منتشر شده در هافینگتون پست ۷ و ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۵ و ۱۶ جولای ۲۰۱۵
اکبر گنجی
متن "پی دی اف"
طرح مسأله: نتانیاهو و دیگر رهبران دست راستی اسرائیل به دنبال ساختن چهره ای اهریمنی از ایران و ایرانیان بوده و هستند تا حمله نظامی به این کشور را موجه سازند. هدف آنان این بوده و هست که دولت آمریکا را وا دارند تا این عمل را به جای آنها انجام دهد. آنان دو ادعای بزرگ طرح کرده اند :
الف- جمهوری اسلامی رژیمی یهودستیز است.
ب- ایرانیان یهودستیز بوده و هستند.
نتانیاهو بارها گفته که ایران به دنبال نابودی اسرائیل از طریق بازتولید هولوکاستی دیگر است. او برای این که تجاوز نظامی به ایران را به اصطلاح توجیه کند، دائما رژیم ایران را همانند رژیم نازیها قلمداد میکند (برای نمونه به لینکهای ۱ و ۲ و ۳ و۴ و ۵ و ۶ و ۷ بنگرید).
نتانیاهو در کنگره آمریکا گفت:
"همه ما در مورد یک فرماندار ایرانی به نام هامان خوانده ایم که نقشه ای طراحی کرد که تمام مردم یهود را ۲۵۰۰ سال پیش از میان ببرد. ولی یک زن شجاع یهودی- ملکه استر- نقشه را بر ملا کرد و به مردم یهودی حق دفاع از خود را بخشید".
[نتانیاهو در ۲۰ اسفند ۹۵ در مسکو با پوتین دیدار کرد. پوتین در آغاز این دیدار عید یهودی پوریم را به نتانیاهو تبریک گفت. نخست وزیر اسرائیل هم در پاسخ گفت که یهودیان پوریم را جشن میگیرند چون پرشیا "موفق نشد یهودیان را نابود کند" و اضافه کرد که "امروز هم وارث پرشیا، ایران، تلاش دارد دولت یهودیان را نابود کند". رئیسجمهوری روسیه هم در پاسخ گفت که این وقایع ۲۵۰۰ سال پیش رخ داده است و "حالا در دنیای متفاوتی زندگی میکنیم" و گفت که درباره مشکلات روز در منطقه صحبت کنند.].
اکثر داستان های تورات و قرآن اسطوره ای هستند، نه گزارش های واقعی تاریخی. اما اگر نتانیاهو بخواهد این داستان را واقعیت تاریخی قلمداد کند، باید بپذیرد که مطابق روایت تورات یهودیان در آن زمان - با توجه به جمعیت آن دوران- دست به نسل کشی ایرانیان زده و ۷۵ هزار تن از ایرانیان را قتل عام کردند و این نسل کشی را در طول تاریخ جشن گرفته و می گیرند(کتاب مقدس، استر، باب ۹ ، آیات: ۱۶- ۵).
او این بخش از این قصه اسطوره ای را سانسور می کند، برای این که نه دین شناس است و نه به دنبال تقرب به حقیقت . نتانیاهو پروژه سیاسی برهم زدن توافق هسته ای و تجاوز نظامی به ایران را دنبال می کند و برای این منظور به هر امری توسل می جوید.
وقتی نتانیاهو و دیگر رهبران دولت اسرائیل چنین فضایی می سازند، البته لابی آنها و عده ای دیگر هم به راه افتاده و همین مدعیات را تئوریزه می کنند که فضای ذهنی تجاوز نظامی به ایران اهریمنی را بسازند.
پرسش مهم این است: واقعیت چیست؟ آیا یهودیان در ایران با تبعیض مواجه نیستند؟ آیا آنان نیز مانند مسلمانان(شیعه و سنی) سرکوب نمی شوند؟ آیا ایرانیان، یا حداقل رهبران جمهوری اسلامی- یهودستیز نیستند؟
واقعیت تاریخی یهودستیزی
یهودستیزی از اساس پدیده ای اروپایی بوده است. قوانین بسیاری در اروپا وجود داشت که به طور سیستماتیک حقوق یهودیان را نقض می کرد. یهودستیزی دارای بار اخلاقی بود و توسط دولت ها و مردم اعمال می شد. پدر فروید برای آن که به پسر جوان خود نشان دهد که اوضاع یهودیان در وین تا چه حد بهبود یافته، واقعه ای را که در مورد خودش روی داده، برای او تعریف می کند:
"او گفت:"وقتی جوان بودم، یک روز شنبه رفتم تا در خیابان های زادگاه تو قدم بزنم؛ لباس خوبی پوشیده بودم و کلاه خز نو بر سر داشتم. یک مسیحی به من رسید و با یک ضربه کلاهم را در گل و لای انداخت و فریاد زد:"یهودی! از پیاده رو گم شو!" [زیگموند] پرسید، "تو چه کردی؟ " پدرش به آرامی پاسخ داد، "به درون خیابان رفتم و کلاهم را برداشتم"( فروید ۱۹۰۰ ، ص ۱۹۷).
