیک به ۸۰ درصد از اعتصاب‌کنندگان، خود مالکان کامیون‌هایشان هستند. او در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال افزود: این بخش خصوصی کوچک اما قدرتمند، توانایی فلج کردن کل کشور را دارد:

همزمان با آغاز نهمین روز اعتصاب سراسری، اتحادیه کامیون‌داران در اطلاعیه خود اعلام کرد: «ما خواستار آزادی فوری همکاران بازداشت‌شده‌مان هستیم و با تمام قوا تا تحقق مطالبات بر حق خود ایستاده‌ایم.»

این تشکل صنفی خطاب به کامیون‌داران سراسر ایران نوشت: «ما انتظار داریم دیگر همکاران در شهرهای مختلف نیز به این حرکت بزرگ بپیوندند؛ زیرا امروز بیش از هر زمان، پیروزی نزدیک است.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در روزهای گذشته گروهی از رانندگان تاکسی‌های اینترنتی، از جمله اسنپ، با قطع اینترنت برنامه‌های سفر و توقف فعالیت خود، همبستگی‌شان با اعتصاب‌کنندگان را نشان دادند.

همزمان حمایت مردم هم از رانندگان و کامیون‌داران بیشتر شده، اما رسانه‌های دولتی همچنان وضعیت را عادی جلوه می‌دهند.

comic2.jpg

"تو گرما نمیتونم صحبت کنم!"

کاری از سوگل معتمد کمدین خوش ذوق ایرانی

:::

عکس کارت ملی (بخش اول)

عکس کارت ملی (بخش دوم)

:::

دونالد ترامپ در واکنش به ویدیوی منتشرشده از رفتار همسر امانوئل مکرون با او گفته است: «مطمئن شوید در بسته است»، اشاره‌ ترامپ به لحظه‌ای خصوصی است که از طریق درِ باز هواپیما ثبت شده است.

جهنم همین جاست

| No Comments

khadem.jpg

منوتو - رسول خادم، قهرمان پیشکسوت کشتی ، در واکنش به پروژه شبیه‌سازی جهنم در اینستاگرام خود نوشت: «چه جهنمی بالاتر از اینکه جماعتِ نان‌شناس و خدا نشناس با شکم‌های سیر و دل‌های مریض، مردمانِ ندار و گرسنه را به صبر و قناعت و خویشتنداری و پاکدلی و پاکدستی توصیه می‌کنند...! این نابرابری‌های اجتماعی است که جهنم و بهشت ما را واسمون می‌سازه... جهنم و بهشت همین جاست...»

اظهارات آقای خادم مربوط به پروژه‌ای نمایشی به نام «ساعت به وقت بهشت» می‌شود که توسط سپاه فومن اجرا شده و در آن با جلوه‌های ویژه، آتش، صدا و طراحی صحنه، مفاهیمی چون قبر، نکیر و منکر، پل صراط و جهنم شبیه‌سازی شده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در نشست خبری ویژه جدایی ایلان ماسک از اداره بهینه‌سازی دولت در کاخ سفید، از خدمات او قدردانی کرد. ترامپ خدمات این اداره که با نام اختصاری دوج شناخته می‌شود را یکی از مهم‌ترین تغییرات ساختار دولت آمریکا در دوران معاصر دانست.

به نقل از فرارو، البته آنچه در این دیدار توجه خبرنگاران را جلب کرد، چیز دیگری بود. ایلان ماسک در این مراسم در کاخ سفید در مورد کبودی روی چشمش گفت: پسرم ایکس به من مشت زد. حتی یک بچه پنج‌ساله هم می‌تواند این کار را انجام دهد.

6242012.jpg

***

:::

حسن خمینی، نوه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی روز شنبه، دهم خردادماه در اظهارنظری گفت که روح‌الله خمینی هرگز از واژه «کاپیتولاسیون» در سخنرانی‌هایش استفاده نمی‌کرد، چرا که تلفظ آن برایش دشوار بود.

او توضیح داد که رهبر انقلاب ۵۷، این واژه را به جای نام رسمی‌اش، «لایحه کذایی» می‌نامید، چرا که نمی‌توانست «کاپیتولاسیون» را درست ادا کند.

30.jpgتتلو شب گذشته ساعت ۸ شب در زندان تهران بزرگ (فشافویه) با خوردن ۶۰ قرص اقدام به خودکشی می‌کند. حدود ساعت ۱۰ شب در شرایطی که سطح هوشیاری پائینی داشته توسط ماموران به اورژانس بیمارستان لقمان تهران منتقل می‌شود.

وی به علت کاهش سطح هوشیاری و اختلال در تنفس، در ICU بستری و اینتوبه (لوله گذاری تنفسی) می‌شود. هم اکنون درجه و سطح هوشیاری به نسبت زمان مراجعه، بالا آمده ولی همچنان هوشیاری کامل ندارد و وضعیت تنفس و ضربان قلب وی هم نرمال نیست، بر خلاف خبر خبرگزاری های حکومتی چندان حالش مساعد نیست. اما آنچه فعلا می‌شود گفت اینکه تقریبا از مرگ نجات یافته است.

hbanner.jpgجنجال «جهنم فومن» تمام نشده از «بهشت فومن» هم رونمایی شد. کج سلیقگی در ساخت آن، اما نه تنها به انتقادات پایان نداد بلکه بر آن افزود.

رویداد۲۴ | جنجال آفرینی سپاه فومن تمامی ندارد. یک هفته بعد از اینکه شبیه سازی جهنم در فومن حاشیه ساز و با انتقادات گسترده همراه شد؛ آقایان برگ دیگری رو کردند تا با دیگر خود را زیر تیغ انتقادات ببرند.

در کنار انتشار تصاویری از رضایت بازدیدکنندگان از جهنم، ویدیویی هم از «بهشت فومن» منتشر شد. این بهشت، اما هیچ شباهتی به آن بهشتی که در قرآن و روایات اسلامی وعده داده می‌شود، نداشت!

کج سلیقگی آقایان به حدی است که این «بهشت» در زیبایی و آراستگی به گرد پای باغ رستوران‌های تهران هم نرسید چه رسد بهشت برین. نه خبری از نهر‌های شیر و عسل و شراب بود نه حوری‌ها و درختان پرمیوه و .... مسئولان مربوطه در فومن در ساخت بهشت به مراتب بیشتر از ساخت جهنم ناکام بودند. شاید دلیلش این باشد که حجم انتقادات از ساخت جهنم آنها را به سرعت عمل بیشتر در رونمایی از بهشت واداشته باشد، اما این هم توجیه خوبی نیست برای این طور ضربه زدن به دین و اعتقادات مردم.

comments.jpg

ویدیوهای منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد سپاه از پروژه «بهشت» خود در فومن رونمایی کرده است.

فرمانده سپاه فومن پیش از این با افتتاح «جهنم» در فومن گفته بود که در پروژه‌ای به نام «ساعت به وقت بهشت» برای شهروندان «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با آتش واقعی در مکانی شبیه جهنم ساخته است.

برخی کاربران رسانه‌های اجتماعی با انتشار ویدیوهایی از آن نوشته بودند که جمهوری اسلامی در این سال‌ها ایران را به جهنم تبدیل کرده و نیازی به شبیه‌سازی آن در یک مکان نیست. ویدیوهای منتشرشده از «بهشت» هم با انتقادات زیادی مواجه شده است.:

صداوسیما در اقدامی عجیب از آهنگ «سریال معاویه» برای گزارشی در مورد «آیت‌الله خمینی» استفاده کرد!

choopan.jpgقهرمان مردم یا مبلغ قدرت؟ روایت چرخش سیاسی هادی چوپان

سخنان اخیر هادی چوپان، قهرمان مستر المپیا، نه تنها مایه‌ تعجب بلکه باعث تأسف بسیاری از ایرانیان شد؛ مردی که تا همین یکی دو سال پیش، در اوج قهرمانی‌اش از طرف نهادهای رسمی کشور نادیده گرفته می‌شد و حتی یک تبریک خشک و خالی هم نصیبش نشد، حالا در قامت مبلغ نظام، منتقد هنرمندان و دلسوزان واقعی این کشور شده است.

جای تعجب دارد که فردی که روزگاری به‌ حق خود معترض بود و به بی‌مهری‌های مسئولان اعتراض داشت، حالا با چرخشی صد وهشتاد درجه‌ای، در قامت یک واعظ حکومتی ظاهر می‌شود و مردمی را که از درد و رنج این سال‌ها می‌گویند به «خفه شدن» دعوت می‌کند. آن هم مردمی که همانند خودش از دل همین خاک و با همان زخم‌ها برخاسته‌اند.

هادی چوپان فراموش کرده است که پیش از او هم ورزشکارانی بودند که در سایه حمایت‌های قدرت رشد کردند، اما هیچ‌گاه در قلب مردم جایی نداشتند، رضا زاده، علیرضا دبیر و امثال آن‌ها، که راه از ورزش به سیاست پیمودند اما سرمایه اجتماعی‌ شان هر روز تحلیل رفت. آنها شاید عنوان داشتند، اما اعتبار نه. چرا؟ چون تریبونشان را خرج قدرت کردند، نه مردم.

هادی چوپان اگر کمی با تاریخ معاصر آشنا بود، می‌دانست که «شعبان جعفری» (شعبان بی‌مخ)‌ها هیچ‌گاه در حافظه تاریخی مردم جایگاه نداشته‌اند، حتی اگر روزی قدرت در مشتشان بود. این مدل خوش‌ رقصی‌ها برای حکومت، نه افتخار می‌آورد و نه ماندگاری. شعبان جعفری جمهوری اسلامی شدن، نه هنر است و نه افتخار.

شگفتا که او حالا به جایی رسیده که جملاتی شبیه به سانسورچیان رسانه‌ای دهه ۶۰ بر زبان می‌آورد: «اگر حرف مثبت ندارید، خفه شوید». او حتی فرصت نقد را هم از مردم دریغ می‌کند، مردمی که همین امروز برای ورزشکارانی چون او هورا می‌کشیدند و افتخاراتش را به نام ایران می‌نوشتند.

za.jpgنمی‌توان معنای حرف‌های ترامپ را فهمید

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

چی می‌گه؟

دونالد ترامپ از احتمال توافق قریب‌الوقوع با ایران خبر داده اما توصیفی که از توافق به عمل آورده چنین است:

«اگر بتوانیم آن را با یک سند بسیار قوی حل کنیم، بسیار قوی با بازرسی‌ها و می‌دانید من به هیچ‌کس اعتماد ندارم. پس اعتماد در کار نیست می‌خواهم این سند آن‌قدر قوی باشد که بتوانیم بازرسان را وارد کنیم بتوانیم هرچه می‌خواهیم برداریم، هرچه می‌خواهیم منفجر کنیم اما کسی کشته نشود! می‌توانیم یک آزمایشگاه را منفجر کنیم، اما کسی در آن نباشد برخلاف حالتی که همه در آزمایشگاه باشند و آن را منفجر کنیم... دو راه برای انجام آن وجود دارد. من به آن‌ها (اسرائیل) گفتم. در حال حاضر انجام این کار (حمله به تاسیسات اتمی ایران) مناسب نیست؛ چون ما بسیار به یک راه‌حل نزدیک هستیم.»

یعنی واقعاً چنین توافقی در راه است؟ ترامپ با این زبان، همۀ ناظران و تحلیل‌گران را سر کار گذاشته است! دیگر اصلاً نمی‌توان معنای حرف‌های او را فهم کرد.

ابی در اینستاگرام نوشت:

وقتی موسیقی و فوتبال کنار هم ادغام بشن، نتیجه‌اش میشه یک شب ماندگار!

در کنار رفقای بی‌نهایت عزیزم، آرش جان و شهریار فوتبال کشورمون، علی‌آقا جان دایی 🌟

ارادت فراوان ❤️

ebilarge.jpg

صفحه «مجله موسیقی بیلبورد» در اینستاگرام ویدیویی از دیدار ابراهیم حامدی، مشهور به ابی، خواننده سرشناس ایرانی با علی دایی، اسطوره فوتبال ایران را به‌اشتراک گذاشت. این صفحه در اینستاگرام نوشت که این دو، در مراسمی خصوصی «معاشرت گرم و صمیمی» داشتند. این دیدار در شهر بدروم ترکیه صورت گرفت.

:::

alaei.jpgدر کوچه و خیابان، در دل خانواده‌ها و در فضای مجازی، پژواک یک خواسته مشترک به گوش می‌رسد: تغییر. مردم ایران، خسته از دهه‌ها سرکوب، ناکارآمدی و فساد، به آستانه تحمل خود رسیده‌اند. نارضایتی گسترده، نه تنها یک نشانه اعتراضی است، بلکه علامتی از آمادگی برای دگرگونی عمیق و بنیادین است. در چنین شرایطی، پرسش مهم این است: آینده سیاسی ایران به کدام سو خواهد رفت؟ و چه کسی می‌تواند سکان این تحول تاریخی را به‌دست گیرد؟

ضرورت یک رهبر بی‌طرف، ملی‌گرا و نوگرا

تجربه نشان داده که مردم ایران دیگر به چهره‌های قدیمی و وابسته به جریانات سیاسی پیشین اعتماد ندارند. آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است، ظهور رهبری نوین با ویژگی‌هایی متفاوت است: فردی بی‌طرف و ملی‌گرا، جوان و با تحصیلات عالی، آگاه به فرهنگ و پیچیدگی‌های سیاسی ایران، اما فاقد سابقه وابستگی حزبی یا عملکرد سیاسی آلوده. چنین رهبری می‌تواند پلی میان گذشته زخمی و آینده‌ای امیدوارکننده باشد.

چرا چهره‌های کنونی کافی نیستند؟

برخی چهره‌های شناخته‌شده نظیر دکتر محمد قوچانی، دکتر احمد زیدآبادی و دکتر مصطفی تاجزاده، اگرچه دارای دانش و سابقه‌اند، اما یا وابستگی به جریانات سیاسی سابق دارند یا نزد مردم از مشروعیت کافی برخوردار نیستند. از سوی دیگر، رضا پهلوی، اگر بتواند به‌روشنی موضع خود را در قبال یک نظام پادشاهی نمادین و جمهوری پارلمانی مشخص کند و از تأثیرات اطرافیان دوری گزیند، میتواند به عنوان یک نماد وحدت ملی ایفای نقش کند به عنوان واسطه‌ای برای گذار به دموکراسی

pk.jpgآدم‌های احمق دو دسته‌اند: دسته اول و دسته دوم. هیچ فرقی با هم ندارند، فقط چون تعدادشان زیاد است، در یک دسته جا نمی‌گیرند! مارک تواین

براوسون درباره پینوکیو می‌گوید: درون هر انسانی، پینوکیویی چوبین نهفته است که او را به سوی فریب و نادانی می‌کشاند. برنده کسی است که زودتر این عروسک را بشناسد.

پینوکیو، عروسک خودخواه و سرکشی که با تجربه‌های تلخ و شیرین، کم‌کم تفاوت میان راست و دروغ را می‌فهمد، بهترین نماد برای پینوکیوهای سیاسی است. این داستان با بُعد نمادین قوی‌اش، حتی در تحلیل‌های سیاسی کاربرد دارد، چرا که پینوکیوهای سیاسی همان‌هایی هستند که با بینی درازِ دروغ‌هایشان، خود را دانای کل می‌پندارند.

برخورد با پینوکیوهای سیاسی، تجربه‌ای به‌شدت آزاردهنده است. نه فقط به‌خاطر وعده‌های پوچ و رفتارهای فریبنده‌شان، بلکه چون هرگز دروغ‌هایشان را قبول نمی‌کنند. برای مواجهه با آن‌ها، باید اول بتوانید آن‌ها را بشناسید. این افراد می‌توانند چنان شما را در تارهای فریبشان گرفتار کنند که به عقل و منطق خود شک کنید.

در فضای مجازی، نمونه‌های فراوانی از این پینوکیوهای خودشیفته و مغرور دیده‌ام. یکی از آن‌ها فردی بود که خودش را در نقش قاضی و حاکم می‌دید، گویی مجاز است دیگران را تخریب و محاکمه کند. جالب آن‌که همین فرد که خود را سیاسی، آزادی‌خواه و ضدجمهوری اسلامی معرفی می‌کرد، تنها چند سال پیش به ایران سفر کرده بود و پسرانش زیر پرچمی با نشان خرچنگ عکس یادگاری داشتند. حتی خانواده‌اش نیز در بسیاری از تصاویر، با پوشش کامل و حجاب دیده می‌شوند.او فردی که به دیگران فخر خوردن آیهای گران قیمت می داد ، با کت وشلوار براق که از نشانه ادم های تازه به دوران رسیده است مرتب به دنبال فردی شاخص از اپوزیسون میگردد تا با اوعکس یادگاری بگیرد . جالب است ، دانش نداشته اش را از پادکست های وداستانهای بوتیوپ که در زمان رانندگی و جایجاکردن مسافر بدست میاورد .با این‌حال، او در طول بیش از چهار سال فعالیت در کلاب‌هاوس و استیج‌های توییتر، خود را آگاه مطلق و دیگران را ناآگاه جلوه می‌داد. نمونه‌ای زنده از کسی که در توهم دانایی، اسیر پینوکیوی درون خویش است.

rozen.jpgایران تایمز - لارا روزن، در خبرنامه خود تحت عنوان «دیپلماتیک» نوشت:

ایالات متحده و ایران در حال حاضر تلاش می‌کنند تا در صورت امکان، پیش از نشست آتی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تاریخ ۹ تا ۱۰ ژوئن، متن چارچوبی تفاهم سیاسی خود را نهایی کنند.

به گفته یکی از منابع، احتمالاً این سند «چارچوب مسقط» نام خواهد گرفت، به افتخار پایتخت عمان که تا کنون پنج دور مذاکره میان آمریکا و ایران در مسقط و رم با میانجی‌گری آن برگزار شده است.

علی واعظ، مدیر برنامه ایران در گروه بین‌المللی بحران نیز به لارا روزن گفت: «فکر می‌کنم احتمالاً هفته آینده یا آخر هفته آینده، قطعاً یک دور دیگر از مذاکرات (بین آمریکا و ایران) برگزار خواهد شد تا بتوانند متن این توافق چارچوبی را نهایی کنند. به‌نظر من، این چارچوب بسیار کلی خواهد بود.

من احتمال توافق بر سر نوعی "چیزی در برابر چیزی" را رد نمی‌کنم، که بتواند خواسته‌های اروپایی‌ها را برای تعویق مکانیسم بازگشت خودکار تحریم‌ها (snapback) برآورده کند.

اگر ایالات متحده و ایران بتوانند توافق چارچوبی سیاسی را نهایی کنند، به شورای امنیت خواهند رفت و تلاش خواهند کرد که سازوکاری برای تمدید snapback پیدا کنند تا زمان بیشتری برای مذاکره بر سر توافقی جامع به دست آید.

ترجیح این است که چنین توافقی با گام‌های عملی همراه باشد، مثل ارسال ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران به خارج از کشور، یا سایر اقدامات اعتمادساز.

alam.jpgمقدمه

گذار از سنت به مدرنیته در خاورمیانه قرن بیستم، مقارن با ظهور رهبران قدرتمندی بود که در مواجهه با بحران‌های داخلی و تهدیدات خارجی، پروژه‌های گسترده مدرنیزاسیون را در دستور کار قرار دادند. رضا شاه پهلوی (حکومت: ۱۳۰۴-۱۳۲۰ ه‍.ش) در ایران و مصطفی کمال پاشا (آتاترک) (حکومت: ۱۳۰2-۱۳۱۷ ه‍.ش) در ترکیه، دو چهره شاخص این دوره بودند که هر یک در بافت تاریخی - اجتماعی خاص کشور خود، اصلاحات عمیقی در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پیاده کردند. هر دو رهبر الگوهای متمایزی از تحول سیاسی و اجتماعی ارائه دادند که تأثیرات آن تا امروز نیز در ساختار سیاسی و هویتی این دو کشور قابل مشاهده است.

هر دو رهبر در شرایط ساختاری مشابهی یعنی فروپاشی نظم‌های سنتی (سقوط خلافت عثمانی و ضعف سلسله قاجار)، تهدیدات استعماری، و ضرورت ایجاد دولت‌های ملی مدرن برای بقای سیاسی به قدرت رسیدند. با این حال، تفاوت‌های بنیادین در زمینه‌های تاریخی، ساختار اجتماعی، و انتخاب‌های استراتژیک، منجر به ظهور دو مسیر متفاوت از مدرنیزاسیون شد.

یکی از مهم‌ترین ابعاد این تفاوت، در رویکردهای ملی گرایی این دو رهبر نهفته است. مصطفی کمال بر مبنای هویت ترکی (زبان و فرهنگ ترکی ) و با انتخاب ملی گرایی قومی پروژه ملت ‌سازی یکپارچه‌ای را دنبال کرد که شامل تغییرات رادیکال در نظام حقوقی، قوانین مدنی، تغییر حروف به لاتین و جایگاه دین در جامعه بود. این رویکرد به کاهش تنوع فرهنگی و سرکوب هویت‌های غیرترک منجر شد، اما به تسهیل اصلاحات سریع و گسترده کمک کرد.

در مقابل، رضا شاه رویکرد پیچیده‌ تری اتخاذ کرد که ترکیبی از ملی گرایی مدنی و عملگرایی سیاسی بود. او درعین تأکید بر هویت ایرانی، ایران را متعلق به همه اقوام ایرانی میدانست و به دنبال ایجاد یک هویت ملی فراگیر بود که همه گروه‌های قومی ایران را در بر گیرد. رضا شاه با تنوع قومی- فرهنگی ایران با مدارا رفتارنمود و تغییرات رادیکال را مناسب شرایط ایران نمی دانست.

این مقاله ضمن تفکیک ملی گرایی قومی از ملی گرایی مدنی با تعریف دقیق ملی‌گرایی مدنی و قومی، به بررسی و مقایسه این دو نوع ملی‌گرایی و تأثیرات آن‌ها بر ایران و ترکیه می‌پردازد. همچنین با تحلیل مقایسه‌ای رویکردهای ملی گرایی مدنی رضا شاه در برابر ملی گرایی قومی آتاترک و بررسی تأثیر زمینه‌های تاریخی - اجتماعی بر اجرای اصلاحات، نشان می‌دهد که چگونه انتخاب‌های سیاسی رهبران و محدودیت‌های ساختاری، الگوهای متفاوتی از مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه شکل داد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که رضا شاه با اتکا به ملی‌گرایی مدنی، هویت ملی فراگیری ایجاد کرد که بر شهروندی، زبان مشترک و میراث تاریخی مبتنی بود، در حالی که آتاترک از ملی‌گرایی قومی برای ایجاد هویت انحصاری ترک استفاده کرد. این تفاوت در رویکردها، پیامدهای متفاوتی در انسجام اجتماعی، مدیریت تنوع قومی و پایداری سیاسی دو کشور به همراه داشت. هدف این پژوهش، فراتر رفتن از تحلیل‌های تک‌ بعدی و ارائه درکی جامع‌تر از پیچیدگی‌های مدرنیزاسیون در خاورمیانه است.

تعریف ملی‌گرایی مدنی و ملی‌گرایی قومی

الف- ملی‌گرایی مدنی (Civic Nationalism) نوعی ملی‌گرایی است که هویت ملی را بر اساس ارزش‌ها، قوانین، نهادها، و شهروندی مشترک، صرف‌ نظر از قومیت، نژاد، یا دین افراد تعریف می‌کند. این رویکرد بر مشارکت فعال همه شهروندان در یک چارچوب سیاسی و فرهنگی مشترک تأکید دارد و هویت ملی را به‌عنوان یک قرارداد اجتماعی می‌بیند که از طریق وفاداری به ارزش‌های ملی و نهادهای مشترک شکل می‌گیرد. به بیانی دیگر ملی‌گرایی مدنی نوعی از ملی‌گرایی است که هویت ملی را بر اساس اصول و ارزش‌های مشترک، نهادهای سیاسی، و شهروندی مشارکتی تعریف می‌کند.

ب- ملی‌گرایی قومی (Ethnic Nationalism) هویت ملی را بر اساس اشتراکات قومی مانند زبان، فرهنگ، تاریخ، یا نژاد تعریف می‌کند. این نوع ملی‌گرایی، که گاهی به قوم‌گرایی نیز معروف است، بر همگونی قومی تأکید دارد و گروه‌های غیرمرتبط قومی را از هویت ملی کنار می گذارد. ملی‌گرایی قومی ریشه در اسطوره‌ها و خاطرات جمعی یک گروه قومی دارد و اغلب به انحصارگرایی و برتری‌جویی قومی منجر می‌شود.

تفاوت‌های کلیدی دو نوع ملی گرایی

ملی‌گرایی مدنی بر مبنای ارزش‌های مشترک و شهروندی بنا شده و فراگیر است و به وحدت ملی می‌انجامد؛ در مقابل، ملی‌گرایی قومی بر ویژگی‌های قومی مانند نژاد یا زبان خاص تأکید دارد و انحصاری است و به درگیری و تبعیض منجر شود. در واقع تفاوتهای آنها در مبنای هویت، فراگیری و پیامدهای هر یک از این دو نوع ملی گرایی است.

مبنای هویت: ملی‌گرایی مدنی بر ارزش‌های مشترک و شهروندی تمرکز دارد، در حالی که ملی‌گرایی قومی بر ویژگی‌های قومی مانند نژاد یا زبان تأکید می‌کند.

فراگیری: ملی‌گرایی مدنی فراگیر است و همه شهروندان را در بر می‌گیرد، اما ملی‌گرایی قومی انحصاری است و اقلیت‌ها را به حاشیه می راند.

پیامدها: ملی‌گرایی مدنی معمولاً به وحدت ملی کمک می‌کند، در حالی که ملی‌گرایی قومی ممکن است به درگیری‌های قومی و تبعیض منجر شود.

در ابتدای بحث باید به تفاوت‌های زمینه‌ای میان دو کشور توجه کرد، زیرا اساساً مقایسه پروژه‌های ملت‌سازی در ترکیه و روزآمد سازی و مدرنیزاسیون ایران توسط رضا شاه با محدودیت‌هایی مواجه است. در ترکیه، با فروپاشی امپراتوری عثمانی، مصطفی کمال با وظیفه‌ای مواجه بود که ساختن یک دولت - ملت کاملاً جدید را ایجاب می‌کرد؛ او ناچار بود هویت ملی ترکی را تقریباً از صفر تعریف و بازسازی کند. در مقابل، رضاشاه در ایران بر بستری تاریخی با ریشه‌هایی عمیق و مرزهایی نسبتاً پایدار عمل می‌کرد. او بر خلاف آتاترک نیازی به "اختراع ملت" نداشت زیرا ملت ایران به‌عنوان یک موجودیت تاریخی، فرهنگی و زبانی پیش از دوره رضاشاه وجود داشت. پروژه رضاشاه بیشتر در جهت "دولت‌سازی مدرن" و "بازتعریف هویت ملی در چارچوب ایرانگرایی" بود، نه ملت‌سازی از پایه. به زبانی دیگر رضا شاه هدف اش باز تعریف، نوسازی و روزآمد سازی هویت ایرانی و مدرن سازی ایران بود. از این‌رو، شرایط آغازین، اهداف و راهبردهای دو رهبر، گرچه در ظاهر مشابه می‌نمود، در عمق تفاوت‌های مهمی داشتند.

ملی گرایی مدنی رضا شاه بر بر سه رکن اساسی استوار بود:

1- هویت تاریخی مشترک: احیای شکوه ایران باستان (هخامنشیان، ساسانیان) به‌عنوان منشأ مشروعیت ، رضا شاه با احیای نمادهای ایران باستان، هویتی تاریخی را جایگزین هویت مذهبی - سنتی کرد.

2- زبان و فرهنگ فارسی: ترویج زبان فارسی به‌عنوان عامل وحدت‌ بخش و ملی

3- شهروندی ایرانی: تعریف هویت ملی بر اساس تعلق همه اقوام به سرزمین و فرهنگ ایران و تعلق سرزمین به همه اقوام.

در حالی که ملی گرایی قومی مصطفی کمال بر سه اصل بنیادین زیر استوار بود:

1- برتری قوم ترک: اعتقاد به برتری تاریخی و فرهنگی نژاد ترک

2- همگن‌ و یکپارچه سازی قومی: ایجاد جامعه‌ای یکپارچه از نظر قومی و فرهنگی

3- گسست با گذشته: قطع پیوند با میراث عثمانی و اسلامی

در ادامه، ابتدا به وضعیت ایران و ترکیه در آستانه قدرت‌گیری دو رهبر اشاره خواهد شد و سپس چرایی انتخاب مسیرهای متفاوت توسط آن‌ها توضیح داده می‌شود. در بررسی اوضاع هر دو کشور، تنها این اشاره‌ای گذرا به نقش عوامل ژئوپلیتیکی و اقتصادی، از جمله وجود نفت در ایران و متعاقباً رقابت و مداخله مستقیم قدرت‌های بزرگ (به ویژه بریتانیا)، در مقابل فقدان نفت در ترکیه و نقش متفاوت قدرت‌های خارجی در "عدم حمایت قاطع از وضع موجود (عثمانی)" و "به رسمیت شناختن نهایی دولتی که توسط آتاترک تأسیس شده بود" را ضروری میدانم و پرداختن به جزئیات این موضوعات، به دلیل گستردگی و ارتباط عمیق‌تر با مباحثی چون مهندسی قدرت از سوی بریتانیا در ایران به دلیل نیاز به تضمین منافع نفتی‌اش، جلوگیری از گسترش کمونیسم ازطرف شمال ایران، حفظ امنیت مسیرهای تجاری و منابع و ژئوپلیتیک خاص این منطقه، از حوصله این مقاله که صرفا بر رویکردهای ملی ‌گرایی مدنی و قومی دو رهبر و تا حدودی شرایط دو کشور تمرکز دارد، خارج است و به مقاله‌ای جداگانه نیاز دارد.

وضعیت ایران در آستانه قدرت‌گیری رضا شاه

سیاسی: ضعف حکومت قاجار، تجزیه قدرت میان خوانین محلی، نفوذ روسیه و انگلستان

اقتصادی: عقب‌ماندگی اقتصادی، وابستگی به کشاورزی سنتی، فقدان زیرساخت‌های مدرن

اجتماعی: تنوع قومی (فارس، ترک، کرد، عرب، بلوچ)، نقش قوی روحانیت شیعه

فرهنگی: وجود هویت ایرانی مشترک بر پایه زبان فارسی و تاریخ هزاران ساله

با این حال، ایران دارای مزایای مهم فرهنگی نیز بود:

تداوم تاریخی: مرزهای نسبتاً پایدار و هویت ملی با ریشه‌های عمیق

زبان مشترک: زبان فارسی به‌عنوان زبان مشترک فرهنگی و اداری

میراث فرهنگی: شاهنامه، نوروز و دیگر عناصر هویت‌ساز

وضعیت ترکیه در آستانه قدرت ‌گیری آتاتورک

ترکیه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی با وضعیت پیچیده‌تری روبرو بود:

سیاسی: فروپاشی کامل ساختار امپراتوری، تجزیه سرزمین‌ها، تهدید اشغال کامل

اجتماعی: ترکیب پیچیده قومی و مذهبی، فقدان هویت ملی واحد

فرهنگی: تنوع زبانی و فرهنگی، ضعف احساس تعلق ملی

چالش‌های ویژه ترکیه:

فقدان تداوم تاریخی: نیاز به "اختراع" هویت ملی جدید

تنوع شدید: حضور اقوام متنوع بدون زبان مشترک قوی

بحران مشروعیت: نیاز به توجیه حذف خلافت و ایجاد نظم جدید

چرا ایران و ترکیه مسیرهای متفاوتی انتخاب کردند؟

چرایی انتخاب راههای مجزا از سوی دو رهبر سیاسی ایران و ترکیه در بندهای زیر خلاصه شده اند.

29-31.jpgمحمد مهاجری در کانال تلگرامی خود نوشت: فرزند آقای علی نیکزاد نایب‌رئیس‌مجلس، طبق گزارشهایی که تا کنون تکذیب نشده ۳_۴روز قبل در میدان ونک تهران پس از تخلف رانندگی با یک افسرپلیس تصادف و او را مجروح می کند.

یک روز بعد از این ماجرا آقای علی نیکزاد در جلسه علنی مجلس نامزد می شود و با رای پایین(۱۱۱ رای) نایب رئیس می شود.مبارک باشد! از روزحادثه تا کنون با اینکه که رسانه‌های متعدد به موضوع پرداخته اند، نه از دیوار صدایی در آمده نه از نایب رئیس مجلس. خب طبیعی است که انتظار نداشته باشیم او معذرت خواهی و ابراز تاسفک ند و بطور علنی از افسر پلیس عذربخواهد اما حتی دریغ از یک توضیح دوسطری.

بدتر اینکه مدیریت مجلس هم در این زمینه مصلحتا لال شده است. تعجب آور است که فرماندهی محترم پلیس کشور نیز مهر سکوت برلب زده . واقعا ملاحظه چه کسی را می کنند و چرا اعتبار نیروی انتظامی مملکت را خرج یک آقازاده می کنند؟ به کدام توجیه سرمایه اجتماعی پلیس که همان اعتمادعمومی است باید زیر پای یک نماینده مجلس و فرزندش له شود؟ در جمهوری اسلامی اگر تساهل و تسامحی هست باید در حق شهروندان عادی اعمال شود نه مسئولان و آقازاده های شان.

از طرفی حالا نوبت آن ۱۱۱ نماینده ای است که برای کرسی نایب رئیسی به او رای داده‌اند و باید رای خود را پس بگیرند. بعدش هم اگر شجاعتی وجود داشته باشد خود آقای نیکزاد باید از نمایندگی کناره بگیرد. این روشن است که گناه فرزند را نباید به حساب پدر نوشت اما این در مورد مردم عادی صادق است.

دو فرزند معاون اول سابق قوه قضاییه تخلف کردند، پدرشان هم استعفا داد. حالا هم شایسته است نایب رئیس مجلس برای مجروح شدن یک پلیس توسط فرزندش و نداشتن هیچ واکنشی در برابر آن، پست حکومتی را ترک کند.

:::

به دنبال گزارش مقامات اتریش مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی برنامه «فعال» تسلیحات هسته‌ای خود را ادامه می‌دهد، رسانه‌های ایران روز جمعه، نهم خردادماه از احضار کاردار این کشور به وزارت خارجه خبر دادند.

به گزارش ایرنا، ضمن احضار میشائلا پاخر، کاردار سفارت اتریش در تهران (در غیاب سفیر) از طرف رییس اداره اول غرب اروپا، «مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی» به او ابلاغ شد.

پیش از این، دیوید آلبرایت فیزیکدان و رئیس موسسه علوم و امنیت بین‌الملل در واشنگتن، به فاکس‌نیوز دیجیتال گفت: «گزارش اتریش به طور کلی با ارزیابی‌های آلمان و بریتانیا مشابه است.

هر دو دولت در سال ۲۰۰۷ به جامعه اطلاعاتی آمریکا گفته بودند که برآورد آمریکا مبنی بر اینکه برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران در سال ۲۰۰۳ پایان یافته، اشتباه است». آلبرایت گفت یافته‌های اتریش درباره تلاش فعال تهران برای برنامه تسلیحات اتمی «کاملا روشن به نظر می‌رسد».

GsNBMvSbMAAMHAQ.jpg

letter.jpg«لویی آرنو»، شهروند فرانسوی که از مهر۱۴۰۱ تا خرداد۱۴۰۳ در زندان اوین محبوس بود، در یادداشتی احساسی که نسخه‌ای از آن را در اختیار «ایران‌وایر» قرار داده، از «پدرام مدنی»، زندانی‌ای که روز گذشته در ایران اعدام شد، یاد کرده است

ایران وایر - لویی‌‌‌ آرنو در یک سفر با کوله در سال ۱۴۰۱ از ایتالیا، یونان، ترکیه، گرجستان و ارمنستان عبور و به ایران رسیده بود. ورود او به ایران، هم‌زمان با اعتراضات سراسری شهرهای مختلف بود. لویی‌ آرنو در ایران بازداشت و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «بر هم زدن امنیت» به پنج سال زندان محکوم شده بود، اما پس از دو سال، در خرداد۱۴۰۳ با میانجیگری عمان آزاد و راهی فرانسه شد.

او حالا در یادداشتی نوشته که پدرام مدنی معلم او در کارگاه نجاری زندان بوده است و خاطره روز درگذشت پدر پدرام و اشک‌های او را به یاد آورده است.

متن کامل یادداشت لویی آرنو را در زیر می‌خوانید:

***

درباره برخی روزها فقط می‌توان با اشک نوشت

امروز پدرام مدنی از میان ما رفت؛ درهم‌شکسته زیر دست حکومتی که شرافت را از دست داده است. یکی دیگر از بی‌گناهان، با برچسب خیانتی ساختگی، به خاک انداخته شد.

مرگ او اندوهی عمیق برای همه‌ کسانی است که دوستش داشتند و فقدانی تلخ برای جهانی است که از مردی محروم شد که بزرگی را به معنای واقعی‌اش یادآور می‌شد.

پدرام تنها یک زندانی سیاسی نبود، او فقط یک قربانی دیگر یا سپر بلای یک قدرت سرکش نبود. او استاد من در هنر چوب بود، هم‌نفس جانم، پناهم. کسی که می‌دانست چگونه آتش لبخند را در وجودم شعله‌ور کند. او مسیرهای فضیلت، شجاعت و کرامت را به من یاد داد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پدرام، نماد قدرتی مقدس بود؛ قدرتی که در آغوش می‌گیرد، حمایت می‌کند و نمی‌شکند. تنها یک‌بار اشک‌هایش را دیدم؛ برای پدری که هرگز اجازه نیافت به خاک‌‌سپاری او برود. حتی آن وداع آخر را هم از او دریغ کردند؛ گفتند خطرناک است و راست می‌گفتند. تاریکی‌ آن‌ها تابِ روشنایی نیکی او را نداشت.

نجابت او را پلیدها نتوانستند آلوده کنند.

strike.jpgدر روزهای اخیر، جامعه‌ی ایران بار دیگر شاهد نشانه‌هایی از التهاب اجتماعی و بحران‌های ساختاری است که در قالب افزایش اعتراضات صنفی، اعتصابات سراسری و نارضایتی‌های گسترده خود را نشان می‌دهد. پدیده‌ای که در زبان عامیانه با عنوان «غم نان» شناخته می‌شود، فراتر از یک مشکل معیشتی صرف است؛ بلکه نشانه‌ای از گسست اجتماعی، فروپاشی مشروعیت سیاسی و ازهم‌گسیختگی اعتماد عمومی به ساختار قدرت است. این وضعیت را می‌توان از منظر جامعه‌شناسی سیاسی و اقتصادی بررسی کرد تا ابعاد ژرف‌تر آن روشن شود.

در نظریات کلاسیک جامعه‌شناسی، تضاد طبقاتی بر بستر اقتصاد سیاسی، پایه‌ی بسیاری از تحولات اجتماعی به‌شمار می‌رود. هنگامی‌که طبقه‌ی کارگر به سطحی از فقر و محرومیت می‌رسد که دیگر توان بازتولید حداقلی زندگی روزمره را ندارد، «انقلاب» نه به‌عنوان گزینه‌ای رادیکال، بلکه به‌عنوان واکنشی ضروری ظهور می‌کند. امروز، افزایش قیمت نان، بحران در نانوایی‌ها و فشار تورمی بی‌سابقه، مستقیماً معیشت طبقات فرودست را هدف گرفته و آن‌ها را به مرز بقا رسانده است. «غم نان» دیگر تنها یک تعبیر استعاری نیست؛ بلکه مفهومی عمیق و دردناک است که به لایه‌های مختلف جامعه رسوخ کرده است.

در همین حال، اعتصابات کامیون‌داران - که یکی از حیاتی‌ترین ارکان زنجیره تأمین در کشور را دربرمی‌گیرد - نه‌تنها نشانه‌ای از فروپاشی اعتماد صنفی به دولت است، بلکه می‌تواند به عاملی تعیین‌کننده در تشدید بحران اقتصادی بدل شود. در چنین شرایطی، اعتصاب، از یک ابزار مطالبه‌گری صنفی فراتر رفته و به کنشی سیاسی علیه نظم موجود تبدیل می‌شود.

اعتصاب‌ها و اعتراض‌های صنفی، نوعی از «کنش جمعی» محسوب می‌شوند که معمولاً در شرایط انسداد ساختارهای رسمی مشارکت سیاسی و اقتصادی شکل می‌گیرند.

بازگشت شیخک و چند نکته

| No Comments

vahedi.jpgمجتبی واحدی

یک - حرام لقمه ای که اولین بار نام او را در ماجرای فساد بزرگ قالیباف - املاک نجومی - شنیدم به کشور بازگشت

دو- عده ای حرام لقمه تر از او، در فرودگاه به استقبالش رفتند. در حالی که پس از گُ* خوری هایش در مدینه، از ترس واکنش شدید دولت عربستان، همه از او اعلام برائت می کردند
سه - استقبال کنندگانِ بی وطن، در مراسم استقبال، پرچم ف.لسطین را حمل می کردند.

من به پرچم ف.لسطین اهانت نمی کنم اما پرچم استفاده شده در استقبال از این وطن فروش، برای من هیچ حرمتی ندارد و احتمالا از بخش حساس بدن یکی از استقبال کنندگان خارج شده (شعار یک سال و خرده ای پیش در استادیوم آزادی را که حتما به یاد دارید)

چهار- در پاسخ به سوال احتمالی بعضی از دل نگران ها که سراغ دستارِ شیخک را می گیرند حدس می زنم در مراحل بازجویی و اعتراف گیری زخم عمیقی در بخش درآمدزای بدن شیخک ایجاد شده که باند های معمولی، برای پوشاندن زخم کافی نبوده و به ناچار از عمامه اش - که آن هم نقش در آمدزایی برای او دارد- استفاده کرده اند.

Gileh_Mard.jpgرفته بودیم کاخ سعد آباد ؛ من و همسرم ؛ رفته بودیم کاخ شاه شاهانی را ببینیم که حالا آواره کشور ها و قاره ها بود . خیال میکردیم کاخ شاه از آن کاخ هایی است که در افسانه ها خوانده بودیم ؛ خیال میکردیم در و دیوارش را از طلا ساخته اند .

رفتیم به صف ایستادیم ؛ صد ها نفر دیگر هم آمده بودند . آمده بودند تا کاخ افسانه ای شاه شاهان را ببینند ؛ آقای اکبری هم آمده بود ؛ آنجا سه چهار قدم جلوتر از ما توی صف ایستاده بود .
آقای اکبری مهندس کشاورزی بود ؛ همشهری ما هم بود ؛ پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه به سربازی رفته و‌از ساواک شاهنشاهی سر در آورده بود .
آمده بود تبریز شده بود باز جوی ساواک.
یکی دو باری که گیر ساواک افتاده بودم آقای اکبری باز جویم بود .
یکبار چنان سیلی جانانه ای بگوشم نواخت که صدایش تا آسمان هفتم پیچید .
من آقای اکبری را نمی شناختم و نمیدانستم همشهری من است.
یکبار که مرا بازجویی می‌کرد رو بمن کرد و بزبان گیلکی گفت تو مگر پسر حاجی فلانی نیستی؟
گفتم : چرا هستم ؟ شما از کجا پدرم را می شناسید ؟

rt.jpgحسن روحانی گفته است که در زمان ریاست جمهوری او "راهی وجود داشت" که از خروج ترامپ از برجام جلوگیری کند از جمله ملاقات خود او با ترامپ که با مخالفت روبرو شد. روحانی گفته است که در آن زمان شرط اصلی‌ ترامپ این بود که با من ملاقات کند." روحانی نگفت که آیا این بار در صورت وقوع توافق میان دو کشور قرار است ملاقاتی میان سران آنها نیز صورت بپذیرد. در آوریل گذشته خود ترامپ از ملاقات با خامنه‌ای یا پزشکیان تلویحاً به عنوان یکی از عناصر اصلی توافق آمریکا با جمهوری اسلامی یاد کرد

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

حسن روحانی، رئیس جمهوری پیشین ایران، نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، را متهم کرد که در پی جنگ با ایران و راضی کردن آمریکا به شرکت در این جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران است.

روحانی گفت : "کسی که امروز دنبال جنگ است، نتانیاهو است." به گفتۀ روحانی نخست‌وزیر اسرائیل "می‌خواهد آمریکا را به شرکت در این جنگ راضی کند." روحانی حتا نتانیاهو را مسبب خروج ترامپ از برجام در سال ٢٠۱٨ معرفی کرد و گفت : "در سال ٩٧ که آقای ترامپ از برجام خارج شد یک عامل اصلی‌اش نتانیاهو بود" و این را خود او صریحاً در خاطراتش گفته است.

با این حال، روحانی اعتراف کرده است که عوامل دیگری در خروج ترامپ از برجام نقش داشتند از جمله اعتراض‌های دی ماه ٩٦ در ایران یا در اصل سرکوب خونین معترضان. با این حال، به گفتۀ حسن روحانی "آن زمان راهی وجود داشت" که از خروج ترامپ از برجام جلوگیری کند از جمله ملاقات خود او با ترامپ که با مخالفت حکومت ایران مواجه شد. روحانی شروط ترامپ را برای جلوگیری از خروج او از برجام بی اهمیت خوانده و افزوده است که ترامپ فقط "می‌خواست جملاتی در برجام اضافه کند، اما شرط اصلی‌اش این بود که با من ملاقات کند." روحانی سپس افزوده است : "من گفتم بگذارید ملاقات کنم اگر هم خراب شد من خراب می‌شوم... به هر حال آن زمان نشد."

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

حسن روحانی نگفت که آیا این زمان قرار است بشود یا نه. آیا در صورت وقوع توافق میان دو کشور آیا قرار است ملاقاتی میان سران آنها نیز صورت بپذیرد؟

در آوریل گذشته خود دونالد ترامپ از ملاقات با خامنه‌ای یا پزشکیان تلویحاً به عنوان یکی از عناصر اصلی توافق با جمهوری اسلامی ایران یاد کرد. او ضمن ابراز اطمینان نسبت به دستیابی به یک توافق جدید با حکومت ایران آمادگی خود را برای ملاقات با رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، یا رئیس جمهوری این کشور، مسعود پزشکیان، اعلام کرد و گفت که در فقدان توافق میان دو کشور او اولین کسی خواهد بود که از اهرم نظامی علیه جمهوری اسلامی استفاده خواهد کرد.

در ژوئیه سال ٢٠۱٨ نیز دونالد ترامپ پس از خروج از برجام آمادگی خود را برای ملاقات با حسن روحانی رئیس جمهوری وقت ایران اعلام کرده بود.

غلامرضا قاسمیان، مداح دفتر خامنه‌ای که در عربستان سعودی بازداشت شده بود، شامگاه چهارشنبه هفت خرداد در شبکه اجتماعی ایکس نوشت با «پیگیری‌های مجدانه کنسولگری» آزاد شده و «از طریق دبی» در حال بازگشت به ایران است.

پیش‌تر، صفحه «برنامه محفل» در شبکه اجتماعی ایکس خبر داد قاسمیان آزاد شده و در راه بازگشت به ایران است.

قاسمیان که از آخوندهای نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، پنجم خرداد در جریان انجام مناسک حج تمتع از سوی پلیس عربستان سعودی بازداشت شد.

Untitled-24444.jpg

او پیش از بازداشت، با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی، اتهاماتی را متوجه دولت عربستان کرده بود که بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشت.

پیشتر در روز چهارشنبه و قبل از انتشار خبر آزادی این آخوند، محمدحسین رنجبران، مشاور وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، اعلام کرده بود که عربستان سعودی صدور ویزا برای شمار زیادی از ایرانی‌ها را پس از سخنان اخیر غلامرضا قاسمیان متوقف کرده است.

او چهارشنبه هفتم خرداد با انتشار پستی در شبکه ایکس، از پیامدهای سخنان قاسمیان برای زائران ایرانی مراسم حج خبر داد و نوشت: «فرد مذکور دستگیر و صدور روادید برای تعداد زیادی از هم‌وطنان منتظر متوقف می‌شود. هزاران زائر در بلاتکلیفی قرار می‌گیرند.»

رنجبران تاکید کرد اظهارات این آخوند موضع رسمی تهران نیست و افزود: «موضع هماهنگ جمهوری اسلامی» از زبان نماینده خامنه‌ای در عربستان سعودی، رییس سازمان حج و زیارت، سفیر ایران در ریاض و وزیر امور خارجه بیان می‌شوند و همگی آن‌ها خواهان «ضرورت حراست از وحدت اسلامی و حفظ روابط رو به رشد با عربستان» هستند.

flag.jpgفرستادۀ ویژۀ واشنگتن، اقامتگاه سفیر آمریکا در دمشق را بازگشایی کرد

رادیو بین المللی فرانسه - پرچم آمریکا برای اولین بار از سال ۲۰۱۲ در اقامتگاه سفیر این کشور در دمشق با حضور وزیر خارجه دولت سوریه مجددا برافراشته شد.

ورود توماس باراک، فرستادۀ دولت آمریکا به دمشق، گام دیگری در جهت نزدیکی سوریه به ایالات متحده محسوب می‌شود. با اینحال، هنوز سفارت آمریکا رسماً افتتاح نشده و معلوم نیست که سفیر آینده چه کسی خواهد بود و کی به سوریه خواهد رفت.

روز پنجشنبه ٨ خرداد، توماس باراک همراه با اسعد شیبانی، وزیرامور خارجۀ سوریه، اقامتگاه سفیر آمریکا در دمشق را که از سال ۲٠۱۲ بسته بود، بازگشایی کردند. این در حالی است که سفارت آمریکا هنوز فعالیت رسمی خود را در دمشق آغاز نکرده است. با اینحال، برافراشتن پرچم ایالات متحده در درون محوطۀ اقامتگاه سفیر، نمادی روشن از ارادۀ دمشق و واشنگتن برای گسترش سریع روابط است.

سفارت آمریکا در دمشق از همان آغاز ناآرامی‌های سوریه، در سال ۲٠۱۱ کار خود را متوقف کرد. اما در اواخر دسامبر سال ۲٠۲۴، یعنی کمتر از دو هفته بعد از سقوط رژیم بشار اسد و در حالی که هنوز دولت جو بایدن بر سر کار بود، یک هیئت دیپلماتیک آمریکایی به دمشق رفت و با ابومحمد جولانی ملاقات کرد. چندی بعد، جولانی به نام اصلی خود، احمد الشرع بازگشت و سپس رئیس جمهور سوریه شد.

با روی کار آمدن دونالد ترامپ، اقدامات برای برقراری رابطه با رژیم جدید سوریه ادامه یافت. واشنگتن به تحریم‌ها علیه سوریه پایان داد و همین پانزده روز قبل، ترامپ طی سفرش به ریاض، با احمد الشرع دیدار کرد. همچنین پنج روز پیش - سوم خرداد - توماس باراک در استانبول با احمد الشرع ملاقات داشت.

توماس باراک همچنان سفیر آمریکا در ترکیه نیز هست.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

در بارۀ مأموریت توماس باراک در سوریه، دونالد ترامپ نوشته است: «تام کاملاً متوجه است که امکانات بالقوۀ زیادی برای همکاری با سوریه وجود دارد تا بتوانیم افراطی‌گری را متوقف کنیم، روابط را بهبود دهیم و صلح را در خاورمیانه تأمین کنیم.»

آخرین سفیر آمریکا در دمشق که رابرت فورد نام داشت، بعد از شروع ناآرامی‌ها در این کشور، به شهر حما که یکی از کانون‌های اعتراض بود سفر کرد و به همین دلیل رژیم دمشق از وی خواست که هرچه زودتر کشور را ترک کند (سال ۲٠۱۱). اخیراً رابرت فورد گفته است که «احمدالشرع بهترین وسیله برای ایالات متحده در مقابله با گروه دولت اسلامی (داعش) است.»

arnz.jpgجمهوری اسلامی با موارد مشابه از منظر سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای برخورد می‌کند، در حالی که عربستان سعودی با حادثه قاسمیان به شیوه‌ای قانونی و نهادی برخورد کرد

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

دستگیری حجت الاسلام غلامرضا قاسمیان در مدینه به دلیل انتشار ویدیویی از او که در آن به اماکن مذهبی عربستان سعودی توهین کرده بود، جنجال گسترده‌ای را در ایران و جهان اسلام برانگیخت. برخی مقام‌های ایرانی دستگیری او را نقض آزادی بیان دانستند، در حالی که عربستان سعودی اظهارات او را توهین مستقیم به حرمین شریفین و تحریک در ایام حج دانست.

اما اگر اوضاع برعکس بود چه؟

به گمانم برای روشن‌تر شدن ابعاد عمل شیخ غلامرضا قاسمیان در برابر مزار پیامبر اسلام بر پایه تجربه‌های ۴۵ ساله‌مان از رژیم ولایت فقیه، بد نیست یک شهروند سعودی را در خیال به مشهد ببریم و از او مقابل حرم اما رضا ویدیویی مشابه ضبط کنیم. این ویدیو قطعا موجی از خشم رژیم، مذهبیون و اهالی ولایت فقیه را در ایران برمی‌انگیخت.

واکنش‌های رژیم ایران می‌توانست از این قرار باشد:

۱ــ واکنش امنیتی سریع و خشن: نهادهای امنیتی مانند سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات بلافاصله فرد مذکور را به اتهاماتی مانند توهین به اماکن مقدس، اقدام علیه امنیت ملی و تحریک افکار عمومی دستگیر می‌کردند.

۲ــ حمله شدید رسانه‌های دولتی: روزنامه‌هایی مانند کیهان و خبرگزاری‌های تسنیم و فارس، به همراه کانال‌های تلویزیونی، او را به‌عنوان عامل وهابی آل‌سعود توصیف می‌کردند و خواستار اشد مجازات برای او می‌شدند.

۳ــ اعتراض‌ها و فتواهای مذهبی و برپایی تظاهرات مقابل کنسولگری عربستان سعودی در مشهد یا سفارت این کشور در تهران: روحانیون می‌توانستند فتواهایی مبنی بر محاکمه یا حتی اعدام او صادر کنند.

۴ــ یک بحران دیپلماتیک به وجود می‌آمد: همانطور که در پی حمله سال ۲۰۱۶ به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسولگری آن در مشهد، شاهد بودیم، روابط دیپلماتیک رو به وخامت می‌گذاشت و دیپلمات‌های سعودی اخراج می‌شدند.

۵ــ رژیم ایران می‌توانست از این حادثه برای ایجاد احساسات ضدسعودی و بسیج مردم علیه یک دشمن خارجی استفاده کند.

در مقابل، عربستان سعودی با قاسمیان چگونه برخورد کرد؟ او بی‌سروصدا و بدون هیاهوی رسانه‌ای دستگیر شد، اما وجهه روحانیون ایرانی در رسانه‌های رسمی آن کشور مخدوش نشد، موسم حج بدون تحریک زائران به طور عادی برگزار می‌شود و هماهنگی‌های دیپلماتیک نیز ادامه دارد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

این مقایسه نشان می‌دهد که چگونه رژیم اسلامی حاکم بر خانه پدری با چنین مواردی اغلب با برخورد سیاسی، امنیتی و رسانه‌ای تند برخورد می‌کند، در حالی که عربستان سعودی با حادثه قاسمیان به شیوه‌ای قانونی و نهادی برخورد کرد.

این تفاوت، فرق اساسی بین دو رژیم را در درک آن‌ها از مقدسات، آزادی بیان و امنیت مذهبی آشکار می‌کند.

29.jpgدر پی سقوط بخشی از یک یخچال طبیعی و رانش کوه در جنوب‌غربی سوئیس، میلیون‌ها متر مکعب گل، سنگ و آوار بر سر روستای کوهستانی بلاتن فروریخت و بخشی از این منطقه را به‌کلی مدفون کرد. مقام‌های سوئیس اعلام کردند که حرکت‌ این یخچال را طی هفته‌های گذشته به دقت زیر نظر داشته‌اند و ساکنان این روستا را از ۲۸ اردیبهشت تخلیه کرده بودند.

رافائل مایوراز مسئولان «دفتر تهدید‌های طبیعی سوئیس» روز چهارشنبه هفتم خرداد گفت: «سه میلیون متر مکعب سنگ، همگی همراه با یخچال به پایین سقوط کردند. چنین چیزی بسیار نادر و در تاریخ بی‌سابقه است.»

ویدیوهای منتشر شده در رسانه‌ها نشان می‌دهند که پس از فروپاشیدن یخچال ابر عظیمی از گرد و غبار و آوار به هوا برخاست و توده‌ای از گل و سنگ، مسیر رودخانه و بخشی از دامنه‌های جنگلی دره اطراف را پوشاند.

تصاویر هوایی پخش‌شده از تلویزیون ملی سوئیس نشان می‌دهد که گل و لای تمامی سطح پایین‌دست روستا را مدفون کرده است. به گفته مقام‌ها، یکی از ساکنان همچنان مفقود است و برخی از ساختمان‌ها و زیرساخت‌های روستا دچار آسیب جدی شده‌اند.

کارشناسان به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که ارزیابی دقیق تاثیر تغییرات اقلیمی در این حادثه دشوار است، چرا که فرسایش شدید بدنه کوه نیز در بروز این حادثه طبیعی داشته است.

cnnbanner.jpgایران اینترنشنال - سی‌ان‌ان در گزارشی به نقل از منابع آگاه درباره مذاکرات آمریکا و جمهوری اسلامی نوشت دو طرف به توافقی گسترده نزدیک شده‌اند که احتمالا در دیدار بعدی، که به‌ احتمال زیاد در خاورمیانه برگزار خواهد شد، نهایی می‌شود.

یکی از منابع توضیح داد که گفت‌وگوهای جاری شامل احتمال سرمایه‌گذاری آمریکا در برنامه انرژی هسته‌ای ایران و تشکیل کنسرسیومی است، که انتظار می‌رود کشورهای خاورمیانه و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نیز در بر گیرد تا اورانیوم غنی‌شده برای راکتورهای ایران تولید کند.

اما یک مقام کاخ سفید گفت هنوز هیچ توافقی درباره برنامه هسته‌ای غیرنظامی ایران گرفته نشده است.

در این گزارش آمده، در دور چهارم گفت‌وگوها، آمریکا پیشنهادی را با ایران در میان گذاشت که برخی از الزامات کلیدی مدنظر دولت ترامپ برای رسیدن به توافق را مشخص می‌کرد. اما به‌گفته یک منبع آگاه، در مقطعی، ایده‌ای که به‌نظر می‌رسید مورد حمایت مذاکره‌کنندگان دو طرف قرار دارد، از سوی ترامپ رد شد.

برنامه موشکی بالستیک جمهوری اسلامی بخشی از گفت‌وگوهای جاری نیست، با وجود آنکه برخی از مقام‌های دولت آمریکا در ابتدا بر گنجاندن آن در مذاکرات فشار آورده بودند. منابع آگاه با توجه به پیشرفت فعلی گفت‌وگوها انتظار ندارند موضوعات مورد مذاکره گسترش یابد.

cnn.jpg

:::

bazdasht.jpg

شهاب دارابی: این چند وقته قشنگ منو ارشاد کردند

شهاب دارابی وادار به ابراز "ندامت" شده است

دویچه وله - به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشری ایران ویدیویی از شهاب دارابی، کامیون‌دار اهل اسلام‌آباد در شبکه های اجتماعی منتشر شده که "مشخص نیست تحت چه شرایطی ضبط شده است".

او در این ویدیو نسبت به اقدامات پیشین خود ابراز "پشیمانی" می‌کند. این ویدیو با واکنش‌های گسترده‌ در شبکه‌های اجتماعی روبرو شد و شماری از کاربران آن را "اعترافات اجباری" توصیف کردند.

شهاب دارابی روز سه‌شنبه شش خرداد به خاطر حمایت از اعتصاب کامیون‌داران بازداشت شد.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

اعتصاب کامیون‌داران ادامه دارد و حکومت ایران بازداشت‌ فعالان و حامیان این اعتصاب را آغاز کرده است. بسیاری از تشکل‌های صنفی و چهره‌های هنری و سیاسی از این اعتصاب حمایت کرده‌اند.

ranjbari.jpgمنابعی نزدیک به خانواده دکتر ابوالفضل رنجبری وکیل و حقوقدان آذربایجانی به انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان (آداپ) گفتند که قاضی جلیل جبار خودی بناب، بازپرس شعبه ۱۰ داسرای عمومی و انقلاب تبریز، قرار بازداشت یک ماهه دکتر رنجبری را یک ماه دیگر تمدید کرده است . به گفته نزدیکان اتهام دکتر رنجبری جاسوسی عنوان شده است و قاضی علیرغم مراجعه چندین وکیل جهت بر عهده گرفتن وکالت این استاد حقوق، از ورود وکیل به پرونده ممانعت می کند.
نزدیکان این وکیل واستاد دانشگاه میگویند که وزارت اطلاعات تلاش دارد از طریق بازجویی‌های طولانی، فشار روانی و شکنجه پرونده‌ای ساختگی علیه او تشکیل دهد.

قاسم بُعدی وکیل حقوق بشر در کانادا که سابقه دوستی بیست ساله با دکتر رنجبری را دارد به آداپ گفت «از زمانی که من دکتر را میشناسم ایشان مدافع حقوق اتنیکی آذربایجانیها در ایران بود. چندبن بار از طرف گروه حقوق بعنوان مدیر گروه ارشد و دکترای حقوق دانشگاه آزاد تبریز انتخاب شدند اما وزارت اطلاعات صلاحیتش را هر بار رد میکرد. مدتها بود که وزارت اطلاعات سعی داشت صدایش را ببرد و برایش پرونده سازی کند. معتقدم وزارت اطلاعات هیچ مدرک مستندی علیه وی در اختیار ندارد. این اتهام ساختگی و بی اساس است و صرفا پرونده سازی بر علیه یک حقوقدان و حمله ای به جامعه حقوق بشر در ایران است.»

در این میان، احمد یوسف‌زاده، نایب‌رئیس کانون وکلای آذربایجان‌شرقی که به عنوان فردی با رویکرد امنیتی در درون این نهاد شناخته می‌شود، به شماری از وکلایی که در صفحات اینستاگرام خود مطالبی در حمایت از دکتر ابوالفضل رنجبری منتشر کرده بودند، هشدار داده و از آن‌ها خواسته است که پست‌های خود را حذف کنند. وی با لحنی تهدیدآمیز تأکید کرده است که وکلا باید از انتشار هرگونه خبر یا اظهار نظر در شبکه‌های اجتماعی درباره پرونده دکتر رنجبری خودداری کنند.
دکتر رنجبری در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ توسط مأموران وزارت اطلاعات در مقابل منزل شخصی‌اش بازداشت شد. ماموران با مراجعه به منزل وسایل شخصی، لپتاب و پاسپورت دکتر رنجبری را با خود بردند.

دکتر رنجبری، دکترای حقوق عمومی و نویسنده کتاب حقوق کار ،و ماليه عمومي و مقالات و كتابهاي متعدد در خصوص حقوق كار بوده و سال‌ها به تدریس حقوق عمومی و حقوق کار در دانشگاه‌های تبریز مشغول بوده است و به دلیل دفاع از آزادیهای عمومی مردم و حقوق اتنیکی آذربایجانیها مورد احترام جامعه حقوقی و دانشگاهی قرار دارد.

آرمین راد کلاهبرداری که با همه عکس دارد، در پرند دستگیر شد

سپاه شهر پرند اعلام کرد ایوب فروغی‌راد ملقب به آرمین راد، که در فضای مجازی با جعل عناوین امنیتی، اقدام به اخاذی از کاربران می‌کرد، دستگیر شده است. بنا بر گزارش‌ها او، هکر و همکار رسانه‌های حکومتی مانند خبرگزاری دانشجو، فارس و تسنیم و از چهره‌های نزدیک به علی‌اکبر رائفی‌پور است.

0001.jpg
روابط عمومی سپاه پرند: طی سلسله اقدامات اطلاعاتی (فنی و سایبری) ایوب فروغی راد ملقب به آرمین راد فردی که با جعل عنوان نیروهای امنیتی، انتظامی، قضایی و... در فضای مجازی و حقیقی اقدام به کلاهبرداری، اخاذی، تهدید، ایجاد رعب‌ و وحشت، آزار و اذیت نسبت به کاربران فضای مجازی و شهروندان می‌کرد، توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در سپاه پرند دستگیر و روانه زندان شد.

اولین سخنان شیخ غلامرضا قاسمیان در مورد اظهاراتش در عربستان سعودی که منجر به دستگیری و اخراجش شد:

تشخیص دادم مارپیچ سکوت [درمورد عربستان] را بشکنم ما جزو «علما» محسوب می شویم . دست سعودی ها را یک مقدار رو کردم؛ در ظرف موثری حرف زدم که پخش شد. اینکه می گویند این اتفاقات روابط دیپلماتیک را خراب می کند، بیشتر به شوخی شبیه است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خطاب به قاسمیان:

تو غلط کردی که بی اذن ولی فقیه، جبهه‌ای جدید باز کردی

🔹 مجتبی زارعی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در واکنش به اظهارات اخیر قاسمیان روحانی نزدیک به جلیلی پس از ورود به ایران نوشت: فیلمی بدستم رسید؛ حالاکه حرف حساب نمی فهمی وحال که ازنظام معقولِ امامت امت عذرخواهی نکردی وحال که اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات ودادگاه روحانیت ارشادت نکردند وکماکان جلوزدن خود از رهبری رادر امر سیاسی حکومتی می ستایی؛ میگوییم تو غلط کردی که بی اذن ولی فقیه ،جبهه ای جدیدباز کردی!

ویدیو قطع عمدی صدا در شبکه خبر حین اعتراض دانشجویان به آخوند منتظری در مشهد را ببینید

:::

isr.jpgبه گفته مقامات اسرائیلی طی یک‌ سال گذشته ۲۰ پرونده جاسوسی مرتبط با ایران در اسرائيل تشکیل و ۳۰ کیفرخواست صادر شده است. این پرونده‌ها اگرچه داستان‌های متفاوتی دارند، اما الگوی آن‌ها و جامعه هدف سرویس‌های اطلاعاتی ایران برای جذب نیرو تقریبا یکسان است

یورونیوز - هفته گذشته خبر بازداشت دو جوان ۲۴ ساله اسرائیلی به نام‌های روی مزراحی و آلموگ آتیاس با اتهام جاسوسی برای سرویس‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در اسرائیل منتشر شد.

به گزارش جروزالم پست، این دو دوست دوران کودکی، ساکن شهر نشر (Nesher) در نزدیکی بندر حیفا اسرائیل و معتاد به قمار بودند و بدهی بسیاری داشتند.

بنابر این گزارش، آقای مزراحی از طریق یک گروه اینترنتی با فرد ناشناسی آشنا می‌شود و این فرد به او در ازای انجام کارهای ظاهرا بی‌ربط و بی‌ضرر پول خوبی پیشنهاد می‌دهد. این جوان اسرائیلی نیز موقعیت پیش‌ آمده را فرصتی برای نجات از بحران مالی می‌بیند.

در ابتدا از آقای مزراحی خواسته شد که از مناطق اطراف خانه‌اش عکاسی و سپس تابلوی فروش یک فروشگاه خودرو را مستند‌سازی کند. ماموریت بعدی او سوزاندن یادداشتی حاوی پیامی علیه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بود.

به گفته پلیس، ماموریت‌ها رفته‌ رفته جنبه‌های خطرناک‌تری یافتند و آقای مزراحی در مقطعی متوجه شد که کارفرمایانش ایرانی هستند. در ماموریت دیگری، او کیف دفن شده زیر خاکی را که فکر می‌کرد حاوی بمب است، از مکانی به مکان دیگر منتقل کرد.

سپس نوبت به ماموریت اصلی رسید. او به همراه آلموگ آتیاس که از سوی همان شخص ناشناس جذب شده بود، دوربین مداربسته خرید و اتاقی در هتلی در تل‌آویو اجاره کرد. این دو سپس به روستای «کفر احیم»، محل اقامت یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل در جنوب این کشور رفتند.

ماموریت آن‌ها نصب دوربین رو به جاده ورودی منزل آقای کاتز بود که به دلیل حضور نیروهای امنیتی موفق‌آمیز نبود.

مقامات دفاعی اسرائیل به دادگاه گفتند که کار گذاشتن دوربین مداربسته بخشی از عملیات بزرگتر برای ترور آقای کاتز بوده است.

اما روی مزراحی و آلموگ آتیاس اگرچه آخرین مورد گزارش‌شده از چنین عملیات جاسوسی هستند، اما پیش‌تر چندین پرونده دیگر از مورد‌های مشابه تشکیل شده بود. در واقع تقریبا هر چند هفته یک بار، خبر جدیدی از جذب شهروندان اسرائيلی به عنوان جاسوس از سوی نیروهای اطلاعاتی ایرانی، منتشر می‌شود.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

بنابر گزارش سازمان امنیت داخلی اسرائيل (شین‌بت)، موارد جاسوسی در اسرائيل در سال ۲۰۲۴ حدود ۴۰۰ درصد به نسبت سال قبل افزایش داشته است.

مائور گورن، رئیس بخش امنیتی واحد ملی مبارزه با جرایم پلیس اسرائیل (لاهاو ۴۳۳) گفت که بازداشت روی مزراحی و آلموگ آتیاس بیستمین پرونده مرتبط با جاسوسی برای سرویس‌های اطلاعاتی ایران در اسرائیل در سال گذشته بوده است و به نظر می‌رسد که تهران از فرصت جنگ اسرائيل و حماس در غزه فعالیت‌های خود را برای جذب شهروندان اسرائيل با هدف جاسوسی در این کشور افزایش داده است.

قوه قضاییه از توقیف و جلوگیری از انتشار سریال «سووشون» و همچنین مسدود کردن شبکه نمایش خانگی «نماوا» خبر داد.

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دلیل این تصمیم را «مجوز قانونی نداشتن و تمکین نکردن از مراجع زیربط» برای سریال سووشون و «امتناع از انجام تعهدات قانونی» برای نماوا عنوان کرد.

دستگاه‌های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی تاکنون در چندین مورد اقدام به توقف پخش سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی کرده‌اند. مقام‌های مذهبی حکومت و رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران نیز بارها به سریال‌های نمایش خانگی اعتراض کرده‌اند.

بهنوش طباطبایی رقصید، سریال سووشون توقیف شد:

:::

jonnatkhah.jpgمحمدعلی جنت خواه

امریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه تمام محدودیت‌های مربوط به برد تسلیحات و حملات اوکراین را لغو کردند و از ساعاتی قبل به اوکراین مجوز حمله به تمام نقاط روسیه را دادند.

از قول من فردا شیرینی بخرید برای خودتون و کامتون رو شیرین کنید.

پوتین از فرصتی که ترامپ برای آتش بس بهش داد استفاده نکرد و حالا وقتشه که پی ناتو به تنش بماله.

زلنسکی هم فهمید، با ترامپ باشه، کارت برنده داره، بی ترامپ باشه هیچ کارتی نداره.

این اقدام آمریکا و اروپا، در واقع به در گفتن بود که دیوار در مذاکرات هسته ای بشنوه!

:::

در همین زمینه:

ترامپ: پوتین با آتش بازی می‌کند

همزمان با ادامه جنگ روسیه و اوکراین و ناکامی واشنگتن در تلاش‌های میانجی‌گرانه، دونالد ترامپ روز سه‌شنبه بار دیگر استیصال خود از این نبرد سه‌ساله را بیان کرد و گفت که رئیس‌جمهوری روسیه «با آتش بازی می‌کند.» ترامپ دو روز پیش نیز گفته بود که پوتین «دیوانه شده است.»

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روز سه‌شنبه در شبکه اجتماعی «تروت سوشال» نوشت: «ولادیمیر پوتین نمی‌فهمد که اگر به خاطر من نبود، اتفاقات بد بسیاری تاکنون برای روسیه افتاده بود، منظورم خیلی بد است. او با آتش بازی می‌کند.»

دونالد ترامپ روز یکشنبه در واکنش به حملات اخیر روسیه گفت‌: «من از اقدامات پوتین راضی نیستم. او انسان‌های زیادی را می‌کشد و نمی‌دانم چه بر سر پوتین آمده است. من مدت‌هاست که او را می‌شناسم و همیشه با او کنار آمده‌ام، اما حالا به شهرها موشک پرتاب می‌کند و آدم‌ها را می‌کشد. من اصلا از این خوشم نمی‌آید. ما درحال گفتگو بودیم. او هم‌زمان به کی‌یف و دیگر شهر‌ها موشک شلیک می‌کرد. من اصلا از این موضوع خوشم نیامد.»

او همچنین در شبکه اجتماعی تروت سوشال نوشت: «من همیشه رابطه بسیار خوبی با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه داشتم، اما اتفاقی برای او افتاده، و کاملا دیوانه شده است. او بی‌دلیل انسان‌های زیادی را می‌کشد و صحبت فقط بر سر سربازان نیست، او بی‌دلیل به سوی شهرها موشک و پهپاد پرتاب می‌کند.»

آقای ترامپ افزود: «همیشه گفته‌ام که او همه اوکراین را می‌خواهد، نه فقط قسمتی از آن را، و شاید این مساله درحال اثبات است. اما اگر چنین باشد، این به سقوط روسیه ختم خواهد شد.»

هادی چوپان، در استوری جدید خود نوشت "ایران یعنی ناموس، برایش جان میدهم"

choopan.jpg
مهدی رستم‌پور - هتاکی چوپان به جعفر پناهی با استقبال رسانه‌های حکومتی مواجه شده است. لشکر سایبری هم جشن گرفته... واکنش من به این خبر در ویدئو زیر:

:::

28-4.jpgایندیپندنت فارسی - دو روز پس از صحنه جنجالی دعوای امانوئل مکرون، رئیس جمهوری و بریژیت، بانوی اول فرانسه و در حالی که «زوج ریاست جمهوری» تلاش می‌کنند «روابط سالم» و «عاشقانه‌» خود را در جلوی دوربین‌ها به نمایش بگذارند، یک متخصص لب‌خوانی می‌گوید ماجرای خروج از هواپیما در پایتخت ویتنام جدی بوده است.


به گزارش روزنامه اکسپرس بریتانیا، این کارشناس لب خوانی گفته است بعد از ضربه معروف به صورت رئیس جمهوری فرانسه و در حالی که امانوئل مکرون به دوربین‌ها سلام کرد و به بریژیت فهماند که نگاه صف خبرنگاران روی آن‌ها است، جو برای لحظاتی آرام شد.

اما وقتی که «مکرون‌ها» از پله‌های هواپیما پایین می‌آمدند، اوضاع بار دیگر خراب می‌شود. کارشناس لب‌خوانی می‌گوید وقتی امانوئل تلاش کرده دست بانوی اول جمهوری را بگیرد، بریژیت به او گفته: «گمشو مردیکه بدبخت» (Dégage, espèce de loser).


امانوئل مکرون هم در پاسخ می‌گوید « خواهش می‌کنم بیا سعی کنیم» (Essayons, s'il te plaît) و برژیت هم پاسخ می‌دهد: «نه»! رئیس جمهوری ۴۷ ساله فرانسه هم می‌گوید: «می‌بینم.» (Je vois).


برژیت، همسر امانوئل مکرون ۷۲ ساله است و در دبیرستان، معلم رئیس جمهوری فرانسه بوده است. امانوئل مکرون، برخلاف دو رئیس جمهوری پیشین فرانسه، فرانسوا اولاند و نیکلا سارکوزی، از همسرش جدا نشده و سراغ زندگی عشقی جدید نرفته است.

jarah.jpgراز جراحی‌های زیبایی خانم دکتر قلابی که با سوءاستفاده از تشابه اسمی یک پزشک واقعی فعالیت می‌کرد با شکایت یک زن لو رفت

به گزارش روزنامه ایران، «چند روز قبل زن جوانی که صورتش را با ماسک پوشانده بود قدم در دادسرای جرایم پزشکی تهران گذاشت و زمانی که مقابل بازپرس مهدی صانعی قرار گرفت، گفت: «در یک سایت اینترنتی که خیلی هم معتبر بود آگهی عمل جراحی زیبایی دیدم و وسوسه شدم که غبغبم را جراحی کنم. باتوجه به اینکه قیمتش بسیار مناسب بود پس از گرفتن وقت، راهی مطب خانم دکتر شدم.

اما ای کاش هرگز این کار را نمی‌کردم چون بعد از عمل نه تنها غبغبم کوچک نشد بلکه صورتم هم کج شده و زائده‌ای هم زیر چانه‌ام به وجود آمده است. زمانی که به دکتر مراجعه کردم و گفتم شکایت می‌کنم مرا تهدید کرد و گفت شوهرش یکی از مقامات کشوری است و شکایتم به جایی نمی‌رسد و از طرفی برای خودم هم دردسر می‌شود. اوایل ترسیدم اما از آنجایی که هم صورتم زشت و کج شده و حال روحی‌ام نیز خیلی بد شده بود، تصمیم گرفتم شکایت کنم.»

با شکایت زن جوان، تحقیقات به دستور بازپرس دادسرای جرایم پزشکی آغاز شد و در ادامه کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند. در گام بعدی کارآگاهان راهی مطب خانم دکتر شده اما مشخص شد آنجا خانه مسکونی بوده که وی یکی از اتاق‌هایش را به مطب تبدیل کرده و یک تخت خواب پزشکی و چراغ مطالعه‌ای نیز در بالای تخت برای تنظیم نور هنگام عمل گذاشته بود.

زن جوان بازداشت شد و در تحقیقات مشخص شد که او هیچ گونه تحصیلات و مدارک پزشکی ندارد. بنابراین او راهی زندان شد تا سایر شاکی‌های او شناسایی شوند.

Mehran_Rafiei.jpgدر طی چند ماه گذشته شاهد مصاحبه ها و نوشته های شجاعانه ای توسط برخی از نخبگان داخل کشور بوده ایم. کسانی که با صراحت سیاست های مستبدانه علی خامنه ای را بطور علمی نقد کرده و در مورد خطرات موجود و پیش رو هشدار داده اند. در برخی از موارد راه حل های مسالمت آمیزی هم مطرح کرده اند.

هر چند که اوضاع زمانه ما با شرایط اواخر دهه شصت میلادی تفاوت های چشمگیری دارد ولی شباهت هایی هم می توان بین اوضاع فعلی کشورمان با شرایط کشور چکسلواکی ( جمهوری چک فعلی) در سال شصت هشت میلادی پیدا کرد. منظور این است که به دلایلی، فضای سیاسی بسته یک کشور خاص برای مدت کوتاهی باز شود و مردم نوعی از آزادی های فردی و اجتماعی را تجربه کنند. در تاریخ معاصر کشورخودمان به نمونه های دیگری هم می توان اشاره کرد، مثلا سال های پس از شهریور 1320 و ماه های پس از انقلاب بهمن 1357.

خاطرمان هست که چگونه در اوت سال شصت و هشت تانک های روسی بهار پراگ را خزان کردند و پس از آن سال ها طول کشید تا با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مردم چک و سایر ملل اروپای مرکزی و شرقی توانستند طعم آزادی را بچشند. در چنین صورتی آیا بهتر نیست که از فضای موجود کشورمان بهترین استفاده را بکنیم و برای مبارزه با نظام حاکم و سرنگونی آن قدمی برداریم؟

خوب است به چند نکته زیر توجه کنیم:

1- فضای نیمه باز و ناپایدار کنونی محصول چندین ضربه سهمگین است که یکی بعد از دیگری بر پیکر رژیم خامنه ای وارد شده اند.

2- علی خامنه ای شخصی حسابگر، بیرحم، و مکار است و برای بقای خود حاضر است دست به هر فتنه ای بزند و هر گروه و شخصی را قربانی کند ومی دانیم که رژیم جمهوری اسلامی به هیچگونه ضابطه قانونی، اخلاقی و عقلانی پایبند نیست. بر کسی هم پوشیده نیست که خامنه ای بخوبی می داند که چگونه زمان بخرد. او به محض پیدا کردن فرصت، انتقام گیری از مخالفان جدید را شروع خواهد کرد.

افشاگری سردبیر روزنامه سازندگی درباره رسانه‌های باج بگیر که ماهی ۵۰۰ میلیون تومان درآمد دارند!

hastei.jpgفاکس نیوز به‌نقل از یک گزارش اطلاعاتی تازه از مقامات اتریشی، خبر داده است که جمهوری اسلامی همچنان فعالانه به توسعه برنامه سلاح‌های هسته‌ای خود ادامه می‌دهد؛ برنامه‌ای که به گفته این گزارش، می‌تواند در شلیک موشک‌های دوربرد مورد استفاده قرار گیرد.

فاکس‌نیوز در گزارش خود نوشته است که این یافته‌های نگران‌کننده با ارزیابی دفتر اطلاعات ملی ایالات متحده (ODNI) در تضاد است.

تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی آمریکا، در ماه مارس در جلسه کمیته اطلاعات سنای ایالات متحده اعلام کرده بود که جامعه اطلاعاتی آمریکا «همچنان معتقد است ایران در حال ساخت سلاح هسته‌ای نیست و علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، برنامه سلاح هسته‌ای را که در سال ۲۰۰۳ تعلیق کرده بود، مجدداً فعال نکرده است.»

گزارش اطلاعاتی اتریش

اما دفتر فدرال حفاظت از قانون اساسی اتریش، که معادل پلیس فدرال آمریکا در امور امنیت داخلی است، روز دوشنبه در گزارشی اطلاعاتی نوشت: «جمهوری اسلامی برای پیشبرد و تثبیت جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای، در پی یک بازآرایی تسلیحاتی گسترده است و از جمله برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای به‌منظور مصون‌سازی حکومت در مقابل حملات نظامی و تقویت سلطه خود در خاورمیانه و فراتر از آن تلاش می‌کند.»

فاکس‌نیوز که به نسخه‌ای از این گزارش دست یافته، افزوده که در این گزارش همچنین آمده است: «برنامه توسعه سلاح هسته‌ای ایران به مراحل پیشرفته‌ای رسیده و این کشور دارای زرادخانه رو به رشدی از موشک‌های بالستیک دوربردی است که توانایی حمل کلاهک‌های هسته‌ای را دارند.»

در این سند اطلاعاتی که در اختیار فاکس‌نیوز دیجیتال قرار گرفته، گفته شده است: « جمهوری اسلامی شبکه‌های پیشرفته‌ای برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرده که این شبکه‌ها به نفع روسیه نیز عمل کرده‌اند.»

از آن پرواز تاریخی، فقط من و نوشابه امیری زنده ماندیم!

رسول صدرعاملی، کارگردان سینما در برنامه «اکنون» گ: از هواپیمای معروف به هواپیمای انقلاب من و نوشابه امیری زنده ماندیم. دو روایت کننده که یک نفر در آن پرواز بیدار بود و دیگری خوابیده بود.
Bahram_Farokhi_2.jpgدونالد ترامپ؛ ناجی ناخواسته چپ جهانی
در دنیایی که آرمان‌های چپ رو به خاموشی می‌رفت و آرمان‌گرایی جای خود را به عمل‌گرایی سرد و بی‌روح داده بود، ناگهان در صحنه سیاسی ایالات متحده شخصیتی ظهور کرد که با هر سخن و هر تصمیم، روح تازه‌ای در میدان نبرد سیاسی دمید؛ اما نه برای هم‌فکرانش، بلکه برای دشمنانش. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پرهیاهوی ایالات متحده، با بازگشت دوباره‌اش به قدرت در نوامبر ۲۰۲۴، بی‌آنکه بخواهد، پرچم مبارزه را در دست چپ‌گرایان سراسر جهان افراشت. او که آمده بود تا راست را احیا کند، ناخواسته چپ را از خاکستر فراموشی برانگیخت و به رستاخیز رساند.
ترامپ؛ سوخت موتور چپ‌گرایی
کم‌تر سیاستمداری در تاریخ معاصر بوده که سخنانش این‌چنین مرزهای جغرافیا را درنوردیده باشد. ترامپ با لحن تند، واژگان تفرقه‌برانگیز، و نگاهی واپس‌گرا به جامعه، موجی از ترس و خشم را در میان اقلیت‌ها، جوانان، روشنفکران و حاشیه‌نشینان برانگیخت. اما این خشم، خاموش نماند.و در مدت زمان کوتاهی ،بذر مقاومت در دل این خشم، کاشته شد. از اعتراضات گسترده در نیویورک و لس‌آنجلس گرفته تا موج کمپین‌های پیشرو در مونترال، سیدنی و اروپا؛ همه و همه در واکنش به ترامپی بودند که آمده بود امریکا را "دوباره بزرگ" کند، اما آن را به "دوباره بیدار شدن جهان" بدل کرد.
پیروزی‌های غیرمنتظره چپ ها و لیبرال ها؛ هدیه‌ای از کاخ سفید
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴، پدیده‌ای عجیب در سیاست بین‌الملل به چشم آمد: چپ، که سال‌ها در رکود، پراکندگی و فقدان رهبری فرو رفته بود، ناگهان به پیروزی‌های پی‌درپی دست یافت. در کانادا، حزب لیبرال با شعاری ضدترامپی، آرای خاکستری را به‌سوی خود کشاند. در استرالیا، حزب کارگر با اشاره مستقیم به سیاست‌های ترامپ در حوزه مهاجرت و تغییرات اقلیمی، رأی جوانان را تصاحب کرد. در ایتالیا، شهرداری‌های بزرگی که در اختیار راست افراطی بود، یکی‌یکی به دست نیروهای چپ می‌افتاد. دلیل این پیروزی‌ها چه بود؟ برنامه‌ریزی؟ شاید. اما حقیقتی بزرگ‌تر در کار بود: واکنش به ترامپ.

etebari.jpgدیوید اعتباری - ویژه خبرنامه گویا

در حالی که گفت‌وگوهای رسمی میان ایران و آمریکا، چه مستقیم و چه با واسطه، بار دیگر در فضای ابهام و توقف قرار گرفته‌اند، برخی معتقدند که تصمیم‌گیر نهایی در این معادله نه تهران و نه واشنگتن خواهد بود، بلکه مسیر آینده در تل‌آویو تعیین می‌شود.

با وجود آن‌که دولت ترامپ در دور دوم خود همچنان بر سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی تأکید دارد، اما از ورود مستقیم به درگیری‌های نظامی پرهیز می‌کند و ترجیح می‌دهد نقش هماهنگ‌کننده و تهدید پنهان را ایفا کند. در نتیجه‌ی این خلأ استراتژیک، اسرائیل نه‌تنها استقلال عمل بیشتری یافته، بلکه ابتکار راهبردی را نیز در دست گرفته است.

از نگاه تل‌آویو، حمله‌ی ۷ اکتبر توسط حماس، صرفاً یک شکست امنیتی نبود، بلکه نشانه‌ای بود از شکست مدل‌های پیشین مهار و مماشات. اسرائیل این حمله را نتیجه‌ی مستقیم سیاست‌های مماشات‌آمیز آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی و بی‌عملی در برابر حمایت مستمر مالی و تسلیحاتی از گروه‌های نیابتی می‌داند.

پس از جنگ غزه، دکترین امنیت ملی اسرائیل وارد مرحله‌ای تازه شده است--مرحله‌ای که در آن دیگر مهار و هشدار کافی نیست، بلکه بازدارندگی باید به خنثی‌سازی ظرفیت تهدید تبدیل شود. در این چارچوب، تل‌آویو مجموعه‌ای از خطوط قرمز غیرقابل مذاکره را تعریف کرده که هرگونه راه‌حل سیاسی یا توافق بین‌المللی، برای اینکه از مقبولیت و دوام برخوردار باشد، باید در انطباق کامل با آن‌ها طراحی شود:

۱) غنی‌سازی صفر درصد در ایران و نابودی کامل ظرفیت‌های قابل‌تبدیل به فناوری نظامی؛

۲) توقف کامل حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی از گروه‌های نیابتی در لبنان، غزه، عراق، سوریه و یمن؛

۳) عدم‌پذیرش حضور میدانی یا نفوذ عملیاتی نیروهای وابسته به ایران در مرزهای شمالی اسرائیل؛

۴) ممانعت از انتقال فناوری‌های موشکی و پهپادی به گروه‌های شبه‌نظامی وابسته به ایران در سراسر منطقه؛

۵) لزوم برخورد پیشگیرانه با هرگونه تهدید، حتی پیش از آن‌که به تهدید بالفعل تبدیل شود؛

۶) عدم اتکا به تفسیرهای مبهم دیپلماتیک قدرت‌های جهانی و تأکید بر ارزیابی‌های امنیتی مستقل اسرائیل.

از دید تل‌آویو، این‌ها نه پیشنهاد، بلکه مبانی قطعی امنیت ملی‌اند که هر توافقی باید هم‌راستا با آن‌ها طراحی شود--در غیر این صورت، نه مقبولیت دارد و نه دوام.

Babak_Khati.jpgاعتصاب رانندگان کامیون چند روزی است که کشور را در برگرفته و اخباری نیز از پیوستن صنف‌های دیگر به آن به گوش می‌رسد، اما چرا باید از این اعتصابات به طور همه‌جانبه، عمومی و در سطح ملی دفاع کرد؟!

نخست به این خاطر که این صنف و اعضای آن به قیمت محرومیت از درآمد و با قبول دادن هزینه، برای داشتن حقوق اولیه زندگی خود دست به تلاشی جمعی و هماهنگ زده‌اند و حمایت از آن در گام نخست، اقدامی در جهت حمایت از حقوق اولیه بشری بوده با هر حساب و کتابِ دارای اقلی از منطق و انسانیت قابل درک توجیه است.

دوم اینکه در حالی‌که در بستر ناکارآمدی مزمن حکومت و در جشنواره‌ای تلخ از ناترازی‌ها، تورم عنان گسیخته و خط فقر با سرعتی باورنکردنی درحال گذر از طبقه متوسط و رسیدن به صدکهای بالای ۵۰ به سمت ۱۰۰ بوده، زندگی عادی مردم عملا مخدوش شده است، این اقدام می‌تواند طلایه‌دار و باعث شود که سایر اصناف نیز که بدون تعارف باید بپذیریم این روزها با مفهوم "فقر" دست و پنجه نرم می کنند و عملا با آن درگیر آن هستند، برای استیفای حقوق حقه‌ی ابتدایی خود به اعتصابات بپیوندند و این هم افزایی یک فرصت طلایی فراهم می‌کند چرا که گستردگی هرچه بیشتر اعتصابات در صنفهای مختلف، قدرت اثرگذاری و شانس موفقیت آن را نیز به طور "تصاعدی" بیشتر خواهد کرد.

در این میان باید بر کارگران، فرهنگیان، پرستاران و ... که دارای سابقه‌ی موفق و صاحب تجربه در این مورد هستند حساب ویژه باز کرد که و از سایر صنف‌ها نیز دعوت کرد که امروز وقت عمل هم برای خود و هم دیگران است.

Mohsen_Kordi.jpgخاطرات حاج سیاح یکی از مهمترین منابع برای دسترسی به وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی جامعه ایرانی در دوران ناصری است. بررسی این خاطرات برای تاریخ نگاران از این رو بسیار مهم است که حاج سیاح با نگاهی جامعه شناسانه و با معیار اروپایی جامعه آن روز ایران را مورد بررسی قرار میدهد و نتایجی میگیرد و قضاوت هایی دارد که با معیارهای قضاوت امروز در مورد جوامع نیز سازگاری میتواند داشته باشد. تاریخ نگار باید در نظر داشته باشد که این جامعه بدون کوچکترین تغییری به دست رضاخان سردار سپه در سال 1302 رسید و از سال 1304 اقدام به اصلاحات کرد. هر مصلح منصفی که بخواهد رضاشاه را قضاوت کند باید و باید که خاطرات حاج سیاح را پیش رو داشته باشد و خودش را جای رضاشاه بگذارد و نزد خود بیاندیشد که آیا راهی بجز راهی که رضاشاه رفت را می توانست پی بگیرید؟ مثلا جامعه ای که در آن حاج سیاح از ایرانیانی که از ظلم حاکمان - مثلا در کرمان - به ستوه آمده اند در مورد یک حاکم منصف و مهربان سوال میکند همان ها که بهشان ظلم شده مخالفت میکنند و عقیده دارند که حاکم باید ظالم باشد وگرنه نمی تواند جامعه را اداره کند. هم حاکمان و هم حکومت شوندگان عقیده دارند که حاکم باید مستبد و ظالم باشد.
اما هدف از این نوشته تنها مطلب بالا نبود بلکه میخواستم نظر صاحبنظران را - اگر لطف کنند- در مورد مطلبی که به دنبال می آید بدانم. گفته میشود که بخش سفر حاج سیاح به آمریکا و دیدار او با رئیس جمهور آمریکا «پولیسیز سایمن گرانت» ، گرفتن تابعیت آمریکا و سفر به ژاپن را پسران حاج سیاح نزد خود داشته و به دلایلی آن را انتشار نداده اند. من روی این موضوع شک کردم. شاید اصلا سفر به آمریکا و ژاپن در کار نبوده و حاج سیاح در طی بیست سال مسافرت به اروپا و هند از روی شنیده هایش این روایت را سرهم کرده باشد. این فقط یک گمان است و برای همین رفع گمان دست به نوشتن این مطلب زده ام. شاید هم میهنانی باشند که مدرکی در این مورد دیده باشند و بد نیست برای روشن شدن موضوع در اختیار دیگران قرار دهند. حتا اگر نتایج این تحقیقات به این برسد که سفر جاج سیاح به آمریکا و ژاپن پرداخته ذهن او باشد اما این از ارزش جامعه شناسانه نگاه حاج سیاح به ایران دوران ناصری ذره ای نمی کاهد و همچنان با ارزش است.
در این مورد بناچار دست به دامن هوش مصنوعی شدم که برایم تحقیق کند و این حاصل گفتگوی من با هوش مصنوعی است که بی کم و کاست در اختیار خوانندگان قرار میگیرد:
محسن کردی: میخواهم در مورد خاطرات حاج سیاح محلاتی حرف بزنم

هوش مصنوعی: حاج سیاح محلاتی، یا میرزا محمدعلی محلاتی، یکی از سفرنامه‌نویسان برجسته دوره قاجار بود که سفرهای طولانی‌مدتی به اروپا، آمریکای شمالی، هند و دیگر نقاط جهان داشت. او نخستین ایرانی بود که تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت و حتی با رئیس‌جمهور وقت آمریکا، یولیسیز سایمن گرانت، دیدار کرد.

از حاج سیاح دو کتاب مهم به جا مانده است:

  1. خاطرات حاج سیاح (دوره خوف و وحشت) - این کتاب بیشتر به وقایع سیاسی و اجتماعی ایران در دوران مشروطیت می‌پردازد.

  2. سفرنامه حاجی سیاح محلاتی - جلد دوم خاطرات او که شرح سفرهایش به نقاط مختلف جهان را شامل می‌شود.

این آثار نه‌تنها سفرهای او را روایت می‌کنند، بلکه تصویری از شرایط سیاسی و اجتماعی ایران و جهان در آن دوران ارائه می‌دهند. آیا بخش خاصی از خاطرات او برایتان جالب است که بخواهید درباره‌اش صحبت کنیم؟

محسن کردی: آیا در اسناد آمریکا مدرکی هست که اثبات کند که حاج سیاح با رئیس جمهور آمریکا دیدار کرده باشد؟

mp.jpgدر این سرزمین پرتلاطم و بحران‌زده، هر از چندگاهی، به بهانه‌ی رویدادی، موضوع اقوام، زبان‌های ملی و مادری و مسئله‌ی همبستگی ملی، تمامیت ارضی و جداخواهی یا تجزیه خواهی قومی سر باز می‌کنند و در کشاکش دو قطب افراطی اوج می‌گیرند و همچون آتشی، دوباره به زیر خاکستر می‌روند. بروز چنین چالش‌هایی، بیش و پیش از هر چیز، نشانگر آن است که سرزمین و مردم ما از مسائل و مشکلات حل ناشده‌ای رنج می‌برند که ریشه در سده‌ها دارند. در میان این کشمکش‌ها، در هر دو قطب، هم نیروهای دلسوز و دوستدار این مرزوبوم حضور دارند و هم جریان‌های سوءاستفاده‌گر و دشمن و البته در میانه‌ی این دو، نیروهای کم آگاهی که با انگیزه‌ها و اهداف متفاوت، به دنبال این دو جریان افراطی در حرکت و نوسان‌اند. آنچه در این میان، بیش از هر چیز خودنمایی می‌کند، زبان این اقوام به‌عنوان ویژگی بارز و ظاهری آن‌هاست که آن را به نماد این اقوام بدل کرده است؛ زبانی که ریشه در هزاره‌ها دارد و انسان‌ها را به هم و آن‌ها را با تاریخ پیوند می‌دهد.

هم مسئله‌ی چند قومیتی و چند زبانی و هم موضوع همبستگی ملی و تمامیت ارضی و نیز جداخواهی قومی مقوله‌ی تازه‌ای در سرزمین ما نیستند. تاریخ چند هزارساله‌ی این سرزمین - بر بنیاد آخرین داده‌ها- به ما می‌گوید که فلات ایران‌زمین، پیش از آن‌که مهاجران یا مهاجمان آریایی به آن وارد شوند، جایگاه و قلمرو اقوام مختلفی (ایلامی‌ها، کاسی‌ها، گوتیان، لولوبیان و تمدن‌های باستانی جیرفت و شهر سوخته و...) بوده است.

در سده‌ها و هزاره‌های بعد که امپراتوری‌های هخامنشی و ساسانی با جهان‌گشایی‌ها، دامنه‌ی این سرزمین را گسترش دادند، اقوام و ملت‌های دیگری به آن افزوده شدند. یکی از ویژگی‌های بارز امپراتوری‌های پارسی، به‌ویژه هخامنشیان، احترام به زبان، فرهنگ و باورهای دینی اقوام و ملت‌های شکست‌خورده است که از طریق شیوه‌ی کشورداری ساتراپی، یعنی حکمروایی بومی و خودگردانی نسبی در چارچوب ایران بزرگ و تمکین به پادشاهی ایران نمود یافته است. این شکل و شیوه‌ی کشورداری و همزیستی اقوام و ملت‌های گوناگون تا فروپاشی امپراتوری ساسانی کمابیش ادامه داشت. بر همین بستر بود که فرهنگ‌ها و زبان‌های گونه‌گون در کنار هم بالیدند، زیستند و یکدیگر را توانمند ساختند (زبان‌های اوستایی، پارسی باستان، زبان سکایی، مادی، پارتی، زبان پارسی میانه یا پهلوی، زبان سغدی، خوارزمی، باختری یا باکتریایی و...).

با چیرگی اعراب و اسلام بر ایران، مسیر تاریخ ایران دگرگون شد و راهی دیگر را در پی گرفت. جنبش‌های استقلال‌طلبانه و رهایی‌خواهانه در برابر سلطه‌ی خلفای اموی و عباسی، یکی پس از دیگری سر برآوردند که بعضی از آن‌ها، حکومت‌های محلی (نیمه‌مستقل یا مستقل ایرانی) و حتی فراتر از آن را بنیاد نهادند (اسپهبدان طبرستان، سپهبدان گیلان و دیلم، طاهریان، صفاریان، سامانیان، زیاریان، آل‌بویه و...). در همه‌ی این دوران و سراسر ایران تاریخی، زبان‌های محلی و مادری و بیش و پیش از همه‌ی آن‌ها، زبان فارسی در کنار زبان رسمی و درباری عربی با همه‌ی دشواری‌ها و تنگناها می‌زیسته و می‌بالیدند؛ چنانکه حتی آثاری مکتوب به برخی زبان‌های محلی نگاشته شده‌اند که شوربختانه اصل آن‌ها ازمیان‌رفته است (ازجمله قابوس‌نامه و مرزبان‌نامه که به زبان طبری نوشته‌شده‌اند). زبان فارسی اما در این میان، نقشی میانجی و پیونددهنده میان اقوام مختلف ایران‌زمین بازی می‌کرده و در این مسیر، به چنان شکوفایی و بالندگی‌ای رسید که به زبان همگانی و ملی ایرانیان بدل گشت. شاهنامه‌ی فردوسی اوج این شکوفایی زبانی و فرهنگی است که زمینه‌ساز همبستگی ملی ایرانیان شده است. این بالندگی زبانی به‌جایی رسید که سخنوران دیگر زبان‌های محلی و مادری، آثار برجسته‌ی خود را به فارسی می‌نگاشتند (ترک‌تبارانی چون نظامی گنجوی، خاقانی شروانی، امیر خسرو دهلوی و از معاصران، استاد شهریار) و فراتر از آن، حکمرانان شبه‌قاره‌ی هند و حتی امپراتوری عثمانی، این زبان را در دربار خود گرامی می‌داشتند.

saudivisa.jpgایران اینترنشنال - محمدحسین رنجبران، مشاور وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اعلام کرد عربستان سعودی صدور ویزا برای تعداد زیادی از ایرانی‌ها را پس از ویدیوی سخنان غلامرضا قاسمیان، مداح دفتر خامنه‌ای در مکه که منجر به بازداشت او شد، متوقف کرده است.

رنجبران سخنان قاسمیان درباره مکه و مدینه را «زشت» خواند و در شبکه ایکس نوشت هزاران زائر ایرانی در بلاتکلیفی قرار گرفته‌اند.

قاسمیان که از آخوندهای نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، پنجم خرداد در جریان انجام مناسک حج تمتع از سوی پلیس عربستان سعودی بازداشت شد. او پیش از این با انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی، اتهاماتی را متوجه دولت عربستان کرده بود که واکنش گسترده‌ای در فضای مجازی داشت.

:::

محمدحسین رنجبران مشاور وزیر امور خارجه کشورمان در توییتی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:

پرده نخست:

فردی با لباس روحانیت در آغاز موسم حج در سرزمین وحی، با علم به اینکه سخنانش از دایره همفکرانش فراتر رفته و انتشار عمومی می‌یابد، مکه و مدینه را با اوصافی زشت توصیف می‌کند و مقامات کشور میزبان را با عباراتی سخیف خطاب قرار داده و متهم به سوء نیت و کفر و الحاد می‌کند.

این در حالیست که مسئولان حج و زیارت کشور پیش و حین اعزام بیش از ۸۵ هزار زائر ایرانی بارها بر ضرورت حفظ احترام و رعایت موازین کشور میزبان تاکید کرده‌اند.

فرد مذکور دستگیر و صدور روادید برای تعداد زیادی از هوطنان منتظر متوقف می‌شود. هزاران زائر در بلاتکلیفی قرار می‌گیرند.

trump.jpgدونالد ترامپ گفت که خواهان توافقی با جمهوری اسلامی است که امکان بازرسی، دسترسی کامل و حتی انهدام تاسیسات در صورت لزوم را فراهم کند، بدون اینکه به کسی آسیب برسد. ترامپ افزود: «مثلا بتوانیم یک آزمایشگاه را منفجر کنیم، اما کسی داخل آزمایشگاه نباشد.»

رییس‌جمهوری آمریکا گفت که در حال حاضر گفت‌وگوهای «خیلی خوبی» با جمهوری اسلامی در جریان است و تاکید کرد که اگر بتوانند به یک سند «بسیار قوی» برسند، حل‌وفصل مسئله ممکن خواهد بود؛ سندی که «بازرسی‌پذیر» باشد و نیازی به اعتماد نداشته باشد. ترامپ گفت: «من به هیچ‌کس اعتماد ندارم.»

ترامپ تاکید کرد که به نتانیاهو گفته است در حال حاضر اقدام نظامی «نامناسب» خواهد بود، چون «خیلی به راه‌حل نزدیک شده‌ایم»، هرچند هشدار داد که «همه‌چیز ممکن است با یک تماس تلفنی تغییر کند.»

او در پایان ابراز امیدواری کرد که این توافق حاصل شود و گفت: «اگر بتوانیم توافق کنیم، جان‌های زیادی نجات خواهد یافت.»

:::

oman.jpgحمید آصفی

در دیداری که شاید روزی نامش را «نقطه‌ی عطف نرم در دیپلماسی پنهان» بگذارند، مسعود پزشکیان، مردی که از پشت سینه‌بینی سیاست ایران به صدر کرسی‌های رسمی رسید، با هیثم بن طارق، سلطان آرام و زیرک عمان، خلوت کرد. نه سخنگویی، نه صدای ضبط‌شده‌ای، نه حاشیه‌ای از متن. فقط یک جمله: دیداری «خصوصی و دوجانبه»! و همین کافی بود تا زمزمه‌ها دوباره جان بگیرند؛ زمزمه‌ی «مذاکراتی که ادامه دارد، حتی وقتی انکار می‌شود.»


پزشکیان که چهره‌ای پرتناقض است؛ نه اصلاح‌طلب به معنای کلاسیک، نه اصول‌گرا در لباس شطرنجی، حالا در قامت دومین چهره ارشد نظام بعد از رئیسی که پا به عمان می‌گذارد، نقش جدیدی ایفا می‌کند: قاصد صلح؟ حامل پیام رهبری؟ واسطه بازگشت به مذاکرات؟ یا شاید فقط یک پزشک، که برای نبض منطقه نسخه می‌نویسد؟


و در آن‌سوی میز، هیثم، وارث دیپلماسی سلطان قابوس، که هرگز بدون نقشه‌ راه وارد دیدار نمی‌شود. آنچه به زبان نیامده، مهم‌تر از حرف‌هایی است که در قاب خبرگزاری‌ها نشسته‌اند. اگر کسی به‌یاد داشته باشد، اولین جرقه توافق ۲۰۱۵ در همین عمان زده شد؛ جایی‌که ایران و آمریکا برای نخستین‌بار بعد از دهه‌ها در فضای بی‌واسطه گفت‌وگو کردند، بی‌آنکه شعار بدهند یا عکس یادگاری بگیرند.


حالا جمهوری اسلامی، از یک‌سو با زبان رادیکال در داخل بازی می‌کند و از سوی دیگر با لبخند پزشکیان در خارج. همانند دهه‌ها پیش، دوپارگی در دیپلماسی رسمی و پنهان ادامه دارد. آنچه سلطان عمان دیده، لزوماً همان چیزی نیست که در صداوسیمای تهران پخش می‌شود.


اگر زبان بدن سیاست چیزی بگوید، اگر تاریخ تکرار شود، اگر سلطان عمان بی‌دلیل واژه «نقش فعال و سازنده» را به تیتر سخنگویانش نیاورد، پس باید پذیرفت: گفت‌وگوها از «خم» اول عبور کرده‌اند. مرحله آزمون‌وخطا تمام شده؛ حالا زمان معامله‌های واقعی است.


در دنیای دیپلماسی، واژه‌ها مهم‌اند، اما غیبت واژه‌ها مهم‌تر. وقتی در بیانیه عمان از هیچ موضوع مشخصی سخن گفته نمی‌شود، یعنی موضوع بسیار جدی‌تر از آن است که به رسانه‌ها سپرده شود. موضوعی که شاید همان «طرح پیشنهادی عمان» باشد که در مقاله پیشین گفتیم: تعلیق غنی‌سازی؟ کنسرسیوم منطقه‌ای؟ یا حتی فراتر، آغاز طراحی برای برجام ۲، با محوریت کاهش تنش ایران-آمریکا و مهار پرونده یمن، لبنان و عراق به‌طور هم‌زمان؟

panahiDrivers.jpgظلم و غارت را تمام کنید

ایندیپندنت فارسی - جعفر پناهی، کارگردان سرشناس ایرانی و برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن با انتشار پیامی در اینستاگرام، از اعتصاب سراسری کامیون‌داران و رانندگان خودروهای سنگین حمایت کرد.

پناهی در این پیام نوشت: «راننده‌های کامیون دیگه خسته شدن، جونشون به لبشون رسیده. راهی براشون نمونده جز اینکه دست به اعتصاب سراسری بزنن. وقتی دزدها و آدم‌های بی‌سواد می‌شن مسئول، نتیجه‌اش می‌شه این وضع افتضاح: فساد و بی‌مدیریتی توی همه‌چی، از اقتصاد و فرهنگ گرفته تا محیط‌زیست و سیاست.

این اعتصاب یه فریاد بلند به حکومته: بسه دیگه! این‌همه ظلم و غارت رو تموم کنین، قبل از اینکه همه‌چی از دست بره و هیچ‌چی واسه این مردم نمونه.» این پیام در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب گسترده‌ای داشته است.

:::

تلاش حکومت برای شکستن اعتصاب ۷ روزه کامیون‌داران

نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی هم‌زمان با هفتمین روز اعتصاب کامیون‌داران، چندین راننده خودروهای سنگین را در استان کرمانشاه دستگیر کردند. اتحادیه تشکل‌های کامیون‌داران و رانندگان سراسر ایران خبر داد ششم خرداد ۱۱ تن از رانندگان خودروهای سنگین در استان کرمانشاه به دست نیروهای امنیتی دستگیر شده‌اند.

گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که شهاب دارابی، راننده کامیون و بلاگر اهل اسلام‌آباد غرب، ششم خرداد به‌دلیل حمایت از اعتصابات کامیون‌داران بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد.

:::

abdiBanner.jpg

ایندیپندنت فارسی - ویدیوهای منتشر شده در فضای مجازی در روز چهارشنبه هفتم خرداد ماه، از رونمایی از پروژه «ساعت به وقت بهشت» یا همان بازسازی جهنم سپاه پاسداران حکایت دارد. به گفته حسن جعفری، فرمانده سپاه فومن جهنم ساخت سپاه در استان گیلان، مفاهیمی مانند «وضعیت قبر»، «رویارویی با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را برای بازدیدکنندگان به تصویر می‌کشد.

جعفری پیش از این اعلام کرده بود که در جهنم سپاه پاسداران، غرفه‌هایی ساخته شده‌اند که در زیر آن‌ها شعله‌های واقعی روشن است تا حس گرما و ترس به‌طور ملموس منتقل شود. او همچنین گفته بود که این پروژه با تایید برخی مراجع تقلید در قم اجرا شده است.

پس‌لرزه پروژه شبیه‌سازی جهنم در فومن

اعتماد آنلاین: عباس عبدی در یادداشتی نوشت: طراحی و نمایش پل صراط و جهنم در شمال کشور موجب حیرت جامعه شد، ولی کمتر کسی به این پرداخت که این نمایش در ذیل سیاست ترس معنادار است.

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «سیاست ترس و طمع بردگی و تجارت» نوشت: فرمانده نظامی در یکی از شهرهای شمال پروژه‌ای را به نام «ساعت به وقت بهشت» افتتاح کرده که در عمل بازسازی و پل صراط و مثلا آتش جهنم است. چنین کار بسیار عجیبی بازتاب‌های فراوانی داشت که در این یادداشت ریشه‌یابی رویکردی می‌شود.

انگیزه‌های بشر در هر رفتاری از چه مولفه‌هایی تاثیر می‌پذیرد؟ در یک قالب کلی و بسیار عقلانی، موازنه هزینه و فایده است. هر گاه فایده یک عمل و رفتار بیشتر از هزینه آن برآورد شود، انجام می‌شود. البته گفتن این گزاره ساده است. ولی توصیف دقیق اینکه «هزینه» چیست؟ «منافع» چیست؟ «ارزیابی موازنه» آن چگونه است؟ اینها ماجرا را خیلی پیچیده می‌کند. گذشته از این مشکل کلیت آن را می‌توان پذیرفت، از این حیث سیاست‌های تربیتی و حکومت‌داری برحسب اینکه بر کدام مولفه تاثیرگذار بر رفتار تاکید می‌کنند، متفاوت می‌شوند. یک سیاست مبتنی بر افزایش هزینه برای دور کردن فرد از رفتار به خصوصی است. حکومت‌داری با چنین رویکردی هر کاری را نمی‌پسندند، جرم اعلام می‌کنند و کوشش آنان برای افزایش مجازات است.

visas.jpgوزارت خارجه آمریکا به همه سفارت‌ها و کنسولگری‌های آمریکا دستور داد مصاحبه‌های دانشجویی رو فعلاً متوقف کنند

به گزارش خبرگزاری دانشجو، پولیتیکو روز سه‌شنبه با استناد به یک پیام دیپلماتیک گزارش داد که دولت ترامپ دستور توقف مصاحبه‌های جدید ویزای دانشجویی را داده است زیرا در حال بررسی الزام دانشجویان خارجی به بررسی فعالیت آنها در رسانه‌های اجتماعی به عنوان بخشی از درخواست آنها برای تحصیل در ایالات متحده است.

بنابر این گزارش، دولت ترامپ در حال بررسی الزام همه دانشجویان خارجی متقاضی تحصیل در آمریکا به بررسی رسانه‌های اجتماعی است.

طبق این تلگراف که روز سه‌شنبه منتشر و توسط مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا امضا شده، دولت به سفارتخانه‌ها و بخش‌های کنسولی ایالات متحده دستور داده است که برنامه‌ریزی مصاحبه‌های جدید برای چنین متقاضیان ویزای دانشجویی را متوقف کنند.

این تعلیق موقت که در یادداشتی داخلی به امضای مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، آمده، بخشی از تلاش‌های این وزارتخانه برای تقویت روند بررسی پیشینه متقاضیان، به‌ویژه در ارتباط با بررسی‌های شبکه‌های اجتماعی است.

روبیو تأکید کرد که «اکثریت قاطع ویزاهای دانشجویی» لغو نخواهند شد و گفت بیشتر دانشجویان بین‌المللی با هیچ گروهی که قصد آسیب زدن به ایالات متحده یا مخالفت با دولت و شیوه زندگی آن را داشته باشند، ارتباطی ندارند. او گفت: «به‌نظر من کاملاً دیوانه‌وار است که همچنان به افرادی ویزا بدهیم تا به این کشور بیایند و از سیاست‌هایی دفاع کنند که مستقیماً با منافع ملی ما در تضاد هستند.»

اگر دولت آمریکا این طرح را اجرا کند، می‌تواند روند پردازش ویزای دانشجویی را به شدت کُند کند. همچنین می‌تواند به بسیاری از دانشگاه‌هایی که برای تقویت خزانه مالی خود به شدت به دانشجویان خارجی متکی هستند، آسیب برساند.

هفته گذشته، وزارت امنیت داخلی آمریکا اعلام کرد که دانشگاه هاروارد دیگر مجاز به پذیرش دانشجویان خارجی نخواهد بود. با این حال، اجرای این تصمیم به‌دنبال شکایت حقوقی دانشگاه، از سوی دادگاه‌ها متوقف شده است. طبق نامه‌ای جدید به تاریخ ۲۷ مه، دولت ترامپ از نهادهای فدرال خواسته است تا قراردادهای خود با دانشگاه هاروارد را قطع کنند. بر اساس گزارش اداره خدمات عمومی آمریکا، حدود ۳۰ قرارداد فدرال به ارزش تقریبی ۱۰۰ میلیون دلار با این دانشگاه وجود دارد.

جشن پایانی کلاس اول دبستان، رقص آقا سینا وقتی چشم معلم و مدیر رو دور می بیند

:::

28-1.jpgافغانستان اینترنشنال گزارش داد که طالبان بازی فوتبال دستی را در ولایت دایکندی ممنوع کرده است. طبق این گزارش، طالبان گفته‌ است که آدمک‌ها یا همان بازیکنان این بازی رومیزی «به بت شبیه است و در دین اسلام بازی کردن با بت حرام است.»

منابع محلی در این زمینه گفتند که طالبان به باشگاه‌های میزبان این بازی دستور داده که در صورتی که «سر آدمک‌های این بازی را قطع کنند، می‌توانند بازی کنند در غیر آن ممنوع است.»

طالبان به شکل رسمی تاکنون درباره ممنوعیت بازی‌های فوتبال دستی چیزی نگفته‌ است.

حکومت طالبان، در نزدیک به چهار سال گذشته به تدریج تعدادی از بازی‌ها و سرگرمی‌های مختلف مردم افغانستان را ممنوع یا محدود کرده است.

اداره ورزش طالبان ماه گذشته، فدارسیون شطرنج افغانستان را تعلیق و این بازی را «حرام» اعلام کرد.

Untitled-4.jpg

madani.jpgدستگاه قضایی جمهوری اسلامی از اجرای حکم اعدام پدرام مدنی به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» خبر داد

خبرگزاری قوه قضاییه جمهوری اسلامی، میزان، صبح چهارشنبه هفتم خرداد اعلام کرد که پدرام مدنی اعدام شد.

مادر پدرام مدنی و همچنین نرگس محمدی و دیگر فعالان حقوق بشر هشدار داده بودند که این زندانی در «پرونده‌ای پر از ایرادات اساسی»، بدون دسترسی به وکیل انتخابی و تنها بر اساس اقرارهای زیر فشار به اعدام محکوم شده است.

با این حال قوه قضاییه جمهوری اسلامی مدعی شده که پدرام مدنی تلاش داشته است تا «اطلاعات دارای طبقه‌بندی، از جمله مکان‌ها و ساختمان‌هایی که تجهیزات زیرساختی در آن مستقر بوده» را به «افسر موساد» برساند.

به نوشته خبرگزاری میزان، پدرام مدنی در سال ۱۳۹۹ به اتهام‌های «جاسوسی برای اسرائیل» و «تحصیل مال از طریق نامشروع» بازداشت شد.

سازمان حقوق بشر ایران در روزهای اخیر گزارش داد که پدرام مدنی از یکشنبه چهارم خرداد از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شده و خانواده او را برای آخرین ملاقات به زندان فرا خوانده‌اند.

به گفته این سازمان مستقر در نروژ، حکم اعدام پدرام مدنی سه بار در دیوان عالی کشور نقض شد اما هر بار، شعبه هم‌عرض مجددا به اعدام او رای داد.

مادر پدرام مدنی روز سه‌شنبه با انتشار پیامی ویدئویی گفت که فرزند ۴۱ ساله‌اش در این مدت تنها به وکیل تسخیری دسترسی داشته و پرونده او «پر از ابهام است و ایرادات خیلی زیادی دارد».

او با اشاره به اینکه همسرش سال گذشته «از غصه اینکه فرزندش در زندان اوین است» بر اثر سکته جان باخت گفت: «نگذارید یک خانواده یک بار دیگر داغدار شود».

کتایون ریاحی، بازیگر سینما که به دلیل همراهی با مردم در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت و سپس ممنوع‌الفعالیت شد، از اعتصاب سراسری کامیون‌داران حمایت کرده و در یک استوری اینستاگرامی نوشت: «بار شرافت ایران بر دوش کامیون‌داران.»

501183644_17958360278933284_7776237505993617732_n.jpg

یک مقام کاخ سفید گفت خبر خروج ایلان ماسک از دولت «درست» است و «فرآیند خروج رسمی او از امشب آغاز خواهد شد». خبرگزاری آسوشیتدپرس پیش‌تر به نقل از منبعی گزارش داد ماسک دولت دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، را ترک کرده است.

GsE_hidWYAACq5b.jpg

رییس هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان به سایت رویداد۲۴ گفت: «تاکنون پلیس راهور هیچ شکایتی از فرزند علی نیکزاد، نایب رییس مجلس مطرح نکرده است.»

GsGhMmjW4AAWEnc.jpg

27.jpgفرزاد موتمن، کارگردان و تهیه‎کننده در واکنش به نخل طلای جعفر پناهی در کن نوشت:

چارسو

🔻مرگ محمد لخدر حمینه، فیلمساز الجزایری، مصادف شد با داغ‌شدن بحث‌‌هایی درباره جشنواره کان و نخل طلاهایش. در سال ۱۹۷۵ فیلمی از لخدر حمینه، به‌نام «خاطرات سال‌های آتش زیر خاکستر» برنده نخل طلا از جشنواره کان شد. می‌دانید چه فیلم‌های دیگری در بخش مسابقه حضور داشتند؟ «رهگذر»، «عطر زن»، «پاستورال/ مرگ در روستا»، «لنی»، «لمحه‌ای از ذن»، «معمای کاسپار هاوزر»، «آلیس دیگر اینجا زندگی نمی‌کند»، «صدای پارس سگ‌ها را می‌شنوی؟»، «زن رمانتیک انگلیسی»، «املت اوگوم»، «الکترا»، «موسی و هارون»، «روز ملخ» و ...اما نخل طلا را فیلم لخدر همینه دریافت کرد.

🔻من این فیلم را در سال‌های دور در جوانی دیده‌ام و راستش حاضر نیستم دوباره به تماشایش بنشینم. فیلم مهمی نیست. اما همچنان در کلاس‌هایم «رهگذر» و «الکترا» را تدریس می‌کنم و هنوز هر دو سه‌سالی یکبار به تماشای «لنی» می‌نشینم.

فیلم لخدر همینه به فراموشی سپرده شد درحالی‌که «لمحه‌ای از ذن» کالت شد، اسکورسیزی تبدیل به یکی از مهم‌ترین فیلمسازان تاریخ سینما شد، «معمای کاسپارهاوزر» همچنان یکی از دیدنی‌های هرتزوگ‌ بشمار می‌رود و «عطر زن» آنقدر جالب بود که سال‌ها بعد به‌نام «بوی خوش زن» در هالیوود بازسازی شود.

🔻واقعیت این است که «کان» تصمیم گرفته بود تا با این نخل طلا، استقلال یکی از مستعمرات سابق خود را به‌رسمیت بشناسد. همین. ارزش‌های سینمایی در این انتخاب نقش نداشتند. سال‌ها بعد ژیل ژاکوب در مصاحبه‌ای حتی نام لخدر همینه را به‌خاطر نیاورد و از بغل دستی‌اش پرسید: «اون عربه که بهش جایزه دادیم، اسمش چی بود؟» اون عربه! اوگوم از اساطیر افریقائی، خدایی آهنین است.

trump.jpgایران اینترنشنال - روزنامه وال‌استریت ژورنال، در یادداشتی نوشت مذاکرات هسته‌ای میان جمهوری اسلامی و آمریکا ظاهراً به بن‌بست رسیده است. نویسندگان این یادداشت با اشاره به اینکه تهران مطمئن شده رییس‌جمهوری آمریکا دست به اقدام نظامی نمی‌زند، رویکرد ترامپ در مذاکرات هسته‌ای را مورد بررسی قرار داده‌اند.

ری تکیه، پژوهشگر ارشد در شورای روابط خارجی ایالات متحده، و روئل مارک گرشت، افسر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، نویسندگان این یادداشت که سه‌شنبه شش خرداد منتشر شد، نوشته‌اند: «در چنین شرایطی، دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، بر آن است که این وضعیت را نوعی پیروزی جلوه دهد و به حفظ شرایط موجود بسنده کند؛ وضعیتی که در آن تهران از آزمایش سلاح هسته‌ای خودداری می‌کند.»

به‌نوشته این دو، «حتی ممکن است کاخ سفید با همان پرسشی آرام بگیرد که مسئولان دولت بایدن نیز از خود می‌پرسیدند: چرا ایران تاکنون به سلاح هسته‌ای دست نیافته است؟»

نویسندگان این یادداشت در ادامه افزوده‌اند: «دولت ترامپ بدون موضع‌گیری شفاف در مسائل کلیدی وارد مذاکرات شد؛ موضوعی که موجب شگفتی و خوشحالی طرف ایرانی شد. اما این خوشحالی دوام چندانی نداشت. استیو ویتکاف، از مذاکره‌کنندگان ارشد، به‌همراه مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، آشکارا اعلام کردند که غنی‌سازی اورانیوم در ایران قابل‌قبول نیست. با این حال، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، همچنان مذاکرات را متوقف نکرده است و این نشانه‌ آن است که او امید دارد ترامپ نظرش را تغییر دهد یا حداقل با توافقی موقت موافقت کند که به جمهوری اسلامی اجازه غنی‌سازی در خاک ایران بدهد.»

به‌نوشته تکیه و گرشت، «مانورهای دیپلماتیک و وقت‌کشی‌های مداوم تهران ادامه دارد. اگر ترامپ از این روند خسته شود، ممکن است به اسرائیل چراغ سبز نشان بدهد تا زیرساخت‌های هسته‌ای و تاسیسات موشکی ایران را هدف قرار دهد. اما این گزینه برای او جذاب نیست، زیرا چنین گزینه‌ای به پشتیبانی نظامی آمریکا نیاز دارد.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در یادداشت منتشرشده در وال‌استریت ژورنال افزوده شده است: «گزینه مطلوب‌تر برای ترامپ، ادامه مذاکرات، جلوگیری از اقدام نظامی اسرائیل و بازگشت به سیاست فشار حداکثری است. او مشکلی ندارد که مسائل بغرنج را به آینده موکول کند و شاید امیدوار است که تحریم‌ها و دیگر ابزارهای در اختیار دولتش، در نهایت ایران را وادار به عقب‌نشینی کنند. اما این مسیر بار دیگر این پرسش را زنده می‌کند که چرا حکومت آخوندها تا کنون به سلاح هسته‌ای دست نیافته است؟»

ری تکیه و روئل مارک گرشت در یادداشت خود نوشته‌‎اند: «جمهوری اسلامی بهترین مهندسان هسته‌ای را ندارد و صنعت آن هم در سطح بالایی نیست، اما شبکه پیچیده‌ای از واردات غیرقانونی اقلام دومنظوره را در اختیار دارد و از نظر منابع انسانی، دست‌کمی از پاکستان در زمان دستیابی‌اش به بمب اتم در سال ۱۹۹۸ ندارد.»

توماج صالحی با انتشار تصویری از دیدار خود با جعفر پناهی پس از بازگشت او به ایران، در اینستاگرام نوشت: «استاد پناهی دوست‌داشتنی، افتخار مایی.»

Untitled-9.jpg

:::

نظامی ارشد روس ترور شد

| No Comments

russian.jpg

نظامی کهنه‌کار ارتش روسیه و معاون شهردار استاوروپل، زائور گورتسیف، بر اثر انفجار یک بمب دست‌ساز کشته شد.

سرگرد زائور گورتزیف، که بر حملات هوایی به ماریوپول اوکراین نظارت داشت، بر اثر انفجار نزدیک یک ساختمان مسکونی در خاک کشورش کشته شد.

:::

29-4.jpgرکابی، دارنده مدال برنز قهرمانی جهان در سال ۱۴۰۱ که هم‌زمان با اعتراضات سراسری در فینال مسابقات سنگ‌نوردی آسیا با «پیراهن تیم ملی» و «بدون حجاب اجباری» حضور یافت، چندی پیش به دلیل فشارهای امنیتی مجبور به ترک ایران شد.

الی امیدواری در شبکه اکس نوشت: باشگاه "پروگرشن کلینیک" ونکوور در معرفی وی نوشته :« الناز، یک ورزشکار بین‌المللی پرافتخار و نخستین زن ایرانی است که در مسابقات جهانی IFSC مدال کسب کرده.» باید در متن معرفی او اضافه میکردند: الناز قهرمان و افتخار یک ایرانه!

برای رزرو کلاس سنگنوردی با الناز رکابی از این لینک استفاده کنید

پست در اینستگرام رسمی این باشگاه:

:::

darabi.jpgسایت ایران وایر - در ادامه موج فشارهای امنیتی، هم‌زمان با اعتصاب سراسری کامیون‌داران، «شهاب دارابی»، راننده ساکن اسلام‌آباد غرب و فعال در شبکه‌های اجتماعی، سه‌شنبه۶خرداد توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. گزارش‌ها از برخورد خشونت‌آمیز ماموران هنگام بازداشت او در منزل شخصی‌ او و مقابل اعضای خانواده خبر داده‌اند.

شهاب دارابی که در اینستاگرام به انتشار مطالبی درباره شرایط صنفی رانندگان و حمایت از اعتصاب اخیر پرداخته بود، پیش‌تر نیز سابقه بازداشت به دلیل مخالفت با انتخابات را داشته است.

اعتصاب کامیون‌داران که از اول خرداد از بندرعباس آغاز شد، به ده‌ها شهر کشور گسترش یافته است. رانندگان خواهان رسیدگی فوری به مسائل معیشتی و صنفی، از جمله افزایش قیمت قطعات، گرانی بیمه، سهمیه‌بندی ناعادلانه سوخت، پایین بودن کرایه حمل بار و نبود امنیت و خدمات مناسب بین‌راهی هستند.

با وجود وعده‌هایی که برخی مقام‌های دولتی در خصوص بررسی مطالبات رانندگان داده‌اند، گزارش‌های متعدد حاکی از تداوم اعتصاب‌ها و تشدید فشارهای امنیتی در شهرهای مختلف است. از جمله در استان فارس، دادستان شیراز از بازداشت و تشکیل پرونده برای شماری از رانندگان معترض خبر داده و گفته است که نهادهای امنیتی در حال شناسایی افراد «سازمان‌دهی شده» در این اعتراضات هستند.

در همین حال، برخی مسوولان مانند رییس سازمان راهداری، ریشه این اعتراضات را به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور نسبت داده‌اند؛ اما مشاهدات میدانی از ادامه گسترده اعتصاب‌ها و توقف بخش قابل‌توجهی از حمل‌‌ونقل در جاده‌های کشور خبر می‌دهند.

بازداشت شهاب دارابی را می‌توان یکی از جلوه‌های برخورد امنیتی با فعالانی دانست که تلاش دارند صدای کامیون‌داران معترض را از طریق شبکه‌های اجتماعی به گوش جامعه برسانند.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، بدون اشاره مستقیم به اعتصاب سراسری رانندگان و کامیون‌داران، به نقل از وزیر نفت گفت که اگر کامیون‌داران از مسیر دارای بارنامه الکترونیکی خارج شوند، با تغییر نرخ گازوییل مواجه خواهند شد.

gh112.jpgاحمد زیدآبادی

چرا شیخ غلامرضا قاسمیان آن ویدئوی مشهور را ضبط و از مبدأ عربستان منتشر کرد؟ آیا گمان می‌کرد که این نوع حرف‌ها آن هم در کشوری مانند عربستان که اتباع خود را به دلیل اظهارنظرهای سیاسی بسیار ملایمتر از این به حبس‌های طولانی محکوم می‌کند، امری بدون هرگونه هزینه و خطر است و امکان برخورد با او وجود ندارد؟


یا اینکه با فضای سیاسی و امنیتی عربستان آشنا بود ولی"احساس وظیفۀ شرعی" انگیزۀ ضبط و انتشار آن ویدئو شد هر چند که به دستگیری‌اش منجر شود؟ یا اینکه زمان و مکان را مناسب یافت تا با زمینه‌سازی برای دستگیری‌اش، بحران یا حداقل تنشی در روابط تهران و ریاض به وجود آورد به امید آنکه مذاکرات بین ایران و آمریکا که مخالف سرسخت آن بود، مختل شود؟

اینها پرسش‌هایی است که خود او جوابش را می‌داند.

به هر حال او اکنون دستگیر شده است و جمهوری اسلامی هم بنا به نسبتی که با این نوع افراد و نیروها برقرار کرده است، نمی‌تواند در مورد سرنوشت او بی‌تفاوت باشد وگرنه با فشار فزایندۀ همفکران شیخ در داخل کشور روبرو می‌شود.

موضوع مهمتر اما واکنش سعودی‌هاست. آیا سعودی‌ها بعد از مدتی کوتاه او را آزاد می‌کنند؟ یا اینکه پرونده‌ای سنگین با ردیفی از اتهامات بخصوص اهانت به اماکن مقدس مکه و مدینه را برایش تدارک می‌بینند؟

سرنوشت شخصی شیخ به عنوان یک شهروند ایرانی البته موضوعی مهم است و قاعدتاً باید از تمام خدمات و حمایت‌های کنسولی برخوردار شود، اما حمایت سیاسی جمهوری‌اسلامی از او می‌تواند هزینه‌های سنگین سیاسی به دنبال داشته باشد، زیرا اولاً ادعاهای آقای قاسمیان علیه عربستان از سوی دستگاه‌های رسمی حکومت قابل دفاع نیست و حتی دفاع از حقوق شخصی او نیز احتمالاً چنان سعودی ها را برآشفته خواهد کرد که آن دستگاه‌ها به ناچار وادار به اعلام برائت صریح و رسمی از سخنان وی خواهند شد؛ امری که به نوبۀ خود صدای اعتراضِ طیف سیاسی همفکر شیخ در داخل را بلند می‌کند. ثانیاً دولت ایران اظهارنظر شیخ را در قالب "آزادی بیان" هم نمی‌تواند توجیه کند چرا که در قوانین داخلی جمهوری اسلامی نیز این نوع ادعاها علیه حکومت حتی از سوی شهروندان خودش نیز جرم‌انگاری شده و مجازات سنگین به دنبال دارد.

خلاصه، شیخ غلامرضا قاسمیان با اقدام عمدی یا سهوی خود، مشکلی پدید آورده که اگر اراده‌ای از طرف سعودی‌ها برای حل آن وجود نداشته باشد، می‌تواند عواقب وخیمی به بار آورد.

در هر صورت، آدم‌هایی با نوع گرایش مذهبی-سیاسی آقای قاسمیان برای خود و جامعه هزینۀ بی‌دلیل می‌تراشند و معمولاً آن را با عنوان "تکلیف شرعی" توجیه می‌کنند.

araqchi.jpgواکنش عراقچی به بازداشت قاسمیان در عربستان

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی - عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران روز سه‌شنبه در واکنش به بازداشت غلامرضا قاسمیان از داوران برنامه «محفل» صدا و سیما در عربستان سعودی، در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «ایران به صراحت هرگونه تلاش برای آسیب رساندن به وحدت مسلمانان، به‌ویژه در فضای معنوی حج، را محکوم می‌کند. ما مصمم هستیم که اجازه ندهیم هیچ‌کس روابط با همسایگان برادرمان، از جمله مسیر رو به پیشرفت ایران و عربستان سعودی، را تخریب کند.

عراقچی افزود: «ایران از مدیریت بسیار شایسته حج امسال قدردانی می‌کند. در این راستا، درودهای گرم و دعاهای صمیمانه خود را برای موفقیت روزافزون دولت و ملت عربستان سعودی که مسلمانان را در اماکن مقدس می‌پذیرند، تقدیم می‌دارم.

خبرگزاری مهر روز دوشنبه از بازداشت غلامرضا قاسمیان، از داوران برنامه «محفل» صدا و سیما «حین انجام اعمال حج تمتع» در عربستان خبر داد.
این خبرگزاری مدعی شد، «انتشار یک کلیپ در انتقاد از وضعیت عربستان سعودی منجر به بازداشت او شده است.»

در صبح روز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴، حادثه‌ای شوکه‌کننده در میدان ونک تهران رخ داد؛ محمدحسن نیکزاد، فرزند علی نیکزاد، نماینده مجلس شورای اسلامی، با خودروی شخصی خود در مسیر خط ویژه تردد می‌کرد که با یک افسر پلیس راهور به نام سرهنگ خیشه برخورد کرد. این افسر در حال انجام وظیفه بود و بر اثر این حادثه به شدت مجروح شده و هم‌اکنون در بیمارستان ولیعصر تهران بستری است

به گزارش بولتن نیوز، بر اساس اظهارات شاهدان عینی، راننده پس از برخورد، بدون هیچ‌گونه اقدامی برای کمک به مصدوم از محل حادثه فرار کرد. هنوز مشخص نیست که پلیس پس از این فرار اقدامی برای دستگیری وی انجام داده یا خیر، اما اطلاعات غیررسمی حاکی از آن است که هیچ‌گونه بازداشت فوری صورت نگرفته است.

flarge.jpg

در ادامه این حادثه، گزارش‌ها نشان می‌دهد که محمدحسن نیکزاد تنها چند ساعت پس از تصادف آزاد شده و برخی منابع غیررسمی دلیل این آزادی را «سفارش مستقیم پدرش» عنوان کرده‌اند. علی نیکزاد، نماینده مجلس و پدر متهم، متهم به دخالت در روند پیگیری قضایی و توقف اقدامات قانونی شده است.

این حادثه یادآور ماجرای جنجالی علی‌اصغر عنابستانی، نماینده سابق مجلس است که درگیری او با یک افسر پلیس، به نمادی از قانون‌گریزی برخی مسئولان تبدیل شد. اکنون نیز جامعه با سؤالاتی جدی مواجه است:

چرا فرزند نماینده مجلس مجاز به تردد در خط ویژه بوده است؟

چرا پس از تصادف با مأمور پلیس، به‌جای بازداشت، بلافاصله آزاد شده است؟

چرا دستگاه‌های انتظامی و قضایی در برابر اقدامات خلاف قانون آقازاده‌ها سکوت می‌کنند؟

این رسانه، به‌عنوان نخستین منتشرکننده این خبر، خواستار پاسخ فوری و شفاف پلیس راهور تهران، قوه قضائیه و شخص علی نیکزاد درباره جزئیات این حادثه، وضعیت پرونده و برخورد قانونی با متهم بدون تبعیض است.

در شرایطی که یک افسر وظیفه‌شناس با جراحات شدید در بیمارستان بستری است، افکار عمومی خواستار اجرای عدالت و پایان دادن به ویژه‌خواری در سطوح قدرت هستند.

biravand.jpg- بیرانوند: دانشجوی دکتری فیزیولوژی دانشگاه آزاد خرم‌آباد هستم!

- سرجلسۀ کنکور که رفتم بالای برگۀ آزمون دنبال جایی بودم که اسمم را بنویسم درحالی که اسامی تایپ شده بود.

- همۀ سوالات را به‌صورت ده بیست سی چهل جواب دادم و اطلاع دادند که نتیجه خوب بوده!

ناصر دانشفر

نمونه‌هایی از این دست را خود بارها شاهد بوده‌ام. سالها پیش یکی از دوستان که به رحمت خدا رفته و دانشجوی کارشناسی ارشد رشتهٔ مدیریت بود،تماس گرفت و گفت که برای امتحان پایان ترم درس ریاضی نیاز به کمک دارد. از بنده خواست چند ساعتی وقت بگذارم.

پیش خود گفتم که سرفصل‌های آموزشی آنان اگر در حد لیسانس نباشد، حتماً کمتر از فوق دیپلم نیست و لذا مروری در این زمینه نمودم. اما به هنگام رؤیت مطالب، با کمال تعجب متوجه شدم که محتوای آنها حداکثر در حد راهنمایی می‌باشد.

البته ایشان بدون این مدرک هم سالها مدیریت کرده بود و اگر اجل مهلت می‌داد، قطعاً با دکترای مدیریت مدعی صلاحیت چنین جایگاهی را داشت.

یک نگاه به نتایج کنکور امسال عمق فاجعه را نشان می‌دهد و مشخص می‌کند که تنها بیرانوند نیست که با اذعان به بیسوادی محض دکتر خطاب می‌شود. خانه از پای‌بست ویران است.

:::

تکمیلی:

​ادعای علیرضا بیرانوند در خصوص مدرک تحصیلی‌اش حاشیه جدیدی را شکل داده است. در این رابطه گفته می‌شود قرار است با پیگیری‌ها لازم در خصوص مقاطع تحصیلی علیرضا بیرانوند، این مساله توسط وزارت علوم نیز بررسی شود. مساله‌ای که می‌تواند اتفاق ویژه‌ای در بحث مدرک تحصیلی و احتمالا شایعه بهره بردن وی از رانت محسوب شود

عقب‌نشینی دکتر بیراوند

🔻علیرضا بیرانوند، دروازه‌بان تیم ملی فوتبال، پس از تکذیب تحصیلش در مقطع دکتری فیزیولوژی در دانشگاه آزاد خرم‌آباد از سوی مدیرکل روابط عمومی دانشگاه آزاد، با انتشار یک استوری اینستاگرامی اعلام کرد دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است و تنها در آزمون اولیه دکتری قبول شده است.

🔹امیر محجوب، مدیرکل روابط عمومی دانشگاه آزاد، با انتشار یک پست در ایکس نوشت: «دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم‌آباد در هیچ یک از گرایش‌های تربیت بدنی، از جمله فیزیولوژی، مقطع دکتری ندارد. آقای بیرانوند عزیز هم دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد این واحد هستند و تاکنون نیز از پایان‌نامه خود دفاع نکرده‌اند».

🔹پس از این اظهارنظر، علیرضا بیرانوند که شب گذشته از تحصیل خود در مقطع دکتری دانشگاه آزاد خرم‌آباد صحبت کرده بود، با انتشار یک استوری اینستاگرامی نوشت: «ضمن تایید صحبت‌های محجوب، بنده دانشجوی ترم آخر مقطع کارشناسی ارشد هستم و در آزمون ورودی مقطع دکتری ۱۴۰۴ شرکت نموده و بعد از اعلام نتایج اولیه موفق به پذیرش انتخاب رشته در دانشگاه آزاد شده و در حال حاضر منتظر اعلام نتیجه انتخاب رشته هستم.»

Jalal_Eijadi_8.jpgاز دوران نوسنگی، و شاید حتی پیش از آن، نیاکان ما باورهایی را پروراندند و آیین‌هایی را به‌جا می‌آوردند. احساس دینی و نیاز به باور داشتن، به‌طور عمیق در ذهن انسان نهفته است. در جامعه، دیندار شدن فطری نیست، بلکه نتیجه عملکرد انواع و اقسام عوامل ذهنی و روانی و تربیتی و روانشناسانه و جامعه شناسانه و جغرافیایی و نتیجه یک تاریخ اجتماعی است.

چگونه مذهبی شدیم؟

در جامعه یک فرزند وقتی در خانواده ای دینی متولد شد، دارای احوال و عواطف مذهبی می شود و سپس احساس دینی او توسط عوامل ذهنی و عینی و اجتماعی پرداخته می شود و این امر در مرحله بعدی، در مدرسه و محیط اجتماعی و حرفه ای تدارک بیشتر می بیند. این سوژه اجتماعی در ابعاد اجتماعی و فضای عمومی به فرد مذهبی تبدیل می گردد و خود می تواند فعالانه عمل کرده و اعتقاد دینی اش را مستحکم نموده و پایه ایدئولوژیکی اش را تنظیم نماید. بطور عموم فرزند در خانواده یهودی، یهودی می شود و در خانواده مسلمان، مسلمان می شود و در خانواده بودایی، پیرو بودا می گردد. ادیان، با میراث خانوادگی از یک امتیاز بزرگ برخوردار هستند زیرا از آنجا که «دین پدری» امر «مقدس» تلقی می گردد با تمام قوای روانی و عاطفی به فرزندان انتقال پیدا می کند.

بقول «کارل گوستاو یونگ»، روانکاو سوئیسی، شعور انسان از ناخودآگاه انسان رشد می کند و در این ناخودآگاه تمامی حالات و احساسات شکل می گیرند(خاطرات، رویاها، تفکرات). افزون برآن بگفته «رنه ژیرار»، جامعه شناس و انسان شناس فرانسوی، میل ما همواره و از اساس از آن دیگران است، همچنانکه میل های دیگران را تقلید می کنیم و خود ما نیز مورد تبلیغ قرار می گیریم و به گفته او فرد در یک روند «میمیک» یا تکرار ناخودآگاه و مکانیکی عادت رفتاری قرار می گیرد. فرد هنجار اجتماعی و فرهنگی و دینی را تکرار می کند. (خشونت و امر قدسی، 1972). البته جامعه، دوری و نزدیکی هنجار را کنترل می کند یا مورد تنبیه و انظباط قرار می دهد ولی جامعه دینی معیارهای مذهبی اش را عادی و طبیعی وانمود ساخته و افراد را در دستگاه خود می سازد و شکل می دهد. فرد پاسیو و غیرفعال است و از خودمختاری فکری برخوردار نیست ولی مدام جذب می کند. ناخودآگاه او تمام پیام های پیرامون را می گیرد و پدیده «مقدس» را در جایگاه ویژه قرار می دهد.

درواقع یهودیان براین باورند که موسی، ده فرمان و تورات را از کوه سینا با خود پایین آورد و بنابراین فرزندی که در درون خانواده یهود متولد شود و کردار او مطابق ده فرمان است، یهودی می باشد. غسل تعمید، تائیدیه (تثبیت ایمان) و عشای ربانی سه آیینی هستند که از طریق آن‌ها فرد به یک مسیحی تبدیل می‌شود. این سه آیین یک مجموعه کامل را تشکیل می‌دهند و هویت مسیحی را بنیان می‌نهند. این آیین‌ها در ایمان به خدای عیسی مسیح تجربه می‌شوند و در کلیسا و خانواده و مدرسه آموزش داده می شود و تربیت کودکان شکل می گیرد. در فضای دینی و خانوادگی فرد مسلمان می شود. رفتارهای دینی و اجتماعی مانند اذان در گوش نوزاد، دعاخوانی، احترام به قرآن، صلوات فرستادن، نمازخواندن، روزه گرفتن، اشک ریختن برای حسین، آداب «مقدسانه» در حرم و امامزاده، اعتقاد به عمل گناه، سفر حج، و غیره از همان لحظه اول وارد زندگی و ذهنیت می شود. در این روند، ذهنیت نقاد عمل نمی کند بلکه جذب بشکل «میمیک» و غیرآگاهانه و با شیفتگی روانی انجام می شود.

na.jpgحسین نوش‌آذر - رادیو زمانه

جعفر پناهی پس از کسب نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵ پیروزمندانه به ایران بازگشت. این موفقیت، صحنه‌ای از نبرد گفتمان‌ها را رقم زد: اصلاح‌طلبان و حامیان سینمای مستقل آن را نماد «مقاومت هنر متعهد علیه سانسور» دانستند و چهره‌هایی چون نرگس محمدی و شیرین عبادی آن را ستودند، در حالی که رسانه‌های اصولگرا مانند فرهیختگان و جوان با سیاسی‌سازی جایزه، آن را «پروژه غرب» و فاقد ارزش هنری خواندند. از منظر عدالت انتقالی، فیلم پناهی پرسش‌هایی درباره حقیقت‌یابی و عدالت ترمیمی در برابر انتقام مطرح می‌کند، در حالی که تقابل گفتمان‌ها شکاف هویتی میان هنر رسمی و غیررسمی را عمیق‌تر کرده و احتمال محدودیت‌های بیشتر برای سینماگران مستقل را افزایش داده است.

جعفر پناهی، کارگردان برجسته ایرانی، پس از دریافت نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۵ برای فیلم «یک تصادف ساده»، بامداد دوشنبه پنجم خرداد به تهران بازگشت و با استقبال پرشور هنرمندان، سینماگران و دوستداران سینما در فرودگاه خمینی مواجه شد. در این استقبال، چهره‌هایی چون سیف‌الله صمدیان، مجید برزگر و تورج اصلانی حضور داشتند و با تقدیم گل و هدایا از این موفقیت بزرگ تقدیر کردند. این رویداد نشان‌دهنده جایگاه ویژه پناهی در سینمای ایران و جهان است.

کسب نخل طلا و واکنش‌ها به فیلم «یک تصادف ساده»

پناهی در هفتادوهشمین دوره جشنواره کن با فیلم «یک تصادف ساده» موفق به دریافت نخل طلا شد و به دومین کارگردان ایرانی پس از عباس کیارستمی (برنده در سال ۱۹۹۷ برای «طعم گیلاس») تبدیل شد که این افتخار را کسب می‌کند. این فیلم که به‌صورت مخفیانه ساخته شده، به موضوع زندانیان سیاسی و شکنجه‌گران می‌پردازد و از طنز و مطایبه هم بهره برده است.

اقبال، مردی که همراه همسر باردارش در جاده تصادف می‌کند و خودرویش خراب می‌شود، به تعمیرگاهی می‌رود که صاحب آن، وحید، او را به دلیل شباهت به شکنجه‌گر سابقش اشتباه می‌گیرد. وحید، گرفتار کینه‌ای عمیق، اقبال را می‌رباید و قصد زنده‌به‌گور کردن او را دارد، اما تردید در هویت اقبال او را به تماس با هم‌بندی قدیمی‌اش وامی‌دارد. وحید با دیگر قربانیان شکنجه‌گر، از جمله سالار کتاب‌فروش، شیوا عکاس، گُلی عروس، علی داماد و حمید کارگر، همراه می‌شود. آن‌ها سوار بر ون، اقبال را در جاده‌ها تعقیب می‌کنند، در حالی که خشم و درد گذشته‌شان شعله‌ور است. در چارچوب عدالت انتقالی، این گروه با چالش تطبیق خشم شخصی و میل به انتقام با نیاز به حقیقت‌یابی و عدالت روبروست. آن‌ها درمی‌یابند که مجازات بدون اطمینان از هویت، چرخه خشونت را تداوم می‌بخشد و عدالت واقعی نیازمند شفافیت و بازسازی اعتماد است، نه صرفاً انتقام.

پرسش اصلی فیلم این است که آیا مجازات اقبال (در صورت گناهکار بودن) می‌تواند زخم‌های قربانیان را التیام بخشد یا گفت‌وگو و شنیدن روایت‌های یکدیگر راه‌حل بهتری است؟ گروه قربانیان در ون، با بحث و جدل، به‌ یک معنا در حال بازسازی روایت جمعی خود هستند، اما بدون مکانیزم‌های رسمی عدالت ترمیمی، این فرآیند به هرج‌ومرج و تردید منجر می‌شود.

khamstrike.jpgکامبیز حسینی - ایران اینترنشنال

کامیون‌داران ایرانی در اعتصاب به‌سر می‌برند. بنا بر اعلام «اتحادیه تشکل‌های کامیون‌داران و رانندگان»، این اعتصاب در بیش از ۱۳۰ شهر کشور، از بندرعباس و تهران گرفته تا اهواز، سنندج، تبریز، شیراز، زاهدان، مشهد و اصفهان گسترش یافته است.

برخلاف آنچه شاید از بیرون به نظر بیاید، این فقط یک اعتراض صنفی نیست؛ بلکه همگرایی نارضایتی‌های چندلایه از سوی کامیون‌داران، نانوایان و کشاورزانی است که ناگزیر از زیستن در وضعیت نابسامانی هستند که جمهوری اسلامی برایشان فراهم کرده است.

امروز، سه قشری که ستون فقرات اقتصادی ایران را تشکیل می‌دهند، ناراضی‌اند. این نارضایتی‌ محدود به مشکلات صنفی نیست، بلکه ریشه در ناکارآمدی ساختاری، فساد سیستماتیک و بی‌کفایتی حاکمیتی دارد که توان پاسخ‌گویی به ابتدایی‌ترین نیازهای جامعه را ندارد.

دنیا به حرکتش ادامه داد و جمهوری اسلامی از جایی به بعد دیگر نتوانست. شاید حقه‌هایش دیگر تمام شد؛ شاید آن‌قدر درطول عمرش بحران تولید کرد که دیگر بحران‌های روزمره‌اش برای مردم«خاطره» شد.

جمهوری اسلامی چوپان دروغگو شد. از همان‌جایی خورد که دوم دبستان در کتاب فارسی ابتدایی برای دانش آموزان تبلیغات می کرد. کسی دیگر به او اعتماد ندارد. حتی کارمندان حراست! آنچه امروز در جاده‌ها، نانوایی‌ها و مزارع می‌گذرد، نشان از بحرانی فراتر از مشکلات روزمره دارد: بحران اعتماد عمومی به سیستم حکمرانی.

سوخت، بیمه و فساد ساختاری

مهم‌ترین خواسته‌های کامیون‌داران کاهش ناگهانی سهمیه گازوئیل، افزایش ۴۵ درصدی حق بیمه تامین اجتماعی و پایین بودن نرخ کرایه حمل بار نسبت به نرخ تورم است. رانندگان می‌گویند سیستم توزیع بار، فاسد است و سود واقعی در جیب واسطه‌ می‌رود، نه راننده.

این نخستین بار نیست که رانندگان خودروهای سنگین اعتصاب می‌کنند. در سال ۱۳۹۷، ایران شاهد اعتصابات مشابهی بود که با برخوردهای امنیتی و تهدید به «اشد مجازات» مواجه شد و سرکوب گردید.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

تجربه به ما می‌گوید که سرکوب، در کوتاه‌مدت شاید بتواند شعله‌ اعتراضات را به‌طور موقت فرو بنشاند، اما در بلندمدت، تنها خشم و نارضایتی را عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌کند. اصلاً جمهوری اسلامی استاد تبدیل نارضایتی به خشم، و خشم به آتش است. آتشی که حالا دیگر دامن خودش را گرفته است.

در شرایط کنونی، به‌نظر می‌رسد حکومت نه اراده‌ای برای حل ریشه‌ای مشکلات دارد و نه توانی برای مدیریت بحران‌هایی که از دل جامعه برخاسته‌اند.

جمهوری اسلامی در اولویت‌بندی بحران‌های داخلی و خارجی ناتوان است و اولویت مردم، ترجیح حکومت نیست. در حالی که حاکمیت درگیر بحران هسته‌ای، مذاکره با آمریکا و تقابل با اسرائیل است، در خانه قافیه را باخته و کمتر کسی در ایران امیدی به حل ساختاری بحران‌ها به دست جمهوری اسلامی دارد.

خوش‌بین‌ترین شهروند ایرانی هم باور ندارد که خامنه‌ای بتواند از این پیچ خطرناک سالم عبور کند. حاکمیتی که همواره در موقعیت «وضعیت حساس کنونی» مردم را قرار داده و اصلاً با نگه‌داشتن شرایط در تزلزل ارتزاق کرده، حالا خودش در وضعیت حساس کنونی گیر افتاده است.

مردم اما از آن «وضعیت حساس کنونی» دیگر گذشته‌اند و حالا در وضعیت عبور حداکثری از جمهوری اسلامی قرار دارند. مردم امروز ایران باور دارند که این حاکمیت توان تعامل با دنیای امروز را ندارد و اگر بماند، نسخه‌ای بزک‌شده از طالبان خواهد بود که تنها روز‌به‌روز و سال‌به‌سال کشور را عقب‌تر می‌برد.

جمهوری اسلامی پاسخ‌گوی نیازهای شهروند امروزی ایرانی، که رفاه بیشتر و تعامل با دنیای جدید می‌خواهد، نیست. مردم نمی‌خواهند بحران نان داشته باشند؛ این برایشان بحران پیش‌پا افتاده‌ای است.

cannes.jpg... و دعوتی به اتحاد در دل سکوت حاکمان
در روزگاری که ایرانِ فرهنگی و هنری، زیر یوغ سانسور، سرکوب و تبعیض‌های سیستماتیک جمهوری اسلامی، یکی از تاریک‌ترین دوره‌های خود را سپری می‌کند، باز هم صدای هنر و حقیقت از دل خاکستر سر برمی‌آورد و پرچم ایران را، نه به‌عنوان نماینده نظام، بلکه به نام "ملت ایران" بر فراز قله‌های جهان می‌افرازد.
در سالی که نرگس محمدی با دریافت جایزه صلح نوبل جهانیان را به یاد مبارزه بی‌امان زنان ایرانی برای آزادی و عدالت انداخت، جعفر پناهی، فیلم‌ساز نامدار و مستقل ایرانی، با فیلمی تکان‌دهنده با عنوان «یک تصادف ساده»، توانست نخل طلایی جشنواره کن، مهم‌ترین جایزه سینمایی جهان را از آن خود کند. این افتخار، نه فقط دستاوردی هنری، بلکه ضربه‌ای نمادین و کوبنده به ساختار ایدئولوژیکی و سرکوبگر جمهوری اسلامی است؛ نظامی که طی بیش از چهار دهه، نه تنها مانع رشد فرهنگی و هنری بوده، بلکه چهره‌هایی چون پناهی را نیز زندانی و ممنوع‌الکار کرده است.
پیام جعفر پناهی: اتحاد سیاسی برای ایران آزاد
در مراسم اختتامیه جشنواره کن، جعفر پناهی پیامی را با بغض و امید خواند:

Ali_Fayaz.jpgجمعه گذشته پنجمین نشست دار و دسته سید علی خامنه ای با نماینده ترامپ در رم بود. همان روز خبرگزاری ها اعلام کردند که ویتکاف، نماینده آمریکایی ها، جلسه را نیمه کاره ترک کرده است! متعاقب آن، وزیر خارجه رژیم جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه مذاکرات به صورت "حرفه ای" برگزار شده است، ابراز خشنودی کرد. از سوی دیگر "یک مقام ارشد دولت ترامپ" هم گفت که مذاکرات "سازنده" بوده است!

اینکه مذاکرات دارد کش پیدا می کند، و دو ماه هشدار دهنده ترامپ هم به پایان خود نزدیک می شود و یا شاید هم تمام شده است که بگذریم، طی این جلسات و مذاکرات چند هفته ای، هنوز کسی نمی داند که کار به کجا رسیده است و این مذاکرات چه سرانجامی خواهد داشت. چرا که تا کنون و پس از هر جلسه ای، سخنان ضد و نقیضی از سوی دو طرف بیان شده است و همه را سر در گم ساخته است. از یک سوی بیان شده است که مذاکرات بسیار مفید و مثبت بوده است، و از سوی دیگر خواست های طرف آمریکایی غیر منطقی تلقی شده، و به طور همزمان مشاور خامنه ای، علی شمخانی، اعلام داشته است که رژیم به خواست های طرف مقابل در صورت لغو تحریم ها، تن می دهد و در عین حال دوباره علی خامنه ای سخنان خود مبنی بر دروغ گویی مقامات آمریکایی و بی فایده بودن نتیجه مذاکرات را تکرار می کند. همچنین شایعاتی خبری مبنی بر آمادگی اسراییل برای بمباران مناطق هسته ای ایران و ...

سخنان روبیو وزیر خارجه دولت آمریکا، و دیگر بخش های اداری ترامپ نیز، هیچکدام با هم همخوانی ندارند! این است که می بینیم تحلیل هایی که در گوشه و کنار شنیده می شود، مدام در نوسان است و در واقع از هیچ کدام از این تحلیل ها و تفسیرها، به اصطلاح عوام "آبی گرم نمی شود".

ensafcnn.jpgخبرگزاری ایرنا: سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه سی‌ان‌ان تأکید کرد که ایران تحت هیچ شرایطی از غنی‌سازی هسته‌ای چشم‌پوشی نخواهد کرد.

فردریک پلتن، خبرنگار اعزامی شبکه آمریکایی سی‌ان‌ان به ایران روز گذشته طی مصاحبه‌ای در وزارت امور خارجه از «اسماعیل بقاِئی» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پرسید: به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور ترامپ در مورد مذاکرات هسته‌ای میان دولتش و ایران بسیار خوشبین است. نظر شما در مورد پیشرفت مذاکرات چیست؟

بقائی گفت: اگر هدف آن باشد که اطمینان حاصل شود برنامه هسته‌ای ایران کاربرد نظامی نخواهد داشت، فکر می‌کنم به‌سادگی می‌توانیم آن را انجام دهیم. اما اگر قصد سلب حق ایرانیان برای برخورداری از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز باشد، من فکر می‌کنم که بسیار مشکل‌ساز خواهد بود، تا جایی که کل فرایند را به چالش خواهد کشید.

پلتن پرسید: آیا فکر می‌کنید دولت ترامپ و مذاکره‌کننده آن، ویتکاف، به این امر اذعان داشته و آن را درک می‌کنند؟

سخنگوی وزارت امور خارجه پاسخ داد: این واقعیت که ما تاکنون به گفت‌وگوهایمان ادامه داده‌ایم به این معنی است که می‌دانیم سطح مشخصی از تفاهم وجود دارد که ایران تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند از حق خود برای برخورداری از انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، از جمله غنی‌سازی، چشم‌پوشی کند.

خبرنگار سی‌ان‌ان پرسید: به نظر شما چگونه می‌توان به مصالحه دست یافت؟

بقائی گفت: فکر می‌کنم خواستن، توانستن است. نه فقط یک راه، بلکه راه‌های زیادی برای دستیابی به آن وجود دارد. تا آنجا که به ما مربوط می‌شود، چرا که می‌دانیم برنامه هسته‌ای ما کاملاً صلح‌آمیز است و متعهدیم که اطمینان یابیم این برنامه صلح‌آمیز باقی خواهد ماند.

پلتن پرسید: به نظر می‌رسد رئیس‌جمهور ترامپ همچنین تلویحاً جایگزین توافق را اقدام نظامی توسط آمریکا و اسرائیل می‌داند. آیا چنین فشاری را در مذاکرات احساس می‌کنید؟ ایران چه نظری در مورد چنین تهدیدهایی دارد؟

سخنگوی وزارت امور خارجه پاسخ داد: این تهدیدها مطمئناً مفید نخواهد بود. ایرانی‌ها تن به هیچ نوع فشاری نمی‌دهند. ما در قرن گذشته و پس از آن بارها ثابت کرده‌ایم که ایرانی‌ها به هر گونه زورگویی و فشار پاسخ مثبت نمی‌دهند؛ بنابراین در مورد به‌کارگیری این ادبیات، ایرانی‌ها یک‌صدا خواهند بود و قطعاً از امنیت ملی خود دفاع خواهیم کرد.

رئیس‌جمهوری آمریکا به تازگی گفته است که مذاکره‌کنندگان آمریکایی روز جمعه گفت‌وگوهای «بسیار خوبی» با هیات ایرانی داشتند.

ترامپ بامداد دوشنبه در نیوجرسی به خبرنگاران گفت: فکر می‌کنم که می‌توانیم خبرهای خوبی در جبهه ایران داشته باشیم. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد که ترامپ «پیشرفت واقعی و پیشرفت جدی» در دور پنجم مذاکرات با ایران را تحسین کرده است.

دور پنجم از مذاکرات غیر مستقیم «سیدعباس عراقچی» وزیر خارجه ایران و «استیو ویتکاف» نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در مذاکرات، جمعه در شهر رم پایتخت ایتالیا برگزار شد. دور اول مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به میزبانی عمان، روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در مسقط، دور دوم روز شنبه ۳۰ فروردین ماه در شهر رم ایتالیا به میزبانی عمان، دور سوم مذاکرات شنبه ششم اردیبهشت ماه در عمان و همچنین دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۱۱ می ۲۰۲۵) در شهر مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد.

سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته در پاسخ به سوال ایرنا مبنی بر اینکه برخی گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای از خواست تهران و واشنگتن برای یافتن یک چارچوب مذاکراتی در قالب توافق موقت سخن گفته‌اند، آیا این مسأله در طول مذاکرات مطرح شده است، گفت: توافق موقت هیچ‌گاه در دستور کار ما نبوده و بر همین اساس در این دور از گفت‌وگوها نیز مطرح نشده است.

بقائی همچنین روز گذشته در پاسخ به سوالی در خصوص ابراز خوشبینی رییس جمهور آمریکا نسبت به مذاکرات با ایران گفت: اگر هدف طرف آمریکایی این باشد که برنامه هسته‌ای ایران تسلیحاتی نشود، این تحصیل حاصل است و ما هیچ گاه دنبال استفاده نظامی از انرژی هسته‌ای نبودیم. اگر در این خواست حسن نیت وجود داشته باشد، ما هم میتوانیم بگوییم به مذاکرات خوشبین هستیم. اما اگر هدف محروم سازی ایران از حق مسلم خودش باشد، ما معتقد نیستیم این روند به نتیجه ختم شود. این خواسته صریح ملت ایران و جامعه نیاز ما برای تامین برق هسته‌ای و استفاده صلح آمیز از سایز جنبه‌های انرژی هسته‌ای است.

abbasi.jpgعلیرضا مکرمی

🔸سه روز از آغاز حمله آمریکا و متحدانش به رژیم صدام گذشته بود که آیت الله خامنه ای در سخنرانی یکم فروردین 82 در حرم پیشوای هشتم شیعیان مدعی شد عراق توان مقاومت و پیروزی دارد، حسن عباسی اما برخلاف رهبری و دیگر مفسران رسمی صدا و سیما در اظهارات واقع بینانه ای در تلویزیون اذعان داشت؛ عراق به زودی شکست میخورد، صدام در عرض کمتر از یک ماه سقوط کرد تا عباسی عنوان بهترین مفسر جنگ عراق از دیدگاه مخاطبین را به خود اختصاص دهد.

حسن عباسی آن زمان مسیرهای دسترسی به اخبار و تحلیل های مستقل را حفظ کرده بود و توانست بعنوان مفسر برتر جنگ جلوه گری کند تا آنجا که دوران کوتاه جنگ عراق نقطه اوج حسن عباسی به شمار میرود، این وضعیت اما دیری نپایید که با کانالیزه شدن منابع اطلاعاتی او و بازگرداندنش به تنظیمات کارخانه توسط گروههای فشار، گاف های بزرگی از او سر زد. به طور مثال؛ ابر تحلیل او از لشگرکشی ایران به سوریه این شد که بگوید؛ معادن سوریه به مدت 70 سال در اختیار ایران خواهد ماند!

او مدتی قبل از سقوط اسد مطلبی گفته بود که امروز بلاهت آن بر احدی پنهان نیست:
"سوریه پولهایی که آنجا خرج کردیم را نمیتواند بدهد عوضش معادن سوریه به مدت 70 سال دست ماست، 90 درصد درامدهای معادن را برای خود برمیداریم و 10 درصد به سوریه میدهیم. این هنر ماست که به جای آنکه با آمریکا و اروپا ببندیم و یک دلار هم گیر ما نیاید با سوریه و عراق کار میکنیم و اینجوری دستمان را میگیرد!"



قراردادها و حاتم بخشی های اینچنینی اسد در روابط خود با متحدینش جزء فاکتورهای موثر بر فرار اسد از سوریه می باشد، «تلاش برای بقا» و «ترس از فروپاشی و ترک قدرت» اسد را مجبور به فروش منابع مردم سوریه کرده بود، ادامه این امر بر سوری ها خیلی گران آمد.

اسد در اوایل دهه نود و در مواجه با موج تغییرخواهی مردم سوریه به راحتی میتوانست با چند خط استعفای داوطلبانه و برگزاری انتخابات آزاد مانع از جنگ داخلی شود، اما تحت فشار ایران آنقدر بر حفظ قدرت تاکید کرد تا شرایط برای نسج داعش و لشگر کشی ملل بیگانه به شامات و در نهایت فرار خود او فراهم شد.

سوگمندانه جمهوری اسلامی نیز در کلیات همانند رژیم اسد می اندیشد، اصلاح ناپذیری و اصرار بر ادامه روند غلط گذشته و بقای مقامات فعلی در کنار قراردادهای محرمانه و طولانی مدت ایران با چین و روسیه اوضاع سختی را نوید میدهد و ارکان وقوع انقلاب را تکمیل میکند.

اوضاع امروز امثال حسن عباسی عبرت ذی قیمتی بدست میدهد، مهم است که حسب احتیاط در پیچ و خم امروز جهان از ارائه تحلیل بر مدار جمهوری اسلامی و خوشایند مقامات آن به شدت پرهیز شود. استقلال امروز قلم به معنی آزادی و استقلال فردای کشور است.

kham.jpgاظهارات اخیر مقامات جمهوری اسلامی، که گاه خنده‌دار به نظر می‌رسد، نشان از شکست کامل آن‌ها در گفتگو با آمریکا دارد و پیش از آن که بیانگر اقتدار باشد، نشانه سردرگمی و نگرانی عمیق درون حاکمیت است. این شکست آنها را به سوی بزرگ نمایی برنامه هسته ای سوق داده و می‌کوشند غنی‌سازی اورانیوم، که هیچ ارتباطی با ملت ایران ندارد را به نام «ایران اسلامی» و با هدف «حفظ نظام» توجیه کنند. این ادعا که از زبان بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی شنیده می‌شود، نشان می‌دهد که برای مردم و حقوق‌شان کمترین اهمیتی قائل نیستند.

در حالی‌که مذاکرات جمهوری اسلامی با آمریکا، به مرحله‌ای از سردرگمی و انسداد رسیده، برخی تلاش دارند تا ماجرای برنامه هسته‌ای را به مسئله‌ای حیثیتی و ملی تبدیل کنند. این در حالی‌ست که بخش قابل توجهی از جامعه ایران، نه تنها خود را درگیر چنین پروژه‌هایی نمی‌داند، بلکه هزینه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی این برنامه را بر زندگی روزمره خود تحمیل‌شده می‌بیند

از اظهارات عجیب و خنده دار مقامات جمهوری اسلامی می‌توان به ادعای "داشتن انگشت روی ماشه" اشاره کرد؛ تهدیدی برای ایجاد بی‌ثباتی در منطقه، در حالی که مدعی‌اند جهان اسلام به سلاح هسته‌ای نیاز دارد. در این میان، حسین شریعتمداری نیز به‌طور تلویحی از احتمال بروز "آشوب در داخل" سخن گفته که نشانه‌ای از نگرانی عمیق حاکمیت نسبت به شکل‌گیری یک قیام مردمی، پیش از شکست کامل در مذاکرات و تعلیق برنامه هسته‌ای است.

plane.jpgارتش اسرائیل می‌گوید در پاسخ به چندین حمله موشکی حوثی‌ها در هفته گذشته، فرودگاه بین‌المللی صنعا در یمن را هدف قرار داده است.

رسانه‌های حوثی‌ها هم حمله اسرائیل به فرودگاه صنعا را تایید کرده‌اند.

به گفته اسرائیل و یک مقام یمنی در این حمله آخرین هواپیمای باقی‌مانده در فرودگاه صنعا منهدم شده است؛ این هواپیما هفته گذشته پس از تعمیر دوباره به کار گرفته شده بود.

اسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل گفت: «این یک پیام روشن و ادامه سیاست ما است: هر کسی که به اسرائیل حمله کند بهای سنگینی خواهد پرداخت.»

:::
:::

panjaki.jpgایران اینترنشنال - اداره تحقیقات فدرال، اف‌بی‌آی، با انتشار عکس و مشخصات سید یحیی حسینی پنجکی، با نام مستعار سید یحیی حمیدی، معاون امنیت داخلی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، او را در فهرست افراد تحت تعقیب قرار داده و خواستار دریافت اطلاعاتی درباره او شده است.

در اطلاعیه اف‌بی‌آی که دوشنبه پنج خرداد منتشر شد، سید یحیی حسینی متولد سوم بهمن ۱۳۵۳ و همچنین معاون وزیر اطلاعات در امور اسرائیل معرفی شده است.

اف‌بی‌آی در اطلاعیه خود نوشته است: «سید یحیی حسینی برای بازجویی به اتهام ارتباط با توطئه‌های مرگبار جهانی و فعالیت تروریستی با به‌کار گرفتن شبکه‌های اطلاعاتی، شبکه‌های عملیاتی و توانایی‌های سایبری، که شامل همکاری بین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، تحت تعقیب است.»

ایران‌اینترنشنال، در ۱۸ تیرماه سال ۱۴۰۳ برای اولین بار هویت سید یحیی حسینی را افشا کرد.

بر اساس اطلاعاتی که ایران‌اینترنشنال به آنها دست یافت، سید یحیی حسینی پنجکی طراح اصلی عملیات‌ این وزارت‌خانه برای ترور مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور است.

یک منبع در وزارت دفاع جمهوری اسلامی به ایران‌اینترنشنال گفت حسینی پنجکی از نسل جدید مدیران اطلاعاتی مورد اعتماد علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، است.

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در کنار سازمان اطلاعات سپاه پاسداران سال‌هاست که مجری مهم‌ترین فعالیت‌های خرابکارانه جمهوری اسلامی در خارج کشور بوده‌، اما اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال نشان می‌دهد وزارت اطلاعات از ساختاری منجسم‌تر از سپاه پاسداران برای عملیات‌های برون‌مرزی برخوردار است.

اف‌بی‌آی در اطلاعیه خود نوشته است: «معاونت امنیت داخلی وزارت اطلاعات مسئول اداره شبکه جنایی ناجی شریفی زیندشتی و دستیاران آن است. این شبکه دست کم از آذر ۱۳۹۹ تا حوالی فروردین ۱۴۰۰ ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی را که در ایالات متحده زندگی می‌کنند هدف قرار دادند.»

در این اطلاعیه گفته شده است: «سید یحیی حسینی رییس رضا حمیدی راوری است که یک مامور اطلاعاتی حکومت ایران است و او نیز برا ی بازجویی تحت تعقیب است.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

اف‌بی‌آی در اطلاعیه خود افزوده است: «اگر اطلاعی درباره این شخص دارید، لطفا با دفتر محلی اف‌بی‌آی یا نزدیک‌ترین سفارتخانه یا کنسولگری آمریکا تماس بگیرید، یا اطلاعات خود را به gov.fbi.tips ارسال کنید.»

سید یحیی حسینی پنجکی کیست؟

یحیی حسینی پنجکی متولد سوم بهمن ماه سال ۱۳۵۳ در کرج است.

او دانش‌آموخته دکترای علوم سیاسی از دانشگاه آزاد تبریز است و دو مقاله از او در نشریات علمی منتشر شده؛ یکی «نقش شایعات و تهدیدات هیبریدی در محیط امنیتی» که در فصل‌نامه امنیت ملی وزارت دفاع منتشر شده و دیگری مقاله‌ای با عنوان «تروریسم تکفیری در فضای سایبری و راهکارهای مقابله با آن» که در فصل‌نامه مطالعات راهبردی فضای سایبر متعلق به دانشگاه عالی دفاع ملی به چاپ رسیده است.

فارس - صبح امروز احسان باقری قاضی شعبه ۱۰۲ کیفری ۲ شیراز هنگام خروج از منزل توسط فردی ناشناس هدف شلیک گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد.

پیگیری‌های پلیس و دستگاه‌های امنیتی برای شناسایی عامل و یا عوامل این حادثه ادامه دارد.

glarge1.jpgرئیس کل دادگستری استان فارس با بیان اینکه اقدام به ترور در حین عزیمت این قاضی به سمت محل کار انجام شده است، تصریح کرد: این ترور با سلاح سرد انجام شده که ابعاد موضوع و مدیریت صحنه جرم با حضور فوری مسئولان حفاظت و اطلاعات استان و همچنین بازپرس ویژه قتل دادسرای شیراز در دست بررسی است.

سوابق قاضی احسان باقری از کارآموز قضایی تا ریاست شعبه دو‌ کیفری شیراز را بخوانید.

«احسان باقری» ۳۸ ساله، متولد شهرستان ممسنی بود و بیش از ۱۲ سال سابقه قضایی داشت.

وی از اسفند سال ۹۱ تا مهر ماه سال ۹۶ به عنوان دادیار دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان دنا در کهگیلویه و بویراحمد در حال خدمت در دستگاه قضایی بود.

قاضی باقری از آبان سال ۹۶ تا اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به عنوان بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب شیراز فعالیت می‌کرد تا اینکه در همان زمان به ریاست شعبه کیفری ۲ شیراز رسید و در صبح ششم خرداد ماه ۱۴۰۴ ترور شد.

glarge2.jpg

roostayee.jpg
فرزانه روستایی

چگونه می شود آن فیلم کوتاه از یک راننده کامیون را دید که وقتی پارگی بغل یکی از لاستیک های عقب را می بیند از شدت استرس دچار حمله عصبی می شود و بر سر و روی خود می کوید و می گوید هفته پیش چند صد هزارتومان برای وصله پینه لاستیک پرداخت کرده است و دیگر آهی در بساط ندارد تا لاستیک را تعمیر کند. دیگران تلاش می کنند او را آرام کنند، اما او همچنان بالای سر لاستیک پاره شده شیون می زند و نمی شود او را آرام کرد. تو گویی عزیزش در زیر لاستیک های کامیون گیر کرده است.

باور می کنید معیشت رانندگان در جاده های طولانی در زمستان و تابستان به شکلی است که در روز یک وعده غذا می خوردند تا دخل و خرج سفر آنها بالانس شود و بعد از پرداخت بیمه و گازوییل و عوارضی چیزی بماند تا برای خانواده خود ببرند. این فقط گوشه ای از ماجرای فقر باور نکردنی است که مردم ایران در زیر آن دارند له می شوند تا برادران مکتبی در بندر کلاهی نزدیک میناب پالایشگاه زیرزمینی خصوصی برای خود بسازند و کسی نمی داند چند هزار میلیون گازوییل و بنزین از داخل مخزن های بزرگ و صدها کیلومتر لوله کشی های خصوصی به لنج ها سوار و قاچاق و فروخته شده است.

با دیدن چنین صحنه هایی باید به این فکر کرد برای مردم ایران چه تفاوتی دارد که جنگنده های اسراییلی به بنادر ما یا مراکز هسته ای حمله و آنها را بمباران کنند یا برادران سپاه شیره جان مردم را از طریق همین بنادر قاچاق بمکند و کسی نفهمد چه کسی دارد مملکت را می چرخاند یا اینکه حداقل، الان مملکت دست کیست.

کامیون داران حداقل ابزاری برای اعتراض و اعتصاب دارند که مانند اعتصاب معلمان یا بازنشسته ها نمی شود آنها را نادیده گرفت و به آنها پیغام داد تا هروقت دوست داشتید اعتصاب و اعتراض کنید و وقتی هم خسته شدید بروید در خانه هایتان بگپید!

این جهنمی است که جمهوری اسلامی برای مردم ایران برپا داشته، اما به این حد هم راضی نیستند و درتدارک ساخت یک جهنم یدک در فومن هستند تا مردم از ترس خدا به دامن آخوندها پناه ببرند تا آنچه را که هنوز ربوده نشده است را راحت تر غارت کنند.

جهنم جمهوری اسلامی محصول جهل فکری و دست کجی ساختاری مسئولان است. حامد پاک طینت در مقاله ای با تیتر قصه "آک کویو" اشاره ای دارد به قرارداد ساخت نیروگاه اتمی ۴۸۰۰ مگاواتی بین دولت ترکیه و شرکت روس اتم یا همان شرکتی که نیروگاه از رده خارج بوشهر را به قیمت حدود ۱۱ میلیارد دلار، یعنی چهار برابر قیمت واقعی به جمهوری اسلامی فروختند و ساخت و تحویل آن سی سال طول کشید. نیروگاه اتمی آک کویو یا آق قویو شامل چهار رآکتور و قرار است پس از تکمیل شدن ۳۵ میلیارد کیلو وات ساعت برق تولید کند که دولت ترکیه خریدار انحصاری آن است.

arrested.jpgدیدار نیوز - حجت‌الاسلام غلامرضا قاسمیان از داوران برنامه محفل در عربستان سعودی و در حین انجام اعمال حج تمتع دستگیر شد.

بنا بر اطلاعات به دست آمده، انتشار یک کلیپ در انتقاد از وضعیت عربستان منجر به بازداشت وی شده است.

هنوز از وضعیت حجت‌الاسلام قاسمیان بعد از بازداشت توسط نیروهای امنیتی سعودی خبری در دسترس نیست.

پیش تر برخی به نقش محوری‌ قاسمیان در حمله به سفارت عربستان در تهران اشاره کرده بودند و او نیز تکذیب نکرده بود. او قبلا گفته بود : «نابودی اسرائیل نزدیک است»، گفت: «بعد از نابودی اسرائیل برای جنگ آخر و قبل از ظهور حضرت، به جنگ با عربستان می‌رویم و مکه را فتح می‌کنیم.»

پیش‌تر علیرضا بیات، رئیس سازمان حج و زیارت، به زائران هشدار داده بود که محتوای سیاسی و موضوعات مذهبی شیعه و سنی که مورد حساسیت کشور میزبان باشد را در شبکه‌های اجتماعی منتشر نکنند.

zandi.jpgدفتر دوم

*************************

بختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛

راه امروز و آینده‌ی ایران

بخش بیست‌وپنجم ـ الف

بختیار، بازرگان و توتالیتاریسم

در بخش های پیشین در درجه‌ی نخست به تشریح روش کار سیاسی و اعمال و رفتار شاپور بختیار در برخورد به مسایل ملی، بویژه در دورانهای بحرانی پرداختیم. شک نیست که این روش هم سودمند است و هم لازم؛ اما در این روش جایگاه مرد و زن سیاسی در قیاس با دیگران روشن نمی‌شود. برای این منظور مقایسه‌ی شخص با شخصیتی متفاوت اما هم‌سنگ او می‌تواند در شناخت ویژگی‌های استثنایی وی بسیار سودمند باشد. در مورد شاپور بختیار چنین شخص متفاوت اما از جهت اهمیت همسنگ او جز مهندس مهدی بازرگان نمی‌تواند باشد. بازرگان که وجه اختلاف وی با بختیار را به تفصیل شرح خواهیم‌داد از جهات بسیار دیگری با او هم‌سنگ است. هر دوی آنها تحصیلات عالی خود را در عالیترین دانشگاه‌های پاریس انجام داده‌اند و هر دو در دورانهای حساس و بحرانی کشور نقش های عالی و حساس بر عهده گرفته‌اند. در دورانی که بختیار کفالت وزارت کار در دومین دولت مصدق را بر عهده دارد، بازرگان از طرف مصدق به ریاست هیات خلع‌ید از شرکت نفت انگلیس و ایران و در نتیجه به ریاست شرکت ملی نفت ایران تعیین می‌شود. پس از ۲۸ مرداد هر دو، در کنار هم، از بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی اند. در سال ۱۹۵۷ برای نخستین بار در امری حیاتی برابر هم قرارمی‌گیرند. در این نوشته خواهیم‌دید که این تقابل نهایی میان یاران دیرین ریشه در کجا دارد.

بطور خلاصه بختیار یک ایرانی ایراندوست، آزادیخواه، استقلال‌طلب، دموکرات، لاییک (هوادار جدایی مذهب از حکومت) و در راه آرمانهای خود سرسخت و شجاع است.

بازرگان یک ایرانی ایراندوست، آزادیخواه، استقلال‌طلب، و در راه آرمانهای خود سرسخت و شجاع است اما برخلاف بختیار پیرو یک ایدئولوژی دینی است؛ یعنی یک اایدئولوژی خواه‌وناخواه، توتالیتر. اگر ولایت فقیه خمینی و حکومت وحشتناک «دینی» او آشکارا توتالیتر است، و هولناکترین نوع آن، جامعه و بناچار حکومت مورد نظر بازرگان و سازمان نهضت آزادی ایران که او و یارانش تاسیس‌کردند نیز، هرچند بصورت ناخودآگاه، باز توتالیتر است. و در اینجاست وجه اختلاف عمده‌ای که، خواهیم‌دید، بازرگان را از بختیار متمایز می‌سازد. بختیار حتی در رساله‌ی دکترای خود، که در سال ۱۹۴۵ در پاریس از آن دفاع کرده، از رژیم های توتالیتر، که در آن زمان در وجود، فاشیسم ایتالیا، و بویژه در دو رژیم شوروی و آلمان نازی، نمایان شده‌بودند، سخن گفته و ما درباره‌ی این مبحث رساله‌ی او مقاله‌ی جداگانه‌ای نوشته‌ایم.

نهضت آزادی

به مثابهی یک سازمان ایدئولوژیک هژمونیست

و نقش آن در شکست نهضت ملی ایران

در این بخش نوشته‌ی حاضر هدف همچنین روشن‌ساختن نقش زیان‌بخش سازمان‌های سیاسی ایدئولوژیکی هژمونیست در ایران معاصر و بطور اخص نقش نهضت آزادی ایران و بنیانگذار ان است، از این جهت که این سازمان به‌دلیل انتساب آن به نهضت ملی ـ مصدقی می‌توانست بیش از سازمان‌هایی چون حزب توده تأثیرات مثبت یا منفی بر زندگی داخلی آن داشته‌باشد. این نوشته در عین حال هم اصولی و نظری است و هم تاریخی، بدین معنی که در آن همراه با نقش افراد معین جایگاه ایدئولوژی‌ها و سازمان‌هایی که بدانها تجسم می‌بخشند نیزمورد نظر است. به عبارت دیگر با این که در آن بیش از هر کس دیگر به نقش مهندس مهدی بازرگان برمی‌خوریم، منظور تخطئه‌ی این شخصیت که مردی ایراندوست و شرافتمند بود و برخی از یاران او چون مهندس امیرانتظام که به راه او، و تا پایان زندگی، حتی به راه نهضت ملی و جبهه ملی وفادار ماندند، نیست. مقصود نشان‌دادن این است که ایدئولوژی‌های هژمونیست چگونه می‌توانند شرافتمندترین و آرامانخواه ترین مردان و زنان را ناخواسته از هدف اصلی و عالی آنان که استقلال کشور و رهایی مردم از بندهای اسارت است دور‌سازند. در عین حال، در پرتو این بررسی می‌توان دید که، اگر در وجود مهندس بازرگان تضاد میان آرمان رهایی ملت از یک سو و هدف تطبیق اجباری زندگی افراد مردم با یک ایده‌آل اخلاقی یا دینی از سوی دیگر، اما از راه توسل به یک ایدئولوژی سیاسی، با خنثی شدن این دو عامل توسط یکدیگر، سرانجام موجب شکست نهایی و احساس غبن و پشیمانی عمیق می گردد، اما، مانند همه‌ی نمونه‌های دیگر تاریخ، در برخی از همراهان کوته‌نظر و قدرت‌طلب، با غلبه‌ی وجه ایدئولوژیکی بر آن وجه دیگر که به دستاویزی برای مقاصد شخصی بدل‌می‌گردد، موجب هضم و انحلال اینگونه اشخاص در قدرت، و فساد آنان، حتی پیش از دستیابی به آن‌، می‌‌شود، یا در برخی دیگر از آنان وسیله‌ی همدستی با غارتگران کشور در جمع مال و ثروت.

*

جبهه ملی ایران، به مثابه‍ی شکل سازمانی نهضت ملی در درازنای حیات خود از فراز‌و‌نشیب های بسیاری گذشته و پیروزی‌ها و شکست‌هایی را از سر گذارنده‌است. به‍جز شکست نهضت ملی در کودتای ۲۸ مرداد، که با سرنگونی دولت ملی مصدق به برقراری اختناق و تعطیل فعالیت‌های علنی ملیون با حفظ جوانبی از مشروطیت، بدون نفی رسمی مبانی آن انجامید، ضربه‌ی مهلک دیگری که بر جبهه ملی ایران وارد آمد، بیست‌وپنج سال پس از آن، پیروزی خمینی در تحمیل رهبری خود به جنبش، منحرف‌ساختن آن از مسیر آزادیخواهی، و نفی کامل همه‍ی دستاوردهای انقلاب مشروطیت با تأسیس جمهوری اسلامی بود. در این به‍اصطلاح انقلاب که ضدانقلابی علیه مشروطیت بود، زیرا بنا به اظهارات صریح رهبر آن برضدِ اصول انقلاب مشروطه انجام شده بود، متأسفانه تسلیم بخشی از جبهه ملی در برابر سیادت‌طلبی او و کمک به وی در تحقق این هدفِ وی نقش عظیمی داشت. شک نیست یکی از علل عمده‍ی این شکست اخیر ناتوانی تشکیلاتی جبهه ملی در سالهای پیش از ضِدّ‍انقلاب اسلامی و یکی از نتایج این وضع، یعنی ضعفی بود که بر کارفندهای دموکراسی درونی آن عارض شده بود.

