April 2025 Archives

momeni.jpgفرشاد مومنی: برخی می گویند چون جامعه حواسش پرت مذاکرات است شوک قیمتی جدیدی وارد کنیم! این نداها از حلقوم خائنان به منافع ملی بیرون می آید/ کشوری می تواند با عزت و قدرت مذاکره کند که دل مردمش با او باشد

فرشاد مومنی، اقتصاددان با تاکید بر اینکه هیچ کشوری نمی تواند جذب سرمایه خارجی با کیفیت داشته باشد، مگر اینکه ابتدا صلاحیت خودش در استفاده از سرمایه های انسانی و مادی داخلی اش را نشان داده باشد، خاطرنشان کرد:در طول 250 سال گذشته مهلک ترین ضربه ها از خارج به ایران، در زمانهایی وارد شده که قدرتهای بزرگ در شرایط منازعه هژمونیک بودند. این هم یک عبرت و هشدار بزرگ به حکومت گرامی است. در دوران منازعه هژمونیک، بدون استثنا، طرفین دعوا، بر روی اینکه ایران باید نقش نعش را بازی کند به خاطر موقعیت خاص استراتژیک و ژئواستراتژیکش، توافق داشتند. بنابراین اگر کسانی فکر می کنند که ما مثلا زیر عَلَم یکی برویم تا از تهاجم دیگری مصون باشیم، این یک توهم است.

به گزارش جماران، فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در دانشگاه رازی کرمانشاه به دعوت مرکز علم و فناوری این دانشگاه با عنوان «سرمایه گذاری و تولید، مسائل و منافع متعارض»، سخن می گفت با بیان اینکه اقتضای اقتصاد سیاسی رانتی در فرایندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع، شتاب زدگی و اعتنای اندک به علم و نظر کارشناسی است، اظهارداشت: اگر بتونیم به شکل عالمانه اندیشه ورزی کنیم، هم می توانیم بفهمیم که چرا به این روز افتادیم و هم می توانیم سازوکارهای برون رفتش را عالمانه و امکان پذیر جستجو کنیم. در دانش توسعه، گفته می شود برای باز کردن هر گرهی، باید دو گروه دانایی فراهم شود، گروه اول از داناییها عبارتند از شناخت بنیانهای اندیشه ای شکل دهنده وضع موجود و گام بعد شناخت بنیانهای اندیشه ای شکل دهنده وضع مطلوب است.

این اقتصاددان با تاکید بر اینکه با اطمینان می توان گفت که ذخیره ی دانایی موجود ایران، چه از نظر گستره و چه از نظر عمق، هنوز فراتر از حد پیچیدگی های جامعه مان است، گفت: با این حال، آنچه که نگران کننده است، این است که ما به آنچه که به علائم انگیزه کش که از سر و روی این جامعه می بارند، تن در بدهیم. علاوه بر آن اگر ساختار قدرت گرامی به بدیهیات اولیه عقلی تن در دهد، بخش بزرگی از گرفتاری های ما اصلا ایجاد نمی شود. در بحث از سرمایه گذاری هم مهم ترین بدیهی عقلی اولیه، ثبات و امنیت است. اگر ما بتوانیم حکومت گرامی را متقاعد کنیم که از بی ثبات سازی فضای کلان اقتصاد و ناامن سازی حقوق مالکیت دست بردارد، انباشت موضوعیت پیدا می کند، اما گرفتاری ما اکنون این است که چون در ایران زور رانت و فساد از زور علم و دانایی بیشتر است، و آز آنجا که ویژگی مشترک بخش بزرگی از ساختار قدرت در ایران این است که حسن نیت دارد، اما اهلیت اندیشه ای و تخصصی و تجربی ندارد، تحت تاثیر منافع رانت جویان راه نجات ایران را در شوک درمانی می بینند.مومنی ضمن یادآوری اینکه در تاریخ اندیشه ی اقتصادی، برای مداخله های دولت یک شرط بنیادی گذاشته شده و گفته می شود مداخله هایی مجاز است که منحصرا به ثبات بخشی اقتصاد کلان کمک کند، اظهارداشت: اگر جامعه علمی ما روی این بدیهیات اولیه عقلی تمرکز کند و از این زاویه با حکومت گرامی صحبت کند، بسیار دستاورد خواهد داشت. ببینید ما چقدر گرفتاری داریم که 35 سال است که عزیزان فکر می کنند با شوک درمانی، گرهی از این اقتصاد باز می شود. طنز تلخ این است که این کارها را زیر لوای بازارگرایی انجام می دهند.

یک سرزمین و دو بلای مُهلک

| No Comments

mahdavi.jpgناصر مهدوی - استاد عرفان دانشگاه شهید بهشتی

• در صورتی که حاکمان یک کشور به دو بلای مهلک گرفتار باشند باید بگوییم ملت آن سرزمین بدشانس و بسیار بداقبال خواهند بود.

• نخستین بلای مهلک هنگامی است که فرمانروایان آن کشور به مردمانشان نگاه ابزاری داشته و آنها را همچون جانورانی بدون روح، بدون خرد و بدون احساس در نظر بگیرند. جامعه‌ای که مدیرانش تا به این حد در ابتذال فرورفته باشند که فقط خود و خانواده و دوستانشان را انسان به‌حساب آورده و دیگران را ابزاری بی‌جان در نظر آورند...

• دومین بلای مهلک هر جامعه‌ای این‌است که حکمرانان آن؛ اختیارات نامحدودی داشته‌باشند و به‌هیچ قانون محدود کننده‌ای نیز تن در ندهند۰ یعنی حق؛ آن باشد که ارباب می‌گوید؛ خان می‌گوید و هیچکس جرئت نقد خان و ارباب را نداشته باشد۰ در چنین وضعیت تاریکی؛ خواست ارباب برهمه‌ی خواست‌های مشروع ترجیج داده خواهد‌شد و به‌جای تأمین حقوق مردم، تحقق خواهش‌های حاکمان هدف اصلی نظام خواهد‌ شد و اين یعنی گسترش فقر و فساد و تباهي مردم...

***

متن کامل:

چرا از زندگی صدای غم به‌گوش می‌رسد

ناصر مهدوی

در صورتی که حاکمان یک کشور به دو بلای مهلک گرفتار باشند؛ باید بگوییم ملت آن سرزمین؛ بدشانس و بسیار بداقبال خواهند بود و شوربختانه باید به شنیدن صدای ناقوس مرگ و اندوه عادت کنند۰

نخستین بلای مهلک هنگامی است که فرمانروایان آن کشور به‌مردمانشان نگاه ابزاری داشته و آنها را همچون جانورانی بدون روح؛ بدون خرد و بدون احساس در نظر بگیرند. جامعه‌ای که مدیرانش تا به این حد در ابتذال فرورفته باشند که فقط خود و خانواده و دوستانشان را انسان به‌حساب آورده و دیگران را ابزاری بی‌جان در نظر آورند؛ در این صورت هیچ تعهدی به‌مردمانشان نخواهند‌سپرد و در مقابل هر رویداد دردناکی احساس مسؤلیت نخواهندکرد.

rp.jpgمن برای ایرانی مبارزه می‌کنم، که نه فقط آزاد و دموکراتیک، بلکه آباد و مرفه هم باشد

ایندیپندنت فارسی - رضا پهلوی روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت با بازنشر مطلبی از صفحه اکس نوفدی نوشت که نه تنها برای ایرانی آزاد، بلکه برای ایرانی آباد و مرفه مبارزه می‌کند.

شاهزاده رضا پهلوی نوشت: «من برای ایرانی مبارزه می‌کنم، که نه فقط آزاد و دموکراتیک، بلکه آباد و مرفه هم باشد. کشوری که برای شهروندانش افزون بر حقوق بشر، رشد اقتصادی به ارمغان آورد و برای جهان، افزون بر صلح، فرصت‌های سرمایه‌گذاری ایجاد کند».

شاهزاده رضا پهلوی همچنین از رونمایی پروژه‌ای جدید خبر داد و نوشت: «چهارشنبه از پروژه شکوفایی ایران (IPP) رونمایی خواهیم کرد؛ نقشه راهی برای بازگرداندن رفاه اقتصادی».

بنابر اعلام اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (نوفدی)، شاهزاده رضا پهلوی قرار است امروز ساعت ۱۹:۳۰ به وقت تهران، در کنفرانسی که با حضور اقتصاددانان برجسته، سرمایه‌گذاران، فعالان و کارشناسان اقتصادی در واشینگتن برگزار می‌شود، سخنرانی کند.

witkoff.jpgایران اینترنشنال - استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، در یک مصاحبه رادیویی گفت با عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی دیدار کردم و این دیدار حسی بزرگ و سرنوشت‌ساز داشت. او دیدار خود با عراقچی را حسی شبیه به دیدار با ولادیمیر پوتین توصیف کرد و آن را دیداری با اهمیت خواند.

استیو ویتکاف درباره دیدار با عباس عراقچی گفت حس می‌کردم از طرف ایالات متحده و دونالد ترامپ امانتدار هستم و کاری فراتر از خودم را انجام می‌دهم با دستورالعمل‌هایی مشخص از طرف رییس‌جمهور برای تحقق اهدافی که او تعیین‌ کرده است.

نماینده ویژه آمریکا افزود که برجام «دارای ایرادات اساسی» بود، چرا که تحریم‌ها دارای تاریخ انقضا بودند و به‌تدریج لغو می‌شدند، اما تعهدات مربوط به رفتار ایران از جمله عدم غنی‌سازی و عدم پیگیری اهداف تسلیحاتی بدون تاریخ انقضا باقی می‌ماندند.

استیو ویتکاف اضافه کرد: «برجام گزینه یک‌طرفه برای ایرانی‌ها بود و باید اصلاح شود.»

IMG_0286.jpegباز شاهزاده آمد کاری بکند ف. م. سخن پابرهنه پرید وسط معرکه و هنوز طرح جدید آی.پی.پی اعلام نشده، دارد تخم ناامیدی و یاس و «من می دونم نمی شود» می پراکند.

مثل بارهای قبل و طرح های شکست خورده ی قبلی که من نمی دانم کدام مشاوران ابله آن ها را در مقابل شاهزاده قرار می دهند من با قاطعیت می گویم طرح رفاه اقتصادی جامعه هم به همان سرنوشت تلخی دچار خواهد شد که طرح های چند سال گذشته ی ایشان (یا درست تر بگویم مشاوران ایشان) دچار شدند.

ممکن است عده ای از بخصوص هواداران و دوستداران شاهزاده بر من خشم بگیرند که تو چرا همیشه شاهزاده کاری را شروع نکرده بذر ناامیدی و نمی شود نمی شود در اذهان میکاری؟ دلیل من واضح است:
کسی می خواهد در شوره زاری که هر روز دچار توفان و سیل و هزاران بدبختی دیگر است محصول کشاورزی درجه ی یک و در حد عالی تولید کند، هر عقل سلیمی پیش از شروع این طرح و برنامه خواهد گفت این کار نمی شود و شکست شما حتمی ست.

isrGen.jpgیورونیوز - پس از گذشت بیش از چهار روز از انفجار مهیب و مرگبار بندر رجایی، علل این حادثه یا هنوز نامشخص است و یا به دلایلی اعلام نشده است. مقامات مختلف احتمال‌ خرابکاری را مطرح کرده‌اند، با این حال، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس روز سه‌شنبه گفت که به نظر می‌رسد این حادثه منشا خارجی ندارد.

امیر اویوی، ژنرال ارتش اسرائیل روز سه‌شنبه در گفتگو با خبرگزاری آمریکایی «مدیا لاین» احتمال نقش‌‌آفرینی کشورش در این انفجار را مطرح کرد.

آقای اویوی انفجار بندر رجایی را «حمله به ذخایر سوخت موشک بالستیک» خواند و گفت که از این منظر محتمل است که این اقدام حمله‌ای برنامه‌ریزی شده باشد و نه تصادف.

این درحالی است که اسرائيل در همان ساعات اولیه حادثه هرگونه دخالت و دست‌ داشتن در آن را رد کرده بود.

پیش‌تر نیویورک‌تایمز در گزارشی به نقل از یک منبع مرتبط با سپاه پاسداران اعلام کرد که ماده منفجر شده در بندر رجایی «پرکلرات سدیم»، یکی از ترکیبات اصلی سوخت جامد موشک بوده است.

فایننشال تایمز در ماه ژانویه طی گزارشی اعلام کرده بود که این ماده شیمیایی توسط دو کشتی از چین به ایران ارسال شده و قرار بود برای تجدید ذخایر موشکی ایران که در پی حملات به اسرائیل کاهش یافته بود، مورد استفاده قرار گیرد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

شرکت امنیت دریایی بریتانیایی «امبری» نیز اعلام کرد که به شواهدی دست‌ یافته است که نشان می‌دهد انفجار به دلیل نگهداری نادرست «پرکلرات سدیم» در بندر رجایی رخ داده است.

این شرکت اعلام کرد: «گزارش‌ها حاکی از آن است که این آتش‌سوزی بر اثر حمل نادرست محموله‌ای از سوخت جامد رخ داده که برای استفاده در موشک‌های بالستیک ایران در نظر گرفته شده بود.»

abdi.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «عباس عبدی» تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب در بخشی از گفتگو در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین با انتقاد از تعلل رئیس جمهور در رفع فیلتر گفت: قول داده شده است که برای فضای مجازی اتفاقاتی بیفتد یا در مورد تحریم‌ها و سیاست خارجی اقداماتی شود.

همینطور درمورد زنان، گزینش‌ها، رسانه و چیزهای دیگر قول‌هایی داده شده است، همه این‌ها مسائلی است که آقای پزشکیان اصولا علاقه ای ندارد که به آن‌ها بپردازد.

وی افزود: خود من وقتی اعلام کردند واتساپ رفع فیلتر شد، کلا ناامید شدم که کاری بتوانند بکنند. جلسه نمی‌خواهد.جلسه یعنی چه؟ ایشان وعده داده و گفته رفع فیلترینگ می کند و می‌تواند انجام دهد، پس انجام دهد. اگر نمی‌تواند راهش را بکشد و برود.

:::

ایران وایر - صبح روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، یک دختر جوان ۲۴ ساله در شهر یاسوج به دست یکی از بستگان نزدیک خود به قتل رسید و قاتل نیز اقدام به خودکشی کرد.

سید وحید موسویان، دادستان عمومی و انقلاب یاسوج با تأیید این خبر اعلام کرد: حدود ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه، یک پسر جوان ۲۵ ساله با سلاح کمری به زندگی دختر جوانی که ظاهراً با او نسبت خانوادگی داشته، پایان داد و سپس خود را هدف گلوله قرار داد.

rokna.jpg
وی با اشاره به جزئیات حادثه افزود: بررسی‌ها نشان می‌دهد که پسر جوان پیش‌تر از این دختر خواستگاری کرده بود، اما با مخالفت او مواجه شده و همین موضوع منجر به این جنایت شده است.

بر اساس اظهارات دادستان، دختر جوان در صحنه جان خود را از دست داده و ضارب در وضعیت بسیار وخیم به بیمارستان منتقل شده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

موسویان تصریح کرد: تمامی اقدامات قانونی و قضایی در حال انجام است و بازپرس ویژه قتل، کارشناسان بررسی صحنه جرم، کارشناس اسلحه و مهمات و پزشکی قانونی در محل حادثه حضور یافته‌اند تا ابعاد مختلف پرونده را بررسی کنند.

بررسی‌ها درباره این پرونده همچنان ادامه دارد و نتایج بیشتر پس از تکمیل تحقیقات اعلام خواهد شد.

unletter.jpgکیهان لندن - نماینده جمهوری اسلامی در سازمان ملل در نامه به شورای امنیت اظهارات وزیر خارجه فرانسه را مبنی بر اینکه ایران «در آستانه» دستیابی به سلاح هسته‌ای قرار دارد، «کاملاً بی‌اساس» دانست.

امیرسعید ایروانی در این نامه، تلاش حکومت برای دستیابی به بمب اتم را انکار کرد و گفت، «اگر فرانسه و شرکای آن واقعاً به دنبال راه‌ حلی دیپلماتیک هستند، باید دست از تهدید بردادند.»

ژان نوئل بارو روز دوشنبه ۲۸ آوریل (هشتم اردیبهشت)، در کنفرانس خبری مشترک با رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت «جمهوری اسلامی در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای است.» وی تأکید کرد که اگر امنیت اروپا به خطر بیافتد «مکانسیم ماشه» علیه جمهوری اسلامی فعال خواهد شد.

بارو توضیح داد، «در تابستان تصمیم خواهیم گرفت که آیا تحریم‌های برداشته شده علیه ایران بازخواهند گشت یا نه. این مسئله به تعهدات ایران بستگی دارد. ایران در آستانه دستیابی به سلاح اتمی است و تمام تعهدات مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم را نقض کرده است.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اشاره وزیر خارجه جمهوری اسلامی به تابستان مربوط به زمان پایان محدودیت‌های تعیین شده برای جمهوری اسلامی بر اساس «برجام» است.

طبق «بند غروب» که در توافقنامه برجام آمده و مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، در اکتبر سال ۲۰۲۵ محدودیت‌های اعمال شده در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران به پایان خواهد رسید. اما اگر «مکانیسم ماشه» اجرا شود، تمامی تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی که با برجام تعلیق شده بودند، برخواهند گشت.

exec.jpgجمهوری اسلامی از زمان جنگ غزه شکست‌های اطلاعاتی و نظامی سنگینی از اسرائیل متحمل شده است

ایندیپندنت فارسی - قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت خبر داد که محسن لنگرنشین،‌ زندانی سیاسی ۳۴ ساله و محبوس در زندان قزل‌حصار البرز را اعدام کرده است.

ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی محسن لنگرنشین، متولد نوشهر را ۱۲ تیر ۱۴۰۱ در تهران بازداشت کردند. بلافاصله پرونده‌ای علیه او به‌ اتهام جاسوسی، همکاری با دول متخاصم، محاربه و افساد فی‌الارض گشوده شد. با این حال در فایل صوتی که پیش از این از محسن لنگرنشین در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، او از زندان قزل‌حصار بر بی‌گناهی خود تاکید کرد و شرح داد که ماموران وزارت اطلاعات تحت شکنجه و تهدید به بازداشت اعضای خانواده‌اش، از جمله مادر، خواهر و نامزدش، او را به اعتراف اجباری علیه خود مجبور کرده‌اند.

خبرگزای میزان، وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی در گزارش خود با تیتر «جاسوس ارشد موساد به دار آویخته شد»، از محسن لنگرنشین به‌عنوان «پشتیبان عملیاتی و فنی ترور شهید صیادخدایی» یاد کرد. حسن صیادخدایی پاسدار و سرهنگ سپاه پاسداران بود که به‌عنوان مسئول انتقال فناوری‌های موشکی سپاه به حزب‌الله لبنان شناخته می‌شد و سال‌ها مسئول یکی از واحدهای تهاجمی نیروی قدس در سوریه و لبنان بود. او روز یکم خرداد ۱۴۰۱ به دست افرادی ناشناس در تهران ترور شد.

دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی سابقه طولانی پرونده‌سازی برای افراد بی‌گناه پس از بروز رویدادهای امنیتی مانند کشته‌شدن چهره‌های مرتبط با حکومت دارد. از زمان آغاز جنگ حماس با اسرائیل در غزه که به کشته شدن شمار زیادی از چهره‌های ارشد سپاه قدس در ایران و کشورهای دیگر منجر شد تاکنون هم ده‌ها ایرانی بدون وجود مستندات، به ظن همکاری با دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل بازداشت شده‌اند.

پدر و مادر محسن لنگرنشین سه‌شنبه‌شب، ویدیویی از حضور خود مقابل زندان قزل‌حصار در اینستاگرام منتشر و از اعدام قریب‌الوقوع فرزندشان ابراز نگرانی کردند. آن‌ها می‌گویند اطلاعات موجود در گوشی محسن، شهادت همکاران و سوابق پیامک‌ها، تماس‌ها و حضور روزانه او در محل کارش در اصفهان نشان می‌دهد او از حدود یک سال قبل از ترور حسن صیادخدایی، در تهران نبوده است.

اما با این حال خبرگزاری قوه قضاییه مدعی شد که «محسن لنگرنشین از مهرماه ۱۳۹۹ به استخدام سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی درآمد و پس از طی دوره‌های مختلف آموزشی اولین ماموریتش برای موساد در دی ماه ۱۳۹۹ انجام شد. او طی دو سال جاسوسی و همکاری تنگاتنگ و عملیاتی با افسران ارشد رژیم صهیونیستی و عوامل عملیاتی آن‌ها در داخل ایران، اقدام‌های مهمی از جمله پشتیبانی از عملیات تروریستی و حضور در صحنه ترور شهید صیادخدایی در تهران را برعهده داشت.»

30-1.jpgبه گزارش رسانه‌های اسرائیلی، آتش‌سوزی گسترده در جنوب اورشلیم همچنان ادامه دارد و ۱۰۵ تیم آتش‌نشان و ۱۲ هواپیما برای اطفاء حریق به منطقه اعزام شده‌اند. پلیس اسرائيل عصر چهارشنبه از بازداشت یک شهروند ۵۰ ساله ساکن اورشلیم شرقی به ظن دست‌داشتن در آتش‌سوزی خبر داد.

سخنگوی پلیس گفت که این بازداشت پس از دریافت گزارشی انجام شد مبنی بر اینکه فردی در حال تلاش برای آتش زدن پوشش گیاهی در جنوب اورشلیم دیده شده است. به گفته پلیس، مظنون هنگام مواجهه با ماموران سعی در فرار داشت، اما پس از تعقیب کوتاهی دستگیر شد. ماموران در بازرسی بدنی او فندک، پنبه و مواد قابل اشتعال دیگر پیدا کردند.

trumpdollar.jpgعبدالله باباخانی:* ترامپ ضد دلار شده، باورش سخت است. اما واقعیت دارد

بعد از اینکه با سماجت ترامپ مذاکرات شروع شد، ابتدا حدود ۳۰ هزار تومان قیمت دلار را کاهش داد.

‏ در داستان های شنبه تا شنبه، گروه های میخواهند مذاکرات را ‌دچار چالش کنند و دلار ۳-۴ هزار تومان بالا میرود، با توییت مجدد ترامپ که میگوید حتما حلش میکنم!! دوباره چند هزار تومان ریزش میکند.

‏فعلا بدون وزیر اقتصاد، زحمات کنترل قیمت دلار را دونالد ترامپ تقبل کرده اند. بنظرم بگذاریم همین قیمت را تثبیت کند.

*عبدالله باباخانی، سرمایه‌گذار در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر داخل کشور و تحلیلگر اقتصادی است

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpg"بشکنی ای قلم ای دست
اگر از خدمت محرومان پیچی سر"
افراشته
در این نیم قرن حکومت اسلامی مبتنی بر عدل علی آنقدر درد ،رنج ،فلاکت ومرگ بر سر این ملت آوار شده وخبرهای تلخ شنیده و سرکوب گردیده اند که دیگر حتی شنیدن ودیدن فاجعه بندر عباس نیزنمی تواند بر کرختی حاصل از درماندگی آنها فائق آید.چرا که از فاجعه بندرعباس بمراتب تلخ تر ودرد ناک تر، روزانه در مقابل چشمان بی تفاوت شده ماملت بشکل های مختلف جریان دارد و ما عادت کرده به این همه بدبختی گردیده ایم.
می خواهم از فاجعه بندرعباس بنویسم .پزشکی از دوستان دوران دانشگاهیم زنگ می زند. می گویم تسلیت برای شهر بی دفاع وبی گناه قربانی شده بدست حکومتیان .مکثی می کندو می گوید:" من هم تسلیت می گویم .اما این مرگ آشکار است که همه بر آن شاهدند .میدانی در این سرزمین روزانه صدها نفر از تنگدستی ،فقر وبیماری های مختلف که قادر به معالجه آن نیستند می میرند .فکر میکنی میزان مرگ میر در بین معتادان میلیونی روزانه چند نفر می تواند باشد؟وضعیت کشور،وضعیت دوا ودرمان دارد به عهد قجربرمیگردد .ما سقوط کرده ایم !سقوطی سخت که هنوز از ابعاد وعمق چاهی که این بی شرف ها برای ملت کندند و ساقطمان می کنند قابل تصورمان نیست .
ببخش که نفرتم حرمت کلمه گرفت .من دکتر با چهل سال سابقه قادر نیستم دخل وخرج خود را تنظیم کنم .ناگزیر در این سن وسال مجبور بکار دریک درمانگاه وکشیک های شبانه گردیده ام.ساعتی قبل تلفن زده برای ویزیت فوری پیر مردی در منطقه حصار کرج التماسم می کنند. واقعا التماس .رنج می برم وقتی هم وطنی، انسانی برای بیمارش این چنین بدکتر التماس می کند.
خانه در هم ریخته ای است با چندین اطاق.هر اطاق مستاجری کم بضاعت را در خود جای داده است .بیمار مردی است شصت وچهارساله که در گوشه ای دراز کشیده است .وضعیت خوبی ندارد .زمانه چهره اش را چنان در هم کوبیده که به هشتاد سالگان شبیه است .یک پسر پانزده ساله با دو دختر هشت ساله و پنج ساله ساکنان این مخروبه اند.پدر بچه ها دوسالی است که بجرم اعتیاد وفروش مواد مخدر در زندان است .مادر بچه ها یک سالی می شود که بچه ها را رها کرده وتن به ازدواج با یک فرد مسن اما پولدار داده است .بطور کامل با بچه ها قطع رابطه کرده است.

Ali_Sedarat_3.jpgبراندازی ساختار استبدادی و دیکتاتوری، بسیار مهمتر از براندازی این فرد مستبد و یا آن فرد دیکتاتور است. چرا که اگر به براندازی ساختار استبدادی و دیکتاتوری توجه لازم نشود، بقای این ساختار، زمینه‌ی به‌وجود آمدن افراد مستبد و اشخاص دیکتاتور جدیدی را فراهم خواهد آورد، و استبداد و دیکتاتوری در شکل جدیدی به تجاوز به حقوق ادامه خواهد داد. دوران گذار از استبداد به مردمسالاری، از مدت‌ها پیش شروع شده، و توسط ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)، به قدرت‌ها تحمیل شده است. ما مردم توانسته‌ایم قدرت بازسازی خلخالی‌ها و لاجوردی‌ها، و... را از قدرت‌ها بگیریم. حتی افزایش دامنه‌ی اختیارات و علی‌رغم ترفیع کسی چون سردار رادان، هنوز هم او و هم سایر حافظان رژیم در وضعیتی علیل و ذلیل در مقابل مردم قرار دارند. در این مدت، بسیاری از ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود) در امر آگاهی از حقوق و احقاقِ حقوق فعال بوده‌ایم، و در واقع به مثابه کارمندانِ یک «دولتِ مردمیِ موازی» مشغول کار بوده‌ایم، و تا زمانی که فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران را به قدرت‌ها تحمیل کنیم، به همین ترتیب برای تغییر وضعیت فاجعه‌بار کنونی، و برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر فعال خواهیم ماند(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)!

https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/

بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت.

این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:

اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخه‌ی مقننه)

دوم- شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی قضاییه) و هئیت حقیقت یاب و صلح همگانی

سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه). تا کنون و طی هفت جلسه‌ی گذشته، به بحث درباره‌ی این سه شاخه پرداختیم. در نوشته‌ی امروز به بحث در رابطه با قوای مسلح و نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی می‌پردازیم. فرماندهی کل قوا با رئیس حکومت (رئیس شاخه‌ی مجریه‌ی موقت، رئیس جمهور موقت) است.

چهارم- شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی)

در جلسه‌ی بعد، به شاخه‌ی چهارم خواهیم پرداخت.

davani.jpgاز مدت‌ها پیش عده‌ای که عمر خود را در لانه‌های زنبوری رانتی به‌سر برده بودند سخنران محافل شده و کراراً در باب مصدق و ملی‌شدن نفت و این‌که ملی شدن نفت پایه‌ی بدبختی ملت بوده سخن سر می‌دهند و نتیجه هم می‌گیرند که‌ای بسا اگر از ابتدا نفت خصوصی شده بود سرانجام کشور به از این بود؟ بسیاری از این افراد بعید است که تاکنون حتی یک پالایشگاه را هم دیده باشند و اطلاعات‌شان از نفت مربوط به دوران سهمیه‌بندی نفت در فروشگاه‌های توزیع نفت است(!)

117 سال پیش در ساعت چهار صبح روز پنجم خرداد ماه ۱۲۸۷ خورشیدی برابر با ۲۶ ماه مه ۱۹۰۸ میلادی، مته حفاری از ضخامت زمینی به قطر 350 متر عبور کرد و آخرین ضربات خود را به صخره‌ی عظیمی که روی منبع نفت قرار داشت فرود آورد. در نتیجه در عمق (۳۶۰ متری) نفت با فشار زیادی تا ۱۵ متر یعنی بالاتر از نوک دکل حفاری فوران کرد و کارگران را در خود غرقه ساخت. این سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ کشور بود و ایران به جمع کشورهای نفت‌خیز جهان پیوست.

آن چه که ما جنوبی‌ها و میراث‌داران سازندگان پالایشگاه‌های کشور می‌دانیم آن است که تأسیسات عظیم نفتی کشور به‌دست نفتگران مبارز «کارگر و کارمند» ساخته شد که هیج قرابتی با مدعیان امروزین داعیه‌دار نفت نداشته‌اند.

از طرف دیگر گفت‌وگوهایی پیرامون خصوصی‌سازی شرکت ملی نفت در فضای مجازی و توسط کسانی صورت می‌گیرد که مدعی‌اند همه‌ی مشکلات کشور ناشی از عدم اجرای خصوصی‌سازی به زعم آنان واقعی است. اینان که بعضا جرئت و شهامت جوانان دبیرستانی کشور را هم ندارند تا صریح بگویند مشکل اصلی کشور فقدان نظام حکمرانی میتنی بر منافع ملی و شایسته‌سالاری است به مسائلی می‌پردازند که گاه مضحکه‌ی عالم است. یکی نیست از آنان بپرسد شما که عموماً شیفته‌ی رشد 14 درصدی دوران شاه در سال‌های دهه‌ی 40 هستید مگر در آن موقع نفت خصوصی و سیستم سرمایه‌داری هم خصوصی به شکل غرب بوده که چنین رشدی دست یافته شد؟ البته از نظر پیامبر فکری‌شان، شاه هم سوسیالیست بود و یا نظام اقتدارگرای شاهنشاهی مخالف رشد بخش خصوصی بوده است.

نمایه زیر درآمد ده شرکت برتر جهان در سال 1977 نمایش می دهد.

Sources- Carin.info and CNN Money-Fortune

برخی دیگر از حامیان همین طرز فکر که مدعی «کارآفرینی» و صادرات هستند فراموش کرده‌اند در عصر شبکه‌های اجتماعی ردگیری ارز حاصل از صادرات آقایان در ساخت‌و‌سازهای برون مرزی چندان دشوار نیست، لذا مرثیه‌خوانی این افراد و روزی‌نامه‌هایشان در دفاع از اختفای ارز صادراتی ازاین منظر قابل توجیه است. اما برای این که مردم ایران یا مالکان واقعی ثروت‌های پیدا و پنهان منابع طبیعی از حجم ثروت خود آگاه شوند نکارنده بر آن شد تا با یک روش ساده‌ی محاسباتی که در دنیای امروز در بازارهای مالی جهان بازارسرمایه هم اعمال می‌شود «حداقل قیمت» شرکت ملی نفت را برآورد و افشا کند تا ملت بدانند چرا چنین کسانی به خصوصی‌سازی شرکت ملی نفت علاقمند شده‌اند. تا دیروز برخی آقایان و آقازاده‌ها بدون هیچ‌گونه رابطه‌ی استخدامی به لطف پنهان‌کاری‌های شرکت نفت با بورسیه‌ی تحصیلی همین شرکت یا وزارتخانه برای ادامه‌ی تحصیل به‌خارج عزیمت و با یادگیری طوطی وار واژه‌های فریبکارانه خصوصی‌سازی در شلم و شوربای امپراتوری رسانه‌ای دروغ، خودرا دلسوز ملت و فقرا جا می‌زنند. چنان‌که گویی با خصوصی‌سازی شرکت ملی نفت قرار است خط فقر به قعر فقر تبدیل شود. از مدت‌ها پیش بحث ملی‌شدن نفت یا دولتی شدن آن در محافل اقتصادی مطرح بوده و برای بسیاری این سؤال مطرح است که مگر ملی‌شدن نفت همان دولتی‌شدن نفت نیست. در این زمینه باید تأکید کرد تفاوت‌های ظریفی بین «ملی‌شدن» و «دولتی‌شدن» وجود دارد و توجه به موارد زیر به درک بهتر این مفاهیم کمک می‌کند.

1-ملی شدن نفت: از انجا که نفت ومنابع طبیعی ثروت بین النسلی تلقی میشوند لذا ملی‌شدن نفت به معنای آن است که علاوه بر آن که منابع طبیعی یا صنایع استراتژیک یک کشور به‌طور کامل در اختیار دولت آن کشور قرار می‌گیرد، این انتقال مالکیت به‌گونه‌ای انجام می‌شود که در خدمت منافع مردم و شهروندان قرار گیرد. در این‌جا، نفت به‌عنوان یک منبع حیاتی و عمومی، کنترل و مدیریت عملکرد این گونه شرکت‌ها علی‌رغم آنکه درنهایت در اختیار دولت است توسط مدیرانی انجام می‌شود که تحت نظارت نهادهایی مانند دیوان محاسبات و حسابرسان بخش عمومی که زیرنظر و منتخب نهادهای انتخابی دموکراتیک هستند، برمبنای عملکرد اقتصادی انجام می‌شود و نفع آن نیز به‌طور غیرمستقیم نصیب مردم می‌شود. در این فرآیند، عموماً اهداف اقتصادی و اجتماعی مد نظر است. یعنی، به‌طور مثال، اگر یک کشور نفت خود را ملی می‌کند، هدف این است که نفع حاصل از درآمدهای حاصل از نفت به مردم بازگردد و نه این‌که به جیب شرکت‌های خارجی یا خصوصی داخلی برود.

2-دولتی شدن نفت: دولتی شدن نفت به معنای این است که مالکیت و کنترل نفت به‌طور کامل به دولت واگذار می‌شود. ممکن است این واگذاری تنها از نظر ساختاری و مدیریتی باشد و از نظر اقتصادی هدف، ممکن است فقط مدیریت منابع در دست دولت باشد، بدون آنکه این فرایند به‌طور گسترده در راستای منافع ملت باشد. به‌عبارت دیگر، در دولتی شدن ممکن است منابع و صنایع تحت مدیریت و نظارت دولتی قرار گیرد، اما در نهایت ممکن است همچنان هدف آن بیشتر تأمین منافع خاصی از جانب دولت باشد، نه لزوماً رفاه عمومی و ملت.

تفاوت‌ها:

  • ملی‌شدن بیشتر به معنای این است که منافع ملت، اعم از نسل کنونی و نسل‌های آتی، در اولویت قرار می‌گیرد و منابع طبیعی و صنعتی به‌طور کلی به‌عنوان مالکیت مردم و به نمایندگی از سوی دولت مدیریت می‌شود.
  • دولتی‌شدن ممکن است صرفاً به انتقال مالکیت یا مدیریت به دولت اشاره داشته باشد، ولی ممکن است هدف آن فقط تأمین منافع خاص دولت و گروه‌های خاص و یا سیاست‌های حامی‌پروری از سوی دولت باشد.

در ایران، زمانی که از ملی شدن نفت صحبت می‌شود، منظور این است که نفت و منابع طبیعی کشور به‌طور کامل تحت کنترل و نظارت دولت و به نفع مردم قرار گیرد. در دوران ملی‌شدن نفت در سال ۱۳۳۰ در زمان زنده‌یاد دکتر محمد مصدق نخست‌وزیر ملت ایران انجام شد.در آن زمان برخلاف ادعاهای امروزین هیج تفاوتی بین ملی‌شدن و دولتی‌شدن وجود نداشت.

اما در بحث‌های امروزی، ممکن است از واژه‌ی «دولتی شدن» استفاده شود که در برخی موارد ممکن است اشاره به نظارت و مدیریت بیشتر دولت بر صنعت نفت داشته باشد، ولی با تفاوت‌هایی در اهداف اقتصادی و اجتماعی که ممکن است در مقایسه با ملی‌شدن نفت، تمرکز بیشتری بر دولت و کمتر بر مردم باشد.برای روشن شدن بیشتر قضیه بدنیست بدانیم منابع نفتی نروژ - به‌عنوان موفق‌ترین کشور نفتی- چه‌گونه اداره می‌شود و درگیر پروپاگاندای تبلیغاتی سال‌های اخیر بر سر ملی‌شدن نفت نشویم.

در نروژ، منابع نفتی و گازی به شکلی منحصربه‌فرد و بسیار منظم اداره می‌شوند که نقش دولت، شرکت‌های خصوصی و منافع عمومی به‌خوبی در آن تعادل یافته است. نروژ به دلیل شیوه‌های پیشرفته و موفق خود در مدیریت منابع طبیعی، به‌ویژه نفت، در دنیا شناخته می‌شود. به‌طور خلاصه:

1-مالکیت منابع نفتی: در نروژ، منابع نفت و گاز زیر دریا به‌طور رسمی متعلق به دولت نروژ هستند. دولت نروژ به‌عنوان مالک این منابع طبیعی عمل می‌کند و شرکت‌های نفتی تنها مجوزهای لازم برای استخراج این منابع را دریافت می‌کنند. بنابراین، دولت نروژ به‌عنوان مالک اصلی نفت و گاز، این منابع را به‌طور مستقیم تحت کنترل خود دارد.

2- شرکت نفتی دولتی استات اویل «Equinor» -یکی از جنبه‌های مهم در اداره‌ی منابع نفتی نروژ، وجود شرکت نفتی دولتی به نام استات اویل -که به‌تازگی بهEquinor تغییر نام داده است. این شرکت بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی نفت و گاز در نروژ است و تحت کنترل دولت قرار دارد. استات اویل در بسیاری از پروژه‌ها و میدان‌های نفتی نروژ مشارکت دارد، اما به‌طور عمده دولت در آن سهم زیادی دارد.

3- مدیریت و نظارت دولتی:- دولت نروژ از طریق وزارت نفت و انرژی نظارت و سیاست‌گذاری بر صنعت نفت و گاز را بر عهده دارد. این وزارتخانه به‌طور مستقیم و از طریق ارگان‌های مختلف نظارتی، مانند سازمان نظارت بر منابع انرژی نروژ (NPD)، روند استخراج، تولید و انتقال نفت و گاز را مدیریت می‌کند.

۴- سیستم مزایده و تقسیم درآمد: نروژ از یک سیستم مزایده‌ای برای واگذاری مجوزهای استخراج نفت و گاز به شرکت‌های خصوصی استفاده می‌کند. این شرکت‌ها پس از دریافت مجوز از دولت، پروژه‌های نفتی را راه‌اندازی می‌کنند. دولت نروژ با استفاده از قراردادهای خاص، سهم خود از درآمدهای حاصل از استخراج نفت و گاز را دریافت می‌کند.

۵-صندوق ثروت ملی نروژ (Government Pension Fund Global) :-یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی مدل نروژ در اداره‌ی منابع نفتی، ایجاد صندوق ثروت ملی نروژ (Government Pension Fund Global) است. دولت نروژ بخشی از درآمدهای نفتی را به این صندوق واریز می‌کند و از آن برای سرمایه‌گذاری در بازارهای جهانی استفاده می‌کند. هدف از این صندوق، حفظ ثروت نسل‌های آینده است و به این ترتیب نروژ توانسته است برای آینده‌ی کشور، منابع مالی خود را در برابر نوسانات قیمت نفت حفظ کند.

۶- استفاده از درآمدهای نفتی برای رفاه عمومی:-دولت نروژ به‌طور هوشمندانه‌ای درآمدهای حاصل از نفت را برای تأمین رفاه عمومی و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی و اجتماعی استفاده می‌کند. این درآمدها به بهبود سیستم‌های بهداشت، آموزش، زیرساخت‌ها و رفاه اجتماعی کمک می‌کنند و از این طریق مردم نروژ از مزایای این منابع طبیعی بهره‌مند می‌شوند.

۷-توسعه‌ی پایدار و توجه به محیط‌زیست: نروژ همچنین به مسائل محیط‌زیست و توسعه‌ی پایدار توجه ویژه‌ای دارد. دولت نروژ قوانینی برای کاهش تأثیرات زیست‌محیطی صنعت نفت و گاز وضع کرده است. این کشور در تلاش است تا در کنار بهره‌برداری از منابع نفتی، به انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش تولید کربن نیز توجه داشته باشد. در نتیجه در نروژ، منابع نفتی به‌طور رسمی متعلق به دولت هستند و دولت از طریق شرکت‌هایی همچون Equinor و نظارت دقیق بر استخراج نفت، درآمدهای حاصل از نفت را به نفع مردم و رفاه عمومی مدیریت می‌کند. همچنین با استفاده از صندوق ثروت ملی نروژ، دولت درآمدهای نفتی را برای نسل‌های آینده ذخیره می‌کند و به‌طور کلی از این منابع به‌طور پایدار و مسئولانه استفاده می‌کند.

نمونه‌ی دیگری که می‌توان بعنوان یک الگوی موفق درنظرداشت ، نحوه‌ی اداره منابع نفت وگاز در چین است. در چین، مدیریت منابع نفتی به‌طور عمده تحت کنترل دولت است و این کشور مدل متفاوتی نسبت به کشورهای دیگر مانند نروژ یا ایران برای اداره‌ی این منابع دارد. در ادامه، به‌طور خلاصه نحوه‌ی اداره‌ی منابع نفتی در چین توضیح داده شده است:

۱- مالکیت و کنترل دولتی:-در چین، تمامی منابع نفت و گاز به‌طور رسمی متعلق به دولت است. چین یکی از معدود کشورهایی است که در آن صنعت نفت به‌طور کامل تحت مالکیت دولت قرار دارد. برخلاف بسیاری از کشورهای غربی که صنایع نفتی آن‌ها به‌طور عمده خصوصی است یا شرکت‌های چندملیتی نقش عمده‌ای دارند، در چین دولت در تمامی بخش‌های نفت و گاز، از اکتشاف گرفته تا تولید، تصفیه و توزیع، حضور جدی دارد.

۲- شرکت‌های نفتی دولتی: چین چندین شرکت نفتی دولتی بزرگ دارد که مسئولیت‌های مختلفی را در صنعت نفت و گاز کشور بر عهده دارند. این شرکت‌ها عموماً به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند:

  • شرکت ملی پترولیم چین China National Petroleum Corporation=CNPC بزرگ‌ترین شرکت نفت و گاز چین و یکی از بزرگترین شرکت‌های نفتی جهان است که از طریق شرکت زیرمجموعه‌ی خود به‌نام پتروچین (PetroChina)، در بازارهای جهانی نیز فعال است و نقش عمده‌ای در اکتشاف و استخراج نفت در چین و خارج از کشور دارد.
  • شرکت سین‌اوپک «China Petroleum and Chemical Corporation=Sinopec» - یکی دیگر از غول‌های نفتی دولتی چین است که به‌ویژه در زمینه‌ی پالایش نفت و تولید محصولات پتروشیمی فعال است.
  • شرکت ملی نفتی آف شور چین «China National Offshore Oil Corporation=CNOOC» این شرکت نیز به‌طور ویژه در زمینه‌ی استخراج نفت و گاز از منابع دریایی فعالیت دارد و یکی از شرکت‌های بزرگ در زمینه‌ی نفت دریایی است.

این شرکت‌ها تمامی پروژه‌های نفتی، از اکتشاف، استخراج، پالایش، و توزیع نفت و گاز را در چین و در بسیاری از کشورهای دیگر انجام می‌دهند.

۳- نظارت و سیاست‌گذاری دولتی: دولت چین از طریق وزارت منابع زمین و سازمان نظارت بر انرژی نظارت بر تمامی جنبه‌های صنعت نفت و گاز را انجام می‌دهد. این وزارتخانه‌ها برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کلان در این صنعت را بر عهده دارند و همچنین مجوزها و قراردادهای نفتی را صادر می‌کنند. علاوه بر این، دولت چین تصمیمات استراتژیک مربوط به تولید نفت، واردات و صادرات آن، و همچنین پروژه‌های سرمایه‌گذاری در خارج از کشور را اتخاذ می‌کند.

۴- مشارکت با شرکت‌های خارجی: چین در سال‌های اخیر تلاش کرده است تا در زمینه‌ی نفت و گاز از ظرفیت‌های خارجی بهره‌برداری کند. این کشور با شرکت‌های نفتی بین‌المللی مانند شِل، اکسون‌موبیل، توتال و دیگران همکاری‌هایی دارد. این همکاری‌ها معمولاً در قالب قراردادهای مشترک برای اکتشاف و استخراج منابع نفتی در داخل چین یا در خارج از مرزهای این کشور انجام می‌شود.

۵-استفاده از درآمدهای نفتی: درآمدهای حاصل از نفت و گاز برای تأمین انرژی کشور و همچنین تقویت اقتصاد چین استفاده می‌شود. با این حال، برخلاف کشورهای نفت‌خیز دیگر، چین بخش زیادی از نیازهای انرژی خود را از منابع خارجی تأمین می‌کند و تلاش دارد تا وابستگی به نفت داخلی را کاهش دهد. به همین دلیل، چین به‌شدت در جست‌وجوی منابع انرژی جدید، مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، انرژی هسته‌ای و گاز طبیعی است.

۶- استراتژی‌های بلندمدت و آینده‌نگری: چین برای تأمین امنیت انرژی خود برنامه‌های بلندمدتی دارد که به‌طور ویژه بر کاهش وابستگی به نفت خام خارجی متمرکز است. این کشور در تلاش است تا ذخایر استراتژیک نفت خود را افزایش دهد و همچنین ظرفیت تولید نفت داخلی خود را توسعه دهد. علاوه بر این، چین به‌طور فزاینده‌ای در حال توسعه‌ی انرژی‌های نو و تجدیدپذیر است تا در آینده وابستگی خود به نفت و گاز را کاهش دهد.

۷-رشد بازارهای نفت و گاز: -چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان نفت در جهان، نیازهای نفتی خود را عمدتاً از طریق واردات تأمین می‌کند. برای این منظور، چین در سال‌های اخیر در پروژه‌های نفتی در خارج از کشور نیز سرمایه‌گذاری کرده است، به‌ویژه در کشورهای تولیدکننده‌ی نفت مانند کشورهای خاورمیانه، آفریقا و آسیای مرکزی.

۸-محیط‌زیست و چالش‌ها: چین همچنین با چالش‌های زیست‌محیطی ناشی از تولید و مصرف نفت مواجه است. در سال‌های اخیر، دولت چین به‌طور جدی به مسأله‌ی کاهش آلودگی و حفاظت از محیط‌زیست توجه داشته و اقداماتی برای بهبود بهره‌وری انرژی و توسعه‌ی فناوری‌های پاک در صنعت نفت و گاز انجام داده است. این کشور به دنبال پیشرفت در استفاده از گاز طبیعی و دیگر منابع انرژی پاک است. بطورخلاصه می‌توان تصریح کرد در چین، صنعت نفت و گاز تحت کنترل کامل دولت است و از طریق شرکت‌های دولتی بزرگ مانند «CNPC، Sinopec و CNOOC » اداره می‌شود. دولت چین بر این صنعت نظارت می‌کند و سیاست‌گذاری‌های مربوط به تولید، استخراج، پالایش و مصرف نفت را تنظیم می‌کند. در کنار این‌ها، چین به‌طور فزاینده‌ای به دنبال توسعه‌ی منابع انرژی‌های نو و کاهش وابستگی به نفت است.

ممکن است سؤال شود آیا ممکن است درکشوری صنعت یا منابعی ملی شود ولی مالکیت آن به دولت تعلق نداشته باشد؟ در پاسخ باید گفت این پرسش دقیقاً به تفکیک مفاهیم «ملی‌شدن» و «دولتی‌شدن» مربوط می‌شود که قبلاً بدان اشاره شد اما مجدداً باید تاکید کرد مفهوم معمول «ملی‌شدن»، به‌طور کلی وقتی گفته می‌شود که یک صنعت یا منابع «ملی» شده‌اند، به این معناست که آن صنعت یا منابع از دست بخش خصوصی یا خارجی خارج شده و تحت کنترل و نظارت دولت قرار می‌گیرد. در این حالت، مالکیت و کنترل منابع به دولت منتقل می‌شود. اما با این حال، برخی مواقع ممکن است در کشورهای خاصی عباراتی مانند «ملی شدن» به کار روند، ولی مالکیت مستقیم دولت به منابع یا صنایع داده نشود. در این موارد، ممکن است نهادهای عمومی یا شرکت‌های دولتی مسئولیت اداره و نظارت را بر عهده بگیرند، اما ممکن است مالکیت منابع یا صنایع به طور کامل به دولت تعلق نداشته باشد.

نمونه‌های دولتی و ملی شدن‌های عملی که تاکنون اتفاق افتاده است:

1- مدیریت دولتی بدون انتقال مالکیت: در برخی کشورها، صنعت یا منابع ملی می‌شوند، اما مالکیت به صورت رسمی به دولت منتقل نمی‌شود. در اینجا، ممکن است دولت نظارت و مدیریت آن صنعت را بر عهده بگیرد و به‌طور کلی از نظر اقتصادی آن را تحت تأثیر قرار دهد، ولی شرکت‌ها یا افراد خصوصی ممکن است همچنان مالکیت جزئی داشته باشند. در این حالت، ممکن است دولت در این صنعت سهم زیادی داشته باشد و نقش نظارتی یا اجرایی به‌طور خاص ایفا کند.

2-مدیریت از طریق شرکت‌های دولتی: یکی دیگر از روش‌های موجود در برخی کشورها این است که منابع یا صنایع تحت مدیریت دولت قرار می‌گیرند، ولی دولت به‌جای انتقال مالکیت به‌طور مستقیم، آنها را از طریق شرکت‌های دولتی اداره می‌کند. این شرکت‌ها ممکن است در ظاهر یا به‌طور حقوقی خودمختار باشند، اما دولت در نهایت نظارت و تصمیم‌گیری‌های کلیدی را انجام می‌دهد. موارد مصادره و ملی‌شدن بعد از انقلاب در ایران اساساً به همین شکل بودند. به‌طورمثال در چین همان‌طور که توضیح داده شد، دولت چین منابع نفت و گاز را تحت کنترل دارد، اما ممکن است شرکت‌های دولتی (مثل CNPCو Sinopec ) نقش اساسی در اداره‌ی این منابع داشته باشند، بدون این‌که مالکیت کامل منابع نفتی در دست دولت باشد. این شرکت‌ها در واقع تحت نظارت دولت هستند و در برخی موارد ممکن است به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در مالکیت این منابع تأثیرگذار باشند. یا درآلمان، صنعت انرژی به‌ویژه در حوزه‌ی گاز و برق، اگرچه تحت نظارت دولت است، اما برخی شرکت‌های بزرگ همچنان از بخش خصوصی و عمومی ترکیب شده‌اند. مثلاً شرکت‌هایی مانند E.ON که در زمینه‌ی تولید انرژی فعالیت می‌کنند، ممکن است سهم عمده‌ای از بازار را در دست داشته باشند، ولی نظارت و سیاست‌گذاری‌های کلیدی توسط دولت انجام می‌شود. نمونه‌ی بارز دیگر که برای ما ایرانیان قابل‌فهم است برخی نهادهای عمومی غیردولتی مشابه سازمان تأمین اجتماعی هستند که بعضاً توسط دولت از طریق نصب مدیران نظارت و به‌صورت غیردولتی اداره می‌شوند.

شرکت ملی نفت ایران «National Iranian Oil Company=NIOC» روزگاری یکی از برجسته‌ترین شرکت‌های نفتی جهان بود و چگونگی فرازوفرود آن در جمهوری اسلامی ربطی به ملی‌شدن نفت ندارد و باید آن را با توجه به انتصاب مدیران سوگلی بعد از انقلاب ارزیابی کرد که عموماً به صنعت نفت احاطه نداشته و بسیاری ازآنان نه‌تنها به زبان انگلیسی- که در تمامی نشست‌های اوپک و جلسات کاری با خریداران نفت الزامی بود - آشنا نبودند که عملا ًدر بیان عملکرد خود به زبان فارسی هم مشکل داشتند. نحوه‌ی اداره‌ی هیأتی مجموعه‌ی نفت وگاز و پتروشیمی همچون حجره‌های بازار و پاکسازی چندمرحله‌ای کارشناسان این مجموعه در سال‌های بعد انقلاب و تبارگماری و فساد نهادینه در این مجموعه ربطی به دولتی یا ملی شدن نفت نداشته و نخواهد داشت. کما این‌که قبل انقلاب این مجموعه از منظر وجود نیروهای انسانی کارآمد با سازمان برنامه و بانک مرکزی قابل‌قیاس بود. در دوران قبل انقلاب هم که این شرکت دولتی و زیرنطر دولت اداره می‌شد عملکرد آن منجر به تولید روزانه 8 میلیون بشکه شده بود. لذا باید کلاه خود را قاضی کرد که جرا آن دولت علیرغم همه‌ی انتقاداتی که به آن وارد شده و می‌شود توانسته با نفت دولتی به نرخ رشد تا 14 درصد هم برسد و با پول منابع نفتی و بدون استقراض خاص کشوررا به مدارجی از توسعه برساند ولی دراین 47 سال مجموعه‌ی نفت را به چنان فلاکتی کشانیده‌اند که ناچار شده‌ایم برای سوخت انرژِی مردم نفت و گازرا هم وارد کنیم و چه بسا ناچار شویم اگهی مزایده‌ی فروش کشوری بدون آّب و برق وگاز را منتشر کنیم؟!

از طرف دیگر فراموش نکنیم که امپراتوری بریتانیا بر بنیاد شرکتی به نام شرکت بریتیش ایست ایندیا «British East India» قرار داشت که اتفاقاً شرکت نفت ایران - انگلیس در آن دوران شاخه‌ی ایرانی آن بود. شرکت ایست ایندیا (East India Company) در سال ۱۸۷۴ به‌طور رسمی منحل شد و دیگر به‌عنوان یک شرکت فعال در بورس وجود ندارد. اما اگر قرار باشد برآورد ارزش این شرکت در صورت وجود در دنیای امروز صورت گیرد با در نظرداشتن عوامل مختلفی مانند درآمدهای تاریخی، نرخ تورم، ارزش مستعمراتی و دارایی‌های آن زمان می‌توان به ارزش روز آن دست یافت. برای انجام چنین برآوردی، می‌توان از روش‌هایی مانند تورم تعدیلی، مقایسه با شرکت‌های چندملیتی مدرن (مانند اپل یا آمازون) و مدل‌های اقتصادی تاریخی استفاده کرد. با اعمال روش تعدیلی براساس تورم « Inflation Adjustment Method » ارزش دارایی‌ها یا درآمدهای شرکت در زمان گذشته، بر اساس نرخ تورم سالانه تا امروز تعدیل می‌شود.

ارزش شرکت هند شرقی در اوج قدرت - شرکت هندشرقی در اوج فعالیت خود «1800-1770» یکی از ثروتمندترین شرکت‌های تاریخ بود. برخی تخمین‌ها نشان می‌دهند که ارزش آن در آن زمان حدود ۷۸ میلیون پوند استرلینگ بوده است. با این فرض و اعمال نرخ تورم سالانه از سال 1800 تا 2024 که تقریباً ۲.۵٪ تا ۳٪ در نظر گرفته شده و با استفاده از فرمول زیر ارزش امروزین آن شرکت 10.5 تریلیون دلار یعنی حداقل سه برابر قیمت امروز شرکت اپل به‌عنوان گران‌ترین شرکت جهان می‌شود.

1-فرمول محاسبه‌ی ارزش تعدیل‌شده:

Vt=V0×(1+r)nV_t = V_0 \times (1 + r)^nVt​=V0​×(1+r)n

در این فرمول Vt ارزش امروزی شرکت و V0 ارزش شرکت در سال ۱۸۰۰ (حدود 78 میلیون پوند است» - r نرخ تورم سالانه «حدود ۲.۵٪ » و n تعداد سال‌ها (۲24 = 2024-۱۸۰۰ = ۲۲۴ سال)

2- محاسبه‌ی تقریبی - با جایگذاری مقادیر در فرمول:

V2024=78,000,000×(1.025)224V_{2024} = 78,000,000 \times (1.025)^{224}V2024​=78,000,000×(1.025)224

این مقدار تقریباً برابر ۸.۵ تریلیون پوند (حدود ۱۰.۵ تریلیون دلار) یعنی بیش از سه برابر قیمت فعلی شرکت اپل می‌شود.

با این مقدمه بازگردیم به برآورد قیمت یا ارزش شرکت ملی نفت ایران. واقعیت آن که برآورد دقیق ارزش شرکت ملی نفت ایران (NIOC) به دلیل عدم شفافیت مالی و عدم حضور در بازارهای بین‌المللی دشوار است. با این حال، بر اساس اطلاعات و مفروضات زیر، می‌توان برآوردی از ارزش این شرکت ارائه داد.

تولید و درآمد شرکت ملی نفت ایران - ظرفیت تولید نفت خام: حدود ۴ میلیون بشکه در روز​، صادرات فعلی نفت خام: حدود ۱٫۷ میلیون بشکه در روز (به دلیل تحریم‌ها) ، تولید گاز طبیعی: روزانه بالغ بر یک میلیارد متر مکعب، تولید میعانات گازی: حدود ۹۰۰ هزار بشکه در روز.

مقایسه با شرکت‌های نفتی منطقه - شرکت ادنوک (ADNOC) امارات: در سال ۲۰۲۱، ارزش این شرکت حدود ۶۰ میلیارد دلار برآورد شده است که ۴۵٪ بیشتر از مجموع ارزش شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی گاز ایران است.

در تحلیلی ساده‌انگارانه و مقایسه‌ای با توجه به اطلاعات فوق و مقایسه با شرکت‌های مشابه در منطقه، در یک برآورد ساده‌انگارانه وصرفاً براساس عملکرد ضعیف فعلی می‌توان تخمین زد که ارزش شرکت ملی نفت ایران در حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار باشد. البته این برآورد تقریبی و به‌قول معروف شخمی است و برای دستیابی به رقم دقیق‌تر، نیاز به اطلاعات مالی شفاف و به‌روز از سوی شرکت ملی نفت ایران است. اگر تولید نفت ایران به 8 میلیون بشکه در روز برسد که حدود 6 میلیون بشکه‌ی آن به صادرات تخصیص یابد- امری که شدنی و ممکن اما توسط مدیرانی که شایستگی فنی و دغدغه منافع ملی ومیهنی را داراباشند- ، ارزش این شرکت به میزان قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت. برای محاسبه‌ی تقریبی، از مدل ارزش‌گذاری بر اساس درآمد سالانه استفاده می‌کنیم.

نگارنده نیک آگاه است که دست یابی به جنین ظرفیتی نیازمند حداقل 300 تا 500 میلیارد دلار سرمایه گذاری در منابع نفت وگاز به منظورافزایش ضریب استخراج و بهره وری منابع نفت وگاز و همچنین استقرار مدیران شایسته و آگاه به دانش نفتی می‌باشیم. نگارنده تأکید دارد در محاسبات زیر باید فرض شود منابع نفت وگاز ثروت ملی کشوربوده و مقوله انفال در این رابطه فاقد موضوعیت است.

1-درآمد سالانه‌ی شرکت با تولید و صادرات جدید -با فرض قیمت ۸۰ دلار «میانگین قیمت در سال 2024» به ازای هر بشکه نفت، درآمد تولید 2 میلیون بشکه مصرف داخلی «هر بشکه 53 یک دلار» برابر 38.7 میلیارد دلار و درآمد حاصل از صادرات 6 میلیون بشکه نفت برابر 175.2 میلیارد و مجموع درآمد سالانه‌ی فروش نفت معادل 213.9 میلیاردلارخواهد شد.

۲- برآورد ارزش بازار (Market Valuation)شرکت ملی نفت ایران. ارزش یک شرکت نفتی حداقل بین 8تا 12 برابر درآمد سالانه‌ی آن است. اگر فرض کنیم که نسبت قیمت به درآمد (P/E) برابر 8 باشد، ارزش شرکت ملی نفت 1،711.2 میلیارددلار یا 1.7 تریلیون خواهد بود. البته با توجه به فاصله‌ی بسیار بالای قیمت فروش نفت از هزینه‌ی تولید نفت نسبت واقعی قیمت به درآمد بسیار متفاوت است.

3-مقایسه با شرکت‌های بزرگ نفتی- درحال حاضر ارزش سهام شرکت‌های آرامکو « Saudi Aramco» 2.2 تریلیون دلار و اکسون موبیل (ExxonMobil) ۴۰۰ میلیارد دلار و شل (Shell): ۲۴۰ میلیارد دلار است که در صورت تحقق این شرایط، ارزش شرکت ملی نفت ایران با 1069 میلیارد دلار در رده‌ی دومین شرکت نفتی جهان پس از آرامکو قرار می‌گیرد. باید تأکید کنم این محاسبات تقریبی است و وابسته به عواملی مانند قیمت جهانی نفت، هزینه‌های عملیاتی، سیاست‌های بین‌المللی و نرخ تورم خواهد بود.

نکته‌ی دیگری که در قیمت گذاری سهام شرکت ملی نفت ایران باید ملحوظ نظر واقع شود ارزش ذخایر نفت کشور به‌عنوان بخشی از دارایی‌های شرکت ملی نفت است. چون ذخایر نفت یکی از عوامل کلیدی در ارزش‌گذاری شرکت‌های نفتی است. زیرا شرکت‌های نفتی علاوه بر درآمد عملیاتی، بر اساس مقدار ذخایر اثبات‌شده (Proven Reserves) نیز ارزش‌گذاری می‌شوند. حال چنانجه بخواهیم ذخایر اثبات شده‌ی نفت را در این ارزش‌گذاری مدنظر قراردهیم باید بدانیم که ذخایر نفت نشان‌دهنده‌ی میزان نفتی است که شرکت می‌تواند در آینده استخراج کند و به فروش برساند. در ارزش‌گذاری شرکت‌های نفتی، معمولاً دو روش وجود دارد:

1-روش جریان نقدی تنزیل‌شده: (Discounted Cash Flow - DCF):

  • محاسبه‌ی درآمدهای آینده‌ی شرکت بر اساس ذخایر و تولید سالانه
  • تنزیل (Discount) درآمدها برای رسیدن به ارزش فعلی شرکت

2-روش ارزش‌گذاری بر اساس هر بشکه ذخایر (Valuation per Barrel of Reserves):

  • در این روش، هر بشکه ذخیره نفتی قیمت‌گذاری شده و در مجموع ذخایر ضرب می‌شود.
  • میانگین ارزش هر بشکه ذخیره برای شرکت‌های نفتی بزرگ ۵ تا ۱۰ دلار در نظر گرفته می‌شود.

3-ذخایر نفتی شرکت ملی نفت ایران و برآورد ارزش آن - با توجه به اطلاعات مندرج در مراکز معتبر جهانی ایران دارای 157 میلیارد بشکه ذخایر اثبات‌شده‌ی نفت است که با اعمال رقم 7 دلار میانگین ارزش هر بشکه ذخیره‌ی ارزش ذخایر نفتی معادل 1099 میلیارد دلارخواهد بود.

4- برآورد نهایی ارزش شرکت ملی نفت ایران - با توجه به محاسبات قوق و از انجا که ارزش سهام شرکت ملی نفت بر اساس درآمد عملیاتی (1069 میلیارد دلار) و ارزش بر اساس ذخایر نفتی (۱099 میلیارد دلار) است لذا حداقل برآورد ارزش کنونی سهام شرکت ملی نفت 2168 میلیارددلار یا 2.16 تریلیون دلار خواهد شد.

5- با فرض این که شرکت ملی گاز هم زیر مجموعه‌ی شرکت ملی نفت قرارگیرد با توجه به‌این‌که ذخایر گاز و مایعات استحصالی نیز در ایران از جمله دارایی‌های شرکت ملی نفت «شرکت ملی گاز زیر مجموعه‌ی صددرصدی شرکت ملی نفت است» لذا در محاسبه‌ی ارزش شرکت ملی نفت ایران، ذخایر گاز طبیعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا ایران یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر گازی در جهان است و صادرات گاز می‌تواند به افزایش ارزش شرکت ملی نفت ایران منجرشود. در این زمینه نکات زیر حائز اهمیت است:

5-1- ذخایر گاز طبیعی ایران براساس منابع رسمی اوپک و سایر مراکز معتبر جهانی ایران دارای 33 تریلیون مترمکعب ذخایر گاز به‌عنوان دومین کشور دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی در جهان پس از روسیه است.

2-5-قیمت و صادرات گاز طبیعی ایران -قیمت گاز طبیعی معمولاً بسته به قراردادهای صادراتی و شرایط بازار متفاوت است. برای مثال، قیمت گاز صادراتی به کشورهای اروپایی می‌تواند بین ۵ تا ۱۰ دلار به ازای هر میلیون BTU باشد. ایران قادر است به‌طور متوسط حدود 35 میلیارد مترمکعب گاز در سال صادرکند که با فرض قیمت صادراتی 6 دلار به‌ازای هر یک میلیون BTU درآمد حاصل از صادرات گاز 210 میلیارد دلار خواهد بود. برای محاسبه‌ی قیمت ذخایر گاز ایران به ازای یک میلیون متر مکعب و سپس محاسبه‌ی قیمت کل ذخایر گاز ایران، می‌توانیم از قیمت‌های رایج برای گاز طبیعی استفاده کنیم. در حال حاضر، قیمت گاز در بازارهای جهانی می‌تواند متغیر باشد، اما برای برآورد، می‌توانیم از قیمت متوسط استفاده کنیم.

6-مراحل محاسبه‌ی قیمت ذخایر گاز ایران:

6-1-قیمت گاز طبیعی در بازار جهانی:
قیمت گاز طبیعی بسته به شرایط بازار و قراردادها می‌تواند متفاوت باشد. به‌عنوان مثال، قیمت گاز طبیعی در اروپا یا آسیا می‌تواند بین 5 تا 10 دلار به ازای هر میلیون BTU باشد. برای سادگی، درمحاسبات قیمت متوسط 6 دلار به ازای هر میلیون BTU درنظر گرفته شده است.

6-2-تبدیل واحد:
برای تبدیل قیمت گاز به مترمکعب، باید بدانیم که هر مترمکعب گاز طبیعی معادل حدود 35,300 BTU است.

6-3-محاسبه‌ی ارزش کل ذخایر گازی ایران- با توجه به این که قیمت گاز طبیعی برابر با 6 دلار به ازای هر میلیون BTU است لذا قیمت هر متر مکعب 170.5 دلار و بهای تولیدات سالانه گاز میلیارد دلار و ارزش کل ذخایر گازی معادل 5620میلیارد یا 5.62 تریلیون دلار خواهدشد.

Nikrooz_Azami_3.jpgبه بهانه کتاب تازه ام که با همین عنوان در دست انتشار است

آنچه از آن به "خویشتن ناخویش‌آگاه" تعبیر می‌کنم، دو قلمرو بنیادین دارد: نخست، خویشتن فردی که در هیأت یک شخصیت مستقل متجلی می‌شود؛ و دیگر، خویشتن فرهنگی که در کلیت یک سنت و تاریخ، هویت می‌یابد. هر انسانی، در هر جای این جهان پهناور که زیست کند، می‌تواند با بال‌های اندیشه‌ی خویش به سوی افق‌های دوردست پرواز کند. اما گستره‌ی این پرواز وابسته به میزان فعالیت ذهن و نیروی کنجکاوی اوست. در این عرصه، هیچ فردی بر دیگری برتری ذاتی ندارد؛ آنچه تمایز می‌آفریند، اراده‌ی آدمی در بیدار کردن و به کار انداختن نیروی تفکر است، همان‌گونه که فرهنگ‌ها نیز در نوع و میزان بهره‌گیری از قوای اندیشگی، از یکدیگر متمایز می‌شوند.

اگر از دریچه‌ی رویدادها به سیر تحولات فکری ایرانیان بنگریم، درمی‌یابیم که حیات ذهنی این فرهنگ، جز در دایره‌ی مقدسات دینی، گستره‌ای نیافته است. این همان نقطه‌ای است که تأمل در آن ضروری می‌نماید: ماندگاری در مرزهای بینش اعتقادی، چه کهن و چه نو، هنگامی که در ادوار متوالی همچنان تعیین‌کننده باقی بماند، چیزی جز انس و خوگیری ناخودآگاه با آن نیست.

برای نمونه، اگر در پیوند با شاعران بزرگ ایران تأمل کنیم، درمی‌یابیم که ناخودآگاه فرهنگی ما به حافظ نزدیک‌تر است تا خیام. دلیل این امر آن است که حافظ، خود و به تبع او ما را، در محدوده‌ای رمزآلود همچون «استاد ازل» و «دور گردون» راه می‌برد، اراده و توان خودشناسی ما را به نیرویی فراانسانی حواله می‌دهد. در این چشم‌انداز، ماندن با حافظ کم‌دردسرتر است تا مواجهه با خیام، چرا که همراه حافظ می‌توان در سایه‌ی تسلیم و رضا، تن به گردش روزگار سایید، بی‌آنکه تلخی بیداری و دشواری خودآگاهی خیامی، آرامش ذهن را برهم زند.

این همان "رواداری کاذب" است که بازتاب آن را در بسیاری از عرصه‌های هنری، به‌ویژه در شعر و موسیقی، مشاهده می‌کنیم؛ حال آنکه جهان فکری خیام در نقطه‌ی مقابل آن قرار دارد. هنگامی که او با صراحت می‌گوید: "ای چرخ فلک! خرابی از کینه‌ی توست / بیدادگری شیوه‌ی دیرینه‌ی توست".

azarakhsh.jpgاجازه می‌خواهم نوشته‌ام را با عرض تسلیت به هم‌وطنان عزیزم، به‌ویژه خانواده‌ها و بازماندگان حادثه‌ی تلخ و فاجعه‌بار اخیر، آغاز کنم. در کشوری که هر روز مردم آن بهای سنگین نادانی و نابخردی یک حکومت ضدملی را با جان و مال خود می‌پردازند، چنین فجایعی دیگر غافلگیرکننده نیست.

گرچه بررسی‌ها درباره‌ی عوامل حادثه‌ی بندر رجایی همچنان ادامه دارد، اما صرف‌نظر از اینکه این انفجار، ناشی از خطای انسانی، حادثه یا اقدام تروریستی باشد، پیامدهای آن بر روند مذاکرات ایران و آمریکا آشکار و قابل‌توجه است. این رویداد، همچون زخم دیگری بر پیکر حکومت، موقعیت جمهوری اسلامی را در مذاکرات بیش از پیش تضعیف کرده و این نکته‌ای کلیدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

بر اساس برخی گزارش‌ها، در حملات موشکی جمهوری اسلامی به اسرائیل، حدود یک‌سوم از ذخایر موشکهای بالستیک و یک ششم کل موشک‌های پیشرفته کشور مصرف شده است. اکنون، با انفجار انبارهای سوخت موشکی در بندر رجایی، روند جایگزینی این ذخایر با چالش‌های جدی مواجه شده است. ناامنی و ناتوانی رژیم در حفاظت از محموله‌های حساس، نه‌تنها ظرفیت بازسازی را تضعیف می‌کند، بلکه بدون تردید، زنگ خطری برای تأمین‌کنندگان خارجی آن نیز خواهد بود.

سه محور اصلی مذاکرات--موضوع هسته‌ای، برنامه موشکی و فعالیت نیروهای نیابتی--پیش‌تر نیز مطرح بود. اما امروز، هر یک از این محورها در شرایط متفاوتی قرار دارند. پرونده‌ی نیروهای نیابتی کمابیش پیچیده شده است؛ موضوع موشکی که از سوی سپاه و دیگر جناح‌های تندرو خط قرمز معرفی شده بود، اکنون ضربه‌ای جدی خورده است؛ و درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای نیز به‌نظر می‌رسد طرفین در حال نزدیک‌شدن به نوعی تفاهم برای عقب‌نشینی از مواضع پیشین هستند.

assadi.jpgدر تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ (۲۶ آوریل ۲۰۲۵)، انفجار مهیبی در بندر شهید رجایی بندرعباس رخ داد؛ حادثه‌ای که نه تنها یک سانحه صنعتی ساده نبود، بلکه پرده از سال‌ها فساد، بی‌کفایتی و بی‌توجهی رژیم جمهوری اسلامی به جان انسان‌ها و محیط زیست برداشت.
ماده منفجره نیترات سدیم (Natriumperchlorat)، که نقش حیاتی در تولید سوخت موشک‌های نظامی دارد، بدون رعایت کوچک‌ترین استانداردهای ایمنی و در نزدیکی مناطق مسکونی انبار شده بود. این ماده خطرناک که با مدیریت و نظارت نهادهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد کشور شده بود، با انفجار خود فجایعی بی‌شمار به بار آورد:
بیش از ۱۴۰۰ نفر مصدوم و بالای ۷۰ نفر کشته
انتشار گسترده گازهای سمی و ذرات مرگبار
آلودگی آب، خاک و منابع طبیعی
تهدید جدی سلامت هزاران نفر از مردم بی‌دفاع
ایجاد بحران‌های بلندمدت زیست‌محیطی و اقتصادی
این فاجعه نتیجه مستقیم مدیریت نهادهایی بود که با فساد و سودجویی، جان و سلامت مردم را قربانی منافع مالی و نظامی خود کرده‌اند. سپاه پاسداران و رژیم جمهوری اسلامی، بدون هیچ پاسخگویی، همچنان به تخریب زیرساخت‌های کشور و نابودی امیدهای مردم ادامه می‌دهند.
این رژیم پاسخگو نیست؛ این رژیم مشروعیت ندارد
تجربه‌ای که از انفجار بندرعباس به دست آمد، بار دیگر اثبات کرد که جمهوری اسلامی:
به جان انسان‌ها و حرمت آنان اهمیتی نمی‌دهد؛
دستگیری شکنجه و زندانی سیاسی و اعدام تبدیل به بخشی از سیاست های سیستماتیک سرکوب این رژیم گشته است.
به جای منافع ملی، تنها به بقای اسلام سیاسی و منافع گروه‌های قدرت فکر می‌کند؛
تصمیماتش هیچ‌گاه در راستای رفاه و سعادت مردم نبوده و نخواهد بود؛
نماینده اراده و خواست ملت ایران نیست.
با چنین رژیمی، امید بستن به اصلاح یا پاسخگویی، خیالی باطل است.
با چنین رژیمی، کرامت انسانی، آزادی و آینده روشن مفهومی ندارد.

نیروی انتظامی در اهواز شامگاه سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ به بهانه «نداشتن مجوز» به مردم اجازه برگزاری مراسم عزاداری برای جانباختگان انفجار مرگبار بندرعباس را نداد. این در حالیست که در بسیاری از شهرها مردم بطور خودجوش برای قربانیان این فاجعه مراسم سوگواری برگزار کردند.

pakindo.jpgعطاءالله تارر، وزیر اطلاعات پاکستان، چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت اعلام کرد که کشورش اطلاعات موثقی در اختیار دارد که نشان می‌دهد هند قصد دارد طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آینده حمله‌ای نظامی علیه پاکستان انجام دهد.

تارر در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «پاکستان اطلاعات موثقی دارد که نشان می‌دهد هند قصد دارد با استفاده از حادثه پهلگام به‌عنوان بهانه‌ای جعلی، طی ۲۴ تا ۳۶ ساعت آینده حمله‌ای نظامی به پاکستان انجام دهد.»

او هشدار داد: «هرگونه اقدام تجاوزکارانه با پاسخی قاطع روبه‌رو خواهد شد. هند مسئول کامل هرگونه پیامد جدی در منطقه خواهد بود.»

خواجه محمد آصف، وزیر دفاع پاکستان نیز روز دوشنبه در مصاحبه‌ای با خبرگزاری رویترز گفت که کشورش در وضعیت هشدار کامل قرار دارد و وقوع یک تهاجم نظامی از سوی هند را «قریب‌الوقوع» می‌داند.

او همچنین گفت که پاکستان تنها در صورتی از سلاح‌های هسته‌ای استفاده خواهد کرد که تهدیدی مستقیم علیه موجودیت این کشور وجود داشته باشد.

هند تاکنون به اظهارات مقامات پاکستانی درباره احتمال حمله نظامی به این کشور واکنش رسمی نشان نداده است.

تنش‌ها میان این دو کشور هسته‌ای زمانی بالا گرفت که هفته گذشته در پی حمله‌ای در منطقه گردشگری پهلگام در کشمیر هند، ۲۶ نفر کشته شدند. مقامات هندی می‌گویند که این حمله با دخالت عناصر پاکستانی انجام شده، اسلام‌آباد این اتهام را به‌طور کامل رد کرده و خواستار انجام تحقیقاتی بی‌طرفانه درباره آن شده است.

به‌گزارش خبرگزاری رویترز، از زمان وقوع این حمله، اقدامات متقابلی از سوی هر دو کشور صورت گرفته است. هند اجرای «پیمان آب‌های سند» را به حالت تعلیق درآورده است؛ پیمانی که از دهه ۱۹۶۰ تاکنون جریان آب رودخانه‌های مشترک میان دو کشور را تنظیم می‌کرد. در مقابل، پاکستان حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای هندی بسته است.

نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، اعلام کرده که عاملان این حمله را در هر کجا که لازم باشد تحت پیگرد قرار خواهد داد و به مجازات خواهد رساند.

29-4.jpgصادق زیباکلام در اینستاگرام نوشت: تیترهفته نامه آبان در دیماه ۱۳۷۶ ،"مذاکره با آمریکا خیانت نیست" را میبایستی یکی از پس لرزه‌های زلزله دوم خرداد درسال۱۳۷۶دانست. زلزله "دوم خرداد" بسیاری از باورهای سیاسی و اجتماعی نظام را تکان داد.

اگرسال‌های نخست انقلاب را مستثنی نماییم، برای نخستین بار بعد از انقلاب بود که نسلی ازمطبوعات درایران ظاهر شده بودند که مهمترین شاخصه آنها مستقل بودنشان از نظام می‌بود. شرایط سیاسی واجتماعی ایران آنچنان تکان خورده بود که برخی ازایرانیان مقیم خارج، حتی بفکر بازگشت به ایران افتاده بودند.

برای نخستین بار شماری از باورهای انقلابی نظام، با پرسش‌هایی روبرو شده بودند."اشغال سفارت آمریکا"، "ادامه جنگ بعدازفتح خرمشهر"،"نظارت استصوابی"،"اقتصاد دولتی"،"عملکرد صدا و سیما"،"دشمنی با غرب بعنوان سیاست خارجی ج.ا" وبسیاری ازبت‌های دیگرانقلابی، با پرسش هایی روبرو شده بودند.

یکی ازموضوعاتی که برای نخستین بار درعرصه مطبوعات و دانشگاه‌ها وحتی درصدا وسیما مورد بحث قرار گرفته بود "دشمنی با آمریکا" بود.تا قبل از دوم خرداد، باور عمومی آن بود که استکبارستیزی و دشمنی با اروپا و آمریکا، یکی از بنیان‌های انقلاب می‌باشد. همه دستاوردهای غرورآفرین جمهوری اسلامی یکطرف، واینکه پرچم پرافتخار مبارزه با آمریکا را بردوش گرفته بود،طرف دیگر.

اصلا فکر اینکه با آمریکا گفتگویی صورت بگیرد حتی درمخیله شخصیت‌های میانه‌رو نظام هم جایی نداشت چه رسد به انقلابیون. احدی جرات نمی‌کرد که پیرامون تنش زدایی با آمریکا سخنی بمیان آورد. کیفرخواست بلندی ازجنایات آمریکا علیه ملت مظلوم، قهرمان، آزادیخواه، استقلال طلب و مسلمان ایران تنظیم شده بود.

ازکودتای ۲۸ مرداد گرفته تا جنایات آمریکا دردوران پهلوی، تا برسیم به فهرست بلند بالای جنایات و توطئه‌های آمریکا بعد ازپیروزی انقلاب. بنابراین هر کلامی پیرامون تنش زدایی با آمریکا بمثابه خیانت بخون شهدا،تسلیم ونوکری واشنگتن تلقی می‌شد.

اما فضای دوم خرداد باعث شده بود تا ایدئولوژی دشمنی با آمریکا درمحافل دانشگاهی ومطبوعات دوم خردادی برای نخستین بارمورد بررسی قراربگیرد.چه شدکه اساساً دشمنی با آمریکا بدل به گفتمان اصلی انقلاب شد؟واینکه بسیاری ازاتهامات ما به آمریکا، یکسویه و تحریف شده است. بعلاوه نشان داده شده که اصرار بر دشمنی با آمریکا بعد از انقلاب چگونه تیشه به ریشه منافع ملی ما وارد ساخته.

زيباكلام: ترامپ به هيچ وجه دنبال تغيير نظام نيست:

:::

cruz.jpgوقتی جمهوری اسلامی و دیپلمات - تروریست - پژوهشگرش «صلح‌دوست» می‌شوند!

کیهان لندن - سیدحسین موسویان که در زمان ترور فجیع رستوران میکونوس در برلین (۲۶ شهریور ۱۳۷۱) سفیر جمهوری اسلامی در آلمان بود، سه‌شنبه ۹ اردیبهشت در شبکه ایکس به تد کروز سناتور آمریکایی پیام داده و از اینکه وی در مصاحبه با «فاکس نیوز» خواستار اخراج این مقام قدیمی جمهوری اسلامی از دانشگاه پرینستون شده، گله کرده و وی را به «مناظره عمومی» دعوت کرده است!

موسویان سپس خواندن کتاب‌ها و مقالات خود را به کروز توصیه کرده تا ببیند که موسویان چه انسان صلح‌دوستی است چرا که «همه آنها بر برقراری صلح بین [رژیم] ایران و ایالات متحده، ارائه راه‌ حل مسالمت‌آمیز برای بحران هسته‌ای [جمهوری اسلامی] ایران بر اساس NPT، جلوگیری از کشاندن آمریکا به جنگ ویرانگر دیگری در خاورمیانه، ترویج صلح، ثبات و امنیت در خلیج فارس و عاری کردن خاورمیانه از سلاح‌های کشتار جمعی تمرکز دارند.»

این در حالیست که فعالیت‌های جمهوری اسلامی خلاف ادعای او را نشان می‌دهد وگرنه کار به اینجا نمی‌رسید!

موسویان در پیام به سناتور تد کروز به اینکه «در ایران دستگیر و زندانی» شده نیز اشاره کرده و مدعی شده که در سال ۲۰۰۹ «مجبور» به ترک کشور شده!
اما ننوشت که در رقابت‌های جناحی با دولت احمدی نژاد به «اتهام جاسوسی» فقط هشت روز به «سوئیت» (زندان خودیها) افتاده و با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شده و بعد هم دو سال «حبس تعلیقی» گرفته و بدون اینکه خطری او را تهدید کند به آمریکا صادر شده است! پس از آن به ایران هم سفر کرده!

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

تلاش سیدحسین موسویان به سود جمهوری اسلامی را در همین پیام به تد کروز نیز می‌توان دید.

در حالی که افکار عمومی ایران و مدافعان دموکراسی به دولت آمریکا توصیه می‌کنند بجای دوگانه‌ی «یا توافق یا جنگ» به راه سوم، یعنی حمایت از مبارزات مردم علیه نظام جنایتکار جمهوری اسلامی بپردازند که سیدحسین موسویان یکی از کارگزاران قدیمی آن است، او به سناتور آمریکایی می‌نویسد:

ma.jpgخطاب به مردم عزیز ایران

مصطفی مهرآیین

۱.می دانم همه سوگواریم، سوگوار زندگی های از میان رفته، سوگوار زندگی های بی آرزو، سوگوار بودن های فراموش شده، سوگوار زنده بودن های پر از رنج نتوانستن : ما می سوزیم تا ندانند که چگونه مرده ایم؛ ما بی هویت می میریم تا ندانند که چه کسی مرده است؛ ما شمرده نمی شویم تا کسی نداند ما "بیشماران" مرده ایم. اما ما محکوم به زیستن ایم که نفس زنده بودن انباشته از دنیایی گرفتاری است و این گونه زندگی می کوشد خود را بر مرگ برتری بخشد.

۲.باید از خود بپرسیم خصلت رادیکال و رهایی بخش و شادی آفرین و نهایتا دردناک و پر از آه و خون حوادثی چون دوم خرداد، ۸۸، ۹۶، ۹۸، ۱۴۰۱، و....که ما را در کنار هم به خیابان ها می آورد و ما را با هم متحد می ساخت تا آنجا که به هنگام هم آوازی دسته جمعی شعارهایمان ما را از خود بیخود می کرد، حالا به کجا رفته است؟ چه کسانی، چه چیزهایی، و چگونه فرآیندهایی خصلت قدرت آفرین و رهایی بخش این رخدادها را در ما کشتند و آن ها را تبدیل به نمونه هایی از شکست و نقصان و ناتوانی در اتحاد برای ما ساختند و به ما چنین القا نمودند که " قدرت حاکمان در قدرت از قدرت شما مردم بیشتر است" و شما هرگز نباید امید به رهایی و تجربه زندگی دگرگونه داشته باشید؟

۳. اکنون پرسش این است: چگونه می توان قدرت حاکمان را محدود یا مهار ساخت؟ چگونه می توان به حاکمان نشان داد که قدرت مردم همواره از شما بیشتر بوده و است و خواهد بود و اصولا قدرت چیزی نیست جز " قدرت مردم". اگر بپذیریم که قدرت حاصل برابری و اتحاد است، باید به زبان کانت بپذیریم که همه ما در تفکر و به کار گرفتن قدرت خرد خود در مهار قدرت هم برابریم و هم بیشمار: باید برابری و اتحاد در اندیشیدن به مهار قدرت را ممکن سازیم. نباید احساساتی شد.نباید درگیر امور جزیی شد. باید مستقیما به امر " عام و کلی" و درد همگانی پرداخت: چگونه می توان قدرت را مهار کرد؟ این پروژه همگانی و عمومی مردم ایران در زمانه فعلی است.آیا پاسخ قدرتی که به ما می گوید " فکر نکن، اطاعت کن" این است که به صورت انقلابی بگوییم " از تو اطاعت نمی کنم، و با عقل خودم می اندیشم" و تصور کنیم که این گونه قادر به مهار قدرت و رفتن به سوی آینده دیگریم؟

۴. شاید به زبان کانت عقلانی ترین پاسخ برای مهار قدرتی که می گوید " فکر نکن، اطاعت کن" آن است که به خود بگوییم " فکر کن، اطاعت کن". من با این شعار به قدرت می گویم که در عرصه عمومی و مسائل کلان جامعه دیگر به سان تو نمی اندیشم و با کاربرد آزادانه عقل و خرد خود در پی یافتن شیوه دیگر زیستنم، اما تا آن زمان در زندگی خصوصی خود که همچون بخشی از ادامه نظم موجود است اطاعت می کنم: اطاعت من فریبی است برای همنوایی ظاهری من با تو، اما اندیشیدن انتقادی من در حوزه عمومی و مسائل عام جامعه نقطه آغاز جدایی سهمگین من از توست: ما با ممکن ساختن اندیشه خود در فضای عمومی تمامی ضعف ها و بی عدالتی های موجود در نظم زندگی خود را می شناسیم و با شکل دادن به " خرد عمومی" و ایجاد اتحاد میان اذهان متکثر جامعه، " شب جهان" خود را از بین خواهیم برد: قدرت بداند ما مردمانی ساده دل هستیم، اما بدا به روزی که از شاعران و موسیقیدانان الهام بگیریم و با خواندن هماهنگ و هم آوای اشعار وطن پرستانه بسیج شویم و به قدرت نشان دهیم که هیچ قدرتی بزرگتر از قدرت مردم نیست: سوگ مرگ های آوار شده بر ما بهانه خشم ما نیست، بلکه بهانه ای است برای فهم بهتر حد و حدود فردیت و شخصیت ما و آنچه با ناتوانی خود در بهره گرفتن از قدرت خرد خود بر خود آوار ساخته ایم.عقل و خرد جمعی ما قدرت تو را مهار خواهد ساخت.

haydarpour.jpgنتانیاهو می‌داند حرف مفت می‌زد

عوض حیدرپور، فعال سیاسی اصولگرا:

نامه نیوز - نتانیاهو خودش هم می داند که نابودی برنامه هسته ای ایران امکان ندارد، این ادعایش نیز حرف مفتی بیش نیست، از این رو نیاز نبود که آقای شمخانی به او پاسخ دهد.

با تمام احترامی که برای آقای شمخانی قائل هستم، علاقمندم او هر جایی می خواهد اظهارنظر کند، ذکر کند که اینها نظرات شخصی اش است و اجازه دهد مراجع رسمی، مقامات کشور، شورای عالی امنیت ملی و وزارت خارجه از طریق سخنگویان خود پاسخ نتانیاهو را بدهند تا تداخلی در امور از طرف ایشان پیش نیاید.

علی شمخانی، مشاور علی خامنه‌ای با اشاره به اظهارات اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل مبنی بر «برچیده‌شدن کامل توان هسته‌ای و اعمال محدودیت بر برنامه موشکی ایران»، در شبکه «ایکس» نوشت: «تبعات این اقدام برای اسرائیل خارج از تصور است اما آیا این تهدیدات ناشی از تصمیم مستقل اسرائیل است، یا هماهنگ با ترامپ؟»

شب گذشته بنیامین نتانیاهو گفت که «برنامه هسته‌ای ایران باید نابود شود. ما اجازه نخواهیم داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد.»

bloomberg.jpg🔹 به گزارش بلومبرگ، ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای، یک فرصت سرمایه‌گذاری تریلیون دلاری به ایالات متحده پیشنهاد داده است. این پیشنهاد با هدف کاهش تحریم‌ها و جذب صنایع آمریکایی به بخش‌های انرژی و هسته‌ای ایران مطرح شده است.

🔹 مشکلات اقتصادی تهران ظاهرا تمایل این کشور را به همکاری بیشتر کرده است؛ اما بی‌اعتمادی عمیق همچنان مانع پیشرفت مذاکرات است. ایالات متحده تأکید دارد که ایران نباید سلاح هسته‌ای توسعه دهد که این موضوع نتیجه مذاکرات را نامشخص کرده است.

:::

شفقنا - براساس گزارش یک رسانه غربی، در حالی که کشورهای سراسر جهان سعی می‌کنند با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، بر سر تعرفه‌ها چانه‌زنی کنند، ایران اقتصاد تحریم‌شده خود را به عنوان فرصتی برای سرمایه‌گذاری به او پیشنهاد می‌دهد.

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا؛ بلومبرگ مدعی است: توجه به اینکه مذاکرات بین ایران و آمریکا بر سر فعالیت اتمی این کشور نشانه‌هایی از پیشرفت را نشان می‌دهد، مقامات ارشد ایرانی برای اولین بار در دهه‌های اخیر آشکارا اقتصاد خود را به کاخ سفید معرفی می‌کنند تا یک توافق هسته‌ای پایدار و مؤثرتر را تضمین کنند.

عباس عراقچی وزیر خارجه ایران هفته گذشته در سرمقاله‌ای در واشنگتن پست نوشت: یک توافق هسته‌ای جدید می‌تواند به شرکت‌های آمریکایی دسترسی به «یک تریلیون دلار» گشایش اقتصادی در کشوری با حدود ۹۰ میلیون نفر جمعیت و دارای برخی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان بدهد.

بنا به گزارش بلومبرگ این استراتژی، تکرار استراتژی روسیه در مذاکراتش با ایالات متحده بر سر پایان دادن به جنگ اوکراین است چه اینکه تغییر رابطه ایالات متحده و ایران از خصومت به همکاری اقتصادی، درخواست بزرگی خواهد بود و این پتانسیل را دارد که به حل مناقشه‌ای که امنیت خاورمیانه را برای دهه‌ها شکننده نگه داشته است، کمک کند.

براساس گزارش بلومبرگ ایران در جریان مذاکرات هسته‌ای یک فرصت سرمایه گذاری تریلیون دلاری به آمریکا پیشنهاد داده است. این پیشنهاد با هدف کاهش تحریم ها و جذب صنایع آمریکای به بخش‌های انرژی و هسته‌ای ایران مطرح شده است.

آغاز روند تغییر

| No Comments

za.jpg۱) از حمایت تا اهانت!

احمد زیدآبادی

برخی از این افرادی که از موضع "چپگرایی" از سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی دفاع می‌کردند و متحد نزدیک و محرم راز اصولگرایان افراطی شده بودند، چه زود کارشان به اهانت به مسئولان بلندپایهٔ نظام رسید!

این افراد ظاهراً هیچ درکی از سرشت تراژیک سیاست، اقتضائات ملت-دولت، مصالح ملی و توازن قوا ندارند و فقط تشنهٔ درگیر کردن کشور در جنگ‌های بی‌سرانجام به قیمت کشتار مردم و نابودی کیان ایران هستند!

هر حکومتی که بخواهد این قبیل نیروها را پایهٔ اجتماعی خود قرار دهد، محکوم به به باد دادن کشور است چون این نیروها به چیزی کمتر از ورود به جنگ‌های خونین و خانمانسوز برای ارضای ذهنیات وهم‌آلود خود راضی نمی‌شوند!

راه اصلاح و حفظ کشور فاصله گرفتن از این طیف است و چه خوب که این روند آغاز شده است!

:::

۲) دریغ از یک پیام همدردی! چرا اروپایی‌ها یک پیام همدردی نفرستادند؟

با گذشت چهار روز از انفجار در اسکلۀ شهیدرجایی بندرعباس، هنوز هیچکدام از مسئولان کشورهای اروپایی یک پیام همدردی با مردم ایران نفرستاده‌اند!

در این حادثه قریب صد ایرانی کشته و بیش از هزار نفر زخمی شده‌اند. این مصیبت، نیازی به صدور یک پیام همدردی هم ندارد؟

به نظرم ذهنیت رهبران کشورهای اروپایی نسبت به مسائل ایران پاک آشفته شده است. آنها مسائل ایران را از چشم خیلِ تبعیدی‌هاو مهاجران سیاسی ایرانی در اروپا می‌بینند و تحلیل می‌کنند. آنکه به دلایل سیاسی مهاجرت می‌کند و یا ناخواسته تبعید می‌شود، قابل همدردی و دلسوزی است، اما اغلب، مسائل را از پشت عینکِ رنجی که متحمل شده است، می‌بیند و متأسفانه از پشت عینک رنجیدگی امور در جای واقعی و حقیقی خود دیده نمی‌شوند.

تا مشکل مهاجران سیاسی از طریق یک عفو عمومی و رفت و آمد آزاد و امن آنان به کشور حل نشود، این وضعیت پابرجاست!

fire.jpgبررسی‌های ایران اینترنشنال نشان می‌دهد شرکتی که در اصفهان روز سه‌شنبه دچار انفجار شده،‌ زیر نظر شورای امنیت جمهوری اسلامی و در حوزه تولید مواد آتش‌زا فعال است و مدیران آن در شرکتی دیگر که با حوزه پهپادی جمهوری اسلامی ارتباط دارد و در سال ۱۴۰۰ منفجر شده بود،‌ فعالیت می‌کنند.

مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان اعلام کرد که انفجار در سوله شرکتی به نام «آوا نار پارسیان» در بخش میمه اصفهان منجر به کشته شدن دو نفر و سوختگی عده‌ای دیگر شده است.

هنوز گزارشی درباره علت این انفجار که چهار روز پس از حادثه مشابه در بندرعباس رخ داده، منتشر نشده است. رسانه‌های حکومتی نیز هیچ تصویری از محل حادثه منتشر نکرده‌اند و در گزارش صداوسیما محلی غیرمرتبط با محل سوله نمایش داده شده است.

شرکت صنایع شیمیایی «آوا نار پارسیان» در وبسایت خود اعلام کرده که در زمینه تولید محصولات آتش‌بازی و باروت فعالیت می‌کند و تحت نظارت شورای امنیت کشور قرار دارد.

مجموعه شرکت‌های محل انفجار با صنایع پهپادی در ارتباط هستند

پیش‌تر، در خرداد ۱۴۰۰، انفجاری در کارخانه «نارگستر سپاهان» در شاهین‌شهر اصفهان رخ داد. در همان زمان، روزنامه گاردین گزارش داده بود که شرکت صنایع هواپیماسازی جمهوری اسلامی، که انواع مختلف پهپادها را تولید می‌کند، در این مجتمع مستقر است.

دامون بهشت‌نژاد، از مدیران شرکت «نارگستر سپاهان» اصفهان، که انفجار سال ۱۴۰۰ در آن شرکت رخ داده بود، هم‌زمان ریاست هیئت‌مدیره شرکت مجتمع صنایع شیمیایی آوا نار پارسیان را نیز بر عهده دارد.

IMG_0276.pngتصمیم گرفته بودم در میان انبوه نظرها و تفسیرهای اینترنتی، در مورد انفجار بندر رجایی چیزی ننویسم چون همه به اندازه ی کافی در این باره نظر داده اند و مجموعه ی این نظرها،،، اساس نظر من هم هست.

اما دلم نیامد این دو کلمه را ننویسم و آن را در تاریخ ثبت نکنم.

عزیزم! جناب آقای حکومت نکبت!
خیلی بالا رفتی پایین آمدی تئوری صادر کردی خواستی مردم را گمراه کنی و خیلی دیگر از این کارها که همیشه در طول این ۴۶ سال جهنمی انجام داده ای اما بیا و مرد باش و به این دو تا سوال ساده مثل آدمیزاد جواب بده!

در فیلم ها می بینیم آتش سوزی از یک نقطه آغاز می شود. می گوییم بندری ها و آقایان «سینا» برای این «شروع» بی عرضه بودند قبول. اما این که بعد از چند دقیقه همان کانتینر مثل اتفاقی که در بندر لبنان افتاد به طرز وحشتناکی منفجر شد این دیگه چی بود؟!

vk.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از وزارت کشور، کمیته بررسی علل حادثه آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی با صدور اطلاعیه‌ای، نتایج اولیه بررسی‌های خود را اعلام کرد.

متن کامل اطلاعیه به شرح زیر است:

باسمه تعالی
ضمن عرض تسلیت بابت وقوع این حادثه تأسف‌بار، به اطلاع هم‌وطنان گرامی می‌رساند کمیته بررسی علل حادثه آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی پس از برگزاری چندین جلسه با حضور کارشناسان و متخصصان، نتایج اولیه را به شرح زیر اعلام می‌کند:

۱- قصور در رعایت اصول ایمنی و پدافند غیرعامل محرز شده است.

۲- خلاف‌اظهاری در برخی موارد وجود داشته و دستگاه‌های امنیتی و قضایی با جدیت در پی شناسایی خاطیان هستند.

۳- علت‌یابی قطعی این حادثه مستلزم بررسی کامل و همه‌جانبه ابعاد مختلف آن است که به دلیل الزامات کارشناسی، نیازمند طی شدن فرایندهای فنی و آزمایشگاهی است؛ اگرچه بدون فوت وقت مراحل اجرایی آن دنبال خواهد شد و در اسرع وقت به اطلاع عموم مردم خواهد رسید.

به هموطنان عزیز اطمینان داده می‌شود که با همه مقصران این حادثه بدون هیچگونه اغماض برخورد خواهد شد؛ لذا درخواست می‌شود اخبار مربوط به علت حادثه را تنها از این کمیته که به ریاست استاندار هرمزگان تشکیل شده است، دنبال بفرمایند.

safsari.jpgبیژن صف سری - ویژه خبرنامه گویا

باز هم جنایتی دیگر، بازهم به سوگ نشاندن مردم، و باز هم توقع قیام از ملتی که هیچ لیدر و راهبری نمی یابد تا دست کم برای سامان دادن به قیام مردم ، با دادن یک فرا خوان اعتراض عمومی ،پا پیش بگذارد.

در جنایت اخیر بندر رجایی بندرعباس، بنابر گزارش‌های پراکنده رسانه‌ها، تاکنون چندین نفر و شاید صدها نفر کشته یا زخمی شده‌اند. بر اساس تجربه‌ی چهل‌وهشت سال گذشته، اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران عامل این جنایت را کسی جز حامیت خاصه شخص علی خامنه‌ای و سپاه پاسداران نمی‌دانند. از این رو مردم مستاصل، در واکنش به این جنایت تنها راه را در ارسال پیامهای اعتراضی به رسانه های آزاد خارج از کشور یافته اند؛ پیامهایی که مملو از لعن و نفرین به رهبری نظام و درخواست اتحاد است. کافی است سری به رسانه هایی چون ایران اینترنشنال بزنید تا دریابید نارضایتی چقدر گسترده است.

با این همه، این سؤال اساسی مطرح است که: چرا این جامعه ی ستمدیده کماکان ساکت مانده است و تنها عده ای معدود فریاد میزنند؟ که آخرین فریاد این گروه معدود، فیلم پخش شده در رسانه های خارج از کشور از مرد شجاعی است که با در دست داشتن پلاکاردی علیه رژیم در خیابان فریاد میزند؛ اما مردم بی تفاوت از کنارش میگذشتند تا اینکه عمله ظللم او را دستگیر کرده و حکما سرنوشتی چون همه زنان و مردان آزاده ایی که دیگر نشانی از انها باقی نیست، او هم به سرنوشتی نامعلوم دچار شده است.

چرا جامعه ی تحت ستم به رهبری نیاز دارد؟

می گویند گالیله، در لحظه ای غم انگیز، در پاسخ به شاگردانش که میگفتند: "بدبخت ملتی که قهرمان ندارد"، این جمله ی مشهورش را گفت: "بدبخت ملتی که به قهرمان نیاز دارد." همین جمله بود که سالها دستمایه ی گروهی از به اصطلاح روشنفکران شد تا نقش رهبری را در جنبشهای مردمی انکار کنند.

آنان، با سوء برداشت از این جمله، مانع شکلگیری رهبری مؤثر در اعتراضات مردمی شدند. غافل از اینکه اگر ملتی مستاصل و گرفتار نبود، نیازی به قهرمان و پیشرو نداشت. ملتی که در رفاه و عدالت زندگی کند، به رهبر اعتراضی احتیاجی ندارد.آیا ایران در این ۴۸ سال تحت حاکمیت عدل و رفاه بوده است؟ آیا فراموش کرده ایم که قیام مردم لهستان با رهبری یک کارگر ساده، لخ والسا، به پیروزی رسید؟ نفی رهبری جنبشها نه تنها باعث شکست مکرر اعتراضات شد، بلکه موجب سرخوردگی و ناامیدی در جامعه ی ما شد و نتیجه ی آن، همین سکوت و انفعال گسترده ای است که امروز شاهدیم .

29-3.jpgتوانا - در شامگاه دوشنبه هشتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، در مراسم گرامیداشت جانباختگان انفجار بندر رجایی، خانواده‌های داغدار با فریاد اعتراض، بی‌کفایتی و سکوت مرگبار مسئولان را به چالش کشیدند.

در میان اشک و اندوه، شعار «مسئول بی‌کفایت، استعفا استعفا» طنین انداخت؛ فریادی که از دل سوگ و خشم برمی‌خاست. همه می‌دانیم مقصر اصلی کیست، همه تا حالا فهمیده‌اند که محموله سوخت موشک در میان کانتینرهای دیگر و بدون رعایت پروتکل‌های ایمنی قرار گرفته بود.

همه می‌دانیم که جمهوری اسلامی نه برای دفاع از میهن، که برای مقاصد لیدئولوژیک خود موشک بالستیک تولید می‌کند. همه می‌دانیم که این حکومت به مردم دروغ می‌گوید...

در این سواحل لخت شنا کنید

| No Comments

english.jpgکشوری که زبان و ادبیاتش مایه‌ افتخار فرهنگ و تمدن جهانی است، امروز شاهد مسئولانی است که حتی از سخن گفتن درست به فارسی نیز ناتوان‌اند

سایه رحیمی - ایندیپندنت فارسی

نزدیک به پنج دهه است که اشتباهات کلامی مسئولان جمهوری اسلامی به‌طور متناوب در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی دستمایه‌ طنز قرار می‌گیرد و تحت عنوان «گاف‌» فلان مسئول، دست‌به‌دست می‌شود. در سال‌های اخیر استفاده از واژه‌های انگلیسی که معادل فارسی دارند، یا ترکیب نادرست عبارت‌های انگلیسی با واژه‌های فارسی هم به این فهرست اضافه شده است.

روندی که نشان می‌دهد که مسئولان جمهوری اسلامی نه تنها به زبان انگلیسی که لازمه‌ برقراری ارتباط بین‌المللی است مسلط نیستند و واژه‌های ساده را نیز اشتباه تلفظ می‌کنند، بلکه زبان فارسی را نیز درست و روان صحبت نمی‌کنند.

همچنین برخی مسئولان جمهوری اسلامی در خواندن از روی متن فارسی که برای آنها تنظیم شده است نیز مشکل دارند. این گزارش با اشاره به چند نمونه به بررسی ضعف مسئولان جمهوری اسلامی در فارسی صحبت کردن و استفاده نابجا یا تلفظ غلط واژه‌های انگلیسی می‌پردازد.

ضعف در تسلط به زبان انگلیسی

درحالی که مقامات اغلب کشورهای جهان، منطقه و همسایگان ایران به زبان انگلیسی به عنوان زبان مشترک تعاملات دیپلماتیک و بین‌الملل تسلط دارند، ضعف مقامات جمهوری اسلامی در این زمینه مشهود است. این در حالی است که تا پیش از وقوع انقلاب، مقامات دوران محمدرضاشاه پهلوی به خوبی به زبان انگلیسی تسلط داشتند و حتی برخی از آنها بر زبان‌های دیگر از جمله فرانسوی نیز مسلط بودند.

کافی است واژه‌ «گاف‌» را کنار نام هر یک از مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی در ابزارهای جست‌وجو قرار دهیم تا با ویدیوهای متعددی از این موقعیت‌ها روبه‌رو شویم.

محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم و دهم جمهوری اسلامی، در خرداد ۱۳۸۸، در دیدار با دیمیتری مدودف، رئیس‌جمهوری وقت روسیه، در پاسخ به احوال‌پرسی میزبان، صرفا پاسخ داد: بله، «yes».

او در اجلاسی در برزیل، در حالی که حاضران برای شنیدن صحبت‌های او از هدفون مترجم همزمان استفاده می‌کردند، شروع به خواندن احادیث و آیاتی از قرآن کرد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

در سال ۱۳۹۰، محمدعلی‌آبادی، سرپرست وقت وزارت نفت، در اجلاس اوپک در وین، تلاش کرد با سخنرانی به زبان انگلیسی در مراسم افتتاحیه نشان دهد که مسلط است. او متنی را از روی کاغذ خواند، به طوری که مشخص نبود متن انگلیسی است یا نحوه تلفظ کلمات انگلیسی را به فارسی برایش نوشته‌اند. برای مثال، او «In the name of God» را به صورت «این دِ نیم آو گاد» ادا کرد.

اکبر رنجبرزاده، دبیر هیئت‌رئیسه‌ مجلس دهم، نیز هنگام قرائت گزارشی در صحن مجلس درباره‌ موزه‌ لوور، این نام را به اشتباه «مُزه لوووُر»، «لور»، «لووِر»، «لوبر» تلفظ کرد. پس از تلاش نمایندگان برای تصحیح او، رنجبرزاده گفت: «اجازه بدهید تکرار کنم، اشتباه نوشته شده بود و من هم همان را خواندم.»

مهرداد لاهوتی، نماینده‌ لنگرود در مجالس هشتم، نهم و دهم، نیز نتوانست واژه‌ اف‌ای‌تی‌اف را درست تلفظ کند و در سخنرانی‌اش گفت: «آقایان نگران بحث اف‌اف‌ات، اف‌ات‌اف، اف‌ایت هستند.»



dooshki.jpgدر بحبوحه بی کفایتی جناحی و سهل انگاری مجرمانه و تخلفات عمدی و جنایتکارانه جمهوری اسلامی که باعث کشته شدن دهها تن و زخمی شدن بیش از هزار هموطن بیگناه در حادثه انفجار سوخت موشک های بالستیک بندر رجایی در بندرعباس شد, برخی از رسانه ها با اشاره به تنش بین پاکستان و هند و ایستادگی و تهدیدات شدید مقامات پاکستانی نسبت به احتمال قطع حقابه پاکستان در رودخانه های فرامرزی بین دو کشور, توسط هند, به ذلیل بودن و بی کفایتی جمهوری اسلامی در همه زمینه ها پرداخته اند. حتی رسانه های افراطی اصولگرا نظیر مشرق نیوز نیز به مقامات جمهوری اسلامی یادآور شده اند که برای گرفتن "حق" و "حقابه" باید از پاکستان یاد بگیرند.

وزرای دفاع و امور خارجه پاکستان هشدار داده اند اگر حقابه پاکستان توسط هند متوقف گردد, این به معنای اعلان جنگ است و آن را به زور خواهند گرفت. بلاول بوتو زرداری فرزند بینظیر بوتو و وزیر سابق امور خارجه پاکستان با قاطعیت گفته است که در این رودخانه ها حقابه پاکستان حتما داده خواهد شد یا وگرنه خون هندی ها در آنها جاری خواهد شد. تهدیدی بسیار جدی از یک کشور اتمی کوچک به یک کشور اتمی بزرگ. بلاول بوتو زرداری می گوید: "رود سند که از هند سرچشمه می گیرد متعلق به ماست و خواهد بود؛ بنابراین یا آب رودخانه ما در آن جریان پیدا خواهد یا خون آنها!" این در حالی است که ارتش هند ده برابر قوی تر از ارتش پاکستان است.

مشرق نیوز می نویسد صحبت‌های آقای بوتو زرداری از دو حیث برای سیاسیون ما و نیز برای افغانستان حاوی درس و عبرت است. درس برای سیاسیون داخلی که ببینند و بدانند مقامات پاکستانی و حتی رهبر یک حزب منتقد منافع ملی را تشخیص می‌دهند و در یک صف واحد با ادبیاتی بدیع و بازدارنده دشمن را منکوب می‌کنند. و عبرت بیشتر برای "کشور دوست و برادر" افغانستان و هیئت حاکمه طالبان که ببینند ایران اسلامی در مسئله "آب" تا چه حد نجابت به خرج داده است؟

alam.jpgویژه خبرنامه گویا

مقدمه

مذاکرات اخیر ایران و ایالات متحده با میانجی‌گری عمان، امیدهایی را برای کاهش تنش‌ها برانگیخته است. تمرکز این گفت‌وگوها بر محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در ازای رفع تحریم‌ها و آزادسازی منابع مالی بلوکه‌شده است. هرچند این توافق می‌تواند به تقویت اقتصاد ایران کمک کند، اما در مقایسه با عمق بحران‌های ساختاری و خسارات وارده، تنها یک مسکن موقت خواهد بود. بدون انجام اصلاحات بنیادین در نحوه حکمرانی، فساد و سوءمدیریت، منابع آزادشده احتمالاً هدر خواهند رفت. بحران‌های عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، زیست‌محیطی، فرهنگی و بین‌المللی ایران ناشی از نقص‌های ساختاری و سیستمی در حکمرانی همچنان پابرجاست و بدون اصلاحات بنیادین یا گذار مسالمت‌آمیز، خطر فروپاشی فاجعه‌بار وجود دارد. این مقاله با رویکردی سیستمی، بحران‌های ایران را تشریح کرده، سناریوهای آینده را ارزیابی نموده، پیامدهای فروپاشی را برجسته ساخته و گذار مسالمت‌آمیز هدایت‌شده را به‌عنوان بهترین راهکار پیشنهاد می‌دهد و نقش‌های جامعه مدنی، اپوزیسیون و حاکمیت را در این گذار مشخص می‌کند.

1- بحران‌های چندگانه: جهانی و ملی

ایران با "بحران چند وجهی" مواجه است که در آن چالش‌های جهانی و محلی به‌صورت هم‌افزا یکدیگر را تشدید می‌کنند. ایران علاوه بر چالش‌های جهانی، با ابرچالش‌های ساختاری منحصربه‌ فردی دست‌ وپنجه نرم می‌کند که بدون اصلاحات بنیادین یا گذار مسالمت‌آمیز، حتی در صورت توافق با آمریکا و رفع تحریم‌ها، خطر فروپاشی ساختاری را به همراه دارد.

1-1- چالش‌های جهانی مشترک: کاهش اعتماد به نهادها و بحران مشروعیت، نابرابری اقتصادی و فرسایش طبقه متوسط، تغییرات اقلیمی و تهدیدات زیست‌محیطی، مهاجرت و بی‌ثباتی اجتماعی، چالش‌های حکمرانی در عصر فناوری، گرایش به پوپولیسم و اقتدارگرایی.

2-1 - ابرچالش‌های مختص ایران - تحلیل سیستمی بحران‌های ساختاری

بحران اقتصادی: تورم ساختاری، بیکاری بالا به‌ویژه در میان جوانان، کاهش ارزش پول ملی، وابستگی به نفت، اقتصاد دولتی و شبه‌دولتی، نظام بانکی ناکارآمد.

Gileh_Mard.jpgخدا رحمتش کند ؛ الهی هر چه خاک اوست عمر شما باشد ؛ الهی در روز قیامت جدم شفیع گناهانش بشود !
آن خدا بیامرز ؛ اگر چه در زنده بودنش ما ملت را آدم حساب نمیکرد خودش می برید خودش هم میدوخت و تا میآمدی بگویی که : شاهنشاها ! اعلیحضرتا ! آریامهرا ! بزرگ ارتشتارانا !خدایگانا ؛ ما هم آدمیم ؛ ما هم زبانم لال حق و حقوقی داریم ؛ ما که گله گوسفند نیستیم که کارمان فقط بع بع کردن باشد ؛ آنوقت کارتان می افتاد به دوستاق خانه همایونی و یک کاری میکردند تا آخر عمر لالمونی بگیرید و صم بکم یک کلام حرف نزنید یا اینکه گذرنامه تان را بگیرید بروید آواره جابلقا و جابلسا بشوید .
آن خدا بیامرز ؛ هر چه بود دستکم آدم هنر دوستی بود . برای مان جشن هنر شیراز بر پا میکرد تا آقای اشتوکهاوزن بیاید مثل شتر زنبورک خانه با نقاره و دیگ و سطل و سه پایه و سیخ و میخ و نمیدانم کاسه و بشقاب یک عالمه الم شنگه و سر و صدا راه بیندازد و اسمش را هم بگذارد موسیقی
آن خدا بیامرز برای ما پا پتی ها هم " هنر برای مردم " راه می انداخت تا آدم هایی که دست شان به دهان شان نمیرسید بروند توی پارک ها و میادین شهر و گوگوش و سوسن و آغاسی و عارف و هایده و مهستی تماشا کنند و بجنبانند و برقصانند .
آن خدا بیامرز اگرچه چند تایی محرمعلی خان داشت که روزنومه چی ها را می چزانیدند ؛ اما توی همین دم و دستگاهش ؛ آدم های زیادی بودند که سرشان به تن شان می ارزید و میدانستند شعر یعنی چه ؛ نمایشنامه یعنی چه ؛ کتاب یعنی چه ؛ روزنامه یعنی چه . یعنی فی الواقع خودشان اینکاره بودند و از پشت کوه نیامده بودند .
Manouchehr_Taghavi_Bayat.jpgدر ساختار اجتماعی یک جامعه ی پیشرفته؛ قانون است که دستورهای دموکراسی را پابرجا و راست و ریست می سازد. در یک انتخابات آزاد نمایندگانی که برگزیده و انتخاب شده از سوی مردم هستند قانون را می نویسند. انتخابات باید با شرکت همه ی شهروندان قانونی، بدون دست درازی و دست اندازی کشورهای بیگانه و سرمایه داران و گروه های برتر و نیرومند درون کشور انجام شود. دولت برگزیده شده از سوی نمایندگان راستین مردم باید قانون را بدون کم و کاست پیاده کند. برکناری دولت در این گونه حکومت ها هم باید با رأی و خواست مردم و یا با همه پرسی انجام شود. یعنی حکومت های بر پایه دموکراسی در جهان امروز دوره ای هستند و هیچ کس و یا هیچ گروهی نباید برای همیشه در قدرت باقی بماند.

دموکراسی تنها یک واژه و یا یک نوشته ی تشریفاتی بر روی کاغذ نیست. دموکراسی یک ساختار سیاسی - اجتماعی است که به شیوه ای قانونمند بر همه ی ارکان اجتماعی و بر رفتار همه ی شهروندان حاکم است. در این گونه دموکراسی ها می توان حتا رئیس جمهور را نیز به دادگاه فراخواند و اگر گناهکار باشد برکنار و زندانی کرد. در فرانسه در سال 2025 نیکلا سارکوزی رئیس جمهور پیشین فرانسه را برابر قانون به یک سال زندان محکوم کردند.

در یک دموکراسی راستین برای همه ی آئین ها و روش های زندگی قانون ها و آئین نامه های ویژه ای هست که از سوی نمایندگان مردم نوشته می شود.
سن انتخاب شدن، سن انتخاب کردن، شیوه رأی دادن، آزادی انتخابات، تساوی حقوق شهروندان و حزب ها، گستردگی حوزه ی انتخاباتی، آزادی مطبوعات و رسانه ها، چگونگی و تساوی حقوق نامزدهای انتخاباتی و برخورداری آنان از رسانه های همگانی و... را قانون نوشته شده و تصویب شده در مجلس نمایندگان روشن می سازد. این گونه فرمانروایی مردمی را که کم و بیش در برخی کشورهای جهان امروز می توانیم ببینیم، مردم سالاری می نامیم.

noor.jpgایندیپندنت فارسی - شاهدخت نور پهلوی، دختر شاهزاده رضا و بانو یاسمین پهلوی روز چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت طی سخنرانی در کنفرانس رونمایی «پروژه شکوفایی ایران» به مساله سیاست‌گذاری و چشم‌انداز نظام پزشکی در ایران پسا جمهوری اسلامی پرداخت.

نور پهلوی گفت: «نظام سلامت فقط مسئله سیاست‌گذاری نیست؛ بلکه یک حق انسانی است. نظام سلامت بازتابی از این است که ما به عنوان یک ملت، تا چه اندازه برای کرامت و رفاه مردم خود ارزش قائل هستیم.» شاهدخت نور پهلوی افزود: «در آینده‌ای که ایران بر پایه آزادی، عدالت و فرصت ساخته شود، باید تضمین کنیم که هر ایرانی، فارغ از سطح درآمد یا پیشینه‌اش، به خدمات بهداشتی با کیفیت، مقرون‌به‌صرفه و انسانی دسترسی داشته باشد.»

نور پهلوی با اشاره به وضع نظام سلامت و هزینه‌های درمان در ایران گفت: «در ایران امروز، بیماری می‌تواند معادل ورشکستگی باشد.» شاهدخت نور پهلوی افزود: «در مسیر آماده‌سازی برای ایران آزاد و دموکراتیک، باید به یاد آوریم آنچه پدرم سال‌هاست بیان کرده؛ آزادی مفهومی انتزاعی نیست. آزادی یعنی اینکه بتوانی کودکت را بدون ترس از بیماری‌های قابل پیشگیری بزرگ کنی.

آزادی یعنی اطمینان خاطر از اینکه بیماری تو منجر به ورشکستگی خانواده‌ات نخواهد شد. آزادی یعنی باور به اینکه دولت برای خدمت به مردم است، نه اینکه مردم در خدمت دولت باشند. تحقق این پارادایم جدید نیازمند تغییر سیاسی در ایران است.»

:::

اکبر گنجی در شبکه اکس نوشت:

✍🏻اکونومیست: آمریکا در حال خروج است، تهدید از سوی روسیه در حال افزایش است. اوکراین در موقعیت دفاعی قرار دارد. نگران نباشید، اروپایی ها، رجب طیب اردوغان پشت شماست.

اکونومیست رخداد و خبر اصلی را در کاورش نیاورده است:

ecibinust.jpg
🔹رژیم یاغیِ (اسرائیل)، که هدف و استراتزیِ اصلی اش تجزیه ایران و سوریه ی دیگر کردنِ آن است، همزمان سه انفجار در اسکله شهید رجایی ایران انجام داد و حدود ۵۰ شهید و بیش از ۹۵۰ مصدوم و خسارات عظیم مالی به ایران هدیه کرد.

🔺رهبران جمهوری اسلامی با این تحلیل که نباید در «تله ی جنگ اسراییل» بیفتیم، سکوت کردند و به روی خودشان نیاوردند تا همزمان با مذاکرات ایران و آمریکا صدمه ای به مذاکرات نزنند.

🔹در حالی که هیچ تجاوزی، خرابکاری ای، و تروری توسط اسراییل در ایران بدون اطلاع آمریکا و ترامپ ناممکن است و این جنایت جدید اسراییل هم می تواند بخشی از فشار مذاکراتی ترامپ برای عقب نشینی ایران از خطوط قرمزش به شمار رود.

alizadeh.jpgشبکه بیان - حسین علیزاده، دیپلمات پیشین، با اشاره به حادثه اخیر در بندرعباس تأکید کرده است که این اتفاق پایان ماجرا نیست؛ بلکه باید در انتظار رخدادهای مشابه دیگری هم بود.

او این حادثه را نشانه‌ای از روندی نگران‌کننده می‌داند.

به گفته علیزاده، سخنان اخیر بنیامین نتانیاهو که جمهوری اسلامی را تهدیدی برای موجودیت اسرائیل توصیف کرده، نشان می‌دهد که از نگاه تل‌آویو، اراده‌ای واقعی در تهران برای ضربه زدن به اسرائیل وجود دارد.

علیزاده معتقد است آنچه در بندرعباس رخ داد، یک حادثه تصادفی نیست بلکه آغاز یک ماجرای جدید است؛ ماجرایی که به شکل جدی با پرونده هسته‌ای ایران گره خورده است.

:::

:::

tcbanner.jpgبه گزارش «انتخاب»؛ موسویان طی توئیتی به تدکروز سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا نوشته بود:

سناتور محترم تد کروز،
دیروز، ۲۸ آوریل، در مصاحبه‌تان با شبکه فاکس نیوز، خواستار اخراج من از دانشگاه پرینستون شدید و اتهامات بی‌اساسی را مطرح کردید.
من شما را به یک مناظره عمومی دعوت می‌کنم تا ضمن شنیدن پاسخ‌ها به این ادعاها، قضاوت را به مردم آمریکا واگذار کنیم. زمان و مکان مناظره عمومی کاملاً به انتخاب شما خواهد بود.
پاسخ سناتور تد کروز:
من سعی می‌کنم در اتاقی نباشم که افراد مرتبط با تروریست‌های ایرانی حضور دارند؛ افرادی که ده‌ها مخالف را به قتل رسانده‌اند. کتاب‌های شما قابل خواندن نیستند، و تنها مناظره‌ای که باید داشته باشید، با مأموران وزارت امنیت داخلی آمریکا (DHS) است - و پایان آن مناظره هم باید اخراج شما از کشور آمریکا باشد.
tctweet.jpg

compare.jpgایران اینترنشنال - انتشار ویدیویی از مصاحبه فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی دولت مسعود پزشکیان، در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌های گسترده‌ای را به دنبال داشته است.

او در این مصاحبه می‌گوید هنگام حرکت به‌سوی محل انفجار بندر رجایی، مردم بندرعباس را در حال زندگی عادی دیده است.

این سخنان در حالی مطرح شده که حادثه انفجار، نگرانی‌های جدی در منطقه ایجاد کرده است.

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی این اظهارات را یادآور گفت‌وگوی زنی از حامیان حکومت جمهوری اسلامی در جریان بازی ایران و ولز در جام جهانی قطر دانسته‌اند؛ زنی که با جملاتی متناقض و پراکنده تلاش می‌کرد تصویری مثبت از وضعیت آزادی و برابری در ایران ارائه دهد.

:::

شهرداری بندرعباس و جمع آوری زباله به روش پخش زباله در نقاط تمیز !

28.jpgبه گزارش رویترز، اولین «مسابقه اسپرم» در تاریخ در لس‌آنجلس برگزار شد. این رویداد که برای «توجه به کاهش باروری مردان و مشکلات ناباروری» طراحی شده، به رقابت اسپرم‌ها در یک محوطه (پیست) میکروسکوپی پرداخته است.

اریک ژو، یکی از بنیان‌گذاران این مسابقه، توضیح داد: «هدف ما این است که سلامت را به یک رقابت تبدیل کنیم و مردم را وادار کنیم به مسائل باروری توجه کنند.» این مسابقه به‌عنوان یک فرصت برای ایجاد گفتگو درباره مسائل باروری و سلامتی مردان مطرح شده است.

ژو گفت که می‌خواهد این رویداد به یک ورزش واقعی تبدیل شود و حتی در آینده شاهد رقابت‌های مشهور مانند «کندریک لمار مقابل دریک» یا «ترامپ مقابل بایدن» باشیم. تیم برگزاری همچنین درباره شیوه‌های بهبود سلامت برای رقابت در این رویداد صحبت کرد؛ از جمله اجتناب از مصرف الکل، استفاده از مکمل‌های ویتامینی و تغییر سبک زندگی برای افزایش عملکرد اسپرم‌ها. تریستان میکل از دانشگاه کالیفرنیا جنوبی، پس از برنده شدن در این مسابقه، جام اسپرم طلایی را در دست گرفت.

isna.jpgمحموله منفجرشده در اختیار گمرک نبود

ایران وایر - خبرگزاری ایسنا ساعاتی پس از انتشار خبری به نقل از گمرک ایران درباره محموله منفجر شده در بندر رجایی، این خبر را از سایت خود حذف کرد.

ایسنا در این خبر به نقل از گمرک جمهوری اسلامی گزارش کرده بود محموله وارداتی که روز شنبه، ششم اردیبهشت، در بندر شهید رجایی دچار انفجار و حریق شد، به گمرک اظهار نشده و در اختیار گمرک قرار نداشت.

خبرگزاری ایسنا نوشته بود مطابق روال قانونی، پس از ورود کشتی به بندر، ابتدا مانیفست (فهرست اطلاعات بار) به بندر ارائه می‌شود و پس از آن صاحب کالا باید محموله را به گمرک اظهار کند تا مراحل تشریفات گمرکی و ترخیص آغاز شود. اما محموله‌ای که دچار حادثه شد، تا زمان وقوع انفجار، فاقد اظهارنامه گمرکی و ثبت کوتاژ بوده است.

ایسنا تا لحظه انتشار این خبر توضیحی درباره دلیل حذف گزارش خود ارایه نکرده است.

انفجار مهیب روز شنبه در بندر رجایی بندرعباس تاکنون ۶۵ کشته برجای گذاشته است و طبق آخرین گزارش‌ها رییس ستاد بحران کشور اعلام کرده که عملیات اصلی مهار و کنترل حریق حوالی ظهر دوشنبه به اتمام رسیده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

مقامات جمهوری اسلامی تلاش دارند جریان خبررسانی درباره انفجار بندرعباس را در کنترل گرفته و آن را محدود کنند. در همین راستا، ساعاتی پیش، روزنامه اعتماد به نقل از یک منبع آگاه اعلام کرد که وزارت بهداشت و کلیه سازمان‌های وابسته آن، از ظهر روز گذشته از انتشار هرگونه آمار درباره تعداد مجروحان و فوتی‌های انفجار بندرعباس منع شده‌اند.

سایت فیلتربان هم از اختلال گسترده اینترنت در پی انفجارهای بندر رجایی خبر داده و نوشته از شامگاه ششم اردیبهشت (حدود ساعت ۱۰ شب) تا ۱۲ شب یکشنبه ، کاربران با مشکلات شدید اتصال مواجه بودند.

ag.jpgاکبر گنجی

✅در اینکه رژیمِ یاغیِ آپارتایِد جنایتکارِ جنگیِ جنایتکارِ علیه ی بشریتِ نسل کُشِ اسراییل قدرتمندترین دولت تروریستی جهان است، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.

✅اما باید به قدرت پسماندسازی رژیم یاغی هم اعتراف کرد. موساد دارای صدها «پرستوی ورزیده ی اسراییلی» است که از آنها برای ضربه زدن به دیگران و نفوذ و خرابکاری در کشورها استفاده می کند. در عین حال اسراییل برای خود یک پسماندِ مدعیِ ایرانی بودن ساخته است که شبانه روز در حال شستشوی اهریمنِ بهیموتِ اسراییل هستند.

✅پسماندها از «قاتلِ سریالیِ بچه ها با کشتار ۲۰ هزار کودک»، و از «نسل کُشِ با دستکم قتل عام بیش از ۵۱ هزار انسان»؛ دموکرات می سازند و خودشان را هم مدافعان دموکراسی و حقوق بشر قلمداد می کنند و در عین حال خواهان بمباران همه زیرساخت‌های ایران زمین توسط رژیم یاغی تروریست شده و می شوند.

✅هرگاه نتانیاهو اعلام می کند که در گذشته بارها و بارها به ایران زمین تجاوز کرده است و تهدید به بمباران جدید ایران زمین می کند، پسماندِ مثلا ایرانی اش، برای رهبر اسرائیل هورا می کشند (از جمله پس از سخنان روز گذشته نتانیاهو).

🔹رهبرِ اصلیِ پسماند مثلا ایرانیِ اسراییل، خاندان پهلوی است که خودشان (فرح، رضا، یاسمین، نور و...) هم به پسماند اسراییل تبدیل شده اند. اینها با یاران و مشاورانشان به اسراییل می روند، همه جا پرچم اسراییل در دست می گیرند، نقشه اولویت هایی از زیرساخت های ایران که باید بمباران شوند را به نتانیاهو می دهند، از همه جنایات اسراییل دفاع می کنند و...

araqchi.jpg«وقاحت نتانیاهو قابل توجه است که می‌خواهد به رئیس‌ جمهور ترامپ دیکته کند که در دیپلماسی خود با [جمهوری اسلامی] ایران چه کاری می‌تواند یا نمی‌تواند انجام دهد!»

کیهان لندن - وزیر خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به مواضع بنیامین نتانیاهو درباره «برچیده شدن» برنامه‌های اتمی جمهوری اسلامی تهدید کرد «به هرگونه حمله بلافاصله پاسخ مشابه داده خواهد شد!» این ادعا در حالیست که تا کنون در برابر انواع ضربات و حملات اسرائیل در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی، رژیم هرگز نتوانسته ادعاهای خود را در ارتباط با «پاسخ مشابه» عملی کند.

عباس عراقچی، روز دوشنبه ۲۸ آوریل (هشتم اردیبهشت) طی سخنانی عجیب در «ایکس» در نقش حمایت از «ترامپ» ظاهر شده و نوشته است: «خیال‌پردازی اسرائیل که تصور می‌کند می‌تواند به [جمهوری اسلامی] ایران دیکته کند چه کاری انجام دهد یا ندهد، چنان با واقعیت فاصله دارد که ارزش پاسخگویی ندارد. با این حال، وقاحت نتانیاهو قابل توجه است که می‌خواهد به رئیس‌ جمهور ترامپ دیکته کند که در دیپلماسی خود با [جمهوری اسلامی] ایران چه کاری می‌تواند یا نمی‌تواند انجام دهد!»

وزیر خارجه جمهوری اسلامی عنوان کرد، «متحدان نتانیاهو در تیم شکست‌خورده بایدن- که در دستیابی به توافق با ایران ناکام ماندند- خیلی راحت مذاکرات غیرمستقیم ما با دولت ترامپ را به اشتباه به عنوان یک برجام دیگر جلوه می‌دهند.»

او در ادامه مدعی شد که جمهوری اسلامی «ایران به اندازه کافی قدرتمند و به توانمندی‌های خود مطمئن است که هرگونه تلاش بازیگران خارجیِ بدخواه برای خرابکاری یا دیکته کردن در سیاست خارجی‌اش را خنثی کند. تنها امیدواریم همتایان آمریکایی ما نیز به همین اندازه استوار باشند.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

عراقچی مخالفت دولت آمریکا با برجام را نیز به اسم و سود جمهوری اسلامی قلمداد کرد و ادامه داد، «بسیاری از ایرانیان دیگر مطمئن نیستند که برجام کافی باشد. آنها به دنبال منافع ملموس هستند. هیچ چیز که متحدان نتانیاهو در تیم شکست‌خورده بایدن بگویند یا انجام دهند، این واقعیت را تغییر نخواهد داد... نه تنها هیچ گزینه نظامی، که قطعاً هیچ راه‌ حل نظامی وجود ندارد. به هرگونه حمله بلافاصله پاسخ مشابه داده خواهد شد.»

به نظر می‌رسد متنی که عراقچی آن را منتشر کرده، تلاشی برای رو در رو قرار دادن بنیامین نتانیاهو و دونالد ترامپ است، به ویژه آنکه وی مدعی شده که متحدان نتانیاهو در تیم بایدن شکست خوردند! این در حالیست که در دولت بایدن در بالاترین سطوح با هدایت رابرت مالی مسئول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا تلاشی وسیع برای «احیای برجام» و «خارج کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» از فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا صورت گرفت و درواقع این جمهوری اسلامی و لابیگرانش بودند که ناکام ماندند.

پس از رفع حصر ۱۵ ساله حجت الاسلام والمسلمین مهدی کروبی، جمعی از فعالان ستاد شهروند آزاد حامیان کاندیداتوری او در انتخابات ۱۳۸۸، که اعضای سابق سازمان ادوار تحکیم از مناطق مختلف کشور بودند، در نشستی صمیمی شنبه شب با وی دیدار کردند.

klarge.jpg
به گزارش جماران، در این جلسه که در فضایی آکنده از احساسات و بیان خاطرات مشترک برگزار شد، کروبی در ابتدا با اشاره به انفجار در بندر شهید رجایی، این حادثه را به بازماندگان جان باختگان تسلیت گفت و ضمن آرزوی سلامتی برای مجروحان، از مسئولان خواست علل و عوامل این فاجعه را بررسی و اعلام کنند.

وی در ادامه، از تجدید دیدار با همراهانش ابراز خوشحالی کرد و گفت: «بعد از ۱۵ سال دوری، دیدار شما قلبم را گرم کرد.»

کروبی با قدردانی از خانواده زندانیان سیاسی افزود: «شما با زندان سربلند ماندید. من هم در حصر بودم و خدا را شکر شرمنده مردم و یاران نشدم، چون من هم در حصر همراه‌تان در این مسیر بودم.»

وی با مرور سال‌های حصر، خاطراتی از آنچه «تعرضات، توهین‌ها و ضرب‌وشتم‌هایی که خود و خانواده‌اش در تجمعات متحمل شدن» میخواند، بازگو و به حمله به منزل شخصی‌اش اشاره کرد و گفت آن روزها حتی خانه‌ام امن نبود. مهاجمان به منزل ما بارها هجوم آوردند، اما ما کوتاه نیامدیم.»

کروبی سپس به انگیزه‌اش برای کاندیداتوری در سال ۸۸ پرداخت و اظهار داشت: «...هدفم دفاع از جمهوریت و حق رأی مردم بود.» او به انتخابات ۱۳۸۴ گریزی زد و گفت: «تا صبح فردای انتخابات گزارش‌های وزارت کشور نشان می‌داد من و آقای هاشمی به دور دوم راه یافته‌ایم، اما صبح ناگهان برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی سخنگوی شورای نگهبان به خواندن آرا انتخابات پرداخت و احمدی‌نژاد را برای مرحله دوم معرفی کرد . هرچه اصرار کردم جزئیات آرا را بدهند، امتناع کردند. وی با ابراز این ادعا که بعداً معلوم شد در اصفهان ۸۰۰ هزار رأی به نفع احمدی‌نژاد خوانده شده است در حالی که برای بقیه کاندیداها کمتر از ۲۰۰ هزار رای خوانده شده بود و به هر حال او را به دور دوم بردند.» با تأسف افزود: «اگر همان موقع وزارت کشور دولت اصلاحات به من گفته بود از کجا ضربه خوردیم، شاید نمی‌گذاشتم کار به ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد و فجایع بعدی برسد.»

در بخش دیگری، کروبی به جنایت کهریزک در ۸۸ اشاره کرد و گفت: «بسیاری گفتند موضوع را علنی نکن، اما من ایستادم و گفتم حقیقت را می‌گویم. قربانیان را پذیرفتم و قول دادیم کنارشان باشیم. این وظیفه ما بود.» او با تأمل در سرنوشت جمهوری اسلامی از فاصله انقلابی مردمی با آرمان‌هایش پرسید؟

در این دیدار، که اولین نشست سیاسی آقای کروبی پس از رفع حصر بود، افرادی چون عبدالله مومنی، حسن اسدی زیدآبادی، علی ملیحی، علی جمالی، فخرالدین حیدریان، سیاوش حاتم، سعید نعیمی، موسی ساکت، احسان بداغی و دیگران حضور داشتند.

roostayee33.jpgفرزانه روستایی

دو روز از انفجار هولناک بندر رجایی بندر عباس گذشته و هیچ مسئولی در مورد آن توضیحی ندارد. رسمی ترین اظهار نظر متعلق به سردار سپاه رضا طلایی نیک سخنگویی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است . سردار وزارت دفاع گفته که ما هیچ محموله وارداتی یا صادراتی مربوط به فعالیت های نظامی در بندر رحایی نداشته و نداریم. این سردارکل اخبار در این ارتباط که یک محموله دو هزار تنی سدیم پرکلراید یا سوخت جامد موشک در این بندر جایگزین شده و بعد به هر دلیل منفجر شده است را تکذیب کرده است.

مردم ایران تاکنون دروغگوهای بزرگ و خنده دار از مدل کاظم صدیقی یا علم الهدی را دیده و شنیده بودند اما دروغ شاخدار یک مقام عالیرتبه نظامی در حساسترین شرایط کشور اساسا غیر قایل باور و غیر قابل هضم است. به این ترتیب، اگر سپاه هیچ مسئولیتی را نمی پذیرد و رئیس جمهور یا دیگر مقام های سیاسی سکوت کرده اند باید به این نتیجه رسید که عملا کشور ایران به حال خود رها شده و کسانی که پست های کلیدی را در انحصار خود دارند طبعا باید نیروهای اشغالگر تلقی شوند ، زیرا هیج احساسی نسبت به مردم ایران و داغداران و مفقود شدگان و زخمی های انفجار بندر رجایی ندارند.

آقایان تجربه حمله به هواپیمای اکراینی و کشته شدن ۱۷۶ نفر انسان بیگناه را دارند و امروز آن را دوباره تکرار کرده اند. اگر سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح همه ماجرای انتقال سوخت موشک به بندر غیر نظامی و رجیستر نشدن آن را انکار می کند و به روشنایی روز دروغ می گوید آیا این جابجایی مرزهای بی شرافتی از سوی یک مقام عالی نیست؟ و اینکه چه اتفاق دیگری با چه تعدادت کشته و زحمی و مفقودی باید در کشور رخ دهد تا سرداران سپاه کمترین احساس انسانی نسبت به مردم ایران از خود بروز دهند و به این فکر کنند که هشتاد میلیون جمعیت ایران نیز ایرانی هستند و بیشتر از مردم لبنان و یمن و تروریست های حماس و حزب الله بر این سرزمین حق آب و گل دارند.

سخنان سردار سپاه رضا طلایی نیک سخنگویی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در مورد انفجار بندر رجایی اگر بی شرفی محض نباشد بی شک جابجایی مرزهای بی شرفی است.

:::

panahee.jpgایران وایر - جعفر پناهی، کارگردان شناخته شده ایرانی، با انتشار متنی در اینستاگرام خود، به شدت از وضعیت کشور انتقاد کرده و آن را نشانه‌ای از فروپاشی حکومتی دانست که «نزدیک نیم قرن ایران را به خاکستر کشیده است.»

پناهی، روز دوشنبه ۸ اردیبهشت در این متن نوشت: «آتش بندرعباس، شعله‌های فروپاشی حکومتی است که نزدیک نیم قرن ایران را به خاکستر کشیده. محصول این ویرانی: فقر، فساد، تبعیض، سرکوب، نابودی زیرساخت‌ها و انزوای جهانی.»

وی ادامه داد که این ساختار حکومتی «غیرپاسخگو» به نام دین و امنیت «آزادی و آینده‌ی ملت را به گروگان گرفته است» و افزود: «امروز خود دشمن اصلی کشور شده است.»

پناهی در ادامه هشدار داد که ادامه این حاکمیت «یعنی سقوط بیشتر، فاجعه‌ی بیشتر»، اما تأکید کرد که مردم ایران امروز «یکصدا خواهان آزادی، عدالت و آبادی کشورشان» هستند. او این خواسته را نه یک خواهش، بلکه «یک مطالبه تاریخی» خواند.

وی سپس راه نجات مسالمت‌آمیز کشور را «برگزاری رفراندومی آزاد و شفاف زیر نظارت نهادهای بین‌المللی» دانست و افزود: «رفراندوم برای بازگرداندن حق حاکمیت به ملت؛ برای پایان دادن به این چرخه‌ی ویرانی.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پناهی در نهایت تأکید کرد که اگر این راه مسالمت‌آمیز طی نشود، «خشم منجر به ویرانی» خواهد شد و افزود: «بدانید و بدانیم: هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر اراده‌ی بیدار شده‌ی مردم ایران دوام بیاورد.»

kharabkari.jpgانفجار مرگبار بندرعباس؛ «سهل‌انگاری، تعمّد، خرابکاری یا حمله؟» اغلب مردم به نظام شک دارند!

کیهان لندن - یک روز پس از انفجار مرگبار در «اسکله رجایی» بندرعباس، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، در پیامی از از مسئولان امنیتی و قضایی نظام خواست «با بررسی کامل، هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد را شناسایی و طبق مقررات پیگیری کنند.»

خامنه‌ای، روز یکشنبه ۷ اردیبهشت با ابراز تأسف در پیام خود نوشت: «حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است.» او همچنین گفت، «تمام مسئولان باید خود را موظف به پیشگیری از حوادث تلخ و خسارت‌بار بدانند.»

خامنه‌ای در بخش دیگری از پیام خود برای قربانیان این حادثه «رحمت الهی» طلب کرد و نوشت: «اینجانب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان و صبر و سکینه الهی برای خانواده‌های مصیبت‌زده آنان و شفای عاجل برای آسیب‌دیدگان این حادثه تلخ مسئلت می‌کنم و از مردمان فداکاری که در لحظه نیاز، آماده‌ی کمک به مصدومان شدند، صمیمانه تشکر می‌کنم.»

این پیام در حالی منتشر شد که بسیاری از مردم نظام جمهوری اسلامی را مسبب اصلی این فاجعه می‌دانند. شماری با استناد به سوابق گذشته نظام می‌گویند مقامات با ایجاد کانون‌های جدید بحران و قرار دادن کشور در وضعیت اضطراری می‌خواهند از «اَبَربحران» که موجودیت خودش را تهدید می‌کند فرار کنند.

از سوی دیگر مدیرعامل شرکت «توسعه خدمات دریایی و بندری سینا» به خبرگزاری «ایلنا» گفت که انفجار «بندر رجایی» به‌ دلیل یک محموله «بسیار خطرناک» رخ داده است.

سعید جعفری توضیح داد، «این سانحه در پی اظهار نادرست محموله‌های وارداتی به وقوع پیوسته و محموله‌های بسیار خطرناک تحت عنوان کالای معمولی وارد و دپو شده بودند.» او ادامه داد: «این سانحه نتیجه تکرار فاجعه‌آمیز اظهار خلاف واقع در خصوص کالاهای خطرناک و تحویل آن‌ها بدون اسناد و برچسب‌های کالاهای خطرناک بوده است.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

او همچنین گفت، «قدرت و موج انفجار و شعاع تخریب و سایر مشخصه‌های انفجار نشان‌دهنده محموله‌های به‌شدت خطرناکی بود که باید به‌عنوان کالای خطرناک به بندر اظهار می‌شد. این در حالی است که این محموله‌ها به‌عنوان کالای معمولی و غیرخطرناک اظهار و بسته‌بندی و تحویل بندر شده بودند.»

این خبر چند ساعت بعد از خروجی ایلنا و سایر رسانه‌های داخلی که آن را بازتاب داده بودند برداشته شد.

gomrok.jpgایران وایر - خبرگزاری ایسنا، به نقل از گمرک جمهوری اسلامی گزارش کرد محموله وارداتی که روز شنبه، ششم اردیبهشت، در بندر شهید رجایی دچار انفجار و حریق شد، به گمرک اظهار نشده و در اختیار گمرک قرار نداشت.

بر اساس توضیحات گمرک به ایسنا، مطابق روال قانونی، پس از ورود کشتی به بندر، ابتدا مانیفست (فهرست اطلاعات بار) به بندر ارائه می‌شود و پس از آن صاحب کالا باید محموله را به گمرک اظهار کند تا مراحل تشریفات گمرکی و ترخیص آغاز شود. اما محموله‌ای که دچار حادثه شد، تا زمان وقوع انفجار، فاقد اظهارنامه گمرکی و ثبت کوتاژ بوده است.

بر پایه ماده ۱۸ قانون امور گمرکی، شرکت‌های حمل و نقل موظفند هنگام ورود وسیله نقلیه به قلمرو گمرکی، اظهارنامه اجمالی همراه با فهرست کل بار و بارنامه‌های مربوطه را تنظیم و به گمرک تسلیم کنند. با این حال، محموله حادثه‌دیده مراحل رسمی اظهار به گمرک را طی نکرده بود.

تاکنون اطلاعاتی درباره مبدأ، زمان ورود محموله منفجر شده به بند رجایی، نوع مواد موجود در محموله و کشتی حامل آن تاکنون منتشر نشده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پیش‌تر نیز یکی از اعضای هیئت اعزامی مجلس به بندرعباس از وجود «دروغ‌اظهاری» در خصوص این محموله خبر داده بود.

اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت پزشکیان گفته در جلسه ستاد بحران «برخی مقصران انفجار» بندر رجایی احضار شدند. او در توضیح گفت: «کمیته ای برای بررسی عللی این حادثه تشکیل و مشخص شد قصوراتی همچون عدم رعایت پدافند غیرعامل و نکات ایمنی در این حادثه وجود داشته است.»

vicrim.jpgیورونیوز - در واکنش به قتل فجیع یک مسلمان در مسجدی در جنوب فرانسه که روز جمعه رخ داد، صدها فرانسوی روز یک‌شنبه ۲۷ آوریل در میدان «رپوبلیک» پاریس گرد هم آمدند تا این اقدام را که از آن به‌عنوان «یک جنایت نفرات‌انگیز» یاد می‌کردند، محکوم کنند.

همچنین حاضران در این تجمع اعتراضی که جمعی از فعالان مدنی و مذهبی و سیاستمداران فرانسوی نیز در آن شرکت کرده بودند، از آنچه که «فضای اسلام‌هراسانه در فرانسه» می‌نامیدند، انتقاد کردند.

تجمع‌کنندگان در پاریس دست‌نوشته‌هایی را با خود حمل می‌کردند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «اسلام‌هراسی می‌کشد» و «عدالت برای ابو‌بکر».

آسا تراوره، فعال حقوق بشر گفت: «ما یک نظام داریم، دولتی داریم که می‌ترسد، و این ترس است که ما با آن روبه‌رو هستیم.»

والنتین استل، مدیر سازمان غیردولتی «SOS Racisme» نیز با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش اسلام‌هراسی در فرانسه، گفت: «ما سال‌هاست که شاهد سخنان نفرت‌آمیز هستیم»، «سخنان نفرت‌آمیز علیه جامعه مسلمانان در فرانسه که می‌گویند آن‌ها به‌طور کامل فرانسوی نیستند.»

بنا به گزارش رسانه‌های محلی، قربانی این حمله که جوانی اهل مالی بوده است، هنگام حادثه به همراه مهاجم تنها افراد حاضر در مسجد بودند.

مظنون این حمله که دادستان منطقه‌ای او را با نام «اولیویه» معرفی کرده، متولد ۲۰۰۴ در فرانسه با اصالت بوسنیایی است که مسلمان نیست.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

به گزارش خبرگزاری فرانسه، این حمله در منطقه گار در جنوب فرانسه رخ داد و طی آن فرد مهاجم ده‌ها بار به این قربانی با چاقو ضربه زد و سپس درحالی‌که به اسلام توهین می‌کرد، با تلفن همراهش از قربانی که در حال جان دادن بود، فیلم گرفت. او سپس تصاویر ضبط‌شده از قربانی را برای فرد دیگری فرستاد و آن شخص نیز این تصاویر را در یک شبکه اجتماعی منتشر کرد.

مقامات و سیاستمداران فرانسوی این حمله را که منجر به کشته شدن یک مسلمان در مسجد شده است، محکوم کردند، به طوری که فرانسوا بایرو، نخست‌وزیر فرانسه این حمله را «جنایتی اسلام‌ستیزانه» توصیف کرد.

sahar.jpgدو سال پیش در باره ماجرایی که طی آن تعدادی سلبریتی و فعال سیاسی به نام ائتلاف با شاهزاده رضا پهلوی جلسات پر شوری در دانشگاه جورج تاون برقرار کرده و بسیاری از ایرانیان را با نوشتن منشوری به امید تغییری احتمالی به هیجان آورده بودند یادداشتی در فیسبوک نوشتم با مضمون زیر:

«آقای اسماعیلیون و خانم مصی باید از آغاز می دانستند که با شاهزاده رضا پهلوی در جامعه امروز ایران که خود آگاه و ناخود آگاه جمعی مردم به دلایل قابل فهم برای صدسال دوران پهلوی ها حساب دیگری (خلاف آنچه در این چهار دهه تبلیغ شده) گشوده، هم وزن و هم سطح نیستند و با تکیه به مفاهیم رایج غالبا ایدئولوژیک و مد روز مثل دموکراسی (که جامعه ما متأسفانه با آن آشنایی چندانی ندارد) نمی شود خودرا با او‌از نظر مردم ایران هم سنگ و هم ارز و هم عرض به شمار آورد و در کنار او توقع تساوی در اوامر و نواهی داشت و «من، یکی! تو هم، یکی!» گفت.

این گونه رفتار غالبا حاصل توهم یا جاهطلبی مقرون با زرنگی ناخالصانه سیاسی به حساب خوا هد آمد و نتایج مثبتی به بار نخواهد آورد. چنانچه این آقایان و خانم ها در شرایط امروز ما کسانی در حد فروغی یا قوام السلطنه یا مصدق می بودند شاید چنین رفتاری به سختی می توانست از سوی آنان قابل فهم باشد (و این که دانایی آنها فراتر از آن بود و نیکخواه تر از آن بودند که اینگونه موقعیت نمادین هم پیمان خود را تنزل دهند)، اما در شرایط فعلی و با این اندازه بضاعت سیاسی و‌فکری که در این دوستان شاهدیم، نمی شود باکسی که برخوردار از شارژو بار سمبلیک تاریخی ست بال در بال پرواز کرد داستان نشستن کنار او داستان دوستی باپیلبانان است و پند سعدی در اینجا کاملا به کار داوطلبان می آید آنجا که گفت:یا مکن با پیل بانان دوستی/یا بناکن خانه ای درخورد پیل!


تماس با ف.م.سخن 004917623337550 [email protected]

Babak_Khati.jpgبه عنوان یک فعال جمهوری‌خواه که تحقق دمکراسی در ایرانی آزاد اولویت اولیه او است برای چندمین بار تاکید می‌کنم که تندروی آفت هر دو جریان جمهوری و پادشاهی‌خواه و در جهت تخریب مصالح ملی است.

در این نوشته، روی سخنم با کسانی است که به اسم جمهوری‌خواه، فقط با زبان تحقیر درمورد پادشاهی و طرفداران آن سخن می‌گویند، پادشاهی‌ خواهی را بازی مورد نظر نظام اسلامی برای بقای خود می‌شمرند و این تندروی تا آنجا پیش می‌رود که برخی از آنان حتی منکر وجود زندانیان باورمند به پادشاهی مشروطه در زندان‌های جمهوری اسلامی هستند.

از قضا، اخیرا محسن امین‌زاده، معاون وقت وزارت امورخارجه در زمان حمله آمریکا به افغانستان، به نشر اطلاعاتی دست زده که از نگرانی و ترس جمهوری اسلامی از حضور و تاثیرگذاری ظاهر شاه پادشاه سابق افغانستان در تحولات دوره گذار این کشور پرده برمی‌دارد.

امین‌زاده در ابتدا، ظاهرشاه را به عنوان فردی مورد اجماع ملی و بین‌المللی برای سرپرستی دولت انتقالی افغانستان و دارای نزدیکی فرهنگی با ایران معرفی می‌کند:

rp.jpgمهاتما گاندی هراسان سر از گور برداشته، خطاب به ما ایرانی‌ها قسم می‌دهد که دیگر دست از اختراع بر دارید! من گفتم: «ابتدا شما را نادیده می‌گیرند، سپس به شما می‌خندند، سپس با شما می‌جنگند و در نهایت، شما پیروز می‌شوید» اما شما تک‌مضرابی بدان افزوده‌اید که تمام معنا و نتیجه‌ی جمله مرا به هم ریخته و آنرا به یک «لوپ» تبدیل کرده: «ابتدا شما را نادیده می‌گیرند، سپس به شما می‌خندند، سپس با شما می‌جنگند، سپس شک ایجاد می‌کنند، سپس به اطرافیانتان می‌خندند، سپس با اطرافیانتان می‌جنگند، سپس شک ایجاد می‌کنند و به اطرافیانِ اطرافیانتان می‌خندند... و در نهایت، دشمن پیروز می‌شود»!!

کسانی که مدعی سقوط اعتماد ملی شاهزاده هستند صادقانه جواب دهند که اساساً چه هنگام به رضا پهلوی اعتماد کرده بودند که حالا در آن سقوط دیده‌اند؟ البته سخن گفتن از جانب مردم بهترین پوشش برای استتار قصد و نیت واقعی است، اما همه می‌دانیم حقیقت چیز دیگر و این همان مرحله ایجاد شک است که با قصد قبلی و برای به حاشیه راندن منتخب مردم طراحی شده. چون هیچ عقل سلیم و مبارز واقعی نمی‌پذیرد در این شرایط حساس که باید متمرکز بر نجات ایران بود، منتخب مردم را به دلایل پوچ و تحلیل‌های کودکانه بازخواست و آب به آسیاب ج ا ریخت.

هیچکس از جمله شاهزاده بری از اشتباه نیست؛ اما واقعیت این است که بعد از سال 1396 که جنبش انقلابی مردم در کوچه و خیابان با شعار رضاشاه روحت شاد، دم مسیحائی بر کالبد زخم‌خورده دودمان پهلوی دمید و به تنها بازمانده‌اش ماموریت رهبری در ادامه همان مسیری که پدر بزرگش بنیان گذاشته بود، اعطا کرد، کینه‌توزان و استادان مغلطه با سوءاستفاده از واژگان نخ‌نمای دموکراسی، حقوق بشر و دیکتاتوری و ... به جنگ این خاندان آمدند و اکنون که تلاش‌های خود را در بی‌اعتبار کردنش بی‌فایده می‌بینند با فاز «صدای مردم» در اطرافیان وی شک ایجاد می‌کنند تا که شاید اعتبار و مشروعیت شخص رضا پهلوی را تحت تاثیر قرار دهند چون حمله مستقیم به وی، دیگر اثر چندانی ندارد.

Mehran_Rafiei.jpg

چه خرسندم من از مرگِ سیاسی

که حاکم برکِشد ایران هراسی

چنین باید سخن گفتن در این عهد

که خیزش بشکند دیوارِ این بند

جفا چون می کند این شیخِ خونریز

هر آگاهی شود با او گلاویز

گریزد زاهدِ کاذب ز عالِم

کِشد بر گردِ خود دزدانِ ظالم

توان دارد کلامِ اهلِ دانش

ز بنیان برکَند بنیادِ کُرنش

مبادا صبرِ ما گردد چو عادت

که عادت خم کُند شاخِ رشادت

چو زاهد می زند آتش به بستان

ز مرگش می شود کشور گلستان

شکوفه بشکفد در دشتِ امید

جوانه قد کشد از مهرِ خورشید

Bahram_Farokhi_2.jpgپاپ فرانسیسکو در تاریخ کلیسای کاتولیک جایگاهی منحصربه‌فرد دارد. او نخستین پاپی است که از منطقه آمریکای لاتین برگزیده شد؛ منطقه‌ای که بیش از یک‌چهارم جمعیت ۱.۴ میلیاردی کاتولیک‌های جهان را در خود جای داده است. انتخاب او به‌عنوان پاپ نه‌تنها نقطه عطفی جغرافیایی بود، بلکه نشانگر تغییری عمیق در نگرش و جهت‌گیری کلیسای کاتولیک به‌سوی جوامع جنوب جهان و محرومان نیز به شمار می‌رفت.
پاپ فرانسیسکو با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو، اهل آرژانتین و عضوی از فرقه ژوزوعیت‌ها (یسوعیان) است. ژوزوعیت‌ها که تاریخی طولانی در زمینه آموزش، خدمت به محرومان و فعالیت‌های اجتماعی دارند، همواره با نگاهی تردیدآمیز از سوی حلقه‌های محافظه‌کار در واتیکان نگریسته می‌شدند. انتخاب یک یسوعی به‌عنوان پاپ برای نخستین‌بار در تاریخ کلیسا، تصمیمی غیرمنتظره و جسورانه بود که پیام‌هایی از اصلاح، فروتنی و تمرکز بر عدالت اجتماعی در خود داشت.
از آغاز دوران پاپی خود، فرانسیسکو به‌خاطر مواضع صلح‌طلبانه‌اش و نزدیکی به فقرا، مهاجران و افراد به حاشیه رانده‌شده جامعه جهانی، لقب "پاپ صلح‌جو" را از آن خود کرد. او همواره مخالفت خود را با سیاست‌های تسلیحاتی و جنگ‌طلبانه، چه در سطح منطقه‌ای و چه بین‌المللی، با صدای بلند اعلام کرده است. این مواضع او را در تقابل با برخی رهبران سیاسی جهان قرار می‌داد که به‌دنبال جهت‌گیری محافظه‌کارانه‌تری در کلیسا بودند و در پی آن، اعمال نفوذ برای انتخاب پاپی با دیدگاه‌های سنتی‌تر هستند.
پاپ فرانسیسکو برخلاف بسیاری از اسلاف خود، زندگی ساده و به‌دور از تشریفات را انتخاب کرد. او نه‌تنها از قصرهای باشکوه واتیکان فاصله گرفت، بلکه تصمیم گرفته بود پس از مرگ، به‌جای دفن در کلیسای سنت‌پیتر، در کلیسای ساده‌تری در مرکز رم به خاک سپرده شود. این تصمیم، نمادی از تواضع، باور به سادگی مسیحی و نزدیکی به مردم عادی است.

تاريخچه گرافيك

| No Comments

دکتر آقامیری، دانشمند هسته ای و رئیس دانشگاه شهید بهشتی از یک قرص هسته ای رونمایی کرد و از حجم انرژی آن سخن گفت.

اتفاق عجیب در فوتبال هند

روز یکشنبه دیدار مرحلهٔ یک‌چهارم نهایی سوپرجام کالینگا بین بمبئی سیتی و اینتر کاشی، شاهد حادثه‌ای عجیب بود؛ جایی که بازی به دلیل حملهٔ زنبورها متوقف شد. گفته می‌شود منشأ این حمله، برخورد یکی از هواداران روی سکوها با لانه زنبوری در همان نزدیکی‌ها بود.

:::

pezeshkian.jpgمسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران با اظهار آمادگی برای «همکاری با دیگر کشورها» گفت که «صلح و امنیت با تجارت و سرمایه‌گذاری و رفت و آمدها حاصل می‌شود.»

رادیو بین المللی فرانسه - مسعود پزشکیان روز دوشنبه هشتم اردیبهشت/ ۲۸ آوریل در مراسم افتتاح «ایران اکسپو ۲۰۲۵» خطاب به مهمانان خارجی حاضر در این نمایشگاه ایران را کشوری «با مردمانی خونگرم، مهربان و صمیمی» خواند . گفت که «تبلیغات خارج از کشور» درباره ایران «دروغ» است.

نمایشگاه ایران اکسپو به عنوان بزرگترین رویداد تجاری ایران شناخته می‌شود و با همکاری و مشارکت وزارت صمت، وزارت امور خارجه، سازمان توسعه تجارت ایران و برخی نهادهای دولتی و خصوصی برگزار می‌شود.

امسال هفتمین دوره این نمایشگاه در تهران برگزار شده است.

پزشکیان گفت: «با آمدن شما به ایران و دیدن آن، مشاهده خواهید کرد که ما مردمانی خونگرم، مهربان و مهماندوست هستیم.»

وی افزود: «صلح و امنیت با تجارت سرمایه‌گذاری و رفت و آمدها، [ایجاد شده و] درست می‌شود. صلح و امنیت با همکاری و امنیت امکان‌پذیر است. جنگ و خونریزی در دنیا به خاطر زیاد طلبی‌ها و نادیده گرفتن حق و حقوق انسان‌ها و کشورها و جوامع است.»

پزشکیان با بیان اینکه «ما به تمامیت ارضی کشورها و حقوق آنها احترام می‌گذاریم» در ادامه برای «هرگونه همکاری» جمهوری اسلامی با دیگر کشورها اعلام آمادگی کرد و گفت: « از نظر علمی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در همه زمینه هایی که انسان‌ها می‌توانند با یکدیگر داشته باشند، می‌توانیم همکاری کنیم.»

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

وی همچنین پیش از سفر به باکو درباره این سفر در گفت‌وگو با خبرنگاران بر تمایل جمهوری اسلامی به گسترش همکاری در مسائل «تجاری، اقتصادی و علمی و ایجاد راه گذرهایی بین ایران ، روسیه و آذربایجان» و همچنین «تبادل برق و گاز» با آذربایجان تاکید کرده است.

آذربایجان و ایران پس از جنگ دوم قره‌باغ و ارسال کامیون‌های ایرانی به مناطقی که تحت کنترل رژیم ارمنی در قره‌باغ بود، دچار تنش شد اما به گفته تحلیلگران، سفر رئیس جمهوری ایران به باکو گام مهمی برای عادی سازی روابط محسوب می‌شود.

aliz.jpgشهاب الدین حائری شیرای

اخیرا آقای علی علیزاده کنشگر سیاسی ساکن انگلیس که معروف حضور جوانان ولایی هستند، پس از انفجار اسکله شهید رجایی موضعگیری تازه ای کرده مبنی بر اینکه حاکمیت ج ا که توان بالا کشیدن تنبان خود را ندارد، غلط می کند وارد بازی آقایی منطقه شده!!!

قسمت عجیب ماجرا این است که ایشان تاکنون طی ده ها گفتگو ضمن گذاشتن شاخ در جیب حاکمیت ج ا ا انها را به فعالیتهای منطقه ای پرخسارت تشویق می کرد


به نظر می رسد با تنبانی کردن، بخوانید ناموسی کردن عقب گرد از مسیر مبارزه با امریکا، دنبال آن است که از پیشرفت مذاکرات جلوگیری کند.

انتقاد تند علی علیزاده از سیاست منطقه ای آیت الله خامنه ای:



در ویدیوی زیر جواب مختصر و مفیدی به ایشان دادم

:::

momeni.jpgادعای اسکندر مؤمنی: از هواپیماهای روسیه استفاده نکردیم! روسیه اما ویدئوی استفاده از هواپیمای خود را منتشر کرد!
کیهان لندن - پس از آنکه اسکندر مومنی وزیر کشور دولت پزشکیان ادعا کرد از هواپیماهای اعزامی روسیه برای مهار آتش‌سوزی در «اسکله رجایی» استفاده نشده، سفارت روسیه در تهران در حساب اینستاگرام خود ویدیویی منتشر کرد که عملیات پرواز و آبپاشی هواپیمای روسی را بر فراز مناطق آتش‌گرفته در بندرعباس نشان می‌دهد.
کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو گفته بود به درخواست جمهوری اسلامی، روسیه سه فروند هواپیمای ویژه مهار آتش به همراه نیروهای امدادی به بندرعباس اعزام کرده است. سفارت روسیه که دیروز در چندین پست متوالی به شرح مفصل درخواست جمهوری اسلامی و اعزام و عملیات هواپیماهای این کشور در بندرعباس پرداخته، در تازه‌ترین پست خود همراه با ویدئوی مربوطه که ساعاتی پیش در اکانت اینستاگرام خود منتشر کرده به دو زبان روسی و فارسی نوشته است: «کار وزارت شرایط غیرمترقبه [وزارت شرایط اضطراری] روسیه در بندر عباس».

Jalal_Eijadi_8.jpgدو کتاب تاثیرگذار «شیعه گری و ازخودبیگانگی ایرانیان» و «گیتی مداری و لائیسیته ، قدرت سیاسی در ایران» از جلال ایجادی توسط انتشارات «فروغ» منتشر شد. پرسش های بنیادی ایران در این دو کتاب آمده است: چرا جامعه ایران شیعه شد و چگونه ایرانیان ازخودبیگانه گشتند؟ پس از سقوط توتالیتاریسم اسلامی کنونی، چرا حکومت لائیک بهترین گزینش سیاسی است؟

«شیعه گری و ازخودبیگانگی ایرانیان» در 400 برگ، کتابی اساسی در جامعه شناسی دین است. در نگرش جامعه شناختی جلال ایجادی اسلام شیعه یک آسیب ساختاری در تاریخ ما و یک خطر بزرگ برای امروز و فردای ماست. اسلام عامل سقوط و ازخودبیگانگی ماست. تحلیل جامعه شناختی کتاب حاضر از تاریخ دین اسلام و ماهیت شیعه گری و بررسی علمی از آسیب های روان و رفتاری های اجتماعی و فرهنگی و هویت تاریخی ایرانیان، محور اندیشه گری در کتاب «شیعه گری و ازخودبیگانگی ایرانیان» است. در این کتاب پدیده شیعه گری بشکل بیسابقه ای مورد تحلیل علمی قرار گرفته است و ویرانگری خرد و اندیشه توسط قرآن و شیعه گری به نقد کشیده شده است. دیدگاه جامعه شناختی و تحلیل انسان شناختی و روانشناسی و تاریخی نویسنده یک خوانش تازه و همه جانبه است.

در این کتاب هدف اصلی نشاندن عامل های ویرانگری اسلامی و قرآنی در هستی ماست. نویسنده برآنست که مبارزه فلسفی و فرهنگی و نیز سیاسی علیه قرآن و اسلام و شیعه گری یکی از چالش های بزرگ و تمدنی ایران است. در کتاب حاضر نویسنده ساختار ذهنی و روانی و تربیتی آسیب دیده را به بررسی علمی موشکافانه می کشاند و نشان می دهد که عادت روانی به زشتی و خشونت دینی و باور به شیعه گری و اسلام، جلوه ای از همان ازخودبیگانگی و سقوط فرهنگی ایرانیان است. بسیاری از روشنفکران و سیاسیون و دانشگاهیان ایرانی دستخوش همین ازخودبیگانگی هستند. جامعه شناسی تاریخی، جامعه شناسی دین، انسان شناسی و فلسفه به ما می فهماند که چگونه سقوط کردیم و حال چگونه با روشنگری می توانیم زمینه ساز گسست باشیم و هویت و فرهنگ را بازسازی کنیم یا از نو بسازیم.

اهمیت کتاب شیعه گری و ازخودبیگانگی در چیست؟

شمار فراوانی از سیاستمداران و روشنفکرانی ایرانی در گذشته و حال اسیر ایدئولوژی توتالیتر شیعه هستند و آنرا مقدس می دانند و در رفتار و احساس و تفکر خود مدل شیعه گری را بازتولید می کنند. وابستگی به این ایدئولوژی دینی بیانگر وابستگی و مسخ شدگی بوده و مانع رهایی نقد و سمتگیری فرهنگی بسوی خرد انتقادی و گسست از بردگی روانی است. در جامعه ایران، توسعه فلسفه و رشد دانش و آزادی انسان به گسست از این دین و مذهب نیازمند است. 555.jpg

انتشار کتابی دیگر از جلال ایجادی، «گیتی مداری و لائیسیته ، قدرت سیاسی در ایران» در 350 برگ توسط نشر «فروغ»، یک رویداد بزرگ در ادبیات سیاسی و عرصه جامعه شناختی است. از نگاه نویسنده جامعه ایران بیش از پیش سکولار و گیتی مدار می گردد. ایرانیان در تفکر و رفتار خود بطرز روزافزون از وابستگی های دینی جدا می شوند و خردگرایی و علم گرایی را در کردار خود بنمایش می گذارند. تجربه انسانی و روش های عقلانی جای قرآن پرستی و امام پرستی و خرافه پرستی و تقدیر الهی، را می گیرد. هدف جلال ایجادی در این کتاب، نقد مانع های تحول ایران، شرکت در آماده سازی گیتی مدارانه، سمتگیری ژرفتر برای استقرار قدرت سیاسی دمکراتیک و لائیک است. لائیسیته یعنی جدایی دین از قدرت سیاسی و نظام آموزشی و نظام قانونگذاری می باشد. تحلیل از قدرت سیاسی در ایران، تهیه پروژه لائیسیته برای ایران و آماده سازی فرهنگی برای تمدنی تازه، هدف این پروژه روشنفکری است. پرسش های این کتاب نه تنها برای جامعه ایران بلکه همچنین برای کشورهای اسلامی و همه کشورهایی است که رابطه سختی با دین اسلام دارند و در آنها، این دین منشا درگیری و تنش است.

«چرنوبیل واقعیه اینجا»

| No Comments

تصاویری جدید از محل حادثه مرگبار بندر رجایی؛

«چرنوبیل واقعیه اینجا»

mpm.jpgقربانیان سوخت پنهان شده موشک‌های خامنه‌ای در انبار غلات

یک روز پس از انفجارهای بندر رجایی که به مرگ دست‌کم ۴۰ نفر شهروند ایرانی انجامید، ارزیابی‌ها نشان می‌دهد علت انفجار اشتعال مواد مربوط به سوخت موشک‌های بالستیک برنامه موشکی خامنه‌ای بود که یک شرکت وابسته به بنیاد مستضعفان در پوشش انبار غلات پنهان کرده بود.

گزارش مجتبا پورمحسن را در این رابطه ببینید

آمار رسمی حادثه بندرعباس توهین‌آمیز و نگران‌کننده است

علی‌اصغر رمضانپور، سردبیر اجرایی ایران‌اینترنشنال در گفت‌وگو با برنامه «تیتر اول» گفت: «آمار رسمی درباره حادثه بندرعباس هم توهین‌آمیز است و هم نگران‌کننده؛ توهین‌آمیز، چون بی‌توجهی حکومت به جان شهروندان را نشان می‌دهد و نگران‌کننده، چون ممکن است کمک‌رسانی بر مبنای آمار غلط انجام شود و جان افراد بیشتری به خطر بیفتد.»

بر اساس آخرین آمارهای ارائه شده از سوی مقامات جمهوری اسلامی، در جریان انفجار و آتش‌سوزی در بندر رجایی بندرعباس، از ظهر شنبه شش اردیبهشت تا کنون ۴۰ نفر کشته و بیش از هزار و ۲۰۰ نفر مصدوم شده‌اند.

:::

وضعیت بیمارستان نمازی شیراز پس از انتقال آسیب‌دیده‌های انفجار بندر رجایی بندرعباس

karshenadrfi.jpgبن سبطی، کارشناس مسائل ایران در مؤسسۀ مطالعات امنیت ملی در اسرائیل، در مصاحبه با روزنامۀ "ماریو" گفته است که انفجارهای بندرعباس شدیداً رژیم ایران را تضعیف کرده‌اند. او نقش بندر رجایی را برای بقاء حکومت ایران حیّاتی خوانده و گفته است : اهمیت بندر رجایی فقط در این نیست که مهمترین و بزرگترین بندر تجاری جمهوری اسلامی به شمار می‌رود : از طریق این بندر، به گفتۀ بن سبطی، سپاه پاسداران سلاح و تجهیزات نظامی برای حزب‌الله و حوثی‌ها و همچنین برای انتقال نفت قاچاق به چین استفاده می‌کند

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

بن سبطی سپس گفته است : اگر چه نزدیکان رژیم ایران معمولاً این قبیل رویدادها را به اسرائیل نسبت می‌دهند، اما، خود رژیم اسلامی رسماً از اتخاذ چنین مواضعی پرهیز می‌کند، زیرا، آن را به سود خود در لحظه نمی‌داند. سبطی در پایان گفته است که اگر زیرساخت‌های بندر عباس آسیب‌های جدّی دیده باشند سپاه پاسداران در صادرات نفت و سلاح‌های قاچاق و حکومت اسلامی در واردات کالاهای حیّاتی با مشکل روبرو خواهند شد.

مئیر جاودانفر دیگر پژوهشگر ایرانی-اسرائیلی در گفتگو با "ماریو" گفته است که ترکیبات شیمیایی منفجر شده در بندر رجایی - سدیم پرکلرات - از چین وارد شده بود و باید برای ساخت سوخت جامد موشک‌های بالستیکی سپاه پاسداران مورد استفاده قرار می‌گرفت. وی همچنین عامل انفجارهای بندرعباس را درونی خوانده و رژیم اسلامی را در زمینۀ مدیریت کشور شکست‌خورده توصیف کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

جاودانفر بعید دانسته که یک کشور ثالث - آمریکا یا اسرائیل - در این انفجار دست داشته باشند. زیرا، به گفتۀ وی آمریکا و ایران در حال حاضر سرگرم مذاکره هستند و برای ترامپ مهم است بداند که آیا می‌تواند با رژیم ایران به توافق برسد یا نه. جاودانفر سپس افزوده است که دولت اسرائیل بیش از بایدن از دولت ترامپ واهمه دارد و در حال حاضر به اقدامی که موقعیت ترامپ را تضعیف کند مبادرت نمی ورزد.

rfi.jpgنیویورک تایمز: سوخت موشک‌های بالستیکی سپاه منشاء انفجارهای بندرعباس بوده است

رادیو بین المللی فرانسه - یک منبع نزدیک به سپاه پاسداران به نیویورک‌تایمز گفته است که منشاء انفجارهای بندرعباس - مهمترین بندر تجاری ایران - بی‌احتیاطی در حمل و نگهداری ترکیب شیمیایی "سدیم پرکلرات" بوده که از آن برای ساخت سوخت جامد موشک‌های بالستیکی سپاه استفاده می‌شود. پیشتر آسوشیتدپرس نیز به نقل از شرکت امنیت دریایی امبری گزارش داده بود که بی احتیاطی در نگهداری محموله‌های سوخت جامد موشک‌های بالستیکی سپاه پاسداران علت انفجارهای دیروز بندرعباس بوده است. با این حال، برخی تصاویر هوایی ظن اقدام خرابکارنه را در وقوع انفجارها برمی‌انگیزند.

یک منبع نزدیک به سپاه پاسداران به نیویورک‌تایمز گفته است که منشاء انفجارهای بندرعباس - مهمترین بندر تجاری ایران - بی‌احتیاطی در حمل و نگهداری ترکیب شیمیایی "سدیم پرکلرات" بوده که از آن برای ساخت سوخت جامد موشک‌های بالستیکی سپاه استفاده می‌شود. پیشتر آسوشیتدپرس نیز به نقل از شرکت امنیت دریایی امبری گزارش داده بود که بی احتیاطی در نگهداری محموله‌های سوخت جامد موشک‌های بالستیکی سپاه پاسداران علت انفجارهای بندرعباس بوده است.

خبرنگار شبکۀ الجزیره در ایران نیز انفجار بندر عباس را با انفجار بندر بیروت در اوت سال ٢٠٢٠ مقایسه کرده بود. در آن زمان رهبران ارشد لبنان انفجار بندر بیروت را که در کنترل کامل حزب‌الله بود ناشی از نگهداری غیرقانونی هزاران تُن "سدیم پرکلرات" نیروی قدس سپاه پاسداران اعلام کرده بودند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

با این حال، برخی تصاویر هوایی نشان می‌دهند که انفجارهای بندرعباس در سه نقطۀ جدا از هم صورت گرفته‌اند و همین ظن اقدام خرابکارنه را در وقوع انفجارها تقویت می‌کند.

saraj.jpgایران اینترنشنال - محمد سراج، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی به خبرگزاری رکنا گفت سانحه انفجار بندر رجایی به هیچ وجه تصادفی نیست و «نشانه‌های واضحی از دخالت اسرائیل در آن مشاهده می‌شود».

او گفتوقتی در چهار نقطه مختلف انفجار رخ می‌دهد، یعنی «مواد منفجره از قبل در کانتینرها جاسازی شده بود».

این نماینده مجلس با رد احتمال آتش‌سوزی طبیعی گفت: «مواد شیمیایی معمولا فقط در یک نقطه آتش می‌گیرند و چنین انفجارهای هم‌زمانی ایجاد نمی‌کنند. این کانتینرها یا در مبدا و از سوی کشور صادرکننده آلوده شده بودند یا در مسیر حمل و نقل و یا حتی از سوی عوامل داخلی به مواد منفجره مجهز شده بودند.»

سراج به امکان استفاده از فناوری‌های پیشرفته از سوی دشمن اشاره کرد و گفت ممکن است این انفجارها با استفاده از ماهواره یا تایمرهای از راه دور کنترل شده باشد.

او افزود: «آنها دقیقا زمان رسیدن کانتینرها به بندر را محاسبه کرده بودند تا بیشترین آسیب را وارد کنند.»

نماینده تهران در مجلس این حادثه را با انفجار پنج سال پیش بندر بیروت مقایسه کرد و گفت در لبنان آنها انبار آمونیاک را هدف گرفتند که اثر دومینویی داشت اما در بندرعباس به دلیل تفکیک صحیح کانتینرها، خسارت محدودتر شد.

به گفته سراج، این نشان می‌دهد که اسرائیل قبلا این روش را آزمایش و اکنون عملیاتی کرده‌ است.

خبرگزاری میزان روز یکشنبه، هفتم اردیبهشت ماه تصاویری از محل حادثه در بندر رجایی منتشر کرده است که نشان می‌دهد یک گودال بزرگ بر اثر وقوع انفجار مهیب در اسکله ایجاد شده است.
برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی این تصاویر را «آخرالزمانی» توصیف کرده‌اند. در جریان این انفجار، دست‌کم ۲۵ نفر کشته و بیش از هزار نفر زخمی شده‌اند. هنوز علت دقیق این حادثه مشخص نشده و به دلیل شدت انفجار، احتمال افزایش شمار قربانیان همچنان وجود دارد.

kham.jpg«هرگونه تعمد کشف شود»

ایندیپندنت فارسی - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از یک روز سکوت، روز یکشنبه طی پیامی حادثه «آتش‌سوزی» در بندر رجایی را «موجب اندوه و نگرانی» دانست.

علی خامنه‌ای نوشت: «مسئولان امنیتی و قضائی موظفند با بررسی کامل، هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد را کشف و بر طبق مقررات پیگیری کنند.»
رهبر جمهوری اسلامی همچنین گفت که مسئولان نظام باید موظف به «پیشگیری از حوادث تلخ و خسارتبار» باشند.

تاخیر یک روزه رهبر جمهوری اسلامی در صدور پیام برای حادثه انفجار بندر رجایی با واکنش گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی روبرو شده بود.

ویدئوی منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که موج انفجار بندر رجایی تا چند کیلومتر دورتر هم به شدت احساس شده است. پیرحسین کولیوند، رئیس جمعیت هلال احمر ایران، اعلام کرد که در پی انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس، تاکنون ۲۸ نفر جان باخته‌اند و ۱۹۰ نفر همچنان در بیمارستان‌ها بستری هستند.

اول فاجعه بعد توجه

| No Comments

aza.jpgاحمد زیدآبادی

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: «دوستی که به دلیل نوع تخصصش، با سازمان بنادر در ارتباط است و از آنجا شناخت عمیقی دارد، در دوران ریاست جمهوری مرحوم رئیسی بارها به من یادآوری کرد که برخی مدیران گماشته شده در این سازمان از الفبای امور بندرداری بی‌اطلاعند و این مسئله به زودی با وقوع بحران، خود را نشان خواهد داد.

به کارگیری افراد نالایق و ناشایست در پست‌های کلیدی و تخصصی که تنها هنرشان تظاهر به دین‌داری و حمایت از حکومت است، بزرگ‌ترین بلا و آفت مدیریت در کشور شده است.

هر نهاد و سازمانی را از این قبیل نیروها چنان پر کرده‌اند که دستگاه دولت به موجودی آماس‌کرده و حجیم و بی‌تحرک و تنبل و کژکارکرد تبدیل شده است و بخش عظیمی از بودجهٔ جاری کشور را هم می‌بلعد.

این وضع، حال هر آدم دلسوز و آگاهی را به هم می‌زند و نومید می‌کند.
بدبختانه هر باندی برای خود شبکه‌ای از رسانه هم در اختیار دارد که به محض برکناری یکی از اعضا، قیل و قالش به آسمان می‌رود!

مگر در برنامه‌های اعلامی، همیشه قرار نبوده دولت کوچک و چابک و کارآمد شود؟ پس چرا هر چه زمان گذشته، این دستگاه حجیم‌تر و تنبل‌تر و ناکارآمدتر شده و کار به این نقطهٔ اسفبار رسیده است؟

امیدوارم پس از فرونشستن آتش بندرگاه رجایی، دولت تیم بی‌طرف و متخصصی را مأمور تحقیق و تهیهٔ گزارشی از وضعیت سازمان بنادر در طول چند سال اخیر کند و آن را به آگاهی مردم هم برساند.

چرا در این مملکت تا فاجعه و مصیبتی در یک بخش رخ ندهد، توجه کسی به مشکلات آنجا جلب نمی‌شود؟»

bandarabbas.jpgانفجار عظیم در مجتمع بندری رجایی در جنوب ایران در بامداد شنبه، ششم اردیبهشت ۱۴۰۴، موجب کشته شدن دست‌کم ۲۵ نفر و زخمی شدن بیش از ۸۰۰ نفر شده است؛ اما اهمیت این بندر چیست و این آسیب بزرگ چه چالش‌ها و پیامدهایی برای تجارت و سیاست ایران دارد؟

یورونیوز - پس انفجار بندر رجایی که به نوشته چندین منبع، بر اثر احتراق مواد شیمیایی و سوخت‌های موشکی انبار شده در یکی از انبارهای بندر روی داد، ابر عظیمی از دود سیاه بندرعباس را دربرگرفت و لرزش ناشی از انفجار، ساکنان محله‌ها و شهرهای اطراف، حتی تا جزیره قشم را به وحشت انداخت.

بررسی‌های اولیه نشان می‌دهد که بخشی از زیرساخت‌های بندر، از جمله اسکله‌ها، جرثقیل‌های بارگیری و خطوط ریلی آسیب جدی دیده‌اند. این حادثه که یکی از شدیدترین فجایع صنعتی سال‌های اخیر ایران محسوب می‌شود، نه تنها فاجعه‌ای انسانی رقم زد، بلکه پرسش‌های مهمی را درباره آینده تجارت دریایی کشور مطرح ساخت.

طبق برآوردهای اولیه، انفجار اخیر منجر به توقف بخشی از عملیات تخلیه و بارگیری شده و به گفته وزیر کشاورزی، برخی کشتی‌های ورودی به طور موقت به بندر امام خمینی در خوزستان هدایت شده‌اند. این اختلال ممکن است زنجیره تأمین کالاهای وارداتی و صادراتی را در ماه‌های آینده دچار مشکل کند.

افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل، بروز کمبود برخی اقلام وارداتی، و فشار تورمی بر بازار داخلی از پیامدهای محتمل این حادثه خواهد بود. در سطح منطقه‌ای نیز، آسیب به اعتبار بندر رجایی می‌تواند مزیت رقابتی آن را نسبت به بنادر منطقه‌ای مانند جبل علی در امارات یا صحار در عمان کاهش دهد.

تاریخچه پیدایش بندر رجایی

تاریخچه تأسیس بندر رجایی به سال ۱۹۷۰ بازمی‌گردد. بندر رجایی در ابتدا در زمان شاه و به طور دقیق‌تر در سال ۱۳۴۹ با نام «بندرعباس جدید» با هدف تسهیل و توسعه تجارت بین‌المللی و به‌عنوان یکی از بنادر استراتژیک کشور تأسیس شد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

در دهه ۱۹۷۰ میلادی، ایران به دنبال توسعه و تقویت زیرساخت‌های تجاری خود بود و بندرعباس جدید، در فاصله ۲۳ کیلومتری غرب بندرعباس، به‌عنوان پروژه‌ای ملی برای اتصال ایران به بازارهای جهانی و تسهیل صادرات و واردات کشور در نظر گرفته شد. در این دوران، با توجه به موقعیت استراتژیک این بندر، نزدیک بودن آن به تنگه هرمز و دسترسی آسان به آب‌های بین‌المللی، توجه زیادی به آن شد.

با آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹، بندرعباس جدید که دیگر به نام رسمی «بندر شهید رجایی» تغییر نام داده بود، مانند بسیاری دیگر از زیرساخت‌های کشور با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد. این بندر تحت حملات هوایی و زمینی قرار گرفت و آسیب‌های زیادی دید. اگرچه به‌عنوان یکی از بنادر اصلی ایران همچنان در جریان جنگ فعال بود، اما عملیات تخلیه و بارگیری کالاها به‌شدت مختل شد. بسیاری از تجهیزات بندر آسیب دیدند و صادرات و واردات کشور با مشکلات جدی مواجه شد.

پس از پایان جنگ و در دهه‌های ۷۰ و ۸۰، بندر رجایی شاهد رشد و تحول چشمگیری بود. با بازسازی زیرساخت‌ها و بهبود تجهیزات، این بندر به یکی از بنادر حیاتی ایران تبدیل شد. در این دوره، دولت ایران به‌ویژه از سال‌های ۲۰۰۰ به بعد، با سرمایه‌گذاری‌های گسترده، ظرفیت عملیاتی بندر رجایی را افزایش داد. سیستم‌های جدید تخلیه و بارگیری، افزوده شدن تجهیزات مدرن و بهبود خدمات لجستیکی موجب شد که بندر رجایی بتواند به‌طور مؤثری نقش خود را در تجارت دریایی ایران ایفا کند.

با شروع دهه ۹۰، بندر رجایی یکی از مهم‌ترین گلوگاه‌های تجاری ایران شد. این بندر نه تنها در تجارت داخلی ایران بلکه در تجارت بین‌المللی نیز نقش بسزایی پیدا کرد. رشد حجم مبادلات به‌ویژه در زمینه کالاهای نفتی و غیرنفتی موجب شد که این بندر همچنان یکی از محورهای اصلی تجارت ایران در خلیج فارس باشد.

ستون فقرات تجارت ایران؛ اهمیت بندر رجایی چیست؟

مجتمع بندری رجایی که در حاشیه خلیج فارس و در مجاورت تنگه هرمز قرار دارد، بیش از ۴۵ درصد از صادرات و واردات دریایی ایران را مدیریت می‌کند. طبق گزارش‌های رسمی منتشر شده از سوی سازمان بنادر و دریانوردی ایران، این بندر به عنوان مهم‌ترین گلوگاه تجاری کشور، بیش از نیمی از تجارت دریایی ایران را مدیریت می‌کند. این موضوع نشان‌دهنده اهمیت فوق‌العاده آن در جریان تجارت کشور است.

rizparandeh.jpgمحمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت دلیل انفجار بندر رجایی می‌تواند یک سری موضوعات سهوی یا سهل‌انگاری‌های فنی باشد، ولی ذهن خیلی‌ها را هم به سمت خرابکاری رفته است.

او گفت یک از سناریو‌های اصلی در انفجار بندر رجایی این است که به واسطه «خرابکاری مثل ریزپرنده» به وجود آمده باشد اما احتمال «انفجار خرابکارانه با حضور عوامل نفوذی» هم مطرح است.

این نماینده مجلس افزود: «دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی حتما به این اتفاق به عنوان یک توطئه هم نگاه می‌کنند و براساس این نظریه، تحقیقات را پیش می‌برند.»

شهریاری در ادامه گفت: «این نظریه که کار اسرائیلی‌ها بوده هم مطرح است، زیرا آن‌ها در جهت تخریب و توقف مذاکرات، هر کار بتوانند انجام می‌دهند.»

:::

رویداد۲۴| محمد آیتی

انفجار مهیب و آتش‌سوزی گسترده در بندر شهید رجایی بندرعباس، کشور را ، وارد بحران بزرگی کرده است . علیرغم اینکه تاکنون ابعاد این موضوع چندان شفاف نشده، برخی سناریوی خرابکاری و حضور عوامل نفوذی در این ماجرا را به عنوان یک گزینه محتمل مطرح می‌کنند.

در همین خصوص، محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به «رویداد۲۴» گفت: انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس یک حادثه تلخ بود که جا دارد در همین ابتدای امر به مردم ایران و مخصوصاً خانواده عزیزان از دست رفته، تسلیت بگویم. تا این لحظه هنوز ابعاد این اتفاق ناگوار مشخص نشده است و تا روشن نشدن موضوع، اظهارنظر کردن خیلی کار شایسته‌ای نیست.

وی افزود: این اتفاق می‌تواند به واسطه یک سری موضوعات سهوی یا سهل‌انگاری‌های فنی باشد، ولی ذهن خیلی‌ها را هم به سمت خرابکاری رفته است. این حادثه حتی می‌تواند از طریق ریزپرنده‌‌ها وجود آمده باشد، هرچند که احتمال انفجار خرابکارانه و حتی حضور فرد یا افراد نفوذی هم مطرح است.

fire.jpgبا گذشت ۲۴ ساعت از انفجار بندر شهید رجایی، شواهد از نقش شرکت‌های وابسته به بنیاد مستضعفان در این حادثه حکایت دارد. ابهام در اعلام علت حادثه، نگرانی‌ها درباره مسئولیت این نهاد در وقوع و ابعاد خسارت را افزایش داده است

مقام‌های دولت چهاردهم هنوز اطلاعات دقیقی درباره علت حادثه اعلام نکرده‌اند

داریوش معمار - ایندیپندنت فارسی

در این میان، تصاویر هوایی و مرور نقشه‌های بندر شهید رجایی این فرضیه را تقویت کرده است که محل اصلی انفجار محدوده متعلق به شرکت «توسعه خدمات دریایی و بندری سینا» بوده است. این گمانه‌زنی در مشاهدات میدانی برخی خبرنگاران حاضر در صحنه نیز تایید شده است.

شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا در حوزه‌هایی چون راهبری پایانه‌های کانتینری، راهبری پایانه‌های کالاهای عمومی، پایانه‌های فله مایع، ساخت اسکله‌ها و پایانه‌های اختصاصی و خدمات لجستیک و حمل کالا فعالیت دارد. این شرکت یکی از زیرمجموعه‌های «هلدینگ پایا ترابر سینا» و وابسته به «بنیاد مستضعفان» است.

بررسی ترکیب سهامداران و اعضای هیئت‌مدیره این شرکت نشان می‌دهد سهامداران اصلی آن را بنیاد مستضعفان، سرمایه‌گذاری سینا، وابسته به بانک سینا، شرکت پیوند تجارت آتیه ایرانیان، ره‌نگار خاورمیانه پارس، سرمایه‌گذاری کوثر بهمن و بنیاد علوی تشکیل می‌دهند. ارتباط مستقیم تمامی این شرکت‌ها با بنیاد مستضعفان، با استناد به نشانی دفتر مرکزی آن‌ها و وابستگی سازمانی‌شان، کاملا محرز است.

مرور سوابق مدیریتی شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا و هلدینگ پایا ترابر سینا نشان می‌دهد که انتصاب مدیران این مجموعه‌ها زیر نظر مستقیم بنیاد مستضعفان انجام شده است. سعید جعفری مدیرعامل فعلی را رضا ایلاتی، مدیرعامل هلدینگ پایا ترابر سینا، منصوب کرده و حکم انتصاب ایلاتی را پرویز فتاح، رئیس وقت بنیاد مستضعفان، صادر کرده است.

از دیگر اعضای هیئت‌مدیره این شرکت می‌توان به حمید گودرزی و سید محمد طباطبایی‌نژاد اشاره کرد که مستقیما به نمایندگی از بنیاد مستضعفان معرفی شده‌اند. برخی مدیران این شرکت در شرکت‌های زیرمجموعه‌ای چون خدمات دریایی و بندری کیهان شیران زرین، مدیریت کشتی قشم بنیاد و رایکا دریا تجارت ایرانیان نیز سمت دارند، موضوعی که ساختار درهم‌تنیده و زنجیره‌ای مجموعه‌های وابسته به بنیاد مستضعفان را نشان می‌دهد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

در صفحه رسمی شرکت توسعه خدمات دریایی و بندری سینا، کنترل کامل عملیات‌های کانتینری از ابتدا تا انتها به‌شکل خودکار و از طریق نرم‌افزارهای پیشرفته به‌منزله توانمندی این شرکت معرفی شده است، ادعایی که می‌تواند روند شناسایی محموله‌های دپوشده در محل انفجار را برای مقام‌های مسئول تسهیل کند.

از سوی دیگر، مرور زمینه‌های فعالیت شرکت مادر این مجموعه، یعنی پایا ترابر سینا، نشان‌دهنده تنوع خدمات در حوزه‌هایی چون لجستیک دریایی، حمل‌ونقل دریایی، ریلی، جاده‌ای و بازرگانی است. در بخش بازرگانی این شرکت، موضوع مهمی چون همکاری در حمل کالاهای وارداتی از روسیه و تامین محصولات پتروشیمی درخواستی روسیه به چشم می‌خورد.

در پی حادثه انفجار در اسکله رجایی بندرعباس، آرمان نوذرزاده، قهرمان قایقرانی آب‌های آرام استان هرمزگان و ایران جان باخت. وزارت ورزش و جوانان با صدور پیامی، درگذشت آرمان نوذرزاده و سایر جان‌باختگان این حادثه را تسلیت گفت و برای خانواده‌های داغدار آرزوی صبر کرد.

Gpiwo3hXIAAJCGm.jpg

یک شهروند با ارسال ویدیویی به ایران‌اینترنشنال در خصوص انفجار مهیب بندر رجایی در بندرعباس گفت: «خامنه‌ای ایران را نابود کرده است.» او افزود علی خامنه‌ای ایرانیان را هر روز می‌کشد؛ «یک روز با گلوله و روز دیگر با انفجار.»

cry.jpgیکی دیگر از شهروندان با ارسال ویدیویی به ایران‌اینترنشنال یادآوری کرد که صداوسیمای جمهوری اسلامی زمان مرگ حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، سوگوار بود و همه برنامه‌هایش ماتم و نوحه شده بود. به گفته این مخاطب، صداوسیما حالا برای مرگ ایرانیان در انفجار بندرعباس، برنامه‌های شاد و عروسی پخش می‌کند.

با گذشت بیش از ۲۴ ساعت از انفجار مهیب در بندرعباس، خامنه‌ای از تسلیت به مردم ایران خودداری و همچنان در قبال این فاجعه سکوت کرده است. رهبر جمهوری اسلامی پس از کشته شدن حسن نصرالله پنج روز عزای عمومی اعلام کرده بود. دولت چهاردهم تنها روز دوشنبه هشت اردیبهشت را برای سانحه انفجار بندر رجایی عزای عمومی سراسری اعلام کرد.

:::

hamihan.jpgروزنامه هم‌میهن در گزارشی درباره انفجار در بندر رجایی نوشت که در این حادثه باید «ظن قوی را به خرابکاری معطوف کرد.» این روزنامه با اشاره به هم‌زمانی انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا، وقوع این رویداد را تصادفی ندانست

هم میهن - انفجار بندرعباس چه یک حادثه و ناشی از سهل‌انگاری و تقصیر دست‌اندرکاران باشد و چه یک اقدام خرابکارانه و ضدامنیتی باشد؛ در هر دو صورت، آن اندازه واجد اهمیت است که مجموعه پروتکل‌های امنیتی و انتظامی را بازنگری کرد و مهمتر از آن، باید نسبت به سیاست‌های کلی که زمینه‌ساز چنین رویدادهایی می‌شود، تجدیدنظر کرد.

البته، چنین اقدامی همزمان نیازمند رسیدگی دقیق و حتی‌المقدور شفاف است. بعید است که همزمانی این انفجار با آغاز مذاکرات کارشناسی میان ایران و آمریکا اتفاقی باشد.

بنابراین، ظن قوی را باید به خرابکاری معطوف کرد. هرچند شبکه الجزیره به نقل از معاریو و به نقل از مقامات ارتش اسرائیل اعلام کرده است: انفجار رخ داده در ایران ارتباطی با ارتش اسرائیل ندارد، و این می‌تواند درست باشد؛ زیرا چنین اقداماتی از سوی دستگاه‌های امنیتی یا مزدوران انجام می‌شود و ارتش‌ها کمتر دخالت دارند.

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که قرینه‌هایی وجود دارد که ایالات متحده گرچه در این مرحله مخالف حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران است؛ ولی شاید مخالفتی هم با عملیات غیرنظامی از سوی اسرائیل نکرده است.ت.

roostayee.jpgفرزانه روستایی

امروز نه عباس عراقچی حال خوشی داشت و نه تاسیسات گمرگی بندری رجایی. وزیر خارجه جمهوری اسلامی سر بسته گفت که علاوه بر مذاکرات سیاسی در بحث فنی هم مشکل جدی داریم. اما مهمترین رویداد روز شنبه مذاکرات عمان نبود. مهمترین اتفاق این بود که موساد از پشت پرده بیرون آمد و محموله بشدت قابل اشتعال سدیم کلراید کانتیتر های چینی را دود هوا کرد. در این میان تاکنون ۱۴ نفر از هموطنان کشته شده و بیش از ششصد نفر زخمی شدند.

تاکنون مذاکرات عمان بین جمهوری اسلامی و آمریکا جریان داشت اما با دانفجار امروز اسراییل به مذاکرات اضافه و مذاکرات عمان عملا به ۱+ ۲ تبدیل شد. اگر در روزهای آتی شاهد بودیم که مراکز حساس نظامی یا مثلا شهرک های موشکی مورد هدف قرار گرفت می توان به این نتیجه رسید که اسراییل سابوتاژ مذاکرات علی خامنه ای و تیم ترامپ را آغاز کرده است.

با رفت و آمدی که مقام های ارشد نظامی آمریکا به اسراییل دارند اصلا بعید نیست که انفجار دیروز بندر رجایی بندر رجایی بین آمریکا و اسراییل مورد توافق قرار گرفته باشد. آمریکا در صدد وارد آوردن فشار نرم و کنترل شده به جمهوری اسلامی است تا امتیازات بزرگتری را واگذار کند و نیز نرمش قهرمانه وسیعتری نشان دهد. حال اگر بتوان از توان نظامی اسراییل برای تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی استفاده کرد روند قضایا برای تیم ترامپ سریع تر پیش خواهد رفت.

اما معادله پیچیده تر آن است. اسراییل بنا بر تحلیلی که از قضایا دارد و نیز اطلاعاتی که از مذاکرات درز می کند به این نتیجه رسیده است که ترامپ قصد ندارد در برخورد با فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی زیاد خود را به دردسر بیاندازد. از نگاه اسراییل جمع آوری نشدن تاسیسات هسته ای ایران به معنای تکرار ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ است . البته یک ۷ اکتبر با موشک های مدرنتر ایران که حتی شاید به اورانیوم ضعیف شده مجهز باشند. در آن صورت اسراییل با چالش هایی دهها برابر خطرناکتر مواجه خواهد شد.

در کرمان یک نوجوان بدون داشتن تجربه رانندگی، پشت فرمان یک اتوبوس شهری نشست و ناگهان با چند اتومبیل برخورد کرد. این حادثه که روز دوشنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴ رخ داد، تلفات جانی نداشت اما خسارت زیادی به تعدادی ماشین وارد کرد.

اتوبوس پس از اینکه از مسیر منحرف شد و ظاهرا در جوی کنار خیابان گیر کرد، متوقف شد. یکی دو نفر قصد ضرب و جرح نوجوان را، که گفته می‌شود وضعیت روانی مناسبی ندارد، داشتند که شماری دیگر از حاضران در محل از او محافظت کردند.

26-8.jpgشاهزاده رضا پهلوی در ارتباط با انفجار بندرعباس: دست خامنه‌ای به خون ملت ایران آغشته است!

کیهان لندن - در ارتباط با انفجار مهیب بندرعباس که شنبه ۶ اردیبهشت روی داد و تا کنون بر اساس خبرهای رسمی، دست‌کم چهار کشته و بیش از پانصد زخمی برجای گذاشته در پیامی به همدردی با خانواده‌های جانباختگان پرداخته و از شهروندان خواسته است تا یاریگر آسیب‌دیدگان این فاجعه باشند.

متن پیام به شرح زیر است:

«رژیم جنایتکار و بی‌کفایت، مسبب فاجعه‌ای دیگر، اینبار در بندرعباس شد. مردم بی‌گناه یکبار دیگر قربانی بی‌مسئولیتی جمهوری اسلامی شدند. این رژیم نه توان ساختن دارد، نه توان حفاظت از مردم. مردمی که فقط در همین چند سال گذشته، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، و فجایع پلاسکو، متروپل و سانچی را به چشم خود دیده‌اند و هنوز داغدار عزیزان‌شان هستند، هیچ اعتمادی به این رژیم و دروغ‌هایش ندارند. دست خامنه‌ای به خون ملت ایران آغشته است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

لبخندهای ریاکارانه کارگزاران او در مسقط و رم نیز مرهمی بر زخم‌های این ملت نخواهد بود. ضمن همدردی عمیق با خانواده‌های جانباختگان انفجار بندرعباس، از همه هم‌میهنان می‌خواهم تا یاریگر آسیب‌دیدگان این فاجعه باشند.»

ویدیوی منتشرشده از محل انفجار اسکله رجایی بندرعباس حجم گسترده تخریب و حضور نیروهای امدادی از سراسر کشور را نشان می‌دهد. در این تصاویر، آتش‌نشانانی از کرمان در حال لکه‌گیری و خاموش‌سازی کانتینرهای سوخته دیده می‌شوند.

در میان آوار، کانتینرهای برنج و چای به چشم می‌خورد. نیروهای امدادی نحوه جابه‌جایی کانتینرهای آسیب‌دیده را برای جلوگیری از گسترش دوباره آتش توضیح می‌دهند.

ویدیویی تاثربرانگیز از جست‌وجوی ناامیدانه برادری که در ویرانه‌های اسکله رجایی به دنبال برادر مفقودش می‌گردد، در شبکه‌های اجتماعی منتشرشده است.در این ویدیو دیده می‌شود که این مرد در حالی‌که گریه می‌کند، می‌گوید: «به بچه‌هایش چه بگویم؟ به مادرم چه بگویم؟ قول دادم پیداش کنم.»

عزاداری در فستیوال کوچه

| No Comments

ای واویلا، عزای بندرن... در این تصاویر باشکوه از فستیوال کوچه، می‌توان با تمام وجود، لرزش دل‌های مردم بوشهر و مهمانانی از سراسر ایران را در همدردی با داغدیدگان هرمزگان احساس کرد. همبستگی‌ای گرم و جان‌سوز که روایتگر پیوندی است؛ پیوندی از دل‌های شکسته که در غم و اندوه، در عشق و انسانیت به هم گره خورده‌اند...

👈کیهان لندن - سومین گفتگوی میان جمهوری اسلامی و آمریکا شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ به پایان رسید و طرفین اعلام کردند برای مشورت به پایتخت‌ها بازمی‌گردند و دور چهارم را شنبه هفته آینده (۱۳ اردیبهشت) در مسقط برگزار خواهند کرد.

-«واشنگتن‌پست» در اینباره نوشت هر دو طرف مذاکرات تا کنون آن را عمدتاً مثبت ارزیابی کرده‌اند، اما با پیچیده‌تر شدن روند، احتمال افزایش تنش‌ها وجود دارد.

-عبدالرضا فرجی‌راد تحلیلگر سیاسی در ایران در یادداشتی در روزنامه «آرمان ملی» نوشت، «در مرحله کارشناسی در هر گام، درباره هر موضوع باید به تفصیل بحث شود و طبیعی است که در برخی موارد، اختلاف نظرها و مقاومت‌هایی شکل بگیرد. از این رو، احتیاط در دور سوم مذاکرات بیشتر به چشم می‌آید و به همین سادگی نمی‌توان مذاکرات فنی را مثبت ارزیابی کرد».

-اگرچه حامیان مذاکره با آمریکا در داخل ایران مدعی‌اند در این مذاکرات «سیگنال مثبت رد و بدل شده» اما روزنامه «وال‌استریت ژورنال» گزارش داد که سومین دور مذاکرات هسته‌ای میان آمریکا و جمهوری اسلامی چهار ساعت طول کشید اما با اختلافات عمده پایان یافت. بر اساس این گزارش، یکی از مهم‌ترین موارد اختلاف، اصرار تهران بر حفظ توانایی غنی‌سازی اورانیوم است.

GpipYheWcAAk0zb.jpg

exp.jpgمقام‌های اسرائیلی: در انفجار بندر رجایی نقشی نداشتیم

کانال ۱۲ اسرائیل به نقل از مقام‌های اسرائیلی خبر داد اسرائیل در انفجار بندر رجایی نقشی نداشته است.

مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند آتش‌سوزی در انبار مواد شیمیایی باعث وقوع انفجار شده اما هنوز نمی‌توان علت اصلی حادثه را مشخص کرد.

کشتی مشکوک به حمل مواد شیمیایی مورد نیاز موشک، پیش‌تر در بندر رجایی پهلو گرفته بود

کم‌تر از یک ماه پیش از انفجار در بندر رجایی، گزارش‌هایی منتشر شده بود که از ورود کشتی «جیران» به این بندر خبر می‌دادند؛ این کشتی‌ به انتقال قطعات مرتبط با برنامه موشکی جمهوری اسلامی از چین به ایران متهم است.

نشریه نیوزویک یازدهم فروردین به نقل از وب‌سایت «ماریتایم اگزکیوتیو» گزارش داده بود کشتی باری «جیران» که از سوی آمریکا تحریم شده، پس از ترک چین، در بندرعباس پهلو گرفته و مظنون به حمل مواد شیمیایی مورد استفاده در تولید موشک‌های سوخت جامد بوده است.

بر اساس این گزارش، محموله این کشتی شامل سدیم پرکلرات بوده که کاربرد مستقیم در تولید سوخت موشکی دارد.

روزنامه فایننشال تایمز نیز پیش‌تر فاش کرده بود که کشتی‌های «جیران» و «گلبن» بیش از هزار تن سدیم پرکلرات از چین به ایران منتقل کرده‌اند؛ محموله‌ای که قرار بود به سپاه پاسداران تحویل داده شود.

گزارش‌های رسیده به ایران‌اینترنشنال حاکی است کانتینرهای منفجرشده در بندر رجایی متعلق به شرکت بناگستر بوده‌اند؛ شرکتی وابسته به هلدینگ سپهر انرژی که ۱۸ بهمن‌ به اتهام همکاری در فروش نفت جمهوری اسلامی تحت تحریم آمریکا قرار گرفت.

مقام‌های گمرک جمهوری اسلامی منشا انفجار را وجود کالاهای خطرناک و مواد شیمیایی عنوان کرده‌اند، اما پرسش‌های بی‌پاسخی درباره ماهیت دقیق محموله‌های انبارشده و نقش احتمالی آن‌ها در این حادثه وجود دارد.

PopeMobile.jpgدر تصاویر منتشرشده از مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس که عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، به نمایندگی از مسعود پزشکیان در آن حضور داشت، در حالی که همه حاضران به شکلی رسمی مشغول خواندن دعا و نیایش جمعی هستند، یک روحانی همراه وزیر ارشاد مشغول فیلمبرداری و عکسبرداری از اطراف است.

رفتار این نماینده جمهوری اسلامی در مراسم تشییع رهبر کاتولیک‌های جهان، واکنش گسترده کاربران شبکه‌های اجتماعی را به دنبال داشته است.

مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس با حضور حدود ۲۵۰ هزار نفر روز شنبه، ششم اردیبهشت، در واتیکان برگزار شد.

حضور وزیر ارشاد در کنار ترامپ و بایدن

ویدیوی منتشرشده نشان می‌دهد عباس صالحی، وزیر ارشاد دولت پزشکیان که به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در مراسم تشییع پاپ فرانسیس در میدان سنت پیتر حاضر شده، در کنار جو بایدن، رییس‌جمهور پیشین آمریکا و دونالد ترامپ، رییس‌جمهور فعلی حضور دارد.

نقدی بر غیبت پزشکیان در مراسم خاکسپاری پاپ

محمدجواد روح، روزنامه‌نگار، در یادداشتی تلگرامی نوشت:

تصویر سیدعباس صالحی وزیر ارشاد دولت پزشکیان بین دو رئیس‌جمهور سابق و فعلی آمریکا در فضای مجازی دست‌به‌دست می‌شود. وزیر ارشاد به نمایندگی ایران در مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس حاضر شده بود.

این تصویر اما با خود پرسشی صریح را دارد: چرا وزیر ارشاد؟ چرا رئیس‌جمهور نه؟ آیا سطح خاکسپاری پاپ در حد سفر مسعود پزشکیان نبود؟ آیا سر زدن به آکادمی فوتبال و همبازی شدن با کارگران مهمتر از حضور در این مراسم احترام‌آمیز جهانی بود؟

بر اساس اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال، از ساعت ۱۵ روز شنبه، نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران کنترل کامل منطقه بندر رجایی، تاسیسات بندری و ساختمان‌های گمرک مجاور را در دست گرفته‌اند.

به گفته منابع مطلع، حتی به نیروهای گارد حفاظت بندر و گمرک نیز اجازه حضور در این مناطق داده نشده است. اطلاعات رسیده حاکی از آن است که نیروهای سپاه پاسداران از دسترسی صاحبان خودروهای پارک‌شده در پارکینگ‌های محدود بندر رجایی و گمرک جلوگیری می‌کنند.

در سطح شهر بندرعباس، حتی در مناطق شرقی دور از بندر رجایی، آلودگی هوا به حدی است که بوی سوختگی و سوزش بینی به طور گسترده احساس می‌شود. مسیرهای خروجی شرقی و شمالی بندرعباس به دلیل موج گسترده خروج شهروندان با ترافیک سنگین مواجه شده‌اند.

به گفته شهروندان، در لحظه نخستین انفجار لرزش زمین احساس شد و بسیاری آن را با وقوع یک زمین‌لرزه بزرگ اشتباه گرفتند.

GpfMsFmXkAEntWG.jpg

vaez.jpgآمریکا و ایران می‌خواهند سریعاً بر سر حداقل‌ها به توافق برسند

علی واعظ: "آمریکا و ایران به دلایل مختلف در دستیابی به یک توافق تعجیل دارند و تعجیل در دستیابی به توافق باعث خواهد شد که دو طرف به خطوط مهم برجام بازگردند - همان که ترامپ در سال ٢٠۱٨ پاره کرد - اما آن را با داده‌های راهبردی حاضر تطبیق داده و برای پی‌ریزی یک ساختار امنیتی جدید در خاورمیانه به دیگر کشورهای منطقه نیز تعمیم بدهند. دونالد ترامپ می‌داند که مطالبات حداکثری او نتایج حداقلی به بار خواهند آورد و مدل لیبی یعنی برچیدن کامل برنامۀ اتمی ایران امکانپذیر نیست."

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ حکومت تهران، و استیو ویتکاف، فرستادۀ ویژه رئیس جمهوری آمریکا، در رأس هیئت‌های همراه‌شان امروز شنبه بیست و ششم آوریل دور سوم مذاکرات خود را بر سر برنامۀ اتمی جمهوری اسلامی در مسقط آغاز کردند.

به این مناسبت روزنامۀ لوموند مصاحبه‌ای با علی واعظ پژوهشگر ایرانی در آمریکا انجام داده که معتقد است در این مذاکرات مطالبات حداکثری دونالد ترامپ نهایتاً نتایج حداقلی به بار خواهند آورد. به گفتۀ واعظ دولت‌های آمریکا و ایران به دلایل مختلف در دستیابی به یک توافق تعجیل دارند و رسیدن به این توافق ساختار امنیتی جدید منطقه را پی‌ریزی خواهد کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

واعظ گفته است که تعجیل در دستیابی به توافق باعث خواهد شد که دو طرف به خطوط مهم برجام بازگردند - همان که ترامپ در سال ٢٠۱٨ پاره کرد - اما آن را با داده‌های راهبردی حاضر تطبیق داده و برای پی‌ریزی یک ساختار امنیتی جدید در خاورمیانه به دیگر کشورهای منطقه نیز تعمیم بدهند.

به گفتۀ علی واعظ، دونالد ترامپ می‌داند که مطالبات حداکثری او نتایج حداقلی به بار خواهند آورد و مدل لیبی یعنی برچیدن کامل برنامۀ اتمی ایران امکانپذیر نیست. وانگهی، اگر آمریکا حقیقتاً خواستار پیاده کردن مدل لیبی بود، هرگز وارد مذاکرات جدید با تهران نمی‌شد.

fooribanner.jpg

تعداد کشته‌های انفجار بندر رجایی به ۲۸ نفر افزایش یافت

وزارت بهداشت: ۷۲۹ نفر از مصدومان حادثه بندرعباس ترخیص شدند / ۳۵۷ نفر بستری هستند / ۲۱ نفر در ICU بستری‌اند / ۵ نفر هم سوختگی بالایی دارند

صداوسیما گزارش داد که تعداد کشته‌های انفجار در بندر رجایی بندرعباس به ۲۸ نفر افزایش یافته است. با گذشت ساعت محلی به وقت ایران از ۸ صبح، تصاویر مستقیم از محل حادثه بندر رجایی نشان می‌دهد عملیات نیروهای آتش‌نشانی برای خاموش کردن آتش همچنان ادامه دارد.

هم‌زمان رییس سازمان امداد و نجات هلال احمر گفت انتقال همه مجروحان انجام شده است.

آتش‌سوزی بندر رجایی هنوز مهار نشده و صداهای انفجار همچنان ادامه دارد

به گزارش رسانه‌های ایران، با روشن شدن آسمان، عملیات مهار آتش در بندر رجایی همچنان ادامه دارد و آتش در این منطقه هنوز خاموش نشده است. گزارش‌های رسانه‌های ایران همچنین از انفجارهای «کوچک» در بندر رجایی به دلیل سقوط کانتینرها خبر می‌دهند. همچنین پرواز هواپیماهای آب‌پاش بر فراز بندر رجایی برای خاموش کردن آتش همچنان در ساعات اولیه روز یکشنبه ادامه دارد. با ادامه آتش‌سوزی، توده‌ای گسترده از دود همچنان در آسمان بندرعباس در حال گسترش است.

بر اساس گزارشی که شبکه سی‌ان‌ان پیش‌تر منتشر کرده بود، در بهمن‌ماه امسال کشتی «گلبن» حامل حدود هزار تن پرکلرات سدیم - ماده‌ای کلیدی در تولید پیشران جامد موشک‌های بالستیک - وارد آب‌های بندرعباس شده بود. این ماده شیمیایی در صنایع موشکی ایران، به‌ویژه برای موشک‌های خیبرشکن و حاج قاسم، کاربرد حیاتی دارد.

نیویورک‌تایمز: انفجار بندر رجایی ناشی از پرکلرات سدیم، از ترکیبات سوخت جامد موشک‌ بود

روزنامه نیویورک‌تایمز به نقل از یک فرد مرتبط با سپاه پاسداران که نخواسته نامش به دلیل مسائل امنیتی منتشر شود، گزارش داد انفجار بندر رجایی ناشی از ماده‌ پرکلرات سدیم بوده که یکی از ترکیبات اصلی سوخت جامد موشک‌ها به شمار می‌رود. خبرگزاری آسوشیتدپرس هم به نقل از شرکت امنیتی دریایی امبری گزارش داد که انفجار‌ها در بندر رجایی در بندرعباس، ناشی از حمل نادرست محموله‌ای از سوخت جامد مورد استفاده در موشک‌های بالستیک بوده است. به گفته امبری، این بندر در ماه مارس محموله‌ای از «سوخت موشکی پرکلرات سدیم» دریافت کرده بود. این سوخت بخشی از محموله‌ای بود که طبق گزارش فایننشال تایمز در ماه ژانویه، توسط دو کشتی از چین به ایران ارسال شده بود.

ایران‌اینترنشنال - برخی کاربران رسانه‌های اجتماعی، انفجار در بندر رجایی را با انفجار در بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ مقایسه کردند.

علت انفجار در بندر بیروت ذخیره دو هزار و ۷۵۰ تُن آمونیوم نیترات بود که به مدت شش سال در گمرک بدون ایمنی کافی نگهداری شده بود.

مجتبی امانی، سفیر جمهوری اسلامی در لبنان گفت این انفجار بسیار کوچک‌تر از انفجار بندر بیروت است و قابل مقایسه با آن نیست.

ویدیوهای منتشرشده حاکی است شیشه‌های یک هنرستان در بندرعباس با وجود فاصله ۲۵ کیلومتری تا محل انفجار در بندر رجایی، شکسته است.

3locationsLarge.jpgرشید داودی، از مدرسان حوزه علمیه قم و دانش‌آموخته دکترای علوم سیاسی با انتشار ویدیویی از محل انفجارها در بندر رجایی، در شبکه اجتماعی ایکس خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی نوشت: «حداقل سه محل انفجار. یا راستش را بگویید یا چیزی نگویید.»

این ویدیو نشان می‌دهد که انفجارهای مهیب در حداقل سه نقطه از تاسیسات بند رجایی در بندرعباس رخ داده است.

:::
:::

انفجارهای جدید در پی سرایت آتش به دیگر کانتینرها در بندر رجایی

گزارش‌های منتشر شده حاکی است که آتش‌سوزی گسترده در بندر رجایی در شامگاه شنبه ششم اردیبهشت ادامه یافته و با سرایت آتش به کانتینرهای دیگر، انفجارهای جدیدی در این منطقه رخ داده است. ویدیوهای منتشر شده از محل حادثه نشان می‌دهد که صداهای انفجار همچنان از محوطه بندر شنیده می‌شود. آتش‌سوزی در بخش اسکله و محوطه کانتینری بندر رجایی همچنان بزرگ و گسترده در جریان است.

golanbari.jpgصابر گل عنبری

انفجار امروز در بندر عباس در هنگامه حساس و مهمی یعنی در روز برگزاری دور سوم مذاکرات در مسقط رخ داده و به همین علت متعاقب وقوع انفجار نگاه‌ها به سمت اسرائیل به عنوان مظنون اصلی حادثه رفته است که از این طریق می‌خواهد این مذاکرات را بر هم بزند و به شکست بکشاند.

هنوز با گذشت ساعت‌ها از این واقعه، طبق معمول روایت دقیقی از علت آن و حجم خسارت اقتصادی منتشر نشده و دقیقا مشخص نیست که چه اتفاقی افتاده و علت حادثه چیست و چه بسا فعلا هم روشن نشود.

از این رو، هنوز مشخص نیست که حادثه‌ای طبیعی بوده که به صورت تصادفی در روز دور سوم مذاکرات رخ داده یا نه و اقدامی خرابکارانه است.

اما اگر فرضیه دوم را مبنا قرار دهیم، باید دید هدف چه بوده است؟ در این حالت هدف هر چه بوده باشد، به شکست کشاندن مذاکرات نبوده است. خود اسرائیل هم به خوبی می‌داند که چنین عملیاتی به فرض دست داشتن در آن موجب پایان دادن و به شکست کشاندن مذاکرات نمی‌شود.

بنابراین این فرضیه که اسرائیل با هدف شکست مذاکرات مسقط دست به این کار زده باشد، چندان موضوعیت پیدا نمی‌کند. واقعیت این است که نه این اقدام -اگر خرابکارانه باشد - و حتی عملیاتی غیر مستقیم فراتر از آن هم از جمله ترور و .... موجب تعطیلی مذکرات نمی‌شود؛ هر چند ممکن است در صورت تکرار به آن لطمه بزند. تنها اقدامی که این روند را به شکست و تعطیلی می‌کشاند و یا دستکم موجب تعلیق آن می‌شود، حمله آشکار و صریح اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران است.

مأموریتی ویژه برای عراقچی

| No Comments

vijeh.jpgکیهان لندن - سومین گفتگو میان عباس عراقچی و استیو ویتکاف فرستاده دونالد ترامپ از ظهر شنبه ششم اردیبهشت ۱۴۰۴ آغاز شد. در ارتباط با دیدارها و جلسات مرتبط با آن که گفته شده شامل گفتگوی‌های فنی تیم کارشناسان می‌شود، از منابع مختلف داخلی و بین‌المللی اظهارات ضد و نقیض زیادی شنیده می‌شود. برخی منابع می‌گویند جمهوری اسلامی از آمریکا تضمین امنیتی خواسته است.

پیشتر یک «منبع ایرانی» به رویترز گفته بود، «جدی‌ترین اختلاف بین طرفین برنامه‌های موشکی جمهوری اسلامی است»؛ اما منابع دیگر می‌گویند مسئله اصلی غنی‌سازی اورانیوم و میزان آن خواهد بود.

مواضعی که از سوی آمریکایی‌ها مطرح می‌شود نیز متفاوت است. از یکسو مایک والتز مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا تأکید می‌کنند تهران باید با «برچیدن کامل» برنامه هسته‌ای خود موافقت کند؛ اما استیو ویتکاف ادعا کرده بود به رژیم ایران اجازه داده خواهد شد غنی‌سازی ۳/۶۷ درصدی را که در برجام نیز آمده، حفظ کند.

دستیاران عراقچی در دور سوم گفتگوها، مجید تخت‌روانچی معاون سیاسی وزیر خارجه و کاظم غریب‌آبادی معاون حقوقی و بین‌الملل وزارت خارجه هستند. نزدیک ۱۰ نفر نیز به عنوان کارشناس فنی از تهران راهی مسقط شده‌اند. در مقابل، تیم آمریکایی شامل حدود ۱۲ نماینده از وزارتخانه‌های مختلف از جمله وزارت خارجه، وزارت خزانه‌داری و نهادهای اطلاعاتی است که هدایت آنها را مایکل آنتون مدیر برنامه‌ریزی سیاست‌های وزارت خارجه آمریکا به عهده دارد. آنتون همیشه یکی از منتقدان سرسخت «برجام» بوده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اینهمه در حالیست که دونالد ترامپ رئیس‌ جمهوری آمریکا روز جمعه مثل همیشه در اظهاراتی مبهم، روند مذاکرات رژیم ایران و آمریکا را «بسیار خوب» ارزیابی کرد و گفت: «فکر می‌کنم اوضاع با ایران بسیار خوب پیش می‌رود. خواهیم دید چه می‌شود.»

مأموریت عراقچی «وقت‌کشی» است

بسیاری از ناظران و مخالفان جمهوری اسلامی می‌گویند مأموریت اصلی عراقچی در این گفتگوها «وقت‌کُشی» است. در همین ارتباط ترامپ نیز گفت، «فکر می‌کنم روشن است که به دنبال گفتگوهای طولانی نیستیم. توافق بسیار ساده‌ای است. فقط یک موضوع، آنها فقط نمی‌توانند سلاح هسته‌ای داشته باشند. من درواقع با همین یک شرط برای آنها سخاوت بزرگی نشان می‌دهم. داشتن سلاح هسته‌ای بسیار گران و در عین حال خطرناک است و آنها نباید هیچوقت سلاح هسته‌ای داشته باشند. فقط با همین شرط من میلیاردها دلار برایشان صرفه‌جویی می‌کنم. چون هزینه سلاح هسته‌ای چنین مبلغی است.»

او همچنین افزود: «همانطور که گفتم، توافق با ایران خوب پیش می‌رود. ما در حال مذاکره در بالاترین سطح با آنها هستیم و فکر می‌کنم که آنها می‌خواهند به توافق برسند و ما هم همین را می‌خواهیم. البته بعضی افراد می‌خواهند به نوع دیگری از توافق برسند، توافقی بسیار خشن‌تر و من نمی‌خواهم چنین‌ چیزی برای ایران اتفاق بیفتد؛ البته اگر که بتوانیم از آن جلوگیری کنیم.»

خداداد عزیزی، سرپرست تیم تراکتور پس از بازی با فولاد در اهواز، با عصبانیت شدید به برگزارگننده‌های بازی پرخاش کرد. او معترض وضعیت استادیوم و رفتار تماشاگران در فولادآرنا با بازیکنان تراکتور بود و بخشی از انتقاداتش را خطاب به حسین خبیری، مدیرعامل فولاد بیان کرد.

پس از این حاشیه‌ها در اهواز، کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال حسین خبیری، مدیرعامل فولاد و خداداد عزیزی، مدیر تیم تراکتور را به‌دلیل اتفاقات رخ داده در جریان مسابقه و مصاحبه بعد از بازی با دستور موقت تا اطلاع ثانوی از همراهی تیم‌هایشان محروم کرد.

مرتضی کیارسی پژوهشگر اجتماعی به رکنا: برنامه وزارت کار برای کارگران آسیب‌دیده و خانواده قربانیان چیست؟ چطورمسئولان اسکله،بندر،گمرک،حفاظت ایمنی و انتظامات اجازه دادند کانتینرها بدون رعایت ایمنی دپو شوند؟

26-5.jpgانفجارها در اسکله رجایی بندرعباس، ادامه دارد. رنگ دود و شکل انفجارها به گفته کارشناسان، نشان دهنده سوخت پرکلرات سدیم است که در سوخت جامد موشک‌های بالستیک کاربرد دارد. انفجارها در محلی اتفاق افتاده‌اند که یکی از شرکت‌های مرتبط با سپاه پاسداران و با سابقه حمل و نقل تسلیحات نظامی فعالیت می‌کند.

با توجه به وقوع انفجارها همزمان با دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا، برخی تحلیل‌گران، احتمال یک نوع خرابکاری توسط یک کشور دیگر را می‌دهند که در واقع هشداری است به جمهوری اسلامی. اما، با افزایش شدید آلودگی هوا پس از انفجار در بندر رجایی، وزارت بهداشت جمهوری اسلامی شرایط اضطراری اعلام کرد.

در نامه معاونت این وزارتخانه به رئیس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، به «احتمال انتشار آلاینده‌هایی نظیر آمونیاک، دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید نیتروژن» اشاره شده است. بنابر دستور این نامه، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان موظف است از مردم بخواهد با «حضور در منازل و اجتناب از حضور در فضای آزاد و انجام فعالیت‌های بدنی و بسته نگه داشتن پنجره‌ها | استفاده از ماسک‌های مناسب N95 یا P2 به‌ویژه گروه‌های آسیب‌پذیر (بیماران تنفسی، قلبی، کودکان، زنان باردار و سالمندان) | شستشوی صورت و استفاده از لباس‌های مقاوم» از خود محافظت کنند.

همزمان با تاریک شدن هوا در بندر عباس، آتش به برخی کانتینرها رسیده و آنها نیز در حال انفجارند. استانداری اعلام کرده که فردا یکشنبه مدارس همه مقاطع تحصیلی در بندرعباس تعطیل است. بندرعباس از بندرهای مهم ایران است که سالانه صد میلیون تن کالا از این بندر وارد یا خارج می‌شود.

گفته می‌شود که موشک‌های ارسالی برای حوثی‌های یمن نیز از این بندر بارگیری می‌شود. در روزهای گذشته، ورود یک کشتی چینی هزار تن پرکلرات سدیم به بندرعباس برده و در اسکله رجایی این مواد پیاده شده است. هنوز نمی‌توان با قطعیت علت انفجار را ناشی از یک بی‌احتیاطی در حمل و نقل، خرابکاری نیروی خارجی یا هر علت دیگری اعلام کرد و گمانه‌زنی‌ها در این خصوص ادامه دارد اما آنچه مسلم است، در این اسکله، موشک یا مواد اولیه ساخت موشک دپو شده است.

به دنبال انفجارهای مشکوک در تأسیسات اسکله «بندر رجایی» که از قرار معلوم با افزایش آلاینده‌های مسموم شامل ذرات آمونیاک، دی‌اکسید گوگرد و دی‌اکسید نیتروژن همراه شده، در شهر وضعیت اضطراری اعلام شده و مسئولان از مردم خواسته‌اند در خانه‌ها بمانند.

GpfLISNXsAAL4yk.jpg

thirdOman.jpgسومین دور مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا در مسقط

ایران اینترنشنال - خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی در همین رابطه گزارش داد «بده‌بستان» میان تهران و واشینگتن آغاز شده و دیگر نمی‌توان از عنوان «مذاکره غیرمستقیم» برای این گفت‌وگوها استفاده کرد.

او افزود: «هیات‌های دو طرف شلوغ‌تر از دور قبلی است و مذاکرات با جدید بیشتری ادامه دارد.»

رسانه‌های حکومتی به توجیه رفتار متناقض خامنه‌ای در مورد مذاکره با آمریکا پرداختند

شماری از رسانه‌های وابسته به حکومت و سپاه پاسداران در ایران مانند خبرگزاری فارس، خبرگزاری تسنیم و روزنامه کیهان، در مطالبی به توجیه رفتار متناقض علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، درباره مذاکراه با آمریکا و تعابیر متفاوتش درباره آن مانند «غیر‌شرافتمندانه» از یک سو و «داهیانه و از موضع اقتدار» از سوی دیگر پرداختند.

:::

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی روز شنبه ششم اردیبهشت و پس از پایان دور سوم گفتگوهای میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا در عمان گفت: «هم در موضوعات کلان و جزئیات اختلافات وجود دارد». عراقچی با پذیرش این وضعیت گفت: «تا جلسه بعدی قرار است در پایتخت‌ها بررسی صورت گیرد که چطور می‌توانیم اختلافات را کم کنیم.» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با تکرار «خوشبینی محتاطانه» به نتیجه مذاکرات گفت: «اینکه هر دو طرف با جدیت وارد مذاکرات شدند، کاملا مشهود بود و این، فضایی را ایجاد می‌کند که امیدوار باشیم که می‌شود پیشرفت کرد. امیدواری ما به‌شدت محتاطانه است و مسائلی هست که باید در مورد آن تفاهمات کلی به‌دست آید و بعد درباره جزئیات مذاکره شود.»

فارس: نباید وقتی جاده سیاست پیچید، نظام را به انحراف متهم کنیم

خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، در همین زمینه نوشت: «مغز کلام رهبری این است که همه باید به تکلیف خود عمل کنیم. نباید مسائل پیچیده زمان را ساده‌انگارانه و با تحلیل‌های سطحی وارونه بفهمیم.»

این رسانه اضافه کرد: «نباید آنجا که نفهمیدیم چرا جاده سیاست پیچید، نظام اسلامی را به انحراف از آرمان‌ها متهم کنیم.»

خامنه‌ای که پیش از این بارها مذاکره با آمریکا را «ممنوع» اعلام کرده بود، ۲۶ فروردین‌ماه ضمن ابراز رضایت از مذاکره با دولت دونالد ترامپ در عمان گفت: «قدم‌های اول به‌خوبی برداشته شده و ممکن است مذاکره نتیجه بدهد.»

خامنه‌ای پیش از این درباره مذاکره با دولت ترامپ گفته بود: «مذاکره با این دولت هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست.»

گزارش‌های تایید نشده از رسانه‌های اسرائیلی: آمریکا مدل امارات را به ایران پیشنهاد داده است:

:::

sc.jpgبی بی سی - ویرجینیا جوفری، زنی که شاهزاده اندرو و جفری اپستین را به سوءاستفاده جنسی متهم کرده بود، در سن ۴۱ سالگی خودکشی کرد. خانواده ویرجینیا جوفری این خبر را تایید کرده‌اند.

او یکی از صریح‌ترین افرادی بود که علیه مجرمان جنسی محکوم‌ شده، اپستین و گیلین مکسول، دوست دختر سابق او، شهادت داد. خانم جوفری همچنین ادعا کرده بود که این دو نفر او را در سن ۱۷ سالگی به دوک یورک معرفی کردند؛ اتهامی که شاهزاده اندرو به شدت آن را رد کرده بود.

شاهزاده اندرو فرزند ملکه الیزابت دوم و برادر پادشاه فعلی بریتانیا است. او پس از مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی درباره این موضوع، از وظایف سلطنتی خود کناره‌گیری کرد.

خانواده جوفری روز جمعه در بیانیه‌ای اعلام کردند که ویرجینیا «مبارزی سرسخت در مقابله با سوءاستفاده جنسی» بوده و «بار سنگین این سوءاستفاده‌ها... برایش غیرقابل تحمل شده بود».

بر اساس این اطلاعیه ویرجینیا جوفری روز پنجشنبه در مزرعه خود در استرالیای غربی جان باخت.

پلیس استرالیای غربی می‌گوید تحقیقات اولیه گروه کارآگاهان جنایی به این نتیجه رسیده که در این مرحله مورد مشکوکی مشاهده نشده است.

جفری اپستین، سرمایه‌دار آمریکایی متهم اصلی این پرونده هم جان خود را در زندان گرفته بود.

:::

ایندیپندنت فارسی - خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از شرکت امنیت دریایی «امبری» گزارش کرد که انفجار شنبه ششم اردیبهشت اسکله رجایی بندر عباس «ظاهرا بر اثر جابه‌جایی نادرست محموله سوخت جامد برای موشک‌های بالستیک ایران» روی داده است.
بر اساس گزارشی که شبکه سی‌ان‌ان پیش‌تر منتشر کرده بود، در بهمن‌ماه امسال کشتی «گلبن» حامل حدود هزار تن پرکلرات سدیم - ماده‌ای کلیدی در تولید پیشران جامد موشک‌های بالستیک - وارد آب‌های بندرعباس شده بود.

این ماده شیمیایی در صنایع موشکی ایران، به‌ویژه برای موشک‌های خیبرشکن و حاج قاسم، کاربرد حیاتی دارد.
ایندیپندنت فارسی پیش از این دو گزارش در ارتباط با انتقال دو محموله خطرناک سوخت موشک به بندرعباس منتشر کرده بود.
گزارش‌های اطلاعاتی حاکی از آن بود که این محموله برای بخش تدارکات سازمان جهاد خودکفایی خریداری شده و ورود آن می‌توانست نشانه بازسازی ظرفیت موشکی ایران پس از حملات اسرائیل باشد. اکنون برخی ناظران احتمال می‌دهند که انفجار مهیب امروز در بندر شهید رجایی ممکن است ناشی از انفجار این محموله حساس بوده باشد.


با این حال، مقامات رسمی هنوز به طور قطعی ارتباطی میان محموله سوخت موشکی و حادثه امروز اعلام نکرده‌اند و گفته‌اند بررسی علت دقیق انفجار در دست انجام است.

Untitled-7.jpg

oostayee.jpgفرزانه روستایی

باور آن سخت است که آخوندها برای ماندن و برای اینکه پایه های قدرت خود را تحکیم کنند دست به کارهایی می زنند که روح ماکیاولی انگشت به دهان می ماند. رهبر جمهوری اسلامی برای توحیه توافق احتمالی با آمریکا و کوتاه آمدن های پی در پی، خود را امام حسن جا زده است. اما طیف های دیگر برای اینکه حواس مردم از قضایا و نرمش های قهرمانانه پرت شود به سراغ امام جعفر صادق رفتند و قرار است دهه صادقیه برگزار کنند تا شر توافقی گه به پای امام حسن گذاشته شد کم کم فراموش شود.

بعید است این توافق وبال گردن بیت و سپاه و آپاراتچی های اصلی نظام نشود. به همین دلیل در تدارک باز کردن پای بیروی انتظامی به مداریس هستند تا کنترل شورش ها و اعتراضات مردم آسانتر شود. پس از صدها حمله شیمایی در دو سال گذشته به مدارس دخترانه که از صدر تا ذیل نظام بر سر آن توافق داشتند و رهبر هم با لبخند ملیحی آن را همراهی کرد، ورود نیروی انتظامی و بعد لباس شخصی ها و حتما بعد از آن لشگر فاطمیون به مدارس که باید محل آموزش و پرورش بچه های ایرانی باشد یک فاجعه جدید است.

آقایان خود را برای کنترل بحران های امنیتی آماده می کنند و هم دارند آماده می شوند اگر پولی یا دلاری پس از توافق و برداشته شدن بخشی از تحریم ها به حساب واریز شد این سرمایه از دست دوستان و آشنایان و معتمدان نظام خارج نشود. امضای قرارداد ۶۱ هزار میلیاردی با بابک زنجانی در این شرايط خاص هیچ معنی دیگری ندارد و البته این پیام که هیچ چیز قرار نیست تغییر کند یا گشایشی در زندگی مردم ایجاد شود.

noqrekar.jpgمسعود نقره کار

ویژه خبرنامه گویا

نصیحتی است اگر بشنوی، زیان نکنی

که اعتماد بر اوضاع این جهان، نکنی

از این و آن نکشی هیچ در جهان آزار

اگر تو نیت آزار این و آن، نکنی

بهار

1)

در ایران فعالیتِ سازمان یافته علیۀ جنگ افروزی و جنگ فقط در مواقع تهدید و بروزجنگ مطرح شده است و صلح و صلح طلبی به عنوان پدیده ای انسانی و حیاتی در فرهنگِ سیاسی جامعۀ ما جدی و ارزشمند تلقی نشده است.

