December 2017 Archives

دوشنبه ۱۱ دی -------------------------------------------------------------

vahedi_010118.jpg

وزارت کشور: کنترل ناآرامی‌ها از امشب جدی‌تر می‌شود

به گزارش خبرگزاری ایلنا حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزیر کشور در مورد ناآرامی‌های اخیر در برخی از شهرهای ایران گفت: «از امشب (دوشنبه، ۱۱ دی) شرایط پیش آمده در پایتخت و تعدادی از شهرها که درگیر ناآرامی‌ها هستند را جدی‌تر کنترل خواهیم کرد.»

معاون وزیر کشور گفته است: «بعد از شروع اعتراضاتی که مبنای آن نیز برخی مسائل اقتصادی بود، سیاست ما کنترل اوضاع با کمترین هزینه بوده است و تاکنون نیز پلیس و نیروهای امنیتی بیشترین مدارا را در کنترل شرایط و برخورد با معترضان از خود نشان داده‌اند تا اینکه اعتراضات از موضوعات اقتصادی به سمت مسائل سیاسی تغییر پیدا کرد.» این ادعا در حالی مطرح شده که تا کنون دست‌کم ۱۵ نفر از تظاهرکنندگان کشته، تعداد زیادی مجروح و صدها نفر بازداشت شده‌اند.

ادعای کشته شدن افراد جدید در نجف آباد

پایگاه اطلاع رسانی رجانیوزمدعی کشته شدن دو نیروی سپاه پاسداران در نجف آباد بر اثر تیراندازی شد.

همین وبسایت سپس، از کشته شدن دو نیروی بسیج در نجف آباد خبر داده است.

کانال تلگرامی "آمدنیوز" به نقل از "منابع معتبر" گزارش داد که سردار اسماعیل کوثری، فرمانده قرارگاه ثارالله غروب دوشنبه، ۱۱ دی ماه در جلسه‌ای با محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران و وزیر اطلاعات محمود علوی گفته "اوضاع از آنچه که فکر می‌کردیم وخیم‌تر است و دستور استقرار نیروی ضد شورش بیشتر در مکان‌های احتمالی برای فردا را داد".

100022010118.jpg

گزارش‌ها از درگیری شدید در قهدریجان

تصاویر ویدیویی و گزارش‌های متعددی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده مبنی بر این که در قهدریجان میان گروهی از معترضان و مأموران انتظامی درگیری شدید منجر به تیراندازی روی داده است. گفته شده عده‌ای در این درگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند و یک پاسگاه پلیس هم به آتش کشیده شده است.

واکنش چند هنرمند داخل ایران به اعتراضات گسترده مردمی

تهمینه میلانی نویسنده و کارگردان:
با تخریب و خشونت مخالفم اما باور دارم بی شک این صحنه حاصل دخالت و نقشه دشمن نیست.
این صحنه یعنی مردم از هر گروه سنی و طبقاتی خشمگین هستند
(زن و مرد بازنشسته، جوان بیکار، زن بی پناه، مرد خم شده زیر بار گرانی کمر شکن، زن سرپرست خانوار و ...)
یعنی نابرابری زن و مرد را بر نمی تابند.
یعنی خواهان احترام به حقوق شهروندی و حقوق فردی خود هستند.
یعنی تریبون آزاد برای خواسته های بر حق خد (گرانی، بیکاری و ...) ندارند.

پریناز ایزدیار بازیگر:
اوضاع اقتصادی این روزها برای هیچ کس قابل تحمل نیست کاش به جای خاموش کردن صدای اعتراضات زودتر فکری به حال دل پر درد این مردم کنید.

حمید فرخ نژاد بازیگر:
مطالبه گری و اعتراض حق ماست، جلوی کسانی که اعتراضات به حق شما را به خشونت می کشانند و از آن سوء استفاده می کنند را بگیرید، آسیب به اموال عمومی یعنی انحراف کشیدن اعتراضات به حق شما.

مهناز افشار بازیگر:
این صدای مردم معترض است و جواب صدای اعتراضشان باتوم و گاز اشک آور نیست

شاهین فاطمی، علی کشتگر و محمدصادق جوادی‌حصار در میزگردی در رادیو فردا دیدگاه‌های خود را در مورد اعتراض‌های سراسری در ایران و رویکرد و واکنش حسن روحانی به آن مطرح کرده‌اند:

تظاهرات در وین - اتریش:

پیام شیرین عبادی به مردم: به حکومت اعتماد نکنید، آن را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنید، فریب وعده‌های دروغ را نخورید

گفتگو ایران اینترنشنال با صادق زیبا‌ کلام درباره اعتراضات خیابانی در ایران:

آبادان:

شیران مسجدسلیمان:

بالا رفتن قیمت ارز و طلا
برخی وب‌سایت‌ها در ایران از بالا رفتن قابل توجه بهای ارز و طلا در بازار آزاد در روز دوشنبه خبر داده‌اند. بنا بر این گزارش‌ها، قیمت دلار به ۴۳۱۰ و بهای هر سکه بهار آزادی به یک میلیون و ۴۶۲هزار تومان رسیده است. خبرگزاری تسنیم، ادامه اعتراض‌ها را عامل افزایش قیمت ارز دانسته است.

دادگستری کرج به آتش کشیده شد:

تیر اندازی به سمت معترضان قزوین:

خبرگزاری ایسنا در گزارشی با اشاره به برخی تجمعات اعتراضی دوشنبه‌شب در تهران نوشته است که «گارد مستقر در تقاطع فلسطین و شهدای مظفر، نسبت به پراکنده کردن جمعیت حاضر اقدام کردند و تعدای از تجمع‌کنندگان دستگیر شدند».

این گزارش می‌گوید که «تعداد قابل توجهی از مردم تنها نظاره‌گر هستند و برخی از آنها به عکسبرداری و فیلمبرداری مشغولند». گزارش ایسنا همچنین از بسته شدن واحدهای تجاری در این منطقه خبر می‌دهد. این گزارش همچنین از شکل‌گیری تجمعی در حوالی متروی انقلاب خبر می‌دهد و اضافه می‌کند که «درگیری کوتاهی» در این منطقه بین نیروهای امنیتی و معترضان روی داده است.

نهاوند:

دشواری خبررسانی از تحولات ایران

مقام‌های ایران به بی‌بی‌سی اجازه فعالیت خبری نمی‌دهند و اجازه فعالیت خبرنگاران سایر رسانه‌های بین‌المللی هم بسیار محدود است، بنابراین خبررسانی بویژه در مورد شهرهای کوچک با دشواری و کندی روبرو است.

آرامگاه بوعلی همدان:

کاشان:

سرخوردگی معترضان در ایران از "مجموعه ساختار نظام"

اعتراض‌هایی کم‌سابقه شهرهای ایران را از پنج روز پیش فراگرفته است. دو تحلیلگر از دو منظر مختلف به این اعتراضات پرداخته‌اند، اما هر دو در این هم‌رأی هستند که معترضان از جریان اصلاحات و به‌خصوص دولت روحانی سرخورده شده‌اند. [لینک به ادامه مطلب]

رشت:

کرج :

اولین فیلم از مجروحین یکشنبه شب:

درگیری‌ در بیرجند:

پیشنهاد مشاور رئیس جمهور ایران برای رسیدگی به مشکلات

حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهور ایران، پیشنهاد امضای طومار برای رسیدگی به مشکلات مردم را در توییتر خود به رأی گذاشته است.

01012018A2.jpg

ردپای احمدی نژاد در اغتشاشات ضدددولت؟ روزنامه جمهوری اسلامی: بانیان واقعی فتنه ۸۸ سران همین جریان انحرافی بودند

جمهوری اسلامی نوشت:هر چند جمع بندی بسیاری از صاحبنظران درباره وقایع روزهای گذشته در چند شهر این است که عده‌ای از رقبای دولت درصدد به راه انداختن تجمعات اعتراضی با هدف خالی کردن زیر پای رئیس‌جمهور و دولتمردان بودند وی کنترل اوضاع از دستشان خارج شد و عده‌ای بر موج به راه افتاده سوار شدند و به بالاتر از دولت تعرض و گستاخی کردند و حتی خواستار براندازی اصل نظام شدند، ولی واقعیت این است که باید به دخالت عوامل دیگر در این ماجرا هم توجه کرد. [لینک به ادامه مطلب]

تظاهرات در شادگان خوزستان:

سپاه می‌گوید هنوز وارد برخورد با اعتراض‌ها نشده است

رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران درباره نقش سپاه در برخورد با اعتراض‌های اخیر به اعتماد آنلاین گفت: "تاکنون اعلام نیاز خاصی از جانب نیروی انتظامی برای ورود سپاه نبوده و موارد بسیار کوچک‌تر از آن بوده است که نیاز به ورود سپاه باشد."

پیامک منع حضور در اعتراض‌ها

تعدادی از کاربران شبکه‌های اجتماعی با انتشار تصاویری از دریافت پیامک‌هایی خبر داده‌اند که آنها را از شرکت در تجمع‌های "غیرقانونی" منع می‌کند.

01012018A1.jpg

تجمع‌های پراکنده در شهرهای مختلف ایران

علاوه بر تهران گزارش‌ها و تصاویری از تجمع و ناآرامی در بعضی شهرها از جمله خمینی‌شهر، سنندج و کرمانشاه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. در بسیاری از شهرهایی که در روزهای گذشته شاهد ناارامی بوده، نیروهای امنیتی به صورت پرشمار حضور دارند و فضا امنیتی است.

جمع شدن اعضای خانواده بازداشت شدگان در مقابل زندان اوین

تصاویر ویدیویی نشان می‌دهد که اعضای خانواده بازداشت‌شدگان حوادث اخیر در تهران در مقابل زندان اوین جمع شده‌اند.

تلویزیون ایران: در اعتراضات یکشنبه شب 'حدود ۱۰ نفر' کشته شدند

این شبکه خبری گفت: "آشوبگران که بعضی از آنها مسلح بودند، سعی کردند پایگاه‌های نظامی و انتظامی را اشغال کنند که با مقابله جدی مأموران نظم و امنیت روبرو شدند."

تهران ميدان انقلاب:

نماینده ایذه: شهر سقوط نکرده است

هدایت الله خادمی، نماینده ایذه در تشریح وضعیت این شهر گفت: من در ایذه هستم. پریروز تجمعات و اعتراض هایی بود که به خیر گذشت. دیروز هم اعلام کردند که از ساعت 4 می خواهند دوباره شروع کنند که به هر حال مراکز اطلاعاتی-امنیتی در جریان بودند و مواظبت کردند اما تعداد زیادی به خیابان آمده بودند. وی در مورد تعداد معترضان جزئیاتی نگفت و ادامه داد: به هر حال آمده بودند به خیابان ها و عده‌ای شعارهای ساختارشکنانه هم دادند. بخشی اعتراضشان اقتصادی بود و نسبت به بیکاری و اینها بود. بینشان هم البته برخی سوءاستفاده می کردند و شعارهای ساختارشکنانه می دادند. چندتا بانک هم آتش زدند. وی در مورد صحت خبر حرکت معترضان به سمت منزل امام جمعه و پایگاه بسیج و سپاه گفت: حالا این اخبار هنوز تایید شده نیست ولی دو نفر کشته و برخی زخمی شدند. زخمی هم داشتند، چند نفر زخمی شدند ولی فکر می کنم کشته ها از 2 نفر بیشتر نشود.

یکشنبه ۱۰ دی -------------------------------------------------------------

خبرنگار نیویورک‌تایمز در تهران در ادامه مشاهدات خود در مرکز تهران توییت کرده است که در خیابان فلسطین دو سطل آشغال را آتش زده‌اند. به گفته او مردم در حال فرار بودند و پلیس تلاش می‌کرده آتش را خاموش کند. توماس اردبرینک می‌گوید از دور صدای شعار شنیده می‌شده.

بر اساس گزارش‌های رسمی، «شش تن» در تجمع‌های روزهای اخیر در دو شهر دورود در استان لرستان و ایذه در استان خوزستان کشته شده‌اند.

پس از انتشار گزارش‌ها درباره شلیک ماموران نیروی انتظامی به معترضان در شهر دورود در استان لرستان، فرماندار این شهر روز دوشنبه ۱۱ دی، اعلام کرد که براساس «آمار رسمی» چهار تن در تجمع‌های روزهای گذشته کشته شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، ماشاءاله نعمتی گفت که در روز اول درگیری‌ها، در این شهر دو تن کشته شدند و افزود: در روز دوم، یکی از ماشین‌های آتش‌نشانی « به زور» توسط معترضان متوقف شد و «یک فرد میان‌سال و یک پسر ۱۲ تا ۱۵ ساله زیر این خودرو» کشته شدند.

-------------------------------------------------------------

آغاز جنبش خشمگینان و پایان دوران اصلاح‌طلبان

دورانی به پایان رسیده است: دوران قیمومیت اصلاح‌طلبان بر مردم.

دوره‌ای سپری شده بی‌آنکه وعده‌های آن (حکومت قانون، تنش‌زدایی با جهان و توسعه سیاسی) محقق شود. پس از دو دهه اصلاح‌طلبان امروز همان‌جایی ایستاده‌اند که همواره رقیب‌های خود را در آنجا می‌دیدند: رو در روی مردم. نوشته ای از امیر کیان‌پور در وبسایت رادیوزمانه (لینک)

-------------------------------------------------------------

123117-behoud2.jpg

225588123217.jpg258877g7g7g7.jpg-------------------------------------------------------------

از زمان آغاز اعتراض‌های اخیر در ایران این پرسش مطرح است که گرایش‌های سیاسی و پایگاه اجتماعی افراد معترض چیست. در حالی که گفته ‌می‌شد این اعتراض‌ها خاستگاهی اقتصادی دارد اما چرا اینک این اعتراض‌ها سمت‌وسوی سیاسی به‌خود گرفته است؟

رضا جمالی در گزارشی دیدگاه عمار ملکی و سعید برزین، مجید محمدی و ملیحه محمدی، را جویا شده و این موضوع را بررسی کرده است.

-------------------------------------------------------------

مقامات قضایی و انتظامی ایران، در چهارمین روز تجمعات اعتراضی، آماری از تعداد دستگیر شدگان این تظاهرات ارائه کرده‌اند.

بنا بر اعلام این مقامات، بیش از ۳۷۰ نفر در روزهای گذشته در شهرهای مختلف بازداشت‌شده‌اند.

-------------------------------------------------------------

مردم در خیابان ولیعصر تهران، ماشین پلیس ر واژگون کردند

درگیری مردم شیراز با بسیجیان موتوری:

zaeri_123117.jpgمحمدرضا زائری در کانال تلگرام خود نوشت: آيا اينها كه به خيابان آمده‌اند همه عوامل استكبارند؟
آقايان، صاحبان رسانه‌هاي رسمي و تريبون‌هاي عمومي، تو را به خدا سر عقل بياييد! يك كمي فكر كنيد! واقعا وقتي به جاي درک ناكامي‌ها و دردهاي مردم مي‌گوييد عوامل استكبار و نيروهاي صهيونيسم به خيابان‌ها آمده‌اند با خودتان فكر نمي‌كنيد معني اين حرف چيست؟ واقعا دشمن اين قدر نفوذ و تأثير و حضور و نيرو دارد؟ واقعا استكبار جهاني و صهيونيسم اين قدر در داخل كشور قدرتمند است؟ چرا عقل‌تان را به كار نمي‌اندازيد و براي درست كردن ابروي حوادث، چشمش را كور مي‌كنيد و خود را از چاله به چاه مي اندازيد؟ چرا نمي‌پذيريد كه اصل مشكل و زمينه معضلات خشم فرو خورده مردمي است كه سالها ناليده‌اند و صداي‌شان را نشنيده‌ايد و تحقيرشان كرده‌ايد!؟

مردم را ببينيد! دردشان را لمس كنيد! صدايشان را بشنويد! و البته آن وقت قطعا همين مردم حساب فتنه‌گران معدودي!! را كه از فرصت‌ها سوء استفاده كرده و آشوب‌ها را شعله‌ور ساخته‌‌اند جدا خواهند كرد.

به آتش کشیده شدن کیوسک پلیس در میدان امام نورآباد دلفان:

تظاهرات مقابل فرمانداری مراغه در آذربایجان شرقی:

حضور گسترده مردم در میدان انقلاب تهران:

درگیری مردم ایلام با نیروهای ضد شورش:


افزایش محدودیت برای شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها در ایران

از ایران خبر می‌رسد که علاوه بر تلگرام و اینستاگرام، دسترسی به واتس‌اپ و توییتر هم محدود یا مسدود شده است.

پوشش شبکه تصویری ایرانیان:

چهارراه توحید، خیابان آزادی تهران:

به آتش کشیده شدن خودروهای بسیج در شاهین شهر:

eterazat_3.jpgاتاق خبر «من و تو» ـ در حالی که سه روز از آغاز تظاهرات‌های اعتراضی سراسری در ایران می‌گذرد و مردم در بسیاری از شهرها و نقاط کشور اقدام به برگزاری تجمعات کرده‌اند، به نظر می‌رسد قصد معترضان برای ادامه این حرکت جدی بوده و فراخوان‌هایی برای تجمع در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

تاکنون مردم شهرهای تهران، آمل، اصفهان، زنجان، شیراز، لرستان، کرمانشاه، گرگان، کاشان، ملایر، کرمان، خرم آباد، اراک، اهواز، بندر عباس و چندین نقطه دیگر از ایران با برگزاری تجمعات اعتراضی، حمایت خود را از تظاهرات دیگر شهرها اعلام کرده و علیه دولت حسن روحانی، رهبر جمهوری اسلامی و نیز اصل نظام شعارهای تندی سرداده‌اند.

افزایش شدید قیمت دلار

| No Comments

dollar_123117.jpgدلار از مرز ۴۲۸۹ تومان گذشت

افزایش شدید قیمت دلار در بازار ارز بار دیگر نگاه ها را به خیابان فردوسی متمرکز کرد؛ صراف ها و دلال های این بازار از دلایل گرانی ها می گویند و تأکید دارند بازار این روزها امان از کف بریده!

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، طی روزهای اخیر بازار ارز بار دیگر کانون توجه شده و علت آنهم نرخ هایی است که هر لحظه با سیر صعودی تغییر می کند و خریداران را سرگردان کرده است.

روز گذشته شاید آغاز تکانه های بازار ارز تلقی شود چراکه از عصر دیروز تا کنون دلار با شیب تندی در حال افزایش است و از نرخ حدودی 4220 تومان تا ساعت تنظیم این گزارش به نرخ 4290 تومان رسیده است.

سیر صعودی قیمت دلار با شیب تند درحالی ادامه دارد که بانک مرکزی امروز دلار را با قیمت 4199 تومان به صرافی های منتخب توزیع کرده است.

صراف های خیابان فردوسی روز گذشته در پاسخ به خبرنگار تسنیم درباره دلایل گرانی دلار و ارتباط آن با ناآرامی های اخیر در کشور می گفتند: دلیل اصلی تصمیم بانک دبی برای گرانی درهم است.

یکی از این صراف ها از اطلاعیه بانک دبی برای گرانی دلار سخن گفته و تأکید دارد: این سیاست بناست مصادف با اول سال میلادی اعمال شود که براساس آن درهم افزایش چشم گیری خواهد داشت.

به گزارش تسنیم، در اطلاعیه بانک ملی ایران در دبی نیز آمده است:

Aarefجمهوری اسلامی وقتی کم می آورد دست به دامن «مثلا» مخالفان خود می شود! چه مخالفانی که آبروی هر چه مخالف است را برده اند! جمهوری اسلامی در زد و خوردهای داخلی اش، عده ای را به نام فتنه گر از دایره ی قدرت کنار گذاشته و آن ها را در موضع اپوزیسیون قرار داده است؛ اپوزیسیونی که حقوق بگیر حکومت است و هر چه دارد از نظام اسلامی حاکم بر ایران است.

قدیم ها مصطلح بود که می گفتند فلان کس را در آب نمک خوابانده اند که به وقت کم آوردن او را به میدان بیاورند. دار و دسته ی اصلاح طلبان حکومتی نیز از این در آب نمک خوابانده شده هایند.

این ها کسانی هستند که به وقت بحران مردم را با بدبختی های خود تنها گذاشتند و در مقابل صاحب قدرت به سجده افتادند. لقلقله ی زبان اینان ایجاد حرکت های اعتراضی بر اساس منطق و صبر است! منطقی که عاقبت اش نگهداشتن جمهوری اسلامی و صبری که نهایت اش باقی ماندن این نظام جبار است!

ما به چشم خود دیدیم که منطق آقایان راه به کجا می برد. ما سرنوشت محمد خاتمی را دیدیم. سرنوشت رفسنجانی را دیدیم. سرنوشت موسوی و کروبی و رهنورد را هم داریم می بینیم. این سه نفر را هم ما باید آزاد کنیم والا از اصلاح طلبان حکومتی کاری بر نمی آید.

عمله اکره اصلاح طلبان حکومتی که تعدادی قلم به مزد نیز جزیی از آن را تشکیل می دهند تنها کاری که تا به امروز کرده اند به انحراف کشیدن حرکت های اعتراضی مردم بوده است. مردمی که جز حقوق اولیه شان چیز دیگری از حکومت نخواسته اند.

همین حرکت اخیر مردم که در شهرها و شهرستان های مختلف کشور شروع شد یکی از قلم به مزدان مثلا اصلاح طلب، مردم را «سیب زمینی خور» نامید! دو روز که از حرکت اعتراضی مردم گذشت، و «بوی کباب برخاست» او هم انقلابی شد و وعده ی دیدار در تهران داد!

چنین موجودات فرصت طلب و بی هویتی هستند اصلاح طلبان حکومتی. فردا اگر جنبش مردم به نتیجه نرسد باز همین ها به توهین و تحقیر مردم خواهند پرداخت و قربان صدقه ی تاج زاده ها و بالانس زنندگان حکومت خواهند رفت. پشتوانه ی مبارزاتی اینان دو سه ماه به زندان دوستان قدیم افتادن و پس از آن فرار از دست همان دوستان و ناندانی باز کردن در رسانه های فارسی زبان خارج از کشور است. برایشان فرقی نمی کند که دست در گردن شمس الواعظین بیندازند و روزنامه ی جامعه یا دست در گردن علیرضا امیر قاسمی بیندازند و تلویزیون تپش!

و امروز که جمهوری اسلامی، ناگهان با فریادهای بلند مردم از خواب جسته، موجودی لهیده را که نامزد اصلاح طلبان برای پست های اجرایی بوده است به تلویزیون آورده تا به مردم پند بدهد که مراقب دشمنان باشند. مراقب امریکا باشند. امریکا هواپیمای ایران را انداخته و دلسوز مردم ایران نیست!

به این آقا، که تولید کننده ی ژن مرغوب آقازادگی ست باید گفت مردم، قدر و ارزش خود را در جهان می دانند و مثل آقایان خود کم بین و دشمن تراش نیستند.

هر کس می خواهد از حرکت مردم ایران پشتیبانی کند بکند. این باعث افتخار ماست که امریکا و تمام جهان به پشتیبانی از حرکت اعتراضی مردم بر خیزند. ما خود کم بین و ترسو نیستیم که از حمایت و پشتیبانی دیگران بترسیم و دنیا را دشمن خود بدانیم. اگر کثافتکاری های جمهوری اسلامی نبود، اصلا موضوع زد و خورد در خلیج فارس پیش نمی آمد که امریکا بخواهد هواپیمای ایران را بزند!

جناب «ژن پرور» بهتر است به کار ساختن ژن مرغوب برای حکومت اسلامی مشغول باشند و آقازاده را راهنمایی کنند. راستی در روزهایی که مردم حق خود را از حکومت اسلامی می خواهند آقازاده ی آقای عارف کجا تشریف دارند و به چه کاری مشغولند؟!

Ataollah_Mohajerani.jpgعطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد سابق ایران در واکنش به اعتراضات اخیر در ایران، در صفحه توئیتر خود نوشت:

«BBC و VOA با شور و هلهله و تشويق تظاهرات ايران را پوشش مى‌دهند. اگر كشور و ملت ايران را مى‌شناختند در می‌يافتند كه موج بی‌ريشه فرو می‌نشيند.»

توئیتر مهاجرانی و اظهارنظر خوانندگان آن را بخوانید:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

unrest_123117.jpgایران اینترنشنال، وبسایت آمریکن کنسرواتیو در تحلیلی پیرامون شرایط کنونی جامعه ایران می‌نویسد حوادث سه روزی که در این کشور گذشته است، آن را برای همیشه تغییر خواهد داد.

در این مقاله آمده است: «ایران در سه روز گذشته با اعتراضات سراسری تکان خورده است. در زمان نوشتن این مطلب هنوز مشخص نیست که سرانجام این تظاهرات به کجا می‌کشد و آیا در پایان آن رژیم حاکم بر کشور سقوط خواهد کرد یا نه. اما باید دید که در صورت سقوط رژیم چه احتمالاتی پیش خواهد آمد و منافع و گزینه‌های پیش روی آمریکا چه خواهد بود:

در مورد ریشه بحران کنونی بحث‌های گوناگونی عرضه می‌شود. اما نارضایتی از شرایط اقتصادی کشور یک انگیزه مهم به‌نظر می‌رسد. قدرت خرید خانواده‌های ایرانی در عرض ۱۰ سال گذشته نه‌تنها همراه با افزایش تورم بالا نرفته است، بلکه به گزارش منابع تحقیقاتی ۱۵ درصد هم پایین آمده است.

کُندی اصلاحات اجتماعی نیز بسیاری را از دولت روحانی پشیمان و ناامید کرده است. به این‌ها اضافه کنیم بی‌آبی، آلودگی هوا، بیکاری و ناامیدی نسبت به آینده، مجموعه‌ای از عوامل تنش‌زا در جامعه را فراهم کرده است.

بنابراین انبوهی از نارضایتی و خواسته‌های مشروع مردم کشور آنها را به خیابان‌ها کشانده است. آغاز این اعتراضات هم از مشهد شهر محل تولد علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، و پایگاه محافظه‌کارترین و مهم‌ترین عناصر مذهبی حکومت یعنی آیت‌الله علم‌الهدی و داماد او رئیسی که در قتل‌عام‌های مخالفان دست داشته است بوده است. اگر آنطور که برخی می‌گویند این جناح حکومتی در راه انداختن تظاهرات اولیه دست داشته‌اند، این حرکت آنها کاملاً احمقانه بوده است.»

rouhani_123017.jpgبی بی سی - حسن روحانی در اولین واکنش به اعتراض‌ها و ناآرامی‌های اخیر در جلسه امروز هیئت دولت گفت: "طبق قانون اساسی و حقوق شهروندی، مردم در بیان انتقادات و حتی اعتراض‌شان کاملاً آزاد هستند؛ اما در عین حال باید توجه کنیم که نحوه انتقاد و اعتراض باید به گونه‌ای باشد که پایان آن منتهی به بهتر شدن شرایط کشور و زندگی مردم شود."

روحانی: نقد مردم فقط به اقتصاد نیست

حسن روحانی در جلسه هیئت دولت درباره اعتراض‌ها گفت: "حل برخی از این‌ مسایل آسان نبوده و زمان‌بر است و دولت و ملت باید برای حل این مشکلات دست به دست بدهند."

آقای روحانی گفت ریشه برخی از مشکلات اقتصادی مردم به سال‌های قبل برمی‌گردد و برخی‌ دیگر هم به همین ایام مربوط می شود و افزود: "دولت و ملت باید دست هم را گرفته و یکدیگر را یاری کنند؛ اما نقد مردم فقط به اقتصاد نیست، مردم راجع به فساد و شفافیت حرف دارند و می گویند مسایل باید شفاف باشد".

روحانی: اعتراض‌ها نباید امنیت مردم را مختل کند

رئیس جمهور ایران در جلسه هفتگی کابینه گفت: "در عین حالی که از نقد استقبال می‌کنیم و دستگاه‌های مسئول کشور باید زمینه را برای انتقاد و اعتراض قانونی مردم، حتی راهپیمایی و اجتماع قانونمند آنها فراهم کنند و این حق مردم است، اما در عین حال نباید بگذاریم فضایی ایجاد شود که در آن فضا دوستداران انقلاب و مردم نگرانی برای زندگی‌ و امنیت‌شان ایجاد شود.. اگر شیوه‌ای برای بیان نقد انتخاب شود که بواسطه آن مردم در زندگی، کسب و کار، رفت و آمد و سرمایه گذاری، دچار تردید و نگرانی شوند و دشمنان ما دست‌افشانی و پایکوبی کنند، حتما شیوه ای غلط است."

sholesaadi_123117.jpgماهرخ غلامحسین پور - ایران وایر

جرقه اعتراضات مردمی در ایران، نخست از شهر مشهد آغاز شد و شعله هایش به سرعت و در طول سه روز، به شکل موجی فراگیر، بخش های گسترده ای از استان های مختلف کشور را در برگرفت. در طول این سه روز، هیچ واکنشی نسبت به گستره رو به افزایش اعتراضات مردمی از سوی مسوولان جمهوری اسلامی نشان داده نشده است. صداوسیما هم مسیر سکوت اختیار کرده و از پوشش خبری این اعتراضات خودداری می کند. این در حالی است که شعارهای عمومی مردم در این دوره از اعتراضات با شعارهای مردم معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 که «محمود احمدی نژاد» در آن مردم را «خس وخاشاک» خواند، تفاوت ماهوی دارند.
«قاسم شعله سعدی»، فعال حقوق بشر و استاد حقوق بین الملل معتقد است مردم در اعتراضات اخیر از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند و مطالبات آن ها دیگر در سبد اصلاح طلبان قابل پی گیری نیست. «ایران وایر» در همین رابطه از او پرسیده است:

چرا تصور می کنید مردم مرز اصلاح طلبی را پشت سر گذاشته اند؟

  • دقت کنید که حتی شعار «یا حسین، میرحسین» هم دیگر در این شلوغی ها به کار برده نمی شود. به باور من، مردم از این ماجراها عبور کرده اند و اعتراضات و مطالبات آن ها که تا چند روز پیش به شکل جسته و گریخته و محدود به گوش می خورد، الان به هم پیوسته، همه گیر و گسترده شده است. الان دیگر حکومت حتی امکان ارسال نیرو از یک شهر به شهر دیگر را ندارد چون همه جا درگیر ماجرای اعتراض است. نه توان سرکوب هست و نه حتی اگر توان آن وجود داشته باشد، سرکوب کردن مشکلی را حل می کند.

به نظر شما، راه برون رفت حاکمیت از این بحران چیست؟

  • الان زمان آن است که آقای خامنه ای تصمیمات اساسی بگیرد. نمی دانم چرا ایشان در این دو سه روز باز هم سکوت اختیار کرده اند. من این حوادث را از قبل در نامه ای خطاب به آقای خامنه ای پیش بینی کرده و حتی مثالی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی زده بودم. گفتم زمانی که آقای «جیمی کارتر» در ایران، در اول ژانویه 1978 گفت ایران در منطقه بی ثبات خاورمیانه، جزیره ثبات و آرامش است، فقط به فاصله یک روز بعد انقلاب کلید خورد و تحلیل رییس جمهوری امریکا که می بایست مبتنی بر اطلاعات و تحلیل دقیق بوده باشد، فقط چند روز دوام آورد. در جریان جنبش دانشجویی سال 1378 هم اگر دقت کنید، در ظاهر اتفاق خاصی رخ نداده بود که مستوجب آن جنبش باشد. در آن زمان، روزنامه آقای "موسوی خوئینی ها" بسته شد و این یک اتفاق عادی و معمول است. اما همان منجر به جنبش دانشجویی و آن موضع گیری آقای خامنه ای شد که گفت «من حسینی عمل می کنم». من به آقای خامنه ای نوشتم که آقا! دیر است؛ اتحاد شوروی هم به دلیل این که یک مشت فسیل مثل آقای "برژینسکی" بر سر کار مانده بودند و کم ترین انعطاف و نوآوری نداشتند، به فروپاشی منجر شد؛ ایران محتاج نوآوری است.

دماوند، پاول دروف مدیرعامل تلگرام از فیلتر شدن این اپلیکیشن در ایران خبر داد. پاول دورف: در توئیتر خود نوشت :«مقامات ایران پس از آنکه درخواستشان برای بسته شدن کانال «صدای مردم» و دیگر کانال های اعتراضی مسالمت آمیز رد شد، دارند تلگرام را فیلتر می کنند.»

کاربران تلگرامی حاضر در ایران اعلام کرده بودند: از حدود یک ساعت پیش در ایران تلگرام ابتدا با اینترنت همراه اول باز نمی‌شد و حالا تنها با فیلترشکن باز می‌شود. از ساعتی قبل کاربران نسخه تلفن همراه تلگرام و اینستاگرام اعلام کرده‌اند که قادر به دسترسی به این دو نرم افزار نیستند.این در حالی است که هنوز از اختلال در نسخه دسکتاپ تلگرام گزارشی دریافت نشده است. برخی اخبار رسیده حکایت از آن دارد که فشارهای زیادی برای فیلترینگ دائمی تلگرام در حال اعمال است. شنیده ها حکایت از آن دارد که به زودی، به احتمال زیاد این نرم افزار در تمام نسخه‌های موبایلی و کامپیوتری خود در ایران فیلتر می شود.

خبرگزاری ایلنا هم از قطع دسترسی به تلگرام و اینستاگرام در ایران بر روی اینترنت ثابت خبر داد. بنا به این گزارش این دو اپلیکیشن بر روی «تمام خطوط و بسترهای اینترنت» قطع شده است.

126117_telegram.jpg126117_telegram2.jpg

Alamolhodaaتسنیم - "خبرسازی" کرباسچی درباره آیت‌الله علم‌الهدی تکذیب شد.

غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی طی مطلبی که شخصاً به برخی گروه‌های تلگرامی ارسال کرده، ادعا کرده است که شورای‌عالی امنیت ملی، آیت الله علم الهدی را به دلیل "اقدام پشت پرده او در تجمعات خیابانی مشهد" فراخوانده و "شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی) شخصاً با لحن شدید به او تذکر داده است".

از دفتر آیت‌الله علم‌الهدی کسب اطلاع شد که ایشان در شامگاه نهم دی ماه در مدرسه علمیه نواب مشهد و در جمع پرشور علما و طلاب سخنرانی داشته‌ و این خبرسازی از اساس کذب است.

دفتر امام جمعه مشهد تاکید کرده که مطالب منتشر شده درباره آیت‌الله علم‌الهدی از سوی اداره حقوقی دفتر نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان رضوی پیگیری می‌شود.

کرباسچی: کانال تلگرامی ندارم!

jomhourieslami_123017.jpgروزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مردم مشکل دارند. مشکلات عدیده هم دارند، کیست که نداند؟ رکود هم دارد کمر شکن می‌شود اما نمی‌دانم چرا دوستان از «گرانی و تورم» به عنوان عامل اعتراضات اخیر سخن می‌گویند؟ کدام گرانی و کدام تورم؟
آنچه آزار دهنده است هر چه باشد تورم و گرانی نیست. مگر اخیرا چه گرانی بی‌مهاری رخ داده است که مردم را به خیابان بکشاند؟ فقط تخم مرغ گران شده که موقتی است و حرف از گرانی بنزین در لایحه بودجه 97 به میان آمد که آن هم توسط مجلس، حذف شده است، پس کدام گرانی بی‌حساب و کتاب؟
ما هم شهروند همین دیاریم و همین جا زندگی می‌کنیم و خرید را هم خود ما انجام می‌دهیم و به ضرورت حرفه خبرنگاری هم اطلاع‌مان از بازار از خیلی‌ها بیشتر است لذا می‌پرسم کدام گرانی؟ اگر گرانی مردم را به خیابان می‌کشاند، باید در زمانی به خیابان اعتراض می‌آمدند که قیمت کالاها از «الان تا الان» متفاوت بود. اگر تورم، اعتراض آفرین و موج ساز است باید وقتی دریای شهر طوفانی می‌شد که تورم به حدود 46 درصد می‌رسید نه امروز که روی خط تک رقمی، حرکت می‌کند. اگر مشکلات معیشتی بود که قابلمه‌ها آن روزها خالی‌تر از امروز بود اما چرا برخی آقایان امروز که همه چیز- تقریبا- به ثبات و قرار است، احساس شرمندگی می‌کنند و آن دیروزهای تلخ و گرانی کمر شکن که قشر متوسط را هم به مدار فقرا می‌کشاند، می‌فرمودند از وعده‌های غذایی‌تان بکاهید و یک وعده غذا بخورید و باز از بازگشت اشکنه پیاز به سفره سخن می‌گفتند؟
چه شده است که آنان امروز شرمنده مردم می‌شوند، شرمنده وضعیت معیشتی مردم؟ آیا اگر به جای روحانی آن دوست و همجناحی عزیز، رئیس‌جمهور می‌شد هم این شرم را داشتند؟! بگذریم، دیروز شرمی نبود با اینکه مردم در سال‌های دولت دوستان حضرات، مشکل درمان را هم به گرده، تحمل می‌کردند و کم نبودند کسانی که نسخه در دست از مردم طلب کمک می‌کردند اما از یاد برده‌اند انگار آن روز‌ها را که امروز، احساس شرم می‌کنند.
دیگران هم که نماد «تیزهوشی سیاسی» هستند، مرگ بر روحانی را به شوق و شعف برمی خیزند و نمی‌دانند که کودک دبستان هم این «مرگ بر روحانی» را مرگ بر «حسن روحانی» نمی‌داند که دایره این «روحانی» خیلی وسیع‌تر و فراگیر‌تر از یک فرد است حتی اگر «رئیس‌جمهور» باشد.
why_123117.jpgرویداد۲۴- احمد بخشایش اردستانی، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده سابق مجلس، اعتراضات اقتصادی اخیر را طبیعی دانست و گفت: با سیاسی شدن اعتراضات اقتصادی پایانی برای آن نمی‌توان متصور شد و مشخص نیست که هدف شروع‌کنندگان به پایان رسد زیرا یکسری دیگر بر موج آن سوار می‌شوند.
دامنه اعتراضات مردم مشهد در روز پنج‌شنبه به آن محدود نماند و از سوی دیگر شهرها ادامه پیدا کرد. مردم در شهرهای کاشمر، یزد، قم، نیشابور، کرمانشاه، همدان، رشت، قزوین و اصفهان نیز دست به اعتراضاتی در این زمینه زدند، اما با حرکت اولیه متفاوت بود.
در اعتراض ابتدایی مردم مشهد شعارهایی نسبت به شرایط اقتصادی کشور مطرح شد، ولی این شعارها در ادامه تغییر پیدا کرد و حاکمیت موردتوجه قرار گرفت، در حالی هم این اتفاق روی داد که برخی از اصولگراها در ابتدا با این اعتراضات علیرغم آنکه اعلام شد بدون مجوزاست، همراهی کردند، اما به نظر می‌رسد توانایی مدیریت آن را تا انتها نداشتند.
وی درباره چرایی شکل‌گیری اعتراضات فوق اظهار داشت: ریشه این مسئله به مؤسسات مجاز و غیر مجازمالی مربوط می‌شود. برای اولین بار دولت در جیب ملت کرد و ازآنجاکه هرقدر مردم نسبت به این مسئله اعتراض کردند، اما حریف بانک مرکزی نشدند، بنابراین نارضایتی جمعی به وجود آمد؛ بنابراین بیشترین ریشه‌های این اعتراضات اقتصادی است، البته همیشه هم در کنار چنین تظاهراتی افراد سیاسی قرارگرفته باشند.
نماینده سابق مجلس سیاسی شدن اعتراضات اقتصادی را طبیعی دانست و ابراز کرد: با سیاسی شدن اعتراضات اقتصادی پایانی برای آن نمی‌توان متصور شد و مشخص نیست که هدف شروع‌کنندگان به پایان رسد زیرا یکسری دیگر بر موج آن سوار می‌شوند.
trumpNT_123017.jpgفیلیپ گوردون، دیپلمات و متخصص سیاست خارجی آمریکایی که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ به‌عنوان دستیار ویژه رئیس‌جمهور و هماهنگ‌کننده مسائل خاورمیانه ، شمال آفریقا و منطقه خلیج‌فارس کاخ سفید و همچنین از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ به‌عنوان دستیار امور اروپا و اوراسیای وزیر امور خارجه فعالیت کرده طی یادداشتی برای نیویورک‌تایمز در پاسخ به این سؤال که ترامپ چطور می‌تواند به معترضان ایرانی کمک کند، نوشت که او باید ساکت باشد.
به گزارش رویداد۲۴ به نقل از نیویورک‌تایمز، گوردون یادداشت خود را این‌طور آغاز می‌کند: اعتراضات مردم به عملکرد دولت ایران طی چند روز اخیر که تحلیل گران خارجی و دولت ایران را به یک اندازه متعجب کرده، احتمالاً با درخواست رئیس‌جمهور آمریکا و مشاوران سیاست خارجی‌اش برای حمایت از معترضان همراه خواهد شد.
به‌هرحال دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا گفته که ایران تقریباً مسئول تمام مشکلات خاورمیانه است و این کشور را متهم به پراکندن آشوب و خرابی در سراسر جهان کرده است. بی‌تردید او عاشق آن است که اعلام کند رویکرد سختگیرانه اش منجر به تضعیف دولت ایران شده و رویکرد آشتی جویانه سلف او شکست‌خورده است.
اما در این میان باید یک توصیه به ترامپ کرد: ساکت باش و هیچ کاری نکن.
بسیاری از مقامات ارشد دولت ترامپ مدت‌ها است که تأکید می‌کنند تنها مسیر تغییر درست در ایران، تغییر رژیم است. اما اگر مردم ایران تصمیم بگیرند که دولت را کنار بزنند، این امر نتیجه حمایت از سوی واشنگتن نخواهد بود.

jamehFarda_123017.jpgجامعه فردا: اعتراضات و تظاهرات در ایران ادامه دارد. روز گذشته دامنه این اعتراضات و تظاهرات به شهرهای دیگر مانند شهرکرد، اراک، شیراز، بندرعباس، سمنان، هشتگرد، اهواز، تهران و غیره رسید. بنا بر برخی اخبار محدوده میدان انقلاب به ویژه دانشگاه تهران و همچنین میدان ولیعصر، شاهد اعتراضات و شعارهایی علیه گرانی و وضعیت موجود کشور بود و شعارهایی هم در این باره سر داده شد.


به گزارش شاهدان عینی در برخی از این مناطق پلیس و نیروهای امنیتی مداخله کردند و به‌خصوص اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران با برخورد خوددارانه و خردمندانه نیروهای انتظامی همراه بود.


ناآرامی‌های اخیر که از روز پنجشنبه از مشهد و در اعتراض به گرانی‌ها و وضعیت معیشتی آغاز شده بود روز جمعه به سایر نقاط ایران و برخی شهرستان‌های دیگر مانند رشت، کرمانشاه، قزوین، اصفهان و غیره کشیده شد و مردم با تجمع در میادین شهر نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی خود اعتراض کردند.


این اعتراض‌ها باعث واکنش بسیاری از مقامات دولتی و شخصیت‌ها و فعالان سیاسی شد. بسیاری از آنان ریشه چنین اعتراضاتی را از مخالفان و منتقدان دولت دانستند و تحلیل کردند که این تظاهرات و تجمعات از سوی منتقدان و جناح رقیب دولت سازماندهی شده است.


اما این پایان ماجرا نبود. به نظر می‌رسد گستردگی اعتراضات و حضور مردم در خیابان‌ها به عوامل بیشتری هم بستگی داشت و شعارها از انتقاد به دولت حسن روحانی فراتر رفت.


روز گذشته نیز دانشگاه تهران (دانشجویان) شاهد اعتراضاتی بود که به برخوردهایی هم منجر شد. اما آنچه در این میان اهمیت بسزایی پیدا کرده، نحوه برخورد روشنفکران و تئوریسین‌های هر دو جناح، احزاب و تشکل‌های سیاسی، مردم و از سوی دیگر حکومت با این دست اعتراضات و تجمعات است.


حتی اگر فرض دولت بر سازماندهی شدن اعتراضات از سوی مخالفانش هم فرضی درست باشد، نمی‌توان تمامی اعتراضات را به همین گزاره ساده تقلیل داد.


برای این وضعیت می‌توان سه ضلع را متصور شد: مردم، احزاب و شخصیت‌های سیاسی و حاکمیت و دولت! سه ضلعی که هرکدام اگر نقش اساسی و تاریخی خود را به خوبی ایفا کنند، می‌توان از وضعیت کنونی عبور کرد.


یکی دیگر از دغدغه‌هایی که این روزها فکر بسیاری را به خود مشغول کرده، نحوه عبور از این بحران‌ها بدون خشونت و با کمترین هزینه است، راهکاری که بتوان با اتکا به آن بدون کمترین هزینه و برخوردهای سلبی به وضعیتی امن رسید.


به سراغ برخی از تحلیلگران سیاسی از هر دو جناح رفتیم تا درباره این چند محور با آنها گفت‌وگو کنیم. وظیفه مردم، احزاب و حاکمیت در چنین وضعیتی چیست و راهکار عبور از این دست بحران‌ها بدون برخوردهای سلبی چه می‌تواند باشد.


گفتنی است «جامعه فردا» تلاش بسیاری برای برقراری ارتباط با مسئولان استانداری تهران و وزارت کشور کرد، اما متأسفانه تلفن همه آنها خاموش و غیرقابل دسترس بود.

Khaameneiجمهوری اسلامی، چهل سال سوار بر گرده ی مردم ایران شد. مردمی قانع به حداقل های یک زندگی ساده و آرام. اما هر چه مردم نجابت از خود نشان دادند حکومت وقیح تر شد. هر چه مردم خردمندانه برخورد کردند و تلاش کردند تا با حکومت در گیر نشوند و ایران را به هرج و مرج نیفکنند حکومت دریده تر شد.

در روزهای اول انقلاب، خمینی باور نمی کرد قدرتی بی حساب و کتاب در اختیارش قرار گرفته است. هر سخنی می گفت، با حالتی مردد، «به پشتوانه ی شما مردم» را به آن سخن می افزود. اندک اندک همین جمله ی نیم بند هم از سخنرانی ها حذف شد و انواع و اقسام نظارت ها و رد صلاحیت ها یک عده انسان متحجر را بر سرنوشت میلیون ها ایرانی حاکم کرد.

مردم به دفعات با تظاهرات مسالمت آمیز و دادن شعارهای ملایم خواستار حقوق اولیه ی خود شدند. حقوقی که در زمان پیش از انقلاب آن را داشتند و بعد از انقلاب نه تنها آزادی سیاسی به دست نیاوردند بلکه همان حقوق ابتدایی را هم که در اختیارشان بود از دست دادند. حکومت اما این تظاهرات را سرکوب کرد و به خیال خود به شعار النصر بالرعب صورت واقعیت بخشید.

اما حکومت اشتباه می کرد. مردم انواع و اقسام سرکوب ها را دیدند و طعم انواع و اقسام ترس ها را چشیدند. این موضوع باعث نشد تا ترس بر مردم حاکم شود بلکه باعث شد تا ترس مردم از چیزهای ترسناک بریزد. باعث شد تا بازداشت شدن برای جوانان یک امر عادی شود. باعث شد تا تهدید و ارعاب اثرش را در نزد همگان از دست بدهد. رعبی که قرار بود باعث پیروزی شود، باعث تبدیل حکومت به یک لولوی مسخره شد.

مردم در چهل سال گذشته از هر راه مسالمت آمیزی که به فکرشان می رسید برای دست یافتن به حقوق حقه شان استفاده کردند. حکومت اسلامی این موضوع را نفهمید و قدر مردم صبور کشورمان را ندانست.

اکنون مردم جان به لب رسیده، به خیابان ها آمده اند تا حق مسلم شان را از حکومت طلب کنند:
تغییر حکومت!

تغییر دادن حکومت حق مردم است. حکومتی سرکوب گر و بی لیاقت در طول چهار دهه دار و ندار کشور را به یغما برده و از شکم مردم زده و خوانی رنگین برای روس و چین و کره شمالی و غزه و لبنان گسترده است.

مردم دیگر شعار بیهوده نخواهند داد! شعارهایی که اثر نداشته به اندازه ی کافی داده شده است. تقاضاهایی که به آن ها توجه نشده به اندازه ی کافی به گوش مسوولان رسیده است. اکنون نوبت تغییر است. اکنون نوبت اصلاح به معنای واقعی کلمه است. اصلاح حکومتی ناکارآمد و ضد منافع ملی و مردمی.

این حکومت باید تغییر کند. از صدر تا ذیل آن باید تغییر کند. رییس جمهوری که کاره ای نیست خواست مردم ایران نیست. کاره ی این مملکت باید به قول خودش مسوولیت خرابکاری های چند ده ساله اش را بپذیرد و کنار گذاشته شود.

شعار امروز ما، زیاده خواهانه نیست! آشوبگرانه هم نیست! آشوبی اگر به وجود آید مقصر آن حکومتی ست که سال ها به خواست مردم بی توجه بوده و به جای اهمیت دادن به آن، آن را سرکوب کرده است.

حرف مردم ایران سال هاست که چنین است:
جمهوری اسلامی باید برود و حکومتی لایق و شایسته امور کشور را در دست بگیرد...

sepah_123017.jpgسخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: منکر برخی نارسایی ها و مشکلات کوچک در کشور نیستیم اما تیزهوشی و ولایتمداری فرزندان ملت باعث فائق آمدن بر مشکلات اقتصادی از جمله گرانی و تورم خواهد شد.

به گزارش ایرنا، سردار رمضان شریف روز شنبه در اجتماع بزرگ گرامیداشت حماسه 9 دی در بیرجند گفت: ملت ایران از 40 سال گذشته تاکنون در مقابل مواضع بزرگی ایستاده و مشکلات عدیده ای را حل کرده به طوری که می توانیم با افتخار اعلام کنیم که دشمن در مقابل مردم همیشه در صحنه ما رنگ باخته است.

وی ادامه داد: فرهنگ دینی بر پایه قرآن کریم و سیره ائمه اطهار (ع)، رهبری و مردم سه مولفه اصلی قدرت در نظام مقدس جمهوری اسلامی است و هماهنگی اینها باعث شده که محوریت انقلاب در بسیاری از کشورهای جهان نقش تعیین کننده ای داشته باشد.

وی گفت: فرهنگ دینی ما غیرقابل انکار است و از طرفی وجود رهبری فرزانه و شجاع باعث شده که مقابل بسیاری از دست اندازی های معاندین نظام و انقلاب سربلند باشیم در حالی که امروز بسیاری از کشورهای اسلامی همچون عراق، لیبی، لبنان و ... از فقر رهبری باهوش و مدبر ضربه خورده اند.

مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه ترامپ دیوانه هم آمریکا را بر زمین خواهد زد افزود: آنها با آن همه دبدبه و کبکبه هنوز نتوانسته اند امکانات اولیه مقابله با طوفانی را که در یکی از ایالت هایشان دارند، تهیه کنند در حالی که ملت ایران برای زلزله کرمانشاه از هیچ تلاشی چشم پوشی نکردند و با موجی عظیم به دلجویی و کمک هموطنانشان پرداختند.
سردار شریف گفت: ار ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون ملت شریف ایران همه تهدیدهای دشمن را به فرصت تبدیل کرده اند اما دشمن دست بردار نیست و اگر غفلت کنیم توطئه ای جدید را پایه ریزی خواهد کرد.

به گفته وی فتنه 88 و مباحث مربوط به انتخابات هم از دیگر طراحی هایی بود که دشمن سال ها با ایجاد اتاق های فکر آن را پایه ریزی کرده بود.

bastani_123017.jpgحسین باستانی - بی بی سی

با تداوم اعتراضات خیابانی در شهرهای مختلف ایران، این سوال قابل طرح است که سپاه پاسداران در برخورد با وضعیت موجود چه نقشی ایفا خواهد کرد؟

در ساختار حکومتی ایران، در شرایط عادی مسئولیت مقابله با هرآنچه "تهدید امنیتی" تلقی شود به عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و -در صورت لزوم- بسیج است. در شرایط امنیتی "بحرانی"، با تصمیم شوراهای تامین، سپاه پاسداران به نیروی امنیتی اصلی عمل کننده در شهرهای مختلف تبدیل می شود.

در پایتخت ایران، تصمیم گیری در مورد فراخواندن سپاه با شورای عالی امنیت ملی خواهد بود. اگر این شورا تشخیص دهد که مقابله با "تهدید امنیتی" از عهده نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و بسیج بر نمی آید، مسئولیت امنیت به قرارگاه ثارالله سپرده می شود که زیر نظر فرماندهی کل سپاه قرار دارد. در صورتی که این قرارگاه عهده دار چنین وظیفه ای شود، سایر نیروهای امنیتی و انتظامی، درچارچوب آن عمل می کنند.

به عنوان مثال یک روز بعد از انتخابات۲۲ خرداد ۱۳۸۸، نیروی های بسیج به درخواست نیروی انتظامی به برخورد با معترضین پرداختند اما از ۲۵ خرداد، مسئولیت اصلی بر عهده قرارگاه ثارالله گذاشته شد که تا ۲۵ مرداد ماه تداوم داشت.

در جریان تظاهرات روزهای اخیر، وظیفه اصلی برخورد با اعتراضات، تاکنون به وضوح بر عهده نیروی انتظامی بوده است. در صورت گسترش اعتراضات، قابل تصور است که تصمیم گیری در مورد سپرده شدن یا نشدن مسئولیت اصلی برخورد با معترضین به سپاه، در اولویت نهادهایی چون شورای عالی امنیت ملی قرار بگیرد.

isfihanIJ_123017.jpgشیما شهرابی - ایران وایر

تجمعات اعتراضی نه به گرانی که روز پنجشنبه، در مشهد، یزد، کاشمر و نیشابور آغاز شده بود، روزگذشته شهرهای دیگری از جمله قم، اصفهان، کرمانشاه، قوچان،رشت و اهواز را فراگرفت. ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی نشان می‌دهد که در این تجمع‌ها شعارهای تندی علیه حکومت داده شده و نیروهای امنیتی برای سرکوب و متفرق کردن تظاهرکنندگان از ماشین‌های آب‌پاش و گاز اشک اور و ضرب وشتم با باتوم استفاده کرده‌اند. «سوریه را رها کن/ فکری به حال ما کن»، «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی»، «جوون بیکار نشسته،آخوند ماشین نشسته»، «رضا شاه روحت شاد»،«ملت گدایی می‌کند، آقا خدایی می‌کند» از جمله شعارهای مطرح شده در این تظاهرات است. با محمدتقی رهبر ؛ امام جمعه موقت اصفهان و نماینده سابق اصفهان در مجلس شورای هفتم و هشتم درباره این تجمعات گفت و گو کرده‌ایم. او اصولگرا و از اعضای جامعه روحانیت مبارز است و برخی شعارها در این تجمع ‌های اعتراضی شوکه‌اش کرده است.

در دو روز گذشته تظاهرات و تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف برگزار شده از مشهد و کرمانشاه و رشت تا شهر خودتان اصفهان، این اعتراضات را چطور ارزیابی می‌کنید؟

  • در این موارد اظهار نظر قدری مشکل است. تا تحقیق و تفحص نشود، تحلیل کردن مشکل است. من هم اخباری را که شما شنیده‌اید، شنیده‌ام که در چند شهر تجمعات و اعتراضاتی بوده و حرف‌های زیادی زده شده است. احتمالات متعددی است. واقعا بعضی جریان‌ها می‌خواهند از مشکلات مردم سوء استفاده کنند. از سوی دیگر واقعا مردم مشکلاتی دارند. این مردم انتظار دارند که سیاست‌گذاری مسئولان نظام در راستای منافع این ملت، پابرهنه‌ها و گرفتارها، اقشار آسیب‌پذیر باشد. بعضی گرانی‌ها و مشکلات اقتصادی مثل گران شدن تخم‌مرغ و شکر یا گرانی قبض آب و برق واقعیت است اما انسان یک مقدار در این موارد شک می‌کند که این اعتراض‌ها برای همین گرانی‌هاست یا یک عده‌ای می‌خواهند از این فرصت سوءاستفاده کنند.

چرا تردید دارید؟

  • این که مردم خواسته‌هایی دارند، قبول است اما این‌که بیایند شعارهایی علیه مسئولان نظام بدهند یک مقدار مشکوک است. ما نباید از این موارد غافل باشیم در سال 88 بهانه انتخابات بود اما منجر به یکسری تظاهرات و حرکت‌ها، لذا من خیلی با احتیاط در این‌باره صحبت می‌کنم، چون قبول دارم مردم مشکلاتی دارند و مسئولان باید در رفع آن بکوشند. هم به نظرم شعارها و حرکت‌ها هم قابل تامل است. یک وقت مردم جمع می‌شوند و می‌گویند چرا فلان چیز گران شده اما یک وقت شعارهایی می‌دهند که این شعارها قدری بود دار و مساله دار است.

ویدئوها و فیلم‌هایی از این اعتراضات و شعارها منتشر شده ...

  • بعضی دوستان تعدادی از تصاویر را در گوشی‌هایشان به من نشان دادند. خب چند صد نفر هم که جایی جمع شوند، می توانند طوری تصویر بگیرند که همه فضا را پر کنند. ملت هشتاد میلیون هستند، حالا گیرم چند صد نفر هم جایی جمع شوند، حرف تمام ملت نیست. با این حال من معتقدم به هر حال باید به مشکلات معیشتی مردم رسیدگی شود.

کدام شعار برای شما تکان‌دهنده تر بود؟

  • این که یاد شاه رژیم طاغوت می‌کنند، تکان دهنده بود. شاه با تمام مقدسات اسلام و امام حسین و حجاب، برخورد کرد، بعد اینها از رضا شاه تمجید می‌کردند. مسلما یک انسان متدین نمی‌آید در این اوضاع برای شاه و رضا شاه شعار تمجیدی بگوید. بگویند مثلا گرانی را بردارید، بیکاری را بردارید،مستضعفان را حمایت کنید.، اگر این شعارها و این خواسته‌ها فقط مطرح می‌شد، می‌گوییم بله این‌ها خواسته مردم است اما وقتی از شاه رژیم طاغوت تمجید می‌کنند که همه مردم می‌دانند چگونه با اسلام و دین و ناموس مردم بازی کردند، در جامعه انقلابی و اسلامی ما پذیرفته نیست و مشکوک به نظر می‌رسد.

Protest.gifاگر جنبش اعتراضى سال ١٣٨٨ با دستكارى در آراى ملت شکل گرفت و در محدوده طبقه متوسط جامعه و بيشتر با تمركز در شهر تهران و تا حدى چند شهر پر جمعيت به حيات خود ادامه داد، جنبش اعتراضى كنونى، خاستگاه و انگيزه هاى اوليه ى آن هر چه كه باشد، از يك سو قشرهاى وسيع ترى از مردم را در برگرفته و از ديگر سو در شهرستان هاى مختلف آغاز و به تهران نيز كشيده شده است. اين دو گستردگى (در ابعاد طبقاتى و جغرافيايى) دو تفاوت اصلى اين دو جنبش هستند.

اما تفاوتى اساسى تر كه به چشم مى آيد، نوع مطالبات مطرح شده است. بخشى از شعار هايى كه به روايت ويدئو هاى منتشر شده در فضاى مجازى در شهرهاى مختلف سر داده شده هم محتوا با شعارهاى جنبش سبز در مرحله ى راديكال آن هستند و شخص اول نظام را هدف گرفته اند : "مرگ بر ديكتاتور"، "سيد على حيا كن مملكتو رها كن"، "سيد على ببخشيد ديگه بايد بلند شيد"، "اين همه لشكر آمده عليه رهبر آمده"... اما شعار هاى ديگرى نيز شنيده مى شوند كه، فراتر از ديكتاتور بزرگ، كليت نظام آخوندى را در بر مى گيرند، شعارهايى كه در جنبش سبز كمتر با اين حجم مى شنيديم : "آخوندا حيا كنيد مملكتو رها كنيد"، "حكومت آخوندى نمى خوايم نمى خوايم"، "توپ تانك فشفشه آخوند بايد گم بشه"، "عزا عزاست امروز حقوق ملت ما زير عباست امروز"، "اسلامو پله كردن مردمو ذله كردن"... در واقع اين شعارها نه تنها فريادهایى هستند مبنى بر به ستوه آمدن از نحوه ى اداره ى جامعه، بلكه خواستار جدايى نهاد دين از نهاد دولت و به چالش كشيدن حاكميت فعلى در تمام ابعاد آن نيز می باشند. در واقع ملت جمهورى اسلامى را نظامى مى داند كه وطن ما را غصب نموده و خواهان باز پس گيرى آن است : "مى ميريم مى ميريم ايران رو پس مى گيريم". و نهايتا شعارى با محتواى دقيق حقوقى سر داده مى شود : "جمهورى اسلامى نمى خوايم نمى خوايم". اين شعار به شكل مشخص در خواستى است براى رفراندوم در جهت انتخاب نوع حكومت و قانون اساسى. شعار ديگرى كه نگارنده تا لحظه نوشتن اين يادداشت صرفا در ويدئوهاى مربوط به تجمع امروز دانشجويان در دانشگاه تهران شنيده بيان ديگرى از همين پيام است : "اصلاح طلب اصول گرا ديگه تمومه ماجرا". اما اين شعار ها بيشتر جنبه ى سلبى دارند، جنبه ى ايجابى به نظر مى رسد كه در يك شعار كليدى نهفته باشد : "بيا (بزن) بيرون هموطن حقتو فرياد بزن".

Hossein_Bagherzadeh.jpgآن چه امروز در خیابانهای ایران می‌گذرد از جنس تظاهرات سال ۱۳۸۸ نیست. ابعادی به مراتب گسترده‌تر دارد و می‌توان آن را حتی نقطه پایان جنبش سبز (به معنای جنبشی که تحت رهبری میرحسین موسوی و مهدی کروبی قرار دشت) تلقی کرد.

۱ - انگیزه تظاهرات ۸۸ مهندسی کردن انتخابات و سر برآوردن فرد مورد تأیید خامنه‌ای از صندوق های رای بود. انگیزه تظاهرات امروز وضع نابسامان اقتصادی و سختی معیشت مردم است. در سال ۸۸ معترضان رای خود را باز می خواستند که از دید آنان مصادره شده بود. معترضان امروز حق خود از سرمایه ملی و منابع طبیعی را می‌خواهند که از سوی مقامات حکومتی دزدیده شده و به غارت رفته و یا نصیب وابستگان و متحدان رژیم در کشورهای دیگر شده است.

Mehrdad_Darvishpour.jpgیکی از ویژه گی‌های بیشتر شورش‌های اجتماعی، خیزش یا انقلاب‌ها خصلت غافلگیرانه و غیر مترقبه جرقه‌های انفجاری آن است. هیچ اشاره، تحلیل و هشداری درباره خطرات نابسامانی‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمینه ساز بروز چنین شورش هایی به معنای پیش بینی وقوع رخداد هایی از این دست نیست، بلکه در بهترین حالت به فهم چرایی آن یاری می‌رساند. با این همه کمتر کشوری همچون ایران این گونه سرزمین شگفتی هاست که پی درپی همگان را غافلگیر می‌کند. آخرین نمونه آن تظاهرات چند روزه اخیر است که از شدت شگفتی آفرینی آن گویی جنبه سورئال به خود گرفته است.


تظاهرات ضد حکومتی چند روز اخیر در بیش از بیست شهر ایران در اعتراض به گرانی، فساد، اختلاس، بیکاری و فقر اقتصادی به سرعت با شعارهایی سیاسی نظیر "مرگ بر خامنه ای"، "جمهوری اسلامی نمی‌خواهیم"، "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" همراه شد و حکومت و اپوزیسیون را همزمان غافلگیر کرد. طننز تلخ تاریخ درآن است که درست در ۹ دی که گویی سالروز سیطره حکومت علیه "فتنه" ۸۸ بود، به زادروز مهمترین چالش سیاسی مردم علیه حکومت اسلامی در طول حیات آن بدل شد.

Vahid_Farkhondeh_Khouy_Fard.jpgپس از انتخابات ریاست جمهوری سالِ نودوشش و رای اکثریت مردم به حسن روحانی دربابِ وعده هایی نظیر رفع حصر، آزادی زندانیان سیاسی و ترمیم مشکلات اقتصادی، مردم ایران اندکی امیدوار شده بودند تا فضای سیاسی، اقتصادی کشور دستخوش تغییرات شود، اما بودجه جنجالی رییس جمهور و همچنین سکوت وی در رابطه با وعده هایی که خود داده بود، مردم ایران را بس عصبانی کرده است.

باتوجه به اعتراضات گسترده که از دیار ابومسلم خراسانی آغاز و به دیگر شهرها کشیده شد چند اصل مهم حائزاهمیت است که باید به آن پرداخت:

یک:

در هیچ یک از تجمعات خبری از شعار یاحسین میرحسین و یا دیگر شعارها در فرمیسم اصلاح طلبی وجود ندارد. یعنی مردم از خطوط قرمزی عبور کرده‌اند که شاید دیگر به گذشته بازنگردند. با گذشت بیست سال از تولد اصلاحات و عدم تحقق وعده‌های مسولان اصلاح طلب، این واقعه دیر یا زود در فضای سیاسی کشور اتفاق می‌افتاد. این فرظیه وجود داشت که دراین شرایط جامعه به سوی رادیکالیسم پیش رود که در نتیجه همان شد.

eterazat_atash.jpgرادیو زمانه ـ شبکه خبر صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران دوشنبه ۱۱ دی گزارش کرد که در جریان اعتراض‌های یکشنبه ۱۰ دی ۱۰ نفر در شهرهای مختلف ایران کشته شدند.

تا به حال جزئیاتی در باره هویت کشته شدگان منتشر نشده است. پیش از این فرماندار دورود کشته شدن چهار نفر در این شهر را تائید کرده بود.

همچنین هدایت‌الله خادمی نماینده ایذه در مجلس هم به خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفته بود که ۲ نفر در ایذه کشته شدند.

خبرگزاری فارس نیز از کشته شدن سه نفر در شاهین‌شهر اصفهان خبر داده است. این رسانه نزدیک به سپاه پاسداران گزارش کرد که این سه تن توسط «افراد ناشناس» کشته شدند. هویت کشته شدگان شاهین شهر تا به حال منتشر نشده است.

Mohammadreza_Khatami.jpgایلنا ـ نایب رئیس مجلس ششم تاکید کرد: حتی اگر مردم اشتباه کنند و دست به اقدامات خشونت‌آمیز و کارهای ناخوشایند بزنند، آنها شایسته سرزنش نیستند زیرا کسانی که وضعیت موجود را به چنین شرایطی رسانده‌اند، باید پاسخگو باشند.

سیدمحمدرضا خاتمی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره اعتراضات اخیر صورت گرفته طی روزهای گذشته در تهران و دیگر شهرهای کشور گفت: هیچ کسی نمی‌تواند منکر آن شود که نارضایتی در میان مردم وجود دارد و این مسئله، به خاطر آن است که در طول سالیان سال، مردم احساس می‌کنند ناکارامدی‌ در اداره کشور وجود دارد و این مسئله ربطی به این دولت ندارد.

وی با بیان اینکه سیاست‌های یک دولت می‌تواند در نحوه اداره یک کشور موثر باشد ولی احساس ناکارامدی موجود در میان مردم، ریشه‌ای‌تر از آن است که این ناکارامدی را به سیاست‌های آقای روحانی منتسب کنیم، اظهار داشت: سیاست‌های آقای روحانی، هرچند سیاست‌های خوبی است ولی در عمل نتوانسته آنچنان که شاید و باید است، پیاده شود تا امید را به مردم بازگرداند.

motahari_123017.jpgنایب رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر ضرورت به رسمیت شناختن اعتراض مدنی مردم از سوی مسئولین در عین حال خواستار برخورد با تخریب اموال عمومی و ایجاد آشوب شد.

به گزارش ایسنا، در یادداشت علی مطهری با عنوان فرهنگ اعتراض که در اختیار ایسنا قرار داد، آمده است:

«در کشور ما فرهنگ اعتراض وجود ندارد. هر تجمع اعتراض‌آمیزی به سرعت از شعارهای اولیه خود دور می‌شود و به خشونت می‌گراید. شاید علت آن این باشد که مجوز هیچ تجمعی صادر نمی‌شود و وزارت کشور همه تجمعات و اعتراضات مدنی را غیرقانونی می‌نامد. این در حالی است که قانون اساسی ما در اصل بیست و هفتم راه‌پیمایی را مشروط به این که مسلحانه و مخل احکام اسلام نباشد مجاز اعلام کرده است.

در کشورهایی که تمرین دموکراسی بیشتری دارند، در یک روز و ساعت مشخص هزاران نفر در مسیر معینی با حفاظت پلیس، راه‌پیمایی کرده و اعتراض خود را در موضوع معینی اعلام می‌نمایند و سپس سرکار خود می‌روند و این یک امر عادی است.

وزارت کشور ما باید اعتراض مدنی را به رسمیت بشناسد و در صدور مجوز سخت‌گیری نکند و مردم نیز باید پایبند به لوازم اعتراض مدنی باشند.

در چند روز اخیر اعتراضاتی عمدتاً اقتصادی در برخی از شهرهای کشور انجام شد. این که مردم احساس آزادی می‌کنند و نظر خود را در قالب تجمع یا راه‌پیمایی بیان می‌نمایند یک نقطه مثبت و روشن برای جامعه ما و نظام جمهوری اسلامی است اما این که این اظهارنظرهای جمعی توأم با تخریب اموال عمومی و اخلال در نظم جامعه می‌شود یک نقطه منفی و تاریک است.

مسئولان ما باید برای بخش اول این پدیده یعنی اظهارنظر مدنی و آرام مردم شرایط را مهیا کنند و با بخش دوم آن یعنی تخریب اموال عمومی و ایجاد آشوب به شدت برخورد نمایند.»

atash_khamnehei.jpgرادیو زمانه ـ دو مقام استانداری تهران از برخورد با «تخریب‌کنندگان اموال عمومی» سخن گفته‌اند. آن‌ها تهدید کرده‌اند که تاکنون با این افراد مدارا شده اما در اعتراضات روز یکشنبه از دایره مدارا خارج شده‌ و کسانی را بازداشت کرده‌اند.

محمدحسین مقیمی، استاندار تهران روز یکشنبه ۱۰ دی با بیان این‌که تجمعات اعتراضی اخیر مجوز نداشتند و برای اخذ مجوز هم هیچ اقدامی نشده است، از «بازداشت برخی افراد» در اعتراضات روز یکشنبه تهران خبر داد.

مقیمی گفت: «برای این‌که بگوییم این افراد از سوی چه کسانی تحریک شدند، زود است و باید صبر کنیم.»

etreazat_4.jpgدویچه وله ـ اعتراضات در ایران که روز پنجشنبه از مشهد آغاز شد در چهارمین روز هم ادامه داشت. بنا به گزارش‌های رسیده موج اعتراضات فروکش نکرده و به مناطق مختلف کشور گسترش یافته است.

تجمع‌های اعتراضی بعد از تاریک شدن هوا در شامگاه شنبه ۹ دی و صبح روز یکشنبه ۱۰ دی در تعدادی از شهرهای ایران از جمله رشت، اصفهان، اهواز، قم، ساری، زاهدان، گرگان و قزوین ادامه داشته است.

بنا به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس دست‌کم دو تن در اعتراضات شبانه در دورود در استان لرستان کشته شده‌اند. خبرگزاری مهر این خبر را بدون توضیحات بیشتر منتشر کرد. اما حبیب‌الله خجسته‌پور، معاون سیاسی استاندار لرستان، در گفت‌وگو با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ضمن تأیید این خبر، گفت که تیراندازی به سمت مردم از سوی گروه‌های "تکفیری" و "سرویس‌های بیگانه" صورت گرفته است. او گفت: «در این درگیری رد پای گروه‌های تکفیری، معاند با نظام و سرویس‌های بیگانه کاملا قابل مشاهده است. [...] در این درگیری که دو نفر در آن کشته شده، هیچ تیری از ناحیه نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی ما به سمت مردم شلیک نشده و هدف این بود که تجمع به صورت مسالمت‌آمیزی پایان بپذیرد. اما با توجه به حضور افراد و گروه‌هاییی که عرض کردم متاسفانه این اتافاق افتاد.»

mohebian_123017.jpgاعتماد - روز پنجشنبه عده‌اي با برگزاري تجمع در مشهد نسبت به وضعيت اقتصادي و معيشتي معترض شدند. اما اين اعتراض به مشهد محدود نشد و كم كم برخي شهر‌هاي ديگر به اين اعتراض پيوستند. امير محبيان، تحليلگر اصولگراي مسائل سياسي معتقد است ضعف اقتصادي و مديريتي در كشور سبب ظهور اين اعتراض‌ها شده است. او مي‌گويد جريانات سياسي در اين شرايط بسيار ضعيف عمل كرده و به دنبال تسويه حساب سياسي رفته‌اند.

تحليل شما از اعتراض‌هاي اخير چيست؟

اگر نگاه اجمالي به اعتراضات داشته باشيم يك نكته‌اي كه مشخص است هسته مركزي اين اعتراضات است. اين كنش‌ها، اعتراضات اقتصادي يا اعتراض به وضعيت مديريتي كشور است. به عنوان مثال كساني كه در مناطق زلزله زده اعتراض كرده‌اند، اعتراض‌شان نسبت به نحوه كمك رساني است يا در مشهد اعتراض مالباختگان موسسات مالي و اعتباري را شاهد بوديم. متاسفانه اين اعتراضات شنيده نشده است. ما شاهد هستيم در اين مناطق وقتي اين موضوعات مطرح شد به آنها توجه نشد و همين درخواست‌هاي ساده به هسته مركزي اعتراضات تبديل شده است. اگر ما بخواهيم مجموعه اتفاقات را نگاه كنيم، شاهد خواهيم بود كه اين اعتراضات يك هسته مشخص دارد كه بايد حرف‌هاي آنان شنيده شود. طبيعتا چه در حوزه مديريتي و چه در حوزه اقتصادي اگر ضعفي وجود دارد بايد اين نقاط ضعف برطرف شود.

نقش جريانات سياسي مختلف در اين اعتراض‌ها را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

جريانات مختلف سياسي تلاش دارند از اين شرايط بهره‌برداري خاص خود را داشته باشند. بخشي از اين جريانات، جريانات سياسي داخلي هستند كه متصور هستند با موج‌سواري بر اين جريان، رقيب را از ميدان خارج خواهند كرد يا اينكه اين اعتراض‌ها را به نحوي مطرح مي‌كنند كه گويا اين اعتراضات در تاييد آنهاست. جريان ديگر گروه‌هاي معاند هستند كه با استفاده از اين اعتراض‌ها قصد دارند به نظام سياسي فشار آورده يا حتي ضربه بزنند. وقتي بن سلمان مي‌گويد بايد جنگ را به داخل ايران بكشانيم بايد منتظر ظهور برخي وقايع باشيم. اما اين به آن معنا نيست كه تمام اين اعتراضات را به بيگانه‌ها منصوب كنيم زيرا وقتي بيگانگان نقشه‌اي داشته باشند مجبور هستند بر يك سري موضوعات موجه مانور دهند. به گمان من ضعف‌هاي اقتصادي و مديريتي كشور وضعيت فعلي را پديد آورده است. به ويژه آنكه دولت نتوانست فضا را به نحوي مديريت كند كه انتظارات مردم با واقعيت همخواني داشته باشد. احساس محروميت نسبي و يأس منجر به اين مي‌شود افرادي حس كنند زندگي آنها در خطر قرار دارد. ما بايد در گام نخست اين اعتراضات را به رسميت بشناسيم سپس سعي كنيم خواسته‌هاي معترضان را شنيده و پاسخ دهيم. اگر اشكالي وجود دارد برطرف كنيم و لايه‌هاي مختلف را شناسايي كنيم. با حل كردن مسائل اساسي حاكميت مي‌تواند لايه‌هاي معارض را كه تلاش دارند از اين مساله سوءاستفاده كنند به حاشيه براند.

Mohsen_Nasje_Hamedani.jpgایلنا ـ معاون استانداری تهران تاکید کرد: با حضور برخی افراد و چهره‌هایی که درصدد انجام اقدامات غیرقانونی و برگزاری تجمعات فاقد مجوز بودند، امروز از دایره مدارا خارج شده و تلاش کردیم تا اعمال قانون کنیم هرچند در این چارچوب هم مبنای ما تذکر و برخورد دوستانه بود.

محسن نسج همدانی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، درباره آخرین وضعیت امنیت شهر تهران گفت: روز گذشته مبنای نیروهای انتظامی و امنیتی بر اساس مدارا بود و تلاش کردیم با معترضان و کسانی که در خیابان‌ها حضور یافته‌اند، به عنوان یک هم‌وطن برخورد کرده و به یک تذکر دوستانه اکتفا کنیم.

Mohammadhossein_Moghimi.jpgایلنا ـ استاندار تهران با بیان اینکه امروز (یکشنبه) هم برخی افراد در تهران بازداشت شدند، گفت: اشکال اولیه تجمعات اخیر این است که مجوز ندارند و تا امروز هیچ اقدامی هم برای اخذ مجوز نداشتند.

محمدحسین مقیمی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایلنا، با اشاره به ناآرامی‌های امروز تهران گفت: امشب همه تجمعات آرام شد و اوضاع به حالت عادی بازگشت.

وی با بیان اینکه امروز هم برخی افراد در تهران بازداشت شدند، گفت: اشکال اولیه تجمعات اخیر این است که مجوز ندارند و تا امروز هیچ اقدامی هم برای اخذ مجوز نداشتند.

Mohsen_Hashemi.jpgخبرگزاری فارس: رئیس شورای شهر گفت: اعتراضات کف خیابانی هیجانی و غیرقانونی راه درست نیست، چرا که این انتقادات در اندک فریادهای تندروها محو می‌شود.

به گزارش خبرنگار شهری و رفاهی خبرگزاری فارس، محسن هاشمی رفسنجانی در سی و چهارمین جلسه شورا با اشاره به اتفاقات دو روز اخیر گفت: ما اعضای شورا توصیه میکنیم که از فضای هیجانی پرهیز شود تا مجددا از رخنه و حضور تندروها به فضای سیاسی کشور جلوگیری شود.

وی ادامه داد: باید سعی کنیم ملتی واحد بمانیم تا از گزند دشمان خارجی در امان باشیم.

etreazat.jpgشرق ـ شکوفه‌ حبیب‌زاده، لیلا مرگن: می‌گویند هروقت به مرحله پذیرش واقعیت رسیدید، آنگاه راه‌حل نیز به دنبال آن می‌‌آید. چند روزی است که مردم با عنوان دلایلی همچون گرانی و نابرابری معترض و راهی خیابان‌ها شده‌اند.

فارغ از اینکه چه گروهی جرقه این آتش خفته را زد، آنچه از این رخداد می‌توان فهمید، فشار معیشت بر مردم است. مردم عنوان می‌کنند یارای ادامه مسیر به این شکل و شمایل را ندارند. اما سؤال اینجاست که چرا مردم در دوران تحریم و سیاست‌های درهم‌ریخته دولت احمدی‌نژاد و شوک‌های عظیم اقتصادی و سه‌برابرشدن قیمت‌ها در آن دوره، این‌گونه دست به اعتراض نزدند و در دولت دوازدهم که نرخ تورم طبیعتا بسیار کندتر به حرکت ادامه داده و از شتاب قیمت‌ها کاسته شده است؛ معترض شده‌اند؟
این پرسش را کارشناسان در قالب تجمیع فشارها از دوران‌های مختلف در دوره کنونی تفسیر می‌کنند و در کنار آن، عمیق‌ترشدن بحران‌های اقتصادی را شاهد مثال می‌آورند. بحران‌هایی مانند کاهش درآمد نفتی، رکود تورمی و به‌تبع آن گسترش بی‌کاری تجمیع‌شده، بحران‌های نظام بانکی و مؤسسات مالی و... که دولت را به‌شدت مشغول خود کرد.
همین بحران‌ها بود که دولت را بر آن داشت برای حل آن وارد گود شود و دست به یک‌سری اصلاحات و جراحی‌های اقتصادی بزند، اما در این میان یک نکته را نباید از نظر دور داشت؛ چند سال پیش که حسن روحانی، رئیس‌جمهور، برای دوره نخست روی کار آمد، پس از مدتی که از ارائه برنامه‌ها و سخنرانی‌ها گذشت، کارشناسان خطاب به او هشدار دادند که در کلامش اثری از مردم فرودست و معیشت آنها نیست. آن زمان دورنمای این عملکرد دولت از دید کارشناسان، کنارگذاشتن مردمی بود که زندگی‌شان در مشقت دوران تحریم و سیاست‌های غلط دولت قبل، به زیر خط فقر رفته بود.

khojastehpour.jpgرادیو فردا ـ در پی کشته شدن دست‌کم دو تن از تظاهرکنندگان در شهرستان دورود، معاون استاندار لرستان این رویداد را به «سرویس‌های بیگانه» نسبت داد.

حبیب‌الله خجسته‌پور، معاون سیاسی امنیتی استاندار لرستان، به تلویزیون دولتی ایران گفت مأموران امنیتی به سوی مردم شلیک نکرده‌اند بلکه به گفته او، در درگیری پیش‌آمده به گفته او «رد پای گروه‌های تکفیری، معاند با نظام و سرویس‌های بیگانه کاملا قابل مشاهده است».

آقای خجسته‌پور به شواهد تاییدکننده این نظر و همچنین تحقیقات احتمالی درباره تیراندازی‌ها اشاره‌ای نکرد.

پیش‌تر گزارش شده بود که در تجمع اعتراضی روز شنبه در دورود، تیراندازی به سوی مردم دست‌کم دو کشته و چند زخمی برجای گذاشته است.

tokhm_e_morgh.jpgمهر ـ یک مقام مسئول با بیان اینکه واردات تخم‌مرغ باعث کاهش قیمت این محصول در بازار شده است، گفت: واردات تخم‌مرغ ترک به ایران، باعث افزایش قیمت این محصول در ترکیه شده است.

ناصر نبی‌پور، رئیس هیئت‌مدیره اتحادیه مرغ تخم‌گذار استان تهران، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه تاکنون حدود ۱۷ میلیون قطعه مرغ بر اساس بیماری آنفلوآنزا در کشور معدوم شده‌اند، اظهار کرد: تقریبا به‌جز دو استان سمنان و خراسان رضوی، همه استان‌ها با این بیماری درگیر شده‌اند. رئیس هیئت‌مدیره اتحادیه مرغ تخم‌گذار استان تهران تصریح کرد: بنابراین محموله‌ای که الان به کشور آمده، شهریورماه اقدامات مربوط به آن انجام شده و یک‌شبه نیامده است.

sedaaosimaaجمهوری اسلامی همیشه از یک امتیاز خاص برای سرکوب مردم استفاده کرده است:
امتیاز خسته کردن و بی نتیجه گذاشتن اجتماعات!