پس برای یافتن منشاءِ این شکست باید به جستجوی علل این ضعف‌ها رفت و روشن‌ساخت که بجز خفقان پلیسی حاکم بر کشور که امکان فعالیت سیاسی و تشکیلاتی را از سازمان‍های سیاسی سلب‍کرده‌بود، و افزون بر کاستی‍های ذاتی که در هر سازمان سیاسی بیش و کم وجود‌دارد، چه عوامل دیگری در این میان تأثیر تعیین‌کننده داشته‍است. در اینجاست که به افراد و دستجات منتسب به نهضت ملی و نقش آنها و، در میان آنها، به نهضت آزادی ایران می‌رسیم، که ارزیابی کار بنیادگذارانش، چه پیش از تأسیس آن و چه پس از آن، از اهمیت بسیاری برخوردار است. اما، برای روشن ساختن آثار مثبت و منفی این جریان نیز لازم است که ابتدا به سال های پس از شهریور بیست بازگردیم.

جهان بینی های هژمونیست

در دوران پس از شهریور بیست

در آن سال‌ها سه جریان فکری هژمونیست (سیادت‌طلب) در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی ایران حضوری نیرومند داشتند. گرایش های هژمونیست، بر اساس باوری، البته کوته نظرانه، چنین می‌پندارند که به تنها راه رهایی جامعه و صحیح‌ترین طرح برای سعادت آن دست یافته‌اند. اینگونه جنبش‌ها، با چنین شیوه‍ی تفکری، گاه آگاهانه و گاه غیرآگاهانه، در پی آن‍اند که رهبری جنبش های سیاسی را به‌انحصار خود در‌آورند، و معمولاً با پیگیری این نحوه‍ی نگرش به جامعه و سیاست، در صورت پیروزی کارشان خواه‌وناخواه به برقراری یک قدرت توتالیتر می‌انجامد.

در ایرانِ سالهای پس از شهریور بیست، نمایان‍تر از همه در میان آن سه گرایش هژمونیست، جریان متمایل به کمونیسم سنخ شوروی بود که در حزب توده‍ی ایران تجسم می‌یافت. این جریان که به‌روایت استالینیِ ایدئولوژی هژمونیست لنینیسم و شیوه‍های تبلیغاتیِ تعرضی بسیار نوین و آزموده شده‍ی آن مجهز بود در مردمان خالی‍الذهن به‌سرعت نفوذ‌می‌کرد؛ مخالفان کم‌ظرفیت خود را به‌سختی متوحش کرده، افراد بی اطلاع از دکترین های سیاسی را که در برابر موج گفتارهای تنظیم شده‌ی، هرچند کلیشه‍ایِ آنان، چیزی برای پاسخ یا حتی اظهار نظر نداشتند دچار عقده‍ی حقارت می ساخت. با روشی شبیه به کارِ مبلغان دینی قدیم و با تظاهر به نوعی اشرافیت فکری، به آنان تعلیم داده می‌شد که چگونه همه‌ی مسائل هستی و زندگی اجتماعی و فرهنگی را با بیان چند اصل و گفتار ساده توضیح داده شنونده را در برابر این پرسش قراردهند که حال خودِ او درباره‌ی این مسائل غامض چه می‌اندیشد. آنان برخلاف دانشمندان علوم تجربی و به اصطلاح آکادمیک و فلاسفه که بیشتر به طرح پرسش می‌پردازند تا به ارائه‌ی پاسخ، درست مانند ادیان کهن، برای هر مسئله‌ی اجتماعی و فردی انسان‌ها پاسخ‌هایی حاضر و آماده داشتند. پاسخ های این مبلغان به‌مدد اصطلاحات و فرمول‌هایی که به کار می‌بردند ـ اصطلاحاتی که به‍عکس مصطلاحات ادیان معمولاً نو و مطنطن بود ـ به‌ظاهری عالمانه تشریح‌می‌شد. بدین ترتیب تبلیغ کنندگان آنها با ارائه‌ی پاسخ‌های خود تصویری جذاب از یک زندگی خردمندانه و صلح‌آمیز برای انسانیت، ترسیم، و تصوری فاخر از خود القاء‌می‌کردند. پیداست که گرایشی که به‌طور مستقیم در برابر این جریان ایدئولوژیکِ تعرضی، که مانند ادیان دارای یک جهان‌بینی کامل و بی‌معما به نظر می‌رسید، قرار می‌گرفت در درجه‍ی اول از محافل متعصب دینی تشکیل‌می شد، و نه به دلیل خصلت هژمونیست گرایش اول ـ چه این یک نیز خود هژمونیست بود ـ بلکه تنها بدین جهت که خصلت ایدئولوژیک هژمونیستی در خود آن نیز وجود داشت و ایدئولوژی حزب توده را به دلیل دهریگری و به اصطلاح"مادیگرایی" و ضدیت آن با دین رقیب خود می‌شمرد. هواداران این گرایش که در برابر تعرض ایدئولوژیک استالینیسم ایرانی، بدون کوشش در جستجوی سستی‌های پایه‌ها و یافتن نقاط ضعف آن، به‍دنبال چاره‌ای آسان، اما، مانند خود آن، همچنان چاره‌ای ایدئولوژیکی، بودند کوشیدند تا عملاً از اسلام یک ایدئولوژی سیاسی بسازند، که هم جهان‌بینی کاملی، شامل پاسخ به مسائل عادی روزمره، باشد و هم دربرگیرنده‌ی مسائل زندگی جمعی یعنی امر حکومت و سیاست، و از آن به عنوان حربه‍ی فکری در برابر همه‌ی ایدئولوژی‌ها و حتی نحله‌های سیاسی غیرایدئولوژیک استفاده‌کردند۱.

شکل برونی تجسم این ایدئولوژی محافل تبلیغاتی اسلامی، و بیشتر از آنها جمعیت فداییان اسلام بود؛ ضمن اینکه این گروه اخیر تحت تأثیر اخوان‌المسلمین مصر به‌وجود آمده‌بود و تعرض عملی را نیز به صورت تروریسم، هم برای ایجاد وحشت در مخالفان خود و هم برای جذب منش‌های ضعیف، به‌کار می‌بست. اگر تکیه‍ی حزب توده به اتحاد شوروی و مجموعه‍ی دولت‌هایی بود که از آنها با عنوان "ارودگاه سوسیالیسم" نام می‌برد، پشتوانه‍ی گرایش دوم، دست‌کم در آغاز، بخشی از سران دینی و تا حدی نیز برخی از مؤلفه‍های بسیار متعصب بازار و کسبه‍ی جزء بودند. باید تأکید‌ورزید که ایدئولوگ‌های اسلامی ما، ضمن این که خود واکنشی بودند در برابر آنچه گفته‌شد و از این جهت در نقطه‌ی آغاز ابتکار قرار‌نداشتند، حتی از جهت پایه‌های فکری خود نیز ابتکار مهمی نورزیدند چه اهم نظریات آنان از اسلامگرایان مصری چون سید قطب برگرفته شده‍بود. طاغوتی خواندن نظام حاکم در دروان ضدانقلاب اسلامی، که ملیون و آزادیخواهان پس از ۲۸ مرداد و تجاوزات پادشاه به قانون اساسی به‌درستی آن را دیکتاتوری می نامیدند، اقتباسی بود از سید قطب، همانگونه که ضرورت درهم کوفتن اساس نظام‌های دموکراتیک، به مثابه‍ی فرآورده‍های غربی، و جانشین کردن آنها با حکومتی تماماً مبتنی بر شریعت اسلامی که گویا در ۱۴۰۰ سال پیش سیستمی کامل برای حکومت ارائه کرده‌بوده، نیز از این ایدئولوگ مصری برگرفته‌شده‌بود.

گرایش ایدئولوژیکی هژمونیست سوم که از ناسیونالیست های تندروِ متأثر از ایدئولوژی‌های افراطی نازیسم و فاشیسم تشکیل‌می‌شد اگرچه با پایان دوران رضاشاهی تکیه‌گاه اصلی خود را از دست داده‌بود، اما در وجود حزب توده دستاویز تبلیغاتی سودمندی پیدا‌کرده‌بود که میدان وسیعی را برای تبلیغات آن باز‌می‌کرد.

رقابت جهان بینی های هژمونیست

بر سر علم و علمی بودن !

یکی از مهم ترین ویژگی‌های این ایدئولوژی‌های هژمونیست این‌است که "علمی بودن" ادعاییِ آنها به رخ مخاطب کشیده‌می‌شود. مبلغان ایدئولوژی ساخته و پرداخته‌ی شوروی جهان‌بینی خود را "سوسیالیسم علمی" می‌نامیدند، و حتی از « علم پرولتری»، که منظور از آن همان مارکسیسم ـ لنینیسم بود، سخن‌می‌گفتند. بی‌آنکه بتوان در این مختصر به بحث مفصل در این باره پرداخت باید متذکر‌شد که بررسی آثار مارکس و انگلس نشان می‌دهد که نخستین آن دو بسیار به‌ندرت به علمی بودن نظریات خود و خاصه نظریه‌ی سوسیالیسم خود اشاره کرده‌است، و انگلس نیز جز در کتاب کوچک "سوسیالیسم تخیلی و سوسیالیسم علمی" که در آن در مقایسه‌ی نظریات مارکس و خود او با سوسیالیست‌های دیگر آنها را علمی‍تر از دسته‍ی دیگر دانسته، در استعمال این صفت برای سوسیالیسم بسیار محتاط باقی‌مانده و بیشتر بر لزوم ساختن آن سوسیالیسم تأکید کرده تا ادعای تحقق چنین برنامه یا نظریه‌ای به‌دست خود او یا مارکس. اما دستگاه حکومت شوروی که برای اثبات حقانیت دیکتاتوری خود و ترور‌ِفکری مخالفان باید از هر وسیله‌ای سود ‌می‌جست علم را نیز به این عرصه وارد‍کرد و با ادعای علمی بودن ایدئولوژی رسمی خود خواست حربه‍ی برنده‌ای در برابر منقدان و حریفان این دیکتاتوری و آن طرز فکر بسازد. و الحق که از این کار نتیجه‌ی بزرگی نیز گرفت، زیرا عامه‌ی مردم، بخصوص در آن دوران که از علم جز نتایج خیره کننده‌ی آن در تکنولوژی چیزی نمی‌دانستند، البته می‌توانستند به‌سادگی چنین ادعایی را باور‌کنند. در انتشارات رسمی شوروی سابق (به عنوان مثال در فرهنگ فلسفی کوچک چاپ مسکو که به چندین زبان منتشر شده‌بود) نیز مارکسیسم «فلسفه‍ی علمی» نامیده‌می‌شد. و این ادعا از سنخ آن چیزی است که «تناقض در تعریف» یا «تناقض در کلمات» (contradiction dans les termes) نامیده‌می‌شود۱ زیرا از زمانی که علوم جدید، اندک‌اندک، با جدا شدن ازفلسفه، به صورت رشته‌های مستقلی از پژوهش پدیدار‌شدند، یعنی از فلسفه استقلال‌یافتند، متقابلاً نیز فلسفه قلمرو مستقل خود را حفظ‌کرد. شک نیست که تأثیر و تأثر میان علم (به معنای علوم جدید) و فلسفه هیچگاه قطع نشده و نخواهد‌شد؛ اما پیوند نوین میان این دو حوزه‍ی فرهنگ و دانش بشری با آنچه از دوران باستان، و فی‌المثل از دوران ارسطو به‌جا‌ مانده‌بود، و البته پیش از آن هم با پیشرفت‌های ایرانیان در قرون میانی، در علوم تجربی، چون شیمی، فیزیک، نجوم، پزشکی، و علوم صوری چون ریاضیات متزلزل شده‌بود، از دوران گالیله و نیوتون رو به گسست کامل گذاشته‌بود. از آن پس اثرات متقابل علوم و فلسفه بر یکدیگر بیش از هر چیز جنبه‍ی انتقادی یافت، بدین معنا که سیستم های فلسفی از این جهت که در برخی از آنها از پیش‌فرض‌هایی کاملاً دلخواه، یعنی آنچه مورد آزمایش قرار نگرفته‌بوده، استفاده‌می‌شد مورد نقد پژوهشگران علوم قرار‌می‌گرفتند و متقابلاً نیز علوم طبیعی ـ تجربی جدید، یا حتی علوم صوری جدید چون ریاضیات و منطق که هر یک به نوبه‌ی خود با تناقضات درونی و بحران‌هایی روبرو می‌شدند، از سوی آن دسته از فلاسفه که بر مبانی آنها احاطه‌ی کامل داشتند، مانند کانت که خود فیزیکدانی متبحر و منطقیِ قویدستی بود، یا لایپنیتز و برتران راسل، و بویژه ادموند هوسرل که هر سه ریاضیدانان بسیار برجسته‌ای بودند، مورد بررسی انتقادی قرار‌می‌گرفتند. در نتیجه متصف کردن یک دستگاه فلسفی به امتیاز علمی بودن همان اندازه تناقض‌آمیز می‌بود که زدن برچسب فلسفی‌بودن به یکی از علوم جدید می‌توانست‌بود؛ هرچند که اینجا نیز مانند همه جا کشیدن یک خط مرزی مطلق و غیرقابل عبور میان دو قلمرو نمی‌توانست با واقعیت منطبق‌باشد، چنان که فی‌المثل آنچه فلسفه‌ی تحلیلی (philosophie analytique) نامیده‌شد ازدواجی بود میان منطق صوری (ریاضی) جدید و تأملات و کاوش‌های کاملاً فلسفی، خاصه در آثار پژوهشگرانی چون لودویگ ویتگنشتاین.

تولد خانوادگی حنا فردین

| No Comments

28-3.jpgصبح یکشنبه چهارم خرداد، حادثه‌ای در خط ویژه میدان ونک رخ داد که بار دیگر موضوع رانت و مصونیت خانواده مسئولان جمهوری اسلامی را در فضای عمومی داغ کرد.

طبق گزارش‌ها، محمدحسن نیکزاد، فرزند علی نیکزاد که به تازگی نیز در سمت نایب‌رئیس مجلس ابقا شده است، هنگام تردد در خط ویژه با خودروی شخصی، با یک افسر پلیس راهور به نام سرهنگ خیشه برخورد کرد. این افسر در حال انجام وظیفه بود و بر اثر شدت جراحات، به بیمارستان ولیعصر منتقل شد و اکنون تحت مراقبت‌های ویژه قرار دارد.


بر اساس گزارش بولتن‌نیوز و به نقل از شاهدان عینی، راننده بدون کوچک‌ترین تلاشی برای کمک به مصدوم، بلافاصله از محل حادثه گریخت.


در همین حال، سایت رویداد۲۴ گزارش داده است که محمدحسن نیکزاد پس از دستگیری، تنها چند ساعت پس از وقوع حادثه آزاد شده است. برخی منابع علت این آزادی سریع را «سفارش مستقیم علی نیکزاد» دانسته‌اند.

در همین رابطه، روزنامه اینترنتی فراز گزارش داد که نایب‌رئیس مجلس، ظرف چند ساعت ماجرای تصادف فرزندش را جمع و جور کرده و پرونده را بسته است.

Untitled-334.jpg

ghalibaf.jpgرویداد۲۴ | لیلا فرهادی

علیرضا قاسمیان روحانی و چهره نزدیک به محمدباقر قالیباف روز گذشته در جریان سفر حج واجب ویدئویی از خود در جوار مرقد پیامبر منتشر کرد که به سرعت کار دستش داد. قاسمیان در این ویدئو گفته بود «دیگر لازم نیست برای قمارخانه، مراکز فحشا و کنسرت رکیک به آنتالیا برید، می‌توانید به جایش بروید مکه و مدینه! اینجا به تنظیمات کارخانه بنی امیه بازگشته». اظهارات قاسمیان به سرعت در رسانه‌های ایران بازتاب پیدا کرد و به همان سرعت هم زمینه بازداشت او توسط نیرو‌های امنیتی عربستان سعودی را فراهم کرد

حالا وزارت خارجه به عنوان نهادی که مسئول «حفظ حقوق و منافع اتباع ایرانی خارج از کشور» را دارد مجبور است برای آزادی قاسمیان که یک چهره سیاسی با سابقه ریاست بر کتابخانه مجلس است، زحمت مضاعفی بکشد. ظاهرا قرار نیست جریان سیاسی متبوع آقای قاسمیان دست از سر منافع کشور بردارند.

ماجرای دخالت‌های جریان نزدیک به محمد باقر قالیباف در سیاست خارجی و ضربه به منافع ملی ایران چیست؟

قاسمیان در ویدئوی اخیر خود گفته در عربستان «اراده الحاد» شکل گرفته و همه اینها باعث خواهد شد که قبله به زودی از دست «کاسبان و غاصبان قبله» بیرون بیاید. اظهارات توهین آمیز قاسمیان علیه عربستان سعودی تنها دست گل او در سیاست خارجی نیست. شهریور ماه ۱۴۰۲ غلامرضا قاسمیان رئیس وقت کتابخانه مجلس در یک اظهارنظر جنجالی گفته بود اسرائیل سه سال بیشتر از عمرش باقی نمانده و بعد از نابودی اسرائیل برای «جنگ آخر و قبل از ظهور حضرت، به جنگ با حجاز می‌رویم و قبله اصلی را فتح می‌کنیم.»

قاسمیان گفته بود «مقامات عربستانی هم این را خوب می‌دانند برای همین در رکن یمانی و دور مسجد الحرام تک‌تیرانداز گذاشته‌اند که وقتی حضرت ظهور کرد با کاتیوشا بزنند» و این را «آقا یک موقعی یک‌ضرب قلمی و گفتند و دیگر نگفتند. گفتند این عربستانی‌ها سلاح می‌خرند، اما هیچ اشکالی ندارد، چون اینها می‌افتد دست مجاهدین.»

این تخیلات شفاهی در شرایطی مطرح شده بود که تنها چند ماه از برقراری مجدد رابطه سیاسی ایران و عربستان در پی ۷ سال تیرگی روابط گذشته بود. روابطی که با بالارفتن یک جریان «خودسر» از دیوار سفارت و آتش زدن کنسولگری عربستان در تهران و مشهد برهم خورده بود با هزار مکافات و میانجی گری چین از سر گرفته شد. اما شواهد نشان می‌دهد قاسمیان که در جریان برهم خوردن روابط تهران-ریاض بی تاثیر نبوده، همچنان بر موضع خلاف امنیت ملی خود ایستاده است.

با گذشت چندین سال از در قائله آتش زدن اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران، دیگر نقش چهره‌های نزدیک به قالیباف برای همه مردم مسجل شده است. در جریان بالارفتن از دیوار سفارت عربستان، نام یک فرد به عنوان رهبر گروه خودسر مطرح شد که برای شهردار اسبق تهران کمپین انتخاباتی به راه می‌انداخت. اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی که به واسطه جایگاهش اطلاعات دقیقی از ماجرای حمله به سفارت عربستان داشته در مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ طعنه مستقیمی به قالیباف و ارتباط او با متهمان بالا رفتن از سفارت عربستان زد. جهانگیری خطاب به قالیباف گفت «چه کسانی باعث شدند ٧٠٠ هزار شیعه که می‌آمدند و زندگی مردم مشهد می‌چرخید، به هم خورد. بله، ما نمی‌توانیم به سفارت حمله کنیم. دولت حمله کرد آقای قالیباف؟ چه کسانی حمله کردند؟ آنها الان در ستاد‌های کدام کاندیدا حضور دارند؟ کدام کاندیدا‌ها از آنها دفاع می‌کردند و پول می‌دادند؟»

اگر‌ شهرها حیوان بودن

| No Comments

27-1.jpgنتایج یک پژوهش در دانشگاه میشیگان آمریکا نشان می‌دهد که شکل‌های رابطه جنسی پرهیجان و غیرمتعارف (بی‌دی‌ام‌اس) از جمله سلطه، اطاعت و همراه با دردهای کنترل‌شده، می‌تواند به کاهش دردهای مزمن مانند فیبرومیالژیا، کمردرد و آرتروز کمک کند.

بر اساس این پژوهش، از میان ۵۲۵ شرکت‌کننده ۴۰ درصد دچار دردهای مزمن بودند که ۳۵ درصد آن‌ها اعلام کردند پس از تجربه این نوع رابطه مقدار قابل توجهی از دردشان کاهش یافته است.

پژوهشگران می‌گویند ترکیب ترشح هورمون‌های استرس و دوپامین در حین این نوع رابطه باعث کاهش موقتی درد و افزایش آستانه تحمل می‌شود و همچنین افراد راحت‌تر درباره وضعیت جسمی خود صحبت می‌کنند.

رِنی فورر، پژوهشگر اصلی این تحقیق، گفت: «بسیاری از افراد از این سبک رابطه نه‌تنها لذت جنسی، بلکه مزایای روانی و حتی کاهش استرس یا کمک به پردازش تروما را نیز تجربه می‌کنند.»

Gr5G6b2XkAAJpKp.jpg

:::
:::

kayhan.jpgکارزار مشترک علیه نتانیاهو، پهلوی، اعتصاب‌ کامیونداران و اعتراضات

حامد محمدی - کیهان لندن

منابع آگاه از روند مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا می‌گویند طرفین بر سر چند مسئله اساسی از جمله «برچیده شدن کامل تمام ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم در ایران» اختلاف جدی دارند و فعلاً هیچکدام حاضر به عقب‌نشینی نشده‌اند. همزمان اختلاف در بین فرماندهان ارشد نیروهای مسلح بر سر جزئیات توافق احتمالی و فراتر از آن، اصلا توافق کردن یا نکردن با دولت ترامپ علنی شده است.

مقامات تهران تهدید کرده‌اند که اگر آمریکا خواهان برچیدن کامل تمام زیرساخت‌های هسته‌ای در ایران باشد، توافق ممکن نیست. در مورد «حفظ غنی‌سازی» به ظاهر آنقدر همسویی در نظام زیاد است که از آن به عنوان «وفاق» یاد می‌کنند. حتا روزنامه «وال‌استریت ژورنال» این موضع را به عنوان «وحدت داخلی در ایران» قلمداد کرده است.

حتا آنهایی که تا حدودی نسبت به برخی شروط آمریکا انعطاف نشان داده‌اند در این مورد هم‌نظرند که نباید ظرفیت‌ غنی‌سازی در ایران از بین برود.

یکی از موارد اصلی اختلاف میان جمهوری اسلامی و آمریکا «خارج کردن ذخایر اورانیوم از ایران» و «بازدید بازرسان ویژه آمریکا از تأسیسات اتمی در ایران» است.

برخی نشانه‌ها تأیید می‌کند که اختلاف تهران و واشنگتن بر سر خروج اورانیوم‌های غنی‌شده از ایران و انتقال آن به کشور ثالث احتمالا جزو مسائل حل شدنی به شمار می‌رود. وقتی علی شمخانی مشاور ارشد علی خامنه‌ای در مصاحبه با NBC گفت اگر تحریم‌ها لغو شود امکان خروج اورانیوم‌های غنی‌شده از ایران و بازرسی از سایت‌های اتمی وجود دارد، دونالد ترامپ با بازنشر این مصاحبه در شبکه اجتماعی «تروث» نشان داد که از این موضع استقبال کرده است. اما در این میان دو مسئله وجود دارد:

۱)یکی اینکه، شاید شمخانی و برخی مانند در مورد بعضی اختلافات حاضر به انعطاف بیشتر در مذاکره با آمریکا باشند، اما لزوماً به معنای حل شدن اختلاف مربوطه نیست. دست‌کم سه فرمانده ارشد سپاه پاسداران در واکنش به حرف‌های شمخانی تأکید کردند که به هیچ قیمتی حاضر نیستند دخایر اورانیوم غنی‌شده از ایران خارج شود.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

۲)دیگر اینکه، حتا شمخانی که در بین سایر نظامی‌های ارشد ظاهرا انعطاف بیشتری در مواضع خود برای دستیابی به توافق با آمریکا نشان داده، قویاً تأکید می‌کند که امکان برچیده شدن کامل ظرفیت غنی‌سازی در ایران وجود ندارد.

به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها امیدوارند در میان مقامات جمهوری اسلامی مهره‌های تأثیرگذار و با نفوذی باشند که بتوانند شرایط یک معامله حداقلی را فراهم کنند، اما قدرت و نفوذ جریان‌های مخالف توافق با آمریکا را اصلاً نباید دست‌کم گرفت.

نزاع درون حکومتی اتم‌اللهی‌ها و معامله‌گران

غنی‌سازی اورانیوم در ایران برای برخی جریان‌های ایدئولوژیک نظام به یک مسئله «حیثیتی- ناموسی» تبدیل شده است. سرسخت‌ترین دشمنان اسرائیل و یهودی‌ها همین‌ جریانات هستند. آنها آخرالزمانی فکر می‌کنند. به بیان بهتر حزب‌اللهی‌های طرفدار بمب اتم هستند: «اتم‌اللهی‌ها»، یعنی غنی‌سازی اورانیوم و دستیابی به بمب اتم را زمینه‌ساز ظهور مهدی موعود می‌دانند.

گروه دوم کسانی هستند که کمتر نگاه عقیدتی دارند و بیشتر معامله‌گر هستند. آنها حفظ ظرفیت غنی‌سازی را برای حفاظت از موجودیت نظام واجب می‌دانند اما با بالا و پایین‌کردن سطح غنی‌سازی و بده و بستان بر سر میزان ذخایر به عنوان بخشی از اهرم‌های چانه‌زنی نظام مشکلی ندارند. سردار پاسدار اسماعیل کوثری فرمانده سابق سپاه تهران و نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی به این گروه می‌گوید: «عوامل خود فروخته داخلی». او بعد از سقوط بشار اسد از اولین کسانی بود که گفت در داخل نیروهای مسلح به اسد خیانت کردند.

در بین گروه دوم، رد پای فرماندهانی به چشم می‌خورد که نام خودشان و خانواده‌شان بیشتر با رانتخواری، فساد، قاچاق نفت و پولشویی گره خورده است اما در گروه اول سرداران و مهره‌هایی وجود دارند که نام آنها در صدر فهرست ناقضان حقوق بشر و سرکوبگران ملت ایران‌ دیده می‌شود؛ کسانی که بطور راسخ مخالف معامله‌ با آمریکا هستند و شدیداً از اسرائیل و بنیامین نتانیاهو نفرت دارند.

وابستگان به گروه اول (مکتبی‌ها) صدای بلندتری دارند. قاسم قریشی جانشین رئیس سازمان بسیج می‌گوید: «حفظ غنی‌سازی اورانیوم و توان هسته‌ای واجب و برای فردای ایران اسلامی واجب‌تر است». و یا سالار ولایتمدار آبنوش که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی است. او قبلاً مسئول اداره طرح و عملیات بسیج و جنگ نرم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. آبنوش از عوامل اصلی سرکوب مردم ایران نیز هست. او می‌گوید: «دشمنان آروزی توقف غنی‌سازی در ایران را به گور می‌برند.»

noem.jpgکریستی نویم، وزیر امنیت داخلی آمریکا دوشنبه پنجم خرداد اعلام کرد که با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، گفت‌وگویی «صریح» درباره مذاکرات با ایران داشته است

العربیه - نویم در گفت‌وگویی با شبکه فاکس‌نیوز گفت: «رئیس‌جمهور (دونالد) ترامپ مرا به طور ویژه به اینجا فرستاد تا درباره روند این مذاکرات با نخست‌وزیر گفت‌وگو کنم و بر اهمیت اتحاد و هماهنگی برای پیشبرد درست این روند تاکید داشته باشم.» او افزود: «این یک گفت‌وگوی بسیار صریح بود.»

این در حالی است که هیئت‌های ایرانی و آمریکایی هفته گذشته در رم پنجمین دور مذاکرات خود را به پایان رساندند که به گفته دو طرف، نشانه‌هایی از پیشرفت محدود حاصل شده است.

نتانیاهو روز گذشته با نویم در قدس دیدار داشت. دفتر نخست‌وزیر اسرائیل در بیانیه‌ای مختصر اعلام کرد که مایک هاكابی، سفیر آمریکا در اسرائیل، نویم را در دیدار با نتانیاهو همراهی کرده است.

در ادامه این بیانیه آمده است که نوم در این جلسه «حمایت قاطع خود از نخست‌وزیر و دولت اسرائیل» را ابراز و از «مدیریت او در جنگ غزه» قدردانی کرد.

گیدون سعار، وزیر خارجه اسرائیل امروز (دوشنبه) در کنفرانس خبری مشترکی با نویم، از آنچه «تعهد بزرگ» ترامپ به اسرائیل توصیف کرد، تمجید کرد.

سعار گفت: «دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده و دولتش تعهد بزرگی به اسرائیل نشان می‌دهند» و افزود: «فکر می‌کنم حضور شما بخشی از این تعهد است».

او همچنین گفت: «اسرائیل دوست و متحد بزرگ‌تری از ایالات متحده ندارد. از حمایت شما سپاسگزاریم».

این دیدار وزیر امنیت داخلی آمریکا در زمانی انجام می‌شود که اسرائیل عملیات نظامی خود در نوار غزه را تشدید کرده است، عملیاتی که هدف آن نابودی حماس و آزادی اسرای نگهداری شده در آنجا اعلام شده است.

ferdowsi.jpgایندیپندنت فارسی - «شکوه فردوسی» نامی بود که برای این اثر برگزیده شد. مجسمه‌ای از جنس فایبرگلاس، با محاسبات فنی پیچیده، طراحی ایستایی دقیق، پیش‌بینی صاعقه‌گیر، قابلیت اکران سه‌بعدی (تری‌دی مپینگ) و گالری آثار هنری در پایه آن.

طرحی که حتی به تایید کارشناسان اروپایی«شرکت تجارت بین‌المللی ثابت» رسیده بود و از نظر هنری و ابعاد بزرگ‌ترین مجسمه مفاخر ادبی جهان به شمار می‌رفت، نگینی درخشان که می‌توانست بر تارک ایران بدرخشد.

اما این پروژه، به‌رغم ظرفیت‌های هنری و فنی‌اش، هیچ‌گاه مجال قد کشیدن نیافت. «شکوه فردوسی» قربانی کارشکنی‌ها، فشارها و مخالفت‌های برخی گروه‌های مذهبی شد، زیرا آن‌ها بر این باور بودند که هیچ نمادی در مشهد نباید بالاتر از گنبد امام هشتم شیعیان باشد. به این ترتیب شکوه فردوسی به جای آنکه در افق شهر بدرخشد تکه‌تکه شد.

:::

dt.jpgایران اینترنشنال - دونالد ترامپ، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، روز یکشنبه ۴ خرداد در نیوجرسی به خبرنگاران اعلام کرد که در مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی «پیشرفت واقعی و جدی» حاصل شده و ممکن است «خبرهای خوبی درباره ایران» داشته باشد.

او گفت ترجیح می‌دهد این گفت‌وگوها به نتیجه برسد، چرا که دوست ندارد بمبی بیفتد و انسان‌های زیادی کشته شوند.

رئیس جمهوری آمریکا همچنین از احتمال بررسی اعمال تحریم‌های تازه علیه روسیه خبر داد و در ادامه گفت از پوتین راضی نیستم، دیوانه است.

روح‌الله رحیم‌پور: اگر ترامپ می‌گوید خبرهای خوبی در راه است، این خبر خوب به‌نفع آمریکا است

روح‌الله رحیم‌پور، تحلیل‌گر سیاسی به ایران‌اینترنشنال گفت: «اگر دونالد ترامپ می‌گوید خبرهای خوبی در رابطه با مذاکرات با جمهوری اسلامی در راه است، این خبر خوب به‌نفع آمریکا است، نه جمهوری اسلامی.»

:::

ganji2.jpgاکبر گنجی

✅مطابق استراتژی #دیگه_ایران_گوزید - که در رتبه اول از سوی موسادِ اسرائیل تعقیب می شود و آمریکا در رتبه دوم و سه کشور اروپاییِ انگلیس و آلمان و فرانسه در رتبه سوم قرار دارند- هر کس در هر جای جهان #گوزید، باید گفته شود "ایران گوزید". برای اینکه پس از اینکه #ایران_بگوزد، بمباران ایران آغاز می شود.

✅ وقتی "ایران نمیگوزد"، چون اسرائیل بسیار بسیار در بمباران ایران و غزه ای کردن ایران عجله دارد، "خودشانمیگوزند" و ادعا می کنند که "دیگه ایران گوزید". به دو مصداق مهم زیر توجه کنید:

🔹"اسرائیل گوزید": موساد طرحی تهیه کرد که ایران یک مرکز مهم تسلیحات اتمی مخفی دارد. آن را به سازمان مجاهدین خلق داد و آنها در فاکس نیوز منتشرش کردند و سپس سلطنت طلبان با اشتیاق فراوان نشرش دادند تا به مذاکرات ایران و آمریکا پایان بخشند. "گوز موساد" آنقدر اسرائیلی بود که ۲۴ ساعت هم دوام نیاورد.

🔹"ترامپ گوزید": دیروز ترامپ توییت زد و کشف بزرگترین محموله مواد مخدر ایران به سوی آمریکا توسط ارتش بریتانیا را تبریک گفت. من سریع نوشتم: "دیگه ایران گوزید". یعنی مصداق این استراتژی است. ترامپ بدون هیچ توضیحی این فرسته را حذف کرد.

trumptweet.jpg
✍🏻مذاکرات سختی در پیش است. "دیگه اسرائیل گوزید" ها تکرار خواهد شد که همگی خواهند گفت: "دیگه ایران گوزید"، تا بمباران ایران را آغاز کنند. حواس ها باید به شدت جمع باشد و نفوذی های اسرائیل در ایران را هم تحت نظارت تام داشت. ممکن است "نفوذیهای اسرائیل بگوزند" و ادعا کنند: "دیگه ایران گوزید"

🗣️جهان مسخره و عصر ظلمانی کنونی را فقط با این زبان می شود به نقد کشید، نه استدلال و منطق. دیروز چه استدلالی باید ارائه می کردم تا دیگران را مجاب کنم که ترامپ دروغ می گوید؟

🗣️ در دوران انتخابات دو بار اقدام به ترور ترامپ شد. دولتِ صهیونیستِ بایدن هرگز ادعا نکرد کار ایران بود. ترامپ هم که تمامی اسناد و متهمان را در اختیار دارد چنین ادعایی نکرده است. اما نتانیاهو بارها آن را به گردن ایران انداخت و سلطنت طلبان و سازمان مجاهدین خلق به آن دامن زدند. همگی می گفتند و می گویند: "دیگه ایران گوزید". یعنی بمباران ایران را آغاز کنید. همین و بس.

alami.jpgاکبر اعلمی

آقای خاتمی،

📌شما با صداقت از «بحران‌های تو در تو»، «فروپاشی اعتماد عمومی»، «نفی جمهوریت» و «خطر گسست ملی» سخن می‌گویید. از «لزوم به رسمیت شناختن مردم»، «برگزاری انتخابات واقعی» و «احیای امید» می‌گویید.

سخنانی که اگر از زبان یک ناظر بیرونی شنیده می‌شد، شاید نشانه‌ای از درک درست شرایط بود؛ اما از زبان شما که هشت سال رئیس‌جمهور، چهره‌ای محوری در اردوگاه اصلاحات و آگاه به سازوکار قدرت در جمهوری اسلامی هستید، بیش از هر چیز به تکرار تاریخ با چشمان بسته می‌ماند.
شما خوب می‌دانید:

تا زمانی که ولایت مطلقه فقیه بر جمهوریت تفوق دارد، مردم صرفاً «حق رأی» دارند، نه «حق انتخاب».

📌تا زمانی که نهادهای انتصابی پاسخ‌گو نیستند و شورای نگهبان به مهندسی سیاسی ادامه می‌دهد، انتخابات واقعی چیزی جز یک نمایش بی‌مخاطب نخواهد بود.

و تا وقتی که حاکمیت امنیتی و ایدئولوژیک بر جان و مال و اندیشه‌ی مردم سایه افکنده، «مشارکت ملی» صرفاً یک آرزوی دور از دسترس است.
📌شما این را هم نیک می‌دانید که در دهه‌ی ۷۰ همه‌چیز را در اختیار داشتید: دولت، مجلس، شوراها، حمایت نخبگان، پشتیبانی ۲۲ میلیون رأی، و بی‌سابقه‌ترین موج امید پس از انقلاب.

اما حتی دو لایحه‌تان نیز به سرانجام نرسید؛ نه صرفاً به‌خاطر ناکارآمدی شخص شما و برخی از اعضای دولت، بلکه به‌سبب قفل بودن ساختار قدرت و حاکمیت دوگانه‌ای که عملاً نقش رئیس‌جمهور را به سطح یک «تدارکاتچی» تقلیل داد ــ تعبیری که اگرچه مستقیماً از شما نقل نشده، اما از سوی بسیاری پذیرفته شد و هرگز تکذیب نشد.

رادیو بین المللی فرانسه - جعفر پناهی، کارگردان شناخته شده ایرانی که به تازگی با فیلم «یک تصادف ساده» برنده نخل طلای امسال جشنواره کن شد، می‌گوید که کار تصویربرداری این فیلم را که بدون مجوز دولتی ساخته‌‌ است، در کمتر از یک ماه تمام کردند.

پناهی در جریان جشنواره کن، در گفتگویی ویژه با ار.اف.ای، گفت که رژیم ایران «از هر لحاظ» نزد مردم ایران، فروپاشیده و «هر روز، یک بیل زده و گور خودش را کنده» است.

کلیپ کامل:

:::

kham.jpgبه گفتۀ پناهی مسئلۀ کلیدی ایران زمان سقوط رژیم اسلامی نیست. مسئله این است که "وقتی ملاها به دست مان افتادند با آنان چه خواهیم کرد؟ آیا همانند آنان بی رحم و دهشتناک خواهیم بود یا بالعکس باید پس از آنان چرخۀ خشونت را در هم شکست؟" پناهی از این مسئلۀ کلیدی جامعه و البته فیلم خود به عنوان دشواری وضعیت حاضر در ایران یاد کرده است. او گفته است که مردم کوچه و خیابان در ایران در مواجهه با این مسئله هنوز بمراتب بیش از شخصیت‌های فیلم او سرسخت هستند

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

اندکی پیش از دریافت جایزۀ "نخل طلای" جشنوارۀ سینمایی کن، جعفر پناهی، سینماگر ایرانی، در گفتگویی اختصاصی با هفته‌نامۀ فرانسوی "نوول ابسرواتور" گفته است که اگر آخرین اثر او، "یک تصادف ساده"، در نگاه تماشاچیان فیلمی شورشی به نظر می رسد، علت آن محتوای واقعی خود فیلم است، نه قصد و تصمیم پیشینی وی به عنوان کارگردان.

جعفر پناهی در جای دیگری از سخنانش محتوای اجتماعی عصیان در فیلم خود را زائیدۀ خیزش "زن، زندگی، آزادی" دانسته و گفته است که با این خیزش "تاریخ جمهوری اسلامی به دو نیمه تقسیم شد." پناهی گفته است : این خیزش در پی آمد خود "یک گذشته و یک آینده آفریده که به هیچ وجه نمی‌توان پنهانش کرد به ویژه از جانب سینماگر اجتماعی همچون او."

پناهی سپس افزوده است که سینمای او از واقعیت جامعه تغذیه می‌کند و تغییر پارادیمی را که قتل ژینا مهسا امینی باعث شد در خود جذب کرده است.

پناهی سپس افزوده است : "امروز اگر شما فقط زنان با حجاب را در خیابان‌های ایران نشان بدهید دروغ گفته‌اید. همۀ زنان در ایران حجاب بر سر ندارند و این واقعیت ملموس جامعۀ امروز ایران است که او در فیلم "یک تصادف ساده" بازتابنده است."

جعفر پناهی در جای دیگری از سخنانش تصریح کرده است که این واقعیت جدید به معنای "تعدیل نظام سرکوب در ایران نیست. بالعکس نشانۀ ضعف آن است و این‌ها دو چیز متفاوت هستند." پناهی گفته است : "مردم نظام سرکوب را در ایران تضعیف کرده‌اند...ملاها خواستند از نو قوانین سرکوبگرانه‌ای در خصوص حجاب تحمیل کنند... اما، سرسختی آنان نتیجۀ مورد انتظارشان را نداد و در مقابل هر اقدام جدید سرکوبگرانه‌ای، زنان دست از مقاومت نکشیدند و هر بار بدون حجاب اجباری به خیابان‌ها بازگشتند."

ganji1.jpgاکبر گنجی

امام زمان در اسرع وقت ظهور خواهد کرد. چرا؟ چون مکه و مدینه پُر از فساد و فحشا شده است. اما دلیل بسیار مهمتر: قم و مشهد خودمان از نظر منکرات فقهی وضع شان از مکه و مدینه بسیار بدتر است. پس به این استراتژی عمل کنید: تا می توانید شراب بخورید(به قول علما عرق سگی بهتر است) و زنا کنید(زنای محصنه بسیار موثرتر از زنای غیرمحصنه است. لواط هم بسیار موثر است، اگر با شوهر عمه باشد بیشتر تأثیرگذار خواهد بود) و قماربازی کنید(هر چه شرط بندی اش بر سر امور والاتر باشد بهتر است) که ظهور را نزدیک می سازد👇👇

👈️قاسمیان:

✅دیگر لازم نیست برای قمارخانه، مراکز فحشا و کنسرت رکیک به آنتالیا برید، می‌توانید به جایش بروید مکه و مدینه!!! اینجا به تنظیمات کارخانه بنی امیه بازگشته! فریب رفت و آمدهای دیپلماتیک را نخورید سختگیری‌ها اینجا وحشتناک است به حدی که حتی به زائران اجازه اینکه معارف حج را بفهمند، نمی‌دهند.

🔹البته گسترش فساد و فحشا و قمارخانه ها و کنسرتهای رکیک از علائم ظهور امام زمان است. همه این حرام های فقهی، بوی ظهور امام زمان را می دهند. خداوند دیگر سکوت نخواهد کرد و امام زمان را سریع می فرستد تا کعبه را از سعودی ها پس بگیرد.

:::

sd.jpgیورونیوز - در حالی که برخی گمانه‌زنی‌ها در خصوص مذاکرات جاری میان تهران و واشنگتن از نوعی رایزنی میان دو طرف برای رسیدن به راه حل اختلافات بر سر خط قرمز‌ها حکایت دارد، تهران بار دیگر بر تداوم غنی‌سازی اورانیوم در داخل تاکید کرده است

یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت طرح پیشنهادی عمان به ایران شامل توقف شش‌ماهه غنی‌سازی است. او تاکید کرد جمهوری اسلامی هنوز این پیشنهاد را نپذیرفته «چون تجربه گذشته نشان داده طرف مقابل پس از امتیازدهی، خواسته‌های بیشتری مطرح می‌کند.»

در همین راستا، سخنگوی وزارت خارجه ایران روز دوشنبه در جریان کنفرانس خبری هفتگی خود اخبار و گزارش‌های رسانه‌های خارجی مبنی بر توافق تهران و واشنگتن بر سر توقف سه‌ساله غنی‌سازی اورانیوم را به صراحت رد کرد.

این در حالیست که پیش‌تر برخی منابع خبری از توافق بر سر توقف سه‌ساله غنی‌سازی در ایران و نیز تشکیل کنسرسیومی با مشارکت کشورهای عرب منطقه برای تولید سوخت هسته‌ای مورد نیاز نیروگاه‌های اتمی به عنوان موضوعات مورد بحث میان طرفین به منظور از بن‌بست خارج کردن گفتگو‌ها نام برده بودند.

این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که دور پنجم گفتگوهای هسته‌ای ایران و آمریکا جمعه گذشته بدون پیشرفتی محسوس در رُم به پایان رسید.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

با این حال، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا شامگاه یکشنبه از پیشرفت واقعی گفتگو‌ها میان کشورش و ایران سخن گفت و یادآور شد که دو روز پس از اتمام دور پنجم مذاکرات، گفتگوهای تکمیلی دیگری در روزهای شنبه و یکشنبه میان طرف درجریان بوده و روند در پیش گرفته شده از دید واشنگتن مطلوب بوده است.

جعفر پناهی، فیلم‌ساز سرشناس ایرانی و برنده نخل طلای کن، بامداد دوشنبه ۵ خرداد، وارد ایران شد. گزارش شاهدان مبنی بر این است که او پس از ورود به سالن فرودگاه با شعار «زن، زندگی، آزادی» از سوی جمعی از مردم مورد استقبال قرار گرفت.

پناهی حدود ساعت سه و نیم صبح دوشنبه پنج خرداد وارد فرودگاه خمینی تهران شد و مورد استقبال گروهی از شهروندان و هنرمندان قرار گرفت که در حمایت از او شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند.

ویدیوی منتشرشده در حساب اینستاگرامی مهدی نادری، کارگردان و فیلمنامه‌نویس، نیز لحظه استقبال برخی سینماگران را از کارگردان «یک تصادف ساده» نشان می‌دهد.

در استقبال از پناهی، هنرمندانی چون مژگان اینانلو، مستندساز و فعال حوزه زنان، سیف‌الله صمدیان، عکاس و فیلمساز، مجید برزگر، فیلمساز و تورج اصلانی، فیلمبردار، حضور داشتند.

در ویدیوهای منتشر شده، همراهان پناهی و زنانی که به استقبال او آمده‌اند، حجاب اجباری بر سر ندارند.

پناهی چهار خرداد در پستی اینستاگرامی از بازگشت عوامل فیلم «یک تصادف ساده» به ایران خبر داده و نوشته بود: «مسافران به خانه بازمی‌گردند.»

این فیلمساز و زندانی سیاسی پیشین، سوم خرداد برای این فیلم برنده نخل طلای جشنواره کن شد و مهم‌ترین جایزه این رویداد سینمایی را از دست کیت بلانشت، بازیگر سرشناس، دریافت کرد.

او پس از دریافت این جایزه گفت: «از تمام ایرانیان با هر عقیده و مرام، چه در داخل و چه در خارج از کشور، که برای آزادی، کرامت انسانی و دموکراسی تلاش می‌کنند، خواهش می‌کنم اختلافات را کنار بگذارید. مهم کشور ما و یکپارچگی است.»

پناهی افزود:‌ «امیدوارم هرچه زودتر در ایران به آزادی برسیم.»

26-1.jpgانتخاب - پاسخ دفتر حسن روحانی به ادعای علم‌الهدی درباره اهانت رئیس‌جمهور اسبق به او: در سفر انتخاباتی سال ۹۶ به مشهد، روحانی در پاسخ به شعار‌های سر داده شده علیه امام‌جمعه می‌گوید «من از شما خواهش می‌کنم راجع به کسی، مخصوصاً امام‌جمعه چیزی نفرمایید»

روابط عمومی دفتر رئیس‌جمهور دوره‌های یازدهم و دوازدهم به ادعای امام جمعه مشهد درباره حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی پاسخ داد.

در این توضیحات آمده است:

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیداحمد علم‌الهدی، امام جمعه محترم مشهد در گفت‌وگویی ادعا کرده در انتخابات ۹۶ «آقای روحانی در مشهد به من اهانت زیادی کرد» و «برخی افراد هم از روی هیجان و غرض‌ورزی با این سخنان آقای روحانی در مراسم علیه بنده شعارهای توهین‌آمیزی داده بودند.» او مدعی است که رئیس‌جمهور دوره سیزدهم به دکتر روحانی گفته چرا به علم‌الهدی توهین کردید؟ و ایشان پاسخ داده: «نمی‌دانم کجا توهین کردم و اگر بفهمم جبران می‌کنم.» (خبرگزاری تسنیم، ۱۴۰۴/۰۳/۰۱)

برخلاف این ادعا، فیلم سخنرانی حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر حسن روحانی در ورزشگاه تختی مشهد در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ و اخبار منتشرشده در خبرگزاری‌های رسمی کشور نشان می‌دهد که وقتی شعارهایی علیه امام جمعه مشهد سر داده شد، دکتر روحانی خطاب به آن‌ها می‌گوید: «من از شما خواهش می‌کنم راجع به فرد یا کسی و مخصوصاً راجع به امام جمعه محترم چیزی نفرمایید.»

رویکرد و رویه رئیس‌جمهور و اعضای دولت‌های یازدهم و دوازدهم در قبال امام جمعه مشهد، حفظ احترام و پرهیز از هرگونه توهین، به‌رغم لحن و ادبیات تند ایشان در قبال دولت اعتدال بوده است.

روابط عمومی دفتر رئیس‌جمهور دوره‌های یازدهم و دوازدهم

jlarge.jpg

hs.jpgبروز آشوب در کشور در صورت بن بست در مذاکرات

حسین شریعتمداری در یادداشت روز کیهان با عنوان «فتنه و آشوب ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا!» نوشت: همه شواهد حکایت از آن دارند که نگاه آمریکا برخلاف آنچه تظاهر می‌کند به مسئله هسته‌ای و درصد غنی‌سازی نیست. ایستگاه پایانی مذاکره از نگاه آمریکا، فتنه‌انگیزی و ایجاد آشوب در داخل کشور است.

به گروگان گرفتن شرایط اقتصادی و معیشت مردم از طریق شرطی کردن و گره زدن آن به مذاکرات یکی از اصلی‌ترین اهداف حریف است و در این میان به وضوح می‌توان دید که یک جریان سیاسی آلوده در داخل کشور ... از مدت‌ها قبل در این عرصه فعال شده است.

از هنگام شروع مذاکرات تاکنون شاهد نوسانات فراوان و افزاینده در قیمت کالا و خدمات، افزایش بی‌حساب نرخ ارز و سر‌ریز فاجعه‌بار آن روی زندگی مردم و‌... هستیم؛ و با عرض پوزش، این پرسش کماکان بی‌پاسخ مانده که مسئولان و مراکز محترم اطلاعاتی و امنیتی و قضائی، به قول حافظ «در چه کارند همه»؟!»

Behrouz_Varzandeh.jpgدر میانه یکی از بی‌سابقه‌ترین فجایع انسانی قرن ۲۱ در غزه، جایی که بنا بر گزارش‌های موثق سازمان ملل متحد، بیش از ۵۰ هزار انسان - اغلب زن و کودک - توسط ماشین جنگی اسرائیل کشته شده‌اند، ناگهان شاهزاده رضا پهلوی با لحنی رمانتیک، احساسی و البته کاملاً جانبدارانه، ترور دو شهروند اسرائیلی در واشنگتن را «وحشیانه» خواند و از طرف میلیون‌ها ایرانی به دولت اسرائیل تسلیت گفت!

اما پرسش اساسی اینجاست:
میلیون‌ها ایرانی از او خواسته بودند که به اسرائیل تسلیت بگوید؟ یا میلیون‌ها ایرانی ماه‌هاست با تظاهرات، طومارها و اعتراضات خیابانی فریاد می‌زنند "غزه را دریابید" و "نسل‌کشی را متوقف کنید"؟

قتل، قتل است - محکومیت باید برای همه باشد

برای رفع هرگونه سوءتفاهم:
ترور دو انسان - فارغ از ملیت، نژاد یا جایگاه شغلی - عملی است غیرانسانی و محکوم.
قتل عمد، چه در خیابان‌های غزه رخ دهد و چه در قلب واشنگتن، خلاف اصول انسانی و حقوق جهانی است. هیچ خشونتی علیه غیرنظامیان، توجیه‌پذیر نیست.

اما مسئله در اینجاست که نمی‌توان تنها بخشی از جنایت را دید و بخشی دیگر را نادیده گرفت. این همان همدردی گزینشی و موضع‌گیری سیاسی است که مردم آزاده جهان آن را نمی‌پذیرند.

یک عمر اشتباه اب خوردید

| No Comments

Abdolsatar_Doshouki_3.jpgمولانا: "نه دامیست نه زنجیر، همه بسته چراییم؟ / فُتادیم، فُتادیم، بدان سان که نخیزیم"

پیشگفتار:

بازی موش و گُربه پینگ پنُگی مُذاکرات هسته ای مملو از تناقضات و تضادگویی های به ظاهر آشتی ناپذیر روزمره و " شُل کن، سِفت کن" ها مرا بیاد کتاب "کمدی الهی" دانته می اندازد که پیش از آن در رسالةالغفران ء أبو العلاء المعرّي نیز تکرار شده تا با گذر از "آری", "نـــه"؛ "می شود", "نمی شود" از سه جهان غیبی (جهنم و برزخ و جنت) عبور کرده و در آخرین مرحله جهت تکریم و دست بوسی به دیدار ترامپ می رسند و توافق امضاء می شود. این شگرد " شش روز نمایش گنُده گویی و حداکثر طلبی" برای مصرف داخلی و "یک روز مذاکره و مصالحه با لبخند", نوشیدن جام زهر از طریق قطره چکانی را آسان تر می کند.

در این بین تناقض گویی ها و چرخش ۱۸۰ درجه ای بادسنج نماگونه و روزانه ای به اصطلاح کارشناسان زیردیپلم و متخصصین صادراتی امور بین المللی و امنیت استراتژیک جهانی و فوق تخصص ژئوپلیتیک هسته ای رسانه های فارسی زبان این "بازی کمُدی" را بطرز مضحکی کامل می کند. پیشنهاد من به خواننده این است اگر مخاطب روزانه این رسانه ها هستید, حتما قرص سرگیجه به انداز کافی دَم دست داشته باشید.

مقدمه:

نگارنده شنبه ۵ آوریل دو روز قبل از نخستین افشای آغاز مذاکره با ایران توسط ترامپ در حضور نتانیاهو در اتاق بیضی (۷ آوریل), در مقاله ای و همچنین در تلویزیون میهن با صراحت و قاطعیت (ویدئو کوتاه ضمیمه) گفتم: برای جمهوری اسلامی "حفظ نظام از اوجب واجبات است" لذا با آمریکا مذاکره خواهد نمود و در نهایت با سازش طرفین جام زهر مماشات را خواهد نوشید و تسلیم خواهد شد", و اگر غیر از این ثابت شود حاضرم در تلویزیون علنا عذرخواهی و اعتراف کنم که پیش بینی و تحلیل سیاسی بنده اشتباه بوده است, امری که در فرهنگ ایرانی باب نیست. نتجیه این توافق کمک به ادامه حیات این رژیم و مهم تر از ان تشدید "درماندگی آموخته‌ شده ملت ایران" خواهد بود که در این مقاله آن را توضیح خواهم داد.

Sepideh_Hajjami.jpgجشنواره کن، جایی برای درخشش هنر است، اما گاهی این درخشش آن‌قدر ساختگی و محاسبه‌شده است که بیشتر از آن‌که ستایش‌برانگیز باشد، خشم‌برانگیز می‌شود.

حضور سعید روستایی و تیمش روی فرش قرمز نمونه‌ای از همین تضاد عمیق و تلخ است؛ تضادی میان زیبایی تصنعی صحنه‌های جهانی و زخم‌های باز وطن.
در روزگاری نه‌چندان دور، ساخت فیلم بدون مجوز رسمی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی تقریباً غیرممکن بود. بستن یک تیم کامل برای تولید فیلمی بدون مجوز--از نویسنده و کارگردان تا گریمور و تدارکات--کاری محال به نظر می‌رسید، چون کمتر کسی حاضر بود چنین ریسکی را بپذیرد. حالا اما، ورق برگشته است.
نسلی از فیلم‌سازان مستقل در ایران روییده‌اند که خارج از چارچوب‌های متحجرانه ارشاد، با جسارت فیلم می‌سازند--فیلم‌هایی چون کیک محبوب من، دانه انجیر معابد، هفت روز، آشیل، آیه‌های زمینی، پریا، شاهد و یک تصادف ساده، که بدون تریبون حکومتی، راه خود را به جشنواره‌های جهانی باز کرده‌اند. در این میان، کسانی چون سعید روستایی و تیمش، که همچنان در چهارچوب مجوزهای رسمی نظام فیلم می‌سازند، به اقلیتی محافظه‌کار تبدیل شده‌اند؛ اقلیتی که هنوز بازی در زمین جمهوری اسلامی را ترجیح می‌دهند.

dc.jpgمترجم: راشل - ایلان

ترورهای واشنگتن بطور بالقوه با جمهوری اسلامی ایران مرتبط هستند. ضعف نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده به ویژه اداره تحقیقات فدرال (اف بی آی) و وزارت امنیت داخلی (دی اچ اس) سبب شده که این سازمانه همچنان در شناسایی سلولهای خفته تروریستی وابسته به رژیم ایران در خاک آمریکا ناتوان باشند.

عرفان فرد، تحلیلگر ارشد حوزه مبارزه با تروریسم، به طور منظم تحلیل ها و دیدگاه های خود را در رسانه های اسراییلی منتشر می‌کند. آخرین اثر وی کتاب «دیکتاتور تهران- حکومت وحشت خامنه ای (ایران از ۱۹۸۹ تا ۲۰۲۵)» به زبان انگلیسی تالیف شده و در هفته های آینده در واشنگتن منتشر خواهد شد.

پایگاه خبری اسراییل نشنال نیوز (عاروتص شوعه) در گفتگویی اختصاصی با او پیرامون ترورهای فجیع در واشنگتن و نقش ایران در تروریسم بین‌المللی به تبادل نظر پرداخت.

پرسش: با توجه به ابعاد ایدئولوژیک و بین‌المللی احتمالی، طبقه‌بندی حقوقی و ضدتروریستی مناسب برای حادثه اخیر در واشنگتن دی‌سی چیست؟

پاسخ: حادثه وحشیانه اخیر در واشنگتن دی‌سی، تجلی عینی تروریسم اسلامی و اقدامی سبعانه بود که با جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارد.

پرسش: چه عواملی می‌توانند رژیم ایران را به‌عنوان مظنون اصلی در این پرونده مطرح سازند؟
پاسخ: رژیم ایران در حال حاضر با شرایطی بحرانی مواجه است؛ از جمله فعال‌سازی مکانیزم ماشه، افزایش انزوای بین‌المللی، و تهدید قریب‌الوقوع حمله اسرائیل به ۹ سایت هسته‌ای مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ـ نه ملت ایران.

پرسش: از منظر راهبردی و امنیتی، چه توجیهی برای اقدام احتمالی اسرائیل علیه این ۹ سایت وجود دارد؟
پاسخ: برای حفظ موجودیت و امنیت ملی خود، اسرائیل ناگزیر است رژیم مذهبی شیعه در تهران، شبکه تروریستی فراملی آن، و ظرفیت‌های مرتبط با تسلیحات هسته‌ای را خلع سلاح نماید.

gm.jpgگیله مرد

داشتیم اخبار ایران را میخواندیم؛ دیدیم گیلاس شده است کیلویی یک میلیون تومان! خیلی تعجب کردیم ؛ گفتیم یعنی هر دانه گیلاس میشود سی هزار تومان؟

خواستیم بخندیم ترسیدیم برق مان قطع بشود! از خیرش گذشتیم.

روزنامه را ورق زدیم دیدیم به به! در دارالخرافه اسلامی چه خبر ها هست ما نمیدانسته ایم ! دیدیم ای آقا! رییس جمهور و رییس مجلس و رییس آبدارخانه مبارکه و کدخدای جوشقان ‌وامام جمعه سولقان و آفتابه دار مسجد سپهسالار در باب روابط ممالک عربی با امریکا فرمایشات فرموده و یک عالمه مشت و لگد انقلابی سوی آنها حواله کرده اند خواستیم بخندیم ترسیدیم برق مان که هیچ بلکه آب مان هم قطع بشود.

توی همین حیص و بیص دیدیم آقای وزیر نیرو آمده است میگوید سد های ایران آب ندارند فلذا! از علمای اعلام و آیات عظام و مشایخ محاسن دراز میخواهیم فکری بحال کم آبی ایران بکنند! ما میخواستیم بخندیم ترسیدیم برق مان قطع بشود.

توی خبر ها یک خبر خیلی خیلی خوب هم خواندیم که کلی موجبات انبساط خاطر گیله مردانه ما را فراهم کرد و آن این بود که وزیر کشاورزی گفته است بزودی قیمت لوبیا چیتی از کیلویی ششصد هراز تومان ‌پایین تر خواهد آمد، با خواندن این خبر بهجت اثر کم مانده بود از شادی دچار مرگ مفاجات بشویم برویم عرش اعلی خدمت حضرت باریتعالی!

به رفیق مان در ایران زنگ زدیم خواستیم خواهش کنیم یکی دو‌کیلو گیلاس برای مان بخرد بفرستد امریکا! آخر تا امروز گیلاسی به این ارزانی در هیچ جای کره ارض ندیده بودیم.

رفیق مان گفت: امروز از سر صبح تا الان شش ساعت و سیزده دقیقه برق مان قطع بوده حال و‌حوصله خریدن گیلاس را ندارد خواستیم بخندیم ترسیدیم برق مان قطع بشود از خیر گیلاس گذشتیم.

میخواستیم از آیات عظام و علمای اعلام تقاضا کنیم همانطور که فکری بحال سدهای بی آب ایران کرده و الساعه همه سد ها پر آب شده اند فکری هم بحال گیلاس یک میلیون تومانی بکنند تا ما که وسع مان نمیرسد بتوانیم در این پیرانه سری دو سه تا گیلاس بخوریم ناکام از دنیا نرویم!

moraba.jpg✍️ منبع: کتاب نابخردی‌های پیش‌بینی می پذیر؛ نوشته دن آریلی، ترجمه رامین رامبد - نشر مازیار

▪️در دوران دانشجویی، پنیرتان را از یخچال مشترک خوابگاه کش رفته اند؟ راستش را بگویید آن سال ها با دیدن شیشه مربای هویج متعلق به یکی از دانشجویان، بی آن که به او بگویید، کمی از آن را نخورده اید؟!

▪️نه شما "دزد" بودید و نه آن دانشجو یا دانشجویانی که پنیرتان را یواشکی برداشته بودند. اگر به جای پنیر یا مربا، داخل یخچال "پول" دیده بودید، آن را بر نمی داشتید و آن دانشجویان هم همین طور.

▪️این، موضوعِ آزمایش دکتر دن آریلی است که در زمینه اقتصاد رفتاری پژوهش می کند. او در تعدادی از یخچال های خوابگاه دانشجویی دانشگاه MIT آمریکا 6 بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه ها ظرف 72 ساعت توسط دانشجویان برداشته شدند.

▪️آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال ها گذاشت. همان دانشجویانی که نوشابه ها را برداشته و خورده بودند، به پول ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول ها را جمع کرد.

▪️او آزمایش های بیشتری انجام داد. مثلاً در یک آزمایش به دانشجویان تعدادی سوال دادند؛ به آنها گفته شد به ازای هر پاسخ صحیح، مبلغی پول نقد می گیرند. به گروه دیگر گفته شد در قبال هر پاسخ صحیح، ژتونی می گیرند و می توانند آن ژتون را در همان اتاق، به پول نقد تبدیل کنند. نکته این بود که هر دانشجو، خودش تعداد پاسخ های صحیح اش را می شمرد و به ممتحن اعلام می کرد و بر اساس خوداظهاری، «پول» یا «ژتون قابل تبدیل به پول» می گرفت.*

▪️فکر می کنید دانشجویان کدام گروه بیشتر مرتکب تقلب شدند؟ دانشجویانی که قرار بود پول بگیرند، کمتر تقلب کردند ولی گروه دیگر با ناراستی، نمرات خود را بیش از واقعیت اعلام کردند.
علت این است: انسان ها نسبت به "پول" حساسیت بیشتری دارند و اگر درستکار باشند، هرگز به "پول" دیگران تعدی نمی کنند اما این حساسیت در قبال اشیاء دیگری که آنها نیز ارزش پولی دارند، کمتر می شود؛ شاید اسم این پدیده را بتوان "دزدی ملایم" گذاشت.

▪️آزمایش دانشجویان و پول و ژتون را مرور کنید: وقتی قرار بود "پول" بگیرند، کمتر تقلب می کردند ولی وقتی قرار بود "ژتون" بگیرند بیشتر تقلب کردند و حال آن که می دانستند می توانند آن ژتون ها را در همان اتاق تحویل دهند و در مقابلش پول بگیرند.

▪️پیشنهاد فردی: به عنوان یک انسان درستکار، حواس تان به این باشد که ممکن است در قبال اموال غیر پولی دیگران، حساسیت کمتری داشته باشید و ناخودآگاه به حقوق آنها تعدی کنید.

▪️مثلاً وقتی حواس رئیس تان نیست، ممکن نیست یواشکی از جیب اش 10 هزار تومان بردارید (اصلاً در شأن شما نیست و حتی فکر کردن به آن هم توهین آمیز است) اما بارها و بارها از تلفن اداره برای کار شخصی تان استفاده کرده اید در حالی که تلفن همراه تان روی میزتان قرار داشت.

▪️در واقع با این کار، از جیب مدیرتان حتی بیش از 10 هزار تومان نیز برای تلفن های شخصی تان برداشت کرده اید اما غیر مستقیم.

▪️شما ممکن نیست از حسابداری شرکت تان 5 هزار تومان پول بردارید، ولی به راحتی یک دسته کاغذ را به خانه می برید.

▪️مثال های دیگر: کارگری که پولی را مستقیم نمی دزدد ولی کم کاری می کند، مسافری که از پتوی مسافرتی که داخل پرواز به او داده اند خوشش آمده و آن را درون کیفش می گذارد، یک مشتری که کتی را می خرد و از آن خوشش نمی آید و آن را بدون کندن اتیکت به فروشنده بر می گرداند ولی نمی گوید که وقتی کت دستش بوده، گوشه ای از آن به لبه میز گرفته و نخ کش شده است، ناشری که کتاب دیگری را بدون اجازه اش چاپ می کند و ... دهها مثال دیگر.

▪️یادمان باشد که هر آنچه ارزش مالی دارد، درست مانند خود پول است و همان طور که در قبال پول و دزدی آن، حساس هستیم درباره دیگر چیزهایی که ارزش پولی دارند نیز حساس باشیم.

▪️پیشنهاد سازمانی: به عنوان صاحب یک کار و کسب، ساز و کارهای سازمانی را طوری بچینید که مراقبت از اموال سازمان نیز همانند مراقبت های پولی به رسمیت شناخته شود. به یاد داشته باشید که بسیاری از انسان های درستکار و شریف، در برابر اموال دیگران به اندازه پول دیگران حساس نیستند.

▪️یک آمار نشان می دهد که زیان وارده از محل تقلب در بازگرداندن لباس ها به فروشگاه های لباس فروشی، از کل خرده دزدی ها در آمریکا بیشتر است.

▪️ پیشنهاد تربیتی: به فرزندان خود، حفظ حقوق دیگران را به طور مشخص و با تعیین مصداق ها و گفتن مثال ها یاد دهید؛ به آنها بگویید که هر آنچه مشخصاً متعلق به خودشان نیست، اعم از پول و اشیاء دیگر، قطعاً متعلق به دیگری است و تنها با اجازه مشخص صاحبان آنها می توانند از آنها استفاده کنند.


alam.jpgمقدمه

تحریم‌های یکجانبه، که اغلب بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل اعمال می‌شوند، به ابزاری رایج برای قدرت‌های جهانی تبدیل شده‌اند تا کشورهای هدف را تحت فشار قرار دهند. این تحریم‌ها به دلیل نقض اصل حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت کشورها مورد انتقاد هستند، زیرا با اصول منشور سازمان ملل متحد و حقوق بین‌الملل در تضادند.

با این حال، برخی حکومت‌های تحریم‌شده از این فشارها برای تقویت مشروعیت داخلی خود استفاده می‌کنند و با ایجاد گفتمان «دشمن خارجی»، ناکامی‌های داخلی را توجیه می‌کنند. آن‌ها ناکامی‌های اقتصادی و سیاسی خود را به عوامل بیرونی نسبت می‌دهند و وحدت نیروهای هوادار خود را تقویت می‌کنند. این وضعیت یک پارادوکس ایجاد می‌کند: از یک سو، تحریم‌ها حاکمیت ملی را از بیرون نقض می‌کنند؛ از سوی دیگر، برخی حکومت‌ها از آن به‌عنوان فرصتی برای تحکیم قدرت داخلی بهره می‌برند.

نتیجه این وضعیت، فشار مضاعف بر مردم است که بین تحریم‌های خارجی و سوءاستفاده‌های داخلی گرفتار می‌شوند. این مقاله با تحلیل مبانی حقوقی، رویه قضایی بین‌المللی و مطالعه موردی ایران، به بررسی این پارادوکس و پیامدهای آن بر مردم می‌پردازد. این مقاله استدلال می‌کند که تحریم‌های یکجانبه، صرف‌نظر از واکنش‌های داخلی، نقض اصول حقوق بین‌الملل هستند و راه‌حل اصولی در استفاده از مکانیسم‌های چندجانبه نهفته است. در نهایت، راه‌حل‌هایی برای کاهش آسیب‌های آن پیشنهاد می‌دهد.

در این مقاله هر جا از حکومت ملی و حاکمیت ملی سخن گفته شده است مقصود معانی زیر است:

حکومت ملی (National Government) : نوعی از حکومت است که بر پایه اراده و مشارکت مردم یک ملت شکل می‌گیرد و منافع ملی را در اولویت قرار می‌دهد. این نوع حکومت با ویژگی‌هایی چون مردم‌سالاری، استقلال سیاسی، و وفاداری به هویت و منافع ملی شناخته می‌شود. مشروعیت آن از آرای مردم و مشارکت عمومی ناشی می‌شود و در تصمیم‌گیری‌های داخلی و خارجی، تابع قدرت‌های خارجی نیست. سیاست‌های آن در راستای حفظ تمامیت ارضی، امنیت، و پیشرفت کشور است و بر فرهنگ، تاریخ، و ارزش‌های ملی تکیه دارد.

حاکمیت ملی (National Sovereignty) : به معنای حق انحصاری و عالی یک ملت در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود بدون دخالت یا سلطه خارجی است. حکومت ملی تجلی عملی این حاکمیت است؛ یعنی سازوکاری که از طریق آن، ملت اراده خود را اعمال می‌کند. به عبارت دیگر، حاکمیت ملی اصل حقوقی است که حق حکمرانی را به مردم یک کشور می‌دهد، و حکومت ملی ساختار سیاسی است که این حق را عملیاتی می‌کند. در نتیجه، حکومت ملی زمانی مشروع است که نماینده واقعی حاکمیت ملی باشد و خواست مردم را منعکس کند. اگر حکومتی به جای خدمت به منافع ملی، تابع گروه‌های خاص باشد یا قدرت‌های خارجی ، نمی‌توان آن را حکومت ملی واقعی دانست.

naseri.jpg"احمق های حکومت زیادتر شده اند"

عبدالله ناصری - اختصاصی کانال تحکیم ملت

در خبرها خواندم که رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبر از تدوین چشم انداز ۱۴۳۰ است*.

این خبر جز یک بی شرفی نیست.

آقای ع. آ که خود بهتر می داند در همه فصول منصب و رانتی داشته است، و از آن دسته از مشاوران رهبر بوده که به رغم درک اقتصادی روشن، خلاف رأی سلطان، نگفته است.

او می داند که از چشم انداز ۱۴۰۴ که در دولت فخیم، فهیم و باشعور اصلاحات تنظیم شد جز خجالت و فضاحت باری نداشت.

چشم اندازها وقتی محقق است که حکمرانی علمی و عقلی باشد، نه در عصر حاکمان ابرمتوهم و نادان و رهبری که مصداق "لا ادرلاکی" مطلق است.



pezeshkian.jpg

لمس قفسه سینه شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان در مراسم استقبال از سوی مسعود پزشکیان، توسط دوربین زنده صدا و سیما ثبت شده بود.

شهباز شریف در حالیکه به دوربین لبخند می‌زند با دست آزاد خود، دست پزشکیان را از قفسه سینه خود دور و به سمت دیگری هدایت می‌کند. حذف این صحنه در تصاویر منتشر شده در وب‌سایت رسمی مسعود پزشکیان، جلب توجه می‌کند.

:::

رستوران‌های ایرانی در بسیاری از شهرهای عربستان سعودی از جمله ریاض، جده و استان شرقی پراکنده‌اند

ایندیپندنت فارسی - ساسانی، اصفهانی، شیراز، ابریشم، گوجه، زعفران، زرشک و ...، این‌‌ها برخی از نام‌های بیش از ۲۰ رستوران ایرانی‌اند که در مهمترین شهرهای عربستان سعودی از ریاض تا جده و استان شرقی واقع شده‌اند.

هرچند جمعیت ایرانیان یا ایرانی‌تباران (حدود ۲۵۸ هزار نفر) در عربستان سعودی در مقایسه با دیگر مهاجران کوچک‌تر است اما عطر و طعم غذاهای ایرانی در سراسر این کشور پراکنده شده است.

ساسانی، یکی از این رستوران‌ها در منطقه‌ای نزدیک بلوار ریاض و پروژه‌های جدید عمرانی است.



در ورودی این رستوران که نام آن به آخرین سلسله شاهان ایرانی پیش از ورود اسلام اشاره دارد، تابلوهایی به سبک قهوه‌خانه‌ای و نقاشی‌های قجری توجه را جلب می‌کند.

کارمندان رستوران اگرچه ایرانی نیستند اما به خوبی با ایران و آشپزخانه ایرانی آشنا هستند و توضیح می‌دهند که چطور سرآشپز رستوران از سرآشپزی ایرانی، فوت‌و‌فن پخت‌و‌پز ایرانی را به دقت آموخته است.

داخل رستوران مانند خانه‌های قدیمی ایران کاشی‌کاری شده و دو هندوانه داخل حوضچه آبی‌رنگ انداخته‌اند. دقت به جزئیات برای تداعی حال‌و‌هوای ایران روی روکش صندلی‌هایی که از نقاشی مینیاتوری الهام گرفته شده نیز دیده می‌شود.

salarge.jpg

فرش‌های ایرانی با طرح ترنج و لچک و شکارگاه که رایج‌ترین نقوش قالی‌های سنتی ایرانی به‌شمار می‌روند، از سقف آویخته و روی دیوار نصب شده‌اند.

حدود ۳۰ میز رستوران پر از خانواده‌های عمدتا سعودی است که در شب تعطیل با لباس‌ سنتی مشغول صرف شام ایرانی‌اند.

مدیر رستوران توضیح می‌دهد که کباب کوبیده و کشک‌و‌بادمجان، یکی از محبوب‌ترین غذاها بین مشتریان است و در بین دسرها بستنی زعفرانی پرطرفدار است.

رستوران‌های ایرانی در بسیاری از شهرهای عربستان سعودی از جمله ریاض، جده و استان شرقی پراکنده‌اند.

برخی مانند شایا در ریاض چند شعبه دارند و برخی رستوران‌های ایرانی جده نیز به اندازه‌ای شلوغ‌اند که باید از مدت‌ها قبل میز رزرو کرد

حمله کارشناس شبکه سه به سعید روستایی و جعفر پناهی: کجای دنیا در ۲۶ سالگی حمایت می‌شوی تا فیلمی علیه حکومت بسازی!

تو فیلمت را برای مردم نساختی و کنار مردم نیستی!

:::
:::

مدیر یک مرکز کارگران جنسی

امیر سلطان‌زاده، عضو تحریریه ایران‌اینترنشنال، در گفت‌وگو با این تلویزیون گفت که قاسمیان پیش‌تر سمت‌هایی چون ریاست کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و معاونت حوزه علمیه تهران را بر عهده داشته و در برنامه‌های گوناگون صدا و سیما نیز حضور یافته است.

او با استناد به گزارش‌ پیشین صدا و سیما درباره این آخوند افزود مهم‌ترین نکته در سوابق قاسمیان این است که او مدیریت یک مرکز را در تهران بر عهده داشته که کارگران جنسی در آن فعالیت می‌کردند.

سلطان‌زاده تاکید کرد در ویدیویی که از صدا و سیما پخش شده، قاسمیان با لباس مبدل وارد این مرکز می‌شود و همین خود گواهی بر وجود چنین مراکزی در جمهوری اسلامی است: «جمهوری اسلامی به برخی روحانیون نزدیک به حکومت اجازه تاسیس چنین مراکزی را می‌دهد. این در حالی است که در ویدیویی که از قاسمیان در مکه منتشر شده، او عربستان سعودی را با آنتالیا مقایسه و این کشور را به "فسق و فجور" متهم می‌کند، بدون آن‌که پاسخ دهد خودش در آن مراکز در تهران چه می‌کرده است.»

liverpool.jpgبه گزارش رسانه‌های بریتانیا، یک ماشین در لیورپول خود را با سرعت به جمعیت هواداران تیم لیورپول که در حال جشن‌ بودند، کوبیده و افراد را زیر گرفته است
بر اساس گزارش‌های منتشر شده، پلیس در اطراف خیابان‌های محل حادثه در مرکز شهر لیورپول حضور گسترده‌ای دارد
پلیس بریتانیا اعلام کرد یک مرد در محل برخورد خودرو با عابران پیاده در لیورپول بازداشت شده است
امروز (دوشنبه ۵ خرداد، ۲۶ مه) هزاران هوادار لیورپول به خیابان‌ آمدند تا قهرمانی این تیم در لیگ برتر فوتبال انگلیس را جشن بگیرند.
:::
:::
این صحنه‌های هولناک تنها چند ساعت پس از آغاز رژه جام قهرمانی لیورپول، که از ساعت ۲ بعدازظهر و با حضور ستارگانی مانند ویرجیل فن دایک و محمد صلاح بر روی اتوبوس روباز آغاز شده بود، رخ داد.
چلسی یوئن، یکی از شاهدان عینی، به اسکای نیوز گفت: من و دوستم همراه با همسر و فرزندم در خیابان واتر قدم می‌زدیم. خیابان بسیار شلوغ بود؛ مانند ساردین در یک قوطی فشرده شده بودیم. ناگهان صدای بوق و فریاد شنیدیم. وقتی برگشتیم، یک ون مشکی مستقیم به سمت ما می‌آمد.
او افزود: من و دوستم جا خالی دادیم و فرزندمان را کنار کشیدیم. سرعت خودرو حدود ۳۰ مایل در ساعت بود. شیشه‌های آن توسط جمعیت شکسته شده بود. ون‌های ضد شورش پلیس در صحنه حاضر بودند و مردم از پلیس کمک می‌خواستند. کمی بعد، نیروهای پشتیبانی، پلیس و آمبولانس‌ها از همه طرف رسیدند.
او در پایان گفت: همه جا کودک بود. این یک جشن خانوادگی بود. اتفاق رخ‌داده بسیار تکان‌دهنده بود. آنقدر شلوغ بود که نمی‌شد حرکت کرد. ما واقعاً شوکه شده بودیم. دختر دوستم گریه می‌کرد چون به افرادی که روی زمین افتاده بودند، نزدیک می‌شدیم. فقط تلاش کردیم به حرکت ادامه دهیم و از منطقه خارج شویم، چون نمی‌دانستیم چه چیز دیگری در راه است.

kalantari.jpg

عیسی کلانتری در گفت‌و‌گو با انتخاب:

دست به خودکشی آبی زده‌ایم

ایران را ویران کرده ایم؛ فرونشست‌ها را دیگر نمی‌توانیم جبران کنیم

با این وضعیت، اصفهان ممکن است ظرف ۵۰ تا ۱۰۰ سال آینده، داخل زمین فرو برود

:::

minister.jpg

ایندیپندنت فارسی - ویدئویی از آملی دو مونشلن، وزیر بودجه عمومی فرانسه در شبکه‌های اجتماعی به‌سرعت پربازدید شده که ارتباطی با سیاست یا اظهارنظر جنجالی ندارد، بلکه به دلیل رفتاری غیرمنتظره مورد توجه قرار گرفته است.

در این ویدئو، او در حالی‌که در پارلمان نشسته، مشغول ورق زدن اسناد است و ناگهان انگشت خود را داخل بینی‌اش می‌برد و سپس آن را به دهانش نزدیک می‌کند. این ویدئو در شبکه اجتماعی ایکس منتشر شده و واکنش‌های زیادی را به‌دنبال داشته است. کاربران فضای مجازی با شوخی و انتقاد به این صحنه واکنش نشان داده‌اند.

:::

راه نجات این کشور

| No Comments

mehrain.jpgمصطفی مهرآیین

راه نجات این کشور نه غنی سازی و بمب اتم و گفتمان نظامی گری و امنیتی کردن کشور، بلکه احترام به زندگی روزمره و پذیرش الزامات و دلالت های آن است.

نه دین، نه فلسفه، نه تکنولوژی و نه حتی هنر نمی توانند جایگاهی چون زندگی روزمره در حیات ما پیدا کنند. زندگی روزمره بزرگترین و واقعی ترین حقیقت این جهان است.

تا زمانی که دروغ بزرگی به نام پاسداری از انقلاب جای خود را به حقیقت روشنی چون " تقویت زندگی" ندهد این جامعه روز خوش نخواهد دید.

این نظام سیاسی دارای یک نقطه کور بسیار بااهمیت به نام " مردم" است. مشکل این نظام سیاسی آن نیست که از این مردم و مشکلات آن ها بی خبر است.

برعکس، این نظام سیاسی تمام قدرت خود را وامدار این سرزمین و مردم آن است.مشکل آنجاست که این نظام سیاسی به معنای اگزیستانسیال و وجودی خود را با این مردم معنا نمی بخشد: این حکومت در جمع ماست اما به لحاظ وجودی و معنایی دلتنگ مردمانی دیگر و رویاها و آرزوها و مسائلی دیگر است.

گسست میان مردم ایران با این حکومت دیگر گسستی از جنس نبود احزاب و جامعه مدنی و اصناف و سندیکاها نیست که بتوان با کنشگری مرزی این فاصله را از بین برد.گسست جمهوری اسلامی با مردم ایران یک گسست وجودی و معنایی است. حالا دیگر جمهوری اسلامی هم تبدیل به نقطه کور مردم شده است. در چنین شرایطی راهی جز خلق یک نظام سیاسی جدید مبتنی بر نظام معنایی جامعه وجود ندارد.

:::

za.jpgاحمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت:

▫️من به نوبهٔ خود به آقای پناهی تبریک می‌گویم‌، با این حال او نباید فراموش کند که این نوع جوایز امکانات و محدودیت‌های خود را دارند و بخصوص وقتی پای سیاست و مبارزهٔ سیاسی هم در میان باشد، در بین بخشی از جامعه توقعات غیرعادی برمی‌انگیزد به طوری که با طرح روزانهٔ آنها برندهٔ جایزه گاه از شدت فشارها از رفتار طبیعی و متعادل و معمولی خود خارج می‌شود.

▫️بنابراین توصیهٔ دوستانه‌ام به آقای پناهی این است که جایزه را در جای طبیعی خود ببیند. جایزه هرچه که باشد، در توانایی‌های واقعی یک انسان در هر حوزه‌ای تغییر محیرالعقولی ایجاد نمی‌کند.

:::

متن کامل:

جعفر پناهی و موفقیت در جشنوارهٔ کن

فیلم جعفر پناهی جایزۀ بهترین فیلم جشنوارۀ کن را به خود اختصاص داده است. قاعدتاً این موفقیت باید همهٔ ایرانیان را خوشحال و سیل پیام‌های تبریک را به سوی او روانه کند، اما ظاهراً اینطور نیست همانگونه که در موارد مشابه قبل اینطور نبوده است!

علتش چیست؟ علل فراوانی دارد اما عمده‌ترینش سایهٔ سنگین سیاست و منازعات ناشی از آن بر سر تمام شئون زندگی ما ایرانی‌ها از جمله هنر است.

در هر قشری از جامعه، افرادی به هر دلیلی علایق سیاسی دارند و شماری از آنها تا پای ورود به منازعهٔ سیاسی نیز پیش می‌روند. منازعهٔ سیاسی بنا به سرشت خود، دوستی‌ها و دشمنی‌هایی برمی‌انگیزد و این نیز بر داوری در بارهٔ اثر حرفه‌ای افراد سایه می‌اندازد.

آقای پناهی از جمله هنرمندانی است که چه به انتخاب خود و چه به اجبار روزگار وارد منازعات سیاسی شده است و به همین دلیل اگر فیلم برگزیدهٔ او در جشنوارهٔ کن حتی "یک شاهکار هنری بی‌مانند" باشد، عده‌ای انگیزهٔ جایزه به آن را سیاسی قلمداد خواهند کرد و اگر به فرض فیلم در شمار فیلم‌های عادی و معمولی باشد، عده‌ای دیگر آن را یک شاهکار واقعی و سزاوار دریافت جوایز نخست در عموم جشنواره‌ها معرفی خواهند کرد.

به هر حال این هم بخشی از واقعیت زندگی در این گوشه از جغرافیا و چه بسا در بسیاری دیگر از نقاط جهان است و راهی جز کنار آمدن با آن نیست.

من به نوبهٔ خود به آقای پناهی تبریک می‌گویم‌، با این حال او نباید فراموش کند که این نوع جوایز امکانات و محدودیت‌های خود را دارند و بخصوص وقتی پای سیاست و مبارزهٔ سیاسی هم در میان باشد، در بین بخشی از جامعه توقعات غیرعادی برمی‌انگیزد به طوری که با طرح روزانهٔ آنها برندهٔ جایزه گاه از شدت فشارها از رفتار طبیعی و متعادل و معمولی خود خارج می‌شود.

بنابراین توصیهٔ دوستانه‌ام به آقای پناهی این است که جایزه را در جای طبیعی خود ببیند. جایزه هرچه که باشد، در توانایی‌های واقعی یک انسان در هر حوزه‌ای تغییر محیرالعقولی ایجاد نمی‌کند.

usIRI.jpg۴۶سال پیش، صاحبانِ عبا و عمامه، با کمک و درواقع حسادتِ بسیاری از سران امریکایی نسبت به شاه ایران، توانستند بر تختِ قدرت بنشینند

وارش

شاید آن روز، دولت‌مردانِ آمریکا، پیشِ خود هرگز گمان نمیکردند' روزی خودشان هم در چاهی که برای محمدرضا شاه پهلوی کندند گرفتار شوند و حکومت ملاّها تا چند دهه، بلای جان شان بشود.

اما امروز دیگر، کاملاً فهم شان شده و به این نتیجه رسیده اند که ارتکابِ این حماقت، تا چه اندازه عواقب سنگینی برایشان داشته و اگر دیرتر بجنبند، نه فقط خاورمیانه، که دنیای خودشان هم‌ به جهنم تبدیل میشود و طومار‌ ابرقدرت جهان، در آتشِ تندِ آخوندیسم و نهایتاً در جنگهای موهومِ ایدئولوژیک و عمامه یِ #شیوخ_مقدس_نما، درهم پیچیده میشود و البته که میبایست هرچه زودتر، اشتباهی را که سال ۵۷ در قبال منافع خودشان در خاورمیانه و مردم ایران انجام دادند، به هر شکلی که هست جبران کنند؛

و خب؛
خود کرده‌ را تدبیر نیست"
یا
چیست؟

بله؛ این قطارِ بی ترمز امروز، همان قطاریست که خودشان دیروز آن را از ریلِ اصلی، خارج کردند.

همان ریل و‌ مسیر درستی که محمدرضا‌پهلوی، با درایتش و البته با عرضه، #خرد و دوراندیشی، برای امنیت‌ و ثبات در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود و اگر دوباره به ریلِ خود بازنگردد، عذابش کم از عذاب جهنم نیست برایشان.

میلیون ها نفر از ما مردمِ خاورمیانه و ایران، علی الخصوص جوانان' در این سالها، اگر چه حق مان نبود اما اجباراً ، رنجی را متحمل شدیم که به قائده رنجِ همه بشریت بود و امروز، دستِ مشارکتِ تمامِ #خردمندانی که ما را به #جبران حقوق و‌ آزادیِ غصب شده مان' یاری کنند، میفشاریم.

باشد که دوباره ایران، به دامانِ اصالتِ مردم و صاحبانِ اصیل، صلح طلب و اصلیِ خویش بازگردد.

kuwait.jpgایندیپندنت فارسی - دولت کویت در اقدامی بی‌سابقه، تابعیت ده‌ها هزار نفر از جمله دست‌کم ۲۶ هزار زن را لغو کرده است. این افراد عمدتا از طریق ازدواج تابعیت گرفته بودند، اما حالا در پی تغییر سیاست‌ها از سوی امیر جدید کویت، از حقوق شهروندی محروم شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، برخی از زنان قربانی این تصمیم دهه‌هاست در کویت زندگی کرده‌اند. یکی از آن‌ها به نام «لاما» می‌گوید پس از دو دهه زندگی در این کشور، یک‌شبه تابعیتش را از دست داده: «ما مادران و مادربزرگ‌های بچه‌های همین کشور هستیم.»

تحلیل‌گران معتقدند این اقدام بخشی از سیاست بازتعریف «هویت کویتی» از سوی رهبری جدید این کشور است. این اقدام تلاشی‌ست برای محدود کردن تابعیت به افراد دارای تبار خانوادگی کویتی و همزمان، کاهش شمار رای‌دهندگان در ساختار سیاسی‌ای که تنها بخشی از جمعیت را در فرآیند تصمیم‌گیری مشارکت می‌دهد.

china.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری ایلنا با اشاره به اضافه شدن دو فروند هواپیمای ایرباس «ای۳۳۰» به ناوگان هوایی ایران، نوشت «یک شرکت گمنام چینی» به نام «هاکان انرژی»، هواپیماهایی که هر یک کمتر از ۳۰ میلیون دلار ارزش دارند، به قیمت ۱۱۶ میلیون دلار با نفت ایران تهاتر کرده‌ است.

مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی پیشین، ۲۸ فروردین در پستی در حساب ایکس خود نوشت که خرید این دو هواپیما در دولت ابراهیم رئیسی انجام شده است.

هرگونه فروش هواپیما یا قطعات آن به جمهوری اسلامی برای سال‌های طولانی ممنوع بود، اما پس از توافق بر سر برنامه هسته‌ای حکومت ایران، موسوم به برجام در سال ۱۳۹۴، پنجره کوچکی برای مبادلات رسمی در حوزه هواپیماهای مسافربری باز شد.

در آن مقطع زمانی، برخی اخبار در خصوص انعقاد قراردادی میان تهران و شرکت آمریکایی بوئینگ برای فروش ۱۰۰ فروند هواپیما منتشر شد.

با این حال، پس از خروج دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده، از توافق برجام در سال ۱۳۹۷، اوضاع در زمینه خرید هواپیماها و انتقال آن‌ها به ایران، مجددا به حالت قبل بازگشت.

خبرگزاری ایلنا در ادامه گزارش خود نوشت طبق اخبار غیررسمی، شرکت چینی هاکان انرژی بخش قابل‌توجهی از بدهی‌های خود به ایران را تسویه نکرده‌ و در دولت رئیسی برای خرید نفت ایران وارد پروژه‌هایی از جمله طرح توسعه فاز دوم فرودگاه «امام خمینی» تهران شده است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

به نوشته این خبرگزاری، ارزش این طرح حدود ۲.۵ میلیارد دلار برآورد شده بود و این شرکت پروژه را پس از کلنگ‌زنی، رها کرد.

ایلنا در گزارش خود افزود هاکان انرژی قرار بوده با تهاتر نفتی، وارد پروژه‌های ریلی، خرید واگن و برقی کردن قطار تهران- مشهد و خرید هواپیما شود که هیچ یک به نتیجه نرسید.

سعید چلندری، مدیرعامل شرکت شهر فرودگاه امام، در آذرماه سال ۱۴۰۲ شرکت هاکان انرژی چین را شبیه به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران توصیف کرده و گفته بود این شرکت «پروژه‌های مهم این کشور را انجام داده و می‌دهد».

او روز سوم خرداد در مراسم ورود هواپیماهای جدید هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) گفت ۱۸ فروند هواپیما از ابتدای دولت مسعود پزشکیان وارد کشور شده است.

man.jpgاحسان نگارچی

درود خداوند بر دل‌سوختگان این دیار. این دختر، تنها نمونه ای است از میلیون‌ها آتشفشان خاموش که در سینه‌ی این خاک خفته‌اند. سوختن ازآن‌جا آغاز شد که بی‌گناهان را بر بام مدرسه‌ی رفاه، به بند و به تیغ سپردند. و این آتش، همچنان شعله می‌کشد.

آنان که سوزاندند، گمان می‌بردند که با خاکستر کردن جسم، جان را به سکوت می‌کشانند؛ غافل از آن‌که آتش حقیقت، نه از بیرون که از درون می‌تازد. ستمکارانِ امروز، اگر دیده‌ی شرافت می‌داشتند، می‌دانستند که این آسیاب، بی‌نوبت نمی‌چرخد؛ و هستند، روزی که زیر همین سنگ آسیا گیر افتند، درس عبرت آینده گان خواهد شد.

آه از آن دلسوختگانی که صدایشان نه به گوش مردم ، که به ساحت عرش رسیده است؛ و باز، زمین در خواب است. چه بسیار آنان که پیش از آن‌که فریاد کنند، سوختند و دق کردند و در سکوتی ابدی، به زیرخاک رفتند. و ما، همچنان در پیِ شنیدنِ صدای جگر سوخته گان هستیم که از چهل و هفت سال پیش، به ما رسیده بود، لیک ما خواب بودیم ، لیک ما خواب هستیم.

:::

خرد جامعه‌ستیزان

| No Comments
mokri.jpgدکتر آذرخش مکری
از کانال تلگرامی تحکیم ملت
بررسی کتاب "خِرَد جامعه‌ستیزان" (The Wisdom of Psychopaths):
🖊️نوشته : کوین داتن (Kevin Dutton)
👁️‍🗨️ نگاهی تازه به روان‌پریشی (سایکوپاتی)
:::

liberasion.jpgجعفر پناهی سینماگر ایرانی با فیلم "یک تصادف ساده" برندۀ جایزۀ "نخل طلایی" هفتاد و هشتمین جشنوارۀ سینمایی کن شد. به هنگام دریافت این جایزه که به نوشتۀ جراید فرانسه پیروزی ادعانامه‌ای است علیه ٤٦ سال شکنجه و سرکوب و استبداد نظام اسلامی در ایران، سینماگر ایرانی از همۀ هم وطنانش در ایران و جهان با هر عقیده‌ای خواست که اختلافات خود را کنار بگذارند و به مهمترین مسئله یعنی ایران و آزادی ایران بیندیشند

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

روزنامۀ لیبراسیون در تفسیر این جایزه نوشت که "جعفر پناهی همانطور که آرزو داشت با فیلم "یک تصادف ساده" آخرین میخ را بر تابوت رژیم اسلامی ایران کوفت." لیبراسیون از جعفر پناهی به عنوان مهمترین هنرمند مخالف رژیم ملاهای ایران طی بیش از سی سال فعالیت سینمایی یاد کرده و افزوده است که پناهی با فیلم "یک تصادف ساده" شدیدترین و مستقیم‌ترین کیفرخواست را علیه رژیم اسلامی ایران پس از هفت ماه زندان و قریب پانزده سال ممنوعیت فعالیت سینمایی صادر کرد.

فیلم "یک تصادف ساده" روایت ربودن یک زندانبان و شکنجه‌گر توسط قربانیانش است که نخست دربارۀ هویت او و سپس سرنوشتی که برای او در نظر گرفته‌اند دچار تردید می‌شوند. لیبراسیون می افزاید : خشمی که در شخصیت‌های فیلم مشاهده می شود با طنز پناهی در جریان فیلم تعدیل می شود. در این فیلم قربانیان فرد شکنجه‌گر همگی زخم‌های عمیق سیاسی و اجتماعی رژیمی مستبدد را در تن و روح خود احساس می‌کنند و نهایتاً می‌کوشند با عبور از همۀ آسیب‌هایی که متحمل شده‌اند راه آشتی در آینده را پیش بگیرند.

لیبراسیون با اشاره به صراحت لحن پناهی می نویسد که سینماگر ایرانی بی پرده رژیم اسلامی ایران و رهبران آن را "پوسته‌ای خالی" توصیف می‌کند که به دست خود گور خویش را کنده‌اند. نشریه فرانسوی یادآوری می‌کند که پناهی قصد زندگی در تبعید را ندارد. او حتا آمادگی خود را برای بازگشت به زندان اعلام کرده است.

alive.jpgدو زندانی، دو نوبل | وقتی چشم دنیا به ایرانِ بی‌لبخند دوخته می‌شود

حمید آصفی

گاهی باید سکوت کرد و فقط به تصویر نگاه کرد: یک قابِ ساده از مردی که روزی در زندان جمهوری اسلامی بود و حالا، ایستاده با نخل طلای کن در دست. کمی عقب‌تر، تصویر زنی که همچنان در بند است، اما نامش بر بلندای جایزه صلح نوبل می‌درخشد. جعفر پناهی و نرگس محمدی، دو زندانی، دو برنده، دو پیام روشن از ایران برای جهان.

جایزه‌ی نخل طلا برای بسیاری از سینماگران، هم‌سنگ نوبل ادبیات است. اعتبار آن، نه در فرش قرمز و فلاش دوربین‌ها، که در انتخاب‌هایی‌ست که تاریخ سینما را شکل می‌دهند. همان‌طور که نرگس محمدی، نه فقط به‌خاطر شجاعتش، که به خاطر زبان روشن و انسانی‌اش جایزه نوبل گرفت، جعفر پناهی هم با دوربین و روایت صادقانه‌اش، با همان درد مشترک و امید پنهان، توانست کاری کند که داوران کن دست‌هایشان را بالا ببرند.

اما در ایران چه گذشت؟ سکوت. یک سکوتِ سرد و معنادار. نه وزیر ارشادی تبریک گفت، نه رسانه‌ای رسمی جرات کرد شادی کند. و این بی‌صدایی، خودش صدای بلندی‌ست. چون اگر قرار بود این افتخار را تحسین کنند، باید می‌پذیرفتند که درهای زندان‌هایشان را به روی همان‌هایی بسته‌اند که امروز دارند پرچم ایران را روی بلندترین سکوهای جهانی بالا می‌برند.

جمهوری اسلامی حالا با یک تناقض بزرگ روبه‌روست: چطور باید برای افتخاری کف زد که از دل سرکوب درآمده؟ چطور می‌شود درباره نخل طلایی گفت، وقتی صاحب آن تا همین چند وقت پیش در بازداشت بود؟ درباره نوبل صلح چه باید گفت، وقتی گیرنده‌ی آن پشت میله‌هاست؟

ganji.jpg👈️هر روز با امید آزادی کلیه زندانیان سیاسی از خواب بر می خیزم و خبری نیست که نیست.

✅هر روز شاهد زندان کردن های جدید هستیم.

🔹امام عدالت می فرماید: وَ الْعَقْلُ حِفْظُ التَّجَارِبِ، وَ خَيْرُ مَا جَرَّبْتَ مَا وَعَظَكَ، بَادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أَنْ تَكُونَ غُصَّةً: عقل حفظ و نگهداری تجربه هاست. حفظ تجربه خود و تجربه دیگران. در نامه ۷۸ حضرت می فرمایند فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِیَ مِنَ الْعَقْلِ وَ التَّجْرِبَهِ، بدبخت کسی هست که از تجربه ها استفاده نکند.

✍️ رویکردِ «دلیل؟ تجربه» منحصر به مذاکره ی با آمریکا نیست، برای همه موارد زندگی است. اکنون ماه هاست که «نرگس محمدی» آزاد است. او در همه نهادهای بین المللی شرکت کرد، با همه رسانه های جهانی زنده مصاحبه کرد، هر چه دلش خواست گفت و هیچ اتفاقی نیفتاد.



🗣تجربه اول: تجربه نرگس محمدی نشان داد که حکومت نباید نگران پیامدهای آزادی فوری کلیه زندانیان سیاسی باشد.

🗣تجربه دوم: اکثریت زندانیان سیاسی هیچیک از مواضع نرگس محمدی را بیان نکرده اند. به عنوان نمونه او رابا مصطفی تاجزاده که از رادیکال ترین زندانیان سیاسی است مقایسه کنید. آیا تاجزاده گفته که جمهوری اسلامی دانشگاه ها را به قرون وسطی بازگردانده است؟ و جمهوری اسلامی باید به جرم جنایت علیه بشریت محاکمه شود؟

🗣تجربه سوم: آزادی بیان و استفاده ی از حق نقد حکومت، به سود حکومتهاست، نه به زیان حاکمان. آزادی بیان بهترین راه کشف مسائل و مشکلات و بحران ها و نقض حقوق بشر برای حکومت هاست و نیاز آنان را به دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی گسترده و هدر دادن میلیاردها تومان، مجانی تامین می کند.


🔹پیامبر گرامی اسلام وصیت کردند که حقوق زنان را پاس بدارید و آنان را اذیت نکنید.

🔸برای تایید تجربی پیروی از پیامبر، کلیه زنان زندانی سیاسی را فورا آزاد کنید.

pez.jpgرادیو بین المللی فرانسه - روز یکشنبه ۴ خرداد، خبرگزاری جمهوری اسلامی در گزارشی مفصل همراه با فیلم و عکس، با دو بیمار قلبی که توسط مسعود پزشکیان تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند مصاحبه کرده و نوشته است: «بر خلاف شایعات و ادعاهای مطرح شده، شرایط جسمانی آنها خوب و مطلوب است.»

قبلاً شایع شده بود که یکی از بیماران پزشکیان درگذشته است. برخی رسانه‌های داخل ایران نیز از رئیس جمهوری اسلامی انتقاد کرده‌اند که «باید تمام وقت خود را صرف امور اجرایی کند و چنین اقداماتی (عمل جراحی) شاید نمایشی تلقی شود.» برخی دیگر از این رسانه‌ها می‌گویند دکتر پزشکیان گاه «بیماران بی‌بضاعت را رایگان عمل می‌کند».

دو عمل جراحی اخیر، طی سفر غیررسمی پزشکیان به تبریز، در بیمارستان قلب «شهید مدنی» انجام گرفته است.

:::

mozakerat.jpgعراقچی در رم و مسقط دقیقا مشغول چه کاری است!؟

علیرضا مکرمی

خبرنگار صداسیما از گوشه خیابانی شلوغ در نزدیکی استراحتگاه سفیر عمان در رم میگوید؛ "ویتکاف [فرستاده ویژه ترامپ و مسئول هیات آمریکایی] به دلیل برنامه پرواز محل مذاکرات دور پنجم را ترک کرده ولی مذاکرات [با بقیه افراد] در حال برگزاریست!"

عمق افتضاح آنوقت به درستی درک میشود که به این مهم توجه کنیم؛ ایران در سطح وزیر خارجه در مذاکرات حضور دارد و آمریکا در سطح فرستاده ویژه!

در دنیای امروز به سبب تاثیر تعیین کننده توسعه سیاسی داخلی در مناسبات بین المللی و ارتقای دانش سیاسی ملت ها، اعتماد بین المللی صرفا به افکار عمومی کشورها بایسته و جایز شمرده میشود، از این منظر؛ عدم اعتماد به رژیم های غیردموکراتیک مثل جمهوری اسلامی به دلیل واپس زدگی اراده مردم و اخراج افکار عمومی از مقام تصمیمگیری و اجرا و اقامه حاکمیت اقلیتی امری منطقی تلقی میشود.

طبق تجربه های گذشته؛ مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیمی که امروز بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده جریان دارد حتی اگر در متن قراردادی بدون امضا مثل برجام به حذف کامل حق غنی سازی هم منجر شود هیچگاه به تولید اعتماد جهانی و رفع جامع تحریم ها منتج نخواهد شد، همانگونه که آمد امروزه روز اعتماد به حکومت های غیردموکراتیک بلاهت محض محسوب میشود، خصوص آنکه در پرونده کشور مد نظر سابقه نقض صریح مفاد NPT و واردات مخفیانه سانتریفیوژ و ردپای اورانیوم با غنای 80 درصدی نیز بدرخشد.

مقامات جمهوری اسلامی اگر خواهان سربلندی ایران و ایرانی اند در موقعیت فعلی فقط یک راه در پیش رو دارند؛ صرفا میتوانند از قِبَل استعفای دسته جمعی و برگزاری انتخابات آزاد و برقراری دموکراسی، قدرت اجرایی کشور را به افکار عمومی سپرده و به بازتولید اعتماد جهانی دست یازند.

25.jpgبی بی سی - مرگ محمد امیر توسلی، خلبان پیشین نیروی هوایی افغانستان که پس از دریافت برگه ترک خاک از مقام‌های ایران در مشهد خودکشی کرد، واکنش‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی به دنبال داشته است.

یکی از نزدیکان او به بی‌بی‌سی گفت که آقای توسلی، دانش‌آموخته آکادمی ملی نظامی افغانستان بود.

او بعد از اتمام دوره چهارساله تحصیلی جذب نیروی هوایی افغانستان شد و در کشورهای چک و امارات دوره آموزش هلیکوپتر «ام‌دی ۵۰۰» را فراگرفت.

محمد محقق، رهبر حزب وحدت مردم افغانستان، در صفحه فیسبوک خود نوشته است که این خلبان پیشین افغانستان با دریافت برگه خروجی از کشور ایران در منطقه گل‌شهر مشهد دست به «خودسوزی» زده و در نتیجه جان باخته است.

او از مقامات ایران خواسته که با مهاجرین افغان ساکن ایران و بخصوص نظامیان پیشین دولت افغانستان و اقشار آسیب‌پذیر با «رحمت و رأفت اسلامی» برخورد کنند.

کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز واکنشی گسترده به این موضوع نشان داده‌اند، یک کاربر فیسبوک نوشته است «او سال‌ها برای امنیت وطن بال زد، سرانجام در غربت و بی‌پناهی، قربانی سیاست‌هایی شد که هیچ رحمی برای مهاجر ندارد.»

کاربر دیگری عامل آنچه را که بر این خلبان اتفاق افتاد، مقام‌های ایرانی دانسته‌ و افزوده « با یک مهر و امضا، زندگی‌اش را به‌سوی مرگ سوق دادند.»

برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که آقای توسلی پس از استقرار حکومت طالبان ناچار به مهاجرت شد و در ایران پناهنده شد.

دولت ایران تصمیم گرفته تمام مهاجرینی که برگه سرشماری دارند را از این کشور اخراج کند.

تعداد این افراد بیش از دو میلیون نفر اعلام شده که تعداد زیادی از آنها بعد از سقوط حکومت جمهوری افغانستان به ایران مهاجر شدند و در میان آنان اعضای پیشین نیروهای نظامی و امنیتی هم هستند.

علیرغم اعلام عفو عمومی طالبان، نهادهای حقوق بشری بارها بازداشت، شکنجه و کشتار نظامیان پیشین به دست طالبان را گزارش داده‌اند.

در تصاویری که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، همسر رئیس‌جمهوری فرانسه در جریان سفر به ویتنام پیش از پیاده شدن از هواپیما، در برابر دوربین‌ها ناگهان با ضربه به صورت امانوئل ماکرون، او را به عقب هل می‌دهد و بر اساس این تصاویر بریژیت ماکرون در هنگام پایین آمدن از پله‌های هواپیما از گرفتن دست امانوئل ماکرون خودداری کرد.

یکی از منابع نزدیک به ریاست‌جمهوری این کشور گفته است که این صحنه یک «مشاجره ملایم» بوده و تنشی در آن دیده نمی‌شود.
واکنش‌ها به این لحظه در فضای مجازی متنوع بوده است.

:::

بریژیت بدون اینکه دست ماکرون را بگیرد به تنهایی از پله‌ها پایین آمد

در ادامه هنگام پایین آمدن از پله‌های هواپیما، بریژیت دست ماکرون را نمی‌گیرد و به‌تنهایی از پله‌ها پایین می‌آید.

این ویدئو که توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس ضبط شده، به‌سرعت در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و واکنش‌های گسترده‌ای را به‌دنبال داشت.

واکنش مکرون به انتشار این فیلم:

امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه روز دوشنبه پنجم خرداد و در واکنش به داغ شدن ویدویوی «ضربه برژیت به صورتش» در زمان خروج از هواپیما در فرودگاه هانوی ویتنام گفت: من و همسرم سربه سر هم می‌گذاشتیم و بهتر بگویم با هم شوخی می‌کردیم.»مکرون با اشاره به دو ویدیوی داغ دیگر از خودش در ۱۰ روز گذشته گفت: می‌گفتند من کوکائین از روی میز برداشتم و زورآزمایی راهبردی با رئیس جمهوری ترکیه داشتم. مردم بهتر است به جای این حرف‌ها، یک مقدار به عمق ماجرا فکر کنند.

:::

mkhalji.jpgدیدار من با زکریا هاشمی (نویسنده، کارگردان، بازیگر و فیلمبردار سینمای قبل از انقلاب) در خانه‌اش در پاریس

مصطفی خلجی

زکریا هاشمی؛ هنرمند تبعیدی که با نوشتن مردمش را یافت یکی از بهترین و مهمترین کتاب‌هایی که اخیرا در خارج از ایران منتشر شده، خودزندگینامه زکریا هاشمی، نویسنده و هنرمند مطرح ایرانی ساکن پاریس است که «مردمی بودن» بهترین توصیف برای اوست.

هاشمی چهل سال پیش از وطنش جدا شد، اما از مردم وطنش نه. او همچنان با مردمانی زندگی می‌کند که از کودکی در میان آنها زیست، با زبان آنها حرف می‌زند، همان قدر صمیمی و بی‌تکلف.

این هنرمند که انقلاب ایران زندگی‌ خصوصی و حرفه‌ای‌اش را زیر و رو کرد، در غربت به نوشتن پناه آورد؛ به نوشتن پناه آورد تا مردمی را پیدا کند که دیگر در اطرافش نبودند.

نمونه زکریا هاشمی، نمونه‌ای از «معجزه نوشتن» است؛ این که چطور نوشتن می‌تواند تو را از کابوس‌هایت رها کند، این که حتی خودکامه‌ترین حکومت‌ها توان گرفتن قلم را از تو ندارند، این که کلمات و کتاب‌ها چگونه می‌تواند تو را بار دیگر به وطنت وصل کند، این که نوشتن چگونه می‌تواند تو را در غربت، زنده نگاه دارد. نمونه زکریا هاشمی، مثال ایستادگی هنرمندان ایرانی در تبعید است.

او در آستانه نود سالگی، بیمار اما پرتوان و با حافظه‌ای شاداب، به یاد ما می‌آورد که چه بر سر همه ما گذشت. حرف‌ها و نوشته‌هایش، فقط زندگی یک انسان نیست، نمایی از یک تجربه جمعی است و نشان می‌دهد شکست‌های پی‌درپی، مانع از عشق ورزیدن به زندگی و هنر نمی‌شود.

شب گذشته در جشن قهرمانی تیم شباب الاهلی امارات که در خیایان‌های دبی برگزار شد، سردار در حالی که عصا به دست داشت، اقدام به رقص عربی کرد که مورد توجه هواداران این تیم و کاربران عرب زبان قرار گرفت

:::

منوتو - عباس علی‌آبادی، وزیر نیروی جمهوری اسلامی با «فوق بحرانی» خواندن شرایط موجود گفت: «شرمنده مردم هستم اگر جایی خاموشی دوبار اتفاق می‌افتد، در حالی که باید یکبار اتفاق بیفتد.»

:::

Ali_Sedarat_3.jpgپادشاهی و سلطنت، با حقوق منافات دارند و با آن در تضاد هستند.

در عصر بحران مشروعیت ساختارهای قدرت موروثی و اقتدارگرایانه، سخن گفتن از جمهوریخواهی دیگر نه فقط یک موضوع بحث، و یا یک موضع سیاسی، که ضرورتی تاریخی برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری است.

اما جمهوریخواهی چیست؟ آیا صرفاً مخالفت با سلطنت است؟ یا چشماندازی ایجابی نیز دارد؟ و مهمتر از همه، چرا جمهوریخواهان باید «فعالتر» شوند؟

جمهوریخواهی را میتوان در دو ساحت اصلی بررسی کرد:

ساحت سلبی:

نفی سلطنت، استبداد، تمرکز قدرت، و هر شکل از حاکمیت غیرپاسخگو و غیرمنتخب. در رابطه با این ویژگیهای سلبی، فراوان بحث شده است. ولی آنها که کمتر مورد بحث قرار میگیرند، از این قرار هستند:

نفی وابستگی به قدرتها، (قدرتهای داخلی و خارجی، قدرتهای دولتی و غیردولتی، قدرتهای غربی و شرقی) این ویژگی سلبی را مردم در خیابانها با صدای بلند گفتند: پشت به قدرت

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgنوشته ای برای جنگ ،برای جان های قربانی شده ،خانه های ویران گردیده ،کودکان آواره وسرزمینی که قطعه قطعه می شود وطمعه غارتگران . براستی سرنوشت ویتالی بعد این همه سال جنگ وخون ریزی چه شد؟روزگار غریبی است.
ساعت دو فرودگاه کاسترو کپنهاک
کرونا پایان یافته! اما هنوز فضا لبریز از نوعی احتیاط و بی حوصلگی است .فضائی که نوعی استرس را با خود حمل مبکند.احساس می کنی هیچ چیز در جای خود نیست همه چیز تق ولق موقتی است .چهره های بشاش وپر هیاهوی مسافران تعطیلات تابستانی سال های قبل جای خود را به سکونی تلخ بخشیده از میزان مسافران اروپائی اکثرا پیر کاسته شده وجای آن ها را چهره های شرقی عمدتا عربی گرفته است.
دیگر خبری از صف بلند توریست های چینی با آن چمدان هائی که هرکدام دستمالی رنگی بر دسته چمدان خود بسته وبا دقت به پرچم سرخ وکوچک راهنما که بر میله نازک وبلندی در اهتزاز است.خیره شده اند نیست.
هنوزچراغ تابلوی اکثر باجه های شرکت های هوائی خاموش است.
درگوشه سالن چند پلیس همرا ه مردی که نشان می دهد از کارمندان فرودگاه است دور مردنسبتا جوانی که هیکل درشتی دارد حلقه زده اند .هنوزاندک وقتی دارم .کنجکاوی شرقیم فشار می آورد ومن را بطرف آن ها می کشاند.

Ali_Mirfetrous_2.jpg

۱

مى آيد

با پاىِ پينه از ميانۀ شاليزار

با بازوانى شعله ور از كار

با دست هائى كه در حريق تطاول و تاول مى سوزد

مى آيد

بيل بلندش بر دوش

و با لبى خاموش

بذرِ زمزمه اى را

بر جاده هاى قريه مى افشانَد

طرح از شعرهای شمالی 100.jpg

۲

مى آيد

اندوهوار و پريشان از باغ هاى چاى

با چشمى از چمن

با دامنى پُر از عطر نارنج هاى كال

گويى كه گونه هاى سادۀ گلگونش

خورشيدهاى خفته و خاموشند

مى آيد

زنبيل زردِ چائى او بر سر

در جامه اى پُر از پولك

آوازهاى كوهى مى خوانَد

Arman_Mostoufi_2.jpg2 خرداد 2584 ایرانی (1404 هجری)

در واپسین روزهای جنگ دوم جهانی، ایالات متحده آمریکا با فروافکندن دو بمب اتمی بر شهرهای ژاپنی هیروشیما و ناگازاکی به جهانیان نشان داد که به نیرویی دست یافته است، برتر از همه توانایی‌های دیگران. پنج سال بعد، اتحاد شوروی نیز نخستین آزمایش اتمی خود را انجام داد. اصطلاح « ابرقدرت » در آن روزگار ساخته شد. پسانترها، انگلستان، فرانسه، چین، هندوستان، پاکستان و کره شمالی هم به بمب اتمی دست یافتند. هرچند دولت اسرائیل هنوز داشتن جنگ افزار اتمی را رسماً تائید یا تکذیب نکرده، اطلاعات فراوانی در چهل سال گذشته منتشر شده که نشان می‌دهد اسرائیل دست کم هشتاد و دست بالا 300، و بر پایه برخی گزارش‌ها، تا چهارسد بمب اتمی در اختیار دارد.

فرمانروایان حکومت اسلامی ایران گمان می‌کنند که دستیابی به جنگ افزار هسته‌ای، آنها را در میان ابرقدرت‌ها می‌نشاند، برایشان مصونیت می‌آورد و در برابر حمله احتمالی خارجی بازدارنگی ایجاد می‌کند؛ بماند که امروزه در جهان کسی هندوستان و پاکستان و کره شمالی را ابرقدرت به شمار نمی‌آورد. هندوستان اگر در سال‌های اخیر به جایگاه بالاتری در جامعه جهانی دست یافته، به لطف پیشرفت‌های صنعتی و اقتصادیش است، نه به سبب داشتن بمب اتمی.

در میان مخالفان حکومت اسلامی هم کم نیستند کسانی که با تلاش حکومت برای دستیابی به سلاح هسته‌ای مخالف نیستند و می‌گویند این رژیم می‌رود ولی بازدارندگی هسته‌ای برای ایران می‌ماند. این گمان‌ها تا چه اندازه درست است؟

Taghi_Rouzbeh.jpgمذاکرات فردا صحنه تقابل خط قرمزهاست

اهمیت یک گزارش حساس جدید!
سوای گزارشات سی سی ان و آکسیوس مبنی بر تدارک و تمرین گسترده دولت اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته‌ای،
انتشار این گزارش که دو مقام برجسته دولت اسرائیل -رئیس موساد و وزیراموراستراتژیک اسرائیل- با سفر به رم باهدف دنبال کردن نتیجه مذاکره فردا بین ایران و آمریکا از نزدیک و درهماهنگی با ویتکاف اهمیت زیادی دارد.

گرچه ممکن است بخشی از تاکتیک ایجاد فشار و هراس توسط دولت ترامپ برای تسلیم رژیم ایران به خواست غنی سازی صفر باشد، اما در عین حال اگر موفق نشود می‌تواند بحران هسته ای را وارد فازجدید و مخاطره آمیزی نماید. می دانیم که دولت اسرائیل مدعی است که پنجره زمانی معینی وجود دارد و فرصت طلائی حمله و تخریب تاسیسات ایران فراررسیده است و شکست مذاکرات را، بهترین لحظه‌های مناسب می داند که اگر بهره گرفته نشود ممکن است پنجره فرصت بسته شود . شقی که با ارزیابی تازه مقامات نظامی و دولت اسرائیل نسبت به شکست مذاکره با توجه به‌چرخش موضع آمریکا به غنی سازی صفر تقویت شده است.

ممکن است بخشی از جنگ روانی و ضدونقیض‌گوئی ترامپ و مقامات آمریکا هم باشد که تهدید و مذاکره راباهم ترکیب و غلظت آن را هردم افزایش می‌دهند. (ما با مذاکرات نرمال و عموما شناخته شده دیپلماتیک سروکار نداریم. اوضاع بشدت گرگ و میش است و ترامپ عمد دارد که حریف خودرا گیج و سرگردان کند...

این شق هم ممکن است که دولت ترامپ قصدش از نامه نوشتن به خامنه‌ای و درخواست شروع یک دوره مذاکره فشرده قبل ازتصمیم گیری نهایی و صرفا باصطلاح تاکتیکی بوده باشد برای اتمام حجت به جهان و افکارعمومی که حکومت ایران را مسبب آغاز جنگ و حمله معرفی کند که نخواست از فرصت صلحی که او(ترامپ) فراهم ساخته استفاده کند.

Masoud_amirkhalili.jpgفیلسوف آلمانی آدرنو اشاره به نامه ای از کانت می کند که فیلسوف دوران روشنگری و نویسنده کتاب "متافیزیک اخلاق" در این نامه یک نقاش یهودی تبار را مسخره می کند .( 1) این نقاش، بدون اطلاع کانت، تک چهره ( پرتره ) فیلسوف را کشیده بود. کانت در این نامه اشاره می کند: " تصویری که آقای لوو Loewe) ) کشیده است تا حدودی شبیه من است، اما یک آشنایی که از نقاشی اطلاع دارد به من گفت که یک یهود همیشه یهود دیگری را نقاشی می کند; نقاش یهود بیشتر به بینی توجه کرده است". ( منظور کانت فرم بخصوصی از بینی است که ضد یهودیان آنرا به قوم یهود نسبت می دهند و نقاش کانت را با یک بینی یهودی نقاشی کرده بود.

آدرنو معتقد است که این گفتار کانت یک نظریه زشت ضد یهودی است.

هانا آرنت، فیلسوف آلمانی، در کتاب " ابتذال شرور " از دادگاه آیشمن در اسرائیل ( 1961 ) خبر می دهد (2). آیشمن برای دفاع از خود در این دادگاه ناگهان و به طور غیرمنتظره به کانت استناد می کند که او (آیشمن ) در تمام مدت زندگی بر طبق موازین اخلاقی کانت عمل کرده است. آیشمن اضافه می کند که همیسه به معیار های" وظیفه " در فلسفه اخلاق کانت توجه داشته است و همچنین یک تعریف نسبتا دقیقی از مقوله " امر مطلق" ( categorical imperative ) کانت را به دادگاه ارائه می دهد: " درک من از امر مطلق این است فقط بر مبنای آن اصلی باید عمل کرد که با استناد به آن بتوان این اصل را به یک قانون جهانشمول تبدیل کرد". آیشمن در دفاع از خود در دادگاه ادامه می دهد که او فقط وظیفه اش را انجام داده است. بیشتر فاشیست های آلمان برای توجیه عمل کرد خود در جنگ دوم جهانی به "امر مطلق" کانت اشاره کردند.

برای کانت اخلاق در مرحله اول یعنی اخلاق وظیفه Deontological) ethics ( وظیفه در اینجا به معنای یک عملکرد الزامی است که می بایست در محدوده قانون تحقق یابد. این آگاهی از وظیفه، یعنی به وظیفه خود عمل کردن باعث می شود که شخص وظیفه شناس ( آیشمن ) تمام تردید ها از قتل را به کنار بگذارد و با وجدان راحت جنایت کند، به این معنی که وظیفه اش را انجام داده. بخصوص این جنایت موقعی ابعاد وسیع تری را در بر می گیرد که شخص وظیفه شناس ( فاشیست های آلمان ) هم به خود ارج بدهند و هم قربانی خود ( یهودیان ) را تحقیر کنند. استاد فلسفه دانشگاه کلمبیا Joshua Halberstam حتا معتقد است که مقوله اخلاق کانت راه را به اردوگاه آدم سوزی آشویتس هموار کرد:


for, alas, there is a nevertheless- the root of Ausschwitz were nourished by a stream in Kantian morality


فلسفه اخلاق کانت " امر مطلق " ویژگی قانون ( قانون کلی ) را دارد و پایه های این قانون، به نقل از کانت، بر مقوله خرد بنا شده است ( قانون خرد ). اما این خرد کانتی که می بایست در بطن قانون نهفته باشد ناملموس و انتزاعی است. اخلاق کانت احساس، دلسوزی و ترحم را نمی شناسد.
به عقیده کانت، اگر فردی بخواهد بداند که آیا عمل انجام شده یا عملکردی که قرار است انجام شود از نظر اخلاقی درست است یا نه می بایست این فرد غرض یا مقصود عمل خود را کنترل کند، به این معنا که آیا این غرض عقلانی است یا نه. کانت بین انگیزه عملکرد و خود عمل مقوله تفکر ( خرد ) را جای می دهد. اما اشکال فلسفه اخلاق کانت در این است که احساس در انگیزه عملکرد کانتی نقشی بازی نمی کند


For Hoess and his fellow Nazis the emotions are moral irrelevancies,..... The requirements of duty and compliance to authority are the only legitimate arbiters of moral behavior (3)


زمانی که احساس از اخلاق حذف شود راه برای عملکرده های ها غیر انسانی باز است. فاشیست ها آلمانی همزمان با ارجعیت دادن به انجام وظیفه و از بین بردن احساس در خود اقدام به جنایت علیه بشریت کردند.

oman.jpgپس از برگزاری دور پنجم مذاکرات، عراقچی گفت طرفین قرار است پیشنهاد عمان را بررسی کنند، پیشنهادی که کسی از ان خبری ندارد.

با این حال رسانه‌های داخلی و خارجی از بن‌بست در مذاکرات خبر داده‌اند.

آیا پیشنهاد عمان، ترفندی برای عقب‌نشینی خامنه‌ای با حفظ ظاهر است؟

گزارشی از مجتبا پورمحسن:

اسرائیل‌هیوم: آمریکا از خواسته توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم ایران صرف‌نظر نکرده

یک مقام آمریکایی به اسرائیل‌هیوم گفت که آمریکا هنوز از خواسته نهایی خود برای توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم ایران در خاک این کشور صرف‌نظر نکرده است.

این مقام آمریکایی افزود: «در جریان مذاکرات گزینه توافقی مقدماتی مطرح شده که بر اساس آن ایران اقداماتی را برای نشان دادن تمایل خود به صرف‌نظر کامل از تولید سلاح هسته‌ای انجام خواهد داد.» او ادامه داد: «هم‌زمان، دولت آمریکا در حال بررسی احتمال تعلیق بخشی از تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی به‌عنوان بخشی از این توافق است.» او همچنین گفت: «هرچند مسئله توقف کامل غنی‌سازی همچنان محور اصلی اختلاف به شمار می‌رود، اما سایر موضوعات نیز در این مذاکرات مورد بحث قرار گرفته‌اند.»

سپاه در حال ساخت جهنم!

| No Comments

jahanam.jpgمحسن جعفری، فرمانده سپاه پاسداران فومن، اعلام کرد که در پروژه‌ای به نام «ساعت به وقت بهشت» در این شهرستان گیلان برای شهروندان «وضعیت قبر»، «مواجهه با نکیر و منکر» و «عبور از پل صراط» را با آتش واقعی در مکانی شبیه جهنم می‌سازد.

به گفته جعفری، در این مکان شهروندان در غرفه‌های «جهنم» حاضر می‌شوند که در زیر آن به شکل واقعی روشن است و حس می‌شود. او گفت مراجع تقلید قم این پروژه را تایید کرده‌اند.

کانال تلگرامی این پروژه نوشت که در این برنامه، نمایشگاه جذابی از غول پیکرهای نظامی برای بازدیدکنندگان تهیه شده است تا از نزدیک برخی از تجهیزات نظامی روز را تماشا کنند.

برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی هم نوشته‌اند که «جمهوری اسلامی در ایران طی چند دهه گذشته به اندازه کافی جهنم را به مردم نشان داده‌ است و خوب است که کمی هم درهای بهشت را به روی مردم بگشایند.»

:::

شبیه سازی جهنم!

حسن نعمت پور

از کوزه همان برون تراود که در اوست

شما خواسته اید جهنم را برای ما شبیه سازی کنید بسیار دور رفته اید ما خودمان جهنمی از فقر و فلاکت و ریا و دزدی و فحشا و ... داریم لمس می کنیم

ما آنچنان مصداق جهنم شده ایم و روحمان بااحوالات جهنمی قرین شده که حتی بعد از مرگ هم طعم بهشت را نخواهیم چشید میان ما وبهشت جدایی آنچنان افتاده که بعید است دیگر وصالی صورت بندد ما را چه به بهشت وقتی لحظه لحظه عمر جهنمی مان با درد و حسرت و ناکامی گذشت.

من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم

آری شما درست می گویید لایق ما ست همین جهنمی که شما شبیه سازی کرده اید . و ما هم اهل جهنم خوشا به سعادت شما که مالک این جهنمید

IMG_0757.pngابتدا عذرخواهی می کنم از این که تعداد کلماتی که می توان در داخل تیتر مطلب جای داد اندک است و توضیح لازم را مجبورم در متن بدهم ولی این توضیح تغییری در اصل مطلب ایجاد نمی کند.

دیروز ویدئویی دیدم از جناب وحید بهمن که ایشان را که یکی دو سال است در عرصه ی سیاست ایران ظهور کرده در حال نطقی نشان می داد که عنوان اش «خاندان پهلوی بدهکار هیچ کسی نیست» و در آن معترض کسانی شده بود که در جریان خانم عمه ی پویا بختیاری ظاهرا از شاهزاده طلبکار شده بودند و به دروغ گفته بودند که شاهزاده به اندازه ی کافی برای رفتن او به امریکا تلاش نکرده است، و جناب بهمن که جوانی برومند و حامل نشان های مختلف پادشاهی بر سر و سینه و عکس پس زمینه و غیره است به طور قاطع و راسخ گفتند که همه چیز تا ریز ترین موضوعات زیر نظر شخص شاهزاده بوده و این که دفتر مطبوعاتی و اطرافیان در موضوع خانم عمه پویا نقش داشته اند دروغ است. بعد هم با قاطعیت فرمودند که خاندان پهلوی به هیچکس بدهکار نیست و اتفاقا این مردم هستند که مدیون این خاندان هستند.

cpac.jpgسی‌پک برای ایرانیان تبعیدی کار خود را با هدف افزایش فشار بر جمهوری اسلامی آغاز کرد

ایران اینترنشنال - کنفرانس اقدام سیاسی محافظه‌کاران آمریکا، موسوم به سی‌پک (CPAC)، از راه‌اندازی پروژه‌ای با عنوان «سی‌پک برای ایرانیان تبعیدی» خبر داده‌ و آن را بستری برای ارتباط مستقیم ایرانیان مهاجر با مقام‌های ارشد دولت ترامپ با هدف تشدید فشارها بر جمهوری اسلامی خوانده است.

این ابتکار عمل با همکاری سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای (UANI) آغاز شده و ماموریت اصلی آن، بسیج جامعه ایرانیان خارج از کشور برای حمایت از حقوق بشر، آزادی مذهبی و اعمال فشار هرچه بیشتر بر حکومت جمهوری اسلامی عنوان شده‌است.

مت شلپ (Matt Schlapp)، برگزارکننده کنفرانس سی‌پک، در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال گفت: «می‌خواهیم همه این صداهای مهم از جامعه ایرانیان تبعیدی را گرد هم بیاوریم تا یک نقطه واقعی فشار بر رژیم ایران ایجاد کنیم. باید بین کسانی که به آزادی، مدارا و حقوق بشر باور دارند، اتحاد گسترده‌ای شکل بگیرد تا بتوانیم فشار مؤثری بر ایران وارد کنیم.»

شلپ افزود که سی‌پک مصمم است تا نسخه‌ای تازه از کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه تهران را بازآفرینی کند.

ترامپ در در دوره اول ریاست‌جمهوری خود در سال ۲۰۱۸ به‌طور یک‌جانبه از توافق هسته‌ای دوره اوباما، موسوم به «برجام» خارج شد و تحریم‌های گسترده‌ای را علیه جمهوری اسلامی اعمال کرد؛ تحریم‌هایی که صادرات نفت ایران را تا حدود ۱۵۰ هزار بشکه در روز کاهش داد.

اما در دوره ریاست‌جمهوری بایدن، فروش نفت ایران به سطحی بالغ بر ۱.۵ میلیون بشکه در روز بازگشت. با این حال، ترامپ در فوریه سال جاری بار دیگر کارزار فشار حداکثری را با هدف «کاهش صادرات نفت ایران به صفر، بستن تمام مسیرهای دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، و مقابله با نفوذ مخرب تهران در منطقه» احیا کرد.

از ابتدای آوریل، ایران و آمریکا پنج دور مذاکره غیرمستقیم با میانجی‌گری عمان برای حل‌وفصل اختلافات هسته‌ای داشته‌اند و طبق اعلام مقام‌های آمریکایی، دور ششم مذاکرات نیز به‌زودی برگزار خواهد شد.

panahi.jpgجعفر پناهی، فیلمساز شناخته‌شده ایرانی، موفق شد نخل طلای جشنواره فیلم کن را برای فیلم «یک تصادف ساده» دریافت کند. این جایزه توسط کیت بلانشت، بازیگر سرشناس استرالیایی، به پناهی اهدا شد.

فیلم یک تصادف ساده بدون دریافت مجوز رسمی و به‌صورت مخفیانه در ایران ساخته شده است.

این کارگردان ۶۴ ساله گفته است تقریباً هفت ماه زندان در اوین الهام‌بخش این فیلم شوخ بوده است.

این دومین بار در تاریخ سینمای ایران است که یک فیلم ایرانی نخل طلای کن را از آن خود می‌کند. پیش از این، عباس کیارستمی در سال ۱۹۹۷ با فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت این جایزه شده بود.

:::

جعفر پناهی پس از دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن برای فیلم «یک تصادف ساده»، خطاب به ایرانیان گفت: «از تمام ایرانیان با هر عقیده و مرام که برای آزادی، کرامت انسانی و دموکراسی تلاش می‌کنند، خواهش می‌کنم اختلافات را کنار بگذارید. مهم کشور ما و یکپارچگی است.» او در پایان گفت: «به امید آن روز که کسی به ما نگوید چه بکن و چه نپوش، چه بساز و چه نساز.»

hadiK.jpg

«بی بی» تو همان به که به ما حمله بیاری

یکباره در ایران بکنی تاجگذاری

.

وقت است که رسما بدهی پاسخ مثبت

بر خواهش یک عده هواخواه و حواری

.

اِشغال کنی توپ زنان کشور ما را

تهران و بم و مشهد و یزد و خوی و ساری

.

وانگه بزنی خرد و کلان را سر راهت

گه دانه به دانه بکُشی گاه قطاری

.

پرواز کنی بر سر آن کودک مسکین

چون بر سر قمری بچه ای باز شکاری

.

پشت سر هر موشک خود بمب فرستی

حتی ندهی فرصت یک خاکسپاری

.

گه سبک حماسی بکُشی بهر تنوع

طرز هنیه، شیوه یحیی سِنواری

.

در کشتن ما خامنه ای رتبه یک شد

تو نیز بیا تا که رکوردی بگذاری

.

گر خسته شدی سوت بکش، باز بکن لب

تا شاهپرستان بشتابند به یاری

.

اما نبری دست کمک سوی یهودان

از جانب آنان نکنی گریه و زاری

.

داغیست هولوکاست به جان بشریت

اما تو نباید که غنیمت بشماری

.

در رابطه با فاجعه هفتم اکتبر

تا چند بخواهی بکنی موج سواری

.

تو هیتلر غزّه ای و رایش چهارم!

کشتار برای تو شده کار اداری

.

آن خلق یهودی که شریفند و نکوذات

هستند ز اطراف تو بدذات فراری

.

غزّه ز تو ویران شده اوکراین ز پوتین

ما را نه نیازست به انگشت نگاری!

.

برنامه تو طرح نوینی ست به غزّه

آن روز که کردیش مبدل به صحاری

.

با اینهمه برخیز و بیا تا که درآیند

یک عده در این مملکت از بی کس و کاری

.

یاهو مددی! وای مبادا که نیائی

شهزاده ما را بگذاری به خماری

--------------------------

هادی - ۱ خرداد ۱۴۰۴

almaniya.jpgایران اینترنشنال - نشریه آلمانی «فرانکفورتر آلگماینه» در واکنش به روند مذاکرات هسته‌ای نوشت: «جمهوری اسلامی و آمریکا برای دست‌یابی به توافقی هسته‌ای در رم در حال کشمکش بودند، اما هیچ پیشرفت ملموسی حاصل نشد.»

احمد زیدآبادی: شانس موفقیت مذاکرات رم تا حد عبور شتر از سوراخ سوزن کم شده است

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی در کانال تلگرام خود درباره دور پنجم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا نوشت: «شانس موفقیت مذاکرات رم تا حد عبور شتر از سوراخ سوزن کم شده است.»

او با بیان این‌که «روزهای سختی در پیش است»، اضافه کرد: «تحلیل آزاد درباره وقایع پیش رو، محدود خواهد شد و قلم و زبان مثل منی به لکنت خواهد افتاد. شاید دراین‌باره دیگر اصلا به شیوه گذشته نتوان نوشت و به ناچار باید به سراغ سوژه‌های دیگر رفت.»

بیانیه سپاه پاسداران: دست بر ماشه آماده پاسخگویی پشیمان‌کننده به دشمن هستیم

سپاه پاسداران در بیانیه‌ای به مناسبت سوم خرداد، اعلام کرد: «دست بر ماشه آماده پاسخگویی قاطع، پشیمان‌کننده و فراتر از تصور به هرگونه اقدام خصمانه دشمن هستیم.»

این بیانیه اضافه کرد: «پاسخ ما معادلات راهبردی قدرت را به نفع جبهه حق و به زیان آمریکا و اسرائیل تغییر خواهد داد.»

همزمان، ارتش جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای نوشت: «در کنار سایر نیروهای مسلح، آماده‌ایم تا از تمامیت ارضی، استقلال و امنیت کشور دفاع کنیم و هرگز اجازه تعبیر خواب‌های شوم دشمنان قسم‌خورده این مرز و بوم را نخواهیم داد.»

khatami.jpgایران اینترنشنال - چهار خواهرزاده محمد خاتمی، رییس دولت اصلاحات، در دولت مسعود پزشکیان پست‌های مدیریتی گرفته‌اند. محمدرضا، علیرضا و مهدی تابش و همچنین مصطفی فیض اردکانی در ماه‌های اخیر به ریاست هیئت‌مدیره یا مدیرعاملی برخی از شرکت‌های زیر نظر دولت منصوب شده‌اند.

بررسی گزارش‌های منتشرشده درباره این انتصاب‌ها نشان می‌دهد محمدرضا تابش رییس هیئت مدیره شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، علیرضا تابش مدیرعامل هگتا (هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی)، مهدی تابش مدیرعامل شرکت سیدکو (سرمایه‌گذاری و توسعه صنایع سیمان) و مصطفی فیض اردکانی، مدیرعامل شرکت ملی مس ایران شده‌اند.

همه این نهادها جزو بزرگ‌ترین شرکت‌ها و نهادهای اقتصادی-تولیدی کنونی در ایران‌ هستند و به‌طور مستقیم یا با واسطه به دولت یا نهادهای حکومتی تعلق دارند.

شرکت‌های بزرگ اقتصادی در دست خویشاوندان قدرت

شرکت ملی صنایع مس ایران که مدیریت‌اش به فیض اردکانی سپرده شده، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های معدنی و صنعتی ایران است و در حوزه اکتشاف، استخراج، فرآوری و تولید محصولات مسی فعالیت می‌کند.

فیض اردکانی پیش‌تر مدیر یک شرکت بزرگ پتروشیمی بود.

هگتا، که مدیریت آن به علیرضا تابش، پسرخاله‌ فیض اردکانی، واگذار شده بزرگ‌ترین شرکت فعال در زمینه خدمات گردشگری در ایران و تحت مالکیت سازمان تامین اجتماعی است.

گروه هتل‌های هما، شرکت حمل و نقل ریلی رجا، شرکت ایرانگردی و جهانگردی، مجتمع‌های توریستی و رفاهی آبادگران، شرکت دهکده ساحلی انزلی، شرکت بین‌المللی خدمات مسافرتی و جهانگردی تامین، همگی زیر نظر این هلدینگ فعالیت می‌کنند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

علیرضا تابش، فعالیت مدیریتی را از ۱۸ سالگی به‌عنوان کارشناس شورای فرهنگ عمومی در استان یزد آغاز کرد و دوران سربازی را هم‌زمان با کار در وزارت فرهنگ و ارشاد گذراند.

او از آغاز تا پایان دولت اصلاحات در بخش‌های مختلف وزارت ارشاد فعال بود.سپس به‌عنوان مدیر خدمات آرشیوی به سازمان اسناد و کتابخانه ملی رفت و با روی کار آمدن دولت روحانی، مدیریت بنیاد سینمایی فارابی به او واگذار شد.

rfi.jpgاستفن سیمون: "اسرائیل ‌اکنون سرگرم تهیه آخرین پردۀ سناریوی خود برای خاورمیانه، یعنی سقوط جمهوری اسلامی ایران است. از نظر اسرائیل سرنگون کردن ملاها حالا دیگر گزینه‌ای خیالی نیست. تصمیم‌گیری دربارۀ اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران برعهدۀ دونالد ترامپ است و مخالفت رژیم ایران با توافق اتمی، بهانۀ لازم را برای آغاز حملۀ نظامی به جمهوری اسلامی در اختیار رئیس جمهوری آمریکا خواهد گذاشت. چنین تحولی سرآغاز چرخشی تاریخی است که پی‌آمدهایش به اندازۀ سقوط دیوار برلین خواهند بود."

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

دو گزارشگر فرانسوی، پی‌یر رُو Pierre Rehov، و استفن سیمون به تازگی کتابی منتشر کرده‌اند با عنوان "٧ اکتبر، ضدحمله" که در آن به بررسی جنگ پنهانی پرداخته‌اند که دولت اسرائیل علیه رژیم ایران در دستور کار خود قرار داده است. استفن سیمون یکی از دو نویسندۀ کتاب در مصاحبه‌ای اختصاصی با مجلۀ فیگارو این جنگ را "مخیانه و بی‌رحمانه" و در عین حال "کانون ضرورت بقاء اسرائیل" توصیف کرده و گفته است که "اسرائیل ‌اکنون سرگرم تهیه آخرین پردۀ سناریوی خود، یعنی سقوط جمهوری اسلامی ایران است که در صورت موفقیت چهرۀ خاورمیانه و جهان را عمیقاً تغییر خواهد داد."

خود مجلۀ فرانسوی این جنگ را بسیار مهمتر و تعیین‌کننده‌تر از جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه دانسته است. استفن سیمون در خصوص جنگ مخفیانۀ اسرائیل علیه حکومت ایران گفته است که بلافاصله پس از حملۀ هفتم اکتبر سازمان حماس، اسرائیل با اتخاذ راهبردی جدید تصمیم گرفت که "سر اختاپوس"، یعنی رژیم روحانیان تهران را از میان ببرد. برای رسیدن به این مقصود، به گفتۀ نویسندۀ فرانسوی، اسرائیل نخست بازوهای این "اختاپوس" یعنی حماس، حزب‌الله، حوثی‌های یمن، رژیم بشار اسد... را قطع کرد و سپس به سراغ سر آن یعنی رژیم اسلامی ایران رفت که طی دهه‌ها پول و تجهیزات نظامی در اختیار این بازوان یا در اصل نیروهای نیابتی خود نهاده و در عین حال به آنها دستور داده است (برای نمونه، به گفتۀ استفن سیمون، اکنون آشکار شده که پیش از حملۀ هفتم اکتبر، رژیم ایران پانصد میلیون دلار به حماس پول داده بود).

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

گزارشگر فرانسوی سپس افزوده است : رژیم اسلامی ایران اکنون بسیار ضعیف شده و قدرت خود را در منطقه از دست داده است : حزب‌الله حلقۀ محاصرۀ خود را در سوریه از دست داده است. بنادر و فرودگاه حوثی‌ها که از طریق شان تجهیزات نظامی رژیم ایران را دریافت می‌کردند از بین رفته‌اند و سازمان حماس که همچنان از آزاد کردن گروگان‌های اسرائیلی خودداری می‌کند، از نبرد جاری با اسرائیل کاملاً متلاشی شده بیرون خواهد آمد.

sepahi.jpgایندیپندنت فارسی - با گذشت نزدیک به دو سال از ربوده شدن الیزابت سورکوف، پژوهشگر اسرائیلی ـ روسی در بغداد، تلاش برای آزادی او وارد مرحله حساسی شده است. در حالی که برخی منابع عراقی گزارش داده‌اند که توافق برای آزادی او طی حدود یک هفته آینده به اجرا گذاشته خواهد شد، منابع اسرائیلی و عراقی تاکید دارند که توافق نهایی هنوز حاصل نشده است.

سورکوف که در مارس ۲۰۲۳ در عراق ربوده شد، به گفته مقام‌های اسرائیلی، در بازداشت کتائب حزب‌الله است. کتائب حزب‌الله گروه شیعه و مسلحی است که از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردار است.

براساس گزارش شبکه «الرابعه» عراق، که به گروه‌های نیابتی وابسته به سپاه قدس گرایش دارد، آزادی سورکوف در قالب توافق تبادل با یک ایرانی و شش فرد دیگر که در عراق به اتهام حمله به اهداف آمریکایی بازداشت شده‌اند، در دستور کار قرار گرفته است. همچنین به نظر می‌رسد که سورکوف پیش از آزادی کامل، ابتدا به کشوری بی‌طرف منتقل شود. برخی از گزارش‌ها از تبادل این پژوهشگر با محمدرضا نوری، از اعضای نیروی قدس سپاه پاسداران، می‌گویند.

یک مقام رسمی اسرائیلی در گفتگو با پایگاه خبری «وای نت» تایید کرده است که تلاش‌ها برای آزادی سورکوف ادامه دارد اما توافق نهایی هنوز انجام نشده است. او تصریح کرد که اسرائیل از آمریکا و چند کشور دیگر درخواست کمک کرده است تا برای آزادی این گروگان میانجی‌گری کنند.

در همین راستا، یک مقام امنیتی عراقی، که با گروه‌های شبه‌نظامی در تماس است، به شبکه عبری‌زبان «کان» گفته است که شبه‌نظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران هنوز رسما با این تبادل موافقت نکرده‌اند. او همچنین اشاره کرد که نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، برای جلب رضایت دولت ایالات متحده در حال اعمال فشار بر این گروه‌ها است.

زمینه‌های دیپلماتیک و امنیتی پرونده

هم‌زمان، شبکه سعودی «الحدث» نیز گزارش داد که میان واشینگتن و بغداد برای حل این پرونده تفاهم‌هایی حاصل شده است. سفر اخیر یکی از مقام‌های امنیتی عراق به آمریکا نیز در همین چارچوب ارزیابی شده است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

سورکوف که تابعیت دوگانه روسی و اسرائیلی دارد، در زمان ربوده شدن به تحقیقات میدانی در حوزه خاورمیانه مشغول بوده است. ماجرای ربوده شدن او به یکی از پرونده‌های حساس میان ایران، عراق، اسرائیل و ایالات متحده تبدیل شده است.

به‌رغم انتشار گزارش‌هایی مبنی بر پیشرفت در مذاکرات، به نظر می‌رسد که آزادی این پژوهشگر همچنان در گرو توافق نهایی با گروه‌های مسلح نزدیک به ایران است.

chap.jpgمنوتو - ویدئویی از یک تجمع در تهران با عنوان «حمایت از غزه و فلسطین» منتشر شده است که با واکنش‌های منفی مواجه شده است.

در این تجمع، حضور زنانی بدون حجاب اجباری با چفیه‌هایی بر دوش در کنار زنانی با چادر مطلوب حکومت دیده می‌شوند.

در این تجمع شعار «غزه، یمن، ایران، وحدت زحمتکشان» نیز دیده می‌شود. منتقدان می‌گویند در این تجمع، چپ‌‌گرایان افراطی همسو با اسلام‌گرایان حکومتی به صف شدند تا بار دیگر اتحاد دیرینه‌شان را یادآوری کنند.

:::

نجات بهرامی

آیا شکی باقی‌مانده در این نکته که چپ‌ها و اسلام‌گراها همیشه کنار هم و علیه ایران بوده‌اند؟

نیم‌قرن پیش شاه فقید چه اصطلاح کلیدی و خوبی درباره این دو گروه به کار برد: ارتجاع سرخ و سیاه

مهسا امینی و سایر زنان و دختران ایرانی که مورد هجوم گشت ارشاد قرار می‌گیرند، بسیار محجبه‌تر از این کمونیست‌هایی هستند که دست‌در‌دست فاطی‌کماندو‌ها و حجاب‌بان‌های حکومتی به خیابان آمده‌اند تا از فلسطین دفاع کنند! همین کمونیست‌ها در زمان اعتراضات مدعی رهبری خیزش ملی هم می‌شوند و قدم پیش می‌گذارند تا آن را منحرف کنند و در حقیقت به جمهوری اسلامی خدمت کنند.

clarge.jpg

za.jpgدوم خرداد و خیک پنیر!

احمد زیدآبادی

امکانات مادی دولت‌ها مثل "خیک پنیر" خانواده‌های عشایری است! یکی به عنوان رئیس‌جمهور می‌کوشد تا انباشت و برداشت از خیک را متوازن سازد اما آن دیگری حریصانه به جان خیک می‌افتد و با بذل و بخشش و ریخت و پاش آن، یک خیک خالی را تحویل جانشین بیچارۀ خود می‌دهد.

افراد ناآشنا به ظرافت کار، از قضا همان که محتوای خیک را بذل و بخشش و ریخت و پاش می‌کند، و آن را ته می‌لیسد، بیشتر می‌پسندند، چون تصورشان این است که خیک به منبع لایزالی وصل است که خود به خود پر می‌شود و اگر رئیس‌جمهوری از ته کشیدن و کمبود آن حرف بزند، نه به دلیل خالی شدن واقعی آن، بلکه به علت خبث طینت و یا چشم‌تنگی و خست و ناتوانی و بی‌عرضگی اوست!

سید‌محمد خاتمی رئیس‌جمهوری بود که بنا به دلایل بسیار و شاید تا اندازه‌ای هم به علت یزدی بودنش کوشید تا خیک پنیر را کم و بیش متوازن نگه دارد و حتی‌المقدور چیز قابل توجهی برای جانشین خود به ارث بگذارد. محمود احمدی‌نژاد اما سرخوشانه به جان خیک افتاد و با ریخت و پاشی غیرعلمی آنچه از پیش ذخیره شده بود و آنچه در دورۀ خود به صورت تصادفی با اوج گرفتن بهای نفت به دست آورد، خیک را به کلی تهی کرد.

درست به همین دلیل است که عوام ناآشنا به ظرافت اقتصاد، همچنان در حسرت تکرار دورۀ احمدی‌نژاد هستند و از آسیب‌های خطرناک آن برای تمامیت جامعه بی‌اطلاعند، حال آنکه تحصیل‌کردگان و افراد آشنا به زیر و بم اقتصاد، خاتمی را تحسین می‌کنند و غبطۀ عدم تداوم آن را می‌خورند.
در این میان اما بیچاره رئیس‌جمهوری که وارث خیک تهی شود!

اقتصاد ایران مثل سیاست و هر چیز دیگرش دچار عمیق‌ترین نوع پوپولیسم به معنای عوام‌فریبی است! در چنین جامعه‌ای عوام‌فریب باش تا کامیاب شوی!

این قصابی در زوریخ بمدت ۳سال بیشتر از ۳تن گوشت خوک به مسلمان‌ها فروخته بنام «گوشت حلال» و البته صاحب فروشگاه و کارکنانش هم همه مسلمان بودند!

قیمت گوشت خوک یک سوم گوشت حلال است

ghasabi.jpg

به گزارش هفت‌صبح روز گذشته گزارش مرگ سه خواهر جوان در خانه‌شان واقع در خیابان گلبرگ تهران روی میز بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. به این ترتیب بررسی‌ها برای روشن شدن علت ماجرا آغاز و مشخص شد این سه خواهر جوان که یکی از آنها به نام تینا در فضای مجازی بلاگر شناخته شده‌ای بود بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست داده‌اند.

sisters.jpg
ابتدا اورژانس با تماس خواهر 26 ساله متوجه این اتفاق شده است که با اعزام به در خانه وقتی با در بسته و بدون واکنش خواهران تهرانی مواجه می شود آتش نشانی را در جریان قرار می دهد که ایستگاه 72 با اعزام به خانه 3 خواهر با شکستن در ورودی داخلل می روند .

door.jpgبا معاینات اولیه مشخص می شود دو خواهر 22 و 29 ساله جان باخته اند و تنها خواهر 26 ساله که تماس گیرنده بود توانسته با رساندن خودش به آشپزخانه و بازکردن پنجره نجات یابد و نیمه جان و بی هوش بوده است.


قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران با تائید این خبر به خبرنگار هفت‌صبح گفت: «سال گذشته نیز پدر و مادر این سه دختر جوان در بومهن جان باختند و علت مرگ آنها نیز گازگرفتگی بود.»

parents.jpg

علت ابتدایی این حادثه مشکل فنی آبگرمکن تشخیص داده شده و بررسی های کارشناسان برای روشن شدن جزئیات حادثه ادامه دارد.

araqchibanner.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری رویترز در گزارشی درباره دور پنجم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا نوشت که یکی از موانع باقی‌مانده، خودداری تهران از ارسال کل ذخیره اورانیوم غنی‌شده خود به خارج از کشور است.

این خبرگزاری افزود که این ذخیره اورانیوم که با غلطت بالا غنی‌شده‌اند، می‌تواند ماده اولیه بمب‌های هسته‌ای باشد.

همچنین عدم ورود به بحث درباره برنامه موشکی بالستیک جمهوری اسلامی یکی دیگر از این موانع است.

رویترز نوشت که این موشک‌ها می‌تواند کلاهک‌های هسته‌ای را در بردهای طولانی حمل کند.

ایران می‌گوید آماده است برخی محدودیت‌ها در غنی‌سازی را بپذیرد، اما به ضمانت‌های محکم نیاز دارد که واشینگتن در توافق هسته‌ای آینده عهدشکنی نکند.

عمان پایان دور پنجم مذاکرات را تایید کرد

بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان اعلام کرد دور پنجم گفت‌وگوهای ایران و آمریکا در رم با «پیشرفت‌هایی هرچند نه قاطع» به پایان رسید.

او ابراز امیدواری کرد: «در روزهای آینده بتوانیم مسائل باقی‌مانده را روشن کنیم تا امکان پیشروی به‌سوی هدف مشترک، یعنی دستیابی به توافقی پایدار و شرافتمندانه فراهم شود.»

پنجمین دور مذاکرات جمهوری اسلامی و دولت ترامپ با میزبانی عمان در رم برگزار شد.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی تاکید کرده بود که اگر آمریکا روی توقف غنی‌سازی اصرار کند مذاکرات ادامه نخواهد یافت.

آمریکا بر توقف غنی‌سازی در ایران تاکید کرد و گفت این اقدام قابل پذیرش نیست.

khatami.jpgمذاکره به معنای تسلیم شدن‌ نیست
به گزارش جماران، در بخشی از پیام سید محمد خاتمی به ششمین کنگره حزب‌ مجمع ایثارگران آمده است:
اگر موشک باشد اما سلاح ایثار نباشد، موشک هم کارساز نخواهد بود.
مذاکره و تعامل اصلا به معنای تسلیم شدن‌ در برابر زورگویی دشمنان نیست؛ بلکه اقدامی در راستای مصلحت عمومی است.
بخش قابل توجهی از کسانی که رأی دادند و حتی رأی ندادند، کورسوی امیدی در دلشان جهت اصلاح پیدا شده‌ است.
انتظار بستن صدای مخالفین دولت‌ را نداریم ولی این درست نیست که صدای بلند در اختیار کسانی‌ باشد که تحریم را نعمت می‌دانند.
اگر حصرها و محدودیت‌ها رفع نشود، مشکلات چند برابر خواهد شد.
اگر دولت‌ جدید امیدی در دل همه ایجاد کرد، همه‌ ما باید تلاش کنیم که این امید از بین نرود.
اینجانب با برهم خوردن‌ نظم‌ کشور مخالف هستم. اصلاحات انقلاب‌ نیست و باید سعی کنیم این چراغ کوچک‌ خاموش نشویم.
ان شاءالله رئیس جمهور و دولت‌ هم‌ از قول‌هایی که داده‌اند عدول نکنند.

شاهکاری از رئیس جمهور

| No Comments
pez.jpgکانال محمد پارسی
در این ویدیو که مربوط به قبل از انتخابات است پزشکیان می‌گوید اگر سال ۹۸ رئیس جمهور بودم، پس از آن سخنان رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی که می‌گفت فقط به سر نزدیم به پا هم شلیک کردیم؛ برکنارش می‌کردم
خواستم بگویم دیروز پزشکیان رحمانی فضلی را به عنوان سفیر ایران در چین انتخاب کرد!
همین قـدر...
:::

23-4.jpgبر اساس اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال ، دستورالعملی به هیئت مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی ابلاغ شده که طبق آن، اعضای تیم ایرانی موظف شده‌اند درباره هر پیشنهادی که به توقف غنی‌سازی و به صفر رساندن این فرایند منجر شود، مذاکره نکنند.

بر اساس این اطلاعات، گفت‌وگوی تلویزیونی عباس عراقچی که پیش از آغاز پنجمین دور مذاکرات انجام شد، در همین چارچوب و با هدف اعلام مواضع قطعی تهران و اتمام حجت با طرف آمریکایی صورت گرفته است.

به گفته منابع مطلع، این گفت‌وگو با هماهنگی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و کمیته مذاکرات تنظیم شده و در کنار ارسال پیام مستقیم به طرف آمریکایی درباره عدم عقب‌نشینی جمهوری اسلامی از موضوع غنی‌سازی، اهداف داخلی نیز داشته است؛ از جمله مدیریت افکار عمومی، کنترل فضای رسانه‌ای، و کاهش انتظارات جامعه در صورت شکست احتمالی مذاکرات رم.

مقصر جلوه دادن طرف آمریکایی در صورت شکست مذاکرات، از دیگر اهداف گفت‌وگوی تلویزیونی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بوده است.

:::

Esmaeil_Nouriala.jpgچند سال پیش، در گفتکو با ایرانیان اطریش، شاهزاده رضا پهلوی نکاتی را بیان کرد که باعث تعحب و حتی جا خوردن شنوندگان شد. فشردهء این نکات آن بود که «من در تفکر خود جمهوری خواهم، به سلطنت موروثی اعتقاد ندارم چون فکر نمی کنم که در رگ های من خونی ممتاز و سلطنتی جاری است که با خون آدم های دیگر متفاوت است».

در آن زمان این سخنان موحب ناراحتی بسیاری از پاک سرشتانی شد که، نه از راه تفکر منطقی بلکه بر اساس عواطف و احساسات خود و تجربه دردناک شان در حکومت اسلامی، پادشاهی را تنها راه نجات ایران می دانستند؛ و همین ناراحتی موجب شد که این سخنان زیاد در رسانه ها نگردد و تکرار نشود.

در آن زمان جمهوری خواهان نیز سرگرم مبارزه با شاهزاده ای بودند که بازمانده خاندان پهلوی محسوب می شد و نتوانستند کنه این نکته ها را بفهمند.

اما من، که همواره خود را فردی جمهوریخواه می دانم و می دانسته ام و، در عین حال، شاهزاده را امیدی برای آیندهء آزاد ایران می دانسته و می دانم، همواره مترصد بودم که ببینیم شاهزاده این تظریه را چگونه تکمیل می کند.

بزودی به نظرم رسید که ایشان، با تمرکز بر ضرورت نجات هرچه زودتر ایران، کوشیده اند تا چهارچوب نظری خاصی را بسازند که کار را روشن تر و منسجم تر کرده و سخنان قبلی را اندکی هضم پذیر تر نماید. در این راستا ایشان، بزودی، نظریهء دیگری را مطرح ساختند مبنی بر پیشنهاد چایگرین کردن «جمهوریت» بجای «جمهوری».

متآسفانه، این پیشنهاد هم در غوغای دعوای جمهوریخواهان و پادشاهی طلبان سلطنت طلیان گم و گور شد. من اما در این نوشته می خواهم کمی این پیشنهاد را بشکافم و نشان دهم که چرا می اندیشم پیشنهاد مزبور می تواند راهگشا و حلال برخی از مشکلات عمدهء اپوزیسیون باشد.

از واژهء «جمهور» آغاز کنم. فرهنگ فارسیِ «معین» این واژهء را معادل «معظم از هر چیز، و اعظم یک چیز» می داند؛ تعریفی که می شود براحتی واژهء «اکثریت هر چیز» را بجای آن به کار برد و از آن نوع حکومتی را استخراج کرد که از جانب «اکثریت مردم» برگزیده می شود و واجد شکلی است که می شود آن را «حکومت اکثریت» خواند.

اما کار به این سادگی تمام نمی شود؛ و هر گاه که از واژهء «جمهور» واژهء «جمهوری» را استخراج نموده و آن را با عبارت «حکومت اکثریت» مقایسه کنیم، بعلت وجود تفاوت های متععد، در می یابیم که با مسئله ای پیچیده سر و کار داریم.

فکر می کنم که لازم است در این مورد مختصر توضیحی ارائه کنم.

Masoud_Noghrehkar.jpgیکی را از مشایخ شام پرسیدند از حقیقتِ تصوّف؛ گفت:

پیش از این طایفه‌ای در جهان بودند به‌ صورت پریشان و به‌معنی جمع،

اکنون جماعتی هستند به‌صورت جمع و به‌معنی پریشان.

"سعدی"

چرا طیف های سیاسیِ اپوزیسیون گریزان از گفت و شنیدِ دموکراتیک، همکاری، همگرایی، ائتلاف، اتحاد و وحدت هستند؟ چرا نمرۀ همکاری، ائتلاف و اتحاد اپوزیسیون در حرف 20 و در عمل یک صفر کَله گنده است؟ تا کی قرار است هم گوشت یکدیگر بخوریم هم استخوان هایمان را ؟

در نظر و حرف پاسخ از نگاه من روشن است:

اختلال و بیماریِ فرقه گرایی و هژمونی طلبی ازبزرگترین عواملِ وجود پراکندگی و جدایی گفتار و کردار اپوزیسیون هستند. در بروز این اختلال و بیماری دین و مذهب، ایدئولوژی های دین گونه، آسیب ها و بحران های سیاسی، فرهنگی و روانی( فردی و اجتماعی) نقش دارند.

فرقه گرایی، سکتاریسم، گروه گرائی افراطی و" کالت"گرایی و تا حدودی " هژمونی طلبی" پدیده هایی حدودا" مشابه با مرزهایی مشترک و سّیال هستند که با دین و مذهب، عقاید وایدیولوژی های دین گونه همخانه اند. درعرصه سیاست فرقه گرایی نوعی انحصارطلبی و گفتمان سلطه و قدرت است که احزاب و سازمان‌های سیاسی درمبارزه و رقابت‌های تشکیلاتی و سیاسی به آن‌ روی می‌آورند و دخیل می‌بندند.

گرایش فکری، و منش و روشِ غالب بر فرقه ها گروه گرایی، خود محوری، خود حق پنداری، عدم مدارا و عدم تحمل وپذیرش غیرخودی ست، هم فکران و هم نظرانی که گروه خود را برترین و بهترین می‌پندارند و با دیگران به شرطی همکاری می کنند که نظر و خواست‌شان از سوی "دیگران" پذیرفته و به آن تمکین و اقتدا شود. تفکری بسته و محصور که فاصله گیری و جدائی ازگروه‌های اجتماعی و جامعه، هراس از غیر خودی، نفی و حذف دیگری از ویژگی های آن است.

Aliakbar_Omidmehr_2.jpgقراین و شواهد حاکی است .که دولت ترامپ عزم خود را جزم کرده که مسئله اتمی رژیم اسلامی را یکبار و برای همیشه حل کند.این اقدام نیز باید سریع انجام گیرد. تا رئیس جمهور بتواند ،دنبال بقیه برنامه های دولت خویش برود. در ابتدای مذاکرات فیمابین ظاهرا همه چیز به خوبی پیش می رفت.که رهبر رژیم حذف غنی سازی اورانیوم را خط قرمز نظام اعلام نمود. در نتیجه آمریکایی ها متوجه شدند .که در پی دیدار مقامات رژیم با مقامات چین و روسیه، با توجه به توصیه های این دو ،رهبر رژیم با بازگشت به سیاست دهه های گذشته، در حال خرید زمان و طولانی کردن مذاکرات است. تا حریف را خسته و وادار به پذیرش یک توافق ناقص نماید.در اینجا نگاهی به خواسته های بازیگران مربوطه ،ضروری به نظر می رسد:
- رژیم در فقدان منابع مالی نگران خیزش مردم ایران به مصداق شکم گرسنه دین و ایمان نمی شناسد و تبدیل شدن اش به یک بمب آتشین یا مرگ یا زندگی و درنتیجه بشدت جهت رفع حداقلی این مشکلات به منابع مالی نیازمند است. تا با تزریق پول و امکانات و مواد غذایی ضروری بازار،همراه با تسهیلاتی چون آب و برق و گاز و غیره ،ملت را به مرحله قبل از آستانه فعلی مرگ یا زندگی باز گردانده نوعی تحمل و مدارا ،در جامعه ایجاد نموده و در عین حال نیروهای سرکوب را، از لحاظ آموزش و خرید های مربوطه تجهیزات سرکوب، به روز نماید.
- چین و روسیه هر یک به دلایل خود خواهان ادامه وضع موجودند.چین بعلت خرید نفت قاچاق از ایران ، به نصف قیمت بازار و در مقابل آن ،آسوده شدن از پروسه انهدام و دور ریختن کالاهای فاسد و تاریخ مصرف گذشته و یا بنجل و آلوده و مرگ زا ،که رژیم مشتری دایمی آن است و نیز روسیه بخاطر ادامه سرسپردگی رهبر رژیم به مسکو، در مسائل منطقه و نیز متقابلا تداوم همکاری های نظامی در جنگ پوتین با اوکراین ،خواهان ادامه وضع موجود می باشد.

kosari.jpgایران اینترنشنال - اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در خصوص مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا گفت: «بدانید در مذاکرات به هیچ نخواهیم رسید و با برجام فرق می‌کند. مذاکرات ادامه پیدا می‌کند اما نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود.»

او ادامه داد: «ما به کشورهای مقاومت آموزش دادیم تا بتوانند در برابر دشمنان اسلام بایستند.»

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، پیش از سفر به رم برای شرکت در دور پنجم مذاکرات با امریکا، در حساب ایکس خود نوشت: «یافتن مسیر دستیابی به توافق، معادله پیچیده‌ای نیست. سلاح هسته‌ای صفر یعنی توافق داریم. غنی‌سازی صفر یعنی توافقی در کار نیست. زمان تصمیم‌گیری فرارسیده است.»

رسانه اماراتی از انتقال پیام ترامپ به خامنه‌ای برای خروج نیروهای ایرانی از عراق خبر داد

پایگاه خبری «ارم‌نیوز» در امارات متحده عربی در گزارشی به نقل از «منابع بلندپایه عراقی» اعلام کرد که فواد حسین، وزیر امور خارجه عراق، اخیرا پیامی از سوی رییس‌جمهور ایالات متحده به رهبر جمهوری اسلامی منتقل کرده که در آن، آمریکا خواسته است: «نیروهای ایرانی ظرف دو هفته از مواضع خود در عراق خارج شوند.»

منابعی که در وزارت امور خارجه عراق فعالیت دارند، در گفت‌وگو با ارم‌‌نیوز توضیح داده‌اند که این پیام آمریکا به تهران، شامل درخواست باز شدن ۳۱ مکان نظامی، تاسیسات هسته‌ای و مراکز تحقیقاتی در ایران برای بازرسی از سوی آمریکا در هفته‌های آینده بوده است.

در این گزارش آمده است: «فواد حسین این پیام را طی سفرش به مقامات جمهوری اسلامی تحویل داده است.»

به گفته این منابع، مفاد قاطع این پیام آمریکا باعث شده لحن مقام‌های جمهوری اسلامی در روزهای اخیر تندتر شود؛ به‌ویژه در رابطه با مخالفت شدید آن‌ها با هرگونه محدودسازی در موضوع «غنی‌سازی اورانیوم».

در حالی‌که در دور اخیر مذاکرات میان تهران و واشینگتن، بحث‌هایی برای رسیدن به نقطه میانی در این زمینه در جریان بود.

Mehran_Rafiei.jpg

قطا خطا نباشد در بیت زندگانی

شب ها کنارِ منقل فارغ از این گرانی

دور از فشنگِ دشمن بر بالشی لمیدن

در بین رانت خواران با ژستِ پهلوانی

با جمله های تازی ضایع کنُی سخن را

تا بعد از آن بگویی الفاظِ لنترانی

املاکِ مردمان را اموال خود شماری

چون غاصبان بگیری ترفیعِ ناگهانی

از مشکلاتِ مردم دستان خود بشویی

بر این و آن بتازی با حالتی روانی

انسان بی ریا را از پیشِ خود برانی

از خفتنِ رفیقی رقصی ز شادمانی

هر روز یاوه گویی در بینِ بت پرستان

گاهی به ذکر کذبی گاهی لگد پرانی

استادِ کار کشته محتاجِ نان نمایی

بخشی به اهل حوزه القابِ آن چنانی

پاهایِ مجتبی را بر نردبان گذاری

تا از پدر بگیرد تزویرِ آسمانی

حافظ چه نیک گفته احوالِ واعظان را

در خلوتی بخسبند در جفتِ نوجوانی

شادم که هست سعدی استادِ دلپسندم

بهتر از او کِه گوید از آتشِ نهانی؟

23-3.jpgداریوش معمار در توییتر نوشت: سال ۱۳۷۶ برای نسل من، در میانه ناامیدی و امید، آغاز انحرافی بود به نام اصلاحات؛ مسیری که به بن‌بستی ختم شد و دو نسل را میان تردید و امید، به نابودی کشاند. سید محمد خاتمی با شعار اصلاحات به میدان آمد و با پشتوانه رأی مردم، قرار بود تغییرات اساسی در شرایط کشور ایجاد کند.

اما آنچه در نهایت از او دیدیم، نجات دختر و دامادش و اعزام آن‌ها به آمریکا همراه با تیم دیپلماتیک، به بهانه کلاس زبان بود. همین اقدام، برای نسلی از دانشجویان کتک‌خورده، اخراج‌شده، سانسورشده و جوانان سرخورده، یادآور حقیقتی تلخ شد: اصلاحات، نه مسیر نجات، بلکه شیر اطمینانی بود که نظام برای تخلیه انرژی اجتماعی از آن بهره گرفت.

انحراف اصلاحات، درست از روز افشای قتل‌های زنجیره‌ای آغاز شد؛ جایی که آمران و عاملان اصلی، در امان ماندند. سپس توقیف فله‌ای روزنامه‌ها، فاجعه کوی دانشگاه، و نهایتاً سازش خاتمی با تکنوکرات‌های سازندگی در تقسیم منابع و با دولت پنهان در تقسیم قدرت، آغاز خیانت به امیدهای یک ملت بود. در نهایت، اصلاحات به سه شاخه تقسیم شد:

شاخه نخست، با عبای خاتمی و شعار تحمل و مدارا، در دل قدرت خزید و در نظام جا خوش کرد.

شاخه دوم، از دل اصول‌گرایی با نام «اعتدال» برخاست، تئوری مصالحه درون‌ساختاری را پیش برد و هر زمان لازم بود، مانند دی‌ماه ۹۶، مردم را به گلوله بست؛ نه به پا، که به سر.

شاخه سوم نیز، رانده‌شده همیشگی باقی ماند و با تلاش نافرجام کوشید تا ننگ «اصلاح‌طلبی حکومتی» را از پیشانی خود پاک کند. امروز، پس از ۲۵ سال تجربه، برای نسل من تنها یک امید باقی مانده است: عبور قطعی از جمهوری اسلامی، کنار گذاشتن ولایت فقیه، فرو ریختن دیوار جعلی آن و جدایی دین از سیاست.

این تنها راه پایان دادن به نظامی است که به دستگاهی عظیم از فساد و سرکوب بدل شده است. سید محمد خاتمی، امروز برای ما دیگر نماد امید نیست؛ بلکه نماد تجربه‌ای تلخ از امید بستن به کسی است که حتی خانواده‌اش را نیز از اصلاح ناامید کرد و مقدمات مهاجرتشان را فراهم ساخت، بی‌توجه به میلیون‌ها نفری که در کوران این تلخی جا ماندند.

IMG_0729.pngبارها این سخن را شنیده ایم که در باره ی شخصیتی گفته شده که «خودش خوبه، ولی اطرافیانش بدند».

در زمان پادشاه فقید خیلی از معترضان معتدل می گفتند که خود شاه خوبه، وزیر و وکیل بدند. خیلی ها هم تمام کاسه کوزه را بر سر هرمز قریب و دفتر تشریفات دربار می شکستند که این ها نمی گذارند صدای مردم به گوش پادشاه برسد و واقعیت هم این بود که عبور از سد سکندر دفترها و رییس دفترهای مختلف اگر آشنایی و پارتی در کار نبود، تقریبا غیر ممکن بود.

این یک طرف ماجرا. اما طرف دیگر قصه این است که یک نفر که مسوولیتی مهم بر عهده دارد نمی تواند به تنهایی کاری از پیش ببرد و عده ای بر اساس سلسله مراتب روابط او را تنظیم می کنند و باید این چنین باشد. حال اگر در این سلسله مراتب که از خودِ شخصیت شروع می شود و به درجات پایین می رسد کس یا کسانی باشند که به خاطر قدرتی که به آن ها تفویض شده و توانایی انجام هر کاری را دارند، نتوانند، یا بدتر از همه عمدا کارها را به اسم شخص اول خراب کنند که این خرابکاری به اسم شخص اول نوشته خواهد شد آنگاه ما به روزگاری دچار می شویم که در گذشته دچار بودیم و شاید یکی از علل سرنگونی نظام شاهنشاهی همین موضوع بود.

شخص صاحب مسوولیت، اصولا چه کسانی را به عنوان کارگزاران مستقیم خود انتخاب می کند؟ در جامعه ی ذهنا قبیله ای ما، این گونه افراد از میان اعضا خانواده، بعد از میان دوستان، و بعد و بدتر از همه از میان بادمجان دورقاب چینان و بله قربان گویان و بیان کنندگان امر امر سرکار است یعنی آدم هایی که با هر چه شخصِ در راس نشسته بگوید موافقت می کنند و حتی اگر به طرف دره برود با او جر و بحث و مخالفت نمی کنند انتخاب می شوند و به تدریج همین ها «تمام امور و برنامه های شخص اول» را در دست می گیرند طوری که او هر چه می گوید و هر چه می کند بر اساس خواست زیر دستان اش انجام می شود.

افراد مشاور و معاون و امثال این ها به این شکل قدرتی در حد شخصیت اصلی پیدا می کنند و از منافع بسیاری برخوردار می شوند و تمام خبث و خطاکاری های شان به پای شخصیت اصلی نوشته می شود.

این دار و دسته به تدریج تبدیل به «باند» می شوند و شخص صاحب مسوولیت را از واقعیت ها و مصلحت ها به دورنگه می دارند.

zk.jpgبراندازها با کینه و نفرت به پرافتخارترین مقطع تاریخ ایران بعد از انقلاب می‌نگرند

زیباکلام در اینستاگرام نوشت: انتخابات دوم خرداد بدون تردید نقطه عطفی در تاریخ ج.ا بود.

برای نخستین‌بار رئیس‌جمهوری در ایران انتخاب شده بود که توانسته بود شکست سنگینی بر نامزد اصلی نظام وارد نماید. دنیا شاهد انتخاب رئیس‌جمهوری در ایران انقلابی شده بود که بجای شعار صدور انقلاب و آرزوی مرگ و نیستی دیگران، برای نخستین‌بار دست دوستی به سمت دشمنان دراز کرده و خواهان "گفتگوی تمدن‌ها" شده بود.

اقشار و لایه های تحصیل‌کرده بعد از سالها شاهد تولد نسلی از روزنامه‌های غیرحکومتی شده بودند؛ انتخابات بالنسبه آزاد برگزار گردید و دانشگاهها و جنبش دانشجویی بعد از سالها سکوت و سکون زنده شدند.

حجم پرونده‌های سیاسی بنحو محسوسی کاهش یافت و منتقدین، مخالفین و معترضین، اهالی مطبوعات، نویسندگان، فعالین سیاسی و جامعه مدنی می‌توانستند نفس راحتی بکشند و دیگر چندان نگران احضار و دریافت اخطار و تشکیل پرونده به اتهام "تشویش اذهان عمومی"، "تبلیغ علیه نظام"، "نشر اکاذیب" و "تضعیف نظام" نبودند. تورم و گرانی مهار شده و مفاسد اقتصادی هم بنحو محسوسی کمتر شده بودند. در کل اوضاع کشور بگونه‌ای درآمده بود که برخی از ایرانیانی که به خارج از کشور رفته بودند، خیلی جدی به فکر بازگشت افتاده بودند.

bonbast.jpgشاهین مدرس، کارشناس روابط بین‌الملل و تحلیلگر مطالعات امنیتی در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال گفت: «به نظر می‌رسد که مذاکرات شکست خورده است.»

مدرس در پاسخ به این سئوال که آیا جمهوری اسلامی توانایی مقابله با حمله نظامی آمریکا و یا اسرائیل در دارد، افزود:«جمهوری اسلامی ابزاری ندارد که بخواهد از نظر نظامی در برابر آن قدرت تهاجمی ایالات متحده یا اسرائیل بایستد.»

او گفت: «جمهوری اسلامی فقط دارد روی این موضوع حساب می‌کند که در صورت وقوع جنگ خارجی به جای اینکه تمرکز نیروهای خودش را روی نیروهای خارجی بگذارد، بیاید و مساله حکومت نظامی را تمرین کند و سرکوب داخلی را افزایش بدهد و به نوعی رژیم را در لاک دفاعی فرو ببرد، برای اینکه فقط بتوانند بقای نظام را حفظ کنند.»

:::

uaebanner.jpgگفتگو با أمجد طه فعال سیاسی

از تمدن خود محافظت کنید.

اسلام‌گرایان افراطی را دستگیر و اخراج کنید. اخوان‌المسلمین دانشگاه‌های شما را به مناطق جنگی تبدیل کرده‌اند.

دانشگاه هاروارد به محلی برای جذب نیرو برای حماس و حزب‌الله تبدیل شده است. فعالیت‌شان را ممنوع کنید، همان‌طور که امارات انجام داده است، شما از "ما مسلمان‌تر" نیستید.

:::

23-2.jpgکیهان لندن

- کامیونداران و رانندگان در ایران از روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشت‌ماه دور تازه‌ای از اعتراضات خود را آغاز کرده‌اند که امروز جمعه دوم خرداد‌ماه وارد پنجمین روز شده است.

- کامیونداران این اعتصاب را از بندرعباس آغاز کردند که طی چهار روز گذشته در استان‌‌های مختلف کشور گسترده شده است.

- اتحاديه تشكل‌های كاميونداران و رانندگان سراسر ایران روز گذشته با انتشار پیامی در کانال تلگرامی خود تأکید کرد که «این فقط آغاز است!»

- بر اساس اعلام منابع صنفی، این اعتصاب که به دلایلی چون کاهش سهمیه گازوئیل و افزایش قیمت سوخت، گرانی بیمه، پایین بودن کرایه حمل بار صورت گرفته، به مدت یک هفته اجرا خواهد شد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

23-6.jpgکیهان لندن - شاهزاده رضا پهلوی در واکنش به ترور زوج جوان اسرائیلی در واشنگتن: مبارزه ما یکیست! یک زوج جوان اسرائیلی که کارمند سفارت این کشور در آمریکا بودند، چهارشنبه‌ ۲۱ ماه مه توسط فردی که شعارهایی در دفاع از «فلسطین» می‌داد، با شلیک گلوله در واشنگتن کشته شدند. شاهزاده رضا پهلوی

طی یک پیام همدلی و همدردی به خانواده‌های آنها تسلیت گفته و با یادآوری حساب‌های کاربری نیروهایی دفاعی اسرائیل و سفارتخانه‌ی این کشور در آمریکا نوشته است: «از جانب میلیون‌ها ایرانی ترور وحشیانه یارون لیشینسکی و سارا میلگریم را محکوم می‌کنم و به خانواده‌های‌شان صمیمانه تسلیت می‌گویم. یارون در همبستگی با مردم ایران و مبارزه‌شان برای آزادی، شجاع و شریف بود.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

مبارزه ما یکی است: مبارزه‌ علیه نفرت و تروری که جمهوری اسلامی و متحدان و وابستگانش در اتحاد شوم سرخ و سیاه، برای دهه‌ها الهام‌بخش، تغذیه‌کننده و هدایت‌کننده آن بوده‌اند. برای آینده فرزندان‌مان، از یارون و سارا تا پویا و نیکا، ما در این نبرد پیروز خواهیم شد.»

ach.jpgکیهان لندن - عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی صبح روز جمعه دوم خردادماه برای حضور در پنجمین دور گفتگو با استیو ویتکاف نماینده دونالد ترامپ عازم رُم شد.

پنجمین دور مذاکره میان عراقچی و ویتکاف در حالی برگزار می‌شود که دولت آمریکا قویاً تأکید می‌کند تمام ظرفیت‌های غنی‌سازی اورانیوم در ایران باید برچیده شود و در مقابل مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند این مسئله «خطر قرمز» است و هرگز نخواهند پذیرفت.

عراقچی پنجشنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی به وجود «اختلافات بنیادی» در مذاکرات اشاره کرد و گفت: «طرف آمریکایی به غنی‌سازی در ایران اعتقادی ندارد. اگر این هدفشان است، توافقی در کار نخواهد بود.»

او با بیان اینکه «در یک پیچ بسیار مهم گرفتار هستیم» تأکید کرد: «ما توانایی ساخت سلاح هسته‌ای را داریم اما اراده ساخت این سلاح را نداریم.» وزیر خارجه جمهوری اسلامی همچنین تأکید کرد: «چه با توافق و چه بدون توافق غنی‌سازی ادامه پیدا خواهد کرد.»

هشدار به آمریکا

عراقچی در بخشی از این مصاحبه به حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی واکنش نشان داد و گفت که درباره این موضوع به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد، اوانجلس سی سکریس رئیس ادواری شورای امنیت و رافائل گروسی مدیرکل آژانش بین‌المللی انرژی اتمی‌ نامه رسمی داده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

در این نامه اشاره شده در صورت وقوع چنین حمله‌ای، جمهوری اسلامی، آمریکا را سهیم دانسته و «مسئولیت حقوقی» آن را متوجه واشنگتن خواهد کرد. همچنین در این نامه آمده جمهوری اسلامی «تمام اقدامات لازم» برای محافظت از تأسیسات هسته‌ای خود «در برابر هرگونه اقدام تروریستی یا خرابکارانه» را انجام داده و «تدابیر ویژه‌ای را برای حفاظت از تأسیسات و مواد هسته‌ای» اتخاذ خواهد شد.

irannext.jpgایندیپندنت فارسی - جفری ساکس، استاد دانشگاه کلمبیا نیویورک و از مشاوران دبیر کل سازمان ملل، در جریان پنجمین نشست دیپلماتیک آنتالیا که ماه گذشته در آنتالیا ترکیه برگزار شد، با انتقاد شدید از سیاست ایالات متحده و اسرائیل در خاورمیانه، سقوط حکومت بشار اسد در سوریه را برنامه رئیس جمهوری اسبق آمریکا، باراک اوباما و دولت اسرائیل توصیف کرد.

ساکس که از منتقدان جدی مداخلات خارجی در «خاورمیانه» در قرن گذشته است، در این سخنرانی گفت اسرائیل از ۲۵ سال پیش سیاست سرنگونی حکومت‌های مخالف را آغاز کرد تا اینکه نوبت به سوریه رسید.

سرنگونی حکومت سوریه نه از سرکوب‌های بشار اسد بلکه با تصمیم واشینگتن به درخواست اسرائیل کلید خورد.

این استاد دانشگاه کلمبیا گفت اسرائیل هم‌اکنون تلاش می‌کند تا پای آمریکا را به جنگ با ایران باز کند. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا دی ماه سال گذشته و تنها چند روز پیش از آغاز دور دوم ریاست جمهوری، بخشی از یک سخنرانی مشابه جفری ساکس درباره جنگ عراق و نقش آمریکا در جنگ داخلی سوریه و همچنین تمایل نتانیاهو به «هل دادن ایالات متحده به جنگ با ایران» را در تروث سوشیال منتشر کرده بود.

:::

ak.jpg«[انتشارات]امیرکبیر را چه کسی درست کرد؟»

مهرداد حجتی

این ویدیو دو روز است حال مرا بد کرده است . چنان مرا بهم ریخته که از بسیاری چیزها بیزار کرده است.

پیرمرد در مقابل غرفهٔ امیرکبیر در نمایشگاه کتاب از جوانک غرفه دار می پرسد: «[انتشارات]امیرکبیر را چه کسی درست کرد؟»

جوانک می گوید:«با داخل صحبت کنید.» پیرمرد می گوید : «نمی دانی!؟» جوانک می گوید :می دانم، اما بهتر است از داخل بپرسید.»

پیرمرد می گوید:«نمی دانی چه کسی بود؟» جوانک می گوید:« می دانم . اما گفتم بهتر است از داخل بپرسید .» پیرمرد با اصرار می گوید:« شما بگویید.» جوانک می گوید:« نمی توانم بگویم .»

پیرمرد می گوید: « نمی دانی؟!»

جوانک می گوید: «تشریف ببرید . نه من نمی دانم . تشریف ببرید»! ...

پیرمرد، عبدالرحیم جعفری بنیانگذار و مالک حقیقی مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر است. همان عظیم ترین مؤسسهٔ نشر کشور و حتی خاورمیانه که پس از انقلاب مصادره و به سازمان تبلیغات اسلامی واگذار شد.

:::

ayani.jpgایندیپندنت فارسی - ویدیوی منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی از مجلس ختمی اعیانی در یکی از شهرهای ایران، واکنش‌های گسترده‌ای را به‌دنبال داشت.

در این ویدیو، برخلاف آنچه همیشه به‌عنوان مراسم ترحیم شناخته می‌شود که با خواندن قرآن و موعظه همراه است، با ساز و آواز و رقصی شبیه به «رقص سماع» برگزار شد.

حساب کاربری «ترحیم پاییز» که این ویدیو را به اشتراک گذاشته بود، روز جمعه، دوم خردادماه به دستور مقام قضایی و به علت «انتشار محتوای مجرمانه» مسدود شد.