یکی از انگشت شمار تشکل های مبُلغ و هوادارصلح که پس از مدتی قربانی سیاست بازی های حزبی و گروهی شد "جمعیت ایرانی هوادار صلح" بود.

این جمعیت در خرداد سال ۱۳۲۹ تأسیس شد و ملک الشعرای بهار از پایه‌گذاران آن بود، علی شایگان، عبدالکریم برقعی، حائری‌زاده، مهندس قاسمی، علی‌اصغر حکمت، احمد لنکرانی، محمد رشاد و محمود هرمزاز دیگر اعضای مؤسس این جمعیت بودند. بهار رئیس منتخبِ جمعیت بود و قصیدهٔ معروف "جغدِ جنگ" را، به اقتفای چکامهٔ بلند منوچهری دامغانی""فغان ازین غرابِ بین و وای او" سرود و بر پیشانی این جمعیت نشاند. روزنامه سرود پیروزی و مصلحت به مدیریت احمد لنکرانی نیز نشریه این جمعیت بود، جمعیتی که بسیاری از روشنفکران سیاسی و فرهنگی ، و شاعران و نویسندگان در آن فعال بودند.

" جمعیت ایرانی هواداران صلح دربحبوحۀ جنگ کره و در اوج جنگ سرد میان دو ابرقدرت تأسیس شد و انتقادهای خود را بیش تر متوجه ایالات متحده امریکا کرد. این جمعیت در آغاز به حزب توده وابستگی نداشت، اما با ورود افراد بیشتری از این حزب به این جمعیت به عنوان یکی از تشکل ها و زائده های حزب توده معرفی و شناخته می شد.

جنگ عراق و ایران توجه روشنفکران و کنشگران سیاسی و فرهنگی را بیش از پیش به ارزش و اهمیت صلح جلب کرد. با شروع جنگ عراق و ایران ضرورت سامان دادن جمع ها و تشکل هائی علیه جنگ و برای برقرای صلح در محافل روشنفکری، سیاسی و فرهنگی مطرح شد. یک نمونه، پیشنهاد و تلاش زنده یاد، جراح گرانقدر دکتر هاشم موسوی بود. طرح دکتر هاشم موسوی این بود که پزشکانِ و کادرهای بهداشتی و درمانی حامی صلح تشکلی ضد جنگ شکل بدهند که متاسفانه این پیشنهاد و طرح عملی نشد.(1) همان هنگام دکترهاشم جزوه مصوری نیز با عنوان " کمک های اولیه در جنگ" با پیشگفتاری در رابطه با اهمیت صلح تدوین و منتشر کرد، که در تیراژی محدود با عنوان هواداران سازمان چریک های فدائی خلق ایران توسط انتشارات چکیده منتشر شد، که من نیز در تدوین و انتشار و توزیع آن شاگردی کردم. شرایط سیاسی، چه سازمانی و چه در سطح جامعه به گونه ای پیش رفت که هاشم ومن را از هم دور کرد، اما این دورشدگی سبب نشد که ما از پرداختن به صلح غافل شویم (2).

در دوران جنگ عراق و ایران، و پس ازآن محافل و جمع های دیگری نیز بر دامنه های فعالیت صلح طلبانه در میهنمان افزوده اند. (3)

democracy.jpgدر حالی که مذاکرات هسته‌ای بین ایالات متحده و ایران در عمان از سر گرفته شده، شاهزاده رضا پهلوی و چهره‌های برجسته اپوزیسیون ایران به‌طور قاطع با هرگونه توافقی که به جمهوری اسلامی مشروعیت ببخشد، مخالفت می‌کنند.

شاهزاده رضا پهلوی موضع خود را به‌روشنی بیان کرده است: «تا زمانی که جمهوری اسلامی در قدرت است، صلح در خاورمیانه غیرممکن است.» او معتقد است که تنها ایرانِ پس از جمهوری اسلامی می‌تواند پایه‌ای برای ثبات منطقه‌ای باشد.

اپوزیسیون به بنیان‌های ایدئولوژیک رژیم اشاره می‌کند -- ضد غرب، ضد اسرائیل، و متکی به ایجاد تنش برای توجیه سرکوب داخلی و توسعه‌طلبی منطقه‌ای. حمایت جمهوری اسلامی از گروه‌های تروریستی، از جمله گروه‌های دشمن اسرائیل، نقش دائمی آن در بی‌ثباتی منطقه را برجسته می‌کند.

در حالی که ایالات متحده همچنان دیپلماسی را به اقدام نظامی ترجیح می‌دهد، رئیس‌جمهور ترامپ اعلام کرده است که آمریکا به جنگ با ایران «کشیده نخواهد شد»، اگرچه گزینه نظامی را در صورت شکست دیپلماسی منتفی ندانسته است. اینکه آیا رویکرد فشارمحور ترامپ به صلح کمک کرده یا مانع آن شده، هنوز مورد بحث است -- اما بدون شک میدان دیپلماسی را دگرگون کرده است.

آمریکا به دنبال محدودسازی غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران و تضمین پایبندی از طریق سازوکارهای سخت‌گیرانه نظارتی است. ایران در مقابل، بر حق خود برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای تأکید می‌کند و انتظار دارد هر توافقی این حق حاکمیتی را به رسمیت بشناسد.

مذاکرات غیرمستقیم پیش‌رو لحظه‌ای کلیدی برای دیپلماسی خاورمیانه است. اسرائیل همچنان بازیگری اصلی در این پرونده است و خواهان توافقی است که هم توان هسته‌ای ایران و هم رفتار منطقه‌ای آن را به‌طور جامع در بر گیرد.

با توجه به مسائل امنیتی، فشارهای اقتصادی، و تنش‌های سیاسی، روزهای آینده بسیار تعیین‌کننده خواهند بود. اگرچه ازسرگیری مذاکرات بارقه‌ای از امید را نشان می‌دهد، اما موانع جدی همچنان باقی است.

با این حال، برای اپوزیسیون ایران، مسئله اصلی فراتر از سطح غنی‌سازی یا پروتکل‌های راستی‌آزمایی است. آنان معتقدند تا زمانی که این رژیم که توان اصلاح ندارد در قدرت باشد، هیچ صلح واقعی و پایداری قابل تحقق نیست. از دیدگاه آنان، صلح پایدار نه با محدودسازی هسته‌ای، بلکه با گذار دموکراتیک در ایران آغاز می‌شود

azarakhsh.jpgآیا می‌توان تصور کرد روزی ایران و اسرائیل، دشمنان قسم خورده کنونی، به نزدیک‌ترین متحدان منطقه‌ای تبدیل شوند؟ این مقاله تلاش می‌کند با نگاهی منطقی و مبتنی بر داده، پتانسیل این سناریوی در حال حاضر غیرمحتمل را بررسی کند و همچنین سعی دارد با تلنگر تابوی روابط ایران و اسرائیل را بشکند.


موضوع روابط خارجی در بین طیف های گوناگون سیاسی ایران همانند سیاست گذاری‌های حزبی و گروهی اغلب آلوده به احساسات، شعار و گاهی سطحی نگری است. معیار و محک اصلی باید منافع ملی باشد و نه هیچ چیز دیگر. حوادث دراماتیک در خاورمیانه شاید بیش از سایر نقاط جهان به این گرایش هیجانی و احساسی در سیاست دامن میزند.
از این رو لازم دانستم به رغم هجمه‌های گوناگون احساسی از چپ و راست و بدون پیشداوری مروری مبتنی بر فکت در مورد سیاست خارجی ایران داشته باشیم.

اکنون به این سئوال بپردازیم که مناسب ترین و نزدیکترین متحد سیاسی ایران در منطقه چه کشوری می‌تواند باشد و چرا؟ پیش فرض ما این است که حکومت در ایران تغییر یافته و یک حکومت ملی و میهن‌پرست بر کشور حاکم است. این به ما کمک میکند تا از آلودگیها و تنگ نظریهای مذهبی و ایدئولوژیک فاصله گرفته و نگاهی صرفا منطقی داشته باشیم.

این بررسی باید با در نظر گرفتن متغیرهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی به مقایسه پتانسیل روابط ایران با چند کشور مهم در منطقه بپردازد. در این سناریو ما کشورهای ترکیه، عراق، افغانستان، عربستان سعودی، اسرائیل و روسیه را مورد مطالعه قرار میدهیم.

Masoud_amirkhalili.jpgگاهشمار رسمی ایران، گاهشماری خورشیدی است که محاسبات، طول و سرآغازش بر اساس گاهشماری جلالی و مبدأ آن سال 622 (میلادی ) است. در این سال، به گفته اسلام شناسان سنتی، پیغمبر مسلمانان و همراهانش ( مهاجرون) از مکه به مدنیه مهاجرت کردند. این اسلام شناسان ادامه می دهند به پیشنهاد عمر، خلیفه دوم، این سال به عنوان تقویم اسلامی تعیین شد.

این اخبار مهاجرت را اسلام شناسان ایرانی و عرب حدود 150 سال بعد، در اواسط قرن 8، بدون ارائه یک سند کتبی به ما داده اند. از عمر و از دیگر خلیفه های راشدین تا به امروز هیچ سند کتبی ( سکه، سنگ نبشته، پاپیروس ) پیدا نشده است. همچنین نیز به سال هجری در سنگ نبشته ها، سنگ قبر ها و سکه ها از قرن 7 اشاره ی نشده است.

قدیمی ترین سند تاریخی اعراب که بر روی پاپیروس نوشته شده از سال 643 میلادی است و در کتابخانه ملی اتریش در وین نگهداری می شود. این پاپیروس به خط یونانی و عربی نوشته شده و رسید ( قبض ) 65 گوسفندی است که فردی بنام " امیر عبدالئه " برای سپاه خود در مصر از خلیفه تذرق دریافت کرده است (1). در قسمت عربی سند فقط سال 22 نوشته شده ( در این سند اشاره ی به سال هجری نشده است ). در قسمت یونانی سند به سال مالیات بیزانس اشاره شده که برابر 25 آپریل سال643 است.

همچنین بر روی یک سنگ نبشته از معاویه ( 663) با علامت صلیب در ام قیس (اردون ) که به زبان یونانی نوشته شده است سه تاریخ مشاهده می شوند: "تاریخ سال مالیاتی بیزانس، تاریخ سال محلی شهر و تاریخ بنا به سال 42 عرب ها " و نه بنا به سال هجری. این سنگ نبشته قدیمی ترین تقویم اعراب است (2) .

araqchi.jpgایران اینترنشنال - ‌روزنامه واشینگتن‌پست درباره مذاکرات دور سوم تهران و واشینگتن در عمان، نوشت که مذاکره‌کنندگان جمهوری اسلامی در پی تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی فلج‌کننده، احتمالا ناچار می‌شوند دادن امتیازهای دشوار را مورد ملاحظه قرار دهند.

این روزنامه به نقل از فردی مطلع از دیدگاه‌های رهبری جمهوری اسلامی که نخواست نامش منتشر شود، نوشت تغییر رویکرد جمهوری اسلامی به مسئله مذاکره، پس از انتخاب مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری در سال گذشته آغاز شد.

این روزنامه نوشت این تغییر رویکرد به نفع گفت‌وگو با آمریکا پس از این انتخابات، در پی عملیات‌های نظامی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی و متحدان منطقه‌ای‌اش، به ویژه در میان فرماندهان نظامی تقویت شد.

ترامپ: توافق با تهران به خوبی پیش می‌رود و در بالاترین سطوح با ایران در حال مذاکره‌ایم

ترامپ در هواپیمای ایرفورس وان به خبرنگاران گفت:«توافق با جمهوری اسلامی به خوبی پیش می‌رود. ما در بالاترین سطوح با تهران در حال مذاکره هستیم و فکر می‌کنم آن‌ها خواهان دستیابی به توافق هستند و ما هم همینطور.»

او افزود: «ترجیح می‌دهم توافقی حاصل شود تا اینکه به سراغ گزینه دیگر برویم؛ این به نفع بشریت است. بسیار ساده است، تهران نمی‌تواند سلاح هسته‌ای داشته باشد.»

رییس‌جمهوری آمریکا گفت: «داشتن سلاح هسته‌ای بسیار خطرناک و پرهزینه است و من با جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هسته‌ای، به آنها کمک کنم میلیاردها دلار هزینه صرفه‌جویی کنند.»

skokat.jpgنواب صفوی رهبر جمعیت فدائیان اسلام که در صدمین سالگرد تولد او هستیم، پیام‌آور مرگ و نیستی در تاریخ معاصر ایران است. رهبری وحشت‌آفرین که ترور فردی را به نمادی از نام و آوازۀ جمعیتی که بنیان نهاد بدل ساخته بود. ترور فردی در پیشبرد هدف‌های سیاسی اگرچه پیشینه دیگری دارد که با او آغاز نمی‌شود. اما کارایی و دوام آن با نام نواب و جمعیت فدائیان اسلام گره خورده است

از ترور ناصرالدین‌ شاه قاجار در دوازدهم اردیبهشت 1275 به دست میرزا رضا کرمانی در حرم شاه‌عبدالعظیم و ترور میرزا علی‌اصغر خان اتابک و آیت‌الله سید عبدالله بهبهانی در جریان انقلاب مشروطیت، تا ترورهای کمیته انتقام در کشتن کسانی که "در اجرای اصلاحات سد راه وطن‌خواهان بودند"، همگی نشان از دامنه و گستردگی ترورهای سیاسی در ایران روزگار پادشاهان قاجار به این سو دارند.

در سال‌های دور و نزدیک دوران پهلوی نیز با ترور فردی به عنوان وسیله‌ای در پیشبرد هدف‌های سیاسی روبه‌رو هستیم. ترور سید محمدرضا کردستانی (میرزاده عشقی)، شاعر، روزنامه‌نگار، جمهوری‌خواه پرشور و قتل روزنامه‌نگاران دیگری چون احمد دهقان و محمد مسعود و یا عبدالمجید زنگنه، وزیر فرهنگ کابینه رزم‌آرا تا ترور حسنعلی منصور، نخست وزیر به دست هیئت‌های موتلفه اسلامی نمونه‌های دیگر چنین راه و رسمی در سپهر سیاست ایران هستند. راه و رسمی که در دفتر و کارنامه حزب توده تا سازمان چریک‌های فدایی خلق یا سازمان مجاهدین خلق و تشکیلاتی که مجاهدین مارکسیست نام گرفت نیز به ثبت رسیده است

از فردای پیروزی انقلاب اسلامی نیز با ترورهای گروه فرقان روبه‌رو هستیم که سرآغاز فصلی دیگر در تداوم چنین راه و رسمی به شمار می‌آیند. ترورهایی که برخی از بلندپایگانگان جمهوری اسلامی چون آیت‌الله مرتضی مطهری، رئیس شورای انقلاب، سید محمدولی قره‌نی، نخستین رئیس ستاد مشترک ارتش، حاج مهدی عراقی، عضو شورای اجرایی بنیاد مستضعفان و ریاست زندان قصر را به کام مرگ کشیدند. ترور آیت‌الله میراسدالله مدنی، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و امام جمعه همدان و تبریز و نیز اسدالله لاجوردی، رئیس پیشین زندان اوین و دادستان انقلاب تهران به دست سازمان مجاهدین خلق نیز نمونه‌های دیگری از تدوام بی‌گسست این روند هستند

اگر به این سیاهه، ترورهای نافرجام دیگری چون سوء قصد به محمدرضا شاه و حسین فاطمی، سخنگوی دولت و معاون پارلمانی محمد مصدق و حسین علاء، نخست وزیر در دوره پهلوی دوم و علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی و سید علی خامنه‌ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی را بیفراییم، با گستردگی دامنه ترور فردی در پیشبرد هدف‌های سیاسی باز هم بیشتری روبه‌رو خواهیم شد. سیاستی که در خارج از کشور نیز به از میان برداشتن شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر نظام پادشاهی، ارتشبد غلامعلی اویسی، فرماندار نظامی تهران، شهرام شفیق، فرزند اشرف پهلوی و احمد شفیق، کاظم رجوی، برادر مسعود رجوی، رهبر سازمان مجاهدین خلق، فریدون فرخزاد، خواننده و ترانه‌سرا و عبدالرحمان قاسملو و صادق شرفکندی، رهبران حزب دمکرات کردستان و شماری دیگر از مخالفان حکومت اسلامی ایران انجامید

با این همه، هیچ یک از اینها، دامنه و تاثیر ترورهای جمعیت فدائیان اسلام را در رویدادهای سیاسی جامعه ایران نداشت. ترور عبدالحسین هژیر که راه مصدق و یارانش را به مجلس شانزدهم شورای ملی گشود و سپس ترور حاجعلی رزم‌آرا که به ملی شدن صنعت نفت انجامید، پیامدی ماندگار در تاریخ معاصر ایران بر جای نهاد که با نام نواب و مریدانش گره خورده است. با نام طلبه‌ای تبه‌کار که نخسین گام‌های خود را در عرصه سیاست با قتل احمد کسروی آغاز کرد و تا پایان راه در گذار از شقاوتی به شقاوتی دیگر بر جنون و جنایت، روال و رسمیتی دور از انتظار بخشید. آغاز و پایانی بر لبۀ تیغ گذران عمری در تداومی خونبار که در تنگدستی و تهی‌دستی، در بی‌خانمانی و زندان تا جان باختن بر سر آرمان و آخرتی موهوم سپری گشت. آمال و اوهام و آرمانی که در سایۀ ابلیس، جز برافراشتن چوبه‌های اعدام بر دروازه‌های بهشت موعود، جز داس مرگ و "بریدن دست دزد" و "تازیانه بر زناکار"، و جز کینه و قصاص راه و چاره دیگری نمی‌شناخت.

👈کیهان لندن - محمدجواد آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات در دولت دوم حسن روحانی و کارمند سابق وزارت اطلاعات در کانال تلگرامی خود نوشت: «ایجاد ناآرامی داخلی و ارسال این پیام به رهبران آمریکا که به دلیل نبود انسجام داخلی در ایران، فشار مؤثرتر از مذاکره است، تجربه‌ای تکراری است.»

او در یادداشتی که یکشنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴ در کانال تلگرامی خودش منتشر کرد، ادعای حسن روحانی رئیس سابق خود را تکرار کرده و هشدار داده است: «ناآرامی‌های سال ۱۳۹۶ یکی از مهم‌ترین پیام‌هایی بود که دولت آمریکا را به خروج از برجام ترغیب کرد.»

آذری جهرمی همچنین تأکید کرد: «ماجراهایی همچون توهین به بزرگان اهل سنت در صداوسیما و سپس تجلیل از آنان در همان رسانه، دو بال یک پرنده‌اند که هدفی جز دامن‌زدن به اختلافات و بی‌ثباتی داخلی و ایجاد ناآرامی‌های خیابانی ندارند. این اتفاقات را نباید ساده انگاشت!»

GpirqdZXUAAmp6R.jpg

justice.jpgاتحاد بدون رهبری، مبارزه‌ی تن به تن با جمهوری اسلامی و محکوم به شکست!

تقریباً بر کسی پوشیده نیست که هر نوع توافقی با ج ا منجر به گشایش رفاه و آسایش برای ملت ایران نخواهد شد و در این صلح امام حسنی قرار نیست نون و نوایی به ملت رسد، الا گشایشی در مشکلات ج ا؛ تا بلکه با خیال راحت جنگ پیش رو با ملت را به خوبی مدیریت کند.

پس تکلیف چیست؟

به راستی، در سال جدید به نظر شما از کدام مهلکه می‌توان جان سالم به در برد؟ بحران پیش روی کمبود آب؟ کاهش لحظه‌ای ارزش پول ملی و گرانی فوق طاقت بشری؟ کشتار ناشی از آلودگی هوا و تصادفات جاده‌ای؟ تغذیه‌ی مسموم، آلوده به هزاران آفت شیمیایی؟ گران شدن عنقریب بنزین؟ اشغال بدون مقاومت مملکت توسط 15 میلیون افغانی به منظور دستکاری نسل و حفاظت از ج ا؟ اعلان جنگ مشترک آموزش و پرورش و نیروی انتظامی به کودکان؟ و ...

به نظر شما با اعلان توافق جدید بین آموزش و پرورش با فرمانده جنایتکار، از کسانی که کودکان ما را در مدارس شیمیایی کردند، چه کاری ممکن نیست انجام شود که عنوان پلیدترین کار ممکن را نداشته باشد؟!

به فهرست بالا، می‌توان عناوین بی‌انتها از ابر بحران‌ها و جنایاتی نوشت که مخالفان تکنواز ج ا به واسطه سکونت در کشورهای مرفه غربی هیچ حس ملموسی راجع به آن‌ها ندارند و تنها کاری که می‌کنند وقت تلف کردن از طریق مصاحبه، تحلیل، توییت و کوبیدن بر طبل مبارزات فردی بی‌حاصل در افشای جنایات ج ا ست و یا شاید منتظر خیزش دوباره و وقوع جنایات بی‌انتها، تا دوباره ستاره‌ی دوربین‌های کنجکاو شوند.

به فرزند داغدیده جمشید شارمهد چگونه باید تسلی داد آن درنده‌خویی که بر جسد پدرش به هنگام جدا ساختن اجزای بدنش مرتکب شدند، در ایران و در هر لحظه‌ی زندگی این مردم، دارد تجربه می‌شود. دختران این سرزمین در مناطق محروم، فرزندِ زنده در شکم خود را به 10 میلیون تومان، ارزانتر از یک گوسفند، می‌فروشند و عده‌ای آدم زنده در تهران و شهرهای بزرگ -نه مناطق محروم- فقط برای زنده ماندن اعضای خانواده یا جور کردن ودیعه اجاره خانه و یا تامین دارو برای عزیزانشان هر روزه و با «رضایت» کلیه و اجزای غیر ضرور بدنشان! را حراج می‌کنند و این جنایتِ آشکار بر ملت، آنقدر عادی شده که دیگر هیچ وجدانی را نمی‌آزارد...

عکسی که سانسور شد

| No Comments

بهنام قلی پور در شبکه اکس نوشت: ایرنا این عکس را در ساعات نخست انفجار منتشر، اما امروز آن را حدف و با سانسور بازنشر کرد

چه چیزی در این تصویر است که باید سانسور می‌شد؟

خودم: شبیه کیسه‌های حاوی سوخت موشک است که سنتکام چندی پیش در مسیر ایران به یمن توقیف کرد.

psgp.jpg

طبق تصاویر رسیده به آموزشکده توانا، امروز یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، یک شهروند عاصی در خیابان کارگر شمالی در تهران، با در دست داشتن پلاکاردی به جمهوری اسلامی اعتراض کرد.

روی این پلاکارد نوشته شده بود: «تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» این هموطن متاسفانه بازداشت شد و البته هنگام بازداشت با شهامت مثال‌زدنی، شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای جنایتکار»، «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «مرگ بر اصل ولایت فقیه» سر می‌داد.

آقای رئیس جمهور شما جای آن مصدوم نیستی!

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری ایران، در جریان بازدید از آسیب‌دیدگان حادثه انفجار اسکله رجایی بندرعباس، با یکی از آسیب‌دیدگان گفتگو کرد و به او گفت: «من جای تو باشم پامی‌شوم و از بیمارستان می‌روم.» این دیدار در حالی انجام شد که عملیات امدادی برای مهار آتش‌سوزی و یافتن مفقودان همچنان ادامه دارد.

:::

26-6.jpgبا گذشت ساعت‌ها از وقوع انفجار در بندر رجایی و گسترش آتش‌سوزی در میان بارگیرها «کانتینر»، تیم آتش‌نشانی اعلام کرد امکانات لازم برای مهار حریق را در اختیار ندارد.

رسانه‌های ایران گزارش دادند که آتش‌نشانان در حضور فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، خواستار تامین فوری لودر و بالابر برای تسریع در عملیات خاموش کردن آتش شدند.

نبود تجهیزات کافی روند مهار آتش را با مشکل جدی روبه‌رو کرده است. وزیر کشور در دولت پزشکیان نیز اعلام کرد که تاکنون انفجار بندر رجایی ۱۴ کشته برجا گذاشته است.

ویدیوی دریافتی از وقوع انفجار‌های جدیدی در بندر رجایی بندر‌‌عباس حکایت دارد. رسانه‌های ایران به نقل از مقام‌های مسئول گزارش می‌دهند که آتش‌سوزی تحت کنترل در‌آمده و آتش‌‌نشانان مشغول اطفای حریق هستند در حالیکه ویدیوی دریافتی از ادامه آتش‌سوزی گسترده در بندر‌عباس حکایت دارد.

یکی از شهروندان با ارسال ویدیویی به ایران‌‌اینترنشنال از بندرعباس، می‌گوید بر اثر انفجار بندر رجایی، در اداره آنها ۲۳ خانم کشته شده‌اند. او می‌‌گوید موج انفجار به شدت به چشم‌ها آسیب زد و برخی مجروحان درون بیمارستان هم قطع عضو هستند.

صداقت سپاه در حادثه هواپیمای اوکراینی قبلاً ثابت شده است!؟

عبدی مدیا - سردار رضا طلایی نیک، سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح: هیچ‌گونه محموله صادراتی و وارداتی برای کاربرد نظامی در محدود حادثه آتش سوزی بندر شهید رجایی وجود نداشته و ندارد.

برای همیشه مُرد؟!

| No Comments

mord.jpgیدالله کریمی پور

به اغلب احتمال بین ایران-آمریکا گونه ای توافق‌ حاصل خواهد شد؛ ولی چنین توافقی سه پیامد بزرگ‌‌ در بر خواهد داشت:

۱- به گمانم‌ گفتمان انقلابی خاورمیانه ای به عنوان رهیافت پیروزی، با‌این توافق به کلی رنگ‌ خواهد باخت؛

۲- امکان‌ زنده شدن‌ دوباره محور مقاومت،‌ متمایل به صفر خواهددبود؛

خزیدن‌ به درون یا تمرکز بر مسائل و چالش های داخلی، به دغدغه پایه ای ملت-دولت های خاورمیانه تبدیل خواهد شد.

کوتاه ان‌ که گفتمان‌ و رویکرد انقلابی ایدئولوژیک برای همیشه مرد.

:::

در همین زمینه:

lebanon.jpgعهد جدید لبنان

علیرضا مکرمی

دولت جدید ‎لبنان با اعلام شروع ادغام عناصر حزب الله در ارتش لبنان، پرچم های حزب‌الله را از معابر ‎بیروت جمع آوری و بنرهایی با نام "عهد جدید لبنان" جایگزین کرد.

سرنوشت حزب الله و جمهوری اسلامی عبرت ذی قیمتی بدست میدهد، تجربه ای که میگوید؛ "آرمان" ولو آنکه درست انتخاب شده باشد به مدد استبداد سیاسی قابل تحقق نیست.بزرگترین امتیاز اسرائیل نه F35ها و پهپادهای آمریکایی که وفور دولت های استبدادی در خاورمیانه می باشد،دولتهایی که در میدان عمل ضریب نفوذ فرهنگی به سرزمین های اشغالی را به حد صفر نزدیک کرده اند.ضعف ریشه ای حزب الله و حماس نیز به اتصال بی قید و شرط آنان به استبداد جمهوری اسلامی برمیگردد،نصرالله آن زمان که گفت دار و ندارشان از ایران می آید به یکباره پایگاه اجتماعی اش را در بین مردم ایران و لبنان از دست داد، او چند صباح بعد ساده انگارانه به هدف بازیابی اعتبار خود در بین جامعه عجم ستیز لبنانی گفت؛ آیت الله خامنه ای ذاتا عرب است!

کلام آخر؛ حلول عهد جدید در لبنان در سایه دموکراسی و حذف تمام نشانه های استبداد دینی دور نمی نماید.

امیدوارم که بشود!

| No Comments

za.jpgمخمصۀ بی‌بی!

احمد زیدآبادی

"بی‌بی" به شدت نگران عقد یک "توافق بد" بین ایران و آمریکاست! ترامپ گفته است که "نگرانی" او را در نظر دارد، اما این صحبت، خیال بی‌بی را راحت نکرده است چون از نظر او ترامپ کار خود را پیش می‌برد.

این به چه معناست؟ به معنای آن است که نه سیاست واشنگتن در تل‌آویو تعیین می‌شود و نه سیاست تل‌آویو در واشنگتن! دو طرف منافع مشترک گسترده‌ای دارند اما "یکی" نیستند. یکی انگاشتن آنها در همۀ امور افسانه‌پردازی است!

اگر ایران و آمریکا به توافقی دست یابند که نظر بی‌بی را تأمین نکند، او در بد مخمصه‌ای گرفتار می‌شود.

امیدوارم که بشود.

rahbari.jpgمحمد توکلی، انصاف نیوز

آیت الله خامنه‌ای در سخنرانی خود پس از مراسم عزاداری شهادت ششمین امام شیعیان به بازخوانی مقطعی از تاریخ اسلام پرداخته‌اند که به نظر بی ارتباط با برخی جنبه‌های شرایط سیاسی فعلی ایران نیست.

رهبری با اشاره به برخی روایت‌ها مبنی بر اینکه در دوران امام صادق یک تحول مهم تاریخی به سود امامان شیعه رخ خواهد داد، گفتند: اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمی‌کردند، شاید همان وقت قضیه تمام می‌شد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا می‌کرد. اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری می‌شد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود.

آیت الله خامنه‌ای پس از بیان این روایت خطاب به حاضران در جلسه گفتند: کوتاهی‌های ما، یک جا دهن‌لقّی‌مان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد - [آن هم] تأثیرات تاریخی - یعنی این‌جور مسیر را عوض می‌کند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.

طبیعی‌ست که انتخاب این روایت و تذکر و هشدار پس از آن تصادفی نبوده و می‌توان دلایلی را برای چنین بیانی در این زمان در میان‌خطوط سخنان رهبری نظام و رخدادهایی که در فضای سیاسی کشور شاهدیم یافت.

پس از پایان یافتن رقابت‌های انتخاباتی در تابستان ۱۴۰۳ و به قدرت رسیدن مسعود پزشکیان و دولت میانه‌رو او شاهدیم که ارکان قدرت به دلایل مختلفی از جمله شیوه‌ی کنشگری رئیس‌جمهور با دولت همراهی قابل توجهی را نشان داده‌اند.

terror.jpgایران اینترنشنال - معاون اداره عملیات اصلی ستاد کل نیروهای مسلح روسیه بر اثر انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده در شرق مسکو کشته شد.

کمیته تحقیق روسیه، نهاد اصلی تحقیقات جنایی فدرال این کشور، جمعه پنجم اردیبهشت تایید کرد ژنرال یاروسلاو موسکالیک در جریان یک انفجار در مسکو کشته شده است.

سوتلانا پترنکو، سخنگوی این کمیته، در توضیحی درباره این ترور گفت: «یک دستگاه خودروی فولکس‌واگن گلف پس از آن‌که یک بمب دست‌ساز حاوی ساچمه در آن ترکید، منفجر شد.»

رسانه‌های روسیه پیش از این گزارش داده بودند یک افسر ارشد ارتش این کشور، در پی انفجار یک خودرو در شهر بالاشیخا در منطقه مسکو کشته شده است.

موسکالیک، فرد کشته شده، معاون اداره عملیات اصلی ستاد کل نیروهای مسلح روسیه بوده است.

رسانه «بازا» که به نهادهای امنیتی روسیه نزدیک است، گزارش داد که بمب در خودرویی پارک‌شده کار گذاشته شده و از راه دور و زمانی منفجر شده که این افسر از کنار آن عبور می‌کرده است.

تکرار ترور مقام‌های امنیتی روسیه

پیش از این و چند ماه پیش نیز یک مقام‌ نظامی روسیه ترور شد. ایگور کیریلوف، فرمانده روس، که متهم به استفاده از تسلیحات شیمیایی در اوکراین بود، صبح سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ (به وقت محلی)، همراه دستیارش بر اثر انفجار یک بمب جاسازی‌ شده در اسکوتری برقی، مقابل ساختمانی مسکونی در خیابان ریازانسکی پروسپکت کشته شد. اوکراین مسئولیت این ترور را بر عهده گرفت.

محل این ترور در حدود هفت کیلومتری جنوب شرقی کاخ کرملین بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

پس از این حادثه، دیمیتری مدودف، معاون رییس شورای امنیت روسیه، گفت که رهبری کی‌یف با «انتقام قریب‌الوقوع» مواجه خواهد شد.

به گفته مدودف، اوکراین با درک اجتناب‌ناپذیر شکست نظامی خود، «حملات ناجوانمردانه و نفرت‌انگیزی» را در شهرهای روسیه انجام می‌دهد.

shirazi.jpgشهاب الدین حائری شیرازی

رهبری دیروز اینجا به مناسبت شهادت امام صادق گفتند صلح امام حسن قرار بود در اینده نزدیک زمینه ساز بدست گرفتن قدرت توسط معصوم باشد اما بعضی کارها مانع شد و چنین نشد.....

این سخنان گویی می خواهد بگوید امروز صلح کردیم در آینده نزدیک وضع بهتر می شود.

خوب طبعا صلح موجب امکان بهبود اوضاع و رفع تحریم می شود، اگر واقعا دنبال توسعه باشیم صلح مددکار خوبیست.

اما چرا انقدر دیر؟!

امروز ترامپ در صدمین روز به دست گرفتن قدرت در مصاحبه با مجله تایم، رسما تهدید کرد اگر ایران تن به تفاهم برای محدود سازی فعالیت هسته ای ندهد بمباران می شود و اضافه کرد ممکن است خودش مسئولیت و رهبری حمله به ایران را به عهده بگیرد!

مگر این همه فرصت برای صلح نبود چرا بایست در زیر تهدید و در اوج کمبود و ورشکستگی های مختلف آب و برق و گاز و پس از هزاران میلیارد ضرر و عدم النفع، حالا بایست بیایم برای صلح با آمریکا؟

هاشمی در آن ویدئوی مشهور می گوید پس از ساعتها مباحثه برای مجاب کردن رهبر برای پایان دادن به خصومت با آمریکا، دیدم بحث به جایی نمی رسد گفتم جواب خدا را چه می دهید به خاطر این همه خسارت که به ملت و مملکت می رسد به خاطر معارضه و خصومت با امریکا، و رهبری می گوید جواب خدا با من.

امروز خبر رسید تفاهم نامه ای با روسیه امضا شده برای واردات سالانه ۲۴ میلیارد دلار گاز از روسیه!


فقط بدانید کل بودجه حاصل از فروش نفت دولت، امسال همین حدود بود و باز بدانیم ایران بزرگترین مخازن گاز دنیا را دارد اما در اثر تحریم چنین ناتوان شده ایم که ایرانی که در دهه چهل شمسی به روسیه گاز صادر می کرد حالا بایست یکی از بزرگترین وارد کنندگان گاز از روسیه شود.

آیا نمی شد ده سال یا بیست سال یا سی سال پیش با آمریکا صلح کرد، وقتی دولت امریکا کمال احترام را به ج ا می گذاشت و هرگز نمی گفت یا تفاهم یا بمباران؟

usembassy.jpgبیت‌الله عبداللهی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در خصوص مذاکرات با آمریکا به سایت رویداد۲۴ گفت: «اگر توافقی با آمریکا در کار باشد و روابط تجاری صورت بگیرد، طبیعی است که دو کشور کنسولگری‌های خود را راه بیاندازند و سفارت‌ها هم به فعالیت بپردازند.»

بیت‌الله عبداللهی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در خصوص مذاکرات با آمریکا به سایت رویداد۲۴ گفت: «اگر توافقی با آمریکا در کار باشد و روابط تجاری صورت بگیرد، طبیعی است که دو کشور کنسولگری‌های خود را راه بیاندازند و سفارت‌ها هم به فعالیت بپردازند.»

او ادامه داد: «آیه قرآن نیست که بگوییم هیچ‌وقت نباید با آمریکا مذاکره مستقیم داشته باشیم.» ترامپ گفت نیرو‌های آمریکا را از افغانستان و سوریه خارج می‌کنم و این روند را دنبال کرد. او یک تاجر است و افراد اقتصادی، خیلی روحیه جنگجویی ندارند. او می‌خواهد روز به روز بر ثروت آمریکا بیافزاید تا قهرمان لقب بگیرد. حتی گفته می‌شود او می‌خواهد مسائل و چالش‌ها را بدون جنگ و خونریزی حل کند تا به جایزه صلح نوبل هم برسد. اگر توافق صورت بگیرد، تندرو‌های داخلی و اپوزیسیون‌هابه طور جدی تضعیف می‌شوند.

سخنان این نماینده مجلس در خصوص احتمال بازگشایی سفارت آمریکا در ایران در حالی صورت می‌گیرد که علی خامنه‌ای پیش‌تر گفته بود: «مذاکره با این دولت آمریکا هیچ مشکلی را حل نمی‌کند.»

pak.jpgایندیپندنت فارسی - خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، در مصاحبه با اسکای نیوز تایید کرد که کشورش به مدت سه دهه از گروه‌های تروریستی و شبه‌نظامیان فعال در کشورهای منطقه پشتیبانی کرده است.

وزیر دفاع پاکستان این سخنان را در پاسخ به پرسشی از یلدا حکیم، مجری اسکای نیوز، بیان کرد که از خواجه آصف پرسید: «آیا قبول می‌کنید پاکستان در حمایت، پشتیبانی، آموزش و تامین مالی گروه‌های تروریستی سابقه‌ای طولانی دارد؟» او گفت: «خب، ما این کارهای کثیف را به مدت سه دهه برای ایالات متحده انجام دادیم؛ همچنین برای غرب، از جمله بریتانیا.» خواجه آصف افزود: «این یک اشتباه بود و اکنون از تبعات آن آسیب می‌بینیم.» دولت‌های مختلف پاکستان در سه دهه گذشته به حمایت از گروه‌های تروریستی و افراطی، از جمله پناه دادن به طالبان و تسلیح این گروه، متهم شده‌اند.

البته بیشتر مقام‌های رسمی پاکستان این اتهام‌ها را رد می‌کردند و اکنون خواجه آصف نخستین مقام دولت شهباز شریف است که اذعان می‌کند این کشور در «حمایت، تجهیز، پشتیبانی و آموزش» گروه‌های تروریستی نقش داشته است.

canada.jpgتعرفه‌های ترامپ بزرگترین شرکای تجاری آمریکا را به یافتن جایگزین سوق داده است. کانادا که در آستانه انتخابات زودهنگام قرار دارد، اخیرا تلاش کرده است که به اروپا نزدیک‌تر شود و پیشنهاد عجیب عضویت کانادا در اتحادیه اروپا مطرح شده است. با علی احساسی، وزیر تحول دولت ایرانی‌تبار کانادا گفتگو کردیم

یورونیوز - ایالات متحده آمریکا بزرگترین شریک تجاری کانادا است. در واقع آمریکا بازار ۷۵ درصد از صادرات کالاهای کانادایی است و تقریبا ۹۷ درصد از صادرات نفت کانادا، به عنوان پنجمین صادرکننده نفت جهان به آمریکا است.

اما تعرفه‌های ۲۵ درصدی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا که از روز ۴ مارس اعمال شده است، کانادا را به سوی یافتن جایگزین و تلاش برای کاهش وابستگی به آمریکا سوق داده است. به طوری که نخستین سفر خارجی مارک کارنی، نخست‌وزیر کانادا که پس از استعفای جاستین ترودو بر سر کار آمد، به فرانسه بود. آقای کارنی در این سفر کانادا را «اروپایی‌ترین کشور غیراروپایی» خواند و اعلام کرد که کانادا قصد دارد روابط اقتصادی و پیوند‌های خود با اروپا را قوی‌تر کند.

اتحادیه اروپا در حال حاضر دومین شریک اقتصادی کانادا است و در پی توافق‌نامه تجارت آزاد میان کانادا و اروپا (CETA) که ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷ منعقد شد، این دو تصمیم گرفتند که تعرفه واردات را برای ۹۸ درصد از کالاهای دوطرف لغو کنند.

انتخابات زودهنگام کانادا قرار است در ۲۸ آوریل برگزار شود و اتخاذ سیاست مناسب در قبال اقدامات آقای ترامپ و ارتباط دولت آینده کانادا با اروپا از مهم‌ترین چالش‌های مورد بحث نامزدها است.

علی احساسی، نماینده ایرانی‌تبار و رئیس کمیته روابط خارجی و توسعه بین‌الملل پارلمان کانادا و همچنین وزیر تحول دولت، خدمات عمومی و تدارکات دولت مارک کارنی است.

آقای کارنی، نخست‌وزیر فعلی و رهبر حزب لیبرال کانادا است. بنابر آخرین نظرسنجی‌ها حزب‌ لیبرال کانادا با ۴۲.۹ درصد، بالاتر از حزب محافظه‌کار و در صدر قرار دارد. با آقای احساسی درباره سیاست‌های دولت آینده کانادا در قبال آمریکا و ارتباط با اروپا در صورت موفقیت حزب لیبرال و انتخاب مجدد آقای کارنی به عنوان نخست‌وزیر گفتگو کردیم.

یورونیوز: این روزها بحث پیوستن کانادا به اتحادیه اروپا مطرح شده است و بنابر یک نظرسنجی ۴۴ درصد کانادایی‌ها موافق این امر هستند. آیا اقدام خاصی از سوی کانادا برای پیوستن به اتحادیه اروپا در جریان است؟

علی احساسی: همان‌طور که می‌دانید، آقای کارنی پیش از آن‌که وارد فرآیند انتخابات شویم، برای ۱۰ روز نخست‌وزیر بودند و در این مدت به فرانسه و بریتانیا سفر کرد.

طبیعی است که به خاطر نابسامانی اقتصادی و به خاطر آشفتگی فکری که در واشنگتن می‌بینیم، اکنون یکی از بحث‌های مورد نظر این است که آیا کانادا می‌تواند عضوی از اتحادیه اروپا باشد یا نه؟

با توجه به شرایط عضویت در اتحادیه اروپا، به نظر می‌رسد که کار سختی باشد. ولی بی‌شک، از لحاظ ارزش‌هایی که اتحادیه اروپا و کانادا به آن‌ها پایبند هستند، همدلی زیادی بین این دو وجود دارد. مضاف بر آن، چه بهتر که این روابط بتواند به مراتب نزدیک‌تر و تحکیم شود.

گوشی را درآورده و بی‌توجه به اهمیت و جو مراسم فیلم می‌گیره، پنداری اومده تماشای نمایش خیابونی برای سرگرمی.

feshar.jpgایران اینترنشنال - روزنامه اصولگرای فرهیختگان ضمن انتقاد از عدم برخورد با نیروهایی که در توجیه اقداماتشان می‌گویند «دغدغه‌های انقلابی» دارند، آن‌ها را شبکه‌ای سایبری نامید که با دریافت پول، به فرماندهان سپاه پاسداران در مورد پاسخ ندادن به آخرین حمله اسرائیل فشار آورده‌اند.

از ابتدای امسال، نیروهای موسوم به «ارزشی» برخوردهای قضایی و امنیتی را تجربه کرده‌اند.

روزنامه فرهیختگان، وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی که منتسب به جریان میانه‌روی اصولگرا است، در صفحه اول شماره چهارم اردیبهشت ماه خود، در مطلبی با عنوان «ردپای پول کثیف سایبری‌ها» به جریانی که آن را «شبکه سایبری پروژه‌بگیر» معرفی کرده، حمله کرده است.

بر اساس این گزارش، این شبکه به بخش‌هایی از حاکمیت جمهوری اسلامی که پیش از این «خط قرمز» محسوب می‌شد، فشار می‌آورد.

اگرچه این روزنامه از شخص خاصی نام نبرده اما آدرس‌هایی که در گزارش آمده، از جمله «صاحب اکانت که عکس پروفایلش یک پسربچه ماسک به چهره است و حدود ۱۰۰ هزار دنبال کننده دارد»، دقیقا مشخصات اکانتی با نام «آدم» در شبکه ایکس است که پس از این گزارش، به آن واکنش هم نشان داده است.

به نوشته فرهیختگان، این فرد با اصالت همدانی ساکن قم است و از طریق ارتباط با یک طیف سیاسی و «موسسه ظاهرا مردمی»، از حساب همسر خارجی (اتباع) خود برای تراکنش‌های مالی استفاده می‌کند.

نام این کاربر به عنوان یکی از چهره‌های اصلی به همراه جمعی دیگر از کاربران در ماجرایی که به «جهاد فاکتوری» مشهور شد نیز مطرح شده بود. در آن زمان پس از توییتی از علی‌اکبر رائفی‌پور، از چهره‌های برجسته ارزشی، درباره هشتگ «HERO» که در وصف قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس به راه افتاده بود، گروهی به رهبری رائفی‌پور فاش کردند توییت‌های کاربران رایگان نبوده و فاکتور آن را برای سازمان‌های پرداخت‌کننده ارسال کرده‌اند.

فرهیختگان نوشته است عدم مقابله با این شبکه «سایبری پروژه‌بگیر» کار را به جایی کشانده که آن‌ها «به بهانه آنچه تعلل در پاسخ به اسرائیل» می‌خوانند، حتی «فرماندهان نظامی» را هم از آماج «حملات و هتاکی» خود در امان نگذاشته‌اند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

این روزنامه، اعضای این شبکه را به ارتباط با خارج از کشور متهم کرد و نوشت: «خط تخریب فرماندهان نظامی با هدف پاسخ عجولانه و بدون محاسبه به رژیم‌ صهیونیستی، نه از داخل که از خارج کشور هدایت شده بود.»

گزارش در ادامه از حملات این گروه به مقامات قوه قضاییه انتقاد کرده و مثال‌هایی از حمله‌های آنان را به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی، غلامحسین محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه، روسای جمهوری و مراجع تقلید ذکر کرده است.

25-1.jpgایران اینترنشنال - بر اساس تحقیقی که نتایج آن در ژورنال «اختلالات عاطفی» منتشر شده، برای رابطه جنسی یک عدد مشخص به عنوان تعداد مطلوب وجود دارد که اگر به آن برسد، ممکن است به کاهش افسردگی نیز کمک کند. این نخستین باری نیست که دانشمندان به عددی ایده‌آل برای دفعات رابطه جنسی می‌رسند؛ پیش‌تر برخی پژوهش‌ها تعداد مطلوب در ماه را بر اساس سن، و برخی دیگر مقدار مناسب در روابط رضایت‌بخش را پیشنهاد کرده‌اند.

این پژوهش به دست محققانی از بیمارستان نخست دانشگاه شنژن چین و دانشکده پزشکی دانشگاه شان‌تُو انجام شده است. در این پژوهش بررسی شده که آیا «فعالیت جنسی می‌تواند به‌عنوان شاخص رفتاری مرتبط با سلامت روان در نظر گرفته شود یا نه». پاسخ کلی این بود که بله، اما موضوع کمی پیچیده‌تر از آن است.

نتیجه‌گیری پژوهش نشان می‌دهد افرادی که دست‌کم هفته‌ای یک بار رابطه جنسی دارند، کمتر در معرض ابتلا به افسردگی هستند. همچنین مشخص شد که داشتن رابطه جنسی یک تا دو بار در هفته «مقدار بهینه» است که بیشترین فواید روانی را به همراه دارد. مطالعه همچنین نشان داد هر چه رابطه جنسی بیشتر باشد، رضایت فرد در جنبه‌های دیگر زندگی نیز بیشتر است.

wp.jpgهنوز خطوط قرمز ترامپ مشخص نیست

ایران اینترنشنال - واشینگتن‌پست در گزارشی نوشت یک روز پیش از نشست‌های فنی میان ایران و آمریکا در عمان، مقامات آمریکایی هنوز به اجماع مشخصی درباره «حد پایین قابل قبول» برای یک توافق هسته‌ای با ایران نرسیده‌اند.

بر اساس این گزارش، تیمی متشکل از حدود دوازده کارشناس از وزارت‌خانه‌های خارجه، خزانه‌داری و نهادهای اطلاعاتی آمریکا، شنبه در عمان با طرف‌های ایرانی دیدار خواهد کرد.

اگرچه تامی بروس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پنجشنبه به خبرنگاران گفت که استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ نیز شنبه برای دیدار جداگانه و سومین ماه جاری با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران به عمان سفر خواهد کرد، اما دیگر مقامات آمریکایی به شرط ناشناس ماندن گفتند که برنامه‌های ویتکاف هنوز مشخص نشده است.

ریاست این تیم را مایکل آنتون، مدیر دفتر تدوین سیاست وزارت خارجه برعهده دارد؛ چهره‌ای وفادار به دولت ترامپ که پیش‌تر در دور اول ریاست‌جمهوری او نیز خدمت کرده اما تخصصی در امور هسته‌ای ندارد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

درحالی‌که دونالد ترامپ بارها گفته «ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد» و این را خط قرمز خود معرفی کرده، مقامات دولت او هنوز در خصوص جزئیات این سیاست--از جمله اینکه ایران اصلاً اجازه غنی‌سازی اورانیوم را داشته باشد یا نه--اختلاف‌نظر دارند.

asefi.jpgحمید آصفی

دور سوم مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط، از نظر موقعیت زمانی، ترکیب تیم‌ها، محتوای پرونده‌ها و فضای منطقه‌ای، حساس‌ترین دور از ابتدای مذاکرات غیررسمی تاکنون به شمار می‌رود. اگرچه این مذاکرات «فنی» توصیف شده، اما نتیجه آن می‌تواند مسیر توافق نهایی را در ماه‌های پیش‌رو ترسیم یا کاملاً تغییر دهد.

مایکل آنتون، که فردا هدایت مذاکرات کارشناسی را بر عهده خواهد داشت، برخلاف سنت رایج فاقد پیشینه تخصصی در حوزه هسته‌ای‌ است. اما همین انتخاب نشان می‌دهد که واشنگتن به‌دنبال توافقی صرفاً علمی نیست، بلکه در پی مدیریت جامع پرونده ایران است؛ از فعالیت‌های هسته‌ای گرفته تا حضور منطقه‌ای و تنش‌زدایی میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس. آنتون نماینده رویکردی است که به‌جای اعتمادسازی، بر راهبرد فشار کنترل‌شده تکیه دارد. این به آن معناست که هدف آمریکا از مذاکرات مسقط، پیشگیری از غافلگیری نیست؛ بلکه مهار ایران با کمترین امتیاز ممکن است.

در چنین شرایطی، سه سناریو برای فردای مذاکرات قابل تصور است. نخست، رسیدن به پیشرفت قابل توجه و توافق بر سر چارچوب فنی. در این حالت، دو طرف درباره موضوعات کلیدی مانند سطح غنی‌سازی، ذخایر اورانیوم، نحوه بازرسی‌ها و سازوکار رفع تدریجی تحریم‌ها به تفاهم اولیه دست می‌یابند. این تفاهم می‌تواند مسیر نگارش متن توافق را در هفته‌های آینده هموار کند. نیاز فوری جمهوری اسلامی به گشایش اقتصادی، تحقق این سناریو را محتمل‌تر می‌سازد.

سناریوی دوم، پیشرفت جزئی و دستیابی به توافقی موقت است. اگر مذاکرات در موضوعات کلیدی گره بخورد، احتمال دارد دو طرف به سمت توافقی بروند که مثلاً شامل توقف غنی‌سازی بالای ۶۰ درصد در برابر آزادسازی بخشی از منابع ارزی یا تعلیق برخی تحریم‌ها باشد. این مدل توافق می‌تواند تنش‌ها را کاهش دهد، هرچند از نظر آمریکا و متحدان منطقه‌ای‌اش ضمانت پایداری ندارد.

در سناریوی سوم، ممکن است به دلیل شدت اختلافات، مذاکرات برای مدتی تعلیق شود. اما شواهد نشان می‌دهد که این توقف به‌معنای شکست نخواهد بود، بلکه بیشتر فرصتی برای بازتنظیم مواضع و بازی با کارت‌های جدید است؛ به‌ویژه از سوی آمریکا، که ممکن است دست به تهدیدهای نظامی غیرمستقیم یا تحریم‌های هدفمند جدید بزند.

با تحلیل داده‌های موجود، می‌توان گفت سناریوی دوم، یعنی توافق موقت همراه با پیشرفت‌های جزئی، از بالاترین احتمال برخوردار است. شواهدی همچون ترکیب کارشناسی قوی از هر دو طرف، سکوت حساب‌شده رسانه‌های وابسته به سپاه در ۴۸ ساعت اخیر، تحرکات دیپلماتیک هم‌زمان در مسکو، ریاض و پکن، و همچنین اظهارات اخیر مقامات آمریکایی درباره «پنجره در حال بسته شدن»، همگی گویای آن‌اند که نه توافق کامل در دسترس است و نه شکست قطعی.

مذاکرات فردا نه برای امضای توافق نهایی خواهد بود و نه برای ترک میز مذاکره. بلکه آزمونی است برای سنجش مختصات توافق آینده؛ اینکه آیا طرفین می‌توانند درباره خطوط کلی تفاهم کنند یا هنوز باید هزینه‌های بیشتری برای رسیدن به همان نقطه پرداخت شود. برای ایران، فردا فرصتی تکرارنشدنی است تا میان تداوم بحران داخلی و خروج از بن‌بست جهانی، یکی را انتخاب کند. و برای آمریکا، آزمون آن است که آیا می‌توان بدون جنگ، ایران را مهار کرد.

asghar2banner.jpgیورونیوز - مارکو روبیو، وزیر خارجۀ آمریکا، که جزو طرفداران برخورد نظامی با ایران بود، در آخرین اظهار نظرش دربارۀ مذاکرات، با تعدیل موضعی آشکار، گفت که جنگ با ایران را پیچیده و دارای نتایجی پیش‌بینی نشده دانست و افزود که دونالد ترامپ مصمم است از ورود به یک درگیری نظامی اجتناب کند.

اینکه این مذاکرات به کجا می‌انجامد و آیا واقعا پای سرمایه‌گذاران آمریکایی را به ایران باز می‌کند و چه تاثیری بر فضای سیاسی داخل ایران خواهد داشت، موضوع مصاحبۀ یورونیوز با ابراهیم اصفرزاده فعال سیاسی اصلاح‌طلب است.

یورونیوز فارسی: آیا خط قرمزهای جمهوری اسلامی در مذاکره با ترامپ، در قیاس با مذاکرات برجام، عقب‌نشینی کرده‌اند تا خطر جنگ برطرف شود؟

اصغرزاده: به نظر می‌رسد ایران و آمریکا در جریان این مذاکرات، تصمیم دارند به جای تقابل پرهزینه، دست به مدیریت تعارض بزنند و بر اساس هزینه‌فایده‌ای که می‌کنند، انعطاف‌هایی را از خودشان نشان بدهند. این جور مذاکرات اگر بخواهد به یک توافق قابل قبول و پایداری برسد، احتیاج به انعطاف از سوی طرفین دارد. یعنی اینکه هر طرف بتواند بگوید من چه چیزی را داده‌ام و چه چیزی را گرفته‌ام، و در پایتخت خودش بتواند ادعای پیروزی کند. اگر یک طرف شکست را بپذیرد، این توافق طبعا پایدار نخواهد بود. به هر حال پذیرفتنی نیست که یک طرف بخواهد بازی برد و باخت را انجام دهد. گذشته هم نشان داده است که ایران در مورد مسئلۀ پروندۀ هسته‌ای گاهی اوقات تا حد توقف غنی‌سازی هم پیش رفته است. در اوایل دهۀ ۱۳۸۰، وقتی سه وزیر خارجۀ اروپایی به ایران آمدند، ایران در نشست سعدآباد پذیرفت که غنی‌سازی را متوقف کند یا به حالت تعلیق درآورد. بعدا هم در جریان برجام، ایران تعهداتی را پذیرفت ولی به دلیل بی‌اعتمادی‌ای که شکل گرفت، «گذشته» همیشه جلوی چشم ایرانی‌ها هست.

حتی بعد از خروج آمریکا از برجام، که باعث بی‌اعتمادی کامل ایران به تعهدات آمریکا شد، کشورهای اروپایی قبول کردند که سیستمی را طراحی کنند به نام اینستکس، که معاملات بیرون از دلار را انجام دهد و بخشی از مسائل اقتصادی ایران از آن طریق حل و فصل شود که متاسفانه آن هم شکست خورد و در ۱۴۰۱ رسما اعلام شد که مکانیسم اینستکس تعطیل شده.

azlarge.jpgکنفرانس مطبوعاتی دانشجویان پیرو خط امام، در محل سفارت سابق آمریکا. در تصویر ابراهیم اصغرزاده در حال توضیح در باره سلاحهای موجود در سفارت دیده می‌شود

:::

این گذشتۀ پر از بی‌اعتمادی، شرایطی را ایجاب می‌کند که طرفین با احتیاط حرکت کنند ولی به هر حال واقعیات ژئوپلتیک و شرایط موجود و احتمال درگیری نظامی، که خطر بسیار فاجعه‌باری برای منطقه است، باعث می‌شود که طرفین واقع‌بینانه‌تر نسبت به این مذاکرات نگاه کنند و به احتمال قوی در مقابل یکدیگر انعطافی نشان دهند که شرایط برای رسیدن به یک قرارداد پایدار فراهم شود. نگاه تاکتیکی و موقت داشتن و یا مذاکره برای مذاکره و یا به طول انجامیدن یا خنثی بودن مذاکرات، عملا به معنای شکست مذاکرات است. شکست مذاکرات و یا بن‌بست در مذاکرات نیز نتایج فاجعه‌باری برای منطقه و طرفین خواهد داشت.

dt.jpgرئیس جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، در گفتگو با مجلۀ تایم ضمن هشدار دوباره به حکومت ایران دستیابی به یک توافق اتمی با این کشور را بدون انجام حملۀ نظامی امکانپذیر دانست

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

او در هشدار خود گفت که اگر در دورۀ ریاست جمهوری او حکومت ایران به سلاح اتمی نزدیک شود، بهای بی‌سابقه و فراموش‌ناشدنی بابت این کار خواهد پرداخت. دونالد ترامپ در عین حال آمادگی خود را برای ملاقات با علی خامنه‌ای رهبر حکومت مذهبی ایران یا مسعود پزشکیان رئیس جمهوری این کشور اعلام کرد.

ترامپ ابراز امیدواری نمود که به توافق اتمی با ایران دست یابد، هر چند او حملۀ نظامی به این کشور را محتمل دانست. رئیس جمهوری آمریکا سپس تأکید نمود که حکومت اسلامی ایران به سلاح اتمی دست نخواهد یافت.

دونالد ترامپ در جای دیگری از مصاحبه‌اش با مجلۀ تایم در خصوص رابطۀ خود با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، تکذیب کرد که مانع این کشور از حملۀ نظامی به ایران شده است. ترامپ گفت که او صرفاً انجام چنین حمله‌ای را تسهیل نکرده و به دولت اسرائیل گفته که او توافق اتمی را به حملۀ نظامی ترجیح می‌دهد، هر چند مانع از انتخاب دولت اسرائیل هم نمی‌شود.

دونالد ترامپ در جای دیگری از اظهاراتش گفته است که او نگران نیست که بنیامین نتانیاهو او را درگیر جنگ با ایران کند. به گفتۀ ترامپ آمریکا برخلاف میل و ارادۀ خود وارد جنگ نخواهد شد، اما، اگر آمریکا به توافق با حکومت ایران دست نیابد خود او در کنار اسرائیل هدایت جنگ علیه رژیم ایران را برعهده خواهد گرفت.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

قرار است فردا شنبه بیست و ششم آوریل دور سوم مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی ایران و دولت آمریکا در عمان آغاز شود. عباس عراقچی، وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی، در رأس هیئتی از کارشناسان سیاسی و فنی این کشور برای دیدار دوباره با استیو ویتکاف، فرستادۀ ویژه دونالد ترامپ، وارد مسقط می‌شود.

مسعود رجوی کجاست؟

| No Comments

arnz.jpgغیبت رجوی را چنین توصیف می‌کنند که مسعود زنده و جاودان است و حتی یک موی سیاه ندارد

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

گو اینکه مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق، از سال ۱۳۸۹ به غیبت صغری رفته بود، اما رفتن او به غیبت کبری بعد از اجلاس سالیانه پرخرج مجاهدین در تیرماه سال ۱۳۹۵ در پاریس اعلام شد. آن هم نه از زبان همسرش بلکه از سوی یکی از مهمانان که به اجلاس دعوت شده بود. مهمانی که یک آدم عادی نبود، بلکه ترکی فیصل، یکی از پسران ملک فیصل، پادشاه در یادمانده سعودی، بود.

او سخنان خود را با ذکر مبارزات ملت ایران و فتنه‌افروزی‌های رژیم و با درود به مریم رجوی و «همسر مرحومش» آغاز و با آرزوی پیروزی ملت بر رژیم سرکوبگر خاتمه داد. جالب اینکه وقتی امیر گفت «و انت السیدة مریم و زوجک المرحوم مسعود رجوی ...» لحظه‌ای همه حالت شوک‌زده داشتند و مترجم با لرزش، حرف امیر را سانسور کرد، اما امیر ترکی دوباره جمله‌اش را تکرار کرد و بعد، با استفاده از ترکیب «خداحافظ» مکان سخنرانی را ترک گفت.

من بلافاصله سخنان امیر را ترجمه و تحلیل کردم و گفتم امیر ترکی مرگ رجوی را تایید کرد. البته صداوسیمای رجوی و سایت و نشریه سازمان از فردای نوشته و سخنان من، از نثار مهر همیشه به من و آن‌ها که عشق ایران خانم را به سینه دارند، دریغ نکردند.

از فردای‌ آن روز، مجاهدین که سخت شوکه شده بودند و درعین حال جرات نداشتند امیر ترکی را به دروغ‌زنی متهم کند، به آسمان و زمین پیچیدند که بگویند رجوی زنده است. راستی اگر زنده بود، چرا همان روز کلامی زنده از او پخش نکردند که خلایق ما زنده‌ایم، اما به غیبت صغری رفته‌ایم تا روز فتح چهاراه آذربایجان ظهور کنیم.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

روز بعد، شاهین قبادی، سخنگوی سازمان مجاهدین خلق، به رادیو فردا گفت از گفته‌های روز شنبه فیصل در تجمع پاریس در مورد مسعود رجوی، سوءتعبیر و نتیجه‌گری نادرست شده است. او توضیح بیشتری به رادیو فردا نداد و تنها دو منبع عربی را به این رسانه معرفی کرد و گفت در هیچ‌کدام از این منابع که سخنان ترکی فیصل را پوشش دادند، چنین تعبیری از سخنان او وجود ندارد!

«غیبت» از کی آغاز شد؟

نخستین بار در فردای روزی که هواپیماهای آمریکایی اردوگاه مجاهدین را بمباران کردند، خبر مجروح شدن مسعود رجوی منتشر شد. به اتفاق همکارم یک سال بعد به اردن رفتیم. آنجا در دیدارهایی با یک پزشک فلسطینی که پزشک مخصوص رجوی بود، خبر شدیم که رجوی دوسال قبل به علت دیابت بالا و کورچشمی به یک کلینیک نظامی منتقل شده و به احتمال زیاد از آنجا زنده بیرون نیامده است.

سازمان هیچ‌گاه پاسخ نداد غیبت رجوی برای چیست. اگر در اروپا نزد برادرش است، چرا رژیم جمهوری اسلامی تاکنون دولت‌های اروپایی را بازخواست نکرده است؟ اصولا چرا رژیم به سرنوشت رجوی این همه بی‌اعتنا است؟ آیا رژیم دیگر مسعود رجوی را در معادلاتش به حساب نمی‌آورد؟

aza.jpgناسزای ابومازن

احمد زیدآبادی

محمود عباس رهبر دولت خودگردان فلسطین در پیرانه‌سری خود را در تنگنای شدیدی احساس می‌کند.

راهی که سازمان متبوع او به سوی صلح و تأسیس کشور فلسطینی گشود، اینک تقریباً بسته شده است بدون آنکه راه دیگری باز شود.

عباس در این زمینه حماس را مقصر می‌داند. از نگاه او عملیات ۷ اکتبر آزموده را آزمودن بود، آن هم به بدترین وجه و در وخیم‌ترین شرایط.

از این رو ابومازن با آن عملیات مخالف بود و از طرف بسیاری از دولت‌ها برای محکوم کردن آن تحت فشار قرار داشت. با این حال حمایت گستردهٔ افکار عمومی فلسطینی‌ها از عملیات ۷ اکتبر مانع از محکوم کردن صریح آن توسط ابومازن شد. در واقع عملیات ۷ اکتبر او را از دو جهت متضاد تحت فشار گذاشت و اعصاب پیرمرد را به کلی به هم ریخت بدون آن‌که قادر به انجام کار مؤثری باشد.

حالا او در مقابل آنچه در نوارغزه می‌گذرد، از کوره در رفته و با الفاظ ناپسندی رهبران حماس را خطاب قرار داده است.

ابومازن در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ هم وقتی از طرف او متهم به ترک میز مذاکره شد، خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفت: خدا خانه‌ات را خراب کند، من کی میز مذاکره را ترک کردم؟

ترجمهٔ این سخن تندتر از منظور او بود و مطبوعات اسرائیل روی آن مانور دادند!

الان هم ناسزای عباس به رهبران حماس دو معنا دارد. یکی همان تعبیر تندی است که در رسانه‌های فارسی‌زبان از آن شده است یعنی "پدر سگ"! اما در زبان متداول فارسی گاهی افراد از روی کلافگی به دیگران و حتی فرزندان خود "توله‌سگ" می‌گویند که جنبهٔ فحاشی و ناسزا ندارد.

نمی‌دانم بین عرب‌ها نیز این مرسوم است یا خیر. اگر مرسوم باشد، شاید منظور ابومازن هم چیزی جز این نبوده باشد.

Bahram_Farokhi_2.jpgدر آستانه‌ی قرنی نوین از مبارزات ملت ایران برای آزادی، عدالت و کرامت انسانی، بار دیگر غبار فتنه‌ای تازه بر افق این راه پر فراز و نشیب سایه افکنده است.
ملت ایران که در طول بیش از یک قرن، از مشروطه تا انقلاب، از خیزش‌های دانشجویی تا جنبش سبز، و سرانجام در اوج خیزش «زن، زندگی، آزادی» هزینه‌های سنگینی برای آزادی پرداخت کرده، امروز در دورانی حساس قرار گرفته است؛ دورانی که سرنوشت آینده‌ی ایران، چه در بُعد سیاسی و چه اجتماعی، به تصمیمات امروز ما گره خورده است.
در این هنگامه‌ی تاریخی، فریاد آزادی‌خواهان در هیاهوی ماشین‌های تبلیغاتی و چاپلوسان مدرن گم می‌شود. آنان که سال‌ها بی‌ادعا، با عشق به میهن و انسان مبارزه کرده‌اند، امروز از صحنه رانده می‌شوند. اما تهدید و تهمت، هرگز نتوانسته مشعل حقیقت را خاموش کند.
دو سال است که سمومی از درون بدنه‌ی اپوزیسیون در فضای مبارزه وزیدن گرفته‌اند. این سموم که زمانی از صفوف چپ افراطی و دستگاه‌های اطلاعاتی رژیم برمی‌خاست، اکنون از درون نهادهایی برخاسته که خود را نزدیک به شاهزاده رضا پهلوی تلقی می کنند. رهبران حزب ایران نوین و اتاق فکر مجله‌ی «فریدون»، با ساختن هاله‌ای مصنوعی و مسموم، نه‌تنها انتقادها را برنمی‌تابند، بلکه صدای هر مخالف دلسوزی را با تهدید، تخریب و شانتاژ خاموش می‌کنند.
این سیاست، یادآور روزگاری‌ست که انحصارطلبی سیاسی پس از انقلاب ۵۷ مسیر حرکت جامعه را به بیراهه کشاند؛ زمانی که به جای مدارا و گفت‌وگو، حذف و انزوا به سیاست غالب بدل شد. اکنون نیز، با همان الگو و به نام اتحاد، بذر تفرقه کاشته می‌شود.
فریاد «جاوید شاه» که می‌توانست نمادی از بازگشت به ریشه‌های تاریخی و مدنی برای علاقمندان به نهاد پادشاهی باشد، در دست این جریان به ابزاری برای تطهیر چهره‌های تاریک گذشته بدل شده است. کسانی که در گذشته شریک جنایت و خیانت بوده‌اند، امروز در خط مقدم قرار می‌گیرند، بی‌آنکه پاسخ‌گوی اعمال خود باشند. این روند، نه‌تنها انحرافی از مسیر حقیقت است، بلکه زنگ خطری برای مشروعیت و اعتبار نهاد پادشاهی نیز به شمار می‌رود.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» در سال‌های اخیر نقطه‌ی عطفی در مبارزات مردم ایران بود؛ جنبشی فراگیر، مدنی و شجاع که مرزهای سیاسی، قومی و جنسیتی را درنوردید و بار دیگر امید را به قلب میلیون‌ها ایرانی بازگرداند. مردم در داخل کشور با فریادهایی پرشور به خیابان‌ها آمدند و خواستار پایان رژیم اسلامی شدند. در خارج از کشور نیز، فعالان سیاسی و مدنی با گرایش‌های مختلف به میدان آمدند؛ از چپ تا راست، از پادشاهی‌خواهان تا جمهوری‌طلبان.
در این میان، حضور شاهزاده رضا پهلوی توانست جانی تازه به این حرکت ببخشد. برای نخستین‌بار در سال‌های اخیر، او در کانون توجه و امید مردم قرار گرفت. میلیون‌ها ایرانی نگاهشان به سوی او بود، نه به‌عنوان یک وارث سلطنت، بلکه به‌عنوان نمادی از اتحاد ملی و گذار به دموکراسی.
اما این شور انقلابی، با حضور چهره‌هایی آلوده به دستگاه امنیتی رژیم در حلقه‌ی مشاوران شاهزاده، به انحراف کشیده شد. مشاورانی که نه‌تنها تخصصی در امور سیاسی و اجتماعی ندارند، بلکه دارای سوابق مشکوک امنیتی هستند و با نفوذ به درون این دایره، پروژه‌هایی چون «وکالت»، «میز مهسا»،«رهبری جنبش»، کمپین‌های خودسرانه برای انتخابات آمریکا و ده‌ها طرح شکست‌خورده دیگر را اجرا کردند. طرح‌هایی که نه‌تنها مردم را به هم نزدیک نکرد، بلکه عملاً به جدایی، بی‌اعتمادی و افول حرکت جنبش انجامید.
از جمله خطاهای نابخشودنی و نابخردانه‌ای که از سوی مشاوران نزدیک به شاهزاده مرتکب شده‌اند، می‌توان به راه‌اندازی و ترویج کمپین حمایت از دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ اشاره کرد؛ کمپینی که بی‌محابا و بدون درک عمیق از قواعد دیپلماسی، حقوق بین‌الملل و شرایط حساس یک رهبر سیاسی در تبعید، به‌گونه‌ای ناپخته و بی‌پروا تبلیغ شد.
Abolfasl_Mohagheghi_4.jpg"چون آگاه به علقه ی ویژه ی تو و اسد (حسن عرب زاده) بیک دیگربودم، با درد بسیار باید خبر بدهم که امروز ساعت 7 عصر اسد ما خود را همراه محسن از طبقه 5 پایین انداخت و عمری شرافت از خود به یادگار گذاشت. بسی دردآور، بسی تلخ . بیش از این زبانم باز نمی شود. "پبامی بسی درد ناک از کیانوش توکلی در ساعت هفت صبح سه شنبه مات برصفحه کامپیوتر می نگرم .صفحه محو شده. تنها تصویر مردی را می بینم که سال ها در یک رابطه عاطفی با من بود.
هر زمان که زمانه بر من سخت می گرفت دلداریم می داد. حال آنکه سرنوشت زندگی او ، همسرش و فرزندش که در لحظه تولد در اوج روزهای جنگ ایران عراق صدمه مغزی دیده پای در هستی نهاده بود سخت تر از همه بود.
جدالی سخت که زندگی بر آنها تحمیل کرده بود .جدالی که تنها بمدد عشق تحمل آن ممکن بود .زن ومردی عاشق که چهل واندی سال زندگی وجوانی خود در پای فرزند نهادند بی آن آنکه لب به شکوه گشایند.جز عشق ومهر سخنی نگفتند وجزعطر دوستی در فضای پیرامون نیافشاندند.
May be an image of 3 people and people smiling
خاطرات چندین ساله از مقابل چشمانم عبور می کنند .مردی خوش چهره با چشمانی پر از مهر با اندامی ورزیده با بغلی پر از نان را می بینم با سگ هائی که گوئی در انتظار او ایستاده اند. در هر قدم تکه نانی می دهد و می گذرد .حال نونت کودکان است .کودکانی که در پائین ساختمان هائی که ما مهاجران پناه گرفته در کابل ساکنان آنها هستیم مشغول بازی هستند ."عمو اسد سلام "تکه نان بهر کودک می دهد دستی بر سرشان می کشد ونهایت با دوقرص نان باقی مانده از بغلی نان، با چهره ای که خنده ای نمکین سراسر آن را پوشانده پای در دهلیزخانه می نهد.
او چنین مردی برای ما وعموئی برای کودکانمان بود .عموئی که دیشب رفت. زندگی هر کداممان را با سرنوشتی دیگرگونه اما سخت از یک دیگر جدا ساخت .رابطه تلفنی شد .اما هر بار که گذرم به برلین می افتاد یک دیگررا می دیدیم .این اوست که باز با مهر دستم را در میان دست های قویش می فشارد ونسرین که طبق معمول آرام وبا مهر در کنارم می نشیند." محسن جان عمو ابوالفضل است بابای مریم " محسن با سیبی در دست از اطاقی دیگر می آیدودست در گردن پدر می اندازد ."میدانی بسیار سخت شده آرام وقرار ندارد .باید دائم مواظبش بود."اما طبق معمول شکوه ای نمی کند . "ابول جان خوب می کنی که می نویسی .هر قدر بتوانی از این سیاست بازی ها فاصله بگیری بهتر است.
من بیشتر وقتم را به خواندن کتاب می گذرانم .هر کتاب دنیای جدیدی برایم باز می کند زندگی چه میزان سخت وپیچیده است وزیبا حتی درسخت ترین شرایط ."
هر کتاب تازه چاپ شده را می خرد .از انتشاراتی فروغ سفارش می دهد .می خواند وبه اطرافیان می دهد . نگاهش به زندگی نگاهی فلسفی است .کامو را بارها می خواند. برمجامعت مرگ وزندگی درنگ می کند .بر ناپابداری جهان می خندد بر کشاکش های سیاسی! اما همچنان انباشته از مهر بر کسانیست که سال ها در کنارشان بوده .
کمتر کسی تغیرات شگرف حاصل از غور او در بطن زندگی وفشار سال هانگهداری توام با ترس از آینده محسن رادر وی می بیند .ترسی که با بالا رفتن سن و افزایش درد ها وبی تابی های محس و این که در نبود او همسرش چگونه خواهد توانست بتنهائی بر این همه مشکل نگهداری وکنترل درد وبی تابی محس جواب دهد؟ سخت اورا به فکر برده است.برایم یاداشتی در فیسبوک می فرستد.
"ابول جان عزیزم ! من تو را یک نویسنده وهنرمند ارزشمند می دانم و نه یک سیاستمدار .به این سبب معتقدم که، چه اشتباهی می کند کسی که یک پا در هنر و یک پا در سیاست دارد یا داشته است. این لقمه ای ست که در گلوی آن میماند. در اروپا هنرمندان فهمیدند و یکی پس از دیگری خود را تصحیح کردند آخرین شاید گونتر گراس بود که اتفاقن در اواسط نزدیک به اواخر بر سیزیف کامو تاکید کرده بود. هنرمند اگر کمونیست یا شاه پرست باشد که دیگر آزاد نیست. چون باید چیزی را تبلیغ بکند و تبلیغ نیز هنر را به قتل می رساند.عزیزم هنرمند و نویسنده می تواند و باید در باره ی مسایل سیاسی موضع و نظر داشته باشد و به شکلی آن را در هنر خود بازتاب دهد. قربانت بروم .حسن(اسد) تاریخ
2/3/23, 9:58PM
بعد تلفنی که طولانیست از نگاه او به کامو وافسانه سیزیف وکه بنظرم اوخود نمادی از رنج روزانه سیزیف است .پرومته گرفتاری است که روزانه نه تنها خود بل همسری که عاشقانه دوستش می دارد و فرزندی که با جانش بسته است جگرشان خائیده می شود.
کاشفانِ چشمه
کاشفانِ فروتنِ شوکران
جویندگانِ شادی
در مِجْری‌ِ آتشفشان‌ها
شعبده‌بازانِ لبخند
در شبکلاهِ درد
با جاپایی ژرف‌تر از شادی
در گذرگاهِ پرندگان.
او وحشت نهفته در بطن این کتاب ،وحشت گرفتن یک تصمیم نادرست ناشی ازسختی زندگی و پوچی خوابیده در بطن این وحشت را بخوبی می داند . مردی که نه تن آسایی پیشه می کند و نه خود بینی و غرور وی را در سلطه خود می گیرد .اما این کتاب خوانی مداوم و غوطه ور شدن در بین حیات و مرگ تغیراتی بس شگرف در او ونگاهش به زندگی ایجاد می کند."تغییری که لزوما به معنای جنبش و حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر نیست، اما می تواند به تغییر در ادراک و تغییر الگوها و پاردایم ها منجر شود." " تنها دراین نگاه ودر این تغیر مساله ی فلسفی واقعا جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. تشخیص اینکه زندگی ارزش دارد یا به زحمت زیستنش نمی ارزد.اومرگ را بر می گزیند همراه با فرزندی که درد اورا بیشتر از درد خود دارد و وحشت از آینده تلخی که اورا به انتظار نشسته .
"داوطلبانه مرگ را برمی‌گزیند نشان می‌دهد که حتی به‌گونه‌یی غریزی به ویژگی ریشخندآمیز این عادت و نبود دلیلی مجاب‌کننده برای زندگی کردن و تلاش بی‌مفهوم روزمره و بیهودگی رنج پی برده است."
چنین است که نقطه پایان بر زندگی می نهد .باشد که حداقل از وحشت آینده تحمیل شده بر عشقش وهمسرش به بهای مرگی خود خواسته پایان دهد . دست فرزند می گیرد بوسه بر گونه اش می نهد.عروجی سخت وجانکاه.
دو پیکر لهیده در کنار هم .عشق چه ها که نمی کند.
مردی که دوستان را وهمسرش را نه بخاطر خود بل بخاطر خودشان دوست می داشت وعشق می ورزید .عاشقانی از این دست چه رنج عظیمی را تحمل می کنند . چگونه به مسئله مرگ وزندگی که توامان یک دیگرند می نگرند؟ براستی شکوهشان در چیست ؟آزادگی درانتخاب ؟ یا چگونگی برخوردشان با مرگ ؟ یا درپایداری ودلبستگیشان به حیات ؟ حسن جان گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم .

Arman_Mostoufi_2.jpgقابل انکار نیست که امروزه شمار قابل ملاحظه‌ای از مسلمانان، کم و بیش، یهود ‌ستیزند. برای توجیه دشمنی‌شان با یهودیان، آنها مسئله فلسطین و به ویژه، واکنش سخت دولت اسرائیل در برابر حمله تروریستی 15 مهر 2582 ایرانی (1402 هجری - 7 اکتبر 2023)، تلفات سنگین، ویرانی گسترده و رنجی را که به مردم غزه تحمیل شد، یادآوری می‌کنند. و البته، اغلب آنها می‌افزایند که یهود ‌ستیز نیستند بلکه فقط با صهیونیسم و اشغال سرزمین‌های عرب‌ها توسط یهودیانی که عمدتاً از اروپا آمده بودند، مخالفند. این، همه حقیقت نیست. پیشینه یهود ستیزی در اسلام به روزگاری بسیار پیشتر از بنیاد دولت اسرائیل در قرن بیستم برمی‌گردد؛ به 1400 سال پیش.

در آغاز قرن دوازدهم ایرانی (ششم میلادی)، در حجاز (غرب عربستان امروزی) فقط چهار شهر وجود داشت: مکه، یثرب، نجران و دومة الجندل. در قیاس با شهرهای ایرانی و رومی همان روزگار، به کار بردن واژه "شهر" برای آن چهار آبادی قدری بزرگنمایی‌ست. آنها در واقع چهار ده بزرگ بودند. به دلایل واضح جغرافیایی، جمعیت عربستان زیاد نبود. این سرزمین از آنچه که در آن روزگار ثروت شناخته می‌شد، چنان بی بهره بود که دو امپراتوری همسایه، ایران و بیزانس، زحمت تصرف آن را به خود ندادند. اکثر جمعیت عربستان را قبایل بیابانگرد (بدو) تشکیل می‌دادند. ساکنان "شهرها" بدوهای یکجانشین و یهودیان بودند. به سبب طبیعت خشک، کمیابی آب و فقر زمین عربستان، زندگی اقتصادی عرب‌ها از مردمان هم‌عصرشان در ایران، بیزانس و مصر ساده‌تر و ابتدائی‌تر بود.

برخی از قبایل بدوی یکجانشین، مانند قریش که در مکه می‌زیستند، با یمن و شام داد و ستد بازرگانی داشتند. در این داد و ستد، خود عربستان چیز قابل ذکری برای خرید و فروش نداشت، عرب‌ها کالاهای وارداتی از هندوستان و شرق آفریقا را به شام می‌بردند و فرآورده‌های اروپایی را برای صدور به مشرق زمین، به یمن می‌رساندند. به زبان امروز بخواهیم بگوییم، بخشی از کار ترانزیت کالا بین آسیا، شرق آفریقا و شرق مدیترانه را انجام می‌دادند.

کارهای پیشه‌وری و صنایع دستی با یهودیان بود تا جایی که، به نوشته برخی منابع اسلامی، پزشکی که در مدینه محمد بن عبدالله، بنیادگذار اسلام، را درمان می‌کرد، یهودی بود. یهودیان با استفاده از آب چاه‌هایی که می‌کندند، کشتزارهایشان را آبیاری می‌کردند و در مجموع، به استثنای برخی خانواده‌های بازرگان، از بدوها توانگرتر بودند یا، دست کم، به اندازه آنها بینوا نبودند. این اختلاف سطح زندگی سبب می‌شد که بدوها به یهودی‌ها رشک ورزند و اغلب به رباخواران یهودی بدهکار باشند. در نتیجه، به هر بهانه‌ای، بلایا را به یهودی‌ها نسبت می‌دادند تا وام‌هایشان را پس ندهند. یک بیماری همه‌گیر، به سبب آلوده بودن آب چاه‌هایی که درست نگهداری نمی‌شد، به یهودی‌ها نسبت داده می‌شد که گویا در چاه بدوها زهر ریخته‌اند. این، داستانی شناخته شده است زیرا بارها، حتی تا سده‌های اخیر، در اروپا نیز به تکرار رخ داده است.

در کتاب‌های اسلامی از روزگار پیش از اسلام با عنوان « جاهلیت »، یعنی نادانی، نام برده می‌شود ولی اگر با دقت بیشتری به آن روزگار بنگریم درمی‌یابیم که در زمینه حقوق زنان، آزادی بیان و به ویژه، آزادی دین‌ها، جامعه آن روزگار عربستان خردمندتر از جامعه اسلامی بود.

پیش از آن که بنیادگذار اسلام، محمد بن عبدالله، از مکه به یثرب بگریزد تا خود را در پناه دو قبیله نومسلمان قرار دهد و آن شهر مدینة النبی (مدینه) نام بگیرد، در یثرب پنج قبیله در کنار هم با صلح و آرامش کار و زندگی می‌کردند: سه قبیله یهودی بنی قینقاع (Bani Qaynuqa) ، بنی نضیر (Bani Nadir) و بنی قریظه (Bani Qurayza)؛ و دو قبیله بدو اوس (Aws) و خزرج (Khazraj).

nasl2.jpgبابک سینا - کیهان لندن

انقلاب‌ها در تاریخ بشر، زمانی به ثمر نشسته‌اند که از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته و به یک خواست مشترک انسانی بدل گشته‌اند. در این میان، نسل دوم ایرانیان در تبعید، به‌واسطه جایگاه منحصربه‌فرد فرهنگی، زبانی و اجتماعی خود، می‌توانند نقشی اساسی در جهانی‌سازی انقلاب ملی ایران ایفا کنند. آنان پل ارتباطی میان ملت ایران و وجدان جهانی‌اند؛ نسلی که نه تنها با ارزش‌های بومی آشناست، بلکه زبان و فرهنگ کشورهای میزبان خود را نیز به‌ خوبی می‌شناسد.

نسل دوم؛ سفیران ملت ایران در مسیر آزادی

نسل دومی‌های ایرانی در خارج از کشور، برخلاف نسل اول که اغلب درگیر تثبیت موقعیت شغلی و اجتماعی بودند، در دل نظام‌های آموزشی، فرهنگی و رسانه‌ای کشورهای میزبان رشد کرده‌اند. این نسل، درک عمیقی از دو جهان دارد: از سویی با درد و رنج مردم ایران همدلی می‌کند و از سوی دیگر، زبان و گفتمان جوامع غربی را برای بیان این درد به‌ خوبی می‌داند. این ویژگی دوگانه، آنان را به بازیگرانی بی‌بدیل در میدان روایتگری و بسیج افکار عمومی جهانی تبدیل کرده است.

نسل دوم ایرانیان در دانشگاه‌ها، کالج‌ها و مدارس کشورهای مختلف حضوری پررنگ دارند. بسیاری از آنان در حوزه‌های علوم سیاسی، حقوق بشر، جامعه‌شناسی، روزنامه‌نگاری و هنر تحصیل می‌کنند و با تولید محتوای علمی، شرکت در کنفرانس‌ها، و فعالیت در انجمن‌های دانشجویی، صدای اعتراض مردم ایران را به فضای آکادمیک جهانی می‌رسانند. آنان می‌توانند نسل هم‌فکران جهانی را آموزش داده و بر افکار نخبگان سیاسی و رسانه‌ای تأثیر بگذارند.

در عصر دیجیتال، رسانه‌های اجتماعی به بستر اصلی مبارزه بدل شده‌اند. نسل دومی‌های ایرانی با تسلط کامل بر پلتفرم‌هایی چون اینستاگرام، توییتر، تیک‌تاک و یوتیوب، به انتشار روایت‌های حقیقی از ایران می‌پردازند و تصویری زنده، انسانی و دردناک از واقعیت‌های کشور را ارائه می‌دهند. آنها می‌توانند با تولید محتوای چندرسانه‌ای و خلاق، همدلی مخاطبان جهانی را برانگیزند و کمپین‌های حمایتی در سطح بین‌الملل راه‌اندازی کنند.

هنر، زبانی جهانی است و نسل دوم ایرانیان از آن برای رساندن پیام مردم ایران به جهان استفاده می‌کنند. موسیقی‌های اعتراض‌آمیز، فیلم‌های مستند و کوتاه، نقاشی، گرافیتی، و اجراهای خیابانی، ابزاری مؤثر برای نفوذ به دل‌های مردم سراسر دنیا هستند. حضور ایرانیان در جشنواره‌های هنری بین‌المللی، فرصتی طلایی برای نمایش مقاومت مردم ایران و افشای چهره سرکوب‌گر رژیم است.

ورزشکاران نسل دومی که در تیم‌های ملی یا باشگاه‌های معتبر جهانی حضور دارند، می‌توانند با استفاده از شهرت و تریبون خود، اعتراضات مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند. آنها با اقدامات نمادین، پیام‌هایی به زبان سکوت اما با فریادی جهانی ارسال می‌کنند؛ چه با بستن یک نوار مشکی، چه با امتناع از مسابقه‌ با نماینده رژیم.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

تجربه مبارزات جهانی، از آفریقای جنوبی ، نشان می‌دهد که هیچ جنبش آزادیبخشی بدون حمایت افکار عمومی جهانی به سرانجام نرسیده است. نسل دوم ایرانیان برون‌مرز، به دلیل موقعیت منحصر‌ به‌ فردشان، می‌توانند در جهانی‌سازی صدای انقلاب ملی ایران نقش‌آفرین باشند. این نسل می‌تواند رسانه، هنر، ورزش و دانش را به خدمت مقاومت مردم ایران درآورده و سیاستمداران جهان را ناگزیر به پاسخگویی و اقدام کند.

در این بزنگاه تاریخی، هر قدم، هر صدا، و هر تصویر از سوی این نسل می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد.

دکتر بابک سینا فعال و تحلیلگر سیاسی

Mahmoud_Zahraei.jpgزنده یاد حسن عرب زاده روز گذشته دراقدامی دردناک خود را همراه با پسر بیمارش از ساختمانی در برلین به پایین پرت نمود و هردو جان خود را از دست دادند. بنابر آنچه در این رابطه منتشر شده است، آقای عرب زاده و همسرش بیش از چهل سال از فرزند بیمارشان نگهداری میکردند، وسرسختانه از انتقال فرزندشان به محل های مخصوص نگهداری این بیماران مخالفت می نمودند. زنده یاد حسن که به علت پیری خود و همسرش قادر به ادامه کمک رسانی به فرزندشان نبوده، در اقدامی فردی و بدون مشورت و هماهنگی با همسرش، به زندگی خود و فرزندشان پایان می دهد. محتوای تاییدگرایانه و حتی تمجیدگرایانه در نوشته هایی که در این رابطه منتشر شده است مرا وادار به تهیه این نوشته کوتاه نمود.

با تاثر و تاسف از فقدان زنده یاد حسن عرب زاده و فرزندش محسن و با تسلیت به بازماندگان این عزیزان و بویژه به مادر و همسری داغدار، مایلم به چند نکته اشاره کنم:

۱- زنده یاد حسن می توانست در مورد زندگی خودش تصمیم بگیرد همانگونه که همه ماها درست یا نادرست و آگاهانه و یا از شدت بیماری و یاس، می توانیم در مورد زندگی خود تصمیم بگیریم واقدام به خودکشی کنیم. .این فارغ از اینکه آگاهانه باشد و یا ناآگاهانه، یک «خودکشی» است و هرچند برای بازماندگان تبعات دردناکی دارد اما به ظاهر به دیگری آسیبی نمی رساند و فرد مرتکب خودکشی فقط جسم خودش را در معرض نابودی قرار داده است.

۲- اما همراه کردن فرد دیگری در اقدام به خودکشی، حتی اگر فرزندمان باشد، دیگر خودکشی نیست ونام «قتل عمد» به خود می گیرد.

مسلما من و شما و همه آزاداندیشان و همچنین نویسندگان نوشته های مزبور، آنگونه که فقیهان اسلام و حکمرانان ج.ا معتقدند، معتقد نیستیم که پدران، صاحبان فرزندان خود هستند و مجاز به اخذ هر تصمیمی در مورد آنها.

Damon_Golriz.jpgنویسندگان: «رمکو بروکر» استاد مطالعات کره در دانشگاه لیدن؛ «کاسپر ویتس» چین‌شناس و ژاپن‌شناس در دانشگاه لیدن و «دامون گل‌ریز» پژوهشگر و مدرس در دانشگاه لاهه. (این یادداشت در روزنامه «فولکس کرانت» هلند منتشر شد.)

ترجمه: دامون گلريز

«هدیه‌ای بی‌نظیر برای دشمنان آمریکا.» این تعبیری است که در توصیف انحلال «آژانس رسانه‌های جهانی آمریکا» (USAGM) توسط دولت ترامپ به کار رفته است؛ سازمانی که در اصل برای کشورهایی تأسیس شده بود که از آزادی رسانه‌ایِ محدودی برخوردار هستند. با این‌حال، این رویداد همچنین می‌تواند فرصتی را برای اروپا فراهم کند تا این خلأ آشکار را پر کند.

فرمان اجراییِ اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای انحلال «آژانس رسانه‌های جهانیِ آمریکا» فرصتی تاریخی برای اتحادیه‌ی اروپا فراهم کرده است تا بتواند روایت ژئواستراتژیک اروپایی از نظم جهانی را تثبیت کند. در واقع، کشورهای اروپایی می‌توانند گفتمان دموکراتیک خود را با در دست گرفتن مدیریت استراتژیک رسانه‌های بین‌المللی، که تا کنون عمدتاً در کنترل ایالات متحده بود، تقویت کنند و، از این طریق، هزاران روزنامه‌نگار را در چهارچوب آن یکپارچه نمایند.

باید توجه داشت که انحلال ناگهانی و بی‌پروایانه‌ی رسانه‌های بین‌المللی آمریکایی (مانند صدای آمریکا، رادیو اروپای آزاد و رادیو آسیای آزاد) خلاء اطلاعاتیِ بزرگی را برای دست‌کم نیم‌میلیارد کاربر در بیش از 64 زبان ایجاد کرده است و اگر اتحادیه‌ی اروپا نتواند این خلاء مخاطره‌آمیز را با درایت پر کند، فقدان رسانه‌ایِ ایجادشده در نتیجه‌ی فرمان اجراییِ ترامپ، فرصت فوق‌العاده‌ای را برای کشورهای اقتدارگرا و غیردموکراتیک و سرکوبگر، از جمله چین و روسیه و ایران، مهیا خواهد کرد تا دامنه‌ی روایت‌های خود از نظم ژئواسترتژیک جهانی را گسترش دهند. و خب، تردیدی نیست که این رویداد، به‌طور بالقوه، تهدیدی برای امنیت ملیِ کشورهای اتحادیه‌ی اروپا در بلندمدت و حتی کوتاه‌مدت خواهد بود.

Gileh_Mard.jpgمی پرسد: آقای گیله مرد ! می‌شود بفرمایید شما چیکاره هستید؟

میگویم: سرنا چی کم بود یکی هم از غوغه آمد؟ برای چه میخواهی از کسب و کار ما سر دربیاوری ؟خیال کن لوطی پای نقاره ام
می‌گوید: آنکه بجای خودش ، میخواهم بدانم چپ پشیمان هستی ؟ راست پریشان هستی؟ مصدقی هستی ؟ بختیاری هستی ؟ هجرتی هستی ؟ سلطنت طلبی ؟ اکثریتی هستی ؟ اقلیتی هستی ؟ میانه ای ؟ لیبرالی ؟ مشروطه خواهی ؟ ضد انقلاب غالب هستی؟ ضد انقلاب مغلوب هستی ؟ققنوسی هستی؟ گذاری هستی ؟ گداری هستی ؟ بیگداری هستی ؟ بر اندازی ؟ تجزیه طلبی ؟ اصلاح طلبی ؟ استمرار طلبی؟ اسهال طلبی ؟ هخایی هستی؟چپ مستقل هستی ؟ راست منفعل هستی؟ پوتینی هستی؟ چکمه ای هستی؟ توده ای هستی؟ کمونیست کارگری هستی ؟ جبهه چی هستی؟ عضو حزب خرانی ؟ اشرفی هستی ؟ مجاهدی؟ منافقی ؟ مستاصلینی ؟ متحیرینی ؟ شورای ملی مقاومتی هستی ؟ نهضتی هستی ؟ جمهوریخواهی ؟ ترامپی هستی؟ رضا شاهی هستی؟ شازده چی هستی؟ آریامهری هستی ؟ موسوی چی هستی ؟ فرشگردی هستی؟ ری استارتی هستی ؟ میخواهم بدانم از قماش کدام قوم و قبیله ای؟
میگویم: هیچکدام
میگوید: مگر چنین چیزی هم ممکن است ؟
میگویم : ببین بابا جان! در روزگارانی بسیار دور ، مردی بوده است بزرگ ، نام او آدم .
من از فرزندان اویم


booshehr.jpgمسیح علی نژاد نوشت: اینجا بوشهر است. همانجایی که امام جمعه این شهر خواهان عدم برگزاری فستیوال رقص و آواز کوچه شده بود.

این مردم برای برگزاری مراسم خود معطل صدور و یا عدم صدور مجوز از طرف شما نیستند. با وجود آنکه حکومت به ظاهر با برگزاری محدود این فستیوال در یک سالن همایش موافقت کرده بود اما در عمل برای حضور مردم در همان سالن مشخص شده نیز کارشکنی کردند و هزاران نفر قادر به تهیه بلیط نشدند. مردمی که هرجا که توانستند به کوچه و خیابان آمدند و به رقص و آواز مشغول شدند.
خامنه‌ای کابوس واقعی تو ترامپ نیست. این مردمند.



گزارش‌ها از استقرار نیروهای امنیتی در ورودی.های مناطق و بافت‌های تاریخی بوشهر حکایت دارد اما هیچ نیرویی یارای ایستادگی در برابر اراده این مردم را برای رسیدن به مطالبات خود را ندارد.

:::

26-2.jpgایران اینترنشنال

خبرگزاری حوزه علمیه در گزارشی در خصوص «خودارضایی» نوشت: «اگر سری به تیمارستان تهران بزنید، از هر ۱۰ دیوانه‌ای که در آنجا سکونت دارند، ۹ نفر معتاد به جلق هستند

یعنی بر اثر ابتلا به استمنا کارشان به جنون کشیده و به گوشه تیمارستان افتاده‌اند. زیرا عمل مذموم و ناپسند جلق، در قوای دماغی تاثیر زیادی دارد.» رسانه حوزه علمیه ادامه داد: «این عمل، مبتلایان را به ضعف قوای شهوانی دچار می‌کند، جبون و بی‌حال بار می‌آیند، شهامت و درستی از آنان سلب می‌شود.»

این رسانه اضافه کرد: «به کرات دیده شده که بعضی از مبتلایان به جلق، بر اثر افراط در این عمل به یک نوع بیماری به نام جنون استمنا که شباهت زیادی به سادیسم دارد، مبتلا می‌شوند و آن وقت حتی با دیدن سگ و گربه هم به فکر استمناء می‌افتند و بلافاصله مشغول عمل می‌شوند.»

:::

artesh.jpgآیا ماموریت ابلاغی فرمانده نیروی زمینی ارتش اعزام به بندرعباس است؟

عبدی مدیا - امیر قربانی معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی ارتش ساعاتی پیش ( پس از وقوع حادثه انفجار در بندرعباس) در «سومین همایش تجلیل از قهرمانان، پیشکسوتان و ورزیده‌ترین یکان‌های نیروی زمینی ارتش»‌ گفت:

امیر حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی بسیار علاقمند بود به شرکت در این همایش ولی بخاطر یک ماموریتی که به ایشان ابلاغ شد به بنده محول کردند که سلام گرم ایشان را به شما برسانم.

اختلافات جدی در مذاکرات؟

| No Comments

عراقچی: اراده به تنهایی کافی نیست. ممکن است اختلافات آن قدر زیاد باشد که با اراده تنها به توافق نرسیم. در موارد زیادی اختلافات مهم با طرف مقابل داریم.

عراقچی میگوید هم در کلیات «ویتکاف» و هم در جزئیات«مایکل آنتون» مذاکرات امروز با آمریکایی ها اختلافات جدی وجود داشته.

25-4.jpgایران اینترنشنال - رییس‌جمهور پاراگوئه در تصمیمی که مورد استقبال اسرائیل و آمریکا قرار گرفته، اعلام کرد کشورش علاوه بر قرار دادن تمام شاخه‌های حماس و حزب‌الله در فهرست تروریستی این کشور، سپاه پاسداران را هم به دلیل نقض سیستماتیک صلح و حقوق بشر و امنیت بین‌المللی در این فهرست قرار داده است.

وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرد که این کشور از تصمیم رییس‌جمهور پاراگوئه برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران استقبال می‌کند.

وزارت خارجه آمریکا اشاره کرد جمهوری اسلامی «بزرگ‌ترین حامی دولتی تروریسم در جهان است و از طریق نیروی قدس سپاه پاسداران و گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله و حماس، بسیاری از حملات و فعالیت‌های تروریستی را در سطح جهانی تامین مالی و هدایت کرده است.»

گیدئون ساعر، وزیر خارجه اسرائیل، نیز از تصمیم پاراگوئه برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران، حماس و حزب‌الله استقبال کرد و این اقدام را یک تصمیم تاریخی خواند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

سابقه تروریستی خواندن سپاه

پیش از پاراگوئه، چند کشور دیگر هم نسبت به تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران اقدام کرده‌اند.

عربستان سعودی و بحرین، نخستین کشورهای دنیا بودند که نه تنها نیروی قدس سپاه را که کلیت این سازمان نظامی امنیتی را به دلیل «حمایت از گروه‌های تروریستی در منطقه، به‌ویژه در یمن،» به‌عنوان سازمان تروریستی معرفی کردند.

24-8.jpg

انتقاد خامنه ای از طرفداران جمهوری اسلامی که مخالف مذاکرات هستند

بی بی سی - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ۴ اردیبهشت (۲۴ آوریل) در سالگرد کشته شدن امام ششم شیعیان با ذکر روایتی از «تعویق تقدیر الهی» برای برپایی حکومت اسلامی به دست شیعیان، به مخاطبانش هشدار داد که از «دهن‌لقی، اعتراض بیخود، عجله و تحلیل‌ غلط» خودداری کنند.

همزمان با مذاکرات «غیر مستقیم» ایران و آمریکا که با مجوز آیت‌الله خامنه‌ای در حال برگزاری است، بعضی از حامیان تندروی جمهوری اسلامی با آنچه به‌طور علنی «بیعت با یزید» می‌خوانند، مخالفت می‌کنند.

france2.jpgرادیو بین المللی فرانسه - دادگاهی در حومه پاریس قرار است در سوم ژوئیه شاهین حزامی، اینفلوئنسر فرانسوی-ایرانی را به اتهام «تبلیغ تروریسم» از طریق انتشار محتوای آنلاین، محاکمه کند.

شاهین حزامی، اینفلوئنسر ۲۹ ساله فرانسوی-ایرانی، قرار است در سوم ژوئیه (١٢ تیرماه) در دادگاه شهر بوبینی، در نزدیکی پاریس، به اتهام «تبلیغ تروریسم» محاکمه شود. این خبر را دادستانی فرانسه و وکلای او روز پنج‌شنبه در گفتگو با خبرگزاری فرانسه تأیید کردند.

به گزارش این خبرگزاری، دادستانی فرانسه تأیید کرده است که حزامی به‌دلیل اظهاراتش درباره حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل باید در دادگاه پاسخ‌گو باشد. این اتهامات در حالی مطرح شده‌ که او خود را خبرنگار مستقل معرفی کرده و با بیش از ۳۳۰ هزار دنبال‌کننده در شبکه اجتماعی تیک‌تاک، محتوایی عمدتاً پیرامون تحولات خاورمیانه منتشر می‌کند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

حزامی پیش از این با فعالیت در زمینه کمک به افراد نیازمند در محله‌های محروم فرانسه شناخته شده بود. وکلای او، نبیل بودی و آنتوان پاستور در گفتگو با خبرگزاری فرانسه از رفتار نهادهای قضایی فرانسه به‌شدت انتقاد کرده و گفته‌اند: «دستگیری یک خبرنگار، پیامی بسیار منفی برای آزادی مطبوعات است. موکل ما در برابر چشمان فرزندان خردسالش مورد تفتیش قرار گرفت، در حالی که اظهارات مورد بحث، مربوط به نزدیک به دو سال پیش است.»

esfandiari.jpgاین پرونده هم‌زمان با بازداشت مهدیه اسفندیاری، شهروند ایرانی دیگری که در فرانسه به اتهام مشابهی بازداشت شده است، در حال بررسی است. اسفندیاری از اواخر فوریه در بازداشت به سر می‌برد و پرونده او زیر نظر «بخش ملی مقابله با نفرت‌پراکنی آنلاین» در فرانسه دنبال می‌شود.

خون دیگری از یک جوان ایرانی در پارس جنوبی ریخته شد / سرطان با استامینافن درمان نمیشود.

آقایان متولی امنیت کشور متاسفانه جمعه شب مورخه ۱۴۰۳/۱۱/۲۶ چهار نفر نیروهای مستمر پیمانکاری واحد بهره برداری پالایشگاه هفتم فاز ۱۷ ۱۸ پارس جنوبی جهت صرف شام به پارک شهرستان نخل تقی میروند که در حین صرف شام توسط ۱۸ نفر از جوانان شهرستان نخل تقی مورد ضرب و جرح توسط چاقو قرار گرفته که متاسفانه شخصی به نام رضا بازوند از واحد گس ترین اهل شهرستان خرم آباد درگذشته و سه نفر دیگر نیز در حال حاضر در بیمارستان عسلویه بستری هستند.

felfel.jpg ایندیپندنت فارسی - زن بانکدار ۳۵ ساله‌ای که در شهر قیصریه ترکیه، خود را شبیه به یک زن سالخورده درآورده و با استفاده از گاز فلفل و سنگ سعی در سرقت از یک طلافروشی داشته، پس از دستگیری ادعا کرده که تحت فشارهای شدید روحی و مالی بوده است.

به گزارش خبرنگار «د ه آ» (DHA)، حادثه روز ۱۳ مارس در محله جمهوری شهر قیصریه، در بازار تاریخی «کازانجیلار» رخ داده است. متهم، «ن.چ» که کارمند بانک است، برای شناسایی نشدن، با پوشیدن عینک و روسری وارد مغازه طلافروشی و درخواست مشاهده چند قطعه طلا را مطرح کرده است. در حالی‌که صاحب مغازه مشغول نشان دادن طلاها بوده، متهم ناگهان از کیف خود گاز فلفل بیرون آورده و به صورت او پاشیده و سپس با سنگی که همراه خود آورده بود به سر او ضربه زده است.

در ادامه میان آن‌ها درگیری رخ داده و صدای نزاع باعث جلب توجه مغازه‌داران اطراف شده است. با تماس یکی از همسایگان، پلیس به محل رسیده و متهم بازداشت شده است. در همان روز، دادگاه حکم به بازداشت موقت او داده است.

خبرگزاری «د ه آ» به محتوای اعترافات متهم در بازجویی دست یافته است. او مدعی شده که در محل کارش قربانی «آزار سازمان‌یافته» یا «موبینگ» بوده و در ادامه با فشار مدیریتی، وادار به استعفا شده است. سپس تلاش کرده با سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال وضعیت مالی خود را بهبود ببخشد، اما دچار ضرر مالی سنگین شده و در نهایت به دام بدهی افتاده است.

او در بازجویی گفته: «وقتی در بازار قدم می‌زدم، چشمم به طلافروش‌ها افتاد. با خودم گفتم: من این‌همه درگیر سختی و بدهی هستم، و آن‌ها در رفاه کامل‌اند. اعصابم به هم ریخت. در لحظه تصمیم گرفتم وارد یکی از مغازه‌ها شوم. اگر واقعا قصد سرقت داشتم، طلاها جلوی من بود و بعد از بی‌هوش کردن صاحب مغازه می‌توانستم آن‌ها را بردارم. اما این کار را نکردم. به مغازه هم آسیبی نرساندم. بابت کاری که کردم واقعا پشیمانم.»

از سوی دیگر، تصاویر دوربین مداربسته مغازه نیز منتشر شده است. در ویدیو مشخص است که زن متهم در حالی‌که صاحب مغازه مشغول نشان دادن طلاهاست، به ناگاه از جیبش اسپری گاز فلفل را بیرون آورده و به صورت او می‌پاشد. سپس با سنگی که همراه دارد ضربه‌ای به سر طلافروش وارد می‌کند. صاحب مغازه نیز واکنش نشان داده و میان دو طرف درگیری فیزیکی رخ می‌دهد. در بخشی از ویدیو، صدای فریاد صاحب مغازه شنیده می‌شود که به همسایه خود می‌گوید: «دزد، به پلیس زنگ بزن!»

مفاهمه داخلی مذاكره خارجی

| No Comments

24-9.jpgعباس عبدي در گفت‌وگو با «اعتماد» از بيم‌ها و اميدهاي مذاكرات و پيش‌نيازهاي توافق مي‌گويد

مهدي بيك اوغلي

اين روزها بازار تفاسير رنگارنگ درباره مفاهيم بنيادين مذاكرات حسابي گرم شده است. از تفسيرهاي اگزيستانسياليستي و وجودگرايي درباره گفت‌وگوهاي دوجانبه ايران و امريكا گرفته تا انگاره‌هاي پوپوليستي و ايده‌هاي برآمده از پلوراليسم و تئوري‌هاي مرتبط با نظم نوين جهاني و منطقه‌اي و...همگي تلاش مي‌كنند به‌زعم خود درك متفاوتي از رخداد مهمي كه در شرف وقوع است، ارايه كنند.

برخي تحليلگران با اشاره به سرعت نجومي گفت‌وگوها و برداشتن گام‌هاي عملي براي دستيابي به توافق اين تئوري را مطرح مي‌كنند كه حتما مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا از يك عقبه برخوردار بوده كه امروز با چنين سرعتي در حال پيشروي است. گروهي ديگر اما راز سرعت بالاي رخدادها را به تحولات لاجرم جهاني و منطقه‌اي مرتبط مي‌دانند.

عباس عبدي، فعال سياسي اصلاح‌طلب اما با واكاوي ابعاد مختلف مذاكرات ايران و امريكا تلاش مي‌كند، تحليلي واقع‌گرايانه از زواياي عميق‌تر مذاكرات ارايه كند. عبدي در پاسخ به افراد و گروه‌هايي كه مذاكرات را وجودي و مبتني بر جبر تاريخي ارزيابي كرده و مي‌گويند مذاكرات انجام مي‌شود، چون وقت آن رسيده، زمان مطلوب براي مذاكرات را 3دهه قبل و در دوران خاتمي و كلينتون معرفي مي‌كند.

دوره‌اي در ميانه‌هاي دهه 70 و اوايل دهه 80 خورشيدي كه شرايط مناسبي براي تحقق توسعه در ايران فراهم شده بود، اما با فشارهاي راديكال‌ها و تخريب‌هاي تندروها امكان ظهور و بروز پيدا نكرد. عبدي در عين حال، اهميت مفاهمه در داخل را به اندازه مذاكره در خارج دانسته و مي‌گويد: «هر منطقي كه منجر به تغيير در سياست خارجي مي‌شود، بايد عينا و پيش از آن در سياست داخلي پذيرفته شود.» با اين دست‌فرمان به اعتقاد اين فعال سياسي، حاكميت بايد هر چه سريع‌تر زمينه تكثرگرايي در داخل و بهبود شاخص‌هاي نظام حكمراني را فراهم سازد.

برخي از تحليلگران معتقدند زمان مناسب برخي از رخدادهاي اثرگذار تاريخي بايد از راه برسند تا اين رويدادها ثبت و متجلي شوند. مبتني بر اين ديدگاه، گفته مي‌شود زمان حل تعارضات و تنازعات ايران و امريكا از راه رسيده است. شما در اين زمينه چگونه مي‌انديشيد؟

اين گزاره‌ها بيش از اينكه علمي؛ توصيفي يا واجد حقيقتي باشند؛ جنبه توصيه‌اي و تجويزي دارند. در واقع گوينده مي‌خواهد بگويد اين كار را زودتر انجام دهيد. در مورد عكس اين گزاره هم همين را مي‌گويند. در برخي از مقاطع مخالفين مي‌گويند كه وقت خوبي براي حل مسائل نيست.

در واقع آنان چون مخالف حل مسائل هستند، دنبال توجيهي براي آن مي‌گردند. به‌طور قطع بهترين زمان براي حل مسائل در دوره كلينتون و خانم آلبرايت بود كه اجازه داده نشد، در زمان جرج بوش كه وضعيت مناسب نبود. در هر حال بهتر است به گونه ديگري بگوييم؛ اينكه ماهي را هر وقت از آب بگيريد تازه است. آنچه كه مي‌توانيم بگوييم اين است كه تداوم اين تنش پرهزينه‌تر مي‌شود و بايد فكري به حال آن كرد.

البته يك نكته بسيار مهم را بگويم، مساله اصلي ما تنش با امريكا نيست. اين اشتباهي است كه تحليل‌گران مي‌كنند. مساله اصلي سياست داخلي است. بايد از داخل آغاز كرد. يكي از مهم‌ترين علل شكست برجام رويكرد غالب بر آن بود كه گمان مي‌كرد حل مسائل ايران مشروط به حل مسائل خارجي آن است. اين برداشت عقيم و ناكارآمد است.

با گذشت 2 دور از مذاكرات ايران و امريكا و در شرايطي كه هيات‌هاي كارشناسي دو كشور از امروز (دوم ارديبهشت) ارزيابي‌هاي خود را آغاز مي‌كنند، چه تحليلي از مسير طي شده مي‌توان ارايه كرد؟

برداشت كلي من اين است كه طرف ايراني در بالاترين سطح تصميم به توافق گرفته است. شايد هم پيش از نامه‌نگاري اين توافقات به صورت غير رسمي نهايي شده باشد. چارچوب‌ها نيز كمابيش روشن است. البته توافق درباره جزييات فني قدري سخت است. ولي نتايج نشست دوم در رم نشان داد كه طرفين از چارچوب و كليات توافق عبور كرده‌اند. بنابراين اگر اتفاقي رخ ندهد، به نظرم توافق خواهند كرد.

مانع اصلي در خارج نتانياهو است و در داخل هم تندروها هستند كه البته خيلي ضعيف شده و به حاشيه رفته‌اند. با اين حال نمي‌دانيم كه سطح توافقات در چه حد است؟ راهبردي است يا تاكتيكي و مقطعي؟ آيا با روابط اقتصادي تحكيم و تثبيت مي‌شود يا دو‌باره به دوره پس از برجام خواهيم رسيد؟ آيا با اصلاحات در سياست داخلي همراه خواهد شد كه به تثبيت وضعيت سياست منجر شود؟ اين پرسش‌ها كليدي است كه بايد منتظر ادامه مذاكرات و اطلاع از جزييات آن بود. در سوي مقابل معتقدم كه ترامپ نياز دارد توافقي صورت گيرد.

به قول جو بايدن تير او به هر جا اصابت كند، دور آن را خط مي‌كشد و مي‌گويد اين همان هدفي است كه مي‌خواستم و وسط خال زده‌ام. مساله اصلي ترامپ ايران نيست. مساله او چين و اقتصاد امريكا است. بنابراين تا اينجا مذاكرات خوب پيش رفته و اميدواريم كه تا پايان همچنان ادامه يابد.

مساله ارايه تضامين در مذاكرات اين روزها بحث‌هاي زيادي را ايجاد كرده. برخي معتقدند بايد با ايجاد پيوست‌هاي اقتصادي، كاري كرد كه ضمانت و استحكام توافق افرايش يابد. آيا ايجاد يك چنين تضاميني ممكن است؟

پاسخ به اين پرسش در صلاحيت گروه‌هاي كارشناسي و حقوقي مذاكره‌كننده است. حتما راه‌هايي هم دارد. ولي يك نكته بسيار مهم وجود دارد كه نبايد فراموش كرد. چرا ايران پذيرفته كه به تنهايي با ايالات متحده مذاكره كند؟ از منظر سياسي اين مساله چه ربطي به ايالات متحده دارد؟ نوبت پيش با 1+5 بود، چرا موفق نشد؟ در واقع ايران همواره سعي كرده كه يك واقعيت مهم در نظام بين‌الملل را ناديده بگيرد. علت خروج ترامپ از برجام هم همين بود. در واقع همان سال ۱۳۹۷ اگر با ترامپ توافق مي‌شد، شايد در حد همان برجام هم در قالب توافق دوجانبه مي‌پذيرفت. چون او مي‌خواهد بگويد كه مساله شما با ماست و نه با ديگر كشورها.

ايران اين را حالا پذيرفته است. اگر به تبعات اين پذيرش ملتزم باشد، بحثي و اختلافي نمي‌ماند، و نياز چنداني به تضمين‌هاي آنچناني نيست؛ و اگر اين واقعيت را نپذيرد و دوباره راه ديگري را برود هيچ تضميني كارساز نخواهد بود. ايران در برجام اين واقعيت را انكار كرد. چگونه؟ از طريق نپذيرفتن ادامه برجام در امور منطقه‌اي و جلوگيري از روابط اقتصادي دو‌جانبه و ادامه سياست‌هاي منطقه‌اي.

cetcom.jpgمایکل کوریلا، فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده در راه اسرائیل

رسانه‌های اسرائیلی به نقل از مقامات رسمی این کشور اعلام کرده‌اند که مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، قرار است امروز ۲۴ آوریل (۴ اردیبهشت) در سفری اضطراری برای بحث و گفتگو در خصوص مسئله ایران وارد اسرائیل شود.

یورونیوز - انتظار می‌رود فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده در این سفر با اسرائیل کاتس، وزیر دفاع و ایال زمیر، رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل دیدار و گفت‌وگو کند.

بنابراعلام منابع مطلع، هدف اصلی این دیدار «بررسی برنامه‌ریزی‌ها برای یک حمله احتمالی به ایران» و همچنین «بررسی اقدامات دفاعی در صورت پاسخ نظامی ایران» در صورت تصمیم دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا برای استفاده از گزینه نظامی خواهد بود.

انتظار می‌رود این سفر کوتاه‌مدت حدود ۳۶ ساعت طول بکشد.

آقای کوریلا در طول دوران ریاست خود بر سنتکام، نقش مهمی در ادغام اسرائیل در چارچوب امنیتی منطقه‌ای ارتش آمریکا ایفا کرده است.

اسرائیل در سال ۲۰۲۱ در منطقه جغرافیایی سنتکام ادغام شد، تغییری که امکان هماهنگی عمیق‌تر میان اسرائیل و شرکای منطقه‌ای‌اش به ویژه کشورهای عربی را تحت چتر امنیتی آمریکا فراهم کرده و ارتباطات مستقیم نظامی میان آن‌ها را تقویت نموده است.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

این هماهنگی نظامی از مقر سنتکام در فلوریدا و یک پایگاه در قطر هدایت می‌شود.

آقای کوریلا همچنین شبکه دفاعی منطقه‌ای اسرائیل را، که طی دو حمله موشکی ایران فعال شد، طراحی و عملیاتی کرده است.

سفر فرمانده سنتکام به اسرائیل در حالی انجام می‌شود که ایالات متحده کمک‌های نظامی و تسلیحاتی بی‌سابقه‌ای به این کشور ارائه داده است.

حسین آقایی: دلیل اقدامات حفاظتی در اطراف سایت هسته‌ای نطنز، ترس از شکست مذاکرات است

موسسه علوم و امنیت بین‌الملل با استناد به تصاویر ماهواره‌ای گزارش داد جمهوری اسلامی در حال احداث محوطه‌ای امنیتی با حصار در اطراف تاسیسات هسته‌ای نطنز است و تونل‌های این منطقه که ۱۷ سال قدمت دارند تاکنون بازرسی نشده‌اند.

حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک در گفت‌و‌گو با ایران‌اینترنشنال به ارزیابی دلایل اقدامات حفاظتی جدید در اطراف سایت هسته‌ای نظنز پرداخت.

:::

جمهوری اسلامی باید به اصول دیپلماتیک مربوط به حاکمیت کشورها احترام گذاشته و در امور داخلی آنها دخالت نکند

ایران اینترنشنال - سفیر جمهوری اسلامی در وزارت خارجه لبنان حضور یافت. بیروت ضمن اعلام خبر حضور مجتبی امانی در مقر وزارت خارجه، عنوان کرد که در این دیدار ضرورت پایبندی به اصول دیپلماتیک مندرج در معاهدات بین‌المللی مرتبط با حاکمیت کشورها به این مقام ایرانی ابلاغ شده است

بر اساس اعلام بیروت، امانی توضیحاتی را در خصوص پست ایکسی که اخیرا منتشر کرده، به طرف لبنانی ارائه داد.

lebnlarge.jpgاو تاکید کرد که محتوای این پست «جنبه‌ای کلی و فراگیر داشته» و شامل همه کشورها بدون استثنا، از جمله جمهوری اسلامی ایران، می‌شود.

این دیدار با هدف پیشگیری از هرگونه سوءتفاهم یا برداشت نادرست احتمالی میان دو کشور در خصوص محتوای این پیام صورت گرفته است و امانی، بر لزوم «جلوگیری از بهره‌برداری دشمنان برای ایجاد شکاف میان ایران و لبنان» تاکید کرده و هوشیاری و همکاری میان دو کشور را «ضمانتی برای ناکام گذاشتن چنین تلاش‌هایی» دانسته است.

سفیر جمهوری اسلامی در بیروت، شامگاه چهارشنبه سوم اردیبهشت گفت تهران در مساله خلع سلاح حزب‌الله لبنان دخالت نمی‌کند چرا که این موضوعی داخلی و مربوط به خود لبنان است.

امانی، حزب‌الله را «حزبی قانونی با ده‌ها سال تجربه و سلاح» معرفی و تاکید کرد: «دولت لبنان مکلف به رایزنی با طرف‌های مختلف درباره احزاب، مقاومت و سلاح آن و مسائل مرتبط است. این مسائل امور داخلی لبنان است که در آن دخالت نمی‌کنیم.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

او پیش‌تر در صفحه ایکس خود مساله خلع سلاح حزب‌الله را «توطئه آشکار» خوانده و نوشته بود: «ما دیگران را از افتادن در دام دشمنان بر حذر می‌داریم.»

این اظهارات در حالی بیان شد که وزارت خارجه آمریکا در پی شکل‌گیری دولت جدید لبنان تاکید کرده است حزب‌الله باید خلع سلاح شود. همچنین برخی سناتورهای جمهوری‌خواه آمریکا نیز بر رهایی لبنان از «سلطه جمهوری اسلامی» تاکید کرده‌اند.

rubio.jpgمارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا در اظهار نظری تازه نسبت به تبعات، ابعاد پیش‌بینی نشده و پیچیدگی‌های جنگ با ایران هشدار داد

«من حتی نمی‌دانم آیا ایران بلد است چگونه معامله کند؛ آنها ملاحظات و مسائل سیاسی داخلی خودشان را دارند که باید با آن کنار بیایند. اما ما خواهان دستیابی به راه‌حلی مسالمت‌آمیز هستیم و نمی‌خواهیم به گزینه‌های دیگر متوسل شویم یا حتی در این مقطع درباره آن‌ها گمانه‌زنی کنیم.»

یورونیوز - روبیو تصریح کرد که جنگ احتمالی با ایران می‌تواند «بسیار پیچیده‌تر» و «بغرنج‌تر» از درگیری‌های نظامی باشد که مردم آمریکا پیش‌تر در سال‌های اخیر شاهد آن‌ها بوده‌اند.

وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در مصاحبه‌‌ای با نشریه «فری پرس» که متن آن روز چهارشنبه منتشر شد، گفت: «هرگونه اقدام نظامی در این مقطع در خاورمیانه، چه از سوی ما یا هر کشور دیگری علیه ایران، می‌تواند آتش یک درگیری بسیار گسترده‌تر را شعله‌ور کند.»

آقای روبیو درباره سناریوی فرضی چنین جنگی یادآور شد: «این جنگ از آن نوع اتفاقاتی نخواهد بود که مردم به تماشای آن در تلویزیون عادت کرده‌اند؛ مثل اینکه چند پهپاد ساقط شده‌اند و ما صد نفر از نیروهای دشمن را از بین برده‌ایم یا چیزهایی از این دست؛ این بار اوضاع بسیار پیچیده‌تر خواهد بود.»

وزیر خارجه آمریکا همچنین گفت رئیس‌جمهور ترامپ مصمم است از ورود به یک درگیری نظامی اجتناب کند و به همین دلیل دستور داده تا مذاکرات هسته‌ای با ایران از سر گرفته شود.

او سپس توضیح داد: «هرگونه درگیری مسلحانه در منطقه بسیار بغرنج‌تر از آن چیزی خواهد بود که مردم به دیدن آن عادت دارند. به همین دلیل رئیس‌جمهور تا این حد به راه‌حل مسالمت‌آمیز و جلوگیری از درگیری مسلحانه پایبند است. هرچند او حق خود را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای محفوظ می‌داند، اما خواستار صلح است. او بارها این را گفته است؛ به همین دلیل است که ما می‌خواهیم اگر ممکن باشد، به جنگ اوکراین نیز پایان دهیم.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

آقای روبیو این اظهارات را در پاسخ به سوالی از سوی خبرنگار فری پرس درباره ادعای تاکر کارلسون، مجری پیشین فاکس نیوز، ایراد کرد.

کارلسون گفته بود که حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران «قطعاً منجر به کشته شدن هزاران آمریکایی در پایگاه‌های سراسر خاورمیانه و تحمیل هزینه‌های میلیارد دلاری برای ایالات متحده خواهد شد... این‌ها حدس و گمان نیستند، بلکه برآوردهای خود پنتاگون است. بمباران ایران جنگی به راه خواهد انداخت و این جنگ، جنگ آمریکا خواهد بود»

مقامات آمریکایی اعلام کردند که در دور دوم مذاکرات هسته‌ای با ایران که شنبه گذشته در رم انجام شد «پیشرفت بسیار خوبی» حاصل شده و قصد دارند پایان این هفته دوباره به گفتگو‌ها ادامه دهند.

24-7.jpgدویچه وله - سرویس اطلاعاتی هلند جمهوری اسلامی را به دست داشتن در تلاش برای ترور سیامک تدین طهماسبی، روزنامه‌نگار مخالف رژیم در هارلم متهم کرده است. این اقدام نگرانی‌ها درباره امنیت منتقدان جمهوری اسلامی در اروپا را افزایش داده است.

به گزارش شبکه‌ی "ان‌اُاس"، این نخستین بار در سال‌های اخیر است که مقامات هلندی به طور علنی یک کشور خارجی را به طراحی یک حمله هدفمند در خاک این کشور متهم می‌کنند. پیش‌تر مورد مشابهی در سال ۲۰۱۹ رخ داده بود که درپی آن، دو دیپلمات ایرانی از هلند اخراج شدند.

این پرونده مربوط به سیامک تدین طهماسبی، روزنامه‌نگار مخالف جمهوری اسلامی ساکن هارلم است. خرداد ۱۴۰۳ او پس از آنکه متوجه بالا رفتن دو مرد از بالکن خانه‌اش شد، با پلیس تماس گرفت و مأموران موفق شدند این دو نفر را بازداشت کنند.

بر اساس گزارش سرویس اطلاعاتی هلند، این افراد در حین عملیات با شخص سومی به صورت تلفنی گفت‌وگو می‌کردند و به نظر می‌رسید آن شخص در حال هدایت عملیات را از راه دور بود.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

دو تن از افراد مظنون به دلیل ارتباط با شبکه‌های جنایی، چهره‌های شناخته‌شده نزد پلیس شناخته‌شده هستند و همچنین در ارتباط با یک تلاش ناکام برای قتل آلخیو ویدال-کودراس، سیاستمدار سابق اسپانیایی در مادرید اواخر سال ۲۰۲۳ تحت تعقیب قرار دارند.

بر اساس گزارش "ان‌اُاس" کاسپار ولدکامپ، وزیر خارجه هلند، در واکنش به این گزارش، سفیر جمهوری اسلامی را احضار کرده است.

جامعه ایرانیان مهاجر در هلند پیش‌تر بارها خواستار محافظت بیشتر شده‌اند. در سال ۲۰۱۷، احمد مولا نیسی، فعال سیاسی ایرانی-هلندی، در لاهه به قتل رسید. او پیش از آن تهدیدهای متعدد علیه خود را به پلیس گزارش داده بود. هیچ مظنونی در این پرونده بازداشت نشد و خانواده‌اش دولت هلند را مسئول مرگ او دانسته‌اند. مولانیسی، موسس و رهبر جریان استقلال‌طلب "جنبش آزادی‌بخش الاحواز" بود.

پارلمان هلند از سال ۲۰۲۲ خواستار راه‌اندازی مرکز ملی گزارش‌دهی برای رسیدگی به تهدیدها و ارعاب علیه مهاجران شده است؛ طرحی که هنوز راه‌اندازی نشده اما دولت کنونی قصد دارد تا پایان امسال برنامه آزمایشی آن را آغاز کند.

szk.jpgجناب شاهزاده ولیعهد از آقای ترامپ خواسته بودند که با ج.ا توافق نکنند.من در پستی جسارتا از معظم له انتقاد کردم که شکست مذاکرات منجر به جنگ و درگیری با آمریکا و اسرائیل میشود که حتی اگر بالفرض منجر بقدرت رسیدن حضرتعالی هم بشود،ولی برای مردم و مملکت بجز مصیبت و ویرانی حاصل دیگری ندارد.

این انتقاد بشدت با عکس العمل طرفداران معظم له مواجه گردید و طبق معمول با موجی از فحاشی و هتاکی بمن پاسخ دادند.پاسخ جناب آقای دکتر وحید بهمن یکی از آنهاست که عینا باستحضار می‌رسد.

فقط جسارتا یادآوری نمایم که این تفکر قرار است در آینده برای ایران دمکراسی را به ارمغان آورد.

رضا پهلوی: مذاکرات با تهران از پیش شکست‌خورده است

ایران اینترنشنال - رضا پهلوی خواستار حمایت کشورهای غربی از اعتصابات سراسری و ریزش نیروهای جمهوری اسلامی با به کار گرفتن دارایی‌های مسدود شده ایران شد. او مذاکرات با تهران را «از پیش شکست‌خورده» دانست و پیشنهاد داد غرب با روش‌هایی چون اشباع بازار ایران از استارلینک به مردم در داخل کمک کند.

او در گفت‌وگو با پولیتیکو که پنج‌شنبه چهارم اردیبهشت منتشر شد، گفت: «فلج کردن رژیم از طریق اعتصاب‌ها - که کم‌هزینه‌ترین راه برای مردم است، به شرط آن‌که منابع مالی آن تامین شود - می‌تواند ظرف چند ماه به نتیجه برسد.»

شاهزاده رضا پهلوی معتقد است تلاش‌های دونالد ترامپ برای توافق هسته‌ای با تهران به صلح در منطقه منجر نخواهد شد اما او فرصتی برای غرب می‌بیند تا از دل جامعه مدنی و مخالفان داخلی، مسیر سرنگونی حکومت را هموار کند.

araqchi.jpgسفر عراقچی به چین و پیام‌های پنهان به واشینگتن

تهران برای جلوگیری از تهدید حمله، آماده اعطای امتیاز بیشتر به آمریکا است

ایران اینترنشنال - مرتضی کاظمیان، عضو تحریریه ایران‌اینترنشنال، سفر اخیر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به پکن و اظهاراتش درباره روابط راهبردی با چین را نشانه‌ای روشن از وضعیت نامطلوب ایران در روند مذاکرات غیرمستقیم با ایالات متحده ارزیابی کرد.

او گفت دومین سفر عراقچی به چین در چهار ماه گذشته، بیش از آن‌که نشانه‌ای از عمق روابط باشد، تلاشی برای وزن‌دهی سیاسی به تهران در میانه مذاکراتی است که در آن، به‌وضوح در موقعیت ضعف قرار دارد.

کاظمیان با اشاره به اظهارات عراقچی پس از دیدار با همتای چینی‌اش که گفته بود «صرف‌نظر از نتیجه مذاکرات، روابط تهران و پکن تغییری نخواهد کرد»، تاکید کرد این موضع‌گیری در واقع بیشتر یادآور یک هشدار تلویحی به واشینگتن و همچنین تلاشی برای نمایش پیوندهای استراتژیک با قدرت‌های شرقی است.

به گفته کاظمیان حجم مبادلات تجاری چین با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حدود ۴۰۰ میلیارد دلار و با ایالات متحده نزدیک به ۶۵۰ میلیارد دلار است، در حالی که مبادلات آن با ایران کمتر از ۱۴ میلیارد دلار است.

به عبارت دیگر، تهران به‌شدت به پکن وابسته است، حال‌آن‌که برای چین، روابط با جمهوری اسلامی در برابر منافع راهبردی‌اش با غرب و کشورهای عربی، اولویت چندانی ندارد.

کاظمیان با اشاره به آمادگی تهران برای امتیازدهی بیشتر در مذاکرات گفت این امتیازدهی بیش از آن‌که ناشی از رویکردی مصالحه‌جویانه باشد، ریشه در نگرانی تهران از تبعات احتمالی حمله نظامی اسرائیل با حمایت آمریکا دارد: «حمله‌ای که تنها امنیت خارجی را تهدید نمی‌کند بلکه می‌تواند به اعتراض‌های اقتصادی و اجتماعی تازه‌ای دامن بزند و ساختار قدرت را در جمهوری اسلامی با بحران مواجه سازد.»

:::

24-3.jpg👈کیهان لندن - طرح جدیدی در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است که به دنبال امنیتی‌تر کردن فضای ادارات و سازمان‌های مختلف است و بر اساس آن نهاد حراست از ساختار سازمان و اداره مربوطه خارج شده و زیرمجموعه وزارت اطلاعات خواهند شد.

- این طرح با بیش از ۶۰ امضا به مرحله بررسی راه یافته و اکنون در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است و در صورت تصویب برای نهایی شدن به صحن علنی مجلس آورده می‌شود.

- به نظر می‌رسد امنیتی کردن بیش از پیش فضای ادارات و سازمان‌های حکومتی از هراس شکل‌گیری اعتراضات سراسری و پیوستن کارمندان و کارکنان این سازمان‌ها و ادارات به اعتراضات سراسری و اعتصابات در دستور کار قرار گرفته است.

- همچنین نگرانی از ترور و آنچه جمهوری اسلامی «خرابکاری» می‌نامد در سطح ادارات نیز از جمله انگیزه‌های دیگر برای تدوین چنین طرحی به شمار می‌روند.

24-1.jpg👈کیهان لندن - نخست‌ وزیر اسرائیل در یک سخنرانی در اورشلیم، جمهوری اسلامی را «امپراتوری ترور» خواند و تأکید کرد که نتیجه‌ نبرد میان اسرائیل و حکومت ایران، سرنوشت آینده‌ جوامع آزاد جهان را رقم خواهد زد.

-بنیامین نتانیاهو روز چهارشنبه ۲۳ آوریل (سوم اردیبهشت) در سخنرانی به مناسبت سالروز هولوکاست، عنوان کرد، «به همکارانم در کابینه گفتم، اسرائیل یک دولت دست‌نشانده نیست. کشوری نیست که دیکته‌هایی را بپذیرد که موجودیت‌اش را به خطر می‌اندازد. چنین کشوری نمی‌تواند در خاورمیانه پر تلاطم دوام بیاورد.

-او با اشاره به تهدیدهای منطقه‌ای و جهانی از سوی رژیم ایران گفت: «این حکومت هراس‌افکن تهدیدی است نه فقط برای آینده‌ ما، بلکه برای سرنوشت همه‌ بشریت. اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، نتیجه‌اش برای جهان فاجعه‌بار خواهد بود».

fetterman.jpgایران اینترنشنال - جان فترمن، سناتور دموکرات آمریکایی از ایالت پنسیلوانیا، در گفت‌وگو با واشینگتن فری‌بیکن از دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، خواست پیش از دور سوم مذاکرات با جمهوری اسلامی، تاسیسات هسته‌ای آن را هدف بمباران قرار داده و نابود کند.

فترمن در گفت‌وگو با واشینگتن فری بیکن که شامگاه چهارشنبه منتشر شد، گفت: «شما هرگز نمی‌توانید با چنین حکومتی که دهه‌هاست منطقه را بی‌ثبات کرده، وارد مذاکره شوید، و من معتقدم اکنون فرصت فوق‌العاده‌ای برای انجام این کار، هدف قرار دادن و نابود کردن تاسیسات هسته‌ای ایران، داریم.»

او با انتقاد از کارشناسان سیاست خارجی که هشدار می‌دهند حمله نظامی به ایران می‌تواند به جنگی منطقه‌ای منجر شود گفت: «یادتان باشد، همه این‌ کارشناسان به‌اصطلاح خبره، اشتباه می‌کردند.»

او با اشاره به گروه‌های نیابتی جمهوری‌ اسلامی افزود: «در نهایت دیدیم که نیروهای نیابتی ایران، حتی توان جنگیدن هم ندارند. حماس که واقعا فقط یک مشت موش‌دزد تونل‌نشین با موشک‌های قراضه در پشت یک وانت تویوتا هستند. حوثی‌ها هم عملا بی‌اثر شده‌اند. پس چه مانده؟ ایران مانده با تاسیسات هسته‌ای که کاملا برای تولید سلاح طراحی شده‌اند.»

اظهارات فترمن در حالی بیان می‌شود که دولت ترامپ با وجود اعلام سیاست فشار حداکثری و خروج از برجام در دوره نخست خود، در ماه‌های اخیر به‌دنبال راهی برای توافقی جدید با تهران بوده و مذاکراتی غیرمستقیم با جمهوری اسلامی داشته است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

این مذاکرات با پیام‌های متناقض از سوی مقامات دولت همراه بوده است؛ از جمله اظهارات فرستاده دولت در امور خاورمیانه، استیو ویتکاف، درباره احتمال حفظ سطح محدودی از غنی‌سازی توسط ایران که بلافاصله پس گرفته شد.

فترمن با انتقاد شدید از این رویکرد گفت: «سال‌ها پیش کاملا می‌فهمیدم چرا ترامپ از توافق اوباما خارج شد. اما امروز نمی‌فهمم چرا او با این رژیم بیمار مذاکره می‌کند. تنها مذاکره‌ای که باید با آن‌ها داشت، با بمب‌های ۳۰هزار پوندی و ارتش اسرائیل است.» او تیم مذاکره‌کننده دولت را «غیربرجسته و کاملا گیج» توصیف کرد.

Ali_Mirfetrous_2.jpg*پژوهش های اخیر نشان می دهند که در کودتای سوّم اسفند و روی کار آمدن رضاخان، دولت انگلیس نه تنها نقشی نداشت،بلکه بسیاری از دولتمردان انگلیس از وقوع کودتا دچار حیرت شده بودند.

* وزیر مختار وقتِ انگلیس در ایران:«رضا خان،میهن پرست تر از آن بود که هرگز آلت دستی سرسپرده شود».

* در آن دوران،همه در انتظار یک«شهسوارِ ناجی» بودند تا آرامش و امنیّت و آبادانی را در مملکت مستقر کند و در این«انتظار»-البتّه-از استقرارِ آزادی و دموکراسی سخنی نبود.

***

طرح مسئله:

چگونگی قدرت گیریِ رضاشاه،ازمهمّ ترین منازعه های روشنفکران و رهبران سیاسی ایران است.به جرأت می توان گفت که کمتر شخصیّتی در تاریخ معاصرِ ایران دچارِ اینهمه دشمنی و دشنام شده باشد.با توجّه به اینکه رضاشاه «بنیانگذارایران نوین»نامیده شده،درمقایسه با«اتاتُرک»-بنیانگذار ترکیۀ نوین- حجم عظیم این دشنام ها و دشمنی ها را چگونه می توان تفسیرکرد؟ و -اساساً- تفاوت ها و شباهت های این دو شخصیّت تاریخی در چیست؟ در مقالۀ«تجدّدِ آمرانۀ دوران رضاشاه؛کمبودها و کامیابی ها»به این موضوع اشاره کرده ایم.

رضا شاه از خاکستر جنگ جهانی اوّل برخاسته بود و بی هیچ بُنیه وُ بنیانی برای ساختنِ«ایران نوین»کوشید.او-برخلاف اتاتُرک-نه تحصیلکردۀ دانشگاه بود و نه اروپا دیده.«کمبودِ زمان» و شتابِ وی درخارج کردنِ ایران از چرخۀ عقب ماندگی های قرون وسطائی،برخی اقداماتش - مانند کشف حجاب- را در نطرِ مخالفانش،«شتابزده» و «ناخوشایند» جلوه داده است، هر چند که نسل های کنونی ایران- خصوصاً در جنبش«زن،زندگی،آزادی» داوری دیگری در این باره دارند. پس از گذشت یک قرن و با فروپاشی دیوارهای ایدئولوژیک و فرو نشستن غبار کینه ها و کدورت ها،اینک می توان محدودیّت ها و ممکنات رضا شاه را شناخت و چهرۀ وی را در«آئینۀ تاریخ» روشن تر دید و داوریِ منصفانه تری در بارۀ وی داشت.

یکی از موضوعات مهم در تاریخ معاصر ایران،اعتقاد به «انگلیسی بودنِ رضا خان» است.در ترویج چنین اعتقاد نادرستی حزب توده و یکی از رجال معروف سیاسی نقش اساسی داشته اند.این امر باعث شد تا جامعۀ ایران حدود یک قرن از درک شرایط ظهور رضا شاه و اهمیّت اصلاحاتش غافل بمانَد.

«توهّم توطئه»و «دستِ انگلیسی ها»بخاطر حضورِ دراز مدّتِ دولت استعماری انگلیس در ایران اگر چه رنگی از حقیقت دارد،امّا ارتقای آن تا حد یک باورِ مطلق، نادرست و حتّی زیانبار است چرا که اراده و قابلیّتِ فردیِ شخصیّت های تاریخی را نادیده می گیرد در حالیکه می دانیم تاریخ ایران،سرشار از شخصیّت هائی است که از «سربازی» به «سرداری»رسیده اند.

مقالۀ حاضر می کوشد تا با نگاهی به کتاب« سیاستِ انگلیس و پادشاهی رضا شاه »،اثر دکتر هوشنگ صباحی اشاره ای به این موضوع مهم داشته باشد. این کتاب ارزشمند رسالۀ دکترای نویسنده در مدرسۀ اقتصاد و علوم سیاسی لندن است که با تکیه برگزارش های رسمی مأموران انگلیسی و انبوهی از اسناد و مدارکِ وزارت خارجه و وزارت جنگ انگلیس تألیف شده است. کتاب «سیاستِ انگلیس و پادشاهی رضا شاه »با ترجمۀ روان خانم پروانۀ ستّاری از سوی نشر گُفتار در تهران(۱۳۷۹) منتشر شده است.مقالۀ زیر سال ها پیش در کتاب «یاد نامۀ منوچهر فرهنگی»( ۱۳۸۸،لوس آنجلس) منتشر شده و اکنون - در صدمین سال تاجگذاری رضا شاه - باز نشر می یابد.

rs.jpg

در آستانۀ ظهور رضاخان،ایران بین دو سنگِ آسیاب قدرت هاى روس و انگلیس هر روز خُردتر و ضعیف تر شده بود،آنچنانكه به قول وزیر مختار انگلیس:«ایران مِلك متروكى بود كه به حراج گذاشته شده بود و هر دولتى كه پول بیشترى یا زور بیشترى داشت مى توانست آنرا تصاحب كند».تقسیم ایران بین دو اَبَر قدرت روس و انگلیس چیزى بنام ایران و ملّت ایران باقی نگذاشته بود و آخرین شعله ها و شعارهای انقلاب مشروطیّت در تُند بادهای سیاسی-اجتماعی خاموش و فراموش شده بود.

با وجود اعلام بی طرفی درجنگ جهانی اول(۱۹۱۴-۱۹۱۸)ایران دچار آسیب های فراوانی شد با اینحال،در سال 1919میلادی هیأت اعزامى ایران را به کنفرانس صلح پاریس راه ندادند.[1]

بى ثباتى هاى سیاسى و فقدان امنیّت اجتماعى باعث شده بود تا سران ایلات و رجال سیاسى براى حفظ منافع خویش و مصون ماندن ازتعرّضاتِ رایج،خود را تحت الحمایۀ یكى از دو قدرتِ بزرگ (روس یا انگلیس)قرار دهند.رجال صدیق و موجّه نیز یا مجبور به مصالحه و مماشات بودند و یا از سرپرستى و مسئولیت دولت ها استعفاء مى دادند و سكوت مى كردند.حد متوسّط دوام كابینه ها در این دوران، دو ـ سه ماه بود،به قول سیدحسن تقی زاده:تنها در ١٠ سال اول مشروطیت، ۳۸ بار كابینه عوض شده بود[2].این دوران تا ظهور رضا شاه را «عصر سقوط كابینه ها» نامیده اند.ملک الشعرای بهار در بارۀ حال و روزِ ایران در آن زمان می گفت:

ویرانه ای ست کشور ایران

ویرانه را بها وُ ثمن نیست

امروز حال مُلک خراب ست

برمن مجالِ شُبهت وُ ظن نیست

هر سو سپه کشند وُ رعیّت

ایمن به دشت وُ کوه وُ دمن نیست

کشور تباه گشت وُ وزیران

گویی زبان شان به دهن نیست[3]

در آن دوران،همه در انتظار یک«شهسوارِ ناجی» بودند تا آرامش و امنیّت و آبادانی را در مملکت مستقر کند و در این«انتظار»-البتّه-از استقرارِ آزادی و دموکراسی سخنی نبود.ایرج میرزا از مؤلّفه های اساسی این انتظار یا توقّع ملّی چنین یاد می کرد:

argue.jpgمن همیشه گفتم که پیشنیاز حل و فصل چالش اتمی ایران، پایان یافتن تنش آفرینی رژیم در منطقه است. این معادله، الگو برداری از آشتی جویی و رفتار پراگماتیستی دبیرکل و صدر اتحاد شوروی، میخائیل گورباچف در همکاری با پرزیدنت رونالد ریگان است‌. اما، آیا رهبری ایران تا آنجا بهره هوشی دارد که ارزش و بایستگی این راهبرد برد برد را دریابد؟ فرجام برجام نشان داد که نه! او نمی تواند از هژمونی خواهی دست بکشد. چرا، چون او با واژه ملت بیگانه است. او در توهم رهبری امت اسلام است. او می خواهد حکم شیعه بر منطقه مسلط شود. او بویژه با اسرائیلیان دشمن جانی است.

برخلاف آنچه تندروها در ایران می اندیشند، رسیدن به تنش زدایی منطقه ای یا در واقع آنچه آنها می خواهند، هژمونی منطقه ای، از راه بازدارندگی هسته ای نیست. درست به عکس، پیش‌درآمد مصالحه هسته ای، پایان دادن به بحران آفرینی و مداخله نظامی در منطقه است. دست برداشتن از آشوبگری در منطقه راهگشای همکاری امنیتی و دفاعی و بالا تر از آن مصالحه هسته ای است.

تاریخ جهان مدرن به ما می گوید که هژمونی، سرآمدی و برتری خواهی زورکی در سایه بازدارندگی هسته ای پایدار نمی ماند. آنچه جایگاه ملتی را میان ملت های دیگر فراز و استوار می دارد فرهنگ پویا، دانش و فن آوری مدرن است که بدرد زندگی ملت ها بخورد؛ نه آن قدرت که برای ترساندن و کشتن مردمان باشد. نمونه بارز نیرومندی شوم و مداخله گری بدشگون، تجربه اتحاد شوروی پیشین است که با آن هیمنه نظامی و با آن زور و غرور موشکی و اتمی نتوانست در اروپا بماند. رژیم اسلامی ایران نیز با هدر دادن چند ده سال و هزینه کردن پول های میلیاردی ملت رنج دیده ایران، تا اینجا بازی را باخته است.

Nikrooz_Azami_3.jpgدر ادبیات فارسی، چه در قالب‌های رسمی و چه در گونه‌های عامیانه، غالباً با نوعی سادگی ساختاری و تک‌بعدی‌بودن روایی روبه‌رو هستیم. روایت‌ها، چه در شعر و چه در داستان، معمولاً به‌گونه‌ای خطی، تکراری و پیش‌بینی‌پذیر شکل گرفته‌اند؛ بی‌آن‌که امکان یا تمایل چندانی برای ورود به لایه‌های درونی تجربه یا شکل‌دادن به تنوع ساختاری داشته باشند. اصولاً ادبیات شفاهی ما، تک‌خطی و سادگی روایت در آن ملحوظ است و از هیچ پیچیدگی برخوردار نیست. شاید این دلیلی باشد که در سنت مکتوب ادبی اغلب با آثاری مواجهیم که فاقد خلاقیت در ساختار چندبُعدی و تنوع روایی‌اند.

در چنین فضایی، آثار استثنایی‌ای چون "بوف کور" صادق هدایت، جلوه‌ای متفاوت و نادر از مواجهه‌ای خلاق با روایت و زبان به‌شمار می‌آیند. هدایت در بوف کور موفق شده است از ساختارهای معمول بیرون بزند و روایتی چندلایه و سیال بیافریند که میان نماد، واقعیت، وهم و زبان، پیوندی نو برقرار می‌کند. او با استفاده از شخصیت‌هایی چون "زن اثیری"، "مرد خنزرپنزری"، "پیرمرد نقاش" و "لکاته"، جهانی را می‌سازد که در آن تضادهای درونی، تمایلات سرکوب‌شده، و تکرارهای ذهنی به شکل داستان در‌می‌آیند، بی‌آن‌که در دام بازنمایی مستقیم روان یا جامعه گرفتار شود.

Akbar_Karami_4.jpgایستادن کنار تتلو و پشتی‌بانی از حقوق او به عنوان یک شهروند و هنرمند شورشی، آزمایشی است که دریافت مردمان ایران از آزادی و حق را روی ترازو می‌گذارد؛ آیا مردمان ایران دریافت درخوری از آزادی و حقوق بشر دارند که بتوانند جدا از سلیقه و‌ گرایش هنری، فرهنگی و دینی خود با صدای بلند از آزادی بیان و وجدان امیر حسین مقصودلو پشتی‌بانی کنند؟ آیا در ایران ستون‌ها ی سایه‌بان بلند آزادی به‌درستی شناخته‌ می‌شود؟ و ایران‌بانی به آزادی‌بانی پیوند خورده است؟

اگر جمهوری اسلامی بخواهد و بتواند این فرمان دژخیمانه را پیاده کند، همه ی ستایش‌ها، گشایش‌ها و خوش‌بینی‌ها ی برآمده از جنبش زن‌، زنده‌گی، آزادی نقش‌برآب می‌شود؛ و برای یک دهه باید آن‌ها را فراموشید. اگر جامعه‌ای بتواند و بخواهد از کسی همانند تتلو پشتی‌بانی کند، آزادی بیان و وجدان را در خود بیمه کرده است.

دفاع از تتلو و حقوق او روزآمدترین، جدی‌ترین و ناگزیرترین رفتار سیاسی ی ام‌روز است. کسانی که به هر شوند و فرنودی از این بار سنگین شانه خالی می‌کنند، سیاست و دش‌واری‌ها ی آن را نمی‌شناسند. ایران در نبود آزادی؛ و آزادی در نبود کسانی همانند تتلو که بتواند از آزادی بیان و وجدان خود لذت ببرد، و صدا ی میلیون‌ها بی‌صدا باشد، چند پول سیاه می‌ارزد؟

جلاد خون‌آشامی که با دشنه و ساتوری خون‌آلود بر پرت‌گاه تاریخ ایران ایستاده است، اگر بتواند تتلو را بکشد، جامعه مدنی و گذار از این نکبت را خم و تسلیم خواهد کرد. تک‌سالاری، زرسالاری و ستم‌سالاری همیشه با شکستن حلقه‌ها ی کوچک، نازک و ضعیف استوار و بر جامعه سوار می‌شود. اگر او بتواند تتلو را بکشد، سراغ دیگران هم خواهد رفت! دژخیمی را در ایران در گام‌ها ی نخست باید شناخت؛ در برابر آن ایستاد! و پاها ی آن را پی‌کرد. اگر نمی‌گذاشتیم آدم‌کشی‌ها ی مدرسه ی علوی پیش برود، در تابستان ۶۷ هم در خاموشی و فراموشی یک هم‌بودمان (جامعه) مرده هزاران جوان سلاخی نمی‌شد. اسیرکشی ۶۷ با به دارکشیدن یکی از بی‌پناه‌تربن ایرانیان آن دوره یعنی سکینه ی قاسمی (پری‌بلنده) کلید خورد.
تتلو نماد گوناگونی و دگرواره‌گی در ایران ام‌روز است؛ هر گونه به تتلو نگاه کنیم، در پایان ایستادن در کنار او ایستادن در کنار آزادی و مردم‌سالاری است؛ ایستادن در کنار شکننده‌ترین حلقه و لایه است. ایستادن کنار تتلو نماد یک جامعه ی ایستاده و زنده است.

«به چالش پشتی‌بانی از صدا ی تتلو با صدا ی بلند بپیوندید تا فصل تاریک شکار شهربندان و خاموشی ی صدا ی بی‌صدایان در ایران برای همیشه تمام شود.»

Ehsan_Ebrahimi.jpgدر ربط و نسبت دین و جامعه سه نظرگاه کلی وجود دارد:

۱- دین بر جامعه مقدم و مسلط است؛

۲- جامعه بر هر پدیده ایی از جمله دین چیره است و نقش خود را بر آن می زند؛

۳- دین و جامعه در پیوندی متقابل و دیالکتیکی به حیات خود ادامه می دهند.

مدتی پیش در مقاله ایی با عنوان «دین و جامعه در سه پرده؛ هگل، ژیلسن و وبر» به فراخور بحث، در بخش مربوط به نظر اتین ژیلسن، فیلسوف و شارح شهیر فلسفه مسیحی و قرون وسطی، اشارتی کوتاه به چگونگی بازتولید مناسبات اشرافی و تجملاتی دوران روم باستان در ساختار کلیسای کاتولیک داشتم. امروز که پاپ فرانسیس از دنیا رفته و جمله معروف وی درباره تبدیل کلیسای کاتولیک به کلیسایی فقیر و برای فقرا بر سر زبانهاست «آرزو دارم کلیسایی فقیر داشته باشیم که برای فقرا باشد.» بد نیست بدان اشارتی کوتاه نظر بیفکنیم تا سرآغاز بحث و مبنای تطور سنتها رو بدانیم:

«یکی از نشانه های اینکه دین در هر جامعه ایی رنگ و بوی آن جامعه را می گیرد، و سنتهای آن جامعه، خود را در قالب دین بازتولید می کنند، لحظه ایست که دین مسیحی توسط دستگاه امپراطوری روم باستان به عنوان دین رسمی پذیرفته شد. تجملات و رسوم اشرافی که حتی امروز نیز در ساختار کلیسای کاتولیک وجود دارد و یکی از نقدهای جدی بدان است، ریشه در آمیزش دین و حکومتی دارد که در روم باستان رخ داد. آن تشریفات امپراطوری و حکومتی، برای تداوم خویش، در قالب و چارچوب نمادهای دینی و مسیحی بازتعریف شدند و تبدیل شدند به بخشی جدایی ناپذیر از مناسک مسیحیت کاتولیک»

مسعود رجوی از آغاز تا پایان

| No Comments
هنرنمایی یک دختر بدون حجاب اجباری در باغ فین کاشان در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شده است.

رسانه‌های ایران تصاویری از برگزاری تظاهرات در حاشیه نماز جمعه بوشهر علیه برگزاری «فستیوال کوچه» منتشر کرده‌اند. فستیوال کوچه بعد از فراز و فرودهای بسیار سرانجام به شرط اجرا در یک تالار و نه به شکل معمول در کوچه و محلات بوشهر مجوز اجرا گرفته است.

"امام جماعت محله دروازه غار تهران با تعدادی بسیجی با موتور رفتن برای تذکر حجاب که اهالی با قمه و شمشیر و سنگ و آجر سرشون ریختند"

:::

سیامک قاسمی: این عکس گفتگوی ترامپ - زلینسکی در حاشیه مراسم پاپ در واتیکان خیلی جالبه! مثل اینهایی که در مراسم ختم در مسجد بعد سالها قهر میشینند یواشکی با هم صحبت کنند.

01.jpgدویچه وله - ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در حاشیه مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس در واتیکان در یک دیدار غیرمنتظره با هم گفتگو کردند. دفتر زلنسکی از این دیدار بعنوان "یک ملاقات خوب" یاد کرد.

در تصاویر منتشر شده، زلنسکی و ترامپ در حال گفتگوی ۱۵ دقیقه‌ای خود دیده می‌شوند. بعد از این ملاقات، سایر مقامات جهانی مانند کیر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، و امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، نیز به گفتگو پیوستند. این نشست در مجموع به عنوان "مثبت" توصیف شد.

03.jpg

در حالی که جنگ روسیه علیه اوکراین همچنان ادامه دارد، ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، در یک دیدار غیرمنتظره در رم، در حاشیه مراسم خاکسپاری پاپ فرانسیس، با یکدیگر ملاقات کردند.

این ملاقات که اولین دیدار حضوری پس از تنش‌های اخیر در کاخ سفید در ماه فوریه بود، به گفته مقامات هر دو کشور بسیار "پربار" و "نتیجه‌بخش" ارزیابی شده است.

ملاقات دو رئیس‌جمهور در یک سالن مرمری انجام شد و در آن، هیچ مشاور یا مقام دیگری حضور نداشت. در بیانیه‌ای که دفتر زلنسکی منتشر کرد، رئیس‌جمهور اوکراین از این دیدار به عنوان "یک ملاقات خوب" یاد کرد و اعلام کرد که طرفین درباره "حفاظت از زندگی مردم، آتش‌بس کامل و بی‌قید و شرط، و رسیدن به یک صلح پایدار که از بروز جنگ‌های جدید جلوگیری کند" گفتگو کردند.

ضرب و شتم کارگر پمپ بنزین ساحلی بوکان به دلیل تذکر عدم استفاده از تلفن همراه در زمان سوخت‌گیری در جایگاه سوخت. کانال مهاباد

25-5.jpgپلیس امنیت تهران، تصاویری که گفته شده مربوط به گروهی خلافکار است را در اختیار رسانه‌ها قرار داده است. در این تصاویر دو نفر از متهمان روی صندلی‌چرخ‌دار نشسته‌اند.

سعید راستی، رئیس پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ در این‌باره گفته است: «آخر و عاقبت اوباش‌گری، گلوله پلیس و ویلچرنشینی است.» در ویدیوی دیگری که از یکی از این افراد منتشر شده، پلیس متهم را به محل جرم منتقل کرده و او درباره حادثه توضیح می‌دهد.

این مرد جوان که هویتش اعلام نشده، می‌گوید که پس از یک درگیری در محله‌شان، با چند نفر به یک نمایشگاه خودرو که مربوط به مهاجمان به محله‌شان بوده، حمله کرده و اقدام به تخریب و ارعاب کرده‌اند. پلیس اطلاعاتی از خسارات و جراحات وارده در این حوادث منتشر نکرده است.

وضعیت اسفناک و خطرناک است

| No Comments

manesh.jpgایران اینترنشنال - جواد آرین‌منش، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی، درباره «اسفناک» بودن شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران و نگرانی جمهوری اسلامی نسبت به «شرایط خطرناک» هشدار داد. او همچنین زمینه‌های اعتراضات سال ۱۳۹۶ را به امام جمعه مشهد نسبت داد و تاکید کرد «مجموعه نظام» به تندروها «بی‌اعتنا شده» است.

آرین‌منش، نماینده اصولگرای مجلس در سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۱ در گفت‌و‌گو با وب‌سایت جماران، وابسته به خانواده روح‌الله خمینی، تاکید کرد در حال حاضر «بدنه مردمی جریان تندرو» به شدت در حال کاهش است و حتی ایدئولوژی‌های مذهبی نیز نمی‌تواند مردم را به این جریان وصل کند.

او شرایط کشور را «بحرانی» ارزیابی کرد و با اشاره به سال ۱۴۰۴ که سال پایانی سند چشم‌انداز توسعه جمهوری اسلامی است، گفت: «ما اکنون می‌بایست قدرت اول اقتصادی و نظامی در منطقه باشیم اما وضعیت کشور در تمام زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و ... بسیار اسفناک است.»

نماینده سابق مشهد و کلات به زمینه‌های آغاز اعتراضات سال ۱۳۹۶ پرداخت و گفت: «در چنین شرایطی، هر‌گونه تجمع و اعتراضی می‌تواند به ضرر کشور باشد و مقدمه را برای ایجاد یک آشوب بزرگ‌تر فراهم کند. کما این‌که در مقاطعی مانند سال ۱۳۹۶ شاهد بودیم جریان رادیکال مقدمات یک اعتراض را فراهم کرد اما در ادامه کنترل کار از دستشان در رفت و خسارت‌های مالی و جانی فراوانی به جامعه وارد شد.»

تحلیل بخش‌هایی از جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب در جمهوری اسلامی در مورد آغاز اعتراضات سال ۱۳۹۶ این است که احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، آغازگر آن اعتراضات بود.

این نماینده سابق مجلس در گفت‌وگویی با همین وب‌سایت در مرداد سال ۱۳۹۷، با انتقاد از امام جمعه مشهد، گفت: «ما در کشور دچار یک سلسله مشکلات و بحران‌های اقتصادی هستیم که مردم را اذیت می‌کند؛ مسئله فقر، فساد، تبعیض و نابرابری‌ها در کنار بالا رفتن نرخ تورم، گرانی‌های فزاینده، کاهش قدرت خرید مردم، کاهش ارزش ریال و ده‌ها مسئله‌ای که در حوزه اقتصاد وجود دارد .... علما، روحانیت و ائمه جمعه باید نماد وحدت، انسجام و حل مشکلات باشند. دسترسی نماینده ولی فقیه به مقامات بالا در حدی است که نیاز نداشته باشد مردم را بسیج کند که به خیابان بیایند و شعار بدهند.»

مقامات سابق و فعلی جمهوری اسلامی، از نیمه سال ۱۴۰۳، به طور مکرر در خصوص انباشت نارضایتی و احتمال بروز اعتراضات گسترده هشدار دادند.

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت حسن روحانی که در زمان بروز اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ یکی از بلندپایه‌ترین مقامات امنیتی کشور بود، ۱۹ بهمن‌ ۱۴۰۳، با یادآوری وقایع آبان خونین ۹۸، در هشدار به دولت مسعود پزشکیان از انباشت نارضایتی در جامعه ابراز نگرانی کرد و شرایط فعلی را «خیلی نگران‌کننده‌تر» از آبان ۹۸ دانست.

تندروها با بی‌اعتنایی مجموعه نظام خودشان را جمع کردند

آرین‌منش اعتقاد دارد که اکنون شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای حساس‌تر شده و کمبودها و ناترازی‌ها، نارضایتی جامعه را افزایش داده است و جمهوری اسلامی نگران است شرایط به گونه‌ای رقم بخورد که اعتراضات گسترده‌ای را به همراه داشته باشد.

23-9.jpgخبر، به‌روزرسانی پرونده پرویز ثابتی: قاضی با درخواست وکلای ثابتی برای افشای نام سه شاکی مخالفت کرد!

کامبیز غفوری - قاضی رسیدگی‌کننده به پرونده ثابتی، درخواست تیم حقوقی پرویز ثابتی برای افشای اسامی شاکیان را رد کرد. در دستور کتبی قاضی آمده است که وکلای ثابتی از دستور صریح وی درخصوص نحوه اعتراض به تصمیم اولیه دادگاه در این موضوع تخطی کرده‌اند.

یادآوری می‌شود که قاضی پیش‌تر تهدیدات واقعی علیه شاکیان در این پرونده را تأیید کرده و دستور داده بود که هویت آن‌ها مخفی بماند، اما در عین حال به ثابتی اجازه داده بود که با ثبت یک درخواست تجدیدنظر، نسبت به این تصمیم اعتراض کند.

با این حال، تیم حقوقی ثابتی به جای ثبت چنین درخواستی، نوع دیگری از درخواست را به دادگاه ارائه کردند. وکلای شاکیان نیز با ثبت اطلاعیه‌ای در دادگاه اعلام کردند که درخواست وکلای ثابتی غیرقابل‌قبول است، اما تیم حقوقی ثابتی در واکنش، با ثبت یک «درخواست حذف»، خواهان کنار گذاشتن این توضیح شدند.

قاضی در دستور خود تصریح کرده است که متهمان علی‌رغم تلاش وکلای شاکیان برای اصلاح مسیر، بر اشتباه خود پافشاری کردند. وی همچنین رأی داد که این درخواست علاوه بر ایرادات شکلی، خارج از مهلت قانونی نیز ثبت شده و بنابراین قابل‌پذیرش نیست.

قاضی حکم داد که این درخواست هم از نظر شکلی نامناسب و هم از نظر زمانی غیرقابل‌قبول است. متن دستور کتبی قاضی در صورت درخواست رسانه‌ها در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

pls.jpgتوله‌ سگ‌ها! گروگان‌ها و سلاح‌های خود را تحویل دهید

ایران اینترنشنال - محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، در یکی از تندترین سخنرانی‌های سیاسی خود، حماس را به فراهم کردن بهانه برای حملات اسرائیل در غزه متهم کرد و با لحنی خشمگین رهبران حماس را «توله سگ» خواند و خواستار پایان حاکمیت این گروه بر نوار غزه، تحویل سلاح‌ها و آزادی فوری گروگان‌ها شد.

عباس، چهارشنبه سوم اردیبهشت، در سخنرانی افتتاحیه نشست شورای مرکزی فلسطین در رام‌الله، در اظهاراتی کم‌سابقه و تند علیه حماس، این گروه را به «فراهم کردن بهانه برای جنایات اسرائیل در غزه» متهم کرد.

او از حماس خواست تا فورا به سیطره خود بر نوار غزه پایان دهد، سلاح‌هایش را به تشکیلات خودگردان فلسطین تحویل دهد و به یک حزب سیاسی تبدیل شود؛ اقدامی که او آن را «تنها راه بازگشت به وحدت فلسطین» توصیف کرد.

محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، در یکی از تندترین سخنرانی‌های سیاسی خود، حماس را به فراهم کردن بهانه برای حملات اسرائیل در غزه متهم کرد و با لحنی خشمگین رهبران حماس را «توله سگ» خواند و خواستار پایان حاکمیت این گروه بر نوار غزه، تحویل سلاح‌ها و آزادی فوری گروگان‌ها شد.

عباس، چهارشنبه سوم اردیبهشت، در سخنرانی افتتاحیه نشست شورای مرکزی فلسطین در رام‌الله، در اظهاراتی کم‌سابقه و تند علیه حماس، این گروه را به «فراهم کردن بهانه برای جنایات اسرائیل در غزه» متهم کرد.

او از حماس خواست تا فورا به سیطره خود بر نوار غزه پایان دهد، سلاح‌هایش را به تشکیلات خودگردان فلسطین تحویل دهد و به یک حزب سیاسی تبدیل شود؛ اقدامی که او آن را «تنها راه بازگشت به وحدت فلسطین» توصیف کرد.

عباس خطاب به حماس گفت: «گروگان‌های اسرائیلی را تحویل دهید تا بهانه‌هایی که اسرائیل برای ادامه عملیات نظامی خود در غزه استفاده می‌کند، پایان یابد.»

رییس تشکیلات خودگردان فلسطین تاکید کرد: «این من هستم که بهای آن را می‌پردازم، مردم من بهای آن را می‌پردازند، نه اسرائیل.»

او ادامه داد: «هر روز شاهد کشته‌شدن مردم هستیم؛ چرا؟»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

محمود عباس، بی پرده و با خشم به رهبران حماس گفت: «ای توله سگ‌ها، گروگان‌های خود را تحویل دهید و کارتان تمام شود.»

این جمله به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی بازتاب پیدا کرد و واکنش‌های گسترده‌ای را در محافل سیاسی فلسطینی به‌دنبال داشت.

24-4.jpgایندیپندنت فارسی - دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده روز پنجشنبه در واکنش به حمله موشکی «سنگین» روسیه به اوکراین، با اشاره به «کشته‌شدن هر هفته پنج هزار سرباز» خطاب به رئیس جمهوری روسیه گفت: «ولادیمیر، بس کن». ترامپ با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی «تروث» نوشت: «از حملات روسیه به کی‌یف خوشحال نیستم.

این حملات نه ضروری اند و نه زمان مناسبی دارند. ولادیمیر، بس کن! هر هفته پنج هزار سرباز کشته می‌شوند. بیایید توافق صلح را نهایی کنیم». پیش از این، خبرگزاری فرانسه گزارش داد، بر اثر حمله «سنگین» موشکی روسیه به کی‌یف، دست‌کم هشت نفر کشته و ده‌ها تن زخمی شدند.

مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، در یک مصاحبه پادکستی درباره سخنان اخیر استیو ویتکاف، مذاکره‌کننده آمریکا در گفت‌وگو با جمهوری اسلامی، توضیح داد

روبیو گفت سخنان استیو ویتکاف مبنی بر این ایران تنها مجاز به غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی خواهد بود، همانطور که خودش نیز بعدا مشخص کرد، مربوط به مواد غنی‌سازی‌شده‌ای است که ایران فقط می‌تواند آن را وارد کشور کند، نه اینکه اقدام به غنی‌سازی در این سطح کند. به‌عبارت دیگر، ایران می‌تواند مواد هسته‌ای غنی‌شده را از خارج از کشور وارد کند.

روبیو در ادامه افزود که ایران آمادگی خود برای گفت‌وگو را نشان داده است: «ما قرار است با آن‌ها گفت‌وگو کنیم. اگر ایران خواهان برنامه‌ای هسته‌ای با اهداف غیرنظامی است، می‌تواند مانند بسیاری دیگر از کشورها آن را داشته باشد.»

او در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا آمریکا قابلیت نظامی نابود کردن تاسیسات اتمی زیرزمینی جمهوری اسلامی را دارد، گفت که واشینگتن نمی‌خواهد به آن نقطه برسد اما گزینه‌هایی در اختیار دارد.

در همین زمینه:

گمانه زنی ها رو به پایان است

احسان نگارچی

پازل ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال تکمیل است و نشانه‌ها از تحولی محتوم و شتابنده خبر می‌دهند. فرمان ترامپ برای گسیل بیشتر جنگ‌افزار به منطقه، صرفاً تصمیمی نظامی نیست، بلکه ترجمان یک خوانش خاص از آینده خاورمیانه است. در همین زمینه، مارکو روبیو با صراحتی کم‌سابقه اعلام کرده است که حق داشتن اورانیوم ۳.۶۷ درصد به معنای حق غنی‌سازی آن نیست؛ ایران تنها می‌تواند این ماده را وارد کند، نه تولید.

این موضع‌گیری، اگرچه فردا ممکن است تغییر کند، اما روح زمانه را می‌نمایاند: مذاکره نه برای تفاهم، که برای مشروعیت‌بخشی به گزینه‌های از پیش اندیشیده است. گویی هدف آن است که به افکار عمومی گفته شود، راه گفتگو آزموده شد، اما چاره‌گر نبود. از سوی دیگر، تحریم‌های غیر برجامی همچون کاتسا، که در دوران بایدن نیز قفل بر درِ توافق زد، این‌بار نیز همان کارکرد را خواهد داشت و تیم ترامپ خیلی خوب این را می فهمد، مگر آنکه جمهوری اسلامی از خویشتن عبور کند و به بازاندیشی و بازسازی بنیادین تن دهد و استحاله و تسلیم را بپذیرد.

در این منظومه‌ی پیچیده، پرسش اصلی این است که آیا عقلانیت به جمهوری اسلامی برخواهد گشت ؟!

آیا آنها تن به یک رفراندوم خواهند داد ؟!

ceren.jpgایران اینترنشنال - مراو سرن، دارای تابعیت دوگانه اسرائیلی-آمریکایی، به‌تازگی به ریاست میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا منصوب شده است.

سرن پیش‌تر در وزارت دفاع اسرائیل فعالیت داشته و به‌دلیل حمایت از اتخاذ مواضع سخت‌گیرانه در قبال جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شود.

برایان هیوز، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا، درباره این انتصاب گفت: «مراو یک میهن‌دوست آمریکایی است که سال‌ها در دولت دونالد ترامپ، سناتور تد کروز و نماینده جیمز کومر خدمت کرده است.»

سخنگوی شورای امنیت ملی در پایان گفت: «خوشحالیم که او کسی خواهد بود که سیاست رییس‌جمهور در امور خاورمیانه را اجرا می‌کند.»

رسانه‌های آمریکایی گزارش داده‌اند که مراو سرن پیش‌تر در اداره هماهنگی و ارتباط با سرزمین‌های فلسطینی در دولت اسرائیل فعالیت داشته و به زبان عبری مسلط است.

پس از آن‌که برخی سوابق او مورد انتقاد قرار گرفت، هیوز به پایگاه خبری المانیتور گفت: «او هرگز در وزارت دفاع اسرائیل استخدام نشده، چه برسد به آن‌که مقام رسمی اسرائیلی باشد.»

به گفته هیوز، سرن یک دوره پژوهشی سیاست‌گذاری درباره مدیریت منابع در کرانه باختری گذراند که زیر نظر وزارت دفاع اسرائیل است و برای انجام پژوهش، نیاز به هماهنگی با آن‌ها داشت.

:::

modirkol.jpg«مؤسسۀ علوم و امنیت بین‌المللی» مستقر در واشینگتن می‌گوید تهران در حال ایجاد یک حصار امنیتی عظیم پیرامون دو مجموعه تونل عمیق مرتبط با تأسیسات اصلی هسته‌ای نطنز است؛ تونل‌هایی که به‌گفتۀ مدیرکل آژانس بین‌المللی، مقامات ایران در توضیح آن‌ها گفته‌اند «به شما ربطی ندارد»

رادیو فردا - وزیر خارجه ایران اما این گزارش را بخشی از تلاش‌های اسرائیل و برخی گروه‌های ذی‌نفوذ برای به شکست کشاندن دیپلماسی خوانده است.

گزارش آی.اس.آی.اس چه می‌گوید؟

گزارش جدید این اندیشکده که در زمینۀ نظارت و تحلیل برنامه‌های هسته‌ای کشورهای مختلف فعالیت می‌کند، می‌گوید یک تونل جدید با عمق زیاد در کنار تونل قدیمی اطراف نطنز ساخته شده و یک حصار امنیتی عظیم پیرامون دو مجموعه تونل در دست احداث است.

این گزارش در حالی منتشر شده که هم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در جریان است و هم تهدیدهای ایالات متحده و اسرائیل برای حمله به این تأسیسات همچنان ادامه دارد.

خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه سوم آبان نوشت که «مؤسسه علوم و امنیت بین‌الملل» (آی.‌اس.آی.اس) این گزارش را براساس تصاویر ماهواره‌ای اخیر منتشر کرده است.

دیوید آلبرایت، رئیس مؤسسه، نیز گفته است «حصار جدید نشان می‌دهد این تونل‌ها که سال‌هاست زیر کوه «کلنگ گزلا» در حال ساخت هستند، ممکن است به زودی عملیاتی شوند».

به‌گفتۀ آقای آلبرایت، «این تونل‌ها در عمق بسیار بیشتری، در قیاس با تأسیسات غنی‌سازی فردو در نزدیکی قم، در حال ساخت هستند».

براساس این گزارش، تصاویر ماهواره‌ای مربوط به روز ۹ فروردین «نشان‌دهندۀ ورودی‌های مستحکم به این تونل‌ها، دیوارهای بلند در جاده‌‌های پیرامون کوه و حفاری‌های بیشتر برای نصب دیوارهای اضافی بوده است».

علاوه بر این، «بخش شمالی این حصار به حلقه امنیتی تأسیسات نطنز متصل می‌شود».

تغییرات اخیر در تأسیسات تونلی نطنز نشان‌دهنده تلاش‌هایی برای ایجاد یک سایت بسیار امن است
تغییرات اخیر در تأسیسات تونلی نطنز نشان‌دهنده تلاش‌هایی برای ایجاد یک سایت بسیار امن است
واکنش متفاوت عراقچی و گروسی به این گزارش

ساعتی پس از انتشار این گزارش، عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در شبکۀ ایکس آن را بخشی از «تلاش‌های رژیم اسرائیل و برخی گروه‌های ذی‌نفوذ برای به شکست کشاندن دیپلماسی» خواند.

عراقچی با بیان این‌که اورانیوم غنی‌شده در ایران تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد، افزود نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی «با توجه به سوابق تلاش‌های خرابکارانه» در حالت آماده‌باش کامل هستند.

avk1.jpgاحمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا

مرحوم دکتر پیتر برنارد کلارک استاد تاریخ ادیان در کینگز کالج لندن در خاطرات خود ذکر می کند که در دهه ۴۰ خورشیدی و پس از انقلاب سفید برای مطالعه در مورد تحولات جامعه سنتی ایران و گذار آن به یک کشور صنعتی و مدرن که شاه فقید خود را در رهبری آن قرار داده بود سفری به شهر مذهبی قم داشته است.


او پس از دیدار با یک رهبر مذهبی (ناشناخته) و گفتگو با او در مورد این تحولات هنگام خروج از بیت او با پسرهای نوجوانی روبرو می شود که با پوشیدن تی شرت های منقش به هنرپیشه های هالیوودی در حال کشیدن سیگار و نوشیدن کوکاکولا در سر کوچه های محل منتظر نواختن زنگ آخر دبیرستانهای دخترانه هستند تا با عبور محصلان آنها از مقابلشان خودنمایی کنند.


کلارگ می گوید او با دیدن این صحنه ها به این نتیجه رسیده بود که ایران کشور نمایش تضادی گریز ناپذیر میان غربگرایی و سکولاریزم ملی با سنتهای مذهب اسلام شیعه است و یکی از این دو نهایتا برای ادامه حیات کشور بر دیگری تسلط پیدا خواهد کرد.


تنها نزدیک به یک دهه پس از این پیشبینی، انقلاب اسلامی به یاری قدرتهای خارجی و نقش آفرینی همه آن نیروهایی که از چپ وابسته و راست ارتجاع مذهبی در مخالفت با حکومت شاه پیمان بسته بودند این سیطره را به نفع اسلام گرایی به سرانجام رساندند.


آنچه که دکتر کلارک ها و همه نیروهای پیشبرنده آن انقلاب منحوس پیش بینی نکرده بودند، نیروی عظیم فرهنگی و ملی گرایی تاریخی ملت ایران و بازگشت دوباره آن به صحنه تحولات ایران نیم قرن پس از آن فاجعه است.


امروز نبرد ملت ایران برای بازپس گرفتن کشور خود از چنگال نیروهای مذهبی ایرانی و غیر ایرانی و قدرتهای شرقی و غربی و عربی حامی آنها، که هریک به فراخور اهداف شوم خود نفعی در ادامه حیات رژیم جمهوری اسلامی دارند، صحنه تحولات آینده نزدیک ایران را به خود اختصاص داده است.


این نبرد، در بستر بحرانهای ژرف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، با جوشش دهها نماد سرپیچی از رژیم حاکم در قالب اعتراضاتت صنفی و معیشتی، ترانه سرایی، رقص و آواز در اماکن عمومی، شاهنامه خوانی، بازدید از میراثهای تاریخی و در یک کلام پیام تولد یک ایران و ایرانی نوین در تضاد با نظام حاکم خود را روزمره به نمایش می گذارد.


در یک چنین برهه تاریخی و تعیین کننده ای است که اکنون موضوع فعالیت هسته ای رژیم، کشور و مردم ما را با تهدیدات نظامی قدرتهای خارجی روبرو کرده و حفظ همبستگی ملی و توازن میان مبارزه با رژیم و دستگاه های سرکوبگر آن و مخالفت با هرگونه دخالت خارجی که این مبارزه را از مسیر خود خارج یا متوقف کند کلید رزم پیروزی ملت ایران خواهد بود.


در واقع خاک کشور ما ۴۶ سال پیش مورد حمله رژیم ضد ملی جمهوری اسلامی و نیروهای دینی و لنینی همراه آن قرار گرفت و امروز روز آزادی آن فرا رسیده است!

iwire.jpgهشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای برخی افراد آزاردهنده باشد

ساعت حوالی ۹ صبح روز پنجشنبه ۲۸فروردین۱۴۰۴، عابران پیاده در یکی از خیابان‌های اسلامشهر تهران، شاهد صحنه‌ای فجیع بودند؛ مردی در جوی آب با ضربات متعدد چاقو دختری را به قتل رساند. «فاطمه سلطانی»، متولد۲۰آذر۱۳۸۶، در نیمه‌راه ۱۸ سالگی،‌ با ۱۴ ضربه چاقو توسط پدرش جان خود را از دست داد. خشم دیوانه‌وار پدر از دخترش، به‌دلیل حمایت او از مادرش در برابر خشونت خانگی، آشکارسازی خیانت و مشکل اخلاقی پدر و تلاش برای استقلال مالی بوده است.

«امیرمحمد سلطانی»، برادر فاطمه، جزییات تلخی را از این ماجرا در اختیار «ایران‌وایر» گذاشته است.

سمیرا راهی - ایران وایر

پدر با نقشه قبلی قتل را انجام داد

گفت‌وگو را با نفس‌تنگی آغاز می‌کند، از زمانی می‌گوید که با تلفن فاطمه به مادرش، متوجه حضور سرزده پدر در محل کار خواهر می‌شود: «ما مدتی بود که منزل دایی‌ام زندگی می‌کردیم، کسی که باید متاسفانه اینجا به او بگویم پدر، ما را بعد از یک دعوای بزرگ از خانه بیرون کرده بود. حوالی ساعت ۹ صبح بود که فاطمه با مادرم تماس گرفت و گفت بابا اینجاست، سالن را پیدا کرده. من تا این را شنیدم سوار موتور به محل کار او رفتم، اما وقتی رسیدم دیدم مردم جمع شدند، ماشین آمبولانس و پلیس آگاهی آنجاست. ناخودآگاه به‌سمت آمبولانس رفتم و دیدم خواهرم چاقو خورده و پر از خون است، نصف گلو خواهرم بریده شده بود. بغلش کردم، احساس کردم یک لحظه تکان خورد و بعد همه‌چیز تمام شد.»

فاطمه نزدیک به سه سال بود که در زمینه آموزش و انجام خدمات ناخن فعالیت حرفه‌ای می‌کرد. او به‌دلیل آزارواذیت پدر، سالن محل کار خود را تغییر داده بود. منبع دیگری که با ایران‌وایر در‌این‌باره گفت‌وگو کرده، می‌گوید: «فاطمه آدرس جدید محل کارش را از پدرش مخفی نگه‌ داشته بود. خیلی از او می‌ترسید. پدرش سیم‌کارتی که برایش خریده بود را سوزانده بود، فاطمه سیم‌کارت دیگری به نام مادرش گرفته بود و برای نوبت‌دهی، شماره آن را در داخل صفحه کاری خود قرار داده بود. اصلا آن روز مشتری هم نداشت، اما گفت خانومی با او تماس گرفته و گفته باید به مسافرت برود و حتما صبح می‌خواهد به سالن بیاید. بعدتر مشخص شد که این تماس هم ساختگی بوده و پدرش با نقشه قبلی فاطمه را به سالن کشیده و او را به قتل رسانده.»

«کرمم را ریختم، داغش را بر دلتان گذاشتم»

برادر فاطمه از زمانی می‌گوید که سوار بر موتور، جلو آمبولانس حرکت می‌کرده تا بتواند مسیر را برای رسیدن به بیمارستان باز کند: «اصلا حال خودم را نمی‌فهمیدم، فقط جلوتر از آمبولانس حرکت می‌کردم،‌ فریاد می‌زدم تا شاید چند دقیقه زودتر به بیمارستان برسیم، انگار هنوز امید داشتم شاید خواهرم زنده بماند.»

او می‌گوید تمام مدت، صدای پدرم در گوشم بود که قبل از رسیدن به محل کار فاطمه پشت تلفن گفته بود «کرمم را ریختم، داغش را بر دلتان گذاشتم»؛ امیرمحمد خیال می‌کرد پدر، فاطمه را با خود برده تا خانواده را اذیت کند.امیرمحمد می‌گوید: «براساس اطلاعات یک شاهد عینی و فیلم‌های دوربین مداربسته، زمانی که پدرش به محل کار فاطمه می‌رسد، از او می‌خواهد سوار ماشین شود، به محض سوار شدن، ضربه‌ای با چاقو به او می‌زند، فاطمه از ماشین پیاده می‌شود تا فرار کند، اما با ماشین به او می‌زند، پیاده می‌شود و او را داخل جوی آب می‌اندازد و ۱۳ ضربه دیگر به او وارد می‌کند.»

سایه همیشگی خشونت خانگی، حمله با چاقو و تهدید

این برادر داغدار می‌گوید به‌دلیل ترس و اضطراب همیشگی فاطمه از پدرم، من او را با موتور به محل کارش می‌بردم و برمی‌گرداندم: «خیلی از پدرم می‌ترسید، همه ما می‌ترسیدیم. یک روز آرامش نداشتیم. من گاهی با ماشین و گاهی با موتور فاطمه را به محل کارش می‌بردم و همان اطراف منتظر می‌ماندم تا کارش تمام شود و با هم برگردیم. گاهی حتی داخل ماشین می‌ماندم. این اواخر که سرد شده بود، ماشین هم نبود، فاطمه به من گفته بود نیا، سرما می‌خوری. روز قتل هم چون مدتی بود در خانه دایی بزرگم زندگی می‌کردیم، او فاطمه را به سالن رسانده بود.»

امیرمحمد می‌گوید سایه خشونت خانگی از زمانی که به یاد می‌آورد، بالای سر او، مادر و خواهرش بوده: «اولین‌بار هفت سالم بود، از مدرسه به‌تنهایی برگشتم، در خانه را زدم اما کسی در را باز نکرد. بعد فهمیدم پدرم، مادرم را کتک زده و او با قهر خانه را ترک کرده. دست بزن داشت، بد دهن بود و رکیک‌ترین فحش‌ها را به ما، مخصوصا مادرم می‌داد. ما همیشه زیر کمربند، دسته جاروبرقی و چوب، کتک می‌خوردیم. به‌ هر بهانه‌ای دعوا راه می‌انداخت، حتی برای روشن ماندن یک چراغ در خانه. من و فاطمه همیشه حامی مادرم بودیم. مادرم زن بی‌نظیری است، مورد احترام مردم است و به‌خاطر ما در این زندگی ماند. ما هم کم‌کم که بزرگ شدیم، مقابل پدر و رفتارهایش ایستادیم؛ به همین خاطر از ما متنفر بود. سه بار با چاقو به من حمله‌ور شده بود و بارها و بارها به‌خاطر ضرب‌وشتم، کار پدر و مادرم به دادگاه کشیده شده بود. سال ۱۳۹۴ چنان مادرم را زده بود که نصف صورتش از بین رفته بود. با ترس و با التماس و خواهش و وعده‌وعید مادرم را برگرداند؛ اما دوباره روز از نو، روزی از نو.»

خیانت پدر، استقلال مالی مادر و فاطمه

«خانعلی سلطانی»، پدر و قاتل فاطمه، مرد خوشنامی نبود، اعتیاد داشت و تمام زندگی خود را صرف گذراندن وقت با دوستانش می‌کرد؛ امیرمحمد می‌گوید:‌ «این اواخر، فاطمه از خیانت پدرم به مادرم مطلع شده بود و این موضوع را به مادرم اطلاع داد. از آن زمان، کینه‌ بزرگی از فاطمه به دل گرفته بود. خیرش به همه می‌رسید، شرش به ما. تمام پولش را برای خوش‌گذرانی با دوستانش و زن‌های دیگر خرج می‌کرد. شاید سالی یک بار ما را به مسافرت می‌برد که همان را هم با دعوا به کام ما تلخ می‌کرد.از همان ابتدا مادرم خودش کار کرد، پس‌انداز کرد و من و فاطمه و خانه را تامین مالی کرد. پدرم حتی پول آن‌ها را هم می‌گرفت. من کارت بانکی‌ام را در اختیار مادرم گذاشته بودم تا کمکی باشم برای خانواده،‌ اما هربار با تهدید و ضرب‌وشتم، کارت من را هم می‌گرفت و حسابم را خالی می‌کرد. برای همین، من نتوانستم تا امروز برای خودم چیز زیادی داشته باشم و یا به خانواده‌ام کمک زیادی کنم.»

دختری با قلبی مهربان و آرزوی رهایی

امیرمحمد هربار نام فاطمه را می‌برد بغض می‌کند: «فاطمه یک قلب بزرگ مهربان داشت. ساده بود. توی کارش موفق بود هر روز پیشرفت می‌کرد. باعث افتخار من و مادرم بود. درسش عالی بود، سال آخر دبیرستان در رشته طراحی دوخت بود. ما باهم دوست بودیم و همه‌چیز را به من می‌گفت. از ترس پدرم هربار که از خانه بیرون می‌رفت، با من هماهنگ می‌کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

حتی من یواشکی و بدون خبر پدرم او را با دوستانش به کافه می‌بردم و برمی‌گرداندم. بعد از قتل فاطمه، آن هم با شکلی وحشیانه، عده‌ای پشت سر خواهرم صحبت می‌کنند، که همه دروغ محض است. اینکه می‌گویند موضوع مثلا ناموسی بوده، صحت ندارد. همه فاطمه را به‌خاطر رفتار خوب و کار عالی‌اش می‌شناختند. او همه کاری برای ما می‌کرد. همیشه می‌گفت یک روز از اینجا می‌رویم و از دست بابا خلاص می‌شویم، که متاسفانه قربانی خلاص شدن ما از دست این مرد، فاطمه بود.»

👈کیهان لندن - کیوان کاشفی عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی می‌گوید: «تعرفه افزایش قیمت برق باید طبق قانون تا فروردین ماه اعلام می‌شد ولی پارسال در مهرماه اعلام شد و می‌خواستند از ابتدای سال حساب کنند که ما جلویش را گرفتیم.» وی می‌افزاید قیمت‌ها را آنقدر عجیب و غریب و متفاوت بالا برده‌اند که انگار بهتر است قطع‌اش کنند تا خیال همه راحت شود.

نشریه آمریکایی پالتیکو: «مایکل آنتون» یکی از مشاوران ارشد ترامپ کارشناس ارشد هیأت آمریکایی برای گفت‌وگو با ایران است.

او قرار است در آخر هفته دور اول گفت‌وگوهای کارشناسی با مقامات ایرانی را پیش از دیدار مجدد ویتکاف، فرستاده ویژه و عراقچی در هفته آینده در رم، رهبری کند.

23-3.jpgسناتور کاتن به فاکس‌ نیوز: فقط مدل لیبی؛ هر توافق ناقص دیگری با جمهوری اسلامی غیرقابل قبول است!

سناتور تام کاتن، عضو ارشد جمهوری‌خواه و رئیس کمیته اطلاعات سنای آمریکا، در برنامه‌ی "لایف، لیبرتی اند لوین" با اجرای مارک لوین در شبکه‌ی فاکس‌نیوز، نسبت به تهدید جدی برنامه‌ی هسته‌ای و موشکی جمهوری اسلامی هشدار داد.

او در این برنامه گفت: "آن‌ها برنامه‌ای دارند که ظاهرِ آن «برنامه فضایی» است، ولی در واقع پوششی برای توسعه موشک‌های بالستیک است. آن‌ها فقط چند سال تا دستیابی به موشک‌هایی فاصله دارند که قابلیت رسیدن به خاک آمریکا و هدف قرار دادن ایالت‌هایی مثل فلوریدا، آرکانزاس و حتی واشنگتن را دارند.

" سناتور کاتن با اشاره به تهدید هسته‌ای جمهوری اسلامی و راهکار مقابله با آن نیز تأکید کرد: "من به رئیس‌جمهور ترامپ و نخست‌وزیر نتانیاهو اطمینان دارم. آن‌ها به‌خوبی می‌دانند موضوع چقدر جدی است. آن‌ها می‌دانند که تنها توافقی قابل پذیرش است که در آن جمهوری اسلامی برنامه هسته‌ای خود را کاملاً تعطیل کند، اورانیوم غنی‌شده و سانتریفیوژهای خود را تحویل دهد و تحقیقات موشک‌های بالستیک را متوقف کند. لیبی در سال ۲۰۰۳ دقیقاً همین کار را کرد."

fsk.jpgسرکوهی در تلگرام نوشت: این‌که در شهنامه‌ها آورده‌اند...

برای قدرتمندان پیامِ «مذاکره و توافق»‌ می‌فرستند و برای مردمان پیامِ اعدام.

اما با یا بی توافقِ با آمریکا، آن‌چه آنان را از اریکه‌ی قدرتِ استبدادی به زیر خواهد کشید، مردمِ ایران هستند که به گفته همان سعدی، که دیروز را «روزِ» او خواندند، جهان را نه حاکمان، که مردمان برساخته و می‌سازند.

«این‌که در شهنامه‌ها آورده‌اند
رستم و رویینه‌تن اسفندیار
تا بدانند این خداوندانِ ملک
کز بسی خلق است دنیا یادگار
آنچه دیدی بر قرار خود نماند
واین چه بینی هم نماند بر قرار.»
.
حکومتِ مرگ و شکنجه و زندان و فقر و تبعیض و استبداد، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو را نیز کشت.

23-4.jpg👈کیهان لندن - برخی منابع گزارش دادند جمهوری اسلامی برخی محدودیت‌های آژانس را پذیرفته اما با انتقال ذخایر اورانیوم غنی‌شده به کشور سوم مخالف است.

برخی دیگر نیز گفته‌اند اگر کشور ثالث روسیه باشد و تهران در ازای آن تضمین کافی دریافت کند، خروج اورانیوم را خواهد پذیرفت و گروه سوم آنهایی هستند که معتقدند اگر فشارها بیشتر شود حکومت در نهایت به این اجبار تن خواهد داد.

-محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی که روز سه‌شنبه دوم اردیبهشت به مناسبت سالروز تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جمع فرماندهان آن سخنرانی داشت اعلام کرد: «خروج اورانیوم غنی‌شده از ایران در دستور کار نیست».

-روزنامه «گاردین» پیشتر به نقل از مقامات تهران، گزارش داده بود که جمهوری اسلامی احتمالاً با خروج اورانیوم از ایران موافقت نخواهد کرد. کرملین نیز از اظهار نظر درباره انتقال ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران به روسیه، در صورت یک توافق احتمالی هسته‌ای میان تهران و واشنگتن، خودداری کرده است.

-برخی ناظران می‌گویند در شرایطی که اروپایی‌ها نگران تهدیدات همه‌جانبه از سوی روسیه هستند، بعید است با انتقال این حجم اورانیوم ۶۰ درصدی به روسیه موافقت کنند.

سبک‌های رقص ايراني

| No Comments

Kourosh_Golnam_3.jpgیک. برای من به عنوان ضد این حکومت دروغ، ریا و آدم‌خوار هیچ جای شگفتی نبود و نیست که آخوند شیاد و بیمار علی خامنه‌ای و مافیای وابسته به او یک‌بار دیگر دچار دگردیسی شده و در اندک مدتی از 46 سال "مرگ برآمریکا، هرگز مذاکره نمی‌کنیم و مذاکره شرافتمندانه نیست" یک‌باره د ر برابر آمریکا زانو زده و و به مداکره رُخ به‌رُخ و نه آنگونه که عراقچی و دیگران به دروغ گفتند "مذاکره غیر مستقیم" بپردازند.

دو. نگارنده پیش از این هم نوشته بود که ترامپ یک تاجر است و همه چیز را در سود و زیان اقتصادی ارزیابی می‌کند، در سیاست استواری ندارد و دیدگاه‌هایش هر آن بنا بر سود وزیان روز می‌تواند دگرگون شود. آدمی است که به سادگی سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه می‌دهد؛ او در برابر تلویزیون و چشم جهانیان به پشتیبانی از تبه‌کاری چون پوتین، اوکراین را آغاز گر جنگ و حتا دیکتاتور نامید تا چهره و دستان خونین پوتین را پاک کند. بی سبب نیست که عراقچی به او یاد آور می شود که در ایران امکان سرمایه‌گذاری چند سدمیلیاردی هست و ما می‌توانیم ده نیروگاه هسته‌ای بسازیم البته شما برایِ ما بسازید یعنی: الان راه باز است که شما آمریکا تشریف بیاورید و در این‌جا کیسه خود را پُرکنید با این شرط که بگذارید ما هم‌چنان حاکم باشیم؛ ما خود فرزندان سرفراز شیطانیم و اهل دادوستد با شیطان بزرگ.

Mahmoud_Zahraei.jpgحدود یک نیم قرن است که ج.ا بی وقفه در حال مبارزه گفتاری، نوشتاری و طرح و اجرای توطئه های آشکار و پنهان نظامی با دشمنی به نام شیطان بزرگ یا همان آمریکای ملقب به جهانخوار است و این مبارزه لفظی و دشنام دهی ها از زمان جلوس علی خامنه ای به کرسی مادام العمری ولایت فقیه، بیشتر، تیزتر، بی وقفه تر و جنون آمیزتر شده است. کلمه بی نهایت تکرار شده و همه آشنای« دشمن» در صحبت های رهبر ج.ا، در بازخوانی ذهن مالیخولیایی او به دشمن های فرضی و ناپیدای بسیاری اشاره دارد که آمریکا در راس همه این دشمن ها قرار دارد.

همانگونه که ادامه جنگ با عراق برای خمینی نعمت شده بود و علنا اعلام می کرد که « جنگ نعمت است »، ادامه دشمنی با آمریکا نیز برای خامنه ای به مثابه حربه ای برای تقابل با خواسته های برحق مردم و بهانه ای برای سرکوب حق طلبی های آنها گردیده است.

آمریکا ستیزی هرچند در نظام ج.ا تقویت شد ورشد و نمو یافت و بخشی جداناپذیر از سیاست خارجی حکومتی گردید که بقای خود را در ادامه این دشمنی می یافت، اما تولد آن در کشورهایی نظیر ایران را باید محصول دوقطبی شدن جهان پس از تشکیل حکومت شوراها در شوروی سابق دانست. حزب توده به عنوان پیرو صدیق و مجریان فداکار حزب برادر در شوروی, مبدع و ترویج دهنده کلمه « امپریالیسم آمریکا» در ایران بودند که بعدها در فرهنگ سیاسی چپ ها و گروههای چریکی « آمریکای جهانخوار» و یا «امپریالیسم جهانخوار» نام گرفت.

thought.jpgیادداشتی بر پایه‌ مقاله‌ای از دوست فرهیخته‌ام خ . م در باب تمثیل « قطره و دریا » در آثار سه شاعر بزرگ شرق

در روزگاری که جامعه ایران با بحران‌هایی عمیق و پیچیده در سطوح گوناگون مواجه است، بازگشت به ریشه‌های فکری و فرهنگی، ضرورتی صرفاً تاریخی یا ادبی نیست؛ بلکه دریچه ‌ای برای تبیین موقعیت اکنون و یافتن چشم‌انداز آینده به شمار می‌آید.

چندی پیش، از دوست فرهیخته‌ام مقاله‌ ای ارزشمند با عنوان «سعدی، فردوسی و اقبال لاهوری در آیینه قیاس» دریافت کردم. نوشتاری ژرف که به زیبایی، تمثیل « قطره و دریا » را در آثار این سه شاعر نامدار شرق واکاوی می‌کرد. آن مقاله دست‌مایه ‌ای شد برای تأملی دوباره در نسبت فرد و جامعه، قدرت و مردم، سنت و مدرنیته؛ و اینکه چگونه این تمثیل ادبی، می‌تواند به ساحت سیاست امروز ایران نیز تسری یابد.

فردوسی و واقع‌گرایی قدرت‌ محور

در جهان‌ بینی فردوسی، قدرت در شکل عریان و حماسی خود ظاهر می‌شود. در شاهنامه، قطره در برابر دریا نماد کوچکی در برابر عظمت، و بی ‌احتیاطی در برابر عقلانیت است. این همان دیدگاهی است که رستم، در اوج خرد و صلابت، به پهلوان نوپا هشدار می‌دهد: اگر در برابر قدرتی بزرگ چون کاموس کشانی قرار گرفته‌ ای، نادیده گرفتن واقعیت، سرانجامی جز نابودی ندارد.

در سپهر سیاست امروز ایران، این نگاه فردوسی‌ وار می‌تواند تلنگری باشد به آن دسته از تصمیم‌گیران و بازیگران سیاسی که بی‌ توجه به موقعیت کشور در نظم بین‌الملل، بر طبل شعارهای بلند اما فاقد پشتوانه می‌کوبند. خرد فردوسی به ما یاد آوری می‌کند که «فهم حدود» و «سنجش توان» لازمه‌ هر اقدام سیاسی است.

Mehran_Rafiei.jpg

سلامت می کنم ای صاحبِ زور

بکن رحمی بر این پیرِ لبِ گور

بگردم دورِ تو ای مردِ طناز

که باشی مثلِ من قدری ورق باز

فدای کاکلِ بورت شوم من

که دزدد دین و دل از یار و دشمن

بگو محضِ خدا هر آنچه خواهی

که در کُلِ فلک اینک تو شاهی

اگر از عرعرم هستی تو دلگیر

سکوتی می کنم چون قابِ تصویر

نباشی لحظه ای غمگین و تنها

هتل هایت شود مملو ز بُت ها

مُجی آید به کاخت دست بسته

به همراه گز و سوهان و پسته

ببوسد پایِ تو با رسم و آیین

تو هم ما را مَکِش از تخت پایین

فرستم من هزاران کیسه زر

به پشتِ اُشتران یا قاطر و خر

ز نفت و گاز ما تحریم بردار

که کابوسم شده نوری سرِ دار

etebari.jpgدیوید اعتباری - کیهان لندن

ایران، این سرزمین آفتاب‌خیز، با بهره‌مندی از ۳۰۰ روز آفتابی در سال و گستره‌ی پهناور بیابان‌های کویر و لوت، می‌توانست طلایه‌دار انرژی خورشیدی در جهان باشد. اما حکومت، دل‌بسته به میادین گازی، سدهای گرفتار خشکسالی، و برنامه‌ی هسته‌ای پرهزینه مانده است؛ و پیامد این انتخاب، خاموشی‌های طاقت‌فرسای تابستان، آلودگی فزاینده‌ی هوا، بحران بی‌آبی و ‌‌تحریم اقتصادی است که جان مردم را به لب رسانده‌اند.

اما کدام راه، فردای انرژی ایران را روشن خواهد کرد؟ آیا باید همچنان بر میادین گازی چون پارس جنوبی تکیه کرد؟ یا به نیروی آبی چشم دوخت؟ یا سرمایه‌های ملی را در راه انرژی هسته‌ای سوزاند؛ پروژه‌ای که تاکنون ۷۰ میلیارد دلار هزینه و ۲۰۰ میلیارد دلار زیان ناشی از تحریم‌ها را بر دوش ملت گذاشته است؟

در گرمای سوزان تابستان، آنگاه که دمای تهران از مرز ۴۰ درجه می‌گذرد، خاموشی‌های پی‌ در پی، چرخه‌ی زندگی را مختل می‌کند. خانه‌ها در تاریکی فرو می‌روند، کارخانه‌ها به تعطیلی کشیده می‌شوند، و کودکان در گرما بیتابی می‌کنند. این در حالیست که ایران با بهره‌گیری از اندکی از وسعت بیابان‌های خود، می‌تواند برقی به‌مراتب بیش از نیاز سالانه‌اش تولید کند. نیروگاه‌های خورشیدی شناور، که از سال ۱۳۹۶ به صورت آزمایشی به کار گرفته شده‌اند، نه‌تنها زمین و آب را حفظ می‌کنند، بلکه برای کشوری با معضل کم‌آبی، راهکاری هوشمندانه به شمار می‌آیند. با اینهمه، سهم انرژی خورشیدی در سبد برق ایران تنها حدود ۱ درصد است، در حالی که ۹۱ درصد انرژی کشور از گاز تأمین می‌شود؛ آماری که در مقایسه با همسایگان، بسیار ناچیز و تأمل‌برانگیز است.

جدول زیر مقایسه‌ای است بین ترکیب منابع انرژی ایران و برخی کشورهای منطقه:

نگاهی به همسایگان ایران، مسیر روشنی را نمایان می‌سازد. کشورهایی نظیر امارات متحده عربی با نیروگاه‌هایی همچون نور ابوظبی ۹ درصد از برق خود را از خورشید تأمین می‌کند و در سایه‌ی این انتخاب، آسمانی پاک‌تر و اقتصادی پویاتر دارد. اردن با محدودیت سرزمینی، به مدد سیاست‌های هوشمندانه، ۱۰ درصد از برق مورد نیازش را از انرژی خورشیدی به دست می‌آورد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

مصر با احداث پارک خورشیدی بنبان، ۵ درصد از انرژی خود را از خورشید می‌گیرد و اسرائیل با پروژه‌های کویر نَقَب، سهم انرژی خورشیدی را به ۱۰ درصد رسانده و وابستگی به سوخت‌های فسیلی را تا ۳۷ درصد کاهش داده است. در مقابل، ایران با پروژه‌هایی کوچک مانند بلو ترا ۲، از این قافله‌ی رو به رشد عقب مانده است.

benjamin.jpgاین «تهدید نظامی ترامپ» بود که خامنه‌ای را پای میز مذاکره آورد

مقاله فاکس‌نیوز به قلم بنجامین واینثال - ترجمه لادن بازرگان

گفت‌وگوهای روز شنبه در رم بین دولت ترامپ و جمهوری اسلامی ایران بر سر عدم انهدام برنامه تسلیحات هسته‌ای غیرقانونی این رژیم، پرسش‌های جدی‌ای را درباره احتمال پایبندی تهران به توافق جدید مطرح کرده است.

ژنرال بازنشسته جک کین، تحلیل‌گر ارشد فاکس‌نیوز، در برنامه‌ای با مارثا مک‌کالم گفت که ایران دوباره از همان «کتابچه تاکتیکی» استفاده می‌کند که برای امضای برجام با دولت اوباما به کار برد؛ و این راهبرد را «دروغی آشکار» توصیف کرد که به توافق فاجعه‌بار سال ۲۰۱۵ منجر شد.

کین توضیح داد که ایران دارد همان دروغ قبلی را بازبسته می‌کند: کاهش سطح غنی‌سازی اورانیوم به درصدی پایین برای مصارف غیرنظامی، در حالی‌که هدف واقعی، تسلیحات هسته‌ای است. او گفت: «ایرانی‌ها فکر می‌کنند دولت ترامپ این دروغ را باور خواهد کرد. به‌هرحال، ترامپ در سال ۲۰۱۸ خودش از همان توافق خارج شد.»

در سال ۲۰۱۸، رئیس‌جمهور ترامپ از برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) که در دولت اوباما امضا شده بود، خارج شد و دلیل آن را ناکارآمدی این توافق در توقف برنامه بمب اتمی ایران اعلام کردفاکس‌نیوز در گفت‌وگویی با وزارت خارجه آمریکا درباره سابقه فریبکاری و دروغ‌های مکرر رژیم ایران در قبال تعهداتش، پرس‌وجو کرد.

سخنگوی وزارت خارجه پاسخ داد: «این موضوع، مانند بسیاری موارد دیگر، در میز مذاکره مشخص خواهد شد. رئیس‌جمهور تأکید کرده که ایران نباید سلاح هسته‌ای یا برنامه غنی‌سازی داشته باشد. ما در حال کار بر روی چارچوب و جدول زمانی هستیم تا به توافقی مسالمت‌آمیز دست یابیم که اهداف رئیس‌جمهور را محقق کند.»

ترامپ روز جمعه گفت: «هدف من ساده است؛ جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای. آن‌ها نباید سلاح هسته‌ای داشته باشند.»

مصطفی پورمحمدی: در مورد کرسنت به خیلی‌ها می‌گویم از من خیلی سوال نکنید؛ ناچار می‌شوم جواب بدهم و چیزها و اطلاعاتی بگویم که خیلی‌ها را خوش نمی‌آید

مسئولان حکومتی همچنان در مورد پرونده قرارداد شرکت کرسنت پترولیوم و شرکت ملی نفت ایران پنهان‌کاری می‌کنند. در آخرین اظهار نظر، رئیس اسبق سازمان بازرسی کل کشور گفته است اگر از او درباره این پرونده سئوال کنند ناچار می‌شود پاسخی دهد که «بسیاری را خوش نمی‌آید».

24-2.jpgرادیو زمانه - پرونده قرارداد کرسنت، از بحث‌برانگیزترین قراردادهای گازی ایران در بیش از دو دهه است. کرسنت قراردادی بین شرکت اماراتی «کرسنت پترولیوم» با شرکت ملی نفت ایران بود که در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۱) در زمان وزارت بیژن نامدار زنگنه در دولت هفتم به ریاست‌جمهوری محمد خاتمی منعقد شد اما با افشای فساد مالی، اختلافات حقوقی و زیان‌های اقتصادی، به یک مناقشه بزرگ تبدیل شد.

براساس این قرارداد، ایران متعهد می‌شد گاز فرآوری‌نشده تولیدی میدان گازی سلمان را به‌مدت ۲۵ سال و از آغاز سال ۲۰۰۵ به امارات متحده عربی صادر کند. حجم این صادرات قرار بود از ۵۰۰ میلیون مترمکعب آغاز شود و به تدریج به ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز برسد. همچنین در طول دوره ۲۵ ساله این قرارداد، درآمد ایران از فروش گاز به کرسنت بین ۱۶ تا ۲۰ درصد بهای گاز قرارداد ایران با ترکیه در دوره مشابه ۲۵ ساله می‌شد.

22-5.jpgفخری محتشمی‌پور در اینستاگرامش نوشته است مصطفی تاجز‌اده و هم‌بندانش در زندان توانسته‌اند با میرحسین موسوی و زهرا رهنورد تلفنی صحبت کنند.

خانم محتشمی‌پور، از تماس تلفنی همسرش در زندان اینطور نتیجه گرفته است:‌ فکر می‌کنم امکان گفتگوی تلفنی عزیزان محصورمان، پس از خروج ماموران امنیتی از منزل آقای کروبی که حسین‌آقای کروبی گزارش کرده است، گامی مثبت برای گشودن گره کور حصر غیرقانونی است.

امروز، سه‌شنبه دوم اردیبهشت، حسین کروبی خبر داد بعد از ۱۴ سال، ماموران امنیتی از خانه پدرش خارج شده‌اند.

مهدی کروبی، فاطمه کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از سران اعتراضات به نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ از بهمن ماه ۱۳۸۹ حصر خانگی شدند اما خانم کروبی مدتی بعد اجازه خروج یافت.

ترور در فرانسه

| No Comments

france.jpgحمله به دبیرستانی در شهر نانت فرانسه؛ یک دانش‌آموز دختر کشته و سه نفر دیگر زخمی شدند

یورونیوز - حمله با چاقو در یکی از دبیرستان‌های شهر نانت فرانسه منجر به مرگ یک دانش‌آموز کلاس دهم شد. برخی گزارش‌ها حاکی است که نوجوان مهاجم پیش‌تر متنی حاوی یک بیانیه فلسفی در نقد نظام کنونی جهان برای کل دبیرستان فرستاده بود.

این حمله ظهر روز پنجشنبه انجام شد و بر اساس گزارش پلیس، چندین دانش‌آموز در دبیرستان «نوتردام دوتوتزِد» واقع در محله دولون شهر نانت، توسط همکلاسی خود با چاقو مورد حمله قرار گرفتند که سه نفر از آنها به شدت مجروح شدند.

در حال حاضر، سه تن که در این حمله متحمل جراحات شدید شده‌اند تحت مراقبت اورژانس هستند. یک دانش‌آموز دختر کلاس دهم در این میان بر اثر شدت جراحات جان باخت.

فرد مظنون به انجام این حمله حین فرار توسط یکی از کارکنان این موسسه آموزشی مهار و در محل حادثه دستگیر شد.

انگیزه حمله در حال حاضر مشخص نیست. سخنگوی پلیس اعلام کرد که هیچ نشانه‌ای مبنی بر تروریستی بودن این حمله وجود ندارد.

به گزارش شبکه رادیویی «اروپا ۱»، فرد مهاجم که ۱۵ سال دارد پس از یک درگیری در طبقه دوم دبیرستان، با چاقو به یک دانش‌آموز دختر حمله کرده و سپس در طبقه اول سه نفر دیگر را با ضربات چاقو مجروح کرد.

به گفه منابع محلی، تمامی کارکنان و دانش‌آموزان این دبیرستان پس از حمله از محل کار و کلاس‌های خود تخلیه و به یک سالن چندمنظوره منتقل شدند.

حملات مرگبار در مدارس فرانسه به ندرت اتفاق می‌افتد، از همین رو خبرهای مربوط به این حادثه‌ به شکل سریع و گسترده در رسانه‌های فرانسوی بازتاب پیدا کرد.

آخرین گزارش‌ها حکایت از حضور چشمگیر نیروهای پلیس در محل حادثه دارد. دادستان عمومی نانت به همراه معاون اول شهردار این شهر نیز در محل حاضر شدند.

برونو روتایو، وزیر کشور و الیزابت بورن، وزیر آموزش ملی فرانسه نیز قرار است حوالی ساعت ۵ بعد از ظهر در محل حادثه حضور پیدا کنند.

توهین به مقدسات اهل سنت باعث عزل مدیر پخش شبکۀ یک و اعلام جرم علیه ۴ نفر شد.

24.jpgچهار نفر از عوامل تلویزیون ایران بابت پخش «برنامه توهین‌آمیز به مسلمانان سنی» بازداشت شدند

بی بی سی - در پی پخش یک برنامه توهین‌آمیز به مسلمانان سنی از شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه ایران اعلام کرده است که چهار نفر از عوامل اصلی پخش این برنامه با دستور قضایی بازداشت شدند.

در این برنامه، یکی از مصاحبه‌شوندگان شعری توهین‌آمیز نسبت به ابوبکر، خلیفه اول، خوانده است.

خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه و خبرگزاری صداوسیما گزارش داده‌اند که به دستور دادستان تهران درباره این برنامه پرونده قضایی تشکیل شده و تحقیقات تا رسیدن به نتیجه نهایی ادامه خواهد داشت.

سازمان صداوسیما پیشتر از عزل مدیر پخش شبکه اول و همچنین مدیر تولید گروه مربوط به این برنامه خبر‌ داده‌ و گزارش کرده بود که علیه هشت نفر از عوامل تولید این برنامه اعلام جرم شده است.

بنا بر اعلامیه صدا و سیما، این برنامه از همه سکوهای پخش تلویزیون حذف شده است. صدا و سیما سه‌شنبه دو روز پیش از این هم بابت آنچه تمسخر وزیر امور خارجه عربستان سعودی در شبکه نسیم صورت گرفته بود، از عربستان عذرخواهی کرده بود. رادیو و تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی ایران از نهادهای زیر نظر رهبر ایران است و رئیس آن را علی خامنه‌ای تعیین می‌کند.

این ایستگاه اتوبوس در کنار "آبجو خوری - پادشاه پرشیا" واقع در شهر پول در انگلستان است

ناصرالدین شاه در سال ۱۸۷۳ از شهر "پول" که چند ساعت از لندن فاصله دارد دیدن کرده بود. ریشه نامگذاری این محل از آنجاست ...

shah0.jpgshah1.jpgshah2.jpg

ایران وایر - کانال تلگرام خبرنامه امیرکبیر گزارش کرد شامگاه پنجشنبه ۳۱ فروردین، در خوابگاه پسرانه «دانش ۱» دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، درگیری خشونت‌باری میان شماری از اتباع لبنانی ساکن خوابگاه و دانشجویان ایرانی روی داد که به مجروح‌شدن چند دانشجو انجامید.

aklarge.jpgبه گزارش خبرنامه امیرکبیر، این درگیری پس از آن آغاز شد که برخی از دانشجویان لبنانی که گفته می‌شود به گروه حزب‌الله لبنان وابسته‌اند، با حمله فیزیکی به دانشجویان ایرانی، تنش گسترده‌ای در فضای خوابگاه ایجاد کردند. در پی این درگیری، یکی از دانشجویان ایرانی پس از پاره‌شدن لباسش، با شدت به شیشه بالکن کوبیده شده و دست‌کم دو دانشجوی دیگر نیز به‌شدت مضروب شدند.

گزارش‌ها حاکی از آن است که نیروهای حراست دانشگاه با تأخیر به محل حادثه رسیدند و مهاجمان حتی پس از حضور آن‌ها نیز با رفتارهای تحریک‌آمیز، فضای تنش‌آلود را حفظ کردند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در گزارش خبرنامه امیرکبیر آمده است که اتباع لبنانی ساکن این خوابگاه با حمایت نهاد رهبری و حراست دانشگاه در محل اسکان دارند. همچنین نصب تصاویر بزرگ حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، بر درب اتاق‌های آنان، نشانه‌ای از وابستگی سیاسی این افراد عنوان شده است.

ناگفته‌های ضرب و شتم در خوابگاه دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر

خبرنامهٔ امیرکبیر

🔴 براساس گزارش‌های تکمیلی دریافتی، در خوابگاه پسرانه «دانش ۱» دانشگاه خواجه نصیر، اتباع با تابعیت لبنانی اسکان داده شده‌اند که طبق گزارش‌ها، تروریست دانشجو و وابسته به گروهک تروریستی حزب‌الله هستند. این افراد با حمایت مستقیم نهاد رهبری و حراست دانشگاه، در فضای خوابگاه حضور دارند.

وابستگی آن‌ها به گروهک مذکور، از طریق نصب تصاویر بزرگ حسن نصرالله، رهبر معدوم و مرد شماره یک گروهک حزب‌الله، بر درب اتاق‌هایشان به‌وضوح قابل مشاهده است.

istanbul.jpgبه گفته آژانس مدیریت اضطراری ترکیه، زلزله ای به قدرت ۶.۲ در مقیاس ریشتر، روز چهارشنبه ۲۳ آوریل، استانبول را لرزاند

یورونیوز - سازمان زمین‌شناسی آمریکا هم بزرگی این ‌زمین زلزله را ۶.۲ ریشتر در عمق ۱۰ کیلومتری و مرکز آن را ۴۰ کیلومتری جنوب غربی استانبول در دریای مرمره گزارش کرد.

گزارش‌های اولیه حاکی است که این زمین لرزه که ساعت ۱۲:۴۹ ظهر به وقت محلی روی داد در مناطق پیرامون استانبول نیز احساس شده است.

تا لحظه تنظیم این خبر خسارت یا تلفات جانی در این بزرگترین شهر ترکیه که ۱۶ میلیون نفر جمعیت دارد گزارش نشده است.

بنا به گزارش‌ها چند پس‌لرزه نیز در پی زمین‌لرزه ۶.۲ ریشتری روز چهارشنبه در استانبول احساس شده است. قدرت یکی از این پس‌لرزه‌ها ۵.۳ ریشتر بود.

طبق گزارش‌های منتشرشده زمین‌لرزه در شهر ازمیر نیز احساس شده است. ازمیر حدود ۵۵۰ کیلومتر با استانبول فاصله دارد.

بسیاری از ساکنان استانبول در پی وقوع این زمین‌لرزه سراسیمه به خیابان‌ها رفتند. آژانس مدیریت اضطراری ترکیه از ساکنان خواسته است که از ساختمان‌ها فاصله بگیرند.

علی یرلیکایا، وزیر کشور ترکیه گفته که گزارشی مبنی بر ریزش ساختمان در پی زمین‌لرزه روز چهارشنبه دریافت نشده است. او البته افزود که گزارش‌هایی مبنی بر خسارت دیدن ساختمان‌ها دریافت کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

ترکیه سابقه مواجهه با زمین‌لرزه‌های بزرگ و مرگبار را دارد. زمین‌لرزه ۷.۸ ریشتری در ۶ فوریه ۲۰۲۳ میلادی که ساعاتی بعد پس‌لرزه قدرتمند دیگری به دنبال داشت، صدها هزار واحد ساختمان را در ۱۱ استان جنوبی و جنوب شرقی ترکیه تخریب کرد یا به آنها آسیب رساند و بیش از ۵۳ هزار کشته برجای گذاشت.

در این زمین لرزه ۶ هزار نفر هم در مناطق شمالی کشور همسایه سوریه، کشته شدند.

آینده روحانیت

| No Comments

abdi.jpgبی‌تردید روحانیت نه تنها یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی ایران است، بلکه باید گفت مهم‌ترین نهاد مدنی دو قرن اخیر و پیش از آن هم بوده است. یکی از بدیهی‌ترین عوارض حضور در قدرت، تبدیل جایگاه قدسی به سیاسی بود. به طور کلی از نظر مردم امر سیاسی قابل نقد و تخطئه و نسبی است، در حالی که امر قدسی چنین نیست. روحانیت با ادعای قدسی به میدان آمد ولی با منطق سیاسی حکومت می‌کند، این ترکیب سرانجام مطلوبی ندارد. امر سیاسی را نمی‌توان قدسی کرد، بلکه اتفاق معکوسی رخ می‌دهد...

عباس عبدی - نوآوران

بی‌تردید روحانیت نه تنها یکی از مهم‌ترین نهادهای مدنی ایران است، بلکه باید گفت مهم‌ترین نهاد مدنی دو قرن اخیر و پیش از آن هم بوده و به همین علت نیز نقش جدی در رویدادهای مشروطیت تا کنون بازی کرده است. نقشی که قابل مقایسه با دیگران نیست. پررنگ‌ترین این نقش در ۱۳۵۷ رخ داد که منجر به کسب قدرت از سوی روحانیت و از طریق قانون اساسی تثبیت و نهادینه شد. نظرسنجی‌هایی که طی این نیم قرن انجام شده نشان می‌دهد که نفوذ و مرجعیت روحانیت تا دهه گذشته به نسبت بالا بود ولی طی دو دهه اخیر به عللی کاهش یافته است. روحانیون با صنوف دیگر چون آموزگاران، استادان، کارگران، پزشکان و... تفاوت دارند. از جمله، فرض نانوشته‌ای هست که افراد نامناسب نباید درون روحانیت باشند.

این فرق می‌کند با اصناف دیگر. ما تعجب نمی‌کنیم، که افراد خوب یا بد در این صنوف حرفه‌ای دیده شوند و عملکرد هیچ کدام را به جمع آنان تعمیم نمی‌دهیم، ولی این نوع داوری در باره روحانیت صادق نیست. پس باید نظارت درون نهادی بر آنها بیش‌تر باشد. از سوی دیگر آنان گروهی هستند که با دین، معنویت و اخلاق گره خورده‌اند، و هر گونه اعمالی خارج از این چارچوب، تصور و انتظارات مردم را نسبت به آنان تغییر می‌دهد. بنابر این قرار نیست که روحانیون همچون گروه‌های صنفی دیگر باشند و یا منافع خود را نمایندگی کنند. در واقع نباید منافع صنفی داشته باشند، و الا می‌شوند مثل سایر صنوف.

این ویژگی‌ها پیش از انقلاب کمابیش بر کارکرد و انتظاراتی منطبق بود که از آنان وجود داشت. ولی پس از انقلاب این کارکردها کم‌کم تغییر کرد. اول از همه حضور در قدرت چند تأثیر مهم بر روحانیت گذاشت. این وضع ظرفیت آن را داشت که آنان را اگر نگوییم در برابر مردم قرار دهد، حداقل از کنارشان دور کرد. البته این وضعیت به مرور رخ داد. همچنین برقراری امتیازات ویژه رسمی یا غیر رسمی برای این قشر، موجب شد که زمینه تخلفات یا سوء استفاده فراهم شود. دادگاه ویژه روحانیت نیز که برای تشدید برخورد با تخلفات آنان بود، در عمل کارکرد معکوسی پیدا کرد. همین که برای یک قشر دادگاه ویژه‌ای تشکیل دادند، به معنای پذیرش واقعیت تلخ قدرت غیر رسمی آنان در جامعه بود. شاید بتوان گفت که بجای آن که روحانیت برای نظام باشد، نظام در خدمت روحانیت شد.

khatami.jpgاحمد خاتمی که ۱۷ اسفند در خطبه‌های نماز جمعه مذاکره با آمریکا را «ذلت» و «تحقیر» خوانده و تاکید کرده بود «ملت عاشورایی ذلت‌پذیر نیست»، در ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ ناگهان مذاکره را «عمل به آیه قرآن» دانست

احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران که تا سال پیش دید خوشبینانه‌ای به مذاکره با آمریکا نداشت در سخنرانی نماز جمعه این هفته اعلام کرد که پذیرش مذاکرات غیرمسقیم عمل به توصیه‌های قرآن است.

وی با اشاره به موضوع مذاکرات غیر مستقیم با آمریکا افزود: بحث روز دنیا و ایران بحث مذاکرات است؛ لذا می‌خواهم نکات توحیدی را در رابطه با این مذاکرات بگویم. یعنی مباحث توحیدی در عرصه حکومت را بگویم.

در همین زمینه:

جام زهر امروز

بابک نقیبی

حتماً این روزها عبارت «نوشیدن جام زهر» زیاد به گوشتان خورده. گزاره‌ای که آیت‌الله خمینی با بیان آن در پیام ۲۹ تیرماه سال ۱۳۶۷ خورشیدی خطاب به مردم ایران، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را اعلام و به جنگ ۸ ساله ایران و عراق پایان داد.


اما به راستی چرا آیت‌الله خمینی پذیرش آن قطعنامه و پایان دادن به جنگ را به نوشیدن کاسه زهر تشبیه کرد؟ و آیا بکار بردن آن گزاره در آن بیانیه معروف، تنها یک تشبیه بود یا واقعیت داشت؟


در واقع سر کشیدن جام زهر از سوی آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۶۷ نه تنها یک تعبیر نبود بلکه حقیقت داشت. آیت‌الله خمینی به واقع جام زهر را سرکشید و در نهایت نیز در خرداد سال ۱۳۶۸ کمتر از یکسال پس از صدور آن بیانیه، بیماری امانش نداد و به طور مشکوکی چشم از جهان فروبست. بله او رفت چون باید میرفت. باید میرفت تا جمهوری اسلامی بماند.

paris.jpgمقامات امنیتی اسرائیل ملاقات محرمانه‌ای در پاریس با ویتکاف دربارۀ ایران انجام دادند

جمعه هجدهم آوریل دیوید بارنیا، مدیر موساد و ران درمر، وزیر امور راهبردی دولت اسرائیل و نزدیک‌ترین مشاور نتانیاهو، ملاقات محرمانه‌ای در پاریس با استیو ویتکاف انجام دادند پیش از آن که وی با نمایندگان تهران در رُم ملاقات و گفتگو کند. به نوشتۀ "جروزالم پست" در این ملاقات مقامات اسرائیل ابراز نگرانی کردند که دونالد ترامپ توافقی مشابه برجام در دورۀ باراک اوباما با جمهوری اسلامی ایران امضاء کند.

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

به نوشتۀ رسانه‌های اسرائیل مقامات این کشور نگرانند که در مذاکرات جاری میان آمریکا و ایران، دونالد ترامپ خطاهای دورۀ اوباما در دستیابی به یک توافق اتمی با ایران را تکرار کند. همین منابع افزوده‌اند که مسئولان دفاعی اسرائیل نگرانند که فرستادۀ ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، استیو ویتکاف، توجه لازم را به این نگرانی‌ها نکرده است.

جمعه هجدهم آوریل دیوید بارنیا، مدیر موساد و ران درمر، وزیر امور راهبردی دولت اسرائیل و نزدیک‌ترین مشاور نتانیاهو، ملاقات محرمانه‌ای در پاریس با استیو ویتکاف انجام دادند پیش از آن که وی با نمایندگان تهران در رُم ملاقات و گفتگو کند. به نوشتۀ "جروزالم پست" در این ملاقات مقامات اسرائیل ابراز نگرانی کردند که دونالد ترامپ توافقی مشابه برجام در دورۀ باراک اوباما با جمهوری اسلامی ایران امضاء کند. اسرائیل معتقد است که چنین توافقی به طور جدّی مانع از دستیابی ایران به سلاح اتمی نمی‌شود.

به نوشتۀ "جروزالم پست"، مدیر موساد به تازگی گفتگوهای ثمربخشی با همتای آمریکایی خود، جان راتکلیف، مدیر سازمان "سیا" دربارۀ ایران انجام داده است. اما، اسرائیل معتقد است که در خصوص پروندۀ ایران فرد کلیدی در دولت ترامپ در حال حاضر استیو ویتکاف است که مسئولیت مذاکره با حکومت ایران را برعهده دارد و دولت اسرائیل برای نفوذ بر این مذاکرات باید در درجۀ اول نظر شخص ویتکاف را جلب کند.

به گزارش "آکسیوس" ویتکاف به دو مقام اسرائیلی در پاریس گفته است که دونالد ترامپ مایل است از طریق دیپلماتیک بحران اتمی ایران را حل کند، اما، در عین حال مصمم است که مانع از توسعۀ سلاح اتمی توسط ایران شود.

در نبود اطلاعات شفاف دربارۀ دور سوم مذاکرات نمایندگان ایران و آمریکا، مقامات اسرائیلی نگرانند که تهران و واشنگتن به توافقی نامطلوب از نظر اسرائیل دست یابند.

مقامات نظامی اسرائیل معتقدند که اکنون بهترین موقع برای بمباران تأسیسات اتمی ایران است، به ویژه این که رژیم ایران و رهبر جمهوری اسلامی تضعیف شده‌اند و حکومت ایران با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و اعتراض‌های و خشم عمومی جامعه و مردم ایران روبرو هستند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

دولت اسرائیل بارها از مدیران موساد که همواره از اطلاعات استثنایی و دست اول درباره رژیم ایران و برنامۀ اتمی آن برخوردار هستند برای اعمال نفوذ بر مقامات آمریکا استفاده کرده است. در نتیجۀ همین دست اقدام‌ها، مدیر پیشین موساد، دیوید کوهن، پس از ملاقات با جو بایدن، رئیس جمهوری پیشین آمریکا، توانست در آوریل ٢٠٢١ مانع از یک توافق اتمی میان دولت وقت آمریکا و جمهوری اسلامی ایران شود.

در روزهای گذشته مقامات جمهوری اسلامی ایران گفتند که اسرائیل می‌کوشد در مذاکرات جاری میان تهران و واشنگتن اخلال ایجاد کند.

parvizgkh.jpgنجمه موسوی پیمبری: "انتشار تصاویر پرویز قلیچ‌خانی تجاوز به زندگی خصوصی او است و به همین دلیل قابل پیگرد قانونی است. پرویز قلیچ‌خانی هیچ وقت مایل نبود که او را در وضعیت ضعف نشان بدهند. او هرگز تمایلی به بازگشت به ایران جمهوری اسلامی نداشته و این را نیز در آغاز بیماری اش صریحاً به من گفت و امروز نیز همچنان بر این اعتقاد است. نام او هر جا که باشد در تاریخ ورزش و روزنامه‌نگاری در تبعید همواره ماندگار خواهد بود"

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

انتشار تصاویری از پرویز قلیچ‌خانی در شبکه های اجتماعی در روزهای اخیر واکنش‌های گستردۀ جهانی را برانگیخت. نجمه موسوی پیمبری، یار و همکار دیرین پرویز قلیچ‌خانی در گفتگویی اختصاصی با رادیو بین‌المللی فرانسه توضیحاتی در این باره و در خصوص وضعیت درمانی پرویز قلیچ‌خانی داده است. او از جمله گفته است :

"من همواره از حضور در رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی پرهیز کرده‌ام هر چند مناسبت‌های چنین حضوری کم نبوده‌اند از جمله انتشار شانزده، هفده جلد آثارم یا دبیری نشریه "آرش" طی سالیان. اما، انتشار اخیر تصاویر پرویز به ویژه یکی از آنها که در اتاق وی گرفته شده آنهم بعد از عمل دشوار روده و خونریزی و ضعف شدید جسمانی او، باعث شد که برغم دشواری‌های مراقبت از پرویز بخش مهمی از اوقاتم را این روزها صرف شفاف‌سازی و واکنش به انتشار تصاویر پرویز و حواشی آن بکنم. در واقع، در این روزها آرامش پرویز و اطرافیانش و از جمله من در نتیجۀ یک خطای فاحش کاملاً به هم‌ریخت.

بنابراین، اولین چیزی که مایلم در این خصوص بگویم این است که انتشار تصاویر پرویز - که بعد متوجه شدم از سوی چه کسی صورت گرفته - تجاوز بارز به زندگی خصوصی و فردی است و به همین دلیل قابل پیگرد قانونی است. به ویژه این که این فرد، یعنی پرویز قلیچ‌خانی، شخصیتی عمومی و شناخته شده است و برای بسیاری، از جمله میلیون‌ها ایرانی که او را طی چند نسل شناخته‌اند یک قهرمان ملی به شمار می‌رود. پرویز هیچ وقت مایل نبود که او را در وضعیت ضعف نشان بدهند و در سال‌های اخیر به ویژه از سال ٢٠٢٠ یعنی از زمانی که او بیمار شد من همواره و به درخواست خود پرویز تلاش کردم که از او محافظت شود.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

نکتۀ دیگری که مایلم اضافه کنم این است که با همۀ افرادی که در موقعیت پرویز هستند، یعنی کسانی که شخصیت‌های اجتماعی سرشناس به شمار می‌روند و در کهولت به بیماری مبتلاء می‌شوند باید بسیار مهربان بود. مایلم همینجا به دوستداران و طرفداران پرویز این اطمینان را بدهم که برخلاف برخی اظهارات در شبکه‌های اجتماعی، پرویز در خانۀ سالمندان نگهداری نمی‌شود. از پرویز در یک مرکز پزشکی ویژه سالمندان و تحت مراقبت پزشکان، پرستاران، کمک‌پرستاران و روانشناسان نگهداری می‌شود. شاید بسیاری ندانند، بیمه‌های اجتماعی فرانسه از بهترین خدمات درمانی در جهان را ارایه می‌دهد و پرویز نیز از کلیه این خدمات بهره مند است.

iint.jpgبر اساس اطلاعات اختصاصی رسیده به ایران‌اینترنشنال، فردی که علی رازینی و محمد مقیسه، دو قاضی ناقض حقوق بشر در دیوان عالی کشور را به قتل رساند، فرشید اسدی، آبدارچی این مجتمع قضایی بود. او متولد سال ۱۳۷۲ بود.

پیش‌تر اطلاعاتی در خصوص ضارب این دو قاضی در فضای رسانه‌ای منتشر شده بود. در این گزارش‌ها نام او «فرشاد» و تاریخ تولدش سال ۱۳۶۵ اعلام شده بود، اما اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال نشان می‌دهد این موارد نادرست بوده است.

این اطلاعات نشان می‌دهد فرشید اسدی، اهل شهرستان رزن در استان همدان، ابتدا در طبقه پنجم دیوان عالی کشور کار می‌کرد، اما پس از انتقال محل کار مقیسه به طبقه اول ساختمان، او هم همراه با مقیسه به این طبقه منتقل شد.

مقیسه و رازینی، ۲۹ دی در محل کار خود در دیوان عالی کشور با تیر جنگی هدف قرار گرفتند و کشته شدند.

بنا بر اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال، در روز حادثه فرشید اسدی ابتدا وارد اتاق محافظ شد و پس از مجروح کردن او، به اتاق اصلی رفت و با یک گلوله و در دم، علی رازینی را که همراه دو قاضی دیگر در این اتاق (اتاق خودش) بوده، به قتل رساند.

در همین حین محمد مقیسه، معروف به ناصریان، اقدام به فرار از اتاق کرد اما اسدی ابتدا یک گلوله به دست او و سپس یک گلوله از پشت به او شلیک کرد.

گلوله دوم به قلب مقیسه خورد و او را کشت.

1234.jpg

بر اساس جزییات تازه‌ای که به ایران‌اینترنشنال رسیده، فرشید اسدی همچنین قصد داشته محمود تولیت، قاضی پیشین دادگاه انقلاب را هم هدف قرار دهد اما به‌دلایل نامشخص منصرف شده و اقدام به شلیک به خودش کرده و جان باخته است.

نام این قاضی پیش‌تر در هیچ منبعی ذکر نشده نبود.

اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال حاکی است در روزهای پس از این اتفاق، وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی چند تن از اعضای خانواده اسدی از جمله پدر، عمو، دایی، دختر عمو و دختر خاله او را به تناوب بازداشت کرده‌ است.

در این پرونده، بیژن کاظمی، زندانی سیاسی پیشین، از حدود ۱۰۰ روز پیش در بازداشت است و تاکنون جز یک مورد تماس کوتاه با خانواده در روزهای اول بازداشت، تماس دیگری با نزدیکان خود نداشته و از محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.

ایران‌اینترنشنال پیش‌تر گزارش داده بود مقام‌های امنیتی قصد دارند از کاظمی اعتراف بگیرند که اسلحه ضارب را تامین کرده است.

پدر فرشید اسدی نیز برای قبول هم‌دستی با پسرش در انجام این قتل‌ها تحت فشار است.

مقام‌های جمهوری اسلامی روایت‌های متناقضی از چگونگی کشته‌ شدن رازینی و مقیسه و انگیزه‌ قتل این دو ناقض جدی حقوق بشر ارائه کرده‌اند.

روزنامه ایران ۳۰ دی با انتشار جزییاتی از چگونگی کشته‌شدن این دو، با استناد به بررسی‌های بازپرس و تیم بررسی صحنه جرم نوشت که از زمان حضور ضارب در شعبه تا خروج او از اتاق محل حمله، تنها ۱۳ ثانیه طول کشیده و در این مدت شش تیر به‌صورت متوالی و رگباری شلیک شده است.

کشته شدن مقیسه و رازینی، واکنش‌های بسیاری را به‌ویژه در میان زندانیان سیاسی پیشین برانگیخت.

شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه نوبل صلح نیز در اینستاگرام خود نوشت: «قتل آن‌ها نتیجه رفتار، رویه‌ها و سرکوب‌های دستگاه قضایی است. هر آن‌که باد می‌کارد، طوفان درو می‌کند.»

23-11.jpgمیخائیل اولیانوف نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ در واکنش به مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در «ایکس» نوشت که موضع دولت آمریکا به ریاست «دونالد ترامپ» در قبال جمهوری اسلامی ایران هنوز مشخص نیست.