یهودیان شبه جزیره ایبری/اسپانیا وقتی از یهودسیزی مسیحیان می گریختند، به جوامع اسلامی پناه می بردند. برنارد لوئیس در دو کتاب خاورمیانه ، دو هزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز و برخورد فرهنگ ها به این واقعیت بارها اذعان کرده است. ماریا رزا منوکال در زینت جهان نشان داده که در اسپانیای تحت حکومت مسلمانان، موقعیت یهودیان:"از اقلیتی سرکوب شده به اقلیتی مورد حمایت تبدیل شده بودند، از هر جهت بهبود یافته بود"(ص ۸۵ ).
شماری از یهودیان لهستانی در جنگ جهانی دوم از دست مأموران آلمان نازی به ایران گریختند و ایرانی ها هم از آنها پذیرانی کردند و شرایط اقامت دائمی آنان را در ایران فراهم آوردند. یک دیپلمات ایرانی از امکانات سفارت ایران استفاده کرد و برای یهودیان ویزا صادر کرد تا از دست نازی نجات یابند. از این داستان به عنوان "شیندلر ایرانی" نام برده می شود.
در قرن بیستم واقعیت دیگری پدید آمد. یهودیانی را از سراسر جهان را به سرزمین فلسطینی ها آوردند و دولت اسرائیل را تأسیس کردند. این دولت خود را دولتی یهودی و قومی قلمداد کرده و به اشغال سرزمین های فلسطینی ها ادامه داده و اقداماتی انجام داده که شورای حقوق بشر سازمان ملل آنها را جنایات جنگی نامیده است.
معنای یهودستیزی
واژه معنایی جز "کاربرد" ندارد. در عین حال در کاربرد مفاهیم نمی توان یک بام و دو هوایی بود. "ستیز" در مفاهیمی چون یهودستیزی، اسلام ستیزی،غرب ستیزی، عرب ستیزی، ایران ستیزی، اسرائیل ستیزی، آمریکاستیزی، و... باید به معنای واحد و موجهی به کار رود.
نتانیاهو و دیگر دولتمردان اسرائیل می کوشند تا هرگونه انتقادی از عملکرد دولت اسرائیل را یهودستیزی قلمداد کنند. او حتی شورای حقوق بشر سازمان ملل را - به دلیل تصویب رسیدگی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی در غزه- به یهودستیزی متهم کرد. نتانیاهو در نطق مجمع عمومی سازمان ملل گفت :
"رفتار جانبدارانه شورای حقوق بشر سازمان ملل علیه اسرائیل، تنها یکی از نمودهای بازگشت قدیمی ترین تعصب جهان[یهودستیزی] است. امروز ندای اراذل و اوباش در اروپا به گوش می رسد که فراخوان به قتل عام یهودیان می دهند. ما صدای برخی از رهبران ملی را می شنویم که اسرائیل را با نازی ها مقایسه می کنند. این نه کارکرد سیاست های اسرائیل، بلکه کارکرد ذهن های بیمار است. این بیماری یک نام دارد: به آن یهودستیزی می گویند".
اگر انتقاد از دولت اسرائیل به معنای یهودستیزی باشد، انتقاد از دولت های ایران، مصر، ترکیه و عربستان سعودی را هم باید اسلام ستیزی به شمار آورد. انتقاد از هیچ دولتی لزوماً به معنای دین ستیزی یا ستیز با پیروان یک دین نبوده و نیست. بدین ترتیب، انتقاد از دولت اسرائیل و مخالفت با آن را باید از یهودستیزی تفکیک کرد.
باراک اوباما نیز در مصاحبه ۲۱ می با آتلانتیک به همین رویکرد اشاره کرد که برخی یهودیت را به سیاست های دولت اسرائیل فرو می کاهند و اگر فردی با سیاست های این دولت مخالفت ورزد، او را یهودستیز قلمداد می کنند. اوباما می افزاید:
"برهمین اساس اگر شما سیاست شهرک سازی های دولت اسرائیل را زیر سوال ببرید، این گروه از سیاستمداران شما را ضد اسرائیلی یا ضد یهودی می خوانند. اگر شما نسبت به مرگ جوانان فلسطینی ابراز همدردی و تاسف کنید، آن وقت در این که طرفدار اسرائیل هستید، شک می کنند. اگر به طور علنی با سیاست های دولت اسرائیل مخالفت کنی تو را ضد اسرائیلی و حتی فراتر از آن ضد یهودی می خوانند. به شدت همه این ها را رد می کنم".
بدین ترتیب، باید به سوی معنای قابل دفاع پیش رفت. اگر آمریکا یا اسرائیل یا ایران یا عربستان سعودی یا...را مسئول همه مسائل و مشکلات جهان یا تک تک کشورهای منطقه خاورمیانه به شمار آوریم، با آمریکاستیزی، اسرائیل ستیزی، ایران ستیزی، عربستان ستیزی و...مواجه خواهیم بود.
وقتی رذایل اخلاقی را به طور اختصاصی به یهودیت یا مسیحیت یا اسلام یا بهائیت یا...نسبت می دهیم، با یهودستیزی، مسیحیت ستیزی، اسلام ستیزی، بهائیت ستیزی، و...مواجه هستیم. گفتمان هایی که این گونه میان "ما" و "دیگری" تمایزهای ذاتی برقرار می سازند، و از دیگری رفته رفته انسانیت زدایی می کنند، راه حذف دیگری از قلمرو حیات انسانی را هموار می کنند.