جمهوری اسلامی هزاران تن را در خدمت خود دارد. هزاران تنی که مدیریت دارند و با طرح و برنامه، کار خود را پیش می برند. هزاران تنی که ساعت کار و ساعت استراحت و ساعت آماده باش دارند.

ما مردم اما از این امتیاز بی بهره ایم. با وجود داشتن هزاران اندیشمند مخالف، با وجود فعالیت ده ها سازمان و حزب مخالف، نه مدیریتی به هنگام اوج گرفتن اعتراضات داریم، نه می توانیم نیروی اعتراضی خود را تقسیم کنیم و آن را با برنامه صرف رسیدن به هدفی معین نماییم.

اما ما یک امتیاز بزرگ داریم که حکومت فاقد آن است:
ما بی شمارانیم!

آری ما بی شمارانیم و باید باور کنیم که تعداد ما آن قدر زیاد است که می تواند هر قدرتی را به زانو در آورد.

این باور اما برای رسیدن به هدف مان، که همانا به زانو در آوردن حکومت است کافی نیست. ما باید تلاش کنیم نیروی مان در طی روزها به هدر نرود و خستگی به سراغ مان نیاید.

ما باید سریع عمل کنیم و سریع به نتیجه ی مورد نظر مان برسیم.

به آتش کشیدن بنر خامنه‌ای:

گفتگوی نازنین انصاری با رضا پهلوی:

تیراندازی سپاه و بسیج بسوی جوانان در دورود لرستان:

SedaaoSimaaف. م. سخن

در تهران، اعتراضات مردم و جوانان همیشه در مقابل ورودی دانشگاه تهران بوده است. در شهرستان ها هم، محوطه ی دانشگاه ها مامن و پناهگاه مردم و جوانان معترض بوده است.

حکومت اسلامی اما، گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن اعتراضات مردم نداشته است. حرکت های اعتراضی کوی دانشگاه در تیر ماه ۷۸ و راهپیمایی های سال ۸۸ به طرف میدان انقلاب و محدوده ی دانشگاه تهران را از خاطر نبرده ایم.

این کوی و محوطه در دوران حاضر، به بن بست برخورد می کند. در این فضا شعارها به هرز می رود. اعتراض ها نادیده گرفته می شود.

مطبوعات منتشر شده در کشورمان در مقابل حرکت های اعتراضی مردم سکوت اختیار کرده اند. نه این که خبرنگاران نخواهند صدای مردم به گوش مسوولان و از همه مهم تر خامنه ای برسد؛ نه! خبرنگاران جوان و متعهد، خواهان رساندن صدای مردم به گوش مسوولان هستند ولی این دستگاه سانسور مستقر در روزنامه ها و بیرون از آن است که مانع خبر رسانی رسانه ها می شود.

صدای اعتراض مردم باید به گوش خامنه ای و اعوان و انصارش برسد. خامنه ای باید بشنود که جوانان فریاد می زنند: «مرگ بر خامنه ای»! خامنه ای باید ببیند که جوانان تصاویر او را آتش می زنند. خامنه ای باید بفهمد که ایران آن جزیره ی ساکت و صامت نیست که هر چه آخوندها در آن می گویند انجام می شود و مردم چشم و گوش بسته دست اطاعت بر سینه می نهند.

امروز قم باید از خواب خرگوشی اش بیدار شود. مصباح و مصباح ها باید فریاد خشمگنانه ی مردم را بشنوند و بفهمند که چه بر سر مردم و مملکت آورده اند.

احمدی نژاد این صدا را بعد از ۸ سال ریاست جمهوری شنید. او می خواهد دستان خود را از آلودگی جمهوری اسلامی به شیوه ی خود پاک کند. او هم فهمید که ۸ سال ریاست جمهوری اش نه تنها از جمهوری اسلامی گند زدایی نکرده بلکه هر کس در نقش رییس جمهور این نظام منحط ایفای نقش کند خود به گند نظام دچار می شود. او اکنون از حکومت اسلامی خود را جدا کرده بلکه قهر و خشم مردم نصیب اش نگردد.

برای این که خامنه ای و قم، صدای اعتراض مردم را رساتر بشنوند، این صدا باید از صدا و سیما پخش شود. اگر به نشریات فرمان داده شده تا صدای اعتراض مردم را منعکس نکنند، باید این صدا را از رادیو تلویزیون پخش کرد. باید مرکز ثقل تظاهرات مردمی را به مقابل صدا و سیمای تهران و شهرستان ها منتقل کرد تا این صداها به هرز نرود و بی حاصل در فضا پراکنده نشود. خامنه ای و قم باید صدای اعتراض مردم ایران را بشنوند. صدایی که چهل سال است با شیوه های گوناگون خفه شده و اکنون برای چندمین بار فضای کشور را مانند رعد می شکافد.

Abbas_Abdi.jpgاعتماد ـ چند سال پیش یادداشتی نوشتم با توضیح این سوال که آقای عبدی چی می‌شه؟ در آنجا توضیح دادم که مردم معمولی و حتی برخی افرادی که به حوزه سیاست علاقه دارند، بسیار پیش می‌آید که به محض دیدن بنده این سوال را می‌پرسند، حتی پیش از اینکه سلام و علیکی صورت گیرد. تاکنون در سه مقطع این وضعیت پیش آمده است. یکی پس از اولین تنش‌ها با آژانس بین‌المللی اتمی در ابتدای حضور احمدی‌نژاد و آماده شدن پرونده ایران برای ارسال به شورای امنیت بود که این پرسش خیلی طرح می‌شد. نوبت دوم نیز پس از اتفاقات ۱۳۸۸ و سپس تحریم‌های شدید علیه ایران و اکنون دوباره چند ماهی است که این پرسش مطرح می‌شود. در حقیقت شرایط به گونه‌ای می‌شود که از یک‌سو مردم نگران وضعیت آینده هستند و از سوی دیگر ذهن متعارف خودشان نیز چندان پاسخی برای این آینده موهوم پیدا نمی‌کند. شاید هم پاسخ‌هایی دارد، ولی علاقه‌ای به قبول آن پاسخ ندارند و دنبال آن می‌گردند بلکه پاسخ مناسب‌تری پیدا کنند.

amadnews_123017.jpg

رادیو فردا، کانال آمدنیوز با بیش از یک میلیون و چهارصد هزار عضو، از سوی گردانندگان این شبکه پیام‌رسان مسدود شد.

پیش از این محمد جواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات ایران در پیامی توئیتری خطاب به پاول دوروف، مدیر عامل شبکه تلگرام، کانال آمدنیوز را «به نفرت‌پراکنی، استفاده از کوکتل مولوتف، شورش مسلحانه و بلوای اجتماعی» متهم ساخته و خواستار متوقف شدن فعالیت آن شده بود.

مدیر عامل شبکه پیام رسان تلگرام در توئیتر خود نوشت که فعالیت «کانال آمدنیوز با عدم توجه به مقررات مربوط به عدم تشویق به خشونت» به حال تعلیق درآمده است.

گردانندگان «آمدنیوز» با راه‌اندازی کانالی مشابه توانسته‌اند کوتاه زمانی پس از مسدود شدن بیش از نیمی از مخاطبان خود را دوباره جذب کنند که کانال دوم نیز در فاصله کوتاهی مسدود شد.

درخواست وزیر ارتباطات برای فیلتر کانال تلگرام آمد نیوز + پاسخ مدیر تلگرام

تسنیم - هم‌زمان با رشد فعالیت‌های معاندانه کانال‌ تلگرام آمد نیوز، وزیر ارتباطات به طور ضمنی درخواست فیلتر این کانال را داد.

به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات و ارتباطات باشگاه خبرنگاران پویا، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با توجه به انتشار اخبار تحریک آمیزیکی از کانالهای تلگرامی معاند جمهوری اسلامی ایران، طی توییتی خطاب به مدیر عامل تلگرام نوشت: یک کانال تلگرامی عملا مردم را دعوت به ایجاد ناامنی و استفاده از بمب دستی و اسلحه می کند.


آذری جهرمی با طرح سوالی گفت: زمان توقف خشونت پراکنی نیست؟


به گزارش تسنیم، ساعاتی پس از انتشار این توییت پاول دورف، بنیانگذار تلگرام در پاسخ به سوال وزیر ارتباطات کشورمان اینگونه نوشت: هرگونه دعوت به خشونت در تلگرام ممنوع است. وی افزود: اگر این موضوع تایید شود ما مجبور به حذف هستیم؛ فارغ از تعداد اعضا و جهتگیری سیاسی. با توجه به این پاسخ، احتمال داده می شود کانال معاند و بسیار فعال آمدنیوز که در این روزها دست به اقدامات تحریک آمیزی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران زده است، فیلتر شود.

1396100921182420129364210.jpg

Rahmani_Fazli.jpgخبرگزاری فارس: وزیر کشور با بیان اینکه همه افرادی که در این روزها مسببین پشت صحنه هستند و از فضای مجازی سوء استفاده کرده و ترویج خشونت کردند کاملاً شناخته شده‌اند گفت: قطعاً با افرادی که مردم را به خشونت ترویج کردند برخورد می‌شود.
به گزارش خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری فارس، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور صبح امروز در اولین جلسه پنجمین دوره شورای عالی استان‌ها که به میزبانی وزارت کشور برگزار شد، در مورد حوادث اتفاق افتاده در روزهای اخیر در برخی مناطق کشور گفت: فرصتی بود تا همه کسانی که نسبت به جمهوری اسلامی ایران و مردم بغض و کینه دارند و توطئه می‌کنند و ثبات بین مردم را نمی‌پسندند یک بار دیگر کاملاً دستشان رو شود.

Reza_Maghsadi_new.jpg*

*

*

امشب از زبانه‌های آتشم
امشب اين دلِ تپنده‌ی به خون نشسته‌ام
يادِ عاشقانِ سال‌های سر بلندِ دور را
نغمه‌ای، دوباره ساز کرد.

با بلندِ آتشی که در دلم زبانه می‌کشد
در کشاکشم.

امشب اين دلِ مشوّشم
ره، به سوی آرزوی تازه باز کرد.

خونِ من اگر که ريخت
گر سرودِ سينه‌ام دوباره رنگِ غم گرفت
شادیِ زمانه از دلِ اميدوارِ مردمم اگر گريخت-
باغ را به خنده، مژده آوريد
لاله‌های دشت را خبر کنيد
آن بهار ِ بی‌قرار ِ برگ وُ بارِ ما
می‌رسد ز راه.

با دلی پُر از ترانه‌های سبز ِ دوستی
با تنی شکفته از شکوفه‌های عشق
با طراوتی ز خنده‌ی بنفشه‌های صبحگاه.

آه ... ای دلِ غمين! ببين!
امشب از اميدهای تازه، سرخوشم
در سپيده‌های آسمانِ ميهنم
بال می‌کشم.

ای شما بهار را در انتظار !
اين زمان، شکفته‌ام چو باغِ پُرشکوفه‌ی بهار .

demonstrations_123017.jpgگفت و گوی عبدالله ناصری با سایت خبری فرارو

فرارو- یک روز بعد از تجمع مشهد، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور مسائل اقتصادی را بهانه دانست و گفت در پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. کسانی که بانی برخی اقدامات علیه دولت شده‌اند، بدانند دود اقدامات آنها به چشم خودشان می‌رود. وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع می‌شود، دیگران بر آن سوار می‌شوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند. چنین اظهاری بی واکنش و انتقاد نبود. مخاطب چنین سخنانی از سوی این مقام دولت گروه های مخالفی هستند که به زعم هواداران سیاسی دولت سعی می کنند از هر موضوعی برای حمله به دولت استفاده کنند. اما در این میان صورت مساله ای وجود دارد که نمی توان آن را پاک کرد. قطعا به راحتی نمی‌توان همه کسانی که به انتقاد از سیاست های اقتصادی دولت می‌پردازند را مخالف سیاسی خواند. در تجمعات هم نه تنها شعارهایی علیه هردو جریان سیاسی سر داده شده است، بلکه در مواردی هم مخاطب بعضی شعارها حاکمیت بوده اند. حتی اگر با نگاه توطئه بخواهیم به ماجرا نگاه کنیم و بگوییم این مخالفان سیاسی دولت بوده اند که با سر دادن شعارهای رادیکال برای تنگ کردن عرصه به خیابان ها آمده بودند، پرونده‌های مفاسد اقتصادی، سپرده گذاران برخی موسسات مالی و ... را نمی‌توان دسیسه گروه ها دانست. اما به راستی راه مواجهه با معترضین واقعی چیست؟

در این باره عبدالله ناصری، استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل سیاسی به فرارو می گوید: فارغ از اینکه بگوییم اعتراضات روزهای گذشته سیاسی یا اقتصادی بوده اند و آنها را سازماندهی شده و یا دسیسه بدانیم، همه مسئولان کشور اعم از مسئولان قوه مجریه و کل حاکمیت باید یک واقعیت را در نظر داشته باشند. جامعه ما با بحران هایی رو به روست. بحران هایی مثل شرایط اقتصادی، شرایط مدیریتی کشور و حوادث غیرمترقبه مثل زلزله می توانند جامعه را در یک التهاب مضمن فرو ببرند. فقط زلزله نیست که بحران کشور است. بحران در روال عادی رسیدگی به پرونده های مالی و اقتصادی نیز خود را نشان داده است.

این فعال سیاسی ادامه می دهد: حجم انبوه بیکاری و متقاضیان تحصیل کرده کار جامعه‌ای را آبستن حادثه تعریف می‌کند. همه مسئولین باید فارغ از هرگونه دغدغه های سیاسی برای این مسائل یک تصمیم جدی و عاقلانه اتخاذ کنند. همچنان که قبلا نیز سعی شده با اعتراضات برخورد شود، ممکن است با اعتراضات کنونی هم برخورد شود. فرضا تعدادی افراد در این تجمعات دستگیر شوند. اما اگر این واقعیت را نپذیریم که جامعه ما آبستن حوادث اجتماعی است و زمینه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این حوادث را دارد، حاکمیت در درازمدت نمی تواند رفتار موفقیت آمیزی داشته باشد و رفتار خود را توجیه منطقی کند.

Reza_Alamehzadeh.jpgآنان که مشوق حضور مخالفان جمهورى اسلامى نه تنها در راى‌گيرى‌هاى رنگ‌باخته‌ى حکومت مذهبى ايران بلکه حتى در مراسم تشييع جنازه‌ى هاشمی رفسنجانی، به صرف اختلاف منافعنش با سيدعلى خامنه‌اى بودند و اين حرکات را ابراز مخالفت با رژيم اسلامى جا مى‌زدند حالا که بخشى از مردمِ به ستوه آمده در مشهد و کرمانشاه و تهران و حتى قم دست به اعتراض خيابانى زده‌اند تمام خلاقيتشان را به کار گرفته‌اند تا اين اعتراضات را بى‌ريشه و مشکوک جلوه دهند يا دستکم بر بى‌نتيجه بودن آن تاکيد کنند و ادامه‌اش را موجب سخت‌تر شدن شرائط سياسى و اقتصادى همان مردم بدانند.

osulgara_123017.jpgدویچه وله - بسیاری از اصول‌گرایان تجمع‌های اعتراضی روزهای اخیر را واکنش "برحق" مردم به سیاست‌های اقتصادی دولت می‌دانند. با این همه اصول‌گرایان در مورد منشاء برخی شعارها که کلیت حکومت را هدف قرار می‌دهد نظرهای متفاوتی دارند.

تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی در دو روز گذشته (۷ و ۸ دی ماه) از مشهد و برخی شهرهای استان خراسان رضوی آغاز شد و به بسیاری از شهرهای دیگر، از جمله کرمانشاه، خرم‌آباد، شیراز، اصفهان، رشت، همدان، قم و قزوین نیز کشید.

اعتراض‌ها در مشهد زیر عنوان "نه به گرانی" شکل گرفت و با حضور عده‌ای از مال‌باختگان موسسه‌های مالی و اعتباری شعارها علیه فساد گسترده در نظام جمهوری اسلامی نیز بسیار به گوش می‌رسید.

در بسیاری از شهرها معترضان در واکنش به برخورد خشونت‌آمیز نیروهای انتظامی و امنیتی شعار می‌دادند "پلیس برو دزد رو بگیر". معترضان شعارهای دیگری هم سر دادند که حسن حیدری، دادستان مشهد، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس آنها را به "عده‌ای ساختارشکن" نسبت داده است.

شعارهای تند و "ساختارشکنانه"

به گزارش خبرگزاری اصول‌گرای برنا، روز پنج‌شنبه معترضان در مشهد "شعارهایی علیه رئیس جمهور و دولت سر دادند و این شعارها رفته رفته تند‌تر شد و در ادامه شعارهای تند ساختارشکنانه شروع شد".

مطابق آنچه در ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی شنیده می‌شود تظاهرکنندگان در شهرهای مختلف از جمله شعار داده‌اند: «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی.»

2killed_123017.jpgرادیو فردا، در تظاهرات معترضین به حاکمیت جمهوری اسلامی در شهر دورود که در مقابل فرمانداری این شهر برگزار شد، ۲ نفر به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شدند.

خانواده‌های «حمزه لَشنی» و «حسین رَشنو» تأیید کرده‌اند که این دو نفر روز شنبه در شهر دورود بر اثر تیراندازی مأموران امنیتی جان خود را از دست دادند.

فیلم‌ها و گزارش‌های ارسالی بر روی شبکه‌های اجتماعی از مجروح شدن چندین نفر در برخوردهای نیروهای امنیتی با معترضان خبر می‌دهند.

در تظاهرات روز شنبه در دورود که تا پاسی از شب ادامه داشت، بر اساس گزارش‌ها بر روی شبکه‌های اجتماعی دست‌کم یک ایستگاه پلیس در میدان امام این شهر از سوی معترضان نیز به آتش کشیده شد.

خبرگزاری "رویترز" به استناد ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، از اصابت گلوله نیروهای امنیتی ایران به حداقل دو معترض در جریان تظاهرات در شهر دورود در لرستان خبر می‌دهد.

در ویدئوهای منتشر شده، معترضان در شهر دورود دو نفری را حمل می‌کنند که گلوله خورده‌اند.

همچنین در شبکه‌های اجتماعی تصاویری از حداقل دو کشته منتشر شده که صورت و بدنشان مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.

مقامات رسمی حکومت جمهوری اسلامی تا کنون درباره این خبر اظهارنظر نکرده‌اند.

forbes_12292017.jpgایران اینترنشنال، نشریه آمریکایی فوربز در گزارشی در مورد اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای ایران بر علیه گرانی و بیکاری و فساد حاکم بر اقتصاد کشور، می‌گوید حکومت از سرکوب این اعتراضات عاجز است.

در این گزارش آمده است: «در طول تعطیلات کریسمس، احتمالاً در بسیاری از کشورهای جهان به اخبار اعتراضات روزانه مردم ایران توجه خاصی نشده است.اما در هفته گذشته خیابان‌های شهرهای بزرگ ایران صحنه تظاهرات مردمی بوده است که علیه بیکاری گسترده، ورشکستگی اقتصادی و گرانی به دست به اعتراض زده‌اند.

در میان شعارهای اعتراضی تظاهرکنندگان، موضوع دخالت‌های حکومت ایران در کشورهای همسایه، به‌ویژه سوریه نیز دیده می شود. مسائل اقتصادی و ماجراجویی‌های نظامی حکومت، دلایلی مشخص برای اعتراضات سیاسی و آشوب‌های اجتماعی در ایران شده است.

در گذشته نیز مشکلات فراوان اقتصادی سبب شده بود که ایرانی‌ها از برنامه‌های تبلیغاتی ، رادیکال و پوپولیستی محمود احمدی‌نژاد در پایان دوره خاتمی حمایت کردند. ایران کشوری است که در طول تاریخ از درگیری‌های نظامی و جنگ رنج برده است. جنگ ۸ ساله این کشور با عراق در دهه ۸۰ میلادی هنوز آثار خود را در روحیه ملی ایرانیان نشان می‌دهد.

ساختار قدرت حاکم در ایران یکی از پیچیده‌ترین سیستم‌های حکومتی در دنیاست. پرقدرت‌ترین نهادهای این کشور در دست افرادی غیرمنتخب و بعضاً ناشناخته در شکل یک رژیم مستبد مذهبی عمل می‌کند. بخش دیگر حاکمیت در نهادهای نیمه‌دموکراتیک جا گرفته است.

تنها افراد مشخصی که مورد تأیید افراد غیرمنتخب هستند می‌توانند برای این نهادهای نیمه‌دموکراتیک انتخاب شوند.

اعتراضات روزهای گذشته در ایران تهدیدی جدّی برای کل حکومت است و نهادهای نامبرده مسئول شرایط اقتصادی کنونی هستند.»

گزارش فوربز می‌افزاید: «چون ساختار مذهبی حاکمیت، سیاست خارجی کشور را در دست دارد، حضور نظامی ایران در سوریه و عراق به دستور آنها صورت گرفته است. از دید مردم ایران این دخالت‌های نظامی یک عامل اصلی شرایط اسفبار اقتصادی کشور است. زیرا از یکسو به ایجاد تحریم‌های بین‌المللی بر کشور انجامیده، و از سوی دیگر مخارج این دخالت‌ها از بهبود وضعیت اقتصاد کشور جلوگیری می‌کند.

مردم ایران ۳۱ پس از انقلاب سال ۵۷ با حضور میلیونی خود در خیابان‌ها در جریان انقلاب سبز به ساختار حکومت موجود در ایران اعتراض کردند، اما دنیا با آنها همکاری نکرد و زندانیان و کشته‌شدگان بهای آن را پرداختند.

مردم ایران با این اعتراض‌ها با دنیا صحبت می‌کنند. اما آیا دنیا این بار به آنها گوش خواهد داد؟»

9day_123017.jpgرادیو زمانه، در گردهمایی دولتی ۹ دی امسال تنها نزدیک به ۴ هزار تن از حامیان حکومت ایران در مصلای تهران حضور یافتند.

تجمع‌ها در سالگرد ۹ دی در تهران و دیگر شهرهای پس از آن برگزار می‌شود که در دو روز گذشته تظاهرات بدون مجوز در چندین شهر ایران به درگیری میان معترضان با نیروهای امنیتی انجامید. اعتراضات ضد دولتی امروز به تهران نیز کشیده شده است.

اعتراض‌ به وضعیت اقتصادی هفتم دیماه، با فراخوان‌هایی در شبکه‌های اجتماعی و تظاهراتی غافلگیرکننده در مشهد و چند شهر دیگر خراسان رضوی و جنوبی آغاز شد. یک روز بعد در ۸ دیماه این تجمع‌های اعتراضی در شهرهای مختلف ایران ادامه یافت و در آن معترضان شعارهایی علیه حکومت و وضعیت نابه‌سامان اقتصادی سر دادند.

اکنون رسانه‌های خارجی گزارش کرده‌اند که تجمع امروز حامیان حکومت در شهرهای مختلف ایران با استقبال مردم مواجه نشده است. این در حالی است که رسانه‌های داخلی حضور مردم در تجمع دولتی ۹ دی را «پر شور» توصیف کرده‌اند.

در مراسمی که به مناسبت سالگرد ۹ دی در مصلای تهران برگزار شده بود، اکثر شعارهای هواداران حکومت در حمایت از آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران بود.

demos2_123017.jpgرادیو فردا، برای فهم اعتراصاتی که از هفتم دی ۱۳۹۶ در سراسر ایران آغاز شده و در روزهای بعد نیز ادامه یافته چند پرسش قابل طرح است: چرا در این مقطع؟ مطالبات چیست؟ آیا اعتراضات ضد گرانی است؟ مسائل معیشتی تا چه حد نقش محوری در این اعتراضات دارند؟ آیا مضمونی می‌توان یافت که در میان همهٔ معترضان در سراسر کشور مشترک باشد؟ گروه‌ها و جناح‌های سیاسی چه واکنشی نشان داده‌اند و چرا؟

چرا در این مقطع

ممکن است برنامهٔ گران کردن کالا‌ها و خدمات در بودجهٔ ۹۷، بحران بانکی و عدم پرداخت به موقع حقوق بازنشستگان و کارگران جرقهٔ برخی از اعتراضات را زده باشند یا از آن‌ها برای بسیج در کانال‌های شبکه‌های اجتماعی استفاده شده باشد اما بر خلاف چند ماه گذشته اعتراضات دی ماه ۹۶ دیگر مطالبه محور نیست. شعار‌ها نشان می‌دهند که معترضان از وضعیت موجود خسته‌اند و دریچه‌ای برای تغییر در سیاست‌های حکومت نمی‌بینند. دولتی که با استفاده از وضعیت ذهنی مردم پس از دوران حکومت یکدست بیت-احمدی‌نژاد با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمد تقریبا همگان را مایوس کرد. این مایوس شدن بالاخص پس از انتخابات ۹۶ بیشتر برای مردم احساس می‌شود چون گروهی تصور می‌کردند که با رای بیشتر به روحانی او مصمم‌تر مطالبات آن‌ها را دنبال خواهد کرد که چنین نشده است. چرخش کامل روحانی به سمت اصولگرایان بعد از گفتارهای توخالی اصلاح طلبانه در دوران انتخابات به عموم مردم نشان داد که این دولت هم همانند دیگر دولت‌ها تدارکاتچی سپاه و بیت رهبری است و قرار نیست باری از روی دوش مردم بردارد. اعتراضات دی ماه ۹۶ اگر هیچ موفقیت سیاسی‌ای نداشته باشد حداقل شعار تدبیر و امید دولت را به سلط زباله انداخته است.

علاوه بر آن حکومت در ماه‌های اخیر پیروزی توهمی خود بر داعش را جشن می‌گرفت، ادعا داشت که امروز در منطقه هیچ تصمیمی بدون حضور جمهوری اسلامی نخواهد افتاد، سرداری که در جنایات دست دارد، به عنوان سردار فاتح عرضه می‌شد، و دولت نیز آماده بود با بودجهٔ ۹۷ بیشتر به تقویت دیوانسالاری دینی و سرازیر کردن رانت و امتیازت به کاست حاکم بپردازد. در این شرایط کسانی که از این همه جاه طلبی و خود بزرگ بینی به ستوه آمده بودند می‌خواستند به حکومت یادآوری کنند که دست از یاوه گویی بردارد و از مقام خدایی پایین بیاید. اعتراضات دی ماه ۹۶ ایدهٔ جزیرهٔ ثبات را به شدت زیر سوال برده است.

مطالبات و گرایش‌ها در اعتراضات دی ۹۶

اعتراضات خیابانی ۷ دی در شهرهای مشهد، یزد، کاشمر، نیشابور و شاهرود و روز و شب ۸ دی در کرمانشاه، تهران، قوچان، قزوین، خرم اباد، اصفهان، اهواز، زاهدان، رشت و قم و نه دی در تهران برخلاف اعتراضات معیشت- محور چند ماه اخیر مطالبه محور نبوده بلکه مقامات عالی رتبه و خود نظام را هدف قرار می‌داده است («مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر روحانی»)؛ نشان دهندهٔ ترکیبی است از گرایش‌های اصلاح طلبانه («زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»، «نترسید نترسید، ‌ما همه با هم هستیم»)، طرفداران پادشاهی («رضا شاه روحت شاد»، «فرزند کورشیم، کانون شورشیم») و عدالتگرایانه («چه اشتباهی کردم که انقلاب کردم»، «ملت گدایی می‌کند، آخوند (آقا) خدایی می‌کند»، «پلیس برو دزد را بگیر»، «چپاول گرونی، زمان سرنگونی»)؛ البته شعار‌های اصلاح طلبانه در حاشیه‌اند و حتی در برخی از اعتراضات نه تنها حضوری ندارند بلکه جو علیه آنهاست: «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا.»

مرکز- محور نبوده‌اند تا مقامات تصور کنند مشکل فقط به مرکز نشینان و طبقات متوسط و تحصیلکرده محدود است. اعتراضات سراسری هستند؛ بخشی از پایگاه معمول رژیم هم در این اعتراضات شرکت دارند و همین موضوع سرکوب آن‌ها را دشوار‌تر می‌کند. اتفاقا به دلیل حضور اقشار متفاوت شعار‌ها چندان از لحاظ سیاسی بهداشتی نیستند و برخی به صراحت انحلال طلبانه‌اند.

eterazat_amniati.jpg

گسل‌های فعال فلات ایران

شرق ـ مازیار خسروی

۱- «زیر زمین داغ است. همین داغی باعث می‌شود که ژرفای زمین همواره در تحرک باشد. تحرکات زیر زمین، سنگ‌های بزرگ روی زمین را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و باعث حرکت مداوم و گاه شکستگی آنها می‌شود. «گسل» جایی است که لایه‌های زمینی به هم می‌رسند. گاهی فشارهای داخل زمین، باعث می‌شود این صفحات تکان بخورند و لبه‌های آنها به هم ساییده شود. این ساییدگی گاه افقی است و گاه عمودی. گاه نیز لایه‌ها دچار شکستگی‌های جدید می‌شوند. انرژی حاصل از این حرکت‌ها، بر روی زمین به صورت لرزش حس می‌شود. به این لرزش «زلزله» می‌گوییم». ما روی زمین زندگی می‌کنیم. گاه درست روی گسل‌ها. داغی و تکانه‌های ژرفای زمین را نمی‌بینیم و حس نمی‌کنیم.

Khameneiف. م. سخن

آقایان جا خورده اند. حق هم دارند جا بخورند. آدم شب بخوابد صبح بیدار شود ببیند «مردم» به خیابان ها ریخته اند و دارند شعارهای تند ضد حکومتی می دهند. هر کس باشد جا می خورَد.

اما آن چه اتفاق خواهد افتاد را مثل فیلم در مقابل چشمان ام می بینم. «آقا»ی با بصیرت، اول از همه ماموران گمنام اش را به این سو و آن سو گسیل خواهد کرد تا بفهمد ریشه ی این به خیابان ریختن ها و شعار دادن ها از کجاست. بعد متناسب با آن با تظاهرکنندگان برخورد خواهد کرد.

اول از همه دستور خواهد داد «سران» تظاهرکنندگان را شناسایی و دستگیر کنند. بعد تظاهرکنندگان را به سمت شعارهای انحرافی بکشانند. دست آخر هم تظاهرکنندگان را با عمله و اکره ی بسیج سرکوب کنند.

اما این حرکت اعتراضی از جنس دیگری ست. از جنس احمدی نژادی. از جنس کسانی که برای به کرسی نشاندن حرف شان کشتی را سوراخ می کنند و تا مرحله ی غرق پیش می روند.

کسانی که تظاهر می کنند اما، مردم ناراضی هستند. کسانی هستند که می خواهند از فرصت به دست آمده برای سرنگون کردن حکومت اسلامی استفاده کنند. اگر چیزی به عنوان اپوزیسیون داشتیم می توانست به این حرکت جهت بدهد و مانع از به انحراف کشیده شدن و هرز رفتن آن بشود.

اما این حرکت به خاطر تفاوت اش با دیگر حرکت های اعتراضی، خواب خوش را از خامنه ای خواهد ربود. نتیجه هر چه باشد خامنه ای خواهد دید که از هر طرف در حال ضربه خوردن است. حکومت خامنه ای هیچ جای سالمی در بدنه ی خود باقی نگذاشته است. اول رفسنجانی بعد خاتمی بعد موسوی و کروبی بعد احمدی نژاد...

صدای آمریکا - در دو روز گذشته بیش از ده شهر ایران شاهد تجمع اعتراضی مردم بودند. تحلیلگران آمریکایی و غربی در اروپا، از نزدیک وقایع ایران را زیر نظر دارند. در زیر به برخی از دیدگاههای آنها اشاره می کنیم:

مارک دوبوویتز مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها می گوید این اعتراض ها، خطرناک تر از اعتراضات سال ۸۸ است.

او نوشت: اغلب گفته‌‌ام «انقلاب آبی» هزاران ایرانی یقه آبی که شعار «حقوق من کو؟» سر می‌دهند، برای رژیم (ایران) خطرناک‌تر از حتی «انقلاب سبز» ی است که هزاران نفر از طبقه متوسط جامعه مطالبه «رأی من کو؟» را مطرح کردند.

123017twt1.jpg

اما جیسون رضائیان از خبرنگاران پیشین روزنامه واشنگتن پست، بخشی از این اعتراضات را ناکامی دولت در وعده های اقتصادی پنج سال اخیر می داند.

او نوشت: با ناکامی حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در بهبود اقتصاد کشور، که پنج سال است وعده آن را داده است، صدها نفر در اعتراض به گرانی‌ها در ایران دست به تظاهرات زدند.

123017twt2.jpg

کارل بیلت نایب رئیس سوئدی شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا از جمله مقام های اروپایی است که به این اعتراض ها واکنش نشان داد.

او در توئیتر خود نوشت: گزارش‌هایی از اختلال (پارازیت) در امواج ماهواره‌ای شبکه‌های تلویزیونی بین المللی در شهرهای ایران شنیده می‌شود. می‌تواند نشانه ترس رژیم از گسترش اعتراضات امروز باشد.

123017twt3.jpg

هنوز مقام های دولت ترامپ موضع گیری نکرده اند اما «آری فلیشر» سخنگوی پیشین کاخ سفید، ابراز امیدواری کرد که اعتراضات به همه نقاط ایران گسترش یافته، و منتهی به سرنگونی دیکتاتوری ظالم، مرتجع و خطرناک مذهبی شود.

123017twt4.jpgهمزمان با دومین روز تجمع های اعتراضی در شهرهای مختلف ایران، تام کاتن سناتور جمهوریخواه و از منتقدان سیاست های جمهوری اسلامی ایران، به این اعتراض ها واکنش نشان داد و خواستار حمایت از این مردم معترض شد.

آقای کاتن روز جمعه در واکنش به اعتراضات در ایران گفت: رژیم ایران با تفکر الهام گرفته از نفرت پراکنی نمی تواند برای همیشه از حمایت مردمی برخوردار باشد و باید از مردم ایران که آماده اند جانشان را در اعتراض به این تفکر فدا کنند، حمایت کرد.

سناتور کاتن همچنین افزود: آیت الله ها در ایران با برخورداری از میلیارد ها دلار ناشی از خلاصی از تحریم ها قادر نیستند، نیازهای اولیه مردم ایران را بر آورده سازند زیرا پول های سرازیر شده به ایران را صرف فعالیت های تهاجمی در سوریه ، لبنان ، عراق و یمن می کنند.

در تظاهرات دو روز گذشته، معترضان شعارهایی چون «رسانه‌ها کر شدند، از دزدها بدتر شدند»، «عدالت، عدالت، حق مسلم ماست»، «ایرانی می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» و «ملت گدایی می‌کند آقا خدایی می‌کند»، «رضا شاه، رضا شاه، روحت شاد»، «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن» و «نترسید نترسید، ما همه با هم هستیم» دادند.

RezaPahlavi_12262017.jpgرادیو فردا، در پی تجمع‌های اعتراضی روز پنج‌شنبه، هفتم دی، در شهرهای مشهد، نیشابور، کاشمر و شاهرود با عنوان «نه به گرانی»، برخی چهره‌های مخالف جمهوری اسلامی ازجمله شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران، به آن واکنش نشان دادند.

رضا پهلوی در پیامی در صفحه تلگرام خود نوشت: «هم میهنان عزیز، فریاد حق‌طلبانه شما بیانگر آگاهی و دانایی شما است از حقوقتان در اعتراض به ظلم و بی‌عدالتی حاکم بر مملکت. راه چنین است و راهی دیگر جز سر فرود آوردن فرقه تبهکار در مقابل اراده شما نیست.»

روز پنج‌شنبه صدها شرکت کننده در تجمع در مقابل ساختمان شهرداری مشهد و چند شهر دیگر، ضمن اعتراض به گرانی، شعارهایی از قبیل «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر روحانی» و «رضا شاه روحت شاد»، «چه اشتباهی کردم که انقلاب کردم» سر دادند. بنا بر گزارش‌ها ۵۲ نفر از معترضان در مشهد بازداشت شده‌اند.

فرزند آخرین شاه ایران، پیش از این در بیانیه خود به مناسبت انتخابات سال ۱۳۹۶، نیز جمهوری اسلامی را «فرقه تبهکار» لقب داده بود و خطاب به مردم ایران گفته بود که «با باور به خود و به نسل و به میهن خود، دست رد به سینه این فرقه تبهکار بزنید.»

رضا پهلوی پیشتر نیز در مصاحبه‌ای با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته بود که به باور او حکومت جمهوری اسلامی در ایران «ذاتاً اصلاح‌پذیر نیست» و راه ایجاد «تغییر اساسی» در ایران را «انقلابی مسالمت‌آمیز» می‌داند که می‌تواند با «اعتصاب سراسری اتحادیه‌های کارگری» آغاز شود.

ولیعهد سابق ایران همچنین در گفت‌وگویی با رادیوفردا گفته بود که دغدغه پادشاهی ندارد و دموکراسی، حقوق بشر و سکولاریسم برایش اولویت دارد و خواستار حکومتی است که در آن مسلمانان و بی‌خدایان آزاد باشند اما با همدیگر ستیز نداشته باشند.

رضا پهلوی قبلاً در نامه‌ای به دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با اشاره به محدودیت‌های مهاجرتی دربارهٔ ایرانیان، از او خواست تا حساب مردم ایران را از جمهوری اسلامی جدا کند.

چپ کردن ماشین پلیس در مشهد

| No Comments

122917Dagh1.jpg

درگیری شامگاه بین مردم و مامورین در رشت:

122917Dagh2.jpg

شعار مردم قزوین: بریز بیرون هم‌وطن / حقتو فریاد بزن:

برنامه جمعه جمشید چالنگی. گفتگو با عليرضا نوری زاده و حسن شريعتمداری:

سر دادن شعار «ای شاه ایران، برگرد به ایران» و « ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره» در شهر قم:

122917Dagh3.jpgاهواز: «شعار هر ایرانی، مرگ بر گرانی» «مرگ بر دیکتاتور:

شعار «بسیجی برو گمشو» در رشت:

شعار شعار مرگ بر حزب الله و سید علی حیا کن مملکت رو رها کن در قم:

شعار: «می‌میریم، می‌میریم، ایران رو پس می‌گیریم» در رشت

برنامه جمعه علیرضا میبدی. گفتگو با حسن داعی درباره تجمعات اعتراضی در ایران:

trump_123017.jpgیورونیوز - رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توئیتر خود ضمن اشاره به گزارشها از برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز در ایران تاکید کرد که جهان اکنون نظاره گر ایران است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا می گوید دولت ایران باید به حقوق مردم این کشور از جمله حق ابراز نظر آنها احترام بگذارد.

رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توئیتر خود ضمن اشاره به گزارشها از برگزاری تظاهرات اعتراض آمیز در ایران تاکید کرد که جهان اکنون نظاره گر ایران است.

توئیت رئیس جمهوری آمریکا پس از آن منتشر می شود که برخی از شهرهای ایران در روز جمعه صحنه تظاهرات اعتراض آمیز بود. پیش از آن در روز پنجشنبه در چند شهر استان خراسان رضوی تظاهرات اعتراض آمیز علیه حکومت ایران برگزار شده بود.

4340efdb_137087.jpgدونالد ترامپ در توئیت خود اعتراضات در ایران را «مسالمت آمیز» توصیف کرده است و معترضان را شهروندانی دانسته است که «از فساد رژیم و هدر رفتن ثروت کشور برای کمک مالی به تروریسم در خارج از مرزها خسته شده اند.»

رئیس جمهوری ایالات متحده در پایان توئیت خود همچنین از هشتگ اعتراضات در ایران (IranProtests#) استفاده کرده است.

d17b6de94_592003.jpgپیش از این وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیه ای «بازداشت معترضان مسالمت جو» در ایران را به شدت محکوم کرده بود. در بیانیه این وزارتخانه همچنین از سایر کشورها خواسته شده است که از مردم ایران و خواست آنها برای «حقوق اساسی شان و پایان فساد» به طور علنی حمایت کنند.

رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا پیش از این در ماه ژوئن (خرداد ماه) در کنگره آمریکا تاکید کرده بود که کشورش از «عناصری در داخل ایران که منجر به انتقال مسالمت آمیز» قدرت در این کشور بشوند حمایت می کند. بیانیه وزارت خارجه آمریکا ضمن اشاره به این سخنان بر «حمایت عمیق» رکس تیلرسون از مردم ایران تاکید کرده است.

eterazat.jpgرادیو زمانه ـ پس از دو روز اعتراض‌ در شهرهای مختلف ایران که از تظاهراتی غافلگیرکننده در مشهد و چند شهر دیگر خراسان رضوی و جنوبی آغاز شد، مقام‌های ایرانی و آمریکایی نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.

سپاه پاسداران ایران در بیانیه‌ای که به مناسبت روز حکومتی «۹ دی» صادر کرد، اعتراض‌های روزهای گذشته را «فتنه جدید» خواند و اعلام کرد که «عده‌ای با حساسیت‌زدایی از حافظه مردم در آرزوی فتنه‌آفرینی‌های جدید هستند.»

این نهاد نظامی در بیانیه‌اش خواستار مرزبندی بین «انقلابی‌گری» و «انقلابی‌نمایی» و مقابله با عوامل ایجاد «اختلاف داخلی» شد؛ احتمالاً اشاره‌ای به محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری پیشین و حلقه نزدیکان او از جمله حمید بقایی و اسفندیار رحیم‌مشایی که در روزهای اخیر انتقادهای تندی را علیه قوه قضائیه و ریاست آن، صادق آملی لاریجانی مطرح کرده‌اند.

در بیانیه سپاه آمده است که: «جای بسی حیرت است در شرایطی که "وحدت" و یکپارچگی ملت برابر دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران بیش از هر زمان دیگری لازمه عبور کشور از چالش‌ها و تنگناهای ناشی از سناریوهای خصومت ورزی و کینه توزی‌های نظام سلطه و استکبار است، عده‌ای تحت تأثیر پروپاگاندای آمریکایی ـ صهیونیستی در ایجاد دو قطبی‌های کاذب و نیز امیال شخصی، جناحی و فرقه‌ای با برجسته سازی مشکلات و بی‌تدبیری برخی دستگاه‌ها، در حال حساسیت‌زدایی حافظه تاریخی کشور نسبت به فتنه ۸۸ و خسارت‌های سنگین آن بوده و بر خلاف حماسه نهم دیماه در آرزوی فتنه آفرینی‌های جدید هستند.»

eterazat_3.jpgبه گزارش رادیو فردا، تجمعات اعتراضی که در روزهای گذشته در چندین شهر ایران در جریان بوده، شامگاه شنبه نیز گسترش یافت و در همین حال گزارش شده که اعتراض‌ها در چند شهر با دخالت مأموران امنیتی به خشونت کشیده شده است.

کاربران اینترنتی ایران، با ادامه اعتراضات و خشونت‌ها، و نیز انتشار گزارش‌ها از قطع اینترنت اپراتور «همراه اول» در برخی مناطق و یا مسدود شدن کانال‌هایی در تلگرام، به بحث و تبادل نظر در مورد احتمال قطع‌شدن اینتنرت یا شبکه‌ اجتماعی «تلگرام» در سراسر ایران پرداخته‌اند. دولت ایران شب شنبه در بیانیه‌ای گفته است «شایعات» مربوط به قطع سراسری تلگرام «بی‌پایه و اساس» است.

اما آیا امکان قطع سراسری اینترنت وجود دارد و این موضوع تا چه اندازه محتمل است؟ در این گفتار، امین ثابتی، کنشگر در زمینه امنیت دیجیتال، به برخی از این پرسش‌ها پاسخ داده‌است.

گزارش‌هایی از بازداشت ده‌ها نفر در جریان اعتراضات در اراک منتشر شده‌است. شماری از رسانه‌های داخل ایران نیز به نقل از «مقام‌» یا «مقام‌های مسئول» از بازداشت «حدود هشتاد نفر» در اعتراضات شب شنبه خبر داده‌اند. پیش از این ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود که نشان می‌داد معترضان با حضور در مقابل یکی از پایگاه‌های بسیج و با شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای» تابلوی این پایگاه را پاره می‌کنند.

در شبکه‌های اجتماعی گزارش‌هایی از ورود معترضان به برخی «اماکن دولتی» در این شهر نیز منتشر شده‌است، اما «ایلنا»، به نقل از «یک مقام مسئول» می‌گوید «عده‌ای قصد ورود و تخریب به برخی از اماکن دولتی اراک داشتند که... به اهداف خود نرسیده و اکنون وضعیت شهر تحت کنترل است».

خبرگزاری اسوشیتدپرس با اشاره به تغییر شرایط اقتصادی، پس از دست‌یابی به توافق میان تهران و شش قدرت جهانی بر سر برنامه اتمی، می‌گوید اما این موضوع چندان نتیجه‌ای برای عامه مردم در ایران نداشته‌است. خبرگزاری رویترز نیز به شرایط اقتصادی و نارضایتی‌های پیرامون آن اشاره کرده و می‌گوید با این وجود شماری از اعتراضات روزهای اخیر در ایران، جنبه سیاسی به‌خود گرفته‌ و مسائلی مانند حضور پرهزینه ایران در سوریه یا عراق را به میان کشیده‌است. خبرگزاری آلمان هم مانند دیگر خبرگزاری‌های بین‌المللی به افزایش شعارهای سیاسی، از جمله «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و یا شعارهایی در مورد دخالت ایران در سوریه به جای رسیدگی به وضع شهروندان، اشاره کرده‌است...

در ساعت‌های گذشته گزارش‌های بیشتری در مورد احتمال کشته‌شدن شماری از معترضان منتشر شده‌است. بنا بر گزارش‌ها، اعتراضات در برخی شهرهای ایران به خشونت کشیده شده‌است؛ در این میان در شهر دورود، شرق استان لرستان، در جریان تیراندازی شماری از معترضان هدف قرار گرفته‌اند. در شبکه‌های اجتماعی نیز تصاویر و فیلم‌هایی از لحظه انتقال دست‌کم دو نفر که به‌نظر می‌رسد هدف گلوله قرار گرفته‌اند، منتشر شده‌است. تصاویری نیز منتشر شده که نشان می‌دهد گروهی از معترضان در برابر فرمانداری شهرستان دورود آتش روشن کرده‌اند. این گزارش‌ها در خبرگزاری‌های بین‌المللی، مانند خبرگزاری رویترز، نیز بازتاب پیدا کرده‌است.

-----------------------------------------------------------------------

رادیو زمانه ـ اعتراض‌های دو روز گذشته در شهرهای مختلف ایران به وضعیت اقتصادی که با شعارهایی بر ضد مقام‌های ارشد حکومت همراه شده بود به تهران کشیده است. در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌های از تجمعاتی در خیابان انقلاب و دانشگاه تهران منتشر شده است.

تظاهرات دانشگاه تهران با حمله نیروهای ضد شورش به خشونت کشیده شد[/caption] در یکی از این ویدیوها دانشجویان در دانشگاه تهران شعار می‌دهند «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا»:

همزمان در ویدئوهایی که از تجمع‌‌های پراکنده‌ خیابان انقلاب منتشر شده معترضان با شعارهای خود از دیگر شهروندان می‌خواهند که به آنان بپیوندند. کاربران شبکه‌های اجتماعی با هشتگ #پیش_به_سوی_میدان_انقلاب مردم را به حضور در آنجا فرا می‌خوانند. در میدان انقلاب تهران معترضان شعار می‌دهند «مرگ بر دیکتاتور»:

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور فراخوان‌هایی که در فضای مجازی برای شرکت در تجمعات منتشر شده است را «غیرقانونی» خواند و از مردم خواست در این تجمعات غیرقانونی شرکت نکنند و موجب مزاحمت برای دیگر شهروندان نشوند. وزیر کشور درباره شیوه برخورد با معترضان گفته «نیروی انتظامی و قوه قضائیه تاکنون تلاش کرده‌اند، مدیریت کنند تا تجمعات غیر قانونی تبدیل به مسئله‌ای نشود که نگرانی ایجاد کند». پیش از او نیز محسن نسج همدانی، معاون امنیتی انتظامی استانداری تهران به به گفته او «عناصر ضدانقلاب» هشدار داده بود که در صورت تجمع با برخورد نیروی انتظامی مواجه خواهند شد. گزارش‌هایی از برخورد گارد ویژه با دانشجویان در سردر دانشگاه تهران مخابره شده است.

ویدئویی نیز از بازداشت معترضان در خیابان انقلاب تهران حوالی دانشگاه منتشر شده است:

تهران تنها جایی نیست که معترضان در آن به خیابان‌ها آمده اند. ویدئوهایی نیز از کرمانشاه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و گزارش می‌شود که شمار معترضان در آنجا رو به افزایش است:

کرمانشاه جمعه نیز شاهد تظاهرات گسترده معترضان بود. این تظاهرات با دخالت پلیس و نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد و عده‌ای نیز دستگیر شدند. در تبریز نیز گزارش‌هایی از حضور معترضان منتشر شده است. نیروهای امنیتی روز گذشته با حضور چشمگیر در مکان‌های عمومی جلوی برگزاری راهپیمایی مخالفان را گرفته بودند.

Mehdi_karoubi.jpgدویچه وله ـ مهدی کروبی در نامه‌ای به الیاس حضرتی ضمن انتخاب او به ریاست شورای اجرایی حزب اعتماد ملی، اعضای این شورا را تعیین کرد. حزب باید در تصمیم‌گیری‌های کلان با شخص کروبی مشاوره کند.

مهدی کروبی، از رهبران اعتراضات سال ۱۳۸۸، در نامه‌ای از حصر، خواهان تشکیل رهبری تازه‌ای برای "حزب اعتماد ملی" شد، که خود دبیرکل آن است.

آقای کروبی در این نامه بر کناره‌گیری رسول منتجب‌نیا، قائم مقام این حزب، صحه گذاشته است.

Keyhan_Tehran.jpgکیهان - در شرایطی که مشکلات معیشتی و اقتصادی صدای اعتراض مردم در شهرهای معدودی را درآورده، اگر دولت به گلایه‌مندی‌های مردم «سیاسی» نگاه کند، در حق خود خیانتی نابخشودنی کرده و نشان داده است که هیچ راه‌حلی برای مشکلات مردم جز اتهام‌زنی به این و آن در چنته ندارد.

طی روزهای گذشته مشکلات معیشتی و اقتصادی موجب شده تا مردم در شهرهای معدودی از جمله مشهد دست به اعتراض زده و تجمعاتی را نیز در این زمینه ترتیب دهند. این تجمعات که نسبت به گذشته با شعارها و تحرکات نسبتا تندتری برگزار شد، جدای از سوءاستفاده‌هایی که همواره رسانه‌های ضدانقلاب و برخی فعالین فتنه در داخل و خارج از کشور از این نوع رویدادها دارند، با بازخوردهای متفاوتی بویژه در میان برخی مسئولان دولتی روبرو شد.

Iraj_Mesdaghi_2.jpgیک روز پس از اعتراضات در مشهد و چند شهر استان خراسان رضوی، کرمانشاه، اصفهان، رشت، خرم‌آباد، قم، زاهدان و چند شهر دیگر نیز شاهد اعتراضات مشابهی شد.


بسیاری چه در شبکه‌های اجتماعی و چه در محافل عمومی و خصوصی برگزاری تجمعات مشهد و کرمانشاه را برنامه‌ای از سوی مخالفان حسن روحانی و بطور مشخص سپاه می‎دانند. اما همین عده معتقدند کنترل این اعتراضات که قرار بود صرفاً محدود به طرح شعارهایی علیه حسن روحانی و دولت باشد از دست طراحان آن خارج و به فرصتی تبدیل شده تا مردم از آن برای طرح مشکلات خود استفاده کنند.
اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی که قاعدتاً به بولتن‌های محرمانه‌ی امنیتی و اخبار پشت پرده دسترسی دارد نیز هشدار داد: «امروز کسانی که گرانی و بیکاری را بهانه کرده‌اند و بانی حوادثی شده‌اند که ابعاد و زوایای دیگری دارد و باید بدانند دود این حوادث به چشم خود آنها خواهد رفت چرا که وقتی جریان اجتماعی ایجاد شد و به سطح خیابان رسید قطعاً کسانی که آن را شروع کرده‌اند کنترل‌کننده آن نخواهند بود و دیگران سوار بر آن موج خواهند شد.»

mosqueFire_12292017.jpgرادیو فردا، به دنبال آتش‌سوزی در حسینیه قدیمی درکه در تهران که منجر به تخریب ۸۰ درصدی آن شده، فرماندار شمیرانات اعلام کرد نقش «عامل انسانی» در این اتفاق «محرز» است.

حسینیه درکه یکی از اماکن مذهبی و قدیمی منطقه یک تهران است که در شهرستان شمیرانات واقع شده. این مکان اما در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی ثبت نشده است.

خبرگزاری‌های ایران از جمله ایلنا گزارش داده‌اند که صبح روز پنج‌شنبه هفتم دی‌ «ماده آتش‌زایی» به داخل تکیه درکه انداخته شده که موجب آسیب ۷۰ تا ۸۰ درصدی داخل آن شده است.

این گزارش‌ها می‌گویند، تکیه درکه مجهز به دوربین‌های مداربسته‌ بوده و تصاویر «دو خرابکار» را ضبط کرده است.

فرماندار شهرستان شمیرانات نیز اعلام کرده که تصاویر دوربین‌های مدار بسته اطراف حسینیه درکه، «حاکی از حضور دو موتورسوار در این محدوده بوده است.»

محمد انشایی، مدیر نمایندگی میراث فرهنگی و گردشگری شمیرانات به خبرگزاری ایسنا گفته این تکیه قدیمی متعلق به دوره معاصر است و «حتی جزو آثار واجد ارزش نیز به ثبت نرسیده است، اما برخی آثار قدیمی در این تکیه وجود داشته که آن‌ها هم آسیب دیده‌اند.»

مهر ماه نیز درِ ورودی مسجد «جوادالائمه» در تهران و چند بانک مورد حمله تعدادی از جوانان قرار گرفتند.

یک روز پس از آن که فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ اعلام کرد عوامل آتش زدن درِ مسجد «جوادالائمه» در تهران بازداشت شده‌اند، ویدئویی از به آتش کشیدن درِ مسجدی به نام «علی‌ابن ابیطالب» که گفته شده در شهر تبریز قرار دارد، در فضای مجازی منتشر شد.

حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ به رسانه‌ها گفته بود که آتش زدن درِ یک مسجد در تهران و حمله به تعدادی از بانک‌ها و خودپردازها، از سوی تعدادی از جوانان و «تحت تأثیر فضای مجازی و ماهواره‌ها» انجام شده‌ است.

Abdolsatar_Doshouki.jpgنحله های صنفی و قشرهای متعدد مردم ایران در شهرهای مختلف کشور که از خلف وعده های بیشمار حسن روحانی و "وعده درمانی های" اصلاح طلبان حامی وی جانشان به لب رسیده است، عصیان کرده و در کوچه و خیابان ها به قیام برخاسته اند. رژیمی که ادعای "اقتصاد مقاومتی درون زا و خودمحور" و دعوای رقابت و برابری با ابرقدرت های جهان را بر سر هر کوی و برزن جار می زند، گذشته از اینکه مـُهر و جانماز و سنگ قبر از چین وارد می کند، اکنون در تهیه مرغ و تخم مرغ برای ایرانیان به بن بست رسیده است. در نتیجه این کاملا عادی است که مردم به ستوه آمده و گرسنه ایران قیام کرده اند.

اما شوربختانه اصلاح طلبان برونمرزی و درونمرزی در داخل و خارج از دولت روحانی، از جمله اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور ، بجای تمکین و تصدیق، بعد از شنیدن پیغام قیام مردم، آنها را به تعبیر خویش مشتی "فریب خورده در زمین بازی جناح مقابل (بخوان اصولگرایان)" خوانده و بجای پاسخگویی به مطالبات بر حق مردم، در یک مانور "جنگ جناحی" نمک توهین بر زخم های کهنه مردم می پاشد، که بسی تلخ و اندوه آور است.

Hamed_Ayinehvand_3.jpgواقعیت سیاسی آنچه در خرداد سال ۸۸ روی داد همچنان پس از سالها محل تامل بسیاری از مردم است. پرسش بنیادی که نگارنده این سطور از سوی مردم با آن مواجه بوده است در خصوص چرایی وقوع کودتا علیه موسوی بود در حالی که رد صلاحیت او نمی‌توانست یک صدم هزینه هایی که کودتا برای حاکمیت ایجاد کرد، ایجاد کند. به عبارت روشن تر پرسش این است که چرا نظام برای دست یابی به مقصود خود که استمرار ریاست جمهوری احمدی نژاد بود پر هزینه ترین راه انتخاب کرد؟ پیش از آنکه به این پرسش مهم پاسخ بدهیم لازم است که درک درستی از قدرت داشته باشیم. از دیدگاه فوکو، قدرت چیزی است که در مالکیت دولت، طبقه حاکمه و یا شخص حاکم نیست، بر عکس قدرت یک استراتژی است: قدرت نه یک نهاد و نه یک ساختار بلکه"وضعیت استراتژیکی پیچیده" و "کثرت روابط میان نیروها"، است.

Hossein_Shariatmadari.jpgایسنا - مدیرمسئول روزنامه کیهان، فتنه ۸۸ را خطرناک تر از جنگ احزاب دانست و گفت: فتنه گران پیاده نظام دشمن برای براندازی نظام بودند.

حسین شریعتمداری شامگاه گذشته در مراسم گرامیداشت حماسه ۹ دی که در مهدیه رشت برگزار شد، فتنه ۸۸ را توطئه آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دانست و اظهار کرد: در جنگ احزاب که در صدر اسلام اتفاق افتاد همه دشمنان اختلاف را کنار گذاشتند تا به حکومت اسلامی ضربه وارد کنند.

وی با بیان این که نخست وزیر اسرائیل از سران فتنه حمایت آشکار داشت، افزود: دشمنان اسلام و انقلاب از جنبش سبز فتنه گران حمایت می‌کردند، اما سران فتنه هیچ واکنشی نسبت به عدم همراهی خود با دشمنان نشان نمی‌دادند.

Khaameneiچکیده :رهبری، در سخنرانی خود می‌گوید کسانی که مسوولیت داشته‌اند باید پاسخگو باشند. کی نوبت به پاسخگو بودن رهبر خواهد رسید؟ او کی می‌خواهد در مقابل حمایتی که از احمدی نژاد کرد پاسخ دهد؟ او کی می‌خواهد بابت نماز جمعه ۲۹ خرداد جواب دهد؟ رهبری در حالی از پاسخگویی می‌گوید که طی ۲۸ سال حاکمیت خود، هیچ گاه مصاحبه مطبوعاتی و گفت و گوی رسانه‌ای نداشته و در مقابل افکار عمومی پاسخگو نبوده است؟ پس چه زمانی او می‌خواهد بابت سیاست‌های غلطی که او هدایتگرش بود پاسخ دهد؟...

کلمه - نرگس مستوفی: هفت سال است که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد در حصر هستند. آنها در حصر شدند، به دلیل افشای حقیقت، به دلیل تمام آن چیزی که امروز از پشت بلند گو گفته شد.

هشت سال پیش آنان متهم به بی بصیرتی شدند و متهم به فتنه انگیزی؛ هشت سال گذشت و امروز مشخص شد که چه کسانی بصیرت داشتند و چه کسانی تهی از بصیرت بودند، امروز مشخص شد که اویی که فریاد بصیرت بصیرت سر داده بود؛ خود تازه بصیرت پیدا کرده است و دهان به نصیحت گشوده است. آنها در حصر شدند، چرا که چشم بر دروغ نبستند، چراکه شعار جنبش دروغ ممنوع بود، و حال اویی که آن روز عصبانی شده بود که چرا احمدی نژاد را دروغگو خطاب می‌کنند خود باید از بلندگو فریاد دروغ ممنوع سر دهد.

آیت الله خامنه‌ای در سخنرانی دیروز خود با خطاب قرار دادن محمود احمدی نژاد و حرفهای این چند ماه اخیر گفت: کسانی که همه امکانات کشور دستشان بوده و هست حق ندارند نقش اپوزیسیون را بازی کنند. او لجن پراکنی را حرام دانست و ملاک را حال فعلی افراد خواند.

او همچنین تاکید کرد: اینکه فردی مکرر، دستگاهها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی می‌تواند با یک سنگ، شیشه‌ای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چرا که خداوند بابت هر سخنی از انسان سؤال و مؤاخذه خواهد کرد.

Ahmad_Janati.jpgانتخاب - دبیر شورای نگهبان تاکید کرد: اگر بزرگداشت‌های هر ساله‌ محرم نبود حادثه کربلا هم فراموش می‌شد؛ اما پس از گذشت قرن‌ها می‌بینیم که ۲۰ میلیون نفر برای پیاده‌روی اربعین به سمت کربلا می‌روند. همانطور که ۲۲ بهمن زنده نگه داشته شده، ۹ دی نیز باید زنده نگه داشته شود.

به گزارش «انتخاب»، در جلسه درس اخلاق آیت‌الله جنتی که در نمازخانه این نهاد برگزار شد، وی ضمن گرامیداشت یوم الله ۹ دی اظهار داشت: آیا نسل جوان در مورد ۹ دی چیزی می‌دانند و در مورد آن اطلاعی دارند؟ آیا می‌دانند هفت، هشت ماه در سال ۸۸ چه خبر بود؟ و اینکه مملکت تا مرز سقوط رفت.

دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه آمریکا، رژیم صهیونیستی و همه‌ دشمنان انقلاب خوشحال و سرمست از فتنه ۸۸ بودند، گفت: آمریکایی‌ها ۵۵ میلیون دلار برای این چیزی که اسمش را می‌گذارند انقلاب و کودتای مخملی دادند و این ۵۵ میلیون دلار غیر از پول‌های دیگر بود که داده بودند. اسرائیلی‌ها گفته بودند همه‌ امید ما به این سبزی‌هاست. همه‌ کشورهای غربی که از انقلاب اسلامی سیلی و ضربه خورده بودند، همگی خوشحال از این اتفاق بوده و کار را تمام شده می‌دانستند. ضمن اینکه این واقعه، اتفاقی نبود بلکه مدت‌ها روی این موضوع کار شده بود. چنانچه در سال ۷۸ آن غائله را به پا کردند، عده‌ای به خیابان‌ها ریخته و خرابکاری‌هایی به بار آوردند تا اینکه مردم با حضور خود در ۲۳ تیر آن غائله را پایان دادند.

eterazat_2.jpgایران وایر ـ آیدا قجر ـ اعتراضات مردمی به گرانی و وضعیت اقتصادی از پنجشنبه ۷ دی‌ ماه در مشهد آغاز شد و در روز جمعه به شهرهای مختلف دیگر در سراسر ایران رسید؛ اصفهان، کرج، اهواز، رشت، ساری، قزوین و کرمانشاه یک‌پارچه با شعارهایی که تا «مرگ بر دیکتاتور» هم کشیده شد، وضعیت دشوار معیشتی خود را فریاد زدند. در برخی از شهرها مثل مشهد و کرمانشاه برخورد نیروهای انتظامی با مردم به خشونت هم کشیده شد و خبرها حاکی از بازداشت بسیاری از معترضان است.

«مرگ بر روحانی»، «کشور ما دزدخونه است، توی جهان نمونه است»، «عزا عزاست امروز، حقوق ملت ما زیر عباست امروز»، «اسلام رو پله کردید، مردم رو ذله کردید»، «می‌میریم، می‌میریم، ایران رو پس می‌گیریم»، «ملت گدایی می‌کنه، آقا خدایی می‌کنه»، «آخوندها حیا کنید، مملکت رو رها کنید» و «شاهنشاه روحت شاد» نمونه‌های دیگری از شعارهایی است که طی دو روز گذشته شنیده شد و از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. در این میان، ریشه یابی اعتراض‌های اخیر هم به محل مناقشه جدی بین تعقیب کنندگان سیاست ایران و مقام‌های دولتی تبدیل شده است.

Ahmad_Faal.jpgطرح فرضیه‌های "نفی تقویت توان نظامی"

پیشتر اشاره کردم که در رژیم‌های دموکراتیک امکان جنگ از میان می‌رود. اکنون ممکن است این پرسش به میان آید که این مسئله تنها در کشورهای توسعه یافته صنعتی و پیشرفته امکان‌پذیر است. در کشورهای توسعه نیافته و به ویژه در منطقه خاورمیانه که آبستن حوادث و بحران‌هاست امکان‌پذیر نیست. لذا در چنین منطقه‌ای نمی‌توان تنها به منطق گفتگو اکتفا کرد. تقویت بنیه نظامی ضرورت اجتناب‌ناپذر است. جهت توضیح و نقد این ادعا توجه شما را به این نکات جلب می‌کنم:


۱- پیشتر اشاره کردم که در دموکراسی جنگ وجود ندارد. دموکراسی گفتگو را جانشین جنگ می‌سازد. اگر پاره‌ای از دموکراسی‌ها از جمله در غرب و آمریکا به جنگ روی می‌آورند، به این دلیل است که این دموکراسی‌ها هنوز در سیاست خارجی دیکتاتور هستند. دیکتاتوری این کشورها در سیاست خارجی ناشی از طبیعت تمرکزگرایی و گسترش‌خواهی نظام سرمایه‌داری است. علاوه بر این باید دانست که در یک نگاه کلی‌تر، ساختار و ماهیت دولت‌ها در تمام جهان دیکتاتوری است. اگر دولت‌های دموکراسی در کشورهای توسعه یافته در درون کشورهای خود به جنگ و دیکتاتوری متوسل نمی‌شوند، به دلیل وجود نهادهای نیرومند مدنی و دموکراتیک در این کشورهاست. علاوه بر این، دولت‌هایی که از طبقات سرمایه‌داری نمایندگی می‌کنند، به دلیل نوعی عقلانیت ابزاری که مقتضی امنیت سرمایه و منافع سرمایه‌داری در درون مرزهاست، از توسل به دیکتاتوری خودداری می‌کنند. این دولت‌های اگر ساختار خود را از مفهوم منافع به مفهوم حقوق تغییر دهند، دیگر شاهد اعمال دیکتاتوری و جنگ در بیرون از مرزها نخواهیم بود (۱). تجربه‌های بشری و حتی بعضی از دولت‌ها نشان می‌دهد که ما به این چارچوب‌های نظری نزدیک می‌شویم و می‌توانیم با انتخاب‌های آگاهانه خود بیشتر به این انتخاب‌ها نزدیک شویم. یک نمونه آن دولت باراک اوباماست که توانست وجه دیکتاتوری یک کشور توسعه‌طلب و جنگ‌طلب را با آن هیبت صنعتی، در سیاست خارجی کمرنگ کند. نمونه دیگر دولت آقای خاتمی است که در بند دوم بدان اشاره می‌کنم.

tagesschauجهان در نیم قرن اخیر، شاهد رویدادهای بسیاری در کشور ما بوده است. حقیقت این است که بخش های مهم خبری، در کشورهای غربی، کوتاه تر و فشرده تر از آن هستند که هر خبری را انعکاس دهند. خبر باید بسیار پر اهمیت باشد تا در پخش مهم ترین ساعات خبری بازتاب پیدا کند.

از مهمترین بخش های خبری اروپا، می توان به اخبار شبکه ی یک تلویزیون سراسری آلمان اشاره کرد که هر شب ساعت هشت به مدت چهارده دقیقه پخش می شود. دقایق و ثانیه های این برنامه ی خبری به اندازه ی دقت ساعت اتمی اهمیت دارد و اهم اخبار را به جامعه ی ۸۰ میلیونی آلمان می رساند.

امشب، شنبه، سی دسامبر، خبر ساعت ۸ شبکه سراسری آ.اِر.دِ، به تظاهرات امروز مردم کشور ما پرداخت و این یعنی نهایت اهمیتی که این خبر داشته و مدیران تلویزیون آن را شایسته ی پخش در مهم ترین برنامه ی اخبار تلویزیونی دانسته اند.

مردم ایران باید بدانند که چشم جهان به حرکت اعتراضی آن هاست. این حرکت اعتراضی، امروز در همه جای دنیا دیده و شنیده می شود. ما باید قدر این انعکاس را بدانیم. محال است بتوان ثانیه ای از اهم اخبار را به خود اختصاص داد مگر آن که خبر واقعا ارزش انعکاس داشته باشد.

جوانان کشورمان باید بدانند که صدای اعتراض شان در جهان انعکاس یافته است. انعکاسی وسیع و فراگیر که مانع از سرکوب بی سر و صدای آن ها خواهد شد. کوچک ترین حرکت حکومت اسلامی، در جهان بازتاب خواهد یافت و این بهترین فرصت برای رساندن صدای خود به گوش حکومت اسلامی و جهانیان است.

فرصت هایی این چنین بسیار کم دست می دهد. از این فرصت برای رساندن صدای خود به گوش حاکمیت اسلامی و مردم و دولت های جهان استفاده کنیم.

جان کری، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در توییتر نوشت: "باید فروتن باشیم و بپذیریم که در مورد آنچه در ایران می‌گذرد کم می‌دانیم، هرچند اینقدر روشن است که این روزها متعلق به ایرانیان است نه هیچ کس دیگر. اما حق مردم برای اعتراض مسالمت‌آمیز و بیان آرزوهایشان حقی جهانی است و دولت‌ها در همه جای دنیا باید آن را رعایت کنند."

126117_kerry.jpg

reformists_123017.jpgدامنه ی تظاهرات اعتراضی به تهران کشید. دانشگاه تهران، مثل همیشه قلب اعتراضات مردمی ست. این بار تهران دیرتر از شهرستان ها به میدان آمد و این اتفاق خاصی ست. این تاخیر نشان می دهد که اعتراضات، سراسری ست و از نوع اعتراض «لوکس» تهران نشینان نیست.

امروز می شد ترس را در چشم بسیج دید. بچه های نو ریشی که درک موضوع اعتراضات برایشان دشوار بود. مردم شادمانه از وصال تا جمال زاده در آمد و شد بودند. می گفتند و می خندیدند و خیابان ها را در می نوردیدند. از ترس خبری نبود.

چرا؟ برای این که حکومت مردم را به ترس عادت داده است. مردم در طول چهل سال گذشته ترس را در ابعاد مختلف اش تجربه کرده اند. مردم دوران جوانی خود را در ترس سپری کرده اند. جوانان امروز هم ترس را در خیابان ها، در مدارس، در دانشگاه ها، در همه جا تجربه کرده اند.

این اتفاق خجسته ای نیست. جامعه ای که همواره با ترس رو به روست دیگر ترس را نمی شناسد و این نشانه ی یک جامعه ی سالم نیست.

ولی چه می توان کرد. مقصر ما نبوده ایم و نیستیم. مقصر حکومت اسلامی ست که حکومت اش را بر پایه ترس گذاشته است. النصر بالرعب که شعار حکومت اسلامی و استراتژی چماق به دستان سپاه است اکنون اثرات خود را نشان می دهد. مردم دیدن این هیولاها و رفتار هیولاوارشان برایشان عادت شده است.

مردم شهرستان ها به خیابان ها آمدند. مردم تهران نیز. آرام آرام مردم خانه نشین نیز برای دیدن این واقعیت به خیابان خواهند آمد.

واقعا مردم دارند اعتراض می کنند؟ ما داریم اعتراض می کنیم؟ آیا واقعا ما این جمعیت انبوه هستیم؟ آیا واقعا ما این جمعیت میلیونی هستیم؟

theTower_12262017.jpgایران اینترنشنال، نشریه‌ی آمریکایی تاور، در گزارشی پیرامون اعتراضات خیابانی دیروز، پنج‌شنبه هفتم دی‌ماه در شهرهای مختلف ایران، می‌نویسد این تظاهرات گسترده که در شهرهای مهم، به دلایل اقتصادی شکل گرفته است، آسیب‌پذیری حکومت آن کشور را درمقابل تحریم‌های اقتصادی به‌نمایش می‌گذارد.

تاور می‌نویسد: «کارشناس امور تحریم‌های اقتصادی، ریچارد گلدبرگ می‌گوید اعتراضات مربوط به مسائل اقتصادی در سراسر ایران، نشانه‌ی ضعف حکومت در مقابل تحمل فشار تحریم‌های اقتصادی است».

گلدبرگ می‌گوید: «عدم امضای گواهی پای‌بندی ایران به توافق هسته‌ای ازسوی دولت ترامپ، کارآیی و نتیجه‌ی خود را نشان داده است. اکنون بهترین زمان برای افزایش فشار بر روی حکومت ایران فرا رسیده است تا در هر زمینه‌ی ممکن بر روی آن‌ اعمال شود، نه اینکه این فشارها کم شود».

نشریه‌ی تاور در ادامه، به نقل از خبرگزاری رویترز می‌نویسد که «یک علت عمده‌ی این تظاهرات ضددولتی، این است که مردم ایران به این نتیجه رسیده‌اند که توافق هسته‌ای، دستاورد چندانی برای رونق زندگی اقتصادی آنها نداشته و هر سرمایه‌ای هم که این توافق به‌دست دولت رسانده، در اثر فساد و مدیریت نادرست، به‌فنا رفته است».

به نوشته‌ی تاور، «مرکز آمار ایران، اکنون رسماً اعلام کرده که بی‌کاری در کشور، در سال جاری ۱/۴ درصد افزایش یافته و به ۱۲/۴ درصد از جمعیت کشور رسیده است. به این ترتیب، بیش‌از ۳/۲ میلیون از جمعیت ۸۰ میلیونی مردم ایران، بی‌کارند؛ اما حکومت کشور، برای توجیه مشکلات اقتصادی، همواره به "توطئه‌ی خارجی‌ها" متوسل می‌شود. محمد رحیم نوروزیان، فرماندار مشهد، به خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا) گفته است که تظاهرات سراسری روز گذشته، توسط ضد انقلاب فراری تدارک دیده شده بود».

nezamTahdigh_12292017.jpgاعتراضات روز گذشته هشدار بسیار جدی به نظام جمهوری اسلامی بود . نارضایتی امروز جامعه اینقدر زیاد است با هرگونه تحریک عمدی یا سهوی میتواند آتشی غیر قابل کنترل را دامن بزند

خشم مردم ایران از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است

مهدی نخل احمدی - شبکه بیان

دیروز در مشهد و برخی دیگر از شهرهای ایران اعتراضات خیابانی گسترده ای به وقوع پیوست . شعارهای اولیه در این اعتراضات علیه دولت و رئیس مجلس بود اما به زودی ورق برگشته و شعارها راس و کلیت نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار دادند . از آنجایی که اولین اعتراضات در شهرهای خراسان رضوی مانند مشهد و کاشمر و گناباد بوده گروهی بر این نظر هستند که این اعتراضات حرکتی از پیش هماهنگ شده از سوی جناح اقتدارگرا بوده و هدف آن تضعیف و تخریب چهره دولت و رئیس جمهور . گروهی دیگر اما این اعتراضات را یک حرکت مستقل مردمی میدانند که میتواند به راحتی به دیگر نقاط کشور نیز گسترش یابد . اما داستان هر چه بوده باشد چند نکته اساسی و محوری در اعتراضات دیروز , که احتمال ادامه دار شدن آن نیز در روزهای آینده میرود , وجود دارد . علی رقم اینکه گفته میشد نقطه شروع این اعتراضات با هماهنگی برخی نهادهای حکومتی بوده است اما ادامه آن در مشهد و دیگر شهرهای کشور منجر به سر دادن شعارهایی از سمت معترضین شد که این شعارها قطعا نمیتوانسته مورد حمایت و پیشنهاد نهادهای حکومتی بوده باشد . محتوای این شعارها بسیار نزدیک به هم بوده و بررسی در آنها میتواد نتایج واقعی و هشدار دهنده ای را برای نظام ایران داشته باشد . طیف شعارهای داده شده در روز گذشته از مسایل معیشتی گرفته تا شعار بر علیه سیساتها و اشخاص نظام را شامل میشد .

شاید هدف ابتدایی این تجمعات اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت بوده باشد اما سرعت گسترش سطح مطالبات و اعتراضات نشان از وجود نارضایتی بسیار گسترده در سطح کشور و وجود دردهای مشترکی است که در چنین شرایطی در غالب شعارها به زبان رانده شد . واقعیت این است که امروز قشر محروم جامعه ایران روبرو با فشارهای روز افزونی ست که برجام و دیگر سیاستهای دولت روحانی نتوانسته چاره ای برای آن بیابد . فساد سیستماتیک و غیر قابل مهار در کشور و عدم پاسخگویی نهادهای اقتصادی عمده در نظام جمهوری اسلامی مانند سپاه و نهادهای زیر نظر ولی فقیه , عرصه را بر مردم بسیار تنگ کرده است . سفره ی معیشت مردم هر سال و هر روز کوچکتر شده است و مردم هیچگونه امیدواری به بهبود این روند ندارند . از طرف دیگر شعارهایی که روحانی در دوران انتخابات سالهای 92 و 96 داد آزادی خواهانه و مملو از دغدغه های قشر متوسط بود . این شعارها کورسوی امیدی را در دل این قشر از جامعه روشن نمود که شاید با حضور روحانی بتوان فضای انحصار و دگم اندیشی فرهنگی و اجتماعی را در هم شکسته و امور کشور در این موارد را بر روی ریل منطق قرار داد . اما در این مورد هم چرخشهای ناگهانی روحانی در سیاستها و عملکردش چیزی به جز سرخوردگی برای طبقه ی متوسط نداشته است . از همین روست که میبینیم در اعتراضات روز گذشته در شهرهای مختلف کشور هم صدای محرومین بلند میشود و هم صدای کسانی که از فضای سیاه ایدئولوژی زده ی کشور به تنگ آمده اند و ادامه این مسیر را به ناکجا آباد میدانند . اعتراضات روز گذشته هشدار بسیار جدی به نظام جمهوری اسلامی بود . نارضایتی امروز جامعه اینقدر زیاد است با هرگونه تحریک عمدی یا سهوی میتواند آتشی غیر قابل کنترل را دامن بزند . باید به سران نظام ایران هشدار داد که :" خشم مردم ایران از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است ".

Mashadف. م. سخن

امروز تظاهرات گسترده ای در مشهد صورت گرفت؛ تظاهراتی با شعار «نه به گرانی». بازتاب این تظاهرات «ابتدا» در رسانه های «دولت بهار» بود؛ دولت بهاری که احمدی نژاد و مشایی و بقایی گردانندگان آن هستند.

پیش تر ویدئویی از اسفندیار رحیم مشایی منتشر شده بود که محتوایی از نظر حکومت بر اندازانه داشت. قبل و بعد از آن سخنان احمدی نژاد و بقایی و جوانفکر در رسانه های مختلف بازتاب یافت که قلب نظام یعنی قوه ی قضاییه را نشانه گرفته بودند.

این که در نقاط مختلف ایران شاهد رویدادهای خیابانی باشیم چندان عجیب نیست. مخالفت «احمدی نژادی ها» از جنس مخالفت خاتمی و موسوی و کروبی نیست. در مقایسه با «بچه مثبت ها» و «سر به زیرها»ی حکومتی، آن ها «بچه پر روها»ی نظام هستند. بچه پر رو هایی که در مقابل «بزرگ تر» می ایستند و حتی ممکن است با او دست به یقه هم بشوند.

دستگاه های زیر نظر خامنه ای همیشه از امتیاز گردن کلفتی و مشت محکم در برخورد با مخالفان و منتقدان نجیب خود استفاده کرده اند. یک نفر از عربده کش های آنان کافی بوده تا صد نفر انسان اهل فرهنگ و متین را تار و مار کند.

این بار اما قوه ی قضاییه و بازوهای اجرایی اش مثل بسیج و نیروی انتظامی در مقابل کسانی قرار گرفته اند که به خود آن ها شباهت دارند. اگر عربده بکشند، آن ها بلند تر عربده می کشند و اگر بزنند آن ها محکم تر می زنند. تردیدی نیست که عربده کشان خامنه ای قوی تر از عربده کشان احمدی نژادی هستند و قدرت و امکانات بیشتری دارند؛ ولی جنس برخوردشان از جنس برخورد خاتمی چی ها و موسوی چی ها نیست.

در چهل سال گذشته این نوع برخورد با حکومت سابقه نداشته و بار اول است که برخوردی با این کیفیت با حکومت صورت می گیرد. احتمالی که وجود دارد این است که این «نوع» برخورد منجر به برخورد توده های آسیب دیده ی اقتصادی شود. توده های ناراضی از اقتصاد چپاولگر حکومتی.

تا امروز حکومت فقط با «بروز» نارضایتی در سطح دانشجویی و طبقات متوسط رو به رو بوده است و لایه های زیرین اجتماعی نقش عمده ای در اعتراضات نداشته اند. این که این لایه ها پا به میدان بگذارند، کیفیت مخالفت و برخورد با حکومت را به طور کامل تغییر خواهد داد.

KOlehNezam_12292017.jpgدویچه وله - نماینده رشت در مجلس با اشاره به تجمع‌های اعتراضی در شهرهای مختلف هشدار می‌دهد که "مردم را به دولت بدبین نکنیم". مطابق گزارش‌ها تظاهرات اعتراضی پس از مشهد به شهرهایی از جمله کرمانشاه، شیراز و خرم‌آباد نیز کشیده شده است.

روز گذشته (پنج‌شنبه ۷ دی/ ۲۸ دسامبر) تظاهرات اعتراضی گسترده‌ای در مشهد، شاهرود، کاشمر و نیشابور برگزار شد که روز جمعه در شمار دیگری از شهرها و استان‌های ایران تکرار شده است.

مطابق گزارش‌ها، عکس‌ها و ویدئوهایی که در فضای مجازی منتشر شده تظاهرکنندگان به وضعیت بد معیشتی، گرانی و فساد اعتراض کرده‌اند و عده‌ای نیز علیه سیاست‌های کلی حکومت و دولت حسن روحانی شعار داده‌اند.

گفته می‌شود برخی منتقدان و مخالفان دولت از نارضایتی مردم برای بدبین کردن آنها به سیاست‌ها و عملکرد دولت مستقر سوءاستفاده می‌کنند. غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده رشت و عضو هیئت رییسه فراکسیون مستقلین ولایی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اعتراض‌های روز گذشته نسبت به پیامدهای بدبین کردن مردم به دولت هشدار داده است.

ناخشنودی از کل نظام

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی مجلس، جعفرزاده گفت: «افرادی که فقط می‌گویند مردم را نسبت به دولت بدبین کنیم متوجه باشند که مردم فرقی بین دولت، حاکمیت و نظام قائل نیستند.»