:::

kh.jpgآیا جنگ برای خامنه‌ای «نعمت» است؟

کامبیز حسینی - ایران اینترنشنال

با افزایش تنش میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، احتمال وقوع یک درگیری نظامی مستقیم بیش از پیش جدی شده است. منابع معتبر گزارش داده‌اند که اسرائیل در حال آماده‌سازی برای حمله‌ای هدفمند به ۱۲ سایت هسته‌ای ایران است؛ حمله‌ای که در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای ممکن است آغاز شود.

در واکنش، عباس عراقچی، دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی، طی نامه‌ای به سازمان ملل نسبت به تهدیدات نظامی اسرائیل هشدار داده است.

در همین حال، علی خامنه‌ای،مذاکرات را «به بن‌بست رسیده» خوانده و نسبت به آینده آن ابراز تردید کرده است.

غنی‌سازی، بازی با آتش

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تایید کرده که ایران سطح غنی‌سازی اورانیوم را به ۶۰ درصد رسانده است؛ که فراتر از حدود برجام و نزدیک به آستانه تولید سلاح هسته‌ای است. در نبود شفافیت راهبردی، این اقدام می‌تواند از منظر اسرائیل به‌مثابه زمینه‌سازی برای یک حمله پیش‌دستانه تلقی شود.

هم‌زمان، فضای رسانه‌ای وابسته به سپاه پر شده از عباراتی چون «رزمایش بزرگ»، «آماده‌باش» و «آموزش نیروها».

این در حالی است که جمهوری اسلامی در سال جاری بیش از هر زمان به شعار «نه صلح، نه جنگ، فقط غنی‌سازی» نزدیک شده است.

روایت دوگانه از «نعمت جنگ»

از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی، نگاه ایدئولوژیک به جنگ همواره در گفتار رسمی نظام جاری بوده است. روح‌الله خمینی جنگ هشت‌ساله با عراق را «نعمت» و «بیمه‌کننده انقلاب» می‌خواند. علی خامنه‌ای نیز با همان لحن، بارها از «برکات جنگ» و «گنج تمام‌نشدنی دفاع مقدس» سخن گفته است.

در این نگاه، جنگ نه یک فاجعه انسانی، بلکه ابزاری برای انسجام داخلی، حذف منتقدان، و تقویت هویت ایدئولوژیک نظام است. درک بحران به‌مثابه فرصت، یکی از ستون‌های اصلی بقای جمهوری اسلامی بوده است.

یادگار امام "بلاک" شد

| No Comments

blocked.jpgایران وایر - پایگاه اطلاع‌رسانی «جماران» خبر داد که یوتیوب، صفحه «حسن خمینی»، نوه «روح‌الله خمینی» را به دلیل انتشار محتوایی در خصوص گروه‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی در غزه و لبنان حذف کرده است.

پیش‌تر نیز، شبکه اجتماعی تیک‌تاک، صفحه حسن خمینی را پس از انتشار ویدیوهایی در حمایت از حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، مسدود کرده بود.

این اقدامات در حالی صورت می‌گیرد که سیاست‌های جمهوری اسلامی در حمایت از گروه‌های مسلح در منطقه، همواره با انتقادات گسترده‌ای مواجه بوده است. در این راستا، حذف صفحات متعلق به چهره‌های نزدیک به حکومت ایران از پلتفرم‌های بین‌المللی، نشان‌دهنده افزایش حساسیت این شبکه‌ها نسبت به محتوای مرتبط با گروه‌های مسلح مورد حمایت جمهوری اسلامی است.

youT.jpg

تصویری از پرورش نسل جدیدی از مدیران و دولتمردان بعدی...

از کانال گاراژ ــ مهدی تدینی

اینها اولین گروه اعزامی محصلان ایرانی به فرانسه هستند، در دوران رضاشاه، سال ۱۳۰۷.

چهره‌های شاخص سال‌های دهۀ بیست به بعد رو در همین جمع می‌تونید پیدا کنید: شریف‌امامی، نخست‌وزیر سال‌های بعد، علی اکبر سیاسی، کسی که علاوه بر وزارت متعدد، دوازده سال رئیس دانشگاه تهران بود، مهندس ریاضی، رئیس آتی مجلس، مهندس بازرگان، دکتر سنجابی، مهندس فریور، علی شایگان، استاد حقوق و وزیر دولت مصدق...
tlarge.jpg

appolo.jpgسفر نیل آرمسترانگ در سال ۱۳۴۸ به ايران و ملاقات با شاه

در آبان ماه 1348 هواپیمای اختصاصی رئیس جمهور آمریکا حامل نیل آرمسترانگ، ادوین آلدرین و مایکل کالینز در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست و فاتحان ماه با محمدرضا شاه دیدار کردند.

نیل آرمسترانگ اولین فضانوردی بود که بر سطح ماه قدم گذاشت.

و ادوین آلدرین هم دومین فردی بود که پس از ارمسترانگ پا به سطح کره ماه گذاشت

آپولو ۱۱ در سال ۱۹۶۹ بر روی کره ماه فرود آمد

:::

hijab.jpgدو فیلم یا هزار فیلم

یدالله کریمی پور

دو فیلم از سعید روستایی نماینده جمهوری اسلامی با پذیرش قانون حجاب اجباری و جعفر پناهی با فیلمی بدون مجوز و زیرزمینی بیرون‌ از چارچوب های سانسور با موضوع مبارزه زنان و جوانان در جشنواره کن به بحث داغ محافل سینمایی تبدیل شده است.

نتوانسته ام‌ فیلم ها را ببینم؛ حتما شایستگی لازم را برای کن به دست آورده اند. ولی سال هاست که به مقوله ژئوپولیتیک و جنسیت می اندیشم. به گمانم‌ محدود سازی آزادی زنان تنها حجاب در قوانین جمهوری اسلامی را در بر نمی گیرد. بلکه این محدودیت ها نیمی از جمعیت کشور را خنثی و بلکه تا حدودی عاطل و باطل کرده است. به گمانم زنان ایران مصداقی عینی برای الگوی کتاب جنس دوم سیمون دوبوار هستند. به بخش کوچکی از پرسش های ناشی از محدودیت های زنان بنگریم:

۱- آیا زنان در ج ا از حق طلاق برخوردارند؟
۲- آیا زنان در ج ا از حق حضانت فرزند برخوردارند؟
۳- آیا بدون رضایت شوهر می توانند گذرنامه بگیرند؟
۴- می توانند بدون اجازه ولی و شوهر به سفر خارجی بروند؟
۵- می توانند در نماز جماعت امام باشند؟
۶- می توانند در نمازها در عرض مردها بایستند؟
۷- می توانند. قاضی مسئول و صادر کننده حکم شوند؟
۸- می توانند به ریاست جمهوری و ... دست یابند؟
۹- می توانند گواهینامه رانندگی موتورسیکلت دریافت کنند؟
۱۰- می توانند در مجالس و محافل آواز بخوانند؟
۱۱- چرا دیه زنان نیمی از مردان است؟
۱۲- چرا ارث زنان‌ متاهل فقط یک هشتم هوایی املاک است؟
۱۳- چرا حق ندارند با مردان‌ نامحرم دست دهند؟
۱۴- چرا حق ندارند در ورزشگاه ها شرکت کنند و یا از این بابت محدودند؟
۱۵- آیا زنان مانند مردان، از حق دوچرخه سواری آزادانه برخوردارند؟
۱۶- آیا زنان به اعتبار قانونی از آزادی پوشش، مانند پوشش سر و گردن برخوردارند؟
۱۷- آیا در شهادت دادن از حقوق‌ برابر با مردان‌ برخوردارند؟
۱۸- چرا ریاست خانواده باید در همه یا بیشتر شرایط با مردان‌ باشد؟
۱۹- چرا مردان‌ همزمان اجازه داشتن چهار همسر دائمی و هر چند تا متعه را دارند؟
۲۰- چرا در هر شرایطی زن مکلف به تمکین از شوهر در امر زناشویی است و در غیر این صورت متهم به نشوز و محرومیت از نفقه است؟
۲۱- چرا ازدواج‌ دختران باکره منوط به اجازه پدر یا جد پدری است؟
۲۲- چرا گاه حتی شهادت زنان در برخی جرائم به تنهایی یا اساسا پذیرفته نمی شود؟
۲۳- چرا مرجعیت دینی تنها مختص مردان است؟
۲۴-چرا ....

به گمانم‌ به جای دو فیلم، می طلبد که دهها و بلکه صدها فیلم در باره این تفاوت ها و پرسش ها ساخته شود. مساله حجاب تنها پرکاهی در برابر پرسش های‌ نامبرده است.

isrIRI.jpgحمید آصفی

اکنون، به‌زعم محافل امنیتی اسرائیل، لحظه‌ای طلایی فرارسیده؛ لحظه‌ای که ایران از درون با بحران اقتصادی، بن‌بست جانشینی و شکاف در ساختار قدرت دست به گریبان است، و از بیرون نیز محورهای منطقه‌ای‌اش در لبنان، یمن و سوریه دیگر آن کارت بازدارندگی سابق را ندارند.

در چنین فضایی، اسرائیل وضعیت را بیش از هر زمان دیگری برای اقدام پیش‌گیرانه علیه تأسیسات هسته‌ای ایران مناسب می‌بیند. این ارزیابی با یک تحول دیگر نیز تقویت شده: بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید. در حلقه تصمیم‌سازی امنیتی، شرایطی فراهم کرده که اسرائیل آن را «پنجره اقدام تاکتیکی بدون مزاحمت» می‌نامد؛ پنجره‌ای که ممکن است خیلی زود بسته شود.

نتانیاهو و تیم امنیتی‌اش در این میان با یک چالش دوگانه مواجه‌اند: از یک‌سو، احساس فوریت برای جلوگیری از رسیدن برنامه هسته‌ای ایران به «نقطه بازگشت‌ناپذیر» بیش از همیشه بالا گرفته؛ و از سوی دیگر، نبود چراغ سبز رسمی از سوی واشنگتن، همچنان سایه‌ای از تردید بر سر هرگونه اقدام نظامی گسترده انداخته است. تردیدی که اسرائیل در تلاش است با فشارهای امنیتی و اطلاعاتی، آن را به یک اجماع اضطراری تبدیل کند.

در این فضا، تل‌آویو نه صرفاً به یک عملیات محدود نظامی، بلکه به ساختن صحنه‌ای فکر می‌کند که در آن، «ضرورت اقدام» چنان جا بیفتد که نه تنها ایالات متحده، بلکه افکار عمومی غرب نیز از آن استقبال کنند. برای این منظور، تشدید تهدیدات علنی بخشی از سناریو است؛ سناریویی که در صورت شکست مذاکرات رم، وارد فاز عملیاتی خواهد شد.

ashtari.jpgبیژن اشتری

تلاش تبلیغاتی رژیم برای درست کردن یک مترسک تبلیغاتی جدید و بزرگ از مدتی پیش آغاز شده است؛ تلاشی بی‌ثمر.

ظاهرا در اتاق فکر رژیم به این نتیجه درخشان رسیده‌اند که نسل جدید کشور دیگر هیچ شناختی از رجایی و همگنان او در چهل پنجاه سال پیش ندارد و نیاز به خوراک‌های تازه و آشنا هست و چه کسی بهتر از رئیسی تازه‌مرحوم.

حاکمان اعلام کرده‌اند‌‌ که طی دهه بزرگداشت نامبرده مجموعا صد و بیست هزار مراسم در سراسر کشور برگزار خواهد شد.کاری به اتلاف عظیم منابعی که صرف این مراسم می‌شود ندارم (کوفت همه طراحان و‌مجریان این مراسم شود) فقط میخواهم بگویم با این‌‌ پول‌پاشی‌ها نمیتوان از فردی که مظهر تام وتمام نادانی بود سقراط قرن ساخت‌.

رئیسی نه علم و دانشی داشت و نه حتی در حد یک مسئول ‌دون‌پایه رژیم حرفی برای گفتن، فقط بلد بود از رژیم و خمینی و خامنه‌ای تعریف کند.

مردم‌ ایران خیلی باهوش‌تر از رژیم هستند. اابته رژیم هم در نادانی و لجاجت مقام‌ اول را دارد.

جدای از مسئله رئیسی، مسئله صدیقی امام جمعه تهران هم نمونه خوبی برای نمایاندن بلاهت‌ رژیم‌‌ است.

امام جمعه ‌پایتخت مرتکب فساد مالی شده و علنا اعتراف هم کرده اما همچنان همه مناصب رسمی خود را حفظ کرده و رژیم هم اصلا اعتنایی به این اعتراض عمومی ندارد و صدیقی هم در باغ ویلای‌ خود نشسته و نمازگزاران خود را همچنان به‌‌ «تقوا و عمل صالح» دعوت‌‌‌‌ می‌کند.باری، حکایت رئیسی هم‌ از جنس حکایت صدیقی است اما در ابعادی متفاوتر، عظیم‌تر و غم‌انگیزتر..


za.jpgاتفاقی است؟

احمد زیدآبادی

دو تن از کارکنان سفارت اسرائیل در واشینگتن به ضرب گلولۀ فردی که شعار "فلسطین باید آزاد شود" سر می‌داده به قتل رسیده‌اند.

چرا هر وقت دولت‌های حاکم بر اسرائیل به دلیل سیاست‌های بی‌رحمانه‌شان علیه مردم فلسطین، تحت فشار شدید داخلی و خارجی قرار می‌گیرند، چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد و فضا را به سمت و سوی معکوس می‌کشاند؟

سران دولت نتانیاهو این حادثه را به "گسترش یهود‌ستیزی" نسبت داده‌اند و منظورشان از یهودستیزی نیز عمدتاً هر نوع اعتراض جدی به عملکرد دولت اسرائیل در برابر فلسطینیان است!

حالا این ماجرا چنان در مرکز توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد که از یک طرف گرسنگی مردم غزه برای مدتی به حاشیه می‌رود و از سوی دیگر، نتانیاهو و اعوان و انصارش حادثه را محصول انتقاد همۀ مخالفان سیاست خود در برابر فلسطینیان از یائیر گولان و اهود اولمرت در داخل گرفته تا هر رهبر اروپایی قلمداد خواهند کرد!

این اتفاق‌ها واقعاً اتفاقی است؟

:::

janeshin.jpgبا به بن‌بست رسیدن مذاکرات میان ایران و آمریکا و کاهش خوش‌بینی‌های اولیه، احتمال شکست کامل گفت‌وگوها بیش از گذشته شده است. در صورتی که دو طرف از مواضع خود عقب‌نشینی نکنند، خطر وقوع جنگ و حمله مستقیم از سوی آمریکا و اسرائیل افزایش خواهد یافت

مراد ویسی - ایران اینترنشنال

علی خامنه‌ای بر حفظ برنامه غنی‌سازی اورانیوم تاکید دارد، در حالی که ایالات متحده به‌صراحت اعلام کرده اجازه چنین کاری را نخواهد داد.

آمریکا معتقد است که هر میزان از غنی‌سازی اورانیوم، جمهوری اسلامی را یک گام به سوی توانمندی ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک‌تر می‌کند، اما اگر جمهوری اسلامی بخواهد واقعا چنین سلاحی را تولید کند، مسیر آن چیست؟ در گذشته چه اقداماتی انجام داده و چه کسانی در این پروژه نقش کلیدی داشته و دارند؟

پروژه آماد؛ تلاش پنهان برای ساخت سلاح هسته‌ای

پروژه موسوم به آماد، همان پروژه مخفی ساخت سلاح هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران است که به گفته نهادهای اطلاعاتی آمریکا، از سال ۱۳۸۲ آغاز شده است. با افشای این برنامه و فشارهای بین‌المللی، پروژه ظاهرا متوقف شد، اما شواهد نشان می‌دهد فعالیت‌ها در قالب ساختارهای جدید ادامه یافته‌اند.

یکی از چهره‌هایی که از ابتدای امر مظنون به هدایت این برنامه بود، محسن فخری‌زاده، سردار ارشد سپاه پاسداران بود. نام فخری‌زاده نخستین‌بار پس از افتادن یک لپ‌تاپ حاوی اطلاعات محرمانه جمهوری اسلامی به دست سرویس‌های اطلاعاتی غربی مطرح شد.

در سال ۱۳۸۹، او نهادی به نام «سازمان پژوهش‌های نوین دفاعی» (سپند) را زیر نظر وزارت دفاع تاسیس کرد.

بر اساس ارزیابی‌های غربی، سپند محلی برای یکپارچه‌سازی عناصر مختلف برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، از جمله طراحی کلاهک، سامانه‌های حمل و انفجار بوده است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در سال ۱۳۹۰، خبرگزاری رویترز گزارش داد که محسن فخری‌زاده در قلب برنامه هسته‌ای نظامی ایران قرار دارد. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز او را چهره‌ای کلیدی در تلاش‌های مرتبط با فناوری سلاح هسته‌ای معرفی کرد. این گزارش موجب شد نام فخری‌زاده برای نخستین‌بار به‌طور رسمی در اسناد آژانس ذکر شود.

در سال ۱۳۹۴، آژانس خواستار مصاحبه با فخری‌زاده و عباس شاه مرادی زواره، استاد دانشگاه شریف و همکار او در پروژه‌های هسته‌ای شد، اما خامنه‌ای شخصا با انجام این مصاحبه‌ها مخالفت کرد و در یک سخنرانی‌ در دانشگاه امام حسین، به‌صراحت با درخواست آژانس مخالفت کرد.

vz.jpgرضا ولی‌زاده، خبرنگار سابق رادیو فردا در پیامی ارسالی از زندان که در اختیار دویچه‌وله فارسی قرار گرفت گفت، سازمان اطلاعات سپاه از او خواسته روزنامه‌نگاران خارج از کشور را فریب دهد و به ایران بکشاند اما او همکاری نکرد

دویچه وله - رضا ولی‌زاده، روزنامه‌نگار ایرانی-آمریکایی و همکار سابق رادیو فردا که به ۱۰ سال حبس محکوم شده است، در پیامی از زندان اوین می‌گوید، یکی از دلایلی که باعث بازداشت او از سوی سازمان اطلاعات سپاه شد، خودداری از پذیرفتن قراردادی بود که طی آن سپاه از او می‌خواست که روزنامه‌نگاران ایرانی خارج از کشور را متقاعد کند که به کشور بازگردند.

ولی‌زاده در این نامه که به دست دویچه‌وله فارسی رسیده است، می‌گوید، بر اساس این قرارداد، او در ازای دریافت مبلغ قابل توجهی از سازمان اطلاعات سپاه متعهد می‌شد که با فریب همکارانش در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران، آن‌ها را به داخل کشور هدایت کند.

ولی‌زاده می‌گوید، پس از رد این قرارداد پیشنهاد دیگری برای راه‌اندازی یک رسانه دریافت کرد. به گفته این روزنامه‌نگار ایرانی-آمریکایی، سازمان اطلاعات سپاه هم‌چنین از او می‌خواهد که اطلاعاتی در مورد ساختار اداری و کاری در رادیو اروپای آزاد و بخش فارسی آن، از جمله تعداد کارکنان، نام و سمت آن‌ها، سلسله مراتب اداری و کاری و حتی نقشه ساختمان رادیو را در اختیار آن‌ها قرار دهد.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

این خبرنگار پیشین در رسانه‌های خارج از کشور، پس از آن که همه پیشنهادها و درخواست‌های سازمان اطلاعات سپاه را رد کرد به بهانه یک دیدار دوستانه به ساختمانی در حوالی فلکه دوم نیروی هوایی در شرق تهران کشانده شد و پس از دیداری که به ظاهر برای اعلام موافقت با خروج او از ایران برنامه‌ریزی شده بود، دستگیر و روانه زندان شد.

فریب با سوءاستفاده از احساس دلتنگی و غربت

رضا ولی‌زاده پیش از این در پیام دیگری که به مناسبت نوروز ۱۴۰۴ از درون زندان به بیرون فرستاد، تأکید کرده بود که سازمان‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی با استفاده از "احساس دلتنگی و غربت" به‌عنوان ابزاری روانی، خبرنگاران مقیم خارج را هدف قرار می‌دهند: «هیچ بعید نیست دلایلی نظیر دلتنگی برای خانواده، مشکلات شخصی یا فشارهای عاطفی باعث شود که تصمیم به بازگشت بگیرید. اما سازمان‌های اطلاعاتی کشور با ترکیب روش‌های پیچیده، تلاش می‌کنند این تصمیم را به سود خود هدایت کنند.»

iranisr.jpgروز پنجشنبه اول خرداد، چند ساعت بعد از قتل دو کارمند سفارت اسرائیل در واشنگتن، گیدئون ساعر، وزیر امور خارجۀ اسرائیل طی یک کنفرانس خبری در بیت‌المقدس گفت: «میان نفرت‌پراکنی ضدیهودی و ضداسرائیلی و این قتل‌ها، پیوند مستقیمی وجود دارد. این نفرت‌پراکنی از سوی رهبران و مقامات بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، به‌ویژه در اروپا، صورت می‌گیرد.»

:::

ایران اینترنشنال - یارون لیشینسکی، یکی از کارمندان سفارت اسرائیل که در تیراندازی مرگبار مقابل موزه یهودیان در واشینگتن دی‌سی به همراه نامزدش کشته شد، مشاور امور خاورمیانه سفارت اسرائیل بود.

لیشینسکی با انتشار پست‌هایی در حساب ایکس خود از مردم ایران در برابر جمهوری اسلامی حمایت می‌کرد.

او سال گذشته در کنفرانس سازمان «اتحاد ملی برای دموکراسی در ایران» (نوفدی) با حضور شاهزاده رضا پهلوی شرکت کرده و با استفاده از نماد شیر و خورشید، تصاویری از این نشست را به اشتراک گذاشته بود.

لیشینسکی همچنین با انتشار پستی در حساب ایکس خود با تبریک نوروز نوشته بود: «مردم ایران دشمن ما نیستند. برایشان بهترین‌ها را آرزو می‌کنیم و امیدواریم روزی دوباره صلح برقرار شود.»

:::

kham.jpgکاظم استادی

ده نقد مهم و متداول که از سوی منتقدان داخلی و خارجی به عملکرد ایشان وارد شده، با رعایت بی‌طرفی و بر اساس منابع عمومی، آورده می‌شود:

1. تمرکز بیش‌ از حد قدرت.
منتقدان می‌گویند که آیت‌الله خامنه‌ای ساختاری ایجاد کرده که در آن قدرت اجرایی، تقنینی، قضایی، نظامی و رسانه‌ای در نهایت تحت کنترل دفتر رهبری است و این تمرکز قدرت، امکان پاسخ‌گویی را کاهش داده و از شکل‌گیری نهادهای دموکراتیک جلوگیری کرده است.

2. سرکوب مخالفان سیاسی.
بسیاری از منتقدان بر این باورند که ایشان با استفاده از نهادهای امنیتی مانند سپاه پاسداران، اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، صدای مخالفان را سرکوب کرده است؛ از جمله برخورد با روزنامه‌نگاران، فعالان مدنی، و احزاب سیاسی اصلاح‌طلب یا اپوزیسیون.

3. حمایت از سیاست خارجی تقابلی.
سیاست‌های ضدغربی و حمایتش از گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان، حوثی‌های یمن، و برخی گروه‌های شیعه در عراق، از سوی منتقدان باعث انزوای بین‌المللی ایران، تحریم‌های اقتصادی گسترده، و کاهش روابط دیپلماتیک ایران شده است.

4. مداخله در انتخابات.
انتقادهای زیادی به نظارت استصوابی شورای نگهبان وارد شده که زیر نظر غیرمستقیم رهبری فعالیت می‌کند. این نظارت منجر به رد صلاحیت گسترده نامزدهای منتقد شده و مشارکت واقعی مردم در انتخابات را زیر سوال برده است.

5. عدم پذیرش اصلاحات ساختاری.
آیت‌الله خامنه‌ای در طول رهبری خود با اصلاحات عمده در ساختار حکومتی، مثل کاهش اختیارات ولی فقیه یا بازنگری در قانون اساسی، مخالفت کرده است. این در حالی است که بسیاری معتقدند این اصلاحات برای عبور از بحران‌های سیاسی و اقتصادی ضروری است.

6. نقش در بحران‌های اقتصادی.
اگرچه بخش زیادی از بحران اقتصادی ایران ناشی از تحریم‌هاست، اما تصمیمات کلان در سیاست خارجی و اقتصاد مقاومتی که زیر نظر رهبری اتخاذ شده، به گمان بسیاری، در افزایش فشار اقتصادی بر مردم نقش داشته است.

7. اولویت دادن به ایدئولوژی بر منافع ملی.
برخی می‌گویند ایشان منافع ایدئولوژیک (مثل صدور انقلاب یا حمایت از محور مقاومت) را بر منافع ملی (مثل رفاه اقتصادی و تعامل بین‌المللی) ترجیح داده‌اند.

8. ضعف در شفافیت و پاسخ‌گویی.
نهاد رهبری و دفتر ایشان به‌عنوان یکی از نهادهای اصلی کشور، از نظر مالی، رسانه‌ای و مدیریتی، در مقابل افکار عمومی و نهادهای نظارتی پاسخ‌گو نبوده و شفافیت لازم را نداشته است.

9. مقابله با آزادی‌های مدنی.
در دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، آزادی‌های بیان، مطبوعات، تجمعات و پوشش به‌شدت محدود شده‌اند. این برخوردها بارها با اعتراضات مردمی مواجه شده‌اند، از جمله در سال‌های ۸۸، ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱.

10. حمایت از نهادهای شبه‌نظامی.
نقش گسترده سپاه پاسداران و بسیج در سیاست، اقتصاد و فرهنگ، و حمایت رهبری از این نهادها، باعث شده تا نقش نیروهای مسلح در امور غیرنظامی بیش از حد گسترش یابد و توازن قدرت مدنی-نظامی در کشور به هم بخورد.
.


ebadi.jpgبهترین راه روبه‌رو شدن با دروغ و سم‌پاشی جمهوری اسلامی شفافیت است

شیرین عبادی

رسانه‌های وابسته به جمهوری اسلامی به‌تازگی فریب‌کاری جدیدی را با نشر یک خبر دروغ علیه من و برخی از همکارانم شروع کرده‌اند که نیت وهدفشان بر کسی پوشیده نیست. اگرچه بنا به عادت مالوف، و باور به ارزش مسیر مبارزه هرگز تمایلی به واکنش به پروژه‌های امنیتی جمهوری اسلامی نداشته‌ام، اما چون در بازنشر مطالب نوشته شده در تويیت های به‌اصطلاح افشاگرانه‌شان! چند سایت حکومتی، اقدام به تخریب شخصیتی و دروغ‌پردازی نسبت به چند تن از همکاران سابق و فعلی من کرده‌اند خود را موظف به روشنگری درباره این دروغ و فریبکاری می بینم.

در تازه‌ترین افشاگری امنیتی، به فاند ۸۰۰ هزار دلاری به بنیاد شیرین عبادی در ایالات متحد اشاره شده است. به لطف سیستم شفاف مالی و اداری در آمریکا و اروپا چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد. یک جستجوی ساده نشان خواهد داد عددی که به بنیاد شیرین عبادی در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ تزریق شده، نه از جانب دولت آمریکا یا هیچ دولت دیگری بلکه از جانب خودم و یک صندوق خانوادگی بوده، که صرف تهیه و انتشار پنج جلد کتاب اموزشی و تهیه پنجاه انیمیشن برای آموزش مفاهیم سیاسی به زبان ساده به زبان های فارسی،کردی، ترکی، بلوچی و عربی شده است که همگان با مراجعه به سایت بنیاد به آنها دسترسی دارند. بخش دیگری از فعالیت‌های بنیاد، کمک به هموطنان در دسترسی آزاد به اینترنت است که بنا به ملاحظات امنیتی، بیش از این احتیاج به توضیح نمی‌بینم.

فعالان متعهد مدافع حقوق بشر، هیچ‌گاه از گزند دستگاه‌های امنیتی در امان نبوده‌اند. این امر مختص ایران هم نیست. در روسیه، چین و ای بسا برخی کشورهای غربی، مدافعین راستین حقوق بشر همواره با چالش‌های جدی رو به رو بوده‌اند. حکومت‌هایی همچون جمهوری اسلامی امروز با یادگیری حربه‌های جدید هم دستگاه امنیتی خود را نسبت به گذشته به‌روزتر کرده‌ و هم اتاق‌های فکر قدرتمندتری ایجاد کرده است. من نیز از گزند این پروژه مصون نبوده‌ام. اما بدون شک این دست خبر‌سازی‌های جعلی که با یک جست‌وجوی ساده در سیستم مالی شفاف قابل رو شدن است، نشان‌دهنده هراس حکومت ایران از فعال بودن و زنده بودن جریان‌های پاک‌دست حقوق بشری نیز هست. در عمری که از من رفته است همیشه تلاش کرده‌ام اول با خودم و بعد با مردم روراست باشم. چرا که آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟

arnz.jpgعلیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

چارلز ناس، کاردار آمریکا در تهران، شلنبرگر، وابسته فرهنگی، و بری روزن، وابسته مطبوعاتی، از جمله دیپلمات‌های آمریکایی بودند که بعد از انقلاب با نهایت حسن نیت، می‌کوشیدند با رژیم جدید کنار بیایند.

در آن روزهای پرشوروشر، آمریکا نه مجازات اقتصادی علیه خمینی و اعوان و انصارش قائل شده بود و نه حتی اسم خلخالی در فهرست سیاهش جای گرفته بود. در واقع آمریکا نه‌تنها انقلابی را که با هدایت توده‌ای‌ها و انقلابیون فدایی و مجاهد، مهم‌ترین متحد و دوستش را برانداخت، به رسمیت شناخت (سومین کشوری که رژیم موقت را به رسمیت شناخت)، بلکه با کمک ابراهیم یزدی، معاون نخست‌وزیر، و چمران و مهدی حائری و ده‌ها آشنای دور و نزدیک، هر روز می‌کوشید دفتری تازه در روابط با ایران بگشاید. هیئت‌ها می‌آمدند و می‌رفتند و بازرگان که به توطئه‌ها و ترفندهای شوروی آگاه بود، به حفظ روابط دوستانه با غرب به‌ویژه آمریکا سخت دلبسته بود.

حتی زمانی که چریک‌های فدایی خلق اوایل انقلاب به سفارت آمریکا حمله کردند و سفیر سولیوان را به اسارت گرفتند، با دستور خمینی و مدیریت یزدی و با کمک دارودسته ماشاءالله قصاب، چریک‌ها ظرف چند ساعت اخراج شدند و سفارت کار طبیعی‌اش را از سرگرفت. اما پنج ماه بعد در ۱۳ آبان فاجعه‌ای باورنکردنی رخ داد و درست زمانی که واشینگتن برای سفیر جدیدش درخواست داده بود، دانشجویان خط امام با هدایت محمد خویینی‌ها، سفارت آمریکا را به اشغال در آوردند و ۵۲ دیپلمات را که به جز اجرای مسئولیت‌هایشان هیچ گناهی نداشتند، ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند.

آن‌ها مصیبتی را رقم زدند (البته با توافق خمینی و بعد جانشینش) که نه‌تنها ۴۶ سال عملا ملت ما را به اسارت شعار «مرگ برآمریکا» درآورد، بلکه علاوه بر میلیاردها دلار خسارت مالی، به زندگی ما، اعتبار ما و جایگاه جهانی ما خسارات بسیار شدیدتری وارد کرد.

خمینی چهار روز بعد از به تخت نشستن، عنان زندگی و مرگ هزاران انسان را به دست جلادی به نام شیخ صادق گیوی، ملقب به خلخالی، و لاجوردی و رئیسی و نیری و اشراقی و موسوی تبریزی و خویینی‌ها و... داد. جانشینش هم این مسئولیت را به مرتضوی‌ها و مقیسه‌ها و صلواتی‌ها واگذار کرد تا دادگاه انقلاب و اعدام و احکام جائرانه و خیانت و فریب و ترور ۴۶ سال ادامه یابد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

به هیچ روی قصد شرح مصیبت ندارم. چون هر آنچه بگویم، هموطنانم دردناک‌تر از آن را دیده و شنیده‌اند و بعضی به تلخی و درد، تجربه‌اش هم کرده‌اند. قصد من تنها مقایسه دو رویداد در میهنم و کمی آن سوتر، در بلاد شام است.

احمد الشرع نه اشتهار خمینی را داشت و نه کسی او را «گاندی زمانه» فرض کرده بود. کسی هم او را‌ــ مانند خامنه‌ای‌ــ با القاب قائد امت و ولی امر مسلمانان جهان و نایب امام زمان و قطب عالم امکان نخوانده بود. او مسلمان سلفی‌ای بود که مندیل بر سر می‌انداخت و غیر از سلفی‌های سنی، الباقی امت محمد را از شیعه اثنی‌عشری و علوی گرفته تا دروزی و زیدی و اسماعیلی رافضی و مرتد می‌دانست. پیروان عیسی و بودا و موسی را هم. البته بی‌خدایان را نیز.

به دمشق که نزدیک می‌شد تا طومار آل اسد را بعد از نیم قرن، ظرف ۱۱ روز درهم بپیچد، میلیون‌ها سوری و عراقی و اردنی و لبنانی دست به آسمان داشتند که خدایا ما را از شر این فرد نجات بده. دکتر جلالی، آخرین نخست‌وزیر بشار اسد، در دو مصاحبه، یکی قبل از ورود الشرع به دمشق و یکی سه روز بعد از فتح شام، حرف‌هایی زد که تامل بر آن‌ها آشکار می‌کند که چرا فتح این سلفی با استقبال بسیاری از مردم و مخالفان سکولار اسد مواجه شد.

دکتر محمد جلالی در گفتگو با خبرنگار آژانس کرد، ضمن تشریح اوضاع سوریه قبل از فرار بشار اسد، با اشاره به شرایط اقتصادی وخیم و فساد ساختاری، فاش کرد حقوق ماهانه‌ او تنها ۱۴۰ دلار بود و بر این باور است که سقوط رژیم اسد نتیجه جنگ ۱۳ ساله نبود، بلکه فساد و فقر دو عامل اصلی این سقوط بودند.

مردم سوریه در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، در حالی با خبر فرار بشار اسد به روسیه مواجه شدند که بر خلاف اسد و دیگر مقام‌هایی که از ترس مردم و هیئت التحریر الشام از کشور گریختند، جلالی، آخرین نخست‌وزیر حکومت بشار اسد، در دمشق باقی ماند.

او دراین‌باره گفت: «من احساس ترسی نداشتم که بخواهم کشور را ترک کنم. در ساعت ۵ صبح، قبل از ورود نیروهای هیئت تحریر الشام به دمشق، من ۲۰ محافظ نظامی داشتم که تمامی آن‌ها مرا ترک کردند، اما من و خانواده‌ام تصمیم گرفتیم بمانیم. در ساعت ۸ صبح همان روز، تماسی از احمد الشرع ملقب به ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام و قدرتمندترین مرد کنونی سوریه دریافت کردم که به من اطمینان داد در امان خواهم بود.»

جلالی افزود: «احمد الشرع به من گفت با آن‌ها در ارتباط باشم و در امان خواهم بود. من نیز پاسخ دادم که مانند دیگران کشور را ترک نخواهم کرد و در محل زندگی خود باقی خواهم ماند.»

دو روز بعد، جلالی به درخواست الشرع، قدرت را به محمد بشیر واگذار کرد و دولتی انتقالی تشکیل شد.

22-4.jpgفرارو - به گزارش جماران، رئیس جمهوری اسبق ایران ضمن گرامیداشت هفته‌ی معلم و هفته آموزش و پرورش گفت: در مورد اسلام سیاسی سوء تفاهمی وجود دارد که باید رفع شود. سابقه این امر برمی‌گردد به مسأله نسبت دین و سیاست. در این جا دو امر را باید از هم تفکیک کرد.

یکی اینکه آیا میان نهاد دین - یعنی سامان و سازمانی که متصدی امور دینی است مثل کلیسا یا نهاد روحانیت از یک سو و نهاد سیاست (دولت به معنی عام) از سوی دیگر چه نسبتی وجود دارد که بخصوص از صدر دوران مسیحیت مطرح بوده است و در دوران مدرن نیز یکی از مسائل مهم، بخصوص در اروپا بوده است.

دیگر اینکه آیا دین به طور کلی در باب سیاست (عمدتاً تدبیر امور دنیای مردم) نظر دارد یا نه؟ که قطعاً اسلام خیلی بیشتر و مسیحیت کمتر نسبت به زندگی انسان و حتی اداره امور او نظر دارد. بله اسلام (بخصوص) از این نظر سیاسی است ولی نباید هر سیاست و روشی را (که احیاناً) به نام اسلام اعمال می‌شود به حساب اسلام گذاشت.

چه بسا دشمنان هم بکوشند اسلام را عین همان سیاست‌ها معرفی کنند و با بزرگنمایی آنرا بکوبند. خیر، اسلام واقعی سیاستش هم سیاست انسان مدار و عدالت محور است. اسلام به سیاست، به زندگی سیاسی و اخلاقی انسان نظر دارد. سیاستهای بی‌منطق و ضد حقوق انسان و طرفدار خشونت و ترور و... اصلاً سیاست اسلامی نیست و در واقع اسلام هم با این سیاست‌ها مخالف است.

رئیس دولت اصلاحات درخصوص آموزش و پرورش و مشکلات آن تصریح کرد: با همفکری و همکاری گروهی از پژوهشگران و اندیشمندان و صاحبان تجربه، و فارغ از حساسیت‌های سیاسی و بر اساس اولویت‌ها و فوریت ها، بحث‌ها و گفتگوهای علمی داشتیم که یکی از مهترین آن‌ها موضوع آموزش و پرورش بود. تاکنون در سه مورد این گفتگو و بحث صورت گرفته و حاصل آن هم نشر یافته است.

یکی امر حجاب (بخصوص نسبت میان حکمرانی و حجاب)، دوم آموزش و پرورش و سوم آموزش عالی و ان‌شاءالله چهارمین موضوع در خصوص محیط‌زیست است که در جهان مطرح است و در ایران به نظرم بحرانی است. البته نتایج به دست آمده از این نشست و گفتگوها نباید حرف نهایی تلقی شود ولی مناسب‌ترین نظرات کارشناسی است که می‌تواند مبنای عمل جریان‌های سیاسی و بخصوص حکومت قرار گیرد.

پزشکیان نسبت به ایران دغدغه‌مند هستند

سیدمحمد خاتمی در خصوص دیدگاه رئیس جمهوری درمورد آموزش و پرورش و پژوهش افزود: جناب آقای دکتر پزشکیان انصافاً نسبت به آموزش و پرورش، نسبت به انسان و ایران دغدغه‌مند هستند و ساعتهای متمادی وقت برای آموزش و پرورش گذاشته و می‌گذارند و از این بابت سپاسگزار ایشان هستیم، منتهی رسیدن به راه حلهای بنیادین کار سختی است و بر این باورم کار کارشناسی که انجام شده است می‌تواند مبنا قرار گیرد و براساس آن رویکرد عدالت محور و انسان محور اتخاذ شود و طبعاً راه کارهای مناسب نیز یافته و اجرا شود.

دردها و مشکلات آموزش و پرورش فراوان است

رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد: دردها و مشکلات آموزش و پرورش فراوان است. یکی از مهمترین مسائل اینکه مشکلات مادی و عینی فرصت را از مسؤولان آموزش و پرورش و معلمان و مربیان می‌گیرد و نمی‌توانند آنگونه که لازم است هم مسؤولیت خود را بشناسند و هم به آن عمل کنند و به مسائل اساسی بپردازند. و می‌بینیم که در این سال‌ها بیشترین بحث در مورد مشکلات بحق معلمان، حقوق مادی و استخدامی آنان، ناامن بودن بسیاری از مراکز آموزشی و محرومیت عده زیادی از فرزندانمان از تحصیل یا ادامه تحصیل بوده است و واقعاً این مسائل وجود داشته است و دارد ولی باید مشکلات به صورت بنیادی حل شود.

رئیس دولت اصلاحات تأکید کرد: این مسأله اختصاص به آموزش و پرورش ندارد گرچه در آنجا حادتر است. کل کشور و مدیریت کشور نیازمند دیدگاه و تلاش برای دستیابی به راه‌کارهای علمی و مناسب است. خوب است در اینجا به موضوعی بسیار مهم اشاره کنم. چنان که می‌دانید سند چشم‌انداز در دولت من تنظیم و تصویب شد و آغاز عملیاتی شدن آن سال ۱۳۸۴ بود و امسال سال پایان آن است.

یعنی می‌بایست در ۱۴۰۴ ایران به لحاظ علمی، اقتصادی، سیاسی-امنیتی و... قدرت اول و برتر منطقه باشد و باعث تأسف است در همه موارد (فکر می‌کنم جز در یکی دو مورد که آنهم در رتبه سوم، چهارم هستیم) نه تنها به اهداف سند نرسیده‌ایم بلکه بسیاری از رقیبان ما به مراتب از ما جلو افتاده اند.

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgاز خود سوال می کنم! بعنوان یک فعال سیاسی،اجتماعی ،یک نویسنده و تاحدی فعال در عرصه هنرسه ترکیبی که امکان می دهد نه با خشکی ایدولوژیک یک معتقد چپ ویا راست با زندگی ،با مردم وگذران زندگیشان در تماس باشم . بعنوان یک نویسنده با حساسیت از نزدیک دنبال کنم تحولات جدی درنوع زندگی وتفکر نسل جوان ایران را!

نسل جوانی که با هزار زبان با ما سخن می گویند. از آرزو هایشان ،از زمانه سختی که بر آن ها می رود ،از امید ونا امیدیشان و نهایت از تلاششان برای رهائی از وضعیت موجود. نسل جدیدی که با تمام سختی ها تلاش کرده نه در سیمای مذهبی ومتحجر هزار چهارصد ساله، نه در قالب سیاست و روشی که نظام حاکم بر ایران که چهل سال است آنرا تعقیب می کند و بر جامعه جوان ایران تحمیل می نماید!ظاهر شود.

نسلی که حاضر به پذیرش این عقب ماندگی نیست وبا چنگ ودندان از موجودیت خود درسیمای مدرن وهمگام با تحولات جهان مدرن در عرصه های مختلف دفاع کرده وحرکت می کند .

حرکتی پویا که متاسفانه ما جریان های سیاسی پیر گشته در خارج از کشور که هیچ ارتباط نزدیکی با این نسل نداریم قادر به درک عمیق خواسته های آن ها ،تلاش سخت وخلاقه آنها نیستیم. عمیقا نه سینه سپر کردن آنها در برابر گلوله های رژیم جانی ، نه رقص وترانه های آنها ،نه شعارهای آنها ونه تلاششان برای رهائی از این جهنم جمهوری اسلامی را نمی بینیم.

نمی بینیم که متاسفانه امروزتلاش می کنند هر گونه که شده با درس خواندن ،زبان یاد گرفتن ،واز تمام ظرفیت های خانواده استفاده کردن از کشوری بنام جمهوری اسلامی بگریزند . ما از هراس ،از ترس بی چشم انداز آینده ، از رنج بیکاری ،عدم امکان ازدوج از تشکیل خانواده ،بی پولی و.. آنها بی خبریم .هیچ گونه احساس مسئولیتی در قبال آن ها نمی کنیم وشده یکبار از خود نمی پرسیم چرا ؟این نسل جدید که سیمای امروز ایران را بنمایش می گذارند!این چنین شتابزده این سرزمین را ترک می کنند؟ چرا کوچکترین تمایلی به این سازمان های باقی مانده در پوسته قدیمی که هنوزدر گیر دار بحث وجدل در مورد درستی ونا درستی انقلاب اسلامی ،دوران پهلوی و خرده ریز هائی مانند ثابتی هستند ندارند ؟

Akbar_Karami_4.jpgدرود و‌ مهر بر همه ی شنوده‌گان، بیننده‌گان و برگذارکننده‌گان این برنامه؛ برنامه‌ای که قرار است تکاپویی برای هم‌بسته‌گی بیش‌تر و ژرف‌تر در میان همه ی نیروها ی جمهوری‌خواه باشد.
برای آن‌که گفتار و داو خود را پیش‌برم؛ و بنیادی را که در هم‌بسته‌گی ی جریان‌ها ی جمهوری‌خواه می‌بینم و می‌جویم بپزم، دو پیش‌آورد را به‌گونه‌ای بسیار فشرده با شما درمیان‌می‌گذارم؛ و امیدوارم حرفی درخور و برآمدی سازنده داشته باشد.
پیش‌آورد نخست زبان‌‌شناسانه است و دومی زیست‌بوم‌شناسانه؛ از هم‌وندی و هم‌آمیزی ی آن‌ها به داوری ی من چشم‌اندازی گشوده می‌شود، که دریافتی ژرف‌تر از تاریخ ایران و آسیب‌شناسی وامانده‌گی (انحطاط) ایرانیان در دوران معاصر را پوست‌گیری می‌کند.
کردمان چیست؟
همه می‌دانیم که گفتمان همان گفتار یا گفت‌وگو نیست؛ بسیار بیش‌تر و پهناورتر است. گفتمان به یک سامانه ی بسیار کلان و تنومندی اشاره دارد که بسیاری از گفت‌وگوها و‌ گفتارها ی هم‌وار و ناهم‌وار در آن قررار دارند. در گفتمان ما با یک گفت‌وگو ی انباشتی، سامان‌مند و گروهی روبه‌رو هستیم؛ انبوهی از گفتارها و پادگفتارها و زنجیره‌ای از برهان‌ها و پادبرهان‌ها که گاهی زادگان(نسل)‌ها ی چندی را به‌هم پیوند می‌دهد. کردمان همانند گفتمان است اما به سامانه ی کرداری و رفتاری ی گروهی از مردم یا مردمان و یک ملت اشاره دارد.
کردمان در تراماند (سنت) در ادب‌ها، رسم‌ها، اخلاق‌ها و حتا دین‌ها جای می‌گرفت و پابرجا‌می‌شد، اما پس از نوینش (مدرنیته) کردمان و بنیادها ی در متن‌ها ی حقوقی و نهادها جاخوش‌می‌کند؛ ماندگار می‌شود؛ و کار را در زادگان‌ها ی پسین آسان و هم‌وار می‌کند.
زبان در جای‌گاهی شگفت هم ابرگفتمان است و هم ابرکردمان، که همه چیز، حتا تراماند و نوینش را هم به‌هم پی‌وند می‌دهد.
فرآیند جانشینی از گفتمان تا کردمان
در زیست‌شناسی و بوم‌شناسی برساختی هست به‌نام جانشینی (Succession) که اندرگفت و برگفتی است بر جانشینی گونه‌ها ی زیستی و گوناگونی‌ها زیستی، هرگاه هم‌بودمانی گرفتار گسست و شکسست می‌شود. به‌انگارید هم‌بودمانی پس از زلزله، آتش‌سوزی یا فوران آتش‌فشان چه ایستار و هست‌مانی دارد؛ و خواهد یافت. فرآیند برآمد گونه‌ها ی گوناگون زیستی پس از این گسست‌ها و شکست‌ها «جانشینی» و راه‌ها و سازوکارهایی که در این فرآیند جانشینی به‌کار می‌رود، گذار نامیده می‌شود. در ایستاری همانند زلزله ویرانی بسیار است، اما به گونه‌ای نیست که همه ی گوناگونی‌ها و‌ گونه‌ها ی زیستی نابود و نیست شوند! در این هست‌مان پس از بازه‌ ی زمانی ی کوتاهی همه ی گونه‌ها ی جانوری و گیاهی به آسانی بازخواهند گشت و هم‌بودمان زنده‌گی خود را بازخواهد یافت.
پس از آتش‌فشان اما همه ی زیست‌بوم و‌گونه‌ها ی زیستی نابود می‌شود؛ و فرآیند جانشینی (۱) دهه‌ها و‌ حتا سده‌ها به درازا خواهد انجامید. در این چشم‌انداز با یورش بن‌ژاد (قوم)ها ی گوناگون به ایران نا‌پی‌وسته‌گی‌(disruption)ها ی بسیاری به تاریخ و هم‌بودمان ما وارد آمده است. آن‌چه پس از این یورش‌ها به جا مانده است، می‌تواند بگوید که آن‌چه آوار شده است، زلزله، آتش، یا سیل ویران‌گر بوده است یا یک آتش‌فشان که همه چیز را نابود کرده است.

Sadeq_Hosseiny.jpgهفته گذشته کشورهای حاشیه خلیج فارس میعادگاه غولهای فن آوری و توسعه بود کشور های عربستان، امارات ،و قطر با سرمایه گذاری های هوشمندانه در بخش های مختلف صنعت و تکنولوژی به ثروت های هنگفتی دست یافته اند و از طریق توانایی های مالی خود توانسته اند بر سیاست گذاری های منطقه تاثیر زیادی بگذارند و معادلات سیاسی را در آینده به نفع منافع ملی خود رقم بزنند این مجموعه هوشمندانه سرمایه گذاریهای دراز مدت چشم انداز آینده روشنی را برای آنان ترسیم می‌کند

نخست عربستان

  1. عربستان در کویر زدایی و اقتصاد سبز یکی از پیشرفته ترین کشورها در جهان است
  2. توسعه اقتصاد غیر نفتی جایگزین
  3. سرمایه گذاری در هوش مصنوعی
  4. جذب سرمایه های خارجی
  5. بهبود زندگی مردم و رفع فقر

امارات

۰۱ سرمایه گذاری در بخش انرژی

۰۲سرمایه گذاری در گردشگری

۰۳جذب سرمایه های خارجی

۰۴سرمایه گذاری کلان در زمینه هوش مصنوعی

بطوریکه بعد از امریکا و چین امارات سومین کشور جهان از جهت هوش مصنوعی است

قطر

قطر یکی از کوچکترین کشورهاست و مساحت آن یک پنجم خوزستان است ولی از نظر درآمد سرانه چهارمین کشورقدرتمند دنیاست

۰۱سرمایه گذاری در بخش انرژی

۰۱سرمایه گذاری در فرودگاه های معتبر اروپا مانند هیت رو لندن و ادینبرگ

۰۳سرمایه گذاری مالی و املاک در اروپا

این سه کشور مبلغی حدود ۴ تریلیون دلار در امریکا سرمایه گذاری خواهند کرد .این مبلغ بیشتر از تولید ناخالص ملی (gdp) انگلیس (۲/۶۷ تریلیون) و فرنسه (۲/۶۳) است.

انباشت این میزان سرمایه ایرانی درد مند محروم را شگفت زده می‌کند که این حجم عظیم ثروت را چگونه بدست آورده اند ،مردم ایران در فاصله ای نه چندان دور از آن تماشاگر اوضاع تاسف بار و نا بسامان خود هستند و می بینند که در این چهل و اندی سال چه فرصت هایی که نسوخت و چه جان‌های عزیزی که پر پر نشد.

کشوری که دارای منابع عظیم گاز، نفت ،و سایر معادن است، چگونه حدود نیم قرن است تحت سلطه رژیم نکبت اسلامی دست و پا میزندو نفسش به شماره افتاده، و میلیونها ایرانی نه زندگی بل روز مرگی می‌کنند .این رژیم فاسدو جنایتکار حتی از تامین نیاز های اولیه مانند نان ، آب گاز عاجز است،در حالیکه هیچ چشم انداز روشنی در افق سیاسی ایران دیده نمی‌شود . ایرانیان ناخودآگاه خود را با مردمان کشورهای آن طرف آب مقایسه می‌کنند و به میزان فقر و فلاکت خود پی میبرند و خشمی تا مرز جنون سراپای وجودشان را فرا می‌گیرد و از نقش آفرینان

پنجاه و هفت به زشتی یاد می‌کنند وتاریخ ایران را به دو بخش قبل و بعد و نقطه عطف پنجاه و هفت تقسیم می‌کنند و دقیقا در همین نقطه است که واژه پنجاه و هفت وارد گفتمان سیاسی می‌شود ، این واژه یک تفکر است و ربطی به سن ‌و سال ندارد و به کسانی اطلاق می‌شود که به آن ارزش‌ها و مناسبات هنوز وفادارند.

.

درست در این برهه زمانی حساس که جامعه خشمگین و ملتهب در جستجوی راه برون رفتی از اینهمه مصیبت های آوار شده بر آن میگردد و بیش از هر زمانی نیازمند همگرایی و مدارا هستم گروهی غیر مسولانه بر طبل پهلوی ستیزی میکوبند که هیچ حاصلی نخواهد داشت و هیچ گرهی را نخواهد گشود.فقیه تبهکار و گزمکان انرا رها کرده اند و به رژیمی که پنجاه سال است دیگر وجود خارجی ندارد حمله می کنند.، این فرومایگان که از باز ماندگان انقلاب شکوهمند پنجاه و هفت هستند که همصدا با علی خامنه ای پیشرفت ها و دستاورد های کشورهای خلیج فارس را به ساختن چند برج تقلیل می دهند ،که همان باز نشر سخنان خامنه ای در همایش بسیجیان در سال گذشته بود

شور بختانه این جماعت با این تفکرات پسمانده و ارتجاعی مدعی ساختن ایران فردا هستند، غافل از آنکه نسلی که در مقابل تفکرات قرون وسطایی فقیهان شریعتمدار پایداری می‌کند هرگز به آنان باج نخواهد داد

آنان که باد میکارند روزی طوفان درو خواهند کرد.

Nahid_Hosseiny.jpgحاکمیت جمهوری اسلامی ایران در وضعیت بحرانی عمیقی فرو رفته است؛ بحرانی که نه ناشی از حمله نظامی خارجی، بلکه حاصل فرسایش درونی، ناکارآمدی ساختاری و بی‌اعتمادی عمومی است. حاکمیت موجود، در آستانه فروپاشی مشروعیت سیاسی، تمام توان خود را صرف حفظ موجودیت خود کرده و دیگر هیچ چشم‌انداز روشنی برای اداره کشور ارائه نمی‌دهد و منافع مردم برای او کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. حکومت اسلامی، نیروهای نیابتی خود را از دست داده و به علت ایجاد آشوب و ناآرامی در منطقه و در جامعه بین‌المللی، اجماعی برای ایزوله کردن آن شکل گرفته است. امروز، حکومت در موقعیتی قرار گرفته که نه قادر به اصلاح است و نه آماده برای واگذاری قدرت؛ یعنی به‌طور خلاصه، جسدی است که مرده‌شوری پیدا نمی‌شود او را بشوید. به‌خصوص بعد از سفر تاریخی دونالد ترامپ به کشورهای عربی و سخنرانی تحقیرآمیز او نسبت به حاکمیت، حتی اگر آن‌ها حاضر به گرفتن داروی مسکن از طرف ترامپ هم باشند، دیگر بعید به نظر می‌رسد جان تازه‌ای در منطقه بگیرند.

وضعیت کنونی مردم ایران، آن‌ها را در وضعیت فلاکت‌باری قرار داده است که نه حامی در ساختار حاکم دارند و نه از جانب بدیل‌های بیرونی صدای منسجم و امیدبخشی می‌شنوند. آن‌ها در عین بی‌پناهی، اما همچنان مقاوم و مصمم برای ایجاد تغییر باقی مانده‌اند؛ همراه با مشکلات اقتصادی، استرس و ناامیدی، مثل آتش زیر خاکستر منتظر فرصت مناسبی برای زدن ضربه آخر هستند.

اپوزیسیون در مجموع وضعیت نگران‌کننده‌ای دارد؛ پراکندگی، نبود انسجام راهبردی، اولویت‌یافتن منافع گروهی و فردی بر مصالح جمعی، و در بسیاری موارد، تکرار ساختارهای اقتدارگرایانه‌ای که خود منتقد آن‌ها هستند. این شرایط، موجب بی‌اعتمادی مردم داخل کشور نسبت به بدیل‌های احتمالی شده است. بزرگ‌ترین آسیب جدی از طرف نیروهای چپ و راست افراطی به همبستگی وارد می‌آید.

Gileh_Mard.jpgبه شتر گفتن شاشت پسه

گفت : چیم مثل همه کسه ؟
حالا حکایت ماست .
اگر دیدید یکی از این روزها ما سر به بیابان گذاشتیم مجنون وار سر در چاه کردیم فریاد و فغان سر دادیم و گریبان چاک کردیم یقین بدانید از گرمای هوا و بی پولی و پیری و بیماری و ضعف اعصاب و اینحرفها نیست بلکه این فرهنگستان زبان فارسی به زعامت عالیجناب حاجب الشریعه حداد عادل است که ما را به جنون مبتلا کرده است!
یکی دو سال پیش دیدیم بجای کراوات ، ترکیب خنده دار بی سر ‌و تهی ساخته است بنام « گردن آویز زینتی »
بعدها دیدیم نام پیتزا را « کش لقمه » گذاشته اند .
حالا هم شنیده ایم آمبولانس را «ارابه بیمار بری با فانوس فغان کش » نام نهاده اند !یعنی ماشینی که آژیر میکشد و بیمار حمل میکند
میخواستیم به عرض مبارک دانشمند بی بدیل ریاست مادام العمر فرهنگستان برسانیم که : آخر ای پدر آمرزیده ! فردا پس فردا اگر یکی سکته ای کرد یا از پشت بامی افتاد ما خواستیم به اورژانس زنگ بزنیم تا بخواهیم بگوییم« لطفا یک ارابه بیمار بری با فانوس فغان کش » بفرستید بیمار بینوای ما که به رحمت خدا رفته است
(خداوند درد و بلای اینجور علما و دانشمندان محترم را بزند به جان ما شیعیان مرتضی علی از عمر ما بردارد بگذارد روی عمر آنها انشاالله !)
اگر گفتید «جوالدوز رگ گشا » یعنی چه ؟
آیا میدانستید « تن کش روان » یعنی برانکار ؟
آیا میتوانید حدس بزنید « صاعقه افکن دل » کدام است ؟
خب ، چرا از ما می پرسید ؟ بروید یقه آقای آهنگر دادگر را بچسبید که سالانه میلیاردها تومان بودجه میگیرد تا ما را بخنداند و زبان پارسی را بگریاند
خدا را چه دیدی؟ فردا پس فردا ممکن است همین فرهنگستان زبان یک مجموعه ده جلدی از امثال و‌حکم فارسی منتشر بکند و فرمایشات یکی از اجله نمایندگان شورای اسلامی یا یکی از نمایندگان مجلس شورای ملایان ر ا عینا نقل کند که فرموده است : موش دارو پس از مرغ سهراب

terror.jpgتکمیلی:

«مردی با چفیه» فریاد زد «فلسطین را آزاد کنید» و سپس اقدام به شلیک کرد

در جریان این تیراندازی که شامگاه چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت مقابل موزه یهودیان پایتخت در شمال غربی واشینگتن دی‌سی رخ داد، دو کارمند سفارت اسرائیل در آمریکا به نام‌های یارون لیشینسکی و سارا میلگرام، کشته شدند.

به گزارش رسانه‌ها، فرد مظنون «الیاس رودریگز» نام دارد؛ یک پژوهشگر ۳۰ ساله در زمینه تاریخ شفاهی که با نهاد The HistoryMakers همکاری داشته است. او دارای مدرک کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه ایلینوی در شیکاگو است و پیش از این به عنوان نویسنده محتوا در شرکت‌های حوزه فناوری فعالیت می‌کرده است. رودریگز ساکن محله آووندیل در شیکاگو است و علاقه‌مند به ادبیات داستانی، موسیقی زنده، سینما و سفر معرفی شده است. منابع رسمی اعلام کرده‌اند که او سابقه کیفری ندارد.

:::

ایران اینترنشنال - در جریان یک تیراندازی مرگبار در شامگاه چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت مقابل موزه یهودیان پایتخت در شمال غربی واشینگتن دی‌سی، دو کارمند سفارت اسرائیل در آمریکا کشته شدند. مقامات ارشد آمریکا و اسرائیل، از جمله روسای جمهوری دو کشور، این ترورها و یهودستیزی را محکوم کردند. به‌گفته مقامات اسرائیلی، قربانیان یک زن و یک مرد جوان هستند که با یکدیگر نامزد بوده‌اند و قصد داشته‌اند به‌زودی ازدواج کنند. بر اساس برخی از گزارش‌ها فرد مهاجم دستگیر شده است.

تال نعیم کوهن، سخنگوی سفارت اسرائیل در واشینگتن، هم گفت دو نفر از کارکنان سفارت اسرائیل عصر چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت هنگام شرکت در یک رویداد یهودی در موزه یهودی پایتخت در واشنگتن دی سی، از فاصله نزدیک مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.

او افزود: «ما به مقامات مجری قانون در سطوح محلی و فدرال برای دستگیری تیرانداز و محافظت از نمایندگان اسرائیل و جوامع یهودی در سراسر ایالات متحده ایمان کامل داریم.»

یارون لیشینسکی و سارا میلگرام

:::

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

سردبیر جوییش اینسایدر نیز به نقل از یک منبع آگاه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که در این تیراندازی دو نفر از کارکنان سفارت اسرائیل کشته شده‌اند.

سخنگوی وزارت امور خارجه اسرائیل نیز گفت که دو کارمند سفارت اسرائیل در نزدیکی موزه یهودیان در واشینگتن، در جریان مراسمی که از سوی یک سازمان یهودی آمریکایی برگزار شده بود، در اثر تیراندازی زخمی شدند.

او افزود که فرد مهاجم دستگیر شده است.

شبکه کان اسرائیل نیز گزارش داد که مردی با چفیه وارد موزه یهودیان شد و فریاد زد «فلسطین را آزاد کنید» و سپس اقدام به شلیک کرد.

جوان ۳۷ ساله ایرانی: شب که می خوابم صبح دوست ندارم از خواب بیدار بشم

هیچ چیز امیدوار کننده در زندگی ندارم

شرایط وحشتناکه ...

:::

اداره جنگلبانی در اقدامی عجب و تاسف بار و البته متاسفانه با حکم قضایی اقدام به قطع ۱۶۱ نهال گردو در انگوت به‌دلیل تغییر کاربری غیرمجاز اقدام میکند.

این اقدام با حضور نماینده دستگاه قضایی و نیروی فراجا صورت گرفته.حال چرا این اقدام تاسف بار است؟ صیانت از اراضی ملی و مبارزه با جنگل خواری یا تغییر کاربری بسیار ستودنی و شایسته تقدیر است. اما نمیدانم چرا به فکر قاضی صادر کننده حکم یا مامور اجرا یا سایر افرادی که آنجا بودند به این نرسید که میشد این درختان را با ریشه از خاک جدا کرد و حتی می‌شد بخشی از حکم تکمیلی قاضی پرونده باشد.

عدالت از این حکم و مشابهت آن با سایر احکام صادره بشدت رنج میبرد.

tabnak.jpg001.jpgویدئویی که هدیل علیان از مصاحبه با عراقچی در اینستاگرام خود منتشر کرد:

:::

crash.jpgمنوتو - به گزارش رسانه‌ها، یک هواپیمای شخصی که حامل یک مدیر برنامه‌های استعدادهای موسیقی و پنج نفر دیگر بود، در هوایی مه‌آلود به خطوط برق برخورد کرد و در منطقه‌ای مسکونی در سن‌دیگو سقوط کرد.

بر اساس این گزارش، هواپیما به یکی از خانه‌های این محله برخورد کرد و منجر به کشته شدن چندین نفر از سرنشینان آن شد.

رسانه‌ها نوشتند؛ «حادثه درست پیش از ساعت ۴ بامداد روز پنج‌شنبه به وقت محلی رخ داد و شعله‌های آتش خانه سقوط‌کرده را فراگرفت؛ سوخت جت در خیابان‌ها جاری شد و باعث انفجار و آتش گرفتن دست‌کم شش خودرو شد».

cc1.jpgcc2.jpg

sardarbanner.jpgایرنا - دادسرای تهران از کشف و متلاشی کردن شبکه جعل و غصب عناوین مقامات کشوری، لشکری و قضایی با اقدامات فنی دستگاه‌های نظارتی و امنیتی خبر داد و اعلام کرد: این شبکه با تاسیس شرکت بین‌المللی و ادعاهایی کذب پیرامون ارتباط با مسئولان عالی رتبه، اقدام به اخاذی و کلاهبرداری از قربانیان می‌کرد.

این اقدام پیرو دستورها و تاکیدهای حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضاییه در راستای مقابله با جاعلان حرفه‌ای و شبکه‌ای و غاصبین عناوین و سوء‌استفاده‌کنندگان از نام و امضای مقامات کشوری و لشکری، انجام شده است.

طبق اعلام دادسرای تهران در همین رابطه هفت نفر از متهمان به اتهامات کلاهبرداری شبکه‌ای، غصب عنوان کارمند شاغل در دفتر مقامات ارشد کشور، استفاده غیرمجاز از عنوان علمی دکتر و جعل اسناد رسمی بازداشت شده‌اند.

متهمان در راستای فریب بزه‌دیدگان با جعل کارت‌های شناسایی متعلق به شرکت مزبور و مشابه با کارت‌های پرسنلی مرتبط با نهادهای نظامی و امنیتی، استفاده از اسناد جعلی بانکی و نگهداری ارز، پس از جلب اعتماد قربانیان با ارائه پیشنهادات اغوا کننده اقدام به اغفال و فریب افراد و کلاهبرداری از آن‌ها می‌کردند.

با توجه به اینکه اقدامات متهمان به‌صورت گسترده و در سطح کشور بوده، به استناد بند ب ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن اخذ موافقت دادستان تهران تصویر متهم اصلی پرونده به نام «سیداکبر میرشفیعی» معروف به دکتر میرشفیعی و سردار میرشفیعی برای آگاهی شهروندان و طرح شکایت بزه‌دیدگان در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

ids.jpg

این پرونده در شعبه چهار بازپرسی دادسرای امنیت تهران تحت رسیدگی قرار دارد و قربانیان می‌توانند برای ثبت شکایت خود به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کنند.

هموطنان در صورت مشاهده موارد مشابه با ستاد خبری وزارت اطلاعات۱۱۳ یا مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضاییه ۱۵۸۰ تماس بگیرند.

:::

iran.jpgدویچه وله - جمهوری اسلامی ایران یکی از نزدیک‌ترین متحدان روسیه محسوب می‌شود. ایران با تأمین سلاح به جنگ تجاوزکارانه روسیه علیه اوکراین کمک می‌کند. حال با انتشار یک ویدیو نشانه‌هایی از حضور سربازان ایرانی در این جنگ ارائه شده است.

تا کنون سربازان یا جنگجویان از کشورهای مختلف در کنار ارتش روسیه در جنگ علیه اوکراین شرکت کرده‌اند، اما اکنون نشانه‌هایی از حضور احتمالی نیروهای نظامی ایران نیز مطرح شده است.هر چند که هنوز موارد ناروشنی در این باره وجود دارد.

کانال تلگرامی "Middle East Spectator" ویدئویی منتشر کرده که در آن مردانی به زبان فارسی و بدون لهجه صحبت می‌کنند. به گونه‌ای که با فارسی متداول در ایران بسیار نزدیکی دارد.

یکی از این جنگجویان که احتمالا زخمی است، در این ویدیو می‌گوید: «با این پا نمی‌توانم به آنجا بروم. پایم توانایی رفتن ندارد.» به نظر می‌رسد که مبارزان روسی از او خواسته بودند که حرکت کند. مقصد مورد نظر این مرد هنوز مشخص نیست. ممکن است به عقب‌نشینی اشاره داشته باشد یا شاید به یک حمله قریب‌الوقوع.

یک سرباز روسی در این ویدیو با نام الکساندر خطاب می‌شود. هنوز مشخص نیست که او به کدام واحد تعلق دارد و همچنین زمان و مکان دقیق ضبط ویدیو هم مشخص نیست. گیاهان اطراف سربازان تناسب زیادی به گیاهان در فصل جاری دارند.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

کانال تلگرامی که ویدیو را منتشر کرده است، اشاره می‌کند که هنوز مشخص نیست آیا سربازان فارسی‌زبان در ویدیو داوطلبان ایرانی هستند یا سربازانی از نیروهای مسلح ایران. همچنین این احتمال وجود دارد که آنها شهروندان ایرانی‌تبار با تابعیت روسی باشند.

sin.jpgالعربیه - «کانال 14» اسرائیل به نقل از منابع امنیتی گزارش داد که کشته‌شدن محمد السنوار، برادر یحیی السنوار، در پی هدف‌گیری یک نشست محرمانه با فرماندهان «حماس» بود. حمله‌ای که به کشته‌شدن 10 فرمانده دیگر حماس نیز منجر شد.

روزنامه «معاریو» هم در گزارشی نوشت که یک «شکاف امنیتی مرگبار» باعث شد اسرائیل محمد السنوار را شناسایی کرده و هدف قرار دهد. محمد السنوار پس از کشته‌شدن برادر بزرگ‌ترش، به یکی از چهره‌های مهم شاخه نظامی حماس در نوار غزه تبدیل شده بود.

این گزارش افزود دستگاه‌های امنیتی اسرائیل دریافتند که السنوار «بدون حضور گروگان‌ها» نشست محرمانه‌ای با دیگر فرماندهان حماس در تونلی زیر بیمارستان اروپایی در خان‌یونس، جنوب نوار غزه، برگزار خواهد کرد.

«اسرائیل از فرصت استفاده کرد»

معاریو افزود: «محمد السنوار از گروگان‌ها جدا شده بود و اسرائیل بلافاصله از این فرصت برای حمله استفاده کرد.» به نوشته این روزنامه، در پی این «اشتباه مرگبار»، یسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، مجوز فوری حمله‌ هوایی و متمرکز را صادر کرد که طی آن، ورودی‌های تونل با ده‌ها بمب هدف قرار گرفتند.

«نقطه عطف»

به گفته منابع اسرائیلی، این عملیات ممکن است نقطه عطفی در روند جنگ غزه و حتی آغاز فروپاشی بازوی نظامی حماس باشد.
معاریو افزود فرماندهان حماس به‌منظور حفاظت، خود را در میان گروگان‌ها قرار داده و از آن‌ها به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنند. اقدامی که به نوشته این روزنامه، درباره یحیی السنوار نیز صادق بود.

به نوشته معاریو، محمد السنوار در هفته‌های اخیر بر مواضع تند خود پافشاری کرده و به‌شدت با روند مذاکرات مخالفت کرده بود. مسئله‌ای که به بروز بحران میان او و برخی از فرماندهان ارشد در حماس منجر شد.

اختلاف با رهبران خارج‌نشین

معاریو گزارش داد که یکی از دلایل اصلی شناسایی و کشته‌شدن محمد السنوار، اختلاف شدید میان او و رهبران این گروه در خارج از غزه بوده است.

معاریو نوشت که فرماندهان خارج‌نشین حماس دستور آزادی عیدان الکساندر، سرباز اسرائیلی دارای تابعیت آمریکایی را صادر کرده بودند. اقدامی که خشم محمد السنوار را برانگیخته بود.

محمد السنوار از چهره‌های مهم تحت تعقیب سرویس امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) و ارتش اسرئیل به شمار می‌رفت و به‌نوشته معاریو، یکی از طراحان اصلی حمله هفتم اکتبر 2023 بود.

سیاستمدار اوکراینی طرفدار روسیه در مادرید کشته شد

دویچه وله + کیهان لندن

آندری پارتنوف مشاور ویکتور یانوکویچ رئیس‌ جمهوری پیشین اوکراین در شهر ‌مادرید‌ اسپانیا به ضرب گلوله کشته شد. این حادثه روز چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ هنگامی که پارتنوف در حال رساندن فرزندانش به مدرسه بود، در منطقه «پوزلو د آلارکون» رخ داد.

mlarge.jpg

بر اساس گزارش‌ها، ۴گلوله به قفسه سینه و ۱ گلوله به سر وی اصابت کرد. پلیس اسپانیا نیز این گزارش را تایید کرده است. مقامات اسپانیایی هم‌اکنون در حال تحقیق درباره این سوء قصد هستند و فعلا هیچ گزارش رسمی‌‌ درباره این قتل منتشر نشده است.

پورتنو مشاور نزدیک رئیس‌جمهور پیشین اوکراین، ویکتور یانوکوویچ، بود و نقش کلیدی در بازسازی سیستم قضائی اوکراین داشت. با این حال، یانوکوویچ در سال ۲۰۱۴ به دلیل اعتراضات مردمی از قدرت برکنار شد. علت اعتراضات، خودداری دولت اوکراین از امضای توافقنامه‌ با اتحادیه اروپا بود.

فرار یانوکوویچ و پورتنو به روسیه

ویکتور یانوکوویچ پس از برکناری به روسیه فرار کرد و پورتنو نیز در همان سال اوکراین را به مقصد روسیه ترک کرد. با این حال، او پیش از پیروزی انتخاباتی ولودیمیر زلنسکی در سال ۲۰۱۹، به اوکراین بازگشت. پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، پورتنو دوباره اوکراین را ترک و این بار به سمت غرب مهاجرت کرد.

در ماه‌های اخیر، پورتنو در اوکراین توجه‌ها را به خود جلب کرده بود، به ویژه به خاطر شکایات موفقی که علیه رسانه‌هایی که او را "طرفدار روسیه" خوانده بودند، مطرح کرده بود. ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ تحریم‌هایی علیه او اعمال کرد. تحریم‌های اتحادیه اروپا نیز پس از شکایات موفق او لغو شدند

افشاگری ماجدی رئیس کمیته اقتصادی مذاکرات اتمی دولت خاتمی با سه کشور اروپایی: در مذاکرات هسته‌ای، قرار بود عضو WTO شویم و بر سر صادرات گاز به اروپا گفتگو کنیم اما کمال خرازی به صورت ناگهانی، کمیته اقتصادی را تعطیل کرد.

عبدالرضا داوری در شبکه اکس نوشت: مرحوم محمد صادق مالواجرد، پدر بزرگ خانم فرزانه صادق مالواجرد، از اعضای ارشد «حزب توده» در اصفهان بود که پس از سال ۳۲ دستگیر و به بروجرد، کرمانشاه و همدان تبعید میشود. او در سال ۲۹ در کارگاه قالیبافی خود، قالیچه‌ای منقش به تصویر لنین، رهبر شوروی بافته و برای مسکو ارسال میکند.

01.jpg
گفته شده محمد صادق مالواجرد، در دهه ۵۰ روش خود را تغییر داده و در همین رابطه یک قطعه قالیچه منقش به تاج شاه می‌بافد که هم اکنون در موزه برج آزادی(شهیاد سابق) نگهداری میشود. اسامی ۱۰ فرزند او عبارتند از: بابک(۱)، فرامرز، مرداویج، مازیار فرهاد، پروین، آذر، گل‌اندام، مریم و آزاد.

02.jpg

تصاویر منتشرشده از دوربین‌ مداربسته حوزه علمیه ایرانشهر، لحظه ربودن یک آخوند را در این شهر نشان می‌دهد

akhoond.jpgیک آخوند در مقابل چشم عابران ربوده شد

ربوده شدن یک روحانی اهل تشیع پس از خروج از حوزه علمیه توسط افراد مسلح در ایرانشهر

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، امروز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، یک روحانی اهل تشیع پس از خروج از حوزه‌ علمیه "امیرالمومنین" در ایرانشهر، توسط افراد مسلح ربوده شد.

رسانک هویت این روحانی بلوچ اهل تشیع را "رضا صمدی" اهل دلگان اعلام کرده و نوشته است که وی سابقه کار در دفتر امام جمعه اهل تشیع ایرانشهر را نیز داشته و از مدرسان حوزه علمیه "امیرالمؤمنین علی" در ایرانشهر است.

گفته می شود که چهار فرد مسلح از سرنشینان بک دستگاه خودروی پژو پارس، این روحانی را با توسل به زور سوار خودرو کرده و از محل متواری شدند.

از هویت و انگیزه ربایندگان تاکنون اطلاعی در دسترس نیست.

براساس اقدامات پیشین نیروهای امنیتی در بلوچستان، احتمال این وجود دارد که پشت پرده این ربایش سپاه پاسداران جهت دامن زدن به اختلافات مذهبی و سرکوب و بازداشت شماری از شهروندان بلوچ بویژه روحانیون اهل سنت باشد.

21-4.jpgدیده‌بان - عوامل داخلی خودفروخته و ضعیف النفس، می‌خواستند غنی‌سازی را برای مدتی متوقف کنیم. به تیم مذاکره‌کننده گفته بودم که مذاکرات به نتیجه نمی‌رسد تیم مذاکره کننده برخلاف تیم برجام کاملا کنترل می شود. عوامل خودفروخته داخلی به دنبال تعلیق موقتی غنی سازی و توافق بر اساس آن بودند اگر بخواهیم بمب اتم هم تولید کنیم، برایمان راحت است آمریکا اصلا کی هست که می‌خواهد برای مملکت ما تصمیم بگیرد؟

سردار اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تاکید بر این که مذاکره با آمریکا در نهایت به هیچ نتیجه‌ای نخواهد رسید، به دیده‌بان ایران گفت: من از اول هم به تیم مذاکره‌کننده ایران گفته بودم که این مذاکرات به هیچ وجه به نتیجه نخواهد رسید. زیرا معتقدم که فاصله بین آنچه آمریکا از ما می‌خواهد با خطوط قرمزی که مقام معظم رهبری به‌درستی برای این مذاکرات ترسیم کرده‌اند، بسیار زیاد است.

این نماینده مجلس گفت: طرف مقابل خیال می‌کند که این دفعه، مانند مرتبه قبلی یعنی مذاکرات برجام است که تیم مذاکره‌کننده به‌راحتی زیر بار خواسته‌های آن‌ها رفت، اما در این مرتبه، مذاکرات کاملا کنترل می‌شود و تیم مذاکره‌کننده هم بسیار خوب جلو می‌رود و حمایت‌های لازم از آن هم انجام می‌شود.

کوثری در ادامه به افشای تلاش برخی عوامل و مسئولان برای توافق با آمریکا اشاره و به دیده بان ایران گفت: برخی عوامل داخلی و افراد مرتبط اعلام کرده بودند که ایران می‌تواند غنی‌سازی اورانیوم را برای مدتی متوقف کند. عوامل خودفروخته داخلی به دنبال تعلیق موقتی غنی سازی اورانیوم و توافق بر اساس آن بودند.

za.jpgمحسن رضایی: این که شهدای خدمت به عدد هشت رسیده و لحظاتی قبل از شهادت طوفان عظیمی در آسمان مشهد پیدا شد، معلوم است که این شهادت خیلی معنا دارد فلسفه این شهادت را فقط عرفای بزرگ می دانند

نکات بسیار مهم در فلسفه شهادت ایشان است.

اظهارات محسن رضایی درباره "طوفان آسمان مشهد" و رسیدن شمار "شهدای خدمت" به عدد خاص، نمونه‌ای آشکار از قدسی‌سازی رویدادها و افراد است؛ تلاشی برای پیوند زدن یک سانحه مشکوک با مفاهیم عرفانی و ماورایی که نه تنها از واقع‌گرایی فاصله می‌گیرد، بلکه با رواج خرافات، مانع بررسی عقلانی و واقع‌گرایانه از اتفاق می‌شود.

این رویکرد، با مقدس‌کردن شخصیت‌ها و تقلیل امر به مفاهیم رمزی، با پنهان کردن واقعیت در تلاش برای ارتقا و ساختن جایگاه معنوی برای افرادی است که ناکارآمدی آنها آسیب‌های جدی به کشور و مردم ایران وارد کرده‌است.

صد واویلا!

احمد زیدآبادی

وقتی پای این نوع بحث‌ها به سیاست باز می‌شود، یک ناظر بی‌طرف از خود می‌پرسد، آیا گویندۀ این قبیل سخنان واقعاً از روی اعتقاد قلبی صحبت می‌کند؟ در بهترین وضعیت، فرض بر این است که از روی باور قلبی است. نتیجه‌اش چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این می‌شود که امر سیاست به عنوان علم یا دانشی مبتنی بر تحلیل داده‌ها و ارزیابی هزینه و فایدۀ یک عمل، صورت ابطال‌ناپذیر و متافیزیکی به خود می‌گیرد.

نتیجۀ این یکی چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این می‌شود که همه به خود حق می‌دهند که از خود، نزدیکان‌، و دوستان‌شان قدیس‌سازی کنند و کارهای خود را به ارادۀ خدا و الهام گرفته از مشیت باری‌تعالی نسبت دهند. نتیجۀ این یکی چه می‌شود؟ نتیجه‌اش این می‌شود که اگر کسی در این مورد تشکیک کرد یا ادعا را نپذیرفت، به عنوان ملحد و کافر، تکفیر و با مجازات مرگ روبرو شود! بدین ترتیب، سیاست که امری از هر جهت دنیوی و هدف از آن بهروزی و بهزیستی مردم یک سرزمین است به نزاع خونین بر سر خوارق عادات و ادعاهای متافیزیکی تبدیل شود و ملتی را به سمت انحطاط و نابودی بکشد.


آیا آقای رضایی که 47 سال است در عالی‌ترین مناصب نظامی و سیاسی این کشور حضور داشته است، از پیامدهای ادعای خود بی‌اطلاع است؟ اگر بی‌اطلاع است که واویلا! اگر هم بی‌اطلاع نیست که صدواویلا!

22-5.jpgفرارو - صادق زیباکلام، استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه تهران روز گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران حاضر شد.

«از روی خوش‌خیالی و اندکی هم ساده‌لوحی،فکر میکردم پرونده سخنرانی‌ام در قطر در بهمن‌ماه سال گذشته بعد از بازپرسی فیصله پیدا کرده.اما اواخر اسفندماه از دفتر آقای دکتر مهدی آقایی، معاون دادستان و رئیس دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.گفتند که شما میبایستی متن کامل سخنرانی‌تان در قطر را تحویل دهید که ضمیمه پرونده‌تان شود.خانم ندا امیدی کمک کردند و توانستیم متن کامل سخنرانی را پیدا کنیم. باتوجه‌به وضعیت انگلیسی "دوستان"، آن را به کمک هوش مصنوعی ترجمه کردیم که فاجعه بود.

خودم بخشهایی که مربوط به چرایی عدم حمایت ایرانی‌ها از فلسطینی‌ها و طرف‌داری از نتانیاهو در میان شماری از ایرانیان می‌شد را ترجمه کردم و به دکتر سلیمی بازپرس پرونده تحویل دادم. اما علیرغم همه اینها اواخر فروردین ابلاغیه دادگاه انقلاب اسلامی برایم آمد که ۲۹ اردیبهشت دادگاه دارم.

به‌اتفاق دکتر محمد ایزدی (وکیل دادگستری) رفتیم به دادگاه انقلاب اسلامی. قاضی روحانی حدود ۵۵ ساله بودند مؤدب و مهربان که بیشتر اهل عرفان بودند و از مرحوم آیت‌الله بهجت و جوادی آملی نقل میکردند. نخستین پرسششان این بود که چرا قطری‌ها شما را دعوت کرده بودند؟ گفتم بهمان دلیل که خبرنگار روزنامه آساهی ژاپن دیروز نزدیک دو ساعت آمده بود منزلم و در مورد وضعیت ایران و آمریکا صحبت می‌کردیم و این چندمین بار هست که این روزنامه که یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های ژاپن است با من مصاحبه می‌کند.

قبلش هم با روزنامه ایتالیایی کوری یره دلاسرا مصاحبه کرده بودم. قاضی گفتند ولی هنوز "چرا" را نگفته‌اید؟ گفتم بواسطه اینکه سعی میکنم نه ازروی بغض و کینه و نفرت تحلیل کنم، و نه مثل بسیاری از هموطنانم مبتلا به بیماری مزمن دایی جان ناپلئون هستم.

اما در مورد اتهامم: ما یک دوجین روشنفکر داریم که بحول‌وقوه الهی از نظام عبور کرده و فاتحه آن را خوانده‌اند. اما عقلشان میرسد که مبادا کلامی علیه جنایات اسرائیلی‌ها در نوار غزه بگویند.چون به محبوبیتشان لطمه میخورد و فالوئورهایشان دچار ریزش می‌شود؛گور بابای حقیقت و انسانیت. بی‌خیال ده‌ها هزار کودک فلسطینی که بواسطه بی‌غذایی روبه‌مرگ هستند، مهم اینه که ما یکوقت مثل روشنفکران و فرهیختگان غربی از فلسطینی‌ها حمایت نکنیم؛ چون خیلی از ایرانی‌ها خوششان نمیاید. و من در حالی دارم به اتهام طرفداری از اسرائیل محاکمه می‌شوم که دست‌کم سی پست در حمایت از فلسطینی‌ها گذارده‌ام.»

دلیل اعلام جرم چه بود؟

صادق زیباکلام، بهمن سال گذشته برای شرکت در یک سمینار به دوحه، قطر سفر کرد و بخشی از صحبت‌های او بازتاب و واکنش‌های زیادی پیدا کرد. به دنبال این بازتاب دادستانی علیه او اعلام جرم کرد. زیباکلام سال گذشته درباره بخش جنجال‌ساز صحبت‌هایش گفته بود: «من در قطر حدود یکساعت و نیم سخنرانی کرده‌ام اما این رسانه [ایران اینترنشنال] یک بخش از سخنان من را بدون اشاره به جملات قبل و بعد از آن برداشت و منتشر کرد.

roostayee.jpgنوشیدن جام زهر با ممنوع شدن غنی سازی آغاز شد!

فرزانه روستایی

خیلی سخت نیست. دست کشیدن از غنی سازی که بخاطرش زنهای سرزمین ما را شبگرد کردید جوانان را بیکار معتاد و دزد، پدران را شرمنده خانواده و مادران را دستفروش کردید و همه تحصیلکرده ها را از ممکلت فراری دادید و متوسط نمره امتحان دانش آموزان استان های کشور به زیر ده رسید.

خیلی سخت نیست بستن درهای لعنتی مراکز غنی سازی فوردو و نطنز که جز فقر و نداری و حسرت خوردن میوه و گور خوابی و پشت بام کرایه ای خوابی چیزی به ما نیافزود. گل گرفتن در تاسیسات غنی سازی خیلی سخت نیست ما هم به آهستگی پذیرفتیم که بیشتر مسئولان و مقام های لشگری و کشوری لات و چاقوکش و گشنه و دست کج یا لواط کار باشند و خدا هم نتواند آنها را از پست هایشان جدا کند، مانند امام جمعه تهران و روباهی به نام کاظم صدیقی.

من هم نفهمیدیم چگونه می شود که شرکت بیمه گوشت وارد می کند، گاوداری موسسه مالی می زند، در مصلی نمایشگاه می گذارند، و در دانشگاه نماز جمعه می خوانند اما شد. ما هم نفهمیدیم چطور پیروان و رفقا و خواهران و جمع کثیری از برادران رزمنده و جانبازان و اسرااز نسل جنگ و انقلاب و از پیروان غلام کویتی پور به یکباره میلیاردر و ماینرکار شدند رمز ارز استخراج می کنند و برق خوار هستند. نمی دانیم چه شد اما اتفاق اقتاد.

نمی دانیم چه شد و چه کسانی توافق و در کشور تقسیم کار کردند تا بلوچ ها حمال سوخت بر سپاه شوند و کردها کولبر شرکت های مافیای پشت پرده.
غنی سازی برای حفظ پرستیژ اسلامی آخوندها خوب بود، هر چند امروز باید از آن دست بکشند، البته ما هم نفهمیدیم چه شد که بسیج و سپاه چند صد موسسه بانکی مالی زدند و بعد اعلام ورشکستگی کردند و تادیه پول های مردم که به فنا رفته بودند افتاد گردن بانک مرکزی. آفرین به هوش کسی که که چنین طرح و نقشه بی دردسر و امنی را برای غارت خرده اموال طبقات پایین دست را کشید.

صد هزار مرتبه آفرین هم به بانک آینده و علی انصاری و آنهایی که پشت او و مال های بزرگ هستند. چندین هزار میلیارد تومان اعتبار دریافت کردند، همه را به شرکت های زیر پوشش بانک آینده وام دادند. پول ها ناپدید شد و الان اصرار دارند بانک آینده منحل شود تا بدهی های بانک أینده گردن بانک مرکزی بیفتد.

khamisr.jpgایران اینترنشنال - شبکه سی‌ان‌ان به نقل از چند مقام آمریکایی که نام آنها را اعلام نکرد، گزارش داد که اطلاعات جدید نشان می‌دهد که اسرائیل در حال آماده شدن برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران است.

مقام‌های آمریکایی به شبکه سی‌ان‌ان گفتند که اطلاعات تازه‌ای در اختیار دارند که نشان می‌دهد اسرائیل در حال تدارک برای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران است؛ اقدامی که به باور برخی از تحلیل‌گران نه‌تنها شکافی علنی با دولت ترامپ ایجاد می‌کند، بلکه خطر آغاز درگیری گسترده‌تری در منطقه را نیز در پی دارد.

اظهارات مقامات آمریکایی ساعاتی پس از سخنان روز سه‌شنبه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، عنوان شده است.

او در این سخنرانی گفت که انتظار ندارد مذاکرات با آمریکا به نتیجه برسد. علی خامنه‌ای درخواست واشینگتن برای توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم را «یاوه‌گویی و غلط زیادی» توصیف کرد. او بار دیگر تاکید کرد که حکومت ایران بر حق خود در غنی‌سازی مطابق با معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) پافشاری خواهد کرد.

به‌گزارش شبکه سی‌ان‌ان، مقامات آمریکایی گفته‌اند که هنوز مشخص نیست رهبران اسرائیل تصمیم نهایی را برای این اقدام گرفته‌اند یا خیر، اما احتمال چنین حمله‌ای در ماه‌های اخیر «به‌طور محسوسی» افزایش یافته است؛ به‌ویژه اگر مذاکرات آمریکا و حکومت ایران به توافقی ختم شود که از نگاه اسرائیل «ضعیف» یا «غیرقابل قبول» باشد.

سی‌ان‌ان در گزارش خود تاکید کرده است که این نگرانی‌ها نه تنها به پیام‌های علنی مقامات اسرائیلی بازمی‌گردد، بلکه بر اساس شنود مکالمات داخلی اسرائیل و رصد تحرکات نظامی مانند جابه‌جایی مهمات هوایی و انجام تمرین‌های رزمی در نیروی هوایی اسرائیل نیز تقویت شده‌اند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

از سوی دیگر، مقام‌های اسرائیلی از پیش اعلام کرده‌اند که در صورت نهایی شدن توافقی که به نظر آن‌ها امنیت اسرائیل را تضمین نکند، آماده‌اند به‌تنهایی وارد اقدام نظامی شوند.

یکی از منابع اسرائیلی به سی‌ان‌ان گفته است: «اگر آمریکا توافقی بد با ایران امضا کند، اسرائیل آماده است به‌تنهایی وارد عمل شود.»


تماس با ف.م.سخن 004917623337550 [email protected]

21.jpgکیهان لندن

- اسناد افشا شده شامل دو نامه رسمی مربوط به سازمان هواپیمایی کشوری و یک فاکتور رسمی مربوط به هزینه‌های این سفر است.

- این اسناد نشان می‌دهد وزیر راه و شهرسازی دولت اصلاح‌طلبان به همراه همسر و فرزندش، خواهر و دو خواهرزاده‌اش با هزینه‌ی میلیاردی از بودجه عمومی کشور به یک سفر لوکس نوروزی به جزیره کیش رفته‌اند.

- پس از انتشار این اسناد بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی از مسعود پزشکیان خواستند، همان رفتاری را که با شهرام دبیری داشت، دوباره تکرار کرده و خانم وزیر را عزل کند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

- شماری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در روزهای گذشته به علت فاجعه انفجار در «بندر رجایی» طرح استیضاح فرزانه صادق را تدوین و به جریان انداخته‌اند.

GrZMrPMXcAAqQUB.jpg

21-6.jpgایران اینترنشنال - دونالد ترامپ جونیور، پسر ارشد رییس‌جمهور آمریکا، روز چهارشنبه در نشست اقتصادی قطر گفت که احتمال نامزدی برای ریاست‌جمهوری را رد نمی‌کند. او افزود: «نمی‌دانم، شاید یک روزی... ندای درونی هست.»

فرزند ارشد ترامپ گفت: «برایم افتخار است که چنین چیزی از من خواسته می‌شود و اینکه برخی مردم با آن مشکلی ندارند.» در حالی که پیش‌تر شایعه‌هایی درباره قصد او برای حضور در انتخابات ۲۰۲۸ منتشر شده بود، ترامپ جونیور آن‌ها را تکذیب کرده بود.

او گفت جنبش «اول آمریکا» به رهبری پدرش چهره حزب جمهوری‌خواه را تغییر داده است: «این حزب اکنون حزب اول آمریکا است، هر طور که بخواهید آن را بنامید.»

avkh.jpgاحمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا

سخنان ترامپ در مورد ایران، ایرانیان و رژیم حاکم بر آنها در طول سفر خاورمیانه ای او به کررات از سوی مفسران و خبرگزاریهای ایرانی و جهانی بازتاب خود را داشته و بازگویی آنها قصد این سخن کوتاه نیست.


آنچه در هیچیک از این تفاسیر و گزارشات به آن اشاره نشده تلاش دولت جمهوریخواهان آمریکا، نه شخص ترامپ، در معرفی آن نیروی اجتماعی از میان ایرانیان داخل و خارج کشور است که از دید آنها می بایستی جایگزین جمهوری اسلامی بشود، و از این نظر مستحق هرگونه پشتیبانی دولت آمریکا بشود.
وینستون چرچیل زمانی گفته بود در دنیای سیاست نه دوست دائمی وجود دارد و نه دشمنی دائمی، چون تنها چیزی که دائمی است منافع و حفظ آن است.
رژیم جمهوری اسلامی از یکسو در اثر وابستگی ضدملی وعقیدتی شخص خامنه ای به روسها و از سوی دیگر روابط نظامی سپاه و فرماندهان آن به این کشور و چین، در حال حاضر منافع اقتصادی و استراتژیکی آمریکا را در معادلات منطقه ای برآورده نمی کنند.


با ورود جامعه جهانی به عصر ارتباطات اینترنتی و روابط اقتصادی و بازارهای جدید وابسته به آن، مدلهای حکومتی، به ویژه در کشورهای صاحب منابع طبیعی و انسانی ولی پیشرفت نکرده، دچار دگرگونی های اساسی شده.


رابطه سیاسی و اقتصادی با این کشورها، در فضای جنگ زده و آشفته کنونی جهان، دولت آمریکا را بر آن داشته تا با اتخاذ راهبردی جدید نظم دوباره ای را بر روابط بین المللی حاکم و از درون آن هژمونی خود را بر آن استوار سازد.


برخلاف دموکراتهای آمریکا که همواره اما بی رمق و عوامفریبانه در پشت شعارهای حقوق بشری و دفاع از نیروهای لیبرال این کشورها جا می گرفته اند، جمهوریخواهان با مشارکت با نخبگان اقتصادی و کارآفرین در برنامه های توسعه گرایانه قصد ورود به بازارهای سرمایه گزاری با آنها و نهایتا همسو کردن جوامع آنها با سیاستهای غربگرایانه و دوری از چین و روسیه را دارند.


و هیچ کشوری در دنیا در حال حاضر از منظر جمعیتی، جغرافیا - سیاسی، منابع طبیعی و انسانی و غیره، مستعدترین نمونه پیشبرد این سیاست جز ایران ما نیست.


از این رو، برای دولت ترامپ همه آن نیروهایی که در پیروزی انقلاب منحوس اسلامی در ضدیت با سیاستهای شاه فقید، آمریکا و سرسپردگی به بلوک «کمونیستی» روسیه و چین شرکت مستقیم سیاسی و نظامی داشته اند، نقشی برای حضور در این برنامه توسعه و سرمایه گزاری در فردای ایران ندارند.
تشخیص آن نیروی سازنده، پیشرو و آینده ساز مورد نظر آمریکا به عهده خواننده گرامی واگذار می شود.

21-5.jpg

کیهان لندن

-همزمان با افزایش تنش‌ها بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران بر سر غنی‌سازی اورانیوم که مذاکرات هسته‌ای را با ابهام روبرو کرده، «سه منبع ایرانی» روز سه‌شنبه به رویترز گفتند که علی خامنه‌ای در صورت شکست تلاش‌ها برای توافق، فاقد برنامه جایگزین مشخص است.

-به گفته این منابع، با بن‌بست در مذاکرات به خاطر خطوط قرمز متضاد، جمهوری اسلامی ایران ممکن است به چین و روسیه به عنوان «پلن B» روی آورد، اما با توجه به جنگ تجاری چین با آمریکا و درگیری روسیه در جنگ اوکراین، این طرحِ پشتیبان تهران سست و غیرقابل اتکاست.

-رویترز در پایان این گزارش نوشته است، اگر مذاکرات شکست بخورد- سناریویی که هر دو طرف در تلاشند از آن پرهیز کنند- نه پکن و نه مسکو نمی‌توانند جمهوری اسلامی ایران را از تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا محافظت کنند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

-یک مقام ارشد اروپایی گفت: «هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم رسیدن به توافق کمتر از ۱۸ ماه زمان خواهد برد، مخصوصاً وقتی که شرایط و موقعیت ژئوپولیتیک اکنون پیچیده‌تر از آن زمان (سال ۲۰۱۵) است.»

گوگوش در صحرای دبی

| No Comments

21-3.jpgایران وایر - قوه‌قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرده است که فرد متهم به حمله مسلحانه به سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، اعدام شده است؛ اقدامی که همچنان با پرسش‌های بی‌پاسخ درباره انگیزه‌ها و روند رسیدگی قضایی همراه است.

این حمله در ۷بهمن‌۱۴۰۱ رخ داد؛ زمانی که یک فرد مسلح با ورود به محوطه سفارت باکو در تهران، یکی از اعضای تیم حفاظتی سفارت را به قتل رساند و دو نفر دیگر را مجروح کرد. این حادثه در همان زمان باعث توقف موقت فعالیت‌های دیپلماتیک آذربایجان در ایران شد و روابط میان دو کشور را به سطحی از تنش بی‌سابقه کشاند.

خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوه‌قضاییه، اعلام کرد که صبح امروز چهارشنبه۳۱اردیبهشت، حکم قصاص این فرد پس از تایید در دیوان عالی کشور به اجرا درآمده است.

در گزارش میزان آمده است که اتهامات این فرد شامل «قتل عمد با سلاح گرم در داخل محوطه سفارت، نگهداری و حمل سلاح غیرمجاز (شامل یک قبضه کلاشینکف و یک قبضه سلاح کمری)، و ایجاد اخلال در نظم عمومی» بوده است. دادستانی تهران پیش‌تر درخواست اشد مجازات برای او کرده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

هرچند مقام‌های قضایی و امنیتی در ایران بلافاصله پس از وقوع حمله، انگیزه این اقدام را «اختلافات شخصی» اعلام کردند، اما روایت رسمی از ابتدا با تردیدهایی همراه بود؛ به‌ویژه آنکه جمهوری آذربایجان در همان روزها تلویحا از «نقض تعهدات امنیتی دولت ایران» در قبال تاسیسات دیپلماتیک انتقاد کرده بود.

shuwarma.jpgایندیپندنت فارسی - عباس عراقچی، وزیر خارجه دولت پزشکیان روز پنجشنبه یکم خرداد در نشست منطقه‌ای دیپلماسی استانی کشور که در شیراز برگزار شد طی سخنانی طنزآمیز به حاضران در جلسه گفت که «برای فالوده خوردن به شیراز نیامدیم، البته فالوده هم می‌خوریم اما فالوده خوردن ما اینجا تاثیر شاورما خوردن در سوریه را ندارد». این سخنان عراقچی نه‌تنها باعث خنده حضار شد، بلکه دست‌مایه طنز کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز قرار گرفت.

اشاره عراقچی به سفرش به دمشق و حضور در رستوران بود؛ چند روز پس از این سفر، دولت اسد سقوط کرد.

شاورما اسم نوعی غذا مشابه کباب دونر مرغ است؛ غذایی که در کشورهای عربی حاشیه دریای مدیترانه محبوبیت زیادی دارد.

:::

22-1.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، فواد ایزدی، مدرس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در بخشی از میزگرد تحلیل مذاکرات ایران و آمریکا در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین، گفت: اصل مذاکره، سیاست جمهوری اسلامی بوده است و از زمان تاسیس، همیشه این‌طور بوده است.

اولین مذاکره‌ای که با آمریکا کردیم، آقای بازرگان نخست وزیر کشور بودند. در بند اول مذاکرات الجزایر هم آمریکا تعهد کردند که در امور داخلی ایران دخالت نکنند. اما آن‌ها نه بند اول و نه بندهای دیگر را اجرا نکردند.

او افزود: روزی را خواهید دید که این سفارت بازگشایی خواهد شد. یعنی بسیج دانشجویی و رفقایی که آن جا هستند آن جا را تخلیه خواهند کرد و موزه را خالی خواهند کرد. این سفارت بازگشایی خواهد شد.

:::

دختر سید ابراهیم رئیسی: زمان حمله به اسرائیل در وعده صادق ۱: حاج آقا (پدرم) میگفت شما بزنید همه چیز با من؛ دلار و ارز با من شما برید بزنید.

فردای روز حمله قیمت دلار حتی کمی پایین آمد.

لیلی گلستان،‌ دختر ابراهیم گلستان، نویسنده و فلیمساز در گفتگوی منتشر شده با شبکه شرق از علاقه پدرش به خمینی و انقلاب اسلامی می‌گوید. اینکه ابراهیم گلستان عاشق خمینی و انقلاب بود.

خانم گلستان به این اشاره دارد که پدرش حتی در فوت برادرش کاوه نیز به ایران بازنگشت. ابراهیم گلستان، متولد ۱۳۰۱ شیراز بود و مرداد ۱۴۰۲ در بریتانیا درگذشت.

23-1.jpgجمهوری اسلامی دارد همه ایرانی‌ها را می‌کشد.

بعد از شکر آلوده، حالا نوبت نان است! هنوز از شوک شکرهای آلوده به ضایعات کارخانه قند خراسان بیرون نیامده‌ایم که امروز، با واقعیتی تلخ‌تر روبه‌رو شدیم: براده چوب به جای سبوس در آرد نانوایی‌ها!

در کلیپی که مشاهده می‌کنید، نانوایان گزارش می‌دهند که آرد دریافتی از اصفهان و چهارمحال، نه تنها حاوی سبوس نیست، بلکه پر از براده چوب و خورده‌چوب است.

آنها آرد را الک کرده، نمونه‌ها را خیس کرده‌اند و نشان می‌دهند که این مواد نه تنها خمیر نمی‌شوند، بلکه به‌هیچ‌وجه ویژگی‌های سبوس طبیعی را ندارند. نان آلوده، شکر فاسد، گوشت گندیده، داروی تقلبی... این‌ها اشتباه نیست، این‌ها خیانت‌های زنجیره‌ای‌ست.

goflshifeh.jpgرادیو بین المللی فرانسه - گلشیفته فراهانانی در ادامه درخشش خود در فیلم‌های بین‌المللی، این‌بار با نقش‌آفرینی در فیلم «الفا»، ساخته ژولیا دوکورنو کارگردان مشهور فرانسوی، در بخش رقابت اصلی جشنواره امسال کن، حضور یافته است. الفا که یکی از ٢٢ نامزد دریافت نخل طلای امسال است، ترکیبی از ترس، درام و هنر است که در آن، گلشیفته فراهانی، نقش زنی را بازی کرده که در دل بحران، میان فروپاشی و مقاومت حرکت می‌کند. در این مطلب، نگاهی به فیلم الفا که در جشنواره کن ٢٠٢۵ روی پرده رفت، می‌اندازیم.

خلاصه داستان فیلم

ژولیا دوکورنو، سازنده فیلم معروف «تیتان»، این‌بار الفا را در یک شهر خیالی فرانسه در دهه ١٩‬٨‬٠ روایت کرده است.

دختری نوجوان بنام «الفا» همراه با مادر مجرد خود (با بازی گلشیفته فراهانی) در شهری زندگی می‌کند که یک نوع بیماری نادر و فراگیر، ساکنان آن را وحشت‌زده کرده است. این بیماری پس از ابتلای افراد، آنان را به مجسمه‌های مرمرین و شکننده‌ای تبدیل می‌کند که فرجام آن، انجماد، درد و مرگ است.

مادر الفا، پزشکی است که در میان مسئولیت اجتماعی و خانوادگی، بارها در این فیلم تا مرز فروپاشی پیش‌ می‌رود.

داستان اصلی از جایی آغاز می‌شود که الفا پس از یک دورهمی با دوستان، با یک خالکوبی بر بازوی خود به خانه می‌آید. مساله‌ای که به شدت، مادر او را نگران می‌کند. اما نمایش آشوب عاطفی در این فیلم، زمانی اوج می‌گیرد که دایی معتاد الفا وارد زندگی آنان می‌شود.

:::

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgشعار" روحت شاد رضا شاه "قبل از هر چیز محصول عمل کرد رژیم جمهوری اسلامیست. مدیون آن تفکر بسته ،عقب نگر وویران گری است که بعد از گذشت پنجاه سال از روی کار آمدنش چراغ نفتی راجایگزین برق می کند و لولهنگ را جای گزین شیرآب .

تلخ است و خنده داراست اما واقعیت جمهوری اسلامی همین است که امروز ترامپ در ساده ترین وجه بیان کرد.

عربستان از صحاری خشگ گلستان ساخته،جمهوری اسلامی گلستان ها را یه صحاری بدل کرده است. این هاساختمان های سربه فلک کشیده نو ساختند وحاکمان بی لیاقت جمهوری اسلامی بنا های آباد را ویران کردند.

بقول "احمدی نژاد " معجزه هزاره !ترامپ آب جوش را همان جائی ریخت که باید میریخت.

شعار " روحت شاد رضا شاه "شعار صادراتی از خارج نیست. بلکه بازتاب دهنده آرزوهای مردمیست که برگذشته وحال خود درنگ می کنند وصمیمانه خواهان بازگشت به دوران پهلوی می شوند.

مردمی که روزانه بار و بارها زندگی گذشته خود را پیش چشم مجسم می کنند و تفاوت عظیم سرزمین خود را با کشور های دیگر منطقه وجهان مقایسه می کنند و آه حسرت می کشند.بر خود بر هرچه نیروهای سیاسی شرکت کننده در آن انقلاب ویران گر بود لعنت می فرستند. دیروز خود را با امروزمقایسه می کنندو به نتایج آزار دهنده ای می رسند.بر ساده دلی خود نسبت به آخوند ها وسپردن زمام اختیار خویش به آنهادچار سر خوردگی می شوند. با نفرت برامداد های غیبی ادعائی جمهوری اسلامی که هروزچیزی از زندگیشان ازسر سفره شان از ثروت ملیشان غیب میکند می نگرند.

Behrouz_Varzandeh.jpgنواندیشی دینی و چالش عقلانیت مدرن

ترکیب «نواندیشی دینی» در نگاه نخست واژه‌ای فریبنده به نظر می‌رسد. «نو» حامل بار مثبت تحول، پویایی و خلاقیت است، و «اندیشی» تداعی‌گر تعقل، پرسشگری و عبور از جزم‌اندیشی. اما آیا ترکیب این دو، یعنی نو بودن و اندیشیدن، در کنار «دین» که ماهیتاً بر ایمان، قطعیت و ثبات استوار است، قابل جمع است؟ آیا از نظر معرفت‌شناختی، می‌توان چنین واژه‌ای را بدون تناقض پذیرفت؟

اندیشیدن، آن‌گونه که در سنت علمی تعریف می‌شود، فرایندی است ذهنی و تحلیلی؛ آغاز از طرح پرسش، بررسی و تحلیل داده‌ها، جست‌وجوی فرضیه‌ها و آزمون آنها، برای رسیدن به پاسخ‌هایی موقت و باز. اندیشه، از این منظر، همواره ناتمام است. حقیقت، مفهومی نسبی و در حال شدن است، نه مطلق و نهایی. این شیوه‌ی تفکر، اساس پیشرفت علم و تمدن بشری بوده است.

حال، در سوی دیگر، دین را قرار دهیم؛ نه به‌عنوان یک پدیده‌ فرهنگی یا اجتماعی، بلکه آن‌گونه که خود دین‌باوران تعریف می‌کنند: مجموعه‌ای از حقایق نازل‌شده، مقدس و غیرقابل تغییر. آیا در چنین ساختاری که باور به درستی و حقانیت آن پیشاپیش و بدون چون‌وچرا پذیرفته شده، می‌توان سخن از اندیشیدن به‌معنای علمی آن گفت؟ آیا امکان پرسشگری بنیادی و آزاد درباره‌ی مفروضات اصلی آن وجود دارد؟

نواندیشان دینی، به ظاهر، مدعی آن‌اند که با استفاده از خرد، قرائتی جدید از دین ارائه می‌دهند. اما پرسش اینجاست که این «جدید» بودن، آیا صرفاً بازآرایی لفظی و ظاهری از همان گزاره‌های قدیم نیست؟ آیا آنچه در عمل می‌کنند چیزی جز تفسیر مجدد متون مقدس، با هدف انطباق‌پذیر کردن آن با دنیای مدرن نیست؟ آیا این تلاش‌ها در جوهره، یک نوع مهندسی معنایی نیست برای حفظ بنیان‌های قدیم در لباسی نو؟

اگر نواندیشی دینی به معنای تفکر آزاد درباره‌ی دین بود، می‌بایست شامل امکان رد بنیادهای آن نیز می‌شد. اما آیا هیچ نواندیش دینی تا به امروز، اصل توحید، نبوت یا قرآن را زیر سؤال برده است؟ یا آنچه مطرح شده، صرفاً نرمی لحن، تأویل اخلاقی، و پوشاندن زوایای خشن و انحصارگرای دین با عباراتی نظیر «اسلام رحمانی» است؟ این گونه تلاش‌ها، بیشتر شبیه به بازسازی نمای بیرونی یک ساختمان قدیمی‌اند تا نوسازی واقعی بنا.

در علم، هیچ گزاره‌ای مقدس نیست. هر فرضیه‌ای، مادام که با واقعیت تجربی سازگار است، پذیرفته می‌شود، و با آمدن شواهد جدید کنار می‌رود. اما در دین، گزاره‌هایی هستند که پیشاپیش «حق» تلقی شده‌اند و هیچ شاهد تجربی یا نقد عقلانی توان نفی آن‌ها را ندارد. ایمان، ذاتاً به یقین نیاز دارد، در حالی که علم، از شک تغذیه می‌کند. این دو، اگرچه می‌توانند همزیستی اجتماعی داشته باشند، اما در سطح معرفتی، جمع اضدادند.

khorshid.jpgچیز خورشید ...

علی قاینی

این سند تصویری و شنیداری به ما میگوید روزگاری چیز گرفتن از چیز خورشید خجالت داشت حالا اما بر عکس نه تنها چیز گرفتن از چیز خورشید خجالت ندارد بلکه توصیه میشویم به انجامش ولو به صرف هزینه !

این کلیپها را که می بینیم باعث میشود متعجب شویم و ناباورانه دستی بکشیم به پیشانیمان که از شدت حیرت شاخ درنیاورده باشد و آه کشان به ماه نگاهی می اندازیم اما اینبار متفاوت با آن نگاه آن سالهایمان !

از جمله راههای مسعودی برای عبور از بحرانِ بی برقی یکی خاموش کردن لامپ است یکی این است که موقعی که گرممان میشود کتمان را در بیاوریم یکی اینکه بادبزن را به صنعت روز تبدیل کنیم و یکی هم به تبعیت از قدیمیا با تقاضا نکردنِ برق مصرف برق را متوقف کنیم و یکی هم از چیز خورشید چیز بگیریم .



و حالا پزشکیان بین چیز گرفتن از چیز خورشید و چیز نگرفتن از چیز خورشید مردد مانده و مانده چه کند ! اگر از چیز خورشید چیز بگیرد مورد استهزاء علما و نجف و اروپا قرار میگیرد! و اگر از چیز خورشید چیز نگیرد مشکل بی برقی حل نمیشود اینجاست که باید گفت در ایران رئیس‌جمهوری از سخترین شغلهای دنیاست !

Hossein_Lajavardi_2.jpgنخستین سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه، اگرچه در نگاه نخست یک سفر اقتصادی تلقی شد، اما واقعیت‌های پنهان در دل آن، به‌ مراتب فراتر از قراردادهای چند میلیارد دلاری است. این سفر، نقطه عطفی در تغییر موازنه قدرت در منطقه و آینده مسیری تازه در تحولات ژئوپلیتیک بود که پیامدهایش می‌تواند سرنوشت فرزندان این سرزمین را دگرگون کند.

از معامله‌های میلیاردی تا ترسیم خاورمیانه‌ای نوین

اکثریت قریب‌به‌اتفاق تحلیلگران جهانی و منطقه‌ای، هدف اصلی سفر ترامپ را اقتصادی دانستند: امضای قراردادهای عظیم با کشورهای عرب منطقه، که با موفقیت قابل‌توجهی نیز به سرانجام رسید. اما در سایه این دستاورد های اقتصادی، اهداف سیاسی و استراتژیکی نیز دنبال شد که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت.

ملاقات بی‌سابقه ترامپ با احمد الشرع، رئیس‌جمهور سوریه، با وساطت محمد بن سلمان و وساطت حقارت بار امیر قطر برای حکومت ننگین جمهوری اسلامی (اگر نتیجه بخش باشد) نقطه اوج این تحرکات بود. وعده لغو تحریم‌ها علیه سوریه، در ازای خروج از محور ایران، روسیه و چین، و پیوستن به پیمان ابراهیم، گامی بود در جهت شکل‌دهی به نسخه‌ای تازه از نظم نوین منطقه‌ای؛ نظمی که در آن، اسرائیل از تهدیدهای حزب‌الله، حماس و دولت سوریه احساس امنیت بیشتری خواهد داشت و سوریه، در عمل به زیر چتر عربستان و اسرائیل قرار خواهد گرفت.

تهدیدهای آشکار علیه جمهوری اسلامی و آینده ایران

در جریان این سفر، ایران بیش از ۷۸ بار به‌طور مستقیم مورد اشاره و تهدید قرار گرفت. ترامپ، بدون پرده‌پوشی، حکومت ایران را مسبب بحران‌های منطقه‌ای و رنج ملت ایران دانست؛ حکومتی که به‌گفته او، دیگر فرصتی برای بقا ندارد.

اما آنچه در این تهدیدها نهفته بود، تنها تقابل سیاسی با یک نظام نبود؛ بلکه تلاشی آشکار برای بازتعریف جایگاه ایران در آینده منطقه، و حتی تحریک مردم برای به چالش کشیدن حاکمیت فعلی بود. از نگاه ترامپ، جمهوری اسلامی نه‌تنها پاسخی برای مردم ندارد، بلکه کارنامه‌ای از ناکارآمدی، فساد، تروریسم، سرکوب و فقر از خود به‌جای گذاشته است.

alam.jpgمقدمه

از سال 2007، مسئله پیک اویل و پیامدهای آن برای ایران همواره در کانون توجه و دغدغه ذهنی من قرار داشته است. این مقاله، ثمره دو دهه تفکر و مطالعه پیرامون این موضوع سرنوشت‌ساز است. امید است این کوشش بتواند اهمیت این موضوع حیاتی را برای اقشار میهن‌دوست، ملی و اندیشمند آشکار سازد و به تلاش‌های ملی و همگانی‌شان در این زمینه یاری رساند.

نظریه «پیک اویل» یا اوج تولید نفت، به نقطه‌ای در زمان اشاره دارد که نرخ تولید جهانی نفت خام به حداکثر میزان خود می‌رسد و پس از آن، روندی کاهشی را تجربه می‌کند. این نظریه بیان می‌دارد که پس از رسیدن به این نقطه اوج، استخراج نفت از مجموع ذخایر شناخته شده، قابل دسترس و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه، به تدریج کاهش خواهد یافت. در نتیجه، برای تامین نیازهای رو به رشد انرژی، بشر ناگزیر به بهره‌برداری از منابع نفتی با هزینه استخراج بالاتر و دسترسی دشوارتر، و همچنین توسعه و استفاده از منابع انرژی جایگزین، خواهد بود. پیامدهای پیک تولید نفت می تواند قابل توجه باشد، از جمله قیمت های بالاتر برای بنزین، سوخت دیزل و سایر محصولات نفتی. در واقع پیک اویل لحظه‌ای تاریخی است که در آن تولید جهانی نفت به حداکثر خود می‌رسد و پس از آن به ناچار رو به کاهش می‌گذارد. این مفهوم، اگرچه در طول زمان بارها مورد مناقشه قرار گرفته، اما حقیقتی انکارناپذیر را به ما یادآوری می‌کند: منابع هیدروکربنی زمین محدود هستند و دوران طلایی نفت به پایان خود نزدیک می‌شود. بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، زمانی که قیمت نفت به رکورد بی‌سابقه ۱۴۷ دلار در هر بشکه رسید، هشداری بود برای جهانی که شکنندگی خود را در برابر نوسانات بازار نفت به وضوح دید.

این بحران برای دو قطب بزرگ مصرف‌کننده انرژی جهان یعنی غرب (به‌ویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا) و چین، پیامی روشن داشت: مدیریت دوران گذار از وابستگی به نفت و کنترل قیمت این کالای راهبردی، ضرورتی مشترک است که فراتر از رقابت‌های ژئوپلیتیک قرار می‌گیرد. با وجود تنش‌های فزاینده میان این دو قدرت در حوزه‌هایی مانند فناوری، تجارت و نفوذ جهانی، نوعی همسویی راهبردی غیررسمی اما مؤثر شکل گرفته است که هدف آن تثبیت بازار انرژی و هدایت جهان به سوی آینده‌ای کم‌کربن است. این همسویی از طریق هماهنگی در عرضه و تقاضا، استفاده هوشمندانه از ذخایر استراتژیک، و اعمال فشار بر تولیدکنندگان عمده نفت در قالب اوپک‌پلاس تحقق می‌یابد. تحریم‌های نفتی ایران، که ظاهراً برای فشار سیاسی طراحی شده‌اند، در این چارچوب نقشی دوگانه ایفا می‌کنند: هم اهرمی برای کنترل عرضه جهانی نفت و هم ابزاری برای تسریع سخت ترین دوره گذار انرژی برای غرب و شرق مورد استفاده قرار گرفته اند.

متاسفانه، به نظر می‌رسد که هیئت حاکمه ایران طی ادوار گذشته از اهمیت حیاتی پیک اویل و دوران گذار از پیک اویل و پیامدهای بلندمدت آن برای اقتصاد و جایگاه جهانی کشور غافل مانده و یا در خوش‌بینی نسبت به بازگشت دوران قیمت‌های افسانه‌ای نفت خام هم زمان با وقوع پیک اویل به سر می‌برده است. این در حالی است که کشورهای غربی با درک عمیق از این تحول بنیادین و با همراهی بازیگران مهمی چون چین، استراتژی‌های مدون و چند مرحله‌ای را برای مدیریت این دوران گذار و تطبیق با نظم نوین انرژی طراحی و به تدریج اجرا کرده‌اند.

برای ایران، کشوری با ذخایر عظیم نفت و گاز، این تحولات جهانی هم چالش‌های بزرگی به همراه دارد و هم فرصت‌هایی بی‌نظیر. درک درست این پویایی‌ها و بهره‌برداری از فرصت‌های موجود، نیازمند بازنگری اساسی در سیاست‌های انرژی، دیپلماسی اقتصادی و الگوهای حکمرانی داخلی است. این مقاله به بررسی این همسویی راهبردی، مراحل مختلف گذار از پیک اویل، و پیامدهای آن برای ایران می‌پردازد.

سه مرحله گذار از پیک اویل

با فرض روند کاهشی ذخایر جهانی نفت و افزایش تقاضای ناشی از رشد اقتصادی کشورهایی نظیر چین و هند، منطقاً انتظار می‌رود که قیمت نفت و سایر سوخت‌های فسیلی به دلیل نیاز روزافزون، به شدت افزایش یابد. پس علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد و به همین منظور دوره های گذار از سوخت های فسیلی طراحی و اجرایی شدند، تاریخ نشان داده است که دستیابی به منابع انرژی و حفظ منافع مرتبط با آن، گاهی می‌تواند به بروز منازعات مخاصمانه یعنی جنگ ها شبیه جنگ اوکراین، گسترش بیماری‌های همه‌گیر جهانی مشابه همه گیری کووید 19 یا بیماری کرونا و ایجاد رکودهای اقتصادی مصنوعی نیز منجر شود. در زیر فهرست وار به این سه دوره گذار اشاره کرده ام.

گذار از دوران نفت‌محور به یک نظم جدید انرژی را می‌توان به سه مرحله متمایز تقسیم کرد که هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند: تنش و انکار (۲۰۰۰-۲۰۱۵)، آشوب و شتاب در گذار (۲۰۱۵-۲۰۳۰)، و تثبیت و بازتعریف امنیت انرژی (۲۰۳۰-۲۰۵۰)

مرحله اول: تنش و انکار (۲۰۰۰-۲۰۱۵)

دهه اول قرن بیست‌ویکم، دوره‌ای از آشوب و مقاومت در برابر واقعیت‌های پیک اویل بود. اوج این دوره در ژوئیه ۲۰۰۸ رخ داد، زمانی که قیمت نفت به ۱۴۷ دلار در هر بشکه رسید و زنگ خطر را برای اقتصاد جهانی به صدا درآورد. شرکت‌های بزرگ نفتی و برخی دولت‌ها نظریه پیک اویل را کم‌اهمیت جلوه می‌دادند و بر این باور بودند که فناوری‌های جدید می‌توانند منابع تازه‌ای را آزاد کنند. اما همزمان، سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و روش‌های غیرمتعارف استخراج نفت، مانند نفت شیل، آغاز شد.

اقدامات غرب:

انقلاب نفت شیل: ایالات متحده با بهره‌گیری از فناوری‌های هیدرولیک فراکینگ و حفاری افقی (نفت شیل یک نفت خام معمولی است که در داخل سنگ شیل با نفوذپذیری پایین به دام افتاده است. استخراج آن نیازمند حفاری افقی و فرکینگ است نفت شیل (Shale Oil) که اغلب به آن نفت تنگ (Tight Oil) نیز گفته می‌شود، نوعی نفت خام سبک تا متوسط است که در داخل سازندهای سنگی شیل (Shale) با نفوذپذیری بسیار پایین به دام افتاده است. این سنگ رسوبی ریزدانه، به طور طبیعی حاوی مقادیر قابل توجهی هیدروکربن است، اما به دلیل ساختار متراکم و منافذ بسیار ریز آن، نفت نمی‌تواند به راحتی به سمت چاه جریان یابد. استخراج اقتصادی نفت شیل نیازمند استفاده از فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند حفاری افقی (Horizontal Drilling) برای افزایش سطح تماس چاه با سازند و شکست هیدرولیکی (Hydraulic Fracturing یا Fracking) برای ایجاد شبکه‌ای از ترک‌ها در سنگ و تسهیل جریان نفت به سمت چاه است.) ، تولید نفت خود را از ۵.۶ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۹.۲ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۵ رساند و جایگاه خود را به‌عنوان یک قدرت نفتی تثبیت کرد.

سیاست‌های اولیه گذار انرژی: اتحادیه اروپا برنامه «۲۰-۲۰-۲۰» را معرفی کرد که هدف آن کاهش ۲۰ درصدی انتشار گازهای گلخانه‌ای، افزایش ۲۰ درصدی سهم انرژی‌های تجدیدپذیر، و بهبود ۲۰ درصدی بهره‌وری انرژی تا سال ۲۰۲۰ بود.

تحریم‌های نفتی ایران: تحریم‌های غرب، صادرات نفت ایران را از ۲.۲ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۲ کاهش داد و عرضه جهانی را تحت فشار قرار داد.

اقدامات چین:

تنوع‌بخشی به منابع انرژی: چین قراردادهای بلند مدت با روسیه (قرارداد ۴۰۰ میلیارد دلاری گاز در سال ۲۰۱۴)، ایران و کشورهای آفریقایی امضا کرد.

ابتکار کمربند و جاده: در سال ۲۰۱۳، چین طرح «جاده ابریشم جدید» را راه‌اندازی کرد تا زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی را در سراسر جهان توسعه دهد.

افزایش ذخایر استراتژیک: ذخایر نفتی استراتژیک چین از ۱۰۰ میلیون بشکه در سال ۲۰۰۸ به ۴۰۰ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۵ رسید.

همسویی راهبردی: در این دوره، هماهنگی غیرمستقیمی بین چین و غرب شکل گرفت. افزایش تولید نفت شیل آمریکا و تلاش عربستان برای حفظ سهم بازار، قیمت نفت را از ۱۱۵ دلار در ژوئن ۲۰۱۴ به ۴۷ دلار در ژانویه ۲۰۱۵ کاهش داد. چین با خرید نفت تحریمی ایران، به تثبیت قیمت ها در بازار کمک کرد. توافق هسته‌ای ایران (برجام) در سال ۲۰۱۵ نیز به نوعی نتیجه غیرمستقیم نیاز مشترک غرب و چین به ثبات بازار انرژی و جلوگیری از تنش‌های منطقه‌ای بود.

مرحله دوم: آشوب و شتاب در گذار (۲۰۱۵-۲۰۳۰)

این دوره که هم‌اکنون در آن قرار داریم، با دو رویداد کلیدی تعریف می‌شود: توافق آب‌وهوایی پاریس در سال ۲۰۱۵ و جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲. این رویدادها گذار به اقتصاد کم‌کربن را شتاب بخشیده و آسیب‌پذیری‌های ژئوپلیتیک را آشکار کرده‌اند.

ویژگی‌های کلیدی این دوره:

جهش فناوری‌های انرژی پاک: هزینه تولید ماژول‌های خورشیدی ۸۹ درصد، توربین‌های بادی ۷۰ درصد، و باتری‌های لیتیوم - یون ۸۵ درصد بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ کاهش یافت.

برقی‌سازی حمل ‌و نقل: فروش جهانی خودروهای برقی از ۳۲۰,۰۰۰ دستگاه در سال ۲۰۱۴ به بیش از ۱۴ میلیون دستگاه در سال ۲۰۲۳ افزایش یافت.

آسیب‌پذیری‌های ژئوپلیتیک: آغاز جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ قیمت نفت برنت را به بیش از ۱۲۰ دلار در هر بشکه رساند و وابستگی اروپا به انرژی وارداتی را برجسته کرد.

اقدامات غرب:

سرمایه‌گذاری‌های کلان در انرژی پاک: قانون کاهش تورم آمریکا (۲۰۲۲) ۳۷۰ میلیارد دلار برای انرژی پاک اختصاص داد، در حالی که طرح REPowerEU اتحادیه اروپا ۲۱۰ میلیارد یورو برای کاهش وابستگی به سوخت‌های فسیلی تعهد کرد. (طرح REPowerEU یک طرح ابتکاری از سوی کمیسیون اروپا است که در پاسخ به اختلال در بازار انرژی جهانی و تهاجم روسیه به اوکراین در ماه مه ۲۰۲۲ معرفی شد. هدف اصلی این طرح کاهش سریع وابستگی اتحادیه اروپا به سوخت‌های فسیلی روسیه تا سال ۲۰۲۷ و تسریع گذار به انرژی‌های پاک است.)

ممنوعیت خودروهای بنزینی: اتحادیه اروپا و ۱۷ کشور دیگر فروش خودروهای با سوخت فسیلی را تا سال ۲۰۳۵ ممنوع کرده‌اند.

تحریم‌های نفتی روسیه: گروه G7 در دسامبر ۲۰۲۲ سقف قیمت ۶۰ دلاری برای نفت روسیه تعیین کرد. ( نمودی از تحریم ابزار کنترل و سرکوب قیمت نفت)

تحریم‌ها به‌عنوان ابزار مدیریت گذار انرژی:

تحریم نفتی ایران را می‌توان در چارچوب بزرگ‌تری از «گذار کنترل‌شده» از سوخت‌های فسیلی فهم کرد. کشورهای غربی برای پیشبرد اهداف اقلیمی خود نیازمند کاهش مصرف نفت‌اند، اما کاهش عرضه جهانی نفت می‌تواند باعث جهش قیمتی و بحران‌های اقتصادی شود. در این میان، تحریم برخی کشورها مانند ایران، ونزوئلا یا روسیه، موجب حذف تدریجی و کنترل‌شده عرضه از بازار می‌شود، بدون آنکه بحران جهانی نفت ایجاد شود، زیرا عرضه از سوی کشورهای متحد غرب (مانند عربستان یا آمریکا) تا حدی قابل جبران است. به‌عبارت دیگر، تحریم‌ها می‌توانند ابزار ژئواستراتژیکی برای مدیریت ریسک ‌گذار باشند. از منظر ساختاری نیز باید توجه داشت که پیچ تحریم در دست دولت‌های غربی، به‌ویژه ایالات متحده، است و قابلیت باز و بسته شدن دارد. این انعطاف‌ پذیری ابزاری استراتژیک را در اختیار غرب قرار می‌دهد تا با استفاده از تحریم‌ها، میزان عرضه جهانی نفت را کنترل و از نوسانات شدید قیمتی آن جلوگیری کند. به‌بیان دیگر، تحریم‌ها نه تنها ابزار فشار بر کشور هدف، بلکه اهرم تنظیم بازار جهانی نفت نیز هستند.

در عین حال، ایران و سایر کشورهای تحریمی ناچار شدند نفت خود را با تخفیف‌های قابل توجه، از طریق روش‌های غیررسمی، مخفی و حتی قاچاق به برخی مشتریان خاص بفروشند. این روند موجب شد درآمدهای نفتی این کشورها به‌شدت کاهش یافته و آسیب‌پذیری داخلی آن‌ها افزایش یابد و در خصوص ایران منجر به فساد و آشفتگی در حوزه های عمومی و حکمرانی گردید. علاوه بر این نکات مساله بسیار حایز اهمیت همدستی و همراهی چین در این کنترل و سرکوب قیمت نفت با کشورهای قدرتمند است که در ظاهر شکل کمک به این کشورها را دارد اما در ماهیت، در راستای کنترل و سرکوب افزایش قیمت نفت که هدف غایی هر دو قدرت شرق و غرب است، عمل میکند.

اقدامات چین:

سلطه بر زنجیره تأمین انرژی پاک: چین در سال ۲۰۲۳، ۸۰ درصد تولید جهانی پنل‌های خورشیدی، ۷۰ درصد باتری‌های لیتیوم-یون، و بیش از ۵۰ درصد فروش خودروهای برقی را در اختیار داشت.

خرید نفت تحریمی: چین واردات نفت از ایران را به ۱.۲ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۴ و از روسیه به ۲.۱ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۳ افزایش داد، با تخفیف‌های ۲۰ تا ۳۰ درصدی.

کنترل مواد معدنی کلیدی: چین بیش از ۸۰ درصد ظرفیت پالایش جهانی کبالت، لیتیوم و عناصر نادر خاکی را از طریق سرمایه‌گذاری در معادن آفریقا کنترل می‌کند.

freedUK.jpgایران وایر - نسرین روشن، زندانی دوتابعیتی ایرانی-بریتانیایی، روز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ به صورت مشروط از زندان اوین آزاد شد.

خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران با اعلام این خبر نوشت آزادی خانم روشن ساعاتی پیش و در چارچوب آزادی مشروط صورت گرفته است.

خانم روشن پیش‌تر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری محاکمه و از بابت اتهام «اجتماع و تبانی» به چهار سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هشت ماه زندان محکوم شده بود. با تسلیم به رای، میزان محکومیت او در نهایت به سه سال زندان کاهش یافت.

بر اساس اظهارات یک منبع مطلع، مصداق اتهامات مطرح‌شده علیه این شهروند، که سال‌ها ساکن بریتانیا بوده، شرکت در تجمعات اعتراضی خارج از کشور در واکنش به کشته شدن مهسا امینی بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

نسرین روشن، متولد ۱۳۴۲، در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۲ هنگام خروج از کشور در فرودگاه بین‌المللی «امام خمینی» توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از طی مراحل بازجویی در بند ۲۰۹ زندان اوین، در تاریخ ۱۱ دی همان سال به بند زنان این زندان منتقل گردید.

Bahram_Farokhi_2.jpgتاریخ، آینه‌ی تمام‌نمای هویت و سرنوشت ملت‌هاست. ملتی که از گذشته‌اش غافل باشد، نمی‌تواند آینده‌ای روشن و پایدار بسازد. اما پرسش بنیادین این است که آیا ما در ایران توانسته‌ایم تاریخ را با صداقت، انصاف و بی‌طرفی بنگاریم؟ آیا مورخین ما از بند نگاه‌های ایدئولوژیک و فشارهای سیاسی رها شده‌اند تا بتوانند واقعیت‌ها را در همه‌ی پیچیدگی‌هایش بازگو کنند؟ یا تاریخ‌نگاری در ایران هنوز اسیر دوقطبی‌های سیاه و سفید است؛ جایی که شخصیت‌ها یا مطلقاً تقدیس می‌شوند یا مطلقاً محکوم؟
در این مقاله سعی کرده ام پاسخی به این پرسش بدهم که چرا ما در ایران به مورخین بی‌طرف و نقد منصفانه دسترسی نداریم، و چرا جامعه و ساختارهای سیاسی-فرهنگی ما، زمینه‌ساز «جامعه نخبه‌کش» شده‌اند که مانعی در شکل‌گیری تاریخ‌نگاری علمی و مستقل شده است.
سیاه یا سفید؛ چرا تاریخ ایران دو قطبی است؟
تاریخ‌نگاری در ایران همواره با قطب‌بندی‌های شدید همراه بوده است. چهره‌های تاریخی ما یا قهرمانان مطلق‌اند یا دشمنان مطلق. به عنوان مثال، در نگاه برخی، رضا شاه بنیانگذار خاندان پهلوی مردی است که امنیت و یکپارچگی را به کشور بازگرداند، راه‌آهن و دانشگاه‌ها را بنیاد نهاد، و ایران را به سوی مدرنیته سوق داد. اما در نگاه دیگر، او مستبدی خونریز و دیکتاتور است که مخالفان خود را سرکوب کرد، آزادی‌ها را محدود ساخت و روستاها را غارت کرد. هیچ یک از این دو روایت به تنهایی نمی‌تواند حقیقت کامل باشد. تاریخ، جایی برای سیاه و سفید مطلق نیست؛ انسان‌ها خاکستری‌اند و تاریخشان مملو از نور و سایه.
شخصیت احمد شاه قاجار، آخرین پادشاه سلسله قاجار، نیز در همین دام گرفتار شده است. او که پایبند به مشروطه بود و حاضر به امضای قراردادهای استعماری نبود، در عین حال ضعف سیاسی و مشکلات شخصیتی فراوان داشت. نقد منصفانه او باید شامل هر دو بعد مثبت و منفی باشد، اما در عمل یا نادیده گرفته می‌شود یا به شدت تحقیر می‌شود.

kham.jpgایران اینترنشنال - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نسبت به نتایج مذاکرات با آمریکا ابراز تردید و ناامیدی کرد و گفت تهران برای غنی‌سازی اورانیوم از کسی «اجازه» نخواهد گرفت.

خامنه‌ای سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت در نخستین سالگرد مرگ ابراهیم رئیسی گفت رییس دولت سیزدهم در اولین مصاحبه خود «با صراحت گفت با آمریکا مذاکره مستقیم نمی‌کنیم و نکرد».

او افزود: «در دوره رئیسی مذاکرات غیرمستقیم بود ولی بدون نتیجه، حالا هم گمان نمی‌کنیم به نتیجه برسد و نمی‌دانیم چه خواهد شد.»

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، ۲۵ اردیبهشت اعلام کرد جمهوری اسلامی «تا حدی» با شروط مورد نظر واشینگتن در مذاکرات هسته‌ای موافقت کرده است.

با این‌حال، شماری از رسانه‌ها و کارشناسان غربی در روزهای گذشته نسبت به نتیجه‌بخش بودن مذاکرات هسته‌ای ابراز تردید کرده‌اند.

وب‌سایت خبری نشنال ۲۹ اردیبهشت به نقل از دو مقام ایرانی گزارش داد گفت‌وگوهای هسته‌ای آمریکا و جمهوری اسلامی به‌دلیل اختلاف‌نظر بر سر مساله غنی‌سازی اورانیوم به بن‌بست رسیده است.

خامنه‌ای: برای غنی‌سازی از کسی اجازه نمی‌گیریم

خامنه‌ای در ادامه سخنرانی خود، به موضع مقام‌های آمریکا مبنی بر حذف کامل غنی‌سازی در خاک ایران واکنش نشان داد و گفت: «سعی کنند یاوه‌گویی نکنند.»

او افزود: «اینکه بگویند به ایران اجازه غنی‌سازی نمی‌دهیم، غلط زیادی است. جمهوری اسلامی منتظر اجازه این و آن نیست؛ سیاستی دارد، روشی دارد و همان‌ها را تعقیب می‌کند.»

در هفته‌های گذشته مقام‌های آمریکایی بارها تاکید کرده‌اند که خواهان حذف کامل برنامه غنی‌سازی جمهوری اسلامی هستند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در جدیدترین موضع‌گیری، استیون ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه و رهبر هیات مذاکره‌کننده آمریکایی، ۲۹ اردیبهشت گفت غنی‌سازی خط قرمزی بسیار روشن برای دولت ترامپ است و این کشور در هیچ توافقی، اجازه غنی‌سازی را به ایران نخواهد داد زیرا دستیابی به سلاح هسته‌ای را ممکن می‌کند.

خامنه‌ای پیش‌تر در ۲۶ فروردین گفته بود به مذاکرات با آمریکا «نه به صورت افراطی خوش‌بین است و نه به صورت افراطی بدبین؛ اما در قدم‌های اول خوب اجرا شده است».

isr.jpgمراد ویسی - ایران اینترنشنال

اسرائیل در پی حمله خونین حماس در هفت اکتبر ۲۰۲۳ که منجر به کشته شدن ۱۲۰۰ شهروند اسرائیلی شد، وعده داد تمامی رهبران و فرماندهانی را که در طراحی و اجرای این حمله نقش داشته‌اند از بین خواهد برد، چه در نوار غزه و چه خارج از آن.

اکنون، با گذشت حدود یک سال و نیم، به نظر می‌رسد اسرائیل این موضوع را تا حد زیادی محقق کرده است.

در روزهای اخیر، اسرائیل خبر کشتن محمد سنوار، برادر یحیی سنوار، رهبر حماس در غزه را اعلام کرد. با این اقدام، تقریبا تمامی فرماندهان و چهره‌های کلیدی حماس که در حمله هفت اکتبر نقش داشتند، کشته شده‌اند.

حلقه تصمیم‌گیری حمله

برنامه‌ریزی این حمله در حلقه‌ای محدود از رهبران ارشد حماس انجام شد. از جمله این افراد می‌توان به اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی حماس، یحیی سنوار رهبر حماس در نوار غزه،
محمد ضیف فرمانده شاخه نظامی (گردان‌های عزالدین قسام) و مروان عیسی، معاون فرماندهی شاخه نظامی اشاره کرد.

عملیات نظامی در سطح میدانی به پنج تیپ نظامی حماس و ۲۴ گردان تابع آن‌ها واگذار شده بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

اسماعیل هنیه در روز حمله حماس به اسرائیل، در دفتر خود در دوحه، همراه دیگر رهبران حماس به سجده شکر نشست. او چندی بعد، هنگام سفر به تهران جهت شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری پزشکیان، در یکی از مکان‌های به‌شدت محافظت‌شده سپاه، هدف ترور قرار گرفت و کشته شد.

تا امروز، جزییات دقیق این ترور مشخص نشده و روایت‌های مختلفی درباره نحوه لو رفتن محل اقامت و نوع سلاح استفاده‌ شده مطرح شده است.

صالح العاروری، رهبر حماس در کرانه باختری و رابط میان حزب‌الله و حماس، نیز از دیگر فرماندهانی بود که در بیروت به‌دست اسرائیل کشته شد. او نیز در حلقه تصمیم‌گیرندگان حمله هفت اکتبر قرار داشت و نقشی کلیدی در هدایت حملات موشکی از جنوب لبنان ایفا کرده بود.

:::

sarkohi.jpg«سرافکندگی» که خامنه‌ای به ترامپ گفت احساسِ خود او است.

ترامپ گاه یاوه می‌گوید اما در باره‌ی ناتوانی جمهوری اسلامی با زبانی ساده بر زخم‌هائی انگشت گذاشت که خامنه‌ای نیز از آن‌ها آگاه است.
.
«محور مقاومت، مبارزه با سلطه» و دیگر مفاهیمِ ایدئولوژیکِ جمهوری اسلامی برای حکومتیان به مفاهیمِ توخالی و برای مردم به کلیشه‌های تکراری بی‌معنا بدل شده‌است.

:::

Mehrdad_Darvishpour_2.jpg(به نقل از سایت نقد اقتصاد سیاسی)

پیش‌گفتار

بررسی‌های انتقادی من از دیدگاه‌ها و ترازنامه‌ی چپ در ایران و جهان، پس از تجربه‌ی چندساله‌ام در جوانی در یک جریان چپ رادیکال آغاز شد. با مهاجرت به سوئد در سال ۱۹۸۴ و گسترش دامنه‌ی مطالعات و تجربه‌ی زیسته در غرب، دایره‌ی ارزیابی‌های انتقادی من به‌تدریج از باورهای پیشین و میراث فکری آن دوران گسترش یافت و به نقد آیین‌گرایی در مارکسیسم و مارکسیسم روسی انجامید. انتشار مقالات و جزواتی در نیمه‌ی دوم دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی همچون: «تراژدی حل مسلحانه‌ی اختلافات و اهمیت دموکراسی درون‌سازمانی»، «بحران چپ و پرسشواره‌های مارکسیسم»، «مذهب‌گرایی در مارکسیسم؛ طرحی از ریشه‌های نظری بحران»، «خشونت و قدرت و ضرورت لغو مجازات اعدام» و «تمدن غیرسرمایه‌داری» - که در آن از بن‌بست شوروی و «سوسیالیسم واقعاً موجود» سخن گفته بودم - بازتاب این دگردیسی نظری و نقد مارکسیسم ارتدوکس بود. بخشی از این نوشته‌ها در سه شماره‌ی سالنامه‌ی «تلاش: بررسی چپ نو» (که خود سردبیر آن بودم) از تیرماه ۱۳۶۶ تا مرداد ۱۳۸۸ و برخی دیگر به صورت جزوه‌های جداگانه منتشر شدند.

تحولات نظری من در همان‌جا متوقف نماند. انتشار مقالاتی نظیر: «چپ پس از مارکسیسم»، «ترازنامه و چشم‌انداز چپ»، «نگاهی به تحولات چپ»، «چپ جدید و عصر تردید»، و «چهار ویژگی چپ در ایران» -- که در دهه‌ی ۹۰ میلادی در نشریاتی چون آرش، نقطه، آدینه، جامعه سالم و فرهنگ توسعه منتشر شدند -- نشانگر گذار تدریجی من از ایدئولوژی مارکسیسم و تلاش برای مشارکت نظری در پی‌ریزی چپ نوین در ایران، با گرایش‌هایی سوسیال‌دموکراتیک چپ، فمینیستی، محیط‌زیستی، ضد‌نژادپرستی و ضد‌تبعیض بودند.

پس از آن، تکاپوهای نظری من مسیر نوینی یافتند. از نیمه‌ی دوم دهه‌ی نود میلادی، پژوهش‌های آکادمیک و جامعه‌شناختی من برسر موضوعاتی چون برابری جنسیتی، زنان، مهاجرت، خشونت، فرهنگ ناموسی، جوانان پناهجو، الگوهای مردانگی، هم‌پیوستگی، تبعیض اتنیکی و نژادپرستی - تمرکز یافتند. امری که دیگر مجالی برای ادامه‌ی بررسی‌های انتقادی در اندیشه‌ی چپ باقی نگذاشت. علاوه برآن، بررسی جنبش‌های اجتماعی نظیر انقلاب ایران، بنیادگرایی اسلامی، جنبش دانشجویی، جمهوری خواهی، «زن، زندگی، آزادی»، راست افراطی و همچنین فعالیت‌های حقوق بشری به اشتغال اصلی من در محیط فارسی‌زبان بدل شدند.

در چند ماه گذشته، دعوت «اتاق فکر چپ‌های سبز ایران» و چند نهاد دیگر از من برای سخنرانی درباره‌ی «چهار محور سوسیال‌دموکراسی و چپ نوین» - که با استقبال درخور توجهی روبه‌رو شد - و همچنین نظرخواهی نشریه‌ی وزین نقد اقتصاد سیاسی از من درباره‌ی گفتمان چپ، موجب شد تا بار دیگر به بررسی‌های پیشین خود در بررسی چپ بازگردم.[۱]

برای من فراتر رفتن از مارکسیسم به‌ معنای بی‌اعتبار شدن اندیشه‌های مارکس نیست، بلکه به‌ معنای برقراری رابطه‌ای آزادانه با آموزه‌های اوست؛ رابطه‌ای که بخش بزرگی از طیف‌های گوناگون چپ بر اهمیت آن تأکید دارند. حتی حزب سوسیال‌دموکرات آلمان، که از جهان‌بینی مارکسیستی فاصله‌ی بسیار دارد، در کتاب دویست سال کارل مارکس (منتشرشده در سال ۲۰۱۸) بر اهمیت اندیشه‌های مارکس و روزآمد بودن آن‌ها تأکید کرده است.

بدیهی‌ست که هر ارزیابی نو از تحولات چپ در ایران و جهان و جایگاه امروزی اندیشه‌ی مارکس، نیازمند پژوهش‌هایی به‌روزتر، جامع‌تر و تازه‌تر است که فراتر از ظرفیت این مقالات است. وانگهی دیدگاه‌های امروز من حتی در مقایسه با این مقاله بس «معتدل‌تر» شده و رابطه‌ی آزادانه‌تری با اندیشه‌های مارکس یافته‌ام. با این حال، مقاله‌ی حاضر که حاوی نکاتی است بازنشریافته از نوشته‌های پیشین‌ام[۲] شاید بتواند به شناخت بهتر مسیر و تاریخ بازاندیشی در جنبش چپ ایران و پرسمان‌های آن یاری رساند.

چپ در دوران عقب نشینی و تردید

در شرایطی که چپ، در سطح ملی و بین‌المللی، در دفاعی‌ترین موقعیت تاریخی خود قرار دارد، به‌حاشیه رانده شده و با فروپاشی باورهای جزمی پیشین، بخش عظیمی از آن درگیر بحران، بی‌ثباتی و درنگ و تأملات نظری است، پرداختن به سرانجام این جریان فکری کاری ساده نیست. کسانی که همچنان با اتکا به مارکسیسم ارتدوکس یا با پناه بردن به ایدئولوژی‌های مسلطی چون لیبرالیسم، ناسیونالیسم و دیگر صورت‌های کلاسیک جهان‌بینی به تحلیل تحولات می‌پردازند، این بازخوانی‌ها و «شکاکیت‌های آکادمیک و روشنفکری» را نه‌تنها سودمند نمی‌دانند، بلکه آن را اتلاف انرژی روشنفکرانه تلقی می‌کنند.

بی‌تردید، نمی‌توان مداخله در حوزه‌های گوناگون مبارزات اجتماعی را به بهانه‌ی تأمل نظری نادیده گرفت یا به تعویق انداخت. اما تجربه نشان داده است که تأکید صرف بر ضرورت مداخله‌ی عملی و توجه به نیازهای روزمره، اغلب به طفره‌روی از جست‌وجو و کنکاش نظری منجر شده است. چه بسیار جنبش‌ها و خیزش‌هایی که با اتکا به شور مبارزاتی و قاطعیت انقلابی شکل گرفتند، اما در غیاب آگاهی انتقادی، به ناکامی و شکست انجامیدند.

افزون بر این، آن ادعای قدیمی اما معتبر لویی آلتوسر درکتاب «در دفاع از مارکس» که می‌گوید:«تئوری نوعی پراتیک ویژه است» و «تئوری» را نه بازتابی منفعل از واقعیت، بلکه به‌مثابه نوعی عمل یا پراتیک نظری دانسته، امروز بیش از هر زمان دیگر اهمیت دارد؛ چرا که در عصر گسست‌های پیاپی و افول روایت‌های کلان، دستیابی به افق‌های نوین تحول، به دغدغه‌ای مرکزی برای بسیاری از روشنفکران بدل شده است.

گذشته از فروپاشی اردوگاه شوروی و اقمارش، این گزاره نیز که تضعیف موقعیت طبقه‌ی کارگر به‌عنوان سوژه‌ی تاریخی سوسیالیسم، به تضعیف خود سوسیالیسم منجر شده، هرچند ادعایی مناقشه‌برانگیزف اما جدی، دقیق و قابل درنگ است. در سنت مارکسیستی کلاسیک، طبقه‌ی کارگر نه‌فقط یک طبقه‌ی اقتصادی، بلکه سوژه‌ی تاریخی‌ِ بالقوه‌ی دگرگونی جهان بود «طبقه‌ای که جز زنجیرهایش چیزی برای از دست دادن ندارد...». روشن است که با تضعیف این سوژه در عصر پسا صنعتی، سوسیالیسم نیز به‌مثابه پروژه‌ای تاریخی تضعیف می‌شود.

رشد طبقه‌ی متوسط، فردی‌شدن روابط کار، اَشکال جدید استثمار و گسترش مصرف‌گرایی تا حدودی موقعیت اجتماعی، انسجام و آگاهی طبقاتی کارگران را تضعیف کرده‌ است. علاوه بر آن، در چپِ پس از ‌مارکسیسم، گرچه از سوژه‌های متکثر مانند اقلیت‌های جنسیتی، نژادی و فرهنگی دفاع می‌شود، اما هنوز جایگزینی که وزن تاریخی طبقه‌ی کارگر را در سطح اقتصاد سیاسی داشته باشد، پیدا نشده است. هم‌از‌این‌رو پروژه‌های چپ گاه دچار پراکندگی هدف و واگرایی سیاسی شده‌اند. همچنین، با تضعیف نقش طبقه‌ی کارگر و تقویت ایدئولوژی نولیبرالی (با کاهش هزینه‌ها، قصابی دولت رفاه و تقویت سودآوری، فردگرایی، رقابت، شایسته‌سالاری)، مفاهیمی چون عقلانیت مراقب‌گرا، همبستگی طبقاتی، مبارزه‌ی جمعی و سوسیالیسم به حاشیه رانده شده‌اند.

البته برخی متفکران همچون نانسی فریزر یا اریک اُلین رایت نشان داده‌اند که هنوز هم تحلیل طبقاتی در عصر سرمایه‌داری متأخر پرمعنا است، هرچند که باید با سایر محورهای ستم (جنسیت، نژاد، محیط‌زیست،...) تلفیق شود. برخی پسامارکسیست ها نظیر لاکلائو و موف نیز برآن‌اند که رد این‌که طبقه‌ی کارگر دیگر «سوژه‌ی یگانه» نیست، به معنای مرگ سوسیالیسم نبوده، بلکه نشانه‌ای از بازآرایی گفتمان‌های رهایی‌بخش بر پایه‌ای چندگانه و دموکراتیک‌تر است.

پاسخ هرچه باشد، انکار نشدنی است که در پی فروپاشی «سوسیالیسم واقعا موجود» و پیشروی‌های نولیبرالیسم و از آن بدتر رشد راست افراطی در جهان، چپ بیش از پیش در موقعیت عقب‌نشینی، تدافعی و تردید به‌سر می‌برد.

این گفتار، تنها مروری‌ست بر برخی تأملات درباره‌ی نسبت چپ با مارکسیسم و پاره‌ای از دیدگاه‌های نوین، که به باور نگارنده، در آینده‌ی این جریان فکری نقشی به‌سزا خواهند داشت.

فرارفتن از مارکسیسم

به گمان من، چپ نمی‌تواند بدون درگذشتن از مارکسیسم و برقراری رابطه‌ای آزادانه با آن، از بحران سهمگینی که سراپای آن را دربرگرفته بیرون آید و راه به جایی ببرد. منظور، صرفاً نفی مارکسیسم ارتدوکس یا فاصله‌گیری از تجربه‌ی موسوم به «سوسیالیسم واقعاً موجود» درگذشته نیست؛ این مسیر، سال‌ها پیش از فروپاشی شوروی، از سوی مارکسیسم غربی و چپ نو آغاز شده بود. آنچه اکنون ضروری است، کنار نهادن ایده‌ی یافتن مارکسیسمی «اصیل» یا «واقعی» و به قول ایمانوئل والرشتاین به‌رسمیت‌شناختن «هزارگونگی مارکسیسم‌ها» است.[۳] تنوعی که نشان از تکثر تاریخی و فکری این سنت دارد.

در همین چارچوب باید بر ضرورت فرارَوی از مارکسیسم، نه به‌معنای طرد آن بلکه برای امکان بازاندیشی و بازسازی انتقادی چپ تأکید کرد.

چنین رویکردی، اتخاذ موضع سومی است در برابر دو گرایش افراطی: یکی نظرات مارکس و مارکسیسم را همچون دین مدرن می‌ستاید، و دیگری آن را سراسر بی‌ارزش می‌خواند. هر دو، به آن به‌مثابه اندیشه‌ای منجمد و بسته می‌نگرند؛ یکی با برجسته‌کردن نقاط قوت مارکس آن را تقدیس می‌کند، دیگری با تأکید بر نارسایی‌ها، آن را به‌کلی تخطئه می‌نماید. در حالی‌که برخورد علمی ایجاب می‌کند که از اندیشه‌ها و نظریه‌های پیشین، به‌نحو انتقادی و برای پیشبرد آگاهی و جامعه استفاده شود.

کسانی که شکست‌های جنبش سوسیالیستی و تجربه‌ی موسوم به «سوسیالیسم‌ واقعاً موجود را صرفاً ناشی از «انحراف از مارکسیسم» می‌دانند و هیچ نسبتی میان تئوری و پراتیک آن برقرار نمی‌کنند، بیشتر ایده‌آلیست‌اند. این نگرش شبیه است به استدلال «طرفداران اسلام ناب محمدی» که اندیشه را از سیر تاریخی، تحولات اجتماعی و آزمون‌های عملی‌اش جدا می‌سازند. در برابر این ناب‌گرایی ایده‌آلیستی، مارکسیستی چون لویی آلتوسر تأکید می‌کند که:

«بحران مارکسیسم، تئوری مارکسیستی را در امان نمی‌گذارد. این بحران در خارج از این تئوری، در قلمرو تاریخی‌اش، در پیشامدهایش، حوادث و تداومش جریان ندارد. ما مارکسیست‌ها نمی‌توانیم به این اندیشه دل‌‍خوش کنیم که تئوری‌های مارکسیستی می‌تواند در یک جا و به طور خالص موجود باشد.»[۴]

البته همان‌گونه که محدود کردن مارکسیسم به اندیشه‌های مارکس نادرست است، نسبت دادن تمامی پیامدهای سوسیالیسم‌های واقعاً موجود و نحله‌های مارکسیستی به افکار او، یا تلقی آن‌ها به‌عنوان تجسم تکامل منطقی اندیشه‌ی مارکس، و نیز به‌رسمیت شناختن آن‌ها به‌مثابه یگانه مارکسیسم اصیل، خطاست. گوناگونی مارکسیسم‌ها، چه در اداره‌ی قدرت سیاسی و چه در موقعیت اپوزیسیون و رهبری جنبش‌های اجتماعی، بیش از هر چیز نشانگر این ادعای مارکس است که این هستی اجتماعی است که شعور اجتماعی را تعیین می‌کند، نه برعکس.

انتظار این‌که مارکسیسم چینی، روسی یا جهان‌سومی، به‌جای تأثیرپذیری از شرایط بومی آن جوامع و ایفای نقش در جبران عقب‌ماندگی صنعتی و پیشبرد مدرنیزاسیون، باید شباهت بیشتری به سوسیالیسم و مارکسیسم اروپایی داشته باشد، ساده‌انگاری‌ای ایده‌آلیستی است که تجریدی بودن نظریه را با جهان‌شمولی آن خلط می‌کند.

نباید فراموش کرد که هر جامعه‌ای تنها مسائلی را پیش‌روی خود می‌گذارد که ظرفیت حل آن‌ها را دارد. مارکس نیز در «سهمی بر نقد اقتصاد سیاسی» بر همین نکته تأکید می‌کند: «اگر دقیق نگاه کنیم، درمی‌یابیم که مسئله فقط زمانی مطرح می‌شود که شرایط مادی حل آن یا ازپیش فراهم شده، یا دست‌کم در حال فراهم شدن استبنابراین، نمی‌توان انتظار داشت که عقب‌ماندگی و زمینه‌های استبدادی یک جامعه، تأثیری بر صورت‌بندی اندیشه‌ها و گرایش‌های فکری ــ ازجمله بر جنبش چپ آن ــ نگذارد. این البته به معنای ناممکن بودن رشد تفکرات دموکراتیک و پیشرو در آن جامعه نیست؛ بلکه بدین معناست که باید شرایط اجتماعی پذیرش و گسترش آن اندیشه‌ها، پیچیدگی‌های تحقق آن‌ها و حتی امکان تحریف و مسخ‌شان را شناخت.

در برابر این پیچیدگی، برخی ساده‌اندیشانه تصور می‌کنند مشکل صرفاً در فقدان ایده‌ای ناب و اصیل نهفته است؛ گویی با دستیابی به آن، جامعه نجات خواهد یافت. حال آن‌که همان‌طور که مارکس در «مقدمه بر نقد فلسفه‌ی حق هگل» یادآور می‌شود: «تنها کافی نیست که ایده به واقعیت تبدیل شود، بلکه واقعیت نیز باید به ایده تبدیل گردد.»

enteghad.jpg- غنی‌سازی ۲ تریلیون دلار هزینه داشته است

- دیگر برای «نه جنگ نه صلح» فرصت نیست، اکنون «یا جنگ یا صلح» مطرح است

ایران اینترنشنال - قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در گفت‌و‌گو با وبسایت «رویداد ۲۴» درباره سرنوشت مذاکرات بعد از افزایش اختلافات ایران و آمریکا بر سر موضوع غنی‌سازی، به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داد که فرصت دیگری برای «نه جنگ نه صلح» باقی نیست، چون الان موضوع «یا جنگ یا صلح» مطرح است.

در سال‌های اخیر خامنه‌ای گفته بود که «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود».

او گفت: «حتی اگر جنگ نشود آنقدر تحریم‌ها افزایش پیدا خواهد کرد که شرایط اقتصادی ایران امکان تحمل این تحریم‌ها را نخواهد داشت. ضمن آنکه احیای قطعنامه ۱۹۲۲ بعد از فعالسازی مکانیزم ماشه ریسک بالایی دارد، چون این قطعنامه همانند قطعنامه‌ای است که آمریکایی‌ها برای حمله به عراق از آن استفاده کردند.»

محبعلی اذعان کرد که غنی‌سازی برای تهران دیگر موضوعی فنی نیست بلکه «موضوعی حیثیتی محسوب می‌شود.»

او افزود: «سیاست ایران از اول چشم‌انداز روشنی درباره برنامه هسته‌ای خودش نداشته است. غنی‌سازی برای کشور قریب به ۲ تریلیون دلار هزینه بالا آورده و تحریم‌های زیادی به ما تحمیل شده، حالا ایران احساس می‌کند اگر از غنی‌سازی صرف‌نظر کند شکست بزرگی را متحمل شده است.»

محبعلی با اشاره به دو مدل همکاری آمریکایی‌ها با سایر کشور‌ها در غنی‌سازی اورانیوم ادامه داد: «نخستین شرط آن است که غنی‌سازی توجیه اقتصادی داشته باشد، در این صورت می‌توان مثل مدل هند توافقی جداگانه با آمریکا امضا کرد و آمریکایی‌ها خودشان به ایران بیایند و غنی‌سازی را انجام دهند، اگر این اتفاق بیفتد شاید مشکل اختلافی ما با آمریکا در مذاکرات برطرف شود.»

او گفت: «برخی کشور‌ها مثل ژاپن، آلمان و آرژانتین نیز سلاح اتمی ندارند، اما بر پروسه غنی‌سازی آنها، آمریکایی‌ها نظارت مستقیم دارند».

دولت قصاب‌ها را هم ورشکست کرد.
مجتبی عالی مدیرعامل اتحادیه سراسری دامداران در گفتگو با «اقتصاد ۱۲۰» گفت که حدود ۱/۲ میلیارد دلار گوشت قرمزِ بنجل، بی‌کیفیت و پُر از چربی از خارج وارد کردند، هم دامدار ایرانی را ورشکست کردند و هم قیمت‌ گوشت پایین نیامد.
او توضیح داد: «دولت قرار بود ۳۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی به دامداران بدهد ولی نداد، بجای آن رفتند گوشت وارد کردند... واردات بی‌سابقه گوشت توسط وزارت جهاد، تمام قصاب‌ها و کشتارگاه‌های ما را ورشکست کرد.»

doha.jpgنشریه واشینگتن فری‌بیکن گزارش داده است که مالک هواپیمای لوکسی که ممکن است به‎‌زودی به‌عنوان هواپیمای ویژه رییس‌جمهوری آمریکا مشهور به «ایر فورس وان» مورد استفاده دونالد ترامپ قرار گیرد، حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی (HBJ)، از اعضای خاندان سلطنتی قطر و نخست‌وزیر سابق این کشور است

ایران اینترنشنال - واشینگتن‌ فری‌بیکن در ابتدای گزارش خود که دوشنبه ۲۹ اردیبهشت منتشر شد، تاکید کرده که حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی به «دزد دوحه» مشهور است، سابقه تامین مالی تروریسم و معاملات مشکوک را دارد و اکنون نیز به پرونده فساد مالی و رشوه‌گیری باب منندز، سناتور پیشین آمریکا، مرتبط شده است.

طرح چاک شومر برای ممنوعیت پذیرش هواپیمای خارجی به‌عنوان ایر فورس وان

هم‌زمان، چاک شومر، سناتور دموکرات نیویورک و رهبر اقلیت دموکرات در سنای آمریکا در پستی در شبکه اجتماعی ایکس خبر داد که در صدد ارائه طرح قانونی جدیدی است که استفاده از هواپیماهای خارجی برای «ایر فورس وان» را ممنوع می‌کند.

او نوشت: «من در حال ارائه طرحی هستم که استفاده از هرگونه هواپیمای خارجی به‌عنوان ایر فورس وان را ممنوع می‌سازد. این قانون، وزارت دفاع آمریکا را از تخصیص بودجه برای خرید یا تغییر کاربری هواپیماهای غیرآمریکایی جهت پروازهای ریاست‌جمهوری بازمی‌دارد.»

شومر همچنین نسبت به هزینه‌های هنگفت و ریسک‌های امنیتی پذیرش هواپیمای قطری و تبدیل آن به هواپیمای رییس‌جمهوری آمریکا هشدار داد و نوشت:«تبدیل یک هواپیمای قطری به هواپیمای ریاست‌جمهوری میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت و حتی در نهایت هم نمی‌توان با اطمینان کامل همه خطرات فاجعه‌بار بالقوه آن را حذف کرد.»

حامی تروریسم و مرتبط با پرونده سناتور سابق آمریکایی

براساس این گزارش، حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی از دو هواپیمای شخصی با شماره‌های ثبت P4-HBJ و A7-HJJ استفاده می‌کند. هواپیمای اول، همان است که ترامپ در فوریه امسال از آن بازدید کرد. بررسی پروازها و تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی مالکیت این دو هواپیما را به او نسبت داده است. در طول چند سال گذشته، مسیر این هواپیماها اغلب با سفرهای او هم‌زمان بوده است.

اسناد پروازی و مدارک عمومی که فر‌ی بیکن بررسی کرده، نشان می‌دهد حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی به پرونده فساد باب منندز مرتبط است. در کیفرخواستی که دادستان‌ها در مارس ۲۰۲۴ علیه منندز ارائه کردند، آمده است که او هدایایی از «یک شرکت سرمایه‌گذاری قطری» دریافت کرده است.

نیویورک تایمز نام این شرکت را «هِریتیج ادوایزرز» (Heritage Advisors) اعلام کرد؛ شرکتی که شیخ سلطان بن جاسم آل ثانی، از اعضای خاندان سلطنتی قطر و شریک تجاری نزدیک حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی، آن را تاسیس شده است.

بر اساس این کیفرخواست، منندز در ازای تسهیل سرمایه‌گذاری چند میلیون دلاری «هِریتیج ادوایزرز» در یک پروژه املاک در نیوجرسی، هدایایی دریافت کرده و پس از سفرش به قطر در سال ۲۰۲۱، در گوگل جست‌وجو کرده: «قیمت یک کیلو طلا چقدر است؟»

ganji.jpgبا چه ملاکهایی میتوان سیاست وفاقی پزشکیان را موفق بشمار آورد؟

اکبر گنجی

🔹ایران و ایرانیان در چنبره ی أنواع بحران های بزرگ اسیر شده اند. به تعبیر دیگر، به «سیاه چاله هایی» پرتاب شده اند که اگر بیرون آمدن از آنها نامحتمل نباشد، بسیار دشوار است. در این شرایط سخن گفتن از «زندگی انسانی» و «زندگی خوب» و «جامعه خوب» تا حدودی دشوار است(دو آستانه ی مارتا نسبام برای زندگی آدمیان. «جامعه خوب»، معیارهای جوزف استیگلیتز برای جوامع بشری در برابر نئولیبرالیسم ای که نابرابری و تبعیض از ارکان وجودی آن است).

🔹در این شرایط برای ارزیابی موفقیت یا شکستِ سیاستِ وفاقی مسعود پزشکیان، فقط و فقط باید در افق موجود و در چارچوب جمهوری اسلامی سخن گفت. دستکم در صورت تحقق چهار شاخص زیر می توان سیاست وفاقی پزشکیان را موفق به شما آورد:

🔺 به رسمیت شناختن حق پوشش زنان: عدم تحمیل قانون حجاب و عفاف و دست شستن از مزاحمت های خیابانی برای زنان در این مورد.

🔺رفع فیلترینگ: رفع فیلترینگ به طور رسمی در اسرع وقت به همه شبکه های اجتماعی تعمیم پیدا کند.

🔺آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر: زندانیان سیاسی مستحق زندان نیستند و این امر هیچ پیامد مثبتی برای حکومت ندارد. آزادی همه آنان، عین احقاق حق و عدالت است.

🔺توافق ایران و آمریکا: حل و رفع بسیاری از مسائل و مشکلات ایران و ایران در گرو رفع تحریم های فلج کننده ای است که فقط و فقط کمر مردم ایران را شکسته اند:

✍ کسی را خوش بیاید یا نیاید، اقتصاد ایران کاملاً به تحریم ها شرطی شده است. کوچکترین خبر مثبتِ ناظر به توافق موجب کاهش نرخ ارز و کوچکترین خبر منفی ناظر به عدم توافق موجب افزایش نرخ ارز می شود.

✍ جامعه و بخصوص نسل جوان ناامید است و امید آفرینی با خیال پردازی و توهم زایی و مهمل بافی تولید نخواهد شد. اگر توافق میان ایران و آمریکا صورت گیرد، جامعه وارد فرایند امیدواری خواهد شد. اگر صورت نگیرد، جامعه از اکنون هم ناامیدتر خواهد شد.

✍ جوانها اگر بتوانند و امکان پذیر باشد، به دنبال فرار و مهاجرت هستند. آنها که می توانند، می روند، و آنها که مانده اند، نمی توانند بروند. راه ها به روی رفتنشان بسته است. اگر تحریم ها در حد و اندازه پس از برجام هم لغو شود، انگیزه های ماندن به شدت افزایش پیدا خواهد کرد و این احتمال هم وجود دارد که خیلی ها باز گردند.

✍ نتانیاهو (و دیگر رهبران اسرائیل) از دهه ۱۹۹۰ تاکنون همیشه دولت آمریکا را به حمله نظامی به ایران تشویق کرده و آن را راه حل همه مشکلات خاورمیانه قلمداد کرده و می کنند. در صورت عدم توافق، با توجه به نزدیک شدن مهرماه و پایان محدودیت های برجام، احتمال بمباران ایران به شدت افزایش خواهد یافت. جنگ بدترین برساخته بشری است و صلح از هر جهت فضیلت است.

✍ شاید حمله به ایران برای آمریکا دستاوردی مانند دستاوردهای حمله نظامی به أفغانستان، عراق، لیبی، سوریه، و...داشته باشد و آمریکا دوباره پیروز نشود. اما - و این اما بسیار اساسی است و باید مبنای همه تصمیم گیریها قرار گیرد - اگر آمریکا (بدون اسرائیل یا با اسرائیل، یا حمله اسرائیل با پشتیبانی کامل آمریکا و دولتهای اروپایی) ایران را بمباران کند و ایران هم به تجاوز به مرزهای ایران زمین پاسخ های درخوری دهد، کار به جنگ فراگیر خواهد انجامید که همه زیرساختهای ایران زمین نابود خواهند شد و ده ها میلیون ایرانی کشته و زخمی و آواره خواهند شد.

♨️ در میان شاخص های بالا، از نظر پیامدها، توافق با آمریکا از همه مهمتر است و نتایج بسیار زیادی برای ایران دارد. اگر سیاستِ وفاقی پزشکیان به این نتایج منتهی شود، او در این مدت موفق عمل کرده است

araqchi.jpgایران وایر - عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت وضعیت مذاکرات جاری ایران و ایالات متحده را «بزن بزن» توصیف کرد و گفت زمان دور پنجم مذاکرات هنوز مشخص نشده است.

عراقچی در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره درباره زمان دور جدید مذاکرات گفت: «یک تاریخی برای مذاکرات پیشنهاد شده، اما ما هنوز قبول نکرده‌ایم.»

وزیر خارجه ایران همچنین گفت: «در چند روز گذشته شاهد مواضعی از سوی آمریکایی‌ها بودیم که با هیچ منطقی سازگار نیست و مذاکرات را با مشکل مواجه می‌کند. به همین دلیل است که ما دور بعدی مذاکرات را هنوز تعیین نکرده‌ایم.»

وی با اشاره به چهار دور پیشین مذاکرات که با میانجی‌گری عمان در مسقط و رم برگزار شده، اظهار داشت: «ما در حال بررسی هستیم و امیدواریم که عقلانیت حاکم شود.»

وزیر خارجه همچنین درباره سخنان علی خامنه‌ای که موضع مقامات آمریکایی را «یاوه گویی» توصیف کرده بود، گفت: «به نظرم ایشان لب‌کلام را فرمودند. آنچه از سوی آمریکایی‌ها در روزهای اخیر مطرح شده، واقعا غیرمنطقی بوده و روند گفت‌وگوها را با چالش مواجه کرده است.»

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، ساعاتی پیش نسبت به نتایج مذاکرات با آمریکا ابراز تردید و ناامیدی کرد و گفت تهران برای غنی‌سازی اورانیوم از کسی «اجازه» نخواهد گرفت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

رهبر جمهوری اسلامی گفت: «اینکه بگویند به ایران اجازه غنی‌سازی نمی‌دهیم، غلط زیادی است. جمهوری اسلامی منتظر اجازه این و آن نیست؛ سیاستی دارد، روشی دارد و همان‌ها را تعقیب می‌کند.»

khamhorse.jpgاحسان نگارچی

آمریکاییان، غنی‌سازی را به دُم اسبی دیگر بسته‌اند، و آن اسب، رمیده و تندخو، آماده دویدن است و فقط در انتظار یک "هی "می باشد و مهارِ کار، نه در دست جمهوری اسلامی که در چنگِ ترامپ است.

اما افسوس که جمهوری اسلامی بود که با بی‌خردی خود، دروازه‌ها را گشود و این اسب های رام‌نشده را به میدانِ رها کرد وحالا فریاد می‌زند و طلب مهار می‌کند، در حالی که خود نخستین کسی بود که زخم‌های این رمیدن ها را بر پیکر کشور نشاند.

دیروز ویتکاف به صراحت گفت: تنها غنی‌سازیِ صفر است که مقبول می‌افتد، و باید تمامِ تأسیسات هسته‌ای برچیده شود.

مارکو روبیو ر نیز در امتداد همین زبان، شرطِ تازه‌ای را که قبلا زمزمه می کردند را فریاد نمود و گفت ، جمهوری اسلامی باید نه فقط در بابِ غنی‌سازی، که موشک‌ها و نیروهای نیابتی اش را به دم این اسبهای وحشی ببندد.

پس از چهار دور گفت‌وگو، می‌توان دریافت که توافق، اگر نگوییم محال، بسی بعید است. حتی اگر کلّ تأسیسات هسته‌ای را نیز واگذار کنند، ماجرا پایان نخواهد گرفت؛ که این آغازِ داستانی بی‌انتهاست، داستانی که به نابودی تمامِ نظام می‌اندیشد. آری، آن اسب ها یکی دوتا نیستند.


خانوم رخسانا اسماعیل (متولد بریتانیا، با اصالت پاکستانی) به عنوان شهردار جدید شهر روترهام، مراسم تحلیف برگزار کرد. این شهر در منطقه یورکشایر بریتانیا قرار دارد.

روز گذشته گروه حماس از بیانیه مشترک سه دولت بریتانیا، فرانسه و کانادا برعلیه دولت اسرائیل استقبال کرد

statement.jpg

trump.jpgترامپ با فیلم «آزار و اذیت سفیدپوستان» رییس‌جمهور آفریقای جنوبی را در کاخ سفید غافلگیر کرد

ایران اینترنشنال - دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، در دیداری با سیریل رامافوسا، رییس‌جمهوری آفریقای جنوبی در کاخ سفید، او را با مجموعه‌ای از اظهارات درباره قتل عام و مصادره زمین سفیدپوستان مواجه کرد. صحنه‌ای که مشابه دیدار پرتنش ترامپ با ولودیمیر زلنسکی، رییس‌جمهوری اوکراین، در ماه فوریه شد.

ترامپ چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت در بخشی از این جلسه گفت: «مردم برای حفظ جانشان از آفریقای جنوبی فرار می‌کنند. زمین‌هایشان مصادره می‌شود و در بسیاری موارد، کشته می‌شوند.»

او این سخنان را در حالی بیان کرد که ویدیوهایی پخش کرد و مقالات چاپ‌شده‌ای را نشان داد که به گفته او، شواهدی بر آزار و قتل سفیدپوستان در آفریقای جنوبی هستند.

حضور ایلان ماسک در این جلسه باعث شده بود که احتمال تنش در این دیدار از ابتدا بالا باشد.

ماسک متولد آفریقای جنوبی است.

دولت آمریکا در روزهای گذشته ۵۹ نفر از سفیدپوستان آفریقای جنوبی را به‌عنوان پناهنده پذیرفت.

این تصمیم واکنش منفی دولت در پرتوریا را به دنبال داشت.

ترامپ، ۲۲ اردیبهشت در اظهاراتی بی‌سابقه با استقبال از پناهجویان سفیدپوست آفریقای جنوبی گفت این گروه که بیشتر از قوم آفریکنر و از نوادگان مهاجران هلندی هستند، «قربانی تبعیض نژادی» بوده‌اند و در کشورشان با خطر «نسل‌کشی» روبه‌رو هستند.

ترامپ ویدیویی را پخش کرد که در آن صلیب‌های سفید دیده می‌شدند که به گفته او، نماد آرامگاه‌های هزاران سفیدپوست کشته‌شده بودند.

همچنین صحنه‌هایی از سخنرانی‌های تند رهبران مخالف پخش شد و ترامپ گفت یکی از آن‌ها باید بازداشت شود.

رامافوسا حین پخش ویدیو اغلب بدون نشان دادن واکنش نشست و گاهی گردن خود را چرخاند تا ویدیو را بهتر ببیند.

سخنان رسول جعفریان متخصص تاریخ اسلام، درباره داستان سرایی در دین: قصه ها بافته اند و مردم هم باور کرده اند

:::

منوتو - در برنامه تحلیل خبر شبکه بریتانیایی جی‌بی‌نیوز، مجری برنامه هنگامی که صحبت از تروریستی‌ خواندن سپاه و خطر گسترش اسلام‌گرایی افراطی در کشورهای غربی شد، به اتحاد گروه‌های چپ و اسلام‌گرایان در انقلاب ۵۷ اشاره کرد و گفت «ایران، نمونه‌ای هشدار‌آمیز برای بریتانیا است که به کدام سمت نرود.»

:::

judges.jpgرقیه رضایی - ایران وایر

۱۲۰روز است که «بیژن کاظمی»، شهروند اهل کوهدشت و زندانی سیاسی سابق در بی‌خبری و بدون ملاقات با خانواده در بازداشت است. منابع «ایران‌وایر» می‌گویند که او در این مدت در سلول انفرادی و تحت فشارهای روانی بوده تا اعتراف کند که برای آبدارچی که «محمد مقیسه» و «علی رازینی»، دو قاضی ارشد را در ساختمان دیوان عالی کشور کشت، اسلحه برده است.

به گفته منابع ایران‌وایر، اتهام او، «معاونت در قتل» عنوان شده و پرونده ابتدا در دادسرای ناحیه ۲۷ جنایی تهران بوده، اما مدتی است که هیچ مرجع قضایی صدور حکم بازداشت او را برعهده نمی‌گیرد و مشخص نیست که پرونده در دست کدام نهاد امنیتی است و بیژن در کجا نگهداری می‌شود.

یکی از افراد مطلعی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده، می‌گوید که تلاش‌های مادر بیژن برای یافتن نشانی از فرزندش در این ۴ ماه، تنها منجر به یک تماس یکی دو دقیقه‌ای شده و ماه‌هاست ماموران مادرش را به هم «پاس‌کاری» می‌کنند.

***

بیژن کاظمی کیست و چرا در حبس انفرادی است؟

بیژن کاظمی، اهل کوهدشت در استان لرستان است. مجرد است، ۴۴سال دارد و یک بار در سال ۱۳۹۹ در شهر محل زادگاهش بازداشت و بعد از سوی دادگاه انقلاب به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به سه سال و نیم حبس محکوم شده است. او مدت دو سال از این حبس را در زندان خرم‌آباد، یکی از محروم‌ترین زندان‌های ایران تحمل کرده و بعد از آن با پابند الکترونیکی در بیرون از زندان باقی‌مانده حبس خود را گذرانده است.

بر اساس اطلاع ایران‌وایر، آقای کاظمی، ۳۰دی۱۴۰۳ در کوهدشت، در خیابان و با خشونت بازداشت شده است. یک منبع مطلع به ایران‌وایر گفته که این بازداشت، برخلاف دفعه قبلی که خیلی بی‌سروصدا بوده، به‌نحوی انجام شده که همه مطلع شوند و بعد از آن ماموران با او به منزلش رفته و خانه را تفتیش و وسایل الکترونیکی را با خود برده‌اند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

بازجوهای بیژن روز سوم بازداشت او با مادرش تماس می‌گیرند و او موفق می‌شود در حد یکی‌ دو دقیقه با مادرش صحبت کند.

منابع ایران‌وایر می‌گویند که بعد از آن بیژن به بند ۲۰۹ زندان اوین، تحت نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتقل می‌شود و نهایتا کمتر از یک ماه بعد به بند ۲۴۱ این زندان، بند حفاظت اطلاعات قوه قضاییه جمهوری اسلامی. این آخرین خبری است که نزدیکان بیژن کاظمی از او شنیده‌اند و بعد از آن نه محل نگهداری او برای کسی مشخص شده و نه تماس و ملاقاتی با مادرش داشته است.

از جزییات اتهامات و مصادیق اتهامی این شهروند کوهدشتی اطلاعی در دست نیست. حتی مراجعه‌های چندباره وکلا نیز فایده‌ای نداشته و آن‌ها دسترسی به پرونده بیژن ندارند.

اما اطلاعات رسیده به ایران‌وایر حاکی از این است که این شهروند ۴۴ ساله، در ارتباط با کشته شدن علی رازینی و محمد مقیسه، دو قاضی ارشد دیوان عالی کشور که اواخر دی۱۴۰۳ به‌دست آبدارچی ساختمان دیوان عالی کشته شدند، بازداشت شده است. منابع ما تایید کرده‌اند که حبس بلندمدت او در سلول انفرادی و فشار و شکنجه‌های روانی برای این است که او علیه خود اعتراف کند و بگوید که به آن آبدارچی، اسلحه داده است.

درباره پرونده بیژن کاظمی چه می‌دانیم؟

یکی از منابع ایران‌وایر می‌گوید که بازجوها، بیژن کاظمی را تحت فشار گذاشته‌اند که بگوید از کوهدشت سلاح برده و به کسی که رازینی و مقیسه را کشته، داده است: «در حالی‌که خودشان هم می‌دانند که بیژن اصلا از کوهدشت خارج نشده و تمام مدت در شهر بوده است.»

ظهر ۲۹دی۱۴۰۳، درست یک روز پیش از آن‌که بیژن کاظمی در کوهدشت بازداشت شود، در تهران در ساختمان دیوان عالی کشور، دو قاضی بلندپایه و بدنام قوه قضاییه، محمد مقیسه و علی رازینی که در نقض حقوق شهروندان و زندانیان سیاسی نقش پررنگی داشتند و احکام متعدد اعدام و حبس‌های طولانی‌مدت را به فعالان مدنی و معترضان سال‌های پیش داده بودند، به ضرب گلوله‌های یک جوان که گفته شدهآبدارچی قوه قضاییه بوده، کشته شدند. بعدا گفته شد آبدارچی جان خودش را هم گرفته است.

foroopashi.jpgاین چه حقی است که خودمان هم نمی دانیم چیست؟

مازیار اوستا

ویتکاف گفته:
«غنی‌سازی اورانیوم» به علت زمینه‌ساز بودن برای تسلیحاتی شدن، یک «خط قرمز بسیار بسیار روشن است».

عراقچی هم در واکنش به اظهارات ویتکاف گفته: غنی سازی ادامه پیدا می‌کند. ما از حق مردم در این زمینه کوتاه نمی آییم »

ما شهروندان ایرانی هم که دوطرف دعوا صدایمان را نمی شنوند با زبان بی زبانی به دولتمردان مدافع حقوق مان می گوییم:

ما که تاکنون متوجه فواید غنی سازی با این حجم از هزینه های مستقیم و غیرمستقیم برای خود نشده ایم!

این حق نامعلومی که شما برای ما قائل هستید و بخاطر آن این همه اصرار و پافشاری می کنید را هم‌ نمی دانیم چیست ؟نمی دانیم این حقی که به ریش ما مردم بسته اید و به همه دنیا از طرف ما می گویید:« از حق خود کوتاه نمی آییم» ! چگونه حقی است که آینده خود و فرزندانمان به خاطر آن به فتا رفته است!

راستی جناب وزیر !شمایی که اینقدر دلسوز ما و مدافع حق و حقوق ما هستید چرا به دیگر حقوق مان از جمله زندگی آرام و بدون دغدغه توجه ندارید؟

چرا در مورد مطالبه این حق از خودمان سوال نمی کنید ؟ چرا منت دفاع از حقوقی را که از شما نخواسته ایم بر سرمان می گذارید ؟ و...

در نهایت جناب عراقچی ! قصد سیاه نمایی نداریم!

فقط و فقط واقعیتی را که شما نمی بینید بازگو می کنیم؟ بنابراین برخلاف نظر شما که در باطن فکر می کنید ما مردم متوجه چیزی نیستیم! باید بدانید که به خوبی متوجه این واقعیت هستیم که با توجه به حجم گسترده تحریم هایی که روز به روز افزایش پیدا کرده و فشار آنها بر گرده ما مردم بیشتر می شود!

درصورت عدم توافق با غرب با یا بدون درگیری نظامی این شرایط قابل دوام نبوده! ما و شما هر دو باخطر جدی فروپاشی مواجه ایم.

در ضمن جناب وزیر! فریب ادعاهای آنچنانی و شعارها توخالی تندروهای اطرافتان را نخورید! این آرامشی که می بینید آرامش قبل از طوفان است، فریبتان ندهد! پیش از آنکه آتش زیر خاکستر شعله ور شده خشک و تر را با هم بسوزند با تدبیر و عقلانیت آن را خاموش کنید.

pbanner2.jpgدویچه وله - نخستین سالگرد سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور پیشین ایران و گروه همراهش فرارسیده است. با این حال نه‌تنها بسیاری از پرسش‌ها درباره مرگ او بی‌جواب مانده‌اند بلکه در یک‌سال اخیر ابهام‌های بیشتری درباره آن مطرح شده است.

بالگرد حامل رئیسی روز ۳۰ اردیبهشت‌ماه سالل گذشته در منطقه کوهستانی ارسباران در استان آذربایجان شرقی سقوط کرد و رسانه‌های حکومتی در ایران سرانجام در نخستین ساعات روز ۳۱ اردیبهشت‌ماه خبر کشته شدن او به همراه حسین امیرعبداللهیان، محمد علی آل‌هاشم، مالک رحمتی و دیگر سرنشینان این بالگرد را رسما تأیید کردند.

از نخستین ساعات پس از اعلام وقوع حادثه برای این بالگرد، اظهارات ضدونقیضی درباره علت وقوع این حادثه از سوی رسانه‌ها و مقام‌های حکومتی منتشر شد؛ اظهاراتی از "انکار وقوع" حادثه برای این بالگرد تا "فرود اضطراری سخت و موفقیت‌آمیز"؛ از اعلام شرایط جوی نامناسب تا سخنان رئیس دفتر رئیسی که گفته بود "در هنگام پرواز هوا صاف بود و مشکل جوی خاصی نداشتیم".

روایت رسمی؛ "شرایط پیچیده جوی و مه غلیظ"

ستاد کل نیروهای مسلح در سه گزارش، قاطعانه تمامی گمانه‌زنی‌ها و شایعات مبنی بر "جنگ الکترونیک"، "مورد مشکوک"، "خروج بی‌دلیل از مسیر تعیین‌شده"، "ایجاد میدان مغناطیسی"، "بمب‌گذاری و خرابکاری"، "اصابت گلوله" و همچنین "مورد هدف قرار گرفته شدن از سوی سامانه‌های آفندی و پدافندی" را تکذیب کرد.