وی توضیح داد: «مواضع ایران روشن است، ولی متأسفانه نمی‌توانیم از همین تعریف برای موضع آمریکا استفاده کنیم. صبر می‌کنیم، اما نمی‌توانیم زیاد صبر کنیم.» اولیانوف نماینده روسیه در مذاکرات اتمی وین بود.

او ۱۳ اسفند سال ۱۴۰۰ (وقتی دولت رئیسی برای معامله با دولت بایدن مذاکره می‌کرد) پیش‌بینی کرده بود که «ظرف ۲۴ تا ۴۸ ساعت دیگر توافق اتمی با جمهوری اسلامی اعلام می‌شود!» از آن زمان نزدیک به چهار سال می‌گذرد اما هنوز آن توافق با دولت بایدن که جای خود را به دولت ترامپ داده، اعلام نشده است!

دستور فوری پزشکیان: پتروشیمی میانکاله متوقف شد؛ صادرکنندگان مجوز محاکمه شوند.
در جلسه هیئت دولت، شینا انصاری رئیس سازمان محیط‌زیست گزارش داد که ساخت‌وساز در محدوده میانکاله از سر گرفته شده. بلافاصله،پزشکیان دستور توقف عملیات را صادر کرد و گفت: «صادرکنندگان مجوز محاکمه شوند!»

nasim.jpgایران وایر - شبکه نسیم صداوسیمای جمهوری اسلامی، در پی پخش یک برنامه طنز که در آن وزیر امور خارجه عربستان سعودی مورد تمسخر قرار گرفته بود، با انتشار اطلاعیه‌ای رسمی عذرخواهی کرد.

در این بیانیه که دوم اردیبهشت‌ماه منتشر شد، آمده است: «در یکی از برنامه‌های ضبطی پخش‌شده از شبکه نسیم، در قالب طنز سیاسی، برخی خطوط سیاستی در قبال کشورهای همسایه به‌صورت سهوی مورد بی‌توجهی قرار گرفت.»

این شبکه همچنین اعلام کرد: «در پی این اتفاق، ضمن تذکر جدی به تیم تولید و تأکید بر لزوم توجه مستمر به سیاست‌های ابلاغی محتوایی، با عوامل خاطی برخورد انضباطی صورت گرفته است.»

در ادامه این اطلاعیه، شبکه نسیم با تأکید بر پایبندی خود به ضوابط حرفه‌ای و محتوایی «رسانه ملی»، به‌ویژه در زمینه روابط با کشورهای همسایه، اعلام کرده است که همواره متعهد به رعایت این اصول خواهد بود.

برنامه طنز «درنگ» با اجرای محسن افشانی، که در روزهای گذشته پخش شد حاوی بخش‌هایی بود که در آن وزیر امور خارجه عربستان به‌گونه‌ای تمسخرآمیز به تصویر کشیده شد؛ موضوعی که واکنش‌هایی منفی در فضای مجازی به‌دنبال داشت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

رضا رشیدپور، مجری پیشین تلویزیون، در واکنش به این ویدئو نوشت: «حالا کاری به سیاست ندارم. چرا انقدر بی‌نمک آخه؟! بیشتر تهوع‌آوره تا خنده‌دار!»

تمسخر وزیر خارجه عربستان در صدا و سیما در شرایطی رخ داد که کمتر از یک هفته از سفر وزیر دفاع عربستان به تهران و آغاز روند جدیدی از بهبود روابط میان دو کشور می‌گذرد.

koochakzadeh.jpgعده‌ای در فضای بی‌در و پیکر مجازی، شما را در افکار عمومی زیبا جلوه می‌دهند

مهدی کوچک‌زاده، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس، در جلسه علنی امروز سه شنبه، دوم اردیبهشت ۱۴۰۴، در تذکری خطاب به محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه گفت: بدترین و بالاترین منکر در نظام جمهوری اسلامی، تضعیف این نظام مقدس برآمده از خون صد‌ها هزار شهید است. بزرگ‌ترین عامل تضعیف، ارتکاب اعمالی است که اصلی‌ترین پشتوانه نظام یعنی مردم نجیب و فداکار را ناراضی کند. آقایان آیا خبر دارید در دستگاه‌های اجرایی و دادگاه‌ها با مردم چه رفتاری می‌شود؟

به گزارش ایسنا، وی با بیان این‌که «با قاطعیت عرض می‌کنم در این زمینه دچار ضعف حیرت‌آوری هستیم» مدعی شد: اینکه عده‌ای با مزد یا بی‌مزد مامور شوند با استفاده از فضای بی‌در و پیکر مجازی شما را در افکار عمومی زیبا جلوه دهند و بر کسانی که دیدگاه‌های متفاوتی با شما دارند بتازند، لزوماً شما را در پیشگاه عدل الهی و مردم موجه و خوب جلوه نخواهد داد.

وی هم‌چنین در تذکر دیگری تاکید کرد: آقای رئیس‌جمهور این‌که تا روز آخر، مجلس از گزینه‌های مورد بررسی شما برای وزارت اقتصاد بی اطلاع باشد، نشانه خوبی از وفاق نیست.

کوچک زاده باز هم خطاب به رئیس قوه قضاییه گفت: آقای اژه‌ای ما انتظار داریم که مردم صادقانه رفتار شما را در برخورد با مسئولانی که ترک فعل کرده‌اند، ببینند. اگر این رفتار منحصر شد به یکی دو نفر و سه نفر، مردم حق دارند قضاوت کنند که این نتیجه یک دیدگاه سیاسی است.

23-5.jpgبنابر گزارش جدید موسسه علوم و امنیت بین‌المللی، تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در آستانه دور سوم مذاکرات با آمریکا، فضای امنیتی را در اطراف دو مجموعه تونل منتهی به تاسیسات هسته‌ای نطنز، ایجاد کرده است.

دیوید آلبرایت، رئیس این موسسه گفت: «فضای امنیتی جدید حاکی از آن است که این تونل‌ها که در چند سال گذشته در زیر کوه «کلنگ‌گزلا» در نزدیکی نطنز حال ساخت بوده‌اند، ممکن است به‌زودی عملیاتی شوند.» به گفته آلبرایت، جمهوری اسلامی اجازه دسترسی بازرسان به این تاسیسات را نداده است.

به گزارش رویترز، ایجاد این فضای امنیتی نگرانی‌هایی را مبنی بر این‌که ممکن است این تونل‌ها برای نگهداری ذخایر اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا، یا مواد هسته‌ای اعلام‌نشده و سانتریفیوژهای پیشرفته، مورد استفاده قرار گیرند، به وجود آورده است.

آرزو داشتم که بمیرم

| No Comments

woman.jpgیک اشتباه دولتی زنده

نویسنده : "راوی"

ویژه خبرنامه گویا

من سال ها پیش آرزو کردم که نویسنده بشوم. نویسندگان در نظرم قهرمان هایی واقعی بودند که همه چیز را در عالم واقعیت و خیال پیدا و روایت می‌کردند و قصه هایی بهتر می بافتند.

این که از کی و چرا این آرزو به ذهنم رسید را به خاطر نمی آورم.

با این حال مطمئنم که اشتیاق زیادی به کشف کردن و روایت کردن جهان داشتم.

به خاطر دارم که همیشه چیزهایی را برای شخصی می نوشتم.

برای آدم هایی که واقعا وجود داشتند،انسان های خیالی و حتی کتاب ها.

این نوشته ها تقریبا هیچ وقت توسط کسان دیگری خوانده نمی شدند اما همیشه وجود داشتند.

راوی بودن کم کم به بخشی از هویت من تبدیل می‌شد.

و در همین حین از آدم های دیگر سفارش هایی برای نوشتن میگرفتم.

همکلاسی هایم‌ در مدرسه در روز ولنتاین می خواستند که برای دوست پسرهایشان نامه و شعر بنویسم یا در مراسم های خاص روزنامه دیواری درست کنم.

این افراد مشتری های ساده و آسانی بودند.

و برای این که قصه شان را بگویم و خوشحال شان کنم مجبور نبودم که جهان را از اساس به جای دیگری تبدیل کنم.

مشکل آن جایی شروع می‌شد که مشتری هایم و اولین مشتری هایم قصه هایی داشتند که توانایی ام برای فهمیدن و روایت کردن و تغییر دادن آن ها محدود بود.

اولین انسانی که تصمیم گرفت که حتما قصه اش را به من بگوید زنی بود که مرا به دنیا آورد.

و من قبل از این که واقعا بتوانم چیزی را بنویسم وارث و راوی او قرار گرفتم.

آن موقع ما همگی باهم در تهران و در یک آپارتمان زندگی می‌کردیم و من او را معمولا بعد از ظهر ها می دیدم.

مادرم زنی غمگین و عصبانی به حساب می آمد که یا فریاد می‌زد و یا زیر لب ترانه های فارسی را زمزمه می‌کرد.

وقت هایی که می توانست مهربان‌تر و باحوصله تر باشد برای من قصه هایی را میگفت.

قصه نمکی و دیو مهربان و افسانه بنفشه و بهار را دوست داشتم.

اما قصه ی جالب توجه برای من داستان خودش بود.

او توضیح می‌داد که چه طور به زنی غمگین تبدیل شده است و نام مرا می خواند و به زبان خطاب کردن میگفت: تو باید حق مرا بگیری.

در آن سن و سال من به رب النوع عدالت کوچکی تبدیل شده بودم که بر تخت حقانیت تکیه زده بود و شکایت های آدم های زمینی را می شنید.

مادرم آخرین دختر یک خان زاده کورد بود.

mozakerat.jpgنشریه اسرائیلی جروزالم پست در مطلبی تحلیلی که شرح کامل آن در زیر آمده به ۹ اصلی که ایران در مذاکرات جاری با ایالات متحده روی میز گذاشته، پرداخته است

یورونیوز - این اصول از آن جهت حائز اهمیت هستند که ایران آن‌ها را به‌صورت علنی مطرح کرده و از دید نویسنده مطلب، به نظر می‌رسد بازتاب‌دهنده دیدگاهی نزدیک به مواضع آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، باشد.

علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر ایران، این ۹ اصل را که خط‌مشی تهران بر سر امکان توافق با آمریکا را مشخص می‌کنند، منتشر کرده است.

علنی شدن این اصول جالب توجه است، به‌ویژه به دلیل آنکه رهبر ایران همواره نسبت به توافق با آمریکا بدبین بوده و پس از خروج واشنگتن از برجام در سال ۲۰۱۸، تأکید کرده بود که کشورش نباید دوباره به آمریکا اعتماد کند.

اما این اصول کدامند؟ آن‌ها در واقع ۹ نکته مفهوم کلی هستند که باید به دقت مورد بررسی قرار گیرند.

اصل اول: جدیت

ایران خواهان مذاکراتی جدی است و انتظار دارد هر دو طرف با جدیت پای میز مذاکره بنشینند. جمهوری اسلامی نمی‌خواهد فریب بخورد و آمریکا نیز نمی‌خواهد وقت تلف کند. به نظر می‌رسد ایران تنها پس از اطمینان نسبت به جدی بودن مذاکرات وارد آن شده است. به همین دلیل در ابتدا ترجیح تهران بر مذاکرات غیرمستقیم بود تا بتواند جدیت دولت ترامپ را ارزیابی کند.

اصل دوم: اطمینان‌بخشی

معنای دقیق این اصل کاملاً روشن نیست، اما مقاله اخیرگاردین به این موضوع اشاره دارد که روسیه ممکن است نقشی در مذاکرات ایفا کند. دراین گزارش همچنین آمده است: «تهران بر این باور است که اطمینان‌هایی از جانب آمریکا مبنی بر اینکه هدف مذاکرات برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای ایران نیست، دریافت کرده است.»

پیش از مذاکرات رم، استیو ویتکاف با اظهار نظری در رسانه‌‌های اجتماعی که به نگرانی‌ها در ایران دامن زد، به گونه‌ای سخن گفته بود که گویا چنین هدفی (برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران) را تأیید می‌کند؛ اما در رم، اینگونه القا شد که آن اظهارات بیشتر جنبه تبلیغاتی داخلی داشته است. احتمالاً «اطمینان‌بخشی» به این موضوع اشاره دارد.

اصل سوم: توازن

به احتمال زیاد، ایران به دنبال یک «توافق متوازن و برابر» است، نه تسلیم یک‌جانبه. همچنین ممکن است این اصل به تضمین‌هایی اشاره داشته باشد که مانع خروج دوباره آمریکا از توافق شود.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

اصل چهارم: لغو تحریم‌ها

این اصل کلیدی است. ایران خواهان لغو تحریم‌هاست و برای رسیدن به این هدف، وارد مذاکرات شده است. هرچند جمهوری اسلامی می‌تواند با روسیه، چین و دیگر کشورها تجارت کند، اما تهران آشکارا ترجیح می‌دهد اقتصاد خود را از طریق تجارت با غرب تقویت کند.

اصل پنجم: پرهیز از تهدید

این اصل در تقابل با رویکرد دولت ترامپ قرار دارد که در گذشته بارها ایران را به دلیل برنامه هسته‌ای تهدید کرده بود. تهران خواستار توقف این تهدیدهاست و نمی‌خواهد صحبتی از حمله نظامی یا اقدامات مشابه شنیده شود.

از زمان آغاز مذاکرات در اواسط آوریل، به نظر می‌رسد واشنگتن از لحن تهدیدآمیز خود کاسته است، اما این وضعیت ممکن است تغییر کند. با این حال، تمایل ایران به اجتناب از تهدیدها ممکن است تا زمانی که مذاکرات جدی به نظر می‌رسند، بر ایالات متحده تأثیر بگذارد.

araqchi.jpgسخنرانی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس بین‌المللی سیاستگذاری هسته‌ای کارنگی روز دوشنبه در حالی لغو شد که تنها دقایقی به ایراد یورونیوز - این سخنرانی زمان باقی مانده بود.

مسئولان کارنگی دلیل لغو این سخنرانی را تغییر در درخواست‌های وزیر امور خارجه ایران عنوان کردند که در راستای ایجاد محدودیت در پرسش و پاسخ در جلسه مطرح شد.

لورانس نورمان، خبرنگار «وال استریت ژورنال» در صفحه توئیتر خود درباره سخنرانی لغوشده عباس عراقچی نوشت که وزیر امور خارجه ایران قصد داشت با «چرب زبانی‌» سخنانی ایراد کند که باب میل دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری باشد.

خبرنگار این رسانه آمریکایی محور سخنرانی ایرادنشده عباس عراقچی را چشم‌انداز توافق احتمالی و سرمایه‌گذاری در برنامه هسته‌ای اما غیرنظامی ایران عنوان کرده است.

به نوشته وی سخنرانی عباس عراقچی همانطور که انتظار می‌رفت «هوشمندانه» تنظیم شده بود اما در نهایت بر حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور به عنوان پیش‌شرط همکاری تاکید می‌کرد.

لورانس نورمان در پایان نتیجه گرفته است که هرچند سخنان عباس عراقچی قرار بود به مذاق دونالد ترامپ خوش بیاید اما در عمل تغییر محسوسی در معادلات پیچیده مذاکرات جاری بین ایران و آمریکا ایجاد نمی‌کرد.

tweet.jpgسخنرانی عباس عراقچی در کارنگی قرار بود به طور مجازی ایراد شود. وزیر امور خارجه ایران پس از لغو سخنرانی‌اش، متن آن را شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

مذاکرات ایران و آمریکا در سطح کارشناسی قرار است روز چهارشنبه ادامه پیدا کند. تاکنون دو دور از این مذاکرات در مسقط و رم در سطح بالا برگزار شده و قرار است دور سوم روز شنبه برگزار شود.

نوری‌زاد را آزاد کنید

| No Comments

za.jpgوقتی یک زندانی به هر دلیلی به این نقطه می‌رسد که اینطور خود را مضروب و مجروح کند، یک لحظه هم نباید در زندان بماند.

حالِ محمد نوری‌زاد خوب نیست. همین عکس از وضع جسمی و روحی او حکایت می‌کند. واقعاً برای چه در حبس مانده و آزاد نمی‌شود؟

الان حکومت از ماندن آقای نوری‌زاد و امثال او در زندان چه سودی عایدش می‌شود؟ اگر آقای نوری‌زاد از زندان آزاد شود آیا بیش از آنچه مهدی نصیری می‌گفت و می‌نوشت؛ خواهد گفت و نوشت؟

مگر آقای نصیری تا روزی که در ایران بود و آزادانه نوشت و سخن گفت و بدون مانع کشور را ترک کرد، ارکان امنیت کشور ترک برداشت و حکومت در معرض سقوط قرار گرفت که با آزاد بودن آقای نور‌ی‌زاد این اتفاق رخ دهد؟

اگر بنا به سابقه است که هر دو، یک سابقه دارند و از کیهان برخاسته‌اند و به اینجا رسیده‌اند. این استاندارد دوگانه برای چیست؟

talbi.jpgایندیپندنت فارسی - تویوسی اوسیدین، گردشگر ۳۰ ساله بریتانیایی، مدعی شد که در جریان سفر به افغانستان با یکی از اعضای گروه طالبان رابطه جنسی برقرار کرده است.

به گزارش روزنامه دیلی‌میل، اوسیدین مدعی است در جریان سفر به افغانستان در یکی از هتل‌های محل اقامتش، با عضوی از طالبان که به عنوان محافظ امنیتی در آنجا فعالیت می‌کرد، آشنا و وارد رابطه جنسی شد.

او می‌گوید: «من غذای بیرون سفارش دادم و او آن را به اتاقم آورد. متوجه شدم که هر پنج دقیقه یک‌بار برمی‌گردد تا ببیند حالم چطور است.»

تویوسی اوسیدین در دو سال گذشته به سفرهای ماجراجویانه علاقه‌مند شد و تا کنون به ۶۹ کشور از جمله عراق، سوریه، بلاروس، پاکستان و افغانستان رفته است. او سفر به افغانستان را بخشی از ماجراجویی «خطرناک» خود توصیف می‌کند.

این شهروند بریتانیایی می‌گوید که در بسیاری از کشورها از اپلیکیشن‌ (برنامه‌)های دوستیابی مخصوص مردان همجنس‌گرا برای یافتن شریک استفاده کرده، اما در افغانستان نتوانسته از این برنامه‌ها استفاده کند.


این در حالی است که تحت حاکمیت طالبان، روابط همجنس‌گرایانه به‌طور مطلق ممنوع بوده و برای آن مجازات بسیار سنگینی در نظر گرفته شده است.

Atabak_Fatollahzadeh_2.jpgحسین جزنی ، پدر بیژن جزنی، افسر ژاندارمری بود. هنگامی که ایران در جنگ جهانی دوم توسط ارتش سرخ اشغال شد، سازمان‌های اطلاعاتی مختلف شوروی به طور گسترده و با خیالی راحت از شیوه‌های خاص خود برای دسترسی به هر کس که نیاز داشتند، استفاده می‌کردند. بنا به روایت حسن نظری و دیگر افسران حزب توده ایران، حسین جزنی توسط کامبخش به ماموران شوروی وصل شد. در آن زمان، ارتباط با ماموران شوروی که نماد صلح، سوسیالیسم و ترقی بودند، نه تنها برای اعضای حزب توده قباحت نداشت، بلکه آنان هرگونه همکاری با شوروی را افتخاری بزرگ برای خود می‌دانستند. چپ‌های آلمان و فرانسه نیز در آن دوران چنین نظری داشتند و این نوع همکاری‌ها را منافاتی با میهن‌پرستی خود نمی‌دانستند.

پس از شکست فرقه دموکرات آذربایجان، حسین جزنی و آن بخش از افسران حزب توده ایران که در این ماجرا شرکت داشتند، به جمهوری آذربایجان شوروی پناهنده شدند. تا جایی که من اطلاع دارم، پدر بیژن جزنی عضو سازمان افسران حزب توده ایران نبوده است. البته این به معنای آن نبود که حسین جزنی یا برخی از افسران ارتش ایران تمایلی به عضویت در این سازمان نداشتند. باید گفت که تعدادی از افسران ارتش ایران بنا به صلاح‌دید ماموران شوروی به طور حساب‌شده از عضویت در سازمان افسران حزب توده ایران منع می شدند.

در گفتگوهای که با دکتر عنایت‌رضا، یکی از افسران حزب توده، داشتم، او همین نظر را داشت. او می‌گفت: «پس از اشغال مناطق شمال ایران، واحدهای اطلاعاتی ارتش سرخ به تدریج شبکه اطلاعاتی خود را در درون ارتش ایران ایجاد کردند. دوستی داشتم که در آن زمان سرگرد ارتش بود. - متاسفانه اسم این فرد را فراموش کردم - بعدها پی بردم که او سرلشکر مقربی را وارد این شبکه کرده بود. البته خود دکتر مقربی نیز در دادگاه به این موضوع اشاره کرده بود».

عنایت‌رضا ادامه می ‌داد: « در شوروی که بودم، همواره به یاد او بودم و از این و آن می‌پرسیدم تا اینکه دانستم برادرش در لهستان یا چکسلواکی است. سرانجام با او تماس گرفتم، اما برادرش گفت:

برادرم گم و گور شده است و من هیچ ردی از او پیدا نکردم.

Jalal_Eijadi_8.jpgنکته یکم

مذاکرات اتمی میان آمریکای ترامپ و رژیم خامنه ای یک رویداد مهم جهانی است زیرا همه دنیا به آن توجه دارد. همه از خود می پرسند چه خواهد شد؟ حمله نظامی آمریکا و اسرائیل علیه مراکز اتمی رژیم ایران یا توافق تاریخی بین دو دولت که 46 سال در جنگ ایدئولوژیک و سیاسی با یکدیگر قرار دارند؟

چهره خاورمیانه تغییر می کند. با حمله جنایتکاران حماس علیه اسرائیلی ها، بحران خاورمیانه تشدید شد و روند تخریب نیروهای نیابتی اسلامگرای وابسته به جمهوری اسلامی آغاز شد. ضربه های مهلک اسرائیل به حماس و حزب الله و سقوط رژیم اسد و تزلزل در صفوف حشدشعبی عراق و بمب های آمریکائی علیه حوثی های یمن، برای حکومت اسلامی عرصه را تنگ نمود. تغییر آرایش قوا رژیم خامنه ای را از امتیازهای بزرگ محروم ساخت.

جنایت ها و توطئه ها و تروریسم رژیم اسلامی در خاورمیانه و توتالیتاریسم اسلامی در ایران علیه ملت ما، عامل اصلی بحران در منطقه بشمار می آید. حمایت رژیم از حزب الله و حماس علیه اسرائیل و تبدیل سوریه به پایگاه سپاه پاسداران و بهم ریختن وضع کشورهای منطقه توسط آخوندهای شیعه، عامل اصلی آشوب مداوم بوده است. حمله تروریستی حماس با پشتیبانی نظامی و مالی خامنه ای، سرآغاز تغییر های بزرگ شد. سلسله تغییر های منطقه به این پرسش منجر شد که آیا رژیم فاسد خامنه ای ساقط خواهد یا نه؟ ریاست جمهوری دونالد ترامپ تغییرات را تشدید نمود و رژیم خامنه ای برای اولین بار خطر حیاتی را حس کرد. آمریکا اعلام کرد که ما جنگ نمی خواهیم ولی جمهوری اسلامی نباید بمب داشته باشد و غنی سازی اورانیوم باید متوقف شود. در بستر این فشارها بود که خامنه ای جنگ طلب مجبور به پذیرش مذاکره شد.

حال اگر در فرضیه خوش بینانه، آمریکا و رژیم اسلامی در پرونده هسته‌ای ایران به توافق برسند و بحران خاورمیانه برای غرب تقلیل یابد و برای اسرائیل خطر بمب اسلامی رفع شود، آیا توتالیتاریسم اسلامی و حکومت فاسد خامنه‌ای و رانتخواران شیعه از سر راه پیشرفت ایران برداشته خواهند شد؟

Ali_Sedarat_3.jpgدر نوشتار امروز می‌پردازیم به ادامه‌ی بحث در باره‌ی سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران:

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست، که شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی است، و در واقع حکم دستورالعملی برای آن دولت را دارد. این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک و لائیک است. اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِشهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

در حال حاضر این دولتِ موقتِ انتقالی، توسط ما مردم، هنوز به شکل نظری، به تدبیر امور کشور می‌پردازد، و حالتی مانند یک دولت موازی را دارد.

https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/

بدین ترتیب، اطلاعات و داده‌ها بررسی، و عمل‌کرد دولت مورد نقد قرار گرفته، و راه حل‌های مناسب به بحث گذاشته می‌شوند.

بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت.

این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:

شاخه‌ی اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخه‌ی مقننه)

شاخه‌ی دوم- شورای عالی قضائی موقت و هئیت حقیقت یاب و صلح همگانی (شاخه‌ی قضاییه)

شاخه‌ی سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه)

شاخه‌ی چهارم- شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی)

❊❊❊❊❊

در جلسه‌ی امروز، به بخش پنجم سند، شاخه‌ی سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه) (5. حکومت دوران انتقال) از اصل سیم تا سی و نهم می‌پردازیم:

5. شاخه‌ی مجریه، حکومت دوران انتقال:

sahar.jpgدر میان مدعیان قدرت در سدۀ اخیر، سه نیرو توانایی ها و دانایی ها و انگیزه ها و برنامه و اهداف خود را عرضه کردند!

نخست سلسلۀ پهلوی

که حکومت نیم قرنی آنان زیر ذرّه بین تاریخ است!

دوم اسلامگرایان

که برخورداری آنها از زور و نیروی هولناک و متکی به مقدسات و موهومات ماورائی مذهب که تودۀ عوام را بدل به بلدزری ویرانگر و خطرناک می کرد!

آنها این نیروی هولناک را که جلوه ای فرشته وار و خویی اهریمنی داشت وسیله تسخیر قدرت سیاسی و تسلط بر منابع ثروت ملی ایرانیان کردند ، و کردند آنچه کردند!

توفیق آنان در این تسلط، به ویژه حاصل بازپرداخت دِینی چندین قرنی بود که قدّیسان و اولیاء و اوصیای عالم تشیع در برابر خاکساری ها و نیایش ها و پرهیزکاری ها و ولخرجی های مادی و معنوی آنان و در قبال طاعات و تعبُّد ها و زیارت ها و راز و نیاز ها و توبه ها و نماز و روزه های راستین یا دروغین آنها و نیز در برابر اعتکاف ها و زیارتنامه خوانی ها و مداحی ها و روضه خوانی ها و اشکریزی ها و اشک ستانی های آنها داشتند !

باری ، سر انجام چنان شد که مقدسات دینی ، بدهی های دور و دراز خود را به یُمنِ بدعتی حیرت آور از طریق واگذارکردن هست و نیست ایرانیان و سپردن سرقباله این مُلک به خلافتی بی سابقه درقالب «ولایت امر» به متولیان شیعه و آیات عظام و حجج اسلام و مَرَدۀ مؤمن و متّقی آنان پرداختند و طلب آنان را از کیسۀ سرنوشت ملت ایران تسویه و آن دِینِ هزاره ای را که از آنان بر گردن داشتند نه در جهان باقی بل در همین سراچۀ فانی به آنان باز پس دادند !

سوم میراث بران بلشویسم

در همۀ شعبه های مارکسیستی استالینی و مائویی اش که اسیر نوعی از رؤیا پردازی شبه مدرن ایدئولوژیک بودند!

و در بند توهماتی بودند که بنا به طبیعت نظری و فکری خود ، هرگز منافع ملی ایرانیان و ضرورت حفظ هویت ایرانیان دیرپای را مدنظر نداشت و به آنچه نمی اندیشی، ایران در معنای وطن و فرهنگ و تمدن چندین هزار ساله یک کشور کهنسال و ملتی ریشه دار بود!

حقیقت انست که گروه دوم و سوم متفقاً ایران را به انحطاط و به ویرانه ای که هم اکنون بر سر ملت آوار شده است ، سوق دادند!

hoolnak.jpg👈ایران وایر - روز سه‌شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۴،«سعید دستگیری»، مهندس عمران با بیش از بیست سال سابقه کار، در جریان اجرای پروژه‌ای عمرانی در روستای ایرانشاه سقز با رد شدن غلطک از رویش جان خود را از دست داد.

طبق اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، پروژه آسفالت‌کردن روستای ایرانشاه به درخواست محسن بیگلری، نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی، انجام شده و غلتکی که بر روی «سعید دستگیری» حرکت کرده و جان او را گرفت، متعلق به شهرداری سقز است.

بر اساس گزارش‌های رسیده، پیمانکار سابق این پروژه، به دلیل عدم تأمین مطالبات مالی خود، دست از کار کشیده بود و در پی آن، شهرداری سقز اقدام به ارسال ماشین‌آلات خود برای ادامه پروژه کرد. این در حالی است که شهرداری طبق قوانین اجازه حمل ابزار و ماشین‌آلات به خارج از محدوده شهری را ندارد.

:::

گفته می‌شود که ارسال تجهیزات توسط شهرداری برای اجرای این پروژه تحت فشار مدیران محلی صورت گرفته است. سمت شهرداری سقر در حال حاضر در اختیار «ارسطو گویلی» قرار دارد.

kayhan.jpgجمهوری اسلامی در مسکو: «ما روسوفیل نیستیم!»

حامد محمدی - کیهان لندن

تقریباً یک هفته پیش از آغاز مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا -که دو گفتگو از آن در مسقط و رُم انجام شد- رفت‌ و آمد مقامات جمهوری اسلامی به روسیه برای دیدار و مشورت با کرملین بطور محسوس زیاد شد.

در ایران برخی منتقدان حکومت می‌گویند ولادیمیر پوتین تا امتیاز قابل توجهی از دونالد ترامپ نگیرد، به رژیم ایران اجازه توافق با آمریکا را نخواهد داد. از سوی دیگر جناح‌های درون حکومت که خواهان معامله با آمریکا هستند نسبت به خیانت روس‌ها به جمهوری اسلامی و کارشکنی در روند معامله با دولت ترامپ هشدار می‌دهند.

در چنین فضایی، باور به اینکه نظام جمهوری اسلامی تحت قیمومیت روس‌ها قرار دارد بیش از هر زمان دیگری برای افکار عمومی آشکار و روشن به نظر می‌رسد هرچند که کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو ادعا می‌کند، «ما روسوفیل نیستیم!» و «با روسیه مشورت می‌کنیم!»

در نقض این ادعا اما عباس عراقچی بعد از نخستین گفتگو در مسقط (پیش از گفتگوی دوم در رم) در سفری یکروزه به مسکو رفت و پیام کتبی علی خامنه‌ای را به ولادیمیر پوتین تحویل داد. به گفته عراقچی، در این نامه آمده «ایران، روسیه را شریک اصلی خود می‌داند و در مسائل مهم مشورت می‌کند». واقعیت اما اینست که کُرنش مقامات تهران در مقابل روسیه فراتر از مشورت و ادعاهای مشابه است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

وزیر خارجه جمهوری اسلامی در جریان سفر به مسکو در اواخر فروردین‌ماه پس از دیدار با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه گفت: «ما از نقش روسیه در توافق برجام بسیار راضی هستیم و نقش بسیار مفیدی را در گذشته در این مسیر ایفا کرده است و انتظار داریم که در هر توافق جدیدی، روسیه نقش مکمل‌کننده خود را ادامه دهد و خوشحال هستم که آقای لاوروف امروز بنده را از نقش سازنده و کمک‌کننده خود در این مسیر مطمئن کردند.»

روسیه و «تجربه برجام»!

کاظم جلالی در بیان اینکه چرا خامنه‌ای به پوتین نامه نوشته است می‌گوید: «رهبری می‌خواست آن تجربه تلخی که در برجام بود و ما متحدین خود را پس زدیم، ایندفعه تکرار نشود.»

با اینهمه اما تجربه نشان می‌دهد که روس‌ها در عمل جمهوری اسلامی را شریک بلندمدت و استراتژیک خود نمی‌دانند. در همین ارتباط ۸ آوریل (۱۹ فروردین) پس از تصویب توافقنامه «مشارکت راهبردی ۲۰ ساله» میان روسیه و جمهوری اسلامی در «دوما»، آندری رودنکو معاون وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که معاهده مشارکت استراتژیک میان روسیه و ایران، به معنای تشکیل اتحاد نظامی نیست و شامل تعهد به کمک نظامی متقابل نمی‌شود.

tbanner2.jpgپس از کشف جسد پریا ویسی، زن ۳۷ ساله متولد ایران در منطقه پنیلان در شهر کاردیف، پایتخت ولز، رسانه‌ها گزارش دادند که فردی به نام علیرضا عسکری قرار است در این خصوص محاکمه شود. پلیس ولز پیش‌تر در بیانیه‌ای اعلام کرد دو نفر را در ارتباط با این پرونده بازداشت کرده است

بی بی سی - یک مرد و یک زن در ارتباط با قتل پریا ویسی، روز سه‌شنبه در دادگاهی در کاردیف، مرکز ولز حضور یافتند.

پلیس سه روز پیش جسد این زن ۳۷ ساله متولد ایران را در خانه‌ای در کاردیف، مرکز ولز پیدا کرده بود.

علیرضا عسکری، ۴۱ ساله به قتل، جلوگیری از تدفین قانونی و محترمانه جسد و همچنین ضرب‌وجرح مقتول متهم شده است.

مریم دلاوری، ۴۸ ساله هم با اتهام جلوگیری از تدفین قانونی و محترمانه جسد و توطئه برای منحرف کردن روند قضائی روبرو است.

پلیس پیشتر گفته بود که مقتول هر دو متهم را می‌شناخته است.

پریا ویسی، ساکن منطقه کتایز در کاردیف، آخرین بار شنبه ساعت سه بعدازظهر به وقت بریتانیا (۱۲ آوریل/۲۳ فروردین) دیده شد، زمانی که محل کارش را ترک کرد و سوار یک مرسدس مشکی جی‌ال‌سی ۲۰۰ شد.

tlarge.jpg

پلیس جنوب ولز یک هفته پیش در شبکه اجتماعی ایکس خبر مفقودی خانم ویسی را اعلام کرد و جستجوی گسترده‌ای را برای پیدا کردن او آغاز کرد. سرانجام پلیس جسد او را در خانه‌ای در منطقه پنیلان در شرق کاردیف پیدا کرد و روز چهارشنبه از بازداشت یک زن و مرد در ارتباط با قتل خانم ویسی خبر داد.

علیرضا عسکری، ساکن منطقه پنیلان در کاردیف که به قتل متهم شده، دیروز با یک گرمکن خاکستری در دادگاه حاضر شد و نام، تاریخ تولد و آدرس محل سکونت خود را تایید کرد.

مریم دلاوری، متهم دوم پرونده هم که دیروز در دادگاه حاضر شد، ساکن منطقه وایت‌سیتی در غرب لندن است.

جلسه بعدی دادگاه قرار است ۱۶ مه (کمتر از یک ماه دیگر) برگزار شود.

رسانه‌های محلی ولز گزارش داده‌اند که قرار است امروز چهارشنبه ۲۳ آوریل، مراسم یادبودی برای پریا ویسی در کاردیف برگزار شود.

در اعلامیه این مراسم آمده است: «با تاثری عمیق و قلبی پراندوه از شما دعوت میکنیم که به یاد مهربانی و از خودگذشتگی پریا ویسی و لبخندهای بسیاری که در طول زندگی با دیگران به اشتراک گذاشت، در این مراسم یادبود شرکت کنید.»

«یاد او در قلب همه کسانی که او را می‌شناختند و به او عشق می‌ورزیدند، زنده است.»

سه روز پیش بعد از آنکه پلیس ولز اعلام کرد که جسد پریا ویسی را بعد از یک جستجوی گسترده پیدا کرده است، در ایران برای خانم ویسی مراسم یادبودی برگزار شد.

«گفتگو با ترامپ بیعت با یزید زمان است»
👈کیهان لندن - عقب‌نشینی علی خامنه‌ای و مذاکره با دولت ترامپ با انتقاد برخی هواداران جمهوری اسلامی مواجه شده است. یکی از معترضان در جلسه‌ای که سعید جلیلی دبیر پیشین شورای‌ عالی امنیت جمهوری اسلامی در آن حضور داشت با انتقاد از تصمیم رهبر نظام برای مذاکره با آمریکا می‌گوید: «گفتگو با ترامپ بیعت با یزید زمان است». تاریخ دقیق این ویدیو مشخص نیست اما اظهارات زن معترض با انتقاد جلیلی و اطرافیانش مواجه شد.

هشدار: محتوای این خبر ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد در پی بازداشت فردی متهم به آزار جنسی کودکان در تهران، ویدئوها و تصاویری تکان‌دهنده از آزارهای سریالی این فرد علیه کودکان در تلفن همراه او کشف شد.

001.jpg
ایندیپندنت فارسی - به گزارش خبرگزاری ایسنا، این شواهد صحت ادعاهای شاکیان را تایید می‌کند. این پرونده که تاکنون شش شاکی دارد، هم‌اکنون در اختیار قاضی اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران، قرار دارد.

بر اساس تحقیقات، متهم با ترفندهایی از جمله معرفی خود به عنوان مامور شهرداری و استفاده از لباس مبدل، کودکان را فریب می‌داده، آن‌ها را سوار موتور می‌کرده و به بیابان‌های اطراف تهران می‌برده است.

پس از آن نیز به کودکان قربانی، مواد بیهوش کننده می‌داده و به آنان تجاوز می‌کرده است. تصاویر و فیلم‌های این اقدام‌های مجرمانه در موبایلش کشف شده است.

در بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که او از سلامت روان برخوردار بوده و سالم است. طبق ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری، بدلیل اینکه احتمال دارد قربانیان دیگری هم این پرونده داشته باشد، انتشار تصاویر این متهم بلامانع است.

آلبرت بغزیان: طلا و ارز را به مردم فروختند و می‌دانستند که مذاکرات اتفاق خواهد افتاد.

بانک مرکزی می‌داند که دزد کیست! جمع کردن دزدها هزینه دارد... هیچ سهامدار بزرگی در سقوط بورس ضرر نکرد دولت و بانک مرکزی در هیاهوی ارز و دلار یک ماه پیش نقش داشتند اکنون مشخص شد که یک ماه پیش در حال زمینه‌چینی برای مذاکرات بوده‌اند نرخ دلار، در حدود ۸۰ تومان باقی خواهد ماند.

موش های تهران نروژی هستند!

| No Comments

23-8.jpgمنوتو - داوود گودرزی، مدیر کنترل جانوران مضر شهری سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران در گفتگو با یکی رسانه‌های داخل کشور مدعی شد موش‌های فاضلابی که امروز در تهران وجود دارند، بومی ایران نیستند.

گودرزی گفت «این گونه که به نام "رَت نروژی" شناخته می‌شود و از طریق بار کشتی وارد ایران شد. گودرزی گفت «این گونه از موش برای نخستین بار در خیابان لاله‌زار دیده شد. بزرگی و وزن این جانور برای مردم آن زمان غیرقابل باور بود.»

مدیر کنترل جانوران مضر شهری سازمان مدیریت پسماند شهرداری با اعلام اینکه ناحیه ۶ منطقه ۴ و ناحیه ۳ منطقه ۵ تهران بیشترین گزارش‌های مربوط به حضور موش‌های موذی را دارند، هشدار داد: «ریختن بیش از حد سم در معابر به‌ویژه در سیستم فاضلاب، می‌تواند منجر به آلودگی منابع آب زیرزمینی شود که خیانتی آشکار به سلامت عمومی است.

از سوی دیگر، شهروندان نیز باید همکاری بیشتری داشته باشند؛ چرا که پسماند غذا منبع تغذیه مستقیم برای موش‌هاست و رهاسازی آن‌ها در معابر، به افزایش جمعیت این جانوران کمک می‌کند.»

گودرزی بیان اینکه در شرایط مناسب، یک جفت موش نر و ماده می‌توانند در کمتر از یک سال تا یک میلیون زاد و ولد داشته باشند، گفت: «نباید فراموش کرد که گربه‌ها نیز دیگر مانند گذشته تمایلی به شکار موش ندارند، زیرا غذای آماده‌ای که مردم برایشان فراهم می‌کنند، نیاز به شکار را از بین برده است. این موضوع نیز خود به معضلی جدی در کنترل جمعیت موش‌ها تبدیل شده است.»

kashmir.jpgرادیو بین المللی فرانسه - مردان مسلح دست کم ۲۶ گردشگر را در یک استراحتگاه ساحلی در کشمیر تحت کنترل هند کشتند. پلیس این حادثه را "حمله تروریستی" خواند و شبه نظامیانی را که علیه رژیم هند می جنگند، مسئول این حادثه دانست.

دو مقام ارشد پلیس گفتند که حداقل چهار مرد مسلح که آنها را ستیزه جو توصیف کردند، ده ها گردشگر را از فاصله نزدیک به ضرب گلوله کشتند. آنها گزارش دادند که دست کم سی تن زخمی شدند که حال بسیاری از آنها وخیم است.

مقامات گفتند که بیشتر گردشگران کشته شده هندی بودند. مقامات حداقل ۲۴ جسد را از چمنزار بایساران در حدود ۵ کیلومتری شهر توریستی پهالگام در منطقه مورد مناقشه کشف کردند. دو نفر دیگر در حین انتقال به مرکز درمانی جان باختند.

تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است. پلیس و سربازان در جستجوی مهاجمان بودند.

با شروع تحقیقات بازرسان در مورد این حمله، بسیاری از مغازه ها و مشاغل در سرتاسر کشمیر در اعتراض به این کشتار، به دنبال فراخوان احزاب مذهبی و سیاسی در منطقه بسته شدند. ده ها هزار پلیس و سرباز مسلح در منطقه مستقر شده و ایست های بازرسی اضافی ایجاد کرده اند. بر اساس گزارش ها، آنها خودروها را بازرسی کردند و در برخی مناطق، فعالان سابق را برای بازجویی به کلانتری احضار کردند.

پلیس این حادثه را "حمله تروریستی" خواند و شبه نظامیانی را که علیه رژیم هند می جنگند، مسئول این حادثه دانست.

"مقاومت کشمیر"، یک گروه شبه نظامی ناشناخته، مسئولیت این حمله را در دو پست در شبکه های اجتماعی به عهده گرفت. این گروه گفت که مقامات بیش از ۸۵۰۰۰ "خارجی" را در منطقه اسکان داده اند و مدعی شد که کسانی که روز سه شنبه هدف قرار گرفتند "گردشگران عادی" نبودند بلکه "با آژانس های امنیتی هند مرتبط و وابسته بودند." میرویس عمر فاروق، یکی از رهبران کلیدی مقاومت کشمیری، آنچه را «حمله ناجوانمردانه به گردشگران» توصیف کرد، در شبکه‌های اجتماعی نوشت که «چنین خشونتی غیرقابل قبول است و برخلاف اصل کشمیر است که از بازدیدکنندگان با عشق و گرمی استقبال می‌کند».

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

کشمیر به یک مقصد گردشگری ملی تبدیل شده است. میلیون‌ها بازدیدکننده را به محیطی آرام جذب می‌کند که توسط پست‌های بازرسی امنیتی و گشت‌های سرباز در همه جا نگهداری می‌شود.

این حمله همزمان با سفر جی دی ونس معاون رئیس جمهور آمریکا به هند بود که آن را یک "حمله تروریستی ویرانگر" خواند.

نارندرا مودی، نخست وزیر هند، سفر دو روزه خود به عربستان سعودی را کوتاه کرد و بامداد چهارشنبه به دهلی نو بازگشت.

به گفته مقامات، ۲۴ نفر از کشته شدگان گردشگران هندی، یک مرد نپالی و یک راهنمای تور محلی بودند. دست کم ۱۷ نفر دیگر زخمی شدند.

این رنگ سایه‌ای اشباع‌شده از آبی‌ــ‌سبز است که بدون تحریک با لیزر، با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیست

ایندیپندنت فارسی - دانشمندان می‌گویند رنگ جدیدی کشف کرده‌اند که تاکنون تنها پنج نفر در جهان آن را دیده‌اند؛ رنگی به نام «اولو» (olo).

گفته می‌شود این رنگ سایه‌ای اشباع‌شده از آبی‌ــ‌سبز است که بدون تحریک با لیزر، با چشم غیرمسلح قابل مشاهده نیست؛ چیزی که به گفته دانشمندان می‌تواند می‌تواند درک رنگی انسان را فراتر از طیف معمول گسترش دهد.

پژوهشگران برای آشکارسازی این رنگ جدید که در مقاله‌ای در مجله «ساینس ادوانسِز» (Science Advances) منتشر شده است، از تکنیکی به نام«سامانه بینایی اُز» (Oz Vision System)‌ــ‌ نامگذاری‌شده بر اساس عینک‌های سبزرنگی که مردم شهر زمردین در داستان «جادوگر اُز» به چشم می‌زدند‌ــ استفاده کردند.

این بررسی دریافت هنگامی که سیگنال‌های لیزر «اُز» عامدانه تنها به اندازه چند میکرون (یک‌میلیونم متر) «بلغزند و دچار اعوجاج» شوند، افراد شرکت‌کننده در آزمایش رنگ طبیعی لیزر محرک را ادراک می‌کنند.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

وقتی همین دوزهای بسیار کم اُز با دقت اعمال می‌شوند، می‌توان آزمودنی‌ها را واداشت که رنگ‌های مختلف رنگین‌کمان، رنگ‌هایی بی‌سابقه فراتر از گستره طبیعی ادراک انسان و تصاویری مانند «خطوط سرخ درخشان» یا «نقاط چرخان روی پس‌زمینه‌ [به رنگ] اولو» را ادراک کنند.

رن انگ، مهندس برق در دانشگاه برکلی کالیفرنیا، گفت: «ما از همان ابتدا پیش‌بینی کرده بودیم که این موضوع مانند یک سیگنال رنگی بی‌سابقه به‌نظر خواهد رسید، اما نمی‌دانستیم مغز با آن چه خواهد کرد.»

«این حیرت‌آور بود. به شکلی باورنکردنی‌ پررنگ و اشباع‌شده بود.»

پروفسور انگ که یکی از پنج نفری بود که در این آزمایش شرکت کردند، به برنامه «تودی» در رادیو ۴ بی‌بی‌سی گفت که اولو «اشباع‌شده‌تر از هر رنگی است که بتوان در دنیای واقعی دید».

او گفت: ««فرض کنید تمام زندگی‌تان فقط صورتی، صورتی کم‌رنگ و یک صورتی پاستلی ببینید.»

zarif.jpgظریف: نبايد انتطار داشته باشیم چون در رابطه با اوکراین به روسیه کمک کردیم آن‌ها باید در مورد اسرائیل به ما کمک کنند

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشست بررسی «روایت و تحلیل ایرانی از تاریخ تحولات روسیه» با رونمایی از کتاب «نومحافظه‌کاری عصر پوتین، ریشه‌ها و اندیشه‌ها» نوشته مهدی سنایی دانشیار دانشگاه تهران و مشاور سیاسی رئیس‌جمهور در خبرآنلاین برگزار شد.

در همین راستا محمد جواد ظریف، معاون راهبردی سابق رئیس‌جمهور در این نشست اظهار داشت: ما بر اساس تصوراتمان از روسیه توقع داریم همان‌گونه که ما توقع داریم رفتار کند آن وقت وقتی روس‌ها در جنگ کمک عراق می‌کنند و... به ما برمی‌خورد چون بر مبنای تصوری روابطمان را شکل داده‌ایم که الان جایی در مناسبات بین‌المللی ندارد.

در ادامه اهم اظهارات ظریف را بخوانید؛

*الان دیگر جهان جهان اتحادها نیست. بر مبنای اندیشه دوگین نیست که دوستدارانی هم در ایران دارد. ما نباید از برخوردهای روسیه شگفت‌زده شویم، چون روابط در جامعه جهانی بر اساس منافع است ما هم باید همینطور رفتار کنیم.

*ما در روابط بین‌الملل بد و خوب نداریم. اگر ما همان قدر که به روسیه وابسته بودیم به غرب هم وابسته بودیم او هم همان‌گونه رفتار می‌کرد. وابستگی یعنی روابط تک‌برداری با هرجایی باشد نتیجه این می‌شود که طرف فکر می‌کند شما انتخاب دیگری جز او ندارید و او می‌رود با طرفی که انتخاب‌های متعددی دارد.

*غرب‌پرست بودن و شرق پرست بودن ناشی از جهل و تصویری کاریکاتوری از رهبری کشورهاست ناشی از نگاه دوگینی است.

*ما باید این واقعیت را ببینیم تا بتوانیم بر اساس آن روابطمان را مدیریت کنیم اگر این را نفهمیم روابط با ما را دیگران مدیریت می‌کنند.

*تو نیکی می‌کن و در دجله انداز فقط در مورد خدا درست است. نباید انتظار داشته باشیم که چون در رابطه با اوکراین به روسیه کمک کردیم آن‌ها باید در مورد اسرائیل به ما کمک کنند.

*واقعیتی که برای همه ما ملموس است در روابط بین‌المللی این است که روسیه در دوران پساجنگ سرد حداقل دو دوره متمایز را دنبال کرده است. بازگشت روسیه به ملی‌گرایی روسی یا محافظه‌کاری روسیه، علاوه بر دلایل تاریخی، در واقع یک بازخورد به نوع برخورد غرب با روسیه است.

جی دی ونس به دیدار پاپ رفت و برای ایشان آرزوی سلامتی کرد. بعد از رفتنش، پاپ درگذشت

v1.jpg
به استدلال من گوش کنید! معاون ترامپ باید با خامنه ای دیدار و برای او آرزوی سلامتی کند!

v2.jpg

باشگاه ورزشی "لایف فیتنس" عضویت یک یهود ستیز حامی حماس را لغو و او را بیرون کرد!

مالک این باشگاه زنجیره ای یک فرد ایرانی به نام بهرام اکرادی است

:::

kadivar.jpgروندی که در مذاکرات طی می شود با آنچه ترامپ در عرصه علنی و رسانه می گوید فاصله دارد. چند احتمال مطرح است

سلمان کدیور

۱- ترامپ از خواسته های قبلی خود عدول کرده و دنبال توافق محدود در موضوع هسته ای است.

۲- بخاطر نیاز به اعلام توافق عادی سازی و توافق با ایران در اردیبهشت فعلا ترجیح می دهد ایران پا پس نکشد و در میز مذاکرات بماند.

۳- دنبال وارد کردن ایران در یک بازی بازگشت ناپذیر است. افکار عمومی را نسبت به توافق و مزایای آن شرطی می کند تا عقب نشینی برای ایران عملا ناممکن شود.

۴- ترامپ اساسا کارها را شخصی پیش می برد و کاری به کابینه اش ندارد.

۵- اقدامات او دام پهن کردن برای اقدام نظامی علیه حوثی ها یا حمله به تاسیسات هسته ای است.

۶- ایران امتیازات بزرگی را به ترامپ پیشنهاد کرده و او را به سکوت تشویق کرده است.

:::

abdo.jpgروباه کُرد و اسماعیل عبدو کیستند؟

ایران اینترنشنال به اطلاعاتی دست یافته که نشان می‌دهد روا مجید، گنگستر سوئدی-عراقی، که برای سپاه در خاک سوئد و دانمارک علیه اهداف اسراییلی عملیات تروریستی انجام می‌دهد، اکنون در ایران است و در دو نوبت از سفارت جمهوری اسلامی در دانمارک پول دریافت کرده.

گزارشی از مجتبا پورمحسن

:::

:::

بر اساس اطلاعات رسیده به دست ایران اینترنشنال، روا مجید، رهبر گروه تبهکاری سوئدی فاکستروت، که به دستور نیروی قدس سپاه در این کشور شمال اروپا و دانمارک، علیه مکان‌ها و افراد مرتبط با اسرائیل عملیات انجام داده است، اکنون تحت حمایت سپاه در ایران زندگی می‌کند.

یک منبع نزدیک به سپاه پاسداران به ایران اینترنشنال گفت روا مجید برای انجام عملیات علیه سفارت‌های اسرائیل در کپنهاگ و استکهلم، در دو مقطع، مبالغی از سفارت جمهوری اسلامی در دانمارک دریافت کرده بود.

به گفته همین منبع، روا مجید هرچند در حال حاضر در ایران است اما با هماهنگی سپاه پاسداران برای انجام برخی ماموریت‌ها به افغانستان رفت و آمد می‌کند.

تحریم گروه فاکستروت و روا مجید

بریتانیا، ۲۵ فروردین سال جاری گروه تبهکاری فاکستروت، و رهبرش روا مجید را به دلیل مشارکت در فعالیت‌های خصمانه با پشتیبانی جمهوری اسلامی، تحریم کرد.

سفارت جمهوری اسلامی در لندن پس از اعلام دولت بریتانیا، در بیانیه‌ای ارتباط تهران با این گروه تبهکار را رد کرد و این اتهام را «بی‌اساس» خواند.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، هم این اقدام بریتانیا را محکوم کرد و گفت این اقدامات بریتانیا به تشدید بی‌اعتمادی و گسست بیشتر روابط دیپلماتیک منجر خواهد شد.

۲۲ اسفند سال گذشته هم وزارت خزانه‌داری آمریکا روا مجید و گروه تبهکار فاکستروت را به اتهام قاچاق مواد مخدر و انجام عملیات علیه اهداف اسراییلی تحریم کرد.

بهمن ۱۴۰۳ رسانه‌های سوئدی به نقل از موساد، خبر دادند بمب‌گذاری ماه ژانویه در مقابل ساختمان سفارت اسرائیل در استکهلم، کار جمهوری اسلامی و تبهکاران نیابتی‌اش بود. پلیس سوئد این بمب را خنثی کرد.

پیشتر پلیس و سازمان اطلاعاتی سوئد اعلام کره بودند جمهوری اسلامی از دو گروه تبهکاری فاکستروت و رومبا به عنوان نیروی نیابتی خود در کشورهای اروپای شمالی استفاده می‌کند.

تولد یک تبهکار؛‌ قتل مادر رفیق و فرار به ایران

بر اساس اطلاعات منتشرشده در رسانه‌های سوئدی، روا مجید، رهبر گروه تبهکاری فاکستروت، ۲۱ تیرماه ۱۳۶۴ در کرمانشاه در ایران متولد شد. این زمانی بود که در جریان جنگ ایران و عراق، پدر و مادرش از کردستان عراق به ایران آمده بودند تا از آن‌جا به شهر اوپسالا در کشور سوئد بروند که درخواست پناهندگی آنان را پذیرفته بود.

بر اساس همین اطلاعات، کمی بیش از دو دهه بعد، او که جوانی در ابتدای دهه بیست زندگی خود بود، یک گروه تبهکاری را پایه‌گذاری کرد که کارش قاچاق مواد مخدر، خریدوفروش سلاح و پولشویی بود. روا مجید به دلیل تیزهوشی‌اش «روباه کُرد» لقب گرفت.

spukbanner.jpgایران اینترنشنال - برخی رسانه‌های بریتانیا با پوشش دادن خبر دیدار ام‌فروه نقوی، مدیر موسسه «لبیک یا زهرا» در لندن با مجید هاشمی‌دانا، مقام سپاه پاسداران و مدیر پیشین «خبرگزاری دفاع مقدس»، از آن انتقاد کردند.

روزنامه تایمز و تلگراف بریتانیا با اشاره به دیدار سال ۱۴۰۳ مدیر این موسسه که پنج متولی و ۵۴ داوطلب دارد و در سراسر این کشور فعالیت می‌کند، درباره نفوذ جمهوری اسلامی از طریق موسسات خیریه هشدار دادند.

به گزارش تایمز، در این دیدار نقوی و همراهانش چای نوشیدند و در کنار تصویری از قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران که از سوی بریتانیا تحریم شده بود، عکس گرفتند.

به نوشته سایت دفاع پرس، وابسته به وزارت دفاع جمهوری اسلامی، نقوی در سال ۱۳۹۷ «جزو هشت بانوی مطرح جهان اسلام» معرفی شده و «نشان گوهرشاد» را از «آستان قدس رضوی» دریافت کرده است.

raeisi.jpg

تصاویر منتشرشده نشان می‌دهد او این جایزه را از ابراهیم رئیسی، رییس‌ دولت پیشین جمهوری اسلامی، گرفته بود.

این زن حامی علی خامنه‌ای همچنین در یک مصاحبه با خبرگزاری وابسته به بسیج جمهوری اسلامی گفت که به آموزش مسائل جنسی به کودکان در مدارس بریتانیا معترض است و از حجاب برای کودکان حمایت می‌کند.

او افزود که برای آموزش این موارد به کودکان در بریتانیا اقدام می‌کند.

گزارش‌های خیریه این فعال مسلمان نشان می‌دهد او سابقه برگزاری تجمع اعتراضی مقابل سفارت عربستان سعودی در لندن را نیز دارد.

پیش از این و در اسفند ۱۴۰۳، دن جارویس، معاون امنیتی وزیر کشور بریتانیا، اعلام کرد هر شخصی که در خاک بریتانیا برای حکومت ایران کار می‌کند، در صورت اعلام نکردن و معرفی و ثبت مشخصات خود، با مجازات زندان مواجه خواهد شد.

ensaf.jpgعلی نیلی، انصاف نیوز: حمل‌ونقل ریلی از مهم‌ترین زیرساخت‌های توسعه است که عقب‌ماندگی آشکاری هم دارد و سرمایه‌گذاری در آن موجب خوشحالی است اما نه وقتی نام‌های عجیبی مانند بابک زنجانی، هلدینگ وان و وزارت راه و شهرسازی کنار هم قرار می‌گیرند!

آخرین روز فروردین ۱۴۰۴، خبر امضای یک تفاهم‌نامه بزرگ برای توسعه حمل‌ونقل ریلی منتشر شد؛ طبق خبرهای منتشره خانم فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی، در مراسمی، تفاهم‌نامه یک سرمایه‌گذاری ۷۱۳ میلیون دلاری را برای تأمین ۳۰۰ دستگاه قطار خودکشش دیزلی، ۵۰ دستگاه لوکوموتیو و ۶۰۰ واگن باری مخزن‌دار با شرکت قطارهای آوان ریل امضا کرد.

آن‌چه رسانه‌های داخلی نمی‌گویند!

تا این‌جای قضیه، با خبری عادی و معمولی مواجه هستیم که غیر از رقم درشت آن، موردی برای تعجب ندارد اما یک جست‌وجوی ساده در خبرها، نکات جالبی را نشان می‌دهد:

  • خبر در پرتال وزارت راه، تنها با یک تصویر مخابره شده است.
  • در گزارش خبرگزاری ایرنا از این مراسم به پرسش مهم خبرنگاران درباره تبار شرکت آوان ریل هیچ اشاره‌ای نشده است.
  • در گزارش‌های رسمی، تلاش آشکاری شده است که نام شرکت خصوصی طرف امضا، برجسته نشود و در کانون توجه قرار نگیرد.
  • در مقابل این رویکرد تقلیل‌گرا، پرتال هلدینگ دات وان گزارش خود از مراسم را با ۱۵ قطعه تصویر همراه کرده و غیر از سخنان وزیر و مدیرعامل راه‌آهن، سخنان مدیرعامل دات‌وان ریل را هم آورده است.
آن‌چه بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید!

اما جالب است که حدود ساعت ۴ بعدازظهر به وقت تهران، خبر امضای این تفاهم‌نامه روی خروجی بی‌بی‌سی فارسی منتشر شد.

تیتر خبر نشان می‌داد چرا موضوع مورد توجه بخش فارسی بنگاه خبررسانی بریتانیا قرار گرفته است: «قرارداد ۶۱ هزار میلیارد تومانی با راه‌آهن ایران؛ مدیرعامل آوان ‌ریل: بابک زنجانی در دات‌وان حضور ندارد اما با سرمایه‌هایش در خارج پشتیبانی می‌کند»

در گزارش بی‌بی‌سی فارسی از حواشی این مراسم آمده بود: مهدی ابراهیمی مدیرعامل شرکت آوان ریل امروز (یکشنبه ۳۱ فروردین) پس از مراسم انعقاد قرارداد به رسانه‌های ایران درباره ارتباط بابک زنجانی با هلدینگ دات‌وان، شرکت مادر آوان ریل، گفت: سهام شرکت متعلق به هلدینگ است و هلدینگ هم عمدتا یک سرمایه‌گذار خارجی دارد که سرمایه‌گذار اصلی هلدینگ است.»

او در پاسخ به خبرنگاران، در مورد «نسبت این شرکت و هلدینگ» با بابک زنجانی، ابتدا به «سرمایه‌گذار خارجی» اشاره کرد اما بعد از چند بار سوال و جواب گفت: «ایشان در هلدینگ وان حضور ندارد، اما از طریق سرمایه‌هایی که در خارج از ایران و شرکت‌هایشان از گذشته داشته‌اند، آن سرمایه‌ها دارد به ایران منتقل و برای خدمت به مردم ایران سرمایه‌گذاری می‌شود.»

abdi.jpgبسیاری از مسئولان زندگی آکواریومی دارند

عباس عبدی - اعتماد

کلمه فیلترینگ ذهن ما را بر فیلترینگ فضای مجازی یا منع انتشار داده‌ها و آمارهای رسمی یا اخبار مورد نیاز جامعه متمرکز می‌کند. ولی به نظر می‌رسد که انواع بدتری از فیلترینگ نیز هست؛ فیلترهای نامرئی که متولیان امر و کسانی که باید صدای جامعه و مردم را بشنوند، روی گوش‌ها و چشم‌های خود قرار می‌دهند تا واقعیات را نشنوند یا فقط بخشهایی که خوش‌آیندشان است را بشنوند.

فیلترهای عادی که مردم روی گوش خود قرار می‌دهند، برحسب نیاز فرد کارکردهای متفاوتی دارند. مطابق تنظیم دستگاه، شدت انواع صداهای ورودی به گوش تضعیف یا تقویت می‌شوند، یا فرکانس‌های خاصی را فیلتر و یا صداهای شدید و خطرناک مثل انفجار را بکلی حذف، و بر عکس برخی فرکانس‌های را تقویت می‌کنند.

هنگامی که به عملکرد برخی از سیاستمداران نگاه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که گویی آنان نیز دستگاه‌های نامرئی فیلترکننده صدا و تصویر روی گوش و چشم خود نصب کرده‌اند. اگر فیلترینگ گوش در زندگی روزانه با هدف حذف و نشنیدن صداهای گوش‌خراش و آسیب‌زا مثل شلیک یا انفجار است؛ در سیاست با هدف حذف و نشنیدن صداهای اعتراضی مردم است. در زندگی حذف نویز، و تقویت برخی صداهای ضعیف ولی مطلوب مثل آواز پرندگان است؛ در سیاست، هدف نشنیدن حرف منتقدین و تقویت حرف‌های خودی و تعریف‌ و تمجیدهای بیهوده است.

نویزکُش‌ها؛ صداهای آرام انتقادی و اعتراضات مردمی را حذف می‌کنند. تقویت کننده‌های گزینشی هم؛ فقط فرکانس‌های همسو با منافع و افکار خود را تقویت می‌کنند؛ مثل تعریف‌ها از خود و بد گویی‌ها به دیگران، یا توجیهات عملکردها و ازناب مثلاً مطلوب سخنرانی‌های خودی. متأسفانه این دستگاه‌های نامرئی در مقایسه با نمونه‌های فیزیکی، پیشرفته‌تر و هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند همچنین باتری‌شان تمام‌شدنی نیست. چون منبع انرژی انها قدرت، و انکار واقعیت‌هاست! نیاز به تنظیمات روزانه ندارند چون با هوش و خود تنظیم‌گر هستند. فقط هنگامی از کار می‌افتند که کار مصرف‌کننده نیز به پایان می‌رسد.

canada.jpgیورونیوز - انتخابات پارلمانی کانادا طی ماه جاری در حالی برگزار می‌شود که نظرسنجی‌ها از علاقه کانادایی‌ها به عضویت در اتحادیه اروپا حکایت دارد.

بحث عضویت کانادا در اتحادیه اروپا پس از آن مطرح می‌شود که این کشور با تعرفه‌های وضع‌شده از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روبرو شد. رئیس‌جمهوری ایالات متحده همچنین در مطالبی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد بارها استقلال کانادا را زیر سوال برد و از آن به عنوان «ایالت پنجاه و یکم آمریکا» یاد کرد.

نتیجه یک نظرسنجی جدید نشان می‌دهد که ۴۴ درصد از کانادایی‌ها از ایده عضویت در اتحادیه اروپا هواداری می‌کنند. در مقابل ۳۴ درصد با آن مخالف هستند.

سخنگوی اتحادیه اروپا ضمن ابراز خرسندی از نتیجه این نظرسنجی به طور ضمنی تائید کرد که طبق معاهدات اتحادیه اروپا تنها کشورهای این قاره می‌توانند به عضویت اتحادیه در آیند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

این در حالی است که اتحادیه اروپا و کانادا با وجود فاصله هزاران کیلومتری منافع مشترک زیادی دارند. دو طرف ضمن ارتباط قوی اقتصادی بر سر ارزش‌ها مانند دموکراسی تفاهم نظر دارند.

براساس ماده ۴۹ معاهده اتحادیه اروپا «هر کشور اروپایی می‌تواند درخواست عضویت در اتحادیه» را ارائه دهد.

20-20.jpg

احمد زیدآبادی در کانال تلگرام خود نوشت:

اگر قرار به مصالحه است...

در حالی که ایران و آمریکا درگیر مذاکره‌اند، نیروهای سنتکام به حملات بی‌امان خود علیه اهداف نظامی و اقتصادی حوثی‌های یمن ادامه می‌دهند.

جنگنده‌های اسرائیلی به طور ممتد، فرماندهان تیپ رضوانِ حزب‌الله در لبنان را هدف می‌گیرند و تشدید حملات علیه نوارغزه و منع ورود موادغذایی و مایحتاج زندگی به آنجا، زندگی حدود دو میلیون فلسطینی را شبیه جهنم کرده است.

اگر قرار به مصالحه با آمریکاست، لازم است نوعی میانجیگری در آن مناطق هم از سوی ایران صورت گیرد که لااقل مردم آن نواحی اینطور هدف قلع و قمع و بمباران قرار نگیرند و جان فرزندان و امکانات مادی و زیستی خود را از دست ندهند.

کمی عجیب نیست؟

یک مقام بلندپایهٔ آمریکایی مذاکرات رم را همراه با پیشرفتی خوب دانسته و سید عباس عراقچی وزیر خارجهٔ جمهوری اسلامی نیز اظهارنظر کم و بیش مشابهی داشته است.

این سطح از پیشرفت در دو دور مذاکره برای من قدری عجیب است، زیرا دو طرفی که مواضع اعلام شدهٔ آنها از هم فاصلهٔ جدی داشته باشد، قاعدتاً مذاکرات‌شان خالی از چالش پیش نمی‌رود و به این سرعت پیشرفت نمی‌کند.

داستان چیست؟ دو طرف هنوز در مرحلهٔ بحث بر سر کلیات هستند و وارد جزئیات حساس نشده‌اند؟ یا حرف‌های یکدیگر را به درستی و دقت ادراک نمی‌کنند و با نوعی سوءتفاهم، آنها را مصادرهٔ به مطلوب می‌کنند؟ یا اینکه یکی از دو طرف و بلکه هر دو، از مواضع اعلام‌شده عدول کرده‌اند و به قصد دستیابی به توافق سریع از خود انعطاف غیرمترقبه نشان می‌دهند؟

یا اینکه پیش از آغاز رسمی مذاکرات، با تلاش میانجی‌ها برخی توافقات به صورت محرمانه به انجام رسیده و کار را ساده کرده است؟

امیدوارم داستان مربوط به دو مورد اول نباشد و مذاکرات با همین سرعت به زودی به نتیجه برسد چون به نتیجه رسیدن آن برای ایران و منطقه و جهان خیر است و شر بزرگی را از سر هر سه برمی‌دارد و شروران را منزوی می‌کند.

pers.jpgرسانه‌های ایران می‌گویند «علی اینانلو» عضو هیات مدیره پرسپولیس، جانشین «رضا درویش» مدیرعامل مستعفی این باشگاه خواهد بود

پیام یونسی‌پور - ایران وایر

خبرگزاری ایرنا وابسته به دولت جمهوری اسلامی، علی اینانلو را «یکی از مدیران باسابقه شرکت‌های تابعه بانک شهر» معرفی کرد؛ اما خبر این رسانه، بر اساس توییت‌هایی بود که برخی «کاربران ارزشی» در فضای توییتر در حمایت از علی اینانلو منتشر کرده بودند.

بررسی‌های «ایران وایر» نشان می‌دهد که علی اینانلو هرگز یکی از مدیران بانک شهر یا عضوی از هیات مدیره شرکت‌های تابعه این بانک نبوده است. منابع خبری ایران وایر در باشگاه‌های سایپا و پرسپولیس اما علی اینانلو را «یک بسیجی فعال» و از نیروهای حاضر در سرکوب‌های اعتراضات سال‌های اخیر به‌خصوص در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ معرفی می‌کنند.

چه کسی به علی اینانلو لقب متخصص احیاگر اقتصادی داد؟

پیش از خبرگزاری ایرنا، «حسین صارمی» کاربر فعال نزدیک به حکومت در توییتر، با تمجید از علی اینانلو، او را در حساب «ایکس» خود این‌گونه معرفی کرد: «متخصص احیا و ری برند بنگاه‌های اقتصادی.»

دقایقی پس از آن‌که حسین صارمی علی اینانلو را «متخصص احیا و ری برند بنگاه‌های اقتصادی» معرفی کرد، همین عنوان برای او در گزارش‌های برخی وب‌سایت‌ها ازجمله «فارس» و «ایرنا» نیز استفاده شد.

عبارت «متخصص احیا و ری برند بنگاه‌های اقتصادی» برای شخصی به کار می‌رود که درزمینهٔ بازسازی، نجات و تغییر تصویر ذهنی (برند) یک کسب‌وکار یا سازمان اقتصادی تخصص دارد. به عبارتی اگر یک بنگاه اقتصادی (مانند یک شرکت یا موسسه مالی) دچار مشکلاتی همچون «ورشکستگی»، «کاهش سود»، «بدهی بالا» یا «بی‌نظمی مدیریتی» شود، این فرد متخصص تلاش می‌کند با اصلاح ساختار، تغییر استراتژی، مدیریت منابع و گاهی تعدیل نیرو، آن را دوباره به مسیر سوددهی و ثبات برساند.

از سوی دیگر بررسی سوابق علی اینانلو نشان می‌دهد که او برخلاف ادعاهای کاربران ارزشی و رسانه‌های نزدیک به حکومت، هرگز نه عضو هیات مدیره «بانک شهر» بوده و نه در هیچ‌یک از شرکت‌ها یا سازمان‌های تابعه این بانک عضویت داشته است.

علی اینانلو از فروردین۱۴۰۲ به‌عنوان مشاور «محمدمهدی احمدی» مدیرعامل بانک شهر در این مجموعه اقتصادی معرفی می‌شد. محمدمهدی احمدی، داماد «محسن رضایی» و رییس هیات مدیره باشگاه پرسپولیس است.

از سوابق مدیریت علی اینانلو چه می‌دانیم؟

یک توییت، با متنی یکسان، از ساعاتی پس از انتشار خبر احتمال مدیرعاملی علی اینانلو در حساب‌های ایکس کاربران ارزشی و نزدیک به «جبهه پایداری» به‌سرعت بازنشر می‌شد. متن این بود: «علی اینانلو رو از سال ۹۴ می‌شناسمش یه پرسپولیسی تمام‌عیار، یه آدم سالم و حرفه‌ای، حالا مافیا می‌خواد بزندش به درک، مهم آینه که این آدم عشقش پرسپولیسه.»

مهم نبود نام کاربری صاحب حساب چیست. همه آن‌ها او را از سال ۱۳۹۴ می‌شناختند؛ تقریباً از زمانی که بر اساس گزارش برخی رسانه‌ها، او به عضویت جبهه پایداری درآمد.

isrfail.jpgاز خواسته‌های اصلی دولت ترامپ در مذاکرات عقب‌نشینی نشده است

ایران اینترنشنال- روزنامه اسرائیل هیوم گزارش داد یک منبع غیردولتی اسرائیلی اخیرا با یک مقام ارشد آمریکایی گفت‌وگو کرده و او گفته است اسرائیل نباید از پیشرفت حاصل‌شده در گفت‌وگوها میان جمهوری اسلامی و آمریکا درباره برنامه هسته‌ای نگران باشد.

به‌ گفته این مقام آمریکایی به نقل از منبع اسرائیلی، دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، به‌طور کامل از تهدید شدید ناشی از ‍حکومت ایران آگاه است. این مقام تاکید کرده ترامپ مذاکرات را به شیوه خودش پیش می‌برد و «دقیقا می‌داند چه می‌کند».

این مقام آمریکایی پیش‌بینی کرده با وجود گزارش‌هایی از پیشرفت در دو‌ دور گفت‌وگو بین آمریکا و ایران، این گفت‌وگوها احتمالا طی چند هفته آینده و با ارائه کامل خواسته‌های آمریکا فرو خواهد پاشید.

به گفته منبع اسرائیلی، آمریکایی‌ها از خواسته‌های اصلی دولت ترامپ عقب‌نشینی نکرده‌اند: برچیدن کامل زیرساخت هسته‌ای ایران بر اساس الگوی لیبی، توقف توسعه موشک‌های بالستیک، و پایان فعالیت گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در سراسر خاورمیانه.

منبع اسرائیلی که گرچه مقام دولتی نیست، اما روابط نزدیکی با مقام‌های ارشد دولت ترامپ دارد، گفت: «باید اجازه دهیم ترامپ اوضاع را به شیوه خودش مدیریت کند. روش خاصی دارد، اما می‌داند چه می‌کند.»

Mahmoud_Delkhasteh_3.jpg«بار دیگر به آن هموطنانی که می گویند ایران را بچسب و نقض حقوق انسان در وطن را و دیگران بما مربوط نیست می گویم: دفاع از حقوق انسان محدود به مرزهای وطنمان نمی شود چرا که همانگونه که انسان، بودنی جهانی است، حقوق انسان نیز مرز بردار نیست و «همه مکانی و همه زمانی و همه کسانی» است. در نتیجه آن کسی که برای دفاع از حقوق انسان مرز معین می کند، با این مرز کشیدن به صدای بلند می گوید که به حقوق انسان باور ندارد و نظام آپارتایدی در درون آنها ساری و جاری است.»

دیشب از قتل فاطمه حسونا، از طریق مصاحبه سپیده فارسی، مستند ساز ایرانی تبعیدی در فرانسه با سایت اوپن دموکراسی آگاه شدم و گرمی و سوزش اشکهای او بر جانم نشست. (1)

با یاد عکسی که فاطمه پر از زیبایی و غرور با دوربینش از خود گرفته بود به خواب رفتم و همان نگاه مهربان و انباشته از شجاعتی که حاضر نبود از غزه خارج شود و گفته بود که «شجاعت ما از آنجا می آید که "هیچ چیز برای از دست دادن نداریم.» نیمه شب از خواب بیدارم کرد و مرا بر آن داشت که در این رابطه مطلبی بنویسم هرچند ناباوری از آنچه رخ داده بود تمرکز را دشوار میکرد.

پریشب دو خلبان اسرائیلی، دستور بمباران خانه ای که فاطمه حسونا و خانواده اش در آن زندگی می کردند را گرفتند. روز قبل از این فاجعه، سپیده فارسی که با یاری فاطمه حسونا، فیلم مستندی از جهنم غزه ساخته بود با شادی فراوان با فاطمه تماس گرفته و خبر داده بود که فیلم آنها در فستیوال کان پذیرفته شده است و ظاهرا همین اتفاق برای صدور دستور بمباران خانه فاطمه حسونا کافی بود.

اسم آن دو خلبانی که با عملیاتی غیر قابل تصور، از میان رادارها و ماهواره های رد گیر و آتش ضد هوایی سنگین و موشکهای ضد هوایی فلسطینی ها در غزه عبور کرده تا در نیمه شب بمب چند صد کیلویی خود را به خانه کوچک فاطمه و خانواده اش شلیک کنند را نمی دانم آ اما گویی فاطمه با اسلحه دوربین خود و با شلیک دائم دوربینی که سخت آن را دوست می داشت، موفق شده بود که بخشی از جنایتهای جنایتکارترین ارتشهای دوران را به تصویر بکشد و حال قرار بود که این شواهد در فستیوال کان به نمایش در آید.

نمی خواهم نام آن خلبانان اسرائیلی را که قبل از انجام ماموریتشان، خانواده هاشان آنها را از زیر تلمود رد کرده و پشت سرشان آب پاشیده اند تا بروند و دختری 25 ساله را با دوربینش و خانواده اش نابود کنند بدانم ولی باور میکنم که دیر یا زود، اسامی آنها در کنار دیگر جنایتکاران جنگی و در کنار نتانیاهو و گالانت در برابر قضات "دادگاه کیفری بین المللی قرار خواهد گرفت.

sachs.jpgمقدمه ی مترجم (علی دروازه غاری): این یک ویدئو بوده که بخشی از آن ترجمه شده اما برای اطلاع کامل، منبع در آخر مقاله ذکر شده است. این ویدئو از آن جهت مهم هست که آقای ساکس مدعی است که برنامه ی تغییر رژیم و جنایتهای کنونی ریشه در برنامه ریزی های از پیش تعیین شده ی دولتهای آمریکا و اسرائیل میباشد. اگرچه با این ادعا کاملا موافق هستم ولی اینکه اسرائیل منطقه را " اسرائیل بزرگتر می خواهد"، موافق نیستم چرا که دست اندازی های امپریالیستها به کشورهای گوناگون دلائل اقتصادی دارد نه صرفا سیاسی. حرکتهای سیاسی، تاکتیکهایی برای رسیدن به منافع اصلی یعنی همان ارزش مازاد (ارزش اضافی یا ارزش اضافه) میباشد زیرا که اولیگارشی مالی ( دولتی که در آن گروه کوچکی کنترل را به ویژه برای اهداف فاسد و خودخواهانه اعمال می کنند ) مبنای حرکت نظام سرمایه داری است. بنابر این بگمان من توئطئه ی تغییر رژیمهای منطقه دلیلی نژادی و خواسته های نظری نداشته بلکه ریشه ی عمیق در مناسبات اقتصادی، بهره کشی و نابودی منابع اقتصادی جهان دارد.

جفری ساکس Jeffrey Sachs

من فکر می کنم مهم است بفهمیم که کل این جنگ از کجا آمده است. این جنگ از طرف بشار اسد نبود. واشنگتن در سال 2011 تصمیمی برای سرنگونی اسد گرفته بود. در واقع این امر، از اورشلیم رسیده بود. این آرزوی دولت اسرائیل بوده که به بیش از 25 سال قبل باز می گردد. تصور و ایده ی نتانیاهو این است که در خاورمیانه هر دولتی که مخالف اسرائیل است را سرنگون کند. او همدستی در این زمینه دارد که نامش "سی آی ا" (CIA) و دولت ایالات متحده است. بنابراین، جنگ در سوریه ناشی از سرکوب اسد نیست و از دیکتاتوری اسد نیامده است.

این جنگ به دستور رئیس جمهور وقت آمریکا " باراک اوباما" برای سرنگونی اسد در بهار 2011 آغاز شد. نام این عملیات "چنار الواری" بود. ایالات متحده آمریکا به همراه سایر کشورهای این منطقه به آموزش شورشیان پرداختند. جنگجویان آموزش دیده به ویژه جهادیان، از جمله آنهایی که به تازگی قدرت را بعد از سرنگونی رژیم اسد به دست گرفته اند میبودند. این عمل باعث هرج و مرج شد. جنگ 14 ساله در سوریه ششصد هزار کشته بجا گذاشته است. نتیجه ی این جنگ همان چیزی است که "سی آی ا" در سال 2011 می خواست و آن این بود که گروه جهاد پس از مسلح شدن توسط ایالات متحده قدرت را در سوریه به دست بگیرد. دلیلی که می خواهم در این مورد روشن باشد آنست که تا زمانی که دیپلماسی عمومی مبتنی بر دیپلماسی واقعی نداشته باشیم بلکه بر اساس عملیات سیا داشته باشیم، هیچگاه در این منطقه صلح بوجود نخواهد آمد.

و تا زمانی که اسرائیل نظامی‌سازی کل خاورمیانه را متوقف نکند، صلح نخواهیم داشت، زیرا جنگ سوریه تنها یکی از شش جنگی است که اسرائیل از جمله در لبنان، عراق، سوریه، لیبی، سومالی و سودان ترویج کرده است. ما این لیست را در واقع از "وسلی کلارک" ( Wesley Clark) در سال 2001 داشتیم. درست زمانی که مقاله ای در پنتاگون به او تحویل داده شد که هدف آن هفت جنگ در عرض پنج سال بود. تنها جنگی که هنوز اتفاق نیفتاده است، که باعث حیرت بزرگ نتانیاهو شده است، جنگ آمریکا با ایران است که اسرائیل همچنان در تلاش است تا امروز آن را برانگیزد. بنابر این، جنگ سوریه بخشی از یک تراژدی منطقه ای است. ما در غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق، سودان، سودان جنوبی و لیبی تراژدی داریم. من بانی ی آنها را دولت ایالات متحده و متحدش، اسرائیل می دانم، زیرا هیچ یک از این جنگ ها نباید اتفاق می افتاد. همه این جنگ ها انتخابی بودند. آنها همه جنگ‌هایی بودند که از ایده ی عملیات تغییر رژیم ها ناشی می‌شدند. ایالات متحده تعیین می‌کرد کدام رژیم‌ها در کدام کشورها فعالیت ‌کنند.

اگر قدرت های امپریالیستی خارجی مانند ایالات متحده شرایط را به این منطقه دیکته کنند، هرگز در این منطقه صلح نخواهیم داشت. تنها راه برقراری صلح در این منطقه آن است که این مناطق آینده خود را تعیین کنند نه قدرت های خارجی. اسرائیل هرگز نمی تواند این جنگ ها را به تنهایی انجام دهد. اینها جنگهای آمریکاست. آمریکا تامین مالی آنها را می کند. برای آنها پشتیبانی نظامی را فراهم می کند. پشتیبانی توانمندی را که برای عملیات های اطلاعاتی ارائه می کند را فراهم می کند. مهمات را تامین می کند. اسرائیل نمی تواند یک روز بدون حمایت آمریکا بجنگد. اسرائیل بدون همدستی عملیاتی کامل ایالات متحده نمی توانست در غزه نسل کشی کند. منظور من همدستی سیاسی نیست بلکه منظورم همدستی مستقیم عملیاتی روزانه است. این باید اختتام پیدا کند. این منطقه 100 سال است که ابتدا توسط امپراتوری بریتانیا و سپس توسط امپراتوری آمریکا تقسیم شده است و این امر تا امروز ادامه دارد. ما در حال حاضر در همسایگی مان یک نسل کشی در حال وقوع داریم. امروز بکش، امروز صبح بکش.

مردم به طور عمدی کشته می شوند. آنها با وقاحت کشته می شوند. زیرا ایالات متحده وسایل این کار را فراهم می کند. بنابراین، این آن چیزی است که در سوریه اتفاق می ‌افتد.

من دست اول می دانم که در سال 2012، "بان کی" (Ban Ki)، دبیر کل سازمان ملل، "کوفی عنان" (Kofi Annan)، دبیرکل سابق را به عنوان فرستاده ی ویژه برای دستیابی به صلح در سوریه منصوب کرد. من عاشق "کوفی عنان" بودم. من عاشق "بان کی مون" هستم من برای هر دوی آنها کار کردم. "کوفی عنان" در سال 2012 یک قطعنامه را در سوریه تنظیم کرد. می دانید چرا این اتفاق نیفتاد؟ زیرا همه طرف های قراد داد با صلح موافقت کردند به جز یکی از آنها که به معنای واقعی کلمه آن طرف، ایالات متحده آمریکا بود. ایالات متحده آمریکا مدعی شده بود تا زمانی که بشار اسد در حکومت باشد صلحی در میان نخواهد بود. همه گفته بودند نه شما نمی توانید روند را در روز اول تعیین کنید. ممکن است این قرارداد بصورت پروسه ای انجام بگیرد. ممکن است که انتخابات مورد توافق قرار بگیرد. شاید این یک روند 2 ساله و یا یک روند 3 ساله باشد. ایالات متحده گفته بوده که نه، اسد باید در روز اول هر توافقی برود یا ما آن را مسدود می کنیم. بنابراین "کوفی عنان" پس از مذاکره برای صلح از سمت خود کناره گیری کرد و از آن زمان تاکنون پانصد هزار نفر کشته شده اند.

ما نباید اجازه دهیم این نوع جنایت عادی باشد. این منطقه 30 سال است که بدون وقفه در حال جنگ بوده است. در واقع باید گفت حداقل 57 سال. درست زمانی که از جنگ 6 روزه می گذرد. چرا که هیچ گونه حسابرسی ی صادقانه از قوانین بین المللی وجود نداشته است و نه دیپلماسی صادقانه. آنچه بوده، نظامی سازی منطقه در تمام طول زمان بوده است. ما می توانیم بطور آنی و بلافاصله در این منطقه صلح داشته باشیم. از نظر من آنچه لازم است این است که ایالات متحده آمریکا اساس وتوی خود در شناخت فلسطین بعنوان 194 مین عضو سازمان ملل را تغییر دهد. این امر روابط منطقه را عادی می کند و جنگ ها در سراسر این منطقه متوقف می شود. اما اسرائیل بر سیاست ایالات متحده کنترل دارد و می گوید نه. اسرائیل بزرگتر را می خواهد. اسرائیل را در سوریه می خواهد. اسرائیل را در لبنان می خواهد. اسرائیل را در کرانه باختری می خواهد. اسرائیل را در اورشلیم شرقی می‌خواهد. اسرائیل را در غزه می‌خواهد و تا زمانی که این نحوه ی سیاسی متوقف نشود، ما در منطقه صلح نخواهیم داشت. بنابراین، آیا ایالات متحده در حال حالت دفاعی است؟ در جواب باید گفت "البته که نه". آمریکا قهرمان اصلی کل این جنگها است که در 14 سال گذشته اتفاق افتاده است.

:::

future.jpgاگر قدرت نظامی هسته ای ایران را آرزوی محال رهبران ایران بدانیم، چهار گمانه را می توان در موقعیت پیش رو در نظر گرفت.

جنگ گرم، صلح سرد، انقلاب درون ساختاری، و یا انقلاب برانداز، چهار گزینه پیش روی ایران است. ایران به هر یک از این راه ها که برود، سرنوشت خود و منطقه را از سر خواهد نوشت.

پیش از هر چیز، آیا رژیم ایران می خواهد، یا بهتر است بگویم می تواند در این چند ماه سرنوشت ساز به توان نظامی و عملیاتی اتمی دست یابد؟ به گمان من، نه. هر چند از نظر منطقی پاسخ به این پرسش نیاز به اطلاعات فوق محرمانه دارد که نه من، تنها انگشت شماری از آگاهان می دانند؛ شواهد محکم گفتمانی- آنچه مقامات ایرانی و خارجی می گویند، و نشانه های توان میدانی- آنچه را که می توان از مانورها، رونمایی ها و از سبک و سطح واکنش نظامی ایران در روی زمین و در عرصه تقابل نظامی در منطقه دید، این آمادگی و توان عملیاتی را برای رژیم کنونی ایران گواهی نمی دهند.

اگر رژیم اسلامی می توانست - که به گمانم نمی تواند، با شتاب و بدون روبرو شدن با دردسر بزرگ به آزمایش موفق اتمی دست بزند، آنگاه شاید گزینه های روی میز غرب تغییر می کرد.

به باور من، اتمی شدن رژیم، چه صنعتی و یا به فرض محال نظامی، نمی تواند روند دگرگونی ساختاری در ایران را متوقف سازد. تاریخ ایران و وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امروز کشور بروشنی گویای بروز دگردیسی ساختاری در سیاست و حکومت ایران در میان مدت است.

حال، ببینیم هر یک از چهار سرنوشت پیش روی ایران چگونه رقم خواهد خورد:

Akbar_Karami_4.jpgایران کجاست؟ و چه‌گونه می‌توان ایران را بزرگ و پاس داشت؟
از دور که به نسل‌کشی‌ها و همه ی ریخت‌ها ی دژخیمی‌ها ی گروهی نگاه می‌کنیم، ناباورانه ممکن است از خود بپرسیم: چه‌گونه چنین رفتارهایی ممکن می‌شود؟ چه‌گونه آدمی می‌تواند چنین دژخو و پست باشد؟
پاسخ ساده است؛ ما آرام‌آرم و گام‌به‌گام در این راه هول‌ناک پیش می‌رویم؛ و پیش از آن که ژرف ب‌اندیشیم، به آن‌دست پندارها، گفتارها و‌ کردارها خوگرفته‌ایم. در دل یک باور، ایمان، اعتماد و حتا یک پندار به آسانی یک گفتمان بدخیم ریشه می‌د‌واند؛ پیش می‌رود؛ و تنومند و همه‌گیر می‌شود. و وقتی چنین شد، ما به آسانی و با آسوده‌گی بدخیم می‌شویم و به عنوان بخشی از یک دژخیمی بزرگ‌تر نقش بازی می‌کنیم. اگر آدمی می‌تواند برای دژخیمی‌ها و‌ پلشتی‌‌هایی تا ابن پایه دهشت‌ناک آماده شود، آن‌گاه چندان دش‌وار نیست دریافت این فربود و واقعیت که ما چه‌گونه گروها ی آسیب‌پذیر را زیر پا آسان له می‌کنیم! و از حقوق بنیادبن آن‌ها به بهانه‌ها ی گوناگون در چشم‌به‌هم‌زدنی می‌گذریم.
در این چشم‌انداز ایران و پاس‌داشت آن در ایران آینده به داوری من خون‌آلوده است؛ و اگر ام‌روز فکری درخور و‌ گفتمانی استوار و پالوده آفریده نشود؛ فردا و در ایران آینده به آسانی پدران می‌توانند چاقو بر گلو ی فرزندان خود بکارند.

بگذارید با یک نمونه ی تاریخی این نهاد نادانی، ناآرامی و نابه‌کاری را در آدمی پوست‌گیری کنیم. نهادی که با همه ی پلشتی به آدمی امکان داده است رخ‌دادها ی بزرگ فرگشتی و آغلتشی را پشت‌سر بگذارد؛ و زنده بماند. و چون زنده است، باید پذیرفت که در فرگشت و آغلتش و گزینش زاستاریگ (طبیعی) اخلاق جای‌گاهی نداشته است. (۱) یعنی اگر از افسانه‌ها ی ام‌روز پوست‌گیری نکنیم هیچ اخلاقی در برابر آن‌ها نمی‌تواند ب‌ایستد و هم‌آوردی کند.

مرتضی اسماعیل پور: بزودی خامنه‌ای مواضع انتقادی خواهد گرفت؟

:::

دلیل داریوش فرهنگ برای رد بازی در گاندو۳: سمت مردم می‌ایستم

👈کیهان لندن - تنبیه بدنی دانش‌آموزان در کرمانشاه منابع محلی در استان کرمانشاه دوشنبه دوم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ ویدیویی از تنبیه بدنی دانش‌آموزان توسط یک معلم را منتشر کردند.

بر اساس این ویدیو، فردی که به اصطلاح «معلم» و «آموزگار» است، سر کلاس و در مقابل سایرین با ضربات سنگین به یک دانش‌آموز لگد و سیلی می‌زند. این چندمین مورد تنبیه بدنی دانش‌آموزان در مدرسه توسط معلمان است که در یک ماهی که از آغاز سال ۱۴۰۴ می‌گذرد، رسانه‌ای شده است.

ویدیوی منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی نشان می‌دهد یک آخوند که روی سن سالنی برای مراسم جشن تکلیف دختران مسابقه برگزار کرده بود، از بالای سن سقوط کرده و به زمین می‌افتد.

رادیو فردا - مادر یکی از دختران دوچرخه‌سوار در جریان مسابقات انتخابی تیم ملی در خراسان جنوبی تا خط پایان در پی دوچرخه دخترش دوید تا به او روحیه دهد.

خبرگزاری ایسنا تصاویری از این مسابقات منتشر کرده است که طی آن مادر ریحانه مقیمیان برای تنها نماندن دخترش به دنبال او می‌دود. ریحانه مقیمیان و آینار ظفرمند، دو دختر دوچرخه‌سوار از شهرستان بشرویه خراسان جنوبی بدون امکانات ورزشی مانند عینک و کفش دوچرخه‌سواری در این مسابقات شرکت کردند.

سرنشینان این خودرو که در سفر خود در ایتالیا از جی‌پی‌اس استفاده می‌کردند، به‌دلیل مسیریابی اشتباه این سرویس، بین دیوارهای خانه‌ها گیر کردند.

:::

roostayee.jpgفرزانه روستایی

دولت آمریکا ممکن است برای کاهش هزینه هایی که دولت اسراییل هر ساله برای واشنگتن ایجاد می کند در تدارک خاورمیانه ای فاقد سلاح هسته ای باشد با حداقل های دمکراسی و شفافیت سیاسی به مفهوم عام که هم سطح قلدری بازیگران بد اخلاق و ایديولوژیک منطقه را کاهش دهد و هم تهدیدهای اسراییل را.

نمی توان از یک خاورمیانه بی تنش برای پا گرفتن پیمان ابراهیم سخن گفت در حالیکه جمهوری اسلامی در آستانه ساخت سلاح هسته ای است و همسایگان خود و اسراییل را تهدید می کند. خاورمیانه ای که احتمالا قرار است خلق شود منطقا و به احتمال زیاد باید بر ویرانه های هسته ای رژیم زبان نفهم ایران بنا شود. و این یعنی خنثی شدن اکثر تهدیدهای دو جانبه و چند جانبه به نفع همکاری های منطقه ای...

اگر ترامپ همزمان خود را درگیر جنگ تعرفه ها با چین کانادا مکزیک و مالکیت گرینلند کرده است و از قبل هم اعتقاد داشته است که اروپا خودش باید هزینه های ناتو و جنگ اکراین را بپردازد، منطقا لرزان ترین و در دسترس ترین بحرانی که کاخ سفید می تواند آن را حل کند و به یک پرستیژ جامع و ماندگار بین الملی برسد همان ریشه کن کردن فعالیت های هسته ای ایران و شاید هم، طرح دوستی و تنش زدایی با آخوندهای اتمی ایران باشد.

این آسانترین بحرانی که دولت ترامپ با دو دور مذاکره در عمان و ایتالیا و اعزام حدود ۲۴٪ نیروی دریایی به منطقه خود را درگیر آن کرده است دهها بحران کوچکتر در دل خود دارد که باید به داد آن رسید. غافل شدن از هر کدام از این جزییات می تواند زمینه ساز بحران بزرگتری در آینده و تکرار بازی مار پله با جمهوری اسلامی شود.

شاید مهمترین مساله ای که در ارتباط با فعالیت های گزارش نشده جمهوری اسلامی باید رسیدگی شود این است که با خاموش شدن دوربین های آژانس در ۵ سال گذشته و دسترسی نداشتن آژآنس به اطلاعات هسته ای و میزات مواد غنی شده و تعداد سانتریفوژهای سرعت بالا، کسی نمی داند که در ایران چه اتفاقی رخ داده است. درضمن، آژانس هنوز به اطلاعات قانع کننده در مورد منشاء رد دو سه مورد اورانیوم گزارش نشده دست نیافته است. فقدان این اطلاعات این احتمال را زیاد می کند که جمهوری اسلامی مراکز گزارش نشده دیگری مانند فوردو دارد که با بومی شدن دانش هسته ای در ایران در آینده می تواند بحث توانایی ساخت سلاح هسته ای از سوی جریان های سیاسی داخلی ایران را دوباره مطرح سازد.

ma.jpgاسرائیل نگران است ترامپ غنی‌سازی محدود ایران و لغو تحریم‌ها را بپذیرد

منشه امیر، کارشناس امور خاورمیانه، به ایران‌اینترنشنال گفت اسرائیل نگران است که دونالد ترامپ در مذاکرات تهران-واشینگتن به سطح غنی‌سازی ۳.۶۷ درصدی رضایت دهد و تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی را لغو کند بدون آن که برنامه‌ای برای توقف پرونده هسته‌ای ایران وجود داشته باشد.

او افزود: «اسرائیل به تسلیحات و تجهیزات نظامی آمریکا نیاز دارد و برای مقابله با تهدیدات ایران، به حمایت نظامی ایالات متحده و بریتانیا نیازمند است. اسرائیل سناریوهای مختلفی از جمله حمله انفرادی، حمله با پشتیبانی آمریکا و حمله مشترک با آمریکا به ایران را در نظر گرفته است.»

:::

ghaderi.jpgحاتم قادری: مذاکره با آمریکا و جنگ احتمالی برای مردم ایران نیست

ایران اینترنشنال - حاتم قادری، استاد فلسفه سیاسی، در ویدیوی منتشرشده در کانال یوتیوب «استودیو پات» گفت علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی به «مرگ سیاسی» نزدیک شده است.

او در این مصاحبه افزود: «یک سال از روزی که خامنه‌ای در سخنرانی خود با قاطعیت درباره اجبار حجاب، برخورد با اسرائیل و رابطه با آمریکا صحبت کرد، می‌گذرد. حالا که شرایط داخلی و بین‌المللی را بررسی کنیم یک نتیجه می‌شود گرفت، اینکه خامنه‌ای به مرگ سیاسی نزدیک شده است.»

این استاد دانشگاه گفت: «مذاکره با آمریکا را مذاکره مردم ایران نمی‌دانم و جنگی هم اگر رخ دهد، جنگ مردم ایران نیست.»

:::

nytimes.jpgایران اینترنشنال - روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی به انعکاس نظر کارشناسان مختلف درباره مذاکرات روز شنبه ایران و آمریکا پرداخت. بر اساس این گزارش کارشناسان معتقدند که نگاه کشورهای عربی خلیج فارس به مذاکرات ایران و آمریکا تغییر کرده است.

کریستین اسمیت دیوان، پژوهشگر ارشد مؤسسه کشورهای خلیج عربی در واشینگتن، به این روزنامه گفت: «ذهنیت سعودی‌ها امروز متفاوت شده است؛ در دوره اوباما، آن‌ها از نزدیکی ایران و آمریکا نگران بودند که مبادا منزوی شوند، اما در دوره ترامپ، از تشدید تنش و تبدیل شدن به هدف حمله نگران‌اند.»

او افزود: «امروز، منافع مذاکره بیشتر از ریسک یک جنگ منطقه‌ای به نظر می‌رسد.»

فیراس مقصاد، مدیر بخش خاورمیانه اندیشکده اوراسیا گروپ نیز تاکید کرد که کشورهای عرب خلیج فارس اکنون بیش از هر زمان دیگر خواهان حفظ وضع موجود و ثبات منطقه‌ای هستند؛ چون تحقق برنامه‌های اقتصادی آن‌ها وابسته به آرامش در منطقه است.

به گفته مقصاد، این کشورها ترجیح می‌دهند فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران از طریق دیپلماسی مهار شود.

از سوی دیگر، صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه در اندیشکده چتم هاوس، فاش کرده که ایران پس از دور اول مذاکرات با آمریکا، تماس‌هایی با همتایان منطقه‌ای خود، از جمله بحرین، برقرار کرده تا حمایت منطقه‌ای را جلب کند.

به گفته او، «کشورهای خلیج فارس نه‌تنها از مذاکرات حمایت می‌کنند، بلکه می‌خواهند از هرگونه تنش که به امنیت و اقتصاد آن‌ها آسیب بزند، جلوگیری کنند.»

whales.jpgبی بی سی - پلیس جنوب ولز جسد زنی ۳۷ ساله را که پیشتر مفقود گزارش شده بود، پیدا کرده و دو نفر را در ارتباط با قتل او متهم کرده است.

پریا ویسی، ساکن منطقه کتایزدر کاردیف، آخرین بار شنبه ساعت سه بعدازظهر به وقت بریتانیا (۱۲ آوریل/۲۳ فروردین) دیده شد، زمانی که محل کارش را ترک کرد و سوار یک مرسدس مشکی جی‌ال‌سی ۲۰۰ شد.

او متولد ایران بود و مراسم یادبودی برای او در تهران برگزار شده است.

پلیس می‌گوید جسد خانم ویسی در یک خانه در منطقه پنیلان در کاردیف پیدا شده است و تحقیقات در این باره ادامه دارد.

پلیس جنوب ولز چهار روز پیش در ایکس خبر مفقودی خانم ویسی را اعلام کرد و جستجویی گسترده را برای پیدا کردن او آغاز کرد.

یک مرد ۴۱ ساله و یک زن ۴۸ ساله که خانم ویسی هر دو را «می‌شناخت» روز چهارشنبه (۱۶ آوریل/۲۷ فروردین) به ظن قتل بازداشت شدند و همچنان در بازداشت پلیس هستند.

پلیس مرد ۴۱ ساله‌ای ساکن پنیلان را به قتل، و جلوگیری از تدفین قانونی و محترمانه جسد، و همچنین ضرب‌وجرح مقتول متهم کرده است.

متهم دوم هم با اتهام جلوگیری از تدفین قانونی و محترمانه جسد و توطئه برای منحرف کردن روند قضائی روبرو است.

هر دو نفر روز شنبه (۱۹ آوریل/۳۰ فروردین)‌ در دادگاه کیفری کاردیف حاضر شدند و تا زمان برگزاری جلسه بعدی در بازداشت خواهند ماند.

مت پاول، افسر ارشد تحقیقات این پرونده، گفت: «این ماجرا پایان غم‌انگیز و تلخی برای جستجوی ما برای یافتن پریا است. خانواده او و همه کسانی که پریا را می‌شناختند از شنیدن این خبر عمیقا متاسف و شوکه خواهند شد.»

او همچنین گفت که در طول هفته آینده کارآگاهان و کارشناسان صحنه جرم در منطقه پنیلان حضور خواهند داشت.

قرار است دو متهم این پرونده سه‌شنبه (۲۲ آوریل/۲ اردیبهشت) در دادگاه کیفری کاردیف حاضر شوند.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، روز شنبه ۳۱ فروردین ماه در مراسم حنای پیش از ازدواج پسرش آورنر شرکت کرد. این مراسم با حضور خانواده عروس، آمیت یاردنی، در موشاف مازور در مرکز اسرائیل برگزار شد و همراه با موسیقی سنتی، رقص، و لباس‌های محلی، حال‌وهوایی رنگارنگ و فرهنگی داشت.

ghatel.jpgایران وایر - بر‌اساس اطلاعات رسیده به «ایران‌وایر»، روز ۲۸فروردین۱۴۰۴، یک دختر ۱۸ ساله به نام «فاطمه سلطانی» که در منطقه بیست‌متری شهرستان اسلام‌شهر از توابع تهران مشغول‌به‌کار بود، توسط پدرش به قتل رسیده است.

یک منبع آگاه می‌گوید فاطمه سلطانی به‌دلیل ترس از واکنش‌های پدرش، فعالیت شغلی خود را که کار در یک سالن آرایش و زیبایی زنانه بود، به‌صورت پنهانی انجام می‌داد.

فاطمه متولد ۱۳۸۶ بود و بر‌اساس گفته‌های یک فرد مطلع، مدتی بود که به‌علت خشونت‌های پدرش علیه او و مادرش، به‌صورت مستقل کار و زندگی می‌کرد.

این فرد آگاه در خصوص روز حادثه به ایران‌وایر می‌گوید: «۲۸فروردین پدر فاطمه با استفاده از شماره‌ای که در صفحه اینستاگرام دخترش برای نوبت‌دهی خدمات زیبایی درج شده بود، تماس گرفت و به بهانه رزرو وقت، محل کار او را پیدا کرد. حدود ساعت ۹ صبح، وقتی فاطمه متوجه شد پدرش جلوی در سالن محل کارش منتظر اوست، با نگرانی با مادرش تماس گرفت و پرسید چه باید بکند؛ مادرش تصور نمی‌کرد پدر فاطمه با انگیزه قتل به آنجا رفته باشد.»

20-7.jpg«پردیس ربیعی» فعال حقوق زنان نیز در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس»، به نقل از شاهدان عینی نوشته که پدر این دختر جوان «با چاقو وارد سالن محل کار فرزندش شده و در برابر چشمان کارکنان و مشتریان، دخترش را با چند ضربه چاقو هدف قرار داده، سپس در‌حالی‌که موهای او را گرفته بود، قصد بریدن سرش را داشته که با فریادهای حاضران او را رها کرده و در‌حالی‌که با همسرش تماس گرفته بود، گفته: «داغش را روی دلت گذاشتم.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

منبع مطلعی که با ایران‌وایر گفت‌وگو کرده است، می‌گوید علت خشم پدر از فاطمه حمایت او از مادرش در برابر خشونت خانگی و مقاومت در برابر او برای استقلال مالی بوده است.

خبرگزاری «هرانا» از بازداشت و تشکیل پرونده برای مرتکب به قتل این دختر جوان خبر داده است.

به گزارش رسانه‌های آمریکا، ملوانان ناو جنگی «یو‌اس‌اس جکسون» چهار شیء پرنده ناشناس را در سواحل کالیفرنیا مشاهده کردند که ابتدا از آب‌های اقیانوس آرام خارج شده و سپس به‌صورت هماهنگ از محل دور شدند.

جرمی کوربل، محقق پدیده‌های ناشناس، گفته این اشیا توانایی‌هایی فراتر از فناوری‌های شناخته‌شده زمینی دارند. تصاویر ثبت‌شده توسط ناو، حرکت هم‌زمان این اشیا را نشان می‌دهد.

tea.jpg*منبع: الشرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن شلقم وزیر خارجه لیبی و سفیر سابق سازمان ملل، سفیر سابق لیبی در ایتالیا و مدیر آکادمی لیبی در رم
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

مذاکرات میان [رژیم] ایران و آمریکا، مورد توجه افکار عمومی سیاسی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی قرار گرفته است. این رویداد زوایایی دارد که هرکدام از آنها قابل تفسیرهای مختلفی هستند. از عنوانی که دو طرف مذاکره‌کننده درباره آن اختلاف دارند گرفته تا شکل انجام مذاکرات.

ترامپ رئیس‌ جمهور آمریکا این مذاکرات را «مستقیم» توصیف کرده، در حالی که جمهوری اسلامی آن را «غیرمستقیم» اعلام می‌کند. در این میان قرار دادن مسقط پایتخت سلطان‌نشین عمان به عنوان محل مذاکرات [در نخستین گفتگو] نیز نشانه‌ای ویژه دارد؛ چرا که کشورهای عربی خلیج فارس اکنون به قدرتی مؤثر در میانجیگری بین‌المللی تبدیل شده‌اند.

نخستین گفتگوی غیرمستقیم در مسقط دو ساعت و نیم ادامه یافت و در نهایت، رؤسای دو هیأت در راهرو ایستادند، با هم دست دادند و به مدت ۴۵ دقیقه به صورت مستقیم گفتگو کردند و بدینگونه، خواست دو طرف برآورده شد: گفتگوی هم غیرمستقیم و هم مستقیم استیو ویتکاف تاجر نزدیک به ترامپ که هیچ ارتباطی با وزارت خارجه یا نهادهای امنیتی آمریکا ندارد و عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی!

مسئله برنامه هسته‌ای [رژیم] ایران در صدر دستور کار مذاکرات قرار داشت، اما بدون شک هر طرف عناوین فرعی خاص خود را داشت. آمریکایی‌ها بر کاهش سطح غنی‌سازی اورانیوم ایران به ۳/۶۷ درصد، محدود کردن توانایی‌های موشکی و توقف حمایت از گروه‌های مسلح در منطقه تأکید داشتند. در حالی که جمهوری اسلامی اصرار دارد که محور مذاکرات صرفاً پرونده هسته‌ای است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

زمانی که دشمنان رو در رو می‌نشینند، چراغ‌های راهنمایی در مسیر مذاکره خاموش می‌شود و هر طرف، دغدغه‌های خود را بیان می‌کند. رژیم ایران و آمریکا از زمان انقلاب خمینی به اندازه کوه‌ها و دریاها با هم دشمنی و خصومت داشتند. در همان آغاز انقلاب، گروهی از جوانان ایرانی موسوم به «پیروان خط آیت‌الله خمینی» ده‌ها دیپلمات آمریکایی را در تهران به گروگان گرفتند.

این حادثه تأثیر مستقیمی بر شکست جیمی کارتر در انتخابات ریاست‌ جمهوری و پیروزی رونالد ریگان داشت. شعارهای ضد آمریکایی رسمی در ایران بالا گرفت و بیانیه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای ضد ایرانی در آمریکا نیز متقابلاً شدت یافت.

سؤال شگفت‌انگیز اینجاست: چه بادهای جادویی وزیدن گرفته تا کوه‌های خصومت بین این دو دولت را بلرزاند و از بین ببرد؟ به‌ ویژه از سوی آمریکا که ترامپ خود شخصاً در دوره اول ریاست‌ جمهوری‌اش توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ با رژیم ایران را که در زمان اوباما امضا شده بود، لغو کرد و دستور کشتن قاسم سلیمانی را نیز صادر کرد؟

ترامپ مرد ضربات سخت در همه عرصه‌های داخلی و خارجی است. او شخصاً با رهبر جمهوری اسلامی ایران علی خامنه‌ای از طریق نامه ارتباط گرفت و پیشنهاد مذاکره برای حل مشکلات دیرینه دو کشور را داد، در حالی که همزمان نیروی نظامی عظیمی را در منطقه مستقر کرده است.

ترامپ به این یقین رسید که ایران از درون دچار فروپاشی اقتصادی است؛ فقر و بیکاری افزایش یافته، گروه‌های قاچاق رشد کرده‌اند، پول ملی سقوط کرده است؛ زمانی یک دلار معادل ۳۰۰۰ تومان بود و حالا بیش از ۱۰۰ هزار تومان است. بازوهای نفوذ رژیم ایران در لبنان، سوریه، غزه، و یمن شکسته‌اند، جایی که آمریکا جنگ شدیدی علیه آن به راه انداخته است. ترامپ که ذهن اقتصادی دارد، ایران را گنجی عظیم می‌بیند؛ منابع بزرگ نفت، گاز، و معادن و زیرساخت‌های فرسوده‌ای که نیاز به بازسازی کلی دارند، و این برای او یک فرصت مالی بزرگ محسوب می‌شود.

در سوی جمهوری اسلامی نیز مشکلات اقتصادی، سیاسی و تهدیدهای نظامی انباشته شده‌اند. سال‌هاست که رژیم ایران میلیاردها دلار صرف صنایع نظامی، برنامه‌های هسته‌ای و موشکی کرده و از شبه‌نظامیان در کشورهای مختلف حمایت کرده، اما مردم چیزی جز رنج از این سرمایه‌گذاری عظیم به دست نیاورده‌اند.

nuclear.jpgروزنامه «نیویورک تایمز» شنبه ۱۹ آوریل (۳۰ فروردین) در مقاله‌ای که یکی از نویسندگانش «فرناز فصیحی» است، مدعی شد که طبق آنچه در دومین گفتگوی جمهوری اسلامی و دولت ترامپ در رُم گذشت، تأسیسات هسته‌ای ایران برچیده نخواهد شد و طرفین برای کاهش سطح غنی‌سازی اتمی به مرحله فنی و کارشناسی مذاکره وارد می‌شوند

کیهان لندن - در مقدمه این گزارش که نویسندگان آن «فرناز فصیحی» و «لارا جیکس» هستند آمده، جمهوری اسلامی ایران و آمریکا روز شنبه ۳۰ فروردین‌ماه دور دوم مذاکرات درباره فعالیت‌های هسته‌ای تهران را به پایان رساندند و دستور کاری برای مذاکرات سریع تعیین کردند که به گفته مقامات ایرانی، نیازی به برچیدن زیرساخت‌های گسترده هسته‌ای این کشور نخواهد بود.

عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی، پس از دیدار با استیو ویتکاف فرستاده ترامپ گفت که یک گروه متشکل از کارشناسان در روزهای آینده برای بحث در مورد جزئیات فنی، از جمله تعیین حداکثر سطحی که ایران می‌تواند اورانیوم را غنی‌سازی کند، حجم ذخایر هسته‌ای که می‌تواند حفظ کند و نحوه نظارت و راست‌آزمایی و مطابقت با هر توافقی تشکیل جلسه خواهند داد.

بر اساس مقاله‌ی روزنامه «نیویورک تایمز»، بطور ضمنی در توصیف مذاکرات آینده، این فرض مطرح شده که گویا ترامپ تمایل دارد از اصرار اولیه دولت مبنی «برچیده شدن کامل» سایت‌های کلیدی اتمی و زرادخانه‌های موشک‌های دوربرد رژیم ایران، عقب‌نشینی کند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

نویسندگان این مقاله نوشته‌اند این پرسش که آیا به جمهوری اسلامی اجازه داده می‌شود توانایی تولید سوخت هسته‌ای را حفظ کند یا نه (با این خطر که می‌تواند از آن برای ساخت بمب استفاده کند) به شدت مشاوران ترامپ را دچار اختلاف کرده است. این اختلافات در روزهای اخیر بطور علنی حتا در حالی که ویتکاف برای مذاکرات رم آماده می‌شد بروز کرده است.

در دولت ترامپ، یک جریان به رهبری مایک والتز مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا، استدلال کرده‌اند که بسیار خطرناک است که جمهوری اسلامی ایران را با توانایی ساخت سوخت هسته‌ای رها کنیم.

موافقت با محدودیت‌هایی در مورد میزان اورانیومی که ایران می‌تواند در اختیار داشته باشد و میزان غنی‌سازی که می‌تواند انجام دهد، ترامپ را در معرض این انتقاد قرار می‌دهد که او صرفاً عناصر اصلی توافق هسته‌ای سال ۲۰۲۵ موسوم به «برجام» را که دوران اوباما که او آن را «فاجعه» خواند و در نهایت در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، تکرار می‌کند.

آیت‌الله ونس!

| No Comments

تصویرسازی مخالفان مذاکره با جمهوری اسلامی برای جی دی ونس

jdvancelarge.jpg

مراسم رژه روز ارتش در ساری
فروردین 1404
عکاس : مصطفی شانچی
Go4ft5tW4AA_5XR.jpg

Arman_Mostoufi_2.jpgبه بهانه پاسخ به مقاله الن اکباتانی

آقای الن اکباتانی، که تاکنون بخت آشنایی با ایشان را نداشته‌ام، در همین تارنما، زیر عنوان « لزوم برپایی کنکره ملی جمهوری خواهان ایران»[1] برداشت خود از اصول مشترک جمهوریخواهان را چنین بر شمرده‌اند: « جدایی کامل دین از سیاست، دموکراسی، حقوق بشر، توزیع قدرت سیاسی در جامعه، تساوی حقوق شهروندی، اتنیکی، و‌ هویتی، و برابری کامل زن‌ و مرد و سرانجام رهبری جمعی، منتخب، مسئول، دوره‌ ای و پاسخگو».

چنین نگاهی به وضعیت جمهوریخواهان، به خودی خود، نمایانگر کژبینی نویسنده است. علت این که جمهوریخواهان به این گونه فراخوان‌ها پاسخ نمی‌دهند و با این گونه کوشندگان سیاسی چپ متحد نمی‌شوند، در همین فراخوان به چشم می‌خورد. پیش از هر چیز، در این به اصطلاح "اصول مشترک" پایبندی به یکپارچگی ایران به چشم نمی‌خورد. پنداری این دسته از کوشندگان سیاسی چپ هنوز در روزگار "اینترناسیونالیسم پرولتری" بسر می‌برند و ایشان برای اتحاد "چپ‌های انقلابی" برای مبارزه با حکومت محمدرضا شاه فراخوان داده‌اند در حالی که امروزه اکثر قریب به اتفاق ایرانیان به حفظ یکپارچگی میهن پایبندند.

همانندان آقای اکباتانی که در انقلاب اسلامی شرکت داشتند، حتماً به یاد دارند که در هیچیک از تظاهرات پرشمار سال 2537 (1357 هجری) حتی یک پرچم ایران دیده نمی‌شد. در حالی که امروز در همه تظاهرات در درون و بیرون کشور آزادیخواهان ایران مخالفتشان با حکومت اسلامی را زیر سایه پرچم ایران، بدون نشانه‌های ضد ایرانی حکومت اسلامی، و ترجیحاً با نشان شیر و خورشید، ابراز می‌کنند. همرزمان آقای اکباتانی سرود « خمینی، ای امام » می‌خواندند در حالی که امروز همخوانی سرود « ای ایران » در سراسر کشور پژواک می‌یابد. اینها فقط بخشی از حقایقی‌ست که هم‌اندیشان آقای اکباتانی ندیده‌اند و نمی‌خواهند ببینند.

نکته مهم دیگر، نوع نگاه به حکومت اسلامی کنونی‌ست. آیا کوشندگان چپ، حکومت برآمده از انقلاب اسلامی را در کلیتش نفی می‌کنند یا هنوز بر این باورند که روحانیون انقلابشان را دزدیده‌اند؟ جوان‌ترها اگر ندانند، مسن‌ترها حتماً فراموش نکرده‌اند که رهبری انقلاب اسلامی، از نخستین روز (19 دی 2536 - 1356 هجری) با روحانیون، پایگاهش در مسجدها و شعارش، پشتیبانی از آیت الله روح الله خمینی بود. حزب توده، فدائیان خلق، جبهه ملی، مجاهدین خلق، نهضت آزادی و پان ایرانیست‌ها، هم فروهری و هم پزشکپوری، کوشش کردند سوار ترن انقلاب بشوند. برخی را آیت الله خمینی اصلاً سوار نکرد و برخی دیگر را بین راه، پیاده کرد.

mousavian.jpgحسین موسویان - فارین پالیسی

در حالی که دور دوم مذاکرات هسته‌ای میان ایالات متحده و ایران این آخرهفته آغاز می‌شود، بی‌اعتمادی و بدبینی میان دو طرف همچنان در سطح بالایی باقی مانده است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، همچنان به تهدید کشورایران ادامه می‌دهد. من چون سال‌ها به عنوان دیپلمات خدمت کرده‌ام، درک میکنم چرا رهبر عالی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای، به‌درستی با احتیاط رفتار می‌کند. او اخیراً گفته است: «ما نسبت به طرف مقابل بسیار بدبین هستیم، اما نسبت به توانایی‌های خود خوشبینیم. »

بر همین اساس، بسیاری از تحلیل‌گران معتقدند احتمال دستیابی به توافق بسیار کم است. در واقع، به نظر می‌رسد طرف آمریکایی حتی به‌درستی نمی‌داند که دقیقاً چه نتیجه‌ای از مذاکرات می‌خواهد. استیو ویتکوف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، تأکید کرده است که هر توافقی باید «توافق ترامپ» باشد -- تا آن را از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما متمایز کند. اوایل همین هفته، ویتکوف اعلام کرد که ایران می‌تواند برنامه‌ای برای غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۳.۶۷ درصد داشته باشد. اما سپس نظر خود را تغییر داد و گفت موضع رئیس‌جمهور این است که باید به‌طور کامل توانایی غنی‌سازی ایران حذف شود.

با این حال، من باور دارم که راهی برای پیشرفت و موفقیت مذاکرات وجود دارد. این مذاکرات فرصتی است که می‌تواند نه تنها آینده برنامه هسته‌ای ایران، بلکه مسیر کلی خاورمیانه را شکل دهند. لذا موفقیت این مذاکرات بیش از حد مهم است و نباید این فرصت از دست برود. توافقی میتواند موفق باشد که الف) از جنگ پرهیز کند، ب) مجموعه‌ای جامع از مسائل -- نه فقط هسته‌ای -- را هدف نهایی قرار دهد و ج) به ایران مصالحه‌ای واقع‌بینانه در مورد برنامه هسته‌ای‌اش ارائه کند.

با توجه به چهار دهه حضور مستقیم یا غیرمستقیم در تعاملات هسته‌ای ایران و آمریکا، معتقدم سیاست‌های تاریخی آمریکا نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری بحران هسته‌ای امروز داشته‌اند. در دهه ۱۹۵۰، در قالب برنامه «اتم برای صلح» در دوران ریاست‌جمهوری آیزنهاور، ایالات متحده پایه‌های یک ایران هسته‌ای را بنا نهاد؛ زیرا شاه را متحد منطقه‌ای خود و ضامن منافع غرب می‌دانست. در سال ۱۹۶۷، آمریکا اولین رآکتور ایران را در تهران ساخت. در سال ۱۹۷۴، سیا به رئیس‌جمهور وقت، جرالد فورد، گزارش داد که شاه ممکن است تا سال ۱۹۸۴ به سلاح هسته‌ای دست یابد.

اما پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، موضع واشنگتن تغییر کرد و از آن زمان به بعد تلاش کرد حتی دسترسی ایران به فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز را نیز مسدود کند -- در حالی‌که طبق ماده چهارم پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، ایران از حق توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز برخوردار است. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ که من در وزارت امور خارجه ایران خدمت می‌کردم، موضع ما روشن بود: ایران جاه‌طلبی‌های گسترده هسته‌ای شاه را کنار گذاشته و اگر آمریکا سوخت رآکتور تهران را تأمین می‌کرد و کشورهای اروپایی به قراردادهای پیش از انقلاب خود برای تأمین راکتور و سوخت عمل می‌کردند، ایران از غنی‌سازی و تولید آب سنگین صرف‌نظر می‌کرد. این مذاکرات به دلیل مخالفت سرسختانه آمریکا شکست خورد. اگر واشنگتن موافقت می‌کرد، ایران احتمالاً هرگز به‌دنبال غنی‌سازی نمی‌رفت.

مقاومت غرب باعث شد ایران در پی خودکفایی هسته‌ای برآید -- که در سال ۲۰۰۲ محقق شد. سپس برنامه هسته ای ایران به کانون توجه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تبدیل شد و مذاکرات با آلمان، فرانسه و بریتانیا آغاز شد. به‌عنوان یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده، شاهد شفافیت بی‌سابقه ایران بودم -- از جمله تعلیق غنی‌سازی و پذیرش اقدامات راستی‌آزمایی حداکثری. ما به اروپا پیشنهاد دادیم: در صورت احترام به حقوق هسته‌ای صلح‌آمیز ایران طبق NPT، ایران نیز تضمین‌های جامع علیه ساخت سلاح هسته ای ارائه می‌دهد. اما مذاکرات به دلیل عدم پذیرش هرگونه غنی‌سازی توسط آمریکا شکست خورد. حسن روحانی، مذاکره‌کننده ارشد وقت، به من گفت که آیت‌الله خامنه‌ای هرگز ممنوعیت غنی‌سازی را نخواهد پذیرفت. روحانی نقل کرد که رهبری گفته‌اند: «اگر ایران بخواهد از حق غنی‌سازی خود صرف‌نظر کند، یا باید بعد از فوت من باشد، یا من باید از رهبری استعفا دهم.»

Gileh_Mard.jpgآقا! ما گاهی شب نیمه شب بیخوابی به سرمان میزند. نمیدانیم چه مرگ مان است . یعنی فی الواقع میدانیم چه مرگ مان است ، وقتی فرمایشات برادران غیور تریاکی و سرداران قاچاقچی و برخی از بزرگان اهل تمیز را می شنویم که میخواهند بیایند امریکا را فتح بکنند هرکاری میکنیم دیگر خواب به چشم مان نمیآید که نمیآید . می ترسیم ، ترس هم که عیب و‌عار نیست ؛ هی غلت و واغلت میزنیم ، هی از شماره یک‌ تا شماره ده هزار و‌نهصد و نود ‌وهشت میشماریم ، هی ستارگان آسمان را رصد میکنیم باز خواب مان نمیبرد که نمی برد.
تلویزیون را روشن میکنیم از کانال یک تا کانال نهصدو هشتاد ‌وهشت را می چرخانیم چیز دندانگیری گیرمان نمیآید ، ناچار میرویم یکی از این کتاب های تاریخی را بر میداریم چند صفحه ای میخوانیم بلکه خواب مان ببرد اما بقدرتی خدا خواب که به چشم‌مان نمیآید هیچ ، آشفته تر و‌پریشان تر و بیخواب تر میشویم .
پریشب ها داشتیم کتاب روضه الصفا نوشته مرحوم رضا قلی خان هدایت را می خواندیم ، دیدیم چیزهایی در باره شاه شاهان خاقان مغفور اعلیحضرت همایونی فتحعلیشاه قاجار نوشته که آدمیزاد نه تنها غمباد میگیرد بلکه دچار بیخوابی ابدی می شود .
مثلا نوشته است ابوابجمعی حرمسرای اعلیحضرت خاقان مغفور " از تمام ممالک محروسه - از مخدومه و خدمه و منتسبان مخدرات - همانا از ده هزار نفر افزون بودند "
یعنی اینکه ده هزار کور ‌‌و کچل فقط در حرمسرای اعلیحضرت خان بابا خان به رتق ‌و فتق امور مشغول بوده اند !
بعضی شب ها چهل تن از نسوان صبیحه ( زنان زیبا ) با لباس رنگین در مجلسی خاص ؛ مهیا و آماده بودندی !

pope.jpgایران اینترنشنال - واتیکان اعلام کرد پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیک‌های جهان پس از یک دوره بیماری درگذشت.

او با نام اصلی «خورخه ماریو برگولیو»، در سال ۲۰۱۳ به جای بندیکت شانزدهم به عنوان پاپ انتخاب شد و لقب فرانسیس را برای خود برگزید. او در زمان مرگ ۸۸ سال سن داشت

پاپ فرانسیس؛ اصلاح‌طلبی که واتیکان را به چالش کشید

پاپ فرانسیس، با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو، ۱۷ دسامبر ۱۹۳۶ در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین متولد شد. او ۲۶۶مین پاپ کلیسای کاتولیک بود و انتخابش در مارس ۲۰۱۳، چندین رکورد تاریخی را شکست.

او اولین پاپ یسوعی (فرانچسکانی)، اولین پاپ از قاره آمریکا و اولین پاپ غیراروپایی در بیش از هزار سال اخیر بود.

دوران پاپ فرانسیس با تاکید بر فروتنی، عدالت اجتماعی، تفسیرهای الهیاتی پیشرو و اصلاحات کلیسایی همراه بود.

آغاز زندگی و مسیر کشیش شدن

پاپ فرانسیس در یک خانواده کارگری از مهاجران ایتالیایی به دنیا آمد. قبل از انتخاب مسیر دینی، در رشته شیمی تحصیل کرد و به عنوان تکنسین در یک آزمایشگاه مواد غذایی شروع به کار کرد اما در ۲۱ سالگی، احساس کرد یک دعوت معنوی درونی از او صورت گرفته که او را به پیوستن به فرقه یسوعی‌ها (Jesuits) سوق داد.

او در سال ۱۹۶۹ کشیش شد و در سال ۱۹۷۳ به عنوان رهبر یسوعی‌های آرژانتین منصوب شد.

سروش دباغ: "ما هیچ، ما نگاه"

| No Comments

20-21.jpgسروش دباغ

احمد خاتمی، خطیب عبوس نماز جمعه ، بهمن و اسفند سال گذشته مذاکره با آمریکا را ذلت بار خواند و تاکید کرد امریکا ارزوی مذاکره با ایران را به گور خواهد برد. در فرودین ماه امسال و به فاصله ۸۰ روز ، همین فرد، پذیرش مذاکره را عمل به آیه قرآن قلمداد کرد !! یعنی ۸۰ روز قبل قرآن به نحو‌ دیگری درباره مذاکره سخن گفته بود و یا آیات جدیدی در این فاصله نازل گشته؟؟!!...

" آیتی بهتر از این می خواهید؟!". سخنان سخیف و بی مبنا گفتن و مخاطبان را فاقد هوش متعارف و حافظه تاریخی کوتاه مدت قلمداد کردن و دین را ملعبه منافع و مطامع سیاسی‌ کردن و دوغ و دوشاب را بهم آمیختن و تجاهل کردن و به اقتضای موقعیت رنگ عوض کردن، در این مواضع موج می زند‌‌ و من و تو را از حجم تزویر و ربای مندرج در سخنان سخنران شگفت زده می کند:

حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی
دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

omb.jpg🔹سخنگوی وزارت امور خارجه عمان تایید کرد که در دیدار امروز در رم، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، نماینده رئیس جمهور آمریکا با میانجیگری بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، موافقت کردند که وارد مرحله بعدی مذاکرات خود شوند که هدف آن تضمین عاری شدن از تسلیحات هسته ای و رفع تحریم‌ها و همچنین حفظ توانایی ایران برای توسعه انرژی هسته ای صلح آمیز است.

🔹 تنها در گفتگو و ارتباطات شفاف است که می‌توانیم به توافق و تفاهم معتبر متقابل به نفع همه طرف‌های منطقه و بین‌المللی دست یابیم.

🔹همچنین قرار است دور بعدی در چند روز آینده در مسقط برگزار شود.

qatarStmt.jpg

وزیر خارجه عمان: با شتاب گرفتن مذاکرات آنچه بعید به نظر می‌رسید ممکن شده است
پس از پایان دور دوم مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در رم، بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان با انتشار پیامی در اکس نوشت: «مایلم از عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس‌ جمهوری ایالات متحده برای رویکرد بسیار سازنده‌شان در مذاکرات امروز تشکر کنم».
او افزود: «این گفتگوها در حال شتاب است و اکنون حتی آنچه بعید به نظر می‌رسید نیز ممکن شده است».عباس آخوندی: تا این لحظه من بر این باورم که لحظه‌ی سازش ایران و آمریکا فرا رسیده‌است
عباس آخوندی: تا این لحظه من بر این باورم که لحظه‌ی سازش ایران و آمریکا فرا رسیده‌است
🔹 مذاکرات با سرعتی بسیار تندتر از آنچه همه تصور می‌کنند به‌پیش می‌رود و شاهد اتفاقاتی خواهیم بود که پیش‌بینی نمی‌کردیم
🔹تهران باید در کوتاه‌ترین زمان تصمیم‌های بزرگ بگیرد

شبکه رسمی دولت روسیه: خواسته آمریکایی‌ها در مذاکره با ایران واقع‌بینانه بود

🔹شبکه روسی راشاتودی اعلام کرد که در دور دوم مذاکرات میان ایران و آمریکا، نماینده ویژه آمریکا استیو ویتکاف مواضع «واقع‌بینانه‌ای» داشته است.

🔹این رسانه افزود که ویتکاف و تیم مذاکره‌کننده آمریکایی مواضع سخت‌گیرانه‌ای در این گفت‌وگوها اتخاذ نکردند.

Taghi_Rouzbeh.jpgاگرچه به طورکلی عدم قطیت بر روندها و اوضاع منطقه و جهان حاکم‌است، و ترامپ هم هنرمذاکره را در رونکردن و غیرقابل پیش‌بینی نشان‌دادن نقشه‌ و تصمیم نهائی خود می‌داند. در چنین شرایطی رانداول مذاکره در پی ارسال زیگنال مثبت ترامپ با نوشتن نامه‌ای خطاب به شخص خامنه ای وپاسخ مثبت وی به مذاکره زیرسایه، دوگانه بمب یا مذاکره کلید زده شد. چنان‌که تقارن این مذاکره نه فقط با تهدیدهای زبانی که با تدارک و آماده باش و تمرکزگسترده نیروها و تجهیزات عظیم نظامی آمریکا در منطقه (و حتی حمله‌های گسترده به یمن) همراه شد. نشست نخست در مسقط اساسا با هدف برآورداولیه هر دو طرف، بویژه آمریکا پیرامون درجه جدی و غیرجدی نبودن مذاکره صورت گرفت. بنظر می آید با توجه به واکنش‌ها، ارزیابی اولیه هردو طرف به نحومحتاطانه‌ای مثبت بود. تا آن جا که به ترامپ به عنوان طرف برتر و تعیین کننده مذاکره مربوط می شود، معلوم شد که هدف اصلی او در گام نخست، روشن کردن این مساله بود که آیا اساسا حکومت اسلامی- در بالاترین هرم قدرت- علاقه ای به گزینه مذاکره واقعی ( ونه وقت تلف کردن) و حل و فصل سریع بحران دارد یانه؟ نشست مسقط سونداژی بود برای محک زدن همین مساله از طرف نماینده ویژه‌ ترامپ.

اعلام غیرمترقبه شروع مذاکرات با ایران توسط ترامپ در جریان دیدار با نتانیاهو و علیرغم میل و رویکرد او، مبین همین ارزیابی بود. در پی آن بنظر می رسد که محوراصلی نشست رم روشن کردن چارچوبی برای ادامه مذاکره و مسائل سیاسی و فنی مرتبط با آن باشد. ناگفته نماند که دلایل عمده توافق ضمنی و اولیه پیرامون شروع مذاکره برپایه‌هایی استوار بوده است که مهم‌ترین آن ها عبارتند بوده اند از: اولا نماینده ترامپ بطورضمنی خط قرمزرژیم ایران یعنی حفظ اصل غنی سازی در درجه خلوص پائین و کاهش فشارحداکثری را پذیرفته است و ثانیا آن ها را به طورتنگاتنگ با چالش‌های دیگری چون موشک و نفوذمنطقه ای رژیم‌ایران گره نزدهاست. و متقابلا هم حکومت ایران به عقب نشینی از غنی سازی سطح بالا و راستی آزمائی همه جانبه روی مساعد نشان داده است. گرچه هنوز اطلاع مشخصی پیرامون یکی از خواست های مهم ایران که همانا تضمین آمریکا درموردپای بندی به تعهدات خویش و این که آیا آن اساسا مطرح شد‌ه یا نه و نیز چگونگی مواجهه با معضل ماشه‌هسته ای نداریم.

zanjani.jpgایران اینترنشنال - رسانه‌های ایران گزارش دادند راه‌آهن جمهوری اسلامی با شرکت «آوان ریل»، منتسب به بابک زنجانی متهم پرونده مشهور فساد نفتی در ایران، قراردادی بالغ بر ده‌ها هزار میلیارد تومانی امضا کرده است. مدیرعامل این شرکت به ایلنا گفت زنجانی «پشتیبان» هلدینگ است، نه سرمایه‌گذار اصلی آن.

خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، یک‌شنبه ۳۱ فروردین گزارش داد قرار است در روز جاری شرکت راه‌آهن دو قرارداد ریلی با شرکت‌های کشت و صنعت هشتگرد و آوان ریل منعقد کند.

خبرگزاری ایلنا هم توضیح داد ارزش تفاهم‌نامه با شرکت زنجانی ۶۱ هزار میلیارد تومان و برای خرید و تولید ۳۰۰ دستگاه مسافری خودکششی دیزلی، ۵۰ لوکوموتیو باری و ۶۰۰ دستگاه واگن باری مخزن‌دار است.

ابراهیمی، مدیرعامل آوان ریل که از زیرمجموعه‌های هلدینگ دات وان محسوب می‌شود، به ایلنا گفت زنجانی «پشتیبان هلدینگ» است نه سهام‌دار و مدیرعامل آن و افزود: «هنوز آقای زنجانی را در هلدینگ ندیده‌ایم، اما سرمایه‌های او در شرکت‌های خارجی به کشورمان منتقل شده است.»

زنجانی متهم ردیف اول بزرگ‌ترین پرونده فساد نفتی در تاریخ ایران است که دی ۱۳۹۲ بازداشت، مهر دو سال بعد دادگاهی و ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ به اتهام «افساد فی‌الارض» به اعدام محکوم شد.

نام او در ماه‌های گذشته چندین بار در رسانه‌های ایران مطرح و درباره آغاز مجدد فعالیت‌های اقتصادی‌اش خبرهایی منتشر شد.

19-4.jpgخبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه، بدون اشاره به جزییات، از کشته شدن محمد ایازه که از او با عنوان «مامور امنیتی» یاد کرده، در حین انجام ماموریت در شهرستان شیروان خبر داد.

این رسانه اعلام کرد این مامور امنیتی روز جمعه در مسیر مشهد جان باخته، اما جزییاتی از نحوه مرگ او ارائه نکرد:

شهادت یکی از نیروهای امنیتی مازندران حین مأموریت

سپاه کربلا مازندران:

🔹شهید ایّاره مدافع امنیت و سرباز گمنام امام زمان (عج) جمعه در مأموریت سازمانی در مسیر مشهدالرضا (ع) به ندای حق لبیک گفت و به دوستان شهیدش پیوست.

🔹مراسم وداع با شهید امنیت محمد ایاره ، شنبه شب در حسینیه عاشقان کربلای ساری برگزار می‌گردد و روز یکشنبه در شهر ساری تشییع می‌شود.

🔹تشییع پیکر مطهر شهید ایاره نیز ساعت ۱۰ صبح فردا یکشنبه از امامزاده یحیی به سمت گلزار شهدای ساری برگزار خواهد شد./تسنیم

IMG_0029.jpegآقای مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان و کیهان هوایی که مدتی ست به مخالفت با حکومت نکبت بخصوص با اصل کاری های حکومت برخاسته و مطالب و سخنان داغی علیه آن ها بر قلم و زبان آورده ویدئویی پر کرده و خبر از مهاجرت اش به کانادا داده است.

قدیم ها هر که از جبهه مقابل کنده می شد و به جبهه مخالفان حکومت در خارج از ایران می پیوست ما با ساده دلی به او خوشامد می گفتیم. بعد عده ای از این جدیدالمخالفان تا متوجه شدند که خارج از ایران، آنی نیست که تصور می کردند و به محض برخورد با اولین شدائد «زه» زدند و اگر پل ها را پشت سر خودشان خراب نکرده بودند به همان خراب شده ی خودمان بازگشتند و اگر نه، اینجا تبدیل به مهره های بی بو و بی خاصیتی شدند که به جای حکومت، علیه عده ای از مخالفان حکومت خارج از کشور که در ملوک الطوایفی و هر کی هر کی مخالفان جایی برای خودشان دارند حرف زدند یا مطلب و مقاله نوشتند (البته بیشترشان حرف زدند چون حرف زدن راحت تر است!)

19-5.jpgفرارو - سردار علی قاسم پور رئیس پلیس پیشگیری پایتخت از دستگیری دو سارق سابقه دار که اقدام به سرقت از منزل رئیس فدراسیون کشتی کرده بودند خبر داد و گفت: این سرقت با اقدام به موقع پلیس ناموفق ماند.

به گزارش مهر، سردار قاسم پور بیان داشت: در پی مراجعه یکی از اهالی محل به واحد گشت کلانتری ۱۶۳ ولنجک که در حین گشت زنی بوده اظهار داشت که دو نفر سارق نقابدار از بالای دیوار وارد منزل رئیس فدراسیون کشتی شده‌اند را مشاهده کرده است.

این مقام ارشد انتظامی اضافه کرد: هر دو سارق از افراد سابقه دار بودند که خوشبختانه با هوشیاری اهالی و معتمدین محلی و حضور به موقع و اقدام سریع پلیس این دو سارق در این سرقت ناکام ماندند که سارقان جهت بررسی بیشتر و کشف جرایم احتمالی دیگر به کلانتری منتقل شدند.

رئیس پلیس پیشگیری پایتخت بیان کرد: با انجام بررسی‌های بیشتر و اقدامات فنی پلیسی مخفیگاه این سارقان هم در جنوب شهر شناسایی و با هماهنگی مقام قضائی در بازرسی از مخفیگاه این سارقان، لوازم منزل و محتویات خودرو، کارت‌های شناسایی مسروقه شهروندان و یک قبضه سلاح گرم کمری به همراه گلوله جنگی کشف و به کلانتری منتقل شدند.

سردار قاسم پور به شهروندان توصیه نمود: با ارتقا سیستم امنیتی اماکن خصوصی با نصب دوربین‌های مداربسته و دزدگیر، امکان سرقت را به حداقل برسانند و در صورت وقوع سرقت و مشاهده موارد مشکوک، بلافاصله با مراجعه حضوری و یا تماس با پلیس ۱۱۰، آن را گزارش کنند.

سردار قاسم پور در ادامه افزود: مأموران پلیس با هماهنگی لازم وارد منزل شده و در یک اقدام پلیسی این دو سارق را قبل از اینکه بتوانند سرقتی انجام دهند و متواری شوند زمینگیر و دستگیر کردند.

azarakhsh.jpgویژه خبرنامه گویا

مقدمه

دموکراسی‌های غربی و نظام لیبرال در سال‌های اخیر با مشکلات فزاینده‌ای مواجه شده‌اند. ناکارآمدی، بی‌عملی، بوروکراتیسم، کندی و سستی در تصمیم‌گیری، و ناتوانی در حل بحران‌های اساسی، حوزه‌هایی چون محیط زیست، گرمایش زمین، درگیری‌های نظامی، فساد، و گسترش دیکتاتوری نمونه هایی است که رهبران کشورهای لیبرال در مقابل آنها عاجز یا به عبارتی بهتر بی عمل مانده‌اند. این موارد مهم جای خود را به اولویت حفظ قدرت و پیروزی در انتخابات بعدی داده‌اند. در چنین شرایطی، نهادهای بین‌المللی مانند سازمان ملل نیز عملاً کارایی خود را از دست داده‌اند. نتیجه آن شده که نارضایتی و ناامیدی عمومی در حال گسترش است و زمینه برای قدرت‌گیری نیروهای پوپولیست، راست افراطی و نژادپرست فراهم آمده است.

دونالد ترامپ در چنین فضایی توانست رأی اکثریت را به‌دست آورد و از آغاز دوره ریاست‌جمهوری خود، تلاش برای تغییر نظم جهانی را در دستور کار قرار داد. در همین حال، چین با اقتصادی کمابیش باز و لیبرال در عرصه اقتصادی، اما ساختاری اقتدارگرا و تک‌حزبی در عرصه سیاسی، مدل متفاوتی ارائه داده است. این مدل اگرچه غیردموکراتیک و فاقد جاذبه جهانی است، اما با تمرکز قدرت و نبود موانع ساختاری، توانایی تصمیم‌گیری‌های بزرگ و اجرای برنامه‌های بلندمدت را به‌دست آورده است و به بهای حفظ نظام تک حزبی و اعمال دیکتاتوری برای سه دهه رشد اقتصادی مدوام را حفظ کرده است.

در مقابل، نظام‌های لیبرال غربی به واسطه‌ی چرخه‌های انتخاباتی کوتاه‌مدت، کشمکش‌های پارلمانی، و سلطه بوروکراسی، در تصمیم‌گیری‌های کلان دچار محدودیت و تعلل‌اند. در این میان، این پرسش بنیادین مطرح می‌شود که کدام الگو برای اداره‌ی جوامع انسانی مناسب‌تر است؟ یا شاید باید به‌دنبال مدل سومی بود که به‌عنوان سنتزی از دو الگوی موجود، بتواند لیبرالیسم را از بحران کنونی نجات دهد.

در هفته‌های اخیر، ترامپ با اعمال موج تازه‌ای از تعرفه‌های سنگین بر واردات، بار دیگر نگاه‌ها را به‌سوی سیاست‌های تجاری ایالات متحده جلب کرد. تصمیمی که بسیاری آن را بازگشت به مرکانتیلیسم دوران پیشامدرن می‌دانند که پیامدهای آن فراتر از مرزهای آمریکا خواهد بود. این رویکرد جدید ـ یا شاید بازگشت به نگاهی قدیمی ـ پرسش‌های جدی درباره‌ی آینده نظم اقتصادی بین‌المللی پدید آورده است.

این نوشته تلاش دارد با نگاهی تحلیلی، تأثیرات این سیاست‌ها را بر رویکردهای نظری و سیاسی بررسی کند. آیا گرایش مجدد به سیاست‌های حمایت‌گرایانه تجاری، واکنشی موقت به شرایط خاص اقتصادی است، یا حاکی از دگرگونی‌ای عمیق‌تر در ساختار نظم اقتصادی جهانی؟

طنز تلخ جمهوری اسلامی

| No Comments

barq1.jpgبرق پژوهشگاه نیرو، هنگام برگزاری مراسمی با حضور وزیر نیرو قطع شد!

توانا + منوتو

همزمان با حضور علی‌اکبر علی‌آبادی، وزیر نیرو، در مراسم آغاز جشنواره «شهید رجایی»، برق پژوهشگاه نیرو قطع شد

این قطعی در میانه برگزاری مراسم رسمی و در حضور بالاترین مقام اجرایی حوزه نیرو رخ داد

ناترازی انرژی نامی است که جمهوری اسلامی بر ناکارآمدی خود بر منابع سرزمین‌مان نهاده است. در حالیکه شاهد قطع برق در شهرهای مختلف هستیم و حتی در گرمای خوزستان هر روز به مدت دو ساعت برق قطع می‌شود.



ناترازی انرژی میراث حاکمیت جهل و ستم جمهوری اسلامی است مگر می‌شود در کشوری که سراشار از منابع گاز و نفت است ناترازی انرژی داشته باشیم.

به نظر شما وضعیت شهروندان در کشورهای کویت عربستان امارات متحده عربی یا کشورهای دیگر حوزه خلیج فارسی چگونه است؟ آنها هم قطعی برق را در اوج گرما یا سرما تجربه می‌کنند؟!

موافقت آموزش و پرورش با حضور نیروی انتظامی در مدارس

فرمانده کل انتظامی و وزیر آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی تفاهم‌نامه‌ای امضا کردند که بر اساس آن پای پلیس به‌صورت رسمی به مدارس باز می‌شود. بر اساس این تفاهم‌نامه به نیروهای نظامی اختیاراتی در امر آموزش داده شده و آنها می‌توانند برای تحمیل حجاب به دانش‌آموزان در مدارس اقدام کنند.

رسانه‌های ایران یک‌شنبه ۳۱ فروردین گزارش دادند که با تفاهم‌نامه مشترکی که میان احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش و پرورش در دولت مسعود پزشکیان، به امضا رسید به پلیس به‌طور رسمی اجازه داده شده که در مدارس کشور حضور یابد.

فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد در پیامی صوتی هشدار داده که همسرش پس از اعتصاب غذای خشک و فشارهای روانی، با کوبیدن سرش به دیوار دچار شکستگی و آسیب شدید شده و اکنون در شرایط وخیم به بهداری زندان منتقل شده است. خانواده نوری‌زاد خواستار واکنش فوری نهادهای حقوق بشری هستند.

ممانعت از ورود دانشجویان دختر به دانشگاه به‌دلیل نوع پوشش

an.jpgسرویس سیاسی، انصاف نیوز: ویدئوی کوتاهی از سخنان قدیمی رئیس‌جمهور اسبق درباره مذاکرات به تازگی بازنشر شده که مخالفت احمدی‌نژاد با مذاکرات جاری بین ایران و امریکا را به مخاطب القا می‌کند

یکی از صفحات اینستاگرامی رئیس‌جمهور اسبق کشورمان در شبکه اجتماعی اینستاگرام، ویدئویی با عنوان «هشدار مذاکراتی احمدی‌نژاد» منتشر کرده که مربوط به ۴ سال پیش است.

محمود احمدی‌نژاد در این سخنرانی می‌گوید: «به ملت هم هشدار می‌دهم این مذاکرات، دستاوردی جز دادن امتیازات بیشتر نخواهد داشت.»

او ادامه می‌دهد: «عقل داده خدا به ما! می‌بینیم توی چه شرایطی دارد مذاکرات انجام می‌شود.»

در ویدئوی منتشر شده، رئیس جمهور دوره‌های نهم و دهم ادامه می دهد: «یک ظاهری مثل برجام دوباره درست می‌کنند، یک فریب‌کاری درست می‌کنند، می‌آیند می‌گویند اگر این را امضا نکنیم بدبختی است، فقر است. اگر می‌خواهید رفاه درست شود، می‌خواهید اقتصاد درست شود، می‌خواهید پیشرفت بشود، باید این را امضا کنیم. این‌ها را مقابل هم قرار می‌دهند. و بعد هم می‌گویند هر کس مخالف این است، مخالف حل مسائل مردم است. رسانه هم دست‌شان است. من می‌خواهم بگویم این یک دروغ بزرگ است.»

آقای احمدی‌نژاد در ادامه می‌گوید: «من با بقیه مخالفینی که موضع جناحی دارند، کاری ندارم. با کسانی که موضع مخالف می‌گیرند اما ظرف ۲۰ دقیقه توی مجلس رای می‌دهند، با آن‌ها کاری ندارم. من نظر خودم را می‌گویم، من نظر ملت را می‌گویم.»

این ویدئو به شکلی تقطیع و تدوین شده که مخالفت احمدی‌نژاد با مذاکرات جاری میان ایران و امریکا را تداعی کند و از آن‌جا که مدت‌هاست از رئیس‌جمهور اسبق مطلب تازه‌ای منتشر نشده است، این ویدئو مورد توجه قرار گرفته و پربازدید شده است.

با این حال یک منبع نزدیک به آقای احمدی نژاد به خبرنگار انصاف نیوز که جویای تاریخ این سخنرانی شده بود، گفت: «حتما و با اطمینان می‌گویم این ویدئو قدیمی است چون او بنای صحبت ندارد.»

او پس از فرصتی کوتاه برای بررسی مجدد فیلم منتشر شده، گفت: «این ویدئو در هیچ‌یک از کانال‌های رسمی دکتر منتشر نشده و فقط یکی از صفحات اینستاگرامی هوادار آن را منتشر کرده است.»

این منبع نزدیک به رئیس‌جمهور اسبق ادامه داد: «ما می‌دانیم و مطمئیم که آقای احمدی‌نژاد فعلا بنای صحبت در هیچ موردی را ندارد. بنابراین هیچ محتوای تازه‌ای هم تولید نشده و هر چیزی که از او منتشر می‌شود، مربوط به قبل است.»

بررسی‌های خبرنگار انصاف نیوز نشان می‌دهد ویدئوی منتشر شده، از سخنرانی رئیس جمهور دوره‌های نهم و دهم در جمع مردم قزوین تهیه شده که مربوط به ۳۱ فروردین سال ۱۴۰۰ است.

انتشار این ویدئو که مخالفت احمدی‌نژاد با مذاکرات جاری را به مخاطب القا می‌کند از آن‌جا عجیب می‌نمایند که بر خلاف دوره مذاکرات برجام، فضای سیاسی کشور تقریبا شاهد هیچ مخالفت جدی و معناداری با گفت‌وگوی سیدعباس عراقچی به نمایندگی از دولت ایران و استیو ویتکاف نماینده دولت ایالات متحده امریکا نیست.

tweet4.jpg
در همین زمینه

صادق زیباکلام: من به توافق ایران و امریکا خیلی امیدوارم

:::

چندمین جام زهر!؟

| No Comments

zahrbanner.jpgاحوال مُلک دارا

آیت‌الله خامنه‌ای به ویژه بعد از حمله عربستان سعودی به یمن مواضع تندی علیه این کشور گرفته است. از «احمق» و «نالایق» و «پست» و «گاو شیرده» تا حکومتی که «رفتنی» است و سلاح‌هایش بزودی «به دست مجاهدین اسلام خواهد افتاد.»

دیروز اما وزیر دفاع سعودی با خامنه‌ای دیدار کرد و رهبر جمهوری اسلامی، ارتباط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان را برای هردو کشور مفید خواند و گفت دو کشور می‌توانند تکمیل‌کننده یکدیگر باشند!

خامنه‌ای با تاکید بر اینکه گسترش روابط دو کشور دشمنانی دارد گفت: باید بر این انگیزه‌های خصمانه فائق آمد و ما در این خصوص آماده هستیم!

امروز که بازوهای نظامی جمهوری اسلامی در فلسطین و لبنان و سوریه و عراق و یمن یکی پس از دیگری قطع می‌شوند وزیر دفاع عربستان مهمان خامنه‌ای شد. مواضع رادیکال رهبر که معمولا با شعارها و عربده‌کشی‌های از روی شوق طرفداران او مواجه می‌شد، امروز مانند بادکنک ترکید و احتمالا در آینده با سفر بن‌سلمان به ایران به «جام زهری» دیگر تبدیل خواهد شد. انگار نه انگار کشور سالهای سال هزینه این شعارهای پوچ، توخالی و هیجانی را داده است.

edaam.jpgنام «سامان صیدی» یا همان «سامان یاسین» در ماه‌های اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، زمانی که سیستم قضایی جمهوری اسلامی، موج صدور حکم اعدام برای معترضان و بازداشتی‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی» به راه انداخته بود، جهانی شد. وقتی به ناگهان اعلام کردند، رپری کرد به اعدام محکوم‌شده است. خبرها می‌آمدند و می‌رفتند، چوبه‌های دار برپا می‌شد، جوانان به دار آویخته می‌شدند و کسی هم خبر نداشت که در زندان‌های ایران چه خبر است؛ برای افکار عمومی محرز بود که بازجویان جمهوری اسلامی به اسم سربازان «گمنام امام زمان» مشغول به شکنجه و گرفتن اعتراف‌های اجباری هستند. دست‌کم ۹ معترض جنبش ژینا به دار آویخته شدند. سامان یاسین نجات پیدا کرد؛ اگرچه با برخی از اعدام‌شده‌ها روزگار گذرانده بود در حبس

آیدا قجر - ایران وایر

آنچه می‌خوانید و می‌بینید، گفت‌وگوی «ایران‌وایر» با سامان یاسین، پس از ترک ایران است.

با سامان یاسین در نشست جانبی شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو از نزدیک آشنا شدم و باهم به گفت‌وگو نشستیم. مرد جوانی که شهادت‌های خود را از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، زندان شکنجه، اعدام مصنوعی و تبعات صدور حکم غیرانسانی اعدام به جامعه جهانی ارایه می‌کرد. سامان مقابل جمعیت نشسته بود و از تأثیر زیر حکم اعدام بودن خودش می‌گفت؛ وقتی فرزند و همسرش را هم به همین جهت از دست داد.

وقتی شهادت‌های سامان تمام شد و گفت‌وگوی‌مان را آغاز کردیم، از او درباره از دست دادن فرزندش پرسیدم. همسر سابق سامان هشت‌ماهه باردار بود و وقتی‌که خبر صدور حکم اعدام را به خانواده سامان دادند، جنین سقط شد و بعدتر هم همسر سابقش از سامان جدا شد. حکایت یک زندگی با صدور حکم اعدام از هم پاشید اما افکار عمومی فقط در حد یک خبر از آن مطلع بود.

سامان کودک کار بود. پسری کرمانشاهی که از نوجوانی می‌خواست روی پاهای خودش بایستد. در همان نوجوانی به موسیقی جذب شد و زندگی حرفه‌ای‌اش را در موزیک تعریف کرد. بیشتر موزیک‌های او تم اعتراضی به آسیب‌های اجتماعی یا عاشقانه دارد. همین دلیلی بود برای محبوب شدنش. در ۸مهر۱۴۰۱ فردای تولدش بود که مامورها به محل زندگی‌اش در تهران ریختند و او را به بازداشت کردند.

خودش روایت می‌کند که همان روز او به خیابان رفته بود و «بوی جنگ می‌آمد»، وقتی شب همراه با دوستانش به خانه برگشت، کنار پنجره رفت و با مامورانی مواجه شد که با لیزرهای سبز ساختمان محل زندگی او را نشانه رفته‌اند و از خیابان فریاد زدند که «تکان نخور»، ناگهان در خانه شکسته شد: «فحاشی کردند. دستبند زدند. سه ساعت خانه را گشتند. چیزی هم پیدا نکردند.»

سامان یاسین صبح روز بازداشت به «اوین» منتقل شد: «آن موقع فکر می‌کردم مگر می‌شود ۳۰ روز در زندان طاقت آورد؟»

سامان یاسین دو سال در حبس بود.

رفاقت در زندان؛ محسن شکاری را اعدام کردند

در زندان رفاقت‌هایی عمیق شکل می‌گیرد که با اعدام یک دوست، به رنجی مداوم تبدیل می‌شود.

سامان در زندان با «محسن شکاری» همبند و رفیق شده بود. نخستین معترضی به دار آویخته شد. محسن شکاری، آشپز و کارگر کافه‌ها و رستوران‌ها بود که در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بازداشت و به اتهام قتل یک بسیجی با چاقو، به اعدام محکوم شد. اتهامی که هیچ‌گاه نپذیرفت.

نخستین دادگاه رسیدگی به اتهام‌های معترضان در هفتم آبان ۱۴۰۱ با ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» برگزار شد.

دادگاهی که سامان آن را «نمایشی» توصیف می‌کند و می‌گوید که حکم آن‌ها از قبل مشخص‌شده بود. یک هفته بعد خانواده‌اش به ملاقات کابینی او آمدند. سامان هنوز نمی‌دانست که به اعدام محکوم ‌شده است. خانواده‌اش می‌گریستند و او از هیچ‌کدام خبر نداشت.

سامان روایت می‌کند: «حتی وقتی برگشتم بند هم بچه‌ها به من چیزی نگفتند. یک روز صدایم زدند. گفتند وسایلت را بردار و بیا» و او خیال می‌کرد که قرار است آزاد شود. به او گفتند که برگه‌ای را امضا کند. او بدون خواندن امضا کرد، بازجو اصرار کرد که سامان برگه را بخواند: «خواندم دیدم پاراگراف بلند نوشته بود که شما به اعدام محکوم‌شده‌اید. اعدام را که دیدم به هم‌ریختم. چشم‌بند را پرت کردم و به اتاق رفتم که لباس عوض کنم. دیدم یک نفر دیگر هم لباس عوض می‌کند. برگشتم دیدم محسن شکاری است.»

تا آن زمان سامان خیال می‌کرد که محسن شکاری آزاد شده است؛ اما محسن را به انفرادی برده بودند: «گفتم محسن من اعدام گرفتم. دارند من را برای اعدام می‌برند. گفت فکر کردی برای من فرش قرمز پهن کرده‌اند یا من را به شهربازی می‌برند؟ من هم اعدام گرفتم.»

در مسیر برگشت به زندان بودند که محسن به سامان گفته بود تابه‌حال شهر «کرج» را ندیده است. آن‌ها باهم قرار گذاشتند که بعد از آزادی، به کرج برگردند و بگردند. سامان می‌گوید محسن امیدوار به آزادی بود و باور نداشت که اعدام می‌شوند.

سامان در بخشی دیگر از روایت‌هایش به خاطراتی دیگر از محسن شکاری می‌پردازد: «محسن حمام بود. رفتم دم در صدایش زدم که فروشگاه می‌بندد، بریم خرید کنیم. حوله را به سرش انداخت و بیرون آمد. ما طبقه سوم زندان بودیم. رفتیم خرید کردیم. از پله‌ها که بالا آمدیم، آیفون زندان را زدند که سامان صیدی و محسن شکاری به زیر هشت یا همان افسرنگهبانی بیایند.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

وقتی آن‌ها به زیر هشت رفتند، زندان به سامان گفت به بند برگردد و محسن برای بازجویی برود: «من برگشتم بند. شب شد [محسن] برنگشت. روز بعد پای تلویزیون بودم که فیلم محسن با خبر اعدامش پخش شد. نمی‌دانم چطور حالم را توصیف کنم. با هیچ‌کس نمی‌توانستم صحبت کنم. چند تا قرص خواب از بچه‌ها گرفتم. می‌خواستم یک هفته بخوابم که نفهمم چه بر من گذشته. چشمم را باز کردم، در بیمارستان معده‌ام را شست‌وشو می‌دادند.»

سامان ادامه می‌دهد: «استرس و فشار خیلی بدی رویم بود. کسی که من این‌همه با او صمیمی شده بودم. زندان مثل فضای بیرون نیست. در بیرون رفیقت را دو سه ساعت می‌بینی و می‌رود. در زندان شما با هم می‌خوابید و بیدار می‌شوید، در هواخوری با هم صحبت می‌کنید؛ یعنی کل روز را با هم هستید. این وابستگی می‌آورد. خیلی برایم سنگین بود. پسری که شبانه‌روز با هم می‌گفتیم و می‌خندیدیم، کسی که به من امید می‌داد نترس اعدام نمی‌شوی، خودش اعدام شد.»‌

mozakereh.jpgایران اینترنشنال - صداو‌سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد با به پایان رسیدن دور دوم مذاکرات میان ایران و آمریکا در سفارت عمان در رم، در روزهای آینده دور سوم این مذاکرات آغاز خواهد شد.

خبرنگار صداوسیما دلیل کشیده شدن مذاکرات به دور سوم را «سازنده بودن فضای این گفتگوها» اعلام کرد.

مذاکرات شنبه به میانجی‌گری عمان و در کشور ایتالیا برگزار شد.

عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران درباره دومین جلسه مذاکرات به شبکه خبر گفت مذاکرات در «فضای سازنده‌ای برگزار شد و رو به جلو است.»‌‌ آقای عراقچی گفت که «در رابطه با یکسری اصول و اهداف توانستیم به تفاهم بهتری برسیم.»‌ وزیر خارجه ایران گفت از چهارشنبه این هفته مذاکرات فنی در سطح کارشناسان در عمان آغاز خواهد شد و «کارشناسان فرصت بیشتری دارند که یک چارچوب را برای توافق طراحی کنند.»

صدا و سیمای جمهوری اسلامی: دور بعدی مذاکرات احتمالا در روزهای آینده ادامه خواهد داشت

با به پایان رسیدن دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در رم، پایتخت ایتالیا، صدا و سیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد دور بعدی مذاکرات احتمالا در روزهای آینده ادامه خواهد داشت.

ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی: جی‌دی ونس، معاون ترامپ، خودش را به مذاکرات رساند

ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفت که مذاکرات در ایتالیا در جریان است و جی‌دی ونس، معاون ترامپ هم خودش را به این صحنه رسانده است.

هم‌زمان با مذاکرات رم، جلسه سران سه قوه در تهران برگزار شد

همزمان با برگزاری مذاکرات هسته‌ای در رم، نشست مشترک سران قوا در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد. در این نشست مسعود پزشکیان و محمد باقر قالیباف و غلامحسین محسنی اژه‌ای شرکت کردند.

صداوسیما: دلیل وقفه در مذاکرات، خروج هیئت ایرانی برای اقامه نماز بود

خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی در واکنش به برخی گزارش‌ها از تعلیق ۱۵ دقیقه‌ای مذاکرات، اعلام کرد هیئت مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی برای نماز اتاق را ترک کردند.

20-7.jpgبه نوشته خبرگزاری رکنا، یک دختر ۱۸ ساله به دلیل اختلافات خانوادگی توسط پدر ۴۸ ساله‌اش "با ضربات چاقو" در اسلامشهر کشته شد. به گفته فرمانده انتظامی شهرستان اسلامشهر، این قتل در ساعت ۱۰ صبح روز پنجشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴ در یکی از سالن‌های آرایشی اسلامشهر رخ داده و "نتیجه خشم پدر از استقلال دخترش بوده است."

هویت این زن جوان فاطمه سلطانی گزارش شده و قاتل پس از ارتکاب به جرم خود را به پلیس معرفی کرده است. بر اساس گزارش رکنا، "فاطمه به‌تازگی به دلیل اختلافات میان پدر و مادرش در یک سالن آرایشی مشغول به کار شده بود تا هزینه‌های زندگی خود و مادرش را تأمین کند اما این موضوع خشم پدر را برانگیخت و او با وانمودکردن به اینکه مشتری است، از طریق شماره تلفنی که دختر برای ارتباط کاری در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده بود، با وی تماس گرفت و پس از یافتن آدرس به محل مراجعه کرد."

به گفته شاهدان عینی، پدر با ورود به سالن به فاطمه حمله کرده و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده است. مراحل قانونی رسیدگی به این پرونده در حال پیگیری است.

20-8.jpg-روزنامه «نیویورک تایمز» شنبه ۱۹ آوریل (۳۰ فروردین) در مقاله‌ای که یکی از نویسندگانش «فرناز فصیحی» است، مدعی شد طبق آنچه در دور دوم مذاکره میان جمهوری اسلامی و دولت ترامپ در رُم گذشت تأسیسات هسته‌ای ایران برچیده نخواهد شد و طرفین برای کاهش سطح غنی‌سازی اتمی به مرحله فنی و کارشناسی مذاکره وارد می‌شوند. همچنین به نظر می‌رسد ترامپ در مورد زرادخانه‌های موشک‌های دوربرد ایران نیز عقب‌نشینی کرده است.

- یک جریان به رهبری مایک والتز مشاور امنیت ملی و مارکو روبیو وزیر خارجه آمریکا، استدلال کرده‌اند که بسیار خطرناک است که جمهوری اسلامی ایران را با توانایی ساخت سوخت هسته‌ای رها کنیم.

- موافقت با محدودیت‌هایی در مورد میزان اورانیومی که ایران می‌تواند در اختیار داشته باشد و میزان غنی‌سازی که می‌تواند انجام دهد، ترامپ را در معرض این انتقاد قرار می‌دهد که او صرفاً عناصر اصلی توافق هسته‌ای سال ۲۰۲۵ موسوم به «برجام» را که دوران اوباما که او آن را «فاجعه» خواند و در نهایت در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، تکرار می‌کند.

- به ادعای نویسندگان «نیویورک تایمز» جمهوری اسلامی «ایران احتمال سرمایه‌گذاری مشترک برای اداره تأسیسات غنی‌سازی هسته‌ای خود را مطرح کرده است؛ گزینه‌ای که به دولت ترامپ اجازه می‌دهد اعلام کند که نوع متفاوتی از توافق را نسبت به دولت اوباما منعقد کرده است».

- یادآوری می‌شود که امکان بررسی مستقل آنچه نویسندگان این مقاله در «نیویورک تایمز» در ارتباط با مضمون گفتگوی رُم و نقل قول‌‌هایی که از «مقامات» مطرح کرده‌اند، وجود ندارد.

جان كري تو هم؟!

| No Comments

mohajerani.jpgعطاءالله مهاجراني - اعتماد

در دوران جنگ تحميلي دولت كويت از رژيم صدام حمايت مي‌كرد، حمايت مالي و سرزميني و تبليغاتي و سياسي. نتيجه حمايتشان هم اشغال كويت توسط ارتش عراق و آوارگي خاندان امير كويت بود و جنگ دوم خليج‌فارس. مرحوم آيت‌الله موسوي‌اردبيلي در نماز جمعه تهران با طنزي نمكين خطاب به كويت گفت: «كويييت! تو هم؟!» در واقع مي‌خواست با توجه به اندازه و موقعيت كويت بگويد كه از تو چنين انتظاري نمي‌رفت. اين تعبير ديگر بعد از جمله معروف سزار خطاب به دوست نزديكش ماركوس بروتوس كه او هم با دشنه ضربتي به سزار زده بود؛ سزار گفته بود: « ?! Et tu Brute ، بروتوس تو هم!» اين مطلب را شكسپير در نمايشنامه ژوليوس سزار روايت كرده است.

بعد از موضع‌گيري كويت و تعبير آيت‌الله موسوي‌اردبيلي در ايران در بين مقامات سياسي و دولتي و در مجلس، وقتي كسي سخني مي‌گفت يا اقدامي مي‌كرد كه اصلا انتظار نمي‌رفت، گفته مي‌شد: «كويت تو هم!» حالا ماجراي مقاله جان كري است در آخر عمري درباره ايران و خطاب و رهنمودش به ترامپ كه ببين ايران گير افتاده است! ايشان بعد از وزارت خارجه در دولت دوم باراك اوباما، به امور محيط زيست مي‌پرداخت و مشاور بايدن در همين قضيه بود. ترامپ كه آمد، ايشان در مذاكرات برجام نماينده امريكا بود.

به اصطلاح نقش پليس خوب را بازي مي‌كرد. به‌رغم اينكه جان كري افتخارش شركت در جنگ ويتنام و در حقيقت جنايت جنگي بود، اما به مرور با همان عصاي زير بغل و پاي گچ گرفته و قدم زدن در ساحل و همدردي در فوت مرحوم مادر دكتر روحاني و رفتنش به محل اقامت هيات ايراني براي تسليت؛ در يك كلام چهره‌اي مثبت پيدا كرده بود، از خود چهره‌اي متعادل نشان داده بود. يكي از دوستان مي‌گفت: من وقتي جان كري را مي‌بينم ياد دايي‌ام مي‌افتم! انگار چيزي نمانده بود خادم آستان قدس بشود! البته بعدا معلوم شد كه از همان خوش‌بيني نسبي هيات ايراني، امريكايي‌ها سوء‌استفاده كرده بودند. راه نقض برجام را نبسته بوديم يا برجام در اين باره صراحت نداشت، امضاي جان كري را كافي مي‌دانستيم.

19-6.jpgعصر ایران - عباس آخوندی، تحلیلگر مسائل سیاسی و عضو کابینه دولت روحانی در کانال تلگرامی اش نوشت: تا اینجا خبرهای دریافتی از رم مثبت است و گویا جلسات کارشناسی قرار است به‌زودی تشکیل گردد. نفس تشکیل جلسات کارشناسی علامت مثبتی است.
البته من نکته‌ای را بلافاصله پس از نامه‌نگاری ترامپ به رهبری نوشتم مبنی بر این‌که لحظه‌ی تاریخی توافق فرا رسیده‌است. البته هنوز زود است که قضاوت نهایی کرد ولی، از جهت تاریخی برخی اتفاقات بزرگ گویی زمانشان فرا می‌رسد.
تا این لحظه من بر این باورم که لحظه‌ی سازش ایران و آمریکا فرا رسیده‌است، لذا، هم‌چنان که پیش از این برآورد می‌کردم مذاکرات با سرعتی بسیار تندتر از آنچه همه تصور می‌کنند به‌پیش می‌رود. و شاهد اتفاقاتی خواهیم بود که پیش‌بینی نمی‌کردیم.
بخشی از آن نیز به فرایند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در امریکا باز می‌گردد. آنان وقتی در باره‌ی موضوعی به نتیجه می‌رسند در مذاکره خیلی روان هستند. من این بحث را در مذاکره با بوئینگ تجربه کردم. ایران نیز به آینده‌ی دیگری فکر می‌کند.
زمان به زیان ایران است. ایران باید در کوتاه‌ترین زمان تصمیم‌های بزرگ بگیرد.

19-2.jpgایندیپندنت فارسی - فاکس‌نیوز در گزارشی پیرامون دور دوم مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در شهر رم نوشت قریب‌الوقوع بودن امکان حمله نظامی آمریکا، دلیل اصلی این بود که خامنه‌ای پای میز مذاکره بیاید.

جک کین، ژنرال بازنشسته ایالات متحده و تحلیلگر ارشد فاکس‌نیوز هم بر این باور است جمهوری اسلامی ایران در حال بازگرداندن «همان دفترچه راهنمایی است که برای دستیابی به توافق برجام در زمان اوباما استفاده کرد» و سپس این استراتژی را «دروغی آشکار» توصیف کرد که به توافق «فاجعه‌بار سال ۲۰۱۵» منجر شد.

khamt.jpgایران اینترنشنال - از ۱۳۹۵، که خامنه‌ای برای اولین بار در سخنرانی‌ خود از ترامپ یاد کرد ۸ سال گذشته است. روزی که او از ترامپ بابت صداقتش تمجید کرد، سپس او را به باد فحش و ناسزا گرفت. او پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، دیگر علیه ترامپ فحاشی نکرد و در دوره حاضر، با احتیاط بیشتری درباره او حرف می‌زند.

اوایل و زمانی که هنوز ترامپ کارش را در دور اول ریاست جمهوری آمریکا آغاز نکرده بود، خامنه‌ای مشتاقانه او را به عنوان شخصی خارج از دو جریان سیاسی سنتی آمریکا (دموکرات و جمهوری‌خواه) تحسین می‌کرد. اما خیلی زود پس از موضع‌گیری‌های صریح ترامپ، خامنه‌ای او را «چاقوکش» تازه‌کار معرفی کرد و سیل فحاشی‌ها و طعنه‌ها علیه ترامپ آغاز شد.

این روند تا پیش از مرگ قاسم سلیمانی ادامه داشت، به طوری که دو روز پیش از مرگ او، خامنه‌ای در یک سخنرانی خطاب به ترامپ به او گفت «شما غلط می‌کنید» اما از زمانی که خامنه‌ای پس از انتشار خبر مرگ سلیمانی با خانواده او دیدار کرد، طعنه و فحاشی به ترامپ در سخنرانی‌های او متوقف شد، تنها اشاره‌های غیر مستقیم و نرمی مانند حواله دادن به عدالت الهی در سخنان او علیه ترامپ دیده‌ می‌شود.

پس از شکست ترامپ در انتخابات سال ۱۳۹۹ ریاست جمهوری در آمریکا، بار دیگر فحاشی و طعنه به ترامپ آغاز شد. خامنه‌ در دور جدید ریاست جمهوری ترامپ، با احتیاط بیشتری درباره او اظهار نظر کرده، یا اسمی از او نبرده و یا موضعی خنثی در برابر او اتخاذ کرده است.

تا پیش از ریاست جمهوری ترامپ: «واضح و صریح حقایق را می‌گوید»

۱۲ آبان ۱۳۹۵ علی خامنه‌ای در جریان دیداری به‌مناسبت ۱۳ آبان، با تمجید از صداقت ترامپ، که در آن زمان نامزد ریاست جمهوری آمریکا بود، گفت او «واضح» و «صریح» در مناظره با هیلاری‌ کلینتون، «حقایق» را بیان می‌کند.

خامنه‌ای در ادامه این دیدار، به کلینتون، رقیب ترامپ بابت پوپولیستی خواندن اظهارات ترامپ خرده گرفت و گفت: «چرا عوام‌گرایانه؟ برای خاطر اینکه حرف‌هایش [حرف‌های ترامپ] را مردم نگاه می‌کردند، می‌دیدند درست است.»

خامنه‌ای در ادامه، با استقبال از گفته‌های ترامپ راجع به اختلاف طبقاتی در جامعه آمریکا به نقل قول سخنان او پرداخت و تاکید کرد «اینکه شما می‌گویید مرگ بر آمریکا، یعنی مرگ بر این چیزها [که ترامپ راجع به ایجاد اختلاف طبقاتی گفت]»

وقتی که پرویز بازیگر بود

| No Comments

Behrouz_Fathali.jpgخانواده‌ کامکار، بی‌تردید از چهره‌های برجسته‌ موسیقی معاصر ایران هستند؛ خانواده‌ای که نه‌تنها هنر ورزیده اند، بلکه با نجابت و فروتنی خاصی، سهم خود را در فرهنگ این سرزمین ایفا کرده اند. در رفتار و گفتار آنان، آنچه به چشم می‌آید، نوعی از روحیه‌ نسل گذشته است: نسلی که در بنای جامعه نو, تلاش می ورزید و در عرصه سیاست, جانب میانه را می گرفت. این میانه لعنتی را! میانه ای که بظاهر، معقول و مسئولانه بنظر می رسید اما در خود, بلایی بنام "بی‌موضعی‌" را نهان داشت.

اینکه سخن از خانواده کامکار رفت, به بهانه‌ نامه‌ای است که بتازگی از سیاوش کامکار, که از نسل سوم کامکارهاست, در فضای مجازی منتشر شده است. نامه ای که محتوای آن, برائت جستن از پادشاهی خواهان و همردیف قرار دادن آنان با نیروهای چپ و راست و در یک کلام: جانب میانه را گرفتن است. یعنی تلاش برای کنار آمدن با همه! یعنی اسیر همان بلای "بی موضعی" بودن!

متن این نامه, مرا به دو تجربه و تأمل تاریخی دیگر کشاند. تجربه و تأمل نخست, به مراسم بزرگداشت زنده یاد دکتر محمد علی مجتهدی باز می گردد. این شخصیت نامدار را کمتر کسی است که نشناسد. وی در سال های پیش از بهمن سیاه ۵۷, همزمان با استادی دانشکده فنی دانشگاه تهران, مدیریت دبیرستان البرز را نیز که افتخار تربیت بسیاری از نسل های جوان ایران را در مسیر کسب مدارج بالای تحصیلی در کارنامه خود داشت, عهده دار بود. او همچنین در دوره هایی, رئیس دانشگاه پهلوی, دانشگاه ملی ایران و دانشکده صنعتی پلی تکنیک تهران می بود و مسئولیت تأسیس دانشگاه صنعتی آریامهر نیز که به دستور مستقیم شاه انجام گرفت, با نام او گره خورده است.

روزی فیلمی را که از مراسم بزرگداشت دکتر محمدعلی مجتهدی تهیه شده بود, می دیدم. این مراسم, در یکی از شهرهای آمریکا و به همت شاگردان پیشین دکتر مجتهدی و در حضور او ترتیب داده‌ شده بود. در قسمت پایانی برنامه، دکتر مجتهدی پشت میکروفون رفت تا از شاگردان سابق خود قدردانی کند. زمانی که لب به سخن گشود, سراپا گوش شدم. گمان می‌کردم اکنون این استاد گرانقدر, اشاره‌ای به حکومت دورانساز پهلوی کرده و از محمد رضا شاه و خدمات درخشان او یاد خواهد نمود. با اشتیاق منتظر بودم تا او بویژه از نقش کلیدی شاه در شکل‌گیری نهادهایی که او خود نیز در ایجاد آنها فعال بود, سخن بمیان آورد. اما در اوج حیرت, دیدم تنها به تکرار دوباره و دوباره همین یک جمله بسنده کرد:

«برای ایران کار کنید، به ایران فکر کنید.»

اخیرا نیز, کلیپی از کلاس درس استاد و شاعر نامدار کشور, دکتر شفیعی کدکنی, در حضور دانشجویانش دیدم که در آنجا به تلویح می گفت که اثر یک سیاستمدار برجسته, در زمان حیاتش شناخته نمی شود و گذشت زمان, قدر و مرتبه او را آشکار می کند. البته مثال های او در این مضمون, قوام السلطنه و وثوق الدوله بودند. از این استاد گرامی و برجسته نیز, سخنی از محمد رضا شاه نشنیدم. در خوش بینانه ترین حالت, شاید می شد چنین استباط کرد که ایشان با صنعت کنایه, به نوعی از محمد رضا شاه نیز قدردانی کرده است.

Behrouz_Varzandeh.jpgای شما که دل در گرو نام‌ها و چهره‌ها نهاده‌اید، و ستارگانِ قدرت را قبله‌گاهِ خویش ساخته‌اید -- از چپِ چپ تا راستِ راست، از آزادی‌خواهانِ دوآتشه تا مدافعانِ نظم و اقتدار -- بترسید از آن روز که آنان قدرت را به چنگ آورند.

ای شما که به‌دنبالِ نقاب‌ها و توهّمات، از چهره‌ی حقیقت غافل مانده‌اید -- تاریخ، آموزگاری‌ست که بارها و بارها این حقیقت را فریاد زده است: در این میدان، هیچ استثنایی در کار نیست.

آنان که روزی با فریاد عدالت، آزادی و حقوق مردم برخاستند، همان کسانی شدند که بر گلوی مردم چنگ زدند. و آنان که دم از دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر می‌زدند، در روز قدرت، دهان‌ها را بستند و اندیشه‌ها را در نطفه خفه کردند.

دوست‌داران مستضعفین، آزادی‌خواهان، دموکراسی‌طلبان، سوسیال‌گرایان، ناسیونالیست‌ها، لیبرال‌ها و نادیان عدالت--همگی، آنگاه که نسیم قدرت در مشام‌شان پیچیده، سیمایی دگر از خود نشان داده‌اند. چه در انقلاب‌های مردمی چون فرانسه، روسیه و ایران، و چه در قدرت‌گیری‌های ایدئولوژیکِ ناسیونالیسم افراطی، چون آلمان نازی، این واقعیت‌ها در تاریخ ثبت‌اند

قدرتِ بی‌نظارت، سرطانی‌ست که آرمان‌ها را می‌بلعد، و اگر مهار نشود، به هیولایی بدل می‌شود که از همان آرمان‌ها تغذیه می‌کند.

Mehran_Rafiei.jpg

اگر پرسی ز وضعم یا ز آیینم

بگویم واعظی از نسلِ ضالینم

هوادار سپاهی های خونریزم

نه در فکرِ فشار قشرِ مسکینم

به بیعاری هدر گردد شب و روزم

گهی نشِه گهی در خواب سنگینم

بگیرم بس سروری من ز مداحان

ثناگو می برد تا ماه و پروینم

نگردد چشمِ من روشن ز آذرها

که بندد مردمک را پلکِ چرکینم

چو شادی بشکند پشت نظامم را

غمی بارد ز هر فرمانِ پُرکینم

گر آزارم دهد آوازِ طنازان

ببافم مانعی شرعی من از دینم

سرِ پیری نصیبِ من شده برزخ

برین خواری نه خوش بینم نه بد بینم

اگر بختم رسد امشب به فریادم

دگر فردا نخیزم من ز بالینم

روانشناسی رنگ صورتی

| No Comments

pb.jpgپوران بنایی، هنرمند و بازیگر مشهور که در زمینه امور خیریه نیز بسیار فعال است، در پیامی تصویری از علی دایی خواست که به کمک روشندلان سیستان و بلوچستان برود.

خانم بنایی در پیام با اشاره به کارهای خیریه متعددی که علی دایی انجام داده، گفت: «از علی دایی عزیزم خواهش می‌کنم که به این عزیزان برای تهیه یک مینی‌بوس برای رفت‌وآمد کمک کند.»

پوری بنایی که خود نیز برای امر خیریه دیگری به چابهار سفر کرده بود، در این دیدار از موسسه «آوای روشنایی چابهار» متوجه مشکل رفت‌وآمد مراجعان شده و از علی دایی برای مشارکت در این امر خیر دعوت کرد.

محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» در جمهوری اسلامی، گفت: «اگر این قانون رعایت می‌شد، ۵۰۰ نفر دیگر مثل ظریف در دولت و سپاه، زن خارجی دارند و به هیچ‌وجه نباید شغل حساس بگیرند. اینها را باید بگوییم؟»

:::

تصاویری از خودروی حامل فرمانده حزب‌الله لبنان که در حمله هوایی امروز اسرائیل کشته شد منتشر شده است. ارتش اسرائیل اعلام کرد «حسین علی نصر»، معاون واحد ۴۴۰۰ حزب‌الله، امروز در حمله پهپادی در جنوب لبنان کشته شده است.

بر اساس این گزارش، نصر مسئول قاچاق سلاح و پول از ایران به لبنان بوده و با کارکنان فرودگاه بیروت برای انجام عملیات‌های مخفی همکاری داشته است.

19.jpgایران وایر - خبرگزاری رویترز، در گزارشی اختصاصی نوشت مقامات اسرائیلی همچنان در حال بررسی گزینه حمله محدود به تأسیسات هسته‌ای ایران هستند، هرچند که ایالات متحده آمریکا به رهبری رئیس‌جمهور دونالد ترامپ تمایل چندانی به حمایت فوری از اقدام نظامی نشان نمی‌دهد.

این گزارش که روز شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ منتشر شد، نشان می‌دهد که تل‌آویو در حال ارزیابی سناریوهایی است که با کمترین میزان وابستگی به واشنگتن، بتواند برنامه هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد.

طرح‌هایی مانند حملات هوایی محدود، عملیات کماندویی و اقدامات سایبری در دستور کار قرار دارند. منابع امنیتی اسرائیلی گفته‌اند این طرح‌ها عمدتاً بر تأسیسات زیرزمینی مانند نطنز و فردو متمرکز هستند.

نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، تأکید کرده است که مذاکرات دیپلماتیک تنها زمانی موفق تلقی خواهند شد که به «برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای ایران» منتهی شوند. وی ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای متهم کرده و گفته است اسرائیل برای جلوگیری از این امر «تمام گزینه‌ها» را روی میز نگه خواهد داشت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در مقابل، ایران هشدار داده است که هرگونه اقدام نظامی اسرائیل با واکنش قاطع و «پاسخی کوبنده» مواجه خواهد شد. مقامات جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده‌اند که برنامه هسته‌ای این کشور صرفاً اهداف صلح‌آمیز دارد.

ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که نشان می‌دهد دونالد ترامپ در باشگاه گلف خود در ویرجینیا، به مناسبت عید پاک، همراه با ایلان ماسک و چند نفر دیگر دور یک میز نشسته است. در بخشی از ویدئو، کودکی او را «بابا ترامپ» خطاب می‌کند و ترامپ با خوشحالی واکنش نشان می‌دهد.

ریچارد انگل، گزارشگر جنگ‌های روسیه و اوکراین و غزه برای شبکه NBC آمریکا، در صحن علنی امروز مجلس دیده شد


:::

shamkhani.jpgشمخانی: ایران در مذاکرات رم به دنبال مهار اسرائیل و رفع تحریم‌هاست

دویچه وله - علی شمخانی، مشاور سیاسی رهبر جمهوری اسلامی، اعلام کرد که مذاکره‌کنندگان ایران با اختیارات کامل برای دستیابی به توافقی جامع در رم، بر "مهار اسرائیل، رفع تحریم‌ها و رد مدل لیبی" تمرکز دارند.

شمخانی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که هیئت ایرانی با ۹ اصل، از جمله "جدیت، تضمین، توازن، رفع تحریم‌ها، رد مدل لیبی/امارات، اجتناب از تهدید، سرعت، مهار مزاحمین مانند اسرائیل و تسهیل سرمایه‌گذاری" به مذاکرات رم اعزام شده است.

او تأکید کرد که ایران به دنبال "توافق متوازن" است، نه تسلیم. شمخانی "مدل لیبی" را که در سال ۲۰۰۳ منجر به برچیدن برنامه هسته‌ای این کشور شد، غیرقابل قبول دانست.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل پیشتر اعلام کرده بود کە خواهان برچیده شدن برنامه هستەای ایران با مدل لیبی است.

tweet.jpg

khamassad.jpgبه احتمال فراوان ترامپ عزم خود برای ساخت خاورمیانه جدید جزم کرده و با وجود توافق هم جمهوری اسلامی را تحمل نمی‌کند و در نهایت ترکیبی از نسخه‌ی لیبی و نسخه‌ی ۱۲ روزه‌‌ی سوریه را برای ایران هم خواهد پیچید

محسن زینلی‌پور

بخش بزرگی از تحلیلگران برمبنای رویدادهای هفته‌های اخیر، منتظر شکل‌گیری توافق با هدف کاهش تنش‌ها هستند و توافق احتمالی را پایان خوش دشمنی‌ها و برقراری روابط دوستانه ایران و آمریکا قلمداد می‌کنند.

حال آنکه که سیاستمداران عاقل هیچ‌گاه نقشه‌‌های حقیقی خود را بر زبان نرانده و هدف‌های کلان خود را به دور از گفتار و کردار ظاهری خود دنبال می‌کنند. به ویژه در مواردی مانند ایران که هر حرکتی در قبال آن ذینفعان و متضرران خاص خود را داشته و توجه یا واکنش موثر چین و روسیه، اروپا و کشورهای عرب منطقه و... را در پی دارد.

بر مبنای شواهد و قرائن امروز و سابقه‌ی تاریخی طرفین، در قالب چند دلیل بیان خواهم کرد که چرا ترامپ به کمتر از نابودی کامل جمهوری اسلامی رضایت نخواهد داد و عزم خود را جزم کرده و در حال اجرای طرح کلان خود و جلب همراهی اروپاست.

🔸اول: ترامپ می‌خواهد راه‌ نفوذ و سوءاستفاده‌ی چین، روسیه و تا حدودی هند از ایران را بسته و ایران را متحد سیاسی اقتصادی خود کند و از منفعت اقتصادی این اتحاد استفاده ببرد. امری که با وجود جمهوری اسلامی، حتی یک درصد شانس موفقیت ندارد. (بحث سرمایه‌گذاری آمریکا در ایران، با وجود نبود ابتدایی‌ترین زیرساخت‌ها و نیاز به تامین آنها، نبود سیستم بوروکراسی و اجرایی سالم، فساد سیستماتیک یا سلولی، وجود رانت و عدم شایسته‌سالاری و از همه مهمتر بالا بودن دز آمریکاستیزی در میان قشر انقلابی، فقط مصرف تبلیغاتی داشته و تا آخرین روز حیات جمهوری اسلامی، امکان‌پذیر نخواهد بود)

🔸دوم: آمریکا خاورمیانه‌ی جدید را کاملا یکدست، تحت نفوذ، متحد خود و عاری از اختلاف و تنش می‌خواهد و حکومتی که نتواند با اسرائیل دوستی پایدار و حقیقی داشته باشد، جایی در آن نخواهد داشت چون نمی‌خواهد همچنان برای ژاندارم ماندن منطقه هزینه بدهد.(امری که اعراب خیلی زودتر آن را دریافته و پایه‌ی اصلی پیمان ابراهیم است)

golanbari.jpgصابر گُل‌عنبری

خبرگزاری رویترز امروز به نقل از یک «مقام ایرانی» نوشت که تهران خواستار «دریافت تضمین‌هایی» شده است که ترامپ بار دیگر از توافق احتمالی خارج نشود. نمی‌دانم این نقل قول تا چه اندازه صحت دارد و اگر هم صحت دارد، صرفا ابزاری برای چانه زنی در مذاکرات است یا واقعا به عنوان یک هدف و شرط برای تحقق دنبال می‌شود.

اگر این گونه باشد که چنین هدفی اساسا محقق شدنی نیست؛ به ویژه وقتی که طرف توافق ترامپ باشد!

اگر منظور تضمین حقوقی است که ترامپ کلا میانه‌ای با چنین تضمین‌هایی ندارد؛ نمونه آن برجام بود که متکی به بالاترین تضمین در حقوق بین‌الملل یعنی قطعنامه شورای امنیت بود، اما ترامپ نه به آن وقعی نهاد و نه به امضای کشورش و از برجام خارج شد. حال چه رسد به دیگر تضمین‌ها!
تضمین‌های سیاسی هم چیزی فراتر از وعده و قول نیستند.

در واقع مهم‌ترین تضمین برای پایبندی طرف‌های یک توافق به آن، ادامه منافع آن برای دو طرف است. در این میان فعلا پای منافع شخصی ـ روانی ترامپ در ثبت یک توافق به نام خود به ویژه در سایه بن‌بست‌ها در پرونده‌های خارجی از جنگ غزه و گروگان‌ تا اوکراین و جنگ تجاری مطرح است.

حالا اگر فرضا چنین توافقی حاصل شود، اما رفع تحریم‌ها منافعی اقتصادی برای آمریکایِ ترامپ در پی نداشته باشد و او در آینده مشاهده کند که در نتیجه این توافق صرفا چین و اروپا و دیگر بازیگران کاسب شده‌اند، ممکن است تصمیم بگیرد که به نوعی و حتی بدون خروج از توافق بازی را به هم بزند و در مسیر رفع تحریم‌ها مانع تراشی کند و یا تحریم‌های رفع شده را به شکل دیگری با فشار بر طرف‌های معامله اعلام نشده اعمال کند.

نمونه چنین رفتاری پس از توافق آتش بس در ژانویه گذشته در جنگ غزه رخ داد. این توافق با فشار خود ترامپ بر نتانیاهو به دست آمد؛ اما بعدا که دید گروگان‌ها (بر اساس خود همان توافق) قطره چکانی آزاد می‌شوند، عصبانی شد و ضرب الاجلی برای آزادی همه آنها تعیین کرد؛ اما حماس نپذیرفت. با این حال بعدا دست نتانیاهو را برای نقض توافق و از سرگیری حملات به غزه باز گذاشت.

فعلا شاید منافع شخصی خود ترامپ با توجه به شخصیت خاصی که دارد، پیشران و کاتالیزور یک توافق باشد، اما به تنهایی تضمین کننده بقای توافق نیست و منافع اقتصادی چنین توافقی می‌تواند مکمل آن و تضمین کننده باشد.

اینجا این پرسش شکل می‌گیرد که تهران تا چه اندازه آمادگی شروع مناسبات تجاری با آمریکا را دارد؟ که با برخورداری واشنگتن از منافع اقتصادی توافق احتمالی به نوعی بقای این توافق تضمین شود و این که چه برنامه‌ای برای این کار دارد؟ اگر هم فرضا دولت برنامه‌ای داشته باشد، تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد؟

arnz.jpgبعد از نیابتی‌های مستقیم، حالا نوبت غیر‌مستقیم‌ها است

روزگاری که حاج قاسم و کاظمی قمی و محمد کاظم آل صادق، نخست‌وزیر و فرماندهان نظامی عراق را تعیین می‌کردند، به پایان می‌رسد

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

بعد از سرنگونی صدام حسین، رژیم جمهوری اسلامی در مرحله نخست چندصد تن از عواملش از جمله شماری از وابستگان سپاه بدر و قدس را به عراق اعزام کرد. در جریان سفر محمدباقر حکیم به عراق، هم بیش از شش هزار تن از اعضای سپاه بدر و مجلس اعلا به همراه شماری از کماندوهای حزب الدعوه که بیشترین آموزش‌ها را در کادرهای تروریستی دیده بودند، به عراق بازگشتند.

با حضور رهبران الدعوه و مجلس اعلا در شورای حکومتی و وزارتخانه‌ها، تعداد کثیری از این افراد جذب ارگان‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی شدند. تیپ گرگ‌ها (الذئاب) در نیروهای امنیتی عراق‌ــ که به دستور آمریکایی‌ها منحل شدــ هم تماما از وابستگان سپاه بدر تشکیل شده بود. افراد این تیپ صدها تن از سنی‌ها و نیز روشنفکران و نویسندگان، وکلا و زنان آزادی‌خواه عراق را به قتل رساندند.

در طول سه سال، علاوه بر ورود عوامل رژیم به ارگان‌های نظامی و امنیتی، سه ارگان وزارت اطلاعات، سپاه قدس و اطلاعات سپاه گاه به صورت مشترک و زمانی به طور جداگانه، اداره ستادهایی را در حداقل ۱۱ شهر عراق عهده‌دار بودند.

حسن کاظمی قمی، سفیر وقت رژیم، که خود از اطلاعاتی‌های سرشناس و دارای سابقه کار اطلاعاتی در لبنان و خلیج فارس بود، به همراه صفری، مسئول اطلاعات سپاه، که با عنوان وابسته بازرگانی فعالیت می‌کند، با بعضی از شبکه‌های سه ارگان مذکور در ارتباط بود. نجف، کربلا، کوفه، کاظمین، مدینه الصدر، العماره، الناصریه، بصره، الدیوانیه و شهرهای سلیمانیه و اربیل در شمال عراق در منطقه کردستان حوزه فعالیت عوامل رژیم و دست‌پروردگانشان بودند.

در نجف، علاوه بر این مراکز، رهبر جمهوری اسلامی با اعزام محمدمهدی آصفی، رهبر معنوی الدعوه، به این شهر به‌عنوان نماینده اصلی خود، وکلایی همچون نورالدین اشکوری را نیز مامور کرد تا با دلار، سلطه او را بر این شهر برقرار کنند. در این میان، آقای سیستانی که علاوه بر مخالفت با ولایت فقیه، به طور کلی آبش با سید علی آقا به یک جوی نمی‌رفت، از چند سو محاصره شد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

نخست آنکه آقازاده ایشان، سیدمحمدرضا، با عمار حکیم، پسر عبدالعزیز، رئیس وقت مجلس اعلا، یک جان در دو قالب شد. تکلیف شهرستانی، داماد سیستانی که دستش زیر ساطور دادگاه ویژه قم است، نیز کاملا روشن است. از سوی دیگر اطلاعات سپاه تمام خانه‌های نیمه‌ویران اطراف خانه آقای سیستانی را خرید یا اجاره کرد و آخوندهای سرسپرده رژیم را آنجا اسکان داد. کلیه وسایل استراق سمع نیز بر در و دیوار خانه سیستانی نصب شد.

شاهد آنکه روزی موفق الربیعی، مشاور امنیت ملی نخست‌وزیر عراق، به دیدن آقای سیستانی رفته و مسائلی را از جمله ابعاد دخالت‌های رژیم ولایت فقیه در امور عراق را با او در میان گذاشته بود. چند هفته بعد او به تهران سفر کرد و در اولین دیدارش با محسنی اژه‌ای، وزیروقتاطلاعات، اژه‌ای به او گفت که نزد سیستانی شکایت از ما نبرید، حرفی دارید مستقیم به ما بگویید.

قدرت جمهوری اسلامی در عراق به جایی رسید که زمانی که ایادعلاوی و حزبش برنده انتخابات شدند، با نظر حاج قاسم سلیمانی و سفیر آمریکا، نوری المالکی نخست‌وزیر شد.

سفرغیرمنتظره سلطان عمان به روسیه برای دیدار با پوتین (در روز دوشنبه) در بحبوحه مذاکرات ج.ا و آمریکا

dooshki.jpgعبدالستار دوشوکی - ویژه سایت گویا

در سایت گویا مطلبی را مشاهده کردم تحت عنوان "پاسخ عبدالکریم سروش به هجمه‌ها در پی سخنان اخیرش علیه ایران ستیزها و جنگ‌طلب‌ها" که برگرفته از ویدیوی از روخوانی این به اصطلاح فیلسوف مومن از متن پیش نوشته شده است. حال بگذریم از اینکه ایشان حتی نمی تواند برای مدت کمتر از دو دقیقه چهار کلمه را رو به دوربین "از بر" بگوید. ولی محتوای سخنان ایشان همان مهملات, لاطائلات و اتهامات همیشگی از یک سو, و دریوزگی و چاپلوسی در درگاه سران جمهوری اسلامی از سوی دیگر است. این در حالی است که هیچکدام از شخصیت های معتبر اپوزیسیون خواستار حمله نظامی نشده اند. بعنوان مثال شاهزاده رضا پهلوی بارها مخالفت خود با حمله نظامی را صراحتا اعلام کرده است و راه سوم (ملت ایران) را بعنوان جایگزین دو گزینه حمله نظامی و یا مماشات پیشنهاد کرده اند. اما دروغگویی در ذات امثال سروش عجین شده است.

بنده حدود ۲۵ سال پیش سروش را در لندن دیدم و از او در مورد کشتار دانشجویان در یورش وحشیانه "انقلاب فرهنگی" پرسیدم که در مقاله "سروش، بدهکار مجرمی که طلبکار شده است" بطور مفصل به آن پرداخته ام. ایشان مدعی شده اند خمینی از زمان هخامنشیان تا روزگار حاضر مردمی ترین و باسوادترین رهبر تاریخ ایران بوده اند. نمی دانم چرا, اما از بخت بد, من هم سروش و هم اکبر گنجی را در لندن دیده ام. باز نمی دانم چرا امثال سروش و گنجی در راه سفر پناهندگی به آمریکا به راحتی در شهرهای اروپایی توقف کرده و سپس در آمریکا لانه نموده تا از اسلام ناب محمدی خمینی دفاع کرده و به آمریکا و غرب حمله کنند که خود از معجزات این جماعت است.

در این ویدیو فقط یک حقیقت انکارناپذیر نهفته است و آن هم اینکه سروش مسئولین جمهوری اسلامی را "برادر" خود می داند؛ و مخالفین رژیم را "ایران فروش و بیگانه پرست". این نوع طاووس های علّیین شده نظیر سروش و امثالهم که خود را فقیه ‌الفقها تلقی می کنند و نه تنها حرص و ولع آنها در زیاده گویی و دروغپردازی حد و حصر ندارد بلکه حافظه ای ضعیف و قدرت مکاری قوی دارند. این مشخصه ذاتی سروش را در سال ۱٤۰۲ در نوشتاری به نام "انتخابات؛ حکایت عبرت آموز شیر و اُلاغ و روباه مکار و سروش" با سند و مدرک به رشته تحریر درآورده بودم. زیرا وی مردم را تشویق به شرکت در انتخابات کرده بود.

اما مدتی بعد یعنی در سال گذشته وی با چرخش ۱۸۰ درجه ای به این نتیجه رسیدند که "با دلو انتخابات از چاه نظام آب آزادی نمی‌توان کشید و از درخت ولایت جز چوبه دار نمی‌توان تراشید". ایشان با صراحت گفت "از پستان فقاهت صفوی شیر عدالت علوی نمی‌توان دوشید". در همان زمان مقاله "آقای دکتر سروش، از ملت ایران عذرخواهی کنید" را نوشتم و گفتم حال که "عوض" شده اید از ملت ایران بخاطر گذشته سیاه خودتان عذرخواهی کنید. زیرا سروش گفته بود که این رژیم یک گرگ و گرگ زاده است. حال می بینم که ایشان این گرگ ها را "برادر تنی" خود می داند و باز هم با یک معلق ۱۸۰ درجه ای بقول مولانا (که سروش خود را عاشق او می داند) باز گشته است به روزگار اصل و وصل خویش. حکیم سعدی سالها پیش گفته بود: "عاقبت گرگ زاده گرگ شود؛ گرچه با آدمی بزرگ شود". زیرا اساسا ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.

عبدالستار دوشوکی

houthiild.jpgایران اینترنشنال - حوثی‌های یمن اعلام کردند در جریان حملات هوایی بامداد جمعه ۲۹ فروردین ایالات متحده به بندر نفتی «رأس عیسی»، ۷۴ نفر کشته و ۱۲۶ تن زخمی شده‌اند. این بندر که در کنترل حوثی‌هاست، در استان الحدیده در ساحل دریای سرخ قرار دارد.

فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا (سنتکام) ضمن تایید این حملات اعلام کرد که هدف از این عملیات، «نابودی منابع تامین سوخت و درآمدهای غیرقانونی حوثی‌ها» بوده است.

به گزارش آسوشیتد‌پرس، این حمله یکی از مرگبارترین عملیات‌هایی بود که از زمان آغاز کارزار نظامی تازه آمریکا از ۱۵ مارس تاکنون علیه حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی انجام شده؛ کارزاری که صدها حمله هوایی در بر داشته است

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، با محکوم کردن حملات هوایی آمریکا به حوثی‌های مورد حمایت تهران، گفت که این حملات، «مصداق آشکار جنایت، تجاوز، نقض فاحش اصول و قواعد بنیادین منشور سازمان ملل و حقوق بین‌الملل» است.

حوثی‌ها جمعه موشکی را به‌سوی اسرائیل پرتاب کردند که به گفته ارتش این کشور رهگیری و منهدم شد.

این حمله باعث به‌صدا درآمدن آژیر خطر در تل‌آویو و مناطق دیگری در اسرائیل شد.

هم‌زمان و در حالی‌ که جنگ یمن هر روز بیشتر به صحنه‌ای بین‌المللی تبدیل می‌شود، ایالات متحده یک شرکت ماهواره‌ای چینی را به «حمایت مستقیم» از حملات حوثی‌ها متهم کرد.

پکن هنوز به این موضوع واکنشی نشان نداده است.

تلویزیون المسیره، وابسته به حوثی‌ها، تصاویری از اجساد قربانیان در محل حمله آمریکا را پخش کرد. حوثی‌ها شمار کشته‌شدگان را ۷۴ و تعداد زخمی‌ها را ۱۲۶ نفر اعلام کرده‌اند.

این شبکه گزارش داد نیروهای امدادی و کارکنان غیرنظامی بندر رأس عیسی در جریان این حمله جان باخته‌اند و تصاویر حاکی از وقوع انفجارهای بزرگ و آتش‌سوزی گسترده در محل است.

kayhan.jpgکیهان لندن - آغاز مذاکرات هسته‌ای بار دیگر دستاویزی برای «امیدفروشی» جمهوری اسلامی به مردم شده است. این نمایش با ادعاهای دروغین بهبود شرایط اقتصادی در حالیست که نه توافقی صورت گرفته، نه تحریمی لغو شده و نه اتفاقی در اقتصاد بحران‌زده ایران افتاده است!

طی دو هفته گذشته و از زمان اعلام خبر آغاز گفتگو میان جمهوری اسلامی و دولت دونالد ترامپ، جریانات موافق توافق و مذاکره با سکانداری اصلاح‌طلبان بار دیگر نمایش‌های نخ‌نما شده به سود دولت را آغاز کرده‌اند. واژه‌هایی چون «گشایش» و «بهبود» به تیتر مطالب اقتصادی رسانه‌های داخلی بازگشته است.

در آنسو بانک مرکزی و دولت که همواره دست مداخله‌گرشان در بازارهای مختلف ایران اختلال ایجاد می‌کرد، با افزایش عرضه و ایجاد جوّ روانی کاهش‌هایی در قیمت ارز و طلا ایجاد کرده‌اند تا همین اندک کاهش قیمت‌ها را سندی بر «آغاز فصل گشایش‌های اقتصادی» جا بزنند!

این در حالیست که کاهش قیمت‌ها در بازار ارز و طلا از یکسو به علت مداخله دولت و بانک مرکزی و از سوی دیگر به این دلیل رخ داد که در اقتصاد متلاطم و پرریسک ایران بسیاری از شهروندان دارایی ریالی خود را، برای حفظ ارزش، به طلا و ارز تبدیل کرده بودند و طبیعی است که با «فرض» کاهش قیمت ارز و طلا در صورت توافق، برای جلوگیری از زیان، تلاش کنند ارز و طلا را فروخته و به دارایی سودآور دیگری تبدیل کنند.

چنین روندی سبب افزایش «عرضه» در این دو بازار شد و همزمان دولت و بانک مرکزی نیز به آن دامن می‌زنند. در نتیجه عرضه در بازار ارز و طلا از تقاضا پیشی گرفت و قیمت‌ها روند کاهشی یافت. در همین حال اما کاهش ارزش دلار در جهان به علت سیاست‌های تعرفه‌ای دونالد ترامپ نیز به کاهش ارزش دلار در ایران سرعت بخشید.

قیمت دلار در بازار آزاد ایران که طی سال گذشته بیش از صد درصد افزایش یافته بود، طی روزهای گذشته از ۱۰۴ هزار تومان به کانال ۸۰ هزار تومان بازگشت. قیمت سکه نیز از مرز ۱۰۰ میلیون تومان به کانال ۸۰ میلیون تومان وارد شد.

در آنسوی بازارهای مهم کشور، دولت تلاش کرد بازار بورس را هم رونق ببخشد تا سند دیگری بر ادعای «بهبود شرایط اقتصادی» در چشم مردم فرو کند. این تلاش اما تنها چند روز دوام آورد و در روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ بازار بورس پس از پنج روز رشد شاخص، با ریزش روبرو شد. شاخص کل بورس در پایان معاملات روز سه‌شنبه با ریزش ۲۷ هزار واحدی به ۲ میلیون و ۹۴۴ هزار واحد رسید.

رسانه‌های حکومتی حامی مذاکره نیز کارشناسان نظام را به صف کردند تا تحلیل‌هایی از آغاز گشایش‌های اقتصادی و تزریق «امید» کاذب به مردم را تبلیغ کنند.

اینهمه در حالیست که مذاکرات تازه آغاز شده و مشخص نیست توافقی که برای جمهوری اسلامی به حیات‌اش گره خورده، چند هفته دیگر نهایی شود؛ همچنین مشخص نیست برداشته شدن تحریم‌ها و آزاد ساختن پول‌های بلوکه شده ایران در دیگر کشورها به عنوان دو خواسته مهم نظام، اگر هم یک توافق احتمالی به دست بیاید، اساسا کِی و با کدام ساز و کار انجام شود. در نتیجه حتی اگر آنطور که خواست دولت دونالد ترامپ است، این دور از مذاکرات مدت کوتاهی طول بکشد، باز هم زمان دقیق دست یافتن جمهوری اسلامی به پول‌های بلوکه شده و درآمدهای ارزی ناشی از خام‌فروشی نفتِ بدون تحریم روشن نیست.

«شجره خبیثه ملعونه، گاو شیرده آمریکا، ننگ ابدی...»؛ این‌‌ها نمونه‌ای از توصیف‌هایی‌ هست که علی خامنه‌ای، در سال‌های اخیر برای سران عربستان سعودی به کار برده است.

با این ‌حال، رهبر جمهوری اسلامی ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، در دیدار با وزیر دفاع عربستان سعودی این کشور را «برادر» جمهوری اسلامی در منطقه خواند و از گسترش روابط با این کشور و آمادگی کمک به ریاض سخن گفت.

18-4.jpgشیر پیر خستگی ناپذیر علیه استبداد

سیدمصطفی تاجزاده - درباره ابوالفضل قدیانی

استبدادستیزی نستوه که اسم او در تاریخ جنبش‌های آزادیخواهانه ملت ایران به یاد خواهد ماند؛ ابوالفضل قدیانی.

✅شیر پیر خستگی‌تاپذیری که دو بار در رژیم گذشته در سال‌های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ به بند کشیده شد. بار دوم ابتدا به حبس ابد و سپس در دادگاه‌ تجدیدنظر به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. در دوران آقای خامنه‌ای نیز به جرم مخالفت صریح با رویکرد فقرگستر، فسادپرور و سرکوبگر رهبر دو بار دیگر در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۴۰۳ به زندان اقتاد. او تاکنون نزدیک به ۱۰ سال از عمر شریف خود را در زندان سپری کرده است.

✅در زندان رژیم سابق بهزاد نبوی و قدیانی به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی مانند محمد سلامتی و صادق نوروزی «امت واحده» را تشکیل دادند که یکی از گروه‌های تشکیل‌دهنده سازمان مجاهدین اسلامی شد. من در روند تاسیس سازمان مزبور در همان سال اول انقلاب توفیق آشنایی و همکاری با قدیانی عزیز را پیدا کردم و به رغم برخی اختلاف نظر‌ها به دوستی با وی افتخار می‌کنم و قدرشناس وجود نازنینش هستم.

✅قدیانی تا سال ۱۳۸۸ در چارچوب همین نظام سیاست‌ورزی می‌کرد، اگرچه انتقاد‌های جدی به قانون اساسی آن داشت. اما پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که من آن را «کودتای انتخاباتی» می‌خوانم و او به تقلب گسترده در آن بارو دارد، جمهوری اسلامی را اصلاح‌ناپذیر خواند و لبه تیز انتقاد‌های خود را متوجه آقای خامنه‌ای کرد‌ به باور او رهبر مسبب مشکلات اصلی کشور و مانع بزرگ بهبود اوضاع است. بر همین اساس استعفا یا برکناری او را اولین گام در جهت به‌سامان‌آوردن امور می‌خواند.

✅به اعتقاد قدیانی که من هم با او هم‌عقیده‌ام، حکومت دینی پروژه‌ای محکوم به شکست است که هم اسلام را بدنام می‌کند و هم سیاست را از معنای خود تهی می‌سازد و به دین و دنیای مردم لطمه می‌زند. مدل مطلوب او یک جمهوری دموکراتیک سکولار است و با هر نوع استبداد چه دینی و چه سکولار و سلطنتی مرزبندی دارد و دموکراسی را علاج درد‌های ایران می‌داند.

✅ قدیانی نماد یک مخالف شریف است. شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی، با یک زندگی ساده، پاک و بی هیچ حرف‌وحدیثی و با همسری همراه، فداکار و صبور. سرکار خانم زهرا رحیمی، که مثل خود او در رژیم پیشین زندان کشید، و با سه پسر یکی بهتر از دیگری. قدیانی نه با بیگانگان سر و سری دارد و نه اساسا به دخالت‌های دولت‌های بزرگ دل بسته است. خشونت را نمی‌پسندد.

witkoff.jpgایران اینترنشنال - وب‌سایت آکسیوس، به نقل از سه منبع آگاه اسرائیلی که نامشان را اعلام نکرد، گزارش داد که دو مقام ارشد اسرائیلی جمعه ۲۹ فروردین، در دیداری محرمانه و اعلام‌نشده در پاریس با استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در خاورمیانه، درباره مذاکرات هسته‌ای آمریکا و جمهوری اسلامی گفتگو کردند.

به‌نوشته آکسیوس، رون درمر، وزیر امور راهبردی اسرائیل، و دیوید بارنئا، رییس موساد، بی‌سروصدا به پاریس سفر کردند تا در دیداری محرمانه با ویتکاف تلاش کنند موضع ایالات متحده را پیش از دور دوم مذاکرات که قرار است شنبه ۳۰ فروردین در رم برگزار شود، تحت تأثیر قرار دهند.

نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، نگران آن است که آمریکا به توافقی با جمهوری اسلامی برسد که شباهت زیادی به توافق سال ۲۰۱۵ دوران اوباما داشته باشد؛ توافقی که دونالد ترامپ، در دور اول ریاست جمهوری خود آمریکا را از آن خارج کرد.

دفتر نخست‌وزیری اسرائیل و سخنگوی ویتکاف از اظهار نظر درباره دیدار درمر و بارنئا با ویتکاف خودداری کردند و به پرسش آکسیوس جواب نداند.

ویتکاف به‌منظور انجام مذاکراتی درباره روسیه و اوکراین به پاریس سفر کرده بود و سپس راهی رم شد تا در گفت‌وگوهای هسته‌ای با جمهوری اسلامی شرکت کند.

پشت پرده دیدارها

به‌نوشته آکسیوس، ویتکاف در دیدار با دو مقام ارشد اسرائیلی تاکید کرد که هدف دولت ترامپ از مذاکره با جمهوری اسلامی، حل بحران هسته‌ای از طریق راهکارهای دیپلماتیک و اطمینان از توقف غنی‌سازی اورانیوم از سوی تهران است.

با این حال، نتانیاهو و دیگر چهره‌های تندرو اسرائیلی خواستار آن هستند که یا توافقی حاصل شود که براساس آن برنامه هسته‌ای ایران به‌طور کامل برچیده شود و یا اگر چنین توافقی حاصل نشد، اقدامی نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران صورت بگیرد.

ترامپ که پیش‌تر ضرب‌الاجلی دوماهه برای مذاکرات تعیین کرده بود، پنج‌شنبه ۲۸ فروردین اعلام کرد که برای اقدام نظامی عجله‌ای ندارد، زیرا بر این باور است که تهران می‌خواهد گفتگو کند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در همین حال، در پی انتشار گزارش اختصاصی ایران‌اینترنشنال درباره پیشنهاد سه مرحله‌ای جمهوری اسلامی به آمریکا در مذاکرات شنبه ۲۳ فروردین در عمان، مقامات و رسانه‌های اسرائیلی واکنشی گسترده به آن نشان دادند.

براساس این گزارش ویتکاف از پیشنهادهای مطرح شده از سوی جمهوری اسلامی استقبال کرده و این موضوع، در ابتدا تعجب هیئت جمهوری اسلامی را در مسقط به دنبال داشته است.

اظهارات علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، مبنی بر این‌که قدم‌های اول مذاکره «خوب» برداشته شده در همین چارچوب بوده است.

boqrat.jpgاسلام سیاسی یک معضل جهانی است

الاهه بقراط | ایکس | اینستاگرام | کیهان لندن |

آنچه در بهمن ۵۷ روی داد صرفا روی کار آمدن یک رژیم مذهبی و اسلامگرای ضد ایرانی نبود بلکه علیه صلح و همزیستی در منطقه و علیه آزادی و دموکراسی و ضدبشری و آن‌جهانی بود.

نه تنها چهره ایران با آنچه نگاه و دوربین‌های داخلی و خارجی طی پنجاه سال دوران پهلوی به آن عادت کرده بودند، زیر و رو و سیاه و خاکستری شد، بلکه به تدریج چهره‌ی دموکراسی‌ها نیز تغییر یافت. تأکید بر تغییرِ چهره‌ی دموکراسی‌هاست زیرا با وجود تحریکات جمهوری اسلامی در مناطق مسلمان‌نشین مثلا روسیه و چین، این تغییر که به ویژه در «حجاب اسلامی» زنان و تیپ اسلامی مردان نمود پیدا می‌کند، در آن دو کشور دیده نمی‌شود. هر دو دولت، دست‌کم تا کنون نه تنها مانع گسترش اسلامگرایی در کشورهای خود شده‌اند بلکه هرگونه تحرکی را با شدت سرکوب کرده‌اند.

تغییر چهره‌ی کشورهای اروپا و آمریکا و کانادا به ویژه طی بیست سال اخیر آنقدر مشهود است که ناگزیر از فعل و انفعالات اجتماعی، به تقویت جنبش‌های راستگرا اعم از میانه و افراطی و همچنین میهن‌پرستی یا «پاتریوتیسم» انجامیده، آنهم در حالی که جنبش‌های چپ اعم از میانه و افراطی و همچنین «ووک» که ملغمه‌ای پریشان و ضد طبیعت انسان و زندگی اجتماعی بشری است، در کنار اسلامگرایان قرار گرفته‌اند بدون آنکه متوجه این واقعیت باشند که انحصارطلبی اسلام سیاسی به اندازه‌‌ای عمیق و سرکوبگر است که برای حفظ خود از حذف مدافعان و خودی‌هایی نیز که ممکن است اندکی زاویه با آنها داشته باشند، پروایی ندارند چه برسد به افکار و رفتاری مانند آزادی زنان و برابری حقوقی انسان‌ها که اساسا با ایدئولوژی مذهبی آنها همخوانی ندارد!

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

نکته قابل توجه اینکه هرچه چهره جامعه ایران به دلیل تجربه‌ی خونبار و ویرانگر جمهوری اسلامی و مقاومت شهروندان در برابر فشارهای ضدبشری آن با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی، از سیاهی فاصله گرفته و رنگارنگ می‌شود، چهره جوامع غربی اما با موج مهاجرت از کشورهای درگیر جنگ که بسیاری از آنها اتفاقا ناشی از اسلام سیاسی است، به سوی تکرنگی و سیاهی تغییر می‌کند. آنهم در حالی که بسیاری از حاملان این تکرنگی به اسم «اعتقادات دینی» برای تبدیل دموکراسی‌ها به نظام‌هایی تلاش می‌کنند که ظاهرا از پیامدهای مرگبار آنها فرار کرده‌اند‍! این نکته را دموکراسی‌ها باید پیش از آنکه دیر شود، درک کنند و این تصور غلط را نداشته باشند که اسلامگرایی و اسلام سیاسی مشکل ایران و خاورمیانه است!

از اینهمه اما چه می‌توان آموخت؟

آنچه بود: گذشت و گذشته را نمی‌توان تغییر داد ولی باید تجارب و درس‌هایش را جدی گرفت.

آنچه هست: باید به سود همزیستی و صلح و آزادی و امنیت و رفاه در کشورها و مناطق درگیر و همچنین برای حفظ دموکراسی‌ها تغییر کند.

آنچه باید باشد: چه دیروز و چه امروز و چه فردا همواره می‌بایست برای تحقق آن تلاش کرد. تلاش ابدی انسان برای «آنچه باید باشد» از عهد عتیق و دوران باستان وی را به خود مشغول کرده و برعکس اسلام سیاسی، این‌جهانی است و آن را در همین دنیا می‌جوید و بنا می‌کند: دنیایی همواره بهتر!

آنچه برای ایران در عمل خواهد بود: به عوامل مختلف از جمله توازن نیروهای اجتماعی، سازماندهی و رهبری آنها، و همچنین هوشیاری یا عدم هوشیاری دموکراسی‌ها و مواضع دولت‌های غربی بستگی دارد. مسلّم اینست که ترکیبی از آنچه بود و آنچه باید می‌بود، می‌بایست باشد!

hajjarian.jpgدر مذاکره با آمریکا باید فعالانه برخورد کرد / در پس ذهن «جنگ‌طلب‌هایِ وطنی» ایده‌هایی خطرناک وجود دارد / فروش‌ نفت هدف است یا وسیله؟

سعید حجاریان، تئوریسین اصلاح طلب به خبرگزاری خبرآنلاین می گوید: درباره امریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همه‌جانبه و مستقیم وجود ندارد

محمدحسن نجمی - خبرآنلاین

از سعید حجاریان، نظریه‌پرداز و فعال سیاسی اصلاح طلب خواسته بودیم در گفت‌وگویی به پرسش‌های خبرگزاری خبرآنلاین درباره چشم‌انداز سال ۱۴۰۴ پاسخ دهد. در میانه مسیر گفت‌وگو اما پرسش‌ها بازآرایی شد. به این نحو که از هوش مصنوعی خواستیم ۵ پرسش اساسی را با توجه به شرایط ایران و تحلیل اکانت حجاریان در شبکه X (توییتر) استخراج کند.

این پرسش‌ها با پرسش‌های ارسالی ما اشتراک زیادی داشت؛ بنابراین می‌توانیم عنوان این گفت‌وگو را بگذاریم گفت‌وگوی ترکیبی «هوش‌ مصنوعی گراک» و «خبرآنلاین» با سعید حجاریان. برهمین اساس هم در پاسخ به برخی سوالات مخاطب هوش مصنوعی بوده نه صرفا خبرگزاری خبرآنلاین.

مشروح گفتگو با سعید حجاریان، تئوریسین سیاسی اصلاح طلب را بخوانید؛

*******

*با توجه به تحولات سیاسی داخلی ایران، فکر می‌کنید سال ۱۴۰۴ مهم‌ترین چالش پیش‌روی اصلاح‌طلبان برای تأثیرگذاری بر سیاست کشور چیست و چگونه می‌توان آن را برطرف کرد؟

در ابتدا لازم می‌دانم نظرم را درباره هوش مصنوعی بگویم. این ابزار، فارغ از تنوع و نسخه‌هایی که از آن در دست است، و تأثیراتی که گذاشته است و خواهد گذشت، ما را از فکر کردن بی‌نیاز نخواهد کرد. یعنی چه در مقام «پرسش‌گر» و چه در مقام «پاسخگو» لازم است اطلاعات را از فیلتر «عقل» عبور دهیم و مشخصاً مراقب باشیم که کیفیت و دقّت را فدای سرعت نکنیم.

از این گذشته، گمان می‌کنم هوش مصنوعی برخلاف ذهن ابداع ندارد و این می‌تواند تأثیرات منفی بگذارد یعنی حتی باید در نحوه سؤال کردن هم ابتکار به خرج بدهیم. نکته‌ای دیگر، که تجربه‌ای شخصی بود برمی‌گردد به اولین استفاده‌ام از هوش مصنوعی. سؤالی درباره جبهه مشارکت از آن پرسیدم؛ به‌طرز حیرت‌آوری اطلاعات‌اش غلط بود.

اصلاح طلبان باید با تولید گفتار سیاسی و تاثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز جنگ جلوگیری کنند

اما بپردازم به پرسش اصلی؛ اصلاح‌طلبان در حاضر به‌دلایل قهری ناچارند به‌شکل سلبی با مسائل مواجه شوند. یعنی در حوزه سیاست خارجی، باید تلاش‌شان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تأثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند. به قول ملک الشعرای بهار: چه باشد از بلای جنگ صعب‌تر / که کس امان نیابد از بلای او!

Farid_Ansari_Dezfouli_3.jpgکودتای دوم
دستگاه پروپاگاندای برخی از به اصطلاح جمهوری خواهان و به اصطلاح ملیون ایران تلاش می کند تا بطور مشکوکی بدیهیات تاریخ ایران را دستکاری و تحریف نمایند. یکی از این دستکاری ها در ارتباط با رضاشاه بوده و می باشد. آنان نقش مدافع و مداحان استبداد سلطنتی را دارند و با نوشته ها و سخنانی در فضای مجازی و غیرمجازی که هیچگونه انطباقی با واقعیت تاریخی و مستندات تاریخی در مورد رضاخان میرپنج ندارند نشر می دهند. آنان با جعل تاریخ کودتای سید ضیاء و رضاخان را فعالیتی عادی در تاریخ سیاسی ایران جلوه می دهند. برخی پا را فراتر گذاشته اند و رضاخان را ملی گرا و همطراز با محمد مصدق قرار داده اند. اگر وجدان تاریخی مان را فعال نکنیم در چند سال آینده این ستایشگران استبداد یا دنباله روان آنان مدعی خواهند شد که اساسا در سوم اسفند ۱۲۹۹ کودتائی رخ نداده است و از روی خیرخواهی و انسان دوستی انگلیس به رضاخان کمک نموده تا به قدرت برسد.
پر واضح است کمبود وجدان تاریخی در جامعه باعث رونق گرفتن پروپاگاندای پوچ استبدادیان و مداحان استبداد می شود و در نتیجه شرایط برای به قدرت رسیدن استبدادیان مهیا می گردد. از طریق انتقال تجربه ها به جامعه بویژه نسل جوان و نسل های بعدی است که وجدان تاریخی بیدار میگردد. اگر وجدان تاریخی در دوران انقلاب فعال میشد هرگز خمینی حامی شیخ فضل الله نوری و کاشانی کودتاچی روی کار نمی آمد. پس وجدان تاریخی بما می گوید که باید تجارب منتقل شوند تا راه و روش مبارزه با استبدادیان گوناگون روشن شود.
در این راستا می باشد که انتقال تجربه تاریخی را برای بیدار کردن وجدان تاریخی وظیفه خود دانسته ام و تاریخ را آنطور که واقع شده است را بیان نمایم. جامعه و ملتی که وجدان تاریخی اش ضعیف باشد به استقلال و آزاد و دمکراسی نخواهد رسید. زیرا از خود نمی پرسیم چرا و به چه علتی ایران و ایرانیان بعد از ۱۵۰ سال تلاش برای اصلاح جامعه و مبارزه بر علیه استبداد و استبدادیان هنوز حکومت های خودکامه یکی پس از دیگری بر ما حکومت می کنند و به آزادی و دمکراسی نرسیده ایم و در این وضعیت هستیم. این سوالی است که پاسخ اش را با رجوع به گذشته و نگاهی تاریخی به عملکرد سیاسی و تفکر کردن سیاسی مان باید جستجو کنیم. با بیدار کردن وجدان تاریخی مان است که می توانیم ذهنیت خود و جامعه را عوض کنیم و به باورهای دمکراتیک نائل آییم. آنگاه دموکراتیک فکر کردن را می آموزیم و دموکراتیک عمل کردن را عمل خواهیم کرد. به تبع آن هدف مان تنها و صرفا سرنگونی حکومت های خودکامه نخواهد شد بلکه هدف مان تاسیس یک جامعه دموکراتیک از شهروندان صاحب حق و حقوق خواهد بود و برای رسیدن به این مهم لازم می باشد از حکومت خودکامه و توتالیتر حاکم عبور کنیم.
در مطلب پنجم مختصر گونه ای از اقدامات جاه طلبانه و سرکوبگرانه رضاخان را از کودتای اول در سوم اسفند ۱۲۹۹ تا منصب شدنش به رئیس الوزرائی آوردم. تمامی اقدامات رضاخان عمدتا توسط انگلستان برنامه ریزی می شد.
‏حکومت دیکتاتوری رضاخان با حمایت انگلیس و توافق روسیه شوروی برسرکارآمد، در قبال آن رضاخان قول داد که منافع «انگلیس و روسیه شوروی» را تضمین کند وترکیب کابینۀ وی بیانگر تمایلات و خواسته های هر دو سفارت می باشد.
محمد علی مجد مینویسد: با گذشت زمان، نقش بریتانیا در قدرت بخشیدن و ابقای رضاخان آشکارتر گردید. ویلیام اچ. هورنی‌بروک، وزیر مختار آمریکا در ایران، در سال ۱۹۳۴ صراحتاً در گزارش خود می‌نویسد: «فقط همین حقیقت که شاه کنونی تاج و تخت خود را مدیون بریتانیایی‌ها و اعضای کابینه هم به نوبه خود پُست‌هایشان را مدیون شاه هستند به تنهایی کافیست که هر ناظر عاقلی را بر آن دارد تا پیش از آنکه باور کند پسر عموهای انگلیسی‌‌مان نفوذشان را در پایتخت ایران از دست داده‌اند، بایستد و چشم و گوش خود را بیشتر باز کند. از این فرصت استفاده کرده و تقریباً به دقت ارتباط اعضای کابینه با بریتانیایی‌ها را بررسی کرده‌ام. مطمئن هستم که بیشتر از سه چهارم آنها را قطعاً می‌توان حامی بریتانیا دانست، البته نه از روی انتخاب، بلکه از روی ترس. با دقت که امیدوارم ماهرانه هم بوده باشد، زیرِ زبان تعداد قابل ملاحظه‌ای از مقامات ایرانی را درباره موضوع نفوذ بریتانیا کشیده‌ام. البته به گمانم آنها از بریتانیایی‌ها، بیشتر از هر خارجی دیگری، نفرت دارند، ولی از آنها می‌ترسند، و در نهایت احترام به هرگونه توصیه‌ای که از سفارت بریتانیا صادر شود عمل می‌کنند.(۱)

seesaad.jpgموضوع تئاتر کنسرت «سی صد » که تاکنون در چند شهر ایالات متحده اجرا شده، برای خود پرونده ای شده است که ایرانشهر نظریات مخالف و موافق را در این شماره بازتاب نموده است

بیژن خلیلی - خبرگزاری ایرانشهر

از همان روزها و سال‌های اول پس از انقلاب، اکثریت هنرمندان به خارج از ایران مهاجرت اجباری کردند و بویژه در لس آنجلس ساکن شدند و در اواخر سال‌های ۸۰ میلادی هنرمندان داخل ایران به صورت خود جوش و بدون کمک دولت جمهوری اسلامی به آمریکا آمدند از جمله حسین علیزاده، محمدرضا لطفی ، محمدرضا شجریان و استادن مسلم موسیقی و ... بودند و ایرانیان مقیم لس آنجلس از آنها و کنسرت هایشان استقبال کردند. اما جمهوری اسلامی در یکی دو دهه گذشته با گسیل هنرمندان داخلی به خارج از ایران برای هنر نمایی در برابر ایرانیان خارج از کشور به نوعی تلاش می کند که چهره زشت استبدادی خود را بپوشاند. نگارنده «تئاتر کنسرت» را ندیده است، ولیکن با توجه به این فکت که سازمان هنری رسانه ای اوج، پروژه سیصد را کلید زده است و این سازمان از نهادهای فرهنگی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می باشد که بودجه‌اش به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از منابع حکومتی و نظامی جمهوری اسلامی تأمین می‌شود، خود بخود بدین معناست که این نمایش- کنسرت یک پروژه حکومتی است.
برای این که بتوان ماهیت این هنرنمایی ها را بهتر و بیشتر بسنجیم، هم چنان که نگارنده بارها به شباهت های رفتارهای سیاسی، نظامی، امنیتی حکومت اسلامی با آلمان نازی پرداخته این بار، وظیفه هنر و هنرمندان را در هر دو رژیم واکاوی می نماید.
در طول تاریخ، حکومت‌های اقتدارگرا کوشیده‌اند با استفاده از هنر و هنرمندان، تصویر ایدئولوژیک خود را در داخل و خارج از مرزها تثبیت کنند. آلمان نازی، با حضور نظامی و غارت فرهنگی در کشورهای اشغالی و جمهوری اسلامی ایران، با اعزام هنرمندان و ایجاد نهادهای فرهنگی در خارج از کشور، هردو از ابزار هنر برای بسط قدرت نرم خود بهره گرفته‌اند.

rubio.jpgکیهان لندن - در آستانه برگزاری دومین گفتگوی نمایندگان آمریکا و جمهوری اسلامی، مارکو روبیو وزیر خارجه ایالات متحده اروپا را به فعال‌ ساختن «مکانیسم ماشه» ترغیب کرد.

روبیو جمعه ۲۹ فروردین‌ماه در مصاحبه با خبرنگاران گفت: «جمهوری اسلامی به تعهدات هسته‌ای خود عمل نکرده» و «زمان آن فرارسیده که فرانسه، آلمان و انگلیس درباره پرونده اتمی [رژیم] ایران و بازگرداندن تحریم‌ها تصمیم‌ مهمی بگیرند.»

او پس از دیدار با رهبران اروپایی در پاریس گفت: «اروپایی‌ها باید این تصمیم را بگیرند، زیرا معتقدم همه ما باید پیش‌بینی کنیم که آنها اطلاعاتی را از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دریافت کرده‌اند که نشان می‌دهد [جمهوری اسلامی] نه تنها دیگر پایبند به تعهدات خود نیست، بلکه به طرزی خطرناک‌تر از همیشه به ساخت سلاح اتمی نزدیک و نزدیک‌تر شده است.»

روبیو افزود، تجریه دولت آمریکا حل مسئله از طریق راه‌ حل مسالمت‌آمیز با [رژیم] ایران است، اما هرگز تولید سلاح هسته‌ای توسط آن را تحمل نخواهد کرد.

او همچنین درباره توافق احتمالی با جمهوری اسلامی گفت: «این توافق باید طوری باشد که نه تنها برای چند سال [موقت] جلوی اتمی شدن ایران را بگیرد بلکه همیشگی باشد.»

بعد از عقب‌نشینی علی خامنه‌ای و آغاز مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا، محافلی از جناحین نظام وی را زیر فشار گذاشته‌اند تا با دولت ترامپ معامله کند. از جمله سعید حجاریان چهره‌ی امنیتی رژیم و کارمند سابق وزارت اطلاعات در مصاحبه با خبرآنلاین گفته «با مذاکرات باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همه‌جانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره‌ تحمیلی و طراحی‌شده شکست می‌خورد و ثانیاً، ایران می‌تواند از وضعیت انفعال خارج شود.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

تأکید مارکو روبیو وزیر خارجه دولت ترامپ به ضرورت بازگرداندن تحریم‌های جمهوری اسلامی و فعال کردن مکانیسم ماشه می‌تواند از علائم پایین بودن احتمال توافقی باشد که مورد نظر آمریکاست. در همین ارتباط عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی که برای گفتگو با ولادیمیر پوتین به روسیه رفته، گفته است، «از سمت آمریکا پیام‌های متناقض و متضاد می‌شنویم.»

علیه فراموشی

| No Comments

توانا - ولایتی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهرماه ۱۳۹۷ گفته بود:

«باید از یمنی‌ها مقاومت یاد بگیریم؛ به جای لباس، لُنگ می‌پوشند و نان خشک می‌خورند.»

tlarge.jpg

ایران دارنده منابع عظیم نفتی و گازی با تمدنی چندهزارساله و مردمی که خواهان بهبود زندگی خود هستند، حالا باید به هزاران پیش بازگردد تا سردمداران به راحتی با سرمایه ملی گروهک‌های تروریستی و حزب‌الله و ... را تامین مالی کنند.

یکی از همراهان توانا نوشته:
«نه ما دلمون می‌خواد اونجوری زندگی کنیم و نه واقعا یمنی‌ها این انتخاب رو داشتن. شما هم لطفا کاسه کوزه تو جمع کن برو، فقط برو. خودت لنگ بپوش خودت هم نون خشک بخور. نه این‌که بچه‌هاتونو بفرستید عشق و حال بهترین کشورها ما گرسنه و فقیر بمونیم ایران!»

assad.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری رویترز در گزارشی به عملیات ویژه‌ای پرداخته که در آستانه سقوط حکومت بشار اسد انجام شد و هدف آن خارج کردن مقادیر قابل توجهی پول نقد، اشیای قیمتی و اسناد محرمانه مربوط به شبکه مالی رییس‌جمهوری سابق سوریه بود.

بر اساس گزارشی که خبرگزاری رویترز با اتکا به بیش از ۱۲ منبع گردآوری کرده، یاسر ابراهیم، مشاور اقتصادی ارشد اسد، هماهنگی‌های لازم را برای اجاره یک جت خصوصی و انجام چهار پرواز به امارات متحده عربی را انجام داد تا دارایی‌های گرانبهای بشار اسد، بستگان، مشاوران و کارکنان کاخ ریاست‌جمهوری را از سوریه خارج کند.

یاسر ابراهیم که دفتر اقتصادی و مالی ریاست‌جمهوری را اداره می‌کرد، نقشی کلیدی در شکل‌گیری شبکه‌ای از شرکت‌ها و نهادهایی داشت که اسد از طریق آن‌ها کنترل گسترده‌ای بر اقتصاد سوریه اعمال می‌کرد. طبق اعلامیه‌های تحریمی آمریکا و منابع آگاه از اقتصاد سوریه، او در عمل چهره‌ای پوششی برای اسد بود.

غرب پس از سرکوب اعتراضات مردمی در سال ۲۰۱۱، اسد را تحریم کرد و بعدها ابراهیم را نیز به دلیل همکاری با رژیم تحت تحریم قرار داد.

جت امبرائر مدل Legacy 600 با شماره ثبت C5-SKY که در گامبیا ثبت شده، طی ۴۸ ساعت پیش از سقوط حکومت اسد، چهار پرواز پیاپی به سوریه انجام داد. چهارمین پرواز این هواپیما، طبق اسناد ردیابی پرواز و تصاویر ماهواره‌ای، در هشت دسامبر ۲۰۰۴ از پایگاه هوایی حمیمیم - تحت کنترل روسیه در نزدیکی لاذقیه - صورت گرفت؛ همان روزی که اسد نیز از همین پایگاه به روسیه گریخت.

Masoud_Noghrehkar.jpgآخوندیسم به عنوان نوعی مَشی سیاسی را شاید بتوان این گونه تعریف کرد:

روش و منشی که در آن برای حفظ قدرت و تامین منافع مالی و معنوی روحانیون و آخوندهای معمم و مُکلا استفاده ازهر وسیله و حربه ای، از فریب و دروغ وخدعه و توریه و تقیه تا آلوده ترین و ضد انسانی ترین وسایل و ابزار، مجاز و بلامانع وقابل توجیه است. مذاکره با دشمن و مخالف هم به همین مَشی و روش و منش گره خورده است، زمانۀ هرنوع مذاکره، جمهوری اسلامی علاوه بر کاربُردِ وسایل و ابزار اشاره شده ، ده ها آیه و روایت و حدیث برای مجاز و مشروع بودنِ انجام مذاکره نازل و جار می زند با تاکید بر اینکه در هر مذاکره منافع " امت مسلمان"یعنی آخوندیسم و پیروان می باید در اولویت قراربگیرد. البته مذاکرۀ آخوندیستی معنای توطئه و نقشه برای ترور طرفِ مذاکره هم می دهد، که نمونه اند مذاکره اسدالله لاجوری با سردبیر نشریه کار فدائیان اکثریت ومذاکره با قاسملو و... که خون طرف مذاکره را ریخته اند.(1)

در بساط مذاکره های جمهوری اسلامی با دشمن و مخالف یکی از تاثیرگذارترین نیروهای تهیجی و تبلیغی مداحان هستند که برای روحیه دادن به امت اسلامی و مصارف داخلی با "رجزخوانی" وارد میدان می شوند، موجوداتی که از گونه و راستۀ نوعی از لات ها و قَدَرترین آوازه‌گران خرافه و خشونت هستند.(2)

maddah.jpg
در هیاهوی مذاکره امریکا و ایران بیش از پیش بانگ رجزخوانی در معنای بلوف زدن و خالی بندی سیاسی این جماعت هم عربده وار بلند تر شده است.