گرچه اعتراض‌های دیروز با تجمع "نه به گرانی" مقابل شهرداری مشهد آغاز شد ویدیوهای متعددی که در فضای مجازی منتشر شده حکایت از آن دارد که بسیاری از شعارها از مخالفت با سیاست‌های دولت روحانی بسیار فراتر رفته و کل نظام جمهوری اسلامی را هدف گرفته است.

در فیلم‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، شعارهایی از این قبیل شنیده می‌شود: «چه اشتباهی کردم که انقلاب کردم»، «پلیس برو دزدو بگیر»،‌ «نه غزه، نه لبنان، ‌جانم فدای ایران» و «نترسید نترسید، ‌ما همه با هم هستیم.»

حسن حیدری، دادستان مشهد، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس از دستگیری ۵۲ نفر در این شهر خبر داده و تظاهرکنندگان را "عده‌ای ساختارشکن" خوانده که به زعم او "شعارهای تند" سرداده‌اند.

خطر غرق شدن "قایق سوراخ نظام"

نماینده رشت در مجلس با اشاره به حوادث روز گذشته در خراسان گفته است: «ما همه سوار بر یک قایق هستیم و هر کسی این قایق را سوراخ کند همه با هم غرق می‌شویم، لذا امیدوارم تمام افرادی که فقط می‌گویند دولت را هدف بگیریم و مردم را نسبت به دولت بدبین کنیم متوجه باشند که مردم فرقی بین دولت، حاکمیت و نظام قائل نیستند و زمانی که بدبین شوند نسبت به همه بدبین می‌شوند و کسی سعی نکند که این کشتی را سوراخ کند.»

"بدبینی مردم به کل نظام" که جعفرزاده نسبت به پیامدهای آن هشدار می‌دهد در شعارهای تظاهرکنندگان روز جمعه در کرمانشاه و شمار دیگری از شهرهای ایران نیز تبلور یافته است.

مطابق آنچه در ویدیوهای منتشرشده در فضای مجازی شنیده و دیده می‌شود تظاهرکنندگان در کرمانشاه ضمن تکرار برخی "شعارهای تند" معترضان روز گذشته، از جمله شعار داده‌اند: «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن»، «ملت گدایی می‌کند، آخوند خدایی می‌کند»، «مرگ بر دیکتاتور.»

در کرمانشاه مانند روز گذشته در مشهد، پلیس و نیروهای امنیتی با باتوم، گاز اشک‌آور و ماشین‌های آب‌پاش به معترضان حمله برده و به ضرب و شتم تظاهرکنندگان پرداخته‌اند.

rezashah_12292017.jpg- یک فعال «ملی- مذهبی» در گفتگو با کیهان لندن: اعتراضات از دولت و روحانی فراتر رفته و به اصل نظام رسیده است.
- سعید لیلاز عضو حزب کارگزاران: در اعتراضات مشهد دست‎های رقبای روحانی دیده می‎شود.
- تظاهرات شهرهای خراسان در رسانه‎های بین‌‏المللی نیز بازتاب یافت و تعدادی از اصلاح‏‌طلبان هم آن را هشدار جدی به نظام دانستند.
- احمد علم‎الهدی به خبرگزاری تسنیم گفته به اندازه چهل سال شرمنده مردم هستیم.

تظاهرات روز پنج‏شنبه هفتم دی ماه سال ۱۳۹۶ در مشهد، بیرجند، نیشابور، شاهرود، یزد، نوشهر و کاشمر هم در داخل ایران با واکنش‎های زیادی روبرو شد و در رسانه‏‌های بین‎المللی نیز بازتاب یافت.

یک فعال سیاسی مشهدی ساکن تهران نزدیک به جریان «ملی- مذهبی» در مورد تظاهرات اعتراضی خراسان به کیهان لندن می‎گوید: «تردیدی نیست که اگر آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور روز پنج‎شنبه به مشهد سفر نمی‎کرد نمی‎شد انتظار چنین تظاهراتی را داشت».

به اعتقاد این فعال سیاسی «بخشی از تظاهرات در کنترل گروه‎های حامی ابراهیم رییسی بود، که به آنها خط داده شده بود که از سفر جهانگیری به مشهد استفاده کنند و علیه دولت دست به اعتراض بزنند، اتفاقاً آن دسته از اصلاح‌‏طلبان که می‎گویند اعتراضات به دولت دسیسه است، منظورشان به همین مسائل است. اسحاق جهانگیری خبر داشت که در مشهد گروهی از حامیان رییسی قصد اعتراض دارند، اما نه تندروهای ولایتی در مشهد و نه جهانگیری و دولت انتظار نداشتند که چنین مردم وسیع از هر قشری علیه اصل نظام دست به اعتراض بزنند». از قرار معلوم مردم هر دو جناح رقیب برای غارت و چاپیدن ملت و مملکت را غافلگیر کردند.

این فعال «ملی- مذهبی» می‎گوید: «شرایط مشهد و قم در ایران ویژه است و هر دو پایگاه سنتی روحانیون حکومتی به شمار می‌روند. این تظاهرات و این شعارها به این معنی است که مشهد هم دیگر جای آرامی برای آقایان نخواهد بود.»

جنس متفاوت شعارها نسبت به اعتراضات سال ۸۸

فیلم‎هایی که در ساعات نخست منتشر شد، نشان می‎داد شعارها علیه روحانی است مثل «مرگ بر روحانی» یا «روحانی حیا کن، مملکت رو رها کن»، اما ساعاتی گذشت و آن گروهی که بر اساس منافع جناحی به روحانی بد و بیراه می‎گویند کنار زده شدند و مردم خودجوش به خیابان‎ها آمده و شعارهای خود را پی گرفتند، از «مرگ بر دیکتاتور»، «سوریه را رها کن فکری به حال ما کن» تا «رضاشاه روحت شاد» و یا «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره». شعارهایی بسیار تند که خطاب مستقیم آنها به حکومت و علی خامنه‌‏ای بود. این شعارها از جنس شعارهایی نبود که در تظاهرات پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ سر داده شد.

ganji_12292017.jpgاکبر گنجی

چیزی به آغاز چهلمین سالگرد سلطه فقیهان بر ایران باقی نمانده است. این مدت حکمرانی فرصت کافی برای داوری در مورد وعده ها و کارنامه ولایت فقیه در اختیار همگان قرار می دهد. آیت الله خمینی در دوران قبل از انقلاب، ظلم و سرکوب رژیم پهلوی را نقد می کرد و وعده می داد که اگر حکومت به دست فقیهان بیفتد و آنان احکام فقهی را اجرأ کنند، جامعه و نظام سیاسی، عادلانه و آزاد و بری از فساد خواهد شد. اما ۳۹ سال زمامداری و اجرای احکام فقهی، ناقض و مبطل آن وعده ها و شعارها بود. برای این که الف- نابرابری بنیاد احکام فقهی را تشکیل می دهد. ب- احکام فقهی با تمامی آن وعده ها تعارض دارد. پ- حکومت را "حق ویژه" فقیهان به شمار آوردن، تبعیضی به شدت فساد آفرین است.

در این نوشتار فقط و فقط به موضوع اختصاص بیش از ۵ هزار میلیارد تومان از بودجه سال ۱۳۹۷ به نهادهای روحانی و روحانیون خواهیم پرداخت و در پرتو این موضوع، نشان خواهیم داد که این مسأله کاملاً با وعده ها و شعارهای پیش از انقلاب آیت الله خمینی تعارض بنیادین داشت و دارد.

ما کشور را با خمس اداره خواهیم کرد

کتاب ولایت فقیه مجموعه ۱۳ درس آیت الله خمینی در دوره اول بهمن ۱۳۴۸ تا ۲۰ بهمن ۱۳۴۸ در نجف است. در پاییز ۱۳۴۹، متن ویراش شده و به تأیید آیت الله خمینی رسیده کتاب، در بیروت چاپ شد و به ایران و افغانستان ارسال گردید.

آیت الله خمینی در این کتاب ادعا می کرد که اگر حکومت به فقها واگذار شود و نظام ولایت فقیه تشکیل گردد، با وجوه شرعی می توان کل کشور را اداره کرد. خمس بازار بغداد یا تهران، به تنهایی، برای هزینه سادات و کل حوزه های علمیه و روحانیت کفایت می کند. او می گفت :

"مالياتهايى كه اسلام مقرر داشته و طرح بودجه‏اى كه ريخته نشان مى ‏دهد تنها براى سد رمق فقرا و سادات فقير نيست؛ بلكه براى تشكيل حكومت و تأمين مخارج ضرورى يك دولت بزرگ است:مثلًا خمس يكى از درآمدهاى هنگفتى است كه به بيت المال مى ‏ريزد و يكى از اقلام بودجه را تشكيل مى ‏دهد...بديهى است درآمد به اين عظمت براى اداره كشور اسلامى و رفع همه احتياجات مالى آن است. هرگاه خمسِ درآمد كشورهاى اسلام، يا تمام دنيا را- اگر تحت نظام اسلام درآيد- حساب كنيم، معلوم مى‏ شود منظور از وضع چنين مالياتى فقط رفع احتياج سيد و روحانى نيست؛ بلكه قضيه مهمتر از اينهاست. منظور رفع نياز مالى تشكيلات بزرگ حكومتى است. اگر حكومت اسلامى تحقق پيدا كند، بايد با همين مالياتهايى كه داريم، يعنى خمس و زكات- كه البته ماليات اخير زياد نيست- جزيه و خراجات (يا ماليات بر اراضى ملى كشاورزى) اداره شود. سادات كى به چنين بودجه‏اى احتياج دارند؟ خمسِ درآمد بازار بغداد براى سادات و تمام حوزه‏هاى علميه و تمام فقراى مسلمين كافى است تا چه رسد به بازار تهران و بازار اسلامبول و بازار قاهره و ديگر بازارها. تعيين بودجه‏اى به اين هنگفتى دلالت دارد بر اين كه منظور تشكيل حكومت و اداره كشور است. براى عمده حوايج مردم و انجام خدمات عمومى، اعم از بهداشتى و فرهنگى و دفاعى و عمرانى، قرار داده شده است...طرح بودجه اسلام اين طور است كه هر درآمدى مصارف اصلى معينى دارد. يك صندوق مخصوص زكات، و صندوق ديگر براى صدقات و تبرعات، و يك صندوق هم براى خمس است"(امام خمینی، حکومت اسلامی یا ولایت فقیه، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صص ۳۳- ۳۱).

آیت الله خمینی در اول انقلاب نیز همچنان بر این نظر بود که با اخذ خمس می توان حکومت و کشور را اداره کرد و نیازی به اخذ مالیات های عرفی خارج از شرع نیست. او در ۳۰ خرداد ۱۳۵۸ گفت:

"اگر یک روزی هم ان‏شاءاللّه‏ توانستیم و توانستید که همان مالیات اسلامی را بگیریم، و آن هم کم رقمی نیست، البته زکات خیلی نیست، اما به اندازۀ فقرا هست که دیگر فقیر را نمی ‏گذارد وجود پیدا کند، اما خمس یک مالیات بسیار هنگفتی است که این مالیات بسیار هنگفت برای همه چیز است، یعنی سیستمش طوری است که این طور نیست که خیال بشود برای فقرا است، خمس تمام عایدی تمام یک مملکت در هر سال، یک قلم بسیار درشت است و این می ‏تواند اداره بکند؛ اگر ان‏شاءاللّه‏ توانستید، توانستیم، همین سیستم اسلامی را، که دیگر در مالیاتها هم هیچ احتیاج به این که یک چیز دیگری زاید بر آن باشد نداشته باشیم، همین خمسِ تمام اموال، یعنی درآمدها، و بسیار عادلانه است، برای این که این بقال سر محله به اندازۀ خودش مالیات می ‏دهد، آن آدمی هم که صاحب کارخانه‏های کذاست، آن هم به اندازۀ خودش مالیات می‏ دهد، این یک طور سیستمی است که یکجور با عدالت رفتار شده و اگر چنانچه ان‏شاءاللّه‏ هم بشود، دیگر هیچ احتیاجی به این که مردم زاید بر آن چیزی بدهند هم ندارد".

پس از انقلاب، وقتی دولت اقدام به اخذ مالیات های عرفی از مردم کرد، گروهی از مراجع تقلید و فقیهان آن را خلاف شرع به شمار آوردند و در برابرش ایستادند. آیت الله خمینی در پاسخ آنان گفت که با خمس و زکات حتی نمی شود حوزه علمیه قم را اداره کرد، چه رسد به کشور را. او حتی فقهای مخالف مالیات را تهدید به زندان و حصر کرد. بدین ترتیب، با تأیید او، مجلس شورای اسلامی اخذ مالیات را تصویب کرد و شورای نگهبان هم با فشار او مجبور به تأیید مالیات های عرفی شد(اکبر گنجی، بود نمود خمینی، وعده بهشت، برپایی دوزخ، نشر گردون، صص ۴۵۷- ۴۵۵).

اما این مخالفت ها حتی تا پایان عمر آیت الله خمینی تمام نشد. برخی از مراجع تقلید و فقیهان اخذ مالیات های خارج از شرع را خلاف شرع به شمار می آوردند. به همین دلیل آیت الله خمینی در ۲۹ اسفند ۱۳۶۷ در دیدار با اعضای کمیسیون بازرگانی و توزیع و رسیدگی به سؤالات ونهادهای وابسته به نخست‏وزیری، گفت :

jahangiri212.jpgمعاون اول رئیس جمهور گفت: کسانی که حرکتهای خیابانی را آغاز می کنند، پایان دهنده ‌آن نخواهند بود و دود اقدامات آنها به چشم خودشان هم می‌رود.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری امروز در بیست و پنجمین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، اظهار کرد: شاخص‌های اقتصادی کشور در وضعیت مناسبی است. ولی چند کالا گران شده است که دلایل خود را دارد و دولت هم مکلف است قمیت آنها را اصلاح کند.

وی در ادامه افزود: اما مسائل اقتصادی بهانه برخی مسائل شده است. در پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. کسانی که بانی برخی اقدامات علیه دولت شده‌اند، بدانند دود اقدامات آنها به چشم خودشان می‌رود. وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع می شود، دیگران بر آن سوار می شوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند.

معاون اول دولت با بیان اینکه در زمینه اقتصادی دولت دستاوردهای خوبی داشته است، گفت: سال گذشته رشد اقتصادی 9 درصد بود که رشد سرمایه‌گذاری مثبت و تورم هم تک رقمی شد. سال گذشته 600 هزار شغل و در شش ماهه اول امسال هم 700 هزار شغل درست شده است ولی دولت مکلف است قیمت چند کالا که به دلایلی گران شده است را اصلاح کند.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود با بیان اینکه نهادهای مدنی، سیاسی و صنفی و نخبگان تضمین کننده و تثبیت کننده حرکت صحیح جامعه هستند، خاطر نشان کرد: ما اگر به نهادینه شدن دموکراسی یا حرکتهای قانونمند در کشور فکر می‌کنیم یا به پاسخگو بودن مسئولان، باید از نهادهای مدنی، صنفی و سیاسی حمایت کنیم. دولت خود را مدیون نخبگان و جریان‌ها و تشکل‌های سیاسی و مدنی می‌داند که در مقاطع مختلف به ویژه انتخابات 92 و 96 مردم را به صحنه آوردند.

جهانگیری ادامه داد: انتظار دولت این است که همواره مورد حمایت جریانی باشد که از ابتدا از دولت حمایت کرده است. البته معنای حمایت این نیست که گفته شود هر اقدام دولت خوب است. نقد منصفانه و ارائه راهکار به دولت یکی دیگر از انتظارات ما است.

Mahmoud_Delkhasteh.jpg"پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چگونه می‌توانیم چنین دانشی را از پستو خارج کرده جلوی چشمِ جامعه بیاوریم؟ مطابقِ فوکو، روش‌های نقدِ «باستان‌شناسانه» (archaeological) و «تبارشناسانه» (genealogical) می‌توانند این دانش‌های مقهور و سرکوب‌شده را «غیرِمقهور» کرده آنها را رهایی بخشند؛ به عبارتِ دیگر، روش‌های مذکور می‌توانند دانش‌های سرکوب‌شده را «توانایی بخشند برای مقابله با و مقاومت در برابرِ اجبارِ گفتمانِ علمیِ نظریِ رسمی و یکه‌محورانه».

توماس کون در مبحثِ مهمِ «تحولِ الگوها» (paradigm shifts) در دانشِ علمی نشان داد که تحولات در اجماعِ علمی نیز شاملِ همین قضیه می‌شوند، چرا که بنیان‌های عقاید و نهادهای «دانشِ نورمال» برای امتدادِ حیات‌شان به اجماعِ عمومی نیازمندند. به نظر می‌رسد برای به چالش کشیدنِ اجماعِ درونیِ گفتمان‌های سیاسی و آکادمیک نیز چنین برخوردی لازم باشد.

مبارزه برای شکستنِ اجماعِ ارتودکس در بابِ چرایی و چگونگیِ برکناریِ بنی‌صدر در سالِ ۱۳۶۰ می‌تواند با تفسیرهای دگرگونه و از پرده برون افکندنِ حقایقی که در اجماعِ ارتودکس جایی ندارد، بنیانِ گفتمانِ غالب را به چالش بکشد. به عبارتی، با نقلِ روایاتی که تا به امروز مجوزِ نقل شدن نداشته‌اند، ما می‌توانیم به طورِ بنیادی فهمِ خود از انقلابِ ایران را دچارِ تحول کنیم."

توضیح: مقاله سال قبل منتشر شد و بنا بر اهمیت آن، با افزدون نکاتی از چند سخنرانی در مجلس کودتا در 30 و 31 خرداد 60، در اینجا باز نشر می شود.

خانم دمیلا روسف (رئیس جمهور پیشین برزیل) طرح استیضاح خود را یک کودتا میخواند. علیرغم این واقعیت که همه ابزار قانونی برای استیضاح رئیس جمهور مراعات شدند، بسیاری از اندیشمندان و کارشناسان سیاسی بر این باورهستند که نخیگان ساختار قدیمی و سرمایه داری فاسد، رئیس جمهور را سرنگون را کردند. به گفته یکی از حامیان برزیلی روسف، این " یک کودتای مدنی بود: سرمایه داری نیازی به تفنگ و سرباز ندارد، تنها قوه قضائیه ضد دمکراتیک کفایت میکند".

حال به ایران 35 سال پیش برگردیم: کمتر از دو سال و نیم از انقلاب میگذرد. روحانیت بتدریج دولت را در انحصار خود در آورده است. هدفشان همانگونه که آیت الله بهشتی، رهبر حزب جمهوری اسلامی، بیان کرد استقرار دیکتاتوری صلحا" بود. تنها مانع باقیمانده برای انحصار کامل قدرت، مقام ریاست جمهوری است که ابوالحسن بنی صدر اخیرا به آن مقام انتخاب شد. بنی صدر بر دفاع از هدفهای انقلاب اصرار میورزد، هر چند که به او پیشنهاد میشود که اگر او آن هدف ها را نادیده بگیرد به وی قدرت بیشتری داده میشود. از اینرو است که به خمینی مینویسد: " من چون شما را پایبند به عمل بر پایه عقیده دیدم به شما پیوستم. مقام ریاست جمهوری را نیز از این رو پذیرفتم که بر پایه عقیده به مردم خدمت کنم و تمام نیرویم را برای دفاع از این اصول به کار بردم. اما بر من آشکار گشت که شما کسی را نمیخواهید که بر پایه عقیده عمل کند بلکه یک عروسک میخواهید. ریاست جمهوری مقامی نیست که به خاطر آن اصول و ارزش هایم را زیر پا بگذارم. آگر نتوانم خدمت کنم دیگر این مقام ها جذابیتی برای من نخواهند داشت. اگر به دنبال ابزار دست میگردید از من چنین انتظاری نداشته باشید؛ بسیاری دیگر هستند. ما نطام سلطنتی را واژگون نکردیم تا نظامی بدتر از آن را جایگرین کنیم." پس در مقابل تهدید های خمینی سر خم نکرد و به مردم درباره کودتائی که در حال اجرا است هشدار میدهد و آنها را به مقاومت میخواند. و در حالی که بنی صدر هنوز رئیس جمهور است، ایت الله گیلانی ، رئیس دادگاه های انقلاب، طی فتوا ئی حکم هفت بار اعدام بنی صدر را صادر میکند.

از سوی دیگر فرماندهان ارتش به او پیشنهاد میکنند که بر علیه روحانیون کودتا کند، که مورد موافقت بنی صدر قرار نمیگیرد: اول آنکه او مخالف دخالت ارتش در سیاست است؛ دوم، از آنجائی که هنوز بخش هائی از خاک ایران در کنترل ارتش عراق قرار دارد، وی نمیخواهد موجب تضعیف نیروهای مدافع خاک وطن در مقابل ارتش عراق شود.

در حالی که، آنگونه که حسین خمینی، نوه آیت الله خمینی، پس از مدتی افشا کرد، روحانیون رهبر حزب جمهوری اسلامی، آیت الله بهشتی، هاشمی رفسنجانی و علی خامنه ای، نه تنها چنین نگرانی هائی نمیداشتند بلکه ترجیح میدادند که نصف خاک ایران را از دست بدهند تا بنی صدر در جنگ پیروز شود. او گفت " من با آنها (رهبران حزب جمهوری اسلامی) بحث کردم و آنها به من گفتند حتی اگر خوزستان و یا نصف ایران را از دست بدهیم بهتر از آن است که بنی صدر در جنگ پیروز شود". آنها حتی واحدهائی از سپاه پاسداران را از جبهه های جنگ به تهران منتقل کردند تا کودتای خود را به اجرا بگذارند.

در این مقطع است که بنی صدر به مخفیگاه میرود و در پیامی به مردم میگوید: " مساله مهم نه حذف رئیس جمهور، بلکه این واقعیت است که دیو استبداد و سرکوب بر آن است که بار دیگر خود را به شما مردم تحمیل کند و خون های مقدس ریخته شده در راه اسلام و آزادی را بی ارزش نماید". در اقامتگاه رئیس جمهور بمب منفجر میکنند، دفتر رئیس جمهوری مورد حمله قرار میگیرد، بسیار ی از دوستان وی و اعضای دفتر ریاست جمهوری دستگیر شده و برخی نیز اعدام میشوند: (از جمله) منوچهر مسعودی، مشاور رئیس جمهور در امور حقوق بشر، که شکنجه های گسترده در زندان ها را افشا کرده بود؛ حسین نواب صفوی، روزنامه نگار و مشاور رئیس جمهور؛ رشید صدرالحفاظی، مشاور رئیس جمهور، که با تحقیقات مفصل و موشکافانه توافق پنهانی خمینی و ریگان برای به تاخیر انداختن آزادی 52 گروگان آمریکائی، که به "اکتبر سورپرایز" معروف شد، را برملا کرد: ووو... در این دوران دفاتر هماهنگی همکاری های مردم با رئیس جمهور، تنها سازمان سیاسی که به صورت دمکراتیک و افقی در سراسر گشور ایجاد شده بود وحشیانه مورد حمله قرار میگیرند، هزاران نفر بازداشت میشوند و بسیاری مورد شکنجه قرار میگیرند و اعدام میشوند. تنی چند از افرادی که به رئیس جمهور در مخفیگاه پناه داده بودند نیز دستگیر و اعدام میشوند.

آیت الله بهشتی، رهبر حزب جمهوری اسلامی و رئیس قوه قضائیه، ابتدا تلاش کرده بود تا یه اتهام نقض قانون اساسی بنی صدر را از طریق دیوانعالی کشور برکنار کند. اما قضات دیوانعالی کشور، که تا آن زمان استقلال خود را حفظ کرده بودند (بر خلاف سیستم قضائی ضد دمکراتیک در برزیل) مقاومت کرده و اعلام میکنند که زمینه های قانونی برای عزل رئیس جمهور وجود ندارند. پس از مدتی آبت الله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور دلایل ناکامی تلاش برای عزل بنی صدر از طریق دیوانعالی کشور را فاش ساخت: " ... در سیستم قضائی دادگاه ها هنوز آماده نبودند، و قضات هم هنوز پاکسازی نشده بودند و همفکران رئیس جمهور و طرفداران لیبرالیسم و گروهک ها هنوز دارای مقامات بالا در دادگاه ها بودند ....".

آیت الله خمینی بار دیگر، و با نقض صریح قانون اساسی، به رفسنجانی، رئیس مجلس، دستور میدهد تا فرایند برکناری رئیس جمهور از طریق مجلس را آغاز کند. رفسنجانی، به عوض تذکر به غیر قانونی بودن چنین دستوری، با هیجان ماشین برکناری بنی صدر را در اسرع وقت به راه می اندازد و در کمتر از 2 ساعت با جمع آوری امضای 120 نماینده مجلس، طرح بحث برکناری رئیس جمهور به دلیل عدم کفایت سیاسی به دلیل " نقض متعدد و مکرر قانون اساسی" را به تصویب میرساند.

احمد غضنفرپور، یکی از نمایندگان مجلس با شجاعت بسیار پیام رئیس جمهور را در مجلس قرائت میکند. در این پیام بنی صدر به آگاهی مردم میرساند که دولت عراق طرح صلحی با ایران را پذیرفته است که به سود ایران میباشد و بنا بر این طرج نه تنها صدام پذیرفته است نیروهای عراقی را از مناطق اشغالی ایران به درون مرزهای عراق عقب بکشد بلکه آماده است مبلغ سنگینی نیز بابت غرامت بپردازد. ( باید در نظر داشت که اگر فرایند برکناری بنی صدر حتی برای یک هفته به تاخیر انداخته میشد طرح صلح با صدام به امضا میرسید). به دنبال قرائت پیام بنی صدر توسط غضنفرپور به جان وی و برخی از دوستانش در حال خروج از مجلس سوء قصد میشود اما آنها موفق میشوند جان سالم بدر برند.

طی دو روز آینده که مجلس به بحث کفایت بنی صدر مشغول بود ساختمان مجلس در محاصره و اشغال نیروهای حزب الله بود که شعارهائی بر علیه بنی صدر میدادند ، از جمله "بنی صدر ضد الله اعدام باید گردد"، و نمایندگان مجلس را تهدید میکردند که که در صورت ایراد نطقی در دفاع از بنی صدر، به قتل خواهند رسید. رفسجانی، رئیس مجلس، مدتی پس از این روزها، ایحاد وحشت در نمایندگان طرفدار بنی صدر را این چنین ستود : " و اکنون نیروی واقعی، یعنی همان (نیروی ) حزب الله ، نیروی واقعی خط امام، وارد خط مقدم شده است. این حزب اللهی ها بودند که مجلس را به محاصره در آورده و چنین بلائی بر سر نمایدگان (مخالف) آوردند."

از 10 نماینده ای که برای دفاع از رئیس جمهور ثبت نام کرده بودند، پنج نماینده آن چنان وحشت زده شدند که در مجلس حضور نیافنتد و سه تن نیز تغییر موضع دادند و خواستار برکناری رئیس جمهور شدند. تنها یک نماینده، علی اکبر معین فر، در دفاع از رئیس جمهور سخن گفت. معین فر با آیه "انا لله و انا الیه راجعون" سخنانش را به پایان برد، گوئی که خود را آماده مرگ به دست نیروهای حزب اللهی کرده بود.

اما نمانیدگانی که خواستار برکناری رئیس جمهور شدند نتوانستند مدارکی برای اثبات نقض قانون اساسی از سوی بنی صدر ارائه کنند. مهم ترین دلائلی که برای عدم کفایت وی مطرح کردند از این قرار میباشند:

(1) مخالفت با اشغال سفارت آمریکا:

موسوی خوئینی ها می گوید: "آقای بنی صدر به یازده میلیون رای تاكید می كند ولی آیا اشغال لانه جاسوسی امریكا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مورد تایید سراسر كشور واكثریت قاطع ملت ایران جز وابستگان به امریكا قرار نگرفت؟ آیا امام این اقدام انقلابی را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نخواند... ولی آیا فكر می كنید كه چرا آقای بنی صدر از اولین مخالفین این حركت بود واز هر وسیله‌ای برای درهم شكستن این حركت استفاده می كرد؟ آیا فكر كرده اید كه چرا آقای بنی صدر به دانشجویان پیرو خط امام می گفت كه شماها از چریكهای فدائی خطرناكتر هستید؟ آیا فكر كرده‌اید... آیا هرگز فكر كرده‌اید كه چرا آقای بنی صدر تمام تلاش خود را برای آزادی

(2) مخالفت با شکنجه و اعدام در زندان ها:

(3) مخالفت با اصل ولایت فقیه:

برای مثال آقای معصومی می گوید که: "بنی صدر در خبرگان بگوید من با 9دلیل با ولایت فقیه مخالف هستم. چون او نه فقه را فهمیده ونه فقیه رامی شناسد وبه دموكراسی ایمان آورده و لذا بعد از انتخاب به ریاست جمهور تكیه او تنها بر یازده میلیون رای است. بنی صدر با قبول دموکراسی غربی ولایت فقیه را نفی می کند."[1]

آقای خامنه ای: "نام امام، آری فقط نام امام را گرامی می داشت اما در عمل همه جوانب حیطه ولایت فقیه را مورد تعرض قرار می داد."[2]

(4) طرفداری از حقوق بشر و دمکراسی:

معصومی: " بنی صدر با قبول دموكراسی غربی ولایت فقیه را نفی می كند و با قبول حقوق بشر كذائی غرب به اعدام فرخ رو پارسا اعتراض می كند و تعزیر را شكنجه می نامد و لایحه قصاص را غیرانسانی تلقی می كند."[3]

(5) مخالفت با شکنجه و اعدام:
سید علی خامنه ای: "...(ن: با اشاره به بنی صدر) آزادی را درایران بكلی پایمال شده وانمود كردن، شایعه شكنجه را علیرغم گزارش صلیب سرخ ونیز كمیسیون تحقیق در سطح عالم گستردن و خلاصه رژیم كنونی را از رژیم شاه هم بدتر معرفی كردن جزو شاه‌ بیتهای اظهارات آقای بنی صدر است. به گوشه‌ای از مصاحبه با لوموتن توجه كنید. آقای بنی صدر می فرمایند "اكنون دیگر قانون وجود ندارد همچون گذشته افراد را دستگیر می كنند، شكنجه می كنند، شكنجه می دهند. كمیسیونی برای تحقیق در این زمینه تشكیل شد و گزارش مسخره‌ای نیز تنظیم كرده‌اند انسان هیچ حقی ندارد، او را دستگیر می كنند و چون زباله از میان می برند..."[4]

موسوی خوئینی ها: " آقای بنی‌صدر از پایگاه خط آمریكاست كه با دادگاههای انقلاب به مخالفت برمی خیزد و تاسف می خورد. این عین سخن آقای بنی صدر است كه چرا ما از روز اول از حقوق انسانی آن محكومین دفاع نكردیم تا كار به اینجا رسید. این حرف آقای بنی صدر است. كه چرا در هنگامی كه دادگاههای انقلاب آقای هویدا و نمی دانم نصیری وخسروداد وامثال این جانورها را محكوم به اعدام می كرد واعدام می كرد می گوید چرا از حق‌ انسانی آنها ما دفاع نكردیم كه كار دادگاهها به اینجا كشید، به كجا كشید كار دادگاهها (خلخالی: دو سه مرتبه آمد ولی ماگوش به حرفش نكردیم) (خنده نمایندگان)..."[5]

(6) مخالفت با ایجاد کیش شخصیت خمینی:

امامی کاشانی می گوید: "گفتید (ن:اشاره به بنی صدر) اوضاع كشور عوض نشده مثل زمان شاه است، فقط زمان شاه روزی دوبار سرود شاهنشاهی می خواندند امروز از صبح تا به شب سرود 00 چه من بگویم (نمایندگان: بگویید، آقا بگویید) سرود خمینی می خوانند، امروز صبح تا به شب سرود خمینی می خوانند.(یكی از نمایندگان: خدا لعنتش كند) "[6] و یا اینکه آقای دیالمه از دیگر دلایل بی کفایتی بنی صدر را این می داند که: "احسان نراقی عنصر فعال فراماسونر، همان فردی است كه آقای بنی صدر بسیار كوشیدند تا او را از زندان آزاد كنند."[7]

معین فر در سخنان خود چنین استدلال کرد که دلائل ارائه شده برای عدم کفایت بنی صدر در واقع کفایت وی در تلاش برای پاسداری از قانون اساسی را ثابت میکنند و از این منظر باید بنی صدر را ستود.

چرا سی و پنج سال سکوت؟

برکناری بنی صدر به عنوان رئیس جمهور در خرداد 1360 دستاورد انقلاب ایران و وضعیت سیاسی ایران پس از را انقلاب را یه شدت دگرگون کرد، به ویژه از این نظر که مسیر دمکراتیک آنرا به محاق برد و گذرگاه استبدادی آنرا نهادینه کرد.

اما پرسش اساسی اینجاست که از چه رو جامعه علمی هنوز از درک این اقعیت به عنوان یک کودتا ناتوان است و روایت رسمی برکناری رئیس جمهور را با مفاهیمی چون "برکناری"، "استیضاح"، "اخراج"، ووو .. به کار میبرند.

در پاسخ به مقاله ای در این باره، که سعی داشتم در یک ژورنال معتبر علمی منتشر نمایم، یک منتقد چنین استدلال کرده است که: " قرایند حقوقی به دقت رعایت شده بودند و کمبود های قانون اساسی ... با استقاده از قوه مقننه ترمیم شندند...". چرا در این سی و پنج سال هیچ تحقیقی در رایطه با طبیعت یک چنین واقعه تاریخی، که انبوهی از مدارک و شهادت ها آشکارا بر وقوع یک کودتا دلالت دارند صورت نمیگیرد و مورد غفلت واقع میشود؟

آلبته این امر از سوی حاکمان، چه اصول گرایان و چه اصلاح طلبان، قابل درک است، زیرا منافع آنها چنین حکم میکند که برکناری بنی صدر را مطابق قانون اساسی و قانونی بنمایانند: همه آنها در این کودتا نقش مستقیم و فعالی ایفا کرده اند ، و اذعان به آن به عنوان کودتا تمامی حکومت های پس از آن را غیر قانونی خواهد ساخت.

اما هنوز توضیحی برای این واقعیت که از چه رو بسیاری از کارشناسانی که در غرب زندگی میکنند، حتی به بهای فدا کردن آزادی علمی و عقل نقاد، از روایت رسمی حمایت میکنند در حالی که نوک پائی نیز در حاشیه رژیم ندارند. چرا به جای ایجاد فضا برای روایت هائی متفاوت، حد اکثر سعی خود را در خاموش کردن کور سوی تفحص نقادانه یک واقعه تاریخی، که بازخوانی آن میتواند درک از انقلاب 1357 و وضعیت سیاسی ایران امروز را به صورت بنیادی متحول نماید، بکار میبرند.

جدای از جریاناتِ سیاسی و ایدئولوژیک که مشخصا بر این موضوع تاثیر می‌گذارند، شاید بشود چنین مقاومتِ انعطاف‌ناپذیری در مقابلِ ورودِ این روایتِ خاص به جریانِ اصلیِ روایات را در سایه‌ی آگاهی از گفتمانی درک کرد که قصد دارد چنین رویدادی را «نامرئی» کند. چنانکه میشل فوکو نشان داده، یکی از کاربردهای اصلیِ «گفتمان» در رژیم‌های روایت‌ساز این است که به توسطِ آن هر چیزی خارج از محدوده‌ی خود را به «دیگری» و به امری «غیرقابلِ اندیشیدن» و «غیرقابلِ گفتن» تبدیل می‌کنند. اگر گونه‌ا‌ی «ساختارزدایی» از چنین گفتمانی صورت بگیرد، شاید بنیان‌های نظریِ آن را به لرزه درآورد.

روایت است که آلبرت انیشتن یک بار از همکارش نیلز بور پرسید: «به نظرِ تو اگر کسی به ماه نگاه نکند، آیا ماه باز هم وجود دارد؟» بور پاسخ داد: «من نمی‌توانم ثابت کنم که وجود دارد.» در همین راستا، جرج بارکلی پرسیده: «اگر درختی بیفتد و در جنگل کسی نباشد که صدای افتادنش را بشود، آیا صدایی تولید شده؟» پاسخ «نه» است، چرا که برای «شنیدنِ» صدا باید «شنونده‌»ای وجود داشته باشد. حال سوال این است: اگر واقعه‌ای در حیطه‌ی واقعیتِ اجتماعی اتفاق بیفتد و مشاهده هم بشود، اما «نگهبانانِ مرزهای دانشِ مجاز» از پذیرفتنش سر باز می‌زنند، چه اتفاقی برای آن واقعه خواهد افتاد؟

میشل فوکو واضعِ اصطلاحی است تحتِ عنوانِ «دانشِ مقهور». وی برای این اصطلاح دو تعریف ارائه می‌کند: (۱) محتویاتِ تاریخی که در ارتباطاتِ کاربردی یا در سیستم‌سازی‌های رسمی مدفون شده یا پوشانده شده‌اند.» (۲) دانش‌هایی که با برچسبِ «دانشِ غیرِنظری» یا «دانشی که به طورِ کافی توضیح داده نشده» یا «دانشی که در طبقه‌بندیِ دانش‌ها در طبقه‌ی پایین‌تری قرار می‌گیرد» یا « دانشی که پایین‌تر از سطحِ موردِ نیاز برای دانش شمرده شدن قرار دارد» ردِ صلاحیت شده‌اند.

پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چگونه می‌توانیم چنین دانشی را از پستو خارج کرده جلوی چشمِ جامعه بیاوریم؟ مطابقِ فوکو، روش‌های نقدِ «باستان‌شناسانه» (archaeological) و «تبارشناسانه» (genealogical) می‌توانند این دانش‌های مقهور و سرکوب‌شده را «غیرِمقهور» کرده آنها را رهایی بخشند؛ به عبارتِ دیگر، روش‌های مذکور می‌توانند دانش‌های سرکوب‌شده را «توانایی بخشند برای مقابله با و مقاومت در برابرِ اجبارِ گفتمانِ علمیِ نظریِ رسمی و یکه‌محورانه».

توماس کون در مبحثِ مهمِ «تحولِ الگوها» (paradigm shifts) در دانشِ علمی نشان داد که تحولات در اجماعِ علمی نیز شاملِ همین قضیه می‌شوند، چرا که بنیان‌های عقاید و نهادهای «دانشِ نورمال» برای امتدادِ حیات‌شان به اجماعِ عمومی نیازمندند. به نظر می‌رسد برای به چالش کشیدنِ اجماعِ درونیِ گفتمان‌های سیاسی و آکادمیک نیز چنین برخوردی لازم باشد.

مبارزه برای شکستنِ اجماعِ ارتودکس در بابِ چرایی و چگونگیِ برکناریِ بنی‌صدر در سالِ ۱۳۶۰ می‌تواند با تفسیرهای دگرگونه و از پرده برون افکندنِ حقایقی که در اجماعِ ارتودکس جایی ندارد، بنیانِ گفتمانِ غالب را به چالش بکشد. به عبارتی، با نقلِ روایاتی که تا به امروز مجوزِ نقل شدن نداشته‌اند، ما می‌توانیم به طورِ بنیادی فهمِ خود از انقلابِ ایران را دچارِ تحول کنیم.

نویسنده: محمود دلخواسته / ترجمه: رضا پرچیزاده

منبع: Open Democracy



[1] http://irdc.ir/fa/content/9735/default.aspx

[2] همان

[3] همان

[4] همان

[5] همان

[6] همان

[7] همان

Jalal_Ijadi.jpg

هرمنوتیک قرآن و جامعه شناسی آن

شناسنامه اسلام قرآن است و این شناسنامه، یک سند تاریخی و التقاطی و سیاسی و دینی است که طی دویست سال تهیه و تنظیم شده است. قرآن رایج و رسمی کنونی محصول رویدادهای بسیار متنوع تاریخی است. این قرآن بطور قراردادی یگانه نوشته «مقدسی» است که همه مسلمانان آنرا کتاب راهنمای خود می دانند و می توان نتیجه گرفت که این سند نزد همه مسلمانان ارزش یگانه دارد. علیرغم این عامل تعریف کننده، همه مسلمانان تعریف مسلمان بودن خود را به قرآن محدود نکرده و اسناد و سنت های دیگری وجود دارد که مقام آنها در سلسله مراتب ارزشی، چه بسا از مقام قرآن بالاتر قرار می گیرند. بعنوان نمونه نزد گرایش اهل سنت، شیعه دوازده امامی، علوی ها، عرفا، دراویش، زیدیه، ایزدی ها، قرآن دارای اهمیت یگانه ای نیست. حتا فراتر از این گروهبندی ها، در نزد شیعیان دوازده امامی، همه دارای یک نگرش به قرآن نیستند زیرا گروهی آنرا کلام ازلی و الهی می داند، گروهی دیگر آنرا رویای پیامبر ارزیابی می کند، گروهی دیگر آنرا سخن خداوند در عالم انسان می خواند.

بدین لحاظ از زمان پیدایش اسلام تا کنون ما با اسلام های متفاوت مواجه بوده ایم بنحوی که نه تنها اعتقاد به قرآن، بمثابه پایه یگانه و منشور این دین، همیشه مورد اختلاف نظر و جدال بوده است، بلکه بعلاوه گروهبندیهای اسلامی به سنت ها و مبانی و رفتارهایی اعتقاد دارند که مورد مخالفت یا حتا نفرت و لعن دیگر مسلمانان است. اهل سنت شیعیان را مورد تمسخر قرار داده و گاه آنان را از جنس خرافه پرست شیطانی تلقی می کنند. شیعیان دوازده امامی اهل سنت را منحرف دانسته و خلفای مذهبی آنان مانند عمرابن خطاب را به مترسک تبدیل کرده و آنرا به آتش می کشند. دین در تاریخ بشریت با مراسم و آداب و باورهای محلی و فرهنگی تلفیق شده و رنگ بومی می گیرد. یهودیت و مسیحیت و اسلام پیوسته در طول تاریخ تابع تاثیرات محلی بوده اند و به این لحاظ اختلاف و تناقض در برداشت و اجرای دین فراوان است.

از نظر هرمنوتیک، تاریخ تکوین قرآن، تاریخ متنوعی از دوران پیش از اسلام و دوران محمد و دوران دویست ساله پس از مرگ محمد است. افزون بر آن، تمام قلمرو اسلامی در یک تاریخ متضاد حرکت کرده و در شکاف فکری و فرهنگی بنیادی قرار داشته و امروز هم بدور از خیال بافی ها و تخیلات، همین گسستگی ها و شکافها و تناقض ها با شدت بیشترادامه دارند. در زمان آغازین و در زمان تصرفات استعماری اولیه، میان مکه و مدینه و کوفه و دمشق و خراسان، جدایی بزرگ فرهنگی وجود داشته است. در آن زمان فرهنگ خراسان با فرهنگ قبیله ای و بیابانگردی مکه بسیار متفاوت بود. امروز چه نزدیکی و مشابهتی میان تهران و ریاض و جاکارتا و کراچی و مراکش و قاهره و داکار و صنعا، وجود دارد؟ البته خیالپردازی و فانتاسم های روانی و ایدئولوژیک در گفتمان فراوانند، ولی شاخص های جامعه شناسی و روانی و فرهنگی و دینی بسیار متضادی این شهرها را از یکدیگر جدا می کند و اسلام ها را متمایز می سازد. گفتار در باره وحدت اسلامی جز در سطح تبلیغات و دیپلوماسی، از واقعیت دور است. باید پرسید یک شهروند تهرانی تحصیلکرده با زیربنای فکر ایرانشهری و کورش و نوروز و اسطوره «حسین مظلوم» و نیز با ذهنیت جهانگرا و انترنتی و مخالفت با آخوندیسم و تمایلش به آزاد ی طلبی، با یک شهروند قاهره ای که تمام زندگی اش در قرآنخوانی و اذان خواندن شبانه روزی و سنت پررنگ سنی و امتی و ذهنیتی که با تقدسگرایی دینی عجین شده است، چه خط مشترکی دارد؟ کدام روانشناسی یگانه ای در ذهن و روان آنها عمل می کند؟ هیچ. ولی اگر از آنها پرسش شود که آیا مسلمان هستید، آنها خواهند گفت: بله مسلمانیم. این پاسخ یک خیال انگیزی دینی است. از نظر ساختار روانی و تربیتی و خانوادگی، ما با دو روان مختلف و دو ناخودآگاه هویتی متفاوت روبرو هستیم، ولی نیرنگ ایدئولوژیکی و جذابیت کاذب دینی و خود شیفتگی افسانه ای اسلامی، آنها را همسرنوشت معرفی میکند. ذهنیت ها در ساختار کاملن متفاوت هستند ولی این دو ذهنیت که دین خو و ازخودبیگانه هستند، با نوعی پریشان احوالی، فاصله های فرهنگی و روانی واقعی را ملغی می کنند.

مجتهد شبستری در توهم و تاریک اندیشی

با توجه به آنچه گفته بنابراین قرآن دارای پیام مشخص است و خود در روند تاریخی متفاوت ساخته شده است و بعلاوه مطابق شرایط و تاریخ و فرهنگ و سنت و سیاست جوامع گوناگون، اسلام های متعددی مطرح بوده و عمل کرده اند. در طول این تاریخ تجربه شده، متن قرآنی که امروز در همه جا رایج است، متنی خشونت بار و تبعیضگرا و نامطلوب بوده و پایه ای برای اصلاح جامعه نمی تواند باشد. جامعه از قرآن بیمار است. درست است که در تاریخ اسلامهای گوناگون بوده اند و داعش و خمینیسم هم در این تنوع قرار دارند. ولی تاکید دارم که این جریانات نزدیک ترین پیوند را با روح قرآن دارند. مطالعه قرآن براحتی بینشی را برجسته می کند که امروز در جریانات بنیادگرا متجلی شده اند. تمام جریانات سیاسی اسلامی و ایدئولوژیک که الگوی اسلام را پیشه کرده اند در بینش و کردار به تائید غزوات محمد و استعمار اسلام گرویده اند. علیرغم این بن بست ساختاری، نخبگان اصلاح طلب دینی در جهان اسلام و از جمله در ایران تلاش کرده تا اسلام «راستین» را معرفی نمایند. در ایران بدنبال طرح ایدئولوژیک علی شریعتی و طرح اسلام عرفانی عبدالاکریم سروش، محمد مجتهد شبستری با طرح هرمنوتیک قرآن به این نتیجه رسید که اسلام دارای کمبود است و باید حقوق بشر بدان افزوده شود. تلاش مجتهد شبستری ناشی از این امر است که جریانات بنیادگرا مانند داعش آبروی اسلام را برده و حتا کسانی در حکومت ایران دارای تفکر داعشی هستند، بنابراین اسلام یا فقها باید خود را منطبق با جهان مدرن کنند. اشتباه اساسی مجتهد شبستری در کجاست؟ او باشتباه ماهیت اسلام را تحول طلب ارزیابی می کند و اصرار در ذات خوب اسلام دارد و سپس دست بدامان دستگاه شیعه می شود تا آیت الله ها مدرن شوند.

مجتهد شبستری در تلاش برای بیرون رفتن از بن بست است. تاریخ معاصر در خاورمیانه و از جمله تاریخ جمهوری اسلامی نشان داده است که هر خیزش اسلامی منجر به فصل دیگری از خشونتگری شده است و هر گروه بنیادگرا توجیه اقدام تروریستی را متکی بر تجربه پیامبر و مضامین قرآن می کند. مجتهد شبستری به این امر آگاه است ولی تا اندازه ای کتمان کرده و نمی گوید مبنا در چارچوب قرآن و غزوات محمد است. پنهانکاری یکی از ویژگی های نواندیشان دینی است و آنهم ناشی از میل و خواست آنان است تا دین اسلام را از انتقاد دور کنند. مجتهد شبستری نمی گوید اسلام در تضاد با حقوق بشر است بلکه می گوید اسلام را با حقوق بشر امروزی باید تکمیل نمود و این امر سدی در برابر بنیادگراها بوجود می آورد. محمد مجتهد شبستری در 31 تیر 1393 در بررسی داعش می نویسد فقط اعتقاد به حقوق بشر است که ما را در برابر داعش مستحکم می کند. او می نویسد مبنای داعش «در چهارچوب کلام‌ها و فقه‌های رسمی اسلامی» است و«این مبناها پادزهر تئوریک ندارد چون همه آنها در چهارچوب همان کلام و فقه مطرح شده‌اند و قابل توجیه هستند.»، «پادزهر تئوریک در این باب فقط و فقط به رسمیت شناختن «حقوق بشر» است. به رسمیت شناختن این مبنا که در جهان حاضر هیچ انسانی و هیچ گروهی حق ندارد به نام خدا و یا هر عنوان دیگر با قهر و غلبه قیام کند و نظم سیاسی جامعه‌ها و حکومت آنها را در دست بگیرد و یا بر خلاف رأی اکثریت با استبداد و اختناق آن را در دست خود نگاه دارد.»

مجتهد شبستری دستخوش یک توهم بزرگ است. او می گوید در جهان حاضر هیچ گروهی حق ندارد به نام خدا به قهر روی آورد و قیام کند. یکم آنکه دنیای اهل سنت فاقد یک اتوریته یگانه است و بنابراین حکم واحد شرعی نمی تواند مطرح شود. دوم آنکه سلسله مراتب فقه شیعه و روحانیت اهل سنت گفتار حقوق بشری را قبول ندارند. سوم آنکه قرآن در آیات متعدد پیوسته این شرایط را فراهم می کند تا هرکس و هر گروهی در دفاع از اسلام به قهر و کشتار روی آورد. چهارم اینکه پادزهر در مقابل داعش نقد بنیادی دین اسلام و قرآن است و آموزش سکولار و فرهنگ فلسفی و تربیت روحیه انتقادی لازمه این پادزهر است. روانشناسی ذهنی که اسیر جزمیات اسلامی است بما نشان می دهد که احساسات و ناخودآگاه فرد منکوب ایدئولوژی دینی است و بنابراین واژه ها و ارزش های بیرون از این ایدئولوژی قادر نیستند به اعماق باور دین خویان نفوذ کنند. اصلی مانند حقوق بشر هیچ نزدیکی و همسوئی با کلام قرآنی ندارد زیرا قرآن بر اساس تبعیض است. بنابراین هیچ فرد معتقد و مومنی که بر قرآن استوار و وفادار است، نمی تواند اصل حقوق بشر را بپذیرد. تبهکاران جمهوری اسلامی و داعشی و القاعده و وهابیسم و دیگران، خود را تنها مفسران واقعی قرآن دانسته و اصول قرآن را پایه عمل خود می دانند. قدرت سیاسی و مالی و دینی که در اسلام جمع می باشد، سود و منفعت اش در اجرای احکام قرآنی می باشد زیرا این کتاب توجیه کننده عمل آنهاست.

مجتهد شبستری می افزاید: «همین «حقوق بشر» است که الهی دانان و فقیهان اسلام باید آن را به رسمیت بشناسند و فرهنگ اسلام و مسلمانی را با این اقدام تاریخ ساز توان زیستن و بالیدن در جهان حاضر ببخشند. این است رسالت انسانی و دینی تاریخی ما مسلمانان در عصر حاضر.». توهم دیگر مجتهد شبستری در باره استعداد فقیهان شیعه در فرا گیری از ارزشهای مدرنیته است. تاریخ اسلام و عمل حوزه های فقیهان و چهل سال جنایت و خودکامگی جمهوری اسلامی، برای مجتهد شبستری کافی نیست و ایشان کماکان به پخش توهم ادامه می دهد. او نمی تواند درک کند که فقیهی که حقوق بشر را قبول کند دیگر فقیه نیست. رسالت اصلی فقیهان بازتولید احکام و پخش خرافات شیعه در جامعه بوده و قصد آنها کنترل مردم از طریق ابزارهای ایدئولوژیک دینی و قرآنی است.

بنیاد قرآن بر ارجحیت یگانه مومن مسلمان تاکید دارد و بنابراین اقوام و جمعیت های دیگر تا زمانی که پیرو محمد و اسلام نشده اند در خطا هستند. الهی دانان و فقیهان به لحاظ اعتقاد خود و به لحاظ منافع دینی و اجتماعی و امتیازات مالی و هویتی خود از قرآن حمایت میکنند و نسخه قرآنی ملاک آنان برای اعمال و تصمیمگیری هایشان است. پذیرفتن حقوق بشر نافی ایدئولوژی اسلام بعنوان دین نهائی و کامل است. تمام کسانی که خواهان گشایش فکری در اسلام بوده اند در طول تاریخ توسط پاسداران دین و روحانیت مورد تکفیر و ممنوعیت قرار گرفته اند. مجتهد شبستری خواهان الحاق حقوق بشر به اسلام است تا جنبه «تاریخساز و بالندگی» اسلام تامین شود. بعبارت دیگر مرمت دین نه برای ایجاد پیشرفت و گسترش عقلانیت در جامعه بلکه برای آنکه اسلام محمدی تداوم یابد. دین اسلام در روند عقلانیت مانع تولید کرده و از گسترش خردگرایی می هراسد. بر خلاف اسلام، رسالت انسانگرایی و اومانیسم در توسعه ارزش های معنوی انسانی و تحکیم قدرت تصمیم گیری و عقلانی آدمی است. دین اسلام فاقد چنین رسالتی است و خواهان تعبد آدمی است. آرامش جهان و توسعه آزادی و احترام به حقوق بشر و دفاع از حقوق طبیعت، با تلاش مدافعان اکولوژی اومانیستی و اعلامیه حقوق بشر و اصل دمکراسی و دستاوردهای دمکراتیک جهانی میسر است. داعش و سیاست جمهوری اسلامی و القاعده با منشا الهامی قرآن هستند و برای اجتناب از این الگوهای زشت، باید با اسلام دارای مرزبندی دقیق بود و از هرگونه گفتمان توهم انگیز دوری کرد. پیام محمد مجتهد شبستری در جهان کنونی چیست؟ او در زمان فروریزی توهم به دین اسلام، به جامعه بشری می گوید اسلام با شعار حقوق بشر فقیهان، راه نجات است. حال آنکه بدلیل هرمنوتیکی و به لحاظ تاریخ اجتماعی و سیاسی اسلام، این دین نمی تواند طرفدار حقوق بشر بمعنای کنونی اش باشد. مجتهد شبستری با تبلیغ قرآن و با محدود نمودن خواست جامعه به سقف «فقه شیعه تازه شده»، مبلغ اسلام و تاریک اندیشی است.

هرمنوتیک واژگونه مجتهد شبستری

یکی از ویژگی های دین خو بودن جامعه در اینستکه قرآن یک کتاب مانند کتابی دیگر نیست، بلکه کتاب «آسمانی» است. در دانشگاه های غرب تمام کتابهای دینی بمثابه کتاب بشری و تاریخی مطرح هستند و بعنوان موضوع تحقیق مورد توجه قرار دارند. تحقیق دانشگاهی جنبه رازگونه یک سند را کنار گذاشته و با روشی علمی به تاریخ تکوین و تحلیل مضامین یک کتاب دینی می پردازد. در کشورهای مسلمان بلحاظ استبداد دینی و سیاسی و فقدان یا ضعف روش علمی و فقدان پژوهشگران آکادمیک، در مورد قرآن تحقیق علمی وجود ندارد. تمامی افرادی که خود را اسلام شناس معرفی می کنند در واقع مبلغان دین هستند و دغدغه خاطر آنها ارائه تفسیری مطلوب برای ستایش از قرآن و اسلام است.

در اواخر قرن ۱۹ و ابتدای قرن ۲۰ برخی از پژوهشگران مانند «کارلو فون لاندبرگ» سوئدی (۱۸۴۸/۱۹۲۴)، «مارتین هارتمن» آلمانی (۱۸۵۱/۱۹۱۸)، «کارل ولر» آلمانی (۱۸۵۷/۱۹۰۹)، «تئودور نولدکه» آلمانی (۱۸۳۶/۱۹۳۰)، «ایگناس گلدزیهر» (۱۹۲۱/۱۸۵۰)، «آلفونس مینگانا» آلمانی (۱۸۷۸/۱۹۳۷) معتقدند که بخش بزرگی از قرآن از آواها و سرود‌ها و ترنم‌های مسیحی منشا گرفته و فرهنگ توراتی و انسانها در پرداخت آن نقش داشته اند. در سال ۱۹۷۰ «گونتر لولینگ» اعلام کرد که بخش‌های مهمی از قرآن، از آوازهای مسیحی قبل از تولد محمد بوده است. این پژوهش های علمی در کنار تحقیقات پژوهشگرانی مانند «تور ژولیوس افریم آندرا»، «ژرار مردیلا»، «ژرم پریور»، «کریستف لوکزنبرگ»، «جان وانبروگ»، «آدلف فون هارناک»، «فرانسوا دروش»، و دهها محقق معتبر بین المللی دیگر، از قرآن راز زدایی کرده، ساختار زبانی و تاریخی آنرا توضیح داده و آنرا تبدیل به یک کتاب تاریخی کرده اند. سلسله تحقیقات من با نام «قرآن، نه کلام خدا، نه الهام محمد، نوشته‌ای تاریخی التقاطی»، به بررسی تاریخی و هرمنوتیک قرآن پرداخته و نشان می دهد که چگونه قرآن شکل گرفت و در طی دویست سال چه تغییراتی در آن وارد شد. حال علیرغم تمام این نوشتارهای علمی و دانشگاهی، نواندیش مسلمان در همان عقاید کهنه درجا میزنند. متاسفانه کارنامه چهل سال اخیر نشان می دهد نواندیشان دینی درک های سنتی و غیرعلمی را تکرار کرده و به رازگویی ادامه می دهند. عبدالکریم سروش از «رویای پیامبر» می گوید و مجتهد شبستری از «سخن خداوند در عالم انسان» حرف می زند. این نظریات در نهایت منشا اصلی قرآن را همان منشا اللهی دانسته و در پی نفی عقلانی یک کتاب تاریخی هستند. در واقع ودر آخرین تحلیل، نظر نواندیشان مطابق نظر مندرج در قرآن است. سوره الشعرا می‌گوید: «واین قرآن به حقیقت از جانب خدا نازل شده. جبرئیل روح الامین نازل گردانید. و آن برقلب تو فرودآورده، تا خلق را متذکر ساخته و از عقاب خدا بترسانی. به زبان عربی فصیح.» (آیه‌های ۱۹۲ تا ۱۹۵). در برابر این ادعای قرآنی، بطور خلاصه بگوئیم که بنابه تحلیل زبانشناسان و اسلام شناسان آکادمیک، بخش مهمی از مطالب قرآن در ابتدا ناشی از بشر غیرعرب، خارج از سرزمین حجاز بوده، زبان آغازین قرآن نه عربی بلکه پاره‌های ناشی از آرامی و سیریاک و عبری بوده، بر اساس پژوهش محققان نامبرده ساختار نوشتار قرآنی طی دویست سال تغییر و تنظیم و دستکاری تهیه شده، و قرآن فاقد فصاحت و روشنایی ساختاری و دستوری و محتوایی محکم می‌باشد. بنابراین طبق این آیات، منشا قرآن خدایی است. همین منشا در نگاه نواندیشان دینی مورد تائید قرار می گیرد.

مجتهد شبستری در سایت شخصی خود زیر عنوان «ظهور محمد(ص) در تاریخ، سخن خداوند در عالم انسان است» می گوید: «ما در رویاروئی تجربی با متن قرآن، با ذهن و زبان و تجربه‌ها و زیست جهان یک انسان روبرو می‌شویم و نه با واقعیتی بیش از آن. در واقع در این رویاروئی ما یک انسان را می‌فهمیم و نه یک واقعیت فوق انسانی را (بنابر این سخن مستفاد از قرآن را سخن نبی به شمار می‌آوریم و نه سخن گوینده‌ای دیگر). در عین حال می‌پرسیم آیا خداوند نیز از طریق این متن که یک متن انسانی است با همه انسان‌ها سخن گفته است و اگر با همه انسان‌ها سخن گفته است آن سخن چیست؟ ... آن تفسیر این است که نفس ظهور محمد (ص) در تاریخ که نه تنها قرآن را از خود به یادگار گذاشته بلکه یک طریقت توحیدی جهانی با معناهای نوشونده بیکران را پدید آورده، خود، همان سخن خداوند در عالم انسان است و آن سخن سخنی است برای همۀ انسان‌ها و مفاد آن چنانکه در قرآن آمده در یک جمله چنین است:«أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»،(خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید، النحل/۱۶/۳۶). این تفسیر بر این «یافته» مبتنی است که خداوند «نهایی‌ترین معنای همۀ معناها است». (سایت شبستری 12 آذر 1396).

بر خلاف گفتار غیرعلمی مجتهد شبستری، از نظر علمی قرآن نوشته بشری است و وانمود کردن آن بعنوان سخن خدا یک افسانه است. متخصصان غربی پیوسته بر ساختار تاریخی و زمینی قرآن تاکید کرده اند. تاریخ تکوین قرآن نشان می دهد که ما با تجربه و ذهن و زبان و زیست یک انسان روبرو نیستیم. ساختار زبانی و گویشی قرآن متعلق به یک دوره دراز تاریخی است و شخص محمد قادر نبود که قرآن را تولید کند. در زمان محمد زبان و شیوه نگارش و دستور عربی قرآنی وجود نداشت. هرمنوتیک تاریخی بما می آموزد که قرآن بر پایه فرهنگ یهودیت و کار کاتبان متعدد و به فرمان سیاسی خلفای گوناگون تنظیم شده است و قرآن کنونی یکی از نسخه های رایج بوده است. مجتهد شبستری می گوید قران یادگار محمد بوده و بیان یک طریقت توحیدی جهانی و متن انسانی است که سخن آن، سخن خداوند در عالم انسان است. تمامی نکات این جمله غیرعلمی و بر خلاف تاریخ است زیرا مولفان گوناگونی در تهیه قرآن شرکت داشته اند. قرآن یادگار یک دوران تاریخی از ملاقات عناصر یهودیت و مسیحیت و قبایل عربی و منافع سیاسی خلافت های عرب، می باشد. قرآن تجلی یک محیط معین، قواعد و سنت های جاری، خشونت سیاسی و قبیله ای، و سلطه گری بنی هاشم و سپس استعمار عرب علیه دیگران است.

زمانی که قرآن بر خلاف تمامی تحقیقات علمی و دانشگاهی، توسط مجتهدشبستری «بیان محمد» از «سخن خدا» تلقی می شود، این امر جز نفی هرمنوتیک و جعل و خرافه چیز دیگری نیست. مجتهد شبستری یک فقیه است و دارای شفافیت نیست. او کلمات را بهم می پیچاند تا جای تفسیرها و گردش قلم باز باشد. متن انسان ولی سخن خدا در عالم انسان یعنی چه؟ خدا کیست و چگونه سخن می گوید؟ کدام علم بیولوژیک و اخترشناسی و کدام آنتروپولوژی و تاریخ بر هستی الله تاکید دارد؟ تاریخ اسلام و شیعه تاریخ تحریف و ضدیت علیه علم آموزی است و همین اعتقاد است که ابوعلی سینا را تکفیر می کند. در واقع نواندیشان دینی عامل نواندیشی اند یا حامل تاریک اندیشی می باشند؟ تحلیل مجتهد شبستری بعنوان نواندیش دینی، هیچگونه ربطی با یک تحلیل جدی و علمی ندارد زیرا خدا سخن ندارد، آنچه که به نام او انتشار یافته جز قلم و تفکر انسان زمینی چیز دیگری نیست. مجتهد شبستری مبلغ دین است و فاقد شناخت علمی هرمنوتیک است و به همین خاطر او سخن خدا را به آیه قرآنی متصل کرده و می گوید خدا را بپرستید و در برابر او کرنش کنید و از طاغوت بپرهیزید. چرا باید الله سامی را پرستید؟ طاغوت چیست یا کیست؟ ما میدانیم واژه طاغوت مصدر است و معنای فاعلی دارد یعنی طاغی. این واژه هشت بار در قرآن آمده و منظور قرآن از آن خدایان دروغین و افراد طاغی است. در فرهنگ قرآنی شیاطین، بتها، حکام جبار و هر معبودی غیر از الله، همه طاغوت است. می توان گفت طاغوت حربه سیاسی و ایدئولوژیک برای منهدم ساختن مخالفان پیامبر و امیران اسلامی است. چرا خدای قهار قرآن را باید پرستید؟ دستگاه محمد و تمامی خلفای اسلامی برای ایران زمین طاغوت هستند و تمامی غزوات پیامبر و خاندان بنی هاشم و خلفای عرب علیه ایرانزمین، جنگ های استعماری و امپریالیستی بوده اند زیرا قصد تجاوز و غارت و نفی مردم مغلوب را داشته اند. نواندیش دینی با شیوه های گوناگون به توجیه استعمار عرب پرداخته و پارادایمهای ایرانشهری برایش اهمیتی ندارد و به همین خاطر او نهایی ترین معنا را نه خوشبختی بشریت و بهروزی ایرانیان، نه صلح و انسان دوستی، بلکه تسلیم در برابر الله و کرنش در برابر استعمار عرب می داند.

سایت مجتهد شبستری در مورد هرمنوتیک چنین می گوید:

«بسیار می‌پرسند که منظور از هرمنوتیک متون دینی چیست. پاسخ کوتاه این است که محتوای متون دینی مانند همه متون زبانی دیگر یک سلسله هستند که پیش از ما، که اکنون می‌خواهیم آن‌ها را بفهمیم، از سوی پدیدآورندگان آن متون فهمیده شده‌اند. بنابراین، فهم از آن متون، در واقع فهمِ فهم دیگران است؛ یعنی فهمِ فهم پدیدآورندگان آن متون. هرمنوتیک متون دینی این است که آن فهم‌های همراه اِخبار و انذار و ... را بفهمیم که فهم‌های نویسندگان یا گویندگان آن متون است. به نظر صاحب این قلم، متن قرآن مجید از دو قاعده کلی مستثنی نیست و متن قرآن مجید خود یک فهمیده شده است و کار ما فهمیدن آن فهمیده شده می‌باشد. قرآن فهمیده شده پیامبر اسلام است، فهم نبوی آواز جهان».( سایت شبستری، 15 مهر 1396).

مجتهد شبستری چگونه به فهمِ فهم پیامبر از فهمِ فهم خدا رسیده است؟ سفسطه گری یا روش علمی؟ کدام وسیله تجربی و مفهومی و استدلالی به مجتهد شبستری اجازه داده تا او به «فهمِ فهم» برسد؟ بعلاوه برداشت و شیوه محمد مجتهد شبستری در توضیح هرمنوتیک متن دینی مانند قرآن، نادرست و غیر علمی است. هرمنوتیک خواهان قراردادن متن دینی در بستر زمانی و اجتماعی و زبانی و روانشناسانه می باشد و افزون بر آن هرمنوتیک به الهام اعتقاد ندارد بلکه یک متن دینی را از دل تاریخ می داند. هر متن با درک و فهم و زبان و روانشناسی دوران خود ساختار یافته و بارمعنایی پیدا می کند. بنابراین بازیگران زمان تولید نسخه دینی می توانند متن را فهمیده باشند ولی این امر قطعی نیست زیرا در آن زمان آیا همه بازیگران تاریخ از اطلاعات و شعور و دانش لازم برخوردار بوده اند؟ چه بسا ذهن بازیگران آن لحظه تاریخی مستعد دریافت باشد ولی بازیگران مربوطه از همه امکانات برخوردار نباشند. به این ترتیب محدود کردن تعریف هرمنوتیک به «فهمِ فهم پدیدآورندگان» متن، یک اشتباه تئوریک و خطای نظری است. معنای هرمنوتیک، فهم متن در بطن و اعماق تاریخ و روان و زبان است. کسی که صحبت از هرمنوتیک می کند ولی در برابر «پیامبر اسلام» کرنش میکند و کلام او را مقدس می داند، فقط دستخوش یک بینش آرکائیک و دینی و اسطوره ای بوده وقادر نیست هرمنوتیک را بطرز علمی بکار ببرد. هرمنوتیک مجتهد شبستری واژگونه و مدافع دین می گردد.

در سال ۱۳۷۵مجتهد شبستری «هرمنوتیک، کتاب و سنت» را منتشر ساخت و در سال ۱۳۸۶ آخرین نظریات وی در باره هرمنوتیک متون دینی اسلامی «قرآن»، به صورت یک مقالهٔ با عنوان «قرائت نبوی از جهان» و یک مصاحبه با عنوان «هرمنوتیک، تفسیر دینی جهان» در شمارهٔ ۶ فصلنامهٔ مدرسه انتشار یافت که مخالفتهایی را برانگیخت. در این مقاله و مصاحبه برای اولین بار وی این نظریه را مطرح کرد که قرآن، «کلام نبوی» پیامبر اسلام هم هست و بنابراین قرآن «محصول» وحی است و نه خود وحی. قرائتی توحیدی از جهان «در پرتو» وحی است. مجتهدشبستری در آخرین نوشتار در سایت شخصی از قرآن بعنوان متن انسان که حاوی سخن خدا برای جهان انسان است حرف می زند. نواندیش دینی بطور مستقیم یا غیر مستقیم برای کشف قرآن به منشا الهی می رسد. ولی صراحت و راستگویی در روش نواندیش دینی موجود نیست. به این ترتیب ما مشاهده میکنیم که نواندیش دینی شفافیت ندارد، دارای سرگیجه مفهومی است، در بن بست فکری است و در همان زمان در پی نجات دین است. دستگاه کلامی نواندیش دینی فاقد منش فلسفی است ولی این دستگاه تظاهر به بافت فلسفی می کند. فقدان شجاعت و فقدان روش علمی و ذهنیت دینی آنها، به این افراد اجازه نمی دهد تا از ایدئولوژی خود گسست کنند. هستی ایدئولوژیکی و دینی نواندیشان همچون یک واقعیت تاریخی است و به همین خاطر آنها در جامعه نمی توانند حامل مدرنیته باشند، آنها بازتولیدکنندگان ازخودبیگانگی ایرانیان اند. روشن است که برخورد آنها به اسلام علیرغم تفاوت هایی با بینش سنتی، راه به جایی نمی برد و برای جامعه فاقد درونمای روشنگرانه است. نواندیشان دینی در عرصه تاریخ، تجاوزات امپریالیستی و استعماری اسلام را «فتوحات مسلمانان» نشان می دهند، آنها فقه شیعه و اسطوره امام زمانی را قبول دارند، آنها دین را به ادبیات عرفانی پیوند میزنند تا پایداری اسلام تحکیم شود و آنها هرمنوتیک را در خدمت توجیه اسلام بکارمی برند.

حال آنکه هرمنوتیک مدافع دین نیست، بلکه روشی برای ریشه تاریخی یک پدیده دینی و ادبی بوده و با روش علمی و ابژکتیو به جستجوی حقیقت می رود. نظریه های فیلسوفانی مانند هانس گئورگ گادامر، فریدریش نیچه، پل ریکور و دیگران بما می آموزند که هدف از هرمنوتیک، کشف پیام‌ها، نشانه‌ها و معانی یک متن یا پدیده می باشد. افزون بر آن، آنها از ماهیت فهم نیز صحبت می کنند. برای آنها چیزی به نام «فهم نهایی» و پدیده ای به نام «نیت مؤلف» نمی تواند مطرح باشد زیرا درک و فهم هر فرد ریشه در زمانه تاریخی، جامعه، فرهنگ، روانشناسی، زبان و تربیت او دارد و این عوامل، دایره عملکرد و واکنش ذهن مفسر را ناخودآگاه در حصار ‌گرفته و محدود می کند. بنابراین هرمنوتیک خدمتگزار دین نیست بلکه روشی برای شناخت آن است تا رازها آشکار شود.

تاریخ ما به نقد و جامعه ما به مدرنیته فلسفی نیازمند است و آینده ما از نقد قرآن و اسلام و نواندیشان دینی می گذرد. نقش نواندیشان دینی برای جامعه زیان آور است زیرا آنها در پی مرمت اسلام شکست خورده جمهوری اسلامی می باشند. ولی همین نواندیشان از حمایت روشنفکران و سیاسیون بسیاری برخوردارند. ما در وضعیت تراژیکی قرار داریم. فیلسوف سکولار طرفدار شریعتی می شود، جامعه شناس سکولار به کرنش ایدئولوژیک در برابر اسلامیون درمی غلطد و علیه لائیسیته می شورد، سیاسیون سکولار مصلحت گرا پیوسته ما را به سکوت در برابر اسلام و حمایت از ائتلاف سیاسی دعوت می کنند، روزنامه نگاران سکولار پرسش «مزاحم» از نواندیش دینی نمی کنند، و همه این سکولارهای ناپیگیر به چیزی که فکر نمی کنند همان پارادایمهای مستقل و روشنگری جسورانه است.

جلال ایجادی

جامعه شناس دانشگاه فرانسه

Jonbesh-Bird-S.JPGاز همهء جای کشور برخاسته است

هموطنان ارجمند

آغاز خيزش تان برای استقرار يک حکومت و قانون اساسی سکولار دموکرات را خجسته می داريم؛ خيزشی نوين که به هيچ حزب و گروهی تعلق ندارد، و هدفی جز برانداختن حکومت اسلامی مستقر بر کشور عزيزمان را، آن هم در آستانهء ورود حکومت فاسد اسلامی به پايان چهارمين دههء عمر ننگين اش آرزو نمی کند.

اکنون ديگرباره زمينه برای قيام نهائی مردم ايران آماده شده و می توان اميد داشت که در سال پيش رو شاهد گندزدائی نهائی از وطن خود و برانداختن حکومتی باشيم که به نام خدائی بی رحم کشورمان را در آستانهء سقوط مادی و معنوی قرار داده است.

تجربهء دردناک قيام های سرکوب شده و پيروزی های به شکست انجاميدهء ملت ما در اين چهل سال همگی از فقدان خواستاری اهداف آشکار و روشن بعنوان ويژگی های نظامی بديل، و نبود مرکزی رهبری کننده بخاطر سرکوب شديد حکومت، خکايت دارد. حکومت فريبکار مذهبی هم بيشترين فشار خود را در مخدوش ساختن گفتمان هائی از اين دست که زمزمه وار بيان می شدند، و جلوگيری از پيدايش نهادها و هسته های رهبری، چه در داخل و جه در خارج کشور، بکار برده و، حتی در ساحل امن خارج کشور هم، نيروهای سياسی را بجان هم انداخته، برخی را خريده و برخی را ترسانده و راه را بر اتحاد لازم شان برای برانداختن اين حکومت ستمگر بسته است.

با اين همه، اکنون مردم ايران می داند که پادزهر اين حکومت بديلی است که مشخصات اش متضاد با ويژگی های اصلی همين حکومت باشد؛ يعنی اگر حکومت مذهبی است خواست آنان خروج مذهب از حکومت، و خلع يد از روحانيت در حوزهء ادارهء کشور (که معنای واقعی سکولاريسم است) است. نيز اگر اين حکومت استبدادی است خواست آن از کار انداختن ماشين سرکوب ديکتاتوری و بازتوليد آن (يعنی استقرار ريشه ای دموکراسی) در کشور است.

اگر مردم ايران در 9 سال پيش ندا در دادند که خواستار «استقلال، آزادی، جمهوری ايرانی» هستند، معنای آن جز اين نبود که حکومتی می خواهند متعلق به يکايک ملت ايران، حکومتی بی تبعيض مذهبی و فرهنگی و جتسيتی و قوميتی. و امروز اگر جوانان غيرتمند مشهد و شهرهای ديگر خراسان شعار می دهند که «رضاشاه، روحت شاد» اشاره شان به آن رضاشاهی است که آخوندها را به مدارس و مساحدشان فرستاد، حرکات سخيف عزاداری را تعطيل کرد، دادگستری را جانشين محاکم شرع ساخت، دانشگاه را در برابر حوزه های به اضطلاح «علميه» علم کرد، درهای دانشگاه و مؤسسات را بروی زنان گشود و زنان را از زير چادری که حکم قفس داشت بيرون کشيد.

بديهی است که اينگونه شعارها، زنده کنندهء «رضاشاه» نيست اما آشکار است که اشاره شان به آنچه هائی است که گوهر انقلاب مشروطه را، لااقل در وجه اجتماعی آن می ساخت: بيرون کشيدن ايران از اعماق لجن آخوند زدهء تاريخ و تبديل آن به عضو سرفرازی از قافلهء تمدن پيشرفتهء بشری.

سکولار دموکرات های ايران، که بخشی شان هم اکنون در زندان های حکومت اسلامی در بندند، و بخشی شان را سرکوب دائم در داخل کشور به سکوت واداشته، همراه همرزمان شان در خارج کشور، اکنون می دانند که از جنبش سبز ببعد تنها يک گفتمان سياسی بوده است که از دل تجربه های مبارزاتی ملت ايران برخاسته و در فرمول بندی گفتمان «سکولار دموکراسی» تبديل به گوهر خواست های ملت ما شده است. سکولار دموکرات های ايران، چه در داخل و چه در خارج کشور، اکنون وظيفهء خود را دريافته و آمادهء پاسخگوئی به توقعات ملتی می شوند که مقهور سرکوب اين حکومت نشده و ديگر باره می رود تا طوفان بزرگ ديگری را بيافريند.

تشکيل «مهستان سکولار دموکراسی»، با شرکت ايرانيان سکولار دموکراتی که می خواهند در سرنوشت آيندهء کشورشان حضوری فعال و کارآمد داشته باشند، و می رود تا بزودی به مجلسی برای شور و همفکری در راستای برانداختن حکومت مسلط بر کشورمان تبديل شده و راه را برای پيدايش نهادی که بتواند مبارزات را تا رسيدن به نقطهء تلاشی حکومت فعلی و لغو قانون اساسی آن و استقرار حکومتی سکولار دموکرات همراهی کند، همزمانی هيجان انگيزی را در برابر ديدهء همگان قرار داده و افق اميدواری به پيروزی حاکميت ملت بر کشور را روشن تر از هميشه کرده و، به همين نسبت، بر فعاليت های خرابکارانهء مخالفين مهستان افزوده است.

اما جنبش سکولار دموکراسی ايران را از اين خرابکاری های تأسف برانگيز باکی نيست. نيروهای سازندهء تاريخ توانسته اند «گفتمان سکولار دموکراسی» را، حتی در ذهن بخشی از ملت ايران که با اين اسم ها آشنا نيست، جا انداخته و تجلی آن را در شعارها و خواست های ملتِ بجان آماده به نمايش بگذارند.

پس، بيائيد تا نگذاريم اصول گرايان و اصلاح طلبان و ملی - مذهبی ها، و نيز سازمان هائی که با قيافهء مدرن تبديل به آپانديس مذهب زدگان شده اند، ديگرباره اين موجِ در آغازِ برخاستن را به گمراهی کشند و تحقق ايجابات تاريخی را به تعويق بياندازند. بيائيد در صفوف مهستان متحد شويم و از اين نهاد بلندگوئی برای مردم بجان آمدهء ايران بسازيم.

پيروز باد خيزش اميد آفرين ملت ايران برای رسيدن به استقلال و آزادی و حکومتی ايرانی.

مستقر باد پرچم سکولار دموکراسی بر فراز مجلس مؤسسانی که با فروپاشی حکومت مستقر بر کشورمان به نوشتن قانون اساسی سکولار دموکرات و بی تبعيض ايران خواهد پرداخت.

جنبش سکولار دموکراسی ايران

پنج شنبه 7 دی ماه 1396 - 28 دسامبر 2017

منبع: سایت جنبش سکولار دموکراسی ایران

Heydar008حیدر 008، وزیر سابق اطلاعات، جزییات فتنه ی ۸۸ را اعلام کرد. این نخستین بار است که یکی از مقامات عالیرتبه ی وزارت اطلاعات جزییات دقیق این فتنه را با ذکر اسم و نشانی و کدهای مربوطه بیان می کند.

حیدر مصلحی، معروف به حیدر 008 یا جیمز باندِ نظام مقدس، در گفت و گو با خبرنگاران این جزییات را فاش کرد.

او در مورد راهپیمایی خرداد ۸۸ که بنا به اظهار محمد قالیباف که در آن زمان شهردار تهران بود حدود ۳ میلیون نفر از مردم تهران در آن حضور داشتند گفت:
این راه پیمایی میلیونی، که جمعیت ظاهرا به نفع میر حسین موسوی به خیابان آمده بودند، ساخته و پرداخته ی وزارت اطلاعات بود که با بصیرت بی نظیری که حضرت آیت الله امام خامنه ای به سربازان گمنام امام زمان تفویض فرموده بودند برگزار شد و کمر توطئه گران غرب را شکست!

جریان از این قرار بود که رهبر با بصیرت نظام آگاهی کامل داشتند که احمدی نژاد و دو تن از یاران او یعنی اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی ماموران سازمان جاسوسی اسراییل موسوم به Musad می باشند. اما در این زمان چون توطئه فوق پیچیده بود، توطئه گران افرادی را تحت پوشش حمایت از میر حسین موسوی و مهدی کروبی با کد (Nedaa Aghaasoltaan) به خیابان آوردند تا نظام ضمن سرکوب آن ها، احمدی نژادی ها را بر سر کار بیاورد و احمدی نژادی ها که ماموران مخفی Musad بودند به این ترتیب تمام اهرم های حکومت را قبضه نمایند و توطئه کثیف و شوم خود را به اجرا گذارند که رهبر معظم انقلاب با مدیریت بحران به ما رهنمود دادند و ما راهپیمایی های خرداد را ظاهرا به نفع موسوی سازمان دادیم تا وقتی احمدی نژادی ها در سال ۹۶ دست شان رو شد این راهپیمایی را با کد (Bishin binim baaaa) به دهان آنان بکوبیم و نشان دهیم که ما از اول می دانستیم که شماها عوامل Musad می باشید.

در فتنه ی سال ۸۸ که ما اشراف اطلاعاتی کامل داشتیم که به فتنه ی سال ۹۶ منجر خواهد شد و در مشهد هم اکنون عده ای تحت رهبری یک مرد زناکار که از لندن به ایران آمده در حال شکل گرفتن است و نامبرده تحت نظارت و با اطلاعِ ما ساکی حامل شش میلیون پوند به ایران آورده تا در اختیار آمد نیوز قرار دهد و احتمالا آیت الله رییسی که امسال در مقابل این موج توطئه ایستاده احتمالا در سال ۱۴۰۰ مشخص خواهد شد که او هم ساخته و پرداخته ی Musad می باشد لذا ما الان مشهد راهپیمایی پیچیده گیر فتنه موسوی ندا آقا سلطان رفت شد بصیرت آقا امام ام.آی.سیکس جیمز باند...