بیشتر بخوانیم: درباره بیماری‌ها و وضعیت جسمی علی خامنه‌ای چه می‌دانیم؟

این ستاد نهایتا علت سقوط این بالگرد را صرفا "شرایط پیچیده جوی و جغرافیایی منطقه" و "به‌وجود آمدن ناگهانی توده غلیظ مه متراکم و بالارونده" اعلام کرد؛ نتیجه‌ای که نه‌تنها برای بخش بزرگی از افکار عمومی قانع‌کننده نبود بلکه حتی بسیاری از مقام‌های مسئول در جمهوری اسلامی را نیز قانع نکرد.

یک‌سال پس از سقوط این بالگرد حالا ابعاد جدیدی بر ابهام‌های این پرواز و سقوط آن افزوده شده است.

معمای مهرداد بذرپاش؛ "با بالگرد دیگری رفتم"

مهرداد بذرپاش، وزیر وقت راه و شهرسازی نیز ابراهیم رئیسی را در سفر به آذربایجان شرقی همراهی می‌کرد و حتی چندبار در بالگرد حامل رئیسی حضور داشت: «در مسیر حرکت تبریز به محل دیدار سران ایران و آذربایجان، من در بالگرد همراه شهید رئیسی بودم و پروژه‌ها را توضیح می‌دادم.»

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

بذرپاش قرار بود رئیسی را در بالگرد هنگام بازگشت از نقطه مرزی ایران با جمهوری آذربایجان نیز همراهی کند؛ در تصاویر منتشرشده از رئیسی لحظاتی پیش از سوار شدن بر این بالگرد نیز بذرپاش دیده می‌شود. با این حال او به دلایلی که هرگز مشخص نشد در لحظه آخر در حالی ناگهان تصمیم گرفت سوار بالگرد حامل رئيسی نشود که حتی "کیف دستی" و "کت" خود را داخل این بالگرد گذاشته بود.

بذرپاش به تازگی در گفت‌و‌گویی با خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی درباره لحظه پرواز این بالگرد گفت: «وسایل شخصی من در آن بالگرد وجود داشت و تشریفات هم به من اعلام کرد که در بالگرد حامل آقای رئیسی باشم؛ من زودتر به نزدیک بالگرد رسیده بودم و آنجا قدم می‌زدم، شهدای این حادثه با یک خودروی ون رسیده و سوار بالگرد شدند.»

hamsarsafir.jpgقابل مقایسه با عظمتو پیشرفت های ایران نبود

نرگس قدیریان، همسر سفیر ایران در لبنان، در شبکه ایکس نوشته است که در سفری به امارات شاهد آن بوده که فرودگاه این کشور «فرسوده بوده است.»

🔸خانم قدیریان،‌ نوشته که پس از ۱۰ سال به امارات رفته و این کشور «قابل مقایسه با پیشرفت‌های ایران نبوده است.»

🔸در سال ۲۰۲۴، ارزش صادرات غیرنفتی امارات متحده عربی به حدود ۱۵۳ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل ۲۷ درصد رشد داشته است.

🔸معاون سازمان توسعه تجارت ایران در فروردین ماه اعلام کرده بود که صادرات غیرنفتی ایران در ۱۱ ماه سال ۱۴۰۳ حدود ۵۳ میلیارد دلار بوده است.

mousavian.jpgحسین موسویان، عضو سابق تیم مذاکره کننده ایران: اگر از ابتدا مذاکرات با امریکا، مستقیم انجام می‌شد، احتمال بروز وضعیت فعلی کمتر بود

🔹روشن است که با ادامه این وضعیت، مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید؛ شرایط به نقطه‌ای رسیده که دو طرف به جای مذاکره در اتاق دربسته، در رسانه‌ها مذاکره می‌کنند.

🔹بهتر است مذاکره کنندگان ایران و امریکا در دور بعدی بطور مستقیم گفت‌و‌گو کنند.

کاخ سفید:‌ واضح و روشن گفته‌ایم غنی‌سازی در ایران خط قرمز ماست

کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید دوشنبه در یک نشست خبری گفت: «غنی‌سازی در ایران خط قرمز ایالات متحده است.» او تاکید کرد: «استیو ویتکاف، نماینده ویژه رییس‌جمهوری و مارکو روبیو، وزیر خارجه، این موضوع را برای مردم آمریکا و همچنین در گفت‌وگوها با جمهوری اسلامی به‌طور کاملا واضح بیان کرده‌اند.»

ویتکاف نیز در سخنان اخیرش گفت که برای آمریکا غنی‌سازی یک‌درصدی از سوی جمهوری اسلامی نیز قابل پذیرش نخواهد بود. وزیر خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به این اظهارات پاسخ داد چه توافقی حاصل شود و چه نشود، غنی‌سازی در ایران ادامه خواهد یافت.

علیرضا نامور حقیقی: آمریکا قصد دارد خاورمیانه را به‌عنوان یکی از مراکز مهم تعریف کند

علیرضا نامور حقیقی، تحلیل‌گر سیاسی، در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال در برنامه چشم‌انداز گفت: «آمریکا در طراحی جدیدش قصد دارد خاورمیانه را به‌عنوان یکی از مراکز مهم در رقابت با چین تعریف کند. در جنگ سرد اروپا با حمایت آمریکا در مقابل شوروی می‌ایستاد، حالا آمریکا تمایل به سرمایه‌گذاری روی خاورمیانه توجه دارد.»

:::

aghayee.jpgحسین آقایی در کانال اکس خود نوشت:

از ابتدای آغاز مذاکرات تهران و واشنگتن اشاره داشتم که این مذاکرات اساسا مذاکراتی بی فایده است مگر اینکه آمریکا ذره ای تردید نداشته باشد که می تواند در بازه زمانی کوتاه رژیم را در میز مذاکره وادار به خلع سلاح داوطلبانه اتمی و موشکی (+نیابتی) به شکل مُدل لیبی کند. با گذشت بیش از یک ماه از روزی که ترامپ پنجره دیپلماسی را برای رژیم باز کرد هنوز هیچ گونه پیشرفت محسوسی برای رسیدن به توافق (محدود یا جامع) حاصل نشده و مذاکرات نه تنها در وضعیت بن بست، بلکه در آستانه شکست کامل قرار دارد.

اما طرفین به طرز عجیب و غریبی تمایل به ادامه مذاکره دارند. به نظرم وضعیت مذاکرات ج.ا و آمریکا اکنون بر اساس مُدل « بازی جوجه» یا « جوجه ترسو» Chicken Game قابل توضیح/تحلیل است. بازی جوجه یک مُدل کارآمد تشخیص، تحلیل و ارزیابی رفتارها/تصمیمات بازیگران در یک بازی با حاصل جمع صفر است یعنی در اصل یک مُدل بازی بر اساس همکاری نکردن است (non-cooperative game). این مُدل برگرفته شده از تئوری بازیها Game Theory در روابط بین الملل، یک چارچوب تحلیل-ریاضی موقعیت سخت تصمیم گیری و اتخاذ استراتژی ها در وضعیت تضاد منافع و تقابل آشکار تلقی می شود.

cglarge.jpg

طبق این مُدل دو راننده خودرو در یک مسیر واحد با سرعتی بالا به سمت یکدیگر حرکت می کنند و رو در رو در آستانه تصادف قرار می گیرند. راننده ای که اول فرمان را بچرخاند و از تصادف جلوگیری کند بازنده است. هر دو اگر باهم در لحظه آخر کنار بکشند اتفاقی نمی افتد و اگر رو در رو تا آخر بروند هر دو کشته می شوند (شکست می خورند). بر اساس این مُدل بازی، دو طرف برای اینکه به بهترین نتیجه یا خواسته خود برسند عملا وضعیتی را به وجود می آورند یا چاره ای ندارند که با هم تصادف کنند.

الان مذاکرات ج.ا و آمریکا در وضعیت مشابه قرار دارد. دو طرف برای اینکه به نتیجه دلخواه خود برسند برای مدت طولانی باید مذاکره کنند ولی چون خواسته های آمریکا قاعدتا حداکثری است (باید هم باشد) و خواسته رژیم حداقلی، دو طرف با ادامه مذاکرات (اگر هیچ کدام عقب نشینی نکند) در نهایت سرشاخ می شوند یا کلا مذاکرات شکست می خورد (مگر اینکه یک طرف کوتاه بیاید). نکته این است که هر کدام از طرفین انگار از اعلام شکست مذاکرات طفره می روند و نمی خواهند رسما و علنا شکست مذاکرات را اعلام کنند!

asefi.jpgتوافق، نه خیانت است نه تسلیم؛نجات ملی از دل بن‌بست اتمی

حمید آصفی

اظهارات مقامات ایرانی، نشان می‌دهد که سیاست رسمی جمهوری اسلامی در مواجهه با آمریکا و مذاکرات، بیشتر یک نمایش مدیریت‌شده برای کنترل افکار عمومی داخل است تا یک دیپلماسی راهبردی مبتنی بر منافع ملی.

وقتی عراقچی می‌گوید «پیام کتبی آمریکا نرسیده»، اما هم‌زمان وزرای خارجه عمان و قطر در تهران‌اند، و سفرها پشت درهای بسته انجام می‌شود، روشن است که حقیقت پنهان نگه داشته شده و حتی از انتشار یک عکس ساده از ملاقات و مذاکرات با ویتکاف نیز ابا دارند.

واقعیت این است که چارچوب مذاکرات مشخص است و دعوا بر سر جزئیاتی است که در دل همان پروپوزال‌ها آمده، نه بر سر اصل مذاکره.


دعواها درباره «اصول» نیست، بلکه درباره «صورت‌بندی رسانه‌ای عقب‌نشینی» است. به همین دلیل نظام ترجیح می‌دهد هیچ چیزی رسمی نباشد، اما همه‌چیز غیررسمی پیش برود.

رهبران جمهوری اسلامی، برخلاف جامعه ایران که «مذاکره» را پدیده‌ای طبیعی و حتی ضروری برای گره‌گشایی از زندگی می‌داند، همچنان آن را تابو کرده‌اند. حتی وقتی حماس با اسرائیل مذاکره می‌کند، رهبری آن را «کار خوب» می‌خواند، ولی جمهوری اسلامی هنوز می‌ترسد یک عکس از دیدار با آمریکایی‌ها منتشر کند. این یعنی دیپلماسی هنوز گروگان دستگاه امنیتی و ذهنیت ایدئولوژیک است.

حاکمیت می‌خواهد هم امتیاز بگیرد و هم به هوادارانش نشان دهد که سازش نکرده. این دوگانه‌سازی به بن‌بست ختم شده، چون در دنیای واقعی نمی‌توان هم امتیاز گرفت و هم ژست قهرمانانه گرفت.

غنی‌سازی، به‌جای آنکه ابزاری برای چانه‌زنی در خدمت توسعه کشور باشد، به تابوی ایدئولوژیک تبدیل شده است. هر طرحی که شامل فریز موقت یا محدودیت فنی در قبال برداشتن تحریم‌ها باشد، با مقاومت حاکمیت مواجه می‌شود. چرا؟ چون نظام غنی‌سازی را به‌عنوان سمبل مقاومت مصنوعی خود تبلیغ کرده و عقب‌نشینی از آن، فروپاشی اسطوره‌ی دروغین «اقتدار» را به دنبال دارد.


این اسطوره‌سازی، حالا تبدیل به مانع اصلی پیشرفت توافق مذاکرات شده است. در واقع، غنی‌سازی نه «حق مسلم ملت»، بلکه به یک بت تبلیغاتی بدل شده که اجازه نمی‌دهد ملت از تاریکی عبور کند.

vision.jpgانفجاری که در بندر عباس رخ داد به سان زنگ خطری برای جمهوری اسلامی بود که پایان وقت آنان را بعنوان حاکمین مسلط به اوضاع ایران اعلام میکرد. شیرازه امور در دست این حضرات در حال از هم پاشیدن است. در داخل غیراز خودی ها اکثر مردم ازهمه لحاظ جانشان به لب رسیده و در خارج در همه امور فرا مرزی جمهوری اسلامی با شکست های سنگین غیر قابل جبران روبرواست. جالب اینجاست که درست در زمان این انفجار چند صد کیلومتر آنطرف خلیج فارس در عمان در شهر مسقط که به معنای محل سقوط است حاکمین درمانده در حال مذاکره ملتمسانه با امریکای ابر قدرت برای جلو گیری از فروپاشی خود بودند. مذاکرات در زیرسایه سنگین حضور نیروهای دریایی امریکا که چند صد مایل پایین تر در دریای عمان در آماده باش کامل اند صورت میگیرد. طنز تلخی است که حضرات را به زور اسلحه برای مذاکره ! به مسقط آورده اند. گویا نمیفهمند یا به روی خود نمیاورند که کجا و چطور آمده اند.

این وضع اسفناک بی شباهت به اوضاع سال های آخر قاجار نیست . در آن دوران ابر قدرت آن زمان امپراطوری انگلیس برای حفاظت منافع خود در مقابل روسیه اول فراهم ساز و پشتیبان جنبش مشروطیت شد و سپس صلاح در پشتیبانی شخصی با شهامت و مستبد دید که مملکت در هم ریخته را منظم و یکپارچه کند. تاریخ نقش انگلیس در سر کار آمدن رضا خان و بعد رضا شاه را انکار نمیکند. حوادث پر پیچ و تاب بعدی به کنار, اگر همین دوره چند ساله آشوب وتحول از قاجار به پهلوی را در موازات با وضع فعلی ایران درنظر بگیریم شباهت های بسیار و همینطور تفاوت های معنی دار میتوان یافت. هیئت حاکمه جمهوری اسلامی به همان روال قاجارها از بیخ وبن فاسد و در سرکوب مخالفین بیرحم و در عین حال سر درگم خرافات و توهمات و غرق در خود بزرگ بینی است. همانطور که نقل است محمد علی شاه قاجار فریاد میزده" رعیت را چه به مشروطه؟ "این آقایان هم بارها به اشکال مختلف و با قوانین دولتی مصوبه خودشان گفته اند و میگویند ملت (یا امت!) صغیر است و محتاج ارشاد و مائیم فقیه و قیم آنها , مائیم که میدانیم و آنها هیچ, ملت را چه به امور مملکت؟ جالب است بیاد آوریم محمد علی شاه پشتیبانی روسیه را داشت و با قیام مردم به سفارت روس گریخت. همینطور خامنه ای روابط تنگاتنگی با روس ها داشته و دارد و بعید نیست اطاقی در سفارتخانه برایش مهیا کرده باشند.

در حال حاضر آزادی خواهی و مردم سالاری در خط نخستین خواست های مردم ایران در مبارزه با رژیم اسلامی است. گو اینکه بنظر میاید فعلأ ابر قدرت این زمان علاقه یی به راه اندازی یا پشتیبانی چنین جنبش ها در ایران معادل آنچه جنبش مشروطه درآن زمان بود ندارد. امریکای ترامپ و قبل از ترامپ بارها تکرار کرده که دنبال تغییر رژیم ایران نبست بلکه تغییر رفتار رژیم را میخواهد. خواست اصلی امریکا و غرب همواره راضی شدن جمهوری اسلامی به توقف غنی سازی اورانیوم و دست کشیدن از بمب اتم سازی بوده است. توقف تحریکات منطقه یی هم اخیرأ ضمیمه خواست های امریکا بود که حالا گویا این مسئله خود بخود منتفی است. حماس و حزب اله که بازوان نیابتی حکومت اسلامی در سوریه و لبنان وغزه بودند تقریبأ نابود شده اند. تنها حوثی های یمن میمانند که آنها هم با انفجار بندر عباس که در واقع به قصد فلج کردن صنعت موشک سازی جمهوری اسلامی بود از بهترین تسلیحات خود محروم شدند. بنابراین مذاکرات مسقط در صورت حصول توافق چیزی به مردم ایران نخواهد داد جز استمرار حکومت اسلامی , چون نهایتأ این حضرات برای بقای نظام کنارگذاشتن برنامه اتمی و توقف کامل شیطنت های منطقه یی را قبول خواهند کرد و دست و پای ترامپ را هم خواهند بوسید. حضرات میدانند که ترامپ چه میخواهد و حتی برای ترغیب بیشتر او معامله را از حالا با وعده تریلیون ها دلار برای سرمایه گذاران امریکایی شیرین تر هم کرده اند.

احتمال چنین توافقی به این صورت که در بالا آمد که در آن ترامپ آنچه میخواهد از این آقایان میگیرد و بعنوان پیروزی بزرگ خود در خاورمیانه جار میزند و آقایان در عوض در قدرت دیکتاتوری خود در ایران باقی میمانند نه تنها هست بلکه به نظر این نویسنده بسیار بالا است. دلیل بنده سابقه امر از تاریخ است. هیچیک از امپراطوران و سران دول خارجی که در مقطعی ایران با آنان سر و کار سرنوشت ساز داشته , از یونان و روم قدیم گرفته تا عرب و مغول و عثمانی تا روسیه و انگلیس و حالا امریکا , ذره یی دلسوزی برای حقوق و رفاه مردم ایران نداشته اند. اگر در سال های آخری قاجار انگلیس بالاخره مصمم به تغییر رژیم شد به خاطر حفظ منافع دراز مدت خودش بود نه دلسوزی برای ایران , و اکنون نیز تصمیمات و حرکات امریکا در مقابل ایران دقیقأ در جهت منافع خودش (البته به تعبیر ترامپ) خواهد بود.

در ضمن باید توجه کرد که در وضعیت فعلی رضا خانی هم تا آنجا که میدانیم در کار نیست. ابر قدرت توجهی به شاهزاده رضا ندارد و کس دیگری که مورد توجه و پشتیبانی ابر قدرت باشد و در عین حال محبوب مردم آنطور که رضا خان آن زمان بود وجود ندارد و اگر هم کسی هست ایشان فعلأ در استتار کامل است. ولی آنچه به وضوح کامل در موازات با ایام انقلاب مشروطیت وجود دارد خواست فرا گیر مردمی برای آزادی های فردی و اجتماعی و تغییرات اساسی در نوع حکومت است. مردم آزادی و دموکراسی میخواهند: آزادی از این همه قید وبند در حکومت استبدادی اسلامی و مردم سالاری به معنای حکومت آمده از خود مردم ایران و نمایندگان واقعی آنان که همه برنامه ها و سیاست های مملکتی را به نفع همین مردم اجرا کند.

اوضاع مملکت و حال و روز مردم به همان آشفتگی دوران پایان قاجار و شاید هم بد تر است ولی آتش آرزو ها برای آزادی و زندگی بهتر به همان شدت آن زمان و شاید هم بیشتر در جان و دل اکثر ایرانیان بخصوص جوانان وطن شعله ور است. اما در عین حال میبینیم که ابر قدرت زمانه به فکر مصلحت و منفعت خود و دوستان خویش است وحتی میخواهد خلیج فارس را هدیه اعراب کرده خلیج عربی بنامد. با وجود غرش های پفیوزی و گنده یوزی هایی که آقایان حاکمان فاسد فعلی ما گاهگاهی میفرمایند ودر مورد خلیج فارس هم شاید بکنند جای شکی نیست که حضرات قطعأ همه ما و سرمایه های بیکران این مملکت و کل ایران را همراه با خلیج فارس برای بقای خود معامله خواهند کرد.

حال آمدیم و یکباره ورق برگشت. آرزو بر جوانان عیب نیست (خودم را عرض میکنم) . شاید آنطور که به آن سرعت در سوریه شد و اسد گریخت بشود , یا به شکل طولانی تری مانند سقوط قذافی در لیبی. درس مقایسه دوران سال های آخر قاجار با دوران فعلی همین است که وقتی شرایط چنان حاد وحساس میشوند که کارد به استخوان رسیده و مملکت به انفجار نزدیک است تغییر رژیم تنها راه نجات میشود و همه عوامل ذینفع داخلی بغیر از آخوندها و قدرت های خارجی بغیر از متحدین ایدئولوژیک آخوندها (مانند حماس وطالبان) مجبور به حرکت در آن مسیر خواهند بود. آخوند ها به صورتی از میدان کنار خواهند رفت - حال به چه صورت آن مانند فیلم مهیجی است که بزودی خواهیم دید.

اگر چنین شد فهم معمول و انتظار همه فعالان سیاسی فعلی از هر دسته و رسته که فرهیختگان و نخبگانمان هستند اینست که در دوران گذار اول رفراندم تعیین نوع حکومت و سپس انتخابات آزاد خواهیم داشت تا نمایندگان ملت مشخص شوند و مجلس ملی راه بیافتد و بعد دولت ملی و دیگر همه به خوبی وخوشی در سایه دموکراسی زندگی خواهند کرد!

بار ِ مسئولیَت، م.سحر

| No Comments

sahar.jpg

چنان روزگارِ وطن شد سیاه

که ما را نمانده َست جُز اشک و آه

.

چنان بر خِرَد ، جهل، پیشی گرفت

که ظلمت فروبست رَه بر نگاه

.

تَوَهّمُ در افزود، بی مایگی

به کژ بینیِ نسلِ گُم کرده راه

.

گناهی اگر بود، از جهل بود

که دل، تیره بود و شرَف بی پناه

.

کسی بار مسئولیت برنداشت

که دستِ غَرَض بَست بر دوش ِ شاه !

.

خودی را ز بیگانه نشناختیم

ازین رو وطن را به دین باختیم !

.

م.سحر

پاریس

https://msahar.blogspot.com/2025/05/blog-post.html

ts.jpgایران اینترنشنال - علیرضا نامور حقیقی، تحلیل‌گر سیاسی، در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال با اشاره به روند مذاکرات هسته‌ای میان تهران و واشینگتن گفت: «ایران اعلام کرده هدفش از غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی، تامین سوخت نیروگاه هسته‌ای است، اما این سوخت را روسیه تامین می‌کند و آمریکا نیز تنها اجازه ذخیره‌سازی یک تن را می‌دهد.»

او تاکید کرد: «این در حالی‌ است که نیاز واقعی نیروگاه حدود ۳۰ تن است. بنابراین، هدف واقعی این غنی‌سازی همچنان نامشخص است.»

او افزود: «اگر در نامه دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، پیشنهادی برای رفع تحریم‌های اولیه مطرح شده باشد، می‌تواند برای ایران یک پیروزی بزرگ تلقی شود. در چنین حالتی، تهران ممکن است به‌طور موقت غنی‌سازی را متوقف کند، اما در نبود تضمین امنیتی، اقتصادی و حقوقی از سوی آمریکا، توافقی پایدار شکل نخواهد گرفت.»

نامور حقیقی همچنین به بازنشر مصاحبه علی شمخانی از سوی ترامپ اشاره کرد و گفت: «این اقدام می‌تواند نشانه‌ای از وجود یک تیم مذاکره موازی با تیم عراقچی باشد.»

به گفته او: «ترامپ ترجیح می‌دهد با بلوک نظامی جمهوری اسلامی مذاکره کند، چراکه از نظر او آن‌ها دارای اختیارات بیشتری هستند.»

او در پایان تاکید کرد که تهران به‌دنبال چانه‌زنی بیشتر است، اما ممکن است ناچار شود غنی‌سازی را برای همیشه در سطح ۳.۶۷ درصد نگه دارد. نامور حقیقی معتقد است « تنها توافقی که مستقیما میان ترامپ و مسعود پزشکیان، رییس‌جمهور ایران، منعقد شود، می‌تواند دوام داشته باشد.»

nik.jpg(ترجمه مقاله نیک آهنگ کوثر در اندیشکده شورای اتلانتیک)

با اوج‌گیری دما و شدت‌ گرفتن بحران آب و برق در ایران، نگاه بسیاری از مقام‌های حکومتی دوباره به سوی رفع تحریم‌ها و احتمال توافق با ایالات متحده دوخته شده است. استدلال آن‌ها ساده است: آزادسازی دارایی‌های بلوکه‌شده می‌تواند کمبودها را جبران و کشور را تثبیت کند. اما واقعیت پیچیده‌تر از آن است. تجربه‌ی تلخ چهار دهه گذشته نشان داده که بدون اصلاحات عمیق و ساختاری، تزریق پول فقط حکم مسکّن موقتی دارد--و در عمل، سقوط را شتاب می‌بخشد.

در همین هفته، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، در اظهاراتی کم‌سابقه، انگشت اتهام را مستقیماً به سوی ساختاری فاسد درون حکومت ایران نشانه رفت. او از شبکه‌ای یاد کرد که بسیاری از ایرانیان سال‌هاست آن را می‌شناسند: «مافیای آب». گروهی که به گفته‌ی ترامپ، «زمین‌های حاصلخیز را به بیابان خشک تبدیل کرده، بستر رودخانه‌ها را تهی ساخته و ثروت را از مردم ربوده است.» برای میلیون‌ها ایرانی که از پیامدهای تخریب محیط‌زیست و کم‌آبی ناگزیر به مهاجرت داخلی یا خارجی شده‌اند، این نخستین بار بود که یک رئیس‌جمهور آمریکا، با صراحتی کم‌نظیر، آن‌چه را فعالان محیط ‌زیست و افشاگران سال‌هاست فریاد می‌زنند، به زبان آورد.

مافیای آب: شبکه‌ای در سایه اما قدرتمند

دهه‌ها است که از اصطلاح «مافیای آب» در فضای رسانه‌ای و دانشگاهی ایران استفاده می‌شود. روزنامه‌نگاران، دانشمندان و کنشگران مدنی از آن برای توصیف شبکه‌ای از مدیران دولتی، پیمانکاران، و شرکت‌های مشاور وابسته به نهادهای نظامی و شبه‌نظامی استفاده می‌کنند که با اتکا به رانت سیاسی، پروژه‌های پرهزینه، ناکارآمد و اغلب مخرب را به اجرا می‌گذارند. این مافیا در تاریکی رشد کرده--پشت درهای بسته‌ی تصمیم‌گیری، در فرایندهای فاقد شفافیت و تحت عنوان «توسعه» و «امنیت ملی». سدسازی‌های بی‌رویه، انتقال‌های بین‌حوضه‌ای آب، و برداشت بی‌حساب از سفره‌های زیرزمینی، نشانه‌هایی آشکار از این الگوست.

سخنان ترامپ، هرچند تند و مستقیم بود، اما واقعیت تلخ را روشن کرد: بحران آب در ایران صرفاً بحران کمبود نیست؛ بحران چپاول است.

تجربه برجام: دلار آمد، اصلاح نه

بازگشت میلیاردها دلار به ایران پس از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ می‌توانست نقطه‌ی آغاز اصلاحات بنیادین در حوزه‌ی آب و محیط‌زیست باشد. اما آن‌چه در عمل رخ داد، بازتولید همان چرخه‌ی معیوبی بود که سال‌هاست به نابودی منابع طبیعی کشور سرعت بخشیده است.

پروژه‌های پرهزینه و ناکارآمدی که پشت درهای بسته طراحی شده بودند، ناگهان جان تازه گرفتند. سدسازی‌های میلیاردی و طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، بدون توجه به پیامدهای محیط زیستی، یکی پس از دیگری اجرا شدند. تخلیه‌ی بی‌رویه‌ی سفره‌های زیرزمینی شتاب بیشتری گرفت و فرونشست زمین به تهدیدی گسترده در دشت‌های مرکزی بدل شد. در این میان، کشاورزی همچنان با الگوی پرمصرف و غیرپایدار ادامه یافت و اولویت‌های محیط زیستی، مطابق معمول، به حاشیه رانده شدند.

Masoud_amirkhalili.jpgنیچه در نامه ی از به فروش نرفتن کتاب "چنین گفت زرتشت" گله و شکایت می کند. نیچه در این نامه خبر می دهد که فقط صد نسخه از این کتاب به فروش رفته است و " این صد نسخه را پیروان واگنر (موسیقی دان ضد یهود آلمانی ) و ضد یهودیان خریده اند".

فیلسوف در این کتاب که در ایران نیز خوانندگان زیادی دارد بدترین توهین ها را به یهودیان کرده است. نیچه در کتاب "چنین گفت زرتشت" اشاره می کند: " آن چیز رایج و متداول آمیزه ی است از اراذل، در این آمیزه هم چیز درهم و برهم است, مقدسان و پست فطرتان، اشراف زادگان و یهودیان و تمام حیوانات از کشتی نوح.

" ( چنین گفت زرتشت - بخش 4، گفتگو با شاهان) ناسزها و دشنام ها ضد یهودی در این کتاب به طور مستقیم به یهودیان نسبت داده نشده است، اما خوانندگان قرن 19 خیلی زود متوجه شدند که منظور فیلسوف از " لاشخوران، دزدان و جمع کنندگان لباس های کهنه" یهودیان هستند. ( چنین گفت زرتشت - بخش 4 ، گدا اختیاری ). برای فیلسوف یهودیان آت و آشغال فروش هستند: " این زائد ها ثروت انبار می کنند و فقیر تر می شوند و قصد رسیدن به قدرت را دارند، خیلی فقیرند این پول دار ها" ( چنین گفت زرتشت - بخش 1، بت های جدید) فیلسوف همچنین معتقد بود که مطبوعات در اختیار یهودیان است: " نگاه کن به این زیادی ها ( زائد ها )! همیشه مریض هستند این زیادی ها، زرداب خود را استفراغ می کنند و اسم آنرا گذاشتند رورنامه." ( چنین گفت زرتشت - بخش 1، بت های جدید) نیچه این روزنامه نویسان (یهودی ) را " اراذل " می نامد. در بحش 2 کتاب ( از اراذل ) زرتشت جواب می دهد: " آه، از فرهنگ خسته شدم، وفتی که دیدم اراذل با فرهنگ هستند".

Sirous_Yadegar.jpgمدتها پیش که ائتلاف جرج‌ تاون شکل گرفت مقاله برای انتشار در گویا فرستادم و پیشنهاد کردم که تحت مدیریت آن ائتلاف انجمنهای شهری و کشوری از ایرانیان مهاجر تشکیل شوند تا بتوان یک ساختار عظیم را برای هدایت جنبش در داخل و خارج از کشور ساخت. آه و افسوس که آن ائتلاف مستعجل بود و زود برفت. امروزه مردم هاج و واج مانده‌اند که خب بالاخره چه کسی ایران را بمباران خواهد کرد مگر گره‌ای از مشکلات آنها بگشاید. نه اسرائیل میزند و نه آمریکا و تازه شاید حمله آنها صد برابر اثرش بدتر باشد. مردن خامنه‌ای هم سودی نخواهد داشت که این قوم می دانند چطور قدرت را نگه دارند. رهبر بلامنازعی هم که در صحنه نیست. نه از نرگس اثری بر آمد و نه از شیرین و مدال نوبل. اسماعیلیون و شاهزاده هم که قهر کردند و رفتند و ما ماندیم و خودمان.

چطور معضل رهبری جنبش را حل کنیم؟ ائتلافها هرگز کار نمیکنند. احزاب هی ائتلاف میکنند و هی میگسلند و آخرش هیچ آتشی بر نمیخزد از کنده احزاب.

به نظر نگارنده انگشتری قدرت را وسط انداخته‌اند و کسی نیست آنرا از ترس هیولای حکومت بردارد و به انگشت بزند. شاید فکر میکنیم یک اتفاق خارق‌العاده باید بیفتد تا جنبش آزادی جان بگیرد. دختر جوان دیگری در خیابانها کشته شود؟ یا کسی کودتایی کند؟

Mehran_Rafiei.jpg

در سوگِ بندرعباس

.

آزاده بپاخیر که گرید وطنِ ما

خودکامه ننالد چو سوزد بدنِ ما

.

این پیر نتابد که ببیند طربِ سرو

با اشک ببینیم که خشکد چمنِ ما

.

آشفته شود گر که شکوفد هنرِ زن

صد قصه بسازد که بکوبد سمن ما

.

وعاظ نخواهند که افسرده شود شاد

دشمن بشمارند سرورِ کهنِ ما

.

قاضی ندهد حکم مگر با نظر بیت

با مشت زند نعره کشان بر دهنِ ما

.

کشتند بسی اهلِ خرد با تبرِ دین

این است که خون موج زند در سخنِ ما

.

دارد خبر از دفنِ گلان در لجن و خاک

هر دار که کشتند به دشت و دمنِ ما

.

هم خانه مده فرصت نیرنگ به مکار

تا دوده و خاشاک نگردد کفنِ ما

za.jpgهر ساله به مناسبت رویدادهای مربوط به جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران بحث‌هایی دربارۀ کارنامه و عملکرد زنده‌یاد دکتر محمد مصدق در بین صاحب‌نظران ایرانی در می‌گیرد که بدون سر و صدا و جنجال نمی‌ماند

احمد زیدآبادی - هم‌میهن

برخی چهره‌های تاریخی به دلایل کاملاً تاریخی در هاله‌ای از «قدسیت» قرار می‌گیرند و جز به زبان تمجید و ستایش نمی‌توان دربارۀ آنان سخن گفت. تاریخ اما در یک خط مستقیم و یکنواخت حرکت نمی‌کند. علت عمده‌اش این است که عقاید و سلایق و نظام ارزشی افراد جامعه دوره به دوره و نسل به نسل عوض می‌شود و این نیز حرکت تاریخ را دچار اعوجاجات بسیار می‌کند.

وقتی ارزش‌ها رنگ به رنگ شوند، هاله‌های قدسی پیرامون چهره‌های تاریخی هم رنگ می‌بازد و آنها را به هدفی مشروع و موجه برای نقد و مخالفت تبدیل می‌کند. این به خودی خود امر نامطلوب و نامعقولی نیست به شرط آنکه دچار آفت نشود. آفت اما از آنجا بروز می‌کند که قدسیت‌زدایی و تابوشکنی از چهره‌های تاریخی، به ژاژخایی و اغراق دربارۀ کاستی‌ها و نقائص آنها و نادیده گرفتن فضائل‌شان می‌انجامد و در عین حال، با قدسی‌سازی و تابوآفرینی از چهره‌های مخالف و متضادشان همراه می‌شود! بدین ترتیب، حرکتی در جهت رشد و اعتلای فرهنگ جامعه صورت نمی‌گیرد، بلکه یک چرخۀ معیوب تکرار می‌شود.

شادروان دکتر محمد مصدق از جمله چهره‌های تاریخ معاصر است که برای چند دهه و چند نسل به صورت یک اسطورۀ بی‌همتای سیاسی درآمد. او قربانی معصومِ توطئۀ همدستی استبداد داخلی با استعمار خارجی محسوب می‌شد و بنا به کهن الگوی ذهنیت فرد ایرانی، نزد طیف وسیعی از روشنفکران و کنشگران سیاسی و ملی هیچ نقدی به او روا نبود.

این وضعیت بنا به طبع و سرشت تحولات تاریخی قابل دوام نبود و دوام هم نیاورد. امروزه نقد عملکرد دکتر مصدق و مخالفت با کارنامۀ او امری عادی شده است. تا اینجای کار هیچ مشکلی وجود ندارد. مشکل آنجاست که داوری نسبت به او شکلی بی‌رحمانه به خود گرفته و به طرز غیرمنصفانه‌ای حق به حریفان و منتقدان و دشمنان او داده می‌شود.

واژه‌هایی چون «بی‌رحمانه» و «غیرمنصفانه» صبغۀ کاملاً ارزش‌داورانه دارند. معمولاً هر فردی بنا به دستگاه ارزشی مورد قبول و علاقه‌اش، خود را در موضع رحم و انصاف و حریفان را در موضع بی‌رحمی و بی‌انصافی می‌بیند. آیا ملاک و معیاری بیرونی برای ارزیابی بی‌طرفانۀ این موضوع وجود دارد و یا اینکه تحمل نوعی هرج و مرجِ داوری سیاسی بین افراد جامعه گریزناپذیر است؟

ظاهراً ترکیبی از این دو در زندگی آدمیان جریان دارد. دو فرد با دو نظام ارزشی کاملاً متفاوت و متضاد، شاید هرگز نتوانند دربارۀ یک موضوع مورد اختلاف، به اشتراک نظر دست یابند اما هنگامی که پای ارزش‌ها و یا لااقل مؤلفه‌های مشترکی در میان باشد، اشتراک نظر دربارۀ منصفانه یا غیرمنصفانه بودن یک داوری هم ممکن می‌شود.

آنکه از موضعِ عداوت و خصومت با هر سطح و درجه از سکولاریسم و ملی‌گرایی با عملکرد دکتر مصدق دشمنی می‌ورزد، قاعدتاً دلیلی نمی‌بیند که بخواهد در کارنامۀ او نکتۀ مثبتی پیدا کند. او داوری‌اش نسبت به مرحوم مصدق خواه‌ناخواه منفی است و در عوض ممکن است سیدمجتبی نواب‌صفوی و اعضای فدائیان اسلام در چشمش از هر جهت بی‌عیب و نقص آیند. در این موارد راهی جز مدارا با نظرات مختلف و متضاد وجود ندارد.

در مقابل، آن روشنفکری که از منظرِ مؤلفه‌های توسعۀ سیاسی و اقتصادی در مورد کارنامۀ دکتر مصدق به داوری می‌نشیند، اگر تا سرحد نفی کامل کارنامۀ او و دفاع از نیروهای معارضش پیش رود، به طور حتم نقصی در نظام تحلیلی و تاریخی خود دارد و بر این مبنا می‌توان دربارۀ عادلانه یا ناعادلانه بودن داوری‌اش با او به گفت‌وگو نشست و به اشتراک نظر رسید.

19-4.jpgایران وایر - فرانسه با ارائه دادخواستی به دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه، علیه «سیاست گروگان‌گیری» جمهوری اسلامی ایران اقامه دعوی کرده است. پس از شکایت ایالات متحده از گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی و اشغال سفارت آمریکا که در ۱۳آبان۱۳۵۸ شروع شد، این دومین شکایت با ماهیت کنسولی از جمهوری اسلامی ایران در دیوان بین‌المللی دادگستری است.

***

طبق مفاد دادخواست فرانسه، موضوع اختلاف با جمهوری اسلامی، «نقض‌های جدی و مکرر» ایران نسبت به تعهدات خود تحت کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی مصوب ۲۴آوریل۱۹۶۳، در ارتباط با بازداشت، زندانی‌کردن و محاکمه چند شهروند فرانسوی در ایران است.

فرانسه در این دادخواست، به سیاست موسوم به «گروگان‌گیری» ایران از اردیبهشت ۱۴۰۱ (مه ۲۰۲۲) علیه شهروندان فرانسوی اشاره کرده و مدعی شده است که ایران «با وارد کردن اتهاماتی مرتبط با امنیت ملی، شهروندان فرانسوی را که به ایران سفر کرده یا در آن حضور دارند، هدف قرار می‌دهد.»

این شکایت، به‌ طور مشخص به بازداشت دو شهروند فرانسوی به‌نام‌های «سیسیل کوهلر» و «ژاک پاریس» مربوط می‌شود که یک زوج فرانسوی هستند که در زمان شکایت فرانسه از جمهوری اسلامی به دیوان لاهه، سه سال است که در ایران دستگیر شدند و دولت فرانسه، از دسترسی کنسولی به آن‌ها محروم نگه داشته شده است.

جمهوری اسلامی، این دو را در آخرین روز سفر تفریحی‌شان دستگیر و به جاسوسی متهم کرده و از آن‌ها اعترافات تلویزیونی هم مطابق رویه خود پخش کرده است.

سیسیل کوهلر، معلم ۴۰ ساله و عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ سندیکای نیروی کار فرانسه است. از آنجا که حتی دولت فرانسه هم به اتباع زندانی خود دسترسی نداشته، اظهارنظری از سوی این زوج درباره اتهام‌های وارده در دسترس نیست، اما دولت «امانوئل مکرون»، پخش اعترافات اجباری را «شرم‌آور» و عمل جمهوری اسلامی را «گروگان‌گیری دولتی» توصیف کرده است.

حتی در صورتی که اتهام جمهوری اسلامی به این زوج وارد بود، دولت ایران موظف بود که دسترسی‌های کنسولی دولت فرانسه به این دو تبعه را فراهم کند، اما حکومت ایران با خودداری از این کار، اعترافات اجباری از آن‌ها پخش کرده است و فقط چهار ملاقات‌ ۱۰ دقیقه‌ای با آن‌ها فراهم کرده که جنبه اثر‌بخشی نداشته است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

فرانسه برای اثبات صلاحیت دیوان دادگستری بین‌المللی برای رسیدگی به این شکایت، به ماده ۳۶ اساس‌نامه دیوان، همراه با ماده اول پروتکل اختیاری کنوانسیون وین درباره حل اجباری اختلافات (مصوب ۲۴ آوریل ۱۹۶۳) استناد کرده است؛ کنوانسیونی که هر دو کشور ایران و فرانسه عضو آن هستند و در آن متعهد شده‌اند که در صورت بروز اختلاف در اجرای آن، باید به دیوان مراجعه کنند.

hamsarsafir.jpgقابل مقایسه با عظمتو پیشرفت های ایران نبود

نرگس قدیریان، همسر سفیر ایران در لبنان، در شبکه ایکس نوشته است که در سفری به امارات شاهد آن بوده که فرودگاه این کشور «فرسوده بوده است.»

🔸خانم قدیریان،‌ نوشته که پس از ۱۰ سال به امارات رفته و این کشور «قابل مقایسه با پیشرفت‌های ایران نبوده است.»

🔸در سال ۲۰۲۴، ارزش صادرات غیرنفتی امارات متحده عربی به حدود ۱۵۳ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل ۲۷ درصد رشد داشته است.

🔸معاون سازمان توسعه تجارت ایران در فروردین ماه اعلام کرده بود که صادرات غیرنفتی ایران در ۱۱ ماه سال ۱۴۰۳ حدود ۵۳ میلیارد دلار بوده است.

تبلیغ عجیب مجری صداوسیما برای یک سایت همسریابی روی آنتن زنده: از همه دختران و پسران مجرد می‌خواهم در سایت «آدم و حوا» ثبت‌نام کنند!!

دادستان عمومی و انقلاب ماهان در استان کرمان اعلام کرد که چند نسخه قرآن خطی و تعدادی سکه تاریخی از موزه شاه نعمت‌الله ولی در روز پنج‌شنبه، ۲۵ اردیبهشت به سرقت رفته است.

بر اساس گزارش‌ها، مدیر مجموعه و دو نگهبان موزه بازداشت شده‌اند. با وجود انتشار تصاویر دوربین مدار بسته، مظنون اصلی تاکنون شناسایی و بازداشت نشده است. دادستان ماهان همچنین از نقص جدی در تجهیزات نظارتی موزه به‌عنوان یکی از عوامل بروز این سرقت یاد کرده است.

موزه شاه نعمت‌الله ولی بخشی از مجموعه تاریخی آرامگاه این عارف قرن نهم هجری در شهر ماهان است که از بناهای شاخص ثبت‌شده در فهرست آثار ملی ایران محسوب می‌شود.

jl.jpgایندیپندنت فارسی - جواد لاریجانی، دبیر پیشین ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، دوشنبه‌شب، ۲۹ اردیبهشت‌ماه در «گفتگوی ویژه» صدا و سیما مدعی شد، در صورت شکست مذاکرات و حمله نظامی آمریکا، واشینگتن و پایگاه‌های این کشور را هدف قرار می‌دهیم.

لاریجانی با اشاره به اینکه آمریکا «هرروز تحریم‌ها را تشدید می‌کند» گفت: «احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران کم است زیرا جنگی طولانی خواهد شد که برنده آن آمریکا نیست».

او در ادامه با اشاره به صحبت‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده در دوحه مبنی بر اینکه «جمهوری اسلامی باید قدردان امیر قطر باشد که جلوی اقدام نظامی آمریکا علیه ایران را گرفت» گفت:

«در صورت حمله آمریکا، ما تنها واشینگتن را هدف قرار نمی‌دهیم. منافع، پایگاه‌های آمریکا و همه سرزمین‌هایی که از آنجا به ما حمله کند، هدف‌های مشروع ما خواهد بود».

اظهارات مسعود بهنود، تحلیلگر سابق بی بی سی درباره دیکتاتوری و خیانت محمدرضاشاه پهلوی:

بهترین دلیل برای اثبات خودرأیی پادشاه، خاطرات عَلَم است که نخست‌وزیر و... نقشی در کشور نداشتند و همه تصمیمات را شاه می‌گرفت!

تصمیم جدا کردن بحرین از ایران، با اراده شخص شاه بود و نمایندگان مجلس مجبور بودند به خواسته شاه رأی بدهند!

حکومت پهلوی جایی برای دفاع ندارد.

:::



منوتو - طی روزهای اخیر تصاویری از تبلیغات نصب‌شده در یکی از واگن‌های متروی تهران در شبکه‌های اجتماعی با واکنش‌های منفی مواجه شده است. در این تبلیغ، جمله‌ای با مضمون «پرستاری که مرهم زخم‌های مادرم شدی، خیلی خانومی» نوشته شده و بر روی آن، تصویری از چیزی شبیه کاندوم کشیده شده است.

clarge.jpg

در ادامه نیز جمله‌ای با این مضمون آمده است: «پرستاری که به دنیا نیامد... فرصت حیات به قهرمانان آینده». این تبلیغ با انتقادات زیادی از سوی کاربران فضای مجازی مواجه شده است.

بسیاری این اقدام را «احمقانه»، «غیراخلاقی» و «ضدعلمی» دانسته‌اند و آن را تلاش آشکار برای سیاه‌نمایی در مورد استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری تلقی کرده‌اند.

در حالی که در اغلب کشورها، آموزش و دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری به‌عنوان بخشی جدی از حقوق بهداشت باروری شناخته می‌شود، چنین تبلیغاتی در ایران با هدف تشویق به فرزندآوری و کاهش نرخ استفاده از روش‌های پیشگیری، نگرانی‌هایی را درباره نقض حق انتخاب خانواده‌ها در زمینه باروری ایجاد کرده است.

ai.jpgکریس پلکی، هنگام دعوا بر سر رانندگی هدف شلیک گلوله قرار گرفت و کشته شد.

حالا با کمک هوش مصنوعی، در دادگاه ابلاغ حکم قاتلش حاضر شد تا بیانیه مقتول را بخواند.

خانواده‌اش می‌گویند از تکنولوژی کمک گرفتند تا حرف‌هایش را بازگو کنند. در همین حال کارشناسان استفاده از هوش مصنوعی در دادگاه‌ها را مورد انتقاد قرار دادند.

:::

:::

20-1.jpgصحبت‌های مسعود پزشکیان در توجیه قطعی‌های گسترده برق، صدای روزنامه حکومتی اطلاعات را هم درآورد. پزشکیان در جریان سفر به کرمانشاه گفته بود: «مگر در قدیم که کولر و پنکه نبود ما در دمای ۳۴، ۳۵ درجه مشکلی داشتیم؟»

روزنامه اطلاعات در یادداشتی در واکنش به این توجیهات نوشت: «احسنت. حقا که درست می‌فرمایید. بنده حتی یادم هست که به جای اتومبیل فعلی، خر داشتیم.»

در همین زمینه:

ویدیوی منتشرشده، لحظه قطع شدن برق را در استودیوی شبکه دو صداوسیما حین پخش زنده یکی از برنامه‌ها نشان می‌دهد.

:::

nazemzadeh.jpgپیام آیت الله سیداصغر ناظم‌زاده قمی، استاد حوزه‌ی علمیه‌ی قم، خطاب به رئیس جمهور پزشکیان که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار داده شده در پی می‌آید:

سخنی با رئیس‌جمهور محترم درباره لزوم تدبیر و مدیریت بهتر امور کشور

جناب آقای دکتر پزشکیان

رئیس‌جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و احترام

اینجانب بنا بر وظیفه شرعی و با انگیزه رفع موانع از پیش پای ملت ایران و نیز آبادانی و توسعه این سرزمین، به جناب‌عالی رأی دادم و در حد توان، دیگران را نیز به رأی دادن به شما تشویق کردم.

با اینکه می‌دانستم در شرایط فعلی کشور، اختیارات رئیس‌جمهور چندان گسترده نیست، اما به پشتوانه اعتقاد شما به قرآن و نهج‌البلاغه ـ که همواره به آن‌ها استناد می‌کردید ـ در شما ویژگی‌هایی می‌دیدم که شاید بتوانید، حتی با اختیارات محدود، گره‌های کور را باز کنید و کشور را از فضای شعارزدگی، عوام‌فریبی و ادبیات خشن دور سازید.

بسیاری از اقدامات و برنامه‌های شما در ماه‌های گذشته قابل تقدیر است، اما متأسفانه در این اواخر، از خودتان و برخی وزرا و اعضای کابینه عملکردهایی مشاهده می‌شود و سخنانی شنیده شده که نه‌تنها غیرقابل قبول، بلکه با ادبیات اعتقادی جناب‌عالی به قرآن ونهج البلاغه نیز هم‌خوان نیست.

اینجانب با ذکر برخی نکات، امید دارم که با مشورت بیشتر با کارشناسان و صاحب‌نظران، و با گوش سپردن به دغدغه‌های دلسوزان، دولت شما هرچه بیشتر در مسیر مدیریت و تدبیر قرار گیرد:

۱ . لزوم واکنش صحيح به اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا

رئیس‌جمهور آمریکا که سوءنیت و نگاه كاسبكارانه او بر کسی پوشیده نیست، اخیراً در جمع مسئولان کشورهای همسایه، مطالبی تحقیرآمیز علیه کشور و نظام ما بیان کرد که دل‌ دلسوزان این مرز و بوم را به درد آورد. در مقابل این اظهارات، همچون بسیاری از مواقع، واکنش‌هایی شعاری از سوی برخی مسئولان کشور منتشر شد؛ اما انتظار نداشتیم که شما نیز در پاسخ به آقای ترامپ بفرمایید:


"در برابر هیچ قلدری سر خم نخواهیم کرد و مشکلات آب، برق و گاز را حل خواهیم کرد."
آیا بهتر نبود که به تبعیت از قرآن کریم، جاهلان را با سکوت، ادب می‌کردید؟ چنان‌که فرمود: "وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًاً


شاید شایسته‌تر بود پس از آنکه به لطف خداوند و همت دولت، مشکل آب و برق و گاز برطرف شد، آنگاه با افتخار اعلام می‌کردید که ما، با وجود نبود بودجه، تحريم اقتصادى و عدم فناوری و امکانات، این سه بحران را مدیریت کردیم و سایر مشکلات مردم را نیز حل خواهیم کرد.


بی‌گمان، بهترین پاسخ به چنین گفته‌هایی، عملکرد مؤثر، توسعه و آبادانی كشور است؛ نه شعار، نه شعر، نه توهم.


در همین زمینه، خانم مهاجرانی ـ سخنگوی دولت ـ نیز در پاسخ به سخنان رئیس‌جمهور آمریکا گفته است:


"ای مگس، عرصه سیمرغ نه جولانگه توست!"


آیا ایشان با این تعبیر قصد داشتند سخن نابجای ترامپ را پاسخ دهند؟

kaleh.jpgعبدالرضا خزایی / روزنامه‌نگار

🔹دوربین مغازه روشن است. جوانی وارد می‌شود. چند ثانیه مکث می‌کند. نگاهش می‌دزدد، دستش را دراز می‌کند، یک کله‌پاچه می‌قاپد و مثل کسی که سهمش را پس گرفته، می‌گریزد.

🔹نه سرقت از بانک است، نه غارت طلا. فقط یک کله‌ است؛ از سینی بخارزده یک طباخی.
اما چرا این‌قدر سنگین است؟ چرا تماشای این صحنه، دل آدم را خالی می‌کند؟

🔹چون این، فقط یک کله نیست.
تکه‌ای‌ست از کرامت.
تکه‌ای‌ست از زندگیِ عادی، از سفره‌ای که سال‌هاست کوچک و بی‌صدا ناپدید شده. چیزی‌ست که حالا خیلی‌ها دیگر توان خریدنش را ندارند.

🔹روزی روزگاری، کله‌پاچه غذای سحرگاهی کارگرها بود. نشانه‌ای از جان‌کَنی شرافتمندانه و شکمی که لااقل یک روز در هفته سیر می‌شد.
اما حالا؟ شده نماد فاصله طبقاتی. غذای لوکس. لقمه‌ای که باید برایش دست‌برد زد. نه از سر طمع، از سر نداری.

🔹جوانی که کله را می‌قاپد، احتمالاً نه خلافکار است، نه معتاد، نه ولگرد بالفطره.
او فقط یکی‌ست از صدها هزار انسانی که از چرخ بیرون افتاده‌اند؛ از چرخ‌دنده‌های زنگ‌زده‌ی اقتصادی، از صف‌های نامرئی رانت و آقازادگی، از قطار وعده‌هایی که هرگز برای او توقف نکرد.

🔹او دزدی نکرده؛ زندگی را پس گرفته.
شاید نه برای فروش، نه برای تفریح. فقط برای یک شب بدون گرسنگی. برای نجات بخشی از عزت نفسش.
شاید دلش کله‌پاچه خواسته. همین‌قدر ساده، همین‌قدر انسانی.

🔹عده‌ای با دیدن این ویدیو خندیدند. بعضی پوزخند زدند. برخی تحلیل نوشتند.
اما کسی پرسید پیش از این کله، چه چیزهایی بی‌صدا از دست رفته‌اند؟
شغل، امید، سفره، آبرو، احترام.

🔹کله، فقط آخرین چیزی‌ست که می‌شد با دست برداشت.
باقی چیزها، پیش‌تر رفته‌اند.
بی‌دوربین، بی‌ویدیو، بی‌صدا./چندثانیه

asefi.jpg«غنی‌سازی صفر؟ رؤیای آمریکایی، کابوس جمهوری اسلامی»

حمید آصفی

در آسمان سیاست جهانی، آن‌چه بیش از همه دود می‌کند، واقعیت است، نه رؤیا. و اکنون، در سال ۲۰۲۵، در دور جدید مذاکرات هسته‌ای، آمریکایی‌ها رؤیای تازه‌ای را دنبال می‌کنند: غنی‌سازی صفر برای ایران. اما این فقط یک مطالبه نیست، بلکه شلیک تیری است که یا در اتاق‌های مذاکره به گل می‌نشیند یا در میدان، دودش بلند می‌شود.

مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده، صریح و بی‌پرده اعلام کرده: هیچ سطحی از غنی‌سازی در ایران قابل‌قبول نیست. جمله‌ای که اگر ده سال پیش گفته می‌شد، خیال‌پردازانه به‌نظر می‌رسید، اما امروز به یک گسل واقعی در سیاست بین‌الملل بدل شده است.

اما این بار، معادله فقط بر سر سانتریفیوژ نیست. بازیگران میدان هم عوض شده‌اند. ایران، دیگر صرفاً نظامی نیست که بر سر «حق» چانه بزند؛ نظامی است شکاف‌خورده از درون، محاصره‌شده از برون، و در میان، مردمی خاموش با آتشی در دل. آمریکا هم دیگر نمی‌خواهد هزینه‌ی جنگ مستقیم را بپردازد. همه خواهان توافق‌اند، اما هیچ‌کس حاضر به عقب‌نشینی نیست. همین‌جاست که معادله، به معمایی بی‌رحم تبدیل می‌شود.

چالش امروز، دیگر صرفاً فنی نیست؛ عمیقاً سیاسی و حیثیتی است. آمریکا می‌گوید: غنی‌سازی صفر. ایران پاسخ می‌دهد: این خط قرمز ماست.
در چنین بن‌بستی، دو سناریو محتمل است:

کانال تلگرام تحکیم ملت - این خانم خبرنگار، در کمال ادب و احترام، در حال بیان دردهای جامعه و مشکلات کشور است و این شخصی هم که مخاطب ایشان هستند و کوچکترین توجهی به فرمایشات این خانم ندارد، آقای بانکی پور، از نمایندگان حداقلی و ولایتمدار مجلس شورای اسلامی است.

اگر درهر جای دیگری از دنیا، نماینده پارلمان چنین برخوردی با یک شهروند می کرد، برای همیشه از صحنه سیاسی و اجتماعی آن جامعه حذف می شد.

:::

euro.jpgروزنامه فرهیختگان مدعی شده است که سه کشور اروپایی درخواستی غیرفنی، غیرقانونی و با ادبیات نامناسب درمورد «ماشه پلاس» مطرح کرده‌اند

روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد ایران، در گزارشی به نقل از منابع مطلع خبر داد که جلسه نمایندگان جمهوری اسلامی با مقام‌های سه کشور اروپایی در استانبول، مطابق میل تهران پیش نرفته است و اروپایی‌ها به بیان تهدیدها و مواضع تند علیه جمهوری اسلامی پرداخته‌اند.

کاظم غریب‌آبادی، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه ایران، همراه با مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی این وزارتخانه، روز جمعه ۲۶ اردیبهشت با نمایندگان بریتانیا، فرانسه و آلمان در استانبول دیدار کردند.

غریب‌آبادی پس از این جلسه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که جمهوری اسلامی و اروپا همچنان به «حفظ و بهره‌گیری از دیپلماسی» پایبندند و در صورت نیاز دور تازه‌ای از مذاکرات را برگزار خواهند کرد.

اما روزنامه فرهیختگان نوشته است: «مذاکرات روز جمعه با سه کشور اروپایی‌، جلسه‌ای پرتنش میان طرفین بوده است. سه کشور اروپایی، مواضعی تند را مطرح کردند و تهدیداتی جدی را روی میز گذاشتند. اروپایی‌ها علاوه بر تاکید بر اینکه مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال می‌کنند، گفتند حتی فراتر از آن هم تحریم‌های گسترده‌ای را علیه ایران فعال خواهند کرد، درمورد روند مذاکرات با آمریکا و محتوای آن، به این موضوع اشاره داشتند که باید بندی تحت عنوان «ماشه پلاس» در متن توافق احتمالی درج شود.»

این روزنامه در ادامه درباره بند پیشنهادی جدید این‌طور نوشت که اروپایی‌ها می‌گویند فارغ از امتیازهایی که میان ایران و آمریکا در مذاکرات هسته‌ای ردوبدل می‌شود و توافقاتی که احتمال دارد حاصل شود، «اروپا باید همچنان از قدرت فعال‌سازی مکانیسم ماشه برخوردار باشد» و این اختیار را داشته باشد که هر زمان احساس کرد ایران به تعهداتش عمل نکرده است آن را فعال کند.

براساس گفته‌های منابع دیپلماتیک به این روزنامه، اروپایی‌ها صراحتا به این موضوع اشاره کرده‌اند که آن‌ها هم باید در این توافق سهیم و «شریک» باشند و در جریان مذاکرات حضور داشته باشند. فرهیختگان می‌‌نویسد در حال حاضر میان مقام‌های جمهوری اسلامی «درباره ادعا‌های مطرح‌شده توسط سه کشور اروپایی اختلاف‌نظرهای جدی وجود دارد» و بحث‌ها در تهران همچنان ادامه دارد.

davari.jpgگفت‌وگوی دیدار در برنامه «ایرانشهر» با یک فعال سیاسی عبدالرضا داوری: کار توافق ایران و آمریکا را باید نهایی و تمام شده دانست/ احمدی‌نژاد معتقد است که امام زمان ظهور کرده، اما ما نمی‌توانیم ایشان را ببینیم!/ آقای کیهان! آگاهانه پروژه صهیونیست‌ها را پیش می‌برید یا جاهلانه؟ دیدارنیوز در برنامه «ایرانشهر» این بار به سراغ «عبدالرضا داوری»، فعال سیاسی و رسانه‌ای رفته و مسائل مهم و روز سپهر سیاست در ایران را مورد ارزیابی قرار داده است

دیدارنیوز - محمد جعفری

«ایرانشهر» در پانزدهمین برنامه از سلسله گفت‌و‌گو‌های خود با محوریت منافع ملی به سراغ «عبدالرضا داوری»، فعال سیاسی و رسانه‌ای رفته و مسائل مهم و روز سپهر سیاست در ایران را مورد ارزیابی قرار داده است. این فعال سیاسی، تصریح می‌کند؛ به نظر من در این دوره از مذاکرات تهران و واشنگتن به میانجیگری مسقط، تقریبا چارچوب کار برای یک توافق بسته شده-هرچند اعلام نشده-و کلیات موضوع مورد توافق قرار گرفته است. به عبارت دیگر، وقتی مذاکرات به مرحله مذاکرات فنی می‌رسد به این معناست که توافق سیاسی بین ایران و آمریکا صورت گرفته است.

البته من، اخبار غیررسمی هم دارم که پیش از مذاکرات اخیر، مذاکراتی بین رابطین طرفین نیز در جریان بوده است. به نظر من، مجموعه‌ای از توافقات بین تهران و واشنگتن در سطوح مختلف، پیش از این اتفاق افتاده بود و مذاکرات کنونی به نوعی، ساخت ویترین توافق است.

:::
تلقی من این است که توافق با آمریکا صورت گرفته و بسته شده است. داوری معتقد است؛ برخی تندرو‌ها معتقدند که در آمریکا و اسرائیل، اجنه حکومت می‌کنند! اینها در صدا و سیما گرفته تا مجلس و دیگر کرسی‌ها حضور دارند و خط مشی احمدی‌نژاد از آموزه‌های علی یعقوبی شکل گرفته است.

کما اینکه، پروژه پنج میلیون دلاری سینمایی ملک سلیمان نیز بر اساس گفته‌های همین فرد ساخته شده است. وی همچنین، عنوان داشته؛ طرح ماجرای دیدار سید محمد خاتمی با جورج سوروس، یک پروژه صهیونیستی است و باید از روزنامه کیهان و مدیرمسئول آن سوال کرد که آقای شریعتمداری! آگاهانه پروژه صهیونیست‌ها پیش می‌برید یا جاهلانه؟ اگر آگاهانه پیش می‌برید که وامصیبتا و اگر جاهلانه این کار را می‌کنید، باز هم وامصیبتا!

عبدالرضا داوری در «ایرانشهر» به مسائل و موضوعات مهم و البته متعددی در مسئله مذاکرات ایران و آمریکا، عملکرد دولت ابراهیم رئیسی و دامنه تبعات آن، اعتقادات احمدی‌نژاد و اطرافیان دولت نهم و دهم و همچنین ماجرای شایعه دیدار رئیس دولت اصلاحات با جورج سوروس و مبنای طرح همواره آن در روزنامه کیهان پرداخته است.

ee02979ea40a30eac9005dcb7a888bec3daa6a03.jpegبالاخره بشر جایز الخطاست و در هر دوره از زندگی اش ممکن است تفکراتی داشته باشد که اشتباه باشد و آدم سالم کسی ست که وقتی فهمید افکارش خطاست دست از آن افکار بردارد و به طرف فکر جدید و درست برود و ناراحت هم نشود از این که در دوره ای اشتباه فکر می کرده و راه خطا می پیموده.

من در سال ۵۶ دنبال افکار کمونیستی افتادم و فکر می کردم ایران اگر کمونیستی شود مردم به سعادت و خوشبختی می رسند. بعدها دیدم که نه! این فکر اشتباه است و دست از افکار کمونیستی برداشتم. خب. اتفاقی که برای من بعد از دست برداشتن از افکار کمونیستی افتاد چه بود؟ آیا خلایی در من ایجاد شد؟ آیا خلایی در جامعه ایجاد شد؟ آیا تغییری در مخالفت مردم با حکومت نکبت به وجود آمد؟ آیا بر آینده ای محتوم قلم قرمزی کشیده شد؟

نه والله! دست از افکار کمونیستی که برداشتم انگار نه انگار اصلا چنین افکاری وجود داشت! انگار نه انگار که اصلا کمونیسمی وجود داشت! نه خلایی نه کمبودی نه هیچی در هیچ چیز به وجود نیامد. حتی دیدم آن همه کتاب کمونیستی که با به خطر انداختن جان خودم خوانده بودم و برای این مطالعه ها خطر مرگ را به جان خریده بودم، اصلا انگار وجود نداشتند، بعد ها هم که آن کتاب ها را ورق می زدم دیدم ای بابا! اصلا این چیزها چیست که اینجا نوشته و مارکس و انگلس و حرف هایی که زده اند چی چی اش به ایران و ایرانی و آینده ی ایران مربوط بوده. خب یک عدالت اجتماعی از ده ها جلد کتاب می شد بیرون کشید، که این هم یک موضوع عمومی بود و هر عقل سالمی خواهان عدالت اجتماعی ست و هر عقل سالمی می داند که عدالت اجتماعی به معنای برابر بودن همگان در دنیا نه وجود داشته نه می تواند وجود داشته باشد.

بنابراین با دست بر داشتن از افکار به درد نخورم هیچ اتفاقی برای هیچ کس نمی افتاد و نیفتاد از جمله برای خودم.

امروز می خواهم از یک فکر پوچ و بی فایده ی دیگر در سن نزدیک به هفتاد دست بردارم و آن حمایت از شاهزاده رضا پهلوی ست. بله بله! آدم می تواند در هر سنی دست از افکار بیخود خودش بر دارد.

witkoff.jpgایران اینترنشنال - استیو ویتکاف نماینده دونالد ترامپ درباره مذاکرات با جمهوری اسلامی گفت: «رییس‌جمهور [ترامپ] کاملا روشن صحبت کرده، او می‌خواهد این درگیری را از راه دیپلماتیک و از طریق گفتگو حل‌وفصل کند. و او همه نشانه‌ها را در این مسیر فرستاده.»

ویتکاف در گفت‌وگو با ای‌بی‌سی تاکید کرد: «از طرف دیگر، ما یک خط قرمز بسیار، بسیار روشن داریم، و آن موضوع غنی‌سازی است. ما حتی یک درصد ظرفیت غنی‌سازی را هم نمی‌توانیم بپذیریم.»

او افزود: «ما پیشنهادی به ایرانی‌ها ارائه داده‌ایم که فکر می‌کنیم بخشی از این مسئله را بدون بی‌احترامی به آن‌ها حل می‌کند. و این مهم است. ما می‌خواهیم به یک راه‌حل برسیم. و فکر می‌کنیم که خواهیم توانست.»

ویتکاف گفت: «اما از دید ما، همه‌چیز از یک توافقی آغاز می‌شود که شامل غنی‌سازی نباشد. ما نمی‌توانیم آن را بپذیریم. چون غنی‌سازی، دستیابی به سلاح را ممکن می‌کند.»

:::

«عباس عراقچی»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در واکنش به اظهارات «استیو ویتکاف» مبنی بر اینکه آمریکا اجازه حتی یک درصد غنی‌سازی را نیز به ایران نخواهد داد، گفت ویتکاف از واقعیت‌های مذاکراتی کاملا به دور است و غنی‌سازی در ایران ادامه پیدا خواهد کرد.

:::

ms.jpgمنابع العربیه تأیید کردند که جسد محمد السنوار، فرمانده نظامی حماس پس از ابهاماتی درباره سرنوشت او، به همراه 10 نفر از معاونانش، در داخل تونلی در خان‌یونس در جنوب نوار غزه پیدا شد.

این منابع یکشنبه 28 اردیبهشت اعلام کردند که کشته‌شدن محمد السنوار، فرمانده تیپ خان‌یونس که از فرماندهان ارشد گردان‌های القسام، شاخه نظامی حماس به‌شمار می‌رفت، در نتیجه حملات هوایی اخیر اسرائیل به اطراف بیمارستان اروپایی در شرق خان‌یونس، قطعی شده است.

همین منابع افزودند که محمد شبانه، فرمانده تیپ رفح نیز در جریان همان حملات به همراه السنوار کشته شده است.

church.jpgایندیپندنت فارسی - گولی فرانسیس-دهقانی، مهاجر ایرانی‌تبار و اسقف فعلی شهر چلمسفورد، یکی از اصلی‌ترین گزینه‌ها برای جانشینی جاستین ولبی در مقام اسقف اعظم کانتربری، بالاترین مقام معنوی در کلیسای انگلستان، شناخته می‌شود. در صورت انتخاب، او نخستین زن در تاریخ ۱۴۲۸ ساله این منصب خواهد بود.

فرانسیس-دهقانی در سن ۱۳سالگی، پس از آنکه خانواده مسیحی‌اش در پی تحولات پس از انقلاب ایران مورد تهدید قرار گرفتند، همراه خانواده از ایران به بریتانیا پناهنده شد. او در سال ۱۹۹۹ به مقام کشیشی رسید، از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ اسقف شهر لافبورو بود و چهار سال گذشته را در مقام اسقف چلمسفورد گذرانده است.

طبق گزارش رسانه‌های بریتانیایی و پیش‌بینی شرکت‌های شرط‌بندی مانند لادبروکز و استار اسپورتس، فرانسیس-دهقانی در صدر فهرست نامزدهای اصلی این سمت قرار دارد. فرانسیس-دهقانی همچنین به‌عنوان یکی از منتقدان سیاست‌های مهاجرتی دولت‌های اخیر بریتانیا شناخته می‌شود.

او هفته گذشته در واکنش به اظهارات جنجالی کیر استارمر درباره مهاجران گفت: «در کلیساها و جوامعی که من عضوی از آن‌ها هستم، مهاجران بیگانه نیستند؛ آن‌ها دوستانی هستند که در کنار ما زندگی می‌کنند، خدمت می‌کنند و عبادت می‌کنند.» قرار است اسقف اعظم جدید کلیسای انگلستان تا پاییز امسال معرفی شود. فرانسیس-دهقانی یکی از پنج زنی است که به‌عنوان نامزدهای پیشتاز این منصب تاریخی مطرح شده‌اند.

:::

یک شرکت هواپیمایی سعودی برای اولین بار طی یک دهه اخیر پروازهایش را به تهران از سر گرفت. این گامی دیگر در جهت بهبود روابط ایران و عربستان ارزیابی شده است.

GrPmclAXcAAGs7u.jpg

خبر تکمیلی، فرد مظنون به بمب‌گذاری شناسایی شد: او گای ادوارد بارتکوس ۲۵ ساله اهل شهر "توئنتی ناین پالمز" - کالیفرنیا است، او فایل صوتی زیر از اعترافات خود را قبل از بمب‌گذاری ضبط کرده بود. او خود را طرفدار "مرگ" توصیف می‌کند، استدلال او این است که مردم به دنیا آمدن خود رضایت نمی دهند، پس نباید وجود داشته باشند!

bombingbanner.jpgیورونیوز - انفجار مهیب روز شنبه ۱۷ مه در نزدیکی یک کلینیک باروری در شهر اعیان‌نشین «پالم اسپرینگز» در کالیفرنیا یک کشته و دست‌کم چهار مجروح برجای گذاشت. اف‌بی‌آی این حادثه را «اقدام عمدی تروریستی» توصیف کرد.

آکیل دیویس، معاون اف‌بی‌آی در لس‌آنجلس گفت که این پرونده یک مظنون دارد و پلیس به دنبال مظنون دیگری نیست.

به گفته آقای دیویس، فرد کشته‌شده در نزدیکی خودرویی قرار داشت که در این حادثه کاملا متلاشی شد.

اما، اسوشیتدپرس به نقل از یک مقام پلیس گزارش داد که اف‌بی‌آی در تحقیقات اولیه بر این باور است که فرد کشته‌شده همان مظنون احتمالی است. او همچنین گفت که یک قبضه سلاح شبیه به کلاشنیکف در محل حادثه کشف شده است.

carlarge.jpg
ران دهارت، شهردار پالم‌اسپرینگز گفت که بمب پیش از ساعت ۱۱ صبح به وقت محلی منفجر شد و یا در داخل یا در نزدیکی خودروی پارک‌شده در مقابل کلینیک باروری American Reproductive Centers قرار داشت.

آقای دیویس گفت: «بی‌شک این بمب‌گذاری اقدام عمدی تروریستی است.»

او همچنین گفت که اف‌بی‌آی درحال تحقیق است تا بفهمد که آیا این اقدام تروریستی داخلی بوده است یا بین‌المللی.

به گفته مقامات و بنابر ویدیوهای منتشر شده، چندین ساختمان در نزدیکی محل انفجار آسیب دیده‌اند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

این کلینیک در سه شهر کالیفرنیا شعبه دارد و خدماتی از قبیل لقاح مصنوعی، آزمایش‌های ژنتیکی و اهدای تخمک ارائه می‌دهد.

این مرکز طی بیانیه‌ای اعلام کرد که به رغم خسارات وارده به ساختمان، فعالیت‌های خود را در روز دوشنبه به طور کامل از سر می‌گیرد.

ماهر عبدالله، مدیر کلینیک گفت که انفجار به بخش اداری که محل مشاوره با بیماران است، آسیب رسانده، اما آزمایشگاه لقاح مصنوعی و نمونه‌ها‌ که در مکان جداگانه‌ای نگهداری می‌شوند، در امان مانده‌اند.

پالم اسپرینگز، شهری با حدود دو ساعت فاصله از شرق لس‌آنجلس است که به‌ اقامتگاه‌های لوکس، زمین‌های گلف و حضور چهره‌های مشهور شناخته می‌شود.

دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا این بمب‌گذاری را محکوم کرد.

پم باندی، دادستان کل دولت دونالد ترامپ گفت: « دولت ترامپ زنان و مادران را قلب تپنده آمریکا می‌داند. خشونت علیه یک کلینیک باروری بخشش‌ناپذیر است.»

euronews.jpgواکنش ایرانیان داخل کشور به سفر خاورمیانه ترامپ

یورونیوز - استقبال پر زرق و برق کشورهای حاشیه فارس از ترامپ و قرارداد‌های چندصد میلیاردی رقبای دیرین منطقه‌ای ایران با آمریکا، در بحبوحه بحران انرژی و کم‌آبی در ایران و اقتصاد رو به احتضار کشور، ایرانیان را دچار احساسات آمیخته‌ای از خشم، حسرت و نارضایتی نسبت به اوضاع کنونی کشور کرده است.

همزمان که اخبار تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران به بحران انرژی و اعلامیه‌های دولت مبنی بر برنامه خاموشی‌های چندساعته روزانه، تغییر ساعت کار مدارس به ۶ صبح و هشدار قطعی آب اختصاص داشت، شبکه‌های خبری ماهواره‌ای در حال پوشش کامل سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات عربی متحده به عنوان نخستین سفر رسمی او در دوره دوم ریاست‌جمهوری بودند و توسعه اقتصادی و انعقاد قرارداد‌های میلیاردی این کشورها با شرکت‌ها و تجار تراز اول آمریکایی را نمایش می‌دادند.

مجید، برنامه‌نویس ۳۴ ساله ساکن تهران به نیویورک‌تایمز گفت: «ترامپ را می‌بینم که درباره قراردادهای تکنولوژی با عربستان سعودی، رقیب اصلی‌مان صحبت می‌کند، و با خود می‌گویم ما کجاییم، آن‌ها کجا هستند؟ ما نگران گیر کردن در آسانسور هستیم، آن‌ها تکنولوژی هوش مصنوعی می‌گیرند.»

سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات عربی متحده بازتاب گسترده‌ای بین ایرانیان داشت. بسیاری در شبکه‌های اجتماعی و تالار‌های گفتگوی مجازی گفتند که این سفر به وضوح نشان داد که توسعه ایران نسبت به همسایگان عربش چقدر عقب مانده است، و این عقب‌ماندگی را ناشی از سوءمدیریت و ایدئولوژی حاکم می‌دانند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

حمید آصفی، تحلیل‌گر سیاسی در گفتگو با نیویورک‌تایمز گفت: «همه با حسرت درباره سفر دونالد ترامپ حرف می‌زنند، چون ما هم می‌توانستیم مثل عرب‌ها باشیم. ما موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی و نیروی انسانی لازم را برای تبدیل شدن به قدرت اقتصادی بزرگ داریم. اما ایدئولوژی ضدآمریکایی و ضداسرائیلی رژیم ما را به این وضعیت رسانده است.»

«ابراهیم تاتلیسس» قهرمانی تیم «تراکتور» در فوتبال ایران را تبریک گفت. امپراطور موسیقی ترکیه همچنین ابراز امیدواری کرد که پس از برداشته شدن برخی محدودیت ها بتواند در ایران برای مخاطبانش کنسرت برگزار کند.

kootahbia.jpgایندیپندنت فارسی - در تصاویری که از یک عروسی بختیاری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، مهمانان در حال رقص محلی‌اند و در کنار ساز و دهل، ترانه‌ای غیرمعمول می‌خوانند: «ترامپ تو دی کوتاه بیا» این عبارت به زبان گفتاری محلی ترجمه‌ای طنزآمیز از «ترامپ، تو کوتاه بیا و آرام بگیر» است.

این تصاویر که روز ۲۶ فروردین منتشر شده، بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی داشته است.

برخی کاربران آن را نمادی از آمیزش طنز و سیاست در فرهنگ عامه ایران دانسته‌اند.

:::

19-2.jpgمنوتو - ناتالی جزمین هریس، فیلم‌ساز مستقل آمریکایی، مالیا اوباما، فرزند باراک اوباما و کارگردان تبلیغ اخیر نشان تجاری «نایکی» را به تقلید از فیلم کوتاهش متهم کرد.

او در شبکه‌های اجتماعی نوشت که تبلیغ نایکی «به‌طرز شوکه‌کننده‌ای» شبیه فیلم او به نام «گریس» است که در جشنواره ساندنس ۲۰۲۴ نمایش داده شده بود.

در هر دو اثر، صحنه‌هایی از دختران سیاه‌پوست در حال بازی روی پله‌ها دیده می‌شود. هریس گفت که شباهت‌ها فقط در تصاویر نیست، بلکه ترکیب‌بندی قاب، رنگ و زاویه‌های دوربین هم مشابه‌اند.

khanoomraeis.jpgسلمان کدیور

جریانی که به این راحتی به مردم توهین می کند و بسیاری از آنان را به فحشا متهم می کند، برنامه داشتند که آینده ایران را تحت رهبری مرحوم رئیسی بدست بگیرند.

برنامه ها داشتند و رویاها در سر می پروراندند.

بسیاری از جوانان مومن انقلابی که یک شبه از پشت بسیج دانشجویی وارد وزارت خانه ها و هیئت مدیره هلدینگ ها شده بودند، خیال شان از چند دهه سروری جمع بود.



خدا را شکر دیگر نیستید که این افاضات را هر روزه از آسمان و زمین بشنویم!

خدا را شکر که این ملت بلا دیده را از بلای بزرگتر رها ساخت.

ایالات متحده با ۳۰.۳۴ تریلیون دلار در صدر قرار دارد که نشان‌دهنده تسلط اقتصادی این کشور در سطح جهانی است.

چین با ۱۹.۵۳ تریلیون دلار در رتبه دوم قرار گرفته و فاصله قابل توجهی با آمریکا دارد، اما همچنان به عنوان یک رقیب قدرتمند مطرح است.

آلمان، ژاپن، بریتانیا، و هند به ترتیب با ارقامی بین ۳.۷۳ تا ۴.۹۲ تریلیون دلار در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

ثروتمندترین افراد هر کشور

rlarge.jpg

ایلان ماسک (آمریکا) با ۳۲۶ میلیارد دلار ثروتمندترین فرد در این فهرست است

جف بزوس (آمریکا) و مارک زاکربرگ (آمریکا) نیز با ثروت‌های کلان (به ترتیب ۲۱۰ و ۲۰۷ میلیارد دلار) جایگاه آمریکا را به عنوان مرکز ثروت جهانی تقویت می‌کنند.

در آسیا، مکش آمبانی (هند) با ۸۴.۱ میلیارد دلار و ژانگ ییمینگ (چین) با ۵۷.۵ میلیارد دلار به عنوان ثروتمندترین افراد کشورهای خود مطرح هستند که نشان‌دهنده رشد اقتصادی سریع این کشورهاست.

اروپا نیز با افرادی مانند کلاوس-مایکل کوینه (آلمان) و دیتر شوارتز (آلمان) حضور پررنگی دارد، اما ثروت آن‌ها در مقایسه با آمریکا و آسیا کمتر است

مایک هاکبی، سفیر ایالات متحده در اسرائیل:

اگرچه ممکن است پیشخدمت‌های مختلفی - حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها و دیگران - غذای متفاوتی بیاورند، فقط یک چیز را به خاطر داشته باشید: همه غذاها از یک آشپزخانه در تهران می‌آیند

:::

ekhtelas.jpgایران وایر - یک زن ایرانی به نام «آنیتا میر‌محمدی» که پس از اختلاس نزدیک به ۱۹۰ هزار پوند از محل کار خود در بریتانیا، این پول را صرف خرید از فروشگاه‌های لوکس و سفرهای خارجی کرده بود، به پنج سال و ۱۰ ماه زندان محکوم شد.

بر اساس اعلام پلیس بریتانیا، میر‌محمدی ۳۱ ساله، که مدیر مالی یک شرکت در شهر «برنت‌وود» بود، با استفاده از کارت اعتباری شرکت و صدور فاکتورهای جعلی، در فاصله سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ مبلغ ۱۸۹٬۶۷۵ پوند را به حساب خود منتقل کرده بود.

وی در ماه مه ۲۰۲۲ هنگام بازگشت از سفر به دبی در فرودگاه لندن بازداشت شد. هزینه این سفر نیز با پول‌های حاصل از اختلاس پرداخت شده بود. تحقیقات نشان داد که او همچنین هزینه‌هایی در مراکز لوکسی مانند کلینیک‌های دندان‌پزشکی خیابان «هارلی»، نمایندگی «مرسدس بنز»، و همچنین خریدهایی از اپل، آمازون، اوبر، ای‌بی، زارا و حتی شرکت آب لندن را با پول شرکت تأمین کرده است.

دادگاه «بازیلدون» در ماه مارس، پس از یک دادگاه هفت‌روزه، این زن ایرانی را به جرم «کلاهبرداری از طریق ارائه اطلاعات نادرست» مجرم شناخت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

کارآگاه «کارن وِنبلز» در این‌باره گفت: «این یک کلاهبرداری هدفمند و مستمر بود که اگر کشف نمی‌شد، ادامه پیدا می‌کرد. شواهد به‌روشنی نشان می‌دهد که او از کار غیرقانونی خود آگاه بود و تلاش داشت ردپایش را پنهان کند.»

به گفته پلیس، روند قضایی برای شناسایی اموال و بازیابی پول‌های اختلاس‌شده بر اساس «قانون عواید حاصل از جرم» در حال پیگیری است.

qatar.jpgعلی مرادی

در سفر اخیر دونالد ترامپ مو طلایی به منطقه از جمله قطر، امیر این کشور با سخاوتی بی‌نظیر، هواپیمای لوکسِ ۴۰۰ میلیون دلاری را به او هدیه داد.
این هدیه خبرساز و جنجالی علاوه بر اینکه چشم جهانیان را خیره کرد، برای مو طلایی چنان خوشایند و دلپذیر بود که وی با اشتیاق اعلام کرد: «فقط یک احمق می‌تواند چنین هدیه‌ای را رد کند.»

اما پرسش اساسی این است که چگونه کشوری کوچک و ذره‌ای مانند قطر، با مساحتی کمتر از کوچک‌ترین استان ایران، توانسته است چنین هدیه‌ای را به بزرگترین قدرت جهانی تقدیم کند وجهانیان را شگفت‌زده سازد.

چگونه قطر به کشوری ثروتمند و تاثیرگذار تبدیل شد که با ثروت خویش، نه تنها نیازهای داخلی‌اش را تأمین کند و فقر و فلاکت را از جامعه خود دور سازد، بهترین میزبانی برای جام جهانی را برگزار کند و حتی مازاد ثروت خویش را چنین بذل و بخشش و برای خود بزرگی بخرد و موقعیت ممتاز خلق و برندسازی کند؟

آیا زمانی خواهد رسید که ما ایرانیان با درک عمیق‌تری از این وضعیت اسفبار ناترازی‌ها در صحنه‌های مختلف حکمرانی، متوجه شویم که این ثروت از پستان همسایه‌ قطر ، یعنی ایران، به شیطان بزرگ تقدیم شده است؟

میدان مشترک گازی ایران و قطر یکی از بزرگترین میادین گازی جهان به شمار می‌رود. اما ایران به دلیل ضعف در منابع مالی، تکنولوژی و مدیریت منابع و توهم حاکمیتی ، نتوانسته است به اندازه سهم خود از این میدان بهره‌برداری کند. در مقابل، قطر با توان و قدرتی بی‌نظیر در حال مکیدن این پستان مشترک است و سالانه میلیاردها دلار از این میدان مشترک منتفع می‌شود، و ما همچنان در کوچه پس کوچه‌های سردرگم تحریم و دشمنی با نظم جهانی، ملت بزرگ ایران را فقیرتر می‌کنیم.

شاید چنین هدیه گرانبهایی از سود پول‌های بلوک شده ایران در قطر که از کره جنوبی به آن کشور منتقل شده و خود داستان غم انگیز دیگری دارد ، حاصل شده است.

اکنون که قطر از این پستان سیراب شده، بخشی از آن را برای جلب حمایت و امنیت خود و خریدن بزرگی و برندسازی کشور خود صرف میکند، چه اشکالی دارد؟

Ali_Fayaz.jpgدر ادبیات رژیم جمهوری اسلامی، همواره و در هر زمینه ای از کلمه "انقلاب" استفاده شده و می شود؛ رژیم انقلابی، نظام انقلابی، روحانیت انقلابی، انقلاب اسلامی، و ... طی تمامی این سال ها، آنها خود را انقلابی و تمام مخالفان خود را ضد انقلابی نامیده اند. هر منتقد و مخالفی - حتا در محافظه کار ترین شکل مخالفت - را ضد انقلاب خوانده و با تکیه ی بر این اصطلاح آن ها را سرکوب کرده اند.

این که کلمه انقلاب، یک اصطلاح مثبت تلقی شده و حتا در ادبیات جهانی نیز بوی خوشایندی دارد، بر کسی پوشیده نیست. محافظه کارترین نیروهای سیاسی و در مواردی رژیم های استبدادی حتا، برخی از اصلاحات روبنایی خود راانقلابی نامیده و با شعور و شعف از انقلاب سخن گفته و می گویند؛ انقلاب علمی، انقلاب صنعتی، انقلاب کبیر فرانسه و ... در ایران: انقلاب مشروطه، انقلاب شاه و ملت! و ... و انقلاب اسلامی!

اصطلاح انقلاب، در واقع هیچگاه با مفهومی منفی به کار نرفته است. مگر از سوی نیروهای به راستی مخالف با تغییرات زیر بنایی و سنت گرا، که همواره از تحولات اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، هراسان و روی گردان بوده اند. در دوران استعمار و امپریالیسم نیز بیشتر جنبش ها و مقاومت های ملی، انقلابات رهایی بخش ضد استعماری نامیده شده اند؛ مثل انقلاب الجزایر، انقلاب هند، انقلاب های آفریقایی و آمریکای لاتین و ...

حتا در همین زمان خودمان، و در میان نسلی که به دلیل "انقلاب اسلامی" و پیامدهای آن از به کار بردن اصطلاح انقلاب منزجر و روی گردان بودند و با اکراه اصطلاح انقلاب را به کار می بردند، در نهایت جنبش مهسا را انقلاب مهسا و یا انقلاب زن، زندگی، آزادی نام نهادند. منظور این است که از انقلاب، همواره، به عنوان پدیده ای مثبت یاد می شده است. این است که آخوندها نیز هنوز با تکیه ی بر این واژه، خود را "انقلابی" و دشمنان خود را "ضد انقلابی" می نامند و با تکیه ی بر آن، خود را وارث اعتراضات اجتماعی علیه ظلم و بی عدالتی در تاریخ معاصر ایران معرفی می کنند.

اما به راستی "انقلاب" چه مفهومی دارد و در برگیرنده چه نوع تغییرات اجتماعی می باشد؟ بدون اینکه بخواهیم بر جنبه های تئوریک مفهوم "انقلاب" و چرایی و چگونه گی روند شکل گرفتن آن متمرکز شویم، با نگاهی به واژه انقلاب در ساده ترین معنای آن در بیشتر منابع علمی، می توان انقلاب را این چنین تعریف کرد:

"یک تغییرسریع یاعمیق، یک دگرگونی کامل درنظام سیاسی، اقتصادی و یا اجتماعی یک کشور. از نو ساختن، تغییر شکل دادن، بهبود بخشیدن. تغییری به سوی وضعیتی جدید و بهتر در جامعه".

17.jpgتوانا - روزنامه «شرق»، روز جمعه ۲۶اردیبهشت۱۴۰۴، خبر درگذشت «نزهت امیرآبادیان» خبرنگار سیاسی سابق شرق را اعلام کرد. بر اساس اطلاعات منتشر شده خانم امیرآبادیان شامگاه پنج‌شنبه درگذشته است.

او در سال‌های ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به‌عنوان خبرنگار سیاسی با سرویس بین‌الملل روزنامه شرق همکاری می‌کرد. نزهت امیرآبادیان، سابقه همکاری با رسانه‌های دیگری از جمله «هم‌میهن»،«آسمان»، «فرارو» و «آفتاب» را در کارنامه خود دارد. این مرگ از آنجایی مشکوک است که برخی منابع از این خبر داده‌اند که نزهت امیرآبادیان در هفته‌های گذشته چندین بار مورد تهدید قرار گرفته و حتی بالکن منزل مسکونی او به آتش کشیده شده است.

به نوشته اکانت شب‌نامه که توسط یکی از افراد ریزشی وزارت اطلاعات اداره می‌شود: «امیرآبادیان پیش‌تر در سلسله گزارش‌هایی مفصل، به افشای جزئیات پرونده فساد گسترده بابک زنجانی پرداخته بود؛ از جمله نقش او در ترور «حسین نژادی» بانکدار ایرانی‌الاصل در مالزی، ارتباطات زنجانی با شبکه‌های بانکی مشکوک مانند FIIB و AmBank، و ادعاهای مشکوک درباره دریافت وام ۱۵ میلیارد یورویی از فردی به نام «شیخ حشر» که هرگز سندی برای آن ارائه نشد.»

این اکانت به نقش مجتبی خامنه‌ای با همکاری اطلاعات سپاه در پروژه آزادسازی اموال بلوکه شده بابک زنجانی و انتقال این اموال بهذبیت رهبری اشاره کرده و برخی تسویه‌های انجام شده در قوه‌قضاییه را به این موضوع مرتبط دانسته است.

این اکانت همچنین مرگ رضا دولت‌آبادی، مدیرعامل سابق بانک ملت را هم قتلی سازمان یافته در همین ارتباط و نشان از شدت گرفتن درگیری‌ها در درون باندهای قدرت دانسته است. شب‌نامه لینک‌های متعددی از گزارش‌ها و افشاگری‌های نزهت امیرآبادیان را هم ضمیمه گزارش خود کرده است.

padafand.jpgسامانه شکننده‌تر از حد انتظار است

ایران اینترنشنال - تحقیقی جدید از مرکز مطالعات «جیمز مارتین» در زمینه منع گسترش تسلیحات هسته‌ای نشان می‌دهد سامانه‌های پدافند هوایی جمهوری اسلامی در اطراف تاسیسات هسته‌ای نطنز کمتر از آن‌چه پیش‌تر تصور می‌شد با یکدیگر شبکه شده‌اند که این موضوع می‌تواند باعث آسیب‌پذیری‌های بالایی شود.

این تحلیل که در وب‌سایت «بریکینگ دیفنس» منتشر شده، بر اساس یک ویدیوی دو ثانیه‌ای از یک مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که به مناسبت سالگرد حمله اسرائیل به یک پایگاه پهپادی در نزدیکی نطنز منتشر شد.

در این کلیپ، اطلاعات چهار رادار از جمله رادار «نجم ۸۰۴» مرتبط با سامانه «خرداد ۱۵»، دو رادار قدیمی شوروی «پی-۱۲» و یک سامانه «تور» روسی به نمایش گذاشته شده است اما نمایش اطلاعات روی صفحات جداگانه نشان می‌دهد این سامانه‌ها فاقد یکپارچگی و هماهنگی لازم هستند.

سم لیر، پژوهشگر این مرکز، گفت: «تعجب‌آور است که پدافند یکی از حساس‌ترین سایت‌های ایران تا این اندازه ناهماهنگ و پراکنده باشد.»

لیر احتمال عمدی بودن انتشار این اطلاعات را رد کرد و گفت بعید است این اقدام تلاشی برای گمراه کردن ناظران خارجی بوده باشد.

او افزود: «فکر نمی‌کنم این یک بازی چندلایه باشد. به نظر من این یک اشتباه ساده انسانی است. در بسیاری از ویدیوهای دیگر، آن‌ها بسیار دقیق‌تر عمل می‌کنند و نمایشگرها را محو می‌کنند.»

بر اساس این گزارش، اگر ضعف در شبکه‌سازی سامانه‌های پدافندی در دیگر نقاط ایران هم وجود داشته باشد، ممکن است منجر به پیامدهایی برای سایت‌های هسته‌ای دیگر شود که کمتر مقاوم‌سازی شده‌اند.

از سوی دیگر، این وضعیت می‌تواند حملات فیزیکی را ساده‌تر کند اما حملات غیر‌فیزیکی مثل جنگ الکترونیک را دشوارتر می‌کند، چون این سامانه‌ها اتصال لازم را برای انتقال اختلال ندارند.

Bahram_Farokhi_2.jpgتاریخ بارها نشان داده که صلحی که بر پایه‌ی مصلحت و معامله با ظالمان بنا شود، سرانجامی جز فریب ندارد. امروز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری که برای دومین‌بار پا به کاخ سفید گذاشته، در همان مسیری گام نهاده که سازش را به آزادی ترجیح می‌دهد؛ مسیری که پایان آن، نه نجات ملت‌ها، که تحکیم جایگاه ستمگران است.

سیاست خارجی ترامپ؛ صلح بین‌المللی یا بی‌توجهی به دموکراسی داخلی؟
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، سیاستی خاص و متفاوت با بسیاری از اسلاف خود در پیش گرفته است؛ سیاستی که نه بر گسترش دموکراسی و آزادی درون کشورها، بلکه بر کاهش تنش‌ها و توافق‌های مستقیم میان دولت‌ها استوار است. به بیان دیگر، او در پی صلح میان کشورهاست، نه صلح و آزادی در درون آن‌ها.
بر خلاف سنت دیرینه‌ی سیاست خارجی آمریکا که ترویج ارزش‌های لیبرال مانند حقوق بشر، آزادی بیان و دموکراسی را در اولویت قرار می‌داد، ترامپ بیشتر به توافق‌های معاملاتی، کاهش تعهدات نظامی و پرهیز از درگیری‌های پرهزینه توجه دارد. در این رویکرد، معیار موفقیت، کاهش درگیری مستقیم و حفظ منافع ملی است، نه الزاماً بهبود وضعیت حقوق بشر در کشورها.
نقد اصلی بر این سیاست آن است که نادیده‌گرفتن مسائل داخلی کشورها می‌تواند به تقویت رژیم‌های استبدادی، نقض حقوق بشر و تضعیف نهادهای دموکراتیک منجر شود. صلحی که صرفاً میان دولت‌ها برقرار می‌شود و مردم را نادیده می‌گیرد، صلحی ناپایدار و سطحی خواهد بود.
در نهایت، سیاست خارجی ترامپ بیشتر به صلح میان دولت‌ها بها می‌دهد تا صلح و آزادی میان ملت‌ها. این دیدگاه شاید در کوتاه‌مدت از منظر منافع ملی آمریکا قابل دفاع باشد، اما در بلندمدت، بی‌توجهی به اصول بنیادین دموکراسی می‌تواند پیامدهای خطرناکی برای جهان و حتی خود آمریکا به‌همراه داشته باشد.
ترامپ با افتخار اعلام می‌کند که دیگر نمی‌خواهد آمریکا "پلیس جهان" باشد. اما پشت این شعار فریبنده، نوعی بی‌اعتنایی محض به سرنوشت ملت‌هایی نهفته است که زیر چکمه‌های دیکتاتورها خُرد می‌شوند. او با رهبر کره شمالی دست داد، پوتین را تحسین کرد، از زلنسکی روی گرداند و با جولانی رهبر جهادی سوریه ملاقات کرد و اکنون در حاشیه‌ی خلیج فارس، در سکوتی سنگین، در حال معامله‌ای دیگر با رژیم اسلامی ایران است.
در عمان، جایی که بوی نفت و سکوت سیاست در هم آمیخته، گفت‌وگوهایی در جریان است که هدفشان نه نابودی تهدید، بلکه مهار موقتی آن است. ترامپ خواهان توافقی است که رژیم اسلامی را نجات می‌دهد، بی‌آنکه کوچک‌ترین تغییری در ماهیت سرکوبگر آن ایجاد شود. توافقی که لبخند بر لب حاکمان تهران می‌نشاند، اما داغی تازه بر دل مادران دادخواه می‌گذارد و اعدام های روزمره بیش از پیش ادامه دارد.
و این نخستین نمایش "دیپلماسی معامله‌محور" ترامپ نیست. در سفر اخیر خود به قطر، گویا پیشنهادی حیرت‌انگیز مطرح کرده: بازپس‌گیری کنترل پایگاه هوایی بگرام در افغانستان از رژیم قرون‌وسطایی طالبان، در ازای لغو بخشی از تحریم‌ها علیه این گروه. پایگاهی که روزی قلب حضور نظامی آمریکا در منطقه بود، اکنون به مهره‌ای در شطرنج منافع بدل شده است؛ بی‌آن‌که رنج دختران افغان، استخوان‌های مدفون‌شده در دره پنجشیر، یا حق تحصیل، آزادی و زندگی مردم افغانستان کوچک‌ترین اهمیتی داشته باشد.

abdi.jpgعباس عبدی می گوید که ایران مشکل کاهش جمعیت را باید از طریق مهاجرت حل کند...

مهدی تدینی

باشه! بسم‌الله! مهاجرت چه کسانی و از کجا؟ به جوابشون دقت کنید: «اقوامی که فارس هستند، ترک هستند، چه می‌دونم جزو همین...»

ببخشید چی؟ چی شد؟ «اقوامی که فارس هستند، ترک هستند، چی می‌دونم جزو همین...»

آقا! شما می‌گید راه‌حل اینه، بعد در جملۀ بعد می‌گید «چه می‌دونم جزو همین...»؟ حداقل جمله رو کامل کنید ما بدونیم منظور شما از مهاجران چه کسانی هستند؟ ولی مسئله اینه که خود شما هم جز افغان‌ها مهاجر دیگه‌ای سراغ ندارید، در نتیجه یه جملۀ مبهم و ناتموم تحویل شنونده می‌دید!



مشکل جمعیتی ایران راه‌حل روشن و مشخصی داره:

یک: پیش از هر چیز باید شرایط کشور جوری بشه که جلوی مهاجرت گرفته بشه. کشوری که خودش داره مثل خونریزی شدید مهاجر تحویل جهان می‌ده، اگر دنبال حل مشکله اول باید شرایطش طوری بشه که جلوی مهاجرت رو بگیره.

دو: میلیونها ایرانی در سراسر جهان هستند. اگر راست می‌گید، کاری کنید این ایرانی‌ها برگردند به ایران. یعنی پذیرش مهاجر بهتر از برگشت خود ایرانی‌ها به ایرانه؟ ــ البته این فقره هیچ موقع دغدغۀ اصلاح‌طلبان نبوده!

سه: رفاه، رفاه، رفاه! مسئلۀ امتناع از فرزندآوری یک بُعد عینی (یعنی مادی) داره و یک بُعد ذهنی. بُعد عینی‌ش اینه که کاهش سطح رفاه بخش بزرگی از مردم رو از فرزندآوری منصرف می‌کنه یا شرایط فرزندآوری رو ازشون می‌گیره. این مسئله هم با «مشوق» حل نمی‌شه. هر چه سطح درآمد سرانه و رفاه عمومی بالاتر باشه، زمینۀ عینیِ فرزندآوری بیشتر مهیا می‌شه و در نتیجه کار روی عوامل ذهنی بیشتر جواب می‌ده. اون مشوق‌ها مشکل رو حل نمی‌کنه. نمی‌شه اول با نابودی رفاه بنیاد فرزندآوری رو نابود کنیم، بعد دلمون رو به چارتا مشوق خوش کنیم. آسپرین دادن به کسی که سرطان داره، گول زدن خود و بیماره.

khammarg.jpgلایق پاسخ نیستی و مایه شرمندگی مردم آمریکایی

به‌رغم تمام مشکلات بین‌المللی، اقتصادی و اجتماعی، رهبر جمهوری اسلامی مدعی شد که ایران در حال قدرت گرفتن است

ایندیپندنت فارسی - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز شنبه با حضور در جمعی که فرهنگیان و معلمان نامیده شدند، به سخنان اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌‌جمهوری آمریکا، واکنش نشان داد. دونالد ترامپ گفته بود که ایران پس از انقلاب رو به زوال و نابودی رفته است.

ترامپ عصر روز سه‌شنبه در جریان سخنرانی در کنفرانس سرمایه‌گذاری سعودی-آمریکا در ریاض با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی کمر به نابودی ایران بسته و کشور بدون برق و آب مانده است، گفت که ساختمان‌های سربرافراشته پیش از انقلاب در ایران حالا در حال فروریختن‌اند و جمهوری اسلامی مراتع سبز را به بیابان تبدیل کرده است، در حالی که پروژه‌های زیرساختی که تا کنون کسی مشابه آنها را ندیده در عربستان سعودی در حال اجرا است و عربستان صحرا را به زمین کشاورزی تبدیل کرده است. ترامپ به «رژیم ایران» توصیه کرد راهی را که عربستان سعودی دنبال کرده پیش بگیرد. او گفت می‌خواهد ایران کشوری آباد باشد و به دنبال توافق است اما زمان جمهوری اسلامی برای تصمیم‌گیری محدود است.

چند روز پس از این سخنان، علی خامنه‌ای روز شنبه گفت: «بعضی از حرف‌هایی که در سفر رئیس‌جمهوری آمریکا به منطقه مطرح شد، لایق جواب دادن نیست. این‌قدر سطح حرف پایین است که مایه‌ سرافکندگی گوینده‌ حرف و مایه‌ سرافکندگی ملت آمریکا است.»

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، روز شنبه با حضور در جمعی که فرهنگیان و معلمان نامیده شدند، به سخنان اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌‌جمهوری آمریکا، واکنش نشان داد. دونالد ترامپ گفته بود که ایران پس از انقلاب رو به زوال و نابودی رفته است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

ترامپ عصر روز سه‌شنبه در جریان سخنرانی در کنفرانس سرمایه‌گذاری سعودی-آمریکا در ریاض با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی کمر به نابودی ایران بسته و کشور بدون برق و آب مانده است، گفت که ساختمان‌های سربرافراشته پیش از انقلاب در ایران حالا در حال فروریختن‌اند و جمهوری اسلامی مراتع سبز را به بیابان تبدیل کرده است، در حالی که پروژه‌های زیرساختی که تا کنون کسی مشابه آنها را ندیده در عربستان سعودی در حال اجرا است و عربستان صحرا را به زمین کشاورزی تبدیل کرده است. ترامپ به «رژیم ایران» توصیه کرد راهی را که عربستان سعودی دنبال کرده پیش بگیرد. او گفت می‌خواهد ایران کشوری آباد باشد و به دنبال توافق است اما زمان جمهوری اسلامی برای تصمیم‌گیری محدود است.

17-17.jpgسه مرد ایرانی در بریتانیا به هدف قرار دادن روزنامه‌نگاران شبکه ایران اینترنشنال متهم شدند

- مصطفی سپهوند، ۳۹ ساله، ساکن سنت جانز وود

- فرهاد جوادی منش، ۴۴ ساله، ساکن کنسال رایز

- شاپور قلعه خانی نوری، ۵۵ ساله، ساکن ایلینگ

بی بی سی - سه مرد ایرانی که به ظن دست داشتن در اقدامات جاسوسی در بریتانیا در دادگاهی در لندن حضور یافتند، متهم شده‌اند که روزنامه‌نگاران شبکه ایران اینترنشنال را هدف قرار داده‌اند. به گفته مقام‌های قضایی بریتانیا، اقدام این افراد معادل ارتکاب «خشونت جدی» است.

مصطفی سپهوند ۳۹ ساله، فرهاد جوادی‌منش ۴۴ ساله و شاپور قلعه‌علی خانی نوری ۵۵ ساله امروز ۲۷ اردیبهشت در دادگاه وست‌مینیستر لندن حضور یافتند.

هر سه متهم بعد از درخواست پناهندگی، موفق به دریافت اجازه اقامت موقت در برتانیا شده‌اند. آنها بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ میلادی با استفاده از قایق‌های کوچک و مخفی شدن در کامیون خودشان را به بریتانیا رسانده‌اند. آقای سپهوند در سال ۲۰۱۶ در حالی که در یک کامیون پنهان شده بود، وارد بریتانیا شده است.

پلیس بریتانیا ساعات اولیه صبح امروز ۲۷ اردیبهشت اعلام کرده بود این سه نفر که روز ۱۴ اردیبهشت بازداشت شده بودند به ظن ارتکاب رفتاری که احتمالاً به یک «سازمان اطلاعاتی ایران» کمک می‌کند، متهم شده‌اند.

به گفته پلیس این اتهامات مربوط به بازه زمانی بین ۱۴ اوت ۲۰۲۴ (۲۴ مرداد ۱۴۰۳) تا ۱۶ فوریه ۲۰۲۵ (۲۸ بهمن ۱۴۰۳) است.

این سه نفر متهم به مشارکت در اقداماتی هستند که احتمالاً به منظور کمک به یک سرویس اطلاعاتی خارجی، یعنی ایران، در انجام فعالیت‌های مرتبط با بریتانیا انجام می‌دهند و می‌دانستند یا باید به طور منطقی می‌دانستند که رفتار آنها احتمالاً به یک سرویس اطلاعاتی خارجی کمک می‌کند.

آقای سپهوند همچنین به تحقیقات، شناسایی و تحت‌نظر گرفتن با هدف اعمال خشونت جدی علیه یک فرد در بریتانیا متهم است.

آقای جوادی‌منش و آقای خانی نوری نیز به انجام تحقیقات و شناسایی به قصد کمک به اشخاص دیگر برای اعمال خشونت جدی علیه فردی در بریتانیا هم متهم هستند.

این سه متهم در حالی که لباس ورزشی خاکستری پوشیده بودند و هشت نگهبان در کنارشان بودند، در جایگاه متهم حاضر شدند. آقای سپهوند روی ویلچر بود.

متهمان در این جلسه دادگاه درباره اتهاماتشان هیچ اظهار نظری نکردند. قاضی دادگاه وست‌مینستر آنها را برای حضور در دادگاه اولد بیلی در ۶ ژوئن به بازداشت موقت بازگرداند.

در بخشی از روند این تحقیقات یک مرد ۳۱ ساله نیز به عنوان فرد چهارم در تاریخ ۱۹ اردیبهشت بازداشت و روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت بدون اتهام آزاد شد.

دومینیک مورفی، از فرماندهان واحد ضد تروریسم متروپولیتن می‌گوید این اتهامات نتیجه تحقیقات بسیار پیچیده و ضربتی پلیس است.

آقای مورفی گفت کارآگاهان از زمان بازداشت این افراد «شبانه روز» مشغول کار بوده‌اند و افزود پلیس با افرادی که هدف این مردان بوده‌اند تماس گرفته است.

فرانک فرگوسن فرمانده پلیس قضائی و ضد تروریسم گفت: «بسیار مهم است که هیچ گزارش، تفسیر یا به اشتراک گذاری اطلاعات آنلاین وجود نداشته باشد تا به هیچ وجه به روند رسیدگی به این پرونده آسیب وارد نکند.»

آقای فرگوسن افزود که دستگاه قضائی به تمام افرادی که به نحوی نگران هستند یادآور می‌شود که روند قضائی علیه این سه نفر آغاز شده و هر سه از حق محاکمه عادلانه برخوردارند.

Untitled-7.jpg

وزیر کشور بریتانیا: تهدیدهای فزاینده‌ حکومتی را در خاک خود تحمل نخواهیم کرد

بر اساس اعلام وزیر کشور بریتانیا، اتهامات مطرح شده علیه این سه نفر، اکنون باید مسیر خود را در «چارچوب نظام عدالت کیفری» طی کند و هیچ اقدامی که به نتیجه این روند آسیب بزند، نباید انجام شود.»

کوپر تاکید کرد: «ما به‌طور جداگانه اقداماتی انجام خواهیم داد تا به مسائل بسیار جدی و گسترده‌‌ای که این پرونده مطرح کرده، رسیدگی کنیم.»

او گفت: «ما همچنین باید اختیارات خود را برای حفاظت از امنیت ملی تقویت کنیم چرا که تهدیدهای فزاینده‌ حکومتی را در خاک خود تحمل نخواهیم کرد. ... پلیس و سرویس‌های امنیتی از حمایت مداوم ما برخوردارند و ما هر اقدامی که برای مقابله با تهدیدهای پیچیده و حفظ امنیت کشور و مردممان لازم باشد، انجام خواهیم داد.»

از سوی دیگر با توجه به حساسیت این پرونده و در پاسخ به گمانه‌زنی رسانه‌ها درباره نحوه ورود این سه متهم به خاک بریتانیا، وزارت کشور اعلام کرد که هر سه متهم بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۲ از طریق راه‌هایی از جمله استفاده از قایق‌های کوچک، وارد بریتانیا شده‌اند.

siqeh.jpgپشت پرده «ازدواج موقت» در ایران

ایران اینترنشنال - پلتفرم‌های آنلاین ازدواج موقت یا صیغه در ایران زمینه‌ دسترسی مردان به نوعی اقتصاد جنسی زیرزمینی را فراهم آورده‌اند؛ اقتصادی که نه تنها با نظام مذهبی حاکم بر کشور در تعارض نیست، بلکه با نوعی تایید و مشروعیت دینی رونق گرفته است.

در اپلیکیشن‌های پیام‌رسانی مانند تلگرام، کانال‌هایی وجود دارند که خدمات «ازدواج اسلامی» را تبلیغ می‌کنند.

زبان این تبلیغات رمزآلود است: «صیغه حلال»، «ازدواج تحت نظارت شرعی» یا «همراهی اسلامی ضابطه‌مند». اما مدل کسب ‌و کار بسیار ساده است: انتخاب کن، پرداخت کن و سپس قرار بگذار.

بر اساس قوانین فقهی شیعه در ایران، مردان به‌طور قانونی مجازند بدون نیاز به تایید دادگاه یا ثبت رسمی، برای مدت زمانی مشخص، از چند دقیقه تا چند سال، وارد ازدواج موقت شوند.

با پایان یافتن زمان توافق‌شده، این نوع ازدواج‌ها به‌صورت خودکار پایان می‌یابند.

ایران‌اینترنشنال در بررسی‌های خود با صنعتی سازمان‌یافته از دلالی جنسی روبه‌رو شد که با پوشش شرعی فعالیت می‌کند و از خلاهای قانونی مرتبط با صیغه برای تسهیل تن‌فروشی بهره می‌گیرد.

بسیاری از کاربران فریب می‌خورند، هرچند برخی آگاهانه وارد این معاملات می‌شوند.

به‌دلیل نبود امکان راستی‌آزمایی، حتی تصاویر محو‌شده زنان نیز در این گزارش گنجانده نشده‌اند، چرا که مشخص نبود این تصاویر به افراد معرفی‌شده در این پروفایل‌ها تعلق دارند یا خیر.

ایران‌اینترنشنال با چند کانال در این زمینه تماس گرفت و در نیمی از موارد، پاسخ‌ها از سوی زنان مختلف و با شماره‌هایی گوناگون ارسال شد. یکی از آن‌ها پیام صوتی فرستاد و دیگری پذیرفت در صورت واریز بیعانه، برای دریافت پول نقد دیداری حضوری ترتیب دهد.

در نمونه‌ای دیگر، زنی چند گزینه برای رابطه‌ای کوتاه‌مدت پیشنهاد داد و گفت «با پشتیبانی یک نهاد دولتی» مشغول به کار است؛ او اصرار داشت که پرداخت باید پیشاپیش به حساب تعیین‌شده واریز شود.

در این شبکه، تنها دریافت اطلاعات تماس یک زن معمولا بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هزینه در بردارد. ارائه «خدمات کامل» با عنوان «قرارداد صیغه ماهانه» نیز از هفت تا ۴۰ میلیون تومان متغیر هستند؛ نرخی که بسته به موقعیت مکانی، سن یا حتی قد زنان تغییر می‌کند.

در یکی از نمونه‌های بررسی‌شده توسط ایران اینترنشنال، زنی پس از گفت‌وگوهای اولیه، قرار ملاقاتی را در ایستگاه مترویی در غرب تهران ترتیب داد. طبق توافق، پرداخت دو مبلغ تحت عنوان «شناسایی» و «مهریه» پس از دیدار حضوری الزامی بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

او با لحنی صریح و کاملا تجاری گفت: «باقی‌مانده پول را نقدی بیار. بعد از اینکه صحبت کردیم، اگه راضی بودی، می‌ریم یه جا.»

این معامله از هر نظر یادآور تن‌فروشی بود، با این تفاوت که در قالب یک قرارداد شرعی مطرح می‌شد.

«تضمین باکرگی»

کانال‌های فعال در این زمینه، صیغه را نه به‌عنوان خدمات جنسی، بلکه در قالب‌هایی مانند «جایگزینی مذهبی برای رفتار گناه‌آلود» یا «شیوه‌ای برای حمایت از زنان عفیف» معرفی می‌کنند.

در بسیاری از آگهی‌ها، ویژگی‌های ظاهری، سطح تحصیلات و محل زندگی فرد ذکر شده است. برخی نیز با عبارت «باکرگی تضمینی» تبلیغ می‌شوند.

بسته‌های بلندمدت بسته به شرایط، نرخ‌های متفاوتی دارند و معمولا هزینه‌ آن برای زنانی که «تحصیل‌کرده» معرفی می‌شوند یا ساکن ‌تهران هستند، بالاتر است.

یکی از همین کانال‌ها نوشته است: «ما فقط از زنانی استفاده می‌کنیم که تحت حمایت جمهوری اسلامی هستند. هیچ کار مشکوکی در کار نیست. همه چیز طبق قوانین شرع است.»

در پس این واژه‌ها، یک شبکه‌ سازمان‌یافته قرار دارد. مشتریان به زنانی مشخص مرتبط می‌شوند و پرداخت‌ها از طریق حساب‌های واسطه‌ای انجام می‌گیرد؛ حساب‌هایی که اغلب به نام مردان ثبت شده‌اند.

برخی کاربران به ایران اینترنشنال گفتند پس از پرداخت وجه، حتی قراردادهای دست‌نویس دریافت و با زنان ملاقات کرده‌اند.

mesdaghi.jpgپروژه شکوفایی ایران نقشه راهی است برای آینده‌ای که بتواند پاسخگوی نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور در دوران پس از جمهوری اسلامی باشد؛ از طریق مجموعه‌ای از طرح‌ها و پروژه‌ها، تلاش می‌کند مسیر قابل اتکایی را برای آینده ایران ترسیم کند.

پروژه شکوفایی ایران ابتکاری است از سوی «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» (نوفدی) که با پشتیبانی شاهزاده رضا پهلوی در پی ترسیم نقشه راهی برای بازسازی اقتصاد ایران در دوران پس از جمهوری اسلامی است.

:::

17-20.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صادق زیباکلام استاد پیشین علوم سیاسی دانشگاه تهران در نشستی که به بهانه صدوبیست‌ونهمین سالگرد ترور ناصرالدین‌شاه قاجار در کافه خبر خبرآنلاین برگزار شد، گفت:

واقع مطلب این است که رضاشاه یک دید آکنده به نفرت نسبت به قاجارها داشت و آن‌ها را زن‌باره، لاابالی، خائن و وطن‌فروش می‌دانست. از نگاه او پادشاهان قاجار نه به فکر مملکت، که فقط در پی عیاشی بودند. بنابراین تاریخی هم که کم‌کم درباره قاجاریه بیرون آمد، حاصل چنین دیدگاهی بود. یعنی اگر احیانا ناصرالدین‌شاه یک گام مثبت هم برداشته بود، در آن تاریخ ذکر نمی‌شد؛ همه عیش و نوش بود و...

این وضعیت ادامه پیدا کرد تا دوران جمهوری اسلامی، حالا همان‌طور که پهلوی‌ها چشم دیدن قاجارها را نداشتند، جمهوری اسلامی نه چشم دیدن قاجارها را دارد، نه چشم دیدن پهلوی‌ها را؛ پهلوی‌ها می‌گفتند قاجارها همه خائن بودند، تاریخ‌هایی هم که طی این ۴۶ سال نگاشته شده، می‌گوید پهلوی‌ها خائن بودند...

بدبختی بزرگ ما این است که بسیاری در ایران به تاریخ به ماهو تاریخ نگاه نمی‌کنند. یعنی با این نگاه که پدیده‌ای در گذشته چه بوده، چگونه رخ داده و... به تاریخ نگاه نمی‌کنند، بلکه به عنوان یک محکمه قضایی نگاه می‌کنند؛ دادگاهی که در آن یک روز ناصرالدین‌شاه در جایگاه متهم قرار می‌گیرد، روز دیگر امیرکبیر و روز دیگر محمدرضاشاه پهلوی و... ما تاریخ سرمان نمی‌شود، محاکمه می‌کنیم...

محکوم کردن گذشتگان در ایران عصر پهلوی و ایران جمهوری اسلامی یک وجه قضیه است، و بزرگ کردن آدم‌ها و شخصیت‌ها وجه دیگر آن، در تاریخ‌نگاری دوران پهلوی خیلی‌ها بزرگ شده‌اند که واقعا معلوم نیست، سزاوار آن بزرگ شدن بوده‌اند یا نه.

در دوران جمهوری اسلامی هم که الان در مقابل چشمان ما شخصیتی مثل آیت‌الله کاشانی را بزرگ می‌کنند، کسی که صراحتا با کودتای ۲۸ مرداد همکاری کرده است! یعنی تحریف تاریخ واقعا وحشتناک است.

badbezan.jpgجعفر بخشی بی نیاز

🌐 آن چه در سفر تاریخی و حساس ترامپ رییس جمهور آمریکا به سه کشور عربستان و قطر و امارات در حافظه ی مردم خاورمیانه ثبت شد و لبخند رضایت را در انتهای سفر به سیمای ترامپ و حاکمان عرب نشاند ؛ تنها امضای چند قرارداد ساده ی اقتصادی نبود. شوکی عظیم و بسیار بزرگ بود برای کشورهایی که از قافله عقب ماندند و در یک حسرت تاریخی تا سالهای بسیار دور سوختند. ریاض و دوحه و ابوظبی اما با تیز هوشی و درک درست این رخداد بی نظیر ؛ فرصت ها را قدر دانستند و بخت و اقبال را به گرمی به واسطه ی حضور ترامپ در آغوش گرفتند. از شاخ گاو فربه دور ماندند و پستانهایش را گرفتند تا شیرش را بدوشند. حالا و در همین موقعیت گرچه سالها مسیر توسعه و پیشرفت را این سه کشور به خوبی طی کرده اند و دقیقا نوک قله اند ؛ اما با چنین قراردادهای کلانی که می تواند از یک خاورمیانه جنگ زده ؛ یک موقعیت بی همتا و مثال زدنی در آن بسازد دیگر نوک قله برای آنها بی معناست که دقیقا روی ابرها و در اوج آسمان اند.

🌐 رقم قرادادهای امضاء شده ی آمریکا با سه کشور عربی در خاورمیانه در کنار غول های بزرگ اقتصادیِ جهان ؛ از دایره ی فهم ما خارج است. آن قدر اعداد بالا و نجومی ست که می تواند مسیر تازه و جدیدی در علم و پیشرفت و تکنولوژی به وجود آورده و تحولی عظیم در دنیای آدمها ایجاد کند. آدمهایی که به لطف و مدد حاکمانشان هر روز صبح که از خواب بر می خیزند به جای فکر کردن به قطعی برق ؛ و نداشتن آب ؛ برگشت چک ؛ افزایش دلار ؛ و شنیدن ده ها و صدها خبر ناگوار ؛ دنیای زیست شان را بهتر ؛ عالی تر و امن تر بینند و خود را برای یک زندگیِ به دور از حاشیه آماده کنند. این رخداد هر نامی که داشته باشد و مذاق ما را تلخ کند و دشمنی ما با آمریکا را شدت بخشد ؛ اما واقعیت رخ داده در خاورمیانه را نمی تواند انکار کند. چیزی که ثبت شد و به قاب خاطره پیوست راحتی و آرامش مردمانی بود که کلید خوشبختی شان را به راهبرانشان داده اند تا هر تصمیمی که می خواهند برایشان بگیرند.

🌐 تصمیماتی که در آن لج بازی ؛ بی تدبیری ؛ تعصب های کورکورانه ؛ و سهل انگاری و نادیده گرفتن حقوق شهروندی و زیر پا گذاشتن عدالت مطلقا جایی ندارد. لحظه به لحظه اندیشه ها تازه تر و هوای استعدادها لطیف تر می شود تا حاکمان عرب در فکر رفاه مردمانشان شبانه روز بکوشند و بهترین موقعیت ها را برایشان بسازند. قرار است بزرگترین شهر هوش مصنوعی جهان در امارات احداث شود. اماراتی که تا همین چند سال پیش با حسرت به ایرانِ آن روز می نگریست و از توسعه بسیار عقب بود. اماراتی که هیچ نداشت و ایران همه چیز داشت‌. حالا در خاورمیانه ی بزرگ و مهم همه چیز به سرعتِ برق و باد در حال تغییر و دگرگونی ست. روز به روز توسعه از نردبان بالا و بالاتر می رود تا زیست بشر را آسان تر و قشنگ تر کند‌. به انسان امکان برخورداری از زندگی بی دغدغه بدهد و دنیای او و آینده گانش را بهتر و زیباتر کند. در عوض ما در چنین شرائطی باید دنبال بادبزن دستی باشیم تا وقتی برق قطع می شود از گرما کلافه نشویم و کارمان به جنون و پریشانی نرسد.

Darioush_Majlesi.jpgقبل از هر چیز باید اذعان کنم در نوشتن این مقاله دچار نوعی تزلزل بودم، از یک سو شاهد مطالب و خبرهائی از گوشه و کنار کشورمان، گاهی همراه با عکس و فیلم بودم، و همینطور تماسهائی که با هموطنان داخل دارم و درست یا نادرست ، نگرانی از عمق فاجعه ای دارند ،که ظهور وبهتر بگویم وارد کردن عمدی این تازه واردین، برای آینده سرزمینمان دارد. و از سوی دیگر پرهیز و دوری از شائبه افغان ستیزی. یعنی در حقیقت گام برداشتن دریک خط میانی که امیدوارم بضاعت آن را داشته باشم.

مرحوم بختیار میگفت فردی که مخالف نداشته باشد و همه با همه نوشته ها و گفته های او موافق باشند فردی بسیار بی بو خاصیت است.

آنچه را که در مورد حضور بی شمار افغان ها در ایران نباید از نطر دور داریم و تاکید نگرانی ها هم روی همین موضوع بود، فاصله بسیار زیاد فرهنگی و اجتماعی این قشر، افغان های وارداتی با جامعه امروز ایران میباشد. من این مهمانان نا خوانده و تازه وارد را به این دلیل "وارداتی" می نامم که دقیقا با انگیزه سیاسی از سوی جلیلی ها و رئیسی های نوعی، یعنی تند روها، به ایران آورده شدند. نه صادراتی هستند و نه مهاجر. یعنی اگر قرار است انگشت اتهام به سویی دراز کنیم در درجه اول متوجه وارد کنندگلان وتندرو هایی میباشد که برای استفاده از این موج خطرناک برای سرکوب مخالفان و رقیبان اصلاح طلب و حضور در تظاهرات و حتی شرکت در رای گیری و انتخابات، عقب افتاده ترین و خطرناک ترین قشر جامعه افغانستان را به ایران آوردند. مضافا به این که طا لبان هم زیاد از این جا بجائی بسیار وسیع بخشی از هم فرهنگی های خودشان به ایران، نا راضی که هیچ، بلکه بسیار هم از وجود یک ستون پنجم از انسان هائی همانند خودشان، برای اجرای مقاصدشان در سرزمین ما، شادمان و راضی میباشند.

شما کمتر کشور، یا شاید هیچ کشوری را، نمی یابید که بخاطر مقابله با نفرت مردم از حاکمان آن کشور، حاکمیت بطور سازمان داده شده و با پرداخت مزایا، قشر بزرگی از عقب افتاده ترین ساکنان کشور همسایه را به درون کشور خودش منتقل کند. این جماعت وارداتی گاهی دست به جنایاتی میزنند که شدت زشتی آن در کشور ما بی سابقه بوده. برای اینکه درک کنید شدت سبعیت این جماعت برای خودشان تا چه حد عادی و کم اهمیت است، فیلمی که استثنائی هم نبود و در واتس آپ ها هم دست به دست شد را مشاهده میکنید که چهار فرد افغان به یک زن نگون بخت ایرانی تجاوز میکنند و بعدا سر بریده او را، خیلی آرام و عادی، به دست همدیگر میدادند و با کمال تعجب از این صحنه فیلم گرفته بودند. البته صحنه اعدام هر چهار نفر را هم در همان فیلم نشان دادند.

trump.jpgنخستین سفر خارجی دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، او را مستقیماً به یکی از پرتنش‌ترین مناطق جهان، یعنی خاورمیانه، کشاند. برخلاف سبک رهبری غیرقابل‌پیش‌بینی که معمولاً به ترامپ نسبت داده می‌شود، این سفر یک اقدام دیپلماتیک با طراحی دقیق بود. این سفر حامل چهار پیام راهبردی کلیدی بود: چشم‌اندازی برای صلح، پرهیز قابل‌توجه از جنگ‌طلبی، تغییر جسورانه در پویایی عرب-اسرائیل، و تلاش مضاعف برای انزوای رژیم ایران.

پیام ترامپ در ریاض روشن بود: صلح امکانپذیر است، اما بازیگران منطقه‌ای باید رهبری آن را بر عهده بگیرند. او در سخنرانی خود برای سران بیش از ۵۰ کشور مسلمان، خواستار اتحاد علیه تروریسم و افراط‌گرایی شد--و مسئولیت «راندن» نیروهای هرج‌ومرج از درون مرزهای خود را بر دوش این کشورها گذاشت.

این صرفاً یک دعوت انتزاعی به همزیستی نبود، بلکه بازتعریفی سیاسی از نقش آمریکا بود: ایالات متحده از صلح حمایت می‌کند، اما دیگر نمی‌خواهد نقش پلیس جهان را ایفا کند

این رویکرد نشانگر فاصله‌گیری از سیاست‌های مداخله‌گرایانه و تأکید بر مالکیت منطقه‌ای صلح بود

با توجه به سبک تهاجمی ترامپ، بسیاری انتظار مواضعی جنگ‌طلبانه داشتند. اما پیام او بر همکاری امنیتی به‌جای درگیری نظامی تأکید داشت. معاملات عظیم تسلیحاتی--به‌ویژه با عربستان سعودی--به‌عنوان ابزاری برای ثبات معرفی شدند، تا شرکای منطقه‌ای مسئولیت امنیت خود را بر عهده بگیرند.

nik.jpgممکن است شما به‌تازگی و پس از شنیدن سخنان رئیس‌جمهوری ایالات متحده در ریاض، با اصطلاحی به‌نام «مافیای آب» آشنا شده باشید. دونالد ترامپ در سخنرانی خود - که مترجم شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال گویا نتوانست یا نخواست آن را به‌طور کامل ترجمه کند - گفت:«در حالی‌ که شما بیابان‌های خشک را به زمین‌های حاصلخیز تبدیل کرده‌اید، رهبران ایران زمین‌های سرسبز و کشاورزی را به بیابان بدل کرده‌اند. مافیای فاسد آب باعث خشکسالی، خشک‌شدن رودخانه‌ها و بی‌آبی مردم شده است. آن‌ها ثروتمند می‌شوند، اما مردم از این ثروت سهمی ندارند.»

برای بسیاری از مخاطبان رسانه‌ها، «مافیای آب» ترکیبی تازه بود. ناگهان همه به‌دنبال شناسایی پدرخوانده‌های این مافیا افتادند. اما ماجرا چیست؟

مافیای آب چیست؟

تاکنون تعریف‌های مختلفی ارائه شده، اما آنچه من در این سال‌ها آموخته‌ام و دیده‌ام این است: «مافیای آب» شبکه‌ای غیررسمی و پرقدرت است که توان تحمیل پروژه‌های عظیم، گران‌قیمت و اغلب فاجعه‌بار بر اقتصاد، محیط‌ زیست و جامعه ایران را دارد - بی‌آن‌که هیچ‌گاه پاسخگو باشد.این شبکه شامل نهادهای دولتی، شرکت‌های مشاور، پیمانکاران، استادان دانشگاه، کارشناسان ظاهراً مستقل، و حتی افراد ذی‌نفوذ در دستگاه‌های امنیتی و قضایی است که همه در یک نقطه اشتراک دارند: کسب سود از پروژه‌های آبی. این مافیا با توجیه طرح‌های غیرضروری و اغلب مخرب، چرخه‌ای از منفعت‌طلبی را با اتکا بر بودجه عمومی به گردش درمی‌آورد. شورای عالی آب در راس مافیا است و برخی اعضای شورا، ژنرال‌های آن محسوب می‌شوند. شرکت‌های قدرتمندی مثل آب و نیرو، مهاب قدس، جاماب و برخی مشاوران و پیمان‌کاران هم سران قدرتمند این مجموعه‌اند. برخی سران دستگاه قضایی و گروهی از سرداران سپاه هم نقشی ویژه دارند. محسنی اژه‌ای و قالیباف جزو افراد قدرتمندی هستند که از کنار پروژه‌های بزرگ آبی و منافع آن به‌راحتی نمی‌گذرند. این مافیا بازوهای رسانه‌ای نیز دارد؛ به‌گفته برخی خبرنگاران اقتصادی، این شبکه از رأس هرم یعنی روابط عمومی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران - موسوم به «آب و نیرو» - آغاز می‌شود. از آنجا، شرکت‌های مشاور و پیمانکاران با استفاده از رشوه یا تشویق‌های خاص، انتشار مطالبی را هدایت می‌کنند که تنها بخشی از واقعیت را بازتاب می‌دهد؛ آن بخشی که به نفع منافع این مافیاست. در عوض، پیامدهای ویرانگر پروژه‌های عظیم برای مردم مناطق مختلف و محیط‌ زیست عمداً پنهان می‌ماند.

برای مثال، آسیب‌های اجتماعی و زیست‌محیطی ناشی از ساخت سد کارون ۳ که موجب بی‌خانمانی بیش از ده‌هزار نفر شد - هنوز برای بسیاری از ایرانیان ناشناخته است. یا نمونه مهم‌تر: تا سال ۱۳۸۹، تقریباً هیچ‌کس از وجود لایه‌های عظیم نمک در محدوده مخزن سد گتوند خبر نداشت؛ با آنکه اساتید دانشگاه شهید چمران اهواز و کارشناسان مستقل، پیش‌تر اسناد هشداردهنده را به مقام‌های ارشد ارائه کرده بودند، اما این گزارش‌ها سانسور یا نادیده گرفته شدند.

تجربه‌ای شخصی

تابستان ۱۳۷۰، کارآموز سازمان زمین‌شناسی بودم و در منطقه اردل و دهدز روی نقشه‌برداری زمین‌شناسی جدید آن ناحیه کار می‌کردیم. همان‌جا، بحث مطالعات سدهای بزرگی چون کارون ۴ مطرح بود. یکی از کارشناسان باسابقه گفت در این حوزه، یک فضای «مافیایی» حاکم است؛ هرچه کارفرما و مهندس مشاور بگوید، پذیرفته می‌شود، حتی اگر پایه علمی نداشته باشد. آنجا شنیدم که یک گروه نامرئی به‌نام «مافیای آب» وجود دارد. یکی-دو سال بعد، یکی از همکلاسی‌ها در مأموریت مطالعه محل سدهای حوضه کارون با هلیکوپتر به ارتفاعات زاگرس رفت. هلیکوپتر سقوط کرد و پس از ماه‌ها، اجساد کارشناسان از جمله مهدی گیاهچی، همکلاسی‌ام، کشف شد. در همان ایام، بارها اصطلاح «مافیای آب» را از افراد مختلف شنیدم.

در دهه ۷۰، به‌عنوان سردبیر اجرایی یک نشریه دوزبانه در حوزه سیستم‌های سطوح آبگیر باران، بارها با کارشناسان وزارتخانه‌ها بحث کردم. «مافیای آب» یکی از آن واژه‌های ممنوعه بود که مطرح می‌شد اما انعکاس نمی‌یافت، چون ساختار سدسازی و سیاست‌های ضد محیط‌زیستی، اغلب در اختیار دولت سازندگی و سپاه بود. حتی سال ۷۷ در رادیو، هنگام حضور در برنامه‌ «کاوش» به عنوان کارشناس زمین‌شناسی، می‌دانستم نباید از این اصطلاح استفاده کنم. اما وقتی در برنامه زنده درباره «اشک تمساح» حرف زدم، چون در همان روز، آیت‌الله یزدی در نماز جمعه از همان اصطلاح استفاده کرده بود، از رادیو رانده شدم و سیما هم مرا ممنوع‌التصویر ساخت!

etebari.jpgدیوید اعتباری - کیهان لندن

در میانه‌ی بحث‌های فزاینده درباره آینده نظام سیاسی ایران، بازخوانی نقش و جایگاه نهاد پادشاهی از منظر تاریخی و نهادی، ضرورتی دوباره یافته است. این نوشتار می‌کوشد، فارغ از تعصب یا واکنش‌های هیجانی، تحلیلی مبتنی بر تجربه تاریخی، منطق نهادی و نگاه آینده‌نگر از فلسفه وجودی، کارکرد و ظرفیت‌های بالقوه نهاد پادشاهی در ایران ارائه دهد.

نهاد پادشاهی در روند تاریخی، سیاسی، فرهنگی و فلسفی ایران، پاسخی‌ست به یک نیاز بنیادین ملی: وجود نهادی فراجناحی که حافظ تمامیت ارضی، حاکمیت ملی، انسجام اجتماعی، استمرار تاریخی، و ضامن حقوق و کرامت شهروندی باشد. نهادی که فراتر از رقابت‌های سیاسی، تضمین‌کننده توازن قدرت، تقویت هویت ملی، و پشتیبان روند توسعه پایدار باشد.

برای نمونه، در نظام‌های پادشاهی مشروطه موفق جهان، شاهدیم که پادشاه به‌ عنوان داور نهایی و ضامن قانون اساسی عمل می‌کند، بدون آنکه در تصمیم‌گیری‌های روزمره دولت مداخله داشته باشد. به همین دلیل، فرو کاستن این نهاد به سطح یک جریان سیاسی- حتی اگر آن جریان خود را مدافع اصلی پادشاهی بداند- نه‌تنها با روح نظام پادشاهی ناسازگار است، بلکه نگاه بخش‌های مختلف جامعه را نیز نسبت به آن خدشه‌دار می‌سازد.

پادشاهی در سرشت خود فراسیاسی است. وظیفه‌اش نه نمایندگی یک جریان، بلکه بازتاب کل ملت و نماد پیوستگی ملی است. تقلیل این نهاد به سطح یک جناح، حزب یا گفتمان خاص، آن را از کارکرد فراگیر خود تهی می‌سازد و موجب تضعیف اعتماد عمومی و کاهش شأن و اعتبار آن در میان مردم می‌شود. اگر قرار است این نهاد به عامل همبستگی و انسجام بدل شود، باید از صف‌بندی‌های روزمره سیاسی فاصله بگیرد و از تبدیل‌ شدن به ابزار جریان‌های پرتنش پرهیز کند، زیرا ارزش آن، در بازتابی است که در وجدان عمومی ملت به‌ عنوان نماد ثبات، بی‌طرفی و احترام متقابل یافته است.

mohajeranibanner.jpgعطاءالله مهاجراني - اعتماد

دروغ‌هاي ترامپ در سفر به منطقه غرب آسيا در رياض و دوحه يكي، دوتا نيست. اساسا شخصيت ترامپ شخصيتي با هويت دلالي است كه در فساد و عيش و عشرت در خانواده‌اي بدنام پرورش يافته و با دروغ پرورده شده است. بديهي است كه دروغگويي وقتي با پديده ضدفرهنگ امريكايي آميخته مي‌شود، ديگر دروغگو از طرح دروغ‌هاي شاخدار خودداري نمي‌كند. براي شناخت ماهيت و طبيعت ضد فرهنگ امريكايي كتاب «امريكا» نوشته فرانتس كافكا را ببينيد. دروغ و دغل و شارلاتانيسم جوهر حكمراني امريكايي بوده و هست. ترامپ قبل از سفر به منطقه گفت: «مي‌خواهد نام خليج‌فارس را به عنوان خليج‌عربي اعلام كند.» ايرانيان با هر گرايشي در برابر اين موضع‌گيري ابلهانه و منفعت‌طلبانه و ضد واقعيت‌هاي تاريخي ايستادند. نماينده ايراني‌الاصل كنگره امريكا خانم ياسمين انصاري درصدد برآمد كه در كنگره پيشنهادي مطرح شود و به تصويب برسد تا ترامپ و دولت فدرال نتواند نام خليج‌فارس را تغيير دهد. جيمي فالن، كمدين معروف امريكايي ترامپ را دست انداخت كه «ما تا به حال رييس‌جمهوري نداشتم كه نام خليج‌ها را عوض كند!

تو نمي‌تواني نام‌هايي كه به ديگران متعلق است تغيير دهي. چنانكه نمي‌تواني نام فرزندان دوستانت را عوض كني!» بعد از سفر به منطقه ترامپ گفت: «ايران مي‌خواست نام خليج‌فارس را به خليج ايران تغيير دهد من نگذاشتم!» چه بايد گفت! گفت حياي گربه كجاست؟ دروغ شاخدار ديگر ترامپ اين است كه گفت امريكا با داعش در منطقه مبارزه كرد. اين ادعا در حالي است كه ترامپ با جولاني و محمد بن سلمان در كنار هم ايستاده‌اند. همان جولاني، فرمانده داعش كه امريكا براي سرش ده ميليون دلار تعيين كرده بود. دروغي غريب به نظر مي‌رسد. خانم هيلاري كلينتون، وزير خارجه سابق امريكا به صراحت اعلام كرد كه داعش را امريكا در منطقه سازمان داده است. خود ترامپ هم به همين موضع اشاره كرده است. در عراق و سوريه از جمله كارهاي امريكا اين بود كه در هر منطقه‌اي كه عناصر داعش با مشكل رويارو مي‌شدند؛ نيروهاي امريكايي با هلي‌برد عناصر داعش را در منطقه جابه‌جا مي‌كردند. بيشترين عناصر انتحاري داعش در عراق و سوريه اتباع عربستان سعودي بودند.

قاسم سليماني و ابومهدي المهندس كه قهرمانان مبارزه با داعش در منطقه بودند به دستور ترامپ و توسط ارتش امريكا در فرودگاه بغداد به شهادت رسيدند. اكنون ترامپ مدعي مبارزه با داعش است. در همان حالي كه يك فرمانده معروف داعش را رييس‌جمهور سوريه مي‌داند.

ایران وایر - گروه جیش العدل با انتشار بیانیه‌ای مسوولیت حمله به یک واحد گشتی فراجا در شهر سراوان با استفاده از تله انفجاری را پذیرفت. نیروی انتظامی ایران با تایید این رویداد مدعی شده که این حمله ناکام مانده است.

jlarge.jpgدر بیانیه جیش‌العدل که روز شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، منتشر شد آمده است که یکی از خودروهای گشت انتظامی جمهوری اسلامی دچار انفجار شده در نتیجه این حمله تعدادی از نیروهای انتظامی کشته یا زخمی شدند.

نیروی انتظامی در اطلاعیه‌ای که ساعاتی پیش منتشر شد، ضمن تایید تلاش برای انفجار، وقوع هرگونه خسارت را تکذیب کرد. در این اطلاعیه آمده است: «صبح امروز، اخلالگران نظم و امنیت عمومی در یکی از محله‌های شهرستان سراوان و در مسیر گشت کلانتری، اقدام به کارگذاری شی انفجاری کرده بودند که ناکام ماند.»

نیروی انتظامی همچنین اعلام کرده است که «با تشکیل تیم‌های تخصصی، اقدامات لازم برای شناسایی و دستگیری عاملان این اقدام ضد امنیتی آغاز شده و نتیجه آن به اطلاع عموم خواهد رسید.»

دزدی از کله پزی

| No Comments
kalleh.jpgسرقت کله‌پاچه از طباخی!
در یک اتفاق عجیب دزدی با رفتار بسیار شیک و مجلسی وارد کله پزی شد و در کمال تعجب همه، بدون هیچ سروصدایی یک دسته کله‌ را برداشت و از محل خارج شد.
کاربران شبکه‌های اجتماعی در واکنش به این اتفاق، ضمن ابراز تعجب، آن را نشانه‌ای از وضعیت سخت اقتصادی و معیشتی در ایران دانستند.
زمان و مکان این سرقت مشخص نیست اما با دوربین‌ مداربسته ضبط شده است. فقر و گرانی مواد غذایی در ایران مدت‌هاست که عامل افزایش سرقت مواد خوراکی شده است.
:::

تا شلوارت را عوض نکنی پاسپورتت را نمی‌دم! در نهایت دختر پروازش از دست داد و با گریه می‌گفت دیگر به ایران بازنمی‌گردم رفتار پلیس با مردم به گونه ای است که انگارمردم را به گروگان گرفته‌اند.

از کانال اکس آزاده مختاری - این روایت اگر صحیح است، ماجرا نیاز به بررسی تخصصی قوه قضائیه دارد. یعنی در فاصله نیم ساعت، در یک نقطه، دو حادثه مشابهِ تصادف رخ داده که در اولی یک تصویربردار مصدوم و در حادثه دوم حمیدرضا درجاتی فوت کرده است؟
درست در یک نقطه در فاصله نیم ساعت دو حادثه مشابه!

گزارشگرمنوتو: «دیشب به مشتریای مدیران خودرو یه پیامک دادن که گفته بودن به خاطر یه بدهی دولتی باید ۲۰۰ تومن پول بدن. ولی مشکل این بود که شماره شاسی ماشین‌ها رو پاک کرده بودن و مردم اصلاً قبول نکردن. آقای شریعت کلی لباس شخصی فرستاده بود که جمعیت رو کنترل کنه، ولی مردم اعتراض کردن و زد و خورد شد.»

18-2.jpgایندیپندنت فارسی - نیویورک پست خبر داد که یک کشتی نیروی دریایی مکزیک، شنبه شب در جریان بازدیدی نمادین از نیویورک، با پل بروکلین برخورد کرد. در این حادثه، چندین نفر از خدمه به‌شدت مجروح شدند.

بر اساس این گزارش، یکی از دکل‌های ۴۵ متری کشتی«کواوتموک» (Cuauhtémoc) که ۲۷۷ خدمه دارد، کمی پیش از ساعت ۹ شب به بخش جاده‌ای پل برخورد کرد و فرو ریخت. به‌دنبال آن، سایر دکل‌ها نیز یکی پس از دیگری شکستند و به عرشه و سطح پایین‌تر سقوط کردند.

صحنه این حادثه که از سوی تماشاگران زیادی در ساحل فیلم‌برداری شده، لحظه برخورد دکل با پل و سقوط آن را به تصویر می‌کشد. حاضران در اطراف پل در منطقه بروکلین، که شاهد نزدیک‌شدن کشتی به سمت پارک بودند، با ترس از محل حادثه گریختند. عملیات جست‌وجو و نجات برای خارج کردن افراد از آب بلافاصله آغاز شد.

مجروحان به تاسیسات نیروی دریایی بروکلین منتقل شدند و آن‌هایی که در وضعیت وخیم‌تری بودند، به بیمارستان‌های اطراف انتقال یافتند.

16-2.jpgترامپ وقتی امتیازات حداکثری برای ج.ا تعیین می کند قاعدتا باید مکانیسم دقیق دستیابی به آن را نیز، با در نظر گرفتن محدودیت های زمانی، از قبل تدارک دیده باشد.

آمریکا وقتی نمی تواند امتیازات کلان را از ج.ا در زمان کوتاه بگیرد یا به این نتیجه می رسد که رژیم گویا قرار نیست در میز مذاکره به همه شروط و امتیازات مدنظر واشنگتن تمکین کند، خودش باید شکست مذاکرات را خودش اعلام کند یا اینکه ابزار اجبار نظامی الترناتیو-جدید را بکار بگیرد!

ترامپ تا اینجای کار به روند دیپلماسی با ج.ا هم خیلی خوش بین است هم خیلی به آن اصرار دارد! صد بار تهدید لفظی کردن و صد بار خط و نشان کشیدن اما عمل نکردن به آنها، ارزش و کارایی تهدید را نیز از بین می برد!

با ادامه وضع موجود آمریکا خواسته یا ناخواسته دارد به ج.ا بیش از حد زمان میدهد.

زمان دادن به رژیم اشتباه است؛ چون تهران از زمان برای تقویت برنامه اتمی (نزدیک تر شدن به بمب اتم)، تقویت پدافند، مخفی کاری ها و بازی های جنگ روانی-ادراکی علیه مردم در داخل و خارج استفاده می کند. ج.ا با خریدن زمان تلاش می کند مومنتوم و ابتکار عمل اقدامات نظامی اسرائیل را علیه ج.ا و در منطقه بگیرد.

زمان دادن به ج.ا و اتکای مطلق بر روند دیپلماسی بدون داشتن و یا بکارگیری ابزار اجبار راهبردی بهینه Optimal Strategic Coercion از منظر تئوری بازیها در روابط بین الملل سنجیده و کارآمد نیست.

آیا آمریکا صد در صد مطمئن است که ج.ا در میز مذاکره به همه شروط حداکثری تن خواهد داد؟!!

آیا آمریکا انتظار دارد که رژیم شکست مذاکرات را اعلام کند؟!!

خیر، ج.ا این کار را نخواهد کرد و تا جایی که بتواند در مذاکرات بی سر و ته باقی می ماند و آمریکا را در تله مذاکراتی خودش گرفتار خواهد کرد، دقیقا به همان شکل که پوتین ترامپ را در مورد پرونده اوکراین در تله مذاکراتی نگه داشته است! پوتین با خیلی چیزها به زبان و در ظاهر موافقت می کند اما هیچ اقدام شاخص و ملموس برای عمل به حرفهایش انجام نمی دهد.

این روش بازی جدید بازیگران محور شرارت است:
دیپلماسی علیه دیپلماسی!

ویدیوهای منتشرشده حاکی است، گروهی از هواداران امیرحسین مقصودلو، معروف به تتلو، در حمایت از او در میدان آزادی تهران تجمع کرده و با حضور گسترده نیروهای امنیتی مواجه شدند. به‌گفته شاهدان، چند نفر بازداشت و محتوای موبایل برخی هم پاک شده است.

zakaria.jpgایران اینترنشنال - فرید زکریا، روزنامه‌نگار آمریکایی، در یادداشتی به بررسی سیاست دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا در قبال جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است کسی که توافق هسته‌ای پیشین با حکومت ایران را از میان برد، اکنون تمام ابزارها را در اختیار دارد تا توافقی حتی قوی‌تر را رقم بزند.

در این یادداشت که شامگاه پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت در روزنامه واشینگتن‌پست منتشر شد، آمده است: «دونالد ترامپ که به تصمیم‌گیری‌های آنی و تمایل به شکستن قواعد شناخته می‌شود، بار دیگر با رفتاری غیرمنتظره، جهان را غافلگیر کرد. این هفته، در عربستان سعودی، ترامپ با رهبر جدید سوریه، که پیش‌تر از چهره‌های جهادی بوده، دیدار و اعلام کرد که تمامی تحریم‌های آمریکا علیه سوریه را لغو خواهد کرد. اما شاید مهم‌تر از همه، اشارات مکرر او به آمادگی دولتش برای توافقی جدید با حکومت ایران باشد؛ توافقی که می‌تواند گامی بزرگ در جهت برقراری ثبات و صلح در خاورمیانه تلقی شود.»

به‌نوشته فرید زکریا، «این چرخش ناگهانی در مواضع ترامپ نسبت به ایران، اگر نگوییم عجیب، دست‌کم به شدت طعنه‌آمیز است. او همان کسی بود که ایالات متحده را از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ خارج کرد، توافقی که طبق ارزیابی اغلب نهادهای اطلاعاتی آمریکا، ایران به تعهداتش در آن پایبند مانده بود. اکنون اما، ترامپ بار دیگر به صحنه بازگشته، مسئله‌ای را که خود ایجاد کرده بود حل کرده و آن را با افتخار به‌عنوان دستاوردی شخصی معرفی می‌کند.»

ایران ضعیف، عربستان قدرتمند

با این‌حال، به‌گفته نویسنده، شرایط امروز با گذشته تفاوت‌هایی بنیادینی دارد که می‌تواند زمینه‌ساز توافقی بهتر از پیش شود. دو تحول کلیدی در این میان نقش‌آفرین‌اند: ضعف ایران و اقتدار فزاینده عربستان سعودی.

براساس یادداشت منتشرشده در روزنامه واشینگتن‌پست، «جمهوری اسلامی امروز در ضعیف‌ترین وضعیت خود طی چهار دهه اخیر قرار دارد. اقتصاد نابسامان ناشی از مدیریت مزمن ناکارآمد، فساد فراگیر و استبداد سیاسی موجب نارضایتی شدید مردم شده است. حملات موثر اسرائیل علیه مواضع حزب‌الله و سامانه‌های پدافندی ایران نیز بر این ضعف افزوده است. از سوی دیگر، دولت بشار اسد متحد اصلی حکومت ایران در منطقه، سقوط کرده و مخالفان دیرینه‌اش اکنون قدرت را در دمشق در دست دارند. در مجموع، ایران از زمان تهاجم صدام حسین در سال ۱۳۵۹ تاکنون، هیچ‌گاه تا این اندازه آسیب‌پذیر نبوده است.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

به‌نوشته زکریا، «در سوی دیگر، عربستان سعودی با هدایت ولیعهد محمد بن سلمان، روندی معکوس را طی کرده است. این کشور توانسته است با حوثی‌ها به یک آتش‌بس نانوشته برسد، روابط خود را با قطر بهبود بخشد و مناسباتش با کشورهایی چون لبنان و عراق را تقویت کند. بن‌سلمان دریافته است که تحقق رویای مدرن‌سازی عربستان، نیازمند ثبات منطقه‌ای است. نشانه برجسته این رویکرد، نزدیکی بی‌سابقه به حکومت ایران است؛ دیدارهای مکرر مقامات دو کشور اکنون به امری عادی بدل شده است. سعودی‌ها به‌طور آشکار از مذاکرات برای توافقی جدید با جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند.»

trump.jpgمحمد رستمی

آقای ترامپ نمی دانم شما با چه نیت و هدفی در ریاض این سخنان را در باره ایران گفتید اما تیرتان به قلب ما نشست و آن را شکست.

بعد از چند سالی که از مرگ مظلومانه دختر ایران، مهسا امینی گذشته بود بار دیگر آرام ولی تلخ، بسیار گریستم.
این بار برای مادرمان ایران.

اگر چه سخنان شما حقایقی بودند که همگان آنها را می دانستند و با گوشت و پوست و خون خود آنها را لمس کرده بودند

اما شنیدن این سخنان از شما در جمع رهبران عرب برای من بسیار دردناک و جگر سوز بود.

اگر جای مقامات ایران بودم از شرم در برابر مردم خود آب می شدم

اما سال هاست که در سرزمین ما، شرم و آزرم مرده است و بی شرمی و بی رسمی و بی حیایی و دریدگی سکه رایج است.

جناب رییس جمهور ایالات متحده آمریکا

این سخنان را نه از سر شکایت و گله مندی از شما یا تظلم از جور حاکمان به بیکانگان، بلکه از فرط دلتنگی و دردمتدی می گویم.

مردم ایران عموما برای کشور بزرگ شما احترام بسیار قائل بوده و حتی احساس دوستی و محبت می کنند.

syria.jpgایران اینترنشنال - جروزالم‌پست به نقل از چند منبع آگاه گزارش داد که احمد الشرع، رییس‌ دولت موقت سوریه در جریان مذاکراتی محرمانه با اسرائیل، با یک توافق اولیه برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل موافقت کرده است. هدف از این مذاکرات پیوستن به پیمان ابراهیم گزارش شده است.

این مذاکرات پس از ملاقات دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده با احمد الشرع در ریاض و با میانجی‌گری کشورهای عربی شکل گرفت.

جروزالم‌پست به نقل از منابع خود جزییاتی از این توافق‌نامه احتمالی را منتشر کرده است. بر این اساس، احمد الشرع برای به‌رسمیت‌شناختن متقابل حاکمیت، برقراری روابط دیپلماتیک، پایان رسمی خصومت، همکاری‌های اقتصادی، مشارکت امنیتی به‌ویژه در خصوص تروریسم و افرا‌ط‌گرایی، تبادل فرهنگی و اجتماعی با هدف تشویق هم‌زیستی و درک متقابل و ایجاد پروازهای مستقیم میان دو کشور اعلام آمادگی کرده است.

پیمان ابراهیم عنوانی است برای مجموعه توافق‌نامه‌‌هایی که در سال ۲۰۲۰، در دور اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ میان آمریکا، اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین امضا شد. با امضای این پیمان روابط میان اسرائیل با دو کشور امارات و بحرین به حالت عادی بازگشت و سنتِ دهه‌ها قطع رابطه کشورهای عربی با اسرائیل شکست.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

کوری میلز، نماینده جمهوری‌خواه ایالت فلوریدا در مجلس نمایندگان آمریکا، چهارم اردیبهشت پس از دیدار با احمد الشرع به نقل از او گفت که رییس‌جمهوری موقت سوریه علاقه‌مند است به پیمان ابراهیم بپیوندد.

اسرائیل و سوریه در نیمه قرن بیستم با اختلاف دو سال به عنوان کشورهای مستقل تشکیل شدند. این دو کشور با بیش از ۸۰ کیلومتر مرز مشترک نه‌تنها از زمان شکل‌گیری یکدیگر را به رسمیت نشناختند و روابط دیپلماتیک نداشتند، بلکه سال‌ها درگیر جنگ‌هایی فرسایشی بودند. به همین دلیل احتمال عادی‌سازی روابط میان سوریه و اسرائیل به‌ویژه برای بازیگران اصلی منطقه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

rape.jpgایران اینترنشنال - دادگاه عالی اسکاتلند اعلام کرد که اومد حسن، مرد ۲۶ ساله‌ای که به تجاوز به یک زن در حال خواب محکوم شده، در جریان محاکمه و پیش از صدور حکم، از کشور گریخته و به ایران رفته است.

حسن که با قرار وثیقه آزاد بود، در آخرین روز دادگاه در ماه مارس حاضر نشد و هیئت منصفه در غیابش، او را به تجاوز جنسی در شهر سنت‌اندروز محکوم کردند.

وکیل حسن در جلسه مربوط به صدور حکم، به دادگاه اطلاع داده که موکلش هم‌اکنون در ایران به‌سر می‌برد.

به گزارش رسانه‌های اسکاتلندی، یک حکم بازداشت پس از محکومیت علیه او صادر شده تا در صورت دستگیری، برای صدور حکم نهایی به دادگاه بازگردانده شود.

به گفته دادگاه، شواهد نشان داده‌اند که قربانی پس از بیدار شدن، متوجه شده که حسن در حال تجاوز به اوست، و دیگران نیز پس از آن او را در وضعیت آشفته و ناراحت دیده‌اند.

jonnatKhah.jpg
اگر به حاکمان قطر و امارات و عربستان می‌گفتند کشورهاتون رو با ایران معاوضه کنید، همه اشون قبول می‌کردند.

ولی وقتی الان جز بیابون و نفت و گاز هیچی ندارند، دقیقا اگه نفت و گاز نفروشند چطوری پیشرفت کنند؟

جمعیت دارند؟ اقلیم چهار فصل دارند؟ تمدن کهن دارند؟ فرهنگ غنی دارند؟ مهد هنر بودند؟ معادن متنوع دارند؟ ساحل ۲۵۰۰ کیلومتری دارند؟ موقعیت ژئوپلیتیک دارند؟

یه کشوری هست به نام ایران همه اینا رو داره و علاوه بر اینا نفت و گاز هم داره!

سیاست عرصه امکان هاست و تنها امکان قطر و عربستان و امارات همین استراتژی امروزشون بوده.

ما دستمون‌ بسیار باز بوده و ر*** تو عرصه امکان های متنوع!

این دلیل محکمیه که پیشرفت های اعراب رو بکوبیم تو سر خودمون، چون اونا همین یه راه رو داشتند و استفاده کردند و ما هزارتا راه داشتیم و همه رو برعکس رفتیم. نه اینکه بشینید برای ما قصه ببافید که اعراب توسعه اشون پایدار نیست و مصنوعیه و استعماریه و این مزخرفات.

:::

مهم:
ترامپ ۳‌ تریلیون دلار از عربستان و قطر و امارات گرفت ولی نه دست به اسم خلیج فارس زد و نه مثل گدا گشنه های چینی و روس و اروپایی، پای بیانیه ای از جزایر سه گانه ایرانی رو امضا کرد.

بعد مفسر ارزشی ما می‌شینه می‌گه آمریکا دنبال تجزیه ایرانه.

اراده آمریکا، فعلا، در این حالت ضعیف ایران، مهمترین عامل حفظ تمامیت ارضی ایرانه.

آمریکا ایران رو دوست داره، آمریکا جمهوری اسلامی با فرمت کنونی رو دوست نداره.

nejat.jpgاز جولانی تا رئیس‌جمهور الشرع: تحول شگفت‌انگیزی که کمتر کسی انتظارش را داشت

نجات بهرامی

▪️اگر از دیدن عکس‌هایی که در رسانه‌های جهانی منتشر شده و دونالد ترامپ را در حال دیدار با رئیس‌جمهور جدید سوریه، احمد الشرع، نشان می‌دهند گیج شده‌اید، کاملاً قابل درک است. تنها شش ماه پیش، این فرد به‌عنوان ابو محمد الجولانی، یک تروریست تحت تعقیب با جایزه ۱۰ میلیون دلاری از سوی آمریکا شناخته می‌شد. بیشتر مردم، یعنی ۹۹/۹۹ درصدشان، به اطلاعات امنیتی لازم برای درک چنین تحول عجیبی دسترسی ندارند. اما برای کسانی که در شش ماه گذشته پادکست‌های من درباره سوریه را دنبال کرده‌اند، این موضوع چندان هم غافلگیرکننده نیست.

▪️من از سال ۲۰۱۸ بارها، بر اساس گفتگوهایی با افسران ارشد اطلاعاتی در کشورهای عضو «فایو آیز»، گفته‌ام که احمد الشرع (همان جولانی سابق) مدت‌هاست که به یکی از ارزشمندترین «هم‌پیمانان» غرب در مبارزه با داعش تبدیل شده بود. او تا سال ۲۰۱۳ عضو داعش بود، اما بعد از آن از آنها جدا شد و شروع به جنگیدن با آن‌ها کرد و از طریق کانال‌های ترکیه‌ای اطلاعات مهمی به سازمان‌های اطلاعاتی غرب می‌داد. بعدها با القاعده متحد شد، اما به‌تدریج رهبران ارشد آن را به منطقه خود دعوت کرد ... و یکی‌یکی، با حملات پهپادی آمریکا از بین رفتند. تصادف بود؟ قطعاً نه.

▪️این تصویر اخیر او با ترامپ و ولیعهد سعودی، نه نتیجه باج‌دهی به تروریسم است و نه پاداشی برای خشونت؛ بلکه حاصل یک بازی بلندمدت و حساب‌شده از سوی مردی است که هرگز متعلق به غرب نبود، اما همیشه هوشیارانه می‌دانست که بادها از کدام سو می‌وزند. همکاری او ضربه‌های سنگینی به داعش و القاعده وارد کرد -- نه از روی علاقه به غرب، بلکه چون او تشخیص داد که افراط‌گرایی جهانی نه فقط تهدیدی برای جهان، بلکه تهدیدی برای چشم‌انداز خودش از آینده سوریه است.

za.jpgاحمد زیدآبادی

در جریان دیدار دونالد ترامپ از کشورهای حوزۀ جنوبی خلیج فارس، عربستان و قطر و امارات به سرمایه‌گذاری صدها میلیارد دلار در بخش‌های مختلف اقتصاد آمریکا متعهد شدند.

برخی در کشور ما فکر می‌کنند که این سرمایه‌گذاری نوعی هبه و بخشش و به عبارتی نوعی باج‌دهی است، حال آنکه بهترین راه استفاده از سرمایۀ مازاد از ظرفیت‌های اقتصاد داخلی، سرمایه‌گذاری آن در خارج است. آنچه می‌تواند در این زمینه محل بحث و پرسش باشد، این است که آیا منطقه و محل سرمایه‌گذاری نسبت به مناطق جایگزین و رقیب، از جمیع جهات سودآورتر است یا خیر. پاسخ کارشناسی به این پرسش است که یک سرمایه‌گذاری خاص را موجه یا ناموجه می‌کند.

آنچه اما در این میان مایۀ تأسف است این است که چطور این سه کشور عربی با همۀ ضعف‌ها و نواقصی که از آنها می‌شناسیم، توانسته‌اند صدها میلیارد دلار سرمایۀ مازاد انباشت کنند به طوری که قدرت‌های جهانی برای جذب آن در اقتصاد خود با هم به رقابت برخاسته‌اند، آنگاه کشور ما با پتانسیلی بیش از همۀ آنها چنان نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی شده است که کمتر روزی است مسئولان بخش‌های مختلف اقتصادی از ضرورت جذب ده‌ها و صدها میلیارد دلار سرمایۀ خارجی برای رفع بحران در حوزۀ تحت مدیریت خود سخن نگویند!

همین که این نوع مسائل مطرح می‌شود، بدبختانه عده‌ای آن را به "سیاه‌نمایی" و "خودتحقیری" نسبت می‌دهند. این نوع واکنش‌ها به قصد پنهان‌سازی سوءمدیریت‌ها و جلوگیری از هرگونه اصلاح و تحول مثبت در وضعیت موجود صورت می‌گیرد، وگرنه آنکه بر عیب و نقصی به قصد اصلاح آن انگشت می‌گذارد، علیه "خودتحقیری" برخاسته است!

keshtgar.jpgعلی کشتگر: "تمایل رژیم شکست خورده، نگران و تضعیف شدۀ ایران به توافق با آمریکا جدی است، هر چند این توافق در درازمدت حکومت اسلامی را نجات نخواهد داد و استمرار اقتدار علی خامنه‌ای را تضمین نخواهد کرد. با این حال، خودداری علی خامنه‌ای از توافق با آمریکا راه را برای سناریوی بنیامین نتانیاهو با حمایت نظامی آمریکا در قبال ایران هموار خواهد ساخت. یعنی از بین بردن کل زیرساخت‌های اتمی و نظامی جمهوری اسلامی"

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

در جریان سفرش به خاورمیانه دونالد ترامپ توافق جدید اتمی با ایران را قریب الوقوع خواند و افزود که طرف ایرانی تمام شروط آمریکا را پذیرفته است. منابع خبری نزدیک به دولت آمریکا تصریح کردند که استیو ویتکاف، نمایندۀ مستقیم ترامپ در مذاکرات جاری با ایران، شنبه گذشته طرح مکتوب واشنگتن را برای توافق به عباس عراقچی نماینده تهران در مذاکره با آمریکا داده و نامبرده نیز این طرح را به اطلاع علی خامنه‌ای و مسعود پزشکیان و دیگر مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی ایران رسانده است.

برخی اظهار نظرها از جانب حکومت ایران تلویحاً اظهارات رئیس جمهوری آمریکا را مبنی بر تمایل حکومت ایران برای رسیدن به یک توافق جدید تأئید می‌کنند : همزمان با سخنان ترامپ، علی شمخانی، مشاور رهبر ایران، گفت که جمهوری اسلامی ایران آماده است همین حالا با آمریکا توافق امضاء کند اگر دونالد ترامپ نیز تحریم‌های آمریکا را علیه جمهوری اسلامی فوراً و متقابلاً لغو کند.

به گفتۀ علی کشتگر، فعال سیاسی و تحلیلگر مسائل ایران، "علی شمخانی نمی‌تواند بدون چراغ سبز خامنه‌ای چنین سخنی بگوید". کشتگر تمایل رژیم ایران را به انجام توافق با آمریکا واقعی می‌داند، زیرا، به گفتۀ او رژیم اسلامی ایران "در همۀ زمینه‌ها به بن بست رسیده است و نسبت به آیندۀ خود شدیداً بیمناک است."

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

به گفتۀ علی کشتگر رژیم اسلامی ایران "هم شدیداً تضعیف شده هم شکست‌های سیاسی-ایدئولوژیک بزرگی در داخل و منطقه متحمل شده مضاف بر این که با یک اقتصاد ورشکسته و فروپاشیده و عصیان‌پرور روبرو است."

tennis.jpgایران اینترنشنال - مشکات‌الزهرا صفی، تنیسور ۲۰ ساله ایرانی که در سال ۲۰۲۲ با حضور در مسابقات جونیور گرنداسلم استرالیا تاریخ‌ساز شده بود، روز گذشته در بخش دونفره مسابقات تور جهانی تنیس در تساغکادزور در ارمنستان، برابر رقیب اسرائیلی-گرجستانی مسابقه داد.

صفی در این بازی در کنار سراویا شیوانی از هند، موفق شد تیم دونفره نیا گلاشویلی از اسرائیل و ویکتوریا لازاروف از بلغارستان را در دو ست با نتایج ۲-۶ و ۵-۷ شکست دهد.

این نخستین رویارویی یک ورزشکار تنیس ایران برابر رقیبی از اسرائیل پس از انقلاب ۵۷ است.

تهران ۱۹۷۲، ریاض ۲۰۲۵

| No Comments

هنوز تصویر را به یاد دارم. شاه جوان در کادیلاک باشکوه دربار، کنار فاتح جنگ جهانی دوم، پرزیدنت آیزنهاور، در میان هلهله مردم از برابر چشمانم به سوی کاخ پادشاه عبور کردند. در بالکن کوچک محضر پدرم، غروری کودکانه داشتم که شاه ما در کنار قدرتمندترین رهبر جهان نشسته است

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

بعدها روسای‌جمهوری دیگر آمریکا را نیز دیدیم که هم میزبان شاه بودند و هم مهمانش. ریچارد نیکسون رفیق رفیقانش بود که تا لب مزار با او بود و کارتر ناجوانمردترینشان که سال نو در تهران بهترین ژانویه‌اش را جشن گرفت، اما به قول داریوش «خنجر از پشت می‌زنه/ اون که همراه منه». یعنی حضرتش لعنت ملتی را خرید و خمینی را برکشید.

arnzlarge.jpgخاطرات مرحوم علم را بنگرید تا آشکار شود شاه هرگز نه آدم آمریکا بود و نه مطیع و منقاد رهبرانش. نامه او به جرالد فورد درباره بهای نفت و قرارداد ذوب‌آهن با شوروی بهترین گواه استقلال و ایران‌پرستی پادشاه بود. مردی که قطره بارانی بر تن سوخته میهن، شادمانش می‌کرد.

حالا از پنجره دل، دونالد ترامپ و محمد بن سلمان را می‌نگرم. روزگاری وطنم قطب والای منطقه بود و حالا در روزگار جمهوری ولایت فقیه، نفرینی زمان و زمین است. در جشن‌های دو هزار و ۵۰۰ ساله که بی‌قدرش دانستیم، ده‌ها پادشاه و رئیس‌جمهوری و بزرگان شرق و غرب به پرسپولیس آمدند و ستایشگر ایران و رهبرش شدند. حالا رژیم افتخار می‌کند که میزبان ملا متقی طالبانی و نوری مالکی و رابرت موگابه و چائوشسکو سه روز قبل از سقوطش، بوده و سیدعلی در جمع افتخاراتش، تصویرش را با کیم ایل‌سونگ و بشار اسد و موگابه قاب کرده است.

بار دیگر بن سلمان و ترامپ را می‌نگرم و ده‌ها تصویر دیروز پیش چشمم می‌گذرد. پیدا است که ترامپ سخت تحت تاثیر امیر محمد قرار گرفته است. او بارها از ولیعهد سعودی تجلیل می‌کند و هم‌زمان، از گزینه‌های ولیعهد سعودی و سیدعلی خامنه‌ای می‌گوید: «می‌خواهم به ایران مسیری تازه و بهتر برای آینده‌ای امیدوارکننده‌تر ارائه دهم. ... امیدوارم دولت جدید سوریه در تثبیت ثبات در این کشور موفق عمل کند.»

او همچنین از محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به‌عنوان یک «دوست» و «مردی فوق‌العاده» تمجید کرد و افزود: «هرگز سخاوت و میزبانی پادشاه سلمان را فراموش نمی‌کنم. او مرد فوق‌العاده‌ای است. از میزبانی گرم امروز نیز قدردانی می‌کنم.»

ترامپ در ادامه تصریح کرد: «همکاری ما با عربستان سعودی قوی باقی خواهد ماند. اقدام‌های تازه‌ای برای تعمیق این رابطه انجام خواهیم داد. در حال جشن گرفتن ۸۰ سالگی (۹۲ سالگی) همکاری آمریکا با عربستان سعودی هستیم... عربستان بیش از یک تریلیون دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد... امیدوارم شاهد پیشرفت و رونق کشورهای خاورمیانه باشیم و این کشورها به‌عنوان رهبران مدرنیته خاورمیانه در جهان صعود کنند.»

او همچنین با اشاره به تحولات صورت‌گرفته در عربستان سعودی، افزود: «تغییراتی که تحت رهبری شاه سلمان و شاهزاده محمد‌ بن‌ سلمان صورت گرفته، سخنان همه منتقدان را نقض کرده است.»

ترامپ تصریح کرد: «در هشت سال گذشته تغییرات بسیاری در عربستان سعودی صورت گرفت. عربستان سعودی جام جهانی فوتبال را میزبانی خواهد کرد. ما شاهد حضور رهبران تازه‌ای در خاورمیانه‌ایم که در حال ایجاد پیمان و اتحاد از طریق تجارت‌اند. آن‌ها یکدیگر را بمباران نمی‌کنند و ما آن را نمی‌خواهیم. این تغییر بزرگ از طریق دخالت غرب صورت نگرفته است. این تحولات را نئوکان‌ها، جنگ‌طلبان و لیبرال‌ها هم صورت نداده‌اند. تولد خاورمیانه مدرن به دست مردم همین منطقه صورت گرفته است. شما خودتان اختیار سرنوشت خود را به دست می‌گیرید. نئوکان‌ها و آن افراد با دخالت خود هیچ کشوری را نساختند، بلکه فقط ویران کردند. شما در حال عشق ورزیدن به میراث خود هستید و فقط شمایید که می‌توانید به این معجزه مدرن دست پیدا کنید.»

ترامپ ادامه داد: «ما می‌خواهیم خاورمیانه به تجارت و نه هرج‌ومرج و به صادرات فناوری، نه تروریسم، معروف شود.»

او در دفاع از سیاست‌هایش علیه رژیم ولایت فقیه، گفت: «تحریم‌های بی‌سابقه‌ای علیه ایران اعمال کردیم و مانع تامین منابع گروه‌های تروریستی از ایران شدیم. ایران به سرمایه تازه دست یافت و شاهد بودیم که این سرمایه به‌درستی خرج نشد.»

ترامپ با دفاع از پیمان ابراهیم گفت: «هدف از پیمان ابراهیم صلح است. آرزوی من است که عربستان سعودی به این پیمان بپیوندد. این به عربستان سعودی کمک بسیاری خواهد کرد. پیوستن عربستان سعودی به پیمان ابراهیم سرنوشت خاورمیانه را تعیین خواهد کرد. (البته امیر محمد بارها تاکید کرده است که بدون برپایی دولت مستقل فلسطین هرگز به پیمان ابراهیم نخواهد پیوست)

ترامپ گفت: «دولت پیشین آمریکا در ازای هیچ، تحریم‌هایش علیه ایران را برداشت. ایران با رسیدن به میلیاردها دلار سرمایه، باعث هرج‌ومرج در جهان شد. آن‌ها هفتم اکتبر را تامین مالی کردند. بزرگ‌ترین نیروی مخرب در خاورمیانه ایران (جمهوری اسلامی) است. ایران باعث خرابی و ویرانی در یمن، عراق، سوریه و لبنان و دیگر کشورها است.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

سپس بار دیگر در اظهاراتی علیه رژیم ایران، خطاب به سعودی‌ها گفت: «درحالی که شما دارید آسمان‌خراش می‌سازید، ساختمان‌های تهران دارند ویران می‌شوند. مدیریت اشتباه چندین ساله دولت ایران باعث شده است تا این کشور با قطعی‌های چندساعته و روزانه برق روبرو شود... در زمانی که توانایی‌های شما صحرا را به زمین کشاورزی تبدیل کرده، دولت ایران با فساد خود، زمین‌های کشاورزی را به صحرا تبدیل کرده است. آن‌ها حتی مافیای آب دارند که با خشک کردن رودخانه‌ها ثروتمند می‌شوند و اجازه نمی‌دهند مردم ایران آب داشته باشند.»

عباس علی‌آبادی، وزیر نیروی جمهوری اسلامی با طفره رفتن از پاسخ به این پرسش که «قطعی‌های برق تا کی ادامه دارد؟» گفت این مشکل سال‌هاست که وجود دارد و «الکی» نباید به مردم وعده داد.

kh.jpgدر روزهای گذشته، اظهارات دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، درباره جمهوری اسلامی بار دیگر موضوع فساد ساختاری و فقدان شفافیت در ایران را به صدر اخبار بازگرداند. ترامپ در سفر خود به خاورمیانه، جمهوری اسلامی را «رژیمی فاسد»، «ویرانگر برای منطقه» و «درگیر در مافیای آب» توصیف کرد

کامبیز حسینی - ایران اینترنشنال

در واکنش، مسعود پزشکیان، رییس‌ دولت در جمهوری اسلامی، پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت در سخنرانی‌اش در کرمانشاه گفت: «ما دزد نیستیم؛ ما به مردم خدمت می‌کنیم.»

او برای اثبات این ادعا، به «ساده‌زیستی» رهبر جمهوری اسلامی استناد کرد و آن را نشانه‌ای از صداقت و پاک‌دستی حاکمیت دانست.

خشت اول؛ دزدی!

پزشکیان به‌جای ارائه استدلالی روشن درباره نبود دزدی و دروغ در ساختار جمهوری اسلامی، دفاع از خود و همکارانش را با ارجاع به سبک زندگی علی خامنه‌ای پیش برد؛ گویی سبک زندگی فردی می‌تواند دلیلی بر سلامت ساختار کلان قدرت باشد. این شیوه دفاع بی‌پایه است.

آیا واقعا می‌توان فساد سیستماتیک و نهادینه‌شده را با ارجاع به زندگی ساده یک فرد، هرچند در راس هرم قدرت، انکار کرد؟ اگرچه در فضای رسمی جمهوری اسلامی، ارجاع به رهبر به‌عنوان حجت نهایی رایج است، اما چنین استنادی هیچ اعتباری ندارد. ساده‌زیستی ـ حتی اگر واقعی باشد ـ نمی‌تواند ساختار قدرت را از اتهامات فساد تبرئه کند.

اتفاقا تجربه تاریخی نشان داده است که برخی از بزرگ‌ترین فسادها در دل حکومت‌هایی رخ داده‌اند که خود را با شعار زهد، تقوا و ریاضت معرفی می‌کردند. پاسخ به مسئله فساد را باید نه در سبک زندگی آیت‌الله خامنه‌ای، بلکه در داده‌ها، پرونده‌های قضایی، گزارش‌های نهادهای نظارتی، آمار رسمی، و حتی اعترافات دیرهنگام خود مقامات جست‌وجو کرد.

در این‌جا هدف، فقط اشاره‌ای گذرا به شماری از پرونده‌های آشکار و پرسر‌وصدا باید کرد که در حافظه عمومی جامعه باقی مانده‌اند:

جایگزین کن لاغر شو

| No Comments

16-9.jpgحمیدرضا درجاتی، عکاس ورزشی، که روز جمعه ۲۶ اردیبهشت در جریان مسابقه سرعت ایران در پیست اتومبیل‌رانی آزادی دچار حادثه شده بود، درگذشت.

در جریان راند اول مسابقه سرعت ایران در پیست اتومبیلرانی آزادی یک خودروی مسابقه‌ای از مسیر خارج شد و به یک جایگاه ویژه تصویربرداران برخورد کرد.

همسر آقای درجاتی ساعتی پس از وقوع این حادثه از بستری شدن او در بخش آی‌سی‌یو خبر داده و درباره وضعیت این عکاس گفته بود: «دنده‌هایش شکسته، پاهایش خرد شده، گردنش آسیب دیده، به سرش ضربه‌ شدید وارد شده و ضربان قلبش بارها پایین آمده است.»

رهبران ما رهبران اونا

| No Comments

17-19.jpgایندیپندنت فارسی - ساره امیری، وزیر آموزش امارات متحده عربی، تصویری از دختران گیسو افشان مراسم استقبال از دونالد ترامپ را در کنار وزیر امور خارجه این کشور منتشر کرد و نوشت: «شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان با آیندگان و رهبران فردا».

این دختران در مراسم استقبال از دونالد ترامپ در ابوظبی، «رقص مو» یا «رقص پرتاب مو» را اجرا کردند. این رقص سنتی زنان اماراتی که بخشی مکمل در رقص العیاله است، یکی از جلوه‌های زیبا و نمادین فرهنگ بومی این کشور به شمار می‌رود.

در این رقص، زنان با پوشیدن لباس‌های سنتی مانند جلابیه، در صف یا نیم‌دایره می‌ایستند و موهای بلند و رهای خود را با حرکاتی هماهنگ و موزون به طرفین یا به‌صورت دایره‌ای می‌چرخانند. این حرکات نه‌تنها نمایشی از زیبایی و ظرافت زنانه است، بلکه نمادی از غرور، شادی و هویت فرهنگی نیز محسوب می‌شود.

رقص مو معمولا در کنار رقص‌های سنتی مردان و در مراسم‌هایی چون جشن‌های ملی، عروسی‌ها و فستیوال‌ها اجرا می‌شود. این رقص با ضرب‌آهنگ‌های سنتی و گاه همراه با اشعار و سرودهای محلی همراه است و نشان‌دهنده نقش مکمل زنان در حفظ و نمایش میراث فرهنگی کشور است.

GrG3ZBsWoAAip7O.jpg

رسانه‌های وابسته به دفتر رهبر جمهوری اسلامی یک عکس را از دوران کودکی او با عنوان «قدیمی‌ترین عکس» از علی خامنه‌ای منتشر کردند. این رسانه‌ها نوشتند که عکس منتشرشده مربوط به آبان‌ماه سال ۱۳۱۹ بوده که خامنه‌ای یک سال و نیم سن داشته است.

01.jpg02.jpg

17-18.jpgایندیپندنت فارسی - یک کارشناس صدا و سیما در اظهاراتی که با واکنش‌هایی در فضای مجازی همراه شده، ادعا کرد که ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری پیشین ایران که در سانجه سقوط هلی‌کوپتر جان باخت، در برخی مسائل فنی از جمله «برق» به سطح اجتهاد رسیده بود.

این کارشناس در برنامه‌ای تلویزیونی می‌گوید: «شهید رئیسی در برخی مسائل مثل برق مجتهد شده بود. هر کارشناس و متخصصی را پیش ایشان می‌بردیم، کم می‌آورد.» این اظهارات در حالی مطرح شده که رئیسی فاقد تحصیلات دانشگاهی در حوزه‌های فنی و مهندسی بود و تحصیلات رسمی او در حوزه علوم دینی متمرکز بود.

zibakalam.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صادق زیباکلام در نشستی که به بهانه صدوبیست‌ونهمین سالگرد ترور ناصرالدین‌شاه قاجار در کافه خبر خبرآنلاین برگزار شد گفت: در زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه، از یک‌سری چون میرزا رضای کرمانی و سید جمال الدین اسدبادی که بگذریم اکثریت مردم او را خائن نمی‌دانستند، ناصرالدین‌شاه در نگاه آنان وجودی مقدس بوده، این نگاه حتی تا دهه‌ها بعد از کشته شدن او نیز ادامه داشته است.

در دهه ۳۰ که حدود ۷۰ سال پیش می‌شود، من همراه با مادربزرگم با ماشین دودی برای زیارت به حرم شاه عبدالعظیم می‌رفتیم، به خاطر دارم هر دفعه که می‌خواستیم برویم مادر بزرگم می‌گفت «مادر دو رکعت نماز واسه شاه شهید فراموش نکنیا» بابا جان!

تهرونی‌های قدیم به ناصرالدین شاه می‌گفتند «شاه شهید»؛ چون کشته شده بود. اما لقب شهید را برای میرزا رضا کرمانی به کار نمی‌بردند. چرا یک جامعه به پادشاهی می‌گوید شاه شهید اما وقتی ۲۲ بهمن ۵۷ می‌شود، سنگ قبر ناصرالدین‌شاه را از جایش می‌کند و می‌گوید او خائن بوده؟! بدترین کار این است که شما با نگاه ایدئولوژیک به تاریخ نگاه کنید؛ کاری که متاسفانه در جمهوری اسلامی ایران و عصر پهلوی صورت گرفت.

:::

kazemian.jpgمرتضی کاظمیان با انتشار این ویدئو در شبکه اکس نوشت:

بیچاره فرمانده کل سپاه پاسداران!

‏ترامپ را از سویی «قاتل قاسم سلیمانی» توصیف می‌کند، و از سوی دیگر با احترام «جناب آقای رئیس جمهور» مخاطب قرار می‌دهد!

‏وامانده و ترسان و محتاط در میانه‌ی مذاکرات

:::

alizadeh.jpgحسین علیزاده

یکی از صحنه‌های دردناک سفر ترامپ به ریاض، دیدار آقای دارا خسروشاهی مدیرعامل اوبر، کارآفرین ایرانی الاصل، با محمد بن سلمان بود. او نمی‌تواند به کشور خود سفر کند ولی در کنار رییس جمهور امریکا به عربستان می‌رود.

دارا خسروشاهی در ایران زاده شد. خانواده خسروشاهی از کارآفرینان و بنیان‌گذاران بزرگترین تولید کننده شیرینی و شکلات ایران و خاورمیانه یعنی گروه صنعتی مینو، شرکت سرمایه‌گذاری البرز و مالک چندین کارخانه تولید دارو (همچون تولید دارو، تولی پرس)، مواد شیمیایی، خوراک، بسته‌بندی، بازرگانی، و خدماتی در ایران بودند. بیشتر اموال خاندان خسروشاهی پس از انقلاب مصادره شد و دارا در 9 سالگی ایران را با خانواده ترک کرد.

پس از مهاجرت، پدرش که مجبور شده بود در سال ۱۳۶۱ (خورشیدی) برای مراقبت از پدربزرگ بیمارش به ایران سفر کند شش سال را در ایران در زندان گذراند و مادرش مجبور شد سه فرزند را در خارج از کشور به تنهایی بزرگ کند.

:::

biden.jpgدفتر جو بایدن روز یکشنبه اعلام کرد که او به سرطان پروستات، از نوع تهاجمی، مبتلا شده که به استخوان‌ها نیز سرایت کرده است. در بیانیه آمده است اکنون او و خانواده‌اش در حال بررسی گزینه‌های درمانی در مشوره با پزشکان هستند.

دفتر جو بایدن، رییس‌جمهور پیشین آمریکا، در بیانیه‌ای اعلام کرد که او به سرطان پروستات با (متاستاز) گسترش به استخوان مبتلا شده است.

دفتر جو بایدن افزود که نوع سرطان او حساس به هورمون تشخیص داده شده که امکان مدیریت و درمان موثر آن را فراهم می‌کند.

این تشخیص پس از آن صورت گرفت که پزشکان یک توده کوچک در پروستات بایدن شناسایی کردند که نیاز به «بررسی‌های بیشتر» داشت.

سخنگوی بایدن در بیانیه‌ای اعلام کرد: «اگرچه این نوعی تهاجمی‌تر از بیماری است، اما به نظر می‌رسد سرطان به هورمون‌ها حساس باشد که امکان مدیریت مؤثر آن را فراهم می‌کند. رئیس‌جمهور و خانواده‌اش در حال بررسی گزینه‌های درمانی با پزشکان هستند.»

عامل تمام جنایت‌ها و ناآرامی‌های منطقه تویی، خیال کرده ما می‌ترسیم!

پزشکیان: [ترامپ] خیال کرده بیاید اینجا شعار بدهد ما می‌ترسیم. برای ما شهادت خیلی شیرین‌تر از مرگ در بستر است. آمدی ما را بترسانی؟

:::

pez2.jpgمسعود پزشکیان: ترامپ، عامل تمام جنایت‌ها و ناآرامی‌های منطقه تویی

«مسعود پزشکیان»، رییس‌جمهور، بار دیگر انگشت اتهام را به سمت دولت آمریکا نشانه رفت و تمام ناامنی‌های منطقه را به «دونالد ترامپ» نسبت داد. او خطاب به رییس‌جمهور آمریکا گفت: «ترامپ، همه جنایات و ناآرامی‌های منطقه زیر سر توست.»

پزشکیان که در جمع فعالان اقتصادی کرمانشاه سخن می‌گفت، با لحنی آشنا و تکراری مدعی شد که «ترامپ مسوول همه جنایت‌ها و ناآرامی‌های منطقه است» و در عین حال، آمریکا را به نقض حقوق‌ بشر متهم کرد. او گفت: «ترامپ فکر می‌کند می‌تواند ما را تحریم کند و در عین حال از حقوق بشر دم بزند.»

رییس دولت چهاردهم در سخنانی با اشاره به وضعیتی که در غزه وجود دارد و بدون اشاره به نقش ایران در حمایت از گروه‌های مسلح منطقه گفت: «ترامپ، تو می‌گویی ما خطرناکیم و تو امنیتی؟ نمی‌گویم ما عیب نداریم، اما شما جلوی همه دنیا نسل‌کشی می‌کنید.»