در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما رجزخوانی از نوع شاخ و شانه کشیدن های حاج احمد واعظی در باب مسئله و مذاکره ی هسته ای را داشتیم:

بی بی جانم

هرچه تهدید و یا هرچه که تحریم شویم

به خداوند محال است که تسلیم شویم

.....

ای دشمن زهرا و علی ننگت باد

کم تر ای بی سرو پا زمزمه جنگت باد

.....

و اگررهبرمن رخصت پیکار دهد

به خدا سرزتن نحس تو سرکش بزنم

دفتر و میز و گزینه هایت آتش بزنم"

.....

مدتی ست جنگ اسرائیل و فلسطین و موضوع مذاکرۀ هسته ای ناهار بازارِ رجز خوانی های مداحان بیت شده اند. مداح جوان "دانشگاه فرستاده شده" ومورد علاقه بیتِ رهبری، کربلایی حسین طاهری جای حاجی احمد واعظی و سعید حدادیان و محمود کریمی را که بر کرسی های استادی دانشگاه ها نشانده شده اند را گرفته است، و فراتر ازآتش زدن " دفتر و میز و گزینه" های مذاکره، حیدر حیدر گویان هل من مبارز می طلبد.

ستایشگران وذاکران اهل بیتِ عصمت و طهارت، حیله گرانه برای جلب جوانان و تخدیر و بد آموزی به شیوه های تهیجی و تبلیغی "مدرن" روی آورده اند. غّرا خوانی، مرصع خوانی، روضه خوانی و نوحه خوانی جای خود را به ترانه خوانی و رجز خوانی و شعار دهی (دَم دادن) داده اند، حتی در رجز خوانی ها از بیان آهنگین، بیانی که با الحان موسیقی آمیخته است، و ازکلام و فنون دراماتیک ‌ساز و سبک پاپ و رپ و راک سوء استفاده می کنند.(3)

***

1- قربانیان "مذاکره با جمهوری اسلامی"، مسعود نقره‌کار

2- قَدَرترین سازمانِ آوازه‌گریِ خرافه و خشونت، مسعود نقره‌کار

3- عربده‌کشی و چاپلوسی یک مداح در حضور خامنه‌ای برای فتح قدس

4- کربلایی حسین طاهری| وقت پیکاره

هر بهار، ابوالفضل محققی

| No Comments

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgبه یاد زلف نگونسار شاهدان چمن

ببین در آینه ی جویبار گریه ی بید

نسیم به آرامی شاخه های نرم بید مجنون خم شده بربرکه زیبای پارک "پیل دامن" رادر هوا می رقصاند.اندکی دورترچنارهای کهنسال به تنبلی خمیازه می کشند.دو سنجاب کوچک بابازی گوشی تمام از شاخه ای به شاخه می پرند ودر چشم بر هم زدنی داخل سوراخی کوچک از نظرم پنهان می شوند.مرغان دریائی با سر وصدای عجیبی بالای برکه در پروازند،دسته ای مرغابی از هوا فرود می آیند. سینه برسطح آب می کشند با سر وصدا بر روی آن می نشینند.در گوشه ای دیگر دو قوی سفیدمانندتوده ابری بر سطح آب به آرامی در حرکتند.

نسیم بهاری با حرکتی مواج از یقه پیراهنم بدرون می خزد. بسان کودکی با دندان های شیری تازه در آمده بر پوست سینه ام دندان می زند.گزشی لذت بخش مخلوط شده باگرمای پیراهن ضخیم زمستانی که هنوز از تن نکشیده ام در سر تا سر بدنم می پیچد.

این جا شهر"مالمو" است در استان "اسگونه" جنوبی ترین شهرکشور سوئد، این سرزمین زیبا.

بهارنخست قدم در این شهر می گذارد .بر شیپوربهاری خود می دمد ،زمین را بیدار می سازد تا لحاف سفید وبرفی زمستان را از روی خود برگیرد وچادر سبز زمرد گون راکه با هزاران مروارید، فیروزه ولاجورد دانه دوزی شده است را بر سرکشد. پس آن گاه دامن کشان به شمالگان می رود تا از طول شب های بلند زمستانی بکاهدوبر روشنای روز بیفزاید.

من نیزبربالهای خیال می نشینم از کوه ها ودره ها عبور می کنم و سرانجام در باریکه یک مسیر کوهستانی بین خلخال و "درام" طارم زنجان فرود می آیم.

Mohammad_Tabatabai.jpgاز صحبت دوستی به رنجم که اخلاق بَدَم، حَسَن نماید

عیبم هنر و کمال بیند خارم گل و یاسمن نماید

کو دشمنِ شوخ‌چشم ِ ناپاک تا عیبِ مرا به من نماید؟

(سعدی)

«دوستی حقیقی مانند نهالی است که به آرامی رشد می‌کند.»

این شعر زیبای استاد سخن سعدی پیامی بس عمیق و تامل برانگیز دارد، که اساس دوستی را ارزش هایی چون صداقت، صلاح و اجتناب از چاپلوسی عنوان می کند.

به راستی دوستی به چه معناست؟ دوستی به چه ویژگی های خاصی نیاز دارد؟ یک رابطه دوستی آستانه تحملش تا کجاست؟ دوستی به غیر از احساس درونی به چه نیروی دیگری برای بقا و تداوم خود نیاز دارد؟

دوستی پیوندی است میان حداقل دو فرد که خاطرات و پیامدهای زندگی را با هم به اشتراک می گذارند و بر اساس یک رابطه متقابل است. وقتی رابطه‌ای عاطفی بر اساس قدرت طلبی و تملک نباشد و سراسر آکنده از احترام باشد، می توان آن را دوستی نامید. شکل گیری یک رابطه به صورت خودکار اتفاق نمی افتد، که به خودی خود و به سادگی شاهد ظهور یک رابطه دوستی میان دو نفر باشیم. این رابطه متقابل همچنین توضیح می دهد که چرا آدمی نمی تواند با یک ساز بی جان مانند یک انسان وارد رابطه دوستی شود. گاهی شنیده ایم که افراد می گویند ساز من بهترین رفیق من است و یا جمله معروفی که می گوید بهترین دوست کتاب است، در حالیکه زمانی ما تعریف درستی از یک رابطه ارايه می دهیم که طرفین ارتباط به یک اندازه در رابطه و شکل گیری آن سهیم باشند، و به همین دلیل رابطه درستی به یک تعامل انسانی نیاز دارد، که هر دو نفر به یک اندازه در آن نقش داشته باشند.

روابط اجتماعی یک پیش نیاز مهم برای رضایت، رفاه، امنیت و رشد شخصیتی است، انسانها در کنار یکدیگر نه تنها نیازهای اولیه و قدیمی خود را برآورده می کنند، بلکه منبع حمایت و یا الهام پذیری برای دیدگاه های جدید و تشویق در موقعیت های تنش زا نیز هستند.

در پی تغییر ارزش ها و برداشت انسان ها از زندگی و دست‌آورهای آن، میل شدید به دست یابی به اهداف فردی و تعیین سرنوشت از سویی و سرعت روز افزون زندگی دیجیتالی از سویی دیگر و همچنین نقش تأثیرگذار و تعیین کننده‌ای که شرایط اقتصادی بر زندگی ما دارد، شاید بیش از پیش نیاز و اهمیت به ارتباطات اجتماعی و روابط دوستی پایدار احساس شود. در واقعیت شتابزدگی زندگی امروزی که با سرعتی اغراق‌آمیز درآمیخته بطوری که در آن حتی زمان کافی برای نوشیدن یک فنجان قهوه و یا چای وجود ندارد و به جای آن عادت (Caffee to go) «قهوه توی راه» به شدت در زندگی ما رواج پیدا کرده، این خطر را با خود به همراه دارد که به ادراکات حسی خود کمتر توجه داشته باشیم.

به دلیل مهاجرت‌های روزافزون و عدم تمرکز بر روابط خانوادگی مستمر در یک منطقه یا شهر، روابط اجتماعی به ویژه روابط دوستانه اهمیت فزاینده ای پیدا می کنند. بر اساس این انگیزه ها، نیاز به ساخت شبکه های اجتماعی جدید اجتناب ناپذیر است و در عین حال به چالشی اساسی در حفظ و نگهداری دوستی‌های طولانی مدت در مراحل مختلف زندگی، به ویژه در نیمه دوم زندگی منجر می شود.

برخلاف ارزش های مادی یا دستیابی به یک محصول تازه به بازار آمده، یک رابطه دوستی ملموس دارای صفات و دربرگیرنده ارزشهایی میباشد که نمی توان با تعویض یک وسیله و خریداری یک کالای جدید آن را مقایسه کرد. زیرا یک رابطه دوستی با بنیادهای واقعی به ما چیزی می دهد که با ارزش اقتصادی و پولی قابل مقایسه نیست و قابل خریداری نیست. از جمله میتوان به ابعادی مانند توسعه شخصیتی، تأمل در رفتار و گفتار و خودشناسی اشاره کرد. در کنار ویژگی‌ها و خصوصیات فردی، عوامل دیگری نیز نقش مهمی در شکل‌گیری و حفظ دوستی‌ها در گروه‌های سنی، سطوح تحصیلی، اجتماعی و فرهنگی مختلف ایفا می‌کنند. شاید برای بعضی از افراد جامعه چنین به نظر برسد که نیازهای فردی تعیین کننده تداوم یک رابطه میباشد و در پی آن بتوان راحت به یک رابطه دوستی و یا عاطفی پایان داد و سپس وارد یک رابطه دوستی جدید شد.

نصیری در یک ویدئوی کوتاه گفت بخاطر احتمال بازداشت از ایران خارج شده است.

او در این ویدئو می گوید با خودش فکر کرده که بازداشت شدن آورده بیشتری دارد یا خروج از کشور و به این نتیجه رسیده است که خروج از کشور و مهاجرت به کانادا آورده بیشتری دارد.

:::

پلیس در مانور به پای خودش شلیک میکنه. تجهیزات فرسوده بلای جان پلیس .

یوم تبلی السرائر...

| No Comments

عبدالرضا داوری

کاترین پرز شکدام، مدیر موسسه «باورمندان اسراییل»:

داستان نادر طالب‌زاده بیش از چیزی است که تصور میکردم؛

اگر او نبود، بعید بود در برابر رهبر ایران بنشینم، چه رسد به گفتگو با ابراهیم رئیسی؛

مطمئناً غیرت نادر طالب‌زاده در پیشبرد نفوذ من در رژیم بیش از عملکرد یک راهنما برای نفوذ بود

tweet3.jpg

modares.jpgشاهین مدرس کارشناس روابط بین‌الملل و تحلیلگر مطالعات امنیتی در مورد مذاکرات ایران و آمریکا به ایران اینترنشنال گفت که جمهوری اسلامی در پی به دست آوردن سه چیز است.

او گفت:

«اول فعال نشدن مکانیسم ماشه،

دوم غنی سازی ۳.۶۷ درصدی اورانیوم

و سوم رسیدن به یک توافق با کنگره آمریکا.»

:::

:::

بانوان هوادار پرسپولیس جمعه ۲۹ فروردین و در دالان ورودی ورزشگاه آزادی شعار «رضاشاه روحت شاد» را سر دادند

:::

pov.jpgمجتبی لطفی - با آغاز مذاکرات ایران / آمریکا (که صدا و سیما یک خط در میان گوشزد می‌کند که غیر مستقیم است تا ما ذوق نکنیم!) با دقت در واکنش جامعه در باره اصل مذاکرات و مثبت‌اندیشی آنان چه در قالب جدی یا طنز، می‌توان نبض جامعه را دریافت.

طنزها، جدی‌ها و حتی حرف‌های داخل تاکسی و سوپری و نانوایی محله و جاهای دیگر، خود به تنهایی می‌توانند دستمایهٔ یک تحقیق جالب جامعه‌شناسانه از اوضاع کنونی کشور باشد که مسئولان را به افکارعمومی توجه دهد زیرا افکار عمومی و مردم اقلیتی پر مدعا نیستند که هنوز شعار انتقام و مرگ بر این و آن را در ذهن و جان خود حک کرده‌اند.

:::

soroosh.jpg🔹 اینها هم اسلام ستیز هستند، هم ایران فروش و هم بیگانه پرست!

🔹برخی استدلال کردند که تکیه بر بیگانه و دعوت او به خانه برای ویران کردن آشیانه کاری نیکو و خردمندانه است! همین برای نشان دادن پستی و پلشتی اینها کافی است.

🔹اینها نمی‌اندیشند که اگر من با برادر خود نزاعی دارم دشمن را دعوت نمی‌کنم که خانه را بر سر پدر و مادر و برادر و خواهر من خراب کند.

🔹این نزاع های داخلی نباید به بیگانه پرستی و ایران فروشی و ایران ستیزی منتهی شود.

🔹البته پاره‌ای از اینها اینقدر متوهم هستند و دور از واقعیت زندگی می‌کنند که گمان برده اند که صلاح ایران و ایرانیان در این است که دست از اسلام بشویند و وقتی این کار را کردند دست از روحانیت خواهند شست، آنگاه دست از ولایت فقیه خواهند شست، آنگاه بر روحانیت خواهند شورید و آنگاه وطن آزاد خواهد شد و پس از آزادی وطن مردم مختارانه و مشتاقانه زمام امر را به این بیگانه پرستان، اسلام ستیزان و ایران فروشان خواهند داد و به خیال خودشان یک نظم سکولار را برقرار کنند؛ زهی خیال باطل!

:::

چرخش سپاه

| No Comments

sep.jpg مذاکره در لباس مقاومت؛ عقب‌نشینی بی‌سروصدای سپاه

عطا محامد - ایران وایر

سال نو شمسی برای ایرانیان، پرالتهاب و در نوسان میان جنگ و توافقی نامعلوم آغازشده است. یکی از مهم‌ترین عواملی که می‌تواند در این مسیر را برای ایرانیان تاثیرگذار باشد، مواضع سپاه پاسداران در روند مذاکراتی است که میان تهران و واشنگتن آغازشده است. آنچه سپاه می‌گوید و نمی‌گوید، برای بسیاری از ناظران تعیین می‌کند که آیا درهای مذاکره همچنان باز خواهد ماند یا به سمت سناریوی جنگ بسته می‌شوند.

سپاه پاسداران از سوی آمریکا در فهرست سازمان‌های تروریستی قرارگرفته و سال‌ها یکی از اصلی‌ترین جبهه‌های جمهوری اسلامی در تقابل با واشنگتن بوده، اما این روزها فرماندهان آن در برخی مواضع از اصل مذاکره دفاع می‌کنند. حتی برخی اخبار غیررسمی می‌گویند، این مقامات سپاه در ایران بوده‌اند که به رهبر جمهوری اسلامی از ضرورت مذاکره گفته‌اند. همین امر به یکی از علل خوش‌بینی برخی در ایران بدل شده تا بگویند جمهوری اسلامی به دنبال رسیدن به توافق است؛ اما آیا واقعا در گفتار مقامات سپاه تغییری به وجود آمده است؟

چرخش سپاه به‌سوی دیپلماسی زیر سایه هشدار

درحالی‌که سال‌ها روایت رسمی نهادهای نظامی جمهوری اسلامی بر بی‌اعتمادی کامل به آمریکا، نفی مذاکره و تاکید بر «میدان» استوار بود، اکنون برخی فرماندهان سپاه به‌گونه‌ای سخن می‌گویند که گویی پذیرش مذاکره امری طبیعی و حتی ناشی از ابتکار ایران بوده است. این تغییر لحن، به‌ویژه زمانی معنادار می‌شود که از سوی مقاماتی مانند «ایرج مسجدی»، از چهره‌های میدانی و ارشد نیروی قدس سپاه مطرح می‌شود. او که معاون هماهنگ‌کننده نیروی قدس سپاه است، در ۲۴ فروردین گفت: «این ترامپ بود که نامه نوشت و از جمهوری اسلامی درخواست مذاکره کرد. جمهوری اسلامی هم به این درخواست پاسخ مثبت داد.» او اما تاکید می‌کند: «رویکردی که امروز دشمن در پیش‌گرفته، به دلیل قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی است.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

این سخنان، تنها مواضع مثبت درباره مذاکرات نبودند. «علی‌محمد اکبری»، فرمانده سپاه استان چهارمحال و بختیاری، نیز در مراسم اختتامیه جشنواره رسانه‌ای ابوذر، بر «ضرورت حمایت از دیپلماسی» تاکید کرد و گفت: «درزمینه مذاکرات، نباید دچار امیدواری مفرط یا ناامیدی شدید شد، بلکه حمایت از سربازان دیپلماسی وظیفه همگان است.»

اما در کنار این حمایت محتاطانه، مواضع سپاه پر از هشدار نیز بوده است. سرمقاله هفته‌نامه «خط حزب‌الله» با لحنی هشدارآمیز نوشت: «از تکرار مسیر انحرافی و خسارت‌های آن باید از همین ابتدا ممانعت شود... گره زدن تصمیمات و مسایل کشور به مذاکرات جاری، اغراق‌آمیز و ساده‌لوحانه است.»

qaani.jpgواشنگتن فارغ از نتیجه مذاکرات مسقط خواهان «خلع سلاح مبارزان و نابودی پهپادها» است

الشرق‌الاوسط - گروه‌ها و احزاب شیعه عراق در میانه دو مسیر متضاد قرار گرفته‌اند که از سوی واشنگتن و تهران هدایت می‌شود؛ از یک سو، موظف‌اند تا «آخرین نفس» از نفوذ نظام «ولایت فقیه» در منطقه پاسداری کنند و از سوی دیگر، باید خود را با شرط‌های سخت‌گیرانه آمریکا برای کنار گذاشتن سلاح تطبیق دهند.

با آغاز مذاکرات میان آمریکا و ایران در عمان، فشار هر دو مسیر شدت یافته است تا مشخص شود کدام طرف نخستین گام را به عقب خواهد برداشت.


برخی گروه‌های مسلح عراقی موفق به دریافت «فتوایی» از رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، شده‌اند که به آن‌ها اجازه می‌دهد تصمیماتی را اتخاذ کنند که آنان را از فشارهای آمریکا مصون نگه دارد، بدون آنکه از ساختار سیاسی وفادار به تهران صرف‌نظر کنند. همزمان، ژنرال اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه، تیم کوچکی را در بغداد باقی گذاشته تا پرونده‌های سیاسی - از جمله اجرای دستور قبلی مبنی بر «صفر عملیات» علیه آمریکایی‌ها در مقطع کنونی - را مدیریت کند.


این فتوا در اواخر سال گذشته میلادی از طریق سیاستمداران شیعه منتقل شد و برای نخستین‌بار هم‌زمان با گزارش‌هایی درباره مذاکرات نامشخص پیرامون سلاح گروه‌های مسلح، فاش شده است.


مصاحبه‌های صورت‌گرفته توسط روزنامه «الشرق‌الاوسط» نشان می‌دهد که این فتوا به گروه‌های مذکور «انعطاف‌پذیری» لازم را برای پرهیز از حملات اسرائیلی-آمریکایی در ماه‌های اخیر داده و فرصتی فراهم کرده برای آماده‌سازی «نقشه بی» جهت حفاظت از منافع ایران در صورت شکست مذاکرات؛ که در آن زمان به‌مثابه چراغ سبزی برای یک دوره «آرام‌سازی تاکتیکی» تلقی شد.


در درون ساختار «چارچوب هماهنگی» (ائتلاف شیعه‌محور عراق)، بحث‌هایی در جریان است که نه برای خلع سلاح گروه‌ها، بلکه برای تضمین تداوم حضور جریان‌های وفادار به ولایت فقیه در ساختار سیاسی عراق صورت می‌گیرد. این رویکرد از سوی برخی به‌مثابه «قربانی کردن جنین برای نجات مادر» توصیف شده است، در حالی‌که برخی رهبران شیعه دارای نفوذ در دولت در مورد عواقب سپردن کامل سرنوشت به تهران ابراز تردید کرده‌اند.


به گفته منابع، «تضمین‌های عراقی» که از طرق مختلف به آمریکایی‌ها منتقل شده، برای قانع‌کردن واشنگتن مبنی بر پایان واقعی تهدید ناشی از گروه‌های نیابتی ایران در عراق، کافی نبوده است. به‌ویژه آنکه اخیراً پیامی تفصیلی از سوی آمریکا ارسال شده که در آن بر لزوم خلع سلاح مبارزان و ادغام آنان در برنامه‌های بازپروری و اشتغال غیرنظامی تأکید شده است.

witcoff.jpgتیم ترامپ در مسیر سقوط دیپلماسی با ایران

ایران اینترنشنال - در یک یادداشت تحلیلی تند و هشدارآمیز در وب‌سایت «د هیل»، مارک تات و سرهنگ بازنشسته جاناتان سویت، دو نویسنده حوزه امنیت ملی به‌شدت از رویکرد استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در مذاکرات با ایران و روسیه، انتقاد کرده‌اند.

آن‌ها او را «شخصیتی شبیه مستر بین» توصیف کرده‌اند که ندانسته به منافع دشمنان آمریکا خدمت می‌کند.

به گفته نویسندگان این یادداشت، ویتکاف به‌گونه‌ای سخن گفته که نشان می‌دهد آمریکا تنها به‌دنبال راستی‌آزمایی غنی‌سازی اورانیوم ایران و بررسی نوع موشک‌های انبارشده است؛ موضعی که از نظر آنان بازگشت به برجامِ دوران اوباما محسوب می‌شود.

این در حالی است که ترامپ بارها این توافق را محکوم کرده و در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد.

در این یادداشت آمده است:«ایران از تضعیف نیروهای نیابتی‌اش در منطقه لطمه خورده و مشتاق است که نسخه‌ای جدید از برجام را بپذیرد تا زمان بخرد.»

به گفته این دو نویسنده، رویکرد بیش از حد منعطف ویتکاف در گفت‌وگو با روسیه، اکنون به مذاکرات با ایران نیز سرایت کرده است.

آنها هشدار داده‌اند که چنین رویکردی ممکن است به توافق‌هایی بینجامد که بدون رضایت متحدان آمریکا - مانند اوکراین و اسرائیل - و با امتیازدهی سریع همراه باشد.

طبق گزارش، ویتکاف در مذاکرات با پوتین پیشنهاد داده بود که برای رسیدن به آتش‌بس، اوکراین چهار منطقه شرقی خود را به روسیه واگذار کند؛ مناطقی که حتی در حال حاضر هم تحت کنترل کامل روسیه نیستند.

نویسندگان معتقدند که سیاست خارجی ترامپ در مسیر فاجعه‌ است، چرا که تهدید استفاده از زور را به‌عنوان تنها ابزار موثر در برابر ایران نادیده گرفته‌اند: «اگر چیزی شبیه به اردک هسته‌ای حرکت می‌کند و صدا می‌دهد، پس حتما اردک هسته‌ای است. ایران به‌وضوح در مسیر تولید سلاح هسته‌ای قرار دارد.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در پایان، تات و سویت پیشنهاد می‌کنند که ترامپ باید فورا استیو ویتکاف را برکنار کند و شخصی با سابقه نظامی، مانند ژنرال بازنشسته جک کین را جایگزین او کند تا سیاست «فشار حداکثری» را به‌صورت واقعی اجرا کند.

آن‌ها هشدار دادند که ترامپ باید به ایران نشان دهد اگر برنامه هسته‌ای‌اش را به‌طور کامل برنچیند، آمریکا با همکاری اسرائیل آن را «نابود» خواهد کرد.

لغو ویزای ایران و روسیه

| No Comments

لاوروف: ویزای بین ایران و روسیه لغو می‌شود. طرح توافقنامۀ گردشگری بین دو کشور انجام شده تا ویزای بین ایران و روسیه لغو شود.

alshahabi.jpgشاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان وارد تهران شد

"معنای سفراو این است که بگوید ما واسطه حمله به ایران نخواهیم بود"

علی الشهابی، تحلیلگر سعودی نزدیک به دربار سلطنتی، با اشاره به سفر وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران گفت: «عربستان به‌وضوح این پیام را به تهران می‌دهد که به هیچ وجه نقش واسطه یا مجرا برای حمله به ایران ایفا نخواهد کرد.»

او به فایننشال تایمز گفت عربستان سعودی از تلاش‌های ترامپ برای یافتن راه‌حل دیپلماتیک در بحران هسته‌ای حمایت می‌کند و خواهان جنگ نیست.

فایننشال تایمز همچنین گزارش داد که در سفر پنج‌شنبه وزیر دفاع عربستان سعودی، محمد بن سعيد آل جابر، سفیر عربستان در یمن خالد بن سلمان را همراهی می‌کند.

رسانه‌های نزدیک به حکومت در ایران نیز نوشته‌اند که توسعه مناسبات دفاعی و همکاری‌های منطقه‌ای، همچنین مبارزه با تروریسم از جمله محورهای گفتگوی وزیر دفاع عربستان با مقامات ایران خواهد بود.

از آخرین باری که یکی از اعضای ارشد سلطنتی سعودی به ایران سفر کرده، دهه‌ها می‌گذرد. ملک عبدالله بن عبدالعزیز این کار را در سال ۱۹۹۷ میلادی انجام داد؛ زمانی که محمد خاتمی، رئیس جمهور اصلاح‌طلب بر سر کار بود.

دو روز به برگزاری دور دوم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا مانده و در میان سیاستمداران، تکاپویی به راه افتاده است؛ در مسکو، عراقچی نامه خامنه‌ای را برای پوتین برده،‌ جایی که پوتین با امیر قطر دیدار می‌کند.

در تهران مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با مقامات جمهوری اسلامی در حال گفت‌وگوست و همزمان وزیر دفاع عربستان سعودی به تهران آمده. طرف دیگر قرارداد، آمریکایی‌ها هم در پاریس هستند و مشغول دیدار با رییس‌جمهور این کشور و دیپلمات‌های اروپایی.

ایران اینترنشنال و یورونیوز

araqchisepah.jpgایران اینترنشنال از طریق منابع دیپلماتیک در تهران مطلع شده است وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات شنبه گذشته در مسقط، طرحی سه‌مرحله‌ای را به آمریکا پیشنهاد کرده که هدف آن کاهش تنش‌های هسته‌ای در ازای رفع تحریم‌ها و دسترسی به دارایی‌های مسدود شده ایران است.

این طرح را عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و تیم او در جریان مذاکرات مسقط در ۲۳ فروردین ماه به صورت مکتوب به استیون ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه ارائه کرده‌اند.

در این طرح، تهران پیشنهاد کرده در مرحله اول، در صورت دسترسی جمهوری اسلامی به منابع مالی مسدود شده و اجازه فروش نفت، برای مدتی سطح غنی‌سازی خود را به ۳/۶۷ درصد کاهش دهد.

منابع ایران‌اینترنشنال گفتند جمهوری اسلامی پیشنهاد کرده که در گام دوم اگر ایالات متحده تروئیکای اروپایی (بریتانیا، آلمان و فرانسه) را متقاعد کند که از فعال‌سازی مکانیسم بازگشت تحریم‌های سازمان ملل (مکانیسم ماشه) صرف‌نظر کند و بخشی از تحریم‌های آمریکا علیه ایران لغو شود، تهران غنی‌سازی در سطح بالا را کاملا متوقف می‌کند و‌ بازرسی‌های آژانس به حالت عادی باز خواهد گشت.

در این گام، جمهوری اسلامی متعهد می‌شود پروتکل الحاقی را نیز اجرا کند.

در بسته پیشنهادی عراقچی به ویتکاف آمده است که در گام سوم و پایانی، در صورت تصویب توافق‌نامه جامع هسته‌ای در کنگره آمریکا و‌ لغو همه تحریم‌های اولیه (تحریم‌های مصوب کنگره) و تحریم‌های ثانویه، جمهوری اسلامی با انتقال اورانیوم غنی‌شده خود با خلوص بالا به کشور ثالث موافقت می‌کند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

ایران‌اینترنشنال اطلاع یافته است که ویتکاف از پیشنهادهای مطرح شده از سوی طرف ایرانی استقبال کرده و این موضوع، در ابتدا تعجب هیئت جمهوری اسلامی را در مسقط به دنبال داشته است.

اظهارات علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، مبنی بر این‌که قدم‌های اول مذاکره «خوب» برداشته شده در همین چارچوب بوده است.

وحشت زدایی از جامعه

| No Comments

18-2.jpgحجاریان،: اصلاح‌طلبان باید از جامعه «وحشت‌زدایی» کنند

📍چکیده

📌اصلاح‌طلبان باید تلاش‌شان این باشد که با تولید گفتار سیاسی، و تا حد امکان تأثیرگذاری بر ساخت قدرت از بروز تنش و درگیری و جنگ جلوگیری کنند

📌تنش‌زایی و جنگ‌طلبی مختص نیروهای بیگانه نیست. واقعیت آن است که در پس ذهن جنگ‌طلب‌هایِ وطنی ایده‌هایی خطرناک وجود دارد از جمله این‌که کسانی‌که در جنگ دست برتر را پیدا کنند، قادر خواهند بود بر نظم بعدی تأثیر بگذارند و با انباشت قدرت و ثروت پروژه‌هایی را پیش ببرند.

📌اصلاح‌طلبان باید به‌سهم خود از جامعه «وحشت‌زدایی» کنند؛ طبعاً بخشی از این وحشت‌زدایی از طریق تولید ایده و فکر سیاسی صورت می‌گیرد و بخش دیگر از طریق نقد صریح سیاست‌هایی که جامعه را به چنین وضعیتی کشانده است.

📌زمانی‌که وزارت امور خارجه تلاش می‌کند کاری را به سرانجام برساند، یک‌باره چندین صدای گوش‌خراش و چندین عمل تخریبی بر سر آن آوار می‌شود. یکی از جنگ‌طلبی می‌گوید، دیگری راجع به بمب سخن‌سرایی می‌کند و آخرالامر، کسی می‌گوید« باید ترامپ را با گلوله زد!»، اگر بناست دیپلماسی به‌قاعده شود باید با قید فوریت این عوامل مخرب را کنترل کنند تا دست‌کم توان دستگاه دیپلماسی در این جهت مستهلک نشود.

📌ثبات فقط ناظر به جنگ نشدن نیست، وضعیت غیرجنگی شرط لازم است و شرط کافی تلاش برای تغییر جهت نظام سیاسی به سمت توسعه پایدار است. بنابراین نباید پشت ایده جنگ نمی‌شود متوقف بمانیم و باید گام‌های بعد را ببینیم که متأسفانه معدل‌ گفتار سیاسی حاکمیت چنین تصویری به‌دست نمی‌دهد

📌حاکمیت می‌خواست فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آن‌که جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرم‌های داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.

📌چین به‌دلایلی حاضر است نفت ایران را خریداری کند اما پرسش اصلی این است که آیا فروش‌ نفت هدف است یا وسیله؟ اگر هدف باشد، که خوب بحثی باقی نمی‌ماند، بفروشند تا تمام شود! اما اگر وسیله باشد، باید به‌سمتی چرخش صورت بگیرد که درآمد نفت تبدیل به تکه‌ای از پازل توسعه شود.

سعید حجاریان، خبرآنلاین، ۲۹ فروردین ۱۴۰۴

khamsaudi.jpgایندیپندنت فارسی - شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان سعودی که روز پنج‌شنبه ۲۸ فروردین به ایران سفر کرده است، عصر امروز با علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرد و پیام ملک سلمان بن‌عبدالعزیر، پادشاه عربستان سعودی را به او تحویل داد. در مورد محتوای این نامه خبری منتشر نشده است.

وبسایت رهبر جمهوری اسلامی نوشت که خامنه‌ای در این دیدار گفته است: «اعتقاد ما این است که ارتباط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان برای هردو کشور مفید خواهد بود و دو کشور می‌توانند تکمیل‌کننده یکدیگر باشند».

هبر جمهوری اسلامی همچنین گفته است که گسترش روابط دو کشور دشمنانی دارد و «باید بر این انگیزه‌های خصمانه فائق آمد و ما در این خصوص آماده هستیم».

شاهزاده خالد بن سلمان هم به علی خامنه‌ای گفت که «من با دستور کارِ گسترش روابط با ایران و همکاری در تمام زمینه‌ها به تهران آمده‌ام و امیدواریم گفتگوهای سازنده انجام شده، روابط قوی‌تر از گذشته میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران را فراهم کند.»

در این دیدار محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم حضور داشت.

پیش از این دیدار شاهزاده خالد بن سلمان با مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهوری، علی‌اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی و محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم جداگانه دیدار کرده بود.

za.jpgاحمد زیدآبادی

نیویورک‌تایمز از مخالفت ترامپ با برنامۀ اسرائیل برای حمله به تأسیسات اتمی ایران خبر داده است.

راستش، من مدتی است اعتمادم را به صحت خبرهای پشت پردۀ نیویورک‌تایمز از دست داده‌ام. این روزنامه مورد نفرت ترامپ است و از این همین رو به نظرم به منابع معتبر در کاخ سفید و دولت فدرال دسترسی ندارد و شاید حتی بعضاً از طرف آنها گمراه شود تا اعتبارش بیشتر آسیب ببیند.

الان وال استریت ژورنال و فاکس نیوز به کاخ سفید نزدیک‌ترند و از آنچه در نهادهای مختلف دولت آمریکا می‌گذرد، به نظرم بیشتر باخبرند. پلیتیکو و آکسیوس هم ظاهراً دسترسی‌های خوبی به افراد مطلع در آمریکا دارند.

از طرفی منابع نیویورک‌تایمز در ایران هم به نظر نمی‌رسد چندان معتبر باشند. گزارش‌های این روزنامه در مورد تصمیمات پشت پرده در جمهوری اسلامی بعضاً با عقل سلیم و آنچه از نوع رفتار ایران می‌شناسیم سازگاری ندارد.

در اینجا منظورم این نیست که خبرش در مورد مخالفت ترامپ با برنامۀ اسرائیل برای حمله به تأسیسات اتمی ایران لزوماً غلط است، فقط منظورم این است که دسترسی این روزنامه به حرف و حدیث‌های پشت‌پرده در کاخ سفید خیلی محدود است و گزارش‌های آن را نمی‌توان در حد قابل قبولی قرین واقعیت دانست.»

rahmati.jpgکیهان لندن - طبق اعلام وزارت دادگستری آمریکا، «ابوذر رحمتی» شهروند آمریکایی ایرانی‌تبار روز چهارشنبه ۱۶ آوریل (۲۷ فروردین) در دادگاه فدرال آمریکا به همکاری با حکومت و ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در زمانی که به عنوان پیمانکار سازمان هوانوردی فدرال آمریکا فعالیت می‌کرده است،‌ اعتراف کرد.

بنا بر اعلام وزارت دادگستری آمریکا، ابوذر رحمتی، شهروند ۴۲ ساله ایرانی- آمریکایی ساکن ویرجینیا از دسامبر ۲۰۱۷ تا ژوئن ۲۰۲۴ با ماموران اطلاعاتی و مقامات حکومت جمهوری اسلامی ایران همکاری می‌کرده و از طرف آنها در خاک ایالات متحده آمریکا اقداماتی انجام داده است.

بر اساس بیانیه دستگاه قضایی آمریکا، رحمتی در سفر به ایران با ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ارتباط برقرار کرده و با استفاده از سناریوی پوششی آنها، در یک شرکت پیمانکار سازمان هوانوردی فدرال آمریکا استخدام شده است. این شرکت پیمانکار به اطلاعات حساس و محرمانه در حوزه هوانوردی و صنعت انرژی خورشیدی آمریکا دسترسی داشته و رحمتی با جمع‌آوری این اطلاعات، آنها را در اختیار ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی قرار داده است.

طبق بیانیه وزارت دادگستری آمریکا، رحمتی در ماه اوت سال ۲۰۱۷ از طریق یکی از مقامات ارشد حکومت ایران که قبلاً در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شاغل بود و در دوران دانشجویی با او هم‌دانشگاهی بود، پیشنهاد همکاری خود با نهاد‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی را ارائه کرد. رحمتی چهار ماه بعد یعنی در دسامبر ۲۰۱۷ در سفر به ایران با ماموران اطلاعاتی و مقامات دولتی جمهوری اسلامی دیدار کرده و مسئولیت جمع‌آوری و ارائه اطلاعات درباره صنعت انرژی خورشیدی آمریکا و همچنین برقراری ارتباط با دانشگاهیان به عنوان اقدام پوششی را می‌پذیرد.

رحمتی پس از بازگشت به ایالات متحده در اوایل سال ۲۰۱۸، مواد مختلف مرتبط با صنعت انرژی خورشیدی ایالات متحده را به دست آورد و در پاسخ به تکلیف مقامات دولتی جمهوری اسلامی در اختیار یکی از مقامات دفتر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اسلامی قرار داد.

در بخش دیگری از این بیانیه آمده، رحمتی دست‌کم ۱۷۲ گیگابایت اسناد محرمانه شامل اسناد دارای سطح دسترسی کنترل‌شده در زمینه «سامانه ملی هوافضای آمریکا»، سامانه‌های رادار نظارتی فرودگاه‌ها و داده‌های فرکانس رادیویی را بر روی «هارد دیسک» قابل حمل ذخیره کرده و سپس در آوریل ۲۰۲۲ با انتقال به ایران به مقامات دولتی رژیم تحویل داده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

او همچنین در همان ماه، به دستور مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران اطلاعات بیشتری درباره انرژی خورشیدی، پنل‌های خورشیدی، سازمان هوانوردی فدرال، فرودگاه‌های آمریکا و برج‌های مراقبت را برای برادرش در ایران ارسال کرد تا او این اطلاعات را از طرف رحمتی در اختیار نهاد‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.

بنا بر اعلام وزارت دادگستری آمریکا، حکم رحمتی قرار است در روز ۲۶ اوت ۲۰۲۵ صادر شود. گفته می‌شود او به اتهام فعالیت به عنوان «عامل دولت خارجی» بدون اطلاع قبلی به دادستانی کل احتمالا به ۱۰ سال زندان و به اتهام «توطئه» به پنج سال زندان محکوم خواهد شد.

nytimes2.jpgمسئله جمهوری اسلامی چگونه حل می‌شود؟

ایندیپندنت فارسی - دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، روز دوشنبه گفت «مسئله ایران» را حل خواهد کرد و افزود «تقریبا کار آسانی است».

اما «مسئله ایران» چیست؟ برت استیونز در مقاله‌ای در نیویورک تایمز می‌نویسد به نظر می‌رسد ترامپ تلاش‌های جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای را مسئله بداند و گفته است ایران «نباید سلاح هسته‌ای را داشته باشد».

استیو ویتکاف، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، هفته گذشته گفت که خط قرمز دولت آمریکا «تسلیحاتی‌ شدن» ظرفیت هسته‌ای ایران است. البته، ویتکاف پس از برگزاری مذاکرات روز شنبه در عمان، از اظهارنظر اولیه‌اش عقب‌نشینی کرد و روز سه‌شنبه در اکس (توییتر سابق) نوشت ایران باید «برنامه غنی‌سازی و تسلیحاتی‌سازی هسته‌ای‌اش را حذف کند».

تهران دهه‌ها دیپلمات‌های غربی را‌ــ از جمله از طریق توافق برجام‌ــ فریب داده است. اگر محدودیت‌های هسته‌ای آن توافق همچنان پابرجا بود، به‌زودی منقضی می‌شدند؛ در واقع، آن توافق از طریق رفع تحریم‌های اقتصادی بیشتر موجب گسترش قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی شد. همچنین، جمهوری اسلامی سابقه‌ای مستند در نقض توافق‌هایش دارد‌، مسئله‌ای که اسرائیل در سال ۲۰۱۸ زمانی که اسرار هسته‌ای جمهوری اسلامی را از انباری در ایران ربود فاش کرد.

حزب الله مُرد

| No Comments

kp.jpgحزب الله تغییر یافت

یدالله کریمی پور

گفتگوی جوزف عون رئیس جمهور لبنان را با العربی الجدید را خوانده اید؟ در این گفتگو عون به روشنی می گوید لبنان نمی خواهد تجربه الحشد الشعبی را در لبنان تکرار کند؛ و می افزاید همکاری با حزب الله برای خلع سلاح این تشکیلات مدت هاست آغاز شده و ادامه دارد. او گفت قرار است اعضای حزب الله به ارتش بپیوندند و دوره های جذب در ارتش را بگذرانند.

به اغلب احتمال عصر حزب الله سید حسن نصرالله گونه در لبنان به کلی رنگ‌ باخته و دگرگون شده است.

جوزف عون: «تجربه الحشد الشعبی را در لبنان کپی‌برداری نخواهیم کرد/نیروهای حزب‌الله می‌توانند با شرکت در دوره‌ها وارد ارتش شوند»

«جوزف عون»، رئیس جمهور لبنان اعلام کرد: «حزب‌الله به دنبال ورود به جنگ جدیدی نیست.»

العربی الجدید

ترجمه شفقنا، عون در گفت‌وگو با روزنامه قطری «العربی الجدید» تصریح کرد: «من تلاش می‌کنم سال ۲۰۲۵ میلادی سال منحصرسازی سلاح در دست دولت باشد.»

وی افزود: «ما تجربه الحشد الشعبی در جذب و الحاق حزب الله در ارتش و تشکیل یگان مستقلی از آنها در داخل ارتش لبنان را کپی‌برداری نخواهیم کرد.»

عون تصریح کرد: «عناصر حزب الله می‌تواند با شرکت در دوره‌های مربوطه وارد ارتش شوند همانند زمان پایان جنگ در لبنان که عناصر احزاب متعدد وارد ارتش شدند.»

رئیس جمهور لبنان گفت: «من و رئیس نبیه بری(رئیس پارلمان) در همه موضوعات به خصوص انحصار سلاح در دست دولت اتفاق نظر داریم.»

aghayeebanner.jpgایران اینترنشنال - حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک، با اشاره به اهداف سفر عباس عراقچی به مسکو، به ایران‌اینترنشنال گفت: «این سفر در ادامه پیگیری روابط دوجانبه پس از امضای توافق جامع راهبردی میان مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین انجام شده است.»

او افزود: «در آستانه مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا در رم، تحویل پیام علی خامنه‌ای به پوتین تنها بخشی از ماموریت عراقچی است.»

آقایی تاکید کرد: «رایزنی و هماهنگی با وزارت خارجه روسیه درباره موضوعات مطرح‌شده در مذاکرات عمان، از دیگر اهداف سفر وزیر امور خارجه ایران است.»

به گفته آقایی، جمهوری اسلامی پیش از ورود به مذاکرات رم، تلاش دارد ارزیابی و توصیه‌های مسکو درباره خطوط قرمز و خواسته‌های مطرح‌شده را دریافت کند و با موضعی هماهنگ در گفت‌وگوهای پیش‌رو در پایتخت ایتالیا حضور یابد.

حسین آقایی در شبکه اکس نوشت:

به «ایران اینترنشنال» گفتم روسیه در حال حاضر خواهان حل بحران ایران از طریق دیپلماتیک و دستیابی به یک توافق است.
روسیه به طور اصولی می داند که شرط و‌شروط تیم #ترامپ برای ج.ا سفت و سخت است و تهران با دادن این امتیازات حداکثری در تمامی ابعاد تهدید های ترکیبی ضعیف خواهد شد؛ ضعیف تر شدن ج.ا نیز به نفع روسیه است. پس روسیه فعلا با یک توافق بین دو طرف برای رفع تهدیدهای هیبریدی ج.ا موافق است.
روسیه اما خواهان یک توافق کلان (grand bargain) یا معامله بزرگ بین ج.ا و آمریکا نیست؛ معامله ای که روابط تهران و واشنگتن را به طور ماهوی تغییر داده و روابط دو دشمن بهتر شود.
اما روسیه احتمال دستیابی به چنین معامله ای را بالا نمی داند چون اختلافات ۴۶ ساله به این راحتی قابل حل نیست. پس فعلا از روند دیپلماتیک برای یک‌ شکلی از توافق در حد رفع تهدیدهای ترکیبی ج.ا حمایت می کند.
گفتم عراقچی باید روسها را در جریان کلیه مذاکرات انجام شده قرار دهد. چارچوب ها و خواسته و خطوط قرمز ج.ا باید برای کاخ کرملین روشن باشد. روسیه نیز نظر نهایی خود را در آستانه نشست رم ابلاغ می کند.

Ramin-Ahmadi.jpg "In such a world of conflict, a world of victims and executioners, it is the job of thinking people, not to be on the side of the executioners" در این جهان تضادها، جهان قربانی ها و دژخیمان، کار مردم متفکر این است که با دژخیمان همسویی نکنند» (آلبر کامو)

نگران حمله نظامی به ایران هستید؟

تا ترامپ و پوتین در قدرت هستند احتمال چنین حمله ای ناچیز است.

از شاهزاده و هر چهره اپوزیسیون خارج از کشور که بپرسید آیا با حمله نظامی اسراییل یا امریکا موافق هستید می گویند نخیر. بجایش بروید از مردم ایران حمایت کنید.

خارج از کشوری ها نمی خواهند متهم به حمایت از جنگ بشوند. وگرنه اصلاح طلبان و بسیاری دیگر به آنها خرده خواهند گرفت. در ساحل امن نشسته ای برای مردمت در داخل جنگ می خواهی؟ عده ای هم پیشاپیش در جنگ احتمالی آینده به نفع حکومت اسلامی اعلام مواضع کرده اند. بسیاری از آنها لابی شناخته شده رژیم در خارج از کشور هستند.

همه اینها جنگی را که در حال حاضر از سوی رژیم به مردم ما تحمیل شده است فراموش می کنند. جنگ سپاه با مردم ایران، غارت سپاه، قربانی روزانه دارد. شما نمی توانید ادعای صلح طلبی بکنید وقتی این جنگ روزانه تحمیلی ادامه دارد. شما نمی توانید ادعای صلح طلبی بکنید وقتی در این جنگ لابی متجاوزان بوده اید.

mahmoudAlam.jpg

ویژه خبرنامه گویا

مقدمه: جمهوری اسلامی پس از پنج دهه

ایران پس از نزدیک به پنج دهه حکومت جمهوری اسلامی، در برهه‌ای حساس و تعیین‌کننده از تاریخ خود قرار گرفته است. کشوری با تمدنی کهن که اکنون در میانه‌ی بحرانی چندوجهی ایستاده: از یک‌سو فرسایش شدید مشروعیت سیاسی و نارضایتی عمومی فزاینده، و از سوی دیگر فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های اقتصادی که بنیان‌های اقتصادی کشور را متزلزل کرده‌اند.

تجربه تاریخی نشان می‌دهد نظام‌های سیاسی-ایدئولوژیک هنگامی که با بحران مشروعیت مواجه می‌شوند، به ناچار وارد فرآیندی از دگردیسی می‌شوند تا بقای خود را تضمین کنند. جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. آنچه امروز شاهد آن هستیم، تلاش‌های نظام برای بقا از طریق اعمال تغییراتی در ظاهر، بدون تغییر در ماهیت و ساختار قدرت است.

در این مقاله، ضمن تشریح وضعیت کنونی ایران، به تحلیل سناریوی "گذار به اقتدارگرایی عمل‌گرایانه" می‌پردازیم - سناریویی که به نظر می‌رسد خود نظام آن را برگزیده است.

بحران مشروعیت: ریشه‌ها و نمودها

پروژه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در طول نزدیک به پنج دهه تلاش کرده است تا جامعه‌ای مبتنی بر ارزش‌های اسلامی - با قرائت خاص خود - بسازد. این پروژه اگرچه در ابتدا با استقبال بخش‌هایی از جامعه روبرو شد، اما به تدریج با واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی ایران در تناقض قرار گرفت.

امروز شاهد یک شکاف عمیق میان "ایران رسمی" و "ایران واقعی" هستیم. در حالی که نظام همچنان بر گفتمان انقلابی و اسلامی تأکید می‌کند، بخش بزرگی از جامعه - به‌ویژه نسل جوان - خواهان زندگی در چارچوب‌های مدرن و جهانی هستند. مهم‌ترین نمودهای این بحران مشروعیت عبارتند از:

Akbar_Dehghani_Najvani.jpgما با موضوعات و واقعیات برخورد عقلی و احساسی داریم. اگر ما در برخورد با واقعیات درونی خود و واقعیات اجتماعی و محیط زیست تعادل نسبی عقلی و احساسی داشته باشیم به همان نسبت تجارب و شناختهای عقلی و احساسی درست تری از واقعیات درونی و بیرونی خود به دست می آوریم. آنها با هم آرمانگرایی، خردگرایی و اراده گرایی ما را متناسب با ذهن، روح و جسم ما و متناسب با واقعیات اجتماعی و محیط زیست می سازند و تنظیم می کنند. اینها میزان روشنگری های ما را در برخورد با واقعیات نشان می دهند.
آرمانگرایی و خردگرایی در هر سنی روی رشد هم تاثیر و لازم و ملزوم هم هستند. اما همیشه خردگرایی و آرمانگرایی ما با هم رشد متعادل ندارند، چون افراد در سنین مختلف با خودشان و با دیگران و با اجتماع و محیط زیست برخورد یکسانی ندارند و روی رشد هم تاثیرات یکنواختی نمی گذارند.
آرمانگرایی
در سنین پایین هنوز ما در ابتدای رشد ذهنی، روحی، عقلی، احساسی و جسمی هستیم. عقل و احساس ما چندان رشد نکرده و درک ما از واقعیات در همان حد رشد سنی ما است، پس بنابراین در سنین پایین برخورد ما با واقعیات درونی خود و بیرونی خود در اجتماع و محیط زیست بیشتر حسی می باشد. هنوز تفکیک چندانی بین عقل و احساس و بین آرمانگرایی و خردگرایی ما وجود ندارد. اما اگر مادر، پدر و مربیان در رشد عقلی و احساسی بچه ها، نوجوانان و جوانان تاثیرات واقعگرایانه بگذارند. رشد احساسی و عقلی بچه ها، نوجوانان و جوانان با رشد واقعیات ذهنی، روحی و جسمی و رشد واقعیات اجتماعی و محیط زیست هماهنگ تر می شود. از دل این رشد متقابل در سنین مختلف آرمانگرایی و خردگرایی رشد و از هم بیشتر تفکیک و به عنوان دو همکار و در مواقعی دو رقیب در رشد هم و در رشد ذهن، روح و جسم بشر دخالت می کنند.
اما اگر پدر و مادر و مربیان درست تربیت نشده باشند. تاثیر آنها بر روی رشد بچه ها، نوجوانان و جوانان در سنین مختلف هیچ نوع هماهنگی با رشد واقعیات اجتماعی و محیط زیست ندارد و سه اتفاق نا گوار و نا متعادل رخ می دهند.
اتفاق اول) ۱- مادر، پدر و مربی ها کم خرد و بیشتر احساساتی هستند. به همین نسبت عقل و خردگرایی بچه ها، نوجوانان و جوانان در برخورد با واقعیات اجتماع و محیط زیست رشد ضعیف و گرایشهای احساسی و آرمانگرایانه آنها بدون یاور عقلی بیشتر رشد می کند. ۲- اگر رشد احساسی و آرمانگرایی بیشتر و رشد عقلی کمتر شود رشد ذهنی، روحی، عقلی، احساسی و جسمی ما در سنین مختلف درست رشد نمی کند و با رشد واقعیات اجتماعی و محیط زیست هماهنگی ندارند. ۳- فرد و افراد در جایی که باید احساسی برخورد کنند افراط در بکارگیری احساس دارند و در جایی که باید عقلی برخورد کنند، چون عقل ندارند از روی بی سوادی و بد فهمی مجبورند باز هم احساسی برخورد و کارها را خراب تر می کنند. ۴-این آرمان‌گرایی در نبود یاور عقلی و خردگرایی به تنهایی در برابر واقعیات ذهنی، روحی و جسمی فرد و افراد و واقعیات بیرونی، یعنی اجتماع و محیط زیست جوابگو نیست و با دروغ و توجیه گرایی کورتر می شود. ۵- در نبود عقل تنظیمات ذهنی، روحی و جسمی فرد و افراد بیش از حد به احساس و آرمانگرایی کور وابسته می شود. ۶- این آرمانگرایی کور در نبود عقل و خردگرایی، فرد و افراد را بیمار ذهنی، روحی و جسمی و واقعیات اجتماعی و محیط زیست را هم خراب می کند. ۷- این آرمانگرایی کور و مخرب فردی و جمعی در رابطه با هم رشد واپسگرا و به مرور طی چند دهه و چند سده به ایدئولوژی مذهبی، ناسیونالیستی، قومی، قبیله ای و این اواخر کمونیستی ختم می شوند. ۸- این ایدئولوژی های آرمانگرای کور ذهن و روح و جسم بشر را گرفتار احساسکور ایدئولوژیکی می کنند که در نبود عقل و خردگرایی بر ذهن و روح بشر خدایی می کند. ۹- ایدئولوژی ها راکد، منزوی، واپسگرا و کمبودهای زیاد دارند و تحمل رقیب خودشان را ندارند. آنها جنگهای مذهبی، قومی، ناسیونالیستی و کمونیستی و یا ترکیبی از اینها را راه می اندازند. با غارت و کشتار، مردم را ضعیف، فقیر، بی عقل و بی سواد و مسخ شده بار می آورند تا خودشان بتواند برای قرنها بر ذهن، روح، جسم و زندگی بشر خداگونه حاکم مطلق باشند، پس بنابراین آرمانگرایی که به شرایط سنی فرد و افراد و شرایط اجتماعی و محیط زیست هماهنگی نداشته باشد کور شده و دشمن خردگرایی و دشمن عقل سلیم و احساس سالم و طی چند دهه و چند سده به ایدئولوژی کور تبدیل می شود.

Kazem_Kardavani_2.jpgپیش‌‌گفتار

متنِ پیشِ رو 34 سال پیش در ایران (در شماره‌ی 64 نشریه‌ی «آدینه»، آبان 1370) منتشر شده است. مناسبت نوشتن این مقاله انتشار نخستین اثر بارگاس یوسا در ایران‌، گفت‌وگو در کاتدرال[1]، به‌همت مترجم برجسته‌ی کشورمان، عبدالله کوثری، بود. گفت‌وگو در کاتدرال یکی از شاهکارهای یوساست. افزون‌بر این اثر دیگر رمان‌های یوسا ازجمله «جنگ آخرالزمان»، «مرگ در آند»، «سورِ بُز»، «چرا ادبیات؟»، «عیش مدام: فلوبر و مادام بوواری»، «چه کسی پالومینو مولرو را کشت؟» با ترجمه‌های همین مترجم بزرگ به فارسی برگردانیده و منتشر شده است. بی‌شک یکی از علت‌های محبوبیت یوسا در ایران ریشه در ترجمه‌های روان و زیبا و خوش‌زخمه‌ی عبدالله کوثری دارد. عبدالله کوثری با ترجمه یکی از شاهکارهای فوئنتس ، آئورا، پنجره‌ای نو در شناساندن یکی از پُربارورنگ‌ترین ادبیات جهان، ادبیات اسپانیایی-آمریکایی در ایران گشود و از آن زمان تاکنون نزدیک بیش از 20 اثر نویسندگان برجسته‌ آن خطه را ترجمه کرده است.

تیغی که رسوبات را می‌تراشد

امروز اگر سخن گفتن از سیطره‌ی ادبیات آمریکای لاتین یا به‌تعبیر درست‌ترِ ادبی ادبیات اسپانیایی-آمریکایی بر ادبیات جهان دور از احتیاط علمی باشد، کاملاً روا و واقعی است که بگوییم در دو دهه‌ی اخیرِ قرن ما این ادبیات، سرزنده‌ترین و بحث‌انگیزترین و قوی‌ترین بخش ادبیات جهان بوده است. انتشار چند میلیونی آثار نویسندگان اسپانیایی-آمریکایی به زبان‌های مختلف دنیا، نوآوری‌های ادبی این نویسندگان و تأثیر شگرف سبک نگارش آن‌ها بر بسیاری از کشورها، سهم غیرقابل‌انکارِ آنان در بارور ساختن ادبیات جهان و دمیدن روحی تازه در حرکت ادبی جهان که گاه حس می‌شد به بن‌بست و تکرار دچار شده است، بر کوشش و خلاقیت نویسندگان بزرگی صحه می‌گذارد که درعین بهره بردن از تجربه‌های اروپا و آمریکا راهِ نویی درپیش گرفتند و با رهانیدن خود از دستِ «ولایت» ادبی اروپاییان با دستی پُر به میدان آمدند و گفتند سخنی برای گفتن دارند. و حقیقت این است که «سخنی» نیز داشتند. سخن نو. و با این «سخن نو» جهانی را «نو» کردند؛ و از آنِ خود.

نخستین پرسشی که در ذهن هرجست‌وجوگری مطرح می‌شود دانستن آن زمینه‌ای است که چنین حرکت عظیمی توانست در بستر آن به‌راه افتد و از حدود و ثغور آن نیز بسیار فراتر رود. زیرا تاریخ نشان نداده که از زمین شوره سنبل برآید. در هرقلمروی که باشد. اگر امکانات محدود مقاله‌ ما را از پرداختن هرچند جزیی به تاریخچه‌ی ادبیات اسپانیایی-آمریکایی بازمی‌دارد و حتی به ما این امکان را نمی‌دهد که درحدی مطلوب زمینه‌های تاریخی ادبیات امروز «پرو»، یعنی زادگاه بارگاس یوسا را بررسی کنیم اما، بی‌گمان می‌توانیم و باید درباره‌ی جنبش‌های ادبی پرو چیزهایی به‌اشاره بگوییم، هرچندکه خود این اشاره‌ها نیز فهرست‌وار باشد. زیراکه کم نیستند خوانندگان کتاب ماریو بارگاس یوسا که می‌خواهند بدانند چنین اثر شگفت‌انگیزی از چه زمینی سر برآورده است.

تاریخ ادبی پرو با فتح پرو و با نوشته‌های اعتراض‌آمیز دو نویسنده‌ی مشهور بومی برضد ظلم و ستم اسپانیایی‌ها شکل گرفت. دانشگاه سان مارکوس[2] در سال 1551 تأسیس شد. و نخستین شاهکار ادبی پرو، اثر گارسیا دو لا وِگا (1539-1616)[3] در سال 1609 منتشر شد.

اما، پس‌از استقلال پرو و با جنبش ادبی رمانتیسم است که ادبیات پرو واقعاً رشد می‌کند و گسترش می‌یابد. رمانتیسم پرویی بیش‌تر از رمانتیسم اسپانیایی الهام گرفت تا رمانتیسم آلمانی یا فرانسوی. موضوع‌های کلی رمانتیسم جهانی نظیر طبیعت، عشق، مرگ در سرلوحه‌ی آثار رمانتیک‌های پرویی است و بزرگ‌ترین راوی ادبی این دوره‌ی ادبیات پرو ریکاردو پالما[4] است با اثر بسیار معروف‌اش سنت‌های پرویی. پالما علاوه‌بر نویسنده بودن متخصص فقه‌اللغه و منتقد و مورخ بود.

جریان‌های رئالیستی و ناتورالیستی پرو از دیگر جریان‌های ادبی پرو است که مشخصه‌ی آن‌ها اهمیت دادن به موضوع‌های اجتماعی و مسئله‌ها و مشکلات بومی‌هاست. افزون‌بر شاعرانی نظیر گُنزالس پْرادا[5]، نویسندگان بسیاری به طرفداری از سرخ‌پوستان برخاستند و به افشای جامعه‌ای پرداختند که به بومی‌ها ستم روا داشته. نوشته‌های این نویسندگان مالامال است از مشکلات و مصائب سرخ‌پوستان. و ازمیان اینان باید به‌خصوص از دو نویسنده‌ی زن به نام‌های کلوریندا ماتو دو ترنر[6] و مرسدس کابلو دو کاربونرا[7] نام برد که بر نویسندگانی چون آبلارادو گامارا[8] تأثیری عمیق به‌جای گذاشتند.

«کافه تاریخ» را «حسین دهباشی»، پژوهشگر، مستندساز و دبیر «سایت تاریخ‌آنلاین» که با گفت‌وگوهای تصویری و جنجالی درباره تاریخ معاصر ایران به یاد مانده، راه‌اندازی کرده بود.

حسین دهباشی خبر این پلمپ شدن را در صفحه توئیتر خود منتشر کرد.

285493.jpg

اتفاق عجیب در کاخ سفید

زمانی که ترامپ به خبرنگاران گفت که اگر ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، زندگی آن‌ها به خطر بزرگی خواهد افتاد، یکی از خبرنگاران از حال رفت و کنفرانس خبری نیمه‌کاره ماند.

18.jpgدر حاشیه همایش «سلیمانیه» که با حضور شماری از مقام‌های سیاسی و دیپلمات‌های پیشین از کشورهای مختلف برگزار شد، ویدیویی منتشر شده که از تبادل یادداشت و شماره تماس میان سعید خطیب‌زاده، معاون وزارت خارجه جمهوری اسلامی، و باربارا لیف، معاون پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه حکایت دارد.

این دو در یکی از پنل‌های همایش به عنوان سخنران شرکت داشتند، اما تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی و ویدیویی که شبکه رووداو منتشر کرده، نشان می‌دهد خطیب‌زاده در حاشیه گفت‌وگو با لیف، برای لحظاتی تلفن همراه خود را به او می‌دهد؛ اقدامی که به نظر می‌رسد برای تبادل شماره تماس انجام شده باشد.

در بخش دیگری از ویدیو دیده می‌شود که خطیب‌زاده یادداشتی را نیز روی کاغذ برای لیف می‌نویسد. سعید خطیب‌زاده، که از او به‌عنوان یکی از طراحان اصلی عملیات نفوذ جمهوری اسلامی در غرب یاد می‌شود، ریاست اندیشکده وزارت امور خارجه، یعنی «موسسه مطالعات سیاسی و بین‌المللی» را نیز برعهده دارد.

بر پایه ایمیل‌هایی که در یک گزارش مشترک ایران‌اینترنشنال و سمافور افشا شد، خطیب‌زاده در سال ۲۰۱۴ و در دوران فعالیتش در برلین، پیشنهاد تشکیل شبکه‌ای از کارشناسان ایرانی در اندیشکده‌های غربی را مطرح کرده بود؛ شبکه‌ای که با عنوان «طرح کارشناسان ایران» شناخته می‌شود.

ویدئو اول، صحبت‌های انتقادی شهرام ماکویی برگزار کننده تجمع واشینگتن دی‌سی:

فیلمی از گردهمایی واشنگتن دی سی

ویدئو دوم: توضیحات تکمیلی شهرام ماکویی

:::

نسخه فارسی آهنگ اد شیرن،‌ ستاره موسیقی بریتانیا منتشر شد. در تیزر تبلیغاتی که پیش از انتشار این اثر در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده مشخص شد که این آهنگ با همخوانی گوگوش،‌ اسطوره موسیقی پاپ ایران و حضور برخی دیگر از هنرمندان ایرانی از جمله اندی تهیه شده است.

یک مهمانی خانوادگی "تیپیکال" ایرانی با تمام تعارف و روبوسی‌ های زورکی:

:::

ashtari.jpgوحید اشتری

‏از دهه هشتاد درگیر مذاکرات فرسایشی هسته‌ای هستیم،

چند مرتبه تجربه توافق و نقض توافق داریم

نه اقتصاد داریم

نه بمب داریم

نه برق هسته‌ای داریم

و کلی تحریم داریم و ...

دلار هفتصد تومانی‌ به ١٠٠ هزار تومان رسیده

امروز داشتم فکر می‌کردم چقدر قصه ما شبیه قصه یاسر عرفات شد ...

چند دهه مردم‌اش را گرفتار مذاکرات فرسایشی اسلو کرد

بارها توافقات‌ نقض شد

هم اسلحه را زمین گذاشت

هم زمین داد

هم نهایتا کشور مستقل فلسطین به رسمیت شناخته نشد و ...

نسل ما بارها از زبان‌ مسئولان مختلف جمهوری اسلامی این چند جمله را در نقد یاسر عرفات شنیده است ...

چه دنیای گردی است

مردم فلسطین به معنای واقعی کلمه در این سالها نه از مذاکره و مصالحه و سازش به حق‌شان رسیدند، نه از درگیری که تجربه اخیرش چند صدهزار کشته و وقایع تلخ روزانه بعد از عملیات ٧ اکتبر است.

بن بستی شبیه به همین وضعیتی که ما داخل‌اش هستیم.

za.jpgاحمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:

«مهدی خزعلی پسر شیخ ابوالقاسم خزعلی در مصاحبه با انصاف‌نیوز گفته است که پدرش با اعدام‌های شیخ صادق خلخالی مخالف بوده و با تهدبد به "زمین زدن عمامه و جدایی از انقلاب"عملاً آیت‌الله خمینی را وادار به برکناری او کرده است.

نسل ما به یاد دارد که شیخ ابوالقاسم خزعلی یکی از تندروترین مقام‌های رسمی پس از انقلاب بود و جز تهدید و توهین به نیروهای مخالف و منتقد حکومت و اصرار بر حذف آنها، یادگاری از او باقی نمانده است.

بنابراین، مخالفتش با خلخالی را با هیچ مقیاس و معیاری نمی‌توان علامت میانه‌روی او دانست. در واقع خلخالی و خزعلی از لحاظ تندروی دو روی یک سکه بودند بدین معنا که خلخالی از موضع چپ و خزعلی از موضع راست، منتقدان و مخالفان خود را مستحق مرگ و حذف می‌دانستند.

با این وضع، طبیعی است که آب‌شان به یک جوی نرود بخصوص اینکه خلخالی دشمن انجمن حجتیه و افکار آن بود، حال آنکه خزعلی از مدافعان آنها به شمار می‌رفت. خلاصه دعوا دعوای افراط و اعتدال یا تندروی و میانه‌روی نبود! دعوای دو افراط و تندروی از موضع چپ و راست بود!»

nytimes.jpgکارزار بمباران گسترده قرار بود از اوایل مه (نیمه اردیبهشت) آغاز شود و بیش از یک هفته ادامه یابد، بمباران باید با حمله به سامانه‌های پدافند هوایی باقی‌مانده در ایران آغاز می‌شد تا راه را برای جنگنده‌های اسرائیلی و هدف قرار دادن سایت‌های هسته‌ای هموار کند

ایندیپندنت فارسی - نیویورک‌تایمز در گزارشی به نقل از منابع ناشناس و مقاماتی که آنها را دولتی معرفی کرده، مدعی شد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران که برای ماه آینده برنامه‌ریزی شده بود را باتوجه به در جریان بودن مذاکرات با تهران، متوقف کرد. این گزارش حاکی از آن است که اسرائیل طرح‌هایی را برای حمله در اوایل ماه مه (نیمه اردیبهشت) آماده کرده بود و هدف به عقب راندن فعالیت‌های هسته‌ای ایران به مدت یک سال یا بیشتر بود.

براساس این گزارش، ترامپ در جریان سفر اخیر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل به آمریکا، به او گفت که از چنین حمله‌‌ای در حالی که مذاکرات در جریان است، حمایت نمی‌کند. پیش‌تر گزارش شده بود که مقامات دولت ترامپ به‌طور ناگهانی به دولت نتانیاهو اطلاع داده بودند که به سرعت به واشینگتن سفر کند و او گمان می‌کرد موضوع تعرفه‌ها در بین است.

نیویورک‌تایمز ادعا می‌کند که ترامپ با توجه به اختلاف‌نظرها در دولت خود درباره نحوه برخورد با جمهوری اسلامی، تصمیم‌گرفته است دست‌کم فعلا از حمله اسرائیل حمایت نکند. با این حال او به صراحت تاکید کرده است که در صورت شکست مذاکرات با تهران، بمباران در پیش خواهد بود.

کاخ سفید و دفتر نخست‌وزیر اسرائیل هنوز درباره این گزارش اظهارنظر نکرده‌اند. اما نتانیاهو پیش‌تر گفته بود که فقط مدل لیبی، یعنی برچیدن برنامه‌های هسته‌ای ایران با نظارت آمریکا، قابل قبول است.

براساس گزارش نیویورک‌تایمز، اسرائیل گزینه‌های مختلفی را برای حمله در ماه مه بررسی کرد که بسیاری از آن‌ها با مقامات آمریکایی مطرح شد.

16-3.jpgعلی‌اکبر ولایتی، مشاور هشتاد ساله امور بین‌الملل علی خامنه‌ای به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شد

دکتر محمد ورهرام مدیر بیمارستان مسیح دانشوری با بیان این مطلب افزود: دکتر ولایتی که در ایام نوروز و ماه مبارک رمضان بدون تعطیلی درگیر مشغله امور جاری و تحقیقاتی در بیمارستان بود، در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار گرفت که از شب گذشته در بیمارستان مسیح دانشوری بستری شده است.
دکتر ورهرام در خصوص تشریح وضعیت سلامت ایشان اذعان داشت: خوشبختانه حال عمومی استاد ولایتی مساعد است

araqchi.jpgرادیو بین المللی فرانسه - عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران روز چهارشنبه تأکید کرد که غنی‌سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی «قابل مذاکره نیست». این صحبت او در واکنش به تغییر موضع استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در خاورمیانه است که روز گذشته خواستار توقف و حذف کامل برنامه هسته‌ای ایران شده بود.

عراقچی پس از جلسه هیئت دولت گفت: «ما برای اعتمادسازی نسبت به نگرانی‌های احتمالی آمادگی داریم اما اصل موضوع غنی‌سازی قابل مذاکره نیست».

این سخنان در واکنش به اظهارات ویتکاف مطرح شد که روز سه‌شنبه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «هر توافق نهایی باید چارچوبی برای صلح، ثبات و شکوفایی در خاورمیانه ایجاد کند -- و این بدان معناست که ایران باید برنامه غنی‌سازی و نظامی‌سازی هسته‌ای خود را متوقف کرده و آن را از میان بردارد.»

با این حال، این اظهارات با سخنان یک روز پیش نماینده ویژه آمریکا برای خاورمیانه در گفت‌وگو با شبکه فاکس‌نیوز در تضاد است، جایی که از درخواست صریح برای برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران خودداری کرده و از حق غنی سازی ٣‬.٦‬٧ درصدی برای مصارف صلح‌آمیز سخن گفته بود. عراقچی با انتقاد از این تغییر موضع گفت مواضع متضاد مطرح شده ازسوی مقامات آمریکایی «کمک کننده به روند مناسب مذاکراتی» نخواهد بود.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

رئیس دستگاه دیپلماسی ایران تاکید کرد که «ما باید در جلسه مذاکره از موضع واقعی آن‌ها مطلع شویم». ایران و ایالات متحده قرار است مذاکرات هسته‌ای را روز شنبه با میانجی‌گری عمان در مسقط، پایتخت این کشور ادامه دهند. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی روز سه‌شنبه با ابراز حمایت از اصل مذاکرات، نسبت به نتیجه آن‌ها ابراز تردید کرد.

sabeti.jpgآقایون رانت خوار ... مگر شما "سیر مونی" ندارید؟!

خط و نشان امیر حسین ثابتی برای معاون رئیس جمهور، مهدی جهانگیری و علی انصاری و برخی مدیران پتروشیمی

ویدیو کامل سخنان امروز ثابتی در مجلس: مگر شاه برگشته که یکسری مسئولیت گرفته اند/ طرف خاندانش توی منافقین بوده حالا شده مسئول جمهوری اسلامی

کسی بجز مهدی جهانگیری نمی‌تواند هتل بسازد؟

با ترامپ های داخلی برخورد بکنید!

بانک‌های خصوصی یک تصمیم غلط در دولت خاتمی بود/چرا با علی انصاری برخورد نمیکنید و پول ها را بگیرید؟

هشدار میدم به معاون رئیس جمهور که اگر دفعه بعد دست مهدی جهانگیری را بگیری و ببری جلسات و بگی از صندوق ها بهش پول بدید؛ دفعه بعد اسم خودت هم میارم و یجور دیگه باهات برخورد می‌کنیم!

...دعوای داخلی برای بی اثر جلوه دادن مذاکرات؟

khambom.jpgایران اینترنشنال - روزنامه سان بریتانیا در گزارشی نوشت که دونالد ترامپ از بمب‌های سنگرشکن ۲۷ هزار پوندی (۱۲ تنی) که با بمب‌افکن‌های رادارگریز بی-۲ حمل می‌شوند، علیه مواضع حوثی‌های یمن استفاده کرده است.

سان نوشت استفاده از این بمب‌ها، اقدامی هشدارآمیز به جمهوری اسلامی است.

ترامپ پیش‌تر گفته بود که برای بازگرداندن صلح به منطقه، به‌شدت با تهدیدات برخورد خواهد کرد.

او هشدار داد که در صورت شکست مذاکرات با تهران، از گزینه نظامی استفاده می‌کند.

در هفته‌های اخیر با افزایش تنش میان تهران و واشینگتن، تجهیزات و نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، از جمله با ارسال بمب‌افکن‌های غول‌پیکر بی-۲ تقویت شد.

مسعود پزشکیان درباره این تسلیحات گفته بود: «این بمب‌افکن‌ها را برای چه کسی مستقر می‌کنید.»

hajizadeh.jpgایران اینترنشنال - روزنامه جروزالم‌پست به نقل از منابعی از یک اندیشکده گزارش داد اسرائیل ممکن است در مواجهه با توافق احتمالی نامطلوب میان تهران و واشینگتن، طرح کشتن امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران را پیش ببرد.

این روزنامه توضیح داد با توجه به نگرانی اسرائیل از احتمال توافق ضعیف جدید هسته‌ای میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی، انجام عملیات موساد برای کشتن حاجی‌زاده می‌تواند یک سناریوی فرضی و راهی برای جلوگیری از این وضعیت باشد.

حاجی‌زاده دستور شلیک ۴۰۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل را در سال گذشته صادر کرده بود.

جروزالم‌پست افزود: «هدف از این سناریوی فرضی، تحریک جمهوری اسلامی به حمله مستقیم جدیدی علیه اسرائیل است تا این حمله بهانه‌ای برای انجام حمله گسترده به تاسیسات هسته‌ای ایران شود.»

در ادامه این مطلب آمده است: «برخی از مقامات اسرائیلی و آمریکایی حتی در مهر سال گذشته درباره ترور حاجی‌زاده به‌عنوان واکنشی احتمالی به دومین حمله مستقیم تهران بحث کرده بودند، هرچند در نهایت اورشلیم به نابودی سامانه‌های پدافند هوایی و توانایی تولید موشک‌های بالستیک ایران بسنده کرد.»

این نشریه به نقل از رییس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل نوشت: «ترامپ نباید وارد مذاکرات عمیق با ایران شود، مگر اینکه پیشاپیش امتیازات لازم برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران را دریافت کرده باشد.»

ghbanner.jpgایران اینترنشنال - محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران که در سال ۱۳۹۸ به جرم قتل میترا استاد، همسر دومش به اعدام محکوم شد و فروردین ۱۴۰۲ با پرداخت دیه و عفو علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی از زندان آزاد شد، در جلسه اخیر نشست روسای ادوار سازمان برنامه و بودجه کشور حضور پیدا کرد.

رسانه‌های ایران چهارشنبه ۲۷ فروردین با انتشار تصویری از نشست روسای ادوار سازمان برنامه و بودجه کشور در شامگاه ۲۶ فروردین، اعلام کردند که محمدعلی نجفی در این جلسه حضور داشته است.

تصویر منتشر شده از این جلسه نشان می‌دهد که نجفی در کنار محمدرضا عارف، معاون اول مسعود پزشکیان و جمعی از روسای ادوار سازمان برنامه و بودجه کشور حضور دارد.

ghatel.jpg

انتشار این تصویر واکنش‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی به همراه داشت و برخی کاربران از حضور محمدعلی نجفی، قاتل میترا استاد در جلسه سازمان برنامه و بودجه، به‌عنوان «پایین بودن ارزش زن در نگاه مسئولان جمهوری اسلامی» یاد کردند.

قتل استاد و بازداشت نجفی

میترا استاد هفتم خرداد ۱۳۹۸ در خانه‌اش در تهران به ضرب گلوله به قتل رسید و نجفی ساعاتی پس از قتل همسرش، خود را به اداره آگاهی تهران معرفی کرد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

هر چند نجفی در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرد اما گفت این کارش عمدی نبوده است.

در آن زمان انتشار تصویری از تعظیم کردن مامور اداره آگاهی مقابل نجفی و دست دادن با او که خود را به‌عنوان قاتل همسرش معرفی کرده بود، انتقادهای بسیاری را برانگیخت. بسیاری این شیوه برخورد پلیس با نجفی را نسبت به برخورد با سایر شهروندان تبعیض‌آمیز دانستند.

zarifReplace.jpgبی بی سی - محمدجواد ظریف، معاون راهبردی سابق مسعود پزشکیان ۱۳ اسفند خبر داد که «توصیه» غلامحسین محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه را «بی‌درنگ» پذیرفته تا کنار گذاشته شود.

این نخستین بار نبود که آقای ظریف استعفاء می‌داد و بعد از آن حرف و بحث بسیار شد که آیا مسعود پزشکیان باید استعفای شاخص‌ترین عضو دوران تبلیغات ریاست جمهوری که حتی برایش یک معاونت جدید تاسیس کرد را بپذیرد یا نه؟

اکنون روشن شده که رئیس‌جمهور ایران با این استعفا بی‌سروصدا موافقت کرده است، چون محسن اسماعیلی را به جای آقای ظریف منصوب کرد.

محسن اسماعیلی همان زمان معاون امور مجلس هم شد،. او جانشین شهرام دبیری شد که آقای پزشکیان با «رفاقت دیرین» داشت، اما پس از جنجال سفر به قطب جنوب او را اخراج کرد.

محسن اسماعیلی اکنون دو معاونت را تحویل گرفته که یکی بر عهده رفیق قدیمی بود و دیگری بر عهده یکی مهمترین چهر‌های دولت او.

محمدجواد ظریف؛ مردی که زیاد استعفا داد

محمدجواد ظریف از خبرسازترین اعضای کابینهٔ مسعود پزشکیان بود که از روز اول انتصابش به معاونت تازه‌تأسیس امور راهبردی، اظهارنظرها دربارهٔ قانونی بودن یا نبودن حضورش در دولت، محل بحث داغ محافل سیاسی ایران بود.

آقای پزشکیان پس از تعیین معاون جدید راهبردی رئیس‌جمهور در پیامی به آقای ظریف نوشت که «مجموعه محدودیت‌ها» ادامه حضور او در معاونت راهبردی را سلب کرد، اما ابراز علاقه کرده است که از «شایستگی‌های علمی و تجربی» او استفاده کند.

مخالفان انتصاب آقای ظریف را به دلیل تابعیت آمریکایی فرزندش، نقض قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» عنوان می‌کردند. این قانون مصوب سال ۱۴۰۱ است و در زمان وزارت آقای ظریف وجود نداشت.

فرزندان آقای ظریف به دلیل تولد در خاک ایالات متحده در زمان مأموریت دولتی پدرشان، تابعیت آن کشور را دارند. قانون نحوهٔ انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، حضور فردی که فرزند یا همسرش تابعیت خارجی داشته باشند را ممنوع کرده است.

موافقان آقای ظریف خواستار تغییر این قانون بودند و می‌گفتند که تابعیت آمریکایی فرزندان او «قهری» است اما آن‌ها در ایران اقامت دارند و به دلیل سابقهٔ پدرشان در مذاکرات اتمی منتهی به توافق برجام، حضورش در دولت مفید است. آقای ظریف مدتی پیش از انتصاب به معاونت راهبردی، شورایی با نام «راهبری» تشکیل داده بود که در آن افراد را برای انتصاب به عنوان اعضای بلندپایهٔ دولت، به رئیس‌جمهور پیشنهاد می‌داد.

در هفته‌های اول حضور او در دولت که همزمان با دیدار سالانهٔ رئیس‌جمهور و اعضای کابینه با رهبر ایران بود، مشخص شد که آقای ظریف به این دیدار دیر رسیده و در میانهٔ آن جلسه در دفتر علی خامنه‌ای حاضر شده است.

خود او بعدها توضیح داد که «روز شانزدهم مرداد نامه‌ای به آقای پزشکیان نوشتم انصراف دادم چون هنوز مسئولیتی نداشتم، داشتم شورای راهبری را اداره می‌کردم. شب قبل، شب قبل از ملاقات اعضای دولت با رهبر انقلاب تماس گرفتند و گفتند بیا؛ گفتم من نمی‌آیم، دوستان می‌گویند من غیرقانونی‌ام، تکلیف من را معلوم کنید. آقای پزشکیان در پاسخ نامهٔ شانزدهم مرداد من فرمودند مشورت‌هایی کردیم و مقتضی است با اختیارات کامل به کار. علت تأخیرم در دیدار با مقام معظم رهبری این بود که این نامه دیر آمد.»

putinIRI.jpg- وزیر خارجه ایران پیش از دور دوم مذاکرات با آمریکا پیام خامنه‌ای به پوتین را به مسکو می‌برد

- عباس عراقچی در پاسخ به سوال درباره علت سفرش به روسیه، گفت: «هدف من انتقال پیام مکتوب مقام معظم رهبری به رهبری روسیه است و این پیام به امیدخدا در ملاقات با آقای ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه، به او ارائه خواهد شد.»

یورونیوز - عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران روز چهارشنبه اعلام کرد سفر او به روسیه با هدف تحویل پیام کتبی علی خامنه‌ای، رهبر ایران به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه انجام می‌شود.

عباس عراقچی در حالی عازم مسکو است که دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا قرار است روز شنبه آینده در عمان برگزار شود.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز اعلام کرد که آقای عراقچی درسفر به مسکو همچنین به بررسی آخرین تحولات مذاکرات مسقط با مقامات روسی خواهد پرداخت.

روسیه یکی از اعضای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ وین است که دونالد ترامپ سال ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه کشورش را از آن خارج کرد.

دور نخست گفت‌وگوهای تهران و واشنگتن با میانجیگری وزیر خارجه عمان شنبه گذشته با حضور هیئت‌هایی از دو کشور به ریاست عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران و استیون ویتکاف، فرستادۀ ترامپ در امور خاورمیانه، در مسقط برگزار شد.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

رهبر ایران در اولین واکنش به این مذاکرات گفته است که نه چندان به این گفتگو‌ها خوشبین و نه به شکل افراطی بد بین است.

وی همچنین با اشاره به نتیجه نا معلوم این مذاکرات تأکید کرده است که خطوط قرمز ایران برای طرف مقابل روشن است.

regime.jpgکیهان لندن - خبرگزاری رویترز در گزارشی با اشاره به احتمال حمله نظامی به تأسیسات اتمی در ایران در صورت شکست مذاکرات به نقل از تحلیلگران نوشت که آنچه سبب برچیده شدن کامل چنین تهدیدی می‌شود «تغییر رژیم» در ایران است.

در مقدمه این گزارش که ۱۵ آوریل (۲۶ فروردین) منتشر شد آمده، با استقرار بمب‌افکن‌های B-2 آمریکا در شعاع حمله به ایران، پیامی قوی به تهران ارسال شده است؛ پیامی که نشان می‌دهد اگر توافقی برای محدودسازی برنامه هسته‌ای حاصل نشود، چه اتفاقی ممکن است رخ دهد.

با این حال، کارشناسان نظامی و هسته‌ای می‌گویند حتی با وجود این حجم از قدرت نظامی، اقدام مشترک آمریکا و اسرائیل احتمالاً تنها بطور موقت برنامه‌ای را عقب می‌اندازد که غرب نگران است روزی به ساخت بمب اتمی منجر شود، هرچند جمهوری اسلامی چنین قصدی را انکار می‌کند.

بدتر آنکه چنین حمله‌ای ممکن است باعث شود جمهوری اسلامی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را اخراج کرده، برنامه هسته‌ای خود را بطور کامل زیرزمینی کند و با شتاب بیشتری به‌ سوی ساخت بمب حرکت کند.

جاستین برانک پژوهشگر ارشد مؤسسه سلطنتی خدمات متحد بریتانیا به رویترز می‌گوید: «بدون تغییر رژیم دشوار است تصور کنیم که چگونه حملات نظامی می‌توانند مسیر ایران به‌ سوی سلاح هسته‌ای را متوقف کنند. در نهایت، این اقدامات تنها زمان‌بندی را به عقب می‌اندازند و هزینه‌هایی را تحمیل می‌کنند.»

زمان «گریز هسته‌ای» (Breakout Time)، یعنی مدت‌زمانی که ایران برای تولید مواد شکاف‌پذیر لازم جهت ساخت یک بمب اتم نیاز دارد، اکنون فقط چند روز یا چند هفته برآورد می‌شود. البته ساخت خود بمب زمان بیشتری خواهد برد.

توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، موسوم به برجام، این زمان را به بیش از یک سال افزایش داده بود، اما پس از خروج آمریکا از توافق به دستور ترامپ در سال ۲۰۱۸، رژیم ایران محدودیت‌ها را کنار گذاشت.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اکنون ترامپ در تلاش است تا توافق جدیدی را مذاکره کند و گفته است که با جمهوری اسلامی «اگر توافقی حاصل نشود، بمباران خواهد شد.»

حملاتی پرهزینه و خطرناک

رویترز در ادامه گزارش خود می‌نویسد برنامه هسته‌ای ایران در سایت‌های متعدد و پراکنده‌ای گسترش یافته و انجام حمله‌ای مؤثر مستلزم هدف قرار دادن همه یا بیشتر این سایت‌هاست. حتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز از مکان برخی تجهیزات حیاتی مانند قطعات سانتریفیوژها بی‌اطلاع است.

کارشناسان نظامی می‌گویند اسرائیل می‌تواند بیشتر این سایت‌ها را هدف قرار دهد، اما این کار بسیار خطرناک بوده و نیازمند حملات مکرر است. افزون بر آن، باید با سامانه‌های پدافند هوایی روسی مقابله کند.

kashi.jpgدو راهی خطیر ایران؛ سیاست اصیل یا رفتن به موقعیت ادباری / فهم درست در گرو سیاست اصیل است / نمی‌توان جامعه را به سیاق صد و اندی سال گذشته اداره کرد

گفت و گوی گروه اندیشه با دکتر محمدعلی اکبری عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

درست است که در عرصه تصمیم‌گیری سیاسی بالاخره یکی باید تصمیم بگیرد. آن که تصمیم می‌گیرد ممکن است بیشتر چپ یا لیبرال یا ناسیونالیست یا مسلمان باشد. اما شرط درست بودن آن تصمیم آن است که جامعه از حیات سیاسی اصیل بهره‌ای ‌ داشته باشد. در بستر تعامل مدام صداهای کثیر، فهم به مثابه یک کلی انضمامی رسوب می‌کند و بستری برای تصمیم درست می‌سازد

:::

این روزها همه از بحران‌های خطیر و انباشت شده سخن می‌گویند. نوبت به برون رفت که می‌رسد دو صدا به گوش می‌رسد، کسانی به صبر و شکیبایی دعوت می‌کنند اعلام می‌کنند راهی جز حل یکی یکی مشکلات نیست. صدای دیگر اما صبر را جایز نمی‌داند. همه چیز فوری است. فرمان به تبعیت از یک منجی می‌دهد. انتظار یک دانای کل را می‌کشد که از راه برسد مردم را نجات دهد. دکتر محمد علی اکبری در گفت وگو با خبر آنلاین، آدرس عجیبی می‌دهد. مقدمه هر برون رفتی را کسب «فهم درست» می‌داند. تحصیل فهم درست منوط به دعوت جدید است، و به شرط این دو، می‌توان با اعتماد بیشتر از یک تصمیم درست سخن گفت. اما فهم درست به چه معناست؟ دعوت جدید چیست؟ به نظرم توجه به مقوله «فهم درست» و «دعوت جدید» دریچه مهمی برای برون رفت از شرایط فعلی می‌گشاید.

فهم درست نه از سنخ نظرورزی‌های انتزاعی جامعه شناسان و اهل فلسفه و سیاست است، نه از سنخ اظهار نظرهای کارشناسی اقتصاددانان و متخصصان روابط بین‌الملل. اصولاً فهم به معنای سوبژکتیو نیست. به این عنوان که یک ذهن قدرتمند بتواند وضعیت را آن چنان که هست دریابد و مخاطبان منتظر و حیران خود را آگاه کند. فهم درست بیشتر شبیه یک اقدام و رویداد جمعی است: «تبیین‌هایی که ادعای فهم درست دارند، به صورت جزایر جدای از هم در جامعه ما زیست می‌کنند، بدون این که دریچه‌های گفت و گو را به روی یکدیگر باز کرده باشند تا از خلال آن بتوانند درک اجتماعی کلانی از فهم درست به مخاطب ارائه بدهند»

دعوت جدید نیز از منظر دکتر اکبری، تدوین یک مانیفست تازه با مبادی و اصول و رهنمودهای تازه نیست. بازهم با یک اتفاق جمعی مواجهیم. به جای آن که یکی از راه برسد و دعوت پیامبرانه‌ای را عرضه کند، همه صداها و نگاه‌ها باور کنند که مشروعیت هستی سیاسی‌شان منوط به وجود دیگری است: «هیچ نیرویی قادر نیست نیروی دیگر را حذف کند. اگر این نکته را در سطح سیاسی مطرح کنیم، یعنی آن که نیروهای سیاسی باید بپذیرند قادر نیستند نیروهای مقابل خود را حذف کنند. پس باید به جای رابطه حذفی به تنظیم‌کنندگی رابطه فکر کنند. در سطح اجتماعی هم هیچ گروه اجتماعی نمی‌تواند گروه دیگر را نادیده بگیرد و حق او را برای زیست اجتماعی فرهنگی مطلوب خود مانع شود. اگر این دو پیش‌فرض را نادیده بگیریم یعنی سطح تنش را بالا می‌بریم و این وضعیت بی‌تصمیمی را تشدید می‌کند» آنچه در این کلام دعوت جدید است، اقرار به وجود دیگران متفاوت است.

ffz.jpgبنجامین واینثال | بخش انگلیسی شبکه ایران اینترنشنال

لینک مقاله اصلی به زبان انگلیسی

دادستان فدرال آلمان اعلام کرد که تحقیقات در مورد قتل فریدون فرخزاد ، خواننده مخالف رژیم ایران، درسال ۱۹۹۲ همچنان ادامه دارد. این تأیید پس از آن صورت گرفت که یکی از مقامات پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا کرد که جمهوری اسلامی دستور این قتل را در شهر بن آلمان صادر کرده است.

محسن رفیق‌دوست، از بنیان‌گذاران سپاه و وزیر وقت سپاه از ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۹، اخیراً درباره نقش خود در تأمین مالی عملیات مخفی در خارج از کشور صحبت کرده و به‌طور غیرمستقیم به دخالت ایران در ترورهای سیاسی خارج از مرزهایش اشاره کرده است؛ از جمله قتل فریدون فرخزاد در بن آلمان.

اینس پیترسون، سخنگوی دادستان فدرال آلمان، به ایران‌اینترنشنال گفت: «می‌توانم تنها این نکته را اعلام کنم که پرونده آقای فریدون فرخزاد هنوز مختومه نشده و تحت بررسی است. به‌طور کلی، ما درباره جزئیات پرونده‌ها یا مظنونان احتمالی اظهارنظر نمی‌کنیم. همچنین درباره درخواست‌ها یا نامه‌هایی که از سوی افراد یا گروه‌های ثالث به دفتر ما ارسال می‌شود نیز نظری نمی‌دهیم. فقط می‌توانم تأیید کنم که ایمیلی که به آن اشاره کرده‌اید به دست ما رسیده است.»

ایمیلی که پیترسون به آن اشاره می‌کند، نامه‌ای از سوی بهروز اسدی، فعال ایرانی-آلمانی و عضو گروه «زن، زندگی، آزادی» بود.

در این نامه خطاب به دادستان فدرال آلمان، ینس رومل، درخواست شده است که «تحقیقات کیفری در این زمینه، بدون توجه به ملاحظات سیاسی، تشدید شود. ضروری‌ست که دادستانی فدرال از تمامی ابزارهای قانونی برای شناسایی عاملان این جنایت، بازخواست کیفری از آنان، و اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ دموکراسی و امنیت عمومی در آلمان استفاده کند.»

طبق گزارشی که در سال ۲۰۲۴ توسط شبکه NDR (رادیو و تلویزیون شمال آلمان) منتشر شد، پلیس جنایی فدرال آلمان (BKA) این نظریه را مطرح کرده بود که جمهوری اسلامی ایران فریدون فرخزاد را به دلیل تمسخر روحانیت در کنسرت‌هایش به قتل رسانده است. طبق این گزارش، فرخزاد در یکی از کنسرت‌ها ادعا کرده بود که با روحانیون رابطه جنسی داشته است.

فرخزاد، که در زمانی که بسیاری از هنرمندان همجنس‌گرا هنوز سکوت کرده بودند، آشکارا همجنس‌گرایی خود را اعلام کرد، بارها محدودیت‌های جنسی رژیم اسلامی را به سخره می‌گرفت.

ایرانیان ساکن آلمان همواره از بی‌میلی مقامات آلمانی برای پیگیری جدی پرونده قتل فرخزاد انتقاد کرده‌اند.

در ادامه نامه بهروز اسدی آمده است که «شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که سپاه پاسداران در برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی و اجرای ترورهای مخالفان و منتقدان در اروپا، به‌ویژه در آلمان و فرانسه، دخالت مستقیم دارد.» او قتل فریدون فرخزاد در سال ۱۹۹۲ را نمونه‌ای مهم از این نوع جنایات دانسته و تأکید کرده که پیگیری‌های حقوقی آن همچنان ادامه دارد.

زمانی که از دادستانی بن در مورد این پرونده سؤال شد، مارتین کربی‌اش، سخنگوی دادستانی، به ایران‌اینترنشنال گفت: «مسئولیت انحصاری پاسخگویی درباره این موضوع با دادستانی فدرال است، بنابراین لطفاً مستقیماً با آن نهاد تماس بگیرید.»

کربی‌اش ابتدا این پرسش را به دادستانی مونیخ ارجاع داده بود، اما آن نهاد پاسخ داد که چون جنایت در بن اتفاق افتاده، مونیخ صلاحیت رسیدگی ندارد.

در ادامه نامه اسدی آمده است که «شواهدی وجود دارد که مقامات ارشد سپاه، از جمله محسن رفیق‌دوست، در طراحی و اجرای این قتل نقش مستقیم داشته‌اند. او در چندین مصاحبه آشکارا درباره حذف فیزیکی مخالفان، به‌ویژه قتل هدفمند آقای فرخزاد، سخن گفته است.»

مینا احدی، فعال ایرانی-آلمانی و منتقد رژیم که قرار است ماه جاری تور سخنرانی در ایالات متحده آغاز کند، در این زمینه به نقش سید حسین موسویان، سفیر وقت جمهوری اسلامی در آلمان، اشاره کرده و خواستار بازداشت او توسط مقامات قضایی شده است.

موسویان در واکنش به صحبت‌های رفیق‌دوست در شبکه اجتماعی X نوشت: «پس از خواندن مصاحبه محسن رفیق‌دوست، وزیر اسبق سپاه، حیرت‌زده و شوکه شدم... در آن زمان، من سفیر ایران در آلمان بودم و همراه با همکارانم در سفارت تلاش گسترده‌ای برای بازگرداندن ایرانیان ساکن آلمان به کشور انجام دادم.»

ایران‌اینترنشنال گزارش داده که موسویان متهم است در بیش از ۲۰ ترور مخالفان ایرانی در اروپا در دهه ۹۰، از جمله قتل فریدون فرخزاد، نقش داشته است. او که از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۷ سفیر ایران در آلمان بود، اتهامات مربوط به دخالت در ترور مخالفان کرد در رستوران میکونوس برلین در سال ۱۹۹۲ را شدیداً رد کرده است.

ابوالقاسم مصباحی، مأمور ارشد پیشین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، در دادگاه میکونوس در سال ۱۹۹۷ شهادت داد که «آقای موسویان در اغلب ترورهایی که در اروپا انجام شد نقش داشته است.»

در اواخر ماه مارس، لادن بازرگان، فعال حقوق بشر ایرانی-آمریکایی و مسئول کمپین اتحاد علیه مهره‌های رژیم ایران در غرب (AAIRIA)، خواستار «بازداشت و محاکمه فوری موسویان به دلیل نقش مستقیمش در ترورهای دولتی جمهوری اسلامی در اروپا» شد.

AAIRIA در آوریل ۲۰۲۴ تظاهراتی در دانشگاه پرینستون برای اخراج موسویان برگزار کرد. موسویان و رئیس دانشگاه پرینستون، کریستوفر آیس‌گروبر، از پاسخ به پرسش‌های مکرر ایران‌اینترنشنال درباره پرونده فرخزاد خودداری کرده‌اند.

15-5.jpgسالار وطن‌شناس، معترض آسیب‌دیده از ناحیه چشم در جنبش مهسا، و محبوبه رمضانی، مادر دادخواه پژمان قلی‌پور، از جان‌باختگان اعتراضات آبان ۹۸، ویدیو‌هایی را از نگار کورکور، خواهر مجاهد کورکور در اینستاگرام منتشر کردند، که او را بر تخت بیمارستان در حال آواز خواندن نشان می‌دهد.

نگار کورکور که مدتها بود بیماری سرطان داشت و در خارج از کشور تحت درمان بود، ساعاتی پیش درگذشت. نگار کورکور دادخواه برادرش مجاهد بود، که به اتهام شلیک به کیان پیرفلک به اعدام محکوم شده است. او تا لحظات پایانی زندگی خود برای دادخواهی تلاش کرد و صدای زندانیان سیاسی و دیگر دادخواهان بود.

به گفته، محبوبه رمضانی، نگار کورکور یک بار به او گفته است: «می‌دانی درد غربت چیست؟ این است که وقتی دلت می‌گیرد، نه مامانی هست، نه برادری، نه حتی یک آغوش آشنا. من فقط بغل مامانم را می‌خواهم.»

محبوبه رمضانی با اشاره به اینکه نگار کورکور «به آرزویش نرسید؛ نه ایران را دید، نه دادگاه عادلی را و نه برادرش را»، افزود: «یک بار آخر بغلم کرد و گفت می‌ترسم... ولی نگذار فراموش شوم.»

چهره شکسته معین خبرساز شد

| No Comments

AmirHossein_Ladan_4.jpgاحتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران

کلاس دهم دبیرستان، دبیر ریاضیاتی داشتیم که میگفت: برای حل مسأله، باید نخست صورت مسأله را معلوم-مجهول و ساده کرد، سپس آنرا حل نمود. موضوع مورد گفتگوی مان دارای ابعاد و بازیگران متفاوت، با خواست ها و منافع مختلف است، بنابراین نیاز به ساده کردن دارد. در این راستا بازیگران، اهداف و عملکردها را بررسی میکنیم.

جمهوری اسلامی

صد و هفده سال پیش بنیانگذار روزنامه "ملانصرالدین"، جلیل محمد قلی زاده، نوشت:

"اگر با این نیروی مُخرِب جامعه و تاریخ کهن (یعنی روحانیون) تسویه حساب نشود، خواه انقلاب مشروطه بشود یا نشود، این میکروبها میمانند، و من میترسم در آینده نزدیکی چشم باز کنید و ببینید، هشتصد ملا همه امور مملکت را بدست گرفته، همه ثروت شما را بر باد داده، شما را به امان خدا سپرده، و افسار تان را به بیگانگان رها کرده اند"!

این ایرانی آگاه و خرد گرا، بیش از یک قرن پیش، بزرگترین فاجعه ی تاریخ میهن مان را به درستی پیش بینی کرد. با یک تفاوت کوچک، او تعداد ملا های غاصب را هشتصد تن برآورد کرده بود ولی امروز بر اساس آمار حکومتی، "بیش از 130 هزار روحانی در کشور داریم." ... در اینصورت، امروز عوامل تخریب، بیش از 160 برابر دورانی است که جلیل محمد قلی زاده، پیش بینی کرده بود!؟

برای روشنگری، بخشی از مقاله ای که چهار سال پیش منتشر کردم، را مرور می کنیم:

بدون شرح!

| No Comments

سوال از سفیر روسیه در عراق: در صورت حمله امریکا به ایران، آیا روسیه در کنار آنها خواهد ایستاد؟

سفیر روسیه: در صورت حمله به ایران برایش دعا می‌کنیم!

:::

معاون حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه: ما نمایندگان ملت ایران هستیم؛ مردم بدانند که نمایندگان آن‌ها در مجامع دیپلماتیک و بین‌المللی جایگاه و فرهنگ آن‌ها را حفظ خواهند کرد. منافقین با هر طریقی می‌خواهند به ما ضربه بزنند؛ ما در مسیر مذاکرات تزلزل به خود راه نمی‌دهیم.

شاهرخ گلستان، برادر ابراهیم گلستان: فیلمی را که من ساختم، او به نام خودش جا زد. کاری به کارش نداشتم، چون ارزشی برایش قائل نیستم!

:::

univservice.jpgاز سوسک و مارمولک تا مگس و خرده‌شیشه، در روزهای گذشته بارها تصاویر غذاهایی که در سلف‌های دانشگاه‌ها برای دانشجویان سرو می‌شود، خبرساز شده است و دانشجویانی را که از غذاهای سلف دانشگاه استفاده می‌کنند، شوکه کرده است

این گزارش در گفتگو با چند دانشگاه در شهرهای مختلف ایران جزییات بیشتر دراین‌باره منتشر می‌کند.

مریم دهکردی - ایران وایر

ماجرا از کجا شروع شد؟

ماجرا از روز ۶اسفند۱۴۰۳ آغاز شد. خبرنامه «امیرکبیر» گزارش داد که در غذای سرو شده در سلف دانشگاه علم و صنعت ایران، یک سر سرنگ استفاده‌شده، پیدا شد.

با تعطیلی دانشگاه‌ها به مناسبت نوروز واکنش‌ها به این گزارش چندان زیاد نبود اما بعد از بازگشایی مجدد دانشگاه‌ها در تاریخ بیستم فروردین۱۴۰۴ دریکی از وعده‌های سرو غذا در سلف دانشگاه کاشان، یکی از دانشجویان در بشقاب برنج، یک مارمولک دید، از آن عکس گرفت و با هشتگ مارمولک پلو آن را به اشتراک گذاشت. سایر دانشجویان پس از مشاهده این صحنه، نسبت به کیفیت و سلامت غذای سلف دانشگاه کاشان اعتراض کردند. با این حال، بر اساس گزارش‌های منتشرشده یکی از مسوولان در پاسخ به اعتراض‌ها با لحنی تمسخرآمیز گفته: «خوبه دیگه، غذای چینی بهتون می‌دیم!»

01.jpg
ویدیوهای منتشرشده نشان می‌دهد دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان بعد از شنیدن این پاسخ غیرمسوولانه، دست به اعتصاب غذا زده و با ایجاد صفی ۲۰۰ متری از ظروف غذا در محوطه دانشگاه، اعتراض خود را به این وضعیت اعلام کردند.

ایران‌وایر دریافته که مقامات دانشگاه کرمان پیمانکار غذای سلف دانشگاه را به عنوان مقصر این رویداد معرفی کرده و به دانشجویان وعده داده‌اند که قرارداد طبخ و سرو غذا را با او لغو و با فرد دیگری قرارداد خواهند بست.

rabbit.jpgهواپیمای متعلق به شرکت آمریکایی «یونایتد ایرلاینز» پس از برخاستن از دنور آمریکا به مقصد ادمونتون کانادا، به دلیل آتش‌سوزی ناشی از ورود خرگوشی وحشی به یکی از موتورها، مجبور به فرود اضطراری شد.

بنابر گزارش‌ها، این خرگوش هنگام برخاستن هواپیما وارد باند فرودگاه بین‌المللی دنور آمریکا شده بود. در فایل صوتی ضبط‌ شده از مکالمات کابین خلبان، گفته می‌شود: «خرگوش وارد موتور شماره ۲ شد. بله، علت همین است.»

در ابتدا تصور می‌شد که آتش‌سوزی موتور، روی سیستم چرخ‌ها تاثیر گذاشته است که همین موضوع باعث شد هواپیما حدود ۷۵ دقیقه در هوا باقی بماند.

:::

assadi.jpgدر روز دوشنبه ۱۴ آپریل ، اتحادیه اروپا در واکنش به نقض فاحش و مداوم حقوق بشر در ایران، دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه جمهوری اسلامی اعلام کرد. طبق بیانیه رسمی منتشر شده در روز دوشنبه، هفت فرد حقیقی و دو نهاد حقوقی به فهرست تحریم‌ها افزوده شدند. این افراد و نهادها به‌طور مستند در سرکوب آزادی‌های بنیادین، بازداشت‌های خودسرانه، و نقض سیستماتیک حقوق بشر نقش داشته‌اند.
ابزاری‌سازی سیستم قضایی؛ گروگان‌گیری شهروندان اروپایی
یکی از محورهای نگران‌کننده‌ای که در بیانیه اتحادیه اروپا مورد تأکید قرار گرفته، استفاده سیاسی و هدفمند از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است. به‌ویژه بازداشت خودسرانه شهروندان اروپایی - اعم از دو تابعیتی یا دارای تابعیت انحصاری - که در بسیاری موارد به عنوان اهرم فشار و باج‌گیری سیاسی به کار گرفته شده‌اند و ناقض اصول دادرسی منصفانه هستند.
افزایش اعدام‌ها؛ خشونت دولتی علیه اقلیت‌ها و خارجی‌ها
افزایش بی‌سابقه اعدام‌ها، به‌ویژه علیه زنان، اقلیت‌های قومی و مذهبی و حتی شهروندان خارجی، مورد اعتراض اتحادیه اروپا قرار گرفته است. این اقدامات، نه‌تنها ناقض تعهدات بین‌المللی ایران هستند، بلکه نشان از تشدید خشونت حکومتی و انسداد کامل فضای گفت‌وگوی اجتماعی دارد.
سرکوب سازمان‌یافته؛ حمله به صدای منتقد
آزادی بیان، مذهب و حق تجمع مسالمت‌آمیز در ایران همچنان به‌شدت سرکوب می‌شود. روزنامه‌نگاران، فعالان حقوق بشر و منتقدان سیاسی با تهدید، ارعاب و زندان مواجه‌اند. در همین راستا، اتحادیه اروپا زندان مرکزی شیراز و شعبه اول دادگاه انقلاب این شهر را به‌دلیل نقش مستقیم در این سرکوب‌ها تحریم کرده است. همچنین مسئولان ارشد زندان اوین و حفاظت زندان‌های استان فارس نیز هدف این تحریم‌ها قرار گرفتند.

بر پایه تصاویر ثبت شده پیش از بازی گل‌گهر استقلال، یگان ایمنی ورزشگاه اقدام به جمع‌آوری پرچم فلسطین کرده‌اند

:::

tahlil.jpgدویچه وله - درباره نخستین دور مذاکرات ایران و آمریکا اطلاعات اندک و گاه متناقضی منتشر شده است. حسین آقایی، شکریا برادوست و دامون گلریز، سه تحلیلگر روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی به ارزیابی دور نخست مذاکرات پرداختند.

از جزییات دور نخست مذاکرات بین جمهوری اسلامی و آمریکا اطلاعات اندکی منتشر شده است. مقام‌های آمریکایی به‌رغم آنکه این مذاکرات را "مثبت" ارزیابی می‌کنند، همچنان می‌گویند که هر دو گزینه "نظامی" و "راه‌حل دیپلماتیک" روی میز است.

در سوی مقابل، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی با تأکید بر "خطوط قرمز" گفت که مذاکرات ایران با ایالات متحده بر سر پرونده هسته‌ای تهران "در قدم‌های اول خوب اجرا شده است."

درباره "خطوط قرمز" جمهوری اسلامی در این مذاکرات، وزیر خارجه ایران از جمله تاکید کرده که حق غنی‌سازی اورانیوم توسط "ایران قابل مذاکره نیست."

دور دوم این مذاکرات در حالی قرار است روز شنبه ۳۰ فروردین‌ماه برگزار شود که با توجه به تاکیدهای هر دو کشور بر شماری از خطوط قرمز، بسیاری درباره موفقیت این نشست‌ها تردید دارند.

دویچه وله فارسی درباره مذاکرات هفته گذشته جمهوری اسلامی و ایالت متحده در مسقط، برنده‌ این نشست و پیامدهای ناشی از شکست احتمالی این مذاکرات با حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک، شکریا برادوست، پژوهشگر سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل و دامون گلریز، تحلیلگر امور بين‌الملل و مدرس دانشگاه لاهه به گفت‌وگو نشست.

حسین آقایی: جمهوری اسلامی چاره‌ای جز تن دادن به شروط آمریکا ندارد

حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک در گفت‌وگو با دویچه وله فارسی با اشاره به برخی اخبار ضد و نقیض درباره دور نخست مذاکرات ایران و آمریکا می‌گوید: «نشست مسقط برنده یا بازنده مشخصی در بُعد نتیجه و توافق نداشته است اما شاید بتوان گفت همین که آمریکا توانست به زور دیپلماسی فشار جمهوری اسلامی را در نهایت به میز گفت‌وگو بکشاند از این حیث فعلا بُردی برای آمریکا محسوب می‌شود.»

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

به عقیده او، جمهوری اسلامی هیچ راهی جز تن دادن به فشار حداکثری و پذیرش خواسته‌ها و شروط آمریکا ندارد چرا که "بدیل مذاکرات به طور قریب به یقین اقدام نظامی آمریکا/اسرائیل و گزینه جنگ است؛ امری که بقای جمهوری اسلامی را با خطر جدی روبرو خواهد کرد."

آقایی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی به طور اصولی دنبال تکرار تاکتیک وقت‌کشی و خریدن زمان است، می‌گوید، بعید به‌نظر می‌رسد که ترامپ چنین فرصتی به حکومت ایران بدهد.

arrested.jpgماموران اداره مهاجرت ایالات متحده روز دوشنبه یک دانشجوی دیگر دانشگاه کلمبیا را که در اعتراضات دانشجویی حامیان فلسطینیان در سال گذشته شرکت کرده بود، بازداشت کردند

یورونیوز - این دانشجوی فلسطینی تبار که نام وی محسن مهدوی عنوان شده، هنگام حضور در مصاحبه اداری برای دریافت شهروندی آمریکا دستگیر شده است.

وکلای محسن مهدوی در دادخواستی که برای آزادی موکل خود و جلوگیری از هرگونه اخراج قریب الوقوع وی ارائه کردند، همچنین مدعی شدند که تشدید سرکوب دانشجویان مهاجر معترض توسط دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا ناقض قانون اساسی ایالات متحده است.

به موجب این دادخواست، محسن مهدوی، دانشجوی فلسطینی متولد کرانه باختری اشغالی از سال ۲۰۱۵ به صورت قانونی در ایالات متحده اقامت داشته است.

وی قرار بود ماه آینده فارغ‌ التحصیل شود و در ادامه نیز قصد داشت پاییز امسال در دوره کارشناسی ارشد کلمبیا شرکت کند.

او در کنار محمود خلیل، یکی از بنیانگذاران جنبش دانشجویی معترض به کشتار غیرنظامیان در غزه و جنگ اسرائیل با حماس در دانشگاه کلمبیا محسوب می‌شود.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

محمود خلیل از جمله چهره‌های شاخص این جنبش است که دونالد ترامپ پس از دستگیری و بازداشت وی در ماه مارس گذشته تلاش دارد از ایالات متحده اخراجش کند.

ویدئویی که ظاهرا توسط دوستان محسن مهدوی گرفته و به صورت آنلاین منتشر شده است، ماموران نقاب‌داری را نشان می‌دهد که فردی را سوار یک خودروی شاسی‌بلند مشکی می‌کنند.

szk.jpgصادق زیباکلام

🔹مهم‌تر از حواشی و نتایج مذاکره با آمریکا، اینکه مستقیم است یا غیرمستقیم، در مسقط ادامه میابد یا در رم، فقط در برگیرنده موضوع هسته‌ای خواهدبود یا تسلیحات و نیابتی‌ها را هم در برخواهد گرفت یا خیر، آیا سرمایه‌گذاری آمریکاییها درایران یک رویاست یا واقعیتی جدی، ایضا قبض و بسط، و شل و سفت شدن مواضع آقای ترامپ، و شاید مهم‌تر از همه اینها، آیا مذاکرات به نتیجه خواهد رسید یا خیر. مهم تغییر بنیادی است که در ایدئولوژی "مرگ برآمریکا" بوجود آمده است.

🔹نسلهای بعد ازانقلاب در فضایی بارآمده اند که تصور میکنند هدف انقلاب ۵۷ مبارزه با آمریکا بود. باور نمیکنند که اهداف و آرمانهای آن انقلاب تحقق آزادی در ایران بود و استکبارستیزی، دشمنی با آمریکا، صدروانقلاب، نابودی اسرائیل و سایر شعارهای انقلابی بعداز انقلاب بود که سوار بر قطار جمهوری اسلامی شدند و بتدریج گفتمان اصلی انقلاب را به حاشیه رانده و جایگزین آنها شدند. تحول نامبارکی که تا به امروز ادامه یافته. عقب ماندگی علوم انسانی درایران از یکسو، و ۴۶ سال تبلیغات یکسره نظام، مانع از فهم این تحول تا به امروز گردیده.درعوض نوادگان دایی جان ناپلئون یکسری تئوری های توطئه قد و نیم قد و فرضیه‌های توطئه بافته‌اند.

🔹صرفنظر از آنکه گفتمان "مرگ بر آمریکا" چرا و چگونه موفق گردید تا درجایگاه شعار اصلی جمهوری اسلامی قرارگرفته و آرمان های اصلی انقلاب ۵۷ را به حاشیه براند، این گفتمان برای نسلهای جدید افول کرده. یک زمانی بود که این گفتمان بالاخص در دانشگاهها و در میان اقشار و لایه‌های تحصیلکرده از اعتقاد و اعتبار برخوردار میبود. اما مدتهاست که شعارها و گفتمانهای انقلابی بنحو محسوسی در میان نسلهای جوان،و علیرغم همه تلاش و تقلاها و تبلیغات نظام، منظما درمسیر افول است. نسلهای جدید همچون نسلهای گذشته‌، دیگرباوری به دشمنی با آمریکا، ضدیت با فرهنگ و تمدن غرب، نفرت از اروپایی‌ها و نابودی اسرائیل ندارند.

🔹مهم‌تر از پی آمدهای مذاکرات «ویتکف - عراقچی» و اینکه آیا برسرباقی ماندن ۳/۵ درصد غنی‌سازی توافق صورت میگیرد یا تندروها و در راس‌شان آقای نتانیاهو، موفق به تحمیل اراده شان خواهند شد،
"فروریختن هیمنه دشمنی با غرب و در راس آن آمریکا در نسلهای جدید ایران است."

khamMasih.jpgبه طرف مقابل خیلی بدبین و به توانایی خودمان خوش‌بین هستیم

ایران اینترنشنال - علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، سه‌شنبه ۲۶ فروردین در دیدار با هیات رییسه و شماری از نماینده مجلس و برخی دیگر از مقام‌های حکومت گفت که «نظام» در مذاکرات میان تهران و واشینگتن به طرف مقابل «خیلی بدبین» و به توانایی‌های خود «خوش‌بین» است.

خامنه‌ای گفت‌وگوهای عمان را «یکی از ده‌ها کار» وزارت امور خارجه دانست و گفت که «مسائل کشور» را نباید به مذاکرات گره زد.

او افزود: «گفت‌وگوهای عمان یکی از ده‌ها کار وزارت خارجه است. به این گفت‌وگوها نه به صورت افراطی خوشبین هستیم و نه به صورت افراطی بدبین. بالاخره کاری و حرکتی است که تصمیم‌گیری شده و در قدم‌های اول هم خوب اجرا شده است.»

رهبر جمهوری اسلامی پیش از این گفته بود که مذاکره با آمریکا «عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه» این و مشکلی از مشکلات ایران را حل نمی‌کند.

مسیح علی نژاد در اینستاگرام نوشت: این صحبتهای چند دقیقه پیش خامنه‌ای در جمع مسئولان کشور درباره مذاکرات با آمریکا است. جوری حرف می‌زند، انگار نه انگار خودش همین چند وقت پیش گفته بود با ترامپ قاتل هرگز مذاکره نخواهند کرد. انگار نه انگار که مذاکره را بعد از قاسم سلیمانی، بی‌شرافتی و غیرعاقلانه خوانده بود. انگار نه انگار کسی که در حال مذاکره با اویند، قرار بود هدف انتقام سخت‌شان باشد.

این صدای لرزان و این کلماتی که از روی کاغذ ادا می‌شود آخرین تصاویری ست که از خامنه‌ای باقی خواهد ماند. باز خمینی در نقطه پایانی زندگی‌اش وقتی که تحقیر‌ شده بود، با صدای بلند گفت که جام زهر را سر کشیده است. خامنه‌ای اساسا خودش را زده به کوچه علی‌چپ!



انگار دارد درباره مذاکره با مالزی یا مالدیو حرف می‌زند و اساسا نه ترامپ نفر اول آمریکاست و نه شعار جمهوری اسلامی پنج دهه مرگ بر آمریکا بوده است. قاسم سلیمانی هم لابد در سانحه رانندگی درگذشته است!

واقعا خود ترامپ هم باورش نمی‌شود با جابجایی چند هواپیمای B2 خامنه‌ای را به این حقارت و تسلیم واداشته است.

ارزشی‌ها و ولایی‌ها... کجایید؟ تحویل بگیرید! این رهبر شجاع و انقلابی و سازش‌ناپذیرتان است که این روزها از ترس پای مذاکره با ترامپ نشسته و پوشک لازم‌تر از همیشه است.

axios.jpgایران اینترنشنال - وب‌سایت آکسیوس به‌نقل از منابع آگاهی که نام آنها را منتشر نکرد، گزارش داد که دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، صبح سه‌شنبه ۲۶ فروردین، جلسه‌ای با ارشدترین مقامات دولت خود در اتاق بحران کاخ سفید برای بررسی روند مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی برگزار کرد.

به‌گزارش آکسیوس، در این نشست که تمامی مقامات ارشد امنیت ملی و سیاست خارجی دولت ترامپ در آن حضور داشتند، مواضع ایالات متحده در دور بعدی مذاکرات که قرار است روز شنبه برگزار شود، بررسی شد.

پیش از این نشست، ترامپ با هیثم بن طارق، سلطان عمان، گفت‌وگویی تلفنی انجام داد و با او درباره میانجی‌گری مسقط میان تهران و واشینگتن رایزنی کرد.

خبرگزاری رسمی عمان گزارش داد: «دو طرف درباره حمایت از این مذاکرات برای دستیابی به نتایج مطلوب گفت‌وگو کردند.»

در اتاق بحران گذشت؟

به‌نوشته آکسیوس، در نشست سه‌شنبه، جی‌دی ونس معاون رییس‌جمهوری، مارکو روبیو وزیر امور خارجه، پیت هگست وزیر دفاع، مایک والتز مشاور امنیت ملی، استیو ویتکاف فرستاده ویژه ترامپ، جان راتکلیف مدیر سیا، و دیگر مقامات بلندپایه دولت حضور داشتند.

این نشست در حالی برگزار شد که در درون دولت ترامپ، درباره مسیر پیش‌ رو در مذاکرات و میزان سازش‌پذیری آمریکا اختلاف‌نظرهایی جدی وجود دارد.

به‌گزارش آکسیوس، ونس و ویتکاف به دیپلماسی خوشبین‌اند و معتقدند که برای دستیابی به توافق، آمریکا باید آماده برخی مصالحه‌ و دادن برخی امتیازات باشد. اما مقامات دیگری چون روبیو و والتز، به‌شدت به این مذاکرات بدبین‌اند و از رویکردی حداکثری در قبال جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند.

آکسیوس در گزارش خود تاکید کرده است که ترامپ خود نیز پیام‌های ضد و نقیضی در این زمینه ارسال می‌کند: از یک‌سو بر تمایلش به دستیابی به توافق و حل بحران از مسیر دیپلماسی تاکید می‌کند و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را تهدید به حمله نظامی می‌کند.

کاخ سفید از اظهار نظر درباره این نشست خودداری کرده و به پرسش‌های آکسیوس پاسخ نداده است.

ترامپ دوشنبه ۲۵ فروردین در گفت‌وگو با خبرنگاران در دفتر کارش در کاخ سفید اعلام کرد که جمهوری اسلامی باید در روند مذاکرات سرعت عمل به خرج دهد و هشدار داد که تهران ممکن است در حال وقت‌کشی باشد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

او بار دیگر ایران را به اقدام نظامی تهدید کرد و گفت: «اگر لازم باشد، دست به اقدام سختی خواهیم زد.»

در همین روز، استیو ویتکاف در گفت‌وگو با شبکه فاکس‌نیوز اظهار داشت که دور نخست مذاکرات با جمهوری اسلامی که شنبه گذشته در عمان برگزار شد، مثبت بوده است.

ghatl.jpgهشدار: خواندن این گزارش ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد.

سایه خشونت و قتل‌های مبتنی بر جنسیت بر سر زنان و کودکان ایران همچنان سنگین است. در فروردین ۱۴۰۴ قتل سه زن توسط همسرانشان خبرساز شده است این در حالی است که در بسیاری موارد خبر قتل‌های مبتنی بر جنسیت پنهان می‌ماند و کم‌تر علنی می‌شود. گزارش زیر جزییاتی درباره خشونت خانگی و قتل سه زن توسط همسرانشان ارائه می‌دهد

مریم دهکردی - ایران وایر

۴فروردین۱۴۰۴ مرد جوانی در پیامی به ایران‌وایر نوشت: «در جزیره مینو مردی زن جوان خود را به شکلی فجیع کشته است.»

بررسی‌های ایران‌وایر نشان می‌دهد این زن جوان «سمیه مطیرپور» نام دارد. زن ۳۳ ساله متولد ۱۳۷۱ که در ۱۵ سالگی به‌اجبار ازدواج کرد و در طول ۱۷ سال زندگی مشترک جز رنج و تهدید و خشونت هیچ ندید.

سمیه مطیرپور یکی از قربانیان کودک-همسری در خوزستان بود که سال‌ها توسط همسرش در حبس خانگی و شرایط بسیار خشونت‌بار به سر برد. فرزند اول خانواده‌ای ساده که یک برادر و دو خواهر کوچک‌تر داشت.

از اولین نشانه‌های خشونت‌های خانگی، ایزوله کردن زنان بعد از ازدواج به دست همسر است. همسر سمیه نیز او را از همان ابتدای ازدواج از ارتباط با خانواده‌اش محروم کرد. منابع نزدیک به خانواده این زن رنج‌دیده می‌گویند او حتی اجازه نیافت در مراسم ازدواج خواهر و برادرش شرکت کند. حضورش در مهمانی‌های خانوادگی با ضرب و شتم همراه بود. او در چهاردیواری خانه حبس بود؛ خانه‌ای که نه پناه که شکنجه‌گاهش به‌حساب می‌آمد.

یکی از نزدیکان سمیه مطیرپور در گفتگو با منبع موثق ایران‌وایر تأیید کرده که سمیه بعد از خرید لباس عقد خود هرگز قدم به بازار شهر نگذاشت: «شوهرش او را از آرایش کردن منع می‌کرد و اگر رژی بر لب می‌زد، همیشه به او مشکوک بود و می‌گفت برای کی زدی؟ وقتی از دندان‌درد به تنگ آمد، به‌جای مراجعه به دندان‌پزشک، شوهرش با انبردست دندانش را کشید. خانواده‌اش، با سادگی و تساهل بیش‌ازحد، وضعیت او را نادیده گرفتند و خودش هم به طلاق راضی نبود؛ شاید از ترس قضاوت، شاید از ناامیدی نسبت به تغییر شرایط و به خاطر فرزندانش.»

سرانجام اما طاقت سمیه به سررسید. پس از سال‌ها تحمل این زندگی دشوار، بالاخره به پدرش پناه برد و گفت: «خسته شدم، من را ازاینجا ببر.»

پدر سمیه مطیرپور از شوهرش شکایت کرد و اموال دامادش توقیف شد؛ اما همسر سمیه با وعده بهبود رفتار دوباره او را به خانه بازگرداند. سمیه، به آزاد کردن همسرش رضایت داد، رضایتی که به بهای جانش تمام شد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

یک منبع آگاه درباره این حادثه و آنچه به قتل سمیه منجر شد می‌گوید: «اواسط ماه رمضان، شوهر سمیه او را به خانه برگرداند. این بار، پدر و مادر خودش را هم از خانه بیرون کرد تا هیچ شاهدی برای جنایتش باقی نماند. دو هفته بعدازاین اتفاق، در روزی که سمیه ناهار شوهرش را آماده کرد، او دست‌وپاهای سمیه را باسیم بست و سرش را در برابر دخترانش برید. همسایه‌ها با پلیس ۱۱۰ تماس گرفته بودند، اما همسرش در را قفل کرد کرده بود تا سمیه راه فرار نداشته باشد.»

همسر سمیه مطیرپور حالا در بازداشت است. او با قساوت تمام در اعترافات اولیه گفته است انتقام شکایت پدر سمیه را از او گرفته: «پدرش با من لج کرد، من هم دخترش را کشتم.»

witkoff.jpgاستیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه و رییس هیئت آمریکا در مذاکرات با جمهوری اسلامی، در حساب ایکس خود نوشت که هرگونه توافق احتمالی با جمهوری اسلامی باید مطابق با سیاست‌های دونالد ترامپ تنظیم شود و تاکید کرد که برنامه هسته‌ای تهران باید حذف شود

او تاکید کرد: «توافق با ایران تنها زمانی نهایی خواهد شد که توافقِ ترامپ باشد. هرگونه توافق نهایی باید چارچوبی برای صلح، ثبات و شکوفایی در خاورمیانه تعیین کند. به این معنا که ایران باید برنامه غنی‌سازی و تسلیحاتی هسته‌ای خود را متوقف و نابود کند.» ویتکاف در ادامه نوشت: «برای جهان ضروری است که توافقی سخت‌گیرانه و منصفانه ایجاد کنیم که پایدار بماند و این همان چیزی است که ترامپ از من خواسته است انجام دهم.»

استیو ویتکاف، نماینده کاخ سفید، در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز گفت: شما نیازی ندارید یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی را اجرا کنید که در آن اورانیوم را بیش از ۳.۶۷٪ غنی‌سازی کنید؛ بنابراین باید کاملاً غنی‌سازی در سطوح ۲۰٪ و ۶۰٪ را که اکنون انجام می‌دهد، متوقف کند

به گزارش انتخاب، ‏چرا این موضع نماینده ترامپ مهم است؟ این اولین‌بار است که یکی از مقامات ارشد در دولت ترامپ به‌طور مشخص اعلام می‌کند که آمریکا چه خواسته‌هایی از ایران برای توافق هسته‌ای آینده دارد.

حسین علیزاده در تلگرام نوشت:

خامنه‌ای در پیله ی خود تنیده که معتقد بود سازش با آمریکا هزینه اش از چالش با امریکا بیشتر است، حال راه را برای مذاکره با ترامپ گشوده است.


مصاحبه با بی بی سی

khodnevis.jpgبه گزارش رسانه ها وزارت خارجه کشور سلطان نشین عمان بدلیل احترام گذاردن به هیئت های امریکا و ایران، در مذاکره از اشیای گرانبها استفاده نموده بود که خودنویس طلا یکی از آن بشمار میرفت که ظاهراً پس از پایان مذاکره شخص غریب آبادی معاون وزیرخارجه رژیم آن خودنویس را در داخل جیب خود قرار داده است

واکنش سفیر ایران در عمان به ادعای دزدیدن خودنویس طلا

هفت صبح

🔹 موسی فرهنگ سفیر کشورمان در عمان، در نامه‌ای به معاون امور سیاسی وزارت خارجه این کشور، حاشیه‌سازی برخی رسانه‌های محلی مسقط درباره یک اشتباه سهوی یک عضو تیم مذاکره کننده ایران، خواهان عذر خواهی از ایران شد.

🔹به گزارش تایمز عمان، در پایان مذاکرات روز گذشته، آقای کاظم غریب‌آبادی، خودنویس طلا که توسط کشور میزبان بر اساس پروتکل‌های رایج، روی میز طرف‌های مذاکره گذاشته شده بود را به‌اشتباه در جیب می‌گذارد.

kn.jpg
نامه سفیر ایران در عمان به معاون امور سیاسی وزارت خارجه این کشور، در پی حاشیه‌سازی برخی رسانه‌های محلی چاپ مسقط

به‌گزارش روزنامه «تایمز عمان»، موسی فرهنگ سفیر کشورمان در عمان، در نامه‌ای به معاون امور سیاسی وزارت خارجه این کشور، حاشیه‌سازی برخی رسانه‌های محلی مسقط درباره یک اشتباه سهوی یک عضو تیم مذاکره کننده ایران ، خواهان عذر خواهی از ایران شد.



به گزارش تایمز عمان، در پایان مذاکرات روز گذشته، آقای کاظم غریب‌آبادی، خودنویس طلا که توسط کشور میزبان بر اساس پروتکل‌های رایج، روی میز طرف‌های مذاکره گذاشته شده بود را به‌اشتباه در جیب می‌گذارد.

هر چند روشن است یک دیپلمات با شخصیت ایرانی، بر حسب عادت همیشگی که قلمش را در جیب می‌گذاشته، چنین اشتباهی سهوی کرده، اما این رسانه‌ها با علم کردن قیمت بسیار بالای این نوع خودنویس (۱۴۳۰۰ دلار به‌خاطر طلاکاری)، موضوع را جنجالی کرده‌اند که گویا قصد دیگری بوده است.

تایمز عمان از قول موسی فرهنگ می‌افزاید آقای غریب آبادی ضمن پوزش از این اشتباه، گفته خودنویس مزبور را از طریق سفارتمان در عمان برخواهد گرداند.

15.jpgحاکمیت به خاطر جامعه مذاکره با آمریکا را پذیرفت

👈کیهان لندن - عقب‌نشینی تحقیرآمیز علی خامنه‌ای و در نهایت تن دادن او به مذاکره با دولت ترامپ برای نظام گران تمام شده است از این رو تلاش می‌شود تا برای ذلّت این عقب‌نشینی دلایلی تراشیده شود.

روزنامه «کیهان» چاپ تهران ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ در اینباره می‌نویسد: «تجربه نشان داده دل بستن به رفع تحریم‌ها از طریق مذاکره به دلایل مختلف، نتیجه‌ای جز فرصت‌سوزی ندارد» و بعد در ادعایی عجیب می‌افزاید، اما «چون تصور بخشی از جامعه نتیجه‌بخش بودن مذاکره برای برداشته شدن تحریم‌ها می‌باشد، بطور قطع حاکمیت با حفظ خطوط قرمز، به چنین مذاکره‌ای صرفا در موضوع هسته‌ای آنهم با هدف اثبات ماهیت صلح‌آمیز فعالیت‌های خود در این خصوص تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رضایت داده است.»

این در حالیست که شواهد نشان می‌دهد مذاکره اگر ادامه یابد، بر اساس شروط آمریکا برای رسیدن به یک «توافق جدید» و «خوب» از نظر ترامپ خواهد بود و نه آنچه کیهان تهران و رژیم به عنوان «خطوط قرمز» مطرح می‌کنند و اتفاقا با آغاز همین مذاکرات، آن خطوط را زیر پا گذاشته‌ و شماری از طرفداران رژیم را از خود ناامید کرده‌اند.

za.jpgسوگواری از احتمال حل مشکل؟

احمد زیدآبادی

نیروی براندازی که تمام سرمایه‌اش شرط‌بندی بر روی اجرای زورکی لایحۀ عفاف و حجاب به امید بروز ناآرامی در جامعه و عدم مذاکره با دولت ترامپ با سودای وقوع جنگ باشد، روشن است که از تعلیق لایحه و آغاز مذاکره به قدری از خود ناراحتی و عصبانیت نشان دهد که نیت واقعی خود را از براندازی نیز عیان سازد!

برخی از مدعیان براندازی نشان دادند که قصدشان آزادی و آسایش زنان و یا آشتی کشور با جهان نیست، نیت تصرف قدرت به بهای زجر مردم و نابودی کشور است! وگرنه چطور ممکن است افرادی از تعلیق اجرای لایحۀ حجاب و عفاف و مذاکره با ترامپ تا این اندازه خشمگین و سوگوار باشد؟

باخت رسانه‌ای!

قبل از این بارها نوشته‌ام که جمهوری اسلامی "بازی رسانه‌ای" را به رقبا و دشمنان خود باخته است؛ چون از یک طرف، ده‌ها شبکۀ تصویری داخلی را به انحصار جماعتی در آورده که حرف منطقی و متقاعدکننده‌ای برای افکار عمومی ندارند و به جای جذب مخاطب، آن را فراری می‌دهند و یا به واکنش خصومت‌آمیز می‌اندازد! و از طرف دیگر، شمار بسیاری از اهل رسانه را چنان آزرده و محدود کرده که مجبور به ترک کشور شده‌اند و در دیار غربت اغلب به دلیل فشارهای اقتصادی با شبکه‌هایی به همکاری برخاسته‌اند که هیچ دغدغۀ بی‌طرفی و انصاف در نشر خبر ندارند و گاه تا حد زردترین رسانه‌های عالم تنزل پیدا می‌کنند. روشن است که مخاطبان بیزار از صدا و سیما، جذب این شبکه‌ها می‌شوند و تحت تأثیر آنان قرار می‌گیرند.


این معادله چگونه قابل تغییر است؟


اول، از طریقِ تغییر ساختار صدا و سیما و مدیران آن به گونه‌ای که در خبررسانی و تحلیل به صورت سازمانی آزاد و حرفه‌ای در آید؟ دل بستن به چنین تغییری فعلاً خیال خام به نظر می‌رسد!


دوم، اجازۀ تأسیس یک شبکۀ خصوصی مستقل و حرفه‌ای که این هم فعلاً خیال خام‌تری است.


سوم، سپردن اختیار و مدیریت یک شبکه از شبکه‌های صدا و سیما به قوۀ مجریه که قادر به ایجاد تحول و جذب مخاطب باشد. این هم که به مثابۀ خرما بر نخیل است!


چهارم، اعلام عفو عمومی برای تمامی روزنامه‌نگاران و اهل رسانه و تضمین امنیت و تسهیل رفت و آمد آنان به کشور تا لااقل ضریب خشم آنان از وضعیت کنونی کاهش یابد و به صورتی متوازن‌تر خبرها را پوشش دهند. این هم که فعلاً خارج از تصور است.


پنجم، رفع ممنوعیت روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران داخلی برای مصاحبه با شبکه‌های خارج از کشور به طوری که صداهای منصف و متوازن هم در سطح وسیع‌تری در ایران شنیده شود. این یکی واقعاً کار ساده و پیش‌افتاده‌ای است اما دریغ از همین هم!


بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که خودکرده را تدبیر نیست! خودشان شکست رسانه‌ای را انتخاب کرده‌اند!

barjam2.jpgاستیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت دونالد ترامپ گفته است که اهداف آمریکا در مذاکرات جاری با ایران، اندکی فراتر از مفاد توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ در دوران باراک اوباما (برجام) است اما این تفاوت به‌معنای چرخش کامل در سیاست‌ها نیست

ماردو سُقُم سردبیر سایت انگلیسی ایران اینترنشنال

برجام که با عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» نیز شناخته می‌شود، در سال ۲۰۱۸ از سوی دونالد ترامپ کنار گذاشته شد و آمریکا از آن خارج شد.

تمرکز بر راستی‌آزمایی در غنی‌سازی و تسلیحاتی شدن

ویتکاف در مصاحبه‌ای با شان هَنیتی در شبکه فاکس‌نیوز گفت: «تمرکز اصلی ما بر راستی‌آزمایی در برنامه غنی‌سازی اورانیوم [ایران] است و در نهایت، راستی‌آزمایی درباره تسلیحاتی شدن آن. این شامل موشک‌ها نیز می‌شود (نوع موشک‌هایی که ایران انبار کرده) و همچنین تلاش برای دست‌یابی به بمب [اتمی].»

او تاکید کرد که برنامه غنی‌سازی ایران به‌طور کامل حذف نخواهد شد بلکه به سطح تعیین‌شده در برجام یعنی ۳/۶۷ درصد بازگردانده می‌شود: «ایران نیازی به غنی‌سازی بالاتر از ۳/۶۷ درصد ندارد.»

این خواسته خاص، با توجه به درخواست‌های مکرر تهران برای بازگشت آمریکا به مفاد اولیه برجام، در دسترس به‌نظر می‌رسد. هرچند اختلافاتی بر سر دامنه و میزان مداخله آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وجود دارد اما به‌نظر نمی‌رسد این بخش از مذاکرات به گره اصلی تبدیل شود.

تفاوت‌های کلیدی با برجام: دسترسی گسترده‌تر، تمرکز بر موشک‌ها

اما موارد مورد نظر برای توافقی فراتر از برجام کدام‌ها هستند؟

نخست آن‌که دولت ترامپ نسبت به آن‌چه در برجام درج شده، به دنبال رژیم بازرسی گسترده‌تری است.

این نظارت می‌تواند شامل دسترسی -نه‌ تنها به تاسیسات اعلام‌شده غنی‌سازی- بلکه به سایت‌هایی باشد که احتمال می‌رود در توسعه کلاهک هسته‌ای نقش دارند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

ایران همواره با چنین دامنه‌ای از بازرسی مخالفت کرده و این موضوع احتمالا یکی از نقاط اصلی اختلاف خواهد بود.

دوم آن‌که ویتکاف به‌طور صریح از برنامه موشک‌های بالستیک ایران یاد کرد. حوزه‌ای که تقریبا در توافق اولیه برجام نادیده گرفته شده بود. وارد کردن این برنامه در مذاکرات نیازمند دسترسی به زیرساخت‌های گسترده تحقیق و توسعه نظامی ایران است که تهران همواره آن را از نظارت خارجی دور نگه داشته است.

15-2.jpg👈کیهان لندن - خبرگزاری بلومبرگ روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین‌ماه گزارش داد که مقام‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا در جریان سفر هفته گذشته خود به سنگاپور در دیدار با بانکداران، سرمایه‌گذاران و مدیران حوزه کشتیرانی این کشور اعلام کردند که دولت ترامپ قصد دارد فشارها بر صنعت نفت ایران و خریداران چینی نفت از جمهوری اسلامی را افزایش دهد.

در این دیدار مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا تاکید کردند دولت ترامپ هیچ برنامه‌ای برای کاهش تحریم‌ها علیه رژیم ایران ندارد.

به گزارش بلومبرگ، این مقامات اعلام کردند که تمرکز واشنگتن اکنون بر پالایشگاه‌های کوچک و خصوصی در استان شاندونگ در شرق چین است که از خریداران اصلی نفت ایران محسوب می‌شوند و احتمال اعمال تحریم‌های بیشتری علیه این پالایشگاه‌ها وجود دارد.

nm.jpgبررسی "جنایات" جمهوری اسلامی

دویچه وله - نرگس محمدی، برنده نوبل صلح، در نامه‌ای به سازمان ملل خواستار "بررسی ویژه اعدام، ترور، قتل و ناپدیدسازی مخالفان جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته" شد. به گفته او "اقدامات سرکوب‌گرایانه رژیم به آمریکا و اروپا هم رسیده است".

نرگس محمدی، برنده نوبل صلح، در نامه‌ای به سازمان ملل از این نهاد جهانی خواست تا "اعدام، ترور، قتل و ناپدیدسازی مخالفان جمهوری اسلامی در ۴۶ سال گذشته را مورد بررسی ویژه قرار دهد".

نرگس محمدی در نامه خود این مقامات سازمان ملل را مشخصا خطاب قرار داده و از آنها خواهان بررسی ویژه اعمال جمهوری اسلامی علیه مخالفان شده است: فولکر ترک (کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل)، سارا حسین (رئیس کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل)، شهین سرداری علی و ویویانا کرستیچویچ (اعضای کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل) و مای ساتو (گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران).

این فعال حقوق بشری در نامه خود افزود که سرکوب مخالفان از سوی حکومت جمهوری اسلامی از مرزهای ایران به مراتب فراتر رفته است.

او در این نامه از جمله به تلاش جمهوری اسلامی برای ترور مسیح علی‌نژاد در ایالات متحده اشاره و تصریح کرد: «این سیاست به روشنی نشاندهنده سرکوب فرامرزی رژیم جمهوری اسلامی است که حتی به خاک اروپا و آمریکا نیز رسیده است.»

"چنین اقداماتی در چارچوب حقوق بین‌الملل، جنایت محسوب می‌شود"

در نامه نرگس محمدی همچنین آمده است: «جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تاکنون، نه تنها هزاران زندانی سیاسی را با اجرای گسترده مجازات اعدام، مجازاتی غیرانسانی، ظالمانه و تحقیرآمیز اعدام کرده، بلکه جان بسیاری از معترضان را در داخل و خارج از کشور به خطر انداخته و یا جان آنها را گرفته است.»

در آخرین دادگاه متهمان پرونده سوءقصد به مسیح علی‌نژاد، دادگاه فدرال منهتن و اعضای هیئت منصفه، هر دو متهم را در پنج فقره قتل به صورت قراردادی، توطئه برای قتل، پولشویی بین‌المللی و تامین مالی خارجی برای عملیات مجرم شناخت.

carrier.jpgایران وایر - در آستانه دور بعدی مذاکرات میان ایران و ایالات متحده بر سر برنامه هسته‌ای تهران، تصاویر ماهواره‌ای حاکی از آن است که دومین ناو هواپیمابر آمریکا در آب‌های خاورمیانه وارد فاز عملیاتی شده است.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس در روز سه‌شنبه ۲۶ فروردین، ناو هواپیمابر یواس‌اس کارل وینسون، مستقر در ایالت کالیفرنیا، به عنوان دومین ناو هواپیمابر ایالات متحده در منطقه، به ناو هری اس. ترومن ملحق شده است.

کارل وینسون تحت همراهی یک رزمناو موشک‌انداز کلاس تیکوندروگا به نام «یواس‌اس پرینستون» و دو ناوشکن موشک‌انداز کلاس آرلی برک، به نام‌های «یواس‌اس استرت» و «یواس‌اس ویلیام پی. لارنس» فعالیت می‌کند.

براساس این گزارش، نیروی دریایی ایالات متحده به وینسون دستور داده است تا به ناو ترومن بپیوندد. ترومن از ۱۵ مارس، همزمان با آغاز عملیات ایالات متحده علیه مواضع حوثی‌ها در یمن، در آب‌های منطقه مستقر بوده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تصاویر منتشرشده توسط نیروی دریایی آمریکا نشان می‌دهد که وینسون طی روزهای اخیر در حال آماده‌سازی تسلیحات و اجرای پروازهای نظامی با جنگنده‌های پیشرفته اف-۳۵ و اف/ای-۱۸ از روی عرشه خود بوده است.

نفتالی بنت: جمهوری اسلامی تقریبا بی‌دفاع است، فرصت را از دست ندهیم

نفتالی بنت، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل، با انتشار پیامی در حساب رسمی خود در شبکه اجتماعی ایکس، (توییتر سابق)، بار دیگر بر لزوم برخورد قاطع با جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد و شروط سه‌گانه‌ای را برای هرگونه توافق با تهران مطرح ساخت.

بنت، روز ۲۶ فروردین ۱۴۰۴ در این پیام نوشت: «تنها توافقی که ارزش امضا کردن دارد، توافقی است که اولاً برنامه هسته‌ای ایران را به‌طور کامل و دائمی برچیند، ثانیاً به صادرات تروریسم از سوی این کشور پایان دهد و ثالثاً توسعه موشک‌های بالیستیک را به‌طور کامل متوقف سازد.»

:::

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgیک هفته ای می شود که از ایران برگشته است. بمحض دیدنم بی آنکه روبوسی کنیم می گوید :"نیازی نه به حمله ترامپ است ونه اسرائیل .تمام شده مردم حمله کرده همه جا را بتصرف خود در آورده اند .مکثی می کند :"باور نمی کنی باید بروی وببینی همه جا دست مردم است نوعی شورش وعصیان بی صدا .هرچه دلشان می خواهد می کنند !هر چه بزبانشان بیاید می گویند وهر طور که دل شان بخواهد لباس می پوشند.کسی جلودار خانم ها نیست .

ازدختر خانم جوانی که شلوارک پوشیده بود وسط جمعیتی که دورش حلقه زده و دست می زدند می رقصید.بعد از تمام شدن رقصش می پرسم: "دخترم آیا از این نیروهای نظامی که با باتون وگاز اشگ آورحمله می کنند نمی ترسی ؟"بی پروا نگاهم می کند. " نه پدر جان این دفعه واقعا آن ممه را لولو برد .ریش وپشم حکومت بد طوری ریخته .اصلا حکومتی وجود ندارد.که ما بترسیم ."چشم می گرداند پسری چند متر آنطرف تر ایستاده است.

صدایش می کند. "حمید بیا وببین آقا چه می گویند ؟" پسر جوان جلوتر می آید پسر مودبی است دست می دهد.دختر جوان سوالم را تکرار می کند و من اضافه می کنم راستش من بجای این دختر خانم زیبا که این طور وسط جمعیت می رقصند دلم می لرزد. می ترسم حمله کنند وبگیرند.پسر جوان می گوید مثل این که از خارج آمده اید و دیدن این گونه چیز ها برایتان تعجب آور است وقتی داخل ماجرا وزندگی مردم قرار بگیرید به دیدن این گونه لباس پوشیدن ورقصیدن، درگیر شدن روزانه با حکومت عادت می کنید.

ما از چه باید بترسیم ؟چیزی برای ترسیدن نگذاشته اندو از بیکار شدن بترسیم ؟ ازاین که اکثر وقت ها با شکم گرسنه می چرخیم ؟همه چیز مفهوم خود را از دست داده درس خواندن، مدرک خوب گرفتن،سر کار خوب رفتن،با دختر مورد علاقه ات ازدواج کردن ،تشکیل خانوده دادن ؟بچه دار شدن واین که حاضر باشی با حداقل ها زندگی کنی اما ممکن نباشد .برای نسل ما هیچ کدام از این عادی ترین نیاز های یک جوان امکان پذیر نیست .درد وغم ما درد وغم پدر ها ومادر هاست .قبلا آنها مثل شما می ترسیدند مبادا اتفاقی برای ما بیفتد.سخت هراسان بودند.اما حالا همه جا همراه ما هستند .دلم می خواهد شما چند روزی سخت بدون قضاوت در کوچه وبازار بگردید.

Arman_Mostoufi_2.jpgاین روزها وقتی ایرانیان، چه در درون و چه در بیرون کشور، به یکدیگر می‌رسند نخستین سئوالشان این است که جنگ می‌شود یا نه؟ مخالفان حکومت اسلامی امید دارند که حمله آمریکا و اسرائیل به حکومت اسلامی، به ویژه اگر با حذف برخی از رهبران و چهره‌های نماد سرکوبی همراه باشد، فرصتی فراهم کند که مردم بیرون بریزند و حکومت اسلامی را فروبکشند. هواداران حکومت اسلامی، هم از همین احتمال، بیم دارند.

سخنان تند و تیز دانلد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، علیه حکومت اسلامی، این امید و بیم ‌را افزایش داده است. ولی از یاد نبریم که ترامپ بلوف زیاد می‌زند. او پیش از تحویل گرفتن ریاست جمهوری، حماس را تهدید کرده بود که اگر تا پیش از بازگشت او به کاخ سفید (1 بهمن 2583 ایرانی - 1403 هجری) همه گروگان‌های اسرائیلی آزاد نشده باشند، او در غزه جهنم به پا خواهد کرد. اکنون نزدیک به سه ماه از بازگشت او به کاخ سفید می‌گذرد و هنوز بیش از 70 گروگان در دست حماس اسیرند. ترامپ گفت به محض بازگشت به کاخ سفید، جنگ در اوکرایین را پایان خواهد داد. جنگ هنوز ادامه دارد. پس و پیش رفتن‌هایش در داستان تعرفه‌های گمرکی نیاز به بازگویی ندارد. او روز 25 اسفند گذشته هشدار داد که حکومت اسلامی را مسئول هر موشکی می‌داند که حوثی‌های یمن به سوی کشتی‌ها در دریای سرخ پرتاب کنند. درست است که حوثی‌ها مرتب بمباران می‌شوند ولی موشک ‌پرانی‌ آنها همچنان ادامه دارد و ترامپ کاری علیه حکومت اسلامی انجام نداده است.

اختلاف آمریکا با حکومت اسلامی بر سر چیست؟ اگر از داستان حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلمات‌های آن کشور به مدت 444 روز در سال‌های 2538 و 39 ایرانی (1358 و 59 هجری) و از شعارهای مبارزه با استکبار، همان امپریالسیم چپ‌ها، که امروزه "نظام سلطه" هم لقب داده‌اند، اگر بگذریم، اختلاف اصلی بر سر تهدید موجودیت اسرائیل از سوی حکومت اسلامی‌ست. در مورد چگونگی رفتار با حکومت اسلامی ایران، ترامپ در میان دو سیاست متفاوت قرار گرفته است: اسرائیل و روسیه.

همه می‌دانیم که اسرائیل بر دولت‌های آمریکا، چه دموکرات و چه جمهوریخواه، نفوذ فراوان دارد. برای شناختن اهرم‌های نفوذ اسرائیل در ایالات متحده، نخست باید ساز و کار حکومت آن کشور را شناخت. آنچه در امریکا دموکراسی می‌نامیم، با دموکراسی اروپایی بسیار تفاوت دارد. در آمریکا انتخابات مجلس نمایندگان و یک سوم سناتورها، هر دو سال یک بار برگزار می‌شود. برخلاف اروپا، کمک مالی افراد حقیقی و حقوقی با حزب‌ها و کاندیداها، و همچنین، خرج کردن پول در کارزار انتخاباتی محدودیت ندارد. میزان این کمک‌های مالی‌ست که برد و باخت کاندیداها در انتخابات را رقم می‌زند.

در نتیجه، نمایندگان پیروزی در انتخابات را به تامین کنندگان هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی مدیونند و فراموش نمی‌کنند که در پیشنهاد یا رد و تصویب طرح‌ها و لوایح، منافع پشتیبانان مالی (لابی‌ها) را از یاد نبرند. لابی‌های فراوانی در ایالات متحده فعال هستند: لابی جنگ افزار، لابی نفت، لابی بانک‌ها، لابی صنایع کشاورزی، لابی صنایع دارو سازی و غیره. بسیاری از کارشناسان سیستم سیاسی ایالات متحده بر این باورند که نیرومندترین لابی در آمریکا، « کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل American Israel Public Affairs Committee » معروف به آیپک AIPAC است.

Alain_Ekbatani.jpgمتن سخنرانی در کنفرانس جمهوری خواهان دموکرات ایران

بی مقدمه به سه موضوع از پیش تعیین شده ی مورد انتظار برنامه ریزان این‌کنفرانس می پردازم .

اول. لزوم تجمیع نیروهای معتقد به استقرار جمهوری مردمسالار در ایران آینده به عنوان بدیل رژیم ولایی حاکم.

از عباس میرزا تا کنون هیچ متفکر سیاسی مردم دوست را در ایران نمی توان یافت که به شکست های ایران‌در عرصه های مختلف ژئواستراتژیک، ژئو پالی تیک و داخلی متعدد در زمان های مختلف تاریخ معاصر ایران، در عصر شتابنده مدرنیته ، معترف نباشد؛ از میان علل گوناگون باعث اصلی این شکست ها بطور عمده رژیم های حاکم بر کشور بوده اند و لزوم تغییر در وضع مردم ایران چه به لحاظ حقوق مدنی و سیاسی و چه به لحاظ اقتصادی به لزوم‌ تغییر در نظام حاکم به عنوان گام اصلی برای پایان بخشیدن به این چرخه معیوب گره خورده است.

این ضرورت ناشی از یک واقعیت تلخ است و آن اینکه مستبدین حاکم راه بر هرگونه اصلاح از بالا و از درون حاکمیت را می بندند و سیستم بسته را اصلاح ناپذیر میسازند. ردپای این زیانباری را از عصر ناصری تاکنون تجربه کرده ایم و زمان حاضر نیز جدا از این روند پیوسته نیست ، بنابراین، ایجاد بدیل سیاسی قدرتمندی که بتواند بنای پوسیده حاکمیت ولایی کنونی را فرو ریزد، در صدر اولویت ها قرار میگیرد. اما، آیا همه کوشندگان‌در این مسیر یک تصویر از آینده و یک راه حل را در توبره نظری و عملی خود داشته اند. مسلما خیر.

Ali_Sedarat_3.jpgمذاکره‌ی مستقیم دولت حاکم بر ایران و امریکا، سرانجام در روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ انجام شد. رژیم ولایت فقیه، پایگاه مردمی ندارد. در نتیجه مجبور است با بحران‌سازی، همیشه مردم را در حالت تنش و اضطراب نگه دارد. دو بحرانِ کلانِ گذشته (بحران گروگان‌ها، بحران ادامه‌ی جنگ عراق) با انواع نرمش‌ها (البته «قهرمانانه»!) پایان یافتند. پایانِ تاریخِ مصرفِ بحران ِخارجیِ سوم، یعنی بحران هسته‌ای\اتمی، هم توسط ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)، به قدرت‌ها تحمیل شده است. در این زمان، ما مردم توانسته‌ایم قدرت ساختن بحرانِ خارجیِ جدیدی توسط رژیم ولایت مطلقه را بیش از پیش ضعیف بگردانیم. بدین ترتیب در این مرحله‌ی دوران گذار از استبداد به مردمسالاری، که ما مردم از مدت‌ها پیش به قدرت‌ها تحمیل کرده‌ایم، زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم، کوتاه‌تر شده است. این موفقیت‌ها، حاصل افزایش اعتماد به نفس فردی، و افزایش اعتماد به نفس ملی ما مردم، و فعالیت بسیاری از ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود) در «دولتِ مردمیِ موازی» بوده است.

https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/

هر چه می‌گذرد، ابعاد کیفی و کمّی این فعالیت‌های مردمی بیشتر شده، و البته بیشتر این فعالیت‌ها تا این زمان، به شکل نظری بوده است.

در یک جامعه‌ی با فرهنگِ غنیِ مردمسالاری، ملت به عنوان «دولتِ مردمیِ موازی» عمل می‌کند. هر چه تعداد افرادی از آن ملت که در «دولتِ مردمیِ موازی» فعالیت می‌کنند بیشتر باشد، آن کشور مردمسالارتر می‌گردد. در نتیجه آن ملت توانا به ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تری برای خود می‌کردد.

در وطن ما، بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری مردمی، «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت.

این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:

love.jpgمقدمه
در سایه‌ بحران‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که کشور ایران در دهه‌های اخیر تجربه کرده است، جریان‌های مختلفی در عرصه‌ اپوزیسیون قد علم کرده‌اند. در این میان، شاخه‌ سلطنت‌طلبان و در رأس آن رضا پهلوی، بیش از دیگران تلاش کرده‌اند خود را به‌عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی معرفی کنند. آنان با بهره‌گیری از شعارهای پر زرق و برق همچون «ندای وطن» و «بازگشت به شکوه ایران»، تلاش می‌کنند هویتی نوین برای خود بسازند؛ اما نگاهی دقیق‌تر به عملکرد این جریان، از دیدارهای مشکوک تا موضع‌گیری‌های همسو با قدرت‌های خارجی، نشان می‌دهد که این ندای وطن، بیش از آن‌که برخاسته از دل مردم باشد، پژواکی از محافل سیاست‌گذاری غرب است.
۱. تاریخچه‌ای از وابستگی: از ۲۸ مرداد تا امروز
پایه‌های مشروعیت جریان سلطنت‌طلب، نه بر مردم‌سالاری، بلکه بر دخالت مستقیم خارجی در تاریخ معاصر ایران استوار است. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که با همکاری CIA و MI6 علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق رقم خورد، نقطه‌ عطفی در تثبیت دوباره‌ی سلطنت محمدرضا شاه بود. این واقعه تاریخی که به سقوط نخست‌وزیری منتخب مردم و بازگشت دیکتاتوری سلطنتی منجر شد، سند روشنی از آمادگی این جریان برای هم‌سویی با بیگانه است.
امروز نیز فرزند همان شاه، رضا پهلوی، در الگویی تکراری، به‌جای تکیه بر مردم و ظرفیت درونی جامعه، روی مداخله‌ی خارجی برای دستیابی به قدرت حساب باز کرده است.
۲. تناقض در گفتار: شعار وطن‌دوستی در خدمت مداخله‌جویی
سلطنت‌طلبان، در حالی که در ظاهر فریاد وطن‌دوستی سر می‌دهند، بارها و بارها از تحریم، فشارهای سیاسی بین‌المللی و حتی گزینه‌ی حمله‌ نظامی علیه ایران استقبال کرده‌اند. آن‌ها از اصطلاحاتی مانند «مداخله بشردوستانه» و «ضرورت حمایت غرب» برای توجیه این مواضع استفاده می‌کنند، در حالی‌که پیامدهای مستقیم این سیاست‌ها، ویرانی زیرساخت‌های کشور و آسیب جدی به معیشت و جان مردم بوده است.
شواهد متعددی از حضور و گفت‌وگوی آن‌ها با چهره‌های تندرو در محافل آمریکایی و اسرائیلی موجود است؛ دیدارهایی که به‌جای دفاع از مردم ایران، حول محور سناریوهای فروپاشی داخلی می‌چرخد.

imani.jpgایمانی: خاتمی و احمدی نژاد، تا یک ماه قبل نمی دانستند "قرار است" رئیس جمهور شوند

آقای ایمانی به طور غیرمستقیم ادعا میکند که انتخابات جمهوری اسلامی از پیش تعیین شده هستند

ناصر ایمانی فعال سیاس در نشست سرنوشت وفاق که با حضور احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح طلب در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین، برگزار شد،، گفت: «تا وقتی که در کشور ساختار حزبی نداشته باشیم روسای جمهورمان تا یک ماه قبل نمی دانند که می خواهند رئیس جمهور شوند. اغلب روسای جمهور ما اینطور هستند. تنها فرق شان در این است که یک نفر یک ماه قبل می داند که می خواهد رئیس جمهور شود و دیگری دو ماه قبل.»

***

👈ایران وایر - ویدیویی که از تصاویر یک دوربین مداربسته در رسانه های ایران منتشر شده است، لحظه سرقت گردنبند طلای یک مرد جوان را نشان می دهد. با وجود ادعاهای مقامات پلیس ایران درباره تامین امنیت، روزانه گزارش ها و ویدیوهای متعددی از زورگیری های خشونت بار در ایران منتشر می شود.

شهاب حسینی، بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با فریدون جیرانی از پیشنهاد به بهروز وثوقی و استقبال او برای ایفای نقش پیرمرد ماهیگیر در فیلم سینمایی «پیرمرد خلیج فارس» خبر داد.

در پی انتشار این گفتگو، رضا رشیدپور مجری پیشین صداوسیما نیز در شبکه اکس مدعی شد «به زودی» بهروز وثوقی در فیلم سینمایی «پیرمرد خلیج فارس» نقش آفرینی خواهد کرد.

یک زن سالمند ۸۰ ساله در شهر یکاترینبورگ روسیه پس از سقوط از طبقه ششم جان سالم به در برد. این بانوی مسن در حین شستن پنجره‌ها از طبقه ششم سقوط کرده و بر روی سقف یک خودرو افتاد

:::

16.jpgمردم یک شهر کوچک میشیگان به یک کتابفروشی محلی کمک کردند تا همۀ ۹۱۰۰ جلد کتاب خود را به فروشگاه جدیدش منتقل کند. حدود ۳۰۰ نفر از گروه‌های سنی مختلف روز ۲۴ فروردین در دو طرف پیاده‌رو در مرکز شهر چلسی ایستادند تا کتاب‌ها را به ساختمان تازۀ «کتابفروشی سرندیپیتی» دست به دست منتقل کنند.

این کتابفروشی در سال ۱۹۹۷ در چلسی تأسیس شد. میشله تاپلین که از سال ۲۰۱۷ مالک آن است چهار ماه پیش انتقال کتابفروشی به ساختمان جدید را اعلام عمومی کرد و حدود ۵ هزار و سیصد نفر از مردم محلی برای کمک با او تماس گرفتند.

انتقال کتاب‌ها با همکاری مردم محلی کمتر از دو ساعت زمان برد و تاپلین امیدوار است که تا دو هفتۀ دیگر کتابفروشی را در مکان تازه افتتاح کند.

سطح زبان انگلیسی دو وزیر خارجه جمهوری اسلامی

za.jpgاظهار لحیه!

احمد زیدآبادی

حسن رحیم پور ازغدی: " رئیس‌جمهور آمریکا محل دقیق بوسه را برای متقاضیان روبوسی مشخص کرد. برای مشتاقان مذاکره با امریکا وقت مناسبی است"!

در حالی که نمایندگان ترامپ و جمهوری اسلامی در مسقط با هم مذاکره کرده‌اند، منظور آقای ازغدی از "مشتاقان مذاکره با آمریکا" که باید یک جای "نابدتر" ترامپ را ببوسند، چه کسانی است؟

یعنی او نمی‌داند که برای رفتن بر سر میز مذاکره چه تشریفاتی در داخل کشور طی شده و چه نهادهایی مجوز آن را صادر کرده‌اند؟ اگر نمی‌داند با این سطح از فهم و دانش چگونه داعیه‌دار "هدایت فرهنگی جوانان این کشور" از طریق عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی و برنامه‌های پایان‌ناپذیر در صدا و سیماست؟

اما اگر می‌داند که خوش به حالِ اصولگرایان با این "ایدئولوگ" مؤدب و وفادار!

(دیروز این کامنت را در همین کانال منتشر کردم اما برخی از دوستان گفتند که منبع نشر آن "فیک" است. از این رو، آن را حذف کردم تا اینکه امروز دیدم برخی سایت‌های اصولگرا هم آن را بازنشر داده‌اند. لازم به ذکر است که اشارۀ سخن ترامپ به کشورهایی بود که او بر واردات کالاهای آنها تعرفۀ سنگین وضع کرده است و آن کشورها هم به منظور لغو تعرفه‌ها پیشنهاد مذاکره با آمریکا را داده‌اند! به نظرم آقای ازغدی و دوستانش در این شرایط سخت اقتصادی "جای راحتی" نشسته‌اند و از رنج مردم یا اطلاع ندارند و یا نسبت به آن بی‌تفاوتند و یا گمان می‌کنند که اصولاً درماندگی و رنج بردن حق مردم و استفاده از امکانات عمومی برای "اظهار لحیه" حق آنان است!

gkh.jpgپرافتخارترین بازیکن تاریخ فوتبال آسیا، بازیکنی که به‌جز درون دروازه، دقیقا در تمامی پست‌های یک زمین فوتبال بازی کرد و بهترین‌ِ زمان خودش بود، مردی که هرگز خودش را در هیچ چارت و چارچوبی نگنجاند، حالا در یک آسایشگاه سالمندان در پاریس شب را به‌روز و روز را به شب می‌رساند

ایران وایر - این غروب غم‌انگیز «پرویز قلیچ‌خانی» است؛ بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران که بیش از ۳ دهه، هیچ روزنامه‌نگاری، هیچ مفسر ورزشی و هیچ کارشناسی، اجازه نداشت حتی نامش را در رسانه‌های نوشتاری یا دیداری و شنیداری ایران بنویسد یا به زبان بیاورد. مردی که مغضوب دو نظام سیاسی اخیر ایران بود و کسی نمی‌داند که آیا هنوز مانند سال‌های قبل، گذشته‌اش را با رضایت و لبخند نگاه خواهد کرد یا نه.

از بیماری پرویز قلیچ‌خانی چه می‌دانیم؟

روزنامه «خبرورزشی» ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ در گزارشی نوشت: «یک بیماری سخت و طولانی با پرویز قلیچ خانی کاری کرد که او چاره‌ای جز پناه بردن به یک آسایشگاه سالمندان در حومه شهر پاریس نداشته باشد.»

«علی کریمی» بهمن ۱۴۰۳ در استوری اینستاگرام خود از ایرانیان مقیم فرانسه خواسته بود تا به او در پیدا کردن پرویز قلیچ‌خانی کمک کنند. او شنیده بود و می‌دانست که پرویز قلیچ‌خانی را به یک آسایشگاه منتقل کرده‌اند.

گزارش تصویری: سرنوشت تلخ کاپیتان تاج، از ایران تا فرانسه

روایت دقیقی در موردش وجود نداشت. برخی می‌گفتند او دچار بیماری پارکینسون شده و برخی شنیده‌ها از ابتلایش به آلزایمر خبر می‌داد.

تصور کنید شما بهترین بازیکن تاریخ یک مملکت باشید، از کشورتان رانده شوید، مدتی را به رانندگی خودروهای سنگین و تریلی‌های باری در جاده‌های اروپا روی بیاورید، با زحمت یک نشریه فارسی‌زبان به نام «آرش» را در پاریس راه‌اندازی و مدیریت کنید، بعد فراموشی بگیرید؛ هر آنچه را از سال‌های باشکوه زندگی‌تان در زمین فوتبال، دشواری‌های سیاسی و اجتماعی بیرون از زمین فوتبال و دغدغه‌های اجتماعی‌تان داشتید آرام‌آرام از یاد ببرید.

روزنامه خبرورزشی، در گزارش احساسی خود، پرویز قلیچ‌خانی را با دایره گسترده‌ای از کلمات احترام آمیز، ستود، اما این روزنامه، اولین رسانه‌ای نیست که در سال‌های اخیر، نام او و تکه‌ای را از سرنوشت زندگی او منتشر می‌کند.

آذر ۱۳۹۲ نام و تصویری از پرویز قلیچ‌خانی روی جلد مجله «دنیای فوتبال» به چاپ رسید. اقدامی که با تذکر هیات نظارت بر مطبوعات همراه بود، اما این تابوشکنی، باعث شد که پس از ۳۵ سال، نام و اسم این بهترین فوتبالیست تمام ادوار تاریخ ایران دوباره به رسانه‌ها بازگردد. ازآن‌پس هرچند رسانه‌های نوشتاری مستقل بااحتیاط، اما هرازگاهی، نامی از او می‌بردند.

p2.jpg

چرا او را بهترین بازیکن تمام تاریخ فوتبال ایران می‌دانند؟

پرویز قلیچ‌خانی صاحب یک رکورد جاودانه و تکرار نشدنی در فوتبال ایران و شاید تا مدت‌ها دست‌نیافتنی در فوتبال آسیا باشد.

تاکنون هیچ فوتبالیستی به جز او موفق نشده که ۳ بار جام قهرمانی ملت‌های آسیا را بالای سر ببرد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پرویز قلیچ‌خانی نخستین بار در جام ملت‌های ۱۹۶۸ تهران، بار دوم در جام ملت‌های ۱۹۷۲ تایلند و آخرین بار در جام ملت‌های ۱۹۷۶ تهران به مقام قهرمانی این مسابقات دست‌یافت. عنوانی که هرگز نه تکرار شد و نه بازیکنی در ایران و آسیا توانست به آن نزدیک شود.

اولین و آخرین قهرمانی‌های تاریخ فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا نیز دقیقا به همین شروع و پایان قهرمانی‌های پرویز قلیچ‌خانی در فوتبال آسیا برمی‌گردد.

montazeribanner.jpgاختصاصی بی‌بی‌سی؛ فایل صوتی دومین جلسه آیت‌الله منتظری با هیئت ‌اعدام‌های ۱۳۶۷: ولایت فقیه «چندش‌آور» شده است

ایران وایر - سایت بی‌بی‌سی فارسی، فایل صوتی تازه‌ای منتشر کرده که به گفت‌وگوی آیت‌الله حسینعلی منتظری با اعضای هیئتی مرتبط است که مسئولیت اعدام‌های گسترده تابستان ۱۳۶۷ را بر عهده داشتند. این دومین جلسه ثبت‌شده میان آیت‌الله منتظری و اعضای موسوم به «هیئت مرگ» است که تاکنون محتوای آن منتشر نشده بود.

جلسه مورد نظر در تاریخ ۹ دی ۱۳۶۷ در منزل آیت‌الله منتظری در قم برگزار شده و سه ماه پیش از برکناری رسمی او از مقام قائم‌مقامی رهبری بوده است.

در این جلسه، آیت‌الله منتظری با انتقاد شدید از اعدام زندانیان سیاسی، نظام «ولایت فقیه» را «چندش‌آور» توصیف می‌کند و از مسئولان جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیت اعمال خود را بپذیرند.

در این فایل، جزئیات تازه‌ای از موج دوم اعدام‌های سال ۱۳۶۷ فاش می‌شود که زندانیان سیاسی چپ‌گرا و کمونیست را هدف قرار داده بود. آیت‌الله منتظری در این جلسه از این‌که هیچ‌کدام از مسئولان وقت حاضر به پذیرش مسئولیت این اعدام‌ها نیستند، ابراز نارضایتی شدید می‌کند و می‌گوید: «آقایان یک کاری کردند که هیچ‌کدام جرئت ندارند بگویند ما کردیم.»

در این جلسه علاوه بر آیت‌الله منتظری، سه نفر از مقام‌های قضائی وقت حضور دارند: حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت تهران) و ابراهیم رئیسی (معاون دادستان). این افراد توسط خانواده‌های قربانیان به عنوان اعضای «هیئت مرگ» شناخته می‌شوند. برخلاف جلسه پیشین در ۲۴ مرداد همان سال، مصطفی پورمحمدی، نماینده وزارت اطلاعات، در جلسه دی‌ماه حاضر نیست.

منتظری در بخشی از سخنان خود به نقش چهره‌های بلندپایه حکومت در صدور احکام اعدام اشاره می‌کند، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور وقت)، اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس)، احمد خمینی (فرزند رهبر وقت) و عبدالکریم موسوی اردبیلی (رئیس شورای عالی قضائی). به گفته منتظری، حتی برخی از زندانیانی که طبق حکم آیت‌الله خمینی مشمول عفو شده بودند، بعداً بدون انجام فعالیت جدیدی اعدام شدند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او همچنین احمد خمینی و وزارت اطلاعات را متهم می‌کند که با یکدیگر همکاری کرده‌اند تا آیت‌الله خمینی را برای صدور فرمان اعدام‌ها متقاعد کنند. آیت‌الله منتظری در این باره می‌گوید: «مردم گفتند ولایت فقیه، نگفتند ولایت احمد آقا.»

در موج اول این اعدام‌ها که در مرداد ۱۳۶۷ آغاز شد، اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق هدف قرار گرفتند و در موج دوم، که از اوایل شهریور همان سال آغاز شد، زندانیان چپ‌گرا اعدام شدند. اجساد بسیاری از این زندانیان هنوز به خانواده‌هایشان تحویل داده نشده و محل دفن آن‌ها نیز مشخص نیست.

این فایل صوتی جدید بار دیگر نقش آیت‌الله منتظری به عنوان تنها مقام ارشد وقت جمهوری اسلامی که آشکارا با این اعدام‌ها مخالفت کرده، برجسته می‌سازد.

moshtaghi.jpgمشتاق مشتاقی / مردی با دو ملیت و ده‌ها شرکت در چند قاره

یاشار سلطانی

وقتی کارگران معدن با دستمزد حداقلی و شرایط ناایمن زیر آوار جان می‌دهند، صاحبان معادن و پیمانکاران سودهای کلانی از دل خاک بیرون می‌کشند و رد این درآمدها به سرمایه‌گذاری‌های چند میلیون دلاری در اقصی نقاط جهان می‌رسد.

مشتاق مشتاقی یکی از آنهاست.

مشتاقی و خانواده‌اش که پیمانکار معدن چادرملو بود، علاوه بر ایران، در کشورهای دیگر از جمله در انگلستان، کانادا، مراکش، قزاقستان و حتی موناکو اقدام به سرمایه‌گذاری‌های متعدد کردند.

او فعالیت‌های اقتصادی‌اش را از دهه ۷۰ آغاز کرد و در سال ۱۳۷۳ هلدینگ بین‌المللی اسمیران را در حوزه صادرات مواد معدنی تأسیس کرد.

اما فعالیت‌هایش را از معدن به حوزه ساختمان‌سازی، سلامت، و حتی ساخت مسجد توسعه داد.

مریم و حامد فرزندان او در این مسیر پدر را همراهی می‌کنند.

فعالیت‌های مشتاقی بقدری گسترده است که بانک HSBC لندن بخشی از سهام یکی از شرکت‌های او را خریداری کرده است.

آیا معادن ایران واقعاً زیان‌ده هستند، یا سود آن‌ها تنها برای عده‌ای خاص تعریف شده است؟

[لینک به گزارش کامل]

ys.jpg

trumpELS.jpgدونالد ترامپ رییس‌جمهوری آمریکا اعلام کرد: «با ایران مشکل داریم اما من این مشکل را حل می‌کنم، این یکی تقریبا آسان است.»

او گفت آمریکا اگر مجبور شود برای عدم دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای «کاری بسیار سخت» که شامل حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران است انجام دهد، این کار را انجام خواهد داد.

دونالد ترامپ: ایران یا رویای سلاح اتمی را کنار بگذارد یا با واکنش سخت مواجه شود

ترامپ دوشنبه در دیدار با رییس‌جمهوری ال‌سالوادور در کاخ سفید گفت: «ایران باید از رویای سلاح هسته‌ای دست بکشد. آنها حق ندارند سلاح هسته‌ای داشته باشند.» دور اول مذاکرات واشینگتن و تهران شنبه گذشته در مسقط برگزار شد و قرار است دور دوم آن شنبه آینده در رم برگزار شود.- دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا،‌ با تاکید مجدد بر هشدارهای قبلی خود گفت که «ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند». او افزود تهران می‌خواهد توافق کند، اما نمی‌داند چطور این کار را انجام دهد.


رییس‌جمهوری آمریکا افزود که ایران می‌تواند کشوری بزرگ باشد به شرطی که سلاح هسته‌ای نداشته باشد. او گفت: «ایران می‌خواهد با ما مذاکره کند، اما نمی‌داند چگونه باید این کار را انجام دهد.» ترامپ گفت: «من فکر می‌کنم آنها ما را معطل کرده‌اند چون عادت داشتند با افراد احمق در این کشور معامله کنند.» او ادامه داد: «آنها باید سریع عمل کنند، چون نزدیک به داشتن یک سلاح هسته‌ای هستند، و آنها نباید چنین چیزی داشته باشند.

اگر مجبور باشیم کاری بسیار سخت انجام دهیم، این کار را خواهیم کرد. و من این کار را نه برای خودمان، بلکه برای جهان انجام می‌دهم.اینها افرادی رادیکال هستند و نمی‌توانند سلاح هسته‌ای داشته باشند.» وقتی از او پرسیده شد که آیا منظورش حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران است، پاسخ داد: «البته که منظور همین است.»

14-4.jpgایران وایر - «ابوالفضل قدیانی»، زندانی سیاسی ۷۹ ساله‌ای که به دلیل مخالفت با علی خامنه‌ای در زندان اوین به سر می‌برد، در نامه‌ای سرگشاده از رهبر جمهوری اسلامی، به‌عنوان «مستبد قدرت‌طلب» و «عامل اصلی شرارت‌ها و سرکوب‌ها در کشور» نام برد و اقدامات اخیر نهادهای امنیتی علیه خانواده «مهدی محمودیان» را به‌شدت محکوم کرد.

قدیانی در این نامه که تاریخ آن ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ درج شده، از مراجعه مأموران امنیتی به منزل «خانم الوندی»، مادر مهدی محمودیان، در غیاب او خبر داده و نوشته است: مأموران در این دیدار، عروس خانواده که در دوران بارداری قرار دارد را مورد بازجویی قرار داده‌اند، اقدامی که به گفته او، سلامت روحی و جسمی این زن را به خطر انداخته است.

وی ضمن محکومیت این اقدام، رهبر جمهوری اسلامی را «جبار قدرت‌پرست» و «مقصر اصلی» در تمامی «اقدامات غیرقانونی و ضدانسانی دستگاه‌های امنیتی و قضایی» خوانده و نوشته است: «تمامی این اعمال شنیع و شرارت‌بار به خاطر حفظ حکومت نامشروع، غیرقانونی و غاصبانه‌ی اوست».

قدیانی همچنین تأکید کرده است که هدف نهادهای امنیتی از چنین فشارهایی، «واداشتن محمودیان به سکوت و انفعال» است، اما این اقدامات «او را در مسیر مبارزه با استبداد مصمم‌تر خواهد کرد». او با اشاره به نقش محمودیان در افشای وقایع بازداشتگاه کهریزک، انگیزه اصلی آزار و اذیت او از سوی حاکمیت را «کینه‌ورزی به دلیل روشنگری‌های گذشته» دانسته است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

این زندانی سیاسی در پایان خواستار پاسخ‌گویی شخص «علی خامنه‌ای» در قبال تمامی این «نقض‌ها و شرارت‌ها» شده و بر لزوم «برکناری رهبر جمهوری اسلامی و پایان دادن به نظام فاسد» تأکید کرده است.

نامه‌ی اخیر «ابوالفضل قدیانی» بازتابی از تداوم فشارهای امنیتی بر خانواده‌های زندانیان سیاسی و تلاش منتقدان نظام برای برجسته‌سازی نقش نهادهای حاکم در سرکوب‌های گسترده در کشور است.

«مسیر احتمالی حمل‌ونقل سنگ‌ها از معدن تا کاخ آپادانا ترکیبی از جاده‌های کوهستانی و مسیر‌های آبی رودخانه کرخه بوده است»

ایندیپندنت فارسی - در دامنه‌های رشته‌کوه کبیرکوه واقع در شهرستان آبدانان استان ایلام، سرنخی تازه از یکی از معماهای بزرگ تاریخ ایران باستان به‌ دست آمده است؛ معادنی که بنا بر شواهد و فرضیه‌های نخستین، می‌توانند همان منابع سنگی گمشده‌ای باشند که در متون باستانی از آن‌ها به نام «ابیرادوش» یاد شده و در ساخت کاخ آپادانای شوش نقش ایفا کرده‌اند.

sotoon.jpgبقایای سرستون کاخ آپادانای شوش‌

:::

این کشف به شکلی غیرمنتظره‌ و از طریق یک ویدیو منتشرشده در بخش اکسپلور اینستاگرام آغاز شد. محمد حیدری، معلم و کوهنورد محلی، در یکی از ویدیوهایش معادنی سنگی را معرفی کرد که گمان می‌برد برای ساخت آسیاب استفاده می‌شدند. این ویدیو توجه لقمان احمدزاده شوهانی، باستان‌شناس و پژوهشگر میراث فرهنگی، را جلب کرد. بررسی دقیق‌تر شواهد و روش‌های استخراج سنگ در محل با تکنیک‌های دوره هخامنشی شباهت‌هایی آشکار داشت و مسیر پژوهشی تازه‌ را گشود.

بر اساس کتیبه مشهور کاخ آپادانا که به دستور داریوش بزرگ در شوش نگاشته شد، سنگ‌های استفاده‌شده در این کاخ از محلی به نام «ابیرادوش» آورده شده‌اند. مکان دقیق این معدن تاکنون برای پژوهشگران ناشناخته مانده بود، اما اکنون باستان‌شناسان می‌گویند در دامنه رشته‌کوه زاگرس در منطقه آبدانان ایلام و در فاصله تقریبی ۱۵۰ کیلومتری کاخ آپادانای شوش، سه معدن را شناسایی کرده‌اند که احتمال می‌دهند معادن گمشده هخامنشی باشد. فرضیه آن‌ها این است که این معادن منبع اصلی تامین سنگ‌های کاخ داریوش بزرگ هخامنشی در شهر باستانی شوش بودند.

فاصله نزدیک این معادن تازه شناسایی‌شده با شهر باستانی شوش و همچنین ویژگی‌های زمین‌شناختی و شواهد معماری، احتمال تطابق این مکان با ابیرادوش تاریخی را تقویت می‌کند.

کشف شگفت‌انگیز معادن هخامنشی

محمدابراهیم زارعی، رئیس پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری، تاکید می‌کند که این کشف می‌تواند یکی از مهم‌ترین اکتشاف‌های باستان‌شناسی سال‌های اخیر در خاورمیانه به شمار رود. به گفته این باستان‌شناس، در بررسی‌های اولیه، شواهدی از ابزارهای باستانی برش سنگ، بقایای فعالیت معدنی و مقدار قابل‌توجهی سنگ‌آهن مشاهده شد که احتمالا در ساخت بست‌های فلزی در معماری سنگی هخامنشی کاربرد داشته‌اند.

davari.jpgعبدالرضا داوری: تا شش ماه پیش، کمترین انتقاد از عملیات هفتم اکتبر و طراحانش، مساوی همصدایی با اسراییل، اعلام جرم و تشکیل پرونده و... بود؛

با این یادداشت جناب زیدآبادی، ظاهراً امروزه فضا برای انتقاد از عملیات هفتم اکتبر و طراحانش باز شده و دیگر قرار نیست کسی را به «گونی» احاله دهند:

یعنی‌از این بدتر نمی‌شد!

عملیات ۷ اکتبر حماس، بهانۀ نابودی نوار غزه شد. زمینۀ عقب‌نشینی حزب‌الله از جنوب رودخانۀ لیطانی و خلع سلاح آتی آن را فراهم کرد. باعث سقوط حکومت خاندان اسد در سوریه شد.
حشدالشعبی را به سمت ادغام در ارتش عراق سوق داد. منابع حیاتی و تسلیحاتی حوثی‌ها را نابود کرد و جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره با نمایندگان ترامپ در مسقط کشاند. آن عملیات واقعاً چه جای شادی و پایکوبی از طرف "ارزشی‌ها" داشت؟
آیا نظرشان این است که هیچکدام از این قضایا ربطی به آن عملیات ندارد؟ و یا اینکه همۀ این موارد دروغ است؟ یا اینکه همۀ اینها نوعی پیروزی است؟ حداقل آنها که به صرف تحلیلِ پیامدهای آن عملیات مرا آماج تهمت و توهین و تهدید قرار دادند، یک کلمه پاسخ دهند!
davaritweet.jpg

roostaee.jpgفرزانه روستایی

بیش از ده سال با قوچانی در یک روزنامه کار کردم و او سردبیر بود. مدل نوشتن او که امروز رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی است بیشتر اوقات طولانی و شبیه پیرمردهاست. همیشه فکر می کردم در نوشتن مانند کسی است که از کانال کولر رفت و آمد می کند درحالیکه در خانه باز است. یادداشت دیروز او در باره پشت پرده های مذاکرات مسقط نیز طولانی بود. مثل همیشه نرده بان گذاشته رفته بالای پشت بام و از کانال کولر وارد خانه شده است.

امروز کسی نیست که نداند جمهوری اسلامی چه فاجعه ای را برای مردم ایران به بار آورده است و سپاه و تشکیلات سرکوب و بیت رهبری و این همه اختلاس و دزدی مقام های ارشد نظام چگونه چنین روزهای سیاهی را برای مردم رقم زده اند. از همه بدتر، این همه تاسیسات و فعالیت هسته ای کلاه گشاد و بی حسابی بود که بر سر مردم ایران رفت و از اساس فریبی بیش نبود.

اگر سوار تاکسی شوید یا گوش های خود را باز نگه دارید و در اتوبوس حرف های مردم را استراق سمع کنید متوجه می شوید که مردم ایران در یک کره زندگی می کنند و محمد قوچانی یا هنوز متولد نشده است یا اینکه در کره دیگری به سر می برد. او اصلا در باغ نیست!

او چنان از مذاکرات مسقط و امیدواری به موفقیت دیپلماسی بیت می نویسد، نام مقام ذهبری را تکرار می کند، و در مورد هوشیاری و ملوان زبل بودن عباس عراقچی می نویسد که گویی ایران یکی از کشورهای غرب اروپاست نه کشوری که به مدل عراق، لیبی، لبنان، و علی عبدالله صالح یمن دچار شده و از سوی مافیای جنگ سالاران قالتاق و قاچاقچی و همه کاره اداره می شود.

جالب است که روزنامه نگار پیش کسوت مملکت حتی به تبیین سیاسی صحبت های خامنه ای پرداخته و توضیح می دهد تاکتیک خامنه ای ''نه جنگ نه مذاکره '' مملکت را نجات داده و آمریکا را آچمز کرده است. این ادبیات با تاسف به اظهارات امیر حسین ثابتی نماینده ۴ درصدی مجلس از جبهه پایداری در شبکه های سفارشی صدا و سیما می ماند تا کسی که سالها سردبیر بوده است. قوچانی حتی بحث مذاکره مستقیم و غیر مستقیم خامنه ای را در نوشته خود تبیین سیاسی می کند آن هم به شکلی که گویی جعبه جادویی بیت رهبری هر روز برای مردم تخم دو زرده می گذارد اما تا کسی قدم پیش نگذاشته و ِآن را تبیین نکند معجزه آن آشکار نمی شود.

قوچانی که این همه در مورد فعالیت هسته ای ایران و تلاش برای نجات این تاسیسات از تهدیدهای غرب نوشته، خوب است به این سوال پاسخ دهد که آیا دوبی سنگاپور هنگ کنگ عربستان و قاطبه کشورهای موفق اروپایی نیز با فعالیت های اتمی و غنی سازی مشکوک و پنهانی به رشد و توسعه رسیدند؟ به این سوال هم پاسخ دهند مسئولان پروژه های هسته ای که صد متر زیر زمین تاسیسات غنی سازی فوردو را ساخته اند و در حد ساختن بمب اتمی اورانیوم غنی سازی کرده اند به این فکر کرده بودند که محال ممکن است و ۱۰۰٪ محال ممکن است اسراییل با سکوت از کنار این فعالیت ها بگذرند.

shaytan.jpgجمهوری اسلامی ایران و ایالات‌متحده آمریکا پس از نزدیک به دو سال و نیم باهم مذاکره کردند و هر دو دولت نتایج دور اول مذاکره را مثبت خواندند. هم‌اکنون برای دور بعدی مذاکرات توافق شده و هر دو دولت هم اصرار دارند که نیت آن‌ها جلوگیری از طولانی شدن روند مذاکرات است

فرامرز داور - ایران وایر

درحالی‌که «علی خامنه‌ای» رهبر جمهوری اسلامی مذاکره با دولت «دونالد ترامپ» را «غیر شرافتمندانه، غیرعاقلانه و غیرهوشمندانه» خوانده بود، فقط چند روز پس‌ازاین اظهارات، زمینه مذاکره را با نماینده ترامپ در امور خاورمیانه فراهم کرد.

ارزیابی‌های اولیه هر دو کشور از این مذاکرات به شکل غیرمنتظره‌ای مثبت بوده به‌طوری‌که ارزش ریال ایران در برابر دلار آمریکا در فردای اولین دور مذاکرات، ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد و در فضای سیاسی ایران خوش‌بینی کم‌سابقه‌ای به نتیجه‌بخش بودن این مذاکرات و «تغییر سیاست خامنه‌ای» در برابر آمریکا ابراز شد.

ممکن است که مذاکرات جاری جمهوری اسلامی با ایالات‌متحده به توافقی نهایی ختم شود و آن‌طور که مقام‌های ایران به دنبال آن هستند به رفع تحریم‌های اتمی آمریکا بینجامد که امکان صدور نفت و گاز و محصولات پتروشیمی ایران و دستیابی به پول فروش آن را فراهم کند.

هرچند که این وضعیت، مطلوب نهایی جمهوری اسلامی است اما هدف اصلی برای حکومت ایران بی‌اثر کردن تهدیدهای نظامی دولت ترامپ و عبور کردن از زمان کلیدی مهرماه امسال و موعد پیش‌بینی‌شده قطعنامه ۲۲۳۱ است که در آن باید برای بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد یا لغو دایمی آن تصمیم‌گیری شود.

در چهار سال گذشته دولت‌های اروپایی و مشخصا بریتانیا، فرانسه و آلمان جمهوری اسلامی را به دلیل فعالیت‌های موشکی از نوع بالستیک و سپس فعالیت‌های فضایی ازجمله ارسال ماهواره به فضای ماورا جو، متهم به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ کرده و بارها استدلال‌های خود را به‌عنوان سند سازمان ملل متحد به شورای امنیت ارائه کردند.

ایالات‌متحده در زمان دور اول ریاست‌جمهوری ترامپ خواهان بازگشت تحریم‌های شورای امنیت بود و در دوره ریاست‌جمهوری «جو بایدن» هم درمجموع ازآنچه اروپایی‌ها در نقض قطعنامه ۲۲۳۱ می‌گفتند، حمایت می‌کرد.

دوره کنونی برای جمهوری اسلامی ازنظر تقاطع تهدیدهای دولت دوم ترامپ، سر رسیدن موعد تصمیم‌گیری درباره قطع‌نامه ۲۲۳۱ و عزم دولت جدید آمریکا برای ازسرگیری «سیاست فشار حداکثری» برای به «صفر رساندن» فروش نفت، تنش بی‌سابقه نظامی با اسراییل و هم‌زمان انباشت نارضایتی شدید داخلی در ایران و بحران جدی در مشروعیت حکومت، احتمالا در حال سپری کردن سخت‌ترین دوره حیات خود از زمان انقلاب بهمن ۵۷ است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در این شرایط، مذاکره با دولت دونالد ترامپ نه یک تغییر سیاسی بنیادی در ایران بلکه یک تاکتیک از نوع الگوی ثابت رفتاری جمهوری اسلامی در زمان مواجهه با تهدید قریب‌الوقوع است: تلاش برای کنترل تنش و خرید زمان و عبور از بحران و سپس بازگشت به شرایط قبلی.

درحالی‌که رهبر جمهوری اسلامی در هفته‌های اخیر به‌طور مکرر مذاکره و مصالحه با آمریکا را رد کرده بود، راضی شدن ناگهانی او به گفت‌وگو با ایالات‌متحده، حاصل تجدیدنظر در سیاست‌های پیشین نیست بلکه سابقه ۳۶ سال زمامداری او نشان می‌دهد که راهی برای کاهش فشار بی‌امانی است که حکومت ایران از وجوه مختلف در برگرفته و موجودیت آن را به معنی واقعی تهدید می‌کند.

motejavez.jpgپلیس تهران اعلام کرد شمار شاکیان پروندۀ یک متجاوز سریالی که شنبه ۲۳ فروردین در تهران دستگیر شد، به ۲۲ نفر رسیده است

یورونیوز - این متجاوز که هم اکنون در اداره شانزدهم پلیس آگاهی نگهداری می‌شود، برای یافتن قربانیانش از شگرد «انتشار آگهی کاریابی» برای کار در منزل یا نگهداری از کودکان و سالمندان استفاده می‌کرده است.

بنا بر اعلام پلیس، او عمدتا قربانیان خود را با حیله به محله‌های خلوت حوالی بوستان چیتگر می‌برده و در آنجا به آنها تجاوز می‌کرده است.

خبرگزاری مهر در این باره می‌نویسد که فرد متجاوز که ۳۵ سال دارد، در قالب «کارفرما» یا «شوهر» یک زن خیالی به نام «پریا» با قربانیان تماس می‌گرفته و در مناطقی در غرب تهران با آنها قرار می‌گذاشته است.

سپس در محل قرار، با این بهانه که «مسیر ماشین‌رو نیست» آنها را سوار موتورش می‌کرده و به محلی خلوت می‌برده است.

p1.jpg
قربانیان او نیز از همۀ گروه‌های سنی بودند؛ از زنان میانسال آمادۀ کار به عنوان نظافتچی گرفته تا مادران و دختران جوانی که به دنبال کاری برای تامین نیازهای مالی خود بودند.

به گفتۀ مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، تلاش برای یافتن این متجاوز در اوایل اسفند آغاز شده بود.

ایسنا به نقل از نثاری می‌نویسد: «اوایل اسفندماه بود که پرونده‌ای از دادگاه کیفری شماره یک به پلیس آگاهی واصل شد مبنی بر اینکه یک خانمی دادخواهی کرده بود که جهت کار در منزل از طریق سایت دیوار با متهم آشنا شده و زمانیکه برای انجام کار به آدرسی که فرد برای او فرستاده بود می‌رود، می‌بیند متهم با موتورسیکلت دنبالش آمده و با اکراه برای رسیدن به آدرس سوار موتور می‌شود.

اما درنهایت متوجه می‌شود که این مرد از تاریکی هوا استفاده کرده و در مسیر انحرافی که اتوبانی و خلوت است راه خود را کج کرده است. به همین دلیل خود را از موتورسیکلت به پائین پرت می‌کند اما متهم با بی‌شرمی تمام، قربانی را روی زمین کشیده و در محدوده بیابانی این اتوبان، او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

فرد متجاوز درنهایت اواسط اسفندماه «به ضرب گلوله» متوقف و دستگیر می‌شود. او که سابقه کیفری نیز داشته، در بازجویی‌ها به تجاوز به ۲۲ نفر زن با همین روش اعتراف می‌کند و از آنجا که گمان می‌رود شمار قربانیان بیش از این تعداد باشد، پلیس با حکم قضایی اجازه می‌یابد که چهره او را برای عموم منتشر کند.

ضرب و شتم، تجاوز، تهدید به مرگ، سرقت اموال

گزارش دیگر شاکیان حاکی از آن است که فرد متجاوز گاه برای مجبور کردن قربانیانش به همکاری، آنها را با چاقو تهدید می‌کرده است و درنهایت علاوه بر تجاوز، وسایل ارزشمند آنها از جمله جواهرات، پول، گوشی موبایل را می‌دزدیده است.

به نوشته خبرگزاری مهر، پلیس در جریان جستجوی خانه‌ فرد متجاوز، موبایل‌های مسروقه، زیورآلات قربانیان و چاقوی مخصوص تهدید را نیز کشف کرده است. به این ترتیب او که در ابتدا منکر همه‌چیز بوده، با پیدا شدن مدارک، شهادت‌ها و آزمایش‌های پزشکی قانونی، مجبور به اعتراف شده است.

مجتبا پورمحسن در گزارش خود، به افشای مذاکره طولانی نمایندگان خامنه‌ای و ترامپ در عمان و دیپلماسی تقیه علی خامنه‌ای می‌پردازد و جابر رجبی، تحلیلگر سیاسی، دلیل مخالفت‌ها با مذاکره مورد نظر خامنه‌ای در داخل ایران را بررسی می‌کند.

:::

tahrim.jpgایران وایر - ​در واکنش به سیاست‌های گروگان‌گیری جمهوری اسلامی، اتحادیه اروپا تحریم‌هایی را علیه هفت مقام قضایی و امنیتی ایران و دو نهاد مرتبط اعمال کرد. این تحریم‌ها شامل مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر به کشورهای اروپایی است.​

در فهرست تحریم‌شدگان، نام‌هایی چون «هدایت‌الله فرزادی»، رییس زندان اوین، «عباسعلی حوزان»، قاضی دادگاه تجدیدنظر تهران و «علی صالحی»، دادستان عمومی تهران به چشم می‌خورد.

این افراد به‌دلیل نقش‌شان در بازداشت‌های خودسرانه، صدور احکام ناعادلانه و نقض حقوق‌بشر، مورد تحریم قرار گرفته‌اند.​

همچنین، جزییاتی از عوامل زندان مرکزی شیراز (عادل‌آباد) و دادگاه انقلاب شیراز به‌دلیل نقش‌شان در بازداشت و شکنجه زندانیان سیاسی و اقلیت‌های مذهبی، تحریم شده‌اند. این افراد شامل:

۱. «مهدی نعمتی»، ريیس حفاظت و اطلاعات زندان‌های استان فارس

۲. «کامران زارع»، قاضی دادگاه تجدیدنظر شیراز

۳. «سید محمود ساداتی»، قاضی دادگاه انقلاب شیراز

۴. «محمد خسروانی»، دادستان ویژه دادگاه انقلاب شیراز، که متهم به اعمال فشار، بازداشت خودسرانه، و نقض حقوق متهمان در جریان سرکوب مخالفان سیاسی و اقلیت‌هاست.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

اتحادیه اروپا این اقدامات را پاسخی به بازداشت‌های خودسرانه و استفاده از شهروندان اروپایی به‌عنوان ابزار چانه‌زنی سیاسی توسط جمهوری اسلامی می‌داند. فرانسه نیز اعلام کرده که قصد دارد به‌دلیل نقض حقوق کنسولی، شکایتی را علیه ایران در دیوان بین‌المللی دادگستری مطرح کند.​

ayat.jpgوال استریت ژورنال در مقاله‌ای به امضای شورای سردبیری و با عنوان «ترامپ و آیت‌الله اتمی» به گفت‌وگوهای ایران و آمریکا پرداخته و پرسیده آیا این گفت‌وگوهای غیر مستقیم به توافقی واقعی می‌انجامد یا تکرار بازی‌های قدیمی است؟

به نوشته وال استریت ژورنال سیاست ترامپ در قبال ایران تا اینجا موفق‌ترین نقطه در کارنامه سیاست خارجی او بوده است و جمهوری اسلامی به مانند قبل سعی خواهد کرد در مذاکرات یک بازی زمان‌بر انجام دهد.

:::

:::

khatti.jpgبابک خطی

از آخرین نوبت مصاحبه‌های سریالی اخیر خامنه‌ای در تقبیح مذاکره با آمریکا خیلی نمی‌گذرد؛ مصاحبه‌هایی که غلظت تندگویی خامنه‌ای در آنها چنان پیشرونده به نظر می‌رسد که احتمالا والدین دیگر نمی‌توانند در کنار فرزندان‌شان به آن گوش کنند!

از این سو اما صدای مذاکره کردن واضحا به طور دوسویه و نه فقط از سوی ترامپ که هر از گاهی "دهن لق"ی می‌کند، که از سوی مقامات رسمی ایرانی هم به گوش می‌رسد و حتی اخیرا شاهد یادداشت عراقچی در واشنگتن پست راجع به این مساله بوده‌ایم!

داستان چیست؟!

آری! می‌شود گفت خامنه‌ای همواره طرفدار مذاکره پنهانی و داد و فریاد علنی بوده؛ هم برای راضی نگه‌داشتن تندروهای طرفدارش و هم برای اینکه بعدا مسوولیت چیزی را نپذیرد و در حالی که همه چیز طبق "منویات" او پیش رفته، به همه چیز اعتراض کند.

اما آیا صرفا چون ترامپ به دلیل شخصیت نمایشی خود، گاه و بیگاه از اخبار مذاکره خبر می‌دهد، این تاکتیک خامنه‌ای بی‌اثر شده است؟!

پس اظهار نظر همزمان مقامات رسمی ایرانی در این مورد را که علنا علیه موضع خامنه‌ای و تاکنون بی‌سابقه بوده است، چطور می‌شود توجیه کرد؟!

بنابراین می‌توان چنین تحلیل کرد که احتمالا همزمان وارد فضای جدیدی شده‌ایم که خامنه‌ای در آن به عنوان مهمترین قسمت هسته قدرت برای دهه‌ها و سخنگوی همزمان آن دیگر نفوذ سابق را ندارد و اتفاقات، بر اساس تصمیمات هسته قدرتی پیش می‌رود که در حال بازآرایی و به روز رسانی خود و خصوصا در آستانه کنار گذاشتن خامنه‌ای از مناسبات قدرت -به هر شکل: مرگ، ترور، بیماری ...- است و به نظر می‌رسد که آفتاب وجود خامنه‌ای و آمریکاستیزی لجوجانه‌ای که او به اصول سیاست خارجی ایران تزریق کرده‌ بود، در حال غروب است.

اما این مساله مهم وجود دارد که با حذف آمریکا ستیزی از ماهیتی چون جمهوری اسلامی که هویت خود را با آن تعریف کرده، چه می‌ماند؟!

بیایید دقیق‌تر شویم؛ نظام از ناکارآمدی ، فساد و عدم مشروعیت داخلی خود خبر دارد و می‌داند که در آستانه فروپاشی است، این را هم به خوبی می‌داند که در صورت جنگ هم هیچ شانسی برای ماندن ندارد، پس مثل همیشه حاضر است هر امتیازی برای تداوم بقای خود بدهد.

البته اینها چیز تازه‌ای نیست، مساله جدید این است که "شرایط" بازی این بار کاملا فرق دارد؛

این یعنی هرچند تاکنون هم تبدیل "رونالد! ترانپ! قمارباز" که جز در دادگاه و برای خونخواهی نمی‌شد از او حرف زد، به تاجری باهوش و سیاستمداری که می‌شود با او مذاکره منطقی کرد و تحمل تمسخر و تحقیر دوست و دشمن بابت آن برای نظام کار آسانی نبوده، اما تحقق خواسته‌های این تاجر اخیرا شریف! از آن هم سخت تر است.

توقف برنامه هسته‌ای و موشکی، قطع کردن بازوهای نیابتی حکومت اسلامی، زبان به دهان گرفتن از تنش و لات مسلکی در منطقه و جهان و...

فمینیستی ترین روستای جهان

| No Comments
Bahram_Farokhi_2.jpgدر دل کویر گرم و خاموش عمان، در شهر تاریخی مسقط، چیزی رخ داد که شاید سال‌ها بعد در کتاب‌های تاریخ از آن به‌عنوان لحظه‌ای سرنوشت‌ساز یاد شود؛ مذاکره‌ای نهانی اما پرهیاهو، نه میان دو دولت معمولی، بلکه میان دو دشمن دیرین: رژیم اسلامی ایران و ایالات متحدهٔ آمریکا.
زمانی که دونالد ترامپ در جریان دیدار بنیامین نتانیاهو از واشنگتن، ناگهان از آغاز گفت‌وگو میان کشورش، آمریکا، و جمهوری اسلامی ایران خبر داد، جهان و نتانیاهو را شگفت‌زده کرد. این شگفتی نه‌تنها به دلیل ازسرگیری گفت‌وگویی میان تهران و واشنگتن پس از سال‌ها سکوت بود، بلکه به این خاطر نیز بود که دو طرف در شرایطی پای میز مذاکره نشسته بودند که هر یک در آستانهٔ جنگی ناخواسته قرار داشتند.
مذاکره‌ای از میان سایه‌ها
در حالی که آمریکا به‌وضوح خواستار مذاکرهٔ مستقیم بود، رژیم اسلامی ایران به سنت همیشگی‌اش بر طبل غیرمستقیم بودن می‌کوبید. اما دیری نپایید که واقعیت، چهرهٔ خود را نشان داد. فرستادهٔ ویژهٔ ترامپ، استیو ویتکاف، و عباس عراقچی، وزیر خارجهٔ جمهوری اسلامی، در ابتدا در اتاق‌های جداگانه پیام‌هایشان را با واسطهٔ میانجی عمانی رد و بدل کردند، ولی در نهایت، گفت‌وگوی مستقیمی نیز شکل گرفت. حقیقت این است که هیچ‌گاه نمی‌توان تا ابد در سایه ماند؛ دیپلماسی نیز نیاز به چهره دارد، و این چهره‌ها بالاخره رو شدند.
هرچند دولت میزبان، عمان، بنا به درخواست طرف‌های مذاکره شرایط حضور خبرنگاران را به‌شدت محدود کرده بود، اما به‌جز خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی و خبرنگار آسوشیتدپرس، خبرنگار دیگری در محل حضور نداشت. این موضوع به گمانه‌زنی‌های معمول در رسانه‌ها بیشتر دامن زد.
هر دو طرف بعد از مذاکرات اعلام کردند که گفت‌وگو «مثبت» بوده و احتمال ازسرگیری آن در روز شنبه آینده، برابر با ۱۹ آوریل، در یک پایتخت اروپایی بسیار زیاد است.
رژیم ایران علاقه‌مند است که به‌نوعی پای اروپایی‌ها و چین و روسیه را نیز به این مذاکرات، همچون «توافق برجام»، باز کند؛ هم برای طولانی کردن روند مذاکرات و وقت‌خریدن و هم برای کسب حمایت ضمنی چین، روسیه و قدرت‌های اقتصادی اروپا. البته بر کسی پوشیده نیست که کشورهای اروپایی از جمله انگلستان، فرانسه و آلمان با هرگونه اقدام نظامی اسرائیل یا ایالات متحده آمریکا علیه رژیم اسلامی ایران مخالف‌اند و معتقد به راه‌حل دیپلماتیک برای مناقشهٔ هسته‌ای ایران هستند و بارها آن را علناً اعلام کرده‌اند.
دونالد ترامپ؛ تاجری در کاخ سفید
یکی از نکات مهمی که نباید از نظر دور داشت، این است که یکی از دلایل خروج ترامپ از برجام، این بود که منافع اقتصادی این توافق تا حد زیادی به جیب اروپایی‌ها، چین و روسیه می‌رفت. این‌بار، تصمیم بر آن است که مذاکرات و توافقی صرفاً میان رژیم اسلامی ایران و ایالات متحده انجام شود تا در صورت حصول منافع اقتصادی از توافق، این شرکت‌های آمریکایی باشند که از بازار ایران بهره‌مند می‌شوند، نه کشورهای اروپایی و آسیایی.
دونالد ترامپ که شمّ تجاری‌اش حتی در دوران ریاست‌جمهوری نیز از او جدا نشده، در بدو ورود به کاخ سفید، همسرش را در راه‌اندازی یک رمزارز شخصی همراهی کرد. تصمیمات اقتصادی و سیاست‌های تعرفه‌ای او در قبال تجارت با سایر کشورها، که بارها در مصاحبه‌های متعدد و توییت‌هایش بر آن تأکید کرده، باعث نوسانات گسترده در بازار بورس شده است.
در نتیجهٔ این نوسانات، حلقه‌ای از نزدیکان ترامپ به سودهای میلیاردی دست یافتند، در حالی که میلیون‌ها سرمایه‌گذار خرد آمریکایی متضرر شدند. این موضوع اکنون به یکی از محورهای بحث در کنگرهٔ آمریکا تبدیل شده و دموکرات‌ها خواستار بررسی پرونده‌ای تحت عنوان «معامله با اطلاعات محرمانه» (Insider Trading) علیه او هستند.
اما مذاکره‌کنندهٔ آمریکایی کیست؟ استیو ویتکاف، نه یک دیپلمات حرفه‌ای، بلکه یک دوست شخصی رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ. مردی که خودش دلال معاملات املاک بود، حالا نمایندهٔ شخصی کسی شده که سیاست خارجی آمریکا را بر مبنای منافع اقتصادی پیش می‌برد و حاضر است روابط استراتژیک کشورش را با متحدان اروپایی و کانادا برای منافع اقتصادی زیر سؤال ببرد.
ترامپ خود نیز هنوز در حاشیهٔ صحنه نیست. او در سایه، مثل یک کارگردان هالیوودی پشت پرده، سناریویی را می‌نویسد که اگر موفق شود، او را به‌نوعی «قهرمان صلح» خواهد کرد؛ به‌ویژه که تا این لحظه نتوانسته نه به جنگ اوکراین و روسیه و نه به درگیری اسرائیل و حماس پایان دهد، و این برای مردی خودشیفته، پیروزی بزرگی است.
از انرژی هسته‌ای تا خط قرمز سلاح هسته‌ای
موضوع مذاکرات مشخص است: هسته‌ای. ایران با صراحت اعلام کرده که فقط دربارهٔ پروندهٔ هسته‌ای مذاکره خواهد کرد، در حالی که آمریکا خواستار مذاکره دربارهٔ کلیت توان هسته‌ای، برنامهٔ موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای شده است و خطوط قرمز خود را جلوگیری کامل از ساخت سلاح هسته‌ای قرار داده است.
در حالی که ایالات متحده در حال امضای قراردادهایی برای توسعهٔ صنعت هسته‌ای صلح‌آمیز با عربستان سعودی است، بعید به نظر می‌رسد که ترامپ در مذاکرات پیش‌رو با جمهوری اسلامی، خواستار برچیده شدن کامل صنعت هسته‌ای صلح‌آمیز مانند رآکتورهای تولید برق ایران همچون «راکتور بوشهر» شود. چه‌بسا در آینده، تعدادی رآکتور هسته‌ای با تکنولوژی بالاتر و ایمن‌تر از رآکتورهای ساخت روسیه به ایران بفروشد.

etebari.jpgدیوید اعتباری - کیهان لندن

درخواست‌های مکرر اپوزیسیون ایران از ایالات متحده و جامعه جهانی برای حمایت از مردم، و نه مماشات با جمهوری اسلامی یا اقدام نظامی، بیانگر عطش عمیق یک ملت برای رهایی از استبداد و فروپاشی اقتصادی است. با این حال، بدون یک طرح روشن و ساختاریافته، این درخواست‌ها بیش از آنکه زمینه‌ساز عمل باشند، در حد نمادین باقی می‌مانند.

چالش اصلی در تفرقه مزمن، فقدان سازماندهی و نبود برنامه‌ای مشخص و بومی‌محور نهفته است. درخواست‌ها برای حمایت خارجی، اگر بدون پشتوانه‌ فکری و اجرایی مطرح شوند، در خطر تبدیل شدن به مصرف داخلی قرار می‌گیرند که اگرچه دلگرم‌کننده در کلام، ولی کم‌اثر در عمل هستند. میل به آزادی، هرچند شریف و انسانی‌ست، اما سیاست‌گذاران جهانی برای اقدام به چیزی فراتر از آرزو نیاز دارند: برنامه، ساختار و حتی ضمانت اجرا.

درخواست برای حمایت از «مردم ایران» اگرچه از منظر انسانی و اخلاقی قابل درک است، اما در عمل نیازمند تعریف دقیق‌تر و پشتوانه‌ای سازمانیافته است. از دید تصمیم‌سازان بین‌المللی، حمایت مؤثر زمانی شکل می‌گیرد که ساختارهایی مشخص وجود داشته باشند که بتوانند خواسته‌ها، ظرفیت‌ها و مسیر حرکت مردم را به‌ روشنی بازتاب دهند. تا زمانی که چنین ساختاری شکل نگرفته، حمایت از مفهومی کلی همچون «مردم» در سطح شعار باقی می‌ماند؛ نه به دلیل بی‌اعتنایی، بلکه به‌ خاطر نبود کانال‌های روشن با برنامه‌ای عملی و قابل اجرا که بتوان بر مبنای آن اقدام کرد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

سیاست‌گذاران آمریکایی تجربه تلخ عراق و افغانستان را فراموش نکرده‌اند؛ جایی که رهبران در تبعید وعده‌های بزرگ دادند اما در عمل از سازماندهی یا ریشه مردمی برخوردار نبودند. تحریم‌ها و فشارهای دیپلماتیک نیز نتوانسته‌اند رژیم ایران را تضعیف اساسی کنند. در چنین شرایطی، بدون اپوزیسیونی ساختارمند، هر نوع حمایت خارجی بیشتر به بی‌ثباتی می‌انجامد تا گذار به دموکراسی. ایالات متحده و متحدانش حاضر نیستند اشتباهات گذشته را تکرار کنند.

ششلول بندها، گیله مرد

| No Comments
Gileh_Mard.jpgپس از بمباران مجلس شورای ملی توسط محمد علیشاه قاجارو تبعید و کشتار بسیاری از آزادیخواهان ؛ میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی نامه ای به مرحوم علامه دهخدا فرستاد که بگمانم امروز همگان باید آنرا بخوانند و از آن درس بیاموزند:
نامه طالبوف چنین است:
" امیدوارم بزودی تمام پراکندگان وطن به ایران بر گردند و بجای مجادله و قتال ؛ در خط اعتدال کار بکنند ؛ یعنی خار بخورند و بار ببرند و کشتی مشرف به غرق وطن را به ساحل نجات بکشند . بدیهی است تا پریشان نشود کار به سامان نرسد .
عجیب این است که در ایران بر سر آزادی عقاید جنگ میکنند ولی هیچکس به عقیده دیگری وقعی نمیگذارد سهل است اگر کسی اظهار رای و عقیده نماید متهم و واجب القتل ؛ مستبد ؛ اعیان پرست ؛ خود پسند ؛ نمیدانم چه و چه نامیده میشود و این نام را کسی میدهد که در هفت آسیا یک مثقال آرد ندارد . یعنی نه روح دارد ؛ نه علم ؛ نه تجربه ؛ فقط ششلول دارد .»
التفات میفرمایید که اوضاع احوال ما از صد سال پیش و صد و پنجاه سال پیش الحمدالله هیچ تفاوتی نکرده و همان هستیم که بودیم .
شما برای اینکه ایرانی ها را بجان هم بیندازید تا همدیگر را جر و واجر بدهند هیچ زحمتی نباید بخودتان بدهید ، فقط کافی است به اسب آن اعلیحضرت رحمتی بگویید یابو ! یکوقت می بینید دو سه هزار نفر بجان هم افتاده اند و اگر زور شان برسد دست خلخالی و خمینی و لاجوردی را از پشت می بندند و با توپ و توپخانه شان قیامتی راه می اندازند که بیا و تماشا کن .

shayegan.jpgمادر شایگان (فاطمه سعیدی) روز شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ برابر با ۱۲ آوریل ۲۰۲۵ در بیمارستانی در شهر کری‌تی، درحومه‌‌ی پاریس برای همیشه چشم بر جهان بست.

او از زنان مبارزی بود که در اواخر دهه‌ی چهل به جمع یاران مصطفی شعاعیان پیوست و گام در مسیر مبارزه نهاد. پس از ادغام این گروه با چریک‌های فدایی خلق، در بهمن‌ماه ۱۳۵۲ در مشهد دستگیر و زیر شکنجه‌های ساواک سرسختانه ایستاد و قهرمانانه لب به سخن نگشود. اما پیش از آن، در خرداد همان سال، فرزندش نادر شایگان را در جریان یک درگیری مسلحانه از دست داده‌بود. دو فرزند دیگرش، ارژنگ و ناصر نیز، در اردیبهشت ۱۳۵۵ در جریان محاصره‌ی یک خانه‌ی تیمی در کوی کن تهران توسط ساواک، جان باختند.

مادر شایگان، زنی بود از جنس آتش و عشق، مهربانی و مقاومت، دردکشیده و مبارز. مادری که در کوران سیاه‌ترین سال‌های دیکتاتوری، ایستادگی کرد و نه ‌تنها سه فرزند خود را در راه آرمان‌های عدالت‌خواهانه از دست داد، بلکه خود نیز با چشمانی باز و با عزمی جزم، رزمید و به قلب خطر رفت، شکنجه‌ی وحشیانه را تاب آورد، در زندان ماند، سال‌ها تبعید را از سرگذراند، اما هرگز کمر خم نکرد.

او نماد مادران زجر کشیده‌ای است که فراتر از نقش سنتی‌‌شان، دوشادوش فرزندان و رفقای‌شان، مسئولیت مبارزه با دیکتاتوری را پذیرفتند. رفیق مادر در همان خانه‌ های تیمی که کتاب و جزوه و اسلحه را با هم نگاه می‌داشت، هم مراقب کودکان خود بود و هم حافظ آرمان‌‌هایش. در زیر شکنجه‌‌های طاقت فرسای ساواک، شنوایی یک گوش و سلامت پاهایش را از دست داد، اما صدای وجدان بیدار مردم ایران شد.

باوری که او به آرمان خود داشت، الهام ‌بخش نسلی است که در پی عدالت و آزادی‌اند. او از زمره‌‌ی معدود کسانی بود که حتی پس از همه‌‌ی آنچه که در زندان ‌های شاه بر او رفت، در تبعید نیز عزت ‌نفس ‌اش را از دست نداد. سال‌ها زندگی سخت تبعید را در اتاقی کوچک، با دلی بسیار بزرگ تاب آورد. در برابر نیرنگ تاریخ ‌نویسان دروغین جمهوری اسلامی نیز، شجاعانه خروشید و به‌ صراحت اشک تمساح آنان را برملا کرد.

رفیق مادر قلبی سرشار از عشق به انسان، و به ‌ویژه به کودکان داشت. مهر پاکش به کودکان، بی ‌پایان بود. او در سال‌های دشوار کهولت، در غربت، هم‌چنان لبخند و محبتش را به اطرافیان حفظ کرد. در کنار این محبت، مصمم و قاطع و بی ‌مماشات، در برابر هر آن‌چه ضد انسانی می‌پنداشت، می‌‌ایستاد.
امروز، در حالی که پیکر پر رنج اما استوار او در بیمارستانی درحومه‌‌ی پاریس برای همیشه با زندگی وداع گفت، نام و یادش در دل ‌ها زنده ‌تر از همیشه می‌تپد. مادر شایگان، تنها یک مادر نبود، او زنی بود شجاع و رزمنده، زنی که عزمش در مبارزه علیه بیداد، همیشه زنده خواهد ماند.

حزب چپ ایران با اندوهی ژرف و قلبی مالامال از احترام، درگذشت رفیق مادر، فاطمه سعیدی (شایگان) را به خانواده، زندانیان سیاسی، دوستان و یاران، رفقا و تمامی آزادی‌ خواهان ایران، تسلیت می‌گوید. یادش گرامی و نامش بر تارک تاریخ مبارزات مردم ایران خواهد درخشید. بدون شک نام و یاد مادر شایگان فراموشمان نخواهد شد و برای همیشه در خاطرمان می ماند.

دفتر شورای مرکزی حزب چپ ایران

Hamed_Aiynehvand_3.jpgاین روزها بازار پیش بینی موفیقت یا شکست مذاکرات ایران و امریکا داغ است. سالهای متوالی زیادی است که جمهوری اسلامی به واسطه تنش ها با غرب و قطع روابط دیپلماتیک با امریکا و تحریم های گسترده عملا از بازار مالی جهان حذف شده است و ائتلافی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به اضافه عربستان و ترکیه نقش ایران را در مناسبات تجاری و امنیتی منطقه پر کرده اند.اجازه صدور همین میزان نفت صادراتی حدود یک میلیون بشکه هم برای رهایی از قحطی و گرسنگی است که پیامدهای مستقیم و غیر مستقیمی برای غرب دارد و الا چنانچه بخواهند مانع شوند همان خواهند کرد که آیت ا... خامنه ای در جریان کمک برای جلوگیری از سقوط اسد در سوریه گفت زمین، آسمان و دریا را با هم می‌بندند.

باز دارندگی از طریق دستیابی به سلاح هسته ای بدون تردید بخش پنهان راهبرد جمهوری اسلامی برای تضمین بقا بوده است . نظامی که حفظ آن اوجب واجبات است و اگر مصلحت باشد نماز و روزه نیز باید تعطیل شود باور به ممنوعیت ساخت سلاح هسته ای بر پایه فتوا،بیش از اندازه حماقت لازم دارد . به همین دلیل هیات حاکمه کاملا آگاه بوده که ایالات متحده و اروپا هرگز اجازه دست یابی ایران به بمب اتم را نخواهند داد.اما چرا به غنی سازی ادامه داده است؟ برای اینکه با شل و سفت کردن روند غنی سازی برای ادامه حیات خود امتیازات امنیتی و اقتصادی بگیرد.

15-3.jpgهنگامی که زلزله رخ می‌دهد، فیل‌ها واکنشی غریزی و شگفت‌انگیز از خود نشان می‌دهند که در آن به‌صورت دایره‌ای گرد هم می‌آیند. این رفتار به نام «دایره هشدار» شناخته می‌شود.

فیل‌ها با تشکیل این دایره، به دنبال محافظت از اعضای گله هستند؛ زیرا این آرایش احتمال به خطر افتادن آن‌ها را کاهش می‌دهد و به آن‌ها امکان می‌دهد تا به‌سرعت نشانه‌ها و هشدارها را با یکدیگر مبادله کنند و از هرگونه تغییر غیرمعمول در محیط اطراف خود بلافاصله آگاه شوند.

این رفتار صرفا یک واکنش خودبه‌خود نیست، بلکه مکانیزمی است که در طول زمان تکامل یافته تا بقای گله را در شرایط دشوار تقویت کند و به‌عنوان یک سد اولیه در برابر خطرات طبیعی ناگهانی مانند زلزله عمل کند.

خودکار دور دوم مذاکرات...

GokxH7pWMAAUMes.jpg

5-1.jpgدر ادامه رسوایی تکان‌دهنده در دبستان روستای کرجو از توابع سنندج، مشخص شده است که معلم شکنجه‌گر به نام "نوید ساعدی" پس از ضرب‌وشتم ۱۳ دانش‌آموز پسر، آن‌ها را تهدید به اعدام کرده است. به گفته‌ی این کودکان، فرد مذکور پس از آزار شدید جسمی گفته است: "اگه چیزی بگید، براتون پرونده درست می‌کنم و وقتی ۱۸ سالتون شد، تون می‌کنم."

این معلم خاطی به دلیل گم‌شدن سیم کابل شارژر و اینکه دانش‌آموزان را مقصر می‌داند ۱۳ دانش‌آموز را در کلاس حبس و آن‌ها را با کابل مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.

راویژپرس آخرین خبر در مورد برخورد با این معلم خاطی : به دستور مدیر کل آموزش و پرورش کردستان، حکم قرارداد این معلم خاطی درحال حاضر به مدت سه ماه لغو شده تا پروسه صدور رای نهایی طی شود.

فعالان مدنی جامعه فرهنگیان، خواهان اشد مجازات برای این معلم خاطی شده‌اند و این قبیل رویدادهای فاجعه بار را همانطور که بارها گفته شده نتیجه استخدام معلم از طریق مجراهای ناصحیح و غیر از دانشگاه فرهنگیان، بر مبنای اعتقادات ایدئولوژیک خاص و از پیش تعیین شده می‌دانند.جمهوری اسلامی سال‌هاست که به جای تخصص، التزام ظاهری به مبانی ایدئولوژیک رژیم را شرط گزینش قرار داده است.

ussr.jpgارتش سرخ اجساد قربانیان را جمع‌آوری و به یک آزمایشگاه تحقیقاتی مخفی در حومه مسکو منتقل کرد

ایندیپندنت فارسی - یک گزارش از حالت محرمانه خارج‌شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در خصوص حمله ادعایی یک شیء پرنده ناشناس (یوفو) به سربازان شوروی در واپسین روزهای اتحاد جماهیر شوروی، پس از انتشار در وب‌سایت این سازمان، به‌سرعت در فضای مجازی فراگیر شد.

این سند خلاصه‌ای یک‌ صفحه‌ای از مقالات منتشرشده در روزنامه کانادایی «ویکلی ورلد نیوز» (Canadian Weekly World News) و روزنامه اوکراینی «هولوس اوکراینی» (Holos Ukrayiny) است که به مارس ۱۹۹۳ بازمی‌گردد و در آن‌ها به رویارویی خصمانه میان ارتش روسیه و یک بشقاب‌ پرنده اشاره شده که گفته می‌شود در سال ۱۹۸۹ یا ۱۹۹۰ رخ داده است.

این ماجرا‌ــ که در منبع اوکراینی با عنوان «انتقام کیهانی» منتشر شده و گفته می‌شود برگرفته از یک پرونده مفصل ۲۵۰ صفحه‌ای در کا‌گ‌ب، شامل شهادت شاهدان عینی و عکس‌های مستند است‌ــ شرح می‌دهد که چگونه ۲۵ سرباز شوروی در حال تمرین نظامی بودند که یک «سفینه با ارتفاع پرواز کم و به شکل بشقاب» از فراز پایگاه آن‌ها در سیبری عبور کرد.

رویت این شیء موجب شد آن افراد «به دلایلی نامعلوم»، یک موشک زمین به هوا به‌ سوی آن پرتاب و آن را با موفقیت سرنگون کنند.

این پرونده گزارش می‌دهد که «پنج موجود انسان‌نمای کوتاه‌قامت با سرهای بزرگ و چشم‌های سیاه درشت از لاشه [بشقاب‌ پرنده] بیرون آمدند، سپس با یکدیگر در یک «جسم واحد» ادغام شدند: شکلی کروی که صدای همهمه‌ای ترسناک از خود ساطع می‌کرد».

soviet.jpg

آن کره سپس با انفجاری از نور سفید درخشان منفجر شد و در نتیجه، ۲۳ نفر از آن افراد به «ستون‌های سنگی تبدیل شدند»، در حالی که دو نفر باقی‌مانده که که در سایه ایستاده بودند و از تابش نور در امان ماندند، بدون آسیب جان سالم به در بردند.

ارتش سرخ اجساد قربانیان را جمع‌آوری و به یک آزمایشگاه تحقیقاتی مخفی در حومه مسکو منتقل کرد؛ جایی که مشخص شد ساختار مولکولی آن‌ها اکنون با ساختار سنگ‌آهک یکسان است و نوری که باعث خشک و سنگ شدن آن‌ها شده بود، به یک «منبع انرژی» نسبت داده شد که در حال حاضر برای بشر ناشناخته است.

از یک تحلیلگر بی‌نام سازمان سیا در واکنش به این ماجرا چنین نقل‌ شده است: «اگر پرونده کا‌گ‌ب با واقعیت مطابقت داشته باشد، این یک مورد فوق‌العاده تهدیدآمیز است.»

ufodoc.jpg

«بیگانگان فضایی سلاح‌ها و فناوری‌هایی در اختیار دارند که فراتر از تمام فرضیات ما قرار می‌گیرد. آن‌ها می‌توانند در صورت حمله از خود دفاع کنند.»

مایک بیکر، مامور پیشین سازمان سیا، از جمله افرادی است که درباره [واقعی بودن] این مواجهه، مصافی که شبیه صحنه‌ای از یک رمان علمی‌تخیلی عامه‌پسند یا فیلم درجه‌ ۲ دهه ۱۹۵۰ به نظر می‌رسد، ابراز تردید کرده‌ است.

او به فاکس‌نیوز دیجیتال گفت: «اگر اتفاقی رخ داده باشد، فارغ از ماهیت آن، گمان می‌کنم گزارش اصلی به چیزی که اکنون، پس از پنج یا شش یا هفت بازنویسی از نسخه اولیه، منتشر شده است، شباهت چندانی نداشته باشد.»

sangar.jpgناصر دانشفر

آنطور که چندی پیش در خبرها آمده بود، رهبر جمهوری‌اسلامی برای خود ۴ خط قرمز ترسیم نموده بودند و به صراحت اعلام نموده بودند که بنای عقب‌نشینی از آنها را ندارند. حجاب، نظارت استصوابی، مسئلهٔ حصر و آمریکا ستیزی که البته بنده یقین دارم که پدیدهٔ هلال شیعی را نیز به این موارد باید افزود.


خوانندگان محترم خود شاهد و ناظر هستند که لایحهٔ حجاب و عفاف با نظر شخص ایشان به محاق رفت، چرا که مصوبات شورای امنیت ملی بدون امضاء رهبر نظام از هیچگونه اعتباری برخوردار نیست. قصهٔ حصر نیز با توجه به مواضع اعلامی حکومت از همین کانال اعمال گردیده بود و لاجرم از همین مسیر امکان رفع‌حصر میسر فراهم شده‌است.


ظاهراً بنا بوده که روز بیستم فروردین تضییقات ایجاد شده برای آقای کروبی برچیده شود و آنطور که به ایشان گفته‌اند، یکی دو ماه دیگر حصر میرحسین و خانم رهنورد نیز برداشته خواهد شد.


از هلال شیعی هم چیزی نمانده تا اکنون جناب خامنه‌ای بنای ایستادن پشت سر آن را داشته باشند و همچنان بخواهند با اصرار تمام اولویت اول و آخر مملکت را حمایت‌های همه‌جانبه از آن عنوان نمایند. خط قرمزی که همهٔ دار و ندار کشور به پای آن ریخته شد، حداقل در ظاهر وجود خارجی ندارد که مقام عظمای ولایت خواسته باشد، امکانات در دسترس خود را هزینهٔ سرپا نگه‌داشتن آن بنماید، هرچند ساده‌اندیشی است که گمان بریم این ظرفیت عظیم موجود در منطقه به کل از هستی ساقط شده است و در آینده هیچ نقشی در معادلات این محدوده ایفا نخواهد داشت.


می‌ماند، نظارت استصوابی و آمریکا‌ستیزی که گمان بنده آن است که این هر دو با هم از حیز انتفاع ساقط خواهند شد. حضرت‌آقا امروز نه به ارادهٔ خود که از سر ناچاری و برای حفظ نظام تن به مذاکره داده است. تمامی نشانه‌ها حاکی از آن است که این آغاز ختم به خیر خواهد شد و بالاخره مشکلات ما و آمریکا پس از قریب نیم‌قرن حل می‌گردد. پای ۱۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در میان است، این چیزی نیست که ترامپ از آن بگذرد و آقای خامنه‌ای در موقعیتی نیست که در برابر این روال که از طوفان‌الاقصی آغاز شد، توان مقاومت داشته باشد. این بدان معناست که موضوع توافق را باید قطعی فرض نمود، البته که برای رسیدن به این نقطه باید منتظر فراز و فرود‌های متعددی باشیم.

فرج سرکوهی، نویسنده و روزنامه‌نگار در ارتباط با سکوت خامنه‌ای در قبال مذاکرات می‌گوید: «روش خامنه‌ای به این صورت است که مسئولیت تصمیمات و کارنامه خودش را بر عهده نگیرد در حالی که مهم‌ترین تصمیمات را به هر حال او می‌گیرد و ما دیدیدم که تصمیمات او چه بلایی بر سر کشور آورده است»

:::

nasiri.jpgمهدی نصیری

یکم. هنوز بسیار زود است تا از نتیجه و موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا سخن گفت اما فرض را بر این می گذاریم که پروژه نوشیدن جام زهر توسط امام دوم انقلاب مانند امام اول در جریان پذیرش قطعنامه ۵۹۸ کلید خورده است.

دوم. اصلاح طلبان راهگشا و روزنه گشا نباید این حرکت را به حساب فعالیتهای خود بگذارند (و در سودای تداوم نظام ناجمهوری نااسلامی بر آیند و برای جانشینی ولی فقیه مورد نظر خود برنامه ریزی کنند!) بلکه این محصول گردن کلفتی ترامپ و نتانیاهو و هراس از بمب افکنهای بی ۵۲ و دیدن عاقبت رهبران ارتشهای نیابتی (نصرالله، هنیه، سنوار، اسد و ...) و خیانت پوتین است که حاکم شجاع!، انقلابی!، سازش ناپذیر! و مستظهر به امدادهای غیبی! نظام را در مسیر تنازل و نوشیدن جام زهر قرار داده است.

سوم. دلیلی ندارد با این تنازل و نوشیدن جام زهر مخالفت کرد اما گام بعدی باید آن باشد که جام سوم زهر نیز از سوی حاکم مطلق نوشیده شود و آقای خامنه ای از سمت خود استعفا داده و مسئولیت همه سیاستهای خود را در دوران ۳۵ ساله رهبری اش پذیرفته و اعلام یک رفراندوم برای تعیین نوع نظام حکمرانی مورد نظر اکثریت مردم ایران با حضور همه ایرانیان داخل و خارج از کشور و با نظارت نهادهای معتبر بین المللی کند.

هر راه و سیاستی به جز این نباید جناحهای سیاسی وطن خواه و ملی گرا و مردم ایران را از ادامه مبارزه برای عبور از حاکمیتی که فاجعه ای تمام عیار برای ایران و ایرانیان بوده، باز دارد.

schools.jpgایندیپندنت فارسی - گزارش منتشرشده در شماره یکشنبه ۲۴ فروردین روزنامه هم‌میهن از مدرسه‌ای پسرانه در شهرری، از یکی از نگران‌کننده‌ترین اتفاقات در فضای آموزشی ایران پرده برداشت: معلمی که با ادعای «تنبیه سربازی» دست به آزار جنسی و جسمی دانش‌آموزان زده و ماه‌ها بدون نظارت و مداخله به رفتارش ادامه داده است.

والدین تعدادی از دانش‌آموزان پایه ششم این مدرسه می‌گویند که کودکانشان در طول ماه‌های گذشته دچار تغییرات رفتاری شدید، کابوس‌های شبانه، اضطراب و ترس از مدرسه شده‌اند. یکی از مادران در گفت‌وگو با هم‌میهن می‌گوید: «پسرم تا ساعت‌ها بعد از خواب، با وحشت از خواب می‌پرید و می‌گفت نذاری تنها باشم.»

بررسی‌های خانواده و روان‌درمانگرها درنهایت مشخص کرد که آن‌ها مورد آزار معلمی قرار گرفته‌اند که دانش‌آموزان را با بهانه «نظام‌مندی»، «نظم کلاس» و «تجربه سخت مردانگی» به نمازخانه مدرسه می‌برده و در آن‌جا تحت عنوان «تنبیه سربازی» آن‌ها را مورد تعرض جنسی قرار می‌داده است.

تجاوز و تعرض جنسی در مدارس پسرانه ایران بحرانی پنهان و عمیق است که به دلیل فشارهای اجتماعی، سنت‌های واپس‌گرایانه و فرهنگ مردسالارانه کمتر از آن سخن به میان می‌آید. مددکاران اجتماعی و روان‌درمانگران در حوزه آموز‌ش‌وپروش می‌گویند بسیاری از پسران آسیب‌دیده اغلب ترجیح می‌دهند بار روانی سنگین تعرض و تجاوز را در درون خود نگه دارند و آن را فریاد نزنند.

خانواده‌ها نیز از ترس «برچسب‌ خوردن» یا نگرانی از لطمه‌ به آبرو و حیثیت اجتماعی معمولا سکوت پیشه می‌کنند و حتی کودک را به فراموشی و انکار وامی‌دارند. نتیجه این چرخه، تداوم خشونت و سکوتی است که در سایه بی‌توجهی گسترده بسیاری از مدیران مدارس و ادارات آموزش‌وپرورش، به آزارگران جرئت تکرار این تجاوزها و تعرض‌ها را می‌دهد.

در یک نمونه، دی‌ماه ۱۴۰۱ شماری از اهالی و خبرنگاران محلی در شهرستان کوهدشت واقع در استان لرستان، با ارسال مدارک و مستنداتی برای ایندیپندنت فارسی خبر دادند که راننده سرویس یک دبستان پسرانه در این شهر به نام رسول آ.ت. پس از بازداشت در اداره پلیس آگاهی کوهدشت به تجاوز به ۱۵ کودک اعتراف کرده است.

نمازخانه مدرسه شهرری نیز خارج از پوشش دوربین‌های نظارتی است، به همین دلیل در آنجا با تهدید، تنبیه بدنی با شلنگ، اجبار به درآوردن لباس و تحقیرهای کلامی به دانش‌آموزان تعرض می‌کردند. یکی از کودکان آزاردیده می‌گوید: «معلم می‌گفت اگه چیزی بگین، شما رو به مدرسه دیگه می‌فرستم و همه‌جا میگم شما دچار مشکل رفتاری هستین.»

dollarbanner.jpgیورونیوز - مذاکره‌کنندگان ایرانی و آمریکایی روز شنبه دوازهم آوریل نخستین دور از گفت‌وگوهای خود را در مسقط، با میانجی‌گری عمان به پایان رساندند.

طرفین این گفت‌و‌گو‌ها را «مثبت و سازنده» ارزیابی کردند و قرار است هفته آینده نیز ادامه داشته باشد. آقای عراقچی هنگام ترک مسقط اعلام کرد که نشست بعدی بر بررسی دستور کار مذاکرات همراه با جدول زمانی متمرکز خواهد بود و افزود: «امروز بسیار به پایه‌ریزی مذاکرات نزدیک شدیم.»

سی‌ان‌ان به گفته یک منبع آگاه از این نشست نوشته است که نشست بعدی ایران و آمریکا که برای هفته آینده برنامه‌ریزی شده، به احتمال زیاد در اروپا برگزار خواهد شد؛ اما شاید این لزوما به معنی میزبانی رسمی اروپا از نشست بعدی نباشد.

قیمت دلار که از ماه‌ها پیش و با افزایش تنش‌های منطقه‌ای میان ایران و اسرائیل روند صعودی پیدا کرده بود، با اعلام ترامپ برای گفت‌وگو با ایران، شروع به ریزش کرد. روز شنبه، هم‌زمان با انجام مذاکرات «غیرمستقیم» ایران و آمریکا، دلار از ۱۰۶ هزار تومان وارد کانال ۹۰ هزار تومانی شد و در روز یکشنبه به قیمت ۸۷ هزار تومان رسید.

با این حال، برخی از فعالان اقتصادی و سیاسی که از ادامه تحریم‌ها سود می‌برند، با مذاکرات مخالفت می‌کنند و تلاش دارند تا از کاهش بیشتر نرخ دلار جلوگیری کنند. در این میان، تحلیلگران معتقدند که ادامه روند کاهش نرخ دلار به پیشرفت مذاکرات بستگی دارد، اما موانع داخلی و خارجی می‌توانند این روند را مختل کنند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

بازار طلا و ارز ایران اکنون در یک فضای نوسانی قرار دارد که عمدتاً ناشی از اخبار سیاسی و تلاطم بازارهای جهانی در اثر سیاست های تعرفه ای و تحریم‌های ترامپ است.

rp.jpgجمهوری اسلامی از مذاکره برای خرید زمان جهت بقای خود استفاده می‌کند

ایران اینترنشنال - رضا پهلوی در مصاحبه با روزنامه بریتانیایی «ساندی‌تایمز» گفت قصدی برای احیای پادشاهی یا نامزدی برای پست سیاسی ندارد. او با تاکید بر نیاز به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، مذاکرات با تهران را بی‌فایده دانست.