در این لحظه حیدر 008 که در سال ۱۴۱۰ شمسی مشخص خواهد شد مامور ویژه ی ملکه الیزابت بوده در اثر فشار روانی غش نموده با آمبولانس به کلینیک منتقل شد.

نجف‌آباد در ۹ دی‌ماه: شعار جمهوری اسلامی نمی‌خواهیم:

شعار «مرگ بر خامنه‌ای» در شهر درود در استان لرستان:

معترضان مقابل دانشگاه تهران: حکومت زور نمی‌خوایم، پلیس مزدور نمی‌خوایم:
تظاهرات مردم دزفول:
آخرین تصاویر از تظاهرات اعتراضی در تمام شهرهای ایران:
زنجان، چهارراه انقلاب، عقب نشینی نیروی انتظامی:
خشونت پلیس علیه دانشجویان دانشگاه تهران، نهم دی:
پرتاب گاز اشک آور در برابر دانشگاه امیرکبیر، ولیعصر تهران:
سردر دانشگاه تهران شعار «اصلاح‌طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»:
آیا مردم با ادامه اعتراضات خود علیه حکومت و رهبر معنای ۹ دی را تغییر می‌دهند؟:
شیراز، باغ ارم:

demos_12262017.jpgرادیو زمانه: یک روز پس از اعتراضات در مشهد و چند شهر استان خراسان رضوی، کرمانشاه، اصفهان، رشت، خرم‌آباد، قم، زاهدان و چند شهر دیگر نیز شاهد اعتراضات مشابهی شد.

به گفته معاون دادستان مشهد ۵۲ نفر به اتهام «تخریب اموال عمومی» و«شرکت در تجمع غیرقانونی» دستگیر شده‌اند.

در شبکه‌های اجتماعی عکس‌ها و فیلم‌هایی از اعتراضات روز جمعه ۸ دی کرمانشاه منتشر شده که گفته می‌شود در حمایت از اعتراضات روز گذشته در استان خراسان رضوی صورت گرفته است.

گستردگی تظاهرات قابل توجه است و گزارش‌ها و فیلم‌هایی از تظاهرات اعتراضی در اصفهان، رشت، خرم‌آباد، بیرجند، ساری، قایم‌شهر، قم، زاهدان و قوچان نیز منتشر شده است.

تظاهرات کرمانشاه در میدان آزادی این شهر برگزار شد و معترضان علیه گرانی و عدم رسیدگی به زلزله‌زدگان شعار می‌دادند. مأموران امنیتی به تظاهرکنندگان با گاز اشک‌آور و باتوم حمله کردند و تجمع معترضان به خشونت کشیده شد.

دلایل احتمالی وقوع این اعتراضات

یورو نیوز نوشت دربارۀ علل وقوع این اعتراضات، نظرات متعددی در شبکه‌های اجتماعی مطرح است. برخی برگزاری تجمعات مشهد و کرمانشاه را برنامه‌ای از سوی مخالفان حسن روحانی و بطور مشخص سپاه می‎دانند. اما معتقدند اکنون کنترل این تجمع‌ها که قرار بود صرفا محدود به طرح شعارهایی علیه حسن روحانی، رئیس جمهوری این کشور باشد از دست طراحان آن خارج شده و به فرصتی تبدیل شده است تا مردم از آن برای طرح مشکلات عمدۀ خود از جمله مشکلات اقتصادی استفاده کنند.

25849b5e29_49590.jpgافزایش شمار شهرهای معترض

با وجود تاریکی هوا، معترضان همچنان در خیابان‌ها هستند.

بنا بر اعلام شهروندان ایرانی در شبکه‌های اجتماعی در قم، همدان و قزوین نیز معترضان به خیابان‌ها آمده‌اند.

«مرگ بر دیکتاتور»، «رضاشاه روحت شاد» و «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن» از جمله شعارهایی بود که در این شهرها سر داده شد.

بر شمار نیروهای نظامی در تهران و دیگر شهرهای ایران نیز افزوده شده است.

تظاهرکنندگان کرمانشاه همچنین فریاد می‌زدند: «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، « نترسید نترسید ما همه با هم هستیم»، «آقا خدایی می‌کنه ملت گدایی می‌کنه»، «سوریه را رها کن فکری به‌حال ما کن» و...

همین شعارها در تجمعات روز گذشته شهرهای استان خراسان رضوی سر داده شد.

صبح پنج‌شنبه ۷ دی نیز صدها نفر از مردم مشهد در اعتراض به گرانی مقابل شهرداری مشهد گرد آمدند. این تجمع که تحت عنوان «نه به گرانی» برگزار شده بود، با دخالت مأموران انتظامی به خشونت کشیده شد و ۵۲ نفر به دلیل «ساختارشکنی» و سر دادن «شعارهای تند» و سوءاستفاده از «احساسات مردم» بازداشت شدند. تجمع «نه به گرانی» در شهرهای کاشمر و نیشابور هم برگزار شد.

اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری ایران نیز هشدار داد که مخالفان دولت مسائل اقتصادی را بهانه کرده‌اند و پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. او گفت: «وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع می‌شود، دیگران بر آن سوار می‌شوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند.»

احتمال گسترش حرکت‌های اعتراضی در تهران - حکومت نگران شده و تهدید می‌کند

اعتراضات به گرانی در مشهد و چند شهر دیگر استان خراسان رضوی، مقامات امنیتی و انتظامی تهران را نگران کرده است. معاون امنیتی انتظامی استاندار تهران اعلام کرده که ‌با هرگونه تجمع در میدان‌های تهران برخورد قاطع می‌شود. معاون رئیس جمهور هشدار داده که «دود» این حوادث به چشم کسانی می‌رود که تجمعات را سازمان می‌دهند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم به فکر چاره‌جویی افتاده‌اند.

rooydad24_12292017.jpgگزارش رویداد۲۴ به بهانه برگزاری تجمعات اعتراضی مردم خراسان

شکست خوردگان کارزار انتخابات، برای آنکه حسن روحانی را ناتوان جلوه دهند و از «تَکرار»های آتی ممانعت به عمل آورند تا بار دیگر، خود بر اریکه قدرت تکیه زنند، حاضرند منافع ملی را قربانی امیال خود کنند و دولت جمهوری اسلامی را ناتوان جلوه دهند؛ غافل از آنکه در حال ضربه زدن به ریشه نظام و حاکمیت هستند. حاضرند فضا را به سمت و سویی ببرند که تجمعات غیرقانونی و مملو از شعارهای ساختارشکنانه شکل گیرد تا دولت را در منگنه قرار دهند؛ غافل از آنکه آمدنیوزها و دیگر معاندین ملت ایران را بدون زمینه چینی و ایجاد کمپین، به مقصود خود رسانده‌اند و اهداف آمریکا و حامیانش را محقق کرده‎اند.

رویداد۲۴- شاید بتوان در عالم سیاست و اظهارنظرها و اعلام مواضع مرتبط با آن، لقب مظلوم‌ترین واژه را به واژه «انصاف» و مظلوم‌ترین رفتار را به «رفتار منصفانه» اختصاص داد.

انصاف یعنی حرکت برمدار حق و بی‌توجهی به حب و بغض‌ها و امیال نفسانی در هنگام مواجهه با رخدادها و درنتیجه طی طریق در مسیر حقیقت و راستی.
انسان منصف می‌کوشد به نحوی سخن بگوید، به نحوی رفتار کند و به نحوی گام در مسیر اقدام بگذارد که برآیند جانب‌دارانه‌ای از حرکات و سکناتش در قبال دیگران، قابل‌مشاهده نباشد؛ یعنی هر شاهد بیرونی را به این نتیجه برساند که شخص مذکور، فقط و فقط بر مبنای خیرخواهی و حقیقت‌جویی و جامع‌نگری به اقدامی روی آورده است و حب و بغض‌ها و جانب‌داری‌ها در اعلام رویکردها و عملکردهایش بی‌تأثیر بوده است.
متأسفانه در دوران حاضر، با بسیاری از افرادی مواجهیم که برخلاف آنکه باید نمونه عملی انصاف و عمل به دستورات دینی باشند، تبدیل‌شده‌اند به افرادی که برای تأمین منافع شخصی و گروهی خود، حاضرند به بی‌انصافی روی‌آورند و در این راه، از ذبح مصالح ملی نیز ابایی ندارند.
افرادی که اگر هم‌حزبی‌ها و هم‌پیاله‌هایشان بر مسند باشند، اطاعت از آنان را تا مرز اطاعت از خداوند بالا می‌برند و به‌محض روی کار آمدن افرادی از جناح رقیب، مقابله با آنان را مصداق بارز عمل به دستورات دینی برای طرد شیاطین می‌دانند.

زورم نرسید معاون وزیر اطلاعات را که قاچاق میکرد، اخراج کنم

اشاره احمدی نژاد به حمایت خامنه ای از حیدر مصلحی و معاون او در دوره دوم ریاست جمهوری او، که از اخراج آنها از دولت توسط احمدی نژاد، جلوگیری کرد و منجر به قهر و خانه نشینی یازده روزه احمدی نژاد شد.

karbaschi_12282017.jpgانتقاد تند کرباسچی از مواضع باهنر درباره احمدی‌نژاد: مگر فشار نمی‌آوردید حکم شهرداری او امضا شود؟

به گزارش خبرآنلاین، غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در دومین کنگره استانی این حزب با اشاره جوانگرایی و پرهیز پوپولیسم گفت: افرادی که به دنبال جذب رای مردم هستند همین خصلت پوپولیستی را دارند که در نهایت منجر به دیکتاتوری می شود.

وی با اشاره به این که باید حافظه پوپولیستی تقویت شود گفت: آقای باهنر در مصاحبه ای گفته است اگز من جای احمدی نژاد بودم ترجیح می دادم بمیرم، با شنیدن این سخنان یاد تلاش های او افتادم که برای شهردار شدن احمدی نژاد انجام می داد.

کرباسچی افزود: آن زمان باهنر نایب رئیس مجلس بود و با حضور در وزارت کشور به موسوی لاری فشار می آورد که حکم احمدی نژاد را امضا کند و به خاطر دارم موسوی لاری از امضا کردن حکم امتناع می کرد و می گفت احمدی نژاد پرونده مالی دارد.

دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی ادامه داد: چه طور شما سخنان برخی از سیاسیون در حافظه خود دارید اما برخی از حمایت های خود را فراموش کرده اید.

لیلاز:احمدی‌نژاد آینده ای را بو می کشد که فروپاشی نزدیک است

همچنین سعید لیلاز در دومین کنگره استانی حزب کارگزاران و سازندگی با اشاره به وضعیت اقصادی کشور گفت: اگر به فضای کشور نگاه کنید واقعا فضای نگران کننده ای را ابراز می کنند.

وی ادامه داد: همین دو هفته پیش کنفرانسی برگزار شد که بحران های عمیقی را مطرح کردند که باید به آن دقت رسیدگی شود.
این عضو حزب کارگزاران و سازندگی تاکید کرد: جالب است اسم ها را درست می کنیم که مانند رستم خودمان می ترسیم دیروز می گفتیم چالش امروز می گوئیم ابر چالش، امروز اقتصاد ایران به سمت یونانیزه شدن می رود.

وی خاطر نشان کرد: سال ۸۴ هزار چالش داشتیم که بحران نبود اما امروز همان هزار چالش بحران شدند. به قدری این چالش ها زیاد است که شما یک تغییر پارادایم در مسئولان می بینید.

لیلاز ادامه داد: همین که رئیس دولت قبل لباس مدافع نظام را از تن به در کرده و لباس اپوزیسیون را به تن کرده نشان می دهد آینده ای را بو می کشند که فروپاشی نزدیک است.

وی افزود: آماری را به شما ارائه می دهم در کشور ما مردم کالری کافی دریافت نمی کنند، سرانه مصرف لبنیات کاهش پیدا کرده است، باور می کنید در سال چهلم انقلاب اسلامی ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر مواد غذایی برای خوردن شام شب ندارند و من ندیدیم کسی عمامه به زمین بکوبد.

این اقتصاددان ادامه داد:بحران شبکه بانکی ساخته و پرداخته ۸ سال دولتی است که امروز مثل جزامی ها با آن رفتار می کنند.

وی با اشاره به مشکل موسسات مالی اظهار داشت: بحث موسسات مالی و اعتباری این است که یک گروه در حاکمیت شبکه بانکی را به انحصار درآوردند و موسسات مالی و اعتباری را ایجاد کردند ، با کاهش نرخ بانکی و افزایش نرخ تورم آغاز به جمع آوری صد میلیون کردند پول مردم را از دستشان درآوردند و بالا کشیدند.

این عضو حزب کارگزاران و سازندگی ادامه داد: امروز هم این افراد از طریق مجلس و بانک مرکزی به دولت فشار می آوردند که پول مردم را بدهند ، همین های که پول مردم غارت کرده اند پشت صحنه هستند می گویند پول چاپ کنید و بدهید.

وی تاکید کرد: بحران مدیریت مهم ترین مشکل ماست ، ساختار این کشور دو مشکل دارد، فقدان سرمایه گذاری و کار آمدی، اقتصاد عرصه عمل است با رگ کردن کلفت کردن کار صورت نمی گیرد.

وی ادامه داد: در سال ۸۱ به ازای هر ۵\۲ میلیارد واردات یک درصد رشد اقتصاد داشتیم و در سال ۹۰ هر ۲۵ میلیارد ۱ درصد رشد اقتصادی داشتیم یعنی ده برابر کاهش بهره وری داشتیم.

لیلاز خاطر نشان کرد: ممکن است در فضای مجازی مقداری اغراق شده باشد ، شبکه های اجتماعی در همه دنیا همین است. شبکه های اجتماعی مظهر هیجانات است. امروز در شبکه های اجتماعی واقعیت ها منعکس نمی شود ما امروز در مرز فروپاشی نیستیم و من فروپاشی در آینده نمی بینیم.

وی خطاب به حضار گفت: اقتصاد ایران در حال فروپاشی نیست، اما به یک جراحی عمیق نیاز داریم که اگر رسیدگی نشود قطعا فروپاشی صورت خواهد گرفت.

وی تاکید کرد: ما اگر واقعیت ها را ببینم اگر واقعیت های عینی، اعداد و ارقام و شواهد اجتماعی را مشاهده کنیم هنوز هم می توانیم از شرایط موجود دفاع کرد.

وی خاطر نشان کرد: آینده ای فراتر از جمهوری اسلامی متصور نیستم و اگر به بازی بی ثباتی ایران کمک کنیم بازی خطرناکی را شروع کرده ایم که این رفیقمان راه انداخته است. فکر کرده جنگ تمام شود صف اول است، در جنگ وقتی نیروها عقب می کشند، خر لنگ می گوید من اول هستم.

این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: اقتصاد ما وضع بدی ندارد، رشد اقتصادی ما در شش ماه اول سال ۶ درصد بوده است. طبقه کارگری امروز قدرت خرید دارند. امروز قدرت خرید بالا رفته است. در یک سال یک ملیون و ۶۰۰ هزار خودرو به طبقات فرو دست فروخته ایم.

وی با اشاره به خرید گندم از گندم کاران از سوی دولت گفت: ما پارسال ۱۵ هزار میلیارد تومان گندم از گندم کاران خریدیم این اتفاق بزرگی است و پولی که برای هر کلیو گندم پرداخته می شود دو برابر قیمت جهانی است، با این کار ما از قاچاق گندم جلوگیری کرده ایم .

وی ادامه داد: مشکلات تأمین اجتماعی ایران مشکلات بین نسلی است اما کاری کردیم که این شیب کند تر شود. بعداز پایان انتخابات سال ۹۶ دو اتفاق افتاده است سرعت اقتصادی کم شده است و دیگری کم شدن ارتباط آقای روحانی با روشنفکران است.این تحولات باعث شده زمانی که دولت دست به اقدامی می زند مردم و روشنفکران استقبالی نکنند.

وی با اشاره به بودجه سال ۹۷ گفت: در بحث بودجه عوارض خروج از کشور را مطرح می کنند من خودم کثیر السفر هستم ، به نظرم باید یک میلیون تومان کنند ، وقتی کشوری که با نظم بین المللی در می افتد حقش است، می گویند نداریم اما سالی ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به تایلند و پاتایا می روند حتما نماز شب می خوانند ، می دانید چقدر ارز با سفرها خارج می شود از خروج یک میلیون نفر هم جلو گیری کنند کلی ارز ذخیره می شود.

وی ادامه داد: نکته بعدی بودجه این است که نهاد هایی طلب بودجه می کنند که باید کوچک سازی شوند، من با بودجه برای مسائل نظامی بحثی ندارم اما چرا بودجه را در اختیار رسانه هایی قرار دهیم که به دولت فحش می دهند.

این عضو حزب کارگزاران و سازندگی ادامه داد: به دولت ایراد می گیرند، روحانی جز رفتن در این مسیر راهی ندارد اما ما باید او را به جلو هل بدهیم و به جای غر زدن به او کمک کنیم.وضعیت اقتصادی من نسبت به۵ سال گذشته بهتر شده است.

وی افزود: من می دانم وقتی بنزین قیمتش افزایش پیدا می کند یعنی چه، امروز مصرف بنزین نسبت به گذشته ۲۰ میلیون بیشتر شده است. ما کشوری هستیم بنزین می سوزانیم و آلودگی هوا ایجاد می کنیم ، به خدا اگر این پول بنزین را در چکی به نتانیاهو بدهیم خطرش برای مردم کمتر است، چرا باید این ثروت ملی را به سم تبدیل کنیم؟

riots-iran.jpgرادیو زمانه: یک روز پس از اعتراضات در مشهد و چند شهر استان خراسان رضوی، کرمانشاه، اصفهان، رشت، خرم‌آباد، قم، زاهدان و چند شهر دیگر نیز شاهد اعتراضات مشابهی شد.

در شبکه‌های اجتماعی عکس‌ها و فیلم‌هایی از اعتراضات روز جمعه ۸ دی کرمانشاه منتشر شده که گفته می‌شود در حمایت از اعتراضات روز گذشته در استان خراسان رضوی صورت گرفته است.

گستردگی تظاهرات قابل توجه است و گزارش‌ها و فیلم‌هایی از تظاهرات اعتراضی در اصفهان، رشت، خرم‌آباد، بیرجند، ساری، قایم‌شهر، قم، زاهدان و قوچان نیز منتشر شده است.

تظاهرات کرمانشاه در میدان آزادی این شهر برگزار شد و معترضان علیه گرانی و عدم رسیدگی به زلزله‌زدگان شعار می‌دادند. مأموران امنیتی به تظاهرکنندگان با گاز اشک‌آور و باتوم حمله کردند و تجمع معترضان به خشونت کشیده شد.

تظاهرکنندگان کرمانشاه همچنین فریاد می‌زدند: «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»، « نترسید نترسید ما همه با هم هستیم»، «آقا خدایی می‌کنه ملت گدایی می‌کنه»، «سوریه را رها کن فکری به‌حال ما کن» و...

همین شعارها در تجمعات روز گذشته شهرهای استان خراسان رضوی سر داده شد.

صبح پنج‌شنبه ۷ دی نیز صدها نفر از مردم مشهد در اعتراض به گرانی مقابل شهرداری مشهد گرد آمدند. این تجمع که تحت عنوان «نه به گرانی» برگزار شده بود، با دخالت مأموران انتظامی به خشونت کشیده شد و ۵۲ نفر به دلیل «ساختارشکنی» و سر دادن «شعارهای تند» و سوءاستفاده از «احساسات مردم» بازداشت شدند. تجمع «نه به گرانی» در شهرهای کاشمر و نیشابور هم برگزار شد.

اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری ایران نیز هشدار داد که مخالفان دولت مسائل اقتصادی را بهانه کرده‌اند و پشت پرده مسائل دیگری مطرح است. او گفت: «وقتی حرکت سیاسی در خیابان شروع می‌شود، دیگران بر آن سوار می‌شوند و کسانی که آن حرکت را شروع کردند، پایان دهنده آن نیستند.»

Alamolhodaaبه گزارش خبرنگار ایلنا، حجت‌الاسلام احمد علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته شهر مشهد با اشاره به مشکلات اقتصادی‌ و معیشتی‌ای که مردم با آن گرفتار هستند، گفت: مردم حق دارند حل شدن مشکلات معیشتی خود را مطالبه کنند و باید مسوولان نیز برای حل مشکلات آن‌ها از قبیل مسکن و گرانی کار کنند.

امام جمعه مشهد ادامه داد: نباید شرایط به گونه‌ای باشد که کارد به استخوان مردم برسد و برای گفتن مشکلات خود وسط خیابان بیایند. متاسفانه امروز برخی مدیران و مسوولان در دستگاه‌های اجرایی حضور دارند که به فکر مشکلات مردم نیستند.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی با انتقاد از طرح دولت برای گران کردن قیمت بنزین گفت: وقتی به آقای وزیر نفت می‌گوییم افزایش قیمت بنزین باعث گرانی می‌شود، نباید پاسخ وزیر این باشد که قیمت بنزین در کشور ما پایین‌تر از کشورهای دیگر است. آقای عزیز قیمت بنزین ۱۵۰۰ تومانی از کشورهایی کمتر است که با چپاول کشورهای دیگر به رشد اقتصادی رسیده‌اند.

وی ادامه داد: قیمت بنزین ۱۵۰۰ تومانی برای کسانی که ماشین‌های گران‌قیمت دارند و ماشین‌های شاسی‌بلند سوار می‌شوند و درآمد میلیاردی دارند زیاد نیست اما برای آن مرد فقیر با درآمد کمی که با وانت‌بار خود کسب روزی می‌کند زیاد است و افزایش آن باعث افزایش گرانی می‌شود.

علم‌الهدی با انتقاد از عملکرد دولت در بحث خودروسازی و جاده‌سازی گفت: وقتی با آقای معاون وزیر می‌گوییم مرگ و میر در جاده‌ها بالاست نباید پاسخ بدهد که تعرفه واردات خودرو را کاهش می‌دهیم تا مردم خودروی خارجی بخرند.

وی ادامه داد: جاده هراز و جاده شمال ۸۰ سال است که تاسیس شده است. سه - چهار دولت برای تکمیل جاده شمال وقت گذاشته‌اند و پول به شرکت‌های خارجی داده‌اند اما این جاده هنوز به سرانجام نرسیده است و جاده شمال مانند الاغ در گل مانده گیر کرده است.

Mashadکمپین اعتراضات و تجمع مردمی « نه به گرانی» که از روز پنج‌شنبه ۷دی ماه در برخی از شهرهای ایران، از جمله مشهد، کاشمر، نیشابور و یزد آغاز شد، امروز به کرمانشاه و بیرجند نیز کشیده شد.

تصاویر رسیده از این تجمعات حاکی از آن است که مردم با سر دادن شعارهایی مانند «ملت گدایی می‌کند، آقا خدایی می‌کند/حمایت، حمایت، نیروی انتظامی/ استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی/نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران زندانی سیاسی آزاد باید گردد/ نترسید ، نترسید ما همه با هم هستیم/سوریه را رها کن فکری به حال ما کن» اعتراض خود را نسبت به وضعیت معیشتی و اقتصادی علیه دولت روحانی و حکومت ایران ابراز کردند.

حسن حیدری، سرپرست دادسرای انقلاب مشهد، از بازداشت ۵۲ نفر از شرکت‌کنندگان در تجمع اعتراضی آن شهر، در روز پنج‌شنبه خبر داد.

IMG2352456708414.jpgIMG2359042894971.jpg

mashhad_gerani_tajamo.jpgرادیو فردا ـ همزمان با انتشار فیلم‌های منتسب به مقابله نیروی انتظامی با تجمع‌کنندگان در مشهد در کانال‌های تلگرامی، ‌فرماندار این شهر از بازداشت «تعدادی از کسانی که قصد تعرض به اموال عمومی و تخریب آنها را داشتند»‌ خبر داد.

پیش از این، گزارش‌ها از مشهد، نیشابور و کاشمر حاکی از برگزاری تجمعاتی در روز پنجشنبه هفتم دی، تحت عنوان «نه به گرانی»‌ بود. در این میان، در تجمع مشهد شعارهایی نیز علیه حسن روحانی،‌ «دیکتاتور» و کمک ایران به سوریه، فلسطین و غزه سر داده شد.

این تجمع ها در شرایطی برگزار شد که در هفته های اخیر، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، از سوی مخالفان و منتقدان خود به دلیل گرانی کالاها و مواد مصرفی مردم مورد انتقاد قرار گرفته است. با این همه، او و اعضای دولتش از عملکرد اقتصادی دولت دفاع کرده و از جمله به کاهش نرخ تورم اشاره می‌کنند.

movahhedi-kermani22.jpgرادیو فرانسه: امام جمعۀ موقت تهران، آیت الله موحدی کرمانی، در واکنش به اعتراض های عمومی علیه فقر و گرانی از مسئولان حکومت اسلامی ایران خواست که اینترنت و شبکه های اجتماعی را سانسور و کنترل کنند و با پیروی از الگوی چین مانع از آن شوند تا مردم ناراضی با یکدیگر تبادل اطلاعات کنند.

او گفت : "نباید فضا را آزاد بگذاریم و اجازه بدهیم هر فکر مسموم و صحبت نسنجیده ای وارد ذهن مردم شود." او با تکرار سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی ایران، آیت الله علی خامنه ای، افزود : "امروز در فضای مجازی هزاران توپخانه در حال شلیک به سمت ملت ایران است."

موحدی کرمانی خطاب به مالباختگان هزاران بانک رسمی و غیررسمی جمهوری اسلامی تأکید کرد : "این مردمی که فریاد می زنند و پول هایشان را می خواهند، بدانند که پول ها را بدهکاران کلان بانک ها بلعیده و بعضاً از کشور گریخته اند."

در اظهاراتی جداگانه، محسن نسج همدانی، معاون امنیتی استانداری تهران نسبت به برگزاری هر نوع تجمع اعتراضی در پایتخت هشدار داد و گفت که برگزاری هرگونه تجمع اعتراضی در پایتخت غیرقانونی است و با متخلفان شدیداً برخورد خواهد شد. وی اعتراض های خیابانی در شهرهای کشور را طی روزهای گذشته به سازمان مجاهدین خلق ایران و طرفداران حکومت پادشاهی نسبت داد و افزود : "ضدانقلاب در پی ساماندهی مطالبات مردم و مصادره آنها است و معمولاً ساماندهی این اعتراض ها از خارج آغاز می شود."

طاقت مشهدی‌ها طاق شد

| No Comments

mashad_12262017.jpgمجتبی احمدی - شبکه بیان

هزاران نفر از شهروندان مشهدی صبح امروز (7 دی) در اعتراض به «گرانی» و آنچه «بی‌عدالتی» خوانده می‌شود، به خیابان‌ها آمدند.

به گزارش «شبکه رسانه‌ای بیان» هزاران نفر از مردم مشهد، نیشابور، کاشمر و چند شهر دیگر با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»، «اسلامو پله کردید، مردم رو ذله کردید»، «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم» و «مرگ بر روحانی» نسبت به سوء مدیریت‌های حکومت و افزایش فشار اقتصادی به مردم، اعتراض کردند.

فراخوان این تظاهرات خودجوش و مردمی از چند روز گذشته در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد.

معترضان مشهدی صبح امروز از میدان شهدا، میدان مجسمه و از مقابل شهرداری این شهر به سمت حرم امام رضا حرکت کردند. در طول این مسیر نیروی انتظامی با مردم درگیر شد و برای متفرق کردن معترضان، تیر هوایی و گاز اشک‌آور شلیک کرد.

گزارش‌ها از این حاکی است که در این تظاهرات ضد حکومتی 15 تن جراحات سطحی برداشته‌اند و 2 نفر نیز به بیمارستان منقل شدند. تصاویر ضبط‌شده از تظاهرات شهر مشهد نشان می‌دهد، برخی درجه‌داران نیروی انتظامی با صحبت کردن برای مردم عصبانی، در تلاش برای آرام کردن اوضاع هستند.

پلیس ضد شورش نیز با ماشین‌های آب‌پاش و سایر تجهیزات نظامی، به مردم حمله‌ور شد و تلاش کرد این اعتراض را سرکوب کند.

مقامات رسمی جمهوری اسلامی تاکنون هیچ واکنشی به این خیزش مردمی نشان نداده‌اند. این تظاهرات در حالی انجام می‌شود که طی دو ماه اخیر قیمت بسیاری از اقلام مصرفی مردم افزایش چشمگیری داشته است.

حسن روحانی که امسال برای دومین بار پست ریاست جمهوری ایران را بر عهده گرفته است، تاکنون نتوانسته است به وعده‌های خود از جمله رونق اقتصادی، رفع فقر، ایجاد اشتغال و کاهش نابرابری عمل کند.

Heidar_Moslehi.jpgتسنیم - وزیر اسبق اطلاعات در آستانه سالروز حماسه ۹ دی، نمونه‌هایی از مسائل پشت پرده‌ فتنه ۸۸ را تشریح کرد.

حجت‌الاسلام حیدر مصلحی ‌وزیر اسبق اطلاعات چهارشنبه شب در کنگره ملی "مصطفای شهید" در اصفهان با بیان اینکه ۹ دی یعنی بصیرت، هوشیاری و جلو افتادن ملت از خواص اظهار داشت: منظور از خواص کسانی است که در آزمون دچار مشکل شدند و نتوانستند در مسیر ولایتمداری باقی بمانند و ملت آن‌ها را پشت سر گذاشت.

وی با بیان اینکه فتنه ۸۸ و حماسه عظیم مردمی ۹ دی حوادثی تاریخی است که هر سال به آن می‌پردازیم، گفت: قرآن درباره تاریخ می‌گوید تاریخ اقوام مختلف را برایتان بیان می‌کنیم تا در مسیر خود از آن بهره‌برداری کنید.

وزیر اسبق اطلاعات در ادامه گفت: ما با استفاده از تاریخ اجازه نمی‌دهیم دوباره سر حسین به نیزه رود و علی خانه‌نشین شود.

Movahhediخطیب نماز جمعه تهران گفت: این دامن به گناه آلودن ها و بی توجهی به محرومان و این رواج ربا در بانک‌هاست که زمین را می‌لرزاند. به مردم رحم کنیم، گناه نکنیم، لرزه زمین تمام می‌شود.
به گزارش خبرنگار مهر، آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران، در خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران با اشاره به موضوع «معاد» در معارف اسلامی و حسابرسی اعمال انسان‌ها اظهار داشت: سخت‌ترین مسئله برای قیامت، ظلم است و خداوند به عزت و جلالش قسم خورده که از حق مظلوم و ظلم ظالم نگذرد.

وی افزود: ظلم و اینکه خداوند از آن نمی‌گذرد، دو بخش دارد؛ یکی اینکه خداوند ظالم را به اشد مجازات می‌رساند و دیگر اینکه، حق مظلوم را از ظالم می‌گیرد و به او می‌دهد.

امام جمعه موقت تهران با اشاره به ابعاد ظلم گفت: یکی از ظلم‌ها، ظلم به جان افراد است که باعث کشتن و ضرب و جرح آنها می‌شود. ظلم دیگر، به آبروی افراد است که ممکن است در حضور یا غیاب افراد باشد و نوع دیگر ظلم، ظلم به مال افراد است که شامل اموال شخصی و بیت‌المال می‌شود.

Dolataabaadiخبرگزاری فارس - گروه قضایی و انتظامی: روز 8 شهریور ماه سال 1388 بود که تنها پس از گذشت 3 ماه از آغاز فتنه سال 88 دادستان عمومی و انقلاب تهران تغییر کرد.

عباس جعفری دولت آبادی در روز 11 شهریور ماه آن سال بر مسند ریاست دادستانی تهران نشست مردی که پیش از این در دادگستری خوزستان مسئولیت داشت و به یکباره از سوی رئیس قوه قضاییه به این سمت منصوب شد.

وی که در ایام پر التهاب سال 88 به میدان دادستانی تهران آمده بود اقدامات وسیعی در طول 18 ماه اول فعالیت خود برای خاموش سازی فتنه 88 انجام داد که به مناسبت فرارسیدن 9 دی ماه با وی مصاحبه‌ای صمیمی انجام دادیم.

در زیر متن این مصاحبه را می‌خوانید.

شما 90 روز پس از وقوع فتنه سال 88 به موجب حکم آیت الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه به عنوان دادستان تهران منصوب شدید، شرایط تهران در آن زمان چگونه بود و فتنه چه ابعادی داشت؟

دولت‌آبادی: 11 شهریور ماه سال 88 کار رسمی خود را در دادستانی تهران آغاز کردم و آن زمان تقریباً شهر از لحاظ شدت تظاهرات خیابانی و حمله به اموال دولتی در دود و آتش بود ، به طور مرتب در تهران فراخوان داده می شد و به دلیل تظاهرات روزانه یا هفتگی که برپا می‌شد تعداد زیادی از افراد دستگیر شده بودند و افرادی هم در زندان‌ بودند، آن زمان وضع تهران از لحاظ شرایط قضایی و انتظامی اضطراری بود.

به دلیل این که هر روز در تهران تظاهرات و تعداد دستگیری‌ها زیاد بود، به طور مرتب با قضات جلسه می‌گذاشتم که مبادا افراد بی گناه در میان زندانیان وجود داشته باشند و با توجه به تظاهرات خیابانی طبیعی بود که برخی افراد توسط مامورین پلیس و نهادهای امنیتی دستگیر شوند.

روند جریان فتنه نه به شدت روزهای اول اما تا بهمن 89 ادامه یافت؛ اما شیوه‌های آن تغییر می کرد تا این که سران فتنه حصر شدند. در فاصله شهریور تا عاشورا ناآرامی‌ها منجر به تظاهرات خیابانی و تخریب اموال عمومی شد و ما مجبور بودیم به طور مرتب پیگیری این موضوع را در اولویت قرار دهیم. یادم هست که ظرف یک هفته تعداد زیادی دستگیر شده بودند، که دستگاه قضایی تلاش ‌کرد به کسی ظلم نشود و به همین جهت اکثر اوقات ما و قضات دادسرای شهید مقدس در زندان می‌گذشت تا بتوانیم دستگیرشدگان را پالایش کنیم و افرادی که نقشی نداشتند را آزاد کنیم.

علیرغم این که وضعیت تهران در آن زمان آشفته بود و تعداد دستگیر‌ی‌ها زیاد بود، ما در صدور مجوزها خیلی دقت می نمودیم و تلاش می‌کردیم از مدار قانون خارج نشویم، شرایط به نحوی بود که از ما انتظار می‌رفت که در هر سطحی دستور دهیم.

دستگاه قضایی در این بخش بسیار پخته و عاقلانه عمل کرد، نه تابع احساسات می‌شد که هر چه ضابطین می‌خواهند دستور دهیم و نه از حدود قانون فراتر می‌رفت که مردم آسیب ببینند. با مدیریت و هماهنگی قوه قضائیه و از دل این حوادث دادسرای شهید مقدس ایجاد شد، دلیل آن هم این بود که ما باید پرونده‌ها را به دادسراهای مختلف ارسال می کردیم و قضات وقت دادسرای امنیت چند نفر بیشتر نبودند که در دادسرای انقلاب مستقر بودند. در آن زمان ایده ایجاد دادسرای شهید مقدس را به قوه قضائیه ارایه دادیم که پذیرفته شد.

و مکان استقرار دادسرا را در زندان اوین قرار دادیم که بتوانیم به حل و فصل مسائل زندانیان کمک کنیم.

ghalibaf_12282017.jpgشهردار سابق تهران فقط یک روز بعد از بیانات رهبری مبنی بر پرهیز از سیاه نمایی، یک بار دیگر در کسوت احمدی نژاد درآمد و با زیرپا گذاشتن توصیه های رهبری به سیاه نمایی پرداخت.

به گزارش تسنیم وی در همایش فرماندهان دوران دفاع مقدس استان‌های مازندران، گیلان و گلستان گفت امروز اگر ما در اقتصاد به گل نشستیم و مردم در چرخه زندگی این عرصه در حال له شدن هستند به واسطه عدم حضور مردم در اقتصاد است.فساد سیستماتیک در کشور که هر روز مشاهده می‌کنیم ریشه اصلی آن در این است که مردم در اقتصاد حضور ندارند.

وی بیان کرد: مردم در بحث اقتصاد، استفاده از ظرفیت‌های پولی و مالی در بانک‌ها دو تا سه درصد حق استفاده دارند و به اذعان این مسئولان مردم در این حوزه‌ها درک و فهم ندارند. رمز موفقیت در این مقاطع این بوده که مردم در مصدر تصمیم‌گیری و ایفای نقش در دوران دفاع مقدس بوده و حضور دارند.

شهردار سابق تهران با اشاره به اینکه ورود رانت سبب حذف مردم و حذف همه ظرفیت‌های یک ملت و مردم شده است، گفت: امروز ایران اسلامی یک قدرت منطقه‌ای شده که آنهایی که دل در گرو غرب در کشور دارند نمی‌خواهند این حرف را باور کنند.

وی با بیان اینکه قدرت منطقه‌ای در سیاست خارجی کشور اثرگذار بوده و موجب عزت کشور شده است، افزود: اگر امروز در اوج قدرت در ارتباطات بین‌المللی هستیم و حتی قدرت وتو کردن ایران را استکبار ندارد دلیل آن به واسطه داشتن روحیه مبارزه در کشور است.

farda_12262017.jpgمطهر محمد خانی - فردا

رهبر انقلاب امروز سخنان بسیار مهمی را در خصوص حوادث اخیر داخلی کشور بیان کردند. هشدارها و عتاب‌هایی که به صورت روشن و شفاف رفتارهای رئیس‌جمهور سابق و حلقه اطرافیان وی را نشانه گرفته بود.

مهمترین فراز این سخنان، اشاره به ماهیت راهپیمایی نه دی و ارتباط جنس واکنش مردم در آن واقعه تاریخی، با رفتارهای اخیر آقای احمدی‌نژاد و اطرافیان ایشان بود.

رهبر انقلاب در فرار مهمی از سخنان خود پس از آنکه تصریح کردند: «نمی‌شود که انسان یک دهه همه‌کاره‌ی کشور باشد، بعد یک دهه‌ی بعدی تبدیل شود به مخالف‌خوان کشور» و این دست رفتار را اگر ناآگاهانه هم باشد «تکرار دقیق نقشه دشمن» ارزیابی می‌کنند، می‌گویند: «۹دی که آن‌قدر عظمت دارد، پاسخ ملت به این بازی‌ها بود.»

دو برداشت تا حدودی متفاوت می‌توان از این فراز بیانات رهبری داشت:

mashad2_12282017.jpg

سیامک اقبالی - رادیو زمانه

حرکت‌های کارگری پیاپی، اجتماع برای آزادی کارگران مبارز اسیر شده، اعتراض‌های پیوسته مال‌باختگان مؤسسات اعتباری ورشکسته، اعتراض‌های مداوم به فساد و تبعیض و سوءمدیریت که حتا به رسانه‌های سانسورشده راه می‌یابند، اعتراض‌‌های کم‌دامنه اما پرشماری که به سادگی با حرکت در شهر و ایستادن در صف می‌توان شاهد آنها بود، و اعتراض‌های پردامنه و پربازتابی که آخرین نمونه آن را در مشهد در روز پنج‌شنبه ۷ دی دیدیم، ... اعتراض‌ها گسترده‌تر و مصمم‌تر می‌شوند.

تفسیر زیر از حرکت‌های اعتراضی مردم را خبرنگاری از تهران برای "زمانه" نوشته است.

جمهوری اسلامی قریب چهار دهه متظاهرانه تبلیغی را دنبال کرده است که هر اجتماعی از مردم به حتم باید اجازه‌ی وزارت کشور را به همراه داشته باشد. اما مخالفان درون حکومت در انفعال خویش نگاهی را تعقیب کرده‌اند که گویا چنین موضوعی در قانون اساسی جایگاهی ندارد. به نظر می‌رسد که هر دو جناح حکومت با زمینه‌هایی از همین بحث‌های ساختگی و تصنعی همواره توانسته‌اند از پاسخگویی به مطالبات همگانی مردم برهند. ولی اینک مردم ضمن پرهیز از جناح‌های درون حکومت خودشان به میدان آمده‌اند و چندان نیازی هم نمی‌بینند تا از این یا آن دستگاه حکومتی برای تجمع خود اجازه بخواهند. چون سیلِ اعتراضات توده‌های مردم مثل همیشه تنها از قانون خودش پیروی می‌کند. قانون نانوشته‌ای که وجدان همگانی مردم را پناهگاهی برای خویش می‌گیرد تا دادخواهان از سد حقارت‌هایی که جمهوری اسلامی برای ایشان فراهم می‌بیند، رهایی یابند.

ali_keshtgar.jpg"از حرف حق دفاع باید کرد، حتی اگر از زبان دشمن تو خارج شود، حتی اگر کاملا خلاف منافع تو باشد و حتی اگر با سوء نیت همراه باشد."


احمدی نژاد هر که بوده، هر که امروز می‌خواهد باشد - با هر جرمی و هر اتهامی- باز هم دارای حق شهروندی است. او و همفکرانش حق دارند نظرات خود را آزادانه بیان کنند و حق دارند در برابر هر اتهامی در دادگاه بی طرف، علنی و شفاف از خود دفاع کنند و هیچ چیزی از جزئیات دعوای آنها با قوه قضائیه و بیت رهبری از مردم پنهان نباشد.


دیروز علی خامنه‌ای احمدی نژاد را "کودک" نادانی خواند که هنرش شیشه شکستن است.



trump_12282017.jpgصدای آمریکا - رامپ رییس جمهوری آمریکا اجازه داد توافق هسته ای با ایران طی ۲۰۱۷ دوام بیاورد. ولی سال نو میلادی فرصت دیگری برای او است که بطور یکجانبه از توافق کناره گیری کند و تحریمهای لغو شده علیه ایران را مجدداً ابقا کند. حامیان و منتقدان توافق هر دو باور دارند که رییس جمهوری آمریکا ممکن است این کار را انجام دهد.

«چگونه ترامپ می تواند در ژانویه توافق هسته ای با ایران را از بین ببرد» عنوان مقاله سایت خبری پولیتیکو در این ارتباط است.

پولیتیکو نوشته است: نیمه ماه آینده میلادی پرزیدنت ترامپ بار دیگر با این ضرب الاجل قانونی روبروست که آیا تحریمهای لغو شده بر اساس توافق اتمی علیه تیران را دوباره برقرار کند یا نه.

قانونگذاران ارشد و برخی از مقامات ارشد امنیت ملی رییس جمهوری برای حفظ توافق کوشش می کنند ولی این گمان وجود دارد که پرزیدنت ترامپ در این ارتباط متمایل به رد مشاوره با تیم سیاست خارجی خود است، همانگونه که اخیرا در مورد شناسایی اورشلیم بعنوان پایتخت اسراییل عمل کرد.

ترامپ در نیمه اکتبر گذشته هنگام صحبت در مورد وضعیت توافق هسته ای با ایران بار دیگر عدم رضایت خودرا نسبت به توافق هسته ای نشان داد و از کنگره آمریکا و کشورهای اتحادیه اروپا خواست در مورد ضعفهای توافق هسته ای اقدام کنند.

Mehran_Mostafavi.jpgنزدیک به ۳۰ سال از رهبری آقای خامنه‌ای در کادر قانون اساسی سال ۶۸ بر مبنای ولایت مطلقه فقیه که ساخته و پرداخته از سوی تمامی گروههای درون رژیم در دوران استبداد سیاه بود می‌گذرد. آنزمان خط امامی‌ها و یا اصلاح طلبان فردا و سنتی‌ها یا اصول گرایان فردا، مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت تهران و... همگی از ترس فردای مرگ خمینی، از ترس از دست دادن قدرت با هم توافق و همراهی کردند. قانون اساسی و رهبر امروز نتیجه ائتلاف بزرگ کسانی است که با کنار گذاشتن آقای بنی صدر رئیس جمهوری منتخب مردم در سال ۶۰، در دهه ۶۰ کرسی‌های قدرت را کاملا تصاحب کرده و هر مخالفی را با بدترین روشها حذف می‌کردند.



mohsenHashemi_12282017.jpgروزنامه همدلی، منظور من از کنار رفتن غبار، شخصی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است


رئیس شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به اظهارات قبلی خود در خصوص 9 دی گفت: منظور من از کنار رفتن غبار، شخصی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است.


به گزارش جماران، «محسن هاشمی» در پاسخ به سئوال خبرنگاری در خصوص حوادث 88 و راهپیمایی 9 دی گفت که باید مواظب باشیم و با بصیرت، غباری که روی این موضوع هست را کنار بزنیم تا دشمن را از دوست جدا کنیم.


محسن هاشمی تاکید کرد: امروز در وضعیتی هستیم که این غبار برطرف شده و چهره خیلی ها نیز رو شده است.


وی تصریح کرد: می توانیم نسبت به فتنه ایجاد شده با بصیرت کامل نظر دهیم و ما هم در این مسیر قرار داریم.»


محسن هاشمی روز سه‌شنبه در پایان جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران افزود: منظور من از کنار رفتن غبار در صحبت های مربوط به وقایع 88 و 9 دی، شخصی است که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است.

AN_12272017.jpgاعتمادآنلاین نوشت: علی اکبر جوانفکر گفت: کجا رهبری اسم احمدی نژاد را بردند؟ شما دارید روی هوا نسبت می دهید. کار شما همین است که روی هوا به افراد نسبت ناروا بدهید. من می‌گویم کجای سخنان رهبری همچین چیزی هست؟ شما به من حرفی می‌زنید که وجود ندارد و بعد می‌گویید درباره این نظر بده.

پس از صحبت‌های امروز رهبری انقلاب ، علی اکبر جوانفکر از جمله یاران احمدی‌نژاد که این روزها انتقادات تندی به بخش‌های مختلف نظام وارد می‌کنند، در کانال تلگرامی‌اش یادداشتی منتشر کرد و ادعا کرد که هیچ کدام از صحبت‌های رهبری معطوف به احمدی‌نژاد نبوده است.

او در گفت‌وگویی هم که با ما داشت، اصرار دارد که چون در صحبت‌های رهبری اسمی از احمدی‌نژاد دیده نمی‌شود، پس مخاطب هیچ بخشی از آن صحبت‌ها و هشدارها احمدی‌نژاد نبوده است.

*شما در یاداشتی که در کانال تلگرامی خود منتشر کردید نوشتید روی صحبت‌های امروز رهبری با احمدی نژاد نبوده.

من کجا همچین چیزی نوشتم؟

*در کانال خودتان.

شما بخوانید کجا نوشتم.

*مثلا در بخشی «نوشتید رهبری گفتند: کسانی که امکانات مدیریتی یا امروز دستشان است یا دیروز دستشان بوده است ، آن وقت نقش اپوزیسیون به خود می گیرند» پرواضح است که مخاطب این سخنان رهبری کسانی هستند که امروز در دولت آقای روحانی، امکانات مدیریتی را در اختیار دارند و همین ها در دولت اصلاحات و سازندگی نیز باز امکانات مدیریتی کشور را در اختیار داشتند اما با این وجود به بیان سخنانی از موضع مخالفت با نظام و انقلاب می پردازند. تصریح رهبری در اینجا کاملا مشخص است و مرتبط کردن آن به دکتر احمدی نژاد مستظهر به هیچ منطق صحیحی نیست»...

خوب درست است، من آن جمله ای که شما گفتید را نگفتم.

*من مفهوم صحبت های شما را گفتم...

سوالی که می فرمایید باید متکی بر چیزی که واقعیت هست باشد. در مطلب من آن سوالی که شما فرمودید وجود ندارد.

*پس قبول دارید که بخشی از صحبت های رهبری با آقای احمدی نژاد بود؟

من اصلا چنین چیزی نگفتم. همان چیزی که نوشتم همان است.

Ali_Shakeri_Zand_2.jpgباید دانست منطقه‌ای از ایران که در قدیم اردلان نامیده می‌شد۲۳و به‌دنبال نامگذاری جدید آن به دلائل اداری در دوران سلجوقی و سلطنت سلطان سنجر، از پایان قرن ششم هجری، با عنوان تازه‌ی کردستان در دفاتر دیوانی ثبت شد و حدود آن را ضبط و تعیین‌کردند۲۴ و از آن زمان بود که در تاریخ بدین نام خوانده‌‌‌شد، از دوران باستان محل زندگی طوایفی ایرانی بوده که از راه دامداری و زراعت روزگار‌می‌گذرانده‌اند. در دوران پس از اسلام حکمرانان این منطقه معمولاً از سران طوایف آن بودند که تحت حاکمیت حکومت مرکزی یا یک حکومت بزرگ محلی اداره‌ی امور را در دست داشتند. خاندان اردلان که نام آن با نام قدیم منطقه مطابقت داشت و نسب خود را به ساسانیان می‌رساندند از قرن هشتم ه. ق. تا اواخر قاجاریه حکمرانی منطقه را بر عهده داشتند. در گذشته‌های دورتر برخی از خاندان‌ها و طوایف این منطقه در مناطق دیگری جز کردستان نیز حکمرانی‌کرده‌بودند. معروف ترین آنها خاندان‌های شدادیان و ایوبیان بوده‌اند. اما این خاندان‌ها که بیرون از کردستان حکمرانی کردند هیچگاه دعوی تشکیل کشور مستقل کردستان، که حتی، چنان که دیدیم، نام آن نیز هنوز وجودنداشته، نکردند و اساساً در نظر آنان چنین هویتی با جنبه‌ی سیاسی به‌وجود نیامده‌بوده‌است. شدادیان میان ۳۴۰ و ۵۲۵ ه. ق. در ارمنستان و گنجه حکمرانی کردند و با تأسیس سلطنت سلجوقی به اطاعت آن درآمدند. خاندان ایوبی نیز نوادگان شادی‌ابن ایوب از اهالی دوین واقع در اِران، شمال ارس، و از تبار مردم کردستان بودند، اما بی‌آنکه هرگز این تبار در زندگی آنان جایی داشته‌بوده‌باشد. آنان در ابتدا از عاملان اتابکان زنگی فارس بودند و بزرگترین آنها، صلاح‌الدین ایوبی فرزند نجم‌الدین ایوب بود که همراه با عمش شیرکوه به یاری شاور وزیر خلیفه‌ی فاطمی مصر اعزام‌شد. صلاح‌الدین، پس از انجام خدماتی در کنار عم خود که بعداً در مصر مقام وزارت یافت، با مرگ او خود نیز به مقام وزارت خلیفه‌ی فاطمی رسید (۵۶۴ ه. ق. ـ ۱۱۶۹م.) و سپس با بیماری این خلیفه و خلع او قدرت را از آن خود کرد (۵۶۷ ه. ق. ـ ۱۱۷۱م.). از آن پس او به فتوحات خود در قلمرو اتابکان در شرق و غرب ادامه‌داد، با مرگ خلیفه‌ی فاطمی به استقلال حکمرانی کرد و دولت مسیحی بیت‌المقدس را از میان برداشت. همو بود که با آگاهی از ارادت فرزند و نماینده‌اش در دمشق به شیخ شهاب‌الدین سهروردی بینانگذار فلسفه‌ی اشراق خشمگین شد و به وی فرمان قتل او را داد و پسرش نیز با همه‌ی علاقه‌اش به شیخ اشراق دستور داد تا او را از بالای حصار قلعه به زیر اندازند تا هلاک‌شد. پس از مرگ صلاح‌الدین (۵۸۹ ه. ق. ۱۱۹۳م.) قلمرو حکومتش چند بار میان فرزندان و نوادگانش تقسیم شد، تا سرانجام در سال ۶۴۸ ه. ق. پایان یافت و ممالیک مصر جای آنان را گرفتند. چنان که دیدیم نه شدادیان نه ایوبیان، به‌ویژه خاندان اخیر که بسیار با قدرت و بر سرزمینی بزرگ حکومت می‌کرد، هیچیک داعیه‌ی حکومت مستقلی مخصوص کردستان ـ که هنوز به این نام شناخته‌نبود، نداشتند و در دوران ایوبیان هم این نام که به‌تازگی وارد دفاتر دیوانی سلجوقی شده بود جز عنوانی اداری در دستگاه آنها، و سپس مغول، نبود و نماند زیرا هنوز به ذهنیت اهالی و طوایف منطقه، که هر یک خود را بر حسب نام ایل و طایفه‌ی خود می‌شناختند، راه‌نیافته‌بود. مقایسه‌ی این حکومت‌ها با حکومت‌های اعراب و مغولان از این لحاظ بسیار آموزنده‌است. این دو قوم پیش از فتح ایران در سرزمین‌های خود بیشتر به‌صورت چادرنشین به‌سرمی‌بردند، و دارای هیچ سابقه‌ی کشورداری به معنی وسیع ‌آن زمان که در مورد ایران و روم شرقی و غربی و چین صدق‌می‌کرد، نبودند. اعراب مسلمان جزیره‌العرب، که عموماً خدمتگزار حکومت‌های ایران بودند، با ظهور اسلام و گردآمدن زیر لوای آن بدون این که از صحراگردی و سازمان اجتماعی ایلی خود بیرون‌آمده‌باشند در مدینه دارای یک مرکز سیاسی شده‌بودند و در مکه دارای یک مرکز دیگر که می‌توان آن را کانون دینی آنان نامید. بدین ترتیب آنان به نوعی وحدت نیم‌بند قومی دست‌یافته‌بودند که تنها ضامن آن دین واحد بود و، چنان که پس از مرگ پیامبر غزوات ابوبکر علیه اهل ردّه نشان داد، رؤسای دینی، حافظ آن. تا جایی که اطلاعات مسلم نشان می‌دهد در حیات پیامبر اسلام نیز طرحی برای فتح ایران وجود‌نداشته‌است.

shahroodi_12272017.jpgالعربیه - محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران و جانشین اکبر هاشمی رفسنجانی مدتی است که برای ادامه درمان به خارج از ایران سفر کرده است، اما هیچ اطلاعاتی درباره بیماری او و یا کشوری که برای ادامه درمان به آن سفر کرده، منتشر نشده است.

پایگاه خبری تابناک به نقل از سید علاء هاشمی شاهرودی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از تعطیلی کلاس‌های درس خارج او در حوزه علمیه قم خبر داد و گفت: «دروس ایشان چند روزی برای تکمیل دوره درمان تعطیل خواهد بود، عدم حضور ایشان در جلسه مجمع تشخیص نیز به همین دلیل است و به زودی برنامه ها و دروس آیت الله هاشمی شاهرودی از سر گرفته خواهد شد.»

عدم انتشار هیچ خبری درباره نوع بیماری و مکان درمان هاشمی شاهرودی سوالات بسیاری در جامعه ایران به وجود آورده است. عصر ایران با انتشار مطلبی تحت عنوان " مردم ایران نامحرم نیستند؛ آیت الله هاشمی شاهرودی کجاست؟" خواستار پاسخ به سوالات مطرح شده درباره هاشمی شاهرودی شد.

عصر ایران نوشت: "سالانه افراد زیادی برای درمان به خارج از کشور می روند و آیت الله هاشمی شاهرودی هم یکی از آنان که برایش آرزوی سلامتی می کنیم؛ اما این که کشور مقصدش را از دید مردم ایران پنهان می کنند، اثر روانی بسیار بدی بر روی مردم دارد. قطعاً نمی توانند ادعا کنند که مسائل امنیتی در میان است چرا که کشور مقصد می داند و در جریان جزئیات است و حتی شماره اتاق بستری را هم می دانند ولی مردم ایران نمی دانند که مسؤول بلند پایه کشورشان در کجای این دنیاست! "

Trumpدونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با توجه به سرمای شدید در کشورهای کانادا و ایالات متحده پدیده گرمایش زمین را به تمسخر گرفته و خواستار تاثیر "مثبت" گازهای گلخانه‌ای در مناطق سرد کشور شده است.
به برخی از ایالت‌های شمالی آمریکا و کانادا سرمایی بی‌سابقه وزیده است. برای نمونه هم‌اکنون برخی مناطق ایالت اونتاریو در کانادا با سرمای ۴۰ درجه زیرصفر مواجه‌اند. ایالت‌‌های کبک و اونتاریو در کانادا در سال‌ ۱۹۹۳ نیز دچار چنین سرمایی شده بودند. در برخی مناطق ایالت مینه‌سوتای آمریکا نیز درجه حرارت به منهای ۳۸ درجه رسیده است.
سرمای کنونی در آمریکای شمالی بهانه‌ای به دست ترامپ داده تا سیاست خود در قبال تغییرات اقلیمی را موجه جلوه دهد. رئیس‌جمهور آمریکا در حساب کاربری‌اش در توییتر، نظر کارشناسان و افرادی که معتقد به گرمایش زمین توسط فعالیت‌های انسانی هستند را به تمسخر گرفته، می‌نویسد: «در شرق آمریکا ما شاهد سردترین سال نو میلادی در تاریخ آمریکا خواهیم بود.»
ترامپ با کنایه و تمسخر می‌افزاید: «شاید ما تا حدودی به اثرات قدمت‌دار و خوب گازهای گلخانه‌ای دست‌کم برای حفاظت از کشور خودمان نیاز داشته باشیم . و نه اینکه مجبور به پرداخت میلیاردها دلار برای مقابله با آن برای کشورهای دیگر باشیم. لباس گرم بپوشید!»

Emadedin_Baghi.jpgلایحه بودجه۱۳۹۷ لایحه بودجه رفع فقرنام گرفته و به دیده برخی از کارشناسان نیز چنین است اما چه از نظر ریالی و چه از نظر رهیافتی بطور کلی لوایح بودجه ما از سال های گذشته تاکنون خیلی فقیر بوده و هستند. کل بودجه عمومی سال۱۳۹۷ در کشوری ۸۰ میلیونی برابر است با ۴۲۴ هزار میلیارد تومان است که با فرض دلار۳۵۰۰ تومان می شود در حدود ۱۲۱میلیارد دلار یعنی نیمی از اقتصاد اپل و البته نیمی از همین مبلغ هم محقق نمی شود. پیشتر نوشته بودم:«کل اقتصاد ایران در اندازه اقتصاد یکی از صدها شرکت اقتصادی در دنیا است. اقتصاد ایران از اقتصاد شرکت سامسونگ هم کوچکتر است. گردش مالی ۵ غول فناوری در سال ۲۰۱۵ حدود ۲/۲ تریلیون دلار بوده است. شرکت اپل با ۱۲۰ هزار کارمند در سراسر جهان در سال ۲۰۱۵ در مجموع ۲۳۳ میلیارد دلار درآمد و ۳۹/۵۳ میلیارد دلار سود کسب کرد. گوگل با بیش از ۶۰ هزار کارمند حدود ۸۰ میلیارد دلار ، مایکروسافت با ۱۲۰ هزار کارمند ۹۳ میلیارد دلار و شرکت آمازون صاحب بزرگترین فروشگاه اینترنتی جهان با ۲۲۲ هزار کارمند امسال موفق به کسب درآمد ۸۹ میلیارد دلاری شده اند. شرکت کره ای سامسونگ ۱۷۷ میلیارد دلار درآمد و ۱۶.۵ میلیارد دلار سود داشته ولی کل بودجه عمومی سال ۱۳۹۵ معادل ۲۶۷هزار میلیارد تومان یعنی در حدود ۸۵ میلیارد دلار است.(فسادی هولناک تر از قتل های زنجیرهای: هفته نامه صدا، دوره جدید، شماره۹۸شنبه۲۸شهریور۱۳۹۵) این بودجه نشانه فقر ملی است. نشانه سوء مدیریت است که کشوری «با دارا بودن حدود ۶۸نوع ماده معدنی غیرنفتی، ۳۷بیلیون تن ذخایر کشف شده و ۵۷بیلیون تن ذخایر بالقوه»(ویکی پدیا) و ۷۰۰ میلیارد دلار ذخیره معدنی»(عصر ایران) جزو۱۵یا ۲۰ كشور ثروتمند جهان از لحاظ معدن است، دارای چنین وضعیتی باشد اما این تنها فقر بودجه نیست. بودجه از اینها هم فقیرتر است.

khamenehei_sadegh_Larijani.jpgرضا حقیقت‌نژاد - ایران وایر ـ ۲۸بهمن۹۱، وقتی آیت الله علی خامنه‌ای در سخنرانی‌اش در جمع مردم تبریز، گفت پخش یک فیلم رشوه خواهی برادر رئیس قوه قضاییه در مجلس توسط محمود احمدی نژاد، «خلاف شرع، قانون و اخلاق و تضعییع حقوق اساسی مردم است»، خشم در چهره احمدی نژادی‌ها دوید، سکوت پیشه کردند و متوجه شدند بیشتر از آنچه فکر می‌کردند، از درگاه بیت دور شده‌اند.

آن داستان، امروز هم تکرار شد. رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، تلویحا احمدی نژاد را به بچه‌ای تشبیه کرد که سنگ به شیشه نظام می‌زند و گفت: «نمی شود که انسان یک دهه همه کاره کشور باشد و در دهه بعد، تبدیل به مخالف خوان کشور شود»، به او هشدار داد که حق ندارد «نقش اپوزیسیون و مدعی» بازی کند و علیه کشور حرف بزند.

Mohammad_Reza_Bahonar.jpgایرنا ـ رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری هشدار داد: برخی از مقامات سابق کشور برای راه انداختن فتنه ای دیگر تلاش می کنند.

محمدرضا باهنر شامگاه چهارشنبه در نشست انجمن اسلامی مهندسین خراسان رضوی در مشهد بدون نام بردن از فردی، با اشاره سخنان امروز رهبری، گفت: آقایی که علم و کتل به راه انداخته و هر روز اینجا و آنجا اعلام می کند که باید با قوه قضائیه این کار را و با فلانی باید آن کار کرد؛ دنبال فتنه است.

Abbas_Abdi.jpgخبرآنلاین ـ نام احمدی‌نژاد با حاشیه سازی گره خورده است، وقتی رئیس‌جمهور بود هفته‌ای به آخر نمی‌رسید که او برای رکنی از ارکان حاکمیت شاخ و شانه نکشد. او با دوقطبی سازی‌های هزینه ساز کاری می‌کرد که مخالف دیدگاه‌هایش مجبور به عقب نشینی و از پیگیری دیدگاه خود منصرف شود.

اما احمدی نژاد بعد از ریاست جمهوری رویکردی متفاوت را دنبال کرد، قریب به ۳ سال روزه سکوت گرفت اما یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری حرکت چراغ خاموش خود را کنار گذاشت و به صحنه سیاست بازگشت، با این وجود از کنشگری‌ها و اتخاذ مواضع رادیکالی پرهیز می‌کرد، وقتی هم که از حضور در عرصه انتخابات منع شد، چندماهی فتیله سفرهای استانی را پایین کشید اما زیرپوستی کارهای خود را ادامه داد تا روزی که به ستاد انتخابات کشور رفت و اعلام کاندیداتوری کرد.

Ali_Motahari.jpgاعتماد ـ نایب‌رییس مجلس شورای اسلامی با بیان اینكه بودجه فرهنگی نسبت به سال‌های قبل كمتر شده، درباره حذف بودجه جدول ۱۷ لایحه بودجه گفت: «معتقدم اعتبارات جدول ۱۷ هرچه كمتر شود، بهتر است؛ چراكه معمولا نظارتی روی بودجه این موسسات فرهنگی نمی‌شود.»

علی مطهری در حاشیه نشست علنی امروز مجلس با حضور درجمع خبرنگاران به بیان نكاتی درباره بخش فرهنگی بودجه سال ۹۷ كل كشور پرداخت و درباره مسائل مربوط به جدول ۱۷ در لایحه بودجه امسال، گفت: «معتقدم اعتبارات جدول ۱۷ هرچه كمتر شود، بهتر است؛ چراكه معمولا نظارتی روی بودجه این موسسات فرهنگی نمی‌شود.» او همچنین در مورد اعتبارات مربوط به بودجه فرهنگی كشور توضیح داد: «این بودجه ظاهرا امسال نسبت به سال‌های قبل كه بودجه فرهنگی ۳ یا ۴ درصد كل بودجه عمومی بوده، كمتر شده و به ۰/۶ درصد كاهش یافته است.»

Makarem_Shirazi.jpgشرق ـ آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی دیروز برای دومین‌بار درباره لایحه بودجه ۹۷ به اظهارنظر پرداخت و البته این‌بار به‌ طور مستقیم درباره شخص خود توضیحاتی ارائه داد. او در پایان درس خارج فقه روز گذشته خود در مسجد اعظم قم گفت: «من تا به امروز یک ریال از بودجه دولتی نگرفته‌ام و در آینده هم نخواهم گرفت. آنچه ما به‌عنوان شهریه به طلاب می‌پردازیم، وجوه شرعیه است و گاهی کمک‌های مردمی برای ساخت‌وسازها که خیرین کمک می‌کنند».
آیت‌الله باز هم تأکید کرد که: «عقیده من این است که استقلال حوزه را از این نظر حفظ کنم؛ اما هر روز یک دروغ تازه‌ای که مضحک و خنده‌دار است، درست می‌کنند. هر روز دروغی را می‌گویند و نقطه خاصی را هدف گرفته‌اند که آن هم دلیل دارد».



تصویری: تهران در حال مرگ

| No Comments

رقص در لاله‌زار و درگیری مردم با بسیجی معترض

moneymarket_12272017.jpgرادیو زمانه، دولت در نظر دارد برای جبران کسری بودجه از سپرده‌های بانکی هم مالیات بگیرد. یک مقام سازمان امور مالیاتی می‌گوید اخذ مالیات از سپرده‌های بانکی بخشی از اصلاح نظام مالیاتی ایران است. اما مشکلاتی هم وجود دارد: خروج سپرده‌ها از بانک‌ها و انتقال غیر شفاف اطلاعات مربوط به سپرده‌ها. نگرانی مردم هم این است که سپرده‌های کوچک مشمول مالیات شود.

احمد زمانی، معاون سازمان امور مالیاتی ایران چهارشنبه ۶ دی در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم با انتقاد از معافیت‌های مالیاتی در ساختار نظام مالیاتی ایران گفته است:

«واقعیت این است که آثار منفی این‌همه معافیت مالیاتی برای کشور و نظام مالیاتی بسیار بیشتر از آثار مثبت آن است. سود سپرده در مجموع، درآمد است و هر درآمدی مشمول مالیات می‌شود. لازم است در قالب اصلاح نظام معافیت‌های مالیاتی، سود سپرده‌های بانکی مشمول مالیات شود، البته با ملاحظاتی که فرق بین فقرا و اقشار مرفه در آن دیده شود.»

بانک مرکزی ایران در دستورالعملی که از روز ۱۱ شهریور سال جاری لازم‌الاجرا بود، تمامی بانک‌ها و مؤسسات اعتباری را به کاهش سودهای پرداختی به حداکثر ۱۵ درصد ملزم کرد. این نخستین گام دولت برای مبارزه با «پول‌های تنبل» بود.

سال گذشته علی طیب نیا، وزیر وقت اقتصاد و دارایی هم به صراحت اعلام کرده بود که به سپرده‌های بانکی می‌بایست مالیات تعلق بگیرد. وزیر سابق اقتصاد و دارایی استدلال آورده بود که سود حاصل از سپرده‌های بانکی، پول بدون زحمتی است که سرمایه‌گذاری در ایران را مختل می‌کند. در همان زمان کارشناسانی که با دریافت مالیات از سپرده‌های بانکی موافق بودند، هشدار داده بودند که فقط آن دسته از سپرده‌هایی که ارقام بالایی دارند، می‌بایست مشمول دریافت مالیات شوند، نه سپرده های اندکی که صاحبان آنها برای گذران امور زندگی، اندک پس‌انداز خود را به بانک‌ها سپرده‌اند.

poul.jpgشرق ـ سیدغلامحسین حسنتاش. کارشناس ارشد انرژی - اقدامات نئوکلاسیک‌های وطنی برای تضعیف بیشتر ارزش پول ملی آغاز شده است. یکی از رسانه‌ها چندی پیش نوشت قیمت دلار خیلی پایین است و بهانه و مستمسک برای توصیه به کاهش ارزش پول ملی نیز مثل همیشه حمایت از تولید داخلی و صادرات است.


بانک جهانی رقم GDP (تولید ناخالص داخلی) ایران در سال ۲۰۱۶ را بر اساس برابری قدرت خرید، هزارو ۶۰۵ میلیارد دلار و بر اساس محاسبه معمولی، حدود ۴۲۰ میلیارد دلار اعلام کرده است؛ معنایش این است که نرخ ارز باید بر اساس برابری قدرت خرید، کمتر از هزار تومان باشد؛ یعنی قدرت خرید هزار تومان در ایران، حدودا برابر با قدرت خرید یک دلار در آمریکاست. به عبارت دیگر، اگر همان محاسبه GDP به روش معمولی را که به ریال حساب می‌شود و در نهایت تقسیم بر نرخ رسمی تبدیل ریال به دلار می‌شود، به‌جای نرخ رسمی، تقسیم بر عددی کمتر از هزار کنیم، نزدیک به همان عدد هزارو ۶۰۵ میلیارد دلار به دست می‌آید.

bahrain_12272017.jpgرادیو فردا، وزیر امور خارجه بحرین روز سه‌شنبه پنجم دی‌ماه در یک رشته توئیت، نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد انتقاد قرار داد و نوشت که «ایران باقی می‌ماند ولی جمهوری اسلامی، رفتنی است».

شیخ خالد بن احمد آل خلیفه پس از پیام یاد شده، نوشت: «جمهوری اسلامی و پیروانش می‌دانند چه کسی در مقابل پروژه پَست توسعه‌طلبانه‌شان ایستاده و توطئه می‌چیند، خداوند پادشاه و مردان وفادارش را حفظ کند».

وی در پیام بعدی خود نوشته است: «من فرصت را از دست نداده و باز هم تکرار می‌کنم، که ایران ماندگار است اما جمهوری اسلامی وضعیتی غریب، اضطراری و چیزی موقت است».

وزیر خارجه بحرین در توئیت بعدی خود نوشته است: «اگر جمهوری اسلامی از واژگان ما خوشش نمی‌آید، برود آب دریا را سر بکشد و سرش را به چهار دیواری بکوبد. ما و برادران‌مان پای حرف‌مان ایستاده‌ایم و جلوی پیروان‌شان و پروژه‌شان را می‌گیریم».

BahrainTweet114.jpgشیخ خالد بن احمد آل خلیفه پیشتر روز ۲۱ دسامبر هم توئیت کرده بود: «ایران ماندگار است و جمهوری اسلامی موقت». وی روز ۲۰ دسامبر هم این پیام را به زبان انگلیسی توئیت کرده بود: «سازنده نیست که با آمریکا سر مسائل حاشیه‌ای وارد جدل شویم چرا که ما در حال جنگ با خطر واضح و موجود فاشیسم دینی، جمهوری اسلامی هستیم».

Alamolhodaaایسنا ـ امام جمعه مشهد گفت: منافقین معتقد بودند که باید پیچ و مهره ذهن اعضای خود را خودشان کنترل کنند و امروز جریان سکولاری که در ایران قصد دارد قدرت را به دست بگیرد می‌گوید افراد باید عضو احزاب بشوند و پیچ و مهره ذهن اعضای خود را توسط لیدر کنترل کنند در حالی که این در برابر دستور اسلام است که معتقد است که افراد باید با بصیرت و شفافیت در جامعه اقدام و مسائل را درک کنند.

به گزارش «انتخاب»؛ حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی امروز در نخستین اجلاسیه جوانان رضوی، تشکل‌های مردمی همکار با آستان قدس رضوی اظهار کرد: جامعه مدنی غربی می‌خواهد ذهن افراد جامعه را کنترل کند تا همه مانند رهبران این احزاب فکر کنند. تقارن برگزاری این برنامه با ۹ دی که سالروز نشان دادن بصیرت و نگاه دقیق مردم ماست، ثابت می‌کند که می‌توان از ظرفیت مردم و به خصوص جوانان برای خط سازی ادامه مسیر انقلاب استفاده کرد.

hejab.jpgبی بی سی ـ فرمانده پلیس تهران بزرگ گفته است که نیروی انتظامی دیگر کسانی را که "شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند" بازداشت نمی‌کند و برایشان پرونده تشکیل نمی‌دهد.

سرتیپ حسین رحیمی گفت که پلیس در چارچوب "اقدامات و نگاه‌های جدید خود" در جرایم غیر امنیتی از جمله در ارتباط با کسانی که به گفته او شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند، رویکرد آموزشی و ایجابی در پیش می‌گیرد.

آقای رحیمی گفت که تا کنون حدود هشت هزار نفر در بیش از ۱۲۰ جلسه آموزشی پلیس شرکت کرده‌اند.

اصطلاح رعایت شئونات اسلامی در ایران عموما در ارتباط با حجاب و نحوه پوشش زنان به کار می‌رود.

تهران دوباره لرزید

| No Comments

quake_12262017.jpg

زمین‌لرزه تهران و البرز ۷۵ مصدوم و یک کشته برجای گذاشت

رادیو فردا، زمین‌لرزه ۴٫۲ ریشتری استان‌های تهران و البرز، دست کم ۷۵ نفر مصدوم و یک نفر کشته برجای گذاشت.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، مهدی مهرور، مدیرکل مدیریت بحران استانداری البرز، گفت: «از ۷۵ مصدوم این زمین‌لرزه ۵۳ نفر به صورت سرپایی مداوا شدند و ۲۲ نفر نیز در مراکز درمانی بستری هستند.»

به گفته این مقام استان البرز همه افراد مصدوم هنگام فرار دچار آسیب شده‌اند و یک شهروند ۵۸ ساله نیز به علت ترس سکته کرده و جان باخته‌است.

ساعت ۰۰:۵۴ بامداد روز چهارشنبه ششم دی ماه زمین‌لرزه‌ای به بزرگی ۴٫۲ ریشتر در عمق ۱۲ کیلومتری زمین رخ داد که مرکز آن در نزدیکی ملارد اعلام شد. این زمین‌لرزه در استان‌های البرز و تهران احساس شد.

چهارشنبه شب هفته گذشته (۲۹ آذرماه) نیز زمین‌لرزه‌ای با قدرت ۵٫۲ ریشتر استان‌های تهران و البرز را لرزانده بود.

به دنبال زمین‌لرزه دوم دی‌ماه، بسیاری از مردم در استان‌های تهران و البرز شب را در خیابان‌ها سپری کردند.

از هفته گذشته بحث و گمانه‌زنی در رسانه‌ها دربارهٔ اینکه آیا زمین‌لرزه ۵٫۴ ریشتری پیش‌لرزه بوده یا زمین‌لرزه اصلی، بالا گرفته‌است.

Hamed_Abdolsamad_Mouhanad_Khorchide.jpg۵

حامد: تفاوت‌های میان مکاتبِ فقهی ناچیز هستند و نمی‌توانند برای اصلاح‌گری سرمشق قرار بگیرند

شما در تز دوم خود به درستی اشاره کردید که در اسلام مکاتب فقهی گوناگونی وجود دارند و بر این اصل استدلال کردید که این تنوع به نوعی در تاریخ تفکر اسلام یک پیش‌فرض است. در آخرین تز خود همین فکر را بسط می‌دهید و به این نتیجه می‌رسید که مسلمانان می‌بایستی به سنتِ گفتمانی در درون اسلام یا همین مکاتب فقهی ارجاع کنند. ولی به نظر من اصلاحات واقعی نباید خود را به مواضعِ این مکاتب فقهی وابسته کنند بلکه به عکس می‌بایستی خود را از آن‌ها برهانند!

درست است که در اسلام مکاتب فقهی فراوان یا حتا چندین نحله وجود دارد ولی مسلمانان، اقلیت‌های مانند اباضیه، احمدیه و علویان را مسلمان نمی‌دانند و به آنان بیشتر به عنوان مرتد می‌نگرند. حتا در حال حاضر صوفی‌ها نیز به سختی به عنوان مسلمان به رسمیت شناخته می‌شوند. همچنین اکثرِ سنی‌ها از شیعیان متنفرند و به عکس.

این بینش که هر گروه اسلامی خود را نمایندۀ انحصاری حقیقت می‌داند به این گفتۀ پیامبر برمی‌گردد که پیش‌بینی کرده بود مسلمانان پس از مرگش به بیش از ۷۰ گروه منشعب خواهند شد و پیروان همۀ این فرقه‌ها به جز یکی، که راستین (حق) است، به جهنم خواهند رفت. متأسفانه پیامبر در بیان این که کدام فرقه راه درست را می‌رود کوتاهی کرد. و این کوتاهی تاکنون پیامدهای ناگوارِ خودش را داشته است: امروزه نمایندگان هر یک از فرقه‌های اسلامی خود را همان فرقۀ رستگار شده که دین حق را نمایندگی می‌کند می‌دانند؛ به همین دلیل مابقی فرقه‌ها و نحله‌ها مستثنی می‌شوند و مبارزه علیه آن‌ها مشروعیت می‌یابد. زیرا جهنم در انتظار آن‌هاست.

از این رو، به هیچ وجه نمی‌توان از گونه‌گونی، آزادی و گفتمان در دین اسلام سخن گفت، به ویژه زمانی که هر کس، در صورت ضرور، می‌خواهد با خشونت مواضعِ خود را پیش ببرد.

این درست است که می‌گویید چهار مکتب فقهی اهل تسنن تازه سده‌ها پس از مرگ محمد شکل گرفته‌اند و آن‌ها محصولِ بحث‌های طولانی و فشرده در عرصه الهیات بوده‌اند. حال این پرسش طرح می‌شود که این مکاتب فقهی به طور واقعی چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟ اختلافات فقط در امور بسیار کوچک هستند: مثلاً یکی می‌گوید که اگر مردی پس از وضو زنی را لمس کرد باید پیش از نماز دوباره وضو بگیرد؛ دیگری می‌گوید که یک مسلمان اصلاً مجاز نیست زن [نامحرم] را لمس کند و سومی می‌گوید فقط در صورتی وضو باید تکرار شود که مرد به هنگام لمس زن دچار وسوسه شده باشد. این اختلافات ظریف برای من بی‌ارزش هستند، به ویژه وقتی معلوم می‌شود که همۀ این مکاتب برای از دین برگشتگان یا همجنس‌گرایان حکم مرگ صادر می‌کنند یا حتا یکی از این مکاتب تا آنجا پیش می‌رود که اگر مسلمانی را که به طور منظم به مسجد نرود، شایستۀ مرگ می‌داند.

در کنار این موضوع، هر چهار مکتب فقهی به رسمیت‌شناخته شدۀ اهل تسنن فقط زمانی یک فضای بازِ تفسیری برای نظرات خود قایل می‌شوند که برای یک مسأله مورد نظر پاسخ مشخصی در قرآن یا احادیثِ نبوی نیابند. البته بیش از ۶۰۰۰ آیۀ قرآن و هزاران حدیث تقریباً همۀ حوزه‌های زندگیِ مسلمانان را در برمی‌گیرند؛ از تولد، غذا خوردن، توالت رفتن، کسب و کار تا ازدواج، رابطۀ جنسی و سرانجام آیین به خاکسپاری در پایان زندگی.

در حال حاضر این طور است که یک روحانی مسلمان پیش از آن‌که دربارۀ یک موضوع یا مسأله اظهارنظر کند ابتدا مؤظف است ببیند که چنین مسأله‌ای در سیرت پیامبر و بیاناتش بوده یا نه. اگر این روحانی چیزی در منابع اسلامی پیدا نکرد، آن‌گاه باید از روش تطبیقی استفاده کند. برای نمونه اگر یک امام/روحانی بگوید که مسلمانان اجازۀ استفاده از خودرو را دارند، او این حکم خود را با این استدلال که خودرو وسیله‌ای راحت، سریع و در جهان مُدرنِ امروزی غیرقابل صرف‌نظر است، طرح نمی‌کند بلکه می‌گوید چون پیامبر از وسایل نقلیه زمان خودش - یعنی شتر- استفاده می‌کرده و وسایل نقلیه زمانِ ما از خودروها تشکیل می‌شوند، پس رانندگی مجاز [حلال] است. همین عُلما در خصوصِ ممنوعیت رانندگی زنان در عربستان سعودی تا امروز این گونه استدلال می‌کنند که چون در زمان پیامبر برای زنان ممنوع بود که بدون همراهی همسرانشان با شتر جابجا شوند پس زنان اجازه رانندگی ندارند.

یورونیوز - در دوران جنگ سرد، نظامیان اتحاد جماهیر شوروی طرح عظیم نقشه‌برداری محرمانه از شرق و غرب عالم را به اجرا گذاشتند.

در دوران جنگ سرد، نظامیان اتحاد جماهیر شوروی سابق برنامه‌ای را برای نقشه‌برداری محرمانه از غرب و شرق عالم آغاز کردند؛ رازی که در سال‌های اخیر از آن پرده‌برداری شد.

در این پروژه عظیم، نقشه‌برداران نظامی شوروی صدها هزار نقشه از نقاط مختلف دنیا همراه با جزئیات فراوان ترسیم کردند. این نقشه‌ها به حدی دقیق طراحی شدند که حتی جنس سازه‌ها، ظرفیت پل‌ها و جاده‌ها و تغییرات در طبیعت نیز در آن به نمایش گذاشته شده است. این برنامه یکی از بزرگترین اقدامات نقشه برداری است که جهان تاکنون به خود دیده است.

بخش عمده‌ای از این نقشه‌ها در قالب کتابی با نام «اطلس سرخ (The Red Atlas)» با کمک جان دیویس و الکساندر کنت جمع‌آوری و منتشر شده است. جزئیات ثبت شده در این نقشه‌ها تعجب و تحسین بسیاری را برانگیخته است.

0d75dd5c9_440-1.jpg

به عنوان مثال نقشه‌های شوروی از افغانستان نشان می‌دهد که در چه زمان‌هایی از سال کوه‌ها از برف پوشیده شده و در چه زمان‌هایی برف‌ها آب شده و گدرگاه‌های کوهستانی قابل عبور هستند. در مثال دیگری می‌توان به نقشه‌های ترسیم شده از چین اشاره کرد که پوشش گیاهی و چاه‌های آب مناطق مختلف را به تصویر می‌کشد.

در این نقشه‌ها همچنین شهرهای ایالات متحده آمریکا و ساختمان‌های نظامی و امنیتی این کشور را که در آن زمان بر روی نقشه‌های رسمی مشخص نبودند با جزئیات کامل به تصویر درآمدند. به نظر می‌رسد که هزاران نفر از مردان و زنان شوروی و جاسوسان این کشور در ترسیم این نقشه‌ها دست داشتند.

0d75dd5c9_440-2.jpg

ولادیمیر لنین، رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در دوران حکومت خود یک پروژه نقشه برداری را کلید زد. ژوزف استالین، رهبر حزب کمونیست اتحاد شوروی نیز در دوران جنگ جهانی دوم اداره توپوگرافی نظامی ستاد کل ارتش شوروی را تاسیس کرد تا نقشه‌های جهان را تهیه کند.