پزشکیان همچنین در ادامه سخنانش ادعا کرد که ملت ایران زیر بار تهدید نمی‌رود و ایستادگی خواهد کرد. او بدون ذکر جزییات، مدعی شد که «دانشمندان و نخبگان داخلی» می‌توانند ایران را بسازند و هیچ‌کس از دیگری برتر نیست.

اظهارات پزشکیان در حالی مطرح می‌شود که بحران اقتصادی، فقر، فساد و سرکوب اعتراضات در ایران، به موضوعات اصلی در افکار عمومی بدل شده‌اند، اما مقام‌های جمهوری اسلامی همچنان ترجیح می‌دهند افکار عمومی را با دشمن‌تراشی خارجی سرگرم کنند و شعارهای تکراری علیه آمریکا سر دهند.

واکنش ضعیف رئیس‌جمهور!

احمد زیدآبادی

پزشکیان: "ترامپ خوابش را ببیند که این نارسایی‌ها و مشکلات را به رخ ما بکشد."


این نوع واکنش‌های "ضعیف" و "شعاری" در سطح و شأن رئیس‌جمهور نیست.

مشکلات واضح و آشکارند و مردم آنها را لمس می‌کنند. جامعه واکنش و پاسخ "قوی" از طرف آقای پزشکیان را طلب می‌کند. پاسخ قوی هم بر خلاف عرف رایج در سیاست ایران، انکار و بیان سخنان درشت و تند نیست بلکه بر عکس اذعان به وجود مشکلات و تعلیل منطقی ریشۀ آنها و نشان دادن راه درست برای پشت سرگذاشتن‌شان است به طوری که مردم آن را از هر جهت صادقانه وغیرشعاری ببینند.

kayhan.jpg«ما دزد نیستیم!» و «خورد و خوراک رهبر معلوم است!»

کیهان لندن - اظهارات دونالد ترامپ درباره دزدی و فساد رهبران جمهوری اسلامی که در سخنرانی خود در سفر به عربستان مطرح کرد مقامات نظام را به واکنش و ادعاهای غیرواقعی واداشته است.

رئیس‌ جمهوری آمریکا ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ در نخستین روز از سفر خاورمیانه‌ای خود در ریاض، طی سخنانی به انتقاد از رهبران جمهوری اسلامی پرداخت و عملکرد آنها را با رهبران عربستان مقایسه کرد و گفت در ایران مافیایی فاسد حاکم است که کشور را ویران کرده و از مردم‌ دزدی می‌کند.

اولین کسی که رسماً به این حرف‌ها واکنش نشان داد، عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی بود که گفت این دیدگاه‌ها «فریبکارانه» است و تقصیر را گردن ایالات متحده انداخت و مدعی شد: «آمریکا عامل مشکلات اقتصادی ایران و خواهان یک نظام غیرمستقل است!» همزمان وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای رسماً حرف‌های ترامپ را محکوم کرد و آن را «کذب، تفرقه‌افکنانه و گمراه‌کننده» دانست.

مسعود پزشکیان با ۴۸ ساعت تأخیر روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در جریان سفر به استان کرمانشاه به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «رئیس‌ جمهوری آمریکا آمده در منطقه گفته ما مسئولان ایرانی و رهبران دزدیم اما خودشان دنیا را غارت می‌کنند.» او البته تلویحاً دزدی‌ها را تأیید کرد اما خامنه‌ای را مبرا دانست و مدعی شد، «زندگی رهبر ما معلوم است. خورد و خوراکش معلوم است. زندگی آنهایی که دارند دنیا را غارت می‌کنند هم معلوم است.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اغلب مقامات حکومت بر این باورند که ترامپ این صحبت‌ها را هدفمند بیان کرده و هدف اصلی او رو در رو قرار دادن مردم و نظام است. در همین ارتباط پزشکیان گفت: «ترامپ خوابش را ببیند که نارسایی‌ها را به رخ ما بکشد.» وی افزود: «دشمنان می‌خواهند ما با هم دعوا کنیم ولی ما دعوا نمی‌کنیم!»

ادعای مصطفی پورمحمدی: سر سعودی‌ها کلاه رفت!

برخی از مقامات نیز قرارداد بزرگ تجاری- نظامی آمریکا و عربستان را زیر سؤال برده‌اند از جمله مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: «قرارداد هزار میلیارد دلاری ترامپ با عربستان سعودی نوعی تاراج دارایی‌های مردم منطقه است، سران این کشور شب را به پایکوبی و بدمستی می‌گذرانند اما فردا متوجه می‌شوند که چه کلاهی سرشان رفته و چه عزت و شرفی از دست‌شان رفته است.»

Masoud_amirkhalili.jpgسیرن ها حوری های دریایی بودند که در بخشهای پر صخره دریا می زیستند. آنها آوازی بسیار زیبا و فریبنده داشتند. سیرن ها کشتی ها را با آوای خود به طرف صخره ها می کشاندند و این کشتی ها دیگر باز نمی گشتند

هومر، حماسه سرای یونانی، خبر از سفر بازگشت ادیسئوس از جنگ ترویا به زادگاهش، به جزیره ایتاکا می دهد. ادیسئوس قبل از حمله به ترویا فرمانروای این شهر بود. ادیسئوس و همراهانش در این بازگشت که ده سال به درازا انجامید با ماجراها و خطر های مختلفی روبرو شدند. یکی از این اتفاقات گذشتن کشتی ادیسئوس از نزدیکی این صخره ها بود. ادیسئوس در مسیر بازگشت به زادگاهش مدتی در جزیره آی ای آ ( Aiaia ) توقف کرد. سیرسه، جادوگری که در این جزیره زندگی می کرد، به ادیسئوس هشدار می دهد که پس از شنیدن آوای اغوا آمیز حوریان کشتی را به طرف صخره ها هدایت نکند.

ادیسئوس، از یک طرف اشتیاق به شنیدن آوای ( موسیقی) حوریان دریایی را داشت و از طرف دیگر می دانست با چه خطری خودش و ملوانان مواجعه هستند، اگر کشتی را به سمت صخره ها تغییر جهت دهد. به همین علت ادیسئوس قبل از گذشتن از کنار صخره ها دست به اقدامات ایمنی می زند، به این معنی که اول به پاروزن ها دستور می دهد او را به دکل کشتی ببندند و اقدام بعدی گذاشتن موم در گوش ملوانان بود، با این هدف که آنها آواز اغوا کننده حوریان را نشنوند و کشتی را به سمت صخره ها هدایت نکنند. ادیسئوس، هنگام گذشتن از کنار صخره ها این آواز حوریان را می شنود:

Siamak_Bahari_2.jpgخانواده‌ داغدار از بندر رجایی: "تا چیزی از عزیزم پیدا نشود، مرگ او را نمی‌پذیرم"

از بندر رجایی چیزی جز تلی از آهن‌پاره و خاکستری از آنچه بوده بجای نمانده است. در این بندر زندگانی بودند در پی لقمه نانی، نیستند، که از حسرت‌ها و همه رنجهای بی‌پایانی که نامش را زندگی گذاشته بودند بگویند، ‌آن تن‌های سوخته، ناپدید شده در خاکسترهای به جا مانده از یک جنایت هولناک حکومتی، شاهد بی بدیل از زندگی ارزان‌تر از نانی هستند که دیگر بر سر سفره‌های خالی خانواده ماتم‌زده‌شان نیست.

حقایق هولناک بی تردیدی که در این فاجعه همچنان عامدانه، پنهان نگهداشته شده، مصیبت بازماندگان را دوچندان کرده است. کشته شدگان را حتی از خانواده‌های داغدارشان پنهان می‌کنند!

چگونه می‌شود مرگ عزیزی را باور داشت، بی‌آنکه اثری از او در دست باشد؟ نه فقط ‌کارگران بلوچ بی شناسنامه‌ای که جایی ثبت نشده بودند که فقدانشان بر برگه‌ای به جا مانده باشد، بلکه آنها که اسم و رسم داشتند محو شده‌اند، بیش از چهل خانواده در پی یافتن اثری از عزیزی که مفقود‌الاثر شده است، از بیمارستانی به بیمارستان دیگر،‌ حیران و سرگردان در شوکی دردناک، وامانده در حرمانی بی پایان، چشم در چشم مسببی که بیرحمانه می‌گوید: «بیا گواهی فوت بگیر»گیر افتاده‌اند!

duabi.jpgایران اینترنشنال - دونالد ترامپ ساعتی پس از ورود به ابوظبی، از مسجد «شیخ زاید» بازدید کرد؛ بنایی باشکوه که میزبان بزرگ‌ترین فرش دست‌باف جهان بافته‌شده به دست هنرمندان ایرانی است.

ترامپ تعطیلی نادر این مکان مذهبی و فرهنگی به مناسبت سفرش را «ادای احترام بزرگی به ایالات متحده» توصیف کرد.

در بخش داخلی مسجد، ترامپ از نمازخانه اصلی با تزیینات هندسی، ستون‌های طلایی، چلچراغ‌های باشکوه و فرش عظیم دست‌باف بازدید کرد. این فرش که در سال ۲۰۰۷ میلادی به‌عنوان بزرگ‌ترین فرش دست‌باف جهان در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده، به دست هنرمندان ایرانی بافته شده و نمادی از هنر سنتی ایران در یکی از باشکوه‌ترین بناهای مذهبی منطقه است.

rug.jpg
ترامپ پس از مشاهده این فر، در مرکز آن ایستاد و برای گرفتن عکس رسمی ژست گرفت.

ترامپ با اشاره به معماری و فضای مسجد گفت: «این یک فرهنگ شگفت‌انگیز است. به دوستانم افتخار می‌کنم. این اولین بار است که مسجد را برای یک روز کامل تعطیل کرده‌اند. این افتخاری برای ایالات متحده است، حتی بزرگ‌تر از افتخاری که معمولا به یک کشور داده می‌شود.»

:::

Nikrooz_Azami_3.jpgجامعه‌ی ایران، قرن هاست که زیر فشار ساختارهای ناکارآمد، سنت‌های فرسوده، و سرکوبِ فردیت، به فرسودگی و رخوت کشیده شده است. در این میان، راه نجات نه در بازگشت به الگوهای کهن و نیاکانی است، الگوهایی که در آن‌ها فرد در دل جماعت مستحیل و نادیده انگاشته می‌شد، بلکه در بازاندیشی ریشه‌ای و بنیادگذاری نظمی نو است، نظمی که بر شالوده‌ی آزادی و آزادی فرد و حقوق فردی استوار باشد.

فرهنگ، سیاست، و نهادهای اجتماعی ما باید از نو بازخوانی و بازتعریف شوند؛ نه با رنگ‌آمیزی مجدد گذشته، بلکه با درک ژرفی از ضرورت‌های زمانه و ارزشهای انسانی. در این مسیر، شعار "زن، زندگی، آزادی" تنها یک فریاد سیاسی نیست، بلکه بیانی از یک افق تازه است: افقی که در آن فرد، با همه‌ی پیچیدگی‌های وجودی‌اش، به رسمیت شناخته می‌شود و ارزش‌های حیات، زیست‌جهان و آزادی، در برابر ایدئولوژی‌های تقلیل‌گرا و تمامیت‌خواه، قد علم می‌کنند.

فقط در جمهوری اسلامی!

| No Comments

koja.jpgدر کجای دنیا برای مدیریت بحران اول برق کارخانه‌ها را قطع می‌کنند؟

علی‌آبادی نماینده درود و ازنا در صحن علنی مجلس گفت: امروز صبح تمام کارخانه‌ داران درود و ازنا به من زنگ زدند و گفتند که اعلام کردند که برق کارخانه‌ها باید قطع بشود؛ این صدای خاموشی کارخانه‌ها را نمی‌دانم عزیزان می‌شنوند یا نه؟ این صدای بی‌برقی نیست این صدای بی تدبیری است این صدای بی عدالتی است.

به گزارش همشهری آنلاین،‌ علی‌آبادی گفت: آقای رئیس! مگر صنایع لرستان چقدر برق می‌برند که تمام برق صنایع لرستان را قطع می کنند و کارخانه‌ها را تعطیل می‌کنند؟

در کجای دنیا برای مدیریت بحران اول برق کارخانه‌ها را قطع می‌کنند؟ خاموشی امروز کارگاه‌ها روشن کننده یک حقیقت تلخ است که در اولویت‌بندی شما اول برق کارخانه‌ها را قطع می کنند. خاموشی امروز کارگاه‌ها روشن کننده یک حقیقت تلخ است که در اولویت بندی شما کارگر ته صف قرار دارد. امروز با خاموشی کارخانه‌ها کارگران را داریم تعطیل می‌کنیم و به خانه‌هایشان می‌فرستیم.

بحران بی‌برقی؛ خاموشی کارخانه‌ها برای تامین برق خانه‌ها

ایران وایر - با آغاز زودهنگام گرمای تابستانی و تشدید خشکسالی، دولت تصمیم گرفته است برای جبران کمبود برق، بخشی از بار این بحران را به دوش صنایع بزرگ بگذارد. طبق اعلام مدیرعامل «توانیر»، در پی افت شدید تولید نیروگاه‌های برق‌آبی، مقرر شده طی دو هفته آینده، صنایع عمده کشور همکاری بیشتری با وزارت نیرو داشته باشند و عملا برق کمتری مصرف کنند.

«رجبی مشهدی»، مدیرعامل شرکت توانیر، در توضیح این تصمیم گفته است: «ظرفیت بهره‌برداری از نیروگاه‌های برق‌آبی به ۵۰ درصد پارسال رسیده و همین مساله باعث شده ناترازی در تولید و مصرف زودتر از همیشه آغاز شود.» او تاکید کرد که همکاری صنایع بزرگ صرفا موقت و به منظور تامین برق پایدار برای بخش‌های خانگی، خدمات عمومی، تجارت، بیمارستان‌ها و صنایع کوچک است.

این در حالی است که این تصمیم، موجی از اعتراض در بخش صنعت، به‌ویژه از سوی وزارت صمت را در پی داشته است. سید «محمد اتابک»، وزیر صنعت، معدن و تجارت، با انتقاد شدید از این اقدام گفت: «تصمیم اخیر بدون حضور نماینده وزارت صمت گرفته شده و برخلاف تفاهمنامه‌ای است که به‌تازگی با وزیر نیرو به امضا رسید. بار دیگر بخش صنعت، قربانی اول کمبود برق شده است.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

اتابک همچنین با اشاره به نام‌گذاری رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۴ بر حمایت از تولید، گفت: «در سالی که قرار بود سرمایه‌گذاری در تولید تشویق شود، چنین تصمیمی به امنیت سرمایه‌گذاری لطمه جدی می‌زند و تجربه تلخ پارسال را تکرار خواهد کرد.»

به گفته وزیر صمت، تفاهمی که بین دو وزارتخانه صورت گرفته بود، شامل برنامه‌ریزی دقیق و تفکیکی برای قطع برق صنایع می‌شد، اما اکنون به گفته او، وزارت نیرو در کمتر از دو هفته این توافق را زیر پا گذاشته است.

همچنین در راستای بحران بی‌برقی، وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که از این پس، فعالیت مدارس سراسر کشور از ساعت ۶ صبح آغاز خواهد شد؛ اقدامی که در راستای صرفه‌جویی در مصرف برق و مدیریت بحران انرژی اتخاذ شده است. ساعات آغاز به کار ادارات دولتی نیز به همین صورت تا ساعت ۱۳ خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، بانک جهانی روز جمعه، ۲۶ اردیبهشت‌ماه با انتشار بیانه‌ای اعلام کرد، عربستان سعودی و قطر بدهی‌های معوقه سوریه را که حدود ۱۵.۵ میلیون دلار بود، پرداخت کرده‌اند.

اقدامی که مسیر را برای ازسرگیری فعالیت‌های این نهاد پس از ۱۴ سال توقف در سوریه هموار می‌کند. در بیانیه بانک جهانی آمده است: «پس از سال‌ها درگیری، سوریه در مسیر بهبود و توسعه قرار گرفته است.» نخستین پروژه این بانک با دولت جدید سوریه بر بهبود دسترسی به برق متمرکز خواهد بود.

GrE1VW1b0AA8vr-.jpg

nukleardeal.jpgایران اینترنشنال - دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، اعلام کرد جمهوری اسلامی «تا حدی» با شروط مورد نظر واشینگتن در مذاکرات هسته‌ای موافقت کرده است. این اظهارنظر نشان می‌دهد بن‌بست‌ طولانی‌مدت در گفت‌وگوهای ایران و آمریکا ممکن است به‌زودی شکسته شود.

ترامپ پنج‌شنبه ۲۵ اردیبهشت در جریان سفر خود به قطر گفت: «ما به دستیابی به توافق بسیار نزدیک شده‌ایم. احتمالا امروز خبرهایی را دیده‌اید مبنی بر اینکه ایران تا حدودی با شرایط مورد نظر موافقت کرده است. ما اجازه نخواهیم داد هیچ‌گونه فعالیت هسته‌ای در ایران صورت گیرد.»

ترامپ بار دیگر جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای را خواسته اصلی دولت خود برشمرد و افزود: «آن‌ها نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند. فقط همین. خیلی ساده است.»

پیشنهاد مکتوب آمریکا برای توافق با ایران به اطلاع خامنه‌ای رسیده است

رادیو بین المللی فرانسه - سایت آکسیوس به نقل از یک مقام دولت آمریکا و دو منبع آگاه نوشت که استیو ویتکاف، نمایندۀ رئیس جمهوری آمریکا در مذاکره با ایران در آخرین دور گفتگوها با طرف ایرانی در عمان پیشنهاد مکتوب واشنگتن را برای رسیدن به یک توافق به نمایندگان ایران ارایه کرده است. همین منبع نوشته است که عباس عراقچی پیشنهاد آمریکا را به تهران برده و به اطلاع علی خامنه‌ای، مسعود پزشکیان و دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران رسانده است.

روزنامه گاردین مدعی شد: ایران از سوی میانجی‌ها تحت فشار قرار گرفته تا غنی‌سازی صفر اورانیوم را به مدت حداکثر سه سال بپذیرد تا اعتمادسازی انجام شود.

این دوره با بازگشت ایران به غنی‌سازی با خلوص ۳.۷۵ درصد پایان می‌یابد. در این مدت، روسیه می‌تواند اورانیوم مورد نیاز برای برنامه هسته‌ای غیرنظامی ایران را تأمین کند.

GrDdCrvXIAA3kE0.jpg

شیخِ سرخ، مهران رفیعی

| No Comments

Mehran_Rafiei.jpg

شیخِ سرخی خمانده ام که مپرس

شعر طنزی سروده ام که مپرس

.

از تماشایِ هر تظاهرِ ظلم

آهِ سردی کشیده ام که مپرس

.

آن چنان از خدنگ سختِ سخنش

می رسد غم به دیده ام که مپرس

.

رفته ام در میانِ مردمِ شهر

شاهدانی گزیده ام که مپرس

.

چون سپه در میانِ سفرهِ ناس

سطلِ نفتی نهاده ام که مپرس

.

دوش از سالکانِ سال خورده

داستانی شنیده ام که مپرس

.

حافظا از فشار فقر و جفا

به قیامی رسیده ام که مپرس

gbanner.jpgاکبر گنجی - ویژه خبرنامه گویا

🔺صبح زود هم نوشتم احتمالاً ترامپ با دیدن مصاحبه شمخانی وعده توافق سریع با ایران را داد. او مصاحبه شمخانی را نظر رهبر جمهوری اسلامی به شمار آورده و آن را فرسته کرده است.

🔺در عین حال ترامپ آدم لحظه ای است. نتانیاهو، اسرائیل، لابی اسرائیل در آمریکا، صهیونیستهای یهودی، صهیونیست های مسیحی، نئوکان ها، و...به شدت در حال فعالیت هستند تا مانع ترامپ برای توافق با ایران شوند. باید دید آخرین فردی که به او مشورت می دهد کیست؟ چون گوش اش به دهان دیگران است.

🔺اگر کسی بتواند در برابر همه اینها بایستد، ترامپ است و بس. جو بایدنِ صهیونیست نمی توانست و نتوانست. ایران نباید فرصت ترامپ را از دست دهد. ایران به هیچ وجه نباید گرفتار جنگی که بیش از ۳۰ سال است نتانیاهوی به گفته جو بایدن حرامزاده و به گفته ی أوباما دروغگو برای آن طراحی کرده بیفتد. منافع ملی ایران و موجودیت و تمامیت ارضی اش در گرو صلح و عدم جنگ است.

🔺ترامپ بدون مشورت با تیم امنیت ملی و وزیر خزانه داری اش به نحو خَرَکی در عربستان تحریم های سوریه را لغو کرد. او جولانی- تروریست رهبر القاعده و عضو داعش که دولت خودش برای سر او ۱۰ میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود- را در آغوش کشید و در دو روز اخیر سه بار از جولانی تعریف و تمجید کرد. آنقدر اسکل است که در تعریف و تمجید از جولانی بسیار بسیار از گذشته فوق العاده شجاعانه و قدرتمندش سخن گفت: یعنی دوران القاعده و داعش که در عراق هم به گفته افسر سابق اطلاعاتی آمریکا- اسکات ریتر- تعداد زیادی آمریکایی را کُشت. بدین ترتیب، اگر با ایران به توافق رسد، همین تعریف ها را از رهبران جمهوری اسلامی خواهد کرد.

doshki.jpgعبدالستار دوشوکی

صادق زیباکلام که در اردیبهشت ۱۳۹۷ با افتخار گفته بود "خیلی آشکار و صریح می‌گویم که اگر این نظام در معرض سقوط قرار بگیرد- منظورم از این نظام، همین مجلس شورای اسلامی، همین مقام معظم رهبری، همین شورای نگهبان، همین روزنامه کیهان و مابقی است- اگر من ببینم همین نظام در شرف سقوط است اسلحه دست می‌گیرم و از نظام دفاع می‌کنم". لذا تعجب آور نیست که مرخصی موقت وی از زندان قریب به یک سال طول کشیده است. وی روز گذشته در توییتر (X) با نوعی حسرت و حسادت از جنس آخوندی از سفر جاری ترامپ به کشورهای جنوبی خلیج فارس انتقاد کرده و نوشته " آباد کردن بیابان بدون پیشرفت دموکراسی وحقوق بشر تکرار تراژدی محمدرضا شاه پهلوی است و بدون زره ای انتقاد از گروه تروریستی حماس که در مرحله اول آغازگر و بانی فاجعه انسانی غزه بوده و است و هنوز هم به حقانیت جهاد خود علیه اسرائیل با هزینه کردن جان دهها هزار فلسطینی بیگناه ادامه می دهد, از ترامپ پرسیده است: "هزاران کودک فلسطینی به واسطه گرسنگی با مرگ روبرو هستند. تکلیف حقوق آنها چه میشود؟" سوالی که باید در ابتدا از گروه تروریستی حماس پرسیده شود. اگرچه به باور من تراژدی انسانی غزه هولناک است و باید متوقف شود. اما نباید فراموش کرد که گروه مزدور و نیابتی ـ تروریستی حماس آن را به دستور جمهوری اسلامی آغاز کرد.

pic.jpg
زیباکلام در اوایل دهه پنجاه در پلی تکنیک ‌هادرزفیلد (شهر کوچکی در جنوب غربی شهر لیدز) و سپس در شهر برادفورد (معروف به پاکستان ء انگلستان و در ده کیلومتری غرب لیدز) تحصیل می کرد. مناطقی در شمال انگلستان که به دلیل توسعه سریع صنعتی هزاران کارگر از شبه قاره هند وارد کرده بودند. حدود یک دهه بعد (یعنی اوایل دهه ۶۰) بنده در لیدز (بزرگترین شهر آن منطقه) مشغول تحصیل شدم. اما برای من حیرت آور و باورنکردنی بود که آن زمان بسیاری از مردم که در آپارتمان های دولتی زندگی می کردند, در آپارتمان خود "توالت" نداشتند و بیرون آپارتمان از توالت مشترک استفاده می کردند و نسبتا فقیر بودند. می دانم در سال 2025 باور کردن آن مشکل است, زیرا اکنون اینگونه نیست؛ اما آن زمان چنین بود و بعنوان دانشجوی پزشکی آن را به چشم خود دیده بودم. اما چشم های امثال زیباکلام کور بود؛ و متاسفانه کورتر هم شده است.

16-3.jpgکی‌یر استارمر نخست‌وزیر بریتانیا خواستار این شده است که ولادیمیر پوتین رئیس‌ جمهور روسیه به دلیل «امتناع از صلح» در جنگ علیه اوکراین مجازات شود. او روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در آستانه نشست جامعه سیاسی اروپا که قرار است در تیرانا پایتخت آلبانی برگزار شود، «تاکتیک‌های تاخیری روسیه» را «غیرقابل‌ تحمل» خواند.

استارمر گفت: «اگر روسیه حاضر به مذاکره نشود، پوتین باید بهای آن را بپردازد.» قرار بود ولادیمیر پوتین در مذاکرات صلح با اوکراین که در استانبول برگزار شد حضور داشته باشد اما در آن شرکت نکرد و ولادیمیر مدینسکی مشاورش را به ترکیه فرستاد.

دونالد ترامپ در همین ارتباط گفته بود که اگر او به استانبول نرود، معلوم است که پوتین هم نمی‌رود! گفته می‌شود که رجب طیب اردوغان برای صلح میان روسیه و اوکراین میانجیگری می‌کند. ولودیمیر زلینسکی رئیس‌ جمهور اوکراین که در مذاکرات استانبول حضور داشت، با اعتراض گفت که هیئت اعزامی روسیه به این مذاکرات «نمایشی» است.

وی با تاکید بر اینکه پس از دیدار با اردوغان گام‌های بعدی را بررسی خواهد کرد، افزود: «همه ما می‌دانیم چه کسی در روسیه تصمیم‌گیرنده است.»

GrDqppyXYAAYS0H.jpg

15-3.jpgکانال مهسیما پویافرد در شبکه اکس - قرارداد ۱۲۰۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ آمریکا با کشور کوچک قطر؛ ملاهای تهران همچنان در حیرت و ناامیدی در تاریخ ۱۴ مه ۲۰۲۵، کاخ سفید اعلام کرد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، و شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، قراردادهای همکاری اقتصادی به ارزش حداقل ۱.۲ تریلیون دلار امضا کرده‌اند.

این قراردادها شامل چندین بخش کلیدی است:

- بخش دفاعی شرکت ریتون (Raytheon) قراردادی ۱ میلیارد دلاری برای تأمین سیستم‌های ضدپهپاد (FS-LIDS) برای قطر امضا کرد. همچنین، شرکت جنرال اتومیکس قراردادی حدود ۲ میلیارد دلاری برای فروش سامانه‌های هواپیمای بدون سرنشین MQ-9B به قطر منعقد کرد. این قراردادها روابط دفاعی دوجانبه را تقویت می‌کند و به افزایش بازدارندگی منطقه‌ای کمک می‌کند.

- بخش هوانوردی تجاری شرکت بوئینگ و جنرال الکتریک (GE Aerospace) قراردادی ۹۶ میلیارد دلاری با قطر ایرویز برای خرید حداکثر ۲۱۰ فروند هواپیمای بوئینگ ۷۸۷ دریم‌لاینر و ۷۷۷X امضا کردند. این سفارش به‌عنوان بزرگ‌ترین قرارداد تاریخ بوئینگ برای هواپیماهای پهن‌پیکر توصیف شده و گفته می‌شود یک میلیون شغل در آمریکا ایجاد خواهد کرد.

- فناوری کوانتومی شرکت کوانتینیوم (Quantinuum) با شرکت قطری الربان کپیتال (Al Rabban Capital) توافق‌نامه‌ای برای سرمایه‌گذاری تاسقف ۱ میلیارد دلار در فناوری‌های کوانتومی پیشرفته امضا کرد.

- سایر قراردادها قراردادهایی با شرکت‌های پارسونز (۹.۷ میلیارد دلار) و مک‌درموت (۸.۵ میلیارد دلار) در زمینه فناوری و مهندسی انرژی نیز بخشی از این توافقات هستند. این قراردادها به‌عنوان بخشی از استراتژی ترامپ برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و تقویت صنعت و تولید آمریکا معرفی شده‌اند.

برخی تحلیلگران اقتصادی این قرارداد را بزرگ‌ترین معامله تاریخ بین آمریکا و یک کشور خلیج فارس توصیف کرده‌اند و به اهمیت آن در زمینه‌های دفاعی و اقتصادی اشاره دارند.

as.jpgیورونیوز - علی شمخانی گفت که ایران حاضر است در ازای لغو فوری تحریم‌های آمریکا، متعهد شود که هیچ‌وقت به دنبال سلاح هسته‌ای نمی‌رود، ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را نابود کند، اورانیوم را تنها در سطح مورد نیاز برای استفاده صلح‌آمیز غنی کند و به بازرسان بین‌المللی اجازه نظارت بدهد.

علی شمخانی، مشاور ارشد علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی روز چهارشنبه در گفتگو با «ان‌بی‌سی نیوز» گفت که در صورت تحقق این شرایط، جمهوری اسلامی ایران حاضر است فورا توافق هسته‌ای را امضا کند.

به گزارش ان‌بی‌سی نیوز، اظهارات آقای شمخانی را می‌توان روشن‌ترین موضع‌گیری حلقه نزدیکان علی خامنه‌ای در مورد انتظارات جمهوری اسلامی ایران از توافق هسته‌ای دانست.

علی شمخانی گفت: «هنوز امکان‌پذیر است. اگر آمریکایی‌ها همان‌طور که می‌گویند، عمل کنند، قطعا می‌توانیم روابط بهتری داشته باشیم و این موضوع می‌تواند در آینده‌ای نزدیک به شرایط بهتری منجر شود.»

تنها ساعاتی پیش از گفتگوی آقای شمخانی با ان‌بی‌سی نیوز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا طی سخنرانی در «مجمع سرمایه‌گذاری سعودی-آمریکایی» در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، ضمن تهدید جمهوری اسلامی ایران به وضع تحریم‌های شدید اقتصادی در صورت عدم توافق هسته‌ای، مدعی شد که «شاخه زیتون» به ایران پیشنهاد کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

آقای ترامپ گفت: «اگر رهبری ایران این شاخه زیتون را رد کند و حمله به همسایگانش را ادامه دهد، ما چاره‌ای جز اعمال فشار حداکثری گسترده، رساندن صادرات نفت ایران به صفر و انجام هر اقدام لازم دیگر برای جلوگیری از دستیابی این رژیم به سلاح هسته‌ای نخواهیم داشت.»

ویدیو‌های ارسالی نشان می‌دهد مردم تبریز در شب قهرمانی تراکتور به خیابان‌ها آمدند و به رقص و شادی پرداختند.

نخست‌وزیر آلبانی برای جورجیا ملونی زانو زد

ادی راما، نخست وزیر آلبانی، با زانو زدن در مقابل جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا، از او استقبال کرد

16-6.jpgحسین آقایی در شبکه اکس نوشت: مشکل خاورمیانه در درجه اول یک مشکل امنیتی-ژئوپلتیک حاد است، مشکلی که سرمنشا آن ناامنی و بی ثباتی هایی است که ج.ا ایجاد می کند. بدون حل ریشه ای، پایدار و موثر این معضل امنیتی، منطقه هیچگاه به رشد و شکوفایی اقتصادی پایدار و بادوام نخواهد رسید.

حتی عربستان و امارات نیز برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی خود نیاز دارند که در منطقه ثبات و امنیت نسبی برقرار باشد و برای این منظور مشکل امنیتی ج.ا به طور موثر حل شود. مساله خاورمیانه در درجه اول یک مساله امنیتی است بعد اقتصادی. با بقای ج.ا و تهدید امنیتی ج.ا منطقه هیچ گاه رنگ آرامش به خود نخواهد دید.

به باور من ترامپ باید خود را با استراتژی اسرائیل همسو و هماهنگ کند چرا که اسرائیل درک ژرف تر و واقعی تر نسبت به تهدید ج.ا دارد. ج.ا با بیزینس سر عقل نخواهد آمد!

زجر کشیدم، خجالت کشیدم

| No Comments

خجالت کشیدم که ترامپ مدیریت ما در ایران را به دروغ تحریف کرد.

اسحاق جهانگیری در مراسم بزرگداشت اکبر ترکان: من زجر کشیدم، خجالت کشیدم وقتی که رئیس جمهور آمریکا در عربستان سعودی، وقتی خواست ایران را تعریف کند، تعریف غلطی کرد که ایران آب و برق ندارد. مدیریت ایران این است. قرار نبود حتی دشمنانمان اینقدر ظالمانه بتوانند درباره ما قضاوت کنند.


تماس با ف.م.سخن 004917623337550 [email protected]

judo.jpgرسوایی برای ورزش ایران، حذف جودوکاران ایرانی از مسابقات جهانی نابینایان

ایسنا - مسابقات جهانی پاراجودو در حالی از روز سه شنبه ۲۳ اردیبهشت در قزاقستان برگزار می‌شود که جودوکارانی ایرانی به دلیل عدم تایید کلاس بندی پزشکی آن ها از سوی فدراسیون جهانی، از مسابقات حذف شدند.

به گزارش ایسنا، مسابقات جهانی پاراجودو در حالی از روز سه شنبه ۲۳اردیبهشت در قزاقستان برگزار می‌شود که از ایران محمدرضا خیرالله زاده جودوکار مثبت ۱۰۰ کیلوگرم و علیرضا خجسته منهای ۷۰ کیلوگرم دو ورزشکاری هستند که به همراه محمدرضا حاج یوسف زاده (سرمربی) و علیرضا امینی (مربی) از سوی فدراسیون نابینایان و کم‌بینایان عازم این رقابت‌ها شده بودند که به دلیل عدم دریافت کلاس بندی پزشکی از سوی پزشکان فدراسیون جهانی، مسابقات را از دست دادند.

محمدرضا خیرالله زاده در حالی در این مسابقات شرکت کرده بود که در مسابقات جهانی ۲۰۲۲ باکو موفق به کسب مدال نقره شده بود که از سوی فدراسیون جهانی دوپینگ او مثبت اعلام شده بود.

او در بهمن ۱۴۰۳ بعد از پایان محرومیتش دوباره به اردوی تیم ملی دعوت شد و مسابقات جهانی قزاقستان اولین تورنمنت او بعد از محرومیتش بود.

علیرضا خجسته نیز که از نظر کلاس بندی پزشکی در گروه B۳ قرار دارد از نظر اتحادیه جهانی جودو چون معلولیت کمتری دارد مشکلی برای شرکت در مسابقات افراد سالم نداشت و چند سالی است که در جودو افراد سالم فعالیت می‌کند. او در بازی‌های آسیایی جاکارتا در مسابقات افراد سالم نیز حضور داشت اما موفق به کسب مدال نشده بود.

whatif.jpgمهدی تدینی - کانال گاراژ در تلگرام

غول‌های تکنولوژی به ریاض اومدند؛ حجم قراردادها، عمق روابط، اعتمادهای متقابل... بخیل نیستیم، اما ساحل جنوب خلیج فارس تبدیل می‌شه به شریک چندهزارمیلیاردی بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا، و ما، در شمال خلیج فارس، دست‌خالی، باید برای نامش گریبان چاک کنیم؛ رسانۀ رسمی کشور مقام عربستانی رو مسخره می‌کنه و استاد دانشگاهمون بعد از پنجاه سال اصرار داره فلان شهر ما ــ که قطب صنعت ایران و جهان بود ــ شده بود فاحشه‌خانۀ آمریکایی‌ها! الان! در سال ۴۰۴!

مسئلۀ من فقط این نیست که یه همسایه‌ای تونسته با «آمریکا» چنین رابطۀ متقابل پرسودی ایجاد کنه؛ مسئلۀ من نگاه به دنیا، به زندگی، به جهان، به سیاست، به اقتصاد و به میهنه که واقعاً بر سرنوشت‌مون تأثیرگذاره. مسئله اینه که ما مشتی روشنفکرِ دنیاگریز نیستیم که کنار گود و بر منبر امور ذهنی و انتزاعی نشسته باشیم! اتفاقاً ما مردمی عادی هستیم؛ فارغ از آرمانخواهی‌ها؛ و می‌دونیم و می‌فهمیم می‌شه - و می‌شد ـ زندگی مادی به مراتب بهتری داشت و این زندگی مادیِ بهتر به معنای داشتن ایرانی قدرتمندتر بود، چون قدرت ایران، جمعِ قدرت شهروندانشه؛ جمع قدرت کارفرمایان و کارآفرینانش؛ جمعِ قدرت کاسبانش؛ جمع قدرت کارگرانش.

هی روزگار... منتظر می‌مونیم تا سهم ما رو هم بدی. من عادت دارم به امید. امیدوار می‌مونم.


nejat.jpgنجات بهرامی

چپ متوهم ایرانی نیم قرن پیش به صنعتی‌شدن و توسعه کشورمان می‌گفت «مونتاژ» است و عامل وابستگی. حتی الان هم رونق و شکوفایی شهرهای آن زمان ایران را در ذهن بیمارش با «فاحشه‌خانه» تداعی می‌کند.

این روزها در میان بهت و‌ حسرت میلیونها ایرانی مخصوصا بعد از اینکه ترامپ حرف دل خودشان در دهه‌های متمادی را مانند آینه‌ای مقابلشان گذاشت، این ها همچنان سرگرم کارهایی مانند شکایت از پرویز ثابتی و مبارزه بی‌امان با پهلوی هستند!

تصور کنید در این فضا و با این کارها چقدر سلام و صلوات برای نیاکان خود می‌خرند!

‏عده‌ای از ایرانیان سرگردان در بلاد خارجه نیز برای اهالی عربستان و امارات دلشوره گرفته‌اند که دموکراسی ندارند!

دموکراسی هم اگر قرار باشد بیاید، از دل توسعه و رفاه و اشتغال و آموزش باکیفیت بیرون می‌آید.

به عبارتی دیگر، اگر در آینده از عربستان بن‌سلمان دموکراسی بیرون نیاید، پس بدون بن‌سلمان و اصلاحاتش، حتی فکر کردن به دموکراسی نیز توهم‌ و حماقت است.

:::

rahmani.jpgادعای بازگشت پهلوی یا بازسازی سلطنت مشروطه، صرفاً یک نوستالژی سیاسی نیست؛ تلاشی است برای احیای یک الگوی قدرت متمرکز که به طور تاریخی با جامعه مدنی ناسازگار بوده است.

🔹 تجربه تاریخی نشان داده:
«کسی که به قدرت می‌رسد، به‌سادگی از آن پیاده نمی‌شود.»

🔹 سنت خسروانی - با ظاهر باشکوه اما ماهیتی خدای‌گونه برای پادشاه - اگر خطرناک‌تر از سنت حکومت امامان شیعه نباشد، دست‌کم به همان اندازه ظرفیت تمرکز قدرت، حذف نهادهای مستقل، و حذف نقد را دارد.

🔹 آیا این سنت سلطنتی می‌تواند با مفاهیم دولت مدرن، تفکیک قوا و مسئولیت‌پذیری حقوقی همزیستی داشته باشد؟
پاسخ روشن نیست، ولی سابقه تاریخی نگران‌کننده است.

🔸 چه تضمینی داریم که کسی که حکومت را به دست می‌گیرد، خود را «موقت» بداند و به دیکتاتور یا پدر ملت تبدیل نشود؟

📌 اگر از امروز درباره جایگاه جامعه مدنی، نهادهای مستقل، و امکان گردش قدرت واقعی صحبت نکنیم، فردا تنها نام‌ها عوض می‌شوند، نه مناسبات سلطه

:::

fr2.jpgفرزانه روستایی

سرنگونی ۲۶۴ ساعته دولت سوریه (یعنی ۱۱ روزه ) از سوی یک عضو اسبق جبهه النصره القاعده سندی است برای اینکه خاورمیانه چه سرزمین غریبی است. کسی فکر نمی کرد که احمد الشرع شش ماهه پرونده سقوط اسد را جمع کند و آب از آب تکان نخورد. همه انتظار جنگ های خیابانی، اعدام های دسته جمعی، آدم ربایی، انتقام گیری های کور، اغتشاش سراسری، و قحطی در سوریه را داشتند اما احمد الشرع و میت ترکیه از همه حسابگرتر بودند.

دیری نپایید که احمد جولانی در معیت همسر جوان خود کت و شلواری شد و کراوات زد و وزرا و استانداران زن منصوب کرد و با سرعتی باور نکردنی اوضاع نابسامان سوریه را به انتظام درآورد.

وقتی فیلم های زندان صیدنایا منتشر شد کسی باور نمی کرد سوریه از عطش انتقام به این زودی ها رنگ آرامش به خود ببیند، اما دید. اساسا اخراج یا فرار نیروهای آدم کش و قاتل جمهوری اسلامی از سوریه مانند آب سردی بود که بر أتش این سرزمین هزار پاره ویران ریخته شد. بخصوص که نیروهای ایرانی ها در سوریه از قتل عام و نسل کشی و جنایت جنگی چیزی کم نگذاشتند. حداقل انتظارها از احمد جولانی جنگ لفظی با جمهوری اسلامی بود، اما دریغ از یک کلمه درگیری لفظی او با جمهوری اسلامی.


دیروز جولانی با خوش استیل ترین کت و شلوار و کراوات خود به دیدار ترامپ رفت و ته مانده پرونده نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه را در هم پیچید. ترامپ او را مردی جوان و توانمند خواند، کمی هم جوگیر شد و اعلام کرد دستور می دهد همه تحریم های سوریه برداشته شود. این به معنای تولد دوباره ملتی است بعد از ۵۴ سال غارت و جنایت از سوی یک پدر و پسر.

دولت آمریکا برای حمایت دولت اسد از تروریسم، مداخله در لبنان، سرکوب مردم و برای حفاظت از مردم سوریه تحریم های متعددی را علیه سوریه اعلام کرد. تحریم های سوریه به هیچ عنوان به پیچیدگی و گستردگی و خسارت باری تحریم های آمریکا و جامعه جهانی علیه ایران نبود، اما پایان تحریم ها برای سوریه چند پاره تولدی دوباره است.

بیایید مقایسه کنیم آنچه احمد الشرع با سوریه ای کرد که هیچگاه ثروتمند نبود و آنچه رمه آخوندها و اسلامگرایان با ایران کردند که از روز اول به نحوی استثنایی ثروتمند و به لحاظ تمدنی پر بار بود:


آنچه آخوندها با ایران کردند بر اساس هر معیار و استانداردی که در نظر بگیرید نسل کشی، تبعیض، نقض حقوق بشر، حمایت از جنگ های خونین بی دلیل، و غارت منابع مردم به نفع یک طبقه نازک از خودی های حکومتی بود. تاراج ذخائر ملی و پرورش طبقه نو ظهور جدیدی که برای دزدیدن و چپاول کشور هزار روایت و سند نمایندگی از سوی خدا دارند شاید بدترین دستاورد یک نظام مذهبی باشد. مانند سوریه، همه تحصیلکرده ها و روشنفکران را از کشور فراری دادند و به جایش عراقی و افغانی و لبنانی وارد کردند. زنان را به خفت و خواری کشاندند. ارزش پول ملی را به یک میلیونیوم دلار رساندند و مردم را از بیخ و بن فقیر و جویای نان کردند. دین و اخلاق و فرهنگ مردم را برای تسهیل حکومت خود بر باد دادند و با دهها قرارداد غیر شفاف با روسها و چینی ها حتی آینده کشور را پیش فروش کردند.

عبدی مدیا - تحریف حضرت علی توسط تاجگردون برای شانه خالی کردن از مسئولیت! آیا هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان ورود خواهد کرد؟

غلامرضا تاجگردون، یکی از نمایندگان پرحاشیه مجلس که طبق آخرین آمار سامانه شفافیت کم‌کار ترین نماینده بوده است در اظهاراتی عجیب حکومت حضرت علی را فاقد عدالت دانسته است! همچنین ردپای او در گرفتن مناصب خاص برای اقوام و دوستانش آشکار است.

dt.jpgح درویشی

سفر ترامپ آن هم به عربستان در مقیاس خود بازتاب بالایی داشته است چه بسا مواضع او در قبال نظام ایران فراتر از یک رسانه به تمام جهان مخابره شد.

او آبرویی برای حکومت ایران نگذاشت هر آنچه دیگران در قاموس روزنامه و سایت و کانال و شبکه های دیداری و شنیداری می نوشتند و می گفتند و به نمایش می گذاشتند او یکجا و بدون حاشیه و عدم رعایت پروتکل های دیپلماتیک به زبان آورد.

در ظاهر او فردی پوپولیست می نماید اما گویا بهتر از هر سیاست پیشه ای به پشتوانه قدرت بدون رعایت موازنه ها می رود سر اصل مطلب؛

▫️اینکه او بشود بلندگوی آحاد مردم ایران دو روی دارد. نخست جلب حمایت مردم ایران برای روزهای سخت ؛
دوم بر هم زدن اندک ترمیم شکاف مردم با حاکمیت؛

▫️اینکه او در کوران مذاکرات چنان مواضعی را اتخاذ می کند و در پایتخت کشور همسایه جنوبی دست به تخریب نظام ایران بزند در واقع در حال انداختن توپ به داخل زمین ایران است .

▫️بی آبرو کردن رژیم ایران آنهم در این سطح از مکان و زمان ، هشدارهایی است غیر قابل اغماض ؛

🔸مواضع حاکمیت ایران چه می تواند باشد؟!

سکوت مقامات ایرانی انگشت تایید گذاردن بر مواضع اوست و چنانچه نظام بخواهد پاسخ دهد باید بتواند در این سطح از مکان و زمان پاسخی درخور که هم در نزد مردم محکمه پسند باشد و هم در نزد افکار عمومی جهان؛

به نظر نگارنده نظام برای جلوگیری از پرده دری بیش از اندازه پاسخ را به میز مذاکرات خواهد کشاند. زیرا هم در پشت درهای بسته است و هم می تواند بده بستان مطلوبی برای برون رفت از فشارهای کنونی بدست آورد.

وگرنه هر چه این لجن‌زار به هم بخورد بوی تعفن آن چون کوس رسوایی است که در عالم نواخته باشند.

aroos.jpgایران وایر - «عاطفه حاذق»، وکیل «امیرحسین مقصودلو»، معروف به «تتلو»، جزییات تازه‌ای از ازدواج اخیر موکلش در دوران حبس ارائه داد و تاکید کرد که این پیوند با نیت بازگشت و بازسازی زندگی شخصی صورت گرفته، نه تحت‌ تاثیر هیجانات یا فشار فضای رسانه‌ای.

به گفته حاذق، این ازدواج موقت بر پایه نیت صادقانه موکلش برای توبه، بازسازی شخصیت و تشکیل یک زندگی مشروع انجام شده و با رعایت کامل موازین قانونی و شرعی نیز ثبت گردیده است. او همچنین افزود: «همسر فعلی تتلو از هواداران قدیمی و وفادار اوست که در سخت‌ترین شرایط، از وی حمایت کرده است.»

وکیل این خواننده زندانی با اشاره به جزییات ازدواج گفت تاکنون هیچ‌گونه ملاقات خصوصی یا شرعی میان این زوج صورت نگرفته و دلیل انتخاب عقد موقت نیز، نیت دیرینه تتلو بوده؛ او امیدوار است در صورت آزادی، خطبه عقد دائمش توسط «علی خامنه‌ای»، رهبر جمهوری اسلامی خوانده شود و آن را افتخاری برای زندگی خود می‌داند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پیش از این نیز عمو تتلو، از ثبت رسمی این ازدواج در یکی از دفترخانه‌ها توسط وکیل او خبر داده بود. او با اشاره به شرایط روحی و درمانی برادرزاده‌ خود در زندان، گفته بود که مقصودلو بیشتر از آنکه نیاز به مجازات داشته باشد، به مراقبت‌های پزشکی و روانی نیاز دارد. همچنین او تصریح کرده بود که در گذشته به‌دلیل نداشتن شناسنامه، امکان ازدواج برای تتلو فراهم نشده بود که همین مساله نیز، به تنش‌هایی در زندان منجر شده بود.

kham.jpgایران اینترنشنال - سفر اخیر دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، به عربستان سعودی، امارات و قطر، یک واقعیت مهم را برای منطقه و مردم ایران آشکار کرد: اینکه ذهنیت و نگرش حاکمان یک کشور تا چه اندازه می‌تواند در تعیین مسیر رفاه یا فقر مردم آن کشور موثر باشد.

کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات و قطر با بهره‌گیری از منابع نفت و گاز خود، توانسته‌اند سطح رفاه عمومی را افزایش دهند، رضایت‌مندی اجتماعی ایجاد کنند و جایگاه اقتصادی‌شان را در سطح جهانی تقویت نمایند.

در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با وجود برخورداری از منابع مشابه، نه‌تنها در بهبود شرایط زندگی مردم ناکام مانده، بلکه به‌واسطه سیاست‌های اشتباه، جنگ‌طلبی منطقه‌ای و فساد گسترده، بخش بزرگی از ثروت ملی را به باد داده است.

هشت سال پیش، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، کشورهای عربی خلیج فارس را «گاو شیرده» آمریکا خطاب کرد و ادعا داشت که این کشورها ثروت خود را از بین می‌برند اما اکنون، پس از گذشت هشت سال، شواهد و آمارها نشان می‌دهد که دقیقا برخلاف این ادعا، جمهوری اسلامی ایران است که ثروت ایران را از بین برده و در مقابل، عربستان، امارات و قطر توانسته‌اند با سرمایه‌گذاری هدفمند، رفاه عمومی و توسعه پایدار ایجاد کنند.

ایران و عربستان سعودی هر دو از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر نفتی در جهان هستند. عربستان با ۲۶۵ میلیارد بشکه ذخیره نفتی، دومین دارنده ذخایر نفت جهان پس از ونزوئلا است. ایران نیز با حدود ۱۵۵ میلیارد بشکه در جایگاه چهارم جهانی قرار دارد. بنابراین، مسئله نبود منابع نیست، بلکه نحوه استفاده از این منابع است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

درحالی‌که عربستان سعودی با این ثروت عظیم سرمایه‌گذاری‌های کلان داخلی و خارجی انجام داده و سطح رفاه عمومی را بهبود بخشیده، جمهوری اسلامی منابع مشابه را صرف اهداف نظامی و حمایت از گروه‌های نیابتی کرده و بخش عمده‌ای از آن نیز به‌واسطه فساد داخلی غارت شده است.

جناب ترامپ،ستایش شما از پیشرفتهای جناب بن سلمان یقیناهم جای تقدیر دارد.اما آبادکردن بیابان بدون پیشرفت دمکراسی وحقوق بشر تکرار تراژدی محمدرضا شاه پهلوی است.هم زمان با سخنرانی شما پيرامون خاورمیانه جدید،هزاران کودک فلسطینی بواسطه گرسنگی بامرگ روبرو هستند.تکلیف حقوق آنها چه میشود؟

در همین زمینه:

انتقاد زیباکلام به اظهارات ترامپ در عربستان

صادق زیباکلام در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت:

جناب ترامپ، ستایش شما از پیشرفت‌های بن سلمان، درست و برحق بود. او بسرعت دارد چهره عربستان را تغییر میدهد و بدون تردید نام او مترادف با نقطه عطفی در تاریخ معاصر عربستان سعودی بشمار خواهد رفت. انصافاً ایشان ظرف یک دهه گذشته توانسته گام‌های بلندی در مسیر پیشرفت و ترقی کشورش برداشته و کاملاً درست می‌فرمایید که "بیابان را توانسته آباد نماید".

اما جناب ترامپ، پیشرفت صرفاً تبدیل کویر به چمنزار، تشریف‌فرمایی بانو جنیفر لوپز، گل‌زدن رونالدو برای النصر و میزبانی جام جهانی نیست. بخش بنیادی‌تر پیشرفت، آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، حاکمیت قانون، برخورداری از حق مخالفت با بن سلمان و انتقاد از معظم له است. ایکاش زمانی که حضرتتان در ریاض تشریف می‌داشتید و محو قراردادهای میلیاردی با میزبانتان می‌بودید، سراغی هم از زندانیان سیاسی عربستان می‌گرفتید که مع‌الاسف حقوق بشر هیچ جایی در فهرست اولویت‌های حضرتعالی ندارد.

جناب ترامپ، تبدیل بیابان به گلستان، بدون پیشرفت دمکراسی، یادآور تراژدی قهرمان دیگرتان محمدرضا شاه پهلوی است. همچون بن سلمان، معظم له هم انصافاً توانستند گام‌های بلندی در مسیر پیشرفت و ترقی کشورشان بردارند. و باز همچون بن سلمان، اعلیحضرت هم درجهت تامین حقوق زنان گام‌های بلندی برداشتند. اما متاسفانه ایران در دوران پادشاهی‌شان هیچ پیشرفتی در زمینه دمکراسی نکرد. اعلیحضرت البته هم معتقد بودند که دمکراسی برای کشورشان زود است؛ و هم دمکراسی غربی را متناسب برای ایران نمی‌دانستند و اعتقاد داشتند که ایران نیاز به دمکراسی دارد که متناسب بافرهنگ و تاریخ و تمدن گذشته‌اش باشد. دمکراسی غربی باشد برای غربی‌ها.

بخش دیگر تأکیدتان پیرامون خاورمیانه جدید بود. در همان زمان که حضرتعالی با بن سلمان نوید خاورمیانه جدید را می‌دادید راکت‌های اسرائیل اردوگاه جبالیه در شمال نوار غزه را برای خدا می‌داند چندمین بار از هفتم اکتبر به خاک و خون کشیدند. بیش از شصت فلسطینی که بیشترشان زن و کودک بودند کشته شدند. هنوز خاک‌سپاری قربانیان اردوگاه جبالیه تمام نشده بود که بیمارستان خان یونس در جنوب غزه برای چندمین بار هدف قرار گرفت.

جناب ترامپ، مادام که کشور فلسطینی در کنار اسرائیل ایجاد نشود، خاورمیانه جدید شما چیزی بیش از یک رؤیا نخواهد بود.

شماری از رسانه‌های عربی از دیدار دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا و احمد الشرع، رییس‌جمهوری دوره انتقالی سوریه در ریاض خبر داد.

این دیدار در حاشیه اجلاس کشورهای حاشیه خلیج فارس و آمریکا در ریاض انجام گرفت که اکنون در حال برگزاری است.

tslarge.jpg

الشرع پیش‌تر با نمایندگانی از کنگره آمریکا در سوریه دیدار و درخواست کرده بود تحریم‌های کشورش کاهش یابد.

او همچنین نامه‌ای برای ترامپ ارسال کرده بود که به دست او رسید. ترامپ در جریان سفرش به ریاض وعده لغو تحریم‌های آمریکا علیه سوریه را داد.

علاوه بر آمریکا، برخی کشورهای اروپایی نیز اقدام به لغو برخی تحریم‌های سوریه در دولت الشرع کرده‌اند.

این تصمیم‌ها در روزهای اخیر موجب شادمانی و تجمع مردم سوریه در خیابان‌های برخی شهرها شد.

دیدار ترامپ با الشرع، پیش از ترک عربستان سعودی و سفر او به قطر انجام می‌شود.

ترامپ در سفر خود به ریاض، با رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس دیدار کرد.

نخستین نمایشگاه موسیقی کودک در روز دوم توسط حراست کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پلمپ شد . این اقدام غیر قانونی بدون ابلاغ رسمی به مجری برگزاری این نمایشگاه صورت گرفته است.

این نمایشگاه روز گذشته با حضور بابک رضایی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد افتتاح گردید.

حامد علامتی، رئیس کانون پرورش فکری به رکنا گفت: شئونات اسلامی را رعایت نکرده بودند! در حال رفع مشکل هستیم.

Gq7aAEWXEAAyNMs.jpg

هنگامه قاضیانی، بازیگر، با تصویری از یلدا آقافضلی، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱، همراه با پدر دادخواه یلدا پدر یلدا آقافضلی در توضیح عکس، از همراهی و همدلی هنگامه قاضیانی با خانواده‌های دادخواه تشکر کرد. هنگامه قاضیانی در جریان خیزش ۱۴۰۱ همراه مردم و معترضان بوده و در این راه پایدار مبارزه را ادامه داده است.

Gq25zv1XkAArJq8.jpg

mostofismall2.jpgبه آن جامانده‌ی بی‌ریشه، که به نام «نخبه» زبان در دهان گرداند و به پای ارباب قدرت، آواز چاپلوسی سر داد. تو که دهانت را با سخن گفتن از «فاحشه‌خانه» باز کردی، بی‌آن‌که بدانی فاحشه‌وار، خودت را به قدرت سپرده‌ای.

تو که بر سفره‌ی بی‌غیرتی نان می‌جَوی، تو که عمری روسپی واژه‌ای، نمی‌دانی چه خنجری در دل هزاران مادر کاشتی..... از شهری می‌گویی که دخترانش با دستان پینه‌بسته، زیر آتش خمپاره ایستادند و پسرانش، تن‌شان را خاکریز کردند تا ایران خاک ندهد.

تو را چه به نام شهری که سوخت، اما عزت را به حراج نگذاشت؟ که جنگید، اما نلغزید؟ که خاک خورد، اما به دشمن خاک نداد؟

philsoof1.jpg

اگر آبادان آن بود که تو گفتی، امروز در هر کوچه‌اش سنگ قبر شهیدی نبود، در هر خانه‌اش، قاب عکس قهرمانی نمی‌درخشید.

اگر آن‌چنان بود که تو بی‌شرمانه گفتی، مادران این شهر، به نام فرزند شهیدشان نمی‌بالیدند، و رگ غیرت در خون مردمش نمی‌تپید.

وای بر دانشی که بر دوش بی‌شرمی نشسته باشد و وای بر وطنی که در آن، تو مدعی دانایی و فضیلت شوی.

آری، اگر بی‌غیرتی مُزد دارد، تو وارث نخستینی. اما بدان، نه سیاه‌نمایی تو، ننگ بر آبادان می‌نشاند، و نه پاکی این خاک، با چرک دهان تو تیره می‌شود.

تاریخ آبادان، نه در سطرهای تو گم می‌شود، نه در دستان قلم‌به‌مزدها پاک می‌گردد.

ما، اهل آبادان، ما که صدایمان از زیر خاک هم بلندتر از فریادهای توست، ما که استخوان‌مان هم اگر بماند، به نام ایران می‌ماند. نه گفته تو ما را می‌لرزاند، نه توهینت از ما می‌کاهد. تو را نه داوری است، نه دفاعی، تو فقط رسوای زمانه‌ای هستی، که به وقت درد، لبخند زدی.

:::

hkh.jpg

لامپ هست و سیم هست و نور نیست

مرگ هست و مرده هست و گور نیست

.

کارد هست و ظرف هست و میوه کو؟

سفره هست و کاسه هست و سور نیست

.

خشم: ظاهر، عزم: حاضر، قوه نه

دست هست و مشت هست و زور نیست

.

میهن ما عرصه ناجورهاست

موردی بهر نمونه جور نیست

.

فی المثل گر آن شکر شیرین نبود

در مقابل این نمک هم شور نیست!

.

درد ما معلول جهل مُزمِن است

علت از شاه و رئیس جمهور نیست

.

هموطن درجا مزن کز شهر عشق

راه ما امروز چندان دور نیست

----------------
اردیبهشت ۱۴۰۴

www.gorbehe.com

گربه هه داتکام - دیوان آنلاین هادی خرسندی

graphic.jpgنگاهی به مناظره بیژن عبدالکریمی در صدا وسیمای جمهوری اسلامی و توهین آشکار به مردم غیور و مقاوم آبادان

در روزگاری که مردم ایران بیش از همیشه نیازمند همدلی، عدالت و احترام متقابل‌اند، شنیدن سخنانی توهین‌ آمیز از دهان افرادی که عنوان "استاد دانشگاه" را یدک می‌کشند، نه‌ تنها تأسف ‌بار، بلکه مایه‌ شرمساری و هشدار است. در همین راستا، بیژن عبدالکریمی، در برنامه ‌ای از صدا وسیمای جمهوری اسلامی، به‌بهانه‌ نقد دوران پهلوی، به شکلی ناشایست و غیرمنصفانه، مردم شریف و مقاوم آبادان را تحقیر کرد.

اظهارات عبدالکریمی، که از جایگاه رسمی و رسانه ‌ای بیان شد، به ‌درستی واکنش بسیاری از مردم، دلسوزان و فعالان اجتماعی را در پی داشت. چگونه ممکن است مردمی که در کوران جنگ تحمیلی، جانانه از خاک این سرزمین دفاع کردند، امروز هدف تحقیر کلامی کسی قرار گیرند که خود را متفکر و منتقد می‌نامد؟ مردم آبادان، نه فقط قربانی جنگ، که اسطوره‌ای از ایستادگی‌اند. و چنین سخنانی، لکه ننگی‌ است بر دامن اندیشه‌ ای که به‌جای آگاهی‌ بخشی، بذر تفرقه می‌کارد.

اما ماجرا به همین‌ جا ختم نمی‌شود.

در میانه‌ این واکنش‌ها و سکوت برخی، از جمله مجتبی واحدی، یکی از چهره‌های تغییر‌موضع ‌داده و فعال در رسانه‌های سلطنت‌ طلبِ موسوم به رضا پهلوی، به‌ جای نقد مستقیم اظهارات عبدالکریمی، شروع به سرزنش آن دسته از افرادی کرد که پیش ‌تر نسبت به بی‌حرمتی سلطنت ‌طلب‌ها به مزار زنده‌ یاد غلامحسین ساعدی موضع‌ گیری کرده بودند، اما امروز در برابر عبدالکریمی سکوت کرده‌اند.

نکته دردناک اما اینجاست: واحدی که تا دیروز از وفاداران به نظام جمهوری اسلامی بود و با رانت خانوادگی در کنار مهدی کروبی در بنیاد شهید رشد کرد، امروز با چرخشی ناگهانی در هیأت انقلابی تازه ‌کار و تئوریسین سلطنت ‌طلبی در فضای مجازی، ظاهر شده است. او در یادداشتی طعنه ‌آمیز، معترضین به بی‌حرمتی آشکار سلطنت‌ طلب‌ها به ساعدی را به سکوت در برابر عبدالکریمی متهم کرد، گویی که این دو رویداد باید یکدیگر را خنثی کنند.

Bahram_Farokhi_2.jpgنزدیک به شش دهه است که رابطه میان ایالات متحده و اسرائیل به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی امنیت در خاورمیانه شناخته می‌شود. این پیوند استراتژیک، در همه این سال‌ها در برابر بسیاری از بحران‌ها ایستادگی کرده و همچون ستون فقرات معماری ژئوپلیتیکی منطقه عمل کرده است. اما حالا، با بازگشت ترامپ به کاخ سفید برای بار دوم، جهان شاهد تغییراتی شگرف است. در این میان، تحولات اخیر در دنیای عرب، از یک سو و تلاش‌های ترامپ برای بازنگری در سیاست‌های خارجی، از سوی دیگر، به وقوع پیوسته است.
اما آنچه که بیش از هر چیز قابل توجه است، ورود دلارهای نفتی از سوی کشورهای عربی و همزمانی آن با منافع شخصی ترامپ است. این موارد نشان‌دهنده آغاز تغییرات عمده در ساختار نظم خاورمیانه است؛ نظمی که در آن، تل‌آویو باید رویکردهای خود را بازتعریف کند و تهران به دنبال فرصتی برای تنفس و تحرک در این فضای دگرگون‌شده است.
اتحاد واشنگتن-تل‌آویو؛ رابطه‌ای در معرض خطر:
در گذشته، اتحاد میان ایالات متحده و اسرائیل نه تنها به دلیل منافع مشترک، بلکه به واسطه یک شبکه گسترده از لابی‌ها در کنگره مثل" آیپک "و روابط ویژه با تصمیم‌گیرندگان آمریکایی شکل گرفته بود. این همگرایی به‌ویژه در برابر تهدیدات ایران و گروه‌های مخالف اسرائیل به اوج خود رسید. اما ترامپ، که در سیاست خارجی خود عمدتاً به منافع اقتصادی و تجاری و کمتر به توصیه های کنگره توجه دارد، شرایط جدیدی ایجاد کرده است.
این رئیس‌جمهور که به قدرت اقتصادی نگاه ویژه‌ای دارد، حالا بیش از هر زمان دیگری در پی آن است که هندسه جدیدی برای بازیگران منطقه‌ای بسازد. او که در دوره قبلی خود توافق‌های ابراهیم را پایه‌گذاری کرد و سفارت ایالات متحده را از تل آویو به بیت‌المقدس انتقال داد، این بار بیشتر به دنبال استفاده از ابزارهای اقتصادی و نفوذ تجاری است تا قدرت نظامی و دیپلماتیک سنتی.

yemen.jpgتنگه باب‌المندب، گذرگاهی باریک اما حیاتی، نقش کلیدی در معادلات ژئوپلیتیکی و تجاری جهان ایفا می‌کند. این تنگه نه‌تنها شریان ارتباطی بین دریای سرخ و اقیانوس هند است، بلکه نقطه تماس منافع سه قدرت مهم - ایران، چین و ایالات متحده آمریکا - در منطقه‌ای پرتنش به شمار می‌رود. در شرایطی که بی‌ثباتی در شاخ آفریقا، جنگ در یمن و رقابت‌های جهانی در حال اوج‌گیری است، باب‌المندب به صحنه‌ای برای نمایش قدرت، نفوذ و رقابت استراتژیک تبدیل شده است.

- ایران: نفوذ منطقه‌ای در سایه تحریم‌ها

جمهوری اسلامی ایران در دهه‌های اخیر با در نظر گرفتن راهبرد «نفوذ پیرامونی»، تلاش کرده حضور فعالی در نقاط حساس دریایی نظیر باب‌المندب داشته باشد. تهران با شناخت اهمیت این تنگه، حضور دریایی خود را از سال 2008 در خلیج عدن آغاز کرد؛ زمانی که کشتی‌های ایرانی برای مقابله با دزدی دریایی سومالی به منطقه اعزام شدند. این حضور اما به تدریج از ماهیت دفاعی به راهبردی تغییر یافت و اکنون در قالب نفوذ نظامی، همکاری‌های اقتصادی و ارتباطات سیاسی با کشورهای منطقه به‌ویژه یمن، جیبوتی و اریتره دنبال می‌شود.ایران با بهره‌گیری از مناسبات خود با گروه‌های سیاسی در یمن، تلاش دارد بر تحولات دریای سرخ تأثیرگذار باشد. همچنین، با ایجاد زمینه‌هایی برای حضور اقتصادی در شرق آفریقا و دریای سرخ، تهران به دنبال آن است که از این موقعیت برای کاهش فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها استفاده کند. بازار مصرفی یمن، دستمزد پایین نیروی کار و نزدیکی به بازار آفریقا این کشور را به گزینه‌ای مطلوب برای سرمایه‌گذاری صنعتی و صادرات تبدیل کرده است.

BM.jpg- چین: پایگاه‌سازی برای کمربند راهبردی

چین با راه‌اندازی نخستین پایگاه نظامی خود در خارج از مرزهایش در جیبوتی در سال 2015، نشان داد که پروژه «یک کمربند، یک راه» تنها به جاده‌ها و خطوط ریلی محدود نمی‌شود. این پایگاه که سالانه 20 میلیون دلار برای پکن هزینه دارد، امکان استقرار حدود 10 هزار نیروی نظامی چینی را دارد و علاوه بر پشتیبانی از عملیات‌های صلح‌بان، نقشی کلیدی در تأمین امنیت مسیرهای دریایی و حفاظت از منافع چین در آفریقا و غرب آسیا ایفا می‌کند.چین که در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در کشورهای شرق آفریقا انجام داده، به دنبال تضمین دسترسی پایدار به منابع و بازارهای این منطقه است. باب‌المندب برای چین صرفاً یک مسیر عبور کالا نیست؛ بلکه پیوندی حیاتی در زنجیره تأمین و تجارت جهانی است که در صورت ناامنی می‌تواند خسارت‌های چند میلیارد دلاری به اقتصاد پکن وارد کند. حضور نظامی چین در این منطقه از نظر بسیاری، گذر از سیاست خارجی سنتی این کشور و گامی مهم به سوی ایفای نقش فعال‌تر جهانی است.

memarian.jpgروزنامه گاردین گزارش داد جمهوری اسلامی ایده تشکیل یک کنسرسیوم متشکل از کشورهای خاورمیانه -- از جمله ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی -- برای غنی‌سازی اورانیوم را مطرح کرده است.

این نشریه با اشاره به اینکه «گزارش‌ها حاکی از آن است که این پیشنهاد در تهران در حال بررسی است،» نوشت این اقدام «تلاشی برای غلبه بر مخالفت‌های آمریکا با ادامه برنامه غنی‌سازی» این کشور است.

امید معماریان روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی به ایران‌اینترنشنال گفت مقامات جمهوری اسلامی به‌خوبی می‌دانند آن‌چه که ترامپ درباره فشار حداکثری مطرح کرده، بسیار جدی است.

معماریان با اشاره به اقدامات آمریکا در ماه‌های گذشته افزود: «ایالات متحده عملا ابزارهای بازدارندگی لازم را آماده کرده؛ هم از نظر تجهیزات نظامی، هم زیرساخت‌های تحریمی.»

گفت‌وگو با امید معماریان، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی

:::

آیا ماسک تسلا را دزدید؟

| No Comments

ویدیوی منتشرشده، رقص موی دختران را در امارات متحده عربی برای استقبال از دونالد ترامپ در سفر به این کشور نشان می‌دهد.

ترامپ در ادامه سفر خود به خاورمیانه، از قطر وارد امارات شده است.

:::

rahbar.jpgخامنه‌ای کشورهای غربی را «زورگو» خواند

ایران اینترنشنال - وب سایت علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی عصر چهارشنبه با دو روز تاخیر بخش‌هایی از سخنرانی او در مورد آنچه «نظام سلطه جهانی» می‌نامد را منتشر کرد.

در این سخنرانی که یک روز پس از اظهارات دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، در ریاض علیه رهبران جمهوری اسلامی منتشر شده، خامنه‌ای نظام سلطه جهانی را به «وحشی‌گری و خون‌خواری» متهم کرد و گفت: «امروز اداره دنیا به دست این حیوانات انسان‌نماست و جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند که در مقابل این وحشی‌گری‌ها و خون‌خواری‌های آن‌ها ایستادگی کند.

او در ادامه با حمله لفظی به کشورهای غربی، آن‌ها را «زورگو» خواند و گفت: «این احساس وظیفه است که دشمنانی مثل این وحشی‌های غربی کراوات‌زده‌ ادکلن‌زده‌ خوش‌ظاهر را در مقابل جمهوری اسلامی وادار می‌کند به ایستادگی و دشمنی.»

خامنه‌ای تاکید کرد که غرب تا زمانی که جمهوری اسلامی در برابر نظام تمدنی آن‌ها مقاومت می‌کند، با آن دشمنی خواهد داشت.

او مشکل اصلی قدرت‌های غربی را در «نفی تمدن باطلشان» از سوی جمهوری اسلامی دانست و با هشدار نسبت به انفعال در برابر این کشورها گفت: «باید از بی‌عملی، فرار، لبخند زدن و تحسین باطل که باعث پیشروی آن می‌شود، پرهیز کرد.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

ترامپ درباره احتمال افزایش فشار بر جمهوری اسلامی: ببینیم هفته آینده چه می‌شود

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا در گفت‌وگو با خبرنگاران در پاسخ به پرسشی درباره احتمال اقدام دولت او برای افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی گفت باید دید در هفته آینده چه می‌شود.

او این اظهارات را در گفت‌وگو با خبرنگاران حاضر در هواپیمای ریاست‌جمهوری «ایر فورس وان» و در مسیر سفر به دوحه بیان کرد.

رئیس‌جمهور ایالات متحده، در توصیف استقبال پرشور از سوی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در جریان سفر خود، گفت: بیش از آن‌چه تصور می‌شود یک انسان بتواند انجام دهد، دست دادم. هیچ‌کس تا حالا این‌قدر دست نداده!

او با لحنی شوخ و کنایه‌آمیز گفت: میزبانان عرب ما واقعاً تشنه محبت بودند و من این محبت را به آن‌ها کردم.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا روز جمعه در آخرین روز سفر خاورمیانه‌ای در ابوظبی و در گفتگو با خبرنگاران بار دیگر بر پایان دادن به «بحران هسته‌ای» ایران تاکید کرد.

ترامپ گفت به‌جز مساله روسیه و اوکراین، ۱۰۰ درصد به مساله هسته‌ای ایران هم رسیدگی می‌کنیم و آن را به‌طور کامل حل می‌کنیم. ترامپ تاکید کرد این مساله: «یا با ملایمت حل می‌شود یا به‌شیوه‌ای نه‌چندان خوشایند، آن گزینه دوم برای ایرانی‌ها چندان خوشایند نخواهد بود.» ترامپ بار دیگر تاکید کرد که گفتگوها در جریان است و به نظر می‌رسد که تا حد زیادی پیشرفت کرده‌اند.

:::

درخواست ژیلا صادقی* از رهبری برای امیر تتلو

ژیلا صادقی (مجری صدا و سیما) برای جلوگیری از اعدام امیرتتلو در یک استوری از رهبر انقلاب درخواست کمک کرد. او در این باره نوشت: «آقا جان شما پدری کنید، دورتون بگردم.» عموی تتلو درباره حکم اعدام این خواننده گفته است که «او قبلا توبه کرده است و امیدواریم این حکم تغییر کند.»
mojri.jpg
ژیلا صادقی، مجری صداوسیما و حامی سرسخت رژیم چندی پیش با تایید اینکه همچنان شهروند آمریکاست، در پاسخ به پرسش کامران نجف زاده درباره بازگشتش به آمریکا گفت، اگر امروز این سوال را بپرسند به آمریکا برنمی‌گردم؛ اما شاید فردا اتفاقی افتاد و به آمریکا برگشتم.
:::

رقص ربات جدید تسلا

شرکت تسلا ویدیویی از ربات رقصنده تسلا، به نام آپتیموس را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است. در این ویدئو این ربات حرکات رقص پیچیده‌ای را با تعادل و انعطاف‌پذیری بالا اجرا می‌کند.

به گفته ایلان ماسک این تنها یک نسخه آزمایشی این ربات است. ورژن قابل خرید این ربات قادر به انجام کارهایی بسیار شگفت‌انگیزتر از این خواهد بود.

رابرت دنیرو، بازیگر پیشکسوت سینما در مراسم افتتاحیه جشنواره کن جایزه افتخاری نخل طلا را به پاس یک عمر دستاورد هنری دریافت کرد. او شامگاه ۱۳ مه (۲۳ اردیبهشت) پس از تمجیدهای لئوناردو دی‌کاپریو، ستاره هالیوود، نخل طلای افتخاری را از دستان او گرفت و در سخنانی تند به سیاست‌های دونالد ترامپ انتقاد کرد.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت‌ درباره انتقادهای ترامپ در ریاض نسبت به حکمرانی جمهوری اسلامی گفت: «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست»

15-5.jpgمتیو فالدی، خبرنگار اسپکتیتور در واشنگتن، تصاویری از یکی از جلسات استماع مجلس نمایندگان آمریکا را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد که دبی دینگل، نماینده ۷۱ ساله میشیگان که عضو حزب دموکرات است را در خوابی عمیق نشان می‌دهد.

این جلسه صبح چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت، در کمیته انرژی و تجارت مجلس نمایندگان برگزار شده بود. دبی دینگل در واکنش به بازتاب گسترده این ویدیو، در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «۳۱ ساعت بود که بیدار بودم و داشتم با جمهوری‌خواهانی که می‌خواهند مدیک‌اید [برنامه خدمات درمانی دولتی] را نابود کنند، مبارزه می‌کردم. چشمانم را بستم تا درباره آمریکایی بیندیشم که در آن همه به خدمات درمانی ارزان و با کیفیت دسترسی دارند.»

15-9.jpgایران وایر - «فاطمه سپهری»، فعال سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، به دلیل مشکلات جسمی، به یکی از مراکز درمانی این شهر منتقل شد. بر اساس اعلام خانواده خانم سپهری، این انتقال روز چهارشنبه۲۴اردیبهشت انجام شده است.

«علی سپهری»، برادر این زندانی اعلام کرد که خواهرش در پی بروز علائمی چون افت فشار، درد در ناحیه قفسه سینه و تپش قلب شدید، به بیمارستان شریعتی مشهد انتقال یافته و تحت معاینات پزشکی قرار گرفته است. او همچنین خاطرنشان کرد که پیش از این نیز فاطمه سپهری برای انجام آزمایش‌های قلبی، برای مدت کوتاهی از زندان به بیمارستان اعزام شده بود.

فاطمه سپهری طی سال‌های گذشته با چندین پرونده قضایی روبه‌رو شده است. در تازه‌ترین حکم صادره، او و برادرش «محمدحسین سپهری»، به دلیل انتشار نامه‌ای از داخل زندان، هریک به سه سال و ۹ ماه حبس محکوم شده‌اند. این حکم از سوی شعبه پنجم دادگاه انقلاب مشهد صادر شده است.

علاوه بر آن، خانم سپهری در یک پرونده دیگر نیز با اتهاماتی از جمله «همکاری با دول متخاصم»، «اجتماع و تبانی»، «توهین به رهبری» و «تبلیغ علیه نظام» مواجه شده که در مجموع منجر به صدور احکام سنگینی شد. طبق تجمیع احکام بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، ۱۰ سال زندان از این احکام قابل اجراست.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

فاطمه سپهری پیشتر یکی از امضاکنندگان نامه سرگشاده‌ای بود که در آن خواستار استعفای رهبر جمهوری اسلامی شده بود؛ اقدامی که منجر به صدور حکم اولیه پنج سال زندان برای او شد. این حکم بعدتر در دادگاه تجدیدنظر به سه سال و نیم کاهش یافت و اجرای آن برای مدتی به حالت تعلیق درآمد.

با توجه به وضعیت جسمی اخیر، نگرانی‌ها نسبت به سلامت این زندانی سیاسی افزایش یافته است.

trumpsyria.jpgایندیپندنت فارسی - دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در سخنرانی در اجلاس سرمایه‌گذاری سعودی-آمریکایی در ریاض اعلام کرد که آمریکا همه تحریم‌ها را علیه سوریه لغو می‌کند.

ترامپ برای سوریه آرزوی موافقت کرد و گفت امیدوار است سوریه قدردان عربستان سعودی باشد. ترامپ با اشاره به شاهزاده محمد بن سلمان گفت: «چه کارهایی که برای تو نمی‌کنم.»

برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که ترامپ روز چهارشنبه در ریاض با احمد الشرع، رهبر سوریه ملاقات کوتاهی خواهد داشت.

نکات مهم سخنرانی‌ ترامپ در ریاض:
مشتاقم که کشورهای منطقه شکوفا شوند
<
بزرگ‌ترین امید من این است که یک صلح‌ساز باشم، کسی که اتحاد می‌آورد. من از جنگ خوشم نمی‌آید. البته، ما قدرتمندترین ارتش تاریخ را داریم
>
در حالی که بلندترین آسمان‌خراش‌های جهان در جده و دبی ساخته می‌شوند، ساختمان‌های تاریخی در تهران در حال فروپاشی و تبدیل‌شدن به آوار و خاک هستند
>
مردم غزه شایسته آینده‌ای بسیار بهتر هستند؛ اما این اتفاق نخواهد افتاد، مگر اینکه رهبرانشان تصمیم بگیرند آدم‌ربایی، شکنجه، و هدف قراردادن مردان، زنان و کودکان بی‌گناه را برای مقاصد سیاسی متوقف کنند
>
دولت من آماده است که به لبنان کمک کند، برای اولین بار در هزار سال گذشته، جهان به این منطقه نه به‌عنوان مکانی برای آشوب و درگیری و جنگ و مرگ، بلکه به‌عنوان سرزمینی از فرصت و امید نگاه خواهد کرد
>
اگر کشورهای مسئول این منطقه این لحظه را غنیمت بشمارند، اختلافات را کنار بگذارند و بر منافع مشترک تمرکز کنند، بشریت به‌زودی شگفت‌زده خواهد شد
>
در هر جایی که بتوانیم، دولت من به‌دنبال تعاملات صلح‌آمیز است و دست دوستی‌ای قوی و پایدار به سوی هر کسی دراز می‌کنیم که با نیت نیک آن را بپذیرد
>
دونالد ترامپ در پایان سخنرانی‌اش در ریاض: ما دوران طلایی را در آمریکا آغاز کرده‌ایم، دوران طلایی خاورمیانه می‌تواند در کنار ما آغاز شود
:::

opposition.jpgناصر دانشفر

گمان نگارنده آن است که در طول تاریخ سرزمین ما هیچ حزبی جز حزب توده وجود خارجی نداشته است. آری چه احزاب شکل گرفته در دوران پیش از انقلاب چون ایران نوین و رستاخیز و چه احزاب ثبت شده در نظام‌مقدس به مانند مؤتلفه، فدائیان‌اسلام، جبههٔ پایداری، اعتمادملی، کارگزاران سازندگی، حتی اتحاد، حزب به معنای واقعی نمی‌باشند. عده‌ای دور هم نشسته، مرامنامه‌ای نوشته و شرایط مد نظر حاکمیت را فراهم نموده بدون آنکه با مردم ارتباط و همبستگی ارگانیک داشته باشند، مشغول فعالیت سیاسی شده‌اند.

این احزاب در بهترین شرایط به هنگام انتخابات، لیستی تهیه کرده، آن را در معرض دید خلایق قرار داده و سعی و تلاش خود را مصروف ورود آنها به مناصب حکومتی می‌نمایند. دیگر فعالیت آنها برگزاری نشست‌های گوناگون برای گزینش کادر مرکزی، تحلیل شرایط، تصمیم‌سازی و امثالهم می‌باشد. اما آنچه که حتی بدان فکر نمی‌کنند، ایجاد شبکه‌های مردمی، تأسیس و پشتیبانی سازمان‌های مردم‌نهاد و دخالت دادن مردم در تعیین سرنوشت خود می‌باشد.
بدیهی است که این شیوهٔ کنش‌گری به جایی نینجامد و تأثیر چندانی در ادارهٔ کشور نداشته باشد. حداکثر فایدهٔ این فعالیت‌ها، دستیابی برخی از اعضاء این به اصطلاح احزاب به منابع قدرت و ثروت خواهد بود که طبیعتاً به طور معمول دستاوردی برای مردمان نداشته و نخواهد داشت.

شوربختانه، آن تک حزب به معنای واقعی نیز سرنوشت شومی را برای خود رقم زد و نتوانست از آن همه پتانسیل مردمی، بهره‌ای برای تغییرات بنیادی ببرد. نیاز به شرح چرایی این پدیده نیست که به گمانم امروز اکثریت اهل فن بر این موضوع اتفاق نظر دارند که دلیل این اتفاق نامیمون وابستگی بی‌چون‌وچرای حزب توده به اتحاد جماهیر شوروی سابق بود.

marriage.jpgایران وایر - سایت انصاف‌نیوز به نقل از عموی امیرحسین مقصودلو، خواننده مشهور و زندانی ملقب به «تتلو»، گزارش داد که وی حدود یک هفته پیش در زندان ازدواج کرده است. بنا بر اظهارات عموی وی، این ازدواج به صورت رسمی و از طریق یکی از وکلای تتلو در دفترخانه به ثبت رسیده است.

عموی مقصودلو در گفت‌وگو با این رسانه با بیان اینکه اخیراً ملاقاتی با برادرزاده‌اش نداشته، افزود: «قبلاً با ملاقاتم موافقت شده بود، ولی خود تتلو نمی‌خواست کسی را ببیند. با این حال، پیگیر امور او هستم.»

او ضمن تکذیب شایعات مربوط به نگهداری تتلو در سلول انفرادی، توضیح داد: «زمانی که در زندان اوین بود، قصد ازدواج داشت ولی به دلیل نداشتن شناسنامه، این موضوع محقق نشد. در جریان همین مسئله نیز مشاجره‌ای با مأموران زندان رخ داد که منجر به انتقال او به زندان بزرگ شد.»

در بخش دیگری از این گفت‌وگو، عموی تتلو با اشاره به وضعیت روانی و شرایط زندان اظهار داشت: «او به حکم ۱۰ سال زندان محکوم شده و در حال حاضر تحت درمان دارویی قرار دارد. از همان ابتدا هم گفته بودم که او بیش از آنکه به زندان و بازجو نیاز داشته باشد، به پزشک نیاز دارد.»

وی همچنین نسبت به شرایط حاکم بر زندان و تأثیر آن بر وضعیت سلامت روانی امیرحسین مقصودلو ابراز نگرانی کرد و افزود: «محیط زندان برایش سنگین است. پزشکی قانونی نیز مصرف مواد مخدر و الکل توسط او را تأیید کرده است.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در پایان این گفت‌وگو، وی با اشاره به کارزار ایجادشده در حمایت از تتلو، ابراز امیدواری کرد که حکم صادرشده مورد بازنگری قرار گیرد: «امیدم این است که این حکم شکسته شود. این حکم یک شوک برای جامعه است و به نظر نمی‌رسد راهکار مناسبی برای اصلاح باشد.»

za.jpgقاعده‌ای که ترامپ آن را به هم زده است!

احمد زیدآبادی

قاعدهٔ حکمرانی در آمریکا معمولاً این بوده است که پس از پردازش ایده‌ها در اتاق‌های فکر و مراکز تصمیم‌سازی، نهایتاً رئیس‌جمهور سیاست رسمی را اعلام کند.

دونالد ترامپ این قاعده را به هم زده است. او ابتدا هر ایدهٔ شخصی و یا وا‌م‌گرفته شده از افراد دیگر را به طور علنی اعلام می‌کند تا پس از ارزیابی واکنش‌ها و داوری‌های مراجع ذی‌نفع، آنها را یا به سیاست تبدیل کند و یا اینکه به دور اندازد!

از این رو، هر چه او می‌گوید لزوماً سیاست دولت آمریکا نیست.، فقط ممکن است به سیاست آمریکا تبدیل شود.

همین رویه، دیگران را گیج می‌کند به طوری که گمان می‌کنند، ثبات نظر ندارد و دائم سیاستش را تغییر می‌هد. او خودش اما ظاهراً از گیج کردن دیگران لذت می‌برد و از این حیث به خو می‌بالد!

cannes.jpgیورونیوز - این سیاست جدید جشنواره توجه‌های بسیاری را به خود جلب کرده است؛ زیرا لباس‌های بدن‌نما به یک بخش جدایی ناپذیر از مراسم فرش قرمز تبدیل شدند.

هفتاد و هشتمین جشنواره فیلم کن از امروز آغاز می‌شود و مانند هر سال، چشم‌های علاقمندان از سراسر جهان به مراسم فرش قرمز جشنواره خیره می‌شود؛ با این وجود امسال برگزارکنندگان این مراسم یکی از سختگیرانه‌ترین سیاست‌های مراسم فرش قرمز در جهان را به اجرا گذاشتند.

امسال جشنواره یک شرط جدید را برای پذیرفتن میهمانان اعلام کرده است؛ اینکه برهنگی ممنوع است.

در حالی که برهنگی پیش از این نیز هرگز از سوی برگزارکنندگان این جشنواره تأیید نشده بود، اکنون سیاست‌های پوشش لباس در این جشنواره به‌روز و اعلام شده است که «برهنگی روی فرش قرمز همچنین هیچ جای دیگری از جشنواره جا ندارد».

c0.jpg

گرچه سیاست «بدون لباس، بدون سرویس‌دهی» در مکان‌هایی بسیار کم‌زرق و برق‌تر از جشنواره کن رایج نیز است، اما از نظر برگزارکنندگان این جشنواره، اعلام رسمی این سیاست بویژه به دلیل رواج حضور با لباس‌های نازک و نسبتا برهنه در چنین برنامه‌هایی ضروری به‌نظر می رسیده است.

یکی از آخرین نمونه‌های حضور با چنین پوششهایی به ماجرای لباس جنجالی بیانکا سانسوری در کنار کانیه وست در مراسم گرمی امسال برمی‌گردد.

cc.jpg
بخش مطبوعاتی کن درباره این سیاست اعلام کرد که این جشنواره «در منشور خود قوانین خاصی را که مدت‌هاست اجرا شده، اکنون به صراحت بیان کرده است».

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

جشنواره کن همچنین اعلام کرد که «لباس‌های حجیم، به ویژه آنهایی که دنباله‌های بلند دارند و مانع حرکت راحت میهمانان می‌شوند یا نشستن در سالن را پیچیده می‌کنند، مجاز نیستند».

c1.jpg
با وجود قدیمی بودن این سیاست، تا کنون سلبریتی‌هایی مانند بلا حدید، نائومی کمپبل و کندال جنر در جشنواره کن بدن خود را به نمایش گذاشته‌اند و سیاست‌های پوشش آن را نادیده گرفتند.

c2.jpgبرای اولین شب برگزاری مراسم رسمی کن نیز داشتن کراوات سیاه و لباس شب لازم است. در سال‌های اخیر گاه مقامات امنیتی کن، زنان را به دلیل نداشتن کفش پاشنه بلند نپذیرفته بودند.

این جشنواره در سال ۲۰۱۸ میلادی گرفتن عکس سلفی را نیز ممنوع کرد.

"حکم اعدام تتلو نقض شد"

| No Comments

tattOj.jpgبرادر رئیس سازمان اوج: حکم تتلو کنسل شد

منوتو - بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی از شکسته شدن حکم اعدام امیر تتلو خبر داد. بابازاده تصویری از استوری میثم محمدحسنی، واسط قرار تتلو و ابراهیم رئیسی منتشر کرد که در آن او با تایید عفو تتلو، از غلامحسین محسنی اژه‌ای تشکر کرده است. به نوشته بابازاده «میثم محمدحسنی مدت هاست پیگیر پرونده امیر مقصودلو است.»

میثم محمد حسنی برادر احسان محمد حسنی رئیس سابق سازمان اوج، وابسته به سپاه پاسداران است. بابازاده در ادامه پست خود نوشت: «با توجه به اخبار خوب و‌موثق درباره تتلو، توقف کارزار خبرساز تایید، و تجمع روز جمعه لغو اعلام شده است.»

story.jpg
درهمین زمینه:

مجید نقشی وکیل مدافع امیر حسین مقصودلو (تتلو) در پیامی در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: «درخواست ماده ۴۷۷ و خلاف شرع بودن رأی صادره ثبت و دستور رسیدگی توسط ریاست محترم قوه قضائیه صادر شد. انشاءالله که ختم به خیر شود.»

story2.jpg

imamJ.jpgسید محسن قائمی

در یکی از روزهای سال ۱۴۰۳ رئیس زندان قاین به همراه مدیر داخله برای بازدید وارد بند عموم شدند، رئیس زندان در مقابل اطاق ۲۰۴ توقف کرده و به من گفت: آقای قائمی؛ به دیدن امام جمعه رفتم، امام جمعه حرف های خوبی در مورد شما نمی زد! پس از آن مدیر داخله به من گفت: امام جمعه حرفی در مورد شما زد که خجالت می کشم بگویم!

گفتم راحت باشید، هر چه شنیدید بگوئید.

مدیر داخله گفت که آقای خسروی (رئیس زندان) در جلسه ای به امام جمعه گفت که یک زندان سیاسی به نام قائمی داریم، امام جمعه هم گفت که آقای قائمی را می شناسم، سید کلپی* است!

🔸 آقای رحمانی، امام جمعه قاین؛
چگونه است که وقتی از سال ۱۳۶۲ از ۱۵ سالگی داوطلبانه به جبهه ها می رفتم، جوانی فهیم و غیور بودم و من را به عنوان الگویی به دیگران معرفی می کردید ولی حالا که به عملکرد حاکمان و به عملکرد خامنه ای انتقاد می کنم کلپ شده ام؟!

آقای رحمانی؛
قطعا اگر کاری از روی کلپی و نفهمی انجام داده باشم، آن کار رفتن داوطلبانه به جبهه بوده است نه انتقاد خیرخواهانه از عملکرد حاکمان چرا که حاکمان جمهوری اسلامی به پشتوانه حمایت مردمی در امور کشورهای دیگر دخالت کرده و برای محو اسرائیل تلاش کردند و این کارها باعث انزوای جهانی ایران و فلاکت و سیه روزی مردم ایران و منطقه گردید!

من به خاطر رفتن داوطلبانه به جنگ خود را در بسیاری از مفاسد و تجاوزگری ها و تباهی های این رژیم سهیم می دانم و بابت آن شرمنده ام، اگر من و دیگران داوطلبانه به جنگ نمی رفتیم، خمینی و رهبران انقلاب مجبور می شدند جام زهری را که در سال ۶۷ نوشیدند را در همان سال ۵۹ بنوشند و از صدور انقلاب و از دخالت در امور کشورهای دیگر دست بکشند، اگر من و دیگران داوطلبانه به جنگ نمی رفتیم صدها هزار سرباز و ارتشی و غیرنظامی در طول جنگ بی حاصل با دولت بعث عراق کشته، زخمی و یا اسیر نمی شدند و نیز حاکمان مجبور می شدند به حق تعیین سرنوشت برابر تمام مردم ایران احترام بگذارند در نتیجه جنگ داخلی رخ نمی داد و نیز صدها زندانی در تابستان ۱۳۶۷ اعدام نمی شدند و ده ها پاسدار منتقد (از جنبش متحد ایثارگران) در سال ۱۳۸۲ اعدام نمی شدند و شاهد اعتراضات مردمی در سال های ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ و سرکوب وحشیانه آن توسط رژیم نبودیم و شاهد سرکوب و قتل صدها هزار معترض سوری به دست بشار اسد با حمایت سپاه قدس نبودیم و نیز شاهد حوادثی مانند انفجار قطار در ایستگاه نیشابور و یا انفجار در بندر رجایی نبودیم و نیز شاهد صدها هزار کشته و مجروح و معلول در حوادث و تصادفات و نزاع ها و بر اثر آلودگی ها و تعداد زیاد معتادین به مواد مخدر نبودیم و...

▪️ از سال ۸۲ اعتراض به ساختارهای غلط نظام و عملکرد غلط حاکمان را شروع کردم و در این راه هزینه های زیادی دادم از جمله ۱۰ بار به اتهامات تبلیغ بر علیه نظام و توهین به رهبری و به مسئولین نظام و تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب محکوم شدم و به خاطر محکومیت های فوق ۷۰ ماه را در زندان های قاین و مشهد و قم گذراندم!

آقای رحمانی، امام جمعه قاین؛
اگر دوباره به خاطر سیاست های مداخله گرانه امثال شما و خامنه ای جنگ واقع شود، این بار دیگر در مقابل متجاوز نمی ایستم تا تکلیف شما و رژیم نامشروع تان مشخص گردد.

:::

* کُلْپَیَ :(kolpaya) در گویش گنابادی یعنی پایین رتبه ، پایین مقام ، زیردست ، فرمانبردار

alamezadeh.jpgدر دو ھفتہ اخیر بارھا با این پرسش روبرو شدہ‌ام کہ آیا جزو امضا کنندگان اطلاعیہ‌ھای منتشر شدہ از سوی "کانون ھنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر برونمرز"، و "انجمن مستقل فیلمسازان ایران" ھستم یا نہ.

گرچہ پاسخ روشنم این بودہ که من عضو هیچ‌یک از این دو نهاد هنری نیستم، باز از من انتظار دارند نظرم را در این بحثی کہ در مورد حضور دو فیلم از سینمای ایران در بخش مسابقہ جشنوارہ کنِ امسال درگرفتہ، ابراز کنم.

این است کہ این‌جا بہ مختصرترین شکلی نظرم را می‌نویسم:

من گرچہ این شانس را داشتہ‌ام کہ فیلم زیبا و متہورانہ‌ی جعفر پناھی، "یک تصادف سادہ" را ببینم ولی متاسفانہ تا کنون فیلم "زن و بچہ"، ساختہ سینماگر جوان، سعید روستائی را ندیدہ‌ام و طبعا قضاوتی در مورد آن نمی‌توانم داشتہ باشم، ولی با شناختی کہ با دیدن آثار ارزشمند قبلی‌اش بہ دست آوردہ‌ام، و نیز شناختم از "جشنواره جہانی فیلم کن"، بہ من این اطمینان را می‌دھد کہ تردیدی در کیفیت ھنری فیلمی کہ در رقابتی بسیار سخت برای بخش مسابقہ انتخاب می‌شود بہ خود راہ ندھم.

اگر سینماگران خلاق ایرانی، علیرغم سانسور خشن حکومت جھالت اسلامی در ایران نمی‌ماندند، یا بہ دلیل دردسرھای جدی‌اش با فیلمسازی وداع می‌کردند و در حفظ و حراست از سینمای ایران نمی‌کوشیدند، ملایان حاکم بر ایران تا کنون ھمچون طالبانِ افغان، چیزی بہ نام "سینمای ایران" باقی نگذاشتہ بودند.
در یک کلام:


حضور "یک تصادف سادہ‌"ی جعفر پناھی، و "زن و بچہ"ی سعید روستائی در جشنواری کن را به عنوان یک ایرانی افتخار انگیز می‌دانم، نہ اعتراض‌برانگیز.

uber.jpg ایران اینترنشنال - دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانی شرکت اوبر، روز سه‌شنبه در کاخ سلطنتی یمامه با دونالد ترامپ و محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، دیدار کرد.

بر اساس فهرست منتشر شده از سوی کاخ سفید، قرار است روز سه‌شنبه در ریاض و در کاخ سلطنتی عربستان سعودی، مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ آمریکایی از جمله مدیران آمازون، انویدیا، اوپن‌ای‌آی، پالانتیر، اوبر، کوکاکولا، گوگل و بوئینگ در مراسم ناهار با حضور دونالد ترامپ و ولیعهد عربستان سعودی حضور داشته باشند.

ایلان ماسک، مشاور ارشد رییس‌جمهور آمریکا نیز در این نشست حاضر خواهد بود.

رسانه‌های آمریکایی ابعاد گسترده اقتصادی و سرمایه‌گذاری این سفر را مورد اشاره قرار داده‌اند. گوگل اعلام کرده که قرار است در عربستان سعودی مراکز داده ایجاد کند.

مدیرعامل ایرانی اوبر: امسال خودروهای خودران وارد عربستان سعودی می‌شوند

دارا خسروشاهی، مدیرعامل ایرانی‌تبار شرکت اوبر، در همایش سرمایه‌گذاری ریاض و واشینگتن اعلام کرد که عربستان سعودی امسال شاهد خودروهای خودران خواهد بود. او گفت: «ما اکنون در حال مذاکره با شرکای حوزه خودران در وزارتخانه‌های عربستان هستیم و امسال خودروهای خودران را در این کشور خواهید دید. این موضوعی است که تمرکز بسیار زیادی روی آن داریم.»

kt.jpgترفند جدید خامنه‌ای خائن برای غارت سرمایه مردم

آواتودی - خبرگزاری حوزه، بازوی تبلیغاتی رژیم جمهوری اسلامی، در گزارشی مدعی شد که طرحی به نام «کوثر طلا» با تأیید علی خامنه‌ای، ناصر مکارم شیرازی و علی سیستانی به بانک مرکزی پیشنهاد شده است. این طرح که به گفته عباس نیاکان، روحانی وابسته به نظام، قرار است سپرده‌های ریالی مردم را به معادل طلا تبدیل کند، در واقع تله‌ای دیگر برای فریب شهروندان و غارت سرمایه‌های آن‌هاست.

در حالی که اقتصاد ایران زیر فشار سوءمدیریت نظام و تحریم‌ها در آستانه فروپاشی است، این طرح به ظاهر نوآورانه، بدون نیاز به ذخیره‌سازی فیزیکی طلا، تنها وعده‌های کاغذی برای حفظ ارزش پول ارائه می‌دهد. نیاکان با وقاحت اعلام کرده که بانک مرکزی صرفاً باید قیمت روز طلا را تعیین و پرداخت معادل آن را تضمین کند، ادعایی که در غیاب شفافیت و ذخایر واقعی، چیزی جز وعده‌ای پوچ نیست.

این ترفند، یادآور طرح‌های شکست‌خورده و رانتی نظام است که بارها سرمایه‌های مردم را به جیب نزدیکان بیت رهبری سرازیر کرده است.

تأیید این طرح توسط خامنه‌ای و مراجع وابسته، نه نشانه مشروعیت، بلکه مهر تأییدی بر ادامه چپاول اموال مردم تحت پوشش دینی است. در شرایطی که اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی به پایین‌ترین سطح رسیده، «کوثر طلا» چیزی جز دام جدید رژیم برای فریب مردم بحران‌زده و تحکیم قدرت اقتصادی بیت رهبری نیست.
:::

طرح یک روحانی برای بانک مرکزی: خامنه‌ای «کوثر طلا»‌ را برای دادن طلا در قبال پول تایید کرد

ایران اینترنشنال - خبرگزاری حوزه در گزارشی نوشت که سه مرجع تقلید شیعه از جمله خامنه‌ای طرحی پیشنهاد‌شده به بانک مرکزی به نام «کوثر طلا» را تایید کرده‌اند که در آن در شهروندان به جای سپرده‌گذاری ریالی پول‌های خود معادل طلا دریافت کنند تا قابل معامله شود و ارزش آن ثابت بماند.

سایت حوزه به نقل از عباس نیاکان،‌ روحانی «پژوهشگر اقتصاد اسلامی» و ارائه‌کننده این طرح، نوشت: «مشکل اصلی این بود که اگر بانک مرکزی این طرح را اجرایی کند، باید طلا را در اختیار مردم قرار دهد، اما چنین ذخیره‌ای برای این کار وجود نداشت، اما پس از بررسی‌های بیشتر، ما گفتیم که بانک مرکزی نیازی به تحویل فیزیکی طلا ندارد.»

نیاکان،‌ طراح «کوثر طلا» افزود: «تنها کاری که باید انجام دهد، تعیین قیمت روز طلا و ضمانت پرداخت معادل آن به صاحبان این ورق‌ها است. بنابراین، دیگر نیازی به ذخیره‌سازی طلا برای تحویل فیزیکی به افراد وجود ندارد.»

به نوشته این خبرگزاری،‌ علی خامنه‌ای،‌ ناصر مکارم شیرازی و علی سیستانی مراجع تاییدکننده این طرح هستند.

avkh.jpgاحمد وحدت خواه
ویژه خبرنامه گویا

هفته گذشته با هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم مصادف بود و در حالیکه در قلب اروپا همچنان جنگی خانمانسوز میان روسیه متجاوز و اوکراین مقاوم در جریان است در مسکو و پایتختهای اروپایی مراسم رژه نظامی و حتی جشن و سرور هم برگزار گردید!

در آنطرف دنیا، در خاورمیانه شعله های جنگ میان اسراییل و حماس و حزب الله، آمریکا با حوثی های یمن و هند و پاکستان بر سر کشمیر همچنان در صدر اخبار است و این در حالیست که نتیجه منفی مذاکرات میان رژیم جمهوری اسلامی و دولت ترامپ می تواند مناقشه جدیدی را بر این فهرست اضافه کند.

درست است که جهان سیاست و اقتصاد و تکنولوژی همواره در حال تغییر است، اما ابعاد گسترده و سرعت تغییرات جاری آن را به سوی یک آینده نامعلومی می برد که در آن قدرتهای محلی و میانی و بزرگ همزمان وجود دارند و نقطه تلاقی آنها بر سر استفاده از منابع طبیعی یا مناقشات مرزی و عقیدتی می تواند تمدن کنونی جامعه بشری را به سوی جنگهای بی پایان و نابودی همه جانبه بکشاند.

فیونا هیل مشاور ارشد امور بین الملل در دولت انگلیس معتقد است جهان اکنون وارد فاز جنگ سوم جهانی شده اما ما از قبول آن طفره می رویم.
به گفته او، ما امروز در جهانی زندگی می کنیم که هیچ نیروی بازدارنده ای برای جلوگیری از وقوع مناقشات نظامی همه گیر وجود ندارد.

به عبارت دیگر، ملت ها و کشورها در اقیانوس پرتلاطمی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند که ارزشهایی مانند همسایگی و تاریخ و فرهنگ مشترک میان آنها از میان رفته و هرکدام برای بقا سنگ خود را به سینه می زنند.

14-4.jpgمحسن روح‌الامینی،‌ نماینده تهران،‌ در واکنش به هشدارهای آمریکا گفت: «آقایان و خانم‌های سناتور آمریکایی، جناب ترامپ لطفا از هوش مصنوعی و دستگاه‌های مطالعاتی خود درخواست کنند که ترجمه‌ای از مفاهیم و تفسیر کلمه «یواش یواش» داشته باشند که معانی بسیاری دارد.»

او افزود: «آمریکایی‌ها کاری نکنند ما نیز هشتگ «یواش یواش» را در قانون‌گذاری جاری کنیم و درخواست تصویب قانون راهبردی دو را بدهیم.»

این نماینده مجلس گفت: «ما، نخبگان، رسانه‌ها و سایر مسئولان نظام نمی‌توانیم از رهبر انقلاب به عنوان ولی زمان جلوتر یا عقب‌تر باشیم، اما می‌توانیم اگر رفع تحریم و تهدید نشود، «یواش یواش» از ایشان تقاضای تجدیدنظر در فتوای مبارکشان داشته باشیم که تحت عناوین فقهی حکومتی یا ثانویه در نظریه نداشتن سلاح هسته‌ای تجدیدنظر کنند.»

Gq1P7_pWoAAC2ge.jpg

saudi.jpgمدیرعامل آرامکو از توافق‌نامه سرمایه‌گذاری ۳.۴ میلیارد دلاری عربستان در آمریکا خبر داد

امین حسن ناصر، مدیرعامل شرکت آرامکو عربستان سعودی از امضای تفاهم‌نامه‌هایی با آمریکا در روز جاری (۲۳ اردیبهشت) خبر داد که دسترسی به حدود ۶.۲ میلیون تن گاز طبیعی مایع را فراهم خواهد کرد. او افزود: «توافق‌نامه‌ای برای سرمایه‌گذاری ۳.۴ میلیارد دلاری جهت گسترش یک پالایشگاه در آمریکا امضا خواهیم کرد.»

:::

ایران اینترنشنال - وب‌سایت آکسیوس، هم‌زمان با سفر دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده، به سه کشور منطقه در خلیج فارس به نقل از دو مقام کنونی و سابق آمریکایی و دو مقام عرب، گزارش داده که ترامپ قصد دارد با یک تریلیون دلار قرارداد و تعهد سرمایه‌گذاری از این سفر به آمریکا بازگردد.

آکسیوس در گزارش خود نوشته است که سفر ترامپ به عربستان سعودی، قطر و امارات تقریبا به‌طور کامل حول محور پول و تجارت می‌چرخد. به‌نوشته آکسیوس، یکی از مقامات عرب گفته است: «دستور کار منطقه‌ای او فقط تجارت، تجارت و تجارت است.»

با وجود آن‌که ترامپ به صراحت اعلام کرده خواهان عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل است، اما او و مشاورانش می‌دانند که این موضوع در حال حاضر عملا و مخصوصا به‌دلیل تداوم جنگ در غزه منتفی است. به همین دلیل، در این سفر دستور کار ژئوپلیتیک در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود نیز در اولین سفر رسمی خارجی راهی عربستان سعودی شد و در این دوره نیز چنین قصدی داشت، اگر مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس مانع آن نمی‌شد.

به‌نوشته آکسیوس، یکی از دلایل این انتخاب، وعده محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، مبنی بر سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا ظرف چهار سال آینده است.

ترامپ در ماه مارس در دفتر بیضی شکل به خبرنگاران گفته بود: «بار قبل ۴۵۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری کردند، اما این بار ثروتمندتر شده‌اند و ما هم پیرتر! پس گفتم: اگر در چهار سال آینده یک تریلیون دلار به شرکت‌های آمریکایی پرداخت کنید، من به عربستان می‌آیم، و آن‌ها هم پذیرفتند.»

قراردادهایی که در عربستان به امضا می‌رسند شامل فروش حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار تسلیحات نظامی و همچنین قراردادهای بزرگ در حوزه انرژی و معادن خواهد بود.

trumptrick.jpgپوتین و رهبر جمهوری اسلامی پیشنهاد صلح نمی‌دهند، آن‌ها تاخیر، سردرگمی، و وابستگی را پیشنهاد می‌دهند

ایگور دسیانیکوف - ایندیپندنت فارسی

در حالی که دونالد ترامپ برنامه‌های سیاست خارجی‌اش برای سال ۲۰۲۵ را ترسیم می‌کند، یک پیام پررنگ‌تر است: او باور دارد می‌تواند توافق‌های بزرگی را که جو بایدن در تحقق آن‌ها شکست خورد به‌سرعت پیش ببرد. از پایان جنگ اوکراین گرفته تا دستیابی به توافق هسته‌ای جدید با جمهوری اسلامی ایران، ترامپ وعده دستیابی سریع به موفقیت‌هایی چشمگیر از طریق «معامله‌گری سخت اما هوشمندانه» را می‌دهد.

ایگور دسیانیکوف در مقاله‌ای در نشریه هیل می‌نویسد اما در پشت صحنه، ولادیمیر پوتین و رهبران جمهوری اسلامی به‌عمد این باور را تقویت می‌کنند‌ــ البته نه برای برقراری صلح، بلکه برای گرفتار کردن آمریکا در توری دیپلماتیک تا اهداف خود را پیش ببرند.

مسکو و تهران هر دو توهمی از مذاکره را بدون نیت واقعی برای عقب‌نشینی ارائه می‌کنند. بدتر از آن، هر دو کشور این راهبرد را هماهنگ‌ پیش می‌برند تا بیشترین بهره‌برداری را داشته باشند.

در مورد اوکراین، ابراز آمادگی پوتین برای مذاکره اقدامی تاکتیکی است. اهداف روسیه‌ــ تسلط بر اوکراین، بی‌اثر کردن جناح شرقی ناتو و تثبیت دستاوردهای ارضی‌ــ همچنان بدون تغییر باقی مانده‌اند. اشارات پوتین به «مذاکرات صلح» کاملا حساب‌شده‌اند تا ترامپ را به این باور برساند که دو طرف می‌توانند دست بدهند و جنگ به پایان برسد؛ در حالی که در واقع هرگونه آتش‌بس احتمالی تنها فرصتی برای روسیه خواهد بود تا تجدید قوا کند.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

در همین حال، جمهوری اسلامی نیز در حال اجرای نسخه‌ای از همان تاکتیک است. همزمان با تلاش متحدان ترامپ برای ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای، تهران اشاراتی مبهم به آمادگی نشان می‌دهد‌ــ در حالی که برنامه هسته‌ای و نفوذش در منطقه‌ را به‌سرعت گسترش می‌دهد. هدف جمهوری اسلامی از مذاکره محدود کردن جاه‌طلبی‌هایش نیست، بلکه کاهش فشارها، ایجاد شکاف در غرب و بازتنظیم فضای دیپلماتیک است.

نویسنده مقاله در ادامه می‌افزاید واقعیت مهمی که اغلب نادیده گرفته می‌شود این است که روسیه و جمهوری اسلامی مستقل عمل نمی‌کنند. آن‌ها تاکتیک‌هایشان را هماهنگ می‌کنند. با توجه به روابط امنیتی و اقتصادی رو به گسترش مسکو با تهران، روسیه جمهوری اسلامی را تشویق کرده است تا موضع مشارکت گزینشی را اتخاذ کند‌ــ یعنی چشم‌انداز مذاکره را حفظ کند بدون آنکه به هیچ تعهد بازگشت‌ناپذیری پایبند شود.

فرح دیبا و چند عکس متفاوت

| No Comments

15-2.jpgعلی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ، روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت طی سخنرانی کشورهای غربی را به «وحشی‌گری و خون‌خواری» متهم کرد و گفت جمهوری اسلامی وظیفه دارد در برابر این «وحشی‌های کروات‌زده» مقاومت کند.

او گفت: «امروز اداره دنیا به دست این حیوانات انسان‌نماست و جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند که در مقابل این وحشی‌گری‌ها و خون‌خواری‌های آن‌ها ایستادگی کند.»

رهبر جمهوری اسلامی با حمله لفظی به کشورهای غربی، آن‌ها را «زورگو» خواند و افزود: «این احساس وظیفه است که دشمنانی مثل این وحشی‌های غربی کراوات‌زده، ادکلن‌زده، خوش‌ظاهر را در مقابل جمهوری اسلامی وادار می‌کند به ایستادگی و دشمنی.»

واکنش عراقچی به اظهارات ترامپ؛ یک دیدگاه بسیار فریبکارانه‌ مطرح شد.

ادعای عجیب عراقچی در واکنش به سخنان رئیس جمهور ایالات متحده: آمریکا عامل مشکلات اقتصادی ایران و خواهان یک نظام غیرمستقل است!

👈کیهان لندن

-سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده در ریاض درباره «دزدی‌ها و فساد رهبران جمهوری اسلامی» و تبدیل شدن ایران پس از «۱۹۷۹» به یک ویرانه تحت حاکمیت مافیای فاسد رهبری رژیم، با واکنش و ادعای عجیب وزیر خارجه جمهوری اسلامی روبرو شد.

-عباس عراقچی روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ در حاشیه جلسه هیأت دولت به خبرنگاران در ادعایی غیرواقعی که نه با روند زندگی در ایران پس از ۵۷ و نه با نظرات و زندگی مردم در این روزها مطابقت دارد، گفت: «متأسفانه دیدگاه فریبکارانه‌ای از سوی ترامپ مطرح شد. مردم ایران مسیر داشتن کشوری آزاد، مستقل، مردمسالار و پیشرفته را انتخاب کرده‌اند، ولی آمریکا با فشارها، تحریم‌ها و تهدیدات نظامی مانع پیشرفت کشور ما شده است!»

-در حالی که سخنان ترامپ درباره جمهوری اسلامی و وضعیت ایران کاملا منطبق بر واقعیت است، اما عراقچی که هم در ایران زندگی می‌کند و هم چند دهه است در مقامات مختلف مسئولیت‌های متعددی بر عهده داشته و از این لحاظ می‌بایست بیشتر از مقامات خارجی نسبت به وضعیت کشور اطلاع و آگاهی داشته باشد، با نادیده گرفتن ۴۶ سال بی‌کفایتی و غارت منافع ملی ایران تحت حاکمیت رژیمی که وی وزیر خارجه آن است، مدعی شد: «یکی از دلایل مشکلات اقتصادی ملت ایران، آمریکا بوده است زیرا آنها خواستار یک نظام حکومتی وابسته و حرف‌گوش‌کن بوده‌اند و این با عزت ملت ایران در تناقض است!»

یاسمین انصاری، نماینده دموکرات ایرانی‌تبار کنگره آمریکا، در واکنش به تلاش دونالد ترامپ برای تغییر نام خلیج فارس تاکید کرد طرحی را به کنگره آمریکا ارائه می‌کند که مانع از هرگونه اقدام دولت فدرال برای تغییر نام خلیج فارس شود.

گزارشگر منوتو، حذف پارس از نام خلیج فارس در موزه لوور پاریس را ثبت کرده است. نکته قابل توجه وجود یکی از قدیمی‌ترین اسناد تاریخی مربوط به کتیبه داریوش بزرگ در همین موزه در پاریس فرانسه است که خلیج فارس به عنوان دریای پارس ثبت شده است.

5151b77399ad0679fa1fde70f4db683ec793ea58.pngببخشید که به هر کس که دو تا کتاب فلسفی خوانده و دو تا اسم فلاسفه را یاد گرفته می گویم فیلسوف یا فیلسوفک چون در جامعه ی ما «این مموری فلش» های ۶۴ مگابایتی (مگابایت ها نه گیگابایت! :)) که دانشگاه های ایران را به اسم «استاد» پر کرده اند و مغز بچه های ما را با محفوظات شان پر می کنند و نمره ی رد یا قبول می دهند به این اسم شناخته شده اند.

این بابا،،، عبدالکریمی هم که دستگاه امنیتی حکومت او را که اصولا پاچه گیر است (البته پاچه ی امریکا و اسراییل منظور نظر است) برده بند قلاده اش را در تلویزیون باز کرده که مثلا مقداری علیه حکومت نکبت اسلامی واق واق کند تا بگویند در ایران آزادی انتقاد هست و این بیژن خان هم یک نمونه اش.

حالا ایشان در یک برنامه یک غلطی کرده و فرموده که امریکایی ها آبادان را فاحشه خانه کرده بودند یا یه همچی چیزی بعد آمده که این غلط را راس و ریس کند بدتر خودش را قهوه ای کرده.

من وقتی شنیدم ایشان توضیحاتی پیرامون غلط اضافی اش داده گفتم حتما خواهد گفت من می خواستم بگم امریکایی ها مگر بیکار بودند بیایند در آبادان فاحشه خانه درست کنند که البته نظام حکومتی وقت جاهای معینی را در شهرها به فاحشه خانه ها اختصاص داده بود که همه چیز،،، مثل همه ی دنیای متمدن تحت کنترل و نظارت باشد، و اگر کسی -داخلی یا خارجی- خواست برود خود را تخلیه ی جنسی کند بهشان گفت برای این کار تشریف ببرید ج..ه خانه های موجود که از ژتونی و ج..د پن زاری تا بارهای گران قیمت و کلوب های شبانه ی زیر کاباره ها مثل کلوب شبانه ی شکوفه نو با مال های مرغوب و گران قیمت وجود دارد و نیازی به تاسیس ج..ده خانه توسط شما نیست که بخواهید «کاپیتولاسیون»ِ پر ارزش را خرج آن کنید، ولی بنده ی خدا، فیلسوفک که از خشم مردم هراسیده، آمد شرق و غرب ایران را اسم برد و امریکا و اسراییل را هم به عنوان نمک فلفل به فرمایشات اش اضافه کرد و دست آخر هم فرمود که حرف اش تقطیع شده اما در مذمت فاحشه خانه نیز فرمایشاتی فرمود که از یک فیلسوف جامعه شناس این حرف ها بعید بود و نشان داد که ایشان فیلسوفک هم نیست چه برسد به فیلسوف.

eynak.jpgرویداد۲۴ | در یکی از بزرگ‌ترین پرونده‌های کشف کالای قاچاق در سال‌های اخیر، فردی که خود را با عنوان «سلطان عینک خاورمیانه» معرفی می‌کرد، در عملیاتی غافلگیرانه توسط پلیس شهرستان طرقبه و شاندیز شناسایی و دستگیر شد. این فرد که با نام «علیرضا شجاعی» شناخته می‌شود، متهم به قاچاق سازمان‌یافته عینک و کلاهبرداری از مشتریان از طریق فروش برند‌های جعلی است. وی از طریق اینستاگرام و سایت اقدام به فروش عینک با ارسال به سراسر ایران می‌کرده است.

او در بخشی از تبلیغاتش برای فروش عینک‌ها عنوان کرده که محصولاتش از ۱۰۰ هزار تومان تا ۱۰۰ میلیون تومان قیمت دارد. وی در ویدئو‌های شخصی که در صفحه شخصی خود منتشر کرده است؛ خود را فردی «خود ساخته» معرفی کرده که با تلاش به موفقیت دست یافته است و پدر پولدار نداشته است!

:::

ایران وایر - فرمانده انتظامی طرقبه شاندیز، روز ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ از بازداشت فردی معروف به «سلطان عینک خاورمیانه» خبر داد که متهم به گرداندن شبکه‌ای گسترده در زمینه قاچاق و توزیع عینک‌های تقلبی در کشور است.

سرهنگ جواد حسینی روز دوشنبه اعلام کرد پلیس آگاهی در عملیاتی نامحسوس موفق شد انبارهای نگهداری مقادیر زیادی عینک قاچاق و ملزومات جانبی آن را شناسایی کرده و در عملیاتی غافلگیرانه، متهم اصلی این پرونده را با هویت معلوم دستگیر کند.

ey1.jpgبه گفته حسینی، در بازرسی از انبارهای متعلق به این فرد، بالغ بر ۱۲۰ هزار عدد عینک قاچاق به ارزش تقریبی ۵۰ میلیارد تومان کشف و ضبط شده است. وی همچنین اظهار داشت این متهم از طریق صفحات متعدد در فضای مجازی که با نام خود اداره می‌کرد، با بهره‌گیری از ترفندهای تبلیغاتی و استفاده ابزاری از زنان بدحجاب، خود را به عنوان «سلطان عینک خاورمیانه» معرفی و از این طریق درآمد قابل توجهی کسب کرده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

با بازداشت این فرد، شماری از صفحات اینستاگرامی مرتبط با او که محتوای تبلیغاتی وی را منتشر می‌کردند، نیز مسدود شده‌اند. با این حال، برخی از ویدیوهای تبلیغاتی او که قدمت آن‌ها به شش سال پیش بازمی‌گردد، همچنان در برخی وب‌سایت‌ها در دسترس است.

فرمانده انتظامی طرقبه شاندیز همچنین افزود: «متهم با همکاری چند شریک تجاری، عینک‌های تقلبی با کیفیت بالا را از خارج کشور وارد کرده و با تهیه جعلی برند، جعبه و دستمال‌های مخصوص، آن‌ها را با قیمت‌هایی چند برابر ارزش واقعی به مشتریان می‌فروخت.»

ma.jpgآمریکا در پی برجامی همیشگی و نظارت مستقیم بر برنامۀ اتمی ایران است

منشه امیر: "از نظر آمریکا در صورت دستیابی به توافق جدید اتمی با ایران در هیئت بازرسان برنامۀ اتمی این کشور باید بازرسان آمریکایی نیز حضور داشته باشند. افزون بر این، از نظر آمریکا توافق جدید برخلاف برجام نه مدت دار - ده یا پانزده سال -، بلکه همیشگی خواهد بود و حکومت ایران باید از بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته نظیر "آی.آر.٦" یا "آی.آر.٤" چشم‌پوشی کرده و از سانتریفیوژهای قدیمی "آی.آر.١" استفاده کند. چنین سناریویی از نظر اسرائیل نگران‌کننده است، زیرا راه احیای برنامۀ اتمی ایران را در پایان دورۀ ترامپ باز نگه می‌دارد."

رادیو بین المللی فرانسه - یک روز پیش از شروع دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، نمایندۀ آمریکا، استیو ویتکاف، گفت : برچیده شدن کل برنامۀ غنی‌سازی اورانیوم ایران پایدارترین ضمانت برای جلوگیری از دستیابی این کشور به سلاح اتمی است. در پاسخ مقامات ایران چنین چیزی را خط قرمز خود دانستند. با این حال، دو طرف در پایان مذاکرات یکشنبه یازدهم ماه مه گفتگوهای خود را دلگرم کننده خواندند. از قرار احیای برجام و مشخصاً کاهش غنی سازی اورانیوم به سطح اعلام شده در این توافق هدف حکومت ایران در گفتگوهای جاری خود با آمریکا است. اما، احیای برجام به عنوان راه‌حل بحران اتمی ایران امروز برای آمریکا کافی و پذیرفتنی است، بی آنکه در این بین دربارۀ موضع اسرائیل سخنی بگوییم که در اصل یکی از طرف های اصلی- اگر نه طرف اصلی - گفتگوها است هر چند رسماً در آنها شرکت ندارد؟

در پاسخ به این پرسش منشه امیر، کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه، از جمله گفته است:

"طرف‌های ایرانی و آمریکایی برای دستیابی به چیزی شبیه برجام با یکدیگر مذاکره می‌کنند. در مذاکره هم چنانکه رایج است طرفین یکدیگر را به مرگ می‌گیرند تا به تب راضی کنند. به همین دلیل است که آقایان ویتکاف و روبیو خواستار برچیده شدن برنامۀ غنی‌سازی اورانیوم هستند و طرف ایرانی هم غنی‌سازی اورانیوم را خط قرمز خود تعریف می‌کند، هر چند در عمل حاضر است غنی سازی اورانیوم را از سطح تقریباً نظامی آن در حال حاضر به غلظت ٣٫٦٧ درصد کاهش بدهد، یعنی به همان میزانی که در برجام اعلام شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

آیا چنین توافقی احیای برجام نیست ؟ پاسخ آمریکایی‌ها منفی است، به چند علت : یکی این که از نظر آمریکا اینبار در هیئت بازرسان برنامۀ اتمی ایران باید بازرسان آمریکایی نیز حضور داشته باشند. افزون بر این، از نظر آمریکایی‌ها توافق جدید برخلاف برجام نه مدت دار - ده یا پانزده سال -، بلکه همیشگی خواهد بود و حکومت ایران باید از بکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته نظیر "آی.آر.٦" یا "آی.آر.٤" چشم‌پوشی کرده و از سانتریفیوژهای قدیمی "آی.آر.١" استفاده کند.

مشکل اینجاست که اگر در ازای این تعهدات تحریم‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران لغو شوند، یعنی حکومت ایران بتواند به دلیل بهبود وضعیت اقتصادی‌اش پس از رفع تحریم‌ها کمک به نیروهای نیابتی‌اش را از سر بگیرد و برنامۀ موشکی‌ خود را همچنان توسعه دهد، آنوقت رژیم ایران قادر خواهد بود در پایان دورۀ چهارسالۀ دونالد ترامپ کل برنامۀ هسته‌ای خود را نیز مجدداً از سربگیرد، زیرا توانسته به موجب توافقی جدید کل تأسیسات اتمی خود را حفظ کند. از نظر اسرائیل چنین سناریویی نگران‌کننده است، زیرا راه احیای برنامۀ اتمی ایران را در پایان دورۀ ترامپ باز نگه می‌دارد..."

maddah.jpgکاربران لبنانی در شبکه‌های اجتماعی از بازداشت «هادی صالح»، مداح نزدیک به حزب‌الله که با عنوان «مداح ویژه حسن نصرالله» شناخته می‌شد، خبر داده‌اند. گفته می‌شود او روز جمعه به اتهام جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شده و با انتقال اطلاعات حساس به ارتش اسرائیل، زمینه‌ساز ترور برخی از چهره‌های ارشد حزب‌الله شده است

به گزارش رکنا، کاربران لبنانی در فضای مجازی از بازداشت فردی به نام «هادی صالح» که با عنوان «مداح شهید سید حسن نصرالله» شناخته می‌شد، به اتهام جاسوسی برای اسرائیل خبر داده‌اند.

گفته می‌شود این فرد که وابسته به حزب‌الله معرفی شده، روز جمعه گذشته دستگیر شده و با انتقال اطلاعات حساس به ارتش اسرائیل، زمینه‌ساز ترور برخی از چهره‌های ارشد حزب‌الله شده است.

Farid_Ansari_Dezfouli_3.jpgکودتای دوم رضاخان
کودتا کلمه ای فرانسوی است که در زبان فرانسه، برای تغییر قهری ماهیت و واقعیت یک رژیم سیاسی بکار می رود. این اصطلاح از فرانسه به دیگر زبان ها راه یافته و مورد استفاده واقع شده است و می شود. بنابراین تغییری را کودتا می خوانند که به زور انجام گیرد و حاکمیتی را با زور و سرکوب جایگزین حاکمیت دیگری نمایند.
کودتاها یک شکل نیستند. برخی از کودتاها با "ظاهری قانونی" صورت می گیرند. مثل کودتای رضاخان و یا کودتای پسر رضاخان محمد رضا شاه بر علیه دولت قانونی محمد مصدق.
در اصل هدف انقلاب مشروطه تعدیل و تغییر در مناسبات قدرت استبدادی حاکم و مبارزه با خودکامگی شاه بود. با تشکیل نهادهایی نظیر مجلس شورای ملی و تأسیس قانون اساسی و پاسخگو کردن دولت و وزرا در برابر نمایندگان مردم، انقلاب مشروطه سعی در دگرگون کردن نظم سیاسی موجود داشت. این تمایل به دگرگونی، با پس‌زمینه قوی‌تر «میل به تغییر» در شرایط زندگی و نوسازی کشور اتفاق افتاد. اما جنگ جهانی اول و حوادث بعد از جنگ جهانی اول موجب شد تا با وقوع یک کودتا به رهبری استعمار انگلیس، مشروطه شکست بخورد. نتیجه سیاسی کودتا و پس از آن، روی کار آمدن حکومت خودکامه رضاخان که با همکاری برخی از روشنفکران ملی‌گرا و مشروطه‌خواهان سکولار همراه شد، چیزی جز حکومت خودکامه و خودسرانه رضاخان را به همراه نداشت. در واقع در سال‌های جنگ جهانی اول تا وقوع کودتا و نیز تا به سلطنت رسیدن رضاخان، و مبدل شدنش به رضاشاه، او در طول مدت حکومت خود به تدریج بر استبداد و خودکامگی حاکمیتش افزود. رضاخان از کودتا اول با برقراری اختناق، سرکوب و خفقان سیاسی قدرت خود را بسط می داد؛ بدین معنا که اقشار مختلف جامعه منجمله اهل قلم، روزنامه‌نگاران، روشنفکران، سیاستمداران و حتی نخبگان وفادار به بدنه دولت در تنگنا بوده و به‌ طور کلی امنیت اجتماعی عموم مردم را در معرض تهدید دائم قرار داد. او چنان استبدادی را برقرار کرده بود که سرکوب فیزیکی، مبدل به سرکوب روانی شد؛ یعنی سرکوب با رعب و وحشت، ذهن افراد جامعه را بخود مشغول کرده بود. با به قدرت رسیدن رضاخان علی الخصوص بعد از تاجگذاریش برای اولین بار بعد از انقلاب مشروطه سرکوب سخت را در جامعه نهادینه کرد که تا امروز ادامه دارد.
قبل از پرداختند به کودتای دوم رضاخان در سال ۱۵ آذر ۱۳۰۴، محتوای وقایع قبل را بصورت خلاصه و تیتر وارد بازگو می نمایم.
۲۵ دی ۱۲۹۹، رضا خان از سوی ژنرال انگلیسی «ادموند آیرونساید» به‌عنوان فرمانده قوای قزاق منصوب شد و دو ماه بعد، در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹، نیروهای قزاق به فرماندهی او، تهران را تصرف کردند. بدینگونه رضاحان میرپنج؛ با همدستی سیدضیاءالدین طباطبایی و با برنامه‌ریزی آیرونساید در ایران کودتا کرد. در نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل‌آمده بین سید ضیاء و رضاخان، روز کودتا، قوای قزاق وارد تهران شده و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند. در همان روز اولین اعلامیه رضاخان تحت عنوان «حکم می کنم»، در ۹ ماده صادر شد.
نتیجه کودتا انگلیسی ها، رسیس‌الوزرایی سیدضیاءالدین و وزیر جنگ شدن رضاخان بود. نزدیک به ۱۰۰ تن از فعالان سیاسی و رجال سرشناس بازداشت شدند. احمدشاه قاجار و محمدحسن میرزا (ولیعهد)، به کاخ فرح‌آباد گریختند و سپهدار رشتی (نخست‌وزیز) به سفارت انگلیس در تهران پناهنده شد.
رضاخان از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ وزیر جنگ، از ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ نخست‌وزیر بود.
با بَرچیده شدن دودمان قاجار (نهم آبان ۱۳۰۴)، او بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاد و از همان سال تا ۱۳۲۰ پادشاه ایران بود.
محمدعلی فروغی (ذُکاء‌الملک) که در انتقال سلطنت از سلسله پیشین به او، ایفای نقش نمود، به رضاشاه که جلوتر با القاب متفاوتی (میرپنج، سردارسپه، شست تیر - به دلیل مهارتش در تیراندازی با مسلسل). خطاب می‌شد، نام پهلوی را که معانی ملی‌گرایانه و تاریخی داشت، پیشنهاد کرد.
۱۵ آذر ۱۳۰۴، مجلس مؤسسان با نطق رضاخان افتتاح شد و بعد از یک هفته بحث، وی را به پادشاهی ایران برگزید.
۲۸ آذر ۱۳۰۴، به خواست رضاشاه، محمدعلی فروغی نخست‌وزیر شد و چهارم اردیبهشت ۱۳۰۵ مراسم تاج‌گذاری را برگزار نمود. فروغی در آن مراسم خطابه‌ای ایراد کرد و به ستایش ایران باستان و تاریخ شاهنشاهی پرداخت.
نقش مجلس در تبدیل رضاخان به رضاشاه
مجلس یگانه جائی است که متعلق به ملت و خانه ملت است که در آن اراده ملت حاکم می گردد. نمایندگان بازگو کننده اراده و خواسته ها و و منافع ملت می باشند. در مجلس است که منتخبان مردم مطالبات مردم را بیان می کنند. شاه و رهبر و رئیس جمهور ملی گرا هیچ وقت دشمن ملت و خانه ملت نیست و مثل رضاخان خانه ملت را طویله نمی نامد و ملتش غارت نمی کند و به قتل نمی رساند. هر پادشاه و هر حاکمی زمانی ملی گرا است که به آرمانهای و حقوق ملت توجه داشته باشد و تلاش کند آنان را برآورده نماید. به ملت متکی باشد نه به بیگانگان. اما اجنبی پرستی و بیگانه پرستی در خون پهلوی هاست چون توسط آنان به قدرت می رسند. هیچ مستبدی نمی گوید من مخالف قانون اساسی و یا مخالف مجلس هستم. ولی مستبدان منجمله رضاخان سعی می کنند مجلس را مطابق امر و میل خودشان در بیاورند. هیچ مستبدی ملی گرا نیست چون به اولین مکانی که ضربه می زند خانه ملت و منافع و حقوق ملت است.هیتلر، موسولینی، فرانکو و خمینی و ... با مجلس همان کاری را کردند که رضاخان با مجلس کرد. در کشورهای استبدادی به دلیل آن که مردم دولت را مظهر اراده خود به شمار نمی آورند و قوای دولت ناشی از اراده ملت نیست دولت ملی وجود ندارد. آنچه در دوران رضا شاه شکل گرفت ناسیونالیسم دولتی برای تحکیم استبداد و ایجاد رعب و وحشت بود و ما می بینیم مثلاً او قدرت مجلس که منعکس کننده اراده و قدرت ملت بود را به شدت کاهش می دهد.
به شکرانه انقلاب مشروطه، حکومت قانون در ایران برقرار گشته بود و مجلس شورای ملی با همه کاستی هایش، به نمایندگی از سوی ملت شریک و بازرس قدرت بود و بدون رأی وکلای ملت، انتقال پادشاهی ناممکن گردید. اما رضاخان، از همان ابتدای رئیس الوزرا شدن و بویژه در زمانی که وزیر جنگ بود نمایندگان مورد نظر خود را برای انتخابات مجلس پنجم تعیین می کرد، او با دخالت و تقلب در امر انتخابات مجلس پنجم، مجلسی وفادار و مطیع فرامین خود را پدید آورد که همچون ابزاری به خدمت گیرد تا برای شاه شدنش بکار آید و به شاه خواندن خویش وجه قانونی دهد. رضاخان و یارانش بدون توجه به قانون اساسی با دخالت گسترده حکومت در انتخابات مجلس و دستچین کردن نمایندگان از بین هواداران خویش در مجلس پنجم سلسله قاجار را برانداخت و سلسله پهلوی را مستقر نمود و این چنین به کودتای دوم خویش جامه عمل پوشاند و به آن شکل قانونی بخشید. اگرچه انتخابات مجلس پنجم پیش از رسیدن او به پادشاهی بود، اما با دخالت گستردۀ نظامیان در انتخابات، میتوان مجلس پنجم را مجلسی برساخته دیکتاتوری رضاخانی دانست. عمده نمایندگان مجلس پنجم از میان هواداران و سرسپردگان رضاخان انتخاب شدند. البته چند مورد استثناء هم وجود داشت. وجود بعضی از مخالفان بی‌خطر نیز برای طبیعی نمودن انتخابات و مشروعیت مجلسی که قرار است به خلع قاجاریه رأی دهد لازم بود. اما پس از آنکه رضاشاه بر تخت سلطنت استقرار یافت دیگر نیازی به این تمهیدات و ترفندها نبود. لذا رضاشاه به یحیی دولت‌آبادی گوشزد میکند: «نمایندگی دیگر به کار شما نمیخورد زیرا شما مقید هستید کارها از روی قانون جاری باشد در صورتی که تا چند دوره باید به همین صورت دائر بوده باشد.» یعنی انتخاباتش به دستور دولت انجام بگیرد.(۱)

Ezat_Mossallanejad.jpgاز وقتی­که دونالد ترامپ پا توی کاخ سفید گذاشته، اینقدر فرمان اجرایی امضا کرده که کله­ی آدم سوت می­کشد. فرمان اجرایی ترامپ چیزی نیست جز تغییر قانون اساسی آمریکا به صورت من در آوردی و به نفع سیاست­های روزمره و حتی هوس­های زودگذر یک گردن کلفت کلاه مخملی بین­المللی که حتی ککش هم نمی­گزد که به خودش هم حساب پس بدهد. می­دانیم که قانون اساسی هر کشور به ویژه ایالات متحده­ی آمریکا، که در قرن هجدهم توسط پدران این کشور تدوین شده، بسیار مشکل است ولی ترامپ با یک حرکت انگشت ناممکن را ممکن می سازد چرا گردنش کلفت است.

یکی از دغدغه­ها، شاید هم هوس­های، اخیر ترامپ تغییر اسامی جا­افتاده­ی تاریخی بوده است. او اول به سراغ کانادا رفت و این کشور را ایالت پنجاه و یکم آمریکا خواند و جاستین ترودو، نخست وزیر وقت کانادا، را فرمانده­ی دست­نشانده­ی آمریکا لقب داد. در همین زمان ترامپ با طمطراق خواستار الحاق گرینلند به آمریکا شد. بعد اعلام داشت که می­خواهد تمام مردم غزه را از خانه و کاشانه­شان بیرون براند و این باریکه را به صورت محلی برای خوش­گذرانی پولداران آمریکا درآورد. این خود یک نیت مبتنی بر نسل­کشی بود که با تمام موازین بین­المللی از جمله کنوانسیون ضد نسل­کشی و قوانین بشردوستانه­ی بین­المللی و همچنین مصوبه­ی رم برای دادگاه کیفری بین­المللی در تضاد است:

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

پس از آن ترامپ در برابر چشمان از حدقه درآمده­ی همسایه­ی جنوبی­اش، خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر نام داد. حالا هم به جان خلیج فارس افتاده و بر آن است که در سفرش به عربستان سعودی، امارات متحده­ی عربی و قطر، آن را به "خلیج عربی" یا "خلیج عربستان" تغییر نام دهد. ترامپ هنوز رسماً این تغییر را اعلام نکرده ولی در یک کنفرانس مطبوعاتی خاطرنشان ساخته است که در سفر به خاورمیانه کاری می­کند که در تاریخ بی­سابقه بوده است. وای به وقتی که کله­پوکی صاحب قدرتی بی­حدوحصر می­شود. این بر آن می­ماند که بمبی آتش­زا را در کف یک غول بی­شاخ و دم ویران­گر قرار دهند.

اجازه دهید جنگ تجارتی ترامپ، بی­اعتنایی­اش به رأی دادگاه­های آمریکا، قطع بودجه­ی دانشگاه­ها و نهادهای اجتماعی، باج­گیری­ها و گردن کلفتی­های جورواجورش را درز بگیریم و فقط از دغدغه­ی او برای تغییر نام خلیج فارس صحبت کنیم که این خود مشتی از خروار است.

Mehrdad_Ahankhah.jpgکارمندی ساده پس از مرگ پدرش، طبق وصیت او، صاحب یک صندوق قدیمی می‌شود. پدرش تاکید کرده بود که این صندوق بسیار ارزشمند است و نباید هرگز آن را از خود دور کند، چرا که برای نگهداری آن هزینه‌ی سنگینی پرداخت شده است.
کارمند که به وصیت پدرش احترام می‌گذارد، صندوق را با خود به هر کجا می‌برد. مدتی بعد، حکم انتقال او به یک منطقه‌ی کوهستانی دورافتاده صادر می‌شود. حمل و نقل صندوق به آن ارتفاعات برایش دردسرهای فراوانی به همراه دارد و هزینه‌های زیادی را متحمل می‌شود.
هنوز چندی از استقرارش در آن‌جا نگذشته، حکم انتقال دیگری صادر می‌شود و او این بار به یک دره عمیق منتقل می‌گردد... و باز هم با مشقت و صرف هزینه، صندوق را به محل جدید می‌برد.
این جابجایی‌های پی در پی و طاقت‌فرسا سال‌ها ادامه پیدا می‌کند. کارمند در طول این سال‌ها بارها نقل مکان می‌کند و هر بار با مشکلات حمل و نقل صندوق روبرو می‌شود و مبالغ زیادی را برای جابجایی آن هزینه می‌کند. او به قدری به حفظ این صندوق پایبند می‌ماند که دیگر جوانی و شادابی‌اش را از دست می‌دهد و پیر و فرسوده می‌شود.
Gileh_Mard.jpgخدا رفتگان همه شما را بیامرزد ! آنوقت ها که مرحوم صدام حسین کیا بیایی داشت و کباده ملک الملوکی جهان عرب را بدوش میکشید ما یک روز صبح از خواب پاشدیم تلویزیون را روشن کردیم دیدیم آقای محمد سعید الصحاف وزیر اطلاعات و فرهنگ عراق ( که مابعد ها اسمش را آقای محمد الکذاب گذاشتیم ) دارد عینهو آقا زاده های مرحوم چماق الشریعه جلوی دوربین های تلویزیونی هی پنبه لحاف کهنه باد میدهد و هی قرت و قراب میآیدو میگوید مگر یانکی ها جرات دارند پای شان‌را‌توی خاک عراق بگذارند !؟ لشکر ظفر نمون عراق پای هر متجاوزی را قلم خواهد کرد
ما وقتی فرمایشات آقای محمد الکذاب را شنیدیم با تعجب گفتیم : عجبا ! انگاری آقا سرش به کلاهش می ارزد ؟ انگاری این آقا با آنهمه نشان های شجاعت و لیاقت و موزر و قرابینه و قمه و شمشیر و قداره ای که به خودش آویخته عالیجناب فلان بن فلان است نه دوغ ترکمان
جهان آفرین تا جهان آفرید
سواری چو آقا نیامد پدید
آقا ! چشم تان روز بد نبیند ، خداوند هیچ عزیزی را ذلیل نکند ، یکوقت دیدیم تانک های امریکایی خیابان های بغداد را شخم میزنند و آقای صدام حسین سفیل و سلندر دنبال سوراخ موش میگردد.

jailbanner.jpgبازداشت پرستاران به دلیل فرار زندانی از بیمارستان

ایران وایر - حادثه فرار یک زندانی از بیمارستان شهید مدنی کرج و بازداشت چهار پرستار و یک بیمار، موجی از اعتراضات را در جامعه پرستاری به‌ دنبال داشته است. این حادثه در روز سه‌شنبه۹اردیبهشت رخ داد و فردی به ظاهر بیمار، بدون دستبند و پابند از بیمارستان خارج شد و هیچ‌کدام از پرستاران مسوول شیفت، از هویت و وضعیت او مطلع نبودند.

روزنامه «شرق» در گزارشی به روایت فرار این زندانی پرداخت و نوشت که به گفته پرستاران بازداشتی، مسوول شیفت بیمارستان پس از مشاهده این فرد، درخواست کرد که یکی از همکاران به دنبال او برود و از نگهبانی خواسته شد که موضوع را پیگیری کند. بعد از تماس با نگهبانی، اعلام شد که این فرد بیمار، پیش از این از بیمارستان خارج شده است. مسوول شیفت بیمارستان طبق روال قانونی، فرم‌های خروج بیمار بدون اطلاع را پر کرده و این فرم‌ها توسط مسوول حراست و سوپروایزر بیمارستان تایید شد.

یک ساعت بعد، سرباز کلانتری برای پیگیری از بیمارستان سراغ بیمار مذکور را گرفت و پس از توضیحات پرستاران، از بیمارستان خارج شد، اما مامورین کلانتری که مسوولیت مراقبت از زندانیان را بر عهده دارند، باید به‌صورت ۲۴ ساعته در بیمارستان حضور داشته باشند؛ موضوعی که در این حادثه نادیده گرفته شد.

فردای این اتفاق، پرستاران به کلانتری ۳۲ حصارک احضار شدند. به گفته یکی از پرستاران بازداشتی، در کلانتری از آن‌ها خواسته شد که در مورد مبلغی که برای فرار زندانی دریافت کرده‌اند توضیح دهند. حتی برخی از پرستاران به اشتباه، متهم به ارتباطات ایما و اشاره‌ای با زندانی فراری شدند، در حالی که دوربین‌های مداربسته بیمارستان فاقد صدا بودند و هرگونه تفسیر از حرکات افراد، ممکن است.

پس از چند ساعت بازداشت، چهار پرستار به دادسرا منتقل شدند. در دادسرا، بازپرس تنها چند دقیقه با آن‌ها صحبت کرد و قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی برایشان صادر شد. با توجه به اینکه روز پنجشنبه و زمان پایان ساعات اداری بود، آن‌ها مجبور شدند تا روز شنبه در بازداشت بمانند و پس از تودیع وثیقه، آزاد شدند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پرستاران بازداشتی به شرق گفتند که رفتار ماموران کلانتری در این مدت بسیار توهین‌آمیز و غیرانسانی بوده است. یکی از پرستاران از فشارهای روانی، توهین‌ها و بی‌احترامی‌های صورت‌گرفته در بازداشتگاه خبر داد و گفت که یکی از همکارانش در طول بازداشت دچار حمله عصبی شده است، اما هیچ توجهی به وضعیت او نشد. همچنین، وضعیت بهداشتی بازداشتگاه بسیار نامناسب بود و برخی از پرستاران مجبور شدند در برابر ماموران برای دریافت داروها و خدمات درمانی به‌ منظور مراقبت از بیمار خود، التماس کنند.

دبیرکل خانه پرستار، «محمد شریفی‌مقدم»، این حادثه را غیرقانونی و بی‌سابقه دانسته و تاکید کرده است که پرستاران هیچ مسوولیتی در قبال فرار زندانیان نداشته و مسوولیت این گونه مسائل باید بر عهده نیروی انتظامی باشد.

شریفی‌مقدم افزود: «پرستاران در ایران تحت فشارهای زیادی هستند. آن‌ها نه‌تنها به دلیل مشکلات دستمزدی و حقوقی در شرایط دشواری کار می‌کنند، بلکه در مواردی مانند این نیز به‌جای حمایت، با توهین و تهدید روبه‌رو می‌شوند.» او خواستار پیگیری این موضوع توسط مسوولان وزارت بهداشت و سایر نهادهای ذی‌ربط شد و تاکید کرد که جامعه پرستاری از این موضوع نمی‌گذرد و این قضیه را تا روشن‌شدن ابعاد آن،‌ پیگیری خواهد کرد.

تتلو روی چهار پایه!

| No Comments

tattelo.jpgجعفر بخشی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار

🌐 با اینکه اصلا دوست ندارم راجع به انتخابات صحبت کنم این بار اما اگر آقای رئیسی ؛ رئیس جمهور شود من با همه ی اتفاقاتی که ممکن است برایم بیوفتد می آیم ایران. من از اول هم اوکی بودم با آقای رئیسی ! هنوزم اوکی ام. اینها را امیر تتلو گفته. همان خواننده ی پر حاشیه که از یک زیر زمین در تهران کارش را شروع کرد و کمی بعد تر در سالن های بزرگ ترکیه کنسرتهای عجیب و غریب گذاشت. نام تتلو زمانی بحث برانگیز شد که بین او و رییسی در فرودگاه مهر آباد تهران ملاقاتی صورت گرفت که مثل یک بمب خبری در کشور صدا کرد. سیاست به دنبال توجیهی عمومی و مثبت و عام پسند بود تا افکار جمعی را به سمت خود متمایل کرده و از احساسات مردم خصوصا جوانان و نوجوانان در زمان خواب بودن انتخابات بهره بگیرد. خب چه کسی بهتر از تتلو. آب در آن زمان به دلایل بسیار گل آلود بود و ماهی ها منتظر بودند تا به قلاب سیاست بچسبند و بالا بیایند.

🌐 تتلو در سال ۹۵ توسط پلیس امنیت اخلاقی دستگیر و به اتهام تشویش اذهان عمومی و اشاعه فساد و فحشا به‌ مدت دو ماه بازداشت شد.‌ در بهمن ۹۸ در ترکیه به‌ دلیل آنچه نقض مقررات ویزا عنوان شده بود برای یک هفته بازداشت بود. اقدامات او در ترکیه همواره پر از حاشیه بود و مدام در کانون توجه عمومی قرار داشت. کنسرتهای تتلو در ترکیه سر و صدای زیادی به پا کرد و خیل هوادارانش را یا با پرواز یا به صورت زمینی به سالن های کنسرت کشاند. او در ۱۴ آذر ۱۴۰۲ به ایران تحویل داده شد و تا هم اینک نیز در زندان اوین در بازداشت است. خواهر تتلو با تایید حکم اعدام برادرش گفته بود بله. صحت دارد دوستان. حکم او در دیوان شکسته نشد و جوابی که خانواده و دوست داران او منتظر بودند تا بگیرند ؛ نگرفتند. حالا این حکم قابل اجراست و تا چند روز بعد احتمالا امیر تتلو معروف به امیر حسین مقصود لو اعدام می شود. خبری که همانند ده ها و صدها خبر فیک و دروغین در فضای مجازی منتشر شد تا وجاهت پیدا کند و در این شلوغی های مکرر بر تعداد مخاطبانش بیفزاید.

🌐 پرسیده بودند چرا سرقت کردی و پاسخ داده بود : من نه مشکل مالی دارم و نه این کاره ام. اما سرقت کردم که به زندان بروم و تتلو را ببینم. غلط یا درست زمانی که سالن های برخی از کنسرت ها خالی بود و تمایلی برای تماشای خواننده های تازه به دوران رسیده وجود نداشت ؛ بلیط کنسرت های تتلو همه یک جا به فروش می رفت. جوری که در یک کنسرت در روز پنجشنبه ۲۹ مهرماه ۱۴۰۰ در استانبول ترکیه بیش از هفت هزار نفر شرکت کردند. ازدحام ناشی از فشار جمعیت در ورودی های منتهی به سالن کنسرت باعث درگیری میان شرکت کنندگان شد و کنسرت را به هم زد. کنسرتی که نشان داد تتلو چقدر طرفدار دارد. اگر منطقِ حکم تتلو برای اعدام در شرائط فعلی و البته حساس بین المللی ؛ مفسد فی الارض بودن باشد ؛ یقینا مفسدانی جلوتر از او در صف انتظارند که ابتدا باید آنان را به دار کشید و بعد سراغ تتلو رفت. تتلویی که نه جانی ستانده نه مالی برداشته و نه حقی خورده. تتلو روبرو ایستاد و حرفش را زد. غلط یا درستش را نمی دانم. اما افرادی هستند موجه در لباس دیانت و تقوی که هم مال می برند ؛ هم جان می گیرند و هم آزادانه می چرخند. اعدامی اگر هست مال آنهاست نه امیر تتلو !

sep.jpgنگرانی حزب‌الله از عملیات قریب الوقوع اسرائیل برای ترور فرماندهان سپاه در لبنان

ایران اینترنشنال - العربیه گزارش داد مقام‌های حزب‌الله از جمهوری اسلامی خواسته‌اند فرماندهان سپاه پاسداران مستقر در لبنان را از این کشور خارج کند. حزب‌الله نگران است اسرائیل برای برهم زدن مذاکرات ایران و آمریکا، بار دیگر نیروهای سپاه را هدف قرار دهد.

العربیه گزارش داد مقام‌های حزب‌الله از جمهوری اسلامی خواسته‌اند فرماندهان سپاه پاسداران را از لبنان خارج کند. حزب‌الله نگران است اسرائیل برای برهم زدن مذاکرات ایران و آمریکا، این نیروها را هدف قرار دهد.

العربیه دوشنبه ۲۲ اردیبهشت به نقل از منابع آگاه نوشت حزب‌الله بیم آن دارد که اسرائیل«برای مختل کردن روند مذاکرات تهران و واشینگتن، یکی از افسران [سپاه] را ترور کند».

این رسانه افزود مقام‌های حزب‌الله معتقدند بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، تمام تلاش خود را به کار خواهد بست تا «ایران را تحت فشار قرار دهد، فعالیت‌های تاسیسات هسته‌ای‌اش را مختل کند و روند غنی‌سازی را متوقف سازد».

دور چهارم مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی و آمریکا ۲۱ اردیبهشت در مسقط، پایتخت عمان، برگزار شد.

ایران‌اینترنشنال ۱۸ اردیبهشت به نقل از منابع آگاه گزارش داد دو طرف بر سر موضوع ادامه غنی‌سازی در خاک ایران با یکدیگر اختلاف نظر دارند و این مساله ادامه گفت‌وگوها را تحت‌الشعاع قرار داده است.

ان‌بی‌سی‌نیوز ۲۱ اردیبهشت گزارش داد اظهارات عمومی دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، به‌ویژه درباره موضوع غنی‌سازی در خاک ایران، در هفته گذشته ناراحتی نتانیاهو را در پی داشته است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

مقام‌های اسرائیلی بارها تاکید کرده‌اند هرگونه توافقی با تهران، باید به برچیدن کامل برنامه هسته‌ای حکومت ایران منجر شود.

13-1.jpg- نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و پلیس اتیوپی (حبشه سابق) در تاریخ ششم مه ۲۰۲۵ (۱۶ اردیبهشت) توافق همکاری در زمینه امنیتی و اطلاعاتی امضاء کردند.

-اریک لاب پژوهشگر سیاسی- امنیتی در مقاله‌ای که در وبسایت « the conversation» منتشر شد می‌نویسد برای جمهوری اسلامی، این توافق گامی مهم در راستای تقویت روابط با یک قدرت منطقه‌ای در شاخ آفریقا محسوب می‌شود.

-به گزارش ایرنا «توسعه همکاری و تبادل اطلاعات و تجربیات در موضوع کنترل مرزها، مبارزه با جرائم سازمانیافته، تروریسم و جرائم سایبری، تولید و قاچاق مواد مخدر و روانگردان‌ها، قاچاق انسان، پولشویی، قاچاق اموال فرهنگی و تاریخی، قاچاق سلاح و مهمات و مواد منفجره و نیز جعل اسناد هویتی و برخورد با مهاجرت غیر قانونی، از مواد تفاهمنامه همکاری بود».

-دولت آدیس‌آبابا با تنش‌های داخلی فزاینده‌ای روبروست از جمله درگیری با شاخه‌های تندرو جبهه آزادیبخش خلق تیگرای، بنابراین همکاری با جمهوری اسلامی می‌تواند به مقابله مؤثرتر با این گروه‌ها کمک کند.

Gq1GYPQXsAAAlpf.jpg

mohajerani.jpg- فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان گفت: «هیچ‌گاه مشکلی با سرمایه‌گذاری آمریکا نداشته‌ایم، این آن‌ها هستند که خود را از ظرفیت‌های عظیم ایران محروم کرده‌اند.»

- او افزود: «اگر توافق شود، آمریکا قادر به بهره‌مندی کامل از ظرفیت اقتصادی ایران خواهد بود.»

به گزارش همشهری آنلاین، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت ایران، در اظهاراتی درباره مذاکرات هسته‌ای تهران و واشنگتن گفت: «ما هیچ‌گاه مشکلی با سرمایه‌گذاری آمریکا نداشته‌ایم. این آن‌ها هستند که خود را از ظرفیت‌های عظیم ایران محروم کرده‌اند.» وی افزود که در صورت دستیابی به توافق هسته‌ای جدید و لغو تحریم‌های واشنگتن، آمریکا قادر خواهد بود از فرصت‌های اقتصادی ایران به‌طور کامل بهره‌مند شود.

مهاجرانی تأکید کرد که ایران نیز به‌عنوان کشوری با توانایی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف، آماده همکاری متقابل است. این اظهارات در حالی مطرح می‌شود که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و آمریکا در جریان است و چشم‌انداز لغو تحریم‌ها، توجهات را به سوی فرصت‌های اقتصادی جلب کرده است.

ترامپ: ایران در حال حاضر رفتاری هوشمندانه و منطقی دارد

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، در اظهارات تازه‌ای گفت: «اتفاقات بسیار خوبی در مورد ایران در حال رخ دادن است.» او تاکید کرد که رفتار تهران را در حال حاضر هوشمندانه و منطقی می‌داند و افزود: «آن‌ها دارند واقعا منطقی رفتار می‌کنند.» ترامپ افزود: «ما می‌خواهیم ایران کشوری ثروتمند، شاد، فوق‌العاده و عالی باشد، اما نباید سلاح اتمی داشته باشد.»

رییس‌جمهوری آمریکا در ادامه تاکید کرد: «خیلی ساده است. فکر می‌کنم آن‌ها فهمیده‌اند که من جدی هستم و تا اینجا رفتارشان منطقه بوده است.» این اظهارات در حالی بیان می‌شود که روز یک‌شنبه چهارمین دور مذاکرات میان تهران و واشنگتن برای دستیابی به توافقی جدید در عمان برگزار شد.

demascus.jpgدویچه وله - رویترز به نقل از چند منبع مطلع، از تلاش دمشق برای نزدیکی به آمریکا و کاهش تحریم‌های سوریه خبر داد. گفته شده که احمد شرع در تلاش برای دیدار با ترامپ در جریان سفر خاورمیانه‌ای اوست. او خواهان ساختن "برج ترامپ در دمشق" است.

خبرگزاری رویترز دیروز یکشنبه، ۱۱ ماه مه (۲۱ اردیبهشت)، به نقل از منابع آگاه گزارش داد که احداث برج ترامپ در دمشق، تنش‌زدایی با اسرائیل و دسترسی آمریکا به نفت و گاز سوریه، بخشی از طرح راهبردی احمد شرع، رئیس جمهوری موقت این کشور، برای جلب نظر ترامپ در جریان سفرش به خاورمیانه است.

طبق این گزارش، جاناتان بس، از حامیان ترامپ که روز ۳۰ آوریل گذشته در دمشق دیداری چهارساعته با احمد شرع داشته، به همراه فعالان سوری و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، در تلاش بوده‌اند تا در حاشیه سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، دیداری تاریخی، اگرچه بسیار بعید، را میان او و رئیس جمهوری موقت سوریه ترتیب دهند.

به گزارش رویترز، سوریه نتوانسته شرایط واشنگتن برای کاهش تحریم‌ها علیه خود را برآورده کند. این تحریم‌ها سوریه را در نظام مالی جهانی منزوی ساخته و بازسازی اقتصادی پس از ۱۴ سال جنگ طاقت‌فرسا را بسیار دشوار کرده است.

جاناتان بس امیدوار است دیدار احتمالی رئیس جمهوری آمریکا با احمد شرع، که به دلیل سابقه عضویتش در القاعده هنوز در فهرست تروریستی آمریکا قرار دارد، بتواند دیدگاه ترامپ و دولتش را نسبت به دمشق نرم‌تر کرده و به کاهش روابط پرتنش سوریه و اسرائیل کمک کند.

بخشی از این تلاش با توجه به سابقه ترامپ در شکستن تابوهای دیرینه سیاست خارجی آمریکا، همچون دیدارش با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، در سال ۲۰۱۹ در منطقه غیرنظامی بین دو کره، صورت می‌گیرد.

توافقی از جمله برای "همکاری علیه ایران"

جاناتان بس با اشاره به قصد احمد شرع جهت دستیابی به یک توافق تجاری برای آینده سوریه، گفته است که چنین توافقی می‌تواند شامل بهره‌برداری انرژی، همکاری علیه ایران و تعامل با اسرائیل باشد.

او گفت: «شرع به من گفت که خواهان ساختن یک برج ترامپ در دمشق است. او خواستار صلح با همسایگانش است. آنچه او به من گفت، برای منطقه و برای اسرائیل خوب است.»

به گفته بس، احمد شرع همچنین احساس نوعی ارتباط شخصی هم با ترامپ می‌کند؛ بدین معنا که هر دو مورد سوءقصد قرار گرفته و به شکل معجزه‌آسایی جان سالم به در برده‌اند.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

مقام‌های سوری و مسئول رسانه‌ای دفتر ریاست جمهوری سوریه به درخواست رویترز برای اظهار نظر در خصوص این گزارش پاسخی نداده‌اند.

به گفته دفتر ریاست جمهوری سوریه، شرع دیروز یکشنبه با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، گفت‌وگو کرده است.

یک فرد نزدیک به شرع پس از این تماس گفته است که دیدار ترامپ و شرع در عربستان سعودی هنوز محتمل است، اما دریافت دعوت‌نامه‌ای برای این دیدار را تأیید نکرد. به گفته او انجام این دیدار «تا لحظه آخر مشخص نخواهد شد.»

نیاز به ابتکارات تازه

| No Comments

za.jpgاحمد زیدآبادی - هم میهن

سخنگوی وزارت خارجۀ ایران دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط را «دشوار» و «مفید» توصیف کرده است. او «مفید» بودن مذاکرات را به شناخت بهتر دو طرف از مواضع یکدیگر مربوط دانسته که نوعی تعارف دیپلماتیک برای پرهیز از به کارگیری افراطی واژه‌های منفی قلمداد می‌شود. با این حساب، روشن است که با دور چهارم مذاکرات، دو طرف وارد موضوعات سخت و دشوار شده‌اند و جز شفاف شدن مواضع یکدیگر، پیشرفتی به دست نیامده است.

مقام‌های آمریکایی به‌خصوص استیو ویتکاف مذاکره‌کنندۀ ارشد آن کشور، از ابتدای شروع مذاکرات، مواضع دوپهلو و مبهمی در مورد غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران مطرح کردند که سبب گمراهی برخی محافل داخلی و بین‌المللی شد. ویتکاف در ابتدای امر به گونه‌ای سخن گفت که گویی دولت ترامپ حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم در سطح مصرف غیرنظامی را به رسمیت شناخته و مشکل عمدتاً به مکانیسم نظارتی مربوط می‌شود.

با گذشت زمان اما مقام‌های بلندپایۀ دولت ترامپ از جمله شخص ویتکاف، زبان خود را شفاف کردند و بر ضرورت برچیدن صنعت غنی‌سازی و تعطیلی تأسیسات اصفهان و نطنز و فردو به عنوان بخشی از توافقنامۀ احتمالی بین دو کشور اصرار کردند. در مقابل، طرف ایرانی، حفظ صنعت غنی‌سازی را به عنوان خط قرمزی اعلام کرد که عبور از آن در دستور کار جمهوری اسلامی نیست. با این زمینه، مشخص بود که دور چهارم مذاکرات دیپلمات‌های ایران و آمریکا در مسقط به «صخرۀ محکم» برخورد می‌کند و برخلاف سه دور گذشته، خبری از پیشرفت آن منتشر نمی‌شود.

اکنون دو طرف گویا ازمواضع و دامنۀ مانور و انعطاف یکدیگر آگاه شده‌اند و قرار است پادشاهی عمان به عنوان میزبان مذاکرات، تاریخ دور پنجم مذاکرات را به اطلاع آنها برساند. واضح است که اگر تهران و واشنگتن بر مواضع اعلام شدۀ خود در مورد غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران اصرار ورزند و هیچگونه انعطافی در این باره از خود نشان ندهند، مذاکرات به شکست می‌انجامد و دوره‌ای از بالاگرفتن تشنجی بی‌سابقه و چه‌بسا رویارویی همه‌جانبه آغاز می‌شود. برای اجتناب از رویارویی، جست‌وجوی راه‌های تازه و ارائۀ ابتکارات بن‌بست‌شکن ضروری است.

rp.jpgشاهزاده رضا پهلوی در یک مصاحبه اختصاصی با روزنامه «نیویورک پست» می‌گوید فشار ترامپ به حکومت و حمایت حداکثری از مردم ایران بهترین موقعیت برای تغییر رژیم است. او در این مصاحبه که ۱۲ ماه مه (۲۲ اردیبهشت) منتشر شده، از نادیده گرفته شدن تحریم‌های جمهوری اسلامی در دولت جو بایدن انتقاد کرد و خواستار افزایش فشارها علیه حکومت ایران شد.

رضا پهلوی در این مصاحبه عنوان کرد، «جمهوری اسلامی حکومتی جنگ‌طلب و ریشه اصلی بی‌ثباتی در منطقه و صادرکننده افراط‌گرایی و تروریسم است و در طول تقریباً پنج دهه گذشته، امروز ضعیف‌تر از هر زمان دیگری است.»

او توضیح داد: «مردم ایران تلاش می‌کنند این پیام روشن را به جهان بفرستند که اگر خواهان شریکی واقعی برای صلح هستید، این ما هستیم که شریک شماییم و نه این حکومتی که ۴۶ سال پیش کشور ما را به گروگان گرفته است. آنها دوست آمریکایی‌ها هستند.»

او می‌افزاید: «ایران اگر [در سال ۵۷] انقلاب نشده بود، امروز دست‌کم کره جنوبیِ خاورمیانه بود اما در عوض، ما به کره شمالی تبدیل شده‌ایم.»

او در این گفتگو به دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده توصیه کرد که علاوه بر «فشار حداکثری» علیه رژیم، همزمان از مردم ایران نیز «حمایت حداکثری» به عمل بیاورد و بیان داشت که این فشارها می‌تواند از طریق برچیدن برنامه‌ی اتمی رژیم و همچنین مقابله با صدور تروریسم و افزایش تحریم‌ها علیه آن باشد.

شاهزاده رضا پهلوی در ادامه توضیح داد: «این رژیم ذاتاً با دنیا سر ناسازگاری دارد و انتظار برای اینکه حکومت رفتار خود را تغییر دهد درواقع وقت‌تلف کردن است... ما دیدیم که در دوره اول دولت ترامپ، فشار حداکثری به نتایجی رسید و این رژیم را بیشتر منزوی کرد و تأمین مالی و سوخت‌رسانی به ماشین جنگی‌ آن را محدود نمود. اما متاسفانه این موضوع در دولت بایدن برعکس شد! یعنی [جمهوری اسلامی] بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار از فروش نفت ایران داشت که نباید می‌داشت... این به آنها کمک کرد تا نیروی خود را گسترش دهند و از نیابتی‌های خود پشتیبانی کنند، چه حوثی‌ها و چه حزب‌الله یا حماس.»

به نوشته‌ی «نیویورک پست»، او در حالی این سخنان را بیان می‌کرد که پلیس بریتانیا چند ایرانی را در ارتباط با یک طرح بمب‌گذاری نافرجام در سفارت اسرائیل در لندن دستگیر کرد. تهران هرگونه دخالت در برنامه‌‌ریزی برای این حمله را رد کرده است، اما رضا پهلوی به این حادثه اشاره کرد و آن را نمونه دیگری از تروریسم و صدور بی‌ثباتی توسط رژیم دانست.

وی در ارتباط با طرح خنثی‌شده‌ی بمب‌گذاری در سفارت اسرائیل در لندن، جمهوری اسلامی را «اختاپوسی با بازوهای تروریستی» خواند و تأکید کرد: «اگر به بازوهای این اختاپوس نگاه کنید، همه جا هست؛ اما چشم‌اش در تهران است.» او همچنین خطاب به غربی‌ها گفت: «هربار که آتشی روشن شد، شما ماشین‌های آتش‌نشانی خود را برای خاموش کردن آتش‌ به اینجا و آنجا می‌فرستید. اما مشکل این است که هیچکس به دنبال این آتش‌افروزها نرفته است.»

«نیویورک پست» که در آغاز این گزارش و گفتگو از شاهزاده رضا پهلوی به عنوان «رهبر احتمالی» آینده‌ی ایران نام برده، در ادامه می‌نویسد، ترامپ تا کنون به وضع تحریم‌های سخت‌تر علیه رژیم ایران ادامه داده، اما از برخورد نظامی خودداری کرده است؛ گزینه‌ای که رضا پهلوی نیز معتقد است بین عموم مردم که از درگیری در خاورمیانه خسته شده‌اند، مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. او می‌گوید: «نباید فاجعه افغانستان و عراق پس از ۱۱ سپتامبر تکرار شود... تغییر در ایران هیچ شباهتی به هیچیک از آن سناریوها که به طرز فاجعه‌آمیزی بد مدیریت شدند ندارد. همین سبب شد که که «تغییر رژیم» بدنام شود در حالی که این موضوع از نظر مفهومی غلط نیست.»

رضا پهلوی در پاسخ به این پرسش که به این ترتیب «تغییر رژیم در ایران چه شکلی می‌تواند داشته باشد؟» گفت: «منطقی وجود دارد که می‌گوید، خب، گزینه اول دیپلماسی است، اما اگر گزینه اول کار نکند، گزینه دوم حمله به تأسیسات یا جنگ است! اما [بجای این دو] بیایید به مردم ایران فرصت دهیم تا مشکل را خودشان حل کنند آنهم وقتی که نمی‌توانید به نتیجه دیپلماتیک برسید و پیش از اینکه به اقدام نظامی نیاز پیدا کنید! این همان عنصر گمشده است.»

عقد خصوصی ایمان پهلوی

| No Comments

بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه، منتقد پیشین جمهوری اسلامی که حامی رژيم ولایی شده است در مناظره‌ای که کانال یوتیوب «آزاد» آن را منتشر کرده، می‌گوید: «در زمان شاه، ایران حیات خلوت آمریکا بود و آبادان فاحشه‌خانه سربازان آمریکایی بود.»

استفاده از موتور برق اضطراری به دلیل قطع مکرر برق، به مسمومیت ۱۳ زن ۲۵ تا ۳۵ ساله در سالن آرایشی در اصفهان منجر شد.

همشهری آنلاین در روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه، به نقل از سخنگوی اورژانس اصفهان گزارش کرد: «بر اساس گزارش‌های اولیه، روشن کردن موتور برق اضطراری در فضای بسته سالن، عامل انتشار گازهای سمی و بروز مسمومیت در ۱۳ خانم ۲۵ تا ۳۵ ساله شد.»

در هفته‌های اخیر بسیاری از کسب‌وکارها به دلیل قطع برق در نقاط مختلف ایران، از روش‌های جایگزین مانند موتور برق اضطراری استفاده می‌کنند.

GquixupXsAAGylt.jpg

12.jpgایران وایر - «صبا بختیاری»، عمه «پویا بختیاری»، از جان‌باختگان اعتراضات آبان۱۳۹۸ با انتشار تصویری در شبکه اجتماعی «اینستاگرام»، از ورود خود به آلمان خبر داد.

او در پستی که روز ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ منتشر کرد، نوشت: «پس از دو‌ سال و‌ نیم زندگی در سایه تهدید، سوقصد و ناامنی، بالاخره دیروز به آلمان رسیدم.» خانم بختیاری با تاکید بر تداوم مسیر دادخواهی افزود: «انقلاب زمانی رخ می‌دهد که انسانیت را فدای سیاست و منفعت نکنیم.»

صبا بختیاری در سال‌های گذشته در کنار دیگر اعضای خانواده بختیاری، از جمله مادر و پدر پویا، در مسیر دادخواهی خون او فعال بوده و در این راه هدف آزار، تهدید و پرونده‌سازی از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار گرفته است.

او پیش‌تر در ویدیویی اعلام کرده بود که هدف از این فشارها «واداشتن یک خانواده دادخواه به سکوت» است؛ خانواده‌ای که پس از کشته شدن فرزندشان سکوت نکردند و پرچم دادخواهی را برافراشته نگاه داشتند.

پویا بختیاری در جریان اعتراضات آبان۱۳۹۸ در مهرشهر کرج به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شد. پس از این واقعه، مادر او «ناهید شیرپیشه» و پدرش «منوچهر بختیاری»، به جرم دادخواهی با احکام سنگین زندان روبه‌رو شدند و سایر اعضای خانواده نیز تحت فشارهای امنیتی قرار گرفتند.

Gqr-UuiW8AEHHQV.jpg

صابر ابر کیست؟

| No Comments

در پی سخنان دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا مبنی بر این که قصد دارد همه تحریم‌های سوریه را لغو کند، مردم این کشور به خیابان آمده و به شادمانی پرداختند

:::

دویچه وله - بر اساس گزارش چندین رسانه اسرائیلی، گروه تروریستی حماس یک گروگان دارای تابعیت دوگانه آمریکایی-اسرائیلی را در نوار غزه به نمایندگان صلیب سرخ تحویل داده است.

rlarge2.jpg

گفته می‌شود که ادان الکساندر، ۲۱ ساله، آخرین گروگان زنده آمریکایی در اختیار این اسلام‌گرایان افراطی بوده است. آزادی او در نتیجه توافقی میان حماس و ایالات متحده آمریکا صورت گرفته و اسرائیل در این توافق نقشی نداشته است. دولت اسرائیل در حال حاضر به‌طور رسمی آزادی الکساندر را تأیید نکرده است.

با این حال، ارتش اسرائیل اعلام کرد که از سوی صلیب سرخ مطلع شده که این سازمان یک گروگان را تحویل گرفته است. طبق این گزارش، فرد ربوده‌شده اکنون به نیروهای ارتش اسرائیل در نوار غزه منتقل می‌شود.

الکساندر نخستین سرباز مردی است که زنده از اسارت حماس آزاد شده است. حماس روز یکشنبه ۱۱ مه اعلام کرده بود که این سرباز را آزاد خواهد کرد. به گفته این گروه تروریستی، در روزهای گذشته مذاکراتی با ایالات متحده در این زمینه انجام شده بود. این اقدام بخشی از تلاش‌های حماس برای دستیابی به توافقی در مورد غزه عنوان شده است.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

در همین حال قرار است دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا این هفته سفری چندروزه به خاورمیانه آغاز کند، اما بدون توقف در اسرائیل. به گزارش نشریه "تایمز آو اسرائیل"، کشورهای میانجی‌گر قطر و مصر حماس را تحت فشار قرار داده‌اند تا الکساندر را آزاد کند و از این طریق حسن نیت خود را به رئیس‌جمهور آمریکا نشان دهد.

حماس دو ماه پیش نیز پیشنهاد آزادی الکساندر را در قالب یک توافق ارائه کرده بود. اما دولت اسرائیل آن زمان این پیشنهاد را ناکافی دانسته بود. به گزارش وب‌سایت خبری "ynet"، اسرائیل در مذاکرات کنونی نقشی نداشته است.

ربایش در ۷ اکتبر

ادن الکساندر در تل‌آویو به دنیا آمده، اما در ایالت نیوجرسی آمریکا بزرگ شده است. او پس از پایان تحصیل به اسرائیل مهاجرت کرد و در آنجا خدمت سربازی خود را آغاز نمود.

صبح روز ۷ اکتبر ۲۰۲۳، زمانی که او ۱۹ سال داشت، در پایگاه نظامی‌اش در نزدیکی مرز نوار غزه توسط نیروهای حماس ربوده شد.

در حمله گسترده حماس و نیروهای هم‌پیمان با آن در همان روز، حدود ۱۲۰۰ نفر کشته و ۲۵۱ نفر به‌عنوان گروگان به نوار غزه برده شدند.

علی لاریجانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام،‌ سه‌شنبه ۲۳ اردیبهشت‌ماه گفت: «مسئله فلسطین ربطی به ایران نداشت، ریشه تاریخی دارد. البته به مردم فلسطین کمک کردیم و افتخار هم می‌کنیم.»

TT.jpgمهدی طارمی با انتشار استوری از امیر تتلو حمایت کرد

به گزارش خبرورزشی، مهدی طارمی لژیونر موفق کشورمان که این روزها، بازی های فوق العاده اش در لیگ قهرمانان اروپا و سری A ایتالیا سر و صدای زیادی کرده است در اینستاگرام خود و در حمایت از امیرحسین مقصودلو (تتلو) خواننده زیرزمینی کشورمان که به اعدام محکوم شده، پیامی منتشر کرد.

مهدی طارمی در استوری خود نوشت:

همیشه نوشتم و بازهم می نویسم «اعدام نکنید».

اعدام راه حل نیست، معتقدم که اعدام نمی تواند و نباید مجازات امیرحسین مقصودلو (تتلو) باشد.

امیدوارم هرچه زودتر این حکم لغو شود.

story.jpg

macrone.jpgرادیو بین المللی فرانسه - کاخ ریاست‌جمهوری فرانسه انتشار گسترده شایعاتی در شبکه‌های اجتماعی را که ادعا می‌کنند امانوئل ماکرون و فریدریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان در جریان سفر به اوکراین کوکائین مصرف کرده‌اند، بخشی از «عملیات فریب دشمنان فرانسه» دانست. شایعاتی که با استناد به تصاویری از یک دستمال و شیئی کوچک در واگن قطار حامل رهبران اروپا در سفر به اوکراین مطرح شده‌اند.

کاخ الیزه در واکنش به این ادعاها، که در شبکه‌های اجتماعی حتی در فضای مجازی فارسی زبان به‌سرعت دست‌به‌دست شد، نسبت به «دستکاری‌های اطلاعاتی» هشدار داد. این نهاد در دو پست جداگانه به زبان‌های فرانسوی و انگلیسی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «وقتی وحدت اروپایی آزاردهنده می‌شود، اخبار جعلی حتی یک دستمال ساده را هم به‌عنوان مواد مخدر جا می‌زنند.»

m1.jpg
انتشار این شایعات پس از آن صورت گرفت که تصاویری از سفر اخیر امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان و کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا به اوکراین در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. در این تصاویر که در کوپه قطاری در مسیر کی‌یف گرفته شده‌اند، ماکرون درحالی دیده می‌شود که دستمالی سفید را از روی میز برمی‌دارد و سپس دستانش را به نحوی می‌بندد که دستمال دیگر دیده نمی‌شود. هم‌زمان، مرتس شیئی کوچک را از روی میز برمی‌دارد. برخی کاربران در شبکه‌های اجتماعی، این صحنه را نشانه‌ای از مصرف یا پنهان‌کردن مواد مخدر تعبیر کرده‌اند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

اما خبرگزاری فرانسه که در محل حضور داشته، تصاویر و ویدیوهایی ثبت کرده که نشان می‌دهد اشیای مورد نظر تنها یک دستمال کاغذی و چیزی شبیه یک خلال دندان بوده است. کاخ الیزه نیز در واکنشی طنزآمیز نوشت: «این یک دستمال است. برای فین‌کردن.»

در همین رابطه، وزیر امور خارجه فرانسه ژان-نوئل بارو در پستی به زبان انگلیسی در ایکس، به‌صراحت روسیه را مسئول انتشار این شایعات دانست. او نوشت: «ما شما را می‌بینیم! آن‌قدر از جلوگیری از صلح در اوکراین مأیوس شده‌اید که اکنون شایعاتی فاحش را منتشر می‌کنید.»

m2.jpg

بارو در کنار پیام خود تصاویری از پست‌های منتشرشده توسط کیریل دیمیتریف، نماینده ویژه ولادیمیر پوتین در امور اقتصادی بین‌الملل و ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه منتشر کرد. این پست‌ها میلیون‌ها بار در پلتفرم‌هایی مانند ایکس، تیک‌تاک و فیس‌بوک، به زبان‌های مختلف از جمله فرانسوی، انگلیسی و روسی بازنشر شده‌اند.

:::

agar.jpgعلی مرادی

بر اساس نظرات کارشناسان، تاکنون برنامه هسته‌ای کشور بالغ بر ۱۰۰۰ میلیارد دلار هزینه و خسارات مستقیم و غیرمستقیم به کشور تحمیل کرده است، در حالی که منافع حاصل از آن برای ملت بسیار ناچیز و به عقیده برخی کارشناسان، حتی هیچ بوده است.

اکنون این موضوع به مرحله‌ای بحرانی رسیده است؛ جایی که رئیس‌جمهور ایالات متحده به صراحت اعلام کرده است که یا باید تاسیسات هسته‌ای ایران برچیده و یا با دخالت نظامی نابود گردد.

در شرایط کنونی، که ایالات متحده تحت رهبری رئیس‌جمهور ترامپ به‌طور جدی خواستار انهدام کامل برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران شده است، حتی اگر احتمال بمباران کشور از سوی اسرائیل و آمریکا اغراق‌آمیز باشد، ادامه تحریم‌ها می‌تواند آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اقتصاد نحیف کشور وارد کند، و هم اکنون که کشور در بسیاری از موارد با ناترازی مواجه است وضع را وخیم‌تر کند .

با توجه به این وضعیت بحرانی و شکننده و عدم دخالت من در بوجود آمدن این شرایط ناگوار، اگر به عنوان یک مذاکره‌کننده ایرانی در این عرصه حاضر بودم، با رویکردی واقع‌بینانه و مبتنی بر منافع ملی کشور، اقدام می‌کردم. در این راستا، پیشنهادات زیر را برای دستیابی به توافقی پایدار و مؤثر ارائه می‌دادم.

◀️تعلیق غنی‌سازی اورانیوم به شرط سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران

با توجه به تهدیدات موجود و هزینه‌های سنگین ناشی از ادامه برنامه هسته‌ای، پیشنهاد می‌کردم که ایران به صورت مشروط با تعلیق کامل غنی‌سازی اورانیوم و برنامه هسته‌ای موافقت کند؛ اما این تعلیق باید مشروط به سرمایه‌گذاری آمریکا در پروژه‌های انرژی باشد. به‌ویژه:

Babak_Khati.jpgوجود اعتقادات مذهبی در هیچ کجای جهان، فی‌نفسه مانعی برای تحقق آزادی و دمکراسی نبوده، زندگی مسالمت آمیز تمام عقاید و مذاهب در کنار هم، البته به شرط وجود احترام متقابل بین آنان و مهمتر از هر چیز شخصی بودن محدوده‌ی این عقاید و تفکرات و عدم مداخلاتی مثل سیاست در آن، همه‌جا ممکن است.

تجربه‌ای که در بسیاری از نقاط جهان رخ داده است و خود ما در ایران نیز در برهه‌هایی از تاریخ‌مان در ایران شاهد این همزیستی مسالمت آمیز میان عقاید و مذاهب گوناگون از شیعه و سنی و بهایی گرفته تا زرتشتی و کلیمی و مسیحی و آتئیست‌ها و ... بوده‌ایم.

وانگهی با توجه به بی‌نتیجه، نادرست و حتی گاه مخرب بودن مفهوم تک روایتی در عقاید و باورها، شرط اعتدال، به خرج دادن تساهل و تسامح است.

اما بجز این حقیقت روشن، چیزی که مذهبی‌ها خصوصا باورمندان مذهب شیعه در ایران باید بدانند این است که مذهب آنها با آنچه حکومت به عنوان مذهب رسمی معرفی می‌کند یکسان نیست.

مذهب برای حکومت تنها ابزاری برای گسترش قدرت، تداوم زورگویی و سیطره هرچه بیشتر خود بر جامعه است. چنانکه برای توجیه اهداف خود، مواردی چون ولایت فقیه و حجاب را بالاتر از تمام اصول و فروع شناخته شده همان مذهب مورد نظر خود قرار داده طی تمام چهار دهه اخیر، به طرفه‌العینی و با اسبابی چون احکام حکومتی بارها و بارها تمام‌ اصول و فروع مذهب رسمی مورد ادعای خود را به بازی گرفته است.

alaei.jpgجمهوری اسلامی و اصطلاح «خلیج عربی»؛ تلاشی برای منحرف کردن افکار عمومی از بحران مشروعیت

در روزگاری که جمهوری اسلامی ایران بیش از هر زمان دیگری در انزوای داخلی و خارجی قرار دارد، هر نوع اظهارنظر تحریک‌آمیز از سوی بازیگران جهانی، به‌ویژه آمریکا، فرصتی برای دستگاه تبلیغاتی این رژیم فراهم می‌آورد تا بر طبل "وحدت ملی" بکوبد و از گفتمان «دفاع از تمامیت ارضی» بهره‌برداری ابزاری کند. یکی از نمونه‌های برجسته این تاکتیک، واکنش شدید حکومت به استفاده از عبارت «خلیج عربی» به جای «خلیج فارس» توسط مقام‌ها یا رسانه‌های غربی است.

نام‌گذاری، حافظه جمعی و ابزار پروپاگاندا

اصطلاح «خلیج عربی» از دیرباز یکی از نقاط تنش‌زا میان ایران و برخی کشورهای عربی و همچنین بخشی از نخبگان سیاسی غرب بوده است. جمهوری اسلامی این موضوع را، به‌ویژه در بزنگاه‌هایی که مشروعیت داخلی‌اش زیر سوال است، برجسته کرده و به‌مثابه توهین به «هویت ملی» ایرانیان معرفی می‌کند. اما هدف واقعی این پروپاگاندا، نه دفاع از تاریخ یا جغرافیاست، بلکه منحرف کردن اذهان عمومی از خواسته اصلی مردم یعنی سرنگونی رژیمی است که منابع کشور را پیش‌فروش کرده و اعتماد مردم را نابود ساخته است.

article.jpgطرح موضوع

محمود مسائلی - کیهان لندن

در مسیر پرچالش تلاش برای دستیابی به ایرانی آزاد و دموکراتیک، پرسشی ژرف و در عین حال دیرپا، ذهن بسیاری از متفکران و کنشگران را ممکن است به خود مشغول کرده باشد: چرا با وجود ضرورت بی‌چون‌وچرای همدلی، هم‌افزایی و کنش جمعی در شرایطی که سرنوشت ملی در جایگاه حساس تاریخی قرارگرفته است، اغلبِ گروه‌ها، سازمان‌ها و جریان‌های سیاسی و اجتماعی از یکدیگر فاصله دارند یا حتی در وضعیت تقابل و رویارویی قرار می‌گیرند؟ این پرسش، در درون خود مجموعه‌ای از پرسش‌های بنیادین‌تر و فلسفی‌تری را به میان می‌آورد.به درستی منشأ این گسست‌ها چیست؟ چه عوامل تاریخی، روان‌شناختی، گفتمانی یا ساختاری موجبات چنین تشتت و پراکندگی را فراهم کرده‌اند؟ آیا این جدایی‌ها صرفاً ریشه در اختلاف نظرهای سیاسی دارند، یا باید آن‌ها را در لایه‌های عمیق‌تری از فرهنگ سیاسی، فقدان سنت گفت‌وگو، یا ساختارهای خودمدارانه قدرت‌طلبانه نیز جست‌وجو کرد؟

از این منظر، هرگونه تلاش برای همگرایی و عبور از وضعیت کنونی، نیازمند بازنگری در پیش‌فرض‌ها، روش‌های کنش جمعی، و حتی بازتعریف مفاهیم کلیدی همچون «ائتلاف»، «وحدت»، و «اختلاف» است. توافق‌پذیری نه به‌معنای یکسان‌اندیشی، بلکه در گرو پذیرش تنوع آرا در بستری از احترام متقابل و پایبندی به اصول اخلاقی و دموکراتیک است. اینگونه مفاهیم اغلب در مباحث فلسفه اجتماعی و سیاسی محل بحث و گفتگو بوده‌اند و هرکدام نیز برای خود جایگاه رفیعی را دارند. در این مورد نیز اغلب پیشنهاد می‌شود برای آنکه نیروی اجتماعی آزادی‌خواه بتوانند به توانمندی مؤثری دست یابد، و به سوی شکل‌گیری وفاقی پایدار فراخوانده شوند، ضروری است تا چهار پیش‌فرض کلیدی، مانند چهارستون بنایی تازه برای آینده میهن، را در پیش روی خود قرار دهند:

اولین و عاجل‌ترین همه پیش فرض‌ها این است که به پذیرش کثرت‌گرایی با صداقت و شفافیت روی آورند. یعنی اینکه بپذیرند هیچ جریانی، هیچ گفتمانی سیاسی و اجتماعی، و هیچ مکتب فکری به‌تنهایی نمی‌تواند صاحب حقیقت مطلق باشد. بلکه مشروعیت هر جریان و یا گفتمان در گفت‌وگو با دیگری شکل می‌گیرد.