روزنامه ساندی‌تایمز افزود او خواستار حمایت غرب از مردم ایران برای ایجاد تغییر دموکراتیک و سرنگونی رژیم برای «جایگزینی صلح‌طلبان با جنگ‌طلبان» شد.

شاهزاده رضا پهلوی گفت معتقد است رژیم جمهوری اسلامی در ضعیف‌ترین حالت خود در ۴۶ سال گذشته قرار دارد.

او تاکید کرد جمهوری اسلامی رفتار خود را به شکل اساسی تغییر نخواهد داد و «از این مذاکرات هسته‌ای برای به تاخیر انداختن و خرید زمان برای بقای خود استفاده خواهد کرد.»

روز شنبه ۲۳ فروردین، مذاکر‌ه‌‌ای در عمان بین استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رییس جمهوری آمریکا و عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در عمان برگزار شد. مقام‌های دو کشور مذاکرات را مثبت و سازنده توصیف کرده‌اند.

دور بعدی این مذاکرات شنبه آینده برگزار می‌شود. شبکه خبری سی‌ان‌ان در گزارشی نوشت دولت ترامپ تمایل دارد روند گفت‌وگوها را با سرعت پیش ببرد و استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در مذاکرات می‌خواهد بدون ورود به جزئیات فنی پیچیده که ممکن است روند را کند کند، تصمیمی سیاسی برای پیشبرد توافق اتخاذ کند.

شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه با ساندی‌تایمز تاکید کرد: «بعید است که رژیم ایران به هر توافقی که دونالد ترامپ به آن فکر می‌کند، تن بدهد.»

او گفت: «انتخاب بین توافق هسته‌ای و دخالت نظامی نیست؛ گزینه بهتر، پشتیبانی از مردم ایران برای تغییرات دموکراتیک است.»

شاهزاده رضا پهلوی افزود حمایت غرب نباید به معنای حضور نظامی باشد، بلکه باید فشار بر رژیم را با پشتیبانی از معترضان همراه کند.

او به مشکلات داخلی ایران، از جمله بحران اقتصادی با تورم ۳۲ درصدی، سقوط ارزش ریال در برابر دلار و قطعی مکرر برق اشاره کرد. او همچنین از سرکوب اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» پس از قتل مهسا ژینا امینی در سال ۱۴۰۱ سخن گفت.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

شاهزاده رضا پهلوی در آستانه آغاز مذاکرات میان حکومت ایران و آمریکا در عمان، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی ایکس، هشدار داده بود جمهوری اسلامی «به‌دنبال توافقی صادقانه نیست».

او نوشته بود: «زمان آن فرا رسیده است که سیاستی عقلانی در قبال ایران اتخاذ شود؛ سیاستی که تغییر و صلحی پایدار به همراه بیاورد: فشار حداکثری بر رژیم و حمایت حداکثری از مردم ایران.»

mpm.jpgیک روز پس از مذاکرات عمان خامنه‌ای در جمع فرماندهان نیروهای مسلح، بدون اشاره به مذاکره اخیر گفت دشمن از پیشرفت‌های جمهوری اسلامی عصبانی است. همزمان رسانه‌های حکومتی در تلاشند به شکل اغراق‌امیزی تصویری خوش‌بینانه‌ از آینده مذاکره با ترامپ ترسیم کنند.

علی شیرازی، عضو هیئت تحریره ایران‌اینترنشنال، دلیل تن‌ دادن جمهوری اسلامی به مذاکره با آمریکا و عقب‌نشینی علی خامنه‌ای از موضع «نه مذاکره و نه جنگ» را تهدید‌های جدی آمریکا دانست.

گزارشی از مجتبا پورمحسن

:::

hamshahri.jpgمذاکرات ایران و آمریکا ادامه خواهد یافت؛ ترامپ راضی است

رادیو بین المللی فرانسه - یک روز بعد از مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط که با سرپرستی عباس عراقچی و استیون ویتکاف، و با میانجی‌گری وزیر خارجۀ عمان، بدر البوسعيدي، برگزار شد، مقامات جمهوری اسلامی و همچنین کاخ سفید تأیید کردند که مذاکرات ادامه خواهد یافت. اما هنوز به طور قطعی معلوم نیست که جلسۀ بعدی همچنان در مسقط خواهد بود یا خیر. در واشنگتن، دونالد ترامپ از این روند ابراز رضایت کرده است.

روز یکشنبه ۲۴ فروردین، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه خبر داد که «قرار است جلسه بعدی، شنبۀ هفته آینده به میزبانی و میانجی‌گری عمان برگزار شود.» او بر وساطت عمانی‌ها تأکید کرد و گفت: «کماکان مذاکرات به صورت غیرمستقیم ادامه خواهد یافت.»

کاخ سفید نیز در پایان مذاکرات دیروز نوشت: «دو طرف توافق کرده‌اند که شنبۀ آینده یکدیگر را ملاقات کنند.»

با اینحال در رسانه‌های جمهوری اسلامی پرسش‌ها و ابهاماتی در مورد محل مذاکرات بعدی مشاهده می‌شود. دلیل، ظاهراً این جملۀ اسماعیل بقایی است که گفته است: «اینکه محل مذاکرات عمان باشد یا جای دیگر، در حال بحث هستیم ولی مهم این است که کماکان عمان این نقش میانجیگر را انجام خواهد داد.»

روز گذشته در مسقط، بعد از دو ساعت و نیم مذاکرۀ غیرمستقیم، رؤسای هیئت‌های نمایندگی ایران و آمریکا - عباس عراقچی و استیون ویتکاف - هنگام خداحافظی با هم مواجه شدند و چند دقیقه مستقیماً گفتگو کردند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

دونالد ترامپ فعلاً از روند گفتگوها ابراز رضایت کرده و گفته است: «فکر می‌کنم خوب جلو می‌رود.» او که در هواپیما با خبرنگاران صحبت کرد گفت: «تا وقتی کار به نتیجه نرسیده، چیزی نمی‌توان گفت و فعلاً نمی‌خواهم در این باره حرف بزنم، اما خوب پیش می‌رود؛ به نظرم موضوع ایران نسبتاً خوب پیش می‌رود.»

mardom.jpgایران اینترنشنال - مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان واکنش‌های گسترده‌ای در میان افکار عمومی داشته است. شماری از مخاطبان ایران‌اینترنشنال با ارسال پیام‌هایی گفتند بدون تغییر حاکمیت، نتیجه مذاکرات منفعتی برای شهروندان از جمله در زمینه بهبود وضع اقتصادی نخواهد داشت.

بعد از ظهر شنبه ۲۳ فروردین، هیاتی ایرانی به سرپرستی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با هیاتی آمریکایی به رهبری استیو ویتکاف، نماینده ویژه دولت دونالد ترامپ در امور خاورمیانه، در عمان به شکل «غیر مستقیم» مذاکره کردند.

شهروندان زیادی با ارسال ویدیو و پیام صوتی به ایران‌اینترنشنال، نظرشان را درباره این مذاکره بیان کردند.

ده‌ها شهروند در پیام‌هایی مشابه گفتند این مذاکرات به نفع مردم نیست و شهروندان باید خودشان به فکر خودشان باشند.

ناکارآمدی حکومت و مشکلاتی که با مذاکره هم رفع نمی‌شوند

یک مخاطب با ارسال ویدیویی نسبت به نتایج احتمالی مذاکرات ایران و آمریکا ابراز تردید کرد و گفت: «اگر تریلی‌تریلی پول هم آزاد شود، ریالی به جیب مردم نمی‌رود. همه‌چیز به نفع جمهوری اسلامی است. به نام ماست، به کام آن‌ها.»

شمار دیگری از شهروندان به مشکلات اقتصادی ایران اشاره کردند و گفتند این بحران ناشی از ناکارآمدی حکومت است.

مخاطبی، وضعیت بازار را «سردرگم و خراب» توصیف کرد و گفت مشکل اقتصادی حتی با مذاکره هم رفع نمی‌شود و امیدی به ایجاد ثبات در بلندمدت ندارد.

شهروندی دیگر در ویدیویی که برای ایران‌اینترنشنال ارسال کرد، سبد چند قلم خرید خود که بیش از یک میلیون تومان شده را نشان داد و پرسید: «آیا این مذاکره باعث ارزانی می‌شود؟ اقتصاد را درست می‌کند؟»

او در ادامه گفت: «آن‌قدر مشکلات وجود دارد که نمی‌توانند به هیچ کدام برسند.»

پس از اتمام مذاکرات ویتکاف گفت قرار است دور بعدی گفت‌وگوها میان دو طرف در ۳۰ فروردین برگزار شود.

انتقاد از غرب به دلیل مذاکره با حکومتی که ضعیف‌تر از همیشه است

با انتشار گزارش‌هایی درباره مذاکرات، یکی از شهروندان با ارسال پیامی صوتی به ایران‌اینترنشنال از این روند انتقاد کرد.

او در این پیام گفت: «چرا وقتی جمهوری اسلامی در موقعیت ضعف قرار گرفته است، قدرت‌های جهانی ترجیح می‌دهند با آن وارد مذاکره شوند؟ چرا از مردم ایران حمایت نمی‌کنند؟ تا هم‌ ملت ایران و هم کشور‌های منطقه خیالشان از این سایه خبیث یکبار برای همیشه راحت شود.»

:::

trumpiran.jpgرادیو فردا - رئیس جمهور ایالات متحده ساعاتی پس از پایان دور اول مذاکرات ایران و آمریکا درباره برنامه هسته‌ای تهران گفت که این مذاکرات خوب پیش می‌رود.

دونالد ترامپ بامداد یکشنبه ۲۴ فروردین به خبرنگاران همراه خود در هواپیمای ریاست جمهوری گفت: «فکر می‌کنم که خوب جلو می‌رود».

آقای ترامپ در عین حال گفت: «تا زمانی که کار به انجام نرسد چیز مهمی [برای گفتن] نیست، بنابر این دوست ندارم درباره‌اش صحبت کنم. اما خوب پیش می‌رود؛ به نظرم وضعیت ایران نسبتا خوب پیش می‌رود.»

مذاکرات استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا، و عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، روز شنبه در پایتخت عمان برگزار شد و مقام‌های دو کشور آن را مثبت و سازنده توصیف کرده‌اند.

دو طرف همچنین گفته‌اند که دور بعدی این مذاکرات شنبه آینده برگزار خواهد شد. شبکه خبری سی‌ان‌ان می‌گوید نشست بعدی میان ایران و آمریکا احتمالاً هفته آینده در اروپا برگزار خواهد شد.

سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز یک‌شنبه گفت: «این‌که محل دور بعدی مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا عمان باشد یا جای دیگر، در حال بحث هستیم، ولی مهم این است که کماکان عمان این نقش میانجی‌گر را انجام خواهد داد.»

اسماعیل بقائی روز یک‌شنبه در یک گفت‌وگوی تلویزیونی در مورد دور بعدی مذاکرات ایران و آمریکا گفت: «کماکان مذاکرات به صورت غیرمستقیم و با میزبانی عمان خواهد بود... چارچوب مذاکرات همان‌طور که بوده، ادامه پیدا خواهد کرد.»

شاخص کل بورس و همچنین بازار ارز ایران واکنش مثبتی به این مذاکرات نشان داد و شامگاه شنبه ارزش ریال در برابر دلار آمریکا مقداری تقویت شد.

همچنین شماری از کشورهای منطقه از برگزاری مذاکرات عمان استقبال کرده‌اند.

بنابر بیانیه کاخ سفید، استیو ویتکاف را در مذاکرات روز شنبه آنا اسکروجیما، سفیر آمریکا در عمان، همراهی می‌کرد؛ در هیئت ایرانی نیز مجید تخت روانچی، کاظم غریب‌آبادی و اسماعیل بقایی، معاونان عباس عراقچی، و نیز چند کارشناس این وزارتخانه همراه او بودند.

کاخ سفید: مذاکرات بسیار مثبت بود

کاخ سفید آمریکا با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که مذاکرات روز شنبه «بسیار مثبت و سازنده» بود.

به نوشته بیانیه کاخ سفید، استیو ویتکاف به عباس عراقچی تاکید کرد که از سوی رئیس جمهور ایالات متحده «ماموریت دارد تا در صورت امکان، اختلافات میان دو کشور را از طریق گفت‌وگو و دیپلماسی حل‌وفصل کند».

کاخ سفید همچنین با تاکید بر اینکه «مسائل بسیار پیچیده هستند» افزود: «مکالمه مستقیم امروز ویتکاف گامی رو به جلو برای دستیابی به نتیجه‌ای سودمند برای هر دو طرف بود.»

ایالات متحده همچنین از پشتیبانی سلطان‌نشین عمان در این مذاکرات عمیقا قدردانی کرده است.

:::

karbaschi.jpgغلامحسین کرباسچی، شهردار پیشین تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب، با اشاره به مذاکرات عمان گفت: «مسئولان نظام بعد از چهل و چند سال به این نتیجه رسیده‌اند که نوع روابط را تغییر دهند.»

کرباسچی افزود: «اگر دو طرف بعد از سال‌ها تنش به این نتیجه رسیده باشند که فضای مناسبات دو کشور تغییر کند، جزئیات آن مهم نیست.»

به گزارش ایرنا؛ غلامحسین کرباسچی درخصوص مذاکرات روز گذشته هیأت‌های ایرانی و آمریکایی، «جدّیت در مذاکره» را مهم‌ترین نکته شایسته توجه عنوان کرد و گفت: اگر مذاکرات واقعا جدی باشد و دو طرف بعد از سال‌ها تنش، دشمنی و درگیری به این نتیجه رسیده باشند که فضای مناسبات دو کشور تغییر کند، جزئیات آن مهم نیست و این حساسیت‌ها مبنی بر این‌که آیا مذاکرات در یک اتاق برگزار شده یا در دو اتاق، مستقیم بوده یا غیرمستقیم، نباید آن را تحت تأثیر قرار دهد و به دلیل این مسائل حاشیه‌ای اصل مذاکره نباید از سوی دو طرف زیر سوال برود.
وی با اشاره به دوره طولانی روابط سرد و متشنج میان ایران و آمریکا تأکید کرد: البته کسی نمی‌تواند تاریخ را انکار کند و نگاه استعماری‌ که دولت های آمریکا به کشور ما داشته اند و توقعشان این بوده که بتوانند جایگاهی که قبل از انقلاب در ایران داشتند بعد از انقلاب هم حفظ کنند، را نادیده بگیرد.
کرباسچی با بیان این‌که ما تنها کشور دنیا نیستیم که با آمریکا درگیری و دشمنی داشته‌ایم، به سابقه دشمنی آمریکا با ویتنام اشاره و تصریح کرد: قطعا هیچ کشوری به اندازه ویتنام با آمریکا درگیری نداشته، سال‌های سال تعداد زیادی ویتنامی در مبارزه با آمریکا کشته شدند و همچنین آمریکایی‌های زیادی نیز در این جنگ جان خود را از دست دادند، اما بالاخره در یک دوره‌ای هم آمریکا به این نتیجه رسید که نمی‌تواند برای همیشه با ویتنام به این شکل رفتار کند، از طرفی هزینه‌های درگیری با ویتنام در داخل خود آمریکا هم غیرقابل تحمل شده بود و هم ویتنامی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید مشکلات خود را با آمریکایی ها حل کنند.
این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به دوره طولانی روابط متشنج ایران و آمریکا و این‌که قطعا سیاستمدارن آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که ایران کشور ساده‌ای نیست که آمریکا بتواند به راحتی سیادت و سروری خودش را در آن احیاء کند، اظهار داشت: ایران کشور مستقلی است که انقلاب کرده، نیروهای سازنده، جوان، تحصیل‌کرده و توانمندی دارد، از طرفی روحیه استقلال‌طلبی و آزادگی‌ ملت ایران اجازه نمی‌دهد که روابط قبلی مجددا احیا شود. اما به هر حال در داخل نیز بعد از چهل و چند سال مسئولان نظام به این نتیجه رسیده‌اند که نوع روابط را تغییر دهند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: البته تغییر فضای تنش‌آلود چندین ساله بستگی به این دارد که آمریکائی‌ها چه برخوردی داشته باشند و چه انعطافی در رابطه با حقوق ایران نشان بدهند. اگر مذاکرات جدی گرفته شود و به مسائل حاشیه‌ای بها داده نشود، مذاکرات موثر باشد و بتواند تغییرات مثبتی ایجاد کند.

sep.jpgایران اینترنشنال - علی خامنه‌ای یک روز پس از مذاکرات نمایندگان جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان، در دیدار با فرماندهان ارشد نظامی، بر لزوم حفظ آمادگی حداکثری و ارتقاء توان تسلیحاتی تاکید کرد و گفت:‌ «پیشرفت‌های کشور باعث عصبانیت بدخواهان شده است.»

رهبر جمهوری اسلامی در عین حال به «ضعف‌هایی در بخش‌های اقتصادی» اشاره کرد و گفت برای رفع آن‌ها باید تلاش کرد.

در گزارشی که وب‌سایت خامنه‌ای از این دیدار منتشر کرده، اشاره‌ای به موضوع مذاکرات عمان دیده نمی‌شود. او پیش‌تر تاکید کرده بود نه مذاکره می‌کند و نه جنگی رخ می‌دهد.

خامنه‌ای ۲۳ مرداد سال ۱۳۶۸ یعنی یک هفته پس از آغاز کار و در چهارمین دیدار رسمی‌ خود، مذاکره با آمریکا را «مضحک و مسخره» توصیف کرد و گفت جمهوری اسلامی رابطه با آمریکا را نمی‌خواهد.

بررسی تمام ۱۱۹ سخنرانی، خطبه نماز جمعه و دیدارهای خامنه‌ای به‌علاوه دو نامه طی نزدیک به ۳۵ سال و هشت ماهی که از آن دیدار و آن سخنرانی می‌گذرد، نشان می‌دهد رویکرد رهبر جمهوری اسلامی به مذاکره با آمریکا تقریبا بدون تغییر باقی مانده است.

به گفته رهبر جمهوری اسلامی، آنچه «دشمن را حساس می‌کند اسم جمهوری اسلامی نیست بلکه این اراده که کشوری بخواهد مسلمان، مستقل و با هویت باشد و برای عزت خود به دیگران تکیه نکند موجب عصبانیت آنها است».

حمید رسایی نماینده تهران ساعاتی پیش در صحن مجلس با تاکید بر این که مذاکرات عمان غیرمستقیم و با اجازه علی خامنه‌ای بوده، گفت این مذاکرات انجام شد تا «برخی از خواص و برخی از مسئولین که همچنان خوشبین هستند مجددا عهدشکنی و غیرمنطقی بودن مقامات آمریکایی را درک کنند».

manoto.jpgمنوتو - مقامات قضایی فرانسه پس از یک ماه سکوت، بازداشت مهدیه اسفندیاری، شهروند ایرانی ساکن لیون را تایید کرده‌اند. او از اوایل اسفندماه سال ۱۴۰۲ در زندان فرسن در حومه پاریس در بازداشت موقت به‌سر می‌برد. دادستانی پاریس اعلام کرده که او به اتهام «تمجید از تروریسم» و دیگر جرایم مرتبط با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی تحت پیگرد قرار دارد.

بر اساس اطلاعیه رسمی دادستانی، این پرونده به دنبال گزارش وزارت کشور فرانسه در آبان‌ماه درباره مطالب منتشرشده در یک کانال تلگرامی آغاز شده؛ کانالی که متهم به «تمجید از حملات ۷ اکتبر حماس، تحریک به تروریسم و توهین به جامعه یهودی» شده است.

هرچند مقامات قضایی جزئیات بیشتری از محتوای اتهامی منتشر نکرده‌اند، روزنامه لو پوئن و منابع نزدیک به پرونده گزارش داده‌اند که مهدیه اسفندیاری یکی از دو فرد بازداشت‌شده در جریان تحقیقات درباره فعالیت‌های آن کانال تلگرامی است.

قانون فرانسه پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ توسط حماس، دامنه شمول اتهام «تمجید از تروریسم» را به سخنان و مطالبی گسترش داده که ممکن است به عنوان حمایت از این گروه تلقی شود. حماس در فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا قرار دارد.

qoohcani.jpgمحمد قوچانی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران و عضو شورای اطلاع رسانی دولت، در یادداشتی در روزنامه‌ی سازندگی شماره‌ی روز شنبه، با تیتر «جزئیات گفتگوی ایران و آمریکا | پشت‌پرده‌ی مذاکرات مسقط» نوشت:

سازندگی به این سئوالات پاسخ می‌دهد:

۱- چرا ایران مذاکره غیرمستقیم را بر مذاکره مستقیم ترجیح داد؟

۲- چرا پاسخ آمریکا به ایران دو هفته طول کشید؟

۳- پاسخ آمریکا به ایران چه زمانی و از چه طریقی رسید؟

۴- چرا اروپا از مذاکرات کنار گذاشته شد؟

۵- آیا ترامپ در نامه خود برای دیپلماسی فرصتی محدود تعریف کرده است؟

۶- چرا ترامپ فقط درباره مساله‌ هسته‌ای پیشنهاد مذاکره داده است؟

۷- چرا ترامپ اولین کسی بود که خبر مذاکره را داد؟

۸- شیوه برگزاری جلسه مذاکره غیرمستقیم چگونه خواهد بود؟

۹- عراقچی و وتیکاف چه زمانی به مسقط خواهند رسید؟

۱۰ چه کسی از سوی ایران سخنگوی مذاکرات خواهد بود؟

۱۱- نقطه مثبت نامه ترامپ به ایران چه بود؟


شنبه ساعت ۱۰ صبح، مسقط پایتخت عمان دو میهمان عالی رتبه خارجی از شرق و غرب جهان دارد؛ دو دیپلمات ارشد از ایران و آمریکا، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و استیو ویتکاف نماینده ویژه رئیس جمهوری آمریکا در امورخاورمیانه. تا اینجای کار، ایران دست‌کم در تشریفات سیاسی، یک گام جلوتر از آمریکاست:

استیو ویتکاف، مامور ویژه دونالد ترامپ است که معمولا برای مذاکره با رؤسای دولت‌ها اعزام می‌شود و ترامپ با اعزام او برای دیدار با وزیر امور خارجه ایران عملا جلوی هماوردی همتای آمریکایی او؛ مارکو روبیو- که جمهوری‌خواهی به شدت محافظه‌کار و همزمان رادیکال است- را گرفته است. مشابه دولت اولش که رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه بود و مقابل زیاده‌روی‌های مایک پمپئو، رئیس وقت سیا را می‌گرفت. آن دوره البته ایران از این شکاف استفاده نکرد و پمپئو با حذف تیلرسون به مقام وزارت امور خارجه آمریکا رسید و به جدی‌ترین مانع توافق دو کشور و عامل خروج آمریکای ترامپ از برجام تبدیل شد. پمپئو که رسما صهیونیستی مسیحی بود به حمایت جراد کوشنر، داماد یهودی ترامپ، متکی بود که مانع حذف پمپئو از فرآیند دیپلماسی بود و در نهایت فرصت توافق ایران و آمریکا از دست رفت. حال اما در دولت دوم ترامپ دیگر نه خبری از پمپئو است و نه هنوز کوشنر آفتابی شده است و ترامپ دامادی لبنانی هم دارد. البته نفوذ استیو ویتکاف در کاخ سفید بیشتر از رکس تیلرسون به نظر می‌رسد که خیلی زود حذف شد؛ به شرطی که ایران از این شکاف ویتکاف - روبیو بهنگام بهره ببرد.

شواهد البته از هوشمندی و هوشیاری ایران تا این مرحله حکایت دارد:

راهبرد «نه جنگ- نه مذاکره» به استراتژی مذاکره غیرمستقیم بدل شده است که گرچه در ظاهر نسبت به «مذاکره مستقیم» کمتر امیدبخش تلقی می‌شود اما می‌تواند حتى نسبت به آن موفق‌تر عمل کند. «مذاکره مستقیم» با ترامپ فعلاً تجربه شکننده‌ای است؛ سه تجربه رهبر کره شمالی، رئیس‌جمهور اوکراین و حتی نخست‌وزیر اسرائیل نشان می‌دهد که دونالد ترامپ هنوز به نمایش بیش از گفت‌وگو توجه دارد؛ وقتی حتی بنیامین نتانیاهو در سفر اخیر به واشنگتن با ترس و لرز روی صندلی میهمان نشسته بود و ظاهراً نه موفق شد، مجوز حمله به ایران را بگیرد و نه توانست روابط ترامپ- اردوغان را شکرآب کند و حتی در زیاده‌روی‌هایش در غزه هم از ترامپ کارت تشویق نگرفت.

ایران اما در پاسخ به نامه «تهدید- تحبیب» ترامپ به واکنشی گام به گام دست زد: مذاکره مستقیم را غیرمستقیم کرد، زمین بازی را از امارات متحده عربی (مدعی تمامیت ارضی ایران) به سلطنت عمان (متحد تاریخی ایران در میان اعراب از زمان حکومت پهلوی تا جمهوری اسلامی) تغییر داد و با عبور از صورت‌بندی‌های سنتی مذاکرات به خصوص ۵+۱ آن را به فرمول جدید ۲+۱ بدل کرد که در آن نه فقط اروپا که چین و روس هم مشارکت مستقیم ندارند.

گذار از ۵+۱ به ۲+۱ (ایران و آمریکا به وساطت عمان) تحولی کیفی در روابط خارجی ایران و بی‌سابقه است. حتی در مذاکرات علی‌اکبر صالحی در دوران پیشابرجام (که به ابتکار او و مخالفت محمود احمدی‌نژاد و سعید جلیلی با اذن آیت‌الله خامنه ای برپا شد) این ترکیب علنی نبود و محرمانه تلقی می‌شد. اما از امروز ۲+۱ رسماً جایگزین ۵+۱ می‌شود که برای یک دهه تنها صورت ممکن رایزنی ایران و آمریکا در حضور نه واسطه‌ها که هووهایی چون چین، روس، فرانسه و انگلیس و حتی آلمان بود.

شاید به همین جهت باشد که یک مقام عالی رتبه در پاسخ به پرسش‌ها می‌گوید که دیگر ۵+۱ وجود ندارد و این پذیرش همان راهبردی است که یک دهه قبل ریس جمهور وقت ایران از آن به عنوان راهبرد کدخدای غرب نام می‌برد. اینک نه تنها اروپا (فرانسه و آلمان) دیگر حاضر نیستند با روسیه (متجاوز به اوکراین پای یک میز بنشیند بلکه آمریکا هم با چین دور یک میز نمی‌نشیند و از همه جالب‌تر ایران و آمریکا هر دو از حضور روسیه در ترکیب مذاکرات پرهیز دارند. در اینجا تحول کیفی دیگری در سیاست خارجی ایران رخ داده است و آن بازگشت به استراتژی «نه شرقی، نه غربی» یا موازنه منفی است. چراکه پس از هم‌پیمانی دولت سیدابراهیم رئیسی با روسیه در ماجرای اوکراین با وجود فاصله‌گذاری هوشمندانه مقام رهبری که روابط ایران و اروپا را ویران کرد و محصول تله روسیه برای ایران بود، جمهوری اسلامی از این تله عبور کرده و با وجود روابط راهبردی با روسیه به پوتین کارت اعتباری در مذاکرات نداده است.

تیم مذاکرات امروز همان تیم مذاکرات برجام است که کارشکنی روس‌ها در توافق را به یاد دارد؛ وقتی که طرح ایران برای تولید سوخت نیروگاه بوشهر را رد کردند و می‌خواستند ایران تا ابد مستعمره هسته‌ای روسیه باشد. چراکه ایران نه همسایه آمریکا که همسایه روسیه است و یک ایران هسته‌ای برای مسکو «خطر نزدیک» و برای واشنگتن «خطر دور» است.

در چنین ژئوپلیتیک پیچیده‌ای که ایران از تنهایی استراتژیک نگران است، پاسخ به نامه ترامپ به رهبری ایران یکی از شاهکارهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی بود:

ایران تنها نکته مثبت نامه ترامپ را به فراست دریافت؛ آنجا که رئیس جمهور آمریکا خواهان مذاکره مستقیم فقط در موضوع هسته‌ای شده بود و هیچ مساله منطقه‌ای، موشکی، حقوق بشری و.... را طرح نکرده بود. از سوی دیگر بیرون از متن نامه در اظهارات علنی ترامپ هم مساله هسته‌ای به انصراف ایران از ساخت سلاح هسته‌ای محدود شده بود که این نیز رویکردی مثبت بود. چرا که ایران بارها اعلام کرده است در پی ساخت سلاح هسته‌ای نیست و در ماه‌های اخیر ریس جمهور و وزیر امور خارجه ایران این راهبرد را بارها تکرار کرده‌اند.

مساله اصلی البته ادعای راستی‌آزمایی آمریکاست که این درخواست هم بی‌سابقه نیست و در برجام این مسیر طی شد و به راه‌حل رسید. راه‌حلی که غایب آن دونالد ترامپ بود و حالا شریک اصلی از راه رسیده است.

استراتژی ترامپ اما نه جنگ که «صلح از راه قدرت» یا زور است؛ تحمیل صلح که در اولین دستورالعمل ریاست جمهوری ترامپ دوم هم به چشم می‌خورد. و این ترکیبی از بلوف، تهدید و تحریک بود؛ بدون آنکه بیش از اندازه یا کمتر از حد امکان جدی گرفته شود. کاخ سفید از آغاز دوره جدید ریاست جمهوری ترامپ دو خطر راهبردی در برابر ایران را همزمان بررسی می‌کند:

za.jpgاحمد زیدآبادی

عملیات ۷ اکتبر حماس، بهانۀ نابودی نوارغزه شد. زمینۀ عقب‌نشینی حزب‌الله از جنوب رودخانۀ لیطانی و خلع سلاح آتی آن را فراهم کرد. باعث سقوط حکومت خاندان اسد در سوریه شد. حشدالشعبی را به سمت ادغام در ارتش عراق سوق داد. منابع حیاتی و تسلیحاتی حوثی‌ها را نابود کرد و جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکره با نمایندگان ترامپ در مسقط کشاند.

آن عملیات واقعاً چه جای شادی و پایکوبی از طرف "ارزشی‌ها" داشت؟ آیا نظرشان این است که هیچکدام از این قضایا ربطی به آن عملیات ندارد؟ و یا اینکه همۀ این موارد دروغ است؟ یا اینکه همۀ اینها نوعی پیروزی است؟

حداقل آنها که به صرف تحلیلِ پیامدهای آن عملیات مرا آماج تهمت و توهین و تهدید قرار دادند، یک کلمه پاسخ دهند!

زمانی برای فعال شدن "نیروی چهارم"

اگر مذاکرات امروز ایران و آمریکا در مسقط وارد روندی رو به پیشرفت و موفقیت شود، در آن صورت، زمانِ فعال شدن "نیروی چهارم" در جامعۀ ایرانی فرا رسیده است. نیروی چهارمی که چند سال پیش مختصات دهگانۀ آن را در همین کانال به شرح زیر توضیح دادم:

"نیروی چهارم نیرویی است که:
یک- توان خود را صرف تصرف دستگاه دولت یا شراکت در حکومت معیوب نمی‌کند بلکه آن را برای متقاعد کردن حکومت به تغییر روش‌ها و نوع حکمرانی نامطلوب یا ناکارآمدش به کار می‌گیرد تا به صورت حکومتی دمکراتیک و منطبق با موازین اصیلِ حقوق بشری و کارآمد در آید.

دو- کنش سیاسی نیروی چهارم از گزاره‌های کلان ایدئولوژیک نشأت نمی‌گیرد و بر مبنای تحلیل مشخص از شرایط عینی و ذهنی جامعه و نوع تأثیرگذاری بر آن و درک و فهم پیامدهایش استوار است.


سه- چراغ راهنمای نیروی چهارم منافع ملت-دولتی به اسم ایران است. برای استقرارِ نظام حقوقی مساوات‌جویانۀ سیاسی ناشی از پدیدۀ ملت-دولت به معنای حقوق برابر تک تک شهروندان ایران فارغ از هر نوع تفاوت عقیدتی، زبانی، سیاسی و قومی آنان تلاش می‌کند و در عین حال، از هرگونه فعالیت پرهزینه برای کشور و یا تضعیف بنیان‌های حیات و قوام آن می‌پرهیزد. به عبارت دیگر، این نیرو سخت مراقب است که تعارضش با حکومت به اصل مملکت آسیب نزند.


چهار- از دوقطبی سازی‌های کاذب و تقسیم طبقات اجتماعی و گروه‌های سیاسی به سیاه و سفید مطلق خودداری می‌کند و در داوری خود نسبت به رفتار سیاسی دیگران "مورد-محور" است. یعنی به جای داوری کلی و ایدئولوژیک به معنای رد یا قبول تمامیت عملکرد یک نحلۀ سیاسی، هر اتفاق یا رویداد یا موضعگیری یا رفتار را به صورت مستقل و بر اساس موازین کاملاً مشخص و روشن تحلیل و مورد قضاوت قرار می دهد.


پنج- نیروی چهارم از کلیشه‌های ستیزه‌جویانه و فلج کنندۀ رفتار سیاسی در یک قرن اخیر ایران که دشمنی و کینه را با طرف مقابل به نهایتِ خود می‌رساند و در جریان فعالیت سیاسی، هرگونه رابطه و مصالحه با طرف مقابل به نفع کشور و مردم و یا عقب‌نشینی و سازش برای پرهیز از تحمیل هزینه به آن دو را در حکم خیانت و جنایت می‌شمرد، با اعتماد به نفس کامل گذر می‌کند و برای بحث و گفتگو و مجادلۀ مدنی و مصالحۀ انسانی با هر نیرویی آمادگی دارد.


شش- نیروی چهارم جوهری نقّاد دارد اما در نقد، جانب انصاف را مراعات می‌کند یعنی در کنار امکانات به محدودیت‌های طرف مقابل نیز نظر دارد و اضافه بر این، نقد خود را بر نگاهی نیهیلیستی و منتزع از واقعیات پردردسر عینی بنا نمی‌کند و هر آنچه را رد می‌کند برای آن بدیلی منطقی و قابل اجرا و سازنده ارائه می‌دهد.


هفت- نیروی چهارم خود را منزه‌تر از دیگر نیروها نمی‌داند و از همین رو، به همان میزان که به خود حق انتقاد از دیگر نیروها و مراجع سیاسی و عقیدتی آنها را می‌دهد، به حق انتقاد یگر نیروها از خودش و مراجع فکری و سیاسی‌اش معتقد و در عمل پایبند است.
هشت- نیروی چهارم از هیچ حادثه یا پدیده‌ای قدسیت سازی و یا تابو آفرینی نمی‌کند تا با ارجاع دائمی به آن، مانع اظهار نظر آزاد و نقد دیگران به آن حادثه یا پدیده شود.


نه- نیروی چهارم به جای تلاش بیهوده برای ساخت جامعۀ کمال مطلوب در پی فراهم کردن زمینه‌های ساخت جامعۀ مبتنی بر کمال ممکن است. بنابراین در برابر برخی ناملایماتِ اجتناب‌ناپذیر زندگی شکیباست و با بروز هر حادثه‌ای در صدد به آتش کشدن قیصریه برنمی‌آید.


ده- نیروی چهارم "مردم" را مفهومی قدسی و انتزاعی و خطاناپذیر نمی‌داند و از هر قشر اجتماعی که از اصول صحیح زندگی تخطی کند به راحتی انتقاد می‌کند. به عبارت روشن‌تر، این نیرو از مطالبات منطقی و قابل اجرای اقشار مختلف حمایت می‌کند ومطالبات غیرمنطقی را به صرف آنکه دردسر یا بحرانی برای دولت حاکم ایجاد می‌کند، مورد پشتیبانی قرار نمی‌دهد. از همین رو، بخصوص برای جلب نظر عموم، دامن زدن به مطالبات فزاینده‌ای که هیچ دولت کارآمدی در جهان توان برآورده کردن آنها را ندارد، غیرمسئولانه و مخرب می‌داند.


بر این موارد دهگانه می‌توان موارد دیگری را هم بخصوص در زمینۀ چگونگی عمل اجتماعی و منفصل از دستگاه قدرت افزود، اما اصول کلانش همین است."

شبکه سلامت سیمای جمهوری اسلامی در پی پخش یک ساحل و زنان با بیکینی در یکی از برنامه‌های خود، با انتشار اطلاعیه‌ای رسمی، از مخاطبان خود عذرخواهی کرد.

در این اطلاعیه آمده است که «پخش تصاویر نابهنجار و خارج از شأن رسانه» برخلاف سیاست‌های محتوایی این شبکه بوده و مورد تأیید مسئولان نیست. مدیر روابط عمومی شبکه سلامت نیز اعلام کرد که به دستور مدیر شبکه، عوامل «خاطی» شناسایی و از مسئولیت خود برکنار شده‌اند.

Maryam_Adelkhani_2.jpgبنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اخیراً اظهاراتی را مطرح کرد که برای ما، فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، صرفاً یک تهدید مرسوم نظامی نبود. این سخنان، برای بسیاری از ما، نشانه‌ای جدی و آشکار از ورود ایران به یکی از حساس‌ترین و شاید تعیین‌کننده‌ترین بزنگاه‌های تاریخ معاصر خود بود. نتانیاهو صراحتاً اعلام کرد که تنها توافق مؤثر با جمهوری اسلامی باید بر اساس مدل لیبی صورت گیرد--مدلی که شامل خلع سلاح کامل، نابودی زیرساخت‌های نظامی و پذیرش تسلیم بی‌قید و شرط از سوی حکومت هدف بود. چنین موضع‌گیری‌ای نه‌تنها بیانگر پایان سیاست صبر استراتژیک در قبال ایران است، بلکه پیام روشنی دارد: غرب دیگر خواهان مهار تدریجی جمهوری اسلامی نیست؛ بلکه به دنبال پایان دادن به آن است، با هر ابزار ممکن.

بعد از آن بود که دونالد ترامپ نیز در موضعی مشابه اعلام کرد که اگر جنگی با ایران آغاز شود، اسرائیل باید در آن مشارکت فعال و مستقیم داشته باشد. این هم‌صدایی میان دو بازیگر کلیدی در سیاست خاورمیانه، تصویری جدید از آینده‌ی نزدیک ایران را ترسیم می‌کند--آینده‌ای که ممکن است نه از دل اصلاحات، بلکه از دل جنگ، فشار خارجی و فروپاشی امنیتی بیرون آید. من این سخنان را نه صرفاً در قالب یک تهدید نظامی، بلکه به‌عنوان اعلام آغاز پایانِ جمهوری اسلامی می‌فهمم. اما در میانه‌ی این تحولات نفس‌گیر، یک سؤال اساسی و بی‌رحمانه باقی‌ست: اپوزیسیون ایران کجاست؟

در لحظه‌ای که تاریخ تسریع شده، مردم ایران--مردمی که باید نیروی محرک و ستون اصلی هرگونه تغییر باشند--میان دو تیغه‌ی قیچی گیر افتاده‌اند. از یک‌سو، جمهوری اسلامی با تمام فساد ساختاری، ناکارآمدی مزمن، و سرکوب گسترده‌اش، و از سوی دیگر، تهدید نظامی خارجی که می‌تواند هر لحظه به یک فاجعه انسانی بدل شود. در چنین وضعیت دهشتناکی، مردم مجبورند میان مرگ تدریجی در گرسنگی، تحقیر و فقر، یا مرگ ناگهانی در میان آتش و خون یکی را انتخاب کنند. انتخابی که هیچ‌کس، حتی در کابوس‌هایش، نمی‌خواهد با آن روبه‌رو شود.

roostayee.jpgفرزانه روستایی

مذاکرات نماینده جمهوری اسلامی با تیم ترامپ در شرايطی با هزار اما و اگر در عمان آغاز شده که رژیم ایران بیش از هر زمانی نگران فروپاشی اقتصادی و شروع دور تازه ای از اعتراضات سنگین مردم است با این هدف که این بار همه چیز را کن فیکون کنند. مردم ایران هیچگاه تا این حد آرزوی مرگ رهبر و سرنگونی جمهوری اسلامی را نداشتند. مردم فقیر شدن و بی آینده شدن خود و فرزندانشان را روزانه و ساعتی می بینند و امید دارند این مذاکرات تا حدودی آنها را به آرزویشان و ایران بدون آخوند و بدون جمهوری اسلامی برساند.

هرچند این مذاکرات دو طرف رسمی بیشتر ندارد، اما شاید مهمترین بخش مذاکرات آن طرفی است که درسایه مذاکرات ایستاده است، یعنی اسراییل. ایران و آمریکا هیچکدام مانند اسراییل طی دو سال گذشته درگیر جنگی پیچیده و پرهزینه نبوده اند که باید آن را به اتمام برسانند. به همین دلیل شاید بشود گفت که احتمالا بازی اسراییل در بر هم زدن معادله ها یا شکل گیری نوع خاصی از توافق بسیار جدی است.

با این حال، شکست این مذاکرات نه آمریکا را پریش می کند و نه اسراییل را. علی خامنه ای در جریان این مذاکرات یا باید به جمع آوری از صفر تا صد همه تاسیسات هسته ای و کپی شدن پروژه قذافی در ایران رضایت دهد یا اینکه تاسیسات از رده خارج قدیمی مدل روسی را چنان به کنترل آژانس درآورد که پس از لیبی و عراق سومین مایه عبرت صد سال اخیر خاورمیانه شود.

امروز این همه تاسیسات اتمی ایران را نه می شود اداره کرد چون مشکوک به برنامه ریزی برای ساخت سلاح هسته ای هستند، نه می شود تعطیل کرد چون برای خاطر آن یک کشور و دو نسل و یک تمدن را به فنا کشیدند، و نه می شود برای ارتکاب چنین بلاهت عظیم تاریخی اظهار تاسف کرد. زیرا بدتر از برپایی این همه تاسیسات بی فایده، سکوت و فریب افکار عمومی است که به عنوان یک نقطه تاریک تاریخی در سابقه ما ایرانی ها باقی خواهد ماند.

Akbar_Karami_4.jpgبرای یک فارسی زبان شاید با هیچ زبانی همانند زبان شیرین فارسی نتوان حلاجی کرد که شکاف میان تک‌سالاری و مردم‌سالاری که این روزها هر روز برجسته‌تر از دی‌روز می‌شود و بگومگوها ی بسیاری را می‌آورد و دردسرها ی بی‌شماری هم می‌آفریند، چیست؟ از کجا آمده است؟ و به کجا خواهد رسید؟
ساده و آسان این شکاف از شکاف دام‌داری و رام‌داری آمده است؛ و آب می‌خورد.
در ایران باستان واژه و برساخت بسیار زیبا و زایای رام‌یاری گاهی و در ریختی به جا ی سیاست به‌کار می‌رفته است. رام‌داری همانند رام‌یاری ریشه در واژه ی رام، رامیدن و رامش دارد؛ و به آرام و آرامیدن هم می‌رسد. رام و رامش برابر واژه صلح است. و آرامیدن آ+ رامیدن است که می‌شود به‌سو ی ی صلح و رامش رفتن.

در آن زمان هنوز واژه ی سیاست در عربی و با الگوگرفتن از زبان یونانی برنیامده بود؛ و سیاست هنوز همانند دام‌داری «رام‌کردن اسب وحشی» نبود. در سرچشمه‌ها ی زبان فارسی واژه‌ها و برساخت‌ها ی دیگری هم هست که می‌تواند برگردان درخوری برای سیاست، باشد؛ همانند شهریاری، وینارداری، گنارداری، ...
انگاره‌ها، نگره‌ها و نگره‌مان‌ها ی سنتی از سیاست، در یک خوانش، بسیار به دام‌داری نزدیک می‌شود؛ سیاست همانند رام کردن یک حیوان وحشی؛ یا سیاست همانند گله‌داری و دام‌داری. اما سیاست در خوانش‌ها ی تازه‌تر به صلح و رامش و رام‌داری می‌ماند؛ یعنی سیاست هنر صلح‌بانی و رام‌داری و پاس‌داشت آرامش و رامش است؛ و بسیار نزدیک و هم‌پوشان با برساخت رام‌یاری و شهریاری.

Akbar_Moarefi.jpgنشریه نیوزویک در سایت مجازی خود در تاریخ 9 آوریل نوشت که رئیس جمهور ایران اعلام کرد که رهبر انقلاب ایران مشکلی با سرمایه گذاری آمریکا در ایران ندارد و به این ترتیب آمریکا را به نوعی به مشارکت اقتصادی با جمهوری اسلامی تشویق کرد[i]. این خبر که یکی دو روز قبل از آن در فضای مجازی فارسی زبان منتشر شده بود مایه ریشخند تحلیل گران رسانه های ایرانی قرار گرفت. آنها می گفتند در حالیکه سرمایه داران ایرانی حاضر به سرمایه گذاری در ایران نیستند و حتی فرزندان سردمداران جمهوری اسلامی و آقازاده ها سرمایه های خود را به کشورهای دیگر می فرستند پزشکیان رئیس جمهور و خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی با چه رویی به ترامپ پیشنهاد سرمایه گذاری در ایران می کنند. به نظر من این پیشنهاد را باید خیلی جدی گرفت دلیل جدی بودن این پیشنهاد در یک خبر جدید و داده هایی است که از قبل نسبت به آنها اطلاع داشتیم. خبر جدید این است که در اوایل ماه مارس اعلام شد ذخایر عظیمی از لیتیوم در همدان کشف شده است[ii]. این ذخایر لیتیوم که میزانش به هشت و نیم میلیون تن میرسد ایران را به مرتبه دومین کشور دنیا در میزان ذخایر لیتیوم می رساند. حدس من این است که با توجه به احتیاج مبرم آمریکا به لیتیوم، آخوندهای معمم و مکلای ایران بر آن شده اند تا به ترامپ پیشنهاد کنند که حاضرند امتیاز استخراج لیتیوم را به آمریکا بدهند به شرط آنکه زیاد به پر و پای آخوندهای حاکم نپیچند.

برای درک احتیاج آمریکا به لیتیوم باید خاطرنشان کنیم که طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA)، تقاضا برای لیتیوم بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۴۰ بین سیزده تا چهل و دو برابر افزایش خواهد یافت[iii]. با اینکه چین فقط دارای هفت درصد ذخایر لیتیوم دنیا است هشتاد درصد لیتیوم شیمیایی و هفتاد درصد باطری های لیتیوم ماشین های برقی را تولید می کند[iv].چین بیشتر تولیدات لیتیوم در استرالیا و شیلی و را که در مقامهای اول و دوم تولید لیتیوم قرار دارند را وارد می کند. در واقع امروز نه تنها بازار تولید باطری های لیتیوم در کنترل چین است، اکثر مواد خام لیتیوم تولید شده در جهان هم به چین صادر می شود. اگر ملاقات پرتنش بین ترامپ و زلینسکی را در اواخر ماه فوریه در کاخ سفید را به یاد بیاوریم که بصورت حقارت انگیزی برای زلینسکی خاتمه یافت همه به دلیل اصرار ترامپ برای سرمایه گذاری در معادن لیتیوم در اوکراین بود. این درحالی است که مجموع ذخایر لیتیوم اوکراین فقط بین پانصد هزار تا هفتصد و پنجاه هزار تن برآورد شده است[v]. در این صورت میزان هشت و نیم میلیون تن ذخایر لیتیوم ایران باید شکار هوس انگیزی برای ترامپ محسوب شود.

به نظر من حیله گری و شیادی آخوند های عمامه دار و بی عمامه را باید خیلی جدی گرفت. از نظر آنها اوجب واجبات حفظ نظام آخوندی است. طبق گفته خود آنها حفظ جمهوری اسلامی مهم تر از حفظ جان امام زمان است که شیعیان بیش از یازده قرن منتظر ظهور او هستند. به عنوان کنشگر سیاسی باید رفتار این معلمین شیطان را پیش بینی کنیم تا بتوانیم به موقع به مقابله با آن برخیزیم. مام طبیعت موجودی خبیث تر و حیله گرتر از آخوند نزاییده است. این جماعت برای حفظ قدرت حاضرند دریای مازندران را به روسیه، خلیج فارس را به چین، خاک کشاورزی را به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و معادن لیتیوم را به ترامپ واگذار کنند.

alizadeh.jpgحسین علیزاده از حمله‌ای فراتر سایت‌های هسته‌ای می‌گوید

شبکه بیان - حسین علیزاده بر این باور است که توافقی میان طرف‌ها در نهایت شکل خواهد گرفت.

او معتقد است اگر جمهوری اسلامی مجبور به دادن امتیاز به ترامپ شود، این امتیازات بسیار بزرگ خواهند بود؛ به‌طوری که حتی ممکن است ماهیت نظام جمهوری اسلامی دچار تحول اساسی و پرشتاب شود.

او تأکید می‌کند که تغییر ماهیت نظام، در صورت وقوع، نه‌تنها تدریجی نخواهد بود بلکه با سرعت و شدت همراه خواهد بود؛ چرا که شرایط داخلی و فشارهای بین‌المللی، رژیم را به نقطه‌ای رسانده‌اند که هرگونه عقب‌نشینی، تبعات ساختاری به دنبال دارد.

علیزاده همچنین هشدار می‌دهد که اگر فاز درگیری نظامی آغاز شود، حملات اسرائیل صرفاً به تأسیسات هسته‌ای محدود نخواهد بود. او معتقد است موشک‌های دوهزار پوندی اسرائیل مراکز تصمیم‌گیری را هدف خواهند گرفت، و در رأس آن‌ها بیت رهبری، یعنی شخص علی خامنه‌ای، خواهد بود.

:::

به یاد دکتر اکبر اعتماد

| No Comments

avkh.jpgاحمد وحدت خواه - کیهان لندن

زنده‌یاد دکتر رضا قاسمی آخرین سفیر دولت شاهنشاهی ایران در کویت در خاطرات خود نقل می‌کند که نخستین روز سال ۱۳۵۰ خورشیدی همراه با سایر سفرا و دولتمردان آن روزگار به کاخ سعدآباد رفته بود و در انتظار ورود محمدرضاشاه برای اجرای مراسم سلام نوروزی بودند.

به گفته او، با اینکه شاه فردی وقت‌شناس و با نظم نظامی در این مراسم شرکت می‌کرد، آن روز تا نزدیک به یکساعت مدعوین را در انتظاری غیرمنتظره نگه داشته بود و سرانجام پس از آنکه یک جوان با پرونده‌ای ضخیم زیر دستانش از اتاق مجاور که شاه هم در آن حضور داشت خارج شد پادشاه فقید با مهمانان دیدار کرد.

جوان ناشناس آن روز دکتر اکبر اعتماد، فیزیکدان و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بود که از او به عنوان «پدر برنامه هسته‌ای ایران» یاد می‌شود. آن روز او از کلاس هفتگی درس به شاه در مورد انرژی اتمی خارج می‌شد.

از بازی‌های شگفت‌انگیز روزگار آنکه او درست در آستانه‌ی از سر گرفته شدن مذاکرات سرنوشت‌ساز هسته‌ای میان نمایندگان رژیم جمهوری اسلامی و آمریکا که با سرنوشت آینده میهن ما گره خورده، جهان را ترک گفت.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اکبر اعتماد و برادر بزرگتر او از اعضای سازمان جوانان حزب توده در دوران ملی کردن نفت ایران به رهبری دکتر محمد مصدق بودند که پس از واقعه ۲۸ امرداد برای ادامه تحصیل ایران را ترک کردند.

stroul.jpgدانا استرول - فارین افرز، ویژه خبرنامه گویا

برگردان: شریف زاده - آزاد

رژیم ایران در حالت دفاعی قراردارد، درداخل کشورآسیب پذیرتر و در خارج از کشور بیشتر از هر زمان-از تاریخ انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹- در معرض خطر قرار دارد. قبل از حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ وسپس جنگ چند جانبه اسرائیل برعلیه منافع ایران ، سرمایه گذاری بزرگ زارد خانه موشکی، برنامه تسلیحات هسته ای و شبکه های بازیگران نیابتی منطقه ای آن ، استراتژی ایالات متحده در باره خاور میانه را به شدت محدود کرده بود. تحلیلگران سیاسی واشنگتن با تخصص در مسائل ایران، دارای اختلاف نظرهستند که چه ترکیبی از ابزارها می تواند بطور موٓثر از تجاوزگری ایران جلوگیری کند، اما بطور کلی توافق دارند که اگر تهران بیش از حد تحت فشار قرار گیرد، گزینه های تلافی جویانه ای در اختیار دارد که می تواند به خطر جنگ تمام عیار منجر شود. چهار رئیس جمهور متوالی ایالات متحده - جرج دبلو بوش، باراک اوباما، دانالد ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری و جوبایدن- همگی با استفاده از دیپلماسی و تحریم ها برای بازدارندگی رضایت دادند و هرگز اجازه حملات نظامی در داخل خاک ایران را ندادند.

اما، موفقیت های عملیاتی اسرائیل این پیش فرضها را درهم شکست و دروازه فرصت را برای پایان دادن و برچیدن شبکه تهدید منطقه ای ایران و ایجاد یک خاورمیانه ای امن ترو با ثبات تر را باز کرد. بسیاری از رهبران کلیدی به اصطلاح محورمقاومت مورد حمایت ایران کشته شدند و ده ها هزار جنگجوی مورد حمایت ایران از میدان نبرد خارج شدند. زراد خانه های متحدین ویران شده و اسرائیل مجتمع نظامی-صنعتی ایران را که زمانی انبارهای تسلیحاتی متحدیدنش رادوباره پر می کرد، تخریب کرد. هنگامی که بشار الاسد، رئیس جمهور سوریه، در ماه دسامبرازدمشق گریخت، رهبران تهران یک متحد مهم را از دست دادند، کسی که به آنها کمک می کرد و سوریه را به مرکز ترانزیتی تبدیل کرده بود که ایران ازآن برای تجهیز سلاح، بودجه و جنگجویان شبه نظامی نیابتی خود استفاده می کرد. دو حمله موشکی بالیستیک ایران به اسرائیل در سال ۲۰۲۴ شکستی بود که بازدارندگی و همچنین روحیه گروه های وابسته به آن را بیش از بیش تضعیف نموده و ارزش تهران به عنوان یک حامی را زیر سئوال برد.

اکنون صحنه برای یک چهارچوب سیاسی جدید آماده شده است که میتوان بوروکراسی های فاسد و ضعیفی را که ایران از آنها استفاده میکرد، اصلاح و تقویت کند و جایگزین رهبرانی کند که در برابرنفوذ ایران ضعیف بودند. جلوگیری از بازگشت قدرت ویرانگر ایران در خاورمیانه را نمی توان به اسرائیل واگذار کرد. زیرا اسرائیل فاقد منابع، ساختاراتحاد، ده ها تجربه پس از جنگ لازم برای تامین نظم منطقه ای جدید و صلح آمیز منطقه ای است. همچنین نیروی نظامی به تنهائی نمیتواند مانع عقب نشینی ایران شود. تنها یک روند سیاسی می تواند به این هدف دست یابد- ایالات متحده بهترین موقعیت را برای رهبری این راه را دارد.

اما، گامهای که ترامپ در ماههای اول دوره دوم ریاست جمهوری خود برداشته است، استفاده از این فرصت پرارزش را برای واشنگتن، دشوارتر کرده است. ترامپ ممکن است بر این باور باشد که نابودی هیئت دیپلماتیک و کارمندان کمکی خارجی وزارت امور خارجه، اجتناب از تعامل با دولت جدید سوریه، إعمال تحریم های جدید علیه ایران، و تشدید حملات نظامی علیه نیرو های نیابتی ایران در یمن، استراتژی موثرایالات متحده ، برای ایران خواهد بود. او معتقد است، بازگشت به کارزار«فشار حداکثری» که او در دوره اول ریاست جمهوری خود، علیه ایران به کار برده بود را تکرار کند. اما رویکردی که تنها بر یک ابزار سیاست خارجی یعنی تکیه بر نیروی نظامی، به ایالات متحده اجازه نخواهد داد که از ضعف ایران استفاده کند.

در عوض، ترامپ باید اقدامات سختگیرانه را با دیپلماسی خلاقانه ترکیب کند که فراتر از تماس تلفنی با سران کشورها و تلاش برای توافقها پر سر و صدا است. ایالات متحده، اسرائیل و بسیاری از کشورها ی عربی اکنون هدف مشترکی برای رهایی خاور میانه از نفوذ ایران را دارند که اجماعی نادر است. واشنگتن ، باید این ذی نفعان را گرد هم آورد تا طرحی واقع بینانه برای حکومت، امنیت و بازسازی غزه تهیه کنند. باید بوضوح، مشخص کند که چه سرمایه گذاری های بلند مدتی برای امنیت خاور میانه انجام خواهد داد. و بجای مسدود کردن کمک ها، باید یک استراتژی روشن برای ایجاد ثبات در منطقه و پاسخگویی به نیازهای مردم منطقه ارائه دهد. آیالات متحده باید، منابع بیشتر، نه کمتر، برای مقابله با شبکه های جنایی که نفوذ ایران درمنطقه را برای مدت طولانی حفظ کرده اند، را فراهم کند.

بدون چنین استراتژی، خاور میانه قادر نخواهد بود از دستاوردهای نظامی چشمگیراسرائیل در برابر ایران را، بهره برداری کند. رهبران تهران در حال حاضر برای جبران قدرت از دست رفته خود حرکت کرده اند: بعنوان مثال، برخی تحلیل گران نشان داده اند که جمهوری اسلامی به دامن زدن به خشونت های فرقه ای، از ضعف دولت دمشق سود خواهد برد. آنچنانکه ، ایران به خشونت ها ماه مارس در سوریه ، کمک کرده بود، گرچه تهران آن را بطور کامل تکذیب می کند. اکنون یک فرصت واقعی برای قرار دادن خاورمیانه در مسیری متفاوت ایجاد شده است. اما اگر ایالات متحده فرصت خود را برای رهبری از دست بدهد، ممکن است این شانس برای نسلها، تکرار نشود.

ضربه مهلک:

در عرض یک سال و نیم، اسرائیل بسیاری از متحدان ایران را به زانو در آورد. بازیگران کلیدی مورد حمایت ایران در خاور میانه ظرفیت خود را برای ادامه کارزار های جدی ضد شورش حتی در مقابله با دولت های ضعیف خاورمیانه را از دست داده اند. تا اوت ۲۰۲۴، نیروهای دفاعی اسرائیل اعلام کردند که ۲۲ گردان از ۲۴ گردان حماس را متلاشی نموده اند. بیش از نیمی از فرماندهان نظامی حماس را کشته اند و بیش از ۱۷ هزار جنگجوی عادی را از بین برده اند. ارتش اسرائیل بسیاری از زیر ساخت های تونل حماس درغزه و تاسیساتش را که این گروه تروریستی برای ساخت پهباد، راکت و سایر مهمات استفاده میکرد، را از بین برده است. تمایل حماس برای آتش بس مرحله ای در ماه ژانویه، نشان دهنده وخامت اوضاع آن است: رهبران حماس میدانند که بقای این گروه منوط به پایان دادن به عملیات نظامی اسرائیل است.

در حال حاضر، گروه رهبری حزب الله- شریک ایران در لبنان- نابود شده است. حملات هوايی اسرائیل بیش از ۷۰٪ از موشک های استراتژیک دور برد، موشک های ضد هوايی، موشک های ضد کشتی و راکت انداز های کوتاه برد این گروه را منهدم کرده است. تهران با قبول کردن تضعیف حزب الله، به رهبران بازمانده این گروه دستور داد تا ماه نوامبر با شرایط مطلوب اسرائیل به آتش بس موافقت کند. حزب الله مجبور شد کارزار خود علیه اسرائیل را از جنگ غزه جدا نماید، که ضربه بزرگی به تلاش های ایران برای محاصره اسرائیل دریک حلقه آتش بود. در ماه فوریه، لبنان دولت جدیدی را تشکیل داد که برای اولین بار پس از دهه ها، سیاستمداران همسو با حزب الله را به حاشیه راند.

ایران نتوانست از اسد محافظت کند، تنها رئیس دولت خاورمیانه ای که می توانست به عنوان یک شریک استراتژیک به حساب آید. پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، ایران حدود۳۰-۵۰ میلیارد دلار برای تقویت رژیم اسد، اعزام افسران ایرانی، هدایت سربازان پیاده خارجی به سوریه، و ارائه پشتیبانی لوژستیک و عملیاتی گسترده دیگر، سرمایه گذاری کرد. درعوض، اسد به ایران اجازه داد تا از کشورش به ایجاد شبکه ای منطقه ای خود استفاده کند ، کنترل انبارها و فرودگاه ها را به آن داد و همچنین اجازه داد پول و تجهیزات را برای نیرو های نیابتی ایران از طریق خاک و حریم هوايی سوریه منتقل کند. اتحاد سودمند متقابل بین سوریه و تهران ودمشق درماه دسامبر بطور ناگهانی پایان یافت. پس از ائتلاف ضد اسد به رهبری گروه شورشی هیئت تحریم الشام (HTS)، با یک راهپیمایی برق آسا به سمت دمشق، پایتخت بدون مواجهه شدن با مقاومتی جدی تصرف شد.

بالاخره، استراتژی تهران برای نمایش قدرت در خارج از کشورو برای حفظ امنیت در داخل ، نتوانست اسرائیل را از حمله دوباره به خاک خود در سال ۲۰۲۴ باز دارد. انهدام پدافند هوايی استراتژیک ایران بتوسط اسرائیل و حملات آن به تاسیسات دفاعی- صنعتی ایران، برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را بدون دفاع گذاشت و ظرفیت ایران را برای تولید سلاح های متعارف به شدت تنزل داد. مهمترازهمه، عملیات اسرائیل مانع ترس از حمله به داخل ایران را کاهش داد. در او ریل ۲۰۲۴ ایران به کشته شدن دو ژنرال ارشد ایرانی توسط اسرائیل در دمشق با حمله موشکی و پهبادی به خاک اسرائیل پاسخ داد. اما یک دفاع چند جانبه هماهنگ ، به رهبری ایالات متحده، متشکل از ظرفیت های نظامی اسرائیل، اعراب و اروپا تقریبا تمام موشک های کروز و پهبادی ایران را قبل از رسیدن به حریم های هوایی اسرائیل راه گیری شد. سپس ، در اکتبر گذشته، اسرائیل با کمک ایالات متحده، در برابر حمله همآهنگ تر بیش از ۱۸۰ موشک بالیستیک ایران، بطور موثر از خود دفاع کرد. این رویدادها نشان داد که می توان حملات هوایی متعارف ایران را شکست داد و میتوان کشورهای همسایه را متقاعد کرد که به یک دفاع هماهنگ در برابر تجاوز ایران بپیوندند.

آمادگی برای ثبات:

اسرائیل از طریق عملیات نظامی، قدرت ایران را به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است. اما مراحل دیگر جنگ که پس از عملیات نظامی رخ می دهد، که دکترین نظامی ایالات متحده آنرا « ثبات سازی» مینامد، به همان اندازه مهم است. برای جلوگیری از چرخه های بیشتر خشونت و محروم کردن بازیگران بد خواه و سواستفاده ازمحیط آشفته پس از جنگ، ایجاد ثبات که شامل برقراری مجدد امنیت اساسی ، که مردم بتوانند به آن اعتماد نمایند. ارائه خدمات حیاتی شامل برق ، بهداشت، متوقف نمودن زوال اقتصادی پس از جنگ، کمک به دولت های جدید برای بازسازی جوامع خود، اهمیت زیادی دارد. این مرحله از جنگ- که ذاتاً سیاسی است- نمی تواند به تنهایی توسط سربازان یونیفورم پوش انجام شود: دیپلمات ها، کارشناسان فنی پس از جنگ، رهبران محلی و بازیگران جامعه مدنی باید به آنها بپیوندند، حتی اکر برخی ازاقدامات جنبشی ادامه داشته باشد.

خاور میانه برای ثبات آماده است، در حال حاضر، رهبران جدید در بیروت و دمشق تلاش می کنند تا کشورهای شان را از نفوذ ایران در مسائل امنیت و سیاست خود خارج کنند. جوزف عون، رئیس جمهور سابق لبنان که اخیرا تحلیف کرده است، در چالشی مستقیم با حزب الله ، علنا، خواستار خلع سلاح همه گروه های مسلح که خارج از اقتدار دولت فعالیت می کنند شده است. او به ارتش لبنان ماموریت داده است تا به جنوب کشور اعزام شود و خلع سلاح حزب الله را تکمیل کند. سازمان ملل متحده از سال ۲۰۰۶ خواستار چنین خلع سلاحی بوده است. اما تنها اکنون، با توجه به تضعیف عملیاتی حزب الله، اراده سیاسی جدید بیروت، و نظارت مستقیم نظامی ایالات متحده، شانس تحقق آن بدست آمده است.

در سوریه، احمد الشرع، رهبر هیئت تحریرالشام، با شبکه های غیرقانونی تجارت اسلحه و مواد مخدر وابسته به ایران در مرز لبنان مقابله میکند و جسورانه ایران را به دامن زدن بی ثباتی در سراسر منطقه متهم کرده است. دولت موقت او یک گفتگوی ملی را برای ترسیم آینده سوریه تشکیل داده است، توافق نامه های ادغام با سایر گروه های مسلح را امضا کرده است و براساس اطلاعات ارائه شده توسط ایالات متحده برای خنثی کردن توطئه های سازمان تروریستی داعش ( معروف به داعش) عمل کرده است . گرچه مقامات امریکایی نگران ارتباط گذشته هیئت تحریر الشام با القاعده هستند. اما این تلاشهای اولیه الشرع نشان دهنده تمایل به فراگیری سیاسی و همکاری امنیتی است که اگر تقویت شود، میتواند مانعی در برابر دخالت ایران باشد، ایران از اختلافات فرقه ای و بدی اقتصادی آن ها سو استفاده میکند. مردم لبنان و سوریه، که احساس میکنند نفوذ ایران تضعیف شده، است، شروع کرده اند برای کمک به بازسازی زندگی خود، و به جای گروه های غیر دولتی، به دولت های خود نگاه کنند.

رهبران تهران درحال حاضر برای بدست آوردن قدرت از دست داده خود حرکت می کنند:

اما بدون کمک و مشارکت خارجی و درغیاب هرگونه چشم انداز برای فراگیری ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، جوامع رنج کشیده در سراسر خاورمیانه مجبور خواهند شد، برای بقای روزانه خود به شبکه های فعال خارج از دستگاه دولتی ، از جمله شبکه های غیرقانونی، تکیه کنند. این به نوبه خود دولت های آنها را تضعیف می کند. رهبران ایران متوجه موج جدیدی از رهبران ملی گرا شده اند که تمایلی به اتخاذ مسیر آنها را ندارند و می دانند که بسیاری از مردم عادی هم مشتاق رهایی از محورهای اراذل و اوباش هستند. اما ایران کاملا قصد دارد نفوذ منطقه ای خود را باز گرداند: بهروز اسباتی ، ژنرال رده بالای رژیم، در سخنرانی ماه دسامبر خود در افشای برنامه های تهران برای جذب شورشیان جدید در سوریه، اعلام کرد که کشورش موفق خواهد شد که به تدریج « لایه های عمیق اجتماعی» نفوذی را که در زمان قدرت اسد ایجاد کرده بود را دوباره فعال کند.

برکناری اسد ، فرصتی است استثنایی برای قراردادن سوریه در مسیری با ثبات که در آن پایگاهی برای قدرت نمایی ایران وجود ندارد. اما مهم نیست که شارع چقدر بتواند یک دهه نفوذ ایران را از بین ببرد، اگر تحریم های تحت رهبری امریکا کم نشود، نمی توان این کار را انجام داد. بدون حمایت قابل توجه خارجی مشروط به دستیابی به معیارهای واقع بینانه حکومت، او نمی تواند بحران های انسانی و اقتصادی سوریه را مهار کند- بی ثباتی که فقط به دولت ایران کمک خواهد کرد.

ایران هنوز جای پای قابل توجهی در جاهای دیگر دارد. با وجود تضعیف حماس ، این گروه هیچ علامتی از پذیرش شکست را نشان نمی دهد. رهبران حماس در مذاکرات ، نشانه از دست کشیدن از حکومت در آینده غزه نشان نمیدهند. حماس در حال حاضر از وجود کمبود ها در غزه سود می برد، کمک های بشر دوستانه را منحرف نموده و بر توزیع آنها هم کنترل دارد. در خلا حاکمیتی غزه، حماس حضور خودرا تثبیت کرده واعتبارتلاش برای واکیسناسیون فلج اطفال را که توسط سازمان ملل متحد با حمایت اسرائیل و ایالات متحده در سال ۲۰۲۴ اجراشد ، را بدست آوردند. این گروه با شبکه های جنایتکار برای اخاذی از غیر نظامیان همکاری می کند و مراسم پیچیده آزادی گروگان ها را سازماندهی می دهند تا قدرت مقاوم و پایدارشان را به نمایش بگذارند. تخمین زده میشود که این گروه از ۷ اکتبر بیش از ۱۰ هزار عضو جدید جذب کرده اند و حامیان مالی آنها می دانند که چگونه از شکاف های موجود در رژیم تحریم های تحت رهبری ایالات متحده فرار کنند و دارای پورت فولیو سرمایه گذاری جهانی به ارزش صدها میلیون دلار هستند. رهبران اسرائیل از بیان هرگونه چشم اندازی برای حکومت فلسطینی غیر حماسی درغزه ابا کرده اند و همچنین، پیشنهادی که کشورهای عربی در نشست ماه مارس در قاهره ارائه دادند ، خواستار انحلال حماس نبود.

Mehran_Rafiei.jpg

علی دیدی که تزویرت عیان شد؟

ز خوفِ قُلدری قلبت تپان شد

نکردی با جهان روزی مدارا

بچیدی جفت هم صغرا و کبرا

نقابِ بازیت شد پاره پاره

نبینی روز خوش دیگر دوباره

به اطرافت نگر با دیدهِ باز

نباشد حیله ات اکنون دگر راز

سیه رو گشته ای ای پیرِ مکار

ندارد حاصلی انکار و اصرار

بگوید صد سخن هر چوبهِ دار

ز شور و شوقِ تو در شامِ کشتار

نچینی میوه ای از خدعه نو

نروید گندمی از دانهِ جو

نگیرد دستِ تو مداحِ درگاه

که او بوسد حَرَم یا درگهِ شاه

اگر داری نشانی از شرافت

و یا کوچکترین سهم از صداقت

کنون باید شوی تسلیمِ ملت

کِشی بر دوش خود هر بارِ ذلت

بیا ای خیره سر از تخت پایین

مکن وزنِ گُنه سنگین تر از این

مشو هر شب نهان در سنگری دور

که با خیزش شود هر سنگرت گور

کیش و مات، رضا فرمند

| No Comments

Reza_Farmand_2.jpg حضرت
در دین‌اش چنان غرق شده‌ است
که جهان بیرونی را نمی‌بیند
و نگاه‌ درونی‌اش
از نگاهِ پیکره‌ها گنگ‌تر و مات‌تر است
*
حضرت که سخت مومن است
می‌پندارد که قمری و قناری و کوکو هم
در ستایش خداوندش می‌خوانند
*
در میدان هوشمند دیپلماسی
حضرت، شتر خود را
هر جور که خواست می‌تازاند
در این شطرنج
حضرت، بی‌پروای راه و روش بازی
مهرها را به دلخواه خود می‌چیند،
به دلخواه خود جابه‌جا می‌دهد
و به دلخواه خود می‌زَنَد
*
اکنون که حضرت
مهره‌های سنگین‌ اقتدارش را
با حرکت‌های سرسری و خام
از دست داده است
بوی پایان بازی شنیده می‌شود
و لشگری از مهره‌های آگاه
خانه‌به‌خانه
به سوی کیش و مات‌اش
پیش می‌رود


رضا فرمند

ویدیوی منتشرشده نشان می‌دهد مجری یکی از برنامه‌های صداوسیما از رامین مهمان‌پرست، سخنگوی پیشین وزرات امورخارجه می‌پرسد با توجه به مذاکرات با دولت آمریکا پس تکلیف شعار «مرگ بر آمریکا» چه می‌شود؟

مهمان‌پرست در پاسخ می‌گوید: «آمریکا اگر روابطش را اصلاح کند، آنها هم می‌توانند از دوستانی باشند که از ظرفیت ملت ایران استفاده کنند.»

shekanje.jpgضرب و جرح همه دانش‌آموزان یک کلاس توسط آموزگار!
کیهان لندن - دانش‌آموزان دبستان روستای کرجو سنندج که از سوی معلمشان تنبیه بدنی شده‌اند، می‌گویند جدا از کتک‌کاری، معلم و مدیر مدرسه گفتند؛ اگر موضوع را پیش خانواده‌هایتان تعریف کنید، برایتان پرونده تشکیل و در ۱۸ سالگی اعدام‌تان می‌کنیم!
به گزارش رسانه‌های داخلی، آموزگار یک دبستان در روستای «کرجو» سنندج به علت گم شدن شارژ موبایل‌اش، دانش‌آموزان را در کلاس حبس و مورد ضرب‌ و جرح قرار داده که براثرآن، یکی از ‌دانش‌آموزان به شدت زخمی و در بیمارستان‌ بستری شد.
صلاح‌الدین مفیدی رئیس آموزش‌ و پرورش ناحیه دو سنندج به خبرگزاری «تسنیم» گفته «هم‌اکنون همکاران حقوقی و حراست در مدرسه حضور پیدا کرده‌اند و پیگیر موضوع هستیم و اجازه نداده‌ایم که معلم در کلاس درس حضور یابد.»
وی گفته است که حکم اخراج معلم صادر خواهد شد و پرونده‌ی وی به استان ارسال می‌شود.» رئیس آموزش‌ و پرورش ناحیه دو سنندج تأکید کرده: «از حق دانش‌آموزان کوتاه نخواهیم آمد.»

14-3.jpgتماس تلفنی حساس یک دختر تبریزی با اپراتور دیسپچ اورژانس، که جان پدر او را در لحظات بحرانی نجات داد، در لحظاتی که پدر ی دچار انسداد مجاری تنفسی شده و دخترش مضطرب با مرکز پیام اورژانس استان آذربایجان شرقی تماس گرفت، خانم حمیدی کارشناس با تجربه دیسپچ، با آرامش و مهارت، راهنمایی‌های لازم را به مادر منتقل کرد.

در لحظاتی که پدری دچار انسداد مجاری تنفسی شده و دخترش مضطرب با مرکز پیام اورژانس استان آذربایجان شرقی تماس گرفت، خانم حمیدی کارشناس با تجربه دیسپچ، با آرامش و با آرامش و مهارت، راهنمایی‌های لازم را به مادر منتقل کرد.

این راهنمایی‌های وی در حالی انجام شد که تیم عملیاتی اورژانس با سرعت به سوی منزل پدر اعزام شد. کارشناس دیسپچ تلاش کرد اضطراب دختر جوان را کاهش دهد و او را برای اجرای عملیات احیای اولیه آماده کند لحظاتی پرالتهاب سپری شد و در نهایت، با اجرای دقیق راهنمایی‌های تلفنی، صدای سرفه و گریه دختر در مکالمه تلفنی شنیده شد که نشان از بازگشت زندگی به پدر داشت.

هم‌زمان با آغاز مذاکرات میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا،‌ مسئولان دانشگاه تهران، پرچم ایالات متحده را در ورودی دانشکده حقوق و علوم سیاسی با «موکت» پوشاند تا از لگدمال شدن آن جلوگیری کنند.

طی روزهای اخیر تصاویری از پاک کردن دیوارنگاره‌های حاوی شعارهای ضدآمریکایی در تهران در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی داغ شده است.

bikini.jpgپس از پخش تصاویری از یک زن با بیکینی در برنامه تلویزیونی صداوسیما در شبکه سلامت، مدیر روابط عمومی این شبکه رسانه جمهوری اسلامی این تصاویر را «ناهنجار» خواند، عذرخواهی کرد و گفت «خاطیان به دستور مدیر شبکه، برکنار شدند.»

مدیر روابط عمومی شبکه سلامت گفت: «در پی اتفاقی که در بازبینی برنامه‌های تامینی شبکه روی داده، در میان هزاران تصویری که هر روز از قاب شبکه سلامت پخش می‌شود، متاسفانه به دلیل خطا در بازبینی، تصویری نابه‌هنجار و خارج از شان رسانه از آنتن شبکه سلامت پخش شد که به محض مطلع شدن مدیر شبکه، ضمن عذرخواهی از مردم عزیز دستور ویژه جهت بررسی این خطای محرز، برخورد و برکناری عوامل آن را صادر کردند.»

:::

تلویزیون ایران به استانداردهای سخت‌گیرانه‌اش درباره حجاب زنان معروف است و پخش چنین تصاویری موجب شد که کاربران شبکه‌های اجتماعی بارها آن را بازنشر کنند. برخی کاربران به طنز گفتند که «مذاکرات ایران و آمریکا نتیجه داده» است.

khazali.jpg*مجاهدین روز شنبه اصطلاحی سیاسی است که نخستین بار احمد کسروی و مهدی ملک‌زاده در کتاب‌های تاریخ مشروطه ایران و تاریخ انقلاب مشروطیت ایران به کار برده‌اند. در اصل، این اصطلاح به سیاستمدارانی فرصت‌طلب اشاره دارد

مهدی خزعلی با انتقاد از دیدگاه‌های سال‌های اخیر مهدی نصیری گفت: به باور آقای نصیری فروپاشی محتوم است و به همین خاطر در صف اپوزیسیون زنبیل می‌گذارد. او همیشه همراه با قدرت بوده است

انصاف نیوز - مدیر مسئول سرای قلم با بیان اینکه در دوران انقلاب، جنگ و جنبش سبز در خط مقدم و در کنار برادرانش بوده، انتقادات تندی را به اعتراضات و ناآرامی‌های ۱۴۰۱ مطرح کرده و معتقد است که آن رخداد «شورش برهنگان دین‌ستیز» بود.

فرزند مرحوم آیت الله خزعلی با ذکر خاطره‌ای از نحوه‌ی مواجهه‌ی پدرش با شیخ صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع دادگاه انقلاب، گفت: با کار پدر من خلخالی تمام شد.

آقای خزعلی با وجود انتقاداتی که به عملکرد مسئولان کشور دارد اما می‌گوید: در کنار برادران بسیجی زمان جنگم که در عملیات خیبر بودیم ایستادم و گفتم پرچم این نظام باید به دست صاحب الزمان برسد.

او پیش‌بینی کرد که مهدی نصیری گفته‌هایش در این مصاحبه را مسخره خواهد کرد: «روش کسانی که استدلال ندارند استهزا است. نصیری هم استهزا خواهد کرد»

متن گفت‌وگوی تفصیلی انصاف نیوز با مهدی خزعلی را می‌توانید در ادامه بخوانید:

من عوض نشدم

یک پاسخ کوتاه درباره‌ی اینکه «آیا من تغییر کردم؟» بدهم. نه، من از مقاله‌ای که در دوم دبیرستان تا امروز حتی آنچه که در بازجویی‌ها نوشتم را نمی‌گویم تحت فشار بوده است و همه‌اش را امضا می‌کنم زیرا با اعتقاد نوشته‌ام. تمام مقالاتی که نوشته‌ام و شما تصور می‌کنید تند است را با اعتقاد نوشتم. می‌خواهم بگویم که من عوض نشدم.

من اگر در جنبش سبز و یا در انقلاب بودم با شعارهای اسلامی آمدم. با «الله اکبر» آمدم و بعدش گفتیم «خمینی رهبر» اگر به جبهه رفتیم با «یا زهرا» و «یا حسین» رفتیم. اگر رمز عملیات‌ها «یا زهرا» نبود بدون تعارف من به جبهه نمی‌رفتم. اگر در جنبش سبز آمدم اول «یا حسین» گفتیم و بعد «میرحسین»، اول «اباالفضل علمدار» گفتیم و بعدش «موسوی را نگه دار». پس اگر مقدمه‌اش اسم اباالفضل و یا اباعبدالله سلام الله علیهما نبود ما آنجا نبودیم. فکر نکنید که ما آنجا بودیم. ما یک تکلیفی داریم و در مسیری که اعتقادمان باشد حرکت می‌کنیم. نه برای کس دیگری مزدور و مزدبگیر می‌شویم و همه‌اش اعتقادی است.

تعارف ندارم اتفاقات ۱۴۰۱ «شورش برهنگان دین‌ستیز» بود

در انقلاب در کنار برادر شهیدم و در جبهه‌ها در کنار برادران شهیدم که با آنها عقد اخوت خواندیم بودیم. در جنبش سبز هم در کنار برادرانمان بودیم و زندان رفتیم. آنجایی که می‌گویید من عوض شدم جایی بود که پرچم امام حسین را آتش زدند. در «جنبش مهسا» که من به آن «شورش» می‌گویم و تعارفی هم ندارم و به آن می‌گویم «شورش برهنگان دین‌ستیز».

پرچم حسین را آتش زدند، در برابر چشم من پرچم رسول الله را در میدان توحید آتش زدند، یک کلام دینی نداشت و یک «الله اکبر» نداشت بلکه شعار ضد دینی داشت.

12-5.jpgحسین آقایی

ج.ا از امروز یک فاز دیگر از کمپین تزریق اطلاعات غلط و گمراه کننده و فیک نیوز را آغاز خواهد کرد تا وانمود کند که شکست نخورده و تحقیر نشده است.

واقعیت این است که ج.ا در ضعیف ترین و حقیرترین و بدترین موقعیت خود در طول 46 سال گذشته قرار دارد. ج.ا در حال مذاکره با آمریکایی است که قاسم سلیمانی را به هلاکت رساند، ج.ا در حال مذاکره با آمریکایی است که رژیم در ایران را دائما تهدید نظامی و تحقیر می کند، ج.ا در حال مذاکره با آمریکایی است که خامنه‌ای گفته بود شایسته مبادله پیام نیست، ج.ا در حال مذاکره با آمریکایی است که "شیطان بزرگ" است.

خامنه ای گفته بود مذاکره با آمریکا بی شرفی است! واقعیت این است که فارغ از هر نتیجه ای، ج.ا در این روند باخته است. ج.ا باید بداند که معامله کند باخته، معامله نکند باخته است. ج.ا می خواست مذاکره نکند! بالاخره با زور دیپلماسی پس گردنی به مسقط احضار شد و اکنون بقای این رژیم در گرو لطف و مرحمت ترامپ است! بقیه حرفهای ج.ا . مزدورانش پروپاگاندایی بیش نیست.

اصل ماجرا همان پس گردنی ترامپ است تا ببینیم در ساعات و روزهای آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. ج.ا راستی «وعده صادق 3» چه شد؟ ما خیلی پیگیر هستیم!

kanaani.jpgایران اینترنشنال - فروغ کنعانی، جامعه‌شناس درباره نگاه افکار عمومی به مذاکرات میان جمهوری‌ اسلامی و آمریکا به ایران‌اینترنشنال گفت:‌ «مردم داخل ایران به این فکر می‌کنند که مبادا جمهوری‌ اسلامی از این مذاکرات جان سالم به در ببرد و دستاوردهای جنبش انقلابی ۱۴۰۱ علیه حکومت به جایی نرسد.»

کنعانی با اشاره به سوابق برجام که باعث ایجاد فضای شدید بی‌اعتمادی مردم به حکومت شد، گفت: «در دوره‌های گذشته، مردم به دلیل پروپاگاندای جمهوری‌ اسلامی برای مذاکرات میان ایران و آمریکا، ابراز شور و شعف کردند، اما نه فضای سیاسی اندکی باز شد و نه گشایش درهای اقتصادی صورت گرفت.»

این جامعه‌شناس رفتارهای جمهوری‌اسلامی برای اعلام شیوه مذاکرات با آمریکا را «کودکستانی» خواند و گفت: «این رفتارهای نابالغانه تنها به بی‌اعتماد شدن مردم ایران منجر خواهد شد.»

او تاکید کرد: «خواست هیچ یک از مردم ایران این نیست که مذاکرات در نهایت به بقای جمهوری‌اسلامی کمک کند.»

:::

12-6.jpgفرارو - عمان در سال‌های اخیر به عنوان یک مرکز مهم برای برگزاری مذاکرات دیپلماتیک، به ویژه در زمینه روابط ایران و آمریکا، شناخته شده است. این مذاکرات که غالباً به صورت غیرمستقیم انجام می‌شود، بر مسائل اقتصادی و سیاسی ایران تاثیرات مستقیم و قابل‌توجهی دارد.

به گزارش هفت صبح، سفر هیات‌های دیپلماتیک به عمان معمولاً نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است، زیرا این سفر‌ها علاوه بر مذاکرات رسمی، شامل حضور مقامات عالی‌رتبه و در برخی موارد وزیر امور خارجه نیز می‌شود. برای اینگونه سفرها، انتخاب هتل‌ها و خدمات مورد نیاز برای اقامت هیات‌ها اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

در بررسی منابع فارسی و انگلیسی، تا لحظه تنظیم این گزارش، جزئیات دقیق یا حتی گمانه‌زنی درباره مکان برگزاری این مذاکرات در مسقط پایتخت عمان، به دست نیامد. هیچ‌یک از منابع رسمی یا رسانه‌های عمانی نیز نام هتل یا محل خاصی را که میزبان این مذاکرات بوده‌اند، اعلام نکرده‌اند. این عدم افشای اطلاعات ممکن است به دلیل ماهیت محرمانه و حساس مذاکرات باشد.

در سفر‌هایی که مقامات ایرانی به ویژه وزیر امور خارجه در آن حضور دارند، معمولاً هتل‌های لوکس و مجهزی انتخاب می‌شوند که علاوه بر ارائه خدمات معمولی، امکانات ویژه‌ای برای پذیرایی از مقامات عالی‌رتبه و برگزاری نشست‌ها و جلسات رسمی دارند. به همین دلیل، علاوه بر هتل‌های دیپلماتیک که برای هیات‌های رسمی و دیپلمات‌ها مناسب است، هتل‌های لاکچری نیز به عنوان گزینه‌ای مناسب برای اقامت تیم‌های مذاکره‌کننده و مقامات عالی‌رتبه، مانند وزیر امور خارجه در نظر گرفته می‌شوند. پروتکل‌های انتخاب هتل‌های محل اقامت و محل مذاکره، از نظر امنیتی و سهولت کار، اقتضا می‌کند که از فهرست محدودی از هتل‌های گرانقیمت برای این کار استفاده شود.

یکی از هتل‌های لاکچری مطرح در عمان، هتل شانگریلا بار آل‌جسا است که به عنوان یکی از بهترین هتل‌های عمان شناخته می‌شود. این هتل با طراحی‌های مدرن و کلاسیک، امکانات ویژه‌ای برای پذیرایی از مقامات دولتی و برگزاری جلسات رسمی دارد. هزینه اقامت در این هتل برای هر نفر در هر شب معمولاً بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ ریال عمان است که معادل ۳۱ تا ۴۶ میلیون تومان خواهد بود. این هتل علاوه بر اتاق‌های لوکس، دارای سالن‌های کنفرانس مجهز و رستوران‌های عالی است که می‌تواند نیاز‌های یک هیات دیپلماتیک را برآورده کند.

هتل دیگری که برای اقامت مقامات عالی‌رتبه انتخاب می‌شود، هتل کمبنسکی مسقط است. این هتل با امکانات لوکس و خدمات بی‌نظیر خود، یک انتخاب مناسب برای سفر‌های دیپلماتیک است. هزینه اقامت در این هتل برای هر نفر بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ ریال عمان است که معادل ۳۹ تا ۶۵ میلیون تومان برای هر شب خواهد بود. این هتل همچنین خدمات ویژه‌ای از قبیل فضا‌های مخصوص جلسات، اینترنت پرسرعت و پذیرایی اختصاصی برای هیات‌های دیپلماتیک را فراهم می‌کند.

هتل قصرالسلطان نیز به عنوان یکی دیگر از گزینه‌های لاکچری برای اقامت هیات‌های دیپلماتیک در عمان مطرح است. این هتل به دلیل طراحی زیبا و امکانات ویژه‌ای که دارد، معمولاً برای اقامت مقامات رسمی و برگزاری نشست‌های مهم انتخاب می‌شود. هزینه اقامت در این هتل برای هر نفر معمولاً بین ۱۰۰ تا ۱۷۰ ریال عمان است که معادل ۲۶ تا ۴۴ میلیون تومان خواهد بود.

علاوه بر هزینه اقامت در هتل‌ها، یکی دیگر از هزینه‌های اصلی در سفر‌های دیپلماتیک، اجاره خودرو‌های لوکس برای جابه‌جایی تیم‌های مذاکره‌کننده است. در چنین سفرهایی، به ویژه در سفر‌هایی که وزیر امور خارجه در آن حضور دارد، برای جابه‌جایی مقامات از خودرو‌های لوکس و بعضا ضدگلوله برندهایی، چون مرسدس بنز، لکسوس و ب.‌ام؛ و استفاده می‌شود.

هزینه اجاره این خودرو‌ها برای یک روز معمولاً بین ۵۰ تا ۱۵۰ ریال عمان است که معادل ۱۳ تا ۳۹ میلیون تومان برای هر خودرو خواهد بود. در صورتی که هیات دیپلماتیک نیاز به چندین خودرو برای جابه‌جایی اعضای خود داشته باشد، هزینه اجاره این خودرو‌ها به طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد. فرض بر اینکه هیات ۲۰ نفره نیاز به ۵ خودرو دارد، هزینه اجاره خودرو‌ها بین ۶۵ تا ۱۹۵ میلیون تومان برای هر روز اقامت هیات برآورد می‌شود.

در سفر‌های دیپلماتیک همچنین نیاز به استخدام مترجمان و دستیاران محلی برای تسهیل ارتباطات و برگزاری نشست‌ها وجود دارد. هزینه استخدام این نیرو‌ها برای هر نفر معمولاً بین ۳۰ تا ۶۰ ریال عمان است که معادل ۷ میلیون و ۸۰۰ هزار تا ۱۵ میلیون ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود. با توجه به اینکه این نیرو‌ها برای کمک به مترجمی و هماهنگی جلسات مورد استفاده قرار می‌گیرند، هزینه تجمیعی این بخش برای هیات‌های بزرگ به رقم‌های قابل‌توجهی می‌رسد. فرض کنیم که هیات ۲۰ نفره نیاز به ۱۰ مترجم و دستیار محلی داشته باشد؛ هزینه مجموعی این بخش بین ۷۸ تا ۱۵۶ میلیون تومان در روز خواهد بود.

علاوه بر این، خدمات جانبی دیگری از قبیل اینترنت، تلفن، شام ضیافت سیاسی و سایر خدمات رفاهی نیز باید در نظر گرفته شوند. هزینه یک شام دیپلماتیک، از شبی ۴۰۰ میلیون تومان به بالا است. هزینه استفاده از اینترنت پرسرعت در هتل‌های لاکچری معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ ریال عمان به ازای هر روز برای هر نفر است که معادل ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تا ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خواهد بود. این هزینه‌ها ممکن است در صورت استفاده از خدمات اضافی یا درخواست‌های ویژه، افزایش یابد.

سفر هیأت ایرانی به مسقط معمولاً با استفاده از یکی از هواپیما‌های ناوگان تشریفاتی دولت انجام می‌شود. این ناوگان که شامل هواپیما‌هایی از نوع فالکون و ایرباس است، برای مقاصد رسمی و تشریفاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. هزینه عملیاتی این هواپیما‌ها بسته به نوع پرواز و مسیر، متفاوت است و به‌طور میانگین بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار در ساعت تخمین زده می‌شود. با فرض مدت زمان پرواز حدود ۲.۵ ساعت از تهران به مسقط، هزینه یک‌طرفه پرواز ممکن است حدود ۱.۲ تا ۲.۵ میلیارد تومان با نرخ امروز برآورد شود. این هزینه‌ها شامل سوخت، حقوق خدمه، نگهداری هواپیما و سایر هزینه‌های مربوط به سفر‌های رسمی است.

هزینه‌های امنیتی سفر هیات دیپلماتیک ایران به عمان نسبت به کشور‌های غربی پایین‌تر است. تیم‌های امنیتی داخلی ایران که از نیرو‌های متخصص ایرانی تشکیل می‌شوند، مسئول تأمین امنیت مقامات هستند و هزینه کمتری نسبت به تیم‌های خارجی دارند. علاوه بر این، دولت عمان نیز بخشی از خدمات امنیتی را به رایگان پوشش می‌دهد، به ویژه برای تأمین امنیت محل اقامت. با توجه به این شرایط، هزینه امنیتی هر شبانه‌روز در این سفر، بین ۳۰ تا ۵۰ هزار دلار تخمین زده می‌شود.

در محاسبه هزینه‌های سفر‌های دیپلماتیک، علاوه بر هزینه‌های اصلی، باید هزینه هدایای دیپلماتیک را نیز مد نظر قرار داد. این هدایا معمولاً به عنوان نشانه‌هایی از احترام و حسن‌نیت بین کشور‌های مختلف تبادل می‌شوند. هرچند در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، به دلیل ماهیت مذاکرات، احتمالاً هیچ هدیه‌ای برای طرف آمریکایی در نظر گرفته نمی‌شود و به تبع آن، هدیه‌ای نیز دریافت نخواهد شد، اما برای میانجی عمانی که نقش کلیدی در تسهیل مذاکرات ایفا می‌کند، هدایای دیپلماتیک در نظر گرفته می‌شود.

هتل بر روی یک کامیون بارگیری می‌شود.

arrest.jpgهفت صبح: کارآگاهان اداره شانزدهم در جریان وصول شکایت‌های سریالی زنان پایتخت با موضوع تجاوز و سرقت، اقدام به شناسایی و دستگیری متهم کردند و سرانجام این فرد را به دام انداختند.

متهم پس از دستگیری در اعتراف به اتهام انتسابی گفت: "با هویت [ مجعول عمدتا ] ملکی در سایت دیوار، خانم‌های جستجوگر کار را شناسایی می‌کردم و به بهانه استخدام پرستار کودک و یا نظافت چی با آنها تماس گرفته و قرار می‌گذاشتم؛ پس از آن به بهانه رفتن به محل کار آنها را سوار موتور نموده و اگر سوار نمی‌شدند، با تهدید چاقو آنها را سوار می کردم و ...

:::

omantalks.jpgچرا مذاکرات عمان می‌تواند یک فرصت برای تنش‌زدایی میان ایران و آمریکا باشد؟

یورونیوز - تنها دو ماه بعد از آنکه علی خامنه‌ای، رهبر ایران در جمع گروهی از فرماندهان ارتش، مذاکره با آمریکا را «غیر عاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه» خوانده بود، حال وزیر خارجه ایران در عمان (به صورت مستقیم یا غیرمستقیم) با نماینده دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا گفتگو کرد.

نماینده آمریکا کیست؟ استیو ویتکاف، تاجری است که روابط شخصی نزدیکی با دونالد ترامپ دارد. او هرگز سابقه دیپلماتیک نداشته و به عنوان یک بازرگان املاک و مستغلات در نیویورک فعالیت کرده است. دونالد ترامپ او را به عنوان نماینده ویژه خود در امور خارومیانه منصوب کرد اما در عین حال این میلیاردر تاجر، در مذاکرات میان روسیه و اوکراین نیز نقش کلیدی ایفا می‌کند.

آقای ویتکاف، در ۲۱ مارس در گفتگویی با تاکر کالرسون در خصوص موضع آمریکا در قبال ایران تاکید کرده بود که ترامپ به دنبال برقراری «رابطه‌ای بر پایه اعتماد» با ایران است. او در آن مصاحبه بارها از عدم تمایل و ترجیح رئيس جمهور ایالات متحده برای انجام اقدام نظامی علیه جمهوری اسلامی سخن گفته بود. ویتکاف همچنین اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه واشنگتن ترجیح می‌دهد با ایران به توافق صلحی دست یابد تکرار کرده بود. در نتیجه حضور شخصی مانند ویتکاف، دست‌کم از سوی آمریکا می‌تواند نشانه‌ای امیدوارکننده برای کسانی باشد که از امکان حصول به یک توافق دوجانبه محتمل سخن می‌گویند.

برخلاف جریان نیروهای وفادار و قدیمی به ترامپ، گروهی از جمهوری‌خواهان کلاسیک هم در کابینه دونالد ترامپ حضور دارند، که دیدگاه کاملا متضاد نسبت به تعامل و یا تقابل با ایران در سر دارند. تنها دو روز پس از گفتگوی ویتکاف و ابراز تمایل آمریکا برای توافق با ایران، مایکل والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ در اظهاراتی کاملا متفاوت، از برنامه ایالات متحده برای آنچه او «برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران» سخن گفته بود حرف زد. اظهاراتی که مشابه آن از سوی مارکو روبیو، وزیر امور خارجه دولت آمریکا و سخنگویان این وزارتخانه نیز بسیار شنیده شد.

کارت تغییر دهنده بازی

در خصوص چشم‌انداز پیش روی این مذاکرات چندین برداشت متفاوت قابل تحلیل است. سیاست کلی ایران در طول دهه‌های اخیر از مذاکرات با آمریکا نشان داده که مقام‌های حکومت ایران نه به دنبال حل و فصل مسائلی کلی خود با ایالات متحده، که در پی برطرف کردن نقاط خطرناک و بحرانی در تاریخ خود هستند تا از آن مسیر بتوانند فضای تنفسی دوباره برای استمرار رویکردهای پیشین خود پی بگیرند.

نمونه بارز آن، آنچه پس از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ رخ داد است؛ جایی که بعد از تمایل حسن روحانی برای پیگیری گفتگوهای بیشتر با ایالات متحده و حل و فصل عمیق‌تر تنش‌های ریشه‌دار طرفین، علی خامنه‌ای در سخنرانی معروف خود از رد هرگونه طرح «برجام ۲ و ۳» سخن گفت. پس از آن مزیت‌ها و امتیازات برآمده از برجام کم و کمتر شد و در نهایت با خروج دونالد ترامپ از آن توافق، برجام به تاریخ پیوست.

در آن زمان، یکی از انتقادات دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران، عدم سود بردن آمریکا از آن تفاهم بود؛ ترامپ با اشاره به غیبت شرکت‌های آمریکایی در سرمایه‌گذاری‌ها و توافقات پس از برجام با طرف ایرانی، این پرسش را مطرح می‌کرد که چرا واشنگتن باید در چنین توافقی که در بهترین حالت منافعش برای اروپا خواهد بود مشارکت کند؟

این نکته‌ای است که رئيس جمهور آمریکا همچنان به آن باور دارد و در پی هرگونه توافق با ایران، به دنبال دریافت منافع اقتصادی برای شرکت‌های آمریکایی نیز خواهد بود.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

در چنین فضایی، دو تحول تازه، قابل توجه به نظر می‌رسند؛ عباس عراقچی، روز سه‌شنبه در مقاله‌ای در روزنامه واشنگتن پست با اشاره به موضوع سرمایه‌گذاری آمریکایی در ایران می‌نویسد: « بسیاری در واشنگتن، ایران را از منظر اقتصادی کشوری بسته تصویر می‌کنند. اما واقعیت آن است که ایران به‌طور کامل برای حضور فعال شرکت‌ها و کسب‌وکارهای بین‌المللی باز است. این محدودیت‌ها، نه از جانب ایران، بلکه از سوی دولت‌های ایالات متحده و موانع تحمیل‌شده توسط کنگره بوده‌اند که شرکت‌های آمریکایی را از ورود به بازار ایران، بازاری با فرصت‌هایی در مقیاس تریلیون دلاری، باز داشته‌اند.»

در تایید چنین رویکردی، مسعود پزشکیان، روز چهارشنبه ۹ آوریل در یک سخنرانی در اظهاراتی مشابه گفت: «من هر هفته بارها و بارها خدمت مقام معظم رهبری هستم ایشان با سرمایه‌گذار آمریکایی در کشور هیچ‌گونه مخالفتی ندارند، سرمایه‌گذار بیاید و سرمایه‌گذاری کند.»

12-4.jpgایندیپندنت فارسی - وبسایت دفتر رهبر جمهوری اسلامی با انتشار مطلبی پیرامون مذاکرات امروز مسقط میان ایران و آمریکا ضمن تاکید بر اینکه عراقچی بنا نیست در موضوعات غیرهسته‌ای با آمریکا مذاکره کند نوشت که ذوق‌زده و خوش‌بین شدن مردم نسبت به احتمال حل تنش میان تهران و واشنگتن هم مضر است.

در این مطلب آمده است: « عقل و درایت حکم می‌کند که از هر گونه ذوق‌زدگی در سطح مسئولان، رسانه‌ها و جامعه باید خودداری کرد. ذوق‌زدگی و حتی خوش‌بینی در این زمینه فرستادن پیام غلط به دشمن است و تیم ایرانی را نیز تحت فشار مضاعف و بیجا قرار می‌دهد.»

در ادامه این مطلب آمده است که حتی اگر توافقی هم با آمریکا صورت بگیرد، بحران‌های اقتصادی مردم ایران حل نخواهد شد: «اگر شرایط به گونه‌ای رقم بخورد که در آینده توافقی میان دو کشور حاصل شود، این توافق حلال مشکلات اقتصادی ایران نخواهد بود. دل بستن به توافقی خارجی که یک طرف آن آمریکای بدعهد است، امید داشتن به «نقطه‌های خیالی» است.»

12-2.jpgنماینده علی‌ خامنه‌ای در روزنامه «کیهان» تأکید کرده که مذاکرات روز شنبه مانند «مذاکرات غیرمستقیم قبلی، بی‌نتیجه می‌ماند». حسین شریعتمداری روز شنبه ۲۳ فروردین در یادداشتی با عنوان «نتیجه مذاکرات شنبه؛ یک هیچ به نفع ما» که پیش از آغاز گفت‌وگوهای عمان منتشر شده است، نوشته: «اگر موضوع مذاکرات غیر‌مستقیم روز شنبه با آمریکا، برنامه هسته‌ای ایران است-که هست-‌ و پیش‌شرط ما لغو تحریم‌هاست-که چنین است-‌ از هم اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد که مذاکرات شنبه مانند مذاکرت غیر مستقیم قبلی، بی‌نتیجه می‌ماند».

آقای شریعتمداری هدف از مذاکرات شنبه را «اعلام غیر‌قابل اعتماد بودن آمریکا به افکار عمومی جهانیان» دانسته و مدعی شده که از هم‌اکنون می‌توان نتیجه مذاکرات غیرمستقیم شنبه با آمریکا را «‌یک، هیچ به نفع ایران اسلامی رقم زد».

oman.jpgخبرگزاری تسنیم فضای مذاکرات ایران و آمریکا را «مثبت» توصیف کرد

به گزارش تسنیم، مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا که امروز در مسقط پایتخت عمان و با وساطت وزیر امور خارجه عمان آغاز شده بود، دقایقی پیش به اتمام رسید. پیشتر یک عضو تیم مذاکره کننده‌ بین ایران و آمریکا در گفت‌وگوی که دقایقی پیش با خبرگزاری تسنیم انجام داده، گفته بود: فضای گفت‌‌وگوها بین ایران و آمریکا مثبت است.

تسنیم خبر داد که گفت‌وگو‌ها بین نماینده‌های جمهوری اسلامی و آمریکا ادامه دارد اما «بعید است به فردا کشیده شود».

رییس شورای حوزه علمیه استان تهران: شاید مذاکرات عمان نقطه‌ عطفی در تاریخ معاصر ایران شود

ایران اینترنشنال - علی‌اکبر رشاد، رییس شورای حوزه علمیه استان تهران با اشاره به مذاکره جمهوری اسلامی با آمریکا در عمان گفت: «شاید امروز به عنوان نقطه‌ عطفی در تاریخ معاصر ایران ثبت شود، مشروط بر آنکه طرف مقابل به تعهدات خود پایبند باشد.» او افزود: «ما در چهار دهه گذشته، بارها شاهد مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا بوده‌ایم.»

گفتگوی مستقیم ویتکاف و عراقچی

وزارت خارجه جمهوری اسلامی: عراقچی و ویتکاف هنگام ترک محل مذاکرات، دقایقی گفت‌وگو کردند

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی از پایان مذاکرات «غیرمستقیم» تهران و واشینگتن در مسقط خبر داد. وزارت خارجه جمهوری اسلامی افزود: «پس از پایان بیش از دو ساعت و نیم مذاکرات غیرمستقیم، روسای هیات‌های نمایندگی ایران و آمریکا در هنگام ترک محل گفت‌وگوها با حضور وزیر امور خارجه عمان دقایقی گفت‌وگو کردند.»

استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه و رییس هیات مذاکره‌کننده این کشور، در گفت‌وگویی با شبکه ان‌بی‌سی اعلام کرد که مذاکرات روز شنبه میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده «بسیار مثبت و سازنده» بوده است.

تصویری در رسانه‌ها منتشر شده که اعضای هیئت مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی را پس از پایان مذاکرات با ایالات متحده در عمان نشان می‌دهد

در این تصویر، چهره‌هایی از جمله عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی و معاونان او از جمله مجید تخت روانچی و کاظم غریب‌آبادی دیده می‌شوند

حسین مرعشی: به عراقچی گفتم ایران ۲۵۰۰ میلیارد دلار پروژه برای مذاکره با آمریکا دارد

حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی با تاکید بر این که کاهش توان هسته‌ای و ذخایر اورانیوم تنها برگ مذاکره با آمریکایی‌ها نیست، گفت: «من به آقای عراقچی توضیح دادم، گفتم ایران دو هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار همکاری اقتصادی، پروژه می‌تواند روی میز مذاکره بگذارد.»

مرعشی در ادامه گفت که به عراقچی گفته است: «شما با یک برگ انرژی هسته‌ای کاهش ذخایر اورانیوم مذاکره نکنید. شما دو هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار پروژه بگذارید روی میز دنیا.»

یک منبع عمانی: مذاکرات بر برنامه هسته‌ای، تبادل زندانیان و کاهش تنش منطقه‌ای متمرکز است

خبرگزاری رویترز به نقل از یک منبع عمانی نوشت که هدف از مذاکرات میان ایران و آمریکا، تنش‌زدایی منطقه‌ای، تبادل زندانیان و دستیابی به توافق‌هایی محدود برای کاهش تحریم‌ها در ازای کنترل برنامه هسته‌ای ایران است.

پیش‌تر مقام‌های جمهوری اسلامی تاکید کرده بودند که محور اصلی مذاکرات کنترل برنامه هسته‌ای ایران در ازای رفع تحریم‌هاست.

مقام‌های آمریکایی نیز هدف خود را «برچیدن کامل» برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی عنوان کرده بودند.

دونالد ترامپ بارها ایران را به اقدام نظامی در صورت عدم توافق تهدید کرده است.

یک مقام آمریکایی: ترامپ برای رسیدن به توافق حاضر است امتیازهایی به ایران بدهد

وب‌سایت اکسیوس به نقل از یک مقام آمریکایی نوشت دونالد ترامپ برای رسیدن به توافق حاضر است امتیازهایی به جمهوری اسلامی بدهد.

یک منبع آگاه هم به این وبسایت گفت اگر مذاکرات اولیه غیرمستقیم بین ایران و آمریکا در عصر شنبه ۲۳ فروردین مثبت باشد، ممکن است در شامگاه شنبه یا روز یک‌شنبه ۲۴ فروردین نیز مذاکرات «مستقیم» بین طرفین برگزار شود.

araqchi.jpgایران اینترنشنال - عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اعلام کرد که دور دوم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده، شنبه هفته آینده برگزار خواهد شد. به گفته او، در دور بعدی گفت‌وگوها قرار است درباره «چارچوب‌های کلی توافق احتمالی» بحث شود. عراقچی اظهار داشت: «اگر در جلسه آینده بتوانیم مبنا را قطعی کنیم، فکر می‌کنم بخش زیادی از مسیر را طی کرده‌ایم و می‌توانیم گفت‌وگوهای واقعی را آغاز کنیم.»

او مذاکرات روز شنبه در عمان را «سازنده» و در «محیطی آرام و محترمانه» توصیف کرد و گفت که این گفت‌وگوها دو ساعت و نیم به طول انجامید و در جریان آن، وزیر خارجه عمان چهار بار میان دو طرف رفت‌وآمد کرد. عراقچی همچنین تاکید کرد: «هر دو طرف اذعان داشتند که مطلوب آنان، رسیدن به توافقی در کوتاه‌ترین زمان ممکن است. این کار آسان نیست و نیاز به اراده هر دو طرف دارد.» عراقچی درباره دیدارش با استیو ویتکاف گفت: «در هنگام خروج از محل مذاکرات غیرمستقیم با هیئت آمریکایی برخورد داشتیم و در حد سلام‌وعلیک صحبت کردیم و چیز فوق‌العاده‌ای نبود.»

عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با صدا و سیما درباره گفت‌وگوی رو در روی خود با استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ برای مذاکرات گفت: «بعد از مذاکره رو در رو شدیم و در حد سلام و علیک صحبتی کردیم.»

در روزهای گذشته مدیران جمهوری اسلامی به دفعات از غیرمستقیم بودن این مذاکره در عمان گفته‌اند.

debagh.jpg«یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است؟
ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری»

سروش دباغ - زیتون

نیک میدانم کثیری از هموطنان عزیز، نظیر من، این روزها دلمشغول و دلنگران وضعیت مملکت اند و اخبار سیاسی را به دقت رصد می کنند. آرزو کنیم و امیدوارم باشیم مذاکره ای پایدار ( مستقیم باشد یا غیر مستقیم فرقی نمی کند)، میان ایران و امریکا صورت بگیرد و از پی آن تحریم ها کمتر شود و رفته رفته به محاق رود؛ باشد که رونق و رشد اقتصادی به کشور باز گردد؛ امنیت معیشتی و روانیِ عموم شهروندان بیشتر شود و «خیر عمومی» افزایش یابد.

توافق دربارۀ «مسئله ای هسته ای» شرط اول قدم و ضروری است؛ اما نه شرط کافی. بازبینی جدیِ در سیاست خارجی در راستای منافع ملی، تعامل با جامعۀ جهانی، قدم نهادن در ریل توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی.....گامهای بعدی است که اگر برداشته نشود، تغییرات محسوس و ماندگاری در کشور صورت نمی گیرد و وضع و حال شهروندان بهبود نمی یابد.

هر چند می‌شد این مذاکره سالها پیش صورت بگیرد و کشور به مراتب کمتر دچار خسران و ضرر گردد و بسی زودتر سر و سامان بگیرد . از این حیث، هم افسوس و حیف می خوریم، هم بازخوانی انتقادی گذشته و سیاست های حاکمان در این میان بایسته و ضروری و رهگشاست و در جای خود پی گرفتنی؛ در عین حال، در حال حاضر وظیفۀ مدنیِ عموم میهن دوستان، به نزد من استقبال و حمایت از مذاکرات پیش روست.

روشن است که دو جماعت با تحقق مذاکرات سخت مخالف اند و از هیچگونه سنگ اندازی در این میان فروگذار نمی کنند.

یکی جنگ طلبان داخلی و کاسبان تحریمی که حفظ منافع و موقعیت کنونی آنها، قوبا در ادامه یافتن وضعیت موجود است: از حسین شریعتمداری که ترامپ را تهدید به ترور می کند گرفته تا جماعت پایداری چی که دلی در گروی منافع ملت و مملکت ندارند و تنها در پیِ تحقق منافع و مطامع نامشروع و رهزن و دل آزار خویش اند.

دوم، جنگ طلبان خارجی که ادامۀ حیات سیاسی خود را سوگمندانه در سخت تر و پیچیده تر شدن شدن فضای سیاسی داخل کشور به هر نحوی و فروپاشی به هر بهانه ای می بینند. و الا فهم این این مطلب هوش زیادی نمی خواهد که میتوان هم منتقد جدّیِ سیاست های نظام در حوزه های مختلف بود؛ در عین حال منتقد جدّیِ جنگ هم بود و مشفقانه و دلسوزانه هشدار داد که بر طبل جنگ کوبیدن و دل خوش داشتن به حملۀ خارجی با محوریت ترامپ و ناتانیاهو، هیچ نسبتی با تحققِ منافع ملی و بهروزیِ مردمان ندارد..

آرزو کنیم تیغ این دو جماعت کند شود و کارشکنی ها و شیطنت های آنها به جایی نرسد، که در غیر اینصورت درگیر جنگی می شویم که خانمان سوز است و نه از تاک، نشانی بر جای می گذارد و نه از «تاک نشان».

همچنین، آرزو کنیم زعمای قوم، تنها و تنها منافع ملی را در این میان در نظر بگیرند، مسئله را حیثیتی و ناموسی نکنند و حال که تابوی مذاکره شکسته شده یا به تعبیر بهتر مجبور به شکستن آن شده اند؛ خطاهای گذشته را تکرار نکنند، فرصت سوزی نکنند و از موضع پاسداشت منافع ملی و حفظ یکپارچگی سرزمینی، کار را به دست کاردانان بسپرند و مذاکره کنند، امتیاز بدهند و امتیاز بگیرند و مودب به آدابِ مذاکره باشند، به توافق برسند، که صلاح ملک و ملت در آن است:

« من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال»

ravayat.jpgنشریه‌ی خط حزب الله، وابسته به دفتر رهبری، در سرمقاله‌ی شماره‌ی تازه‌ی خود درباره‌ی دلیل موافقت با مذاکره با آمریکا نوشت: ماجرا از جایی متفاوت شد که ترامپ، در نامه‌ی خود، به نوعی از مواضع پیشین خود عقب‌نشینی کرده و نسبت به محدود شدن مذاکرات به موضوع هسته‌ای چراغ سبز نشان داد. این موضوع، در کنار تلاش سنگین دولت آمریکا برای مقصّر جلوه دادن جمهوری اسلامی ایران در زمینه‌ی بالا گرفتن تنش‌ها نزد افکار عمومی دنیا و به‌خصوص مردم کشورمان، باعث شد تا جمع‌بندی بر پاسخ جمهوری اسلامی به نامه باشد؛ پاسخی که هم راه را برای تعامل ــ در چهارچوب غیر‌مستقیم بودن مذاکرات ــ باز گذاشت و هم موضعی قاطع در برابر یاوه‌گوئی‌های ترامپ بود.

با خبری که رئیس‌جمهور آمریکا دوشنبه‌شب در کاخ سفید اعلام کرد، سِیر اتّفاقات میان دو کشور وارد مرحله‌ای تازه و پُرشتاب‌تر از پیش شد. ترامپ که میزبان نخست‌وزیر جنایت‌کار رژیم صهیونیستی بود، به خبرنگاران حاضر در اتاق بیضی کاخ سفید گفت که روز شنبه یک نشست بسیار بزرگ بین آمریکا و ایران برگزار خواهد شد و این دیدار به صورت مستقیم و در سطح عالی برگزار می‌شود. در ادامه، او همان ادّعای تکراری را پیش کشید و مدّعی شد با اینکه توافق برای ایران خوب است امّا اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، تبعات بسیاری بدی برای ایران خواهد داشت؛ یعنی همان سیاست کهنه‌ی چماق و هویج!

سیّدعبّاس عراقچی، وزیر امور خارجه‌ی کشورمان که راهی الجزایر شده بود، چند ساعت بعد در حساب کاربری خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی نوشت: «ایران و ایالات متّحده روز شنبه در عمان برای گفت‌وگوهای غیر‌مستقیم در سطح مقامات عالی ملاقات خواهند کرد. این یک فرصت و نیز یک آزمون است. توپ در زمین آمریکا است.» خبرهای تکمیلیِ بعدی نشان داد این مذاکرات قرار است با حضور آقای سیّدعبّاس عراقچی از سوی ایران و استیو ویتکاف، فرستاده‌ی ویژه آمریکا در امور غرب آسیا، انجام بشود.

بلافاصله پس از اظهارات ترامپ، تحلیل‌ها، گمانه‌زنی‌ها و اظهارنظرهای زیاد و گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. رسانه‌های غربی و ضدّ‌انقلاب در این زمینه تلاش بسیاری کردند و با انتشار انبوهی از مطالب مختلف، سعی کردند این‌گونه القا کنند که جمهوری اسلامی از مواضع قبلی خود درباره‌ی مذاکره با آمریکا عقب‌نشینی کرده و فشارهای دولت ترامپ به ایران جواب داده است. اعلام ناگهانی این خبر از سوی ترامپ نیز دست‌مایه‌ی موج گسترده‌ای از فضاسازی‌های رسانه‌ای و شبهات مختلف شد.

چرا ترامپ به غافلگیری علاقه دارد؟
موضع‌گیری غافلگیرانه‌ی ترامپ با موضوع مذاکره با ایران، در دوشنبه‌شب، موضوع جدیدی نبود. او درباره‌ی ارسال نامه به جمهوری اسلامی ایران نیز همین روش را در پیش گرفت و به شکلی کاملاً غافلگیرکننده و ناگهانی، در یک مصاحبه‌ی تلویزیونی گفت که به ایران نامه نوشته و خواهان مذاکره است؛ نامه‌ای که چندین روز بعد به ایران رسید!

چنین برخوردهایی با این موضوعات حسّاس، در عالم دیپلماسی، چندان مرسوم نیست و می‌توان گفت خارج از قواعد کلاسیک دنیای دیپلماسی و روابط بین‌الملل است؛ امّا ترامپ علاقه دارد تقریباً در همه‌ی زمینه‌ها با سایرین فرق داشته باشد و به جای پیش بردن امور این‌چنینی از کانال‌های رایج، خود وارد گود شده و مستقیماً نقش‌آفرینی کند. فارغ از این نکته که ریشه در روان‌شناسی سیاسی ترامپ دارد، هدف اصلی او از این بازی‌های رسانه‌ای اثرگذاری بر افکار عمومی به‌طور کلی، و بر ایرانیان به طور ویژه و اختصاصی است.

این موضوع از دید رهبر انقلاب نیز دور نمانده و ایشان در ماجرای ارسال نامه، به این هدف اشاره کرده و فرمودند: «اینکه رئیس‌جمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت [میکند] و ادّعا میکند که نامه‌ای فرستاده ــ که البتّه به ما نرسیده؛ یعنی به من نرسیده ــ به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکره‌ایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست.» ۱۴۰۳/۱۲/۲۲

اظهارات دوشنبه‌شب ترامپ را می‌توان ادامه‌ی همین خط دانست؛ خطّی که سعی دارد به افکار عمومی دنیا و همین‌طور داخل ایران القا کند که آمریکا به دنبال مذاکره‌ی جدّی و حلّ‌وفصل مسائل بین دو کشور است، امّا این جمهوری اسلامی است که علاقه‌ای به این موضوع ندارد.

چرا با مذاکره‌ی غیر‌مستقیم موافقت شد؟
یکی از شبهاتی که دشمن ساعاتی پس از اظهارات ترامپ مشغول انتشار و شیوع آن شد، این است که جمهوری اسلامی ایران در برابر فشارها و تهدیدهای دولت ترامپ عقب‌نشینی کرده و موافقت با مذاکره نتیجه‌ی چنین فرایند و محاسباتی است. موضع اخیر وزیر امور خارجه‌ی آمریکا نیز در همین راستا قابل ارزیابی و تحلیل است.

دلیل موافقت ایران با مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا چیست؟ نگاهی به رخدادها و مواضع دولت آمریکا نشان می‌دهد آمریکایی‌ها پس از خروج از برجام همیشه به دنبال توافق فراهسته‌ای بوده‌اند. مذاکره‌ی غیر‌مستقیم با آمریکا برای احیای برجام، طیّ چند سال اخیر، هم در دولت آقای روحانی و هم در دولت شهید رئیسی در جریان بوده و جمهوری اسلامی از آن روی‌گردان نبوده است. آنچه مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات بود، باج‌خواهی آمریکایی‌ها و طرح موضوعات فراهسته‌ای بود.

12-3.jpg👈کیهان لندن - هشدار روزنامه «ستاره صبح»: مذاکرات شکست بخورد، تراژدی خوفناکی خلق می‌شود! علی صالح‌آبادی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و مدیرمسئول روزنامه «ستاره صبح» چاپ تهران ۲۳ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ در سرمقاله این روزنامه هشدار داده است که به هر دلیل اگر مذاکرات عمان میان جمهوری اسلامی و آمریکا به شکست بیانجامد تراژدی خوفناکی خلق می‌شود که سخت خواهد بود.

او تأکید کرده است که آمریکا «قدرت اول جهان» است و در مذاکره طرفی که قدرت بیشتری دارد امتیاز بیشتری می‌گیرد بنابراین خواسته‌های جمهوری اسلامی از آمریکا باید حداقلی باشد. در بخشی از این نوشتار آمده «شرایط جهانی و منطقه‌ای به ضرر جمهوری اسلامی تغییر کرده و آمریکا قصد دارد نظم جهانی را تغییر دهد» و «اگر ایران بخواهد در برابر این اراده آمریکایی بایستد با وضع تحریم بیشتر و در انتها با حمله نظامی مواجه خواهد شد».

صالح‌آبادی با اشاره به دیدار استیو ویتکاف نماینده آمریکا در مذاکرات با ولادیمیر پوتین، از اینکه روسیه و اسرائیل مذاکره با آمریکا را بهم بزنند ابراز نگرانی کرده است.

mnkbanner.jpgمیهنمان سرزمین عجایب و چندگانگی و نوبرانه هاست

مسعود نقره کار

حتی در جنوب پاتخت اش، شهرتهران، با ساخت و بافت مذهبی و شیعی، نوعی مدارا و پلورالیسم دینی وجود داشت. پیروان ادیان گوناگون در محله ها و بازارها در کمال آرامش زندگی می‌کردند، آرامشی که فقط تمامیت خواهیِ سیاسی، مذهبی و فرقه ای آن را بهم می زد. بیش از هرکس و جریانی آخوندها وروحانیت علیه پیروان ادیان دیگر ستمگری روا می داشتند و مردم را آشکار و پنهان به آزار و اذیت و طرد آنان ترغیب و تشویق و تحریک می کردند. حتی تخریب بنای حظیرة القدسِ بهائیان که دربار شاه و آخوندها (سپهبد نادر باتمانقلیچ و فلسفی واعظ) مرتکب شدند به تحریک آخوندها بود.(2)

از قدیمی ترین میدان های تهران" میدان کهنه چین ها"بود:
" این میدان نزدیک دروازه قدیم شهرری بود که اکثرا" کلیمی بودند. در میدان کهنه‌چین‌ها، لحاف پاره، تشک پاره و قبای پاره روی هم انباشته بود و برخی این کهنه‌ها را با چاقو ریشه‌ریشه و بعدا وزن می‌کردند و برای کف گیوه می‌فروختند یا برای مشعل گرز، کهنه درست می‌کردند. از دیگر اجناس رایج این میدان بقچه چهل ‌تکه و رویه لحاف صد تکه بود به این ترتیب که زن‌ها صد تکه پارچه رنگارنگ را با رعایت ذوق و سلیقه به هم می‌دوختند و از آن رویه لحاف یا یک بقچه درست می‌کردند.".
تهران محله جهودها (سه راه سیروس و خیابان سیروس)(1)، محله ارامنه، بازار زرتشتی ها، بازارقماش فروش ها ( بازار جهودها) و...داشت که بیشترین مشتریان آن ها مسلمانان بودند. "جواد جهود" پارچه فروش (قماش فروش) میدان خراسان را که نبش خیابان بی سیم نجف آباد(طیب) پارچه فروشی داشت، اهل محل، بویژه دخترکان جوان، بیش از سایر کسبه دوست می داشتند، هم خوش مشرب و مهربان بود، هم ارزان فروش و هم خیلی خوش پوش وخوش تیپ. بیشترین مشتریان" بنگاه های شادمانی" خیابان سیروس نیز مسلمانان بودند. مُسیوهای مسیحی هم کُلی کُشته مرده داشتند، به ویژه از جامعه روشنفکری و اهل هنر و قلم که با نوشابه های الکلی و گوشت خوک مساله ای نداشتند.

p2.jpg
در کنار محله ها وبازارهائی که پیروان ادیان مختلف با آرامش زندگی و کسب و کار می کردند، نادرۀ پدیده ی دیگری در میهنمان وجود داشته است، یعنی چهارراه ادیان در قلبِ تهران.

محل تلاقی خیابان سی تیر (قوام السلطنۀ سابق) با خیابان های جمهوری و میرزا کوچک خان، چهارراه ادیان است. خیابان و چهارراهی که نیایش گاه های ادیان گوناگون، مسجد، کنیسه، آتشکده و کلیسایی با قدمتی بیش از خود خیابان را در یک‌ جا جمع کرده است، مسجد ابراهیم خلیل الله، کنیسه حیم، کلیسای مریم مقدس، کلیسا پطروس، موزه اسقف آرداک مانوکیان، دبیرستان فیروز بهرام و آتشکده آدریان، آذین های یکی از"پلورال" ترین چهارراه های جهانند.

******

1- "جهود" خواندنِ یهودیان را بسیارانی نادرست و تحقیر و توهین آمیز می دانند، من به یاد ندارم در ایران جهود خواندن یهودیان باعث رنجش آن ها شده باشد با اینکه نسبت های ناروائی با این عنوان به یهودیان داده می شد. بهرگونه در این یادداشت محل ها به همان نامی که خوانده می شود و یا ثبت شده آمده اند.

2- فیلمِ تخریبِ حظیرالقدس

p1.jpg

از فیس بوک مسعود نقره کار

akd.jpgدر آستانه مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا بار دیگر بحث "مکانیسم ماشه" داغ شده است. اما متاسفانه سوء برداشت های غلط و نادرست از چگونگی "مکانیسم ماشه" به دلیل بی اطلاعی, ناآگاهی و یا مغالطه عمدی همچنان ادامه دارد. این مناقشه از زمانی آغاز شد که محمد جواد ظریف با استفاده از واژه "لغو (cancellation)" ادعا کرد که تحریم های سازمان ملل در توافقنامه برجام "لغو" شده اند و کلمه "تعلیق (suspension) در برجام نیامده است. در صورتی که اینگونه نیست و واژه تعلیق حداقل چهار بار و مشخصا در رابطه با تحریم های سازمان ملل در قرارداد برجام تصریح شده است؛ زیرا حکایت برجام داستان تعلیق است و نه لغو؛ و بسیاری دیگر از "داستان سرایی ها" و "دستاوردسازی ها" که با متن انگلیسی برجام همخوانی ندارد.

به گزارش دنیای اقتصاد در مهر ماه ۱٤۰۰ جواد ظریف در کلاب هاوس گفت: "من در مجلس گفتم، کلمه «تعلیق» در برجام نیست، اشتباه از من بود؛ البته این دلیل بر این نیست که برجام را نخواندم؛ وی سپس اضافه می کند: "چهار بار یا سه بار کلمه ساسپند در ضمیمه استفاده شده بود. این را مذاکره کننده ما که داشت ریز اینها رو بحث میکرد و در لحظات آخر اضافه شده بود، به ما اطلاع نداده بودند". باید گفت ای دل غافل! ظریف به اصطلاح جزو بهترین ها و عاقل ترین های نظام بود و بعد از قریب به دوسال بررسی دقیق و مذاکره (دقیقا ۲۲ ماه مذاکره) سالها بعد فهمید که بقول عامیانه "سرش را شیره مالیده اند". این قصه پُرغصه ملت ایران و مشتی آخوند بی سواد است که داستانی است بس غم انگیز.

Nasrollah_Lashani.jpgمصطفی مهرآیین، استاد جامعه‌شناسی، نامه‌هایی به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نوشته و پیشنهاداتی برای اصلاح امور به ایشان داده است. موضوع این نقد ربطی به محتوای نامه‌های ایشان ندارد. اینکه ایشان، یا هرکس دیگری، به خامنه‌ای نامه بنویسد و او را دعوت به اصلاح یا کاری دیگر کند به خود فرد مربوط است؛ خواه این دعوت کارگر افتد یا خیر. تا پیش از این نیز خیلی علاقه‌ای به چنین مواجهه‌های انتقادی با فردی خاص از جرگه‌ی روشنفکران ایرانی نداشتم و اگر نقدی بوده به‌طور کلی مطرح شده است. به‌مرور اما دریافتم که نمی‌توان چنین نقدهایی را طرح نکرد و به‌سادگی از آنها گذشت، چه عدم نقادی افراد مدعی معلمی و استادی موجب افت و تنزل فاجعه‌بار سطح دانش و بینش علمی نسل جوانی می‌شود که شاگردان این اساتید هستند. ازاین‌روی قصد کرده‌ام که هرزگاهی به نقادی‌هایی این‌چنین نیز اقدام، و گفتار و کردار برخی اساتید را بررسی کنم.

این‌بار قرعه به‌نام آقای مهرآیین افتاده است. ایشان جایی در میان گفتگوها و مناظره‌های بسیاری که داشته‌اند در پاسخ به طرف مناظره می‌گوید «من مطلقاً اصلاح‌طلب نیستم و این را عار خود می‌دانم» و به دیگران (به‌ویژه اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان) خرده می‌گیرند که «کتاب نمی‌خوانند و اگر در طرح اندیشه‌های خود از متفکرینی مثل اشمیت و بدیو و فوکو و آگامبن و ... سخن گفته باشند من کل بساط دکترا و سواد و اندیشه‌ام را جمع می‌کنم» (نقل به‌مضمون).

آنچه مرا ترغیب به نگارش این نقد کرد نسبت دستگاه فکری متفکرینی چون فوکو و آگامبن و بدیو با سنت دیرپای نصیحت‌الملوک‌نویسی در ژانر کلاسیک است. برای من عجیب بود استاد جامعه‌شناسی‌ای که اصلاح‌طلب بودن را عار خود می‌داند و به دیگران خرده می‌گیرد که فوکو و آگامبن و بدیو نمی‌خوانند، خود برخلاف فلسفه‌ی سیاسی و دستگاه اندیشگی این متفکران با امید به اصلاح حاکم خودکامه اقدام به نصیحت وی، که کنشی اصلاح‌طلبانه است، کرده.

Hossein_Lajavardi_2.jpgبخش اول - سلطنت و پادشاهی

امروز در شرایط بسیار بحرانی برای کشورمان و نقش و جایگاه اپوزیسیون، و اینکه آیا در این شرایط بُحرانی از ما ایرانیان به عنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی کاری ساخته است یا خیر، بازهم بر آن شدم که به دلایل بسیار و از آن جمله دل نگرانی ها و دل شور زدن ها یکبار دیگر و بمانند داستان هزار و یک شب، هزار بار دیگر هم این سوال را در مقابل خودمان قرار دهم که:

آیا از دست ما کاری ساخته هست؟

ما - اپوزیسیون - مجموعه ای که با دیدگاه ها و افکار و عقاید و ایدئولوژی های متعدد و متفاوت از منتهی علیه راست تا میانه و منتهی علیه چپ، همگی به اشکال مختلف و با طرز تلقی های متفاوت، در یک امر مشترکیم و آنهم اینست که اکثریت قریب به اتفاق مان نمی خواهیم این حکومت سیاه و ننگین را تحمل کنیم و به دنبال راه چاره ای هستیم که ایران مان را پس بگیریم.

در گُذر این سالهای سیاه (46 سال گذشته) همه در حد توان خود تلاش کرده‌ایم ولی امروز با نگاهی آسیب شناسانه باید ارزیابی کرد که چرا ما هنوز اینجا و آنان در آنجا و در مَسند قدرت قرار دارند.

سوال کلیدی این است که امروز و در شرایط بسیار بُحرانیِ حاکم و در زمانی که رژیم سیاه و ننگین جمهوری اسلامی در یکی از خطرناک ترین دوران46 ساله گذشته ننگین خود قرار دارد و شرایط سرنگونیش بیشتر از همیشه فراهم است، ما به عنوان اپوزیسیون این نظام چه می کنیم، چه برنامه ای داریم و چگونه می خواهیم در سرنگونی این حکومت و امروز و فردای بچه هایمان شریک و سهیم باشیم و تا جایی که امکان داشته باشد از تلاش های هموطنان مان در داخل کشور حمایت کنیم.

Nikrooz_Azami_3.jpgفرهنگ ما، آن ساختار دیرپای ناپویایی‌ست که نه از درون زندگی می‌جوشد، نه همراه انسان تغییر می‌کند، بلکه همچون قالبی سفت و فرسوده بر ذهن، زبان و زیست ما سایه انداخته و ما را در خود مستهلک کرده است. ما، بی‌آنکه آگاه باشیم، در تمام ساحت‌های رفتاری، فکری و اجتماعی، خود را با آن تنظیم کرده‌ایم؛ اما این "تنظیم" و هماهنگی، نه از جنس انتخاب، که از جنس عادت و انقیاد است.

ما به‌جای آن‌که فرهنگ را شکل دهیم، توسط آن شکل می‌گیریم. با بازتولید هنجارهایی که روزی دست‌ساز بوده‌اند، امروز خود را در حصاری می‌سازیم که از اندیشه‌ی مستقل و تحول‌خواه می‌گریزد. این هنجارها، زمانی که مورد ستیز قرار نگیرند، تنها ما را به سوی سازش و هم‌نوایی سوق می‌دهند؛ وضعیتی که در آن نه فرد امکان شکوفایی می‌یابد، و نه فرهنگ به سوی افق‌های تازه حرکت می‌کند.

B_Biniaz.jpgتاریخ، هیچ گاه تکرار نمی‌شود؛ شما و من و آن مورچه، که شما و من ندیده‌ایم، فقط و فقط یک بار در جهان پدیدار می‌شوند؛ نه پیش از آن بوده و نه پس از آن (مرگ) خواهد بود. هر کس که گفته تاریخ (یعنی پدیده‌ها) «تکرار» می‌شود، این فرد دست کم در حوزه پدیدارشناسی دانش قابل اعتمادی ندارد. این گزاره که «تاریخ تکرار می‌‌شود، ابتدا به شکل تراژیک [واقعی خودش] و سپس در شکل کاریکاتور [غیرواقعی‌اش]»، جملات ادبی زیبا هستند ولی هیچ ربطی به واقعیت پویا ندارد. زیرا هر پدیده‌ای، چه در شکل جانور، چه در شکل بی‌جان، منحصربه‌فرد است، یعنی فقط یکبار در جهانِ بی‌کران پدیدار می‌شود. زیرا همه چیز در مکان-زمانِ متغیر شکل می‌گیرد و جلوه می‌پذیرد. ممکن است شباهت‌هایی میان پدیده‌ها وجود داشته باشد، ولی «شباهت» کجا، «تکرار» کجا!

نتیجه این که دوره‌ی رضاشاه بزرگ و دوره محمدرضاشاه در ایران تکرار نخواهند شد، حتا اگر پادشاهی دوباره در ایران پیاده شود، زیرا ما در مکان-زمان بسیار متفاوتی قرار داریم، با مردمانی بسیار متفاوت.

***

تا آن‌جا که به سامانه سیاسی آینده‌ی ایران مربوط می‌شود، سپهر سیاسی ایران به دو بخش اساسی تقسیم می‌شود: پادشاهی‌خواهان و جمهوری‌خواهان.

جمهوری‌خواهانی که جمهوری را نسبت به پادشاهی ترجیح می‌دهند، یک طیف بسیار گسترده هستند: از طرفداران رژیم آخوندی شروع می‌شود و تا مجاهدین خلق و سازمان‌های چپ و جمهوری‌خواهان ایران‌گرا ادامه می‌یابد. مورد آخر، جمهوری‌خواهانی هستند که گرایشات ملی‌گرایی قوی دارند، پهلوی‌ستیز نیستند ولی معتقدند که سامانه جمهوری در ایران، برای دموکراسی و توسعه پایدار اقتصادی نسبت به پادشاهی بهتر است. اگر من در این‌جا از جمهوری‌خواهان سخن می‌گویم،‌ منظورم دسته آخر است. مجاهدین خلق و چپ‌های رنگارنگ از نظر من نه ملی هستند و نه دموکرات؛ پیرسازمان‌هایی هستند که مانند رهبر ولایی به فرتوتی رسیدند و در محاسبات سیاسی نقشی ایفا نمی‌کنند و نخواهند کرد.

رضاشاه بزرگ و محمدرضاشاه فقید سازندگان ایران مدرن بودند، زیرساخت‌هایی را بنا کردند که حتا جمهوری واپسگرای آخوندی هم مجبور بود که به آن‌ها تکیه کند و بخشی از سیاست‌های خود را با این زیرساخت‌های از پیش‌مانده تنظیم نماید. این که در زمان رضاشاه بزرگ و محمدرضا شاه، ایران یک کشور دموکراتیک به سبک اروپا نبود و احزاب سیاسی نقشی در تحولات نداشتند، جای انکار نیست. بدون شک، کمبودهای فراوانی در این دو پادشاهی وجود داشت، ولی بنیاد و اساس هر دو پادشاهی بر مبنای منافع ملی و توسعه بود.

azad2.jpgبنظرم آسیب‌شناسی جهتگیری در مورد نظام سیاسی مطلوب برای ایران آینده به بهانه نقد نظرات خانم بهاره هدایت که جمهوری ریاستی را برای ایران مناسب میبینند واجب است. فارغ از فرم نظام، محتوایی که بهاره هدایت گرامی ارائه داد اگر همه گیر شود زنگ خطری برای آینده ایران است. این نظرات بهاره هدایت البته مشابه نظرات مشاورین شاهزاده رضا پهلوی منتها در فرم پادشاهی است. بنظر میرسد این دوستان از رژیم اسلامی عبور کرده اند اما هنوز از بنیان های فکری تحکیم وحدت عبور نکرده اند !
در سال‌های اخیر و به‌ویژه در دل جنبش‌های آزادی‌خواهانه مردم ایران، پرسش در خصوص نظام سیاسی مطلوب برای آینده ایران به یکی از مباحث محوری تبدیل شده است. در این میان، برخی فعالین سیاسی از جمله خانم بهاره هدایت و بخشی از طیف طرفداران شاهزاده رضا پهلوی، نظام پارلمانی را برای ایران آینده نامناسب دانسته و بر اشکال نظام ریاستی در فرم های پادشاهی و یا جمهوری تأکید می‌کنند. اما آیا چنین نسخه‌ای برای ایران، صحیح، واقع‌بینانه و در مسیر دموکراسی پایدار است؟ یا به عکس، می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری اقتدارگرایی مدرن در لباسی جدید باشد؟ خانم بهاره هدایت معتقد است شاهزاده رضا پهلوی از آن اقبال برخوردار است که مردم پشت سرش بایستند و لذا برای گذار ورود ایشان و اقتدار ریاستی ایشان لازم است اما در ادامه یک جمهوری ریاستی را ترجیح میدهند. این درهم آشفتگی نظری بنظر طبیعی نمی آید و لازم است بهاره هدایت عزیز در اینمورد نظرات خود را صیقل بزند و تدقیق کند. در ابتدا میپردازم به تعریف معنایی دو نظام پارلمانی و ریاستی و سپس نقد نظرات بهاره هدیت. جان کلام او را در کلیپ ضمیمه این مقاله مشاهده میکنید.
نظام پارلمانی یا ریاستی؟ بررسی تطبیقی بر اساس نمونه‌های جهانی
نظام پارلمانی، مانند آنچه در بریتانیا، آلمان، هند و کشورهای اسکاندیناوی جریان دارد، ساختاری است که قدرت در آن میان قوه مقننه و دولت توزیع شده است. نخست‌وزیر از دل پارلمان برمی‌خیزد و به‌طور مداوم زیر نظارت پارلمان است. در ساختار پارلمانی:
• امکان سقوط دولت با رأی عدم اعتماد مجلس ممکن میشود،
• دولت و پارلمان و کلیه مقامات سیاسی موظف به پاسخگویی دائم به جامعه هستند،
• تشکیل دولت ائتلافی و مشارکتی متشکل از احزاب مختلف ممکن می‌شود
در نظام های پارلمانی، قدرت سیاسی بر مبنای رقابت برنامه‌محور احزاب شکل می‌گیرد. اما در ایران امروز، احزاب قدرتمند و فراگیر وجود ندارند؛ آنچه هست، عمدتاً گروه‌های قومی، چپ‌گرایان کلاسیک یا ساختارهای فرقه‌ای هستند. بنابراین، برای تحقق یک دموکراسی واقعی، باید مسیر شکل‌گیری و نهادینه‌سازی احزاب را از ابتدا طراحی و اجرا کرد.
در ایران پسا‌جمهوری اسلامی، اگر قرار باشد دموکراسی واقعی برقرار شود، باید ساختاری طراحی شود که:
• قدرت را از پایین به بالا توزیع کند، نه در بالا متمرکز سازد.
• سیستم محوری، گفت‌وگو، مسئولیت‌پذیری و نظارت جمعی را جایگزین فردمحوری کند.
• پاسخگوی تنوع عظیم قومی، فرهنگی، و سیاسی مردم ایران باشد و ساختار قدرت را غیرمتمرکز کند.
نظام پارلمانی بر اساس شفافیت، توازن قوا، و مشارکت همگانی، پی ریزی میشود و پارلمان عالیترین ارگان تصمیم گیری است.
نمونه‌های موفق جهانی
نظام‌های پارلمانی موفق:
علی ماجدی، سفیر سابق ایران در آلمان و ژاپن : مذاکرات شنبه نتیجه مذاکرات قبلی بین آقایان ایروانی و ایلان ماسک در نیویورک است / آمریکا برای ۱۰۰۰ میلیا.رد دلار سر.مایه‌گذ.اری به ایران می آید
davari.jpg

ایران وایر - «شاکر بوری»، طنزپرداز اینستاگرامی، موضوع مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا را دست‌مایه شوخی قرار داده است. تاکید مقامات جمهوری اسلامی بر مذاکره غیرمستقیم در روزهای گذشته نیز با واکنش طنز‌آمیز کاربران شبکه‌های اجتماعی رو‌به‌رو شده بود.

«عباس عراقچی»، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، پس از مذاکره نیز بر غیرمستقیم بودن مذاکره تاکید کرد و گفت مذاکره دو ساعت و نیم طول کشیده و با چهار بار رفت‌وآمد طرف عمانی، پیام‌ها بین طرف ایرانی و آمریکایی مبادله شده است.

:::

musk.jpgخبرگزاری فارس روز شنبه ۲۳ فروردین، مصاحبه‌ای از یک کلاهبردار ۱۰۰۰ میلیاردی را پس از دستگیری منتشر کرد که ادعا می‌کند: «اگر از ایران نمی‌رفتم، الان با ایلان ماسک سر یک میز می‌نشستم.»

این فرد «با راه‌اندازی یک شرکت صوری و وعده سودهای نجومی، از بیش از هزار نفر، ۱۰۰۰ میلیارد تومان کلاهبرداری کرده بود».

به گزارش فارس، ماموران «پلیس بین‌الملل فراجا» پس از دستگیری این کلاه‌بردار را به ایران بازگرداندند.

:::

ویدیوی منتشرشده در اینستاگرام سفارت کره جنوبی در تهران نشان می‌دهد کیم جون پیو، سفیر کره جنوبی در ایران، در مهمانی نوروزی وزارت خارجه جمهوری اسلامی که با حضور عباس عراقچی برگزار شده، ترانه قدیمی «پُرسون پُرسون» را که نخستین‌بار با صدای دلکش ضبط شده، خوانده است.

13.jpgبهروز وثوقی، هنرپیشه معروف و قدیمی سینمای ایران که در اجرای کنسرت نمایش سی‌صد در سن‌خوزه آمریکا حضور داشت، بعد از پایان کنسرت به روی صحنه دعوت شد و مورد تشویق بی‌امان حاضران در سالن قرار گرفت.

بهروز وثوقی که بازی‌هایش در فیلم‌های پیش از انقلاب، بخشی از تاریخ سینمای ایران را رقم زده است، بعد از انقلاب مجبور به خروج از ایران شد. آقای وثوقی بارها از اعتراضات مردم ایران حمایت کرد و هموطنانش را «غیور و بی‌باک» خطاب کرد.

کنسرت نمایش سی‌صد کاری است از سهراب پورناظری که در آن تاریخ، ادبیات و اساطیر ایران را با تلفیقی از تئاتر و موسیقی به روی صحنه می‌آورد.

euro.jpgیورونیوز - استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه که هدایت هیات آمریکایی در مذاکرات روز شنبه با ایران را بر عهده دارد، روز جمعه ۱۱ آوریل در گفتگو با وال‌استریت ژورنال با تاکید بر این که موضع آمریکا برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران است، گفت که واشنگتن برای مصالحه با تهران در این مذاکرات آماده است.

استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه که هدایت هیات آمریکایی در مذاکرات روز شنبه با ایران را بر عهده دارد، روز جمعه ۱۱ آوریل در گفتگو با وال‌استریت ژورنال با تاکید بر این که موضع آمریکا برچیدن کامل برنامه هسته‌ای ایران است، گفت که با این حال، واشنگتن برای مصالحه با تهران در این مذاکرات آماده است.

استیو ویتکاف گفت که خط قرمز دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، جلوگیری از توانایی تهران برای تولید سلاح هسته‌ای است.

به گزارش وال‌استریت ژورنال، هر توافقی که اجازه دهد برنامه هسته‌ای ایران جمهوری اسلامی به شکلی ادامه یابد، به‌نوعی عقب‌نشینی برای دولت آمریکا محسوب می‌شود و خواست اسرائیل را که بر تخریب تاسیسات هسته‌ای ایران تحت نظارت آمریکا تأکید دارد، برآورده نخواهد کرد.

آقای ویتکاف خطاب به مقامات جمهوری اسلامی ایران گفت: «به نظرم، موضع ما در حال حاضر برچیدن برنامه شما است. اما این بدان معنا نیست که به هرحال در حاشیه مذاکرات، راه‌هایی برای مصالحه بین دو کشور پیدا نکنیم.»

او افزود: «خط قرمز ما این است که توانایی هسته‌ای شما به هیچ‌ عنوان نباید ظرفیت نظامی‌سازی داشته باشد.»

به گزارش وال‌استریت ژورنال، هر توافقی که اجازه دهد برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران به شکلی ادامه یابد، به‌نوعی عقب‌نشینی برای دولت آمریکا محسوب می‌شود و خواست اسرائیل را که بر تخریب تاسیسات هسته‌ای ایران تحت نظارت آمریکا تأکید دارد، برآورده نخواهد کرد.

آقای ویتکاف خطاب به مقامات جمهوری اسلامی ایران گفت: «به نظرم، موضع ما در حال حاضر برچیدن برنامه شما است. اما این بدان معنا نیست که به هرحال در حاشیه مذاکرات، راه‌هایی برای مصالحه بین دو کشور پیدا نکنیم.»

او افزود: «خط قرمز ما این است که توانایی هسته‌ای شما به هیچ‌ عنوان نباید ظرفیت نظامی‌سازی داشته باشد.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

به گزارش این روزنامه آمریکایی، اظهارات استیو ویتکوف دریچه‌ای به تفکر در سطح عالی دولت دونالد ترامپ می‌‌گشاید و دشواری‌هایی را که واشنگتن در ماه‌های آینده با آن‌ها مواجه می‌شود، از انتخاب میان استفاده از نیروی نظامی یا تکیه بر دیپلماسی را برجسته می‌سازد.

آقای ویتکاف همچنین گفت اگر جمهوری اسلامی ایران از برچیدن برنامه‌ هسته‌ای خودداری کند، موضوع را به دونالد ترامپ برای تصمیم‌گیری نهایی ارجاع می‌دهد. در این صورت، کاخ سفید با انتخاب دشواری درباره تعیین میزان فعالیت‌های هسته‌ای قابل تحمل جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد شد.

:::

crash.jpgخانواده مدیرعامل زیمنس اسپانیا، قربانیان سقوط مرگبار هلیکوپتر در رودخانه هادسون معرفی شدند

این حادثه پنجشنبه حدود ساعت ۳ بعدازظهر به وقت محلی روی داد. یک مقام رسمی به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که بالگرد حامل شش نفر بوده و هیچ‌یک از سرنشینان زنده نمانده‌اند. محل حادثه در نزدیکی یک اسکله تعمیراتی قرار دارد که برای یکی از برج‌های تهویه تونل هالند استفاده می‌شود.

طبق گزارش نیویورک پست، آگوستین اسکوبار، مدیر عامل زیمنس اسپانیا، همسر و سه فرزندشان در سقوط هلیکوپتر در رودخانه هادسون کشته شدند.

این خانواده به تازگی از بارسلونا وارد نیویورک شده بودند. هلیکوپتر گردشگر حدود ساعت 3:15 بعد از ظهر در آب سقوط کرد. مرگ چهار نفر در محل حادثه اعلام شد و دو نفر دیگر در بیمارستان جان باختند. علت سقوط هواپیما همچنان در دست بررسی است.

ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده‌اند، نشان می‌دهند که بالگرد مدل «بل ۲۰۶» به صورت واژگون در آب فرو رفته و تقریبا به طور کامل غرق شده است. قایق‌های نجات متعددی اطراف محل سقوط در حال عملیات جست‌وجو و امداد هستند.

alizadeh.jpgحسین علیزاده

🔸اگر بایدن انتخابات را برنده شده بود، هیچ افقی دیده نمی‌شد که بن بست مذاکرات احیای برجام برداشته شود. اما، اینک در کمتر از 3 ماه از ورود ترامپ به کاخ سفید، او دو گام مهم برداشته است. یکم، گسیل داشتن ایلان ماسک برای دیدار با ایراوانی، سفیر در نیویورک، و دوم، مکاتبه مستقیم با رهبر جمهوری اسلامی.
این دو گام بزرگ ترامپ نشان می‌دهد که او توسل به قوه قاهره را اولویت نمی‌داند گرچه در استخدام آن هم تردید نخواهد کرد. ترامپ تجارت پیشه است نه نظامی.

🔸 در سوی دیگر، پذیرش نامه ترامپ، پاسخ به آن با امضای شخص علی خامنه ای و قبول مذاکره (غیرمستقیم) با امریکا بدون هیچ واسطه‌ای ( یعنی 6 منهای 5) دلیل وادادگی جمهوری اسلامی است.

🔸در وادادگی خامنه‌ای همین بس که او ورود واکسن امریکایی کرونا را اجازه نداده بود ولی اینک به مذاکره با قاتل سلیمانی تن داده است. دلیل این وادادگی چیزی نیست مگر اینکه هر اندازه دست واشنگتن پر از کارت است، در دست تهران جز چند کارت نیست. برای همین، تهران نیازمند بود برای ساختن کارت موثر، پیشنهاد سرمایه گذاری امریکا در ایران به میزان صدها میلیارد دلار را بدهد؛ پیشنهادی که برای ترامپ تاجر مسلک می‌تواتند وسوسه کننده باشد.

🔸اما، در فرض قبول امریکا برای سرمایه گذاری در ایران چند شرط باید محقق شود: یکم، جمهوری اسلامی پروژه نظارت کامل از جمله پروتکل الحاقی را گردن نهد یا پروژه هسته‌ای خود را کنار بگذارد و یا به غنی سازی 5/3 درصد کاهش داده و اورانیوم غنی سازی شده خود را خارج کند. دوم، ایران به همه کنوانسیونهای AFTF بپیوندد (که موضوع اختلاف برانگیزی در درون حاکمیت بود). سوم، سفارت امریکا در ایران در محل سابق آن بازگشایی شود (که نشان ور افتادن اندیشه خمینی است). چهارم، تنش با اسرائیل را به شدت کاهش دهد (از جمله خلع سلاح حزب الله).

🔸با این حساب، اگر جمهوری اسلامی بخواهد از برخورد سخت با ترامپ پرهیز کند ناگزیر باید تغیییر رفتار خود را گردن نهد. از یاد نباید برد که پس از برجام، خامنه ای در دیدار با خبرگان متذکر شده بود که اوباما گفته بود به دنبال «تغییر رفتار رژیم» است نه «تغییر رژیم». خامنه‌ای در ادامه گفت «تغییر رفتار همان تغییر رژیم»است.

🔸گمان من این است که مذاکرات عمان آغاز تغییر رفتار رژیم خامنه‌ای است؛ چیزی مانند روند هلسینکی (Helsinki Process) که منتهی به فروپاشی شوروی شد ، اما با شتابی بیشتر.

boghrat.jpgالاهه بقراط | ایکس | اینستاگرام | کیهان لندن |

جمهوری اسلامی با «جام زهر» خمینی در سال ۱۳۶۷ پس از جنگ بی‌سرانجام هشت ساله و «نرمش قهرمانانه» خامنه‌ای در سال ۱۳۹۲ برای رسیدن به توافقی که به جایی نرسید، اکنون به خیال خود برای «حفظ نظام» با ذلّت و پس‌گردنی وادار به «مذاکراتی» شده که فقط می‌تواند با اعلام تسلیم به نتیجه برسد تا از حمله نظامی به آن اجتناب شود. آنهم در حالی که هیچ تضمینی برای تعهد به چنین «توافقی» وجود ندارد!

درست است که رژیم برنامه اتمی و موشکی و نیابتی‌ها را برای گسترش اسلام سیاسی و صدور انقلاب خود با هدف «محو اسرائیل» در منطقه و «ارزش‌های غربی» در جهان پیش برده؛ و درست است که اسرائیل برای موجودیت خود و غرب برای محافظت از ارزش‌های خویش در برابر خطر بنیادگرایی اسلامی که ابزارش ترور و وحشت‌آفرینی و حذف دیگران است، می‌خواهند جمهوری اسلامی را مهار کنند و اگر مهار نشد آن را تضعیف سازند، اما چه کسانی طی بیش از چهار دهه تاوان سنگین این حکومت ضدایرانی و ضدبشری را پرداخته‌اند جز ملت و مملکت ایران؟!

جمهوری اسلامی اینبار با عقب‌نشینی، در شرایطی که گردش اطلاعات و ابراز نظر با دهه شصتِ «جام زهر» و حتا دهه نودِ «نرمش قهرمانانه» که هنوز اصلاحطلبان و لابیگران به عنوان خندق نظام حضور فعال داشتند، قابل مقایسه نیست، به مرحله جدیدی رسیده است: اینبار از یکسو رژیم فقط با مخالفان و معترضان روبرو نیست بلکه نمی‌‌تواند هوادارانش را هم که هرچه زمان گذشت کمتر و کمتر شدند، قانع کند. و از سوی دیگر، مردمی که جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند رساتر از همیشه آنچه را فریاد می‌زنند که می‌خواهند: رهایی از فشار سنگین بهمنی که از سال ۵۷ بر زندگی آنها آوار شده و قرار گرفتنِ دوباره در مسیری که پهلوی‌ها پنجاه سال برای هموار کردن آن تلاش کردند. مسیری که شاهزاده رضا پهلوی سال‌ها در سخنانی شفاف نشان داده و در سال‌های اخیر با برنامه‌ و اهدافی کاملا روشن که مردم می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ی خود را در آن ببینند، به غرب نیز ارائه می‌دهد: از مبارزات ایرانیان پشتیبانی کنید تا از شرّ جمهوری اسلامی و برنامه‌هایش راحت شوید! در حالی که نه توافق، که هیچ تضمینی ندارد، و نه حمله نظامی که نتیجه‌اش نامعلوم است، این مشکل مزمن را حل نخواهد کرد.

در عین حال، این نکته را نیز باید افزود که: حتا با وجود توافق یا حمله نظامی، عامل اصلی و تعیین‌کننده در موفقیت یا عدم موفقیت هر کدام از آنها، باز مردم هستند! همان عامل مهم تاریخی که در جنگی که به «جام زهر» انجامید، فقط گوشت دم توپ بودند؛ و در معامله‌ای که با «نرمش قهرمانانه» به توافق موسوم به «برجام» رسید، فقط غارت شدند!

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اکنون رژیمی طرف توافق یا حمله است که هیچ نمایندگی از سوی ملت ایران، و حتا از سوی هواداران خودش هم ندارد!

این یک «فرصت» و «بخت» تاریخی است که بار دیگر در برابر هم مردم، هم سیاست بین‌المللی و هم رهبر انقلاب ملی و مدافع حاکمیت ملت ایران قرار گرفته؛ فرصتی که هیچ روزنه‌ی امیدی در آن برای رژیم دیده نمی‌شود.

khamkhom.jpgعراقچی و پیش از او ظریف؛ واسطه‌های مذاکره غیرمستقیم آمریکا با خامنه‌ای

فرامرز داور - ایران وایر

دور جدیدی از مذاکرات نمایندگان عالی‌رتبه ایالات‌متحده و جمهوری اسلامی ایران از ۲۳ فروردین (۱۲ آوریل) به میزبانی عمان آغاز می‌شود که تهران و واشنگتن درباره مستقیم و غیرمستقیم نشان دادن آن برای افکار عمومی تقلا می‌کنند.

پس از سفر ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ (۱۲ جون ۲۰۱۹) «شینزو آبه» نخست‌وزیر فقید ژاپن به تهران که حامل پیام «دونالد ترامپ» برای «علی خامنه‌ای» بود و او با جمله «ترامپ را شایسته هیچ‌گونه مبادله پیام نمی‌دانم» آن را رد کرد، «عباس عراقچی» عازم مسقط می‌شود تا هفت سال پس از مخالفت، با اجازه خامنه‌ای با «استیو ویتکاف» نماینده ترامپ در امور خاورمیانه ملاقات کند.

اینک با ۳۶ سال حکمرانی خامنه‌ای بر ایران، بر کمتر کسی پوشیده است که تصمیم‌های اساسی کشور توسط او گرفته می‌شود همان‌طور که در ماه‌های اولیه رهبری‌اش، مانع بهبود رابطه ایران و آمریکا از راه تماس میان «اکبر هاشمی رفسنجانی» رییس جمهور وقت با «جورج بوش» پدر شد.

بی‌جهت نیست که ترامپ مستقیم او را مخاطب قرار داده و نامه‌ای را که محتوایش دعوت به مذاکره البته با تهدید است با لحنی افشاگرانه برای خامنه‌ای فرستاد. گرچه «مسعود پزشکیان» درباره مذاکره با آمریکا اظهارنظر کرد اما رییس‌جمهور آمریکا فردی را که همتای ایرانی اوست، مطلقا مخاطب قرار نداده و با اظهاراتش واکنشی نشان نمی‌دهد.

مذاکره مستقیم فقط با رهبران گروه‌های نیابتی نه مقام‌های رسمی

مذاکره‌ای که هفت سال خامنه‌ای در برابر آن مقاومت کرد و در میان هوادارانش گفته‌شده بود که هرگز «با قاتل شهید سلیمانی انجام نمی‌شود» در حال برگزاری در مسقط است. ترتیب برگزاری مذاکرات - مستقیم یا غیرمستقیم یا باواسطه عمان - به هر صورتی که باشد، مذاکره ویتکاف در برابر عراقچی، بی‌تردید مذاکره غیرمستقیم آمریکا با علی خامنه‌ای و نه دولت ایران است.

او از زمان رسیدن به رهبری در خرداد ۱۳۶۸، هرگز در هیچ مذاکره مستقیم با طرف‌های رسمی خارجی به‌جز رهبران گروه‌های شبه‌نظامی و نیابتی موردحمایت جمهوری اسلامی حاضر نشده است.

در صورت ملاقات خامنه‌ای با رهبران خارجی میهمان در تهران، موضوعاتی را مطرح می‌کند که ظاهری توصیه آمیز دارد. پیشنهاد همکاری ۲۵ ساله را به «شی جی پینگ» رییس‌جمهور چین داد و تاسیس کشورهای صادرکننده نفت گاز طبیعی که به «اوپک گازی» معروف شد را در یکی از سفرهای «ولادیمیر پوتین» رهبر روسیه به تهران با او مطرح کرد.

در جریان مذاکرات مستقیم و پنهانی ایران و آمریکا که در سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲ در مسقط و با میانجی‌گری «قابوس بن سعید» سلطان عمان برگزار شد، «باراک اوباما» رییس‌جمهور وقت آمریکا در متن مکتوبی به او وعده داده بود که اصل غنی‌سازی اورانیوم در ایران را خواهد پذیرفت.

«تلفنی با رهبران کشورها صحبت نمی‌کند»

در کتاب خاطرات «علی‌اکبر صالحی» وزیر خارجه وقت ایران و مبتکر اصلی شکل‌گیری این مذاکرات گفته است که سلطان عمان شخصاً خواهان تماس تلفنی با خامنه‌ای یا ارسال مستقیم پیام اوباما برای رهبر جمهوری اسلامی بود اما خامنه‌ای نپذیرفت. صالحی به مقام‌های عمانی گفته بود «معمول نیست که مقام معظم رهبری با مسوولین کشورهای دیگر تلفنی صحبت کنند.» ارسال پیام سلطان قابوس سرانجام به «علی‌اکبر ولایتی» مشاور امور بین‌الملل او «بلامانع» اعلام‌شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

با این‌که خامنه‌ای هرگز در هیچ مذاکره‌ای با طرف‌های خارجی به‌صورت مستقیم حاضر نمی‌شود، تصمیم‌گیری درباره پیشنهاد‌هایی که رهبران خارجی به دولت ایران می‌دهند، در اختیار رییس‌جمهور نیست همان‌طور که «محمود احمدی‌نژاد» رییس‌جمهور وقت ایران در مذاکرات پنهانی عمان، اساسا در جریان جزییات آن قرار نداشته و به گفته خودش نمی‌خواسته از آن حتی مطلع شود.

taheri.jpgکسانی که عبور یا گذار از نظام کنونی را با یک حمله نظامی خارجی میسر می‌دانند، فراموش می‌کنند که حمله‌کننده هر کس باشد، دیکتاتور سرنوشت ما خواهد شد

امیر طاهری - ایندیپندنت فارسی

در حالی که پادشاهی مشروطه به‌عنوان گزینه‌ای برای بازگرداندن حق حاکمیت ملی، لااقل در دوران گذار از جمهوری اسلامی، هر روز نیرومندتر می‌شود، بعضی هم‌میهنان همچنان می‌کوشند تا با تخطئه این گفتمان، به ادامه وضع موجود کمک کنند. آیا می‌توان نظر آنان را تغییر داد؟ برای آنان که مخالفت خود با پادشاهی مشروطه را مدیون ناآگاهی یا بدفهمی‌اند، پاسخ «آری» است. اما برای آنان که دشمنی با کل مفهوم مشروطیت را به نوعی دین یا مذهب می‌پندارد، پاسخ چیزی جز «نه» نیست.

در این مقاله، روی سخن ما با گروه نخست است. در یک گفت‌وشنود اخیر با چند تن از آنان، بحث با این جمله از سوی یکی از شرکت‌کنندگان آغاز شد: من مشکلی با مشروطیت ندارم، مخالفت من با سلطنت است!

بدین منوال، کل مفهوم پادشاهی مشروطه خلاصه می‌شود در سلطنت، بی‌آنکه خلاصه‌کننده دقیقا بداند سلطنت چیست. توضیح بدهیم: سلطنت بخشی از مجموعه‌ای است که به اتفاق یک دولت‌ــ‌ملت را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر، عامل سلطنت در همه نظام‌های سیاسی‌ــ از پادشاهی گرفته تا جمهوری در همه انواع آن و البته استبداد و نظم تورانی‌ــ حضور دارد.

سلطنت به معنای سلطه است یا کنترل که سومین مرحله از تشکیل یک دولت‌ــ‌ملت به شمار می‌رود‌؛ روندی که با فتح یک سرزمین مشخص آغاز می‌شود، با غلبه بر آن ادامه می‌یابد و سپس با تسلط یا سلطنت تحکیم می‌شود و سرانجام با گذر از مرحله حاکمیت، به مرحله دولت می‌رسد. در طول تاریخ، روند مورد بحث غالبا در مرحله تسلط یا سلطنت متوقف می‌شود. به همین سبب، نهادی که معرف این مرحله است، همواره «سلطان» خوانده می‌شد که در روم باستان «امپراتور» بود و در فرهنگ هندی «راج» یا «رای» خوانده می‌شد. در فرهنگ‌های آلتائیک، همین مفهوم با واژه‌های «خان» یا «توآن» بیان می‌شود. در اروپای مسیحی‌شده قرون وسطی، واژه «رکس» نیز به کار می‌رفت و حتی عیسی مسیح با عنوان «رکس» تجلیل می‌شد.

وظایف سلطنت در تمامی تعاریف، از مفاهیمی مانند دولت و ملت روشن است: حفظ حدود و ثغور سرزمین موردبحث، برقراری امنیت و دفاع در برابر هجوم بیگانه، نظارت بر اجرای قوانین و مقررات و در بعضی موارد استفاده از خزانه عمومی به سود همگان.

در طول تاریخ، روند دولت‌ــ‌ملت‌سازی از مرحله سلطنت فراتر نمی‌رفت. در همان حال «سلطان» یا «راج» یا «رکس» صلاحیت و مقام خود را مدیون نهادی بالاتر می‌دانست. در اروپای پیش از ظهور پروتستان‌گرایی، پاپ اعظم کاتولیک‌ها معرفی نهاد بالاتر بود. در روسیه، تزار به‌عنوان سلطان مقام خود را مدیون اسقف اعظم کلیسای ارتدوکس می‌دانست. در هند، گروه زبدگان‌ــ یعنی برهمن‌ها‌ــ صلاحیت «راج» را تایید می‌کردند. در قلمرو خلافت اسلامی، سلطان صلاحیت خود را از خلیفه دریافت می‌کرد.

مفهوم دولت‌ــ‌ملت در اروپای سده هفدهم و هجدهم شکل گرفت و با قراردادهایی که میان ممالک اروپای غربی امضا شد، به صورت الگویی تازه برای اداره سیاسی مطرح گردید (قراردادهای معروف به وستفالی).

در طی سه قرن گذشته، الگوی دولت‌ــ‌ملت به شیوه وستفالی در سراسر جهان منتشر شده است. در این الگو، سلطنت به‌عنوان مرحله‌ای از روند دولت‌ــ‌ملت‌سازی حفظ شده است. امروز هم در نظام‌های پادشاهی و هم در جمهوری‌ها، نهاد سلطنت در چهار یا پنج وزارت تجسم می‌یابد: دفاع، امور خارجه، کشور، دادگستری و در چند مورد محدود، خزانه‌داری. در جمهوری فرانسه، این وزارت‌ها را رگالین یا شاهانه می‌خوانند. در پادشاهی انگلستان، وزارت‌های موردبحث عنوان حاکمیتی دارند. در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی نیز وزارت‌های موردبحث به‌عنوان نمادهای سلطنت یا کنترل جامعه، مقامی ویژه داشتند.

بدین ترتیب می‌توان دید که عنصر سلطنت یکی از اجزای همه دولت‌ــ‌ملت‌ها از جمله دولت‌ــ‌ملت زاده انقلاب مشروطیت در ایران است. بخش سلطنتی هر دولت‌ــ‌ملت معمولا جایگاهی دور از سیاست‌های حزبی دارد، زیرا نماینده و حافظ منافع درازمدت تمامی جامعه است. به همین سبب، امروز حتی در دموکراسی‌های غربی، همانطور که در دوران پادشاهی مشروطه در ایران بود، نظامیان، دیپلمات‌ها، مسئولان امنیت داخلی و قضات نمی‌توانند عضو احزاب باشند و در فعالیت‌های سیاسی شرکت کنند. در بعضی موارد، نظامیان و شبه‌نظامیان‌ــ پلیس شهری و ژاندارمری‌ــ حتی حق رای دادن در انتخابات ندارند.

خلاصه کنیم: هم‌‌میهنی که می‌گوید مخالف سلطنت است، در واقع مخالف نهادی است که در همه نظام‌های سیاسی حضور دارد. در همان حال، پادشاه مشروطه یا جمهوری در انواع و اقسام آن را نمی‌توان در مفهوم سلطنت خلاصه کرد. توصیف افراد به عنوان «سلطنت‌طلب» بی‌معنا است. زیرا این برچسب را در مورد گردانندگان و هواداران همه نظام‌های سیاسی می‌توان به‌ کار برد. لنین و استالین هم سلطنت‌طلب بودند، همانطور که امروز دونالد ترامپ و شی جین‌پینگ نیز سلطنت‌طلب‌‌اند.

به عبارت دیگر، سلطنت‌طلبی جزئی از پادشاهی‌خواهی است، اما تمامی آن نیست. بنابراین کسانی که با گزینه پادشاهی مشروطه مشکل دارند، بایستی دلایل خود را برای مخالفت با کل آن، نه سلطنت که جزئی از آن است، عرضه کنند.

مفهوم دولت‌ــ‌ملت در همه الگوهای آن، فراتر از سلطنت است. دولت‌ــ‌ملت معاصر که پادشاهی مشروطه یکی از الگوهای آن است، تمامی زندگی را در برمی‌گیرد و در چارچوب اعلامیه تهران ۱۹۶۸ میلادی در تامین نیازهای آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نیز وظیفه‌مند است. در همان حال، پادشاهی مشروطه ایران ویژگی‌های خاص خود را دارد: میراث‌دار یک فرهنگ و تمدن کهن و ریشه‌دار است که الگوی فراگیر از چگونه انسان‌ بودن را عرضه می‌کند‌ــ همانطور که جمهوری خلق چین یا جمهوری برزیل الگوی خاص خود را دارند. اگر ما پادشاهی مشروطه را تبلیغ می‌کنیم، منظورمان به هیچ وجه، خوار و خفیف کردن الگوهایی که دیگر ملل گزیده‌اند، نیست.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

پادشاهی مشروطه قبایی است که به تن ایران دوخته شده است. کهن‌جامه‌ای است که هرگاه لازم باشد، قابل پیراستن است و ما را از جامه عاریت خواستن بی‌نیاز می‌سازد.

به‌عنوان گزینه دست‌کم برای دوران گذار از نظام ضدایرانی کنونی در تهران، پادشاهی مشروطه به ما امکان می‌دهد که از جهش به سوی مجهول پرهیز کنیم و اجازه ندهیم که اشتباه ۱۳۵۷ یعنی ایجاد خلاء سیاسی که سرانجام دیدیم چگونه پر شد، بار دیگر شکل گیرد.

qomeishi.jpgیعنی کسی می‌شنود؟

رحیم قمیشی

نمی‌خواهم بگویم مذاکره با فرستاده ترامپ اشتباه است.


نباید گفت پاسخ محترمانه به نامه قاتل سلیمانی، غلط بوده است.


همه اینها عین عقلانیت است.


بخصوص که پیشنهاد دهنده مذاکره، و فرستنده نامه، چندین ناوگان قوی دارد. هواپیماهایی فوق پیشرفته و رادار گریز دارد. امکانات تحریم دارد...


مگر ما دیوانه‌ایم با یک شرور بین‌المللی، خود را مستقیما درگیر کنیم. از عقل‌مان، از سیاست‌مان، از بهترین نیروها استفاده می‌کنیم تا خطر را از سر خود دور کنیم. مردم هم حتماً منافعی بدست خواهند آورد.

اما می‌خواهم بگویم کاش ما مردم هم به اندازه ترامپ احترام داشتیم.


نامه‌مان جواب داده می‌شد، تقاضایمان بررسی می‌شد، طرف گفتگو قرار می‌گرفتیم!


آن وقت چقدر خوب می‌شد.


داشتن این آرزو جرم که نیست!


مثلاً ما هم وقتی به حاکمیت نامه می ‌نوشتیم، پرسشی می‌کردیم، پاسخ واقعی می‌گرفتیم.


مثلاً اگر از وزیر کشور تقاضای تجمع قانونی می‌کردیم، بجای ارجاع نامه به امنیتی‌ها برای دستگیری‌مان، صدایمان می‌کردند، و می‌گفتند عزیزانم مشکلتان چیست، چرا اینجا می‌خواهید تجمع کنید، بروید جای بهتری تا بتوانم امنیت شما را هم برقرار کنیم!


مثلاً آقای مهرآیین را احضار نمی‌کردند، آقای تاج‌زاده را زندان نمی‌کردند، آقای مدنی را، خانم سپهری را، آقای نوری‌زاد را، بسیاری بی نام و نشان‌ها را.

مثلاً همه ایرانی‌های خارج از کشور مشمول قانونی می‌شدند که در موقع مراجعت هیچکس حق تعرض به آنها را ندارد، مگر شاکی خصوصی داشته باشند

.
مثلاً ما امکان آن را داشتیم که برای پیاده نشدن همین قانون اساسی، برای محاکمه نشدن دزدان بیت‌المال، برای تورم ۴۰ درصد و حقوقی که کفاف هزینه‌های نیمی از ماه را هم نمی‌دهد، تجمعی برگزار می‌کردیم.


مثلاً گفته می‌شد مذاکره‌ای غیر مستقیم هم بین مقامات عالی نظام و مردم قرار است برنامه‌ریزی شود.

در حد سلام‌وعلیک بود

عراقچی و ویتکاف در مورد چه حرف زدند؟ در حد سلام‌وعلیک بود عراقچی: در هنگام خروج از محل مذاکرات غیرمستقیم با هیئت آمریکایی برخورد داشتیم و در حد سلام‌وعلیک صحبت کردیم و چیز فوق‌العاده‌ای نبود.

shadmehr.jpgاعضایی از بدن جمشید شارمهد پیش از تحویل پیکر خارج شده بود

ایران وایر - غزاله شارمهد فرزند جمشید شارمهد زندانی دوتابعیی محبوس در ایران که به شکلی مشکوک درگذشت بعد از شش ماه روز جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ پیکر او را در برلین تحویل گرفت.

جمشید شارمهد شهروند ایرانی- آلمانی و ۶۹ ساله، در تابستان ۱۳۹۹ در حین سفری به کشور امارات متحده عربی توسط نیروهای اطلاعات جمهوری اسلامی ربوده و به ایران منتقل شد.

قوه‌قضاییه جمهوری اسلامی جمشید شارمهد را «سرکرده گروهک مزدور انجمن پادشاهی معروف به تندر» معرفی و او را به دست داشتن در «عملیات تروریستی» متهم کرد و او در نهایت به اعدام محکوم شد.

tweetsabet.jpg
هفتم آبان ۱۴۰۳ دادستانی تهران در بیانیه‌ای اعلام کرد که جمشید شارمهد «با حکم دادگاه صالح محکوم» و روز هفتم آبان «به سزای اعمالش رسیده است» اما چند روز بعد، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی مدعی شد که جمشید شارمهد اعدام نشده و پیش از اجرای حکم، «فوت» کرده است.

روز جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ مقامات قضائی آلمانی نتایج کالبدشکافی پیکر جمشید شارمهد را اعلام کرده و اعلام کردند برخی از اعضای بدن این فعال سیاسی از جمله زبان، گواتر، قلب و غده تیروئید پیش از انتقال جسد او به آلمان از بدن او خارج شده است.

کالبدشکافی همچنین مشخص کرده که علائمی از اعدام بر بدن او ندیده‌اند اما این احتمال را که جمشید شارمهد با خوراندن زهر کشته شده است، رد نکرده‌اند.

غزاله شارمهد دختر جمشید شارمهد که برای تحویل پیکر او در محل حاضر شده بود با بیان این‌که سال‌ها تصور می‌کرده که روزی پدرش را در آغوش خواهد گرفت، در مراسمی که توسط شبکه زد دی اف آلمان پخش شد گفت: «اما حالا او را در یک تابوت خواهم دید. (...) هیچ‌کس نمی‌تواند پدرم را به من بازگرداند. مسئولیت دولت آلمان با مرگ او پایان نمی‌یابد. یک وظیفه حفاظتی وجود داشت که انجام نشد. حالا یک وظیفه تحقیقاتی وجود دارد و این باید اجرا شود. تلاش ما برای عدالت ادامه دارد.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

او در مورد اظهارات متناقض مقامات حکومت ایران در مورد مرگ مشکوک پدرش گفت که انتظار ندارد یک «رژیم تروریستی» که خود مسئول قتل پدرش است، نکات تاریک این پرونده را روشن کند.

olamahadi.jpgاحمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، گفت که اگر کسی ایرانی باشد و غیرت ایرانی داشته باشد، نمی‌پذیرد که دست خود را خالی کند.

او با اشاره به مذاکرات شنبه جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان گفت: «مذاکره با آمریکا خلاف غرور ملی است. این مصداق همان بی‌توجهی به تکلیف شرعی و دینی است که گرفتار شدن در محاصره دشمن را در پی خواهد داشت.»

علم‌الهدی با اشاره به این که آمریکایی‌ها به دنبال ممنوعیت «تسلیحات متقارن و غیرمتقارن»‌ جمهوری اسلامی هستند، گفت: «متقارنش که می‌شود همان تسلیحات کذایی اتمی اما در تسلیحات غیرمتقارن حتی یک قبضه کُلت پلیس ما را هم می‌تواند شامل شود.»

او با تاکید بر این که مذاکره «غیرمستقیمش بد است و مستقیمش بدتر»، گفت: «این مذاکرات نه تنها آمریکا را در زورگویی خود متوقف نمی‌کند بلکه آن‌ها را جری‌تر خواهد کرد.»

IMG_9876.pngدر خبرها آمده است:
«مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، اعلام کرد که روز شنبه گفت‌وگوهای مستقیمی میان استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، و یکی از مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد. دیپلمات‌های ایرانی و آمریکایی قرار است شنبه برای آغاز گفتگو درباره برنامه هسته‌ای ایران به عمان سفر کنند.»

خبر با مزه ای ست که باعث انبساط خاطر می شود. ارشدیّت مقام مزبور تنها در یک چیز است: او می تواند با تلفن مستقیما با بیت سدعلی،،، و در موضوعات فوری احتمالا با خودِ او حرف بزند!

خدا پدر ترامپ را بیامرزد که بعد از ۴۶ سال فهمید که در جمهوری نکبت، مقام پایین تر از «آقا» معنی ندارد و مستقیما برای خودِ او نامه نوشت. خوشبختانه سدعلی دم مرگ است و دولت های خارجی برای این که بفهمند برای حل و فصل موضوعات سیاسی تنها باید با خودِ او طرف شوند و او را هر جور شده، آن طرف میز مذاکره بنشانند، ۴۶ سال دیگر صبر و انتظار لازم نیست.

اگر قرار بر لاس زدن باشد، این کار باید تا موقع مرگ او انجام شود و پایین آوردن حضرت آقا از خرِ شیطان با این جور مذاکرات مقدور نیست.

بعد از به دَرَک واصل شدن او اتفاقاتی که خواهد افتاد از این قرار است:

nyt.jpgایران اینترنشنال - روزنامه نیویورک‌تایمز به نقل از دو مقام جمهوری اسلامی نوشت در جلسه تصمیم‌گیری درباره پاسخ به نامه دونالد ترامپ، سران سه قوه و مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی از علی خامنه‌ای خواسته‌اند موضع خود را در مخالفت با مذاکره مستقیم با آمریکا، تغییر دهد.

به گفته این منابع، مقام‌ها هشدار داده‌اند که خطر بروز جنگ با ایالات متحده و تشدید بحران اقتصادی، ممکن است به سقوط جمهوری اسلامی منجر شود.

چرا رهبر ایران در نهایت با مذاکرات هسته‌ای با آمریکا موافقت کرد؟

فرناز فصیحی - نیویورک‌تایمز

مقام‌های عالی‌رتبه ایران، رهبر جمهوری اسلامی را تحت فشار گذاشتند تا موضع خود را (درباره مذاکره با آمریکا) تغییر دهد و هشدار دادند که خطر جنگ با ایالات متحده و بحران اقتصادی رو به وخامت، می‌تواند به سقوط نظام بینجامد.

این جریان در دیداری اضطراری و محرمانه رخ داده است.

تهران پیش از این در حال بررسی پاسخ به نامه دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده، برای آغاز مذاکرات هسته‌ای بود.

به گفته دو مقام ارشد ایرانی آگاه از جزییات، ماه گذشته، مسعود پزشکیان، رییس‌جمهوری ایران، به همراه روسای قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی، در نشستی با علی خامنه‌ای شرکت کردند.

رهبر جمهوری اسلامی پیش‌تر به‌طور علنی و مکرر مذاکره با واشینگتن را ممنوع اعلام کرده و آن را «نابخردانه» و «احمقانه» خوانده بود اما به گفته این دو مقام، جمعی از مسئولان ارشد کشور «در اقدامی کم‌سابقه و هماهنگ»، از او خواستند که مسیرش را تغییر دهد.

پیامی که به رهبر جمهوری اسلامی منتقل شده، صریح و بی‌پرده بوده است: اجازه دهید تهران حتی اگر لازم شد، مستقیما با واشینگتن مذاکره کند چون در غیر این صورت، بقای جمهوری اسلامی در معرض تهدید جدی قرار خواهد گرفت.

ایران اکنون با اقتصادی فروپاشیده، سقوط آزاد ارزش ریال در برابر دلار و کمبود شدید سوخت، برق و آب مواجه است.

مقامات هشدار داده‌اند که تهدید جنگ با آمریکا و اسرائیل بسیار جدی است و اگر ایران از گفت‌وگو سر باز بزند یا مذاکرات شکست بخورد، به گفته آن‌ها، حملات نظامی به دو تاسیسات اصلی هسته‌ای ایران (نطنز و فردو)، اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

در چنین شرایطی، ایران ناگزیر به پاسخ نظامی خواهد شد؛ چیزی که می‌تواند جنگی وسیع‌تر را رقم بزند و اقتصاد کشور را بیش از پیش در هم بشکند و همچنین باعث اعتراضات گسترده داخلی و اعتصاب‌ها شود.

مقامات گفته‌اند که جنگ در دو جبهه، «تهدیدی وجودی برای نظام» خواهد بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در پایان جلسه‌ای چند ساعته، رهبر جمهوری اسلامی از مواضع خود عقب‌نشینی کرده است.

به گفته همان دو منبع، او اجازه آغاز مذاکرات را صادر کرد: «در مرحله اول به‌صورت غیرمستقیم و از طریق میانجی و در صورت پیشرفت مثبت، به شکل گفت‌وگوی مستقیم میان مذاکره‌کنندگان ایرانی و آمریکایی.»

beravand.jpgروح حاکم بر جامعه ایران در آستانه مذاکره با آمریکا: «فقط این‌ها بروند»

سقوط نظام و مرگ رهبر، حالا برای بخش بزرگی از جامعه به آرزو تبدیل شده است

سایه رحیمی - ایندیپندنت فارسی

«بالاخره ترامپ حمله می‌کند؟»، «مذاکره مستقیم یعنی چه؟»، «این‌ها که می‌گفتند مذاکره نمی‌کنیم، حالا چه اتفاقی افتاده؟»، «این‌ها برای حفظ قدرت به هر کاری تن می‌دهند، حتی مذاکره با شیطان بزرگ».این‌ها پرسش‌هایی‌‌اند که این روزها در ذهن و بر زبان بسیاری از مردم جاری می‌شود و مشخص نیست در این میان تکلیف مردم چه می‌شود؛ آن هم در حالی که سفره‌ها خالی ا‌ست، دارو و درمان به کالایی لوکس بدل شده است، امیدها رنگ باخته‌اند و سایه‌ جنگ سنگین‌تر از همیشه بر سر ایران سنگینی می‌کند.

مردم در صف نان، در تاکسی، سر سفره‌های خالی، در محل کار، دانشگاه، خانه و هر کجای دیگر از جنگ، مذاکره، ترامپ و خامنه‌ای حرف می‌زنند. آن‌ها خسته‌، خشمگین‌ و ناامیدند، تا جایی که بسیاری می‌گویند: «هرچه می‌خواهد بشود، فقط این‌ها بروند.»

سقوط نظام و مرگ رهبر آن حالا برای بخش بزرگی از مردم ایران به آرزو بدل شده است. مردمی که از فشارهای اقتصادی، بیکاری، بی‌آبی، بی‌برقی و سرکوب‌های حکومتی به ستوه آمده‌اند، با اضطراب و امید، به شنبه چشم دوخته‌اند.

طبق روایت آمریکایی‌ها، مذاکرات در عمان مستقیم است و طبق ادعای جمهوری اسلامی، غیرمستقیم. از نظر مردمی که حنای این حکومت دیگر برایشان رنگی ندارد، این مذاکرات چیزی فراتر از یک رویداد سیاسی و گذرگاهی به سمت مرحله‌ پیش از فروپاشی است و مردمی که نجات خود را تنها در پایان جمهوری اسلامی می‌بینند، حالا امیدوارند با تعطیلی پروژه‌ هسته‌ای و در شرایطی که بازوهای منطقه‌ای نظام یکی‌یکی قطع شده‌اند، مسیر فروپاشی جمهوری اسلامی از دل همین گفتگوها هموار شود.

«فقط این‌ها بروند»

همایون مرد جوان ۳۲ ساله‌ای‌ است که با همسر باردارش روزهای متوالی است در حاشیه‌ تهران، دنبال سقفی برای اجاره می‌گردند. در کمتر از یک هفته، قیمت اجاره‌ یک آپارتمان دوبار تغییر کرده و آن‌ها با ۳۰۰ میلیون تومان پول پیش و ۱۰ میلیون اجاره ماهانه، هنوز نتوانسته‌اند خانه‌ای پیدا کند. او یکی از میلیون‌ها ایرانیِ به آخر خط رسیده است که می‌گوید: «آمریکا بزند، هرچه می‌خواهد بشود... فقط این‌ها بروند.»

تحمل همایون تمام شده و دل‌ سپردن به آینده برایش به یک شوخی تلخ تبدیل شده است. می‌گوید مردم دیگر نه امیدی دارند و نه انگیزه‌ای برای ادامه: «خیلی‌ها برای فرار از فشارهای این روزها به خواب پناه می‌برند، نگاه می‌کنی به دورواطراف، می‌بینی خیلی‌ها تا ظهر می‌خوابند و شب تا صبح بیدارند. می‌پرسی چرا، جواب می‌دهند این همه کار کردیم چه شد؟ به کجا رسیدیم؟»

همایون که دیپلم فنی‌حرفه‌ای دارد و حالا راننده اسنپ است، می‌گوید: «درد اینجا است که از پزشک و مهندس تا معلم و کارگر فنی، همه شده‌اند راننده‌ اسنپ. این جامعه دیگر چه امیدی می‌تواند به فردا داشته باشد؟ این‌ها شیره جان مردم را کشیده‌اند.»

«برای حفظ قدرت مذاکره می‌کنند»

محمدحسین معلم بازنشسته‌ای ا‌ست که عصرها همراه دوستان همسن‌وسالش در یکی از پارک‌های شمال تهران دور هم جمع می‌شوند. بحث‌هایشان از خانواده و خاطره‌های قدیم شروع می‌شود و خیلی زود به وضع معیشت و سیاست می‌رسد. این روزها اما یک موضوع بیشتر از بقیه ذهن‌ها را مشغول کرده است: مذاکرات ایران و آمریکا.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

از نظر محمدحسین، آنچه رسانه‌ها درباره مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم می‌گویند، فقط نمایش است. او با اطمینان می‌گوید: «این‌ها از قبل با 'قدرت اصلی' توافق کرده‌اند، فقط به دنبال این‌اند که ظاهر قضیه را مدیریت کنند. یادتان نرود این حکومت اگر لازم باشد، حتی با اسرائیل هم توافق می‌کند، اما از دشمنی با مردم خودش دست برنمی‌دارد.»

او و دوستانش معتقدند تجربه بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ثابت می‌کند امید بستن به حل مشکلات از طریق توافق با آمریکا، ساده‌لوحی‌ است. چرا که «مشکل اصلی تحریم نیست، فساد سازمان‌یافته حکومت است».

euroUS.jpgیورونیوز - به گفته تحلیلگران و دیپلمات‌ها، تصمیم واشنگتن مبنی بر عدم هماهنگی با کشورهای اروپایی در مورد مذاکرات روز شنبه خود با ایران، موجب کاهش نفوذ ایالات متحده خواهد شد و در نهایت احتمال اقدام نظامی آمریکا و اسرائیل علیه تهران را افزایش می‌دهد.

خبرگزاری رویترز به نقل از سه دیپلمات اروپایی گزارش داد که ایالات متحده پیش از آنکه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، روز سه‌شنبه از مذاکرات هسته‌ای در عمان خبر دهد، کشورهای اروپایی را در جریان این گفت‌وگوها قرار نداده بود.

این در حالی است که اروپا یک برگ برنده مهم در زمینه احتمال بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه تهران در اختیار دارد.

بلیز میشتال، معاون سیاست‌گذاری در «مؤسسه یهودی امنیت ملی آمریکا» به رویترز گفت: «ایالات متحده برای ورود به این مذاکرات با ایران، نیازمند یک راهبرد دیپلماتیک هماهنگ با متحدان اروپایی خود است.»

آقای میشتال افزود: «این هماهنگی برای اطمینان از اعمال حداکثر فشار و موفقیت گزینه‌های حیاتی دیپلماتیک است.»

یکجانبه‌گرایی ترامپ و شکاف در راهبرد غرب

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا که در ماه فوریه کارزار «فشار حداکثری» علیه تهران را از سر گرفته بود، روز چهارشنبه بار دیگر تهدید کرد که در صورت توقف نیافتن برنامه هسته‌ای ایران، از نیروی نظامی استفاده خواهد کرد. او همچنین اعلام کرد که اسرائیل «رهبری این اقدام» را برعهده خواهد داشت.

کشورهای غربی گمان می‌برند که ایران در پی دستیابی به سلاح هسته‌ای است؛ موضوعی که تهران آن را انکار می‌کند. تهدید به بازگرداندن تحریم‌ها نیز با هدف وارد آوردن فشار بر ایران برای امتیازدهی مطرح شده است. با این حال، دیپلمات‌ها گفته‌اند که هنوز گفت‌وگوهای دقیقی درباره راهبرد میان آمریکا و دیگر کشورهای غربی صورت نگرفته است.

این تحلیلگران به رویترز گفتند که این موضوع باعث شده بریتانیا، آلمان و فرانسه، که به عنوان تروئیکای اروپایی یا «ئی ۳» شناخته می‌شوند، تنها اعضای باقی‌مانده در توافق باشند که هم توان و هم تمایل پیگیری مکانیسم ماشه را دارند. بنابراین، همسویی واشنگتن با این متحدان اروپایی امری حیاتی است. اسرائیل پیش‌تر از تروئیکای اروپایی خواسته تا این مکانیسم را فعال کنند.

به گفته این سه دیپلمات اروپایی، تروئیکای اروپایی به ایران اعلام کرده‌اند که تا پایان ماه ژوئن (اوایل تیر)، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. ایران در پاسخ هشدار داده که چنین اقدامی پیامدهای شدیدی خواهد داشت و ممکن است منجر به بازنگری در دکترین هسته‌ای این کشور شود.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

یک دیپلمات ارشد اروپایی گفت: «تروئیکای اروپایی به ایالات متحده اعتماد ندارند، چون آمریکا بدون مشورت با آن‌ها دست به ابتکار عمل می‌زند.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۸ آمریکا را به طور یکجانبه از توافق هسته‌ای با ایران خارج کرد. در این توافق، روسیه و چین نیز جز امضاکنندگان بودند. روسیه با بازگرداندن تحریم‌ها علیه ایران مخالف است.

axios.jpg ایران اینترنشنال - آکسیوس، به نقل از یک دیپلمات اروپایی و یک منبع آگاه به موضوع، گزارش داده که ایران در نظر دارد در جریان مذاکراتش با آمریکا، پیشنهاد همکاری طرفین برای رسیدن به یک توافق هسته‌ای موقت را مطرح کند؛ توافقی که بتواند زمینه را برای مذاکرات درباره یک توافق جامع‌تر فراهم کند.

آکسیوس به نقل از منابع خود گزارش داده مقامات ایران معتقدند رسیدن به یک توافق هسته‌ای پیچیده و فنی ظرف دو ماه واقع‌بینانه نیست و به زمان بیشتری نیاز دارند تا از تشدید تنش‌ها جلوگیری کنند.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، برای دستیابی به یک توافق جدید هسته‌ای با ایران، ضرب‌الاجلی دوماهه تعیین کرده است.

در عین حال، او دستور داده که نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه تقویت شوند تا در صورت شکست دیپلماسی، گزینه نظامی روی میز باقی بماند.

علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران، به آکسیوس گفت: «ایرانی‌ها ظاهرا معتقدند رسیدن به یک توافق پایدار در بازه زمانی مورد نظر ترامپ بعید است. بنابراین شاید لازم باشد یک توافق موقت به‌عنوان ایستگاهی در مسیر توافق نهایی مدنظر قرار گیرد.»

جزئیات احتمالی یک توافق موقت

بر اساس گزارش آکسیوس، توافق موقت میان ایران و آمریکا می‌تواند شامل اقدامات زیر باشد:

* تعلیق بخشی از فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم ایران

* رقیق‌سازی ذخایر اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۶۰ درصد

* افزایش دسترسی بازرسان سازمان ملل به تأسیسات هسته‌ای ایران

کارشناسانی که با آکسیوس صحبت کرده‌اند، گفته‌اند این اقدامات تنها اندکی زمان گریز ایران برای ساخت بمب اتمی را افزایش می‌دهد، اما می‌تواند به اعتمادسازی اولیه برای مذاکرات توافق جامع کمک کند.

این توافق موقت همچنین ممکن است شامل تمدید مکانیسم ماشه برا بازگشت خودکار تحریم‌ها (Snapback) شود.

مکانیسم ماشه سازوکاری است که در توافق برجام گنجانده شد تا اگر ایران تعهداتش را نقض کند، تحریم‌های شورای امنیت به‌طور خودکار بازگردد. این مکانیسم در ۲۶ مهر سال جاری منقضی می‌شود.

فرانسه، بریتانیا و آلمان به ایران گفته‌اند که اگر تا ۹ تیرماه سال جاری (پایان ماه ژوئن) توافق جدیدی حاصل نشود، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد.

11-3.jpgویتکاف یک روز پیش از نشست مسقط بین ج.ا-آمریکا با پوتین دیدار کرد. در ادامه روند تنش زدایی در روابط روسیه و آمریکا اخیرا توافق تبادل زندانی بین مسکو و واشنگتن صورت گرفت. روسیه «کسینیا کارلینا» تبعه دوتابعیتی آمریکا-روسیه را آزاد کرد.

کرلینا سال گذشته به دلیل اهدای کمتر از ۱۰۰ دلار به یک مؤسسه خیریه اوکراینی در آمریکا، به ۱۲ سال زندان در اردوگاه در روسیه محکوم شده بود. در ازای آن آمریکا نیز «آرتور پتروف» تبعه دوتابعیتی آلمان-روسیه را آزاد کرد؛ او در سال ۲۰۲۳ به درخواست آمریکا در قبرس به اتهام صادرات میکروالکترونیک‌های حساس بازداشت شده بود.

ترامپ پیشتر کیث کلاگ را از روند مذاکرات با روسیه عملا کنار گذاشت و اکنون ویتکاف نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه مسئولیت بخش عمده ای از تلاشهای دیپلماتیک برای تنش زدایی بین دو کشور و پایان جنگ اوکراین را بر عهده دارد. گفتنی است که آبا و اجداد ویتکاف اصالتا روس بودند. -

- می توان با قطعیت گفت که ویتکاف در آستانه دیدار با عراقچی نظر نهایی پوتین را نیز جویا شده و هماهنگی هایی بین مسکو و واشنگتن بر سر پرونده ایران انجام خواهد شد.

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgهیچ چیزی خوف انگیز تر از هزار توی ساخته شده توسط مذهب و سنت در ذهن آدمی نیست

برجسته ترین نمود مبارزه مدنی ومقاومت در برابر حکومت اسلامی .مبارزه زنان ایران است.مبارزه ای سخت ،جان کاه اما دلاورانه میلیون ها زن ایرانی که ببهای شکنجه ،زندان ومرگ در میدان مهر ابطال بر یکی از اصلی ترین احکام صادره توسط شخص خامنه ای که رعایت حجاب را هم شرعی وهم سیاسی می دانست ومی داند زدند .مبارزه زنان بر علیه حجاب اجباری اولین قطرات آن جام زهری است که حکومت گران اسلامی با تمام نفرت ومقاومت در برابر آزادی زنان مجبور به نوشیدن آن شدند! قادر به مهار کردن جان های آزادی نگردیدند که تصمیم گرفته بودند بهیچوجه در زیر یوغ جمهوری اسلامی نروند .جامعه امروز ایران که می توان بجرئت گفت بخش زیادی از تحصیل کردگان وحتی مردم عامی از دین رسمی بریده ونگاهی باز ،پرسشگر و آتیستی به آن دارند. شعار "زن ،زندگی ،آزادی " که ماهیتی سکولار و دمکراتیک دارد محصول تغیر در شعور اجتماعی مردم وفاصله گرفتن آن ها از مذهب وسنت هائی است که این چنین مایه بدبختی وسقوط جامعه در این نظام توتالیتر گردید.

حال در آستانه تغیر جدی در جامعه ایران "از نظر سیاسی وساختار حکومتی "چرا که تغیر جدی فرهنگی و نوع نگاه به سبک زندگی غربی مدتهاست در بین نسل جدید ایران رواج یافته ودیوار های صلب وضخیم دینداری ،سنت پرستی رو به تحجر را در هم شکسته وتکلیف خود را با این حکومت و تفکرات مذهبی وجریان های سکت وبسته پادگانی که سازمان مجاهدین خلق با آن شمایل تعجب آور و روابط ترسناک حاکم بر سازمان که فرد قربانی خاموش و منگ شده دریک نظام بمراتب خشن تر و بسته تر از جمهوری اسلامیست روشن کرده است . مسلم این پافشاری سازمان مجاهدین بر تداوم تشکیلاتی که مجموعه ای سنگ شده از افراد توسط جادوی نفرت ،کلید نهادن بر تفکر مستقل و بت سازی مریم ومسعود صورت گرفته است درجریان بر آمد انقلابی مردم جائی نخواهد داشت. امری که مسلما گردانندگان اصلی آن میدانند.

اما آنچه که آنها را بر تدوام چنین تشکیلات وساختاری محصور در دست چند صدر نشین تشویق می کند نگاه به آن دسته نیرو های ارزشی متعصب و سخت مغزی است که با نفرت از جنبش زن ،زندگی ،آزادی ودیدن چهره خود در جمع مجاهدین به حمایت ازآن ها خواهند پرداخت خوراک مجاهدین برای بازیگر میدان شدن و ادعادی حمایت مردمی داشتن .تا بگونه ای سهمی از حکومت داشته باشد . داستان دختری که سنگی از قلعه شد را برابر سومین بار باز نشر می کنم .چرا هیچ چیز در سازمان حسن صباحی مجاهدین تغیر نیافته است . جز این که بر میزان نفرتشان از افراد وجریان های اپوزیسیون که بر جامعه ای سولار و آزاد تاکید می کنندافزوده شده وحصار دورشان بلند تر و محکم ترو سکت بودنشان بیشتر.

Ali_Sedarat_3.jpgدوران گذار از استبداد به مردمسالاری، از مدتها پیش شروع شده، و توسط ما مردم، به قدرتها تحمیل شده است. در این مدت، بسیاری از ما مردم (هر کدام به سهم خود و به نوبهی خود) در «دولتِ مردمیِ موازی» مشغول کار بودهایم، و تا زمانی که فروپاشی فیزیکی را به رژیم حاکم بر ایران تحمیل کنیم، به همین ترتیب برای تغییر وضعیت فاجعهبار کنونی، و برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر فعال خواهیم ماند!

https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/

بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامهی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت.

این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:

اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخهی مقننه)

دوم- شورای عالی قضائی موقت (شاخهی قضاییه) و هئیت حقیقت یاب و صلح همگانی

سوم- حکومت دوران انتقال (شاخهی مجریه)

چهارم- شورای رسانههای ملی دوران گذار (شاخهی چهارم، رسانههایِ ملیِ همگانی)

در ابتدای کار، از همین الان، گروههایی از ایرانیان در سراسر دنیا، در فضای مجازی گرد هم آمدهاند. کانون همکاریهای این گروهها، باید حقوق باشد، باید حقوق باشد. در غیر این صورت، و در صورت نبود این «باید»، و در صورتیکه این ضرورت در هر یک از این گروهها لحاظ نشود، آن گروهها از هم خواهند پاشید!

هستههای حقوقمدار و همکاریهای هستههای مردمی را به مناسبتهای مختلف، به بحث گذاشته شده است:

https://alisedarat.com/?s=هستههای

به تدریج، و با ضعیفتر شدن سرکوب و خفقان، وزنهی هستههای داخل ایران سنگینتر میشود. با افزایش اعتماد به نفس فردی و با افزایش اعتماد به نفس ملی، ما ایرانیان بیشتر به تواناییهای خود پی میبریم، و بدین ترتیب قدرت سرکوب و خفقان رژیم، کمتر و کمتر میشود. به این شکل، ما مردم ایران، اسلحههای موجود در دست سرکوبگران را، باز هم بیاثرتر میکنیم. با این تدابیر حقوقی، اعتراضات خودانگیختهی مردمی و تظاهرات خودجوش ولی پراکندهای که هرروز شاهد آنها بودهایم را به هم میپیوندانیم.

نقطهی عطف این روند، حرکت معترضان و تظاهرکنندگان به سمت زندانها و گشودن دربهای زندانهای سیاسی، و آزادی همهی زندانیان سیاسی خواهد بود. این نقطهی عطف را در بهار ایران، در انقلاب ۱۳۵۷ شاهد بودیم. بیدلیل نیست که قدرتها، در جبهههای متعدد جنگ روانی، مردم را از انقلاب ترساندهاند! (و نیز بیدلیل نیست که شعارِ 'بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب!' شعارِ پرشعور و خودانگیختهی مردم ایران، بهخصوص دههی هشتادیها در جنبش اخیر گشت!) در نتیجه در هم شکستن دروازههای زندانهای سیاسی توسط ما مردم، و با ازادی همهی زندانیان سیاسی، وزنهی هستههای داخل ایران، باز هم سنگینتر میشود.

Ali_Fayaz.jpgسران رژیم جمهوری اسلامی به رغم عربده کشی های تکراری و همیشه گی آخوندها و پاسداران جهل و جنایت، و به رغم سرکوب مردم به جان آمده و معترض، در حال دست و پنجه نرم کردن های نومیدانه با بحران هایی می باشند که دامن شان را گرفته است و آنها را به حال خود رها نمی کند. بحران هایی که نه تنها هدایت گر آنان به سوی فروپاشی است، بلکه ناتوانی و یاس مداوم آنها را نیز به نمایش می گذارد. اگر چه رژیم بحران های بزرگی چون مبارزات مسلحانه دهه شصت خورشیدی و جنگ هشت ساله را از سر گذراند، اما پی آمدهای آن بحران ها، زمینه ساز بحران های دیگری شد که با نگاهی سریع به آنها می توان به این نتیجه رسید که این بحران ها نهادینه شده اند و رژیم با توجه به ماهیت و ساختار کنونی خود، هیچ روزنه ای را نیز برای رهایی از آنها در پیش روی خود نمی بیند.

این بحران ها در چند عرصه بسیار مهم و تعیین کننده رژیم را در باتلاقی که خود ایجاد کرده است، فرو کشانده و می کشانند. و تا سقوط محتوم رژیم، راهی نیز برای خروج از این باتلاق دیده نخواهد شد. چرا که این بحران ها با ماهیت این رژیم در هم آمیخته است و تبدیل به ساختار آن شده اند. بنا بر این رهایی از این بحران ها، تنها با متلاشی شدن و سقوط امکان پذیر است که البته در آن صورت دیگر بحرانی بر جای نخواهد ماند، چرا که ساختاری وجود نخواهد داشت تا بحران زا، یا بحران شکن باشد. و اما این بحران ها کدامند؟

بحران عدم مشروعیت و روی گردانی مردم از رژیم

یکی از مهم ترین، و شاید اساسی ترین بحران جدی و تعیین کننده که رژیم با آن دست به گریبان است و از زمان پیدایش این حاکمیت با آن در حال درگیری و نبرد بوده است، توده مردم می باشند. توده مردم، چه در قامت فرزندانش - سازمان ها، احزاب و جریانات سیاسی - و چه توده بی شکل و پراکنده، و در مجموع مردم کوچه و خیابان، هیچگاه با رژیم از در دوستی بر نیامده اند و هیچگاه خود را بخشی از رژیم تلقی نکرده اند. از جیره خواران ساندیسی تا لباس شخصی ها، بسیجی ها، پاسداران، آخوندهای انحصارطلب و صاحب امتیازات اجتماعی - اقتصادی و سیاسی، که بگذریم، رژیم در عرصه اجتماعی و جذب نسل جوان، نیروی توانا و مستقل اجتماعی به شدت ناتوان و ناکام بوده است. دستگیری های گسترده، زندان و شکنجه، اعدام ها و به دار آویختن ها، خود گویای نوع رابطه این رژیم با توده های مردم بوده و می باشد.

putin.jpgاخیراً، اظهارنظری قابل تأمل از آندری رودنکو، معاون وزیر خارجه روسیه منتشر شد؛ مبنی بر اینکه در صورت وقوع حمله‌ای علیه ایران، روسیه نه تنها ملزم به ارائه کمک نظامی به تهران نخواهد بود، بلکه «نباید» چنین حمایتی صورت گیرد.* استفاده از واژه‌ی «نباید» در این اظهارات، به‌روشنی نشان‌دهنده‌ی جهت‌گیری موذیانه کرملین در قبال تنش فزاینده میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده است.

در تحلیل سیاست‌ها یا حتی جنایت‌های بین‌المللی، همواره بررسی منافع آشکار و پنهان بازیگران می‌تواند پرده از اهداف واقعی آنان بردارد. از این منظر، پرسش مهمی مطرح می‌شود: چرا روسیه، که خود به‌شدت زیر فشار تحریم‌های گسترده غرب قرار دارد و در جنگ اوکراین با حمایت‌های بی‌سابقه تسلیحاتی غرب از کی‌یف مواجه است، اکنون در قبال ایران، که منطقاً با موضع‌گیری‌های جمهوری اسلامی به نفع روسیه در بحران اوکراین، انتظار می‌رفت قاطعانه از متحد خود جمهوری اسلامی دفاع کند، موضعی چنین منفعلانه اتخاذ کرده و حتی بر ضرورت پرهیز از حمایت نظامی خود از جمهوری اسلامی تأکید دارد؟

به‌نظر می‌رسد این «نباید» بیش از آنکه موضعی بازدارنده یا محافظه‌کارانه باشد، نوعی نعل وارونه و تاکتیک دیپلماتیک برای القای بی‌طرفی و تشویق آمریکا برای ورود به جنگ با جمهوری اسلامی بدون دغدغه‌ی موضع‌گیری منفی روسیه باشد، در حالی‌که شواهد نشان می‌دهند واقعیت خلاف این است.

Shahla_abghari_2.jpgبا توجه به شرایطی که جهان امروز از نظر بوجود آمدن تکنولوژی و اطلاعات نو و توسعه شهر نشینی دارد، باید انتظار داشت و قبول کرد که نسل های نو با دنیای جدیدتری روبرو هستند و ارزشها، هنجارها و فرهنگ آنها بسیار متفاوت است و همین مساله ،فاصله نسل ها و شکاف نسلی را شدید تر کرده است . بنابراین باید تلاش شود که در حد امکان فاصله ها را کم کرد که باعث ایجاد مشکل در خانواده و جامعه نشود.

البته باید بیاد داشت که فاصله نسلی در همه دوران‌ها وجود داشته و همیشه بوجود آورنده نگرانی‌های نسل های پیشین بوده است. بدون شک جوانان نسل پیش با جوانان نسل حاضر متفاوت بوده‌اند، افکار، نگاه‌ها و سلیقه های آنان بر اساس شرایط پیرامون آنان همان نیست که جوانان عصر معاصر با آن مواجه هستند.

در عصر حاضر که تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بسیار پیشرفته شده است و عصر دیجیتالی بوجود آمده، دنیای مجازی برای همه نسل ها آماده است که از آن بهره ببرند. در این شرایط ، نسل نو با آشنایی بیشتر با دنیای دیجیتالی با پدیده هایی نو از سراسر جهان مواجه میشود و دیگر فقط جامعه پیرامونی نیست که بر نسل ها اثر می گذارد بلکه آنها از سراسر جهان تاثیر می پذیرند و بدین دلیل فاصله نسل ها بیشتر و عمیق تر است که توجه بیشتری را می طلبد.

در جامعه ای مانند ایران با فرهنگ و قوانین سنتی به دلیل رژیم واپسگرا، فاصله نسلی بسیار زیاد تر است، بطور مثال در نشریه ای فاصله نسلی در ایران سی سال گزارش شده است درصورتی که در کشوری های پبشرفته بین پانزده تا بیست سال است.

اگر بخواهیم نسل را تعریف کنیم، بهتر است به تحقیقات جامعه شناسان توجه کنیم. بحشی از جامعه‌‌‌شناسان نسل را با تجربیات نسلی، توصیف کرده اند و این ساده ترین تعریفی است که میتوان از نسل ارائه داد. تعریف کامل تر با در نظر گرفتن نظرات جمعی از جامعه شناسان در بر گیرنده سن، تجارب مشترک، وقایع مهم تاریخی همچون جنگ، انقلاب، و نوآوری‌‌‌های فناوری مانند تلفن همراه و اینترنت و هوش مصنوعی است بنابراین می توان نسل را این چنین تعریف کرد:

Mehdi_Estedadi_Shad.jpgوقتی که نمایندگان دیپلماسی اتازونی و ایران با وساطت عمان با هم مذاکره کنند، در واقع مراسم تدفین خلیفه دوم فرا میرسد. خلیفه اول هم در سرانجام جنگی که آن را "برکت آسمانی" مینامید، چون بوسیله آن رقبا را تارو مار و قدرت خود را تثبیت کرده بود، آتش بس را پذیرفت و اعتراف به نوشیدن زهر کرد.

گرچه طبق عادت تمامی بادنجان دور قاب چینان که هر کار مراد خود را به عرش اعلا میرسانند، در مطبوعات رسمی اعلام شد که "امام جام شوکران را نوشید".

مسئله اما بدور از هر تهذیب و آرایشی، آن زهری است که حاکم نوش جان میکند و تمام میشود. حاکمی که، بخاطر ابتلا به مریضی خودشیفتگی مفرط، قبلش حاضر بود دنیا را قربانی مطامع خود سازد. باری در این روزها رابطۀ حاکم و زهر دوباره روی صحنه نمایش عمومی میرود. پس جا دارد که بدان نگاهی شود.

خمینی، در بیشتر اوقات عمر، نان بیرحمی و بی آقا بالاسری خود را خورد. بطوریکه مریدانش در حوزۀ علمیه مریدان اقتدار بروجردی را به چالش کشیده بودند. خود پسندی خمینی در واقع هیچکس را در کنار خود تحمل نمیکرد. او از خدای یگانه و بی رقیب و بی همتا خود الگو میگرفت که از زمان ابراهیم به یکه تازی عادت داشته است. او حتا پیشکسوتی چون نواب صفوی را به حساب نیاورد که قبل از او از لزوم استقرار خلافت اسلامی گفته و نوشته بود.

دومین خلیفه "نظام مقدس" اما اینگونه نبوده است. چون خامنه ای هم دنبالچه خمینی محسوب شده و هم به وقت گزینش با "تخلیۀ فرویدی" خود را برای رهبری قابل ندانسته است. او همچنین بنیانهای نظری خود را از "سیدقطب" الهام میگرفت. سید قطبی که نظریه پردازیش برای "اخوان المسلمین" مصری نتیجه درمان نشدن عقده حقارتش بود که از شوکه شدن و خودباختگی در برابر برتری غرب برمیخاست.

darvishpour.jpgایران اینترنشنال - مهرداد درویش‌پور، جامعه‌شناس با اشاره به اینکه رهبران جمهوری‌اسلامی برای حفظ نظام حاضر به استریپ‌تیز نیز هستند، به ایران‌اینترنشنال گفت: «با توجه به تمایل اسرائیل برای حمله به ایران و نیاز ترامپ به دستاوردهای مذاکره با جمهوری‌اسلامی، این مذاکرات با نظر مثبت علی خامنه‌ای شکل گرفته است.»

او گفت: «پافشاری ترامپ و دیگر مقامات کاخ سفید بر حمله نظامی از یک‌سو و تاکید جمهوری‌اسلامی بر مذاکره نکردن با آمریکا و در نهایت حاضر شدن بر سر میز مذاکره و برنده خواندن خودش از سوی دیگر، از مصادیق جنگ روانی در مذاکرات است.»

این جامعه‌شناس ترامپ و خامنه‌ای را دو رهبر پوپولیست و غیرقابل پیش‌بینی دانست و افزود: «خصلت پراگماتیستی رهبران جمهوری‌اسلامی و خوی بازاری ترامپ به گونه‌ای است که توافق دیپلماتیک را بر حمله ترجیح داده‌اند.»

درویش‌پور به باز بودن راه‌های دیپلماتیک در پس رجزخوانی‌های دو طرف اشاره کرد و توافق اولیه را قابل پیش‌بینی خواند.

:::

در آستانه مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان، ویدیویی منتشر شده که نشان می‌دهد زنان بدون حجاب اجباری از کنار دیوارنویسی‌هایی با شعارهای ضدآمریکایی عبور می‌کنند.

defaa.jpgپیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، در گفت‌وگو با فاکس‌نیوز اعلام کرد که «دونالد ترامپ برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مصمم است».

او گفت اگر مذاکرات به نتیجه نرسد گزینه‌های دیگری نیز روی میز خواهد بود اما امیدواریم نیازی به اقدام نظامی نباشد.

وزیر دفاع آمریکا مذاکرات با جمهوری اسلامی در عمان را «سازنده» خواند و افزود دونالد ترامپ برای دستیابی به توافق از طریق مذاکره، بسیار جدی است اما تاکید دارد که اگر این موضوع از طریق مذاکره به نتیجه نرسد گزینه‌های دیگری نیز وجود دارند.

پیت هگست با اشاره به اقدامات آمریکا در مقابل حوثی‌های یمن و توانایی ایالات متحده در عملیات‌هایی گسترده و قدرتمند، گفت نمی‌خواهیم از این ظرفیت استفاده کنیم، اما اگر لازم باشد برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای، از آن استفاده خواهیم کرد.

:::

rubio.jpgایران اینترنشنال - مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، اعلام کرد که روز شنبه گفت‌وگوهای مستقیمی میان استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا، و یکی از مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی برگزار خواهد شد.

دیپلمات‌های ایرانی و آمریکایی قرار است شنبه برای آغاز گفتگو درباره برنامه هسته‌ای ایران به عمان سفر کنند.

در حالی که ایالات متحده تاکید دارد که مذاکرات با تهران به‌طور مستقیم انجام خواهد شد، ایران ادعا کرده که این مذاکرات به‌طور غیرمستقیم و با واسطه‌گری وزیر خارجه عمان خواهد بود.

روبیو پنجشنبه در جریان یک جلسه کابینه آمریکا به ریاست دونالد ترامپ ریاست گفت: «امیدواریم این مذاکرات منجر به صلح شود.»

او افزود: «ما به‌طور واضح گفته‌ایم که ایران هرگز به سلاح هسته‌ای دست نخواهد یافت، و فکر می‌کنم این چیزی است که منجر به برگزاری این دیدار شده است.»

نشریه هیل: گفت‌وگوهای ترامپ با ایران سؤالات بزرگی را در کنگره آمریکا برانگیخته است

نشریه آمریکایی هیل مذاکرات دولت آمریکا با جمهوری اسلامی را «تلاشی پرمخاطره برای متقاعد کردن تهران به کنار گذاشتن بلندپروازی‌های هسته‌ای‌اش» توصیف کرده و نوشته که این تلاش، موجی از پرسش‌ها و نگرانی‌ها را در میان قانون‌گذاران هر دو حزب در کنگره آمریکا به همراه داشته است.

این نشریه نوشت که هنوز مشخص نیست آیا هدف رییس‌جمهوری کنونی آمریکا محدود کردن توانایی‌های هسته‌ای ایران مشابه توافق دوره باراک اوباماست که ترامپ در سال ۲۰۱۸ آن را لغو کرد، یا خواهان نابودی کامل تاسیسات هسته‌ای ایران است.

beravid.jpgشش سال پیش، ۱۴ نفر از فعالان سیاسی در اقدامی بی‌سابقه، با نگارش بیانیه‌ای خطاب به علی خامنه‌ای، خواستار استعفا و کناره‌گیری او از قدرت و گذر از جمهوری اسلامی شدند. آن ۱۴ایرانی شجاع، بازداشت و به احکام سنگین زندان محکوم شدند. با این حال، شعله‌ای که آنان برافروختند خاموش نشد

مراد ویسی - ایران اینترنشنال

امروز، صداهای بیشتری از دل جامعه مدنی، نخبگان و حتی اقشار مختلف مردم به گوش می‌رسد که خواهان پایان رهبری خامنه‌ای و گذار از جمهوری اسلامی هستند. در هفته‌های اخیر، چندین نامه از سوی فعالان سیاسی و مدنی منتشر شده که از خامنه‌ای می‌خواهند از مردم ایران عذرخواهی کند، مسئولیت ویرانی‌های به بار آمده را بپذیرد و از قدرت کناره‌گیری کند.

در تازه‌ترین نمونه، مهدی محمودیان، فعال سیاسی زندانی در اوین، در نامه‌ای تحت عنوان «نامه‌ای از دل ویرانه به ویرانگر» خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار استعفای او شده و دوران رهبری او را یکی از عوامل اصلی ویرانی ایران و زندگی ایرانیان معرفی کرده است.

این نامه‌ها، صرفا پژواکی از نارضایتی نخبگان نیستند. در کنار اعتراضات فعالان سیاسی و مدنی، مردمی نیز که در طول دهه‌ها تحت شدیدترین فشارهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی قرار گرفته‌اند هر روز با صدایی بلندتر، خواستار کناره‌گیری خامنه‌ای از قدرت هستند. این خواسته در جمله‌ای ساده اما پرمفهوم خلاصه شده که این روزها مدام از سوی مردم تکرار می‌شود: «ما از شما چیزی نمی‌خواهیم، فقط جمع کنید و بروید.»

صدایی که این روزها از کوچه و خیابان، شبکه‌های اجتماعی، محافل روشنفکری و خانواده‌های داغدار شنیده می‌شود، صدایی است که سال‌ها حکومت نادیده گرفته است. این صدای مردم ایران است؛ صدای نسلی که زندگی‌اش در نظام جمهوری اسلامی تباه شد. نسلی که کودکی‌اش در سایه مانتوها و مقنعه‌های سیاه با رنگ‌های دلمرده نابود شد، جوانی‌اش به اجبار در خاموشی گذشت، و اعتراضش با گلوله پاسخ داده شد.

این‌ها صداهای نوجوانانی‌ست که بزرگ شدند اما هیچ لذتی از بزرگ شدن نبردند. جوانانی‌ که یا به دست ماموران جمهوری اسلامی کشته شدند یا با سرکوب و تحقیر، زندگی‌شان نابود شد. اکنون این جوانان به بلوغ رسیده‌اند و از حکومت متنفرند؛ با تمام وجود لحظه‌شماری می‌کنند تا پایان سلطه آن را ببینند.

حکومت مهم‌ترین سرمایه مردم، یعنی زندگی را از آن‌ها گرفته است. وعده‌هایی که از سال ۱۳۵۷ تا امروز دادند، چیزی جز فریب، ویرانی و ظلم نبوده است. آنچه مردم ایران را به خشم و فریاد رسانده، تداوم ۴۷ ساله‌ی دروغ‌ها، وعده‌های توخالی، تحقیرها، و نقض مستمر حقوق اساسی‌شان است. ازخمینی تاخامنه‌ای، از اصولگرا تا اصلاح‌طلب، مردم به تجربه دریافته‌اند که با ساختار و حکومت موجود، هیچ افقی برای نجات کشور وجود ندارد.

مردم ایران معتقدند که آخوندها و سردارها نه تنها حکومت را، بلکه کشور را اشغال کرده‌اند. آن‌ها معتقدند حق انتخاب آزادانه‌ی حکومت و حاکمانشان از آن‌ها گرفته شده. این خشم عمومی، ناشی از تجربه‌ی تلخ حکومتی است که وعده بهشت داد اما جهنم ساخت، دم از شرافت و دیانت زد اما در عمل، جز فریب و چپاول از آن دیده نشد.

اعتماد مردم به حکومت نابود شده است. دروغ‌های پی‌درپی درباره مذاکره، تحریم، معیشت، و عدالت اجتماعی، هرگونه سرمایه اجتماعی را از بین برده است. مردم دیگر سخنان حاکمان را باور نمی‌کنند. آن‌ها هر وعده‌ی جدید را تکرار همان وعده‌های محقق‌نشده می‌دانند.

حاکمان امروز ایران سال‌ها به نام امام حسین و فاطمه ، احساسات مردم را به نفع خود تحریک کردند، اما در عمل، فرزندان معترضاین ملترا کشتند و خانواده‌های دادخواه را تهدید و بازداشت و زندانی کردند. مادران دادخواه ، همچون مادر کیان پیرفلک، شب تا صبح بر پیکر فرزندشان بیدار ماندند تا مبادا حکومت حتی جسد عزیزشان را نیز بدزدد.

امروز مردم ایران از آخوندها و سردارها می‌خواهند که بروند. آنها، پیش از تحقیر شدن در سر میز مذاکره یا شکست در برابر حمله آمریکا و اسرائیل، در دل‌ها و قلب‌های ملت شکست خورده‌اند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

از نگاه مردم، این تحقیر شدن حکومت و شخص خامنه‌ای، تاوان خون‌های ناحقی است که بر زمین ریختند، آه مادرانی‌ است که فرزندانشان را به ناحق از دست دادند، و فریاد کارگران، معلمان، بازنشستگانی‌ است که پس از سال‌ها خدمت، امروز در خیابان‌های کشور فریاد عدالت سر می‌دهند اما بازداشت می‌شوند.

صدای مردم معترض روز به روز بلندتر، خشمگین‌تر و آشکارتر می‌شود. مطالبه‌ی استعفای خامنه‌ای، دیگر فقط صدای ۱۴ فعال سیاسی نیست؛ پژواک میلیون‌ها ایرانی‌ست که فریاد می‌زنند: «ما از شما چیزی نمی‌خایم، فقط جمع کنید و برید».

10-4.jpgایران وایر - «مصطفی تاج‌زاده»، فعال اصلاح‌طلب و زندانی سیاسی، در نامه‌ای از زندان اوین به رهبر جمهوری اسلامی، «علی خامنه‌ای»، به بررسی وضعیت بحرانی کشور و پیامدهای سیاست‌های کنونی پرداخت و هشدار داد که ادامه روند موجود می‌تواند به زیان مردم ایران تمام شود.

تاج‌زاده که وزیر کشور دولت «محمد خاتمی» بود، در بخشی از نامه خود به شرایط داخلی کشور اشاره و تاکید کرد که «اگر شهروندان تاکنون خویشتنداری کرده و اعتراضات خیابانی نکرده‌اند، به‌علت هارت و پورت مقامات نیست. از بی‌دولتی و هرج‌ومرج هراس دارند.»

او افزود که این وضعیت به‌دلیل نبود مدیریت کارآمد و ترس از آشوب‌های بیشتر است. تاج‌زاده در این نامه تاکید کرد که مردم ایران هنوز کاملا ناامید نشده‌اند و امید دارند که رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای، برای حفظ نظام و به منظور جلوگیری از بحران‌های بیشتر، از خرد جمعی استفاده کند و کشور را از تهدیدهای احتمالی نجات دهد.

این زندانی سیاسی همچنین در انتقاد از وعده‌های رهبر جمهوری اسلامی مبنی‌بر عدم وقوع جنگ، به اشاره به موضع‌گیری‌های متناقض او پرداخته و نوشت: «رهبر می‌گفت جنگ نمی‌شود، اما به موشک‌باران متقابل با نتانیاهو رسید. اگر وعده‌های صادق ۳ اجرا می‌شد، بعید نبود که ابعاد درگیری غیرقابل کنترل شود و به جنگی تمام‌عیار منجر گردد.»

تاج‌زاده در این بخش از نامه خود تاکید کرد که رویکردهای کنونی تنها می‌تواند به افزایش تنش‌ها منتهی شود و جنگ به زیان ملت ایران خواهد بود. او همچنین به رهبر جمهوری اسلامی توصیه کرد که باید از خطاهای گذشته درس بگیرد و به‌جای تهدید و لشکرکشی، مسیر دیپلماسی را در پیش گیرد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

تاج‌زاده همچنین افزود: «رهبر جمهوری اسلامی باید از عقل جمعی بهره بگیرد و پیش از آنکه دیر شود، با جلب مشارکت ملت و استفاده از راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز، از وقوع بحران‌های بیشتر جلوگیری کند.»

او در پایان از خامنه‌ای خواست که به خواسته‌های ملت توجه کند و از تهدید و سرکوب مخالفان و منتقدان خود دست بردارد. تاج‌زاده تاکید کرد که برای جلوگیری از جنگ و کاهش فشارهای اقتصادی، نیاز به تغییر رویکردهای رهبری و همکاری با دیگر کشورها و نهادهای بین‌المللی است تا به این ترتیب، از بروز بحران‌های بیشتر جلوگیری شود.

ejei.jpgاژه‌ای:‌ هشدار اژه‌ای به آمریکا، خواب‌هایی که دیده‌اید، تعبیر نخواهد شد

اژه‌ای:‌ پیش‌بینی می‌شود (فشار ترامپ) دوام نیاورد و ان‌شاالله خواب‌هایی که برای ایران دیده‌اند تعبیر نخواهد شد

غلامحسین محسنی اژه‌ای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در واکنشی به مذاکرات پیش روی تهران و واشینگتن و تهدیدهای اخیر آمریکا گفت: «اکنون قلدری در آمریکا سر کار است که پیش‌بینی می‌شود دوام نیاورد و ان‌شاالله خواب‌هایی که برای ایران دیده‌اند تعبیر نخواهد شد.»

اژه‌ای با تاکید بر این که «دشمنان برای مخدوش کردن امنیت مردم ایران برنامه‌ریزی کرده‌اند» گفت که جمهوری اسلامی در سال گذشته با وجود فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها، از توطئه‌ها عبور کرده و «دشمن نتوانسته معیشت و آرامش مردم ایران را بر هم بزند».

ایران وایر - همزمان علی شمخانی مشاور رهبر جمهوری اسلامی گفت در صورتی که ایران در «شرایط حمله نظامی» قرار گیرد، «بازرسان آژانس اخراج و همکاری با آن‌ها قطع» خواهد شد.

دونالد ترامپ و برخی دیگر از مقامات ایالات متحده در هفته‌های اخیر از ایران خواسته‌اند بود برای دستیابی به توافق تازه درباره برنامه هسته‌ایش با ایران مذاکره کند، وگرنه «بمباران» خواهد شد.

رییس جمهور آمریکا گفته است که خواهان یک ایران «عالی» است ولی نمی‌تواند سلاح هسته‌ای داشته باشد. او همچنین تایید کرد که «اگر نیاز به اقدام نظامی باشد، ما دست به این اقدام خواهیم زد. اسرائیل به‌وضوح در این امر مشارکت جدی خواهد داشت. آن‌ها هدایت حمله را برعهده خواهند داشت.»

در حالی که مقام‌های ایران بویژه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، مذاکره با آمریکا در شرایط «تهدید» و «فشار» را رد کرده بودند، اما هر دو کشور خبر دادند که نمایندگان‌شان قرار است روز ۲۳ فروردین در عمان با هم گفت‌وگو کنند.

مجری صدا و سیما، در برنامه‌ای تلویزیونی گفت: «قرار نیست هیچ تصویر دونفره‌ای از مذاکرات روز شنبه میان عراقچی و ویتکاف نباید منتشر شود». این در حالی است که مذاکرات جدید قرار است با میانجی‌گری عمان، روز شنبه در مسقط میان عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه کاخ سفید، برگزار شود.

شمخانی امریکا را تهدید کرد

| No Comments

10-2.jpgايران اينترنشنال - علی شمخانی، مشاور سیاسی خامنه‌ای، در شبکه ایکس تهدید کرد ادامه «تهدیدات خارجی و قرار گرفتن ایران در شرایط حمله نظامی» می‌تواند منجر به «اقداماتی بازدارنده مانند اخراج بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قطع همکاری با آن شود.»

این مقام ارشد جمهوری اسلامی همچنین تهدید کرد «انتقال مواد غنی‌شده به مکان‌های امن و نامشخص در ایران» نیز می‌تواند در دستور کار جمهوری اسلامی قرار گیرد. این تهدید پس از آن اعلام می‌شود که ترامپ هشدار داد در صورتی که مذاکرات با تهران شکست بخورد، از گزینه حمله نظامی استفاده خواهد شد.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، گفت اگر مذاکرات با جمهوری اسلامی به نتیجه نرسد و لازم باشد ایالات متحده اقدام نظامی خواهد کرد و اسرائیل هم دراین موضوع درگیر خواهد بود. ترامپ که چهارشنبه در کاخ سفید به پرسش خبرنگاران پاسخ می‌داد در پاسخ به پرسشی درباره احتمال توسل ایالات متحده به اقدام نظامی گفت: «اگر لازم باشد، اقدام نظامی خواهیم کرد.

اسرائیل قطعا در این موضوع درگیر خواهد بود و نقش رهبری خواهد داشت. اما هیچ‌کس رهبری ما را برعهده نمی گیرد؛ ما هر کاری بخواهیم، انجام می‌دهیم.»

syria.jpgایران اینترنشنال - روزنامه تلگراف درباره مذاکره ایران و آمریکا نوشت بر اساس ارزیابی برخی مقام‌های امنیتی اسرائیل، مذاکرات خبر خوبی برای این کشور نیست چون می‌تواند دست دولت را در حمله به ایران و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، در زمانی که این مقامات آن را «فرصتی طلایی» می‌دانند، ببندد.

گیورا آیلند، رییس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل، پنج‌شنبه ۲۱ فروردین به تلگراف گفت: «بسیاری از مقام‌های اسرائیلی معتقدند اکنون بهترین زمان برای اقدام نظامی [علیه جمهوری اسلامی] است چون ایران در موقعیت آسیب‌پذیری قرار دارد.»

او افزود: «آسمان سوریه برای ما باز است؛ وضعیتی که ممکن است با اقدامات ترکیه طی هفته‌های آینده تغییر کند. همچنین، واکنش جدی از سوی حزب‌الله نیز انتظار نمی‌رود.»

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا نیز ۲۰ فروردین گفت که اگر مذاکرات با جمهوری اسلامی به نتیجه نرسد و لازم باشد، ایالات متحده اقدام نظامی خواهد کرد و اسرائیل هم در این موضوع درگیر خواهد بود.

به گفته رییس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل، ارتش این کشور سامانه موشکی اس-۳۰۰ روسی ایران را منهدم کرده و اکنون این کشور فاقد دفاع هوایی دوربرد است.

فری پرس: دولت ترامپ گفت‌وگو درباره اهداف احتمالی حمله در ایران را آغاز کرده است

فری پرس به نقل از مقام‌های فعلی و پیشین آمریکا گزارش داد کاخ سفید از هم‌اکنون بررسی اهداف احتمالی حمله در ایران را چه برای اسرائیل و چه برای آمریکا آغاز کرده است و اهداف احتمالی شامل تاسیسات اصلی هسته‌ای ایران، سایت‌های غنی‌سازی، و مراکز تولید موشک‌های بالستیک و پهپادها هستند.

در این گزارش که چهارشنبه شب به قلم جی‌ سولومون، روزنامه‌نگار شناخته‌شده حوزه روابط ایران و آمریکا، در وبسایت فری‌پرس منتشر شد، نویسنده پرسیده آیا دولت ترامپ قصد دارد به اهدافی حمله کند که ثبات حکومت ایران را تهدید کند؟

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

سولومون در پاسخ به این پرسش تاکید کرده اگر چنین باشد، یکی از اهداف احتمالی می‌تواند زیرساخت‌های تولید نفت ایران، از جمله پایانه صادرات نفت در جزیره خارک در خلیج فارس، باشد.

او در ادامه نوشته اگر هدف حمله برهم‌زدن ثبات حکومت ایران باشد، یکی دیگر از اهداف حمله می‌تواند دفاتر و مراکز فرماندهی سپاه پاسداران باشد.

مرد جوانی که متهم است با ترفند‌های مختلف بیش از ۳۰ زن را ربوده و به آنها تجاوز کرده و اموالشان را به سرقت برده، بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه خواهد شد.

با دستگیری متهم و در تحقیقات اولیه قاضی منافی‌آذر از شعبه ۱۱ دادگاه کیفری با دستور انتشار عکس متهم در رسانه‌ها از کسانی که قربانی این مرد شرور شده‌اند خواست به دادگاه یا پلیس مراجعه کنند تا پس از تکمیل تحقیقات متهم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود.

mohakemeh.jpgبه گزارش ایران، مرد جوانی که متهم است با ترفند‌های مختلف بیش از ۳۰ زن را ربوده و به آنها تجاوز کرده و اموالشان را به سرقت برده، بزودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه خواهد شد.

رسیدگی به این پرونده از نیمه دوم سال ۱۴۰۳ با شکایت زن ۳۵ ساله‌ای آغاز شد. وی در تشریح ماجرا گفت: «در یک سایت اینترنتی به دنبال خانه‌ای با قیمت مناسب بودم که آپارتمانی در منطقه یوسف آباد پیدا کردم. با آگهی دهنده که نامش را ملکی نوشته بود، تماس گرفتم و ساعت ۹ شب قرار گذاشتم. وقتی به سر قرار رفتم مرد موتورسواری کنارم آمد و خودش را ملکی معرفی کرد و گفت که نشانی را اشتباه داده و از من خواست سوار موتورش شوم تا مرا به آپارتمان موردنظر ببرد. با شک و تردید سوار شدم، اما او به یکباره با سرعت به سمت پل ایران خودرو رفت و در آنجا مرا به درختی بست و به من تعرض کرد و بعد هم طلا‌ها و تلفن همراهم را سرقت کرد.»

چند روز بعد در حالی که مأموران به دنبال ردی از مرد متجاوز بودند، زن ۴۲ ساله‌ای به کلانتری وردآورد مراجعه کرد و با ثبت شکایتی عنوان کرد: «چند وقتی است که به عنوان نظافتچی خانه‌ها فعالیت می‌کنم. چند روز قبل آگهی کار در سایت اینترنتی گذاشتم. مردی به نام ملکی برای کار تماس گرفت و نشانی خانه‌ای را به من داد. طبق قرار به آنجا رفتم، اما چنین پلاک خانه‌ای آنجا نبود. وقتی می‌خواستم برگردم مرد موتورسواری کنارم توقف کرد و گفت باید برای نظافت به محل دیگری برویم او من را سوار موتورش کرد و به اتوبان کرج برد و بعد تجاوز کرد.»

دو روز بعد دختر ۲۷ ساله‌ای به پلیس مراجعه کرد و گفت از سوی مردی که خود را سرهنگ آگاهی معرفی کرده مورد تعرض، سرقت و تهدید قرار گرفته است.

در ادامه زنی ۳۹ساله که پرستار خانگی بود نیز با شکایتی مشابه به اداره پلیس رفت و از همان مرد موتورسوار که خود را ملکی معرفی کرده بود به اتهام سرقت و تعرض شکایت کرد.

در ادامه تعداد شاکی‌های مرد شرور بیشتر شد و دیگر برای مأموران محرز شده بود که همه شاکی‌ها قربانی یک مجرم شده‌اند؛ بنابراین پلیس با تجمیع اطلاعاتی که از دختران و زنان قربانی گرفته بود و بررسی هویت متهمان سابقه‌دار در نهایت متهم اصلی پرونده را که مردی ۳۰ساله است، دستگیر کرد و قربانیان نیز او را شناسایی کردند.

با دستگیری متهم و در تحقیقات اولیه قاضی منافی‌آذر از شعبه ۱۱ دادگاه کیفری با دستور انتشار عکس متهم در رسانه‌ها از کسانی که قربانی این مرد شرور شده‌اند خواست به دادگاه یا پلیس مراجعه کنند تا پس از تکمیل تحقیقات متهم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شود.

ashena.jpgخبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی بدون ذکر نام حسام‌الدین آشنا از اعلام جرم علیه او خبر داد

ایران اینترنشنال - این خبرگزاری در خبری نوشت: «از سوی دادستانی تهران علیه مدیر اسبق مرکز بررسی‌های استراتژیک در دولت دوازدهم (دولت حسن روحانی) به دلیل انتشار مطلبی در فضای مجازی اعلام جرم شد.»

دلیل چنین اعلام جرمی «انتشار مطلبی در شبکه ایکس» اعلام و افزوده شده که «برای نامبرده پرونده قضایی تشکیل شده است.»

آشنا درباره مواضع جمهوری اسلامی در مذاکره با آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: «لیبی نباشید! توهم رهبری جهان عرب و اسلام را نداشته باشید. همسایگان را علیه خود متحد نکنید. فناوری هسته‌ای وارداتی و کهنه را بزرگنمایی نکنید. لاکربی بازی نکنید. ملتتان را از حق انتخاب و گردش قدرت محروم نکنید. برای بقای خاندان خود ملتتان را بدبخت نکنید. به شرق و غرب اعتماد نکنید.»