بر مبنای تحقیق موسسه یهودی ADL ایران دارای کمترین میزان یهودستیزی در منطقه خاورمیانه بوده و حتی جزو ۲۰ کشور یهودستیز قرار ندارد. یکی از پرسش های این نظرسنجی این بوده: آیا یهودیان بیش از اندازه درباره آنچه در هولوکاست روی داده حرف می زنند؟
پاسخ: یمن ۱۶% ، ایران ۱۸% ، آمریکا ۲۲% ، عربستان سعودی ۲۲%، مصر ۲۳%، کویت ۲۴% ، لبنان ۲۶%، اردن ۲۹%، عراق ۳۳ % ، عمان ۴۲ % ، امارات متحده عربی ۴۵ %، بحرین ۵۱%، قطر ۵۲ % ، کرانه غربی رود اردن و غزه ۶۴%. آمریکایی ها ۴ درصد بیشتر از ایرانیان به این پرسش پاسخ مثبت داده اند.
البته شاخص هایی که برای یهودستیزی ساخته می شوند، در کاهش و افزایش میزان یهودستیزی بسیار موثرند. فرض کنید یکی از شاخص ها این باشد: آیا یهودیان بیش از همه جایزه نوبل برده اند؟ آیا اگر کسی به این پرسش پاسخ مثبت دهد، یهودستیز است؟ برخی شاخص هایی که برای یهودستیزی می سازند، چنین وضعی دارند. اگر از نتانیاهو بپرسید، همه مخالفان اشغالگری و خانه سازی در سرزمین های اشغالی را یهودستیز قلمداد خواهد کرد.
در میزان یهودی ستیزی فقط شاخصی را مثال زدیم که نشان می داد در آن شاخص خاص ایرانی ها ۴% کمتر از آمریکایی ها هستند. برای روشن شدن بیشتر مدعا، به گزارش جرائم نفرت آمیز سال ۲۰۱۴ FBI بنگرید.
براساس این گزارش، از کل جرائم نفرت آمیز (Hate Crime) که در سال ۲۰۱۳ صورت گرفته ، فقط ۴. ۱۷% براساس مذهب قربانی صورت گرفته است. مسأله تعجب آور این است که ۳. ۶۰% قربانیان یهودی ، ۷. ۱۳% مسلمان، ۱. ۶% کاتولیک ، ۸. ۳ % پروتستان ، و...بوده اند.[جرائم نفرت آمیز براساس مذهب در سال ۲۰۱۵ به ۷. ۱۹ درصد افزایش یافت. که قربانیانش مسلمانان، بودائیان، ارتکس شرقی، هندوها، یهودیان، مورمون ها، سیک ها و دیگر اقلیت های مسیحی بودند. جرائم ضد مسلمانها و ضد یهودیان در سال ۲۰۱۵ نسبت به سال ۲۰۱۴ به ترتیب ۶۷ درصد و ۹ درصد افزایش یافت. اینک همه آگاهند که یهودستیزی در دوران دونالد ترامپ در آمریکا افزایش یافته است. به عنوان نمونه، به اینجا و اینجا و اینجا بنگرید. از سوی دیگر، در مبارزات مقدماتی سال ۲۰۱۶، مسئولان رده بالای حزب دموکرات که طرفدار هیلاری کلینتون بودند، در ایمیلی نوشته بودند، با این که برنی سندرز مدعی "میراث یهودی" است اما فکر می کنم جایی خواندم که او "ملحد" است. باید در ایالت های جنوبی سفید پوستان راست گرا روی این مسائل تأکید کنیم تا او رأی نیاورد. به اینجا و اینجا و اینجا بنگرید]. این مقایسه ها اجازه می دهد تا به فهم بهتری از مدعای یهودستیزی ایرانیان دست یابیم.
اوباما که دو بار از یهودستیزی ایران سخن گفته، بهتر است نگاهی به میزان یهودستیزی متحدانش در خاورمیانه(مثلاً ترکیه ۱ و ۲ و ۳ ) و خود آمریکا بیندازد. دولت آمریکا طی نیم قرن اخیر بیش از ۲۰ میلیون دلار از مزایای سوشیال سکیوریتی را به بیش از ۱۳۰ تن از افرادی که به جنایات نازی ها ارتباط داشته اند، پرداخت کرده است.
خامنه ای و تمایز مبارزه با اسرائیل از یهودستیزی
آیت الله خامنه ای نیز مانند آیت الله خمینی میان مخالفت با دولت اسرائیل و صهیونیسم با یهودستیزی تمایز قائل می شود. به چهار نمونه زیر بنگرید:
"بر مبارزه ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی ملت ایران، هیچ تعصب نژادی و مذهبی حاکم نیست...ما نسبت به یهود هیچ گونه تعصب و نگاه بدبینانهای نداریم و یهودیان با راحتی و آسایش در ایران اسلامی زندگی میکنند"(۱۳۷۷/۰۱/۳۱).
"وقتی مخالفین در حکومت امیرالمؤمنین، خلخال از پای زن یهودی بیرون میآورند، امامِ آن جمعیت و حاکمِ حکیم می گوید: اگر مسلمانی از این امر بمیرد - از غصّه این که در حکومت او خلخال از پای یک زن یهودی درآوردهاند - حق دارد! مثل امیرالمؤمنین که مبالغه نمی کند؛ می گوید اگر از این غصّه، انسان بمیرد، حق دارد. این، حکومت و ولایت اسلامی است"( ۱۳۷۸/۰۱/۱۶ ).