دومین پیش فرض گریزناپذیر این است که به اصول اخلاق سیاسی خود را متعهد سازند. منظور این است که از هرگونه تخریب شخصیت، غیبت کردن، نسبت‌های ناروا که میراثی تلخ از فرهنگ استبدادی است خود را رها ساخته و بکوشند سخن یکدیگر را با جان و دل گوش کرده و سعی کنند از آنها زمینه‌های مشترکی را برای وفاق استخراج کنند.

سومین پیش فرض این است که همه تلاش‌های خود را بر هدف مشترک و نه تفاوت‌های راهبردی متمرکز سازندتا از طریق آن بتوان آزادی، عدالت، و کرامت انسانی باید در کانون همه تلاش‌ها قرار گیرد.

چهارمین پیش فرض را باید در ایجاد ساختارهای همپرسگی (دیالوگ) و تصمیم‌گیری جمعی توضیح داد. درواقع اهمیت این پیش فرض در این واقعیت نه چندان مطلوب قرار دارد که گروه‌های سیاسی همواره تلاش‌های خود را بر نشست‌هایی نمادین متمرکز و محدود ساخته‌اند. این درحالی است که در شرایط حساسی که در پیش روی میهن دلبندمان قرار گرفته است، تاسیس و تمرکز بر سازوکار‌هایی برای تضارب آرا، حل تعارضات، و تقسیم مسئولیت‌ها اجتناب ناپذیر می‌باشد.

اینگونه پیش فرض‌ها صرفاً موضوعاتی سیاسی نیستند که می‌بایست مورد راستی‌آزمایی قرار گیرند، بلکه وظیفه‌ای تاریخی، فلسفی و اخلاقی در مسیر نجات یک ملت از چرخه تکرار استبداد و ناکارآمدی می‌باشند. اما برای اجرایی ساختن اینگونه پیش فرض‌ها تاملی دقیقتر درخصوص زمینه‌های فلسفی آنها حیاتی می‌باشد. به عبارت بهتر، نه فقط از منظر سیاسی، بلکه از منظری فلسفی و اجتماعی به این حقیقت اندیشید که بسیاری از این گسست‌ها نه به دلیل صرفِ تفاوت در اهداف، بلکه ناشی از نبود فرهنگ همپرسگی (دیالوگ) هستند. یعنی ناتوانی در همپرسگی اصیلی که بتواند اختلافات را به تفاهم تبدیل کند و تنوع دیدگاه‌ها را به سرمایه‌ای برای رشد جمعی بدل سازد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

منظور از دیالوگ نیز در معنای مصطلح آن، یعنی ابزار صرفِ مذاکره یا مدیریت اختلاف نیست؛ بلکه فرآیندی است برای یادگیری متقابل، خودشناسی و دیگرشناسی. در همپرسگی‌های واقعی، ما نه تنها دیگری را می‌شنویم، بلکه خود را در آیینه‌ی گفت‌وگو بازمی‌شناسیم. در فلسفه همپرسگی، همه ما خویشتن خویش را از هر نوع وابستگی‌های مشربی و جریانات سیاسی رها می‌سازیم تا بتوانیم با قلبی پاک و اندیشه‌ای عاری از هرنوع پیش فرض‌های از پیش تعیین شده، از یکدیگر بیاموزیم تا بتوانیم توانمند شویم. این توانمندی لازمه ضروری و حیاتی رسیدن به آزادی و دمکراسی است. بنابراین، همپرسگی نه بر مبنای اندیشه‌هایی برای ابه اثبات رساندن نقطه نظرات خود و غلبه بر دیگری، بلکه بر پایه‌ی کنجکاوی، احترام، و تمایل به فهم مشترک شکل می‌گیرد.

11.jpgایندیپندنت فارسی - روزنامه «المرصد» گزارش داد که یک مرد در اردن پس از آن‌که همسرش را در میان گروهی از زنانی دید که برای استقبال از خواننده لبنانی راغب علامه در کنسرت اخیرش در این کشور تجمع کرده بودند، تصمیم به طلاق گرفت.

به نوشته روزنامه اردنی «السوسنه»، این زن بدون اطلاع یا رضایت همسرش به فرودگاه ملکه عالیه رفته بود تا در جمع طرفداران این هنرمند که بیشترشان زن بودند، حضور یابد. بر اساس این گزارش، زن مدعی شده بود که در روز ورود راغب علامه قصد دارد به دیدار خانواده‌اش برود، اما در واقع راهی فرودگاه شده بود.

شوهرش او را در یکی از ویدیوهایی که از لحظات استقبال از این هنرمند منتشر شده و در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد، دیده بود. پس از مشاهده این ویدیو، مرد تصمیم به جدایی و طلاق گرفت.

khial.jpgکیهان لندن - روزنامه «اسرائیل هیوم» در مقاله‌ای به انتقاد از رویکرد دونالد ترامپ در قبال تحولات یمن پرداخته و در نهایت تأکید کرده است که اسرائیل باید به صورت مستقل در مورد تهدیدات جمهوری اسلامی وارد عمل شود.

ایلهان اورکیبی تحلیلگر سیاسی در مقدمه این مقاله که ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ منتشر شده می‌نویسد توافق دولت ترامپ با حوثی‌ها در ظاهر شبیه به زیر گرفتن اسرائیل با یک مینی‌بوس است. آمریکا منافع اقتصادی‌اش را تأمین کرده و آزادی کشتیرانی برای کشتی‌های تجاری در باب‌المندب اکنون تضمین شده است.

در عوض، حوثی‌ها نیز آزادی خود را برای شلیک موشک از یمن به سمت فرودگاه بین‌المللی بن گوریون حفظ کرده‌اند. اینکه فرودگاه ویران‌شده صنعا و اسکله بمباران‌شده الحدیده مانع از برگزاری رژه‌های پیروزی پر زرق‌ و برق توسط حوثی‌ها و حامیان‌شان نشد، خود گویاست و البته که حق هم دارند. آنها نه‌تنها آمریکا را مجبور به تسلیم کردند، بلکه واشنگتن را وادار به چشم‌پوشی از [امنیت] اسرائیل نمودند.

در بخش دیگری از این مقاله آمده، «همیشه می‌توان امیدوار بود یا خیال‌پردازی کرد که واشنگتن و اورشلیم هماهنگ‌تر از چیزی هستند که به چشم می‌آید. آمریکا حملاتش را در یمن در نقطه‌ای استراتژیک و از دیدگاه خودش خاتمه می‌دهد تا تمرکز سیاسی و منابع نظامی‌اش را بر مأموریت واقعاً مهم‌تر که مقابله با رژیم ایران است متمرکز کند.»

akhond.jpgبهتر نیست بجای دولت ستاد ایجاد اشتغال برای روحانیون ایجاد کنید؟

مازیار اوستا

یا شیخ !با توجه به اینکه چند وقت پیش از فرستادن روحانیون بعنوان ناظران شرعی به شعب بانک ها گفتید و در همه سازمان ها و ادارات هم روحانیون حضوری پر رنگ دارند ! درصورت امکان بفرمایید : اولا ، شما نماینده مجلسی ؟ یا رییس ستاد ایجاد اشتغال برای روحانیون؟

ثانیا، حوزه های علمیه مبلغ دینی تربیت می کنند یا مدیر ،کارمند و معلم برای سازمانها و ادارات دولتی و غیر دولتی ؟

البته در مورد پیشنهاد «وزارت زیارت » زیاد هم بی راه نگفته اید!

tehrani.jpg
زیرا در کشوری که یمن مدیریت شماها برق و گاز نداریم ! صنعت هم نیمه تعطیل است!

از کار و اشتغال برای مردم عادی هم خبری نیست !

بودجه های فرهنگی هم سهم صدا و سیما و موسسات و مدارس دینی غیر پاسخگوی دوستانتان می شود !

بخاطر تحریم ها تجارت آزاد و قانونی هم عملا ممکن نیست !

با خشک شدن دریاچه ها ، رودها و از بین رفتن آب های زیر زمینی و جنگل ها و.. نیازی به وزارت جهاد کشاورزی و سازمان و ادارات منابع طبیعی و محیط زیست هم نمی باشد ! و...

bn.jpgبهزاد نبوي در گفت‌وگو با «اعتماد» از چم و خم مذاكره با امريكا و ضرورت‌هاي پيراموني آن مي‌گويد

دليلي ندارد مذاكرات را به تابو بدل كرده و از مذاكره ‌كردن بترسيم

مهدي بيك‌اوغلي - اعتماد

اين روزها روايت‌ها و خرده روايت‌هاي بسياري درباره ابعاد مختلف مذاكرات مطرح مي‌شود كه هر كدام از آنها از منظري خاص واجد اهميت ويژه است.

اما در ميان همه اين تحليل‌ها و ارزيابي‌ها، روايت بهزاد نبوي، فعال سياسي اصلاح‌طلب و چهره‌اي كه از يك مسير طي شده با مخاطب سخن مي‌گويد، شنيدني است.

‌طي هفته‌هاي اخير مذاكرات ايران و امريكا را پشت‌سر گذاشتيم. چند دوره مذاكره انجام شده، برخي تحليلگران ايراني مذاكرات را به معناي ورود ايران به هنگامه‌اي جديد (در تاريخ سياسي ايران) ارزيابي مي‌كنند. شما مذاكرات را چگونه مي‌بينيد؟

‌همان‌طور كه قبل از آغاز گفت‌وگو هم عرض كردم، با لفظ هنگامه خيلي موافق نيستم. دليلي ندارد بحث هنگامه را مطرح كنيم. بحث مذاكره با امريكا يك مذاكره (عادي) است با يك دولت ديگر در راستاي تحقق منافع ملي‌ ايران. يا انجام مي‌شود و نتيجه مي‌دهد يا نتيجه نخواهد داد. آنچه مي‌توان مورد توجه قرار داد اين است كه دو دور اول مذاكره بيشتر در مورد كليات بوده، مدت مذاكرات هم دويا سه ساعت بوده است. مذاكره اول، دو ساعت و مذاكره دوم، پنج ساعت بود، چون مذاكره به صورت غيرمستقيم انجام مي‌شود و پيام‌ها را مي‌برند و بعد دوباره مي‌آورند، مي‌نويسند و مي‌فرستند و (دوباره) برمي‌گردد، خيلي به مسائل جزيي رسيدگي نمي‌شود و به كليات اكتفا مي‌شود. تا به امروز هم هر دو طرف هم از نتيجه مذاكرات راضي بوده‌اند. دور سوم حدود هشت ساعت طول كشيد، همزمان با دور سوم مذاكرات، مذاكره كارشناسي هم شروع شد كه نشان‌دهنده ورود به جزييات است و از اين نظر مي‌توان گفت كه مقداري مباحث جدي‌تر شده است. البته بعضي‌ها معتقد هستند خوب بود كه مذاكره به صورت كارشناسي ادامه داشته باشد (متوقف نشود)، ولي گفته شده مذاكرات را براي تبادل‌نظر، فعلا متوقف كرده‌اند و تا شنبه آينده مذاكره جديدي نخواهند داشت. شخصا هميشه نظرم نسبت به اصل مذاكره مثبت بوده اما نبايد براي مذاكره خيلي اشتياق نشان دهيم. گفت‌وگو و مذاكره با همه كشورها و دولت‌هايي كه مسائلي با آنها داريم مطلوب است، بايد مذاكره انجام شود، دليلي ندارد مذاكرات را به تابو بدل كرده و از مذاكره ‌كردن بترسيم. مذاكره مشكلي ايجاد نمي‌كند و مي‌تواند نتايج مثبت هم در جهت منافع كشور و ملت ما داشته باشد. اميدوارم كه اين مذاكرات، نهايتا به نتيجه مطلوب برسد. من هميشه هم اميدوار بوده‌ام. البته نبايد عجله كنيم و اشتياق (بيش از حد) نشان دهيم، ولي اگر مذاكره انجام شود و نتايج خوبي داشته باشد، خيلي به نفع ملت و كشور است.

‌‌گفته مي‌شود زمان مباحث مختلف بايد از راه برسد تا بتوان به سمتش حركت كرد. در مورد مذاكرات ايران و امريكا هم گفته مي‌شود به نظر مي‌رسد اين دوره، زمان دستيابي به توافق رسيده. با توجه به تجربيات گذشته‌اي كه درخصوص امريكا از سال‌هاي ابتدايي انقلاب تا به امروز داشته‌ايم، آيا زمان حل معادلات ميان دو كشور فرا رسيده يا نه؟

به نظر من هميشه زمان مذاكره است، از اول انقلاب تا الان هر وقت چنين برنامه‌اي داشتيم مناسب بوده است. الان هم زمان مناسبي است. خيلي‌ها مي‌گويند الان ايران در موضع ضعف قرار گرفته (و ناچار به مذاكره شده)، معتقدم اينها بدترين مواضعي است كه اتخاذ مي‌شود. طرف مقابل ممكن است بگويد ايران در موضع ضعف است و دست‌هايش بالاست كه مذاكره مي‌كند و تصور مي‌كند مي‌تواند امتيازهاي فراواني از ايران بگيرد، اما شخصا اين‌گونه فكر نمي‌كنم، معتقدم مذاكره در هر شرايطي مفيد و مناسب است و الان هم انجام مذاكرات را تاييد مي‌كنم.

taheri.jpgامیر طاهری - ایندیپندنت فارسی

آیا شیطان رجیم در حوزه علیمه قم نفوذ کرده است تا مانع از آن شود که حوزه در خدمت «برترین هدف انقلاب اسلامی یعنی استقرار تمدن اسلامی» قرار گیرد؟ این پرسشی است که پس از مطالعه سخنان آیت‌الله علی خامنه‌ای، «رهبر عالیقدر»، در مراسم چهارشنبه گذشته پیش می‌آید؛ مراسمی که به مناسبت صدمین سالروز تاسیس «حوزه علمیه قم» در تهران برگزار شد.

آقای خامنه‌ای و هواداران او نمی‌گویند که این رقم ۱۰۰ را کجا آورده‌اند. تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد، قم دست‌کم از زمان شاه‌‌عباس کبیر یک مرکز تعلیمات حوزوی شیعه بوده است، اما از آنجا که آقای خامنه‌ای و پیروان آیت‌الله روح‌الله خمینی در یک دنیای موازی به سر می‌برند، شگفتی‌آور نیست که یک تاریخ موازی نیز داشته باشند. بدین‌سان تاریخ ۱۰۰ ساله‌ای که «رهبر مسلمانان جهان» ذکر می‌کند، به گفته او، با ورود آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری به قم آغاز می‌شود.

در پیام طولانی آقای خامنه‌ای، نشانه‌هایی هست که خواست واقعی اما اعلام‌نکردنی او، قرار دادن آیت‌الله خمینی به‌عنوان بنیان‌گذار واقعی حوزه است. اما او آنقدر آگاهی دارد که بداند چنین ادعایی جز خنده‌های دسته‌جمعی، نتیجه‌ای نخواهد داشت. در نتیجه، او شیخ حائری را که معلم خمینی بود، در نقس بنیان‌گذار حوزه ترسیم می‌کند و یادآور می‌شود که با ورود حائری بود که دوران درخشان حوزه پس از سال‌ها تحمل اختناق و انحطاط، آغاز شد. بدین‌سان آقای خامنه‌ای فقهایی مانند میرزا محمد ارباب و شیخ ابوالقاسم کبیر را در نقش ستاره‌های دوم قرار می‌دهد.

اسارت در جهان موازی و تاریخ موازی آقای خامنه‌ای را به سوی تضاد بزرگ‌تری می‌کشاند. او فراموش می‌کند که شیخ حائری زمانی به ایران آمد که «رضاخان قلدر» به پادشاهی رسیده بود و قصد خود را برای ایجاد یک حوزه علمیه شیعه در برابر حوزه نجف که در آن زمان همراه با تمامی عراق، تحت حمایت بریتانیا بود، پنهان نمی‌کرد. «رهبر عالیقدر» همچنین فراموش می‌کند که «رضاخان قلدر» در دوران نخست‌وزیری‌اش به عراق سفر کرد و در دیدار با همتای عراقی‌اش، نوری سعید پاشا، خواستار آزادی روحانیونی بود که دولت بغداد به زندان فرستاده بود. بسیاری از آن روحانیون با رسیدن «رضاخان قلدر» به پادشاهی، به ایران آمدند و در تشکیل حوزه علمیه نقش داشتند.

اما در تاریخ موازی آقای خامنه‌ای، حوزه‌ای که با کمک «رضاخان قلدر» پا گرفت، تبدیل شد به کانونی برای مبارزه با «دودمان فاسق و فاسد پهلوی». «رهبر عالیقدر» از ده‌ها روحانی برجسته که در آن حوزه درخشیدند، یادی نمی‌کند و تنها اشاراتی خجولانه به آیت‌الله‌العظمی بروجردی دارد که برای بیش از ۲۰ سال، نزدیک‌ترین روابط را با شاهان «دودمان فاسق و فاسد» حفظ کرد. آن روابط نزدیک سبب شد که در تمامی دوران پهلوی، هیچ روحانی خلع لباس نشد و از آن مهم‌تر، هیچ روحانی اعدام نشد‌ــ نخستین خلع لباس‌ها و اعدام روحانیون در دوران تسلط آقایان خمینی و خامنه‌ای صورت گرفت‌ــ طلاب علوم دینی و روحانیون به طور کلی از خدمت اجباری در ارتش معاف شدند و از آن مهم‌تر، آنان از پرداخت مالیات بر درآمدــ حتی آنچه به عنوان سهم امام پرداخت می‌شدــ معاف بودند و مبلغان شیعه با هزینه دولت اما به توصیه حوزه، به چندین کشور از جمله لبنان، فرانسه و اندونزی اعزام شدند.

با وجود تاسیس دانشکده الهیات، دولت همچنین به حوزه اجازه داد که شیوه آموزشی و پژوهشی و درجه‌بندی علمی خود را داشته باشد. بدین‌سان بود که القابی مانند حجت‌الاسلام، آیت‌الله و آیت‌الله‌العظمی طی سال‌ها، به‌ویژه در دوران محمدرضا شاه، رواج پیدا کرد.

تحریف تاریخ حوزه علمیه از سوی آقای خامنه‌ای ممکن است ناشی از بی‌اطلاعی یا نزدیک‌بینی ایدئولوژیک باشد و در هر حال، از یک دید وسیع‌تر چندان اهمیتی ندارد، زیرا ایشان در مجموعه سازمانی غیررسمی تشیع مقامی ندارد و از دید حوزویان، یک شخصیت سیاسی در حال حاضر قدرتمدار به شمار می‌آید.

آنچه اهمیت دارد، تصویری است که او از حوزه آرمانی خود رسم می‌کند و تلویحا تهدید می‌کند که می‌خواهد حوزه را از مسیر ۱۰۰ ساله خود بیرون آورد و در مسیری تازه که منعکس‌کننده خیالات او است، قرار دهد.

آرزوی آقای خامنه‌ای، آنطور که از سخنان اخیر ایشان برمی‌آید، تبدیل حوزه علمیه قم به نسخه‌ای از حزب بلشویک است؛ البته با قرار دادن پرچم اسلام‌گرایی به جای پرچم سرخ لنین و استالین. او می‌گوید: «امام خمینی پس از قرن‌ها، اسلام را در جایگاه حاکمیت سیاسی یک کشور بزرگ و بافرهنگ و دارای همه‌گونه استعداد قرار داد. جمهوری اسلامی امروز الگوی اسلام‌خواهی یا حتی پیشرو دین‌گرایی در سراسر جهان است.»

به عبارت دیگر، جهان‌گرایی انقلابی به نام اسلام همان هدفی را دنبال می‌کند که حزب بلشویک با شعار «کارگران جهان متحد شوید!» دنبال می‌کرد. از دید آقای خامنه‌ای، حوزه در واقع یک حزب سیاسی است که وظیفه‌اش «ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدن نوین اسلامی» است. آقای خامنه‌ای تلویحا می‌پذیرد که اگر هم چیزی به نام تمدن اسلامی وجود داشت،‌ امروز دیگر کهنه شده است و وظیفه انقلابیون خمینی‌گرا است که تمدنی نو به اسم اسلام بسازند. او تاکید می‌کند که «ایجاد تمدن اسلامی برترین هدف دنیای انقلاب» است.

ممکن است بپرسید: این «تمدن نوین اسلامی» چگونه جانوری است؟ «رهبر عالیقدر» جواب مشخصی ندارد، اما با استفاده از برهان خُلف، این تمدن خیالی را در برابر «تمدن روبه‌انحطاط غربی» قرار می‌دهد. اما او نمی‌گوید منظورش از «غرب» چیست. البته اگر این سخنرانی پیش از آغاز مذاکرات تازه با «شیطان بزرگ» ایراد می‌شد، آقای خامنه‌ای بی‌تردید انگشت اتهام را به سوی «استکبار جهانی» نشانه می‌رفت و شعار «مرگ بر آمریکا» را از یاد نمی‌برد. اما این بار، برای اولین بار در چهار دهه گذشته، «رهبر عالیقدر» نه مستقیما و نه با نرمش کنایی، اشاره‌ای به «شیطان بزرگ» ندارد.

شیطان رجیم اما، یعنی همان شیطانی که در برابر آدم سر خم نکرد، فراموش‌ نشده است. آقای خامنه‌ای تلویحا شیطان را متهم می‌کند که حوزه را به سوی فعل مادی دنیاگرایانه گمراه کرده است.

«رهبر عالیقدر» می‌گوید: «برخی مهارت‌های علمی که مجموعا جنبه آلی و مقدماتی برای رسیدن به حکم شرع دارند، یا بعضی موضوعات فقهی یا اصولی خارج از اولویت‌ها، فقیه و محقق را با شیرینی وسوسه‌انگیز خود، چنان در خود غرق می‌کنند که ذهن او را به‌کلی از مسائل اصلی و اولویت‌ها منصرف می‌سازد و فرصت‌های بی‌جایگزین، سرمایه‌های انسانی و مالی را فدا می‌کند، بی‌آنکه در وانفسای هجوم کفر، کمکی به تبیین سبک زندگی اسلامی و هدایت جامعه برساند.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

از دید آقای خامنه‌ای، این «اظهار فضل و سمعه علمی و فعل مادی دنیاگرایانه» کار شیطان رجیم است که یکی از القاب او «الوسوس»، یعنی وسوسه‌انگیز، است.

حوزه قم، باز به گفته آقای خامنه‌ای، دو وظیفه دیگر خود را نیز انجام نمی‌دهد: تربیت مجاهدان فرهنگی و تربیت نیروی انسانی برای اداره کشور. البته ایشان شاید نمی‌دانند که در سرزمین کفار مثلا آمریکا یا فرانسه، این دو وظیفه به عهده سازمان‌های ویژه‌ای است که دولت ایجاد کرده و اداره می‌کند. در جمهوری اسلامی نیز ده‌ها سازمان دولتی یا نیمه‌دولتی با صرف بودجه‌های حیرت‌انگیز، مدعی انجام چنان وظایفی‌اند و کشاندن حوزه به مسیری ۱۰۰ درصد سیاسی نمی‌تواند به سود تشیع، به‌عنوان یک مذهب، باشد.

trumpAzadi.jpgمقام آمریکایی: ترامپ در کنار منع دستیابی ایران به سلاح اتمی، درپی روابط نوین با تهران است

ایران اینترنشنال - بعد از ادعای یک مقام ایرانی در گفتگو با سی ان ان که آمریکا احتمالا مذاکرات اتمی را به‌عنوان تله ای برای تشدید تنش با جمهوری اسلامی طراحی کرده است، یک مقام آمریکایی به این شبکه خبری گفت آمریکا اطمینان حاصل خواهد کرد که جمهوری اسلامی هرگز به سلاح هسته‌ای دست نیابد، اما همچنین خواهان صلحی پایدار در خاورمیانه، روابطی نوین با ایران و شکوفایی کامل ظرفیت‌های ملت ایران است.

این مقام آمریکایی گفت: «ترامپ کاملا در تمایل خود برای دستیابی به توافق با ایران صادق است و به طور کامل به تحقق این هدف متعهد مانده است.»

سرکنسول پیشین اسرائیل در نیویورک: توافق با ریاض باید شامل مولفه‌ای درباره ایران باشد

ایدو آهارونی، سرکنسول پیشین اسرائیل در نیویورک، به نیوزمکس گفت سفر ترامپ به خاورمیانه «فوق‌العاده مهم» است، زیرا او به عربستان سعودی می‌رود تا «یک توافق» ارائه دهد.

سرکنسول پیشین اسرائیل در نیویورک گفت این توافق باید شامل مولفه‌ای درباره ایران و تضمین‌هایی برای ریاض باشد. او ابراز امیدواری کرد توافقی که ترامپ در خاورمیانه پیشنهاد می‌دهد دربرگیرنده عادی‌سازی روابط با اسرائیل، پایان جنگ غزه و آزادی گروگان‌ها نیز باش

szk.jpgصادق زیباکلام: دمکراسى يعنى : بالاتر بودن «قدرت» «قانون» از «قدرت» حکومت» ولو ترامپ

پیش‌تر هم نوشته بودم که اساس و بنیان دموکراسی در حاکمیت قانون است و اینکه حکومت‌ها نمی‌توانند بر اساس اراده خودشان تصمیم‌گیری نموده و آن را اجرا نمایند. نظام حکومتی در آمریکا مصداق این واقعیت است. آقای ترامپ در دوران انتخابات تهدید کرده بودند که اگر به کاخ سفید برسند، حساب دانشجویانی که در دانشگاه‌های آمریکا علیه اسرائیل تظاهرات نموده و از فلسطینی‌ها طرف‌داری کرده بودند را خواهند رسید. بعد از انتخاب‌شدن هم سعی کرد وعده‌اش مبنی بر لغو ویزا و اخراج دانشجویان خارجی که به‌زعم او مرتکب آن "گناه" شده بودند را عملی نماید. یکی از این دانشجویان خانم "رومیسا اوزتورک" دانشجوی دکترا اهل ترکیه در دانشگاه تاپس می‌بود که علیه اسرائیل مقاله‌ای نوشته بود.

ایشان در پنجم فروردین‌ماه توسط مأمورین اداره مهاجرت و گمرک آمریکا بازداشت می‌شوند باهدف اخراجشان از آمریکا. جالب است که ایشان روزه‌دار بودند و در مدت بازداشت هم همچنان به روزه‌داری‌شان ادامه می‌دهد.

قاضی دادگاه فدرال در ۱۹ اردیبهشت جلوی دستور دولت آقای ترامپ مبنی بر اخراج وی از آمریکا را گرفته و تصمیم دولت ترامپ را غیرقانونی اعلام نموده و آن را مغایر با حق آزادی بیان اعلام می‌کند که در متمم قانون اساسی آمریکا مورد تأکید قرار گرفته. دانشجوی ترک از زندان آزاد شده و جلوی اخراجشان از آمریکا هم گرفته می‌شود.

تصورش را بکنیم که نظام جمهوری اسلامی یک دانشجوی خارجی که با افکار و عقاید نظام همخوانی نداشته را بازداشت و می‌خواهد وی را از کشور اخراج نماید؛ اما قوه قضائیه این تصمیم را مغایر با قانون اعلام کرده و حکم به آزادی وی و ماندنش در کشور بدهد.

تصویر رومیسا اوزتورک | دانشجوی دکتری ترک در دانشگاه تافتس که در جنگ اسرائیل در غزه از فلسطینی ها حمایت کرد و اخراج شد

trumpiri.jpgایران اینترنشنال - سی‌ان‌ان به نقل از یک مقام ایرانی گزارش داد گفت‌وگوهای «غیرمستقیم» اخیر با آمریکا که با هدف رسیدگی به برنامه هسته‌ای تهران و رفع تحریم‌ها انجام شده، از سوی آمریکا «واقعی» نبوده است و به‌احتمال زیاد از ابتدا به‌عنوان «تله‌ای» برای سوق دادن اوضاع به سمت تنش طراحی شده بود.

این مقام ایرانی که نخواسته نامش فاش شود گفت جمهوری اسلامی وقفه‌ها و فاصله‌های هفتگی میان دورهای مذاکرات را که برخلاف خواست تهران بوده‌اند، به‌عنوان بازی سیاسی و رسانه‌ای از سوی آمریکا ارزیابی می‌کند و اکنون خود را برای سناریوهایی آماده می‌کند که مذاکرات در آن‌ها شکست می‌خورد.

این مقام جمهوری اسلامی گفت که طرف آمریکایی به پرسش‌های تهران «پاسخ‌های کوتاه و کلی» می‌دهد، «پیشنهادهای اصلی» را نادیده می‌گیرد و در طول مذاکرات «مدام موضع خود را تغییر می‌دهد.»

به گفته این منبع، این وضعیت باعث شده تهران به این نتیجه برسد که مذاکرات «احتمالا به نتیجه مطلوب در زمینه رفع تحریم‌ها و بهره اقتصادی منجر نخواهد شد.»

او گفت در نتیجه شرایط موجود در مذاکرات، تهران «در حال آماده‌سازی برای مرحله بعدی است و طی یک ماه گذشته، بخش‌های سیاسی، اقتصادی و دیگر حوزه‌ها سناریوهای لازم را تهیه کرده‌اند.»

این مقام ایرانی تاکید کرد که غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران «خط قرمز قطعی» جمهوری در مذاکرات است و آمریکا «به‌خوبی از آن آگاه است.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در همین حال، یک مقام آمریکایی به سی‌ان‌ان گفت: «ترامپ کاملا در تمایل خود برای دستیابی به توافق با ایران صادق است و به طور کامل به تحقق این هدف متعهد مانده است.»

این مقام آمریکایی گفت: «آمریکا اطمینان حاصل خواهد کرد که جمهوری اسلامی هرگز به سلاح هسته‌ای دست نیابد، اما همچنین خواهان صلحی پایدار در خاورمیانه، روابطی نوین با ایران و شکوفایی کامل ظرفیت‌های ملت ایران است.»

fourthMeeting.jpgسخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی دور چهارم مذاکرات را «دشوار اما مفید» خواند

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس از پایان چهارمین دور مذاکرات با آمریکا خبر داد.

او این مذاکرات را «دشوار اما مفید برای درک بهتر از مواضع یکدیگر و یافتن راه‌هایی معقول و واقع‌بینانه برای حل مسائل مورد اختلاف» توصیف کرد.

بقائی گفت زمان و مکان دور بعدی گفت‌وگوها از سوی هماهنگ‌کننده عمانی اعلام خواهد شد.

به گزارش باراک راوید، خبرنگار اکسیوس به نقل از یک مقام آمریکایی، استیو ویتکاف در جریان دور چهارم مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا که در روز یکشنبه در عمان برگزار شد، گفتگوهای مستقیم و غیرمستقیمی با عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران داشته است.

این مقام آمریکایی گفت: «توافق حاصل شد که مذاکرات برای بررسی و حل و فصل اختلافات فنی ادامه یابد. ما از نتیجه امروز دلگرم و مشتاقانه منتظر نشست بعدی هستیم که در آینده نزدیک برگزار خواهد شد.»

کامران متین: تهران فکر می‌کند ترامپ در سیاست‌هایش دیگر اولویت اسرائیل را در نظر نمی‌گیرد

کامران متین، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه ساسکس، درباره سفر ترامپ به خاورمیانه و تاثیر این سفر در دور جدید مذاکرات، یادآوری کرد که اسرائیل جزو کشورهایی نیست که رییس‌جمهوری آمریکا از آن دیدار داشته باشد.

او به ایران‌اینترنشنال گفت با توجه به این موارد، این برداشت برای جمهوری اسلامی وجود دارد که ترامپ قصد دارد سیاست‌های منطقه‌ای خود را بدون در نظر گرفتن اولویت‌های اسرائیل پیش ببرد.

این استاد دانشگاه توضیح داد: «ممکن است مواضعی که در افکار عمومی درباره برنامه هسته‌ای ایران مطرح می‌شود، با آنچه در میز مذاکره عنوان می‌شود، تفاوت داشته باشد.»

:::

Masoud_Noghrehkar.jpgمرگ ستائی و مُرده پرستی نه فقط سُنتی ریشه دار، که پاره ای ازتجدد ماست.!

شیوا ارسطویی یکی از برجسته ترین زنان نویسنده و شاعر در سن 64 سالگی خودخواسته این جهانِ را وانهاد و رفت. دلیل و انگیزۀ "خود خواسته" گی این رخداد تراژیک را شیوا در یک جمله بیان کرده است:" انسان بودن در این شرایط مشکل است، زن بودن مشکل تر".

شیوا ارسطویی بیش از 12 اثر در عرصۀ داستان کوتاه، رمان و شعر خلق کرد(1)، و برای کارهایش جایزه ها گرفته است، او بی قرار و پُر شور عاشق انسان و صلح و به جِد روادار و دریا دل و فروتن بود(2). شور و شعورِ زندگی می نِمود این بانوی نویسنده و شاعر.

mnk.jpg

شیوا مُدرس و استاد آموزش داستان نویسی، سینماگر، امدادگرِ میدان جنگ، کنشگرمدنی و جنبش آزادیخوانۀ زنان، کنشگر و مبارزی در راهِ تحقق آزادی اندیشه و بیان و قلم، و ستیزه گرعلیه سانسور بود.

اندوه از دست دادن چنین بانوئی جانگداز است، تاسف اما در این نیز هست که پیش از مرگِ این بانو حتی منی که خودم را داستان نویس و اهل قلم می دانم او را به خوبی نمی شناختم، فقط دو اثر او را خوانده بودم و مختصری در باره اش می دانستم. پس از مرگش تازه دریافتم چه گنجینه ای از دست رفت. ستایش و قدردانی از او پس از رفتنش کار شایسته ای است اما پرسش تاریخی شده در سرزمینمان هنوز پا برجاست که چرا یک هزارم این حد و حجم از ستایش و قدرانی از او و معرفی آثار و خصائل شخصیتی او قبل از مرگش نوشته و مطرح نشد؟

باید رنج زندگی و زن بودن او را دراضطراب و انزوا و تنهایی خُرد می کرد، باید خودکشی می کرد، باید می مُرد تا دیده و شنیده می شد؟ (3)

****

1- شیوا ارسطویی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

2- نقد و بررسی رمان «ولی دیوانه‌وار...»- نوشته شیوا ارسطویی- راویون

گفتگو با دكتر مسعود نقره كار - Clyp3-

دونالد ترامپ کیست؟

| No Comments

صاحب رستوران ایرانی کاسپین در ایالت مریلند امریکا از پذیرایی از حامیان فلسطین خودداری کرد

:::

roostayee.jpgسهم سپاه و علی خامنه ای در تهدید نام خلیج فارس از سوی ترامپ

فرزانه روستایی

تغییر نام مناطق استراتژیک یا حتی تهدید به انجام آن همواره با هدف جابجایی معادلات قدرت صورت میگیرد. کسی که تلاش می کند نام ماندگار خلیج فارس را تغییر دهد بی شک در تدارک سازماندهی روابط سیاسی و امنیتی جدیدی است. موضعی که دونالد ترامپ در ارتباط با نام خلیج فارس مطرح کرده در شرایطی است که شیوخ حاشیه جنوبی خلیج فارس ادعاهایی بر جزایر مقدس سه گانه ایرانی دارند. به این ترتیب اگر موضوع تغییر نام خلیج فارس محقق شود دیری نخواهد پایید که ادعای عرب ها بر جزایر ایرانی تبدیل به یک بحران جدی و اجرایی خواهد شد.

تغییر نام مناطق حساس می تواند با هدف زیر سوال بردن مشروعیت سیاسی، تحقیر یک ملت، وارد آوردن یک ضربه پرستیژی، و تشدید شکاف های قومی و منطقه ای صورت بپذیرد که همه این عوامل در صورت تغییر نام خلیج فارس علیه مردم ایران محقق می شود. در برمه پس از سرکوب های خونین دمکراسی خواهان از سوی ژنرالها، نام این کشور به میانمار تغییر یافت که نماد سلطه ارتش است. در اسراییل نام بیت المقدس به اورشلیم تغییر یافت تا جابحایی پایتخت اسراییل و انتقال سفارت آمریکا آن را توجیه کند. در سیلان نام کشور به سریلانکا تغییر یافت و زمینه ساز ۲۶ سال جنگ داخلی با انگیزه های مذهبی شد. چین نام کذرگاهها و جزائر دریای جنوبی را چینی می کند و به اعتراض ویتنام فیلیپین و مالزی توجهی ندارد چون ابرقدرت است.


حال باید منتظر شد و دید روز یکشنبه دور چهارم مذاکرات تیم عباس عراقچی و تیم آمریکا در مورد توقف غنی سازی و جمع آوری فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی به توافقی نائل می شود یا نه. احتمالا در صورتی که رژیم با تعطیلی غنی سازی موافقت نکند ترامپ در سفر روز دوشنبه به منطقه تهدید خود در مورد نام خلیج فارس را عملی خواهد کرد.

بنا بر قولی یک کودتای نرم علیه ابرقدرت زرد در جریان است. ترامپ در جریان اولین سفر خود به منطقه قرار است جابجایی حدود هزار میلیارد دلار سرمایه گذاری از سوی غرب و با لگد بیرون انداختن چین از بازار ساخت و ساز و سرمایه گذاری در منطقه را رقم بزند.


اگر قرار است بر سر هزار میلیارد دلار و دست رد زدن به سینه چینی ها توافقی صورت گیرد درخواست برای وارد آوردن یک ضربه به کشور ایران و تغییر نام خلیج فارس به نام زشت خلیج عربی درخواست سنگینی نیست. بخصوص که ملت و قلمرو ایران در لا به لای چنگال آخوندها و دندان نظامیان بی مسئولیت پول و قدرت طلب گیر کرده و بعد از چهل سال صرف منابع ملی به پای نیابتی ها توان زیادی برای کشور باقی نمانده است.

arrest.jpgاین فرد مظنون که به‌دلیل طرح حمله به سفارت اسرائیل در لندن بازداشت شده است، یک پناهجو است که خرج آپارتمان و زندگی او را مالیات‌دهندگان بریتانیا پرداخت می کنند.

:::

یکی از پنج ایرانی مظنون به حمله سفارت اسرائیل "به عنوان پناهجو وارد بریتانیا شده بود"

دویچه وله - به گزارش روزنامه بریتانیایی "سان" دست‌کم یکی از مظنونان ایرانی که اخیرا در این کشور در ارتباط با توطئه برای هدف قرار دادن سفارت اسرائیل در لندن بازداشت شد، پیش‌تر در بریتانیا درخواست پناهندگی داده بود.

طبق این گزارش درخواست پناهندگی این فرد تا زمان دستگیری او توسط پلیس ضدتروریسم بریتانیا در دست بررسی بوده است.

در این پرونده پنج تبعه ایرانی ۲۴ تا ۴۶ ساله بازداشت شدند. پلیس جزئیات بیشتری در مورد هویت این افراد در اختیار رسانه‌ها نگذاشته است اما گفته می‌شود یکی از این پنج نفر "ارتباط نزدیکی" با حکومت جمهوری اسلامی دارد.

پلیس ضد تروریسم همچنان در حال بررسی نحوه ورود سایر افراد این گروه به بریتانیا و سوابق آنان است.

به گزارش سان، آمار رسمی نشان می‌دهد که درخواست پناهندگی از سوی شهروندان ایرانی در بریتانیا از دو هزار و یازده مورد در سال ۲۰۱۴ به هشت هزار و ۹۹ مورد در سال ۲۰۲۴ رسیده که افزایشی ۳۰۲ درصدی را نشان می‌دهد. ایران پس از پاکستان و افغانستان، سومین کشور از نظر تعداد درخواست‌های پناهندگی در بریتانیاست. طبق این گزارش آمارهای دیگر همچنین نشان می‌دهند که بیش از ده هزار ایرانی از ژوئن ۲۰۲۳ تاکنون با قایق‌های کوچک از بندر کاله در فرانسه وارد بریتانیا شده‌اند.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

قرار بازداشت پنج مظنون ایرانی روز جمعه به مدت یک هفته دیگر تمدید شد. پلیس متروپولیتن لندن اعلام کرده است تحقیقات در مورد این پرونده همچنان ادامه دارد.

11-2.jpg-به گفته دو مقام امنیتی غربی و یک مقام منطقه‌ای، جمهوری اسلامی در آینده نزدیک در حال آماده‌ ساختن پرتابگرهای موشک‌های بالستیک کوتاه‌بُرد برای ارسال به روسیه است.

👈کیهان لندن

-ژنرال کریستوفر کاولی فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا، به نمایندگان کنگره گفته بود که ایران بیش از ۴۰۰ موشک بالستیک کوتاه‌برد به روسیه داده است؛ که احتمالاً اشاره به «فتح-۳۶۰» است.

- خبرگزاری رویترز گزارش داد اگر این ارسال انجام شود، پرتابگرهای «فتح-۳۶۰» به روسیه کمک خواهند کرد تا حملات فرسایشی خود علیه اوکراین را تقویت کند.

- کارشناسان می‌گویند ممکن است یکی از عوامل تاخیر، نیاز جمهوری اسلامی به تغییر کامیون‌های تجاری اروپایی برای نصب پرتابگرها بوده باشد همانطور که برای زرادخانه داخلی خود انجام داده و ممکن است همین کار را برای روسیه نیز انجام داده باشد، چرا که ارتش روسیه در اوکراین با کمبود این نوع وسایل نقلیه مواجه است.

خبر بسیار مهم ترامپ

| No Comments

za.jpgاحمد زیدآبادی

دونالد ترامپ اعلام کرده است که در آستانۀ سفرش به کشورهای عرب حوزۀ جنوبی خلیج فارس یک خبر "بسیار مهم و مثبت" را اعلام خواهد کرد.

احتیاط حکم می‌کند که تا دو-سه روز دیگر صبر کرد تا خبر "خیلی مهم و مثبت" از زبان خود ترامپ اعلام شود، اما گمانه‌زنی هم برای برای خودش عالمی دارد و هیجان‌برانگیز است!

شاید اتفاقی که ترامپ خبر آن را بسیار مهم و مثبت توصیف کرده اصلاً تا چند روز آینده به نتیجۀ نهایی نرسد و در نتیجه ترامپ هم به خلاف وعدۀ خود حرفی از آن به میان نیاورد!

به هر حال اگر خبر مهم و مثبتی در انتظار باشد، به احتمال زیاد مربوط به جنگ روسیه و اوکراین و یا هند و پاکستان نیست بلکه مربوط به منطقۀ ماست چون قرار است در آستانۀ سفر به همین منطقه اعلام شود.

آیا خبر، مربوط به اعلام توافق بین ایران و آمریکاست؟ به نظرم نه، چون روند مذاکرات هنوز رسیدن به آن نقطه را نشان نمی‌دهد.

آیا پای اعلام جزئیات توافق آمریکا با حوثی‌های یمن در میان است؟ احتمالاً نه، زیرا خبری که اصل آن اعلام شده، جزئیاتش نمی‌تواند غافلگیرکننده و مهیج در قالب یک خبر بسیار مهم باشد.

آیا نهایی شدن توافق آمریکا و عربستان همان خبر بسیار مهم است؟ ظاهراً موضوع نمی‌تواند بی‌ارتباط با آن باشد.

به نظرم اعلام ابتکار تازه‌ای برای ادارۀ نوارغزه و پایان جنگ در آنجا و یا اعلام روند عادی شدن رابطۀ عربستان و اسرائیل به عنوان بخشی از توافقنامۀ استراتژیک بین ریاض و واشینگتن، همان خبر مورد نظر ترامپ باشد. در گزارش‌های مطبوعاتی منطقه و جهان، البته اثری از قریب‌الوقوع بودن چنین اتفاقی دیده نمی‌شود، اما به گمان غیرمحتاطانۀ من، ماجرا به همین دو موضوع مربوط است.

moradi.jpgمجید مرادی

وزیر سابق ارشاد محمدمهدی اسماعیلی:

به دلیل نوع حادثه، بخشی از بدن شهید رئیسی همچنان در محل سقوط هلیکوپتر است./باشگاه خبرنگاران

چهل سال است که نهادی برای تفحص پیکر شهیدان جنگ در حال فعالیت است و بعد از چند دهه از برخی شهیدان پلاکشان را تنها برگردانند.

با این همه پیشرفتی که در این نیم قرن اتفاق افتاده است برجای نهادن بخشی از پیکر مرحوم رئیسی چه حکمتی دارد جز امام‌زاده سازی در میان جنگل‌های صعب العبور و تخریب گسترده جنگل؟

سازمان منابع طبیعی باید جلوی این جرم را می‌گرفت.

عقل اهالی دولت دبش بیش از این نیست که محل سقوط بالگردی را به مزار جان باخته گان تبدیل کند و در آن ارتفاعات که شب‌ها فقط محل تردد حیوانات وحشی و درنده است کانکس بکارند و نگهبان بگمارند تا روزی زیارت‌گاهش کنند. سخن محمدمهدی اسماعیلی را به یاد داشته باشید. شاید قصدشان مقبره سازی دوم برای رئیسی باشد و خود ایشان هم تولیت مقبره ییلاقی-کوهستانی رئیسی را بر عهده بگیرند. فقط می‌ماند همراهی سازمان اوقاف و امور خیریه.

سازمان پخمه منابع طبیعی هم که چشمش را بسته است و نمی بیند.

اینها نوابغ حکومت داری ایرانند!

raeisi.jpg
در همین زمینه:

ایندیپندنت فارسی - محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت سیزدهم روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت گفت: «به‌دلیل نوع حادثه» هنوز «بخشی از بدن‌ رئیسی همچنان در محل حادثه است.»

اسماعیلی توضیحی درباره «نوع حادثه» نداد و نگفت چرا یکسال پس از این مرگ ابراهیم رئیسی، حسین امیرعبداللهیان و همراهانشان بخشی از اجساد آن‌ها همچنان در محل سقوط است.

ابراهیم رئیسی درتابستان سال ۱۳۶۷ و در زمان اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی، به همراه دیگر اعضای «هیات مرگ» با هلیکوپتر میان زندان اوین و زندان گوهردشت رفت و آمد می‌کرد.

پیکر شیوا ارسطویی، مترجم، شاعر و داستان‌نویس برجسته معاصر، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه بر دوش گروهی از زنان تشییع شد.

شیوا ارسطوری که فعالیت‌هایی نیز در زمینه سینما داشت، روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت، در ۶۴ سالگی درگذشت.

به گزارش ایسنا چهره‌های برجسته ادبیات ایران از جمله فرخنده حاجی‌زاده، لی‌لی فرهادپور، حافظ موسوی، یغما گلرویی، قباد آذرآیین و محمدحسن شهسواری در مراسم تششع او حضور داشتند.

ارسطویی در قطعه هنرمندان در محل خانه هنرمندان به خاک سپرده شد.

paykarlarge.jpg

:::

11-9.jpgایران وایر - نا ترازی و کسری در صنعت برق کار را به‌جایی رسانده که حالا دولت، کاهش یک روز کاری در هفته و تغییر ساعت کاری را برای ذخیره برق تا شهریورماه برگزیده است. سیاستی که باوجود ایجاد اختلال در زندگی و کار مردم و زیان‌های اقتصادی بزرگ و کوچک سرانجام ابلاغ شد.

بنابراین از ۲۰ اردیبهشت تا ۳۱شهریور ۱۴۰۴، پنجشنبه‌ها، تعطیل و ساعات کاری از ۶صبح تا ۱بعدازظهر اعلام شد.

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، مدعی است که دولت از فشار قطعی برق به مردم آگاه بوده و بابت این وضعیت، متاسف است و با مردم همدلی می‌کند اما راهی جز پذیرش این واقعیت وجود ندارد.

اظهار همدلی با مردم و تاسف از قطعی‌های مکرر برق در حالی از سوی سخنگوی دولت چهاردهم، مطرح‌شده که آسیب‌های سنگین اقتصادی ناشی از قطعی‌های برق به صنایع مادر و ضربه‌های مالی به صاحبان کسب‌وکارهای خرد و کلان از توان ارقام و برآوردهای اقتصادی خارج‌شده است.

در این شرایط دولتمردان پزشکیان، ثابت ماندن بهای برق در سال‌های طولانی، مصرف بالای مردم و فعالیت ماینرهای غیرمجاز را از علت‌های اصلی ناترازی برق برشمرده‌اند درحالی‌که آمار ماینرهای غیرمجاز نشان می‌دهد، اصولا مردم عادی به برق موردنیاز برای فعالیت این اندازه ماینر دسترسی ندارند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

مقصر ناترازی برق کیست؟ دولت یا ملت؟

گذشته از نبود سرمایه‌گذار به دلیل سیاست‌های داخلی و تحریم‌های بین‌المللی، حکومت هم بودجه موردنیاز خرید تجهیزات پیشرفته برای تجهیز نیروگاه‌های کشور را تخصیص نمی‌دهد و در عوض شرکت‌های خصولتی و دولتی وابسته به سپاه پاسداران که مدیران آن، حالا پست‌های مهمی در وزارتخانه‌های مختلف دارند، منابع هنگفتی را برای ساخت نیروگاه در کشورهای همسایه هزینه کرده‌اند.

گروهی از بازنشستگان استان تهران، روز یکشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه، در اعتراض به عملی‌ نشدن وعده‌های اقتصادی و مشکلات معیشتی مقابل سازمان تامین اجتماعی تجمع کردند.

در این تجمع یک مامور امنیتی با لباس شخصی به عکس‌برداری از چهره‌ بازنشستگان اقدام کرد که با اعتراض آنها مواجه شد. در طول سال‌های گذشته، بازنشستگان در نقاط مختلف ایران با در دست داشتن پلاکارد و شعارهایی در اعتراض به وضعیت اقتصادی تجمع مسالمت‌آمیز برگزار می‌کنند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا طی سخنرانی در «مجمع سرمایه‌گذاری سعودی-آمریکایی» در عربستان سعودی شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی را مردی فوق‌العاده و بی‌مانند خواند و گفت: «ما شرکای بزرگی در دنیا داریم، اما هیچ‌کدامشان قدرتمند‌تر از او و همانند او نیست.»

:::

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه حین سخنرانی برای افتتاح مدرسه‌ای در رشت گفت: «من گرمم شده، اینجا نمی‌توانم صحبت کنم» او از سکو پایین آمد تا در سایه سخنرانی کند، اما دوباره از او خواستند تا به جایگاه برگردد.

flogging.jpgمحمد حسین فرح‌بخش در گفت‌وگو با تابناک: باید پنج سینماگر اصلی که بیانیه می تو را دادند، محاکمه شوند و شلاق بخورند، چون افشای آزارها به اهالی زن سینما به زعم فرحبخش اشاعه فحشاست

تابناک - هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، سمیه میرشمسی دستیار کارگردان، غزاله معتمد طراح صحنه و لباس و مارال جیرانی طراح صحنه و لباس و دختر فریدون جیرانی به نمایندگی از هشتصد تن از زنان فعال در صنوف مختلف سینما مسئول پیگیری گزارش‌های قلدری‌ها و آزارها علیه زنان در سینما و تغییر فرآیندهای منجر به این آزارها و قلدری‌ها در چارچوب می تو شدند که با مقاومت برخی صنوف و برخی سینماگران این ماجرا بی‌فرجام ماند. در همین زمینه محمد حسین فرح‌بخش تهیه‌کننده سینما بار دیگر تاکید کرد باید پنج سینماگر اصلی که بیانیه می تو را دادند، محاکمه شوند و شلاق بخورند، چون افشای آزارها به اهالی زن سینما به زعم فرحبخش اشاعه فحشاست. اظهارات فرحبخش را می‌بینید و می‌شنوید:

:::

IMG_0519.pngگفتیم یک چند روزی صبر کنیم از شخص پرزیدنت ترامپ بشنویم که می خواهد اسم خلیج فارس را خلیج عربی کند بعد چون ایشان اهل کشتی کچ است در حالی که دارد توسط مردم ایران «هیت» می شود (هو می شود) یک فراگ اسپلش (پرش قورباغه ای) روی او انجام بدهم که اگر هم زورم به او و دار و دسته ی امریکاییِ اطراف رینگ او مثل گوگل و غیره نمی رسد دستکم جیگرمان خنک شود، ولی با وسط رینگ پریدن ناگهانی آدم کج و کوله ای به نام مهدی خلجی، دیگر صبر را جایز ندانستم و گفتم اگر به ترامپ زورمان نمی رسد، به این معیوب الجسمِ معیوب المغز که زورمان می رسد و نه با فنون کشتی کچ بلکه با یک کف گرگی و کلّه ی سنتی ایرونی همچین او را بزنم که با برانکارد او را از رینگ خارج کنند.

Ali_Mirfetrous_2.jpg*تجدّد آمرانۀ رضاشاه کوشید تا جامعۀ ایران را از «اُمّت » به «ملّت » تبدیل کند و هویّت ملّی را جایگزین هویّت اسلامی نماید.

* در عصر رضا شاه اگر «منتسکیو» هم در ایران حکومت می کرد،به «اقتدارگرائی» و «تجدّدِ آمرانه»توسّل می جُست.

*آیت الله خمینی: «خدا می داند در زمان رضاشاه چه کشيديم... او با سرنيزه و قُلدری تمام مراسم اسلامی را تعطيل کرده بود».

***

بخش نخست

در سال های خاموشی و فراموشی سخن گفتن از رضا شاه و اصلاحاتِ ایرانسازِ وی نوعی«کُفر» یا «بدعت»بشمار می رفت و می توانست باعثِ خشم«روشنفکران همیشه طلبکار»گردد ولی اینک،دوران رضا شاه و محمد رضاشاه در مرکز بازاندیشی های تاریخی قرار گرفته است.این پیروزی نظری ثابت می کند که نباید مقهورِ هیاهوهای«سوسمارانِ رسانه ای»گردید زیرا که قدرتِ حقیقت از حقیقتِ قدرت، نیرومندتر است.

چنانکه گفته ایم:آيندگان به تكرارِ اشتباهات ما نخواهند پرداخت به اين شرط كه امروز ما ـ اكنونيان ـ رو در رو با تاريخ، گذشته و حال را از چنگ تفسيرهاى انحصارى يا ايدئولوژيك آزاد كنيم. براى داشتن فردائى روشن و مشترك، امروز بايد تاريخى ملّى و مشترك داشته باشيم. با این امید،بخش دوم «تجدّدِ آمرانۀ رضاشاه» را ملاحظه می کنید. ع.م

***

یکی ازضعف ها و کمبودها در عرصۀ مطالعات تاریخی اینست که ما هنوز نتوانسته ایم رویدادهای تقویمی را به تاریخ تبدیل کنیم شاید به این خاطر که قهرمانان و ضدقهرمانان هنوز زنده اند. خصلتِ « ایلی-عشیره ایِ» سازمان های سیاسی و رسوباتِ ایدئولوژیک نیز رسیدن به تفاهم ملّی در بارۀ این یا آن شخصیّت سیاسی یا رویدادِ تاریخی را دشوار کرده اند. استفاده از ايدئولوژى ها (چه دینی و چه لنینی) در توجيه رويدادهای تاريخى براى صاحبان آن ايدئولوژى ها اگر چه مى تواند «موجّه» باشد،اما ترديدى نيست كه«تاريخ ايدئولوژيك» يا «ايدئولوژيك كردنِ تاريخ» هيچگاه در خدمت آگاهى و بيدارى ملّى و نيز در جهتِ حقيقت تاريخى نبوده است.

...اجازه دهید که به«تجدّدِ آمرانۀ رضاشاه» طور دیگری نگاه کنیم: فرض کنید اصلاً« سردار سپه» یا رضاشاهی نبود،آیا فکر می کنید که مثلاً منتسکیو (با کتاب معروف روح القوانین اش) اگر در ایران حکومت می کرد،آیا بهتر از رضاشاه یا محمدرضا شاه عمل می کرد؟ فکر نمی کنم، چرا؟ برای اینکه ساختار اجتماعی ایران ظرفیّت پذیرش منتسکیو را نداشت و او هم - دیر یا زود - به «اقتدارگرائی» و «تجدّدِ آمرانه» متوسّل می شد.بخاطر همین کمبودها و ضعف های ساختاری بود که در تمامتِ دوران پس از مشروطیّت ، مشروطه خواهانِ ما به استبدا گرویدند؛ آزادیخواهان ما، آزادی دیگران را پایمال کردند و حامیان و مدّعیان «حکومت قانون»، بی قانونی ها کردند و...

رضاشاه و آخوندها

گفتیم که آخوندها و روحانیّون شیعه از دشمنان سرسخت رضاشاه بودند زیرا با حکومت رضاشاه، مقام و منزلت اجتماعی شان شدیداً تضعیف شده بود.آیت الله خمینی- که شاهد و ناظرِ «تجدّد آمرانۀ رضاشاه» بود - در کتاب صحیفۀ نور می گوید:

-«در اين عصری که من درک کردم و گمان دارم هيچ يک از آقايان درک نکرده ايد روحانیّت را با تمام قوا کوبیدند، به گونه ای که این حوزۀ علمیّه که آن وقت هزار و چند صد تا محصّل داشت، رسید به چهار صد نفر، آن هم چهارصد نفری توسری خورده، چهارصد نفری که نتواند یک کلمه صحبت کند. تمامِ منابر را در سرتا سرِ ایران [تعطیل کردند] تمام خُطبا را در سر تا سر ایران زبان شان را بستند».

و یا:

-«چقدر علما را اسير کرده... و چقدر علما را هتک حرمت کردند و چقدر عمّامه ها را از سرِ اهلِ علم برداشتند... خدا می داند در زمان [ رضا شاه]چه کشيديم...او با سرنيزه و قُلدری تمام مراسم اسلامی را تعطيل کرده بود».

رضاشاه و دولت انگلیس

در بارۀ دشمنی دولت فخیمۀ انگلیس با رضاشاه ،قبلاً اشاره ای کرده ایم ،امّا کینه و دشمنیِ«ریدر بولارد»(وزیر مختار انگلیس در ایران)نسبت به رضاشاه-در واقع-سرنوشت رضاشاه را رقم زد. «بولارد» از آخرین رجال انگلیسی در عصر استعمار بود که مانند«لُرد کُرزن» (وزیر امور خارجۀ مقتدر انگلیس)ایران را«ملک طِلقِ انگلستان»می دانست و در همۀ امورِ اساسی ایران مداخله می کرد، موضوعی که بتدریج باعث رشد احساسات ضد انگلیسی در میان ایرانیان شد. «بولارد»در خاطرات و گزارش های محرمانه اش می نویسد:

-«برخلاف افسانه های رایج، انگلیسی ها هیچ نقشی در روی کار آوردنِ رضاشاه نداشتند».

در بارۀ سرنگون کردنِ رضاشاه،«بولارد»اعتراف می کند:

با پخش خبرهای نادرست از طریق رادیو دهلی و رادیو لندن به تخریب شخصیّت رضاشاه کوشیدیم؛خبرهائی که روالِ حکومت او را مُختل ‌کرد.»[1]

در نخستین روزهای اشغال ایران توسط ارتش های روس و انگلیس، این رادیوها اعلام کردند: در ایران مواد خوراکی وجود ندارد،چون رضاشاه آنها را به آلمان ها فروخته است!!

و یا: گزارش های مغرضانۀ«میس لمبتون»(ایران شناس معروف و مسئول امور فرهنگی و تبلیغاتیِ سفارت انگلیس درایران) دربارۀ «ثروت افسانه ای رضاشاه» و خصوصاً«سرقت جواهراتِ سلطنتی و خارج کردن آنها توسط رضا شاه از ایران» که نادرست بودن آن ها توسط وزیرِ دارائی وقت(عباسقلی گلشائیان) و هیأت مستقلی از نمایندگان مجلس مورد تائید قرارگرفته بود.با اینهمه، این دروغپردازی ها تأثیرات عمیقی در جامعۀ ایران داشت که هنوز نیز در ذهن وُ زبان بسیاری جاری است.

یکی از نتایجِ«مختل کردن روال حکومت رضاشاه» تشدید حسِّ سوء ظنِ و قهر و غضبِ رضا شاه نسبت به نزدیک ترین دوستان و یارانش بود، مانند علی ‌اکبر داور، عبدالحسین تیمورتاش، حسن تقی‌زاده، محمد علی فروغی...و شگفتاکه آتاتُرک نیز نسبت به برخی دوستان و یاران نزدیکش در«حزب جمهوری خواه مترقی» با خشونت وُ خشم رفتار کرده بود.

با اینهمه،در سوم شهریور1320 وقتی ارتش های روس و انگلیس ایران را إشغال کردند تنها ،دولتمردِ نجیب و برجسته محمد علی فروغی بود که با وجود بیماری و ضعف شدیدِ جسمی توانست کشتی توفان زدۀ ایران را از «گردابِ فنا» نجات دهد.هم از این رو است که فروغی را«معمارِ نجیب تجدّدگرائی» نامیده ایم. به روایت دکتر عیسی صدیق(ادیب،نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران) با توجه به بیماری شدید و ضعفِ جسمی فروغی:«هنگامی که فرزندان فروغی به او توصیه کردند که در این شرایط بحرانی پذیرفتن نخست وزیری می‌تواند به بهای جانش تمام شود»، فروغی گفت:

-«مملکت ۶۰ سال مرا در آغوش خود پرورده و درهای نعمت را به روی من گشوده و مرا به عالی‌ترین مقامات کشوری رسانده است و اکنون که رئیس مملکت احساس می‌کند که ایران به خدمت من احتیاج دارد، چگونه ممکن است از رمقی که برایم باقی است دریغ کنم ولو اینکه پایانِ حیات در نظرم مُجسّم شود؟».[2]

این بلندنظریِ فروغی به ما می آموزد که در شرایط حساس تاریخی این یا آن مسئلۀ فردی را عُمده نکنیم بلکه همه به سرنوست ایران بیاندیشیم.

تجدّد آمرانۀ رضاشاه کوشید تا جامعۀ ایران را از«اُمّت» به «ملّت» تبدیل کند. تجربۀ کشورهائی مانند ترکیه، مصر، تونس و...نشان می دهد که جریان«ملّت سازی» یا «دولت-ملّت» Nation-State) )در این کشورها با نوعی «استبداد منوّره» همراه بود.استاد محمود حسابی( پدرِ علم فیزیک در ایران) در بارۀ چگونگی تاسیس دانشگاه تهران به نکته ای اشاره می کند که می تواند نمونه ای از«تجدّد آمرانۀ رضاشاه» باشد.به روایت دکتر حسابی:

- رفتیم حضورِ رضاشاه...وقتی صحبت هایم در بارۀ لزوم تاسیس دانشگاه تهران و فوایدش تمام شد،رضاشاه پرسید:

- برای تحقّق این کارها چقدر زمان لازمه؟

گفتم: 3 تا 5 سال.

رضاشاه گفت:

-همین که شما حاضرید کاری انجام دهید تا دستم بسوی خارجی ها دراز نشود،غنیمت است.هرکاری از دستم برآید انجام خواهم داد...

دکترحسابی یادآوری می کند:

- تشکرکردم و خواستم از کاخ سلطنتی خارج شوم که رضاشاه صدایم کرد:

-برای این آرزوهائی که داری چقدر پول لازم داری؟

دکترحسابی می گوید:من یک حساب مختصر کردم و گفتم: اگر هزارتومان مرحمت بفرمائید کافیه؟

سه روز از ملاقات من با رضاشاه نگذشته بود که صد هزار تومان حواله شد برای تاسیس دانشگاه تهران.مبلغ این حواله به قدری برای علی اصغرحکمت (وزیر فرهنگ رضاشاه) عجیب و باور نکردنی بود که حد نداشت چون آن روزها در تهران یک کوچه و خانه هایش را به هزار تومان می خریدند!

دکترحسابی ادامه می دهد:

-برای تخصیصِ زمینِ دانشگاه تهران نیز با کالسکه مرا بردند به پارک جلالیّه که محل مشقِ سواره نظام بود.رضاشاه پرسید:

-چقدر از اینجا را می خواهی؟

گفتم:به اندازۀ این میدانِ مشقِ سربازان کافیه!

رضاشاه ، وزیر جنگ را صدا کرد و گفت:

-کُلِ این پادگان را خالی می کنی، می بری « دوشان تپّه» و همه را می دهی برای تاسیس دانشگاه تهران. زمین های آقای اتحادیّه را هم میخری و به این ضمیمه می کنی....

به قولِ دکترحسابی:

-«این پول و آن زمین، حاصلش شد دانشگاهِ تهران!».

Masoud_Noghrehkar.jpgدونالد ترامپ و ایلان ماسک نمایندگان نوعی "فاشیسم" امروزین یا ترامپیسم اند که عقاید و رفتارِ کلیسائیون افراطی، نازیسم و آپارتاید را پشتوانه دارد، پدیده ای که برتری طلبیِ سرزمینی، نژادی، مالی و سیاسی عناصر اصلی آنند، وعلاقه و تمایل به فرادستی، قدرت طلبی، سلطه جوئی از ویژگی های آن است.

بخش بزرگی از اپوزیسیون حکومت اسلامی، به ویژه در خارج از کشور با توهمی در آمیخته با نابینایی و ساده لوحیِ سیاسی، در سیمای ترامپ و ترامپیست ها فرشته نجاتی دیدند که آنان را در همان هفته های نخستِ ریاست جمهوری جایگزین حکومت اسلامی خواهد کرد. این بزرگواران در نهایت شوک شدگی و حیرت زدگی "فرشته نجات" خود را پای بساط مذاکره با دیو دیدند، فرشته ای که قصد دارد خلیج فارس را هم خلیج عربی کند بی آنکه تَک تَره ای برای ایرانیان طرفدارش خُرد کرده باشد. ( ترامپ سال 2017 هم خلیج فارس را خلیج عربی خواند.)

4.jpg

توهم، نابینایی و شیفتگی سیاسی (حیرانی و شیدایی سیاسی) به طرفداران ایرانی دونالد ترامپ امان نداد تا دریابند ترامپ و ملیجک اش ایلان ماسک به منافع خود و کلیسائیون افراطی و بیلیونرها و میلیونرهای امریکایی فکر می کنند و "گونه"ای تاثیرگرفته از خرده فرهنگِ "تاگیسم"، و چهره های "آل کاپون"ی فرهنگ و رفتار "پدرخوانده گی" اند، که نه با روش‌های کهنه بلکه از طریق اهرم‌های فشار رسانه‌ای، مالی، سیاسی، دینی، و به یاری انواع و اقسام "لابی‌ها" و "کَنگ"ها و "دهان گشادان" به دنبال دستیابی به خواست‌های جاه طلبانه‌ و تاگیستی شان هستند. اگر سابقه خشونت زبانی و رفتاری‌ و جنسی ، و باج گیری‌های "قانونی" ترامپ نادیده گرفته شده اند، زبانِ چرک وسخیف، ترغیب و تهدید به اعمال خشونت علیه مخالفان و مهاجران، فقدان همدلی و رواداری نسبت به دگراندیشان، نگاه ورفتار ارتجاعی و مخرب نسبت به مسایل آموزشی، جنسیتی، محیط زیستی، بهداشتی و درمانی، صلح و قانونمداری را نمی بایست و نمی باید نادیده گرفت.

Ali_Tayefi.jpgکتاب صد سال تنهایی مارکز مرا به این اندیشه هدایت کرد که چگونه است مردمی در کوره‌راه پر فراز و نشیب صدسال مبارزه برای دمکراسی‌خواه، آزادی‌خواهی و برابرخواهی هنوز در چنیره تامین مقدمات آن در نظام وساختار سیاسی کشور درمانده‌اند؟

مهم‌ترین خصوصیات این تنهایی و دلایل نهفته در بروز این پدیده چیست؟ در این تحلیل تلاش دارم به این پدیده در تاریخ معاصر کشور حتی بصورت ایده‌ای نخستین بپردازم.

صدسال گذشته عبارت از صدسال استبداد نخبگان بود که با استبداد تاریخی ایران تفاوت‌های ماهوی و هویتی داشت. نوسازی، مشروطیت، مستبد یکتاگرا، یکتاپرستی، تحولات جنبشی و یک شبه‌اتقلاب از یکسو نمایانگر تفاوت هویتی استبداد نوین است.

book.jpg

تفکیک نهادهای حکومتی و اجتماعی در نظام سیاسی و اجتماعی، حضور نخبگان در نظام قدرت، توسعه آموزش و فرهنگ و مشروطیت نسبی در بالاترین مراتب قدرت زیر نام نهاد قانونگذاری و سپس جمهوریت و شکل‌گیری نخستین ‌پایه‌های انتخابات و مشارکت مردم از سوی دیگر از خصایص عمده حاکمیت استبداد در صد سال گذشته است.

صدسال تحول در نظام سیاسی از منظری دیگر گویای تحولات اجتماعی و سیاسی است که از جامعه و نهادهای اجتماعی آن بر نهاد سیاست و قدرت اثر گذارده است. این سده در متن خود گویای حضور بیشتر مردم در مشارکت سیاسی و تعیین سرنوشت خود در ساختارهای سیاسی و اجتماعی بوده و است.

بااین‌حال جامعه مدنی و مردم ایران در این یکصدسال همواره تنها بوده است. این تنهایی و تکدستی و نه یکدستی مردم در برهه‌های مختلف قابل ردیابی است:

tweetARD1.jpg

alam.jpgمقدمه

در سپهر پر تلاطم اندیشه معاصر ایران، نام سید جواد طباطبایی به عنوان یک فیلسوف و نظریه‌ پرداز سیاسی برجسته، همواره با رویکردی انتقادی و ژرف‌ نگرانه به مسائل بنیادین این سرزمین پیوند خورده است. در این میان، طرح مفهوم بدیع و چالش‌برانگیز "انقلاب ملی ایران" از سوی ایشان، به مثابه گشودن دریچه‌ای نو به سوی بازاندیشی در باب هویت ملی و چگونگی مواجهه با چالش‌های ساختاری و تاریخی پیش روی ایران معاصر رخ می‌نماید. این مفهوم، که ریشه در تحلیل‌های دقیق و نقادانه وی دارد و به طور خاص در بستری از تحولات اجتماعی و سیاسی اخیر ایران، به‌ ویژه جنبش فراگیر و الهام ‌بخش مهسا (زن، زندگی، آزادی)، تبلور یافته است، فراتر از یک خواست صرفاً سیاسی یا یک آرزوی صرف، به عنوان یک ضرورت تاریخی و یک جنبش عقلانی برای احیای جوهره هویت ملی ایرانیان و ایستادگی در برابر امواج تهدیدهای گوناگون داخلی و خارجی رخ می‌نماید. طباطبایی، با نگاهی انتقادی به انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و ارزیابی آن در نقطه مقابل این آرمان ملی، بر نقش محوری و بی‌بدیل ملت و آگاهی جمعی به عنوان پیشران اصلی در تحقق این پروژه سترگ تاریخی تأکید می‌ورزد.

این مقاله در صدد است تا با غور و بررسی دقیق در یادداشت‌های منتشر شده توسط سید جواد طباطبایی در بازه زمانی سپتامبر ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۳ در کانال تلگرامی ایشان به نام "یادداشت ها و جستارها" به نشانی https://t.me/jtjostarha، به صورت ‌بندی جامع و منسجم مفهوم "انقلاب ملی ایران" در منظومه فکری این اندیشمند معاصر بپردازد. از منظر طباطبایی، این انقلاب ملی نه صرفاً یک تغییر و تحول سطحی در ساختار قدرت، بلکه پروژه‌ای بنیادین، سترگ و دیرپا برای بازسازی عمیق بنیان‌های هویتی و استقرار و تثبیت نهایی دولت- ملت مدرن در ایران محسوب می‌گردد. این پروژه بر مفاهیم کلیدی و به هم پیوسته‌ای استوار است که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به "ایرانشهری" به مثابه بستری تمدنی و فرهنگی که هویت ایرانی در طول تاریخ در آن شکل گرفته و تکامل یافته است، "عقلانیت تاریخی ایرانی" به عنوان میراثی گرانبها برای مواجهه با مسائل امروز با تکیه بر تجربه زیسته ایرانیان، و "آگاهی عمیق تاریخی" به عنوان قطب ‌نمای حرکت به سوی آینده‌ای روشن با درک پیوستگی گذشته و حال اشاره نمود. این مفهوم انقلاب ملی به طور مشخص در تقابل با اولویت یافتن مفهوم "امت" بر "ملت" در گفتمان غالب پس از انقلاب اسلامی قرار دارد و با چالش‌های مهم و متعددی نظیر خطر بالقوه تجزیه ‌طلبی و نفوذ ایدئولوژی‌های فراملی که انسجام ملی را تهدید می‌کنند، دست‌وپنجه نرم می‌کند.

در این میان، طباطبایی جنبش اخیر مهسا (زن، زندگی، آزادی) را نه صرفاً یک اعتراض اجتماعی گذرا، بلکه به عنوان نشانه‌ای روشن از بیداری و آگاهی فزاینده در عمق جامعه ایران نسبت به ضرورت بازگشت به خویشتن ملی و بازیابی هویت اصیل ایرانی ارزیابی می‌نماید. ایشان این جنبش را به عنوان یک مقدمه امید بخش و بالقوه برای تحقق "انقلاب ملی" مورد نظر خویش تلقی می‌کند، انقلابی که هدف غایی آن، احیای آن روح عقلانی و کثرت‌گرا در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران است. در ادامه این نوشتار، ابعاد گوناگون و زوایای مختلف این دیدگاه با تکیه بر ساختاری منسجم و با استناد مستقیم به نقل‌قول‌های برگزیده و روشنگر از آثار و یادداشت‌های ایشان مورد واکاوی دقیق و تحلیلی قرار خواهد گرفت تا درک عمیق‌تری از این مفهوم کلیدی در اندیشه سیاسی معاصر ایران حاصل شود.

برای درک بهتر مفهوم هویت ملی ایرانیان که شالوده اصلی "انقلاب ملی" مورد نظر طباطبایی را تشکیل می‌دهد، می‌توان آن را به مثابه یک چتر مفهومی فراگیر و پویا در نظر گرفت که در طول تاریخ پر فراز و نشیب این سرزمین، تلاش‌های گوناگون برای تعریف، تثبیت و تقویت آن، صورتهای متفاوتی از تجلی و بازنمایی را به خود دیده است. برای نمونه، رویکرد ایرانگرایانه دوران رضا شاه پهلوی، با تمرکز ویژه بر احیای شکوه و عظمت ایران باستان و تاکید بر میراث فرهنگی پیش از اسلام، تلاشی بود هدفمند برای ایجاد وحدت ملی و انسجام اجتماعی از طریق بازآفرینی و یادآوری افتخارات گذشته. در مقابل این رویکرد، تلاش‌های نظری عمیق‌تر و جامع‌نگرتری همچون اندیشه "ایرانشهری" سید جواد طباطبایی، با نگاهی نافذ و چندلایه به اعماق لایه‌های تاریخی، فرهنگی و تمدنی ایران، در پی فهمی همه‌جانبه‌تر و دقیق‌تر از این هویت برآمدند و بر تداوم عناصر هویتی در طول تاریخ تاکید ورزیدند. این اندیشه "ایرانشهری" به عنوان بستر تمدنی و فرهنگی، نقش محوری در شکل‌گیری و تکامل هویت ملی ایرانی ایفا نموده است.

تحلیل جامع "انقلاب ملی ایران" در اندیشه سید جواد طباطبایی: بازخوانی "ایرانشهر" و ضرورت تحول بنیادین. این بخش در پی آن است تا با تعمیق در مفهوم بنیادین "ایرانشهر" در اندیشه ایشان، چارچوب‌های نظری و تاریخی این انقلاب ملی را به شکلی جامع‌تر تبیین نماید. طباطبایی، با اتکا به دانش وسیع خود در حوزه تاریخ و فلسفه سیاسی ایران، نظریه "ایرانشهری" را به عنوان سنگ بنای فهم و پیشبرد این پروژه تاریخی ارائه می‌دهد. همانگونه که اشاره شد، در منظومه فکری طباطبایی، "ایرانشهر" صرفاً یک مفهوم جغرافیایی محدود به مرزهای سیاسی کنونی نیست، بلکه یک مقوله تمدنی و فرهنگی فراگیر است که در طول هزاره‌ها، بستری برای شکل‌گیری و تکامل هویت و اندیشه ایرانی فراهم آورده است. او "ایرانشهر" را به مثابه یک فضای فرهنگی و تاریخی پیوسته در نظر می‌گیرد که از دوران باستان با تمام تنوعاتش تا دوره اسلامی و پس از آن امتداد یافته و عناصر اصلی تفکر سیاسی و فرهنگی ایرانی، با وجود تغییرات ظاهری در ساختارها و نهادها، در این گستره معنایی تداوم یافته‌اند. این دیدگاه، بر اصالت و استقلال هویت ایرانی تاکید دارد و آن را محصول تعاملات درونی و برآمده از دل تاریخ و فرهنگ این سرزمین می‌داند، نه صرفاً متاثر از الگوها و ایدئولوژی‌های بیرونی.

طباطبایی با ژرف‌نگری در تاریخ سیاسی ایران، بر این باور است که اندیشه "ایرانشهری" واجد یک روح عقلانی و کثرت‌گرا بوده است. این "عقلانیت تاریخی"، نه یک مفهوم انتزاعی، بلکه برآمده از تجربه زیسته و مواجهه ایرانیان با مسائل گوناگون در طول تاریخ است و بر ضرورت تدبیر، مصلحت‌اندیشی و توجه به واقعیت‌های موجود تاکید دارد. از سوی دیگر، کثرت‌گرایی در اندیشه "ایرانشهری" به معنای پذیرش و همزیستی اقوام، ادیان، زبان‌ها و فرهنگ‌های متنوع در ذیل یک چتر تمدنی مشترک است. طباطبایی معتقد است که نظام شاهنشاهی در طول تاریخ ایران، با وجود فراز و نشیب‌هایش، به عنوان یک ساختار سیاسی توانسته است این وحدت در عین کثرت را در گستره فرهنگی ایران حفظ نماید. او تاکید می‌کند که شاهنشاهی مطلوب در این سنت فکری، نه یک حکومت مطلقه و خودکامه، بلکه ساختاری بوده است که با اتکا به خرد جمعی و توجه به مصالح عموم، زمینه همزیستی و شکوفایی گوناگونی‌های فرهنگی را فراهم می‌آورده است. نکته حائز اهمیت آن است که این سنت اندیشه سیاسی "ایرانشهری" با ظهور اسلام در ایران نه تنها از بین نرفته، بلکه در قالب‌های جدید و با تاثیرپذیری از آموزه‌های اسلامی، به حیات خود ادامه داده و بر نظریه‌های سیاسی متفکران برجسته ایرانی در دوره‌های بعد نیز تاثیرگذار بوده است. چهره‌هایی نظیر فارابی، ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و دیگر اندیشمندان ایرانی، هر یک به نحوی در چارچوب این سنت فکری به تبیین مفاهیم سیاسی و اجتماعی پرداخته‌اند و تلاش کرده‌اند تا میان عقلانیت ایرانی و حکمت اسلامی پیوند برقرار سازند.

Bahram_Farokhi_2.jpgبا انتخاب کاردینال آمریکایی، رابرت فرانسیس پرِووست، به عنوان پاپ جدید، کلیسای کاتولیک وارد مرحله‌ای تازه شده است. پاپ جدید که نام لئون چهاردهم را برگزیده، نه به دنبال گسست، بلکه به دنبال بازسازی و آشتی است؛ چه در سطح داخلی کلیسا و چه در عرصه بین‌المللی.
انتخاب نام «لئون» بی‌دلیل نیست؛ این نام یادآور پاپ لئون سیزدهم است که در پایان قرن نوزدهم با ملی‌گرایی‌های افراطی مقابله کرد و تلاش کرد کلیسا را وارد گفت‌وگو با تحولات دنیای مدرن و دوران صنعتی کند. پیامی روشن در زمانی که ملی‌گرایی و جریان‌های تندرو دوباره در حال قدرت‌گیری در جهان و حتی در میان جوامع کاتولیک هستند.
پاپی آمریکایی با ماموریت پل زدن بین منافع ملت ها و فرهنگ های متفاوت
پرِووست که اولین پاپ اهل ایالات متحده و پیرو مکتب آگوستین به شمار می‌آید، با خود تعادل تازه‌ای به واتیکان می‌آورد؛ نهادی که همواره تحت سلطه چهره‌های اروپایی بوده است. او که سابقه سال‌ها فعالیت در آمریکای لاتین و مدیریت یکی از مهم‌ترین نهادهای مذهبی را در کشور واتیکان در کارنامه خود دارد، برخلاف پاپ فرانسیس، کمتر به جنجال‌های رسانه‌ای گرایش دارد و بیشتر به گفت‌وگو و میانجی‌گری آرام شهرت دارد.
پاپ لئون چهاردهم در نخستین سخنرانی‌اش از صلح و "ساختن پل" میان ملت‌ها و فرهنگ‌ها سخن گفت؛ عبارتی که از آن می‌توان پروژه‌ای برای ایفای نقش قدرت نرم واتیکان در حل بحران‌های جهانی برداشت کرد؛ نقشی که پیش‌تر در جنگ اوکراین، خاورمیانه و آفریقا توسط پاپ فرانسیس دنبال می‌شد.
اولویت‌های سیاسی: آشتی داخلی و چندجانبه‌گرایی جدید
پاپ جدید دو هدف اصلی در دستور کار خواهد داشت:
ترمیم شکاف‌های داخلی کلیسا؛ تنش میان جریان‌های محافظه‌کار و اصلاح‌طلب در سال‌های اخیر افزایش یافته است. پرِووست احتمالا با ارائه "پیمان وحدت"، جناح‌های مختلف را به سوی همکاری سوق خواهد داد. در واقع، او در حال پیگیری همان سیاست‌هایی است که نهادهای بین‌المللی در مواجهه با قطبی شدن اوضاع به کار می‌گیرند.

Mehdi_Estedadi_Shad.jpgمسئله اساسی شناخت وضع ایرانیان بواقع بدین پرسش بر میگردد که چه نسبتی متقابلی بین کشورهای جهان و ایران بر قرار بوده و هست.

ایرانی که از دیر باز و بدور از چشم تجزیه طلبانش، همچون سوگُلی دلربا وسط "چهار راه" عالم ایستاده است. یعنی محل تلاقی خواستگاران دلباخته و نیز جنگ افروزان تمدنها و ایدئولوژیهای قدرت پرست بوده است. آنهم با هدف برتری جویی بر جان جهان.

البته غیر از زیاده خواهی ابر قدرتهای تاریخ، ما همچون پناهگاه نیز بوده ایم. مهمانخانه ای که داد و ستد فرهنگی شرق و غرب را میزبانی کرده ­است.

از ایستگاه ما، نخبگان خاور و باختر نیز گذشته اند. برای آن که با یکدیگر دیدار کنند. در آن دیدارهای چند قرنی که به شوش، خراسان و همدان برگزار شده، بخشی از فرهنگ یونانی ممنوع شده توسط تعصب امپراتوری مسیحی امکان تداوم حیات یافته است. حتا اگر اینجا چیزی از تاثیر فرهنگ ایران پیشا اسلامی بر ذهنیت یونانی و آکادمی افلاتونی نگوئیم که رساله های افلاتونی از آن اشارهها دارند.

در هر حالت بجز حرص و آز بیگانگان، این وسط چهار راه بودن ایران، دردسرهای داخلی خود را داشته است. بطوری که گاهی از دستمان در رفته که بدور از تشتت ذهنی، اضطراب و افسردگی روانی به اطراف بنگریم تا تلقی درستی از موقعیت خود داشته باشیم. البته بخشی از این گیج سریها و آشفته حالیهای دوره­ای با حملات تاریخی و ضربات خورده قابل توجیه میشوند. اما بگذریم.

بهر حالت در یکی از مهمترین وقایع قرن بیستم میلادی کشور، یعنی کنار گذاشتن مصدق از وزارت در بیست و هشت مرداد سال سی و دو بوسیله کودتای امریکایی، روحیه و خُلقیات جدیدی بوجود آمد.

آنجا نه فقط به محاق رفتن ایدۀ حاکمیت ملی برای کلیت شهروندان فرهنگساز پژمردگی بهمراه داشت بلکه همچنین اپوزیسیون سیاسی سلطنت تنها ماند و عمری را با خاطری آزرده و حس تحقیر گذراند. انزوا و بی پناهی عاطفی بی پیامد نبود. گویی شهر نشینی نوپا نتوانست رفتاری با نشاط و ابتکار راهگشایی را پیگیرد. معترضان سیاسی هم در مجموع نتوانستند به دور از خشم، انتقام جویی و کینه ورزی الگوی موجه و متعادلی برای کشورداری ارائه دهند. گویی باور به نقش روشنایی و تاثیر مهرورزی نیاکانی را از یاد برده بودیم.

تازه بعد از انقلاب اسلامی شده در سال پنجاه و هفت خورشیدی بود که بتدریج متوجه نکته زیر شدیم. این که در لاک خود ماندن که پیامد افسردگی ملی بوده، و نیز اتکا بر ایدئولوژی بومیگرایانه چه رو دستی زده و ما را به سمت قهقرا برده است.

امروز دیگر امری روشن و آشکار است. این که جُنبش اعتراضی به دیکتاتوری سلطنتی در آغاز کار و قبل از انقلاب دگردیسی یافته و به آرزوی آزادی خیانت کرده، به دو معنا چشم اندازی درست و "آرمانشهر"ی فراگیر نداشته است. از یکسو اهمیت رواداری، حقوق بشر و دمکراسی را دقیق نمیدانستند. از سوی دیگر، جریانات ملی و عدالتخواه و مذهبی نیز بدیل روزآمد و کار آموخته از تجربۀ جهانیان را ارائه نمیکردند. هر کدام، به فراخور حال و بُنیۀ نظری و تبلیغاتی خود، نمایش و تعزیه تکراری­ و یا بامبولی نخ نما را بر پا میکردند.

mozakereh.jpgخط قرمز آمریکا در تضاد ۱۸۰ درجه‌ای با خطوط قرمز جمهوری اسلامی قرار دارد

بقایی: غنی‌سازی در داخل و لغو موثر تحریم‌ها خط قرمز ایران در مذاکرات است

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ادامه غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور و «لغو موثر تحریم‌ها» را خط قرمز جمهوری اسلامی درباره مذاکرات با آمریکا توصیف کرد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده می‌گوید جمهوری اسلامی ایران باید تاسیسات هسته‌ای خود را کاملا برچیند و اورانیوم با غنای حداکثر ۳.۶۷ را وارد کند.

ویتکاف: خط قرمز ما غنی‌سازی در ایران است، نطنز، فردو و اصفهان باید کامل تعطیل شوند

ایران اینترنشنال - استیو ویتکاف، مشاور ارشد و دستیار رییس‌جمهور آمریکا، در آستانه دور چهارم مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران، در گفت‌وگویی اختصاصی با بریتبارت نیوز گفت: «ما موضع‌مان را روشن کرده‌ایم: ایران نباید بمب داشته باشد. آن‌ها هم گفته‌اند نمی‌خواهند بمب داشته باشند.»

او تاکید کرد:‌ «اگر واقعا چنین باشد، باید همه تاسیسات غنی‌سازی خود را برچینند، سانتریفیوژها را کنار بگذارند، سوخت‌های فعلی را رقیق کرده و به خارج منتقل کنند و برنامه هسته‌ای خود را صرفا در قالب غیرنظامی پی بگیرند، مثل نیروگاه بوشهر.»

ویتکاف تاکید کرد که موضع آمریکا «خط قرمز» دارد: «هیچ برنامه غنی‌سازی در ایران نباید باقی بماند. نطنز، فردو و اصفهان باید به‌طور کامل تعطیل شوند.»

xatar.jpg«خطر» جنجالی‌ترین گنگستر رپر ایرانی-آلمانی درگذشت

ایران اینترنشنال - ژیوار حاجبی معروف به «خطر» جنجالی‌ترین رپر آلمان، در سن ۴۳ سالگی درگذشت. دلیل مرگ او هنوز مشخص نیست. رسانه‌های آلمان این هنرمند ایرانی-آلمانی را نخستین گنگستر-رپر این کشور معرفی کرده‌اند.

رسانه‌های آلمان به نقل از نزدیکان «خطر» نوشته‌اند که او پنجشنبه شب در شهر کلن آلمان درگذشت. به گفته روزنامه «بیلد»، مرگ او شوک بزرگی به صحنه موسیقی هیپ هاپ آلمان وارد کرده است.

«خطر» هنرمند کرد ایرانی در سال ۱۹۸۱ در شهر سنندج ایران به دنیا آمد و در چهار سالگی با خانواده‌اش به آلمان مهاجرت کرد. او با همسرش فروه و پنج فرزندش در شهر کلن آلمان زندگی می‌کرد.

نام «خطر» در سال ۲۰۰۹ هنگامی به رسانه‌های آلمان راه یافت که گفته شد او در سرقت یک موتر جواهرات شامل ۱۲۰ کیلوگرام طلا و جواهر به ارزش ۱.۸ میلیون یورو دست داشته است.

خطر پس از این واقعه تحت پیگرد اینترپول قرار گرفت. او پس از فرار به مسکو به عراق رفت اما توسط سرویس مخفی عراق دستگیر و به آلمان مسترد شد.

x2.jpg

او گفته بود که توسط استخبارات عراق شکنجه شد اما جای مخفی طلا و جواهرات را فاش نکرد. «خطر» در زندگی‌نامه خود در این باره نوشته است:‌ «رفقا، من نمی‌دانم طلاها کجاست. دیگه ندارمشان».

این هنرمند الگو و مشوق بسیاری از رپرهای آلمانی مهاجرتبار بوده است. رپرهای مشهوری مانند سیاوش مشهور به «سی‌سی‌او»، کلیم، انو و شندی برخی از این هنرمندانند.

:::

kham.jpgایران اینترنشنال - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، یک روز پیش از برگزاری دور چهارم مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا که پیش‌تر به تعویق افتاده بود، با اتخاذی رویکردی خنثی نسبت به مسائل مربوط به مذاکرات، راجع به مسائل غزه و سوریه سخنرانی کرد.

خامنه‌ای، شنبه ۲۰ اردیبهشت‌ماه، آمریکا را به حمایت از اسرائیل در جریان جنگ غزه متهم کرد و وعده داد که فلسطینیان در این درگیری‌ها پیروز خواهند شد.

او گفت مردم فلسطین و غزه نه تنها با اسرائیل، بلکه با آمریکا و بریتانیا روبه‌رو هستند و آنان به‌جای جلوگیری از «جنایات و قتل و کشتار»، اسرائیل را که او «جنایتکار » نامید، تقویت می‌کنند.

اشاره خامنه‌ای به بریتانیا در حالی است که در یک هفته اخیر، یگان مبارزه با تروریسم در بریتانیا، چندین ایرانی را به ظن دست داشتن در اقدام برای انجام عملیات خرابکارانه که گفته شده هدف آن حمله به سفارت اسرائیل بوده، بازداشت کرده است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

اخباری هم از عضویت بازداشت‌شدگان در یگان ۸۴۰ سپاه پاسداران منتشر شده است.

در جریان سخنرانی امروز خامنه‌ای، زمانی که او راجع به پشتیبانی آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه سخن گفت، حضار شعار «مرگ بر آمریکا» سر دادند که خامنه‌ای آن را تایید کرد.

parpanchi.jpgمهدی پرپنچی در شبکه اکس نوشت: ایرانیانی که پاسپورت انگلیسی دارند، در معرض خطر جدی اند. اگر تابعیت انگلیسی دارید به ایران سفر نکنید. در پی بازداشت چندین ایرانی در بریتانیا به اتهام برنامه‌‌ریزی برای حملات تروریستی، جمهوری اسلامی قطعا سراغ گروگانگیری از شهروندان دو تابعیتی خواهد رفت. خطر بازداشت را جدی بگیرید.

پیشتر وزارت خارجه بریتانیا به شهروندان بریتانیایی هشدار داده بود که از سفر به ایران خودداری کنند. در این اخطار آمده است که شهروندان بریتانیایی و ایرانی-بریتانیایی در کشور ایران در خطر چشمگیر بازداشت، بازجویی، یا دستگیری خودسرانه خواهند بود. در این اطلاعیه بود که صرف داشتن پاسپورت بریتانیایی می‌تواند آن‌ها را به هدف مقام‌های جمهوری اسلامی ایران تبدیل کند.

tweet.jpg

شناسایی ۲۰ مقام جمهوری اسلامی در خاک کانادا؛ پرونده اخراج مدیرکل وزارت راه در دست بررسی است

در پی تلاش‌های دولت کانادا برای شناسایی و اخراج مقامات جمهوری اسلامی ایران از خاک این کشور، افشین پیرنون از مدیران ارشد پیشین وزارت راه در جلسه هیات مهاجرت و پناهندگی کانادا که مسئول بررسی پرونده‌های اخراج مهاجران از این کشور است، حاضر شد

یورونیوز - به گزارش گلوبال نیوز، آقای پیرنون که پیش‌تر به عنوان مدیرکل دفتر نگهداری راه‌های سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کرد، یکی از ۲۰ مقام ایرانی است که در خاک کانادا شناسایی شده‌اند.

pnlarge.jpg

اتاوا از سال ۲۰۲۲ با هدف مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی اقداماتی را برای شناسایی و اخراج مقامات پیشین و کنونی ایرانی مقیم کانادا آغاز کرده است.

به گزارش رسانه کانادایی گلوبال نیوز، آقای پیرنون ۴۹ ساله با مترجم در جلسه هیات مهاجرت و پناهندگی کانادا حاضر شد و خود را راننده اوبر معرفی کرد. او در این جلسه به پرسش‌های این هیات در رابطه با نقشش در ساختار نظام جمهوری اسلامی پیش از ورود به کانادا در سال ۲۰۲۲ و درخواست پناهندگی، پاسخ داد.

آژانس خدمات مرزی کانادا (CBSA) اعلام کرده است که آقای پیرنون به دلیل فعالیت به عنوان مدیرکل دفتر نگهداری راه‌های سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای از مقامات ارشد جمهوری اسلامی به حساب می‌آید و در نتیجه حضور او در کانادا غیرقانونی است و باید اخراج شود. جلسه هیات مهاجرت و پناهندگی کانادا در جریان روند بررسی دلایل آژانس خدمات مرزی برای اخراج آقای پیرنون برگزار شد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

آقای پیرنون دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی عمران است و برای ۲۲ سال در وزارت راه جمهوری اسلامی ایران فعالیت می‌کرده است. او پیش از خروج از ایران در سال ۲۰۲۲ و در دورانی که محمد اسلامی، رئیس‌ کنونی سازمان انرژی اتمی ایران، وزیر راه بود، در آن وزارتخانه به عنوان مدیرکل دفتر نگهداری راه‌های سازمان راهداری و حمل‌ونقل جاده‌ای فعالیت می‌کرد. آقای اسلامی به دلیل ایفای نقش در توسعه برنامه هسته‌ای ایران تحت تحریم‌های کانادا، اتحادیه اروپا و بریتانیا است.

openletter.jpgمردم ایران خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی‌ هستند

ایران وایر - رضا محمدحسینی و زرتشت احمدی‌راغب، دو زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، خواستار توجه به حقوق بشر، اراده ملت ایران و هویت تاریخی کشور در مذاکرات احتمالی با جمهوری اسلامی شدند.

در این نامه که روز شنبه ۲۰ اردیبهشت منتشر شد، این دو زندانی سیاسی تأکید کرده‌اند که جمهوری اسلامی نماینده مردم ایران نیست و مذاکره با آن بدون در نظر گرفتن اصولی چون آزادی، دموکراسی و کرامت انسانی، به معنای نادیده‌ گرفتن خواست واقعی ملت ایران و شریک شدن در سرکوب‌های این نظام است.

آنان خطاب به رئیس‌جمهور آمریکا نوشتند: «در جنایت‌ها و سرکوب‌های این حکومت سهیم نشوید؛ با سکوت یا مصالحه، شریک جنایت نشدن نیز مسئولیتی اخلاقی است. مردم ایران از این حکومت گذر کرده‌اند و خواهان سرنگونی آن هستند.»

نویسندگان نامه همچنین نسبت به گزارش‌هایی درباره احتمال تغییر نام خلیج فارس از سوی دولت ترامپ هشدار دادند و تاکید کردند: «نام خلیج فارس در اسناد تاریخی، نقشه‌های معتبر جهانی و منابع بین‌المللی به رسمیت شناخته شده و هر تلاشی برای تحریف آن، توهینی به حقیقت تاریخی و هویت فرهنگی ملت ایران است.»

محمدحسینی و احمدی‌راغب با اشاره به فقدان مشروعیت داخلی حکومت جمهوری اسلامی، از دولت آمریکا خواسته‌اند که به جای تعامل با «نظامی بحران‌ساز و فریب‌کار»، مردم ایران را به‌عنوان «متحدان پایدار و استراتژیک» در نظر بگیرد. آنان افزودند: «تنها توافقی که توسط یک حکومت مردمی و برآمده از آرای آزاد ایرانیان امضا شود، مشروع، پایدار و در جهت صلح و ثبات خواهد بود.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

این نامه با دعوت از ترامپ برای ایستادن «در صف آزادی‌خواهان، نه در کنار ظالمان» پایان می‌یابد و هشدار می‌دهد که تاریخ، سیاستمداران را نه بر اساس منافع کوتاه‌مدت، بلکه بر اساس مواضع‌شان در برابر دیکتاتورها داوری خواهد کرد.

متن کامل نامه این دو زندانی سیاسی به این شرح است:

جناب آقای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا؛

ملت ایالات متحده آمریکا؛

ما، دو تن از زندانیان سیاسی در زندان قزل‌حصار، با کمال احترام، این نامه را از پشت میله‌های زندان برای شما می‌نویسیم؛ نه با امید به منجی بیرونی، بلکه با باور به نقش تعیین‌کننده مردم ایران در ساختن سرنوشت خود. با این حال، از آنجا که کشور شما نقشی اثرگذار در تحولات جهانی دارد، لازم می‌دانیم نکاتی را درباره مذاکرات و توافق احتمالی با جمهوری اسلامی با شما در میان بگذاریم.

انتخاب ما برای خطاب قرار دادن شما، نه از سر توهم به منجی خارجی، بلکه با اتکا به مطالعه‌ی تاریخ کشوری‌ست که بر پایه قانون اساسی انسانی و نهادهای نیرومند دموکراتیک بنیان گذاشته شده است؛ و همین ویژگی‌هاست که ما را بر آن داشت تا سخن خود را با رئیس‌جمهور ایالات متحده در میان بگذاریم.

11-5.jpgپس از قطع برق، کاهش فشار آب لوله‌کشی در دستور کار قرار گرفت محسن اردکانی مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران با بیان اینکه وضعیت کنونی سدها بسیار نگران‌کننده است و منابع آبی کافی در دسترس نیست، گفته «ما مجبوریم با کاهش فشار آب در شبکه، این کمبود را مدیریت کنیم.»

وی افزوده «اگر فشار آب را بیش از حد افزایش دهیم، ظرف دو تا سه ماه تمام ذخایرمان تمام می‌شود و دیگر نمی‌توانیم پاسخگوی نیاز مردم باشیم.» کاهش فشار آب لوله‌کشی در حالی به علت کمبود منابع آب در دستور کار قرار گرفته که همزمان قطع گسترده برق به علت کمبود برق نیز سبب خاموش شدن پمپ‌ آب ساختمان‌ها شده و در چنین شرایطی با قطع برق، آب نیز در طبقات دوم به بالای ساختمان‌ها قطع می‌شود!

جمهوری اسلامی با ناتوانی مزمن در توسعه زیرساخت‌ها و مدیریت ناکارآمد در حوزه تأمین آب و انرژی، سبب بروز بحران کمبود آب، برق، بنزین، گاز، گازوئیل و... شده و بجای اقدام برای یافتن راهکارهای پایدار جهت کاهش و برطرف کردن مشکلات، تنها چیزی که به فکرش می‌رسد، تشدید محدودیت‌ها برای شهروندان است تا شاید بتواند با «توافق» و «ایرانفروشی» و رفع احتمالی تحریم‌ها، از بحران اینهمه کمبود «عبور» کند!

Gql5tXAWQAAjBJX.jpg

کت شلوار اشتباه نپوش

| No Comments

tumor.jpgایندیپندنت فارسی - در یکی از نوآورانه‌ترین دستاوردهای جراحی در جهان، پزشکان دانشگاه مریلند برای نخستین‌بار موفق شدند تومور نخاعی یک زن جوان را از مسیر حفره چشم خارج کنند؛ عملیاتی بی‌سابقه که بدون ایجاد زخم خارجی انجام شد و دریچه‌ای تازه در درمان تومورهای عمیق و پیچیده گشود.

به گزارش نیویورک پست، کارلا فلورس، مانیکوریست ۱۹ ساله ساکن ایالت مریلند، در سال ۲۰۲۳ با علائمی چون تاری دید و دوبینی به پزشک مراجعه کرد. بررسی‌ها نشان داد که او مبتلا به نوعی تومور نادر و سرطانی به نام «کوردوما» است؛ توده‌ای که به پایه جمجمه و نخاع گردنی نفوذ کرده و در صورت پیشروی می‌توانست منجر به فلج کامل یا مرگ شود.

با توجه به موقعیت بسیار حساس تومور، دکتر محمد اِی‌اِم لَبیب، جراح مغز و اعصاب، به همراه دکتر کالپش واکاریا، جراح ترمیمی صورت، تصمیم به اتخاذ رویکردی کاملا نوین گرفتند: دسترسی به تومور از مسیر زیر چشم و از میان استخوان گونه. این روش پیش‌تر تنها در سطح تئوریک و در مقالات علمی مطرح شده بود و هرگز بر روی انسان اجرا نشده بود.

پس از ماه‌ها برنامه‌ریزی دقیق و تمرین‌ گسترده روی اجساد اهداشده، این تیم جراحی در اول مه ۲۰۲۴ موفق شد طی عملیاتی ۱۹ ساعته، بدون آسیب به چشم یا ساختارهای ظریف اطراف ستون فقرات، تومور را به‌طور کامل خارج کند.

دکتر لبیب درباره حساسیت بالای این جراحی گفت: «کوچک‌ترین اشتباه ممکن بود به فلج دائمی یا حتی مرگ منجر شود. درعین‌حال، پرهیز از عمل جراحی نیز همان میزان خطر را به همراه داشت.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

کارلا فلورس اکنون در حال سپری کردن دوران نقاهت است و پزشکان از روند بهبودی او ابراز رضایت کرده‌اند. آن‌ها امیدوارند این دستاورد بی‌نظیر مسیر درمانی تازه‌ای را برای بیماران مبتلا به تومورهای غیرقابل دسترس فراهم کند.

هیولاهای درون آدم ها

| No Comments

در پی انتشار ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی که در آن یک مجری هندی در یک برنامه یوتیوبی عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی را «خوک» خطاب کرده بود، سفارت هند در تهران لحن این شهروند را «ناشایست» خواند.

سفارت هند در حساب رسمی خود نوشت: «سفارت هند در ایران مایل است روشن سازد که فرد حاضر در این ویدیو یک شهروند خصوصی هندی است. اظهارات او هیچ ارتباطی با موضع رسمی هند نداشته و دولت هند لحن بی احترامی استفاده شده در این ویدیو را ناشایست می‌داند.»

سرگرد گوراو آریا، مشاور ارشد دفاع ملی هند، در یک برنامه تلویزیونی زنده، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی را «خوک» خطاب کرد و به او ناسزا گفت - در حالی که عراقچی در دهلی نو بود.

محمد‌باقر قالیباف، رییس مجلس جمهوری اسلامی، در نشستی در آزاد‌شهر درباره بودجه تخصیص داده‌شده به استان گلستان خطاب به برخی از مدیران این استان گفت: «با این بودجه هیچ غلطی نمی‌توانید بکنید.‌» او در ادامه افزود: «همه دست به دست هم بدهیم یک غلطی بکنیم که از آن غلط‌ها باشد.‌»

مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با رسانه اقتصاد ۱۲۰، درباره فساد مالی نمایندگان مجلس گفت: « وزرا با کیف‌های پر برای استیضاح به مجلس می‌آیند و وقتی می‌روند کیف‌شان خالی شده است.»

او در بخش دیگری از این گفتگو اضافه کرد: «حقوق نماینده مجلس در طول ۴ سال ۱ میلیارد تومان است، چگونه برای تبلیغات ورود به مجلس ۱۰ میلیارد هزینه می‌کنند؟»

حساب کاربری منتسب به بابک زنجانی در شبکه اجتماعی «ایکس»، ویدیویی از او در حال رانندگی با یک تریلی در محوطه کارخانه «ماموت» در استان البرز منتشر کرده است.

روز ۱۰ اردیبهشت۱۴۰۴، سخنگو قوه‌قضاییه تایید کرد که بابک زنجانی، متهم اصلی پرونده فساد نفتی، در‌ حال‌ حاضر در مرخصی است. این نخستین تصویر از این تاجر نفتی پس از سال‌ها در خارج از زندان است.

روزنامه تایمز از آتش‌سوزی در خانه کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، در صبح دوشنبه خبر داد و اعلام کرد که پلیس این کشور در حال تحقیق درباره این آتش‌سوزی است.

روزنامه تایمز افزود در آتش‌سوزی خانه نخست‌وزیر بریتانیا هیچ‌کس آسیب ندیده و تنها در ورودی ساختمان خسارت دیده است.

text.jpg

:::

گزارشگرمنوتو: «شرکت هواپیمایی آتا بلیت فروخته، اومدیم فرودگاه اهواز می‌گن جا نیست»

پنج هزار سال به آن خلیج فارس گفته‌اند، حالا هم بگذاریم ۱۰هزار سال به آن خلیج عربی بگویند، چه اشکالی دارد؟

مقدس نیست که. آدمها نامش داده‌اند و آدمها تغییرش می‌دهند. خلیج فارس در زندگی ما حضور مشهودی نداره، اما برای مردم قطر، کویت، امارات و‌ بحرین همه زندگیشان است

:::

kamalvandi2.jpgکمالوندی: کادر وزارت خارجه جمهوری اسلامی از سخنان وزیر خارجه آمریکا ناراحت شده‌اند

ایران اینترنشنال - بهروز کمالوندی، معاون سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی با اشاره به سخنان وزیر خارجه آمریکا در خصوص موجه نبودن غنی‌سازی اورانیوم در ایران، گفت: «کشورهایی مانند بلژیک، هلند، کره جنوبی، ژاپن، آرژانتین و آلمان سلاح هسته‌ای ندارند، اما غنی‌سازی می‌کنند».

کمالوندی افزود: «کادر وزارت خارجه از سخنان وزیر خارجه آمریکا ناراحت شده‌اند زیرا باید گفت ایران تنها کشوری نیست که غنی‌سازی می‌کند و در عین حال سلاح هسته‌ای ندارد.»

پیشتر مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در گفت‌وگو با فاکس نیوز گفت جمهوری اسلامی باید غنی‌سازی اورانیوم، ساخت موشک‌ دوربرد و حمایت از تروریسم را متوقف کند.

روبیو گفت: «اگر جمهوری اسلامی به‌دنبال یک برنامه‌ صلح‌آمیز هسته‌ای غیرنظامی است، یعنی قصد دارد مانند بسیاری از کشورهای دیگر نیروگاه هسته‌ای برای تولید برق داشته باشد، راه مشخصی برای آن وجود دارد: ساخت راکتور و واردات اورانیوم غنی‌شده برای سوخت این راکتورها. ده‌ها کشور در جهان همین مسیر را طی می‌کنند.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

وزیر خارجه آمریکا گفت: «تنها کشورهایی که خود اورانیوم را غنی می‌کنند، آن‌هایی هستند که سلاح هسته‌ای دارند. ایران ادعا می‌کند که نمی‌خواهد به سلاح دست یابد، اما در واقع چیزی را مطالبه می‌کند که بی‌سابقه است: تنها کشور فاقد سلاح هسته‌ای در جهان باشد که اورانیوم غنی می‌کند.»

Abdolsatar_Doshouki_3.jpg

در پی انتشار خبر تایید نشده‌ای مبنی بر احتمال تغییر نام "خلیج فارس»، واکنش‌های گسترده‌ای از سوی ایرانیان در سراسر جهان صورت گرفت که همگان از آن مطلع‌اند. اما بسیاری از هم‌وطنان از این نکته غافل‌اند که گروهی از تجزیه‌طلبان دوآتشه از این خبر استقبال کرده‌اند. آنان، از سر خصومت با ایران و در تقابل با برخی جریان‌های راست افراطی خودبرترپندار، «خلیج فارس» را به‌عمد «خلیج عربی» می‌نامند.

به باور نگارنده، از همه تأسف‌بارتر، عملکرد گروهی به نام National Union for Democracy in Iran یا همان «نوفدی» است که با سوءاستفاده از این فضای ملتهب، سعی در موج‌سواری و ماهی‌گیری از آب گل‌آلود دارد. این گروه با انتشار فراخوانی برای امضای طوماری، از هم‌میهنان دعوت کرده، بی‌آن‌که حتی لینکی برای آن ارائه کند. نوفدی که خود را اپوزیسیون جمهوری اسلامی می‌داند، هدفش را «اتحاد ایرانیان برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و برگزاری همه‌پرسی» اعلام کرده است. با این حال، تمامی محتوای وب‌سایت آن به زبان انگلیسی است و هیچ‌گونه معرفی یا متن فارسی در آن وجود ندارد. با این حال بعد از دو روز و تبلیغات فراوان از بین قریب به نود میلیون ایرانی فقط توانسته ۲۵۰۰ امضا جمع کند.

نوفدی در کنار این طومار، نقشه‌ای منتشر کرده که در آن به‌صورت نادرست، «دریای مکران» به نام «خلیج عمان» درج شده است. این اقدام آگاهانه، دقیقاً در راستای تهیه خوراک تبلیغاتی و منافع تجزیه‌طلبانی است که هدفی جز نفرت, تفرقه‌افکنی و تشتت بین ایرانیان ندارند. جای شگفتی نیست که این گروه‌ها با استناد به اقدامات امثال نوفدی، دشمنی خود با ایران را توجیه می‌کنند و می‌گویند: "وقتی خود ایرانی‌ها برای تاریخ و میراث مثلا بلوچستان، و یا نظیر دریای مکران، ارزشی قائل نیستند و با عرب‌ها همصدا آن را 'خلیج عمان' می‌خوانند، چرا ما باید کاسه داغ تر از آش شده و برای حفظ نام خلیج فارس تلاش کنیم؟

حکم اعدام تتلو تایید شد

| No Comments

9-4.jpgایران وایر - «نغمه مقصود‌لو»، خواهر «امیر حسین مقصودلو» مشهور به «امیر تتلو» در استوری اینستاگرامی خود اعلام کرد حکم اعدام برادرش شکسته نشده است.

او در این استوری در واکنش به طرفداران این خواننده که در خصوص این موضوع سوال کرده بودند نوشت: «بله صحت دارد دوستان! جوابی که منتظر بودیم نگرفتیم! حکم شکسته نشد، امید ماهم شکسته نشده! امید، امید، امید.»

پیش‌تر «اصغر جهانگیر»، سخنگوی قوه قضاییه در آخرین به‌روز‌رسانی درباره پرونده تتلو گفته بود «شعبه شش دادگاه کیفری یک استان تهران امیرحسین مقصودلو را به اتهام سب‌النبی به اعدام محکوم کرده و این حکم در دیوان عالی کشور در حال رسیدگی است.»

الهام رحیمی فر، وکیل امیرحسین مقصودلو نیز تایید کرده است که «علیرغم پیگیری‌ها، هنوز موافقتی با آزادی او به قید وثیقه یا با سایر تمهیدات دیگر صورت نگرفته است.»او افزود که به برخی از احکام صادره علیه تتلو اعتراض شده اما متهم تسلیم بخشی از آرا شده است.

شماری از رسانه‌های ایران، روز ۳۰دی‌۱۴۰۳ اعلام کردند تتلو، به اتهام «سب النبی» از سوی دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شده است.

ساعاتی پس از انتشار این خبر، خبرگزاری فارس از قول یک منبع آگاه این خبر را تکذیب کرد و نوشت: «حکم نهایی تتلو هنوز صادر نشده و به‌تازگی مشمول ارفاق قانونی شده است.»

na.jpgحسین نوش‌آذر - رادیو زمانه

نام «خلیج فارس» از دوران باستان تا امروز در متون کلاسیک، سفرنامه‌های اروپایی، نقشه‌های تاریخی و منابع علمی غرب به‌طور مستمر ثبت شده است. هرودوت، استرابون، بطلمیوس، مارکوپولو، لودویکو دی وارتما، درو تکسیرا و دیگران این نام را به‌کار برده‌اند، و نقشه‌نگارانی مانند مونستر و اورتلیوس آن را تثبیت کرده‌اند. تلاش‌های سیاسی معدود، مانند اقدام رودریک اوون در ۱۹۵۷ برای ترویج نام «خلیج عربی»، با شواهد تاریخی و علمی همخوانی ندارد و نام «خلیج فارس» همچنان معتبر است.

به گزارش آسوشیتدپرس به نقل از دو مقام ناشناس آمریکایی، دونالد ترامپ در سفر آتی خود به عربستان سعودی قصد دارد خلیج فارس را «خلیج عربی» یا «خلیج عرب» بنامد. کاخ سفید و شورای امنیت ملی آمریکا در این باره اظهارنظری نکرده‌اند.

نام «خلیج فارس» به‌عنوان شناسه‌ای تاریخی و جغرافیایی برای این آبراه استراتژیک، در منابع غربی از دوران باستان تا امروز به‌طور مستمر به‌کار رفته است. این نام در متون کلاسیک، سفرنامه‌های جهانگردان اروپایی، نقشه‌های تاریخی و منابع علمی مدرن غرب بارها ثبت شده و نشان‌دهنده اجماع گسترده بر این نام‌گذاری است. تلاش‌های معدود برای تغییر این نام، که عمدتاً از سال‌‌های دهه ۱۹۶۰ به بعد و با انگیزه‌های سیاسی صورت گرفته، با شواهد تاریخی و علمی همخوانی ندارد. این اسناد و مدارک، جایگاه تاریخی و جهانی نام «خلیج فارس» را تأیید می‌کنند. در ادامه، شواهد این موضوع در چهار بخش بررسی می‌شود.

nuke.jpgدور چهارم مذاکرات هسته‌ای آمریکا و ایران در عمان مشخص می کند آیا راه‌حل دیپلماتیک امکانپذیر است یا خیر

تنش‌ها به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته و رئیس‌جمهور آمریکا دونالد ترامپ هشدار جدی داده که ایران باید برنامه هسته‌ای خود را به‌طور داوطلبانه از بین ببرد یا با «انهدام» مواجه خواهد شد. این لحن نشان‌دهنده تغییر از مذاکره به بازدارندگی است و نگرانی‌ها از احتمال گزینه نظامی در صورت شکست دیپلماسی را افزایش می‌دهد

چندین رویداد نشان می‌دهد مذاکرات عمان در فضایی آرام جریان نخواهد داشت از جمله اینکه

مقامات آمریکایی، از جمله وزیر دفاع آمریکا پیت هیگست، ایران را به‌دلیل حمایت از شورشیان حوثی در یمن محکوم کرده‌، به‌ویژه پس از حملات اخیر آن‌ها به کشتی‌رانی در دریای سرخ که تهدیدی مستقیم برای تجارت بین‌المللی محسوب می‌شود. حملات پنهانی و سایبری بین اسرائیل و ایران، به‌ویژه در سوریه و زیرساخت‌های ایران، وضعیت را بیش از پیش ملتهب کرده است و نمایش قدرت نظامی نیز عاملی است که فشار را در مذاکرات پیش‌رو افزایش می‌دهد. اخیراً آمریکا حضور دریایی خود را در خلیج فارس و دریای سرخ تقویت کرده است، احتمالاً به‌عنوان سیگنالی به تهران، و ایران نیز سیستم‌های موشکی جدیدی را آزمایش یا نمایش داده که نشان می‌دهد در سایه فشارها، مقاومت خود را تقویت می‌کند

تحولات سیاسی داخلی ایران هم به نفع جناح‌های تندرو تغییر کرده که مقاومت بیشتری در برابر فشارهای آمریکا دارند. این امر ممکن است احتمال مصالحه را کاهش دهد، حتی اگر کاهش تحریم‌ها در دستور کار باشد.

afshari.jpgاگرچه جریان جمهوری خواهی در تاریخ معاصر ایران ریشه‌دار بوده و قدمت آن از مشروطه‌خواهی بیشتر است اما به عنوان یک آلترناتیو جدی و متمایز در عرصه سیاسی در ۸ سال اخیر بعد از دی ۹۶ مطرح شده است. تا قبل از اعتراضات دی ۹۶، اصلاح طلبی به عنوان شقی از مشروطه ولایی در تکاپو برای تغییرات سیاسی دست بالا را داشت. بعد از آن بازگشت به مشروطه پادشاهی و یا تاسیس نظام جدید جمهوری دو گزینه اصلی در سپهر سیاسی ایران شده‌اند.

در این ۸ سال تشکل‌ها و کنشگران جمهوری خواه چه در عرصه های سیاسی و چه میدانی و چه مجازی کوشیده‌اند تا وجوه مختلف جمهوری خواهی را تبیین و موقعیت آلترناتیوی آن را تقویت کنند. بخصوص کسانی که در برابر پروژه بازسازی پادشاهی پهلوی ایستادند و مقابله فعال انجام دادند. برخی از جمهوری خواهان با خطای راهبردی آب به آسیاب آنها ریختند. اگرچه دیرهنگام متوجه مشکل جریان پهلوی‌طلب شدند اما این آگاهی به شرطی که پایدار شود، مثبت است.

فرایند رو به جلوی جمهوری‌خواهی، هم در شکل سازمان یافته و برنامه‌‌ریزی شده جریان داشته و هم به شکل خودجوش ولی هماهنگ حول ایده مرکزی. تنوع مواضع بین گروه‌ها و جریان‌های جمهوری خواه حول دیدگاه‌های سیاسی، سامان‌دهی به اقتصاد، درجه جدایی دین و دولت، حل بحران مرکز-پیرامون، نوع جمهوری (ریاستی- پارلمانی)، نحوه مواجهه با جریان‌های رقیب( مشروطه- اصلاح طلبی)، نگاه جهانی بالا است که طبیعی بودن و گسترده بالای اجتماعی آن را نشان می‌ دهد. اما از سوی دیگر ایجاد هماهنگی بین آنها را دشوار می‌کند.

fars.jpgوقتی شرافت ایران قربانی معامله ترامپ با شیوخ عرب می‌شود

در بحبوحه‌ کشمکش‌های ژئوپولیتیکی منطقه خلیج فارس، خبری نگران‌کننده و تأمل‌برانگیز فضای رسانه‌ای را درنوردیده است: دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده که برای دومین بار سکان ریاست ‌جمهوری را در دست گرفته، در سفر آتی خود به کشورهای عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، قصد دارد در سخنرانی رسمی خود از واژه‌ تحریف‌شده‌ «خلیج عربی» استفاده کند. این اقدام، که آشکارا در جهت جلب رضایت شیوخ عرب حوزه خلیج فارس صورت می‌گیرد، نه‌ تنها یک خطای سیاسی بلکه یک توهین مستقیم به هویت تاریخی و ملی مردم ایران است.

وقتی نام‌ها، میدان نبرد می‌شوند

خلیج فارس یک واژه جغرافیایی نیست؛ خلیج فارس شناسنامه‌ای است تاریخی، فرهنگی و تمدنی. از الواح هخامنشی تا نقشه‌های قرون وسطایی اروپایی، از متون جغرافی ‌دانان اسلامی تا بیانیه‌های رسمی سازمان ملل متحد، همگی بر این نام مهر تأیید زده‌اند. بیش از سه هزار سند رسمی بین‌المللی در تأیید نام «Persian Gulf» وجود دارد. تحریف این نام، چیزی فراتر از یک بازی سیاسی است؛ این تلاشی است برای پاک کردن حافظه‌ تاریخی یک ملت.

ترامپ، مردی که سیاست را به یک شوی رسانه‌ای تقلیل داده، این بار نه برای اهداف استراتژیک که صرفاً برای کسب دل برخی حکام نفتی منطقه، پا روی حقیقتی می‌گذارد که قدمتی هزاران ساله دارد. او فراموش کرده که مشروعیت واژه‌ها را تاریخ تعیین می‌کند، نه دلارهای نفتی.

سکوت، خیانت است

اما در کنار خشم مشروع از این تحقیر آشکار، باید به یک واقعیت تلخ درونی نیز اعتراف کنیم: ضعف دیپلماسی، انزوای بین‌المللی و بی‌اعتباری ساختار رسمی جمهوری اسلامی، راه را برای چنین گستاخی‌هایی هموار کرده است. سال‌هاست که حکومت ایران با سیاست‌های تند، نابخردانه و منزوی‌کننده، عملاً پشت به سرمایه‌ی عظیم فرهنگی و تمدنی ایران کرده و با آن بیگانه است.

Mehran_Rafiei.jpg

برای سوگوارانِ بندرعباس

چه آتش ها که بر دل ها زنی تو

چرا بر جان ما چون ناخنی تو؟

عطش هایت چرا پایان ندارد؟

مگر از کینه ها صد خرمنی تو؟

نباشد بهتر از مشعل به شب ها

چرا چون شبروان ناروشنی تو؟

نسوجِ چشمِ ما مثلِ حریر است

چرا بر پرنیان چون سوزنی تو؟

به آرامی رَوَد آدم به کوچه

چرا گردنکِشِ هر برزنی تو؟

چرا سوزد ز نیشت پشتِ مردم؟

مگر با کژدُمان هم روزنی تو؟

چه آمد بر سرِ سروانِ بستان؟

چرا ویرانگر هر گلشنی تو؟

چرا خونابه ای ریزد ز چنگت؟

مگر چون روبهان خون دامنی تو؟

چو دیدم دوده هایِ بندرعباس

بگفتم بدتر از اهریمنی تو

نخواهد کس ببیند رویِ شومت

ز بس با مردمان چون دشمنی تو

newsweek.jpgهفته‌نامه نیوزویک در گزارش خود نوشت تنش میان واشینگتن و تهران در هفته‌های اخیر به‌شدت افزایش یافته و نشانه‌هایی از نزدیک‌شدن به درگیری نظامی دیده می‌شود.

بر اساس این گزارش آمریکا حضور نظامی‌اش در منطقه را تقویت کرده و بمب‌افکن‌های بی-۲ و بی-۵۲ را به پایگاه دیه‌گو گارسیا منتقل کرده است. جمهوری اسلامی نیز با رونمایی از پایگاه زیرزمینی پهپاد و موشک جدید «قاسم بصیر» واکنش نشان داده است.

همزمان اسرائیل تهدید به اقدام مستقل کرده است و سفر منطقه‌ای ترامپ به عربستان، قطر و امارات بدون توقف در اسرائیل، توجه‌ها را به تغییر احتمالی در سیاست آمریکا جلب کرده است.

به گفته نیوزویک، با افزایش تنش‌های نظامی و تلاش‌های دیپلماتیک ناموفق، امریکا و ایران در یک لحظه سرنوشت‌ساز قرار دارند. شکست در مذاکرات هسته‌ای می‌تواند منجر به اعمال تحریم‌های بیشتر یا اقدام نظامی از سوی واشنگتن شود، در حالی که تهران احتمالاً به گسترش زرادخانه خود و استفاده از نیروهای نیابتی برای فشار بر متحدان آمریکا ادامه خواهد داد. با موضع‌گیری سخت‌تر هر دو طرف، خطر درگیری آشکار در حال افزایش است و هفته‌های پیش‌رو ممکن است تعیین‌کننده باشند که آیا کاهش تنش امکان‌پذیر است یا رویارویی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

mehrayeen.jpg- مصطفی مهرآیین از خامنه‌ای خواست موضوع انرژی هسته‌ای را به همه‌پرسی بگذارد

- مصطفی مهرآیین، جامعه شناس منتقد، از جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای خواست، برای نجات کشور و پیشگیری از مداخله نظامی خارجی، دو موضوع انرژی هسته‌ای و شکل حکومت را به همه‌پرسی بگذارد

:::

مصطفی مهرآیین

۱.بالاخره " لحظه حساس کنونی" در سالهای زمامداری جمهوری اسلامی فرا رسید. این عبارت( یعنی لحظه حساس کنونی) که سالها مهمترین تکنیک جمهوری اسلامی برای ایجاد شرایط خاص در کشور، تعلیق قانون، بستن دهان ها و اعمال سرکوب و سوء استفاده از ثروت و قدرت و قانون کشور برای پیشبرد منافع یک گروه خاص ( و نه همه مردم) بود، اکنون به لحظه ای دردناک برای خود حکومت تبدیل شده است. چرا چنین می گویم؟ چون جمهوری اسلامی شرایط را در نتیجه تصمیمات سیاسی و اهداف و تصورات باطل خود به گونه ای پیش برده است که در یک نابهنگام تاریخی ( یعنی پیر شدن رهبر و نیاز به تعیین رهبر جدید)، خود را گرفتار در " ضعیف ترین" و " بی پناه ترین" وضعیت خود، قرار داده است: رهبر سالمند است، نیروهای نظامی و امنیتی تضعیف و چند پاره شده اند، ایدئولوژی نظام بی معنا شده است، بوروکراسی کشور به دلیل فقدان برنامه و بودجه به گل نشسته است.

مدیریت کشور در حالت تعلیق قرار دارد، اقتصاد فروپاشیده است، مردم از نظام سیاسی قطع امید کامل کرده و از آن عبور کرده اند، هیچ نماد امیدی در حوزه سیاست در نظام سیاسی وجود ندارد که مردم بتوانند از او کمک بخواهند، اپوزیسیون مورد قبول نظام یعنی نیروهای اصلاح طلب در نظام سیاسی منحل شده و از نگاه مردم با آن همدست اند، فشار بیرونی و شک و تردیدهای درونی قدرت تصمیم گیری نظام سیاسی را از بین برده است، و.....در همین حال، نظام سیاسی با بالاترین میزان فشار و مداخله سیاسی و امنیتی و نظامی از سوی قدرت های بیرونی جهانی و منطقه ای روبروست و با دریافت پیام های متناقض از سوی آنها خود را گرفتار در یک سردرگمی بزرگ تاریخی می داند.

۲. در چنین وضعیتی نظام سیاسی باید چه کند و عملا چه می کند؟ در مورد آنچه باید بکند در ادامه خواهم گفت. اما آنچه نظام سیاسی در پی انجام آن است فقط یک چیز است: جلوگیری از تغییر نظام سیاسی و تعیین رهبر بعدی و ادامه کار نظام سیاسی. جمهوری اسلامی به خوبی می داند در این مسیر همراهی مردم را با خود ندارد و " بی پناه" در " دهان گرگ" یعنی "مقتضیات نظام بین الملل" رها شده است. ازاینرو، می کوشد در ظاهر با رجزخوانی و در باطن با معامله گری ذلیلانه خود را زنده نگه دارد و با گرفتن تضمین سیاسی از قدرتهای جهانی در خصوص عدم تغییر رژیم و پذیرش رهبری فرزند رهبر فعلی یا هر رهبر احتمالی بعدی، ادامه حیات خود را ممکن کند. این روش به عنوان روش مقبول سیاسیون این نظام سیاسی اما جواب نخواهد داد:تداوم این سیاست به زبان اهل حقیقت یعنی حرکت شبانه در یک جنگل تاریک و در هم پیچیده با هدف پیدا کردن یک نخ سیاه. شاید یافتن این نخ سیاه ممکن باشد، اما انجام اینکار باز به زبان اهل حقیفت تنها توسط کسانی ممکن است که از نور درونی برخوردار باشند و نه یک نظام سیاسی که درون و بیرون آن را تاریکی و سیاهی فرا گرفته است.

۳. جمهوری اسلامی چه باید بکند تا نخ سیاه را در شب تاریک خود در جنگل سیاه وضعیت سیاسی خودساخته خود بیابد؟ تنها یک نور وجود دارد: رجوع به مردم، مردمی که نشان داده اند سعی در پی خلق " جامعه ای با چهره انسانی" دارند. جمهوری اسلامی، بویژه در دو دهه اخیر، کوشیده است مردم را از قدرت واقعی شان یعنی " اعتمادشان به هم" محروم سازد و با ساختن تضادهای دروغین وجهه مردم را در میان خود مردم تخریب کند.اما در این کار ناموفق بوده است. اکنون تنها توان این جامعه همان مردم جامعه هستند که در اوج نبرد با مشکلات زندگی روزمره هنوز مردمانی اخلاقی باقی مانده اند و می کوشند مبتنی بر " منطق ساده انسانی" و فارغ از همه در هم پیچیدگی های دغلبازی ها و حیله ها و فریب ها و سرکوب های سیاسی به زندگی پر از امید خود ادامه دهند و "نور حقیقت و عقلانیت و شرافت" را در زندگی خود زنده نگه دارند. این مردم با وجود همه نفرتی که از این نظام سیاسی دارند، هنوز هم تنها راه رهایی این سرزمین از فاجعه "حکومت ساخته" جنگ و فروپاشی و اضمحلال و تداوم استبداد هستند. مردم ما در این سالها بسیار از دست داده اند، اما هنوز یک ثروت را برای خود و کشور زنده نگه داشته اند و آن چیزی نیست جز " عزت نفس" که این نظام سیاسی در تمام سالهای گذشته، خواسته یا ناخواسته،بنا به سیاست های ابلهانه خود، سعی در نابودی آن داشت.

۴. من نماینده مردم ایران در گفتگو با حکومت نیستم، اما به تاسی از واتسلاو هاول در دوران مبارزات سیاسی اش می توانم مدعی شوم که امروز بیشتر مردم ایران درست مثل من فکر می کنند و امکان ندارد جور دیگر فکر کنند.

irgc.jpgکیهان لندن - وبسایت خبری «نشنال» در گزارشی اعلام کرد که چند شهروند ایرانی که اخیراً توسط نهادهای امنیتی بریتانیا به اتهام تلاش برای انجام عملیات تروریستی علیه سفارت اسرائیل در لندن بازداشت شده‌اند، از اعضای «یگان ۸۴۰» نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند؛ واحدی مخفی که مأموریت آن اجرای عملیات برون‌مرزی از جمله ترور، خرابکاری و آدم‌ربایی در خارج از ایران است.

بر اساس این گزارش که جمعه نهم ماه‌ مه ۲۰۲۵ (۱۹ اردیبهشت‌ماه) منتشر شده، یک منبع امنیتی بریتانیایی گفته است که این افراد احتمالاً با پوشش مهاجر و از طریق مسیر قاچاق انسان و قایق‌های مهاجران، وارد خاک بریتانیا شده‌اند. این منبع افزوده است: «کارآگاهان و افسران اطلاعاتی در حال بررسی شبکه‌ای گسترده‌تر از افراد ایرانی مقیم بریتانیا هستند که ممکن است در زمینه تدارکات، پشتیبانی و برنامه‌ریزی این عملیات مشارکت داشته باشند.»

وبسایت «نشنال» همچنین نوشته است که این گروه از مدت‌ها پیش زیر رصد و پیگرد و مراقبت سرویس‌های اطلاعاتی بریتانیا قرار داشته که هدف از آن، شناسایی الگوهای فعالیت، ارتباطات و مأموریت‌های احتمالی آنها بوده است.

یگان ۸۴۰ یکی از شاخه‌های مخفی نیروی قدس سپاه پاسداران محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر در چندین کشور اروپایی، از جمله آلمان، فرانسه، ترکیه و قبرس نیز متهم به برنامه‌ریزی یا اجرای عملیات‌های مشابه شده است. برخی منابع اطلاعاتی غربی، این یگان را بازوی اجرایی ترورهای برون‌مرزی جمهوری اسلامی ایران می‌دانند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

در ماه‌های اخیر، مقامات بریتانیایی چندین بار نسبت به افزایش تهدیدهای امنیتی از سوی عوامل جمهوری اسلامی هشدار داده‌اند. وزارت کشور بریتانیا نیز در گزارش‌هایی اشاره کرده که تهدیدهای رژیم ایران نه تنها متوجه مخالفان جمهوری اسلامی در تبعید، بلکه گاهی نهادهای دیپلماتیک کشورهای دیگر نیز مورد نظر بوده است.

sardar.jpgمهدی سیاری، جانشین سازمان اطلاعات سپاه،‌ با اشاره به مخالفان جمهوری اسلامی گفت: «تصویر معاندان در فضای مجازی، فروپاشی ایران است و در این مبحث بر ناکارآمدی نظام فعالیت می‌کنند تا امید مردم را در جامعه از بین ببرند.»

او افزود: «برای رسیدن به این هدف باید از مشارکت مردم بهره‌مند شوند؛ لذا مشکلات اقتصادی را طراحی کرده تا ناامیدی را در سطح جامعه رواج دهند.»

سیاری گفت: «مدل براندازی دشمن در ایران تغییر کرده، اما هدف همان است؛ امروز مدل براندازی بر اساس جنگ ترکیبی طراحی شده و دشمن بر موضوع دین مردم تمرکز کرده و نابودی دین را سرلوحه کارش قرار داده است.»

:::

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد، سردار پاسدار مهدی سیاری در هشتمین جلسه سلسله‌نشست‌های تبیینی ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر خراسان رضوی با موضوع «تحولات مهم روز کشور و منطقه» که در مشهد برگزار شد، اظهار داشت: تصویر معاندان در فضای مجازی، فروپاشی ایران است و در این مبحث بر ناکارآمدی نظام فعالیت می‌کنند تا امید مردم را در جامعه از بین ببرند برای رسیدن به این هدف باید از مشارکت مردم بهره‌مند شوند؛ لذا مشکلات اقتصادی را طراحی کرده تا ناامیدی را در سطح جامعه رواج دهند.

وی با اشاره به اهمیت تشکیل شوراهای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در دستگاه‌های اجرایی افزود: تمام فتنه‌ها و حوادثی که در طول انقلاب خنثی شده باهمت مردم بوده اگر مسئولان امید را در میان مردم نهادینه کنند بازهم توطئه دشمنان خنثی خواهد شد و در این میان مسئولان شوراهای امربه‌معروف نقش بسیار مهمی دارند.

سیاری بیان کرد: راهبردی که دشمن این روزها برای جمهوری اسلامی تعریف می‌کند، بی‌ثبات‌سازی و ناامنی در داخل کشور است. این تهدید، کوچک نیست و بسیار بزرگ است امروز کلیه سرویس‌ها علیه ایران با هم متحد شده‌اند.

وی اذعان کرد: امروز تمام سرویس‌های علیه ایران معتقدند خروجی سه اقدام نظامی، امنیتی و سایبری باید منجر به بی‌ثباتی و ناامنی و اغتشاش در داخل جمهوری اسلامی شود، بنابراین آنها معتقدند اگر خروجی این سه مؤلفه منجر به بی‌ثباتی در داخل نشود، اقدام نظامی و امنیتی و سایبری نمی‌تواند کاری از پیش ببرد؛ دشمن برای سال 1402 بی‌ثبات‌سازی را در داخل و انزوا را در خارج پیش‌بینی کرده بود.

جانشین سازمان اطلاعات سپاه خاطرنشان کرد: مدل براندازی دشمن در ایران تغییر کرده، اما هدف همان است؛ امروز مدل براندازی بر اساس جنگ ترکیبی طراحی شده و دشمن بر موضوع دین مردم تمرکز کرده و نابودی دین را سرلوحه کارش قرار داده است.

وی ادامه داد: دشمن در فتنه 1401 در بحث تمرکز روی دین به مسئله حجاب رسیدند. یکی از این فتنه‌گران در جلسه ضدانقلاب خارج گفته "حجاب موضوعی است که جمهوری اسلامی نمی‌تواند به‌راحتی از آن عبور کند و نه پیاده و اجرا کند" لذا مرکز ثقل اعتراضات را حجاب قرار دادند.

trumpBibi.jpgمهدی تدینی

آیا بین ترامپ و نتانیاهو اختلاف وجود داره؟ آیا ترامپ تصمیماتش دربارۀ خاورمیانه رو بدون هماهنگی و اطلاع نتانیاهو اتخاذ می‌کنه؟

اسرائیل هیوم امروز گزارشی با همین محتوا منتشر کرد. منتها به رسانه‌های داخلی اسرائیل نمی‌شه اعتماد کرد. داخل اسرائیل جنگ قدرت شدیدی وجود داره و هیچ بعید نیست رسانه‌ها برای تضعیف نتانیاهو حرفی بزنند.

شواهد چی می‌گه؟

به نظر می‌رسه تصمیم ترامپ برای نامه به ایران و مذاکره با ایران بدون اطلاع نتانیاهو بوده.

به نظر می‌رسه محتوای مذاکرات با ایران، تا اینجا با چیزی که نتانیاهو انتظار داشته جور نیست

به نظر می‌رسه اعلام آتش‎بس با حوثی‌ها بدون اطلاع نتانیاهو بوده

به نظر می‌رسه که نهایی شدن توافق هسته‌ای بین آمریکا و عربستان، بدون نیاز به عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان (شرطی که قبلاً وجود داشته)، بدون اطلاع نتانیاهو بوده.

به این دلیل همه رو گفتم «به نظر می‌رسه»، چون ما اطلاع دقیق از پشت پرده ندارم. اما مورد سوم رو به نظرم می‌شه زیر سوال برد: حملات آمریکا به حوثی‌ها مگه از اول ضمن هماهنگی با اسرائیل بود که لازم باشه توقفش با اسرائیل باشه؟

arnz.jpgآن‌ها که دنیا و آخرت به نیم‌نگاهی فروختند

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

رضا شاه کبیر در اطرافش شخصیت‌های بزرگی گرد آورده بود. در اطراف رضاشاه، قزوینی و ملک‌الشعرای بهار و... بودند که هر یک در فرصت‌هایی که می‌یافتند، از نصیحت و تلقین خیر به شاه کوتاهی نمی‌کردند. مخبرالسلطنه هدایت که به شش پادشاه خدمت کرده، در زندگینامه خود «خاطرات و خطرات» اشاره می‌کند که روز کناره‌گیری‌اش از شاه خواست هرازچندگاه شرفیاب شود و شاه با گشاده‌رویی تقاضایش را پذیرفت و گاه‌گاه او را می‌دید و درباره بعضی از موضوع‌ها با او مشورت می‌کرد.

محمدرضاشاه نیز تا سالیان درازی مشورت با مردان بزرگ عصر پدرش و روزگار خود را دنبال کرد و مخالفانش را از زندگی شرافتمندانه محروم نکرد. بازرگان در زندان حقوق استادی‌اش را می‌گرفت و سنجابی به‌عنوان مشاور وزیر علوم، دفتری در شان وزیر داشت، با منشی و دستیار. پیش از انقلاب، دو بار در این دفتر به دیدنش رفتم. دکتر صدیقی، وزیر کشور مصدق، رئیس بزرگ‌ترین مرکز راهبردی علوم اجتماعی، بود.

دکتر امینی مدتی مغضوب شد، ولی رفت‌وآمدش به خارج آزاد بود و علاقه‌مندانش به دیدارش می‌رفتند. مصاحبه جنجالی من با او در اطلاعات، در همین دوران انجام گرفت و او در روزهای بحران ۱۳۵۷ نزدیک‌ترین مشاور پادشاه بود.

حال بگذارید مقایسه مختصری کنم بین رجال عصر پهلوی اول و دوم و ارتباطشان با پهلوی‌ها و یاران و مشاوران واعظی که به تخت نشست و در حاشیه‌اش مشتی دزد و آدم‌کش بی‌فرهنگ خوش‌نشسته‌اند.

سرآمد آن‌ها جناب دکتر غلامعلی خان حداد عادل، پدر عروس نایب امام زمان، استاد، فیلسوف، ریاضیدان سابق و ادیب لاحق، کیف‌کش سابق دکتر سیدحسین نصر، مدرس شیک و کراواتی عصر پهلوی دوم و ژولیده‌مو و خوی امروز است. مشیر و مشار دیگر او میرزا علی‌اکبر خان ولایتی طبیب‌حضور، فرزند حاجی شیروان‌ساز رستم‌آبادی، طبیب اطفال، که ۱۵ سال وزیر امور خارجه هاشمی و «مقام معظم» بود، اما هاشمی را رها کرد و مجنون‌وار، لیلایش را در خیابان آذربایجان پیدا کرد و هنوز هم با وجود بیماری، از حلقه‌به‌گوشی دست برنمی‌دارد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

روزگاری که سیدعلی در مقام ریاست‌جمهوری بود، هنوز به یاد سرسپردگی به امیری فیروزکوهی، مشاورانش از تیره علی موسوی گرمارودی و عبادی و بهاری و سرلشکر شهبازی بودند، اما در مقام خلیفه‌المسلمین، نخست افسار حکم را به دو امنیتی سپرد (محمدی گلپایگانی و اصغر حجازی که پسر اولی دامادش هم شد) و سپس خیل مداحان از نوع سعید طوسی و کردان واحمدی‌نژاد و یحیی رحیم صفوی و حاج قاسم سلیمانی دورش جمع شدند.

البته تا امروز خیل مشاوران و مستشاران با سقوط آزاد به ایروانی و تخت‌روانچی و علی شمخانی رسیده‌اند. شما انتظار دارید غلامعلی خان حدادعادل و خانم دکتر همسرش با آن نان تنوری مدرسه غیرانتفاعی فرهنگ برای ایشان، بر کرسی موتمن‌الملک پیرنیا تکیه زند یا نقش خواجه نظام‌الملک را بازی کند و «نصیحه‌الملوک» بنویسد؟

IMG_0498.pngده روز پیش شاهزاده رضا پهلوی از پروژه ی شکوفایی ایران با حروف اختصاری آی پی پی رونمایی کردند و این پروژه را که با مشاورت اقتصاددانان و رهبران اقتصادی ایران شکل گرفته است معرفی نمودند.

دست ایشان درد نکند. قرار است این پروژه باعث به رفاه رسیدن مردم ایران در ایام بعد از سقوط حکومت نکبت شود و طبیعتا چنین برنامه ای بسیار مورد توجه و استقبال مردم زجر کشیده و همه چیز از دست داده ی کشورمان قرار خواهد گرفت. به قولی اگر دست مان به مربا نمی رسد دستکم می توانیم از شنیدن تعریف خوشمزگی آن و دیدن رنگ و رخ اش از پشت شیشه مربا دلخوش باشیم.

اما سوال اینجاست که وقتی پروژه ای با این سر و صدا رونمایی می شود و حتی دختر گرامی شاهزاده در این باره سخنرانی می کنند، حتما ده صفحه طرح نوشته شده باید داشته باشد که در اختیار مردم قرار بگیرد تا مردم بدانند این پروژه چه هست و چگونه اجرا خواهد شد؛ پس چرا طی ده روز از اعلام موجودیت آن هیچ خبر و اثری از این پروژه و طرح نوشتاری آن نیست و این برنامه ها کجا و کی اعلام خواهد شد؟

economy.jpgیورونیوز - دو هفته پس از پیش‌بینی ناامیدکننده صندوق بین‌المللی پول از آینده رشد اقتصادی ایران، بانک جهانی نیز برآوردهای جدید خود از تغییرات نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم در سال جاری را منتشر کرد، برآوردهایی که تصویری تیره و تار از اقتصاد ایران ارائه می‌کنند.

صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده بود که نرخ رشد اقتصادی ایران در پایان سال جاری به ۰.۳ درصد کاهش یابد و حال بر اساس ارزیابی بانک جهانی، اقتصاد ایران در پایان امسال، بار دیگر به عمق رشد منفی فرو می‌غلتد. بانک جهانی نرخ رشد اقتصادی ایران در پایان سال جاری را منفی ۱.۶ درصد تخمین زده است.

برآورد این بانک از نرخ رشد اقتصادی ایران در سال گذشته ۳ درصد است که شبیه به پیش‌بینی مرکز پژوهش‌های مجلس است.

بازوی پژوهشی مجلس شورای اسلامی به تازگی نرخ رشد اقتصادی ایران در سالی که گذشت را ۲.۸ درصد برآورد کرد، اگر این پیش‌بینی محقق شود، در واقع نرخ رشد اقتصادی پارسال حدود ۲.۲ واحد-درصد کمتر از نرخ رشد سال ۱۴۰۲ بوده است.

برآوردهایی دردناک

در گزارش بانک جهانی، نرخ تورم در پایان سال جاری به ۴۲ درصد افزایش خواهد یافت تا بر اساس ارزیابی این نهاد بین‌المللی یک رکود تورمی تمام عیار بر اقتصاد ایران سایه افکند.

صندوق بین‌المللی پول نیز پیشتر نرخ تورم در اقتصاد ایران، در پایان سال ۱۴۰۴ را ۴۳.۳ درصد پیش‌بینی کرده بود.

برآورد نرخ رشد اقتصادی و تورم در ایران
برآورد نرخ رشد اقتصادی و تورم در ایران گزارش دو نهاد بین‌المللی

بر کسی پوشیده نیست که اقتصاد ایران در بیش از یک و ماه نیم گذشته از سال بیشتر از هر عامل دیگری، چشم و گوش به اخبار مربوط به مذاکرات ایران و آمریکا سپرده تا روشن شود سرانجام این نااطمینانی بی‌پایان به کجا می‌انجامد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

صندوق بین‌المللی پول نیز پیشتر با اشاره به جنگ تعرفه‌ای به راه افتاده در جهان احتمال داده بود که رشد اقتصادی در تمام جهان کاهش یابد که این به معنای افت تقاضا برای نفت به ویژه در چین است که خریدار عمده نفت ایران به حساب می‌آید.

9-1.jpgایران اینترنشنال - روزنامه تلگراف بریتانیا درباره بازداشت تعدادی از اتباع ایران در ارتباط با اقدامات تروریستی، به نقل منابعی مطلع از درون حکومت ایران که نام و عنوانی از آن‌ها نبرده، نوشت که سپاه پاسداران توطئه حمله به سفارت اسرائیل از سوی این افراد را طراحی کرده بود تا مذاکرات با آمریکا را بر هم بزند.

این روزنامه به نقل از منابعی در داخل جمهوری اسلامی نوشت که یک بخش تندرو در درون سپاه پاسداران مسئول تایید حمله به سفارت اسرائیل در مرکز لندن بوده است. این حمله‌ی «قریب‌الوقوع» از سازمان اطلاعات داخلی بریتانیا (ام‌آی‌فایو) و پلیس ضد تروریسم در روز شنبه خنثی شد.

چهار ایرانی در این زمینه بازداشت شده‌اند و همچنان در بازداشت به سر می‌برند. مقام‌های جمهوری اسلامی هرگونه دخالت در این حمله را انکار کرده‌اند و خواستار رعایت دادرسی عادلانه برای افراد بازداشت‌شده شدند. این روزنامه به نقل از منابعی در داخل جمهوری اسلامی نوشت که یک بخش تندرو در درون سپاه پاسداران مسئول تایید حمله به سفارت اسرائیل در مرکز لندن بوده است.

تلگراف به نقل از یک مقام ارشد جمهوری اسلامی نوشت که تحقیقی در داخل سپاه پاسداران در این زمینه آغاز شده؛ چرا که نگرانی‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه یک جناح سپاه از کنترل خارج شده و این حمله‌ در لندن را با هدف فروپاشی مذاکرات تهران و واشینگتن تایید کرده است.

alizadeh.jpgشبکه بیان - حسین علیزاده، دیپلمات پیشین، معتقد است حاکمیت فعلی ایران خود منشأ بسیاری از بحران‌هاست.

از اقتصاد فروپاشیده تا فساد ساختاری و سرکوب اجتماعی، بحران‌های گوناگون یکی پس از دیگری گریبان کشور را گرفته‌اند.

به گفته علیزاده، جمهوری اسلامی نه‌تنها عامل این بحران‌هاست، بلکه در مدیریت و حل آن‌ها نیز ناتوان است.

ساختار حکومتی، ابزار لازم برای خروج از بحران را در اختیار ندارد و تنها با سرکوب و سانسور موقتاً اوضاع را کنترل می‌کند.

در این میان، نقش علی خامنه‌ای به عنوان رهبر نظام، بیش از پیش زیر سؤال رفته است. علیزاده می‌گوید خامنه‌ای در برابر بحران‌های داخلی ناتوان، سردرگم و بی‌ابتکار است و همین، کشور را در چرخه‌ای از بن‌بست و بی‌ثباتی گرفتار کرده است.

:::

fox.jpgایندیپندنت فارسی - کامرین کینسی، تحلیل‌گر سیاسی شبکه فاکس‌نیوز، پنجشنبه شب در حالی‌که به شدت از سیاست‌های جو بایدن و کامالا هریس انتقاد می‌کرد، به‌طور ناگهانی در جریان پخش زنده دچار بی‌هوشی شد و از روی صندلی به زمین افتاد. این اتفاق در استودیوی لس‌آنجلس و درست در میانه جمله‌ای انتقادی درباره مدیریت مرزی دولت بایدن رخ داد.

او روز بعد با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی اکس از این اتفاق ابراز تاسف کرد و نوشت: «آن لحظه کاملا غیرمنتظره و ترسناک بود، اما خوشبختانه حالم خوبه.» کینسی با تشکر از تیم فاکس‌نیوز و امدادگران، گفت به آرامی در حال بهبودی است و به‌زودی به برنامه بازخواهد گشت تا «حرف ناتمامش درباره کامالا هریس را کامل کند».

:::

ویدیوی منتشرشده در رسانه‌ها نشان می‌‌دهد یک جوان در نجف‌آباد به یک مجری برنامه مذهبی حین اجرا حمله می‌کند که موجب فرار او می‌شود.

هنوز از علت و زمان دقیق این رویداد اطلاعاتی منتشر نشده است.
خبر تکمیلی:

میثم گوهری آرانی، فرمانده انتظامی شهرستان نجف‌آباد در استان اصفهان، اعلام کرد یکی از عوامل اخلال در یک مراسم مذهبی بازداشت شده است و فرد دیگری نیز تحت تعقیب قرار دارد.

آرانی گفت که «با توجه به حساسیت موضوع و جریحه‌دار شدن افکار عمومی»، نیروهای انتظامی بلافاصله برای شناسایی و بازداشت این افراد اقدام کرده‌اند.

در ویدیوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود که یک جوان حین اجرای برنامه مذهبی روی صحنه می‌رود و به مجری حمله می‌کند. انگیزه یا دلایل این اقدام هنوز اعلام نشده است.

منوتو - مراد ناصری، فرماندار کوهدشت، از سقوط هشت عضو یک خانواده در یک چاه کشاورزی خبر داد. به‌گفته افراد محلی، حادثه زمانی رخ داد که ابتدا یک کودک به درون چاه سقوط کرد و سپس پدر، برادر و دیگر اعضای خانواده برای نجات او وارد چاه شدند و خود نیز گرفتار شدند.

فرماندار کوهدشت گفت «تاکنون تنها یک نفر از این خانواده توسط نیروهای امدادی نجات یافته و پس از انجام اقدامات اولیه به بیمارستان منتقل شده و تحت مراقبت‌های ویژه قرار دارد. عملیات امدادرسانی همچنان ادامه دارد».

:::
ys.jpgیاشار سلطانی
سید مصطفی صفوی، از مدیران «هلدینگ مجتمع صنایع و معادن احیاء سپاهان» و برادر فرمانده اسبق سپاه پاسداران است که بنا بر اطلاعات افشا شده در این گزارش اموال و دارایی‌های فراوانی در ایتالیا، ترکیه و شراکتش با یک همجنس‌گرا فعال در حوزه فشن و شو در ایتالیا دارد. او با داشتن چند پاسپورت و تغییر نام در برخی کشورها ردپای عجیبی از خود به جا گذاشته است.

انتشار گزارش پیشین درباره‌ فساد در «هلدینگ مجتمع صنایع و معادن احیاء سپاهان» باعث شد کمی درباره‌ مدیران و تاثیرگذاران این شرکت جست‌وجو کنم و به اطلاعات جالبی درباره‌ یکی از این مدیران که از قضا برادر یکی از چهره‌های بانفوذ در بدنه‌ سخت جمهوری اسلامی هست رسیدم.

به تجربه می‌گویم که گسترده کردن دامنه‌ جست‌وجوها درباره‌ چنین چهره‌هایی می‌تواند ما را به اطلاعات قابل توجهی درباره‌ اموال و دارایی‌های آنها به ویژه دارایی‌های خارج از کشورشان برساند. به مدد شفافیت اطلاعات در بسیاری از کشورهای خارجی به راحتی می‌توانیم فهرستی از اموال مسئولان و وابستگان آن‌ها را در کشورهای دیگر بررسی کنیم.

از این رو در این گزارش و با جست‌وجویی محدود و چند روزه به اطلاعات جالبی درباره‌ اموال و دارایی‌های سیدمصطفی صفوی، برادر فرمانده اسبق سپاه پاسداران جمهوری اسلامی رسیدیم. از املاک گسترده در ایتالیا تا پاسپورت دومنیکن و ترکیه تا مشارکت با یک طراح مد همجنسگرا در عرصه‌ مد و فشن!

مدیرعامل شرکت در سایه‌ احیاء سپاهان

در گزارش «احیا در فساد/ گزارش فساد ۲۳۰ میلیون دلاری در شرکت احیاء سپاهان» به اتفاقات عجیب و غریبی که در یک شرکت بزرگ و در سایه‌ اصفهانی رخ داده پرداختیم.

شرکتی که با پذیره‌نویسی عمومی و مشارکت بیش از ۶۳ هزار نفر از خانواده ایثارگران، رزمندگان دفاع مقدس و خانواده معظم شهداء و با سرمایه اولیه ۹ میلیارد ریال در شهر اصفهان تاسیس شد و به حیاط خلوتی برای برخی مدیران بانفوذ اصفهانی از جمله اسلامیان و مصطفی صفوی تبدیل شد.

01a.jpg
مصطفی و رحیم صفوی در یک قاب
:::

مصطفی صفوی البته در حال حاضر از این شرکت کنار گذاشته شده ولی در دهه هشتاد، درست زمانی که برادرش سیدیحیی رحیم‌صفوی فرماندهی سپاه پاسداران را بر عهده داشت به مدیرعاملی این شرکت درآمد. او ابتدا در اوایل دهه هشتاد به عنوان مدیر بازرگانی وارد این شرکت شد و سال ۱۳۸۲ به عنوان مدیرعامل انتخاب و در نهایت سال ۱۳۸۳ در شرکت قائم سهام ممتاز گرفت. اوتا سال ۱۴۰۱ در شرکت احیا حضور داشت. شرح بیشتر فسادی که در این شرکت رخ داده را در لینک گزارش قبلی که در همینجا قرارداده‌ام مطالعه کنید.

املاکی در ایتالیا با پاسپورتی از دومنیکن!

بر اساس اطلاعاتی که تصاویر آن را در ادامه می‌بینید سید مصطفی صفوی با انتقال بخش گسترده‌ای از دارایی‌های خود به ایتالیا به یک ملاک شناخته شده در این کشور تبدیل شده است.

جدی می فرمائید؟

| No Comments

احمد مجدزاده، همان کسی که در صدا سیما میگفت جدی می‌فرمایید؟ حالا آمده علیه مشاور خامنه‌ای، شمخانی دست به افشاگری زده.

کلیپ جدی می فرمائید:

:::

رهبر، خوابی، کجایی؟

| No Comments

iranb.jpgفریاد دستفروش بی‌پناه در اهواز که بساطش را ماموران به یغما می‌برند

ایران بریفینگ - ماموران پلیس به همراه ماموران شهردارى اهواز در یک حرکت ظالمانه با ضرب و شتم یک دستفروش اهوازى بساط او را مصادره کرده‌اند.

دستفروش محروم که بساطش را که تمام دار و ندار و سرمایه اش است بار خودرو زده اند تلاش می کند که به خودرو بیاویزد اما از طرف مامور شهرداری تهدید می‌شود.

در شرایط بحران اقتصادی و بیکاری که وجود دارد جوانان از فقر وبیکارى مجبور هستند جهت امرار معاش به کارهائى از جمله دستفروشى روى بیاورند.

واقعیت این است که افراد دستفروش که تنها راه گذران زندگی آنان در حد بخور و نمیر همین بساط ها و دستفروشی است چاره و راهی جز دستفروشی برای گذران زندگی ندارند،حکومتی که به جای ایجاد اشتغال درآمد مملکت را برای مداخلات توسعه طلبانه و نظامی و تروریستی در سوریه و عراق و لبنان و یمن است و یا مسئولان و آقازاده هایش مشغول اختلاسهای میلیاردی و انتقال آنها به خارج ایران هستند راهی بجز سرکوب و فشار بر روی مردم محروم در داخل ایران ندارد.

8-2.jpgقتل مجری صداوسیما توسط پسر خاله اش

زهرا میرزایی، مجری شبکه افق با انگیزه چند گرم طلا به دست پسرخاله خود به قتل رسید

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، بعد از ظهر روز گذشته، کشف جسد زن جوانی در خانه‌ای در شهرک گلستان به مرکز فوریت‌های پلیسی110، گزارش داده شد که به دنبال اعلام این خبر، تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

در اطراف خانه، نوار زردرنگ صحنه جرم کشیده شده بود و جمعی از ساکنان محل با نگرانی پیگیر جزئیات حادثه بودند.تیم جنایی در اتاق خواب، با پیکر بی‌جان زن جوان تحصیل کرده‌ای به نام دکتر زهرا میرزایی مواجه شدند که آثار ضربه جسم سخت به سر و بریدگی روی گردنش مشاهده می‌شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که سرقت نیز از محل رخ داده است.

در نخستین گام، تیم جنایی به سراغ فردی رفتند که موضوع را به پلیس گزارش کرده بود. او در اظهارات خود گفت: برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم، اما وقتی برگشتم بوی سوختگی به مشامم رسید. وقتی وارد اتاق خواب شدم، با پیکر غرق در خون خواهرم روبه‌رو شدم. او ساعتی پیش گفته بود که قرار است با پسرخاله‌مان دیداری داشته باشد.

تیم جنایی با این سرنخ مهم، بررسی‌های فنی و مخابراتی را آغاز کرد و در جریان آن مشخص شد مظنون در زمان وقوع قتل در محل حضور داشته و پس از آن به منزل خود در شرق تهران بازگشته است.

تیم جنایی پس از کشف این سرنخ مهم، به محل سکونت مظنون اعزام شدند و پس از تعقیب و مراقبت‌های لازم، او را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. در بازرسی بدنی از او، مقادیری از طلاهای سرقتی متعلق به مقتول کشف شد.

متهم در ابتدا منکر هرگونه دخالت در قتل بود، اما در مواجهه با شواهد و مدارک موجود، سرانجام لب به اعتراف گشود و انگیزه خود از ارتکاب جنایت را سرقت عنوان کرد.

گفت‌وگو با متهم پرونده

با چه انگیزه‌ای مرتکب این جنایت شدی؟

بیکار بودم. قبلاً به‌عنوان راننده مرسوله برای دیجی‌کالا کار می‌کردم، اما مدتی بود کارم رو از دست داده بودم. نه پولی داشتم، نه راهی برای درآمد. فشار زندگی خیلی زیاد شده بود. زن و بچه دارم، پسرم فقط دو ماهشه. شرمنده خانواده‌م بودم.

چه شد که تصمیم گرفتی سراغ دخترخاله‌ات بروی؟

چند وقت بود وسوسه شده بودم. طلاهای دخترخاله‌م همیشه تو چشمم بود. یه نقشه ریختم تا ازشون سرقت کنم. باهاش تماس گرفتم و گفتم می‌خوام ببینمت، ولی تاکید کردم که به کسی چیزی نگه.

چه زمانی وارد خانه مقتول شدی؟

وقتی مطمئن شدم تنهاست، رفتم خونش. اولش وانمود کردم فقط برای دیدن اومدم، اما نقشه‌م رو از قبل کشیده بودم. سر یه فرصت هنگامی که داخل آشپزخانه بود با چکش به سرش ضربه زدم.

بعد از قتل چه کار کردی؟

طلاهاش رو برداشتم. نگران بودم اثر انگشتم جایی مونده باشه. برای همین، با پتو و چندتا وسیله آتیش روشن کردم تا صحنه رو بسوزونم و ردی ازم نمونه.

فکر می‌کردی دستگیر نمی‌شی؟

آره، فکر می‌کردم چون به کسی نگفته با من قرار داره و آتیش هم مدرک‌ها رو سوزونده، گیر نمی‌افتم. ولی اشتباه کردم. خیلی زود پلیس فهمید و اومدن سراغم.

وقتی بازداشت شدی، طلاها هنوز همراهت بود؟

آره. حتی نتونستم از خونه بیرون بزنم. طلاها هنوز تو جیب شلوارم بود. دستگیرم کردند.

الان چه حسی داری؟

پشیمونم... خیلی. نمی‌دونم با چه رویی به خانواده‌اش نگاه کنم. هیچ‌وقت خودم رو نمی‌بخشم.

بنا بر این گزارش، جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات از متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

GqZ4XLGXYAA1BQN.jpeg

conflict.jpgایندیپندنت فارسی - همزمان با تهدیدات روزافزون مقامات ارشد اسرائیل علیه جمهوری اسلامی، حمید واحدی، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که تمامی جنگنده‌های آنان به مهمات، تجهیزات و موشک‌های دوربرد ساخت ایران مجهز شده‌اند و در حالت آماده‌باش قرار دارند.

او روز پنج‌شنبه ۱۸ اردیبهشت، در حاشیه مراسم اعطای نشان فداکاری به خانواده کشته‌شدگان نیروی هوایی ارتش، با تاکید بر اینکه «در برهه بسیار حساسی هستیم» افزود: «دکترین کشور ما دکترین دفاعی است، اما در مقابل هر حمله‌ای با قدرت خواهیم ایستاد و مردم شریف ما بدانند که سربازان ولایت در نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پشت مردم و نظام ایستاده و اجازه هیچ دست درازی را به دشمنان نمی‌دهند.»

این اظهارات، ساعاتی پس از آن بیان می‌شود که یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل به‌طور مستقیم جمهوری اسلامی را تهدید کرد که «کاری را که با حزب‌الله در بیروت، با حماس در غزه، با اسد در دمشق و با حوثی‌ها در یمن کردیم، با شما هم در تهران خواهیم کرد.»

بعد از تعویق دور چهارم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا که آینده این مذاکرات و امیدها برای دست‌یابی به توافق را در هاله‌ای از ابهام فرو برد، دونالد ترامپ نیز روز چهارشنبه در مصاحبه‌ای گفت ایالات متحده به‌دنبال «حذف سانتریفیوژهای هسته‌ای» جمهوری اسلامی است.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

رییس‌جمهوری ایالات متحده در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا به جمهوری اسلامی گزینه‌ای میان انتخاب تحویل سانتریفیوژها یا «بمباران شدن» داده است، گفت: «بله، موضوع به همین سادگی است. من ترجیح می‌دهم توافقی واقعی و کاملا راستی‌آزمایی‌شده داشته باشیم. ما خواهان راستی‌آزمایی کامل هستیم و توان انجام آن را داریم.»

او در مصاحبه رادیویی با هیو هیوئیت اعلام کرد که واشینگتن خواهان دستیابی به توافقی «واقعی و کاملا راستی‌آزمایی‌شده» با ایران است، اما اگر چنین توافقی حاصل نشود، آمریکا آماده است تا سانتریفیوژهای ایران را «منفجر» کند.

این تأسیسات بیش از یک دهه است که در حال فعالیت هستتد

فاکس نیوز به‌طور اختصاصی تصاویری ماهواره‌ای به دست آورده که به گفته‌ی یک گروه مخالف جمهوری اسلامی، تأسیسات ساخت تسلیحات هسته‌ای ایران را نشان می‌دهد که پیش از این فاش نشده بود -- این موضوع نگرانی‌های تازه‌ای را در بحبوحه‌ی مذاکرات جاری بین تهران و دولت ترامپ برانگیخته است.

sattelite.jpg

این سایت هسته ای جدید که در استان سمنان ایران واقع شده، فاصله زیادی با تأسیسات هسته‌ای شناخته‌شده قبلی رژیم دارد. بنا به گفته‌ی شورای ملی مقاومت ایران، اطلاعات به‌دست‌آمده از منابع داخل کشور حاکی از وجود یک مجموعه وسیع به وسعت حدود ۲۵۰۰ هکتار است.

این تأسیسات که از سوی مقامات ایرانی با نام رمزی «سایت رنگین‌کمان» شناخته می‌شود، بیش از یک دهه در حال فعالیت بوده و در قالب یک شرکت تولید مواد شیمیایی به نام دیبا انرژی سیبا فعالیت داشته است.

کارکرد اصلی «سایت رنگین‌کمان» استخراج تریتیوم است -- ایزوتوپی رادیواکتیو که برای افزایش قدرت تسلیحات هسته‌ای به کار می‌رود. برخلاف غنی‌سازی اورانیوم، تریتیوم عملاً هیچ کاربرد صلح‌آمیز یا تجاری ندارد.

8-3.jpgایران وایر - بر ااس گزارش جدید تیم امنیتی Unit 42، یک وب‌سایت جعلی با ظاهر و محتوای یک آژانس مدلینگ مشهور آلمانی توسط عوامل سایبری ایرانی راه‌اندازی شده است تا به شکلی پنهان، اطلاعات حساس کاربران را جمع‌آوری کرده و زمینه‌ حملات مهندسی اجتماعی را فراهم کند.

این کمپین پیچیده، که به‌احتمال زیاد توسط یکی از گروه‌های وابسته به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی هدایت می‌شود، با هدف‌گیری افرادی در خارج از کشور انجام شده که با جامعه‌ ایرانی معترض یا فعالان رسانه‌ای و حقوق بشری در ارتباط هستند.

شبیه‌سازی دقیق برای فریب هدفمند

در این عملیات، مهاجمان سایبری با جعل کامل وب‌سایت آژانس «Mega Model Agency» در هامبورگ، نسخه‌ای مشابه با همان طراحی، متن و تصاویر منتشر کرده‌اند. بازدیدکنندگان این سایت جعلی، ناآگاهانه کدی را در مرورگر خود اجرا می‌کنند که اطلاعات دقیقی از سیستم آن‌ها، از جمله موقعیت جغرافیایی، زبان، نوع مرورگر و حتی ویژگی‌های منحصربه‌فرد دستگاه آن‌ها را جمع‌آوری می‌کند.

این اطلاعات سپس به شکل پنهانی برای سرورهایی ارسال می‌شود که به نظر می‌رسد بخشی از زیرساخت‌های جاسوسی جمهوری اسلامی هستند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تله مهندسی اجتماعی با استفاده از پروفایل جعلی

یکی از خطرناک‌ترین بخش‌های این عملیات، استفاده از پروفایل ساختگی یک مدل خیالی به نام «Shir Benzion» است. در صفحه‌ی مربوط به این مدل، لینکی به یک «آلبوم خصوصی» قرار داده شده که در حال حاضر غیرفعال است، اما می‌تواند در آینده به‌عنوان راهی برای ارسال بدافزار، سرقت رمزهای عبور یا ایجاد ارتباط مخرب مستقیم با قربانیان استفاده شود.


تماس با ف.م.سخن 004917623337550 [email protected]

8-6.jpgمعاون ترامپ: جمهوری اسلامی اجازه غنی‌سازی ندارد؛ شمخانی: آمریکا حق غنی‌سازی ایران را پذیرفته!

👈کیهان لندن

-جی‌دی ونس معاون ترامپ به عنوان مهمان کنفرانسی که مدیران اجلاس امنیتی مونیخ در شهر واشنگتن برگزار کردند گفت: «تا اینجای کار، در مسیر درستی قرار داریم، اما این روند بالاخره باید به جایی ختم شود: به کنار گذاشتن کامل برنامه تسلیحات هسته‌ای توسط رژیم ایران».

-او تأکید کرد، «ما با استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای مخالفتی نداریم. اما اجازه دهید یک سؤال ساده بپرسیم: کدام کشور در جهان دارای برنامه هسته‌ای غیرنظامی و زیرساخت غنی‌سازی است بدون آنکه به سلاح اتمی دست یافته باشد؟ پاسخ: هیچکس».

-در ایران فشار اصلاح‌طلبان و حامیان توافق با آمریکا، به حکومت برای عقب‌نشینی در مقابل خواسته‌های ترامپ ادامه دارد. این فشار بیش از همه از سوی چهره‌های نزدیک به حسن روحانی و حزب «کارگزاران سازندگی» و باند هاشمی‌ رفسنجانی هدایت می‌شود.

-اسحاق جهانگیری معاون دولت روحانی، گفته نباید فرصت مذاکره را از دست بدهیم. غلامحسین کرباسچی دبیرکل «سازندگی» نیز در سرمقاله روزنامه «هم‌میهن» نوشته: «مخالفان داخلی مذاکرات بسیار محدود و ضعیف هستند، همچنانکه مخالفان خارجی آن که نتانیاهو و چند برانداز باشد نیز در اقلیت محض هستند».

agbanner.jpgاکبر گنجی

🔴اگر شبکه های اجتماعی سلطنت طلبانِ مرید رضا پهلوی را جست و جو کنید، هزاران شاهد و مدرک برای موارد زیر پیدا خواهید کرد:

🔹ترامپ: ۲ میلیون مردم غزه را بیرون می کنم و غزه را مال خودم می کنم.

🔺سلطنت طلبان: بسیار عالی می شود و کار جمهوری اسلامی تمام شد. بهترین طرح برای حل مشکل تروریستهای غزه است.

🔹ترامپ: کانادا مال من است و آن را ایالت ۵۱ آمریکا می کنم. بیانیه ام در روز انتخابات کانادا را بخوانید که از مردم آن کشور خواستم رهبری انتخاب کنند که کانادا را ایالت ۵۱ آمریکا کند.

🔺سلطنت طلبان: عالیِ عالی است. خاک بر سر ترودی کمونیستِ طرفدارِ جمهوری اسلامی شد و کانادا چاره ای جز تسلیم ندارد و ما حامی حزب محافظه کار کانادا هستیم. [با اینکه حزب محافظه کار انتخابات را باخت، ترامپ همچنان این هدف را دنبال کرده و در دیدار با نخست وزیر کانادا آن را دوباره مطرح کرد که نخست وزیر کانادا پاسخ داد کشور و وطن اش هرگز فروشی نبوده و نیست].

🔹ترامپ: کانال پاناما مال من است و آن را به آمریکا اضافه می کنم.

🔺سلطنت طلبان: دیگه از این بهتر نمیشه. ترامپ دلها و شیر میدون اقتدارش را به جهان نشان داد و چین هم بیچاره شد.

🔹ترامپ: گرینلند دانمارک باید از آن آمریکا شود و ما با حمله نظامی یا مذاکره حتما آن را از آن خود می کنیم.

🔺سلطنت طلبان: ببینید رئیس جمهور به این میگن. گرینلند رو از دست کمونیستها در می یاره. خیلی خیلی خوب پیش می ره.

🔹ترامپ: خلیج مکزیک را «خلیج آمریکا» نامیدم و از آن خودم کردم.

🔺سلطنت طلبان: بابا دیگه از این بهتر نمی تونید رئیس جمهور پیدا کنید. بهترین رهبر سیاسی تاریخ جهانه. ترامپ با این اقدام کمونیستهای مکزیک را نابود کرد.

🔹ترامپ: من و ایلان ماسک به دنبال آن هستیم که حزب راست افراطی در آلمان قدرت را در دست گیرد.

🔺سلطنت طلبان: آخ جون ما هم طرفدار همان حزب هستیم تا کار کمونیستهای آلمان را بسازیم[ترامپ و ماسک انتخابات آلمان را هم باختند و موجب تأسف بسیار سلطنت طلبان شدند].

🔹ترامپ: در بریتانیا من و ایلان ماسک از حزب راست افراطی آن کشور حمایت می کنیم و حکومت حق آنان است.

🔺سلطنت طلبان: ما که در تظاهرات راست افراطی بریتانیا فعالانه شرکت کردیم و از آتش زدن شهرها و مکان های مهاجران توسط آنها حمایت کردیم. باید همه مهاجران را اخراج کنند و حزب چپگرای حاکمشان را سرنگون کنند. خیلی خیلی عالی کار می کنن. فیلم های ما با پرچم شیر و خورشید و عکس های رضا شاه دوم هم وجود دارد. ترامپ دل ها چها می کند؟

🔹ترامپ: ما در فرانسه از حزب راست افراطی لوپن حمایت کرده و مخالف بازداشت لوپن به جرم فساد هستیم.

🔺سلطنت طلبان: ما هم همین طور. تا فرانسه از دست از مکرون چپ و کمونیستهای طرفدار جمهوری اسلامی و گلوبالیست نجات پیدا بکنه. فقط کمونیستها و چپا به این گونه احزاب اروپایی و ترامپ دلها و ما سلطنت طلبا راست افراطی میگن.

🔹ترامپ: تا حالا چند بار در ونزوئلا برای تغییر رژیم کودتا کردیم و نشد(که جان بولتون مشاور امنیت ملی دور اولم هم در مصاحبه با «سی ان ان» گفت کودتا کردیم و شکست خورد)، ولی حتما آنجا یک حکومت طرفدار خودمان بر سر کار می آورم.

🔺سلطنت طلبان: حکومتِ ونزوئلا که دیگه رسماً کمونیسته و پنهان هم نمی کنه. ما چندبار از خوشحالیِ تمام شدن کار مادورو خودکشی کردیم و نشد. آرزو می کنیم ترامپ هر چه زودتر کار ونزوئلا رو یکسره کنه.

🔹ترامپ: یا ایران مطاق میل من تسلیم می شود و توافق می کند؛ یا بمبارانش می کنم.

🔺سلطنت طلبان: این از همه عالی تره. کار آخوندا یکسره می شه و همشون کشته می شن. اگه بیت رهبری و مراسم نماز میت ابراهیم رئیسی و همه جاها را بمبارون کنین خیلی خیلی خوب میشه. سعید قاسمی نژاد در ۲ اکتبر ۲۰۲۴ در اکس نوشت که مخالفان حمله نظامی به زیرساخت های ایران «به دروغ» می گویند: «اگر به خاطر حمله نظامی به ایران زیرساخت‌های اقتصادی در درگیری نظامی آسیب ببینند، این زیرساخت‌ها غیرقابل بازسازی هستند و ایرانیان بایستی برای همیشه با رفاه و توسعه خداحافظی کنند.» پاسخش به این نگرانی اقتصادی و نظامی و انسانی (چون ایرانیان هم در جنگ کشته خواهند شد) بسیار جالب است. می نویسد: «پاسخ: خیر. همانطور که پهلوی ویرانه از قجر تحویل گرفت و در مدت کوتاهی پردیسی آباد تحویل داد، هر زمان که جمهوری اسلامی برود و پادشاهی پهلوی و دولت ملی دوباره مستقر شود ایران به سرعت بازسازی خواهد شد. آنچه ایران را ویران کرده حمهوری اسلامی و سیاست‌های ضد ملی آن است. مسئله ما استقرار دولت ملی در ایران است.» قاسمی نژاد در ۴ اکتبر ۲۰۲۴ کلیه مخالفان حمله نظامی به ایران را تهدید کرده و در توییتی نوشت: «دلقک‌های عزیز! لابیهای نظام مقدس! مزدورهای پیدا و پنهان جمهوری اسلامی! شما موقع برجام که در اوج محبوبیت و حمایت داخلی و بین‌المللی بودید با جیغ و داد و فحش دادن و پرونده‌سازی و تهدید نتونستید هیچ غلطی بکنید. حالا که ته کوچه بن‌بست گیر افتادین. به حساب تک تکتون می‌رسیم در چارچوب موازین قانونی و حقوق بشری و عدالت انتقالی البته. 😉». تازه قاسمی نژاد که دست راست رضا پهلوی است، نقشه ی اولویت هایی از ایران که باید بمباران شود را به ارتش اسرائیل تحویل داد و سخنگوی سابق ارتش اسرائیل در مصاحبه پنج دقیقه ای با «سی ان ان» رسما گفت که این نقشه را سعید قاسمی نژاد و طالب لو تهیه کرده اند و به ارتش ما داده اند. ما از بمباران همه زیر ساختهای ایران توسط اسرائیل و ترامپ همیشه دفاع کرده ایم، چون اینا مال آخونداست، و زدن آنها هم یعنی زدن آخوندا، نه ایران. باید بین جمهوری اسلامی و ایران فرق بگذارید. [مثل غزه که مال حماس است، مثل بیروت که مال حزب الله لبنان است، مثل سوریه که مال جولانی است. همین امروز اسحاق کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، توییت زده و نوشته که ما ایران و تهران را مانند غزه و لینان سوریه بمباران و هیروشیمایی خواهیم کرد. صفحات ما سلطنت طلبان را ببینید که چه واکنشی نشان دادیم و چقدر خوشحال شدیم. چون بزنند و مانند غزه همه چیز رو نابود کنند، ایران نیست که نابود شده، جمهوری اسلامیه که نابود شده].

🔹ترامپ: در مورد تغییر نام خلیج فارس به «خلیج عربی» هفته آینده در خاورمیانه تصمیم گیری می کنم و در آنجا نظرمان را اعلام می کنم.

🔺سلطنت طلبان: تقصیر جمهوری اسلامیه. اگر رژیم قدرت و عرضه و ابهت شاهنشاه رو داشت ، عالیجناب ترامپ چنین نمی کرد. در موارد بالا هم کشورهای دیگه، اقتدار و ابهت اعلحیضرت رو نداشتند. اگر رضا شاه دوم پادشاه ایران بود، الان ترامپ جرات نمی کرد نام خلیج فارس رو تغییر بده.

8-5.jpgایندیپندنت فارسی - به‌تازگی ویدیویی از سلطان خامزایف، نماینده مجلس دومای روسیه، در فضای مجازی منتشر شده است که در آن ادعا می‌کند هندوانه‌های ایرانی صادرشده به روسیه پنج برابر بیشتر از میزان استاندارد، نیترات دارند.

او در حالی که دستگاهی را که به نظر می‌رسد برای اندازه‌گیری نیترات یا کیفیت میوه استفاده می‌شود، روی یک هندوانه ایرانی قرار داده است، از مخاطبانش می‌خواهد به جای آن، هندوانه داغستان را بخرند.

این ویدیو در فضای مجازی بازتاب گسترده‌ای داشت. به‌خصوص که پس از آن نیز، خبری بیرون آمد مبنی بر اینکه محموله‌های هندوانه ایران از روسیه برگشت خورده‌اند. با این حال، هادی تیزهوش تابان، رئیس اتاق مشترک ایران و روسیه، این خبر را تکذیب کرد و به خبرگزاری ایرنا گفت که صادرات هندوانه ایران به روسیه همچنان در جریان است و هیچ ممنوعیتی در این زمینه وجود ندارد.

هم‌زمان، سازمان ملی استاندارد ایران نیز در اطلاعیه‌ای به ویدیو نماینده دومای روسیه واکنش نشان داد و با یادآوری این نکته که تنها شش محصول (زیره، زعفران، پسته، کشمش، برگه زردآلو و خرما) مشمول اجرای استاندارد اجباری‌اند، اعلام کرد که دستگاه مورداستفاده در این فیلم «فاقد دقت علمی و اعتبار قانونی» است، مگر آنکه آزمایشگاه‌های مرجع آن را تایید کرده باشد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

در این اطلاعیه آمده است که روسیه خود سیستم کنترل کیفیت بسیار سختگیرانه‌ای دارد و هیچ محصولی بدون تایید، وارد بازار این کشور نمی‌شود.

حسین اصغری، مدیرکل دفتر سبزی‌ها و گیاهان جالیزی وزارت جهاد کشاورزی، نیز که پیش‌تر آب‌بر بودن کشت هندوانه را انکار کرده بود، گفت که سخت‌ترین استانداردهای جهانی برای باقی‌مانده نیترات در روسیه به‌ کار گرفته می‌شود و محصولات کشاورزی ایران این استانداردها را رعایت می‌کنند. او افزود که به همین دلیل روسیه یکی از اصلی‌ترین مقاصد صادراتی سبزی و صیفی‌جات ایرانی، از جمله هندوانه، است.

8-4.jpgصادق زیباکلام

🔹۴۶ سال است که عفریت شوم دشمنی کور و بی‌هدف با آمریکا، ایران را اسیر چنگال خودکرده. اینکه چه شد و چرا و چگونه این سرطان درهمان ماه‌های نخست بعد از انقلابات توانست اهداف و آرمان‌های مردمی و دمکراتیک انقلاب را به حاشیه رانده و بدل به گفتمان اصلی انقلاب شود در ورای این نوشته قرارمی گیرد.

من در جاهای دیگری به آن پرداخته‌ام(از جمله کتاب " اشغال: تولد آمریکا ستیزی،حسام بشرویه نژاد کریمی و صادق زیباکلام،انتشارات روزنه،چاپ سوم ۱۴۰۰).

در این پست فقط به این مختصر بسنده کنم که من سالهاست در گفتگو و مناظره با انقلابیون تندرو در دانشگاه‌ها و فضای مجازی، از آنها خواسته‌ام که فقط یک مورد، بیشتر هم نه و "فقط یک مورد"، نشان بدهند که دشمنی با آمریکا و اصرار بر این دشمنی، کدام نفع را برای مملکت داشته؟ و من در مقابل یک دوجین مورد میاورم که دشمنی با آمریکا از ابتدا انقلاب، چگونه تیشه به ریشه منافع ملی کشور زده و متأسفانه هر تلاشی هم که در گذشته بمنظور نجات کشور از این دشمنی ویران‌کننده بی‌حاصل صورت گرفت با مخالفت انقلابیون روبرگردید.گشودن این گره فقط بدست رهبری امکان‌پذیر است و لاغیر.

🔹مرحوم هاشمی رفسنجانی نقل میکردند که ایشان در اواخر حیات امام تلاش می‌کردندکه تا ایشان زنده هستند، سه مسئله اصلی کشور را بتوانیم حل کنیم."جنگ با عراق"؛ "دشمنی با آمریکا" و "اقتصاد دولتی". اولی را توانستم و امام با پذیرش ۵۹۸، جنگ را تمام کردند.

با اینکه امام شخصاً جنگ را تمام کرده بودند،اما همچنان بسیاری مخالف بودند.چه رسد باینکه ایشان آنرا تمام نمیکردند. دشمنی با آمریکا و اقتصاد دولتی را متأسفانه نتوانستیم زمان ایشان پایان ببخشیم و ماندند.

🔹همچون جنگ که اگر امام در زمان حیاتشان شخصاً به آن پایان نبخشیده نبودند معلوم نبود بعداً بکجا بکشد، آمریکاستیزی هم اگر توسط رهبری تمام نشود، باتوجه‌بقدرت و نفوذ تندروها معلوم نیست که بعداً بشود به آن دست زد.

برخلاف جنگ که همچنان از محبوبیت برخوردار می‌بود، دشمنی با آمریکا برعکس در میان نسل‌های جوان و تحصیل‌کرده و بسیاری از ایرانیان دیگر اعتبار و جایگاهی ندارد. آمریکاستیزی و اقتصاد دولتی می‌توانستند زمان امام پایان یابند، اما همچنان ادامه یافتند با تمام مصیبت‌هایی که ظرف ۳۶ سال گذشته بر کشور وارد ساخته‌اند.

آکسیوس به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد ترامپ پنج‌شنبه ۱۸ اردیبهشت با ران درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، دیدار کرد و موضوع گفت‌وگوهای آنها مذاکرات هسته‌ای جمهوری اسلامی و جنگ در غزه بود.

یکی از این منابع آگاه به آکسیوس گفت جی‌دی ونس، معاون اول ترامپ، مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، و استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در مذاکرات هسته‌ای، نیز در نشست درمر و ترامپ حضور داشتند. به گفته یکی از این منابع آگاه، درمر چهارشنبه نیز با وزیر خارجه آمریکا دیدار و نگرانی‌های اسرائیل را مطرح کرده بود.

GqeW1EdXQAAJEHq.jpeg

kaatz.jpgاسرائیل: اگر حملات حوثی‌ها ادامه یابد در تهران پاسخ می‌دهیم

ایران اینترنشنال - یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل با اشاره به حمایت ایران از حوثی‌های یمن در بیانیه‌ای گفت: «به رهبران ایران که سازمان تروریستی حوثی را تأمین مالی، تسلیح و هدایت می‌کنند، هشدار می‌دهم: روش نیروهای نیابتی به پایان رسیده و محور شر فروپاشیده است. شما مسئول مستقیم هستید.»