پروژه نقشه‌برداری در دوران جنگ سرد به اوج خود رسید که نقشه بیش از ۲۰۰۰ شهر خارج از شوروی را شامل می‌شد. این نقشه‌ها با دقت بسیار بالایی تهیه شده بودند تا جایی که جزییات ثبت شده در آنها از جزییاتی که توسط ماهواره نظامی «زنیت» شوروی در آن زمان ثبت می‌شد، بیشتر و دقیق‌تر بود.

جنگ سرد به دوره‌ای از رقابت و تنش‌های سیاسی و ژئوپلیتیکی بین بلوک شرق (اتحاد جماهیر شوروی و دولت‌های اقماری‌اش) و بلوک غرب (ایالات متحده و متحدان ناتو) بعد از اتمام جنگ جهانی دوم اطلاق می‌گردد. مورخان جنگ سرد در دوره زمانی میان سال‌های ۱۹۴۷ همزمان با دکترین ترومن که بر این پایه بود که جهان اکنون به دو قسمت کشورهای دموکراتیک و غیر دموکراتیک تقسیم شده تا سال‌های ۱۹۸۹ همزمان با پایان یافتن حکومت‌های کمونیستی در اروپای مرکزی و شرقی اروپا و یا ۱۹۹۱ همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می‌دانند. در طول این دوره رقابت میان این دو ابرقدرت در عرصه‌های گوناگون مانند اتحاد نظامی، ایدئولوژی، روانشناسی، جاسوسی، ورزش، تجهیزات نظامی، صنعت و توسعه فناوری ادامه داشت و هزینه‌های گزافی را بر دوش این دولت‌ها گذاشت.

0d75dd5c9_440-3.jpg

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این نقشه‌ها به صورت کاتالوگ‌هایی به دست دلالان نقشه افتاد. شرکت‌های مخابراتی و نفتی سراسر جهان از مشتریان مشتاق آنها بودند چرا که برای دسترسی به نقاط دورافتاده جهان جایگزین بهتری وجود نداشت.

سرانجام جان دیویس و الکساندر کنت کتاب اطلس سرخ را پس از ۱۰ سال تلاش در جهت جمع‌آوری، تحقیق و ترجمه نقشه‌های بجای مانده از دوران جنگ سرد به نگارش درآوردند. منتقدان کتب تاریخی و جغرافیایی این کتاب را یکی از بهترین کتاب‌ها در زمینه تاریخچه نقشه‌کشی می‌دانند.

این کتاب با یک متن جذاب آغاز می‌شود: «هر کجای این دنیای خاکی که زندگی می‌کنید، احتمالا توسط اتحاد جماهیر شوروی نقشه‌برداری شده است. مانند تمام حکومت‌های متمرکز، علاقه به ترسیم نقشه در این امپراطوری‌ نوظهور و مشخص کردن مرزهای آن پس از انقلاب بلشویک وجود داشت.»

گرچه اتحاد جماهیر شووی از بین رفته است اما مطالعه آثار بجای مانده از دوران ظهور و سقوط این امپراتوری عظیم بسیار جالب توجه است.

khamenehei_close_up.jpgرادیو فردا ـ آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه ۶ دی، افرادی را متهم کرد که «کار دشمن را در داخل انجام می‌دهند» و گفت: «کسانی که همه امکانات کشور دستشان هست یا بوده حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند.»

به گزارش خبرگزاری ایسنا، وی این مطلب را بامداد چهارشنبه در دیدار با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بیان کرد.

علی خامنه‌ای در سخنان خود از فرد یا افراد مشخصی نام نبرد اما این اظهارات پس از آن بیان می‌شود که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران، به همراه نزدیکان خود، در پی رویارویی با مشکلات دادگاهی و قضایی، با قوه قضائیه دچار درگیری لفظی شده و حالت اپوزیسیونی به خود گرفته‌اند.

hashemi_Famile.jpgشرق - خانواده هاشمی از جماران کوچ می‌کنند و خانه‌‌شان در مجاورت منزل امام در جماران موزه می‌شود. فاز نخست آن هم ۲۰ دی افتتاح می‌شود. گفته شده فعلا عنوانی که خانواده آن مرحوم برای تابلوی سردر انتخاب کرده‌اند: «خانه‌موزه هاشمی‌رفسنجانی» است. تبدیل‌شدن خانه هاشمی‌رفسنجانی به موزه، مصوبه هیئت دولت در اسفندماه گذشته بود. شنیده‌ها حاکی است که حال جسمانی عفت مرعشی هم چندان مساعد نیست و قرار است بعد از ترک خانه نزد فرزندانش در منطقه پاسداران ساکن شود. این در حالی است که خانه پدری مرحوم هاشمی در زادگاهش بهرمان نیز سال‌هاست موزه شده است.

quake_12272017.jpgکرمان - زمین لرزه ای به بزرگی ۵.۱ ریشتر دقایقی پیش هجدک راور را لرزاند.

به گزارش خبرنگار مهر، زمین لرزه ای به بزرگی ۵.۱ ریشتر در ساعت ۹ و ۳۱ دقیقه هجدک راور را به شدت تکان داد.

عمق کانون این زمین لرزه در ۹ کیلومتری از سطح زمین رخ داده است.

زمین لرزه در کرمان، راور، زرند و نوق احساس شد.

براساس اعلام مسئولان این زمین لرزه تاکنون خسارتی نداشته است.

russia_12262017.jpgرادیو فردا، نیکولای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه، می‌گوید که شبه نظامیان گروه حکومت اسلامی (داعش) در حال مهاجرت از سوریه و عراق به کشورهای همجوار هستند تا از آنجا به ایران و چند کشور دیگر نفوذ و حمله کنند.

خبرگزاری روسی اینترفکس روز سه‌شنبه پنجم دی نوشت که آقای پاتروشف این مطلب را در مصاحبه با رسانه‌های روسی بیان کرده‌است.

وی افزود: «داعش پس از اینکه مناطق مورد تصرف خود در سوریه و عراق و منابع درآمد خود را از دست داده، رفته‌رفته در حال انتقال نیروهای خود به کشورهای دیگر نظیر لیبی، یمن، فیلیپین، اندونزی و غیره است.»

دبیر شورای امنیت ملی روسیه همچنین گفت که «نیروهای این گروه در حال ایجاد جای پایی برای خود در افغانستان هستند که از آن جا می‌توانند به ایران، چین، هند، آسیای مرکزی و روسیه نفوذ کنند.»

پیش از این، در روز ۱۷ خرداد امسال، دو تیم از افراد مسلح مرتبط با گروه حکومت اسلامی (داعش) با حمله مجلس شورای اسلامی و آرامگاه روح‌الله خمینی در تهران ده‌ها نفر را کشته یا مجروح کردند.

Russia_UK_12272017.jpgایران اینترنشنال، نشریه ورلد سوشیالیست در تحلیلی پیرامون حادثه روز دوشنبه که در آن یک ناوچه‌ی جنگی بریتانیا، کشتی جنگی روسیه را مجبور به خروج از آب‌های مرزی کشور کرده بود، می‌نویسد که این اتفاق نشان می‌دهد که روابط میان دو کشور در حالت بحرانی به‌سر می‌برد.

وزیر دفاع بریتانیا، گوین ویلیامز، در واکنش به این حادثه گفته بود: «من در دفاع از آب‌های مرزی کشور هیچ تردیدی به‌خود راه نخواهم داد و هیچ تجاوزی را از سوی هیچ دولت خارجی تحمل نخواهم کرد.»

به گفته این گزارش، حادثه روز دوشنبه یکی از جدیدترین موارد موضع‌گیری‌های سرسختانه دولت انگلیس در مقابل روس‌ها می‌باشد.

در هفته‌های گذشته فرماندهان نظامی بریتانیا و مقامات ارشد ناتو نسبت به تهدیدات زیردریایی‌های روسی که بتوانند کابل‌های ارتباطاتی کف اقیانوس اطلس میان اروپا و آمریکا را یا قطع بکنند و یا بر مخابرات آنها شنودهای جاسوسی و کسب اطلاعات داشته باشند، هشدار داده‌اند.

آدمیرال استوارت پیچ، رئیس ستاد ارتش بریتانیا، حتی هشدار داده است که روس‌ها در صدد هستند تا «نحوه زندگی و ساختار سیاسی دموکراتیک مردم و کشورهای غربی را مختل کنند.»

zelzeleh_kermanshah.jpgرادیو زمانه ـ نماینده مردم پاوه، جوانرود، ثلاث باباجانی و روانسر گزارشی از وضع زلزله‌زدگان کرمانشاه ارائه داده است: ۲۰ نفر از زلزله‌زدگان تاکنون خودکشی کرده‌‌اند، ۴ نفر از سرما مرده‌‌اند، دانش‌آموزان ابتدایی در سرمای زمستان زیر چادر تحصیل می‌کنند و ساکنان روستاها هم بدون سرپناه در شرایط سختی زندگی می‌کنند.

کاریکاتوری از مانا نیستانی - ایران وایر

122917MN.jpg

zelzeleh-kermanshah.jpgشرق - نماینده ویژه وزیر بهداشت در مناطق زلزله‌زده غرب کشور تأکید کرد که هیچ موردی از مرگ بر اثر سرمازدگی یا خودکشی در مناطق زلزله‌زده غرب کشور مشاهده و ثبت نشده است. طیب قدیمی گفت: به طور پیوسته از مناطق زلزله‌زده غرب کشور بازدید می‌کنیم و همکاران بهداشتی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه نیز در این مناطق حضور دارند و خدمات را ارائه می‌دهند و تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر فوت بر اثر سرمازدگی ثبت نشده است.

maskan.jpgشرق - براساس گزارش بانک مرکزی، تعداد معاملات آپارتمان‌های مسکونی شهر تهران در آذر ٩٦، به ١٧ هزار و ٨٠٠ واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه مشابه سال قبل ٥٠,٢ درصد افزایش نشان می‌دهد. آن‌طور که روابط عمومی بانک مرکزی گزارش داده است؛ در ماه مورد اشاره، متوسط قیمت خرید و فروش یک مترمربع زیربنای واحد مسکونی معامله‌شده از طریق بنگاه‌های معاملات ملکی شهر تهران ٥٠.٩ میلیون ریال بوده که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ٤.١ و ١٤.٩ درصد افزایش داشته است.

Kazem_Kardovani.jpgاز خبرِ درگذشتِ آزاده‌مردِ بزرگوار و میهن و مردم‌دوست، آقای حسین شاه‌حسینی، بسیار غمگین شدم.

هرچند آقای شاه‌حسینی را از سالیان دور می‌شناختم، آشنایی‌ِ شخصیمان درحدِ سلام‌وعلیک و احوالپرسی در روزهای ۱۴ اسفند در احمدآباد، بر سرِ مزار دکتر مصدق، بود. اما، پس از قتل‌های زنجیره‌ای در «کمیتهٔ دفاع از حقوق قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای» که تشکیل دادیم (با حضور خانواده‌های فروهر‌ها و مختاری و پوینده)، و ایشان هم عضو آن بود (و زنده‌یاد احمد صدرحاج‌سیدجوادی دبیرِ آن)، فرصت همکاری و آشنایی بیشتری فراهم آمد. در این کار مشترک بود که با خصوصیات اخلاقیِ شاه‌حسینی گرامی آشنا شدم. در کردار‌‌ همان بود که در گفتار؛ انسانی به‌غایت ملی و طرفدار حق و حقیقت. همین تجربهٔ کوتاه، یکی از بارز‌ترین خصیصه‌های او را نشان ‌داد: مردی اهلِ عمل و بیزار از دورویی و حرافی و گزافه‌گویی. هرگاه‌که کار‌ها و تصمیم‌های این «کمیته» درکمندِ حرف‌های برخی از دوستانِ عضو گیرمی‌کرد (که گویا این کمیته قرار بود هم محلِ سنجش درستیِ تزهای «چه باید کرد؟» ی می‌بود و هم همهٔ مسئله‌های ایران را حل می‌کرد)، بی‌حوصله می‌شد و با حالتی کلافه و رنجیده رو به من می‌کرد و می‌گفت: فقط شما می‌توانی، تو را به‌خدا ما را از دست این بحث‌ها نجات بده! و موضوع جالب این بود که در موضع‌گیری‌ها و پیش‌نهادهایی که مطرح می‌کرد، همواره بسیار رادیکال‌ بود.

احمدی نژاد صبح امروز وارد بوشهر شد و برای ادای احترام به گلزار شهدای بوشهر رفت. در این سفر دکتر غلامحسین الهام، دکتر عبدالرضا شیخ الاسلامی، علی اکبر جوانفکر و‌ حجت الاسلام بهرامی، دکتر احمدی نژاد را همراهی می کنند.

یورونیوز - محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران در دولت‌های نهم و دهم روز پنجشنبه به سخنان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی واکنش داد.

در ویدئویی که از آقای احمدی نژاد در فضای مجازی منتشر شده وی با فردی که گویا از بسیجیان بوشهری است گفتگو می کند. او در این گفتگوی دو دقیقه‌ای می گوید: «یک عده مخالف آقای مشایی هستند. شما هم مخالف هستی...ولی نمی توانی به ما بگویی چون مخالف ما هستی خفه شو...ما انقلاب کردیم این تفکر را از بین ببریم.»

وی در ادامه می‌گوید: «بصیرت این است که حق را بشناسی...یعنی چی حق با رهبری است؟ در کجا؟...اگر رهبری زمانی چیزی گفت و شما نظر دیگری داشتی باید بمیری؟...رهبری می گوید به من هم انتقاد کنید.»

سفر محمود احمدی نژاد و سخنان او در حالی انجام می شود که روز گذشته آیت الله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی برای نخستین بار و به صورت غیرمستقیم به اقدامات اخیر رییس جمهوری پیشین ایران واکنش نشان داد و بدون نام بردن از او گفت: «بنده‌ای که امکانات در اختیارم است نمی‌توانم مدعی باشم، باید پاسخگو باشم که چه کردم با این امکانات. به جای اینکه پاسخگویی کنم، نقش مدعی را علیه این و آن بازی کنم، مردم قبول نمی‌کنند این را.»

رییس جمهوری پیشین ایران روز پنجشنبه وارد بوشهر شد. در این دیدار غلامحسین الهام و علی اکبر جوانفکر او را همراهی می‌کنند.

-- ADVERTISEMENT --

در ماه‌های گذشته محمود احمدی نژاد و نزدیکانش قوه قضاییه را به بی عدالتی متهم کرده و خواهان استعفای صادق لاریجانی، رئیس این قوه شده بودند. آقای احمدی نژاد در تازه‌ترین اظهار نظر خود رییس قوه قضاییه را «غاصب» خوانده بود.

تکیه درکه توسط عناصر خرابکار آتش زده شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، صبح امروز دو خرابکار ماده آتش‌زایی را داخل تکیه درکه انداخته‌اند که ظاهرا موجب آسیب ۷۰ تا ۸۰ درصدی داخل این تکیه شده است.

تکیه درکه دوربین‌های مداربسته‌ای دارد که به نظر می‌رسد تصاویر این خرابکاران را ضبط کرده است.

364602_739.jpg364602_740.jpgتکیه درکه تهران ثبت در فهرست آثار ملی میراث فرهنگی نبوده است.

منیعی، مدیرکل حوزه شهردار منطقه یک در گفتگو با ایلنا؛ ضمن اظهار بی‌اطلاعی از جزئیات این اتفاق گفت: به ما هم اطلاع دادند که حسینیه‌ای در منطقه آتش گرفته و متحمل خسارت شده است.

جلال ملکی (سخنگوی سازمان آتش نشانی) هم در تشریح جزییات این حادثه به خبرنگار ما گفت: ساعت 1و 45 دقیقه بامداد امروز یک مورد آتش‌سوزی در محله درکه به ایستگاه آتش‌نشانی اعلام می‌شود و 2 ایستگاه با تجهیزات کامل به محل اعزام می‌شوند.

سخنگوی سازمان آتش‌نشانی افزود: آتش‌سوزی در یک حسینیه دو طبقه رخ داده بود و فرش و موکت و پارچه که در آنجا وجود داشت، دچار حریق شده بود.

وی با اشاره به اینکه این حادثه هیچ مورد مصدومیت با تلفاتی نداشته است، افزود: پس از خاموش شدن آتش توسط آتش‌نشانان، محل تحویل عوامل انتظامی شد. علت و حادثه و میزان خسارت در حال بررسی است.

قدمت تکیه به حدود ۶۰۰ سال پیش برمی‌گردد. بر روی کاشی آبی رنگی در کنار در این تکیه، تاریخ آخرین بازسازی آن در سال ۵۱ درج شده است.

در شبکه‌های اجتماعی گفته شده در این رویداد نیروی انتظامی به‌سوی یک پیک موتوری شلیک می‌کند، موتورسوار تعادل خود را ازدست داده به زمین ‌می‌افتد، مردم با دیدن این صحنه به نیروی انتظامی حمله می‌کنند...

larijani_12262017.jpgبا فشار مقامات کشور، پس از مدت طولانی روند تحقیقات از «پرونده جاسوسی زهرا لاریجانی» آغاز شد.

به گزارش «آمدنیوز»، در حالی‌که دادستان کل کشور از ورود اداره متبوع خود به پرونده جاسوسی «زهرا لاریجانی» برای کشور انگلستان ممانعت کرده بود، روند تحقیقات قضایی این پرونده با گردشکار دادستانی ویژه روحانیت آغاز شده است.

منابع خبری «آمدنیوز» اطلاع داده‌اند که روند تحقیقات پرونده جاسوسی «زهرا لاریجانی» برای انگلستان که پیش‌تر در جلسه‌ی کارشناسان معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات با «محمدجعفر منتظری» دادستان کل کشور با مقاومت و ممانعت وی مواجه شده بود، توسط دادستانی ویژه روحانیت آغاز شده است.

پیش‌تر «آمدنیوز» از ارجاع این پرونده جاسوسی به «ابراهیم رئیسی» و دادستانی ویژه روحانیت خبر داده بود.

بنا بر این گزارش، «صادق لاریجانی» به این‌ دلیل که ساختار حفاظتی دادگاه ویژه روحانیت، ساختاری کاملا امنیتی است نتوانسته از روند این پرونده اطلاعات زیادی را کسب کند. هم‌چنین رقابت‌های سیاسی و اداری درون قوه قضائیه و دشمنی پنهان «صادق لاریجانی» و «ابراهیم رئیسی» با یکدیگر، از علل این عدم اطلاع عنوان شده است.

در آخرین جلسه‌ی شورای امنیت کشور (شاک)، برای نخستین‌بار طی ماه‌های اخیر، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران (ساس) و سازمان حفاظت اطلاعات قوه قضائیه (حفا قوه) عنوان کردند که با همکاری یکدیگر، تحقیقات رسمی در خصوص این پرونده را با «دستور قضایی» آغاز کرده‌اند. این در حالی است که این دو سازمان امنیتی، پیش‌تر با مخفی نگه‌ داشتن جاسوسی «زهرا لاریجانی» برای کشور انگلستان، در حال باج‌گیری امنیتی از «صادق لاریجانی» رئیس قوه قضائیه بوده‌اند. این دو نهاد تا پیش از این در تمامی جلسات رسمی، پرونده جاسوسی «زهرا لاریجانی» را «کتمان» و از بیان حقایق پرونده خودداری می‌کردند.

zibakalam_12262017.jpgایران وایر

اکثریت اعضای مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز یکشنبه به قطعنامه ای رای دادند که علیه اقدامات سرکوب گرایانه دولت میانمار در برابر اقلیت مسلمان این کشور بود و خواسته بود که ظلم و سرکوب این گروه متوقف و راه برای کمک های بشردوستانه به آنها باز شود اما نماینده دولت ایران تصمیم گرفت در جلسه رای گیری، غیبت کند. پیش‌تر مقامات ایرانی بارها در سخنرانی ها و موضع گیری های خود از رفتار دولت میانمار با مسلمانان این کشور به شدت انتقاد کرده بودند و ‌آیت الله خامنه ای دولت این کشور را بی رحم خوانده بود و نهادهای جهانی را متهم کرده بود که اقدامی علیه میانمار انجام نمی دهند. روسیه، چین و سوریه همواره به عنوان متحدان و کشورهای دوست جمهوری اسلامی شناخته می‌شوند نیز به این قطعنامه که توسط سازمان همکاری های اسلامی تهیه شده بود، رای منفی دادند. با صادق زیباکلام؛ استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران درباره رای ممتنع ایران به قطعنامه علیه کشتار مسلمانان میانمار گفت‌و گو کرده‌ایم:

جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه علیه دولت میانمار رای ممتنع داد، این موضوع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بسیاری از رای ممتنع جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه‌ای که در حمایت مسلمانان برمه و محکومیت دولت میانمار برای نسل‌کشی داد، بهت زده شدند. در حالی که تمامی کشورهای مسلمان رای موافق یه این قطعنامه دادند و کشورهای اروپایی از این قطعنامه حمایت کردند، جمهوری اسلامی ایران رای ممتنع داد. وقتی به جمهوری اسلامی می‌گویید کی به شما این رسالت را داده که باید اسرائیل را نابود کنید، می‌گویند تکلیف شرعی داریم، وظیفه اسلامی ما است و قرآن به ما می‌گوید ما باید اسرائیل را نابود کنیم و جالب است که در مورد مسلمانان میانمار که تصاویر رقت آور، کاری که ارتش کشور میانمار با مسلمانان کرده، در دنیا پخش شده، قرآن دیگر به ما دستور نمی‌دهد که باید از مسلمانان دفاع کنیم.

Ebrahim_Javadi.jpgایسنا ـ عضو شورای فنی کشتی آزاد و دارنده ۴ مدال طلای جهان با بیان اینکه باید فکری اساسی درباره موضوع روبرو نشدن ورزشکاران ایران مقابل ورزشکاران رژیم صهیونیستی کرد، گفت که اگر برای این معضل چاره‌اندیشی نشود، باید کل ورزش را تعطیل کرد.

ابراهیم جوادی در گفت‌وگو با ایسنا درباره خطر تعلیق کشتی ایران توسط IOC بدلیل کشتی نگرفتن علیرضا کریمی آزادکار وزن ۸۶ کیلوگرم ایران مقابل حریف اسراییلی در رقابت‌های قهرمانی جهان که واکنش‌های بسیاری را در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی بدنبال داشت، اظهارکرد: این مشکل مربوط به الان نیست و خیلی وقت است که با آن درگیریم. الان موضوع با گذشته تفاوت پیدا کرده است. دیگر همه جهان نسبت به این موضوع حساس شده‌اند. اسراییلی‌ها هم در این میان شیطنت می‌کنند و به دنبال این هستند با جذب ورزشکاران دیگر کشورها برای ورزش ایران مشکلات جدی‌تری ایجاد کنند.

دویچه وله - مدت‌هاست بحثی پردامنه در شبکه‌های اجتماعی بر سر منشأ غیرطبیعی زلزله‌های اخیر در جریان است. به گفته وزارت کشور، نهادهای مسئول ایران هیچ اظهارنظری درباره رؤیت "نور عجیب" و رابطه پروژه هارپ با زلزله‌های اخیر نکرده‌اند.

وزارت کشور به خبرهای منتشرشده درباره رؤیت "نور عجیب" در چند شهر ایران و نیز ارتباط زلزله‌های اخیر با "آزمایش‌های پروژه هارپ" واکنش نشان داد.

41934988_303.jpg

نوری که به گزارش رسانه‌های ایران اواسط آذرماه ۱۳۹۶ در آسمان ایلام دیده شده است

به گزارش رسانه‌های ایران، ساکنان ایلام، تبریز، شوشتر، مسجد سلیمان، گتوند و لالی، هم‌زمان با شنیدن "صداهایی عجیب" در روزهای ۲۹ آبان و ۱۹ و ۳۰ آذرماه، "نوری عجیب" را در آسمان شهرهای خود مشاهده کرده‌اند.

محمد حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور، سه‌شنبه (۵ دی/ ۲۶ دسامبر) در این مورد گفته است: «ما هم چنین موضوعاتی را در فضای مجازی دیدیم و در همین حد در جریان هستیم و هیچ گزارش رسمی در این باره نداشتیم. رده‌های نظامی و رده‌های پدافند هوایی هر کدام در حوزه‌های خودشان فعال هستند و اگر موضوع خاصی باشد به ما اعلام می‌کنند.»

41935046_404.jpg

تصویری ثبت‌شده از "شیء نورانی" در تهران در خرداد ماه ۱۳۹۱

"وحشت مردم از نور غیرمتعارف"

برخلاف سخنان ذوالفقاری، این خبر تنها به "فضای مجازی" محدود نبوده، بلکه بسیاری از خبرگزاری‌های رسمی ایران هم آن را مخابره کرده و از "وحشت" مردم از مشاهده "نور غیرمتعارف" خبر داده بودند.

از جمله خبرگزاری تسنیم، نزدیک به نهادهای امنیتی ایران، روز ۲۰ آذرماه از رؤیت "نور عجیب قرمز رنگی" در آسمان ایلام خبر داده و نوشته بود: «این نور غیرمتعارف موجب وحشت شهروندان ایلامی شد و در فضای مجازی شایعات متعددی از جمله احتمال وقوع زلزله در ایلام منتشر شد.»

41935014_401.jpg

تصویری ثبت‌شده از "شیء نورانی" در تبریز در خرداد ماه ۱۳۹۱

روح‌الله خدادادی، کارشناس زمین‌شناسی نیز درباره منشأ این نور به تسنیم گفته بود: «این نور با بروز سردی هوا و بازتاب نور فلر پالایشگاه گاز ایلام به وقوع پیوست که به پدیده پیکوبینو مشهور است، پدیده‌ای نورانی و نادر است که هیچ ارتباطی با نور پالایشگاه یا زلزله ندارد.»

sepah_artesh_nezamian.jpgکیهان لندن - سپاه دست‌بردار ارتش نیست؛ پاسداران پُرنفوذ امیران را دوره کرده‎اند و هر طور که می‎خواهند آنها را به بازی گرفته‎اند و ارتشی که روزی نماد اقتدار ملّی بود، حالا با سقوطِ هویت‎اش در پرتگاهی عمیق چند قدم بیشتر فاصله ندارد.

کمتر از دو ماه پس از آنکه کیهان لندن، افشا کرد با فشار سازمان عقیدتی سیاسی ارتش دو واژه فارسی از مناسبات و تشریفات «ارتش ملّی» حذف و طی دستورالعملی واژه‎های «اسلام» و «انقلاب» جایگزین آن شد، در تهران روزهای ۲۸ و ۲۹ آذر ماه همایشی با عنوان «ارتش انقلابی» برگزار شد که در آن فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و جمعی از پاسداران و فرماندهان ارتش حضور داشتند.

امیر حاتمی، وزیر دفاع رژیم، در این همایش گفت: «ارتش از یک موقعیت خوب برخوردار بوده و مورد احترام ملت و مقام معظم رهبری است و عباراتی که فرماندهی معظم کل قوا در مورد ارتش بیان فرموده اند حاکی از عزت و اقتدار ارتش است و ارتش نیز قدرشناس بوده و همواره در تلاش است خود را با معیارهای ارتش حزب‎الله نزدیک‌‏تر سازد.»

در این همایش‎ که در ادامه پروژه پاکسازی و تحت عنوان «همدلی» و «وحدت» میان ارتش و سپاه برگزار شد، از هر دری سخن رفت جز معیشت پرسنل ارتش که در وضعیت بحرانی قرار گرفته، اما به دلیل ساختار بسته‌‏ی این سازمان و عدم اطلاع‌رسانی صدای آنها کمتر شنیده می‎شود.

Reza_Maghsadi_new.jpg*

*

*

با تو ام سلام! ای غزل!


پس، تو بوده‌ای که نیمه شب
آب را به خانه‌ی انار، برده‌ای !

پس، تو بوده‌ای که سیب را
از طنینِ یک ترانه، سرخ کرده‌ای !

مهربان‌ترین کلام! ای غزل !
با تو ام سلام! ای غزل !

anar.jpg

با ما بیامیز


نامت قشنگ‌ست.
موسیقی ِ چشم تو اما
خوش آب وُ رنگ‌ست.


لبخند را تا دودمانِ آب، بُردی
خورشید را بر چهره‌ی پاییز ِ ما ریز !


یک بار هم غوغا بپا کن !
با ما بیامیز !

hammas_12262017.jpgرادیو فردا، یحیی السنوار، رهبر داخلی حماس در سرزمین‌های فلسطینی، می‌گوید که قاسم سلیمانی فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران ایران در مکالمه تلفنی اخیر به او گفته است که «همه امکانات در نبرد دفاع از قدس در اختیار حماس است».

فایل صوتی یحیی السنوار که روایت خود را از گفت‌وگوی تلفنی قاسم سلیمانی بیان می‌کند، دوشنبه چهارم دی از شبکه لبنانی المیادین، همسو با ایران و حزب‌الله، منتشر شد.

به گفته یحیی السنوار، قاسم سلیمانی در این مکالمه به او گفته است که «سپاه پاسداران و نیروی قدس، در کنار مردم فلسطین بر سر دفاع از قدس حضور دارند».

آقای سنوار افزوده است که درخواست قاسم سلیمانی نیز این بود که حماس، جهاد اسلامی فلسطین و همه «گروه‌های مقاومت اسلامی» امکانات خود را به دفاع از قدس اختصاص دهند.

Taghi_Rahmani_4.jpgتوان ملی هر کشور را می‌توان بر وسعت سرزمینی و موقعیت جغرافیایی، نیروی مسلح، دانش فنی، نیروی تحصیل کرده، منابع طبیعی محاسبه کرد.
اگر چه هر کدام از این عوامل می‌تواند برای هر کشوری جابه جا شود. اما این مجموعه نشان می‌دهد که می‌توان معیار برای محاسبه توان ملی هر کشور داشت. هویت ملی هر کشور تلاش می‌کند این توان ملی را یاری دهد.
رهبری نظام ایران هویت ملی و منافع ملی را تعریف کرده است هویت ملی از نظر وی دارای سه عنصر است مسلمان بودن عمق تاریخی و انقلابی بودن، حال سوال این است که این تعریف چقدر درست و دقیق است و به چه میزان به منافع ملی ایران یاری می‌رساند این یاداشت به این نکات می‌پردازد.

Hamed_Aiyenehvand.jpgمواضع حسن روحانی اندکی پس از پیروزی در انتخابات و متعاقب هشدار حاکمیت در هم سرنوشتی با بنی صدر و بازداشت برادر ش و هم چنین بازداشت برادر جهانگیری به سرعت تغیر کرد. پس از جلسه روحانی با فرماندهان سپاه پشت درهای بسته، نقش جهانگیری در دولت به شدت کاهش یافت و زوج واعظی نوبخت که به خوبی با خرید و فروش آشنا هستند به جای او کابینه را چیدمان کردند. تجلی علنی هم دستی سپاه و روحانی هم در چینش کابینه خودش را تمام قد نشان داد و هم در لایحه بودجه ۹۷ که رئیس دولت رقمهای شگفتی را به ظاهرا مخالفان خودش اختصاص داد. دم خروس هم از اینجا بیرون زد که مخالفان غداری چون علم الهدی که دامادش ابراهیم رئیسی رقیب روحانی در کارزار زرگری ۹۶ بود پس از مدت کوتاهی آستین حمایت از رئیس دولت دوازدهم بالا زد.



Ahmad_Faal.jpgمقدمه

سرزمین ایران دستکم بعد از حمله اعراب تا کنون یک سرزمین امنیتی بوده است. تهاجم‌ها از درون و برون مرزها، رژیم‌های حاکم بر این سرزمین را به رژیم‌های امنیتی تبدیل کرده است. اگر وجود رژیم‌های امنیتی در سده‌های گذشته یک امر طبیعی بود و بنا به روایتی نوعی انتخاب سرزمینی شماره می‌شد، لیکن در یکصد ساله اخیر وجود رژیم‌های امنیتی با تمرکز و تراکم کانون‌های قدرت، فرایند دموکراسی شدن جامعه را به مهار خود در آورده‌اند. رژیم‌های امنیتی اگرچه مدعی حقانیت هستند، اما هرگز سخنی از حقوق انسان به میان نمی‌آورند. خاستگاه مشروعیت رژیم‌های امنیتی در ایران از عهد باستان به ایده فره ایزدی بازمی‌گردد. ایده‌ای که سلاطین آن را ودیعه آسمانی می‌شماردند. ایده فره ایزدی و به تبع آن مشروعیت، یک رخداد الهی است که به موجب حوادثی نادر از آسمان بر زمین خیمه می‌زند. بنا به روایت شاهنامه فردوسی، این حادثه از راه فتح، پیروزی، تصرف و غلبه، به چنگ سلاطین درمی‌آید. فتح و پیروزی فره ایزدی را بر تاج و تخت یک سلطان و یا یک امیرنشین فرومی‌نشاند. شخصی که فاتح است دارای فره ایزدی است. فتح و پیروزی عرصه اثبات حقانیت است. حقانیت با کسی است که بر امیر پیشین تسلط پیدا می‌کند و او را از تاج و تخت فرو می‌نشاند. این قول چمبرلین که می‌گوید حق از لوله تفنگ خارج می‌شود، روشن‌ترین بیان در توجیه خاستگاه مشروعیت است. لوله تفنگ توجیه کننده جایگاه فره ایزدی و ادعای حقانیت رژیم‌هایی است که به زور متوسل می‌شوند. اشتیاق وافر رژیم‌های امنیتی به نظامی‌گری و گسترش سپاه و قشون نظامی، فرآیند دائمی کردن عناصر مشروعیت و حقانیت است. این توضیح لازم است که ایده فره ایزدی هرگز نمی‌گوید که فتح و پیروزی و نظامی‌گری، ابزاری برای کرسی نشاندن حقیقت است. در ایده فره ایزدی نفس پیروزی و فتح کردن، حقانیت ایجاد می‌کند. به قول آقای کاتوزیان هیچ آزمون عینی برای اثبات فره ایزدی جز پیروزی و فتح وجود ندارد. حق با کسی است که پیروز از میدان بیرون می‌آید. اینکه قدرت حقانیت ایجاد می‌کند، ناب‌ترین نظریه درباب اصالت قدرت = زور است. در طی تاریخ، ایده‌ای که حقانیت را با تصرف و با قدرت این همان می‌شمارد، بنا به وضعیت امنیتی که هرگز از میان نرفت، دوگانه‌ای از اندیشه "قضاء و غضب" در فرهنگ ایرانیان پدید آورد. ایرانیان گاه قدرت را قضاء خود می‌دانستند و گاه بر آن برمی‌آشفتند. فرهنگ و اندیشه ایرانی همواره میان این دوگانه در کشمکش دائمی بوده است. فرهنگ شاه‌دوستی و شاه‌کشی از همین دوگانگی ناشی می‌شود. هاله فرهنگی دوگانگی، سایه‌سار اندیشه ایرانی است. ضعف و قوت ایرانیان در برهه‌های مختلف تاریخ، گزارشی از شاه‌دوستی و شاه‌کشی است. نظام ملک‌داری در ایران را می‌توان براساس همین دوگانگی توجیه کرد. این دوگانگی حتی در وضعیت معمولی زندگی نسبت به کانون‌های قدرت وجود دارد. همین الان توی خیابان‌های شهر می‌توان ایده دوگانگی را در اندازه‌های کوچکتر مشاهده کرد. اداره‌های شهرداری و یا اداره پلیس، بعضی از معابر و خیابان‌ها را تصرف و به حریم و ملکیت خود تبدیل کرده‌اند. چون در شرایط ضعف، عقیده عمومی می‌پذیرد که قدرت می‌تواند حق ملکیت ایجاد کند. اما در شرایط قوت همه چیز بر ضد این نوع ملک‌داری دگرگون می‌شود.

meyanmar_12262017.jpgخبر تکمیلی: بعد از اعتراض در فضای مجازی؛ جمهوری اسلامی ایران رای به نفع روهینگیا داد

به گزارش صدای آمریکا یک روز بعد از اعتراض ها به غیبت و رای ممتنع جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه ای در حمایت از مسلمانان روهینگیا در میانمار، جمهوری اسلامی ایران در موضع گیری جدید اعلام کرد روز سه شنبه و دو روز بعد از رای گیری، در نامه ای به سازمان ملل، به این قطعنامه داده است.

سخنگوی وزارت امور خارجه ایران روز سه شنبه ۵ دی اعلام کرد که رای مثبت ایران به قطعنامه مربوط به نقض حقوق بشر در میانمار روز سه شنبه با ارسال یادداشت رسمی به دبیرخانه سازمان ملل متحد ثبت شده است.

روز یکشنبه سوم دی، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه ای را برای کمک به مسلمانان روهینگیا و بازگشت آرامش در مناطق محل سکونت آنها در میانمار تصویب کرد، چین، روسیه و سوریه، متحدان جمهوری اسلامی ایران، با آن مخالفت کردند.

جمهوری اسلامی ایران نیز که همواره طی ماههای اخیر به حملات علیه مسلمانان روهینگیا و کوچ اجباری آنها از روستاهای خود در میانمار اعتراض شدید کرده بود، اینبار در رای گیری سازمان ملل به نفع این مسلمانان شرکت نکرد.

--------------------------------------------------------------

عصر ایران؛ مازیار آقازاده

جمهوری اسلامی ایران در رای گیری یکشنبه شب قطعنامه پایان دادن به سرکوب سازمان یافته مسلمانان میانمار در مجمع عمومی ملل متحد غایب بود.

جمهوری اسلامی ایران ترجیح داد رویه رفتاری مخالفت با طرح وضعیت کشورها در کمیته سوم مجمع عمومی را ادامه داده و حتی به قیمت جاخالی دادن در حمایت از مسلمانان میانمار و به جان خریدن "انگ" حضور در صف حامیان سرکوب مردم مسلمان میانمار، حاضر نشود طرح وضعیت کشورها در این کمیته را بپذیرد. گفتنی است این کمیته همان کمیته ای است که جمهوری اسلامی آن را به سیاسی کاری متهم می کند. این کمیته پیش از این پیش نویس قطعنامه هایی را در محکومیت آنچه که نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران خوانده، تهیه و برای تصویب به مجمع عمومی ارایه کرده است و ریشه اختلافات اصولی ایران با مطرح شدن مسایل کشورها (قطعنامه های مختلف) در این کمیته نیز در همین نکته است.

شکل و شمایل ظاهری این رفتار جمهوری اسلامی ایران اما گویای این است که تهران با رفتار دیروز خود نخواسته از جبهه مشترک چین - روسیه در مسایل جهانی حتی در مساله ای ناخواسته چون "حمایت از سرکوبگری دولت میانمار علیه مسلمانان" فاصله بگیرد و بدون رنجاندن این دو کشور در رای گیری قطعنامه محکومیت سرکوب مسلمانان در میانمار و تعیین فرستاده ویژه سازمان ملل در این باره، غایب باشد.

این اقدام دستگاه دیپلماسی با وجود همه توجیه ها و دلایل خود، ایران را در کنار گروهی محدود از کشورهایی قرار داده که در جبهه دولت میانمار قرار گرفته و کشتار مسلمانان روهینگیایی را محکوم نکرده اند و از این زاویه ضربه ای به حیثیت و شان بین المللی کشور وارد کرده است.

785151_190.jpgاز میان کشورهای اسلامی تنها دولت سوریه به این قطعنامه رای منفی داد؛ البته این رای سوریه کاملا قابل درک است؛ چرا که حکومت بشار اسد پس از نزدیک به 7 سال کش و قوس و جنگ داخلی، بقای خود را تا مغز استخوان مرهون حمایت های همه جانبه دولت روسیه می داند و از این رو در عرصه های بین المللی خود را دنباله‌روی دولت مسکو نشان می دهد و از این مساله نه تنها ابایی ندارد بلکه عامدانه و برای جذب حمایت بیشتر از مهم ترین متحد بین المللی خود به عنوان یک ابزار استفاده می کند.

اما جمهوری اسلامی ایران همواره در سیاست اعلامی خود بر ضرورت حمایت از مسلمانان و مستضعفان جهان تاکید داشته و دارد و حتی این مساله را منطبق بر نص صریح قانون اساسی خود می داند و عمل بر خلاف آن را نقض صریح قانون اساسی می شمارد.

جمهوری اسلامی ایران در نزدیک به 4 دهه گذشته خود را کشوری مستقل ( نه شرقی نه غربی) و ام القرای جهان اسلام توصیف کرده است؛ حالا غیبت "ام القرا" در رای گیری برای حمایت از مسلمانان چه معنایی می تواند داشته باشد؟

رویه رفتاری عدم مشارکت در رای گیری قطعنامه های کمیته سوم مجمع عمومی این بار به قیمت گزافی برای پرستیژ بین المللی ایران به ویژه در جهان اسلام تمام شد و جمهوری اسلامی ایران را ناخواسته در صف حامیان سرکوب مسلمانان میانمار نشاند!

Rouhani_klid_small.jpgاین روزها، نقد عملکرد دولت روحانی در سطوح مختلف جامعه، از مردم کوچه و خیابان گرفته تا در بین نخبگان سیاسی نظام، با شدت در جریان است بطوری که در بین طیف اصطلاح طلب هم، این نارضایتی از دولت دوم روحانی در حال افزایش است. البته نوع و جنس این نارضایتی، در بین گروههای سیاسی- اجتماعی ایران متفاوت است. مردم آن چیزی که این روزها از اوضاع اقتصادی ملاحظه می‌کنند جدای از گرانی و تورم روز افزون، اختلاسها و رانتهای وابستگان به قدرت، خصولتی سازی اقتصاد به اسم خصوصی سازی اما مهمترین چیزی که آنها را اذیت می‌کند لایحه بودجه تقدیمی دولت به مجلس مربوط به سال آینده است که از محتوای بحثهای صورت گرفته در محافل گوناگون، بوی خوشی از آن به مشام نمی‌رسد. اینکه قرار است بنزین لیتری۱۵۰۰ تومان، همچنین یارانه نقدی بیش از ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر از مردم هم قطع میشود از جمله مواردیست که موجب نگرانی مردم شده است. از سوی دیگر، بخش دیگری از نارضایتی‌ها مربوط به عملکرد فعلی دولت است که بطور مثال، دولت در زمینه کمک رسانی به مردم زلزله زده استان کرمانشاه، عملکرد قابل دفاعی نداشته است. بخش دیگری از انتقادات به دولت حسن روحانی، جدا از مسائلی که از سوی جناح منتقد رقیب صورت می‌گیرد مانند برجام و مسائل پیرامون آن، اتفاقا در بین حامیان دیروز و جناح اصلاح طلب عنوان میشود که جنس نارضایتی آنها هم با بقیه فرق می‌کند از نظر انها، روحانی تغییر کرده است و بسمت جناح مقابل تغییر موضع داده است چیدمان کابینه هم، بیشتر بدست اصول گرایان افتاده است و در دیگر پستها هم اصلاح طلبان عقب تر مانده‌اند. جناح اصلاح طلب مانند همیشه دغدغه تقسیم پستهای کلیدی دولت را دارد تا نقد عملکرد سیاسی، اجتماعی واقتصادی دولت، وکلا مسائلی که مربوط به مصائب معیشت اقشار فرودست جامعه است در اولویت بندی انها در مراحل بعدی قرار دارند.



AN_12262017.jpgامروز اکثریت زندانیان در طول سال را محکومین بازداشت موقت و یا قرارهای منجر به بازداشت موقت تشکیل می دهند.

این یعنی رسیدگی قضایی به نحو نامتعارف و بر خلاف قانون اساسی ، طولانی است . کافی نبودن دلایل برای انتساب اتهام در زمان دستگیری و تلاش بعد از دستگیری برای تامین دلیل منجر به طولانی شدن دوره بازداشت میشود. در چنین وضعیتی ، اگر دلیل کافی برای اتهامات مطروحه تامین نشود، در این صورت بازپرس و قاضی باید به بازداشت متهم پایان دهند. معلوم است که طولانی شدن دوره بازداشت بی حاصل و بی دلیل می تواند موجب مسئولیت آنان باشد. در این حال بر خلاف روح قانون و قضا، مساعی مسئولان ذیربط در این راستا جهت مییابد که فرد بازداشت شده به هر نحو ممکن به عنوان متهم به دادگاه معرفی شود. بدین ترتیب فرد بازداشت شده علاوه بر تحمل ظلم اصل بازداشت بلاوجه و غیر قانونی و تحمل طولانی مدت حبس قبل از محکومیت، اکنون در وضعیتی قرار می گیرد که شانس رسیدگی عادلانه در مرحله دادگاه را نیز از دست می دهد.'

به گزارش دولت بهار، پرونده ارزیابی تحلیلی دستگاه قضائی به قلم احمدی نژاد منتشر شد. متن کامل این پرونده را در ادامه می خوانید.

Shaahroudiمیگه- این چند روزه عجب گیری دادی به سفر آیت الله هاشمی شاهرودی به خارج از کشور! آزار داری؟!
میگم- جان؟! آزار دارم؟! این که نگران شم اسم اش میشه آزار؟! انگار تو نمی فهمی! نگرانم، نگران!

-نگران چی هستی؟! ایشون مریض شده بردن اش خارج معالجه بشه بر گرده بیاد به خدمات اش به ملت ایران ادامه بده.
-دِ نمی فهمی دیگه! همینه که من نگران ام تو نگران نیستی! تو میگی ایشون مریض شده رفته خارج! من باس بدونم که کجا رفته؟! کدوم خراب شده ای رفته؟! من دلم مثه سیر و سرکه می جوشه اون وقت تو خیلی راحت میگی رفته خارج!

-یعنی می فرمای باید به تو گزارش بده که کجا میره؟!
-بله پس چی؟! این انسان های فرشته سان قدر خودشون رو نمی دونن! مردم هم قدرشون رو نمی دونن! یهو دیدی رفت یه کشور غریب، زدن رادیو اکتیویش کردن! تو از کار این غرب جنایتکار غافلی؟! اونوقت ما چه خاکی به سرمون کنیم؟

-نه ایشاللا طوریشون نمیشه. پسرش گفته بابام سالمه و حال اش خیلی هم خوبه!
-همین دیگه! انگار توو باغ نیستی! پسر ه میگه بابام سالمه بعد میگه رفته خارج واسه معالجه! مگه آدم سالم میره خارج واسه معالجه! نکنه بلایی سرش بیارن! توو تمام بیمارستانای دنیا این دکترای جهود نفوذ کردن که اسلام عزیز ما رو ناکار کنن!

-ای بابا! تو هم بیخودی نگران میشی ما رو هم نگران می کنی! حالا کم کم دل منم شور انداختی! نکنه توطئه ای در کار ه؟!
-من چه میدونم؟ کلی دفتر دستک درست کردن و کلی روابط عمومی دارن، نمی خوان دو کلوم بگن ایشون رو فرستادیم لندن پیش ملکه خیال مون راحت بشه! اونا که از خودمون هستن. یا این که فرستادیم اش رم یه چرخی هم توو واتیکان بزنه! اونجا هم به خاطر وجود پاپ کاریشون ندارن! ولی اگه ایشون رو وردارن ببرن توو قلب ضد انقلاب توو پاریس و کلن و چه می دونم اون زهرماری کجاست... آهان اسکاندیناوی بلا ملا سر ایشون بیارن ما چه خاکی به سر مون کنیم؟ بابا مسوولیم می فهمی مسوول! بنده ی خدا رو از عراق ورداشتیم آوردیم ایرون که به ما ایرونیا خدمت کنه، حالا یه لحظه حواس مون نباشه، امریکای جهانخوار و اسراییل خونخوار، آیت الله رو هپولی اش می کنن میره پی کارش!... خدایا خودت به ما رحم کن! خدایا خودت خبر سلامتی شون رو از یک کشور مطمئن به ما برسون! اصن میدونی چیه؟

india_12262017.jpgهند بزودی پنجمین اقتصاد جهان خواهد شد

رادیو فرانسه، بر اساس گزارش کارشناسان انگلیسی، اقتصاد هند در سال آیندۀ میلادی از بریتانیا و فرانسه فراتر خواهد رفت و به رتبۀ پنجم جهانی خواهد رسید. این گزارش پیش‌بینی می‌کند که طی پانزده سال آینده، سهم اصلی ١٠ اقتصاد بزرگ جهان به کشورهای آسیایی تعلق خواهد گرفت.

روز سه‌شنبه ٢۶ دسامبر/۵ دی، مرکز مطالعات اقتصادی و بازرگانی لندن (Centre for Economics and Business Research) طبقه‌بندی سالانۀ خود را از قدرت‌های اقتصادی جهان منتشر کرد.

بر اساس این گزارش، اقتصاد هند که فعلاً در رتبۀ هفتم جهانی قرار دارد طی سال ٢٠١٨ به جایگاه پنجم و سپس در سال ٢٠٣٢ به رتبۀ سوم صعود خواهد کرد. همچنین در سال ٢٠٣٢، آمریکا به رتبۀ دوم تنزل خواهد یافت و مقام اول را در اختیار چین قرار خواهد داد.

این گزارش می‌افزاید که به طور کلی در سال آیندۀ میلادی که شش روز دیگر آغاز خواهد شد، انرژی ارزان و پیامدهای انقلاب دیجیتال، رشد اقتصادی را در سطح جهان یاری خواهد داد. طی این سال، سه اقتصاد از پنج اقتصاد بزرگ جهان به کشورهای آسیایی یعنی هند، ژاپن و چین تعلق خواهد داشت.

دولت هند در اواخر سال ٢٠١۶ اصلاحات مالی مهمی را آغاز کرد و به طور غیرمنتظره به جمع‌آوری اسکناس‌های درشت پرداخت (اسکناس‌های ۵٠٠ و ١٠٠٠ روپیه). به دنبال این تغییرات، رشد اقتصادی هند ناگهان کاهش یافت اما چند ماه بعد صعود خود را از سر گرفت.

Shahroudiف. م. سخن - خبرنامه گویا

آقای آیت الله هاشمی شاهرودی جهت انجام معالجات خود به خارج از کشور سفر کرده اند. ایشان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اند. پیش تر ایشان رییس قوه ی قضاییه و قاضی القضات حکومت اسلامی بوده اند.

آقای آیت الله هاشمی شاهرودی یک فرد منفرد غیر سیاسی و غیر حکومتی نیست که بخواهد به طور شخصی و ناشناس به خارج از کشور سفر کند.

هزینه های ایشان را چه در مقام سیاسی و چه در مقام مذهبی مردم پرداخت می کنند.

لذا آیت الله باید مطابق عرف جاری در سیاست به ملت گزارش کارهای خود را ارائه کنند. ایشان تا زمانی که مسوولیت و سمتی در حکومت دارند «باید» زندگی شفافی از نظر کاری و مالی داشته باشند.

نظر به این که آقایان روحانیون، و خاصه مقامات مسوول در سطوح بالای حکومت اسلامی به ساده زیستی و بی ریایی مشهورند، بیان جزییات زندگی ایشان درس بزرگی برای مردم و جوانان خواهد بود تا ببینند که «علی وار» زندگی کردن حاکمان شان چگونه است و الگویی برای زندگی خود پیدا کنند.

با در نظر گرفتن این نکات، خواسته های زیر را مطرح می کنیم و امیدواریم پاسخی برای آن ها دریافت نماییم:

iran_Myanmar.jpgبی بی سی ـ در پی انتقادها از ایران به دلیل شرکت نکردن در رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل برای تصویب قطعنامه‌ای در حمایت از مسلمانان روهینگیا در میانمار، دفتر نمایندگی ایران در نیویورک توضیحی را منتشر کرده است.

این دفتر دلیل اصلی غیبت در رأی‌گیری را مطرح شدن قطعنامه از سوی "کمیته سوم" سازمان ملل دانسته و این کمیته را به "سیاست‌زدگی و ضدایرانی بودن" متهم کرده است.

کمیته سوم سازمان ملل یکی از کمیته‌های شش‌گانه این سازمان است که به مسائل فرهنگی، اجتماعی و حقوق بشری می‌پردازد.

Mohammadbagher_Nobakht.jpgرادیو زمانه ـ سخنگوی‌ دولت روحانی در واکنش به کمپین «ما پشیمان هستیم» که در اعتراض به سیاست‌های دولت در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاده، گفته است شرکت‌کنندگان در این کمپین هرگز با مردم همراه نبوده‌اند.

Hamid_Baghaei.jpgدولت بهار- حمید بقایی در کانال تلگرامی خود نوشت:

نظر به اقدامات غیرقانونی و زورگویانه، تهدید و دشمنی آشکار، بی توجهی به قوانین و مقررات در صدور رای ناعادلانه و نامشروع و غیر مستند دادگاه فرمایشی غیرعلنی ۱۰۵۷ کارکنان دولت به میزان ۶۳ سال، برخوردهای تند امنیتی با فعالین رسانه‌ای و هواداران، تلاش برای زندانی نمودن اینجانبان به هر نحو ممکن و عدم پذیرش حکمیت بزرگان توسط دستگاه قضائی، ناچاریم با تاسی از علما و بزرگان و مظلومین تاریخ، در برابر رفتار ظالمانه‌ای که از جانب شخص آقای صادق لاریجانی در مورد ما صورت می‌گیرد، با التجاء به اهل بیت (ع) و بست نشینی مجدد در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) (ضمن پذیرش خطرات جانی) درخواست احقاق حق نموده و فریاد مظلومیت مان را به گوش همگان برسانیم.

Mehdi_karoubi_2.jpgشرق ـ اسماعیل دوستی، از اعضای حزب اعتماد ملی، باز هم به دیدار شیخ مهدی کروبی رفت. بر‌اساس خبرهایی که تاکنون منتشر شده، ملاقات اخیر دوستی با مهدی کروبی، به انضمام دیدار مجتبی ذوالنور، از نمایندگان مجلس و نیز حجت‌الاسلام عباسی‌فرد، از اعضای سابق شورای نگهبان، هفتمین ملاقات او با یک چهره سیاسی است. دوستی صرفا به اعلام این خبر بسنده کرده و از بیان جزئیات دیدار خودداری کرده است. دوستی در گفت‌وگو با جماران حال مهدی کروبی را عالی توصیف کرده است؛ اما حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی، به اعتماد آنلاین گفته است که او و پدرش اصلا دخالتی در ملاقات‌ها ندارند. او همچنین گفته، امیدواریم همان‌طور که آقای شمخانی گفتند، گشایش‌های بیشتری به وجود آید و به رفع حصر بینجامد. دوستی هم درباره رفع حصر گفته است: «این موضوع را باید از آقای شمخانی پیگیری کنید». حسین کروبی علاوه‌بر‌این خبر داده است که: «شنیده‌ام برخی درخواست ملاقات با آقای موسوی را هم داده‌اند». امید برای گشایش در موضوع حصر از زمانی افزایش پیدا کرد که علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در‌این‌باره صحبت کرد. او به‌تازگی در سفر خود به کردستان در جریان یک نشست دانشجویی گفته بود: «تصمیم اتخاذ‌شده درباره ایجاد گشایش در وضعیت آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد به‌صورت تدریجی در حال انجام است. به ‌طور قطع فضاسازی‌های رسانه‌ای کمکی به این روند نخواهد کرد و مراجع مسئول بر‌اساس تصمیمات اتخاذشده این پرونده را مدیریت خواهند کرد». شمخانی پیش‌تر در جریان افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات سخنانی را درباره حصر مطرح کرده بود که البته با واکنش‌های مختلفی از‌جمله فرزندان میرحسین موسوی مواجه شده بود. شمخانی گفته بود: «واژه حصر واژه درستی نیست و آقایان مدنظر شما در حصر نیستند، آنها هرکس را که اراده کنند، می‌توانند ببینند؛ کمااینکه به‌تازگی آقای کروبی درخواست کردند آقای دوستی را ببینند و این دیدار انجام شد». بعد از این واکنش‌ها بود که خواهران میر‌حسین موسوی بعد از سه ماه توانستند به دیدار برادرشان بروند.

Gymnastic-Women.jpgبی بی سی ـ فدراسیون ژیمناستیک ایران می‌گوید با دختری که بدون حجاب و هماهنگی در مسابقاتی در خارج از ایران شرکت کرده برخورد انضباطی خواهد کرد.

زهرا اینچه درگاهی، رئیس فدراسیون ژیمناستیک ایران به خبرگزاری ایسنا گفته که فدراسیون در سفر این دختر نقشی نداشته و سفر او و خانواده‌اش سفری توریستی بوده است.

در همین زمینه: اسلام به خطر افتاد! کشتی مرد ایرانی با زن خارجی

ایسنا در گزارش خود گفته بود که این دختر ژیمناست حدودا ده ساله بوده و مسابقات مورد نظر احتمالا در مالزی انجام شده است.

بعد از انتشار مصاحبه رئیس فدراسیون ژیمناستیک، پدر دختر به خبرگزاری ایسنا گفت که بر خلاف گزارش‌های اولیه دختر او به مالزی نرفته و تصاویری که منتشر شده مربوط به تمرینات او در کشور ارمنستان بوده است.

argentina_12272017.jpgرادیو فرانسه، یک قاضی آرژانتینی می‌گوید که آلبرتو نیسمان، در واقع به قتل رسیده است. نیسمان، دادستان آرژانتینی، در پروندۀ انفجار مرکز یهودیان بوئنوس‌آیرس خانم کریستینا کرشنر رئیس جمهوری پیشین را متهم کرده بود که می‌خواهد رد جمهوری اسلامی ایران را از پروندۀ سوءقصد پاک کند.

یک قاضی آرژانتینی به اسم جولیان اِرکولینی می‌گوید مدارک کافی در دست دارد که ثابت می‌کند آلبرتو نیسمان خودکشی نکرده است. در ژانویۀ ٢٠١۵ گفته شد که دادستان آرژانتیی با شلیک گلوله در سر، خودکشی کرده است. اما اینک اقای اِرکولینی با اطمینان می‌گوید فرد دیگری به نیسمان شلیک کرده بوده است.

آلبرتو نیسمان خانم کریستینا کرشنر رئیس جمهور پیشین آرژانتین را متهم کرده بود که قصد دارد ردّ جمهوری اسلامی ایران را در سوءقصد مرکز یهودیان "آمیا" پاک کند. اما خانم کرشنر پیوسته این اتهام را رد کرده است.

shahabi_tajamo.jpgرادیو زمانه ـ در حالی که همسر رضا شهابی اعلام کرده بود برای پیگیری وضعیت او ساعت ۱۰ صبح سه شنبه پنجم دی ماه به وزارت کار مراجعه خواهد کرد و تعدادی از فعالان کارگری و شهروندان هم به او پیوسته‌ بودند، اخبار رسیده حاکی از آن است که این تجمع با دخالت ماموران امنیتی روبه‌رو شده و تعدادی از شرکت‌کنندگان هم دستگیر شده اند. ماشین‌های ون پلیس از سر خیابان رودکی تا مقابل وزارت کار و بعد از آن ایستاده بودند و بازداشت‌شدگان را به ون منتقل کرده‌اند.

بر اساس تماس‌های دریافتی کانال کمیته دفاع از رضا شهابی، نیروهای امنیتی و انتظامی حاضر در جلوی وزارت کار، تعدادی از شرکت‌کنندگان تجمع اعتراضی به وضعیت رضا شهابی، فعال کارگری و زندانی سیاسی را پس از ضرب و شتم شدید بازداشت کردند. بنابر خبرهای رسیده نیروهای امنیتی شرکت‌کنندگان در این تجمع اعتراضی را کتک زده‌اند، به گونه ای که بازداشت‌شدگان در ون‌های نیروی انتظامی از درد در نواحی مختلف بدن‌شان رنج می‌برند.

mardom_zelzeleh.jpgاعتماد ـ ثمر فاطمی ـ در دوره‌ای که شبکه‌های اجتماعی و مخصوصا تلگرام مخاطب‌های چند میلیونی و چند «k»‌ای دارند، کانال تلگرامی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران، یکی از مهم‌ترین سازمان‌های پایتخت و حتی کشور، با نام «بحران نیوز» به صورت نمایشی به فعالیت خود ادامه می‌دهد و تنها «یک هزار و صد و سی و هفت» عضو دارد. پایتختی که اگر یک روز ترافیک و آلودگی هوا امانش دهد، ترس از چگونگی امدادرسانی در مواقع بحران مردمش را نگران کرده است. این در حالی است که سازمانی که قرار است این بحران‌ها را مدیریت کند، کانال ارتباطی رسانه‌ای منسجم و خوبی برای ارتباط با مردم ندارد. سایت خبری این سازمان هم هرازچندگاهی به روز رسانی می‌شود و نمی‌تواند منبعی برای دریافت اخبار باشد. توییتر و اینستاگرام هم که اصلا ندارد. وقتی مردم از ترس آوار به خیابان‌ها پناه آورده‌اند، دیگر تلویزیونی در کار نیست و تنها وسیله‌ای که کاربرد دارد، تلفن‌های هوشمند است. بر اساس ساختار ستاد بحران، مدیر شبکه پنج صدا و سیما، مدیر کارگروه اطلاع‌رسانی این ستاد است و این یعنی همه تخم‌مرغ‌ها در سبد صدا و سیما گذاشته شده است.

mousavilari.jpgاعتماد ـ زهیر موسوی ـ سیاسیون در هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا مدت‌ها است كه از فواید گفت‌وگو و تعامل می‌گویند. اما هرچه هست بیشتر حرف بوده نه عمل. تكثر آرا در میان هر كدام از جریان‌های سیاسی از یك‌سو و تقسیم‌بندی تاریخ جمهوری اسلامی به قبل و بعد ٨٨ توسط برخی اصولگرایان از سوی دیگر مانع از آن شد كه فعالان عرصه سیاست بتوانند رویای گفت‌وگو را واقعی كرده و سر یك میز بنشینند. جریان اصلاح‌طلب نیز اگرچه به‌جد هوادار گفت‌وگو است و از هر پیشنهادی در این باره استقبال می‌كند، اصرار دارد كه باید برخی حوادث را به فراموشی سپرد. همین است كه ایده گفت‌وگوی ملی فراتر از حرف نرفته است. اظهارات و مواضع برخی چهره‌های شاخص و قدیمی اصولگرا در ماه‌های اخیر اما این امید را ایجاد كرده كه ممكن است آنها دست از شرط و شروط گذاشتن بردارند. نمونه‌اش حرف‌های محمدرضا باهنر كه حساب سیدمحمد خاتمی را از كاندیداهای محصور انتخابات سال ٨٨ جدا می‌كند یا اظهارات صفار هرندی كه معتقد است دو كاندیدای اصلاح‌طلب انتخابات آن سال با خارجی‌ها نشست و برخاست نداشته‌اند. بدون شك همین دو اظهارنظر دلیل نمی‌شود كه گفت‌وگو‌های مورد نظر به زودی انجام شود زیرا چند سالی است كه هرازگاهی اینچنین امیدوار می‌شویم و خبری هم از گفت‌وگو نیست.

برخی اصولگرایان از جمله مرحوم عسگراولادی تلاش‌هایی در این زمینه داشتند اما هرچه بود راه به جایی نبرد به همین خاطر هم بود در آستانه انتخابات مجلس دهم یك بار دیگر حرف از ضرورت گفت‌وگو به میان آمد. اصلاح‌طلبان پرچم‌دار بودند و تاكید داشتند كه تعامل تنها راه‌حل مشكلات كشور است. اصولگرایان اما گوش‌شان بدهكار نبود و این حرف‌ها را آن‌طور كه باید جدی نگرفتند. انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر و پیروزی دوباره حسن روحانی یك بار دیگر بحث گفت‌وگوی ملی را داغ كرد، چنان‌كه برخی اصولگریان حرف از ضرورت آن بزنند. مثلا غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در یك نشست خبری از آمادگی این تشكل سیاسی- مذهبی برای گفت‌وگو با مجمع روحانیت مبارز خبر داد. این اعلام آمادگی به سرعت مورد استقبال اصلاح‌طلبان قرار گرفت. به عنوان نمونه حجت‌الاسلام مجید انصاری در گفت وگو با «اعتماد» تاكید كرد كه این گفت‌وگو‌ها می‌تواند بسیار مفید باشد.

از اینستاگرام گوگوش: در استانبول ترکیه، این بار بر عکس همیشه نوبت من بود که شما رو از نزدیک ببینم و بشنوم، مخصوصا نوازنده‌های نازنین و جوونی‌ که اجراشون بسیار جذاب و دیدنی‌ بود. برای تک تکشون بهترین هارو آرزو دارم

در حاشیه تظاهرات مالباختگان موسسات مالی

harriri_12212017.jpgروزنامه نیویورک تایمز در گزارشی با پرداختن به ماجرای پشت پرده استعفای نخست وزیر لبنان نوشت: استعفای عجیب حریری بخشی از تلاش‌ جاه‌طلبانه ولیعهد سعودی برای تکان دادن ساختار قدرت در منطقه و مقابله با رقیب عربستان، یعنی ایران بود.
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز نوشت: سعد الحریری نخست وزیر لبنان که متعهد قدیمی سعودی‌ها به شمار می آید، ماه گذشته با تصور اینکه قرار است با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در صحرا اردو بزند به ریاض سفر کرد اما در ازاء، از تلفن شخصی‌اش محروم و از محافظانش جدا شد و از سوی مقامات سعودی مورد اهانت قرار گرفت. وی سپس یک متن استعفا دریافت کرد و مجبور شد آن را در یک شبکه تلویزیونی سعودی قرائت کند.

به نظر می‌ آید که این دلیل واقعی فراخوانده شدن سعد الحریری به ریاض پایتخت عربستان بود: استعفا تحت فشار سعودی‌ها و سرزنش کردن ایران برای وضعیت منطقه، به گونه‌ای که یک کارمند به نظر می‌آمد تا رهبر یک کشور مستقل. حریری حتی پیش از قرائت استعفانامه‌اش اجازه نیافت به خانه‌ای که در عربستان دارد، برود و مجبور شد از نگهبانان بخواهد برایش از خانه کت و شلوار بیاورند.

این ماجرا عجیب و غریب تنها فصلی از داستان ولیعهد جوان و جاه‌طلب سعودی بود که به وضوح مصمم به تکان دادن ساختار قدرت نه تنها در کشورش، بلکه در کل منطقه بوده است. وی در خانه نیز صدها شاهزاده و بازرگان را به اتهام فساد مالی بازداشت کرد. بن سلمان همچنین در یمن جنگ به راه انداخت و به مقابله با قطر پرداخت.

Bijan_Safsari.jpgپس از نزدیک به ۴۰ سال نظاره گرجنایات و قتل و کشتار ولایتمداران نظام ولایی بودن، اکنون با گستردگی و عمق فساد در نظام اقتصادی کشور، چون مسخ شدگانیم که دیگر به غارت و چپاول ثروت ملی خود توسط حاکمان بی سوال نظام ولایی عادت کردیم؛ واز انجائیکه در نظام و حکومتی که جانمایه رابطه‌اش با مردم، بر پایه "النصّر بالّرعب" بنا گذاشته شده است و میل بی حد حصر قدرت زمامداران دلیل گذشتن از مرز ماهیت صحیح یک حکومت است تنها تسکین مردم ظلم پذیر بی شک جز زمزمه و نجوای این ضرب المثل معروف نخواهد بود که " سال به سال دریغ از پارسال".



ahmadrezajalali_12212017.jpgرادیو زمانه، دادستان تهران با تکرار اعترافات ضبط شده احمد رضا جلالی، پزشک و پژوهشگر زندانی اعلام کرد که حکم اعدام او قطعی‌ست و به تازگی به ملاقات او رفته است. تدارک اجراحی حکم؟

۲۷ آذر سال جاری در تلویزیون ایران اعترافات از پیش ضبط شده احمد رضا جلالی با عنوان «تیشه به ریشه» پخش شد. این برنامه را بخش ضد جاسوسی وزارت اطلاعات تهیه کرده بود. در این برنامه، احمد رضا جلالی «اعتراف» می‌کند که فردی به نام توماس با او ارتباط می‌گیرد و در سفرهایی که او به عنوان پژوهشگر به تهران می‌کند، مرحله به مرحله اطلاعاتی از طریق او به دست می آورد که سرانجام زمینه‌های ترور مسعود علی محمدی و مجید شهریاری، دو دانشمند هسته‌ای را فراهم می‌‌‌کند. ویدا مهران‌نیا، همسر احمد رضا جلالی یک روز بعد از پخش این اعترافات تلویزیونی اعلام کرد که اعترافات تحت فشار ضبط شده است و صحت ندارد.

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران در جلسه روز دوشنبه ۴ دی شورای معاونان دادسرای تهران با اشاره به پرونده احمد رضا جلالی، اعلام کرد که به تازگی به ملاقات این پزشک و پژوهشگر ایرانی رفته است. ملاقات دادستان تهران با زندانی محکوم به اعدام، بعد از تأیید حکم، ممکن است بخشی از تدارک اجرای حکم باشد. معاینه پزشکی و تقاضای ملاقات محکوم با نزدیکان و بستگانش بخشی دیگر از این تشریفات است.

abbas_12212017.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری المانیتور در تحلیلی پیرامون واکنش‌های جهان اسلام به تصمیم ترامپ در شناسایی اورشلیم به‌عنوان پایتخت اسرائیل می‌نویسد محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطینی از همسویی با واکنش سرسختانه دولت ترکیه در این مورد خودداری کرده است.

المانیتور می‌نویسد: «تصمیم ترامپ یک عقب‌گرد بزرگ برای یک راه دیپلماتیک برای تشکیل یک کشور فلسطینی بوده است. محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی در این مورد با رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب در تماس دایم بوده است و در روز ۱۳ دسامبر هم با حضور و سخنرانی در اجلاس سران کشورهای اسلامی عصبانیت و نگرانی خود را نسبت به این تصمیم دولت ترامپ ابراز کرد. اما رهبران واقع‌گرای فلسطینی متوجه این موضوع هستند که تا امروز این واکنش‌ها بیشتر در چارچوب حملات لفظی بوده است و درحالی که جناح محمود عباس از اهرم‌های عملی چندانی برخوردار نیست، این حماس بوده که از نظر تبلیغاتی از این موضع‌گیری دولت ترامپ در مورد اورشلیم بهره برده است.»

media_microphone.jpgباشگاه خبرنگاران پویا ـ در آذر ماه سال جاری مجوز ورود ۱۱ خبرنگار امریکایی به ایران صادر شد.

به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ براساس اطلاعات معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد حدود ۱۵ رسانه بین‌المللی دارای دفتر نمایندگی فعال در ایران هستند و رسانه‌های دیگری که در ایران دفتر ندارند بنابر تقاضا، مجوز فعالیت زمان‌دار دریافت می‌کنند.

محمود احمدی‌نژاد در بخشی از سخنرانی اخیر خود در بین دانشجویان که تازه توسط سایتش منتشر شده روحانی را غاصب خواند و به خاطر سیاست‌هایش در زمینه پرداخت یارانه به شدت مورد انتقاد قرار داد.

AN_12232017.jpgرادیو زمانه، یک منبع خبری نزدیک به محمود احمدی‌نژاد گزارش داد که در هفته‌های گذشته شماری از حامیان او بازداشت یا به دادسرا احضار شده‌اند.

وب‌سایت دولت بهار که منتسب به نزدیکان رئیس جمهوری پیشین ایران است در گزارشی با عنوان «آغاز برخورد با ۱۸۸ احمدی نژادی فعال در شبکه های اجتماعی»، از بازداشت و حبس انفرادی برخی فعالان رسانه‌ای هوادار احمدی‌نژاد خبر داد.

این وب‌سایت به نقل از برخی از افرادی که از بازداشت آزاد شده‌اند ادعا کرد بازجویان با ارائه «فهرستی ۱۸۸ نفره از نیروهای مردمی فعال در شبکه‌های اجتماعی»، به دنبال یافتن اطلاعات این افراد بودند.

Shaahroudiدر خبرها آمده است که:
«فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران خبر داد که پدرش برای «تکمیل دوره درمان» به خارج از کشور سفر کرده است. علا هاشمی شاهرودی روز شنبه دوم دی، در مصاحبه با وب‌سایت رسا اعلام کرد که پدرش برای «تکمیل دوره درمان» به خارج از کشور سفر کرده و به زودی باز می‌گردد. او تأکید کرد که آقای محمود هاشمی شاهرودی «در سلامت کامل» است.»

باید گفت آقای آیت الله شاهرودی در جایی که از صبح تا شب برای طب اسلامی و طب شیعی تبلیغ می شود و دائما از توطئه های غرب برای از بین بردن مردم مسلمان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی سخن به میان می آید بسیار غلط کرده اند که جهت ادامه ی معالجه به خارج رفته اند.

آقایان، همه چیزهای مدرن را برای خود می خواهند و همه ی چیزهای علفی و عهد دقیانوس را برای مردم. از مهدوی کنی تا خود خمینی همگی برای چند روز بیشتر زنده ماندن از طب و دستگاه های ساخته ی غرب «جنایتکار» و وابسته به «یهودیت» استفاده کردند و این مردم ایران هستند که برای زنده ماندن باید به ترّهات آقایانی از قبیل آیت الله دکتر سید حسن ضیایی و «حکیم» دکتر روازاده گوش کنند و به آن ها امید ببندند.

آقای هاشمی شاهرودی به عنوان یکی از مسوولان عالیرتبه ی کشور «باید» به مردم بگویند که در کدام کشور خارجی به معالجه مشغولند تا ما مردم ایران خیال مان از بابت این که «یهودیت جنایتکار» آسیبی به ایشان نمی رساند راحت شود.

پزشکان خارجی که آقای آیت الله شاهرودی را معالجه می کنند باید بدانند کسی را تحت معالجه دارند که معتقد به بریدن دست و پا و انداختن مجرم از بالای کوه و ارتفاع به پایین است.

شخصی که زیر دست این پزشکان است رسما و علنا نوشته است که مجرم باید موقع بریده شدن دست و پا کاملا به هوش باشد و هر چه بیشتر درد را حس کند. به عبارتی موقع بریدن دست و پای مجرم نباید به او داروی بی حسی یا بیهوشی داده شود.

پزشکان خارجی چنین موجود خبیثی را تحت معالجه دارند. کاش اخلاق پزشکی بسیاری چیزها را حکم نمی کرد و آقای آیت الله برای لحظاتی با درد رو به رو می شد تا بفهمد که وقتی حکم به عدم استفاده از داروی بی حسی می دهد چه درد بزرگی را به مجرم تحمیل می کند و چه عمل غیر انسانی یی به فرمان و فتوای او صورت می پذیرد.

putin_12232017.jpgماشا کراسیروا

منبع : فارین پالیسی / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی

20 نوامبر 2017، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، بیانیه مشترکی را از شهر سوچی در دریای سیاه، درباره پایان عملیات نظامی روسیه در سوریه اعلام کردند. پوتین به مخاطبانش اطمینان خاطر داد که به همراه اسد، تمام جنبه های مربوط به عادی سازی شرایط در سوریه را بررسی کرده اند. این بیانیه مشترک پوتین و اسد، پاسخی دیگر به باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا بود که هشدار داده بود کوچکترین حرکت نظامی در سوریه، تبدیل به منجلابی خواهد شد که روسیه در آن فرو خواهد رفت. همچنین این بیانیه باعث تغییر رویکرد رسانه های غربی شد که همیشه در طی این سالها اسد را مجرم و پوتین را شریک او در حملات و بمباران ها و آوارگی پناهندگان می دانستند.

تلویزیون دولتی روسیه نیازی به این تغییر رویه نداشت چون سالها در دفاع از مداخله نظامی در سوریه برنامه پخش کرده بود. رسیدن به درک درستی از نگرش روسیه، برای غرب مفید خواهد بود البته نه به آن معنا که آنچه در رسانه های روسیه نشان داده می شود ملاک عمل قرار گیرد.خوشبختانه دیمیتری ترنین، در کتاب خود به نام"روسیه در خاورمیانه به دنبال چه می گردد؟" به خوبی اهداف روسیه در منطقه را بیان کرده است.

Khatamiزیتون-سینا پاکزاد: دفاع محمد خاتمی از حسن روحانی همان‌طور که انتظار می‌رفت با بازتاب‌های مثبت و منفی فراوانی همراه بود. خاتمی روز چهارشنبه ۲۹ آذرماه گفته بود که از رای به روحانی پشیمان نیست و همچنان قاطعانه از او حمایت می‌کند.

نشانه‌های سرخوردگی

حمایت رییس‌جمهور اسبق ایران از حسن روحانی یکی از عوامل کلیدی در جذب بدنه اجتماعی جریان اصلاح‌طلب بود که ۲۹ اردیبهشت ماه نام وی را بر برگه‌های رای نوشتند. حامیان رییس‌جمهور انتظار داشتند که او در دور دوم صدراتش بر قوه‌ مجریه با اراده بیشتری در مسیر تحقق وعده‌های انتخاباتی‌اش عمل کند.

فریادهای حامیان او در کارزار انتخابات نیز بر محور آزادی‌های مدنی و سیاسی بود. روحانی اما به فصله کوتاهی پس از انتخابات به سمت اصول‌گرایان چرخید و نشانه‌هایی را بروز داد که برای حامیان انتخاباتی‌اش دلسرد کننده بود.

Mehdi_Jahangiri.jpgدویچه وله ـ وکیل مهدی جهانگیری، نایب رئیس اتاق بازرگانی تهران و برادر اسحاق جهانگیری، خبر آزادی موکل خود را تکذیب کرد. پیش‌تر گزارش‌هایی مبنی بر آزادی او منتشر شده بود. مهدی جهانگیری مدتی پیش توسط سپاه کرمان بازداشت شده بود.

به‌رغم انتشار خبرهایی مبنی بر آزادی مهدی جهانگیری، وکیل مدافع او روز دوشنبه (۴ دی/ ۲۵ دسامبر) این خبر را تکذیب کرد. محمود ایثاری در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا، ضمن تکذیب خبر آزادی مهدی جهانگیری گفت: «پرونده موکل‌ام همچنان در مرحله تحقیقات است».

رسانه‌های داخلی ایران امروز دوشنبه گزارش داده بودند که مهدی جهانگیری، نایب رئیس اتاق بازرگانی تهران و برادر اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهوری ایران، با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است.

hashemi_12232017.jpgرادیو زمانه، محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران تظاهرات دولتی ۹ دیماه علیه معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را «پایان فتنه» خواند. در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی، از رویدادهای اعتراضی سال ۱۳۸۸ به عنوان «فتنه» یاد می‌شود.

به گزارش تسنیم، فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی در پایان جلسه شورای شهر تهران با اشاره به سالگرد نهم دی گفت: «راهپیمایی ۹ دی‌ماه در سال ۸۸ با فراخوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در واکنش به اعتراضات بعد از انتخابات سال ۸۸ انجام شد و این موضوع مطرح شد که در آن زمان به تاسوعا و عاشورای حسینی و ساحت حضرت امام حسین(ع) توهین شد. دوستان انقلابی به میدان آمدند و پایانی بر فتنه ۸۸ بود».

تظاهرات ۹ دی ۱۳۸۸ با با فراخوان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به ریاست احمد جنتی برگزار شد اما رسانه‌های نزدیک به محافظه‌کاران آن را حرکتی خودجوش علیه هتک حرمت روز عاشورا می‌دانند. سخنران اصلی راهپیمایی ۹ دی را احمد علم الهدی عضو مجلس خبرگان انجام داد و در آن معترضان را «یک مشت بزغاله و گوساله» نامید.

Tehran.jpgایسنا ـ به گفته محقق پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در ایران گسلی که قبلا فعال نبوده و اکنون فعال شده باشد، نداریم؛ البته ممکن است مدت‌ها فعالیتی نداشته‌ باشند ولی همچنان گسل فعال تلقی می‌شوند. از این رو دانشمندان تاکید دارند تا با واگذاری ابزارهای رصدی و تحقیقاتی زمینه برای پاسخگویی دقیق‌تر به سوالات این حوزه فراهم شود.

به گزارش خبرنگار ایسنا، "ایران کشوری لرزه‌خیز است که در کمربند زلزله زمین واقع شده است"؛ این جمله‌ای است که هر کدام ما از دوران مدرسه شنیده‌ایم و آن را از بر کرده‌ایم. بعد از آن نقشه مناطق پرخطر به لحاظ لرزه‌خیزی پیش روی چشمانمان گذاشته شد تا به ما بگوید مناطق کم‌خطر از نظر زلزله در کشورمان عمدتا مناطقی هستند که کسی در آنها زندگی نمی‌کند که شامل "کویر لوت" است و کسی در آنجا توان زندگی ندارد.

علاوه بر آن نوار سنندج - سیرجان ناحیه‌ دیگر کم‌خطر زلزله است. این منطقه شامل استان‌های اصفهان، سنندج، اراک و همدان می‌شود و همچنین ناحیه جنوب اهواز به سمت آبادان و خرمشهر از لرزه‌خیزی کمتری برخوردار هستند، اما بقیه مناطق ایران جزء مناطق پرلرزه هستند.

Babak_Ata.jpgاعتماد ـ ندا آل طیب ـ پسربچه از دیدن مرد دستپاچه شده بود، خجالت می‌کشید. چهار، پنج سالی داشت و در این مدت تنها چند بار مرد را دیده بود. بابک اعطا در کودکی پدرش را خیلی کم دیده بود.

چهارم دی ماه زادروز نویسنده‌ای است که او را به عنوان پدر داستان‌نویسی اجتماعی می‌شناسیم. مردی که در شناسنامه احمد اعطا بود و وقتی نویسندگی پیشه کرد، نام هنری احمد محمود را برگزید. به انگیزه هشتاد و ششمین سالروز تولد احمد محمود، مهمان بابک اعطا سومین فرزند او شدیم و در گفت‌وگویی دوستانه، گوشه‌هایی از زندگی این نویسنده را مرور کردیم؛ گوشه‌هایی که شاید در هیچ کتابی یا مقاله‌ای نتوان آنها را پیدا کرد زیراکه از آغاز قصد داشتیم احمد محمود را به روایت فرزندش بازشناسیم و قرارمان بر گفت‌وگویی خانوادگی بود و البته که بابک اعطا به گرمی ما را پذیرفت و با لهجه‌ای که حس و حال جنوب را داشت، پاسخگوی همه پرسش‌های ما شد.