مجری صداوسیما: عکس دونفره عراقچی و ویتکاف نباید منتشر شود

یک مجری صدا و سیما در پخش زنده درباره مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا در عمان گفت که شنبه هیچ تصویر دو نفره‌ای از عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و ویتکاف نماینده ویژه آمریکا نباید منتشر شود.

او افزود: «آن مسئله‌ای است که به صورت رسمی اعلام شده است و مجوزهایی هم که وجود دارد این را نشان می‌دهد.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

رسانه‌های حامی حکومت بر بی نتیجه بودن مذاکرات جمهوری اسلامی و آمریکا تاکید کردند.

روزنامه کیهان، امید بستن به نتیجه مذاکرات با واشینگتن را، اشتباهی تکراری خواند و خواستار پرهیز از خوشبینی نسبت به آمریکا شد.

sarighalam.jpgماهنامه‌ی اندیشه‌ی پویا در ویژه‌نامه‌ی نوروزی شماره‌ی ۹۵ خود، گفت‌وگویی با محمود سریع‌القلم، استاد دانشگاه، را منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید

«به نظر می‌رسد مهم‌ترین روندها در وقایع سال آینده در جهان، بی‌تأثیر از بازگشت ترامپ به کاخ سفید، سیاست‌های شوک‌آور او و واکنش‌های سایر قدرت‌ها در برابر آن نباشد. عملکرد ترامپ در روزهای آغازین حضورش در کاخ سفید و تصمیماتی همچون تعلیق برخی کمک‌های خارجی امریکا، پیشنهاد خریداری گرینلند و طرح موضوع اداره‌ی غزه توسط امریکا نیز شگفتی برخی ناظران را برانگیخت. شما چه برداشتی از شخصیت سیاسی و دیپلماتیک ترامپ دارید؟

به باور من اندیشه‌ها و اقدامات ترامپ، حتا اگر به اندازه‌ی بیست‌درصد به اجرا درآید و موفق شود، به یک دگردیسی اساسی نه تنها در داخل امریکا که در سطح جهانی خواهد انجامید. ترامپ چند ویژگی دارد که باعث می‌شود، بسیاری از رؤسای جمهور و رهبران جهان به جای این‌که در مقابل او بایستند، سعی کنند با او انطباق‌پذیری پیدا کنند.

یک ویژگی او این است که فردی مکتوب نیست بلکه شفاهی‌ست. خاطرم هست که باراک اوباما در یک کنفرانس روایت می‌کرد که در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، بعد از خوردن شام با خانواده در کاخ سفید، تا ساعت یازده شب مطالعه می‌کرد تا خودش را برای جلسات حکومتیِ روز بعد آماده کند و با آگاهی و به‌هنگام بودن در جلسات وارد شود و بحث کند. اما این یک ویژگی ترامپ است که دوست دارد مسائل را با صحبت کردنِ رودررو یا تلفنی حل‌وفصل کند. او همین‌ حالا ساعت‌ها پای تلفن است و اصلاً از سخن گفتن پای تلفن لذت می‌برد.

افراد زیادی از بخش خصوصی و شرکت‌های بزرگ امریکایی، این روزها به کاخ سفید می‌آیند و با ترامپ مذاکره‌ی رودررو می‌کنند. در گذشته سنت بر این بود که رئیس یک شرکت خصوصی، برای ملاقات با رئیس‌جمهور امریکا باید ابتدا نامه‌نگاری می‌کرد و بعد از طی شدن روند اداری، برای سه هفته تا یک ماه بعد، موعدی برای دیدار او با رئیس‌جمهور امریکا تعیین می‌شد. این روزها چنین پروتکلی رعایت نمی‌شود و افرادی هستند که بدون وقت قبلی، پای‌شان به کاخ سفید باز است و با رئیس‌جمهور جدید گفت‌وگو می‌کنند.

ترامپ علاقه دارد مسائل را به صورت سریع و با مذاکره‌ی حضوری یا تلفنیِ دوطرفه، با حداقل روند اداری یا مطالعه‌ی پیشین درباره‌ی آن حل‌وفصل کند. روبیو، وزیر خارجه‌ی جدید امریکا، اخیراً در یک مصاحبه گفته بود اگر قرار بود رویه‌های عادی در دولت امریکا به کار گرفته شود، اخراج مهاجران غیرقانونی کلمبیایی از خاک امریکا لااقل شش ماه طول می‌کشید.

ولی ترامپ در عرض شش ساعت دستورات لازم برای انجام این کار را با چند تلفن انجام داد و بخش‌های مختلف انتظامی و اداری و دفاعی را برای آماده کرد تا مهاجران کلمبیایی را سوار هواپیما کنند و به کلمبیا بازگردانند. بنابراین عجیب نیست اگر کشورهایی که علاقه‌مند هستند مسائل‌شان را در ابتدای ورود ترامپ به کاخ سفید حل و فصل کنند، برای دیدار با او صف بکشند.

برای همین هم کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج فارس، روابط نزدیکی با اطرافیان و حتا اعضای خانواده‌ی ترامپ برقرار کرده‌اند تا بتوانند از این طریق، مسائل‌شان را با سرعت بیش‌تری به رئیس‌جمهور امریکا انتقال دهند. یا مثلاً مودی نخست‌وزیر هند همین رویه را در پیش گرفته، به‌خصوص با توجه به این‌که همسر دیوید ونس، معاون رئیس‌جمهور امریکا، هندی‌تبار است.

نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نیز به عنوان نخستین رئیس یک دولت خارجی به کاخ سفید رفت و یک هفته در واشنگتن ماند. مشاهده می کنید که تمام نکاتی که ترامپ در چند هفته‌ی اخیر درباره‌ی خاورمیانه مطرح کرده است، تابع گفت‌وگوهای شخصی او با نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل و تیم اوست.

یعنی این صحبت‌های ترامپ، خروجیِ گردش کار اداری و بحث و مشورت در گروه‌های مشاوره‌ای و فکری نبوده است که پس از طی روند معمول توسط رئیس‌جمهور امریکا به عنوان سیاست این کشور در قبال خاورمیانه اعلام شود. به طور مثال پس از این‌که ترامپ موضوع خرید و توسعه‌ی غزه توسط دولت امریکا را مطرح کرد، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در اظهارنظری گفت، منظور رئیس‌جمهور این بود که فلسطینی‌ها خوب زندگی کنند.

یعنی حتا افرادی که پیرامون ترامپ، مسئولیت سیاست‌گذاری و تصمیم‌سازی در حوزه‌ی سیاست خارجی امریکا را برعهده دارند، از مواضع اتخاذشده توسط او اطلاع نداشته‌اند و ترامپ از طریق گفت‌وگوهای شخصی با نتانیاهو به یک جمع‌بندی رسیده و همان‌ها را هم مطرح کرده است.

یک ویژگی دیگر ترامپ این است که او شخصیتی است که مورد به مورد موضوعات را پی می گیرد.(transactional) در سیاست‌گذاری امریکا معمولاً وقتی موضوعی مطرح می‌شود، آن‌را در یک دایره‌ی بزرگ‌تری بررسی می‌کنند و پیامدهایش را می‌سنجند و تحلیل می‌کنند که نسبت آن موضوع با مسائل کلان سیاست در امریکا چیست و سپس به یک سیاست‌گذاری نهایی می‌رسند.

اما ترامپ برخلاف این رویه، کارهایش را موردبه‌مورد پیش‌می‌برد. می‌گوید این مورد برایم مهم است، مستقل از این‌که چه پیامدهایی در جاهای دیگر خواهد داشت. اگر کسی به بایدن پیشنهاد می‌داد که امریکا غزه را تحت کنترل بگیرد و آن‌را توسعه دهد، احتمالاً اولین پرسش بایدن این بود که در صورت انجام این کار، روابط امریکا از منظر امنیتی و اقتصادی با دنیای عرب چه خواهد شد؟ اما ترامپ این‌گونه تصمیم نمی‌گیرد.

این شیوه‌ی تصمیم‌گیری برای مخاطبان امریکا در دنیا مزایا و مضراتی دارد. هر قدر کشوری منافع وسیع‌تری داشته باشد، این موضوع ممکن است بیش‌تر به ضررش باشد. مگر این‌که بتواند با ترامپ بر سر یک پکیج به توافق برسد. در امریکا معمولاً یک تصمیم سیاست خارجی از نظرات شانزده نهاد عبور می‌کند، اما خیلی بعید است که این روند در دوران ترامپ اجرا شود و حدس کلی بسیاری از نویسندگان و صاحبنظران رسانه‌ای و فکری در امریکا این است که با یک دولتی روبه‌رو هستند که میانه‌ی چندانی با پروسه‌های اداری و اجرایی ندارد. ویژگی سوم ترامپ این است که او به‌شدت تقابل‌جو (reciprocal) است. فرد تقابل‌جو می‌گوید اگر من برای شما کاری را انجام دادم، انتظار دارم لطف من را به شکلی جبران بکنید. یعنی باید تبادل متوازنی میان دو طرف برقرار باشد.

به نظر شما نیتی که ترامپ از طرح برخی مسائل جنجالی در سیاست خارجی آمریکا دارد، چیست؟ مثلا وقتی که ترامپ درباره‌ی به دست گرفتن کنترل غزه یا گرینلند و کانال پاناما صحبت می‌کند، آیا شما یک نوع قلمروطلبی در این مواضع می‌بینید و به‌ نظرتان آیا ترامپ به فکر توسعه‌ی قلمروی امریکا افتاده است؟

این‌ها را باید مورد به مورد بررسی کرد. چون چنان‌چه اشاره کردم، مواجهه‌ی موردبه‌مورد با مسائل، ویژگی اصلی ترامپ در رفتارها و سیاست‌هایش است. غزه، مسئله‌ی جناح ارتدوکس در حکومت اسرائیل است و فرامین اجرایی صادرشده توسط ترامپ درباره‌ی خاورمیانه، در واقع دستور کار اسرائیل است. ارتدوکس اسرائیل معتقد است غزه و کرانه‌ی باختری جزو مناطق مقدس یهودند و یهودیان باید در این مناطق مستقر شوند.

هفته‌ی گذشته دولت امریکا از بودجه‌ی رسمی خود یک میلیارد دلار به اسرائیل برای خرید هزار بمب متوسط و لودرهای کاترپیلار دی‌۹ مجوز داد. این لودرهای کاترپیلار دی‌۹ وسیله‌ای توانمند برای انجام عملیات آواربرداری در شمال غزه است. دولت ترامپ همچنین یک فرمان اجرایی درباره‌ی دیوان کیفری بین‌المللی صادر کرد؛ همان نهادی که حکم بازداشت نتانیاهو را صادر کرده است.

طبق این فرمان، همه‌ی اعضای این دیوان تحریم شدند و برای ورود آن‌ها به امریکا محدودیت ایجاد شد. این‌ها را که کنار دیگر مواضع او درباره‌ی غزه می‌گذارید می‌بینید که مواضع و تصمیمات ترامپ در رابطه با خاورمیانه، همبسته با دستور کار جناح ارتدوکس اسرائیل است.

اشاره کردید که ترامپ مواجهه‌ای جزءبه‌جزء با مسائل دارد و شاید نتوان مواضع و تصمیمات او را مطابق یک سیاست کلی منسجم تحلیل کرد. اما برای مثال همین مواضع او درباره‌ی غزه و ایده‌ی کوچ دادن فلسطینیان به کشورهای عربی، باعث تنش در روابط امریکا و کشورهای عربی نخواهد شد؟

معمولاً وقتی در امریکا یک رئیس‌جمهور جدید روی کار می‌آمد، متحدان سنتی این کشور مانند نخست‌وزیر انگلیس، نخست‌وزیر کانادا، رئیس‌جمهور فرانسه، صدراعظم آلمان و نخست‌وزیر ژاپن راهی کاخ سفید می‌شدند. اما می‌بینیم که پادشاه اردن بر خلاف سنت پیشین زودتر از آن‌ها به کاخ سفید رفته است.

زیرا امریکا می‌خواهد اردن را زیر فشار بگذارد تا بخشی از فلسطینی‌ها را در خاک خود پذیرا شود. بله، مقامات کشورهای عربی یا رسانه‌های جهان عرب، همگی به شکل علنی درحال اعتراض به این تصمیمات هستند. دولت‌ها با زبان دیپلماتیک اعتراض کرده‌اند اما در رسانه‌های جهان عرب شاهد لحن انتقادی صریح در برابر تصمیمات ترامپ هستیم. آن‌ها معتقدند که طرح انتقال فلسطینی‌ها به اردن و مصر رؤیای فلسطینی را از بین خواهد برد. حتا پارلمان اردن بیانیه‌ای منتشر کرد و انتقال فلسطینی‌ها به اردن را نفی کرد و غیرقابل قبول خواند.

اما ترامپ با اهرم‌های فشار موازی سیاستش را پیش می‌برد. ترامپ به دولت مصر هم اعلام کرد که مردم غزه باید به تدریج به صحرای سینا منتقل شوند و آن‌جا برای اسکان این مردم با کمک امریکا، اروپا و اعراب، شهرک‌سازی شود. مصر هم با این پیشنهاد مخالفت کرد.

توجه داشته باشید که فضای عمومی در کشور مصر به شدت طرفدار فلسطین است و در جهان عرب، به جز اردن که بخش بزرگی از جمعیتش فلسطینی‌الاصل هستند، هیچ کشوری به اندازه‌ی مصر افکار عمومی‌اش طرفدار فلسطین نیست. بنابراین منتقل کردن فلسطینی‌ها از سرزمین خودشان به مصر برای دولت این کشور با واکنش منفی افکار عمومی روبه‌رو خواهد شد و حتا به یک مسئله‌ی امنیتی می‌تواند تبدیل شود.

اما وقتی مصر درخواست امریکا را رد کرد، دولت ترامپ هم واکنشی عملی در برابر این مخالفت نشان داد. دولت امریکا سالانه دو میلیارد دلار کمک مالی در اختیار مصر می‌گذارد و امریکا اعلام کرد یک میلیارد از این کمک را کسر خواهد کرد و به ارتش لبنان خواهد داد تا این ارتش بتواند تنها قدرت نظامی در لبنان باشد.

بنابراین، دولت ترامپ اعتنای چندانی به پیامدهای کوتاه‌مدت تصمیماتش ندارد و برایش مهم است نشان دهد که تصمیم‌گیر اصلی اوست و او ملاحظه‌ی کشور دیگری را نخواهد کرد. البته توجه داشته‌باشیم که دولت ترامپ می‌خواهد بسته‌ی بزرگی از کمک‌های نظامی و مالی به لبنان ارائه دهد به این شرط که لبنان نخستین کشور عربی باشد که در دور جدید ریاست‌جمهوری ترامپ به پیمان ابراهیم بپیوندد.

ترامپ چندان اهمیتی هم نمی‌دهد که مواضعش درباره‌ی گرینلند باعث ناراحتی و عصبانیت متحدان اروپایی‌اش شود.

اظهارات ترامپ در رابطه با کانال پاناما و گرینلند نیز به رقابت امریکا با چین مربوط است. امریکا کانال پاناما را احداث کرده است اما دولت پاناما با گذشت زمان و به دلیل امتیازاتی که از چینی‌ها گرفته، مدیریت این کانال را به دو شرکت هنگ‌کنگی واگذار کرده. چهل‌درصد تجارت امریکا از کانال پاناما عبور می‌کند. نزدیک به یک پنجم تجارت امریکا از بندر لانگ‌بیچ در کالیفرنیا جابه‌جا می‌شود و این بندر در قرابت جغرافیایی کانال پاناما است.

ترامپ احساس می‌کند که اگر زمانی با چینی‌ها دچار تنش یا حتا تقابل نظامی صورت پذیرد، کانال پاناما اهرمی برای فشار تجاری بر امریکا خواهد شد. پس خواهان سیطره بر کانال پاناما برای محدود ساختن نفوذ چین است. موضوع گرینلند هم به رقابت بر سر تجارت دریایی در قطب شمال میان روسیه و چین با امریکا برمی‌گردد. چین و روسیه مشغول برنامه‌ریزی برای رسیدن به این هدف‌اند که کشتی‌های تجاری به‌جای سفر دریایی به اروپا از طریق دریای چین، سنگاپور، اقیانوس هند و بعد کانال سوئز و مدیترانه، از طریق قطب شمال مسافرت کنند.

در این مسیر جدید، زمان سفر دریایی نصف خواهد شد و هزینه‌ی سفر سی‌درصد کاهش پیدا خواهد کرد. نقش روسیه در این میان کلیدی‌ست. زیرا تنها کشوری‌ست که کشتی‌های یخ‌شکن دارد. می‌دانیم که فقط سه‌ماه از سال در منطقه‌ی قطب شمال امکان سفر دریایی وجود دارد اما چین و روسیه پروژه‌های مشترکی را تعریف کرده‌اند تا بتوانند در آینده در همه‌ی ماه‌های سال امکان رفت‌وآمد کشتی‌های تجاری از طریق قطب شمال را میسر کنند. وقتی این رفت‌وآمد برقرار شود، گرینلند اهمیت فوق‌العاده‌‌ای به لحاظ استراتژیک پیدا خواهد کرد.

به همین دلیل چینی‌ها شروع به سرمایه‌گذاری در مدیریت بنادر گرینلند و ایجاد کارخانه در این سرزمین کرده‌اند. پس نگاه ترامپ به گرینلند، انعکاس دیدگاه‌های کلانِ ژئوپلیتیکِ پنتاگون امریکا و البته نمادی از مفهوم «اول‌‌امریکا» (primacy) است.

استیو بنن در دور نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، یکی از تئوریسین‌های دولت او محسوب می‌شد. اگر افکار بنن را زیر میکروسکوپ ببرید، می‌بینید که بسیاری از سیاست‌گذاری‌های دولت ترامپ تحت‌تأثیر این فکر است که امریکا بیش از اندازه از آرمان‌های خود فاصله گرفته و باید به آرمان‌های اولیه‌‌اش بازگردد.

در حقیقت معتقدید که اولویت اول ترامپ عمل به وعده‌ی «اول‌‌امریکا» است و او ابایی ندارد که به هر وسیله‌ای متوسل شود تا این هدف را دست‌یافتنی‌تر کند.

kham.jpgسباستین باسو، دادستان آرژانتینی از یک قاضی فدرال این کشور خواسته است تا حکم جلب ملی و بین‌المللی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را به اتهام دست داشتن در انفجار مرکز یهودیان "آمیا" را صادر کند

دویچه وله - سباستین باسو دادستان پرونده بمب‌گذاری مرکز یهودیان "آمیا" (AMIA) در بوئنوس‌آیرس درخواست صدور حکم بازداشت بین‌المللی برای علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و برخی دیگر از مقامات ایران را کرد. خامنه‌ای و برخی مقامات ایرانی متهم به نقش احتمالی در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ در آرژانتین هستند.

در حمله تروریستی به ساختمان آمیا در آن‌زمان ۸۵ نفر کشته و دست‌کم ۳۰۰ نفر زخمی شدند. این حادثه به عنوان یکی از مرگبارترین حملات تروریستی در تاریخ آرژانتین شناخته می‌شود. دادستان اکنون از یک قاضی فدرال خواسته است تا با فراخواندن آقای خامنه‌ای و دیگر مقام‌های ایرانی مورد ظن به دادگاه، آنها را به طور رسمی از اتهماتشان مطلع کند.

دادستان آرژانتینی معتقد است شواهدی وجود دارد که نقش رهبری ایران در تصمیم‌گیری برای انجام این حمله را تایید می‌کند.

مقام‌های آرژانتینی علاوه بر خامنه‌ای از هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهوری وقت ایران، علی فلاحیان و علی اکبر ولایتی، وزرای اطلاعات و امور خارجه وقت ایران، محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران در زمان انفجار، احمد وحیدی، فرمانده وقت نیروی قدس و چندین عضو حزب‌الله لبنان را به عنوان مظنونان این حمله نام بردند.

حکم قبلی دادگاه آرژانتین

با گذشت بیش از سه دهه از این حملات تروریستی، دادگاهی در آرژانتین ۱۱ آوریل برابر با ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ جمهوری اسلامی را "حکومتی تروریستی" خواند و تهران را مسئول این حملات اعلام کرد.

در حکم دادگاه آرژانتینی جمهوری اسلامی عامل صدور دستور حمله سال ۱۹۹۲ به سفارت اسرائیل و همچنین حمله به مرکز یهودیان آمیا در آرژانتین در سال ۱۹۹۴ عنوان شده است.

این دادگاه همچنین گروه تروریستی حزب‌الله لبنان را که مورد حمایت حکومت ایران است در این حملات دخیل دانسته و حمله به آمیا را که مرگ‌بارترین حمله از این دست در تاریخ آرژانتین به شمار می‌رود "جنایت علیه بشریت" توصیف کرده است.

روابط ایران و آرژانتین بعد از عملیات بمب‌گذاری یاد شده قطع شد. جمهوری اسلامی ایران هرگونه دخالت در این حملات را رد کرده است.

جمهوری اسلامی پیش از این در خاک اروپا هم بارها دست به ترور زده است.

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

در جریان ترور میکونوس در برلین صادق شرفکندی، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران و برخی دیگر از فعالان اپوزیسیون ترور شدند.

دادگاه عالی برلین به‌طور رسمی از علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس جمهور وقت، علی‌اکبر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه و علی فلاحیان وزیر وقت اطلاعات نام برده و آنها را به دلیل صدور دستور ترور میکونوس محکوم کرد.

arnzbanner.jpgاز نیابتی‌ها چه مانده است؟

ایندیپندنت فارسی - علیرضا نوری‌زاده

ولی فقیه پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ با برگ‌های برنده‌اش باور داشت که امپراتوری قدرتمندی را برای فرزندش مجتبی به ارث خواهد گذاشت، امروز اما با دست خالی، سر میز قمار به مصاف آمریکا و اسرائیل می‌رود

ششم اکتبر ۲۰۲۳ را به یاد می‌آورید؟ آن که گمان می‌برد صلاح‌الدین ایوبی است و در چهار پایتخت منطقه، خطبه به نامش می‌خوانند و سفرایش در بیروت و صنعا و بغداد، هدایت دولت را عهده‌دار بودند و در غزه، نیم‌دولت حماس و جهاد اسلامی به برکت دلارهایش حرف اول و آخر را می‌زنند، شامگاهان سر به بالین گذاشت و فرشته اوهام را در آغوش کشید که فردا قرار بود عصای موسایش دریا شکافد و حبل متینش گردن آل‌موسی بشکند. او خواب می‌دید که فردا، جهان اسلام از جاکارتا تا تیمبوکتو و از کراچی تا چچنستان، مدح و ثنایش می‌گویند و به دعایش، نهر لیتانی بشکافد و جنود صهیونیست را ببلعد. موشک‌ها و پهپادهایش آسمان‌ها را درنوردد و در خانه نتانیاهو به زمین نشیند.

روز بعد هم تا شامگاهان، جشن و سرورش در دل و کبوتر غرورش در اوج فلک، پر می‌زد، اما به پس‌فردا نرسیده، کبوتر به پلخمون‌ [تیرکمان در زبان مشهدی] آل‌صهیون بر خاک افتاد و نیابتی‌هایش در جستجوی پناه، به مغاره‌ها و دهلیزهای پنهان در زمین پناه بردند و «صلاح‌الدین» چشم به آسمان دوخته، آرام و قرار نداشت که دشمن از کجا خواهد آمد.

در روزهای تلخ و خونین پس از ۷ اکتبر، سیدعلی خامنه‌ای اندک‌اندک خویش را گم می‌کرد. چهار پایتخت از دستش بیرون می‌رفت و آوردگاهش در مدیترانه و دجله و فرات و دریای سرخ و لیتانی تا دریاچه نمک قم عقب می‌نشست.

صاحب چهار پایتخت به امید تسخیر پنجمی، دین و دل به سنوار و حسن نصرالله و عبدالملک زیدی و هادی العامری کربلایی باخت و به نقطه‌ای رسید که امروز بیمناک از جانش است.

دیروز فصل اقتدار بود و فتح بیروت و غزه و صنعا و کربلا، امروز فصل وحشت است و فردا، زمانه شکست و فلاکت و مرگ. بگذارید به نیابتی‌ها نگاهی بیندازیم. آن‌ها که ۶ اکتبر در اوج اعتبار و قدرت بودند و ۱۸ ماه بعد، پای‌بسته و بال‌وپر شکسته به فردای خود می‌اندیشیدند.

حزب‌الله

در سال ۲۰۰۸، دولت لبنان تحت حمایت غرب تلاش کرد شبکه ارتباطی حزب‌الله را ببندد و رئیس امنیت فرودگاه بیروت را به دلیل روابطش با این حزب برکنار کند. حزب‌الله در واکنش به آن، کنترل بخش‌های وسیعی از بیروت را پس از درگیری با گروه‌های سنی رقیب، به دست گرفت.

این درگیری‌های فرقه‌ای به کشته شدن ۸۱ نفر منجر شد و لبنان را در آستانه یک جنگ داخلی جدید قرار داد. دولت برای تقسیم قدرت با حزب‌الله و متحدانش مجبور به عقب نشینی و دستیابی به توافقی شد و یک‌سوم پارلمان را به آن‌ها واگذار کرد که می‌توانست به منزله حق وتو باشد تا هر تصمیم دولت را لغو کند.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

نفوذ این حزب در زندگی سیاسی لبنان پس از توافق طائف برای حل بحران سیاسی لبنان آغاز شد و دبیرکل حزب ضمن ابراز تردید در مورد برخی مفاد پیمان طائف، از آن حمایت کرد. حزب برای اولین بار در انتخابات ۱۹۹۲ لبنان شرکت کرد و با به دست آوردن ۱۲ کرسی پارلمان، به پیروزی بزرگی دست یافت.

در انتخابات سال ۲۰۰۹، حزب‌الله ۱۰ کرسی پارلمان را به دست آورد و در دولت وحدت ملی لبنان باقی ماند.

در اواخر همان سال، حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، منشور سیاسی جدیدی برای این حزب صادر کرد که هدف آن تعریف «دیدگاه سیاسی» این سازمان بود. در این منشور به تاسیس «جمهوری اسلامی» که یکی از نکات مندرج در منشور ۱۹۸۵ بود، هیچ اشاره‌ای نشده بود. با این حال، همان موضع ضداسرائیلی و ضدآمریکایی را حفظ کرد و بر حق حزب‌الله برای حفظ سلاح‌هایش تاکید می‌کرد.

ahmv.jpgاحمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا

خبرنگاری در دورانی که شاه فقید پس از انقلاب منحوس اسلامی در پاناما حضور داشت از او پرسیده بود «نظرتان در مورد تخریب مقبره پدرتان به دست آخوندها چیست؟» و شاه به درستی پاسخ داده بود «پدر من در سرتا سر خاک کشورم دفن شده است».

یکی از بزرگترین خدمات میهن دوستانه رضاشاه که در راستای پروژه او و همراهان روشنفکرش برای ملت سازی از اقوام و ادیان گوناگون و پراکنده کشور صورت گرفت تقویت و گسترش زبان تاریخی فارسی به عنوان زبان ملی بود.

افراطیون و معدود گروهک های بیمقدار تجزیه طلب و وابسته که هیچگاه دل در گرو همبستگی و سعادت ملت ایران نداشته و ندارند همواره این افسانه دروغین را که گویا رضاشاه با تکیه بر زور فارسی را به زبان ملی ما تبدیل کرده و اجازه نداده زبانهای محلی آنها رشد و زنده بماند تبلیغ کرده اند.

نقل است که حتی پیش از آغاز سلطنت رضا شاه دموکراتهای آذربایجان به رهبری شیخ محمد خیابانی و با مشورت فرهنگی احمد کسروی با توجه به نیاز مبرم برای دفاع از یکپارچگی ایران در مقابل تهدیدات امپراتوریهای روس و انگلیس و عثمانی ، اقدام به توسعه و تقویت زبان فارسی در خطه قهرمان پرور آذربایجان کرده بودند.

و این در دوران جنگ اول جهانی و پس از آن بود که سرزمینهای خاورمیانه به دست این امپراتوریهای آزمند تکه تکه می شدند و هریک به فراخور قدرت و نفوذ خود در منطقه سهمی برای خودش بر می داشت.
می دانیم که موضوع داشتن حق صحبت کردن به زبان مادری در میان هم میهنان آذری و کرد ما در طول تاریخ از سوی دشمنان ملت ایران، به ویژه روسیه تزاری و استالینی و امروز پوتینی، مورد سواستفاده برای تجزیه کشور قرار گرفته است.

عبدی مدیا - سخنان قابل تامل محمد جواد ظریف: چرا باید با مردم خودمان در جنگ باشیم؟ چرا باید با دنیا در جنگ باشیم؟

«به‌جای استفاده از پستان گاو، با شاخش درافتادیم!»
::::

11-2.jpg👈کیهان لندن - پیام یک افسر سابق «فراجا»: «جمهوری اسلامی سقوط می‌کند، همچنان که رژیم اسد و مقاومت فروپاشید» یک افسر پیشین پلیس در ایران که با ۱۴ سال سابقه به دلیل حمایت از مردم پس از خیزش ملّی ۱۴۰۱ از نیروی انتظامی اخراج شده است، در پیامی ویدیویی از همکاران خود خواست کنار مردم بایستند و سرکوب را متوقف کنند.
او در پیام خود می‌گوید، «جمهوری اسلامی سقوط می‌کند، همچنان که رژیم اسد و مقاومت فروپاشید». فریبرز کرمی‌ زند که خود از افسران سابق نیروی انتظامی است روز جمعه ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ این ویدیو را بازنشر کرده و خطاب به پرسنل نیروهای مسلح می‌نویسد: «سرباز وطن باشیم نه مزدور حکومت فاسد و جنایتکار».

فکر نمی‌کنم رئیسی را داخلی‌ها زده باشند. اگر از رئیسی می‌خواستند استعفا بدهد، استعفا می‌داد بدترین اتفاق ۱۴۰۳، پیروزی ترامپ در انتخابات بود.جلیلی و پزشکیان، خوش شانس‌ترین و بدشانس‌ترین چهره‌های سال گذشته بودند.

wh.jpgایران اینترنشنال - کارولین لویت سخنگوی کاخ سفید جمعه درباره مذاکرات میان تهران و واشینگتن اعلام کرد: «با دونالد ترامپ و تیم شورای امنیت ملی صحبت کردم و به شما می‌گویم که این گفت‌وگوها مستقیم است.»

سخنگوی کاخ سفید افزود که هدف نهایی ترامپ از این دیدارها و گفت‌وگوها این است که ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا نکند.

او گفت: «رییس‌جمهور آمریکا به دیپلماسی باور دارد، به گفت‌وگوهای مستقیم، به صحبت کردن رو در رو در یک اتاق برای رسیدن به این هدف. اما او به روشنی به ایرانی‌ها اعلام کرده و تیم امنیت ملی‌اش نیز همین پیام را منتقل خواهد کرد که همه گزینه‌ها روی میز است.»

سخنگوی کاخ سفید تاکید کرد: «ایران باید یک انتخاب انجام دهد. یا به خواسته‌های رئیس‌جمهور ترامپ تن می‌دهند یا باید منتظر جهنم باشند. این دقیقا احساس رییس‌جمهور است. او در این باره کاملا قاطع و مصمم است.»

آمریکا به ایران می‌فهماند که دنبال خرید زمان نباشد

احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه در مورد تاثیر دیدار ویتکاف و پوتین یک روز قبل از مذاکرات ایران و ایالات متحده، به ایران اینترنشنال گفت که واشینگتن تلاش می‌کند ایران را در مورد برنامه‌ هسته‌ای و بلندپروازی‌‌های منطقه‌ای‌اش مجبور به مذاکره کند.

او افزود که آمریکا این بار این موضوع را نه تنها از طریق سیاست فشار حداکثری، بلکه از طریق پیام‌هایی به روسیه مخابره می‌کند تا به ایران بفهماند که اگر این بار هم متوسل به سیاست از این ستون به آن ستون فرج است شوند و دنبال خرید زمان باشند و مذاکرات به نتیجه قابل قبولی نرسد، باید منتظر عواقب سنگین آن باشند.

شاهین مدرس: نتیجه مذاکرات به شکلی که جمهوری اسلامی می‌خواهد، نخواهد بود

شاهین مدرس، تحلیلگر مطالعات امنیتی در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال گفت: «دونالد ترامپ برای احیای اقتصاد آمریکا به بازار بکر یا حتی یک جنگ نیاز دارد و ایران می‌تواند این نقش را ایفا کند.»

او افزود: «بنابراین، نتیجه مذاکرات به شکلی که جمهوری اسلامی می‌خواهد، نخواهد بود.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

مدرس گفت: «جمهوری اسلامی به مذاکرات غیرمستقیم اصرار دارد تا آبرو و حیثیت خود را حفظ کند. بخش‌هایی از جریان سرمایه‌داری جمهوری اسلامی به غربی‌ها این وعده را می‌دهند که پس از مرگ علی خامنه‌ای، قادر خواهیم بود بسیاری از شروط را بپذیریم.»

ریشه‌های صنعت هسته‌ای ما بسیار استوارتر است. یکی از نقاط قوت ما آقای عراقچی است. بازدارندگی تسلیحاتی بالایی داریم .آمریکا در صورت درگیری با ایران، بازنده‌ی اصلی خواهد بود. عواقب این درگیری برای هیچکس روشن نیست.

مذاکره، زمان می‌خرد

ایران‌اینترنشنال از مخاطبان خود پرسیده است دلیل اصرار جمهوری اسلامی بر نمایش «مذاکره غیرمستقیم» چیست؟

یکی از مخاطبان با ارسال پیام صوتی در جواب این سوال گفت: «خامنه‌ای از آمریکا می‌ترسد و می‌خواهد با مذاکره، زمان بخرد.»

شهروندی با ارسال پیامی صوتی به ایران‌اینترنشنال، درباره مذاکرات ایران و آمریکا، خطاب به خامنه‌ای می‌گوید: «تو فقط زورت به جوانان و مردمی می‌رسد که در خیابان‌ها هستند.» او در ادامه می‌افزاید: «ماجرای مذاکرات ایران و آمریکا آدم را یاد فیلم‌های وسترن می‌اندازد؛ درست مثل همان فیلم‌ها، ترامپ بیل را به دست خامنه‌ای داده و می‌گوید: زمین را بکن.»

یکی از شهروندان با ارسال ویدیویی به ایران‌اینترنشنال، می‌گوید: «مذاکرات را غیرمستقیم می‌خوانند تا افکار عمومی را از مذاکره کردن با قاتل قاسم سلیمانی منحرف کنند.»

kham.jpgروایت شهروندان از مذاکره ایران و آمریکا: برای حفظ نظام توافق می‌کنند

تارا روشنی - ایران وایر

بسیاری از شهروندان ایرانی در انتظار روز شنبه و مذاکره‌ای که دونالد ترامپ می‌گوید «مستقیم» و مقامات ایرانی تاکید می‌کنند «غیرمستقیم» است، به سر می‌برند. در مترو، صف نانوایی، تاکسی و خیابان و میهمانی همه‌جا صحبت از مذاکره با آمریکا است. شهروند خبرنگار ایران‌وایر با شهروندان مختلف دراین‌باره صحبت کرده است.

در راسته زرگرها اغلب کسبه اخبار را دنبال می‌کنند. حجره‌هایی که تلویزیون دارند پای اخبار رسانه‌های ایرانی خارج از کشور می‌نشینند و مواضع ترامپ را دنبال می‌کنند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

علی که در یکی از حجره‌های طلافروشی بازار کار می‌کند، می‌گوید: «با هر حرف ترامپ در دو ماه و نیم گذشته بازار طلا نوسان پیداکرده. برای همین مدام صحبت‌ها را دنبال می‌کنیم تا بتوانیم مظنه طلا و دلار روز بعد را حدس بزنیم و بدانیم باید خریدار باشیم یا فروشنده.»

yazdi.jpgحجت الاسلام محمدجواد محقق یزدی فردا برای اجرایی شدن حکم، به بند ویژه روحانیت خواهد رفت

او در این رابطه چنین نوشته است:

بدنبال سؤال مکرر مؤمنین معروض میدارد ؛چند روز قبل ، از دفتر شعبه ۵ محکمه ویژه قم با حقیر تماس گرفتند و گفتند عین حکم بدوی محکومیت شما تأیید و قطعی شده ، پرونده را به اجراء احکام ارجاع میدهیم ، با شما تماس خواهند گرفت.
امروز دقایقی قبل با همان شماره ، با حقیر تماس گرفتند و گفتند از اجراء احکام هستیم ، فردا - ۵ شنبه ۱۴۰۴/۱/۲۱ - ساعت ۹ اینجا باشید برای اجراء حکم.
لذا از خدمت عزیزان ، جهت گذراندن ایام حبس ، مرخص میشوم و همه را به خداوند منان میسپارم.

جهت اطلاع موارد اتهامی و احکام صادره را متذکر میشوم:

به اتهام حمایت از رژیم صهیونیستی ، به چهار سال زندان.
به اتهام تبلیغ بر علیه نظام ، به یکسال زندان.
به اتهام توهین به آقایان خمینی و خامنه ای به دو سال زندان.
و خلع لباس دائم محکوم شده ام.

:::

karbaschi.jpgشهادت‌طلبانه وارد شوید

غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی، با اشاره به آغاز مذاکرات ایران و آمریکا از روز شنبه در عمان گفت: تیم مذاکره‌کننده باید تهور و شجاعت لازم را داشته باشند و در عرصه‌ی دیپلماسی شهادت‌طلبانه وارد شوند و از زخم زبان عده‌ای واهمه نداشته باشند.

آقای کرباسچی در گفت‌وگو با انصاف نیوز گفت: گروه مذاکره‌کننده تجربه‌ی بسیاری در زمینه‌ی مذاکرات دارند و آقای عراقچی و همکارانش در مذاکرات برجام در کنار آقای ظریف نقش‌آفرین بودند. اما برای یادآوری چند نکته‌ای را می‌توان مطرح کرد.

او در ادامه گفت: مجموعه‌ی نظام با توجه به شرایط کشور و مشکلاتی که برای مردم ایجاد شد به این نتیجه رسیدند که مذاکرات انجام شود تا از این شرایط عبور کنیم. البته عده‌ای هم در کشور با توجه به سوءاستفاده‌هایی که از شرایط تحریم می‌کنند و یا برخی هم که فضای فکری دیگری در زمینه‌ی سیاست خارجی دارند مخالف مذاکره هستند و نمی‌خواهند این اتفاق رخ دهد. یکی از مسائل مهم در این فرصت مغتنم در عرصه دیپلماسی نحوه‌ی مواجهه با این افراد است.

این فعال سیاسی میانه‌رو گفت: تیم مذاکره‌کننده باید تهور و شجاعت لازم را داشته باشند و در عرصه‌ی دیپلماسی شهادت‌طلبانه وارد شوند و از زخم زبان عده‌ای در توییتر و نطق‌های پیش از دستور مجلس و تبلیغات و... واهمه نداشته باشند.

کرباسچی با بیان اینکه سمبل حرکت شهادت‌طلبانه در عرصه‌ی دیپلماسی و سیاسی مرحوم آقای هاشمی است، گفت: او در زمانی که جنگ به بن‌بست رسیده بود و لازم بود که مردم را از آن شرایط عبور داد رسماً اعلام کرد که حاضر است مسئولیت آتش‌بس را بر عهده بگیرد و محاکمه و اعدام شود. این نگاه چه در آن مقطع و چه در تاریخ کشور موضوع بسیار مهمی بود.

مدیرمسئول روزنامه‌ی هم‌میهن ادامه داد: اگر باور دارند که برای عبور از بن‌بست فعلی باید مذاکرات صورت بگیرد لازم است که با بی باکی و شجاعت وارد شوند و از اینکه کیهان چیزی بنویسد یا دیگری در مجلس و توییتر حرفی بزند نترسند.

کرباسچی نکته‌ی حائز اهمیت دیگر را زمان دانست و گفت: تیم مذاکره‌کننده باید توجه کند که باقی ماندن تحریم‌ها مشکلات جدی برای مردم ایجاد می‌کند، سفره‌ها کوچک شده و با فقدان امکانات درمانی و دارو بیماران دچار مشکل می‌شوند و در کل زندگی‌ها تحت تاثیر آن قرار دارد.

او ادامه داد: سال‌هاست گفته شده مذاکرات آری یا خیر؟! برجام آری یا خیر؟! حالا هم که می‌گوییم مذاکره‌ی مستقیم یا غیرمستقیم؟! اما هیچوقت به این فکر نمی‌کنیم که در همین تاخیر در تصمیم‌گیری برای حل مسائل مربوط به دیپلماسی چقدر به مردم فشار وارد می‌شود و آنها اعتمادشان را به مسئولان نظام از دست می‌دهند و حتی می‌تواند در اعتقادات مردم هم اثرات سوئی داشته باشد.

کرباسچی در پایان خطاب به تیم مذاکره‌کننده و دیگر تصمیم‌گیران گفت: باید توجه کنند که وضعیت مانند دوران آقای جلیلی که نتیجه‌ی هر دور مذاکرات تعیین وقت برای مذاکرات بعدی بود نشود. لازم است که در هر جلسه‌ی مذاکرات به نتیجه‌ای برسند و مسئله را به سمت حل و فصل آن ببرند.

"خامنه‌ای به خفت افتاد"

| No Comments

kheffat.jpgعقب‌نشینی تحقیرآمیز خامنه‌ای از نگاه مردم

واکنش مخاطبان ایران‌اینترنشنال به مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا: خامنه‌ای به خفت افتاد

انتشار گزارش‌ها درباره مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا با واکنش‌های گسترده‌ای مواجه شده است. شماری از مخاطبان ایران‌اینترنشنال با ارسال پیام‌هایی عقب‌نشینی رهبر جمهوری اسلامی از مواضع پیشین خود مبنی بر مذاکره نکردن با آمریکا را نشانه‌ای از به خفت افتادن علی خامنه‌ای دانستند.

شهروندی دیگری با ارسال پیامی صوتی می‌گوید: «علی خامنه‌ای می‌گفت نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ می‌شود، امروز به نقطه‌ای رسیده که هم راضی به مذاکره مستقیم شد، هم به توافق نخواهد رسید و هم باید برود، این ذلت است.»

این مخاطب در ادامه گفت: «خامنه‌ای در سن ۸۰ سالگی در آخرین روز‌های زندگی بعد از ۴۵ سال حکومت دیکتاتوری به خفت افتاده است. امروز جام زهر را نوشید.»

مراد ویسی مراد - ایران اینترنشنال

با وجود تلاش‌های گسترده جمهوری اسلامی برای توجیه عقب‌نشینی علی خامنه‌ای در برابر دولت آمریکا و پذیرش مذاکره‌ای که پیش‌تر به‌شدت آن را رد کرده بود، افکار عمومی این عقب‌نشینی را به مثابه تحقیر نظام می‌بیند و به‌عنوان یک شکست آشکار برای حکومت ارزیابی کرده‌ است.

هر اندازه که مقامات جمهوری اسلامی سعی دارند با استفاده از واژگان متناقض و حتی اظهارات خلاف واقع، این تغییر موضع ناگهانی را توضیح دهند، نتیجه‌ای جز افزایش بی‌اعتمادی عمومی و برجسته شدن تناقض‌های آشکار در گفتار و رفتارشان نداشته است.

در ۲۴ ساعت گذشته، شهروندان بسیاری از سراسر کشور با شبکه ایران اینترنشنال تماس گرفته و از زوایای مختلف به تحلیل این عقب‌نشینی پرداخته‌اند. یکی از برجسته‌ترین نکاتی که در پیام‌های مردم دیده می‌شود، یادآوری سخنان اخیر علی خامنه‌ای است که مذاکره با آمریکا را «غیرعاقلانه»، «غیراخلاقی» و «غیرشرافتمندانه» توصیف کرده بود.

اکنون که جمهوری اسلامی ناچار به پذیرش مذاکره با آمریکا شده، بسیاری از شهروندان با لحن انتقادی و تمسخرآمیز، از حکومت می‌پرسند: "پس آن همه شعار درباره شرافت چه شد؟"

آن‌چه بیش از همه جلب توجه می‌کند، سکوت مطلق مقامات رسمی جمهوری اسلامی و رسانه‌های داخلی در برابر این تناقض بزرگ است. هیچ‌یک از مسئولان، از جمله سخنگوی دولت، جرات ورود به این بحث را ندارند، زیرا بیان واقعیت، مستقیما شرافت و اعتبار شخص رهبر جمهوری اسلامی را زیر سؤال می‌برد. رسانه‌های رسمی نیز در فضایی از سانسور و خودسانسوری، ترجیح داده‌اند از کنار این موضوع عبور کنند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

با این حال، این سکوت سنگین مانع از آن نشده که مردم، این موضوع را به روشنی و با صراحت تمام مورد انتقاد قرار دهند. بسیاری از مخاطبان ایران اینترنشنال، با زبانی ساده اما پر از نکات دقیق سیاسی، به تحلیل این رویداد پرداخته‌اند.

آن‌ها این عقب‌نشینی را نشانه‌ای از درماندگی حکومت و ضعف ساختاری آن می‌دانند و تاکید می‌کنند که علی‌رغم تمامی شعارهای تند و تهدیدهای پیشین، سرانجام حکومت مجبور شد برای بقای خود، در برابر فشارهای آمریکا تن به مذاکره بدهد.

letter.jpgنامه سرگشاده از زندان خطاب به علی خامنه‌ای

ایران اینترنشنال - مهدی محمودیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی در نامه‌ای از زندان اوین به علی خامنه‌ای او را «ویرانگر» خواند و نوشت هر تصمیم رهبر جمهوری اسلامی گامی به سوی فروپاشی بوده است. او در این نامه خامنه‌ای را عامل اصلی بحران‌های موجود در ایران دانست و از او خواست از قدرت کناره‌گیری کند.

محمودیان در این نامه که در حساب اینستاگرامش منتشر شده است، راه نجات ایران را عقب‌نشینی بی‌قید و شرط خامنه‌ای از قدرت دانست و از او خواست این واقعیت که «هیچ‌کس جاودانه نیست» را بپذیرد: «حتی اگر هزاران سپاهی و قاضی و خطیب، هر روز عکس شما را در ادارات آویزان کنند.»

این زندانی سیاسی به رهبر جمهوری اسلامی هشدار داد: «وگرنه آن‌چه باقی خواهد ماند، نه نظام شماست، نه حتی کشور ما؛ تنها یک ویرانه‌ تلخ از خاطره‌ ملتی که زمانی نامش ایران بود.»

او در نامه خود خامنه‌ای را عامل بحران در ایران دانست و افزود شرایط به گونه‌ای شده که دیگر نه‌تنها مردم، بلکه «ستون‌های اصلی نظام» نیز احساس امنیت نمی‌کنند.

پیش از این در هفته گذشته مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در سه نامه متوالی از خامنه‌ای خواست از مردم حلالیت بطلبد و از قدرت کناره‌گیری کند.

مهرآیین کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار نامه نخست خود به رهبر جمهوری اسلامی، به دادسرای فرهنگ و رسانه قوه قضاییه احضار شد. با این حال، او تاکید کرده که در هیچ دادگاهی حاضر نخواهد شد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

محمودیان در بخش دیگری از نامه خود از زندان اوین خطاب به خامنه‌ای نوشت: ««اگر جنگی در بگیرد، دشمن نیازی به حمله از بیرون ندارد؛ شما بذر نفرت را در دل‌ها کاشته‌اید و این سرزمین، خود به خود از درون متلاشی خواهد شد.»

این زندانی سیاسی افزود: «امروز اگر کشوری به ایران حمله کند، از کدام ملت متحد انتظار دفاع دارید؟ از مردمی که فرزندان‌شان را اعدام کرده‌اید؟ از اقوامی که زبان‌شان را ممنوع کرده‌اید؟ از نسل جوانی که تنها راه نجات را در فرار از ایران می‌بیند؟ شما همه پل‌ها را پشت‌سرتان خراب کرده‌اید.»

محمودیان ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ نیز در نامه‌ای به خامنه‌ای با اشاره به سخنان او درباره رسیدن به قله، نوشت: «چه پیشرفتی شگرف حاصل کرده‌ایم که نان،‌ دارو و زندگی هر روز از دسترس‌مان دورتر می‌شود.»

محمودیان، از ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ دوران محکومیت هشت ماه حبس خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

این حکم با اتهام «تبلیغ علیه نظام» و به‌دلیل افشاگری محمودیان درباره وجود حشره ساس در زندان اوین برای او صادر شده بود.

این زندانی سیاسی پیش از این نیز به‌دلیل اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی با موشک‌های سپاه و شکایت از خامنه‌ای در زمینه مرگ شهروندان به‌دلیل ممنوعیت واکسن کرونا محکوم به حبس و زندانی شده بود.

او در سال‌های گذشته ۱۳ بار به دادسرا احضار و به «تبلیغ علیه نظام» متهم شده است.

khamhealtg.jpgعلی خامنه‌ای ۸۶ ساله است؛ تنگی یک رگ قلب و دو عمل جراحی مربوط به کیسه صفرا و پروستات از جمله مهمترین گزارش‌هایی است که درباره بیماری‌های او منتشر شده است. درباره بیماری‌های خامنه‌ای چه می‌دانیم؟ تحقیقی از یوحنا نجدی

دویچه وله - علی خامنه‌ای متولد فروردین‌ماه سال ۱۳۱۸ در ۸۶ سالگی در حالی با برخی بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کند که آثار کهولت بر صدا و ظاهر او نمایان است. از سوی مقام‌ها و رسانه‌های حکومتی در جمهوری اسلامی اما جز در مواردی معدود، اطلاعات بسیار اندکی درباره وضعیت جسمی خامنه‌ای منتشر شده است و تقریبا تمامی آنها ادعا می‌کنند که "جای نگرانی نیست" و "آقا سرحال هستند"؛ واقعیت اما چیز دیگری است

"دل‌درد قدیمی"؛ خامنه‌ای در اتاق عمل

سابقه بیماری‌های مزمن او اما به اوایل دهه ۱۳۵۰ بازمی‌گردد؛ خامنه‌ای آنگونه که خودش گفته، از سال ۱۳۵۳ "یک دل‌درد قدیمی" داشت و بارها به همین سبب به پزشکان مراجعه کرده بود: «معلوم شد که این دردها به سنگ کیسهٔ صفرا مربوط می‌شود. اما در عین ‌حال این مسئله، تشخیص‌های قبلی پزشکان مبنی بر وجود آفاتی در دستگاه گوارش را نفی نمی‌کند.»

این بیماری اما همچنان ادامه پیدا می‌کند آنچنانکه خامنه‌ای دو سال پس از مرگ روح‌الله خمینی و رسیدن به رهبری جمهوری اسلامی، اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۷۰ در بیمارستان قلب رجایی تهران در حالی تحت عمل جراحی کیسه صفرا قرار می‌گیرد که علی اکبر هاشمی رفسنجانی با عجله از یک سفر خارجی به تهران بازمی‌گردد و حتی تا داخل اتاق عمل نیز همراه خامنه‌ای است: «نماز مغرب و عشاء را با امامت ایشان خواندیم و با هم به اتاق عمل رفتیم. ناظر بیهوشی و بریدن و انجام عمل جراحی و بخیه زدن و سپس محتویات کیسهٔ صفرا بودم.»

علاوه بر این، خامنه‌ای بعد از ترور ناموفق در ۶ تیرماه سال ۱۳۶۰ تا سال‌ها دست‌کم تا اواخر دهه ۱۳۷۰ از "مُسکن نیرومندی" برای تسکین درد دست خود استفاده کرد؛ طبق شواهد و برخی خاطرات، خامنه‌ای در بهار سال ۱۳۷۷ بنا به دلایلی که معلوم نیست به استفاده از این مُسکن خاتمه می‌دهد و در نتیجه آن دچار "ضعف و خستگی" می‌شود.

بیماری قلبی؛ "تنگی یک رگ قلب"

آنگونه که خاطرات برخی از مقام‌های نظام خبر می‌دهند، علی خامنه‌ای از سال‌ها قبل دچار نوعی مشکل قلبی بوده است؛ درباره تاریخ تقریبی بروز این مشکل اطلاع دقیقی در دست نیست.

بهار سال ۱۳۷۷ شماری از سران نظام همچون هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، حسن خمینی و حتی علی لاریجانی به صورت غیرمترقبه‌ای از "کسالت" علی خامنه‌ای مطلع می‌شوند؛ آنچنانکه سخنرانی سالانه او در سالگرد مرگ روح‌الله خمینی در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.

هاشمی در صحبت با نزدیکان خامنه‌ای در بیت، از "کسالت" خامنه‌ای مطمئن می‌شود هرچند اوضاع آنچنان وخیم نیست که خامنه‌ای از ایراد سخنرانی در مقبره خمینی بازبماند. هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی در همفکری با بیت سرانجام به این نتیجه می‌رسند که حسن خمینی در مراسم سالگرد روح‌الله خمینی به کسالت خامنه‌ای اشاره و زمینه سخنرانی "کوتاه" رهبری را فراهم کند؛ بدین‌گونه است که علی خامنه‌ای در حالی "با خوردن قرص" تنها ۱۵ دقیقه سخن می‌گوید که هاشمی پیشتر به او هشدار داده بود "سعی کند [سخنرانی] کوتاه باشد."

خامنه‌ای ظاهرا هشدار هاشمی و برخی از اعضای بیت را جدی می‌گیرد آنچنانکه سخنرانی کوتاه خود را چنین به پایان می‌برد: «من امروز به همین اندازه اکتفا می‌کنم؛ چون بیش از این، دوستان و پزشکان به من اجازه نداده‌اند که صحبت کنم.»

حالا برای نخستین‌بار توجه رسانه‌های بین‌المللی به وضعیت سلامت جسمی خامنه‌ای ۵۹ ساله جلب شده است. در رسانه‌های جهانی گزارش‌هایی در این خصوص منتشر و بازار شایعات آنچنان داغ می‌شود که بیت را به واکنش وامی‌دارد.

محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر خامنه‌ای با صدور اطلاعیه‌ای بدون ارائه جزییاتی از بیماری خامنه‌‌ای اعلام می‌کند که "این کسالت، جزیی است و طبق اظهار نظر پزشکان معالج، بحمدالله و منه و کرمه، جای هیچگونه نگرانی نیست و با کاهش فعالیت و استراحت لازم، ان‌شاءالله برطرف خواهد شد."

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

آنچه که محمدی گلپایگانی "کسالت" خامنه‌ای نامید البته به بیماری قلبی او مربوط می‌شود؛ هاشمی ده روز بعد یعنی روز یکشنبه ۲۴ خردادماه سال ۱۳۷۷ به دیدار خامنه‌‌ای می‌رود: «کسالت، تنگی یک رگ قلب است و دکترها تأکید بر استراحت دارند. وارد بحث‌های جدی نشدیم.»

بیماری قلبی خامنه‌ای البته همچنان موجب نگرانی مقام‌های بیت می‌شود آنچنانکه علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه پیشین نظام روز ۳۰ تیرماه به دیدار هاشمی رفسنجانی می‌رود و از او می‌خواهد پادرمیانی کند تا در مراقبت پزشکی از خامنه‌ای مسئولیتی عهده‌دار شود: «دكتر [علی‌اکبر] ولايتى، [مشاور بین‌الملل رهبری] آمد و از من خواست كه به رهبرى كمک كنم كه بتوانند وظايف زياد و مهم را انجام دهند؛ مايل است، در مراقبت از وضع مزاج ايشان شريک باشد.»

exec.jpgایران وایر - خبرگزاری ایرنا، روز ۲۰ فروردین ۱۴۰۴ از قتل یک زن در شهرستان نور استان مازندران خبر داده و گزارش کرده این زن توسط همسرش به دار کشیده شده است.

بر اساس گزارش ایرنا، این جنایت در بخش بلده از توابع شهرستان نور رخ داد.

سرهنگ احمد امینی، فرمانده انتظامی شهرستان نور، در تشریح جزئیات این رویداد اعلام کرد: گزارشی مبنی بر وقوع یک فقره قتل در منطقه بلده به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اطلاع داده شد و رسیدگی به این موضوع در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.

وی افزود: در روند تحقیقات اولیه، همسر مقتول جهت ارائه توضیحات به پلیس آگاهی احضار شد. او در ابتدا از بیان حقیقت طفره رفت، اما در ادامه و در پی تناقض‌گویی‌های مکرر، سرانجام به ارتکاب قتل با طناب اعتراف کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

فرمانده انتظامی نور با بیان اینکه انگیزه اصلی این جنایت، «اختلافات خانوادگی» بود، گفت: متهم پس از تکمیل پرونده برای طی مراحل قانونی به مرجع قضایی ارجاع و راهی زندان شد.

pezeshkian.jpgیورونیوز - رئیس جمهوری ایران به نقل از علی خامنه‌ای، رهبر ایران گفت: «ما آماده مذاکره هستیم، اما نه به صورت مستقیم؛ برای اینکه اعتماد نداریم نمی‌شود از یک طرف همه امکانات و یا ارتباطات ما را تحریم کنید و بعد بگویید بیاییم با هم گفت وگو کنیم.»

مسعود پزشکیان که در مراسمی به مناسبت آن چه «روز ملی فناوری هسته‌ای» در ایران نامگذاری شده، اظهار داشت: «ما به‌دنبال جنگ نیستیم ولی در مقابل هر تجاوزی با علم و توانی که دانشمندان هسته‌ای خلق کردند با قدرت می‌ایستیم.»

او در ادامه سخنان خود با اشاره به راستی‌آزمایی‌های انجام شده توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تاکید کرد: «ما به‌دنبال بمب هسته‌ای نبوده، نیستیم و نخواهیم بود.»

رئیس جمهور ایران همچنین به طور تلویحی اشاره کرد که هر ضمانتی که لازم باشد که نشان دهد، ایران به دنبال بمب هسته‌ای نیستیم، قابل ارائه است.

سخنان آقای پزشکیان در شرایطی عنوان شد که ایران و آمریکا روز شنبه در مسقط، پایتخت عمان دور نخست گفتگوهای خود را برای حل و فصل تنش موجود میان دو کشور آغاز می‌کنند.

آقای پزشکیان در ادامه سخنانِ روز چهارشنبه خود گفت: «ما اعلام می‌کنیم، اعلام کردیم، مقام معظم رهبری که من خدمتشان بارها و بارها هر هفته هستیم، اصلا مقام ایشان با سرمایه‌گذار خارجی در کشور هیچ‌گونه مخالفتی ندارند؛ سرمایه‌گذار بیاید سرمایه‌گذاری بکند.»

او افزود: «ما با توطئه کردن، با براندازی، با سیاست‌های غلطی که آنها دارند می‌کنند، مخالفیم.»

اظهارات آقای پزشکیان در مورد عدم مخالفت رهبر ایران با حضور سرمایه‌گذاران خارجی در ایران، در شرایطی است که طی دوران رهبری علی خامنه‌ای، دستِ‌کم در در دو مورد، حضور نمایندگی مک‌دونالد، فست فود آمریکایی، و نیز فعالیت شرکت نفتی آمریکایی هالیبرتون در ایران، با بروز مخالفت‌هایی توسط تندروهایی تحت حمایت او، به سرعت به پایان رسید.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

در دور نهایی مذاکراتِ برجام در سال ۱۳۹۴، دولت حسن روحانی نیز بارها اعلام کرد که از حضور شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران آمریکایی در ایران استقبال می‌کند. همان زمان نیز برخی تحلیلگران معتقد بودند که ورود شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران آمریکایی می‌تواند تضمینی برای اجرای موفق برجام باشد و در فقدان آن، زمینه خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای قدرت‌های جهانی با ایران فراهم شد. با این وجود، حتی ایران اجازه واردات آزادانه و انبوه کالاهای آمریکایی را نیز صادر نکرد و رهبر ایران نیز به صراحت دستور ممنوعیت واردات گوشی‌های آیفون و واکسن‌های آمریکایی را صادر کرد.

رئیس جمهور ایران تصریح کرد: «ایران جایی نیست که یک عده‌ای بخواهند بیایند و توطئه کنند و در واقع، بخواهند که کشور را نابود کنند.»

eshkavari.jpgحسن یوسفی اشکوری

یکی از سنت‌های بسیار غلط و هزینه‌زا در جمهوری اسلامی ایران این است که مقامات مسئول آن با مردم خود و صدالبته با مردم جهان روراست و صادق نبوده و نیستند. ظاهری دارند و باطنی؛ در جلوت (تریبون‌های عمومی) به‌گونه‌ای حرف می‌زنند و در خلوت‌های خود و همفکران، و حتی گاه با منتقدان خاص، به‌گونه‌های دیگر، و حتی غالباً با منتقدان همنوایی می‌کنند. من خود در حدود چهل سال پیش در مجلس اول، ده‌ها بار چنین دوگانگی ریاکارانه را تجربه کرده‌ام. تازه این در زمانی بوده که انقلابی صورت گرفته و فضای درونی و بیرونی حکومت عمدتاً حول ارزش‌های اخلاقی و دینی سامان یافته بود و هنوز مردمی بودن به‌عنوان یک ارزش بنیادین، برجسته بود. این سخن که مردم به هیئت جمع، صاحب انقلاب و نظام و کشورند و به تعبیر رایج آن روزها «ولی‌نعمت»‌اند، سه‌رایج زمانه بود. رهبر نظام، آیت‌الله خمینی، سخنگوی چنین ایده‌هایی بود.

هرچند نمونه‌های تجربه‌شده‌ام در فاصله سال‌های ۵۹ تا ۶۳ فراوان است و جای گزارش آن‌ها در این یادداشت کوتاه نیست، و آن را از جمله در دیدارهای فردی و یا جمعی با آقایان هاشمی رفسنجانی و سیدعلی خامنه‌ای (اولی نماینده و رئیس مجلس و دومی در آغاز نماینده و بعدتر رئیس‌جمهور) بارها آزموده‌ام (در کتاب «یادداشت‌های مجلس» او با عنوان بیم و امیدهای یک انقلابی گزارش‌های آن آمده است)، اما در اینجا، برای فهم دقیق‌تر مرادم، فقط به نقل یک نمونه بسنده می‌کنم.

عمدتاً از اواخر سال ۵۹، ما شماری از نمایندگان متفاوت‌اندیش و منتقد مجلس، در طبقه زیرزمین مجلس (ساختمان مجلس سنای سابق در خیابان سپه سابق) هنگام صرف غذای ناهار دور میزی می‌نشستیم و کمتر رخ می‌داد که از نمایندگان حزب‌اللهی و یا تعریف‌شده در جریان حزب جمهوری اسلامی ـ به اصطلاح آن ایام «امت حزب‌الله» ـ کسی با ما بنشیند و حتی دقایقی با جمع حدود ده‌نفره ما برای صرف غذا وقت بگذراند.

یک‌بار آقای محمدجواد حجتی کرمانی، که از نظر مواضع سیاسی تا حدودی به جمع ما نزدیک بود، بشقاب غذای خود را گرفت و به جمع ما پیوست. گرم صحبت بودیم که آقای سید محمد خاتمی، که اول نماینده بود و بعد به وزارت ارشاد انتخاب شده بود، بشقاب غذایش را گرفت و نگاهی به این‌طرف و آن‌طرف کرد تا جایی مناسب پیدا کند؛ در نهایت، به طرف جمع ما حرکت کرد. اما در حالی که به میز ما نزدیک می‌شد، به‌گونه‌ای که گویی با خود نجوا می‌کند، با این مضمون گفت: عجب زمانه‌ای شده، ما دیده و شنیده بودیم که سخن گفتن از شریعتی و آل‌احمد دشوار است، اما حالا دیگر نمی‌توان از مطهری هم حرف زد!

محض اطلاع مخاطبان امروزی بگویم که سخنان خاتمی معطوف بود به ممنوعیت انتشار کتاب اقتصاد اسلامی اثر مرتضی مطهری، ابتدا در روزنامه اطلاعات و بعد انتشار مستقل آن در قالب کتاب با فرمان آیت‌الله خمینی، که خود داستانی دیگر و البته عبرت‌آموز دارد.

حجتی در واکنش به سخنان ایهام‌دار خاتمی گفت: راستی! چرا شما مسئولان این‌گونه‌اید؟ شما وقتی به‌طور خصوصی و یا در محافل خصوصی حرف می‌زنید، به‌گونه‌ای سخن می‌گویید، ولی وقتی پشت تریبون می‌روید و می‌خواهید با مردم حرف بزنید، به‌گونه‌ای دیگر سخن می‌گویید!!

این مقدمه برای آن بود که بگویم این زیست دوگانه خلوت و جلوت، و یا نمایش دوگانه ظاهر و باطن، که در طول این چهل و شش سال به اخلاق عمومی و همبستگی بسیار آسیب زده و عملاً زمینه‌های نفاق و ریاکاری را به‌شدت گسترش داده و هنوز هم با شدت ادامه دارد، در روزهای اخیر مصداق تازه‌ای یافته است، و آن، مواجهه با دونالد ترامپ و سیاست‌های او در مذاکرات هسته‌ای و به‌طور کلی با بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. رئیس‌جمهور آمریکا پیشنهاد مذاکره و توافق داده، البته همراه با جباریت و تهدید و ارعاب. اما آقای خامنه‌ای، به‌عنوان تصمیم‌گیر نهایی در این‌گونه موضوعات، تاکنون چند موضع اعلام کرده که حداقل برخی از آن‌ها در تعارض با هم‌اند: از مخالفت علنی و مکرر تا موافقت مشروط و تعیین انواع شرط و شروط.

ترامپ، با تمامی عیب‌هایی که دارد، حداقل آن است که مواضع فکری، سیاسی و اقتصادی خود را تقریباً با شفافیت (هرچند گاه با تغییر مواضع شگفت) اعلام می‌کند. در مورد ایران، حداقل امروز برای عموم مردم جهان و ایران روشن است که رئیس‌جمهور آمریکا از «آیت‌الله» چه می‌خواهد. اما در مقابل، آیا خامنه‌ای و کارگزارانش می‌دانند یا می‌خواهند رسماً اعلام کنند که چه می‌خواهند و چه می‌گویند و پای حرف خود بایستند؟! به یقین، خامنه‌ای در نهانش به‌گونه‌ای می‌اندیشد و در عیانش، بنا به ملاحظاتی، به‌گونه‌ای دیگر موضع می‌گیرد و غالباً شعار بی‌محتوا می‌دهد و موضع بی‌پشتوانه اتخاذ می‌کند. گفتن ندارد که هزینه‌های هنگفت چنین مواضع غالباً ریاکارانه و ضد منافع ملی را مردم می‌دهند. یکی از دلایل فاصله افتادن کهکشانی دولت وابسته و بی‌اختیار جمهوری اسلامی با اکثریت مردم ایران نیز همین ریاکاری‌ها و فریب‌کاری‌هاست.

قابل تأمل اینکه ترامپ، به‌رغم وفاداری ویرانگرش نسبت به اسرائیل و حمایت‌های نامحدود و نامشروطش از جنایات دولت نتانیاهو و اسرائیلِ متجاوز آن کشور در سرزمین‌های فلسطینی ـ با تمرکز در غزه مظلوم و ویران ـ در دیدار دیروزش با رئیس دولت جنایتکار، محکوم جنگی در نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل، حتی با شفافیت از موضع جنگ‌طلبانه و پیشنهاد ناشدنی او فاصله گرفت و همچنان (ولو موقت) مسیر گفتگو را در پیش گرفت؛ چرا که برای او، آنچه مهم است این است که از طریق گفتگو و «معامله» موفق شود تا خود را قهرمان صلح بنماید!

lamonde.jpgلوموند روزنامۀ عصر پاریس در مطلبی به قلم غزل گلشیری دلایل پذیرش مذاکره با آمریکا از سوی علی خامنه‌ای را بررسی کرده و در مجموع نوشته است که ترس از جنگ با آمریکا و اسرائیل، ضعف و انزوای حکومت اسلامی در داخل و منطقه باعث شده که علی خامنه‌ای به مذاکره با آمریکای ترامپ تن بدهد، هر چند او تا همین اواخر می گفت : مذاکره با آمریکا بی ثمر، غیراخلاقی و غیرشرافتمندانه است و اگر به فرض محال روزی جمهوری اسلامی بخواهد با آمریکا مذاکره کند، قطعاً با دولت ترامپ - قاتل قاسم سلیمانی - مذاکره نخواهد کرد

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

اما، به نوشتۀ لوموند رژیم ایران اینک از هر لحاظ در تنگنا و نگرانی از آیندۀ خود است و فرمول "مذاکرۀ غیرمستقیم" برای، از یک طرف، توجیه موافقت خامنه‌ای با مذاکره با دولت کنونی آمریکا ابداع شده و از طرف دیگر برای رفع برخی تحریم‌ها که راه تنفس اقتصاد ایران را بسته‌اند.

با این حال، مقاله‌نویس لوموند به نقل از حسین موسویان دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در آمریکا نوشته است که همین مذاکرات غیرمستقیم می‌توانند به سرعت به مذاکرات مستقیم بدل شوند. به گفتۀ حسین موسویان : "اگر فضا مساعد باشد، نمایندگان ایران می‌توانند بعد از یکی دو ساعت وارد گفتگوی مستقیم با یکدیگر شوند."

محمدعلی شعبانی، سردبیر سایت امواج، نیز به خبرنگار لوموند گفته است که اگر امروز ظاهراً رهبر با انجام مذاکره با آمریکا ولو به طور غیرمستقیم موافقت کرده به این خاطر است که محاسبات سیاسی‌ او اشتباه از آب درآمده‌اند. به گفتۀ محمدعلی شعبانی، خامنه‌ای بین سال‌های ٢٠٢۱-٢٠۱٨ گفتگو با ترامپ را به بازگشت وی به برجام مشروط کرد با این تصور احتمالاً که باید منتظر ماند تا مدت ریاست جمهوری ترامپ به پایان برسد. اما، این راهبرد بی ثمر ماند، زیرا، در دورۀ بایدن مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا نتیجه‌ای به بار نیاورد.

به همین خاطر، به گفتۀ محمدعلی شعبانی، اکنون علی خامنه‌ای با این تصمیم روبرو است که یا با ترامپ به توافق برسد یا بمب اتمی بسازد. اما، رهبران ایران خوب می‌دانند که تلاش برای ساختن بمب اتمی موجب جنگ می‌شود و به همین دلیل خامنه‌ای با گشودن باب گفتگو با ترامپ موافقت کرده است.

در ادامه، مقاله‌نویس لوموند تصریح کرده است که ایران در وضعیت بسیار حساسی است : اسرائیل آسیب‌های جدی به دفاع هوایی ایران وارد آورده و حکومت ایران پس از سرنگونی رژیم اسد و ضربات سنگین اسرائیل به حزب‌الله و حماس قدرت بازدارندگی خود را در مقابل اسرائیل از دست داده است، در حالی که دولت آمریکا نیز طی هفته‌های گذشته بر شدت حملات خود به متحد دیگر تهران، حوثی‌های یمن، افزوده و به موازات آن حضور نظامی خود را در منطقه تقویت کرده است.

حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر ایرانی، با اشاره به همین موارد به خبرنگار لوموند گفته است که آنچه موجب تغییر موضع حکومت ایران شده همین وضعیت تازه و شرایطی است که حکومت ایران در آن به سر می‌برد : در داخل شکاف میان قدرت - که حاضر به هیچ سازشی نیست - و مردم به ویژه پس از سرکوب خیزش "زن، زندگی، آزادی" روز به روز بیشتر می‌شود. در یک سال گذشته ریال شصت درصد ارزش خود را در مقابل دلار از دست داده است.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

افزون بر این، به نوشتۀ لوموند، بنیامین نتانیاهو شروط حداکثری برای حل دیپلماتیک برنامۀ اتمی ایران تعیین کرده است. او دیروز هشتم آوریل پس از ملاقات با ترامپ و پیش از بازگشت از واشنگتن در پیامی ویدیویی گفت که منظور او از حل دیپلماتیک برنامۀ هسته‌ای ایران مدل لیبی است.

یعنی "وارد ایران می‌شویم. تأسیسات آن را نابود می‌کنیم و همه چیز را تحت نظارت آمریکا از بین می‌بریم." نخست وزیر اسرائیل در ادامه افزوده است که اگر مذاکرات برای رسیدن به چنین "راه‌حل دیپلماتیکی" با شکست روبرو شوند "گزینۀ نظامی باید مد نظر قرار بگیرد." نتانیاهو سپس گفته است که همه این را می‌فهمند و در این باره او وسیعاً با پرزیدنت ترامپ گفتگو کرده است.

trumptwo.jpgبه اغلب احتمال مذاکره ایران-امریکا این بار موفق است. چرا؟!

یدالله کریمی پور

۱- فدراتیو روسیه با آن همراه است؛ سهل است که جمهوری‌اسلامی را تهدید کرده که در صورت حمله آمریکا هیچ کمکی به تهران نخواهد کرد؛

۲- ترامپ سخت درگیر چین است. در این کشاکش گرایش جمهوری‌اسلامی به واشنگتن فضایی پر غرور تاریخی و شکوهمند برای ترامپ ایجاد خواهد کرد؛

۳- کاخ سفید در پی کاستن از اصطکاکات خاورمیانه و تمرکز بر چین و در وهله بعد اکراین، اروپا و تعرفه ها است؛

۴- با چراغ سبز جمهوری اسلامی، کمپانی های آمریکایی بهترین بستر سرمایه‌گذاری را در ایران به دست خواهند آورد. فرصت های آمریکا در ایران به راحتی تریلیون دلاری خواهد بود.

کوتاه آن که با همسو شدن کرملین-کاخ سفید، بعید است مذاکرات عمان بی نتیجه رها شود. بلکه ممکن است مذاکرات طرفین در مدتی کوتاه تا بازگشایی نمایندگی ها در تهران و واشنگتن پیش رود.

ترکیه، سوریه، اسرائیل

پس از فروپاشی رژیم اسد و عقب نشینی گریزناپذیر جمهوری اسلامی از سوریه، همان گونه که پیشتر ارزیابی شد، ترکیه و اسرائیل(اشغالگر) برای چیرگی بر شام در برابر یکدیگر قرار گرفته اند. البته اسرائیل در برهه کنونی، در پی روشن شدن تکلیف ایران و به ویژه مساله پیچیده هسته ای ایران‌ است. ولی به هر روی و در نهایت سوریه در آینده نزدیک بیشترین فضای رقابت بین ترکیه -اسراییل خواهد ماند. اسرائیل تا جایی که به فضای پیرامونی اش بر می گردد، دیگر نقش درجه یکی برای جمهوری‌اسلامی قائل نیست و از این‌ منظر، جمهوری ترکیه جایگزین آن شده است.

گرچه هم‌ اکنون‌ هدایت و رهبری دمشق تحت مدیریت عالی آنکارا است و نقش های ایالات‌متحده، فدراتیو روسیه، دولت قطر، عربستان و... در این کشور شاخه ای است، ولی اسرائیل به هیچ روی اجازه افزایش قدرت مانور به جمهوری ترکیه نخواهد داد. سهل است که رقابت بر سر دامنه و ابعاد نفوذ در سوریه بین این دو برای لحظه ای خاموش نخواهد شد.

با تلفیق مطالعات استراتژیک جهان عرب و هوش مصنوعی‌، ؟4 سناریوی متفاوت برای آینده رقابت ترکیه-اسراییل در سوریه گمان پذیر می نماید:

1- جنگ مستقیم
این سناریو تا مساله محور مقاومت، ایران و حزب الله کاملا فیصله نیافته، کمترین احتمال را به خود اختصاص می دهد؛

2- جنگ‌نیابتی
دست اسرائیل برای چنین نبردی بازتر است؛ زیرا در همه جغرافیای جنوب ترکیه از مرزهای مشترک‌ ایران-ترکیه-عراق، تا خلیج اسکندرون، کردها تحت پشتیبانی دو گانه واشنگتن-تل آویو آماده پیکارند. از سوی دیگر علویون‌ مستقر در کرانه های سوریه و نیز استان های مرزی دروزی نشین، جغرافیای مناسبی برای چنین نبردهایی هستند. ولی بس بعید است اردوغان، میت و ژنرال های کارکشته ترک، به چنین باتلاقی ورود کنند؛

3- تقسیم جغرافیا
شانس ترکیه-اسراییل برای تقسیم جغرافیای سوریه به مناطق نفوذ با پشتیبانی ایالات‌متحده بس بیشتر است. دستکم‌ اسرائیل(اشغالگر) تا کنون‌ بر این پایه عمل کرده است. شگفت آن که رژیم تحت حکومت احمد الشرع(جولانی) در برابر دست اندازی های اسرائیل کمترین واکنشی نداشته است. حتی خوارتر و ذلیل تر اسد با بی بی مواجهه شده است؛

4- صلح ابراهیم
بعید نیست با فروکش کردن مساله غزه و کرانه باختری و احیای صلح ابراهیم، دمشق تحت تاثیر کشورهای جنوب خلیج فارس، به صلح ابراهیم روی آورد. در چنین سناریویی، دمشق بیشتر متاثر از اسرائیل و دولت های ثروتمند عرب خواهد بود. احتمال عملیاتی شدن این سناریو نیز همانند جنگ‌ مستقیم تا آینده دیدپذیر اندک می نماید.

کوتاه آن‌که چه بسا بیشینه تا پایان سال جاری میلادی، جغرافیای سوریه، بیش از پیش، تحت تاثیر رقابت های ترکیه-اسراییل قرار گیرد.

libya.jpg۱۸ فروردین در دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید، زیر نور دوربین‌ها، «دونالد ترامپ»، رییس‌جمهور آمریکا و «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسراییل، در کنار هم نشسته‌اند. نتانیاهو درحالی‌که نگاهش رو به خبرنگاران است، می‌گوید: «اگر بتوان از طریق دیپلماتیک، به‌طور کامل، همان‌طور که در لیبی انجام شد، برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرد، فکر می‌کنم این یک اتفاق خوب خواهد بود.»

عطا محامد - ایران وایر

تنها ساعاتی بعد، «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه ایران، از الجزایر پاسخ می‌دهد: «آنچه مقامات رژیم صهیونیستی گفته‌اند (مدل مذاکراتی لیبی)، آرزوهای آن‌هاست که هرگز محقق نخواهد شد.» میان این دو موضع‌گیری، انتخابی حیاتی و سرنوشت‌ساز برای ایران نهفته است: جنگ یا توافق. در میان این تنش‌ها، سایه‌ای تاریخی در حال پرسه زدن است، سرنوشت «معمر قذافی»، رهبر سابق لیبی که باوجود توافق با غرب درنهایت با جنگ داخلی به کام مرگ رفت.

«توافق مدل لیبی» از دیدگاه حامیان و مقامات جمهوری اسلامی

عبارت «توافق به مدل لیبی» که این روزها مقامات آمریکایی و اسراییلی از آن درباره ایران سخن می‌گویند اگرچه جدید نیست و از دوره ریاست جمهوری «جورج بوش» در مورد ایران عنوان شده است، این روزها برای برخی مقامات سیاسی یادآور موفقیت و برای برخی دیگر، نمادی از سقوط است. از نگاه آمریکا و اسراییل، این مدل نمونه‌ایی مطلوب از خلع سلاح کامل است؛ اما از دیدگاه حامیان و مسوولان جمهوری اسلامی، درسی است تلخ از اعتماد به وعده‌های غربی.

خبرگزاری تسنیم با اشاره به این توافق که در سال ۲۰۰۳ رقم خورد در یادداشتی می‌نویسد، آنچه در لیبی رخ داد یک فریب آشکار بود؛ قذافی فریب وعده‌های غرب را خورد و با کنار گذاشتن توان هسته‌ای و موشکی، نه‌تنها رفاه و امنیتی به دست نیاورد بلکه کشورش را در آتش جنگ داخلی و تجزیه فروبرد. اکنون آمریکا و اسراییل در تلاش هستند تا همین سناریوی تلخ را برای ایران تکرار کنند و رویای خطرناک «خاورمیانه بزرگ» را بر ویرانه‌های کشورهای منطقه ازجمله ایران بنا کنند.

یا سایت «فرارو» در یادداشت خود طرح توافق بر اساس مدل لیبی را تلاشی آگاهانه برای کشاندن ایران به همان مسیر نابودی که قذافی را بلعید می‌داند. زمانی که لیبی «تجهیزات، زیرساخت و اسناد هسته‌ای خود را بار کشتی کرد و تحویل غربی‌ها داد»، تنها هشت سال بعد در برابر حمله ناتو و شورش داخلی بی‌دفاع ماند و «حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست از خود دفاع کند». حالا نتانیاهو همان سناریو را برای ایران تجویز می‌کند.

طرفداران جمهوری اسلامی از این پیشنهاد بسیار ناراحت‌اند و حتی فکر کردن به آن را به معنای پذیرش پایان جمهوری اسلامی می‌دانند. این در حالی است که «مسعود پزشکیان» رییس جمهور ایران در اوایل مهرماه ۱۴۰۳ در سازمان ملل گفته بود «ما آماده‌ایم تمام سلاح‌هایمان را کنار بگذاریم، به شرطی که اسراییل هم کنار بگذارد. یک سازمان بین‌المللی در منطقه امنیت را تامین کند.»

توافق لیبی؛ عقب‌نشینی از ترس عراق

توافق لیبی در سال ۲۰۰۳، نمونه‌ای برجسته از خلع سلاح یک‌جانبه بود. در ۱۹ دسامبر آن سال، معمر قذافی جهانیان را شگفت‌زده کرد؛ او اعلام کرد که کشورش داوطلبانه تمامی برنامه‌های تسلیحات کشتارجمعی‌اش را کنار می‌گذارد. این تصمیم نتیجه ماه‌ها مذاکره محرمانه میان مقامات آمریکایی، بریتانیایی و لیبیایی بود. بازرسان بین‌المللی وارد عمل شدند تا نظارت کامل بر روند نابودی برنامه‌های هسته‌ای و شیمیایی را انجام دهند. در مقابل، طرابلس انتظار داشت تحریم‌ها برداشته‌شده، روابط دیپلماتیک احیا گردد و لیبی به جامعه بین‌المللی بازگردد.

انگیزه قذافی برای پذیرش این توافق، حاصل ترکیبی از فشارها و محاسبات بود. طبق گزارش انجمن کنترل تسلیحات، لیبی سال‌ها تحت تحریم‌های شدید سازمان ملل و ایالات متحده به دلیل حمایت از اقدامات تروریستی، از جمله بمب‌گذاری هواپیمای پان‌اَم ۱۰۳ در لاکربی در سال ۱۹۸۸، قرار داشت. فشار اقتصادی شدید بود و درآمدهای نفتی کشور با محدودیت‌های شدید روبه‌رو شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در اکتبر ۲۰۰۳، توقیف یک کشتی حامل قطعات سانتریفیوژ که از شبکه «عبدالقدیر خان» برای لیبی ارسال‌شده بود، زنگ خطری جدی را به صدا درآورد؛ اما مهم‌تر از همه، تهاجم آمریکا به عراق در مارس همان سال بود. این اقدام پیامی واضح به کشورهای نظیر لیبی بود که اگر در برابر خواست غرب مقاومت کنند، ممکن است سرنوشتی مشابه در انتظارشان باشد. قذافی به این نتیجه رسید که شاید تنها راه تضمین بقای رژیمش، خلع سلاح باشد.

توافقی که قذافی را نجات نداد

برای واشنگتن و لندن، این توافق پیروزی‌ای در عرصه سیاست بین‌المللی بود. دولت بوش آن را شاهدی بر اثربخشی فشارهای سیاسی و تهدیدهای نظامی معرفی کرد. قذافی اسناد حساس را تحویل داد، تاسیسات مشکوک را تعطیل کرد، قطعات سانتریفیوژ و مواد هسته‌ای را به خارج از کشور فرستاد و در مقابل، تحریم‌ها برداشته شد. شرکت‌های نفتی غربی بازگشتند و مناسبات دیپلماتیک نیز به تدریج احیا شد. قذافی حتی با مقامات آمریکایی و اروپایی دیدار کرد و چهره‌اش در رسانه‌های جهانی تعدیل شد.

france.jpgایو بونه، مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه، خواستار حمایت این کشور از رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران، مریم رجوی، علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران شده است؛ رژیمی که به گفتۀ وی یک نظام امتی-مذهبی، دشمن ارزش‌ها، منافع و امنیت فرانسه است

ناصر اعتمادی - رادیو بین المللی فرانسه

مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه با اظهار این مطلب در "ژورنال دو دیمانش" و با اشاره به مناسبات دیرینۀ ایران و فرانسه از زمان لویی چهاردهم تا امروز نوشته است که متأسفانه با انقلاب ۱۳٥٧ ایران بزرگ و تاریخی، متمدن و متحد و دوست قدیمی فرانسه اسیر یک کاست مذهبی متعصب شده که ایران را به پایگاه توسعه‌طلبی مهدویت شیعه در خاورمیانه بدل کرده است. به گفتۀ ایو بونه، ایران گرفتار حکومت مذهبی به این ترتیب در ضدیت کامل با همۀ اعتقادات و اصول اجتماعی، اخلاقی، مذهبی و سیاسی فرانسه قرار گرفته است.

ایران جمهوری اسلامی به نوشتۀ مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه اکنون در دروازه‌های این کشور است و یادآور امپریالیسم پیشین با این تفاوت که ایران جمهوری اسلامی در قیاس با اسلام مدارا و صلح‌طلب که از آن پشتیبانی لازم نشد، بیانگر تعصب و بنیادگرایی یک اسلام هارِ توسعه طلب است.

ایران جمهوری اسلامی، به گفتۀ ایو بونه، به دلیل گروگانگیری‌های مشمئزکننده‌اش به دشمن فرانسه یا به قول سرویس‌های اطلاعاتی این کشور به کشوری "حساس" تبدیل شده است. رهبران مذهبی جمهوری اسلامی به گفتۀ ایو بونه منافع فرانسه را تا دوردست ترین قلمرو این کشور - جزیرۀ مایوت - تهدید و حقوق بشر را تا بی نهایت نقض می‌کنند.

مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه در ادامه ابراز خوش‌بینی کرده که دستگاه دیپلماسی این کشور عاقبت با نگاهی مثبت به ایرانیان تبعیدی در فرانسه نظر بیندازد و آنان را به عنوان میهمانان مطلوب و حتا دوست در نظر بگیرد. ایو بونه سپس افزوده است که ایرانیان تبعیدی در فرانسه ده‌ها سال است که رفتاری شایسته از خود نشان می‌دهند و تمام غنای فکری و اخلاقی خود و همچنین روح مقاومت و مدارا را به جامعۀ فرانسه اهدا می‌کنند. ایو بونه سپس افزوده است : وقت آن رسیده که فرانسه نیز متقابلاً همبستگی خود را با ایرانیان تبعیدی در این کشور بدون هیچ محدودیت و چشم‌داشتی نشان بدهد.

مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه در جای دیگری از مقاله‌اش تلویحاً پرده از همکاری سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه و جمهوری اسلامی ایران پس از سال‌های ٢٠٠٠ پرده برداشته و ابراز تأسف کرده است. او نوشته است که حدود بیست سال پیش سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه و جمهوری اسلامی کوشیدند اپوزیسیون ایرانی در فرانسه را از میان بردارند و با پایمال کردن مبانی مقدس حقوق بشر جنون دولتی را به حد اعلی برسانند. به گفتۀ ایو بونه تنها اعتراض شماری از شخصیت‌های بزرگ سیاسی و مدافع حقوق بشر در فرانسه، چه چپ و چه راست، و همچنین قضات پاک دست این کشور از ادامۀ جنایت جلوگیری کرد.

ایو بونه در مقالۀ خود نوشته است که بیست سال پس از این واقعه مناسبات قدرت تغییر کرده است. ملاهای ایران در داخل و در خارج از کشور کاملاً منزوی شده‌اند و مقاومت ایرانیان تبعیدی بیش از هر زمان قوام و استحکام یافته است.

مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه تلویحاً گفته است که هدف رژیم ایران از گروگانگیری اتباع فرانسوی اعمال فشار بر دولت فرانسه جهت امتیازگیری و از طریق رسانه‌ها بدنام کردن زنان و مردان مقاومی است که طی دهه‌ها نخواسته‌اند تسلیم دیکتاتوری مذهبی در ایران شوند. ایو بونه گفته است که باید بیش از هر زمان هوشیار بود و دو چیز را فراموش نکرد : اول این که نظام امتی جمهوری اسلامی منافع فرانسه را تهدید می‌کند و دوم این که از میهانان و دوستان فرانسه، یعنی ایرانیان دموکرات، و در رأس آنان مریم رجوی که وی از چهل سال پیش می‌شناسد، باید حفاظت نمود.

مدیر پیشین سرویس‌های اطلاعاتی فرانسه در پایان به مقامات این کشور توصیه کرده است : کانون منافع این کشور را از نظر دور ندارند، تهدیدهای حقیقی علیه فرانسه را خوب تشخیص بدهند و با بی‌توجهی به امنیت این کشور در دام ائتلافی جعلی و مغایر با ارزش‌های فرانسه نیفتند.

za.jpgاحمد زیدآبادی - هم‌میهن

مذاکراتی که قرار است روز شنبه بین ایران و آمریکا در مسقط آغاز شود، محدودیت زمانی دارد و آثار موفقیت یا شکست آن نیز خارج از حد تصور است. از این رو، این مذاکرات بسیار حساس، خطیر، پیچیده و در نهایتِ شکنندگی است!

واقعیت این است که مذاکرات مسقط، شبیه هیچکدام از مذاکرات پیشین بینِ دولت‌های جمهوری اسلامی و ایالات متحده از جمله مذاکرات منتج به توافقنامۀ برجام نیست. مذاکرات قبلی یا بر سر مسائل فنی و تاکتیکی و یا به قصد دفع‌الوقت برای عبور موقت از یک بحران خطرناک و یا با هدفِ آزمون عملکرد آتی طرف مقابل صورت گرفته است، حال آنکه مذاکرات بین سیدعباس عراقچی وزیر خارجۀ جمهوری اسلامی با استیو ویتکاف نمایندۀ ویژۀ رئیس‌جمهور آمریکا در خاورمیانه در پایتخت عمان، هدفی بسیار فراتر از موارد فوق دارد.

هدف اصلی دولت دونالد ترامپ از مذاکره با جمهوری اسلامی ظاهراً در دو سطح تعریف شده است. سطح نخست، رفع خصومت نیم قرنه بین تهران و واشنگتن و همکاری متقابل بین دو کشور است.

روشن است که دستیابی به این هدف به شرطی ممکن است که مقام‌های جمهوری اسلامی نیز خواهان آن باشند. اما در صورت اصرار جمهوری اسلامی بر مخالفت با عادی‌سازی و بهبود روابط دو طرف، سطح دومِ هدف آمریکا از مذاکره، خنثی‌سازی تمام ابزارهای تکنولوژیک و تسلیحاتی است که به زعم ترامپ، وجودشان در خاک ایران منافع ایالات متحده و متحدانش را بالفعل یا بالقوه به خطر می‌اندازد.

بعید است که طرف ایرانی از خواست ترامپ بی‌اطلاع باشد. با این حال، چرا آغاز مذاکره را پذیرفته است؟ آیا مقصود، تلاش برای جهت‌دهی به مذاکرات در قالب صورت‌های گذشته است؟ اگر چنین مقصودی در میان باشد، طرف آمریکایی مذاکره را ادامه نخواهد داد. آیا هدف، صرفاً خنثی کردن ژست گفت‌وگوطلبی ترامپ از طریق ورود صوری به مذاکره و سپس ترک میز گفت‌وگو بدون کوچکترین امید به نتیجه‌بخش بودن آن است؟ اگر هدف این باشد، اتلاف وقت است. یا اینکه منظور، گشایش فصل تازه‌ای از مناسبات با آمریکا و وداع با همۀ بحران‌هایی است که از تخاصم بین دو کشور حاصل شده است؟

اگر منظور همین باشد، روند مذاکرات با تنش‌های کمتر و شانس موفقیت بیشتری پیش خواهد رفت، اما روشن است که ورود به چنین مسیری، پیش نیازش، یک تجدیدنگاه اساسی و پیامدش، آمادگی برای آرایش سیاسی تازه‌ای در کشور است که می‌تواند عمیق‌ترین تحول در پایگاه اجتماعی حکومت را رقم بزند.

اگر این تجدیدنظر و آمادگی ذهنی وجود نداشته باشد و از طرفی، نگرانی از رویارویی نظامی، مذاکره‌کنندگان ایرانی را به سمت هدف سطح دوم آمریکا از مذاکرات میل دهد، در آن صورت، ماجرا مصداق «آش نخورده و دهان سوخته» می‌شود چراکه در آن وضعیت، کشور برای اجتناب از خطر بروز جنگ، پاره‌ای امتیازات را به طرف مقابل واگذار می‌کند بدون آنکه امتیازات لازم برای کمک به سرمایه‌گذاری و توسعۀ اقتصادی کشور را به دست آورد!

در هر حال، با هر نوع محاسبه‌ای، باید اذعان کرد که روند پرماجرا و بی نهایت پیچیده و سخت و دشواری در پیش است و پراکندگی نیروهای اجتماعی و نوع رفتار آنها بر بغرنجی کار می‌افزاید.

بخش بزرگی از نیروهای اصطلاحاً «پا به رکاب» حامی حکومت، مخالف مذاکره و بخصوص به نتیجه رسیدن آنند. آنها حتی حاضر به سکوت هم نیستند و در فضای مجازی تحریکات و نیش و کنایه‌های خود را آغاز کرده‌اند. در حقیقت آنها به جای اینکه به وقت بروز بحران «قاتق نان» حکومت باشند، «بلای جان» آن شده‌اند! از این رو، هر نوع سرکشی و طغیان و عمل خطرناک از جانب شماری از آنها دور از انتظار نیست.

رسانه‌های فارسی‌زبان آن سوی مرز هم اغلب گویی سخنگو و تریبون اپوزیسیون برانداز شده‌اند و منفعت خود را در بی‌نتیجه ماندن مذاکرات و آغاز جنگ می‌بینند و عملاً افکار عمومی داخلی را مسموم و گمراه و برانگیخته می‌کنند.

za.jpgاحمد زیدآبادی فعال سیاسی درباره مذاکرات ایران و آمریکا در کانال تلگرامی خود نوشت:

تو بِدَم خوابیده بِدَم!

به قول مرحوم عبید زاکانی، هندوانه را برای حرام و حلال بودنش نمی‌خورند، برای خنکی‌اش می‌خورند! مذاکره را هم برای مستقیم یا غیرمستقیم بودنش انجام نمی‌دهند برای نتایجش انجام می‌دهند!

از این رو، جر و بحث بر سر مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکرات ایران و آمریکا بیشتر به سرگرمی شبیه است. مهم این است که مذاکره‌ای جدی و معنادار بین دو طرف به قصد اجتناب از رویارویی نظامی صورت گیرد و به نتیجه هم برسد حال به هر شکل و صورتی که می‌خواهند باشد. به قول معروف تو بِدَم، ایستاده یا نشسته یا خوابیده بِدَم!

zarif.jpgوزیر امور خارجه پیشین با تأکید بر اینکه «توپ در زمین آمریکاست»، نوشت: «هیئت ایرانی به رهبری وزیر امور خارجه قبلاً توانایی و عزم خود را برای دستیابی به توافقات سودمند دوجانبه ثابت کرده است.»

به گزارش آرمان ملی آنلاین، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین، با انتشار متنی به زبان لاتین در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به برنامه مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا در هفته آتی در عمان واکنش نشان داد.او در این زمینه نوشت: هیأت ایرانی به رهبری وزیر امور خارجه قبلاً توانایی و عزم خود را برای دستیابی به توافقات سودمند دوجانبه ثابت کرده است. اگر تیم آمریکا بتواند همان ویژگی‌ها را نشان دهد، توافقی که منجر به آینده بهتری شود در دسترس است.

اکنون توپ در زمین آمریکا است.

tweet.jpg

Farid_Ansari_Dezfouli_3.jpg{درست یکسال بعد از کودتا یعنی در سوم اسفند ۱۳۰۰ خورشیدی، به اصطلاح رضاشاه ملی گرا، ابلاغیه رسمی صادر و اعلام می دارد که مسبب حقیقی کودتا منم و بطور جدی از بحث روی این موضوع مهم تاریخی جلوگیری کرد. دراین ابلاغیه بلند بالا رضاخان، صراحتا اظهار می‌کند که «بی‌جهت اشتباه نکنید و از راه غلط، مسبب کودتا را تجسس ننمایید. با کمال افتخار و شرف، به شما می‌گویم که مسبب حقیقی کودتا منم و با رعایت تمام معنا، این راهی است که من پیموده‌ام و از اقدامات خود، ابدا پشیمان نیستم».}
در چهار مقاله قبل در مورد مفهوم ملی گرائی ایرانی و کودتای اول رضاخان توسط انگلیسی ها به روشنی و با سند و مدرک بطور آشکار چرائی و ماهیت کودتای انگلیسی را توضیح دادیم. در ادامه مطلب در مورد کودتای دوم رضاخان توسط انگلیسی ها توضیح خواهم داد آما قبل از آن قدری شرایط قبل از کودتای دوم رضاخان را شرح خواهم داد.
گفته شد که سوم اسفند ماه سال ۱۲۹۹ خورشیدی تهران با بهت و اضطرابی ناشناخته روز خود را آغاز کرد. شب پیش از آن، صدای شلیک چند تیر توپ و هیاهوی سوارانی که در کوچه‌ها و گذرها به شتاب می‌تاختند. در صبح چهارم اسفند، مردم حضور نظامیان مسلح و اسلحه بدست را در معابر و چهارراه‌های اصلی و مراکز دولتی و نظامی شهر مشاهده نمودند و دیری نکشید تا دریافتند «رضاخان میرپنج» تهران را با دو هزار و پانصد تن از نیروهای قزاق به تسخیر خود درآورده است.
رضا خان برای آن که قدرت و هیبت خود را به همگان نشان دهد، اعلامیه‌ای در نه ماده صادر کرد که در سر‌آغاز آن، این عبارت تند و آمرانه خودنمایی می‌کرد: «حکم می‌کنم» این اولین جمله‌ای بود که رضاخان خطاب به آحاد ملت ایران ادا نمود و از آن پس، هر چه کرد، بر مبنای همان عبارت کوتاه بود؛ «حکم می‌کنم»!
از کودتای ۱۲۹۹ تا سال ۱۳۰۴رضاخان با طراحی و انجام ترفند‌های مختلف مثل بلوای نان و بگیر و ببندهای بی محاکمه و تصاحب اموال عشایر و متمولین و صاحب منصبان، و مداخله در امور دولت ها، و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، البته تحت حمایت پنهان و آشکار برنامه ریزان انگلیس و به اتکای قوای نظامی زیر دست خود، به آشفتگی‌های اجتماعی و سیاسی آن دوران دامن میزد، تا بتواند شرایط را برای رسیدن به نخست وزیری و سپس ساقط کردن سلسله قاجار از طریق اشغال مجلس فراهم سازد.
بعد از کودتای انگلیسی روزنامه های تهران، موضوع کودتا را مورد بحث قرار می دهند، مقالاتی تند و آتشین انتشار می دادند و نسبت به کودتاگران، قضاوت و داوری می‌کردند، برخی از این نشریات که از پشت پرده کودتا مطلع نبودند، نصرت‌الدوله را عامل کودتا دانسته و معرفی می کردند و به او حمله می نمودند. چون در برخی از این مقالات، نسبت به کارکنان کودتا حمله شدید و توهین آمیز می‌نمودند، به رضاخان برخورده بود، لذا درست یکسال بعد از کودتا یعنی در سوم اسفند ۱۳۰۰ خورشیدی، او ابلاغیه رسمی صادر و اعلام می دارد که مسبب حقیقی کودتا منم و بطور جدی از بحث روی این موضوع مهم تاریخی جلوگیری کرد. در این ابلاغیه بلندبالا رضاخان، صراحتا اظهار می‌کند که «بی‌جهت اشتباه نکنید و از راه غلط، مسبب کودتا را تجسس ننمایید. با کمال افتخار و شرف، به شما می‌گویم که مسبب حقیقی کودتا منم و با رعایت تمام معنا، این راهی است که من پیموده‌ام و از اقدامات خود، ابدا پشیمان نیستم». و در پایان، به روزنامه‌نگاران تأکید می‌کند که «صریحا اخطار می‌کنم که پس از این، بر خلاف ترتیب فوق، در هر یک از روزنامه‌ها از این بابت ذکری بشود به نام مملکت و وجدان آن جریده را توقیف و مدیر و نویسنده آن را هم هر که باشد، تسلیم مجازات خواهم نمود».

Babak_Khati.jpgدر شرایطی که مردم ایران زیر فشار اقتصادی و سیاسی در حال له شدن هستند، نامه بیش! از ۴۰۰ نفر به سازمان ملل که خود را اندیشمند فعال مدنی، سیاسی، فرهنگی، رسانه‌ای.. می‌خوانند! و حمایت‌ تمام قدشان از ماهیت و اصل جمهوری اسلامی واقعا مایع تاسف است

من در این یادداشت مستقیما محتوای نامه را مد نظر داشته، نویسندگانش را مخاطب قرار می‌دهم:

در نامه نوشته‌ اید ایران در سده اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده است اما لابد فراموش کرده‌اید که هرچند مردم ایران هیچگاه جنگ طلب نبوده و نیستند اما امروز اکثریت آنان می‌دانند که اقدامات عامدانه خمینی در عراق، تحریک شیعیان آن به انقلاب، تهدید دولت مستقر و بی‌توجهی به پیشنهادات مصلحانه اطرافیان دلسوز اتفاقا از علل اصلی جنگ ایران و عراق بود، جنگی که می‌توانست هرگز شروع نشود و پس از شروع نیز می‌توانست در سال ۶۱ عزتمتدانه تمام شود، اما تمام نشد، چون جنگ برای جمهوری اسلامی واقعا یک نعمت بود که در آن به قیمت به خطر انداختن تمامیت ارضی کشور و کشتار ده‌ها هزار نفر از مردم در جبهه‌های جنگ، در فضای داخلی نیز همه هم‌پیمانان قبلی خود در انقلاب و اساسا همه منتقدان را سرکوب کرد و این‌گونه دهها هزار نفر دیگر از مردم را هم در زندان‌ها و در جوخه‌های اعدام بیدادگاه‌های خود به قتل رساند و قدرت را خود را تثبیت نمود.اقدامی که به قول آیت‌الله منتظری بخاطر آن تا همیشه از حاکمان ایران به عنوان ظالمین تاریخ یاد خواهند کرد.

آن تنش مداومی را که بیش از چهل سال است حکومت اسلامی به جان منطقه انداخته است و آن سیاستی که در بستر آن به جز مردم ایران، مردمان سوریه، عراق، لبنان. یمن و فلسطین را هم به خاک سیاه نشانده در کجای نامه است؟!

جای آن لمپن‌های متوهمی که بر بستر فساد و کسب روزی از تحریم‌های اقتصادی ، لات‌منشی را به اصل خدشه‌ناپذیر سیاست خارجه کشور تبدیل کردند و تا امروز تحت عنوان چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا به هر جنایت و غارتی دست می‌زنند در کجای نامه‌ است؟!

Kourosh_Golnam_3.jpgویژه خبرنامه گویا

با توجه به آگاهی حکومت اسلامی از نداشتن پایگاه در میان مردم و تهدید جدی جنگ، که من تردید ندارم اگر رُخ دهد با فروپاشی حکومت پایان خواهد یافت، با توجه به شناخت از ماهیت ضد ایرانی و تبه‌کار خامنه‌ای و مافیای زیر فرمان او نگارنده بر این باورم که حکومت از مدت‌ها پیش دست به برنامه‌ریزی‌های شریرانه گوناگونی زده است. تردید نباید داشت حکومتی که پیش از به قدرت رسیدن برای تهیج مردم علیه حکومت شاه سینما رکس آبادان را آتش می‌زند و نزدیک به 400 انسان را زنده،زنده در آتش به کام مرگ می‌کشد و یا عمدن به هواپیمای مسافربری شلیک می‌کند تا با هیاهو آن را به گردن آمریکا و دشمن بیاندازد که آن رسوایی بزرگ به‌بار آمد و هم‌اکنون دو پرونده در این باره در دادگاه بین‌المللی تشکیل شده است و... انبوهی از جنایت‌ها و خیانت‌های دیگر، اینک هنگامی‌که خود را در خطر مرگ می‌بیند بی‌کار نخواهد نشست.

نگاهی به چند رویداد

:من پرسش‌هایی به میان می‌آورم که خوانندگان گرامی خود به آن‌ها بیاندیشند

1.مدت‌ها است که مسابقه‌های فوتبال و والیبال در تبریز و ارومیه بسیار چالش برانگیز شده و رفتارها و شعارهای تندی نسبت به غیرترک زبان‌ها داده می‌شود؛ تظاهرات و درگیری ماه گذشته در رضاییه و تنش بین هم‌میهنان کرد و ترک، درگیری‌ها بر سر آب که اگر مردم هشیاری به خرج ندهند می‌تواند دامنه بسیار گسترده‌تری بیابد و...از این نمونه‌هاهستند. آیا پشت این رویدادها حکومت ریاکار اسلامی به شکل مرموزی پنهان نشده است تا با فرستادن ماموران خود بین جوانان پُرشور آن‌ها را به گمراه کشیده و توجه آنان را از حکومت به سوی بخش دیگری از مردم ایران بکشاند و زمینه درگیری‌های بزرگ را ایجاد کند؟

Siamak_Bahari_2.jpgترامپ: «مذاکره با جمهوری اسلامی ایران مستقیم و در سطح بالا خواهد بود»!

علنی کردن مذاکره آمریکا و جمهوری اسلامی توسط ترامپ، حکومت اسلامی را شدیداً غافل‌گیر کرده است. درحالی‌که سران حکومت مشغول رجزخوانی و دروغ‌پردازی مرسوم و ژست و اکت "مذاکره مستقیم نمی‌کنیم" بودند، ناگهان زیر پای خود را خالی دیدند. تصور نمی‌کردند که نشست عراقچی و ویتکاف، در عمان به این وضوح علنی شود.

مشخص شده است که عراقچی و استیو ویتکاف روز شنبه دوازدهم آوریل در عمان مذاکره خواهند کرد. به این معنی مذاکره مستقیم، در جریان بوده، طرفین مذاکره و موافقت با نشست از پیش تدارک‌دیده‌شده است و از این به بعد علنی ادامه پیدا خواهد کرد. خامنه‌ای بر اساس همین روند محرمانه، پیش‌ازاین تلویحاً اشاره کرده بود که خطر احتمال حمله نظامی رفع شده است.

سرعت سیر هزیمت جمهوری اسلامی در سراشیبی شکست، نشان از عجز و درماندگی و فروپاشی ساختار مقاومت و تو خالی بودن رجزخوانی‌ها و عربده‌کشی‌های گنده‌لات‌های سپاه و کل حکومت دارد. روشن است که پس از شکست‌های سریالی جمهوری اسلامی و متلاشی‌شدن خاکریزهای عمق استراتژیک، دوران تلاش‌های مذبوحانه برای به سر دواندن و سرکار گذاشتن و اتلاف وقت و چانه‌زنی و میانجیگری و بده‌وبستان در مذاکرات چندلایه، به سر رسیده است. پنهان‌کاری جمهوری اسلامی در روند مذاکرات مستقیم با آمریکا، نه‌تنها نقش‌برآب شده است که مایه مضحکه در سطح بین‌المللی است.

ادعاهای پزشکیان که "ما به مذاکره باور داریم؛ اما به هر قیمت و با ذلت مذاکره نمی‌کنیم، آمریکایی‌ها باید ثابت کنند که به دنبال مذاکره هستند"، تنها چند ساعت دوام آورد و البته نشان داد که جمهوری اسلامی نه شرافتمندانه و نه هوشمندانه، در اوج ذلت و خفت، پای میز مذاکره مستقیم نشسته است و می‌خواسته همین را از چشم جهانیان پنهان کند!

از خامنه‌ای، از صدر تا ذیل مافیای حکومتی، برای حفظ نظام در تکاپویی مذبوحانه در روند دوسر شکستِ یا مذاکره مستقیم یا حمله نظامی در قمار هسته‌ای و موشکی و نیابتی‌ها آچمز شده به بن‌بست رسیده‌اند!

صحنه اصلی نبرد و سقوط حکومت اسلامی، اما نه در میز مذاکرات که در مصاف بی‌تردید سنگرهای خیابان و مردمی مصمم، عاصی و خشمگین که برای به زیر کشیدن جرثومه جمهوری اسلامی لحظه ‌شماری می‌کنند رقم خواهد خورد.

نامه ممد آقا، گیله مرد

| No Comments

Gileh_Mard.jpgآقای ممد آقا که سر کوچه مان یک بقالی فسقلی داشت برای مان نامه نوشته است ، آنهم چه نامه ای ! سراسر سوز و گداز

ما خیال میکردیم ممد آقا تا حالا هفت کفن پوسانده است اما می بینیم سر و مرو گنده آنجا نشسته است و قصد دارد دوباره «آقا دوماد » بشود !
داستان از اینقرار است که ما از زمان آن اعلیحضرت رحمتی دو تومان و چار زار به ممد آقا بدهکاریم.
رفته بودیم از بقالی اش یکی دو سیر خرمای نسیه خریده بودیم پولش را بالا کشیده بودیم.
چون این روزها مملکت ما حسینقلیخانی شده و از درو‌دیوار نکبت و فلاکت میبارد عذاب وجدان گرفته بودیم گفتیم بدهی شصت ساله مان را یک جوری با ورثه ها و مرده خورهای ممد آقا کارسازی کنیم بلکه شب نصفه شب دچار کابوس نشویم
حالا ممد آقا - یعنی همان خدا بیامرز سابق- برای مان نامه فرستاده و میخواهد طلبش را وصول کند.
نوشته است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای گیله مرد ! من که سواد درست حسابی ندارم ؛ چشمانم هم درست نمی بیند ؛ من که پدر مادر درست حسابی نداشتم بروم درس بخوانم مثل شما پروفسول! بشوم بعد که تیر و ترقه ای در رفت سوره جیم را بخوانم بزنم بچاک جاده بروم فرنگستان زندگی کنم ، فلذا نامه را داده ام نوه ام آرش برایتان بنویسد ، او هم زرده را بالا نکشیده مدام قدقد میکند.

ویدیوی منتشرشده در رسانه‌های اجتماعی، حضور یک زن را با پوشش اختیاری و بدون حجاب اجباری دریک بانک‌ نشان می‌دهد. بر اساس ویدیو مسئول این بانک به دلیل پوشش، مانع از حضور زن و انجام کارهای او می‌شود. نکته اینکه زمان دقیق این ویدیو مشخص نیست، اما گفته شده در یکی از بانک‌های اصفهان رخ داده است.

👈ایران وایر - پس از تاکید عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی بر مذاکرات غیر مستقیم با امریکا کاربران شبکه‌های اجتماعی این موضوع را دستمایه طنز قرار دادند. تصویر بالا یکی از «میم‌هایی» است که در این رایطه مورد توجه قرار گرفته است

tanz.jpgtanz2.jpg

10-3.jpgحسین دهباشی در ایکس نوشت: مذاکرات فعلی محکوم به شکست است.

تل‌آویو به کمتر از نابودی توان هسته‌ای به روش لیبی رضایت نمی‌دهد و تهران می‌داند که این یعنی مقدمه‌ی سقوط به سبک قذافی.

تنها هدف جلساتِ پساشنبه، خریدن زمان است به این سودا که دیگر مجادلات روزافزون جهانی، پرونده‌ی این تنش را راکد و مسکوت کند.

:::

10-5.jpgایران اینترنشنال - جواد لاریجانی، دبیر سابق ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در ارتباط با مذاکرات روز شنبه میان هیئت جمهوری اسلامی و آمریکا و با تاکید بر غیرمستقیم بودن مذاکرات، گفت: «این‌ها آدم‌های لوس، ننر و بی‌ربطی هستند؛ یک دفعه در اتاق را باز می‌کنند و می‌گویند ول کن بابا! بیایید با هم مذاکره کنیم و وقت را تلف نکنیم. می‌خواهند مذاکرات را با حیله‌های مختلفی به مستقیم تبدیل کنند.»


مدیر پژوهشگاه دانش‌های بنیادی افزود:‌ «اگر از من بپرسید، معتقدم می‌توانستیم مذاکره را قبول هم نکنیم. می‌توانستیم نظرات خود را به عمان بدهیم، عمان به آمریکا انتقال بدهد، آمریکا دوباره به عمان منتقل کند و عمان مجددا به ما انتقال دهد تا یک کم جلو برویم و ببینیم جایی برای مذاکره هست. مذاکره یک قدم جلوتر از انتقال پیام است.»
لاریجانی اضافه کرد: «مذاکرات غیرمستقیم حکایت از یک اکراه از سوی دولت ما دارد؛ این نشان می‌دهد که دولت ما معتقد به مذاکرات مستقیم که ساعت‌ها گفت‌وگو، توافق و امضا کند نیست.»


طی روزهای اخیر مقام‌های جمهوری اسلامی بر غیرمستقیم بودن مذاکره تاکید کرده‌اند؛ در حالیکه مقام‌های آمریکا گفته‌اند این مذاکرات مستقیم برگزار خواهد شد.

sabetibanner.jpgمردم را سرکار گذاشتید!

ثابتی، نماینده مردم تهران برخلاف اجازه رهبری درباره مذاکره غیر مستقیم در انتقاد به این تصمیم یادداشتی در کانال ایتای خود منتشر کرد.

امیرحسین ثابتی، نماینده مردم تهران در مجلس در پی اعلام آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در کانال ایتای خود نوشت:

مذاکره با امریکا یعنی سرکار گذاشتن مردم؛ چه مستقیم و چه غیرمستقیم.

تا وقتی که شریان های اقتصادی کشور دست امثال مهدی جهانگیری، علی انصاری، حمید کشاورز، محمد شریعتمداری و... است اگر بر فرض محال امریکا تحریمها را لغو کند و ۵۰۰‌ میلیارد دلار هم وام بلاعوض به ایران بدهد! باز مشکلی حل نخواهد شد بلکه فقط سرمایه ی سرمایه‌داران بیشتر خواهد شد. تنها راه تحول اقتصادی در کشور "برهم زدن نظم اقتصادی فعلی"، بازپس گرفتن سرمایه حرام خواران و بازتوزیع منابع عمومی به صورت عادلانه در بین توده های مردم است.

وگرنه دلاری که با خبر مذاکره ۵ هزار تومان پائین بیاید، فردا با خبر مخالفت ایران با خلع سلاح شدنش ۵۰ هزارتومان بالا خواهد رفت. متاسفانه دولت پزشکیان بدون هیچ برنامه ای برای اقتصاد، همان راه غلط دولت روحانی را با سرعت بیشتر در پیش گرفته. یعنی سرکار گذاشتن مردم با اخبار مذاکره و شوک های پی در پی به قیمت ارز و چاق تر کردن سوپر سرمایه دارانی که مثل بختک به جان اقتصاد کشور افتاده اند.

یادداشت ثابتی در حالی منتشر شده که باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح در سخنرانی عمومی، مذاکره غیرمستقیم را با نظر و تایید رهبر انقلاب مطرح کرد.

sabeti.jpg

:::

nazemzadeh.jpgآیت‌الله سیداصغر ناظم‌زاده، استاد حوزه‌ی علمیه‌ی قم پیش از درس خارج فقه امروز خود، سخنان را درباره مذاکره‌ی ایران و آمریکا بیان کرد که در پی می‌آید:

در ساعات آخر دیشب، خبر فوری مذاکره ایران و آمریکا برای روز شنبه در کشور عمان، توجه‌ام را جلب کرد.

بنده، از وزیرخارجه کشورمان نیز اصل خبر مذاکره را هم شنیدم.

این خبر در اندک دقایقی در صدر اخبار جهان قرار گرفت و تحلیل‌گران درباره آن به بحث و گفتگو پرداختند. پذیرش مذاکره با آمریکا( مستقیم یا غیرمستقیم) نویدبخش گام اولیه برای رفع نزاع‌هاست.

از این بابت از رهبری معظم و رئیس جمهور و دیگر مقامات، برای ورود به اصل مذاکره، تشکر می‌کنیم. زیرا چنین اقدام مقدماتی می‌تواند زمینه‌ ساز دور کردن سایه شوم جنگ از کشور باشد و عرصه بکر اقتصاد ایران با ورود سرمایه‌ گذاری های کلان و رفع انواع و اقسام تحریم‌ها فعال شود و مردم با امنیت خاطر به عمران و آبادانی کشور بپردازند و با نشاط و شادابی در زمینه اقتصاد و تولید نقش آفرینی کنند.

در تاریخ اسلام این نرمش‌های سرنوشت‌ ساز، دیده شده است؛ برای نمونه، رسول خدا(ص) با وجود مخالفت برخی یارانش، با مشرکان فتنه‌آفرین‌ و عنود مکه ، صلح حدیبیه را امضا کردند، که ابتدا هرچند شکست محسوب می‌شد، اما دیری نکشید که به نفع اسلام، تمام شد. یا سبط اکبرشان امام حسن مجتبی (ع)، مذاکره با معاویه را پذیرفت در حالی که بعضی مقدس مآب ها و تندرو، به ایشان جسارت کردند، ولی امام علیه السلام برای حفظ جان و خون مسلمین تحمل کردند.

اکنون تمام چشم‌ های دنیا منتظر نشست ایران و آمریکا در عمان است. امیدواریم نتیجه این مذاکرات به سود مردم تمام شود.

مناسب است همه از خدا بخواهیم، تا هر دو طرف با سعه صدر و چشم پوشی از جزئیات به تفاهم برسند، تا کشور عزیزمان از خطر جنگ رهایی یابد و مشکلاتی که به خاطر تحریم و تهدید بر سر راه ایران به وجودآمده برچیده شود.

خوب است که اهل فکر و نظر و قلم، در فضای مجازی و دیگر رسانه‌ ها، به بهانه اظهارنظرهای گذشته برخی مقامات در منع مذاکره با امریکا، از مذمت و سرزنش بپرهیزند و همگی همدل و یک جهت، برای پیروزی کشورمان تلاش کنیم.

shock.jpgدر این میان، جریان «ولایتمدار» بهت‌زده است زیرا بر اساس ادعاهای خامنه‌ای انتظار آغاز مذاکرات با دولت ترامپ را به عنوان «قاتل سلیمانی» نداشتند

کیهان لندن - ساعاتی پس از آنکه دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در دیدار با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفت که مذاکرات «مستقیم» با ایران آغاز می‌شود، عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی خبر داد که قرار است این مذاکره به صورت «غیرمستقیم» در عمان انجام شود.

نماینده آمریکا در این مذاکره، استیو ویتکاف فرستاده ویژه دونالد ترامپ در امور خاورمیانه است و گفته می‌شود نماینده جمهوری اسلامی عباس عراقچی است.

عراقچی در «ایکس» نوشت که مذاکرت عمان شنبه (۲۳ فروردین) در «سطح بالا» و «غیرمستقیم» برگزار می‌شود. او ادعا کرد: «این دیدار همزمان یک فرصت و یک آزمون محسوب می‌شود. اکنون توپ در زمین ایالات متحده است.»

تا پیش از آنکه ترامپ در دیدار با نتانیاهو آغاز مذاکرات را علنی کند، مقامات جمهوری اسلامی از جمله وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه آن را پنهان داشته و حتا انکار می‌کردند!

وبسایت خبری «نور نیوز» وابسته به شورای‌ عالی امنیت جمهوری اسلامی پس از آنکه رئیس جمهوری آمریکا گفت که مذاکره از شنبه آغاز خواهد شد، نوشت: سناریو ترامپ «بخشی از یک بازی روانی و رسانه‌ای است که هدف آن نشان دادن ایالات متحده به‌ عنوان طرف مشتاق مذاکره و انتقال بار مسئولیت عدم گفتگو به دوش ایران است.»

علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی بارها گفته بود با آمریکا به ویژه دولت ترامپ مذاکره نخواهد کرد. او ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۳ در جمع کارگزاران نظام در واکنش به فشارهای دونالد ترامپ برای مذاکره گفت: «مسئله آنها فقط مسئله هسته‌ای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و توانایی‌های بین‌المللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمی‌شود.»

اینهمه در حالیست که بنیامین نتانیاهو در دیدار با دونالد ترامپ خواهان اجرای «مدل لیبی» برای برچیدن برنامه‌های اتمی جمهوری اسلامی شد. اتفاقا خامنه‌ای اول فروردین ۱۳۹۰ در یک سخنرانی گفته بود، «... عملکرد قذافی در لیبی و تحویل امکانات هسته‌ای این کشور به آمریکا در مقابل تهدیدهای توخالی و وعده های ناچیز غرب، از جمله اقداماتی بودند که غرور مردم را جریحه‌دار کرد.»

خامنه‌ای همین چندی پیش در ۱۹ بهمن‌ ۱۴۰۳ نیز در جمع شماری از پرسنل نیروی هوایی ارتش، گفته بود: «نباید با آمریکا مذاکره کرد زیرا تجربه نشان داده آنها به تعهدشان عمل نمی‌کنند و چنین مذاکره‌ای عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست.» وی گفته بود: «مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم؛ اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نخیر؛ از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود. دلیل؟ تجربه!... با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد!»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اعلام ناگهانی آغاز مذاکره مستقیم میان تهران و واشنگتن واکنش‌های مختلفی را به همراه داشت. برخی مخالفان نظام معتقدند که این رویه آغاز یک «نرمش قهرمانانه» و «جام زهر» دیگر است و علی خامنه‌ای برای حفظ نظام هم که شده مجبور به معامله با آمریکاست. برخی دیگر اما می‌گویند این مذاکرات درواقع اتمام حجت یا جمهوری اسلامی است.

در این میان، جریان «ولایتمدار» بهت‌زده است زیرا بر اساس ادعاهای خامنه‌ای انتظار آغاز مذاکرات با دولت ترامپ را به عنوان «قاتل سلیمانی» نداشتند. اما اصلاح‌طلبان که منفعت نظام را در معامله با آمریکا می‌دانند از فضای جدید ابراز رضایت می‌کنند.

لیبی نباشید!

| No Comments

ashena.jpgحسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در دولت حسن روحانی، در شبکه‌ی اجتماعی ایکس نوشت:

لیبی نباشید!

توهم رهبری جهان عرب و اسلام را نداشته‌باشید.

همسایگان را علیه خود متحد نکنید.

فناوری هسته‌ای وارداتی و کهنه را بزرگ‌نمایی نکنید.

لاکربی بازی نکنید.

ملتتان را از حق انتخاب و گردش قدرت محروم نکنید.

برای بقای خاندانِ خود ملتتان را بدبخت نکنید.

به شرق و غرب اعتماد نکنید.

takzib.jpgایران وایر - خبرگزاری «فارس»، وابسته به «سپاه پاسداران» نوشته در روزهای اخیر شایعه ترور «امیرعلی حاجی‌زاده»، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در برخی رسانه‌های «معاند» مطرح شده، در‌حالی‌که او با اقتدار در حال انجام ماموریت‌های خود است.

نکته قابل توجه این است که خبر این تکذیب نه در گفت‌گو با حاجی‌زاده و نه یک مقام مسوول، بلکه در گفت‌و‌گو با یک «منبع آگاه» نوشته شده است.

فارس نوشته: «یک منبع آگاه با رد شایعه اخیر برخی رسانه‌های معاند و فضای مجازی درباره "ترور سردار حاجی‌زاده"، آن را بخشی از سناریوی تکراری دشمن برای ایجاد رعب و اختلال در فضای روانی کشور دانست.»

در انتهای این خبر نیز به نقل از منبع آگاه آمده است: «نه تروری رخ داده و نه حتی اقدام به ترور صورت گرفته و اخبار منتشر شده توسط دشمن جنگ روانی است.»

*کانال ترورآلارم یک منبع خبری معتبر شناخته شده نیست

NetIRI.jpgهدف ترامپ از دیدار با نتانیاهو، جلوگیری از کارشکنی او در مذاکره ایران و آمریکا بود

ایران اینترنشنال - سایت وای‌نت در گزارشی نوشت اظهارات دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو پس از دیدار دوشنبه آن‌ها در کاخ سفید، فاش کرد که دلیل واقعی سفر شتاب‌زده نتانیاهو به واشینگتن، برخلاف تصور عده‌ای، آغاز مذاکرات آمریکا با ایران بوده، نه تعرفه‌هایی که بر کالاهای اسرائیلی اعمال شده است.

این رسانه سه‌شنبه ۱۹ فروردین نوشت که ترامپ می‌خواست در جلسه‌ای خصوصی، نتانیاهو را در جریان «مذاکرات سطح بالا با جمهوری اسلامی» قرار دهد؛ هم برای این‌که او غافل‌گیر نشود و هم برای این‌که مطمئن شود اسرائیل با اقداماتی نظیر حمله به ایران، در این روند کارشکنی یا مداخله نمی‌کند.

منابع دیپلماتیک در خاورمیانه پیش از این به ایران‌اینترنشنال گفتند نتانیاهو در جریان این سفر تلاش خواهد کرد دولت ترامپ را متقاعد به برچیدن کلیت برنامه غنی‌سازی‌ هسته‌ای در ایران کند.

وای‌نت گزارش داد که مذاکرات مستقیم واشینگتن و تهران، احتمالا چیزی نبود که نتانیاهو انتظار شنیدنش را داشت.

مقام‌های جمهوری اسلامی گفته‌اند حاضر به گفت‌وگوی مستقیم با آمریکایی‌ها نیستند و به ترامپ اعتماد ندارند اما به‌ نظر می‌رسد تهدیدهای رییس‌جمهوری آمریکا باعث شده است در نهایت پای میز مذاکره بیایند.

نتانیاهو شامگاه دوشنبه زمانی بیشتر خشنود شد که ترامپ مقابل دوربین رسانه‌ها گفت اگر مذاکرات شکست بخورد، «روز بسیار بدی» برای ایران خواهد بود.

ترامپ برخلاف جو بایدن، تهدید به اقدام نظامی را هم مطرح کرد. نتانیاهو این سخنان را با تایید و تکان دادن سر دنبال می‌کرد.

اما بر اساس گزارش وای‌نت، نتانیاهو در نهایت دست خالی به اسرائیل بازمی‌گردد: «نه تنها تعرفه‌ها فعلا باقی می‌مانند، بلکه ترامپ حتی به چهار میلیارد دلاری که ایالات متحده به عنوان کمک نظامی به اسرائیل می‌پردازد نیز اشاره کرد.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در این دیدار دو جانبه، ترامپ از نخست‌وزیر اسرائیل بابت برداشتن گام‌هایی برای حذف تعرفه از کالاهای آمریکایی وارداتی به این کشور تمجید کرد و گفت کشورهای دیگر باید از این رویکرد منصفانه نسبت به آمریکا درس بگیرند.

بر اساس این گزارش، تنها چیزی که نتانیاهو با خود به همراه می‌برد، «وعده‌ای مبهم مبنی بر این است که گفت‌وگوها درباره تعرفه‌ها ادامه خواهد یافت».

dbanner.jpgفرارو- ضرب‌المثل عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد را احتمالا در موقعیتی مثل شب دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ ساخته‌اند. بلافاصله بعد از اینکه ترامپ در دیدار با نتانیاهو خبر داد از شنبه هفته بعد مذاکره ایران و آمریکا در عمان کلید خواهد خورد، موجی از کاهش قیمت در بازار طلا و ارز شکل گرفت و بورس رشد قابل توجهی را تجربه کرد.

بعضی هموطنان با بهره بردن از حس طنازی معمول به استقبال خبر رفتند و مثلا گفتند ترامپ در جریان نیست ما ایرانی‌ها، هر کاری که می‌خواهیم انجام نشود را به شنبه هفته بعد حواله می‌دهیم. همزمان با این بذله‌گویی‌ها، بازار‌های مالی هم واکنش نشان دادند. چراغ اول را تتر روشن کرد تا دلال‌های بازار ارز پی ببرند قیمت دلار روز سه‌شنبه ۱۹ فروردین کاهش پیدا می‌کند. طلای ۱۸ عیار رسما ریزش را تجربه کرد و سکه را با با خود همراه کرد. بورس تحت تاثیر این خبر مثبت حدود ۶۰ هزار واحد رشد را تجربه کرد.

واکنش دلار به خبر مذاکرات

قیمت تتر، شبانه قله‌های مرتفع ۱۰۰ هزار تومانی را ترک کرد و تا ۹۸ هزار تومان پایین آمد. این نشانه خوبی بود، چون تتر وام‌دار دلار است و تغییر و تحولاتش نشان می‌دهد قرار است چه اتفاقی در بازار ارز رخ دهد.

دلار با این حال تلاش کرد راسخ و استوار به مسیر خود ادامه دهد. اگرچه نشانه‌هایی جدی درباره ترک پله‌های ۱۰۰ هزار تومانی وجود دارد و در بازار معاملات پشت‌خطی دلال‌ها قادر نیستند سیگنال‌های نزولی را مخفی نگه‌دارند، دلار همچنان شاخ و شانه می‌کشد و می‌خواهد با چنگ‌ودندان جایگاهش را حفظ کند.

موش و گربه‌بازی دلار در بازار ارز به احتمال زیاد ادامه پیدا می‌کند ولی دیر یا زود همه از این وضعیت خسته خواهد شد. اتفاقا این فرآیند به ضرر دلار است، چون تقلا کردن‌های زیاد یک خرس زخمی تنها به از دست رفتن انرژی بیشتر منجر خواهد شد.

پیش‌بینی‌ها حاکی از است که در صورت شکست خوردن حمایت‌ها، دلار با سرعت زیاد به عقب رانده خواهد شد و حتی بعید نیست در کوتاه‌مدت کانال ۹۰ هزار تومان را نیز از دست بدهد.

ganji.jpgاکبر گنجی

🔺وعده های بزرگ ندهید، شادی بیهوده نکنید، غمگین هم نباشید، آینده گشوده است. ایران باید راه پُر پیچ و خمی را طی کند. باید صبور بود.

🔹اصول تنظیم کننده ی مهم برای مذاکره:

🔴ترامپ بارها گفته که #جایزه_صلح_نوبل حق اوست. توافق با ایران می تواند ایران و آمریکا را به #جایزه_صلح_نوبل برساند.

🔴ترامپ می خواهد تنها کسی باشد که قفل ۴۶ ساله روابط آمریکا و ایران را با کلیدش گشوده است. باید کمک کرد تا چنین شود که به سود منافعِ ملیِ ایران است. تخاصم ایران و آمریکا فقط و فقط به سود اسرائیل و دشمنان ایران زمین است. روابط دوستانه ی ایران و آمریکا نه تنها به زیان دشمنان ایران است، بلکه به زیان رقبای ایران هم هست.

🔴ترامپ همچون یک طفل به شدت شیفته ی تعریف و تمجید است. این را نتانیاهو، اردوغان، پوتین، رهبر چین، رهبر مصر و...می دانند و برای رسیدن به منافع کشورشان به آن تن می دهند. به همین دلیل ترامپ در حضور نتانیاهو از اردوغان تعریف کرد. به همین دلیل ترامپ گفته ژنرال سیسی «دیکتاتور محبوب من است».

🔴برای منافعِ ملیِ ایران باید به طور علنی از ترامپ تعریف و تمجید کرد. این کار باید توسط مسعود پزشکیان صورت گیرد و مثلاً بگوید: «رئیس جمهور ترامپ خواهان مذاکره و صلح عادلانه است. ایران هم با او همدل است. رئیس جمهور ترامپ هوشمندانه و فیلسوفانه خواهان گشودن گره روابط ایران و آمریکا و گشایش سفارتخانه های دو کشور است، ایران هم همینطور. رئیس جمهور ترامپ برخلاف خواستِ جنگ طلبان می تواند در سیمای مسیح ظاهر شود، و ایران هم به چنین ترامپی خوشامد می گوید. امیدوارم که در تهران میزبان ترامپ باشیم». #منافعِ_ملیِ_ایران از هر امری برتر است و تعریف و تمجید زبانی نه تنها رذیلت اخلاقی و دینی نیست، اگر به سود ایران و ایرانیان باشد، فضیلت اخلاقی هم خواهد بود.

🔴نباید نگران جلیلیستها، جبهه پایداری و حسین شریعتمداری ها بود. باید به شدت نگرانِ لابیِ قدرتمندِ اسرائیل، نئوکانها و صهیونیستهای مسیحی بود که به ترامپ برای بمباران ایران فشار بسیاری می آورند. ایرانِ صلح طلب برای حفظ موجودیتِ ایران و ایرانیان، باید به جنگ نه بگوید و پرچمدار صلح شود.

🔴مذاکراه را پس از دور اول، به سرعت به مذاکره مستقیم تبدیل کنید.

🔴برای حمایت از تیم مذاکره کننده ایران به رهبری عراقچی، به سرعت تاکر کارلسون را به ایران دعوت کنید و آیت الله خامنه ای یک مصاحبه طولانی با او داشته باشد. تاکر کارلسون نه تنها دوست صمیمی ترامپ است، بلکه در محافظه کاران آمریکا و ترامپیستها نفوذ بسیار دارد. باید صدای صلح طلبانه ایران به آنها برسد و نگذارند نئوکان ها کار را به سمت جنگ ببرند. حسن روحانی و جواد ظریف هم با تاکر کارلسون مصاحبه کنند.

9-2.jpg- روزنامه بریتانیایی «تایمز» گزارش داد جمهوری اسلامی در حالی که برای مذاکره با آمریکا آماده می‌شود، برای نخستین بار موشک‌های دوربُرد به نیروهای نیابتی خود در عراق منتقل کرده است.

👈کیهان لندن

-در این گزارش آمده، حکومت ایران تلاش می‌کند با ارسال محموله‌ تسلیحاتی برای شبه‌نظامیان شیعه در عراق، حضور نظامی خود را در منطقه که به دنبال حمله‌های اسرائیل به حماس و حزب‌الله به شدت تضعیف شده، بازسازی کند.

-یک منبع اطلاعاتی منطقه‌ای می‌گوید، «جمهوری اسلامی اخیراً موشک‌هایی را به شبه‌نظامیان شیعه در عراق منتقل کرده که دوربُرد هستند و قبلاً اینها را در اختیار نداشتند... این اقدام از سر استیصال است اما ثبات عراق را به خطر می‌اندازد».

-ویلیام البرکه پژوهشگر مهمان در «مرکز استیمسون» می‌گوید: «جمهوری اسلامی حمایت نظامی خود را افزایش می‌دهد تا شبه‌نظامیان را متقاعد کند مذاکرات را رها کنند و به مقاومت ادامه دهند اما این احتمال هم وجود دارد که آنها این کمک‌ها را دریافت کنند نا از آن به‌ عنوان اهرم فشار در مذاکرات استفاده ببرند و نه اینکه قصد داشته باشند وارد یک جنگ بلندمدت، پرهزینه و خطرناک شوند».

RUIRI.jpgایران اینترنشنال - آندری رودنکو، معاون وزیر خارجه روسیه گفت حمله احتمالی آمریکا به ایران، بدترین عواقب را برای منطقه به همراه خواهد داشت.

او تاکید کرد که در صورت وقوع این حمله، روسیه ملزم به ارائه کمک نظامی به تهران نخواهد بود و نباید این کار را انجام دهد، اما تمام اقدامات را برای حل مناقشه و رفع تنش‌ها انجام خواهد داد.

رودنکو همچنین گفت روسیه، چین و جمهوری اسلامی اکنون در مسکو در حال بررسی سناریوهای بعد از رسیدن به توافق میان تهران و واشینگتن هستند.

روحانی: اگر بنا بود مذاکرات برجام غیرمستقیم باشد، در ۲۰ سال هم به توافق نمی‌رسیدیم

نشریۀ آمریکایی نیویورک تایمز به نقل از سه مقام ارشد دولت ایران نوشت که در مذاکرات روز شنبه نمایندگان تهران و واشنگتن در اتاق‌های جداگانه با یکدیگر گفتگو خواهند کرد و دیپلمات‌های عمانی به عنوان واسطه میان هیئت‌های نمایندگی دو کشور میان دو اتاق در رفت و آمد خواهند بود.

حسن روحانی، رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم، گفت در مذاکرات برجام گفت‌وگوی مستقیم با وزرای خارجه توانست راه را باز کند و افزود: «اگر بنا بود مذاکرات غیرمستقیم باشد، نه در دو سال، که در ۲۰ سال هم به برجام نمی‌رسیدیم.»

او ادامه داد: «حالا به هر حال شرایط متفاوت است و در شرایط متفاوت، باید کار را پیش ببریم.»

ترامپ در روزهای گذشته بر مذاکره مستقیم با تهران تاکید کرده اما مقام‌های جمهوری اسلامی گفته‌اند این مذاکرات به صورت غیرمستقیم خواهد بود.

روحانی گفت: «در شرایط فعلی، همه ما باید تلاش کنیم و حرف واحد در برابر دشمنان داشته باشیم. هرچه فاصله‌ها را کمتر و وحدت و انسجام ملی را بیشتر کنیم، می‌توانیم در مذاکرات هم موفق باشیم و نگذاریم نتانیاهو به نتیجه برسد.»

:::

SAchemeh2.jpgتصور زندگی با ۳۰۰ ساچمه در سر برای دو سال‌ و نیم، در کلمه نمی‌گنجد. فقط فکر کنید زنی هستید ۵۴ ساله و شبی که همراه با همسرت برای خداحافظی آخر با مادرش عازم خانه مادربزرگ فرزندانت هستی، سرکوبگران جمهوری اسلامی از فاصله کمتر از یک متر، پوکه سلاح ساچمه‌ای را در سر تو خالی می‌کنند. تو راهی بیمارستان می‌شوی، مادربزرگ فرزندانت همان شب جان می‌دهد و یک ماه و نیم بعد، نیروهای امنیتی شوهرت را می‌ربایند

آیدا قجر - ایران وایر

آنچه می‌خوانید، روایت خانواده‌ای عادی است که در شهر بوکان داشت به‌آرامی زندگی‌اش را می‌کرد، شاد بود و فرزندان خانواده به دنبال سرنوشت خود بودند. به‌ناگهان، در یک شب، در یک‌ لحظه، همه‌چیز تغییر کرد.

دو سال‌ و نیم است که «شهین عبدالقادری» با ۳۰۰ ساچمه در سرش به امید بازگشت همسر ناپدیدشده‌اش زندگی را طاقت می‌آورد و «اردلان»، پسر خانواده، بار رنج به دوش می‌کشد تا بلکه صدای پدر و مادرش باشد.

دوربین را روشن می‌کنم. ابتدا شهین مقابل آن می‌نشیند. کمتر از دو دقیقه صحبت می‌کند. با بغض. با صورتی رنج‌دیده و نگاهی که به ناکجا خیره می‌شود. بعد از چند دقیقه وقتی این جملات را گفت: «گوشم پاره شده بود. کنده‌شده بود. صورتم داغان بود. وضعیتم خراب بود. الان هم وضعیتم خراب است.» مکثی کرد، گفت: «دیگر نمی‌توانم.» عذرخواهی کرد، از مقابل دوربین بلند شد و گفت: «پسرم می‌آید و صحبت می‌کند.»

پیش از گفت‌وگو با شهین و پسرش اردلان، عکس‌های او و تصاویر مدارک پزشکی‌اش را دیده بودم. انگار پشت صورت رنج‌دیده و صدای بغض‌آلود شهین ناگفته‌هایی به سر پر از ساچمه‌اش هجوم می‌آورد، اما برای بیان کردنشان کلمه کافی نبود.

۳۰۰ ساچمه در سر شهین عبدالقادری خالی کردند و شوهرش را ربودند

شهین مختصر گفت: «می‌خواستیم با بچه‌هایم و شوهرم برویم دیدن مادر شوهرم که مریض بود. توی ماشین بودیم. بدون اینکه ایست بدهند، آگاهی بدهند، ما را زیر رگبار گرفتند. من که زخمی شدم. [گلوله] به ناحیه سرم خورد. گوشم پاره شد. رفتیم بیمارستان. بیمارستان بوکان. مامور آمد و گفت که چه شده؟ شوهرم گفت بدون ایست به ما تیراندازی کردند و خانمم زخمی است. مامور پرسید [لباس] شخصی بودند؟ شوهرم گفت نه. نمی‌دانم چه‌کاره بودند، سروصورتشان را پوشانده بودند. مامور گفت خب اشتباه گرفته بودند. بعد هم دکتر به‌خاطر نداشتن امکانات کمکی نکردند. من مجبور شدم به سقز بروم. آنجا هم خانم دکتر امکانات نداشت. فقط زخم‌هایم را پیوند کرد. حالا هم ۳۰۰ ساچمه در سرم هست. خانم دکتر وقتی من را دید، با وحشت، شروع به گریه کرد.»

حال شهین خوب نیست. وقتی گفت‌وگو را با اردلان ادامه دادیم، او به حیاط رفته بود، قدم می‌زد و می‌گریست.

شب واقعه؛ سرکوبگر از پشت ماشین سر شهین را هدف گرفت

انگار که بازی پلی‌استیشن باشد و بازیگر سلاح به دست، فقط باید سرها را هدف بگیرد. ۶مهر۱۴۰۱، اعتراضات ادامه داشت. از همان شب‌هایی که با تاریکی هوا، خودروها در سطح شهر با بوق زدن، اعتراض می‌کردند. خبر رسیده بود که حال مادربزرگ اردلان وخیم است و انگار که شب آخر عمرش را می‌گذراند. خانواده به راه افتادند. همه می‌خواستند به خداحافظی آخر با مادربزرگ برسند؛ اما نشد.

ترافیک شده بود. بالاخره به خیابان «سالمندان» در تقاطع میدان «مادر» رسیدند. کوچه‌ها بسته‌شده بود. از یک‌سو ماموران امنیتی کوچه‌های فرعی را مسدود کرده بودند و از سوی دیگر، معترضان خیابان‌ها را بسته بودند. سرکوب اعتراضات و شلیک به سرنشین‌های خودروها در ترافیک آسان‌تر بود!

اردلان پشت فرمان نشسته بود، مادرش پشت سر او در صندلی عقب: «بدون ایست دادن و بدون آنکه ماشین‌ها را نگاه کنند، شروع به تیراندازی کردند. از چند ماشین قبل از ما شروع کردند. [تیراندازی] ادامه داشت که به ماشین‌های پشت سر ما هم رسید. پیاده بودند. ماموران سپاه بودند، لباس نظامی سپاه پوشیده و صورتشان را هم پوشانده بودند. داخل ماشین‌ها را هم نگاه نمی‌کردند.»

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

دو تیر اول از روبه‌رو خودرو آن‌ها شلیک شد که به شیشه جلو و ستون راننده خورد. در تیراندازی اول همه سالم ماندند؛ اما مامور دیگری از پشت تیراندازی کرد: «ترک ماشین و شیشه نابود شد. از فاصله یک متری به ما شلیک شد. یک گلوله به‌صورت کامل به سر مامان اصابت کرد به‌طوری‌که پوکه پلاستیکی ساچمه‌ها در روسری‌اش جا ماند. من عکسش را برای کمیته حقیقت‌یاب هم فرستادم.»

۳۰۰ ساچمه در سر شهین عبدالقادری خالی کردند و شوهرش را ربودند

ساچمه‌ها به اردلان هم اصابت کرد. حدود ۲۰ ساچمه فقط به سرش وارد شد. ساچمه‌هایی که او دیگر قید پیگیری درمان آن را زد چون «در آن زمان به انسان‌ها هیچ اهمیتی داده نمی‌شد. تبعات داشت. اگر در آن زمان به کادر درمان مراجعه می‌کردی، چه یک ساچمه و چه ۱۰۰ ساچمه، برایت پرونده قضایی تشکیل می‌شد.»

terror.jpgکیهان لندن - حدود سه ماه پس از ترور محمد مقیسه و علی رازینی دو حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب اسلامی و دیوان‌ عالی در کاخ دادگستری، اعضای کمیسیون‌ امنیت ملّی و کمیسیون قضایی مجلس شورای اسلامی روز سه‌شنبه ۱۹ فروردین‌ماه درباره جزئیات این ترورها «جلسه غیرعلنی» برگزار کردند.

عباس گودرزی سخنگوی هیئت‌ رئیسه مجلس گفته در این جلسه گزارش‌های دو کمیسیون درباره «ابعاد مختلف حادثه، چگونگی وقوع آن و ضعف‌های احتمالی که منجر به بروز چنین رویدادی شد» مورد بررسی قرار گرفت.

بنا بر همین اظهارات، در این گزارش اطلاعات کاملی از شخص ضارب، سوابق وی و نحوه وقوع این حادثه ارائه شد.

علاوه بر این، چند نفر از نمایندگان در جریان جلسه، نقطه‌نظرات خود را مطرح کردند و ضمن اشاره به برخی غفلت‌ها و نواقص، بر ضرورت اتخاذ تدابیری تأکید کردند تا از تکرار چنین حوادثی در آینده جلوگیری شود.

سخنگوی هیئت‌ رئیسه مجلس تأکید کرد که «مجلس شورای اسلامی با حساسیت ویژه‌ای این مسئله را پیگیری کرده و با بهره‌گیری از ظرفیت کمیسیون‌های تخصصی، به دنبال یافتن راهکارهایی برای افزایش ضریب امنیتی و پیشگیری از وقوع اتفاقات مشابه در کشور است.»

در جریان تیراندازی در کاخ دادگستری تهران که ۲۸ دی‌ماه ۱۴۰۳ اتفاق افتاد مقیسه و رازینی کشته شدند. همان وقت رسانه‌های حکومتی گزارش دادند حسینعلی نیری هم در بین کشته‌شدگان بوده ست اما این خبر تکذیب شد. برخی منابع غیررسمی گزارش دادند که حسینعلی نیری از قضات عضو «هیأت مرگ» در آن تیراندازی زخمی شد اما درستی و نادرستی آن مشخص نشد تا اینکه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ غلامحسین محسنی اژه‌ای رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی مرگ او را تسلیت گفت.

با افزایش فشارهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی و تهدید به اقدام نظامی برای هدف قرار دادن برنامه‌های اتمی رژیم، برخی مسئولان نسبت به آغاز ترور مقامات به عنوان اهرم فشار علیه نظام هشدار دادند.

در همین ارتباط علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در جریان خطبه‌های نماز عید فطر که دوشنبه ۱۱ فروردین‌ ۱۴۰۴ در مصلای تهران برگزار شد، به مسئولان نظام هشدار داد احتمال اقدام نظامی زیاد نیست اما یکی از کارهای رایج اسرائیل ترور شخصیت‌هاست.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

او گفت، «اسرائیل ترور می‌کند و می‌گوید که من ترور کردم» و «آمریکا و دولت‌های غربی حمایت می‌کنند و بقیه هم تماشا می‌کنند.»

این سخنان در حالیست که خود جمهوری اسلامی به دلیل ارتکاب ترورها و خرابکاری‌های متعدد در داخل و خارج کشور به عنوان یکی از حامیان مهم تروریسم دولتی مشهور است!

saltanat.jpgمهران صولتی، جامعه‌شناس، در کانال تلگرامی خود نوشت: «لحظات تحویل سال ۱۴۰۴ در آرام‌گاه‌های خیام و حافظ، و تخت جمشید با شعارهایی در حمایت از خاندان پهلوی همراه بود که از سوی تعدادی از حاضران در این تجمعات فریاد شد

پرسه‌زنی‌های مجازی هم به روشنی یادآوری می‌کنند که ما اکنون با رشد فراینده گرایش به سلطنت در میان بخش‌هایی از ایرانیان و به‌ویژه جوانان روبرو هستیم. از همین رو به عنوان یک جمهوری‌خواه مایل‌ام در این یادداشت به برخی از علل گسترش این ایده در ایران امروز بپردازم:

نوستالژی دوران پهلوی: در سال‌های اخیر رسانه‌های جذابی هم‌چون تلویزیون manoto نقش مهمی در ایده‌آلیزه کردن دوران پهلوی دوم و ایجاد یک نوستالژی عمیق در میان ایرانیان ایفا نموده‌اند.

این در حالی‌است که اگر دهه چهل و پنجاه خورشیدی را به ترتیب واجد توسعه تکنوکراتیک و توسعه نفتی در نظر بگیریم اتفاقا کژکارکردی‌های افزایش ناگهانی قیمت نفت در سال ۵۳ را می‌توان برباددهنده دستاوردهای درخشان دهه چهل و عامل مهمی در ایجاد نارضایتی‌های منجر به انقلاب ۵۷ دانست. نارسایی‌های سال‌های واپسین حکومت پهلوی دوم اما در بازنمایی‌های رسانه‌‌ای کاملا پنهان مانده است.

تجربه ناکام جمهوریت: جمهوری اسلامی به رغم آن‌که در آغاز نوید پایان استبداد ۲۵۰۰ ساله و جلب مشارکت فزاینده مردم در تعیین سرنوشت خود را می‌داد تنها پس از دو دهه از وقوع خود در دام اندک‌سالاری افتاد و مشارکت مردمی شمایلی تزئینی یافت.

به موازات تنگناهای سیاسی، جمهوری اسلامی حتی نتوانست با تمهید بسترهایی برای فعالیت موثر بخش‌ خصوصی موجبات شکل‌گیری توسعه اقتصادی را فراهم آورد. حاصل آن‌که ناکامی تجربه جمهوریت به دلیل بحران دستاوردهای سیاسی - اقتصادی در چهاردهه گذشته در اقبال قشرهایی از مردم به ایده سلطنت کاملا موثر بوده است.

پیامدهای یک درمانده‌گی تاریخی: ایرانیان به دنبال دو سده آشنایی جدی با غرب هم‌چنان از تغییر جدی در آیین حکم‌رانی خود بازمانده‌اند. این در حالی‌است که کشورهایی با تاریخ کوتاه‌تر در منطقه و آسیا توانسته‌اند گام‌های بسیار بلندی در مسیر توسعه‌یافتگی بردارند.

شاید گرفتار آمدن در وضعیت تردمیلی بتواند توصیف مناسبی برای تلاش‌های ناکام ولی پرهزینه ما در دو قرن اخیر محسوب شود. در این‌میان آگاهی یافتن نسبت به پیشرفت‌های شگرف کشورهای همسایه در کنار ناکامی فضاحت‌گونه در تحقق آرزوهای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور هم در دمیدن روح یک درماندگی تاریخی در میان مردم بسیار موثر بوده است.

تجربه تلخ اراده‌گرایی: این‌که به‌‌ندرت می‌توان کشوری را یافت که طی کمتر از یک‌صد سال سه نهضت و انقلاب را در ابعادی جهانی تجربه کرده باشد، نشانی از خواست عظیم تحول‌خواهی در وجدان جمعی ملتی است که مترصد جوشش و فوران در بزنگاه‌های مناسب تاریخی بوده است.

در همه این رویدادها ساکنان این سرزمین تصور می‌کرده‌اند که صرف اراده ایجاد تغییر می‌تواند برای آن‌ها ترقی، پیشرفت، و بهروزی به ارمغان آورد. اما تاریخ نشان داد آن‌ها که بدون توجه به زمینه‌های جدی بازتولید استبداد در این دیار خود را فاتح نبرد اراده‌ها دانسته بودند زودتر از بقیه در زمره ناکامان جای گرفته‌اند.

نکته پایانی: بخشی از مردمی که خود را بازندگان یک تاریخ دویست ساله در نیل به وضعیت بهتر یافته‌اند اکنون دیگر توش و توانی در خویش برای ساختن راهی جدید نمی‌یابند، لذا به روی ایده سلطنت آغوش گشوده‌اند تا شاید این دوران حسرت و ناکامی در چشم‌برهم‌زدنی به برخورداری و کامیابی تبدیل شود. برای داوری در مورد نتیجه‌بخش بودن این تحول تاریخی باید به انتظار نشست!»

roostayee.jpgفرزانه روستایی

شایعه ای در مراکز دیپلماتیک در حال تکرار شدن است که جمهوری اسلامی به دولت ترامپ پیشنهاد داده است تا مانند ژانویه ۲۰۲۰ و ترور قاسم سلیمانی بر سر یک عملیات صوری مانند زدن پایگاه عین الاسد با هم توافق کنند. این شایعه می گوید که ایران از آمریکا خواسته است تا چند مرکز غیر مهم و توافق شده ایران را بزند تا جمهوری اسلامی با لطایف الحیلی بتواند توافق احتمالی با آمریکا را به هواداران خود بقبولاند.

ظاهرا هر توافقی با آمریکا باعث ریزش بیشتر هواداران جمهوری اسلامی خواهد شد و به همین دلیل در صورت شکل گیری دوباره اعتراضات مردمی نظام نخواهد توانست از هواداران خود و بخشی از سپاه و بسیج برای سرکوب مردم استفاده کند.

هرگونه توافق با آمریکا بر سر فعالیت های هسته ای بی حاصل نظام تبدیل به بحرانی برای نظام خواهد شد. بخصوص اگر طبق یک توافق نظام مجبور به کپی کردن راهکار لیبی در ایران شود و همه تاسیسات اتمی از صفر تا صد را تعطیل کند.

چند روز پیش عباس عراقچی گفت آمریکا خواب این را ببیند که پروژه لیبی در ایران تکرار شود. بیان این جمله از سوی وزیر خارجه کشوری که از متن نامه ترامپ و پاسخ رسمی جمهوری اسلامی مطلع است حاکی از این است که موضوع جمع آوری همه فعالیت های هسته ای ایران از مسايل مطرح میان طرفین بوده و هست.

از سوی دیگر حسن کاظمی قمی سفیر سابق ایران در افغانستان و عراق نیز در یک برنامه تلویزیونی تاکید کرده است که از ما می خواهند سپاه را در ارتش ادغام و نهاد ولایت فقیه را منحل کنیم. این اظهارات نیز حاکی از این است که در جریان دیپلماسی پراکنده و غیر مستقیم حمهوری اسلامی و آمریکا اطلاعات و درخواست های زیادی مطرح و مبادله شده است که مردم از آن بی اطلاع مانده اند.

پزشکیان: رهبری تأکید فرموده‌اند که هیچ مخالفتی با سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران آمریکایی در ایران وجود ندارد. پزشکیان افزود: من هر هفته بارها و بارها خدمت مقام معظم رهبری هستم ایشان با سرمایه‌گذار آمریکایی در کشور هیچ‌گونه مخالفتی ندارند، سرمایه‌گذار بیاید و سرمایه‌گذاری کند.

noori.jpgسناریوی مذاکرات مستقیم در روز شنبه، عملیات روانی ترامپ زیر پوشش دیپلماسی است

نورنیوز، رسانه حکومتی نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، در مطلبی با واکنش به اعلام شروع مذاکرات مستقیم آمریکا و ایران از سوی دونالد ترامپ، نوشت سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرده هیچ مذاکره مستقیمی در جریان نیست و در صورت انجام گفت‌وگو، این روند صرفا به‌صورت غیرمستقیم خواهد بود.

نورنیوز در ادامه این اقدام ترامپ در اعلام این مطلب را «بخشی از یک بازی روانی و رسانه‌ای دانست که هدف آن نشان دادن ایالات متحده به‌عنوان طرف مشتاق مذاکره و انتقال بار مسئولیت عدم گفت‌وگو به دوش ایران است.»

نورنیوز همچنین با اشاره به صحبت‌های نتانیاهو درباره مدل لیبی گفته این صحبت‌ها «تاکیدی تلویحی بر ادامه سیاست‌های تهدیدمحور علیه ایران» است.

:::

سناریوی مذاکرات شنبه؛ عملیات روانی ترامپ زیر پوشش دیپلماسی

نورنیوز- جدیدترین اظهارات دونالد ترامپ درباره برگزاری یک نشست مستقیم با مقامات عالی ایران در روز شنبه، را باید در چارچوب یک عملیات روانی پیچیده و طراحی‌شده با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و خارجی مورد ارزیابی قرار داد.

او که همزمان با حضور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل این اظهارات را مطرح کرده، مدعی شده است که «مذاکراتی در بالاترین سطوح» میان ایران و ایالات متحده در جریان است و در آستانه سفری رسمی به ریاض، خبر از دیداری مهم و مستقیم با طرف ایرانی داده است؛ دیداری که طبق گزارش رسانه‌هایی چون الجزیره ، رویترز و خبرگزاری فرانسه، به‌زعم ترامپ از سوی مقامات ایرانی نیز مورد پذیرش قرار گرفته است.

این در حالی است که سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و دیگر مقامات دیپلماتیک کشور، این ادعا را به‌طور کامل رد کرده‌اند و تأکید دارند که نه‌تنها تاکنون گفت‌وگویی شکل نگرفته، بلکه در صورت تحقق مذاکره نیز، فرآیند آن صرفاً به‌صورت غیرمستقیم خواهد بود.

ahmadi.jpgاز سوی قریب سیصد تن ازافرادی که وجه مشترک بخش بزرگی از آنها استمرار طلبی جمهوری اسلامی است و در عمل تاکنون بسان خندق محافظ، گرداگرد نظام صف بسته ونقش ایفا کرده اند بیانیه ای خطاب به آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل منتشر شد. این بیانیه عنوان "بیانیه جامعه مدنی ایران در واکنش به تهدیدات امریکا" را برخود دارد و با ادبیاتی که تماما همسان ادبیات جمهوری اسلامی است در زمینه های مساله هسته ای، وضعیت حاد سیاسی منطقه و تهدیدات ترامپ به اظهار نظر پرداخته است.اگر خوشبینانه داوری کنیم و بیانیه را مستقیما دستپخت ارگان های امنیتی و اتاق های فکرنظام ارزیابی نکنیم تدوین کنندگان بیانیه با جعل نمایندگی از سوی جامعه مدنی ایران مواضعی کاملا منطبق بر مواضع ارگان های رژیم گرفته والبته فراموش نکرده اند برای خالی نبودن عریضه تاکید کنند: امضا کنندگان "شامل عده‌ای از منتقدین سیاست‌های حاکمیت هم می‌شوند."

اما جان کلام و پیام اصلی این بیانیه آن جاست که می گوید: "ما امضاکنندگان این بیانیه، ... در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاه‌های خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع می‌کنیم." ببینیم این حکم در واقعیت زمینی و درعرصه واقعی سیاست درخدمت کدام روند و سیاست، جنگ و یا صلح است و مخاطب اصلی پیام چه کسانی هستند؟

فاجعه ادامه دارد

| No Comments

nkbanner.jpgناباورانه و تکان دهنده است

مسعود نقره کار

خودکشیِ هنرمندان رو به افزایش است، خودکشی کسانی که تصور شده است بیش از دیگران می باید ستایشگر زندگی و گریزان از مرگ، وآفرینشگرِ واقعیتی صیقل خورده و تلطیف شده و زدوده از رنج های انسان باشند. از هنگام انتشار پژوهش "خودکشی هنرمندان - تراژدی رنج های خلاق" که در سال2021 (بهار 1400) منتشر شد تاکنون سیاهۀ بلندی برنام های صدها تن از هنرمندانی که خودکشی کردند، و در این کتاب به آن ها اشاره شده، افزوده شده است.

از تازه ترین خبرها، خبرخودکشی حامد صفائی ست، از چهره های خلاق سینمای میهنمان، بازیگر، کارگردان،

نمایشنامه نویس و فیلمساز

خودکشی هنرمندان، به دلایلِ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، و یا بیماری‌های روانی وعصبی و پاره‌ای بیماری‌ها و ناتوانی‌های جسمی اتفاق می افتد. در بررسی خودکشی هنرمندان عوامل فردی و اجتماعی مشخص را می‌باید در نظر داشت، نمی‌توان برداشت و قضاوت و تحلیل یکسانی از خودکشی هنرمندان ارائه داد. اینکه چرا در میان هنرمندان، به ویژه شاعران و نویسندگان، نقاشان و اهل سینما و موسیقی میزان خودکشی بیشتر است نیز هنوز پاسخ روشنی داده نشده است، اما روشن است که چرائی و چگونگی خودکشی هنرمندان با خودکشی در دیگر گروه‌های اجتماعی تفاوت هائی دارد.

برخی تفاوت‌ها که در چرائی و چگونگی خودکشی هنرمندان مطرح شده‌اند، این ها هستند:
ویژگی‌های ذهنی- روانی و شخصیتی هنرمندان، افزایش میزان و کیفیت حساسیت‌های حسی وعاطفی، توانائی تخیل و تجسم، آستانه‌ی تحمل پذیری دررابطه با نابسامانی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و هنری و رخدادهای محیط زندگی و رنج‌ها و آسیب های فردی و خانوادگی، میزان ناسازگاری با آنچه در زندگی روزمره با آن‌ها مواجه می‌شوند، و ویژگی پرسشگری و مشاهده گری هنرمندان با افراد غیر هنرمند ودیگر گروه های اجتماعی متفاوت است. هنرمندان نسبت به کشمکش‌ها، سازگاری و ناسازگاری های درونی خود نیز حساس تر برخورد می‌کنند، کشمکش‌ها و درگیری هائی که در رابطه با زندگی، زن، عشق، مرگ، چگونه مُردن و پدیده‌های دیگرانسانی و اجتماعی دارند.

در تداوم و گسترش فاجعه خودکشی هنرمندان در میهنمان نقش ستمگری های چندگانه، سرکوبگرانه و بحران آفرینی در

همه سطوح زندگی اجتماعی، به ویژه فرهنگ کُشی و هنرستیزی حکومت اسلامی را نمی باید دستِ کم گرفت.

suclarge.jpgاز فیس بوک مسعود نقره کار

masih.jpgمسیح علی نژاد در اینستاگرام نوشت: این ویدئو از گلایه و شکایت یک زن حامی حکومت از جمهوری اسلامی، در شبکه‌های مجازی مورد توجه کاربران قرار گرفته است.

او می‌گوید الان که جمهوری اسلامی باید نگران وضعیت غزه و محو شدن یک کشور مسلمان مظلوم از روی کره زمین باشد، به فکر مذاکره غیر مستقیم با آمریکاست! او همینطور به وعده معطل مانده، موسوم به وعده صادق ۳ اشاره می‌کند و می‌گوید وعده صادق چه شد؟ این زن در پایان می‌گوید اگر قرار است از همه چیز حتی حجاب اجباری نیز عقب‌نشینی کنید ما برویم یمن!

آخ که لذت دارد دیدن حقارت خامنه‌ای که حتی حامیان حکومت هم متوجه زبونی و حقیر بودن او شده‌اند. هنوز یادمان است جمله مجری زن صداوسیما را که گفته بود هرکس از تحمیل حجاب ناراحت است جمع کند از ایران برود.

حالا ظاهرا این شما هستید که باید جمع کنید و بروید. روزهای بدتر از این نیز برایتان در راه است.

:::

گزارشگر منوتو ویدئویی از لحظه دستگیری یک دختر نوازنده در خیابان توسط ماموران حکومتی ارسال کرده است».

حمید رسایی، نماینده تندروی مجلس شورای اسلامی که پیش‌تر از مخالفان مذاکره با آمریکا به شمار می‌رفت، گفت: «در جریان مذاکرات غیرمستقیم نباید از داخل کشور پیام ضعف مخابره شود. برای پاک کردن یک پرچم آمریکا کلی حرف و حدیث درست می‌کنند.»

خبرنگار: طرف‌های مذاکره مستقیم چه کسانی هستند؟ عراقچی: تته پته... آقای ویتکاف!

جایی که دهها هواپیما از انواع مختلف، به دلیل تحریم ها و نبود قطعات و تجهیزات در پارکینگ ایرلاین ها پارک شده اند، در انتظار روزی که شاید دوباره پرواز کنند

mehrabad.jpg

soroosh.jpgدعای عبدالکریم سروش برای مردم غزه:

🔹پس از ماجرای غزه و فلسطین، خندیدن سخت است؛ اگر چشم‌های ما خون ببارد سزاوار است
🔸این درندگی را بشریت کجا دیده است؟!
🔹والله مرغ و خروس را هم اینطور نمی‌توان کشت! ولی جهان نگاه می‌کند و اقدامی نمی‌کند!
🔸خداوندا، انتقام آنها را از جنایتکاران بگیر.
:::



7-13.jpgآقای آنتونیو گوترش
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
رونوشت: کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل

با سلام و احترام
این بیانیه از سوی صدها تن از استادان دانشگاه، حقوقدانان و وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، فعالان سیاسی مستقل تنظیم شده است که شامل عده ای از منتقدین سیاست های حاکمیت هم می شوند و برخی طعم حبس یا محرومیت‌های گوناگون را چشیده‌اند. مخاطب این نامه، ابتدا دبیرکل و مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سپس دولتمردان آمریکا، ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان است.


۱. تجربه‌ی تاریخی ایران در مواجهه با جنگ
ما تجربه‌ی ۸ سال جنگ در برابر رژیم صدام حسین را داریم که حتی زمانی که متوسل به حمله شیمیایی شد، مورد حمایت همه قدرت‌های جهانی بود. هنوز عده‌ی زیادی از آثار آن حملات شیمیایی که تأمین‌کننده‌ی آن دولت آلمان بود، رنج می‌برند. این جنگ صرفاً با رژیم صدام نبود، زیرا او نیروی نیابتی قدرت‌های شرق و غرب بود و حمایت تسلیحاتی و سیاسی می‌شد.
ما مصائب جنگ را لمس کرده‌ایم و مایل به جنگی دوباره نیستیم. ایران در سده‌ی اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده، اما تجربه‌ی گذشته نشان داده است که اگر مورد تجاوز بیگانه قرار گیرد، با تمام قوا در برابر آن می‌ایستد.


۲. مسئله‌ی هسته‌ای و برجام
سیاست‌های دوگانه غرب، که برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران را که تحت نظارت آژانس بوده تهدید جلوه می‌دهد اما تسلیحات هسته‌ای اسرائیل را که عضو ان پی تی و تحت هیچ نظارتی هم نیست نادیده می‌گیرد، نه‌تنها ایران را تحت فشار قرار داده، بلکه به گسترش افراط‌گرایی نیز دامن زده است.
در همین راستا پس از چند سال مذاکرات سخت و فشرده در گروه ۵+۱، ایران با آمریکا و اروپا به توافق برجام دست یافت. اما دولت ترامپ بدون هیچ دلیل موجهی از این توافق خارج شد، در حالی که ایران همچنان به برجام پایبند ماند. دولت ایالات متحده علاوه بر خروج از برجام، شدیدترین تحریم‌ها را به ملت ایران تحمیل کرد که محرومیت‌های دارویی، حیاتی و صنعتی کشور را در بر می‌گرفت.


۳. موضع منتقدان داخلی درباره‌ی دموکراسی و مداخله‌ی خارجی
ما، با وجود انتقاداتی که به حاکمیت و سیاست‌هایش داریم، بر این باوریم که استقلال، امنیت و دموکراسی ایران باید توسط خود مردم و بدون مداخله خارجی شکل گیرد. دموکراسی با مداخله قدرت‌های بیگانه به دست نمی‌آید، آن‌هم از سوی قدرت‌هایی که آشکارا خوی جباریت نشان می‌دهند و از رژیم جنایت‌پیشه‌ی اسرائیل حمایت می‌کنند و سلاح‌های پیشرفته و حمایت‌های مالی و سیاسی را در پشتیبانی از آن ارسال می‌کنند در حالی که نسل کشی اسراییل از سوی تمام نهادهای بین المللی حقوق بشر محکوم شده، در دادگاه کیفری بین‌المللی تحت رسیدگی است و با اعتراضات مردمی و دانشجویی گسترده در امریکا و اروپا مواجه گردیده است.
ملت ایران با تاریخی کهن و بسیار قدیمی‌تر از اکثر کشورهای کنونی جهان، نیازی به دلسوزی چنین نیروهایی ندارد.


۴. نگرانی برای صلح جهانی
ما فقط نگران ایران نیستیم، بلکه نگران صلح جهانی هستیم. در ۱۵ ماه گذشته، رژیم اسرائیل در عریان‌ترین شکل، تمام هنجارهای حقوق بشری و قواعد حقوق بشردوستانه بین‌المللی و ارزش‌های صلح، دموکراسی و انسانیت و اعتبار نهادهای بین‌المللی را زیر پا گذاشته و با حمایت آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی به نقض حقوق بشر ادامه داده است.
اکنون با فردی در رأس دولت آمریکا مواجه هستیم که برخلاف ادعای صلح در دوره‌ی رقابت‌های انتخاباتی، می‌خواهد مسائل بین‌المللی را با زور و بمب و جنگ حل کند. رفتارش درباره گرینلند، کانادا، اروپا، اوکراین، غزه نیز نشان می دهد به جای دیپلماسی و ادبیات حقوقی، از ادبیات زور استفاده می کند. او چندبار گفته است ایران یا مذاکره می‌کند یا بمباران می‌شود. این اظهارات نقض آشکار منشور ملل متحد و تهدیدی برای صلح جهانی است.


۵. اعلام موضع
ما امضاکنندگان این بیانیه، برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاههای خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع می‌کنیم و از همه‌ی جهانیان می‌خواهیم در برابر جنایات دولت اسرائیل و تهدیدهای جنگ طلبانه دولت جدید آمریکا ایستادگی کنند.
تجاوز به ایران و هر اقدامی علیه توان دفاعی کشور ما، دیگر اقدامی علیه حکومت نیست، بلکه اقدامی علیه ملت ایران است و منطقه را به آشوبی بزرگ کشیده و جهان را متضرر خواهد کرد.

فهرست امضاکنندگان (به ترتیب الفبای فارسی)
۱. آبادی، ابراهیم (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی)
۲. آتشی، کیانوش (کارآفرین)
۳. آخوندی، محمدصادق (استاد دانشگاه، فعال سیاسی و مدنی)
۴. آذرافزا، مرضیه (مسئول موسسه آموزش‌های مدنی «مام» )
۵. آذری، نرگس (پژوهشگر اجتماعی)
۶. آرمین، محسن (نماینده مجلس ششم از تهران و فعال سیاسی)
۷. آروین، بهاره (عضو هیات علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه تربیت مدرس)
۸. آزاد، مهرداد (فعال مدنی)
۹. آزادگان، ابراهیم (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف)
۱۰. آسیم، منصور (مترجم و فعال بخش خصوصی)
۱۱. آصف نخعی، فرزان (روزنامه نگار و فعال مدنی)
۱۲. آقاابراهیمی، محمدرضا (دانشیار برق)
۱۳. آقاجری، زهره (روانشناس هیات علمی دانشگاه)
۱۴. آهنگر سله بنی، اعظم (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۵. آهنى، محمدرضا (فعال مدنى از اعضای حامیان جامعه مدنی)
۱۶. ابتهاج، فریبا (فعال سیاسی)
۱۷. ابراهیم فتاحی، محمد (مترجم)
۱۸. ابراهیم نژاد، مصطفی (وکیل پایه یک دادگستری)
۱۹. ابراهیمی، داود (فعال مدنی)
۲۰. ابولپور، سمانه (پژوهشگر)
۲۱. احساندار، احمد (فعال صلح)
۲۲. احصایی، محمد (هنرمند خوش‌نویس برجسته)
۲۳. احمدوند، محسن (فعال مدنی)
۲۴. احمدی، زینب (ویراستار)
۲۵. احمدی، محمدرضا (پزشک، کنش‌گر مدنی)
۲۶. احمدی شیخانی، مهرداد (روزنامه‌نگار)
۲۷. احمدیه، مژگان (عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان)
۲۸. ادیب، مسعود (پژوهشگر دین و فلسفه)
۲۹. آزاد ارمکی، تقی (جامعه شناس).
۳۰. اسدی، مشکات (پژوهشگر جامعه‌شناسی سیاسی)
۳۱. اسفندی، سیامک (پزشک متخصص مغز و اعصاب)
۳۲. اسکافی، ابراهیم (مترجم)
۳۳. اسکندری، احمد (رزیدنت رادیولوژی)
۳۴. اسماعیل، فرهاد (فعال در زمینه
۳۵. اسماعیل نژاد، علیرضا (مدرس و فعال فرهنگی)
۳۶. اسماعیلی، احمد (دبیر بازنشسته)
۳۷. اسماعیلی، حمید امین (عضو هیات علمی بازنشسته و فعال سیاسی)
۳۸. اشتریان، کیومرث (استاد سیاستگذاری عمومی)
۳۹. اطهاری، کمال (پژوهشگر و مدرس اقتصاد توسعه)
۴۰. اقبال، شهرام (منتقد و مترجم، و پژوهشگر ادبیات کودک)
۴۱. اقتناعی، امیر (روزنامه نگار -روزنامه سازندگی- و فعال سیاسی)
۴۲. اکبرزاده، اباذر (پزشک)
۴۳. اکبرزاده، عباس (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف)
۴۴. اکبری، محمد علی (استاد دانشگاه شهید بهشتی)
۴۵. الله بداشتی، رضا (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار)
۴۶. الیاسی، بهروز (آموزگار و روزنامه‌نگار)
۴۷. امامی، امیرعباس (اقتصاددان و کارشناس حوزه بلاکچین)
۴۸. امین، احمد (دانشیار ادبیات فارسی)
۴۹. ایمانی، ناصر (موسسه مدنی همیاران نازی آباد)
۵۰. ایمانی، نرگس (جامعه‌شناس)
۵۱. ایمانی جاجرمی، محمد (جامعه شناس)
۵۲. بابا احمدى، دنا (پژوهشگر و کنشگر سیاسی-بریتانیا)
۵۳. باباصفری، علی (دانشیار ادبیات فارسی)
۵۴. بابایی، باربد (حقوقدان)
۵۵. بابایی، نعمت (پزشک)
۵۶. بادکوبه، مصطفی (شاعر)
۵۷. بارسقیان، سرگه (روزنامه نگار و دبیر تحریریه مجله آگاهی نو)
۵۸. بارنجی، کامران (روزنامه‌نگار)
۵۹. بازرگان، ابوالفضل (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۶۰. باصری، علی اکبر (دبیر انجمن جرم شناسی ایران)
۶۱. باقری، علی (تحلیلگر و فعال سیاسی)
۶۲. باقری، غلامرضا (پزشک)
۶۳. باقی، عمادالدین (از انجمن دفاع از حقوق زندانیان، نویسنده، کنشگر و پژوهشگر حقوق بشر، مدرس دانشگاه)
۶۴. باقی، مریم (قائم مقام جمعیت حقوق بشر زنان)
۶۵. بختیاری، حسن (کارشناس‌ارشد روابط بین‌الملل)
۶۶. بدیعی، مجتبی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
۶۷. برقعی، منا (فعال صلح)
۶۸. بزرگ بیگدلی، سعید (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس)
۶۹. بشریه، تهمورث (حقوق‌دان و هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
۷۰. بنی اسدی، محمد حسین (دبیر کل نهضت آزادی ایران)
۷۱. به، سارا
۷۲. بهار، مهری (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۷۳. بهاور، عماد (عضو نهضت آزادی ایران)
۷۴. بهبهانی، کامبیز (فعال سیاسی و روزنامه نگار-آلمان)
۷۵. بهزادی، بهروز (سردبیر روزنامه اعتماد)
۷۶. بهزادی، دوستعلی (فعال مدنی)
۷۷. بهشتی، حمید (روزنامه نگار-آلمان)
۷۸. بهشتی شیرازی، سیدمحمد (روزنامه‌نگار، نویسنده، فعال سیاسی)
۷۹. بهمنش، علی اکبر (فعال سیاسی)
۸۰. بهنود، مسعود (نویسنده و روزنامه نگار)
۸۱. بورقانی، سهام (روزنامه‌نگار)
۸۲. بیانی، صفرعلی (مهندس کامپیوتر)
۸۳. پزشکیان، امین (عضو حزب کارگزاران سازندگی)
۸۴. پورامیر، مهدی (استاد بیوشیمی بالینی)
۸۵. پورخیری، علی (پژوهشگر)
۸۶. پورعبادی، صادق (نویسنده و مترجم به زبان های عربی و فارسی)
۸۷. پورعظیم، حسن (پزشک، کنش‌گر مدنی)
۸۸. تاج مهر، کرم رضا (داستان نویس و روزنامه نگار)
۸۹. تاجیک، عبدالرضا (فعال سیاسی و روزنامه نگار از فرانسه)
۹۰. تاران، رضا (پژوهشگر دین و سیاست)
۹۱. ترکمان، محمد (نویسنده و محقق تاریخ)
۹۲. تقی پور، علی (فعال اقتصادی)
۹۳. تنکابنى، زهره (از اعضاى جمعیت مادران صلح ایران)
۹۴. تهرانی، رضا (مدیر مسئول مجله کیان)
۹۵. توحیدی، فرهاد (نویسنده و مدرس سینما)
۹۶. توسلی، محمد (دبیر کل سابق نهضت آزادی ایران)
۹۷. توفیقی، فاطمه (پژوهشگر)
۹۸. توکلی، فائزه (مورخ)
۹۹. جعفری، سید محمد مهدی (استاد دانشگاه، پژوهشگر حوزه قرآن و نهج البلاغه)
۱۰۰. جعفری، مهرنوش (مدیر کل مطبوعات داخلی دوره اصلاحات)
۱۰۱. جعفری ثانی، مسلم (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۰۲. جعفری قنواتی، جعفر (استاد دانشگاه و مدیر دانشنامه فرهنگ مردم)
۱۰۳. جعفریان، رضا (فعال مدنی)
۱۰۴. جلائى‌پور، حمیدرضا (استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
۱۰۵. جلائى‌پور، محمدرضا (پژوهشگر و فعال سیاسی و مدنی)
۱۰۶. جلالی، رسول (کارشناس رسمی کشاورزی)
۱۰۷. جلالی، سید یاسر (پژوهشگر علوم اجتماعی)
۱۰۸. جلوداری، میترا (فعال سیاسی)
۱۰۹. جمالی منفرد، رزا (نویسنده و فعال مدنی)
۱۱۰. جمشیدی گوهری، طوبی (فعال سیاسی)
۱۱۱. جمشیدی گوهری، محمد (دیپلمات بازنشسته)
۱۱۲. جمعیت زیتون (کانون صلح‌جویان ایران)
۱۱۳. جهاندیده، افشین (مترجم)
۱۱۴. جوکار، منوچهر (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۱۵. حجت پناه، حسین (جامعه شناس و عضو انجمن جامعه شناسی ایران)
۱۱۶. حری، زهره (دبیر بازنشسته و کنشگر اجتماعی)
۱۱۷. حسنی، فاطمه (پژوهشگر و فعال اجتماعی)
۱۱۸. حسینی، سید امیر (دبیرکل پیشین کمیته ملی المپیک)
۱۱۹. حسینی، سید صادق (روزنامه‌نگار)
۱۲۰. حسینی، نرگس (جامعه شناس)
۱۲۱. حسینی سارزی، سیدحسن (فعال سیاسی، کارشناس ارشد مهندسی عمران، مدیر عامل شرکت ساختمانی)
۱۲۲. حصیری، سید مهدی (فعال اجتماعی)
۱۲۳. حق پناه، جعفر (پژوهشگر مسائل قومی-فرهنگی)
۱۲۴. حیدری، حافظ (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۲۵. حیدری، محمد حسین (پژوهشگر اجتماعی)
۱۲۶. خائفی، منصوره (پژوهشگر اجتماعی)
۱۲۷. خانیکی، هادی (استاد ارتباطات دانشگاه علامه و کنشگر سیاسی و فرهنگی)
۱۲۸. خدیر، مهرداد (روزنامه‌نگار و مدیر مسئول هفته‌نامه امید جوان)
۱۲۹. خرم، سیدامیر (فعال سیاسی و عضو سابق نهضت آزادی ایران)
۱۳۰. خرم‌شاهی، سید ضیاءالدین (حقوقدان از کرمانشاه)
۱۳۱. خرمایی، محمدحسین (فعال سیاسی و پژوهشگر فرهنگی)
۱۳۲. خشرو صفا، کاوه (فعال سیاسی مدنی-آمریکا)
۱۳۳. خطیبی نژاد، محمدرضا (جامعه شناس. فعال فرهنگی و مدنی)
۱۳۴. خلیلی، سعید (وکیل و مدافع حقوق بشر)
۱۳۵. خوشدل، سیاوش (آموزگار)
۱۳۶. خوشمود، فواد (فعال صلح)
۱۳۷. خیاوی، علیرضا (فعال سیاسی )
۱۳۸. دالوند، حمیدرضا (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۳۹. دانایی، محمدرضا (مدیرمسئول گروه رسانه‌ای خبرهای فوری مهم)
۱۴۰. داودی، محمد (مهندس آب)
۱۴۱. دباغ، سروش (نویسنده و محقق)
۱۴۲. درویش‌زاده، محمد (رئیس پژوهشکده‌ی حقوق و قانون ایران، قاضی پیشین دیوان‌عالی کشور)
۱۴۳. درویشی، هادی (جامعه شناس و وکیل دادگستری)
۱۴۴. دستغیب، سید احسان (نویسنده و مترجم)
۱۴۵. دشتبانی، داود (روزنامه نگار و فعال سیاسی)
۱۴۶. دشتی، عسگر (پژوهشگر)
۱۴۷. دقتی، حسین (عضو جمعیت زیتون)
۱۴۸. دلاوری، ابوالفضل (دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی)
۱۴۹. دهقان، غلامعلی (کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ)
۱۵۰. دهقانی، میلاد (فعال اجتماعی)
۱۵۱. دهقانی، یحیی (استاد بازنشسته دانشگاه و مدیر موسسه فرهنگی انتشاراتی مبتکران)
۱۵۲. دوستدار، بهرام (کنشگر سیاسی-آلمان)
۱۵۳. ذوقی رودسری، بهنام (پژوهشگر توسعه)
۱۵۴. راضى، فرید (فعال سیاسی)
۱۵۵. راعی، علی (مدیرمسئول هفته‌نامه صدا)
۱۵۶. راعی، مجتبی (پژوهشگر)
۱۵۷. ربانی املشی، زهرا (دبیر بازنشسته و کنشگر مدنی)
۱۵۸. رجبیان، علیرضا (پزشک)
۱۵۹. رحمان، خبات (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی)
۱۶۰. رحمانی، جبار (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی)
۱۶۱. رحمانی، حسن (پژوهشگر جامعه‌شناسی شهری و سیاست‌گذاری فرهنگی)
۱۶۲. رحمانیان، محمد علی (فعال اجتماعی و اقتصادی)
۱۶۳. رحمانیان، مهدی (مدیر مسئول روزنامه شرق)
۱۶۴. رحمتی، محمد مهدی (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۶۵. رحیم پور، سینا (فعال سیاسی و رسانه ای)
۱۶۶. رخصفت، سید مصطفی (صاحب امتیاز ماهنامه کیان)
۱۶۷. رزمگیر، سید محمد (فعال اقتصادی)
۱۶۸. رسایی، محمد جواد (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس)
۱۶۹. رسولیان، حمیدرضا (وکیل دادگستری)
۱۷۰. رضایی، احد (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۱۷۱. رضایی، احمد (عضو هیئت علمی و جانباز شیمیایی)
۱۷۲. رضایی، عبدالعلی (جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی)
۱۷۳. رضایی، مهران (استاد سخت‌افزار)
۱۷۴. رضوی، کمال (جامعه شناس و روزنامه نگار)
۱۷۵. رفیعی، حسن (روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه)
۱۷۶. رفیعی، مهدی (پژوهشگر اجتماعی)
۱۷۷. رمضان، عبدالله (استاد بازنشسته دانشگاه تهران)
۱۷۸. رمضانی، احمد (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف)
۱۷۹. رمضانی، مهرانگیز (کنشگر مدنی)
۱۸۰. رمضانی، مهری (عضو مادران صلح ایران)
۱۸۱. رهبر، مصطفی (وکیل دادگستری و عضو حزب اتحاد ملت ایران اسلامی)
۱۸۲. روح، محمد جواد (سردبیر روزنامه هم میهن)
۱۸۳. روحانی فرد، مهدی (فعال رسانه)
۱۸۴. روحی، پیمان (کنشگر سیاسی مدنی-سوئد
۱۸۵. زارع کهنمویی، اصغر (نویسنده و فعال سیاسی)
۱۸۶. زاقناد، سعیده (پژوهشگر اجتماعی)
۱۸۷. زاهد، سعید (جامعه شناس)
۱۸۸. ساداتیان، سید جلال (استاد دانشگاه)
۱۸۹. سازگار، لی (مترجم و پژوهشگر علوم سیاسی)
۱۹۰. سالاری، مسعود (کنشگر سیاسی)
۱۹۱. سالاری فر، عباسعلی (کارشناس آزمایشگاه)
۱۹۲. سپهوند، حسین (فعال سیاسی و فرهنگی)
۱۹۳. سحرخیز، عیسی (روزنامه‌نگار، کنش‌گر مدنی)
۱۹۴. سراج، محسن (فعال سیاسی)
۱۹۵. سرخوش، نیکو (مترجم)
۱۹۶. سروش، عبدالکریم
۱۹۷. سعید افخم شعرا، محمدرضا (مهندسی منابع)
۱۹۸. سلطانی، سیامک (فعال سیاسی - مدنی-آلمان)
۱۹۹. سلطانی رنانی، محمد (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان)
۲۰۰. سلطانیه، مهدی (فعال اقتصادی دبیر اسبق شورای هماهنگی تشکل‌های مهندسی، صنفی و حرفه ای کشور)
۲۰۱. سلیمان نوری، رضا (روزنامه نگار)
۲۰۲. سمتی، محمدصادق
۲۰۳. سمیعی، مرسده (روانپزشک)
۲۰۴. سنجری، مصطفی (پزشک)
۲۰۵. سهیمی، محمد (استاد دانشگاه)
۲۰۶. سیدمیررمضانی، مصطفی (روانپزشک)
۲۰۷. شادی، ژاله (استاد جامعه‌شناسی دانشگاه)
۲۰۸. شاطری، سمیه
۲۰۹. شجاعی، منیر (عضو موسسه آموزش‌های مدنی "مام")
۲۱۰. شجاعیان، صولت (پژوهشگر کسب‌ و‌ کار)
۲۱۱. شریعتی، شمس (دانشجو و مدرس علوم سیاسی، دانشگاه ملی ایرلند)
۲۱۲. شریف پور، الهه (وکیل حقوق بشر و مسئول سابق میز ایران در سازمان بین المللی دیده‌بان حقوق بشر)
۲۱۳. شریفی، غلامحسین (ستاد ادبیات فارسی)
۲۱۴. شریفی زارچی، علی (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف)
۲۱۵. شفقی، شهریار (پژوهشگر)
۲۱۶. شکراللهی، آناهیتا (دوره دکترا، پژوهشگر ژئوپلیتیک انرژی)
۲۱۷. شکری، جواد (فعال اقتصادی و مدیر کسب و کار)
۲۱۸. شکوفی، بابک (معمار و استاد دانشگاه)
۲۱۹. شمس الواعظین، ماشالله (سردبیر چند روزنامه توقیف شده)
۲۲۰. شه بخش، رضا (فعال سیاسی-آلمان)
۲۲۱. شهرکی، منوچهر (مدرس)
۲۲۲. شیبانی، ریحانه (فعال سیاسی و مدنی)
۲۲۳. شیرازی، محمدحسین (مهندس)
۲۲۴. شیرزاد، احمد (استاد دانشگاه)
۲۲۵. شیری، ابراهیم (کنشگر سیاسی، مترجم، پژوهشگر-آذربایجان)
۲۲۶. شیرین، مریم (فعال حقوق بشر و حقوق زنان از مونیخ)
۲۲۷. صابریان، محمد (فعال سیاسی)
۲۲۸. صادق زاده، اسفندیار (فعال مدنی)
۲۲۹. صادقی، مرتضی (فعال سیاسی از هلند)
۲۳۰. صادقیان، علیرضا (بازنشسته)
۲۳۱. صافیان، محمدجواد (استاد فلسفه)
۲۳۲. صانعی فر، سپیده (وکیل و فعال مدنی)
۲۳۳. صداقت، حسین (پژوهشگر حوزه تامین اجتماعی و جوانان)
۲۳۴. صفرزائی، سامان (روزنامه‌نگار)
۲۳۵. صفوی، سید (فعال سیاسی)
۲۳۶. صفی، زهرا (موسسه مدنی همیاران نازی آباد)
۲۳۷. صنیعی، محسن (استاد برق)
۲۳۸. صولتی، مهران (جامعه شناس و فعال سیاسی-فرهنگی)
۲۳۹. ضیائی بیگدلی، محمدرضا (استاد حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۴۰. طارانى، راحله (پزشک روانشناس)
۲۴۱. ظریف، محمدجواد (استاد دانشگاه تهران)
۲۴۲. ظریفیان، غلامرضا (هیئت علمی دانشگاه تهران)
۲۴۳. عارف، پیمان (روزنامه نگار-بریتانیا)
۲۴۴. عبادی، رحیم (عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان)
۲۴۵. عباس، اباذر (پزشک)
۲۴۶. عبدالکریمی، بیژن (استاد فلسفه)
۲۴۷. عبدالله، ابراهیم (جامعه شناس و فعال فرهنگی)
۲۴۸. عبده تبریزی، حسین (رئیس سابق سازمان بورس و مدیر اقتصادی)
۲۴۹. عبدی، پوریا (پژوهشگر اجتماعی)
۲۵۰. عبدی، حسین (حقوق‌دان، شاعر و مدرس دانشگاه)
۲۵۱. عدالت، عباس (فعال صلح)
۲۵۲. عرب سرخی، فیض الله (کنش‌گر سیاسی و مدنی)
۲۵۳. عریضی، حمید (استاد روانشناسی صنعتی)
۲۵۴. عزیزی، پارمیس (وکیل و فعال دانشجویی)
۲۵۵. عسکری، حامد (مدرس و پژوهشگر مسائل بین‌المللی)
۲۵۶. عطایی، محمد (استاد تاریخ، دانشگاه ماساچوست)
۲۵۷. علمداری، روزبه (روزنامه نگار)
۲۵۸. علوی، امیرطاها (کارشناس علوم آزمایشگاهی)
۲۵۹. علوی تبار، علیرضا (پژوهشگر و استاد بازنشسته دانشگاه)
۲۶۰. علی، عباس (پزشک و استاد اپیدمیولوژی)
۲۶۱. غروی، علی اصغر (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۲۶۲. غروی، نورالدین (استاندار سابق آذربایجان شرقی و پژوهشگر)
۲۶۳. غفاری، اکرم الملوک (فعال مدنی)
۲۶۴. غفاری، مسعود (استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس)
۲۶۵. غلامرضا کاشی، عبدالله (استاد فلسفه دانشگاه فرهنگیان)
۲۶۶. فاضلی، نعمت (استاد دانشگاه، رشته انسان‌شناسی)
۲۶۷. فتاحی، کتایون (روانشناس، فعال سیاسی - اجتماعی)
۲۶۸. فتاحی، یحیی (مهندس عمران)
۲۶۹. فخرزاده، مهدی (روزنامه‌نگار)
۲۷۰. فراهانی، علی اکبر (فعال اقتصادی)
۲۷۱. فراهانی، علیرضا (استاد دانشگاه و فعال توسعه اقتصادی و اجتماعی)
۲۷۲. فرجی، حسین (فعال اجتماعی و سیاسی)
۲۷۳. فرجی، فاطمه (حقوقدان و وکیل دادگستری)
۲۷۴. فرجی، مرتضی (استاد بازنشسته دانشگاه)
۲۷۵. فرخنده، وحید (روزنامه نگار-سوئیس)
۲۷۶. فرزانه، فروهر (عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف)
۲۷۷. فرزدی، غفار (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۲۷۸. فرقانی، آزاده (کنشگر مدنی)
۲۷۹. فکری، محمد (پژوهشگر اجتماعی)
۲۸۰. فلاحت پیشه، حشمت (عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۸۱. فهیمی، اشرف (مدرس)
۲۸۲. فهیمی، پروین (مادر شهید سهراب اعرابی)
۲۸۳. فهیمی، مهین (کنشگر مدنی)
۲۸۴. قابل جامی، هادی (روحانی نواندیش، فعال سیاسی اصلاح طلب)
۲۸۵. قاسمی، حجت الله (فعال مذهبی سیاسی)
۲۸۶. قاسمی فیض آبادی، حمید (روزنامه نگار و فعال مدنی)
۲۸۷. قاهری، حسین (رئیس اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین)
۲۸۸. قدیمی، هادی (مدیر بخش خصوصی و فعال اجتماعی)
۲۸۹. قربانی، مهدی (گرافیست)
۲۹۰. قریشی، سید محمد حسین (دانشیار زبان شناسی)
۲۹۱. قلی، علی (پژوهشگر سیاستگذاری عمومی، دانشگاه هوا و فضا نانجینگ)
۲۹۲. قهرمانی، مصطفی (پزشک، کنشگر اجتماعی ساکن آلمان)
۲۹۳. قوچانی، محمد (مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهی نو)
۲۹۴. کاتوزی، زویا (فعال صلح)
۲۹۵. کاوئی، امین (پژوهشگر اقتصادی)
۲۹۶. کتابی، سعید (فعال مذهبی سیاسی)
۲۹۷. کدیور، محمدرضا (فعال سیاسی اجتماعی)
۲۹۸. کرد، محمود (کنشگر مدنی-آلمان)
۲۹۹. کروبی، تقی (استاد دانشگاه، فرزند آیت الله کروبی)
۳۰۰. کروبی، حسین (فعال سیاسی، فرزند آیت الله کروبی)
۳۰۱. کریم، عبدالله (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی)
۳۰۲. کریمی، ساسان (مدرس سیاست بین‌الملل دانشگاه تهران)
۳۰۳. کریمی مله، علی (استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه مازندران)
۳۰۴. کسرایی، محمد سالار (هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۳۰۵. کلاهی، محمدرضا (هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی)
۳۰۶. کمالی، حسین (استاد تمام دانشگاه بین‌المللی هارتفورد)
۳۰۷. کمالی، خسرو (استاد تاریخ)
۳۰۸. کمالی احمد سرایی، فاطمه (مدیر انتشارات سرایی)
۳۰۹. کمیجانی، فرج (دبیر کل حزب مجمع فرهنگیان ایران اسلامی)
۳۱۰. کهزادی، پروین (روزنامه نگار)
۳۱۱. گرجی، علی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۳۱۲. گرجی، علی اکبر (استاد حقوق دانشگاه)
۳۱۳. گودرزی، میثم (عضو موسسه مدنی همیاران نازی آباد)
۳۱۴. گیلزاد کهن، بهداد (پژوهشگر سیاست‌گذاری عمومی)
۳۱۵. لدنی، مسعود (فعال مدنی)
۳۱۶. ماسالی، حسن (فعال سیاسی)
۳۱۷. مالجو، محمد (اقتصاددان)
۳۱۸. مجاهدی، محمدمهدی (سیاست‌پژوه، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۳۱۹. مجدزاده، مینا (وکیل دادگستری)
۳۲۰. محسن زاده، محسن (پژوهشگر)
۳۲۱. محمدنیا، آرش (فعال سیاسی)
۳۲۲. محمدی، اوژن (موزیسین)
۳۲۳. محمدی، جمشید (کنشگر مدنی)
۳۲۴. محمدی، طوفان (عضو شورای مرکزی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی)
۳۲۵. محمدی، ملیحه (نویسنده و فعال سیاسی)
۳۲۶. محمودآبادی، عظیم (پژوهشگر دین‌وفلسفه و عضو تحریریه روزنامه اعتماد)
۳۲۷. محمودی، سهیل (شاعر و نویسنده)
۳۲۸. مختاری، پژهان (استاد دانشگاه)
۳۲۹. مدیری، صادق (کنشگر اجتماعی)
۳۳۰. مرادی، مجید (فعال سیاسی و رسانه‌ای)
۳۳۱. مرتاضی لنگرودی، مینو (از فعالان جامعه مدنی، عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق زندانیان)
۳۳۲. مرتضوی، جلیل (روزنامه نگار)
۳۳۳. مرجایى، فرید (نویسنده، فعال مدنى)
۳۳۴. مرکزی، رسول (داروساز)
۳۳۵. مروتی، محمد (عضو هیات علمی دانشگاه خاتم)
۳۳۶. مروج (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۳۳۷. مزروعی، علی (روزنامه نگار، فعال سیاسی و نماینده سابق مجلس)
۳۳۸. مسرت، پروفسور محسن (استاد دانشگاه-آلمان برلین)
۳۳۹. مظفر، محمد جواد (مدیر انتشارات کویر و عضو هیات مدیره انجمن دفاع از حقوق زندانیان)
۳۴۰. مظفرى، على (کنشگر مدنی)
۳۴۱. معتمدی، ابوذر (فعال مدنی و رسانه)
۳۴۲. معتمدی، ضحی (کنشگر مدنی)
۳۴۳. معتمدی، علی (فعال مدنی)
۳۴۴. معتمدی مهر، مهدی (عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران)
۳۴۵. معیدفر، سعید (رئیس انجمن جامعه شناسی ایران)
۳۴۶. معینی، زهرا (پژوهشگر اجتماعی)
۳۴۷. مفیدی احمدی، حسین (پژوهشگر مسائل بین الملل)
۳۴۸. مقیمی، محمد
۳۴۹. ملاکی، احمد (متخصص توسعه اجتماعی)
۳۵۰. ملکشاه، میثم (پژوهشگر اجتماعی)
۳۵۱. ملکی، آرش (پژوهشگر حقوق بین‌الملل)
۳۵۲. ملکی، عباس (استاد سیاستگذاری انرژی دانشگاه صنعتی شریف)
۳۵۳. منتجبی، اکبر (رئیس انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران و سردبیر روزنامه سازندگی)
۳۵۴. منتظری، احمد (مسئول دفتر مرحوم آیت الله العظمی منتظری)
۳۵۵. منتظری، سعید (کنش‌گر سیاسی و مدنی، فرزند آیت الله العظمی منتظری)
۳۵۶. منصوری، احسان
۳۵۷. مهدوی، ناصر (استاد فلسفه)
۳۵۸. مهرابی، الهام (ویراستار و آموزگار)
۳۵۹. موحدی ساوجی، محمد حسن (عضو هیات علمی دانشگاه مفید)
۳۶۰. موسایی، عباس (فعال سیاسی)
۳۶۱. موسوی، سید حسین (دانشجوی علوم سیاسی)
۳۶۲. موسوی، میرطاهر (استاد جامعه شناسی دانشگاه)
۳۶۳. موسوی خلخالی، سید علی (روزنامه‌نگار، نویسنده، مترجم و سردبیر دیپلماسی ایرانی)
۳۶۴. مولاوردی، شهیندخت (دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان)
۳۶۵. مومنی، سمیه (جامعه شناس)
۳۶۶. میثمی، لطف الله (مدیرمسئول نشریه چشم انداز ایران)
۳۶۷. میردامادی، سراج الدین (پژوهشگر و روزنامه
۳۶۸. میردامادی، یاسر (پژوهشگر دین و فلسفه. مقیم انگلستان)
۳۶۹. میرزائی، فرامرز (استاد زبان وادبیات عربی دانشگاه)
۳۷۰. میرزایی، حسین (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۳۷۱. میرزایی، یدالله (استاد بازنشسته دانشگاه)
۳۷۲. میرسعیدی، منصور (استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی)
۳۷۳. نادری، محمد جواد
۳۷۴. ناصری، امین (استاد مدعو دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف)
۳۷۵. نامداری، رضا (فعال صلح)
۳۷۶. نجفی، محمد جواد (عضو هیئت علمی)
۳۷۷. نجفی مهر، فریبرز (روزنامه نگار و کنشگر سیاسی)
۳۷۸. نسائی، خبات (عضو هیئت علمی دانشگاه)
۳۷۹. نصر اصفهانی، محمد (عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی اصفهان)
۳۸۰. نصری، رضا (حقوقدان بین‌امللی و کارشناس سیاست خارجی)
۳۸۱. نصری، علی (کارشناس روابط بین الملل)
۳۸۲. نصیری فرد، حسین (مدیر بخش خصوصی و فعال توسعه اجتماعی)
۳۸۳. نظری، علی (مدیر مسئول روزنامه مستقل)
۳۸۴. نعیمی‌پور، محمد (نماینده مجلس ششم و فعال سیاسى -اجتماعى)
۳۸۵. نقره کار، صالح (وکیل و‌مدافع حقوق بشر)
۳۸۶. نوروزی، نورمحمد (عضو هیئت علمی)
۳۸۷. نوری، الهه (فعال سیاسی)
۳۸۸. نوری، هادی (دانشیار جامعه‌شناسی)
۳۸۹. نیکجو، علی (روانپزشک و روان‌درمانگر تحلیلی)
۳۹۰. نیکجو، محمد امین (پژوهشگر اقتصاد توسعه)
۳۹۱. نیلی، زهره (کنشگر مدنی)
۳۹۲. هادوی، محمد امین (فعال مدنی)
۳۹۳. هادی، شهرام (ویراستار مطبوعات)
۳۹۴. هادی زاده، آزاده (استاد دانشگاه و فعال توسعه شهری و توسعه کسب و کار)
۳۹۵. هاشمی، اعظم السادات (پژوهشگر تاریخ و از اعضای سازمان حامیان جامعه مدنی ایران)
۳۹۶. هرمزی، خیرالله (استاد حقوق دانشگاه علامه)
۳۹۷. هنری، علی
۳۹۸. وثوقى، داریوش (کنشگر مدنی)
۳۹۹. وحیدی، سراج (جراح و استاد دانشگاه و نماینده مجلس ششم از یزد)
۴۰۰. وفاپور، حسین (استاد دانشگاه)
۴۰۱. یزدان پناه، محسن (پژوهشگر توسعه)
۴۰۲. یورام، یاشا (داستان‌نویس)
۴۰۳. یوسفی، ایمان (مشاور فناوری اطلاعات و ارتباطات)
۴۰۴. یوسفی جمارانی، مهدی (فعال سیاسی)
۴۰۵. یونسیان، مجید (روزنامه نگار

کمک به ترسوهای نظام

| No Comments

lotfi.jpg

مجتبی لطفی

روزنامه همشهری در مطلبی با عنوان «سهم ترسوها در این روزهای ما؛ چطور به ترسوها کمک کنیم؟» معتقد است: آنان که دل به مذاکره بسته‌اند ترسو هستند و این روزها کسی به جهت اعتقادی از مذاکره با آمریکا دفاع نمی‌کند و می‌گوید: «حقیقتا ترسیده‌اند و بخش احساسی مغزشان باعث شده قشر پیشانی ذهن که نقش منطق و استدلال را بازی می‌کند قفل شود.» سپس می‌گوید به این افراد ترسو باید کمک کرد! محسن مهدیان که در صدا و سیما نیز به عنوان کارشناس حاضر می‌شود، در مقام تبیین معتقد است "به جهت هسته‌ای قوی شدیم و منتظر اشاره فقهی رهبر هستیم تا بمب هسته‌ای بسازیم. در بعد نظامی نیز جرعه‌ای از توانش را در وعده صادق و انتقام سخت چشانده است. نقش ایران در منطقه نیز دهها برابر تقویت شده است." و می‌نویسد: « آمریکا نیز به جهات مختلف در جایگاه گذشته نیست. نه اقتصادش یاراست نه توان هزینه‌های بالای جنگ را دارد. نه بعد از طوفان الاقصی متحدان منطقه‌ای دارد.» بعدا حضور خیابانی در راه پیمائی روز قدس را نشان از ملتی دانسته که متکی به ایمان‌اند و مبنای محاسبات آنها با چرتکه‌های مادی آغشته با بلوف آمریکایی‌ها زمین به آسمان متفاوت است.


و در پایان نوشته :«خلاصه باید به جریان وحشت زده متمایل به مذاکره گفت به خود آئیم که غیر از خود خبری نیست و قدرت اینجاست.»

مشکل این نیست که پول بگیری و برای خوشایند حاکمیت خالی‌بندی و کری‌خوانی کنی که زندگی خرج دارد! ولی مشکل آنجاست که نویسنده خواننده را مانند خودش فرض کند! و بدترین مشکل آنجاست که سیستم حاکم این حرف‌های بدون پشتوانه را باور کند و وقتی گندش در آمد به قول آقای خامنه‌ای بعد از کلی خسارت بگوید:« پوچ و مهمل»! اینها نبودند که روی پایان ذخایر نفت آمریکا، زمستان سخت اروپا، نابودی ۲۵ ساله اسرائیل، نابودی حیفا و تلاویو، افول آمریکا مانند شوروی، و بحرهای مطول دیگر معرکه گرفتند؟! لابد اگر مدافعان مذاکره را ترسو می‌دانید جوری بنویسید که این ترسوهای لرزان ترسشان بریزد نه به قول صادق هدایت مانند کودکی که با سایه خودش بازی می کند، با دیگران سخن بگوئید.

خود بزرگ‌بینی انسان را در چنبره خود گرفتار می‌کند گویی در آینه‌ای تنگ و تاریک زندانی شده؛ آینه‌ای که جز سایه‌ای متورم از خویشتن چیزی به او نشان نمی‌دهد. گنده گفتن پرده‌ای است بر روی تهی‌دستی؛ فریادی است برای پوشاندن. اسارت بد است و اسیر توهم شدن از همه بدتر که زندان در زندان است! خود بزرگ جلوه دادن و با توهم زندگی کردن خانه پوشالی و در مسیر بادی است که با هر بادی آن را در هم می‌ریزد. آنان که عمق ندارند حرف‌های بزرگ می‌زنند و سنگ‌های بزرگ بلند می‌کنند. اگر خیال بافی برای منافع دنیوی هم نباشد فریادی است از سر استیصال و تلاش برای پر کردن خلأیی که با غرور پوشانده‌اند، غافل از آنکه هر چه بیشتر باد در این بادکنک بدمی، زودتر می‌ترکد.

نه برادر! قدرت در آرزوسازی و پندار نیست در واقعیت‌پذیری و عقلانیت است. اما حیف! به قول پروین اعتصامی«هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست»

mr.jpgیورونیوز - ایران و آمریکا وارد مرحله جنگ لفظی علیه یکدیگر شده‌اند. از جمله اینکه تهران می‌گوید اگر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری، دستور حمله به ایران صادر کند، تهران در پاسخ، پایگاه آمریکا در اقیانوس هند، یعنی دیه‌گو گارسیا را که در فاصله ۳۸۰۰ کیلومتری ایران قرار دارد، نابود خواهد کرد.

عامل اصلی خشم مقامات ایران، اعزام بمب‌افکن‌های رادارگریز بی-۲ از سوی ترامپ به این پایگاه دورافتاده بوده است؛ اقدامی که به‌نظر می‌رسد با هدف تهدید ایران برای شرکت در مذاکرات برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای‌اش انجام شده است.

مایکل روبین، پژوهشگر ارشد اندیشکده «موسسه امریکن اینترپرایز» معتقد است که نه اظهارات تهدیدآمیز ایران و نه اعزام بمب‌افکن‌های بی-۲ از سوی آمریکا نشانه‌ای از آغاز قریب‌الوقوع جنگ نیست. مقام‌های ایرانی مدعی‌اند که می‌توانند با دقت به پایگاه دیه‌گو گارسیا حمله کنند، اما این پایگاه فراتر از برد بیشتر موشک‌های ایران قرار دارد، بیش از پنج برابر بُرد موشک‌های نقطه‌زن ایرانی و دو برابر فاصله ایران تا اسرائیل که موشک‌های ایرانی اغلب به اهداف خود در آنجا اصابت نکردند.

در عین حال، حضور بمب‌افکن‌های دوربرد در دیه‌گو گارسیا پدیده تازه‌ای نیست؛ آمریکا پیش‌تر نیز از این پایگاه برای پرواز بمب‌افکن‌های بی-۵۲ علیه عراق و افغانستان استفاده کرده بود.

پس از آنکه یک پهپاد آمریکایی قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران را در جاده فرودگاه بغداد هدف قرار داد، دولت ترامپ بار دیگر بمب‌افکن‌های بی-۵۲ را به پایگاه دیه‌گو گارسیا اعزام کرد. به اعتقاد آقای روبین، «این اقدام نه به‌دلیل آغاز قریب‌الوقوع جنگ، بلکه با هدف بازداشتن ایران از هرگونه پاسخ ناپخته و شتاب‌زده صورت گرفت.»

به اعتقاد این کارشناس مسائل خاورمیانه،‌ «اگر احتمال وقوع جنگ واقعی افزایش یابد، یکی از روشن‌ترین نشانه‌ها خروج ناوهای هواپیمابر آمریکا از خلیج فارس به سمت شمال اقیانوس هند خواهد بود. این جابه‌جایی عملا قایق‌های تندرو، پهپادها، موشک‌های ضد کشتی و مین‌های دریایی ایران را بی‌اثر می‌سازد، در حالی که به جنگنده‌های آمریکایی امکان می‌دهد اهدافی را در عمق خاک ایران مورد هدف قرار دهند، چرا که برد بیشتری در اختیار خواهند داشت.»

«ریشه اصلی جنگ‌های خاورمیانه در اعتماد به‌ نفس بیش از حد نهفته است»

آقای روبین در مقاله‌ خود برای وب‌سایت 19fortyfive متذکر شد که «جنگ‌های خاورمیانه نه به‌دلیل نفت رخ می‌دهند و نه به‌خاطر آب؛ بلکه ریشه اصلی آن‌ها در اعتماد به‌ نفس بیش از حد نهفته است. خطری فزاینده وجود دارد مبنی بر اینکه اطرافیان رهبر جمهوری اسلامی ایران، سخنان و لفاظی‌های او را باور کرده‌اند و ممکن است دست به حملاتی علیه نیروهای آمریکایی بزنند.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

در حالی که پایگاه دیه‌گو گارسیا خارج از برد ایران قرار دارد، اما ستاد فرماندهی ناوگان پنجم آمریکا در بحرین در تیررس است؛ همچنین نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه هوایی العدید در قطر نیز در معرض تهدید قرار دارند. ایران پیش‌تر نیز سابقه پرتاب پهپاد به سمت پایگاه‌های عراقی و کردهای عراق را دارد؛ جایی که نیروهای آمریکایی همچنان در کنار نیروهای محلی حضور دارند.

ترامپ باید پیامدهای احتمالی را روشن بیان کند

دکتر روبین که سابقه خدمت در وزارت دفاع آمریکا را در کارنامه خود دارد، در مقاله خود به دولت آقای ترامپ توصیه کرد که باید به‌روشنی برای ایران توضیح دهد که در صورت حمله نیروهای ایرانی به هر پایگاه، سفارت یا مدرسه آمریکایی در منطقه، چه پیامدهایی در انتظارشان خواهد بود.

وی که سابقه زندگی کردن در ایران پس از انقلاب را دارد در ادامه مطلب خود نوشت: «اگر هدف ترامپ تنها درگیری محدود برای جلوگیری از تشدید تنش‌ها و در عین حال نشان دادن قدرت قاطع باشد، باید دو بندر مهم ایران را هدف قرار دهد: چابهار و جاسک. این اقدام می‌تواند پیامی صریح و بازدارنده به تهران ارسال کند، بدون آنکه مستقیما وارد یک جنگ تمام‌عیار شود.»

khomreh.jpgیورونیوز - گزارش‌ها از ایران حاکی از آن هستند که روز گذشته ۱۷ فروردین (۶ آوریل)، خمره‌ای باستانی در روستایی در نزدیکی تخت جمشید کشف شده است.

بنابر گفته شاهدان عینی، این خمره بزرگ به هنگام حفاری برای نصب یک تیر برق در یک زمین کشاورزی در روستای جلودر در جاده مرودشت به ارسنجان پیدا شده است.

در ویدئویی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، خمره‌ای تقریبا سالم و بزرگ دیده می‌شود که در حال بیرون آورده شدن از زمین با یک جرثقیل است.

در همین حال مدیرکل میراث فرهنگی استان فارس اعلام کرد که این خمره به مجموعه جهانی تخت جمشید منتقل شده است.

محمد ثابت اقلیدی به خبرگزاری ایسنا گفت: «کارشناسان میراث فرهنگی به دنبال کشف اطلاعات بیشتری از این خمره و ارزش آن هستند و احتمالاً این خمره مربوط به دوره ساسانیان است.»

آقای ثابت اقلیدی اضافه کرد: «این خمره به احتمال زیاد ظرف نگهداری غلات و آذوقه بوده و در آن، چیزی از طلا و سکه و فلزات یافته نشده است.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

وی با بیان اینکه تعیین دقیق قدمت و ویژگی‌های این خمره نیازمند انجام مطالعات تکمیلی توسط کارشناسان میراث فرهنگی است، گفت: «بعد از کشف این خمره، یگان حفاظت و کارشناسان میراث فرهنگی به محل کشف آن اعزام شدند و اکنون مطالعه روی آن در مجموعه جهانی تخت جمشید آغاز شده است.»

7-11.jpgواقعاً چه کاره است؟

احمد زیدآبادی

به جای اینکه هیئت نظارت بر مطبوعات، بدون ذکر نام مدیر مسئول روزنامه کیهان، خبر از تذکر به او دهد، بهتر است یک بار و برای همیشه از طرف نهادهای مسئول اعلام شود که اصولاً این روزنامه و گردانندگان آن، چه نسبتی با نظام جمهوری اسلامی دارند.

آیا همانطور که برخی ادعا می‌کنند، این روزنامه و مدیرمسئول آن واقعاً سخنگوی نظام هستند؟ یا نظرات شخصی خود را منعکس می‌کنند؟ یا اینکه وضعیتی بینابین دارند و مثلاً خصولتی و نیمه‌رسمی محسوب می‌شوند؟

بعید می‌دانم که در هیچ کشوری پدیده‌ای مثل روزنامۀ کیهان وجود داشته باشد به طوری که ناظران و تحلیل‌گران از جایگاه و کارویژۀ واقعی و رسمی آن سر در نیاورند!

در همین زمینه:

شکوری راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

با توجه به اینکه حسین شریعتمداری از پشت صحنه مناسبات قدرت تا حدی خبر دارد، احساس کرده اوضاع به سمت توافق و آرامش می‌رود، بنابراین دست به یک چنین اقدام بحران‌سازی زده.

اصلاح‌طلبا چه‌جوری دو سه نسل رو فرستادند دنبال نخودسیاه؟ اینجوری 👆

8-3.jpgدفاع عجیب رئیس ستاد امر به معروف اصفهان از ارسال پیامک‌ حجاب به پدران دختران/ کاملاً قانونی است/ کاری به شورای عالی امنیت ملی و قانون حجاب نداریم.

از روز ۵ فروردین خبر ارسال پیامک‌های حجاب از سوی ستاد امر به معروف و نهی از منکر در اصفهان منتشر شد و پس از آن کاربران فضای مجازی یکی پس از دیگری پیامک‌های خود را به اشتراک گذاشتند.

برخی از کاربران نیز اعلام کردند که برای خانواده دختران و پسران پیامک ارسال شده است. محسن مظاهری رئیس ستاد امربه معروف اصفهان به هم میهن می گوید: تذکر پیامکی ما نداشتیم.

دوستان ما به صورت حضوری در ۲۵ نقطه شهر و بیش از ۵۰ نقطه استان اصفهان حضور داشتند و میدانی و حضوری نسبت به مسائل اجتماعی، بهداشتی و... تذکر می‌دادند.

trumpNEt.jpgترامپ: شاید توافق با ایران انجام شود

دونالد ترامپ روز دوشنبه اعلام کرد که ایالات متحده وارد گفت‌وگوهای مستقیم با ایران شده است و این مذاکرات از هم‌اکنون آغاز شده و روز شنبه ادامه خواهد یافت.

ترامپ گفت: «فکر می‌کنم همه موافقند که رسیدن به یک توافق با تهران بهتر از انجام کار بدیهی است و آن گزینه بدیهی چیزی نیست که من بخواهم در آن دخیل باشم، یا اسرائیل بخواهد در آن دخیل باشد، اگر بتوان از آن اجتناب کرد.»

:::

روزنامه شرق برای انتشار گزارشی درباره ظریف عذرخواهی کرد

روزنامه شرق برای انتشار گزارشی که در آن از احتمال حضور محمدجواد ظریف وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی در مذاکرات احتمالی میان تهران و واشینگتن خبر داده بود، عذرخواهی کرد.

شرق یکشنبه ۱۷ فروردین در گزارشی به نقل از منابع آگاه نوشت روز جمعه نشستی محرمانه میان محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی و حمیدرضا حاجی‌بابایی، نایب رییس مجلس با رهبر جمهوری اسلامی برگزار شده است.

شرق افزود در این نشست محرمانه، موضوع «مذاکرات مستقیم» با آمریکا مورد تایید خامنه‌ای قرار گرفت و سه چهره سیاسی از‌ جمله علی لاریجانی، محمد فروزنده و محمدجواد ظریف، به عنوان نمایندگان منتخب برای این ماموریت معرفی شدند.

در حالی که این گزارش بر أساس شایعات و گمانه‌زنی‌ها نوشته شده بود، این روزنامه دوشنبه در «توضیح و پوزش» خود نوشت: «اذعان داریم که استفاده از چنین عبارتی، بدون اتکا به منبع رسمی و موثق، حتی در چارچوب تحلیل و برای رد آن، موجب سوءبرداشت از نیت اصلی گزارش شده و زمینه‌ساز تفسیرهای نادرست، انتشار برداشت‌های ناصحیح و حتی سوءاستفاده‌هایی از سوی برخی رسانه‌ها و جریان‌ها شده است.»

kgbanner.jpgنام «حسن کاظمی قمی» با سخنانش درباره نامه «دونالد ترامپ» مطرح‌شده است. او در یک برنامه تلویزیونی گفته که مساله آمریکا «فقط توقف برنامه هسته‌ای نیست» و آن کشور خواستار «خلع سلاح مقاومت نیابتی» و انحلال همه نهادهای تاسیس‌ شده در جمهوری اسلامی و در راس آن ولایت‌فقیه است

احسان مهرابی - ایران وایر

حسن کاظمی قمی را می‌توان سفیر سپاه قدس در منطقه دانست و اولین فردی است که در جمهوری اسلامی در دهه ۸۰ به‌صورت علنی با مقامات آمریکا مذاکره کرد.او همچنین سفیر ایران در دو کشور کلیدی عراق و افغانستان بوده است.

کاظمی قمی همچنین در حوزه‌های اقتصادی نیز فعال بوده و در دوره سفارت در عراق درگیر همکاری با تاجران نفتی بوده و حتی برای برخی از آنان اسناد تابعیت عراقی فراهم کرده است.

اولین مذاکره با آمریکایی‌ها

در سال ۱۳۸۶ حسن کاظمی قمی و «رایان کراکر»، سفرای ایران و آمریکا در عراق، با یکدیگر به‌صورت مستقیم مذاکره کردند. هرچند که پیش‌از آن نیز طرفین مذاکرات مخفی داشتند، اما این دیدار نخستین تماس مستقیم رسمی میان ایران و آمریکا پس از بیش از ۲۷ سال بود. سپس «حسین امیر عبداللهیان»، رییس ستاد ویژه عراق در وزارت امور خارجه ریاست مذاکرات را بر عهده گرفت.

kglarge.jpg

پس‌ازاین دیدار، باب مذاکره علنی ایران و آمریکا باز شد و در مهر۱۳۸۸ نیز «ویلیام برنز»، نماینده آمریکا در مذاکرات ژنو، با «سعید جلیلی»، دبیر شورای‌عالی امنیت ایران، در حاشیه مذاکرات گروه ۱+۵ ایران دیدار کردند.

کاظمی سال ۱۳۸۵ و یک سال پیش از مذاکره با رایان کراکر به سمت سفیر جمهوری اسلامی در بغداد معرفی‌شده بود. در آن زمان اعلام شد که ایران برای نخستین بار در ۲۵ سال گذشته رسما دارای سفیر در عراق است.

او پیش از سمت سفیر یعنی در سال ۱۳۸۳ و پس از سقوط «صدام حسین»، به‌عنوان کاردار جدید جمهوری اسلامی ایران در بغداد منصوب شد و پیش‌از آن نیز سرکنسول جمهوری اسلامی در هرات بود. در دوره سفارت او در عراق، موارد متعددی از درگیری بین جمهوری اسلامی و آمریکا رخ داد و چند بار نیروهای ایرانی توسط نیروهای آمریکا بازداشت شدند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پایه‌های قدرت جمهوری اسلامی در عراق نیز در این دوره گذاشته شد. همچنین حضور ایرانیان در مراسم اربعین در این دوره آغاز شد و در دوره حسن دانایی‌فر تبدیل به پیاده‌روی اربعین شد. کاظمی قمی همچنین نماینده «ابراهیم رئیسی» در افغانستان و سفیر ایران در این کشور بود. در دوره «مسعود پزشکیان» اما سمت نماینده ویژه رییس‌جمهور برای افغانستان حذف و «علیرضا بیگدلی» به‌عنوان سفیر منصوب شد.

مهاجرت گسترده شهروندان افغانستان به ایران در دوره کاظمی قمی رخ داد.

Bahram_Farokhi_2.jpgدر صدد بودم مقاله ای تحقیقی در مورد پشت پرده اتفاقات چند ماه اخیر در آمریکا و اثرات آن در عرصه جهانی بنویسم ،از پیروزی ترامپ در انتخابات و از حضور شخص ایلان ماسک در کاخ سفید،پبامدهای سیاسی و اقتصادی آن و واکنش های کشورهای جهان در مقابل زیاده خواهی های سیاسی -اقتصادی تیم ترامپ و در نهایت شکست کاندیدای ترامپ در یک انتخابات ایالتی و تظاهرات گسترده مردم آمریکا در روز شنبه.
مقاله سعی دارد نقاط تاریک این پروژه سیاسی - اقتصادی را تا حدی روشن کند و علاقمندان می توانند به پژوهش ها در این مورد که کم نیستند مراجعه کرده و زوایای دیگر پروژه را مورد بررسی قرار دهند.
زمانی نه‌چندان دور، واژه‌ی "جهانی شدن" همچون ندایی رهایی‌بخش در فضای سیاست بین‌الملل طنین می‌انداخت؛ نویدبخش عصری نو، مبتنی بر رفاه مشترک، آزادی‌های فردی و شکوفایی اقتصادی برای تمامی انسان‌ها. اما اکنون، آن روی دیگر این سکه بیش از پیش رخ می‌نماید: نظمی پنهان، تکنولوژیک و الیگارشیک که زیر نقاب سرمایه‌داری لیبرال، سلطه‌ای بی‌سابقه را بر جوامع انسانی مستقر کرده است. آن‌چه در خفا رخ داده، یک پروژه‌ی عظیم و خزنده است: ائتلافی میان میلیاردرهای فناوری، ایدئولوگ‌های راست افراطی، و مهندسان اجتماعی، برای بنیان‌گذاری آنچه می‌توان "تکنوپادشاهی" نامید،حکومتی نوین، ورای صندوق‌های رأی، ورای مردم، و حتی ورای ملت.
این نظم نوین، تحت‌تأثیر اقتصاد نولیبرالیسم و انحصار تکنولوژیک، به تدریج شکل گرفته است. در این ساختار، تصمیمات کلیدی دیگر نه توسط اراده مردم، بلکه در پشت درهای بسته، توسط یک الیگارشی جهانی، ساخته می‌شود. هدف این ائتلاف مخفی، به‌چالش کشیدن اصول بنیادین دموکراسی و ایجاد یک سیستم حکومتی است که قدرت و ثروت در دستان معدودی از نخبگان تکنوکرات و سرمایه‌داران قرار گیرد.
جهانی شدن؛ زایش افسانه و مرگ رؤیا
در واپسین سال‌های قرن بیستم، با فروپاشی دیوار برلین و پایان جنگ سرد، پروژه‌ی جهانی‌شدن به مثابه‌ی تاج‌گذاری سرمایه‌داری غربی تلقی شد. از نهادهایی چون بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و سازمان ملل، تا روشنفکران لیبرال و نخبگان چپِ اصلاح‌طلب، همگی در تحسین این فرایند هم‌صدا شدند. جهانی شدن وعده می‌داد که مرزهای جغرافیایی محو خواهند شد و تمامی انسان‌ها از رفاه اقتصادی، آزادی‌های فردی و دسترسی برابر به منابع برخوردار خواهند شد.
جورج سوروس و بنیادهایی مانند «Open Society» نقش پررنگی در ترویج ایده‌های لیبرالیسم جهانی ایفا کردند. اما این پروژه به زودی با تناقضات درونی روبه‌رو شد. صنایع بزرگ به‌دنبال نیروی کار ارزان به کشورهای در حال توسعه مانند چین، ویتنام و هند منتقل شدند. نتیجه این فرآیند، از دست رفتن میلیون‌ها شغل در غرب، افزایش نابرابری طبقاتی و نارضایتی فزاینده‌ی عمومی بود.
واکنش به این بحران، ظهور راست افراطی و ملی‌گرایی نوین بود. مردمی که احساس طردشدگی و فریب‌خوردگی می‌کردند، به‌سوی احزاب پوپولیست و رهبران عوام‌گرا جذب شدند؛ از ترامپ در آمریکا گرفته تا بولسونارو در برزیل و احزاب افراطی در اروپا.
اما فرجام این پروژه، نه وحدت جهانی، بلکه شکاف طبقاتی، نارضایتی‌های فزاینده و ازهم‌گسیختگی هویتی بود. تولید به شرق منتقل شد، کارخانه‌ها در غرب تعطیل شدند، و طبقات متوسط و کارگر با بیکاری و ناامنی اقتصادی مواجه گشتند. در حالی که شرکت‌های چندملیتی سودهای میلیاردی کسب می‌کردند، مردم در کشورهای غربی، به‌ویژه آمریکا و اروپا، به‌دنبال یافتن راه‌حل‌های سیاسی برای مواجهه با این چالش‌های جدید، به احزاب پوپولیست و چهره‌های عوام‌فریب پناه بردند.
اینجا بود که پروژه‌ی دوم در سکوت آغاز شد: طراحی نظمی نوین با بهره‌گیری از فناوری و سیاست‌های اقتدارگرا. این پروژه، که به تدریج و در پشت پرده شکل می‌گرفت، هدفش ایجاد یک تغییر اساسی در مدل حکمرانی جهانی بود؛ جایی که دموکراسی‌ها در مقابل تکنولوژی و نخبگان اقتصادی زانو خواهند زد.
از دموکراسی تا تکنوپادشاهی - زایش یک ائتلاف نوین
در دل این آشوب اجتماعی، الیگارشی جدیدی متولد شد،ترکیبی از میلیاردرهای تکنولوژیک و نظریه‌پردازان ضد دموکراسی. دیگر نه صاحبان کارخانه و زمین، بلکه مالکین داده‌ها، پلتفرم‌ها و الگوریتم‌ها فرمان‌روایان جدید شدند. اینان نه محصول سیاست‌اند، نه زاده‌ی صندوق‌های رأی؛ بلکه تجسم سرمایه‌ی مطلق در عصر سایبرنتیک هستند.
در دنیای جدید، آن‌چه اهمیت دارد، نه تولید کالاها و خدمات، بلکه توانایی در جمع‌آوری و کنترل داده‌هاست. داده‌ها، همچون نفت، منبع اصلی قدرت در قرن بیست و یکم شده‌اند. در این سیستم جدید، همه‌چیز به دست تکنولوژی‌های دیجیتال و اطلاعات می‌افتد. این پلتفرم‌ها، همچون فیسبوک، گوگل، آمازون و توئیتر، در واقع به‌عنوان ابزارهایی برای نظارت و کنترل اجتماعی عمل می‌کنند. قدرت این غول‌های فناوری به حدی است که قادرند حتی روندهای سیاسی و اجتماعی را به‌طور مستقیم تحت تأثیر قرار دهند.
چهره‌هایی چون پیتر تیل و ایلان ماسک، به‌عنوان نمادهای این الیگارشی نوین، نقشی اساسی در شکل‌دهی به این تغییرات ایفا می‌کنند. پیتر تیل، با گفته‌های صریح خود که "من دیگر به دموکراسی اعتقاد ندارم" به‌طور علنی از تضعیف دموکراسی و تمرکز قدرت در دستان نخبگان حمایت کرده است.
«او باور دارد که دموکراسی مانعی بر سر راه پویایی و شکوفایی جوامع انسانی است. در نگاه او، آزادی حقیقی تنها از طریق تمرکز قدرت در دستان نخبگان تکنولوژیک حاصل می‌شود، نه از طریق سازوکارهای انتخاباتی متعارف.
او سرمایه گذاری های کلانی در پلتفرم هایی همچون فیسبوک و پالانتیر داشته که هدفشان جمع آوری و تحلیل داده های کاربران و استفاده از آن برای نفوذ در سیاست های عمومی و تجاری است.
چنین سرمایه‌گذاری‌هایی، همچنین در کنار حمایت‌های تیل از چهره‌هایی همچون دونالد ترامپ و جی‌دی ونس، به‌طور آشکار نشان‌دهنده تلاش برای ساخت نظمی نوین است که دموکراسی را به چالش کشیده و آن را با حکومتی اقتدارگرایانه و فناورانه جایگزین کند.


trumpletter.jpgدویچه وله - یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس سخنان سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان درباره نامه ترامپ به خامنه‌ای را رد کرد. او گفت، ترامپ در نامه‌اش فقط به "مسائل هسته‌ای" و "موشک‌های دارای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای" پرداخته است.

احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، ضمن رد اظهارات سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان، درباره نامه دونالد ترامپ به علی خامنه‌ای گفت، در نامه رئیس جمهوری آمریکا به رهبر جمهوری اسلامی «تنها و تنها "مسائل هسته‌ای" و "موضوع موشک‌های دارای قابلیت حمل سلاح‌های هسته‌ای" طرح شده است.»

حسن کاظمی قمی، سفیر سابق ایران در عراق و افغانستان، روز ۱۲ فروردین در یک برنامه تلویزیونی در شبکه افق گفت که مسئله آمریکا "فقط توقف برنامه هسته‌ای نیست"، بلکه ترامپ در نامه‌اش از جمله خواستار انحلال تمامی نهاد‌های تشکیل‌شده بعد از انقلاب در جمهوری اسلامی و در رأس آن نهاد ولایت فقیه، برچیدن و خلع سلاح نیروهای نیابتی ایران در منطقه و نیز رعایت برخی مسایل حقوق بشری بوده است.

ترامپ روز هفتم مارس اعلام کرد که نامه‌ای به خامنه‌ای نوشته و در آن خواستار مذاکره با ایران شده است. او همچنین گفت که تهران را از رد مذاکره که اقدام نظامی پیامد آن خواهد بود، بر حذر داشته است.

این نامه در تاریخ ۱۲ مارس توسط انور قرقاش، مشاور رئیس دولت امارات متحده عربی، به تهران تحویل داده شد. ترامپ در این نامه دو ماه به تهران برای تصمیم‌گیری فرصت داده بود.

هنوز مضمون نامه ترامپ به خامنه‌ای و پاسخ جمهوری اسلامی به آن به شکل رسمی از سوی هیچ‌یک از طرفین افشا نشده است.

لحن "بسیار محترمانه" نامه ترامپ

اما به گفته بخشایش اردستانی که از مفاد نامه ابراز اطلاع کرده، "موارد حقوق بشری و بحث نهادهای ذیل ولایت فقیه" در نامه ترامپ مطرح نشده است. به گزارش رویداد ۲۴، این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، تاکید کرده است که: «در این نامه چنین مسائلی طرح نشده و لحن و ادبیات نامه نیز بسیار محترمانه است.»

بخشایش اردستانی تصریح می‌کند: «در این نامه تنها و تنها بحث فعالیت‌های هسته‌ای طرح شده و اشاره‌ای نیز به موضوع موشک‌های ایرانی شده که قابلیت حمل سلاح هسته‌ای دارند و هیچ موردی دیگری اعم از مواردی که آقای کاظمی قمی طرح کردند، در این نامه قید نشده است.»

این نماینده مجلس در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه "ایران سلاح هسته‌ای نداشته و برنامه و هدف و تمایلی برای دستیابی به این سلاح نیز ندارد"، تاکید می‌کند: «ایران هرگز دستیابی به سلاح هسته‌ای را در دستور کار نداشته بنابراین مساله مورد حساسیت و تاکید ترامپ در این نامه از اساس در ایران وجود ندارد و مانعی نیز برای ادامه گفت‌و‌گو‌ها در اینباره نیست.»

👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله

بخشایش اردستانی به اظهارات اخیر علی لاریجانی هم واکنش نشان داده و آن را "دیدگاه‌های شخصی" او به عنوان "یک کارشناس" ارزیابی کرده که به گفته او «لزوما راهبرد نظام تلقی نمی‌شود.»

علی لاریجانی، مشاور ارشد خامنه‌ای، اعلام کرده بود که تهران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست، «اما اگر شما [آمریکا] در مسئله هسته‌ای ایران کار اشتباهی بکنید ایران را مجبور می‌کنید که به سمت این امر [ساخت سلاح هسته‌ای] برود، چون باید از خود دفاع کند.»

rahmanibanner.jpgجناب آقای قره خانی عزیز،

بدینوسیله کمیته نروژی-ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران در نروژ ، به نمایندگی از بخشی از جامعه ایرانیان مقیم نروژ، ضمن قدردانی فراوان از حمایت‌های مستمر شما از جنبش «زن، زندگی، آزادی» و مبارزات مشترک ما برای دموکراسی در ایران، از تعهد شما به ایستادگی در کنار مردم ایران در برابر رژیم استبدادی جمهوری اسلامی و مبارزه برای حقوق اساسی‌شان، صمیمانه تشکر می‌کنیم.

با این حال، باید نگرانی‌های خود را در مورد دیدارهای رسمی شما با شهبانوی پیشین ایران خانم فرح پهلوی در سال 2023 و آقای رضا پهلوی ، فرزند شاه پیشین ایران در ماه مارش 2025 را مطرح کنیم. عکس‌ها و گزارش این دیدارها به‌ طور گسترده در سایت‌های رسمی، حساب‌های کاربری رسانه‌های اجتماعی خانم فرح پهلوی و آقای رضا پهلوی و مطبوعات وابسته به آن‌ها منتشر شده است. این در حالی است که تاکنون هیچ گزارشی از این دیدارها در مطبوعات و رسانه‌های نروژ و سایت رسمی پارلمان نروژمنتشر نشده است.

این دیدارها واکنش‌های قابل‌توجهی را در میان بسیاری از ایرانیان، به‌ ویژه ایرانیان مقیم نروژ، برانگیخته است. از دید بسیاری از ناظران سیاسی و مدافعان حقوق بشر، این دیدارها فراتر از یک اقدام نمادین بوده و می‌تواند به‌عنوان مداخله غیرمستقیم در امور داخلی مردم ایران و نقض اصل بی‌طرفی تلقی شود.

برای بسیاری، این دیدار می‌تواند به معنای حمایت شما از یک جریان خاص از اپوزیسیون باشد که گرایش‌های سلطنت‌طلبانه و اقتدارگرایانه دارد و در پی تحمیل خود به‌عنوان تنها آلترناتیو سیاسی آینده ایران است. متاسفانه، این‌گونه اقدامات بیشتر منجر به ایجاد تفرقه و از هم‌گسیختگی میان ایرانیان مخالف رژیم می‌شود تا تقویت همبستگی.

علاوه بر این، حضور شما در این دیدارها ابهامات زیادی را در خصوص ماهیت و اهداف آن‌ها و موضع رسمی پارلمان و دولت نروژ ایجاد کرده است.

بعضی از پرسش‌هایی که در این رابطه برای ما و بخش بزرگی از افکار عمومی ایرانیان، به‌ویژه ایرانیان مقیم نروژ، مطرح است به شرح زیر است:

  • آیا این دیدارها از سوی پارلمان نروژ به رسمیت شناخته شده و با هماهنگی یا اطلاع وزارت امور خارجه نروژ انجام شده است؟
  • این گفت‌وگوها دقیقاً در چه زمینه‌هایی و با چه اهدافی انجام شده است؟ برای مثال، طبق اظهارات آقای رضا پهلوی، در این دیدار در مورد مسائل اقتصادی آینده ایران نیز صحبت شده است. در صورت صحت این امر، این گفت‌وگوها با چه جایگاه حقوقی صورت گرفته است؟
  • اگر این دیدار و انتشار تصاویر آن را نقض اصل بی‌طرفی دیپلماتیک مطابق کنوانسیون وین (۱۹۶۱) نمی‌دانید، آیا آمادگی برگزاری دیدارهای مشابه با سایر گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی را دارید؟ و در این صورت چه اقداماتی در این راستا انجام داده‌اید؟

مایل هستیم توجه شما را به برخی از نگرانی ها و ابهامات این اقدام جلب کنیم:

  • نقض اصل بی طرفی: دیدار رسمی با نمایندگان یک جریان خاص، در حالی که دیدار مشابهی با دیگر گروه‌های سیاسی صورت نگیرد، اصل بی طرفی را نقض می‌کند.
  • افزایش شکاف در اپوزیسیون: این دیدارها به ‌جای تقویت انسجام میان نیروهای دموکراسی‌خواه، موجب تعمیق اختلافات و تضعیف همبستگی سیاسی مخالفان جمهوری اسلامی می‌شود.
  • تحمیل یک آلترناتیو خاص: مشروعیت بخشی به فرد یا جریان خاص در اپوزیسیون یک کشور بدون داشتن نمایندگی دموکراتیک، می‌تواند با اصل حق تعیین سرنوشت ملت‌ها در تضاد باشد.
  • ابهام در سیاست خارجی نروژ: عدم شفافیت در مورد اهداف این دیدارها می‌تواند اعتبار سیاست خارجی نروژ به‌عنوان کشوری مدافع حقوق بشر را تضعیف کند.