"البته ما در داخل کشورمان خوشبختانه از همزیستی ادیان گوناگون برخورداریم؛ یهودیان، مسیحیان، زردشتیان؛ اینها هم در کنار مسلمانان و در ظلّ نظام اسلامی زندگی میکنند؛ با ما همکاری و همزیستی دارند و نقش ایفا میکنند. البته وظیفه هم دارند؛ دولت اسلامی هم نسبت به آنها به عنوان شهروندان ایرانی دارای وظایفی است که این وظایف را باید انجام دهد و انجام هم میدهد. ما هیچ گلهای از شهروندان اقلیتهای مذهبیِ خودمان نداریم. ملاحظه میکنید که وقتی تبلیغات دشمنان علیه جمهوری اسلامی شکلهای موذیانهای پیدا میکند، کلیمیان ایران اعلامیه میدهند"(۱۳۷۹/۰۴/۱۹).
"یک روزی دنیای اسلام با صهیونیسم غاصب مقابله می کرد، دشمنان در تبلیغاتشان گفتند این یهودیستیزی است؛ در حالی که یهودیستیزی نبود. در کشورهای اسلامی، یهودیها هم مثل دیگر ادیان - یهودی، مسیحی، مسلمان - در کنار همدیگر زندگی می کنند. امروز در کشور ما یهودی هست، مسیحی هست، مسلمان هست، بعضی از ادیان دیگر حضور دارند و در زیر سایهی امنیت اسلام، همه باهم زندگی می کنند. بحثِ یهودیستیزی نیست، بحثِ مقابلهی با صهیونیسم غاصبِ متجاوزِ ظالمِ قسیالقلب است؛ این را به دروغ تحریف می کردند، می گفتند یهودیستیزی"( ۱۳۹۲/۰۳/۱۷).
در این سخنان آیت الله خامنه ای بر چهار نکته تأکید می ورزد:
الف- نفی صریح اتهام یهودستیزی به عنوان دروغ و تحریف، و انکار رویکرد متعصبانه و نگاه بدبینانه نسبت به یهودیان.
ب- اعلام همزیستی پیروان همه ادیان به عنوان واقعیت و دفاع از آن به عنوان ارزش.
پ- طرح این مدعا که حقوق شهروندی یهودیان و پیروان دیگر ادیان مانند مسلمانان در ایران رعایت می شود.
ت- اگر به یک یهودی در جامعه اسلامی ستم رود، مطابق فرامین اسلام، مسلمان حق دارد که از درد غصه این ظلم بمیرد.
جمهوری اسلامی و اسرائیل
بدون تردید رهبران جمهوری اسلامی مخالف اسرائیل بوده و هستند. مخالفت با موجودیت دولت اسرائیل بخشی از ایدئولوژی مشروعیت بخش رژیم جمهوری اسلامی است. در عین حال آنان از این ایدئولوژی برای سرکوب مخالفان داخلی نیز استفاده کرده و می کنند. کار تا آنجا پیش رفته که رهبران جنبش سبز را عوامل موساد و اسرائیل- یا حداقل مورد تأیید دولت اسرائیل- قلمداد می کنند.
آنان کل سرزمین فلسطین را متعلق به فلسطینی ها دانسته و خواستار تشکیل دولت واحد فلسطینی هستند. در مقاله "خامنه ای و نابودی اسرائیل" نشان داده ام که سخنان دن کیشوت وار آیت الله خامنه ای درباره نابودی اسرائیل، فقط و فقط به معنای برگزاری رفراندومی مشابه رفراندوم آفریقای جنوبی است که به انتقال قدرت از سفید پوستان به سیاه پوستان منتهی شد. نه این که ایران به دنبال نابودی اسرائیل باشد. در عین حال، برخی از رهبران جمهوری اسلامی- از جمله محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری- بارها گفته اند که هر راه حلی را که فلسطینی ها بپذیرند، ایران هم خواهد پذیرفت.
از سوی دیگر، ایران در معرض دائمی تهدید حمله نظامی اسرائیل قرار داشته و خطر واقعاً از سوی اسرائیل است، نه ایران که گفته است اگر مورد تجاوز نظامی اسرائیل قرار گیرد، از خود دفاع کرده و واکنش شدیدی نشان خواهد داد. آخرین نمونه، تهدید وزیر دفاع اسرائیل به بمباران اتمی ایران است.
جمهوری اسلامی و هولوکاست
محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و ظریف گفته اند که محمود احمدی نژاد با انکار هولوکاست بیش از همه به منافع ملی ایران زیان وارد آورد.