Rouhani_Ahmadinejad.jpg

شرق ـ آمنه شیرافکن - محمدحسن نجمی: سخت است در ساختمانی مشرف به بلندای تهران بنشینی و بخواهی درباره «کهریزک» گفت‌وگو کنی. آن هم وقتی طرف مصاحبه از ناگفته‌هایی برایت بگوید که یک سرش به وضعیت نگهداری زندانیانی ویژه و خاص در کهریزک می‌رسد؛ نه جمعی دانشجو و جوان بی‌گناه. طبقه هفتم ساختمان مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام محل گفت‌وگوی ما با رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس است. با کاظم جلالی درباره محورهای گوناگون حرف زدیم؛ اما کهریزک نقطه اوج گفت‌وگو است. به‌ویژه اینکه جلالی نقبی به جلسه کمیسیون امنیت در مجلس ششم می‌زند و زوایای تازه‌ای از کهریزک را جلوی چشم ما باز می‌کند: «یک بار مسئولان انتظامی و قضائی درباره فلسفه این زندان و جنایاتی که این افراد شرور انجام می‌دادند، گزارشی دادند که برخی از اعضای کمیسیون اشک ریختند. از آن طرف هم کسانی که در آنجا مأمور بودند، تشخیص نمی‌دادند چه کسی چه‌کاره است». لحظاتی مکث می‌کنیم. زندان کهریزک جای افرادی بوده که به لحاظ اخلاقی خیلی دردسرساز بودند؛ نه جوانانی که شاید در زندگی‌شان حتی یک‌ بار گذرشان به یک بازداشتگاه ساده نیفتاده بود. کاظم جلالی ابایی ندارد از اینکه به تأثیر حضور فرزند روح‌الامینی در رسیدگی به وضعیت کهریزک اشاره کند؛ هرچند همان‌جا می‌گوید «روند رسیدگی به پرونده کهریزک پیش از ماجرای روح‌الامینی در دستور کار بود».جلالی در بخش دیگری از گفت‌وگو به واپسین توصیه احمدی‌نژاد به روحانی درباره برادران لاریجانی اشاره می‌کند: «زمانی که آقای دکتر روحانی ریاست‌جمهوری را در سال ٩٢ تحویل می‌گرفت، معمولا رئیس‌جمهور سابق بعد از مراسم تنفیذ، از بیت مقام معظم رهبری به ریاست‌جمهوری رفته و آنجا را تحویل می‌دهند. آنجا آقای احمدی‌نژاد به آقای روحانی می‌گوید ما که رفتیم؛ ولی مراقب این دو برادر باش. بدبختت می‌کنند». جمله‌ای که نشانگر عمق کینه او از برادران لاریجانی‌ است. جلالی را نمی‌توان صرفا با صفت «یار نزدیک به لاریجانی» توصیف کرد. او به یک روایت، شیفته لاریجانی است.

شما با لیست امید به مجلس آمدید و بعد دیگر چندان با این لیست هم‌راستا نبودید. دلیلش چه بود؟

بنده چهار دوره در مجلس بودم و داوطلب حضور در انتخابات دوره دهم نبودم؛ حتی دنبال این بودم که کاندیدا نشوم. الزاماتی در روز آخر ثبت‌نام به وجود آمد و دکتر لاریجانی امر فرمودند و مذاکره مفصلی در عصر روز آخر ثبت‌نام با ایشان داشتیم. ایشان نامه‌ای برای دعوت حقیر نوشتند و در نتیجه در انتخابات شرکت کردم. همان زمان بحث‌هایی بود که فهرست ائتلافی و مشترک داده شود و در اصل آنچه بعدها با نام لیست امید و اصلاح‌طلبی نامیده شد، در اصل همان فهرست ائتلافی بین سه گروه «اصلاح‌طلب»، «اعتدال و توسعه» و «اصولگرایان معتدل» بود. مورد بعدی اینکه بنده قبل از انتخابات با هیچ‌کسی برای اینکه در فهرست باشم، مذاکره نداشتم.

صدای آمریکا، شرکت خصوصی هوا فضانوردی اسپیس اکس شبانگاه جمعه موشکی حامل ده ماهواره کوچک را از یک پایگاه نیروی هوایی در کالیفرنیا به فضا پرتاب کرد.

این ده ماهواره بخشی از یک سلسله ماهواره هایی خواهد بود که جایگزین بزرگترین شبکه ماهواره ای جهان خواهد شد. شرکت اسپیس اکس متعلق به ایلان ماسک، رئیس کمپانی تسلا است.

پرتاب موشک فالکون ۹ موجب ایجاد نوری در آسمان کالیفرنیا شد و برخی از ساکنان این ایالت تصور کردند که یک بشقاب پرنده را در آسمان مشاهده می کنند.

هیجان ناشی از این اشتباه به اندازه ای بود که اداره آتش نشانی لوس انجلس در فیس بوک و تویتر اعلام کرد که نور مرموزی که در آسمان دیده شده ناشی ازپرتاب یک موشک است.

spaceXcali1.jpgspaceXcali2.jpgspaceXcali3.jpg

Eissa_Kalantari.jpgشرق ـ صدرا محقق: روز گذشته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در جلسه کارگروه ملی کاهش آلودگی هوای کلان‌شهرها با اعلام اینکه افشاگری‌های محیط زیست آغاز خواهد شد، گفت: «حق مردم در حوزه محیط زیست را بازپس می‌گیرم، اگرچه می‌دانم ممکن است این حرف‌ها، هجمه‌ها و فشارهای زیادی برایم به‌همراه داشته باشد».

در این گزارش، هم به مشروح صحبت‌های آقای کلانتری که تا حدود خفیفی ردی از افشاگری هم در خود دارد پرداخته‌ایم و هم با سه کارشناس و متخصص حوزه محیط زیست و آلودگی هوا صحبت کرده‌ایم که از قضا هر سه نفر معتقدند افشاگری و طرح معما و... دردی از معضل آلودگی هوای کلان‌شهرها درمان نمی‌کند و حالا به‌جای افشاگری، موسم اقدام و عمل است، چون داستان آلاینده‌های هوا چندان پیچیده نیست.

Ghaaher2رزمندگان انصارالله یمن با موشک قاهر ۲ مواضع مزدوران وابسته به آل سعود را در شرق صنعا هدف قرار دادند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، یک منبع یمنی اعلام کرد: یگان موشکی انصارالله موشک بالستیک بومی از نوع قاهر ام ۲ با برد ۴۰۰ کیلومتر به مواضع مزدوران وابسته به آل سعود شلیک کرده است.

براساس این گزارش؛ این موشک به مواضع نیروهای عبد ربه منصور هادی رئیس جمهور فراری و وابسته به آل سعود در منطقه الفرضه در منطقه نهم در شرق صنعا شلیک شده است و تلفات و خساراتی در میان مزدوران برجای گذاشته است.

shahroodi_12232017.jpgرادیو فردا، فرزند محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران، خبر داد که پدرش برای «تکمیل دوره درمان» به خارج از کشور سفر کرده است.

علا هاشمی شاهرودی روز شنبه دوم دی، در مصاحبه با وب‌سایت رسا اعلام کرد که پدرش برای «تکمیل دوره درمان» به خارج از کشور سفر کرده و به زودی باز می‌گردد.

او تأکید کرد که آقای هاشمی شاهرودی «در سلامت کامل» است.

فرزند آقای هاشمی شاهرودی به جزئیات بیماری پدرش اشاره‌ای نکرده و مشخص نیست که او به کدام کشور سفر کرده است.

جلسه روز شنبه دوم دی ماه مجمع تشخیص مصلحت نظام در غیاب آقای هاشمی شاهرودی به ریاست محمد علی موحدی کرمانی، نماینده سابق رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران، برگزار شد.

در روزهای گذشته نیز گزارش‌هایی درباره تعطیلی کلاس‌های درس آقای هاشمی شاهرودی در حوزه علمیه منتشر شده بود.

محمود هاشمی شاهرودی در اردیبهشت ماه نیز در بیمارستان بستری شده و مورد عمل جراحی قرار گرفته بود.

Jerusalem.jpgرادیو فردا ـ رئیس‌جمهوری گواتمالا اعلام کرد سفارت‌خانه آن کشور در اسرائیل، به شهر اورشلیم/بیت‌المقدس انتقال پیدا می‌کند. پس از آن‌که رئیس‌جمهوری ایالات متحده از انتقال سفارت به اورشلیم خبر داد، این نخستین بار است که کشور دیگری دست به اقدام مشابهی می‌زند.

گواتمالا یکی از هفت کشوری بود، که در کنار آمریکا و اسرائیل، با قطعنامه سازمان ملل، علیه تصمیم ترامپ در به‌رسمیت شناختن اورشلیم/بیت‌القدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل، مخالفت کرد.

eslahtalab_majles.jpgاعتماد - مرجان زهرانی - سالهای ۹۴ و ۹۶ برای آن دسته از اصلاح‌طلبانی که وارد شورای شهر و مجلس شدند ایام خوش‌یمنی بود. آنهایی که دوران ۸ ساله اصلاحات سال‌های عزلت‌نشینی به ناچار یا روزهای پرتنش پس از انتخابات ۸۸ یا در دانشگاه‌ها مشغول تدریس بودند، یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت در رده مدیران میانی و استانی مشغول فعالیت بودند و کار تشکیلاتی و حزبی جایی در تجربه‌اندوزی آنها نداشته است. در سال‌های میانی دهه ۹۰بخت با این سیاست‌ورزان تازه‌کار یار بود و آنها را به کرسی‌های قوه مقننه و پارلمان شهری رساند. آنها شاید در روزهای شلوغ نزدیک به انتخابات مجلس یا شورا مفر اصلاح‌طلبان در مقابل ردصلاحیت‌ها بودند اما با گذشت زمان کم‌کم آنچه اهمیت یافت نه صرفا حضور اصلاحات در بدنه حاکمیت بلکه کارنامه این لایه جدید اصلاح‌طلب بود که عیار آن دو سال دیگر و در جریان انتخابات مجلس یازدهم سنجیده خواهد شد. در روزهای اعتراض به حمایت‌های اصلاحات بیرون از قدرت از اصلاح‌طلبان درون قدرت و دلسردی از روحانی و قیل و قال پشیمان هستیم و نیستیم این پرسش به وجود می‌آید که ظهور و بروز این لایه جدید در میان سیاست‌ورزان اصلاح‌طلب با فرصت یا تهدید این جریان سیاسی است؟

شاید سال ۹۲ ائتلاف با روحانی اصولگرا که داعیه اعتدال داشت نقطه عطفی در جریان اصلاحات بود اما آنچه در سال ۹۴ اتفاق افتاد و در سال ۹۶ تکرار شد، نشان از تغییر رویکرد جریانی بود که ۲۰ سالگی خود را سپری می‌کند. در آستانه انتخابات مجلس دهم عزم اصلاح‌طلبان جزم شد تا ترکیب یکدست اصولگرای پارلمان را تغییر دهند. هدف، خالی کردن پارلمان از نیروهای افراطی بود. از همین رو ثبت‌نام گسترده در انتخابات به عنوان اولین گام در نظر گرفته‌شد.

filtering_internet.jpgشرق ـ محمد مساعد: بحث احتمال فروش اطلاعات شخصی کاربران اینترنت در ایران توسط ISPها به یک شرکت برای انجام فیلترینگ هوشمند، این‌‌ روزها یکی از بحث‌های داغ در فضای مجازی و بین کاربران فعال در عرصه تکنولوژی و آزادی‌های مدنی است. مسئله‌ای که تاکنون واکنش وزیر ارتباطات را به همراه داشته و به نظر می‌رسد در روزهای آتی از آن بیشتر خواهیم شنید. ماجرای این تبادل اطلاعات چیست؟ فیلترینگ هوشمند به زبان ساده چگونه کار می‌کند و آیا امکان کسب یا افشای اطلاعات کاربران وجود دارد؟

Paradiseدو چیز، به مقدار زیاد ماهیت اشخاص را بی آن که خود بخواهند نشان می دهد:
-گفتار
-رفتار

برای دیدن ماهیت پشت نقاب اشخاص، باید در علوم مربوط به این دو موضوع دستی داشت و تجربه ای. کتاب های علمی مختلفی در زمینه ی زبان و رفتار شناسی نوشته شده است.

نکته ی مهمی که در شناخت ماهیت اشخاص وجود دارد، مساله «زمان» و تداوم «گفتار» و «رفتار» است.

می توان اشخاص ناآزموده را در کوتاه مدت گول زد. می توان ماهیتی جدا از آن چه هست نشان داد.

اما در دراز مدت تعداد اشتباه هایی که در «ظاهرسازی» رخ می دهد زیاد می شود. حرف یا حرف هایی که نباید زده شود چون در ماهیت شخص نهفته است زده می شود، و رفتاری که نباید بروز کند، بروز می کند. ماهر ترین و حرفه ای ترین نقش بازان نیز در دراز مدت دست خود را رو می کنند و گریزی از این اتفاق ندارند.

حال اگر عوامل زبان شناسانه و رفتارشناسانه و رشته های مربوط به روان شناسی را به عوامل دخیل در دراز مدت مرتبط کنیم به راحتی حقیقت شخص را در می یابیم. نه تنها جمله و عبارت، بلکه واژه های تک و منفردی که در دایره ی لغات شخص وجود دارد بسیاری از مکنونات را آشکار می کند و در این موضوع هیچ استثنایی نیست (افرادی که برای جاسوسی و امثال آن، آموزش های درست و علمی می بینند نیز از این قاعده مستثنی نیستند، فقط می توانند مدت طولانی تری به عنوان صاحب حقانیت ایفای نقش کنند).

حجت الاسلام محسن قرائتی، سال های بسیاری، به عنوان معلم قرآن در جاهای مختلف از جمله ی سیمای جمهوری اسلامی ایفای نقش کرده و در مدت چهار دهه، هفته ای نبوده که یک یا چند سخنرانی در باب قرآن و مسائل دینی نداشته باشد. این حجم سخن گفتن، کار آسانی نیست و هر چشمه ای باشد بالاخره خشک می شود.

اما در صورت کم آب شدن چشمه ی معلومات، می توان به کتاب ها و یادها و درس های شفاهی و غیره مراجعه کرد و از آن ها برای ادامه ی درس کمک گرفت.

war_12232017.jpgدویچه وله - ژنرال رابرت نلر فرمانده یگان تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در دیدار با سربازان آمریکایی مستقر در نروژ گفت که برای "جنگی بزرگ" ‌آماده باشند. سخنگوی این ژنرال در تعدیل اظهارات او توضیحاتی داده است.

ژنرال رابرت نلر از ۳۰۰ تفنگدار آمریکایی مستقر در نروژ خواست که برای یک جنگ تمام عیار آماده باشند. او گفت: «امیدوارم که پیش‌بینی‌های من درست نباشد اما جنگی در شرف وقوع است و شما فراموش نکنید که برای چه اینجا هستید.»

تفنگداران آمریکایی در تروندهایم نروژ درماه ژانویه سال جاری برای پشتیبانی از مرکز فرماندهی آمریکا در اروپا و ناتو مستقر شده‌اند.

رسانه‌های آمریکا گزارش می‌دهند که این ژنرال ارشد به عنوان یکی از اعضای "ستاد مشترک ارتش" مسئول برنامه‌ریزی اضطراری در پنتاگون است.

سخنگوی رابرت نلر گفت که در نقل قول ژنرال نلر به دشمن مشخصی اشاره نمی‌شود و این سخنان بیشتر برای انگیزه دادن به سربازان بوده است. به گفته او، سخنان نلر می‌بایست تشویقی برای سربازان آمریکایی باشد تا همچنان به تمرینات سخت نظامی ادامه دهند؛ زیرا فکر یک جنگ قریب‌الوقوع به سربازان انگیزه بیشتری برای آمادگی می‌دهد.

او همچنین به واشنگتن پست گفته است: «من نمی‌توانم یک فرمانده نظامی حرفه‌ای را تصور کنم که به سربازان خود پیشنهاد دهد به منازعه فکر نکنند.»

122417A_top.jpg

اکبر گنجی - خبرنامه گویا

بیست و پنجم دسامبر را روز تولد عیسی به شمار می آورند. گروهی در وجود تاریخی فردی مشخص با این زندگی، تردیدهای جدی کرده اند. اما میلیاردها انسان در طول تاریخ به او اعتقاد داشته و با نام و یاد و داستان و روایت او زیسته اند. بدون آن داستان و روایت، گویی آنان فاقد هویت جمعی اند. عیسی به روایت کتاب مقدس ، شخصیت بسیار بزرگ، دلنشین و دوست داشتنی است. او که بود؟

خدای متجسم؟

عیسی با گفتار و رفتار خود، خود را خدا و مسیح معرفی می کرد و پیروانش او را خدای متجسم می شناختند. خدای متشخص انسانوار در عیسی مسیح متجسم شد."کلمه جسم گردید"(یوحنا، ۱۴:۱).

عیسی نه تنها مدعی بود که همان مسیح موعود قوم بنی اسرائیل است، بلکه می گفت که خداوند همه چیز را به او واگذار کرده است:

"پدر همه چیز را به من سپرده است و کسی پسر را نمی شناسد به جز پدر و نه پدر را هیچ کس می شناسد غیر از پسر و کسی که پسر می خواهد بدو مکشوف سازد"( متی، ۲۷:۱۱).

پسر با پدر یگانه است و پسر تنها راه رسیدن به پدر است. به حواریون خود می گفت:

"من راه راستی و حیات هستم. هیچ کس نزد پدر جز به وسیله من نمی آید. اگر مرا می شناختید پدر مرا نیز می شناختید و بعد از این او را می شناسید و او را دیده اید"(یوحنا، ۱۴: ۷-۵ و یوحنا، ۱۸:۱).

او خود را همسطح خدا به شمار می آورد و معرفی می کرد(یوحنا، ۵: ۴۷-۱۷).

این خدای متجسم، بخشنده گناهان و شفا دهنده بیماری های درمان ناپذیر بود(مرقس، ۲: ۱۱-۵).

یهودیان خداوند را خالق و مالک سبت و احکام آن می دانستند و می دانند. اما عیسی می گفت: "پسر انسان مالک سبت نیز هست"(مرقس، ۲: ۲۸-۲۷) و بدین ترتیب می تواند حکم آن را تغییر دهد.

این جوان سی و چند ساله ادعا می کرد "پیش از آن که ابراهیم پیدا شود من هستم"(یوحنا، ۸: ۵۹- ۴۸). یهودیان که معنای این ادعا- خدا بودن- را در می یافتند، می خواستند سنگسارش کنند که از دست آنان گریخت. خداوند وقتی بر موسی تجلی کرد به او گفت:"هستم آنکه هستم" (خروج، ۱۴:۳). عیسی همان سخن را تکرار می کرد.

پس از زنده شدن عیسی و حضور در میان یاران، تومای حواری به او می گوید:"ای خداوند من و ای خدای من"(یوحنا: ۲۸:۲۰)

ahmadinejad-ejei2.jpgرادیو زمانه: غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه یکشنبه سوم دی‌ماه در نشستی خبری به پرسش‌هایی درباره سخنان اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری ایران و پرونده نازنین زاغری، شهروند بریتانیایی‌ـ‌ایرانی زندانی در ایران پرداخت. او تلویحاً احمدی‌نژاد را دچار مشکلات روانی دانست.

محسنی اژه‌ای در پاسخ به پرسشی درباره آخرین سخنان رئیس‌جمهوری پیشین ایران، انتقادهای او علیه قوه قضائیه را «انتشار اکاذیب» خواند و گفت:

این سرو صدا و فریادها با هر نیتی که صورت می گیرد، جلوی ما را نخواهد گرفت. این که می بینید اقدامی فعلا نشده از من بپذیرید حکمتی است. برخی گفته اند باید این اشخاص را به پزشکی قانونی برد که آیا این اقدامات از اشخاص عاقل سرچشمه می گیرد؟ برخی هم گفته اند این حرف مطرح شده تا رفع مسئولیت شود. اگر روزی نیاز باشد کسی به پزشک معرفی شود، حتما این کار خواهد شد.

در هفته‌های گذشته درگیری میان احمدی‌نژاد و نزدیکانش با قوه قضائیه بالا گرفته است.

احمدی‌نژاد در آخرین ویدئوی منتشرشده از او صادق آملی لاریجانی را از عدالت «ساقط» دانست و او را «غاصب» معرفی کرد و گفت که «مردم ایشان را نمی‌خواهند و ناراضی هستند و این وضع را به حال کشور، انقلاب و نظام مضر می‌دانند.»

این ویدئو پس از ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته او به آملی لاریجانی برای علنی‌کردن اسناد اتهامات علیه او و یارانش منتشر شد.

درگیری‌ها با بست‌نشینی حمید بقایی، معاون اجرایی سابق احمدی‌نژاد، علی‌اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی و رسانه‌ای او و حبیب‌الله جزء خراسانی، ذیحساب نهاد ریاست جمهوری در دولت احمدی‌نژاد در اعتراض به اتهام‌های قضائی علیه آن‌ها در حرم شاه عبدالعظیم در شهر ری آغاز شد.

پرونده نازنین زاغری و کمال فروغی

سخنگوی قوه قضائیه همچنین در مورد پرونده نازنین زاغری گفت که او به پنج سال حبس محکوم شده و ملاقاتی نیز بین رئیس قوه قضائیه و بوریس جانسون، وزیر خارجه بریتانیا برای آزادی او صورت نگرفته است.

او تأکید کرد که وظیفه تصمیم‌گیری درباره این پرونده «از حیث قضائی» بر عهده قوه قضائیه است.

بوریس جانسون در سفر به ایران با حسن روحانی، رئیس‌جمهوری و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه دیدار کرد و درباره آزادی زاغری به رایزنی پرداخت.

پنجشنبه ۳۰ آذر ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری به نقل از وکیلش به رسانه‌های بریتانیایی گفته بود که این امید وجود دارد که بعد از سفر بوریس جانسون به تهران، نازنین زاغری قبل از عید نوئل از زندان آزاد شود و به نزد خانواده‌اش به بریتانیا بازگردد.

غلامحسین اسماعیلی رئیس‌کل دادگستری استان تهران یک روز بعد این خبر را تکذیب کرد.

اژه‌ای نیز یکشنبه در پاسخ به پرسشی درباره احتمال انتقال یا مبادله زاغری و کمال فروغی، دیگر شهروند بریتانیایی‌ـ‌ایرانی زندانی در ایران گفت:

برخی زندانیان که کمتر از ۱۰ سال حکم دارند، با شرایط پیش بینی شده در قانون با گذراندن یک سوم از حکم خود، می توانند از آزادی مشروط استفاده کنند. این دو زندانی هم مانند سایر زندانیان در صورتی که واجد شرایط تخفیف باشند، از تخفیف قانون استفاده می کنند.

پاسخ به ادعای شنود

اژه‌ای همچنین به انتقادهای مطرح‌شده از سوی مجید انصاری، روحانی اصلاح‌طلب و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره شنود جلسات مسئولان حکومتی گفت که «درخواست‌های شنود عمدتاً مربوط به وزارت اطلاعات است و زیر نظر دولت انجام می‌شود.»

انصاری ادعا کرده بود که دستگاه‌های امنیتی به بهانه «حفظ نظام» از «چک سفیدامضایی» برخوردارند که می‌توانند «هرجا لازم دانستند شنود بگذارند.»

Earthquakeقانون- مرکز لرزه نگاری کشور در خصوص کانال های جعلی اطلاعیه ای صادر کرد.


به گزارش قانون به نقل از رکنا، اخیرا برخی با سوء استفاده از نام موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و مرکز لرزه نگاری کشوری این موسسه اقدام به راه اندازی کانال های جعلی در فضای مجازی و انتشار اخبار کردند.


به اطلاع میرساند این افراد و کانال های یاد شده هیچ ارتباطی با موسسه ژئوفیزیک و مرکز لرزه نگاری کشوری نداشته و ندارند.


توصیه میشود مخاطبان گرامی از عضویت در آن ها خودداری و پست های مربوطه را منتشر نکنند.


موسسه ژئوفیزیک ضمن هشدار به افراد و ادمین کانال های جعلی و غیر رسمی، حق پیگیری از طریق مراجع قضایی را برای خود محفوظ می داند.

sepah_12222017.jpg- نگرانی‌های جناح‌های حامی دولت تنها از اعتراض‌های مردمی نیست. برخی از محافل نزدیک به دولت، شماری از شعار‌های مطرح شده در تظاهرات‌های اخیر، چون «مرگ بر روحانی» و یا «ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم» را به عوامل نفوذی سپاه نسبت می‌دهند که با تشنج‌آفرینی و رادیکالیزه کردن جنبش‌های اعتراضی می‌خواهند زمینه «کودتایی خزنده» را ایجاد کنند.

احمد رأفت - کیهان لندن

در هفته‌های گذشته روزی نبود که در کشور چندین تجمع اعتراضی برگزار نشود. از کارگرانی که ما‌ه‌هاست دستمزد دریافت نکرده‌اند تا بازنشستگانی که پس از سال‌ها خدمت امروز در زیر خط فقر زندگی می‌کنند. آنهایی نیز که پولی را برای روزهای سخت پس‌انداز کرده بودند این روزها شاهد دود شدن آن هستند.

اعتراض‌های اخیر با تجمعاتی که تا چند ماه پیش برگزار می‌شدند چند تقاوت اساسی دارند. در تجمعات و راه‌پیمایی‌های هفته‌های اخیر ما شاهد نوعی هماهنگی بین جنبش‌های اعتراضی مدنی هستیم که پس از انقلاب اسلامی در ایران امری تقریبا بی‌سابقه و جدید است. اگرچه هنوز این جنبش‌های اعتراضی از آنچنان سازماندهی که بتواند نظام را بطور جدی به چالش بکشد، برخوردار نیستند، ولی بدون شک حرکتی در این جهت به شمار می‌روند.

جنبش پشیمانی

شعارهایی که در هفته‌های اخیر در تجمعات فریاد زده شده‌اند نیز جنبه دیگری از روند رشد جنبش اعتراضی را به نمایش می‌گذارند که نباید از نظر دور داشت. اگر ساعاتی پس از ارائه لایحه بودجه ۹۷ از سوی رئیس دولت به مجلس شورای اسلامی، بسیاری در شبکه‌های مجازی از رأی به حسن روحانی ابراز «پشیمانی» کردند، در راه‌پیمایی مال‌باختگان که در تهران برگزار شد، شرکت‌کنندگان با شعار «یا حجت‌بن الحسن، کلیدُ بگیر از حسن» آغاز کردند و با «مرگ بر روحانی» خاتمه دادند.

در اصفهان، در جریان راه‌پیمایی بارنشستگان فولاد مبارکه و ذوب آهن، شعارهای شرکت‌کنندگان از «پشیمانی» از رای به حسن روحانی نیز گذر کرد و انقلاب و نظام را هدف قرار داد. شعار «ما انقلاب کردیم، چه اشتباهی کردیم»، برای اولین بار کل نظام و نه فردی یا بخشی از آن را نشانه رفت آن هم نه از سوی این یا آن گروه سیاسی بلکه از زبان مردمی که این نظام بر شانه‌ی آنها به قدرت رسید.

سکوت خامنه‌ای

در سال ۵۷ محمد‌رضاشاه با اعلام شنیدن «صدای انقلاب»، اگرچه دیر و زمانی که عقب راندن موجی که به راه افتاده بود دیگر امکان‌پذیر نبود، نشان داد که پادشاه به خواست‌های مردم توجه دارد و دیگر نمی‌خواهد آنها را نادیده بگیرد. سکوت این روز‌های علی خامنه‌ای را برخی نشان از نگرانی رهبر جمهوری اسلامی از وضعیت کنونی می‌دانند. رهبری، که حتی جرئت شنیدن صدای مردم را هم ندارد. اگر علی خامنه‌ای علاوه بر بیماری‌های دیگر به نوعی «ناشنوایی مصلحتی» هم دچار شده است، دیگران این صدا را شنیده‌اند و هشدار می‌دهند.

Fayyazسیاست > احزاب و شخصیت‌ها - ابراهیم فیاض عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفت: در زلزله تهران مشاهده کردیم که چقدر رسانه ملی دستپاچه بود. فکر می کردند فوتبال گزارش می کنند چون به مردم پیشنهاد می داد بیشتر هیجانی شوند و به خیابان بروند. مردم هم به خیابان رفتند و با ماشین جلوی پمپ بنزین صف کشیدند. همین خروج یک مرتبه مردم از منازل ایجاد ناامنی وحشتناکی می کند.

ابراهیم فیاض در گفتگو با خبرآنلاین درباره رفتار مسئولان و مردم بعد از وقوع زلزله تهران گفت: در قرآن آمده «ما زمین را آرام قرار دادیم»، آنقدر زمین آرام است که انسان تصور می کند هیچ خبری نمی شود، بر همین اساس روی آن خانه و جاده ساختند اما در جای دیگری از قرآن آمده که «کوه ها مثل ابر می گذرند اما شما درک نمی کنید» یعنی تحرک دارند و ما متوجه نمی شویم. حالا زلزله تمام این ساختارها به هم ریخته می ریزد و انسان ها به شدت از لحاظ روانی متزلزل می شوند.

وی با بیان اینکه نگاه مردم درباره زلزله به شدت حاد است چون حسی دارند که می گویند این زلزله تهران مقدمه ای برای لرزش های بعدی بود، افزود: اخیرا دانشمندان اعلام کردند سرعت چرخش کره زمین زیادتر شده است و پیش بینی آنها این بود که زلزله های قوی در کره زمین پیش می آید. همچنین مغناطیس زمین به هم خورده و خشکسالی، وقوع زلزله، آتشفشان و تغییر شرایط جوی متأثر آن را امروز مشاهده می کنیم.

ایران وایر، تاریخ جمهوری اسلامی با اعترافات اجباری گره خورده است. در روز ۸ مهر ۱۳۸۳ روزنامه کیهان سرمقاله‌ای منتشر کرد به نام «خانه عنکبوت». در این مطلب از شبکه‌ای خیالی نام برده شده بود که در آن عده‌ای روزنامه نگار به توطئه علیه نظام مشغول هستند. چندی بعد امید معماریان و چند روزنامه نگار دیگر دستگیر و مجبور به اعتراف علیه خود و همکارانشان شدند. در این ویدیوامید معماریان تجربه‌اش از زندان و بازجویی را با ما درمیان گذاشته است.

Zambiaقانون- فریور خراباتی
جمهوری زامبیا، کشوری است واقع در مرکز متمایل به جنوب آفریقا، جنوب جمهوری دموکراتیک کنگو (به خشکی شانس) شمال زیمبابوه (خدایا!) و شرق آنگولا (چرا آخه؟!) قرار دارد. پایتخت زامبیا شهر «لوساکا» است که شبیه اسم شخصیت‌های فیلم‌های کوروساواست. جمعیت این کشور بیشتر در لوساکا و حومه و در استان «کمربند مس» در شمال غرب متمرکز است که پایین‌تر از «کمربند مس» دیگر کسی حاضر نیست زندگی کند.
زامبیا در اوایل قرن بیستم مستعمره همه کشورها بود به جز منچستر! در آن زمان این منطقه را «فدراسیون رودزیا و نیاسالند» صدا می‌زدند که برای خود مردم هم سوال بود که «ما فدراسیون چی هستیم؟!» و استعمارگران هم گفتند: «فدراسیون آدم‌کشی عشقا!»
کنت کائوندا، اولین رییس‌جمهور زامبیا بعد از استقلال بود. او واقعا کاری با زامبیا کرد که اولین‌ها معمولا با آدم می‌کنند. در سال ۱۹۷۲ کائوندا فعالیت تمام احزاب مخالف دولت را ممنوع اعلام کرد و هرکس هم که دلش می‌خواست عضو احزاب باشد را می‌کشت. از آنجایی که مس، مهم‌ترین بخش صادرات زامبیا را تشکیل می‌دهد، با افت قیمت جهانی مس در اواخر دهه 70، دولت زامبیا بدهی زیادی به آمریکا و شوروی بالا آورد که در آن دوران کائوندا تمام خدمه کاخ را جمع کرد و گفت اگر کسی پرسید من کاخ هستم یا نه، جواب بدید: «مسافرته!». پس از کائوندا که به دلیل کلاهبرداری تحت تعقیب بود، «چیلوبا» پنج سال رییس‌جمهور زامبیا شد اما پنج سال زمان کمی است؛ در نتیجه در سال ۱۹۹۶ برای پنج سال دیگر رییس‌جمهور شد اما کائوندا دست به کودتا زد. چیلوبا خطاب به او گفت: «تو هنوز زنده‌ای داداش؟!». نظامیان زامبیا قصد داشتند کائوندا را که روی دیوار در حال فرار بود با تیر بزنند که چیلوبا گفت: «مگه طوقیه؟! نزنیدش شر میشه!» کائوندا هم پس از کودتای ناموفق دستگیر و راهی زندان شد. پس از کودتاهای پیاپی، چیلوبا خطاب به مخالفان گفت: «ببخشید وسط کودتاهاتون مزاحم میشم، اگه اجازه بدید دو روز کودتا نکنید ببینیم توی کشور چه خبره!» در نتیجه مخالفان کودتا نکردند تا چیلوبا کشورداری کند اما در سال ۲۰۰۲ مشخص شد که او ‌میلیون‌ها دلار اختلاس کرده، در نتیجه کودتاچیان به چیلوبا گفتند: «این رسمش بود؟! ما کودتا نمی‌کنیم تو اختلاس کنی؟!» چیلوبا هم گفت: «خب دیگه اختلاس بسه، برید کودتا کنید!».
واحد پول زامبیا، «کچوآ» با واحد جزء «انگوه» است که دیگر تکلیف اقتصاد زامبیا را مشخص کرده است.

saudiNuclear_12232017.jpgخلاصه نوشته ای از کالوم پَتون، مقاله کامل به زبان انگلیسی در وبسایت نیوزویک

برگردان فارسی: صدای آمریکا

شاهزاده «ترکی الفصیل» رییس پیشین اطلاعات عربستان سعودی، می گوید کشورش از حق خود برای برخورداری از یک برنامه هسته ای صلح آمیز نخواهد گذشت. ترکی الفیصل به توافق هسته ای ایران به عنوان نمونه ای برای تایید موضع خود اشاره کرد.

ریاض طی هفته های آتی مذاکراتی با ایالات متحده بر سر همکاری های هسته ای خواهد داشت که به شرکت های آمریکایی امکان می دهد پیشنهادهایی برای عقد یک قرارداد چند میلیارد دلاری ساخت دو رآکتور در عربستان سعودی ارائه بدهند.

عربستان سعودی گفته این رآکتورها را فقط برای مصالح صلح آمیز و غیرنظامی نیاز دارد، اما از اظهارنظر درباره داشتن غنی سازی اورانیوم برای تولید سوخت هسته ای طفره رفته است.

فیصل می گوید به ایران مشخصا اجازه داده شده بود به غنی سازی اورانیوم بپردازد، به عربستان سعودی هم باید چنین اجازه ای در چارچوب مقررات پیمان منع تکثیر و گسترش جنگ افزار هسته ای موسوم به ان پی تی داده شود: «از این منظر، پادشاهی سعودی از همان حقی برخوردار خواهد بود که دیگر اعضای ان پی تی شامل ایران دارند.»

مناقشات فرقه ای جاری میان ایران و عربستان سعودی از طریق گروه های وابسته شیعه و سنی خاورمیانه را به آتش کشیده است. دو کشور در عراق، سوریه، لبنان و یمن در دو سوی مخالف مناقشات داخلی قرار دارند.

hutti_12232017.jpgفرزانه روستایی - زیتون

موشک‌هایی که از یمن به سوی ریاض و دیگر پایگاه‌های مهم سعودی‌ها شلیک می‌شوند، می‌رود تا تبدیل به ماجرایی شود شبیه به همان بحرانی که رژیم صدام حسین را در سال ۱۹۹۸ در مسیر بی بازگشت قرار داد. جنگ یمنی ها با ریاض که نه جنگ مردم ایران است و نه این منطقه اساسا حوزه نفوذ ایران است ممکن است تبدیل به بحرانی شود که یک تنه همه بحران های لاینحلی را که ایران امروز دارد بلعیده و عملا بزرگترین بحرانی شود که کشور پس از جنگ عراق علیه ایران آن را تجربه کرده است.

به لحاظ تاثیر خطرناکی که جنگ حوثی ها و سعودی ها بر ایران می گذارد نیاز است به ۳ سوال خطیر فکر کنیم تا اگر هنوز دیر نشده پاسخی برای آن را بیابیم.

۱ــ آیا حوثی ها می دانند با موشک هایی که به سوی پایتخت عربستان سعودی شلیک می کنند عملا دارند ایران را در لبه یک پرتگاه قرار می دهند که عملا منطقه خاورمیانه را با یک تنش چند جانبه جدید مواجه می کند.

۲ــ آیا این واقعا خود حوثی ها هستند که موشک ها را از یک جایی در خاک یمن به مواضع حساس در عربستان شلیک می کنند یا اینکه شلیک این موشک ها از تهران سفارش داده می شود. آن هم بر اساس معادلاتی از ذهن‌های علیل و فرتوتی که معتقدند زدن سعودی ها با موشک هایی که مشکوک به ساخته شدن در ایران هستند هم سهم بزرگ نظامی ها و امنیتی ها در معادلات قدرت در ایران را تضمین می کند و هم رقابت های سیاسی اطراف خاک ایران را سامان می دهند.

trump_12182017.jpgدویچه وله: نشریه آمریکایی "نیویورک‌تایمز" از نشستی با حضور کارمندان ارشد کاخ سفید خبر داده که در آن دونالد ترامپ با لحنی برافروخته و توهین‌آمیز از گروهی از مهاجران به آمریکا سخن گفته است. کاخ سفید این مدعا را نادرست خوانده است.

بنا بر گزارشی از روزنامه آمریکایی "نیویورک‌تایمز"، دونالد ترامپ در ماه ژوئن ۲۰۱۷ (اوایل تابستان سال جاری) در نشستی با همکاران ارشد خود چنان از آمار بالای مهاجرت به آمریکا خشمگین بوده که درباره گروه‌های مشخصی از خارجی‌ها توهین‌آمیز سخن گفته است.

طبق این گزارش، رئیس جمهوری آمریکا با حالتی برافروخته در حالی که یادداشتی مملو از اعداد و ارقام در دست داشته وارد دفتر کار خود شده است. او سپس خطاب به حاضران گفته که از ژانویه ۲۰۱۷ آن‌قدر خارجی ویزای ورود به آمریکا دریافت کرده‌اند که وعده انتخاباتی او مبنی بر محدودیت مهاجرت به آمریکا به سخره گرفته می‌شود.

به نوشته‌ی نیویورک‌تایمز، ترامپ به حاضران در دفتر کار رئیس جمهور در کاخ سفید (موسوم به "دفتر بیضی") گفته که دوستانش به او تلفن می‌زنند و می‌گویند که با متحقق‌نشدن این وعده شبیه احمق‌ها شده است.

او در ادامه آمار موجود در نوشته‌ای که در دست داشته را خوانده و با اشاره به مهاجران افغان، آمریکا را «مأمنی برای تروریست‌ها» خوانده است. ترامپ سپس گفته که ۱۵ هزار تن از هائیتی به آمریکا آمده‌اند و افزوده که آنها «همه به ایدز مبتلا هستند».

روزنامه نیویورک‌تایمز این گزارش را به نقل از یکی از حاضران در نشست و فرد دیگری که این سخنان را از یکی از حاضران شنیده، تنظیم کرده است. مطابق این گزارش، ترامپ درباره‌ی مهاجران نیجریه‌ای هم با لحنی زننده سخن گفته است. به گفته‌ی منابع نیویورک‌تایمز، ترامپ درباره مهاجران نیجریه‌ای گفته است، آنها اگر یک بار آمریکا را ببینند، دیگر "به کلبه‌های خود" در آفریقا بازنمی‌گردند.

سخنگوی کاخ سفید این‌که ترامپ چنین سخنانی گفته باشد را رد کرده است. سارا سندرز روز شنبه (۲۳ دسامبر/ ۲ دی - به وقت محلی) گفت که هم جان کلی وزیر وقت امنیت ملی، هم هربرت ریموند مک‌مستر مشاور امنیتی کاخ سفید، و هم رکس تیلرسون وزیر خارجه‌ی ایالات متحده، که در نشست یادشده حاضر بوده‌اند، درستی "این مدعاهای ناراحت‌کننده" را رد کرده‌اند.

yeganeh_12232017.jpgبرگزارکننده و اسپانسر کنسرت‌های محسن یگانه در لس آنجلس خبر داد:


محسن یگانه موفق نشد سولد اوت کند و صندلی‌ها خالی ماند، ترانه «گله کرکس‌ها» در آمریکا باز نشر داده شد و بلوایی به‌ پا شد

به گزارش پایگاه خبری امروز نما ـ حاشیه های کنسرت محسن یگانه در لس آنجلس هنوز ادامه دارد. روزنامه «دنیای اقتصاد» چاپ تهران، در تازه ترین شماره خود که روز پنج شنبه منتشر شد، به «واقعیت حاشیه‌های کنسرت محسن یگانه در لس آنجلس» از قول «برگزارکننده و اسپانسر کنسرت‌ های محسن یگانه» در آمریکا پرداخته است. این اظهارات بسیاری از آن چه درباره این کنسرت از سوی رسانه های حکومتی در ایران و همچنین در دنیای مجازی در جریان است، زیر سئوال می برد.

ابراهیم مقصود، رییس انجمن دوستی ایران و آمریکای شمالی که «برگزارکننده و اسپانسر کنسرت‌های محسن یگانه در شهرهای سن‌خوزه در ۱۵ دسامبر و لس آنجلس در ۱۶ دسامبر» بوده است، چنین گفته است :

بر خلاف قوانین آمریکا از محل اقامت محسن یگانه اطلاع نداشتیم

«... مدیر برنامه‌ ریزی یگانه در آمریکا که از سوی شرکت انتشار دهنده آثار او در ایران معرفی شده بود، سال‌ها با خواننده‌های لس انجلسی کار کرده بود و ما بسیار تلاش کردیم به آقای یگانه مسئولیت‌ها و وظایفش را در اجرای این پروژه و همکاری فرهنگی و هنری گوشزد کنیم و کارها را به شیوه دیگری جلو ببریم اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد و با این گروه همکاری کردند. البته نفس همکاری شاید مشکلی نداشته باشد و مسئولیت آن با خواننده و شرکت طرف قرارداد اوست اما مسئولیت هر هنرمندی که به ایالات متحده می‌آید، طبق قوانین آمریکا بر عهده دعوت کننده و اسپانسر است؛ درحالی که بر خلاف قوانین آمریکا ما در تمام این مدت نه از محل اقامت ایشان اطلاع داشتیم، نه از محل تمرینات او و هنوز هم از این موضوع بی‌اطلاع هستیم؛ که این اقدام کاملا خلاف و غیر معمول است. البته او با پنهان‌کاری از ناحیه همین گروه هم مورد آسیب جدی قرار گرفت و همزمان ترانه‌ای که سال‌ها پیش خوانده شده بود، در آمریکا بازنشر داده شد و موجی از مخالفت‌ها شکل گرفت و بلوایی به‌پا شد. مبارزه با جریانی که این جا به راه افتاده و چندین هزار امضا جمع کرده بودند، کار بسیار سختی بود اما موفق شدیم و این جریان را به سمتی پیش بردیم که توفیق نصیب هنرمندان عزیز کشورمان شود و تلاش‌های این جریان و طرفداران آن را در آمریکا از بین بردیم...»

در کنسرت ١٦ دسامبر ٢٠١٧ به هیچ عنوان تمام بلیت‌ها به فروش نرفته است

«... متاسفانه در رسانه‌های مختلف به نقل از یک منبع غیرآگاه در اقدامی کاملا شتاب‌ زده از سوی کسی که نه در ایالات متحده حضور داشت و نه مسئولیتی در این کنسرت‌ها داشت، خبری نقل شده بود که بلیت‌های این کنسرت سولد اوت شده (همه بلیت‌های آن به فروش رفته است)؛ در حالی که ظرفیت اسمی سالن مایکروسافت ۷۱۰۰ نفر است و ظرفیت صندلی‌هایی که در سالن وجود دارد و به فروش می‌رسد ۶۸۰۰ صندلی است و در کنسرت انجام شده در تاریخ ١٦ دسامبر ٢٠١٧ به هیچ عنوان تمام بلیت‌ها به فروش نرفته است...»

صندلی‌ها خالی ماند

«... آقای محسن یگانه در این کنسرت متاسفانه با همه تبلیغات گسترده‌ای که از سوی شرکت معتبر تبلیغاتی انجام شد، موفق نشد سالن را سولد اوت کند و بیش از ۱۰۰۰ بلیت به فروش نرسید و صندلی‌ها خالی ماند...بر پایه همین اطلاعات کنسرت به هیچ عنوان سولد اوت به حساب نمی آید و با برای حفظ صداقت و مسئولیت‌ پذیری و احترام به سایر هنرمندان گرامی، واقعیت را اعلام می‌کنیم...ما باید به طور طبیعی خوشحال می‌شدیم که بگوییم بلیت‌های کنسرت کامل به فروش رفته است، اما دوست نداریم تبلیغات واهی شکل بگیرد. آقای احسان خواجه‌امیری و سایران هم در این سالن کنسرت دادند اما اعلام نکردند تمامی بلیت‌هایشان را به فروش رسانده‌اند...»

زیر سئوال بردن ادعای محسن یگانه مبنی بر گرفتن لوحه افتخار از مایکروسافت

‌در انتها «برگزارکننده و اسپانسر کنسرت‌ های محسن یگانه» در آمریکا با اشاره به فهرست مشاهیر سالن مایکروسافت و لوحه افتخار این سالن که به افرادی تعلق می‌گیرد که بلیت‌های اجرای خود را در این سالن به طور کامل به فروش می‌رسانند، گفته است : «برای اجرای یادشده نمی‌توان این لوح را دریافت کرد.ارائه اطلاعات غلط و وانمود کردن چیزی خلاف واقع، به‌نوعی لطمه وارد کردن به حیثیت هنرمندانی است که به آمریکا آمدند و خواهند آمد...»

rahmani-fazli22.jpgدویچه وله: عبدالرضا رحمانی فضلی ضمن انتقاد از پوشش خبری زلزله در تهران خواستار در نظرگرفتن "مصلحت و سیاست اجتماعی" در انتقال واقعیت‌ها در شرایط بحرانی شد. از سوی دیگر ارسال پیامک در زمان حوادث غیرمترقبه نیز ممنوع اعلام شد.

وزیر کشور جمهوری اسلامی در گفت‌وگویی با شبکه یک تلویزیون جمهوری اسلامی به برخی از جنبه‌های زلزله‌های اخیر در ایران پرداخت و از نحوه پوشش خبری و اطلاع‌رسانی به مردم در این زمینه انتقاد کرد.

عبدالرضا رحمانی فضلی ضمن انتقاد از نحوه آگاهی‌رسانی کارشناسان زمین‌شناسی گفت که این متخصصان "مصلحت و سیاست اجتماعی" را در نظر نمی‌گیرند و در اظهارت خود را "بی‌پرده" بیان می‌کنند. به گفته رحمانی فضلی "عموم مردم نمی‌فهمند که فعال شدن گسل‌های تهران چه معنی می‌دهد."

در پی زلزله در استان کرمانشاه برخی از کارشناسان و مسئولان خواستار بیان حقایق و طرح نقاط ضعف و قدرت در رابطه با مهار حوادث طبیعی نظیر زلزله شده بودند. به گفته این کارشناسان با بیان دقیق خطرات امکان پیشگیری بالا رفته و ضریب هوشیاری مردم برای مقابله با این حوادث افزایش می‌یاید.

به گفته این کارشناسان بیان ارزیابی‌های علمی و انتقال آن به جامعه به مسئولان و مدیران ستاد مقابله با بحران این امکان را می‌دهد که تصویری دقیق‌تر از حوادث داشته باشند تا در موارد مشابه راه‌کارهای درست‌تر و موثرتری اتخاذ کنند.

جلوگیری از ارسال پیامک در زمان حوادث غیرمترقبه

صادق بیک‌پور، رئیس کمیته پدافند غیرعامل وزارت ارتباطات نیز "ارسال هرگونه پیامک به مردم در مواقع بحران از سوی اپراتورها و مدیران وزارت ارتباط" را ممنوع اعلام کرد.

بیک‌پوردر این رابطه گفت: «بر اساس دستورالعمل ستاد مدیریت بحران، تنها پیامک‌های مورد تائید این ستاد قابل ارسال به مردم خواهد بود تا در مواقع بحران و حوادث غیرمترقبه، باعث تشویش اذهان عمومی نشود.»

به نظر می‌رسد که مسئولان دولتی با این اقدام خواهان پیشبرد سیاست‌های "واحد" و کنترل‌ هر چه بیشتر افکار عمومی در شرایط بحرانی هستند.

بیک‌پور در همایش مدیران استانی وزارت ارتباطات در این باره گفت: «نمایندگان اپراتورها باید از هرگونه ارسال پیامک به مردم بدون هماهنگی با ستاد مدیریت بحران خودداری کنند.»

در کشورهای آزاد استفاده از شبکه‌های اجتماعی و دستگاه‌های ارتباطی جدید نقشی تعیین‌کننده در مهار و تخفیف بحران‌های طبیعی و حوادث غیرمترقبه دارند. برای نمونه در حادثه سیل در استان‌های شرقی آلمان در سال ۲۰۱۳، ده‌ها پورتال‌اینترنتی، فیس‌بوک، توییتر و شبکه‌های دیگر اجتماعی سوای امکانات دولتی، سهم قابل‌توجه‌ای در اطلاع‌رسانی و توزیع کمک‌ها و خدمات به مردم داشتند.

نمایش "خیابان‌های خلوت" برای جلوگیری از "استرس" شهروندان

رحمانی فضلی به نحوه پوشش خبری زلزله در استان تهران از سوی صدا و سیما نیز انتقاد کرد. وزیر کشور در این رابطه گفت: « صلاح نبود پس از زلزله اخیر تهران خیابان‌ها شلوغ نشان داده شود زیرا این مسئله استرس شهروندان را افزایش داد تا آنهایی که در خانه نیز بودند وارد خیابان‌ها شوند. باید خیابان‌های خلوت نشان داده می‌شد تا مردم آرام شوند.»

پاسخ به انتقادات از نقش سپاه در کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان

رحمانی فضلی از نقش سپاه پاسداران در کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان تقدیر کرد. به گفته وزیر کشور تقسیم کاری میان نیروهای مسلح صورت گرفته بود که ارتش وظیفه کمک‌رسانی به شهرها را برعهده گرفته بود و سپاه وظیفه کمک‌‌رسانی به روستاها را بر دوش می‌کشید.

او بر "مدیریت واحد و هماهنگ میان دستگاه و نهادهای یاری‌رسان در کرمانشاه" تاکید کرد و آن را موفق خواند.

رحمانی فضلی اذعان کرد که هنوز مشکل اسکان زلزله‌زدگان رفع نشده است.

وزیر کشور در این رابطه گفت: «پیش‌بینی‌شده بین ۱۰ تا ۱۲ هزار واحد اسکان موقت یا کانکس باید در محل استقرار یابد، طبق توافق انجام شده با دستگاه‌های متولی قرار است ظرف ۴۵ روز پس از وقوع زلزله، کانکس‌های مورد نیاز تحویل داده شود.».

worldleaders_12232017.jpgامسال سالی پر از آشفتگی برای بسیاری از رهبران در سرتاسر جهان بوده است. اما سال آینده برای آنان چگونه خواهد بود؟

شبکه خبری «سی ان ان» در گزارشی به پیش‌بینی احتمالات سال ۲۰۱۸میلادی برای مهم‌ترین رهبران جهان پرداخته است:‌

امانوئل مکرون، رییس‌جمهوری فرانسه

سال ۲۰۱۷ سال مکرون بود. او که در ابتدا وزیر اقتصاد بود شاید فکرش را هم نمی‌کرد که در نهایت بتواند به کرسی ریاست جمهوری دست یابد. فروپاشی غیر‌قابل پیش‌بینی دو حزب جریان اصلی فرانسه یعنی جمهوریخواهان محافظه‌کار و سوسیالیست که در شش ده گذشته قدرت را در فرانسه در دست داشتند سبب شد تا مکرون به پیروزی برسد. او در عرصه بین‌المللی نیز خوش‌شانس بود. آشفتگی سیاسی در لندن، واشنگتن و برلین همراه با چشم‌انداز بلندپروازانه شخص مکرون سبب شد تا رییس جمهوری فرانسه به عنوان رهبر جهان جدید سخن بگوید. به نظر می‌رسد سال پیش‌رو برای او امیدوارکننده‌تر نیز باشد.

آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان

سال پیش‌رو برای مرکل بسیار دشوار خواهد بود. او باید روابط خود را با ترامپ رییس‌جمهوری آمریکا ترمیم کند. او همچنین برای نخستین بار در تاریخ انتخابات المان باید با ظهور راست افراطی و پوپولیسم آن مقابله کند. کار او آنجا دشوارتر می‌شود که ترامپ علاقه‌ای به همکاری با وی ندارد. مرکل مجبور است در حوزه داخلی دولت ائتلافی تشکیل دهد و در اسرع وقت برای حل و فصل چالش‌های سال ۲۰۱۸ کار کند.

بشار اسد، رییس‌جمهوری سوریه

در سال ۲۰۱۷ میلادی اسد قدرت خود را تثبیت کرد و بهترین بهره‌برداری را از جنگ علیه داعش برای تقویت خود داشت. از حملات کوتاه‌مدت اما نمادین هوایی نیروهای آمریکایی نیز به نفع خود بهره برد. او نه تنها در سال ۲۰۱۸ در قدرت باقی می‌ماند بلکه احتمالا بیش از هر زمان دیگری می‌تواند در قدرت بماند. آشتفگی پس از نابودی داعش و رویارویی ایران و عربستان سعودی سبب شده است تا کشورهای غربی دیگر توجه عمده‌ای به اقدامات اسد در جریان جنگ داخلی که از آن تحت عنوان جنایت جنگی یاد می‌کردند، نداشته باشد. اسد باید تهدیدات ناشی از مداخله نظامی اسرائیل در خاک سوریه را کاهش دهد.

zaghari.JPGرادیو زمانه ـ ریچارد رتکلیف، همسر نازنین زاغری، روزنامه‌نگار ایرانی - بریتانیایی که به پنج سال زندان محکوم شده و در حال گذراندن دوران محکومیتش است گفته که امیدوار است همسرش امروز، دوشنبه ۲۵ دسامبر / ۴ دی از زندان آزاد ‌شود.

ریچارد راتکلیف روز یکشنبه در گفت‌وگو با رادیو چهار بی‌بی‌سی گفت: «او (نازنین زاغری) امروز همچنان در زندان است، اما آزادی او در بهترین حالت فردا خواهد بود.»

به‌گفته ریچارد راتکلیف فردای کریسمس (دوشنبه ۲۵ دسامبر / ۴ دی) روز تولد نازنین زاغری است و «ما امیدواریم که [در این زمان] او از زندان خارج شده باشد.»

ثروتمندترین رهبران جهان

| No Comments
نتیجه رای گیری: رسول خادم 40 - عباس جدیدی صفر! سخنان عباس جدیدی در مجمع فدراسیون کشتی که باعث شد یک رای هم نیاورد ▪️ رسول خادم با 40 رای کامل رییس فدراسیون شد

AN_12232017.jpgنماینده مردم فسا به عنوان یک شهروند سوال‌های جنجالی را رئیس دولت‌های نهم و دهم مطرح کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، محمدجواد جمالی نماینده مردم فسا با تاکید براینکه دولت بهار و آقای احمدی‌نژاد باید چند موضوع را به عنوان یک شهروند به بنده پاسخ دهند، گفت: در صورت پاسخ صادقانه و اثبات راستگویی با وی همنوایی می‌کنم.

جمالی بیان کرد: از رئیس جمهور سابق می‌پرسم آقای احمدی نژاد شما اگر دلسوز و عدالت خواه هستید که پایه آن تنها صداقت است یادتان می‌آید که در یک مصاحبه مطبوعاتی درباره نمره عملکرد خانم دستجردی وزیر بهداشت دولتتان پرسیدند و شما اعلام کردید؛ بگم؟ بگم؟ و گفتید نمره‌اش ۲۰ است، اما تنها ۲۰ روز بعد نمره خانم دستجردی صفر شد و شما حقیقت را نگفتید، حتی سخنگوی دولت نهم در واکنش به صحبت شما آن را دروغ ۱۳ برشمرد.

نماینده مردم فسا ادامه داد: آیا شما برای آیت‌الله جوادی آملی که فیلم آن هم موجود است، نگفتید که عده‌ای در زمان سخنرانی تان در سازمان ملل سخنرانی نوری را در اطراف شما دیده‌اند و خود شما هم اعلام کردید، دیدم افراد حاضر در سازمان ملل پلک هم نمی‌زدند و آیت‌الله جوادی آملی تنها یک پاسخ کلی به شما داد.

وی تاکید کرد: چندی بعد از انتشار این فیلم یک خبرنگار خارجی از شما درباره این سخنان پرسشی را مطرح کرد و شما اعلام کردید بنده چه زمانی این صحبت را گفته‌ام که این خبرنگار با تعجب از این که یک مسلمان اظهارات خود را به دروغ انکار می‌کند، خنده‌ای کرد که دارای هزاران شماتت بود.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با بیان اینکه شما اعلام کردید هیچ کسی از اطرافیان بنده حق دخالت در انتخابات سال ۹۶ را ندارد، اما دیدیم که بقایی از همان دَم و دستگاه بیرون آمد، در صورتی که حتی مقام معظم رهبری شما را از حضور در انتخابات منع کرده بود باز هم در انتخابات ثبت نام کردید؛ اگر این موضوع‌ها دروغ واضح نیست بفرمایید چیست.

جمالی با اشاره به اینکه در ماجرای یارانه‌ها هم یک دروغ بزرگ گفتید، تصریح کرد: گفتید یارانه‎ها از جانب امام زمان (عج) مدیریت می‌شود و با ایمان مردم بازی کردید، آیا اکنون با وجود این مشکلات، مردم نمی‌گویند که چرا این مشکلات به وجود آمده است؟

trumpNKIRI_12232017.jpgمنبع : لوبلاگ / ترجمه تحریریه سایت دیپلماسی ایرانی

این ترس وجود دارد که ایالات متحده آمریکا، در سال 2018، درگیر جنگ با ایران، کره شمالی و یا هر دو شود.

با توجه به لفاظی های آتش افروزانه ای که بین ایالات متحده آمریکا و کره شمالی در طول چند ماه گذشته اتفاق افتاده، در نگاه اول این طور به نظر می رسد که احتمال جنگ با کره شمالی بیشتر است و این احتمال آنجایی بیشتر می شود که کره شمالی خطری جدی برای متحدان آمریکا در منطقه اقیانوس آرام به ویژه ژاپن و کره جنوبی محسوب می شود. البته به استثنا یک سری تحولات جدید و غیر منتظره در شبه جزیره کره، احتمال یک جنگ کامل بین آمریکا و کره شمالی کمتر از احتمال دخالت نظامی آمریکا در ایران است.

دلایل متعددی برای این امر وجود دارد. اول اینکه ژاپن و به ویژه کره جنوبی که از متحدان آمریکا هستند ممکن است از این جنگ دچار آسیب شوند. بنابراین احتمالا آمریکا به جای جنگ با کره شمالی به دنبال مذاکره برای رسیدن به توافق باشد. دوم اینکه احتمال دخالت چین در این جنگ نیز وجود دارد و سوم اینکه ممکن است کره شمالی از تسلیحات اتمی خود در مناطق تحت سلطه آمریکا استفاده کند.

اما این مسئله در مورد ایران کاملا تفاوت دارد. درست است که ایران در مورد قدرت نظامی و به ویژه موشک های بالستیک خود صحبت می کند، اما حقیقت این است که ایران از نظر نظامی به ویژه در نیروی هوایی و سیستم دفاع هوایی ضعیف است. با یک بمباران یک هفته ای، آمریکا می تواند آسیب زیادی به زیرساخت های نظامی و اقتصادی ایران وارد کند.

barcelona_12232017.jpgایران وایر - تیم فوتبال بارسلونا با پیروزی مقابل رئال مادرید فاصله خودش در صدر جدول لالیگا اسپانیا با این تیم را به چهارده امتیاز رساند. حالا با وجود نرسیدن به‌پایان نیم فصل اول، پیش‌بینی قهرمانی نماینده اول کاتالان چندان دشوار نیست.

بارسلونا در روزی موفق شد رئال را با نتیجه سه بر صفر شکست دهد که در نیمه نخست رئال مالکیت توپ و زمین را در اختیار داشت. رونالدو و بنزما هرکدام دو بار موقعیت‌های مسلم گلزنی را از دست دادند تا نیمه اول بدون گل به‌پایان برسد. اما در نیمه دوم «لوئیس سوارس» در دقیقه ۵۴، «لیونل مسی» در دقیقه ۶۴ از روی نقطه پنالتی و «الیکس ویدال» در دقیقه ۹۳ سه گل این تیم را به ثمر رساندند.

بارسلونا با غلبه بر رئال مادرید در ورزشگاه «سانتیاگو برنابئو» تعداد پیروزی‌های خود در «ال‌کلاسیکو» را به عدد ۷۰ رساند تا به ۷۲ پیروزی رئال نزدیک شود. مسی هم در این دیدار بازهم به رئال گل زد تا با ۲۵ گل گلزن‌ترین بازیکن بارسا مقابل رئال باشد. مسی حالا تنها بازیکنی است که در ۳ بازی پیاپی موفق به گشودن دروازه رئال در برنابئو شده است. این بازی برای لیونل مسی یکی از تاریخی‌ترین بازی‌های تاریخ زندگی‌اش شد.

بارسلونا پس از همه‌پرسی استقلال کاتالونیا، برای نخستین بار در مادرید موفق به شکست دادن رئال شد.

رئال مادرید هم از دقیقه ۶۴ بازی پس از اخراج «کارواخال» ده‌نفره بازی کرد. قرار نگرفتن «گرت بیل»، «ایسکو» و «مارکو آسنسیو» در ترکیب اولیه رئال و بازی کردن «ماتئو کوواچیچ» از ابتدا در ترکیب رئال مادرید، عجیب به نظر می‌رسید.

پیش‌ازاین بازی، «دیگو سیمئونه» سرمربی اتلتیکومادرید مدعی شد که تماشا دیدار دیگری از لالیگا را به آل کلاسیکو ترجیح می‌دهد. اتلتیکومادرید با یک بازی بیشتر نسبت به رئال مادرید و ۳۶ امتیاز نزدیک‌ترین تیم به بارسلونا است که در رده دوم جدول قرارگرفته.

momeni_12232017.jpgآقای روحانی یک محافظه‌کار حرفه‌ای است و به همین دلیل روابط قدرت و پیچیدگی‌های عرصه سیاست را می‌شناسد.

فردا: بحث عبور از روحانی در اردوگاه اصلاح طلبان همچنان داغ است. و در این میان عده ای تلاش می کنند برای متحد کردن دوباره اصلاح طلبان پشت سر روحانی کمپین پشیبمانی از رای دادن به روحانی را دسیسه اصولگرایان بنامند. از این رو رسانه های اصلاح طلب به خط شده اند تا بگویند ما از روحانی عبور نخواهیم کرد.

در همین زمینه روزنامه آرمان در مصاحبه ای با عبدالله مومنی آورده است «اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶ با آگاهی و با اجماع کامل از آقای روحانی حمایت کردند و این حمایت نیز تا سال ۱۴۰۰ ادامه خواهد داشت. با این وجود در برخی رویکردها، انتقاداتی به آقای روحانی وارد است که ناقض حمایت کلی جریان اصلاحات از ایشان نیست. در نتیجه ممکن است برخی از اصلاح‌طلبان و از جمله بنده نسبت به برخی رویکرد‌های دولت آقای روحانی انتقاد داشته باشیم، اما به هیچ عنوان پشیمان نیستیم. به نظر من آگاهی مردم و شجاعت و پیگیری نیرو‌های سیاسی اصلاح‌طلب و نیرو‌های مدنی در انتخاب مجدد آقای روحانی یک تشخیص شایسته تاریخی بود، زیرا در صورت اهمال در حمایت و کمک به روحانی، حقیقتا مسیر دیگری در انتظار کشور بود. از سوی دیگر در وجه سلبی چرایی حمایت اصلاح‌طلبان از آقای روحانی همین نکته کافی است که ما از ورود کشور به پرتگاه و سیر قهقرایی شبیه ۸ سال دولت نارسای احمدی‌نژاد جلوگیری کردیم. به همین دلیل کسانی که موضوع به این مهمی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند باید در رویکرد‌های خود تجدیدنظر کنند. در وجه ایجابی نیز دولت روحانی در برخی وجوه عملکردی در بازسازی نهاد‌های دولت پسا‌احمدی‌نژادی و نیز در برخی وجوه دیگر مانند گشایش نسبی عرصه سیاسی داخلی و سیاست خارجی دستاورد‌های قابل توجهی داشت. با این وجود می‌توان اذعان کرد که دولت آقای روحانی در زمینه توقعات و مطالبات بحق اقتصادی مردم و یا مطالبات مدنی اقدامات جدی انجام نداده است. از سوی دیگر از منظر اصلاح‌طلبی نیز به رویکرد آقای روحانی انتقاداتی وارد است. بنده معتقدم باید انتقادات و دغدغه‌های مردم و فعالان سیاسی و اجتماعی را فهم کرد. مردم زیر فشار ناکارآمدی سیستماتیک له می‌شوند و فریاد، حق آنهاست. دولت باید جسارت و تحرک بیشتری به خرج دهد وگرنه فرصتی بزرگ ممکن است بر اثر تعلل و بی‌رمقی و سیاستگذاری معیوب به هدر رود و سرمایه اجتماعی دچار سرخوردگی تاریخی خواهد شد. »

nazliazimi_12232017.jpgصدای آمریکا - وبسایت نشریه فوربس در گزارشی (لینک) از یک زن موفق ایرانی نوشته که زمانی نه چندان دور با ویزای دانشجویی به آمریکا آمد اما اکنون مدیر یک شرکت دارویی ضد سرطان با بودجه ۲۰ میلیون دلاری است.

نازلی عظیمی، ۴۸ ساله، پس از انقلاب اسلامی ایران با ویزای دانشجویی به ایالات متحده آمریکا آمد. پدر او از افسران ارتش بود و پس از انقلاب در ایران در خفا زندگی می کرد. خانم عظیمی با توجه به مشکلات در ایران، برای تحصیل در رشته داروسازی در دانشگاه ایالت مریلند از سفارت ایالات متحده آمریکا در ترکیه ویزا گرفت. برادران او در ایران زندگی می کنند.

نازلی عظیمی سپس مدتی را در «انستیتو بهداشت ملی» آمریکا موسوم به «ان آی اچ» مشغول فعالیت شد.

او اکنون مدیرعامل «بایونیز تراپیوتیکز»، یک شرکت فعال در ساخت داروهای ضد سرطان و بیماری های سیستم ایمنی بدن است. این شرکت بودجه ای ۲۰ میلیون دلاری دارد و در ارواین کالیفرنیا قرار دارد.

نازلی عظیمی پیش از این در سال ۲۰۱۰ یک مرکز مراقبت های پوستی داشت. او از درآمد ناشی از آن کسب و کار، شرکت «بایونیز» را راه اندازی کرد که اکنون ۱۳ کارمند دارد. نازلی عظیمی می گوید پیش از تولید و عرضه دارو برای فروش به دست کم ۳۰۰ میلیون دلار دیگر نیاز دارد. او در مصاحبه ای با فوربس می گوید مطمئن نیست تا آن زمان در این شرکت مانده باشد.

rohaniat_12232017.jpgرادیو زمانه، در بودجه سال ۹۷ هزینه رسیدگی به هر پرونده در دادسرای ویژه روحانیت حدود ۲۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است. این رقم سه برابر هزینه سرانه رسیدگی به پرونده‌‌های قضایی شهروندان معمولی در محاکم و دادسراهای عادی کل کشور است.

وب‌سایت عصر ایران در گزارشی سهم دادستانی ویژه روحانیت از بودجه سال ۹۷ را ۳۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان عنوان کرده است.

با توجه به اینکه جمعیت روحانیون و طلاب ایران بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود، دادگاه ویژه روحانیت به ازای هر یک از آنان حدود ۲۰۰ هزار تومان از بودجه عمومی را دریافت می‌کند.

این در حالی است که بودجه سال ۱۳۹۷ برای محاکم و دادسراهای کل ایران ۵۱۸۰ میلیارد تومان است؛ یعنی ۶۵ هزار تومان به ازای هر شهروند ایرانی.

دادگاه ویژه روحانیت یکی از مراجع قضایی ایران است که به جرائم روحانیون ایران رسیدگی می‌کند. این دادگاه ویژه به دستور آیت‌الله خمینی رهبر وقت ایران تشکیل شد و در اصول قانون اساسی تدوین نشده است. دادگاه ویژه روحانیت مستقیم زیر نظر رهبر ایران اداره می‌شود.

رئیس دادگاه ویژه روحانیت محمدجعفر منتظری و دادستان ویژه روحانیت ابراهیم رئیسی است.

FridayP_12232017.jpgرویداد۲۴- آیت‌الله سعیدی امام‌جمعه قم در سخنان اخیر خود در نماز جمعه گفته است: «ایستادگی در برابر نظرات فقهای شورای نگهبان دشمنی با خداوند متعال است.» نظری که مباحث گوناگونی را در فضای رسانه‌ای کشور در پی داشته است و بسیاری از محققین و عالمان نظریه‌پرداز را متعجب کرده است.

آورده‌اند که در حضور جمعی از افراد، شخصی باهدف آنکه بتواند نظر خویش را بر کرسی نشاند و پس از کلام او، حرفی نماند و همه تبعیت کنند، به پا خواست و اعلام کرد: «من پیامبری از جانب پروردگار هستم». یکی از دوستانش که او را می‌شناخت و می‌دانست چنین کلامی برای آن است که نظر آن شخص به کرسی بنشیند و هیچ‌کس به خود اجازه نقد و رد نظر او را ندهد، فرصت را مغتنم شمرد و با صدای رسا اعلام کرد: «او دروغ می‌گوید چراکه من، هیچ‌گاه او را مبعوث به رسالت نکردم.»

این داستان تمثیلی، حکایت تکراری روزها و سال‌هایی است که مردم ایران با آن مواجه شده و می‌شوند، حکایتی که برخی را به این نتیجه رسانده است که از مقدسات دینی و اعتقادات مردم برای پیشبرد اهداف خویش مایه بگذارند. آن‌ها که روزگاری برای فرار از پاسخگویی خود را منصوب از جانب خدا می‌دانستند، به‌مرور زمان برای خود، جایگاهی هم‌طراز جایگاه خداوند را متصور شده‌اند که حکمشان؛ حکم خدا و مخالفت با آن‌ها؛ همانند دشمنی با خداوند شده است.
جماعتی که حاضرند برای آنکه کاندیدایشان به منصب دلخواه، دست یابد، از نام امام زمان (عج) سوءاستفاده کرده و ایشان را حامی و دعاگوی فرد امام غایب معرفی کنند، حاضرند برای سرکوب مخالفان اطاعت از فردی که در آینده، او را منحرف و اختلاسگر معرفی می‌کنند را اطاعت از خداوند بیان کنند، حاضرند در معرفی کاندیدای موردنظر برای ریاست، او را بهترین فرد موجود بر روی کره زمین برای احراز آن منصب دنیایی معرفی کنند و درعین‌حال، شخص موردنظر توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شود، حاضرند برای فرار از مواجهه با انتقاد و مخالفت، اختیارات خود را «یک‌بند انگشت کمتر از اختیارات خداوند بدانند» و بالاخره جماعتی که حاضرند مخالفت با حکم قسمتی از نظام برآمده از آرای مردم را به‌مثابه ایستادگی در برابر خداوند بیان کنند تا مبادا روزی مجبور به پاسخگویی به انتقادات و مخالفت‌ها شوند.
در رابطه با سخنان اخیر امام‌جمعه قم، باید نکاتی را یادآوری کرد که مبادا تداوم رویه افرادی همچون ایشان که مبدع سخنان شاذ دیگری نیز بوده - از جمله آنکه مدعی شده بود «رهبر معظم انقلاب وقتی می‎خواستند از بدن مادرشان جدا شوند در لحظه تولد گفتند یا علی!» - منجر به مباحثی همچون هاله نور و برخی اقدامات فرا زمینی و یا خدای‌ناکرده، احکام استبدادی شود.

putin_12232017.jpgرئیس جمهور روسیه اعلام کرد؛ روسیه از یک پیروزی به پیروزی دیگر می رسد و نیرویی که بتواند حرکت روبه جلوی روسیه را متوقف کند، وجود ندارد.

به گزارش اسپوتنیک، ولادیمیر پوتین در نشست حزب "روسیه واحد" گفت: هیچ نیرویی که بتواند حرکت روبه جلوی روسیه را متوقف کند، وجود ندارد. ما به پیش خواهیم رفت و از یک موفقیت به موفقیت دیگر می رسیم.

پوتین: روسیه باید در ایجاد ارتش مدرن از همۀ کشورها جلوتر باشد

به گزارش رادیو فرانسع ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا را "تهاجمی" دانست و گفت که روسیه باید در تولید تسلیحات مدرن و ایجاد ارتش نسل جدید پیشتاز باشد. او گفت که سامانه‌های ضدموشکی آمریکا که در اروپا و یا نقاط دیگر مستقر شده، می‌تواند به آسانی به موشک‌های میان‌بُرد تبدیل شود.

روز جمعه ٢٢ دسامبر/اول دی، ولادیمیر پوتین در تلویزیون دولتی روسیه توضیحاتی در مورد خط مشی نظامی و تسلیحاتی کشورش ارائه کرد و با انتقاد از جهت‌گیری‌های استراتژیک آمریکا که اخیراً توسط دونالد ترامپ اعلام شد گفت: "این استراتژی به زبان دیپلماتیک دفاعی نامیده می‌شود اما بدون شک خصوصیت تهاجمی و حتی متعرضانه دارد". کاخ سفید در توجیه استراتژی امنیت ملی آمریکا گوشزد کرده است که "روسیه در جهت تضعیف نفوذ آمریکا در جهان تلاش می‌کند".

پوتین همچنین از جهت‌گیری‌های تهاجمی سازمان ناتو انتقاد کرد و گفت که آمریکا عملاً پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty : INF) را زیر پا گذاشته است. این پیمان که در سال ١٩٨٧ توسط رؤسای جمهوری شوروی و آمریکا - میخائیل گورباچف و رونالد ریگان - به امضاء رسید یکی از معدود قراردادهایی است که بر اساس آن طرفین شماری از موشک‌های خود را نابود کردند.

پوتین با انتقاد از استقرار سامانه‌های ضد موشکی آمریکا در اروپا گفت: "سامانه‌های دفاعی ضد موشکی می‌تواند در هر لحظه به موشک‌های میان‌برد تبدیل شود". او افزود که با این وضعیت، "میزان امنیت در اروپا و تمامی جهان کاهش می‌یابد".

ولادیمیر پوتین سپس تأکید کرد که روسیه حق دارد که "با این تهدید‌های بالقوه مقابله کند". به گفتۀ پوتین تسلیحات اتمی روسیه در سطحی هست که بتواند تعادل و "بازدارندگی هسته‌ای" را به طور جدی تضمین کند.

SelfImmolationمحمدجواد فاطمی، رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا درباره وضعیت امکانات و تجهیزات برای درمان سوختگی در کشور گفت: مشکلاتی که در درمان سوختگی وجود دارد، در سالیان طولانی ایجاد شده، بنابراین نمی‌توان انتظار داشت یک دولت یا یک وزیر بتواند این مشکلات را برطرف کند، اما باید امیدوار بود که هر مسئولی که می‌آید؛ گام موثری در این جهت بردارد و مشکلی که ۴۰ سال است به راحتی فراموشش کردیم؛ بتوانیم حلش کنیم.

او ادامه داد: طبق برآورد وزارت بهداشت ما باید تا انتهای سال ۹۴ تخت‌های سوختگی را به دو هزار و ۴۰۰ تخت در سراسر کشور می‌رسانیدم. اگر فرض را بر این بگیریم که تا پایان سال ۹۶ فرهنگ مردم ارتقا پیدا کرده و آتش سوزی‌ها نیز کمتر اتفاق افتاده، باز هم تخت کم می‌آوریم.

وضعیت تخت‌های سوختگی فجیع است

فاطمی افزود: در حال حاضر فقط هزار و ۳۵۰ تخت سوختگی در کشور وجود دارد؛ یعنی حدود هزار و ۵۰ تخت تا پایان سال ۹۴ کم داشتیم. همچنین تعداد کمی از این تخت‌های موجود استانداردهای لازم را دارند و اغلب این تخت‌ها غیراستاندارد هستند. تعداد خیلی زیادی از تخت‌ها هم وضع فجیعی دارند و اصلا مناسب بستری کردن و مراقبت از یک بیمار سوخته نیستند.

فقط ۱۵۰ تخت ICU برای بیماران سوخته در سراسر کشور وجود دارد

رئیس مرکز تحقیقات سوختگی تهران با بیان اینکه قرار بود تا پایان سال ۹۴ تعداد تخت‌های ICU نیز به ۴۵۰ برسد، گفت: متاسفانه فقط ۱۵۰ تخت ICU برای بیماران سوختگی در سراسر کشور وجود دارد. بنابراین دو سوم تخت‌ ICU و حدود ۵۰ درصد تخت معمولی کم داریم. علاوه بر کمبود و استاندارد نبودن تخت‌ها با کمبود و غیراستاندارد بودن تجهیزات نیز در این بخش مواجه هستیم؛ یعنی پانسمان‌ها و سایر اقلام مورد نیاز برای بیماران سوختگی هم وضعیت خوبی ندارد.

SF_terror_12232017.jpgایران اینترنشنال، مأموران امنیتی فدرال آمریکا یک تفنگدار دریایی این کشور را به اتهام توطئه برای یک عملیات تروریستی در سانفرانسیسکو در دوران کریسمس که از جانب داعش طراحی شده بوده دستگیر کرده‌اند.

خبرگزاری فرانسه در گزارشی روز شنبه دوم دی ماه می‌نویسد: «اوریت آرون جیسون ۲۶ ساله، قصد داشته در محل توریستی Pier۳۹ شهر سانفرانسیسکو عملیات تروریستی خود را انجام بدهد. کریستوفر مک‌کینی افسر ویژه اطلاعاتی (پلیس فدرال) اف‌بی‌آی با دادن شهادت‌نامه‌ای در دادگاه این شهر، جزئیات این عملیات خنثی‌شده را برملاء کرده است.»

به گزارش خبرگزاری فرانسه، مظنون در صحبت با مأمور مخفی اف‌بی‌آی گفته بوده که او قصد دارد بمب‌گذاری در مرکز توریستی سانفرانسیکو را بین ۱۸ تا ۲۵ دسامبر انجام دهد، «زیرا کریسمس و شلوغی رفت و آمد در این دوران بهترین زمان حمله می‌باشد.»

در شهادت‌نامه مک‌کینی آمده است: «جیسون اعتراف کرد که او هیچ احتیاجی به داشتن یک نقشه فرار ندارد زیرا آماده شهادت در حین عملیات خود بوده است.»

خبرگزاری فرانسه می‌افزاید که مأموران اف‌بی‌آی روز چهارشنبه به محل زندگی جیسون یورش بردند و ضمن دستگیری او یک وصیت‌نامه و اسلحه و مهمات را نیز ضبط کرده‌اند.

جیسون در سال ۲۰۰۹ وارد تفنگداران دریایی آمریکا شده بود و پس از طی آموزش‌های لازم به‌عنوان تک‌تیرانداز ماهر استخدام شده بود. ولی پس از مدتی به‌خاطر عدم افشای بیماری تنگی‌نفس (آسم) در گذشته خود، از این واحد نظامی کنار گذاشته شده بود.

به گفته مقامات اف‌بی‌آی جیسون از طریق شبکه‌های اجتماعی با نیروهای داعش و مسلمانان رادیکال ارتباط برقرار کرده بوده است.

saudi_12232017.jpgایرنا - نشریه وال استریت ژورنال نوشت: مقام های سعودی برای آزادی ولید بن طلال ثروتمندترین شاهزاده این کشور دست کم 6 میلیارد دلار از او خواسته اند.

این نشریه به نقل از منابع آگاه گزارش داد مقام های عربستان سعودی دست کم 6 میلیارد دلار از ولید بن طلال به عنوان بهای آزادی او خواسته اند که می تواند شرکت های او را با خطر روبرو کند.


این شاهزاده 62 ساله، ماه گذشته در جریان برنامه موسوم به مبارزه با فساد که از سوی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان هدایت می شود، به همراه ده ها تن از دیگر شاهزادگان و مقام های این کشور بازداشت شد.


بنابر این گزارش، منابع آگاه گفتند مبلغ 6 میلیارد دلاری که از ولید بن طلال خواسته شده از بالاترین ارقامی است که برای آزادی دستگیرشدگان پیشنهاد شده و بسیاری از آنان با پرداخت آن آزاد شده اند.


پیشتر دادستان عمومی عربستان مبلغ سرمایه ای را که بازداشت شدگان برای پس دادن آن به دولت به توافق رسیده اند، حدود 100 میلیارد دلار اعلام کرده بود.


نشریه فوربس ثروت بن طلال را 18.7 میلیارد دلار برآورد کرده که در این صورت او ثروتمندترین فرد خاورمیانه خواهد بود.


به نوشته وال استریت ژورنال، این شاهزاده سعودی برای پیشگیری از فروپاشی امپراطوری مالی خود با پرداخت این مقدار پول نقد، پیشنهاد کرده که «شرکت هلدینگ پادشاهی» که ارزش بازار آن پس از سقوط 14 درصدی در پی بازداشت او اکنون 8.7 میلیارد است، به عنوان بهای آزادی او پذیرفته شود.


افراد نزدیک به ولید بن طلال که با اتهام هایی نظیر پولشویی، رشوه گیری و اخاذی روبر است، گفته اند او این اتهام ها را رد می کند و قصد دارد بی گناهی خود را در دادگاه اثبات کند.


براساس گزارش وال استریت ژورنال، ولید بن طلال از برنامه اصلاحات محمد بن سلمان حمایت کرده و به نظر می رسید شرکت هلدینگ پادشاهی متعلق به او بخش هایی از تغییرات اقتصادی و اجتماعی مربوط به این برنامه را اجرا خواهد کرد.


همچنین شرکت رسانه ای «روتانا» که متعلق به بن طلال است مذاکراتی با یک شرکت فرانسوی برای سرمایه گذاری مشترک در فروش موسیقی و افتتاح سینما در عربستان داشته که پس از دستگیری او متوقف شده است.

fajr_12232017.jpgرادیو زمانه، یک مقام ارشد قوه قضائیه گفته حضور این دستگاه در جشنواره فیلم فجر «جدی‌تر» شده است و قوه قضائیه در انتخاب فیلم‌ها نقش داشته است.