از این رو، ما به‌عنوان بخشی از شهروندان نروژی ایرانی‌تبار از شما درخواست داریم که:

  • در خصوص ماهیت، اهداف و محتوای این دیدارها شفاف سازی کنید.
  • گزارش این دیدارها را در اختیار پارلمان نروژ و افکار عمومی قرار دهید.
  • از هرگونه اقدامی که به حمایت از گرایش خاصی در اپوزسیون ایران تعبیر شود، پرهیز نمایید.
  • رسماً اعلام کنید که این دیدار به معنای حمایت رئیس پارلمان نروژ از گرایش سیاسی خاصی در میان مخالفان جمهوری اسلامی نبوده و نیست.
  • برای رفع هرگونه سوءتفاهم، با دیگر مخالفان جمهوری اسلامی و نماینده گان و مدافعان جنبش زن، زندگی، آزادی، نیز دیدار مشابهی را انجام دهید .
  • روشن سازید که آیا این دیدار جنبه شخصی داشته یا با اطلاع و به نمایندگی از کل احزاب پارلمان نروژ صورت گرفته است.

امیدواریم که موضع پارلمان و احزاب پارلمانی در خصوص این دیدار از طریق کانالهای رسمی، حزبی و پارلمانی پیگیری و روشن شده و گزارشی رسمی در این ‌باره ارائه گردد.

nuclear.jpgکنسرسیوم بین‌المللی مدیریت انرژی اتمی

امیرحسین برمکی - تورنتو

[email protected]

مقدمه:

بحران هسته‌ای ایران به یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های بین‌المللی چند دهه اخیر تبدیل شده است. این در حالی است که بررسی تاریخچه برنامه هسته‌ای ایران نشان می‌دهد منشأ این بحران نه در فناوری هسته‌ای، که در بازی سیاسی قدرت‌های بزرگ نهفته است. طرح پیشنهادی حاضر با رویکردی نوین و عملیاتی، راه‌حلی عادلانه و همه‌جانبه ارائه می‌دهد که می‌تواند به این تنش‌های طولانی مدت پایان دهد. این طرح نه تنها در پی ایجاد راه‌حلی برای ایران است، بلکه می‌تواند الگوی جدیدی برای مواجهه با سایر بحران‌های مرتبط با انرژی هسته‌ای در جهان باشد. از طریق یک مدل مبتنی بر مشارکت بین‌المللی، شفافیت کامل، تضمین‌های امنیتی، و همکاری اقتصادی، این طرح قابلیت تبدیل شدن به یک الگوی نوین دیپلماسی فنی را دارد.

این بحران از دوران رژیم شاه مخلوع آغاز نشده و در ابتدا برنامه اتمی ما با حمایت کامل غرب و اروپا، به ویژه آمریکا، توسعه یافت. جالب است بدانیم که در سال ۵۷، ۹۰٪ از نیروگاه بوشهر تکمیل شده بود. در آن زمان، غرب هیچ مخالفتی با برنامه هسته‌ای ایران نداشت و حتی قراردادهایی با اروپا برای ساخت ۱۳ نیروگاه هسته‌ای در ایران منعقد شده بود. حالا چرا این برنامه به بزرگ‌ترین تهدید جهانی تبدیل شده؟ آیا تنها به دلیل رفتن شاه است؟ این پرسش‌ها نیاز به یک پاسخ منطقی دارند.اگر نگرانی اصلی، ساخت بمب هسته‌ای است، بهترین راه‌حل این است که آمریکا به‌عنوان شریک در پروژه‌های هسته‌ای ایران وارد شود. پیشنهاد این است که مثلا ترامپ و ایران یک کنسرسیوم تشکیل دهند که آمریکا به‌عنوان شریک اصلی آن باشد و به مدت ۵۰ سال، تاسیسات هسته‌ای ایران را اجاره کند. در این صورت، این شرکت جدید می‌تواند برق تولید کرده و نیروگاه‌های جدیدی در کنار خلیج فارس بسازد، سپس برق تولیدی را به ایران و کشورهای همسایه با نرخ توافقی، مشابه قراردادهای نفتی عراق، بفروشد. آیا واقعاً باید جنگی صورت گیرد و تاسیسات نابود شوند؟ اگر غربی‌ها خودشان در تاسیسات هسته‌ای ایران حضور داشته باشند و ایران هم رسماً اعلام کرده که هیچ‌گاه قصد ساخت بمب هسته‌ای نداشته است، دیگر اسراییل چه توجیهی برای حمله به ایران خواهد داشت؟ وقتی که ایران به‌طور رسمی اعلام کرده است که قصد تولید بمب هسته‌ای ندارد و هیچ شاهدی هم بر آن نباشد و یک کنسرسیوم بین المللی مدیر تاسیسات باشند، چرا باید ایران بمباران شود؟ چرا با این پیشنهاد نمی‌توانیم اسراییل و آمریکا را از تهدیدات خود خلع سلاح کنیم؟ این همان عقلانیت و راه‌حل بحران است که به آن نیاز داریم. وقت آن است که توپ را در زمین طرف مقابل بیندازیم! نیروگاه بوشهر را به یک شرکت آمریکایی یا تعدادی با هم مانند جنرال الکتریک اجاره دهید. تمام نیروگاه‌های هسته‌ای در اروپا، کانادا و آمریکا خصوصی هستند و هیچ سرمایه‌گذاری دولتی در آن‌ها وجود ندارد. به جمهوری اسلامی و ایران ۵۰ سال فرصت تنفس بدهید. همچنین، پرسنل خارجی و بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی می‌توانند در تاسیسات فردو و بوشهر گشت‌زنی کنند تا تمامی نگرانی‌ها رفع شود. این کار به ایران فرصت می‌دهد که از این بحران رهایی یابد. حتی می‌توان به خود ترامپ سهام ممتاز اعطا کرد! وقتی میزان تولید و مصرف اورانیوم کاملاً مشخص است، دیگر چه بهانه‌ای باقی می‌ماند؟ علاوه بر این، ایران از این طریق درآمد خواهد داشت و برق تولید خواهد شد، که هم‌اکنون با کمبود جدی آن مواجه هستیم. با یک تصمیم منطقی، می‌توان صدها مشکل را حل کرد.

تاریخچه دوگانه رفتار غرب:

بررسی مواضع غرب در قبال برنامه هسته‌ای ایران نشان‌دهنده تناقضی آشکار است. در دوران پیش از انقلاب، زمانی که ایران تحت حاکمیت نظامی همسو با غرب اداره می‌شد، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن نه تنها مخالفتی با پیشرفت هسته‌ای ایران نداشتند، بلکه به صورت فعال از آن حمایت می‌کردند. در آن مقطع تاریخی، آمریکا راکتور تحقیقاتی تهران را با سوخت اورانیوم غنی‌شده تا سطح ۹۳ درصد - که مستقیماً قابلیت استفاده در تسلیحات هسته‌ای را دارد - در اختیار ایران قرار داد. شرکت آلمانی زیمنس قرارداد ساخت نیروگاه بوشهر را امضا کرد که تا سال ۱۳۵۷ حدود ۹۰ درصد پیشرفت داشت. فرانسه نیز توافق کرد تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم در اصفهان را برای ایران احداث کند.

این همکاری‌های گسترده نشان‌دهنده آن است که موضوع اصلی نگرانی غرب نه در ذات فناوری هسته‌ای بلکه در مسائل ژئوپلیتیکی، وابستگی یا استقلال کشورها و توازن قدرت منطقه‌ای نهفته است. رفتار دوگانه غرب بعد از انقلاب 57، که در آن مواضع کاملاً متضادی اتخاذ شد، نشان‌دهنده نوعی استاندارد دوگانه و معیارهای غیرفنی در ارزیابی برنامه‌های هسته‌ای کشورهاست. بررسی مواضع غرب در قبال برنامه هسته‌ای ایران نشان‌دهنده تناقضی آشکار است. در دوران پیش از انقلاب، زمانی که ایران تحت حاکمیت نظامی همسو با غرب اداره می‌شد، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن نه تنها مخالفتی با پیشرفت هسته‌ای ایران نداشتند، بلکه به صورت فعال از آن حمایت می‌کردند.اما پس از انقلاب، همان کشورهایی که خود بانی و مشوق توسعه برنامه هسته‌ای ایران بودند، ناگهان مواضعی کاملاً متضاد در پیش گرفتند. این تغییر جهت آشکار ثابت می‌کند که نگرانی اصلی غرب هرگز ماهیت فناوری هسته‌ای نبوده، بلکه استقلال سیاسی و پیشرفت علمی کشوری است که خارج از نظم مورد نظر آنان عمل می‌کند.

جزئیات طرح پیشنهادی کنسرسیوم بین‌المللی:

۱. ساختار و ترکیب کنسرسیوم:

پیشنهاد می‌شود کنسرسیومی بین‌المللی متشکل از شرکت‌های پیشرو در صنعت انرژی هسته‌ای جهان تشکیل شود. این کنسرسیوم می‌تواند شامل شرکت‌های آمریکایی (مانند جنرال الکتریک و وستینگهاوس)، اروپایی (نظیر EDF فرانسه و زیمنس آلمان) و روسی (روس‌اتوم) باشد. ترکیب سهامی این کنسرسیوم به گونه‌ای طراحی می‌شود که منافع همه طرف‌ها را تأمین کند: ۴۰ درصد سهام برای شرکت‌های آمریکایی، ۳۰ درصد برای اروپایی‌ها، ۲۰ درصد برای روسیه و ۱۰ درصد برای ایران. این ساختار به نحوی طراحی شده است که هیچ کشوری به‌تنهایی قادر به کنترل کامل برنامه هسته‌ای نباشد، بلکه مشارکت متعادل بین قدرت‌های جهانی و ایران، به شفافیت و اعتمادسازی منجر شود. ترکیب سهمیه‌ها همچنین انعکاسی از وزن اقتصادی، فنی و سیاسی طرفین در حوزه انرژی هسته‌ای است و حضور ایران در این ترکیب سهامی، نشانه‌ای از حاکمیت ملی در عین همکاری بین‌المللی خواهد بود.

۲. مدل مالکیت: تأسیس شرکت ایرانی و واگذاری بهره‌برداری به کنسرسیوم:

بر اساس این پیشنهاد، دولت ایران یک شرکت دولتی یا نیمه‌دولتی جدید تأسیس خواهد کرد که مالکیت کلیه تأسیسات هسته‌ای، نیروگاه‌ها، و زیرساخت‌های مرتبط را در اختیار دارد. این شرکت، به عنوان نماینده حاکمیت ملی، طی قراردادی ۵۰ ساله، بهره‌برداری، نگهداری و مدیریت روزانه این تأسیسات را به کنسرسیوم بین‌المللی واگذار خواهد کرد.

این مدل اجازه می‌دهد که مالکیت حقوقی و رسمی کلیه زیرساخت‌های هسته‌ای در اختیار دولت ایران باقی بماند و در عین حال، با استفاده از دانش فنی و سرمایه‌گذاری کنسرسیوم بین‌المللی، بهره‌برداری بهینه و ایمن از این تأسیسات تضمین شود. مشابه این مدل در صنایع نفتی، حمل‌ونقل و حتی بنادر در سایر کشورها نیز موفق بوده و نوعی "مدیریت اجاره‌ای بلندمدت" محسوب می‌شود که ضمن حفظ استقلال، امکان همکاری گسترده بین‌المللی را فراهم می‌سازد.

ایران از این طریق ضمن حفظ حاکمیت بر دارایی‌ها، از مزایای فناوری، مدیریت مدرن، فروش انرژی، اشتغال‌زایی، و رفع تحریم‌ها بهره‌مند خواهد شد. همچنین این ساختار برای شرکای بین‌المللی نیز جذاب خواهد بود، چرا که اطمینان از چارچوب قانونی، ضمانت اجرایی قرارداد، و امکان بازگشت سرمایه را فراهم می‌آورد.

trump.jpgیورونیوز - دومین دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده آمریکا، در حالی آغاز شده است که بسیاری از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی، چه در داخل و چه در خارج ایران، امیدوارند ترامپ این بار بتواند با فشار حداکثری یا حتی با حملۀ نظامی، حکومت مذهبی ایران را ساقط کند.

با این حال ایرانیان بسیاری هم، فارغ از اینکه چه نظری درباره جمهوری اسلامی دارند، روی خوشی نسبت به ترامپ ندارند؛ چراکه او را سیاستمداری مخالف ارزش‌های دموکراتیک می‌دانند.

یورونیوز برای بازتاب نسبی نظر عامه مردم ایران درباره دونالد ترامپ، این سؤال ساده را با آن‌ها در میان نهاده است که «از ترامپ خوشتان می‌آید یا بدتان می‌آید؟ چرا؟»

آنچه در پی می‌آید، پاسخ برخی از مردم عادی ایران به سوال یادشده است؛ مردمی که اگرچه کارشناس امور سیاسی نیستند، ولی غالبا اخبار سیاسی را با جدیت و اشتیاق دنبال می‌کنند.

عاطفه، ۶۰ ساله، معلم بازنشسته، شخصیت اقتدارگرای دونالد ترامپ را شبیه شخصیت رهبر جمهوری اسلامی می‌داند و می‌گوید: «به نظر من شخصیت ترامپ بسیار به خامنه‌ای شبیه است. او به شدت خودشیفته و قدرت‌طلب است و دوست دارد با حرف‌هایش مردم را به سمت خودش بکشاند. فکر نمی‌کنم وقتی تصمیمی بگیرد، کسی بتواند نظرش را عوض کند و اگر در ماجرایی موفق شود، می‌خواهد آن را به رخ همۀ دنیا بکشد و اگر هم اشتباهی مرتکب شود، فکر می‌کنم آن را گردن نمی‌گیرد و خطایش را به دیگران نسبت می‌دهد. در عین حال چون معامله‌گر است، هر لحظه ممکن است منافعش باعث شود کل برنامه و مواضعش را عوض کند. پس غیر قابل پیش‌بینی است. به نظرم این شخصیت صفر و صدی است. یعنی عده‌ای کاملا از او نفرت دارند و عده‌ای هم عاشقش هستند؛ چیزی که در مورد خامنه‌ای هم تا حد زیادی صدق می‌کند. منتها ترامپ در اوج اقتدار است و خامنه‌ای فقط توهم قدرتمندی دارد. بنابراین برای من به عنوان یک ایرانی، شخصیت ترامپ اصلا دوست‌داشتنی نیست چون من را به یاد کسی می‌اندازد که با تصمیمات اشتباه و خودرأیی و بی‌فکری، مردم ایران را به خاک سیاه نشانده است. ولی ترامپ قدرت مقابله با خامنه‌ای را دارد و فکر می‌کنم می‌تواند او را سر جایش بنشاند و از این جهت برایم آدم مهمی است، اما دوست‌داشتنی هرگز.»

اما امیر، ۵۰ ساله، فعال گردشگری، می‌گوید: «از ترامپ خوشم نمی‌آید چراکه "پرنسیب" سیاستمداران را ندارد. ادب را حتی به شکل ظاهری‌اش رعایت نمی‌کند. اصولا انسانی که هیچ منتقدی را برنتابد، نمی‌تواند شایستۀ احترام باشد چه رسد به خوش‌آمدن! البته شاید بتوان سیاه ننگریست و و یک سری باورهای بلندپروازانۀ او را و اینکه با قدرت به هدفش می‌نگرد و به تعهداتی که به طرفدارانش می‌دهد با تمام توان عمل می‌کند، تحسین نمود اما او احترامی برای دموکراسی قائل نیست و تنها و تنها به برنده شدن فکر می‌کند؛ موضوعی که او را برای من دوست‌نداشتنی می‌کند.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

ولی وحیده، ۴۵ ساله، وکیل دادگستری، اگرچه از تحریم‌های ترامپ علیه ایران ناراضی است، نظر مثبتی به ترامپ دارد و می‌گوید: «از شخصیت ترامپ خوشم می‌آید چون فکر می‌کنم با ذکاوت است. شوخ‌طبعی‌اش هم به نظرم ناشی از هوش زیاد اوست. به نظرم جایگاهش را با زحمت بدست آورده و برای مردم کشور خودش واقعا دلسوزانه کار می‌کند. اما از عملکرد سیاسی‌اش نسبت به ایران ناراضی‌ام. اگرچه می‌دانم او نمی‌تواند دایۀ دلسوزتر از مادر باشد. در واقع رهبر ما باید دلسوز ایران باشد و غرور بی‌دلیل را کنار بگذارد. در کل در صحنۀ سیاسی بابت وضع خودمان و تحریم‌های موجود بسیار عصبانی‌ام. البته اگر هدف ترامپ پاک کردن جمهوری اسلامی از صفحۀ روزگار باشد، باز قابل تأمل است. اما اگر هدفش فقط نابودی حزب‌الله لبنان و گروه‌هایی از این دست باشد و بخواهد کارد را به استخوان ملت ایران برساند که قیام کنند، نهایتا از عملکرد او ناراضی خواهم بود.»

araqchitrumpbanner.jpgدر‌حالی‌که مقام‌های ایرانی تلاش داشتند در داخل ایران وانمود کنند که دولت «دونالد ترامپ» هنوز به پذیرش پیشنهاد از سوی ایران برای مذاکرات غیرمستقیم پاسخ نداده، رییس‌جمهور آمریکا در یک کنفرانس خبری مشترک با «بنیامین نتانیاهو» خبر داد که نه‌تنها گفت‌وگوها با جمهوری اسلامی ایران آغاز شده، که ۲۲فروردین۱۴۰۴ دو طرف به‌شکل مستقیم و در یک سطح بسیار بالا با هم مذاکره خواهند کرد

فرامرز داور - ایران وایر

ساعاتی بعد از صحبت‌های ترامپ در نیمه شب تهران، به نظر می‌رسد «عباس عراقچی»، وزیر خارجه ایران وادار شد اعلام کند مذاکرات در همان تاریخی که ترامپ گفته بود، «به‌شکل غیرمستقیم» در عمان برگزار خواهد شد.

پس از توییت عراقچی و تاکید او بر مذاکره غیر مستقیم در اوایل وقت اداری در تهران هم اعلام شد که مذاکره‌کنندگان از ایران خود عراقچی و از آمریکا، «استیو ویت کاف»، نماینده ترامپ در امور خاورمیانه خواهند بود.

به این ترتیب، اظهارات پی‌در‌پی «علی خامنه‌ای» در رد مذاکره با آمریکا که انجام آن را «غیرهوشمندانه، غیرشرافتمندانه و غیرعاقلانه» خوانده بود، از اساس باطل شد.

اعلام زمان و سطح مذاکرات در سالگرد قطع روابط

شروع مذاکره مستقیم وزیر خارجه جمهوری اسلامی و نماینده دولت ترامپ در امور خاورمیانه، درست در سالگرد قطع رابطه رسمی ایران و آمریکا اعلام شد. رابطه جمهوری اسلامی و ایالات متحده با تصمیم «جیمی کارتر»، رییس‌جمهور وقت آمریکا، ۱۸فروردین۱۳۵۹ و به‌دنبال ادامه گروگان‌گیری در سفارت این کشور در تهران قطع شد و تاکنون در همان وضعیت است.

می‌توان تصور کرد که مقام‌های ایران با‌توجه به تاکید خامنه‌ای بر انجام ندادن مذاکره با دولت ترامپ، علاقمند به فاش شدن آن حداقل در روزهای انجام مذاکره نبودند، اما رییس‌جمهور آمریکا فضای مذاکرات را طور دیگری پیش برد و البته مجددا تهدید تلویحی کرد که در صورت شکست گفت‌و‌گوها، آنچه در انتظار ایران است، خوب نیست.

تا به اینجای کار آمریکا که به نظر می رسد علاقمند به بازیگری امارات متحده عربی است، با میزبانی عمان که سابقه طولانی در میانجی‌گری بین ایران و آمریکا موافقت کرده است.

در سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۲، ایران و آمریکا با ابتکار عمان، مذاکرات مفصل و مستقیمی در عمان و از‌جمله یکی از کاخ‌های «سلطان قابوس»، رهبر وقت این کشور انجام دادند که سرانجام به ارسال پیام «باراک اوباما» به خامنه‌ای در پذیرش اصل غنی‌سازی اورانیوم انجامید، که محور اختلافات قدرت‌های جهانی و جمهوری اسلامی بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در ۴۵ سال گذشته، دو کشور از زمان اشغال سفارت آمریکا در تهران و حتی بعد از قطع رسمی روابط نه‌تنها کانال‌های تماس مستقیم خود را حفظ کردند، که بارها مذاکرات رودررویی انجام دادند که خامنه‌ای نام‌های متفاوتی بر آن‌ها گذاشته؛ اما بر‌هر‌حال مذاکره مستقیم با آمریکا محسوب می‌شود.

مذاکره با فرستاده ریگان در هتل استقلال

مذاکره برای آزادی دیپلمات‌های گروگان گرفته شده در تهران با میانجی‌گری الجزایر انجام شد. حتی در سال ۱۳۶۵، «مک فارلین»، مشاور امنیت ملی «رونالد ریگان» رییس‌جمهور وقت آمریکا، در سفری فوق‌العاده غیرمنتظره به تهران آمد و در هتل استقلال کنونی با مقام‌های ایرانی برای فروش سلاح به ایران که در جنگ با عراق بود، مذاکره و توافق کرد.

Arman_Mostoufi.jpgفروردین 2584 ایرانی (1404 هجری)

در سخن از روابط ایرانیان و یهودیان، نخستین رویدادی که به یاد می‌آید، آزادی یهودیان از اسارت بابل به دست کوروش است ولی حضور یهودیان در ایران به 160 سال پیش از پادشاهی کوروش بازمی‌گردد. در سال 163- ایرانی (722 پیش از میلاد) شلمانسر پنجم (Shalmāneser V) پادشاه آشور، بخش شمالی اسرائیل کنونی را تصرف کرد و کوچاندن یهودیان به سرزمین ماد در شرق امپراتوری آشور را آغاز کرد. شلمانسر در همان سال درگذشت ولی برادر و جانشینش، سارگون دوم (Sargon II)، کوچاندن یهودیان به ماد را ادامه داد. در « کتاب دوم پادشاهان »، از کتاب‌های تاریخ یهودیان، شمار یهودیانی که در آن روزگار به ماد کوچ داده شدند، 27290 نفر ذکر شده است.

باید توجه داشت که مرزهای ماد در روزگار امپراتوری آشور چندان مشخص نبود تا جایی که اصفهان امروزی هم بخشی از سرزمین ماد به شمار می‌آمد. بخشی از یهودیان وقتی به اصفهان رسیدند، آن سرزمین را بسیار همانند اورشلیم یافتند. در آنجا فرود آمدند و به آبادانی پرداختند و آن آبادی را « یهودا » یا یهودیه نامیدند. جای یهودیه باستان را بسیاری از پژوهشگران، محله کنونی « جویباره » در اصفهان می‌دانند. بخشی دیگر از یهودیان، پیشتر، در شوش، پایتخت انشان، ماندگار شده بودند. به این ترتیب، به آسانی می‌توان باور کرد که کوروش بزرگ، فرزند پادشاه انشان، پیش از رسیدن با شاهنشاهی ایران و گشودن بابل، یهودیان را می‌شناخت. برخی از پژوهشگران بر این باورند که بر پایه رابطه خوبی که میان ایرانیان و یهودیان برقرار بود، یهودیان بابل در گشودن آن شهر به کوروش یاری رساندند.

کوروش وقتی بر بابل چیره شد، یهودیان را از اسارت آزاد کرد و ابزار و دستمایه به آنان داد تا به اسرائیل بازگردند و پرستشگاه اورشلیم را از نو بسازند. آن پرستشگاه را نبوکدنصر دوم (Nebuchadnezzar II)، پادشاه بابل، همان که یهودیان را به اسارت گرفته بود، 27 سال پیش از پادشاهی کوروش، در سال (586 پیش از میلاد) ویران کرده بود. در اجرای فرمان کوروش، نزدیک به 50000 یهودی به اسرائیل بازگشتند. آنها برای نشان دادن سپاسگزاری خود، دروازه شرقی اورشلیم را « دروازه شوش » نامیدند و نشان شهر شوش را برفراز آن نشاندند.

آزادی یهودیان از اسارت بابل، در تاریخ یهود، آنچنان اهمیت دارد که در کتاب‌های دینی یهودیان کوروش را مشیاخ (مسیح) به معنای رهایی دهنده، نامیده‌اند. به نوشته امنون نتصر (Amnon Netzer) در کتاب « پادیاوند »: « ... در تاریخ یهود، پس از بیرون رفتن از مصر، پیوند دلها میان ایرانیان و یهودیان، که عقد آن توسط کوروش در کنار نهرهای بابل بسته شده بود، دومین رویداد خاطره انگیز و مهم تاریخ یهود محسوب می‌شود. به عبارت دیگر، همان گونه که می‌توان حدس زد، اگر رهبری چون موسی از میان قوم یهود برنمی‌خاست، امکان تحلیل و نابودی این قوم در میان مصریان چندان بعید به نظر نمی‌رسید. در مورد اخیر باید تاکید کرد اگر کوروش کبیر در آن مقطع زمانی دست به رهایی یهودیان اسیر در بابل نمی‌زد، ملت یهود دچار سرنوشتی دیگر، به احتمال قوی دردناکتر، می‌شد ».

B_Biniaz.jpgدر ژوئن ۲۰۲۳ ترجمه کتابچه‌ی «تأثیرات چت‌جی‌پی تی و هوش مصنوعی بر جامعه ما» (ادواردو کاستل) و در دسامبر همان سال کتابچه‌ی «از میمون تا هوش مصنوعی» - را نوشتم و منتشر کردم. هر دوی این نوشته را می‌توانید از سایت «بازنگری» در لینک زیر رایگان دانلود کنید. [1]

ما کلاً سه نوع خاص از «هوش مصنوعی» می‌شناسیم: الگوها یا مدل‌های زبانی، ماشین‌های هوشمند یا دستیاران و هوش مصنوعی فراگیر. آن‌چه در نوشتارهای برخی نویسندگان مقالات آشکار است، ارزش‌گذاری همسانِ این سه مفهوم زیر نام «هوش مصنوعی» است. موضوع مورد بررسی ما در این‌جا البته مُدل‌ها یا الگوها و یا پلتفرم‌های زبانی مانند «چت‌ جی‌پی‌تی»، «جمینی / بارد»، «گروک»، «دیپ‌سیک»، «Qwen»، «LLaMA» و غیره.

تلاش می‌کنم که در این‌جا تا آن‌جا که ممکن است به زبان ساده توضیح بدهم.

ماشین‌های هوشمند: ماشین‌های هوشمند، کامپیوترها یا ابرکامپیوترها یا مراکز داده‌هایی هستند که برای یک کار معین طراحی شده‌اند. برای نمونه ماشین‌های هوشمند برای تشخیص بیماری‌ها به‌ویژه سرطان. برای نمونه، هزاران یا شاید میلیون‌ها «داده» به این کامپیوترها داده می‌شود. آلگوریتم‌ها به گونه‌ای نوشته می‌شوند که این داده‌ها را در اشکال گوناگونی طبقه‌بندی می‌کنند و می‌توانند هزاران نوع سرطانِ شناخته‌شده یا ناشناخته را «انتزاع / تجرید» کنند. به همین دلیل، ضریب خطای این کامپیوترها بسیار پایین است. یا خودروهای بی‌راننده، این‌ها عملاً ماشین‌های هوشمند هستند که باید بتوانند از برخورد با هر گونه مانعی پرهیز نمایند. یا ماشین‌های هوشمندی که فقط برای شناسایی زندگی و مرگِ مرجان‌های دریایی طراحی شده‌اند. پس نتیجه می‌گیریم که ماشین‌های هوشمند فقط و فقط برای یک کار طراحی می‌شوند و هیچ گونه کاری در حوزه‌های دیگر نمی‌توانند انجام بدهند. به همین دلیل، به این ماشین‌های هوشمند، ماشین‌های دستیار نیز گفته می‌شوند.

markets.jpgایران اینترنشنال - در پی ادامه تنش‌ها میان جمهوری اسلامی و آمریکا و التهاب در بازارهای ارز و طلا در کشور، بهای دلار به آستانه ۱۰۶ هزار تومان و سکه به ۹۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسید.

با گذشت سه روز از بازگشایی بازارهای داخلی در سال ۱۴۰۴ و پس از تعطیلات رسمی نوروز، سکه طلا و دلار به مدار صعودی بازگشتند.

در معاملات دوشنبه ۱۸ فروردین هر دلار آمریکا با افزایش بیش از هزار تومانی نسبت به روز گذشته، با قیمت ۱۰۵ هزار و ۹۰۰ تومان فروخته شد و نرخ حواله دلار به ۱۰۸ هزار و ۸۰۰ تومان رسید.

بازارهای جهانی سهام دوشنبه ۱۸ فروردین با سقوط شدید مواجه شدند. در حالی‌ که دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، همچنان بر برنامه‌های گسترده خود برای اعمال تعرفه‌ها پافشاری می‌کند، سرمایه‌گذاران نگرانند که این اقدامات به رکود اقتصادی منجر شوند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، بازارهای آتی نرخ بهره، اکنون تقریبا پنج مرحله کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ را برای سال جاری پیش‌بینی می‌کنند.

این تحولات باعث کاهش بازده اوراق خزانه‌داری آمریکا و تضعیف ارزش دلار در برابر دارایی‌های امن مانند ین ژاپن و فرانک سوئیس شده است.

ترامپ یک‌شنبه ۱۷ فروردین در هواپیمای ایر فورس وان به خبرنگاران گفت که نگران سقوط بازار نیست؛ سقوطی که تاکنون حدود شش تریلیون دلار از ارزش بازار سهام آمریکا را از بین برده است.

او گفت: «من نمی‌خواهم چیزی سقوط کند اما گاهی باید دارو مصرف کرد تا چیزی را درمان کرد.»

چین اعلام کرد واکنش بازارها «نشان‌دهنده جدیت در پاسخ به سیاست‌های آمریکا» است.

برخی سرمایه‌گذاران انتظار داشتند زیان هزاران میلیارد دلاری و آسیب سنگین به اقتصاد، ترامپ را از ادامه این مسیر بازدارد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

بروس کسمن، رییس بخش اقتصاد شرکت خدمات مالی و بانکداری جی‌پی‌ مورگان هشدار داد: «ابعاد و تاثیر مخرب سیاست‌های تجاری آمریکا، در صورت تداوم می‌تواند حتی اقتصاد سالم آمریکا و جهان را وارد رکود کند.»

او احتمال وقوع رکود را ۶۰ درصد اعلام کرد و گفت: «انتظار داریم نخستین کاهش نرخ بهره در خرداد رخ دهد و پس از آن، فدرال رزرو در هر جلسه تا دی ماه نرخ‌ها را کاهش دهد.»

7-12.jpgعباس عبدی - روزنامه اعتماد

با تشديد اخبار حمله به تأسيسات هسته‌اي ايران، گرايش به تحريك حكومت و سياستگذاران ايراني يا تبليغ و تهديد به ساخت بمب هسته‌اي بيشتر شده است و نقطه عطف آن سخنان آقاي علي لاريجاني بود كه گفت: «اگر امريكا كار اشتباهي بكند، ما مجبور مي‌شويم به سمت سلاح هسته‌اي برويم.» البته اين حرف جديدي نبود.

ارديبهشت سال پيش هم آقاي خرازي، رييس شوراي راهبردي روابط خارجي چنين تهديدي را با زباني ظريف‌تر انجام داد و گفت: «ما تصميمي براي توليد بمب هسته‌اي نداريم اما اگر موجوديت ايران تهديد شود، ناچاريم دكترين هسته‌اي خود را تغيير بدهيم.» پيش از همه اينها آقاي هاشمي‌رفسنجاني تهديدهاي تهاجمي و تندتري كرده بود.

وي در خطبه‌هاي نماز جمعه ۲۳ آذر ۱۳۸۰ گفت: «اگر روزي البته اين خيلي مهم است دنياي اسلام متقابلا مجهز شود به اين سلاح‌هايي كه امروز اسراييل دارد آن روز اين استراتژي استكبار به بن‌بست مي‌رسد چون استعمال يك بمب اتم در داخل اسراييل هيچ چيزي باقي نمي‌گذارد. اما در دنياي اسلام آسيب فقط مي‌زند و اين اتفاق دور از عقل نيست.»

اين سخنان نشان مي‌داد كه درك رسمي از بمب اتم خيلي ساده‌انگارانه است، گويي يك بمب عادي است. اتفاقا پس از اين سخنان بود كه معناي برنامه هسته‌اي ايران تفاوت كرد و شاخك‌هاي جهاني به فعاليت هسته‌اي ايران تيز و متمركز شد و اين بحران بزرگ را ايجاد و يك سال بعد آژانس انرژي هسته‌اي و شوراي امنيت را وارد مرحله جديدي از مواجهه با ايران كرد. ظاهرا آقايان توجه نداشتند كه داخل اتاق شيشه‌اي نشستن و سنگ‌پراني به بيرون عواقب خوبي ندارد.

كسان كم‌اهميت ديگري هم اين روزها چنين شعارهايي را داده‌اند، ازجمله يك عضو كميسيون امنيت ملي مجلس گفته: «اگر ما هم مسلح به ‎بمب اتمي بوديم، ترامپ جرات تهديد به بمباران نمي‌كرد. مدت‌هاست كه بسياري از نخبگان و دلسوزان كشور و انقلاب آزمايش و اعلام [ساخت] بمب [اتمي] را درخواست دارند.

او نمي‌داند كه اگر مي‌توانستند بسازند، پيش‌تر چنين كاري را كرده بودند و البته پيش از ساختن يا حتي دسترسي به توانايي ساختن، بمباران مي‌شدند. اگر الان تا اين مرحله پيش آمده‌اند به دليل همين فتوا و سياست همسو با آن بوده. بنابراين اكنون مشكل فتواي رهبري پيش روي همه آنان است. اين فتوا در پيام به نخستين كنفرانس بين‌المللي «خلع سلاح هسته‌اي و عدم اشاعه» در فروردين ۸۹ منتشر شد: «به اعتقاد ما افزودن بر سلاح هسته‌اي، ديگر انواع سلاح‌هاي كشتار جمعي، نظير سلاح شيميايي و سلاح ميكروبي نيز تهديدي جدي عليه بشريت تلقي مي‌شوند.

ملت ايران كه خود قرباني كاربرد سلاح شيميايي است، بيش از ديگر ملت‌ها خطر توليد و انباشت اين گونه سلاح‌ها را ‌حس مي‌كند و آماده است همه امكانات خود را در مسير مقابله با آن قرار بدهد. ما كاربرد اين سلاح‌ها را حرام و تلاش براي مصونيت بخشيدن ابناء بشر از اين بلاي بزرگ را وظيفه همگان مي‌دانيم.»

پس ايشان كاربرد ديگر انواع سلاح‌هاي كشتار جمعي، نظير سلاح شيميايي و سلاح ميكروبي را نيز حرام مي‌دانند. برخي مواضع ديگر ايشان نيز اين مساله را به روشني بازتاب داده است از جمله: «ما با وجود اينكه مي‌توانستيم در اين راه قدم ‌برداريم، بر اساس حكم اسلام عزيز كاربرد اين سلاح را حرام قطعي شرعي اعلام كرديم، بنابراين هيچ دليلي ندارد كه براي توليد و نگه‌داشت سلاحي كه استفاده از آن مطلقا حرام است، هزينه كنيم.

دنبال سلاح هسته‌اي نيستيم؛ نه به‌ خاطر اينكه آنها مي‌گويند، [بلكه] به ‌خاطر خودمان، به‌ خاطر دين‌مان و به ‌خاطر عقل‌مان. هم فتواي شرعي ما اين است. فتواي عقلي ما هم اين است كه ما امروز و فردا و هيچ‌ وقت به سلاح هسته‌اي احتياج نداريم؛ سلاح هسته‌اي براي يك كشوري مثل كشور ما مايه دردسر است كه حالا تفصيل اين بماند.

ما سلاح هسته‌اي را نه به‌خاطر زيد و عمرو، نه به خاطر امريكا و غير امريكا، به‌ خاطر عقيده‌مان قبول نداريم؛ هيچ كس نبايد داشته باشد. اگر ايران اراده مي‌كرد كه سلاح هسته‌اي داشته باشد، امريكا به هيچ وجه نمي‌توانست جلوي او را بگيرد. سلاح هسته‌اي نه تأمين‌كننده امنيت و نه مايه تحكيم قدرت سياسي است، بلكه تهديدي براي اين هر دو است.

حوادث دهه 90 قرن بيستم نشان داد كه داشتن اين تسليحات نمي‌تواند رژيمي همانند شوروي سابق را هم حفظ كند. امروز نيز كشورهايي را مي‌شناسيم كه با داشتن بمب اتم در معرض امواج ناامني‌هاي مهلكند.» عدول از اين فتوا شايد در داخل كشور و تحت عناوين ثانويه براي گروهي پذيرفتني باشد ولي در سطح بين‌المللي چنين چيزي پذيرفته نمي‌شود، چون فتوا و توضيحات مكمل آن برحسب حرمت ذاتي اين بمب است و نه نياز نداشتن ما به آن، يا ناتواني ما در ساختن آن.

نكته‌اي كه طرفداران بمب اتمي توجه نمي‌كنند اين است كه اتفاقا نقطه قوت ايران همين فتوا بوده و گزارش سالانه 2024 جامعه اطلاعاتي امريكا (ماه پيش منتشر شد) معتقد است كه: «همچنان ارزيابي مي‌كنيم كه ايران در حال ساخت سلاح نيست و آيت‌الله خامنه‌اي برنامه تسليحات هسته‌اي را كه در سال ۲۰۰۳ متوقف كرده بود، مجددا مجاز ندانسته است. اگرچه احتمال دارد كه تحت فشار براي انجام اين كار قرار بگيرد.»

پس اين برداشت يكي از موانع جدي براي حمله به ايران يا تأسيسات هسته‌اي آن است. حتي مي‌توان اقرار آنان را مستند حقوقي در برابر هر اقدامي عليه ايران قرار داد. با تمام اينها نكته‌اي هم وجود دارد، اينكه اگر نتوان بمب ساخت (فارغ از ماهيت اين سياست) پس اين همه هزينه براي تأسيسات و صنعت هسته‌اي براي چيست؟ اگر نتوان بمب داشت يا با داشتن بمب هسته‌اي نتوان بازدارندگي را ايجاد كرد، آيا اين همه هزينه‌هاي مستقيم و غيرمستقيم داده شده براي صنعت هسته‌اي دستاورد محسوب مي‌شود؟

تصور كنيم كه اگر اين صنعت را نداشتيم، اكنون چه چيزي را نداشتيم كه تا حالا صدها بلكه هزاران ميليارد (مجموع مستقيم و غيرمستقيم شامل تحريم‌ها) هزينه براي آن پرداخته شده است؟ اگر بخشي از اين هزينه‌ها صرف اقتصاد و رفاه و حتي امور دفاعي جامعه مي‌شد، كدام كشور جرأت مي‌كرد به ايران چپ نگاه كند؟ امروز نقطه ضعف ما كجاست؟ به عبارت ديگر اين پارادوكسي است كه در سياست هسته‌اي از ابتدا وجود داشته است.

سياستي كه شايد در ابتدا با هدف ديگري در پيش گرفته شد ولي به هر دليلي (عقلي و شرعي) مقام رهبري آن سياست را نپذيرفتند و از اينجا به بعد در مسيري قرار گرفت كه مهار شدن آن سخت بود. سياست هسته‌اي و ساخت بمب هسته‌اي الزامات خاصي دارد. اگر اين سياست براي بازدارندگي محدود باشد جواب مي‌دهد، مثل پاكستان در برابر هند. برخلاف تصور آقايان، بمب اتمي پاكستان بمب اسلامي نيست و نبوده و نخواهد بود.

اصولا چنين صفتي را به هيچ بمبي نمي‌توان اطلاق كرد، چون اتحاديه واقعي از كشورهاي اسلامي نداريم و شكل هم نخواهد گرفت. اين كشورها با يكديگر و درون خودشان بيشتر مي‌جنگند تا با ديگران. اين بمب پاكستان در برابر هندوستان است. به همين دليل راه‌هاي ارتباطي پاكستان با همه كشورهاي ديگر گشوده است هر چند يكي از دلايل مشكلات فعلي پاكستان، همين هزينه‌هايي است كه براي اتمي شدن پرداختند. آن هم در برابر هند كه اقتصادي بسيار بزرگ‌تر از پاكستان دارد.

به علاوه بمب اتم به نوعي بمب صلح است و نه جنگ. هدف آن بازدارندگي است و نه حمله به ديگران و استفاده از بمب. چون به ‌كار بردن اين بمب برخلاف تصور آقاي هاشمي محدود نخواهد ماند و فاجعه‌بار است. پس از هسته‌اي شدن هند و پاكستان آنها از جنگ پرهيز مي‌كنند در حالي كه قبلا سه بار جنگ كرده بودند.

دقیقا کجایید؟

| No Comments

abdi.jpgعباس عبدی - هم‌میهن

🔹گریزی از این واقعیت نداریم که بپذیریم، اعتراض کردن به رویه‌ها و اقدامات ضد منافع ملی تندروها و جنگ‌طلبان داخلی بی‌فایده است؛ زیرا آنان تصمیم خود را گرفته‌اند و بقای سیاسی و منافع آنان نیز چنین اقتضا می‌کند. پس، از آنان انتظاری جز این رفتار را نباید داشت.

🔹کیهان در شماره اخیر خود مطلبی را با این مضمون علیه ترامپ نوشته که: «غلط زیادی کرده! همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چندتا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و «ریق لعنت» رو سر بکشه!»

🔹همین نوشته موجب شده که «فاکس‌نیوز» در یک مقالۀ مفصل به این مطلب پرداخته و با نقل قول از کیهان، تیتر بزند که؛ «شلیک گلوله به «کلۀ پوک» ترامپ گویی که اصطلاح «شلیک گلوله» و «کله پوک» دقیقاً به سفارش خودشان یا فردی آشنا به فرهنگ آمریکایی در این مطلب کیهان آورده شده است، و نمی‌تواند تصادفی باشد و قصد آن عصبانی کردن ترامپ است. به‌ویژه اینکه سعی کرده بودند که ترور پیشین ترامپ را به ایران نسبت دهند.

🔹بیایید فرض کنیم که یک روزنامه مستقل مطلبی می‌نوشت که خوراک مطلوبی برای دست راستی‌ترین رسانه آمریکایی یعنی فاکس‌نیوز شود و آن را تیتر کند؛ دستگاه‌های دارای مسئولیت با آن روزنامه چه برخوردی می‌کردند؟ تذکر بسیار آرام هیئت نظارت بر مطبوعات به روزنامه‌ای که حتی نامش را هم در اطلاعیه خود نیاورده، مطلقاً پاسخگوی این اقدام روزنامه نیست.

🔹البته، اگر رسانه‌ها در ایران همه مستقل بودند و در بیان نظرات خود آزادی مشابه کیهان داشتند، هیچ مشکلی نبود و چنین خبری برای جهان هم در حد مخاطبان آن روزنامه یا رسانه اهمیت خبری داشت. ولی نوشتن چنین محتوایی در روزنامه‌ای که مستقیماً به ساختار سیاسی انتساب دارد، معنای دیگری دارد.

🔹باید به‌صراحت از شورای‌عالی امنیت‌ملی(شعام)، دستگاه قضایی و نیز وزارت امورخارجه(واخ) و این‌همه دستگاه‌های عریض و طویل که هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ اخلاقی موظف به دفاع از منافع ملی هستند؛ پرسید که در برابر این اقدامات کجا تشریف دارند؟

araqchibanner.jpgایندیپندنت فارسی - در حالی که چندین روز از ارسال پاسخ غیرمستقیم رهبر جمهوری اسلامی به نامه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، می‌گذرد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی می‌گوید که هنوز از سوی ایالات متحده پاسخ یا واکنشی به تهران نرسیده است.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه ۱۸ فروردین در نشست خبری گفت که ایران همچنان منتظر پاسخ آمریکا به جوابی است که درباره مذاکره غیرمستقیم برایش ارسال شده است.

بقایی با تاکید بر اینکه «فعلا بر پیشنهاد خودمان متمرکزیم»، به نقش عمان اشاره کرد و گفت: «سوابق مشارکت سایر طرف‌ها در پیشبرد مذاکرات غیرمستقیم روشن است. در مقاطعی این نقش را مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا در قالب برجام انجام می‌داد، در سال‌های اخیر و پیش از آن هم، عمان این نقش را به خوبی ایفا کرد و در صورت شکل‌گیری چنین روندی، عمان یکی از نامزد‌های اصلی برای این کار خواهد بود.»

مقام‌های جمهوری اسلامی می‌گویند با نمایندگان دولت دونالد ترامپ به صورت مستقیم مذاکره نمی‌کنند. این در حالی است که ترامپ می‌گوید ایرانی‌ها خواستار مذاکره مستقیم‌اند.

محمد باقری، رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح، روز یکشنبه ۱۷ فروردین اعلام کرد که خامنه‌ای با «مذاکره غیرمستقیم با آمریکا» موافقت کرده است. باقری در جمع فرماندهان نظامی ستاد کل نیرو‌های مسلح با ادعای آنکه جمهوری اسلامی به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیست، به شکل ضمنی از قول رهبر جمهوری اسلامی گفت: «ما جنگ‌طلب نیستیم، اما تحمل و پذیرش زورگویی را هم نداریم و ایستادگی خواهیم کرد.»

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، هم روز دوشنبه در اظهاراتی که تلاش می‌کرد نشان‌دهنده بی‌تفاوتی به رویکرد آمریکا باشد، گفت: «اکنون توپ در زمین آمریکا است که به پیشنهاد جمهوری اسلامی پاسخ دهد، اگرچه ما عجله‌ای نداریم.»

او مانند گفته‌هایش در روزهای گذشته بر «مذاکره غیرمستقیم» تاکید کرد و افزود: «پیشنهاد مذاکره مستقیم به دلایلی که مکرر گفته شد، موردپذیرش ما نیست ولی ما برای مذاکرات غیرمستقیم از طریق کشور عمان آمادگی داریم.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

عراقچی روز یکشنبه نیز در نشست کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: «ما دیدگاهمان را اعلام کردیم و اهل دیپلماسی و مذاکره‌ایم، اما غیرمستقیم. باید اذعان کرد که تاکنون هیچ دور مذاکره‌ای برگزار نشده است.»

او در پاسخ به اظهارات یکی از سناتورهای آمریکایی که گفته بود رئیس‌جمهوری این کشور ترجیح می‌دهد توافقی مشابه توافق واشنگتن با لیبی در سال ۲۰۰۳ با ایران صورت گیرد، واکنش نشان داد و تاکید کرد که ایران چنین توافقی را نخواهد پذیرفت.

7-7.jpg👈کیهان لندن - خودکشی دختر جوان در ایستگاه مترو «تئاتر شهر» تهران یک دختر جوان امروز دوشنبه ۱۸ فروردین حدود ساعت ۱۴ و ۲۵ دقیقه در ورودی تونل مترو «تئاتر شهر» خود را جلوی قطار انداخته و به گفته شاهدان عینی جان باخته است.
یکی از مسافران مترو به روزنامه «هم‌میهن» گفته «دختری جوان بود با جثه‌ای ریز. همه منتظر قطار بودیم. به محض آنکه قطار از تونل به ورودی ایستگاه رسید خود را جلوی قطار انداخت.»
شاهدان عینی به روزنامه «هم‌میهن» گفته‌اند: «پیش از سال نو حداقل دو مأمور در ایستگاه می‌ایستاد تا از حوادث جلوگیری کنند اما در زمان این حادثه مأموری آنجا نبود و پلیس مترو نیز در ایستگاه حضور نداشت و همه مأموران در محوطه بالای ایستگاه بودند.»

fm.jpgرادیو بین المللی فرانسه - سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه ۷ آوریل از دولت فرانسه خواست تا در مورد دلیل بازداشت یک شهروند ایرانی در خاک این کشور شفاف‌سازی کند. به گفته‌ی اسماعیل بقایی، تهران از چند هفته پیش از این شهروند بی‌خبر بوده است.

اسماعیل بقایی در یک نشست خبری ضمن تایید خبر بازداشت یک شهروند ایرانی در فرانسه گفت که این فرد از «سه چهار هفته» قبل و «بدون اطلاع رسانی درباره دلایل» از سوی مقامات فرانسوی بازداشت شده است.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با اشاره به اینکه تا کنون امکان دسترسی کنسولی به این شهروند زن ایرانی داده نشده، ابراز امیدواری کرد که «دولت فرانسه هرچه سریع‌تر در جهت تبعیت از تعهدات بین‌المللی و حقوق بشری خود امکان دسترسی به این شهروند ایرانی را فراهم بکند» و دلایل بازداشت او را مشخص کند.

به گفته بقایی، مقامات ایرانی در روزهای اخیر با سفارت فرانسه در تهران تماس‌هایی داشته‌اند و از طریق سفارت جمهوری اسلامی در پاریس نیز موضوع بازداشت این خانم را دنبال کرده‌اند. اما خبرگزاری فرانسه اعلام کرد که وزارت خارجه فرانسه تا کنون نسبت به این اخبار اظهارنظری نکرده است.

بر اساس گزارشی که هفته‌نامه‌ی فرانسوی لوپوئن روز ۴ آوریل منتشر کرد، این زن بازداشت‌شده مهدیه اسفندیاری، ۳۵ ساله، دارای مدرک زبان فرانسه و ساکن شهر لیون است و از هشت سال پیش در فرانسه زندگی می‌کرده است. خانواده‌ی او اوایل ماه مارس، پس از بی‌خبری طولانی، موضوع را با مقامات ایران در میان گذاشتند.

این پرونده در حالی خبرساز شده که روابط تهران و پاریس در سال‌های اخیر با تنش‌هایی همراه بوده است و هم‌اکنون نیز دو شهروند فرانسوی از حدود سه سال پیش در ایران در بازداشت هستند.

بر اساس هفته‌نامه لوپوئن، سخنگوی وزارت خارجه ایران، برای اولین بار سه هفته پیش ضمن اظهار بی اطلاعی از دلایل، از بازداشت اسفندیاری خبر داده بود و افزوده بود که او ظاهرا محتواهایی را در شبکه‌های اجتماعی در حمایت از مردم فلسطین و غزه منتشر کرده است. با این حال، به نوشته این هفته‌نامه فرانسوی، هیچ سند رسمی دال بر ارتباط مستقیم این بازداشت با فعالیت‌های سیاسی او وجود ندارد و وزارت کشور فرانسه هنوز اظهارنظر رسمی نکرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

خبر بازداشت این شهروند ایرانی در فرانسه از آنجایی حائز اهمیت دو چندان است که تا چندی پیش هفت شهروند فرانسوی در ایران بازداشت بودند. در حال حاضر نیز سسیل کولر و ژاک پاریس از حدود سه سال پیش در ایران زندانی هستند. ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه با محکوم کردن «نقض غیرقابل قبول» حقوق این دو زندانی فرانسوی در داشتن حمایت کنسولی، دوم آوریل اعلام کرد که فرانسه «به زودی» در این پرونده شکایتی را به دیوان بین المللی دادگستری ارائه خواهد کرد.

مصطفی مهرآیین کیست؟

| No Comments

general.jpg«دریچه آسیب‌پذیری» جمهوری اسلامی

ایران اینترنشنال - فرمانده پیشین ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) سال ۲۰۲۴ را به دلیل تضعیف نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه و حملات اسرائيل، بدترین سال برای رهبران رژیم ایران دانست و گفت که تهران اکنون خطر حملات اسرائيل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای را بیش از هر زمان دیگری جدی می‌داند.

کنت مکنزی، فرمانده پیشین سنتکام، طی مقاله‌ای در نیویورک‌تایمز با اشاره به کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه در عملیات آمریکا در دور نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ و همچنین اقدامات کنونی او مبنی بر حملات پی‌درپی ارتش آمریکا به مواضع حوثی‌ها نوشت: «جمهوری اسلامی ایران به قدرت احترام می‌گذارد. حمله به سلیمانی پنج سال پیش و اکنون حملات به حوثی‌ها نشان می‌دهد که ایالات متحده رییس‌جمهوری دارد که از ترس تشدید درگیری فلج نمی‌شود.»

آقای مکنزی حملات آمریکا به حوثی‌ها که در ۱۵ مارس به دستور دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا آغاز شد را «شروع عملیات نظامی ضروری و شاید سرآغاز فصلی تازه برای ایالات متحده در خاورمیانه» دانست.

او افزود: «عملیات دولت ترامپ علیه حوثی‌ها سرآغاز آن چیزی است که می‌تواند سالی بسیار بد برای جمهوری اسلامی ایران باشد. به وضوح، سال ۲۰۲۴ شاید بدترین سال برای رهبران ایران در تاریخ معاصر بود؛ متحدان و نیروهای نیابتی آن‌ها تحلیل رفتند، توان موشکی بالستیک‌شان در برابر اسراییل ناکارآمدی خود را نشان داد، و آن‌ها نتوانستند حریم هوایی خود را در برابر حملات موثر اسراییل محافظت کنند.»

دونالد ترامپ روز ۳۱ مارس پس از گذشت دو هفته از آغاز حملات آمریکا به حوثی‌ها در شبکه‌های اجتماعی نوشته بود: «انتخاب برای حوثی‌ها روشن است؛ حمله به کشتی‌های آمریکایی را متوقف کنید، تا ما هم شما را هدف قرار ندهیم. در غیر این صورت، این تنها آغاز ماجراست؛ و درد واقعی هنوز فرا نرسیده است؛ نه برای حوثی‌ها و نه برای حامیان‌شان در ایران.»

آقای مکنزی با اشاره به این اظهارات رییس‌جمهوری آمریکا نوشت که دونالد ترامپ می‌داند که باید فراتر از حوثی‌ها، متوجه جمهوری اسلامی ایران باشد و آن را منبع اصلی مشکلات بداند.

کنت مکنزی نوشت: «به دلیل همین تحولات، اکنون فرصتی وجود دارد تا جمهوری اسلامی ایران را به پای میز مذاکرات واقعی درباره جاه‌طلبی‌های هسته‌ای‌اش آورد؛ مذاکراتی که باید مستقیم و بدون واسطه، بدون پیش‌شرط و بدون هیچ‌گونه امتیازدهی آغاز شود. حتی هم‌زمان با واکنش به حملات حوثی‌ها، زمان آن رسیده تا تهران را برای دست کشیدن از هرگونه پیگیری برنامه هسته‌ای تحت فشار گذاشت.»

6-3.jpgاختصاصی ایران وایر - طبق اطلاعاتی که در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته است، صداوسیمای جمهوری‌اسلامی هزاران ساعت برنامه به دفاتر فیلم‌سازی افراد نزدیک به حکومت برای شبکه‌های مختلف استانی سفارش داده که در صورت حمله نظامی و هدف قرار‌گرفتن صداو‌سیمای جمهوری‌اسلامی، مراکز استانی تا مدت‌ها بتوانند این برنامه‌ها را پخش کنند.

یک منبع مطلع به «ایران‌وایر» گفته است که برای ساخت این برنامه‌ها بودجه ویژه در نظر گرفته شده است. او تاکید می‌کند محتوای برنامه‌های سفارشی که طیف گسترده‌ای از برنامه‌های سرگرم‌کننده مثل مسابقه، مباحث تاریخی و روان‌شناسی، داستان، سرود و ... را در برمی‌گیرد بیش از این‌که ایدئولوژیک و تبلیغ باورهای جمهوری‌اسلامی باشد، تبلیغ ملی‌گرایی است.

این در حالی است که صدا‌و‌سیمای جمهوری‌اسلامی به جز در مناسبت‌هایی مثل انتخابات، کم‌تر از سرودها و نشانه‌های ملی استفاده می‌کند و در برنامه‌‌سازی‌های معمول، بیش از تاکید بر ملی‌گرایی بر موضوع اسلامی بودن نظام حاکم تاکید دارد.

با این حال به نظر می‌رسد که حالا در مقابل احتمال حمله نظامی به ایران، تبلیغ ملی‌گرایی و برانگیختن احساسات وطن‌پرستانه مردم برای مسوولان اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

پیش از این نیز، وقتی در زمان ریاست جمهوری «محمود احمدی‌نژاد» بحث حمله نظامی اسراییل به ایران مطرح شده بود، صدا‌و‌سیما با دفاتر فیلم‌سازی مورد اعتماد مدیران حکومتی، قراردادهایی برای پروژه‌‌های مشابه امضا کرده بود. اما با گذشت زمان و کم‌رنگ شدن احتمال حمله نظامی به ایران، این پروژه متوقف شد.

حالا بار دیگر با بالا رفتن احتمال رویارویی نظامی، صدا‌و‌سیما سراغ برنامه‌سازان مورد اعتماد حکومت جمهوری اسلامی رفته است.

8-2.jpgشکل مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم اهمیت چندانی ندارد!
👈کیهان لندن - عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی روز سه‌شنبه ۱۹ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ در یک مصاحبه در پاسخ به پرسشی درباره مذاکره با نماینده آمریکا در عمان گفت: «شکل مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم اهمیت چندانی ندارد!» با اینهمه وی معلوم نیست بر اساس کدام مستندات عقلی تأکید کرده: «شیوه غیرمستقیم در مذاکره بهتر می‌تواند یک مذاکره واقعی و منتج به نتیجه را تضمین کند!»
این در حالیست که به گزارش رسانه‌های داخلی، حسن روحانی رئیس قبلی عراقچی در دولت دوازدهم گفته است: «اگر بنا بود مذاکرات برجام غیرمستقیم باشد، در ۲۰ سال هم به توافق نمی‌رسیدیم!» البته برجام هم به جایی نرسید!
اکنون در حالی که دونالد ترامپ شروط سختی را برای رسیدن به یک توافق جدید اعلام کرده، سیدعباس عراقچی که همین چند وقت پیش گفته بود: «تحت زور و تهدید مذاکره بی‌معناست» روانه عُمان می‌شود تا با نماینده وی مذاکره کند!

aghayee.jpg"جمهوری اسلامی چاره‌ای جز تسلیم در برابر فشارهای آمریکا ندارد"

حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک، به ایران اینترنشنال گفت جمهوری اسلامی به دلیل ضعف حاضر به مذاکره با آمریکا شده و تهران راهی جز تسلیم شدن در برابر فشارهای دولت ترامپ ندارد.

آقایی گفت اگر ترامپ از خواسته‌‌های حداکثری‌اش عقب‌نشینی نکند و جمهوری اسلامی آن‌‌ها را بپذیرد، عملا همان سناریوی خلع سلاح به سبک لیبی اجرا خواهد شد.

او افزود: «جمهوری اسلامی در نهایت هیچ راهی جز تسلیم شدن در برابر فشارهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک آمریکا ندارد، زیرا جایگزین توافق جنگی است که احتمالا جمهوری اسلامی را ساقط خواهد کرد.»

آقایی خاطرنشان کرد حتی توافق و معامله نیز باعث می‌شود خطر سرنگونی تحت شرایطی برای جمهوری اسلامی باقی بماند.

قرار است عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه شنبه ۲۳ فروردین در پایتخت عمان مذاکره کنند.

:::

گزارشگر منوتو: «ماموران شهرداری یک زن دستفروش را از ماشین به پایین پرت کردند».

response.jpgایران اینترنشنال - روزنامه تایمز در گزارشی نوشت که دیپلمات‌ها در خاورمیانه معتقدند دونالد ترامپ به دنبال محدود کردن جمهوری اسلامی از طریق «تهدیدات فعال» است و هم‌زمان می‌کوشد تا برای حمله احتمالی به ایران مشروعیت سیاسی فراهم کند.

تایمز به نقل از چند مقام افزود پس از دو حمله هوایی گسترده اسرائیل که سامانه‌های راداری و پدافند هوایی ایران را عملا از کار انداخت، زمان احتمالی چنین حمله‌ای در حال بررسی است.

کانال ۱۴: اسرائیل در حال آماده‌سازی برای دفاع در برابر حمله احتمالی جمهوری اسلامی است

به گزارش شبکه ۱۴ تلویزیون اسرائیل به نقل از یک مقام بلندپایه این کشور، اسرائیل خود را برای احتمال اشتباه محاسباتی جمهوری اسلامی و آغاز حمله‌ای با صدها موشک آماده می‌کند.

این گزارش اندکی پس از آن منتشر شد که یک سامانه دفاع هواییتادجدید از سوی ایالات متحده به اسرائیل تحویل داده شد.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهور آمریکا، جمهوری اسلامی را به اقدام نظامی تهدید کرده مگر آن‌که تهران با توافق هسته‌ای جدیدی موافقت کند.

یک هواپیمای باری بسیار سنگین آمریکایی شنبه در پایگاه هوایی نِواتیم در جنوب اسرائیل فرود آمد.

مقام اسرائیلی به شبکه ۱۴ گفت: «این سامانه‌ که اینجا فرود آمد، بخشی از عملیات‌های مشترک ما با آمریکایی‌هاست. همکاری دفاعی بین اسرائیل و آمریکا وارد مرحله‌ای جدید شده و در بهترین وضعیت خود قرار دارد.»

او افزود: «ضرب‌الاجل ترامپ به ایرانی‌ها حدود یک ماه دیگر است. همه گزینه‌ها روی میز هستند.»

اشاره او به گزارش‌هایی است که می‌گویند ترامپ در نامه‌ای که به علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده، مهلتی دوماهه برای رسیدن به توافق تعیین کرده است.

سال گذشته، جمهوری اسلامی در دو نوبت با شلیک موشک‌هایی به اسرائیل حمله کرد که این حملات عمدتا با کمک ارتش آمریکا و متحدانش دفع شد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در پاسخ، اسرائیل در حمله‌ای مستقیم علیه ایران انجام داد که بخش زیادی از سامانه‌های پدافند هوایی ایران را از کار انداخت.

از آن زمان، جمهوری اسلامی وعده داده که حمله سوم خود علیه اسرائیل را با عنوان عملیات "وعده صادق ۳" انجام خواهد داد.

کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید در نشست خبری روز سه‌شنبه ۱۹ فروردین، هشدار داد که اگر جمهوری اسلامی ایران مسیر مذاکره و توافق را انتخاب نکند، «با واکنشی جهنمی» روبرو خواهد شد.

لویت در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران درباره اقدامات دولت ترامپ برای جلوگیری از تامین مالی تروریسم از سوی جمهوری اسلامی گفت: «ترامپ تحریم‌های فلج‌کننده‌ای را مجددا علیه رژیم ایران اعمال کرده است و به‌وضوح به آن‌ها گفته است که شما یک انتخاب دارید: یا مذاکره و معامله کنید یا با جهنم روبرو شوید.»

الویت همچنین بار دیگر تاکید کرد که گفتگو میان نمایندگان ایران و آمریکا در عمان به صورت مستقیم خواهد بود اما «به دلایل امنیتی» جزئیات بیشتری ارائه نکرد.

:::

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در پیامی ویدیویی که پیش از ترک واشنگتن منتشر کرد، گفت که در گفتگو با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری ایالات متحده، دو راه را برای مقابله با برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران مورد بحث قرار داده‌اند.

نتانیاهو راه اول را «تخریب و انهدام کلیه تاسیسات و تجهیزات هسته‌ای» زیر نظر آمریکا دانست و آن را «راهی خوب» توصیف کرد اما در ادامه تاکید کرد که اگر جمهوری اسلامی با تعلل در مذاکرات، مسیر این گفتگوها را طولانی کند، «باید گزینه نظامی مد نظر قرار گیرد».

qomeishi.jpgوقتی ما در تعطیلات عید بودیم

رحیم قمیشی

سوم فروردین ۱۴۰۴ پنج آمبولانس فلسطینی، در حالیکه حامل ۱۵ امدادگر و پزشک بودند، مورد تهاجم سربازان اسرائیلی قرار می‌گیرند.

هر ۱۵ امدادگر کشته می‌شوند. تنها، موبایل یکی از امدادگران کشته شده، این روزها، دست اسرائیل را رو می‌کند.

کلیپ کوتاهی که عدالتخواهان جهان را تکان داد، اما طبق معمول، بسیاری وقت دیدن و پرداختن به آن را پیدا نکردند!

سربازان اسرائیلی با علم به اینکه همه آن ۱۵ نفر امدادگر هستند

با علم به اینکه هیچ اسلحه‌ای ندارند

و با علم به اینکه با شلیک یک تیر هوایی هم می‌شد آنها را (چنانچه خطری از سویشان حس می‌شده) دور کرد

اما ترجیح دادند تک تک سرنشینان آمبولانس‌ها را بکشند، یک نفر را هم اسیر نکنند، و به مجروح و زنده‌ ماندن یک نفر از آنها هم رضایت ندهند.
همه‌شان، بمیرند تا هیچ اثری از جنایت‌شان باقی نماند!

لطفاً کسی نگوید وسط اینهمه مصیبت‌ها و گرفتاری‌های ما، چه جای گریه و زاری برای فلسطینی‌ها،ست. نگوید جنگی است میان دو گروه یا قدرت خارجی و به ما هم ربطی ندارد!

چرا مدعی هستم ربط دارد؟

در وهله اول ما انسانیم، این حادثه اگر برای آمبولانس‌های اسرائیلی هم اتفاق افتاده بود، ما باید آن جنایت را محکوم می‌کردیم. به عنوان یک انسان.
اما نکته مهم دیگر؛

آیا آمریکا آن حادثه را محکوم کرد؟

آیا اسرائیل از این اتفاق عذرخواهی کرد؟

kayhan.jpg ایندیپندنت فارسی - رسانه‌های ایران گزارش دادند که هیئت نظارت بر مطبوعات روز یکشنبه ۱۷ فروردین با صدور اطلاعیه‌ای، به مدیر مسئول یک روزنامه به دلیل انتشار مطالبی که امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی را زیر سؤال برده بود، «تذکر رسمی» داد.

در این اطلاعیه تاکید شده است که موضع ثابت نظام جمهوری اسلامی، محاکمه عاملان ترور قاسم سلیمانی، به‌ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در یک دادگاه معتبر بین‌المللی است.

در همین حال، روزنامه کیهان به مدیریت حسین شریعتمداری، نماینده رهبر انقلاب، روز یک‌شنبه بار دیگر از ایده شلیک به سر دونالد ترامپ حمایت کرد.

این روزنامه در ستون «گفت‌وشنود» خود، ضمن بازنشر اظهارات روز قبلش مبنی بر اینکه ترامپ به‌زودی با گلوله‌هایی که به سرش شلیک خواهد شد، هدف انتقام قرار می‌گیرد، به دفاع از این موضع پرداخت. این اظهارات پیش‌تر با انتقادهای گسترده مواجه شده بود.

6-4.jpgتوانا - بیانیه حمایت از دکتر مصطفی مهرآیین و اعتراض به احضار ایشان به دادسرا جمعی از اساتید دانشگاه‌های کشور با انتشار بیانیه‌ای، مراتب اعتراض خود را نسبت به احضار دکتر مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، به دادسرا اعلام کردند و این اقدام را تهدیدی جدی علیه آزادی بیان و فضای علمی کشور دانستند.

در این بیانیه آمده است: «ما، اساتید دانشگاه‌های کشور، اعتراض شدید خود را به احضار دکتر مصطفی مهرآیین اعلام می‌داریم. این اقدام، نه تنها نقض آشکار آزادی اندیشه و بیان، بلکه تهدیدی برای زیست علمی، فکری و فرهنگی کشور است. دکتر مهرآیین همواره بر اهمیت تفکر انتقادی، گفت‌وگو و آزادی اندیشه تأکید داشته‌اند.»

اساتید امضاکننده این بیانیه تأکید کرده‌اند که در شرایط بحرانی امروز، کشور بیش از هر زمان دیگری به فضای باز برای نقد و تبادل آزاد اندیشه نیاز دارد، و برخورد با استادان دانشگاه به‌دلیل دیدگاه‌های انتقادی‌شان، پیامدهایی ویرانگر برای دانشگاه و جامعه به‌همراه خواهد داشت.

در پایان این بیانیه، از تمامی نهادهای مسئول خواسته شده است که به‌جای سرکوب آزادی اندیشه، زمینه‌ساز رشد گفت‌وگوی آزاد و اندیشه‌ورزی در کشور باشند، و هشدار داده‌اند که سکوت در برابر چنین اقداماتی، به تضعیف هرچه بیشتر حقوق فردی و اجتماعی خواهد انجامید.

این بیانیه توسط بیش از ۱۰۰ تن از استادان دانشگاه‌های مختلف از جمله دانشگاه تهران، صنعتی شریف، شهید بهشتی، علم و صنعت، شیراز، فردوسی مشهد، خلیج فارس، سیستان و بلوچستان، تربیت مدرس، حکیم سبزواری، خواجه نصیر، دانشگاه‌های آزاد و پژوهشگاه‌های علمی کشور امضا شده است.

ـ این که اعضای هر صنف از یکدیگر حمایت کنند، یک فعالیت مدنی موثر و نشانگر وجود همبستگی است. فراموش نکنیم که حکومت بارها استادان دانشگاه‌ها را از فیلتر‌های مختلف رد می‌کند و بسیاری را اخراج، تعلیق و بازنشسته زودهنگام کرده است و تلاش کرده افراد بسیجی را عضو هیئت علمی کند، با اینحال هنوز استادانی که از حکومت انتقاد کرده و از همکارانشان حمایت کنند، کم نیستند.

7-8.jpgصادق حقیقت، عضو هیات علمی پژوهشکده خمینی، وابسته به موسسه تنظیم و نشر آثار خمینی، زیر نظر حسن خمینی، با اشاره به فتوای خامنه‌ای درباره ممنوعیت ساخت سلاح اتمی گفت: «تسلیحات کشتار جمعی مشمول سه عرصه تولید، انباشت و به‌کارگیری می‌شود.»

او افزود: «طبیعتا حرام بودن به‌کارگیری این تسلیحات با توجه به دامنه تخریب و آسیب‌های وارده به ابنای بشر در اثر آن، موضوع قابل توجهی است، اما در خصوص استراتژیک بودن این فتوا اشاره شد، باید گفت در عصر حاضر به طور مشخص بهره‌مندی از تسلیحات اتمی (و نه به‌کارگیری آن) ماهیت بازدارندگی دارد.

به عبارتی، اگر مبنای تولید سلاح عدم استفاده از آن باشد و صرفاً بر جنبه بازدارندگی آن تأکید شود، می‌توان گفت این همان موضوعی است که طیفی از جامعه درباره تغییر دکترین یا تغییر در فتوا صحبت می‌کنند.» این استاد دانشگاه حامی حکومت اضافه کرد: «اگر دو دلیل فوق درباره حرمت به‌کارگیری سلاح اتمی را در نظر آوریم، می‌بینیم مربوط به تولید و انبار آن نیست، بلکه مربوط به کاربرد آن است.

هدف از تولید سلاح هسته‌ای، اساساً بازدارندگی است. از نظر فقهی، حرمت استفاده از سلاح هسته‌ای در صورتی که مستلزم اضرار به غیر و تبعاتی حتی برای نسل‌های دیگر باشد، غیرقابل تغییر است، اما فتوا در خصوص تولید آن ممکن است تابع شرایط زمانی و مکانی باشد.»

7-6.jpgواکنش کیهان به تذکر وزارت ارشاد در باره تهدید به ترور ترامپ : مطلب‌مان طنز بود. تذکری که به ما داده‌اند پیام ضعف به امریکاست. ما زبان رسای انقلابیم.

روزنامه کیهان نوشت: اعضای شورای نظارت بر مطبوعات باید به این سؤال پاسخ دهند که چگونه مطلب کیهان را که مبتنی بر اصول اساسی فقهی، اسلامی و همچنین بر پایه سخنان رهبر معظم انقلاب درباره قطعیت مجازات عاملین و آمرین ترور شهید سلیمانی است، علیه «امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج» دانسته‌اند و ما را به عدم رعایت منافع ملی متهم کرده‌اند؟

رشیدی کوچی، نماینده پیشین مجلس، خطاب به حسین شریعتمداری: در خوش‌بینانه‌ترین حالت، یک پیرمرد «متعصب» و «لجوج» هستید. بوی افکار تاریخ مصرف گذشته شما، مشام هر ایرانی آزرده‌ای را می‌آزارد با یک خداحافظی همه را خوشحال کنید.

7-2.jpgنتانیاهو خواهان مدل لیبی است؛ یعنی برچیدن کامل برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی

اکسیوس با ارائه جزئیاتی از طرح نتانیاهو برای جلسه امروز با ترامپ نوشت که نخست وزیر اسرائیل می خواهد بگوید توافق خوب با ایران یعنی مدل لیبی و انهدام کامل برنامه هسته ای تهران.
باراک راوید خبرنگار اکسیوس به نقل از مقام اسرائیلی نوشت: نتانیاهو بر این باور است که شانس رسیدن به توافق هسته‌ای میان آمریکا و ایران بسیار کم است، اما امروز به ترامپ نشان خواهد داد که "یک توافق خوب باید چگونه باشد"
وی افزود: نتانیاهو مدل لیبی را می‌خواهد. انهدام کامل برنامه هسته‌ای ایران.

تحلیل‌گران جمهوری اسلامی بر این باورند که هرگونه حمله نظامی از سوی آمریکا منجر به جهش قیمت نفت و تلاطم بازارهای مالی جهانی خواهد شد، و همین تلاطم برای رئیس‌جمهوری‌ای چون ترامپ که به منطق بازار حساس است، کافی‌ست تا از اقدام نظامی منصرف شود.
آنها متوجه نیستند که ترامپِ امروز، دیگر همان تاجر محتاطِ دیروز نیست. تعرفه‌های جدیدی که ترامپ بر کشورهای مختلف، از چین گرفته تا اروپا و حتی اسرائیل، وارد کرده، بازار جهانی را شوکه کرده‌ است. این رویکردِ بی‌محابا نشان می‌دهد که ترامپ، برخلاف تحلیل تهران، از پیامدهای بازار نمی‌ترسد.
فراتر از شخصیت ترامپ، شرایط بازار انرژی هم به‌ضرر جمهوری اسلامی تغییر کرده است. برخلاف دهه‌های پیشین که غرب به نفت خلیج فارس وابسته بود، حالا چین، خریدار اصلی نفت این منطقه است. و همان چین، دو سال پیش با میزبانی از آشتیِ ایران و عربستان در پکن، به تهران فهماند که علاقه‌ای به بی‌ثباتی در منطقه ندارد و قرار نیست در صورت بروز درگیری بین جمهوری اسلامی و غرب، جریان نفت از منطقه به چین به مخاطره بیفتد. پس از آن توافق، جمهوری اسلامی عملاً مجبور شد حملات نیابتی توسط حوثی‌ها به خاک عربستان را متوقف کند.
با این حال، رهبران جمهوری اسلامی هنوز تهدیدات ترامپ را جدی نمی‌گیرند. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، وقتی او وعده خروج از برجام را داد، در تهران همه آن را یک بلوف می‌دانستند. خامنه‌ای تهدید به «آتش زدن برجام» کرد، و ظریف گفت «امضای کری تضمین است». اما در عمل، آمریکا از برجام خارج شد و صادرات نفت ایران به پایین‌ترین سطح در تاریخ خود رسید.
امروز اما خطر جدی‌تری مطرح است: ترامپ در موضعی تهاجمی‌تر، نه تنها به تحریم، بلکه به اقدام نظامی مستقیم علیه تأسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی اشاره می‌کند. و باز هم، سکوت یا خنده‌های نیش‌دار از طرف تهران شنیده می‌شود؛ گویی همه چیز تکرار گذشته است، در حالی‌که شرایط به‌مراتب بحرانی‌تر است.
جمهوری اسلامی در حال تکرار اشتباهی قدیمی است؛ اتکا به واکنش بازارهای جهانی به‌عنوان ابزارِ بازدارنده. اما ترامپِ ۲۰۲۵ نه‌تنها باهوش‌تر و مصمم‌تر از ترامپِ ۲۰۱۷ است، بلکه حالا تجربه دارد و تیم امنیتی مجرب‌تری اطرافش جمع شده‌اند. او نه از واکنش بازار می‌ترسد، نه از نارضایتی متحدان.
واقعیت آن است که انتخابی سخت پیش‌روی خامنه‌ای قرار دارد: یا ورود به مذاکره‌ای تحقیرآمیز و تسلیم، یا پذیرش خطر جنگی که از همیشه نزدیک‌تر شده و این بار، ممکن است واقعاً رخ دهد.

france.jpgمجله فرانسوی لوپوئن در گزارشی اختصاصی نوشت که یک زن ایرانی در شهر لیون فرانسه بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است

یورونیوز - این زن که مهدیه اسفندیاری نام دارد و ۳۵ ساله است، در اوایل ماه مارس سال جاری میلادی در «شرایطی مرموز» ناپدید شده است. به گزارش این مجله فرانسوی، پلیس فرانسه او را بازداشت کرده اما تاکنون هیچ دلیل رسمی‌ از سوی مقامات فرانسوی درباره اتهامات وارده به او اعلام نشده است.

خانواده مهدیه اسفندیاری که پس از مدت‌ها بی‌خبری از وضعیت او نگران شده بودند، موضوع را به اطلاع مقامات ایرانی رساندند و ایران در نهایت از طریق مقامات فرانسوی مطلع شده که او بازداشت شده است.

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه ۱۰ مارس (۲۰ اسفند ۱۴۰۳) در نشست خبری هفتگی خود گفت: «ما مطلع شدیم که یک شهروند ایرانی ساکن فرانسه، زنی میان‌سال و استاد دانشگاه، چند روز پیش ناپدید شده است.» و افزود: «ما تاکنون نتواسته‌ایم اطلاعات دقیقی درباره وضعیت او از مقامات ذی‌ربط فرانسوی به دست آوریم.»

lebasbimar.jpgستاد امر به معروف: لباس بیماران صدای همه را درآورده بود، ۱۸ نوع لباس طراحی کردیم

ایران وایر - معاون اجتماعی و مطالبه‌گری ستاد امر به معروف و نهی از منکر از ورود این ستاد به موضوع نوع لباس بیماران روی تخت بیهوشی خبر داد.

«محمدرضا میرشمسی»، روز یکشنبه ۱۷ فروردین در مصاحبه‌ای به خبرگزاری ایلنا گفت: «نوع لباس بیماران روی تخت بیهوشی صدای همه را درآورده و اتفاقات بدی در حال رخ دادن بود، از همین رو ما به این مسئله ورود پیدا کردیم.»

این مقام ستاد امر به معروف و نهی از منکر همچنین از طراحی ۱۸ نوع لباس برای بیماران خبر داد و گفت: «لباس مخصوص بیماران را خود مجموعه وزارت بهداشت طراحی کرده و ما نیز حمایت کردیم.»

میرشمسی اضافه کرد که ستاد امر به معروف «بر اساس تقاضاهای مردم» در مورد کاشت ناخن نیز ورود کرده است.

وی در توجیه این اقدام گفت «بررسی‌ها نشان داد که میکروب‌ها زیر ناخن‌ها می‌توانند به بدن بیمار منتقل شوند و در نتیجه ممکن است باعث فوت بیمار شود» میرشمسی همچنین کاشت ناخن را مانع غسل دانست و گفت «وقتی زنی به دلیل موضوعات شرعی موظف به غسل است، ناخن‌هایش مانع غسل شده و مشکلاتی بروز می‌کند.»

دخالت روزافزون «آمران به معروف» در موضوعات مربوط به زندگی شخصی شهروندان ایرانی در ماه‌های گذشته به شکل گسترده‌ای با اعتراض شهروندان روبرو شده و در مواردی هم به درگیری با این افراد منجر شده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در یکی از آخرین موارد از این رویداد‌ها، شامگاه ۱۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ حدود ۳۰ «آمر به معروف» وارد مجتمع بین راهی «ماه و مهر» شهر قم شده و به بهانه تذکر حجاب‌ برای مردم و کسبه ایجاد مزاحمت کردند. اقدام این افراد با واکنش و اعتراض کسبه و مسافران روبرو شده و در نهایت به درگیری مردم با آن‌ها انجامید. گزارش شده در جریان این درگیری تعدادی از «آمران به معروف» زخمی شدند.

:::

دوکلمه با شیخ مهدی کروبی: تاریخ غلط به مردم ندهید !

:::

kham.jpgیک مقام ارشد ایرانی اعلام کرد که ایران در برابر خواسته‌های ایالات متحده برای مذاکره مستقیم درباره برنامه هسته‌ای‌ یا مواجهه با حمله نظامی، مقاومت می‌کند و به کشورهای همسایه که میزبان پایگاه‌های نظامی آمریکا هستند هشدار داده است که در صورت حمله از خاک آنها، هدف ایران قرار می‌گیرند

یورونیوز - این مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود در گفت‌وگو با خبرگزاری رویترز گفت که تهران درخواست دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برای گفت‌وگوهای مستقیم را رد کرده، اما مایل است مذاکرات غیرمستقیم را از طریق عمان که از دیرباز کانال انتقال پیام‌ها میان این دو کشور بوده، ادامه دهد.

او افزود: «گفت‌وگوهای غیرمستقیم این فرصت را فراهم می‌کند که جدیت واشنگتن در پیگیری راه‌حل سیاسی با ایران ارزیابی شود.»

به گفته این مقام ایرانی، گرچه این مسیر می‌تواند «سنگلاخ» باشد، اما اگر نشانه‌های ارسالی از سوی آمریکا مؤید چنین روندی باشد، این مذاکرات می‌تواند به زودی آغاز شود.

هشدار ایران به کشورهای منطقه درباره حمایت از حمله احتمالی آمریکا

این مقام ایرانی همچنین گفت که ایران به کشورهای عراق، کویت، امارات عربی متحده، قطر، ترکیه و بحرین هشدار رسمی داده است. بر اساس این هشدار، هرگونه حمایت از حمله احتمالی آمریکا به ایران، از جمله اجازه استفاده از حریم هوایی یا خاک این کشورها توسط ارتش آمریکا در جریان چنین حمله‌ای اقدامی خصمانه تلقی خواهد شد.

این مقام افزود: «چنین اقدامی عواقب شدید و سنگینی برای آن‌ها خواهد داشت.»

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

او همچنین اعلام کرد که علی خامنه‌ای، رهبر ایران نیروهای مسلح را در حالت آماده‌باش کامل قرار داده است.

هشدارهای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، درباره اقدام نظامی علیه ایران، فضای پرتنش منطقه را بیش از پیش ملتهب کرده است. این هشدارها در حالی مطرح شده که منطقه پیش از این نیز شاهد جنگ آشکار در غزه و لبنان، حملات نظامی در یمن، تغییر رهبری در سوریه و درگیری‌های مستقیم میان اسرائیل و ایران بوده است.

هشدارهای آقای ترامپ درباره اقدام نظامی علیه ایران، نگرانی‌ها و اضطراب‌های موجود در منطقه را شدت بخشیده است. این هشدارها پس از مجموعه‌ای از تحولات تنش‌زا در منطقه از جمله جنگ آشکار در غزه و لبنان، حملات نظامی به یمن، تغییر رهبری در سوریه و تبادل آتش میان اسرائیل و ایران مطرح شده‌اند.

za.jpgاحمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: «سیدعباس عراقچی گفته است «علی‌الاصول، مذاکره مستقیم با طرفی که مدام تهدید به توسل به زور بر خلاف منشور ملل متحد می‌کند و مواضع متناقضی توسط مقام‌های مختلف آن بیان می‌شود، بی‌معنا خواهد بود اما ما همچنان به دیپلماسی پایبند بوده و حاضریم مسیر مذاکره غیرمستقیم را بیازماییم.»

آیا منظور آقای عراقچی این است که در طرفِ جمهوری اسلامی، تناقضی دیده نمی‌شود و تهدیدی علیه آمریکا صورت نمی‌گیرد و عموم مقام‌های مسئول با زبان و موضعی واحد و مبتنی بر صلح‌طلبی و مفاد منشور ملل متحد با طرف مقابل سخن می‌گویند؟

همین دیروز یک روزنامۀ تحت مدیریت [دولت به معنای عام]، به صراحت از شلیک قریب‌الوقوع به "کلۀ پوک" ترامپ دفاع کرد تا "ریق لعنت" را سر بکشد! اگر حرفی مشابه این، از سوی یکی از منصوبان ترامپ علیه مقام‌های ایرانی مطرح می‌شد، آقای عراقچی چه واکنشی نشان می‌داد؟

انصاف حکم می‌کند که اگر تهدیدها و تناقضات طرف مقابل را می‌بینید، نیم‌نگاهی هم به تهدیدها و تناقضاتِ طرف خودتان بیاندازید!»

shirazi.jpgجناب پزشکیان شما شریک تمام تبعات سیاست غلط امریکا ستیزی از فقر و فلاکت تا ناکارامدی نظام و حتی جنگ احتمالی هستید

شهاب الدین حائری شیرازی

دکترپزشکیان معاون پارلمانی خود را به خاطر سفری تفریحی به قطب جنوب و ناسازگاری این سفر با ساده زیستی حکام و آموزه های نهج البلاغه، برکنار نمود.

سخن با رئیس جمهور این است که چرا در مقابل سیاستهای رهبری که مخالفت صریح با کتاب و سنت و آموزه های دینی دارد ایستادگی نمی کنند.

مگر پیامبر نفرمود لاطاعه لمخلوق فی معصیت الخالق _ نمی توان از مخلوق در جایی که عصیان خالق است، اطاعت نمود.

یک نمونه روشن این موارد، سیاست مخاصمه با آمریکاست که نه با عقل و نه شرع و نه با حکمت و نه با مصلحت سازگار نیست و شما از رهبری اطاعت می کنید و علاوه بر اطاعت، این سیاست مخرب را تایید می کنید و نه تنها تایید، که آنرا توجیه می کنید.

حال آنکه این سیاست مخرب در طول سالیان دراز موجب فقر و فلاکت و بدبینی به دین و هزار مفسده دیگر شده.

تورم و بیکاری و ناکارامدی نظام که خود مادر بسیاری مفاسد هستند زائیده همین سیاست غیرعقلایی و غیر قابل توجیه اند.

چگونه فرزندان علی شمخانی به خاطر همین سیاست مخرب و دور زدن تحریم به یکی از ثروتمندترین ایرانیان مبدل شدند و ملیونها ایرانی فقیر، اما شما باز این سیاست مخرب را توجیه می کنید؟
این همه ورشکستگی در اب و برق و گاز و ...ناشی از چیست غیر از مخاصمه خلاف شرع و عقل با امریکا و مولود آن تحریم؟

جناب پزشکیان وقتی شما معاون خود را برای انکه عمل ایشان با یک آموزه فرعی دین سازگار نبوده برکنار می کنید یک پیام می دهید به مردم که من در ریاست جمهوری مطابق اموزه های اسلام عمل می کنم.

لذا وقتی به توجیه سیاستهای غلط نظیر ستیزه با آمریکا می پردازید مردم این سیاست را دینی تلقی می کنند حال آنکه ضددین است.

دین اسلام چنانچه می دانید دین امر به معروف نسبت به حاکم است، چرا شما به جای نهی از منکر کردن رهبری، سیاست خطا و خسارت بار آمریکا ستیزی را توجیه می کنید؟

جناب پزشکیان به تورم و مفاسد آن و به ضرر و زیان های جنگ احتمالی نگاه کنید و ببینید آیا فردای قیامت پاسخ خدا را دارید در توجیه سیاستهای ضد عقلانیت آمریکا ستیزی؟

بنده در این سالها طی متن و گفتگوهای بسیار ضد دین بودن سیاست آمریکا ستیزی را گوشزد نمودم که نمونه آنرا اینجا (https://t.me/virayeshe_zehn/6109) می آورم و البته در قبال این روشنگری به خلع لباس و چندسال زندان محکوم شدم.

شما فردای قیامت چه پاسخی دارید وقتی بپرسند ناهیان از منکر نسبت به حکومت و مدافعان حقوق ملت نظیر مصطفی تاج زاده و ده ها نفر دیگر را در بند کردند و شما به جای نهی از منکر کردن حاکمیت و دفاع از حقوق انها تنها به تعریف و تمجید از رهبری پرداختید؟

ممکن است بگویید در خفا تذکر دادم اما شما مؤید این اعمال خلاف شرع و عقل محسوب می شوید به واسطه موضع گیری هایتان حال آنکه مکلف به تبری جستن از این امور که خلاف امر و نهی خداست هستید.

جناب پزشکیان اگر شما برای یک کار خلاف شأن، نظیر ساده زیستی، معاون خود را برکنار نکرده بودید و اگر صریحا اعلام نمی کردید دستور کار شما در ریاست جمهوری، نهج البلاغه است از کنار سکوتها و همراهی های شما با سیاستهای مخرب، عبور می کردم اما افسوس که تمامی این اعمال شما بنا بر شهادت خودتان به پای اسلام نوشته می شود، لذا در بدنام کردن دین علاوه بر فقر وفلاکت گسترده ناشی از سیاستهای خطا شریک می شوید.

محمد علی ابطحی

خانوادگی رفتیم دیدار آقای کروبی. حسابی دلتنگش شده بودیم. کوه معرفت و صفاست.در سال ۸۸ که من نبودم هر هفته شیخ نازنین به خانه ما می رفته است.

klarge.jpgکلی حرف زدیم و برامون حرف زد. حاج خانم و حسین آقا هم بود. به مناسبت سفر عتبات من از وضع مرجعیت پرسید. گفتم مراجع بزرگ فعلی در نجف و قم که عمدتا دارای کهولت سن هستند. برای نسل جدید هم دلیل جا افتاده ای برای تقلید وجود ندارد. ومهمتر اینکه نهاد روحانیت و حتی مرجعیت در بین نسل جدید و آینده بسیار نحیف شده است.

کمی در باره نقش چت جی بی تی و آیه الله گوگل توضیح دادم که حتی در حوزه های دینی چه نقشی ایفا می کنند.

پیرمرد برایش جالب بود. گرچه در پاسخ ایشان ریشه های این کم توجهی به دیانت را در عملکرد مسئولان و روحانیون می دانست و گاهی هم حرفهایی می فرمود که من میگفتم حاج آقا صدا نمی آید و بحث را عوض میکردیم. کلی می خندید.

خلاصه دیدار طولانی این بود:

ایام هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این‌گمان‌نبود

iraqisIRI.jpgتاسیسات اتمی اوسیراکِ عراق، ابتدا در سال ۱۹۸۰ مورد حمله ایران قرار گرفت، یک سال بعد اسرائیل به آن حمله کرد و در سال ۱۹۹۱ نیز ارتش آمریکا آن را نابود کرد

شورای فرماندهی انقلاب عراق روز ۸ ژوئن ۱۹۸۱(۱۸ خرداد ۱۳۶۰) و یک روز پس از انجام عملیات نیروی هوایی اسرائیل به نام اُپرا (بابل) علیه تاسیسات اتمی اوسیراک (تموز)، واقع در ۱۷ کیلومتری جنوب شرقی بغداد، با انتشار بیانیه‌ای خطاب به مردم عراق، ایران را به طور تلویحی به همکاری با اسرائیل در این حمله متهم کرد.

یورونیوز - بعدها برخی گزارش‌های منتشر شده توسط نهادهای اطلاعاتی غربی و نیز رسانه‌های غربی هم ایران را متهم کردند که با نیروی هوایی اسرائیل در جریان عملیات تخریب نیروگاه اوسیراک همکاری اطلاعاتی داشته‌اند. پنج سال پیش نیز، جک استراو، وزیر خارجه سابق بریتانیا در گفتگو با یک شبکه تلویزیونی عربی تاکید کرد که ایران در ازای دریافت اطلاعاتی درباره تاسیسات نظامی در غرب عراق، اطلاعاتی را درباره راکتور هسته‌ای تموز در اختیار اسرائیل قرار داد که منجر به تخریب آن در جریان حمله هوایی اسرائیل شد.

ریشه طرح این ادعاها که تا کنون مورد تایید رسمی جمهوری اسلامی قرار نگرفته، به پیش قدم شدن نیروی هوایی ایران برای انهدام تاسیسات هسته‌ای اوسیراک (تموز) باز می‌گردد. نیروی هوایی ایران، تنها چند روز پس از آغاز جنگ ۸ ساله با عراق، یعنی در روز ۲۹ سپتامبر ۱۹۸۰ (۸ مهر ۱۳۵۹) طی عملیاتی به نام «شمشیر سوزان» به فرماندهی جواد فکوری به این تاسیسات حمله کرد ولی مطابق گزارش‌های منتشر شده توسط نهادهای اطلاعاتی غربی، تنها آسیب‌هایی جزئی به آن وارد کرد. در مقابل، عراق نیز حملات تلافی‌جویانه خود را علیه نیروگاه اتمی بوشهر آغاز کرد و طی ۸ سال جنگ، دست‌کم پنج بار به آن حمله کرد.

6-6.jpgفوری | وزیر دفاع اسرائیل، سند درخواست ۵۰۰ میلیون دلاری حماس از خامنه‌ای را منتشر کرد

| دوبله فارسی نسخه کامل در لینک زیر: youtube.com/watch?v=3jlgff

یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، روز یکشنبه ۱۷ فروردین‌ماه ۲۵۸۴ برابر با ۶ آوریل ۲۰۲۵، در یک پیام ویدئویی اسنادی را منتشر کرد که اثبات‌کننده ارتباط مالی و لجستیکی میان حماس و جمهوری اسلامی در رابطه با حملات ۷ اکتبر است.

این اسناد، که توسط سربازان اسرائیلی در جریان عملیات نظامی در غزه کشف و ضبط شده‌اند، نشان می‌دهند که حماس پیش از حملات ۷ اکتبر، درخواست کمک مالی ۵۰۰ میلیون دلاری از جمهوری اسلامی کرده بود تا به گفته این گروه نیابتی رژیم، برای «نابودی اسرائیل» هزینه شود. به گفته کاتز، این درخواست توسط رهبران ارشد حماس، یحیی سنوار و محمد ضیف ـ که پیشتر حذف شده‌اند ـ ارائه شده بود.

همزمان با سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا برای دیدار با دونالد ترامپ، یسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، در اقدامی بی‌سابقه سندی محرمانه را منتشر کرد که به گفته او شواهد قاطعی از ارتباط مستقیم میان جمهوری اسلامی و رهبران ارشد حماس، از جمله یحیی سنوار و محمد ضیف، ارایه می‌دهد.

این سند که در تونل‌های مخفی فرماندهان حماس در نوار غزه کشف شده، حاکی از درخواست ۵۰۰ میلیون دلاری این گروه از نیروی قدس سپاه پاسداران برای تامین مالی طرحی با هدف نابودی اسرائیل است.بر اساس اطلاعات موجود در این سند، حماس در مکالماتی با فرماندهان سپاه پاسداران، به‌ویژه محمدسعید ایزدی، مسئول شاخه فلسطینی این نیرو در لبنان، خواستار حمایت مالی گسترده شده است.

ایزدی در پاسخ اعلام کرده که با وجود فشارهای اقتصادی شدید در ایران و مشکلات معیشتی مردم، تهران همچنان متعهد به پشتیبانی مالی از حماس باقی خواهد ماند. او تاکید کرده که مقابله با اسرائیل و ایالات متحده از اولویت‌های اصلی جمهوری اسلامی است و این حمایت حتی در شرایط بحرانی نیز متوقف نخواهد شد.

وزیر دفاع اسرائیل در اظهارات خود ضمن اشاره به این اسناد، ایران را «سر مار» توصیف کرد و مدعی شد که جمهوری اسلامی با وجود تکذیب‌های مکرر، همچنان نقش محوری در تامین مالی و هدایت فعالیت‌های تروریستی در منطقه ایفا می‌کند.

کاتز افزود که ایران از طریق گروه‌هایی مانند حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان، حوثی‌ها در یمن و نیروهای نیابتی در سوریه و مناطق یهودا و سامره، به دنبال پیشبرد هدف اعلام‌شده خود یعنی نابودی اسرائیل است.او همچنین با اشاره به بازدید اخیر خود از واحد اطلاعات ارتش اسرائیل، تاکید کرد که این اسناد بخشی از شواهد گسترده‌تری است که در جریان عملیات نظامی در غزه به دست آمده و ارتباط تنگاتنگ تهران با حملات هفتم اکتبر را تایید می‌کند.

کاتز در پایان هشدار داد که اسرائیل با تمام توان در برابر تهدیدات ایران ایستادگی خواهد کرد و متعهد شد که از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای جلوگیری کند. او همچنین وعده داد که حملات علیه آنچه «محور شرارت ایران» خواند، تا زمان انهدام کامل آن ادامه خواهد یافت.هنوز واکنشی رسمی از سوی مقامات ایران یا حماس به این ادعاها منتشر نشده است، اما انتظار می‌رود این مو

Abdolsatar_Doshouki_3.jpgقریب به یک سال پیش یک سفر تفریحی ـ تعطیلاتی مجانی تحت عنوان کنفرانس کادیز توسط عده ای از هموطنان اتفاق افتاد که هم فال بود و هم تماشا. چون برخی از هموطنان علاقه فراوانی به "هم زیارت هم تجارت" دارند, مخصوصا اگر آن را با سیاست ادغام کنند می شود "هم زیارت هم تجارت هم سیاست" که وقتی "قاطی" شوند باید پرسید در چارچوب فعالیت های اپوزیسیون ارتباط آن با معامله قریب الوقوع احتمالی جمهوری اسلامی با آمریکا طی هفته ها و ماه های آینده چیست؟ بخصوص اینکه ترامپ چند روز پیش گفت: "نامه را فراموش کنید؛ جمهوری اسلامی گفتگوی مستقیم می‌خواهد". این در حالی است که دو ماه پیش خامنه ای صراحتا و فتوا گونه تاکید کرد "مذاکره کردن با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست" و ما هم باور کردیم و تحلیلگران بر همین مبنا تحلیل ارائه دادند. غافل از اینکه از شخصی پرسیدند روباه تخم گذار است یا بچه زا؟ گفت نمیدانم, اما از این موجود هرچه بگویند برآید.

بعد از کنفرانس کادیز که به ناگاه در سپهر سیاست اپوزیسیون (مثل بسیاری از پدیده ها و نشست ها و کنفرانس های ناگهانی و غیرمترقبه مانند قارچ روئیدند و رفتند), برگزارکنندگان آن کنفرانس وعده تشکیل کنفرانس کادیز۲ را با شرکت تعداد بیشتری از مدعوین در ماه ژوئن سال گذشته دادند و حتی در یک برنامه نقد تلویزیونی کانال یک که با حضور سه مجری شناخته شده آن کانال در مقابل بنده صورت گرفت, مسئول برگزاری کنفرانس کادیز۲ به بنده نیز وعده داد که بزودی دعوت نامه برای نگارنده ارسال خواهد شد و اکنون بعد از قریب به یک سال نه از نامه خبری است و نه از نامه رسان. و در مورد خود کنفرانس کادیز۲ باید گفت نه از "تاک" نشان است و نه از "تاک نشان". همان زمان در مقاله ها و حتی در آن مناظره جنجالی در تلویزیون کانال یک گفتم که کنفرانس کادیز۲ ای در کار نخواهد بود.

lemonde.jpgبرگردان : علی شبان

اشاره:

روبر هیرش،پژوهشگر تاریخ و نویسنده کتاب « چپ و یهودیان»، وسوسه ی یهود ستیزی از سوی چپ ِ رادیکال فرانسه را حساب شده دانسته و آنرا به دلیل در گبری اسرائیل و حماس می‌بیند که هدفشان، نشان دادن تمایل آنها به نزدیکی تنگاتنگ با جهان عرب وُ مسلمان است. این درگیری توسط نیرو های چپ بیش از حد ارزش‌گذاری شده است : آنها از مسلمانان هندی، چینی، و برمه ای؛ که بسیار بیشتر از مسلمانان فلسطینی هستند، کمتر حرفی به میان آورده‌اند و یا پرچم آنها را در خیابان‌ها برافراشته اند. در حالی که حتی در بسیاری موارد، قربانیان بیشتری از این مسلمانان غیر فلسطینی، میتوان دید.

روزنامه لوموند در ۲۱ مارس ۲۰۲۵، این تیتر را در داخل صفحات خود انتخاب کرده است : «دروغگویی های ژان لوک ملانشون، رهبر حزب ِ چپ ِ « فرانسه تسلیم نا پذیر». ماجرا از آنجا آغاز شد که این حزب با انتشار یک آفیش ِ دستکاری شده با کُد های ضد یهودی از یک مجری پر بیننده ی فرانسوی - تونسی و از پدر و مادر یهودی، در حساب توییتر (x ) خود، چهره ای از دوران نازی ها در دهه ی ۱۳۳۰ را به بیننده می نمایاند. و این عمل یهود ستیزانه، سر و صدای زیادی را در فرانسه به راه انداخت.

و همانطور که لوموند خاطر نشان می‌کند : بدتر از آن، سازمانی که مدعی چپ گرایی است، چگونه یک تصویر آشکارا ضد یهود را انتخاب کرده است؛ بویژه برای دعوت به تظاهرات علیه نژاد پرستی، که نه تنها نگران کننده، بلکه رسوا کننده است. و افزون بر این، چگونه رهبر این حزب؛ که میخواهد خود را در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ در فرانسه، برابر حزب راست افراطی قرار دهد، دست به این کار زده است. و رهبر حزب چپ، ژان لوک ملانشون که می‌بیند اعتراض ها بالا گرفته و هوا پس است، کاسه کوزه را سر ِ حزب راست افراطی و رقیب انتخاباتی دو سال دیگر خود می شکند. و بی واهمه، برای خاموش کردن شعله هایی که برافروخته است، با خشم آشکار، در برابر انتقادها از اشاعه ی یهودی ستیزی، به دروغگویی پناه میبرد و از خود و حزبش دفاع می کند.

book.jpgدر حالی که هواداران ِ رهبر حزب چپ ِ « فرانسه تسلیم ناپذیر»، بویژه در میان ِ جوانان، به او مسئولیت خاصی برای جلوگیری از گسترش نژاد پرستی و یهودستیزی داده اند، او همچنان برای هدف‌های انتخاباتی می‌خواهد به بخشی از جمعیت ِ پایین شهر و طبقه ی کارگر که به تعصبات ضد یهودی شهرت پیدا کرده اند، نیم نگاهی هم انداخته باشد.به این می‌گویند بازی با آتش؛ بویژه در شرایطی که کشتار های انجام شده در عملیات تروریستی ۷ اکتبر و جنگ غزه، خشم را دوچندان کرده است. و این، آشکارا به معنای شکستن ِ سنت طولانی مبارزه با نژاد پرستی و یهود ستیزی در چپ، و پیوستن دوباره به افراط وُ تفریط های ضد یهودی است که همیشه به چپ رحم نکرده است.

پیش از خواندن مقاله ی کوتاه و پُر بار ِ روبر هیرش، خالی از لطف نیست که نگاهی به گذشته ی این نویسنده ، تاریخ نگار و استاد دانشگاه بیاندازیم . او در جوانی عضو اتحادیه کمونیست های انقلابی و سندیکالیست چپ بود که اکنون با نگاهی بازتر و واقع بینانه تری به‌ گذشته و مسائل روز می نگرد. روبر هیرش به عنوان یک مورخ، به گذشته ی غم انگیز ِ یهودستیزی در سمت و سوی چپ می پردازد : از متون شک پرور مارکس تا متن های پرودون Proudhon و تردید ها در ماجرای دریفوس و سکوت تقریباً کلی ی کمونیست های یهودی، که شمار کثیری بودند و در صف ِ کمونیست های استالینیستی جا داشتند.

روبر هیرش، وسوسه ی یهود ستیزی از سوی چپ ِ رادیکال فرانسه را حساب شده دانسته و آنرا به دلیل در گبری اسرائیل و حماس می‌بیند که هدفشان، نشان دادن تمایل آنها به نزدیکی تنگاتنگ با جهان عرب وُ مسلمان است. این درگیری توسط نیرو های چپ بیش از حد ارزش‌گذاری شده است : آنها از مسلمانان هندی، چینی، و برمه ای؛ که بسیار بیشتر از مسلمانان فلسطینی هستند، کمتر حرفی به میان آورده‌اند و یا پرچم آن‌ها را در خیابان‌ها برافراشته اند. در حالی که حتی در بسیاری موارد، قربانی بیشتری از این مسلمانان غیر فلسطینی را میتوان دید.

این کتاب، بسیار استدلال شده است، و همچنین دارای صداقتی است که نمیتوان نادیده از آن گذشت. نویسنده بی پرده، پیشینه ی سیاسی خود را، به عنوان یک چپ بیان می‌کند و خاطره ای را که از یهود ستیزی دارد حتی همکارانش به پشتیبانی از او بر نخاستند و یا تردید نشان دادند. او هرگز به کینه توزی روی نیاورد و تنها به مبارزه به هر شکلی از بی عدالتی، ادامه داد. ع.ش

war.jpgدوباره جناح هار و جنگ طلب آمریکایی بر سر کار آمده و دوباره جنگ طلب های وطنی، از راست راست گرفته تا چپ چپ، میدان داری می کنند. حالا دیگر زبان غیرمستقیم را کنار گذاشته و آشکارا از دستیابی به "بمب اتم"، یعنی از ساخت سلاح های کشتار جمعی دفاع می کنند! یعنی این آدم ها یا جریان ها، تنها چیزی که برایشان مهم نیست، انسان و ایران است. در این میان، "چپ های جنگ طلبِ اقتدارگرا" کاسه ی داغ تر از آش شده اند! به نام صلح، جنگ می افروزند و به نام زحمتکشان و مبارزه علیه امپریالیسم، از ارتجاعی ترین و جنایت کارترین حکومت ها دفاع و به آن افتخار هم می کنند!!! "چپ"هایی که با همه ی تفاوت های ایدئولوژیک، از جنس همین حکومت اند: تمامیت خواه و اقتدارگرا.

45 سال پیش، شعار "پاسداران را به سلاح سنگین مجهز کنید" را سر می دادند و حالا "ساختن بمب اتم" را! پاسدارانی که در همان آغاز تأسیس شان خلق کرد و ترکمن را بی رحمانه سرکوب کردند؛ سپس به سراغ سازمان ها و گروه های اپوزیسیون رفتند و آن ها را یکی پس از دیگری نابود کردند و سرانجام، زنان و کارگران و مردم تهیدست را از دَم تیغ گذراندند. و حالا همین پاسداران باید به بمب اتم مجهز شوند تا دمار از روزگار مردم خود و منطقه دربیاورند و جهان را به آشوب بکشانند.

این به اصطلاح "چپ"ها، همچون هم جنسان حکومتی خود، برای توجیه سیاست های جنگی خود، صحبت از "بازدارندگی" می کنند. بازدارندگی با چه هدفی و به نفع چه کسانی؟ یعنی این افراد و جریان سیاسی، این درک را ندارند که هدف جمهوری اسلامی از دستیابی به سلاح هسته ای، نه دفاع از مردم و تمامیت ارضی کشور، بلکه فقط و فقط دفاع از موجودیت و بقای خود است؟ برای این است که بتواند به راحتی و بی هیچ مزاحمت و تهدیدی، هر بلایی که خواست بر سر مردم خود بیاورد و کشور را غارت و چپاول کند؟ این ها برای توجیه تحلیل های کلیشه ای خود، به راحتی چشم خود را بر سلطه ی روسیه و چین بر تاروپود کشور و نظام حاکم می بندند و دَم از "استقلال" این حکومت می زنند! حکومتی که مردم و سرزمین ایران را به گروگان گرفته و آن ها را به ورطه ی نیستی و نابودی کشانده، "استقلال"اش (اگر اصلاً واقعیت داشته باشد) چه به درد مردم می خورد؟ اگر این طور است، خوشا به حال سرزمین و مردمی که حکومتی "وابسته" دارند، اما در رفاه و آزادی به سر می برند. (البته که این، ایده آل و آرزو نیست؛ اما کشوری که وابسته است، می تواند روزی به استقلال برسد، اما کشوری که نابود شده، هیچ شانسی برای آینده ندارد.)

Ali_Sedarat_3.jpgطی چند جلسه‌ای، نقشه‌ی راهی برای گذار از رژیم ولایت مطلقه، به یک نظام مردمسالار پیشنهاد شده است. محصول این جلسات، بعد از پخش زنده در اینستاگرام و یوتیوب و در فیس‌بوک، به صورت صوتی\تصویری ضبط شده، و در اختیار هموطنان قرار داده شده است.

این بحث‌ها برخاسته از سندی است که حدود شش سال پیش، با عنوان:

«سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»:

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

منتشر گردیده و به قضاوت افکار عمومی گذاشته شده است.

این سند در واقع یک قانونِ اساسیِ موقت است، یک قانونِ اساسیِ موقت است برای دوره‌ی گذار.

این دورانِ موقتیِ دوره‌ی گذار توسط خودِ ما مردم به این رژیم تحمیل شده است، به شکلی که علی‌رغم مقاومت‌ها و تلاش‌های قدرت‌های داخلی و خارجی، هیچ راه فراری برای خامنه‌ای و شرکا و سایر حافظان این رژیم باقی نگذاشته‌ایم.

این دورانِ موقتی، یک شناسنامه‌ای دارد که بسیار روشن و شفاف، نحوه‌ی اداره‌ی کشور را مورد بررسی قرار می‌دهد. شش سال پیش، بعد از مدت‌ها همکاری و پرکاری تعدادی از هموطنان، این شناسنامه به شکل سندی با عنوان «سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» منتشر یافت و به ایرانیان پیشنهاد گردید.

این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.

این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.

اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

این دوره‌ی گذار و موقتی که از مدتها پیش شروع شده، در حقیقت توسط ما مردم به قدرت‌ها تحمیل شده است.

خطبه فطر، مهران رفیعی

| No Comments

Mehran_Rafiei.jpg

چو گفتی یاوه ها در خطبهِ فطر

به یاد آمد غرورِ آخرین پطر

نگفتی جمله ای از رنجِ جانان

نه از زخمی که دارد مامِ ایران

ندانی بازیِ چرخِ زمان را

بکوبد بر زمین ناپختگان را

بسی بالا و پایین دارد این دَهر

گهی شهدِ عسل روزی همان زهر

گمان کردی حکومت ارثِ آقا است

جهاندار زمینِ نیرویِ ناجا است

نشد مانا شهی با تیپ و لشکر

قیامی برکَند بیخِ ستمگر

مکن بازی دگر با آتش و خون

که گیرد دامنت ای پیرِ مجنون

چو ما را کرده ای محتاج و بد حال

ببینی حاصلش تا آخرِ سال

نمانده معبری در پیشِ رویت

نه غمخواری که گرید روی گورت

6-8.jpgایران وایر - مریم تابنده، همسر مجید توکلی اعلام کرد پرونده قضایی این فعال سیاسی پس از دو سال و نیم، به دلیل عفو، مختومه اعلام شده و نیازی به بازگشت او به زندان نیست.

خانم تابنده، روز یکشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۴ در این باره در شبکه اجتماعی ایکس نوشت «حکمی به ما ابلاغ نشده، اما در سامانه ثنا پیامی دریافت کردیم که نشان می‌دهد پرونده به دلیل عفو، مختومه شده است.»

وی نوشت، خانواده مجید توکلی از بهمن‌ماه گذشته درخواست آزادی مشروط و اعاده دادرسی مجدد را ثبت کرده بودند و منتظر پاسخ مراجع قضایی بودند. او افزوده است: «اکنون با این عفو، غافلگیر و خوشحال شدیم.»

مجید توکلی در دی ماه سال ۱۴۰۳، توسط شعبه ۲۱ دادگاه تجدیدنظر استان تهران از بابت اتهام اجتماع و تبانی به دو سال حبس محکوم شد. وی همچنین از بابت مجازات های تکمیلی به منع خروج از کشور، منع اقامت در تهران و منع فعالیت در فضای مجازی به مدت دو سال محکوم شده بود.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

آقای توکلی در تاریخ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲، جهت تحمل دوران محکومیت خود راهی زندان اوین شد و حدود ۱۰ ماه بعد، به دنبال توقف اجرای حکم حبس با تودیع وثیقه از این زندان آزاد شد.

رضا شفیعی‌جم، بازیگر سینما و تلویزیون، با انتشار یک ویدیو در اینستاگرام، تعجب خودش را به صورت طنز از گرانی‌ گوجه سبز نشان داد.

7-10.jpgحسین دهباشی در ایکس نوشت: طرف عالی‌ترین فرمانده نظامی‌مان را ترور کرده و بعدترش از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و حالا هم مدام تهدید به بمباران ایران‌مان می‌کند.

آن‌وقت همین آرزوی گرچه نقدا ناشدنی برای به درک فرستادن‌اش، می‌شود مایه هراس و تذکر!

نه اخوی، این‌دفعه آن‌روزنامه درست نوشته: خداکند خبر مرگ‌اش!

nemoodarlarge.jpg

هفته‌نامه نیوزویک با استناد به تصاویر ماهواره‌ای جدید گزارش داد ناو هواپیمابر آمریکایی «یو‌اس‌اس کارل وینسون» از تنگه مالاکا عبور کرده و وارد اقیانوس هند شده است.

این هفته‌نامه دوشنبه ۱۸ فروردین نوشت اعزام ناو کارل وینسون گامی مهم در راستای تقویت حضور نظامی ایالات متحده در منطقه به شمار می‌رود.

نیوزویک افزود استقرار این ناو در منطقه هم‌زمان با بالا گرفتن تنش‌ها میان آمریکا از یک سو و جمهوری اسلامی و حوثی‌های یمن از سوی دیگر انجام شده و می‌تواند نشان‌دهنده تصمیم واشینگتن برای اتخاذ رویکردی تهاجمی‌تر در روزها و هفته‌های آتی باشد.

پنتاگون ۱۲ فروردین در بیانیه‌ای اعلام کرد پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، دستور اعزام تجهیزات و اسکادران‌های هوایی بیشتر به خاورمیانه را برای تقویت موضع دفاعی و بازدارندگی این کشور صادر کرده است.

بر اساس این بیانیه، ناو کارل وینسون پس از اتمام رزمایش خود در منطقه هند-پاسیفیک، به ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در منطقه می‌پیوندد تا به تلاش‌ها برای «ثبات منطقه‌ای، بازدارندگی در برابر اقدامات خصمانه و حفظ جریان آزاد تجارت» ادامه دهد.

پنتاگون افزود همچنین در راستای دستور دونالد ترامپ برای «دست‌یابی به صلح از طریق قدرت»، گروه نبرد ناو هواپیمابر «هری اس. ترومن» به ماموریت خود در منطقه تحت پوشش سنتکام ادامه خواهد داد.

7.jpg۱) شهرام دبیری: به‌رغم این‌که هیچ خطای عملکردی نداشتم مرا از ادامه کار معاف کردند؛ سفر نوروزی را از قبل برنامه‌ریزی کرده بودم!

۲) پاسخ دبیری قبل از عید به خبرنگار: در عید نوروز به آذربایجان شرقی سفر می‌کنم!

رحمت‌اله بیگدلی در شبکه اکس نوشت:

چهار نکته:

۱. آقای دبیری، وقتی قبل از عید خبرنگار در باره سفر نوروزی پرسید باید متوجه می‌شدی که همه مراحل سفر آتی شما رصد شده است و نباید خلاف واقع می‌گفتی!

۲. در خصوص این سفر دو اشکال اساسی وجود دارد؛ یکی این‌که هم قبل و هم بعد از سفر در باره آن خلاف واقع گفته شده و دیگر این‌که در دولت برآمده از شعار نهج‌البلاغه، آن هم در وضعیت فعلی کشور، انتظار نمی‌رود که معاون رئیس دولت برای سفر تفریحی ولو از جیب خود به قطب جنوب برود!

۳. نکته مهم در این ماجرا صداقت و برخورد قاطع پزشکیان با رفیق قدیمی خود بود که نشان داد مناسبات جناحی و رفاقتی او را از عمل به وعده و اصول باز نمی‌دارد.

۴. نوع مواجهه پزشکیان در تقابل با حمایت انتحاری برخی از دوستان مفسد خود مانند محمدرضا رحیمی و کردان و اصحاب چای دبش بود که حاضر به عزل رفقای متهم به فسادهای بزرگ خود نشدند!

7-3.jpgنصرالله معین نجف‌آبادی با نام هنری معین، خواننده سرشناس ایرانی، در کنسرتی در سالن «کوکاکولا آرینا» دبی و در حضور حدود ۱۲ هزار نفر، سرود میهنی «ای ایران، ای مرز پرگهر» را اجرا کرد.

این قطعه که از خاطره‌انگیزترین سرودهای ملی ایرانیان به‌شمار می‌رود، با همخوانی پرشور حاضران، فضای سالن را غرق در احساسات میهن‌دوستانه و همبستگی ملی کرد. در این شب تاریخی، معین موفق شد تمامی بلیت‌های این اجرا را به فروش برساند و به‌عنوان نخستین خواننده ایرانی، ظرفیت کامل یکی از بزرگ‌ترین سالن‌های دبی را پر کند.

مدیریت مجموعه «کوکاکولا آرینا» نیز با اهدای لوح تقدیر، از این هنرمند باسابقه و محبوب ایرانی تجلیل کرد. این اجرا نه‌تنها نقطه عطفی در کارنامه هنری معین بود، بلکه رکوردی بی‌سابقه برای هنرمندان ایرانی در خارج از کشور محسوب می‌شود.

شاهزاده رضا پهلوی در پیام‌هایی به مناسبت چهارشنبه‌سوری، نوروز و سیزده‌بدر، با تاکید بر اهمیت برگزاری باشکوه جشن‌های ملی و باستانی ایرانیان، به همخوانی سرود «ای ایران» در اجتماعات ایرانی خارج از کشور اشاره کرده بود.

7-4.jpg👈کیهان لندن - رواج خرید و فروش جنین حیوانات در ایران خرید و فروش جنین حیوانات به ویژه گونه‌های پرطرفدار مانند «اسب پا کوتاه» در ایران رواج یافته است.
در یک آگهی قیمت ۴/۵ میلیون تومان برای یک جنین «اسب پا کوتاه» درخواست شده است. نژاد اسب پاکوتاه به دلیل جثه کوچک و ظاهر خاص در میان برخی افراد محبوبیت یافته و به همین دلیل تقاضا برای آن بالا رفته است. پیشتر خرید و فروش برخی گونه‌های حیوانات غیرخانگی در ایران رواج یافته بود اما از مدتی پیش خرید و فروش جنین حیوانات نیز در میان آگهی‌ها به چشم می‌خورد.

سایه‌ جنگ و بوی مذاکره

| No Comments

jang.jpgآیا خاورمیانه شعله‌ور می‌شود؟

ماه‌هاست سایه که جنگ بالای سر ایران است. اسرائیل و ایران با تک و پاتک به سوی هم، بوی جنگ را در هوا پخش کرده‌اند. هنوز پاسخ‌ها به نتیجه قطعی نرسیده، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا تهدیدها را با بیان مستقیم‌تری اعلام کرد

یورونیوز - او با آتش تند ایران را تهدید کرد و در مقابل تهران هم پاسخی در همان حدود داد، اما حالا ترامپ اعلام کرد که اگر ایران از دستیابی به یک توافق هسته‌ای جدید و «راستی‌آزمایی‌شده» خودداری کند «همه گزینه‌ها» روی میز خواهد بود.

در حالی که تلفیقی از بوی جنگ و توافق به مشام می‌رسید، ایران با واسطه خواهان مذاکره شده است. اما تا پیغام‌ها با واسطه بروند و بیایند، صدای شیپور جنگ را از بازارها و قیمت‌ها شنیده‌اند و در شرایط جنگی قرار دارند.

شدت و حدت کلام ترامپ، مدام در حال تنزل است، همان طور که ایران که با توپ پر به میدان آمده بود، حالا بحث مذاکره را پیش گرفته است.

تغییر مداوم مواضع آمریکا و ترامپ، شرایط بی‌ثبات ایران را مخاطره‌آمیزتر کرده است.

تهدیدهای بی‌پایان ایران

علی خامنه‌ای، رهبر ایران در جواب به تهدید اولیه ترامپ اعلام کرد که در صورت هرگونه حمله، ایران «ضربه‌ای قوی و متقابل» وارد خواهد کرد. او در عین حال که تهدیدات خارجی را کوچک شمرد، اشاره کرد که اگر قرار باشد در داخل هم «دشمن تحرکاتی ایجاد کند، از سوی مردم پاسخ داده می‌شود.» او از اکنون موضع خود را در مقابل هر گونه اعتراض و ناآرامی داخلی مشخص کرد و عامل آن را تحرکات خارجی دانست. اقدامی که محکوم به سرکوب است.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

عزیز نصیرزاده، وزیر دفاع ایران هم در همین راستا گفت: «پاسخ به هر تهدیدی از سوی دشمن پشیمان‌کننده، قطعی و حتمی خواهد بود.» او به سرعت از جوانان ایرانی نام برد که پیش‌تر در اعتراضات سرکوب شده‌اند و اکنون زیر فشار اقتصادی و اجتماعی هستند و گفت: «با همت و غیرتی که در جوانان مشاهده کردم و با وجود این نسل غیرتمند، گزینه ترس از دشمن و عقب‌نشینی از اصول و آرمان‌ها هیچ جایگاهی نخواهد داشت.» این‌جواب‌هایی بود که مقامات ایرانی به تهدید ترامپ دادند که گفته بود: «اگر ایران به توافق جدید هسته‌ای تن ندهد، چیزی از آن باقی نخواهد ماند. ما آماده‌ایم آن‌ها را با بمبارانی نابود کنیم که پیش‌تر مانندش را ندیده‌اند.» همین جملات تند، در تعطیلات نوروزی بازار را متحول کرد و ترس جنگ را به جان مردم انداخت.

farrokhND.jpgفرخ نگهدار، در یادداشتی که در اختیار انصاف‌نیوز قرار داده، به بیانیه‌ی جمعی از «نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» ایران علیه تهدیدهای امریکا و اسراییل پرداخته و نوشته است:

امروز بیانیه مهمی از سوی گروه وسیعی از نخبگان سیاسی، فرهنگی واجتماعی کشور ما در واکنش به تهدیدهای نظامی امریکا و اسرائیل علیه ایران انتشار یافت که در آن تاکید میشود: «ما امضا کنندگان این بیانیه، برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاه‌های خود با حکومت، باتمام قدرت از کشورمان دفاع می‌کنیم.»

ضمن حمایت قاطع از این موضع مسئولانه و میهن‌دوستانه و همراهی کامل با آن امیدوارم که همه تشکل‌های سیاسی کشور نیز، قطع نظر ازتفاوت نظرها و رقابت‌ها، یک به یک تصریح کنند که دفاع از میهن در برابر هرگونه تجاوز خارجی را وظیفه درنگ‌ناپذیر خود می‌دانند.

این موضع‌گیری دولت‌هایی را نومید خواهد کرد که در حمله نظامی به کشور ما روی اختلافات گروه‌های سیاسی در کشور حساب باز نکنند و تمام مخالفان و موافقان نظام حاکم را در مقابل خود بیابند.

بیانیه به رویکرد رئیس دولت امریکا اشاره دارد که «به جای دیپلماسی و ادبیات حقوقی، از زور استفاده می‌کند. او چند بار گفته است ایران یا مذاکره می‌کند یا بمباران می‌شود».

روح بیانیه و هویت امضاکنندگان همه حاکی از اعتقاد مبرهن آنان به دیپلماسی به مثابه ممکن‌ترین راه جلوگیری از جنگ است. اما حقیقت این است که در این جهان ژرف‌آشوب، به ویژه در کشور ما و ایالات متحده امریکا، همه نهادهای قدرت مثل امضاکنندگان بیانیه فکر نمی‌کنند.

این که رهبر جمهوری اسلامی به مراجعه رئیس دولت امریکا کتبا پاسخداده و نوعی از دیپلماسی از سوی طرفین پذیرفته شده خود نوعی روزنه‌گشایی محتاطانه، و اما بسیار مهم است. این دو قدرت منطقه‌ای و جهانی، که تاریخا به گشایش در روابط ایران و امریکا با سوء ظن نگریسته‌اند امروز منافع خود را در همسویی و مساعدت می‌یابند، به این معنا نیست که مخالفان دیپلماسی و اشکال معقول مذاکره در دو کشور و درمنطقه سپر افکنده‌اند. همه می‌دانیم که جلاد ملت فلسطین همچنان شمشیر از رو بسته است و از هیچ رذالتی در تنش افزایی در مناسبات ایران و امریکا دریغ نمی‌کند. و این در حالی است که در ایران هم محافل قدرتمندی پنهان و آشکار زیر پرچم «وحدت در مقابل دشمن» با روزنه‌گشایی، با هرگونه تنش‌زدایی و با هرگونه دیپلماسی و هرنوع مذاکره دشمنی می‌کنند.

بسیار به جا و بسیار کمک کننده است که در هر متنی که از نگاه صلح‌جویانه و میهن دوستانه تدوین می‌شود همه محافل نومید از کارآمدی دیپلماسی و ثمرمندی گفتگوی مستتقیم میان کشورهای معاند در جلوگیری از جنگ، دعوت شوند که به تجربه‌های گرانقدر بشری تکیه کنند و با نگاه صلح‌جویانه و بشردوستانه امضاکنندگان این بیانیه در دفاع از دیپلماسی و امید به همزیستی صلح‌آمیز با سایر قدرت‌ها، بپیوندند.







yemen.jpgتسنیم: حوثی‌ها مستقل‌اند و کسی از سپاه پاسداران در حملات آمریکا به یمن کشته نشده است

خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، کشته شدن اعضای سپاه را در حمله آمریکا به مواضع حوثی‌ها در یمن تکذیب کرد.

معمر الاریانی، وزیر اطلاع‌رسانی دولت یمن، صبح شنبه خبر داد در حمله هوایی آمریکا به مواضع حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی ۷۰ نفر از حوثی‌ها، از جمله فرماندهان میدانی برجسته این گروه و نیروهایی از سپاه پاسداران کشته شدند.

وزیر دولت یمن تایید کرد که در حمله ۱۲ فروردین آمریکا، محل تجمع شبه‌نظامیان حوثی در جنوب منطقه ساحلی الفازه در استان الحدیده هدف قرار گرفته است.

خبرگزاری تسنیم در واکنش به این اظهارنظر، در خبری نوشت: «این موضوع از اساس کذب است و هیچ فرد ایرانی در یمن کشته نشده است.»

تسنیم در ادامه افزود: «به‌نظر می‌رسد این خبر کذب در راستای جنگ روانی و در جهت پیش بردن منطقه به سمت جنگی فراگیر منتشر شده است درحالی‌که مسئولان و فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده‌اند که حوثی‌ها کاملا مستقل در حال مبارزه با آمریکا و اسرائیل هستند.»

دونالد ترامپ پیش از این هشدار داده بود که از این پس هرگونه شلیک از سوی حوثی‌ها، مستقیما به‌عنوان اقدامی منتسب به جمهوری اسلامی تلقی خواهد شد و عواقب جدی برای تهران در پی خواهد داشت.

ترامپ: حوثی‌ها دیگر هرگز نمی‌توانند کشتی‌های ما را غرق کنند

ترامپ شامگاه جمعه ویدیویی از حمله آمریکا به یکی از مواضع حوثی‌ها در یمن در شبکه اجتماعی تروث سوشال منتشر کرد.

او در این پست نوشت: «حوثی‌ها جمع شده بودند که برای حمله آموزش ببینند، اما آنها دیگر نمی‌توانند حمله کنند. آنها دیگر هرگز نخواهند توانست کشتی‌های ما را غرق کنند.»

بیشتر بخوانید: کشته‌شدن برخی نیروهای سپاه پاسداران در حملات آمریکا

dead2.jpgایران اینترنشنال - معمر الاریانی، وزیر اطلاع‌رسانی دولت یمن، اعلام کرد در حمله هوایی آمریکا به مواضع حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی در روز سه‌شنبه ۱۲ فروردین، ۷۰ نفر از حوثی‌ها، از جمله فرماندهان میدانی برجسته این گروه و نیروهایی از سپاه پاسداران کشته شدند.

شبکه تلویزیونی الیمن، شنبه ۱۶ فروردین با انتشار این خبر به نقل از وزیر دولت این کشور، حمله ایالات متحده به محل تجمع شبه‌نظامیان حوثی در جنوب منطقه ساحلی الفازه در استان الحدیده را تایید کرد.

الاریانی در یک بیانیه مطبوعاتی توضیح داد که به گفته منابع میدانی موثق، این حمله نقطه‌ای را هدف قرار داده که «برای برنامه‌ریزی حملات تروریستی علیه کشتی‌های تجاری و نفتکش‌ها در دریای سرخ، باب‌المندب و خلیج عدن مورد استفاده قرار می‌گرفت».

پیش‌تر مشاور امنیت ملی کاخ سفید، مستشاران نظامی جمهوری اسلامی و دیگر تجهیزات مرتبط با حملات حوثی‌ها به اقتصاد جهانی را جزو اهداف احتمالی آمریکا در حملات نظامی به یمن اعلام کرده بود.

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا نیز هشدار داده بود که از این پس هرگونه شلیک از سوی حوثی‌های یمن مستقیما به‌عنوان اقدامی منتسب به جمهوری اسلامی ایران تلقی خواهد شد و عواقب جدی برای تهران در پی خواهد داشت.

او دوشنبه ۲۷ اسفند در پیامی در تروث سوشال، شبکه اجتماعی خود، نوشت: «از این لحظه به بعد، هر شلیکی که به دست حوثی‌ها انجام شود، به‌عنوان شلیکی از سوی تسلیحات و رهبری ایران در نظر گرفته خواهد شد. ایران مسئول شناخته خواهد شد، پیامدهای آن را متحمل خواهد شد، و این پیامدها جدی خواهند بود.»

ترامپ افزود: «هیچ‌کس نباید فریب بخورد! صدها حمله‌ای که توسط حوثی‌ها، این تبهکاران و اوباش شرور مستقر در یمن که مورد نفرت مردم یمن هستند، انجام می‌شود، همگی از ایران نشات می‌گیرند و از سوی ایران هدایت می‌شوند.»

ارتش ایالات متحده از ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ در عملیاتی گسترده ده‌ها موضع متعلق به حوثی‌ها در یمن را هدف قرار داده است.

farda.jpgمصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس، نویسنده و استاد دانشگاه در ایران، در گفت‌وگو با رادیوفردا می‌گوید نامه‌هایش به رهبر جمهوری اسلامی به‌نوعی اتمام حجت با نظام سیاسی است

او اخیراً سه نامۀ سرگشاده به علی خامنه‌ای نوشته و از او خواسته است که از قدرت کناره‌گیری و از مردم عذرخواهی کند.

آقای مهرآیین، که استادیار جامعه‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است، در سال‌های اخیر بارها با نوشتن نامه‌هایی دیگر از رفتار جمهوری اسلامی با مردم نیز انتقاد کرده است.

او می‌گوید تلاشش این است که از طریق شکستن دوگانه‌های رسمی بین «قدرت» و «مردم»، راهی برای بروز تغییرات اساسی در جامعه پیشنهاد بدهد.

این جامعه‌شناس بر اهمیت کنشگری فعال و مواجههٔ مستقیم با مشکلات تأکید می‌کند و بر این باور است که جامعه نباید به‌عنوان موجودی آرام و تدریجی که در نهایت میوه می‌دهد، دیده شود، بلکه جامعه‌ای پویا و پیچیده است که نیروهای پراکندهٔ آن در هر لحظه می‌توانند به هم متصل شوند و تغییرات بنیادی ایجاد کنند.

تحلیل آقای مهرآیین دربرگیرندهٔ نقدی عمیق بر ساختار قدرت و رویکرد اصلاح‌طلبان در ایران است. او از یک سو معتقد است تعریف‌های رسمی و دوقطبی قدرت و مردم، زمینهٔ سرکوب و محدودسازی هویت فردی و جمعی را فراهم آورده و از سوی دیگر، با نقد رویکرد نیک‌خواهانهٔ اصلاح‌طلبان، تأکید می‌کند که تنها از طریق گفت‌وگوی مستقیم، مواجههٔ آشکار با تنش‌ها و به‌کارگیری کنشگری فعال می‌توان امید به تغییرات واقعی در جامعه داشت.

او همچنین بر لزوم گفت‌وگوی مستقیم با قدرت، به‌ویژه با علی خامنه‌ای تأکید می‌کند؛ گفت‌وگویی که اگرچه ممکن است با فشارهای شدید و مجازات‌هایی همراه باشد، اما تنها راه خروج از سکوت تحمیل‌شده و باز کردن مسیر برای تغییرات واقعی در جامعه است.

این گفت‌وگو که هم فایل صوتی آن را می‌توانید و هم متن آن در ادامه می‌آید، در شرایطی انجام شده که مصطفی مهرآیین به شعبهٔ ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است.

آقای مهرآیین، شما مدت‌هاست که رفتار حکومت را نقد می‌کنید. چطور شد که به نوشتن این نامه‌ها به آقای خامنه‌ای رسیدید؟

رسانهٔ ارتباطی جهان امروز نامه نیست. در جهان رسانه‌ها و فضای مجازی و امثالهم، که انسان‌ها به‌راحتی به یکدیگر دسترسی دارند، شاید نیازی به نامه‌نگاری‌های این‌چنینی وجود نداشته باشد؛ اما قدرت در کشور ما خود را نامرئی می‌کند و عملاً در پی آن است که خودش را به یک امر مقدس و دست‌نیافتنی تبدیل کند. به همین دلیل باید تعریف رسمی از قدرت و تعریف رسمی از مردم را بر هم بزنیم.

تعریف رسمی این آقایان این است که هر کسی که با ما نیست، علیه ما است. این تعریف بسیار نژادپرستانه و فاشیستی است و باعث نابودی تخیل می‌شود. یعنی آدم‌ها یا باید با شما هم‌ذات‌پنداری کنند یا هیچ تعریفی از خودشان نداشته باشند. در حالی‌که در جهان امروز، با این‌همه دانشگاه، افراد تحصیل‌کرده، کتاب و مطالعه و دنیای دانش، شما نمی‌توانید بگویید که فقط نهاد قدرت می‌تواند بگوید شما چه کسی هستید یا این‌که خود قدرت چیست.

karoobi.jpgزبان در کام نمی‌گیرم و متعهد به دفاع از حقوق مردمم

ایران اینترنشنال - مهدی کروبی، رییس پیشین مجلس شورای اسلامی و از رهبران اعتراضات به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸، در نخستین بیانیه خود پس از پایان حصر خانگی، ضمن اعلام پایبندی به مواضع گذشته‌اش، از آن‌چه «مهندسی انتخابات ۱۳۸۴» و «پروژه جمهوریت‌زدایی» خواند انتقاد کرد و گفت که زبان در کام نخواهد گرفت.

کروبی در این بیانیه که وب‌سایت انصاف‌نیوز شنبه ۱۶ فروردین آن را منتشر کرد، با اشاره به ادامه حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نوشت: «تاکید کردم با آن‌که آزادی را حق طبیعی‌ام می‌دانم اما ترجیح می‌دهم همان‌طور که در یک‌روز به حصر رفتیم، به اتفاق از حصر خارج شویم.»

در پی اعتراضات گسترده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد ۱۳۸۸ که به جنبش سبز معروف شد، موسوی و کروبی، دو نامزد معترض انتخابات به همراه همسرانشان، رهنورد و فاطمه کروبی، از بهمن ۱۳۸۹ حصر خانگی شدند.

فاطمه کروبی مدتی بعد و در سال ۱۳۹۰ از حصر خارج شد و مهدی کروبی نیز در چند سال اخیر امکان ملاقات با برخی افراد را داشته است اما حسین کروبی، فرزند مهدی، ۲۷ اسفند ۱۴۰۳ به سایت جماران گفت که ماموران امنیتی به پدرش گفته‌اند حصر برطرف شده اما: «به لحاظ مسائل امنیتی و حفاظتی تا ۲۰ فروردین در محل اقامت او حضور خواهند داشت.»

او تاکید کرد ماموران به پدرش گفته‌اند پروسه‌ای که در مورد او اجرا شده طی چند ماه آینده در مورد موسوی هم انجام و او نیز رفع حصر خواهد شد.

rasayee.jpgمجری انتخابات سال ۸۴ محمد خاتمی بود

حمید رسایی، نماینده‌ی مجلس در کانال تلگرامی خود درباره‌ی بینیه‌ی مهدی کروبی نوشت:

شیخ فتنه، پس از آزادی به دستور رییس قوه قضاییه، نمک‌نشناسانه در ادعای جدیدی، شورای نگهبان، سپاه و بسیج را به تقلب و تخلف در انتخابات سال ۸۴ متهم کرده! ادعای این نادان در حالی است که مجری انتخابات سال ۸۴ خاتمی بوده! معنی این ادعای کذب، در درجه اول بی‌عرضگی دولت اصلاحات در انجام وظایف بدیهی‌اش است!


مماشات تا کی؟ آیا وقت محاکمه سران فتنه نرسیده؟!


حالا که رفع حصر شده‌اند، چه زمانی دادگاه آنها برگزار می‌شود؟!


کروبی در اولین پیامش، شورای نگهبان، سپاه و بسیج را به تقلب در انتخابات‌ سال ۸۴ متهم کرد! مجری انتخابات سال ۸۴ محمد خاتمی بود!
چرا در محاکمه این شیخ ساده‌لوح مماشات می‌شود؟!

tweet.jpg

abdi.jpgعباس عبدی در یادداشتی با عنوان «دو مطالبه حیاتی»‌ در روزنامه اعتماد نوشت: گرچه سیاست خارجی کشور همواره در مرکز نقد کارشناسان قرار داشته، ولی در چند ماه اخیر اهمیت آن بیش از گذشته شده است، به همین علت نیز این روزها اظهارات و تحلیل‌های گوناگونی در داخل کشور در این زمینه و از افراد فاقد صلاحیت کارشناسی می‌شنویم و می‌خوانیم. این افراد از این نظر حق دارند که درباره موضوع سرنوشت‌ساز مربوط به خود نظر دهند، چون نگرانند و می‌خواهند مشکلی برای کشور پیش نیاید، ولی واقعیت این است که مسائل خارجی به ویژه در سطح تکنیکال و فنی آن موضوعی تخصصی است و افراد کمی می‌توانند یا صلاحیت دارند که درباره آن نظر دهند.

دعواهای توییتری و مجازی که «جنگ می‌شود یا نمی‌شود» نیز سطحی کردن موضوع سیاست خارجی است و کمکی به حل این مساله نمی‌کند. به نظر من بهتر است که در کنار نقد راهبرد کلان سیاست خارجی، بیش از هر چیز انتظارات خود را از نتایج سیاست رسمی منعکس کنیم و بحث‌های فنی درباره مذاکره، کیفیت آن، مستقیم یا غیرمستقیم بودن آن، علنی یا غیرعلنی بودن آن را به کارشناسان سیاست خارجی بسپاریم. به همین علت می‌توان به نقد سردرگمی راهبردی در سیاست خارجی اشاره کرد که از گذشته وجود داشته و اکنون به حادترین شکلی بروز یافته و اتفاقا شکست برجام نیز تا حدود زیادی مربوط به همین ضعف و تناقضات راهبردی است، ولی پیش از نقد راهبردی به عنوان یک شهروند باید به مساله مهم انتظارات معقول و متعارف جامعه از سیاست خارجی پرداخت. اولین و مهم‌ترین انتظار پرهیز از جنگ است. چنین نیست که هر جامعه‌ای در هر شرایطی از جنگ پرهیز کند.

برای نمونه برخلاف برخی تحلیل‌ها، تقریبا شواهد و قرائن کافی وجود دارد که صدام حتی پیش از انقلاب هم تصمیم گرفته بود که در فرصت مناسب به ایران حمله کند، بنابراین چاره‌ای جز مقاومت و جنگ نبود و مردم هم کمابیش و در حد انتظار با آن همراهی کردند. هم از حیث تقدیم و حضور نیروی رزمنده و هم از حمایت پشت جبهه و هم راه آمدن با تبعات جنگ. ولی این را نباید به معنای استقبال از جنگ دانست. رفتار امام علی(ع) در جنگ‌های حتی داخلی نیز چنین بود که حداکثر کوشش را برای پرهیز انجام می‌داد و پرتاب‌کننده اولین تیر نبود. اگر طرف مقابل نمی‌پذیرفت و به جنگ اصرار می‌کرد آنگاه مساله تفاوت می‌کرد. تاکنون چندین بار مقام رهبری با اطمینان گفته بودند که جنگ نخواهد شد و در آن چارچوب نیز نشد.‌

گرچه این‌بار نیز همین نکته را البته با قطعیت کمتری بیان کردند و بالطبع بهتر از همه می‌دانند که آثار جنگ چیست که چنین اطمینان خاطری را می‌دهند. بنابراین مساله اصلی اجتناب از جنگ است، به این معنا که تمامی گام‌های معقول و شرافتمندانه را برای پرهیز از جنگ‌ برداریم، حال اگر طرف مقابل سیاست جنگ‌طلبانه‌ای را پیش گرفت، دیگر مسوولیتی متوجه ایران نخواهد بود و مردم هم همراهی خواهند کرد و با تبعات آن کنار می‌آیند. ولی اگر ما هیچ گامی برنداریم یا اجازه دهیم نیروهای تندرو که نانشان در جنگ و آجر شدن نان مردم است میدان‌دار باشند و به استقبال جنگ بروند، در این صورت انتظار همراهی مردم را نباید داشت و سرنوشت چنین ماجرایی نیز پیشاپیش روشن است.

falahatpishe.jpgکیهان: همین روز‌ها به انتقام خون سردار سلیمانی، به ترامپ شلیک می‌شود

روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «بابات کجاست؟!» در ستون گفت و شنود خود به نقد اعمال تعرفه‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بر کشورهای مختلف و تهدید آن‌ها پرداخته است.

این روزنامه در این زمینه نوشت، گفت: این دونالد ترامپ چه خبرشه؟ مگه چیکاره‌ست که هر روز چندتا از کشور‌ها را تهدید می‌کنه؟! تهدید به حمله نظامی، تهدید به تحریم، تهدید به افزایش تعرفه‌ها و‌... حتی علیه کشور‌های همپیمان آمریکا، مثل کانادا و کشور‌های اروپایی و ژاپن و‌... هم شمشیر کشیده است!

گفتم: غلط زیادی کرده! همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چندتا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و «ریق لعنت» رو سر بکشه!

گفت: تهدید می‌کنه و عقب‌نشینی می‌کنه! نتیجه این شده که اوضاع آمریکا هر روز بدتر از دیروز شده. همین دیروز اعلام شد که سه تریلیون دلار خسارت به اقتصاد آمریکا وارد کرده، صادرات آمریکا با مشکل جدی رو‌به‌رو شده، مقامات ارتش و سیا و‌... یا استعفا داده‌اند و یا برکنار شده‌اند و‌...

گفتم: گدایی در خونه‌ای رفت و به پسر صاحبخانه که دم در اومده بود گفت؛ یه پولی به من کمک کنین! پسر صاحبخونه گفت؛ نداریم! گفت؛ لباس کهنه بده. گفت؛ نداریم! گفت؛ غذایی یه تیکه نونی و‌... گفت؛ نداریم! گدا گفت؛ برو به پدرت بگو بیاد شاید چیزی بده! گفت؛ بابام خونه نیست. پرسید؛ بابات کجا رفته؟ گفت؛ رفته مجلس عزا. گفت؛ برو بهش بگو بابا برگرد! عزای اصلی توی خونه خودته!

واکنش فلاحت‌پیشه به تهدید کیهان برای ترور ترامپ

غلط‌های خود را به نام ایران مطرح نکنید

حشمت‌الله فلاحت پیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در واکنش به اظهارات روزنامه کیهان درباره ترور ترامپ، نوشت:

فلاحت‌پیشه تأکید کرد: «ملت تاوان بلوف‌های جنگ و ترور افراطیون را می‌دهد. دولت باید از این جریان ویرانگر اعلام برائت کند.»

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgمقابل یک آئینه قدی که به دیواراطاقم آویزان است می اسیتم وبه دقت بر چهره خود نگاه می کنم. چهره ای که گذر زمان جای پای بسیار سنگین خود را بر آن نهاده است. به دست هایم می نگرم بر لرزش خفیفشان. به خستگی که از درونم برمیخیزد و در ظاهرم نمود می یابد.

یبادم می آورد که خود راآنچنان که هستم دریابم .دریابم که هفتاد سالی بر من رفته ومن ناگزیر از پذیرفتن این دیگر گونی طبیعی هستم .

از خود سوال می کنم آیا روحم نیز هم پای جسمم سستی گرفته ؟در گذر زمان توان از کف داده بگنجی خزیده وتن به روزگار پیری وحرکت بطی تن سپرده است؟

کودکی که پیوسته در من است با شیطنت کله بر قلبم می زند. شکلکی در می آورد که خند بر لبانم می نشاند . نه! نه !هنوز پیر نشده ای .هنوز توان این داری که از اعماق دل بخندی وزندگی را همان گونه در آغوش بفشاری که تن های عاشق می فشارند .

به عمق چشمانم خیره می گردم.به این اقیانوس عمیق که هنوزقادر به عبور دادن دنیای جادوئی رنگها از منشورچشمانم هستند.چشمانی که در این پیرانه سری واقعیت را چنان منعکس می کند که شایسته هفتاد سالگی من است .چشمانی که هنوز قادرند نشانه های زندگی را بیند ودر همآهنگی با حیات پیرامون آنها را منعکس کنند . اندوه را ،شادی را، عشق را وامید را .هیچ منشوری در جهان نمی تواند اشتیاق نهفه در چشم یک انسان عاشق را منعکس کند.اگر این چنین انعکاسی نبود زندگی چه میزان سخت ، تاریک وغیر قابل تحمل می گردید.

این آئینه می تواند بسیارخواسته های دل را منعکس کند .اما هرگز قادر به انعکاس آن شوری نیست که در درونم جاری است. شورآن حس های غریبی که من را توان می بخشند تا زندگی کنم، با غم های آن در آویزم ،بر لحظات سخت آن طاقت آورم و از لحظات شادی بخش آن نیرو گیرم.

mohajerani.jpgدفاع تمام‌قد عطاءالله مهاجرانی از اظهارات اخیر علی لاریجانی: این یعنی تغییر نظریه هسته‌ای ایران

تغيير نظريه هسته‌اي ايران؟

سيد عطا‌الله مهاجراني

دكتر علي لاريجاني در مصاحبه‌اي به نحو غيرمستقيم اين نظر يا نظريه يا موضع را اعلام كرد:« در صورت بمباران مراكز هسته‌اي ايران و درخواست مردم ايران و فشار از سوي آنان، ايران ممكن است مجبور شود، دكترين هسته‌اي خود را تغيير دهد و به سوي ساخت سلاح اتمي پيش برود. » چنانكه انتظار مي‌رفت اين موضوع و موضع با واكنش گسترده‌اي به ويژه در فضاي مجازي روبه‌رو شد.

خوشبختانه دكتر علي لاريجاني با فراست و سنجيدگي تمام و تامل در واژگان اين موضع را بيان كرد. من هم در صفحه توييترم نوشتم كه ردصلاحيت او همچنان نقطه تاريكي، براي هميشه در كارنامه شوراي نگهبان خواهد بود و صدالبته ردصلاحيت مرحوم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني. (از اين دسته گل‌ها شوراي محترم نگهبان و بلكه مشاوران سياسي شورا باز هم به آب داده‌اند.)


درباره تغيير نظريه هسته‌اي ايران مي‌توان به چند نكته توجه كرد:


۱- دولت امريكا كه خود پيشرفته‌ترين سلاح‌ها هسته‌اي در جهان را دارد و هر ساله در جهت ارتقاي كيفي و كمي اين سلاح‌ها سرمايه‌گذاري مي‌كند. افزون بر آن تنها كشوري است كه از سلاح هسته‌اي عليه مردم ژاپن در هيروشيما و ناكازاكي استفاده كرده است، نمي‌تواند پرچمدار مبارزه با سلاح هسته‌اي و منع دستيابي ديگر كشور‌ها باشد. او دهانش پر از رطب است و منع رطب كي كند؟ من موزه صلح را در هيروشيما در سالگرد بمباران اتمي ديده‌ام. هر امريكايي كه موزه صلح را ببيند اگر از شرم بميرد ملامتي بر او نيست.

۲- سوگلي امپراتوري جهانخوار امريكا و غرب در غرب آسيا يعني دولت صهيونيستي اسراييل كشوري است كه با كمك فرانسه در دهه شصت ميلادي اتمي شده است. هيچ‌گونه نظارتي را هم نپذيرفته و ايران را هم بارها به بمباران تهديد كرده است.


۳- پيش از انقلاب در سفري كه اسحاق رابين، نخست‌وزير وقت و شيمون پرز، وزير جنگ وقت اسراييل به ايران داشتند، سر محمدرضا شاه كلاه گذاشتند و يك ميليارد و دويست ميليون دلار به قيمت همان زمان از ايران نفت گرفتند تا پنج كلاهك هسته‌اي به ايران بفروشند! اين موضوع در خاطرات مقامات اسراييلي از جمله شيمون پرز البته نه با جزييات ذكر شده است.


۴- نمي‌توان از امكان بازدارندگي سلاح هسته‌اي سخني نگفت. اگر پاكستان به همت و دانش مرحوم عبدالقديرخان به سلاح هسته‌اي مسلح نشده بود با توجه به بر سر كار آمدن هندوئيسم افراطي و دولت مودي در هند كه نزديك‌ترين رابطه را با صهيونيسم دارد، معلوم نبود بر سر امنيت ملي پاكستان چه مي‌آمد يا خواهد آمد.


۵- در هر صورت اگر جاه‌طلبي احمقانه محمدرضا شاه در چارچوب تدبير درستي انجام شده بود و ايران با تكيه بر دانش نظري و فني و علمي خودـ دانشي كه اكنون در اختيار داردـ به سلاح هسته‌اي دست يافته بود، صدام و هم‌پيمانان امريكايي و روسي و غربي و عربي‌اش جرات حمله به ايران را نداشتند.


۶- كشور ايران، انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي اموري نيستند كه بتوان درباره توانايي و بقاي آنها مسامحه كرد. غير از امريكا كه از سلاح اتمي استفاده كرده است؛ ديگر كشورهاي اتمي جهان همواره از اين امكان به عنوان وسيله و سلاح بازدارنده تاكنون بهره برده‌اند.


۷- مي‌توان براي تغيير نظريه از لحاظ مباني فقهي و ديني و سياسي دلايلي برشمرد. به ويژه از حيث احكام ثانويه كه مربوط به زمان خاص و شرايط و مقتضيات خاص است. به نظرم با تهديد مكرر ترامپ به بمباران ايران و مواضع نتانياهو مي‌توان تغيير نظريه را امري منطقي و موجه و در جهت مصالح و منافع ملي و انقلابي تفسير كرد.

moaaven.jpgپزشکیان، دبیری را برکنار کرد

کیهان لندن - مسعود پزشکیان در حکمی شهرام دبیری معاون پارلمانی خود را این سمت برکنار کرد. اخراج شهرام دبیری از هیئت دولت پس از انتشار تصاویر سفر طولانی و پرهزینه او به همراه خانواده به قطب جنوب و با کشتی‌ تفریحی «کروز» رخ داده است. پیشتر جریان نزدیک به دولت تلاش کرده بودند این سفر را «تکذیب» کنند!

مسعود پزشکیان صبح امروز شنبه ۱۶ فروردین‌ماه در حکمی شهرام دبیری معاون پارلمانی خود را این سمت برکنار و تأکید کرد «از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم».

در این حکم آمده «در این ایام پس از بررسی خبر، قطعی شد که در ایام نوروز در سفر تفریحی قطب جنوب بودید. در دولتی که مفتخر به اقتدا به مولای متقیان است و در شرایطی که هنوز در کشورمان فشارهای اقتصادی بر مردم زیاد و محرومان پرشمارند، سفر پر هزینه تفریحی مسئولان رسمی، حتی با هزینه‌های شخصى، قابل دفاع و توجیه‌پذیر نبوده و با معیار ساده‌زیستی مسئولان سازگار نیست.»

مسعود پزشکیان در ادامه نوشته «دوستی دیرین و همکاری و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی دولت چهاردهم، مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعده‌هایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود. بنابراین از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم.»

سفر شهرام دبیری به قطب جنوب پس از انتشار تصاویر او و همسرش در کنار کشتی تفریحی «کروز» و در کشورهای مختلفی که طی یک سفر طولانی نوروزی از آنها بازدید کردند خبرساز شد.

رسانه‌های نزدیک به دولت تلاش کردند این خبر را تکذیب کنند اما غیبت روزهای گذشته شهرام دبیری در نشست هیئت دولت درستی این خبر را تقویت کرد.

پس از چند روز که تصاویر شهرام دبیری و همسرش در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، او با لحنی تمسخرآمیز خطاب به کاربران نوشت «خوبه که موضوع مسافرت من باعث سرگرمی عزیزان شده و نمی‌دونستم اینقدر جلب‌توجه می‌کنه. من هم مثل خیلی‌ها با هماهنگی تعطیلات را اومدم سفر. قطب هم نیستم. فکر نمی‌کنم سفر من ضرری به مردم و جامعه بزنه. فعلاً دولت و مجلس هم که جلسه ندارند. من تمام سفر‌هایم را با هزینه شخصی می‌روم و موضوع سفر هم یک مسئله شخصی است.»

مسعود پزشکیان در حالی سفر قطب جنوب شهرام دبیری را در حکم اخراج وی تأیید کرده که پیشتر برخی اصلاح‌طلبان نزدیک به دولت تلاش کرده بودند این خبر را شایعه‌ای بدانند که از سوی رقبای دولت و با هدف تخریب دولت پزشکیان به آن دامن زده می‌شود.

ساعاتی پیش از برکناری شهرام دبیری، روزنامه اصولگرای «فرهیختگان» در یادداشتی از مسعود پزشکیان خواسته بود که دولت با شهرام دبیری «خداحافظی» کند!

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

در این مطلب با کنایه به پزشکیان آمده بود «مثل مردم حرف می‌زد؛ مثل مردم می‌پوشید و البته رجوعش به نهج‌البلاغه و استفاده از آن- که مهم‌ترین مرجع شیعه برای شکل‌دهی حکومت عادلانه است- در نطق‌ها و گفتگو‌هایش برای مردم جذاب بود. او را با این نگاه به ساختمان ریاست‌ جمهوری فرستادند؛ اما اتفاقات افتاده پیرامون شهرام دبیری معاون پارلمانی رئیس‌ جمهور همه اعتبار و اندوخته پزشکیان در قرابت‌اش با نهج‌البلاغه را از بین می‌برد!»

فرهیختگان با اشاره به اینکه واکنش شهرام دبیری به سفرش «تلخی ماجرا را برای جامعه بیشتر می‌کند!» نوشته بود فارغ از اینکه آقای دبیری در چند ماه مسئولیت‌شان چندین سفر شخصی خارجی دیگر هم داشته‌اند و حتی معاون پارلمانی در جریان استیضاح وزیر اقتصاد دولت هم حضور نداشتند، اما آیا در آن نهج‌البلاغه مورد تأکید رئیس‌ جمهور مگر ننوشته «إنَّ اللّه َ تعالى فَرَضَ على أئمّهِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أنْفُسَهُمْ بِضَعَفَهِ النّاسِ، کَیْ لا یَتَبیَّغَ بالفقیرِ فَقْرُهُ» یعنی حکمران باید شبیه ضعیف‌ترین مردم باشد. یعنی حتی اگر داراست باید دارایی‌اش را کناری گذارد و در دوران مسئولیت ساده‌زیستی پیشه کند!»

roostayeebanner.jpgفرزانه روستایی

جمهوری اسلامی از فعالیت های هسته ای پر هزینه و بی فایده خود تاکنون شش استفاده اساسی کرده است که بی شک در تاریخ هیچ کشوردیگری تکرار نخواهد شد. این فعالیت ها هرچند برای باتدهای نظام سودهای میلیونی در برداشته، اما رژیم را نیز سر پا نگه داشته است. این شش بهره برداری ضد میهنی از فعالیت های هسته ای به شرح زیر هستند:

ایجاد احساس غرور ملی و انسجام داخلی،
حکومت از برنامه هسته‌ای به‌عنوان نمادی از پیشرفت علمی، خودکفایی و اقتدار ملی استفاده کرد. در کشوری که با مشکلات اقتصادی و تحریم‌های گسترده مواجه است، این تبلیغات توانست حس افتخار و غرور کاذب را در بخشی از مردم تقویت کند.

مشروعیت‌بخشی به حکومت و سرکوب منتقدان
فعالیت‌های هسته‌ای به‌عنوان یک «دستاورد ملی» معرفی شدند که هرگونه مخالفت با آن، به‌عنوان خیانت یا همراهی با دشمنان خارجی تعبیر ‌شود. این امر به حکومت اجازه داد که منتقدان داخلی را سرکوب و مخالفان را به «همدستی با دشمن» متهم کند.

چانه‌زنی در دیپلماسی بین‌المللی،
حتی اگر برنامه هسته‌ای عملاً منجر به تحریم شده باشد، حکومت از آن به‌عنوان یک ابزار برای امتیازگیری در مذاکرات بین‌المللی استفاده ‌کرد. هرچند این راهبرد هزینه‌های اقتصادی زیادی را در بر داشته است، اما در نگاه سیاستمداران حاکم، یک اهرم فشارکارا در روابط دیپلماتیک بود.

ایجاد ترس در میان رقبای منطقه‌ای
کشورهایی مانند عربستان سعودی و اسرائیل، برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی بالقوه می‌دانند. جمهوری اسلامی با نمایش پیشرفت‌های هسته‌ای خود، تلاش کرد در رقابت منطقه‌ای توازن قوا را به نفع خود تغییر دهد.

توجیه مشکلات اقتصادی و تحریم‌ها
حکومت تحریم‌های بین‌المللی را به‌عنوان «بهایی برای استقلال و پیشرفت علمی» معرفی کرد تا از مسئولیت‌پذیری در برابر مشکلات اقتصادی فرار کند. در این روایت، مشکلات معیشتی مردم نه نتیجه سیاست‌های غلط داخلی، بلکه ناشی از «دشمنی غرب با پیشرفت ایران» قلمداد شده است.

dictator.jpgیکی از بزرگ‌ترین چالش‌های تاریخ سیاسی جوامع، ظهور و تثبیت حکومت‌های تمامیت‌خواه بوده است، رژیم‌هایی که با استفاده از تبلیغات گسترده، سرکوب آزادی‌های فردی، و ایجاد ترس، مردم را به پذیرش وضعیتی سوق می‌دهند که گاه مضحک، اما در عین حال خطرناک است. تحلیل دیترش بونهوفر، الهی‌دان آلمانی که در دوران نازیسم در برابر فاشیسم ایستادگی کرد، یکی از عمیق‌ترین و کاربردی‌ترین تبیین‌ها از سقوط اخلاقی و سیاسی جوامع در سایه‌ی چنین رژیم‌هایی است. او بر این باور بود که مشکل اصلی نه شرارت، بلکه "حماقت جمعی" است، حماقتی که نه از کم‌هوشی، بلکه از تسلیم شدن در برابر یک ساختار سرکوبگر و پذیرش بدون چون ‌وچرای ایدئولوژی حاکم نشأت می‌گیرد.

حماقت، ابزار اصلی تمامیت ‌خواهی

بونهوفر معتقد بود که قدرت‌های سیاسی و مذهبی به حماقت نیاز دارند، زیرا تنها از طریق انفعال و پذیرش کورکورانه‌ مردم است که می‌توانند سلطه‌ خود را گسترش دهند. حاکمان تمامیت‌خواه، نه تنها به مخالفان فکری حمله می‌کنند، بلکه تلاش دارند که فکر کردن را از اساس از میان بردارند. این همان چیزی است که در بسیاری از نظام‌های دیکتاتوری تاریخ تکرار شده است؛ از آلمان نازی گرفته تا شوروی استالینی و جمهوری اسلامی ایران.

در چنین حکومت‌هایی، فردی که تلاش کند حقایق را بیان کند، همچون بونهوفر، یا سانسور می‌شود، یا به زندان می‌افتد و یا حتی جان خود را از دست می‌دهد. در ایران امروز، بسیاری از منتقدان، روزنامه‌نگاران، و روشنفکران با سرکوب شدید مواجه شده‌اند، و هرگونه تلاش برای نقد وضع موجود، با برچسب‌هایی مانند "اغتشاش ‌گر"، "جاسوس" یا "مزدور بیگانگان" سرکوب می‌شود.

Babak_Khati.jpgاز چهره‌‌ی بهت زده‌ای آبه که کنار حسن روحانی پای سخن کسی نشسته است که در مذاکره رسمی دمپایی به پا دارد و لات‌منشانه از نداشتن "هیچ"حرفی با ترامپ سخن می‌گوید، ناامیدی از عقلانیت کاملا هویدا است. این را از عضلات منقبض صورت و نامه‌ای که سعی دارد به زیر نشیمنش هل دهد هم می‌توان فهمید.

خرداد ۱۳۹۸ است و نخست وزیر ژاپن برای دادن نامه ترامپ به مقامات ایرانی، به تهران آمده است.

تعجب آبه از این بلاهت را البته باید طبیعی دانست، چون او از کشوری می‌آید که پس از ویرانی کامل در جنگ جهانی دوم، توانسته است با تکیه بر دیپلماسی و تعامل عقلانی با جهان و حتی دشمنی چون آمریکا که آن را بمباران اتمی کرده است، به قدرتی بلامنازع در جهان تبدیل گردد.

در حالی‌که معنای شعار نه جنگ و نه مذاکره خامنه‌ای برای کشوری که توان جنگ با آمریکا را ندارد، تنها مخالفت لجبازانه با مذاکره و تعبیر آن برای مردم تشدید فشارهای اقتصادی است.

قیمت دلار تازگی‌ها به ۱۲ هزار تومان پیشانی ساییده، از اعتراضات خونین سال ۹۶ کمتر از دو سال گذشته است، هرچند وخامت شرایط سیاسی و اقتصادی چنان است که تنها چند ماه بعد و به دنبال گرانی بنزین نیز کشور دوباره شاهد اعتراضات گسترده و سرکوب شدید آن می‌گردد.

برای درک دقیق ماهیتی به نام جمهوری اسلامی باید توجه کرد که مصالح ملی و منافع مردم هیچگاه برای نظام حاکم اولویت نبوده است.

Mahmoud_Masaeli.jpgدکتر محمود مسائلی

در سایت گویا نوشتاری با عنوان بالا را از آقای داور خواندم. از آنجاییکه من هم به نوعی با این موضوع سروکار داشتم، این توضیحات را ارائه می‌کنم تا زوایای دیگری از آن موضوع روشن شود.

به دنبال سرنگون ساختن هواپیمای اکرائینی در آسمان تهران، به دلیل آشنایی نسبی با ابعاد حقوقی قضیه، و به‌عنوان استاد حقوق و روابط بین‌الملل در دانشگاه‌های کارلتون و آتاوا، نوشتاری نسبتا موجز را با عنوان «پیامدهای حقوقی جنایت ساقط ساختن هواپیمای اکرائینی» تهیه کردم که در سایت آگورا و سپس رسانه میهن انتشار یافت.[i] در آنزمان تصور می‌کردم که با خواندن اینگونه استدلالات حقوقی بین‌الملل بر روی دو سایت نسبتا پربیننده شاید کسانی علاقه‌مند شده و ارتباطاتی برقرار کنند تا کارهای عمیقتری بر روی این موضوع انجام شود. همچنین تلاش کردم به طریقی با خانواده‌های قربانیان تماس برقرار کنم و برای آنها توضیح دهم چه راه حل‌هایی برای روشن ساختن ابعاد کیفری این جنایت وجود دارد. اما هرگز موفق نشدم، زیرا هیچ نشانی از آنها پیدا نکردم و هیچیک از آنها هم تماسی برقرار نکردند. این درحالی است که نوشتار یاد شده خوانندگان بسیاری داشت، و همچنین توضیحات مفصلی که در این باره در رسانه میهن داده بودم، توسط افراد زیادی مشاهده و دنبال شده بود.

سپس و به دنبال شکایت چهار کشور کانادا، انگلستان، سوئد، و اکرائین به دادگاه دادگستری بین‌المللی، در همان روز متن شکایت را در سایت دادگاه مطالعه کردم. موضوع برایم عجیب و حتی شوکه کننده بود. بنظرم در شکایت چهار کشور، به هر دلیلی که من از آن بی‌اطلاع هستم، ماهیت کیفری فاجعه به امری قضایی و حقوقی تقلیل یافته بود. درحقیقت، دادگاه دادگستری بین‌المللی مرجع مناسبی برای طرح این دعوی نبود. از آقای وکیل محترم ایرانی انتخابی دولت کانادا طی ایمیلی درخواست کردم برای روشن شدن موضوع با هم گفتگویی داشته باشیم. ایشان پاسخ پرمهری ارسال نمودند، اما به دلیل موقعیت کاری که در ارتباط با این قضیه داشتند، از گفتگو عذرخواهی کردند.

برای ادای دین به خانواده قربانیان فاجعه، نامه مفصلی را همراه با استدلالات حقوقی به وزرای خارجه چهار کشور شاکی (کانادا، انگلستان، سوئد، و اکرائین) ارسال کرده و در آن توضیح دادم که بنای حقوقی شکایت مذکور که بر مقاوله‌نامه ۱۹۷۱ مونترال قرار گرفته است، نارسا، گنگ و ابهام آلود می‌باشد. طی استدلال‌های حقوقی بین‌الملل مفصلی توضیح دادم که هرنوع شکایتی باید برپایه متمم مادە ۳ مقاوله‌نامه شیکاگو انجام شود. در تکمیل توضیحات و استدلال‌ها به قطعنامه شماره ۱۰۶۷ شورای امنیت در سال ۱۹۹۶ پرداختم که کشورها را به رعایت متمم یاد شده فراخوانده و هرنوع نقض تعهد توسط آنها را موجب مسئولیت بین‌المللی معرفی می‌کرد. تکیه بر «اصل متعلقات» به شرح مندرج در ماده ۱ مقاوله‌نامه شیکاگو، ضرورت برقراری محدودیت در حریم‌های هوایی، گزارش ۲۴ دسامبر ۲۰۲۰ گزارشگر ویژه ملل متحد، اسناد الحاقی ۱۴ گانه به مقاوله‌نامه شیکاگو در خصوص استانداردهای مربوط به ایمنی پروازهای غیرنظامی، و گزارش مشاور ویژه دولت کانادا (آقای رالف گودیل) که بر فاجعه ساقط ساختن هواپیما تاکید کرد، همه نشان می‌دهند که فاجعه «ساقط ساختن» هواپیمای مسافربری توسط موشک‌های سپاه پاسداران نباید به یک «سانحه - حادثه هوایی) تقلیل پیدا کند. در پایان آن نامه برای وزرای خارجه چهار کشور، از وزیر خارجه کانادا درخواست کردم با اعضای مدیریتی تیم ایشان ملاقاتی داشته باشم. دو پاراگراف آخر آن نامه عینا در زیر نقل می‌شود:

Gileh_Mard.jpgمیگوید: در هنگامه انقلاب به افسون «وا اسلاما» به خانه مان ریختند پدرمان را با خود بردندو خانه و خانمان مان به آتش سوختند .
هفت روز بعد خبرمان کردند پدرمان در گذشته است اما تا امروز نفهمیدیم با جسدش چه کرده اند .
بناچار خانمان برداشتیم از تبریز به تهران گریختیم بلکه از آزار مومنان در امان بمانیم .
من در تهران فروشگاه بلبرینگ فروشی راه انداختم شاید لقمه نانی فراهم شود که از قدیم گفته اند :
نان خود بر تره و دوغ زنـی
به که بر خوان شه آروغ زنی
یک روز از اداره اماکن به سراغم آمدند.
ترسان و هراسان به خود گفتم آه ای خدا ! پناه بر تو!
هر که گریزد ز خراجات شام
بارکش غول بیابان شود.
گفتند: مردم از شما شکایت کرده و میگویند بنا به فتوای امام خامنه ای شما نجس هستید ! بنا براین ما نمی خواهیم مردم مسلمان ما با شما داد و ستد داشته باشند!
مجبورمان کردند روی شیشه مغازه مان تابلویی بزنیم که ما اقلیت مذهبی هستیم .
ما هم طبق دستور اداره اماکن تابلویی روی شیشه مغازه مان نصب کردیم که «ما اقلیت مذهبی » هستیم.
هفته بعد وزارت اطلاعات ما را خواست و دشنام گویان نهیب زد که ما به شما میگوییم نباید هیچ تبلیغ دینی کنید آنوقت شما آمده اید چنین تابلویی را هوا کرده اید ؟
گفتیم: آقا جان ! این دستور اداره اماکن است ، ما چه تقصیری داریم؟

movazi2.jpgآيا پوتين می‌تواند بين خامنه‌ای و ترامپ ميانجی‌گری کند؟

یورونیوز - همزمان با افزایش تنش‌ها میان آمریکا و ایران، معاون وزیر خارجه روسیه روز اول آوریل گفته بود که مسکو آماده میانجی‌گری میان تهران و واشنگتن است. از سوی دیگر، مذاکرات میان روسیه و آمریکا با هدف پایان دادن به جنگ اوکراین و عادی‌سازی روابط دوجانبه در جریان است. آیا روسیه نفوذ لازم را برای میانجی‌گری دارد؟

دنیل راکوف، محقق ارشد اندیشکده «مرکز ویلسون» واشنگتن طی مقاله‌ای در اورشلیم پست به بررسی توانایی و علل تمایل ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به ایفای نقش میانجی‌گر میان جمهوری اسلامی و دولت دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا پرداخت.

به گفته آقای راکوف، همزمانی پیشنهاد ولادیمیر پوتین میانجی‌گری در مذاکرات هسته‌ای دولت دونالد ترامپ با جمهوری اسلامی ایران با اظهارات او درباره روی کار آمدن دولت جدید در اوکراین، نشان می‌دهد که روسیه در حال پیگیری دو مسیر موازی در سیاست خارجی است؛ از یک سو می‌کوشد عادی‌سازی روابط با ایالات متحده را تسریع کند و از سوی دیگر تلاش دارد از ابتکار آتش‌بس دونالد ترامپ در جنگ اوکراین فاصله بگیرد.

با اين حال، دو پرسش اساسی مطرح است: «آيا کاخ سفيد می‌تواند به وعده‌های روسيه درباره جمهوری اسلامی ايران اعتماد کند؟» و «آيا مسکو اساسا توان تحقق اين وعده‌ها را دارد؟»

به گفته این تحلیل‌گر، با توجه به تحولات اخیر در جنگ اوکراین، به نظر می‌رسد روسیه قصد دارد با بهره‌برداری از تمایل ظاهری دونالد ترامپ به حمایت از ولادیمیر پوتین، به تهاجم به اوکراین ادامه دهد. همچنین آقای پوتین می‌خواهد مسیر عادی‌سازی روابط با آمریکا را از پرونده جنگ اوکراین جدا کند. در همین راستا، او به جای پذیرش بی‌قید و شرط آتش‌بس، به نظر می‌رسد که تاکتیک‌های ایجاد تاخیر را پیش گرفته است و به رئیس‌جمهوری آمریکا پیشنهاد کمک در حل بحران‌های دیگر را می‌دهد. پیشنهاد میانجی‌گری میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا نیز در زمره همین تاکتیک‌ها قرار دارد.

به گفته آقای راکوف، مسکو انگیزه کافی را برای وعده پیروزی دادن در سیاست خارجی به دولت ترامپ دارد. آقای پوتین، عادی‌سازی روابط با ایالات متحده در زمینه‌های مختلف را فرصتی برای افزایش نفوذ جهانی روسیه و بازیابی وجهه خود به‌عنوان یک قدرت جهانی می‌بیند.

به گفته این تحلیل‌گر، به رغم نزدیک‌تر شدن روابط تهران و مسکو در چند سال اخیر به دلیل همکاری‌های نظامی، کرملین همچنان اولویت را به تقویت روابط با آمریکا، عربستان سعودی و امارات عربی متحده می‌دهد. زیرا این کشورها به ویژه از طریق هماهنگی سیاست‌های نفتی در چارچوب اوپک پلاس، نقش کلیدی در ثبات اقتصادی روسیه ایفا می‌کنند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

دنیل راکوف معتقد است که با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ، رویکرد روسیه نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. او با اشاره به تاخیر تحویل سامانه‌های پدافند هوایی روسیه به جمهوری اسلامی ایران به ویژه پس از حملات اکتبر اسرائيل به ایران و آسیب دیدن برخی از سامانه‌ها پدافند هوایی جمهوری اسلامی، می‌گوید که مسکو انتظارات تهران مبنی بر عمل به عنوانه پشتوانه راهبردی را برآورده نمی‌کند.

Mehdi_Estedadi_Shad.jpgزنده یاد احمد کسروی، زندگینامه اش ترکیبی از پرسشها و نقدهای جور و بجا و نیز جوابها و اقدامات ناجور و نابجا بود. چنان که در جهت شکل دادن به ارادۀ سیاسی ملی به درستی موجودیت فرقه گرایی و سلطه اش بر خلقیات و روحیه عمومی ایرانیان را زیر سوال برد. در این راستا او حقانیت وموجهیت شیعگری، مسلک دراویش و سازمان یابی بهائیت را به چالش کشید.

گرچه در آن میانه، آنگونه که باید، در نقش "آنوسی"ها و یهودیان مخفی دقیق نشد و تاثیر زیرزیرکی ایشان را در تاریخ ایران نکاوید. بعد هم که فرمان به نابودی مخزن اندیشه­ ورزی ما داد که در دیوانهای شعر کلاسیک فارسی جا داشت. آنهم با توصیه و اقدام به آتش زدن کتابها.

همچنین او بود که در تقابل با وجود دین و کیشهای موجود، آئین جدیدی را دست و پا کرد. اینگونه همچنین وی حزبی به احزاب موجود افزود که در واقع ارکستر ناهمخوان و خارج از کوکی از جهان بینی های متفاوت بود. جهان بینی هایی که اغلب نظریه پردازانش بومی بودند و نه جهان دیده.

آری آن زنده یاد که سرگذشتش شکوفایی و سپری گشتن را توامان با خود داشت، چند ماهی پیش از سوء قصدها و سرانجام ترور شدنش توسط باند جنایتکار "فدائیان اسلام" نواب صفوی در اسفند 1324، در مقاله ای پرسیده بود: "سرنوشت ایران چه خواهد بود؟".

آنزمان چون کسروی ممنوع الانتشار شده بود، یعنی ارگان و نشریۀ نظریه پردازی و سکوی خطابه بیانگری سیاسی اش در توقیف بسر میبردند، زیر عنوان مستعار "یک ایرانی" و در مقام ناظری نکته بین به "ماجرای آذربایجان" نگاهی کرد.

ستار صدایش را از دست داد!

| No Comments

6-7.jpgعبدی مدیا - ستار خواننده ایرانی مقیم لس‌آنجلس، صدایش را از دست داد

حمید شب خیز مدیر و گرداننده ی شبکه ماهواره ای آی‌تی‌ان با اعلام خبر فوق گفت: متاسفانه ستار دیگر نمی‌تواند بخواند چون به یک بیماری خاص دچار شده و عوارض این بیماری باعث شده حنجره اش آسیب ببیند.

وی ادامه داد: البته ستار در حال طی کردن پروسه درمان است و امیدواریم درمانش به خوبی انجام گردد تا این هنرمند باز هم بتواند بخواند و خوب بخواند. به هر حال او خاطرات مختلفی برای چند نسل به ارمغان آورد که به این راحتی نمی‌شود آنها را فراموش کرد.

عبدالحسن ستارپور مشهور به ستار خواننده ۷۵ساله ایرانی از دهه پنجاه، فعالیت حرفه ای آوازخوانی را آغاز کرد و در حدود پنج دهه بیش از پنجاه آلبوم رسمی و بیش از ده آلبوم گردآوری، ارائه داد و در چندین فیلم هم آواز خواند و شاید شناخته شده‌ترین قطعه‌اش همان «شازده خانوم» باشد با شعری از محمد صالح‌علاء و آهنگ و تنطیم منوچهر چشم‌آذر که فراوان شایعه نیز پشت ارائه این قطعه شکل گرفت...

alizadeh.jpgديپلمات پیشن از تقابل ابرقدرت‌ها بر سر ايران می‌گوید

حسین علیزاده دیپلمات پیشین معتقد است ایرانی که در حال شکل‌گیری است، به‌دلیل موقعیت ژئوپولتیک، ژئو انرژی، و از همه مهم‌تر پیوستگی عمیق مردمانش، آینده‌ای روشن و امیدوارکننده در پیش دارد.

او می‌گوید جامعه ایران سه مرحله ترس، جهل و طمع را پشت سر گذاشته و وارد مرحله‌ای نوین از آگاهی شده است.

از نگاه علیزاده، آمریکا در تلاش است دنیای جدیدی را تعریف و مدیریت کند؛ دنیایی که در آن هژمونی‌اش توسط هیچ کشوری به چالش کشیده نمی‌شود.

اما تنها یک کشور در جهان توان تهدید این سلطه را دارد، و آن کشور چین است.

در این معادله جهانی، جمهوری اسلامی ایران در کنار چین قرار گرفته و به بخشی از این محور جدید تبدیل شده است. آمریکا نیز به‌دنبال آن است که این وابستگی تهران به پکن را بشکند و ایران را ـ به هر شکل ممکن ـ از مدار چین خارج و به سمت خود متمایل سازد.

:::

قطع پخش زنده صداوسیمای شبکه قم از مراسم دعای ندبه جمعه ۱۵ فروردین در پی اعتراض یک شهروند به واعظ مسجد جمکران خبرساز شده است که می‌گفت: «مردم مقابل تحریم‌ها کم‌ آورده‌‌اند و باید صبوری کنند.»

در پخش زنده تلویزیون وقتی واعظ مراسم تلاش می‌کرد یکی از حضار را ساکت کند، صدای آن مرد معترض شنیده می‌شود که می‌گفت: «اجازه بدید. جلوی دوربین‌های جمکران یک‌سره دارند می‌گویند غزه، لبنان، سوریه و یمن. می‌دونم دوربین‌ها داره می‌گیره، الان دلار شده ۱۰۵ تومن.»

kooche.jpgفرمانده سپاه: آمریکا خواستار انحلال ولایت فقیه و سپاه شده بود

سردار کاظمی قمی در گفت‌وگو با شبکه افق از شروط آمریکا برای توافق پرده برداشت: انحلال ولایت فقیه، ادغام سپاه در ارتش و کاهش برد موشک‌ها به ۲۰۰ کیلومتر.

«آمریکا خواستار انحلال تمامی نهادهایی است که پس از انقلاب اسلامی در کشور شکل گرفته‌اند. آن‌ها در مذاکرات، خواهان ادغام سپاه پاسداران در ارتش جمهوری اسلامی، انحلال اصل ولایت فقیه، و منحل کردن گروه‌های مقاومت منطقه‌ای بودند. همچنین، کاهش برد موشک‌های ایران به تنها ۲۰۰ کیلومتر را از شروط اصلی خود عنوان کرده‌اند.»

سردار قمی با تأکید بر اینکه این شروط به‌هیچ‌وجه قابل‌پذیرش نیست، افزود که چنین خواسته‌هایی در واقع به معنای «تسلیم کامل» و بی‌اثر کردن ساختار انقلاب اسلامی است.

:::

:::

6-1.jpg
آی عمو نوروز دردا رو ببین، دست خالی مردا رو ببین هر طرف میریم راهمون بسته، انگار خدا هم چشاشو بسته آی عمو نوروز چشامون پر غم دلامون پر سوز آی عمو نوروز شب و سحر کن خورشید و بیار، عشق و خبر کن آی عمو نوروز فکر چاره کن، فکر این دل پاره پاره کن

«عمو نوروز»‌، اثر جدید شهرام ناظری بهاریه‌ معترضی است که شرح احوال محزون «مردم سرخورده» را به اقتضای جشن‌های نوروزی با ضرب‌آهنگ پرشوری بیان می‌کند. این آهنگ دلنشین ساخته تهمورس پورناظری که تم کردی دارد، با هم‌خوانی سحر بروجردی و دنیا کمالی در دستگاه شور آغاز می‌شود و در ادامه با آرش سلامیه این بیت از شعر «عمو نوروز» سروده پوریا سوری خوانده می‌شود: «آی عمو‌ نوروز...آی عمو نوروز...چشامون پر غم...دلامون پرسوز»

شهرام ناظری، خواننده ۷۵ ساله پرآوازه‌ای که به «شوالیه آواز ایران» معروف است، در ابتدای نمآهنگ این اثر در حال گذر از خیابان دیده می‌شود:‌ «آی عمو نوروز...حال خوشت کو...داریهْ دمبکِ...عاشق‌کشت کو... آی عمو نوروز...دردا رو ببین...دستِ خالیِ مردا رو ببین»

این ترانه جدیدترین همکاری شهرام ناظری با گروه تنبور شمس است. تهمورس پورناظری درباره این اثر به بی‌بی‌سی گفت: «ریتم پرشور دقیقا مناسب جشن نوروز و احوال سرخورده مردم است. دلیل من برای انتخاب ضرباهنگ هیجان‌انگیز روی این شعر همین بود، طبیعتا روی شعر غمگین آهنگ غمگین ساخته می‌شود.»

برترین‌ها: اخیرا یک پیج اینستاگرامی پیشنهاد داده که سوشی قورمه سبزی و قیمه به عنوان یک غذای بین‌المللی معرفی شود

یک پیج اینستاگرامی به نام ایرانیان (Irnian.AE@) نوشت: آیا می‌توان طعم‌های اصیل ایرانی را در قالب غذاهای مدرن جهانی تجربه کرد؟ پاسخ این پرسش، با یک ابتکار خلاقانه در آشپزی مدرن، مثبت است. ترکیب ساختار سوشی ژاپنی با خورشت‌های محبوب ایرانی مانند قرمه‌سبزی و قیمه، می‌تواند تجربه‌ای منحصربه‌فرد، هنری و حتی جهانی‌شدنی باشد.

sushilarge.jpgدر سوشی کلاسیک، برنج چسبناک ژاپنی به همراه موادی مثل ماهی خام، سبزیجات و نوری (برگ جلبک) به‌صورت رول یا لقمه‌ سرو می‌شود. اما در نسخه ایرانی، می‌توان با استفاده از برنج نیم‌دانه ایرانی با پختی چسبناک‌تر و طعم‌دهی با زعفران یا گلاب، پایه سوشی را بازآفرینی کرد.

برای داخل این سوشی، خورشت‌های اصیل ایرانی نیز باید کمی تغییر فرم بدهند. گوشت و سبزی خورشت قرمه‌سبزی باید کاملاً ریز و خشک‌شده باشد تا ساختار رول حفظ شود. لوبیا قرمز له‌شده و پودر لیموعمانی هم می‌تواند عطر ویژه‌ای به آن بدهد.

در سوشی قیمه، پوره‌ی لپه و گوشت قیمه با عطر زعفران و نوار نازکی از سیب‌زمینی برشته‌شده، طعمی شیرین و تند و خاطره‌انگیز خلق می‌کند.

این بالگرد هلال احمر دقیقا دارد چه کار می‌کند در این هوای صاف؟
گفته شده که با هماهنگی های صورت گرفته یک فروند بالگرد هلال احمر بر فراز زمین چمن ورزشگاه تختی حاضر شد تا زمین چمن این مجموعه به شکلی که در ویدیو مشخص است برای بازی تیم‌های خیبر خرم آباد و شمس آذر قزوین خشک شود!

naamn.jpgرئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: آمریکا اگر تهدید کند، دنیا را برایش ناامن می‌کنیم

ابراهیم عزیزی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، خطاب به مقام‌های آمریکایی گفت: «به سران زورگو و قلدر آمریکا با اقتدار می‌گوییم که دست از تهدید ملت ایران بردارند و این را بدانند که در صورت ایجاد ناامنی، تمام دنیا را برایشان ناامن می‌کنیم.»

او همچنین با انتقاد از رویکرد واشینگتن در قبال تهران اظهار داشت: «آمریکا به عهد خود وفادار نیست و تنها حرف از مذاکره می‌زند.»

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس: اهل مذاکره‌ایم اما قلدرمآبی آمریکا را نمی‌پذیریم

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در مورد مذاکرات ایران و آمریکا گفت: ایران دارای منطق گفتمانی و اهل مذاکره است به شرط آنکه طرف مقابل قلدرمآبی نکند و در موضع برابر خواستار مذاکره باشد.

ابراهیم عزیزی امروز، ۱۵ فروردین در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه شیراز با اشاره به نقض عهدهای متعدد آمریکا افزود: وقایع مختلف در طول نیم قرن اخیر نشان داده است آمریکا به عهد خود وفادار نیست و تنها حرف از مذاکره می‌زند. امروز نیز این کشور قابل اعتماد نیست.

وی با اشاره به تحولات غرب آسیا و تأثیر آن بر معادلات، گفت: در این شرایط باید منطقی و هوشمندانه عمل کنیم.

نماینده مردم شیراز و زرقان در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: امروز بحث کنترل انرژی در غرب آسیا که ۶۰ درصد منابع را در خود جای داده، موجب شده تا کشورها به این منطقه چشم داشته باشند.

عزیزی با تاکید بر راهبرد مقاومت در برابر استکبار افزود: عقل، تدبیر و هوشمندی حکم می‌کند که در جنگ ترکیبی دشمن، از همه ظرفیت‌ها استفاده کنیم و این مسئولیت همه ما را بیشتر می‌کند.

وی با اشاره به تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز بیان کرد: به سران زورگو و قلدر آن‌ها با اقتدار می‌گوییم که دست از تهدید ملت بزرگ ایران بردارند و این را بدانند که در صورت ایجاد ناامنی، تمام دنیا را برایشان ناامن می‌کنیم.

rizesh.jpgمسئله جمهوری اسلامی،بی ربط و بی محل بودن است و این درد بی درمان،با مذاکره و مصالحه با آمریکا درمان نمی‌شود...

همایون افتخاریان

هر جریانی، به ویژه جریان های سیاسی برای تداوم حیات خویش،نیاز به دو مؤلفه ی تطبیق پذیری و روایت دارند،به طوری که هر دو لازم و ملزوم هم هستند،ساختار سیاسی و نهادمندی شما باید به گونه ای باشد که به فراخور تغییرات زمانه و مطالبات جدید اجتماع،پتانسیل انعطاف‌پذیری لازم را برای تغییر مسیر و کاربری داشته باشد تا بتواند بهانه ای برای ماندن بیافریند و به نیازها پاسخ دهد تا بی ربط و بیخود نشود!

جمهوری اسلامی ،در قرن بیست و یکم، یک وصله ناجور و یک چیز بیخود،بی ربط و بی محل است!

چنان که نسل جدید درکی از شعارها و نظام ارزشی اش ندارد و گویا هر دو در جهانی کاملا بیگانه با هم زیست می‌کنند،جو امروز ایران و جهان،جو آمریکا ستیزی،هیجان مبارزات چریکی ضد آمریکایی و الهام گرفتن از آموزه های دینی به مثابه الگوی حکمرانی نیست...

از سوی دیگر تحولات جهانی مثل انقلاب ارتباطات و شکست انحصار رسانه و پیرو آن،کم رنگ شدن مرزها،گفتمان بی کارکرد و منسوخ نظام را با چالشی بی سابقه روبرو کرده،به طوری که امکان اثرگذاری بر روی گرایشات مردم و مدیریت افکار عمومی را برای نظام به حداقل رسانده،در این شرایط یا باید برای ماندن،تغییر کنید و با خواسته های جدید،سازگاری و همسویی پیدا کنید و یا از فرط بی ربطی و ناکارآمدی،حذف میشوید،تجربه ۴۶ سال گذشته نشان داده جمهوری اسلامی نه اراده ای برای تطبیق پذیری دارد و نه به لحاظ بافت ایدئولوژیک،امکان آن را !

تصور پذیرش ارتباط در ابعاد مختلف با جهان،دست برداشتن از ستیز با نظم حاکم جهانی، احترام گذاشتن به سبک زندگی جوانان و همسو شدن با خواسته های آنان در شرایطی که نظام از شدت اضطراب سقوط،از کوچک ترین تغییرات و یا اتخاذ تصمیمات مهم هراس دارد،چیزی شبیه به یک توهم است....

همین امروز هم اگر بر فرض محال،معجزه ای شود و نظام،لزوم این تغییر و تطابق را احساس کند،دیگر برای همه چیز دیر شده،در شرایطِ آرامش پیش از طوفان و جنگ سرد،هر گونه عقب نشینی حتی با هدف اصلاح،از سوی مردم به عنوان ضعف سیستم برداشت میشود و ممکن است به فتح خاکریزهای پی در پی و نهایتا سقوط ختم شود...

همایون افتخاریان

maletter.jpgشما ارباب ملت ایران نیستید

مصطفی مهرآیین، جامعه‌شناس، با انتشار سومین نامه سرگشاده خود به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، ضمن ادامه انتقادات صریح و بی‌پرده خود، خطاب به او اعلام کرد که با وجود اجضار شدنش از سوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، در هیچ دادگاهی حاضر نخواهد شد

مهرآیین که پس از انتشار اولین نامه سرگشاده به خامنه‌ای به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و برایش پرونده قضایی تشکیل شده است، جمعه ۱۵ فروردین در سومین نامه خود خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «جناب آقای خامنه‌ای، من به‌عنوان یک اهل فرهنگ، برده شما نیستم و شما ارباب ملت ایران نیستید.»

او با نقل قول‌هایی از جان گالیانو و پابلو نرودا، «صدا و اندیشه را لازمه انسانیت» دانست و نوشت که پس از دو نامه قبلی، احضاریه قضایی دریافت کرده است که آن را نشانه‌ای از «سرکوب آزادی» می‌بیند.

این جامعه‌شناس در نامه سوم خود به خامنه‌ای، با اشاره به دارایی محدودش که شامل یک خودرو تیبا و سه دانگ از یک منزل مسکونی است، از درخواست وثیقه و تهدید به جلب انتقاد کرد.

او زندگی در ایران را زندگی در «زندانی بزرگ» خواند که مردم را به «انسان‌های نامرده» تبدیل کرده؛ کسانی که نه زنده به معنای واقعی و نه مرده برای رهایی از رنج هستند.

مهرآیین با اشاره به این‌که حکمرانی خامنه‌ای «مردود و مبتنی بر قواعد مرگ» است، نوشت که برای دادگاه این حکومت ارزشی قائل نیست و در آن حاضر نخواهد شد.

خطاب به آیت الله سید علی خامنه ای: آیا دعوت به اندیشیدن و عقلانیت و نقد رهبری دادگاه می خواهد؟

مصطفی مهرآیین


۱. جناب آقای خامنه ای ادواردو گالیانو، روزنامه نگار شاعر مسلک، در قطعه ای به نام "در ستایش صدای آدمی" می نویسد " صدای آدمی را نمی توان خاموش کرد.صدا حقیقتی است.صدا زاده نیاز آدمی به گفتن است. دهان را که ببندند، دست ها به سخن در می آیند یا چشم ها یا روزنه های پوست یا هر چه. زیرا تک تک ما حرفی برای گفتن داریم، حرفی که سزاست دیگران بستایند یا ببخشایند". به همین نحو، پابلو نرودا در وصف شاعری خویش می گوید " من کلماتم را بر در خانه بسیاری از مردمی نهادم که نمیشناختم شان". من در دو نامه قبلی به شما کلماتم را به در خانه شما آوردم، اما گویا شما کلمات را نه به سان کلمه که به سان " کاستن از ارزش ولایت مطلقه" خود دیده اید که نیروهای قضایی تحت امرتان بالفور ابلاغیه حضور در دادسرا و جلسه بازپرسی را برایم فرستاده اند.

۲. جناب آقای خامنه ای من معلمم و با کلمات زندگی میکنم تا آنجا که کلمات هورمون های وجود من را بالا و پایین می کنند و گاه با آنها گریه می کنم و گاه میرقصم و گاه با برخورد با واژه ای ساعت ها در خلوت خود به جایی خیره می شوم.این البته نه تنها حال من که حال کل اهل فرهنگ است. شما گویا با وجود تمامی تعاریفی که از شما در خصوص میزان مطالعه تان کرده اند، اصولا با جهان واژه ها و معلمی بیگانه اید.در ابلاغیه تان نوشته اید دفاع از اتهامات انتسابی. مگر اندیشیدن اتهامی است که من بخواهم در مقابل آن از خود دفاع کنم.اندیشیدن ماهیت انسانی ماست.مگر انسان از ماهیت خود هم دفاع می کند. عجیب تر آنکه فرموده اند برای خود وکیل و وثیقه بیاورید و در جلسه حاضر شوید و گرنه جلب می شوید.اندکی از وجود خود خجالت بکشید که از یک استاد دانشگاه پیمانی که فقط سه دانگ خانه در اردبیل به اسم دارد و یک ماشین تیبا درخواست وثیقه می کنید.شما با حکمرانی تان برای من و امثال من چه زندگی ساخته اید که اکنون مدعی دریافت وثیقه می شوید. گفته اید اگر حضور نیابم دستور به جلب می دهید. زندانی را از زندان رفتن میترسانید. مگر آنچه امروز ما در آن زندگی میکنیم چیزی جز یک زندان بزرگ به نام ایران است.

من بارها گفته ام ما در این حکومت تبدیل به انسان های " نامرده" شده ایم یعنی نه آنقدر زنده ایم که زندگی کنیم و نه میمیریم که از درد بودن در ذیل حکومت شما خلاص شویم. من را از چه می ترسانید؟ از مرگ؟ انسان نامرده تنها منتظر دفن خود است. گفته اید دستگیر می شوید. شما با کدام وجدان اخلاقی و با کدام احساس قدرت دینی و پالایش درونی به خود حق می دهید به یک معلم بگویید من تو را به جرم نقد حکمرانی خودم دستگیر میکنم. من قطعا در دادگاه شما حضور پیدا نمیکنم تا بدانید هیچ ارزشی برای شیوه حکمرانی شما که به آن از سوی خودم و تمامی مردم ایران نمره مردودی دادم قائل نیستم. من خطر گفتگو با شما را به جان نخریدم که بعد از آن به قواعد غلط حکمرانی شما تن دهم.من تمام قواعد حکمرانی شما را منحل اعلام می کنم چرا که معتقدم قواعد حاکم بر شیوه حکمرانی شما چیزی جز " قواعد مرگ " نیست. حالا به هر طریق دوست دارید مرا دستگیر کنید تا نشان دهید در تمام این سالها حتی آداب و مناسک برخورد با اهل فرهنگ را نیاموخته اید.

۳.جناب آقای خامنه ای، به زبان نادژدا ماندلشتایم، همسر شاعر بزرگ روس اوسیپ ماندلشتایم، " فریاد آخرین نشانه شان انسانی ست.این شیوه آدمی ست برای آنکه ردی از خود باقی بگذارد، به آدم ها بگوید چگونه زیسته و جان داده است. انسان با فریادهایش مدعی حق زندگی اش می شود، به جهان بیرون پیام می فرستد، کمک می طلبد و از آن ها می خواهد مقاومت کنند. آن زمان که چیزی باقی نمانده باشد، باید که فریاد کشید.سکوت به واقع جرمی ست علیه انسانیت". من در مقابل شما و دستگاه ظلم و جورتان سکوت نمیکنم حتی اگر با مرگ خودم روبرو شوم. ترس متعلق به زمانی ست که شما هنوز امیدی دارید به آنکه چیزی یا دارایی یا آنچه به آن تعلق دارید را حفظ کنید.

من در این جهان به سان یک درویش زندگی کرده ام و هیچ تعلقی به جهان بیرون ندارم و هیچ امیدی هم دیگر در این جهان ندارم. پس بگذارید خیالتان را راحت کنم " امید که از دست برود، هراس هم از بین می رود، دیگر چیزی نیست که بخواهی از آن بترسی". من خودم را نه در مقابل دستگاه قضا گوش به فرمان شما، بلکه در مقابل خود شما می بینم: ایده را باید با ایده پاسخ گفت، صدا را با صدا، سخن را با سخن. اگر ایده را با زور پاسخ می دهید یعنی چیزی برای دفاع ندارید. شما بی دفاع و بی ایده اید و این را به خوبی در رساله حکمرانی خود نشان داده اید.

bayanieh.jpgمتن بیانیه‌‌ای با ۳۰۰ امضا از سوی جامعه‌ی مدنی ایران در واکنش به تهدیدات دولت آمریکا که به سه زبان فرانسه، انگلیسی و عربی هم ترجمه شده است، به همراه اسامی امضاکنندگان در پی می‌آید:

آقای آنتونیو گوترش
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد

تاریخ: ۱۴ فروردین‌ ۱۴۰۴
رونوشت: کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل.

با سلام و احترام
این بیانیه از سوی صدها تن از استادان دانشگاه، حقوقدانان و وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران، فعالان سیاسی مستقل تنظیم شده است که شامل عده ای از منتقدین سیاست های حاکمیت هم می شوند و برخی طعم حبس یا محرومیت‌های گوناگون را چشیده‌اند. مخاطب این نامه، ابتدا دبیرکل و مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سپس دولتمردان آمریکا، ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان است.

تجربه‌ی تاریخی ایران در مواجهه با جنگ

ما تجربه‌ی ۸ سال جنگ در برابر رژیم صدام حسین را داریم که حتی زمانی که متوسل به حمله شیمیایی شد، مورد حمایت همه قدرت‌های جهانی بود. هنوز عده‌ی زیادی از آثار آن حملات شیمیایی که تأمین‌کننده‌ی آن دولت آلمان بود، رنج می‌برند. این جنگ صرفاً با رژیم صدام نبود، زیرا او نیروی نیابتی قدرت‌های شرق و غرب بود و حمایت تسلیحاتی و سیاسی می‌شد.

ما مصائب جنگ را لمس کرده‌ایم و مایل به جنگی دوباره نیستیم. ایران در سده‌ی اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده، اما تجربه‌ی گذشته نشان داده است که اگر مورد تجاوز بیگانه قرار گیرد، یکپارچه با تمام قوا در برابر آن می‌ایستد.

مسئله‌ی هسته‌ای و برجام

سیاست‌های دوگانه‌ی غرب، که برنامه‌ی هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را -- با وجود قرار داشتن تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی -- تهدید جلوه می‌دهد، اما در برابر زرادخانه‌ی هسته‌ای اسرائیل، که نه عضو پیمان عدم اشاعه است و نه تحت هیچ نظارت بین‌المللی قرار دارد، سکوت اختیار می‌کند، نه‌تنها فشارهای ناعادلانه‌ای را بر ایران وارد کرده، بلکه به تشدید افراط‌گرایی نیز دامن زده است.

در همین راستا، ایران پس از سال‌ها مذاکرات سخت و فشرده با گروه ۵+۱، به توافقی با آمریکا و اروپا تحت عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) دست یافت. با وجود پایبندی ایران به مفاد این توافق، دولت ترامپ به‌صورت یک‌جانبه و بدون ارائه هیچ‌گونه توجیهی از آن خارج شد. افزون بر این، ایالات متحده شدیدترین تحریم‌ها را علیه ملت ایران اعمال کرد؛ تحریم‌هایی که موجب محرومیت در حوزه‌های دارویی، اقلام حیاتی و منابع صنعتی کشور گردید.

موضع منتقدان داخلی درباره‌ی دموکراسی و مداخله‌ی خارجی

ما، با وجود انتقاداتی که به حاکمیت و سیاست‌هایش داریم، بر این باوریم که استقلال، امنیت و دموکراسی ایران باید توسط خود مردم و بدون مداخله خارجی شکل گیرد. دموکراسی با مداخله قدرت‌های بیگانه به دست نمی‌آید، آن‌هم از سوی قدرت‌هایی که آشکارا خوی جباریت نشان می‌دهند و از رژیم جنایت‌پیشه‌ی اسرائیل حمایت می‌کنند و سلاح‌های پیشرفته و حمایت‌های مالی و سیاسی را در پشتیبانی از آن ارسال می‌کنند در حالی که نسل کشی و جنایات جنگی اسراییل از سوی تمام نهادهای بین المللی حقوق بشر محکوم شده، در دادگاه کیفری بین‌المللی تحت رسیدگی است و با اعتراضات مردمی و دانشجویی گسترده در امریکا و اروپا مواجه گردیده است.

ملت ایران با تاریخی کهن و بسیار قدیمی‌تر از اکثر کشورهای کنونی جهان -- که هگل آن را مبدأ تاریخ جهان می‌خواند و کانت، نیچه و بسیاری از اندیشمندان بزرگ از شکوه آن سخن گفته‌اند -- نیازی به دلسوزی چنین نیروهایی ندارد.

نگرانی برای صلح جهانی

ما فقط نگران ایران نیستیم، بلکه نگران صلح جهانی هستیم. در ۱۵ ماه گذشته، رژیم اسرائیل در عریان‌ترین شکل، تمام هنجارهای حقوق بشری و قواعد حقوق بشردوستانه بین‌المللی و ارزش‌های صلح، دموکراسی و انسانیت و اعتبار نهادهای بین‌المللی را زیر پا گذاشته و با حمایت آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی به نقض حقوق بشر ادامه داده است.

اکنون با فردی در رأس دولت آمریکا مواجه هستیم که برخلاف ادعای صلح در دوره‌ی رقابت‌های انتخاباتی، می‌خواهد مسائل بین‌المللی را با زور و بمب و جنگ حل کند. رفتارش درباره گرینلند، کانادا، اروپا، اوکراین، غزه نیز نشان می دهد به جای دیپلماسی و ادبیات حقوقی، از ادبیات زور استفاده می کند. او چندبار گفته است ایران یا مذاکره می‌کند یا بمباران می‌شود. این اظهارات نقض آشکار منشور ملل متحد و تهدیدی برای صلح جهانی است.

اعلام موضع
ما امضاکنندگان این بیانیه، برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاههای خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع می‌کنیم و از همه‌ی جهانیان می‌خواهیم در برابر جنایات دولت اسراییل و تهدیدهای جنگ طلبانه دولت جدید آمریکا ایستادگی کنند.

تجاوز به ایران و هر اقدامی علیه توان دفاعی کشور ما، دیگر اقدامی علیه حکومت نیست، بلکه اقدامی علیه ملت ایران است و منطقه را به آشوبی بزرگ کشیده و جهان را متضرر خواهد کرد.

5-6.jpgروزنامه کیهان، تحت مدیریت حسین شریعتمداری نماینده خامنه‌ای، در مطلبی طی واکنش به هشدارهای دونالد ترامپ درباره حمله به جمهوری اسلامی تهدید به قتل رییس‌جمهور آمریکا کرد.

کیهان نوشت ترامپ «غلط زیادی کرده! همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چند تا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و ریق لعنت رو سر بکشه!» پیش از این هم امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، روز پنج اسفند ۱۴۰۱ گفته بود: «به دنبال این هستیم که ان‌شاالله ترامپ و پمپئو را بکشیم.»

اما بعد از تلاش برای ترور ترامپ، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۲۷ تیر گفت: «جمهوری اسلامی به دنبال پیگرد قضایی دونالد ترامپ است اما هر گونه مداخله در حمله مسلحانه اخیر علیه ترامپ یا ادعاها در مورد قصد ایران برای چنین اقدامی را قویا رد می‌کند و چنین ادعاهایی را دارای اهداف و انگیزه‌های مغرضانه سیاسی می‌داند.»

sep.jpgباشگاه سپاهان با تکذیب تمامی احکام دادگاه فرانسه و دلیل اخراج بن‌یدر از لیگ فرانسه، مدعی شد او در ۳۰ روز ماه رمضان روزه بود و نماز می‌خواند

ایندیپندنت فارسی - حواشی قرارداد باشگاه سپاهان اصفهان با وسام بن‌ یدر، مهاجم سابق موناکو و تیم ملی فرانسه، همچنان ادامه دارد و حالا خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران با حمله به منتقدان این قرارداد، آنان را به «اسلام‌هراسی» و «ایران‌ستیزی» متهم کرده است.

قرارداد چهار میلیون یورویی فولاد مبارکه سپاهان با مهاجم فرانسوی در حالی به گران‌قیمت‌ترین قرارداد تاریخ فوتبال ایران تبدیل می‌شود که بن‌ یدر ۳۴ ساله کمتر از دو سال قبل به جرم «تجاوز و آزار جنسی» بازداشت و از باشگاه موناکو اخراج شده بود. این پرونده همچنان باز است.

چهار ماه پیش نیز دادگاهی در فرانسه پس از اثبات جرم این فوتبالیست به اتهام تلاش برای آزار جنسی یک زن جوان ۲۳ ساله، رانندگی در حال مستی و همکاری نکردن با پلیس، و او را به دو سال حبس تعلیقی، ضبط گواهینامه رانندگی، پرداخت جریمه مالی و غرامت به زن قربانی کرد. طی یک سال گذشته هیچ باشگاهی در فرانسه و قاره اروپا حاضر نشد با این مهاجم باکیفیت فرانسوی قرارداد ببیندد.

با این حال مدیران سپاهان اصفهان علی‌رغم آگاهی از این پرونده، او را استخدام کردند. آنچه باعث شد موجی از شگفتی و اعتراض به اقدام بحث‌برانگیز این باشگاه ایرانی در رسانه‌های ایران، فرانسه و اسپانیا به راه بیفتد. قرارداد بن‌ یدر که به گفته برخی خبرنگاران ایرانی با حمایت مستقیم مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران و مدیرعامل سابق سپاهانی‌ها، منعقد شد، حالا حتی اعتراض کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال را هم به دنبال داشته و این کمیته مدیرعامل باشگاه اصفهانی را برای پاسخگویی بابت قرارداد بستن با یک «متجاوز جنسی»، احضار کرده است.

در تازه‌ترین مورد، خبرگزاری فارس که از رسانه‌های حامی مهدی تاج محسوب می‌شود، به جمع حامیان بن‌ یدر پیوسته و در یادداشتی نه‌تنها از خرید او دفاع کرده، بلکه با حمله به رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران، این انتقادها را اسلام‌هراسانه و ایران‌ستیزانه خوانده و مدعی شده است که رسانه‌ها از پرونده‌هایی صحبت می‌کنند که پیش‌تر «بررسی و مختومه» شده‌اند و دلیل هجمه‌ها را نه اخلاق، بلکه «ورود یک مسلمان نامدار به لیگ ایران» دانست.

این یادداشت، ضمن تلاش برای تطهیر بازیکن، به محکومیت او در دادگاه فرانسه نیز صراحتا اشاره کرده، اما تلاش شده است با توجیه ایدئولوژیک و روایت‌سازی سیاسی، از فعالیت بن‌ یدر در لیگ برتر ایران دفاع شود.

خبرگزاری سپاه پاسداران در بخش دیگری از یادداشت، بن‌ یدر را با کریستیانو رونالدو مقایسه و تلاش کرد پرونده مهاجم فرانسوی را با شکایت جنسی بی‌نتیجه علیه رونالدو هم‌تراز جلوه دهد؛ در حالی که رونالدو در آن پرونده تبرئه شد، اما بن‌ یدر محکوم شده است و پرونده کیفری دارد.

در همین حال، باشگاه سپاهان نیز با انتشار یک بیانیه‌، ضمن تلاش برای پرونده‌سازی امنیتی علیه خبرنگاران منتقد این قرارداد به اتهام همکاری با رسانه‌های فارسی‌زبان خارج ایران، مدعی شد که ویسام بن‌ یدر «یک بازیکن معتقد مسلمان است که با التزام به مبانی اسلامی در ایام ماه رمضان با زبان روزه در تمرین‌ها حاضر بود» و برخی «حواشی و شایعه‌سازی‌هایی» که پیرامون او به وجود آمد، ناشی از «رویکرد اسلام‌هراسی رایج در اروپا» بود.

این باشگاه در ادامه بیانیه خود که شبیه به بیانیه‌های دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی است، تاکید کرد: «به نظر می‌رسد رسالت دلسوزان و دغدغه‌مندان علاوه بر صیانت از هویت ایرانی‌ــ‌اسلامی، این است که در مقابله با روایت‌سازی‌های دروغین بنگاه‌های تبلیغاتی بیگانه اهتمام بورزند و عرصه را بر تاثیرگذاری این شبه‌رسانه‌ها روزبه‌روز تنگ‌تر کنند.»

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

این در حالی است که به نظر می‌رسد اینکه یک نهاد ورزشی برای توجیه جذب یک آزارگر و متجاوز جنسی، به ایمان مذهبی او استناد می‌کند، نه‌تنها مسئله را حل نمی‌کند، بلکه به تحقیر ارزش‌های دینی و انسانی می‌انجامد و تبدیل مفاهیمی چون «ایمان داشتن» یا «مسلمان بودن» به ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر جرائم اخلاقی، اقدامی ضد اخلاق و ضد دین است که به عادی‌سازی فساد اخلاقی در پناه دین ختم می‌شود.

kaytahlil.jpgهنوز مشخص نیست که بالاخره نمایندگان تهران و واشنگتن بر سر میز مذاکره، بی‌واسطه یا باواسطه، خواهند نشست یا باید در انتظار پرواز جنگنده‌های اسرائیلی یا آمریکائی در آسمان ایران بود. در چنین شرایطی هم در جمهوری اسلامی و هم در آمریکا حامیان مذاکره یا جنگ درگیر بحث‌ هستند، اگرچه تصمیم نهائی را دونالد ترامپ و علی خامنه‌ای خواهند گرفت

کیهان لندن - رئیس ‌جمهور آمریکا از ابتدای ورود مجدد به کاخ سفید بارها تکرار کرد که مذاکره را بر اقدام نظامی ترجیح می‌دهد، اگرچه در روزهای اخیر بار دیگر تاکید کرده است که در صورت عدم حضور جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره و رسیدن به یک توافق جدید، برایش «اتفاق بدی» خواهد افتاد و «بمباران» خواهد شد. در تهران علی خامنه‌ای که تا چندی پیش حداقل در حرف مخالف سرسخت هرگونه مذاکره با آمریکا بود، در پایان ماه رمضان تغییر لحن داد و گفت می‌توان با میانجیگری کشور ثالث با آمریکا به گفتگوی «غیرمستقیم» نشست.

مذاکره با محلل

البته آمریکا نیز که در ابتدا بر مذاکرات مستقیم و بدون واسطه اصرار داشت، بنا بر شواهد، حاضر به گفتگوی غیرمستقیم نیز هست. در این میان هنوز مشخص نیست کدام دولت قرار است نقش میانجی بین تهران و واشنگتن را بر عهده بگیرد. کاندیداها برای ایفای این نقش زیادند. جمهوری اسلامی دولت سلطان‌نشین عمان را نامزد به عهده گرفتن این نقش کرده است.

پادشاهی عربستان هم که اخیرا نقش بسیار فعالی در زمینه دیپلماسی جهانی به عهده گرفته است و میزبان گفتگوهای اخیر فرستادگان آمریکا با نمایندگان روسیه و اوکراین بوده و قرار است میزبان اولین دیدار ولادیمیر پوتین با دونالد ترامپ نیز باشد، یکی دیگر از کاندیداها است. قطر هم که دارای روابط بسیار نزدیکی با هر دو دولت است و سابقه‌ای طولانی در میانجیگری دارد و توانسته ٓطالبان افغانستان و آمریکا و یا اسرائیل و حماس را سر یک میز بنشاند، نامزد احتمالی دیگریست.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

مسکو نیز که از نفوذ گسترده‌ای در جمهوری اسلامی برخوردار است، نقش مهمی در این مذاکرات، در صورت آغاز شدن، خواهد داشت. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در نشست رسانه‌ای مشترک با همتای چینی‌اش، وانگ یی، به دعوت واشنگتن از مسکو برای میانجیگری اشاره کرده است. نقش روسیه در مذاکره با آمریکا محور اصلی ملاقات اخیر کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو با سرگئی ریابکوف معاون وزارت خارجه روسیه نیز بوده است. ریباکوف در خاتمه این دیدار گفت «در ملاقات آینده رهبران روسیه و آمریکا پرونده هسته‌ای ایران و نقش این کشور در خاورمیانه در دستور کار قرار خواهد داشت.»

مذاکرات سه‌جانبه تهران - مسکو - واشنگتن

البته نمی‌توان از روسیه تنها به عنوان میانجی نام برد. نفوذ این کشور در بخش‌هائی از حکومت و به ویژه «بیت رهبری» و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بسیار گسترده است و می‌تواند در تصمیمات علی خامنه‌ای تاثیرگذار باشد. روسیه در مذاکراتی که به انعقاد توافق هسته‌ای موسوم به برجام در ژوئیه ۲۰۱۵ انجامید، نقش اصلی را ایفا می‌کرد و در جریان این مذاکرات بیش از محمدجواد ظریف وزیر خارجه دو دولت حسن روحانی، میخائیل اولیانوف نماینده روسیه در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین بود که رسانه‌ها را در جریان آخرین اخبار مذاکرات می‌گذاشت و نقش اول را ایفا می‌کرد. تصورکردنی نیست که جمهوری اسلامی بتواند مذاکراتی با این اهمیت را بدون موافقت و همرائی مسکو پیش ببرد. در حقیقت این مذاکرات بدون در نظر گرفتن اینکه کدام دولت میانجی باشد، گفتگوهای سه‌جانبه بین واشنگتن، مسکو و تهران خواهد بود.

asefi.jpgحمید آصفی

خروج نیروهای سپاه و مستشاران نظامی ایران از یمن، پس از عقب‌نشینی از سوریه، نه یک تصمیم استراتژیک، که اعترافی تلخ به فروپاشی خانه‌ی کارت‌های منطقه‌ای تهران است. این خروج، درست زمانی رخ می‌دهد که ترامپ با زبان تهدید، ایران را به «پاسخگویی» برای ناامنی‌های دریای سرخ فراخوانده و حوثی‌ها را هدف بمباران‌های بی‌امان قرار داده است. اما اینجا فقط یمن نیست که در حال سوختن است؛ تمام محورهایی که روزی ایران را به «قدرت فرامنطقه‌ای» تبدیل می‌کردند، امروز شبیه خطوط مقطعی هستند که یک امپراتوری مجازی را نگه می‌داشتند.

سوریه، لبنان، عراق، یمن: چهار ضلع یک مربع شکسته

1. سوریه: سقوط نمادین بشار اسد (ولو ناتمام)، نه تنها حلب و دمشق، که پایگاه‌های سپاه در غرب آسیا را به لرزه انداخت. بدون اسد، مشروعیت حضور ایران در سوریه به «مهمان ناخوانده» تقلیل یافت.


2. حزب‌الله لبنان: تبدیل شدن از «ابراسلحه‌ی مقاومت» به یک «حزب سیاسی معمولی» در لبنان، نتیجه‌ی فشارهای اقتصادی و انزوای بین‌المللی است. حالا حزب‌الله بیشتر شبیه سیاستمداری است که مجبور است قبای نظامی‌اش را به گنجه‌ی تاریخ بسپارد.


3. حشد الشعبی: محدودیت‌های اخیر بر این نیروها در عراق، ضربه‌ای بود به مدل «قدرت نرم-سخت» ایران. دیگر نمی‌توان همزمان در پشت میز مذاکره نشست و موشک به سمت سفارت آمریکا پرتاب کرد.


4. حماس و آتش‌بس: حتی حماس، این سرباز قدیمی مقاومت، ترجیح داد به جای جنگ، با معادلات واقع‌گرایانه‌ی قطر و مصر همسو شود.

za.jpgبه گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، احمد زیدآبادی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب در بخشی از گفت و گوی نوروزی خود در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین که با حضور ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا برگزار شد، درباره عنوان شرف اهل قلم که از سوی برخی به او داده شده بود، گفت: «هیچ آدمی نمی تواند شرف اهل قلم باشد. وقتی این لقب را به کسی می دهید و در مقابل از او انتظاراتی دارید عملا او را به سوی جاهایی هل می دهید که نمی خواهد برود.»

او افزود: «افرادی هم که به من می گفتند شرف اهل قلم، یک گروه و دسته نبودند. تعدادی می گفتند ما به او این را می گفتیم اما چون مواضعش مطابق میل ما نیست پس می گیریم. تعدادی هم همچنان می گویند هستی. به من گروه دوم می گویم این را نگویید و به آن گروه هم می گویم بی خود این لقب را دادید که حالا پس گرفتید.»

:::

faezeh.jpgفائزه هاشمی، فعال سیاسی، در مصاحبه‌ای با انصاف نیوز پیش از عید نوروز زنان دولت مسعود پزشکیان را نقد کرد، کتاب و فیلم برای عید نوروز پیشنهاد داد و از چادر سر نکردن خودش، لزوم عادی ساختن روابط ایران و آمریکا و آینده‌ی ایران گفت.

انصاف نیوز: به عنوان زنی که سابقه فعالیت سیاسی دارد چه نقدی به زنان سیاستمدار ایران از جمله زنان حاضر در دولت چهاردهم دارید؟

اگر نظرتان در حوزه حقوق زنان است خانم بهروز آذر به نظرم هنوز عملکردی نداشته است یا حداقل چیزی نمی‌شنویم. به نظرم انتخاب اشتباهی بوده. نمی‌دانم خودشان باور به برابری حقوق زن و مرد دارند؟ اگر بله، پس در عمل هم باید نمودی داشته باشد، که تا کنون نداشته است.

خانم مهاجرانی هم که سخنگو هستند و انتظاری بیش از این از ایشان نیست.

در مورد خانم صادق هم این جاده رفسنجان را که هر ماه می‌روم و می‌آیم خراب است، تغییری نکرده. جاده‌های شمال نیز همین طور است. فقط تا قم همه چیز عالیست آسفالت و چراغ و غیره.

انصاف نیوز: سال آینده را برای مردم ایران و کشور ایران چطور می‌بینید؟

بستگی زیادی به مذاکره و این دارد که چقدر تغییر ایجاد کنیم و چقدر بخواهیم با توجه به تجربه‌های این سال‌ها خطاهایمان را کنار بگذاریم و تغییر ریل بدهیم. با آمدن آقای پزشکیان کورسوهایی ایجاد شد ولی متاسفانه ادامه نیافت.

انصاف نیوز: برای جوانانی که هنوز به روش اصلاح‌طلبی باور دارند توصیه‌ای دارید؟

توصیه خاصی نمی‌توانم داشته باشم مثلاً بگویم صبر کنید یا امیدوار باشید؟! خب خودم اندک امیدی دارم اما در آن حد نیست که بخواهم دیگران را هم امیدوار کنم و بگویم حتماً همه چیز خوب می‌شود. بسیاری از این مسائلی که شما بیان می‌کنید به مذاکره و رفع تحریم‌ها برمی‌گردد.

جالب است که می‌گویند «تحریم‌های ظالمانه»! خب آدم باید یک سوزن به خود بزند و یک جوالدوز به دیگران! چه چیزی باعث این تحریم‌های ظالمانه شده است؟! آیا مسبب این شرایط رفتارهای غیر عقلانی، پوپولیستی، غیرصادقانه و همراه با توهم، جایگزینی نامدیران و غیر کارشناسان و انقلابی نماها و مقاومت و میدان و تهاجمات و بها ندادن به منافع ملی و ایران و مردم و ایجاد انحصار و نگاه‌های حذفی و غیره خودمان نبوده است؟!

در حقیقت روش‌های خودمان باعث گیر افتادن در چنین شرایطی شد. تحریم‌ها با حمله به سفارت آمریکا شروع شد. همین حالا هم نباید بگذاریم مکانیزم ماشه فعال شود که نتیجه‌اش تحریم‌های سازمان ملل است. این‌ها بدتر از تحریم‌های امریکا و اروپا خواهند بود. بعد باز بگوییم تحریم‌های ظالمانه!

آقای پزشکیان می‌گوید ما حاضریم هر هزینه‌ای بدهیم اما کوتاه نمی‌آید. آقای پزشکیان شما که هزینه نمی‌دهید مردم هزینه این شرایط وحشتناک را می‌دهند. از شما انتظار نمی‌رود اینطور حرف بزنید. اگر قرار است مردم هزینه بیشتر بدهند در انتخاب مسیر هم بایستی حق انتخاب داشته باشند. یک رفراندوم اگر برگزار شود معلوم می‌شود آیا ما این عزت پیشنهادی شما و حاکمیت را می‌خواهیم یا عزتی که با یک زندگی نرمال و رفاه و آزادی و حقوق بشر و تعامل با دنیا حاصل می‌شود؟ با این عزت مورد نظر شما کرامت و شخصیتی برای جامعه نمانده است.

مذاکره بر مبنای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است. برای آقایان حیثیتی می‌شود و تکرار مواضع اشتباه فعلی. به نظر من ما باید روابطمان را با آمریکا برقرار کنیم و سفارت‌ها را بازگشایی کنیم. سیاست تهاجمی و مقاومت را به تعامل و اصول دیپلماسی مشابه همه دنیا تبدیل کنیم و امور را به حالت عادی برگردانیم. آیا هسته‌ای متناسب با این همه مخارج و هزینه و تبعات آن برایمان فایده داشته است؟ اصرار بر غنی‌سازی با درصد بالا چه سودی تاکنون برای ما داشته است؟ تا کی به روسیه و چین باج بدهیم که غرب ستیزی را افزایش دهیم؟

sardar.jpgزمان صحبت از ساخت بمب اتمی فرا رسیده است

منصور حقیقت‎‌پور، نماینده سابق مجلس و از فرماندهان پیشین سپاه پاسداران، با اشاره سخنان اخیر علی لاریجانی در خصوص حرکت احتمالی به سمت تولید بمب اتم، گفت: «با توجه به شرایط خاص کشور، زمان طرح چنین صحبت‌هایی فرا رسیده است.»

زمانی استعمال تنباکو هم حرام بود

جماران نوشت: چندی پیش علی لاریجانی، مشاور رهبر معظم انقلاب، در یک گفت‌وگوی تلویزیونی جمله‌ای را مطرح کرد که با واکنش‌های مختلفی در داخل و خارج کشور مواجه شد: «اگر آمریکا یا اسرائیل ایران را بمباران کنند، ایران مجبور خواهد شد به سمت تولید بمب اتم برود»؛ منصور حقیقت‎‌پور، نماینده سابق مجلس، در گفت‌وگویی سخنان اخیر علی لاریجانی را منطقی و قابل قبول می‌داند و تأکید دارد با توجه به شرایط خاص کشور، زمان طرح چنین صحبت‌هایی فرارسیده است.

وی با بیان اینکه فتوای مراجع شیعه تابع زمان و مکان است، اظهار کرد: زمانی هم بود که مراجع تقلید ما استعمال توتون و تنباکو را حرام اعلام کردند و این کار باعث شد یک اقدام استعماری انگلیس در کشور ما خنثی شود. اما سپس با تغییر زمان و مکان، این فتوا نیز تغییر کرد. بحث سلاح هسته‌ای هم همین طور است. زمانی رهبری اعلام کردند ساخت سلاح هسته‌ای حرام است، اما ایشان دانش تولید را که حرام ندانستند. اکنون ما سلاح هسته‌ای نداریم، اما اگر قرار باشد ما را با بمب اتمی تهدید کنند، ما باید از خودمان دفاع کنیم یا بنشینیم و مانند هیروشیما و ناکازاکی تکه و پاره شویم؟

این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: آنان می‌گویند یا مذاکره یا بمباران و ما نیز می‌گوییم یا مذاکره یا بمب اتمی؛ یعنی اگر بخواهید با قلدری با ما حرف بزنید، جوانان دانشمند ما نیز به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای دست یافته‌اند و به کوری چشم اسرائیل و آمریکا، گریز هسته‌ای ما به یک هفته رسیده است. کسانی امروز ما را با سابقه ۵ هزار سال تمدن تهدید می‌کنند که کل تاریخ کشور خودشان از ۳۰۰ سال بیشتر نیست. لذا به نظر من صحبت‌های آقای لاریجانی کاملا منطقی بود و با توجه به اینکه ایشان مشاور رهبری است، حتما قبل از بیان چنین صحبتی، با مقامات کلان نظام مشورت کرده بود.

حقیقت‌پور با بیان اینکه صحبت‌های لاریجانی بوی اقتدار می‌داد، عنوان کرد: جمهوری اسلامی مانند لیبی، سوریه و اوکراین نیست که هر کسی بتواند آن را تهدید کند. ما سال‌ها به تعهدات خود عمل کردیم و غنی‌سازی را به ۳.۶ درصد رساندیم، اما آن‌ها همچنان به تحریم و فشار علیه ما ادامه دادند. در چنین شرایطی ما همچنان روی غنی‌سازی پایین باقی بمانیم؟ ما هنوز سلاح هسته‌ای نساخته‌ایم، اما اگر دشمن مناطقی از کشور ما را هدف بمباران قرار دهد، ما هم با سلاح هسته‌ای به دیمونای اسرائیل حمله خواهیم کرد.

abdi.jpgعباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در یادداشتی به نقد بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی که به دادگاه نظرسنجی درباره‌ی رابطه با آمریکا اشاره داشته، پرداخته است.

آقای عبدی که یکی از متهمان این پرونده بود در کانال تلگرامی خود نوشته است:

🔘 آنان که پیگیر مطالب من هستند می‌دانند که نه تنها نسبت به بازکردن موضوعات گذشته اکراه دارم بلکه منتقد رویکرد تاریخ‌گرایی افراطی هم هستم و بویژه در شرایط کنونی که کشور با مشکلات و خطرات جدی دست به گریبان است، بیش از همیشه باید نگاه خود را به آینده معطوف کنیم. البته آموختن از تاریخ ضروری است، به شرطی که به درد حال و آینده بخورد و ما را در گذشته غرق و متوقف نکند به نحوی که حال و آینده خود را فراموش کنیم. پرداختن به گذشته به نوعی اعتیاد هم هست. بنابر این علاقه‌ای به باز کردن پرونده‌های گذشته ندارم و معتقدم باید نگاهمان به آینده باشد. ولی این روزها تصویر و متنی در فضای مجازی منتشر شد که پس از دیدن آن بارها درباره جزییات آن کسانی از من پرسش کردند که اطلاعی از ماجرای ۲۳ سال پیش ندارند. آن تصویر یادآور دادگاه من و آقای قاضیان و گرانپایه در باره نظرسنجی از مردم است که به سفارش کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم درباره گفتگو با ایالات متحده در سال ۱۳۸۱ انجام شد، و طی آن یکی از پرونده‌های سیاه دوران آقای هاشمی شاهرودی با عاملیت سعید مرتضوی گشوده شد و با نحوه برخورد تاسف‌بار اصلاح‌طلبان که دولت و مجلس را در اختیار داشتند، وضعیتی را ایجاد کرد که نقطه عطفی در ویرانه‌تر شدن دستگاه قضایی بود.

🔘 آقای شاهرودی که دستگاه قضایی را از آقای محمد یزدی تحویل گرفت و آن را ویرانه خطاب کرده بود، با برگزاری چنین دادگاهی و سپس انتصاب سعید مرتضوی به دادستانی تهران، ویرانه را ترمیم کرد، ولی در مسیر عکس عدالت؛ و آن را به نفر بعدی(آقای صادق لاریجانی) تحویل داد، و چنان این آش عدالت شور شده بود که رییس بعدی، فوری مرتضوی را تغییر داد. دستگاه قضایی در زمان آقای هاشمی شاهرودی، مثلثی بود مرکب از خودش در راس و دو بال اصلی آن سعید مرتضوی دادستان تهران و عباسعلی علیزاده رییس‌کل دادگستری استان تهران.

🔘درباره آن پرونده من نامه‌هایی نوشته‌ام که یکی از آنها در همان زمان به نحو باورنکردنی از زندان خارج و منتشر شد و آبروی دست‌اندکاران را برد و بخش کوچکی از حقایق را نشان داد. نامه مهم دیگری هم هست که روزهای آخر سال ۱۳۸۲ از درون زندان با ترفند جالبی به بیرون دادم که جناب آقای کروبی آن را به مقصد رساند و بعید می‌دانم به این زودی ها قابلیت انتشار داشته باشد. نامه‌ای که بلافصله رسیدگی و موجب ختم غایله و پایان دادن رسمی به این نمایش قضایی سعید مرتضوی شد.

🔘در هر حال ۳۰ ماه(بجز مدت اندکی) مرا بصورت منفرد زندان کردند و نیز برای جلوگیری از آزادی با کلک حقوقی! دو پرونده درست کردند که پرونده اصلی را ۵ سال محکوم کردند و با اعتراض وکیلم به شعبه اول تشخیص دیوان عالی کشور ارجاع شد. شعبه‌ای که بالاترین مرجع قضایی با ۵ قاضی عالیرتبه بود و رییس دیوان هم بطور معمول رییس شعبه اول است و پس از رسیدگی به اتفاق آرا تبرئه کردند ولی مرا آزاد نکردند چون پرونده دوم را جداگانه باز کردند. پرونده دوم درباره اسناد مثلا محرمانه بود و سعید مرتضوی محکومیت مشابهی صادر کرد و بلافاصله دادستان تهران شد که تجدید نظر استان آن حکم را هم در زمان دادستان بودن مرتضوی بکلی تبرئه کرد. ولی بزرگترین تخلف حقوقی در پرونده اول پس از تبرئه دیوان رخ داد، زیرا مرتضوی که به پاس خدماتش در این نمایش قضایی ارتقا مقام پیدا کرده و دادستان شده بود نسبت به رای تبرئه ۵ قاضی شعبه یک دیوان عالی اعتراض کرد و مدعی شد که رای آنان خلاف بَیِّن شرع است! او کسی بود که حکم ۵ قاضی را این چنین تخطئه کرد در حالی که مدتی پیش در نامه منتشره خودم توضیح داده بودم که از اذان ظهر تا غروب آفتاب در اتاق او بودم و نماز نخواند و سپس با عجله رفت یک جلسه در وزارت امور خارجه. چنین قاضی و دادستانی حکم با اتفاق ۵ قاضی دیوان عالی را خلاف بَیِّن شرع دانست(به لحاظ حقوقی اصل چنین اعتراضی در آیین دادرسی نیز پذیرفتنی نیست) و رییس قوه قضاییه هم این اعتراض غیرقانونی و نادرست را پذیرفت و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه ۱۳ تشخیص فرستاد که در آنجا یک روحانی به نام آقای باغانی رییس بود که معمولا همه می‌دانستند که چه پرونده‌هایی برای رسیدگی به وی ارجاع می‌شود و پیشاپیش رای معلوم بود. پس از مدت زیادی که معلوم نشد چرا طول دادند در نهایت با ترکیب آرای اکثریت ۳ در برابر ۲(معتقد به برائت) مرا به ۱۸ ماه زندان و به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم کردند. در واقع ۷ قاضی از مجموع ده قاضی دو شعبه دیوان، در دو مرحله رای به تبرئه کامل دادند.

aalarge.jpg

🔘 باعث تاسف است که مجبورم نگاهی کوتاه به سرنوشت دست‌اندرکاران پرونده کنم. عاقبتِ سعید مرتضوی در جریان اعتراضات ۸۸ و قتل سه جوان بازداشتی و سپس ماجرای سازمان تامین اجتماعی و محکومیت و... او را می‌دانید. پنهان شدن و بعد بازداشت و زندان کردن سعید مرتضوی خبر مهم سال ۹۷ بود. آقای شاهرودی هم برای درمان سرطان به پزشکان ایرانی اعتماد نکرد و به آلمان رفت که اعتراضات آنجا علیه او موجب ترک بیمارستان و برگشت به ایران شد و در این جا متوسل به طب اسلامی(چیزی هم سطح قضای اسلامی مورد عمل در دوره ریاستشان) شد و نتیجه را همه می‌دانند و ماجراهای بعد از فوت او و اموالش هم داستانی دارد که باید محققان بنویسند.

🔘شخص دیگری هم مسئول پرونده بود که شنیدم به اتهام فساد مالی سر و کارش به زندان افتاد. به نظرم بهتر است پرونده سازان نگاهی به امروز بیندازند و سرنوشت و جایگاه خود در جامعه را با کسانی که برایشان پرونده ساختند مقایسه کنند.

🔘همه این بازی‌ها یک طرف و فریب دادن مقامات بالادستی ضربه دیگری است که چنین مقاماتی می‌زدند. قضاتی که به مسئولین خلاف واقع می‌گفتند ببین علیه مردم چه می‌کردند؟ از جمله اقدامات آنان گفتگوهایی بود که برای توجیه آقای هاشمی رفسنجانی ترتیب می‌دادند که نه فقط در مورد من بلکه برای همه فعالان سیاسی از این جعلیات که مطلوب آقایان باشد درست می‌کردند. از جمله در همان سال‌ها یکی از دوستان روزنامه‌نگار برجسته را بازداشت کرده بودند و برای تخریب او به آقای هاشمی گفته بودند که ۳۰۰ میلیون تومان(آن زمان برابر ۴۰۰هزار دلار معادل ۴۰ میلیارد تومان امروز بود) در خانه او پول نقد بوده و آقای هاشمی نیز این را در خاطرات خود بصورت تایید نوشته است. در حالی که او برای خرید خانه از موسسه همشهری در همان زمان یک میلیون تومان قرض کرده بود و بعید می‌دانم در عمرش پولی معادل چهارصد هزار دلار دیده باشد.

🔘 پیش از انتشار خاطرات سال ۸۱ آقای هاشمی، مدیریت محترم نشر خاطرات مطالب مربوط به خودم را فرستادند که دیدم و برای همه آنها پاسخی بسیار معتدل و دقیق و کوتاه نوشتم که در کتاب منتشر شود ولی به هر دلیلی به متن کوتاهی از خودشان در پاورقی ذیل خاطرات روزانه ۲۷ مهر ۱۳۸۱ و فقط با نقل یک جمله کوتاه از من بسنده کردند. لذا تصمیم گرفتم همه موارد را با نقد و پاسخ مفصل و بدون ملاحظات قبلی خودم در اینجا تقدیم کنم. اگر آن پاسخ را منتشر می‌کردند حداقل در این مقطع زمانی نیازی به این توضیحات مفصل نبود. البته در هر حال سعی کرده‌ام درس‌هایی برای امروز ایران نیز بگیرم.

🔘 متن زیر یادآوری از آن دادگاه به سبب انتشار تصویری از آن، و نیز انتشار خاطرات سال ۸۱ آقای هاشمی است.

🔹زیرنویس ویراستار کتاب در باره موسسه آینده ذیل روزنگار ۲۷ مهر

- مؤسسه پژوهشی آینده، یک مرکز آمارگیری خصوصی در ایران بود که پس از انتشار عمومی نتایج سه نظرسنجی انجام‌ یافته توسط این مؤسسه و دو مؤسسه دیگر (پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی و مؤسسه ملی سنجش افکار عمومی) در مورد مذاکره و رابطه با آمریکا، که حاکی از موافقت ۷۵ درصدی مردم ایران با مذاکره میان ایران و آمریکا بود، با حکم قضایی عملاً تعطیل شد و مؤسسه آینده متهم به تبلیغ علیه نظام از طریق نظرسنجی‌ کرد. در ادامه اتهام فروش اطلاعات به آمریکا و کشورهای غربی نیز به اتهامات اضافه شد. آقایان عباس عبدی، بهروز گرانپایه، علیرضا علوی تبار و حسینعلی قاضیان، مسئولان این مؤسسه بازداشت و محاکمه شدند. آقای عباس عبدی در این ارتباط گفت: «خوشبختانه حکم نهایی دادگاه، تبرئه بود و اتهامات ثابت نشد»

🔘 آقای علوی‌تبار متهم نبودند که در ادامه توضیح خواهم داد.

🔹يكشنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۱
عصرآقاى [عباسعلی] عليزاده، رییس دادگسترى تهران آمد. از وضع دانشگاه‌ها و دوم‌خردادى‌ها ابراز نگرانى‌كرد و توضيحاتى در مورد ... پرونده نظرسنجى و اعترافات عباس‌ عبدى داد.