اعتراض آیت الله خامنه ای این است که چرا دولت های غربی که آزادی بیان- از جمله اهانت به پیامبر اسلام و باورهای مسلمانان- را حق به شمار می آورند، آزادی بیان و تحقیق در مورد هولوکاست را ممنوع کرده و "تردید درباره هولوکاست را جرم" به شمار می آورند(۱۳۸۵/۱۰/۰۸). او منکر جنایات نازی ها نیست، بلکه آمارهای کشتار یهودیان توسط نازی ها را "اغراق آمیز" می خواند( ۱۳۸۰/۰۲/۰۴ ). می گوید: "ممکن است کوره های آدم سوزی یی که یهودی ها ادعا می کنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست"( ۱۳۸۴/۰۲/۱۹). "در مقابل آن کسی که هولوکاست را مورد سؤال قرار بدهد، همه بسیج میشوند ـ دادگاههاشان، دولتهاشان، روزنامههاشان ـ اما در مقابل اهانت به نبی مکرم اسلام، نه فقط اعتراض نمیکنند، بلکه همصدایی هم میکنند! این حقوق بشر است؟"(۱۳۸۷/۰۱/۰۱). "در یک کشوری کسی به افسانهی هولوکاست اعتراض می کند، می گوید من قبول ندارم؛ او را زندان می اندازند، محکومش می کنند که چرا یک حادثهی پندارىِ تاریخی را انکار می کنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد - واقعی باشد - خیلی خوب، انکار یک حادثهی واقعىِ تاریخی مگر جرم است؟ اگر برای کسی روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّی در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهای مدعی تمدن در اروپا قضیه این است"(۱۳۹۰/۱۲/۱۸). "امروز در بسیاری از کشورهای غربی کسی جرأت ندارد که واقعهی مجهولالحال هولوکاست را زیر سؤال ببرد"(۱۳۹۱/۰۶/۲۷). "شما ببینید در کشورهای اروپایی کسی جرئت نمی کند راجع به هولوکاست حرف بزند که معلوم نیست اصل این قضیّه واقعیّت دارد یا ندارد، یا اگر واقعیّت دارد، به چه شکلی بوده؛ اظهار نظر دربارهی هولوکاست، تردید دربارهی هولوکاست، یکی از بزرگترین گناهان محسوب می شود، جلویش را می گیرند، طرف را می گیرند، زندانی می کنند، تعقیب قضائی می کنند؛ مدّعی آزادی هم هستند" (۱۳۹۳/۰۱/۰۱).
مواضع خامنه ای دو ایراد اساسی دارد. اول- نفی فاجعه هولوکاست یا تردید در آن موضعی ضد اخلاقی و ضد انسانی است. دوم- این انکار، بهترین حربه را به دست رهبران اسرائیل داد تا دولت های غربی را علیه ایران بسیج کنند. او بدون آن که بخواهد، بیشترین خدمت را به دولت اسرائیل کرد.
با این همه، دیگران از فاجعه هولوکاست سخن گفته و به شدت آن را محکوم کرده اند. به عنوان مثال، پس از این که آیت الله خامنه ای در ۱۳۸۴/۱۱/۱۸ هولوکاست را "افسانه" نامید، دو ماه بعد در یکی از مجلات معتبر مقاله ۵۷۹۳ کلمه ای محمد رضا نیکفر- روشنفکر آته ایست ایرانی که سرنگونی جمهوری اسلامی را دنبال می کند- تحت عنوان "دو جنبه انکار هولوکاست" منتشر شد و در این مقاله منکران هولوکاست به رادیکال ترین شکل ممکن به نقد کشیده شدند.
هاشمی رفسنجانی نیز در فروردین ۱۳۹۴ گفت که هوکاست یک واقعیت تاریخی مهم است که نازی ها در آن بسیار قساوت کردند و انکار آن توسط احمدی نژاد فضا را به سود اسرائیل و به زیان ایران و فلسطین تغییر داد و اسرائیلی ها ادعا کردند که ایران هم قصد تکرار هولوکاست را دارد.
در مورد هولوکاست کتاب ها و رمان هایی در ایران انتشار یافته است. فصل پنجم بازیابی روشنگری استفن اریک برونر در مورد یهودستیزی و هولوکاست است. در ساحت های معنوی ادیان جهان هانس گونگ ، قانون مردمان جان راولز ، یورگن هابرماس نقد در حوزه عمومی رابرت هولاب و تاریخ فلسفه در قرن بیستم کریستیان دلا کامپانی نیز به یهودی ستیزی و هولوکاست پرداخته شده است. رمان های بسیاری به وضعیت یهودیان در دوران نازی ها پرداخته اند: سیمای زنی در میان جمع هانریش بل ، دوست بازیافته فرد اولمن ، آلبوم خاطرات هانس هرلین برخی از این نمونه ها هستند. ویکتور فرانکل در کتاب بسیار ارزشمند انسان در جست و جوی معنا گزارشی از دوران اسارت خود در اردوگاه های نازی ها ارائه کرده که از پرخواننده ترین کتاب های فارسی بوده است.
کتاب در جمهوری اسلامی با مجوز دولت منتشر می شود و کتاب ها تحت سانسور قرار دارند. نشریات هم تحت سانسور قرار دارند و روزنامه ها و مجلات بسیاری توقیف و تعطیل شده اند. بدین ترتیب، اگر آیت الله خامنه ای قصد داشت نظرش درباره هولوکاست را به همه تحمیل کند، با کمترین اشاره ای به دستگاه های حکومتی، مانع انتشار کتاب ها و مقاله هایی می شد که فاجعه هولوکاست را به تصویر کشیده و همگان را به همدردی با قربانیان و محکومیت جانیان سوق می دهند.