این اظهارات یک روز پس از آن مطرح شد که حوثی‌ها اعلام کردند آتش‌بس میان آن‌ها و آمریکا مانع ادامه حملات به اسرائیل نخواهد شد. وزیر دفاع اسرائیل همچنین گفت: «اگر حوثی‌ها به شلیک به‌سوی ما ادامه دهند، از سوی اسرائیل ضربات سنگینی دریافت خواهند کرد.

ارتش اسرائیل برای هر ماموریتی آماده است.» کاتز تاکید کرد اسرائیل «باید بتواند به تنهایی از خود در برابر هر تهدیدی دفاع کند» و افزود: «اجازه نخواهیم داد هیچ طرفی به اسرائیل آسیب برساند.»

tweet.jpg

در جریان برگزاری مراسم هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در میدان سرخ مسکو، دستپاچه شدن یک افسر هنگام سلام نظامی به ولادیمیر پوتین خبرساز شد.

دیروز پنج‌شنبه ۱۸اردیبهشت۱۴۰۴ مدیرعامل باشگاه تراکتور از یک مداح حکومتی خواسته بود برای هواداران این تیم، با مداحی، قهرمانی تیمش را جشن بگیرد. مداح اما توسط هواداران با هو شدن و پرتاب اشیا، مورد استقبال قرار گرفت.

centrafuge.jpgایران اینترنشنال - دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، چهارشنبه در مصاحبه‌ای گفت ایالات متحده به‌دنبال «منفجر کردن سانتریفیوژهای هسته‌ای» جمهوری اسلامی است. او گفت در این خصوص «تنها دو گزینه وجود دارد؛ نابودی با ملایمت یا با خشونت.»

ترامپ در پاسخ به پرسش هو هیوئیت، مجری محافظه‌کار رادیو، درباره اینکه آیا آمریکا به جمهوری اسلامی گزینه‌ای میان تحویل سانتریفیوژها یا «بمباران شدن» داده است، گفت: «بله، موضوع به همین سادگی است. من ترجیح می‌دهم توافقی واقعی و کاملا راستی‌آزمایی‌شده داشته باشیم. ما خواهان راستی‌آزمایی کامل هستیم و توان انجام آن را داریم.»

ترامپ با اشاره به سانتریفیوژهای جمهوری اسلامی افزود: «ترجیح می‌دهم توافقی قوی و قابل راستی‌آزمایی باشد که در آن عملا این تجهیزات را نابود کنیم. یا آن‌ها [سانتریفیوژها] را منفجر کنیم یا از تسلیحات هسته‌ای خلع‌شان کنیم. تنها دو گزینه وجود دارد؛ نابودی با ملایمت یا با خشونت.»

:::

یورونیوز - در همین روز، جی‌دی ونس، معاون دونالد ترامپ با حضور در اجلاس سران کنفرانس امنیتی مونیخ که در واشنگتن برگزار شد، ضمن تاکید بر این که مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی ایران «تاکنون خوب پیش‌ رفته» است و «در مسیر درستی قرار دارد»، گفت: «ولی این گفتگو‌ها باید به نتیجه‌ای ختم شود و نتیجه این است که ایران باید برنامه تسلیحات هسته‌ای خود را نابود کند. آن‌ها می‌توانند انرژی هسته‌ای غیرنظامی داشته باشند. ما با چنین چیزی مشکلی نداریم.»

آقای ونس افزود: «سوال اساسی اینجاست که کدام رژیم در دنیا بدون داشتن سلاح هسته‌ای دارای انرژی هسته‌ای غیرنظامی و همزمان برنامه غنی‌سازی است؟ و پاسخ این است که هیچ‌کس.»

معاون رئیس‌جمهوری آمریکا افزود: «هیچ‌کس درحال حاضر وجود ندارد که برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای داشته باشد و همزمان دارای زیرساخت کامل غنی‌سازی اورانیوم با توان غنی‌سازی بیش از ۹۰ درصدی مواد شکاف‌پذیر هم باشد که بتواند از آن برای سلاح هسته‌ای استفاده کند.»

جی‌دی ونس گفت: «پس پیشنهاد ما بسیار ساده است. بله، ما مشکلی نداریم که کسی انرژی هسته‌ای غیرنظامی داشته باشد. اما شما نمی‌توانید برنامه غنی‌سازی اورانیومی داشته باشید که به شما اجازه دستیابی به سلاح هسته‌ای را بدهد و اینجا خط قرمز ما است.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

این در حالی است که دونالد ترامپ تنها دو روز پیش در گفتگو با برنامه «ملاقات با مطبوعات» شبکه ان‌بی‌سی نیوز در پاسخ به سوال مجری مبنی بر این که آیا هدف مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران محدود‌سازی برنامه هسته‌ای تهران است یا برچیدن کامل آن، گفت: «برچیدن کامل، من فقط همین را می‌پذیرم.»

شاهکار جدید صداوسیما

| No Comments

ویدیوی منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد مجری یکی از برنامه‌های صدا و سیما، تاریکی دریای مدیترانه را در تصاویر هوایی، «قطعی برق و بحران انرژی در جنوب و جنوب‌غرب اروپا» عنوان کرده و می‌گوید: «زندگی در آنجا مختل شده است.»

shahed.jpgبی بی سی - در روسیه مراسم روز پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم با برگزاری رژه‌ای در میدان سرخ و تدابیر امنیتی شدید پس از چندین روز حملات اوکراین به مسکو، با حضور شماری از رهبران جهان برگزار شده است.

در جریان این رژه پهپادهای شاهد-۱۳۶ که از جمله پهپادهای ایرانی است روی کامیون‌هایی که در میدان سرخ و رژه واحدهای نظامی حاضر می شدند، نمایش داده شد.

دو سال پیش وزیر خارجه وقت ایران تایید کرد که پهپادهای تولید این کشور را به روسیه فروخته است. اوکراین، آمریکا و اتحادیه اروپا می‌گویند که روسیه از پهپادهای ایرانی از جمله شاهد-۱۳۶ برای تجاوز به شهرهای اوکراین استفاده می‌کند.

بخش روسی بی‌بی‌سی می‌گوید نمایش این پهپادها که در روسیه با نام «گران» شناخته می‌شوند، در رژه امروز اعلام شد.

نمایش پهپاد شاهد-۱۳۶ ایران در رژه امروز مسکو در برخی رسانه‌های ایران هم بازتاب داشته است.

پایان عصر روحانیت؟!

| No Comments

kp.jpgیدالله کریمی پور

تا انقلاب ۵۷(انقلاب اسلامی)، در مقیاس کلی و عمومی، و در گذر از جهت‌گیری های کم بنیه، روحانیون خود را در طرفی قرار داده بودند که آزادی خواه و ضد استعماری بود. ادوارد براون‌ در کتاب انقلاب مشروطیت ایران، چنین نگاشته است:


"یکی از جنبه های بارز انقلاب ایران (مشروطه)آن است که روحانیون خود را در طرفی قرار داده اند که پیشرو و آزادیخواه است. فکر کنم این امر تقریبا در تاریخ جهان بی بدیل باشد. اگر اصلاحاتی را که مردم با مدد ایشان در راه کسب آن جنگیده اند تحقق یابد، تقریبا تمام اقتدار روحانیون از بین خواهد رفت.

علل این پدیده قابل توجه، توجیهات خاص خود را دارد؛ و گرچه بسیار جالب، ولی بحثی دراز است و احساس می کنم تا به همین جا هم‌ از حد مجاز فراتر رفته و کلام‌ را به درازا کشانده ام".

هیچکس نمی تواند نقش روحانیون‌ در مبارزات ضد استعماری- استبدادی ایران، مانند نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، ملی شدن نفت و انقلاب ۵۷ را نادیده انگارد، که در این صورت در تحلیل و تفسیر رخدادها و پیش بینی های آینده به همان اندازه دچار لغزش و بلکه پارادوکس خواهد شد، که دگماتیست های روحانیت گرا دچار آن شده اند.

با این همه باید دید که چشم انداز کنونی و آینده نزدیک کارکرد این قشر مهم‌ اجتماعی-تاریخی -سیاسی چیست و به چه و کجا می انجامد؟!!

به گمانم، امروزه روز، بزرگترین مشکل روحانیت شیعی ایران، در یک واژه جای می گیرد: شکاف.


چنین به نظر می رسد که پس از انقلاب اسلامی و به دست گرفتن قدرت توسط روحانیون، کم‌ کم‌ میان این نهاد و مردم شکاف ایجاد شده است. نشانه های آن را به آسانی می توان در نمایه های زیر یافت:

taremi.jpgطارمی، دومین ایرانی در فینال لیگ‌قهرمانان؛ پاس گل و مهار یامال

ایران وایر - «مهدی طارمی»، دومین بازیکن تاریخ فوتبال ایران خواهد بود که همراه با یک تیم اروپایی به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسیده است. پیش از این «علی دایی» در سال ۱۹۹۹ و همراه با «بایرن‌مونیخ»، به فینال این رقابت‌ها صعود کرده بود.

سه‌شنبه شب ۱۶اردیبهشت۱۴۰۴، تیم فوتبال «اینتر» با پیروزی ۴ بر ۳ مقابل «بارسلونا»، موفق شد پس از دو سال، بار دیگر به فینال لیگ قهرمانان اروپا صعود کند. این تیم پیش از این در فصل ۲۰۲۳ - ۲۰۲۲ به فینال این رقابت‌ها رسید و برابر «منچسترسیتی» در بازی پایانی، با نتیجه ۱ بر صفر شکست خورد. آخرین قهرمانی اینترمیلان در این مسابقات نیز به فصل ۲۰۱۰ - ۲۰۰۹ برمی‌گردد که با شکست دادن تیم بارسلونا در مرحله نیمه‌نهایی، به فینال لیگ قهرمانان صعود کرد و با شکست دادن بایرن مونیخ، جام قهرمانی را بالای سر برد.

اینترمیلان که در سال‌های ۱۹۶۴، ۱۹۶۵ و ۲۰۱۰ سه بار به عنوان قهرمانی رسیده، حالا امیدوار است تعداد جام‌های خود را به عدد چهار برساند.

شاید اما مهدی طارمی که در بازی مقابل بارسلونا یک پاس گل هم داد، اولین ایرانی باشد که در فینال لیگ قهرمانان اروپا وارد زمین شود. پیش از این علی دایی در جریان فینال دراماتیک بایرن مونیخ مقابل منچستریونایتد، فرصت بازی پیدا نکرده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

سه‌شنبه شب، دقایقی پس از پایان مسابقه اینترمیلان مقابل بارسلونا، برخی کارشناسان فوتبال عملکرد مهدی طارمی را ستایش کردند.

«کلارنس سیدورف»، ستاره هلندی سابق «رئال مادرید» و اینترمیلان، در پایان این بازی با اشاره به وظایف دفاعی مهدی طارمی، او را بابت مهار کردن «یامال»، ستاره جوان بارسلونا ستایش کرد و گفت باوجود اینکه طارمی پست تخصصی‌اش مهاجم است، اما در امور دفاعی بسیار درخشان بود.

Bahram_Farokhi_2.jpgگزارش‌ها از محافل سیاسی ایالات متحده حاکی از آن است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا در دوره ۲۰۲۴، قصد دارد در آستانه سفر خود به عربستان سعودی در اسناد رسمی و سخنرانی‌های خود از نامی جعلی به جای «خلیج فارس» استفاده کند؛ اقدامی که نه تنها توهین به تاریخ کهن ایران است، بلکه زخم عمیق دیگری بر غرور ملی ایرانیان وارد می‌کند.

نکته تلخ و عبرت‌آموز در این میان، نقش برخی گروه‌ها و شخصیت های راست افراطی سلطنت‌طلب است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر، بدون درک درست از ماهیت و سیاست‌های ترامپ، او را قهرمانی خیالی برای براندازی رژیم اسلامی معرفی کردند و کمپین‌های حمایتی برایش به راه انداختند و صفحات سوسیال مدیای خود را در اختیار این کمپین گذاشتند . این گروه‌ها، که خود را وارثان انحصاری نهاد پادشاهی و پاسداران جدید نام مقدس «خلیج فارس» می‌دانند، امروز باید پاسخگوی ملتی باشند که خیانت به تاریخ و جغرافیای خود را هرگز فراموش نخواهد کرد.
اکنون، ترامپ نه تنها در پی مذاکره با رژیم کثیف اسلامی برآمده، بلکه به گستاخی پا را فراتر نهاده و به تحریف نام خلیج همیشه فارس چشم دوخته است؛ خلیجی که ریشه در شناسنامه تمدن ایرانی دارد و سندی است بر هزاران سال حاکمیت و فرهنگ ملت بزرگ ایران.
اگرچه واقعیت تلخ این است که در چهار دهه گذشته، بهره‌مندی از ثروت‌های سرشار این دریا به دست دولت‌های حاشیه جنوبی آن افتاده و سواحل شمالی‌اش جز فقر و محرومیت نصیبی نبرده‌اند، و تغییر نام آن نه بر سفره مردم ایران اثری دارد و نه بر معادلات قدرت در منطقه. آنچه تغییر می‌کند، صرفاً نشانی از توهین و تحقیر هویت ایرانی است، که هر ایرانی آزاده و پاک‌نهاد آن را با خون دل رد می‌کند.
تاریخ، بی‌گمان شرمسار آنان خواهد بود که به امید سراب، چشم بر واقعیت بستند و با بی‌ درایتی و بی تاملی، دست حمایت به سوی شخصی دراز کردند که امروز با گستاخی، به قلب غرور ملی ایرانیان خنجر می‌زند. اکنون، آن گروه ها و شخصیت های سیاسی که بسیار خوب شناخته شده هستند باید در پیشگاه ملت ایران سر افکنده و پاسخگوی این بی‌حرمتی آشکار باشند.
نام «خلیج فارس»، نه واژه‌ای ساده که میراثی مقدس است؛ خط قرمزی که عبور از آن، دشمنی آشکار با تاریخ، فرهنگ و ملت ایران به شمار می‌آید. ایرانیان، با هر گرایش و باور، در دفاع از این نام، همدل و همصدا خواهند بود و هر که در این مسیر خیانت ورزد، در حافظه تاریخی این ملت جایگاهی جز ننگ و نکوهش نخواهد یافت.

Mohammad_Tabatabai.jpgبررسی مسئولیت‌پذیری و کنش فردی در عبور از «فرهنگ انتظار» به «فرهنگ اقدام» در جامعه ایران: تحلیل روان شناختی یک گذار

به میانِ بیست مُطرب چو یکی زَنَد مخالف

همه گم کُنند رَه را چو ستیزه شد قَلاوُز

تو مگو همه به جنگند و زِ صلح من چه آید

تو یکی نِه‌ای هزاری تو چراغِ خود برافروز

که یکی چراغِ روشن زِ هزار مُرده بهتر

که بِهْ است یک قَدِ خوش زِ هزار قامتِ کوز

(دیوان شمس)

با بهره‌گیری از شعر مولانا و با استفاده از تصویرِبیانی موجود در آن، می‌توان به نقد فرهنگِ انتظار پرداخت و به اهمیت مسئولیت پذیری فردی پی برد. در این ابیات به تأثیر شگرفِ فرد بر کل گروه به روشنی تأکید می شود و در پی آن به نقش متقابل قلاوزی (رهبری) کاردان که بر این نقش و مسئولیت سنگین واقف است، پرداخته می شود. در ابیات بیان شده، مولانا به نقش و اثرگذاری فرد در یک جامعه و یا گروه اشاره میکند و به بیان چگونگی تأثیرگذاری منفی یک فرد و ایجاد ناهماهنگی یا اختلال در روند یک جریان هماهنگ می پردازد. این نشان می‌دهد که توانایی پذیرش مسئولیت فردی تا چه اندازه در ایجاد هماهنگی و انسجام یک گروه اهمیت دارد. با یادآوری این موضوع که انتخاب درست و یا نادرست ما پیامدهای سنگینی برای خودمان و دیگران در برخواهد داشت، به فهم یکی ازمهمترین ابعاد در پذیرفتن مسئولیت فردی اشاره می گردد. در تصویرسازی موسیقیایی، این شعر به ما یادآوری میکند که مسئولیت پذیری فقط انجام وظیفه نیست، بلکه شناخت و آگاهی از عواقب اعمال و رفتار ما بر دیگران و جامعه ای که در آن زندگی میکنیم است، که حائز اهمیت بسیاری است.

در حالیکه در فرهنگ انتظار و منتظر و چشم به راه منجی بودن، بر نیروی بیرونی و شخص نجات دهنده تکیه می شود - که چه بسا به گمراهی هم کشیده می‌شود - فرهنگ مسئولیت‌پذیری بر خودمحوری تکیه دارد و بر افروختن چراغ درون به معنای پذیرش نقش فردی در این راه تأکید می کند و از سردرگمی می کاهد. چنانچه اشعار بیان شده از مولانا را دعوتی برای بررسی این دو بعد از رفتار اجتماعی‌مان در نظر بگیریم، بسیار ارزشمند است که فرهنگ اقدام را در مقابل رهبرجویی نابخردانه - فرهنگ انتظار - مورد بررسی قرار دهیم و از دیدگاه روانشناختی به آن بنگریم.

یکی از ویژگی‌های تاریخی جامعه ایران، تمایل به تفویض مسئولیت به نیروهای فرادست می‌باشد و همینطور انتظار برای ظهور چهره‌ای نجات‌بخش است. این باور، ریشه در فرهنگ و ادبیات اسطوره‌ای و بعدها ایدئولوژی مذهبی شیعی، و یا گرایش‌های سیاسی بسته تا به امروز دارد.

با استقرار حکومت ایدئولوژیک اسلامی در سال ۱۳۵۷، بخش بزرگی از جامعه مذهبی و حتی به‌ظاهر روشنفکر ایران بر این باور بودند که فردی آمده تا آنها را از ظلم و ستم نجات دهد و آینده ای درخشان و بهشت برین برایشان به ارمغان آورده است. نگرش به فردی نجات‌دهنده، نه تنها در قالب‌های مختلف مذهبی، بلکه در ایدئولوژی‌های سیاسی نیز دیده می‌شود که ریشه در نوعی انتظار تاریخی دارد و به عنوان منجی تصور می‌شود. همان‌گونه که شیعیان به ظهور مهدی موعود برای نجات بشریت باور دارند، یا کسانی هستند که آرمان تحقق عدالت اجتماعی مطلق را در سر می‌پرورانند، بدون در نظر گرفتن آنکه آیا مسئولیت فردی پذیرفته میشود یا خیر. نتیجه این وابستگی به نیروهای معجزه‌گر و بیرونی، کاهش حس مسئولیت پذیری فردی و انتظار همیشگی برای تحولی از بالا و یا عالم غیب بوده است. گویی همگی در جست‌وجوی نیرویی ماورایی یا ساختاری برای رهایی‌اند؛ نیرویی که مسئولیت فردی را از دوششان بردارد و به جای آنان عمل کند.

به عنوان مثال پس از شکل‌گیری جمهوری اسلامی و وقایع پس از آن، از جمله ظهور چهره‌هایی چون خاتمی، موسوی و غیره در جریانات موسوم به اصلاحات پس از انقلاب و آرزوی ارتباط با دنیا و حتی امید بستن به رهبران کشورهای غربی از جمله اوباما و یا ترامپ بازتاب همین نوع نگرش منجی محوری است. با این حال، ناکامی مکرر این رهیافت، جامعه را دچار سرخوردگی کرده و پرسشی بنیادی را مطرح ساخته است: چگونه می‌توان از فرهنگ انتظار به فرهنگ اقدام رسید؟

با تحقق نیافتن وعده‌های تغییر و با شکست این انتظارات و ناتوانی منجی‌های مورد انتظار، جامعه در گروه های مختلف سنی و اجتماعی دچار ناامیدی، سرخوردگی و خشم عمیق شده است؛ و از پیامدهای آن می‌توان به موج گسترده مهاجرت اشاره کرد؛ حرکتی فردی و یا جمعی به سوی امیدی در آنسوی مرزها.

etebari.jpgدیوید اعتباری - کیهان لندن

بیش از چهار دهه از استقرار جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد. در این مدت، رژیم بارها به‌ عنوان یکی از بی‌ثبات‌کننده‌ترین بازیگران خاورمیانه معرفی شده است-- چه از طریق حمایت مستقیم از گروه‌های نیابتی در لبنان، عراق، یمن و سوریه، و چه با توسعه برنامه هسته‌ای، موشکی، و شعارهای آشکار ضد امریکا و اسراییل. با این حال، جمهوری اسلامی نه‌تنها دچار فروپاشی نشده، بلکه به واقعیتی تثبیت‌شده در نظم امنیتی منطقه بدل شده است. این وضعیت، در نگاه اول متناقض به نظر می‌رسد: رژیمی که همواره در مرکز تنش است، نه‌تنها حذف نمی‌شود، بلکه به‌ نوعی با آن همزیستی امنیتی برقرار شده است.

برای درک این واقعیت، باید به ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی توجه کرد. در سطح داخلی، جمهوری اسلامی با وجود نارضایتی گسترده و بحران مشروعیت عمومی، همچنان از انسجام ایدئولوژیک در «هسته سخت قدرت» برخوردار است. این انسجام، نه در سطح جامعه، بلکه در ساختارهای کلیدی مانند سپاه، نهادهای امنیتی، شورای نگهبان و شبکه رسانه‌ای رسمی خود را حفظ کرده است. مفاهیمی چون ولایت فقیه، مقابله با استکبار، و محور مقاومت، چارچوبی ایدئولوژیک ایجاد کرده‌اند که وفاداری درون‌ساختاری را تقویت می‌کند. همچنین، رژیم با تکیه بر منابع اقتصادی-- از جمله درآمدهای نفتی، کنترل بر تجارت خارجی، اقتصاد غیررسمی و رانت‌های امنیتی-- توانسته منابع لازم برای سرکوب داخلی، تبلیغات، و حفظ شبکه نفوذ منطقه‌ای خود را تأمین کند. این توان اقتصادی، به‌ معنای موفقیت اقتصادی کشور نیست، بلکه صرفاً به توانایی رژیم در خرید زمان و حفظ ابزارهای بقای خود اشاره دارد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

با این‌ حال، آنچه در تحلیل‌های معمول کمتر به آن پرداخته می‌شود، نقش منافع و ملاحظات بازیگران خارجی در استمرار این وضعیت است. جمهوری اسلامی با تمام تهدیدهایی که ایجاد می‌کند، برای برخی قدرت‌ها، نوعی دشمن قابل مدیریت محسوب می‌شود-- دشمنی که حضورش به تثبیت نظم امنیتی موجود کمک کرده است. برای ایالات متحده، خطر دائمی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس، عاملی برای حفظ پایگاه‌های نظامی، توجیه فروش تسلیحات به متحدان عربی، و استمرار وابستگی امنیتی کشورهای منطقه به چتر حمایت آمریکا بوده است. در نبود چنین تهدیدی، استمرار این سطح از حضور نظامی و هزینه‌کرد در خاورمیانه به‌ مراتب دشوارتر توجیه می‌شد.

Nikrooz_Azami_3.jpgاین متن، گزیده ای از یکی از کتاب های هنوز منتشر نشده ام می باشد

اگر در تاریخ فرهنگ ما، ایرانیان کهن به جهان هستی از منظر کیهانی-اخلاقیِ آیین زرتشت می‌نگریستند، جهان را صحنه‌ای می‌دانستند که در آن نیکی و بدی در نبردی ازلی و از پیش مقدّر، درگیرند، و انسان، در میانهٔ این کارزار، مأمور به انتخاب، شناخت، و کنش در جهت راستی است. در چنین کیهان‌شناسی‌ای، اهورامزدا، خدای یگانهٔ دانا و دادگر، خالق آسمان و زمین است و سرچشمهٔ نظم، خرد، و اشا (راستی)؛ و انسان، برای زیستن راستین، نیازمند هدایت اوست.

در راستای همین نگاه دینی-کیهانی، شاهان هخامنشی نیز سلطنت خود را بر پایهٔ ارادهٔ الهی اهورامزدا توجیه می‌کردند. گواه این امر، کتیبهٔ بیستون است؛ سندی سترگ و بنیادین در تاریخ سیاسی و الهیاتی ایران باستان، که در آن داریوش با بیانی بی‌پیرایه، تصریح می‌کند: «اهورامزدا این زمین را آفرید، آن آسمان را آفرید، مردم را آفرید، شادی را برای مردم آفرید، و داریوش را شاه قرار داد. یک شاه بر بسیاری، یک فرمانروا بر بسیاری.»(نگاه کنید به کتاب دو جلدی "تاریخ هخامنشیان"، اثر پی یر بریان)در این تعبیر، شاه نه خود خداست، نه هم‌تراز با خدا، بلکه برگزیده‌ای است که مشروعیت خویش را از سرچشمه‌ای قدسی اخذ می‌کند؛ بنده‌ای است برگزیده، نه خودبنیاد.

این نگاه، به کلی متفاوت است از منظر یونانیان باستان، که در غیاب دینی منسجم و فراگیر، با پانتئونی(Pantheon) متکثر از خدایان زیست می‌کردند؛ خدایانی که نه از جنس تعالی مطلق، که آمیخته با ضعف‌های انسانی، خشم، حسادت و تناقض بودند. در چنین سپهری، خداباوری بیشتر رنگ اسطوره و روایت داشت تا شریعت و فرمان، و عقل انسانی، به‌ویژه از دورهٔ سقراط به بعد، مجاز و موظف بود خدایان را نقد کند، به پرسش بکشد، و حتی دروغ‌گویی کاهنه‌های "معبد دلفی" را با سنگ پاسخ دهد. این‌گونه بود که روح پرسش‌گر یونانی، حتی بر ساحت قدسی نیز تردید روا می‌داشت.

azarakhsh.jpgچکیده

پس از شروع دور جدید ریاست‌جمهوری ترامپ، جمهوری اسلامی ایران به دلیل شکست‌های پیاپی در منطقه، خطر فزاینده درگیری نظامی، و موج نارضایتی‌های داخلی و بحران عمیق اقتصادی که بقای نظام را تهدید می‌کند، ناچار به پذیرش مذاکره با آمریکا شد، هرچند رهبر انقلاب آن را «غیرشرافتمندانه و غیرهوشمندانه» خوانده بود. اکنون انگاره‌های متفاوتی درباره چرایی و اهداف آشکار و پنهان جمهوری اسلامی مطرح است که در این مقاله از منظر تئوری‌های سیاسی بررسی می‌شوند.

۱. آیا ایران فقط برای گذر از بحران و حفظ نظام مذاکره می‌کند؟

۲. آیا این مذاکرات نشان‌دهنده یک تغییر بزرگ در سیاست‌های ایران است؟

۳. ایران بدون تغییر اساسی در دیدگاهش، به مرور زمان و تحت فشار شرایط به سمت تغییرات آرام حرکت می‌کند؟

۴. آیا ایران به دلیل بن‌بست اقتصادی و نیاز به بازسازی اوضاع اقتصادی خود مایل به مذاکره است؟

بررسی تاریخ، سیاست، و اقتصاد ایران نشان می‌دهد که مذاکرات احتمالاً راهی برای کاهش فشارها هستند، اما نشانه‌های محدودی از تغییر سیاست‌ها و امکان تحول تدریجی در آینده نیز مشاهده می‌شود. نبود تغییرات اساسی در داخل کشور و تداوم سیاست‌های منطقه‌ای حاکی از آن است که ایران عمدتاً به دنبال خرید زمان است. با این حال، اقداماتی مانند تلاش برای پیوستن به FATF و نرم‌تر شدن گفتمان رهبر ایران تا حدی به تغییر سیاست اشاره دارند. فشارهای اجتماعی و اقتصادی ممکن است در بلندمدت ایران را به سمت اعتدال سوق دهند. معضل انتخاب رهبر جدید نیز یکی از عوامل مهم تاثیرگذار است. اکنون نمی‌توان پیش بینی کرد که رهبر احتمالی جدید به این روند کمک خواهد کرد یا سدی در این مسیر خواهد شد. این مقاله گمانه‌های مختلف را بررسی کرده و به آینده سیاست خارجی ایران می‌نگرد.

چارچوب نظری

برای درک دلایل مذاکرات و رویکردهای ایران در مذاکرات، از چند نظریه کلیدی در روابط بین‌الملل استفاده می‌کنیم که می‌توانند به درک سیستماتیک ما از روند تصمیم‌گیری‌های نظام کمک کنند.

۱. رئالیسم Realism

نظریه رئالیسم معتقد است کشورها در جهانی پر از رقابت و خطر زندگی می‌کنند و برای بقا و امنیتشان تلاش می‌کنند. مذاکره یا جنگ معمولاً برای حفظ قدرت یا عبور از بحران است.

Waltz, K. (1979) Theory of International Politics. New York: McGrawHill.

طبق این نظریه، ایران ممکن است مذاکره کند تا فشارهای اقتصادی و نظامی را کم کند و نظام را حفظ کند تاکتیک بقا از روز اول شکل‌گیری جمهوری اسلامی از اوجب واجبات عنوان شده بود و همچنان نیز هست.

۲. سازه‌انگاری Constructivism

هویت و باورهای کشورها (مثل انقلابی یا ضدغربی بودن) روی تصمیم‌هایشان تأثیر می‌گذارد. این هویت‌ها می‌توانند با زمان و تعامل تغییر کنند.

Wendt, A. (1992). Anarchy is What States Make of It: The Social Construction of Power Politics. International Organization, 46(2), 391-425.

طبق این نظریه، هویت ضدغربی ایران مذاکره را سخت می‌کند، اما فشارها ممکن است باعث نرمش یا تغییر کوچک در این هویت شود (تغییر استراتژیک یا تحول تدریجی).

واو معدوله، گیله مرد

| No Comments
Gileh_Mard.jpgآن زمان ها که مدرسه میرفتیم وقتی به واژگانی چون « خواب » و « خواهر» میرسیدیم با ترس و لرز به آقا معلم مان می گفتیم : آقا اجازه؟ چرا «خاب » را خواب می نویسیم ؟ چرا « خاهر » را خواهر مینگاریم ؟ نکند خاهر مان شوهر کرده رفته خانه شوهر بچه ای بنام « واو » پس انداخته ؟ پس چرا خانه را «خوانه »نمی نویسیم؟یعنی بین کلمات هم تبعیض نژادی است ؟ یعنی بعضی کلمات را ‌والده آقا مصطفی زاییده بعضی ها را کنیز حاجی ملا باقر ؟
آقا معلم مان اگر سواد درست حسابی داشت ( که معمولا نداشتند ) برایمان توضیح میداد که این واو‌ را « واو معدوله » میگویند ؛ یعنی واوی که نوشته میشود اما خوانده نمیشود ! اگر هم سوادش مثل سواد مرحوم مغفور آقای لکوموتیر و آقای قالیباف و آقای حریر باف و وزیر خارجوی ! جمهوری اسلامی و نمایندگان فداکار مجلس شورای ملایان نم نکشیده بود چند تا مثال از «المعجم » برای مان میآورد و میگفت مرحوم قیس رازی این واو معدوله را «واوِ اِشمام ضمه» خوانده است و بدین ترتیب سرو‌ته قضیه را هم میآورد و ما هم دیگر جرات نمیکردیم مته به خشخاش بگذاریم بگوییم : آقا اجازه ؟ اگر خواهر را خاهر بنویسیم چطور میشود ؟ آسمان زمین میآید ؟ نکند دیگر برای خاهر مان شوهر پیدا نمیشود طفلکی بی شوهر میماند؟
گذشت و گذشت تا اینکه ما قد کشیدیم و یواش یواش پیر شدیم و در سایه پر نعمت و پر برکت حکومت عزیز اسلامی روزگار گذراندیم و فهمیدیم که ای آقا! این واو معدوله دو سه تا خاهر و مادر و عمه جان و خاله جان و‌پسر عمه جان هم دارد که اسم شان «آزادی »و «دموکراسی » و «عدالت » و «حقوق فردی » و « آزادی بیان » واینحرفهاست که در قانون اساسی نوشته میشوند اما خوانده نمی شوند.
حالا فهمیدید واو معدوله یعنی چه ؟ پس بروید خوش باشید.
« گیله مرد »

8-1.jpgایران وایر - «در خصوص مساله حجاب قوانینی تصویب کنیم که برای افراد محجبه امتیاز قایل شود، ازجمله تخفیف مالیاتی و بخشودگی جرایمی مانند جرایم رانندگی!» آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی، رییس ۹۴ ساله مجلس خبرگان رهبری که در ۹۳ سالگی به این سمت منصوب و کنترل عالی‌ترین مجلس نظارتی کشور را در اختیار گرفته، روز ۱۵اردیبهشت۱۴۰۴ در سومین اجلاس رسمی ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، با اعلام این مطلب گفته: «در خصوص مساله حجاب با توجه به فرمایش حضرت امیرالمؤمنین (ع) که می‌فرماید «ازجر المسیء بثواب المحسن» حضرت نمی‌فرماید با مسیء برخورد کنید؛ البته باید برخورد کرد؛ اما با پاداش دادن به نیکوکار می‌توان خطاکار را از گناه بازداشت».

رئیس ۹۴ ساله خبرگان که پیش‌تر نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران و نایب‌رییسی مجلس شورای اسلامی (در دوره چهارم و پنجم) را عهده‌دار بوده، در حالی خواستار اعطای امتیاز به زنان محجبه شده که طی پنج دهه گذشته، همواره زنان ایرانی محجبه، از آب‌ونان حجاب اسلامی در نظام ولایی جمهوری اسلامی برخوردار بوده‌اند.

بررسی مجموعه قوانین و آیین‌نامه‌های مرتبط باحجاب و عفاف نشان می‌دهد که دختران وزنان ایرانی تن داده به حجاب اسلامی، از این امتیازات برخوردار بوده و هستند:

۱- امتیاز استخدام، ارتقای شغلی در دستگاه‌های دولتی و عمومی

تصدی مقام‌های حکومتی، استخدام و ارتقای شغلی در دستگاه‌های دولتی و عمومی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی منوط به رعایت حجاب اسلامی بوده است. مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۰ با تصویب قانون «بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و وابسته به دولت» هرگونه اشتغال در دستگاه‌های دولتی و عمومی را منوط به رعایت حجاب اسلامی کرده است.

در این قانون عدم رعایت حجاب اسلامی به‌منزله اعمال خلاف اخلاق عمومی و در زمره جرایم و خطاهایی دسته‌بندی‌شده که امکان اشتغال دولتی را از زنان سلب می‌کند. ضمن اینکه ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، «عدم رعایت شعایر و حجاب اسلامی» را از مصادیق تخلف اداری تعیین کرده که می‌تواند به توبیخ، کسر حقوق، انفصال‌ازخدمت و اخراج کارمندان منجر شود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

یعنی دختر و زن ایرانی پنج دهه است که می‌داند برای استخدام در دستگاه‌های دولتی و ارتقای شغلی باید به پوشش اسلامی تن دهد و حجاب تنها راه ورود به دستگاه‌های دولتی و عمومی و ارتقا و حتی تصدی مقام‌های حکومتی است.

۲- امتیاز عضویت در هیات‌های علمی دانشگاه‌ها، مراکز علمی، آموزشی و پژوهشی

عضویت در هیات‌های علمی دانشگاه‌ها، مراکز علمی، آموزشی و پژوهشی، امتیازی است که تنها به زنان دارای حجاب اسلامی تعلق می‌گیرد.

حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به تهدیدات مقام‌های اسرائیل در مورد حمله به تأسیسات اتمی در ایران، تهدید کرد: «اگر این دشمنان دست از پا خطا کنند ما درهای جهنم را به روی آنها خواهیم گشود.»

سلامی که پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت به مناسبت کشته شدن سید ابراهیم رئیسی در سقوط مشکوک هلی‌کوپتر سخنرانی می‌کرد افزود: «مقامات آمریکایی باید عاقل باشند و فریب نخست‌وزیر اسرائیل را که می‌خواهد آمریکا را فدای منفعت شخصی خود کند، نخورند. ما آماده هر سناریویی هستیم.»

GqcSj5zWsAAH5wH.jpeg

ویدیویی از فداکاری مامور پلیس چین برای نجات شهروندی که در کانال آب افتاده بود، تحسین و توجه کاربران را برانگیخته است. در این ویدیو، دیده می‌شود که یک افسر پلیس در سین‌‌کیانگ چین، برای کمک به مرد گرفتار به داخل کانال آب پرید و موفق به نجات او شد.

khf.jpgخلیج فارس فقط یک نام نیست، بلکه یک واقعیت تاریخی است

هزاران سال است که ایرانیان، اعراب و غربی‌ها این پهنه‌ی آبی میان ایران و شبه‌جزیره‌ی عربستان را با نام واقعی و یگانه‌اش، خلیج فارس، می‌شناسند.

تصمیم گزارش‌شده رئیس‌جمهور ترامپ برای تحریف تاریخ، در صورتی که درست باشد، توهینی به مردم ایران و تمدن بزرگ ما است.

اما مقصر اصلی این اقدام شرم‌آور نیز کسی جز علی خامنه‌ای و رژیم ضد ایرانی‌اش نیست که کشور ما را آن‌چنان تضعیف کرده‌اند که قدرت‌های خارجی به خود اجازه توهین به هویت ملی ایران و‌ تحریف تاریخ جهان را می‌دهند.

جمهوری اسلامی بانی این بحران ملی است و ما زیر پرچم این رژیم غاصب گرد نخواهیم آمد. بلکه همه ما ایرانیان، فارغ از گرایش، باور یا دیدگاه سیاسی، می‌بایست یک بار و برای همیشه زیر پرچم شیروخورشید متحد شویم تا بار دیگر این پرچم را بر فراز ایران و خلیج همیشه فارس برافراشته سازیم.

خلیج فارس میراث ملی ماست و دفاع از شرافت و نام آن مسئولیتی ملی است که هر یک از ما باید به هر شکل ممکن آن را به دوش بکشیم.

پاینده باد ایران. جاوید باد خلیج فارس.

mpm.jpgایران اینترنشنال - یک روز پس از آتش‌بس آمریکا و حوثی‌ها، دو رسانه بین‌المللی خبر دادند تهران برای حفظ مذاکرات نمایندگان خامنه‌ای و ترامپ، شبه‌نظامیان شیعی مورد حمایتش را قربانی کرده است.

گام تازه خامنه‌ای در عقب‌نشینی اجباری از آمریکاستیزی که ایران را به ورشکستگی کشاند.

گزارش مجتبا پورمحسن

آیا سیاست‌های ترامپ به نفع مردم ایران تمام می‌شود؟

دونالد ترامپ قرار است هفته آینده به خاورمیانه سفر کند. او گفته پیش از این سفر «اعلامیه‌ای بسیار بزرگ» منتشر خواهد کرد که به گفته خبرگزاری آسوشیتدپرس ممکن است شامل تغییر نام «خلیج فارس» به «خلیج عربی» باشد.

هم‌زمان، ترامپ گفته خواهان توافقی صلح‌آمیز با ایران است و تأکید کرده که تهران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد.

با این‌حال، از فشار حداکثری دفاع کرده، گزینه حمله نظامی را باز گذاشته و خواستار برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران شده است. این تناقض‌ها، سیاست واقعی ترامپ در قبال ایران را زیر سؤال برده است.

shirazi.jpgچرا به شعور مخاطب توهین می کنید؟!

شهاب الدین حائری شیرازی

تصویر زیر را ببینید، تهدید صریح ترامپ است و سپس سخن دبیر شورای عالی امنیت ملی ج ا ا که گفته: وقتی تحمیل نیست چرا مذاکره نکنیم؟!!

من مانده ام ترامپ دقیقا بایست چه کار می کرد که بگویید تحمیل کرده مذاکره را؟

:::

001.jpg

بنده بسیار خوشحالم از مذاکرات جاری و آنرا پایانی بر ستیزه جویی مزخرف و پرهزینه با آمریکا می دانم اما واقعا چرا برجام را خسارت محض دانستند تا الان با این شرایط، بالاجبار تن به مذاکره دهند.

استاد از دست دادن فرصتها هستید، درست.
اما چرا به شعور مخاطب توهین می کنید؟!

7-1.jpgسیدمحمد علی ابطحی در واکنش به اخبار منتشر شده مبنی بر قصد ترامپ برای تغییر نام خلیج فارس و استفاده از یک نام جعلی به جای آن در سفر به منطقه، در شبکه ایکس نوشت:

این یکی از بزرگترین مین هایی است که در زمین مذاکرات توسط اسراییل و مخالفان مذاکره می‌تواند منفجر شود.

امروز خبرگزاری آسوشیتدپرس ادعا کرد که دو مقام آمریکایی به این رسانه اعلام کرده اند که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد در اقدامی تحریک‌آمیز در سفر آتی خود به عربستان سعودی اعلام کند که آمریکا از این پس خلیج‌فارس را با نام جعلی خواهد نامید.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز در واکنش به این ادعا در شبکه ایکس تاکید کرد که «نام خلیج فارس، مانند بسیاری از نام‌های جغرافیایی، ریشه عمیق در تاریخ بشر دارد. ایران هرگز به استفاده از نام‌هایی مانند دریای عمان، اقیانوس هند، دریای عرب یا دریای سرخ اعتراضی نداشته است.

استفاده از این نام‌ها به معنای مالکیت هیچ ملت خاصی نیست، بلکه نشان‌دهنده احترام مشترک به میراث جمعی بشریت است.در مقابل، اغراض سیاسی برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس، نشان‌دهنده نیت خصمانه علیه ایران و مردم آن است و به شدت محکوم می‌شود. چنین اقدامات مغرضانه‌ای، توهین به همه ایرانیان، صرف نظر از پیشینه یا محل اقامت آن‌هاست.»

trump.jpg

کیومرث یزدان‌پناه، کارشناس صداوسیما، احتمال دستیابی تیم‌های مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی و آمریکا به یک «توافق ضمنی اولیه» را مطرح کرد و گفت احتمال اینکه دونالد ترامپ و مسعود پزشکیان در ریاض دیدار کنند، وجود دارد.

سیدحسین موسویان، دیپلمات، عضو اسبق شعام و مذاکره کننده اسبق جمهوری اسلامی هم، با انتشار متنی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس ضمن اشاره به سفر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، به کشورهای عربی، پیشنهاد برقراری یک دیدار میان رؤسای جمهور ایران و آمریکا را مقامات بلندپایه عربستان و قطر داد:
"پرزیدنت ترامپ قرار است در روزهای آینده سفری به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی داشته باشد. گفته شده است که محمد بن سلمان سران شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس را برای نشست مشترک با پرزیدنت ترامپ دعوت خواهد کرد. پیشنهاد من به ولیعهد عربستان سعودی این است که از سران هر هشت کشور همسایه در حوزه خلیج فارس دعوت کند تا درباره امنیت این منطقه گفتگو شود. علاوه بر این، در حاشیه این نشست، او دیداری میان پرزیدنت ترامپ و پرزیدنت پزشکیان را نیز هماهنگ کند تا اصول مورد توافق در سه دور مذاکرات هسته‌ای میان عباس عراقچی و استیو ویتکاف توسط دو رئیس‌جمهور امضا شود."
tp.jpgوزارت خارجه جمهوری اسلامی احتمال دیدار پزشکیان و ترامپ را رد کرد

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، اخبار منتشر شده درباره دیدار احتمالی مسعود پزشکیان و دونالد ترامپ و همچنین پیشنهاد ایران برای مذاکره مستقیم را «خبرسازی‌های جعلی و بی‌اساس» خواند.

او افزود اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت گفت‌وگوهای «غیرمستقیم» با آمریکا به صورت «شفاف، حرفه‌ای و به‌هنگام» از سوی وزارت خارجه انجام می‌شود.

پیش‌تر‌ سایت خبری وای‌نت گزارش داد که عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، با استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در مذاکرات، تماس گرفته و خواستار مذاکره مستقیم در مورد مسائل هسته‌ای شده است.

کیومرث یزدان‌پناه، کارشناس صداوسیما، نیز احتمال دستیابی تیم‌های مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی و آمریکا به یک «توافق ضمنی اولیه» را مطرح کرد و گفت احتمال اینکه دونالد ترامپ و مسعود پزشکیان در ریاض دیدار کنند، وجود دارد.

ahmadian.jpgدر مذاکرات جاری شرایط تغییر کرده نه مواضع نظام

سردار پاسدار علی‌اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در جمع فرماندهان و مدیران سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ، مذاکرات جاری میان ایران و آمریکا را "عاقلانه، عزتمندانه و شرافتمندانه" خواند و افزود : "مذاکره در شرایط برابر و بدور از تهدید و تحمیل، عاقلانه و شرافتمندانه است."

دبیر شورای عالی امنیت ملی با این سخن در واقع مدعی شد که حکومت ایران اکنون در وضعیت برابر با آمریکا مذاکره می‌کند نه در نتیجۀ تهدیدهای سخت و نظامی آمریکا و اسرائیل. او در واقع با این سخن تصریح کرد که حکومت ایران به دلیل تغییر شرایط به مذاکره با دولت ترامپ بر سر برنامۀ اتمی خود روی آورده است : همان که علی خامنه‌ای پیشتر هر گونه مذاکره با وی را رد کرده و گفته بود که مذاکره با ترامپ "نه عاقلانه است نه عزتمندانه و نه شرافتمندانه"...

حالا اما علی‌اکبر احمدیان بدون هیچ توضیحی مدعی است که به شکرانۀ تدبیر رهبر جمهوری اسلامی شرایط مذاکره تغییر کرده و رهبر حکومت اسلامی ایران "تهدید دشمن را به شرایط برابر و عزتمندانه تبدیل کرده است". به گفتۀ احمدیان "آنچه تغییر کرده شرایط [مذاکره به سود حکومت ایران] بوده نه تغییر موضع نظام اسلامی."

با این حال، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفت که "محتوا و نتایج مذاکرات [جاری با آمریکا] قابل پیش بینی نیستند" و این نتایج "بستگی به رفتار آمریکا و شرایط دارند."

ساعاتی پیش از این اظهارات، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، بار دیگر تهدید کرد که جمهوری اسلامی ایران راه دیگری ندارد جز این که برنامۀ غنی سازی اورانیوم خود را یا با زبان خوش جمع ‌کند یا از طریق بمباران تأسیسات اتمی‌اش و این که او شخصاً ترجیح می‌دهد که جمهوری اسلامی راه‌حل اول را برگزیند.

علی‌حسین قاضی زاده:‌ هنوز موضع دولت ترامپ مقابل پرونده هسته‌ای ایران نهایی نشده است

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، چهارشنبه در مصاحبه‌ای گفت ایالات متحده به‌دنبال «منفجر کردن سانتریفیوژهای هسته‌ای» جمهوری اسلامی است. او افزود در این خصوص «تنها دو گزینه وجود دارد؛ نابودی با ملایمت یا با خشونت.» گفت‌‌وگو با علی‌حسین قاضی‌زاده، عضو تحریریه ایران‌اینترنشنال

:::

تصاویر منتشر شده از واتیکان نشان می‌دهد دود سفید در حال بیرون آمدن از دودکش بالای نمازخانه سیستین است. این به آن معناست که پاپ جدید انتخاب شده است. جمعیت در میدان سنت پیتر در حال شادی و تشویق هستند و صدای کف زدن‌ها به گوش می‌رسد. هنوز هویت پاپ جدید اعلام نشده است.

پاپ جدید انتخاب شد؛ "لئو چهاردهم" اولین پاپ از کشور آمریکا

دویچه وله - کاردینال‌ها در دومین روز رای‌گیری محرمانه خود، کاردینال رابرت پِرِووست از آمریکا را به‌عنوان پاپ جدید انتخاب کردند. پاپ جدید که نام "پاپ لئو چهاردهم" را برای خود برگزیده نخستین آمریکایی است که به این سمت می‌رسد.

نشست محرمانه کاردینال‌ها در روز پنج‌شنبه هشتم ماه مه (۱۸ اردیبهشت) و در دومین روز رای‌گیری برای انتخاب پاپ به نتیجه رسید و برخاستن دود سفید از دودکش کلیسای سیستین، از انتخاب پاپ جدید خبر داد.

کاردینال‌ها در رای‌گیری محرمانه خود، کاردینال رابرت پِرِووست؛ ۶۹ ساله از آمریکا را به‌عنوان پاپ جدید انتخاب کردند. پاپ جدید که نام "پاپ لئو چهاردهم" را برای خود برگزیده نخستین آمریکایی است که به این سمت می‌رسد.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

در پی مشاهده دود سفید، ناقوس‌های کلیسای جامع سن‌پتر نیز به صدا درآمدند و همچنین انبوهی از جمعیت حاضر در میدان سن‌پتر به شادمانی پرداختند.

در این نشست که اصطلاحا "کنکلاو" (مجمع کاردینال‌ها) نامیده می‌شود، ۱۳۳ کاردینال زیر۸۰ سال، در انزوای کامل و بدون ارتباط با دنیای بیرون در رای‌گیری رسمی انتخاب پاپ جدید مشارکت داشتند.

pets.jpg«نگاه انتقادی به یک معضل فراگیر اجتماعی» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم بیژن همدرسی است که در آن آمده: چرا همزیستی با حیوانات، فرزندآوری در کشور را هدف قرار داده است؟

زمانی در این سرزمین، فرزند داشتن افتخار خانواده بود و نشانه بلوغ و استمرار نسل. اما امروز در سایه تغییرات سبک زندگی، تبلیغات سنگین رسانه‌ای و بحران ارزش‌های اجتماعی، فرزندآوری و فرزندپروری به حاشیه رانده شده و حیوانات خانگی به صدر نشسته‌اند. بی‌شک این دگرگونی تنها یک تغییر ذائقه نیست؛ زنگ خطری است برای آینده جمعیتی و اخلاقی ایران.

۱- فروپاشی مفهوم سنتی خانواده- زندگی فردگرایانه، مدل جدید زیست ایرانی شده است. ازدواج‌های دیرهنگام، مجرد ماندن‌های طولانی و ناتوانی یا بی‌رغبتی به داشتن فرزند، معنای سنتی «خانواده» را از درون تهی کرده. در این فضای پر از خودمحوری، فرزند داشتن دیگر یک آرزو یا افتخار نیست، بلکه باری سنگین بر دوش جوانان تلقی می‌شود.

۲- ترس از مسوولیت، ترس از محروم شدن از لذت- بسیاری از زوج‌های جوان امروز با این تصور بزرگ شده‌اند که بچه‌دار شدن یعنی خداحافظی با آزادی، لذت‌های دونفره، سفر، زیبایی اندام و خوشی‌های بی‌وقفه. آنها می‌ترسند فرزندآوری زندگی زناشویی‌شان را کدر و آنها را درگیر سختی‌های پایان‌ناپذیر کند. نتیجه؟ یا فرزندآوری را به تعویق می‌اندازند یا با یک فرزند قانع می‌شوند و اصطلاحا به «تک‌فرزندی» پناه می‌برند؛ بدون اینکه به عواقب اجتماعی و روانی این انتخاب فکر کنند.

۳- مسیر پرپیچ و خم فرزندخواندگی- برای آنهایی که دلشان به رحم می‌آید و می‌خواهند کودکی را از یتیمی نجات دهند، مسیر فرزندخواندگی در ایران پر از قوانین سختگیرانه و بروکراسی خسته‌کننده است. هزاران کودک در مراکز بهزیستی زندگی می‌کنند، اما روند سرپرستی چنان فرسایشی است که افراد عطایش را به لقایش می‌بخشند و در عوض ترجیح می‌دهند یک توله سگ یا گربه را با چند کلیک ساده به خانه بیاورند.

taslim.jpgمراد ویسی - ایران اینترنشنال

پس از رایزنی‌هایی که با ولادیمیر پوتین صورت گرفت، خامنه‌ای تصمیم گرفته است بار دیگر به میز مذاکره با ایالات متحده بازگردد.

تماس تلفنی مسعود پزشکیان با پوتین در روز دوشنبه و اعلام خبر ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا در یکشنبه آینده، نشان دهنده هماهنگی پشت پرده جمهوری اسلامی و روسیه در بالاترین سطوح سیاسی است.

در کنار نگرانی حکومت از احتمال حمله نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل در صورت شکست مذاکرات، یکی از مهم‌ترین دلایل بازگشت رهبر جمهوری اسلامی به میز مذاکره، شرایط بحرانی اقتصادی در داخل کشور است.

بحران‌هایی چون افزایش شدید قیمت‌ها و نارضایتی شدید مردم از قطعی هم‌زمان آب و برق در بسیاری از شهرها ، حکومت را به شدت نگران کرده است.

در روزهای اخیر حتی شاهد تجمعات سراسری نانوایان بوده‌ایم، و این در حالی است که در برخی از شهرها گاوداران نیز از قطع برق و تاثیر آن بر فرآیند دوشیدن گاوها گلایه کرده‌اند.

تصاویر و ویدیوهایی که به‌طور روزانه از شهرهای مختلف کشور منتشر می‌شود، گویای حجم بی‌سابقه اعتراضات مردمی به مشکلات معیشتی، کمبود آب و برق، و گرانی کالاهای اساسی است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

دامنه این اعتراضات از مردم عادی فراتر رفته و به اصناف مختلف کشیده شده است، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، کامیون‌داران و اکنون نانوایان. در چنین شرایطی، حکومت به خوبی می‌داند که اگر صنوفی مانند نانوایان دست از کار بکشند، کشور در مدت زمان کوتاهی وارد یک بحران جدی خواهد شد.

trump.jpgآسوشیتدپرس: ترامپ قصد دارد اعلام کند آمریکا از این پس خلیج فارس را «خلیج عربی» خواهد نامید

دو مقام آمریکایی که نخواستند نامشان فاش شود، به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفتند که دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده، قصد دارد هفته آینده در جریان سفرش به عربستان سعودی اعلام کند که آمریکا از این پس خلیج فارس را «خلیج عربی» یا «خلیج عربستان» خواهد نامید.

در حالی که ایران بر پیوندهای تاریخی خود با خلیج فارس تاکید دارد، کشورهای عربی مدت‌هاست که برای تغییر نام این پهنه آبی در جنوب ایران تلاش می‌کنند.

کاخ سفید و شورای امنیت ملی آمریکا بلافاصله به درخواست‌های آسوشیتدپرس برای اظهار نظر پاسخ ندادند.

آسوشیتدپرس در گزارش خود نوشته است که «خلیج فارس» از اعصار دور با این نام شناخته می‌شود، گرچه اصطلاحات «خلیج عربستان» و «خلیج عربی» نیز در برخی از کشورهای خاورمیانه رایج‌ است.

دولت ایران در سال ۲۰۱۲ تهدید کرده بود که از گوگل به دلیل حذف برچسب خلیج فارس از نقشه‌هایش شکایت خواهد کرد.

در نسخه آمریکایی گوگل مپس، این پهنه آبی به صورت Persian Gulf (Arabian Gulf) ثبت شده، در حالی که نام این خلیج در اپل مپس فقط «خلیج فارس» درج شده است.

به‌نوشته آسوشیتدپرس، ترامپ می‌تواند نام این خلیج را برای مقاصد رسمی ایالات متحده تغییر دهد، اما نمی‌تواند تعیین کند که دیگر کشورها چه نامی بر آن بگذارند. سازمان بین‌المللی هیدروگرافی، که آمریکا یکی از اعضای آن است، وظیفه دارد تمام دریاها، اقیانوس‌ها و آب‌های قابل کشتی‌رانی جهان را به‌طور یکنواخت بررسی و نام‌گذاری کند. در مواردی، کشورها یک پهنه آبی یا نشانه جغرافیایی مشترک را با نام‌های متفاوتی در اسناد داخلی خود ثبت می‌کنند.

kf.jpgرادیو فردا - انتشار گزارشی مبنی بر این‌که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، قصد دارد در سفر خود به سه کشور حاشیهٔ خلیج فارس از عبارت «خلیج عربی» برای اشاره به خلیج فارس استفاده کند، با واکنش مقامات ایران و کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شده است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت به نقل از دو مقام ایالات متحده خبر داد که آقای ترامپ قصد دارد در سفر هفتهٔ آینده خود به عربستان سعودی اعلام کند که ایالات متحده اکنون خلیج فارس را «خلیج عربی» می‌نامد.

نام این دو مقام فاش نشده است و آسوشیتدپرس می‌گوید که کاخ سفید و شورای امنیت ملی به درخواست این خبرگزاری برای اظهارنظر فوری در این زمینه پاسخ ندادند.

کشورهای عربی دهه‌هاست که برای تغییر نام جغرافیایی این آبراهه در سواحل جنوبی ایران تلاش می‌کنند، حال آن‌که ایران همواره بر نام تاریخی خلیج فارس تأکید کرده است.

عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در پستی به زبان انگلیسی در شبکه ایکس نوشت که «اغراض سیاسی برای تغییر نام تاریخی خلیج فارس، نشان‌دهندهٔ نیت خصمانه علیه ایران و مردم آن است و به شدت محکوم می‌شود».

او افزود: «ایران هرگز به استفاده از نام‌هایی مانند دریای عمان، اقیانوس هند، دریای عرب یا دریای سرخ اعتراضی نداشته است» و «استفاده از این نام‌ها به معنای مالکیت هیچ ملت خاصی نیست، بلکه نشان‌دهندهٔ احترام مشترک به میراث جمعی بشریت است».

محمدجواد ظریف، وزیر خارجهٔ پیشین ایران، نیز گفته که «آنچه پیرامون استفاده از نام ساختگی برای خلیج‌فارس شنیده می‌شود هر ایرانی میهن‌دوست از هر گرایشی را به خشم می‌آورد».

علی اکبر ولایتی، دیگر وزیر خارجه پیشین ایران که مشاور سیاسی رهبر جمهوری اسلامی است، نیز به این خبر واکنش نشان داده و گفته که «همه دنیا می‌دانند که تغییر نام خلیج فارس به نامی مجعول به هیچ‌وجه کار شرافتمندانه‌ای در عرف بین‌الملل نیست و ناقض تمامیت ارضی ایران است».

حواشی زندگی سحر قریشی

| No Comments

aza.jpgاحمد زیدآبادی

طبق گزارش آسوشیتدپرس دونالد ترامپ قرار است در دیدارش از عربستان، خلیج فارس را به نام جعلی "خلیج عربی" تغییر نام دهد!

این خبر از سوی منابع رسمی تأیید نشده است، اما از آدمی دمدمی مزاج و بیگانه با دانش تاریخ همچون ترامپ هیچ کاری غیرممكن نیست.

فردی که خلیج مکزیک را به خلیج آمریکا تغییر نام دهد، هیچ بعید نیست که هوس تغییر نام تمام دریاها و آبرا‌ه‌ها و اقیانوس‌های عالم را هم در سر داشته باشد!

نام‌ها اما امری تاریخی و هویتی هستند و با هوس‌بازی ترامپ تغییر ماهیت نمی‌دهند.

به صرف آرزو و هوس ترامپ، نه خلیج مکزیک، خلیج آمریکا می‌شود، نه کانادا به ایالات متحده می‌پیوندد، نه گرینلند به تملک آمریکا در‌می‌آید و نه خلیج فارس، نام جعلی به خود می‌گیرد!

اثر کوتاه مدت چنین کاری اما به هم ریختن آرامش روانی جامعهٔ ایرانی و برانگیختن آن است که امیدوارم سمت و سویی در جهت تأمین منافع ملی پیدا کند.

ag.jpgاز هتاکی تا عکس های خصوصی، از قلمرو عمومی تا قلمرو خصوصی، از زن ستیزی تا رویکرد مذهبی، و...

اکبر گنجی

👈زمانی که سرمست و شادمانانه فحاشی های جنسیتی می کردند؛ هتاکی های جنسیتی را نقد و رد کردم. حالا دیگران را به همان متهم می کنند که همیشه انجام داده اند و می دهند (حتماً این فیلم ام را ببینید).

🔺کلِ سامانه در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمترین و مودبانه ترین دشنامی که نثار کاملا هریس کردند، «فاحشه» بود.

🔺بر تفکیک لیبرالی حوزه عمومی از حوزه خصوصی نقدهای جدی وارد شده است:

🔹نقدهای کارل مارکس در «مسئله یهود» بر جامعه مدنی لیبرالی که منفعت محور و پول پرست است.

🔹نقدهای فمینیست ها که حوزه خصوصی نباید مصون از دخالت قوانین عمومی و حکومت باشد، چون قلمرو خصوصی دموکراتیک نیست و باید دموکراتیک شود.

🔹نقدهای باهمادگرایان (چارلز تیلور، مایکل سندل، مک اینتایر، مایکل والزر) بر کل لیبرالیسم و جامعه لیبرالی.


🔺وقتی فیلم ها و عکس های خصوصی توسط خود فقط در شبکه های اجتماعی منتشر می شود، یا در شبکه های اجتماعی به طور گسترده وجود دارد، دیگر آنها به حوزه خصوصی تعلق ندارند. به اینستاگرام همه اعضای خاندان پهلوی بنگرید و عکس هایی که که خودشان با افتخار منتشر کرده اند را ببینید.

🔺وقتی عکس ها و فیلم های تام مورلی و یاسمین پهلوی منتشر شد، بسیاری از همین ناقدان به گستردگی منتشر کردند و همچنان می کنند و یادشان رفته که به نام لیبرالیسم می نوشتند «...بی قرار»، و هزار چیز بدتر. اتفاقا همه این عکس ها و فیلم های خاندان پهلوی توسط افرادی به نحو گسترده توزیع شد که اینک در اینجا فحاشی می کنند. این ۴ عکس هم در همان صفحاتی وجود دارد که توسط سلطنت طلبان «چپ» یا «تجزیه طلب» خوانده می شوند.

🔺بحث ما مطلقا دینی و مذهبی نبوده و نیست. اتفاقاً دین و مذهب- بخصوص اسلام- به شدت مخالف نشر این نوع عکس ها و فیلم ها توسط مخالفان یک فرد و یک گروه است و آن را حرام و مستوجب آتش جهنم می داند.

حسن شماعی‌زاده در توییتر نوشت: اگر این خبر درست باشد، که ترامپ میخواهد اسم خلیج فارس را به خلیج عربی تغییر دهد، ایرانیان ساکن امریکا، بهتر است فوراً دست بکار شده و با اجتماعات اعتراضی، به این حرکت شدیدا اعتراض کنند.

852680_423.jpg

8.jpgکاروان موتورسواران لهستانی که با گذر از ۶ کشور اروپایی وارد ایران شدند، شهر انزلی را برای یکی از توقف‌های خود انتخاب کردند.

این موتورسواران که در قالب یک تور بین‌المللی سفر زمینی خود را از لهستان آغاز کرده و روز ۱۲ اردیبهشت از مرز بازرگان وارد ایران شدند، در انزلی به آرامگاه لهستانی‌ها سر زده و بعد از اجرای مراسم مذهبی، سرود دسته‌جمعی خواندند.

در این آرامگاه، ۶۳۹ لهستانی که بعد از آزادی از اردوگاه‌های کار اجباری در شوروی به ایران پناه آوردند، دفن شده‌اند. یکی از این موتورسواران در انزلی به خبرنگاران گفت: «مردم در لهستان ایران را به‌خوبی می‌شناسند و داستان لهستانی‌هایی که به این کشور پناه آوردند را همه مردم ما می‌دانند.»

بر اساس گزارش‌ها و ویدیوهای رسیده به ایران‌اینترنشنال، عصر چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت‌، در پی ترکیدگی لوله، بخشی از سقف پاساژ چارسو در تهران فرو ریخت.

حسین علیزاده

اخیرا شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، و همچنین مقتدا صدر از واژه مجعول خلیج ع ر ب ی استفاده کردند. جمهوری اسلامی یک اعتراض نرم کرد و از کنار موضوع گذشت. به هر حال آنها آن چنان که باید گوش به فرمان جمهوری اسلامی نیستند.

a1.jpg
اما،جالب است بدانید که حزب الله لبنان که به قول حسن نصرالله "لباس و سلاح و غذا و پول آن از ایران تأمین می شود،" در کتاب‌های درسی خود نام مجعول خلیج ع ر ب ی را به دانش آموزان حزب الله تدریس می کند. (عکس بالا)

این دو عکس متعلق به کلاس هشتم در مدارس المهدی است که منحصرا فرزندان اعضای حزب‌ الله لبنان اجازه تحصیل در آن دارند.

a2.jpg
از یاد نباید برد که حسن نصرالله گفته بود: در جمهوری اسلامی چیزی به نام تمدن ایرانی وجود ندارد.

اما، جالب‌تر اینکه آیا هرکز دیده یا شنیده اید مقامات حزب‌ الله یا رسانه دیداری، شنیداری یا مکتوب آن حتی یک بار نام خلیج فارس را بکار بسته باشند؟
از نگاه حزب‌ الله لبنان، ایران خوب است برای پولش اما، نه خلیج فارس آن. (تشکر از امید صفری برای ارسال عکس)

ghaderi.jpgسلب مشروعیت نظام با طرح رفراندوم ..

حاتم قادری (جامعه شناس) :

برای رفراندوم، ۳ کارکرد می‌توان در نظر گرفت:

۱. وقتی دائما می‌گوییم که رفراندوم برگزار کن و صندوق رای بگذار.

مشروعیت ادعایی حکومت را به چالش می‌کشیم.

می‌گوییم مشروعیت نداری، اگر داری که صندوق رای بگذار.

۲. به مردم می‌گوییم که چون آنها مشروعیت ندارند، پس رای با شماست. حالت روحیه بخشیدن به مردم دارد.

۳. ولی رویکرد واقع‌بینانه این است که آیا با درخواست رفراندوم حکومت حاضر است، قدرت را از خود سلب بکند؟
به نظر من هرگز!

تا زمانی که آقای خامنه‌ای و هسته اصلی وفادار به ایشان هستند، به هیچگونه رفراندومی گوش نخواهند داد.

امکان دارد که شش ماه، یکسال آینده، به هر دلیلی عمر طبیعی آقای خامنه‌ای تمام بشود و هسته سخت قدرت از هم بپاشد، آن زمان باید ببینیم با چه افرادی روبرو هستیم.

الیگارشی اگر بخواهد جایگزین باشد، موقعی تن به رفراندوم میدهد که منافعش حفظ بشود. یعنی تن به رفراندوم گسترده به معنای از دست دادن منافع، نخواهد داد.»

:::

yatch.jpgایندیپندنت فارسی - یک قایق ۴.۵ میلیون‌دلاری لامبورگینی با ۳۲ سرنشین روز شنبه و همزمان با تعطیلات آخر هفته، در سواحل میامی آمریکا غرق شد.

این قایق تفریحی لوکس لامبورگینی در زمان وقوع حادثه میزبان گروهی از چهره‌های سرشناس عمدتا زن و جوان شبکه‌های اجتماعی بود که همزمان با برگزاری مسابقات فرمول یک دور هم جمع شده بودند.

به گزارش شبکه سی‌بی‌اس، حادثه در نزدیکی جزیره مونومنت میامی روی داد و این قایق تفریحی نادر لامبورگینی از حالت افقی به حالت عمودی در آب فرو رفت. تمام ۳۲ سرنشین لامبورگینی گرانقیمت نجات یافتند. به گزارش ایندیپندنت مقام‌های محلی هنوز علت بروز این حادثه را اعلام نکرده‌اند.

:::

عکسی‌ که شاید تاریخی شود، "حکومت نفاق، به روایت تصویر"

علی‌ رضا بختیار

دوستان در حالی‌ حاج محمد باقر بختیار را برای بازگشت به زندان بدرقه می‌‌کنند، که عکس همرزمش در والفجر مقدماتی، شهید ابراهیم همت، بالای سرش بر دیوار نقش بسته است، تا هرچه بیشتر این منافقان! با مصادره هویت و سوابق این عزیزان، به سرکوب مردم شریف ایران بپردازند.

p1.jpgدیروز، عزیزی چند عکس جدید از بدرقه پدر و جناب محسن قشقائی برای بازگشت به زندان اوین برایم فرستاد. عکسهای خوبی‌ بودند. مرورشان می‌‌کردم که کدامین را به اشتراک بگذارم که لحظه‌ای متوجه نکته‌ای در عکس شدم که تا الان ذهنم را مشغول خود کرده است.

پدر در حالی‌ بدرقه برای بازگشت به زندان می‌‌شوند که عکس همرزمش در والفجر مقدماتی، شهید ابراهیم همت، بالای سرش، بزرگ نقش خورده است! عقایدی مذهبی‌، به شکل و تفسیر خودم تا اندازه‌ای دارم، اما عمل مذهبی‌ به هیچ عنوان. همانطور که در پروفایل از روز اول نوشته ام، بیشتر یک شاهد و یک راوی ام. تنها با آزاد مردانی افتخار زیست داشته ام.

اما مطمئنم اگر روزی که پدر آزاد شوند و این عکس را ببینند، با همان نگاه آرمانی‌ آن نسل خواهند گفت : " شهدا زنده ا‌ند، وقتی‌ در راه آنان قدم برداری آنان نیز در کنار تو خواهند بود. این یک نشانه است که برادران شهیدم مرا از یاد نبرده ا‌ند " عکس ها: بدرقه حاج محمد باقر بختیار و جوان عزیزمان، جناب محسن قشقائی، برای بازگشت به زندان اوین، توسط جناب رحیم قمیشی و همسر بزرگوارشان، سر کار خانم محتشمی پور، برادر عزیزمان جناب جواد دردکشان و چندی دیگر از دوستان.

:::

assadi.jpgعضو هیات مدیره استقلال در فایل صوتی لو رفته چه گفت؟

ایران وایر - برخی رسانه‌ها در ایران، صحبت‌های منتشر شده از علی‌رضا اسدی در مورد بازیکنان، مربیان و وضعیت فصل آینده استقلال را «خطرناک‌ترین صدای سال‌های اخیر استقلال» لقب داده‌اند.

در فایل منتشر شده که به نظر می‌رسد گفت‌وگویی است میان جمعی از هواداران استقلال با این عضو هیات‌ مدیره استقلال، علی‌رضا اسدی در مورد دیدیه اندونگ هافبک استقلال می‌گوید:«اندونگ یک دلال دارد، می‌گوید ۱۳۰ میلیارد بدهید. ولی ۲۰ تا هم نمی‌ارزد.»

بعد صدای هواداری شنیده می‌شود که می‌گوید: «شما الان یک نفر را نام ببرید که اندازه او در لیگ برتر کارایی داشته باشد، شما هافبک‌های استقلال را نگاه کنید، "زبیر نیک‌نفس" در حد پیکان، "آرش رضاوند" در حد لیگ یک.»

علی‌رضا اسدی میان حرف هوادار می‌پرد و می‌گوید: «اندازه او؟ او (اندونگ) عددی نیست. آن‌ها را هم همین‌جوری آوردند، آن‌ها را به استقلال چپاندند. اندونگ بازیکنی نیست که بتواند به جلو حرکت کند، یک دونه پاس گل نداده.»

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش در مورد حضور «والتر ماتزاری»، سرمربی ایتالیایی در باشگاه استقلال می‌گوید که با آمدن این مربی مخالف است و «مجتبی جباری» را بهترین گزینه سرمربیگری استقلال می‌داند.

باشگاه استقلال ساعاتی بعد از انتشار این فایل صوتی بیانیه‌ای منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: «در فضای رسانه‌ای پیرامون باشگاه استقلال، گاه مطالبی مطرح می‌شود که به‌دلیل نادیده گرفتن فرآیندهای رسمی تصمیم‌گیری، ممکن است با واقعیت‌های جاری در مجموعه فاصله داشته باشد و موجب شکل‌گیری برداشت‌های نادرست شود. تصمیمات کلان این مجموعه، همواره در چارچوب مقررات، تعامل میان ارکان باشگاه و در راستای منافع هواداران بزرگوار اتخاذ می‌شود.»

با این وجود، تغییری در احوال هواداران باشگاه استقلال به وجود نیامد. این بیانیه به امضای «علی تاجرنیا» رسیده بود؛ نماینده تام الاختیار هلدینگ خلیج فارس و رییس هیات‌مدیره که شخصا حکم حضور علی‌رضا اسدی در هیات‌مدیره را امضا و ابلاغ کرده بود.

آیا علی‌رضا اسدی دچار توهم فوتبالیست بودن شده است؟

بخشی از توهم علی‌رضا اسدی، از درک کیفیت و نقد بازیکنان و مربیان فوتبال ایران و جهان به سال‌های دوران بازیگری‌ او در فوتبال برمی‌گردد.

خبرگزاری «فارس»، وابسته به سپاه پاسداران، ۲۲شهریور۱۳۹۸، سوابق علی‌رضا اسدی را این‌گونه معرفی کرد: «او فعالیت‌های ورزشی خود را از رشته شنا و قهرمانی در رده نوجوانان آموزشگاه‌های ایران در سال ۱۳۵۳ آغاز کرد، سپس به عضویت تیم منتخب بسکتبال آموزشگاه‌های تهران در سال ۱۳۵۶ در آمد. وی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ عضو تیم فوتبال جوانان راه‌آهن بود، سپس در سال ۱۳۵۸ به تیم ملی فوتبال جوانان ایران دعوت شد.»

سال ۱۳۵۸، فوتبال ایران در حقیقت وجود خارجی نداشت. لیگ سراسری به دلیل وقوع انقلاب اسلامی تعطیل شده بود و قرار بود فقط مسابقاتی به نام «جام باشگاه‌های تهران» با حضور ۱۲ تیم برگزار شود که این رقابت‌ها نیز پس از برگزاری دو هفته، با دستور سازمان وقت تربیت بدنی تعطیل شد و هرگز به پایان نرسید. در آن زمان، نه تیم ملی که تیم‌های پایه نیز وجود نداشتند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

چنین بزرگنمایی‌ها و تناقض‌هایی در پرونده ورزشی او بسیار است. «خبرآنلاین»، ۸د۱۳۹۳ در گزارشی که به معرفی او به عنوان «دبیرکل جدید فدراسیون فوتبال» می‌پرداخت، نوشت: «علیرضا اسدی مدافع بوده. او فوتبال را در بنیاد شهید در سال های نخست بعد از انقلاب آغاز کرد. در تیم بنیاد شهید مدافعی ثابت بود، اما هیچ‌وقت یکی از ستاره‌های تیمش نشد.»

india.jpgاخبار تکمیلی:

پلیس هند از کشته شدن ۷ نفر و زخمی شدن ۳۵ نفر در گلوله‌باران بخش کشمیر هند خبر داد

یک مقام پلیس هند اعلام کرد در پی گلوله‌باران بخش هندی کشمیر از سوی پاکستان، هفت نفر کشته و ۳۵ نفر زخمی شده‌اند.

پیشتر سخنگوی ارتش پاکستان از کشته شدن هشت نفر و زخمی شدن ۳۵ نفر در نتیجه حملات موشکی هند به پاکستان و بخش پاکستانی کشمیر خبر داده بود.

پاکستان: سه جنگنده رافال، یک سوخو-۳۰ و یک میگ-۲۹ هند را سرنگون کردیم

سخنگوی ارتش پاکستان به رویترز گفت پاکستان سه جنگنده رافال، یک سوخو-۳۰ و یک میگ-۲۹ هند را سرنگون کرده است. سخنگوی ارتش پاکستان: هواپیماهای هند در حالی‌ که در حریم هوایی هند بودند، از سوی پاکستان سرنگون شدند

اخبار اولیه:

- هند می‌گوید به ۹ هدف در پاکستان حمله کرده است

- ارتش هند: نیروهای مسلح ما به زیرساخت‌های یک گروه تروریستی در پاکستان حمله کردند، محلی که اعضای این گروه از آنجا به خاک هند حمله کرده بودند

- رویترز به نقل از پلیس و شاهدان عینی گزارش داد در سه منطقه در امتداد خط کنترل نظامی کشمیر، تبادل شدید آتش بین نیروهای هند و پاکستان روی داده است

- پاکستان: ادعای هند مبنی بر «هدف قرار دادن اردوگاه‌های تروریستی» نادرست است

فارس/ سخنگوی ارتش پاکستان اعلام کرد که از شرق (هند) نیروگاه برق مظفرآباد کشمیر پاکستان مود حمله موشکی قرار گرفته است.

ارتش پاکستان اعلام کرد که این کشور به این حمله موشکی پاسخ خواهد داد. دقایقی پیش بود که خبرگزاری رویترز از شنیده شدن صدای چند انفجار در مظفر آباد کشمیر خبر داده بود.

پیشتر منابع خبری از آماده باش نیروی هوایی هند برای حمله احتمالی به پاکستان خبر داده بودند.این تحرکات در بحبوحه تشدید تنش‌های این کشور اتمی با همسایه اتمی خود پاکستان پس از حمله اخیر در پهلگام منطقه کشمیر انجام شده که با ۲۶ کشته، خونین‌ترین حمله به غیرنظامیان در کشمیر طی ۲۵ سال گذشته لقب گرفت.

:::

- پاکستان مدعی سرنگونی ۲ جنگنده هندی شد

- سخنگوی ارتش پاکستان: به حمله‌های هند پاسخ خواهیم داد

- سخنگوی ارتش پاکستان به شبکه خبری« ای‌آر‌ وای» این کشور گفت: مدتی پیش، هند با شلیک موشک به نه نقطه، پاکستان را هدف قرار داد

- دولت هند: به هیچ‌یک از تاسیسات نظامی پاکستان حمله نکردیم

- رویترز: چندین انفجار مهیب در منطقه کشمیر پاکستان، در نزدیکی شهر مظفرآباد شنیده شد

:::

rubanner.jpgایران اینترنشنال - وبسایت «ریل کلیر دیفنس» در مطلبی با درباره مذاکرات جاری تهران و واشینگتن، با اشاره به مواردی تاریخی از روابط مسکو و تهران نوشت که روسیه آماده است ایران را در گفت‌وگوها قربانی کند.

این سایت نوشت حتی در صورت دستیابی موفقیت‌آمیز به توافقی میان واشینگتن و تهران، دوام آن «به میزان نسبیِ عادلانه بودنش از نگاه ایران» و همچنین به استمرار تهدیدها از سوی آمریکا بستگی خواهد داشت.

این مطلب به تضعیف و یا از دست رفتن نیروهای نیابتی به عنوان متحدان جمهوری اسلامی در منطقه اشاره کرده است. در این مطلب اشاره شده فارغ از نارضایتی دائمی اسرائیل و نبود اجماع و وحدت نظر در درون دولت ترامپ نسبت به سیاست او در قبال ایران، «تندروهای ایرانی نیز نسبت به حسن نیت هرگونه توافقی با واشینگتن بدبین هستند.

بدون پشتوانه مسکو، ایران اطمینانی به توان مقاومت خود در برابر یک بمباران مستمر آمریکا ندارد.» سایت «ریل کلیر دیفنس» مطالب و تحلیل‌هایی در امور نظامی منتشر می‌کند و به درخواست پنتاگون و کارکنان کنگره در کمیته خدمات نیروهای مسلح مجلس نمایندگان ایالات متحده تأسیس شده است.

عطاخان لندنی

| No Comments

attaBanner.jpg

مهران رفیعی

>>>

نگفتم عطاخان خطاکار نیست؟

چوعظمایِ اعظم بزهکارنیست

***

چو در فکرِ اموالِ دنیا نبود

دکل هایِ نفتی زغفلت ربود

***

به دورانِ عزلت شده نُخبه ای

در اقلیمِ شاهی خورد تخمه ای

***

بگردد به دنبالِ هر فرصتی

فروشد قلم را به هر قیمتی

***

به روزی بَرَد کیفِ چرمی به شام

که آن یارِ سوری نیفتد ز بام

***

چو نوری بیابد ز زندان فراغ

بنوشد ز شادی دو فنجانِ داغ

***

نویسد مکرر به نفعِ نظام

نه از بهرِ روزی ز رویِ مرام

***

اخیرا نوشته سطوری دقیق

که دارد نشانی ز قلبی رقیق

***

به نیکی کراماتِ رهبر ستود

که در هر دو عالم نظیرش نبود

***

اگر صلح خواهد ولی این زمان

نباید بگردد کسی بد گمان

***

چو او هست مالک به کل جهان

ببخشد وکالت به ماله کشان

***

چه گویم ز احوالِ لندن نشین؟

که کرده قناعت به نانِ جوین

***

بصیراست و درویش و پرهیزکار

بجز بهرِ گردش نگیرد قطار

***

شنیدم که در کوپه ای از قطار

نکاتِ ظریفی نموده شکار

***

ز مادر طلب کرده دختی جوان

یکی کفش الوان و گویا گران

***

چو مادر بگفته ز احوالِ جیب

ز دختش شنیده کلامی عجیب

***

به گوشش چو آمد عباراتِ زشت

عطاخان چو قرقی مقاله نوشت

***

خدایا عطا را ز هستی مگیر

که در بندِ عقدی نباشد اسیر

IMG_0415.jpegدیروز با یکی از استادان مطبوعات با تلفن صحبت می کردم حرف به گنجی و یاوه گویی های او در باره ی خاندان پهلوی کشید که خدمت استاد ارجمندم عرض کردم خیلی دل ام می خواهد جواب این آدم مریض را به زبان خودش بدهم ولی تقریبا مطمئن هستم که چنین حرف هایی بر او کمترین اثری نخواهد داشت و فقط خفت و خواری در نزد خوانندگان نصیب من خواهد شد که به شیوه ی او با او سخن گفته ام.

هر چه انتظار می کشیم بلکه گنجی تمام کند و برود سراغ نوع دیگری از سخن گفتن متاسفانه سوزن او روی مسائل جنسی و به قول لوطی ها «ناموسی» گیر کرده و تمام سعی او بر این است که رضا پهلوی را فردی با عرض معذرت از صریح گفتن و داشی حرف زدن ام «بی ناموس» نشان دهد. این کار روی افرادی که فرهنگ پایینی دارند و چه بسا مذهبی هم نباشند شاید کارساز باشد ولی پَستیِ کسی که از این روش ها استفاده می کند نیز برای این افراد مسلما مشخص است یعنی هم زننده هم خورنده این وسط آسیب اخلاقی می بینند.

همان طور که در نوشته ها و کتاب هایم بیان کرده ام من دوستان زیادی از طبقات مختلف اجتماعی داشته ام از خانواده های درباری و سطح بالای جامعه گرفته تا لات و لمپن ها و پایین شهری هایی که اغلب با مرام و انسان بوده اند. از همه شان هم بسیار چیزهای خوب و بد آموخته ام که امروز هم، در نوشته ها و برخوردهای اجتماعی ام از همه ی این آموخته ها استفاده کرده و می کنم.

ما کرکس نبودیم!

| No Comments

sbanner2.jpgعیسی سحرخیز

امروز وقتی داشتم مطلب درخور تعمق نویسنده‌ای ناشناس با عنوان "دومین کرکس؛ بیائید حداقل، دومین کرکس نباشیم!" را در کانال تلگرام شخصی‌ام بازنشر می دادم، یک باره ذهنم پرکشید به سال‌های جنگ تحمیلی و حضور ما خبرنگاران و عکاسان خبری در عملیات مختلف، در جبهه‌های غرب و جنوب سرزمین پهناور ایران.

این پرسش در گوشه‌ی ذهنم نشست که آیا ما در آن سال‌ها "دومین کرکس نبودیم؟!"

بی درنگ این پاسخ در ذهنم جوشید، هرگز، هرگز.

پیش از آن بازگردم به ماجرای "دومین کرکس" و زندگی "کوین کارتر"، عکاس و فتوژورنالیست سرشناس عکس "کودک و لاشخور".

photographer.jpgاو در گروهی پنج نفره جهت گرفتن عکس از قحطی زدگان سودان به آن کشور سفر کرد و موفق به ثبت این عکس معروف شد که در ۲۶ مارس ۱۹۹۴ در روزنامه نیویورک تایمز چاپ شد و پیامدش کسب جایزه معتبر پولیتزر بود، در ۲۳ می ۱۹۹۴.


البته این عکس که لاشخوری را در چند قدمی کودکی زخمی و ناتوان، در انتظار مرگ او نشان می‌داد عاقبت خوبی برای عکاس نداشت؛ چون وی را دچار افسردگی ساخت، به گونه‌ای که در ۲۷ ژولای ۱۹۹۴در سن ۳۳ سالگی خودکشی کرد.

احتمالا زمان آغاز عذاب وجدان و افسردگی ناشی از خوره ای که به جان کوین کارتر افتاده بود، باز‌می‌گشت به این مصاحبه تلفنی؛
از او پرسیده شد: "برای دخترک چه اتفاقی افتاد؟"


وی به سادگی پاسخ داد: "من منتظر نماندم تا بعد از این عکس ببینم چه اتفاقی می افتد، چون باید به پروازم میرسیدم.."


تماس گیرنده به طعنه گفت: "من به شما می گویم که در آن روز دو کرکس وجود داشت و یکی دوربین داشت."

بازگردم به مبحث اصلی...

azizam.jpgیورونیوز - نشریه اکونومیست به نقل از یک مقام رسمی گفته است که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده در نامه‌ای که به رهبر ایران نوشته، وی را به فارسی «عزیزم» خطاب کرده است.

این مقام آمریکایی توضیح بیشتری درباره نامه ارسالی نداده است، با این حال اکونومیست می‌گوید بخش‌هایی از نامه با هدف «به رسمیت شناختن علی خامنه‌ای در سطح بین‌المللی» و «آرام کردن زمزمه‌های تغییر رژیم» نوشته شده است.

دونالد ترامپ پیش از این گفته بود نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی فرستاده و اعلام کرده که می‌خواهد درباره برنامه هسته‌ای با تهران مذاکره کند.

رئيس جمهوری آمریکا خود در خصوص این‌که چه چیزی در نامه نوشته است، به شبکه فاکس نیوز گفته بود: «گفتم که امیدوارم که شما وارد مذاکره شوید، چون این برای ایران خیلی بهتر خواهد بود.»

پس از چند روز تعلیق و تکذیب مقام‌های ایرانی در خصوص دریافت این نامه، سرانجام اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که نامه دونالد ترامپ توسط انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس کشور امارات متحده عربی به تهران رسیده است.

بر اساس این گزارش آقای قرقاش با سفر به تهران، این نامه را تحویل مقام‌های جمهوری اسلامی داده است.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

پایگاه خبری اکسیوس گزارش داده بود که این نامه، توسط استیو ویتکاف فرستاده دونالد ترامپ در امور خاورمیانه تحویل مقام‌های این کشور شده است.

در پی این نامه‌نگاری‌ها، مذاکرات تهران و واشنگتن با میانجی‌گری عمان شروع شد و تا کنون سه دور از این گفت‌و‌گوها برگزار شده است. استیو ویتکاف خود هدایت تیم آمریکایی را در مذاکرات برعهده دارد.

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgمی پرسد نظرت نسبت به عملکرد آقای رضا پهلوی بعنوان مهم ترین چهره اپوزیسیون که در مقطع حساس کنونی می تواند نقشی موثر در جنبش اعتراضی مردم وسرنگونی جمهوری اسلامی ایفا کند چیست؟ آیا وی قادر است باهمان صلابت واتوریته پدر بزرگش در صحنه ظاهر شود و آن کند که شخص رضا شاه کرد ؟

اصلا شرایط حاضررا چگونه ارزیابی می کنی ؟

می گویم سوال سختی است .سخت از آن رو که جمهوری اسلامی ،بخصوص شخص خامنه ای هرگز در چنین وضعیت شکننده با چنین عدم مشروعیت وبالا آمد میزان نفرت اکثریت مردم از شخص او و نظام حکومت اسلامی قرار نداشته است.

وضعیتی که مستبد خود رای وخود شیفته ای مانند اورا با تمام سخت سری وهارت وپورتش مجبور به تامل ،تجدید نظر وتن دادن به قدرت حریف جهت حفظ نظام بکند .

رسیده آن زما ن برای حکومت بنیان نهاده شده توسط خمینی که مرتب از کلمه کذا وکذا در مورد افراد وجریان های سیاسی استفاده می کرد! که حال مردم در مورد کذا بودن نطام جمهوری اسلامی حاکم بر کشورسخن گویند. ازحکومت کذائی قالب شده بر مردم دریک دوره از تاریخ این سرزمین. مانده ام در مقابل نه سوال بل تحلیل این یار قدیمی از داخل ایران تلفن کرده چه جوابی بدهم ؟

آیا واقعا ما در همان شرایطی قرار داریم که آمدن فردی با قدرت وصلابت رضا شاه را طلب می کند؟ مردی با چشمان نافذ وتاثیر گذارونترس در شرایطی نادرکه منور الفکران وخوش نامان آن دوره که عشق وطن بر دل وآرزوی تحول وقرار گرفتن ایران در مسیر تجدد را در سرداشتند دست خود در دست اوقرار دادندوتاریخ ایران نوین را رقم زدند .

آیا برداشت از اتوریته نوه رضا شاه بعد صد سال نعل به نعل همان است که در شخص رضا شاه عمل می کرد وموثر واقع می شد؟

آیا باز برای امر رهبری باید همان گونه عمل کرد که شخص رضا شاه با "قلدری" بخوان جنم شخصی عمل می کرد و امنیت ایجاد می نمود؟

یا اینکه تعریف امروزی از قدرت و صلابت سیمای زمان خود را دارد ؟

Ali_Sedarat_3.jpgدر نوشتار امروز، «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی مورد بحث قرار می‌گیرد، و توضیحاتی در باره‌ی بخش «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» از اصل چهل و ششم تا اصل پنجاه و یکم ارائه می‌گردد:

«شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی

منظور از «رسانه‌های ملی» فقط و فقط آن دسته از رسانه‌ها است که بودجه‌ی آن‌ها از منابع ملی (بودجه‌ی دولتی) تامین می‌شود، و در نتیجه متعلق به مردم هستند.

منحل کردن و از بین بردن رسانه‌های ملیِ به ارث رسیده از رژیم ولایت مطلقه، نابخردانه، و اخراج و بی‌کار کردن کارمندان آن‌ها، تجاوز به حقوق این هموطنان است. این رسانه‌ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصانِ اصحابِ رسانه‌ها، و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران هستند و نباید حیف و میل شوند.

بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر، شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، یعنی «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» برای رسیدگی و اداره‌ی همه‌ی رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می‌شود.

تعیین و تامین بودجه‌ی «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، به عهده‌ی شاخه‌ی اول این دولت، یعنی شاخه‌ی مجریه یا حکومت دوران موقت انتقال است.

تعداد اعضای شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، شورای رسانه‌های ملی دوران گذار، بین نه تا پانزده نفر است، که نصف و یا حداقل یک‌سوم آن‌ها زنان هستند.

این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین‌نامه داخلی خود می‌پردازد، و سپس مسئولان همه‌ی رسانه‌های ملی دوران گذار را تعیین می‌کند.

اگر عضوی از شورای رسانه‌های ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانه‌های ملی یا خصوصی (به غیر از صفحه‌های شخصی در شبکه‌های اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست می‌دهد.

اعضای «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار»، یعنی شاخه‌ی چهارم دولتِ موقتِ انتقالِ حاکمیت به مردم، نمی‌توانند به‌صورت هم‌زمان عضویت سایر شاخه‌های این دولت را داشته باشند.

مسئولان هر چهار شاخه‌ی دولتِ موقتِ انتقالِ حاکمیت به مردم، آزادی حرفه‌ای خبرنگاران را تأمین و تضمین می‌کنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران، استثناء شده‌اند.

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

خبرنگار و روزنامه‌نگار را نمی‌توان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفه‌ای وی نمود. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قضایی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قرار دهد. در صورت به‌خطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی است.

Bahram_Farokhi_2.jpgدر سایه تحرکات پنهان و آشکار تل‌آویو، سیاستی شوم در جغرافیای خاورمیانه در حال اجراست؛ راهبردی که با هدف تکه‌تکه کردن ملت‌ها، شعله‌ور ساختن گسل‌های قومی و مذهبی، و بی‌ثبات‌سازی دولت‌های مستقل طراحی شده است. اکنون زنگ خطر برای ایران، عراق، سوریه و حتی جنوب آسیا به صدا درآمده است؛ زمانی که دشمنان به دنبال شکستن انسجام درونی این ملت‌ها و تحمیل بحران‌های فرسایشی هستند. در این میان، تنها سپر ملت‌ها، بیداری، وحدت، و عبور از توهمات واهی است؛ پیش از آنکه آتش این فتنه، تمامی منطقه را در کام خود فروکشد.
در دوران نخست‌وزیری بنیامین نتانیاهو، سیاست خارجی اسرائیل با رویکردی هدفمند و بی‌پروا طراحی شده است؛ رویکردی که بر پایه تضعیف ساختاری کشورهای مهم خاورمیانه و دامن زدن به شکاف‌های قومی و مذهبی در جوامع پیرامون استوار است. از نگاه راهبردی تل‌آویو، بقای این رژیم نه در گرو همزیستی مسالمت‌آمیز بسان دولت های"شیمون پرز و اسحاق رابین"، بلکه در سایه تعمیق و شعله‌ور ساختن گسل‌های قومی، مذهبی و سیاسی در پیرامون خود تضمین می‌شود. این دکترین که در محافل امنیتی اسرائیل به نام «راهبرد تجزیه و تفرقه» شناخته می‌شود، امروز همچون زهر در رگ‌های جغرافیای سوریه، عراق، ایران و حتی شبه‌قاره هند جاری است.
نمونه بارز این سیاست، اقدامات آشکار اسرائیل در سوریه است؛ سرزمینی که از ابتدای بحران ۲۰۱۱، جولانگاه طرح‌هایی شد که هدف نهایی آن فروپاشی وحدت ملی و تجزیه به واحدهای قومی،مذهبی خودمختار بود. بر اساس این سناریو، سوریه باید به اقلیم‌های کردی، دروزی و علوی تقسیم شود، در حالی که دمشق به پایتختی بی‌روح و بی‌طرف مبدل گردد. این راهبرد، نه تنها تضعیف ارتش و حاکمیت مرکزی سوریه را دنبال می‌کند، بلکه همچون کمربندی آهنین، امنیت مرزهای شمالی اسرائیل را تضمین می‌سازد. این بازی خطرناک، سوریه را به میدان تاخت و تاز گروه‌های مسلح بدل کرده و ملتی را در رنج و آوارگی فرو برده است.
در عراق نیز سرنوشت تلخی رقم خورده است. حکومت مرکزی این سرزمین ، در پی توطئه‌های آشکار و پنهان، تا حد زیادی فلج شده و توازن قدرت به سود نیروهای قومی و مذهبی تجزیه‌طلب تغییر یافته است؛ خود مختاری کردها در شمال، گروه‌های نظامی شیعه در مرکز و جنوب، و قبایل سنی در غرب،و فساد و ناکارآمدی دولت مرکزی موجب فلج شدن اقتصاد و سیاست در این کشور شده. این وضعیت، به تمام و کمال در راستای آرمان تل‌آویو برای خلق منطقه‌ای تکه‌پاره، بی‌ثبات، و ناتوان از مقابله با پروژه‌های توسعه‌طلبانه آن قرار دارد.

6-2.jpgفریدریش مرتس، رهبر حزب محافظه‌کار دموکرات مسیحی آلمان در دومین رأی‌گیری در پارلمان به عنوان صدراعظم انتخاب شد. صبح امروز برای نخستین بار در تاریخ مدرن آلمان، نامزد پیشنهادی برای صدراعظمی در رای‌گیری پارلمان اکثریت رای را به دست نیاورد.

فریدریش مرتس در نخستین رای‌گیری شش رای کمتر از حد نصاب به‌دست آورد. محافظه‌کاران با حزب سوسیال‌دمکرات، که گرایش میانه‌چپ دارد، بر سر تشکیل دولت ائتلافی به توافق رسیده‌اند. یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی رأی‌گیری نخست را «آغازی بسیار بد» توصیف کرده است.

یکی از رهبران حزب راست افراطی آلترناتیو برای آلمان، که در انتخابات فوریه دوم شد، خواستار برگزاری انتخابات جدید شده است. آرش سرکوهی مشاور حقوق بشری پارلمان آلمان به بی‌بی‌سی فارسی گفت که «ائتلاف آقای مرتس تنها ۱۲ رای بیش از اکثریت دارد و این آنها را در موقعیت شکننده‌ای در پارلمان قرار می‌دهد.» ائتلافی که آقای مرتس نامزدش است از ائتلاف حزب دموکرات مسیحی با دو حزب سوسیال دموکرات که چپ میانه است تشکیل شده است.

Akbar_Dehghani_Najvani.jpgوطن دوستی و عشق به میهن خود به خود معنی و مفهوم درست خود را پیدا نمی کند. چند هزار سال حواس پنچگانه، عقل و احساس نوع ارتباط ذهنی، روحی و جسمی ما را با اجتماع و محیط زیست رشد داده و تنظیم می کنند. در هر زمان زبان مادری، زبان رسمی، کلمات، حروف، خطوط، اشعار از جمله کلمات و واژه هایی مثل وطن دوستی و عشق به میهن در رابطه با ما و این محیط ها خلق شده و رشد کرده اند و روی رشد متقابل هم تاثیر داشته اند. آنها متناسب با رشد ذهنی، روحی، عقلی، احساسی و جسمی و رشد اجتماعی ما بار معنایی گرفته و در ذهن و روح ما جا افتاده و می افتند.
اگر ما مردم دو، سه یا چند نفره با هم مشورت و همکاری کنیم و بدانیم در برخورد با اجتماع و محیط زیست کجا ها عقلی و کجا ها احساسی و کجاها حساب شده از هر دو استفاده کنیم. ما شناختها و تجارب درست عقلی و عاطفی به دست می آوریم که یک سر آنها در ذهن، روح و جسم ما و سر دیگر آنها در اجتماع و محیط زیست می باشد. آنها آرمانگرایی، خردگرایی، اراده گرایی را در ذهن، روح ما درست تر رشد داده و بازتاب رشدیابنده آنها را ما دوباره از نو در کلام، گفتار، رفتار، زبان مادری، زبان رسمی، واژه ها و عباراتی مثل وطن دوستی و عشق به میهن پیدا می کنیم. به همین نسبت پیشرفت و سطح آگاهی های ما بیشتر و فاصله طبقاتی کمتر می شود. در چنین جامعه ای افراد کُرد، لُر، فارس، ترک، عرب، گیلکی، بلوچی و یا دارای مذاهب مختلف و یا بی دین ها در کنار هم زندگی و در رابطه با هم فعال و خودشان را فردی و جمعی در اجتماع و محیط زیست درست تر پیدا می کنند، چون در چنین جامعه ای اولویت با رشد عقل سلیم، احساس سالم، علم، منطق و قانون و پشتوانه مردمی است.
ایدئولوژی ها در جوامع چه نقشی بازی می کنند؟
جوامع جهانی امروزی در حال رشد و پیشرفت و با علم سر و کار دارند. ایدئولوژی ها قرون وسطایی، راکد، منزوی، ضعیف، ناتوان، مطلقگرا، ارتجاعی و افراطی و گرفتار احساسکور هستند. با عقل، خرد، منطق و احساس سالم فاصله زیادی دارند. متقابلا سرمایه داران انحصارگرای کم احساس گرفتار ایدئولوژی عقلکور و در اندازه های مختلف دشمن احساسکور ایدئولوژی هستند. احساسکور ایدئولوژی های مذهبی، ناسیونالیستی، قومگرایی و کمونیستی افراطی با عقلکور اربابان ثروتمند نظام سرمایه داری در جنگ قدرت با هم هستند. آنها با کشتار و غارت مردم، جوامع را ضعیف و فقیر و فاصله طبقاتی را زیاد می کنند. آنها در جنگهای رقابتی خود با هم به جامعه ضربه جانی و مالی می زنند که در فقر و ناتوانی عقل سلیم، احساس سالم و علم مردم درست رشد نکنند.
در رژیم محمد رضا شاه با پیشرفت علم و وابستگی به غرب فاصله طبقاتی بیشتر می شد. عقلکور ثروتمندان داخلی و اربابان خارجی با احساسکور ایدئولوژی ها، بخصوص احساسکور مذهبی شیعه در جنگ قدرت بودند. از طرفی دیگر عقل سلیم و احساس سالم مردم با کمک علم داشت رشد می کرد. نوجوانان و جوانان با کمک علم نیم بند خودآگاه تر و صدای مردم به خاطر فاصله طبقاتی و بی عدالتی در آمده بود.
رژیمی ها ترسیدند. در اواخر رژیم شاه برای اینکه عقل سلیم، احساس سالم و علم مردم بیشتر رشد نکنند درباریان، ثروتمندان، روحانیون درباری با مذهبی های افراطی مثل خمینی با تمام دشمنی عقلکور و احساسکوری که با هم داشتند مخفیانه با هم به توافق رسیدند. اربابان بی احساس گرفتار عقلکور خارجی به آنها فرمان دادند که از این دلخوری مردم سوء استفاده و با تبلیغات ضد رژیم شاه و به نفع مذهب ارتجاعی و با محرومیت محدودیت، زندان، شکنجه، اعدام نوجوانان و جوانان را بی عقل، بی احساس، ضد شاه و ضد غرب، منزوی و مسخ شده بار آورید تا عقل سلیم و احساس سالم و علم آنها رشد نکنند. نوجوانان و جوانان محروم منزوی، بی عقل ضد شاه و ضد غرب شدند و گفتند اگر این عقلگرایی و علم گرایی است که شما می گویید و ما را با آن بی عقل، گوشه گیر، منزوی و به زندان می اندازید و می کشید.
ما این عقلگرایی و علم را نمی خواهیم. به این طریق عقل مردم پرید و با تبلیغات ضد شاه و به نفع مذهب و در انزوای مطلق، بی عقلی و فقر مردم احساس سالم هم خراب و با تبلیغات مذهبی احساسکور مذهبی افراطی در ذهن و روح نوجوانان و جوانان جای عقل سلیم و احساس سالم را گرفت و تقویت شد. نوجوانان و جوانان مسخ شده خمینی ارتجاعی را امام، ناجی و رهبر و در ماه پیدا کردند.چرا؟، چون نوجوانان و جوانان در هر زمان رشد ذهنی، روحی، عقلی، احساسی و جسمی بالایی دارند و برای رشد خود به عقل سلیم و احساس سالم و علم احتیاج دارند. اینها را از آنها گرفتند و بی عقلی و احساسکور خرافی مذهبی را به خورد آنها دادند. اپوزیسیونهای چپ و راست، مذهبی و غیر مذهبی که چندین سده و چندین دهه به این بی عقلی، انزوا، رکود و احساسکور ایدئولوژی گرفتار بودند، از روی نادانی و جاه طلبی در جنگ عقلکور ثروتمندان با احساسکور ایدئولوژیکی، بخصوص مذهبی شریک بودند.
آنها بخش عمده ای از این نوجوانان و جوانان فریب خورده را جذب تشکیلات خود کردند تا آگاهانه و نا آگاهانه در این جنگهای قدرت بیشتر شریک شوند. اربابان خارجی، رژیمی ها در این جنگهای عقلکور و احساسکور، مردم بیچاره، بخصوص نوجوانان و جوانان غارت، زندانی و می کشتند. هواداران فریب‌خورده اپوزیسیونهای چپ و راست در این جنگها قربانی و کشته می شدند که تا رهبران اپوزیسیونها از آنها شهید بسازند و با خون آنها بر حزب و گروه خود سوار و آتش بیار این جنگهای قدرت باشند، پس بنابراین خود شاه دیکتاتور و سایه خدا بر روی زمین بود و با کودتای ۱۳۳۲ به قدرت رسید. بدون اربابان خارجی آب نمی خورد.

alam.jpgویژه خبرنامه گویا

مقدمه

ایران، با پیشینه تاریخی غنی و جایگاه ژئوپلیتیک حساس خود، همواره در معرض چالش‌ها و فشارهای گوناگونی قرار داشته است. در دهه‌های اخیر، فرآیندی پیچیده و چندوجهی تحت عنوان "تضعیف سیستماتیک" قابل مشاهده است که طی آن، ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به تدریج کارآمدی، مشروعیت و انسجام خود را از دست می‌دهند. این فرآیند عمدتاً ریشه در برنامه‌ریزی و اقدامات هدفمند عوامل خارجی دارد، اما سیاست‌های داخلی ایران، که با هدف تحکیم قدرت سیاسی اتخاذ شده‌اند، گاه به صورت ناخواسته یا ضمنی با این طراحی‌های خارجی همسو شده و تبعاتی را در پی داشته است. این همسویی، هرچند ممکن است در کوتاه مدت به حفظ ثبات کمک کند، اما در بلندمدت به تضعیف بنیان‌های داخلی و افزایش نفوذ و تأثیرگذاری عوامل خارجی منجر می‌شود. اقداماتی نظیر محدودسازی فضای جامعه مدنی، ایجاد نهادهای موازی با ساختارهای رسمی و اجرای سیاست‌های خالص‌سازی در حوزه‌های سیاسی و اداری، از منظر نظریه‌های توسعه و حکمرانی مطلوب، به عنوان عواملی شناخته می‌شوند که ظرفیت‌های داخلی کشور را تضعیف کرده و با راهبردهای پیشنهادی برای تقویت نهادهای دموکراتیک، افزایش مشارکت شهروندی، ارتقای شفافیت و کارآمدی نظام اداری و تضمین تنوع و شمول در ساختارهای سیاسی و اجتماعی در تضاد هستند.

1- تعریف تضعیف سیستماتیک و اهداف آن

تضعیف سیستماتیک به مجموعه‌ای از اقدامات برنامه‌ریزی‌شده، هماهنگ و بلندمدت اطلاق می‌شود که توسط یک یا چند بازیگر (دولت‌ها، سازمان‌ها یا نهادهای بین‌المللی) با هدف کاهش قدرت، نفوذ، ثبات یا استقلال یک کشور یا نظام سیاسی خاص، از طریق به کارگیری ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و رسانه‌ای انجام می‌گیرد. این فرآیند اغلب برای تغییر رفتار، تضعیف ساختارهای داخلی یا حتی تغییر رژیم طراحی شده و معمولاً به صورت پنهان یا غیرمستقیم اجرا می‌شود تا از واکنش‌های شدید یا مقاومت مستقیم جلوگیری کند. هدف اصلی تضعیف سیستماتیک، ایجاد وضعیتی است که در آن کشور هدف، توانایی مقاومت در برابر خواسته‌ها و فشارهای بازیگران خارجی را از دست داده و به تدریج در حوزه‌های مختلف وابسته و آسیب‌پذیر شود. این اقدامات ممکن است شامل تضعیف نهادهای کلیدی، ایجاد شکاف در جامعه، تخریب زیرساخت‌های اقتصادی، و بی‌اعتبار کردن رهبران و نخبگان کشور هدف باشد.

2- انواع تضعیف سیستماتیک در جهان و مصادیق آن

تجربه‌های جهانی نشان‌دهنده تنوع اشکال تضعیف سیستماتیک به صورتهای زیر است:

تضعیف نهادی: ناکارآمدی یا فروپاشی نهادهای رسمی و حاکمیتی، مانند آنچه در سومالی و افغانستان مشاهده شد. در این حالت، دولت مرکزی توانایی خود را در ارائه خدمات اساسی، حفظ امنیت و اجرای قانون از دست می‌دهد و کشور به ورطه هرج و مرج و جنگ داخلی کشیده می‌شود. این نوع تضعیف اغلب با حمایت از گروه‌های شورشی، ترویج فساد و تضعیف قوه قضاییه صورت می‌گیرد.

تضعیف اقتصادی هدفمند: بهره‌گیری از ابزارهایی نظیر تحریم‌های هوشمند، ایجاد وابستگی مالی و تخریب زیرساخت‌ها، مشابه تجربه عراق در دهه 1990 و ونزوئلا. این اقدامات با هدف تضعیف بنیه اقتصادی کشور هدف، کاهش درآمدهای آن و ایجاد نارضایتی عمومی صورت می‌گیرد. تحریم‌ها می‌توانند شامل محدودیت صادرات و واردات، بلوکه کردن دارایی‌ها و ممنوعیت سرمایه‌گذاری باشند.

جنگ شناختی و رسانه‌ای: تلاش برای تضعیف روایت رسمی حاکمیت از طریق بمباران اطلاعاتی، انتشار اخبار جعلی، پروپاگاندا و دستکاری افکار عمومی، مانند آنچه در اواخر دهه 1980 در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد. هدف از این نوع تضعیف، ایجاد شک و تردید در میان مردم، کاهش اعتماد آنها به حکومت و ایجاد بستری برای بی‌ثباتی سیاسی است. این اقدامات ممکن است از طریق رسانه‌های جمعی، شبکه‌های اجتماعی و عملیات‌های سایبری انجام شود.

قطب‌بندی اجتماعی و بحران مشروعیت: تشدید شکاف‌های قومی، مذهبی یا طبقاتی که انسجام ملی را مخدوش می‌کند، مانند یوگسلاوی سابق و لیبی. در این حالت، با دامن زدن به اختلافات موجود و ایجاد تفرقه در میان گروه‌های مختلف جامعه، زمینه برای تجزیه کشور یا جنگ داخلی فراهم می‌شود. این اقدامات ممکن است شامل حمایت از گروه‌های جدایی‌طلب، ترویج نفرت‌پراکنی و ایجاد ناآرامی‌های اجتماعی باشد.

3- تضعیف سیستماتیک در ایران

صرف‌نظر از پیشینه تاریخی تقابل با ایران به عنوان یک کشور از سوی قدرت های قدرت‌های خارجی، در سالهای اخیر فرآیند تضعیف سیستماتیک در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷، به ‌ویژه از زمان اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و آغاز تقابل پایدار با غرب از سوی ایران، قابل ردیابی است. در دهه‌های پس از این رویداد، هرچند روابط ایران و آمریکا فرازوفرودهایی داشت، اما این دشمنی از سوی حاکمیت ایران به عنوان ابزاری برای مشروعیت‌ بخشی داخلی، انسجام نیروهای حاکمیت و توجیه برخی ناکارآمدی‌ها به کار گرفته شد. غرب نیز بهره های فراوانی از این نوع دشمنی برد که داستان دیگری است.

ابزارهای متعددی به صورت هم‌افزا برای تضعیف ایران به کار گرفته شده‌اند:

تحریم‌های چند لایه و پیچیده: تحریم‌های اقتصادی، بانکی و تجاری علیه ایران از سال 1358 آغاز شد و از اوایل دهه 1380 شمسی، به ویژه به دلیل نگرانی‌های بین‌المللی درباره برنامه هسته‌ای ایران، تشدید گردید. این تحریم‌ها شامل محدودیت‌های گسترده بر صادرات و واردات، بلوکه کردن دارایی‌های ایران در بانک‌های خارجی و ممنوعیت سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران بوده است. هدف از این تحریم‌ها، کاهش درآمدهای نفتی ایران، محدود کردن دسترسی آن به فناوری‌های حیاتی و ایجاد فشار اقتصادی بر مردم بوده است.

قطع ارتباط با نظام مالی جهانی: محدودیت‌های بانکی ناشی از عدم پیوستن به FATF و انسدادهای SWIFT، به انزوای تجاری ایران و کاهش شفافیت مالی منجر شده است. این امر، توانایی ایران در انجام مبادلات بین‌المللی را به شدت کاهش داده و هزینه‌های تجارت خارجی را افزایش داده است. این اقدامات، توانایی ایران برای دریافت و پرداخت پول در سطح بین‌المللی را به شدت محدود کرده و باعث افزایش هزینه‌های مبادلات تجاری شده است.

جنگ رسانه‌ای و سایبری: بهره‌گیری از رسانه‌های جهانی و شبکه‌های اجتماعی برای به چالش کشیدن روایت‌های رسمی و کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت. این نوع جنگ، با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی، به دنبال بی‌ثبات کردن افکار عمومی، ایجاد نارضایتی و دامن زدن به اعتراضات است. این اقدامات شامل انتشار اخبار جعلی، پروپاگاندا، حملات سایبری و ایجاد اختلال در شبکه‌های ارتباطی است.

فرسایش نهادهای اجتماعی: حذف احزاب واقعی و سرکوب جامعه مدنی، ظرفیت‌های داخلی برای بازسازی مشروعیت و اصلاح ساختارها را تضعیف کرده است. این اقدامات، با محدود کردن فضای فعالیت نهادهای مدنی، امکان گفت‌وگو و تبادل نظر بین گروه‌های مختلف جامعه را کاهش داده و زمینه‌های اصلاحات را از بین می‌برد. سرکوب جامعه مدنی شامل بازداشت فعالان، محدود کردن آزادی بیان و ایجاد محدودیت برای فعالیت سازمان‌های غیردولتی است.

قطب ‌بندی اجتماعی شدید: شکاف عمیق میان نسل‌ها، طبقات اقتصادی و گروه‌های هویتی، انسجام ملی را کاهش داده است. این شکاف‌ها، که ناشی از عوامل مختلفی از جمله نابرابری‌های اقتصادی، تبعیض‌های اجتماعی و تفاوت‌های فرهنگی است، انسجام و همبستگی ملی را تضعیف کرده و کشور را در برابر تهدیدات خارجی آسیب‌پذیرتر می‌سازد. این قطب‌بندی ممکن است به صورت افزایش تنش‌های قومی، مذهبی و طبقاتی ظاهر شود.

5- نقش قدرت‌های غربی و شرقی در تضعیف سیستماتیک ایران

قدرت‌های غربی و شرقی هر کدام به نحو متفاوتی در فرآیند تضعیف سیستماتیک ایران نقش داشته‌اند.

قدرت‌های غربی: با رهبری ایالات متحده، با استفاده از ابزارهای گوناگون به دنبال تضعیف ایران بوده‌اند. اهداف اصلی آنها ار این تضعیف در واقع در چارچوب حفظ کلی منافع غرب در ایران و خاورمیانه شامل دسترسی به منابع انرژی ( نفت و گاز) و کنترل و مدیریت آنها، حفظ هژمونی ژئوپلیتیکی، مهار رقبای جهانی (روسیه و چین)، حمایت بی‌قید وشرط از اسرائیل، کنترل بازارهای جهانی (به ‌ویژه از طریق پترو دلار) و ترویج مدل‌های سیاسی همسو با منافع غرب است. ایران به دلیل موقعیت استراتژیک، منابع عظیم انرژی، نفوذ منطقه‌ای و نقش محوری در محور مقاومت، همواره هدف ویژه‌ای برای غرب بوده است. این منافع از طریق ابزارهایی مانند فشارهای نظامی، تحریم‌های اقتصادی، دیپلماسی تهاجمی و عملیات رسانه‌ای پیگیری می‌شوند.

در سناریویی فرضی که ایران کاملاً متمایل به غرب شود و روابط دوستانه‌ای با اسرائیل برقرار کند، تضعیف سیستماتیک به احتمال زیاد کاهش می‌یابد، زیرا ایران دیگر تهدید ژئوپلیتیکی یا ایدئولوژیک برای غرب تلقی نمی‌شود. بااین‌حال، به دلایل ژئوپلیتیکی (جلوگیری از برهم خوردن توازن قدرت منطقه‌ای)، اقتصادی (کنترل بازار انرژی) و سیاسی (تاثیرقدرت و استقلال ایران)، غرب ممکن است همچنان قدرت ایران را مدیریت و محدود کند. این محدودیت‌ها احتمالاً به‌صورت غیرمستقیم، مانند کنترل دسترسی به تکنولوژی های پیشرفته، نظارت بر توان نظامی یا نفوذ در سیاست‌های داخلی از طریق نهادهای بین‌المللی، اعمال می‌شوند. نتیجتا به نظر میرسد منافع غرب در حفظ ایران به‌عنوان کشوری ضعیف، وابسته و فاقد قدرت مانور مستقل، همچنان باقی خواهد ماند و تنها از طریق بازتعریف سیاست خارجی، تنوع‌ بخشی به شرکای بین‌المللی، و تقویت ظرفیت درونی نهادهای حکمرانی می‌توان زمینه‌های بازسازی اقتدار ملی را فراهم ساخت.

قدرت‌های شرقی و تضعیف ساختاری ایران:

Maryam_Adelkhani_2.jpgمقدمه

وقتی تاریخ جنبش‌های آزادی‌خواهانه در ایران و منطقه را ورق می‌زنیم، نام زنان کرد نه فقط به‌عنوان همراهان بلکه به‌عنوان پیش‌قراولان مقاومت در سطرهای اصلی دیده می‌شود. زنانی که اسلحه به دوش کشیدند، علم مبارزه‌ی سیاسی بلند کردند، و در خیابان و کوه و قلمروهای مجازی، میدان را رها نکردند. با این‌حال، در روایت رسمی و رسانه‌ای - چه از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی و چه حتی از سوی برخی نهادهای مرکزگرا - همواره نادیده گرفته شده‌اند.

در این مقاله، با نگاهی تازه و انتقادی، به زوایای کمتر دیده‌شده‌ی حضور زنان کرد در جنبش‌های مدنی و سیاسی می‌پردازم؛ نقشی که امروز در شعار «زن، زندگی، آزادی» به شکلی جهانی شنیده شد، اما ریشه‌هایش سال‌ها پیش در کوچه‌های سنندج، دیوارهای مهاباد، کوهستان‌های قندیل و کلاس‌های زیرزمینی زنان در بوکان جوانه زده بود.

جمهوری اسلامی و پروژه‌ی «زن‌زدایی» از سیاست کردی

از نخستین روزهای استقرار جمهوری اسلامی، سیاستی آشکار و چندلایه علیه زنان کرد به کار گرفته شد که دو محور اصلی داشت: سرکوب جنسیتی و سرکوب هویتی. زنانی که در دل جامعه‌ی کرد زندگی می‌کردند، نه تنها با همان فشارهایی که زنان در سایر نقاط ایران تجربه می‌کردند - مانند اجبار حجاب، تبعیض حقوقی، و محدودیت مشارکت اجتماعی - مواجه بودند، بلکه هم‌زمان با نوعی از «بی‌هویتی تحمیلی» نیز روبه‌رو شدند. یعنی جمهوری اسلامی نه تنها خواستار تبعیت آن‌ها از نظام مردسالار مذهبی‌اش بود، بلکه تلاش داشت هویت زبانی، فرهنگی و سیاسی کردها را نیز از آنان بگیرد. این فشار مضاعف، به‌جای حذف زنان کرد، آنان را به خط مقدم مبارزه سیاسی و اجتماعی سوق داد.

زنان کرد از همان ابتدا به‌خوبی درک کردند که مبارزه‌ی آن‌ها فقط بر سر حقوق زنان نیست، بلکه بر سر حفظ موجودیت قومی و فرهنگی‌شان نیز هست. آن‌ها فهمیدند که سیاست جمهوری اسلامی، «زن‌زدایی» از پروژه‌ی کردستیزی است؛ حذف زن کرد از فضاهای اجتماعی، حذف روایت زنانه از مقاومت، و حذف چهره‌ی زن از مبارزات جمعی. جمهوری اسلامی با هدف کنترل جامعه کرد، تلاش کرد زن را - که نقشی کلیدی در تربیت، آموزش و پیوندهای فرهنگی دارد - به حاشیه براند؛ هم در خانه و هم در عرصه‌ی عمومی.

6.jpg👈کیهان لندن - شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ روز سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ از آغاز خاموشی‌ها در پایتخت خبر داده و نوشته شهروندان می‌توانند با مراجعه به سامانه هوشمند فوریت‌های شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ با اپلیکیشن «برق من» از برنامه خاموشی محل سکونت و کار خود مطلع شوند.

آغاز «رسمی» جیره‌بندی برق در پایتخت در حالی از امروز آغاز شده که پس از تعطیلات نوروز و طی یک ماه گذشته نیز قطع برق در محله‌های مختلف تهران و مناطق حاشیه شهر جریان داشته است!‍ گزارش‌های میدانی از قطع برق یک تا حتی سه ساعته در محله‌های مختلف تهران طی هفته‌های گذشته خبر داده بودند.

اکبر گنجی در تلگرام نوشت: حساب رسمی وزارت امور خارجه آمریکا به فارسی از سوئیس بابت ۴۵ سال حفظ ارتباط این کشور با ایران تشکر کرد.

آیا کار سوئیس پایان یافته است؟

آیا خبرهایی در پیش است؟
grazi.jpg

:::

ایرانیان سرافراز
درود بر شما


آنچه پیرامون استفاده از نام ساختگی برای خلیج‌فارس شنیده می‌شود هر ایرانی میهن دوست از هر گرایشی را به خشم می‌آورد.

برای ایران، به جهانیان و ساکنان کاخ سفید نشان خواهیم داد که ایرانیان، همراه و هم زبان، این سوداگری کوته بینانه را برنمی‌تابند.
شاید فردا برای این همبستگی میهنی دیر باشد.

viber_image_2025-05-07_16-47-54-984.jpg

rp.jpgکوروش زمانی ـ کیهان لندن

سال‌هاست که حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی با ساز و کارهای استبدادی، سرکوب مداوم آزادی‌های اساسی، فساد سیستماتیک و انزوای بین‌المللی، سرزمین باستانی ما را در ورطه‌ای عمیق از بحران‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فرو برده است. اما امروز، طنین خیزش‌های مدنی، شور اعتراضات سراسری، اعتصابات گاه و بیگاه و فریاد حق‌طلبانه‌ی شهروندان خشمگین، کلافه از رژیمی غیرانسانی و غیرایرانی، نوید فصلی تازه را می‌دهد؛ فصلی که در آن مردم ایران نماینده واقعی از جنس و اراده‌ی خود را بر خواهند گزید و پایه‌های حکومتی را خواهند نهاد که تماماً متکی بر خواست عمومی، حقوق بشر و حاکمیت قانون باشد.

در این چشم‌انداز، «دوران گذار» و رهبری آن، مفهومی کلیدی و فراتر از عبارتی ساده با عنوان «انتقال قدرت» است. دوره‌ای موقت اما پرمحتوا و بسیار پیچیده و حساس که از لحظه فروپاشی کامل رژیم جمهوری اسلامی آغاز خواهد شد و تا استقرار نهایی نظام منتخب مردم ادامه خواهد داشت. بر پایه الگوهای جهانی موفق در انتقال از استبداد به دموکراسی، معمولا این دوران مدتی بین ۱۸ تا ۲۴ ماه به درازا خواهد انجامید و شامل سه مرحله اصلی خواهد بود:

۱ـ فروپاشی ساختار استبدادی
۲- مدیریت مرحله انتقال
۳ـ تثبیت نظام دموکراتیک

فروپاشی ساختار قدرت با چهار راهبرد همزمان پیش خواهد رفت که شامل حمایت گسترده از اعتراضات مردمی- فشار حداکثری بین‌المللی هدفمند- تشویق انشقاق با هدف ریزش حداکثری در بدنه نیروهای مسلح و نهادهای نظامی و امنیتی- و سازماندهی ایرانیان داخل و خارج برای هم‌افزایی حمایت‌های سیاسی و رسانه‌ای که بخشی از این استراتژی تا امروز در قالب اعتراضات سراسری معلمان و کارگران، نافرمانی‌های مدنی زنان، گزارش‌های حقوق بشری و قطعنامه‌های بین‌المللی و تحریم‌های مختلف شکل گرفته و پیش رفته است.

اما با فروپاشی ساختار حکومتی رژیم جمهوری اسلامی ایران مبارزه به پایان نخواهد رسید بلکه این تازه شروع یک روند حساس از پروژه‌ای است که نقطه عطفی در تاریخ ایران را رقم خواهد زد. این نقطه‌ی آغازین، «دوران گذار» نام دارد. در این مرحله، حفظ امنیت عمومی بدون توسل به خشونت انتقامجویانه، نخستین و مهم‌ترین الزام است. تجربه اروپای شرقی پس از ۱۹۸۹ نشان داده که فروپاشی قدرت استبداد اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند زمینه‌ساز هرج‌ و مرج گسترده، تسویه حساب‌های سیاسی و انحراف اهداف از پیش تعیین شده از مسیر شود. بنابراین، طراحی مکانیزم‌های «عدالت انتقالی» شامل کمیته‌های حقیقت‌یاب و دادگاه‌های مستقل برای رسیدگی به جرائم رژیم جمهوری اسلامی، باید همزمان با تضمین آزادی‌های مدنی اجرا شود.

در این مرحله که بسیار حساس است، یک رهبری ملی و مورد اعتماد جامعه، می‌تواند تضمین‌کننده انسجام و نظارت بر روند گذار باشد. «شاهزاده رضا پهلوی»، با میراث تاریخی خانواده پهلوی و با بیش از چهار دهه فعالیت سیاسی/ مدنی در صحنه‌های بین‌المللی، چنین نقشی را با تکیه بر سه مؤلفه اصلی ایفا می‌کند:

اول: مشروعیت نمادین به عنوان وارث رسمی سلسله پهلوی و نهاد پادشاهی که در لایه‌های گسترده‌ای از جامعه ایران محبوبیت دارد.
دوم: ارتباطات مستمر با نهادهای حقوق بشری و دولت‌های خارجی برای جلب حمایت و نظارت بین‌المللی.
سوم: تاکید صریح بر سکولاریسم، (جدایی دین از دولت و حکومت) به عنوان محورهای اساسی نظام آینده.

شاهزاده رضا پهلوی در بسیاری از سخنرانی‌های خود در کنگره آمریکا، سازمان ملل متحد و رسانه‌های جریان اصلی بین‌المللی، نقض دائم حقوق بشر از طریق سرکوب و مجازات، وضعیت زندانیان سیاسی و سرکوب آزادی بیان را مستنداً مطرح کرده و خواستار فشار بین‌المللی بیشتر بر رژیم جمهوری اسلامی ایران شده است که این رویکرد، وی را در زمره‌ی تأثیرگذارترین صدای اپوزیسیون قرار داده است. همزمان وی طرحی پنجگانه برای گذار پیشنهاد کرده که شامل «اتحاد اپوزیسیون- سازماندهی برای همبستگی مردم داخل و خارج- طراحی نقشه راه شفاف- جلب نظارت بین‌المللی و تضمین برگزاری رفراندوم» است.

بنابراین با توجه به جایگاه شاهزاده رضا پهلوی در میان دولتمردان غربی و شهروندان ایرانی و همینطور پیچیدگی و الزامات موجود برای گذار سالم از استبداد به دموکراسی، در حقیقت، دوران گذار عنصری فراتر از عبارتی ساده با نام انتقال قدرت است، زیرا این مرحله عملکردی ویژه در ابعاد فرهنگی و اجتماعی کشور نیز دارد چرا که با ایجاد همگرایی ملی بر پایه احترام به تنوع قومی- مذهبی و جنسیتی، ستون فقرات یک نظام دموکراتیک را بنا می‌کند. بنابراین میهن ما ایران، با ترکیب متنوعی از اقوام و ادیان گوناگون که متشکل از جمعیت جوانی است که بیش از پنجاه درصدشان زیر ۳۰ سال سن دارد، نیازمند گفتمان همزیستی و مشارکت عمومی است که کلید این مشارکت فراگیر، تضمین تامین حقوق برابر برای همه اقشار و گروه‌ها و حذف هرگونه تبعیض ساختاری و غیردموکراتیک خواهد بود؛ دقیقا همانگونه که شاهزاده رضا پهلوی بارها در رویدادهای متعدد، بر این اصل بنیادین تاکید داشته‌اند که «میهنمان ایران، بدون قید و شرط، متعلق به همه ایرانیان است». از این رو جای خرسندی‌ست که این گفتمان توانسته بخش بزرگی از فعالان مدنی، تشکل‌های زنان و گروه‌های اقلیت را به خود جذب کند.

در کنار ابعاد فرهنگی و اجتماعی، حوزه اقتصاد نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با وجود ذخایر عظیم نفت و گاز و منابع طبیعی، فساد و سوء مدیریت در دستگاه حکومتی فعلی باعث شده که نام ایران در پائین‌ترین رتبه‌های لیست شفافیت مالی قرار گیرد و از طرفی نرخ تورم رسمی به بالای ۵۰٪ برسد. بنابراین بلافاصله پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، دولت موقت قصد دارد فوراً به اصلاحات ساختاری در بانک مرکزی، تضمین دسترسی عادلانه به منابع و جذب سرمایه‌گذاری خارجی بپردازد. همانگونه که شاهزاده رضا پهلوی پیشترین با استفاده از ارتباطات دیپلماتیک خود در نشست‌های اقتصادی مختلف از جمله «اجلاس داووس و مجمع جهانی اقتصاد»، بر لزوم بازگشت شرکت‌های بین‌المللی و لغو تحریم‌های بخش انرژی تأکید کرده‌اند.

بخش دیگری از برنامه‌ی گذار، تمرکز بر محیط زیست و مدیریت منابع آب و خاک است. خشکسالی‌های پی‌ در پی و بحران کم‌آبی، تهدیدی جدی برای کشاورزی و زندگی روستاییان محسوب می‌شود که یکی از بنیادین‌ترین ارکان رشد اقتصادی کشور و توسعه‌ی ملی‌ست. اجرای پروژه‌های تأمین آب پایدار، اصلاح الگوی کشت و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین کشاورزی نیز قرار است در اولویت دولت موقت قرار گیرند.

از طرفی نهادهای قضایی و امنیتی پیشین، به دلیل نقش‌شان در سرکوب و نقض حقوق شهروندی، نیازمند بازطراحی هستند. استقلال قوه قضاییه نیز با حذف قانون قرون وسطایی اسلامی و جایگزینی آن با قوانین بین‌المللی و انتخاب قضات شایسته و بی‌طرف، شکل‌گیری نهاد بازرسی مستقل و شفافیت در روند رسیدگی به پرونده‌ها، از الزامات ساختاری مرحله گذار است.

در فردای فروپاشی جمهوری اسلامی و با استقرار دولت موقت، یکی از نخستین و حیاتی‌ترین اقدامات، بازسازی کامل ساختار و محتوای نظام قضایی کشور خواهد بود. نظام قضایی جمهوری اسلامی، به‌سبب وابستگی مستقیم به نهاد ولایت فقیه و قوانین فقهی و اعمال گسترده‌ی ظلم ساختاری، مشروعیت و کارآمدی خود را از دست داده و نیازمند بازنگری عمیق، ریشه‌ای و مبتنی بر اصول دموکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

به منظور آغاز این فرآیند، دولت موقت می‌بایست اقدام به تشکیل یک «کمیته بازنگری قوانین کیفری و قضایی» نماید. این کمیته متشکل از حقوقدانان مستقل، قضات باسابقه و معتبر خارج از ساختار پیشین، و در صورت لزوم، کارشناسان بین‌المللی در حوزه‌ی حقوق جزا و عدالت انتقالی خواهد بود. وظیفه‌ی این نهاد، بررسی جامع کلیه‌ی قوانین جزایی و دادرسی موجود اعم از آیین دادرسی کیفری، قوانین مرتبط با امنیت داخلی، مطبوعات، حقوق زنان، اقلیت‌ها و سایر موارد به همراه شناسایی مواد ناقض حقوق بشر و مغایر با اصول عدالت مدرن خواهد بود.

در گام بعد، چارچوبی موقت و غیرایدئولوژیک برای نظام کیفری کشور تدوین خواهد شد که از قوانین کیفری مبتنی بر شریعت دوری جسته و بر اصول جهانشمول حقوق بشر، منع شکنجه، حذف مجازات‌های خشن نظیر قصاص و شلاق، منع تبعیض جنسیتی، قومی و مذهبی و تضمین دادرسی عادلانه استوار باشد. این چارچوب، تا زمان تصویب قانون اساسی جدید و شکل‌گیری مجلس قانون‌گذاری منتخب مردم، به عنوان مبنای حقوقی در تصمیات قوه‌ی قضاییه قرار خواهد گرفت.

پذيرایی از عليرضا دبير با سانديس در برنامه صدا و سیما

:::

planelarge.jpg

dojman.jpgنگاهی به آینده

خطرناکترین دشمن را حاکمیت باید در درون خود جستجو کند

فیروز محمودی

ج. ا. به طرز شگفت انگیزی در محاصره دشمنان خود قرار گرفته است و هیچ صدای آشنایی که حاکی از کمک به او باشد به گوش نمی رسد و این نتیجه ۴۶ سال حکمرانی با سبک و سیاق منحصر به فرد ج. ا. است که هنری عجیب در تبدیل دوست به دشمن و فرصت به تهدید داشته است. دشمنانی چون نتانیاهو و ترامپ در حالی با فتح تمامی سنگرها به دروازه های کشور رسیده اند که مردم در گرداب مشکلات ناشی از عملکرد حاکمیت دست و پا می زنند و شعارهای بی محتوایِ مقاومت و صبر و ایثار افرادی چون عَلَم الاوقاف در مشهد، صدیق الازگُل در تهران و سایر اوقاف خوران و پولبران برای انها پشیزی ارزش ندارد و تنها و تنها به دنبال دستی یاری گر برای رهایی می گردند، دستی که دیگر امیدی برای برآمدنشان از داخل وجود ندارد چراکه طبیب شهر نیز با فراموشیِ گردنِ به گروگان گذاشته اش ، قلبها را شکسته و مجروح رها کرده است.

اما مشکل ج. ا. تنها به امریکا و اسرائیل و ملتِ ناراضی ختم نمی شود و خطرناکترین دشمن را حاکمیت باید در درون خود جستجو کند جایی که درآن کاسبان تحریم، جاسوسان و گروهی نادان که بادکنک وار به مقتضای ذاتِ سیستمِ سفله پرور رشد کرده و بزرگ شده اند و اکنون توهم دانایی شان چون مورچه ها به پروازشان دراورده است، جا خوش کرده اند.

کاسبان تحریم که کسب و کار خود را حتی به بهای نابودی ج. ا. نیز حاضر نیستند از دست بدهند، در کنار بادکنکی ها و جاسوسان که در بالاترین سطوح حاکمیت به روایت انچه دیده و شنیده می شود جای گرفته اند، بر طبل عدم آشتی و فاصله گرفتن از صلح می کوبند.

حال باید دید برنامه های دشمنان ج. ا. برای به زانودراوردن آن با استفاده از ظرفیتها و نیروهای موجود چگونه می تواند باشد؟

رویای اسرائیل قدرت بلامنازع شدن در منطقه است و به فراموشی سپرده شدن تشکیل کشور مستقل فلسطینی و همانگونه که می دانیم اسرائیل برای رسیدن به این هدف در منطقه کاملا تنهاست.

pezeshkian.jpgکارشناسی بی کارشناسی، دستور ویژه پزشکیان درباره نصب پنل خورشیدی

‏به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان، صبح امروز دوشنبه در جریان سفر به استان قم، در نشست بررسی اقدامات و برنامه‌های دولت، تأکید کرد تمامی ادارات باید به پنل‌های خورشیدی مجهز شوند. ‏در تابستان برق به ادارات داده نخواهد شد، مگر اینکه از پنل خورشیدی استفاده کنند.

‏قرار است وزرا گزارشی از اقدامات خود در این زمینه ارائه دهند.

کارشناس انرژی عبداله باباخانی ‏در تلگرام نوشت:

آقای دکتر پزشکیان به پیر و به پیغمبر مدیریت انرژی و استفاده از انرژی تجدیدپذیر اینطوری نیست.

مشاور انرژی شما کی هست؟ این سخنان جنابعالی و معاون اجرایی در بخش انرژی های تجدیدپذیر همانقدر با کار علمی در این بخش بیگانه است که بنده بخواهم در بخش قلب و یا چشم، عمل جراحی بر حسب تشخیص خودم بعنوان کارشناس غیر مرتبط انجام دهم.

qova.jpgتصمیم گرفته شده، اما هنوز نگرفته‌ایم! | سیاست در نقطه‌ای میان اجبار و تردید

نویسنده: حمید آصفی و همکاران

در عالم سیاست، آن‌چه بیش از خود «تصمیم» اهمیت دارد، لحظه‌ای‌ست که دیگر راه فراری از آن نیست. لحظه‌ای که بازیگران، نه به میل شخصی، که به اقتضای منافع و محدودیت‌هایشان، ناگزیر به انتخاب می‌شوند. اما ناگزیری، الزاماً به معنای فوریت نیست. در سیاست، می‌توان به نقطه تصمیم رسید و در همان‌جا مکث کرد؛ نفس تازه کرد، هماهنگ شد، هزینه‌ها را سبک‌سنگین کرد و بعد، با چراغی نیمه‌روشن، قدم نهایی را برداشت.

اکنون چنین وضعیتی در برابر ماست: تعویق نشست رم، به‌جای آن‌که نشانه تردید باشد، دقیقاً بازتاب اجبار است. یعنی هر دو طرف به انتهای راهی رسیده‌اند که ادامه‌اش ممکن نیست، اما هنوز کسی نمی‌داند چه کسی و چگونه باید پرچم پایان را بالا ببرد. جمهوری اسلامی زیر فشار سقوط آزاد اقتصادی، اعتراضات توده‌ای، و فرسایش منطقه‌ای، ناگزیر از عقب‌نشینی‌ست. نه دیگر توان تقابل دارد، نه اعتبار مماشات. اما هنوز سازوکار اجماع داخلی، برای اعلام علنی عقب‌نشینی فراهم نیست. هنوز درون قدرت، کسی نمی‌خواهد اولین کسی باشد که حقیقت را به زبان می‌آورد.

از سوی دیگر، واشنگتن درگیر بازی تازه‌ای‌ست. رئیس‌جمهور امروز آمریکا که ترجیح می‌دهد توافق را در لحظه‌ای تاریخی، به نام خودش سند بزند، انگیزه‌ای ندارد تا این برگ را پیش از موعد رو کند. او باید با دقت محاسبه کند که در کدام میدان، و با چه نرخی، می‌تواند ایران را به میز مصالحه بیاورد و نام خود را به عنوان مردی که «ایران را رام کرد» در تاریخ ثبت کند. به همین دلیل است که تا لحظه آخر، چانه‌زنی ادامه دارد؛ نه برای اصل توافق، بلکه برای شکل آن، زمان آن، و نحوه توزیع افتخار و امتیاز.

faghat.jpgکیهان لندن - در شرایطی آمار جانباختگان انفجار مرگبار در «بندر رجایی» از سوی مقامات حکومتی ۷۰ نفر اعلام شده بود که پس از مدتی مجتبی قهرمانی رئیس کل دادگستری هرمزگان آمار نهایی جانباختگان این انفجار را ۵۷ نفر اعلام کرده است.

رئیس کل دادگستری هرمزگان مدعی شده که «با توجه به مراجعه خانواده‌ها و آزمایشاتی که انجام شد مشخص شد که اجزای پیکرهای متلاشی شده تعدادی از جانباختگان توسط تیم‌های تفحص از مناطق مختلف محدوده انفجار جمع‌آوری شده و در کاورهای جداگانه نگهداری شده بود که درواقع این اجزا متعلق به پیکر یک نفر بوده است.»

اینهمه در حالیست که ده‌ها تن همچنان از لحظه انفجار تا کنون مفقود هستند. خانواده‌ها پزشکی قانونی و همه بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها را بارها جستجو کرده تا شاید نشانی از عزیزان خود بیابند اما با گذشت بیش از یک هفته همچنان خبری نیست.

خبرگزاری «فارس» گزارش داده روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ۳۰ تن از خانواده‌های مفقودشدگان حادثه انفجار و آتش‌سوزی در «بندر رجایی» مقابل ورودی این بندر تجمع کردند. آنها با در دست داشتن تصاویر عزیزان خود خواستار تعیین‌تکلیف وضعیت مفقودی آنها شدند.

آمارهای حکومت ادعای گم شدن ۲۹ نفر را داشت که اکنون گفته شده ۱۸ تن از آنها در میان پیکرهای بی‌هویت بوده و شناسایی شده‌اند و در نهایت ۱۱ تن مفقود هستند. این اما تمام ماجرا نیست!

روزنامه «پیام ما» در گزارشی تکاندهنده خبر داده که ده‌ها کارگر مفقود شده شناسنامه نداشته و کارفرمایان هم چون آنها را به صورت غیرقانونی به کار گرفته بودند جرأت اعلام نام آنها به مقامات دولتی را ندارند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

این کارگران به همراه ده‌ها تن دیگر جزو کارگران مهاجر از سیستان و بلوچستان بوده‌اند. بخشی از کارگران مهاجر شناسنامه نداشته و حالا بسیاری از گمشدگان در انفجار از میان همین کارگران هستند. پیمانکاران کارگران بی‌شناسنامه را به صورت روزمزد و بدون قرارداد به کار گرفته بودند و البته مزایایی هم به آنها داده نمی‌شد. کارفرمایان به علت استخدام غیرقانونی کارگران بی‌شناسنامه نام آنها را به مقامات دولتی ارائه نکرده‌اند و در نتیجه آنها در آمارها وجود ندارند!

در این میان، با وجود مفقود بودن ده‌ها تن از کارکنان «بندر رجایی»، منابع حکومتی اعلام کردند عملیات جستجو شامگاه یکشنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه به پایان رسید.

karimpour.jpgدشمن ایران کی است

یدالله کریمی پور

۱۳۷۹ در کتاب درسی دانشگاهی مقدمه ای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید) و نیز در سال ۱۳۸۰، طی جلد نخست کتاب مقدمه ای بر تقسیمات کشوری(درسی- دانشگاهی) و نیز در کلاس های درسی مقاطع دکتری، به روشنی و بی پرده پوشی گفتم و نوشتم (فایل کامل کتاب ها در همین‌کانال باز است):

تا جایی که به بقای ملی ایران بر می گردد، دولت اسرائیل و ایالات‌متحده دشمنان ایران نیستند؛ و در همان کتاب ها باز هم به روشنی آمده است، بزرگترین خطر بقای ملی و خطر تجزیه ایران از ناحیه‌ ترکیه و جمهوری آذربایجان خواهد بود.‌ هم‌ چنین طی دهها یادداشت و مقاله استدلال شد که آنکارا و باکو، حتی در ضعیف ترین شرایط خود، فعالیت های سازماندهی شده خود را از طریق سازمان‌های امنیتی‌ برای ایجاد و توانمند سازی ستون‌ پنجم رها نخواهند کرد.

هم چنین از مدت ها پیش از فروپاشی رژیم ضد مردمی سوریه و حکومت فاسد اسد، در همین جا پیش بینی شد که حکومت دمشق به زودی توسط اردوغان سوریه محو و ارتش ترکیه به یاری تکفیری ها و عناصر غیر سوری (۸ یادداشت همین کانال)، کنترل دمشق را در دست خواهند گرفت.

تا جایی که به سال ها و با اندک احتمال ماه های آینده، با فرض سخت تر شدن فضاهای درونی و پیرامونی جمهوری اسلامی و تکوین و اوجگیری تنش در فضای درونی و نیز بقای مناسبات بین الملل کنونی حکومت، محیط برای علنی شدن و بلکه اوجگیری تجزیه طلبان‌ در استان های شمال باختری مساعد خواهد شد. در این شرایط چاره چیست؟!!

برای نزدیک به صدمین‌ بار تاکید دارم، کوتاهترین و برنده ترین ابزار برای تقویت بقای ملی ایران و عقیم ماندن طرح های آنکارا و باکو و تقویت یکپارچگی ملی، گام‌ استراتژیک زیر، مهم و حساس نیست، که حیاتی است:

برقراری مناسبات رسمی با ایالات متحده و قطع ابراز دشمنی با‌ اسرائیل

za.jpgاحمد زیدآبادی

این بر و بچه‌های کیهان و رجاء‌نیوز انگار پاک جن‌زده شده‌اند! یا اصلاً مطالب را نمی‌خوانند و یا اینکه می‌خوانند ولی از درک چند جملۀ متعارف عاجزند. شاید هم غرض و مرض دیگری در کار است.

امروز چنان به تیتر هم‌میهن حمله کرده‌اند که گویی منبع تمام ناکامی‌های سیاسی‌شان در این تیتر خلاصه شده است! یادداشت هم‌میهن تأثیر اصابت موشک حوثی‌ها به فرودگاه بن‌گوریون را بر مذاکرات ایران و آمریکا ارزیابی کرده است. تیتر هم همین را منعکس کرده است. اصلاً قابل درک نیست که این همه عصبانیت و خشونت کلامی برای چیست؟ به نظرم گردانندگان این دو رسانه و همفکران آنها از اصل انجام مذاکره با آمریکا سخت ناراحتند اما چون دیگر قادر به مخالفت علنی با آن نیستند، دیوار هم‌میهن را کوتاه دیده‌اند تا تمام عقده و خشم خود را بر سر آن خالی کنند! این نوع برخورد کار بزدلان و بردگان است!

مگر هم‌میهن یا گردانندگان آن تصمیم به انجام مذاکره با آمریکا گرفته‌اند که اینطور مورد غضب این آقایان قرار گرفته‌اند؟

در ثانی، کل یادداشت هم‌میهن در جهت اثبات این نکته نوشته شده که حوثی‌ها "مستقل" عمل می‌کنند و مسئولیت کارهای آنان با خودشان است. چرا این موضوع به مذاق کیهان و رجاءنیوز این همه تلخ آمده است؟ انتظار دارند از فردا بنویسیم حوثی‌ها از جمهوری اسلامی فرمان می‌گیرند؟ یعنی در این کشور حمایت از سیاست رسمی و اعلام‌شدۀ کشور جرم شده است و حتماً باید در جهت نقض آن مطلب نوشت؟

شرم‌آورتر از واکنش کیهان و رجاءنیوز، تذکر کتبی هیئت نظارت بر مطبوعات به مدیر مسئول هم‌میهن و ارجاع پرونده به دادگاه است. یعنی اعضای این هیئت از چنین تذکر و ارجاعی خجالت نمی‌کشند؟ بررسی اثر شلیک موشک بر مذاکرات هم شد جرم؟ این چه باج سخیفی است که به مخالفان تندروی سیاست رسمی کشور داده‌اند؟

با این رفتارها، کاری نکنید که عطایتان را به لقایتان ببخشیم و بین سندان تندروهای داخلی و چکش رسانه‌های براندار خارج از کشور به حال خود رهایتان کنیم!

همانا که یک مثل معروف زیدآبادی مصداق این وضعیت است! حیف که قابل نشر نیست!

5-2.jpgفرهیختگان: مهدی خانعلی‌زاده پژوهشگر روابط بین‌الملل در یادداشتی برای روزنامه «فرهیختگان» نوشت: دقیقاً یک روز قبل از حضور ویتکاف در عمان و دیدار با سید عباس عراقچی در مذاکرات غیرمستقیم، پیشنهادهای آمریکا در حوزهٔ مواد غنی شده ایران به مسکو ارائه شد که با مخالفت جدی کرملین روبه‌رو شد.

مسئله بنیادین، مخالفت کامل شخص پوتین با آن پیشنهاد است؛ مخالفتی که چندی پیش سلطان هیثم را به مسکو کشاند تا با رایزنی با پوتین، شرایط پیش روی مذاکره را در جهت‌های مختلف ارزیابی کند.

گفتنی است یکی از نقش‌های مهمی که روسیه می‌تواند در روند اجرای توافق جدید هسته‌ای ایران و آمریکا ایفا کند، میزبانی از ذخایر اورانیوم غنی‌ شده ایران است.

با این‌حال لغو گفت‌وگوی کارشناسی روز چهارشنبه دو هفته پیش نیز به دلیل عدم جمع‌بندی نهایی بین سلطان هیثم و رئیس‌جمهور روسیه در زمینه انتقال مواد غنی‌ شده صورت گرفت و مشخص کرد که همچنان روسیه بنای همراهی با راهبرد ضدایرانی آمریکا را ندارد.

5-3.jpgمسعود فراستی با سعید مروتی، روزنامه‌نگار و منتقد درباره «برادران لیلا» ساخته سعید روستایی در تلویزیون اینترنتی همشهری گفت‌وگو کرد.

به گزارش همشهری آنلاین، فراستی گفت: مخالفین نه نظام فقط، مملکت؛ چرا که این ها حاضرند همه چیز را بفروشند، جایزه بگیرند. مملکت و غیره و .... همه آنها صدایشان در آمده، چرا فیلمی می آید که حجاب دارد، چرا یک فیلمی می آید که در این نظام ساخته شده و من شخصاً از رفتنش خوشحالم، مستقل از اینکه فیلم را ندیدم و هر وقت بیاید نقدش می‌کنم و جواب این بی وطن های بی سینما را هم با یک لبخند باید داد.

:::

proH.jpgدر انتخابات شورای شهر (شهرداری) در برخی از شهرهای مسلمان‌نشین شمال انگلستان، تعدادی از کاندیداهای مسلمان که به‌طور علنی از حماس حمایت می‌کنند، موفق شدند احزاب قدیمی مانند حزب محافظه‌کار، کارگر و لیبرال دموکرات را شکست دهند.

یکی از این افراد، دختر ۱۸ ساله‌ای به نام "ماهین کامران (Maheen Kamran)" است که اعلام کرده به دو دلیل در انتخابات شرکت کرده است: نخست، مخالفت با آنچه او "نسل‌کشی در غزه" می‌نامد؛ و دوم، حمایت از جدایی کامل زن و مرد در اماکن عمومی انگلستان بر اساس شریعت اسلام.

در تصویر ضمیمه نیز مشاهده می‌شود که چگونه برخی از مردان مسن مسلمان در شهر برنلی (Burnley) در شمال منچستر، برای حمایت از این دختر جوان محجبه که طرفدار گروه تروریستی حماس است - گروهی که به‌ دستور جمهوری اسلامی در ۷ اکتبر جنایت تروریستی را آغاز کرد که باعث و بانی کشته ‌شدن هزاران یهودی و فلسطینی شده است - بسیج شده‌اند.

Maheen Kamran2.jpg
یکی دیگر از برندگان این انتخابات، "ازهر علی" است؛ کسی که سال گذشته به‌دلیل اظهارات یهود ستیزانه از حزب کارگر کنار گذاشته شد، اما این بار به‌عنوان کاندیدای مستقل در شهر روچدیل (Rochdale) انتخاب شده است.

شهرداران برخی شهرهای مهم انگلستان نیز مسلمان هستند؛ از جمله «صادق خان»، شهردار لندن، و «محمد اسدلازمان»، شهردار برایتون، که حتی تسلط کافی به زبان انگلیسی ندارد اما مانند شهردار لندن از سوی حزب کارگر به این سمت منصوب شده است.

5-1.jpgخیال و واقعیت سیاسی
سعید حجاریان در مشق نو نوشت: آیا رابطه‌ای معنادار و مؤثر میان «اندیشه» و «عمل‌» وجود دارد و یا این‌که این دو منفصل از یکدیگر عمل می‌کنند؟
گمان می‌کنم بحث درباره این پرسش و احیاناً پاسخ به آن بخشی از مسائل پیش‌روی سیاست‌ورزی و تصمیم‌سازی در سیاست را روشن خواهد کرد. ذیلاً تلاش می‌کنم قدری این مسئله را بشکافم.
طبیعتاً، پاسخ ابتدایی به پرسش فوق این خواهد بود که اندیشه است که عمل را جهت می‌دهد و آن را پدید می‌آورد. یعنی ابتدا اندیشه‌ورزی صورت می‌گیرد، سپس آن اندیشه به محک آزمون گذارده می‌شود، و نهایتاً عملی که انتظار است، نتیجه می‌شود.
مثلاً آهنگری را در نظر بگیرید که قصد می‌کند کلنگی بسازد. او ابتدا در تصور خویش صورتی خیالی از کلنگ ترسیم می‌کند و بنا به تجربه‌اش کوره را داغ می‌کند و آهنی را در درون آن قرار می‌دهد. سپس، با هر ضربه چکش، می‌گوید: آهنِ من، نرم شو! از هم دوتا شو! با خیال من یکی‌تر زندگانی کن! ضربات را پیوسته ادامه می‌دهد تا جایی که ذهنیت‌اش ردای عمل بپوشد.
همین کار را سیاست‌ورز نیز انجام می‌دهد که در این صورت به رابطه خیال و عمل‌ وی می‌گوییم، رابطه «تئوری» و «پراتیک».
اندیشه‌ها معمولاً از سنخ تفکر، طراحی، ایدئولوژی، جزم و امثال ذلک هستند. عمل نیز از جنس واقعیتِ برساخته، ایجاد هنجار، تربیت و... است. حال با توجه به این تعاریف و درهم‌آمیختگی‌ها آیا می‌توان گفت که تئوری همه‌چیز است و پراتیک هیچ‌چیز، و یا بالعکس پراتیک همه‌چیز است و تئوری هیچ‌چیز؟

5.jpg ایندیپندنت فارسی - در حالی که رسانه‌های جمهوری اسلامی شامگاه شنبه ۱۳ اردیبهشت از وقوع زلزله‌ای به بزرگی ۴ در استان البرز خبر دادند، مرکز زلزله‌نگاری ایالات متحده (USGS) و دیگر نهادهای بین‌المللی هیچ گزارشی درباره چنین رویدادی در ایران ثبت نکرده‌اند.

این در حالی‌ است که تنها منبع اعلام زلزله، مرکز لرزه‌نگاری دانشگاه تهران بوده و منابع رسمی تا کنون از ارائه جزئیات علمی و دقیق خودداری کرده‌اند.


شاهدان محلی در کرج از شنیدن صدای انفجار و پس از آن لرزش ساختمان‌ها گزارش می‌دادند. شهروندان تهرانی در منطقه غرب و مرکز پایتخت از فعال‌شدن پدافند هوایی و پرواز جت‌های جنگنده در ارتفاع پایین در حوالی ساعت ۸:۴۰ شنبه شب خبر داده‌ بودند؛ وقایعی که رسانه‌های حکومتی و مقامات رسمی پس از گذشت ۲۴ ساعت، تاکنون واکنشی به آن نشان نداده‌اند.


هم‌زمانی این تحرکات نظامی با اعلام رسمی زلزله، یادآور موارد مشابهی در گذشته است که تحلیل‌گران از آن‌ها به‌عنوان «روایت‌های پوششی برای فعالیت‌های امنیتی یا نظامی» یاد کرده‌اند.

parkor.jpgمسیح علی نژاد: کمی زیبایی ببینیم. ویدئویی از آمادگی و قدرت بدنی یک زن جوان پارکورکار در شیراز مورد توجه کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است.

زنان در ایران با شجاعت و قدرت، چهره شهرها را تغییر داده‌اند.

می‌خواستند زنان را مرعوب و مطیع و خانه‌نشین کنند، اما خوابی که آخوند برای زنان این سرزمین دیده است، هیچگاه تعبیر نخواهد شد.

:::

***

در جریان آزمایش در چین، این ربات از کنترل خارج شد و مهندسان مجبور شدند برای متوقف کردن آن، به سرعت برق را قطع کنند

:::

سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیارد یوانی چین در تولید ربات‌های انسان‌نما

شرکت خودروسازی چینی «ایکس‌پنگ» با سرمایه‌گذاری کلان و معرفی ربات انسان‌نمای پیشرفته‌اش به‌نام «آیرون»، گام بلندی به سوی آینده‌ای ماشینی برداشته است. این ربات با ۲۰۰ درجه آزادی حرکت، بیش از ۶۰ مفصل فعال و پردازنده اختصاصی مبتنی بر هوش مصنوعی، هم‌اکنون در خطوط تولید خودروهای برقی این شرکت فعالیت دارد و قرار است از سال ۲۰۲۶ وارد تولید انبوه شود.

مدیرعامل «ایکس‌پنگ» اعلام کرده است این شرکت آماده است تا سقف ۱۰۰ میلیارد یوان در صنعت ربات‌های انسان‌نما سرمایه‌گذاری کند؛ صنعتی که پکن نیز آن را یکی از حوزه‌های راهبردی آینده می‌داند.

:::

sap.jpgسخنگوی ارتش اسرائیل در پیامی در شبکه ایکس برای فرودگاه بین‌المللی صنعا، پایتخت یمن، هشدار تخلیه فوری صادر کرد و گفت: «عدم تخلیه و دور نشدن از منطقه، شما را در معرض خطر قرار می‌دهد.»

رسانه‌های اسرائیلی از آغاز حمله جنگنده‌های این کشور به فرودگاه بین‌المللی صنعا پایتخت یمن خبر دادند.

ارتش اسرائیل: زیرساخت‌های حوثی‌ها تخریب و فرودگاه صنعا تعطیل شد

سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که حملات هوایی به فرودگاه بین‌المللی صنعا موفقیت‌آمیز بوده و در جریان آن، زیرساخت‌های وابسته به حوثی‌ها هدف قرار گرفته و به طور کامل تخریب شده‌اند.

طبق این گزارش، اسرائیل نیروگاه برق ذهبان در شمال صنعا را نیز هدف قرار داد. همچنین کانال ۱۳ اسرائیل گزارش داد که جنگنده‌های این کشور چند هواپیما را در فرودگاه صنعا هدف قرار دادند.

از دیگر سو، رسانه‌های حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی با بیان این‌که اسرائیل به چند منطقه مختلف از جمله یک کارخانه سیمان در استان عمران حمله کرده است، اعلام کردند یک نیروگاه برق در صنعا هدف حمله این کشور قرار گرفت.

منابع نزدیک به حوثی‌ها همچنین از حمله به نیروگاه برق ذَبان در شهر بنی‌الحارث واقع در حومه صنعا خبر دادند. العربیه گزارش داد که اسرائیل در ۲۰ حمله به ۱۰ هدف در یمن حمله کرده است.

حملات اسرائیل با جت‌های جنگنده و ساعتی پس از هشدار تخلیه فوری فرودگاه صنعا انجام شده است. تصاویر منتشرشده فرار مردم و برخاستن توده‌های گسترده دود در آسمان صنعا را نشان می‌دهد.

جنگنده‌های اسرائیل نیروگاه‌های برق را هدف قرار دادند

منابع محلی و رسانه‌های حوثی در یمن گزارش داده‌اند که ارتش اسرائیل با حملات هوایی گسترده، مواضع متعددی را در صنعا، استان عمران و دیگر مناطق شمالی یمن هدف قرار داده است. در این حملات، نیروگاه‌های برق در صنعا و دهیان و همچنین فرودگاه بین‌المللی صنعا هدف قرار گرفته‌اند. به گزارش شبکه العربیه، یک مقام نظامی اسرائیلی گفت حملات همچنان ادامه دارد و تا این لحظه بیش از ۲۰ حمله هوایی انجام شده است.

yemen.jpgایران اینترنشنال - آکسیوس به نقل از یک مقام اسرائیلی خبر داد ارتش اسرائیل در واکنش به حمله موشکی بالستیک حوثی‌ها به فرودگاه بن گوریون، مواضع این گروه تحت حمایت جمهوری اسلامی را در یمن هدف قرار داد.

این رسانه به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی نیز گزارش داد حمله اسرائیل به یمن با هماهنگی آمریکا انجام شده است.

رادیو جی ال زد که از سوی ارتش اسرائیل اداره می‌شود، گزارش داد در حمله به الحدیده یمن، ۳۰ هواپیمای اسرائیلی حضور داشتند.

یک مقام اسرائیلی ساعاتی پیش درباره این پاسخ اسرائیل به حملات اخیر یمن هشدار داده بود.

پیش‌تر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل گفته بود این کشور در زمان و مکانی که خودش انتخاب می‌کند، به حمله حوثی‌ها به فرودگاه بن گورین و همچنین «به اربابان تروریست آن‌ها در ایران» پاسخ خواهد داد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

حمله موشکی روز یک‌شنبه چهاردهم اردیبهشت حوثی‌ها به فرودگاه بن‌گوریون منجر به زخمی شدن چند اسرائیلی و توقف پروازها شد.

رسانه‌ها: حمله به مواضع حوثی‌ها به الحدیده، الجوف و صنعاء متمرکز بود

شبکه المسیره، رسانه حوثی‌های یمن، نوشت شش حمله هوایی بندر الحدیده در یمن را هدف قرار داده‌اند.

za.jpgاحمد زیدآبادی

حوثی‌های یمن یک فروند موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرده‌اند. ارتش اسرائیل اذعان کرده که سیستم دفاع ضد موشکی آن، در هدف قرار دادن این موشک ناکام مانده است. موشک حوثی‌ها به فرودگاه بن گوریون اصابت کرده و پروازهای فروگاه به طور موقت متوقف شده است.

بلافاصله پس از این حادثه، بنی‌گانتز از رهبران اپوزیسیون دولت اسرائیل، مسئولیت شلیک موشک را متوجه ایران کرده است. او نوشته است: "این یمن نیست. این ایران است. این ایران است که به سمت اسرائیل موشک شلیک کرده است و باید جوابگوی آن باشد." بنی‌گانتز از دولت اسرائیل خواسته است که "از خواب برخیزد و یک پاسخ شدید به ایران را رهبری کند."

سه روز پیش از این هم، پیتر برایان هگست وزیر دفاع آمریکا با هشداری شدیداللحن، ایران را مسئول اقدامات حوثی‌ها دانسته بود. برایان هگست قرار است هفتۀ آینده پیش از سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی، از اسرائیل دیدار کند.

برخی رسانه‌های عربی و اسرائیلی، توقف مذاکرات بین ایران و آمریکا را به ارسال کمک‌های نظامی تهران به حوثی ها مربوط دانسته‌اند. ادعا شده است که نیروهای آمریکایی یک کشتی حامل این نوع کمک‌ها را توقیف کرده‌اند. هشدار وزیر دفاع آمریکا نیز به همین موضوع نسبت داده شده است.

اسرائیل و بخشی از دولت ترامپ می‌کوشند تا با ربط دادن تحرکات نظامی حوثی‌ها به ایران، روند مذاکرات تهران-واشینگتن را تخریب کنند. اصابت موشک حوثی‌ها به فرودگاه بن‌گوریون به نظرم روند مذاکرات را به مرز تخریب می‌رساند.

:::

concert.jpg👈دویچه وله - پلیس برزیل روز یکشنبه ۴ مه (۱۴ اردیبهشت) اعلام کرد که موفق به خنثی‌سازی یک بمب‌گذاری شده است که برای کنسرت تاریخی لیدی گاگا برنامه‌ریزی شده بود. این کنسرت روز شنبه ۳ مه در ساحل کوپاکابانا شهر ریو دو ژانیرو برگزار شد و بیش از دو میلیون نفر را به خود جذب کرد.

به گزارش رویترز، پلیس جنایی ایالت ریو دو ژانیرو، با همکاری وزارت دادگستری، اعلام کرد که این توطئه توسط گروهی سازماندهی شده بود که به ترویج نفرت‌پراکنی و افراط‌گرایی در میان نوجوانان می‌پرداختند. این فعالیت‌ها شامل تحریک به آسیب‌زنی به خود و انتشار محتوای خشونت‌آمیز به‌عنوان نوعی "پیوستگی اجتماعی" بود.

طبق اعلام شهرداری ریو، دو میلیون و یکصد هزار نفر در کنسرت رایگان این ستاره پاپ آمریکایی شرکت کرده‌اند.



پلیس در بیانیه‌ای اعلام کرد: «مظنونان در حال جذب افراد، از جمله نوجوانان، برای انجام حملاتی هماهنگ با استفاده از مواد منفجره دست‌ساز و کوکتل مولوتف بودند.»

ba.jpgسید هاشم فیروزی

سلمان کدیور دوست و برادر عزیز در هر صورت ثمره کلی این اتفاق تحت فشار گرفتن آمریکا و افکار عمومی جهان بجهت پایان مسامحه با ایران است!

پیشتر وزیر دفاع آمریکا نیز در مورد نقش ایران در یمن نکات تندی را مطرح کرده بود. دیری نخواهد پائید که این تغییر را نظاره خواهیم کرد.

:::

سلمان کدیور

ساعتی پیش انصارالله یمن، با یک تیر موشک موفق شد فرودگاه بن گورین اسرائیل را هدف قرار دهد.

اما این تیر چند هدف مهمتر را هم تحت تاثیر قرار داده:

1- این اصابت نشان داد علارغم تبلیغات بسیار و بمباران های بزرگ سنتکام، آمریکا نتوانسته است در یمن موفقیت چندانی دست یابد. این واقعه کنار سقوط چند روز پیش هواپیمای f18 و هدفگیری مکرر پهپادهای آمریکایی نشان می دهد توان موشکی و رزمی حوثی ها لطمه خاصی نديده است.

2-اصابت این موشک شکست چندین لایه سپر موشکی از جمله تاد است که اسرائیل پس از وعده صادق 2 با تبلیغات بسیار در اسرائیل مستقر ساخت.
این اصابت نشان می دهد اسرائیل همچنان در برابر شلیک انبوه موشک بسیار آسیب پذیر است و نباید به شیشه دیگران سنگ بیندازد.

3-این اصابت از آن جهت که تکنولوژی ایران را دارد، نشان می دهد گزینه تجاوز نظامی به ایران ریسکی بسیار بالا برای کل منطقه خواهد داشت و رفع تعارضات موجود میان ایران و آمریکا با گفتگو و دیپلماسی، کم هزینه ترین خواهد بود.

Siamak_Bahari_2.jpgماه‌منیر مولایی‌راد: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند، نه به سنگ قبرش».

می شناسیدش، نامش ماه‌منیر است. خدای رنگین‌کمان را در دامان خود پرورانده است. جسارت و شجاعتش را جهان می‌شناسد. در روز خاکسپاری فرزندش بی باکانه می‌خواند: «اَتَل متل توتوله، آسِدعلی چه‌جوره؟ یه ریش داره تا سینه، سینهٔ پُر زِ کینه؛ قلبش مثالِ سنگه، حرف‌هاش همه جفنگه»! شجاعتی که بارها در تظاهرات‌ها، در گرامی‌داشت‌ها بر مزار جان‌باختگان راه آزادی تکثیر و به گفتمان دادخواهی بدل گردید.

ماه‌منیر پس از همدلی و اهدا خون به مصیبت‌زدگان جنایت حکومت در بندرعباس، روز جمعه ۱۲ اردیبهشت با انتشار تصاویری از تخریب سنگ مزار کیان پیرفلک و مادربزرگش، با انتشار کلیپ کوتاهی می‌گوید: «حکومت نه به کودک رحم می‌کند، نه به سنگ قبرش. دیروز نوبت من بود، فردا نوبت بقیه».

حکومت از مزار کیان‌ها وحشت دارد، چرا که آنجا فقط سنگی بر یک مزار نیست، گواه گویا و بی تردید توحش و بیرحمی، رذالت و زبونی یک حکومت کودک‌کُش است که تا ابد در خاطره جمعی مردم باقی است.

جانیان حکومتی از بدو ساختن این سنگ بر مزار کیان به جان طراح و سازنده و کل خانواده افتادند، با تهدید و ارعاب تقلا کردند مانع نصب آن شوند، نتوانستند و شکست خوردند، بارها دست به تخریب و بی حرمتی زدند. دو سال پیش، "آتش به اختیاران" حکومتی بر سر مزار کیان شعارهای حمایت از خامنه‌ای نوشته‌اند. در ۲۷ خرداد همان سال سنگ مزار را تخریب کردند. ماه منیر چشم در چشم قاتلان فرزندش فریاد زد: «کودک معصومم از نامت می‌ترسند، حتی از سنگ قبرت».

Jalal_Eijadi_8.jpgطوفان ترامپ

پس از عقب نشینی خامنه ای و پذیریش روند مذاکرات و پس از سه دور مذاکره میان عراقچی و نمایندگان آمریکا، یک بحران سیاسی مذاکره را متوقف کرد. در لحظه بحران، دو انفجار مهیب در ایران انجام گرفت و ترامپ اعلام کرد هیچ کشوری نباید از ایران نفت و مواد پتروشیمی بخرد وگرنه با تحریم آمریکا روبرو خواهد شد. رژیم شیعه استبدادی که در درماندگی و وحشت از فروریزی خود، به جای درگیری با جنگ آمریکا و اسرائیل، مذاکره با «شیطان بزرگ» را پذیرفت، دربن بست است. رژیم خامنه ای اعلام کرد حاضر به مذاکره و دادن امتیاز است، ولی نفی کامل جنگ طلبی و نفی برنامه خانمانسوز اتمی و موشکی و نفی گروه های تروریستی منطقه، برای رژیم اسلامی ممکن نیست. قرآن و شیعه گری به اسلامگرا آموخته که همیشه باید خدعه کند. این خدعه گری گاه عمل می کند و گاه به شکست می انجامد. البته اسلامگرایان همیشه خدعه را برابر با «سیاست» تعریف می کنند. حال آنکه سیاست یعنی سازماندهی و اجرای قدرت برای مدیریت پسندیده جامعه است. البته در دنیای واقعی در سیاست، پنهانکاری و نیرنگ نیز همیشه وجود دارد ولی رژیم توتالیتر اسلامی فقط برپایه خدعه و فساد و پنهانکاری و منافع بیگانه عمل می کند. برای رژیم اسلامی، دیپلوماسی جهانی فقط عرصه خدعه و تروریسم و باجگیری و ناسزاگوئی ایدئولوژیکی است.

از آغاز انقلاب اسلامی جدال دینی و سیاسی جمهوری اسلامی علیه آمریکا و اسرائیل شروع شد و اعلام جهاد در استراتژی خمینی و خامنه ای قرار گرفت. در دوره اخیر و پس از حمله حماس جنایتکار، تنش‌های و تند و پیچیده‌ای میان ایران و اسرائیل در ابعاد هسته‌ای، موشکی، امنیتی و اطلاعاتی شکل گرفت. از مذاکرات هسته‌ای با آمریکا و اروپا و روسیه و چین، تا خرابکاریها و انفجارهای مشکوک در داخل خاک ایران، بازداشت «جاسوسان» و اعدام آنها و احتمال حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای، همه بخشی از این معادله پیچیده هستند. بازگشت دونالد ترامپ شتاب بیسابقه ای برای محاصره رژیم خامنه ای بوجود آورد. این بازگشت طوفانی حکومت خامنه ای را به لرزه انداخت.

مذاکرات هسته‌ای میان ایران و ایالات متحده که از سال‌ها پیش متوقف شده بود، در ماه‌های اخیر با میانجی‌گری عمان وارد فاز جدیدی شده است. در سه نشست گفت‌وگو، نمایندگان دو کشور برای نخستین بار یک متن پیشنهادی را مبادله کردند و وارد گفت‌وگوهای فنی شدند. این سه نشست از هر دو سو «جدی و سازنده» توصیف می‌شود. البته مخفی کاری متقابل اجازه نمی داد تا اختلاف ها برملا شود. ولی بناگهان بدنبال درگیری های پشت پرده، دور چهارم مذاکره متوقف می شود.

می توان گمانه زنی کرد که اختلاف عمده بر سر میزان لغو تحریم‌ها و آزادسازی پولهای ایران از یک سو و توقف غنی‌سازی با خلوص بالا و سیاست موشکی از سوی دیگر، همچنان به قوت خود باقی است. رژیم ایران خواستار لغو کامل تحریم‌ها است، در حالی که آمریکا تأکید دارد که برنامه هسته‌ای باید تحت نظارت شدید آمریکایی و بین‌المللی محدود و یا متوقف شود. ترامپ می گوید رژیم تهران نباید بمب اتمی داشته باشد. خامنه ای که می گوید بمب حرام است هرگز ساختن آنرا از ذهن خود دورنکرده است.

Nasrollah_Lashani.jpgمقدمه

دهه‌هاست که یکی از بحران‌های محوری چپ، ناتوانی در بازنمایی منسجم و مؤثر طبقه‌ی کارگر بوده است. این بحران نه‌فقط به واسطه‌ی تغییرات ساختاری در نظام تولید (مانند گذار از تولید صنعتی به خدماتی و ظهور اشکال جدید کار دیجیتال و پلتفرمی)، بلکه به دلیل فاصله‌گرفتن روشنفکران چپ از زیست روزمره‌ی کارگران و ناتوانی در خلق گفتمانی همه‌شمول (universal discourse) تشدید شده است. چپ، به جای بازسازی رابطه‌ای ارگانیک با پرولتاریا - در تمام اشکال متنوع آن، از کارگران صنعتی سنتی و کارگران فصلی تا نیروی کار فری‌لنس و پلتفرمی - اغلب در دانشگاه‌ها و محافل تئوریک محصور شده و عرصه‌ی اجتماعی را به پوپولیسم راست واگذار کرده است (Fraser, 2003).

در چنین وضعیتی، کارگرانی که احساس طردشدگی دارند، به‌جای چپ، به سراغ راست افراطی می‌روند؛ چرا که راست، با گفتمان ساده‌فهم، هویت‌محور، و مبتنی بر «ما در برابر آن‌ها» - و با پشتیبانی شبکه‌های رسانه‌ای قدرتمند - توانسته است خشم و سرخوردگی آنان را جذب کند (Laclau & Mouffe, 2001). این وضعیت البته تازه نیست. مارکس در «هیجدهم برومر لوئی بناپارت»، سعی می‌کند نشان دهد که چگونه طبقات خرده‌بورژوا و لمپن‌پرولتاریا می‌توانند در غیاب رهبری انقلابی، به ابزار دست دیکتاتوری و اقتدارگرایی بدل شوند (Marx, 1852). همین پدیده در گرایش بخشی از کارگران آلمان به حزب نازی (NSDAP) نیز دیده شد، جایی که نارضایتی‌های اقتصادی را به سوی گفتمان ملی‌گرایانه و ضدچپ هدایت کردند. اکنون نیز راست افراطی، در آمریکا و اروپا، با شعارهای ناسیونالیستی و ضدمهاجران در حال جذب طبقه‌ی کارگر هستند.

سال‌هاست که این نقد از درون خود جبهه‌ی چپ مطرح شده و متفکرین باورمند به اصول و اهداف عدالت‌خواهانه در تلاش بوده‌اند که راه‌حل‌هایی بیابند و معرفی کنند. در ادامه به چند نمونه از این تلاش‌ها اشاره می‌کنم و در نهایت تئوری رئالیسم تحول‌خواه (Transformative Realism) اریک اُلین رایت (Erik Olin Wright) را به‌عنوان پیشنهاد بهتر ارائه می‌دهم.

آنتونیو گرامشی

آنتونیو گرامشی، متفکر مارکسیست ایتالیایی، یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان درباره‌ی شکست چپ در جذب طبقه‌ی کارگر و ارائه‌ی راهکارهایی برای بازسازی هژمونی فرهنگی چپ است. نقد او به چپ عمدتاً ناظر بر ناکارآمدی آن در فهم پیچیدگی‌های فرهنگی و تاریخی جوامع، و تکیه‌ی بیش از حد بر اقتصادگرایی ناب است.

گرامشی چپ سنتی را به دلیل تقلیل همه چیز به دترمینیسم اقتصادی (Economic Determinism) نقد می‌کند. او معتقد است که برای تغییر اجتماعی، تنها نباید به تغییر مناسبات تولید پرداخت، بلکه باید در «ساختارهای ایدئولوژیک و فرهنگی» نیز مداخله کرد. چپ سنتی دین را به‌عنوان ابزار طبقه‌ی حاکم طرد می‌کرد، اما گرامشی معتقد بود دین (به‌خصوص دین عامیانه) می‌تواند بخشی از «جهان‌بینی توده‌ها» باشد که باید با آن درگیر شد، و نه صرفاً حذفش کرد. گرامشی در تفاوت‌گذاری میان «جنگ مواضع» (war of position) و «جنگ مانور» (war of maneuver) نشان می‌دهد که در جوامع مدرن با ساختار مدنی قوی، انقلاب مستقیم و قهری جواب نمی‌دهد؛ باید از طریق جنگ مواضع و کار فرهنگی، قدرت هژمونیک ساخت. وی معتقد بود چپ باید روشنفکرانی پرورش دهد که از درون طبقه‌ی کارگر برخاسته‌اند و با زندگی روزمره‌ی مردم در ارتباط‌اند. این روشنفکران «ارگانیک» با روشنفکران سنتی که به طبقات حاکم یا فرادستان جامعه نزدیک‌اند تفاوت دارند.

گرامشی در پی نقدهایی که به چپ وارد می‌دانست، پیشنهاداتی نیز برای تقویت‌شان در جذب توده‌ها ارائه داده است. وی تأکید می‌کند که پیش از تصرف دولت، باید در عرصه‌ی فرهنگ، آموزش، رسانه، دین و زندگی روزمره (یعنی از طریق نهادهای مدنی) هژمونی ساخت.

روشنفکران سنتی باید به روشنفکران ارگانیک تبدیل شوند. نخبگان باید به زبان مردم حرف بزنند، دغدغه‌های واقعی‌شان را بفهمند و از موضع اخلاقی و عاطفی، و نه صرفاً ایدئولوژیک، به مسائل نزدیک شوند. سنت‌ها، آیین‌ها و حتی دینِ عامیانه را باید فهمید، درک کرد، و به‌تدریج در مسیر تغییر هدایت نمود، نه اینکه فوراً نفی کرد. برای ساختن جبهه‌ی ضد‌هژمون، اتحاد طبقاتی و نه طبقه‌گرایی صرف، یعنی اتحاد میان کارگران، دهقانان، خرده‌بورژوازی و روشنفکران ضروری است.

ژاک رانسیر

ژاک رانسیر، فیلسوف فرانسوی، با بازتعریف سیاست، مرز روشنی میان سیاست حقیقی (true politics) و آن‌چه نظم مدنی-پلیسی (the police order) می‌نامد می‌کشد. در این چارچوب، او نقدهای بنیادینی به چپ سنتی، آکادمیک و اصلاح‌طلب دارد. این نقدها نه صرفاً در حوزه‌ی تئوریک، بلکه در سطح کنش سیاسی و تصور سوژه‌ی سیاسی نیز معنا می‌یابند.

رانسیر در کتاب Disagreement: Politics and Philosophy تصریح می‌کند که سیاست آنگاه آغاز می‌شود که کسانی که در نظم موجود هیچ سهمی ندارند، با ادعای برابری وارد صحنه می‌شوند و نظم بازنمایی را برهم می‌زنند: «سیاست زمانی رخ می‌دهد که کسانی که هیچ سهمی ندارند، خود را به‌عنوان شریک برابر در نظم موجود اعلام می‌کنند و آن را مختل می‌سازند.»

چپ انقلابی، به‌ویژه در سنت لنینیستی، سیاست را به وظیفه‌ی حزب پیشاهنگ تقلیل می‌دهد و توده را تنها در مقام نیروی اجرایی و تابع می‌بیند. این نگاه، به تعبیر رانسیر، نه سیاست بلکه بخشی از نظم پلیسی-مدنی است؛ بازتولید همان نظم سلسله‌مراتبی در لباسی انقلابی. وی در The Philosopher and His Poor، نقدی تند نیز به سنت روشنفکری آکادمیک وارد می‌کند. او معتقد است فیلسوفان، از افلاطون تا آلتوسر، بر نابرابری معرفتی تأکید می‌کنند و مردم را فاقد توان اندیشیدن مستقل می‌دانند. در مقابل اما، او در The Ignorant Schoolmaster نشان می‌دهد که آموزش و رهایی زمانی ممکن است که اصل برابری عقل‌ها پذیرفته شود: «هیچ رهایی سیاسی بدون رهایی معرفتی ممکن نیست.»

رانسیر در Hatred of Democracy با حمله به آن‌چه سیاست نمایندگی‌محور می‌نامد، دموکراسی را نه نظامی حکومتی، بلکه برهم‌زدن و اخلال در همه‌ی نظم‌های حکومتی می‌داند: «دموکراسی، شکاف در هر شکل از حکومت است، نه خودِ حکومت.»

رانسیر ما را به سیاستی دعوت می‌کند که خارج از مرزهای دولت، حزب، دانشگاه و نهاد تعریف می‌شود. سیاست واقعی، رخدادی است که در آن، برابری نه موضوع بحث، بلکه اصل مفروض است. درواقع خوانش رانسیر راهی برای نقد همه‌ی فرم‌های سیاسیِ ظاهراً پیشرو، اما عملاً انقیادآور است.

لاکلائو و موفه

لاکلائو و موفه در کتاب Hegemony and Socialist Strategy استدلال می‌کنند که چپ سنتی دچار نوعی «ذات‌گرایی طبقاتی» بوده است؛ بدین معنا که تنها تضاد بنیادین را میان کار و سرمایه تعریف می‌کند و سایر اشکال ستم - از جمله ستم جنسیتی، نژادی، قومی و فرهنگی - را نادیده می‌گیرد (Laclau & Mouffe, 1985). آن‌ها معتقدند که هویت‌های سیاسی نه امری ثابت، بلکه ساخته‌شده از طریق گفتمان‌اند، و هیچ سوژه‌ی انقلابی پیشینی‌ای وجود ندارد. در این دیدگاه، واقعیت اجتماعی از طریق گفتمان ساخته می‌شود و مبارزه‌ی سیاسی، نه صرفاً در عرصه‌ی اقتصادی، بلکه در سطح گفتمانی و فرهنگی نیز رخ می‌دهد (Laclau & Mouffe, 1985). بدین‌ترتیب، لاکلائو و موفه با رد اقتصادگرایی و ساختارگرایی مارکسیستی، مفهوم «هژمونی» را از گرامشی گرفته و گسترش می‌دهند؛ سیاست، برای آن‌ها، عرصه‌ی نزاع گفتمان‌هاست، نه بازتاب تضادهای ساختاریِ اقتصادی.

راه‌حل آن‌ها برای عبور از بحران چپ، طرح مفهوم «دموکراسی رادیکال و کثرت‌گرا» است. آنان به‌جای اجماع، بر پذیرش تضادها، تفاوت‌ها و امکان شکل‌گیری زنجیره‌های هم‌ارزی درون جنبش‌های متنوع اجتماعی تأکید می‌کنند (Mouffe, 2018). این دموکراسی، میدان مبارزه‌ای است که در آن، رقیب سیاسی را حذف نمی‌کنند، بلکه با او به‌عنوان «دیگری مشروع» (legitimate adversary) وارد نزاع می‌شوند.

نانسی فریزر

نانسی فریزر (Nancy Fraser)، فیلسوف و نظریه‌پرداز عدالت اجتماعی، در آثارش مانند Justice Interruptus و Fortunes of Feminism، نقدی بنیادین به چپ سنتی و حتی چپ نو مطرح می‌کند. او معتقد است که چپ، به‌ویژه پس از دهه‌ی ۱۹۸۰، یا بیش از حد اقتصادمحور شده است یا بالعکس، دچار نوعی فرهنگ‌گراییِ سطحی شده که مطالبات طبقاتی را به حاشیه می‌رانَد (Fraser, 1997; Fraser, 2013).

فریزر با تمایزگذاری میان سه بُعد عدالت - یعنی توزیع (redistribution)، بازشناسی (recognition)، و عدالت سیاسی (representation) - نشان می‌دهد که هیچ‌یک از پروژه‌های چپ‌گرایانه‌ی معاصر نتوانسته‌اند به همه‌ی این ابعاد پاسخ دهند. به‌طور خاص، او چپ‌هایی را که صرفاً بر «بازشناسی» تفاوت‌های فرهنگی (نظیر جنسیت، قومیت، یا گرایش جنسی) تمرکز کرده‌اند، به فراموشی عدالت توزیعی متهم می‌کند (Fraser, 2000). او از اصطلاح progressive neoliberalism (نولیبرالیسم پیشرو) استفاده می‌کند تا ائتلافی را نقد کند که در آن، بخشی از چپ لیبرال با نولیبرالیسم اقتصادی هم‌زیستی کرده و صرفاً خواستار بازشناسی نمادین برای گروه‌های حاشیه‌ای بوده، بی‌آنکه نظم ناعادلانه‌ی سرمایه‌داری را به چالش بکشد (Fraser, 2017)؛ او می‌گوید: «ما با نولیبرالیسمی طرفیم که در قامتِ پیشرفت‌خواهیِ فرهنگی ظاهر شده، اما بنیادهای مادیِ عدالت را واگذار کرده است.»

سلاوی ژیژک

ژیژک، فیلسوف اسلوونیایی، یکی از جدی‌ترین و در عین‌حال طنازترین منتقدان چپ معاصر است؛ منتقدی که خود در سنت مارکسیستی ایستاده، اما از «خطر بی‌خطر شدن چپ» سخن می‌گوید. نقدهای او به چپ در سه محور عمده متمرکز است:

۱. اخلاق‌گرایی نمادین و بی‌عملی سیاسی

۲. پناه‌بردن به سیاست هویت و امتناع از کلیت‌خواهی

۳. عدم درگیری با ساختار قدرت و اقتصاد جهانی

ژیژک بارها از «چپِ لیبرالِ دانشگاهی» انتقاد کرده که به جای کنش سیاسی، به ژست‌های اخلاقی پناه برده است: «چپ امروز بیش از آن‌که خواهان تغییر جهان باشد، می‌خواهد وجدانش راحت باشد.» ( Žižek, 2017)

او این چپ را متهم می‌کند که در مقابل سرمایه‌داری، تنها به «اعتراضاتی بی‌خطر» یا «آئین‌های اعتراضی» پناه می‌برد که عملاً هیچ چیز را به چالش نمی‌کشد. وی با سیاست‌های هویتی (identity politics) به‌شدت مخالف است، چون معتقدست، این سیاست‌ها به جای اتحاد طبقه‌ی فرودست، به تکه‌تکه‌شدن آن منجر می‌شوند: «پافشاری بر تفاوت‌های هویتی، راه را بر همبستگی طبقاتی می‌بندد.» ( Žižek, 2016). او استدلال می‌کند که تمرکز بر جنسیت، نژاد، گرایش جنسی و دیگر شاخه‌های هویت، چپ را از نقد ساختاری سرمایه‌داری باز می‌دارد. وی در کتاب Living in the End Times، به نقد فقدان تخیل رادیکال در چپ می‌پردازد. و بر این باورست که چپ حتی نمی‌تواند «آلترناتیوی برای وضعیت موجود» تصور کند: «چپ امروز نمی‌خواهد جهان را تغییر دهد، چون اصلاً نمی‌تواند تصور کند که چه چیز جایگزینش شود.» (Žižek, 2010)

او از این وضعیت با عنوان «آخرالزمان بدون انقلاب» یاد می‌کند؛ گویی سرمایه‌داری ابدی است و تنها کاری که می‌توان کرد، تماشا کردن فروپاشی آن است.