این خبر را مهدی افتخاری دبیر شورای ارتقای آگاهی‌های عمومی، اطلاع‌رسانی و افکارسنجی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه اعلام کرد.

او گفته شورای ارتقای آگاهی قوه قضائیه «در جشنواره فیلم فجر به عنوان کارگروه فنی فیلم‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم البته امسال ورودمان جدی‌تر شده و حتی در انتخاب فیلم‌هایی که قرار است در جشنواره انتخاب شود، نقش داشتیم.»

مهدی افتخاری نقش معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه در جشنواره فیلم فجر را نظارتی دانست.

مهدی افتخاری بدون نام از فیلم مشخصی گفت «با معاونت سینمایی ارشاد در مورد یک فیلم که نکات پیشگیرانه زیادی داشت صحبت کردیم که این فیلم در جشنواره باشد».

Moballeghپایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات با تأکید بر اینکه اصولگرایان چون در راهبرد انتخاباتی خود موفق نبوده اند سعی در تخریب دولت روحانی دارند و برخی از اصلاح طلبان ناخواسته وارد بازی آنها شده اند، گفت: «مگر می شود بعد از سه ماه راجع به دستاوردهای دولت قضاوت کرد؟ دولت چهار سال در پیش دارد که به تدریج وعده هایی که به مردم داده را عمل کند. این با هیچ منطقی سازگار نیست، کسانی که با یک راهبرد بسیار اساسی و آگاهانه در راستای منافع ملی و مصالح عمومی یک پیروزی حماسی را در این کشور رقم زده اند بعد از سه ماه پشیمان شوند».


مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با مرتضی مبلغ را در ادامه می خوانید:


در فضای مجازی جوی به عنوان «پشیمانی از رأی به روحانی» به وجود آمده است. به نظر شما این فضا توسط چه کسانی شکل می گیرد؟


بعد از انتخابات و تحرکات بسیار گسترده ای که شکل گرفته بود، مبنی بر یک دوره ای کردن دولت آقای روحانی و بعد از آن پیروزی حماسی که ایشان به دست آورد، قابل پیش بینی بود که چون در راهبرد خودشان ناکام بودند، تحرکاتی شود که بخواهند دولت را زمین گیر کنند و با ایجاد فضای مغشوش دولت را ناکارآمد نشان دهند. آنها از این رو که یکی از مهمترین پشتوانه ها و پایگاه اجتماعی آقای روحانی در اصلاح طلبان بودند، می خواهند بین اصلاح طلبان و دولت و آقای روحانی ایجاد کنند و بین خود اصلاح طلبان هم انشقاق ایجاد کنند. در راستای این تحرکات قابل پیش بینی بود که عملیات روانی گسترده ای را در جامعه انجام می دهند.


البته در جریانات اخیر برخی از افرادی هم که به آقای روحانی رأی دادند، به خاطر بعضی از گلایه ها و نارضایتی ها ممکن است ناخواسته در چنین زمینی بازی کنند. ولی ابعاد اصل این حرکت مشخص است؛ در راستای این است که دولت را ناکارآمد و زمین گیر و بین دولت اصلاح طلبان و خود اصلاح طلبان انشقاق ایجاد کنند.

korea-war2.jpgرادیو زمانه: ادبیات مقام‌های ارشد آمریکایی درباره بحران شبه‌جزیره کره به نگرانی‌ها از وقوع جنگ در آنجا دامن زده است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا با اشاره به رأی شورای امنیت علیه کره شمالی می‌گوید که جهان خواهان «مرگ» نیست. جیمز متیس، وزیر دفاع نیز پس از این رأی‌گیری به سربازان آمریکایی گفته که هر لحظه برای جنگ در شبه جزیره کره باید آماده باشند.

دونالد ترامپ پس از صدور قطعنامه علیه کره شمالی در شورای امنیت سازمان ملل در پیامی توئیتری نوشت: «شورای امنیت ۱۵ به صفر به نفع تحریم‌های اضافه علیه کره شمالی رأی داد. جهان صلح می‌خواهد؛ نه مرگ!»

قطعنامه‌ای که در اجلاس ۲۲ دسامبر شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید صدور ۹۰ درصد از فرآورده‌های نفتی مورد نیاز کره شمالی را ممنوع اعلام کرده. بر اساس این قطعنامه از آغاز سال ۲۰۱۸ واردات فرآورده‌های تصفیه شده نفتی کره شمالی، از جمله نفت سفید و گازوئیل در حد ۵۰۰ هزار بشکه در سال و واردات نفت خام به ۴ میلیون بشکه در سال محدود شده است. علاوه بر این شهروندان کره‌شمالی که خارج از این کشور کار می‌کنند، باید در مدت ۱۲ ماه به کشورشان بازگردند.

جیمز متیس و پیش‌بینی جنگ؟

به گزارش روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست»، جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نیز پس از رأی شورای امنیت نسبت به تشدید بحران و احتمال جنگ در کره شمالی هشدار داد و به شکلی استعاری گفت که «ابرهای طوفان‌زا در حال شکل‌گرفتن بر فراز شبه جزیره کره هستند».

متیس در سخنانی برای گروهی از سربازان نیروی هوایی آمریکا با تأکید بر اولویت دیپماسی گفت:

سربازان جوان و خوبم، تنها وقتی دیپلمات‌های ما می‌توانند با اقتدار حرفشان را بزنند و باورکردنی باشند که شما آماده نبرد باشید.

ترامپ و دیگر مقام‌های ارشد واشنگتن بارها کره شمالی را به اقدام نظامی تهدید کرده‌اند. ناظران کارکرد این تهدیدها را دوگانه می‌دانند: اول، افزایش فشار بر کره شمالی برای عقب‌نشستن از برنامه موشکی و تسلیحات اتمی‌اش؛ و دوم، افزایش فشار بر روسیه و چین برای تلاش بیشتر جهت حل بحران.

واشنگتن گفته که خلع سلاح هسته‌ای کره شمالی را دنبال می‌کند. پیونگ‌یانگ اما خواستار به رسمیت‌شناخته‌شدن به عنوان یک قدرت هسته‌ای است و تأکید کرده که از برنامه هسته‌ای نظامی خود دست نمی‌کشد. کره شمالی این برنامه را برای مقابله با آنچه «تهدید آمریکا» خوانده، ضروری می‌داند.

به‌علاوه، طرح پیشنهادی روسیه و چین موسوم به «توقف در برابر توقف» هنوز از سوی واشنگتن پذیرفته نشده است. بر اساس این طرح، کره شمالی تعهد می‌کند تا در ازای توقف مانورهای نظامی مشترک آمریکا و کره جنوبی، آزمایش‌های موشکی و هسته‌ای خود را متوقف کند.

متیس به سربازان توصیه کرد تا کتاب «این نوع از جنگ: مطالعه‌ای درباره ناآمادگی» را مطالعه کنند که ۱۹۶۳، یک دهه پس از جنگ داخلی در شبه جزیره کره به چاپ رسید. در آن جنگ کره شمالی تحت حمایت شوروی و چین بود و کره جنوبی تحت حمایت ایالات متحده و متحدان غربی او.

به گزارش واشنگتن پست، جنگ احتمالی با کره شمالی به اصلی‌ترین دغدغه سربازان آمریکایی و خانواده‌های آنان بدل شده و جیمز متیس در هفته‌های گذشته بارها از سوی درجه‌داران و سربازان درباره احتمال وقوع درگیری مورد پرسش قرار گرفته است.

متیس در سخنرانی جمعه نیز بارها بر راه‌حل دیپلماتیک و «روند مثبت» آن تأکید کرد، اما همزمان خواستار آماده‌بودن ارتش برای هرگونه جنگ احتمالی شد و گفت: «دلیل اندکی برای خوشبینی وجود دارد.»

آمریکا ۲۸ هزار سرباز دائمی در کره جنوبی مستقر کرده است. اگر جنگی در بگیرد، هزاران سرباز دیگر به آنها افزوده خواهند شد.

MohammadMotahariدقایق و ساعات اولیه زلزله، لحظات به خود آمدن و توجه به آفریننده و زندگی بی‌انتهای اخروی است و به همین دلیل است که هنگام زلزله نماز آیات، واجب «فوری» است. به شوخی گذراندن این ساعات اولیه، گذشته از ضرر بزرگ معنوی، چه بسا موجب عدم تمرکز مردم و در نتیجه تلفات بیشتر در صورت وقوع پس لرزه های شدید ‌شود.


شاید برخی گمان کنند که وقوع زلزله در محل زندگی ما صرفا حادثه‌ای است در میان حوادث روزمره جهان، با این تفاوت که این بار ما در مرکز حادثه واقع شده‌ایم.‌


مجالی برای ارائه استدلال تفصیلی نیست ولی از آیات قرآن می‌توان چنین استنباط کرد که پدیده‌هایی که - به ویژه درباره مرگ - به انسان تلنگر می‌زنند «پیام شخصی» برای هر فرد دارند، ولو آن فرد زلزله‌ای را در میان بیست میلیون نفر دیگر احساس کرده باشد. در واقع، چنین زلزله‌ای بیست میلیون پیام هشدارآمیز معنوی و کاملا حساب شده به آدرس شخصی تک‌تک این افراد ارسال کرده است. قرار بوده که یکی در چهارده سال و سه ماهگی این پیام را دریافت کند، دومی در سی و شش سال و دو ماهگی و دیگری در هشتاد سالگی. البته این پیغام برای هر کس معنای ویژه خودش را دارد که خودِ شخص با توجه به سابقه اعمالش بهترین معناکننده محتوای آن است.


این هشدار در کنار هشدارهای دیگر - مثل مرگ و بیماری سخت دوستان و عزیزان - به عنوان‌ حجت الهی در پرونده فرد ثبت می‌شود تا پس از مرگ از خداوند گله نکند که چرا نشانه‌های هشداردهنده کافی را در زمان زندگی دنیایی برای او ارسال نکرده است.

saudi_iran_12222017.jpgخلاصه نوشته ای از اماندا اریکسون، مقاله کامل به زبان انگلیسی در وبسایت واشنگتن پست

برگردان فارسی: صدای آمریکا

حملات موشکی از یمن به عربستان احتمالا در کوتاه مدت به مناقشه ای مستقیم میان ایران و عربستان منجر نخواهد شد، اما شکاف های میان ریاض و تهران را که دهه ها درگیر جنگ های نیابتی بوده اند، عمیق تر می کند. این رقابت در سوریه، یمن، لبنان و فرای آن خود را بروز داده است.

فرقه گرایی یقینا در شکل گیری اولویت های سیاست خارجی ایران و عربستان سعودی موثر بوده، اما این کشمکشی مذهبی نیست بلکه نبردی سیاسی و اقتصادی برای کنترل منابع و تسلط بر منطقه ای پرتلاطم است.

انقلاب اسلامی ایران در تنش بین دو کشور نقشی بزرگ داشته است. تهدید ناشی از حمایت رژیم انقلابی از شبه نظامیان شیعه در منطقه به شکل گیری شورای همکاری خلیج فارس به دست عربستان سعودی منجر شد.

حمایت ریاض از صدام حسین در جنگ هشت ساله ایران و عراق تنش ها را عمیق تر کرد. در پی جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ و تضعیف عراق، ایران و عربستان به دو قدرت اصلی منطقه بدل شدند.

حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ که به سقوط صدام حسین منتهی شد، راه را برای قدرت گرفتن اکثریت شیعه در عراق هموار کرد.

در جریان «بهار عرب» در منطقه، در سال ۲۰۱۱، ایران و عربستان از کشورها و دولت های بحران زده رقیب حمایت می کردند.

ریاض همچنین نگران بود که توافق هسته ای ایران به پایان انزوای بین المللی جمهوری اسلامی بیانجامد، از این رو روابط نزدیکی با اسرائیل پیدا کرد.

تنش بین دو کشور در پی حملات موشکی شورشیان حوثی مورد حمایت ایران در یمن به خاک عربستان شدت گرفته است.

مصر، بحرین و امارات متحده عربی در اردوگاه عربستان قرار دارند و ایران از روابط نزدیک با عراق و سوریه و لبنان بهره می برد.

هر چند نشانه هایی برای ورود ایران و عربستان به جنگی رو در رو دیده نمی شود، اما این به این معنا نیست که نباید نگران بود.

Ebtekarمعصومه ابتکار در واکنش به کمپین «پشیمانی» به خبرآنلاین گفت: از این حرف ها زیاد است، حالا چند نفری برای خودشان کاری را راه انداختند، به نظر نمی رسد خیلی مسئله جدی باشد.

وی با بیان اینکه زمان کمی از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم می گذرد، افزود: آقای رئیس جمهور بارها گفتند، پای عهد و پیمانی که بستند و وعده های که دادند، هستند. حالا ممکن است تحقق این وعده ها زمان ببرد و طول بکشد یا شکل کار با آن شکلی که توقع بوده متفاوت باشد ولی مسلما آقای رئیس جمهور روی وعده های خود ایستاده است.

معاون رئیس‌جمهور با بیان اینکه تحقق وعده ها زمان می برد، گفت: مشکلات و موانع کماکان باقی است یعنی تغییری در این عرصه که بگوییم موانع برداشته یا کم شده، ایجاد نشده است. دولت مصمم است که تمام تلاش خود را انجام دهد اما حالا ممکن است در فضای مجازی عده ای هشتک بسازند «پشیمانیم»، فکر نمی کنم موضوع جدی باشد.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا ریشه کمیپین پشیمانی در جریان اصلاحات است؟، اظهار کرد: فکر نمی کنم، این طور باشد. جریان اصلاحات بارها اعلام کرده که در کنار آقای روحانی است و از او حمایت می کند. البته ممکن است جریان اصلاحات، مجلس و فعالان سیاسی نقدهایی هم داشته باشند ولی قطعا نقدهایشان سازنده و با هدف کمک به دولت دوازدهم و شخص آقای رئیس جمهور است.

pollution_12232017.jpgیورونیوز، هوای تهران طی هفته گذشته بسیار ناسالم و شدت آلودگی آن به حدی بود که مدارس ابتدایی پایتخت را به مدت چهار روز به تعطیلی کشاند.

شاخص آلودگی هوا روز پنجشنبه در تهران به ۱۷۲ رسید. هوای پایتخت ایران طی هفته گذشته بسیار ناسالم و شدت آلودگی آن به حدی بود که مدارس ابتدایی پایتخت را به مدت چهار روز به تعطیلی کشاند. دلیل آلودگی بیش از حد هوای شهر تهران در این روزها چیست؟

محمد رستگاری، معاون پایش و کنترل کیفیت آلودگی هوای استان تهران می‎گوید: «آلودگی هوا تابع دو پارامتر است. یکی بحث عوامل اقلیمی و دیگری میزان آلودگی که از منابع آلاینده تولید می شود. توپوگرافی شهر تهران باعث می شود که به صورت طبیعی امکان تهویه آلاینده ها از تهران وجود نداشته باشد. در خیلی از شهرهای دنیا وقتی پدیده وارونگی دما را داریم آلاینده ها به صورت طبیعی امکان تهویه از سطح شهر را ندارند. تجمع آلاینده ها باعث می شود کیفیت هوا تغییر پیدا کند.»

ذرات معلق کوچک عامل بزرگ آلودگی

ذرات معلق مهم ترین عامل آلودگی هوای کلان‌شهرها هستند. به گفته مقامات ایران با اقدامات صورت گرفته، شرایط از نظر گازهای آلاینده مانند مونوکسید کربن و گازکربنیک تحت کنترل است.

اما معضل اصلی ذرات معلق با قطر کمتر از ۲.۵ میکرون است، ذراتی که وارد جریان خون انسان می‌شوند و بسیار خطرناکند. تعطیلی مدارس و اجرای طرح زوج و فرد برای خودروها از درب منزل از راهکارهای دولت ایران برای کنترل آلودگی در این روزهاست. با این همه همچنان نفس شهروندان در تهران تنگ است.

یکی از ساکنان تهران می گوید: «با این که آسم دارم اما مجبور شدم در این هوا بیرون بیایم، خدا به دادم برسد، زوج و فرد کردن تردد خودروها تفاوتی ایجاد نمی کند. آلاینده ها سر جایشان هستند و تا وقتی فکری اساسی نکنند فایده ای نخواهد داشت.»

شهروند دیگر می‎گوید: «با این اوضاع و احوالی که در تهران حاکم است این طرح ها پاسخگو نیست، باید فکر دیگری بکنند. وسایل حمل و نقل عمومی مثل مترو و اتوبوس های تند رو باید اضافه شود.»

Hizbollaahوزیر دادگستری آمریکا کمیسیونی را مامور بررسی اتهام‌هایی کرده که در ارتباط با حزب‌الله لبنان متوجه اوباما می‌شود. دولت اوباما به توقف تحقیق درباره فعالیت بین‌المللی حزب‌الله به خاطر توافق هسته‌ای با ایران متهم شده است.
خبرگزاری فرانسه شنبه (۲۳ دسامبر/ دوم دی) گزارش داده که وزیر دادگستری ایالات متحده آمریکا، جف سشنز خواستار بررسی خبرهایی شده که پیرامون توقف پروژه تحقیق درباره فعالیت‌های مجرمانه حزب‌الله لبنان در حوزه قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، پول‌شویی و قاچاق انسان منتشر شده‌اند.
چند روز پیش نشریه "پولیتیکو" گزارش داد دولت باراک اوباما برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی پروژه "کاساندرا" متوقف یا از مسیر اصلی منحرف کرده است. این پروژه به تحقیق درباره فعالیت‌های بین‌المللی اسلام‌گرایان افراطی حزب‌الله، گروه شیعی مورد حمایت ایران در لبنان اختصاص داشت.

حزب‌الله و قاچاقچیان بین‌المللی
حزب‌الله لبنان تا حدود یک دهه پیش تنها به عنوان بازوی نظامی ایران برای دخالت در کشورهایی نظیر سوریه، عراق و یمن شناخته می‌شد. در سال ۲۰۰۸ ماموران آمریکایی به شواهدی دست یافتند که نشان می‌داد حزب‌الله فراتر از منطقه خاورمیانه، در اقدامات مجرمانه بین‌المللی نیز دست دارد و با باندهای بین‌المللی قاچاق و مافیا همکاری می‌کند.
وزیر دادگستری آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرده کمیسیونی مامور بررسی ادعاهای مطرح شده در ارتباط با سیاست‌های دولت اوباما شده تا مشخص کند برنامه‌های پیش‌بینی شده در پروژه کاساندرا تا چه حد به درستی پیگیری شده‌اند.

rouhani_12222017.jpgمجتبی احمدی - شبکه بیان

پس از هشت سال ویرانی‌های گسترده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سرنوشت کشور به دست کسی افتاد که بر «امید» و «تدبیر» تأکید داشت. حسن روحانی اداره کشوری را به دست گرفت که هرج‌ومرج در آن بیداد می‌کرد و برای همین بود که کسی انتظار معجزه از او نداشت؛ حداقل برای یکی دو سال نخست این‌گونه بود.دولت یازدهم همه گناه‌ها و تقصیرها را گردن احمدی‌نژاد می‌انداخت؛ البته تا حدودی هم حق داشت. اگر کارشناسان و مردم عادی نسبت به وضعیت کشور انتقادی داشتند، در مقابل دولت بهانه‌ای به نام احمدی‌نژاد داشت. چهار سال نخست روحانی این‌گونه گذشت.

با آغاز دولت روحانی و انتخاب وزیران جدید انتقادها بالا گرفت. به‌ویژه قشر دانشجو و نخبگان که در پیروزی او نقش پررنگی داشتند. همه از شیخ مدعی «اعتدال» انتظار اصلاح و بهبود شرایط را داشتند؛ اما با متمایل شدن روحانی به هسته مرکزی حکومت و جبهه اصولگرایان بسیاری از طرفداران روحانی و حامیان اصلاحات از بهبود اوضاع ناامید شده‌اند. نخبگان، روشنفکران و دانشجویانی که همین شش، هفت ماه پیش برای حمایت از روحانی نوار بنفش و سبز به مچشان بسته بودند و داد می‌زدند که روحانی چنین است و چنان است، امروز پرچم‌دار انتقاد از روحانی و پشیمانی از رأی دادن به او شده‌اند.

تقریباً همه ناامید هستند. معلوم نیست حکومت برای انتخابات ریاست جمهوری چهار سال آینده چه مهره‌ای را قرار است رو کند؛ اما چیزی که مشخص است دیگر نه زیباکلام‌ها و نه باران کوثری‌ها توانایی فریب مردم را ندارند. بدنه جامعه بر این باور است که روحانی تغییری چندانی در زندگی مردم به وجود نیاورده و اگر هم اندکی شرایط بهتر از دوره احمدی‌نژاد شده، از پس هرکسی غیر از احمدی‌نژاد برمی‌آمد؛ پس او کار شاقی انجام نداده است.

مهم‌ترین مسئله برای مردم اقتصاد است که در تمام دوره حسن روحانی در رکود بوده است؛ یعنی از سال 1392 تا الان که در اواخر سال 1396 به سر می‌بریم، نه‌فقط اوضاع اقتصادی بهتر نشده، بلکه بسیاری از کسب‌وکارها تعطیل و عده زیادی فقیرتر شده‌اند. حسین عبده تبریزی، مشاور وزیر راه و شهرسازی اخیراً گفته است «به دلیل غلبه خبرهای ناخوش اقتصادی بر خبرهای خوش بیش از ۹۰ روز است برای نخستین بار در ۴۰ سال اخیر چیزی ننوشته‌ام. خبرهایی که داریم اخبار خوشحال‌کننده نیستند و می‌توانند بر ابعاد ناامیدی بیفزایند و من ترجیح می‌دهم ناامیدی را در جامعه ترویج نکنم.»

Tehran-earhtquake222323.jpgرویداد ۲۴: امانی، عضو شوراى شهر تهران بر این عقیده است كه زلزله چهارشنبه‌شب ملارد به‌مثابه یك مانور همگانى و سراسری بود كه فقط بی‌برنامگی و بی‌دفاع بودن استان تهران را نشان داد.
تهران لرزید تا بی‌برنامگی و عدم بحران مدیریت را بار دیگر به رخ همگان بكشد. تهران لرزید تا نشان دهد كه در صورت بروز زلزله‌ا‌ى باقدرت بیشتر، چه فاجعه عظیمى در پایتخت ایران اتفاق خواهد افتاد.
چهارشنبه‌شب هفته گذشته، زلزله‌ای باقدرت ٥/٢ ریشتر، تهران را لرزاند تا همه نگاه‌ها را از كرمانشاه به سمت تهران ببرد. پس از وقوع زلزله و در كسرى از ثانیه، تمامى شهروندان تهرانى با ترس و وحشت به كوچه و خیابان آمدند و بسیارى از آن‌ها نیز شب را در ماشین و پارک‌ها به صبح رساندند.
ترس و وحشت،صف‌های طولانی در پمپ‌بنزین، ترافیک‌های عظیم و ساخت جک و لطیف در همان لحظات اولیه، حاصل زلزله تهران بود که نشان داد چقدر در مدیریت بحران و نبود آموزش‌های لازم، عقب‌مانده‌ایم. بسیاری از کارشناسان سال‌هاست هشدار می‌‌دهند که تهران بر روی گسل‌های جوان و خطرناکی قرار دارد که اگر زلزله‌ای باقدرت ریشتر بالا رخ دهد، فاجعه‌ای غیرقابل‌جبران رخ خواهد داد که هیچ فرد و نهادی نمی‌توانند کاری برای آن انجام دهند.
قطعاً می‌دانید که تهران به‌عنوان پایتخت ایران، هیچ استانداردی ازلحاظ ساخت‌وساز ندارد و مردم اگر از استحکام بناهایشان اطمینان داشتند، هیچ‌گاه با آن ترس و وحشت به کوچه و خیابان نمی‌آمدند. نزدیک به صد نفر از شهروندان در حین فرار و ترس از زلزله مصدوم شدند که این خود نشان از عدم آموزش‌های لازم برای چنین شرایطی است.
اینکه می‌گویند تهران دیگر جای زندگی نیست هم شاید به همین دلیل باشد، ترافیک، گرانی، آلودگی هوا و زلزله هم مزید بر علت شده‌اند که اگر از سه گزینه اولی جان سالم به در بریم، بعید است از زلزله سالم بیرون بیاییم. ساختمان‌های عریض و طویل و بافت‌های فرسوده، سال‌هاست که به بلای جان مردم تبدیل‌شده‌اند. هرچند که دیر شده است اما اکنون هم می‌توان دست‌به‌کار شد و در کنار آموزش‌های لازم به مردم، تغییراتی را هم در ساختمان‌سازی‌هایمان انجام دهیم و آن‌ها را بر اساس استانداردهای روز دنیا بسازیم.
شهربانو امانی، عضو شورای شهر تهران در گفت‌وگو با رویداد۲۴، با اشاره به زلزله اخیر تهران و انتقادات مطرح‌شده پیرامون نبود مدیریت بحران، گفت: تهران دو گسل بزرگ دارد و سال‌های سال است كه دانشمندان بر آن تأکید می‌كنند. از زلزله رودبار و بم تا ورزقان و كرمانشاه، هر زمان زلزله‌اى در كشور رخ می‌دهد، شدت آن‌هم بیشتر می‌شود و تجربه تلخى را بر اذهان عمومى به‌جا می‌گذارد. عموماً بعد از چنین اتفاقاتی همه سعى دارند تا بحران را مدیریت كنند و نشان دهند که به فکر هستند، اما زمانى كه تلخى آن از میان رفت، بازهم روز از نو و روزى از نو.
امانی ادامه داد: من آن زمان هم كه در مجلس بودم به یاد دارم كه بحث زلزله و عدم مدیریت بحران صحیح مطرح می‌شد و اعلام می‌كردیم كه اگر گسل‌های تهران فعال شوند یك فاجعه رخ خواهد داد، كه برخى می‌گفتند این سخنان را مطرح نكنید زیرا مردم نگران می‌شوند؛ اما این‌یک حقیقت است، هرچند كه ما نمی‌توانیم از وقوع زلزله جلوگیری كنیم اما می‌توانیم با روش‌هاى مختلفى از آن عبور كنیم. همانند ژاپن و بسیارى از كشورهاى دیگر كه این موضوع را به‌صورت ساده حل كرده‌اند. به‌طور مثال ژاپن سال‌هاى سال است كه ساخت‌وساز شهرى خود را بر اساس استانداردهاى روز جهانى انجام می‌دهد؛ اما در تهران كه پایتخت ایران است، علیرغم پیشرفت علم، می‌بینیم كه در سال‌هاى گذشته چگونه در كوچه‌های ٦مترى ساختمان‌ها و برج‌های ٢٢طبقه ساخته‌شده است.
شهربانو امانی بابیان اینكه شوراى‌ شهر پنجم در خصوص مواردی از قبیل زلزله و مدیریت بحران بسیار حساس عمل كرده است، تصریح كرد: متأسفانه سال‌ها بود كه سوله‌هاى مدیریت بحران در دست نهادهاى مختلف و براى اجراى برنامه‌هاى تلویزیونی قرار داشت كه ما بسیارى از آن‌ها را پس گرفتیم. زلزله چهارشنبه‌شب تهران به‌مثابه یك مانور همگانى بود كه اگر همه ارکان جمهوری اسلامی جمع می‌شدند نمی‌توانستند چنین مانورى را برگزار كنند. این زلزله به‌وضوح نشان داد كه شهر تهران کاملاً بی‌دفاع است.
عضو شورای شهر تهران ادامه داد: متأسفانه مردم ما هیچ آموزشى براى چنین موقعیت‌هاى ندیده‌اند. همان‌طور كه دیدید مردم چند ساعت بعد از زلزله تهران، ١٥میلیون لیتر بنزین مصرف كردند، ترافیک‌های طولانی و عظیم در سطح شهر رخ داد که بی‌برنامه بودن و بی‌دفاع بودن شهر تهران را به نمایش گذاشتند.
امانی بابیان اینكه بعد از زلزله درب تمامى اماکن عمومى مانند مساجد، باید باز می‌شد، خاطرنشان كرد: زلزله در تهران نشان داد كه اگر قرار بود خسارت‌های مالی و جانى برجا بگذارد، هیچ مدیریت بحرانی صورت نمی‌گرفت. اكنون نیز همه سرشان گرم است، چند روزی را به فكر زلزله هستند، مقاله می‌نویسند، انتقاد می‌كنند اما پس‌ازآن بازهم بحث مدیریت بحران به حاشیه رانده خواهد شد.
امانی در ادامه تصریح كرد: یكى از برنامه‌هاى مهم ازاین‌پس باید رسیدگى و نظارت ویژه بر ساخت‌وسازها باشد، هم ازنظر مصالح ساختمانى و هم ازنظر روش‌هاى ساخت‌وساز. به‌طور مثال ساختمان‌های شهرك اکباتان كه بیش از ٤٠سال قبل ساخته‌شده‌اند کاملاً فنى و مهندسی ساز و حتى در مقابل زلزله ٩ریشترى هم مقاوم هستند.
عضو شوراى شهر بابیان اینكه مهندسین ناظر، باید نظارت ویژه‌ای را بر ساخت‌وسازها داشته باشند، گفت: سازمان نظام‌مهندسی به‌عنوان یك ركن غیردولتى باید نظارت‌هاى خود را کاملاً جدى و بدون تعارف انجام دهد و بافت فرسوده تهران ‌هم بدون تعارف باید تكلیفش مشخص شود. بحث سمن‌ها نیز می‌تواند در مدیریت بحران به ما بسیار كمك كند. سمن‌ها و شبكه‌هاى اجتماعى همان‌طور كه در انتخابات توانستند یك هدف را در پیش بگیرند، در این‌گونه موارد نیز می‌توانند آموزش‌های كامل و لازم را به شهروندان بدهند.
نماینده سابق مجلس شوراى اسلامى، بابیان اینكه مردم و شهروندان حتماً هشدارها را جدى بگیرند، گفت: ما نیز به امید خدا در شوراى شهر، بودجه 97 را به سمتى خواهیم برد كه این دغدغه‌ها در خصوص زلزله و مدیریت بحران، از بین برود. شورا بسیار بسیار در خصوص این قبیل موضوعات حساس است و همانند گذشته كه سوله‌هاى مدیریت بحران را پس گرفت، سعى دارد تا در سایر موارد نیز اقدامات مؤثری را انجام دهد.
شهربانو امانی، عضو شوراى شهر تهران ادامه داد: اگر خداى ناكرده زلزله در تهران رخ دهد، معتقدم كه یك فاجعه بشرى رخ خواهد داد. اكنون اصفهان به‌عنوان پشتیبان تهران در زمان وقوع زلزله معرفی‌شده است، شما ببینید كه براى زلزله كرمانشاه تمام ایران پشتیبان شدند اما مگر همه مشكلات حل شد؟ این مهربانی و نوع‌دوستی مردم ایران قابل‌تحسین است اما در زمان وقوع زلزله در تهران بعید است كه بتوان براى آن كارى كرد.
عضو شورای شهر با تأکید بر اینكه مردم ایران از سنین كودكى باید آموزش‌های لازم در خصوص زلزله را فرابگیرند، تصریح كرد: ما باید امدادگران متخصص را براى این‌گونه مواقع آموزش دهیم. زلزله روز چهارشنبه در تهران نشان داد كه ما عمیقاً با بحران نبود آموزش‌های لازم مواجه هستیم و رخ دادن زلزله در تهران یك فاجعه عمیق و گسترده را بر جاى خواهد گذاشت. بحث آموزش باید از طریق رسانه‌های ملی صورت بگیرد، اما زمانى كه ما می‌بینیم چنین اتفاقی نمی‌افتد، دست نیاز به‌سوی سمن‌ها و شبكه‌هاى اجتماعی می‌بریم كه آموزش‌های لازم و فردى را به مردم بدهند.

پرده آخر: فیل ها و آخوندها!

| No Comments

به گزارش «وطن امروز»، بعدازظهر روز جمعه ویدئویی در شبکه‌های مجازی منتشر شد که در آن یک نماینده پارلمان هلند یک بسته منقش به پرچم ایران را نشان داده و سپس محتویات آن را که یک بسته کوچک پسته بود در سطل آشغال خالی می‌کند. در متنی که پای این ویدئو منتشر شده بود، ادعا شده است این نماینده پارلمان هلند به مناسبت کریسمس، یک بسته هدیه از سفارت ایران در لاهه دریافت کرده، اما در اعتراض به اینکه سفارت ایران این بسته‌ها را تنها به مقامات و نماینده‌های مرد داده و مقامات و نماینده‌های زن را از این هدایا بی‌نصیب گذاشته، بسته هدیه سفارت ایران را در سطل آشغال ریخته است. در این ویدئو که یکی از شبکه‌های تلویزیونی هلند آن را تولید و منتشر کرده، از یک خانم نماینده پارلمان پرسیده شده آیا از طرف سفارت ایران برای او هدیه کریسمس فرستاده شده است یا خیر که این نماینده پاسخ منفی می‌دهد.

Jeff-session22.jpgدویچه وله: وزیر دادگستری آمریکا کمیسیونی را مامور بررسی اتهام‌هایی کرده که در ارتباط با حزب‌الله لبنان متوجه اوباما می‌شود. دولت اوباما به توقف تحقیق درباره فعالیت بین‌المللی حزب‌الله به خاطر توافق هسته‌ای با ایران متهم شده است.

خبرگزاری فرانسه شنبه (۲۳ دسامبر/ دوم دی) گزارش داده که وزیر دادگستری ایالات متحده آمریکا، جف سشنز خواستار بررسی خبرهایی شده که پیرامون توقف پروژه تحقیق درباره فعالیت‌های مجرمانه حزب‌الله لبنان در حوزه قاچاق مواد مخدر، قاچاق اسلحه، پول‌شویی و قاچاق انسان منتشر شده‌اند.

چند روز پیش نشریه "پولیتیکو" گزارش داد دولت باراک اوباما برای پیشبرد مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی پروژه "کاساندرا" متوقف یا از مسیر اصلی منحرف کرده است. این پروژه به تحقیق درباره فعالیت‌های بین‌المللی اسلام‌گرایان افراطی حزب‌الله، گروه شیعی مورد حمایت ایران در لبنان اختصاص داشت.

حزب‌الله و قاچاقچیان بین‌المللی

حزب‌الله لبنان تا حدود یک دهه پیش تنها به عنوان بازوی نظامی ایران برای دخالت در کشورهایی نظیر سوریه، عراق و یمن شناخته می‌شد. در سال ۲۰۰۸ ماموران آمریکایی به شواهدی دست یافتند که نشان می‌داد حزب‌الله فراتر از منطقه خاورمیانه، در اقدامات مجرمانه بین‌المللی نیز دست دارد و با باندهای بین‌المللی قاچاق و مافیا همکاری می‌کند.

وزیر دادگستری آمریکا در بیانیه‌ای اعلام کرده کمیسیونی مامور بررسی ادعاهای مطرح شده در ارتباط با سیاست‌های دولت اوباما شده تا مشخص کند برنامه‌های پیش‌بینی شده در پروژه کاساندرا تا چه حد به درستی پیگیری شده‌اند.

جف سشنز، ابراز امیدواری کرده که دولت قبلی آمریکا مانعی در مسیر تحقیقات پروژه کاساندرا ایجاد نکرده باشد. او افزوده که این مسئله برای "حفاظت از شهروندان آمریکا" از اهمیت خاصی برخوردار است.

ادوارد پرایس، مامور سابق "سیا" و سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده در دولت اوباما به خبرگزاری فرانسه گفته است که "داستان‌های" گزارش‌های اخیر به هیچ وجه با واقعیت هم‌خوان نیستند.

پرایس می‌گوید دولت اوباما بارها تاکید کرده که مذاکرات هسته‌ای با جمهوری اسلامی صرفا بر سر برنامه‌های اتمی این کشور انجام می‌شود و محدود به همین مسئله است. او تصریح کرد که در جریان این مذاکرات طرف آمریکایی هیچ امتیازی خارج از توافق هسته‌ای به ایران نداده و مانعی بر سر تحقیقاتی که در حال انجام بوده به وجود نیاورده است.

نشریه آمریکایی "پولیتیکو" در گزارشی که ۱۸ دسامبر منتشر شد به بررسی "ابعاد گسترده" دخالت حزب‌الله لبنان در قاچاق جهانی مواد مخدر و دیگر فعالیت‌های مجرمانه پرداخت و مدعی شد دولت اوباما بر سر راه ادامه تحقیقات سازمان مبارزه با مواد مخدر در چهارچوب پروژه "کاساندرا" مانع ایجاد کرده است.

این نشریه می‌نویسد ماموران ویژه پروژه "کاساندرا" که در ارتباط نزدیک با وزارت خارجه آمریکا فعالیت می‌کردند طی ۸ سال موفق به کشف ارتباط‌های گسترده حزب‌الله لبنان با باندهای بین‌المللی قاچاق و پول‌شویی، از جمله در آمریکای لاتین و دیگر کشورهای جهان شدند.

حزب‌الله و دو مسیر انتقال مواد مخدر

بنابر این گزارش تحقیقات پروژه "کاساندرا" آشکار کرد که حزب‌الله لبنان در دو جریان و مسیر اصلی قاچاق مواد مخدر در سطح بین‌المللی نقشی محوری دارد. بر این اساس یکی از مسیرها، انتقال مواد مخدر از آمریکای لاتین به سوی غرب آفریقا و از آنجا به اروپا و خاورمیانه بوده و از طریق مسیر دوم مواد مخدر از ونزوئلا و مکزیک به ایالات متحده منتقل شده است.

دیوید اشر، همانگ‌کننده اصلی پروژه "کاساندرا" در گفت‌وگو با نشریه پولیتیکو ادعا کرده که هرچه دولت قبلی آمریکا بیشتر درگیر مذاکرات هسته‌ای با ایران می‌شد این پروژه بیشتر مسکوت می‌ماند. او باراک اوباما را متهم می‌کند که پس از اجرایی شدن توافق هسته‌ای با ایران، مسئولان پروژه را به ماموریت‌های دیگری فرستاده و در عمل این تحقیقات را متوقف کرده است.

سخنگوی پیشین شورای امنیت ملی آمریکا به خبرگزاری فرانسه می‌گوید ادعاهای مطرح شده در گزارش نشریه پولیتیکو از اساس نادرست و توسط کسانی مطرح شدند که از ابتدا مخالفت جدی مذاکرات هسته‌ای بوده‌اند.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا بارها توافق هسته‌ای با ایران را "بدترین و یک‌جانبه‌ترین" توافق‌نامه تاریخ ایالات متحده خوانده است. او که معتقد است توافق هسته‌ای مانع فعالیت‌های "بی‌ثبات کننده" ایران در منطقه نشده چندی پیش از تائید پایبندی تهران به این توافق خودداری کرد و تصمیم درباره آینده آن را به کنگره آمریکا محول کرد.

سال ۲۰۱۷ نیز سال وداع با شمار زیادی از چهره‌های مشهور سیاسی، فرهنگی و ورزشی بود. برخی در حالی از دنیا رفتند که از مدت‌ها پیش با بیماری دست‌وپنجه نرم می‌کردند و برخی دیگر نیز با فوت ناگهانی خبرساز شدند. [لینک به گالری تصاویر]

37056772_303.jpgاکبر هاشمی رفسنجانی (ایران / سیاستمدار)

اکبر هاشمی رفسنجانی، روحانی سیاستمدار ایرانی، در آغاز سال ۲۰۱۷ میلادی درگذشت. او تا قبل از فوتش ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران را برعهده داشت. هاشمی رفسنجانی نخستین رئیس مجلس شورای اسلامی و چهارمین رئیس جمهور ایران در دو دوره پیاپی میان سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بود. او یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی به شمار می‌رفت. [لینک به گالری تصاویر]

motamedAria_12222017.jpgسینماروزان: فاطمه معتمدآریا از جمله بازیگران سینما و تلویزیون بوده که در ادوار مختلف فعالیتش دچار ممنوع الفعالیتی در سینما و تلویزیون شده است؛ ممنوعیتهایی که برخی از آنها به موضع گیریهای سیاسی وی برمیگردد و برخی هم ناشی از توهمات شکل گرفته پیرامون اظهاراتش.

به گزارش سینماروزان از جمله ممنوعیتهایی که ناشی از توهمات بود به اوایل دهه هشتاد خورشیدی بازمیگردد که معتمدآریا در دانشگاه مریلند سخنرانی پر و پیمانی درباره «سه نسل بازیگری زن در ایران» انجام داد؛ گفتگویی که بخشی از آن با محوریت حذف جاذبه های جنسی از سینما دگرگون شده و عاملی شد برای ممنوعیت از فعالیت این بازیگر.

احمد حامد همسر معتمدآریا در پاسخ به اینکه «دوران ممنوع‌الکاری فاطمه معتمدآریا چه تاثیری روی زندگی مشترکتان گذاشت؟» به «پاراگراف» می‌گوید: هر بار متناسب با علت ممنوع الکاری، تاثیرش متفاوت بود. اولین بار است که در این مورد صحبت می‌کنم و نمی‌خواهم این فرصت را از دست بدهم. شاید سخنرانی پانزده، شانزده سال پیش ایشان در دانشگاه مریلند شروع خوبی باشد. موضوع سخنرانی سه نسل بازیگری زن در سینمای ایران بود؛ بخشی از حرف‌های ایشان را که تبدیل به جنجال و برگه ثابتی در پرونده و دلایل ممنوع الکاری شان شد عینا نقل می‌کنم؛ قدری طولانی است ولی گمان می‌کنم لازم است.

comedy_12222017.jpgصدای آمریکا - زینب موسوی به عنوان زن جوان ۲۸ ساله ای که بزرگ شده شهر قم است، برای بدل شدن به نخستین استندآپ کمدین ایران و کسب شهرت در ابعادی ملی موانع متعددی را پشت سر گذاشته است.

گاردین در گزارشی نوشت: زینب موسوی هواداران جوانی پیدا کرده ولی او در کشوری بر روی نقاط حساس انگشت گذاشته است که استندآپ کمدی هنوز پدیده ای نسبتا نو است و فعالیت او به عنوان یک زن در این حوزه برای بسیاری تابو محسوب می شود.

زینب موسوی با یادآوری نقل قولی از همکارش می گوید: «زن استندآپ کمدین بودن در ایران مثل این است که در یک مسابقه شنا سه متر از خط آغاز عقب باشی و دست ها و پاهایت را بسته باشند. با توجه به معیارهای فرهنگی و اجتماعی ایران انجام استندآپ در این جا فی نفسه خیلی دشوار است و انجام آن به عنوان یک زن سخت تر هم است.»

زینب موسوی زن ناشناس پشت شخصیت اینستاگرامی امپراتور کوزکو است؛ زنی با چادری بر سر که تنها بینی اش از آن بیرون است و در مقابل یک کمد به نصیحت می پردازد.

زینب در زندگی واقعی فارغ التحصیل رشته نرم افزار کامپیوتر است. هویت واقعی او زمانی آشکار شد که تلویزیون در برنامه ای از بینندگان خواسته بود ویدئوهایی از خودشان برای شرکت در یک مسابقه بفرستند و او برای شرکت در آن مسابقه پذیرفته شد.

JomhouriYeEslamiف. م. سخن - خبرنامه گویا

کافر همه را به کیش خود پندارد! این ضرب المثل در بسیاری جاها به کار می آید از جمله در جمع مخالفان جمهوری اسلامی. پای صحبت بعضی ها که می نشینیم، جز غم و درد و اندوه چیز دیگری نمی شنویم؛ غم و درد و اندوهی که عامل اش کسی جز جمهوری اسلامی نیست.

بر سر تا سر ایران گرد مرگ پاشیده اند. همه ی سر ها در گریبان است. زندان ها پر از زندانیان است. از پشت دیوارهای شکنجه گاه ها، فریاد شکنجه شدگان به آسمان است. مردم در کار نان شب شان مانده اند. پدرها با چشمان گریان به بستر می روند. مادرها برای گذران زندگی دست به هر کاری می زنند.

خلاصه در جمهوری اسلامی هر چه هست بدبختی است و نکبت است؛ سیاهی است و فلاکت است...

ناله ها که به اتمام رسید، ضجه ها که پایان یافت، سر ها که با سه چهار تا گیلاس ویسکی و کنیاک گرم شد، شام که از هضم رابعه گذشت و موسیقی روشنفکر پسند کم کم جایش را به «قادری» و «همتی» داد و نوبت جوک تعریف کردن و جفنگ بازی رسید، تیرگی شب تار جای خود را به روشنایی می دهد و هوای پر از دود و سرب تهران تبدیل به هوای قشنگ «تهرون» می شود. در این حالت، صحبت از سفر به ایران و رفتن به شمال و جای شما خالی سری به خرم آباد و مهاباد زدن به میان می آید.

دیگر نه از میله های زندان خبری هست، نه از فریاد جگر سوز شکنجه شدگان. هر چه هست زیبایی ست و خوبی ست و «هیچ جا ایرون نمیشه» ست!

qddafiSon_12222017.jpgالعربیه - به نظر می‌رسد لیبی در آستانه انتخابات پارلمانی و ریاست‌جمهوری قرار دارد؛ انتخاباتی که فرزندان معمر قذافی رهبر نظام پیشین این کشور با برخورداری از پشتیبانی هوادارانشان، خود را برای مشارکت در آن آماده می‌کنند تا آن را به فرصتی برای بازگشت به قدرت تبدیل کنند.

هفت سال از انقلاب لیبی در راستای "بهار عربی" و سرنگونی نظام معمر قذافی رهبر پیشین این کشور می‌گذرد؛ انقلابی که تا کنون تنها دستاوردش، سرنگونی قذافی بود، اما لیبی را به آشوب و جنگ داخلی کشاند.

پس از کشته شدن معمر قذافی و اعلام پیروزی انقلابیون در لیبی، دو عامل در این کشور سر بر آوردند، یکی عامل قبیله‌ای که معمر قذافی توانسته بود آن را کنترل کند و در سال‌های حکومتش، تنش‌ها میان قبایل را به حداقل برساند. اکنون اما قبایل با انگیزه‌های مختلف، چه منافع و چه انتقام‌های دیرین، به جان هم افتاده‌اند.

عامل دوم که در منطقه و جهان در سال‌های اخیر بحران‌ساز شده و در لیبی، تاثیرش را به وضوح گذاشته، فعالیت‌های گروه‌های اسلام‌گرای تندرو است؛ گروه‌هایی مسلح که بعضی از آن‌ها مرتبط با تشکیلاتی هستند که جامعه جهانی آن‌ها را به عنوان «گروه‌های تروریست» شناسایی کرده است، همچون القاعده و داعش. مداخله‌های خارجی هم این‌گروه‌ها را بیش از پیش تقویت کرده است. نشانه‌های این مداخله هم شامگاه ورود انقلابیون به طرابلس پایتخت لیبی به خوبی مشاهده شد؛ صحنه‌ای تاریخی که دوربین‌های رسانه‌ها آن را ثبت کردند؛ «اسلامگرایان مسلحی که با بالا رفتن از جایگاهی که قذافی همواره از آن سخنرانی می‌کرد، پرچم قطر را برافراشتند».

همه این عوامل باعث شده که لیبی اکنون یکی از بی‌ثبات‌ترین کشورهای جهان باشد. گاهی دو دولت داشت و گاهی دو پارلمان. هرکدامشان هم از حمایت طرفی برخوردار بودند.

اگرچه اکنون در لیبی دولتی به رسمیت شناخته شده از سوی سازمان ملل متحد وجود دارد که بزرگترین تشکیلات مسلح حال حاضر از آن حمایت می‌کند، اما آشوب به‌طور کامل متوقف نشده و بازگرداندن آرامش به کشور نیازمند اقدامی جدی‌تر است.

saleh_12222017.jpgالعربیه - محمد المسوری، وکیل علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری فقید یمن روز پنج‌شنبه 21 دسامبر 2017 تاکید کرد که سپاه پاسداران ایران، علی عبدالله صالح را ترور کرد.


وکیل علی عبدالله صالح وعده داد به زودی اطلاعات و داده‌های کامل درباره ورود نیروهای سپاه پاسداران ایران به یمن و همکاری آنها با شبه‌نظامیان حوثی برای ترور رئیس‌جمهوری فقید یمن و عارف زوکا، دبیرکل حزب کنگره ملی این کشور را منتشر کند.

المسوری بر استمرار مبارزه برای ناکام کردن پروژه ایران که همه منطقه عربی را مورد هدف قرار داده تاکید کرد و گفت که یمن دروازه جنوبی "پروژه کثیف" ایران است.

وکیل علی عبدالله صالح که پس از ترک صنعاء، پایتخت اشغال شده یمن، اینک در استان مارب حضور دارد، وعده داد اطلاعات مربوط به حضور ایرانی‌ها در یمن را منتشر کند.

محمد المسوری سومین شخصی است که تاکید می‌کند عملیات ترور رئیس‌جمهوری فقید یمن در 4 دسامبر 2017 در پی دعوت او به قیام مردمی علیه حوثی‌ها را ایرانی‌ها انجام داده‌اند. پیش از او احمد بن دغر، نخست وزیر دولت قانونی یمن و توفیق صالح، برادرزاده علی عبدالله صالح نیز بر این موضوع تاکید کرده بودند.

Sepantaaموضوع راه ندادن سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد آن قدر عجیب نیست که ارزش این همه سر و صدا کردن داشته باشد. عجیب این است که عده ای این اصل اسلامی را که:
اسلام صاحبان مذاهب دیگر را آدم حساب نمی کند
باور ندارند و به ضرب و زور می خواهند چیزی غیر از این را به شورای نگهبان جمهوری اسلامی بقبولانند.

حکایت گرم کردن تدریجی قابلمه حاوی قورباغه ی زنده، چنان بلایی بر سر ما آورده که سنسور های حسی ما را کلا از کار انداخته و زشتی موضوع تبعیض مطلق و تحقیر صاحبان دیگر عقاید را از میان برده است.

اگر در یک کشور خارجی، قوانینی مثل قوانین جمهوری اسلامی نسبت به مسلمانان به اجرا در آید آنگاه درک خواهیم کرد که این موضوع بیشتر به فاجعه ی بشری شبیه است تا یک اتفاق عادی سیاسی.

اسلام، از بدو به دست آوردن قدرت سیاسی، تبعیض میان مسلمان و غیر مسلمان را روا داشته و با تعیین جزیه و تحقیرهای علنی اجتماعی معتقدان به دیگر ادیان را وادار به پذیرش مرام مسلمانی کرده است.

حکایت این تبعیض و تحقیر این قدر تلخ است که توضیح آن در محافل خارجی، شان انسان را تا حد انسان های دوران بربریت پایین می آورد و گاه این حکایت از شدت عجیب بودن آن طور که هست باور نمی شود. ولی همین طور است که هست و دار و دسته ی اسلام شناس جنتی، دقیقا نکته ی درستی را بیان می کنند.

jaleh-wafa01.jpgاهمیت توجه مردم از هر قشر و موقعیتی به مبحث بودجه از آنجا ناشی می شود که بودجه مجموعه تصمیم‌هایی است که هرساله و طی دهه های متوالی تمامی شئون زندگی مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. دانستن این امر که دولت ها چه میزان منابع در دسترس دارند و آنها را از چه طریقی تهیه می نمایند ،مثلا با فروش ثروت ملی که به چندین نسل ارتباط دارد از قبیل نفت و گاز و یا از سیستم بانکی و طرق مختلف از داخل و یا خارج استقراض می کند و یا مالیات می گیرد و فشار مالیات بر دوش چه طبقاتی است و کدام بخش از پرداخت مالیات معاف هستند ، حائز اهمیت بسیار است. همچنین اطلاع از این امر که دولت منابع در دسترس خودرا به چه شیوه و چه روشی هزینه و مصرف می کند و آیا اولویتها و تخصیصها را بر اساس حقوق ملی همانا رشد واقعی اقتصاد و توزیع عادلانه در آمدها انجام می دهد و یا صرف رانت بری گروههای خاصی در نظام می نماید، من باب نمونه بودجه را صرف آموزش و بهداشت و رفاه مردم می نماید و یا طبقات خاص غیر پاسخگواز بخش هنگفتی ازآن بعنوان رانت بهره مند می شوند ، اطلاع از نوع تبعیضی است که نظام و دولت بین مردم و نمایندگان قشر حاکم و قدرتمدار قائل می شود. بعبارت دیگرآگاهی و معرفت به این که این نوع بودجه نویسی به تولید محورکردن اقتصاد منجر می شود و یا مصرف محور کردن آن ، تصمیماتی است که هم زندگی نسل کنونی و هم نسلهای بعدی را در امور آموزش و امنیت و محیط زیست و رفاه و بهداشت و... تحت‌تأثیر قرار می دهد.

و امکان انتخاب را برای مردم فراهم می آورد :یا تن به این تبعیضها داده و انواع خشونتهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یعنی سرکوب و فقر و نابسامانهایی همچون اعتیاد و کودکان کار و بیکاری و فحشاو ... را "تحمل "کرده مرعوب آن می شویم و روز بروز در آن غرق تر می شویم و یا نه به ثروت ملی خود و حقوق نسل خود و نسلهای آینده احترام می گذاریم و خود را شایسته زندگی بهتری دانسته اجازه نمی دهیم غارت شویم .

بنا براین بودجه و کنش مردم نسبت به آن ، آیینه تمام نمای سطح درک دولت و ملت نسبت به شناخت مسائل کشور و نیاز مردم واولیت های واقعی آنها و یا نیازها و اولویت های گروه بندیهای قدرت است و از طرف دیگرمعرف میزان بلوغ کارشناسی دولت و یا بی کفایتی آن را در یافتن مسائل مبتلابه مردم نیز می باشد.

از دید نگارنده ،سیاستهای اقتصادی و نیز بودجه نویسی های دولتها در نظام ولایت فقیه حد اقل در ۸ ویژه گی مشترک بوده اند:

۱-اقتصاد ایران را روز بروز از تولید محور به سمت مصرف محور هدایت کرده اند.

۲-به نفت نه به دید سرمایه ملی بلکه صرفا به دید منبع درآمد نگاه کرده اند و از اینرو در خام فروشی ان مسابقه گذاشته اند

۳-در آمدهای نفتی را صرف هزینه های رو به افزایش جاری کرده اند و پیوسته از سر و ته بودجه های عمرانی زده و آنرا نیز مصروف هزینه های جاری کردند و بویژه بودجه ها عمرانی در این نظام پوششی برای بودجه ها نظامی پنهان بوده است.

۴ -سیاستهای اقتصادی وابسته به در آمد نفت سال به سال فضای رانت سازی و رانتخواری و فساد پروری و سلطه مافیا را در کشور گسترش داده است.

۵-با وجود در آمد های میلیاردی حاصل از خام فروشی نفت ، فاصله درآمد و هزینه خانوارها را سال بسال افزایش داده اند و سوق دادن انها به زیر خط فقر شتاب روز افزون گرفته است و وضعیت معیشت مردم نیز در بدترین وضعیت ممکن قرار داشته است.و در عین حال بعنوان مثال دولت احمدی نژاد با وجود در آمد 700 میلیارد دلاری نفتی و دولت روحانی از مقروض ترین دولتهای تاریخ ایران بوده و هستند.

۶- سیاستهای اقتصادی دولتهای این نظام منجر به بند از بند گسستگی اقتصاد و منتزع و جدا بودن نهاد های اقتصادی با نیاز های واقعی اکثریت مردم شده است.

۷-حجم بودجه را سال بسال افزایش داده اند و اعتبارات بانکی و حجم پولی که قدرت خریدی عظیم ایجاد می کند مفری جز بازارواردات و مصرف و یا خروج سرمایه از ایران در این چارچوب نگذاشته است.

۸-ترکیب بودجه ها در بخش منابع در آمدهای نفت و گاز است و پیش فروش ان بعلاوه کسری

لایحه بودجه ۹۷نه تنها آیینه تمام نمای این 8 ویژه گی است بلکه علاوه بر آن نمونه آشکار صورتسازی ارقام در نظام ولایت فقیه است.

مردم ایران خصوصا در فضای مجازی بسیار به بودجه ۹۷ اعتراض داشتند اما اغلب اعتراضات به دو مساله افزایش عوارض خروج از کشور و افزایش نرخ حاملهای انرژی و نیز حذف یارانه ها شده است. اموری که برای انها ملموس تر است.اما از دو نکته مهم غفلت شده است.

۱/ حقیقت امر این است که دولت فاقد بودجه است و ورشکسته است و دولت روحانی این حقیقت را با دروغ ارقام می پوشاند.

بودجه۹۷ درواقع تشکیل شده است از کسری و استقراض . یعنی حتی باوجود فروش ثروت ملی ( نفت و گاز و...و ساختمانهای دولتی کو گرفتن مالیات کسری ها بر در آمدها فزونی یافته اند. و دولت هزینه های هنگفت جاری خود را با چاپ اسکناس و استقراض از بانک مرکزی تامین می نماید. اما با صورت سازی و بازی با ارقام سعی دارند کسری ها را با دروغ بپوشانند. اما دم خروس حجم نقدینگی که با رشد ۲۳.۳ درصدی در یک سال منتهی به مهر ماه ۹۶ به ۱۴۰۳ هزار و ۵۰ میلیارد تومان (هزار تریلیون و ۴۰۳ هزار میلیارد تومان) رسیده است . خود اقوی دلیل بر این است که هزینه های جاری را دولت با چاپ تورم زای اسکناس می پردازد.متاسفانه در اقتصاد ایران برخلاف دیگر اقتصادهای دنیا بانک مرکزی تابع دولت است این مساله باعث شده تا هر وقت دولت نیاز داشته باشد به بانک مرکزی دستور چاپ اسکناس دهد که این موضوع موجب استقراض بیشتر دولت از بانک مرکزی و افزایش نقدینگی در جامعه می شود.

تغییرات نقدینگی در جامعه موازی و همسو با نرخ تورم است یعنی هرچه میزان نقدینگی در جامعه با افزایش روبه رو باشد به همان مقدار هم نرخ تورم افزایش می یابد و مردم فقیر و فقیر تر خواهند شد. در بخش خود به تفصیل به این امر خواهم پرداخت.

و اما بررسی ورشکستگی دولت :

دولت روحانی از 10 طریق کسری عظیم بودجه خود را با می پوشاند:

1-با پرداخت کسری های بودجه و خصوصا هزینه های جاری از محل بودجه های عمرانی.

در سال 96 هزینه جاری 2544 هزار میلیارد تومان بود که امسال با افزایش 9 درصدی به 2766 هزار میلیارد تومان رسید در حالیکه طبق وعده دولت قرار بود 20 هزار میلیارد تومان هم کاهش داشته باشد. همچنین شاهد کاهش هزینه های عمرانی هستیم .درسال 96 بودجه عمرانی 71 هزار میلیارد تومان بود که امسال 10 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. دریک اقتصاد سالم، 50 درصد بودجه عمومی، عمرانی است در حالیکه در کشور ما هرسال بودجه عمرانی توسط افزایش هزینه های جاری بلعیده می شود.در سال 96 نیز هزینه های جاری 5.5 برایر بودجه عمرانی مصوب بود.

2/ با افزایش قیمت حاملهای انرژی ( بنزین تا لیتری 1500 تومان ، افزایش عوارض آب و برق و..)

3/ با انتشار اوراق مشارکت و صکوک و اسناد خزانه که درواقع استقراض دولت از بازار سرمایه جهت تامین منابع مالی خود است. دولت در این لایحه انتشار 73.5 هزار میلیارد تومان انواع اوراق مالی اسلامی را برای تسویه بدهی ها پیش بینی کرده و انتشار 3 میلیارد دلار اوراق ارزی مالی اسلامی را در دستورکار قرار داده است. که فعالان بازار سرمایه انرا دست اندازی دولت به حریم نسبتا کوچک بخش خصوصی می دانند.

4/با صدور اجازه جهت انتشار اوراق مشارکت به موسسات و شرکتهای دولتی کسری بودجه آنها را از راه قرضه جبران می نماید.

5/با اجازه کسب تسهیلات تامین مالی خارجی (فاینانس ) که سقف آن در این لایحه 30 میلیارد دلار تعیین شده است.و نسبت به سال بالغ بر 10 میلیارد دلار افزایش یافته است.

6/با موظف کردن بانکها به تامین بودجه بسیاری از پروژه ها درحالی که خود دولت بزرگترین بدهکار به بانکهای کشوراست تا شهریور 96 میزان 166بدهی دولت به سیستم باکی کشور 166 هزار میلیارد تومان با رشد 28 درصدی در 4 ماه بود. جالب توجه است که آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی خود اقرار می کند :"حجم بسیار بالای تسهیلات تکلیفی طی سال‌های متمادی یکی دیگر از علل بالارفتن مانده مطالبات معوق بانکی است چرا که بانکها معمولا ناگزیر هستند این تسهیلات را بدون اعمال روش‌های معمول در بررسی اهلیت متقاضیان، بررسی‌های کارشناسی و مطالعات مالی و اقتصادی پروژه‌ها، پرداخت کنند. طرح‌هایی هم که از این تسهیلات استفاده نموده​اند در خيلي​ از موارد از توجیهات لازم مالي و اقتصادی برخوردار نبوده و به بهره برداري نرسيده اند.بنابراین بازپرداخت تسهیلات مذکور با توجه به عدم بازدهي پروژه نا ممکن شده است و نتیجه آن افزایش مطالبات معوق بانکها است".

7/با افزایش قیمت ارز و کاستن از عرضه آن در بازار چرا که بانک مرکزی انحصارتعیین نرخ ارز را در ایران داراست و نرخ ارز را دولت در حالی در لایحه بودجه را 97به میزان 3500 تومان تعیین کرده است و قیمت ارز در بازار ازاد 42002 تومان می باشد . در باره علت کاستن از عرضه ارز به بازارآقای نوبخت مدعی است : "دولتی که تامین 200 میلیون دلار با سختی مواجه است ارز کم دارد تا به بازار تزریق کند ."

8/ اغراق در بزرگ نشان دادن ارقام وصول مالیاتی.در حالی دولت براي سال آينده حدود ۱۲9 هزار ميليارد تومان درآمد مالياتي پيش‌بيني كرده كه اين رقم نسبت به ۱۱۲ هزار ميليارد لايحه سال جاري تا ۱۶ هزار ميليارد تومان رشد دارد. در واقع این مقدار افزایش رقم سازی است که در بودجه نویسی انجام می شود خصوصا که عملكرد بودجه تا پايان شش ماهه امسال عملكرد بودجه نشان مي‌دهد که تنها حدود ۴۳ هزار ميليارد تومان از مبلغ ۱۱۶ هزار ميلياردي مصوب محقق شده است كه به ۵۰ درصد هم نمي‌رسد.

9- با بزرگ کردن ارقام درآمدهای نفت غیر قابل وصول. خصوصا با در نظر گرفتن تخفیفهایی که دولت برای بازاریابی قائل می شود. در آمد نفت و گاز در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷به میزان ۱۰۱ هزار ميليارد تومان پيش‌بيني شده . اين رقم نسبت به رقم مصوب ۱۱۳ هزار ميلياردي در قانون بودجه 96 تا ۱۲ هزار ميليارد تومان كاهش دارد. اما عملكرد قانون بودجه سال جاری نیز نشان مي‌دهد در شش ماهه امسال حدود ۴۴ هزار ميليارد تومان از درآمدهاي پيش‌بيني شده محقق شده است. و اما ایا نفتی که به سوریه داده می شود و نیز هزینه های نگاه داشتن ایران در چندین جنگ در منطقه و کمکها به نیروهای نظامی در سوریه و لبنان و فلسطین و یمن و..را از همین میزان صادرات نفت یعنی 2 میلیون و 600 هزار بشکه در روز تامین می کنند، امری است که حسابش در ساختار بودجه معلوم نیست.

10/برداشت از صندوق توسعه ملی : برداشت از صندوق توسعه ملی .دولت در قالب لایحه بودجه قصد دارد 97 ۲۵ درصد منابع توسط صندوق توسعه ملي را در بانك عامل سپرده‌گذاري کند .همچنین اقای روحاني درباره طرح‌هاي اولويت‌دار هم پيش‌بيني كرد: «پيش‌بيني ما اين است كه اين ۳۲ درصدي كه به صندوق ريخته مي‌شود ۱۵ ميليارد دلار خواهد بود ۲۰ درصد كه در صندوق براي طرح‌هاي صندوق مي‌ماند اما ۱۲ درصد ديگر در بودجه از نمايندگان خواسته شده كه براي طرح‌هاي مهم پيش‌بيني شود. اصلاح نظام بانكي و حل مشكلات محيط‌زيست از اين طرح‌ها هستند. ما براي اصلاح نظام بانكي كه موتور محرك اقتصاد است سه ميليارد دلار از پول صندوق مي‌خواهيم. دو ميليارد و ۱۵۰ ميليون دلار هم براي مشكلات محيط‌‌زيستي بايد از صندوق برداشته شود."

۲/ تبعیضهایی که در بودجه نویسی بین مردم و نیاز های آنها و نیاز مند گروهبندیهای قدرت انجام گرفته است بهترین گزارشگر چرایی وضعیتی است که مردم ایران در آن قرار دارند. همانا با وجود سرعت نظام ولایتدفقیه در زدن چوب حراج به ثروتهای ملی ،وجود ۲۰میلیون زیر خط فقر ، از بین رفتن طبقه متوسط کشور و وجود شکافی عمیق بین اقلیتی بسیار کوچک وثروتمند و اکثریتی ضعیف و فقیر، وجود۱۶میلیون حاشیه نشین و نرخ بیکاری ۱۳.۵ درصدی و...همین تبعیضها و غفلت ما مردم از حقوقمان است که علت العلل وضعیت کنونی است و نیزبایستی برای ان عده که هنوز به اصلاح پذیر بودن این نظام باور دارند ،ماهیت و سمت وسوی نظام را و ضدیت با رشد و رفاه و دانش و علم را هویداتر سازد.

چند نمونه ازتخصیهای بودجه را ازلایحه بودجه ۹۷را با ذکر نمونه و مقایسه در ذیل خاطر نشان خوانندگان محترم می نمایم:

1/ در حالی که آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه اقرار می کند ( 23 آذر 96 /مشرق ): تامین حتی 200 میلیون دلار برای دولت بسیار سخت است ." در لایحه بودجه ۹۷ ارقام زیر در ارتباط با رهبری نظام اختصاص یافته است

🔹 -مبلغ ۱۰۰۰ میلیارد تومان به اعتبار طرح های مربوط به تعهدات سفرهای مقام "رهبری "نظام اختصاص یافته است(این درحالیست که اعتبار طرح های مربوط به سفرهای روحاانی رئیس جمهوری این نظام معادل ۶۴ میلیارد تومان می باشد)؛

🔹 -مبلغ ۱۴۲۷.۲ میلیارد تومان نیز برای نهاد نمايندگي مقام رهبري در دانشگاهها اختصاص داده شده است.

این در حالی است که تحت نظر "رهبری" نظام نهادها و موسسات بزرگی هم قرار دارند همچون بنیاد مستضعفان با 11 هلدنیگ فعال که به اقرار محمد سعیدی کیا، رییس بنیاد مستضعفان( ۱۵ تیر 96 خبرگزاری ایسنا) در آمدی بالغ بر 50 هزار میلیارد تومان فقط در طول سالهای 94/95 داشته است. همچنین آستان قدس رضوی با 37 سال معافیت از مالیات با هلدینگهایی از قبیل : هلدینگ داروسازی، هلدینگ مالی، هلدینگ کشاورزی، هلدینگ عمران و ساختمان، هلدینگ صنایع قند، هلدینگ خودروسازی، هلدینگ صنایع غذایی، هلدینگ نساجی، هلدینگ دامپروری و سایر شرکت‌ها... و نیز ستاداجراییفرمان "امام"، بنیادپانزده خرداد، بنیادعلوی، بنیادبرکت و...که همگی "برکت" هنگفتی برای "رهبری" این نظام داشته اند.

2- اما دولت روحالی ادعا دارد که در لایحه بودجه 97جدول شماره 17 را که شامل بنیادهایی چون بنیاد دعبل خزاعی، بنیاد سعدی، حافظ، مولانا و 50 مؤسسه دیگربود که هر ساله بودجه های هنگفتی بدانها اختصاص داده می شد و هیچ کدام هم جوابگو چگونگی هزینه این مبالغ نبودند و"نمایندگان "با نفوذی هم حامی این تخصیص بودجه ها بودند ،از لایحه بودجه97 حذف کرده است ولی در واقع بسیرای از آنها همچون اعتبار بنیاد سعدی که حداد عادل در کنار 36 شغل دیگر خود "رئیس" این بنیاد نیز هست ، نشده است و صرفا از جدول 17 خارج شده است و در یک زیرمجموعه دیگر لحاظ شده است.

3-مقایسه تخصیص بودجه در بخش نظامی و نیروهای مسلح : سپاه پاسداران: 267,366,971 و بودجه ارتش: 97,080,866

🔹 بودجه پیشنهادی دفاعی کشور حدود ۳۳ درصد و بودجه سپاه پاسداران حدود ۴۲ درصد افزایش یافته است. بودجه سپاه پاسداران با افزایش ۲‚١١هزار میلیارد تومانی از رقم حدود ۵‚١۵ هزار میلیارد تومان در سال ١۳۹۶ به حدود ۷‚۲۶ هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه سال ١۳۹۷ افزایش یافته‌است.در حالیکه بودجه ارتش تنها 9,7 هزار میلیارد تومان است یعنی نزدیک به یک سوم بودجه سپاه پاسداران !.

🔹 در لایحه بودجه 97 برای چهار سازمان حفاظت اطلاعات تحت نظر ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ردیف بودجه تعریف شده است .بر اساس جدول شماره هفت لایحه بودجه سال 97 سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 46میلیارد و 633 میلیون تومان بیشترین بودجه را در میان چهار سازمان ذکر شده دریافت خواهد کرد. این نهاد، نوعی تشکیلات اطلاعاتی داخلی سپاه است که وظایفی چون مقابله با جاسوسی در داخل این نیروی نظامی، جلوگیری از نفوذ جریان‌های ناهمسو با خط مشی سپاه، جلوگیری از راه یافتن اطلاعات محرمانه به خارج از سپاه و سرانجام نظارت سیاسی - امنیتی بر فرماندهان و پرسنل این نیروی مسلح را بر عهده دارد.قابل توجه اینکه "سازمان اطلاعات سپاه"، در کنار "سازمان حفاظت اطلاعات سپاه" و "حفاظت سپاه" تنها یکی از سه زیرمجموعه سپاه پاسداران است که به انجام وظایف اطلاعاتی - امنیتی می پردازد و زندان مخوف 59 متعلق به سازمان اطلاعات سپاه می باشد. اوج فاجعه وقتی مشخص می شود که بدانیم بودجه 46 میلیاردی حفاظت داخلی سپاه بیش از بودجه دیوان محاسبات کل کشور (37 میلیارد تومان ) است !

🔹 قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه که بر بزرگترین و پردرآمد ترین پروژه های کشور سلطه دارد، بر اساس بودجه پیشنهادی دولت روحانی ؛10 هزار میلیارد تومان اعتبار دریافت می کند و از پرداخت مالیات نیز معاف شده است. در صورتی که سازمان محیط زیست کشور تنها 89 میلیارد تومان بودجه در اختیار دارد.

4-بودجه تخصیصی بخشی از نهاد های مذهبی و باصطلاح فرهنگی در لایحه بودجه 97

در اینجا فقط به تعدادی از آنها اشاره می شود :

🔹 مؤسسه نشر آثار و مقبره "امام "خمینی ۷۱ میلیارد تومان بودجه در اختیار دارد و متعلق به سید حسن خمینی است. این موسسه نزدیک به دو برابر بودجه دانشگاه هنر ایران را بخود اختصاص داده است و از جمله هنرهایش در هزینه کردن بودجه ،بر پایی برابر بودجه برگزاری کنگره و همایش همانند همایش ورزش و ورزشکاران در اندیشه "امام" است!

🔹 مؤسسه آموزشی و پژوهشی" امام" خمینی ۲۸ میلیارد تومان بودجه گرفته است و متعلق به مصباح یزدی است .کسی که کشور را با تئوریهای خشونتبار خود دچار بحران می نماید وبودجه این موسسه نزدیک به سه برابر بودجه سازمان مدیریت بحران کشور(11 میلیارد تومان ) است !و بیشتر از بودجه اورژانس تهران ( 22 میلیارد تومان )!

🔹 جامعه المصطفی العالمیه ۳۰۵ میلیارد تومان ( علیرضا اعرافی ) این مجموعه دارای یک دانشگاه مجازی است و از دانشجویان غیر ایرانی هم ثبت نام می‌کند. ریاست این مجموعه را علیرضا اعرافی عهده‌دار است.و بیش از بودجه 19 میلیون حاشیه نشین در کشور‍ در اختیار دارد!

🔹 دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با ۱۳۴ میلیارد تومان بودجه ، دو برابر سهم کتاب و نشر در کل کشور (با 68میلیارد تومان بودجه ) بخود اختصاص داده است.

🔹 سازمان تبلیغات اسلامی که با از خود بیگانه کردن دین و ارزشها در قدرت به تخدیر اذهان مردم گماشته شده است ، بودجه ای به ۴۳۶ میلیارد تومان در اختیار دارد ،که تقریبا برابر است با بودجه 450 میلیارد تومانی ستاد مبارزه با مواد مخدر که هر دو نار کار آمد هستند و کشور با افزایش میزان معتادان به زور وقدرت و نیز مواد مخدر روبرو است.

🔹 شورای سیاست‌گذاری حوزه های علمیه خواهران با ۲۷۱ میلیارد تومان بودجه ، یک و نیم برابر بودجه دانشگاه شریف(با 127میلیارد تومان ) رابخود اختصاص داده است .در حالی که دانشگاه صنعتی شریف یکی از معتبرترین دانشگاههای کشور است و دانش‌آموختگان این دانشگاه سهم عظیمی از نخبگان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران را تشکیل می‌دهند . اما حمید محمدی دبیر شورای علمی-تربیتی حوزه علمیه خواهران در 1 اذر 96 ، در پاسخ به خبرنگار خبرگزاری موج مبنی بر اینکه آیا تاکنون حوزه علمیه خواهران خطیب موفق و به‌روز تربیت کرده، است ؟ پرده از دستاوردهای غیبی این حوزه برداشت که :"در حوزه زنان هم در بیست سال گذشته سخنورانی تربیت شده‌اند و تعدادشان بیش از صد نفر است اما محدودیت خاص خود را دارند و لذا تعدادشان مخفی می ماند!!"

🔹 مرکز خدمات حوزه های علمیه با ۸۹۶ میلیارد تومان بودجه .یعنی سه برابرئبودجه 300 میلیارد تومانی برای مقابله با اسیبهای اجتماعی !!

از این مقدار 298 میلیارد تومان به بیمه طلاب و روحانیون غیر شاغل اختصاص یافته که 25 میلیارد تومان بیش تر از بودجه سازمان محیط زیست کشور( 273 میلیارد تومان )است. یعنی در قاموس نظام ولایت فقیه وطن ما مردم که به اقرار رئیس سازمان محیط زیست تا 15 سال آینده بیابان می شود و غیر قابل سکنی ،و آینده نسلها و محیط زیست آنها ، آب شرب و آب کشاورزی و تالابها و دریاچه ها و خاک ایران به اندازه بیمه روحانیون غیر شاغل ارزش ندارد!

🔹 شورای عالی حوزه های علمیه ۴۴۶ میلیارد تومان

🔹 شورای برنامه ریزی مدیریت حوزه های علمیه خراسان ۱۱۹ میلیارد تومان بودجه این دو موسسه در مجموعبه انداره بودجه 565 میلیارد تومانی بیش است که دولت به سازمانهای امداد رسان بعد از زلزله استان کرمانشاه و خرابی صدها روستا و چندین شهر اختصاص داد.

🔹 سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ۲۱۸ میلیاردتومان بودجه دارد ، در حالی که بودجه نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور 157 میلیارد تومان تعیین شده است.

جمع تخصيص بودجه‌ای نهادهاي فرهنگي هفده‌گانه معادل ٣١‌هزار ميليارد ريال(سه هزار میلیارد تومان ) يا به تعبيري بيش از کل بودجه بزرگترین وزارتخانه کشور همانا وزارت آموزش و پرورش با 2 هزار و 831 میلیارد تومان بودجه!

حال این ما مردم هستیم و این حجم از تبعیض و نا دیده گرفتن حقوق ما مردم و برخوردار شدن اقلیتی قدرتمدار ورانتخوار که ارزشی برای حیات و هستی و حقوق ما مردم قائل نیستند. این برداشتهای بی حساب از ثروت ملی ما سالیان سال ادامه داشته است و بموقع نیز هشدارها داده شده اند. اکنون آیا وقت آن نرسیده است که به این بی عدالتی ها و تبعیضها پایان دهیم؟

در بخش دوم این نوشتار به تفصیل راههای کسب در آمد دولت درلایحه بودجه 97 و نیز ادعای دولت در طرح اشتغالزایی و راهکاری که در لایحه بودجه 97 سنجیده است ،می پردازم.

[email protected]

Hamed_Ayinehvand_2.jpgدر شامگاه گذشته وقتی تهران متعاقب زلزله 5.2 ریشتری لرزید و مردم به خیابانها آمدند ، پمپ بنزینها شلوغ شد ،ترافیک شدیدی در اوج آلودگی تهران شکل گرفت و خطهای ارتباطی با اختلال شدید مواجه شد. اگرچه این زلزله تخریبی بر جای نگذاشت و تلفاتی در پی نداشت اما خیابانهای تهران را قفل و آرامش روانی شهر را مختل کرد. قفل شدن خیابانهای تهران در چنین وضعیتی به این معناست که در صورت رخداد زلزله ای با قدرت بیشتر عملا امکان امداد رسانی وجود نخواهد داشت و حجم تلفات ملیونی کلکسیون فاجعه هایی را که در طول چهار دهه گذشته در کشورتوسط مدیران نظام رخ داده است را تکمیل خواهد کرد.

رصد رسانه های خبری رسمی ،معیار محکمی برای اندازه گیری عقلانیت سیستماتیک در نظام های سیاسی است. پس از زلزله رسانه های خبری دولتی جز دعوت مردم به حفظ آرامش و توصیه برای خواندن نماز آیات و تکرار حرفهای رئیس ستاد مدیریت بحران مبنی بر اینکه زلزله تلفات جانی و اقتصادی خاصی نداشته است عملا کار دیگری انجام ندادند و از توانایی های خود در خصوص مدیریت بحران زلزله و امکاناتی که حکومت در چنین شرایطی می تواند در اختیار مردم قرار بدهد به شکل عینی حرفی نزدند به این دلیل روشن که امکانات،توانایی ها و نیروی کافی برای مدیریت بحران شهری به وسعت تهران اسا سا وجود ندارد.

در طول چهار دهه ای که از حضور روحانیت در ساختار قدرت گذشته،آینده کشور هر سال از سال پیش بدتر شده است. سیر صعودی تورم ، فساد سیستماتیک ،گسترش شکاف طبقاتی،بحران عمیق تحصیل کرده های بیکار، بحران آلودگی هوا درتهران و شهرهای بزرگ کشور،بحران بیان زایی ،بحران جنسی در میان جوانان و.. همه محصول عمکرد چهار دهه گذشته مدیران جمهوری اسلامی است.

وقتی اختلاس در نظام بانکی بیداد می کند و حضور پر رنگ نهادهای نظام در اقتصاد، فضای بخش خصوصی را برای فعالیت تنگ می کند و ناظران و مجریان پروژه های اقتصادی از یک جریان خاص هستند و منافع عمومی برای آنان اهمیت ندارد ، طبیعی است که مثلا ضرورتی برای تولید بنزین استاندارد،و ماشین استاندارد هم وجود ندارد. شک نیست که بخش اعظم آلودگی هوا به دلیل سوخت غیر استاندارد و ماشینهای به درد نخوری است که ایران خودرو سایپا تولید می کنند.

خودروی نامناسب هم محصول تصمیم هیأت مدیره یک کارخانه نیست بلکه نتیجه فرایند فاسدی است که می خواهد از یک بازار انحصاری، الی الابد ارتزاق کند و مردم را بچاپد. کسانی که نانشان در تنور بازارهای انحصاری خودروهای بی کیفیت ایرانی،پخته می شود یه هیچ وجه حاضر نیستند آنها را تعطیل کنند. ممانعت دولت و مجلس از پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی و آزاد سازی وارادت خودرو، برای آن است که این بازار انحصاری سفره انقلاب را جدای از صادرات نفت، پر و پیمان تر می کند.

ما باید بپذیریم که اعداد با ما سخن می گویند. لایحه بودجه 97 که به برکت فضای مجازی در دسترس همگان قرار گرفته است اولویت های حکومت را به درستی نشان می دهد.وقتی نهاد های نظامی و چندین موسسه فرهنگی با کمترین کارآیی مثل موسسه تحت مدیریت سید حسن خمینی ،حداد عادل ،مصباح یزدی و ...ارقام عجیبی از بودجه را دریافت می کنند و در مقابل آموزش و پرورش ما که رکن اساسی مملکت ماست کمترین بودجه را دریافت می کند و معلمان ما هر روز از دیروز سر خورده تر هستند اصلا عجیب نیست که بر تعداد دزدها افزوده شود و بر وسعت و عمق نابه سامانی ها اضافه گردد.

ما اگر معلمانی داشتیم که فارغ از دغدغه های معیشتی به تربیت فرزندان ما مشغول می شدند حتما به آنها می آموختند که در مواقع بحرانی مثل زلزله، باید انسایت را بیشتر از همیشه مراعات کنند. ضرورت و اهمیت کار دسته جمعی را دریابند. حق یکدیگر را بیشتر به رسمیت بشناسند. بی جهت به پمپ بنزینها حمله نکنند، به جای فرار کردن از مشکلات به حل آنها بیندیشند.پول پرست نباشند. به جای خشونت ورزی گفت و گو کنند ، به محیط زیست اهمیت بدهند و از ماشین شخصی به ندرت استفاده کنند . اما وقتی بودجه ما را نهادهای نظامی و امنیتی و مراکز به اصطلاح فرهنگی که به جای فرهنگ سازی در پی خلق ایدئو لوژی و آسمانی کردن همه روی داد های طبیعی و زمینی هستند می بلعند تا ناکار آمدی ها را با "قسمت و مشیت الهی" توجیه کنند طبیعی است که باید به جای نظام مدیریت بحران کار آمد،نظام سرکوب کار آمدی داشته باشیم تا در ذیل آن تحدید و تهدید فعالان رسانه ای، سیاسی ،دانشجویی، صنفی که وجدان بیدار جامعه هستند عملی شود.