محکومیت جنایت هولوکاست در مصاحبه حسن روحانی با CNN و PBS نیز قابل ذکر است. روحانی به PBS گفت:
"ما جنایت نازیها را هم نسبت به یهودیها و بقیه محکوم میکنیم...چرا[هولوکاست را] انکار بکنیم؟ ما جنایت نازیها را انکار نمیکنیم بلکه محکوم میکنیم."
محمد جواد ظریف هم در محکومیت جنایت شنیع هولوکاست تا آنجا پیش رفت که سخنان آیت الله خامنه ای درباره "افسانه هولوکاست" ناشی از ترجمه نادرست قلمداد کرد.
اعدام حبیب القانیان
گفتمان انقلابی دهه ۷۰ میلادی ایران به شدت ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی بود. شاه ژاندارم امپریالیسم آمریکا در خلیج فارس به شمار می رفت. از نظر آنان اسرائیل هم با آوردن یهودیان سراسر جهان و اشغال سرزمین های مقدس مسلمانان تشکیل شده بود. در عین حال دولت اسرائیل روابط گرمی با رژیم شاه و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی داشت و گفته می شد که مخفیانه با عربستان سعودی هم دارای روابط است. گفته می شد که اسرائیل حامی بدترین رژیم های جهان است. گفته می شد که دولت اسرائیل از رژیمهای شکنجه گر آمریکای لاتین حمایت به عمل میآورد.
طبیعی است که انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ موجب نگرانی یهودیان شده باشد. به احتمال زیاد بسیاری از آنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب ایران را ترک کرد ند. فضای عمومی به گونه ای بود که سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق خواهان اعدام سریع تمامی سران رژیم شاه، تمامی فرماندهان ارتش و سرمایه داران بدون دادگاه بودند. در چنین فضایی چند صد نفر به سرعت توسط دادگاه های انقلابی که هیچ حقوقی برای متهمان قائل نبودند، اعدام گردیدند.
حبیب القانیان یکی از سرمایه داران بزرگ ایران بود. چندی ریاست جامعه یهودیان تهران را بر عهده داشت. حبیب القانیان در ۲۷ بهمن ۱۳۵۷ بازداشت شد و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط آیت الله خلخالی اعدام شد. حکم دادگاه به شرح زیر بود:
"حبیب القانیان سرمایه دار معروف به جرم ایجاد ترویج فساد و به عنوان اهل ذمهای که در ارتباط با اسرائیل و صهیونیست به هموطنش خیانت کرد به اعدام محکوم شد و اموال خود و نزدیکان درجه اولش به سود تمامی مستضعفین ایران مصادره شد.".
روزنامه کیهان ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸سه سند از اسناد ساواک را منتشر کرده که نشان می داد القانیان در اسرائیل سرمایه گذاری کرده و با دولت اسرائیل در ارتباط بوده است. "ارتباط القانیان با کنگره آمریکا فاش شد" تیتر صفحه اول کیهان ۲۰ اردیبهشت ۵۸ بود. کیهان ۲۳ اردیبهشت ۵۸ پیام مفصل دادگاه انقلاب را منتشر کرد که در دست سازمان مجاهدین خلق بود. بیانیه را اعضای سازمان مجاهدین خلق نوشته بودند و در آن با ادبیات خاص سازمان از اعدام القانیان دفاع کرده و گفتند:
"تنها کلمه ای که در دادگاه انقلاب اسلامی مطرح نشد کلمه "یهودی" بود...دادگاه انقلاب اسلامی القانیان را یک صهیونیست می دید، یک سرمایه دار وابسته، یک استثمارگر غارتگر، یک اسرائیلی چپاولگر،...دین القانیان دین مناخیم بگین است نه دین یهودیان... یهودیان مبارز و روشن بین بسیار پیشتر از این ها در حضور آیت الله طالقانی نفرت خودشان را از امپریالیستها و صهیونیستها اعلام کردند".
به دنبال این اعدام، "اعضای جامعه کلیمیان ایران" در ۲۴ اردیبهشت ۵۸ در قم با آیت الله خمینی دیدار و نگرانی های خود را با او در میان گذاشتند. آیت الله خمینی به آنان گفت ، قبل از انقلاب می گفتند که اگر انقلاب پیروز شود همه یهودیان و مسیحیان را قتل عام خواهند کرد. هدف همه ادیان الهی تربیت انسان هاست و از این جهت هیچ فرقی ندارند. در صدر اسلام وقتی خلخالی را از زنی یهودی ربودند، حضرت علی گفت "اگر از این پس مرد مسلمانی از غم چنین حادثه بمیرد، چه جای ملامت است، که در دیده من شایسته چنین کرامت است". باید میان یهودیان و صهیونیست ها تفکیک به عمل آورد. قرآن بیش از همه انبیأ درباره حضرت موسی سخن گفته است. تعلیمات ارزنده حضرت موسی علیه مستکبران و ضد فرعون بود، برخلاف صهیونیستها که با مستکبران[آمریکا] علیه مستضعفان اتحاد کرده اند.