🔘بطور کلی یکی از شیوه‌های اصلی خط دادن به مسئولان چنین گزارش‌هایی پشت درهای بسته بود که راست و دروغ را با هم می‌بافتند و به خورد مسئولین می‌دادند و البته گزارش‌ها هم به گونه‌ای داده می‌شد که شنونده از آن خشنود شود. "خودگمراهی" یکی از مشخصه‌های رایج میان مسئولین ما است و ریشه آن در نبود پاسخگویی و فقدان رسانه آزاد است که منجر به گمراهی آنان از حقیقت می‌شود. نگاهی به مجموعه خاطرات آقای هاشمی نشان می‌دهد که اغلب دیدار کنندگان و مدیران حرف‌های مطلوب مقامات را می‌زنند و از ایشان تعریف می‌کردند و بد یا نقد علیه دیگران می‌گفتند؛ چه بسا با مقامات متفاوت همان حرف‌ها را به گونه دیگری می‌گویند. در واقع به قول معروف نوکر مقامات هستند و نه نوکر بادمجان. این وضعیت ناشی از فقدان نظام رسانه‌ای مستقل است. در اتاق دربسته می‌بُرند و می‌دوزند.

🔹سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۸۱
امروز جلسه اول دادگاه علنى آقایان [عباس] عبدى، [حسینعلی] قاضيان و [علیرضا] علوى‌تبار برگزار شد. متهم‌اند به روابط ناسالم با خارجى و فروش اطلاعات به ضرر مملكت و به نفع دشمنان. جمعى از نمايندگان مشاركتى مجلس‌كه دير رسيدند و جا براى حضور در دادگاه نيافتند، انتقادكرده‌اند كه علنى‌بودن دادگاه جدى نيست! منجمله [محمد]رضا خاتمى، [دبيركل حزب جبهه مشاركت ايران اسلامي].

🔘 ناتوانی در پیگیری و خواندن یک خبر آشکار و ساده ویژگی عجیبی است. ظاهرا نه روزنامه خوانده‌اند و نه خبر تلویزیون را دیده‌اند. اصلا آقای علوی‌تبار نه متهم شدند و نه در دادگاه بودند. همینطوری از جانب خویش او را هم اضافه کرده است یا به غلط به او گفته‌اند و چون دسترسی به هیچ منبع مستقلی نداشته آن را پذیرفته است. امروز بر کسی پوشیده نیست که قاضی آن دادگاه چه کسی بود و چه ویژگی‌هایی و چه سرنوشتی که شایسته اش بود داشت. او مهمترین پست میدانی دستگاه قضایی را به میمنت این خوش خدمتی کسب کرد و دادستان تهران شد. نفرت آقای هاشمی از اصلاحات محل ایراد نیست و قابل درک هم هست، ولی این که یک سیاستمدار خود را دربند نفرت کند و حقیقت را فدای آن نماید بطور قطع به زیانش است. خلاف واقع نوشتن حتی در امور عادی نشان‌دهنده فقدان حداقلی از بصیرت است. چگونگی پایان زندگی آقای هاشمی و ادعاهای خانواده‌ ایشان در باره فوت او به نحوی بازتاب دهنده این فقدان بود.

🔹یک‌شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۱
شب سران‌ قوا میهمانم بودند. [آقایان علی‌ یونسی، مصطفی ‌‌معین، کمال خرازی]، وزراى اطلاعات و علوم [و امورخارجه] و دكتر [محسن] نوربخش، [رییس‌کل بانک مرکزی] هم آمدند. در مورد پرونده [مؤسسه] نظرسنجى [آینده] مذاكره شد. از نحوه عمل قوه قضاییه انتقاد داشتند. قبول داشتندكه انتشار نتايج نظرسنجى، برخلاف مصالح ملى بوده است.

🔘برای خشنودی آقای هاشمی شاید چنین چیزی هم گفته باشند گرچه اطمینان به انتقال دقت مطالب ندارم. ولی این چه حکومتی است که انتشار نظرات مردمش خلاف مصالح ملی باشد؟ بدیهی است که این انتشار خلاف مصالح و‌ منافع ایشان و دیگران بوده و نه خلاف مصالح ملی؟

🔹چهار‌شنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۱
عصر آقايان [عباسعلی] عليزاده و [سعید] مرتضوى، رییس دادگسترى [استان تهران] و قاضى مطبوعات‌ آمدند. توضيحاتى در مورد پرونده نظرسنجى مؤسسه آينده دادند. گفتند، نظرسنجى براى تأمين هدف غربي‌ها و نظرسازى بوده و مؤسسه هم اعتبار قانونى نداشته و اعتراف هم‌كرده‌اند و در مؤسسه آينده‌كه آقایان [حسینعلی] قاضيان، [عباس] عبدى، [علیرضا] علوى‌تبار، هيأت‌مديره آن هستند و همسر عبدى اكنون مديرعامل آن است، بارها از خارجى‌ها پول‌گرفته‌اند و اطلاعات محرمانه كشور را در اختيار آنها گذاشته‌اند و اعتراف هم دارند. عبدى نامه‌اى چهار صفحه‌اى به آقاى شاهرودى، [رییس قوه قضاییه] نوشته و گفته اگر او را محكوم نكنند، آماده است‌كه اعتراف به اشتباهات سياسى خودكند و از حزب مشاركت جدا شود، ولى بنا ندارند اين تقاضاى او را بپذيرند. آقای [عبدالله] رمضان‌زاده، [سخنگوی دولت] را هم به خاطر اسناد محرمانه‌اى که از دست او به مؤسسه [پژوهشی] آينده رفته است، احضار مى‌كنند. گفتند، سه مركز [تحقیقاتی] «گالوپ»، «زاگبى» و «وی ‌ام»، با آنها قراردادگرفتن اطلاعات داشته‌اند. در منزل آقای [عباس] عبدى، يك مجموعه از اسناد سفارت‌آمريكا را ديده‌اند كه در زمان تصرف سفارت به خانه برده و افشا نشده وآقاى [سیدمحمد] موسوى‌خویینى‌ها، [رهبر دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان گروگان‌گیری] تماس‌ گرفته و براى اينكه بار عبدى را سبك‌كند، گفته است‌که‌آن اسناد متعلق به اوست.گفتند، نامه‌اى در اسناد عبدى به دست آمده‌ كه پس از اينكه آقای خاتمى، [رییس‌جمهور] در [سفر] رفسنجان [در سخنرانی خود] از من تجليل‌كرده است، با لحن آمرانه و طلبكارانه به او نوشته و اعتراض‌كرده و آقای خاتمى هم در حاشيه نامه از موضع انفعالى، كار خود را توجيه‌كرده است.

🔘باعث تأسف است که چگونه دو‌ مقام اول و دوم قضایی چنین خلاف‌های آشکاری را به رییس مجمع تشخیص مصلحت گفته‌اند او‌ هم بدون پرسش و پاسخ آنها را پذیرفته و تکرار کرده است؟ نامه ادعایی را منتشر کنند؟ اگر یک نفر بود و خلاف می‌گفت قابل تصور بود ولی این که دو قاضی(که پرهیز از دروغ شرط قضاوت است) همزمان چنین گفته باشند خارج از فهم عادی است. حکم نهایی صادره دروغ بودن همه اینها را ثابت کرد. هیچ سند مورد نظر او هم در اینجا نبوده دهها زونکن از فیش‌های مطالعاتی را بار زدند و بردند و همه فایلها را هم پس دادند بدون این که حتی داخل کارتن‌ها را باز کنند! نمایشی بود برای فریب دادن کسانی که تشنه فریب خوردن و گمراهی بودند. در پایان هم دستگاه قضایی را بی اعتبار کردند.

🔘جالب‌تر این که نامه شخصی مرا را داده‌اند به او تا بلکه کینه‌اش شعله‌ورتر شود. اگر سیاستمدار هوشمندی بود نباید این نامه مرا تحویل می‌گرفت و باید آورندگان آن را به اتهام خبرچینی و نمُامی محکوم می‌کرد. ولی ظاهراً خیلی خوشحال شده بود. این نامه پیش از سال ۸۱ در خاطرات سالهای قبل منتشر شده بود و بعد از آن متن کامل آن را من هم منتشر کردم.

🔹چهار‌شنبه ۴ دی ۱۳۸۱
دادگاه آقای [عباس] عبدى، [عضو هیأت‌مدیره مؤسسه نظرسنجی آینده]، امروز برگزار شد؛ به اشتباهات اعتراف‌كرد و قول جبران داد؛ مهم‌ترين آنها دادن اطلاعات خطرناك به خارجى‌ها است.

🔘چنین برداشتی از دادگاه بکلی خلاف واقع است. حکم تبرئه دادگاه بر بطلان آن صحه می‌گذارد. اگر تا حالا فکر می‌کردم که ملاقات کنندگان رسمی اطلاعات نادرست به آقای هاشمی و دیگران می‌دادند حالا باید به این نتیجه رسید که اشکال مهمتر در دریافت‌های مستقیم آقای هاشمی بوده است. این که علیه من چنین برداشتهایی داشته اهمیت زیادی ندارد چون من می‌توانم از خودم دفاع کنم و از ‌پس اینها برآیم، ولی این که وی متوجه خلاف‌گویی‌های آشکار از جانب مدیران نبوده خطرناک است و اطمینان دارم که سعید امامی در مسایل مهم، آقای هاشمی را خیلی ساده فریب داده است. همان کارهایی که در قتل‌های داخلی و خارجی یا ارسال تجهیزات نظامی به اروپا در زمان معاونت وزارت اطلاعات دوره آقای هاشمی انجام داد و آقای هاشمی سعی بی‌فایده‌ای کرد که خود را بی‌اطلاع از آنها نشان دهد و از خود رفع مسئولیت کند، در حالی که نمی‌دانست نپذیرفتن مسئولیت خیلی بدتر از اطلاع داشتن از آن اقدامات ویرانگر بود. من یک بار در باب اینگونه رفتار آقای هاشمی در دانشگاه شریف مفصل توضیح دادم.

🔹پنج‌شنبه ۵ دی ۱۳۸۱
رسانه‌هاى ضدانقلاب، آمريكا و [رادیو] بى بى سى و بعضاً اصلاح‌طلب‌ها، در مقابل صحبت‌هاي ديروز [عباس] عبدى و وكيلش در دادگاه، دچار سردرگمى شده‌اند. براى تضعيف نظام اسلامى، اميد بسته بودند. او قبول‌كرده‌ که در مورد دادن اطلاعات [نظرسنجی] به خارجى‌ها و طرح مسایلى چون خروج از حاكميت و رفراندوم و... دچار اشتباه شده و ضربه به امنيت‌ كشور بوده و قول جبران داده و القائات همراهانش را در اينكه تحت فشار بوده رد كرده و گفته است، رفتار زندانبانان، بازجو‌ها و قُضات، دوستانه بوده است. روزنامه‌هاى امروز اين را به عنوان سقوط راديكاليسم معرفى مى‌كنند.

🔘اینها مطالبی است که ایشان دوست داشته بشنود و خلاف‌های آشکار حتی در خاطرات روزنوشت خود نوشته و به خود نیز خلاف گفته است. برای مسئولین و حکومتی که انجام نظرسنجی به سفارش مجلس کشور و انتشار آن در رسانه‌ها و میان نمایندگان مجلسش دادن اطلاعات به خارجی‌ها باشد فقط می‌توان گریست. تبعات این نوع نگاه امروز دامنگیر کشور شده است و بر کسی پوشیده نیست. اگر آقای هاشمی که در آن زمان مرد مثلا قدرتمند کشور بود و به نظر موافق ۷۵ درصدی مردم برای گفتگو احترام می‌گذاشت و بجای کینه‌ورزی، عقلانیت را پیشه می‌کرد قطعا ما امروز در وضع دیگری بودیم. آقای هاشمی با همین اندازه از درک و تحلیل سیاسی بود که به دامن افراطیون افتاد و آنان به او خط دادند و در خود را برابر اصلاحات قرار داد و روزی که بی‌نیاز از او شدند احمدی‌نژاد را به سویش روانه کردند و او هم با تحلیل فاجعه‌بار از وضعیت خود در انتخابات سال ۸۴ شرکت کرد و در سوم تیر دو سال بعد(۱۳۸۴) پرونده او را پیچیدند، و چون توان و شهامت لازم برای پذیرش شکست را نداشت بجای مواجهه درست سیاسی، همچون سیاستمداری منفعل و شکست‌ خورده که نه توان مقابله دارد و نه توان پذیرش، به خدا شکایت برد و مدعی شد که در انتخابات تقلب شده است! نظامی که تا دیروز آن را مقدس می‌نمود و حتی برای حمایت از آن چنین خلاف‌هایی را می‌پذیرفت و خودش آن نظام را پرورش داده و بزرگ کرده بود یک باره بجایی رسید که آن را متهم به بزرگترین تقلب انتخاباتی(حداقل ده میلیون رای) نمود. جالب‌تر این که اکنون فرزندان آقای هاشمی به تلویح یا تصریح ادعای قتل ایشان را طرح می‌کنند در حالی که اگر این اتهام درست هم باشد باید برای عملکرد پدر گریه کنند.

🔘ایشان کسی است که برای محکوم کردن من بجای دادستان به اتهام "تضعیف نظام اسلامی" متوسل شده در حالی که ۳۰ ماه بعد خودش از دست آنان شکایت به خدا برد و همان زمان با وجود مرتضوی در مقام دادستان تهران، کسی را در دستگاه قضایی برای تظلم‌خواهی نیافت. در این فاصله چه تغییری در دستگاه قضایی و مرتضوی رخ داده بود که چنین تفاوت بزرگی را در داوری آقای هاشمی ایجاد کرد؟ آقای هاشمی تا پایان عمر متوجه نشد که ضربه اصلی را از منتقدان منصف و خیرخواه خود نخورد بلکه از چنین عملکرد و داوری‌های خودمحورانه خورد. البته ادعای تقلبش در انتخابات تیر ۸۴ به همان اندازه این ادعایش از دادگاه من تهی بود ولی قدرت تحمل حقیقت و شکست را نداشت؛ شکستی که دستاورد خودش بود.

🔘جالب است که من در همان انتخابات سال ۸۴ در نامه‌ای خطاب به آقای محمد عطریانفر مشفقانه توصیه کردم که آقای هاشمی را از ادامه انتخابات در دور دوم منصرف کند تا نفر بعدی با احمدی‌نژاد رقابت کند زیرا صد در صد بازنده دور دوم خواهد بود. قبلا نیز در انتخابات مجلس ششم هم فریب مشورت‌های نادرست را خورده بود و حضورش در انتخابات ۸۴ نیز موجب شکل‌گیری پدیده احمدی‌نژادیسم شد و ضربه سنگینی به کشور زد. او برای بازگشت به قدرت آمد ولی چون نابهنگام و نادرست بود این بازگشت موجب سقوط خودش گردید و برای احیای خود، مجبور به بازی در زمین مخالفان و براندازان شد و به مقابله با نظامی که آن را مقدس می‌پنداشت برخاست. برخی می‌گویند تو از هاشمی نفرت داری در حالی که ماجرا کاملا برعکس است و من بیش از آن مغرورم که دل خود را از کینه دیگران پر کنم و حتی با وجود این همه کینه از سوی ایشان، چندین بار مشورت‌های خود را برای او فرستادم بلکه از اشتباهاتش دور شود ولی نتیجه نداشت. این نامه یکی از آنها است: "جناب آقاي عطريانفر با سلام به پيوست تحليل مورد نظر تقديم مي‌شود، خدا كند كه تحليل حاضر غلط باشد، اما اگر درست باشد، قطعاً بدانيد كه در صورت تحقق آقاي هاشمي در مجمع تشخيص هم چندان كاره‌اي نخواهد بود و پس از اين همه شكست معلوم نخواهد بود كه كاري از دستش برآيد، در حالي كه انصراف حداقل اين حسن را دارد كه وي كماكان در مجمع هست، شايد رياست جمهوري هم كس ديگري بيايد كه به دليل اين انصراف موضع نرمتري در برابر وي اتخاذ كند. البته مي‌دانم كه كار از كار گذشته است. اميدوارم كه در فرصتي مناسب خطاهاي استراتژيك آقاي هاشمي را در اين حضور انتخاباتي بعداً بنويسم و برايت بفرستم. توكل بر خدا. ۱۳۸۴/۳/۳۰" (تحلیل پیوست آن را در چرایی شکست قطعی آقای هاشمی قبلا منتشر کرده‌ام)

Behrouz_Varzandeh.jpgویژگی‌های مشترک (مسعود-*) و مریم رجوی و رضا پهلوی

مقایسه‌ی (مسعود) و مریم رجوی و رضا پهلوی، به‌ویژه در نگرش آن‌ها به قدرت، شیوه‌ی برخورد با مخالفان و ساختار رهبری مدنظرشان، از موضوعاتی است که گاه در محافل سیاسی و اجتماعی مورد بحث قرار می‌گیرد. با وجود تفاوت‌های اساسی در ایدئولوژی، زمینه‌های تاریخی و دیدگاه آن‌ها نسبت به حکمرانی مطلوب‌شان، شباهت‌هایی نیز در نحوه‌ی مواجهه‌ی آن‌ها با انتقاد، تمرکز قدرت و ترویج الگوی رهبری فردمحور مشاهده می‌شود.

این مقایسه نشان می‌دهد که گرایش به اقتدارگرایی و تصمیم‌گیری متمرکز و فردی فقط محدود به جمهوری اسلامی نیست، بلکه در برخی جریان‌های اپوزیسیون نیز دیده می‌شود. تحلیل این مسئله مستلزم بررسی تاریخی و سیاسی رویکردهای این دو شخصیت، شیوه‌ مدیریت آن‌ها و رفتار هوادارانشان است.

تغییر الگوی رهبری در جنبش‌های مبارزاتی قرن ۲۱

یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی در قرن ۲۱، تغییر الگوی رهبری در جنبش‌های مبارزاتی است. در دهه‌های گذشته، بسیاری از این جنبش‌ها حول محور رهبران کاریزماتیک شکل می‌گرفتند. شخصیت‌هایی مانند مهاتما گاندی، مارتین لوتر کینگ، نلسون ماندلا و چه گوارا به‌عنوان نمادهای مبارزه شناخته می‌شدند و حضورشان نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر و موفقیت این جنبش‌ها داشت.

با این حال، در قرن ۲۱، الگوی رهبری در بسیاری از جنبش‌های سیاسی و اجتماعی دستخوش تغییر شده و رهبری جمع‌محور و غیرمتمرکز (گروهی، مشارکتی، همگانی، افقی، از پائین به بالا) جایگزین رهبری فردمحور شده است.

نمونه‌هایی از رهبری‌ مشارکتی و غیرمتمرکز در جهان:

  • جنبش‌های مدنی در شیلی، هنگ‌کنگ و تونس: این جنبش‌ها با استفاده از شبکه‌های افقی و بدون وابستگی به یک رهبر فردی، موفق به ایجاد تغییرات سیاسی شدند. این رویکرد موجب افزایش انعطاف‌پذیری، مشارکت عمومی و کاهش آسیب‌پذیری در برابر سرکوب شد.
  • جنبش‌های حقوق‌بشری، زنان و محیط ‌زیست در اروپا و آمریکا: این جنبش‌ها با بهره‌گیری از مدل‌های همکاری جمعی و غیرمتمرکز توانسته‌اند تأثیرات گسترده‌ای در سیاست و جامعه بر جای بگذارند.
  • و نیز: جنبش زاپاتیستا- مکزیک، جنبش بهار عربی در مصر، جنبش استقلال تیمور شرقی، جنبش پاراپلگیک‌های بارسلونا (اسپانیا)، جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی و جنبش مردمی ایسلند

دلایل تغییر الگوی رهبری:

ü پیشرفت فناوری و شبکه‌های اجتماعی: رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی امکان سازماندهی غیرمتمرکز را فراهم کرده‌اند.

ü افزایش آگاهی سیاسی و اجتماعی: امروزه جوامع نسبت به گذشته از سطح آگاهی سیاسی بالاتری برخوردارند و بسیاری از مردم به تمرکز قدرت در دست یک فرد خاص بدبین شده‌اند. آن‌ها ترجیح می‌دهند که تصمیم‌گیری‌ها به‌صورت جمعی و از پائین به بالا انجام شود.

ü تجارب تاریخی از رهبری‌های فردمحور: تاریخ نشان داده است که جنبش‌هایی که به یک فرد خاص متکی بوده‌اند، پس از فقدان او دچار بحران شده یا مسیر اصلی خود را از دست داده‌اند. در برخی موارد، این جنبش‌ها حتی به حکومت‌های اقتدارگرا تبدیل شده‌اند. ایران نمونه‌ای بارز از چنین تجربه‌هایی است. ازاین‌رو، در مواجهه با جریان‌هایی که به‌دنبال یک رهبر فردی و مشخص هستند، باید نهایت احتیاط را به خرج داد، زیرا که چشم‌اندازی روشن و موفق برای آن‌ها متصور نیست.

Nikrooz_Azami_4.jpgپاره دوم و پایانی

مفاهیم فلسفی، نظری و علمی یعنی هر آنچه به این سه مربوط می‌شود، زبان ویژه خود را دارد، زبانی که در گفتار روزمره عامه مردم تعریف نمی‌شود.

نه فیلسوفان و نظریه‌پردازان در ساختن مفاهیم فلسفی به زبان روزمره مردم وابسته‌اند، و نه زبان عامه متکی بر زبان فلسفی و نظریه‌پردازی آنان است. زبان فارسی، زبانی است که در آن، زندگی روزمره مردم به‌راحتی پیش می‌رود و مسائل و امور جاری را حل و فصل می‌کند، اما در عرصه فلسفه‌ورزی، نظریه‌پردازی و علوم، ارتقا نیافته است. اگرچه بررسی‌های تخصصی زبان فارسی بر عهده زبان‌شناسان صاحب‌نظر است، این بدان معنا نیست که هیچ‌کس حق نداشته باشد از دیدگاه‌های دیگر به این زبان نگاهی متفاوت بیندازد.

جهان یونان کهن و غرب متمدن امروزی را دو چیز، یعنی فلسفه ورزی یا تفکر در باره تفکر و نظریه پردازی های علمی می سازد.بعبارت دیگر، تفکر فلسفی و نظریه پردازی های علمی در یونان باستان رواج داشته و امروز سنت فکری غرب است. حتی واژه "فلسفه"، خود یک واژه یونانی است. با حضور قدرتمند این دو مسئله بوده که "فردیت"، که ما آن را از (individuality) غربی، ترجمه فارسی کرده ایم، اساس تمدن مدرنیته غرب را می سازد. در حالی که در فرهنگ ایران کهن و اسلامی چنین محتوایی پرورده نشده بود.اما این مفهوم و مضمون در بستر فکری غرب رشد یافت و ما تنها معادلی فارسی برای آن برگزیدیم و نه خودِ فردیت از درون فرهنگ ما زاییده و بالیده شده باشد.

Kourosh_Golnam_3.jpg

خامنه ای گفت "ما اهل جنگ نیستیم" ولی بخش مهم‌تر آن که: "ولی ما جنگ‌افروزیم و هر جا پا بگذاریم جز فتنه، آشوب و درگیری نخواهید دید" را نگفت؛ نگفت که من و سرداران پوشالی در لانه‌های خود پنهان می‎ شویم و از ماترک پدری فراوانی که به من رسیده در دامان آدمکش‌ها و تروریست ها پول می‌ریزم که به جای ما و برای هدف‌های شوم و کودکانه ما بحنگند، بکشند و کشته شوند و ما لذت ببریم، عربده بکشیم، با گنده‌گویی‌های توخالی و بلوف هرکه را خواستیم تهدید کنیم. ما خواستار نابودی اسراییل و آمریکا دو کشور عضو سازمان ملل هستیم ولی اکنون که خطر مرگ چهره خود را به ما نشان داده ، با نهایت بی‌شرمی به سازمان ملل شکایت می‌کنیم که ببینید آمریکا ما را که عضوی از سازمان ملل هستیم تهدید به زدن و ادب‌کردن نموده است!

نامه های یک استاد شریف به آخوند خامنه‌ای

آستاد گرامی آقای م. مهرآیین تا کنون دلیرانه دو نامه به خامنه‌ای منتشر کرده است که بی‌درنگ هم به دادگاه فراخوانده شده است. روشن است که هدف ایشان دل‌سوزی برای مردم و آینده ایران است و می‌داند که این حکومت با رهبری نابخرد و بیمار و متوهم می‌رود که ایران را به دامان جنگی بکشاند که روشن نیست چه زیان‌هایی ببار خواهد آورد. آن‌چه استاد گرامی می باید بداند این است که اگر قرار بود این کودک لجوج و بیمار پند و اندرز بپذیرد، امروز وضع ایران و مردم ایران چنین نبود. پند نمی‌پذبرد چون گره کار جایی دیگر است و بر دو پایه استوار است:

1.میزان گسترده جنایت‌های او درایران و بیرون از مرزهای ایران،

2.خیانت آشکار او به مردم ایران که سبب چنان بیزاری از او، پسر پشت‌پرده تبهکارش مجتبا و سرداران دزد و ضد ایرانی و باندهایِ مافیایی وابسته به او شده است که جایی برای پوزش خواهی او باقی نگذاشته است.

حتا اگر مردم ایران از جنایت‌ها، خیانت‌ها و ویرانی‌های او در ایران بگذرند و او را ببخشند، خون‌خواهان در بیرون از ایران او را رها نخواهند کرد. می‌توان امروز و پس از این همه ویرانی در غزه، لبنان و سوریه حتا با اطمینان گفت که او اگر به غزه و لبنان هم بگریزد امنیت نخواهد داشت و بی‌گمان کسانی در پی انتقام از او و همراهانش برخواهند آمد. بنابراین:

ترس از آینده، شمار فراوان دادخواهان چه در ایران، چه در منطقه و چه در گستره جهان و سرنوشت ناروشن و خفت و خواری‌ای که اگر به چنگ قانون گرفتار شود چشم‌یه‌راه او است، بزرگ‌ترین سد در برابر تن دادن او به پند و اندرز است.

بنا براین استاد گرامی آقای مهرآیین آن دو نامه شما سندی تاریخی بر شرف و ایران دوستی شما برجا خواهد ماند ولی بر این آخوند بیمار و متوهم اثر نخواهد کرد زیرا ترس و وحشت او از سرنگونی و گرفتاری از اندازه بیرون است و حتا آماده است ایران و ایرانی و خود او و خانواده‌اش به خاک و خون کشیده شوند ولی خود گرفتار دادگاه، دادخواهی و محاکمه نشود.

xbanner.jpgآیا برای نجات ایران، حد وسطی بین جمهوری اسلامی و مردم به رهبری X وجود دارد؟

کشور در آستانه یک حمله خارجی و ملت مستعدِ قیام علیه اشغالگران بی‌رحم است اما نیروهای مخالف ج ا یا سرگرم تحلیل عواقب این حملات هستند یا سکوت در مقابل تخریب مستقیم و غیرمستقیم ج ا علیه رهبری بالقوه یک آلترناتیوِ ملموس. طبعاً افراد و نیروهای با حسن نیتی که با تصور ویژگی ضد دیکتاتوری در ذات خود، همزمان هم مخالف ج ا و هم پهلوی هستند، و هنوز به حد یقف در انتخاب یک رهبر به جز رضا پهلوی نرسیده‌اند، در قضاوت نهایی تاریخ، هرگز نمی‌توانند از عواقب تصمیم امروز خود که قطعاً به نفع ج ا منتهی خواهد شد، اجتناب کنند.

دو سال پیش در این نوشته از کسانی که مخالف جنگ بودند پرسیده شد چگونه می‌خواهید مانع سرنوشتِ محتوم مسیری شوید که ج ا طی خواهد کرد؟ این 60 شخصیت سیاسی که عمری با نظام پهلوی و ج ا مبارزه کرده‌اند و در اعلامیه خود پایبندی به دموکراسی و تغییرات خارج از جنگ را گوشزد می‌کنند ظاهراً برای امروز که سایه‌ی واقعی جنگ از هر زمان دیگری کیان کشور را تهدید می‌کند، هیچ راه حلی ندارند! شاید هم چون می‌بینند بعد از عمری مبارزه با دیکتاتوری پهلوی، مردم در تجمعات نخستین روزهای سال نو، اتحاد معنوی و همه جانبه خود را از خاندان پهلوی در نبرد نهایی اعلام می‌کنند، در بیانیه جدید خود، یا باید از ابتزال دموکراسی بنویسند، یا اینکه صریحاً منکر صندوق‌های خودجوش رای مردم در حمایت از رضا پهلوی شوند.

البته مردم هم بسیار نگرانند. اکنون که سپاه ترامپ برای حمله به ایران و همزمان سپاه خامنه‌ای برای سرکوب مردم مهیا می‌شود، معلوم نیست به چه زبان و چگونه باید آلترناتیو ج ا را در بر هم زدن این معادله‌ی ویرانگر ترامپ-خامنه‌ای فریاد کرد تا رده‌های میانی مخالف ج ا بفهمند که آغاز هر حمله خارجی اگر پیشاپیش با موجودیت یک آلترناتیو ملموس با رهبری واحد نباشد، احتمال سرنگونی ج ا تقریباً غیرممکن و در عوض، وضعیت زندگی مردم به شدت تضعیف و توان اعتراضات گسترده و مستمر کاهش خواهد یافت. چون با وجود منافع بسیار زیاد ج ا برای کشورهای خاورمیانه، چین و روسیه احتمال خیلی کمی وجود دارد که حملات نابودکننده در حد سرنگونی ج ا باشد. اما حسب اتفاق، اگر چنین چیزی محقق شد، آنگاه خارجی‌ها خود برای ما رهبر انتخاب خواهند کرد...

triran.jpgایران اینترنشنال - روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از مقامات آمریکایی نوشت که دولت دونالد ترامپ در تلاش است تا جمهوری اسلامی را برای ورود به مذاکرات مستقیم هسته‌ای تحت فشار قرار دهد. به گفته این مقامات، هدف رییس‌جمهوری آمریکا دست‌یابی به توافقی برای برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای حکومت ایران است.

یکی از مقام‌های ارشد دولت آمریکا جمعه ۱۵ فروردین در گفت‌وگو با وال استریت ژورنال تاکید کرد که واشینگتن خواهان گفت‌وگوهای مستقیم میان مقام‌های ارشد آمریکا و ایران است و می‌خواهد از شرایطی که طی آن مذاکره‌کنندگان در طبقات مختلف یک هتل مستقر شده و ماه‌ها یا سال‌ها صرف رد و بدل کردن پیام می‌کنند، جلوگیری شود.

ترامپ یک‌شنبه ۱۰ فروردین در مصاحبه با شبکه ان‌بی‌سی نیوز اعلام کرد اگر جمهوری اسلامی درباره برنامه هسته‌ای خود توافق نکند،‌ بمباران خواهد شد.

او گفت:‌ «در صورت حمله به ایران، «این بمباران به‌گونه‌ای خواهد بود که شبیه آن‌ را هرگز ندیده‌اند.»

پیش از این علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی اول فروردین ماه خود گفت که آمریکا در مواجهه با حکومت ایران، هرگز با تهدید به جایی نخواهد رسید و بار دیگر تهدید کرد که اگر درگیری نظامی در بگیرد، جمهوری اسلامی پاسخ خواهد داد.

زمان و مکان مذاکره احتمالی هنوز مشخص نیست

وال استریت ژورنال همچنین گزارش داد هر چند آمریکا هنوز تیم مذاکره‌کننده یا مکان مشخصی برای گفت‌وگوهای مورد نظر تعیین نکرده اما به نظر می‌رسد استیو ویتکوف، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور خاورمیانه، نقش فعالی در روند مذاکرات احتمالی داشته باشد.

لورا روزن، خبرنگار مستقل آمریکایی، ۱۴ فروردین به نقل از یک منبع ایرانی گزارش داد که تهران با شروع مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا درباره موضوع هسته‌ای موافقت کرده است و اگر مراحل اولیه در خصوص توافق بر سر چارچوب مذاکرات پیشرفتی داشته باشد، مذاکرات را به‌طور مستقیم ادامه خواهد داد.

این منبع که نخواست نامش فاش شود، افزود: «در صورت توافق آمریکا، ممکن است دور نخست گفت‌وگوهای غیرمستقیم طی دو تا سه هفته‌ آینده در عمان آغاز شود.»

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

هدف، حذف کامل برنامه هسته‌ای ایران

یک مقام ارشد دیگر دولت آمریکا نیز در گفت‌وگو با وال استریت ژورنال اعلام کرد در صورت آغاز مذاکرات، ایالات متحده حاضر به اعطای امتیازاتی مانند ادامه بخشی از فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم نخواهد بود چرا که هدف نهایی واشینگتن، حذف کامل برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی است.

خامنه‌ای چهارشنبه ۲۲ اسفند در سخنرانی برای جمعی که رسانه‌های ایران آن‌ها را «دانشجو» خواندند، در واکنش به نگرانی‌های کشورهای غربی درباره احتمال دست‌یابی ایران به سلاح اتمی گفت: «می‌گویند "نمی‌گذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند"، ما اگر می‌خواستیم سلاح هسته‌ای درست کنیم، آمریکا نمی‌توانست جلوی ما را بگیرد.»

Jahangir_Golzar_2.jpgآقای مسعود پزشکیان در مراسم اختتامیه سرشماری عمومی کشاورزی در روز ۲۳اسفند خطاب به وزیر جهاد کشاورزی سوالاتی را مطرح کرد که عملا خود وی و کابینه اش بایستی پاسخ به آنها بدهند و برای آنها راه حل بجویند و ایران را از بحرانها خارج کنند . آقای پزشکیان این سوالات را مطرح نمود : اینکه الان دلار گران شده به اجناسی که از قبل داخل انبار بوده چه ارتباطی دارد؟ چرا این همه نوسان هست؟ و سوال اساسی که مطرح کرده این است که : ما برای گرانی باید یقه چه کسی را بگیریم؟

نشریه دنیای اقتصاد به سوال «یقه چه کسی را باید بگیریم» از 17 اقتصاد دان نظر آنها را در این رابطه جویا شده است که خلاصه نظر آنها را تنظیم نموده ام و به این شرح می باشد . در ادامه آنچه اقتصاد دانها بدان نپرداخته اند را تحلیل کرده و توضیح می دهم.

موسی غنی نژاد (یقه چه کسی را باید گرفت)

وی به نقد طرح پرسش پزشکیان پرداخته و آن را نشانه‌ای از فقر دانش اقتصادی در میان سیاستمداران می‌داند. نویسنده معتقد است که تورم همواره یک پدیده پولی است و راه‌حل آن اصلاح سیاستگذاری اقتصادی است. وی به این نکته اشاره دارد که اگر سیاست‌های اقتصادی در کشور به‌درستی اعمال می‌شد، مانند سایر کشورها، تورم درازمدت قابل کنترل بود. همچنین، به‌دلیل ساختار حکمرانی دستوری در کشور، بسیاری از اقتصاددانان قادر به اعمال سیاست‌های صحیح نیستند. وی تأکید می‌کند که تا زمانی که سیاستمداران از چارچوب عقلانیت دنیای جدید پیروی نکنند، مشکلات اقتصادی به‌ویژه تورم همچنان پابرجا خواهد بود.

مسعود نیلی : (انعکاس مبهم پزشکیان)

وی معتقد است که گفته‌های پزشکیان ترکیبی از هشدارها، توصیه‌های اخلاقی، پندها و پرسش‌های خاص است، مانند پرسش اخیر او درباره مقصر افزایش قیمت‌ها در شب عید. همچنین، اشاره می‌شود که پزشکیان قبلاً اعلام کرده بود که کارشناسان و دانشگاهیان کشور برای مشکلات بزرگ راه‌ حلی ندارند، که ممکن است این برداشت را ایجاد کند که مشکلات کشور حل‌نشدنی‌ می باشند .

نویسنده دو احتمال را مطرح می‌کند: یا مشکل از نحوه انعکاس سخنان او در رسانه‌هاست و در جلسات تصمیم‌گیری، سیاست‌های علمی و راهبردی دنبال می‌شود، یا اگر در جایگاه تصمیم‌گیری هم به همین شکل عمل می‌شود، جای نگرانی جدی وجود دارد.

تیمور رحمانی: (مقصر شماره‌یک تورم کیست؟)

تورم کنونی در ایران عمدتاً نتیجه سیاست‌گذاری‌های دولت کنونی و حتی دولت قبل نیست. اصلی‌ترین عامل تورم، صدور دستور خرج بیش از توان تولید و عرضه کالاها و خدمات است. این مشکل به دلیل اندازه بزرگ دولت و شبه‌ دولت و یا دولت مجازی ایجاد شده و درمان آن تنها با کاهش تدریجی اندازه دولت و نهادهای وابسته ممکن است .

تحریم‌ها سبب کاهش رشد اقتصادی شده اند و عرضه کالاها را محدود نموده اند ، اما می توان گفت، ریشه اصلی تورم نیستند. بدون توجه به تحریم‌ها، برای مهار پایدار تورم باید از صدور دستورات هزینه ‌زا یا اجازه دادن به آن جلوگیری کرد. کشورهای مختلف حتی با تحریم و مشکلات خارجی نیز تورم بالا را تجربه کرده‌اند و تنها زمانی توانسته‌اند به طور ماندگار تورم را کنترل کنند که بر خرج دولت کنترل داشته‌اند.

فرشاد فاطمی : ( هفته‌‌‌ای دو روز برای سیاستگذاری)

آقای پزشکیان اخیراً گفته‌اند : برای کنترل تورم باید یقه چه کسی را بگیرند. در پاسخ بایستی گفت:

1b12c30cdedd958458e383f7501af99e6a2f3521.jpgهیتلر و خمینی با رای اکثریت شهروندان به قدرت رسیدند

"روزهای اسارت و بردگی زمانی آغاز می شوند که دائما عقیده توده ها پرسیده شود". ( هربرت مارکوزه)

Die Tage der Unfreiheit kündigen sich damit an, daß das Volk immerzu um seine Meinung befragt wird. ( Herbert Marcuse)

پس از به قدرت رسیدن دوباره ترامپ و قوی شدن حزب های راستگرا ( پوپو لیست ها) در اروپا شیوه انتخابی دموکراسی اکثریت سوال برانگیز شده است. جایگزینی برای دموکراسی اکثریت تشکیل شوراهای شهروندی است که اعضای آن به طور قرعه کشی انتخاب می شوند. بعضی از جامعه شناسان معروف آلمانی ( Herfried Münkler ، Steffen Mau) از دانشگاه برلین این روش قرعه کشی را پیشنهاد کردند، چون با قرعه کشی برای انتخاب نماینده گان امکان شکل گرفتن یک اکثریت راستگرا در مجلس کم تر می شود. از نظر تاریخی این یک کشف دوباره است و نه اختراع جدیدی. دموکراسی آتنی در قرن پنجم و چهارم قبل از میلاد یک دموکراسی با قرعه کشی بود

در آتن سه بدنه‌ی سیاسی وجود داشت که شهروندان در آن‌ها جمع می‌شدند:

1 - مجلس عوام ( Ecclesia)

2 -شورای 500 نفره ( بوله- Boule)

3 - دادگاه ها

مرکزیت اصلی دموکراسیِ آتنی جلسات مجلس بود. مجلس عوام آتن ،بر خلاف پارلمان‌های امروزی، نه شامل اعضای منتخب بلکه شامل شهروندان ( مذکر) عادی بود که بعد از خدمت سربازی می توانستند به عنوان نماینده در تصمیم گیری های مجلس شرکت کنند. در بعضی از جلسات مجلس تا 6000 شهروند حضور داشتند.

"بوله" یا "یا شورای 500 نفره " نقش مهمی در فرآیند سیاسی دموکراسی آتنی ایفا می کرد. اعضای این شورای 500 نفره با قرعه انتخاب می‌شدند و هر ساله هم تغییر می‌کردند. "بوله" تصمیمات مجلس عوام را آماده و بر اجرای آنها نظارت می‌کرد.

👈ایران وایر - تصاویر منتشر شده، حضور حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت و از عوامل کشتار ۶۷ را در مراسم تشییع جنازه حسینعلی نیری نشان می‌دهند. حسینعلی نیری، از اعضای «هیات مرگ» بود که در سال ۱۳۶۷ به دستور روح‌الله خمینی تشکیل شد. هزاران زندانی سیاسی به دستور این هیات اعدام شدند.

001.jpg002.jpg

علی جنتی در گفتگوی اختصاصی با عبدی مدیا: حفظ حرم حضرت زینب تنها منافع ما نبود، یکی از منافع اساسی ما این بود که سوریه شرایطی برای ما فراهم کرده بود که میتوانستیم از ما به راحتی حزب‌الله حمایت کنیم. اگر دولت دیگری در سوریه می‌بود ما این فرصت را از دست میدادیم.

نگهداشتن بشار ایجاب میکرد که ما تا حلب هم پیش برویم و همه امکانات‌مان را بکار بگیریم که عناصر ضد نظام حاکم را بتوانیم سرکوب کنیم.

saebeti.jpgایندیپندنت فارسی - جمشید ایرانی، وکیل دیوان عالی آمریکا در گفتگو با کاملیا انتخابی‌فرد، سردبیر ایندیپندنت فارسی اطلاعات جدیدی که درباره پرونده شکایت سه فرد با هویت نامشخص علیه پرویز ثابتی، رئیس اداره سوم ساواک در دوران پادشاهی پهلوی به دستش رسیده را شرح داد.

آقای ایرانی با اشاره به قانون دادگاه‌های فدرال آمریکا برای مدت زمان قانونی رسیدگی به شکایت، تاکید کرد که تاخیر چند دهه‌ای شاکیان، یکی از مشکلات اصلی این پرونده خواهد بود. دکتر ایرانی در ادامه شرح داد که بر اساس زمان‌بندی مشخص شده، وکیل پرویز ثابتی باید دفاعیات خود درباره ادعای شاکیان را حداکثر تا تاریخ ۲۵ فروردین به دادگاه ارائه کند.

با این‌وجود، با توجه به تاخیر شاکیان در طرح شکایت، در صورتی که وکیل مدافع پافشاری کند که یافتن موکلش و اعلام شکایت در این سال‌ها ممکن بوده است، ارزیابی آقای ایرانی این است که «احتمالا دادگاه پرونده را می‌بندد». در چنین شرایطی، ثابتی می‌تواند برای اعاده حیثیت علیه شاکیان، در دادگاه فدرال آمریکا شکایت کند.

:::

:::

ویدئویی از سیزده‌به‌در کیاشهر در استان گیلان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که نشان می‌دهد یک دی‌جی آهنگی از هایده را پخش می‌کند.

بر اساس گزارش منابع محلی، جمعه شب ۱۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ حدود ۳۰ «آمر به معروف» وارد مجتمع «ماه و مهر» شهر قم شدند و به بهانه تذکر به بی‌حجاب‌ها برای مردم و کسبه ایجاد مزاحمت کردند که تنبیه شدند.

گفته شد این مزاحمان حدود ۳۰ نفر بودند که در نهایت پس از تنبیه، مردم آنها را از مجتمع بیرون کردند. گفته می‌شود برخی از این آمران به معروف زخمی شدند.

منابع اسرائیلی روز شنبه ۱۶ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ گزارش دادند محمدحسن محمد عوض، یکی از فرماندهان نظامی گروه تروریستی «کتائب المجاهدین» که در عملیات «هفت اکتبر» به شهروندان اسرائیلی حمله کرد و فرماندهی ربودن شیری، کفیر و آریئل بیباس را بر عهده داشت و ظاهرا در قتل آنها نیز دست داشته، کشته شد.

harbanner.jpgآرش رئیسی‌نژاد به هاروارد پیوست

آرش رئیسی‌نژاد، استاد پیشین روابط بین‌الملل دانشگاه تهران، اعلام کرد که پس از دو سال از «ممنوعیت تدریس در دانشگاه تهران»، سرانجام به دانشگاه هاروارد پیوست.

او در حساب توئیتری خودش نوشت: «ولی ای کاش دانشگاه تهران اجازه می‌داد تا در خدمت جوانان ایران باشم. نشد؛ نگذاشتند که بشود!»

استاد اخراجی دانشگاه تهران، استاد هاروارد شد / «جریان خالص‌ساز رئیسی‌نژاد را از دانشگاه تهران اخراج کرد»

یک حقوق دان به مهاجرت استاد اخراج شده دانشگاه تهران که در دانشگاه هارواد تدریس می‌کند واکنش نشان داد

به گزارش خبرآنلاین، محسن برهانی در واکنش به مهاجرت استاد اخراج شده دانشگاه تهران، در شبکه اجتماع ایکس نوشت: «جریان خالص‌ساز دو سال پیش همکار گرامی دکتر رئیسی‌نژاد را ز دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اخراج کرد و امروز خبر آمد که ایشان به دانشگاه هاروارد پیوستند.

وزارت علومی داشتیم که به دنبال بهانه برای اخراج اساتید بود و امروز وزارت علومی داریم که با دستانی نیمه بسته مشغول آوار برداری از مخروبه‌های آن دوران سیاه است.»

روز گذشته آرش رئیسی نژاد از تدریس خودش در دانشگاه هاروارد خبر داد.

tweet.jpghar.jpg

shariat.jpgآقای دکتر علی لاریجانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) با لحنی نیمه مزاح و نیمه جدی به من گفت: مثل این که شما کمی یا قسمتی ... دارید»؟! پرسیدم چرا؟! گفت: یادداشت امروزت بهانه به دست دشمن می‌دهد!

به گزارش «تابناک»، حسین شریعتمداری در کیهان آنلاین نوشت:

سال ۸۶ در یکی از یادداشت‌های کیهان اشاره داشتیم که فشار غرب ممکن است برخی از مسئولان را به سوی گزینه تولید سلاح هسته‌ای ببرد. همان روز آقای دکتر علی لاریجانی(دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) تماس گرفت و با لحنی نیمه مزاح و نیمه جدی گفت: مثل این که شما کمی یا قسمتی ... دارید»؟! پرسیدم چرا؟! گفت: یادداشت امروزت بهانه به دست دشمن می‌دهد! ... اما، پریشب، همین آقای لاریجانی در برنامه گفت و گوی ویژه رسانه ملی گفت: «اگر آمریکا یا اسرائیل دست به تهدید اتمی ایران بزنند، ایران هم مجبور خواهد شد به سمت تولید بمب اتمی برود» ....

سلاح هسته ای، آری یا نه؟ موضوع دیگری است(!) ولی یاد سؤال آن روز ایشان افتادم! البته نمی‌گویم؛ «آقای لاریجانی! مگر شما هم ...»؟!

soqoot.jpgعلی‌صاحب‌الحواشی

این، قصه امروز نیست که به‌ مضارع و مستقبل گویی!

پرتی که‌از احتمال "سقوط" می‌گویی؟! وَ قَد عَصَیتم مِن قَبل!

سقوط شماها دیروز و‌ پریروز بود!

دیر فهمیدید!

دیر جنبیدید!

کار از کار گذشت!



فارغ از "اگر و مگر"ها، شمایان مُردگانید، خود خبر ندارید! تمام شده‌اید! جنازه‌تان بر زمین مانده‌است! با عفونتی که "بویش از ری تا به شام" جان‌ها می‌آزُرَد!

آن نجاست بویش آید چند گام

وین نجاست بویش از ری تا به شام

شماها هَتکِ "مسلمانی" شُدید!

آنگاه که به‌ جهدبلیغ بنِ شاخه‌‌ی نشسته بر آن می‌بُریدید، عجب که نفهمیدید خود می‌زنید و خود می‌شکنید!

آن بُن بریدن، این رهبرِ "خون‌گریست"تان، و آن بیدادگستریِ شما، تبهکارانِ تیرزنانتان به دل‌ها و چشمان مردم، و حرص تکاثرتان بود، پُر لهیبِ دوزخ‌وارِ "هَل مِن مَزید"!

ذوقِ دنیا و سروری کُشت شما را، دین‌تان را هم کُشت، میراث هزارساله‌تان را هم به آتش سوخت، خاکسترش نیز به باد سپرد! همه در سودای "عُلُواً فی‌الارض"، "حتی زُرتُم المَقابر!"

نفرین به اول‌ و آخر و ظاهر و باطن شما، آنگاه که زاده شُدید، آنگاه که مُردید، و آنگاه‌ که جهانی به تباهی‌ کشیدید!

shirazi.jpgشهاب الدین حائری شیرازی

امروز خبرگزاری تسنیم که وابسته به سپاه است و تابع منویات رهبری، نمی تواند خوشحالی خود را از ادعای چندباره و مجدد یمنی ها مبنی بر هدف قرار دادن ناو آمریکایی ترومن پنهان کند.

شاید اگر دوره بایدن بود خبری نمی شد اما در دوران ترامپ این خوشحالی مرا به یاد پایکوبی حکومت عراق پس از هدف قرار گرفتن برجهای دوقلو در ۱۱ سپتامبر انداخت که تاوانی کمتر از سرنگونی توسط دولت جرج دبلیو بوش نداشت.

به هر حال رئیس جمهور فعلی آمریکا چندی پیش صریحا گفت ما هر گونه هدف قرار گرفتن توسط حوثی ها در دریای سرخ را از چشم حاکمیت ایران و رهبری آن می بینیم.

چه بسا یک لبخند و سرور بی جا، تاوانی فرا تر از حد تصور داشته باشد.

گزارش امروز تسنیم:

عملیات موفق یمن در دریای سرخ علیه ناوهای آمریکایی

بیانیه نیروهای مسلح یمن - در پی بیش از ۳۶ حمله هوایی آمریکا به صنعا، صعده و چند استان دیگر، که به شهادت و زخمی‌شدن شماری از غیرنظامیان منجر شد، نیروهای مسلح یمن عملیات مشترک دریایی، پهپادی و موشکی علیه ناو هواپیمابر "ترومن" و ناوهای همراه در شمال دریای سرخ انجام دادند.

این عملیات به لطف خدا با موفقیت انجام شد و بخشی از حمله متجاوزانه خنثی گردید.

هدف قرار دادن منابع تهدید در منطقه ادامه خواهد داشت و حمایت از ملت فلسطین تا توقف کامل تجاوز و محاصره غزه پابرجاست.

marg.jpgروز ۱۴فروردین۱۴۰۴، خبرگزاری‌های جمهوری اسلامی از درگذشت «حسینعلی نیری»، از اعضای هیات مرگ کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ خبر دادند

احسان مهرابی - ایران وایر

حسینعلی نیری، عضو هیات مرگ، حکم‌های بسیاری از آیت‌الله خمینی دریافت کرده بود و آخرین حکم رهبر سابق جمهوری اسلامی نیز برای او صادر شده است.

برخی از حکم‌های او با «ابراهیم رئیسی» مشترک بود، اما نیری برخلاف رئیسی سودای سیاست در سر نداشت و تا روز آخر در قوه قضاییه ماند.

نیری علاوه بر نقش‌آفرینی در اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷، تصمیم‌گیری درباره اموال مصادره‌ای را نیز در اختیار داشت، اموالی که برخی از آن‌ها در اختیار سران جمهوری اسلامی قرار گرفت و او ازاین‌جهت نیز صندوق اسراری بود که با او به گور رفت.

نیری مانند شماری دیگر از مسوولان قضایی، از طلاب مدرسه حقانی و همچنین از شاگردان «محمد محمدی گیلانی» بود.

صندوق اسرار واگذاری اموال به مقامات

آیت‌الله خمینی در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۸، تنها چند ساعت پیش از آخرین جراحی‌اش، آخرین حکم را صادر کرد. شاید هم مانند برخی دیگر از احکام آن دوره این حکم صرفا از جانب او صادر شد. حکمی که در آن، نیری به عنوان «رسیدگی به پرونده‌های موضوع حکم صانعی و کروبی» منصوب شد.

«مهدی کروبی» و «حسن صانعی» به آیت‌الله خمینی پیشنهاد داده بودند که نیری به‌عنوان فردی «قاطع» برای رسیدگی به پرونده‌های اموال مصادره‌ای مقامات رژیم پهلوی و کسانی که «غارت‌گر بیت‌المال» معرفی می‌شدند، منصوب شود.

بسیاری از این اموال از جمله خانه‌ها به همین واسطه به مقامات جمهوری اسلامی واگذار شد و نیری از این‌جهت نیز صندوق اسرار بود.

این پرونده‌ها تا چند سال پس‌ از آن نیز در اختیار نیری بود. «اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطرات سال ۱۳۷۳ خود نوشته است که به نیری توصیه کرده بود هر چه زودتر کار این دادگاه به پایان برسد تا «خیال مردم برای سرمایه‌گذاری راحت شود.»

او در دوره رهبری خامنه‌ای همچنین عضو هیات‌ امنای «ستاد اجرایی فرمان امام» بود.

احکام مشترک با رئیسی

آیت‌الله خمینی احکام متعددی برای نیری صادر کرده بود، به‌ویژه در سال‌های آغازین انقلاب. در ۲۰خرداد۱۳۵۹، او نیری را مامور کرد که برای احراز مقام اجتهاد قضات عضو شورای عالی قضایی «به هر نحو صلاح می‌داند» اقدام کند.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در سال ۱۳۶۷ نیز چند حکم مشترک برای نیری و رئیسی از جمله ماموریتی برای رسیدگی به پرونده‌های راکد مانده در شورای عالی قضایی صادر شد. نیری نیز هرچند چهار سال از رئیسی بزرگ‌تر بود، اما در آن زمان جزو جوانان دستگاه قضایی محسوب می‌شد.

کوری میلز، نماینده جمهوریخواه فلوریدا در مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه ۱۳ فروردین و در زمان طرح لایحه «حمایت حداکثری» از مبارزات مردم ایران، از اعضای کنگره خواست تا وقتی منظورشان جمهوری اسلامی است، از نام «ایران» استفاده نکنند. میلز گفت میان مردم ایران که خواهان آزادی هستند و جمهوری اسلامی، تفاوت وجود دارد.

abbasibanner.jpgایران اینترنشنال - فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به تهدید جمهوری اسلامی از سوی ترامپ، گفت: «با حملاتی که به ایران شد و پاسخی که دشمن دریافت کرد، می‌دانند سطح آفند و پدافند ما در چه حد است و حرف‌های ترامپ خالی‌بندی است.»

او افزود: در این شرایط همراهی مردم با نظام بهترین پدافند است.

امروز ترامپ حرف هایی را در خصوص خلیج مکزیک، گرینلند و کانادا نیز مطرح کرده است. ترامپ موارد جدیدی مطرح می کند که مرزبندی ها و قوانین بین المللی را تغییر دهد. حتی تهدید به ترک سازمان ملل می کند. این زیاده خواهی آمریکاست.

جناح های داخلی نباید در زمین دشمن بازی کنند

عباسی با اشاره به اینکه ما باید توان دفاعی خود را تقویت کنیم، بیان کرد: مهم تر از هر چیز انسجام مدیریت در داخل کشور و حفظ سرمایه اجتماعی است. همراهی مردم از نظام بهترین پدافند است. دشمن در طول این چند سال سرمایه اجتماعی را هدف قرار داده تا با تحریم ها وضعیت معیشت مردم را تنگ کند.

از رسانه های خود نیز استفاده می کند که سخت بودن معیشت را گردن مدیران دولت بیندازد. متاسفانه جناح های داخلی نیز بعضا با نقشه های دشمن همراهی می کنند. هر کدام که روی کار می آیند، می گویند که خزانه خالی است؛ یعنی مدام مشکلات را به گردن جناح دیگر می اندازند. امروز این وضعیت باید خاتمه پیدا کند. کشور باید در شرایط فعلی منسجم حرکت کرده و جناح های سیاسی باید امروز منافع ملی را درنظر بگیرند. مطبوعات نباید اجازه دهند که دروغ سازی صورت بگیرد.

بیشتر بخوانید:

روزنامه سان: آمریکا و اسرائیل برای حمله‌ای گسترده به ایران آماده می‌شوند

روزنامه سان بریتانیا، پنج‌شنبه ۱۴ فروردین گزارش داد که ایالات متحده و اسرائیل در حال برنامه‌ریزی برای یک حمله گسترده به ایران هستند که هدف آن «نابودی توانایی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی» است.

یک منبع نظامی اسرائیلی به این روزنامه گفت که نیروهای اسرائیلی ماه‌هاست در حال آماده‌سازی زمینه برای این حمله هستند.

یک مقام ارشد سیاسی اسرائیل هم در گفت‌وگو با سان تاکید کرد: «باید مدت‌ها پیش به برنامه هسته‌ای ایران رسیدگی می‌شد. از دید اسرائیل، حضور ترامپ در کاخ سفید بهترین فرصت برای مقابله با ایران است و فرصتی بهتری از این نخواهد بود.»

شبکه خبری العربیه نیز امروز گزارش داد طبق گفته مقامات رسمی، حمله آمریکا و اسرائیل به ایران طی هفته‌های آینده انجام خواهد شد.

ای‌بی‌سی نیوز: حضور این تعداد بی-۲ نشان‌دهنده هدف و توانایی تهاجمی بی‌سابقه‌ است

شبکه ای‌بی‌سی نیوز به نقل از یک کارشناس هوانوردی درباره استقرار شش فروند بمب‌افکن بی‌-۲ در پایگاه دیه‌گو گارسیا، نوشت در گذشته، چنین استقرارهایی معمولا جنبه دفاعی یا نمایشی داشت، اما حضور این تعداد بی-۲ نشان‌دهنده هدف و توانایی تهاجمی بی‌سابقه‌ای است.

بر اساس گزارش این شبکه، این شش بمب‌افکن هسته‌ای در فاصله‌ای مناسب برای حمله به هر دو کشور ایران و یمن قرار دارد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

ای‌بی‌سی نیوز به نقل از کارشناسان نوشت که این استقرار گسترده هواپیماها در جزیره دیگو گارسیا که تقریبا یک‌سوم ناوگان بمب‌افکن‌های رادارگریز نیروی هوایی ایالات متحده را شامل می‌شود، سه هدف استراتژیک را با یک حرکت محقق می‌کند: افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، امکان اجرای حملات مداوم به اهدافی در یمن و ارسال پیامی به ایران.

داریل پرس، مدیر طرح امنیت جهانی در کالج دارتموث، نیز با تاکید بر ابعاد راهبردی این استقرار گفت: «انتقال این هواپیماها به دیه‌گو گارسیا پیامی روشن به ایران است درباره سطح تهدیدی که متوجه آن است و میزان جدیتی که دولت ترامپ در قبال خواسته‌هایش از ایران قائل است.»

marg.jpgآیا او سومین هدف در تیراندازی دادگستری بود؟

ایران اینترنشنال - حسین‌علی نیری، از قضات بلندپایه قوه قضاییه و عضو «هیات مرگ»، از دنیا رفت. در پیام تسلیت رییس قوه قضاییه آمده که او «مدت قابل توجهی در بستر بیماری بوده» است. دی ماه سال گذشته، در جریان تیراندازی ساختمان دادگستری، گزارش شد علاوه بر کشته شدن دو قاضی، «قاضی سومی» هم مجروح شده است.

خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه جمهوری اسلامی، متن پیام تسلیتی را از سوی غلامحسین محسنی اژه‌ای به مناسبت مرگ نیری منتشر کرد.

در این پیام اژه‌ای آمده است که نیری «مدت قابل‌ توجهی را در بستر بیماری و کسالت» گذراند: «قطعا این رنجوری ناشی از سالیان مدید خدمتگزاری به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و دستگاه قضایی [بوده است].»

پیش از این و در ۲۹ دی ماه ۱۴۰۳، در جریان یک تیراندازی در کاخ دادگستری تهران، گزارش شد «سه قاضی دیوان عالی کشور» با تیر جنگی هدف حمله قرار گرفتند که به دنبال آن، محمد مقیسه و علی رازینی کشته شدند.

قوه قضاییه شنبه ۲۹ دی در بیانیه‌ای تایید کرد که رازینی و مقیسه، «دو قاضی خدوم و انقلابی» در تیراندازی کشته‌ شدند.

در گزارش‌هایی که همان زمان منتشر شد، اعلام شد که یک قاضی دیگر هم مصدوم شده است و ضارب پس از تیراندازی اقدام به خودکشی کرده است.

در آن زمان و در گزارش‌های بعدی، نام نیری به عنوان «قاضی سوم» مطرح شد اما برخی مقامات از اساس وجود «قاضی سوم» در این ماجرا را تکذیب کردند.

حسین‌علی نیری، متولد سال ۱۳۳۵، از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۶۸، با حکم روح‌الله خمینی، حاکم شرع زندان اوین بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در همین دوره و به‌خصوص در تابستان سال ۶۷، کشتار دسته‌جمعی زندانیان رخ داد و نیری یکی از اعضای هیاتی بود که زندانیان را به مرگ محکوم می‌کرد و بعدها به «هیات مرگ» معروف شد.

او از سال ۱۳۶۸ تا سال ۱۳۹۲، قائم مقام دیوان عالی کشور و از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۴۰۱، رییس دادگاه انتظامی قضات بود.

ویدیوی منتشر شده از سوی پلیس ایلینویز، لحظه بازداشت معلم آموزش استثنائی را به اتهام سوءاستفاده جنسی از دانش‌آموز ۱۵ ساله را نمایش می‌دهد.

کریستینا فورملا ۳۰ ساله روز ۲۶ اسفند ماه، پس از این که در اتوموبیل پلیس تفهیم اتهام شد، گریست.

:::
couple.jpgفورملا در آگوست گذشته با دوست پسرش ازدواج کرد
:::

indep.jpgدیلی‌میل می‌نویسد: تهدیدهای نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران بارها مطرح شده است، اما این بار شواهد روشنی وجود دارد که آمریکا و اسرائیل قصد دارند فراتر از تهدیدهای لفظی عمل کنند

ایندیپندنت فارسی - دن هاجز در گزارشی اختصاصی برای دیلی‌میل که از تل‌آویو مخابره شده است، به نقل از منابع ارشد اسرائیلی از برنامه‌ریزی برای حمله به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی خبر داد و نوشت «هشدار جنگ در راه است.»

در گزارش هاجز که روز چهارشنبه منتشر شده، آمده است: صبح امروز، توجه جهان به تصمیم دونالد ترامپ برای آغاز یک جنگ تجاری جهانی معطوف است. اما طی چند هفته آینده، مردی که ماه گذشته وعده «صلح از طریق قدرت» را داده بود، قصد دارد جنگ واقعی را آغاز کند.

من در حال حاضر در تل‌آویو هستم و بر اساس اطلاعاتی که از چندین منبع ارشد سیاسی، نظامی و دیپلماتیک دریافت کرده‌ام، ایالات متحده و اسرائیل در حال آماده‌سازی برای حمله‌ای به ایران هستند که تهدید ناشی از «برنامه تسلیحات هسته‌ای جمهوری اسلامی را برای همیشه از بین ببرد.»

یکی از مقامات ارشد دولت اسرائیل به من گفت: «این مسئله مدت‌ها پیش باید حل می‌شد. اکنون زمان تعیین تکلیف است.»

روز دوشنبه، ترامپ اعلام کرد: «اگر [ایران] توافق نکند، بمباران خواهد شد... بمبارانی که تا کنون هرگز ندیده‌اند.» برخی این اظهارات را «مبالغه» قلمداد کردند. علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی هم در سخنرانی عید فطر گفت که فکر نمی‌کند «حمله کنند.»

اما به نوشته هاجز، منبع اسرائیلی او تاکید کرد که این تهدید جدی است: «این فقط یک اصرار دیوانه‌وار نیست. این مسئله‌ای حیاتی برای ثبات اسرائیل و جهان است.»

تهدیدهای نظامی علیه برنامه هسته‌ای ایران بارها مطرح شده است، اما این بار شواهد روشنی وجود دارد که آمریکا و اسرائیل قصد دارند فراتر از تهدیدهای لفظی عمل کنند.

یک هفته پیش، ایالات متحده سه بمب‌افکن رادارگریز بی-۲ را که به «روح» مشهورند، همراه با تجهیزات سوخت‌گیری هوایی دوربرد در پایگاه دیگو گارسیا در جزایر چاگوس مستقر کرد که تعداد این بمب‌افکن‌ها را در منطقه به هفت فروند رساند. این موضوع از آنجایی حائز اهمیت است که به ندرت چنین نیرویی از این جنگنده‌های پیشرفته و گران‌قیمت در یک منطقه متمرکز می‌شود. بمب‌افکن‌های بی-۲ قادر به حمل و استفاده از بمب‌های سنگرشکن جی‌بی‌یو-۵۷ (GBU-57) هستند که می‌توانند به پناهگاه‌های مستحکم هسته‌ای ایران نفوذ کنند.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

یک منبع ارشد دیپلماتیک دیگر به دیلی‌میل گفت: «از دیدگاه اسرائیل، حضور ترامپ در کاخ سفید بهترین فرصت برای مقابله با ایران است. بهتر از این زمانی نخواهد بود.»

به نوشته دیلی‌میل، تصمیم برای آماده‌سازی چنین حمله گسترده‌ای، تا حدی به گزارش ماه فوریه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مربوط می‌شود که نشان داد ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در این‌باره گفت: «ایران تنها کشوری است که بدون داشتن سلاح هسته‌ای، اورانیوم را تا این سطح غنی‌سازی می‌کند و این مسئله باعث نگرانی جدی من شده است.»

houthie.jpg ایندیپندنت فارسی - روزنامه تلگراف روز پنجشنبه ۱۴ فروردین، به نقل از یک مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران نوشت که تهران تصمیم گرفته است نیروهای نظامی خود را از یمن خارج کرده و حمایت از شبه‌نظامیان حوثی را متوقف کند. این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که ایالات متحده حملات هوایی خود علیه حوثی‌ها را تشدید کرده و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا مکررا هشدار داده است که جمهوری اسلامی باید حمایت خود از این گروه را متوقف کند.

این مقام ارشد جمهوری اسلامی اعلام کرد که این تصمیم با هدف «جلوگیری از درگیری مستقیم با آمریکا» اتخاذ شده است، به‌ویژه اینکه کشته شدن یک نیروی ایرانی می‌توانست به رویارویی گسترده‌تری منجر شود.

بر اساس این گزارش، تهران در حال بازنگری در سیاست خود نسبت به گروه‌های نیابتی منطقه‌ای است و تمرکز اصلی خود را بر «تهدیدهای مستقیم از سوی آمریکا» قرار داده است. این منبع همچنین تاکید کرد که موضوع اصلی در جلسات مقامات ایرانی، دونالد ترامپ و چگونگی مقابله با سیاست‌های اوست و گفت: «در تمامی جلسات، بحث اصلی ترامپ است و دیگر صحبتی از گروه‌های منطقه‌ای که پیش‌تر از آن‌ها حمایت می‌کردیم، مطرح نمی‌شود.»

aaz.jpg

erdogan.jpgدیگر ورود پهپادهای ترکیه‌ به حریم هوایی اسرائیل یک تهدید خیالی نیست و در سال ۲۰۲۵ میلادی این تهدید به واقعیتی قابل توجه تبدیل شده است

یورونیوز - نشریه اسرائيلی جروزالم پست، در مقاله‌ای می‌نویسد که اظهارات بی‌سابقه رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در ۳۰ مارس که بطور علنی از خداوند خواست تا «اسرائیل صهیونیستی را ویران کند»، نشان‌دهنده این است که درگیری نظامی مستقیم اجتناب‌ناپذیر است.

ترکیه هم‌اکنون به‌طور جدی در مرزهای اسرائیل مستقر است و احتمال اینکه بطور داوطلبانه این مناطق را ترک کند بسیار کم است.

این نشریه اسرائيلی که در مقاله خود تلاش دارد، شرایط را طوری به تصویر بکشد که در آن امنیت اسرائيل در خطر به نظر برسد و در ادامه می‌نویسد: «پس از کودتای حمایت‌شده توسط ترکیه در دسامبر ۲۰۲۴ میلادی در دمشق، آنکارا به قدرت اصلی در سوریه تبدیل شده و به طور مستقیم یا غیرمستقیم کنترل حدود ۸ هزار کیلومتر مربع از استان ادلب تا رأس‌العین را در دست دارد که این مناطق به شدت به سرزمین اسرائیل نزدیک است.»

دولت سوریه که حالا بطور علنی با آنکارا متحد شده، در حال مذاکره برای عقد یک پیمان دفاعی رسمی است تا نیروهای ترکیه‌ و سیستم‌های پیشرفته پدافند هوایی را بطور دائمی در خاک سوریه مستقر کند؛ اقدامی که توازن استراتژیک منطقه را بطور قابل توجهی تغییر خواهد داد.

گزارش‌ها تأیید می‌کنند که ترکیه در حال آماده‌سازی پایگاه‌های هوایی در شمال سوریه است که قادر به راه‌اندازی عملیات پهپادی هستند. این عملیات می‌تواند تهدیدی مستقیم برای حریم هوایی اسرائیل به شمار آید و آزادی عملیاتی اسرائیل را به شدت محدود کند.

جامعه استراتژیک اسرائیل، همان‌طور که در گزارش کمیته ناگل در ژانویه ۲۰۲۵ میلادی بوضوح به آن اشاره شده، اعلام کرده است که حضور نظامی ترکیه در سوریه می‌تواند حتی خطرناک‌تر از تهدید ایران باشد.

ژنرال بازنشسته ارن اورتال، رئیس پیشین مرکز «دادو» در ارتش اسرائیل، این نگرانی را تأکید کرده و به توانایی‌های پیشرفته پهپادی ترکیه، جنگ الکترونیک پیچیده و آموزش‌های نظامی مطابق با استانداردهای ناتو به عنوان تهدیدات جدی برای امنیت ملی اسرائیل اشاره کرده است.

این مقاله در حالی تهدید از جانب ترکیه را بزرگ به تصویر کشیده، که دو کشور روابط نزدیکی با یکدیگر دارند و تحلیلگران لفاظی‌های اردوغان علیه اسرائيل را تنها اقداماتی از سوی رئیس جمهور ترکیه برای جلب حمایت طرفداران داخلی و همچنین خارجی آنکارا در نظر می‌گیرند.

👈مطالب بیشتر در سایت یورونیوز

این نشریه اسرائيلی در عین حال در ادامه این مقاله می‌نویسد: «چالش‌های اسرائیل، با حمایت آشکار ترکیه از حماس پیچیده‌تر شده است. حماس بطور فزاینده‌ای در ترکیه فعالیت می‌کند و مقامات ارشد حماس از جمله صالح العاروری، عملیات‌ تروریستی را از استانبول هماهنگ کرده‌اند که این امر توسط سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل تأیید شده است.

علاوه بر این، گزارش‌های اطلاعاتی از اواخر ۲۰۲۴ نگرانی‌هایی در میان قانونگذاران آمریکایی ایجاد کرده که حماس ممکن است حضور خود را به قبرس شمالیِ تحت اشغال ترکیه گسترش داده باشد؛ موضوعی که نگرانی‌های اسرائیل را نیز در این باره که ترکیه ممکن است از نیروهای نیابتی خود علیه اسرائیل در پایگاه‌های جدیدش استفاده کند، افزایش داده است.»

china.jpgرادیو بین المللی فرانسه - دولت آمریکا در یک دستور محرمانه و تازه، برقراری روابط «عاشقانه» و یا «جنسی» کارمندان خود با شهروندان چینی را ممنوع اعلام کرده است. این ممنوعیت فقط شامل حال آن شمار از کارمندان دولتی، اعضای خانواده آنان و پیمانکارانی که مجوز امنیتی دارند و در چین هستند، می‌شود.

خبرگزاری اسوشیتدپرس روز پنج‌شنبه ٣‬ آوریل، با نشر گزارشی، از این دستور محرمانه‌ی اداره ترامپ، پرده برداشت و نوشت که نیکلاس برنز، سفیر پیشین آمریکا در چین در ماه ژانویه و درست قبل از ترک این کشور، این سیاست را اجرایی کرده است. چهار نفر به اسوشیتدپرس تائید کرده‌اند که این سیاست به‌گونه محرمانه اعلام شده است.

به نوشته این خبرگزاری، سازمان‌های آمریکایی پیش از این نیز قوانین سخت‌گیرانه‌ای در این‌گونه موارد داشتند، اما چنین سیاست «غیر رفاقت‌آمیز» جامع از زمانی جنگ سرد به طور عمومی اعلام نشده بود.

در بسیاری از کشورهای دیگر، دیپلمات‌های آمریکایی با افراد محلی ارتباط می‌گیرند و در مواردی حتی با آنان ازدواج می‌کنند.

پیش از این نیز روابط رمانتیک یا جنسی کارکنان آمریکا با شهروندان چینی که به نحوی با دفاتر دیپلماتیک ایالات متحده در چین فعالیت می‌کردند، ممنوع شده بود، اما سفیر پیشین ایالات متحده این سیاست را در پیوند به برقراری رابطه رمانتیک یا جنسی کارکنان دولتی آمریکا با تمامی شهروندان چینی در کشور چین، به یک ممنوعیت جامع تبدیل کرد. در این فرمان، مشخص نشده که این سیاست چه تعریفی از عبارت «رابطه رمانتیک یا جنسی» ارائه می دهد.

با این حال، سیاست ممنوعیت روابط رمانتیک یا جنسی، ماموریت‌های ایالات متحده در سرزمین اصلی چین، از جمله سفارت آمریکا در پکن و کنسولگری‌های این کشور در گوانگژو، شانگهای، شن‌یانگ و ووهان، به علاوه‌ی کنسولگری ایالات متحده در منطقه «نیمه خودمختار» هنگ کنگ را شامل می‌شود. این سیاست شامل کارکنان آمریکایی مستقر در خارج از چین نمی‌شود.

به نقل از اسوشیتدپرس، تنها استثنا برای این سیاست، کارکنان آمریکایی هستند که روابط قبلی با شهروندان چینی دارند. آنها می‌توانند درخواست معافیت بدهند، اما اگر درخواست معافیت آنان رد شود، باید از میان رابطه‌‌ و شغل، یکی را انتخاب کنند.

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

سرویس‌های اطلاعاتی در سراسر جهان از مدت‌ها قبل، از مردان و زنان جذاب برای به دست آوردن اطلاعات حساس استفاده کرده‌اند؛ به‌ویژه در دوران جنگ سرد.

در سال‌های اخیر، تنش‌ها بین واشنگتن و پکن بر سر تجارت، تکنولوژی و رقابت‌های ژئوپلیتیکی افزایش یافته است. چین هم‌چنین در حال تشدید کنترل بر کارکنان دولتی خود در خارج از این کشور است. طبق گزارش‌ها و مقررات چین، پکن به اعمال سختگیرانه مقرراتی شروع کرده که ارتقاء مقام برای کارکنان دولتی چینی که همسران خارجی دارند را ممنوع می‌کند و از دیپلمات‌ها می‌خواهد که زمان طولانی را در یک کشور نگذرانند و برخی از آن‌ها را مجبور به بازگشت به چین می‌کنند.

azadi.jpgسنجش عیار ایران‌دوستان در زیر سایه جنگ!

هیچ حد وسطی بین جمهوری اسلامی و شاهزاده رضا پهلوی وجود ندارد

کشور در آستانه یک حمله خارجی و ملت مستعدِ قیام علیه اشغالگران بی‌رحم، اما دریغ از یک پیام دلگرم‌کننده و رفتار سنجیده از سوی مبارزان میانی!

دو سال پیش در این نوشته (https://news.gooya.com/2023/10/post-80842.php) از آن به اصطلاح مخالفان جنگ پرسیدیم چگونه می‌خواهید مانع سرنوشتِ محتوم مسیری شوید ک ج ا طی خواهد کرد؟ کجایند آن 60 "سیاستمدارِ مبارزِ وطنِ دوستِ نگرانِ ایران" برای ایفای نقشی که اکنون باید ایفا کنند؟ دریغ از صدور بیانیه‌ای در حمایت از انتخاب مردم به هنگام رویارویی نهایی و محتوم در این روزهای حساس.

اکنون که سپاه ترامپ برای حمله به ایران و همزمان سپاه خامنه‌ای برای سرکوب مردم مهیا می‌شود، دیگر به چه زبان و چگونه باید آلترناتیو ج ا را در بر هم زدن این معادله‌ی ویرانگر ترامپ-خامنه‌ای فریاد کرد؟ ندیدید مردم چگونه در نخستین روزهای سال نو با تجمعات مختلف، اتحاد معنوی و همه جانبه خود را از خاندان پهلوی و شخص شاهزاده در نبرد نهایی اعلام کردند؟ آیا به جز اینگونه وقایع در ظهور صندوق‌های خودجوش رای، جلوه دیگری برای ظهور حداقل‌های دموکراسی در ایران می‌شناسید؟ رضا پهلوی علیرغم کوته‌نظری‌ها و دشمنی‌های مهندسی‌شده، دستِ کم، همه تلاش خود را در مدیریت رفتار میلیون‌ها بدنه نظامی کشور به امید ایجاد فضای امن‌تر برای اعتراضات مردمی در آینده‌ی محتوم انجام داد، اما سایر مخالفان در کدام میدان واقعی، برای چه هدفی و با چه کسی سرگرم مبارزه‌اند؟

ettelaieh.jpgاشاره

نشستی در شانزدهم ماه مارس 2025 از سوی «مرکز ایرانی مطالعات سیاسی» با حضور طیفی متنوع از فعالان سیاسی و مدنی تحت عنوان «آیا می‌توان به حداقل‌های مشترکی برای یک همسویی ملی میان نیروهای سیاسی و مدنی برای گذار از جمهوری اسلامی دست یافت؟»، برگزار گردید.

برگزاری این نشست عمومی نبود تا به دور از مجادلات حاشیه‌ای، صاحبان دیدگاه‌های مختلف در فضایی منطقی با یکدیگر مباحثه و مفاهمه کنند.

در این نشست بانو منصوره شجاغی همرا ه با آقایان فرهنگ جهانپور، تقی رحمانی، اکبر کرمی، علی رهنما، محمدجواد اکبرین، رضا علیجانی و مهرداد خوانساری، به طرح نظر و تبادل آراء خود پرداختند.

مرکز ایرانی مطالعات سیاسی خلاصه‌ای از دیدگاه‌های مطرح‌شده را منتشر می‌کند با این باور که درک متقابل از مواضع موجود پیرامون این بحث مهم یک ضرورت است. متن نوشته برخی از شرکت کنندگان همراه با یک فایل صوتی از این نشست که در ۱۶ مارس ۲۰۲۵ در پاریس برگزار شد، در سایت مرکز (www.icps.uk) منتشر شده است. نوشته زیر جمعبندی مرکز ایرانی مطالعات سیاسی در پاسخ به پرسش فوق، با بهره‌گیری از معدلی از آرای گوناگون مطرح شده در این نشست، می باشد.

مقدمه

حداقل‌های مشترک برای یک همسویی ملی به دنبال گذاری مسالمت آمیز، سامان‌مند و کم‌هزینه در جهت یک همزیستی مسالمت‌آمیز برای همه شهروندان ایران است.

این سند باید شامل نقشه راهی باشد که برای همه ایرانیان برانگیزاننده باشد و ایران را بدون هیچ قید وشرطی برای همه ایرانیان بخواهد و از طرح هر مسئله تفرقه‌افکن پرهیز کند و بنیادش مبتنی بر حقوق شهروندی و ناسیونالیسم مدنی باشد.

خلاصه ای از نکات برجسته

حداقل‌های مشترک یک سند ملی برای گذار از جمهوری اسلامی را به طور کلی می‌توان به سه بخش تقسیم کرد:

یک دوره پیشاگذار

دو- دوره گذار

سه- دوره پس از گذار

یک- دوره پیشاگذار

الف- حداقل‌های مشترک در باره «اهداف»:

  • · یک- دموکراسی و حاکمیت ملی(جایگزین کردن حاکمیت ملت به جای حاکمیت ولایت)
  • · دو- رعایت حقوق بشر بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر
  • · سه- جدایی و استقلال کامل دین و دولت (سکولاریسم در همه ارکان سیاسی، آموزشی، قضائی و...)
  • · چهار- رفع تبعیض در همه عرصه‌ها
  • · پنج- حفظ یکپارچگی سرزمینی

ب- حداقل‌های مشترک در باره «خط‌ مشی‌های مبارزه»

  • · شش- مبارزه غیر خشونت‌آمیز(مسئله دفاع شخصی تعریف شده در ادبیات و متون حقوقی با ترویج و پیگیری مبارزه خشونت‌آمیز متفاوت است)
  • · هفت- به رسمیت شناختن همه هویت‌های متکثر و رقابت سالم و منطقی و عاری از توهین و تهمت و تخریب
  • · هشت- باور به شورای رهبری

دوره گذار

  • · نه- تشکیل جبهه نجات ملی و شورای رهبری موقت
  • · ده- در سناریوی «تغییر انتقالی»؛ تعامل با بخش پراگماتیست نظام (در صورت تسلیم شدن و پذیرش حداقل‌های جنبش) و انجام توافقات مرحله‌بندی شده (طبق سیاست‌های شورای رهبری موقت)
  • · یازده- در سناریوی «تغییر انقلابی»؛ تشکیل «دولت موقت» برای اداره کشور، حفظ امنیت و عدالت انتقالی(دولت موقت زیر نظر شورای رهبری موقت کار می‌کند)
  • · دوازده- تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی
  • · سیزده- در تعیین نوع حکومت هیچ حکومت مطلقه‌ای به رأی گذاشته نمی‌شود

دوره پساگذار

  • · چهارده- دوره انتقال باید مشخص و محدود باشد
  • · پانزده-انتقال کامل قدرت به نهادهای رسمی دموکراتیک و انحلال دائمی جبهه نجات ملی و شورای رهبری موقت

به امید ایرانی آزاد، آباد و توسعه یافته و بدور از هر گونه تبعیض

برای همه مردمان رنگارنگ این سرزمین کهن

مرکز ایرانی مطالعات سیاسی»

فروردینماه ۱۴۰۴ / مارس ۲۰۲۵

[email protected]Sheydan_Vasigh_2.jpg

بحران جنگی میان ایران و آمریکا خود را امروزه در جدال ترامپیسم‌‌ با‌ جمهوری اسلامی بر سر برنامه اتمی و سیادت‌طلبی رژیم ایران در خاورمیانه نشان می‌دهد. چنانچه این بحران راه حل سیاسی پیدا ننماید، احتمال بمباران تأسیسات اتمی و نظامی ایران مطرح می‌شود. در این صورت، چگونگیِ موضع‌گیریِ اپوزیسیونِ خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی‌ اهمیت عمده سیاسی پیدا‌ می‌کند.

اوضاع ایرانِ امروز، در همه‌‌ی زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رو به افول و فروپاشی می‌رود. اکثریت بزرگ مردم ایران از شرایط زندگی خود و به طور کلی از وضعیت غیر قابل تحملی که طی 46 سال حکومت اسلامی به وجود آورده، سخت ناراضی و در عذاب‌‌اند. با این که از دیر باز اوضاع بر همین روال چرخیده، اما امروزه نابسامانی همه جانبه و فراگیر شده است. دیکتاتوری، دین‌سالاری، اقتصاد ورشکسته، گرانی، فقر، بی‌عدالتی، نابرابری، ستم، کساد، فساد، سرکوب، اعدام و زندان... این ها همه به اوج خود رسیده‌اند، بلای جان مردم شده‌اند. به طوری که امروزه و بیش از گذشته، با وجود نظام جمهوری اسلامی، هیچ امکان تغییری در جهت بهبود اوضاع کشور و زندگی مردم در ایران تصور‌پذیر نیست.

افزون بر نابسامی‌هایی که نام‌بردیم، چهار فاکتور مهم در سیاست نظامی، خارجی و منطقه‌ایِ جمهوری اسلامی، اوضاع کشور ما را به بحران جنگی کشانده‌اند. یکی، ادامه‌ی مستمر غنی‌سازی اورانیوم به میزان بالای لازم برای ساخت بمب اتم در کمتر زمان است. دوم، ساخت موشک‌های بالیستیکِ دوربُرد با امکان حمل کلاهک اتمی است. سوم، سیادت‌طلبی و جنگ‌طلبی حکومت اسلامی ایران در خاورمیانه از راه ایجاد گروه‌های نیابتی و اسلام‌گرا و پشتیبانی همه جانبه از آن‌ها ا‌ست. و بالاخره فاکتور چهارم، پیمان بستن استراتژیکی و همکاری نظامی ایران با دو قدرت سیادت‌طلب و توتالیتر جهانی، روسیه و چین، در مقابله با غرب است.

بحران جنگی میان ایران و آمریکا خود را امروزه در جدال ترامپیسم‌‌ با‌ جمهوری اسلامی بر سر برنامه اتمی و سیادت‌طلبی رژیم ایران در خاورمیانه نشان می‌دهد. چنانچه این بحران راه حل سیاسی پیدا ننماید، احتمال بمباران تأسیسات اتمی و نظامی ایران به طور جدی‌تری نسبت به گذشته، با سر کار آمدن مجدد ترامپ، که در دوره‌ی اول ریاست جمهوری‌ خود از قرارداد برجام خارج گردید، مطرح می‌شود. در این صورت، چگونگیِ موضع‌گیریِ جریان‌های خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی‌ ایران، از جمله و به‌ویژه جمهوری‌خواهان دموکرات و لائیک/سکولار، اهمیت عمده سیاسی پیدا‌‌ می‌کند.

جدال ترامپیسم - جمهوری اسلامی و احتمال مداخله نظامی در ایران را باید در اوضاع پیچیده و متحول کنونیِ جهان بررسی کرد. جهانی که با دگرگونی‌های بزرگ و نوینی رو‌به‌رو شده است. اگر چه به هم ریختگی اوضاع آن از مدت‌ها پیش آغاز شده بود، اما به‌ویژه با ریاست جمهوری دوم ترامپ شتاب بیشتری پیدا کرده است. بیش از پیش امروزه آشکار می‌شود که از نقطه نظر ژئوپولیتیک، دنیا وارد دورانی جدید شده‌ و می‌شود. به‌طوری که اوضاع امروز جهان نسبت به سده‌ی بیستم و دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم تا فروپاشی سیستم توتالیتر شوروی، بسیار تغییر کرده و متفاوت شده است. این دگرگونی‌های بزرگ جهانی را در چند روند اصلی نشان می‌دهیم.

- اولین دگرگونی بزرگ این است که توازن‌ها، تعادل‌ها، اتحاد‌ها و ائتلاف‌های مابین قدرت‌ها و کشورها‌، که پس از جنگ جهانی دوم برقرار شدند، امروزه دیگر به هم خورده‌ و پاشیده شده‌اند.

- دومین دگرگونی بزرگ، توسعه‌طلبی امپریالیستی روسیه‌ی پوتین با تجاوز نظامی‌ به اوکراین و اشغال و انضمام بخشی از سرزمین این کشور است. این رژیم توتالیتر امروزه همان سیاست اتحاد جماهیر شوروی سابق با اهداف هژمونی‌طلبانه و امپریالیستی در جهان به ویژه در قاره‌ی اروپا را دنبال می‌کند.

- سومین دگرگونی بزرگ نسبت به سده‌ی بیستم، برآمدن چین چون یک ابرقدرت هژمونی‌طلب در گستره‌ی جهانی است. این کشور عظیم 1.5 میلیارد نفری، با ساختاری غیر دموکراتیک، اقتدارگرا و توتالیتر، بنا بر اکثر پیش‌بینی‌ها، می‌رود تا در چند سال آینده به بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی و نظامی جهان تبدیل شود.

- چهارمین دگرگونی بزرگ و نه کمترین، تغییرات شگرفی است که در سیاست جدید آمریکا با برآمدنِ ترامپیسم پیش‌آمده است. این تغییر و تحول جدید، گرچه از مدت‌ها پیش و حداقل از زمان ریاست جمهوری اوباما کمابیش آغاز شده بود، اما اکنون به صورتی آشکار و جدی و به گونه‌ای رادیکال از سوی ترامپ به عمل درآمده و ادامه پیدا خواهد کرد. سه مشخصه اصلیِ این سیاست نوینِ پوپولیستی‌-‌ ارتجاعی از سوی راستِ جمهوری‌خواه آمریکا که ترامپیسم می‌نامیم را مورد اشاره قرار دهیم.

1- نزدیکی تا حد همکاری وسازش با روسیه در ازای دست‌یابی به منافع اقتصادی و ژئوپولیتیک، به‌ویژه در تقابل با چین. تمام کردن جنگ اوکراین در راستای سیاست جدید مماشات‌طلبانه با روسیه. تحکیم رابطه با اسرائیل و حل مسأله‌ی اتمیِ ایران. فاصله‌گرفتن از متحدین تاکنونی خود در سازمان ناتو، یعنی اتحادیه اروپا، به مثابه رقیب آمریکا، تا حد تشویق به پاشیده شدن این اتحادیه به نفع احزاب افراطیِ راست، پوپولیست و ناسیونالیستِ اروپایی.

2- قراردادن اصل معامله‌گری و سودبری اقتصادی، مالی و تجاری در رأس سیاست خارجی و در مناسبات با دولت‌ها، چون تنها و یگانه معیاری که از این پس ایالات متحده باید بدان عمل کند: به دور از قیدو‌ بندها و ارزش‌های اخلاقی، انسانی، آزادیخواهی و دموکراسی‌خواهی.

3- قراردادن ابرقدرت نوپای چین چون رقیب، دشمن و خطر اصلی برای آمریکا و در نتیجه تبیین تاکتیک و استراتژی جدید در سیاست خارجی ایالات متحده بر اساس چنین ارزیابی از ژئوپولیتیک نوین جهانی.

در بستر این دگرگونگی‌های جهانی، رژیم جمهوری اسلامی ایران اکنون بر سر یک دوراهی قرار گرفته است.

alavitabsr.jpgعلی‌رضا علوی‌تبار

رئیس‌جمهور امریکا، بدون پرده‌پوشی و ابهام اعلام کرده است که اگر ایران با امریکا مذاکره و توافق نکند، به ایران حمله نظامی خواهد کرد. به‌نظر می‌رسد نظامِ جهانیِ سلطه دیگر احتیاجی به توجیه و زیباسازی ظاهر اقدام‌های خود ندارد. ما در موقعیتی نیستیم که بتوانیم تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر نظام حاکم بر جهان بگذاریم، از این‌رو بهتر است که از زاویه خودمان به موضوع نگاه کنیم.

اقلیت حاکم سخت از «مذاکره» با «دیگران» می‌ترسد. می‌ترسد فریب بخورد، می‌ترسد با «خیانت» همراهان مواجه شود، می‌ترسد به «خیانت» متهم گردد و... . آن‌قدر می‌ترسد که فلج می‌شود. فقط زیر لب فحش می‌دهد و غر می‌زند. از «مهرورزی» و «بخشش» و «رحمت» سخن می‌گوید اما می‌‌خواهد کشور را براساس کینه و عقده اداره کند.

با رواداری بسیار با همراهان‌شان برخورد می‌‌کنند، اما در برخورد با دیگران سخت‌گیر و مطلق‌گرا هستند. مجموعه‌ای از گرایش‌های متضاد در درون اقلیت حاکم وجود دارد که موجب می‌شود آن‌ها قادر به حل هیچ مشکلی نباشند. مشکلات پدید می‌آیند و ماندگار می‌شوند و بعد از مدتی به‌‌صورت بخشی از زندگی روزمره ما درمی‌آیند.

تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد که، «ایران» هیچ‌گاه از مذاکره و گفت‌وگو ضرر نکرده است. در همه مذاکرات شفاف و رسمی که انجام داده‌ایم، یا چیزی به‌دست آورده‌ایم یا این‌که جلوی زیان بیشتر را گرفته‌ایم.

البته، همه می‌دانیم که مذاکره زمینه‌های خود را می‌خواهد و تنها زمانی به موفقیت می‌انجامد که بستر لازم برای پیگیری خواسته‌ها فراهم باشد. عقلانیت در اداره امور، برخورداری از حمایت مردم، قدرت متناسب با خواسته‌ها، آرمان‌گراییِ واقع‌بینانه و... شرط‌های لازم یک مذاکره موفق‌اند. این‌که اقلیت حاکم این ویژگی‌ها را ندارد، دلیل قانع‌کننده‌ای برای فرار از مذاکره نیست.

با دوستان همفکری می‌کنند، مذاکره با کسانی است که یا مخالف‌اند یا با ما اختلاف دارند.

می‌دانم که در نظام تصمیم‌گیری جایگاهی نداریم و توجهی به توصیه‌های ما نمی‌شود، اما این‌ها را نوشتم تا تکلیف را حداقل با خودم روشن کرده باشم.

:::

علیرضا علوی‌تبار فعال سیاسی و روزنامه‌نگار ایرانی‌ست. او مشاور سید محمد خاتمی و سردبیر روزنامهٔ صبح امروز بود

Hamed_Aiynehvand_3.jpgحامد آئینه وند ( عضو همبستگی جمهوری خواهان ایران )

مصطفی مهر آئین از جمله اساتید فرهیخته جامعه شناسی است که پس از سالها کار فکری و دانشگاهی از لاک آکادمیک خارج شد و در قالب روشنفکر عرصه عمومی ، نقدهای متعددی درباره وضعیت سیاسی اجتماعی ایران با زبانی همه فهم با اشراف ویژه بر مفاهیم بنیادی طرح کرد. نگاه وی به سیاست ورزی از «دریچه معنا بخشی به زندگی » نه «سیاست معطوف به قدرت در نظام فکری فوکو» از یک سو و قدرت بیان از سوی دیگر باعث شد ظرف مدت کوتاهی مورد توجه واقع شود.به ویژه آنکه با فاصله گذاری آشکارمیان تفاوت های مبانی نقد خود با اصلاح طلبان بر سیستم مستقر و بیان روشن اینکه اصلاح پذیری جمهوری اسلامی را منتفی می داند این پیام را داد که ما نیازمند گفتمان دیگری هستیم که نه به کار اصلاح که به کار عبور و گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی بیاید.

مهرآئین با به چالش کشیدن ایده وفاق پزشکیان و عقیم نشان دادن آن به واسطه نادیده انگاری مردم و اختگی دستگاه دولت در جمهوری اسلامی به درستی نشان داد کوشش اصلاح طلبان در این عرصه را نباید امری جدی تلقی کرد و به تعبیر من وجهی بیش از تقلا برای گرفتن سهمی از سفره انقلاب ندارد. تلاش قابل ستایش ایشان در برجسته کردن ضرورت گذار و تاکید براینکه به عنوان یک معلم دانشگاه راهی غیر از این نمی‌شناسد و تاکید بر سرکوب سیستماتیک دانشگاه و بازگویی اینکه فهم وی از فضای ایران فهم غالب اعضای هیات علمی دانشگاه ها ست اگرچه صدای غالب نیست، قابل اعتناست هر چند، نیروهای ساکت دانشگاهی را تبرئه نمی‌کند. با این همه درخشندگی اما، انتشار دو نامه پیاپی ایشان به رهبر جمهوری اسلامی برای کناره گیری از قدرت مرا متعجب و تا حدودی نا امید کرد.

tarrif.jpgایران اینترنشنال - فرانسوا بایرو، نخست‌وزیر فرانسه، تصمیم دونالد ترامپ برای اعمال تعرفه‌های گسترده را «فاجعه‌ای برای اقتصاد جهانی» خواند و هشدار داد: «ما در دوران خطرناکی زندگی می‌کنیم.»

او افزود که چنین تصمیم‌هایی می‌تواند ثبات اقتصادی بین‌المللی را تهدید کند و تاثیرات آن محدود به آمریکا یا اروپا نخواهد بود.

سخنگوی رییس‌جمهوری فرانسه نیز تاکید کرد اتحادیه اروپا باید در واکنش به این سیاست‌های تجاری آمریکا، «به‌شکلی قوی و متحد» عمل کند.

هم‌زمان وزیر خارجه فرانسه هشدار داد که تعرفه‌های پیشنهادی دولت ترامپ تاثیر منفی مستقیمی بر اقتصاد کشورهای عضو ناتو خواهد داشت و خواستار هماهنگی بیشتر میان اعضای اتحادیه اروپا برای مقابله با پیامدهای این سیاست شد.

اتریش: اروپا باید ایالت‌های جمهوری‌خواه و شرکت‌های فناوری مورد حمایت ترامپ را هدف قرار دهد

وزیر اقتصاد اتریش با اشاره به سیاست‌های تجاری دولت آمریکا گفت: «باید درباره مالیات‌های دیجیتال، قانون بازار دیجیتال و قانون خدمات دیجیتال گفت‌وگو کنیم تا اروپا بتواند به شکل منسجم و کارآمد عمل کند.»

او همچنین تاکید کرد برای آن‌که دونالد ترامپ پای میز مذاکره بیاید، لازم است تعرفه‌هایی از سوی اروپا اعمال شود که مستقیما ایالت‌های جمهوری‌خواه و شرکت‌های فناوری مورد حمایت او را هدف قرار دهد.

این مقام اتریشی خواستار اقدامات هدفمند اقتصادی شد که بتواند فشار سیاسی و اقتصادی لازم را برای تغییر رویکرد دولت آمریکا فراهم کند.

ترامپ فرمان وضع تعرفه‌های متقابل بر شرکای تجاری آمریکا را صادر کرد

دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، اعلام کرد با امضای یک فرمان اجرایی، دستور اعمال تعرفه‌های متقابل بر شرکای تجاری ایالات متحده را صادر می‌کند. این تعرفه‌ها از بامداد پنج‌شنبه اجرایی می‌شود. شماری از کشورها تاکید کرده‌اند که به این اقدام دولت آمریکا واکنشی فوری نشان خواهند داد.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

ترامپ چهارشنبه ۱۳ فروردین (دوم آوریل) این فرمان را «تاریخی» خواند و گفت: «دوم آوریل ۲۰۲۵ برای همیشه به‌عنوان روزی در یادها خواهد ماند که صنعت آمریکا دوباره متولد شد، روزی که سرنوشت این کشور بازپس گرفته شد و آغازی بود بر مسیر ثروتمند ساختن دوباره آمریکا.»

او با دفاع از تصمیم خود برای وضع تعرفه‌های متقابل افزود: «طی دهه‌ها، کشور ما از سوی کشورهای دور و نزدیک، چه دوست و چه دشمن، غارت، چپاول، تحقیر و تاراج شده است... تعرفه‌های متقابل یعنی اگر آن‌ها با ما چنین کنند، ما هم با آن‌ها همان خواهیم کرد. خیلی ساده است. از این ساده‌تر نمی‌شود.»

arnz.jpgملت بزرگ ما در نوروز آشکار کرد در کجای افق ایستاده است

علیرضا نوری‌زاده - ایندیپندنت فارسی

رهبر جمهوری اسلامی نوروز را به کام ملت ما تلخ خواست، اما خانه پدری از شور و سرود و شعار و رقص پر شد و از حافظیه تا مزار حضرت فردوسی و خیام و از پرسپولیس تا مشهد مرغاب از زمزمه سرشار شد و «پهلوی» نماد عشقی شد که رژیم ۴۶ سال کوشید آتشش زند.

علی خامنه‌ای در عید فطر هم مهربان نبود. جهان اسلام همه‌سو از داکا تا دارالسلام و از ریاض تا دارالبیضا با لباس‌های نو، کودکان شادمان و آب‌نبات چوبی، زنان با لبان سرخ و پیراهن پولک‌دوزی‌شده به حلول عید رمضان سلام کردند، اما سیدعلی خبر از مرگ داد و قهر و ملت را کوفتن و مدعی شد که به دست ملت، ملی‌خواهی را سرکوب خواهد کرد.

برکات اسلام ناب

بسیار بار در بحث‌هایی که بین خودمان در می‌گیرد، برای آنکه بفهمم بین ما آیا هستند کسانی که در بین دستاوردهای جمهوری ولایت فقیه، نکته مثبتی را یافته باشند، می‌پرسم آیا شماها در این ۴۶ سال حتی یک دستاورد مثبت در حساب نظام نوشته‌اید؟

اگر کارنامه رژیم را بدون تعصب و کمی فراتر از مصالح شخصی و گروهی، بررسی کنیم، حقا به چه نکات غرور برانگیز و مثبتی می‌رسیم که در آینده در تاریخ این دوره از حیات ملت ایران ثبت خواهد شد؟

من فقط به ترتیب زمانی و بدون اولویت بخشیدن به هر یک از عملکردهای نظام، آنچه را ملت ما طی ۴۶ سال شنید و دید و آنچه را تجربه کرد، می‌آورم. قضاوت در باب مثبت و منفی بودن آن را بر عهده شما خوانندگان عزیزم می‌گذارم.

ــ یک خروار وعده‌های پاریسی، از آزادی احزاب و مطبوعات و اندیشه گرفته تا برقراری عدالت و رفع ظلم و مساوات بین زن و مرد و مردم ایران فارغ از نژاد و مذهب و زبان و تفکر سیاسی

ــ آغاز اعدام نظامیان و دولتمردان و پایوران حکومت شاه بر بام مدرسه رفاه سه روز پس از به قدرت رسیدن

ـــ مصادره مطبوعات، منع فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی، نقض وعده به قم رفتن و از دور بر کار حکومت نظارت کردن بعد از زمانی کوتاه و مداخله در ریزودرشت کارها

ــ اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری

ــ آغاز کشتار مخالفان هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق (کشتارهای گروهی سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷)

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

ــ جنگ میهنی برای دو سال تا آزادی خرمشهر و سپس جنگ خمینی و صدام با نیم میلیون کشته و زخمی و شیمیایی و مفقود، ویرانی هزار شهر و شهرک و روستا، آوارگی سه میلیون ایرانی

ــ حجاب اجباری یک سال بعد از انقلاب و طنین‌انداز شدن شعار «یا روسری یا توسری»

ــ انقلاب فرهنگی و تصفیه دانشگاه‌ها و مراکز علمی از بهترین استادان و دانشجویان کشور

max.jpgایران اینترنشنال - در حالی که دولت آمریکا هم‌زمان با اعمال سیاست فشار حداکثری در حال بررسی گزینه‌های مذاکره یا حمله نظامی به ایران است، طرحی دو حزبی به کنگره ایالات متحده ارائه شده که در صورت تصویب، کاخ سفید را به «حمایت حداکثری» از مردم ایران در مقابل جمهوری اسلامی موظف می‌کند.

این طرح که چهارشنبه ۱۳ فروردین، از سوی جو ویلسون نماینده جمهوری‌خواه از کارولینای جنوبی و جیمی پانتا نماینده دموکرات از کالیفرنیا به کنگره ارائه شد، دولت آمریکا راموظف می‌کند که برای حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی سیاستی منسجم و موثر در پیش بگیرد.

جو ویلسون، پس از ارائه این طرح به کنگره، در بیانیه‌ای گفت: «حکومت ایران زودتر از آنچه تصور می‌کند سقوط خواهد کرد. همان‌طور که سقوط اسد در سوریه در ۱۲ روز اتفاق افتاد، این رژیم‌ها بسیار ضعیف‌تر از آن چیزی هستند که به نظر می‌رسند. من خوشحالم که این طرح دو حزبی را معرفی می‌کنم تا حداکثر حمایت را از مردم ایران در مبارزه‌شان برای دموکراسی و حقوق بشر فراهم کنیم. فشار حداکثری بر حکومت باید با حمایت حداکثری از مردم همراه باشد.»

جیمی پانتا، نیز در بیانیه‌ای گفت: نیز گفت: «حکومت ایران همچنان با سانسور اینترنت و سرکوب، مردم خود را تحت فشار قرار می‌دهد. قانون حمایت حداکثری با گسترش آزادی اینترنت، ضبط دارایی‌های حکومت برای کمک به جنبش‌های دموکراسی‌خواه، و حمایت از مخالفان، به مقابله با این سرکوب‌ها می‌پردازد. ما باید در کنار مردم ایران بایستیم.»

«فرصت بی‌سابقه»

اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (NUFDI) و بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) در تدوین این طرح نقش داشته‌اند و از تصویب آن در کنگره حمایت می‌کنند.در همین حال این دو نهاد اعلام کردند که دوشنبه ۱۸ فروردین، به‌طور مشترک میزبان نشستی ویژه در همین زمینه خواهند بود.

در این نشست جو ویلسون، سخنرانی خواهد کرد و شاهزاده رضا پهلوی نیز در گفت‌وگویی ویژه با کلیف می، بنیانگذار و رییس بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها شرکت خواهد کرد. در ادامه این نشست، بهنام بن طالب‌لو، مدیر ارشد برنامه ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، و کامران خوانساری‌نیا، نایب‌رییس اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران، به بررسی شرایط کنونی ایران و چگونگی تلفیق راهبرد حمایت حداکثری و فشار حداکثری خواهند پرداخت.

به‌گفته این دو نهاد، با تشدید برنامه هسته‌ای ایران، وخامت اوضاع اقتصادی، و تقویت روابط تهران با حکومت‌های اقتدارگرا و گروه‌های تروریستی، ایالات متحده فرصت بی‌سابقه‌ای برای اجرای راهبردهای جایگزینی دارد تا حمایت حداکثری از مردم ایران را با فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی ترکیب کند.

جزییات «قانون حمایت حداکثری»

براساس آنچه که در وب‌سایت اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران منتشر شده، «قانون حمایت حداکثری طرحی دو حزبی در کنگره آمریکا است که با هدف ارائه حمایت مستقیم از مردم ایران در مسیر دستیابی به دموکراسی، حقوق بشر و یک جامعه آزاد تدوین شده است. این قانون در کنار سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بر ایران، بر آزادی اینترنت، حمایت راهبردی از تغییرات دموکراتیک، و تحریم‌های هدفمند علیه مقامات رژیم به جای مردم عادی تاکید دارد. این طرح همچنین بر حق مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود فراتر از جمهوری اسلامی صحه می‌گذارد.»

بر اساس این طرح، کاخ سفید موظف خواهد شد که راهبردی شفاف و قاطع برای حمایت از مردم ایران ارائه دهد و یک نماینده ویژه برای هماهنگی اقدامات دولت آمریکا در اجرای سیاست حمایت حداکثری تعیین کند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در این طرح بر تقویت حمایت سایبری از معترضان ایرانی و اصلاح عملکرد سازمان رسانه‌های جهانی ایالات متحده (USAGM) برای بهبود اطلاع‌رسانی به ایرانیان و مقابله با تبلیغات حکومت ایران تاکید شده است. سازمان رسانه‌های جهانی ایالات متحده بر صدای آمریکا و رادیو فردا نظارت می‌کند.

در طرح دو حزبی قانون حمایت حداکثری از مردم ایران، توجه ویژه به آزادی اینترنت شده و از جمله گفته شده است که باید یک کارگروه بین‌سازمانی با هدف توسعه دسترسی امن به اینترنت برای مردم ایران تشکیل شود و خداماتی مانند وی‌پی‌ان‌های ایمن، فناوری ماهواره‌ای، سیم‌کارت‌های eSIM و ابزارهای ضدجاسوسی به شهروندان ایرانی ارائه شود.

IMG_9727.jpegآقای عالیجناب ترامپ، پرزیدنت محترم ایالات متحده

پس از سلام امیدوارم سیزده نوروز را به سلامتی در حیاط کاخ سفید در کرده باشید و سرکار بانو ملانیا هم سبزه گره زده باشند (این ها را می نویسم چون دیدم میهمانی افطاری رمضان در کاخ سفید برگزار کرده اید، گفتم شاید از این کارها هم بکنید).

باری چند روزی ست که خبر بمباران قریب الوقوع مواضع نظامی جمهوری نکبت اسلامی در میان ایرانیان داخل و خارج به گوش می رسد و ما دست به دعا برداشته ایم که جناب عالی به همراه کشور دوست و همدرد ما ایرانیان یعنی اسراییل همچین توو سر جمهوری نکبت اسلامی و مسوولان و نظامیان اش بزنید که مثل خمیر پیتزا (شما می توانید جای خمیر پیتزا هر چیز پهن شونده و چسبنده ای بگذارید) روی زمین پهن شوند و ما پیش از این که بعد از ۵۰ سال انتظار بی سرانجام پخش زمین شدن این فضولات حیوانی را ببینیم از دنیا نرویم.

بنابراین می خواهید جمهوری اسلامی را بزنید بزنید ولی حسابی محکم و با تمام قوا بزنید چون این موجودات چیزهایی شبیه سوسک هستند که بعد از انفجار اتمی هم به حیات نکبت بارشان ادامه می دهند اما چند خواهش از حضرت عالی دارم که امیدوارم آن ها را موقع زدن ملحوظ دارید:
اول این که شما همه جا بگویید ما میریم «جمهوری اسلامی» را بزنیم نه «ایران» را.

moghavemat.jpgارسال سلاح به سودان؛خامنه‌ای به‌دنبال اورانیوم و احیای جبهه مقاومت در شمال آفریقا

ایران‌اینترنشنال به اطلاعاتی دست‌یافته که نشان می‌دهد سپاه پاسداران، ۲۷ اسنفندماه، با پرواز هواپیمایی فارس ایر قشم، متعلق به سپاه پاسداران، یک محموله سلاح به سودان فرستاده است

مجتبا پورمحسن - ایران اینترنشنال

به گفته یک منبع اطلاعاتی اروپایی، یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ هواپیمایی فارس ایر قشم، با کد رجیستری EP-FAB که از بندر سودان به پرواز درآمده بود، در تهران به زمین نشست.

در فهرست پروازهای این هواپیما آمده که ساعاتی قبل در پروازی سه ثانیه‌ای از تهران به تهران رفته است. معمولا هواپیماهای متعلق به سپاه پاسداران تلاش می‌کنند با این روش و با خاموش کردن سیستم‌های راداری خود را پنهان کنند.

اما براساس اطلاعات ثبت شده در سایت فلایت رادار ۲۴، صبح همان روز این هواپیما در پروازی به شماره w5998 از تهران به بندر سودان پرواز کرد.

علاوه بر این منبع اروپایی، یک منبع نزدیک به سپاه پاسداران نیز تایید کرد که محموله این هواپیمای بوئینگ سلاح‌ها و تجهیزات نظامی بوده، عمدتا پهپادهای مختلف که تحویل ارتش سودان شده تا از آنها در جنگ داخلی این کشور علیه مخالفانش استفاده کند.

missiles.jpgموشک ضد زره ساخت ایران

:::

شرکت هواپیمایی فارس ایر قشم متعلق به سپاه پاسداران است که به‌دلیل تامین سلاح برای گروه‌های تروریستی تحریم شده است.

ایران در ۲۴ تیرماه سال گذشته هم، با همین هواپیما و با همین کد رجیستری، محموله مشابهی را از بندرعباس به سودان منتقل کرده بود. یک ماه پیش از آن هم این هواپیما از ایران به سودان رفت.

حدود یک سال پیش خبرگزاری رویترز به نقل از شش منبع ایرانی از نقش‌آفرینی پهپادهای ارسالی جمهوری اسلامی به سودان در جنگ داخلی این کشور خبر داد.

براساس تصاویر ماهواره‌ای که بی‌بی‌سی جهانی از یک پایگاه نظامی در نزدیکی خارطوم منتشر کرده، تهران دو مدل پهپاد به سودان می‌فرستد. یکی پهپاد ابابیل ۳ که عمدتا کارکرد تجسسی دارد و دیگری پهپاد مهاجر ۶ که قادر به حمل دو بمب هوشمند قائم است و ایران پیشتر به حشدالشعبی عراق، ونزوئلا و روسیه داده بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

همچنین عکسی از وجود موشک ضدزرره صاعقه ۲ ساخت ایران هم در اردوگاه ارتش سودان در رسانه‌ها منتشر شد. جمهوری اسلامی از این گروه در مقابل شورشیان مسلح موسوم به نیروهای واکنش سریع حمایت می‌کند.

جمهوری اسلامی سال‌های طولانی به‌دنبال نفوذ در سودان بود. ۱۲ سال پیش، و در زمان حکومت عمر البشیر، تهران تلاش می‌کرد از مسیر سودان به حماس سلاح برساند. سال ۹۳، اسراییل یک کارخانه اسلحه‌سازی را در خارطوم بمباران کرد که تایمز اسراییل به نقل از تایمز لندن خبر داد متعلق به سپاه پاسداران بود.

اما در سال ۹۳، سودان جمهوری اسلامی را متهم کرد که به‌دنبال ترویج فرهنگ شیعی در این کشور است. دو سال بعد، پس از حمله به سفارت عربستان سعودی، سودان به نشانه اعتراض روابطش را با جمهوری اسلامی ‌قطع، و سفیر تهران را اخراج کرد.

بحران یا افسانه میانسالی؟

| No Comments

f18-f-14.jpgجنگ همیشه بد و تلخ است به خصوص حمله به وطن عزیزم ، ولی گاهی آخرین راه برای تسلیم زورگوریان است . ضد واقعه 7 اکتبر تمام مناسبت را عوض کرده و اسراییل با کمک امریکا نقشه دیگری خواهند داشت وآن هم پایان دادن به عمر اختاپوس پس از زدن دستهای آن است .

استراتژی حمله با بمب‌افکن‌های B-2 Spirit یک عملیات نظامی پیچیده و هماهنگ است که چندین نوع هواپیما را درگیر می کند. در این طرح، هواپیماهای سوخت رسان KC-135 Strato Tanker وظیفه دارند جنگنده های الکترونیکی EA-18G Growler را که از پایگاه دورافتاده دیه‌گو گارسیا (D-O Garcia) در اقیانوس هند عمل می‌کنند، در هوا سوخت رسانی کنند. این Growlerها با ایجاد اختلال در سیستمهای راداری و ارتباطی دشمن، به عملیات کمک میکنند. با این حال، نباید قدرت سامانه‌های پدافند هوایی ایران را نادیده گرفت؛ شبکه دفاعی قوی آنها همچنان میتواند برای بمب‌افکن‌های مخفی B-2 خطرناک باشد.

برای موفقیت، B-2ها باید خیلی بالا پرواز کنند و با استفاده از قابلیت پنهان‌کاری خود، از دیده شدن توسط رادارهای دشمن قبل از رها کردن بمب‌های سنگر شکن جلوگیری کنند. این بمب‌ها قدرتمند هستند و می‌توانند تا 60 متر (200 فوت) در زمین یا بتن نفوذ کنند و اهداف زیرزمینی سخت را نابود کنند. سامانه‌های پدافند هوایی ایران و قسمت بالای این هواپیماهای B2 ، می‌توانند چالش‌هایی جدی برای عملیات بمب‌افکن‌های مخفی مانند B-2 ایجاد کنند. این سامانه‌ها با استفاده از رادارهای برد بلند و چندلایه، قابلیت شناسایی و رهگیری اهداف پنهان‌کار را تا حدی دارند. همچنین، شبکه یکپارچه دفاع هوایی ایران (IADS) که شامل سامانه‌های جنگ الکترونیک، رهگیری هوایی، و موشک‌های زمین به هوا می‌شود، می‌تواند عملیات را پیچیده‌تر کند.

Ali_Sedarat_3.jpg«میبخشیم، و فراموش میکنیم» و یا «نه میبخشیم، و نه فراموش میکنیم»؟

در نوشتارِ امروز، میپردازیم به ادامهی بحث در بارهی سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران:

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

به این سند، در واقع میتوان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.

با سپاس فراوان از هموطنانی که با تماس خود، ضرورت بحث در رابطه با برخورد حقوقی با جنایتکاران و متجاوزان به حقوق را گوشزد نمودند، و خواستهی به حقِ بسیاری از ما مردم مبنی بر «نه میبخشیم، و نه فراموش میکنیم» را مطرح فرمودند.

اگر به مطالبهی بهحقِ «نه میبخشیم، و نه فراموش میکنیم» از زاویهی خشونتزدایی و احقاق حقوق نپردازیم، با دست خویش یک خلاء بهوجود آوردهایم که قدرتها از عدم حضور ما مردم، سوء استفاده کرده و این مطالبهی مطرح در جامعه را، مبدل به یک دستآویز و ابزاری برای خشونتگستری خواهند کرد.

به این دلیل، در نوشتار امروز، در روند بررسی و بهروزرسانی و بحث «سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» تغییری لازم دیده شد. امروز، در خارج از نوبتِ شمارهی مفادِ سندِ قانونِ اساسیِ موقت، به بحثی در رابطه با بخش « 4. هیأت حقیقت یاب و صلح همگانی» و «اصل بیست و نهم» این سند میپردازیم.

هیأت حقیقت یاب و صلح همگانی:

هیأتی برای یافتن حقیقتها و واقعیتها،

هیأتی برای ترمیم بیعدالتیها و تجاوزها به حقوق،

هیأتی برای صلح همگانی،

-

برخی دلایلی که رسیدگی به خشونتها (خشونتهای سیاسی، و فرهنگی، و اجتماعی، و اقتصادی، و فیزیکی، و نیز خشونتهای احساسی\روحی\روانی) و تجاوزهای رژیم به حقوق را در اولویت قرار میدهد، از جمله موارد ذیل هستند، و اینکه اصولا این هیأت برای چیست؟:

Reza_Farmand_2.jpg

زنان
همانند اکسیری
به جان ایران‌زمین فرو می‌چکند
و کورَک‌های ایمانی‌اش را درمان می‌کنند
*
زنان
دُمَل‌های باور را به آسانی
در گفتار و رفتار دینداران شناسایی می‌کنند
*
زنان
چهره‌ها را از ورای پرده‌ها،
از ورای ماسک‌های رنگارنگ
آینه‌وار نشان می‌دهد
*
زنان امروز که خوش‌نشین شهرهای جهان‌اند
و به آینه‌ی دیجیتالی خو کرده‌اند
کاری به آینه‌ی مات دینداران ندارند
*
دینداران
در معنای ژرف زن، دست و پا می‌زنند
دینداران در روشنای معنای زن
هاج و واج مانده‌اند


رضا فرمند

پیام سردار سرلشکر پاسدار محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح از کنار تخت جمشید

... و افشاگری ترامپ از درخواست باورنکردنی خامنه‌ای

:::

dt.jpgدونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا روز پنجشنبه ۱۴ فروردین ماه در پرواز به فلوریدا به خبرنگاران گفت که بر این باور است که جمهوری اسلامی احساس آسیب‌پذیری و خواهان مذاکرات مستقیم است. ترامپ گفت: «آن‌ها می‌خواستند از میانجی‌گران استفاده کنند. اما فکر نمی‌کنم که این موضوع دیگر لزوما درست باشد.

به نظرم آن‌ها نگران‌اند و احساس آسیب‌پذیری می‌کنند.» ترامپ در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر این که آیا نامه‌ دیگری از جمهوری اسلامی دریافت کرده است، گفت: «من مطمئن هستم.

فکر می‌کنم می‌خواهند گفتگوی مستقیم داشته باشند.» ترامپ افزود: «بی‌خیال نامه‌ها شوید. فکر می‌کنم می‌خواهند گفتگوی مستقیم داشته باشند.»

:::

:::

sheeran.jpgتک‌آهنگ «عزیزم» اد شیرن، که به جز نام فارسی قطعه در آهنگ‌سازی هم از موسیقی ایرانی و خاورمیانه الهام گرفته، روز جمعه منتشر شد. قرار است به زودی یک نسخه تمام فارسی هم از این آهنگ منتشر شود که یک خواننده زن ایرانی خواننده آن است

حسام گرشاسبی - بی‌بی‌سی

ایلیا سلمان‌زاده که در ساخت این قطعه با اد شیرن همکاری کرده، ایرانی-سوئدی است.

اد شیرن و تیمش از استقبال جامعه ایرانی و فارسی‌زبان از این آهنگ بسیار خوشحالند و صبح جمعه از من دعوت کردند تا مسافر اتوبوس صورتی که برای تبلیغ آن به کار گرفته شده باشم و با او گفتگو کنم.

پیش از آغاز مصاحبه کمی درباره وضعیت موسیقی و هنر زیرزمینی در ایران با او صحبت کردم و یک کیف هدیه از طراحی ایرانی به او دادم که بسیار برایش جالب بود و وسایلش را در آن گذاشت.

وقتی برای او توضیح دادم که ممکن است در ایران برخی از مخاطبان برای شنیدن این اثر محدودیت داشته باشند، سازش را برداشت و برای مردم داخل ایران اجرایی اختصاصی کرد:

او درباره نسخه تمام‌فارسی تک‌آهنگش گفت: «سورپرایز است! فقط می‌توانم بگویم که یک خواننده زن قرار است در آن باشد.»

به گفته اد شیرن این خواننده در انتهای موزیک‌ویدیوی رسمی ظاهر خواهد شد.

کارگردان موزیک‌ویدیو هم سامان کش، کارگردان ایرانی است که قبلا با اد شیرن همکاری داشته است.

او می‌گوید «یک عروسی بزرگ ایرانی» در موزیک‌ویدیو به تصویر کشیده شده است.

اد شیرن درباره خواننده همخوان در نسخه فارسی گفت: «احساس می‌کنم که همه خیلی غافلگیر و هیجان‌زده خواهند شد. فکر نمی‌کنم می‌توانستیم با خواننده بزرگ‌تر از این کار کنیم.»

بر اساس گزارش‌ها و تصاویر رسیده به ایران اینترنشنال، عصر روز پنجشنبه ۱۴ فروردین‌ماه، کافه کای و کافه ساعدی‌نیا در شهرک غرب تهران به اتهام «عدم رعایت شئونات اسلامی و کشف حجاب» از سوی اداره اماکن پلمب شدند. کافه کای در استوری اینستاگرام خود اعلام کرد: «شعبه شهرک غرب این کافه امروز در دسترس نیست.»

ایران‌اینترنشنال پس از نزدیک به ۵۰ سال، از داستان ناگفته ماموریت ویژه آمریکا در تهران پرده برداشته است. جان کریگ، دیپلمات آمریکایی و عضو هیئت بازدیدکننده از ایران، در گفت‌وگویی با ایران‌اینترنشنال، بخش‌هایی از تجربه خود را به‌عنوان فرستاده دولت کارتر روایت کرده است.

نسخه کامل گفت‌وگو در یوتیوب:

kham.jpgیک مقام آمریکایی: اگر جمهوری اسلامی برنامه اتمی‌اش را جمع نکند، تا شهریور از بین می‌رود

ایران اینترنشنال - روزنامه دیلی اکسپرس به نقل از منابع نزدیک به دولت دونالد ترامپ نوشت در صورتی که جمهوری اسلامی با توافق هسته‌ای موافقت و شروع به برچیدن برنامه اتمی خود نکند، تا ماه سپتامبر (اواسط شهریور) از بین خواهد رفت.

این نشریه بریتانیایی با اشاره به اعزام نیروهای آمریکایی به خاورمیانه افزود پیش‌تر ترامپ به جمهوری اسلامی هشدار داده است در صورت نرسیدن به توافق هسته‌ای، بمباران و گزینه نظامی را در نظر خواهد گرفت.

از سوی دیگر، آمریکا دستور اعزام بمب‌افکن‌ها و اسکادران‌های هوایی استراتژیک بیشتر و یک ناوگروه دوم را به خاورمیانه صادر کرده است.

منابع نزدیک به دولت ترامپ گفتند: «گزینه نظامی علیه ایران، کاملا واقعی است، روی میز قرار دارد و زمان تصمیم‌گیری نزدیک است.»

دیلی اکسپرس به نقل از یک عضو راست‌گرای پارلمان اسرائیل نیز نوشت در محافل عمومی این کشور، بحث‌هایی درباره جنگ با ایران مطرح است و با این‌که مقامات از اذغان رسمی به آن خودداری می‌کنند اما «حس فوریت» درباره آن وجود دارد.

فارین افرز: ایران ضعیف شده و آمریکا باید با ابزارهای سیاسی مانع قدرتمند شدن دوباره‌اش شود

نشریه فارین افرز با اشاره به آسیب‌پذیری کنونی جمهوری اسلامی، نوشت که آمریکا باید رهبری دوره گذار در خاورمیانه را بر عهده بگیرد، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی در امنیت منطقه انجام دهد و علاوه بر اقدام نظامی، از سایر روش‌های سیاست‌ورزی نیز برای تضعیف موقعیت منطقه‌ای تهران غافل نشود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

این نشریه در مقاله‌ای نوشت جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی ضعیف قرار دارد، چرا که هم از لحاظ داخلی آسیب‌پذیرتر از همیشه شده و هم در عرصه بین‌المللی بیشتر از هر زمان دیگری پس از انقلاب ۵۷ در معرض فشار قرار گرفته است.

فارین افرز یادآور شد موفقیت‌های عملیاتی اسرائیل این تصورات را تغییر داده و فرصتی را برای از بین بردن شبکه تهدیدات منطقه‌ای جمهوری اسلامی و ایجاد خاورمیانه‌ای امن‌تر و باثبات‌تر فراهم کرده است.

UKcommander.jpg- اگر ایران به پایگاه دیه‌گو گارسیا حمله کند، چه اتفاقی می‌افتد؟

- فیلیپ اینگرام، فرمانده سابق اطلاعات نظامی بریتانیا، می‌گوید حمله به دیه‌گو گارسیا به‌معنای پایان سپاه پاسداران است

ایندیپندنت فارسی - کارشناسان می‌گویند حمله احتمالی جمهوری اسلامی ایران به پایگاه نظامی بریتانیا در جزیره دیه‌گو گارسیا موجب بروز درگیری منطقه‌ای خواهد شد.

به گزارش دیلی‌میل، در روزهای اخیر، نیروهای جمهوری اسلامی خواستار حمله پیش‌دستانه به پایگاه امنیتی مشترک بریتانیا و آمریکا در دیه‌گو گارسیا در اقیانوس هند شده‌اند تا از هرگونه حمله آمریکا به خاک ایران جلوگیری کنند.

به گفته مقام‌های امنیتی جمهوری اسلامی، به آن‌ها دستور داده شده است برای چنین حمله‌ای برنامه‌ریزی کنند. به نظر می‌رسد تهران از ورود دست‌کم سه فروند بمب‌افکن رادارگریز بی-۲ اسپیریت آمریکا به دیه‌گو گارسیا نگران شده است.

بریتانیا از زمان جنگ جهانی دوم در این جزیره حضور نظامی داشته است. فیلیپ اینگرام، فرمانده سابق اطلاعات نظامی بریتانیا، گفت که هرگونه حمله ایران به دیه‌گو گارسیا به جنگ در خاورمیانه منجر خواهد شد‌ــ اما احتمالا جمهوری اسلامی دارد بلوف می‌زند.

اگر جمهوری اسلامی حمله کند، اسرائیل احتمالا به آمریکا در حملات متقابل به خاک ایران خواهد پیوست تا تاسیسات نظامی این کشور را نابود کند.

اینگرام گفت: «ایران از لحاظ نظری توانایی حمله به دیه‌گو گارسیا را دارد. اما آن‌ها می‌دانند که آمریکا در پاسخ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در سراسر ایران نابود خواهد کرد.»

او در ادامه افزود: «فکر می‌کنم ایران دارد با لفاظی تهدید می‌کند. آن‌ها به‌دقت مباحث مربوط به آینده این جزایر در بریتانیا و سایر نقاط را رصد کرده‌اند. خوشبختانه این فقط در حد حرف است و هدف تهران نشان دادن قدرت به متحدان منطقه‌ای است.»

ترامپ تهدید کرده است که اگر جمهوری اسلامی ایران مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای‌اش را نپذیرد، «بمباران‌هایی بی‌سابقه» صورت خواهد گرفت.

در همین حال، ایران روز دوشنبه از سخنان «بی‌پروا و جنگ‌طلبانه» ترامپ به شورای امنیت سازمان ملل شکایت کرد.

موشک دوربرد خرمشهر و پهپاد انتحاری شاهد-۱۳۶بی‌ می‌توانند از جنوب ایران به جزیره دیه‌گو گارسیا برسند.

در پایگاه دریایی و هوایی دیه‌گو گارسیا ۴۰۰۰ پرسنل نظامی و غیرنظامی حضور دارند و این پایگاه نقشی حیاتی در زنجیره تسلیحات هسته‌ای بریتانیا ایفا می‌کند.

بریتانیا و آمریکا با دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مخالف‌اند. وزارت خارجه بریتانیا نیز تهدیدهای جمهوری اسلامی علیه جزیره دیه‌گو گارسیا را «به شدیدترین لحن» محکوم کرده است.

گمان می‌رود ایران بزرگ‌ترین زرادخانه موشکی بالستیک در خاورمیانه را در اختیار داشته باشد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

آیت‌الله علی خامنه‌ای روز دوشنبه به تهدیدهای ترامپ درباره بمباران واکنش نشان داد. او گفت: «تهدید می‌کنند که شرارت خواهند کرد؛ البته اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعا ضربه متقابل محکم تری خواهند خورد.»

رهبر جمهوری اسلامی همچنین تحت فشار است تا ممنوعیت ساخت بمب اتمی را لغو کند.

امیر حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، نیز روز دوشنبه گفت: «آمریکایی‌ها در اطراف ایران حداقل ۱۰ پایگاه و ۵۰ هزار نیرو دارند، یعنی در یک اتاقک شیشه‌ای نشسته‌اند؛ کسی که در اتاقک شیشه‌ای هست، سمت کسی سنگ پراکنی نمی‌کند.»

roshanabanner.jpgعدم مشروعیت مردمی، سایه جنگ و شکست پروژه وفاق

روشنک آسترکی - کیهان لندن

در شرایطی که جمهوری اسلامی با شکاف عمیق میان مردم و حکومت روبروست و در برابر فشار حداکثری دونالد ترامپ نیز بین دو راهی نوشیدن «جام زهر» و تن دادن به گزینه نظامی قرار گرفته، درگیری و اختلاف میان جریانات و جناحین حکومت نیز به اوج رسیده است.

کمتر از یک سال پیش مسعود پزشکیان با حضور در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی از پروژه «وفاق» سخن گفت. او بارها تا تشکیل دولت و حتی کمی بعد از آن از پیشبرد برنامه‌هایی برای ایجاد «وفاق» در میان جریانات و جناجین حکومت به عنوان یک «ضرورت» سخن گفت.

اکنون با گذشت هفت ماه از تشکیل رسمی دولت چهاردهم جمهوری اسلامی اختلاف میان جریانات درون‌حکومتی شدت پیدا کرده و به عقیده برخی تحلیلگران نزدیک به پزشکیان پروژه «وفاق» با شکست روبرو شده است.

برخی دیگر از تحلیلگران نیز درباره تشدید اختلافات و شکل نگرفتن «وفاق» هشدار داده و ادامه وضعیت کنونی را سبب تحمیل هزینه‌های بیشتر به حکومت ارزیابی می‌کنند.

در همین رابطه احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب و از مبلّغان مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری معتقد است که «وفاق حداقل با بخش‌هایی از حکومت که جبهه پایداری و از این نوع نیرو‌های سیاسی آن را نمایندگی می‌کنند به بن‌بست رسیده است.»

این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب که به نظر می‌رسد هیچ شناختی از نظام مورد دفاع‌اش ندارد، گفته «اتفاقی که در سال ۱۴۰۳ افتاد، این بود که سیگنال‌هایی از جانب سیستم بروز پیدا کرد که نشان می‌داد سیستم می‌خواهد شخصیتی با افکار آقای پزشکیان را در داخل خود بپذیرد. یعنی اگر من از اول اطمینان داشتم که نمی‌خواهند با این ایده کار کنند، دلیلی وجود نداشت که بخواهیم آقای پزشکیان وارد شود! چون کل دستگاه دولت به معنای state را دچار تشتت و درگیری می‌کنند و دود آنهم به چشم مردم می‌رود.»

در عین حال احمد زیدآبادی که گویا فقط شخص علی خامنه‌ای را «سیستم» می‌داند، در ادامه گفته «به خاطر حادثه‌ای که برای رئیس جمهور قبلی [مرگ ابراهیم رئیسی به علت سقوط مشکوک هلی‌کوپتر] پیش آمد سیستم یک دفعه سیگنال متفاوتی از خود نشان داد؛ هم با تأیید صلاحیت و هم اگر واژه همراهی را به کار نبریم با عدم کارشکنی برای رای‌آوری آقای پزشکیان رو‌برو بودیم».

احمد زیدآبادی به عنوان یکی از اصلاح‌طلبانی که در اوایل دوران تبلیغات انتخابات در یادداشت‌هایش خود را «مردد» برای شرکت در انتخابات و دادن رأی به پزشکیان معرفی کرده بود، در آخرین روزهای مانده به نمایش انتخابات در تیرماه ۱۴۰۳ اعلام کرد که به پزشکیان رأی می‌دهد. حالا خودش می‌گوید که از طراحان و تصمیم‌گیرندگان درباره حضور پزشکیان در انتخابات بوده است! او اعتراف می‌کند: «بحران‌ها بسیار رشد کرده و به نقطه خطرناکی رسیده و اگر سیستم این را متوجه شده باشد، می‌خواهد از طریق آقای پزشکیان اوضاع را تعدیل کند، راه میانه‌ای پیدا کند یا نیرو‌های جدیدی را مشارکت دهد. بر این اساس گفتیم وارد شود!»

احمد زیدآبادی که شکست پروژه «وفاق» به عنوان یکی از مهمترین طرح‌های سیاسی رئیس جمهور منتخب خود را پذیرفته، هدف از آوردن پزشکیان به نمایش انتخابات را نیز چنین توضیح می‌دهد: «اگر [رای به پزشکیان] براندازی را عقب انداخته باشد یا حتی آن را کمی تعدیل کرده باشد در چارچوب نظری من خیلی چیز بدی نیست.»

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اصلاح‌طلبان که در انتخابات ریاست جمهوری ترفند قدیمی «بد و بدتر» را میان مسعود پزشکیان و سعید جلیلی به راه انداختند و با هراس‌آفرینی از روی کار آمدن جلیلی مردم را ترغیب می‌کردند به مسعود پزشکیان رأی بدهند، حالا هم مدعی هستند که سعید جلیلی «دولت در سایه» تشکیل داده و امکان فعالیت از دولت پزشکیان را گرفته است. آنهم در حالی که انتخابات تیرماه ۱۴۰۳ با تحریم رأی‌دهندگان روبرو شد و پزشکیان با پایین‌ترین سطح مشارکت به ریاست دولت چهاردهم رسید.

روزنامه اصلاح‌طلب «شرق» در مطلبی در ارتباط با جلیلی نوشته «دولت در سایه به رهبری سعید جلیلی در بیش از یک دهه گذشته به عنوان یک نیروی نظارتی غیررسمی خود را نشان داده که هدفش نقد و ارائه جایگزین برای سیاست‌های دولت‌های مستقر بوده است. آنها سعی در ترویج دیدگاه‌های خود داشته‌اند و هرگز مسؤلیت تصمیم‌های خود را نپذیرفته‌اند و همچنان تلاش دارند در امور دولت و ایجاد تنش‌های سیاسی دخالتی مستقیم داشته باشند.»

این در حالیست که ریشه اصلی اختلافات بین جناحین حکومت، تصاحب قدرت بیشتر برای بهره‌مندی از رانت و توسعه شبکه‌های فساد و تباهکاری است.

trasportplance.jpgروزنامه چپگرای هاآرتص اسرائیل در گزارشی نوشت ارتش آمریکا بیشترین حجم تجهیزات نظامی خود از زمان آغاز جنگ غزه را در خاورمیانه و نزدیکی ایران و یمن مستقر کرده است. تعداد پروازهای ترابری آمریکا در منطقه در ماه مارس، ۵۰ درصد نسبت به آن زمان افزایش یافته است

ایران اینترنشنال - روزنامه هاآرتص اسرائیل در گزارشی نوشت ارتش آمریکا بیشترین حجم تجهیزات نظامی خود از زمان آغاز جنگ غزه را در خاورمیانه و نزدیکی ایران و یمن مستقر کرده است. تعداد پروازهای ترابری آمریکا در منطقه در ماه مارس، ۵۰ درصد نسبت به آن زمان افزایش یافته است.

این گزارش بر اساس تحلیل داده‌های هوانوردی منبع باز نوشت واشینگتن در هفته‌های اخیر اسکادران‌های جنگنده، بمب‌افکن‌های رادارگریز،‌ سامانه‌های پدافندی و مقادیر زیادی تسلیحات و مهمات را به منطقه اعزام کرده است.

این اقدام در حالی صورت می‌گیرد که آمریکا به عملیات خود در یمن ادامه می‌دهد و مهلتی را که دونالد ترامپ برای ایران در مورد برنامه هسته‌ای‌اش تعیین کرده، نزدیک می‌شود.

بر اساس داده‌های پروازی، دست‌کم ۱۴۰ هواپیمای سنگین ترابری در ماه مارس (بازه زمانی ۱۱ اسفند سال گذشته تا دهم فروردین امسال) در قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، کویت و اردن فرود آمده‌اند.

بیشتر این پروازها از پایگاه‌های کلیدی نظامی آمریکا انجام شده و حامل تجهیزات بوده‌اند.

از زمان آغاز جنگ اسرائیل با حماس و حزب‌الله، آمریکا نیروهای قابل توجهی را در منطقه مستقر کرده است.

آمریکا به‌ویژه در هفته‌های نخست جنگ غزه و در جریان دو حمله موشکی گسترده جمهوری اسلامی به اسرائیل در اواخر فروردین و دهم مهر سال گذشته، یک پل هوایی برای ارسال سلاح و تجهیزات به اسرائیل راه‌اندازی کرد.

داده‌های منتشر شده پس از استقرار جدید تجهیزات نظامی آمریکا در خاورمیانه، حاکی از افزایش حدود ۵۰ درصدی پروازهای ماهانه ارتش ایالات متحده به منطقه نسبت به هفته‌های نخست جنگ غزه است.

هواپیماهای ترابری و سوخت‌رسان همراه با شمار زیادی هواپیمای جنگنده از پایگاه‌های آمریکا و اروپا به منطقه اعزام شده‌اند.

از جمله این نیروها، یک اسکادران هواپیماهای تهاجمی اِی-۱۰ است که در اردن مستقر شده و همچنین جنگنده‌های رادارگریز اف-۳۵ که به عربستان سعودی فرستاده شده‌اند.

تصاویر ماهواره‌ای از پایگاه آمریکا در جزیره دیه‌گو گارسیا در اقیانوس هند نشان می‌دهد که دست‌کم شش بمب‌افکن رادارگریز بی-۲ در این پایگاه مستقر شده‌اند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

بمب‌افکن‌های بیشتری نیز در مسیر این پایگاه شناسایی شده‌اند و ممکن است برخی از آن‌ها در آشیانه‌هایی پنهان شده باشند تا از دید ماهواره‌ها مخفی بمانند.

این حجم از تجهیزات نظامی تقریبا یک‌سوم از ناوگان بمب‌افکن‌های بی-۲ نیروی هوایی آمریکا را شامل می‌شود.

ch24tv.jpgکانال ۱۴ تلویزیون اسراییل با گزارش‌های خود درباره خاورمیانه و مسائل مرتبط با ایران این روزها بین ایرانیان مشهور شده است. این شبکه تلویزیونی که با نام «اکنون ۱۴» (Now 14) نیز شناخته می‌شود، یک شبکه تلویزیونی تجاری راست‌گرا و محافظه‌کار در اسراییل است

ایران وایر - مالک این شبکه تلویزیونی «ییتزهاک میرلاشویلی»، یک میلیاردر روسی- اسراییلی است که پدرش از یهودیان گرجستانی‌تبار بوده است. کانال ۱۴ به طور مداوم به ایران و سیاست‌های منطقه‌ای آن می‌پردازد. این شبکه درباره سیاست های جمهوری اسلامی ایران رویکردی به شدت انتقادی دارد.

برخی از موضوعات اصلی در این زمینه شامل تحلیل‌های امنیتی و نظامی، گزارش‌هایی درباره برنامه هسته‌ای ایران، فعالیت‌های سپاه پاسداران، تهدیدهای احتمالی علیه اسراییل، پوشش حملات پهپادی و سایبری ایران و واکنش‌های اسراییل است.

از زمان حمله حماس به اسراییل در ۱۵ مهر ۱۴۰۳ که به جنگ طولانی منجر شد، برنامه های این کانال تلویزیونی درباره ایران هم بیشتر شده است.

تمرکز برنامه‌های این شبکه تلویزیونی در ماه‌های اخیر بر ایران بیشتر شده است. روابط جمهوری اسلامی و گروه‌های نیابتی، گزارش‌ها درباره حمایت های جمهوری اسلامی از حزب‌الله، حماس، و گروه‌های شبه‌نظامی در عراق و یمن و تأثیر حملات اسراییل به مواضع وابسته به گروه‌های نیابتی ایران در سوریه بخش مهمی از گزارش های این شبکه درباره ایران را در ماه های اخیر به خود اختصاص داده است.

این کانال برنامه‌هایی در زمینه اخبار، تفسیرهای سیاسی، طنز و گفت‌وگوها با دیدگاه راست‌گرایانه پخش می‌کند و در داخل اسراییل نیز به یکی از پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیونی تبدیل شده است. به‌عنوان مثال، در اکتبر ۲۰۲۴، برنامه «میهن‌پرستان» (The Patriots) این کانال با ۳۴۳ هزار بیننده، از کانال ۱۲ که یکی از منابع خبری اصلی در اسراییل است، پیشی گرفت.

این کانال به دلیل حمایت قوی از «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر اسراییل، و پوشش خبری با گرایش‌های نزدیک به نخست‌وزیر آن کشور، مورد توجه و همچنین انتقاد قرار گرفته است. برخی منتقدان آن را با شبکه فاکس نیوز در ایالات متحده مقایسه کرده‌اند.

نام کانال ۱۴ به موقعیت آن در شبکه پخش دیجیتال اسراییل مربوط است. در اسراییل، هر شبکه تلویزیونی یک شماره کانال مشخص در سیستم تلویزیون دیجیتال زمینی دارد. این شبکه در ابتدا با نام «کانال ۲۰» فعالیت می‌کرد، اما بعدها فرکانس آن تغییر کرد و به شماره ۱۴ منتقل شد، بنابراین نامش به «کانال ۱۴» تغییر یافت.

این تغییر در سال ۲۰۲۱ اتفاق افتاد، زمانی که کانال ۱۴ به عنوان جایگزینی با گرایش راست برای رسانه‌های جریان اصلی معرفی شد و محبوبیت بیشتری پیدا کرد.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

با این حال، بسیاری از منتقدان این کانال را به سوگیری سیاسی، ارائه اخبار جهت‌دار، و ترویج روایت‌های خاص متهم می‌کنند.

رسانه‌هایی مانند نیویورکر در ایالات متحده و روزنامه گاردین چاپ لندن در گزارش‌هایی، کانال ۱۴ را به قطبی کردن فضای رسانه‌ای و تضعیف بی‌طرفی خبری متهم کرده‌اند اما با این وجود، این شبکه برای مخاطبان محافظه‌کار و راست‌گرا، یک منبع خبری معتبر محسوب می‌شود و اینک در بین ایرانیان هم مشهور شده است.

2.jpgراه یا چاه؟

احمد زیدآبادی

قدرتِ نظامیِ معطوف به مقابله با آنچه "نظام جهانی" خوانده می‌شود، اگر از حدود متعارف خود خارج شود، به جای بازدارندگی خودش به تهدید تبدیل می‌شود.

نمونهٔ روشنش وضعیت عراق پس از جنگ ۸ ساله با ایران است. عراق که در طول جنگ برای مهار "امواج انسانی نیروهای ایرانی" مورد حمایت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای قرار گرفته بود، توانست زرادخانهٔ عظیمی از موشک و تسلیحات شیمیایی برای خود فراهم کند. با فرونشستن آتش جنگ، اسرائیل همین زرادخانه را به عنوان تهدیدی علیه خود و به هم خوردن توازن قوا در خاورمیانه به حساب آورد و حامیان غربی‌اش را به حمله نظامی علیه آن کشور ترغیب کرد.

برخی تحلیلگران عرب می‌پنداشتند که قدرت موشکی و شیمیایی عراق، آن کشور را غیرقابل شکست و مصون از حملهٔ نظامی آمریکا و متحدانش کرده است، حال آنکه همان قدرت موشکی و شیمیایی، دلیل اصلیِ تعریف عراق به عنوان تهدیدی منطقه‌ای و جهانی و زمینه‌ساز حمله به آن شد.

بنا بر این تجربه، مقام‌های جمهوری اسلامی هر چه بیشتر در بارهٔ توانایی‌های نظامی کشور داد سخن دهند و بخصوص از تغییر استراتژی اتمی کشور حرف به میان آورند، کار را برای خودشان سخت‌تر و برای آمریکا و اسرائیل آسان‌تر می‌کنند.

رفع تهدید نظامی از کشور، نه تهدید به ساخت سلاح اتمی و نه دعوت به همکاری اقتصادی با آمریکا بدون رفع چالش‌های امنیتی و سیاسی با آن است! راهش حل منازعات سیاسی و امنیتی با طرف مقابل در یک گفتگوی رو در رو بر اساس یک فرمول منصفانه است.

بنابراین، آنچه این روزها علی لاریجانی مطرح کرده و شماری دیگر از حرف او استقبال کرده‌اند، حرکت در جهت افتادن به چاهی است که اسرائیلی‌ها پیش پای ایران کنده‌اند!

rfi.jpgکمیتهٔ روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سه‌شنبه ۱۲ فروردین نشستی با عنوان «بازگشت به فشار حداکثری: مقابلهٔ جامع با فعالیت‌های مخرب رژیم ایران» برگزار کرد

رادیو فردا - در این جلسه، برایان مَست، رئیس کمیته، پیامی تند و مستقیم به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، فرستاد.

او گفت: «رئیس‌جمهور ترامپ با شما برای پایان صلح‌آمیز برنامهٔ تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک‌تان همکاری می‌کند، یا برنامه تسلیحات هسته‌ای و موشک‌های بالستیک‌تان را نابود خواهد کرد. انتخاب راه درمان با شماست، آیت‌الله».

این نشست هم‌زمان با رونمایی رسمی از ابتکار تازه‌ای از سوی کمیتهٔ مطالعهٔ جمهوری‌خواهان (RSC) به‌نام «اجرای فشار حداکثری: پاسخگو کردن ایران» برگزار شد؛ ابتکاری که هدف آن مقابله با افزایش اقدامات تهاجمی ایران در خاورمیانه و تثبیت سیاست‌های سختگیرانه دولت دونالد ترامپ در قبال جمهوری اسلامی است.

از جمله ارکان کلیدی این ابتکار، لایحه «فشار حداکثری» است که توسط زک نون، رئیس کارگروه امنیت ملی کمیتهٔ مطالعهٔ جمهوری‌خواهان معرفی شد. این لایحه به‌دنبال تبدیل موضوع تحریم‌های شدید علیه ایران به قانونی مدون است تا از بازگشت احتمالی به سیاست‌های سهل‌انگارانه توسط دولت‌های آینده جلوگیری شود. این لایحه، سپاه پاسداران، رهبر جمهوری اسلامی و فروش نفت ایران را هدف قرار داده و روسای جمهور ایالات متحده را ملزم به اجرای این تحریم‌ها می‌کند.

دیگر طرح‌های معرفی‌شده در این مجموعه عبارت‌اند از: «لایحهٔ جلوگیری از لغو معافیت‌های تحریمی ایران، قانون ممنوعیت انرژی ایران، قانون پیشگیری از تروریسم ایران، قانون ممنوعیت کاهش تحریم‌ تروریست‌ها، قانون ممنوعیت حضور حزب‌الله در نیم‌کره غربی، قانون آزادی عراق از نفوذ ایران، قانون حمایت حداکثری، قانون مقابله با الیگارش‌های فاسد ایرانی، و قطعنامهٔ ۱۳۹ مجلس نمایندگان برای فعال‌سازی تحریم‌های بازگشت‌پذیر علیه ایران تحت قطعنامهٔ ۲۲۳۱ شورای امنیت».

زک نون در این نشست گفت: «رژیم تروریستی در ایران دیگر نباید بدون هزینه به اقداماتش ادامه دهد. ما باید فشار حداکثری را اعمال کنیم تا از منافع ملی‌مان محافظت کنیم».

آگوست فلگر، رئیس کمیتهٔ مطالعهٔ جمهوری‌خواهان نیز در بیانیه‌ای گفت: «ما فقط شعار نمی‌دهیم؛ به تهران پیامی روشن می‌فرستیم: آمریکا بازگشته، روزهای تأمین مالی ترور شما به پایان نزدیک شده و رژیم‌تان با پیامدهایی روبه‌رو خواهد شد که حتی آیت‌الله [خامنه‌ای] هم نمی‌تواند با توسل به دعا از آن‌ها بگریزد».

در این نشست خبری، گروهی از نمایندگان جمهوری‌خواه شامل بن کلاین، برایان استیل، گرگ استوب، جو ویلسون، کلودیا تنی، مارلین استاتزمن، تروی داونینگ، نیک بگیچ، دان بیکن، رندی وبر و ایب هماده نیز شرکت داشتند و هر یک از ابعاد مختلف این کارزار حمایت کردند.

در بخش پایانی، نمایندگان به پرسش‌هایی دربارهٔ مذاکرات احتمالی با ایران، نگرانی‌های هسته‌ای و اهداف تحریم‌ها پاسخ دادند و تأکید کردند که هدف نهایی، تغییر رفتار تهران و جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به جنگ‌افزار هسته‌ای است.

رئیس‌جمهور آمریکا هشدار داده است که اگر ایران درباره برنامه هسته‌ای خود با آمریکا به توافق نرسد، مشمول تعرفه‌های ثانویه می‌شود و بمباران خواهد شد.

این اظهارنظر با واکنش رهبر ایران مواجه شد و او روز ۱۱ فروردین در مراسم «نماز عید فطر» گفت اگر آمریکا و اسرائیل حمله کنند، «ضربه متقابل محکمی خواهند خورد».

مقام‌های ایرانی می‌گوید هدف از توسعه برنامه هسته‌ای دستیابی به بمب اتمی نیست اما پس از آن که دولت اول دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای «برجام» خارج شد، از تعهدات خود در قالب این توافق عدول کرد و میزان غنی‌سازی اورانیوم را به ویژه در یک سال گذشته به شدت شتاب داد.

توهمات یک روحانی

| No Comments

imamzaman.jpgعباس عبدی

🔘همیشه این سوال مطرح بوده که چرا و چگونه برخی ادعاهای نامعقول و‌ متوهمانه، مورد پذیرش نسبی عوام قرار می‌گیرد؟ در شرایط عادی افرادی زیادی ادعای امام زمانی می‌کنند ولی مردم آنان را مسخره و رد می‌کنند، پس چرا در برخی مقاطع از چنین ادعاهایی استقبال می‌شود؟

🔘دلیل اصلی در ناامیدی جامعه از توانمندی و عاملیت خود برای گشودن راه با شیوه‌های عقلانی و منطقی است در نتیجه افراد به توهمات و ادعاهای ناصواب پناه می‌برند.

🔘روحانی تندرو آیت الله میرباقری در سخنانی عجیب و فرقه‌گونه گفت: فرمان ظهور امام زمان در عالم جاری شده و در حال تحقق است. فرمان پیروزی جبهه حق صادر شده و امتحانات سختی در راه است و مومنان انتظار نداشته باشند بدون امتحان به ظهور برسند.

🔘امیدوارم که حداقل خودش به ساختگی بودن ادعایش آگاه باشد و الا اوضاع خیلی ناامیدکننده خواهد بود. میزان پذیرش هم نشان خواهد داد که جامعه چقدر در توهم گرفتار است.

میرباقری: فرمان ظهور امام زمان در عالم، جاری شده؛ امتحانات سختی در راه است

ایسنا - آیت الله میرباقری با بیان اینکه فرمان ظهور امام‌زمان (عج) در عالم جاری شده است و ما هر سال یک‌قدم به سمت پیروزی نزدیک می‌شویم، گفت: در شب قدر باید التماس کنیم و دعایمان این باشد که پیروزی حق رقم بخورد و ما در کنار امام‌زمان (عج) باشیم.

به گزارش رسا، آیت‌الله سید محمدمهدی میرباقری در مراسم احیای شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در حرم مطهر بانوی کرامت با اشاره به آیه اول سوره مبارک نحل اظهار داشت: خداوند می‌فرماید فرمان الهی صادر شده و این امر قطعاً به نتیجه می‌رسد؛ بنابراین عجله و شتاب در این امر نداشته باشید.

وی با بیان اینکه در روایات یکی از معانی امر در آیه اول سوره نحل امر مربوط به امامت و ولایت اهل‌بیت و ظهور دانسته شده است، افزود: فرمان ظهور امام‌زمان (عج) در عالم جاری شده است و در حال تحقق است و نباید در این امر عجله کرد.

vkbanner.jpgوال کیلمر، ستاره هالیوود و بازیگر فیلم‌های «تاپ گان» و «بتمن برای همیشه» در سن ۶۵ سالگی درگذشت. مرسده کیلمر، دختر این هنرپیشه سرشناس به نیویورک تایمز گفت پدرش روز سه‌شنبه، ۱ آوریل، بر اثر ذات‌الریه درگذشت. او در سال ۲۰۱۴ به سرطان گلو مبتلا شده بود و بعداً بهبود یافت.

وال کیلمر، بازیگر سرشناس هالیوود که برای نقش‌آفرینی در فیلم‌هایی، چون «بتمن برای همیشه»، «درها» و «تومب‌استون» شناخته می‌شد، در سن ۶۵ سالگی درگذشت.

او از سال ۲۰۱۵ با سرطان گلو دست‌وپنجه نرم می‌کرد که این بیماری توانایی تکلم او را به شدت تحت تأثیر قرار داده بود.

کیلمر در طول دوران حرفه‌ای خود در فیلم‌های نمادین دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مانند «تاپ گان» و «گرما» ایفای نقش کرد، اما شهرت او با حاشیه‌هایی همراه بود و برخی او را بازیگری دشوار برای همکاری توصیف می‌کردند؛ از جمله درگیری‌اش با مارلون براندو در پشت صحنه فیلم «جزیره دکتر مورو».

555.jpg

2-3.jpgایران اینترنشنال - فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان، گفت: «احتمال دارد که دولت مقرراتی را تعیین کند که اعضای کابینه، در صورت سفرهای شخصی به خارج از کشور، اطلاع‌رسانی انجام دهند تا مشکلی ایجاد نشود.»

او افزود: «سبک زندگی اعضای کابینه یک موضوع شخصی است، اما باید به‌گونه‌ای باشد که باعث تحریک مردم نشود.» پیش‌تر روابط عمومی معاونت پارلمانی ریاست جمهوری، سفر شهرام دبیری معاون پارلمانی دولت به قطب جنوب را تایید کرد.

سه شنبه، پنجم فروردین ۱۴۰۴، تصاویر متعددی از شهرام دبیری اسکویی، به همراه یک زن، در فضای مجازی منتشر شد که او را در کنار یک کشتی و اماکنی در بوئنوس آیرس آرژانتین نشان می‌داد. هزینه تور قطب جنوب برای دو نفر، برابر ۱۲ سال حقوق یک کارمند ساده است.

oveisi.jpgمراد ویسی - ایران اینترنشنال

در روزهای اخیر، بسیاری از کشورها، سیاستمداران و تحلیل‌گران نظامی درباره احتمال حمله آمریکا و اسرائیل به جمهوری اسلامی سخن می‌گویند. دونالد ترامپ تهدید کرده که در صورت عدم دستیابی به توافق، تأسیسات هسته‌ای ایران را به‌طور گسترده بمباران خواهد کرد.

در مقابل، روسیه و چین ضمن مخالفت با چنین حمله‌ای، نسبت به پیامدهای گسترده آن هشدار داده‌اند.

در اسرائیل نیز بحث درباره قریب‌الوقوع بودن حمله شدت گرفته و شمارش معکوس برای انجام یک عملیات نظامی سنگین در جریان است. در همین حال، علی خامنه‌ای اعلام کرده که جمهوری اسلامی در صورت حمله، پاسخی ویرانگر خواهد داد.

با توجه به این مواضع، به‌نظر می‌رسد که مذاکرات جدی میان طرفین در جریان نیست و احتمال درگیری نظامی بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است. شواهد حاکی از آن است که حمله‌ای در راه خواهد بود. در این میان، شش سوال اساسی مطرح است که بسیاری به‌دنبال یافتن پاسخی برای آن‌ها هستند:

۱-حمله در چه زمانی انجام خواهد شد؟

۲-آیا حمله توسط آمریکا انجام خواهد شد، اسرائیل یا هر دو به‌طور مشترک؟

۳-ابعاد و شدت حمله تا چه حد خواهد بود و چه اهدافی مورد حمله قرار خواهند گرفت؟

۴-آیا خامنه‌ای و فرماندهان سپاه نیز هدف قرار خواهند گرفت و کشته خواهند شد؟

۵-جمهوری اسلامی چگونه و در چه سطحی قادر به پاسخ‌گویی خواهد بود؟

۶-مدت زمان درگیری چقدر خواهد بود و آیا این درگیری به یک جنگ تمام‌عیار تبدیل خواهد شد و ممکن است به سقوط جمهوری اسلامی منجر شود؟

زمان احتمالی حمله

یکی از سوالات اصلی در ذهن مردم این است که اگر حمله‌ای قرار باشد انجام شود، چه زمانی رخ خواهد داد؟

از نظر تحلیلی، حمله در زمانی انجام خواهد شد که آمریکا، به‌ویژه دونالد ترامپ، به این نتیجه برسد که تلاش‌های دیپلماتیک برای رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی به نتیجه نرسیده و راهی جز اقدام نظامی باقی نمانده است.

شواهد و قرائن نشان می‌دهد که چنین شرایطی بسیار نزدیک است. اظهارات خامنه‌ای، تشدید لحن طرفین و همچنین ابراز نگرانی روسیه و چین از پیامدهای حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران همگی نشان‌دهنده کاهش امید به راه‌حل دیپلماتیک و افزایش احتمال اقدام نظامی هستند.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

یکی از نشانه‌های نزدیک شدن حمله، سفر فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) به اسرائیل در این هفته است. تجربه‌های گذشته نشان داده که هماهنگی میان آمریکا و اسرائیل در چنین مواردی به‌شدت افزایش می‌یابد.

علاوه بر این، ناو هواپیمابر کارل وینسون آمریکا نیز به‌سمت منطقه حرکت کرده و انتظار می‌رود طی دو هفته آینده در منطقه مستقر شود. این ناو در کنار ناو هواپیمابر هری ترومن قرار خواهد گرفت .

princeton.jpgایران اینترنشنال - سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای، با استقبال از تعلیق بودجه ۲۱۰ میلیون دلاری بودجه فدرال دانشگاه پرینستون، از دونالد ترامپ رییس‌جمهوری آمریکا خواست که بازگرداندن این بودجه را به قطع همکاری این دانشگاه با حسین موسویان، سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان، مشروط کند.

به‌گفته این سازمان جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین حامی دولتی یهودستیزی است و به‌همین دلیل، یک مقام ارشد سابق حکومت ایران باید در دانشگاه پرینستون فعالیت کند.

علاوه بر سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای، شماری از فعالان سیاسی، مدنی و خانواده‌های دادخواه نیز پیش از خواستار اخراج حسین موسویان از دانشگاه پرینستون شده بودند. انجمن علمی محققان آمریکا نیز در ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ از دانشگاه پرینستون خواست فورا حسین موسویان، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی و از مذاکره‌کنندگان پیشین حکومت ایران را برکنار کند.

پیش از آن نیز شبکه فاکس نیوز در در ۲۸ آبان ۱۴۰۲ گزارش داده بود که کمیته آموزش کنگره آمریکا تحقیقات خود را درباره ارتباط دانشگاه پرینستون با حسین موسویان، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی و از نزدیکان حکومت، آغاز کرده است. موسویان در شهریور سال جاری در نشست سالیانه فرماندهی استراتژیک آمریکا سخنرانی کرد.

بر اساس این گزارش، کمیته آموزش و نیروی کار مجلس نمایندگان آمریکا که نفوذ زیادی در کنگره دارد روز پنجشنبه تحقیقاتی را درباره نقش موسویان ر دانشگاه پرینستون آغاز کرد، زیرا موسویان متهم به پیشبرد منافع جمهوری اسلامی است و جمهوری اسلامی نیز از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند.

رسانه آمریکایی سمافور نیز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت سال گذشته در گزارشی تحقیقی به روابط نزدیک دانشگاه پرینستون با مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر پرداخت.

بر اساس این گزارش، پس از شکستن یخ روابط تهران و واشینگتن در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما، دانشگاه پرینستون با استفاده از این فرصت، قصد داشت نقش یک بازیگر محوری را در ترمیم روابط حکومت ایران و ایالات متحده ایفا کند.

به‌نوشته سمافور، این دانشگاه مرکز مطالعات ایران را تاسیس کرد، یک دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی را در ساختار خود پذیرفت و برنامه تبادل دانشجو با ایران به راه انداخت.

توقف ۲۱۰ میلیون دلار بودجه فدرال دانشگاه پرینستون در پی تحقیقات درباره یهودستیزی

دولت دونالد ترامپ سه‌شنبه ۱۲ فروردین اعلام کرد که در جریان تحقیق درباره اتهامات یهودستیزی در دانشگاه پرینستون، مبلغ ۲۱۰ میلیون دلار بودجه فدرال این دانشگاه را به حالت تعلیق درآورده است.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

یک مقام دولتی به پایگاه خبری دیلی کالر (Daily Caller) گفت: «دانشگاه پرینستون سیاست‌های نژادپرستانه و یهودستیزانه را تداوم بخشیده است.»

او افزود که این تصمیم به معنای پایان تحقیقات در این زمینه نیست، بلکه بررسی‌ها همچنان ادامه دارد.

khodkoshi.jpgایران اینترنشنال - بر اساس اطلاعات اختصاصی رسیده به ایران اینترنشنال، شواهد یافت شده از گزارش پزشکی قانونی اهواز و مشاهدات صحنه مرگ، نشان می‌دهد ابوالفضل عابدینی، روزنامه‌نگار، زندانی سیاسی سابق و عضو حزب پان ایرانیست، بر خلاف اعلام رسانه‌های رسمی، ممکن است به قتل رسیده باشد.

شش فروردین در شبکه‌های اجتماعی اعلام شد پیکر عابدینی در خانه‌اش در اهواز یافته شده و بعدتر اعلام شد او به‌دلیل سکته مغزی درگذشته است .

منبعی مطلع که به شرط ناشناس ماندن با ایران اینترنشنال گفتگو کرد، با اشاره به صحنه یافتن پیکر این زندانی، گفت «پس از درخواست نزدیکان ابوالفضل، پلیس و آتش‌نشانی در محل حاضر شده و پس از آن‌که موفق شدند وارد خانه شوند، پیکر او را در حالی یافتند که حلق‌آویز شده بود.»

بنا برگفته همین منبع، گزارش پزشکی قانونی درباره علت نهایی مرگ این فعال سیاسی، تایید می‌کند که مرگ او در نتیجه خفگی رُخ داده است.

ابهامات صحنه مرگ یا قتل

یکی از کسانی که گزارش پلیس درباره یافتن پیکر ابوالفضل عابدینی را دیده است به ایران اینترنشنال گفت «در گزارش پلیس گفته شده در خانه قفل بوده و به‌دلیل وجود کلید از داخل خانه، امکان باز کردن در ورودی خانه از بیرون هم امکان پذیر نبوده و به همین دلیل در خانه با نظارت پلیس و اقدام آتش نشانی شکسته شد.»

منبع مطلعی که با ایران اینترنشنال صحبت کرد گفت دست‌کم دو مورد دیگر در صحنه مرگ، این گمانه را که این زندانی سیاسی سابق به قتل رسیده است، تشدید می‌کند «وقتی پیکر او را از طناب پایین کشیدند، یک عینک ته استکانی بر چشمان ابوالفضل بود. این در حالی است که همه دوستان و نزدیکانش می دانند او به عینک نیاز نداشت و عینک نمی‌زد.»

hs.jpg
این منبع با تاکید بر این‌که خانواده او هم از دیدن عینک بر صورت او شگفت‌زده شده بودند، نزد پلیس شهادت داده‌اند که این عینک متعلق به ابوالفضل نیست.

به گفته منبع ایران اینترنشنال، هنگام بررسی پیکر ابوالفضل و زمان شستن آن، کبودی زیادی بر روی بیضه‌ها و دو زانوی او مشاهده شده است، اما در گزارش پزشکی قانونی به این کبودی‌ها اشاره‌ای نشده است .

به گفته پزشکی که با ایران اینترنشنال گفتکو کرد، «این کبودی‌ها آن‌طور که توصیف شده است، نمی‌توانند مربوط به تصادف این روزنامه‌نگار در بهمن ماه سال گذشته باشد، چرا که آثار کبودی بعد از دو ماه، مرتفع می گردد.»

احضار به خاطر یک توئیت

بنا بر اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، ابوالفضل عابدینی پس از مدتی دوری نسبی از شبکه‌های اجتماعی، در چند ماه اخیر دوباره در شبکه اجتماعی ایکس فعال شده بود و از جمله در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی، توئیت نوشته و اظهار موضع کرده بود.

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

در آخرین توئیتی که او یکشنبه سوم فروردین در شبکه ایکس نوشت، عابدینی پیش بینی کرده بود سال تازه شمسی، سال پایانی جمهوری اسلامی باشد.

او در آخرین پیام خود در حساب ایکس نوشته بود: «به یاری مردم بزرگ ایران بساط حکومت ظلم و فساد را امسال بر می‌اندازیم و ایران را آزاد خواهیم کرد.»

به گزارش رادیو فرانسه، حسینعلی نیّری از اعضای "هیئت مرگ" در اواخر دهۀ ۱۳٦٠ مُرد. رئیس قوۀ قضائیه ایران، غلامحسین محسنی اژه‌ای، با اعلام خبر مرگ وی در بستر بیماری بعید ندانست که رنجوری و مرگ او "ناشی از سالیان مدید خدمتگزاری به نظام مقدس جمهوری اسلامی و دستگاه قضایی" آن بوده باشد

در همین زمینه: مرگ حسین‌علی نیری (از قضات بلندپایه عضو هیات مرگ) و ابهام‌ها درباره علت آن

:::

ویدیوهای منتشر شده رقص و پایکوبی مردم را در روز سیزده‌بدر در پارک لاله تهران نشان می‌دهد. ایرانیان روز چهارشنبه، ۱۳ فروردین، در شهرهای مختلف به دل طبیعت رفتند و با شادی و به‌جا آوردن رسوم، سیزده بدر را مانند هر سال برگزار کردند

:::

محمد خاکپور، بازیکن پیشکسوت فوتبال ایران، در برنامه کانال «فوتبال ۳۶۰» با اشاره به شرایط کشور گفته است: «من امید را می‌بینم. من همیشه اعتقادم این است که نور بر تاریکی پیروز می‌شود.» چندی پیش علی دایی نیز در ویدئویی چنین جمله‌ای را بیان کرد.

abbasi.jpgبازپخش ویدیویی قدیمی از حسن عباسی مورد توجه قرار گرفته است

عباسی در این سخنرانی می‌گوید:

ما زمانی می توانیم بگوییم مذاکره می کنیم که این چند شرط محقق شود

آمریکا باید همه وب سایت‌های پورن را ببندد

حجاب را به رسمیت بشناسد

وال استریت را به عنوان مرکز ربای جهانی ببندد

بساط اسرائیل را جمع کند و ببرد

و مسلمان شود

تا آمریکایی ها را به دین خود در نیاوردید، دست از سرشان برندارید.

اگر ما آمریکایی ها را به دین خود شیعه دوازده امامی در نیاوریم، ما را به دین خود در می آوردند و ما را مثل خود رباخوار و فاسد می کنند. تا کل جهان را به دین خود در نیاوردید نمی توانید از پا بنشینید.»

:::

mohajerani.jpgمصاحبه خردمندانه علی لاریجانی

عطاءالله مهاجرانی (وزیر ارشاد دولت اصلاحات در توییتی نوشت:

🔹اعلام تغییر دکترین هسته ای ایران که در مصاحبه بسیار سنجیده، خردمندانه و به هنگام دکتر علی لاریجانی مطرح شد. به نظر می رسد تصمیم روشن و صریح نظام و در جهت حفاظت از کشور و ملت و نظام و انقلاب اسلامی است. و اعدوا لهم مااستطعتم من قوة.

🔹و البته رد صلاحیت آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی و دکتر علی لاریجانی به عنوان نامزد ریاست جمهوری، نقاط پرسش برانگیزی در تاریخ شورای نگهبان است که برای همیشه باقی می‌‌ماند.

tweet33.jpgواکنش‌ها به تهدید علی لاریجانی برای ساخت سلاح هسته‌ای؛ کاخ سفید: به تهدید نظامی روی خوش نشان نمی‌دهیم

اپک تایمز - مدیر ارتباطات شورای امنیت ملی آمریکا در واکنش به تهدیدات مطرح شده توسط جمهوری اسلامی گفته است که دونالد ترامپ و دولت او به تهدیدات نظامی روی خوش نشان نمی‌دهند.

جیمز هویت با بیان این مطلب به واشنگتن فری‌بیکن افزوده است که رئیس‌جمهور ایالات متحده کاملا واضح گفته است که ترجیح می‌دهد از طریق کانال‌های مستقیم دیپلماتیک با تهران مذاکره کند و اگر آن‌ها به تلاش‌هایشان برای دستیابی به سلاح هسته‌ای پایان ندهند، با عواقب جدی مواجه خواهند شد.

همچنین کاخ سفید اعلام کرده است که ترامپ به‌تازگی پاسخ نامه به رهبر جمهوری اسلامی را دریافت کرده است. تهدیدهای نظامی سران جمهوری اسلامی علیه آمریکا بعد از ارسال پاسخ نامه به ترامپ افزایش یافته است.

نشریه تلگراف نیز به تازگی به نقل از یک مقام جمهوری اسلامی اعلام کرده است که فرماندهان ارشد از تهران دستور گرفته‌اند تا خود را برای حمله‌ای پیش‌دستانه به پایگاه استراتژیک آمریکا در جزیره دیگو گارسیا با استفاده از موشک‌ها و پهپادها آماده کنند.

واشنگتن فری‌بیکن در تحلیل وضعیت کنونی نوشته است: «این اولین بار است که تهران آمادگی‌های نظامی خود را برای یک درگیری احتمالی با آمریکا اعلام می‌کند که نشان می‌دهد افق‌های دیپلماتیک در حال تیره شدن است.»

علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی ساعاتی بعد از سخنرانی علی خامنه‌ای در «نماز عید فطر» که در آن ایالات متحده را به «ضربه متقابل محکم» تهدید کرده بود، گفت که اگر ایالات متحده یا اسرائیل، ایران را بمباران کنند، «ایران مجبور خواهد شد که به سمت سلاح هسته‌ای برود، ایران چاره‌ای ندارد، چون مردم فشار می‌آورند که برای امنیت کشور این کار را کنیم.»

nasiri.jpgجمهوری‌خواهی دموکراتیک و جدال نابرابر با ائتلاف نانوشته اسلام‌گرایان و پهلوی‌طلب‌ها

علی افشاری

‏🔻نیروهای ملی، دموکراتیک، آزادی‌خواه، عدالت‌طلب، انسان‌گرا و باورمند به توسعه متوازن و همه‌جانبه، قربانیان مشترک شاهنشاهی پهلوی ‌و‌ جمهوری اسلامی هستند.

🔻ساواک هنوز در ایران فعال است و همراه با وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه در حال انتقام گرفتن از انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ و مقابله با هر خیزش مردمی است که رها کردن ایران از استبداد و الیگارشی، سنت‌های کهن مروج بردگی، تبعیض و اقتدارگرایی را دنبال می‌کند.

🔻در نابرابر بودن میدان فعالیت جمهوری‌خواهان دمکراتیک با اسلام‌گرایان و پهلوی‌طلب‌ها، انحصار رسانه‌ای داخل و خارج روشنگر است. «رسانه پارسی» که مروج پهلوی‌طلبی، ملی‌گرایی شبه فاشیستی و ناسیونالیسم وارداتی است، آزادانه فعالیت می‌کند اما استودیو پات بلافاصله با مداخله نیروهای امنیتی تعطیل می‌شود! منبع: تحکیم ملت

واکنش مهدی نصیری:
پ ن: اگر آقای علی افشاری می دانست که یک روز قبل از پلمب کردن استودیو پات مناظره بنده و آقای احمد زید آبادی در این استودیو برگزار شده بود و بلافاصله پس از آن گفتگویی با خانم بهاره هدایت در باره خاطرات زندان انجام گرفته بود و یک ساعت بعد از پلمب کردن قرار بود مناظره من و آقای سلیمانی اردستانی در باره سکولاریسم در همین استودیو برگزار شود، آیا باز هم حکیمانه چنین تحلیل می کرد که "نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی در صدد برخورد و مبارزه با گرایشهای طرفدار پهلوی در جهت تقویت جبهه رنگارنگ ضد پهلوی بر آمده اند؟!"

پاسخ علی افشاری به نقد مهدی نصیری
‏🔻جناب نصیری اگر اندکی از حکمت سینایی و منطق ارسطویی آموخته در حوزه علمیه را مد نظر داشتند متوجه می‌شدند که پست من ارتباطی به میهمانان دعوت شده به استودیو پات نداشت! بلکه جهت‌گیری کلی آن مد نظرم بود.

🔻تبعیض رسانه‌ای آشکاتر از آن است که نیاز به حجت داشته باشد! همگان هم وضعیت ویژه آقای مهدی نصیری را ندارند که بعد از بازداشت چندساعته در آرامگاه فردوسی با عذرخواهی «برادران اطلاعات سپاه» آزاد شوند.

🔻واکنش شتابزده آقای نصیری درحالیکه مخاطب مطلب من نبودند، حکم "آفتاب آمد دلیل آفتاب" را دارد. دعوت شدن افراد دلیلی بر مالکیت میهمان بر رسانه میزبان نمی‌شود! استودیو «پات» از بدو تاسیس با تهدید امنیتی مواجه شد و سرانجام نیز مهدی محمودیان به خاطر بی‌اعتنایی به تهدیدات امنیتی‌ها سر از زندان در آورد و در نهایت استودیو پات پلمپ شد.

🔻رویکرد من مقابله آشتی‌ناپذیر با تمامی اشکال استبداد اعم از پهلوی‌طلبی، اصلاح‌طلبی دولت‌محور و اصول‌گرایی است. بدیهی است که خواهان فرصت برابر برای همگان، برچیده شدن سانسور و تعطیل نشدن رسانه هستم و از آزادی بیان همه نحله‌های سیاسی از جمله پهلوی‌طلبان دفاع می‌کنم.

🔻اما در عین حال نمی‌توانم چشم بر غذاهای تدارک شده در مطبخ امنیتی‌ها و طراحی زمین‌های بازی چشم ببندم. البته ممکن است بازیگران متوجه طراحی‌های امنیتی نباشند.

1-5.jpgکیهان لندن - ارینل اوسیران خبرنگار شبکه «آی ۲۴» اسرائیل می‌گوید، عربستان سعودی، قطر و کویت بطور محرمانه به تهران اطلاع داده‌اند که به ایالات متحده اجازه نخواهند داد از پایگاه‌های هوایی آنها برای حمله به ایران استفاده کند.

یک منبع سعودی همچنین تأیید کرد که عربستان و کویت به مقام‌های جمهوری اسلامی گفته‌اند این ممنوعیت شامل عملیات پشتیبانی مانند سوخت‌رسانی یا مشارکت هواپیماهای شناسایی آمریکا در هر مأموریتی که از چنین حمله‌ای حمایت کند نیز می‌شود.

این خبر در حالی منتشر شد که تنش‌ها میان آمریکا و جمهوری اسلامی افزایش یافته است. دونالد ترامپ رئیس‌ جمهور آمریکا تهدید کرده است اگر حملات حوثی‌ها متوقف نشود آنها و حامیان آنان در تهران با «پاسخ دردناک واقعی» روبرو خواهند شد.

برخی تحلیلگران می‌گویند این موضوع نشان می‌دهد که چرا ایالات متحده بمب‌افکن‌های رادارگریز B-2A Spirit را به همراه تعداد زیادی هواپیمای پشتیبانی به پایگاه هوایی «دیگو گارسیا» در اقیانوس هند منتقل کرده است.

ارتش جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای به مناسبت «۱۲ فروردین» هشدار داده است، «اگر دشمنان دچار خطای راهبردی شده و تعرضی نسبت به سرزمین ایران اسلامی نمایند، پاسخ سخت و پشیمان‌کننده دریافت خواهند نمود.»

یک هفته پیش از این وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مورد استفاده آمریکا یا اسرائیل از آسمان کشورهای منطقه برای حمله به نقاطی در خاک ایران هشدار داده بود.

در همین ارتباط عباس عراقچی در تماس تلفنی با فؤاد حسین وزیر خارجه عراق به گفت، «سوء استفاده آمریکا از پایگاه‌های مستقر در کشورهای منطقه و فضای هوایی آنها برای اقدامات تجاوزکارانه خطرات جدی پیش رو دارد.»

خبرگزاری «ایرنا» پنجم فروردین‌ماه ۱۴۰۴ به نقل از عراقچی نوشت برای کشورهای منطقه «حراست از حاکمیت ملّی» و «ممانعت از استفاده از قلمرو و امکانات آنها توسط نیروهای نظامی بیگانه در جهت ناامن‌کردن سایر کشورها» ضروری است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

اشاره او به استقرار نیروهای آمریکایی در عراق و دور تازه‌ای از انتقال هواپیماهای بمب‌افکن آمریکایی به منطقه است.

پیشتر یک مقام ارشد نظامی جمهوری اسلامی به روزنامه «تلگراف» گفته بود که «ایران در پاسخ به هرگونه حمله آمریکا»، به پایگاه دریایی مشترک آمریکا و بریتانیا در دیگو گارسیا واقع در اقیانوس هند حمله خواهد کرد.

Akbar_Karami_4.jpgنامه ی دانالد جی ترامپ به علی خامنه‌ای و پی‌آمدها ی آن را باید در زیر سرنام «گفت‌وگو ی ایران و آمریکا» گذاشت؛ دید و بررسید. حتا پیش‌تر باید رفت و به گفت‌وگو و دش‌واری‌ها ی آن در جهان‌ها ی نوین هم رسید؛ باره‌ای که هرگاه پا ی سیاست و رام‌یاری (۱) در میان باشد، به آسیبی بی‌درمان می‌ماند؛ که انگار همه‌گیر است؛ و کم‌یابیش همه‌گان گرفتار آن هستند. (حتا در کشورها ی شکوفا و گسترش‌یافته)

تا جایی که به ایران بازمی‌گردد، گفت‌وگو و بحران‌ها ی (۲) آن در ایران باره‌ای ناشناخته نیست؛ تا آن‌جا که در ایران گاهی از «امتناع گفت‌وگو» (۳) هم یاد شده است. در این چشم‌انداز فرزانشی (فلسفی) و زبانی هرگاه پای سیاست و گفت‌وگوها ی رامیارانه (سیاسی) در میان باشد، کار دش‌وارتر هم می‌شود. به این دش‌واری دشمنی ی چنددهه‌ای ایران و آمریکا و دیوانه‌گانی همانند دانالد جی ترامپ و علی خامنه‌ای (که ام‌روز قرار است سکان‌دار این گفت‌وگو باشند) را هم بیفزایید تا ببینید آدرسی که نامه ی ترامپ به آن فرستاده شده است، تا چه پایه گنگ و نفرین‌شده است. از همین‌رو در ارزیابی آن و پی‌آمدها ی آن باید بسیار درنگ کرد.

تازه این همه ی داستان نیست؛ چه، گفت‌وگو هم یک کنش است و هم یک واکنش؛ یعنی در ذهن و زبان و در رفتارها و کردارها که خود ریخت دیگری از ذهن و زبان هستند، ادامه دارد؛ و از کوزه همان می‌تراود که هست.

گفت‌وگو در زبان‌ها و ذهن‌ها ی بیابانی (بدوی) ادامه جنگ و عصبیت قومی است؛ یعنی دریافتی از پذیرش دیگری و بازشناسی (۴) ی او که هسته ی سخت گفت‌وگو و نامه‌نگاری در جهان‌ها ی نو است، در این گونه‌ها ی زهرآگین دیده نمی‌شود. در این دست کلنجارها ما در سرآمدان و رهبران با ریختی از امر‌به‌معروف، نهی‌ازمنکر و هدایت روبه‌رو هستیم؛ یعنی دو سو ی گفت‌وگو برای هدایت یکدیگر آمده‌اند؛ کوششی که ادامه ی جنگ و ریختی دیگر از آن است. (۵) در گفت‌وگوهایی که تراز جهان‌ها ی تازه است، گفت‌وگو به ریختی از دادوستد دگردیسیده است و با پذیرش دیگری و بازشناسی او آغاز می‌شود. یعنی ما با ریخت نوینی از رام‌یاری روبه‌رو هستیم که به جا ی رام‌کردن دیگری به رام‌کردن سرنوشت و سرشت سیاست و رام‌یاری کشیده می‌شود.

پذیرش دیگری همیشه با شناخت دیگری و احترام به او آغاز می‌شود؛ در نتیجه چندان عجیب نیست که برای دریافت فرآیند گفت‌وگو میان آمریکا و ایران و نیز ارزیابی ی نامه ی ترامپ و آدرس آن به خامنه‌ای و پی‌آمدها ی آن نیازمند آمریکا‌شناسی و ایران‌شناسی باشیم؛ که در هر دو داستان از نبودها و کم‌بودها بسیار رنج می‌بریم.

در نوشتار و‌ گفتاری که پیش‌تر در همین هم‌ستان (جمع) که باره ی برآمدن دوباره ترامپ به میدان سیاست و رام‌یاری بود، از برخی آسیب‌ها که به ذوق‌زده‌گی ی ‌پاره‌ای از ایرانیان انجامید (همانند بخت‌گرایی،خامی‌گرایی و اراده‌گرایی) یاد کرده‌ام. (۶) ام‌روز به آسیبی دیگری خواهم پرداخت که نمی‌گذارد، و نگذاشته است نامه ی آسیب‌شناسی گفت‌وگو میان ایران و آمریکا به خانه برسد.

برای دریافت تندوتیز و باریک آن‌چه به نامه ی ترامپ بازمی‌گردد، باید به آمریکا‌شناسی بازگشت و در زیر آن برساخت، برگفتی از سودوزیان‌ها ی (منافع) ملی داشت و ساخت.

در نبود یک آمریکاشناسی درخور نوک‌زدن به این برساخت‌ها و رخ‌دادها کمک چندانی به دریافت داستان غم‌بار ایرانیان و در پایان سیاست‌ورزی ایران‌سوز ما نمی‌کند.

برای دریافت آن‌چه به نامه ی ترامپ بازمی‌گردد هنوز باید در آمریکاشناسی ماند و تکاپویی برای دریافت بنیادها ی این نامه و به‌احتمال برآمد کار پرداخت.

در بالاآوردن آن‌چه سودها ی ملی آمریکا شناخته می‌شود نهادها ی بسیاری پادرمیانی می‌کنند. در آن میان و ژرف‌تر از چندسالاری (پلی‌آرکی) آمریکایی، دانش‌گاه‌ها، دست‌آوردها ی دانش‌گاهی و دانش‌مانیک؛ نهادها ی مدنی، حزب‌ها، سیاست‌مدارها، رسانه‌ها و پادرمیانی‌ها ی سیاسی (لابی‌گری) بسیار برجسته اند.

آن‌چه به ایران بارمی‌گردد و می‌تواند به نبود آمریکاشناسی درخور در میان ایرانیان دامن برند، پادرمیانی ی سیاسی است. باره‌ای که در ایران چندان، شناخته‌شده نیست؛ و حتا بیش‌تر بددانی‌ها‌ و نادانی‌ها ی بسیاری در باره ی آن وجود دارد و در جمع‌بندی به آن‌‌جا می‌رسد که نمی‌گذارد دریافت ما از رخ‌دادها ی سیاسی و گفتمان‌ها ی جاری به ساحل برسد و راهی برای پی‌گیری سودها ی ملی بگشاید.

پادرمیانی سیاسی به ویژه در باره ی نامه ی ترامپ از آن‌جا که پای اسراییل و‌ نقش برجسته ی پادرمیانان اسراییلی یا نزدیک به اسراییل را به داستان بازمی‌کند، بسیار راه‌بردی است؛ و می‌تواند در نوشتن سرنوشت ایران بی‌مانند باشد.

در ایران شوربختانه به جهت نبود شکوفایی سیاسی در بنیادها دریافت درخور و ملی از سودها و زیان‌ها ی ملی در میان نیست! در این شلم‌شوربا ی رام‌یاری (سیاسی) اگر رهبری ی دراز و چنددهه‌‌ای علی خامنه‌ای را که لبریز از آمریکاستیزی، غرب‌ستیزی و نوستیزی است به داستان بیفزاییم دش‌واری دریافت و پی‌گیری داستان چندلایه خواهد شد.

در میان همه ی آن‌چه که به شکاف و دشمنی ایران و آمریکا بازمی‌گردد کردور(فاکتور) ها ی ناپایدار بسیاری هست که این داستان را دگرگون می‌کند؛ اما دو کردور پابرجا هم هست؛ یکی همین شخصیت رخمی و رهبری ی زهرآگین خامنه‌ای است که به‌طور پیوسته به کام سیاست خارجی ایران ریخته می‌شود (و رام‌یاری و سیاست‌ورزی را از پای می‌آورد.) و دیگری پادرمیانان سیاسی اسراییلی هستند که دریافتی روشن و راهبردی از سودوزیان‌ها ی اسراییل دارند و آن را به گونه‌ای کارآمد به سیاست خارجی در آمریکا پیوند می‌دهند.

به‌گونه‌ای که حتا پشتی‌بانی از اسراییل را به باره‌ای فراحزبی در آمریکا دگردیسیده است. یعنی هر دو حزب آمریکا آشکارا، پی‌وسته و به‌گونه‌ای کارآمد پشتی‌بانی از امنیت اسراییل را به یکی از آماج‌ها ی سیاسی خود کشانده‌اند.

در حالی که در ایران و در باره ی ایران به‌طور وارونه دشمنی با ایران به باره‌ای فراحزبی درآمده است. یعنی هیچ حزبی هیچ بهره‌ای در هواداری از ایران ندارد؛ و نمی‌برد.

این بردار و کردار مهم در سیاست خارجی برآمد دریافت تندوتیز و باریک سیاست و آمریکاشناسی در اسراییل و وارونه ی آن در ایران به‌ویژه در کاسه ی سر علی خامنه‌ای است.

در این چشم‌انداز باید به نامه ی ترامپ (۷) نگاه کرد و به ارزیابی آن پرداخت.

حتا اگر متن نامه همان باشد که در پانویس آمده است، و با آن‌که در دولت دوم ترامپ روی‌کردها ی گونه‌گونه و نا‌هم‌سازی در باره ایران و صورت‌بندی دش‌واری دیده می‌شود، (۸) با این همه نباید فراموشید که در پایان پادرمیانی سیاسی برای اسراییل همه را به خط خواهد کرد؛ و مایکل والتز مشاور امنیت ملی آمریکا که بر این باور است «ایران برنامه تولید بمب اتم دارد؛ و باید آن‌ را تسلیم یا با جنگ ایستاند.» میخ خود را در کابینه خواهد کوبید! مگر آن‌که پیش‌تر در ایران میخی بر کله ی پوک علی خامنه‌ای و جریان راست جنگ‌طلب فرورود و بخت گفت‌وگو با ترامپ را نادیده و ناآزموده نگذارد.

اگر به روان‌شناسی ترامپ و نیز رفتارشناسی او در دیدار و گفت‌وگو با کیم‌ جون اون رهبر کره شمالی چشم داشته باشیم (۹)، خواهیم دید که این شخصیت شکننده، بدپندار، نزدیک‌بین، خودنواز، خودنما، شلخته و سطحی شاید مناسب‌ترین فرد برای گرفتن امتیاز از آمریکا باشد. او را یک گروه سیاست‌مدار دانا، باهوش، خودبسنده و بابرنامه می‌تواند به آسانی بخواباند و از پای درآورد؛ باید امیدوار بود که خامنه‌ای کوچک‌تر، ترسوتر، بیمارتر و بدپندارتر از او نباشد و برای نگهداری ی دست‌مال شخصیت کوچک خود قیصریه ی بزرگ ایران را به آتش نکشد.

Mehran_Rafiei.jpg
در تایید نامه استاد مهرآیین

چرا چت کردنت نامستقیم است؟

مگر قصدت رواجِ پانتومیم است؟

زبانت بهر خطبه نیست کوتاه

نشیند گِرد تو شیاد و روباه

دو ساعت چون نشینی پایِ منقل

چه بحثی می کنی با جمعِ انگل؟

چو مَحرَم بوده ای با شخصِ پوتین

دگر شِکوه مکن از پیرِ بی دین

مگو چون آن اسد حرفی اضافی

ندیدی حاصل هر قصه بافی؟

نخواندی نامهِ استادِ دانا؟

چرا پس می کنی امروز و فردا؟

بیا پایین دگر از کُرسیِ خویش

که راهت بسته شد از پشت و از پیش

به ماتحتت نزن هر دم بنفشه

که بختت با دوا درمان نمیشه

مزن ساز و دهل با جیبِ خالی

مرو سویِ اتُم با خوش خیالی

نبینی روزِ خوش زین پس درین خاک

که دارد صد هزاران غنچهِ پاک

دگر فتنه نکن در کنجِ خلوت

بهارت شُد خزان ای شیخِ شهوت

نیاید امنیت از شهرِ موشک

برو اندیشه کن از بهرِ پوشک

همان بهتر که گردی زود تسلیم

که گوید نکته ها اوراقِ تقویم

Ali_Shakeri_Zand.jpgبختیار یک شخص نیست؛ یک راه است؛

راه امروز و آینده‌ی ایران

بخش بیست‌وچهارم ـ ج

۱۳ـ برخورد محمـدرضاشاه به روش مصدق

۱۳ـ ۱ـ پادشاه در سایه‌ی حکومت فردیِ سالهای ۴۰ دست به اصلاحات ارضی تقلیدی و نادرستی بنام «انقلاب سفید» زد، و غافل از نتایج ویرانگر آن در کتاب مأموریت من برای وطنم، ضمن حملات غیرمنصفانه به نخست‌وزیری که در احمدآباد زندانی و از امکان دفاع از خود محروم بود، از جمله نوشته‌بود :

« ... وقتی به نخست‌وزیری رسید برنامه‌ای را که من برای تقسیم املاک سلطنتی بین روستاییان فقیر داشتم متوقف‌ساخت.

«در حالی که این برنامه یکی از بهترین وسائل برای بالا‌بردن سطح زندگانی مردم عادی کشور بود. علت آن بود که مصدق نمی‌توانست چنین عمل مثبت و اقدام مفیدی را تحمل‌کند.(...) تصور می‌کنم از اینکه برنامه‌ی توزیع املاک رضایت عمومی را جلب ‌کرده دچار حسد شده‌بود و چون خود از ملاکین عمده بود و به‌دارایی خویش دلبستگی بسیار داشت از اجرای برنامه‌ی تقسیم املاک سلطنتی احساس شرمساری می‌کرد. خوشبختانه قبل از آنکه مصدق بتواند این مخالفت را به مرحله‌ی عمل برساند سقوط ‌کرد [؟] (...)»

۱۳ـ۲ـ «ابتدا یادآوری می‌کنیم که دکتر مصدق، با آنکه پیش از قانون اصلاحات ارضی زمین‌های خود را میان فرزندانش تقسیم‌کرده‌بود، پس از تصویب این قانون نیز آن تقسیم را لغو‌کرد و پس از اجرای قانون درباره‌ی املاک او، باقی‌مانده را از نو میان وُرّاث خود تقسیم‌کرد، و سپس به پاسخ او به پادشاه می‌پردازیم.»

«در برابر ادعای نادرست و غیرمنصفانه‌ی شاه او از چند زاویه به ادای پاسخ می‌پردازد، که یکی از آنها این یادآوری است که :

"... چه بی‌عدالتی از این بیشتر که اعلیحضرت شاه فقید ۵۶۰۰ رَقَبه املاک مردمی از هر طبقه را به‌‌زور و بدون اینکه حتی یک اعلان ثبت در روزنامه‌‌های وقت منتشر‌شود مالک شده‌باشند و اعلیحضرت محمـدرضاشاه پهلوی به‌عنوان ارث پدر این املاک را به زارعین بفروشند و وجهی بدین طریق بر ثروت خود اضافه‌کنند."»

۱۳ـ۳ـ دکتر مصدق سپس در پاسخ خود نکاتی را مطرح می کند که در بالا از کتاب خاطرات او نقل کردیم و مربوط به وضع ویژه‌ی اقلیمی ایران و ساخت کشاورزی آن بوده که با آن وضع انطباق داشته و تغییر آن می بایست با تدابیر خاص و برخورداری از خزانه‌ی مالی برای تأمین هزینه‌های آن صورت می‌گرفت.

پیشتر گفتیم که به گمان او پیش از استیفای حقوق ایران از منابع نفت این منابع به دشواری تأمین می‌توانست‌شد.

سخنان روحانی درباره مذاکره با آمریکا و پیامش به پزشکیان

ansariLari.jpgمحمدابراهیم انصاری لاری

علی لاریجانی در مصاحبه تلویزیونی دیشب خود در پاسخ به تهدیدهای اخیر #ترامپ گفته است: "اگر آمریکا کار اشتباهی بکند، ما مجبور می‌شویم به سمت سلاح هسته‌ای برویم".

اگر هرکس دیگری جز لاریجانی این حرف را زده بود، می‌شد از کنار آن رد شد و آن را نادیده گرفت؛ مثل خیلی از سخنانی که تحت عنوان رجزخوانی از سرداران و سرلشکران و مسئولان کوچک و بزرگ می‌شنویم.

برخی از آن سخنان واقعا رجزخوانی محسوب می‌شود و لازم هم هست و برخی از آنها به قول امروزی‌ها خالی‌بندی‌های فاحش و آشکاری است که بیان آنها نتایج کاملا وارونه‌ای به همراه دارد و اسباب طعن و طنز بدخواهان می‌شود.

اما این‌بار این علی لاریجانی است که حرف از سلاح هسته‌ای میزند. به سابقه و تجربه و پختگی و سختگی که از او انتظار هست، کاری نداریم و اینکه ایشان در کسوت مشاور عالی رهبری چنین اظهارنظری کرده‌اند هم کاری نداریم.

اما تا جایی که می‌دانیم او فلسفه و منطق خوانده است. خوب است علی آقا لاریجانی یکبار دیگر سخنانش را مرور کند و ببیند عقلای اهل منطق با کنار هم گذاشتن نظر قاطع رهبری که به کرات نه‌تنها اراده به داشتن سلاح هسته‌ای بلکه تمایل به آن را هم مردود اعلام کرده‌اند و سخن تر ‌و تازه خودش در مورد سلاح هسته‌ای به چه نتیجه منطقی می‌رسد؟

مفهوم صریح و روشن سخن آقای لاریجانی این است که «اگر آمریکا اشتباهی بکند، ما هم ناچار اشتباه بزرگ‌تری مرتکب می‌شویم و هرچه باداباد؛ ولو بلغ ما بلغ...».

حالا شما خودتان را بگذارید جای دشمنان کوچک و بزرگ جمهوری اسلامی که شاه‌بیت بهانه‌شان برای دشمنی و شاخ‌و‌شانه کشیدن، همین مقوله هسته‌ای است.



چطور می‌شود با این نوع مواجهه دنیا را قانع کرد که سلاح هسته‌ای در قاموس جمهوری اسلامی و مرام و روش رهبری آن هیچ جایگاهی ندارد؟ شاید تا زمانی که دیگران در هر پست و‌ مقامی چنین اظهارنظری می‌کردند، چندان مهم نبود؛ اما این‌بار این علی لاریجانی است که به‌صراحت تهدید به سلاح هسته‌ای می‌کند، آن‌هم در یک گفت‌وگوی رسمی تلویزیونی...

آقای لاریجانی اگر خواسته‌اند فقط رجز بخوانند و دشمن را بترسانند که اولا، وظیفه ایشان رجزخوانی نیست و این کار را کماکان باید به نظامیان سپرد. ثانیا، با توجه به آنچه گذشت شنیدن این سخن از زبان ایشان نه.تنها دشمن را نمی‌ترساند، بلکه منطقا سبب جری‌تر شدن دشمن غدار و بهانه‌جو می‌شود و تاثیر آن در داخل هم جز ایجاد ناامنی و آشفته کردن روح و روان مردم چیز دیگری نخواهد بود.

به نظر می‌رسد در شرایط فعلی ایشان و شخصیت‌های تاثیرگذاری مثل ایشان علی‌القاعده باید به دنبال روش‌ها و راه‌های دیپلماتیک باشند که کشتی بحران‌زده و ناتراز کشور را به سلامت از دل امواج و طوفان‌های بلاخیز عبور دهند و خطر مهلک درگیری نظامی و جنگ را از سر ملک و ملت دور کنند.

و اگر... و اگر... خدای نخواسته ایشان با این اظهارات خواسته‌اند پرده از یک حقیقت بردارند که در اینصورت اميدواربم نه آن ديوانه قلدر كار اشتباهی بكند و نه جمهوری اسلامی ناچار شود اشتباه بزرگترى مرتكب شود و نامش به‌عنوان آغازگر یک جنگ فراگیر جهانی در تاریخ ثبت شود.

1-4.jpgپایگاه خبری «یدیعوت اخرونوت» گزارش داد، در اسرائیل پیش‌بینی می‌شود که لحظات تصمیم در مورد موضوع ایران نزدیک است

کیهان لندن - در این گزارش که ۲۹ مارس ۲۰۲۵ (نهم فروردین‌ماه) منتشر شد آمده در روزهای اخیر بحث‌های متعددی در مورد شکل تصمیم‌گیری درباره جمهوری اسلامی صورت گرفته است. این تصور وجود دارد که اگر تلاش‌های دیپلماتیک دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای توافق با جمهوری اسلامی نتیجه نداشته باشد، از طریق گزینه‌های نظامی اقدام شود.

در حال حاضر پیش‌بینی می‌شود که در ماه‌های آینده مذاکرات بطور غیرمستقیم بین واشنگتن و تهران انجام شود که در پایان این مذاکرات در مورد امکان دستیابی به توافق برای پایان برنامه هسته‌ای شفاف‌سازی خواهد شد اما در اسرائیل همزمان برای این سناریو که مذاکرات به نتیجه نمی‌رسد، آماده می‌شوند.

اترامپ تأکید کرده است که دیپلماسی را ترجیح می‌دهد اما اگر جمهوری اسلامی مذاکره را نپذیرد اتفاقات «بسیار بسیار بدی» برایش خواهد افتاد.

از سوی دیگر «کانال ۱۴» تلویزیون اسرائیل گزارش داد که حمله به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی احتمالاً «بسیار نزدیک» است.

بر اساس این گزارش، اسرائیل و آمریکا قصد دارند با وارد آوردن ضربه‌ای بی‌سابقه، نه‌تنها برنامه هسته‌ای ایران را نابود، بلکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز فلج کنند؛ ضربه‌ای که می‌تواند به تضعیف جدی یا حتی سقوط نظام جمهوری اسلامی منجر شود.

کانال ۱۴ تلویزیون اسرائیل افزود تهدیدهای اخیر ترامپ در کنار تمرین‌های فشرده نیروی هوایی اسرائیل، نشانه‌هایی جدی از آمادگی برای چنین حمله‌ای به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی است.

این گزارش اشاره کرده در صورت وقوع حمله، جمهوری اسلامی به‌ احتمال زیاد با شلیک هزاران موشک بالستیک و کروز و همچنین اعزام پهپادهای انتحاری، از جمله مدل‌های پیشرفته «شاهد»، پاسخ خواهد داد. هدف اصلی این حملات هم زیرساخت‌های نظامی و هم مناطق غیرنظامی اسرائیل خواهد بود.

آیا اسرائیل به تنهایی می‌تواند این ماموریت را انجام دهد؟

مایکل آیزنشتاین پژوهشگر ارشد مؤسسه واشنگتن تخمین می‌زند که اسرائیل احتمالاً توانایی‌های سرّی خود را برای مأموریت حمله به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی توسعه داده و در سال‌های اخیر از برخی از آنها در عملیات‌های مخفیانه استفاده کرده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

آیزنشتاین در کنفرانسی که توسط این مؤسسه در مورد حمله به برنامه هسته‌ای ایران ترتیب داده شده بود، گفت: «همانطور که حملات شناسایی اسرائیل علیه حزب‌الله در سپتامبر گذشته فراتر از حد انتظار بود که جنگ بین دو طرف چگونه به نظر می‌رسد، احمقانه است که تلاش کنیم درباره اینکه اسرائیل چگونه ممکن است به برنامه هسته‌ای ایران حمله کند، حدس بزنیم.»

narmesh.jpgجناب خامنه ای چرا بنای آشتی با مردم را ندارید؟

چگونه می توانید در یک زمان در دو جبهه داخلی و خارجی بجنگید؟

ناصر دانشفر

در ابتدای سخن عرض می‌کنم که بنده نیز چون جناب خامنه‌ای باور دارم که جنگ نمی‌شود و یا به بیان ایشان شرارتی از بیرون صورت نخواهد گرفت، چرا که ایشان چاره‌ای جز نرمش قهرمانانه در حد المپیک ندارند و اکنون با خرج کردن تمامی داشته‌های خود باید که با پادشاه جدید دنیا که زبانی جز زبان زور نمی‌شناسد، کنار بیایند.


این نیز معلوم است که نشستن بر سر میز مذاکره در شرایط ضعف و فتور چه تبعات فاجعه‌باری برای کشورمان خواهد داشت. خدا لعنت کند کسانی را که با تحلیل‌های آبکی و غیر کارشناسانه کار دولت را به جایی رساندند که امروز نه از موضع قوت که در جایگاه بی‌قوتی ناچار به مصالحه گردد.

پس از نگاه نگارنده احتمال وقوع جنگ ناچیز است و لذا آنچه در پی می‌آید، تنها به دلیل ترس از اتفاقی می‌باشد که از نگاه منطقی رخدادی نامحتمل است. هرچند که تجربه نشان داده که در نظام‌مقدس گاه امر تقریباً محال هم جامهٔ عمل می‌پوشد.


آری در این نظام عاقلانه نیست که به یک موضوع ظاهراً ناممکن نپرداخت که هیچ کار آن به کار آدمیزاد نمی‌ماند. حضرت‌آقا، بنده فرض می‌کنم که حضرتعالی در همین شرایط استیصال نیز بر سر حرف خود خواهید ایستاد و حتی به قیمت تحمیل جنگ بر این کشور بلازده از مواضع خود کوتاه نخواهید آمد. با این حساب آیا نباید پشت جبهه را محکم کنید و همهٔ هم و غم خود را مصروف یکدل نمودن مردم خود نمایید؟

اگر این وظیفهٔ عینی شما باشد که هست، چرا با بخش بزرگی از مردم خود اینگونه سخن می‌گویید که گویی نه تنها به پشتیبانی آنان نیاز ندارید که از طغیان این جمعیت ناراضی به هنگام یورش دشمن سراپا مسلح هراس ندارید؟


جناب خامنه‌ای، از پدر خود بارها شنیده‌ام که مرحوم فلسفی در مسجد حاج سید عزیزالله خطاب به اعلیحضرت همایونی فرمودند: شاهنشاه باور کنید که به سرنیزه می توان تکیه کرد، اما روی سرنیزه نمی‌توان نشست. با نوع بیانات شما در خطبه‌های نماز عید فطر، به نظر می‌رسد که شما جز با اتکاء به هستهٔ قدرت بنای حکومت ندارید و در روزگار جنگ نیز بنای آشتی با ملت را در سر نمی‌پرورانید. می‌دانیم که جنابعالی خود را اول بصیر دنیا می‌دانید و آگاهیم که نیت کرده‌اید که پاسخ خدا در روز عقبی را خود بدهید، اما برای ما بی‌بصیرت‌ها تبیین کنید که چگونه می‌توان در یک آن در دو جبههٔ داخلی و خارجی جنگید؟


ولی‌امر مسلمین‌جهان، ما بی‌تعارف خدمتتان عرض می‌کنیم که به قول استاد بادکوبه‌ای همچنان دلمان با فتنه‌گران است و اصولاً به آنچه شما فتنه‌گری می‌خوانید، افتخار می‌کنیم. گیریم ما بر خطا باشیم و تا هم‌اکنون نیز به اشتباه خود پی نبرده باشیم، آیا بر شما به عنوان مدیر مدبر این سامان نیست که در این شرایط دشوار تمهیداتی بیندیشید که ملت را یکپارچه کنید؟ آیا حکمت اقتضاء نمی‌کند که مردم بریده از نظام که طبق نتایج انتخابات پیشین ریاست‌جمهوری و به ویژه مجلس، اکثریت قاطع کشور می‌باشند را به راهبرد اتخاذ شده توسط جنابتان قانع بفرمایید؟


حضرت‌آقا یکی از بستگان نزدیک حقیر به پسرعموی خود گفته‌اند که اگر فرمان ولایت‌امر این باشد که سر وی را ببرد، در انجام آن لحظه‌ای درنگ نخواهد کرد. این را گفتم که بدانید ما خوب واقفیم که تعدادی از هموطنان داعشی ما همچنان از شما حمایت می‌کنند و اینان حاضرند که برای رضای خدا سر خلایق را گرداگرد ببرند، اما مگر می‌شود با این شیوه تا ابد ادامه داد؟ و به فرض که چنین باشد، آیا اینگونه حکومت کردن به جهت اخلاقی مجاز است؟ و گذشته از همهٔ اینها، آیا حاکمی را سراغ دارید که به هنگام هجوم دشمن خارجی، یک جبههٔ جنگ داخلی را هم برای خود ایجاد نماید؟


حضرت‌آقا، از کلام شما آشکار است که بنای به رسمیت شناختن حق اعتراض را ندارید و تک‌تک کنش‌گری‌های منتقدانه را با برچسب فتنه ارزیابی می‌نمایید.

اکنون هم که با زبان تهدید با این جماعت سخن می‌گویید، با این حساب شما بگویید، با چه استدلالی بنای ورود به جنگ را دارید؟ سرداران شما در کشاکش جنگ به صف دشمن نگاه کنند و یا هراسان از خروش مردم به جان آمده در پشت جبهه باشند؟


البته که بندهٔ حقیر از هوش آنچنانی برخوردار نیست، اما به عنوان یک فرد با بهرهٔ هوشی متوسط، هر چه فکر می‌کنم، از چرایی مواضع شما سر در نمی‌آورم، خدا خود به خیر کند.‌

سقوط رژیم کافی نیست!

| No Comments

avkh.jpgاحمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا

مرحوم احمد انواری روزنامه نگار واز فعالان جبهه ملی پس از انقلاب در خارج کشور بود و نشریه «پرخاش» را به کمک برخی هواداران زنده یاد دکتر مصدق در لندن منتشر می کرد.

یکی از بهترین و تاریخی ترین تیترهای روزنامه او در واپس روزهای عمر خمینی این بود که می گفت «همه در انتظار مرگ رهبری نشسته اند که پیش از این خودکشی کرده است».

تکرار این کمدی امروز انتظار برای مرگ خامنه ای است، مردی که پژوهشگر برجسته عباس میلانی در مصاحبه ای با تلویزیون بخش فارسی صدای آمریکا در چگونگی احوال امروز او، وی را با شاه سلطان حسین آخرین پادشاه سلسله صفویه مقایسه و حتی فجیع تر خوانده است.

شکی نیست که اوضاع کنونی و شرایط واقعی کشور در حالی که رژیم از دوسو با بحرانهای داخلی و تهدیدات خارجی روبروست دیر یا زود به یک دگرگونی ناشناخته و غیر قابل پیش بینی منجر خواهد شد.

اما اگر یکی از این پیش بینی ها سقوط رژیم باشد، برای گذار میهن به سوی آزادی و خوشبختی چنین نتیجه ای به خودی خود کافی نیست.

تاریخ رژیم جمهوری اسلامی با خون و جنگ و آشوب و سرکوب نوشته شده و زدودن آثار جنایتهای آن امری یکشبه نیست.

از سوی دیگر تضادهای اجتماعی و سیاسی و اختلافات قومی و مذهبی زاییده این رژیم در کشور ما ضربات مهلکی به همبستگی ملی ما وارد آورده که در نبود ماشین سرکوب رژیم می تواند از کف به سطح جامعه آمده و گذار به آرامش، یکپارچگی و پیشرفت میهن را شدیدا خدشه دار کند.

اینجاست که یک رهبری داهیانه و مورد قبول و اعتماد ملی باید نقش خود را در حفظ تمایمت ارضی کشور، گسترش و حمایت از آزادیهای مدنی، بازیابی هویت ملی - تاریخی و ایجاد رابطه صلح آمیز و مشترک المنافع با همسایگان ایران و سایر کشورهای جهان بازی کند.

نیروهای ملی - مذهبی که از اجزای اولیه به قدرت رساندن رژیم بوده اند با توجه به شکست فاحش نقش مذهب و اسلام سیاسی در ایران نمی توانند این نقش را بازی کنند.

سازمانهای چریکی و روشنفکری چپ که آبشخور کردار و افکارشان کم و بیش حزب توده و وابستگی به روسیه است هنوز در حال و هوای جنگ سرد و نبرد با امپریالیسم سیر می کنند و ایران و مردم آن برایشان یک آزمایشگاه سنجش ایدئولوژیهای منسوخ شده است.

اگر مبنای پیدا کردن این رهبری معنوی جامعه برای گذار از رژیم را نه در ادعاهای سازمانهای مخالف بلکه در یک چهارچوب فرا سازمانی و خواسته عمومی ملت ایران بدانیم قطعا نمایش ملی گرایی و میهن دوستی مردم ما در جریان جشن های نوروزی محکی درست و واقعی می باشد.

فریاد های به ویژه نسل جوان و آینده این مرز و بوم در پشتیبانی از شاهزاده رضا پهلوی و بازگشت حکومت مشروطه پادشاهی در جریان این گردهمایی های نوروزی مانند رفراندومی تاریخی در رد جمهوری اسلامی و همه جریانهای سیاسی وابسته به آن و گام نهادن ایران و ایرانی در مسیر نوین زندگی و تاریخ آنهاست.

آنها که چشم و گوش خود را بر شنیدن و دیدن این واقعیت بسته اند همراه رژیم در آرامگاه تاریخ جای دارند!

ukrflight.jpgدر ارتباط با سرنگونی هواپیمای مسافربری در آسمان تهران توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دی ۱۳۹۸ و کشته‌شدن ۱۷۶ مسافر و خدمه هواپیما، شورای سازمان هوانوردی کشوری بین‌المللی (ایکائو) که مقر آن در کانادا است، در آخرین روزهای اسفند ۱۴۰۳، صلاحیت خود را برای بررسی شکایت علیه جمهوری اسلامی ایران تأیید کرده است

فرامرز داور - ایران وایر

این شکایت از سوی دولت‌های کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا علیه دولت جمهوری اسلامی ایران مطرح شده و با شکایت دیگری از این کشورها که در دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه هلند ثبت شده، متفاوت است.

اگرچه بیشتر افراد کشته‌شده در جریان شلیک دو موشک سپاه پاسداران به هواپیمای مسافری، ایرانی بودند، اما ازآن‌جا که دیگر مسافران آن، شهروندانی از بریتانیا، سوئد، اوکراین و کانادا (بیشتر اتباع ایرانی‌الاصل کانادایی) بودند و هواپیما هم متعلق به شرکت اوکراینی بود، این شکایت‌ها از سوی چهار کشور علیه جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است.

حکومت ایران پس از سرنگونی این هواپیما در آسمان تهران که ساعاتی پس از حمله موشکی به مناطق خالی پایگاه هوایی آمریکا در عراق به تلافی ترور «قاسم سلیمانی» صورت گرفت، سه روز منکر این حمله شد. زمانی که زیر فشار کانادا و آمریکا مجبور به پذیرش مسئولیت ساقط‌کردن هواپیما شد، تا ماه‌ها برای بررسی جعبه‌سیاه هواپیما با دولت اوکراین همکاری نکرد. پس از بررسی جعبه‌های سیاه هواپیما، مشخص شد که سپاه پاسداران با دو موشک زمین‌به‌هوا، این هواپیما را ساقط کرده است.

اینک بابت این فاجعه، جمهوری اسلامی ایران با دو شکایت بین‌المللی روبه‌رو است که هرکدام بر اساس ادعای نقض یک کنوانسیون متفاوت از سوی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل شده است.

دعوی مطرح‌شده در شورای ایکائو علیه ایران از طرف چهار دولت کانادا، سوئد، اوکراین و بریتانیا با استناد به نقض ماده ۳ مکرر کنوانسیون شیکاگو که توافق‌نامه مؤسس سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری است، مطرح شده است. در این شکایت، چهار کشور گفته‌اند که جمهوری اسلامی ماده ۳ کنوانسیون را که مربوط به «ممنوعیت توسل به زور علیه هواپیمای غیرنظامی» است، نقض کرده است.

اینک موضوع در شورای ایکائو بررسی می‌شود و سپس این شورا به‌عنوان نهاد مرضی‌الطرفین پیشنهادی برای حل‌وفصل اختلاف خواهد داد. اگر این پیشنهاد به هر دلیل مورد پذیرش هر دو طرف دعوا، یعنی چهار کشور از یک سو و جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، قرار نگیرد، آن‌وقت نهایتاً موضوع قابل‌طرح در دیوان بین‌المللی دادگستری در لاهه است.

مطابق کنوانسیون هوانوردی بین‌المللی غیرنظامی شیکاگو که جمهوری اسلامی ایران عضو آن است، «دولت‌ها باید از توسل به زور علیه هواپیماهای غیرنظامی در حال پرواز خودداری کنند».

ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و فرمانده هوافضای سپاه گفته‌اند که حمله موشکی به هواپیمای مسافربری خطای غیرعمد انسانی بوده است. از این منظر، در سرنگونی هواپیمای اوکراینی قصد و عمدی، به گفته مقام‌های نظامی، وجود نداشته، اما آنچه که تخلف اصلی و نقض مقررات سازمان جهانی هوانوردی است و می‌تواند موجب مسئولیت بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران شود، بی‌اطلاع نگه‌داشتن شرکت‌های هوایی غیرنظامی از خطرات بالقوه در آسمان ایران بوده است.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

در صورتی که جمهوری اسلامی ایران مسئولیت خود را طبق کنوانسیون شیکاگو انجام می‌داد، شرکت‌های هواپیمایی، از جمله شرکت هواپیمایی اوکراین، از ورود به آسمان ایران تا زمان عادی‌شدن شرایط خودداری می‌کردند.

جمهوری اسلامی نه‌تنها این کار را انجام نداده، بلکه به گفته «امیرعلی حاجی‌زاده»، فرمانده هوافضای سپاه، برای تقویت پدافند هوایی، یک سامانه موشکی در مجاورت سایت موشکی سپاه که نزدیک «فرودگاه بین‌المللی امام خمینی» است، مستقر کرده بود که از قضا همین سامانه هواپیمای مسافری را هدف قرار داده است. در دادگاهی که از سوی سازمان قضایی نیروهای مسلح در تهران برگزار شده، مشخص شده بود که این سیستم پدافندی شلیک‌کننده به هواپیما، رأساً با مجوز «علی خامنه‌ای» در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی تهران مستقر شده بود.

mohammadi.jpg🔹به غربی ها ثابت شده که تا زمانی که نتوان بحران را به درون ایران منتقل کرد، و جامعه را تحریک نمود، محاسبات امنیت ملی ایران تغییر نمی کند

🔹وارد دورانی بسیار حساس شده ایم و اصلاح محاسبات اشتباه دشمن ممکن است پرهزینه، زمان بر و حاوی رویدادهای غیرمنتظره باشد

🔹دیگر نباید تردیدی باقی مانده باشد که به سمت رویارویی مهمی می رویم / روزی که تقابل میان ایران و امریکا و اسراییل جدی تر شود، وحدت و انسجام ملی درون ایران مهم ترین فاکتوری که رویارویی را تعیین تکلیف می کند

مهدی محمدی، مشاور محمدباقر قالیباف در تلگرام نوشت:

سال ها پیش، یک سال پس از فتنه ۸۸ در تحقیقی دریافتم مهم ترین عامل تحریم های فلج کننده علیه ایران از تابستان ۸۹، امید به آغاز مجدد ناآرامی و آشوب درون ایران بوده نه برنامه هسته ای. نتیجه کوتاه این بود: 'نان تحریم ها در تنور بی ثباتی داخلی پخته شد.' حاصل در کتابچه ای منتشر شده.

پس از ترور سردار سلیمانی، سوال من این بود: دشمن که سال هاست امکان این ترور را دارد، چرا دی ۹۸ را انتخاب کرد؟ دلیل، آشوب های آبان ۹۸ بود.

دشمن تصور کرد وحدت داخلی ایران چنان مخدوش است که توان هیچ پاسخ موثری به این ترور را نخواهد داشت. باز هم بی ثباتی داخلی دشمن را جری کرد.

نمونه ها فراوان است. این نه یک بحث سیاسی بلکه یک قاعده در تاریخ تحولات امنیت ملی ایران است که بی ثباتی، التهاب و آشوب داخلی تقریبا همیشه منجر یک ضربه بزرگ از بیرون به شکل امنیتی، نظامی یا تحریمی شده است.

علت ساده است. بیش از ۴ دهه رویارویی با ایران به غربی ها ثابت کرده هیچ فشار یا ضربه خارجی به تنهایی بر ایران کارگر نیست و تا زمانی که نتوان بحران را به درون ایران منتقل کرد، و جامعه را تحریک نمود، محاسبات امنیت ملی ایران تغییر نمی کند.

این مسئله اکنون بسیار حادتر است. صرف نظر از همه پیچیدگی هایی که در راهبرد دولت ترامپ علیه ایران وجود دارد، پیداست که سیاست ترامپ علیه ایران تا حد زیادی اسرائیلیزه شده و محاسبات اشتباه اما خطرناکی درباره ایران در واشینگتن ایجاد شده است.

گرچه واقعیت مسئله با آنچه در رسانه ها می گذرد فاصله قابل توجهی دارد اما این مقدار قطعی است که وارد دورانی بسیار حساس شده ایم و اصلاح محاسبات اشتباه دشمن ممکن است پرهزینه، زمان بر و حاوی رویدادهای غیرمنتظره باشد.

آنچه ترامپ می کند این است که اولا تهدید نظامی را با هدف سوق دادن ایران به مذاکره معتبر جلوه بدهد، ثانیا خود را آماده توافق نشان داده و ایران را مقصر معرفی کند و ثالثا با ارسال پی در پی سیگنال های منفی و تزریق هیجان، زمینه التهاب خصوصا از طریق گران تر شدن ارز را فراهم کند.

در واقع ما به موازات نبرد راهبردی و امنیتی، با یک نبرد شناختی مواجهیم که ذهن جامعه ایران را هدف گرفته. همانطور که سخنان ترامپ حین امضای فرمان امنیت ملی نشان می دهد امریکا به شکاف های داخل ایران دل بسته و چه بسا بمباران ذهن جامعه را موثرتر از بمباران تاسیسات هسته ای می داند.

اکنون دیگر نباید تردیدی باقی مانده باشد که به سمت رویارویی مهمی می رویم. حالا بحث های پیشین را دوباره مطرح می کنم. روزی که تقابل میان ایران و امریکا و اسراییل جدی تر شود، وحدت و انسجام ملی درون ایران مهم ترین فاکتوری که رویارویی را تعیین تکلیف می کند ۱۳/۲۳ فقط یک لحظه فکر کنید زمانی که امریکا در حال لفاظی نظامی علیه ایران است آشوبی مثلا به بهانه حجاب هم در کشور رخ داده باشد. کمکی بزرگ تر از این به صهیونیست هایی که مترصد فرصتی برای ضربه زدن به ایران هستند می توان کرد؟ آیا بانیان چنین التهابی می توانند خود را انقلابی بنامند؟۱۴/۲۳ یا فرض کنید اکنون به جای پزشکیان حسن روحانی رییس جمهور بود و به جای اینکه کنار رهبری بایستد و بر عدم مذاکره با امریکا تاکید کند، جامعه را بر سر مذاکره دوقطبی می کرد؟ آن وقت توان مقابله ملی در مقابل ترامپ بیشتر می شد یا کمتر؟

masih.jpgایران اینترنشنال - پایگاه خبری پولیتیکو گزارش داد ماموران اداره مهاجرت آمریکا محمدرحیم وحیدی، سفیر پیشین حکومت طالبان در اسپانیا، را بازداشت کردند. به گزارش این رسانه، دستگیری او به طرح جمهوری اسلامی برای ترور مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌‎نگار و فعال سیاسی ایرانی-آمریکایی، مرتبط است.

پولیتیکو نوشت یک قاضی فدرال ۱۱ فروردین درخواست وکیل وحیدی برای آزادی فوری او را رد کرد. این دیپلمات حکومت طالبان که از ترکیه عازم آمریکا شده بود، ۹ فروردین در فرودگاه بین‌المللی دالِس در ویرجینیا بازداشت شد.

وکیل وحیدی در دادخواستی به دادگاه اعلام کرد موکلش دارای اقامت دائم قانونی در ایالات متحده است و به‌همراه همسرش، ماری شاکری-وحیدی که تبعه آمریکا است، در استرلینگ ویرجینیا سکونت دارد.

او هشدار داد بازداشت وحیدی ممکن است در راستای سیاست‌های دولت دونالد ترامپ برای برخورد با مهاجران منتقد سیاست خارجی آمریکا صورت گرفته باشد.

پولیتیکو در ادامه گزارش خود نوشت به نظر می‌رسد دستگیری این شهروند اهل افغانستان به روند اخراج شماری از مهاجران قانونی و دارندگان ویزا در آمریکا ارتباطی ندارد.

دادخواستی که ۱۰ فروردین در دادگاه فدرال الکساندریا به ثبت رسیده، بازداشت وحیدی را با اتهامات کیفری برادر همسرش، فرهاد شاکری، مرتبط دانسته است. شاکری در دادگاهی در نیویورک به مشارکت در توطئه برای ترور مسیح علی‌نژاد متهم شده است.

پولیتیکو با استناد به دادخواست وحیدی به دادگاه افزود او پس از ورود به فرودگاه بین‌المللی دالس، «از سوی تعدادی نامشخص از مامورانی که گمان می‌رود وابسته به اف‌بی‌آی بودند، در ارتباط با برادر همسرش مورد بازجویی قرار گرفته است».

مطالب بیشتر در سایت ایران اینترنشنال

همسر وحیدی نیز که در این سفر او را همراهی می‌کرد، در فرودگاه به‌مدت ۱۲ ساعت بازداشت و پس از بازجویی آزاد شد.

به گزارش پولیتیکو، دولت اسپانیا اوایل ماه جاری میلادی در پی طرح اتهاماتی درباره آزار جنسی، مصونیت دیپلماتیک وحیدی را لغو کرد. با این حال، هنوز هیچ اتهام کیفری رسمی علیه او مطرح نشده است.

trmp.jpgکیهان لندن - بر اساس گزارش فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام)، عملیات هوایی و موشکی در یمن همچنان ادامه دارد. همزمان رئیس جمهوری آمریکا به شبه‌نظامیان حوثی هشدار داده حملات خود را به کشتی‌ها متوقف کنند، وگرنه «درد واقعی» علیه آنها و حامیانشان در ایران در راه است.

دونالد ترامپ درباره ادامه عملیات علیه حوثی‌ها در «ایکس» نوشت، «تروریست‌های حوثی مورد حمایت [رژیم] ایران در حملات بی‌وقفه در دو هفته گذشته نابود شده و بسیاری از نیروها و فرماندهان‌ آنها کشته شدند؛ ما شبانه‌روز به آنها ضربه می‌زنیم- سخت‌تر و سخت‌تر. توانایی‌های آنها که کشتیرانی و منطقه را تهدید می‌کند به سرعت در حال نابودی است.»

او در ادامه افزود: «حملات ما تا وقتی تهدیدها علیه کشتیرانی آزاد متوقف نشود ادامه خواهد داشت، انتخاب حوثی‌ها روشن است: شلیک به کشتی‌های ایالات متحده را متوقف کنید و ما هم عملیات را متوقف می‌کنیم، وگرنه ما تازه شروع کرده‌ایم و درد واقعی هم برای حوثی‌ها و هم برای حامیان آنها در ایران در راه است.»

tweet.jpg

ترامپ دو هفته پیش در ۱۷ مارس ۲۰۲۵ (۲۷ اسفندماه) نیز در شبکه اجتماعی خود «تروث سوشیال» نوشته بود: «از حالا به بعد هر گلوله‌ای که حوثی‌ها شلیک کنند، به عنوان شلیکی از سمت سلاح‌ها و رهبری [رژیم] ایران تلقی خواهد شد و ایران مسئول آن خواهد بود و متحمل پیامدهای آن خواهد شد. این پیامدها وخیم خواهد بود.»

پس از آن تهدید، اگرچه حملات موشکی حوثی‌ها به اسرائیل و کشتی‌های خارجی پس از تهدید ترامپ متوقف نشد اما او اقدام ویژه‌ای علیه جمهوری اسلامی نکرد و ۱۱ فروردین تهدید اخیر را در شبکه اجتماعی «ایکس» مطرح کرد.

بر اساس آخرین گزارش‌ها، نیروهای سنتکام با بمب‌افکن‌های استراتژیک، جنگنده‌ها و موشک‌های شلیک شده از ناوهای مستقر در دریای سرخ مواضع حوثی‌ها را در چند شهر از جمله صنعا و الحدیده به شدت زیر آتش گرفتند.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح انصارالله گفت: «نیروهای ما به یاری خدا و برای سومین هفته متوالی مقابله مسئولانه و اثرگذار با تجاوزات مستمر آمریکایی علیه این کشور را ادامه می‌دهند.»

روزنامه «وال استریت ژورنال» بر اساس تصاویر ماهواره‌ای گزارش داد که آمریکا با استفاده از قوی‌ترین بمب سنگرشکن خود یعنی GBU-57 به یک سایت زیرزمینی موشکی انصارالله یمن حمله کرده است؛ اما چند ورودی این سایت زیرزمینی همچنان سالم مانده است.

water.jpgایران اینترنشنال - در ادامه هشدارها درباره کمبود آب و ناتوانی جمهوری اسلامی در مدیریت بحران خشکسالی، ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس، نسبت به تشدید این بحران و بروز «جنگ آب» میان استان‌های کشور در آینده هشدار داد. در تحولی دیگر در همین رابطه، کشت برنج در استان کهگیلویه و بویراحمد ممنوع اعلام شد.

ابوترابی یک‌شنبه ۱۷ فروردین در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا، نسبت به وقوع «جنگ آب» میان استان‌ها هشدار داد و گفت: «تهران با یک وضعیت فوق‌العاده حاد و خطرناک مواجه است و استان‌هایی مانند فارس، سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق نیمه شرقی کشور نیز با مشکلات مشابهی روبه‌رو هستند.»

او با بیان اینکه مساله کمبود آب در مشهد به «بحرانی وحشتناک» رسیده، تاکید کرد وضعیت این شهر همچون تهران، اصفهان و یزد است و در آینده‌ای نزدیک ممکن است شرایط به‌مراتب «وخیم‌تر و خطرناک‌تر» شود.

ابوترابی با انتقاد از نبود اولویت‌بندی در مدیریت منابع آب ایران گفت: «در حالی که با محدودیت شدید منابع آبی روبه‌رو هستیم، با استفاده از تکنولوژی آب را به کوه‌های بلند منتقل می‌کنند تا باغ‌های هلو ایجاد کنند. اما باید پرسید هلو مهم‌تر است یا فرونشست اصفهان و آب آشامیدنی یزد؟ ما اولویت‌هایمان را گم کرده‌ایم.»

پیش از این در پنجم فروردین، اسکندر مومنی، وزیر کشور، کمبود آب در ایران را مساله‌ای جدی خواند و از مردم خواست «مدیریت مصرف آب» را در اولویت قرار دهند.

در دوم فروردین، شماری از رسانه‌ها در ایران به مناسبت روز جهانی آب، در گزارش‌هایی به کاهش چشم‌گیر منابع آب زیرزمینی و ذخایر سدها، بحران تنش آبی و خشکسالی پرداختند.

حقایق ناشناخته درباره نمک

| No Comments

تصویر دریافتی از تهران، امروز ۱۳ فروردین؛ بنر اعتراضی با شعار «۱۳ بدر آخوند بدر، از طرف BiBi-N» که اشاره به نتانیاهو دارد، همراه با پرچم اسرائیل روی پل هوایی اتوبان مدرس

1.jpgیک مرد که در روز ششم فروردین همسر خود را در تهران به قتل رسانده است، گفت: «پس از بازگشت از سفر همسرم اصرار کرد تا خانه را تمیز کنیم اما مخالفت کردم که مشاجره‌ای میان ما شکل گرفت و من در جریان این درگیری گلوی همسرم را فشار دادم تا جان سپرد.» همسر مقتول این مرد، کارمند یک بانک در غرب شهر تهران بود

مرد جوانی که در اقدامی هولناک همسر خود را به قتل رسانده بود و سعی داشت تا با طراحی یک سناریوی جنایی تیم تحقیق را گمراه کند، پس از مواجه با مدارک موجود داخل پرونده به قتل همسرش اعتراف کرد.

به گزارش «تابناک» به نقل از تسنیم، ششم فروردین‌ماه امسال، مرد جوانی هراسان با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، تماس گرفت و به اوپراتور گفت: همسرم که این اواخر حالش نامساعد بود ناگهان روی زمین افتاد. او نفس نمی‌کشد، لطفا کمک کنید.

با اعلام این خبر، مأموران کلانتری راهی خانه موردنظر واقع در جنت‌آباد شدند و جسد زن جوانی را مشاهده کردند که به دلایل نامشخصی فوت کرده بود اما روی دستان همسر متوفی آثار چنگ وجود داشت.

طولی نکشید که ماجرای این مرگ مشکوک در بی‌سیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ پیچید و خیلی زود تیم بررسی صحنه جرم به خانه موردنظر اعزام شدند.

در نخستین گام همسر متوفی هدف تحقیق قرار گرفت و ماجرا را در اظهارات ضد و نقیضی اینطور توضیح داد: همسرم که بیماری زمینه‌ای داشت برای خانه‌تکانی روی چهارپایه رفت اما ناگهان سرش گیج رفت و روی زمین افتاد؛ هنگامی بالای سرش آمدم متوجه شدم که نفس نمی‌کشد.

این اظهارات ضد و نقیض در صورتی مطرح شد که همسایه‌ها مدام از خانه این زوج صدای مشاجره شنیدند و تایید کردند که آنها با یکدیگر اختلاف داشتند. از سوی دیگر خانه بسیار تمیز بود و نیازی به تمیز کردن نداشت.

کارآگاهان پس از معاینه اولیه جسد متوجه شدند که زن جوان براثر شکستگی گردن فوت کرده است و سقوط از روی نردبان نمی‌تواند چنین صدمه سنگینی وارد کند.

تحقیقات همچنان ادامه داشت و متهم منکر جرم خود بود اما پس از اینکه با شواهد و مدارک موجود داخل پرونده مواجه شد به ارتکاب جنایتی هولناک اعتراف کرد و گفت: همسرم کارمند بانک بود و ما به شمال کشور مسافرت رفته بودیم. پس از بازگشت همسرم اصرار کرد تا خانه را تمیز کنیم اما مخالفت کردم که مشاجره‌ای میان ما شکل گرفت وکه در جریان این درگیری گلوی همسرم را به دست گرفتم و فشار کردم. دقایقی بعد متوجه شدم او دیگر نفس نمی‌کشد سپس تصمیم گرفتم تا برای گمراهی تیم جنایی با نردبان صحنه‌سازی کنم که موفق نشدم.

متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

grokbanner.jpgبی بی سی فارسی در مقاله ای که بطور غیر مستقیم حکومت قبل از انقلاب را به تمسخر می گیرد نوشت: اگراین روزها سری به شبکه ایکس سرزده باشید احتمالا نام گروک۳ برایتان آشناست. این هوش مصنوعی ایکس‌ای‌آی به‌خاطر لحن طنز‌آمیز و عامیانه‌اش مشهور شده و در روزهای اخیر گفتگو‌هایش با گروهی از کاربران سلطنت‌طلب مورد توجه قرار گرفته است.

چند نفر از کاربران با گروک درباره خاندان پهلوی و مخالفان‌شان سوال‌ کردند و پاسخ‌های گروک به این سوالات واکنش‌ها و خشم سلطنت‌طلبان را برانگیخت.

گروک در پاسخ به یکی از کاربران که آیا ایران حاکمی «بزدل‌تر از خامنه‌ای داشته» گفت که «محمدرضا شاه پهلوی که در انقلاب ۵۷ فرار کرد شاید به نظر برخی بزدل‌تر باشد.»

این هوش مصنوعی در موارد مختلف آخرین شاه ایران را «دیکتاتور» خوانده و در جواب اعتراض سلطنت‌طلبان، از این حرف دفاع کرد و گفت صحبت‌هایش بر اساس «منابع تاریخی معتبر» است و تکرار کرد که محمدرضاشاه به دلیل «حاکمیت خودکامه» و «سرکوب»‌، «دیکتاتور» محسوب می‌شود.

طناز و بامزه یا توهین‌آمیز؟

این‌ بگومگوها برای بسیاری جذاب و غیرمنتظره بود و در شبکه‌های اجتماعی واکنش‌برانگیز شد. فضای ایکس بر سر پاسخ‌های گروک کاملا دو قطبی شده و تنش میان جناح‌های سیاسی بیش از پیش نمایان شده است.

گروهی از «بی‌پروایی»‌ گروک ۳ و نقطه‌نظرهای متفاوتش استقبال کردند و آن را طناز و بامزه خواندند.

برخی از مخالفان سلطنت و طرفداران جمهوری اسلامی هم پیام‌های گروک را هم‌رسان کردند و سلطنت‌طلبان را مورد تمسخر قرار دادند.

بسیاری از طرفداران خاندان پهلوی اما از گروک۳ خشمگین شدند و آن را به طرفداری از جمهوری اسلامی متهم کردند.

بعضی از کاربران سلطنت‌طلب از گروک نام برنامه‌نویس‌هایش را پرسیدند و به دنبال سازندگانش گشتند.

:::

گویا نیوز به عنوان یک آزمایش از گروک این سوال را پرسید: آیا محمدرضا شاه یک دیکتاتور بود؟

به نظر می رسد پاسخ گروک منصفانه است، شما چه فکر می کنید؟

grok.jpg

:::

دور از تو اندیشهٔ بدان...

:::

:::
تعطیلی کاخ‌های تهران در روز سیزده بدر؛ نگرانی از «نه به جمهوری اسلامی»؟
👈کیهان لندن - سازمان میراث فرهنگی اعلام کرده کلیه کاخ‌های تاریخی تهران امروز ۱۳ فروردین‌ماه تعطیل است! بر اساس اعلام سازمان میراث فرهنگی، همزمان با «روز طبیعت» و سیزده بدر، تمام اماکن تاریخی دارای فضای سبز از جمله کاخ‌های سعدآباد، نیاوران، گلستان و نیاوران و همچنین موزه ملّی ایران تعطیل است.

1-2.jpgپایان گروگان گیری پدر آیسان اسلامی بلاگر معروف

پدر آیسان اسلامی، بلاگر شناخته‌شده اینستاگرام که حدود یک هفته پیش در نوشهر به گروگان گرفته شده بود، آزاد شد.

حسن مفخمی شهرستانی، فرمانده انتظامی استان مازندران، سه‌شنبه ۱۲ فروردین گفت غدیر اسلامی عصر ششم فروردین در شهرستان نوشهر ربوده و گروگان گرفته شد.

به گفته مفخمی، زوج متهم به گروگان‌گیری پس از پنج روز در استان تهران شناسایی و دستگیر شدند و گروگان نیز آزاد شد.

بر اساس گزارش پلیس، انگیزه متهمان مالی بوده و از خانواده گروگان درخواست ۱۰۰ میلیارد تومان در قالب رمز ارز تتر داشتند.

آیسان اسلامی پس از آزادی پدرش، در استوری‌های اینستاگرام خود از پرویز پرستویی، بازیگر، افشین پیروانی، فوتبالیست سابق و نیروی انتظامی نوشهر قدردانی کرد.

او گفت پدرش مبتلا به پارکینسون است، «قلبش با باطری کار می‌کند و اعتیاد دارد».

به گفته اسلامی، پرستویی برای پیگیری ماجرا به نوشهر رفته بود.

آیسان اسلامی، بلاگر و فعال شبکه‌های اجتماعی ساکن هیوستون آمریکاست که به تولید محتوا در زمینه سبک زندگی و مسائل روزمره می‌پردازد.

صفحه اینستاگرام او بیش از ۱۳ و نیم میلیون دنبال‌کننده دارد.

امیدوارم شورای عالی امنیت ملی فهم این موضوع را داشته باشد که اگر بخواهد به این قصه ادامه دهد، هسته سخت نظام ناامید می شوند.

اگر هسته سخت نظام ناامید شدند و جدا شدند، رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات

کانال ۱۴ اسرائیل از احتمال حمله‌ قریب‌الوقوع این کشور به مواضع هسته‌ای جمهوری اسلامی خبر داد. به گزارش این رسانه، ضربه مهلک چنین حمله‌ای ممکن است به فلج شدن سپاه پاسداران و حتی تغییر رژیم در ایران منجر شود.

Monthly Archives

Pages

  • about
Powered by Movable Type 6.3.11

About this Archive

This page is an archive of entries from April 2025 listed from newest to oldest.

March 2025 is the previous archive.

May 2025 is the next archive.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.