ژیژک در نهایت خواهان بازگشت به نوعی چپ جهانی، ساختارشکن، غیر اخلاق‌گرا و رادیکال است. چپی که به جای ترمیم ساختارها، از برهم‌زنندگی یا گسست دفاع کند، کلیت‌خواه باشد، و از مواجهه با خشونت بنیادهای سرمایه‌داری نهراسد. وی بازخوانی مارکس، هگل، فروید و لاکان را ضروری می‌داند، نه از سر نوستالژی، بلکه برای احیای زبان و تخیل سیاسی واقعی.

جمع‌بندی نقدها و پیوند با شرایط ایران

به‌علاوه‌ی متفکرینی که در بالا آوردیم، می‌توان به نقدهای متفکرینی دیگر چون آلن بدیو، مارک فیشر، ژاک دریدا، و والتر بنیامین نیز اشاره کرد. درکل، نقدهایی که این منتقدین به چپ در سطح جهانی وارد کرده‌اند را می‌توان به قرار زیر جمع‌بندی و با شرایط امروزین چپ در ایران پیوند داد؛ زیرا همه‌ی آن‌ها در پی افشای یک بحران‌اند: بحران سیاست در چپ معاصر. این بحران را می‌توان در پنج محور اصلی خلاصه کرد:

dp.jpgکودکان کار به کودکان کارگری گفته می‌شود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته می‌شوند، به طوری که این امر آن‌ها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بی‌بهره می‌سازد و سلامت روحی و جسمی آن‌ها را تهدید می‌کند.

هرچند آمارهای رسمی و دولتی, تعداد کودکان کار در ایران رابه درستی بیان نمیکنند, اما یک فعال حقوق کودک اظهار داشته که آمار واقعی این کودکان حدود هفت میلیون نفر است ومیزانی از انها نیزاز اتباع کشورهای همسایه هستند.

--به گزارش یکی از فعالان حقوق کودک و دبیر سمینار تخصصی کودکان کار، میانگین سنی این کودکان کار را بین ۱۰ تا ۱۵ سال اعلام کرد اما تاکید کرد: «کودک کمتر از ۵ سال و حتی نوزادی که در آغوش مادر و به اجبار وارد چرخه کار می‌شود نیز بسیار وجود دارد».


*بیش از 20 هزار کودک خیابانی


--به گفته معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ,در حال حاضر ۱۷ هزار کودک خیابانی در کل کشور وجود دارد که ۳۰ درصد از آنها اتباع کشورهای دیگر هستند -(اما به گفته فعالان در این عرصه بیش از بیست هزار کودک تنها در تهران وجود دارد و این تائیید شده است ) با این وجود وی تأکید کرد که ۱۱ دستگاه مسئول رسیدگی به مشکلات این کودکان هستند، اما تنها دو تا سه سازمان در این زمینه فعال‌اند.

کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر می‌برند. این کودکان می‌توانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه‌ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه‌های فساد و... قرار گیرند؛ و همچنین عدم بهره‌گیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هرچه بیشتر از این کودکان سلب می‌کند.

*ازدلایل به کار گرفتن کودکان در ایران میتوان به عواملی چون:

منیر طه چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت برابر۳۰ آوریل در ونکوور کانادا درگذشت. علاقمندان ترانه‌های اصیل ایرانی منیر را بیشتر با سرودن تصنیف «عاشقی شیدا» با صدای غلامحسین بنان و محمدرضا شجریان به خوبی به یاد دارند.

باز نشر مصاحبه ۸ مارس ۲۰۰۹ با خانم منیر طه

منیر طه، شاعر، نویسنده و اولین زن ترانه سرای ایران

و زنی مشخص در تاریخ نهضت ملی و پویندۀ راه مصدق

بزرگ احمد آباد، خیالت آسوده باد

به سال و ماه و روزت، نرفته هیچی از یاد

منیر طه: از قطعۀ مصدق عزیزم، تولدت مبارک

monir.jpg

ازمنیر طه خواستم شرح حالش را برایم بنویسد، آب پاکی روی دستم ریخت و گفت:

شرح حال نویسی را دوست ندارم. به شرح و احوال خود پرداختن آسان نیست همیشه در میمانم كه چه بنویسم، تازه آنچه هم كه بنویسم باز من نیست. از شناسنامه یابیخوشم نمیآید. گوهر بیتناسبِ من، در مشاغل و مواجب و مناصب، كجا و كی به دنیا آمدم و كجا و كی از دنیا خواهم رفت و این همه در چه روز و چه سالی اتفاق افتاد، نمیگنجد. به همین جهت است كه هنوز هم به درستی نمیدانم چه سالی دیپلم گرفتم، كی استخدام شدم و حقوقم چقدر بود. نه وقت گشتن و پیدا كردنش را دارم و نه دانستنش را ضروری میدانم. هنوز هم حساب كتاب زندگیم در هم ریخته است و كاری هم به كارشان ندارم دقت و ممارست در احوالات دنیائیم كار دنیای من نیست. همگان را نمیتوان دركشوی میز اداره یا در دفتر حضور و غیاب مدرسه و مكتب جستجو كرد. لازم است خوانده شوند، دیده شوند و شنیده شوند. باید سردی و گرمی پوستشان را لمس كرد، مسیر نگاهشان را دریافت و به خاموشی و خود جوشی ذهنشان توجه كرد و این زمان میطلبد كه در حوصلة این زمانه نیست. همچنانکه در حوصلۀ برخی هم که در حق من نوشته اند نبوده است و آنچه هم که نوشته اند عاری از اشتباه نیست تا بدانجا که از سرِ همین بی حوصلگی به نامم هم در سر آغاز نوشته ها یا روی جلد کتاب هایم توجه نکرده چیزی بر آن افزوده یا چیزی از آن کاسته یا به سلیقۀ شخصی ساختمانش را در هم ریخته اند که اینهمه از فرهنگ خود مختاری و پرورش نیافتۀ ما سر می زند.

شنیده بودم، تولد منیر طه روز ۸ مارس است. با احتیاط پرسیدم: ۸ مارس را می شناسید؟ روز جهانی زن را می گویم. گرچه این روز در تقویم کشور ما وارد نشده است. اما این روز در شناسنامه ی زنِ آزاده ای ثبت است که شاعر و اولین ترانه سرای ایران است و حال می دانم، چرا ۸ مارس روز زن است و باید به زنان احترام گذاشت.

بالاخره پس ازگفتگوی مكرر، به طول زمان، شرحی ارائه داد.

زادگاه و شناسائی

منیر درتبریز دلاورخیز زاده شد و در تهران بالید و رشد كرد. ازخانواده ای میآید هنر دوست و پیشْ زمان. پدرش تار مینواخت و موسیقی شناس بود. او را كه خردسال و كودك بود به همراه خود به كنسرت های روح الله خالقی درانجمن موسیقی ملی میبُرد. وی درآنجا خالقی، بنان و دیگر نوازندگان را شناخت. مادرش با نواختن تار و ارگ آشنا و ازشاگردان دورة اول كلاس رقص مادام یلنا بود، بعداً منیر را هم با خود به آن كلاس ها برد. منیر میگوید چابك پائی مادرم در رقص های شالاخو و لزگینكا كم نظیر داشت.

شعر و موسیقی درفامیل و درخانوادة پدر و مادرش (مرتضوی) موروثی است. پدر بزرگش (پدرمادرش) نی مینواخت و به تركی شعر میگفت. بزرگ خانوادة مرتضوی سخندان و دكتر منوچهر مرتضوی استاد دانشگاه و رئیس پیشین دانشگاه آذرآبادگان، پژوهشگر و نویسندة «مكتب حافظ» و ادیب و شاعری توانا و آگاه است.

زنان این خانواده اوقاتشان به فراگیری زبان و كاردستی در مدرسه فرانسوی كاتولیك ها (در تبریز) میگذشت و از چابك سوارانِ دشت ها و كوه پایه های آذربایجان بودند.

netanyahu.jpgنتانیاهو: به جمهوری اسلامی هشدار شایسته‌ای خواهیم داد

در زمان و مکان مناسب به جمهوری اسلامی پاسخ خواهیم داد

بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در دیدار با رییس جمهور قبرس گفت: «ما و تمام دنیا از سوی حوثی‌ها تهدید می‌شویم. این را تحمل نخواهیم کرد و اقدام متقابل بسیار قدرتمندی علیه آن‌ها انجام خواهیم داد.»

نتانیاهو افزود: «همیشه به خاطر خواهیم داشت که آن‌ها با دستورات و حمایت حامی خود - ایران - عمل کردند. آنچه لازم است انجام خواهیم داد تا به ایران یک هشدار شایسته‌ای بدهیم مبنی بر اینکه نمی‌توانیم چنین چیزی را تحمل کنیم.»

نتانیاهو: حملات حوثی‌ها از سوی جمهوری اسلامی سرچشمه می‌گیرد

بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل اعلام کرد که این کشور به حمله اخیر حوثی‌ها به اسرائیل پاسخ خواهد داد. او تاکید کرد که اسرائیل به جمهوری اسلامی که از حوثی‌ها حمایت می‌کند نیز پاسخ خواهد داد.

موشکی که یک‌شنبه از یمن به سمت اسرائیل شلیک شد، در نزدیکی فرودگاه بن گوریون، فرودگاه بین‌المللی اصلی این کشور، فرود آمد.

تصاویری که در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد، ستونی از دود را نشان می‌داد که از ترمینال مسافربری قابل مشاهده بود.

نتانیاهو در واکنش به اظهارات پیشین ترامپ نوشت: «رییس‌جمهور ترامپ کاملا حق دارد! حملات حوثی‌ها از سوی ایران سرچشمه می‌گیرد.»

او افزود: «اسرائیل به حمله‌ی حوثی‌ها علیه فرودگاه اصلی ما پاسخ خواهد داد و همچنین در زمان و مکانی که خود انتخاب می‌کنیم، به اربابان تروریست ایرانی آن‌ها نیز پاسخ خواهیم داد.»

roostayee.jpgفرزانه روستایی

دیروز یک موشک قدرتمند هایپرسونیک یا مافوق صوت سپاه از یمن شلیک شد و نزدیک ترمینال ۳ فرودگاه بن گوریون تل آویو به زمین فرود آمد. حدود صد متر آن طرف تر از محل انفجار ترمینال فرودگاه قرار داشت و پر از مسافر بود. ما نمی دانیم اپراتور سپاهی این موشک که ظاهرا هدایت پذیری بیشتری دارد نخواسته بود ترمینال فرودگاه را هدف قرار دهد یا اینکه موشک با درصدی خطا نتوانسته است ترمینال را هدف قرار دهد. فقط تصور کنید که اگر موشک به ترمینال اصابت کرده بود جند نفر کشته شده بودند.

کسی که فرودگاه اصلی یک کشور را وسط روز تعطیل با یک موشک قدرتمند هدف قرار می دهد تلاش می کند تا آتش یک جنگ وسیع منطقه ای را روشن کند و این همان چیزی است که جمهوری اسلامی مسئولیت آن را به گردن حوثی های لخت و عور و گرسنه یمن انداخته است.

شواهد و قرائن حاکی از آن است که چهارمین دور مذاکرات با آمریکا بر سر تعطیلی از صفر تا صد غنی سازی با بحران مواجه شده است. هرچند معتقدم انفجار بندر رجایی نمی تواند تصادفی و خودبخود باشد، رخدادهای چند روز گذشته ظاهرا ادامه همان فعالیت هایی است که موساد گام به گام و بی سر و صدا در ایران پیاده کرده است.اکثر اعضای تیم ترامپ مایل هستند از طریق دیپلماسی بحران هسته ای ایران را حل کنند. اما اصابت موشک به فرودگاه یا یک ترمینال مسافرتی اسراییل حتی ترامپ را از ادامه مذاکرات منصرف و او را تشویق می کند تا نیروی نظامی آمریکا را به کار گیرد.

در این قمار کوری که آقایان بیت و سپاه و حوزه و دوائر امنیتی به راه انداخته اندشاید به این فکر می کنند که زورشان به تیم ترامپ نمی رسد و به ناچار باید تسلیم خواسته های آمریکا و ترک غنی سازی شوند. اما گروههای افراطی تر درون نظام احتمالا به این فکر می کنند که اگر قرار است امتیازهای بزرگ بدهیم چرا این اتفاق دور میز مذاکره صورت بگیرد. آنها معتقدند یک جنگ کنترل شده را نیز می شود تجربه کرد، زیرا مطمئن هستند که ترامپ علیه ایران جنگ را آغاز نخواهد کرد.

بر اساس منطقی که برخی عملگرایان رژیم به آن دچار هستند دادن امتیازهای بزرگ مانند تعطیلی غنی سازی برای لایه های میانی رژیم قابل قبول نیست اما در جنگ و یک مبادله آتش کنترل شده و موشک پرانی می شود برخی تصمیم ها را توجیه کرد. شاید به همین دلیل است که آخرین مدل موشک خود را راهی فرودگاه بن گوریون کرده اند. و البته تصمیم های ناشیانه و احمقانه چاه ویلی است که انتها ندارد و از درون آن هر چیزی بیرون می آید الا آنچه که به نفع مردم ایران باشد.

:::

airport.jpgبه گزارش انتخاب، یمن با موشک بالستیک به فرودگاه بن‌گوریون در اسرائیل حمله کرد.

رسانه‌های اسرائیلی، هر دو سامانه دفاعی آرو ۳ و تاد در رهگیری موشک‌های حوثی ناکام ماندند. پدافند هوایی نیروی هوایی اسرائیل در حال بررسی علت این ناکامی در رهگیری است.

بر اثر این حمله، یک نفر در تل‌آویو بر اثر حمله موشکی حوثی‌ها زخمی شد.

تصاویر دوربین مداربسته لحظه اصابت موشک بالستیک حوثی در نزدیکی فرودگاه بن گوریون در تل‌آویو را نشان می‌دهد.

کانال ۱۲ اسرائیل در این خصوص نوشت: کلاهک جنگی موشک یمنی بسیار بزرگ بود که باعث موجی از انفجارهای عظیم شد.

این کانال عبری افزود: هواپیمای شرکت هواپیمایی هند پیش از فرود در فرودگاه بن گوریون، به هند بازگشت. حرکت قطارها به‌طور موقت در ایستگاه فرودگاه بن گوریون و در مسیرهای منتهی به اورشلیم متوقف شده است.

بنی گانتس رئیس حزب وحدت ملی اسرائیل، خواستار پاسخ‌گویی ایران پس از اصابت موشک حوثی شلیک‌شده از یمن به نزدیکی فرودگاه بن گوریون در تل‌آویو شد.

او در پیامی در «ایکس» نوشت: «این یمن نیست، این ایران است. این ایران است که موشک‌های بالستیک به‌سوی اسرائیل شلیک می‌کند و باید پاسخ‌گو باشد.»

وزیر دفاع پیشین اسرائیل تأکید کرد: «دولت اسرائیل باید بیدار شود» و افزود که «شلیک به‌سوی اسرائیل باید منجر به پاسخ شدید در تهران شود.»

IMG_0338.pngتوضیح: من تمام مطالب ام را با یک تبلت می نویسم. یعنی تمام کارهایم را با همین تبلت انجام می دهم. به این تبلت یک کی بورد جداگانه وصل است. دیروز لیوان چای داغ از دستم افتاد و نصف بالا تنه ام را سوزاند و مقداری هم روی تبلت و کی بورد ریخت. جان جهنم، کی بورد جهنم، با یک شیرجه توانستم تبلت را نجات دهم. کی بورد در اثر نفوذ چای و شیرجه ی من خراب شد. سینه هم که کباب شد. اما بدی کار این است که بدون کی بورد نمی توانم بنویسم.

چهل پنجاه یورو پول هم برای خرید کی بورد ندارم (یعنی اینقدر ثروتمندیم ما! :) ) ولی مطلب «عطا» این قدر هیجان انگیز بود که نتوانستم جلوی نفس مهاجم ام را بگیرم و با تایپ انگشتیِ روی شیشه، این مطلب را ننویسم. حق مطلب را نتوانسته ام خوب ادا کنم و عطای سینه چاک برای تروریست های عرب را درست حسابی مورد لطف و استهزاء قرار دهم. پس به لطفا به همین مقدار رضایت بدهید. مرسی.

***

عطا دارد از کتاب خانه به منزل «محقر»ش باز می گردد. در مترو دختر جوانی با مامان اش سر خریدن کفش نایک دعوا می کند. عطا دارد کتاب «یازده دقیقه»ی پائولو کوئیلو را می خواند و حواس اش پرت می شود. می فرماید:


«سرم توي كتاب «۱۱ دقيقه» نوشته پائولو كوئيلو بود. صفحه ۱۲۰ بودم. نوشته بود: «در زندگي كدام يك اهميت بيشتري دارد؟ زندگي يا نمايش زندگي!؟» ديدم نگاه مادر به زندگي است و نگاه دختر به نمايش زندگي. در روزگار ما نگاه به نمايش زندگي رواج غريبي پيدا كرده است....»

لابد شما که کتاب یازده دقیقه ی کوئیلو را نخوانده اید می گویید: «خب که چی؟!»

هیچی! موضوع سر همین کتاب یازده دقیقه است. رووم نمی شود صریح و در خور عطا جملات ام را بنویسم و مجبورم چون این جا خانواده نشسته کلمات مودبانه به کار ببرم ولی شما لطفا هر کلمه ای دیدید که معادل خیلی مستهجن داشت مستهجن ترین کلمه را به جای کلمه مودبانه بخوانید.

اول بگویم که صفحه ی ۱۲۰ ترجمه ی کیومرث پارسا به فارسی این چیزی را که عطا می گوید ننوشته و احتمالا او دارد کتاب را به انگلیسی می خواند.

IMG_0333.jpeg

4-2.jpgساحل نصیری، شهروند ۱۹ ساله گیلک، جمعه در پی تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در زیباکنار استان گیلان به قتل رسید

ایران اینترنشنال - به گزارش هه‌نگاو، ماموران انتظامی ساحل نصیری و دوستش را در ساحل زیباکنار مورد بازرسی بدنی قرار دادند و برای توقیف موتورسیکلتشان اقدام کردند. طبق این گزارش، پس از آنکه ماموران انتظامی با مقاومت این جوان مواجه شدند، دو گلوله به سر او شلیک کردند طبق این گزارش، قتل این جوان ۱۹ ساله گیلانی با شلیک ماموران انتظامی، با اعتراض ساکنان زیباکنار همراه شد و معترضان بنرهای نصب شده بر کلانتری به آتش کشیدند و این اعتراضات با هجوم نیروهای ویژه و درگیری گسترده معترضان با ماموران پایان یافت.

به گزارش هه‌نگاو، پس از ساعت‌ها اعتراض دسته‌‌جمعی اهالی معترض زیباکنار، پیکر این جوان ۱۹ ساله پس از تهدید و هشدار به خانواده‌اش تحویل داده شد و روز شنبه در زادگاهش به خاک سپرده شد. در مقابل، نیروی انتظامی گیلان اعلام کرد ساحل نصیری به همراه یک موتور سوار دیگر موادمخدر شیشه، گل و حشیش حمل می‌کردند و پس از آنکه پلیس به آنها مشکوک شد و آنها را مورد بازرسی قرار داد.

نیروی انتظامی گفت ساحل نصیری با ماموران درگیر شد و قصد خلع سلاحِ آنان را داشت. به گفته پلیس، مامور انتظامی ابتدا تیر هوایی شلیک کرد، اما با ادامه مقاومت ساحل نصیری، واحد گشت او را «زمین‌گیر» کرد.

4-5.jpgایران وایر - «ایران‌وایر» دریافته پدر «دنیا حسینی»، زن جوانی که ۲۹بهمن۱۴۰۳ با ضربات متعدد چاقو و تنها به‌ دلیل درخواست طلاق دخترش را کاردآجین کرده بود، بعد از حدود سه ماه حبس از زندان آزاد شده است.

دنیا حسینی، سه خواهر به نام‌های «شقایق»، «رضوان» و «زهرا» دارد.

همسر شقایق حسینی عضو سپاه است و به دنیا حسینی و خواهر ۱۷ ساله‌ او زهرا، تعرض کرده است.

زهرا خواهر کوچکتر دنیا که به دلیل شوک ناشی از قتل خواهرش دچار مشکلات روحی شده بود، همچنان تحت نظارت بهزیستی است، اما نزدیکان آن‌ها نگرانند که با توجه به آزادی پدر خانواده، بهزیستی او را به خانه والدینش در کرمانشاه بازگرداند.

خواهر دیگر دنیا، رضوان، پیش‌تر در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد» تایید کرده بود که خواهرانش همگی به شدت «تحت آزار و اذيت روحی و جسمی» قرار داشتند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

ماده ۳۰۱ «قانون مجازات اسلامی» می‌گوید: ‌«پدر یا جد پدری كه فرزند خود را بكشد، قصاص نمی‌شود و تنها به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محكوم خواهد شد.»

بر اساس یکی دیگر از مواد همین قانون، محکومان قتل عمد که از قصاص نفس معاف شده‌اند، به حبس از سه تا ۱۰ سال محکوم می‌شوند. پدر «رومینا اشرفی» از سوی دادگاه به تحمل ٩ سال حبس محکوم شد.

abdi.jpgعباس عبدی - هم‌میهن

مشهور است که سیاست پدر و مادر ندارد؛ به همین دلیل خیلی‌ها کوشیده‌اند که تا حدی که می‌توانند سیاست را با اخلاقیات گره بزنند. سپس گمان می‌رفت که با آزادی بیان، شفافیت، حاکمیت قانون، استقلال قضایی و گردش قدرت از طریق انتخابات آزاد می‌توان اخلاق را در سیاست وارد و نهادینه کرد.

قطعاً همه این موارد کمک مهمی به بهداشتی‌تر شدن موضوع سیاست کردند؛ ولی همیشه امکانی برای سیاست‌ورزان فراهم می‌شود که فیل‌شان یاد هندوستان کند و دوباره حقیقت و منافع ملی را پیش پای منافع حقیر فردی و غیرفردی قربانی کنند.

یکی از این امکانات، سیاست خارجی کشورها است. نمونه می‌خواهید؟ همین مذاکرات ایران و آمریکاست که برخی افراد و نیروها هم در داخل و هم در خارج کشور دنبال موش دواندن در موفقیت احتمالی مذاکرات هستند.

در واقع، آنان به زبان بی‌زبانی می‌گویند «سهم ما چی؟» یا می‌گویند «ما هم شریک»، یا «دیگی که برای ما نجوشد، بهتر است کله سگ در آن بجوشد».

نیروهایی که در داخل کشور دنبال چوب گذاشتن لای چرخ مذاکرات هستند را می‌شناسید. جالب این است که یکی از آنها در آخرین موضع علیه مذاکرات خبر مهمی را لو داد و گفت: «در دولت قبل هم مذاکره وجود داشت؛ ولی جامعه از آن خبر نداشت و نسبت به آن شرطی نشده بود. این اقدام در آن برهه جلوی اثرگذاری مذاکره بر قیمت ارز را گرفت.»

این کار آن‌قدر محرمانه بوده که حتی دوستان‌شان هم اطلاعی نداشتند و گمان می‌کنند آن دولت مخالف مذاکره بوده؛ لذا با مذاکرات کنونی هم مخالفت می‌کنند. البته، مردم ما با این دسته از مخالفان داخلی آشنا هستند؛ ولی اکنون با مخالفان جدیدی در سطح جهانی مواجه شده‌ایم. اسرائیل که سردسته این مخالفان است، طبعاً هر اقدامی بتواند علیه آن انجام می‌دهد؛ چه در داخل ایران و چه در جهان و حتی در ایالات متحده هم خواهد کوشید که در این گفت‌وگوها خرابکاری کند.

firebanner.jpgیورونیوز - رسانه‌های ایران تنها دو ساعت پس از گزارش وقوع آتش‌سوزی در شهرک صنعتی واقع در قم، از وقوع حریق «سنگین» در مشهد خبر دادند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، عصر یکشنبه به نقل از حمیدرضا کافی‌نیا، مدیر عامل سازمان آتش نشانی مشهد نوشت: « کارخانه موتورسازی در مشهد دچار آتش‌سوزی شد و اکنون مهار آتش درحال انجام است.» به گفته او «این آتش‌سوزی سنگین و دود آن از فواصل دور قابل مشاهده است.»

مدیر عامل سازمان آتش نشانی مشهد همچنین گفت: «انبار لاستیک و کارتن به وسعت چهار هزار متر مربع به صورت کامل زیر آتش رفته و آتش نشانان در حال مهار آتش هستند.»

او به خبرگزاری ایسنا هم گفت: «آتش‌سوزی مصدوم یا کشته نداشته است و تعدادی موتورسیکلت، لاستیک و کارتن دچار آتش‌سوزی شدند.»

خبرگزاری ایسنا نیز بعدازظهر یکشنبه به نقل از محمدجواد باقری، رئیس اورژانس قم خبر داد که یکی از شرکت‌های واقع در شهرک صنعتی محمودآباد ساعت ۱۱:۴۸ دقیقه امروز دچار آتش‌سوزی شده که در پی آن «دو نفر از مصدومان با سوختگی کامل ۱۰۰ درصدی و بدحال پس از دریافت خدمات اولیه به بیمارستان منتقل شدند.»

navarabad.jpgعلی جوانمردی - آواتودی

به گزارش منابع محلی، شامگاه امروز همزمان با وقوع آنچه به‌عنوان «زمین‌لرزه» در منطقه کرج گزارش شده، یک مجتمع نظامی مخفی در شهرستان نظرآباد دچار انفجار و آتش‌سوزی گسترده شده است.

بر اساس تصاویر و ویدیوهای منتشرشده از محل حادثه، شعله‌های آتش و دود غلیظ از این مجموعه به وضوح دیده می‌شود. هنوز هیچ مقام رسمی در مورد ماهیت حادثه یا تلفات احتمالی اظهار نظر نکرده است.

با توجه به ماهیت امنیتی محل وقوع، گمانه‌زنی‌هایی در مورد علت اصلی انفجار مطرح شده اما جزئیات بیشتری تاکنون در دسترس نیست.


براساس اطلاعات رسیده به ایندیپندنت فارسی از منابع محلی، شامگاه شنبه ۱۳ اردیبهشت، در حدود ساعت ۸:۴۰ تا پیش از ۹ شب به وقت تهران، ساکنان برخی مناطق کرج ابتدا صدای مهیبی شبیه انفجار شنیده‌اند. دقایقی پس از آن، سامانه‌های پدافند هوایی در غرب تهران فعال شدند و چندین شلیک متواتر انجام دادند. هم‌زمان، جت‌های جنگنده نیز در ارتفاع پایین بر فراز آسمان غرب تهران به پرواز درآمدند. شاهدان عینی در مناطق سعادت‌آباد، غرب پایتخت و کرج، این رویدادها را با ایندیپندنت فارسی در میان گذاشته‌اند. به گفته این منابع، پس از شنیده‌شدن صدای انفجار و آغاز شلیک پدافندها، رسانه‌های حکومتی بدون اشاره به این تحرکات نظامی، وقوع یک زمین‌لرزه در استان البرز را منتشر کردند.

مهدی مهرور، مدیرکل مدیریت بحران استانداری البرز، در گفتگو با ایسنا اعلام کرد: «بر اساس اطلاعات اولیه، این زمین‌لرزه در عمق هشت کیلومتری زمین به وقوع پیوسته و گروه‌های ارزیاب به منطقه اعزام شده‌اند.» او تاکید کرد که هنوز اطلاعات دقیقی از میزان خسارات احتمالی در دست نیست و از شهروندان خواست فقط از منابع رسمی پیگیری کنند. در حالی‌ که رسانه‌های حکومتی هیچ توضیحی درباره علت فعال‌شدن پدافندها و پرواز جت‌ها نداده‌اند، همزمانی این رویدادها با اعلام رسمی وقوع زمین‌لرزه، بار دیگر توجه افکار عمومی را به شائبه پوششی بودن این نوع گزارش‌ها جلب کرده است.

در گذشته نیز، در موارد مشابه، اعلام وقوع «زلزله»، «مانور» یا پدیده‌هایی مانند «صداهای مرموز» همزمان با فعالیت‌های پدافندی، از سوی تحلیلگران به‌عنوان پوششی برای عملیات دفاعی یا رویدادهای امنیتی در نظر گرفته شده بود. تکرار این الگو، در کنار سکوت رسمی درباره شلیک‌های پدافندی در شامگاه شنبه، ظن عمومی را نسبت به ماهیت واقعی این رویدادها افزایش داده است.

بر پایه اطلاعات منابع نظامی و تحلیل‌های دفاعی، سامانه‌های پدافند هوایی تهران در نقاط راهبردی مستقر شده‌اند، از جمله اطراف فرودگاه مهرآباد، سایت‌های نظامی در شرق تهران مانند کوه بی‌بی شهربانو، مناطق شهریار در غرب تهران، و همچنین در حوالی پارچین، کرج و دماوند. سامانه‌های موشکی نظیر «تور-ام۱»، «سوم خرداد» و «باور ۳۷۳» از تجهیزات کلیدی دفاع هوایی در این مناطق محسوب می‌شوند. هم‌زمان با این وقایع، گزارش‌هایی از قطع برق در برخی مناطق کرج منتشر شده است.

همچنین وزش باد شدید همراه با گرد و خاک، آسمان کرج را تیره کرده بود. برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز از احساس لرزش زمین در تهران خبر داده‌اند. تا زمان انتشار این گزارش، مرکز زلزله‌نگاری ایالات متحده (USGS) هنوز هیچ اطلاعاتی درباره این زمین‌لرزه احتمالی در کرج منتشر نکرده است. این گزارش به‌روزرسانی خواهد شد.

3-2.jpgزندگي يا نمايش زندگي!؟

سيدعطاءالله مهاجراني

در درنگ اين هفته اندكي از سياست فاصله بگيریم. گرچه از سياست رهايي نداريم. ما را دنبال مي‌كند؛ دست از سر ما بر نمي‌دارد. چنانكه گفته‌اند اگر ما رهايش كنيم مثل خرسِ قاليچه نماي توي رودخانه رهاي‌مان نمي‌كند.

عصر چهارشنبه از كتابخانه به خانه‌مان برمي‌گشتم. داخل مترو درست روبروي من دختر جواني به اصطلاح تين‌ايجر! با خانمي كه كنارش نشسته بود. فهميدم مادرش است. به زبان فارسي بلند بلند و همراه با اخم حرف مي‌زد. گمان نمي‌كرد ايراني هستم. دختر مي‌گفت: «بايد اون كفش نايك مدل لوئيزا را برام بخري. ميشه ۱۹۰ پوند. بايد بخري! شنيدي مامانم! باااايد! بخري. ببين ايناهاش!»

موبايلش را جلو چشم مامانش بالا برده بود. انگار مي‌خواست موبايل را توي چشمش فرو كند. خانم كه حدود ۵۰ ساله به نظر مي‌رسيد با آرامش و لبخند گفت: «مامان، فري جان گرونه! تو انگار از وضع‌مون خبر نداري!» دختر گفت: «پس غلط كردي زاييدي. احمق! مرجان مامانش براش كفش نايك مدل اير - جردن خريده 2 هزار پوند.

حالا تو براي ۱۹۰ پوند جر مي‌زني؟ دُم در آوردي؟» سرم توي كتاب «۱۱ دقيقه» نوشته پائولو كوئيلو بود. صفحه ۱۲۰ بودم. نوشته بود: «در زندگي كدام يك اهميت بيشتري دارد؟ زندگي يا نمايش زندگي!؟» ديدم نگاه مادر به زندگي است و نگاه دختر به نمايش زندگي. در روزگار ما نگاه به نمايش زندگي رواج غريبي پيدا كرده است. تعبير كوئيلو به ظاهر ساده است؛ اما هر چه بيشتر درباره‌اش بينديشيم عميق‌تر و گسترده‌تر مي‌شود. من حقيقي و من تقلبي.

حقيقت زندگي و نمايش زندگي مصنوعي، تظاهر به زندگي. تمام كساني كه گرفتار برند هستند؛ كفش و ساعت و لباس و عطر و ماشين و... تظاهر به زندگي مي‌كنند. در جنگ تبليغاتي امريكا با چين. چيني‌ها اعلام كردند شركت‌هاي امريكايي برخي برند‌ها را تا صد برابر قيمت مي‌فروشند.

براي كيف يا كمربندي 10 تا 20 دلار به توليد‌كننده چيني پرداخت كرده‌اند. بين هزار تا ۲ هزار دلار مي‌فروشند! يعني خيلي از برند‌ها كه گمان مي‌رفت چرم نوع اعلاي بي‌همتاست، پلاستيكي است! نمايش چرم است.

منتها كسي كه اين برند‌ها را با قيمت‌هاي بسيار گران مي‌خرد. گمان مي‌كرد يا مي‌كند بيشتر و بهتر زندگي مي‌كند. بسياري خانواده‌ها نمي‌توانند خود را با اين سبك زندگي تطبيق بدهند. جوانان دير ازدواج مي‌كنند. نمي‌توانند در سال‌هاي آغاز ازدواج به زندگي ساده اكتفا كنند. زندگي را گام به گام با آينده‌بيني و قناعت و عزت‌نفس بسازند.

4-4.jpgپلیس ضدتروریسم بریتانیا روز یکشنبه، ۱۴ اردیبهشت ماه اعلام کرد که در دو عملیات جداگانه، هشت مرد، از جمله هفت تبعه ایرانی را بازداشت کرده است.

به گزارش رویترز، در روز شنبه، پنج مرد که چهار نفر از آن‌ها اتباع ایرانی بین ۲۹ تا ۴۰ سال بودند، به ظن ارتکاب جرائم تروریستی در ارتباط با توطئه‌ای برای هدف قرار دادن یک مکان خاص دستگیر شدند.

این بازداشت‌ها در سوئیندون، غرب لندن، استاکپورت، راچدیل و منچستر انجام شد. در پرونده‌ای جداگانه، سه تبعه ایرانی بین ۳۹ تا ۵۵ سال در لندن به ظن فعالیت‌های مرتبط با تهدیدات قدرت‌های خارجی تحت قانون امنیت ملی بازداشت شدند. این قانون از سال ۲۰۲۳ برای مقابله با اقدامات دولت‌های متخاصم در بریتانیا به اجرا درآمده است.

این بازداشت‌ها در پی افزایش نظارت بر فعالیت‌های مرتبط با جمهوری اسلامی ایران در بریتانیا صورت گرفته است. از سال ۲۰۲۲، مقام‌های بریتانیا با ۲۰ مورد طرح یا نقشه‌ای که گفته می‌شود جمهوری اسلامی پشت آن بوده و ممکن بود جان شهروندان یا ساکنان بریتانیا را به خطر بیندازد، مقابله کرده‌اند.

ویدئویی از لحظه بازداشت یکی از هفت شهروند ایرانی دستگیرشده در بریتانیا منتشر شده است. این ویدئو بازداشت یکی از این افراد در شهر روچدیل بریتانیا را نشان می‌دهد.

بر اساس بیانیه پلیس بریتانیا، در ۲۴ ساعت گذشته هفت ایرانی توسط پلیس ضد تروریسم بازداشت شدند. پلیس لندن گفته است که روز شنبه پنج نفر در نقاط مختلف انگلستان، در ارتباط با هدف قرار دادن یک مکان مشخص در بریتانیا بازداشت شدند.

به گفته پلیس، چهار نفر از این پنج نفر، دو نفر ۲۹ ساله، یک نفر ۴۰ ساله و یک نفر ۴۶ ساله تبعه ایران هستند. ملیت نفر پنجم اعلام نشده است. پلیس ضد تروریسم همچنین اعلام کرد که درعملیاتی جداگانه سه نفر دیگر که ملیت ایرانی دارند روز شنبه در لندن بازداشت شده‌اند. در عملیات نخست، مردان متهم، در شهرهای سوئیندون، لندن، استاک‌پورت، راچدیل و منچستر دستگیر شدند.

مکان مورد هدف این پنج نفر حالا در مراقبت پلیس است. در عملیات دوم، پلیس اعلام کرد که سه مرد ۳۹، ۴۴ و ۵۵ ساله در سه مکان مختلف در شمال‌غرب و غرب لندن بازداشت شده‌اند. این افراد تحت قانون امنیت ملی بازداشت شده‌اند و تحقیقات در حال ادامه است. پلیس گفته که این دو عملیات به یکدیگر مرتبط نیستند.

رئیس سازمان اطلاعات و امنیت داخلی بریتانیا، ام‌ آی فایو، شش ماه پیش گفته بود که دستگاه امنیتی بریتانیا در دو سال گذشته ۲۰ توطئه ایران در خاک بریتانیا را خنثی کرده است.

5-4.jpgانفجارهای زنجیره‌ای در ایران؛ بعد از بندرعباس و فردیس کرج نوبت به محمودآباد قم رسید.

-خبرگزاری‌های رسمی داخلی گزارش دادند که روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ یک واحد تولیدی در شهرک صنعتی محمودآباد قم پس از انفجاری سنگین دچار آتش‌سوزی شد.

-حال چهار نفر از کارگران که دارای سوختگی بالای ۹۰ درصد هستند، وخیم اعلام شده است.

-خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی به نقل از رئیس‌ اورژانس ۱۱۵ قم گزارش داد: «دو نفر از مصدومان با سوختگی کامل ۱۰۰ درصدی و بدحال پس از دریافت خدمات اولیه به بیمارستان منتقل شدند».

-برخی منابع غیررسمی می‌گویند دو نفر از کارگران جان باختند.

Image

yaghmayee.jpgپرسش: بزرگترین خدمت و بزرگترین میراث سلسله پهلوی چه بود؟ ساخت راه آهن؟ ساخت دانشگاه؟ دادن شناسنامه؟ ساخت دادگستری؟

اسماعیل یغمایی: بزرگترین خدمت و میراث سلسله پهلوی بازآفرینی "هویت ملی ایرانی" بود

• محمدرضا شاه پهلوی غریب بود، در مملکتی که زمام تفکر وخرد ایرانی دست شاه و اندیشمندان‌اش نبود بلکه دست یک مشت آخوند پست و پلید اجنبی بود.

• تنها سلسله‌ای که هویت ملی را پاس داشت، پهلوی بود که با رضاشاه شروع شد و با محمدرضاشاه پهلوی ادامه یافت اما علیه‌اش همه شوریدند؛ کشورهای بیگانه درجهت منافع ملی‌شان و چپ‌های کمونیست و مذهبی که از هویت ملی ایران بری بودند.

:::

انتشار فاکتور ۱۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی یک شام خانوادگی در تهران، موجی از واکنش‌ها را در فضای مجازی به‌راه انداخته؛ جایی که کاربران می‌گویند: «دبی دیگه ارزون‌تره!»

به گزارش خبرانلاین، انتشار تصویری از فاکتور یک شام خانوادگی در یکی از رستوران های شمال تهران، با رقم خیره‌کننده ۱۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان، در شبکه‌های اجتماعی جنجال به‌پا کرده است.

bill2.jpg

رکنا در خبری نوشت: بسیاری از کاربران با مقایسه این رقم با رستوران‌گردی در شهرهای لوکسی چون دبی، به طنز نوشتند: «دیگه باید برای صرفه‌جویی بریم دبی غذا بخوریم!» این اتفاق دوباره بحث‌ها درباره هزینه‌های سرسام‌آور زندگی در تهران را داغ کرده است.

روزی ۹۰ دقیقه تمرین می‌کنم

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، با انتشار تصاویری از فضای تمرینات ورزشی‌اش گفت که روزانه یک‌ونیم ساعت ورزش می‌کند.

این تصاویر در رسانه‌های روسیه بازتاب گسترده‌ای داشته و بخشی از تلاش کرملین برای نمایش چهره‌ای فعال و قدرتمند از رهبر این کشور تلقی شده است.

:::

«دونالد ترامپ»، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، در گفت‌وگویی با شبکه «ان‌بی‌سی» تاکید کرد که هدف اصلی از مذاکرات با جمهوری اسلامی، برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران است.

او افزود: «البته حالا یک نظریه جدید مطرح شده که به ایران اجازه داده شود برنامه‌ای غیرنظامی داشته باشد، یعنی برای تولید برق. اما من می‌گویم، آن‌ها این‌همه نفت دارند، چه نیازی به آن دارند؟ البته دیده‌ام در کشورهای دیگر هم این‌طور بوده که دنبال چنین کاری بوده‌اند و در عین حال منابع نفتی زیادی هم دارند. می‌خواهم ایران موفق باشد، بسیار عالی باشد. مردم ایران فوق‌العاده‌اند. تنها چیزی که نمی‌خواهم داشته باشند، سلاح هسته‌ای است.

:::

masked.jpgایندیپندنت فارسی - در مراسم روشن‌کردن مشعل در کوه «هرتسل» به مناسبت هفتادوهفتمین سالگرد استقلال اسرائیل، سه نفر از ماموران موساد که در عملیات «پیجر» علیه حزب‌الله لبنان نقش داشتند، با چهره‌های پوشیده و تنها با حروف اول نامشان («ر»، «د» و «ن») در برنامه تلویزیونی معرفی شدند.

این عملیات در ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ انجام شد و طی آن هزاران دستگاه پیجر مجهز به مواد منفجره که در اختیار اعضای حزب‌الله در لبنان قرار داشت، به‌صورت همزمان منفجر شدند.

در روز بعد، دستگاه‌های بی‌سیم نیز منفجر شدند.



این عملیات منجر به کشته‌شدن حدود ۲۷ نفر و زخمی‌شدن هزاران نفر از اعضای حزب‌الله شد. رئیس موساد این عملیات را «نقطه عطفی» در مقابله با حزب‌الله توصیف کرده است.

zell.jpgدویچه وله - مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی، با اشاره به زلزله‌های اخیر در مناطق مرکزی ایران از جمله نطنز و اردستان، نسبت به افزایش احتمال وقوع یک زمین‌لرزه شدید هشدار داد.

زارع در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد گفت بر اساس شواهد علمی و روند زلزله‌های اخیر، "احتمال وقوع زلزله‌ای به بزرگی بیش از ۷ ریشتر در سامانه گسلی قم-زفره و مناطق پیرامونی آن در بازه زمانی دو تا سه ماه نخست سال ۱۴۰۴، بین ۱۰ تا ۲۰ درصد برآورد می‌شود".

به گفته زارع، پایش دقیق لرزه‌ای، نقشه‌برداری سطحی و مطالعات دیرینه‌لرزه‌ای روی این سامانه گسلی، به‌ویژه در مناطق نزدیک به نطنز، کاشان و زفره، از اهمیت بالایی برخوردار است. وی همچنین بر لزوم توجه ویژه به گسل کوهبنان در نزدیکی هجدک نیز تاکید می‌کند که آخرین زلزله بزرگ این گسل در سال ۱۳۵۶ به بزرگی ۶.۶ به وقوع پیوسته بود.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

زارع در پایان ضمن اشاره به وارد نشدن خسارات شدید در زلزله‌های اخیر، هشدار می‌دهد که "نبود آسیب‌های جدی در این زمین‌لرزه‌ها نباید موجب غفلت شود"، چرا که به گفته او ویژگی‌های زمین‌شناختی مناطق مرکزی و جنوب ایران، به‌ویژه مجاورت با خلیج‌فارس و تاسیسات مهم نفتی و صنعتی، آن را در برابر زمین‌لرزه‌های بزرگ آسیب‌پذیر می‌کند.

فواد ایزدی در ۱۶ سالگی و در اوج جنگ ایران را رها کرد، به آمریکا رفت و تا ۴۰ سالگی آنجا ماند تا امروز تئوریسین سوپر انقلابی‌ها برای جنگ باشد

tweet.jpg

فواد ایزدی کیست؟

فواد ایزدی، متولد ١٣۴٨، فرزند عزت الله، داماد سقای بی ریا، مشاور رئیس دولت نهم در امور روحانیت و از شاگردان مصباح است. فواد ایزدی در سن ١۶ سالگی و در اوج جنگ در میانه دهه ۶٠ به همراه پدر و مادرش، اکرم غفاری، به آمریکا مهاجرت کرد و شهروند آمریکا شد.

فواد ایزدی پس از اتمام تحصیلات دبیرستان در آمریکا و اخذ دیپلم، به ادامه تحصیل در رشته اقتصاد، رسانه و دیپلماسی عمومی پرداخت و رساله دکتری خود را تحت نظارت و هدایت نیکلاس جان کال، از مشاورین انگلیسی دولت اسرائیل در زمینه دیپلماسی عمومی گذراند.

او در سال ١٣٨٨ پس از انتخابات ریاست جمهوری به ایران آمد و به رغم تابعیت آمریکاییش، به سرعت با حمایت نیروهای روزنامه کیهان، بعنوان مدیرکل اخبار خارجی در خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) منصوب شد.

ایزدی کارشناس در صداو سیما: از این به بعد باید بیشتر پرچم آمریکا را بسوزانیم!

افشاگری عبدالرضا داوری از فواد ایزدی؛ در ۱۶ سالگی و در اوج جنگ ایران را رها کرد، به آمریکا رفت و تا ۴۰ سالگی آنجا ماند تا امروز تئوریسین سوپر انقلابی‌ها برای جنگ باشد

:::

در همین زمینه:

پیام صلح خیر ولی پیام جنگ آری؟

احمد زیدآبادی

فؤاد ایزدی از اصولگرایانی که به عنوان "استاد روابط بین‌الملل" در دانشگاه تهران تدریس می‌کند ظاهراً در انتقاد از سردار باقری فرماندۀ ستاد کل نیروهای مسلح کشور گفته است: "آمریکایی و نیروهای منطقه باید از افراد نظامی ما بترسند. احساس آن‌ها به نیروی نظامی ما باید این باشد که این سربازان حزب‌الهی هستند و ایدئولوژی دارند. این سربازان منتظر دستور فرمانده کل قوا هستند، تا بروند و آمریکایی را بکشند. نیروی نظامی ما نباید در این شرایط، پیام صلح بفرستد، اگر فردی نظامی احساس می‌کند که به ادبیات دیپلماتیک علاقه دارد، باید یونیفرم خود را درآورد و برود دیپلمات شود، قطعا آقای دکتر عراقچی هم به کمک نیاز دارد! نیروی نظامی ما نه باید در کار فرهنگی و مسائل اقتصادی اظهارنظر کند و نه در کار دیپلماتیک دخالت کند."

ganji22.jpgنخست باید به این موضوع بسیار مهم اشاره کنم؛ هم چنان که نویسنده گرامی و نکته سنج ایرانشهر آقای بهداد جاودان در نوشتار این هفته خود با عنوان بندرعباس، گلوی ملت ایران یادآور شده اند، کلنگ ساخت بندر مدرنی در جوار بندر عباس در سال ۱۳۴۹ خورشیدی زده شده یعنی ۸ سال پیش از انقلاب منحوس اسلامی و هیچ ارتباطی بین نام این بندر با رجایی یک معلم ساده و تروریست ولی گماشته خمینی ابتدا به عنوان قائم مقام آموزش و پرورش و بعداً وزیر آموزش و پرورش و سپس تحمیل او به بنی صدر به عنوان نخست وزیر و پس از خلع بنی صدر به عنوان رئیس جمهور نداشته است.

بیژن خلیلی - خبرگزاری ایرانشهر
باید یادآوری کنم در دورانی که رجایی وزارت آموزش و پرورش را قبضه کرد، همان زمانی است که فرخ روی پارسا نخستین زن وزیر آموزش و پرورش دوران پهلوی را به جرم زن بودن، بهایی بودن (شما بخوانید دگر اندیش بودن) ، مدرن بودن، بی حجاب بودن ، با سواد بودن، در گونی کردند و او را به قتل رساندند و رجایی ملعون دم بر نیاورد.
اکبر گنجی بلافاصله پس از انفجار بندر به اصطلاح شهید رجایی مقاله ای را در سایت گویا و اینستاگرام منتشر نمود و وقوع این فاجعه را به اسرائیل منتسب کرد و ادعاهای غریب و پوچی را مطرح نمود که لازم می بینم این جا آن را راستی آزمایی کنیم هر چند به اختصار:
1- اسرائیل؛ بزرگ‌ترین رژیم تروریستی و نسل‌کش جهان است
این ادعا دیدگاهی سیاسی است که از سوی برخی گروه‌ها و دولت‌ها مطرح می‌شود، به‌ویژه در جمهوری اسلامی ایران و برخی کشورهای عربی که خود بزرگ‌ترین نسل کشی ها را انجام داده اند.
سازمان ملل و دادگاه‌های بین‌المللی، در موارد مشخصی از تخلفات اسرائیل بمانند هر کشور دیگری انتقاد کرده‌اند، ولی هنوز رسماً اسرائیل را به عنوان رژیمی تروریستی یا نسل‌کش اعلام نکرده‌اند.
موضوع جنایات جنگی در غزه یا کرانه باختری در حال بررسی توسط دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) است، اما تا این لحظه حکم قطعی صادر نشده است و ایالات متحده اخیرا" اعضای دادستانی دادگاه بین المللی را به دلیل آن که تروریست‌های حماس را هم تراز مقامات اسرائیل که در دفاع از کشور خود به حماس در غزه حمله کرده اند، تحریم کرد.

gantz.jpgایران وایر - در پی اصابت یک موشک شلیک‌شده از یمن به نزدیکی فرودگاه بین‌المللی «بن‌گوریون» در تل‌آویو، «بنی گانتز»، وزیر دفاع سابق اسراییل، انگشت اتهام را به‌سوی جمهوری اسلامی نشانه رفت و خواهان پاسخ به این حمله در تهران شد.

بنی گانتز، عضو سابق کابینه جنگ اسراییل، روز ۱۴اردیبهشت۱۴۰۴ در واکنش به این حمله نوشت: «این یمن نیست، این ایران است.» او افزود: «ایران است که موشک‌های بالستیک به‌سوی دولت اسراییل شلیک می‌کند و باید مسئولیت کامل آن را بپذیرد.»

گانتز هشدار داد: «دولت اسراییل باید بیدار شود و به حملات قطره‌چکانی پایان دهد. حمله به دولت اسراییل باید با واکنشی سخت در تهران پاسخ داده شود.»

این حمله موشکی توسط حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته و به گفته منابع نظامی اسراییل، سامانه دفاع موشکی موفق به رهگیری و انهدام آن نشده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

موشک در نزدیکی فرودگاه بن‌گوریون فرود آمد و بر اساس گزارش سازمان امدادی «ستاره سرخ داود» در نتیجه آن هشت نفر زخمی شدند.

«یسرائیل کاتس»، وزیر دفاع اسراییل نیز در واکنشی تند و با اشاره به متون مذهبی گفت: «هرکس به ما حمله کند، ما هفت برابر پاسخ خواهیم داد.»

:::

Kourosh_Golnam_3.jpgویژه خبرنامه گویا

1. مردم ایران یک‌بار دیگر سوگوار فاجعه بزرگی شدند. یک‌بار دیگر مردم بی‌گناه و گرفتار قربانی بی‌خردی، پنهان‌کاری و خیانت رهبر شیاد و باندهای مافیایی وابسته به او شدند.

2. یک‌روز پس از فاجعه اندک سخنی از خامنه‌ای شنیده نشد، تسلیت با تأخیر او نیز با آه وناله‌ و اشک ریختن‌اش برای کشته‌شدن تروریست‌های مفت‌خوری چون نصرالله ، هنیه و سنوار هم بسیار فرق داشت. از ارزشی‌ها و برگزاری سوگواری، حسن و حسین کردن و توی سروکله خود زدن مآنند آن‌چه برای مرگ این تروریست‌ها انجام دادند هم خبری نبود. کاش همین بود ولی در کمال شگفتی هرجا که توانستند از برگزاری سوگواری مردم جلوگیری کردند و به رسانه‌ها هم دستور و هُشداردادند که خود خبری منتشر نکنند جزآن‌چه حکومت خود بگوید! یعنی تنها دروغ‌هایی گوناگون ما برای سردرگمی هرچه بیشتر مردم را منتشر کنید نه آن‌چه خود با پی‌گری و موشکافی می‌یابید. پنهان‌کاری و هیس،هیس! دوای هر درد بی‌درمان این رهبر شیاد و حکومت او‌ست.

3. هرجای دیگر جهان چنین فاجعه بزرگ و دردناکی رُخ می‌داد مقام نخست آن کشور هرکار مهم و حتا اگر سفری داشت را نیمه‌کاره رها کرده و به محل فاجعه می‌شتافت. اکنون تصورکنیم که خامنه‌ای ترس از تیر غیبِ اسراییل را از خود دورکرده و تصمیم بگیرد به آنجا تشریف ببرد. چه وضعی پیش خواهد آمد و چه مقدمه‌ای باید فراهم شود؟ نخست یک لشگر جرار آدم‌کش باید به محل برود تا پاک‌سازی کند و همه جا اززمین، آسمان ودریا را زیر کنترل بگیرند، دوم خلبانانی که باید هواپیمای رهبر شیاد و چند هواپیمای گارد نگهبان را هدایت کنند، باید چند روزی پیش از پرواز کاملن در ایزوله قراربگیرند که مبادا با کسی راز زمان و برنامه حرکت را در میان بگذارند وهمه با هزینه‌های سرسام آور؛ نمایش پس از آن نیز این خواهد بود که باید کسانی از ارزشی‌های نگون بخت، نابخرد و فریب خورده که سراپا بازبینی شده‌اند که حتا خودکاری هم همراه نداشته باشند، گردبیاورند تا برای رهبر و کار بزرگ او و منتی که برسر داغ‌دیدگان و سوگواران حقیقی می‌گذارد هورا بکشند و صلوات بفرستند!

Ali_Mirfetrous_2.jpgبه یادِ منوچهر فرهنگی که شیفتۀ رضاشاه بود

با سپاس از عنایتِ خوانندگان عالیمقدار به مقالۀ حکومت رضاشاه و دستِ انگلیسی ها

*تجدّد یا «مهندسی اجتماعی»(به تعبیر پوپر)در ذاتِ خود آمرانه است، خصوصاً در جوامعی مانند ایران و ترکیه و تونس و مصر که فاقد ساختار نوین اجتماعی بودند .

*فکر«تجدّدِ آمرانه»،زمانی در بین روشنفکران ایران پیدا شد که بخاطر سیطرۀ دو استبداد سیاسی - مذهبی و حضور قاهرۀ دولت های روس و انگلیس بسیاری از آرمان های انقلاب مشروطیّت ناکام مانده بود!

*محمد مردوخ کُردستانی(شاعر و ادیب برجستۀ کردستان) در بیانیۀ بسیار شیوائی به زبانِ فارسی نوشت:«از یک سلسله تجاربِ برجسته ثابت شده که مِفتاح سعادت ایران در دستِ با کفایتِ شخص رضاخان پهلوی است. شخصِ شخیصِ رضا خان را - با اختیارات مطلقه - قائد کبیر مملکت قرار دهیم».

اشاره:

با سپاس از عنایتِ خوانندگان عالیمقدار به مقالۀ حکومت رضاشاه و «دستِ انگلیسی ها» یادآور میِ شوم که در سال های ۱۳۹۴- ۱۳۹۵ طی سلسله گفت و گوهائی با شاعر و روزنامه نگار پیشکسوت علیرضا میبُدی در تلویزیون جهانی پارس،ضمن آسیب شناسیِ سقوطِ انقلاب مشروطه به انقلاب مشروعه نگاهی داشتیم به زمینه و زمانۀ ظهورِ رضا شاه و تبیین مفاهیمی مانند«تجدّدِ آمرانه» یا «تجدّد گرائیِ وارونه» که از سوی برخی نویسندگان برای تحقیر یا تخفیفِ اصلاحات رضاشاه ابراز می شد.در واقع، تأثیرات حزب توده و روشنفکرانی مانند جلال آل احمد باعثِ «امتناع تفکر» در فهم توسعۀ اجتماعی و اهمیّت اصلاحات عظیمِ عصر پهلوی ها شده بود.

تحوّلات سال های اخیر - و خصوصاً جنبش«زن،زندگی،آزادی» - بازاندیشی و بازخوانیِ تاریخ معاصر ایران را ناگزیر ساخته است.این امر، فصل فرخنده ای است تا از بازتولید و تکرار اندیشه های خِرَد گریز و تجدّد ستیز پرهیز شود.

از «سارا بانو ایرانی»که در تدارک آن گفت و گوها همّت کرده اند سپاسگزارم . «تأمّلاتی در بارۀ تجدّدِ آمرانۀ رضاشاه» بخشی از آنهمه است که در زیر ملاحظه می کنید. ع.م

rsh.jpg

مسئلۀ ظهور رضا خانِ سردارسپه و تجدّدِ دورانِ رضاشاه از مباحثِ مشاجره انگیز در تاریخ معاصر ایران است که بخاطر سیطرۀ تحلیل های حزب توده، این مسئله نیز (مانند رویداد 28 مرداد32 و غیره) از حوزۀ «موضوعات تاریخی» خارج و به منازعات سیاسی - ایدئولوژیک آلوده شده است،به همین جهت،بنده با نظر بسیاری از دوستان در بارۀ«تجدّدگرائیِ وارونه» یا «تجدّدِ آمرانۀ رضا شاه» چندان موافق نیستم.یکی از موارد مهم این اختلافِ نظر،ناشی از اختلافِ متدُلوژی در نگاه به تاریخ و شخصیّت های تاریخ معاصر ایران است،یعنی،بنده اوّل به ساختار اجتماعی ،ضعف نهادهای مدنی و محدودیّت های تاریخیِ جامعه نگاه می کنم و بعد، مقولاتی مانند آزادی، دموکراسی و تجدّد را از آن استخراج می کنم چون به قول معروف:« از کوزه برون همان تراود که در اوست».

Ahmad_Faal_2.jpgهمواره منتقد جدی مارکسیسم و کمونیسم بوده و هستم، چپ‌گرایی را نه تنها شامل کمونیسم و مارکسیسم نمی‌شناسم، حتی محصور در سوسیالیسم هم نمی‌شناسم.

هر جریان فکری و سیاسی که عدالت و آزادی و نقد قدرت سیاسی را هدف قرار دهد، به جریان چپ‌گرایی تعلق دارد. چپ یک جریان انتقادی است، به قولی، تا زمانی که انتقاد هست چپ زنده است. نقد قدرت سیاسی از قرن نوزدهم به وجود آمد. نقد و انتقاد اساسا ماهیت چپ‌گرایی دارد. نزدیک به تمام اندیشمندان بزرگ و فیلسوفان بزرگ، جامعه شناسان بزرگ و هنرمندان بزرگ و متعهد به راه انسانیت، به جریان چپ تعلق داشته و دارند. تقریبا نزدیک به همه آنهایی که آثار بزرگ در ادبیات خلق کردند، از ویکتور هوگو تا تولستوی تا برتولت برشت، تا هانریش بل و تا گابریل گارسیا مارکز همه و همه به جریان چپ تعلق داشتند. به قول معروف، هرکس که سرش به تنش می‌ارزید عموماً به جریان چپ‌گرایی تعلق داشت و دارد، چنان است که هرکس سرش به تنش ارزید از حکمرانی جمهوری اسلامی فاصله گرفت. جالب است، سالها پیش فکر می‌کردم برتراند راسل بزرگترین فیلسوف پوزیتیویست قرن بیستم به جریان راست تعلق دارد، اما بعدها متوجه شدم ایشان یک سوسیالیست واقعی و پرتلاش بود. دادگاه راسل از مهمترین و ماگاندگارترین تلاش‌های وی بود.

تمام دستاوردهای بشر در حقوق انسان محصول جنبش‌های چپ‌گرایی است. از جنبش‌های فمنیستی و دفاع از حقوق برابر زنان، تا جنبش‌های زیست محیطی همه محصول تلاش جریان چپ‌گرایی است.

دفاع از حقوق کارگران، اتحادیه‌های کارگری، حقوق ناشی از بیمه‌های تامین اجتماعی و ارتقاء آموزش و بهداشت همگانی و تمام آنچه که به خیر عمومی تعلق دارد، محصول تلاش و مقاومت جنبش‌های چپ‌گرایی است.

چطوری رفیق؟ گیله مرد

| No Comments

Gileh_Mard.jpgیکی از شگفتی های تاریخ انقلاب های جهان شباهتی است که بین حکومت ملایان و حکومت مرحوم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی وجود دارد .

پس از اینکه لنین در گذشت گفتند آقای تروتسکی - یعنی نفر دوم انقلاب -خائن به آرمان های خلق بوده است !
لئون تروتسکی یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان مارکسیسم ، رییس کمیساریای عالی خلق برای امور خارجی بود ، عضو دائمی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بود ، بعدا به وزارت جنگ رسید ، نقش بسیار بزرگی در پیروزی ارتش سرخ در جنگ های داخلی روسیه داشت ،یکی از نخستین اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست بود .
چنین کسی چگونه می تواند خائن و خود فروخته و جاسوس و دشمن خلق باشد ؟
تروتسکی از اتحاد جماهیر شوروی تبعید شد ، به مکزیک رفت و آنجا به دستور استالین توسط شخصی بنام رامون مرکادر یکی از ماموران کمیساریای عالی خلق با تبر به قتل رسید .
نکته جالب اینجاست که کسانی که او‌را به خیانت متهم کردند خودشان از رهبران برجسته انقلاب اکتبر روسیه بودند :
بوخارین، کامنف، ژینو ویوف، و استالین.

Behrouz_Varzandeh.jpgاز آرمان رسانه آزاد تا پژواک ابتذال گفتار

گردانندگان محترم سایت گویانیوز،

گویا نیوز که روزگاری با ادعای ترویج آزادی بیان پا به عرصه گذاشته بود، در حالی که انتظار می‌رفت بازتاب‌دهنده‌ی اندیشه، گفت‌وگو و مبارزه باشد، متأسفانه امروز از آن آرمان‌های اولیه فاصله‌ی چشمگیری گرفته است. ستونی که با عنوان «دیدگاه‌ها» در اختیار "منتقدین و صاحب‌نظران" قرار گرفته است، به جای آنکه فضای مناسبی برای تبادل نظر و گسترش افق‌های فکری باشد، اکنون به بستری برای نشر مطالبی سطحی، کم‌مایه، فاقد پشتوانه فکری و آمیخته با تحریف، توهین، فحاشی و کینه‌توزی تبدیل شده است.

بسیاری از کامنت‌گذارانی که با نام‌های مستعار قلم می‌زنند، نه سابقه‌ای در فعالیت‌های اجتماعی دارند و نه نشانی از دغدغه‌های فکری یا تعهد اخلاقی در بیاناتشان دیده می‌شود. کامنت‌هایی که به جای تعمیق بحث، با زبانی تند، اتهام‌زنی و تکرار شعارهای فرسوده همراهند، نه تنها کمکی به پیشبرد آزادی بیان نمی‌کنند، بلکه خود به ابزاری برای تخریب و بدنامی بدل شده‌اند؛ به ویژه زمانی که چنین مواضعی به نام دفاع از جریان سلطنت‌طلب و شاهزاده پهلوی بیان می‌شود، تصویری مخدوش و منفی از این جریان در اذهان شکل می‌گیرد و بیشتر مایه بی‌اعتباری و تخریب غیرمستقیم موقعیت آن‌ها می‌شود.

بی‌تردید یکی از دلایل اصلی شکل‌گیری تصویری منفی از جریان سلطنت‌طلب به عنوان «گروهی فحاش، سرکوب‌گر و راست افراطی»، همین تریبونی است که سایت شما در اختیار چنین نویسندگانی قرار داده است.

این وضعیت، پیش از آن که به اعتبار دیگران آسیب برساند، در وهله اول موجب بی‌اعتباری و بدنامی گویا نیوز شده است. رسانه‌ای که روزگاری با شعار آزادی بیان فعالیت می‌کرد، امروز به محملی برای فعالیت نیروهایی فاقد هویت فکری و تعهد اخلاقی بدل شده که با عملکرد خود فضای اعتماد و گفت‌وگو را مخدوش می‌کنند.

پیشنهاد من به گردانندگان این رسانه آن است که برای حفظ نام و اعتبار حرفه‌ای خود و همچنین جلوگیری از آسیب‌های بیشتر به اعتبار جریان سلطنت‌طلب، بازنگری جدی در سیاست‌های جاری - به ویژه در بخش «دیدگاه‌ها» - انجام دهند. در صورت امکان، غیرفعال‌سازی موقت یا دائمی این ستون می‌تواند زمینه را برای حضور نویسندگان متعهد و صاحب‌نام فراهم کرده و در نهایت به ارتقای سطح اعتبار و شهرت مثبت سایت کمک کند.

تا آنجا که مطلع هستم، برخی از چهره‌های فکری و فرهنگی، به دلیل فضای مخدوش و غیراخلاقی حاکم بر این سایت و نیز هدف قرار گرفتن از سوی برخی عناصر بی‌پروا، از همکاری با گویا نیوز خودداری می‌کنند.

با احترام و آرزوی موفقیت

بهروز ورزنده

ویدیوی منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی، لحظه انفجاری را در کرج پس از وقوع زمین‌لرزه‌ای به بزرگای چهار ثبت کرده است که پس از آن برق منطقه قطع می‌شود.

مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی فردیس از آتش‌سوزی «یک کانکس مجاور سکوی زباله» در نزدیکی نیروگاه «منتظر قائم» در کرج خبر داده و مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق استان البرز هم دلیل اصلی این قطعی برق را «وزش طوفان شدید» اعلام کرده است.

:::

ادعای صدا و سیما: وزش باد عامل گسترش آتش سوزی نظرآباد کرج بود

صداوسیمای جمهوری اسلامی شنبه شب ۱۳ اردیبهشت گزارش داد که آتش‌سوزی در یک واحد پرس کارتن در منطقه «نظرآباد کرج»، همزمان با وقوع طوفان آغاز شده و به دلیل شدت وزش باد، آتش به ۱۲ واحد ضایعاتی اطراف سرایت کرده است.

:::

Mehran_Rafiei.jpg

بیایید بیایید بر این پیر بشوریم

که در آتشِ کینش همگی زنده بگوریم

ربودند فقیهان همهِ قدرت مان را

به کرات بگفتند که در حد ستوریم

نه آرام بگیریم از این دلهرهِ جنگ

نه در وهم دمی شاد ز رویای ظهوریم

نبینیم در اکناف نشانی ز فراغت

که در کوچه و برزن به عیان ناظر زوریم

به جز دار نکِشتند درین دشت گهربار

و هر روز بگفتند که شیخانِ صبوریم

بسی درس گرفتیم از این تجربهِ تلخ

کنون نیک بدانیم مُصمم به عبوریم

چو خاموش کند زهد لبِ شمعِ خرد را

چراغی بفروزیم که جویندهِ نوریم

بخیزیم بخیزیم که هنگامِ رهایی است

ز هر گوشه درآییم که مشتاقِ حضوریم

پس از فتح به هر خوار صدرات نسپاریم

که بیگانه نگوید که مُشتی کر و کوریم

بخوانیم سرودی و بکوبیم به دف ها

و بر لوح نویسیم که ما اهل سروریم

گزارش صدا و سیما از آتش سوزی کرج

waltz.jpgایران اینترنشنال - دو منبع آگاه به واشینگتن‌پست گفتند که مایک والتز، مشاور امنیت ملی برکنار‌شده آمریکا پیش از دیدار نخست‌وزیر اسرائیل با ترامپ در کاخ سفید، هماهنگی‌های فشرده‌ای با بنیامین نتانیاهو درباره گزینه‌های نظامی علیه ایران انجام داده بود.

واشینگتن‌پست نوشت دلیل برکناری والتز از سوی دونالد ترامپ، موافقت او با نظر نتانیاهو درباره حمله به ایران بوده است.

بر اساس این گزارش، والتز سعی داشت در همراهی اسرائیل، کفه ترازو را به نفع اقدام نظامی سنگین کند.

این منابع آگاه گفتند موضع والتز به گوش ترامپ رسید و رییس‌جمهوری آمریکا از آن خشمگین شد.

wtext1.jpg

zarej.jpgسفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلبانی: تعویق دوره جدید مذاکرات به درخواست طرف آمریکایی بود

علی‌بمان اقبالی زارچ، دیپلمات سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی، درباره تعویق دور جدید گفت‌وگوهای میان تهران و واشینگتن گفت این اتفاق با توافق طرفین بوده و بیشتر به طرف آمریکایی بازمی‌گردد.

او افزود: «با توجه به تغییراتی که در کاخ سفید در حال انجام است و بحث انتخاب آقای ویتکاف در یک مسئولیت جدید، احتمالا این موضوع مهم‌ترین عامل تعویق مذاکرات بوده است. حتما درخواست طرف آمریکایی بوده که این تعویق انجام شود تا در فرصتی دیگر که مورد توافق طرفین است، مذاکرات صورت پذیرد.»

سفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلبانی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری ایلنا تاکید کرد که قطعا نوع تعامل با چین و روسیه در اجرایی کردن هرگونه توافقی بسیار مهم خواهد بود.

او همچنین تحریم‌های آمریکا علیه ایران را به شکل یک مثلث ترسیم کرد و گفت: «یک ضلع این مثلث تحریم‌هایی است که کنگره باید پیشنهاد لغو آن‌ها را بدهد. احتمالا لایه سخت تحریم‌ها زمان‌بر خواهد بود و بعید است به زودی اقدامی در این زمینه صورت گیرد.»

mousavian.jpgسه کارشناس از ایران، اسرائیل و آمریکا به تحلیل ابعاد بحران هسته‌ای ایران، راهبرد دیپلماسی یا جنگ، و نقش بازیگران منطقه‌ای در تلویزیون العربیه پرداختند

سرویس خبری ایران من: در شرایط حساس بین‌المللی کنونی، برنامه هسته‌ای ایران به یکی از مهم‌ترین موضوعات سیاست جهانی تبدیل شده است. با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و تعیین ضرب‌الاجل دو ماهه برای توافق جدید، تنش‌ها میان ایران، آمریکا و اسرائیل به نقطه حساسی رسیده است. این مناظره به بررسی ابعاد مختلف این بحران، دیدگاه‌های متفاوت طرفین، و چشم‌انداز صلح یا جنگ در منطقه می‌پردازد.

ملیندا نوسوفورا (مجری):

دونالد ترامپ توافق هسته‌ای ایران را "بدترین توافق تاریخ" خوانده بود. حالا سؤال این است: آیا او می‌تواند توافق بهتری رقم بزند؟ برنامه هسته‌ای ایران دوباره به کانون توجه بازگشته و آمریکا هشدار داده که در صورت نرسیدن به توافق جدید، گزینه اقدام نظامی روی میز خواهد بود. آیا خاورمیانه در آستانه جنگی دیگر قرار دارد؟ و چه کشورهایی از حاشیه، تنش‌ها را شعله‌ورتر می‌کنند؟

ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش، توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ را کنار گذاشت. حالا در دور دوم، به‌دنبال توافقی تازه است. اما آیا راهبرد فشار حداکثری او نتیجه خواهد داد؟ به‌ویژه وقتی متحدان آمریکا اظهاراتی تند و هشدارآمیز مطرح می‌کنند؟

در این قسمت از برنامه «نقطه‌مقابل» به این پرسش می‌پردازیم که آیا مذاکرات هسته‌ای می‌تواند از بروز یک جنگ منطقه‌ای جلوگیری کند؟ آیا دولت نتانیاهو در تلاش است ایالات متحده را وارد درگیری جدیدی کند؟ و آیا بازدارندگی هسته‌ای واقعیت دارد یا تنها افسانه‌ای برای توجیه سیاست‌های تهاجمی است؟

برای تحلیل روند مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا و ارزیابی احتمال شعله‌ور شدن یک جنگ دیگر در خاورمیانه، سه مهمان ویژه با ما هستند:

سید حسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران و پرفسور امنیت منطقه‌ای و سیاست هسته‌ای در دانشگاه پرینستون،

جاناتان کانریکوس، سخنگوی سابق نیروهای دفاعی اسرائیل و پژوهشگر ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها. وی۲۴ سال از فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل بود که به عنوان فرمانده درجنگهای علیه لبنان و نوار غزه و سخنگوی ارتش اسرائیل فعالیت داشته و مدیریت شبکه‌های اجتماعی و تلاش‌های دیپلماسی عمومی دولت اسرائیل را بر عهده داشته است.

اسکات هورتون، تحلیلگر امور بین‌الملل، نویسنده و مجری برنامه "نمایش اسکات هورتون" و مدیر مؤسسه لیبرتارین آمریکا

نوسوفورا: رئیس‌جمهور ترامپ مهلتی دو ماهه برای مذاکرات هسته‌ای تعیین کرده است. او هشدار داده اگر در این مدت توافقی حاصل نشود، دیپلماسی جای خود را به حملات مستقیم علیه ایران خواهد داد. نقطه اختلاف ظاهراً بر سر این است که آیا ایران اجازه خواهد داشت فعالیت‌های محدود غنی‌سازی برای تولید برق را ادامه دهد یا نه--موضوعی که شبیه مفاد توافق سال ۲۰۱۵ است. با این حال ترامپ مدعی است که می‌تواند توافق بهتری ارائه دهد. آقای موسویان! ایران پیش‌تر با توافقی با آمریکا موافقت کرده بود که ترامپ در دور نخست ریاست‌جمهوری‌اش آن را لغو کرد. به‌نظر شما چرا او حالا در این مقطع خاص، دوباره به‌دنبال توافق است؟

سید حسین موسویان : به‌نظر من ایران همیشه آماده مذاکره بوده، فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید باشد. ایران از ابتدا اعلام کرده که به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) پایبند است--معاهده‌ای که به کشورهای عضو اجازه می‌دهد از انرژی هسته‌ای برای مصارف صلح‌آمیز استفاده کنند، ولی ساخت سلاح را ممنوع می‌کند. ایران همواره برای رسیدن به توافقی مبتنی بر مفاد همین معاهده، آماده گفت‌وگو با آمریکا، اروپا و دیگر قدرت‌های جهانی بوده؛ چه در دوران اوباما، چه بایدن و حالا ترامپ. اما مسئله اصلی این است که آیا آمریکا حاضر است توافقی بر پایه قوانین بین‌المللی و چارچوب NPT بپذیرد، یا همچنان اصرار دارد محدودیت‌هایی بسیار فراتر از این معاهده را بر ایران تحمیل کند.

نوسوفورا: جاناتان، نظر شما چیست؟ آیا رویکرد آمریکا در تمام دولت‌ها مشابه بوده، یا الان در دور دوم ترامپ شاهد تلاش دوباره برای توافق هستیم چون خودش می‌خواهد به‌عنوان «توافق‌ساز بزرگ» شناخته شود؟ یا چون اسرائیل او را تحت فشار گذاشته؟

جاناتان کانریکوس: نگرانی من این است که جمهوری اسلامی، با زیرکی، می‌خواهد برای دومین بار یک دولت آمریکایی را فریب دهد. آن‌ها یک‌بار در سال ۲۰۱۵ دولت اوباما را با توافقی به‌شدت بد فریب دادند. بر اساس گزارش‌های منتشرشده و اطلاعاتی که از مذاکرات درز کرده، به‌نظر می‌رسد اکنون هم قصد دارند دولت دوم ترامپ را به همان شیوه فریب دهند. هدف نهایی آن‌ها این است که از طریق مذاکرات، راهی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای باز کنند. رفتار رژیم ایران در منطقه همچنان خصمانه است؛ سیاست‌های امپریالیستی، حمایت گسترده از تروریسم و تلاش مداوم برای دستیابی به سلاح هسته‌ای. همه این‌ها با چیزی که در سخنان رسمی‌شان ادعا می‌کنند، کاملاً در تضاد است. آن‌ها بارها نشان داده‌اند که حرف‌شان با عمل‌شان یکی نیست. در فریب دادن پرفسورند، و این همان چیزی است که مرا نگران می‌کند.

نوسوفورا: اسکات، شما چه نظری دارید؟ آیا همان‌طور که جاناتان می‌گوید، ایران برای بار دوم در حال فریب دادن آمریکاست؟

اسکات هورتون: نه، من چنین اعتقادی ندارم. البته اصولاً به حرف هیچ سیاستمداری، به‌ویژه از نوع مذهبی‌اش، اعتماد ندارم. ولی مسئله مهم این است که آیا می‌توان به توافقی رسید که قابل راستی‌آزمایی باشد یا نه. واقعیت این است که ایران دو دهه است که چرخه کامل غنی‌سازی اورانیوم را در اختیار دارد. بیشترِ این غنی‌سازی در سطح پایین--حدود ۳.۶ درصد--انجام شده و تنها در سال‌های اخیر، در واکنش به خروج آمریکا از برجام، غلظت بالاتر را تجربه کرده‌اند. از زمان دولت جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۲ که ایران را «بخشی از محور شرارت» اعلام کرد، سیاست تهران این بوده که اسناد و تأسیساتش را باز نگه دارد و بگوید: "ما سلاح نمی‌سازیم؛ بیایید بررسی کنید." یعنی بهانه‌ای برای جنگ باقی نگذارند. اما نکته ظریف اینجاست: آنچه ایران دارد، چیزی شبیه به "بازدارندگی بالقوه" است. مثل برزیل یا ژاپن--کشورهایی که توانایی ساخت سلاح را دارند اما فعلاً چنین قصدی ندارند. در نتیجه با نوعی تعادل روبه‌رو هستیم: اگر آمریکا حمله نکند، ایران هم سراغ ساخت سلاح نمی‌رود. و اگر آمریکا حمله کند، احتمال ساخت سلاح بالا می‌رود. این منطق متقابل بازدارندگی است.

marcorubio.jpgوزیر خارجه آمریکا، پس از آن‌که اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی آلمان اعلام کرد حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) را به عنوان یک حزب "به‌طور قطعی راست‌افراطی" طبقه‌بندی می‌کند، دولت آلمان را به "استبداد" متهم کرد

جی دی ونس معاون ترام هم در شبکه اکس نوشت: حزب آلترناتیو برای آلمان محبوب‌ترین حزب این کشور شده است و بیشترین حامیان خود را در شرق آلمان دارد. حالا بوروکرات‌ها تلاش می‌کنند آن را نابود کنند. غرب با همکاری میان خود موفق شد دیوار برلین را فرو بریزد. ولی امروز این دیوار دوباره در حال ساخته شدن است - نه بدست شوروی یا روس‌ها، بلکه توسط خود سیستم سیاسی-قضایی آلمان

rubiotweet.jpg:::

دویچه وله - سازمان اطلاعات فدرال آلمان، حزب راست‌گرای آلترناتیو برای آلمان را به‌طور رسمی در فهرست گروه‌های «افراطی» قرار داد تا امکان نظارت دقیق‌ و گسترده‌تر بر این حزب فراهم شود. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا در واکنش در شبکه ایکس نوشت: «این دموکراسی نیست، استبداد در لباسی مبدل است.»

حزب آلترناتیو برای آلمان(AfD) این تصمیم را «ضربه‌ای به دموکراسی» خواند و اعلام کرد علیه این اقدام به دستگاه قضایی شکایت خواهد کرد.

کارشناسان سازمان اطلاعات فدرال آلمان در گزارشی مفصل نوشته‌اند که حزب آلترناتیو برای آلمان -که به اختصار آ.اِف.د خوانده می‌شود، به‌دلیل نگرش نژادپرستانه و ضد مسلمان، به‌عنوان سازمانی افراطی طبقه‌بندی شده است. این طبقه‌بندی جدید به سازمان اطلاعات آلمان اجازه می‌دهد مکالمات درونی این حزب را شنود کند. این تصمیم همچنین درخواست‌ها برای ممنوعیت کامل فعالیت این حزب را بار دیگر پیش کشیده است.

سازمان امنیت داخلی آلمان (BfV) در بیانیه‌ای اعلام کرد: «مبنای ارزیابی ما، دیدگاه ناسیونالیستی و قومیتیِ حزب آ.اف.د به مفهوم ملت است. این دیدگاه، بخش قابل توجهی از جمعیت آلمان را فاقد ارزش می‌داند و کرامت انسانی آن‌ها را نقض می‌کند.»

این سازمان در ادامه تاکید کرده که مواضع ضد مهاجر و ضد مسلمان حزب آلترناتیو برای آلمان، سبب ایجاد ترس‌های بی‌اساس و غیرعقلانی شده و به دشمنی با گروه‌هایی از شهروندان دامن زده است.

طبقه‌بندیِ «افراطی»، حزب آلترناتیو برای آلمان را در کنار گروه‌هایی نظیر حزب نئونازی «حزب ملی دموکراتیک آلمان»، گروه‌های اسلام‌گرای افراطی مانند داعش و گروه‌های چپ افراطی مانند «حزب مارکسیست-لنینیست آلمان» قرار می‌دهد.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا از دولت آلمان خواسته است در این تصمیم بازنگری کند. او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آلمان به تازگی به سازمان جاسوسی خود اختیارات جدیدی برای نظارت بر احزاب مخالف داده است. این اقدام، نه نشانه‌ای از دموکراسی، بلکه پوششی برای استبداد است.آنچه واقعا افراطی است، نه حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD) که در انتخابات اخیر رتبه دوم را کسب کرد، بلکه سیاست‌های مهاجرتی بدون مرز دولت است که این حزب با آن‌ها مخالفت می‌کند و بسیاری آن را خطرناک می‌دانند.آلمان باید این مسیر را تغییر دهد.»

وزارت امور خارجه آلمان در پاسخی به این پست وزیر امور خارجه آمریکا، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «این تصمیم، دموکراتیک است.این اقدام نتیجه تحقیقی دقیق و مستقل برای حفاظت از قانون اساسی و حاکمیت قانون بوده است. دادگاه‌های مستقل حرف آخر را خواهند زد. تجربه تاریخی آلمان نشان داده که باید جلو راستگرایی افراطی گرفته شود.»

در حال حاضر حزب آلترناتیو برای آلمان در برخی نظرسنجی‌ها پیشتاز است و در انتخابات تازه آلمان در ماه اسفند به‌عنوان دومین حزب بزرگ پارلمان برگزیده شد. چنین جایگاهی به‌طور معمول به احزاب اجازه می‌دهد ریاست برخی کمیته‌های مهم پارلمانی را بر عهده بگیرند، اما با قرار گرفتن آن‌ها در رده‌ «افراطی» دستیابی به ریاست کمیته‌ها برای آ.اِف.د. بسیار دشوار خواهد بود.

متئو سالوینی، معاون نخست‌وزیر ایتالیا و رهبر حزب راست‌گرای «لیگ» در واکنش به این خبر در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «بسیار خطرناک. پس از فرانسه و رومانی، آیا شاهد سرقت دیگری علیه دموکراسی هستیم؟»

uk2.jpgایران اینترنشنال - فرماندهی ضدتروریسم پلیس متروپولیتن لندن پنج مرد، از جمله چهار تبعه ایرانی را به ظن برنامه‌ریزی برای انجام یک «عملیات تروریستی» بازداشت کرد. بر اساس بیانیه‌ای که این فرماندهی منتشر کرده، این بازداشت‌ها در ارتباط با توطئه‌ای احتمالی برای هدف قرار دادن یک محل خاص، انجام شده است.

بر اساس این بیانیه که روز شنبه ۱۳ اردیبهشت منتشر شد، افسران پلیس با مسئولان محل موردنظر در تماس بوده‌اند تا آن‌ها را در جریان این توطئه قرار دهند و مشاوره و حمایت‌های لازم را ارائه کنند، اما پلیس به دلایل عملیاتی در حال حاضر نمی‌تواند اطلاعات بیشتری ارائه کند.

دومینیک مورفی، رییس فرماندهی ضدتروریسم پلیس متروپولیتن گفت: «تحقیقات پلیس با سرعت بالا در حال انجام است و ما در حال همکاری نزدیک با مسئولان محلی هستیم که هدف این توطئه تروریستی بود تا آن‌ها را در جریان آخرین تحولات قرار دهیم.»

پلیس در همین حال اعلام کرده این بازداشت‌ها در چارچوب یک «عملیات از پیش برنامه‌ریزی‌شده و پیش‌دستانه» انجام شد.

طبق اعلام پلیس مبارزه با تروریسم بریتانیا، از چهار ایرانی بازداشت شده، دو نفر ۲۹ ساله، یکی ۴۰ ساله و دیگری ۴۶ ساله است. به گفته پلیس، هویت و سن نفر پنجم هنوز در دست بررسی است.

به گفته پلیس این افراد در چارچوب یک «عملیات از پیش برنامه‌ریزی‌شده و پیش‌دستانه» تحت ماده ۵ قانون ضدتروریسم و به طور همزمان در سوئیندون، غرب لندن، منچستر، راچدیل و استاکپورت بازداشت شده‌اند.

در بیانیه پلیس متروپولیتن گفته شده ماموران پلیس همچنین در ارتباط با این پرونده در حال بازرسی از چندین آدرس در منچستر، لندن و سوییندون هستند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

مورفی با اشاره به این‌‌که تحقیقات هنوز در مراحل ابتدایی خود است، گفت «ما در حال بررسی روش‌های مختلف تحقیقاتی هستیم تا انگیزه احتمالی عاملان توطئه را مشخص کرده و ببینیم آیا خطری دیگر برای عموم مردم وجود دارد یا خیر.»

خنثی شدن ۲۰ توطئه جمهوری‌اسلامی در بریتانیا

کن مک‌کالوم، رییس سازمان اطلاعات داخلی بریتانیا (ام‌ای۵)، ۱۷ مهر ۱۴۰۳ اعلام کرد سازمانش طی دو سال گذشته ۲۰ توطئه بالقوه کشنده را که مورد حمایت جمهوری اسلامی بوده، مختل کرده است.

او گفت تهران با استفاده از واسطه‌ها و گروه‌های جنایتکار، توطئه‌های ترور و خرابکاری علیه مخالفان در بریتانیا را افزایش داده است.

:::

کانال مرد تنها - تو یکی از بلوارای تهران پیاده‌روی می‌کردم که این دو نفر توجه‌ام رو جلب کردند. حدود یک ساعت اینطوری کنار هم نشسته بودند...

kenarehham.jpg

:::

علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی ایران صبح روز شنبه، ۱۳ اردیبهشت ماه در واکنش به قطع برق هنگام سخنرانی در دانشگاه شاهد، با لحنی کنایه‌آمیز گفت: «ظاهرا بحث‌های ما کمی ناجور بود که برق قطع شد.»

او عبارت «البته تصمیم گیری با رهبری است. من نظر شخصی خود را گفتم» را به پایان نبرده بود که ناگهان برق قطع شد.
لاریجانی در ادامه در حالی که فضای سالن تاریک بود، گفت: «حالا چه کار کنیم، سینه بزنیم؟»

:::

پس از تمسخر مقامات عربستانی در شبکه نسیم صداوسیما، بار دیگر در شب گذشته برنامه «سفر قند» شبکه قرآن اقدام به تمسخر مقامات ریاض کرد.

منوتو - علی خامنه‌ای امروز در یک سخنرانی عمومی در ارتباط با انفجار اخیر در بندرعباس گفت: «حوادث گوناگون برای دستگاه‌ها خب پیش می‌آید: زلزله، آتش‌سوزی، تخریب؛ عمدی، سهوی، همه‌جوری پیش می‌آید؛ جبران می‌شود.»

سخنان خامنه‌ای در شرایطی مطرح شده است که در سال‌های اخیر حوادث متعدد ناشی از ناکارآمدی و سوء مدیریت باعث کشته شدن شهروندان در ایران شده است.

popetrump.jpgدویچه وله - دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با انتشار تصویر تولیدشده خود با هوش مصنوعی در لباس پاپ خبرساز شد. این عکس در حساب رسمی کاخ سفید در شبکه اجتماعی اکس نیز به اشتراک گذاشته شد.

دونالد ترامپ پیش از برگزاری نشست کنکلاو (مجمع انتحاب پاپ) خود را به عنوان پاپ به تصویر کشیده و کاخ سفید نیز این تصویر را مشتاقانه منتشر کرده است.

رئیس جمهور آمریکا ساعت ۲۲ و ۳۰ دقیقه به وقت واشنگتن در شبکه اجتماعی "تروث سوشال" عکسی از خود را که با هوش مصنوعی در لباس پاپ درست شده منتشر کرد. این عکس بلافاصله در فضای مجازی بطور گسترده بازنشر شد.

popetweet1.jpg

نیم ساعت بعد، همان عکس در حساب رسمی کاخ سفید در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) به اشتراک گذاشته شد.

این تصویر یک هفته پس از شرکت ترامپ در مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس منتشر شده است. در این تصویر مونتاژشده، ترامپ ردای سفید رنگی به تن دارد، لباسی که معمولا رهبر کلیسای کاتولیک به تن می‌کند.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

ترامپ در این تصویر گردن‌بندی طلایی با صلیب به گردن دارد و تاجی زینت‌یافته بر سر گذاشته است. او در این تصویر روی نوعی تخت سلطنتی به رنگ طلایی و قرمز نشسته و انگشت اشاره دست راستش را بالا گرفته و نگاهی جدی بر مخاطب خود دارد.

ترامپ: دوست دارم خودم پاپ شوم

چند روز پیش ترامپ در کاخ سفید، هنگام پرسش خبرنگاران در مورد انتخاب پاپ بعدی گفت که دوست دارد خودش پاپ شود و این انتخاب شماره یک او خواهد بود.

رئیس جمهور آمریکا اما در ادامه افزود که ترجیح خاصی ندارد اما تیموتی دولان، کاردینال محافظه‌کار نیویورکی و مخالف سرسخت سقط جنین برای او انتخاب بسیار خوبی است.

پاپ فرانسیس که اخیرا درگذشت، در زمان حیاتش نسبت به سیاست‌هایی مانند ساخت دیوار مرزی با مکزیک که ترامپ اعلام کرده بود، موضعی انتقادی داشت.

eftekhari.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا افتخاری درباره مصائبی که در زندگی شخصی‌اش طی چند سال اخیر پیش آمد در مصاحبه با همشهری گفت: «شما بگویید؛ من بد کردم؟ کار بدی مرتکب شدم؟ وقتی که یکی از آهنگ‌هایم را ضبط می‌کردم، دیدم که آقای احمدی‌نژاد تحت تأثیر قرار گرفته‌اند و دستمال کاغذی را برداشتند و اشک چشمانشان را پاک کردند.

وقتی کسی این گونه به تو احترام می‌گذارد، انتظار دارید که چه کار کنم؟ بعضی‌ها می‌گفتند باید او را هل می‌دادی. من حتی خانه‌ام را هم عوض کردم. همسایه‌ها به گونه‌ای دیگر با من رفتار می‌کردند. وقتی به آرایشگاه می‌رفتم، مغازه‌دار گفت به خاطر تو مشتری‌هایم را از دست می‌دهم!

درباره احمدی‌نژاد البته بعدها باید قضاوت کرد. کسانی که شخصیت پیچیده‌ای دارند، باید سال‌ها بگذرد تا دریابیم که چه کارهایی کرده‌اند. اما من از دست ایشان ناراحتم. زمانی که من در تنگنا بودم، ایشان می‌توانست به من کمک کند. من و خانواده‌ام حتی بیمه هم نیستیم. از دست ایشان خیلی دلگیرم و نمی‌دانم که این قدرت چیست که این‌گونه بعضی آدم‌ها را می‌گیرد.

ما یک گروه بودیم. به گمانم وقتی نمی‌توانستند هیچ کار با ما بکنند، این کار را کردند تا ما را ساقط کنند. من یک ادای احترام کوچک کردم. من حتی جاروی رفتگر را هم می‌بوسم. همه مرا می‌شناسند. من اهل کلاس گذاشتن هم نیستم. دیگران انتظار داشتند وقتی احمدی‌نژاد تحت تأثیر آهنگسازی جناب خوشدل قرار گرفت، من یک لیون آب روی او می‌ریختم؟!

آن زمان، شخصی در آسانسور با من برخورد می‌کرد، خودش را کنار می‌کشید. حال اینکه من چه کاره‌ام؟ خودتان آن فرد را کنار بزنید! آن دوره خیلی افسرده شدم، اما در عین حال می‌دانستم که کار ناشایستی انجام نداده‌ام. من فقط یک احترام متقابل نشان دادم. سهروردی به سعدی می‌گوید: «خودبین و بدبین نباشد!» امروز از شما می‌پرسم که آیا کسی دیده که افتخاری غرورش را هزینه کاری یا چیزی کند؟ اگر هم بگویند نخوان من دیگر نمی‌خوانم. آیا موسیقی به من خانه و زندگی داده؟ البته که نه! عشق من از ۱۵، ۱۶ سالگی خواندن بود و خدا را شکر می‌گویم که موفق شدم و به خواسته‌ام رسیدم. زندگی همین فراز و نشیب‌ها را دارد.»

sardarfesad.jpg«مهدی محمودیان» می گوید با وجود محکومیت قضائی «عیسی شریفی» و «اسماعیل احمدی مقدم»، دو دزد نجومی دارایی های عمومی کشور، کجا هستند چون اثری از این دو سردار در زندان های کشور نیست!

سردار پاسدار «عیسی شریفی»، معاون شهرداری تهران در زمان شهرداری «محمدباقر قالیباف» که صد هزار میلیارد تومان گردش فساد مالی داشته و سردار پاسدار «اسماعیل احمدی مقدم»، فرمانده پیشین نیروی انتظامی، که در زمان او بیش از ۲ میلیارد یورو پول نقد گم شده و فقط به ۳ سال زندان محکوم‌شده اما ۳ دقیقه هم زندان نبوده و از آنطرف در تبریز و ارومیه ۴ انگشت دزد یک روستایی را قطع می کنند

«مهدی محمودیان» پس از این افشاگری ها در زندان اوین به سر می برد‏

:::

turkey.jpgرهبر حزب اصلی اپوزیسیون ترکیه امروز (یکشنبه) پس از ترک مراسمی در استانبول هدف حمله قرار گرفت

به گزارش ایسنا، تصاویر تلویزیونی نشان داد که «اوزگور اوزل»، رئیس حزب اصلی اپوزیسیون ترکیه موسوم به جمهوری‌خواه خلق در حال خروج از مرکز فرهنگی آتاتورک در مرکز شهر استانبول بود که مردی با موهای سفید به او نزدیک شد و با دست به صورت وی ضربه زد.

به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، دفتر دادستان عمومی استانبول اعلام کرد که مظنون بازداشت شده است.

همچنین گفته می‌شود که رهبر اپوزیسیون ترکیه در مراسم یادبود «سری ثریا اوندر»، سیاستمدار طرفدار کردها که روز شنبه درگذشت، شرکت کرده بود. وی در این حمله آسیبی ندیده است.

این حادثه نگرانی‌ها در مورد امنیت سیاستمداران در ترکیه را دوباره افزایش می‌دهد.

afghan.jpg

رئیس پیشین ستاد ارتش افغانستان: در امریکا تاکسی می رانم

هیبت‌الله علیزی، رئیس ستاد ارتش در حکومت پیشین افغانستان، در ویدیویی که در شبکه اجتماعی اکس منتشر کرده است، می‌گوید برای تامین بخشی از هزینه‌های زندگی در آمریکا، به شغل رانندگی تاکسی روی آورده است.

:::

nasiri.jpgمهدی نصیری

نخست این را از قول فریدون آدمیت در کتاب
« اندیشه ترقی و حکومت قانون» بگویيم که :

(روس دشمن مطلق ایران بود . دشمن استقلال و آزادی و ترقی و تمامیت ارضی ما بود .ما را ناتوان و عقب مانده میخواست تا سیاست های تجاوزکارانه نظامی و استعماری خود را پیش ببرد . با هر نقشه و اصلاح ‌تغییری در ایران سر ستیز داشت )

از یاد نبرید گفته امیر کبیر آن اصلاحاتگر بزرگ را که میگفت : خیال کنستیتوسیون (قانون اساسي ومشروطيت )داشتم اما مانع بزرگ من روس ها بودند .

۱- طی عهد نامه گلستان ، مجموعا دویست و بیست هزار کیلومتر مربع از چچن و اینگوش امروزی ، پنجاه هزار کیلومتر مربع از داغستان امروزی ، هشتاد هزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی ، ده هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی و شصت و هشت هزار کیلومتر مربع از گرجستان امروزی از پیکر ایران جدا شدند و ضمیمه خاک روسیه گردیدند.

۲-در عهد نامه ترکمنچای نیز در مجموع حدود سی هزار کیلومتر مربع شامل حدود بیست هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، پنجهزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوههای آرارات و شهر ایغدیر که آنزمان بخشی از خانات ایروان بود و همچنین پنجهزار کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی از ایران جدا شدند.

۳-روسیه در سال ۱۲۲۳ قمری به ایران حمله کرد . گرجستان و تالش و گنجه و شیروان و باکو را از پیکره ایران جدا کرد.

۴-پس از عدم پذیرش درخواست روسیه از طرف مجلس شورایملی بسال ۱۲۹۰ خورشیدی مبنی بر اخراج مورگان شوستر ، به تبریز و رشت و انزلی حمله کرد و هزاران نفر را قتل عام کردو ‌قصد تسخیر قزوین و تهران را داشت.

۵-تا جنگ جهانی اول در تبریز ماند و بسیاری از آزادیخواهان و مشروطه طلبان از جمله ثقه الاسلام تبریزی و علی موسیو و فرزندان او را اعدام کرد.

۶-بسال ۱۹۰۷ میلادی شمال ایران رامنطقه نفوذ خود اعلام کرد.

۷- در شهریور۱۳۲۰ و بهنگام جنگ دوم جهانی خاک ایران را اشغال کرد و با حمایت از جدایی خواهان آذربایجان و کردستان و گیلان حکومت های دست نشانده تبریز و گیلان و مهاباد را بوجود آورد.

gozar.jpgاستودیو پات

نرگس محمدی در گفتگو با حسین رزاق

🔺ما در شرایطی هستیم که هیچکس از شرایط فعلی راضی نیست، نه تنها راضی نیست، بلکه تمام ابعاد زندگی خو و تمام ابعاد اجتماع‌ را در خطر می‌بیند. در این شرایط ما از گذار از جمهوری اسلامی حرف میزنیم. اگر ۲۰ سال پیش درباره گذار از جمهوری اسلامی حرف میزدید، احتمالا الزامات دیگری داشتید، کنش‌ها متاثر از شرایط است، حتی شرایط فعلی ما متاثر از شرایط جهانی است، اینها را نمی‌شود از هم تفکیک کرد. در این اتمسفر، در این شرایط ما از گذار از جمهوری اسلامی حرف میزنیم.

🔺این شرایط الزامات خودش را دارد، با ده سال پیش، بیست سال پیش و حتی با قبل از جنبش زن زندگی آزادی متفاوت است. در این شرایط معتقدم قائده حذف و طرد، انحصارگرایی، شمول اجباری و... جوابگو نیست، ما باید به راه‌حلی برسیم که ما را به سمت هم‌زیستی هدایت بکند. اینجا باید صدای یکدیگر را بشنویم، باید به حرف‌های هم گوش بدهیم و اجازه بدهیم که صدای آن دیگری هم شنیده بشود.



🔺تاکید می‌کنم در چنین شرایطی، با گفتگو کردن می‌توانیم به یک راهکاری برسیم که آن راهکار شرایط گذار از استبداد به دموکراسی را ممکن، محقق و قدرتمند بکند. گفتگو هم به نوعی مبارزه است. بخشی از مبارزه برای گذار از جمهوری اسلامی، مبارزه برای گذار از استبداد به دموکراسی، همین گفتگو است.

🔺شما وقتی گفتگو می‌کنید و اصرار می‌کنید برای آنکه صدای دیگری را بشنوید و خود نیز حرفتان را بزنید، در اصل دارید مقابله می‌کنید با سیاست جمهوری اسلامی که اساسا سعی دارد گفتگو و صدایی وجود نداشته باشد و آنچنان شکاف‌ها فعال شده باشند که افراد هرگز نتوانند با یکدیگر حرف بزنند. این گفتگو بخشی از مبارزه و مقاومت است که مبارزه را معطوف به نتیجه می‌کند.

🔺امر مدارا را نباید دست کم گرفت؛ مگر نمی‌گوییم هدف ما عبور از استبداد به دموکراسی است؟ آنچه دموکراسی را تعریف می‌کند «رواداری» است. باید یکدیگر را تحمل کنیم، نه اینکه یک‌دست بشویم، نه اینکه من باید حتما عضو گروه شما باشم، تا بتوانیم گفتگو بکنیم.

🔺ما با درک و شناخت گروه‌هایمان، باید دور میز بنشینیم و باهم حرف بزنیم. اگر ما بر این باوریم که در این واحد جغرافیایی و در این قلمرو با یکدیگر زندگی می‌کنیم، باید خودمان را هم‌سرنوشت بدانیم، سرنوشت شما، سرنوشت من و آن دیگری هم هست.

🔺اینجا ما به ضرورت دموکراسی میرسیم، دموکراسی که ناگهان خلق نمی‌شود، دموکراسی را باید محقق کرد و برای آن برنامه داشت.

وقت فروپاشی

| No Comments

kp.jpgیدالله کریمی پور

رژیم های مذهب (یا ايدئولوژی) بنیاد یا همان ایدئوکراسی ها، برای تداوم‌ بقا، همواره به یک رهبر مقدس و در عین حال بی رحم نیازمندند. کسی که تک تک ملت در برابرش تسلیم شده باشند و یا خواهان تسلیم قاطبه مردم‌ در برابرش باشند؛ سهل است که وی را پرستش کنند.

البته پیروانی که زندگی های بی حاصل، متزلزل و نا امید کننده ای دارند، معمولا خود را مطیع بی چون و چرای رهبر می نمایانند؛ نه به این دلیل که رهبر آنان را به روز و سرزمین موعود و بهشت های لاهوتی و ناسوتی ترغیب می کند، بلکه از این جهت که رهبر شخصیت واقعی و برازنده اطاعت کنندگان را از آنان می گیرد. (Eric Hoffer, The True Believer, Harper Perennial 2010, p 100, 119).

ولی همین سازوکار بی شخصیت کردن وفاداران و گرفتن هویت شخصی آنان و به اصطلاح، ذوب شدگی در رهبر، به مثابه چشم اسفندیار این گونه رژیم ها عمل می کند.

پافشاری مکرر بر جنگ تا آخر برای دستیابی به پیروزی، با وجود شکست ها و ناکامی های میدانی، تلنگری سخت به بازماندگان مطیعان خواهد زد در چنین شرایطی، فروپاشی با سازوکار دومینوار و حتی یکبارگی، گریزناپذیر خواهد بود.

noor.jpgوبسایت نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی دلیل به تعویق افتادن دور چهارم مذاکرات را «تغییر زمین بازی به نفع آمریکا» دانست.

نورنیوز - تعویق مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم، آن‌هم تنها سه روز مانده به برگزاری آن، نشانه‌ای از پیچیدگی‌های جدید در مسیر دیپلماسی است. هرچند وزیر خارجه عمان دلیل این تعویق را «موضوعات لجستیکی» عنوان کرده، اما هم‌زمانی آن با تحریم‌های جدید ایالات متحده و لحن تهاجمی مقامات آمریکایی، این تصور را تقویت می‌کند که دلایل سیاسی هم می تواند از جمله عوامل تعویق مذاکرات باشد.

پس از دور سوم مذاکرات در مسقط، دولت آمریکا چند شرکت و فرد ایرانی را به اتهام پشتیبانی از برنامه موشکی تحت تحریم قرار داد. در کنار آن، پیت هگست وزیر دفاع آمریکا نیز با لحنی هشدارآمیز، ایران را متهم به حمایت تجهیزاتی از انصارالله یمن کرد و گفت:" تاوان این حمایت را در زمان و مکانی که ما تعیین می‌کنیم، خواهید پرداخت." بازنشر این اظهارات توسط استیو ویتکاف، نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه، نشان‌دهنده هماهنگی بین بخش‌های مختلف دولت آمریکاست؛ نوعی دیپلماسی همراه با تهدید که در عین حفظ مسیر مذاکره، فشار را نیز به عنوان ابزار مکمل حفظ کرده است.

در مقابل، ایران همواره اعلام کرده که مذاکره و فشار دو رویکرد متناقض‌اند. سخنگوی وزارت خارجه ایران، اسماعیل بقایی، با محکوم کردن تحریم‌های جدید آمریکا، تأکید کرد که «حل مسائل تنها در سایه احترام متقابل و رویکرد سازنده ممکن است» و هشدار داد رفتارهای ضدونقیض می‌تواند فضا را پیچیده کند.

با کنار هم گذاشتن این مواضع، می‌توان گفت مسیر دیپلماتیک همچنان زنده است، هرچند آشکارا متأثر از سیاست فشار و تهدید آمریکاست. به‌نظر می‌رسد دولت ترامپ در تلاش است با حفظ ظاهر مذاکره، عملاً زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد؛ اما همین الگوی متناقض موجب بی‌اعتمادی و تعلیق موقت مذاکرات شده است.

در این میان، تعویق احتمالی نشست ایران با تروئیکای اروپایی نیز نشانه‌ای از دشواری هماهنگی‌ها و حساسیت مرحله فعلی مذاکرات است. شاید هنوز برای سخن گفتن از «بن‌بست» زود باشد، اما روشن است که دیپلماسی در این مقطع به مرحله آزمون اراده‌های واقعی رسیده است. اگر واشنگتن به‌دنبال توافقی ماندگار و قابل اجراست، باید بین زبان تهدید و گفت‌وگو یکی را انتخاب کند؛ چرا که در منطق جمهوری اسلامی ایران، مذاکره و فشار دو مسیر متضادند.

حسین آقایی، پژوهشگر امور استراتژیک در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال اشاره کرد که وضع تحریم‌های جدید و تند شدن لحن آمریکا، جمهوری اسلامی را نگران کرده است.»:

:::

hezbl.jpgایران اینترنشنال - شبکه الجدید گزارش داد حزب‌الله لبنان در حال برنامه‌ریزی برای ساخت یک قبر مجلل با هزینه‌ای بالغ بر ده‌ها میلیون دلار برای حسن نصرالله است. این شبکه همچنین به هزینه‌شدن مبالغ هنگفت برای مراسم تشییع جنازه نصرالله اشاره کرده و به تامین این پول از طریق جمهوری اسلامی پرداخته است.

بر اساس این گزارش که جمعه ۱۲ اردیبهشت منتشر شد، مبالغ هنگفت مراسم تشییع جنازه حسن نصرالله، دبیر‌ کل کشته شده حزب‌الله لبنان و خرید زمین برای ساخت ساخت «بقعه و بارگاه» او از طریق قاچاق پول از ایران تامین شده است.

شبکه الجدید درباره شیوه ورود این پول‌ها به لبنان گزارش داد که این مبالغ نه از طریق کانال‌های بانکی،‌ بلکه از طریق پول‌های غیرشفاف ایرانی و چمدان‌های پر از دلار قاچاق تامین شده است.

به نوشته الجدید، ⁠هزینه تهیه زمین این پروژه ۵۰ میلیون دلار است و هزینه ساخت آن نیز حدود ۵۰ میلیون دلار برآورد می‌شود.

الجدید با اشاره به این‌که خرید و فروش و انتقال به شکل قانونی صورت نگرفته و وزارت دارایی لبنان از آن اطلاعی نداشته است، نوشت خریدار و فروشنده تنها از طریق شهرداری برج البراجنه، تحت نفوذ حزب‌الله مجوز گرفته‌اند.

انتقال پول با چمدان از ایران به لبنان

یک مقام بانکی لبنانی به شبکه الجدید گفته پولی که حزب‌الله برای ساخت این پروژه فراهم کرده است، وارد هیچ بانک لبنانی نشده و این مبلغ با چمدان‌ها از ایران به لبنان قاچاق شده است.

منتقدان لبنانی نگران این موضوع هستند که انتقال چنین پولی به صورت نقد و به دور از سیستم رسمی بانکی، لبنان را با خطر تحریم از سوی صندوق بین‌المللی پول و اف‌ای‌تی‌اف مواجه کند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

شبکه الجدید در بخش دیگری از گزارش خود با اشاره به این‌که محل قبر حسن نصرالله به فرودگاه رفیق حریری بسیار نزدیک است، اعلام کرد منتقدان از این نگرانند که این مقبره به یک مکان امنیتی در موقعیتی حساس برای حزب‌الله تبدیل شود.

به گفته منتقدان، حزب‌الله نمی‌خواهد همچون گذشته فرودگاه رفیق حریری را در اختیار داشته باشد.

نماینده اصولگرای مجلس: مگر در دولت رئیسی مذاکره نمی‌کردند؟ اتفاقا مذاکره می‌کردند، اما به مردم نمی‌گفتند تا اقتصاد مثل الان شرطی نشود.

میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: در دولت قبل هم مذاکره وجود داشت ولی جامعه از آن خبر نداشت و نسبت به آن شرطی نشده بود. این اقدام در آن برهه جلوی اثرگذاری مذاکره بر قیمت ارز را گرفت.

lapid.jpgانتقاد نخست‌وزیر پیشین اسرائیل از نتانیاهو درباره مذاکرات آمریکا و جمهوری اسلامی

ایران اینترنشنال - یائیر لاپید، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل، از بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر این کشور انتقاد کرد و گفت که نتانیاهو می‌بایست شروط پنج‌گانه اسرائیل برای توافق هسته‌ای با ایران را به‌صورت علنی و به زبان انگلیسی اعلام می‌کرد.

رهبر اپوزیسیون اسرائیل این پنج شرط را «پنج شرط پایه‌ای و ضروری» اسرائیل برای یک توافق هسته‌ای میان ایالات متحده و ایران دانست.

این اظهارات در حالی مطرح شده که مذاکرات میان دو طرف همچنان ادامه دارد.

لاپید در یک پست در شبکه‌های اجتماعی، این پنج شرط را چنین فهرست کرده است: «نه مطلق» به غنی‌سازی اورانیوم، خارج کردن تمام مواد غنی‌شده از ایران، نابود کردن سانتریفیوژها، برچیدن برنامه موشکی بالستیک و نظارت دقیق و بدون محدودیت.»

tweet.jpg

USmonitors.jpgمارک روبیو، وزیر امور خارجۀ آمریکا که فعلاً وظیفۀ مشاور امنیت ملی این کشور را نیز برعهده دارد در گفتگو با شبکۀ "فاکس نیوز" گفت که هر گونه توافق با ایران باید شامل نظارت کامل بازرسان آمریکایی بر تأسیسات اتمی و نظامی ایران باشد

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

روبیو تأکید کرد که حضور بازرسان آمریکایی در ایران برای کنترل تأسیسات اتمی و نظامی این کشور الزامی است و هیچکس نمی‌تواند با حضور بازرسان آمریکایی در ایران مخالفت کند. وی گفت : "بازرسان فرانسوی، ایتالیایی، سعودی می‌توانند در ایران حضور داشته باشند، اما، بازرسان آمریکایی‌ نیز باید در این کشور حضور داشته باشند."

وزیر امور خارجۀ آمریکا در ادامه گفت که از این پس این کشور خواستار دسترسی به تمام تأسیسات مرتبط به برنامۀ اتمی ایران است از جمله تأسیسات نظامی که تاکنون و بر اساس توافق پیشین، موسوم به برجام، مصون از بازرسی‌ بودند. این مصونیت به گفتۀ مشاور امنیت ملی آمریکا یکی از نقائص برجام بود که در دورۀ باراک اوباما امضاء شد و دونالد ترامپ آن را لغو کرد، در حالی که دقیقاً در همین تأسیسات نظامی است که، به گفتۀ روبیو، بمب اتمی ساخته می‌شود.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

وزیر امور خارجۀ آمریکا بار دیگر تأکید کرد که دونالد ترامپ و هیچیک از دیگر اعضای کابینۀ او خواستار جنگ با ایران نیستند. اما هیچکس نمی‌خواهد در جهانی زندگی کند که در آن جمهوری اسلامی دارای سلاح اتمی باشد. روبیو گفت که اگر حکومت ایران "خواستار انرژی صلح‌آمیز اتمی است می‌تواند مثل خیلی از کشورها نیروگاه‌های اتمی بسازد و اورانیوم غنی شده وارد کند."

araqchi.jpgچرخه کامل سوخت هسته‌ای حق ایران است

بی بی سی - عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، تاکید کرده است که جمهوری اسلامی به عنوان یکی از امضاکنندگان موسس معاهده ان‌پی‌تی، «کاملا حق داشتن چرخه کامل سوخت هسته‌ای را دارد.»

وزیر خارجه ایران این موضوع را یکی از نکات «کلیدی» مذاکرات با آمریکا اعلام کرده است.

مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، به تازگی در مصاحبه‌ای گفته ایران باید غنی‌سازی و ساخت موشک‌های دوربرد را متوقف کند. دو موضوعی که مقام‌های ایرانی آنها را خط قرمز خود در مذاکرات می‌دانند.

آقای عراقچی در توییتی به انگلیسی و فارسی در شبکه‌های اجتماعی ایکس و تلگرام نوشته است: «من به‌طور اصولی از ارائه استدلال در مورد عناصر کلیدی مذاکره از طریق رسانه‌ها اجتناب می‌‌کنم. ولی آنچه می‌‌خواهم بگویم این است که تکرار دروغ واقعیت‌های بنیادین را تغییر نمی‌دهد.»

وزیر خارجه ایران گفته است «از موضع‌گیری حداکثری و لفاظی‌های تحریک‌کننده چیزی بجز نابود کردن شانس موفقیت حاصل نمی‌شود.»

ganji.jpgحذف توسط مردم و حذف از طریق رهبران سیاسی غیر منتخب مادام العمر

✍🏻اکبر گنجی

✅در عکس رهبران سه حزب اصلی کانادا را می بینید که در انتخابات توسط مردم عزل شدند. مردم گفتند حتی اگر شما بهترین رهبران سیاسی جهان باشید، ما دیگر نمی خواهیم شما در قدرت باشید. دونالد ترامپ، ایلان ماسک و سلطنت طلبانِ ایرانی خودکشی کردند تا حزب محافظه کار را بر سر کار آورند؛ اما مردم به همه آنها نه گفتند.

🔹ما در ایران شاه مادام العمر داریم که قدرت برای ابد در خاندانش باقی می ماند و حکومت حق ویژه دودمان اسپرم سالار پهلوی است. از رضا شاه به محمدرضا شاه، از محمد رضا شاه به رضا پهلوی و از او به نور پهلوی که تنها سخنانش به زبان مادریش این است: «من فارسی کیلی کیلی کم بلدم.» هیچ چیز ایرانی در افکار و گفتار و رفتار این دختر ۳۳ ساله وجود ندارد، اما چون از اسپرم پهلوی است، باید قدرت سیاسی به او منتقل شود.

🔹ما رهبر مادام العمر غیر منتخب( مسعود رجوی) و رییس جمهور مادام العمر ( مریم رجوی) داریم که قدرتشان فقط و فقط ناشی از سالخوردگانِ سازمانِ مافیاییِ مجاهدینِ خلق است. از جهت رهبری مادام العمرِ زن و شوهری، شبیه نظام پادشاهی هستند، نه ولایت فقیه. همسران آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای را هیچ کس در قلمرو سیاسی حتی یکبار هم ندیده است. اما مجاهدین حتی شهرهایشان را به نام همسر مسعود رجوی کرده اند: «شهر اشرف». و اگر در ایران قدرت را فتح کنند، نام شهرها را مسعود، اشرف، مریم خواهند گذارد. که مریم به گفته مسعود در زمان بیعت گیری برای مریم، حلقه اتصال از تاریکی به روشنایی، از ناپاکی به پاکی، و از زمین به آسمان است. مسعود تک تک اعضای سازمان را بلند کرد تا به این انقلابِ وجودی اعتراف کنند.

🔹ما ولی فقیه مادام العمر (آیت الله خمینی و آیت الله خامنه ای) داریم که اگرچه برخلاف پادشاهی در یک خانواده نیست، اما قدرت سیاسی حقِ ویژه ی صنفِ فقیهان است. برتریِ وجودیِ یک خاندان(پهلوی) و برتریِ وجودیِ یک سازمانِ مافیایی(سازمان مجاهدین خلق)؛ به برتری وجودیِ صنفِ روحانیت تبدیل شده است. خداوند این برتری های وجودی را به خاندان پهلوی، سازمان مجاهدین خلق، و فقیهان داده بخشیده است.

shariatm.jpgایندیپندنت فارسی - روزنامه کیهان نزدیک به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با اشاره به تحریم‌های دولت دونالد ترامپ علیه ایران نوشت که ایالات متحده «با هر زبانی، چه تحریم، چه پیام، یک چیز را تکرار می‌کند: ترامپ به دنبال توافق نیست.» این روزنامه تاکید کرد که رفتار واشینگتن، حتی در پوشش دیپلماسی، همچنان بر «منطق چماق و هویج» استوار است.

کیهان با طرح این پرسش که «ترامپ، بایدن و شرکای‌شان با چه زبانی باید بگویند حسن نیت ندارند تا برخی باور کنند؟»، در واقع تردید خود را نسبت به امکان اعتماد به آمریکا ابراز کرد.

این در حالی است که وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران با انتشار بیانیه‌ای، تحریم‌های جدید آمریکا و تهدید شرکای تجاری ایران را محکوم و تاکید کرد این اقدامات تغییری در مواضع ایران ایجاد نخواهد کرد. در این بیانیه که پس از هشدار ترامپ درباره تحریم خریداران نفت ایران منتشر شد، آمده است که چنین فشارهایی نشانگر بی‌اعتمادی ایران به جدیت آمریکا در مسیر دیپلماسی است. با این حال، جمهوری اسلامی بر پایبندی به مسیر مذاکره تأکید کرده، اما تهدید و فشار را غیرقابل قبول دانسته است.

fm.jpgایران اینترنشنال - وزارت خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به تداوم و تشدید تحریم‌های آمریکا، با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد علی‌رغم دریافت نامه‌ای از سوی رییس‌جمهوری آمریکا خطاب به رهبر جمهوری اسلامی که در آن بر آمادگی برای انتخاب مسیر دیپلماسی تأکید شده بود، آمریکا همچنان بر ادامه تحریم‌های غیرقانونی پافشاری می‌کند.

در این بیانیه آمده است: «جمهوری اسلامی با حسن نیت و بر پایه اقتدار ملی وارد گفت‌وگوهای غیرمستقیم با آمریکا شد و طی سه دور مذاکره، مواضع و مطالبات بحق خود را در چارچوب حقوق بین‌الملل و با هدف دستیابی به تفاهمی معقول و پایدار مطرح کرده است.»

وزارت خارجه تاکید کرد ایران هرگز رویکردهای تهدیدآمیز و فشار را که مغایر با اصول منشور ملل متحد و حقوق بین‌الملل است نمی‌پذیرد و تشدید این تحریم‌ها را محکوم می‌کند.

در این بیانیه ادامه تحریم‌ها علیه شرکای اقتصادی ایران نشانه‌ای از بی‌اعتمادی ملت ایران نسبت به جدیت آمریکا در مسیر دیپلماسی عنوان شده است.

این وزارتخانه در پایان هشدار داد که رفتارهای غیرقانونی آمریکا هیچ تغییری در مواضع اصولی و حقوقی ایران ایجاد نخواهد کرد و تأکید کرد: «آزمودن دوباره شیوه‌های شکست‌خورده گذشته نتیجه‌ای جز ناکامی نخواهد داشت.»

رویترز: مذاکرات آمریکا و جمهوری اسلامی در مسیر توافقی مشابه برجام قرار دارد

خبرگزاری رویترز به نقل از هشت مقام و دیپلمات آگاه از روند مذاکرات جمهوری اسلامی آمریکا گزارش داد که این مذاکرات برای محدود کردن برنامه هسته‌ای تهران، به توافقی نزدیک می‌شود که تفاوت چندانی با برجام ندارد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

به گفته این منابع، توافق احتمالی اگرچه به شکل اساسی با برجام تفاوت نخواهد داشت، اما دوره زمانی آن به ۲۵ سال افزایش می‌یابد، راستی‌آزمایی‌ها سخت‌گیرانه‌تر می‌شود و بندهای موسوم به «غروب» (مواردی که محدودیت‌ها به‌مرور زمان لغو می‌شود) گسترش می‌یابد.

wapNYT.jpgشوراهای سردبیری دو روزنامه واشینگتن‌پست و نیویورک‌پست، در سرمقاله‌های روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت خود، به موضوع مذاکرات جاری بین دولت دونالد ترامپ و جمهوری اسلامی پرداختند

ایران اینترنشنال - شوراهای سردبیری این دو روزنامه که مواضع سیاسی متفاوتی دارند، در سرمقاله‌های خود از مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی، به‌شرط آنکه به توافقی بهتر از برجام بینجامد و خطر دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برطرف سازد، حمایت کرده‌اند اما در عین حال نسبت به نتایج نامطلوب این مذاکرات هشدار دادند.

شورای سردبیری روزنامه نیویورک‌پست در سرمقاله خود نوشت: «زمان، عاملی حیاتی در متوقف کردن جاه‌طلبی‌های هسته‌ای ایران است: هر روز تاخیر، جمهوری اسلامی را یک گام به نقطه‌ گریز نزدیک‌تر می‌کند.»

نیویورک‌پست افزود: هر توافقی که برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران را نابود نکند، نیروهای نیابتی آن را خلع سلاح نکند و تحریم‌هایی تنبیهی ایجاد نکند که به‌محض عبور تهران از خط قرمز فورا بازگردند، یک شکست خواهد بود.

شورای سردبیری واشینگتن‌پست نیز با اشاره به سه دور مذاکره مقدماتی و عمدتا غیرمستقیم تهران و واشینگتن با میانجی‌گری عمان، تاکید کرد جایگزینی گفت‌وگو به‌جای تهدید، نشانه‌ای امیدوارکننده از پیشرفت است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

واشنیگتن‌پست افزود: اکنون مسئولیت بر دوش ترامپ و تیمش است که نشان دهند می‌توانند برای رسیدن به توافق بهتری مذاکره کنند؛ توافقی که در نهایت شبیه همان توافق قبلی نشود.

3-4.jpgرضایی: ایران برای مقابله با اسرائیل «سلاح‌های ویژه» دارد!
👈کیهان لندن - سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ادعا کرده است «جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه دارای سلاح‌های ویژه‌ای برای مقابله با تهدیدهای رژیم صهیونیستی است، اِشراف کاملی هم بر نقاط حیاتی و مراکز حساس سرزمین‌های اشغالی دارد.»
ابراهیم رضایی ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ درباره احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی در ایران به «دفاع‌پرس» گفت: «به نظر من نتانیاهو حرفی بی‌پایه‌ای زده چرا که رژیم صهیونیستی پیشتر در ماجرای وعده صادق ۱ و ۲ نشان داد که فاقد جرأت و توان اقدام عملی علیه ایران است.»
او تهدید کرده است «اگر در سطح عالی کشور برای پاسخ اراده شود، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در کوتاه‌ترین زمان ممکن، پاسخی سخت، قاطع و جبران‌ناپذیر به رژیم صهیونیستی خواهند داد.»

3-6.jpgشیخ مصطفی سنایی فر، مشاور اسبق قضایی شیخ علی فلاحیان و قائم مقام وقت معاونت حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات و قائم مقام وقت محسنی اژیه در دادسرای ویژه روحانیت در پی دعوت همکاران سابق قضایی - امنیتی یادداشت سرگشاده ذیل را منتشر کرد.
متن کامل این یادداشت به شرح ذیل است :
بسم‌الله الرحمن الرحیم سخنی مشفقانه و دلسوزانه با همکاران محترم سابق در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وزارت اطلاعات و قوه قضاییه روز گذشته، پنج‌شنبه، برخی همکاران بزرگوار و عزیز سابق لطف کردند و بنده را جهت گفت‌وگو و مذاکره و رفع برخی ابهامات دعوت نمودند.
تصور بنده این است که تقریباً صحبت‌ها و دل‌نگرانی‌های این عزیزان، خلاصه‌ای بود از اظهارات و پیام‌ها و صحبت‌های حضوری‌ای که در طول چند ماه گذشته از سوی همکاران محترمم در قوه قضاییه، سپاه و وزارت اطلاعات مطرح شده بود. جلسه بسیار خوب و مفیدی بود و نزدیک به سه ساعت، سخنان مبسوطی در آن محفل دوستانه و یادآور خاطرات گذشته مطرح شد.
خلاصه نگرانی‌ها و دغدغه‌های همکاران محترم در سه محور قابل ذکر بود:
۱. اظهار می‌داشتند که نوشته‌ها و سخنان بنده، امید و امیدواری را در بین مردم کمرنگ می‌کند. که در صورت صحت، چنین برداشتی منافی با اظهار نظرها و تأکیدات و توصیه‌های رهبری است.
۲. بیان می‌فرمودند که نوشته‌ها و سخنان حقیر، تعرض به مقام رهبری و اسائه ادب نسبت به آن جایگاه محسوب می‌شود.
۳. از سخنانشان چنین استنباط نمودم که مکاتبات و سخنان بنده را تضعیف نظام و تشویش اذهان عمومی تلقی می‌نمایند. برای آن عزیزان توضیح دادم که اولاً بنده خود را همان مصطفی سنایی دهه پنجاه، خصوصاً سال‌های ۵۶، ۵۷ و ۵۸ می‌دانم.
در اهمیت ارزش‌ها و فضائلی که به خاطرشان از سن ۱۳ سالگی وارد میدان و عرصه انقلاب شدم، و زمانی که بار اول توسط ساواک دستگیر، بازداشت و شکنجه شدم هنوز ۱۸ سالگی‌ام تمام نشده بود، تردیدی ندارم. در طول حدود ۵۰ سال بعد از انقلاب، در مسئولیت‌های مختلف، به خدمت صادقانه برای اعتلا و استحکام آن ارزش‌ها و فضایل پرداخته‌ام و امروز نیز محکم‌تر و ثابت‌قدم‌تر از آن ایام، در جهت اعتلای اسلام و انقلاب و کشورم در صحنه حاضر هستم.
برای اعتلا و نشر و گسترش آن ارزش‌ها و فضیلت‌ها، حاضرم همه هستی خود و عزیزترین چیزی که برای هر انسانی مهم است -- جانم -- را فدای این راه نمایم. همه مجاهدت‌ها و تلاش‌های کنونی‌ام ناشی از ترس زوال همان فضایل و ارزش‌هاست.
آنچه می‌نویسم و می‌گویم در راستای امر به معروف و نهی از منکر، و انتقاد از قدرتمندان و صاحبان قدرت است؛ امری که تکلیف و وظیفه هر انسان باوجدان و معتقد به ارزش‌های الهی است. یکی از عزیزان در جلسه پرسید: «آیا شما معتقدید که حضرت آقا از مواضع شما و نوشته‌هایتان راضی هستند؟» پاسخ دادم: یقیناً، رهبر و آیت‌الله خامنه‌ای که بنده می‌شناسم، و با توجه به جایگاهی که معظم‌له در آن قرار دارند، نه‌تنها از نوشته‌ها و سخنان بنده ناراحت نمی‌شوند، بلکه مطمئنم اگر این مطالب به اطلاع ایشان برسد و ملاحظه کنند، قطعاً تشویق هم خواهند فرمود.
اکنون اضافه می‌کنم: هرکس تصوری غیر از چنین برخوردی از مقام رهبری داشته باشد، ظلم بزرگی در حق ایشان مرتکب شده و تضعیف‌کننده واقعی نظام و رهبری، همان فرد و صاحب چنین دیدگاهی است. چراکه اصولاً پیروان چنین تفکری فاقد کمترین درکی از مفاهیم بلند انقلاب و انقلابی‌گری هستند، خواه در جایگاه قضاوت باشند یا در سپاه یا در اطلاعات.
این حقیر از سر عناد، دشمنی و کینه‌توزی سخنی نگفته و نمی‌گویم. هر آنچه می‌نویسم و می‌گویم، در راستای ادای تکلیف، تهیه حجت در پیشگاه حضرت حق جل‌شأنه، و خدمت به مردم است. معتقدم مقام رهبری که در جایگاه پدر خانواده‌اند، اگر ببینند فرزندی از فرزندانشان شجاعانه بر نابسامانی‌ها و سیاست‌های غلط اعتراض می‌کند و شهامت بیان آن را دارد، خوشحال خواهند شد و به داشتن چنین فرزندانی افتخار خواهند کرد.
یقین دارم نه‌تنها ایشان بلکه همه عالمان، اسلام‌شناسان و دلسوزان جامعه، از تبدیل شدن کشور به یک قبرستان که در آن هیچ‌کس جرأت اعتراض و انتقاد نداشته باشد، نه‌تنها خوششان نمی‌آید بلکه بیزارند. ثانیاً، در رابطه با تقویت یا تضعیف امید در بین مردم، بنده در اکثر نوشته‌های خود به این نکته تأکید کرده‌ام که کشوری با عظمت و بزرگی ایران، با فرهنگ افتخارآمیز چند هزار ساله، مردمانی بسیار باهوش، مهربان و دوست‌داشتنی، و سرمایه‌های عظیم مادی و معنوی، شایسته جایگاهی بسیار رفیع‌تر و شرافتمندانه‌تر از وضعیت کنونی در جهان است.
معتقد هستم اگر مدیران متملق، چاپلوس، ابن‌الوقت، و بعضاً دزد و فاسد و دشمنانی که لباس دوست بر تن کرده‌اند، کنار گذاشته شوند، و انسان‌های فرهیخته، شجاع، دانشمند، مؤمن، با تجربه، پاک‌دست و پاک‌دامن که به حمدالله و المنّه در کشور ما فراوانند، مدیریت کشور را در دست گیرند، یقین دارم ایران طی حداکثر یک دوره ۱۰ ساله، به افتخارآمیزترین و ثروتمندترین کشور جهان و الگویی مثال‌زدنی در علم، فناوری و توسعه تبدیل خواهد شد.
از آن همکاران عزیز پرسیدم: آیا بیان چنین عظمت‌ها و ارزش‌هایی، و درخواست طرد عناصر متملق، بی‌هنر، فاقد فرهنگ مدیریت، فاقد دانش و تخصص، و جایگزینی ایشان با افراد شایسته، تضعیف امید است یا تقویت آن؟ آیا بیان نقاط ضعف، ارائه راه‌حل، تشویق مردم به حضور در صحنه، بحث، گفت‌وگو، نقد و بررسی علل عقب‌ماندگی کشور، امیدبخشی به آینده کشور است یا ناامیدسازی مردم؟ آیا شما بزرگواران آگاهی دارید که چند درصد مردم از اصلاح امور و بهبود شرایط آینده ناامید شده‌اند و در فکر فرار و مهاجرت‌اند؟ آیا می‌دانید در همین چند ماه، چه تعداد از افراد، حضوری یا از طریق پیام، بنده را مسخره کرده‌اند که «تلاش‌هایت مذبوحانه است» و گفته‌اند «خانه از بن و پایه ویران است»؟ آیا انتقادهای بنده، ارائه راه‌حل‌ها و نشر آن‌ها، پاسخی به این ناامیدان و پمپاژکنندگان یأس در جامعه محسوب نمی‌شود؟
ثالثاً، بیان ضعف‌ها و خطاهای فاجعه‌بار، نه‌تنها تضعیف نظام و تشویش اذهان عمومی نیست، بلکه تقویت نظام، و دعوت مردم به نقد و بررسی سیاست‌ها و روش‌های زیان‌آور کشور است. همه آگاهان معتقدند که پاک کردن صورت‌مسئله، منجر به حل آن نمی‌شود.
کتمان نابسامانی‌ها و پنهان‌کردن فسادها و اشتباهات، خیانت به کشور، انقلاب و رهبری، و تضعیف واقعی نظام است؛ نه بیان صادقانه ضعف‌ها و ارائه راه‌حل برای عبور از بحران‌ها.
با سپاس و عرض ارادت به همه منتقدان منصف، ناصحان پاک‌نیت و امیدآفرینان به جامعه تشنه‌ی امید و سربلندی ایران عزیز.
سرباز اسلام، امام، انقلاب، کشور و رهبری وکیل دادگستری، طلبه و قاضی بازنشسته مصطفی سنایی‌فر دوازدهم اردیبهشت‌ماه۱۴۰۴

بیوگرافی ماهور الوند

| No Comments

mehrayeen.jpgبرای قلب همه مادران داغدیده این سرزمین ( برای مادران داغدیده جنوب)

پدیدارشناسی "داغ فرزند"؛ فرآیند زجرآورکردن مادرانگی در ایران

مصطفی مهرآیین

1.کوچه بلندی که من دوران خردسالی تا هجده سالگی خود در شهر "دیر" در استان بوشهر را در آن گذرانده ام کوچه درد و رنج مادرانی بود که هر یک به نحوی گرفتار "داغ فرزند" بودند و زندگی شان انباشته از تجربه درد و رنج هایی بود که بواسطه این رنج بنیادین بر آن ها آوار شده بودند. پایین تر از خانه ما خانه عمویم بود.

حسین فرزند بزرگ این خانواده روزهای آخر سربازی اش را میگذراند که شهید شد. آن روز صبح را به یاد دارم که خبر شهید شدن حسین را به خانواده عمویم دادند. روبروی درب حیاط آنها نشسته بودم که صدای گریه و ناله زن عمویم را شنیدم و بعد روز تشیع جنازه که این زن سیاه پوش با گریه و زاری به دنبال تابوت فرزندش در حال حرکت بود و هنوز در حال حرکت است. زن عمویم هنوز با رنج نبودن حسین سیاه پوش است و بیشتر اوقات روزها و شب های بعد از حسین اش را با قلیان کشیدن یا به قول جنوبی ها دادن دود به قلب داغ دیده اش گذرانده است. کمی بالاتر از خانه عمو خانه ما قرار داشت. مادرم که او را "دی ابراهیم"، به معنای مادر ابراهیم، صدا می کردند سال های دهه شصت را با رنج و درد زندان بودن فرزندش و احتمال اعدام او گذراند. میگفتند فرزندش مجاهد بوده و حالا منافق.

درد این کلمه منافق بیش از هر چیزی مادرم را رنج می داد که او زنی مومن بود و عارف. "خدا" مهمترین واژه در زندگی نه چندان بلند او بود. در تمام آن سال ها او به هر زبانی خدا را فرامی خواند که خدایا فرزندم را به من بازگردان. فرزندش بعد از چندین سال بازگشت، اما قلب مادرم در مقابل داغ از دست دادن تنها فرزند فرزندش در حادثه تصادف بی جان شد و او آرام از این دنیا رفت. اندکی بالاتر از خانه ما خانه عموی دیگرم بود:عمو کریم. صفر فرزند بزرگ خانواده به جبهه رفت و در همان سال نخستین جنگ اسیر شد. دی صفر(مادر صفر) بود و رنج اسیر بودن فرزند. زن عمویم در آن سال ها شکسته و پیر شد. زمانی که صفر از زندان های عراق برگشت او به طبع خوشحال شد، اما رنج آن سال ها از او زن- مادری داغ دیده و ناتوان ساخته بود به خصوص که چندی بعد با داغ از دست دادن فرزند پسر بعدی اش محمد روبرو شد و فرو ریخت. اندکی بالاتر از خانه عمویم خانه دی عبدی (مادر عبدی) قرار داشت. عبدی را گرفتند و به زندان بوشهر منتقل کردند و خیلی زود به جرم مجاهد بودن اعدام کردند. خودش حافظ قرآن بود و نهج البلاغه. پدرش معلم قرآن بود. مادرش را دیده بودم که به همراه مادرم برای ملاقات فرزندانشان به زندان شکری بوشهر می رفتند. عبدی فخرایی را اعدام کردند و در کوه های بوشهر دفن کردند تا کسی خاک او را نبیند.

جنجال گشت ارشاد در دمشق

| No Comments

گزارش عجیب صداوسیما

| No Comments

در قرآن آمده مردم نباید طلا و دلار در خانه نگه‌دارند و باید انفاق کنند!

:::


🔻پ ن: مسولین عقب مانده صداوسیما هنوز نفهمیدند که بخاطر همین گزارش ها مردم به انباشت طلا و ارز بیشتر روی می آورند، اگر سکوت کنید نفع بیشتر خواهید برد

بازنشر از آرشیو ویدئو

علی یعقوبی، آموزگار معترض: بزودی موقعی که نماز میخوانیم، همه میبینند که روی هوا بالا میرویم و آن وقت علما و مراجع قم میترسند و دکانشان تخته میشود و دانشجو ها هم میفهمند که طرف چه کسی باید بیایند و حرف چه کسی را باید گوش کنند!

:::

کشتی عربستان که از استرالیا گوسفند آن را برای حجاج می‌برد نزدیکی یمن غرق شده و کلی گوسفند زنده دست یمنی ها افتاد

:::

tavaana.jpgتوانا - در پی حادثه تلخ بندرعباس، تصاویر منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که عده‌ای با پرچم منتسب به بارگاه امام هشتم شیعیان در محل حادثه حاضر شده و به عزاداری و نوحه‌خوانی پرداختند.

جمهوری اسلامی سال‌هاست به‌جای پاسخگویی درباره قصور و ناکارآمدی در مدیریت بحران‌ها، با بهره‌گیری ابزاری از باورهای دینی و مذهبی مردم، تلاش می‌کند بر زخم‌های باز جامعه سرپوش بگذارد.

بسیاری از مومنان به دین همواره استفاده از نمادهای مقدس و مذهبی را برای پنهان‌کردن بی‌کفایتی نظام حاکم، توهین به ایمان مردم دانسته‌اند.

:::


تماس با ف.م.سخن 004917623337550 [email protected]

akhoondi.jpgعباس آخوندی

با تاخیر در نشست بعدی مذاکرات ایران و آمریکا گمانه‌زنی‌ها در باره شکست مذاکرات آغاز شد. لیکن فرسته‌ی پسر ترامپ پایانی بود بر تمامی این شایعات. او به‌خوبی‌نشان داد که هم‌چون درون ایران، گروهی وابسته به نئوکان‌ها و هم‌چنین بنیاد دفاع از دموکراسی که جمعیتی به‌شدت طرفدار اسرائیل است، در امریکا در پی کارشکنی جدی هستند.

🔹 به موازات این، خبری مبنی بر رفتن والتز و‌معاونش از مسوولیت مشاوره‌ی امنیتی ترامپ داده می‌شود. او‌ نیز از سرسخت‌ترین مخالفان ایران است. بنابراین، هم‌چنان دلیلی بر بدبینی وجود ندارد.

🔹من هم‌چنان بر این باورم که تمام مولفه‌های تاریخی برای مصالحه‌ی نهایی ایران و امریکا و حل‌وفصل نزاع میان‌شان فراهم گشته و لحظه‌ی تاریخی توافق فرا رسیده‌ است.

🔹بنابراین، با این نشانه‌ها نباید تصور کرد که کار به پایان رسیده‌است. به گمان من اراده‌ی طرفین بر توافق مستحکم‌تر از آن است که به این آسانی فرو ریزد. البته که باید از فرایند مذاکرات محافظت کرد.

tweet.jpg

fazli.jpgدر این مصاحبه رحمانی فضلی می گوید ابتدا اقای روحانی از او می خواهد رییس دفتر شود سپس می خواهد وزیر اقتصاد شود رحمانی می گوید اقتصاد نمی دانم روحانی می گوید خوب وزیر ارشاد شو او قبول نمی کند

البته ایشان بعدا هیچکدام را نپذیرفت و وزیر کشور شد و در ادامه مدیریت مشعشع خود آبان سال ١٣٩٨ را به یکی از یادگارهای مهم در تاریخ حکمرانی ج.ا تبدیل کرد...

یاسر عرب

این روندهای حکمت آمیز که البته مختص شخص حسن روحانی نبوده و نیست!

باقی حضرات، مدیران، مسئولان، وزرا و آقایان، حتی خانم‌ها را نیز خبر داریم که با همین مدل تخصصی شایسته سالاری انتخاب و ابقا و جابجا می‌شوند...

حقیر متوجه نمی‌شوم چه اصراری هست که این قماش لایعقل اینطور نمکدان را گرفته و دائم روی زخم ملتی بی پناه بریزند!

ما که از خود ایشان بهتر می‌دانیم در چه ساز و کاری پشت درهای بسته با ساخت و پاخت و دوخت و دوز و پخت و پز روی صندلی مسئولیت می‌نشینند...

فقط نفهمیدیم این تاکید بر آگاه‌سازی ملت از جزئیات این فرایندهای علمی و فناورانه و های‌تک چه دستاوردی دارد؟

marshal.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری رویترز با استناد به اسناد به‌دست‌آمده از سفارت جمهوری اسلامی در دمشق، گزارش داد تهران در پی اجرای طرحی مشابه «برنامه مارشال» آمریکا برای بازسازی سوریه بوده و میلیاردها دلار در حوزه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کرده بود تا جایگاه راهبردی خود را در این کشور تثبیت کند.

برنامه مارشال، طرح اقتصادی آمریکا برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم بود که به تثبیت نفوذ واشینگتن در آن منطقه انجامید.

بر اساس این گزارش، برنامه جمهوری اسلامی که از سوی واحدی تحت‌نظر سپاه پاسداران و با هدایت عباس اکبری از فرماندهان این نهاد، پیگیری می‌شد، به‌صراحت تلاش داشت تا از مدل‌های ملت‌سازی غربی، از جمله برنامه آژانس توسعه جهانی آمریکا (USAID)، الگوبرداری کند. هدف آن، ساخت یک ساختار اقتصادی وابسته و نفوذ سیاسی بلندمدت در سوریه بود.

رویترز گزارش داد بسیاری از این طرح‌ها به‌دلایلی از جمله تحریم‌های بین‌المللی، فساد اداری، ناامنی و پیچیدگی‌های بوروکراتیک سوریه متوقف یا نیمه‌کاره رها شدند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در بخشی از این اسناد آمده که بدهی‌های دولت سوریه به شرکت‌های ایرانی تا پایان جنگ، حداقل به ۱۷۸ میلیون دلار رسیده است.

جمهوری اسلامی و سوریه طی سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ مجموعه‌ای از توافق‌نامه‌ها برای بازپرداخت این بدهی‌ها امضا کردند که شامل واگذاری زمین، پروژه‌های مسکن، امتیاز استخراج فسفات و قراردادهای نفتی بود. اما برخی از این پروژه‌ها نیز با چالش‌های مشابه روبه‌رو شدند و سودآوری چندانی برای شرکت‌های ایرانی نداشتند.

در همین حال، برخی امتیازات اقتصادی مانند مدیریت بندر لاذقیه هفت ماه پس از واگذاری آن به جمهوری اسلامی، به دیگر کشورها از جمله فرانسه، واگذار شد.

با وجود تمام مشکلات، جمهوری اسلامی همچنان به صرف هزینه برای نگهداری «حرم حضرت زینب» ادامه می‌داد. اسناد ایرانی یافت‌شده نشان می‌دهد که حکومت ایران برای خانواده‌های ایرانی ساکن در این منطقه مستمری پرداخت می‌کرد و از شبه‌نظامیان مستقر در نزدیکی آن پشتیبانی می‌نمود.

zarif.jpgما تنها کشوری هستیم که به یک پایگاه آمریکایی موشک زدیم!

کیهان لندن - محمدجواد ظریف که همیشه مسئولیت‌های بالا در جمهوری اسلامی داشته و هشت سال نیز وزیر خارجه در دو دولت حسن روحانی بوده، در «همایش بزرگداشت روز ملی خلیج فارس» که پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، همراه با عقده‌گشایی همیشگی درباره «پهلوی» و «دوران شاه»، به افتخارات جنگ‌طلبانه‌ی جمهوری اسلامی پرداخت و با اعتراف به اینکه «قبلا پهپاد آمریکایی رو زده بودیم»، گفت: «ما تنها کشوری هستیم که به یک پایگاه آمریکایی موشک زدیم!»

او ادامه داد: «اسرائیل به ما حمله کرد، ما هم کشوری هستیم که زدیم اسرائیل رو... به اونایی که میگن ایران ضعیف شده عرض میکنم اگر این موشک‌های ما به مناطق جمعیتی می‌خورد، اونوقت معلوم می‌شد توان ایران چقدره! به قول مقام معظم رهبری دوران بزن در رو تموم شده.»



این در حالیست که ظریف دی‌ماه ۱۳۹۸ در یک مصاحبه اعتراف کرد که آمریکایی‌ها قبلاً از حمله به عین‌الاسد آگاه شده بودند، حتی قبل از حسن روحانی! او در کتاب خاطراتش نقل می‌کند: «دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ساعت ۳ بامداد به دکتر عراقچی گفتند به آمریکا از طریق سفیر سوئیس پیام دهد.»

دونالد ترامپ نیز در جریان کارزار انتخاباتی خود برای دومین دور ریاست جمهوری در یک سخنرانی گفت، ایران پیش از حمله به پایگاه «عین الاسد» در زمستان ۹۸ اطلاعات این عملیات را به اطلاع او رسانده بود.
ترامپ توضیح داد بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی از طرف حکومت ایران با او تماس گرفته شد و به او گفتند که «نگران نباشید». ترامپ افزود طرف ایرانی گفته بود ۱۸ موشک به سمت پایگاه آمریکا در عراق شلیک خواهد شد، اما هیچکدام به هدف نخواهد خورد!

همچنین ظریف که در دوران وزارتش، «ایرانفروشی» به روسیه و چین بر اساس سیاست «نگاه به شرق» به اوج رسید، در سخنان اخیر خود به همین نکته در ارتباط با دریای کاسپین اشاره کرد ولی بجای اینکه توضیح بدهد، گفت: «اگر یه وقتی خواستین میگم که در زمان شاه چه خبر بود!»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

حالا «دکتر عراقچی» که خط ظریف را با دستور و اجازه‌ی «مقام معظم رهبری» دنبال می‌کند، با پیشنهادات فریبکارانه برای «ایرانفروشی» به غرب نیز تلاش می‌کند!

محمدجواد ظریف در حالی در روز خلیج فارس تکرار می‌کند جمهوری اسلامی «یک وجب از خاک ایران را نداد!» که کل خاک کشور توسط خود رژیم و گروه‌های مافیایی‌اش اِشغال و غارت و تخریب شده است!

ds.jpgایران اینترنشنال - پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، با اشاره به حمایت جمهوری اسلامی از حوثی‌های یمن گفت که تهران تاوان «حمایت مرگبار» خود از حوثی‌ها را خواهد داد.

هگست، چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت، در رسانه اجتماعی ایکس نوشت: «پیامی برای ایران: حمایت مرگبارتان از حوثی‌ها را می‌بینیم. دقیقا می‌دانیم چه می‌کنید. شما به‌خوبی می‌دانید ارتش آمریکا چه توانایی‌هایی دارد. به شما هشدار داده شده‌ است. تاوان آن را در زمان و مکانی که ما تعیین می‌کنیم خواهید داد.»

هشدار شدیداللحن وزیر دفاع آمریکا، تنها سه روز مانده به دور چهارم مذاکرات ایالات متحده و جمهوری اسلامی داده می‌شود.

قرار است استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه، شنبه ۱۳ اردیبهشت دور چهارم مذاکرات با عباس عراقچی را در رم، پایتخت ایتالیا، برگزار کند.

هشدارهای قبلی ترامپ

پیش از این نیز دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، چند بار به جمهوری اسلامی هشدار داده بود که هزینه حمایت از حوثی‌های یمن را خواهد پرداخت.

رییس‌جمهوری آمریکا نخستین بار، شنبه ۲۵ اسفند در شبکه اجتماعی خود، تروث سوشیال، در پیامی از حمله به مواضع حوثی‌ها در یمن خبر داد و تاکید کرد اگر جمهوری اسلامی فورا به حمایت از این گروه خاتمه ندهد، ایالات متحده «این بار مهربان نخواهد بود».

ترامپ در آن پیام خطاب به مقام‌های حکومت ایران نوشت: «حمایت از تروریست‌های حوثی باید فورا متوقف شود! به‌هیچ وجه مردم آمریکا، رییس‌جمهوری آن‌ها که یکی از بزرگ‌ترین آرای مردمی در تاریخ انتخابات ریاست‌جمهوری را کسب کرده، یا مسیرهای کشتیرانی جهانی را تهدید نکنید. اگر چنین کنید، مراقب باشید، زیرا آمریکا شما را کاملا مسئول خواهد دانست و این بار مهربان نخواهیم بود!»

او همچنین خطاب به حوثی‌های یمن گفت: «زمان شما تمام شده و حملاتتان باید از امروز متوقف شود؛ در غیر این صورت، جهنمی بر سرتان نازل خواهد شد که مشابه آن را هرگز ندیده‌اید.»

oman.jpgبدر البوسعيدی، وزیر خارجه عمان در حساب ایکس خود تایید کرد که مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا که قرار بود روز شنبه ۱۳ اردیبهشت‌ماه در رم برگزار شود، به دلایل «لجستیکی» به تعویق افتاده است.

او افزود که تاریخ‌های جدید پس از توافق دوجانبه اعلام خواهد شد. مایکل والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، ساعاتی پیش در مصاحبه با فاکس‌نیوز گفته بود که استیو ویتکاف، مذاکره‌کننده ارشد دولت آمریکا، «آماده است تا ایران به میز مذاکره بازگردد.»

قابل ذکر است، پیش از این نیز خبرگزاری آکسیوس به نقل از منابع آگاه از این موضوع خبر داده و نوشته بود: احتمال دارد نشست سه‌جانبه کشورهای اروپایی (E3) با ایران که قرار بود روز جمعه در رم برگزار شود، نیز به تعویق بیفتد.

این چهارمین دور از مذاکرات دو کشور بود که پس از ادوار قبلی در عمان و رم قرار بود دوباره در ایتالیا برگزار شود.

:::

عراقچی: بیش از هر زمان دیگری مصمم به دستیابی به یک توافق عادلانه و متوازن هستیم

🔸️ما به همراه طرف‌های عمانی و آمریکایی، تصمیم گرفتیم دور چهارم مذاکرات را به دلایل تدارکاتی و فنی به تعویق بیندازیم.

🔸️از طرف ایران، هیچ تغییری در عزم ما برای دستیابی به یک راه‌حل مذاکراتی ایجاد نشده است.

🔸️در واقع، ما بیش از هر زمان دیگری مصمم به دستیابی به یک توافق عادلانه و متوازن هستیم: توافقی که پایان تحریم‌ها را تضمین و در خصوص اینکه برنامه هسته‌ای ایران برای همیشه صلح‌آمیز خواهد ماند اعتمادسازی کند، ضمن آنکه تضمین شود حقوق ایران به طور کامل رعایت خواهد شد.

fesad.jpgمحمد منان رئیسی، عضو کمیسیون عمران مجلس، گفت: اقلیتی از نمایندگان یا خودشان ریگی در کفش دارند یا برج ساز هستند و خانه خالی دارند و ذی نفع این وضع هستند. مجلس واقعا فضای عجیب و غریبی است. یک کار بخواهید انجام دهید ۱۰ نفر تماس می‌گیرند، تهدید می‌کنند و فشار می‌آورند و سفارش می‌کنند.

به گزارش خبرآنلاین، او اضافه کرد: نماینده‌ای که وقتی به مجلس آمده پای برهنه بود، اما الان که رفته ۵۰ ملک به نام خود دارد. خب چیکار انجام داده‌اید؟ مگر مجلس ماهی چقدر حقوق می‌داده است؟

عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: حقوق نمایندگان مجلس زیر ۵۰ میلیون است. تویی که ۴ سال نماینده مجلس هستی کل دریافتی ات می‌شود دو میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان. این مبلغ پول چند متر خانه در تهران می‌شود؟ چگونه برخی نمایندگان هرکدام الان ۱۰ تا آپارتمان در تهران دارند. این یعنی یک کاری کرده است. وقتی درست رای نمی‌دهید. در شهرستان‌ها هر کسی بیشتر خرج کند وارد مجلس می‌کنید...

او تاکید کرد: نماینده‌ای که کل حقوق ۴ سالش، ۲.۵ میلیارد تومان است با چه توجیهی در ایام تبلیغات ۶۰ میلیارد هزینه کرده است؟ خب این فرد باید ۱۰۰ میلیارد تومان دربیاورد که انقدر خرج کند. چنین کسانی را وارد مجلس می‌کنید.

za.jpgاحمد زیدآبادی

برای اطلاع از روند آتش‌سوزی در ارتفاعات بیت‌المقدس که خبر آن صفحات نخست عموم رسانه‌های اسرائیلی را به خود اختصاص داده است به سایت رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور نگاهی انداختم. در سایت رادیو فردا که اصلاً خبرش را ندیدم. سایت شبکۀ ایران‌اینترنشنال هم حادثه را چنان به حاشیه برده که گویی اصلاً اتفاق خاصی نیافتاده است!

آتش‌سوزی بلاست و در هر گوشه از زمین که رخ دهد، مایۀ تأسف و تأثر آدمیزاد می‌شود، اما این چه طرز خبررسانی است؟ چطور خبر فاجعه‌ای به این بزرگی در اسرائیل را می‌توان نادیده گرفت یا به حاشیه راند، اما از انتشار تصویر"مرئی شدن نوار بهداشتی" در یک داروخانه در ایران نمی‌توان گذشت؟ این نوع اطلاع‌رسانی چه هدفی را دنبال می‌کند؟ آیا منظور این است که آتش بد و خوب وجود دارد؟ یک جا می‌سوزاند و جای دیگر به گلستان تبدیل می‌شود؟ بدبختانه این رسانه‌ها که به مدد ابتذال صدا و سیما به خانه‌های ایرانیان راه یافته‌اند، نقش بزرگی در ایجاد استرس و عوارض ناشی از آن مثل افسردگی و احساس بدبختی در بین مردم ایران بازی می‌کنند! حتی یک خبر مثبت در بارۀ ایران منتشر نمی‌کنند! گویی از افسردگی و ناراحتی مردم لذت می‌برند!

در همین حال، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) نوشته است: "پیشنهاد کمکِ - دولت محمود عباس- در خاموش کردن آتش‌سوزی در سرزمین‌های اشغال شده فلسطین توسط صهیونیست‌ها، به عنوان یک اقدام سیاسی بسیار مهم تلقی می‌شود که دروغین بودن ادعا‌های تشکیلات خودگردان فلسطین مبنی بر حمایت از مقاومت و مردم فلسطین را آشکار می‌کند."

ظاهراً مسئولان ایرنا نمی‌دانند که اولاً محمودعباس هیچگاه ادعای حمایت از "مقاومت" را مطرح نکرده و دشمن قسم‌خوردۀ اقدامات مسلحانه علیه اسرائیل است چون آن را به زیان فلسطینی‌ها می‌داند. ثانیاً یهودیان و فلسطینیان در آن منطقۀ متراکم، چنان در هم آمیخته شده‌اند که هر بلایی مثل سیل و توفان و آتش‌سوزی، فقط به یک طرف آسیب نمی‌زند، هر دو طرف را مبتلا می‌کند! آتش موجود خودآگاهی نیست که اگر به جان بیت‌المقدس افتاد، یهودیان را بسوزاند و عرب‌ها را معاف دارد! یا دیوار ندبه را بسوزاند و به مسجدالاقصی سرایت نکند! بنابراین خوشحالی از آتش‌سوزی در بیت‌المقدس و ناراحتی از کمک به فرونشاندن آن چه معنایی دارد؟

uc.jpgجوزف مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و بسط دهنده نظریه رئالیسم تهاجمی معتقد است اگر کشورهایی مانند ایران خود را به سلاح هسته‌ای مسلح نکنند، لاشخورهایی مانند اسرائیل و آمریکا بدون هیچ تردیدی آنها را تکه‌تکه خواهند کرد.

به گزارش اطلاعات آنلاین، جان مرشایمر، دانشمند برجسته علوم سیاسی استدلال می‌کند که کشورهایی مانند ایران باید برای بازدارندگی در برابر قدرت‌های متجاوزی مانند اسرائیل و ایالات متحده، به دنبال سلاح‌های هسته‌ای باشند، دیدگاهی که ریشه در نظریه واقع‌گرایانه او در روابط بین‌الملل دارد که بر بقا از طریق توازن قدرت تأکید دارد.

او کره شمالی را به عنوان مثال ذکر می‌کند و می‌گوید زرادخانه هسته‌ای آن مانع از حملات می‌شود، موضعی که توسط موارد تاریخی مانند لیبی پشتیبانی می‌شود، جایی که خلع سلاح ۲۰۰۳ منجر به آسیب‌پذیری و در نهایت مداخله ناتو در سال ۲۰۱۱ شد.

به گفته وی کره شمالی بازی را بلد است و به همین خاطر خلع سلاح خودکشی است و بقا به معنای مسلح ماندن تا دندان است. دیدگاه مرشایمر ​​روایت‌های رایج در مورد عدم اشاعه را به چالش می‌کشد و برخی از کاربران خلع سلاح هسته‌ای اوکراین در سال ۱۹۹۴ را به عنوان یک داستان هشدار دهنده ذکر می‌کنند و تأکید می‌کنند که چگونه واگذاری سلاح‌ها ممکن است حاکمیت را {مانند اوکراین} تضعیف کند.

:::

za.jpgوقتی من به مناظره با فردی رضایت می‌دهم، پیشاپیش به معنای تعهد به حفظ احترام او نیز هست، حالا هر که می‌خواهد باشد. بنابراین، در مناظره رعایت حال طرف را می‌کنم و می‌کوشم که حرفی استدلالی به مخاطب ارائه دهم. به همین دلیل با آقای الله‌کرم نیز از سر حوصله و صبوری برخورد کردم. فقط یک جا که اسامی برخی متفکران غربی در حوزۀ علوم سیاسی و جامعه‌شناسی را بدون مناسبت برشمرد و چیزهای غیرقابل فهم برای من از نظرات آنها گفت؛ ناچار شدم به او یادآور شوم که خوردن غذا بدون هضم آن، فقط سر دل آدمی را سنگین می‌کند!

احمد زیدآبادی

دانشگاه شاهد در شمالِ عوارضی اتوبان تهران-قم واقع شده است. دور از دسترس است و در ساعات پرترافیک پایتخت، رفت و آمد به آنجا وقت زیادی را تلف می‌کند.

دانشجویان از این دورافتادگی گله‌مندند خصوصاً آنها که اهل فعالیت‌های غیردرسی‌اند. می‌گویند کمتر کسی دعوت آنان را برای حضور در برنامه‌های دانشجویی در دانشگاه می‌پذیرد چون مدعوین راه دور و ترافیک مسیر را بهانه می‌آورند. ساخت دانشگاه در آن منطقه، زمانی برای خودش دلایل داشته که با گذشت زمان همه‌شان منتفی شده‌اند.

آنچه فعلاً برای دانشجویان و اساتید و کارکنان دانشگاه باقی مانده همان بُعد مسافت و مشقت رفت و آمد است. تا اندازه‌ای به دلیل همین مهجوریت، دعوت انجمن علمی علوم سیاسی آن دانشگاه را برای حضور در دانشکدۀ انسانی پذیرفتم. واقعیت این است که سالیان درازی است غبار نومیدی و بی‌انگیزگی چهرۀ دانشگاه‌های کشور را فرا گرفته است. برخوردهای امنیتی، دانشجویان فعال را مأیوس کرده و دیگران را هم به لاک خود فرو برده است.

یأس و نومیدی معمولاً تبدیل به خشم و قهر می‌شود؛ به‌طوری‌که هر گاه زمینه برای وزیدن نسیمی تازه به سمت دانشگاه‌ها فراهم می‌آید، متأسفانه وقوع یک حادثه، فضای امنیتی را بازتولید و تشدید می‌کند و رخوت و بی‌تحرکی و سرخوردگی در بین دانشجویان را افزایش می‌دهد.

در واقع فضای دانشگاه‌ها دچار دور باطل شده است! گاه فضای حاکم بر دانشگاه‌ها چنان سرد و رخوت‌آلود می‌شود که خودِ تشکل‌های حامی حکومت را هم به خشم می‌آورد و موجب فشار آنان برای گشودن روزنه‌ای در جهت بازتر شدن فضا می‌شود. تصمیم‌گیران اصلی اما حداکثرش، به برگزاری مناظره بین طیف‌های مختلف در سطح دانشگاه‌ها رضایت می‌دهند که آن هم خودش آفت‌زده شده است.

safar.jpgکیهان لندن - مسعود پزشکیان رئیس دولت چهاردهم در سفرهای دیپلماتیک به عنوان رئیس دولت، با دستبرد به منابع دولتی، خانواده خود را هم می‌برد تا این سفرها را به «هم فال و هم تماشا» برای اعضای خانواده تبدیل کند.

در جریان سفر پزشکیان به عراق در شهریورماه ۱۴۰۳ که اولین سفر خارجی رئیس دولت چهاردهم بود، حسن مجیدی داماد پزشکیان هم حضور داشت؛ او در حالی در تصاویر دیده شد که به نظر می‌رسید همسرش، دختر پزشکیان، را نیز با خود برده بودند!

پس از انتقادات گسترده به پزشکیان، حسن مجیدی به عنوان «دستیار اجرایی رئیس دفتر رئیس‌ جمهور» منصوب شد تا لابد حضور او در این سفرها توجیه شود!

مسعود پزشکیان مهرماه ۱۴۰۳ برای حضور در اجلاس سالانه سازمان ملل نیز دختر و دامادش را همراه خود برد و به این ترتیب «سفرهای خانوادگی» پزشکیان در داخل و خارج تکرار شد.

اکنون در سفر اخیر مسعود پزشکیان به باکو نیز بار دیگر دختر، پسر و داماد پزشکیان حضور داشتند و آن را به یکی دیگر از سفرهای خانوادگی- رانتی تبدیل کردند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

این سفرها با همه بریز و بپاش‌هایش از بودجه عمومی کشور و منابعی که باید برای شهروندان و کشور هزینه شود تأمین می‌گردد.

aznz.jpgسینما رکس و فاجعه شه‌بندر

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

خمینی و اطرافیانش آتش‌سوزی سینما رکس آبادان را در آن شب شوم ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ به حساب حکومت گذاشتند. حال آنکه عاشور، متهم اصلی، در اعترافاتش گفته بود دو تا آخوند در خانه خمینی در نجف (علی‌اکبر محتشمی‌پور و محمد موسوی‌خوئینی‌ها) و سید محمد علوی‌تبار (کیاوش بعدی‌ــ‌ نماینده مجلس رژیم) از طریق کلبعلی‌زاده دوستش فرمان حمله به سینماهای رکس و سهیلا در آبادان را صادر کرده بودند.

البته در تنظیم و تدارک جاسازی مواد منفجره در داخل سینما گروه موحدین و گروه تروریستی منصورون و مرشدشان راستی کاشانی هریک به شکلی دست داشتند.

امروز بار دیگر ملت ما با فاجعه‌ای به‌مراتب دهشتناک‌تر از فاجعه سینما رکس روبرو است. با این تفاوت که سینما رکس را دولت آتش نزد، اما بی‌صداقتی و دروغ‌زنی خمینی و اعوانش گناه ناکرده را به گردن حکومت وقت انداخت و سال‌ها باید می‌گذشت تا هنرمند مبارز و برجسته پرویز صیاد حکایت این جنایت را در نمایشنامه‌ به‌یادماندنی «محاکمه سینما رکس» بازگوید.

شباهت حادثه شه‌بندر با انفجار بیروت را همه بازگفتیم. در آن جنایت حزب‌الله، ۳۳۰ تن کشته، ۷۰۰ تن مجروح و ۳۵۰ هزار تن بی‌خانمان شدند. در شه‌بندر (رجایی) مجروحان از ۱۲۰۰ تن افزون‌اند و کشته‌شدگان تا امروز از مرز ۸۰ گذشته‌اند، اما ده‌ها تن مفقود و ده‌ها تن خاکسترشده و تعیین‌هویت‌نشده نیز در راه‌اند.

من از روز نخست، ضمن اشاره به این شباهت بین سینما رکس و حادثه بندر، ذکر کردم که در سینما رکس دولت بی‌گناه بود و اعوان خمینی دست اندرکار، اما امروز جنایتکار، سپاه و متهم ردیف اول، ولی فقیه است. مجرمان سینما رکس به نیابت و وزارت و سرداری رسیدند؛ همان‌ها امروز دولت‌مدارند و با همه توان می‌کوشند دامان آلوده خود را پاک کنند.

اینجا است که ملت ما باید بهای جنایت ۱۳۵۷ را از رژیم جهل و جور و فساد بازگیرد و این بها چیزی جز سرنگونی این رژیم نیست. در این ۴۶ سال، رژیم کم جنایت عام در سطح کشور انجام داده که هنوز هم بعضی در به پا خاستن تردید می‌کنند؟ البته همدلان با رژیم با به میان کشیدن پای اسرائیل می‌کوشند توجه عمومی را از جنایت‌پیشه واقعی بردارند و متوجه اسرائیل کنند.

نتانیاهو چهره منزه و پاکی ندارد؛ چنانچه کودکان بی‌خانواده و پدران و مادران با کودکان پاره‌پاره بر دست گواه من است، اما او حداقل برای حفظ ظاهر، با ملت ما دشمنی ندارد. فخری‌زاده را می‌کشد، اما همسرش که کنار او در خودرو نشسته است، به سلامت جان به در می‌برد.

araqchi.jpgجمهوری اسلامی در تلاش است تا اتحادیه اروپا را مقابل آمریکا قرار دهد تا اتحاد غربی را تضعیف کند

ایندیپندنت فارسی - کارشناسانی که در خصوص راهبردهای مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران در زمینه تسلیحات هسته‌ای تخصص دارند، ۱۰ نکته جدی را خاطرنشان کرده‌اند که می‌تواند به تیم مذاکره‌کننده دونالد ترامپ کمک کند از گرفتار شدن در دام یک توافق هسته‌ای ناقص‌ــ مانند آنچه در دوران باراک اوباما شکل گرفت‌ــ اجتناب کنند.

به گزارش فاکس‌نیوز، ترامپ هنگام اعلام خروج آمریکا از توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۸، به‌‌تندی از باراک اوباما انتقاد کرد و گفت که این توافقی «یک‌طرفه و وحشتناک» بود که «هرگز نباید انجام می‌شد». او تاکید کرد که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ نتوانست تهران را از ساخت بمب اتمی بازدارد.

فاکس‌نیوز در این گزارش، ۱۰ تاکتیک مذاکراتی جمهوری اسلامی را که این کشور از آن‌ها برای دستیابی به امتیازهای عمده استفاده و در عین حال توانایی ساخت سلاح هسته‌ای خود را هم حفظ می‌کند، تشریح کرده است.

- چمن می‌تواند سبزتر باشد؛ یعنی وعده‌هایی مبهم برای پاداش‌هایی در آینده که به منظور ادامه یافتن مذاکرات، بدون هیچ‌گونه اقدام مشخصی، داده می‌شوند.

- سوءاستفاده از توهم تکثر سیاسی در ایران؛ مانور دادن روی اختلاف ظاهری میانه‌روها [اصلاح‌طلب‌ها] در برابر «تندروها» [اصول‌گراها] در ایران، برای گرفتن امتیاز، در حالی در واقع که تمام قدرت در دست رهبر جمهوری اسلامی است.

- وعده سرمایه‌گذاری‌های خیالی؛ یعنی وسوسه دولت‌ها و شرکت‌های غربی با وعده‌ سرمایه‌گذاری و سپس عقب‌نشینی.

- تهدیدهای اغراق‌آمیز؛ با هدف دامن زدن به احساسات ضدجنگ و فلج کردن سیاستگذاری‌های سختگیرانه آمریکا.

- امتناع از دادن تعهدات روشن؛ یعنی تکیه بر ادبیاتی مبهم برای انکارپذیر کردن توافق‌ در عین بهره‌برداری از آن.

- مذاکرات بی‌پایان و خسته‌کننده؛ یا طولانی کردن مذاکرات برای تعویق انداختن برخوردها، هم‌زمان با گرفتن ژست‌های سطحی برای جلوگیری از عواقب واقعی آن.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

- استناد به دلخوری‌های تاریخی؛ با هدف توجیه رفتار فعلی و مقصر دانستن غرب.

- سوءاستفاده از شکاف‌ها در اتحاد غرب؛ چه بین آمریکا و اروپا چه در داخل دولت‌ آمریکا.

- چانه‌زنی به سبک بازار؛ یعنی شروع با پیشنهادهای بالا، امتیازدهی تدریجی و پنهان کردن نیات پشت رفتارهای مودبانه و دروغین.

- اطلاع‌رسانی گزینشی و دستکاری روایت‌های رسانه‌ای؛ با هدف ارائه تصویر ایران به‌عنوان طرف معقول و معتقد به دیپلماسی.

کارشناسان اتحاد علیه ایران هسته‌ای در گزارش خود با ارائه جزئیات، توضیح می‌دهند که رژیم ایران چگونه از طریق این ۱۰ تاکتیک فریبنده، با دادن حداقل امتیازها، حداکثر دستاوردها را کسب می‌کند. به گفته آنان، این تاکتیک‌ها «بر اساس روایت‌ مستقیم افرادی که در مذاکره و تعامل با مقام‌های ایرانی تجربه دست‌اول دارند، مانند کارشناسان بومی سیاست‌گذاری در ایران و همچنین مشاهدات ناظران باسابقه ایران» تدوین شده‌اند.

Mahmoud_Delkhasteh_3.jpgاز زخم فاجعه خونین بندر عباس بر قلب سیمرغ ایران زمین، یکبار دیگر شاهد برخواستن او از اوج دماوند و پروازش به گوشه گوشه وطن بودیم. اینگونه دیدیدم که روح و جان ایرانیان در همه جای وطن و در اقصا نقاط جهان، در گستره پهناور غربت هموطنان دور از وطن به درد آمد و قلبها ماتم زده شد و چشمها گریان و کوشش در به یاری شتافتن آغاز.

این روح ایرانی است که حتی وقتی هم در زیر آوار ظلم و فقر و استبداد به نفس نفس می افتد، زمانی که رستم روحش، پر سیمرغ را آتش می زند، سیمرغ از آشیانه پر می شد و عطر گل یاس همدردی و یاری و همبستگی را بر جان ایرانیان با بارشهای بهاری خود فرو می ریزد.

این روحیه است که ایران زمین را در چهار راه حوادث تاریخ و مرکز برخورد تمدنها و بی تمدنها، حفظ نموده و به آن استمرار تاریخی بخشیده است.

این همان روحیه ای است که در بحبوحه جنگ و حملات عراق به ایران، زمانی که آخوندهای قدرت طلب و بی وطن جمهوری اسلامی، اکثر نظامیان و خلبانان ایران را اخراج کرده یا به زنجیر کشیده و یا اعدام کرده بودند و رئیس جمهور وقت، خلبانانی را که از این مهلکه رهانیده و آنها جان سالم بدر برده بودند، در پایگاه وحدتی و در حالی که تانکهای عراقی از کرخه هم عبور کرده بودند، بدور خود جمع می کند و با آنها از شاهنامه و رستمش می گوید و از آنها می خواهد که رستمهای زمانه خود باشند و اینگونه، آن خلبانان، جبر تاریخی ای را که قدرتهای انیرانی می خواستند بر وطن تحمیل و وطن را تجزیه کنند، در هم می شکنند و نه حماسه آفرینان که معجزه گران تاریخ ایران زمین می شوند.

این ایران ماست. ایران از آن ماست و ما از آن ایران و سیمرغ همبستگی و یگانگی ایرانزمین همواره در پرواز بر فراز این مرز و بوم. این را همیشه به یاد داشته باشیم و هرگز فراموش نکنیم که یک جان هستیم در کالبد هزاران. یک فرد هستیم در پیکر میلیونها که با هم نفس میکشیم و همواره با هم میمانیم. هزاران سال طول کشیده است تا این نفس و آن دل و جان و آن کالبد با هم در امیزند، یگانه شوند و زندگی کنند و این راز همبستگی و پایداری ماست. یادمان باشد که در اوج نا امیدی ها هیچگاه این گرمی، محبت و این اراده همیستگی را فراموش نکنیم.

shahrokh.jpg

سوگ سروده‌ای برای وطن؛برای جگرگوشه‌های پرپرشده‌مان در فاجعه بندرعباس


از گوشه‌‌ی افق
سیاهی قیر مذاب
می‌راند و می‌راند تا انتهای روح
درباره‌ی بهار
با جاشوان خسته بندر!

آرام باش کوکب بخت‌سیاه من!
آرام و رام!
تاوان اعتماد عبث
تبخیر آرزوست
بر تاوه‌ی صبور جنوب

بیداری است یا خواب
این لحظه‌ها که می‌گذرد بر ما؟!

پروانه‌ی امید
مچاله
بر یاسِ سپید
در دست‌های عاشق ویران

و ماهِ مویه‌گر
اسب ِ سپید گمشده ی ایل
با یال‌های سوخته‌اش، جانپناه من!

در نیمروز زخمی بندر
از خواب می‌پرد
پروانه امید
ققنوس‌های خود را می‌بیند، پرپر
بر تشت خاکستر!

آتش گرفته حنجره ی ماه
آتش گرفته نخل
آتش گرفته ماهی و دریا
شیپور گوش ماهی‌ها، کر
شیپور گوش ماهی‌ها
جزغاله
هم قباله
هم انگشتر!
این است کل خاطره‌های قشنگ من
از روزهای هفته‌ی اردیبهشت
این روزهای سیز بهاری
در باره ی بهار

در دور دست دریا
انگار می‌تکاند ابلیس
دامان موج‌های پریشان را
بر موجکوب شروه اردیبهشت!

انگار دور شروه جاشوهاست
بی‌تاب رقص و هلهله،
فانوس‌های خواب
و بانگ ِ رود رود،
در کوچه‌های شرجی بدرود
در کوچه‌های های شرجی بدرود
در کوچه‌های های شرجی
بدرود.

bb.jpg(تحلیلی بر بازتولید استبداد از سلطنت تا جمهوری اسلامی با نگاهی به ۱۹۸۴ جورج اورول و آموزه‌های دکتر حسین بشیریه)

مقدمه

کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول تصویری تلخ و هشداردهنده از نظام‌های توتالیتر ارائه می‌دهد. جامعه‌ای را نشان می‌دهد که در آن قدرت مطلقه، با تسلط بر زبان، حافظه تاریخی، و احساسات جمعی، حقیقت را تحریف و آگاهی را از میان می‌برد. این ساختار، بی ‌ارتباط با تجربه سیاسی ایران از دوران پهلوی تا جمهوری اسلامی نیست. با اتکا بر تحلیل‌های دکتر حسین بشیریه در گذار به دموکراسی، می‌توان فهم دقیق‌تری از سازوکار حفظ قدرت توسط حکومت‌های استبدادی و دلایل ناتوانی جنبش‌های انقلابی در ایران داشت.

۱ . بازنمایی توتالیتاریسم در ۱۹۸۴ و ایران مدرن

در ۱۹۸۴، «برادر بزرگ» از طریق نظارت فراگیر، مهندسی زبان (زبان نو)، بازنویسی تاریخ، و ایجاد دشمن دائمی، سلطه‌ای کامل بر ذهن و جسم انسان اعمال می‌کند. تجربه حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی نیز در ابعاد مختلف چنین ساختاری را بازتاب داده است از مهندسی روایت‌های تاریخی و ایدئولوژیک، تا سانسور رسانه‌ها و ایجاد «دشمن دائمی» برای توجیه استمرار سرکوب.

۲ . چگونه نظام‌های توتالیتر در ایران پایدار مانده‌اند؟

حکومت‌های استبدادی در ایران توانسته‌اند با ترکیب «سرکوب سخت» و «کنترل نرم» به حیات خود ادامه دهند. از منظر بشیریه، این دوگانگی یکی از ویژگی‌های نظام‌ های اقتدارگراست.

عوامل پایداری این حکومت‌ها عبارت‌اند از:

• هژمونی ایدئولوژیک (دینی یا ملی‌گرایانه)

• تحریف تاریخ و انحصار حقیقت

• فقدان نهادهای مستقل و نابودی جامعه مدنی

• استفاده ابزاری از احساسات و خرافه‌گرایی

• تولید ترس و خودسانسوری در مردم

۳. ضعف تاریخی جنبش‌های انقلابی در ایران

جنبش‌های انقلابی از مشروطه تا کنون، نتوانسته‌اند توده‌ها را به شکل پایدار بسیج کنند. از دلایل این ناکامی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• شکاف‌های ایدئولوژیک میان نیروهای انقلابی

• فقدان ارتباط با اقشار سنتی و طبقات فرودست

• تمرکز بر نخبگان شهری و بی‌توجهی به روستا و حاشیه

• نبود ساختار سازمانی منسجم و رهبری واحد

بشیریه این ناکامی را به نا توانی در نهاد سازی و فقدان برنامه برای «گذار» نسبت می‌دهد.

Bahram_Farokhi_2.jpgبازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۴، نه صرفاً یک رویداد سیاسی، بلکه زلزله‌ای در نظم جهانی بود؛ نشانه‌ای روشن از تکرار تاریخ، این بار با صدایی بلندتر، خشن‌تر و خطرناک‌تر. انتخاب مجدد او به‌عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده، پرده‌ای تازه از پوپولیسم بر صحنه جهان افکند. صد روز نخست ریاست‌جمهوری دوم ترامپ، با وعده‌هایی آشنا اما بی‌سرانجام، جهان را در بحرانی نوین فرو برد؛ پوپولیسم و وعده‌هایی که همچون قصرهای شنی، در برابر نخستین موج‌های واقعیت فرو ریختند.
اکنون به بررسی دستاوردهای دولت دونالد ترامپ در عرصه‌های گوناگون در این صد روز می‌پردازم:
سیاست خارجی:
بحران‌های سیاست خارجی ترامپ، با شعار «اول آمریکا» بار دیگر بازگشته‌اند، اما در عمل، جهان را به مرز تنش کشانده‌اند. وعده پایان دادن به جنگ‌ها در ۲۴ ساعت نخست، بار دیگر رویایی پوچ از کار درآمد. جنگ اوکراین، در سایه تردیدها و بی‌عملی دولت جدید آمریکا، ادامه دارد؛ حمایت یک‌جانبه از پوتین از ابتدای مذاکرات، رفتار تحقیرآمیز ترامپ با زلنسکی، و نبود نگاهی استراتژیک به روابط روسیه پوتین با کشورهای غربی، به‌ویژه اروپا، از عوامل اصلی این بحران‌اند.
جنگ غزه نیز همچنان ادامه دارد؛ گروگان‌ها در دست حماس آزاد نشده‌اند و نتانیاهو، بی‌اعتنا به تمامی موازین بین‌المللی، به بمباران اردوگاه‌ها ادامه می‌دهد و مانع ورود هرگونه کمک بشردوستانه به نوار غزه شده است، گویی قصد دارد با حذف فیزیکی مردم غزه، رؤیای ترامپ برای ساخت یک ساحل رویایی را تداوم بخشد.
مذاکرات با رژیم جمهوری اسلامی، به میزبانی عمان آغاز شده و قرار است بر سر بحران هسته‌ای ادامه یابد، در حالی که اپوزیسیون دموکراتیک ایران خواستار گنجاندن دیگر موارد اختلاف، از جمله نقض حقوق بشر، توقف اعدام‌های بی‌رویه، و حمایت از جنبش دموکراسی‌خواهی مردم ایران در این مذاکرات شده است.
جالب آنکه تمامی این مذاکرات در سه جبهه اصلی، از طریق دوست شخصی ترامپ، استیو ویتکاف، دنبال می‌شود و وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی، به‌ویژه مارک روبیو، در آن نقشی ندارند.
تحلیل‌گران شورای روابط خارجی (CFR) هشدار داده‌اند که نبود سیاستی منسجم در دولت ترامپ دوم، حتی متحدان غربی را نسبت به امنیت جمعی خود دلسرد کرده است.
اقتصاد:
در همین صد روز، شاخص‌های بازار جهانی بارها به لرزه درآمده‌اند. گزارش بلومبرگ نشان می‌دهد که تصمیمات ناگهانی ترامپ در حوزه تعرفه‌ها و مالیات، بازارها را به‌شدت ناپایدار کرده است. در حالی که نرخ بیکاری در آمریکا اندکی کاهش یافته، تورم جهانی و افزایش قیمت انرژی، فشار شدیدی بر اقتصاد کشورهای در حال توسعه وارد آورده است. صندوق بین‌المللی پول هشدار داده که سیاست‌های اقتصادی ترامپ، ممکن است آغازگر دومین موج رکود جهانی در دهه ۲۰۲۰ باشد.


trump.jpgاین سخنان ترامپ هم‌زمان با تایید رسمی لغو مذاکرات آمریکا و جمهوری اسلامی که برای روز شنبه در ایتالیا برنامه‌ریزی شده بود،‌ مطرح می‌شود

ایندیپندنت فارسی - دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده روز پنجشنبه با اشاره به تحریم‌های اخیر آمریکا علیه نهادهایی که به گفته واشنگتن در تجارت غیرقانونی نفت و محصولات پتروشیمی ایران نقش دارند، گفت: «هر کشوری که از ایران نفت بخرد، حق انجام تجارت با آمریکا را نخواهد داشت».

ترامپ در بخشی دیگر از سخنانش با اشاره به ورشکسته شدن جمهوری اسلامی در دور نخست ریاست جمهوری او گفت: «اگر ایران منابع مالی در اختیار حماس قرار نمی‌داد حمله هفتم اکتبر به اسرائیل هرگز اتفاق نمی‌افتاد.

آنها پولی نداشتند به حماس و حزیب‌الله بدهند. جمهوری اسلامی در وضعیت بسیار دشواری قرار داشت».

:::

:::

de.jpgپلیس آلمان روز جمعه، ۱۲ اردیبهشت‌ماه گزارش داد، به دنبال برخورد خودرو با گروهی از مردم در اشتوتگارت، دست‌کم سه نفرمجروح شدند. بنابر اعلام پلیس، راننده خودرو بازداشت شد.

به گزارش دویچه‌وله، خودرو حادثه‌ساز یک مرسدس بنز «کلاس جی لوکس» بوده است. سخنگوی پلیس اعلام کرد که تحقیقات از شاهدان در حال انجام است و ادامه دارد. آتش‌نشانی اشتوتگارت نیز این حادثه را یک «تصادف جدی» با چند زخمی توصیف و اعلام کرده است که محل حادثه مسدود شده و مصدومان در همان محل تحت درمان قرار گرفته‌اند.

به گفته آتش‌نشانی، چند نفر از مصدومان به‌طور جدی آسیب دیده‌اند. با این حال، پلیس هنوز درباره انگیزه یا ماهیت حادثه اظهارنظر نکرده است.

:::
:::
1.jpgرادان: سال ۱۴۰۴ پایان قدرت‌نمایی اراذل و اوباش خواهد بود!
کاربران شبکه‌های اجتماعی: یعنی جمهوری اسلامی سقوط می‌کند؟!
👈کیهان لندن - سردار پاسدار احمدرضا رادان فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ در مراسم معارفه فرمانده انتظامی استان کرمان، از برنامه‌ریزی ویژه برای برخورد قاطع با «اراذل و اوباش» خبر داد و گفت: «سال ۱۴۰۴ را سال خشکاندن قدرت‌نمایی اراذل و اوباش قرار می‌دهیم؛ این افراد با دیواره‌های پوشالی خود سعی در ایجاد ترس دارند، اما ما این دیواره‌ها را خرد خواهیم کرد و آنها را به همانجایی هدایت خواهیم کرد که تنها پناه‌شان، سوراخ‌موش‌ها باشد.»
این رجزخوانی‌ها در حالیست که از یکسو طبق اعلام مراجع رسمی، آمار انواع سرقت، تجاوز، نزاع و درگیری که مقابله با آنها وظیفه پلیس است به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر، افکار عمومی خود نظام و مقامات و مأمورانش را اصلی‌ترین اراذل و اوباشی می‌دانند که باعث افزایش جرم و جنایت در کشور شده‌اند.

hijab.jpgپیامک حجاب پس از اصفهان و تهران به شیراز رسید؛ آیا شیوه فشار بر زنان ‏تغییر کرده است؟

👈یورونیوز - پس از تهران و اصفهان، اکنون نوبت به شهر شیراز رسیده است تا شهروندانش با پیامک‌های هشدار درباره «رعایت نکردن حجاب» مواجه شوند، پیامک‌هایی که نه‌فقط به رانندگان یا سرنشینان خودرو، بلکه این بار به زنان عابر پیاده در سطح شهر نیز ارسال می‌شوند.

در فضای مجازی، واکنش‌های بسیاری به این اقدام شکل گرفته است. کاربران، این پیامک‌ها را نوعی نقض حریم خصوصی و تحمیل سبک زندگی از سوی حکومت تلقی کرده‌اند. برخی نیز نسبت به پیامدهای روانی و اجتماعی این روش هشدار داده‌اند، به‌ویژه آن‌که این فشارها در ماه‌های گرم سال با شدت بیشتری اعمال می‌شود.

t2.jpg

🔺️توصیه عباس عبدی به پزشکیان: بودجه نیروهای خودسر را قطع کنید

🔸️عباس عبدی نوشت:خبر ارسال پیامک برای زنان در تهران را ابتدا باور نکردم، چون اگر این کار جدی و قانونی انجام شود، به‌طور قطع روزانه باید هزاران نفر، بلکه ده‌ها هزار زنِ به قول آنان بدحجاب، پیامک‌های مشابه را دریافت می‌کردند.شترسواری دولا، دولا نمی‌شود یا باید مردم و صلح در داخل و خارج را انتخاب کرد یا تقابل و عدم تفاهم را.

🔸️اینها خطاب به هر سه نفر آقایان روسای قواست. خیلی صریح و روشن در این باره موضع‌گیری کرده و مبانی حقوقی آن را بیان کنید. نیروهای خودسر به لحاظ طبیعت کارشان نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه اقدامات و مطالبات غیرقانونی آنها مرز و پایان ندارد و رو به افزایش است. ضمنا آقای رییس‌جمهور همین امروز دستور دهید منابع مالی مردم که در اختیار این نیروهای خودسر است، فوری قطع شود./اعتماد

Monthly Archives

Pages

  • about
Powered by Movable Type 6.3.11

About this Archive

This page is an archive of entries from May 2025 listed from newest to oldest.

April 2025 is the previous archive.

June 2025 is the next archive.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.