او به آنان گفت که یهودیان معتقد به تعلیمات حضرت موسی پیشمان هستند از این که به اسرائیل رفته اند. آنها می بینند که صهیونیستها چگونه بیخودی آدمکشی می کنند. ما با صهیونیست ها مخالف هستیم، برای این که آنان یهودی نیستند و به نام یهودیان دست به جنایت می زنند. یهودیان هم از آنها متنفر هستند. جمهوری اسلامی با یهودیان همان رفتاری را خواهد داشت که با بقیه مردم دارد:
"اسلام بر آنها ابداً اجحاف جایز نمیداند. ابداً این طور نیست که آنها را بخواهد در مضیقهای بگذارد... همان طوری که خدای تبارک و تعالی برای اقشار ملتها احترام قائل است، اسلام هم احترام قائل است، مطمئن باشید...اسلام بنایش بر این نیست که یک قشری را در مضیقه بگذارد...آن وقتی که ما غلبه کردیم، هیچ کسی تعرضی به یهودی کرد؟ تعرضی به نصرانی کرد؟ تعرضی به زرتشتی کرد؟ تعرضی در کار نبود...خواهید دید که اسلام از همۀ مسلکهای دیگر راجع به مراعات همۀ اقشار ملت بهتر است و از همه بهتر عمل خواهد کرد...و شما مطمئن باشید که در جمهوری اسلامی ظلم نیست. ما نه ظلم میکنیم، نه مظلوم میشویم".
این سخنان چندان اطمینان آور نبود و مهاجرت گسترده یهودیان آغاز شد.
یهودستیزی موجود
گفتمان روشنفکران ایرانی مطلقا یهودستیزانه نیست. افراد کمی که سخنان یهودستیزانه بر زبان جاری می سازند، به شدت مخالف مدرنیته، روشنگری و روشنفکری هستند. این گونه افراد در همه جوامع یافت می شوند.
مگر برخی از روحانیون یهودی اسرائیل و آمریکا خواهان نابودی مسلمانان نشده اند؟ مگر یک خاخام یهودی در آتلانتای آمریکا از طریق نفرت پراکنی علیه مسلمانان اسلام ستیزی نمی کند؟ مگر الی بن داهان معاون جدید وزیر دفاع اسرائیل فلسطینی ها را "حیوان" نخوانده است؟ آیا رافائل ایتان- سرپرست نیروهای مسلح اسرائیل و وزیر دولت های مختلف آن کشور- فلسطینی ها را "سوسک های گیج و منگ داخل بطری" ننامید؟ آیا خاخام یاکوو پرین با مخدوش کردن آموزه های تورات، در مدح بارک گلدستین( قاتل اسحاق رابین در سال ۱۹۹۴ ترور کرد) نگفته است که یک میلیون عرب حتی به اندازه یک ناخن یک یهودی ارزش ندارند؟ مگر آیلت شاکت- وزیر دادگستری کنونی اسرائیل- کودکان فلسطینی را "مارهای کوچک" قلمداد نکرده است؟
آیا پیدا کردن چند روحانی مسلمان یهودستیز امر عجیبی است؟ آیت الله جوادی آملی یکی از یهودستیزان است. او در تفسیر خود می نویسد :
"تفکر یهودیت و مسیحیت تا قیامت می ماند ولی با ذلت. یهودیان و مسیحیان همواره گرفتار اختلاف و ذلت خواهند بود"( آیت الله جوادی آملی ، تسنیم ، تفسیر قرآن کریم ، ج ۱۴، ص ۴۰۲).
"امروز هیچ یهودی یا مسیحی ای نیست که عمل صالح داشته باشد، زیرا عمل صالح هر انسانی باید بر حجت زمانش منطبق شود و در عصر ما تنها عملی صالح است که موافق و منطبق با قرآن کریم و احکام و رهنمودهای عترت طاهره باشد"( تسنیم ، ج ۱۴، ص ۴۰۴).
"ذلیل بودن یهودیان، از حیث مسکنت، نداشتن قدرت قیام و بیچاره بودن آنان است نه فقیر بودنشان. اکنون نیز تحت سیطره استعمارند و طناب دیگران را به گردن دارند، هر چند عده ای نیز مقهور آنان باشند... ذلت و مسکنت حاکم بر آنان را باید در تاریخ مذلت بارشان به نظاره نشست"( تسنیم، ج ۱۵، ص ۳۷۴).
جوادی آملی می نویسد که علت ذلت و مسکنت همیشگی یهودیان، قتل انبیا است. سپس می پرسد که این قتل در گذشته روی داده و این حکم نمی تواند به آینده سرایت داده شود. پاسخ او چنین است:"رضای به آن قتل و حق پنداشتن آن، که وصف متأخران و پسینیان است، زمینه خفت و زبونی آنان را فراهم کرده است"( تسنیم ، ج ۱۵، ص ۳۷۶).
مشکل آیت الله جوادی آملی - درست مانند نتانیاهو که تورات را بد روایت می کند- این است که درک نادرستی از قرآن دارد. داستان های تاریخی تورات وارد قرآن شده است. جوادی آملی نیز این قصه ها را گزارش های تاریخی واقعی به شمار می آورد. در صورتی که این داستان ها را باید اسطوره ای به شمار آورد. به عنوان مثال، پس از گوساله پرستی بنی اسرائیل، خداوند به یهودیان فرمان می دهد که همه - دوست و فامیل و خانواده- همدیگر را بکشند. در آن روز حدود 3 هزار تن کشته می شوند(خروج، ۳۲ ، ۲۸- ۹).
بعد هم خداوند به دلیل گوساله پرستی ، بلای هولناکی بر بنی اسرائیل نازل می کند(خروج، ۳۲ ، ۳۵- ۳۳).
این داستان از تورات وارد قرآن شده است(بقره، ۵۱ و ۵۴ ). آیت الله جوادی آملی آن را یک گزارش تاریخی واقعی به شمار می آورد، نه قصه ای اسطوره ای. اگر این گونه داستان ها واقعی باشند، خداوند موجودی خون ریز بوده که از نسل کشی لذت می برد. این درست همان مسأله ای است که افرادی چون کارل پوپر، پیتر سینگر و جان هیک طرح کرده اند[ خشونت های عهد عتیق را به طور مفصل در مقاله
"خشونت در ادیان و راههای گذار از آن" بررسی کرده ام. به مقاله های "خشونت در کتاب مقدس" و "یهودیان و مسیحیان چگونه از خشونتهای کتاب مقدس گذر کردند؟ " بنگرید)].
تبیین مهاجرت یهودیان از ایران
جمهوری اسلامی رژیمی دیکتاتوری است که به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض می کند. تبعیض در جمهوری اسلامی همه افراد و گروه ها را در بر می گیرد. این تبعیض به شدیدترین نحو ممکن در مورد بهائیان اعمال شده و می شود. در چنین بستری، روشن است که یهودیان نیز از وضع موجود راضی نباشند. احتمالاً ساده ترین راه نشان دادن نارضایتی و اعتراض، مهاجرت از ایران است. جمعیت یهودیان ایران طی 55 سال به قرار زیر بوده است :
سال سرشماری تعداد
۱۳۳۵ ۶۵۲۳۲ نفر
۱۳۴۵ 60683 نفر
۱۳۵۵ 62258 نفر
۱۳۶۵ 26354 نفر
۱۳۷۵ 12737 نفر
۱۳۸۵ ۹۲۵۲ نفر
۱۳۹۰ ۸۷۶۵ نفر (ص 26 ).
با توجه به رشد جمعیت، کمتر از ۱۰ درصد یهودیان در ایران باقی مانده اند. اکثر آنها به آمریکا رفته و در ایالت های نیویورک و کالیفرنیا اقامت دارند. عواملی چون شرایط تبعیض آمیز، احساس در خطر بودن، ساده بودن پذیرش آنان در جوامع غربی و اسرائیل ، و بهره مندی از فرصت بهتر زندگی در جوامع غربی در مهاجرت گسترده آنان نقش داشته است.
اما برای فهم بهتر این مسأله ، باید فهمید که فرایند مهاجرت ایرانیان به خارج تنها به یهودیان اختصاص نداشته و همه مذاهب- از جمله شیعیان- را در بر گرفته است. مطابق جدیدترین گزارش بانک جهانی ، نرخ خالص مهاجرت در ایران منفی ۳۰۰ هزار و یک نفر است. این بدان معناست که هرساله حدود ۳۰۰ هزار نفر یا بیشتر از آن از ایران مهاجرت میکنند. ایران در میان ۱۹۳ کشور در رتبه ۱۵ جهان قرار دارد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی و یهودیان
اصل سوم قانون اساسی "رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی" را وظیفه جمهوری اسلامی به شمار می آورد. مطابق اصل دهم :"هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند". اصل نوزدهم همه قوم ها و زبان ها را دارای "حقوق مساوی" اعلام می کند. مطابق اصل بیستم همه افراد "از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" برخوردار هستند.
براساس اصل سیزدهم قانون اساسی، "ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند".
مطابق اصل ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی مسیحیان دو نماینده و زرتشتیان و یهودیان هر کدام یک نماینده در مجلس دارند. پارلمان ایران در حال حاضر دارای ۲۹۰ نماینده برای جمعیت ۷۸ میلیونی ایران است[جمعیت ایران اینک به ۸۰ میلیون نفر افزایش یافته است]. از منظر حضور اقلیت های غیر مسلمان در پارلمان، وضع جمهوری اسلامی نسبت به تمامی کشورهای منطقه بهتر است.
"خانه یهودی آمریکای شمالی" در گزارشی تعداد یهودیان کشورها در سال ۲۰۱۳ را اعلام کرده است. مطابق این گزارش، ترکیه ۱۷۳۰۰ نفر، ایران ۱۰۱۰۰ نفر، آذربایجان ۸۸۰۰ نفر، یهودی دارند(ص ۷۲). با این که ترکیه و آذربایجان دارای روابط با اسرائیل هستند، اما یهودیان هیچ نماینده ای در پارلمان این دو کشور ندارند.
این واقعیت را نباید نادیده گرفت که قانون اساسی متعارض جمهوری اسلامی، در اصول خود، تبعیض را نهادینه ساخته است. این تبعیض فراگیر، نسبت به برخی از گروه ها نمود بیشتری دارد.
در عین حال، فروشگاه هایی در خیابان میرداماد شنبه ها تعطیل می شوند و کسی با آنان کاری ندارد. برخی از جوانان مسلمان نیز گردنبندهای ستاره داوود بر گردن آویزان می کنند. برای شهدای یهودی جنگ عراق علیه ایران نیز یادبودی تهیه کرده و مراسمی برای آن گرفته اند.