حامد آئینه وند- دانش آموخته دکترای روابط بین الملل

Parviz_Davarpanah.jpg

تقدیم به مبارز نستوه، دکتر علی راسخ افشار، یکی از رهروان صدیق راه مصدق و رئیس پیشین تشکیلات مرکزی جبهه ملی ایران ـ تهران در آغاز نودسالگی زندگی پرافتخارش.

پوزشخواهی از دیکتاتورهای پهلوی بی معناست

مساًله ی ملیون ایران استقلال و دموکراسی است

پادشاهی که طرح ظلم افکند / پای دیوار ملک خویش بکند

سعدی «گلستان» باب اول در سیرت پادشاهان

چندی است افرادی از کارگزاران گذشته‌ی جمهوری اسلامی و گروههای ورشکسته‌ی اپوزیسیون آن با طرفداری از اعمال گذشته‌ی پادشاهان پهلوی و همصدا با شاه‌اللهی ها به توبه و استغفار از دیکتاتورهای پیشین پرداخته و اعلام می کنند که خود را در یک پوزشخواهی بزرگ به «پیشگاه رضا شاه کبیر و فرزندش» مدیون می دانند.

اگر رضا پهلوی و بانو فرح دیبا گوش فلک را در حمایت بیدریغ از پادشاهان پهلوی کر کرده اند، ایرادی بر آنان نیست چه آنان همه چیز را باخته اند و در آرزوی برقرارکردن دوران طلائی گذشته و دستیابی به منافع خود هستند. امّا پوزشخواهی افراد دیگری از قبیل اکبر گنجی، علیرضا نوری زاده و محمد نوری زاد از شاهان مستبد پهلوی توهین به مردمی است که علیه استبداد پهلوی قیام کردند و حاکی از عدم مسؤولیت آنان در قبال ملت ایران.

اینگونه افراد که برخی از آنان در دیکتاتوری گذشته در مطبوعات بی‌بو‌و‌بی‌خاصیت و اغلب گوش‌به‌فرمان آن دوران جولان می‌دادند و از این رهگذر بر سر سفره حاضر بودند و اگر دیکتاتوری جدید نیز جایی در یک گوشه از سفره برایشان گذاشته بود همان شغل شریف را ادامه می دادند و به خارج نیامده‌بودند و برخی دیگرشان که به دلیل تازه‌کار بودن در رژیم جدید به تحکیم پایه‌های آن یا آرایش و پیرایش چهره‌ی کریه آن پرداختند حال بجای قبول اعتراف به بی‌اطلاعی شخصی خود در آن زمان، که البته دامنگیر بخش مهمی از نسلشان نیز بوده، برای لوث‌کردن قضیه می کوشند تا به این دستاوریز نادرست که گویا همه در این خطا شریک بوده اند و باید از کرده عذربخواهند، آن هم به شکل پوزش از دیکتاتورهای گذشته، می‌کوشند تا برای خود شرکای جرمی بتراشند و در واقع با مقصر نشان دادن همه در جرمِ پیوستن به خمینی و خدمت به جنایات او به‌طور غیرمستقیم خود را تبرئه‌کنند. اگر بتوان سخنان آقای نوری زاد در ستایش از «رضاشاه کبیر» را مانند همیشه بر ساده دلی و کمبود اطلاعات تاریخ و سیاسی شان حمل کرد، فرضی البته هنوز هم قابل بحث، چنین عذری از اکبر گنجی که مربی ایدئولوژی سپاه پاسداران بوده، و امروز ایدئولوگ اصلاح‌طلبی است، با آنهمه ادعاهای آن روزی وی، و با اینهمه ادعاهای امروزی‌اش به هیچ روی پذیرفتنی نیست؛ مگر این که صاف و ساده بگوید ما ایرانیان ناچاریم و می‌باید همیشه میان دو گونه دیکتاتوری یکی را برگزینیم و راه سومی نداریم؛ کما اینکه در رسیدن به آمریکا وقتی یکی از دوستان ما از او پرسیده‌بود شما که در ایران گفته بودید ایران به یک مصدق نیاز دارد چرا دیگر نامی از او نمی‌برید(نقل به مضمون) گفته بود«هنوز زود است»! و درست است؛ زیرا با سخن از مصدق دیگر جایی برای آکروباسی های اصلاح‌طلبانه‌ی بعدی باقی نمی‌ماند.

اینکه این رژیم به‌مراتب بدتر از رژیم گذشته است واقعیتی غیرقابل انکار است. ولی این واقعیت، به‌هیچ‌وجه خطاهای ایران بربادده رژیم گذشته را که راه را برای دیکتاتوری مانند خمینی هموار کرد، توجیه نمی‌کند. زیرا اگر رژیم گذشته کشور را از آزادی و دموکراسی و نشر آزادانه‌ی عقاید و آراء محروم نساخته بود و در برابر قدرت های استعماری استقلال داشت، علتی وجود نداشت که مردم برای کسب آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی فریب یک آخوند عقب‌مانده را بخورند و بجای همراهی با آزادیخواهان و مشروطه‌خواهان همیشگی به دنبال خمینی بروند.

از آن گذشته محمد رضا شاه بود که در پیام معروف رادیوـ تلویزیونی خود در چهاردهم آبان ۱۳۵۷ که به "صدای انقلاب شما را شنیدم" معروف شد، اقرارکرد:
«ملت عزیز ایران! در فضای باز سیاسی که از دو سال پیش به تدریج ایجاد می شد، شما ملت ایران علیه ظلم و فساد به‌پاخاستید. انقلاب ملت ایران نمی تواند مورد تایید من بعنوان پادشاه ایران و بعنوان یک فرد ایرانی نباشد» و بالأخره اعلام داشت که «من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.» و این اقرار مهمی در تاریخ سلطنت پهلوی به‌حساب می‌اید.

دکتر مصدق نخستین شخصیت سیاسی بود که با کودتای رضا خان میرپنج مخالفت کرد و آن را نپذیرفت. بخشی از نطق تاریخی دکتر مصدق در جلسه‌ی ۹ آبان ۱۳۰۴ در مجلس شورای ملی در مخالفت با به‌سلطنت رسیدن رضا خان پهلوی چنین بود:

«بنده در سال گذشته، در حضور نمایندگان محترم به‌کلام‌الله مجید قسم یادکردم که به مملکت و ملت خیانت نکنم. آن ساعتی که قسم خوردم و حالا هم مسلمان هستم و از آقایان تمنا دارم به احترام این قرآن برخیزند (در این موقع کلام الله مجید را از بغل خود بیرون آورد و حضار قیام کردند) و در حضور همه آقایان بنده شهادت خود را میگویم ... و آقایان می‌دانند که بنده حرفم از روی عقیده است و هیچوقت تابع هوی و هوس و نظریات شخصی نیست.... اولأ راجع به سلاطین قاجار بنده عرض می کنم که کاملأ از آنها مأیوس هستم ، زیرا در این مملکت خدماتی نکرده اند که بنده بتوانم از آنها دفاع کنم... اما راجع به آقای رضا خان پهلوی....اگر آمدیم و گفتیم خانواده قاجاریه بد است، بسیار خوب، هیچکس منکر نیست و باید تغییر کند و البته کاندیدای مسلم ما، شخص رئیس‌الوزرا‌ست.»

«خوب، آقای رئیس الوزرا سلطان می‌شوند و مقام سلطنت را اشغال می‌کنند. آیا امروز در قرن بیستم، هیچکس می تواند بگوید یک مملکتی که مشروطه است، پادشاهش هم مسئول است؟ اگر ما این حرف را بزنیم، آقایان همه تحصیل کرده و درس خوانده و دارای دیپلم هستند، ایشان پادشاه مملکت می‌شوند، آنهم پادشاه مسئول. هیچکس چنین حرفی نمی‌تواند بزند و اگر سیر قهقرائی بکنیم و بگوئیم پادشاه است، رئیس‌الوزراء حاکم همه چیز است، این ارتجاع و استبداد صرف است... خوب حالا آقای رئیس‌الوزراء پادشاه شد، اگر مسئول شد که ما سیر قهقرائی می‌کنیم... گمان نمی‌کنم در زنگبار هم اینطور باشد که یک شخص هم پادشاه باشد و هم مسئول مملکت باشد ... در مملکت مشروطه رئیس‌الوزراء مهم است نه پادشاه. پادشاه فقط و فقط می تواند بواسطه‌ی رأی اعتماد مجلس یک رئیس‌الوزرائی را بکار بگمارد.»

«خوب، اگر ما قائل شویم که آقای رئیس‌الوزرا پادشاه بشوند، آنوقت در کارهای مملکت هم دخالت کنند، همین آثاری که امروز از ایشان ترشح می‌کند، در زمان سلطنت هم ترشح خواهدکرد. شاه هستند. رئیس‌الوزرا هستند، فرمانده کل قوا هستند. بنده اگر سرم را ببرند و تکه تکه‌ام بکنند و آقای سید یعقوب، هزار فحش به من بدهد، زیر بار این حرفها نمی‌روم. بعد از بیست سال خونریزی، آقای سید یعقوب، شما مشروطه طلب بودید؟ آزادیخواه بودید، بنده خودم شما را در این مملکت دیدم که بالای منبر می‌رفتید و مردم را دعوت به آزادی می‌کردید، حالا عقیده‌ی شما این است که یک کسی در مملکت باشد که هم شاه باشد، همرئیس‌الوزرا، هم حاکم؟ اگر اینطور باشد که این ارتجاع صرف است، استبداد صرف است. پس چرا خون شهدای راه آزادی را بیخود ریختید؟! چرا مردم را به کشتن دادید؟ می‌خواستید از روز اول بگوئید که ما دروغ گفتیم و مشروطه نمی‌خواستیم، آزادی نمی‌خواستیم، یک ملتی است جاهل و باید با چماق آدم بشود. اگر مقصود این بود، بنده هم نوکر شما و مطیع شما هستم، ولی چرا بیست سال زحمت کشیدیم و اگر مقصود این بود که ما خودمان را در عرض ملل دنیا و دول متمدنه در آورده بگوئیم از آن استبداد و ارتجاع گذشتیم، ما قانون اساسی داریم، ما رئیس‌الوزرا داریم، ما شاه غیر مسئول داریم که به موجب اصل چهل‌وپنج قانون اساسی از تمام مسئولیت مبراست، و فقط وظیفه اش این است که هر وقت مجلس رأی عدم‌اعتماد خودش را به موجب اصل بیست‌و‌هفت قانون اساسی، به یک رئیس دولت یا وزیری اظهار کرد، آن وزیر می‌رود توی خانه اش می‌نشیند، آنوقت مجددأ اکثریت مجلس یک دولتی را سر کار می آورد...»

پس از پایان دوره‌ی ششم ، حکومت وحشت وترور و رژیم استبدادی مستقرشد و دکتر مصدق در انتظار تلافی گفته هایش در مخالفت با دیکتاتوری رضاخان، در احمد آباد بسر می‌برد و اوقات خود را صرف کارهای کشاورزی می‌کرد. اما دیکتاتور پس از اعدام بسیاری از مشروطه‌خواهان و کشتن عده‌ی زیادی از رجال مشروطه در زندان و خیابان و با آمپول هوای پزشک احمدی جانی مصدق را هم به بیرجند تبعید کرد تا در آن نقطه‌ی دورافتاده بمیرد.

مصدق که دو سال پیش از رفتن رضاشاه با وساطت یک سوییسی، دوست ولیعهد که در بیمارستان نجمیه معالجه شده بود، از بیرجند بازگردانده شد، پس از سقوط رژیم دیکتاتوری رضا شاه، همچنان در احمد آباد اقامت داشت، تا اینکه مردم تهران، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس او را به نمایندگی انتخاب کردند.

مصدق از نخستین روز شروع کار مجلس چهاردهم ، بار دیگر پرچم مبارزه را برافراشت و با اعتبار نامه سید ضیاءالدین، عامل سیاسی کودتای انگلیسیِ ۱۲۹۹ سیدضیاء ـ رضاخان، که پس از اشغال کشور بوسیله متفقین به ایران بازگشته بود و در نقش حمایت از منافع انگلیسی‌ها فعالیت می‌کرد، مخالفت نمود. آنگاه به زیانهای مادی و معنوی رژیم دیکتاتوری ناشی از کودتای ۱۲۹۹ اشاره کرد و گفت :

«... دیکتاتور با پول ما، و به ضرر ما، راه آهن کشید و بیست سال برای متفقین امروز ما تدارک مهمات دید. عقیده و ایمان رجال مملکت را از بین برد. املاک مردم را ضبط و فساد اخلاق را ترویج کرد. اصل هشتادودو قانون اساسی را تفسیر نمود و قضات دادگستری را متزلزل کرد. برای بقاء خود، قوانین ظالمانه وضع نمود. چون به کمیت اهمیت می‌داد، بر عده‌ی مدارس افزود و به کیفیت عقیده نداشت، سطح معلومات تنزل کرد، کاروان معرفت به اروپا فرستاد، ولی نخبه‌ِی آنها را ناتوان و معدوم کرد...»

«اگر خیابانها آسفالت نمی بود چه میشد؟ و اگر عمارتها و مهمانخانه ها ساخته نشده بود، به کجا ضرر می رسید؟ من می خواستم روی خاک راه بروم و وطن را در تصرف دیگران نبینم. خانه‌ای در اختیار داشتن، به از شهری است که دست دیگران است...»

«بر فرض که با هواخواهان این رژیم موافقت کنیم و بگوییم دیکتاتوربه مملکت خدمت کرد در مقابل آزادی که از ما سلب نمود، چه برای ما کرد؟ اگر موجب ارتقاء ملل حکومت استبدادی است، دولت[های] انگلیس و آمریکا، روی چه اصلی حائز این مقام نشدند. هیچ ملتی در سایه‌ی استبداد به جایی نرسید...»

مصدق طرفدار حکومت مشروطه‌ی سلطنتی از نوع مشروطه‌ی انگلستان بود و به استناد همین نظریه در مورد وظایف شاه می‌گفت :

«... پادشاه مشروطه آن کسی است که هیچکس با او مخالف نباشد و همه‌ی مردم با شاه موافق باشند. وقتی شاه تشریف‌بردند در هیأت وزراء، فرمودند که این شخص باید استاندار شود، نه نفر دیگر که داوطلب استانداری هستند، با شاه مخالف می‌شوند. بنا براین دخالت در امور مملکت به هیچوجه به صلاح شاه و مملکت نیست. ممالک مشروطه باید از مملکت مشروطه اصلی تقلید کنند که انگلستان است... اگر کسی دید که پادشاه انگلستان در این قبیل امور دخالت می کند، اعلیحضرت هم بفرمایند...»

اکنون آقای محمد نوری زاد می گوید که «در این میان من یک پوزشخواهی بزرگ به پیشگاه رضا شاه کبیر و فرزندش بدهکارم.» و آقايان نوری زاده وگنجی به این نتیجه رسیده‌اند که باید از شاهان پهلوی به علت آنچه که اتفاق افتاده‌است و از این که دیکتاتوری ولایت فقیه جانشین دیکتاتوری قبلی شده‌است پوزش خواست و فراموش کرده‌اند که اعتراضات مردم در دوران پهلوی اول و دوم بواسطه نبودن آزادی و خفقان حاکم بر ایران بوده‌است؛ و درست همین خفقان و سانسور و ممنوعیت فعالیت سیاسی و تعاطی افکار مخالف نیز بود که سبب بی‌اطلاعی سیاسی ملت شد تا جایی که بی‌خبر از همه چیز و همه‌جا به دام فریب خمینی بیافتند.

راستی چرا باید ما از شاهان پهلوی پوزش بخواهیم؟

پوزش به خاطر کودتاهای اول و دوم رضا خان که دکتر مصدق به آن اشاره کرده‌است که «گمان نمی کنم در زنگبار هم اینطور باشد که یک شخص هم پادشاه باشد و هم مسئول مملکت باشد ... در مملکت مشروطه رئیس‌الوزرا مهم است نه پادشاه. پادشاه فقط و فقط می تواند بواسطه رأی اعتماد مجلس یک رئیس‌الوزرائی را بکار بگمارد.»

پوزش از رضا خان به خاطر کشتن آزادیخواهانی چون مدرس و فرخی یزدی و عشقی و دکتر تقی اِرانی و سران مشروطه خواه بختیاری و بسیاری دیگر از آزاداندیشان و ایراندوستان...؟

پوزش برای این که تنها ۵۰۰۰ پارچه از بهترین آبادی های کشور را به زور وتهدید از دست صاحبانشان به‌درآورد، نه بیشتر؟!

پوزش برای این که به‌جای تربیت و آموزش درباره‌ی مقام زن و فهماندن معایب حجاب اجباری به‌صورتی که کشف حجاب به‌طور تدریجی و داوطلبانه صورت‌پذیرد، چادرها را به زور و قلدری از سر زنان پایین‌کشید تا روزی هم دیکتاتور دیگری آن را با همان زور و قلدری بر سر زنان کشور برگرداند ؟

و یا پوزش بخواهیم از کودتای محمدرضا شاه و سازمانهای جاسوسی انگليس و آمريکا در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲عليه حکومت ملی و قانونی دکتر محمد مصدق که یک بار دیگر مشروطیت، بزرگترین، گرانبها ترین و پرافتخارترین دستاورد ملت ایران در سده‌های اخیر را با عاری‌کردن آن از روح و واقعیت عملی‌اش، با برقراری خفقان و برپاداشتن دادگاه های نظامی فرمایشی علیه کمترین فعالیت سیاسی، به موزه‌ی تاریخ فرستاد و آن را چنان در نظر توده‌ی مردم خوار ساخت و در ‌دیده‌ی روشنفکران از اعتبار انداخت که خمینی هم بتواند به بهانه‌ی دروغ مبارزه با سلطنت، شکل و محتوی آن را نفی‌کند، و نص و روح آن را به یک ضربه از سر راه خود بردارد !؟

یا پوزش از محاکمه دکتر مصدق، نخست وزیر قانونی در دادگاه نظامی و این که او را اعدام‌نکرد اما بجای او وزیر خارجه‌ی ایراندوست و آزایخواه او را برای خاموش کردن آتش کینه‌ی شخصی در حال بیماری و تب به جوخه‌ی اعدام سپرد؛ و به‌خاطر تیرباران افسران حزب توده و فشار ساواک و شکنجه‌گران آن بر همه ی نیروهای اپوزیسیون؟

پوزش به خاطر یورش بی‌رحمانه ی گارد شاهنشاهی به دانشگاه تهران در روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و کشته‌شدن سه تن از دانشجویان دانشکده فنی.

پوزش بخواهیم از به آتش کشیدن کریم پور شیرازی در زندان و اعدام ناصر صادق ، محمد حنيف نژاد، بديع زادگان، رضائيها، احمد زاده ها، خسرو گل سرخی ، دانشيان ... و بارها و بارها دستگیری وسیع دانشجویان و روشنفکران و رهبران جبهه ملی ایران که همواره چمدان‌هایشان برای رفتن به زندان آماده‌بود، وقتل زندانیان سياسی همچون جزنی ، ضیاء ظريفی ... که بنا بر ادعای دروغ زندانبانان دیکتاتور قصد فرار از زندان اوين را داشته‌اند.

حقایق بالا شناخته‌تر از آنند که روزنامه‌نگاران باتجربه آنها را ندانند و ما آنقدر ساده نیستیم که تصور کنیم امثال آقای نوری زاده از آنها بی‌خبرند و یقین داریم که ایشان خود می‌تواند در صورت لزوم انبوه دیگری از این نوع واقعیات درباره‌ی پهلوی اول و پهلوی دوم را بر خلاصه‌ی ما بیافزاید.

اما روش تجاهل و پرده‌پوشی بر آنچه می‌دانیم همواره یکی از حربه‌های بسیار رایج برای تحمیق مردم و گمراه ساختن توده‌های بی‌اطلاع و جلب نظر ازمابهتران بوده‌است.

حتمآ آقايان اکبر گنجی، محمد نوری زاد و علیرضا نوری زاده به‌خاطر می آورند که شعار ملیون در زمان سلطنت محمد رضا شاه، و پافشاری بر اجرای بی‌کم‌و‌کاست قانون اساسی و به‌تبع آن «اصلاحات آری، دیکتاتوری نه» بود و کسی با نوگرایی مساًله‌ای نداشت و تا زمانیکه گلوله های ارتش شاهنشاهی سینه های تظاهرکنندگان را هدف قرار نداده بود، انقلابی نضج نگرفته بود.

در واقع ادامه‌ی سياست سرکوب و بی توجهی به اصول قانون اساسی و اعتراضات عمومی و بی‌اعتنایی به هشدار رهبران جبهه ملی ايران (دکتر کريم سنجابی، دکتر شاپور بختيار و داريوش فروهر) و کشتار تظاهر کنندگان در ۱۷ شهریور و در یک کلام، اما کلامی پر معنا، دیکتاتوری شاه موجب گشت تا جنبش خودجوش مردم به «انقلاب» بهمن ۵۷ ختم شود که در حقیقت ضد انقلابی بود علیه انقلاب مشروطیت و شعارهای ملیون.

چهره‌ی مشخص مبارزات دکتر مصدق و پیروانش در جبهه ملی مبارزه‌ی ضد استعمار و ضد استبداد بود.

با پیام مهم دکتر مصدق به ملت ایران از دادگاه نظامی شاه به‌عنوان وداع با مردم به این نوشته خاتمه می‌دهیم

«آری تنها گناه من و گناه بسیار بزرگ من این است که صنعت نفت را ملی کرده‌ام و بساط استعمار و اعمال نفوذ منافع اقتصادی عظیم‌ترین امپراطوری های جهان را از این مملکت برچیده‌ام و پنجه در پنجه‌ی مخوف ترین سازمان های استعماری و جاسوسی بین المللی در افکنده‌ام و به قیمت از دست رفتن خود و خانواده‌ام و به‌قیمت جان و عِرض و مالم، خداوند مرا توفیق عطا‌فرمود تا با همت و اراده‌ی مردم آزاده‌ی این مملکت بساط این دستگاه وحشت انگیز را در نوردیدم.

حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرفرازی میلیون ها ایرانی و نسل های متوالی این ملت، کوچک ترین ارزشی ندارد و از آن چه برایم پیش‌آورده‌اند هیچ تأسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سرحدّ امکان انجام داده ام و من به حس و عیان می بینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقت هایی که امروز گریبان همه را گرفته به ثمر رسیده و خواهدرسید.»

و تنها اضافه‌می کنیم که دوران ساده‌کردن مسئله به حد بسیارعامیانه‌ی آن و نوسان‌دادن فکر مردم میان دو قطب دیکتاتوری‌های «خوب» و «بد» مدت‌هاست که به‌سر‌آمده و دیری است زمان آن رسیده که بگوییم و از تکرار آن نیز خسته و ملول نشویم که، بجز انواع دیکتاتوری، رژیم سیاسی دیگری هم هست که دموکراسی نام‌دارد؛ رژیمی که پدرانمان بیش از صد سال پیش در استقرار آن در ایران کوشیدند و در سایه‌ی رشد اعجاب‌انگیز آن زمان خود و به‌بهای مرارت ها و فداکاری های بزرگ آن‌را درایران مستقر‌ساختند و با آنکه رسیدن به آن، و بازگرداندن مجددش بسیار دشوارتر از بازگرداندن یکی از انواع دیکتاتوری سازگار با مزاج‌های ضعیف و سازشکار است، اما راه رهایی تمامی یک ملت و افتادن در جاده‌ی پیشرفت و خوشبختی عمومی و عدالت اجتماعی بیرون از آن نیست؛ و هرکه هرچه جز آن بگوید تنها و تنها برای خود کیسه‌می دوزد.

دکتر پرویز داورپناه

آدينه ۱ دی ۱٣۹۶ - ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷

yalda-party-arrest.jpgبیش از ۲۰۰ دختر و پسر که به مناسبت شب یلدا در دو پارتی شرکت کرده بودند، دستگیر شدند.

به گزارش ایسنا، شب گذشته ماموران پلیس پایتخت که از برگزاری دو مهمانی مختلط در فرمانیه و لواسان با خبر شده بودند، با اخذ مجوز از مقام قضایی به محل برگزاری این دو مهمانی رفته و اقدام به دستگیری افراد حاضر در این مهمانی کردند.

این افراد که از طریق اینستاگرام به این مهمانی دعوت شده بودند، توسط ماموران به مقر پلیس منتقل شدند. مرکز اطلاع‌رسانی پلیس پایتخت با تایید این خبر اعلام کرد که در مجموع ۲۳۰ نفر در این دو مهمانی دستگیر شده‌اند.

همچنین سرهنگ ذوالفقار برفر - رییس پلیس امنیت اخلاقی تهران بزرگ نیز در این‌ باره گفت: این افراد در دو عملیات جداگانه دستگیر شدند، یکی از مهمانی‌ها در باغی در لواسان بود که تعداد ۱۴۰ نفر که به صورت مختلط در حال پایکوبی بودند، دستگیر شده و محل پلمب شد.

وی افزود: مهمانی دیگر نیز در منزلی در فرمانیه بود که تعداد ۹۰ نفر در آن دستگیر شدند. بعضی از افراد حاضر در این مهمانی با به اشتراک گذاشتن تصاویر خود به صورت زنده در اینستاگرام دیگران را به شرکت در محل دعوت می‌کردند.

به گزارش رادیو فردا این بازداشت‌ها که در شهرهای مختلف ایران رخ می‌دهد، حتی به جشن‌های تولد و عروسی نیز کشیده شده و تاکنون ده‌ها تن در این ارتباط بازداشت یا به قید تعهد و پرداخت جریمه آزاد شده‌اند.

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران روز ۱۰ مرداد ۹۵ خواستار «اشراف اطلاعاتی» ضابطان قوه قضائیه بر تمام مراکز به گفته او «مهیا برای فساد» از جمله باغ‌ها و تالارها شده بود.

پس از آن نیز فرماندهان انتظامی در برخی از استان‌های ایران در موارد متعدد از سرکشی به باغ‌ها و باغ‌تالارهایی که به گفته آنان احتمال برگزاری جشن مختلط در آنها وجود دارد، خبر دادند.

در همین حال غلامحسین غیب‌پرور، رئیس سازمان بسیج، نیز روز ۲۴ آبان از طرح این نهاد برای راه‌اندازی «گشت‌های محله» خبر داده بود.

برا ساس گزارش‌ها اجرای این طرح از روزهای ابتدایی آذر در برخی استان‌های ایران از جمله فارس و اصفهان آغاز شده‌است.

روزنامه اعتماد نیز در شماره روز ۲۵ آبان خود، تشکیل گشت‌های محله بسیج را با فعالیت‌های کمیته‌های انقلاب در سال‌های ابتدایی انقلاب ۵۷ و دهه ۶۰ مقایسه کرده بود.

کمیته‌های انقلاب در دهه ۶۰ اقدام به برخورد با مواردی چون توزیع نوارهای موسیقی، فیلم‌های ویدئو، جشن‌های خانگی و همچنین مخالفان سیاسی حکومت جمهوری اسلامی می‌کردند.

دستگیری دو نفر به اتهام «شیطان‌پرستی»

روز جمعه همچنین اسماعیل افشاری، رئیس کلانتری ۱۱۰ شهدا، خبر داد که مأموران این کلانتری، شامگاه پنج‌شنبه، دو جوان ۲۲ ساله را که «در حال ترسیم اشکال و علائم شیطان‌پرستی بر روی دیوار بودند»، دستگیر کرده‌اند.

به گفته آقای افشار، این دو جوان در بازجویی اعلام کرده‌اند که «از طریق شبکه‌های اجتماعی جذب گروه شیطان‌پرستی شده‌اند و طی فراخوانی که در آن گروه‌ها شده بود اقدام به این کار کردند.

به گزارش خبرگزاری ایرنا، وی اضافه کرد: «در بازدید بدنی آنان خالکوبی و اشکال شیطان‌پرستی مشاهده شد. بر روی لباس یکی از آنان نیز این نوشته درج شده بود: من اعتقادی به بشر ندارم».

مقامات جمهوری اسلامی پیش از این نیز از دستگیری افرادی خبر داده‌اند که آنها را «شیطان‌پرست» می‌خوانند.

دربارهٔ این اتهام توضیحات دقیقی از سوی مقامات جمهوری اسلامی ارائه نشده اما به نظر می‌رسد که آنان این اصطلاح را دربارهٔ طرفداران برخی گروه‌های موسیقی از جمله در سبک «هوی متال» به کار می‌برند.

obamaNObelPeace_12222017.jpgصدای آمریکا، بعد از گزارش پولیتیکو از امتیاز باراک اوباما به حزب‌الله در قبال حصول توافق هسته‌ای با ایران، یک سیاستمدار اسرائیلی می گوید، او باید جایزه صلح نوبلی را که سال ۲۰۰۹ دریافت کرد، پس بدهد.

به گزارش روزنامه اسرائیلی «جروزالم پست»، «یائیر لاپید» که حزب میانه‌رو «یش عتید» را رهبری می کند، بعد از انتشار گزارش نشریه پولیتیکو، به شدت از باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا انتقاد کرد.

پولیتیکو پیشتر نوشت: دولت اوباما در حالی که سخت می‌کوشید با ایران به توافق هسته‌ای برسد، به طور پنهانی تلاش‌های «اداره مبارزه با مواد مخدر» دولت آمریکا را در هدف گرفتن تروریست‌های مورد حمایت ایران در گروه حزب الله لبنان ناکام گذاشت.

اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا از سال ۲۰۰۸ در «پروژه کاساندرا» قاچاق مواد مخدر و اسلحه، پولشویی و دیگر فعالیت های مجرمانه حزب الله را، که سالانه بر یک میلیارد دلار بالغ می‌شد و بخشی در داخل آمریکا اتفاق می‌افتاد، ردیابی می کرد.

آقای «یائیر لاپید» گفته، اگر داستان مجله پولیتیکو درست باشد، اوباما باید جایزه صلح نوبل را پس بدهد.

باراک اوباما در اولین سال ریاست جمهوری در ۲۰۰۹ از سوی کمیته نوبل، جایزه صلح این نهاد را دریافت کرد.

ahmadinejad_javanfekr_12222017.jpgرادیو فردا - با وجود انتقاد امام جمعه تهران و برخی از نزدیکان رهبر جمهوری اسلامی از حملات محمود احمدی‌نژاد به قوه قضائیه، مشاور آقای احمدی‌نژاد اعلام کرد که اگر رئیس قوه قضائیه استعفا ندهد «راهی جز درخواست» از رهبر جمهوری اسلامی برای برکناری او نخواهد بود.

در همین حال پس از اعلام حکم حمید بقایی، معاون سابق اجرایی احمدی‌نژاد، علی‌اکبر جوانفکر، مشاور آقای احمدی‌نژاد، نیز به شش ماه زندان و چهار میلیون تومان جریمه محکوم شده‌است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمد امامی کاشانی، امام جمعه تهران، روز جمعه یکم دی گفت که قوای جمهوری اسلامی و «کسانی که در رأس نظام هستند نباید تضعیف شود».

آقای امامی کاشانی تأکید کرد که «نباید مشکلات را به سطح جامعه کشاند، بلکه باید چند نفر را به عنوان ریش‌سفید مشخص کرد تا بتوانند حرف‌های شما را با طرف مقابل بررسی و حل کنند».

وی اضافه کرد: «چه بسا حرف‌های خلاف واقع در این میان مطرح شود و چه بسا رسانه‌ها ۱۰ تا دروغ روی یک حرف خلاف واقع بگذارند که جامعه را متزلزل می‌کند، دست‌اندرکاران را دلسرد می‌کند و ملت را تکان می‌دهد».

سخنان امام جمعه تهران پس از حملات شدید محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران، به قوه قضائیه بیان شده‌است.

آقای احمدی‌نژاد روز سه‌شنبه، ۲۸ آذر، و پس از پایان مهلت ۴۸ ساعته به قوه قضائیه برای انتشار «اسناد مربوط به محکومیت او و همکارانش» اعلام کرده بود که رئیس قوه قضائیه به دلیل «نقض مکرر قانون اساسی»، «از عدالت ساقط شده‌است» و «فاقد صلاحیت»، «فاقد مشروعیت» و «غاصب» است و باید استعفا دهد.

iraqChristians_12222017.jpgایران اینترنشنال، نشریه آمریکن اینترست در گزارشی از عراق می‌نویسد نیروهای شبه‌نظامی هوادار ایران با پیروی از استراتژی حکومت ایران در پی غلبه بر مسیحیان این کشور هستند.

در گزارش این نشریه آمده است: «در چند هفته اخیر نیروهای فدرال ارتش عراق و شبه‌نظامیان حشدالشعبی بیشتر سرزمین‌های مورد اختلافی را که کردستان عراق امیدوار بود در یک کشور مستقل به‌زیر حکومت خود دربیاورد تسخیر کرده‌اند.»

این گزارش می‌افزاید: «این سرزمین‌های مورد مناقشه شامل مناطق نینوا می‌شود که قلب جمعیت مسیحیان عراقی و اقلیت‌های گوناگونی است که در مرز شهر موصل به زندگی کشاورزی تاریخی خود ادامه می‌دهند. در هفته‌های اخیر صدها تن از مسیحیانی که به‌تازگی به محل زندگی خود که توسط کمک‌های دولت مجارستان بازسازی شده بود برگشته بودند به‌ناچار تنها با یک چمدان از لباس‌های خود از آنجا گریخته‌اند.»

در ادامه این گزارش آمده است: «تنها دخالت سریع نیروهای آمریکایی از پیشرفت این شبه‌نظامیان از تبدیل این شرایط به یک جنگ تمام‌عیار جلوگیری کرده است. اکنون پس از فرو نشستن گرد و غبار حوادث اخیر در عراق این واقعیت مشخص شده است که برای نخستین‌بار در دهه اخیر مناطق مسیحی‌نشین عراقی از حوزه حفاظت کُردهای این کشور خارج و به‌دست نیروهای ارتش و شبه‌نظامی هوادار ایران افتاده است. شبه‌نظامیان حشدالشعبی همراه با گسترش نفوذ ایران در شمال عراق، برای مسیحیان این کشور تنش و دلهره به‌همراه آورده‌اند.»


این گزارش در پایان می‌نویسد: «رهبران حکومت ایران با ضعف در ساختار قدرت عراق به نمایش توانایی‌های نظامی و سیاسی خود در این کشور دست زده‌اند و در لابلای چند دستگی و به‌هم ریختگی کشور عراق با یاری حشدالشعبی و نیروهای شبه‌نظامی دیگر قدرت خود را در این کشور تثبیت کرده‌اند.
اکنون مسیحیان عراق پس از تحمل مصائب داعش بر آنها، درست در زمانی که تلاش داشته‌اند جمعیت‌های خود را بازسازی کنند، می‌بایستی با گسترش نفوذ حکومت اسلامی ایران روبرو شوند.

واشنگتن و دولت مرکزی عراق می‌بایستی متوجه این استراتژی ایران باشند و پیش از سپردن محل زندگی تاریخی مسیحیان عراق به‌دست سیاست‌های خرابکارانه ایران از خواب غفلت بیدار شوند».

US_UN_12222017.jpgرادیو فرانسه، بعد از این که ١٢٨ کشور از آمریکا خواستند که از تصمیم خود در مورد بیت‌المقدس صرف نظر کند، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین گفت که آمریکا اعتبار خود را ازدست داده و دیگر به هیچ عنوان نخواهد توانست که برای فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها نقش میانجی را به عهده گیرد. رئیس جمهوری فرانسه نیز گفت که آمریکا خود را به حاشیه راند.

روز جمعه ٢٢ دسامبر/اول دی، محمودعباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که در پاریس با امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه دیدار داشت، اعلام کرد که در پروندۀ اسرائیل و فلسطین هیچ نوع طرح صلحی را از جانب آمریکا نخواهد پذیرفت. عباس با اشاره به تصمیم دونالد ترامپ در مورد بیت‌المقدس گفت که "آمریکا خود را بی‌اعتبار کرد... آمریکا دیگر یک میانجی قابل اطمینان نیست".

محمود عباس با انتقاد شدید از سیاست‌های آمریکا گفت: "آمریکا نمی‌تواند عقاید و موضع‌گیری‌هایش را به ضرب پول به دیگران تحمیل کند".

یک روز قبل، از ١٩٣ کشور عضو سازمان ملل متحد، ١٢٨ کشور تصمیم آمریکا را مبنی بر به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل محکوم کردند. حتی نزدیک‌ترین متحدان ایالات متحده مثل بریتانیا، فرانسه، ترکیه و عربستان سعودی هم از تصمیم ترامپ طرفداری نکردند. گذشته از خود آمریکا و اسرائیل، فقط هفت کشور به نفع واشنگتن رای دادند: گواتمالا، هندوراس، میکرونزی، پالائو، توگو، نائورو و جزایر مارشال. کشورهایی چون کانادا، استرالیا، لهستان، مجارستان و جمهوری چک نیز که از آمریکا پیروی دارند، رای ممتنع دادند.

امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه در نشست خبری مشترکش با محمود عباس گفت: "آمریکایی‌ها به حاشیه رفتند، اما ما چنین کاری نمی‌کنیم". او توضیح داد که به رسمیت شناختن یکجانبۀ کشور فلسطین نیز همان‌قدر بی‌فایده خواهد بود که تلاش اخیر آمریکا برای به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل. او تأکید کرد که فرانسه "خطای آمریکایی‌ها را تکرار نخواهد کرد".

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد که آمریکا باید منتظر شود تا موج انتقادها کمی فروکش کند و بتواند دوباره در پروندۀ اسرائیل - فلسطین ابتکار عمل را به دست گیرد. دان شاپیرو سفیر آمریکا در اسرائیلی در دوران ریاست جمهوری بارک اوباما نوشته است: "حالا آمریکا باید بر منافع استراتژیک خود متمرکز باشد". و سپس می‌پرسد: "اما استراتژی آمریکا برای پایان دادن به منازعۀ اسرائیلی - فلسطینی چیست؟"

ahmadreza_jalali_12222017.jpg

تا دیر نشده اقدام کنید

رادیو فردا - همسر احمدرضا جلالی، پزشک ایرانی که به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده، در نامه‌ای به حسن روحانی، از رئیس جمهوری خواسته است، تا دیر نشده، هیاتی بیطرف را برای بررسی «نقض حقوق شهروندی» وی توسط وزارت اطلاعات تشکیل دهد.

در نامه‌ای که ویدا مهران‌نیا، اختصاصاً برای رادیو فردا ارسال کرده، همسر احمدرضا جلالی‌زاده با اشاره به سخنان حسن روحانی درباره حقوق شهروندی نوشته است که «همچنان امید به اجرایی شدن» این وعده‌ها دارد.

ویدا مهران‌نیا می‌نویسد: «همزمان عملکرد تعدادی بازجوی وزارت اطلاعات در دولت جنابعالی در همدستی با قاضی صلواتی و صداوسیما نسبت به پخش فیلم نمایشی و ضدونقیض از همسر بی‌دفاع‌‌ام دکتر احمدرضا جلالی پزشک و متخصص بحران‌های حوادث طبیعی، حکایت دیگری از نقض آشکار حقوق شهروندی وی، کودکانمان، مادر پیر و دل‌شکسته وی و اینجانب در آن دستگاه امنیتی مهم دارد.»

در اعترافات تلویزیونی پخش شده از احمدرضا جلالی که توسط بخش ضدجاسوسی وزارت اطلاعات ایران تهیه شده، عنوان شده که او در یکی از کشورهای اروپایی توسط فردی جذب شده و برای موساد اطلاعات می‌فرستاده است.

پس از پخش این فیلم که «تیشه بر ریشه» نام داشت، احمدرضا جلالی در فایلی صوتی که منتسب به اوست می‌گوید اعترافات وی تحت فشار بوده و هیچگونه دسترسی به وکیل یا بازپرس نداشته است.

وی در این فایل صوتی می‌گوید در فیلمی که از تلویزیون پخش شده، جواب او به کسانی که خود را «عوامل خارجی» معرفی کرده‌اند، نیامده است.

zarghami_12212017.jpgمهدی نخل احمدی - شبکه بیان

چندیست از سر کنجکاوی پیگیر مواضع و صحبتهای عزت الله ضرغامی ,عضو سپاه پاسداران و رئیس سابق صدا و سیمای جمهوری اسلامی, هستم. با کمی احتیاط میشود ادعا کرد او در چند وقت اخیر سعی کرده است چرخشهای معنا داری را البته به ظاهر در صحنه ی سیاسی نظام داشته باشد. این که عرض میکنم در ظاهر به این دلیل است که برای شخصی مانند عزت الله ضرغامی که کارنامه ی پر و پیمانی از حضور در مناصب نسبتا مهم در طول نظام جمهوری اسلامی داشته است و بهره های فراوانی از این قبل برده است , بسیار بعید به نظر میرسد که بخواهد مسیر فعلی هسته ی سخت قدرت را رها کرده و عطاء آنچه بعد از این نیز میتواند به واسطه ی نزدیکی به هسته ی سخت قدرت و شخص رهبر ایران به دست آورد را به لقاء آن ببخشد و رهروی راه آزادی و حقوق شهروندی و مردم شود . اما چه میشود که ضرغامی عامدانه و برخلاف رویه ی سابق خود امروز هر از گاهی پالسهایی از آزاد اندیشی و حریت در فضای جامعه میفرسد ؟

einstein_12172017.jpgرادیو فردا - به نوشته فیگارو، سابرینا گنزالس پاسترسکی تنها ۱۴ سال داشت که به تنهایی یک هواپیمای تک موتوره ساخت و با آن بر فراز دریاچه میشیگان پرواز کرد. حالا او در سن ۲۳ سالگی، نامزد دریافت دکترای فیزیک از دانشگاه هاروارد است.

سابرینا ستاره تازه دنیای فیزیک است. فیزیکدانان برجسته‌ای چون استیون هاوکینگ به مقالات وی ارجاع داده اند. بعضی‌ تا آن حد جلو رفته‌اند که به وی لقب اینشتین تازه داده اند. او به طور مشخص به مطالعه سیاه‌چاله‌ها و مسئله زمان و فضا با تاکید بر گرانش در کوانتم فیزیک علاقه دارد.

سابرینا پاسترسکی در یک خانواده کوبایی آمریکایی در سال ۱۹۹۳ در شهر شیکاگو متولد شد. او در سال ۲۰۱۰ دیپلم دبیرستانش را گرفت و سپس به دانشگاه ام. آی. تی رفت. او دوره کارشناسی را در این دانشگاه با بالاترین معدل ممکن در سه سال به اتمام رساند و سپس برای دریافت مدرک دکترا به دانشگاه هاروارد دعوت شد. دانشگاه به او اختیار تام داده است که بدون دخالت اساتید یا مسئولین دانشگاه به طور آزاد به تحقیق بپردازد.

Gasolineدفتر سخنگوی دولت درباره اخبار مرتبط با قیمت حامل‌های انرژی اطلاعیه‌ای صادر کرد.

به گزارش ایسنا، متن این اطلاعیه به شرح زیر است:

در پی انتشار اخباری در خصوص اصلاح قیمت حامل‌های انرژی و برخی اظهارنظرهای متفاوت و مختلف در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی بدین‌وسیله اعلام می‌شود که اطلاع رسانی و اعلام رسمی هرگونه اصلاح و تغییر قیمت، زمان و چگونگی اجرای آن صرفا از طریق سخنگوی محترم دولت و دفتر ایشان انجام خواهد گرفت و سایر اظهارات و اخبار از منابع دیگر فاقد اعتبار است.

Mollanorouziبه گزارش خبرنگار ایلنا، مجید ملانوروزی (مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی) درخصوص آثار گنجینهٔ موزهٔ هنرهای معاصر تهران گفت: از روزی که موزهٔ هنرهای معاصر افتتاح شده، دفتری وجود دارد که تمام آثار موزه در آن ثبت می‌شود. هم‌چنین در دفتر وزارت ارشاد و دفتر سازمان وزارت اقتصاد و دارایی نیز تمام این اخبار منعکس شده است. زمانی اثرِ ۱۰ لته‌ایِ مائو اثر اندی وارهول را ۱۰ کار حساب می‌کردند، اما در آماری که توسط رئیس موزه اعلام شد هر ۱۰ لته، یک اثر محسوب شده است؛ چون عقیده بر این است که زیر هر ۱۰ اثر یک امضا آمده است. کار سه‌لته‌ایِ فرانسیس بیکن نیز یک اثر محسوب می‌شود و بقیهٔ کارهای چند لته‌ای نیز همین‌طور.

وی ادامه داد: ما وظیفه داریم که به نهادهای رسمی؛ مثلِ دیوان محاسابات، بازرسی کل کشور، بازرسی وزرات ارشاد و... آمار دقیق را اطلاع دهیم. شناسنامه‌سازی برای آثار موزه‌ی هنرهای معاصر کاری بسیار ضروری است. در حال حاضر، آثار ما یک کاغذ خرید دارد که حاویِ نام هنرمند، قیمت اثر در زمان خرید، شخص یا مرکزی که اثر از آن خریداری شده، کسی که اثر را تحویل گرفته و چند مورد دیگر که باید در شناسنامه قید شود. علاوه بر این، گفته می‌شود که شناسنامهٔ آثار را باید به‌روز کرد یعنی اگر مقالاتی راجع به هر کدام از آثار نوشته شده یا اینکه نمونه‌هایی از این اثر در دنیا فروخته شده باید در شناسنامه آن قید شود.

جعفرزاده ایمن‌آبادی، نماینده مجلس: والله حقوق مجلس برای نمایندگان فاجعه‌ست. من ۵ ملیون و چهارصد هزار تومان می گیرم. بعد نگید چرا یه نماینده مجلس دزد شد!

Abbas-Macron23.jpgرادیو زمانه: محمود عباس در دیدار با امانوئل مکرون اعلام کرد که پس از جانبداری آمریکا از اسرائیل در جریان به‌رسمیت شناختن بیت‌المقدس (اورشلیم) به‌عنوان پایتخت اسرائیل، فلسطین دیگر هر طرح صلحی را که آمریکا پیشنهاد کند نخواهد پذیرفت. امانوئل مکرون نیز بار دیگر بر «راه حل دو دولت» تأکید کرد و اقدام آمریکا را موجب به حاشیه رانده شدن این کشور در مذاکرات اسرائیل و فلسطین دانست.

به‌گزارش خبرگزاری فرانسه، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در فردای رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل در مورد تصمیم آمریکا درباره بیت‌المقدس (اورشلیم)، امروز جمعه ۲۲ دسامبر / یکم دی، با امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در پاریس دیدار و گفت‌وگو کرد.

در نشست خبری مشترک در کاخ الیزه، محمود عباس گفت: «ما دیگر هیچ طرح صلحی از جانب آمریکا را نخواهیم پذیرفت.»

عباس که دیدار با مایک پنس، معاون رئیس جمهوری آمریکا در سفر پیش روی این مقام آمریکایی به خاورمیانه را رد کرده است، افزود: «آمریکایی‌ها خود را ردصلاحیت کردند».

این در حالی است که آمریکا در کار آماده‌سازی طرحی برای صلح خاورمیانه است که قرار است تا بهار ۲۰۱۸ معرفی شود.

روز گذشته، پنج‌شنبه ۲۱ دسامبر/ ۳۰ آذر نشست اضطراری مجمع عمومی سازمان ملل با موضوع بررسی انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس (اورشلیم) به درخواست کشورهای ترکیه و یمن برگزار شد و از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل ۱۲۸ کشور به این قطعنامه رأی مثبت دادند، از جمله کشورهای متحد آمریکا همچون فرانسه و بریتانیا.

این قطعنامه «عمیقاً از تصمیمات اخیر در مورد وضعیت بیت‌المقدس اظهار تأسف می‌کند» و همزمان تأکید می‌کند که تنش‌های خاورمیانه تنها با مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین می‌تواند حل و فصل شود.

آمریکا پیش از رأی‌گیری مجمع عمومی سازمان ملل تهدید کرده بود که هر کشوری که به این قطعنامه رأی مثبت دهد تحت فشارهای مالی قرار خواهد گرفت.

مکرون؛ تأکید بر راه‌حل دو دولت

امانوئل مکرون در دیدار با محمود عباس گفت ایالات متحده در حال حاضر در مسئله صلح بین اسرائیل و فلسطین به «حاشیه» رانده شده. رئیس جمهور فرانسه اما به این نکته اشاره نکرد که آیا فرانسه قصد دارد نقش اصلی را در این بحران ایفا کند یا خیر.

مکرون گفت: «اگر شما خود را به حاشیه برانید و به طرفداری از یک طرف بپردازید نمی‌توانید صلح ایجاد کنید.»

این در حالی است که عباس خواهان برخورد فعال فرانسه در این زمینه شد. او گفت: «آقای رئیس‌جمهور، ما به شما اعتماد داریم، به شما احترام می‌گذاریم، از سخنان شما قدردانی می‌کنیم؛ ما از شما انتظار بسیاری داریم و امیدواریم که همکاری خوبی با هم داشته باشیم.»

مکرون هرگونه شناسایی یک‌طرفه دولت فلسطین از طرف فرانسه را رد کرد و گفت: «آیا تصمیم یک‌جانبه‌ به‌رسمیت شناختن فلسطین مؤثر است؟ فکر نمی‌کنم.» او چنین اقدامی را واکنش به تصمیم آمریکا دانست «که موجب ناآرامی در منطقه شده» و افزود: «چنین واکنشی تکرار همان خطاست.»

امانوئل مکرون تأکید کرد: «جایگزینی برای راه حل دو دولت وجود ندارد و هیچ راه حلی در مورد بیت‌المقدس نیز بدون توافق طرفین وجود ندارد.»

رئیس جمهور فرانسه قرار است سال آینده میلادی به اسرائیل و فلسطین سفر کند.

محمود عباس در بخش دیگری از سخنان خود در مورد تهدید کشورهایی که در مجمع عمومی به قطعنامه پیشنهادی ترکیه و یمن رأی مثبت دادند گفت: «ما نمی‌توانیم موضع خود در جهان را با استفاده از پول تحمیل کنیم. ما نمی‌توانیم به کشورهای دیگر پول بپردازیم و از آن‌ها بخواهیم تا موضع سیاسی مشخصی اتخاذ کنند.»

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، شامگاه چهارشنبه ۲۰ دسامبر / ۲۹ آذر در کاخ سفید مدافعان این قطعنامه را تهدید کرده و گفته بود که با آمریکا ناسپاسانه رفتار می‌کنند: «آن‌ها میلیون‌ها و حتی میلیاردها دلار دریافت می‌کنند و بعد علیه ما رأی می‌دهند. اکنون ما رأی‌گیری را زیر نظر می‌گیریم. اگر علیه ما رأی دهند ما نیز مبالغ زیادی صرفه‌جویی خواهیم کرد و برایمان اهمیتی ندارد.»

پیش از ترامپ، نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل نسبت به رأی به این قطعنامه به دیگر کشورهای عضو سازمان ملل هشدار داده بود. او در صفحه توئیتر نوشته بود آمریکا نام کشورهایی که به آن رأی مثبت می‌دهند «به‌خاطر خواهد داشت».

دونالد ترامپ چهارشنبه ۶ دسامبر / ۱۵ آذر بیت‌المقدس (اورشلیم) را به‌عنوان پایتخت اسرائیلبه‌رسمیت شناخت. این تصمیم با واکنش‌های گسترده منفی در جهان روبه‌رو شد و در مناطق فلسطینی اعتراضات خشونت‌باری در پی داشت.

تصمیم واشنگتن در مورد بیت‌المقدس (اورشلیم) و رأی‌گیری سازمان ملل در مورد آن، دیپلماسی آمریکا را به چالش کشیده است.

آمریکا طرح صلحی را که توسط جرد کوشنر، مشاور ارشد کاخ سفید در دست تهیه است برای خاورمیانه در نظر دارد. این طرح انتظار می‌رفت که در ابتدای ماه ژانویه در ابتدای ماه ژانویه ۲۰۱۸ آماده شود اما سه ماه به تأخیر افتاده است.

Ali_Sadrzadeh.jpgنامه‌ای به آقای اشکوری عزیز.

نامه‌ی سرگشاده عنوانی متناقض است. اگر نامه است که باید سربسته باشد و فقط مخاطب آن را بخواند، و یا لااقل او نخستین کسی باشد که از آن آگاه می‌شود. آن کس که نامه سرگشاده می‌نویسد از راه ناچاری است. یا مخاطب قدرتمند است و دست نایافتنی و یا این‌که از نامه آگاه است ولی به هر دلیل از پاسخ طفره می‌رود. به‌هرحال نامه‌ای باید سرگشاده باشد که محتوای‌اش دیگر شخصی نیست. و این حکایت نامه‌ی من به آقای اشکوری است. ایشان قدرتمند دست نایافتنی نیستند. برعکس من حتی یک بار افتخار مصاحبه با ایشان را داشته‌ام. رودررو ولی از طریق اسکایپ در یکی دو گردهمایی هم کوتاه سلام و تعارفی کرده‌ایم. داستان از اینجا شروع شد که من نوشته‌ای را از ایشان در سایت معتبر «زیتون» خواندم. سایتی که در آن تقریباً همه‌ی نواندیشان دینی خارج از کشور مطالب آموزنده‌ای می‌نویسند و من از آن بهره‌ها برده‌ام.

مقاله آقای اشکوری زیر عنوان «تراژدی فلسطین» به‌مناسبت موضع ابلهانه ترامپ در انتقال سفارت آمریکا به بیت‌المقدس بود. آن‌چنان که مرسوم است نقدی را که به مقاله‌ی ایشان داشتم به صورت نامه برای سایت «زیتون» فرستادم. چون تا کنون پاسخی دریافت نکرده‌ام. اکنون با اصلاحاتی آن را به سایت گویا وامی‌گذارم.



Iraj_Mesdaghi_2.jpgمدت‌هاست احمدی‌نژاد و یارانش در جدال با لاریجانی‌ و همراهانش به تاخت‌وتاز علیه یکدیگر مشغولند. هر دو دم از حقوق مردم و رعایت قانون می‌زنند اما هیچ‌یک کوچکترین قرابتی با آن‌چه ادعا می‌کنند ندارند. احمدی‌نژاد هیچ‌ اشاره‌ای به جنایاتی که صادق لاریجانی و همراهانش علیه مردم در طول هشت ساله گذشته مرتکب شده‌اند نمی‌کند چرا که خود شریک در جنایات لاریجانی است و تنها به احجاف آن‌ها علیه یاران و نزدیکان خودش می‌پردازد. لاریجانی و اطرافیانش نیز به روی خودشان نمی‌آورند که آن‌همه جنایت را به خاطر دفاع از احمدی‌نژاد مرتکب شدند و او یکی از کسانی است که با تأیید صلاحیت احمدی‌نژاد زمینه‌ را برای حضور در هرم قدرت ایجاد کرد. صادق لاریجانی و اطرافیانش جرأت نزدیک شدن به اتهامات اصلی احمدی‌نژاد و یارانش را ندارند چرا که خود در این سیاهکاری سهیم هستند و تنها به مسائل حاشیه‌ای و شخصی می‌پردازند که دست احمدی‌نژاد و اطرافیانش را برای حمله به آن‌ها باز می‌گذارد. به منظور سنجش عیار ادعاهای احمدی‌نژاد نگاهی خواهم داشت به هشت‌سال جنایت لاریجانی و اطرافیانش در قوه قضاییه.

صادق اردشیر لاریجانی در سال ۱۳۳۹ در نجف و در خانواده‌ای اصالتاً مازندرانی متولد شد. وی فرزند آیت‌الله میرزا هاشم آملی و نوه‌ی آیت‌الله سیدمحسن نبوی‌اشرفی و داماد آیت‌الله حسین وحید خراسانی است. احمد توکلی پسرخاله‌‌ و آیت‌الله حسن حسن‌زاده آملی دایی اوست.

وی پس از اخذ دیپلم به تحصیل علوم دینی نزد پدرش، وحید خراسانی، جوادی‌آملی، حسن حسن‌زاده آملی و ... پرداخت و از سال ۱۳۶۸ پس از تدریس سطح، به تدریس خارج اصول و خارج فقه پرداخت و سپس به عضویت هیأت علمی دانشگاه قم درآمد و هم‌اکنون در دانشگاه تربیت مدرس قم کلام جدید و فلسفه تطبیقی تدریس می‌کند.

وی همچنین پیش از آن‌که به ریاست قوه قضاییه برسد مدرسه «میرزا هاشم آملی» در خیابان معلم قم را اداره می‌کرد که پس از تصدی منصب قضا اسلامی، با تخریب مدرسه‌ی عتیق به جای آن مدرسه‌ای مجلل در چندین طبقه برپا کرد. او با توجه به قدرتی که داشت بدون توجه به قوانین شهرداری، مقداری از پیاده‌‌رو خیابان تنگ و باریک را نیز اشغال کرد که مشکلات بسیاری برای شهروندان قمی ایجاد کرده است.

لاریجانی همچون پدر و دیگر برادران‌اش دارای سابقه‌ی فعالیت سیاسی علیه حکومت شاه نیست. پدرش میرزا هاشم آملی جزو مخالفان خط مشی خمینی ارزیابی می‌شد. به گفته‌ی علی اصغر خدایاری از بازداشت‌شدگان حوادث پس از انتخابات ۸۸ که در دبیرستان حکیم نظامی قم (امام صادق) با صادق همکلاس بوده او کسی است که به رئیس ساواکی مدرسه بر ضد دانش‌آموزان و معلم انقلابی گزارش می‌داد.

برادران وی، محمدجواد از تئوریسین‌های جناح راست و رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه و نماینده‌‌ی اسبق این قوه در شورای سرپرستی رادیو و تلویزیون، علی، رئیس سابق رادیو و تلویزیون و رئیس دوره‌های نهم و دهم مجلس شورای اسلامی، باقر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران و فاضل، وابسته فرهنگی ایران در کانادا هستند. خواهرش همسر مصطفی محقق داماد اولین رئیس سازمان بازرسی کل کشور است.

rs.jpg

عضویت در شورای نگهبان اولین پست حکومتی

در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۸۰ خامنه‌ای به خاطر سرسپردگی‌ای که در صادق لاریجانی سراغ داشت، او را که هیچ‌ سابقه‌‌ای در نظام جمهوری اسلامی و مدیریت حوزه علمیه قم نداشت، در سن ۴۱ سالگی به جای رضا استادی به عضویت شورای نگهبان درآورد. از افتخارات لاریجانی در شورای نگهبان این است که در انتخابات دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی از نامزد‌ها تعهد می‌گرفته که مطیع ولایت فقیه و خامنه‌ای باشند و به این ترتیب جاپای خود را نزد خامنه‌ای و بیت‌رهبری سفت می‌کرد.

وی با چنین رویکردی بود که احمدی‌نژاد را به عنوان یک رجل سیاسی مدیر و مدبر و صالح برای ریاست جمهوری تشخیص داد.

ریاست دستگاه قضایی بدون کوچکترین سابقه‌ی قضایی

با چنین سابقه‌ای عجیب نبود که در ۲۴ مرداد ۱۳۸۸ و در بحبوحه‌ی سرکوب جنبش مردم، خامنه‌ای وی را به ریاست قوه قضاییه منصوب کند و از همان موقع نامش در رسانه‌‌ها به «آملی لاریجانی» تغییر کند! او که هیچ سابقه‌ی قضایی و حتی اجرایی نداشت از مدت‌ها قبل از اعلام رسمی‌ مأموریت‌اش مجبور شده بود در قوه قضاییه حاضر و ضمن کارآموزی با امور قضایی آشنا شود.

کروبی در نامه‌ای سرگشاده در مورد وی و سوابق‌اش گفت:‌

«تأسف باید خورد که جایگاه و کیفیت دستگاه قضا در این مملکت به جای آن‌که به مرور زمان سیری صعودی بیابد، سیری نزولی پیدا کرده تا بدان‌جا که امروز در راس این قوه فردی قرار گرفته است که صرفنظر از سواد علمی، نه سابقه‌ای اجرایی و قضایی در ایشان سراغ می‌توان گرفت و نه سابقه‌ای انقلابی. عجیب هم نیست. چه آن‌که زمانی که امثال این حقیر در زندان بودند جناب آیت‌الله لاریجانی در دامان مادر مکرمه‌شان به شیر خوردن مشغول بودند و به هنگام انقلاب و خون دادن نیز ایشان سرشان در درس و کتاب دبیرستان بود. » [1]

گفته می‌شد، آیت‌الله وحید‌خراسانی که میانه‌ی خوبی با خامنه‌ای ندارد و یک بار نیز با شماتت در مورد اظهار نظر او راجع به نحوه‌ی عزاداری گفت: «این غلط‌ها چیه»، [2] با تصدی این پست توسط دامادش مخالف بود.

وحیدخراسانی به شدت با مرجعیت خامنه‌ای نیز مخالف است و روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۳ در درس خارج خود در مورد کوشش‌ وی برای کسب مقام مرجعیت گفت:‌ «کار به جایی رسیده که بعضی‌ها یک جفتک می‌اندازند آیت‌الله می‌شوند، یک جفتک دیگر می‌اندازند آیت‌الله‌العظمی می‌شوند، حالا هم جفتک انداخته می‌خواهند مرجع تقلید شوند.» [3]

آیت‌الله وحید در جریان سفر پاییز ۱۳۸۹ خامنه‌ای به قم، با وجود اصرار لاریجانی و دیگر روحانیون حاضر به ملاقات با خامنه‌ای نشد. سرانجام در فروردین ۱۳۹۴ بالاخره اجازه داد خامنه‌ای به منزل وی در قم رفته و با او دیدار کند.

تبعییت محض از خامنه‌ای باعث شد که لاریجانی بتواند پله‌های ترقی را یک شبه طی کرده و بالاترین پست قضایی نظام را تصاحب کند. او پس از تصدی این مقام، تأکید کرد که قوه قضائیه و دادگاه‌ها، تابع منویات مقام معظم رهبری هستند.

پیش از لاریجانی، محمود هاشمی‌شاهرودی هم بدون کوچکترین سابقه‌ی قضایی از شورای نگهبان به قوه قضاییه نقل مکان کرده بود اما وی لااقل در حوزه‌ی علمیه قم تدریس قضا کرده بود و به خاطر کلاس‌های فقهی که برای خامنه‌ای گذاشته بود و نگارش رساله‌ی عملیه خامنه‌‌ای، به گردن وی حق داشت.

همین سابقه موجب شد تا شاهرودی در موارد اندکی با تصمیمات بیت رهبری و نماینده‌اش قاضی مرتضوی مخالفت کرده و از خود استقلال عمل نشان دهد. این اختلاف اندک و تجربه‌ای که خامنه‌ای از آن کسب کرد موجب شد تا وی کسی را به این پست برگمارد که به لحاظ خانوادگی در سرسپردگی و وفاداری امتحان پس داده باشد و از سابقه‌ی مبارزاتی، علمی، اجرایی و قضایی لازم هم برخوردار نباشد تا تمام و کمال خود را وامدار و گوش‌به فرمان او بداند.

ارتقای مقام هاشمی شاهرودی و لاریجانی، اعضای شورای نگهبان را متوجه این امر کرد که عضویت در این نهاد می‌تواند سکوی پرشی برای رسیدن به ریاست قوه قضاییه باشد؛ به همین دلیل این افراد می‌کوشند سرسپردگی هرچه بیشتر خود به خامنه‌ای را نشان دهند تا بلکه به پست‌های بالاتر برسند.

در طول سال‌های گذشته در اثر سیاست‌های تعیین شده در بیت‌رهبری، ابتدا حداد عادل، هاشمی‌شاهرودی و احمدی‌نژاد که کوچکترین سابقه‌ی مبارزاتی نداشتند و در دوران خمینی به حساب نمی‌آمدند به ریاست قوای سه‌گانه رسیدند و سپس احمدی‌‌نژاد و برادران لاریجانی اضلاع این مثلث ایران بر باد ده را تشکیل دادند. تمامی این افراد فاقد مقبولیت اجتماعی، سیاسی، مذهبی و مبارزاتی حتی در درون جناح‌های رژیم بودند و همین آن‌ها را در چشم خامنه‌ای عزیز می‌کرد. همین ویژگی معنادار را در نمایندگان خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرماندهان نیروهای مسلح و بسیج، امامان جمعه و نمایندگان رهبری در استان‌ها و شهرستان‌ها و حتی در خود گردانندگان بیت رهبری و شورای نگهبان می‌بینیم.

لاریجانی همچنین به فرمان خامنه‌ای به ریاست هیأت امنای دانشگاه امام صادق برگزیده شد که نشان‌دهنده‌ی جایگاه رفیع وی نزد بیت‌رهبری است. او همچنین عضو مجلس خبرگان رهبری در دوره‌ی سوم و چهارم و پنجم از استان مازندران است.

انتخاب همکاران از میان جنایتکارترین چهره‌ها

لاریجانی پس از تصدی ریاست قوه قضاییه با انتخاب محسنی اژه‌ای به عنوان دادستان کل کشور و سعید مرتضوی به عنوان معاون وی و ابراهیم رئیسی به عنوان معاون اولیه قوه قضاییه که چشم و گوش بیت رهبری در قوه قضاییه محسوب می‌شدند، اراده‌ی سرکوبکرانه‌ی خود و سرسپردگی‌اش به بیت رهبری را نشان داد. او همچنین با پیشنهاد پورمحمدی به عنوان وزیر دادگستری به حسن روحانی ارادت خود به جانیان و به ویژه دست‌اندرکاران کشتار ۶۷ را نشان داد.

او که خود شخصاً فاقد تجربه‌‌ی سرکوب بود در روزهای بحرانی تابستان ۱۳۸۸با انتخاب ابراهیم رئیسی، محسنی اژه‌ای و علی حلفی کمیته سه نفره قوه قضاییه برای نظارت و رسیدگی به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری را تشکیل داد و این کمیته در مورد بازداشت‌ها، دسته‌بندی دستگیرشدگان و چگونگی برخورد با آن‌ها، فرامین بیت رهبری را اجرا می‌کرد.

در فروردین ۱۳۸۹، لاریجانی در اقدامی تأمل‌برانگیز سرتیپ پاسدار محمدباقر ذوالقدر، جانشین پیشین فرمانده سپاه پاسداران و معاون ستادکل نیروهای مسلح در امور بسیج، را با حفظ سمت به عنوان معاون حفاظت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم منصوب کرد و به این ترتیب برای اولین بار در ایران، یک مقام نظامی به معاونت دستگاه قضایی رسید. وی پیشتر در راه‌اندازی سازمان «اطلاعات موازی» نقش مهمی در سرکوب مطبوعات و روزنامه‌نگاران و ... داشت.

ذوالقدر و محمدرضا نقدی در زمره‌ی سازمان‌دهندگان نیروهای لباس شخصی به ویژه انصار حزب‌الله در دهه هفتاد و در جریان سرکوب اعتراضات مردمی پس از انتخابات ۸۸ بودند. او حتی در نیمه شهریور ۱۳۸۸ در سخنانی در مشهد گفت که «کشته‌شدگان در جنگ سخت در زمره شهدا و کشته‌شدگان در جنگ نرم در زمره منفورترین‌ها هستند.»
در قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل نیز از محمدباقر ذوالقدر به عنوانی یکی از ۱۵ مقام جمهوری اسلامی که در برنامه هسته‌ای و موشکی جمهوری اسلامی نقش دارند یاد شده و از کشورهای عضو سازمان ملل خواسته شده تا آنها را مشمول تحریم ممانعت از سفر و انسداد حساب‌های مالی قرار دهند.

لاریجانی در اردیبهشت ۱۳۹۱ ذوالقدر را به عنوان معاون راهبردی قوه قضاییه منصوب کرد.

یکی از سیاه‌ترین دوره‌های قوه قضاییه

در دوران ریاست لاریجانی بر قوه قضاییه یکی از سیاه‌ترین دوره‌های این قوه بعد از دهه‌ی ۶۰ رقم زده شد و اتحادیه اروپا، طی تصمیم مورَّخ ۴ فروردین ۱۳۹۱، هفده مقام ایرانی از جمله وی را به‌دلیل نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی داشتند، از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کرد و اعلام نمود کلیه‌ی دارایی‌های این مقامات نیز در اروپا توقیف خواهد شد.

اعدام زندانیان سیاسی در دوران لاریجانی رو به فزونی گذاشت. احسان فتاحیان در آبان ۸۸ در زندان سنندج اعدام شد. اتهام وی اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت در یک گروه مسلح مخالف جمهوری اسلامی بود. او که در تیرماه ۱۳۸۷ بازداشت شده بود، در ابتدا به حبس و تبعید محکوم شد اما این حکم بعدا به اتهام محاربه، تبدیل به اعدام شد. فصیح یاسمنی نیز به اتهام همکاری با پژاک در دی ماه ۸۸ بدون اطلاع به وکیل و خانواده‌اش اعدام شد.

در اردیبهشت ۱۳۸۹ پنج زندانی سیاسی از جمله چهار زندانی سیاسی کرد، در زندان اوین اعدام شدند. محكومان «فرزاد كمانگر»، «علی حیدریان»، «فرهاد وكیلی»، «شیرین علم هولی» و «مهدی اسلامیان» نام داشتند، چهار تن از آنان، مرتبط با گروه پژاک معرفی شدند و یک نفر(مهدی اسلامیان) به مشارکت در انفجار حسینیه رهپویان وصال در شیراز متهم بود. محسن اسلامیان، برادر مهدی اسلامیان، جوان ۱۹ ساله‌‌ای بود که به اتهام دست داشتن در انفجار حسینیه رهپویان وصال در شیراز (فروردین ۸۷) همراه دو تن دیگر، به اسامی روزبه یحیی‌زاده و علی اصغر پشته در ۲۱ اردیبهشت ماه ۸۸ اعدام شده بود. در حالی که تمامی شواهد نشان می‌داد آن‌ها کوچکترین نقشی در این انفجار نداشتند. [4]

دادستانی تهران نوع همکاری مهدی اسلامیان با محسن را «تلاش برای فراری دادن» و «خارج کردن برادرش» عنوان کرد.

در ۸ بهمن ۸۸ دو تن از متهمان محاکمه‌های دسته‌جمعی پس از انتخابات به نام‌های «آرش رحمانی‌پور» و «محمدرضا علی‌زمانی» اعدام شدند. آنان در حالی که پیش از انتخابات دستگیر شده بودند به جرم شرکت در کودتای مخملی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی بازداشت و محاکمه شدند.

در دیماه و بهمن ۱۳۸۹ علی صارمی به اتهام سخنرانی یک دقیقه‌ای در خاوران، جعفر کاظمی، محمد حاج‌آقایی به اتهام هواداری از مجاهدین به همراه زهرا بهرامی شهروند ایرانی - هلندی اعدام شدند. این اعدام‌ها در سال‌های بعد هم ادامه یافت.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، در اوایل شهریور ۸۹ به نقل از یک فعال حقوق بشر در مشهد اعلام کرد در چند ماه اخیر دست کم ۳۰۰ زندانی که جرم‌شان عمدتاً فروش مواد مخدر اعلام شده است، به شکل گروهی در دسته های ۳۰ تا ۷۰ نفره و به شکل شتابزده و پنهانی در زندان وکیل‌آباد مشهد به دار آویخته و اعدام شدند. این سازمان همچنین گفت در این زندان بیش از ۲۱۰۰ متهم محکوم به اعدام وجود دارد.

بنا به گزارش نهادهای بین‌المللی مدافع حقوق بشر، در دوره پنج ساله‌ی اول مسئولیت لاریجانی، اعدام‌ها افزایش کم‌سابقه‌ای یافته و در حدود ۲۷۰۰ نفر در ایران اعدام شده‌اند. این روند در دو‌سال گذشته افزایش چشمگیری یافته است. لاریجانی همواره از مدافعان سرسخت صدور احکام اعدام بوده و در مناسبت‌های مختلف، از اجرای مجازات اعدام - حتی در خصوص برخی جرایمی که برای آن‌ها در قانون «مجازات‌های بدیل» پیش‌بینی شده یا برای «اخلال در بازار ارز»- دفاع کرده است.

بنا به اعتراف مقامات قضایی هم‌اکنون بیش از ۴۵۰۰ نفر با حکم اعدام مواجه هستند که هر لحظه این حکم می‌تواند به مورد اجرا گذاشته شود.

احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر درباره‌ی نقض حقوق‌بشر در ایران، در گزارش سالانه خود به این شورا اظهار داشت که «حداقل ۹۶۶ زندانی در سال ۲۰۱۵ در ایران اعدام شده‌اند که این بالاترین میزان اعدام در ایران طی دو دهه گذشته است. در سال ۲۰۱۴-۲۰۱۵ شانزده نوجوان در ایران اعدام شده‌اند که بیشترین میزان در ۵ سال گذشته است. با وجود این تلاش‌ها آمار اعدام نوجوانان نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه طی دو سال گذشته افزایش نیز داشته است.»

«جامعه‌ دفاع از حقوق بشر در ایران» در قطعنامه‌ای که به سی‌و نهمین کنگره‌ی فدارسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر ارائه داد ضمن تأکید بر وخامت شدید وضعیت حقوق بشر در سه سال گذشته تأکید کرد «جمهوری اسلامی ایران مقام نخست جهان را در اعدام کودکان دارد. کودکان و نوجوانان به اتهام جرایمی که گویا پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مرتکب شده‌اند، اعدام می‌شوند. دست‌کم ۷۳ نوجوان از سال ۲۰۰۵ به‌ بعد اعدام شده‌اند، از جمله چهار تن در سال ۲۰۱۵، ۱۳ تن در ۲۰۱۴، هشت تن در ۲۰۱۳، چهار تن در ۲۰۱۲، و هفت تن در ۲۰۱۱.

در دسامبر ۲۰۱۴، دست‌کم ۱۶۰ کودک محکوم به اعدام بودند. به‌طورِ معمول، متهمان نوجوان تا رسیدن به سن ۱۸ در زندان می‌مانند و پس از آن اعدام می‌شوند. با وجود این، چندین متهم پیش از رسیدن به سن ۱۸ اعدام شده‌اند.» [5]

در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۹۶ رسانه‌ها خبر از اعدام علیرضا تاجیکی دادند. حکم اعدام وی چندین بار تا مرحله اجرا پیش رفته بود. تاجیکی متهم بود در سن ۱۵ سالگی، جوانی ۱۶ ساله به نام «احسان نیساری» را پس از تجاوز به قتل رسانده است. شواهد و قرائن نشان می‌داد او نمی‌تواند قاتل بوده باشد. [6]

اعدام ۱۶ بلوچ در انتقام کشته شدن ۱۴ مرزبان ایرانی در بلوچستان در آبان ۱۳۹۲ و اعدام ۲۰ زندانی کرد اهل سنت در مردادماه ۱۳۹۵ در پاسخ به مواضع دولت عربستان علیه جمهوری اسلامی، نشانگر ماهیت سیستم‌ قضایی جمهوری اسلامی و لاریجانی رئیس آن است.

بازگرداندن شهرام امیری به کشور از طریق ارعاب و آزار و اذیت خانواده‌ی وی و استقبال رسمی از او در فرودگاه و سپس دستگیری، شکنجه و زندان چند ساله‌ی انفرادی و محکومیت به دهسال زندان و عاقبت اعدام وی در خفا، بیانگر بی‌‌عدالتی عریان و وحشی‌گری محض دستگاه قضایی تحت ریاست لاریجانی است.

اعدام محسن امیراصلانی، زندانی عقیدتی در زندان رجایی‌شهر در روز دوم مهرماه ۹۳، به دلیل اتهاماتی چون «ارائه تفسیر جدید از قرآن، توهین به حضرت یوسف و بدعت در دین» یکی از فجایع قضایی دوران لاریجانی است.

اعدام بیرحمانه‌ی ریحانه جباری که با تأیید لاریجانی صورت گرفت یکی از جنایات صورت گرفته توسط قوه قضاییه دوران وی بود. ریحانه جباری، یک مامور سابق وزارت اطلاعات را که قصد تجاوز به او داشت در تیر ۸۶ به قتل رسانده بود.

تأکید لاریجانی روی اجرای حدود اسلامی، منجر به قصاص دو چشم یک متهم شد. [7]

سهیل عربی دیگر شهروند ایرانی بود که در سال ۱۳۹۳ به اتهام «سب‌النبی و توهین به مقدسات» به اعدام محکوم شد و در آذرماه همان سال به تأیید دیوان عالی کشور نیز رسید. در نهایت، شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور، در تیرماه ۱۳۹۴ درخواست اعاده دادرسی او را پذیرفت. پیشتر روح‌الله توانا به اتهام «سب‌النبی» به اعدام محکوم شده بود.

سینا دهقان یک جوان ۲۱ ساله و محمد نوری به دلیل راه ‌اندازی یک گروه در شبکه «لاین» و به اتهام سب‌النبی به اعدام محکوم شدند و سحر الیاسی دیگر متهم پرونده به ۷ سال زندان محکوم شد و گفته می‌شود برای نوجوانی که در این پرونده بازداشت شده بود به علت صغر سن تاکنون حکمی صادر نشده و وی با قید وثیقه آزاد شده است.

بهمن ماه سال ۱۳۹۵ دیوان عالی کشور حکم اعدام سینا دهقان و محمد نوری را تأیید کرد و حکم ۷ سال زندان سحر الیاسی را به ۳ سال کاهش داد. این سه متهم همچنین در دادگاه انقلاب به اتهام توهین به رهبری به ۱۶ ماه زندان محکوم شدند. صدور احکام اعدام، صرف‌نظر از این اجرا شوند یا نشوند، نشانگر نگاه دستگاه قضایی به آزادی بیان و عقیده است.

محمدعلی طاهری، بنیانگذار «عرفان حلقه» نیز به اعدام محکوم شد. وی در سال ۱۳۸۹ توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و پس از ۶۷ روز بازجویی در بند ۲ الف (متعلق به سپاه) زندان اوین به قید وثیقه آزاد شد. او اوایل سال ۱۳۹۰ مجدداً به اتهام «ارتداد، محاربه، توهین به مقدسات، فساد فی‌الارض و سب النبی» دستگیر و زندانی شد.

آذر طاهری خواهر وی می‌گوید:‌ «پیشتر دیوانعالی آقای طاهری را تبرئه کرد اما دوباره او بازداشت و این‌بار به اعدام محکوم شد.» [8]

مرجان داوری، مترجم، به علت برگزاری کلاس و ترجمه کتاب درباره فرقه «اکنکار» بازداشت و به اتهام افساد فی‌الارض به اعدام محکوم شد.

حتی بعد از آن که محمدجواد لاریجانی در مصاحبه با تلویزیون «سی‌ان‌ان» گفت که قوانین مربوط به مجازات قاچاقچیان موارد مخدر «نیاز به اصلاح دارد» و در این حالت «۹۰ درصد از اعدام‌های ایران کم خواهد شد»، وی ضمن مخالفت با این گونه تلاش‌ها گفت:

«این حرف درست نیست، ما چه زمانی چنین گرایشی داشتیم، ... این‌که می‌گویند اعدام فایده نداشت بی‌مورد است و اگر سختگیری قوه قضائیه نبود وضع بسیار بدتری به وجود می‌آمد و مواد مخدر در عطاری‌ها هم وجود داشت. ... از دادستان‌های کل کشور می‌خواهم در اجرای احکام تعلل نکنند و پس از صدور حکم، ‌آن را اجرا کنند،‌ چراکه اجازه نداریم سه سال اجرای حکم را به تعویق بیاندازیم تا مجرم در زندان نمازخوان شود و به علت نماز خواندن او، اعدام را منتفی کرد.» [9]

با این حال مجلس شورای اسلامی با تصویب قانون جدیدی، محدودیت‌هایی در اجرای مجازات اعدام برای قاچاق مواد مخدر تصویب کرد. [10]

صدور احکام سنگین قضایی برای وب‌نگاران متهم به توهین به رهبری و مقدسات و همراهی با مجازات بدون محاکمه منتقدان حکومت از جمله حصر خانگی درازمدت موسوی و کروبی و رهنورد بدون حکم قضایی در زمره‌ی دیگر اقدامات دوران مسئولیت صادق لاریجانی بوده که منجر به حساسیت‌های گسترده داخلی و خارجی شد.

همچنین بازداشت فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر، شدت پیدا کرده‌ و وکلای بسیاری به خاطر دفاع از حقوق موکلان‌شان به زندان‌های طویل‌المدت محکوم شدند و یا کشور را ترک کردند و احکام سنگینی برای خبرنگاران و منتقدان صادر شد.

به خاطر اعمال سرکوب گسترده، ده‌ها روزنامه‌نگار ناگزیر از ترک کشور شدند و در اردیبهشت ۱۳۹۵ در حدود ۳۰ روزنامه‌نگار، نویسنده در زندان بودند؛ بعضی از آنها به عضویت در «شبکه‌ی نفوذی همکار با دولت‌های متخاصم غربی در فضای مجازی و مطبوعات کشور» متهم شدند.

در دوران لاریجانی کنشگران مدنی نیز از احضار و تهدید و سرکوب وزارت اطلاعات مصون نبوده‌اند. اعضای فعال کانون صنفی معلمان، فعالان مدنی حامی حقوق زنان و کودکان و کارگران هدف زندان و تبعید واقع شدند.

در دوران ریاست وی اقلیت‌های دینی پیرو ادیان رسمی در قانون اساسی، از جمله اهل سنت، دراویش، مسیحیان و اقلیت‌های دیگر با سرکوب شدید روبرو شدند و تعداد زیادی از پیروان آنها دستگیر و به خاطر اعتقاداتشان به حکم‌های سنگین زندان محکوم شدند. عبادت‌گاه‌های دراویش و مسلمانان اهل سنت مورد حمله قرار گرفته، به‌شدت صدمه دیده یا کامل تخریب شدند و کلیساهای مسیحیان بسته شدند.

در شهریور ۱۳۹۴در حدود ۹۰ مسیحی، دستکم پنج مسلمان درویش و شمار نامعلومی مسلمان اهل سنت در زندان بودند. تبعیض‌های ویژه علیه بهاییان در دوران لاریجانی افزایش چشمگیری یافت. دستگیری‌های خودسرانه، بستن محل کسب و کار، حمله به خانه‌ها، توقیف اموال، تخریب گورستان‌ها، ندادن اجازه‌ی دفن مردگان و محرومیت از آموزش عالی تشدید شد.

در اسفندماه ۱۳۹۴، ۸۰ تن از پیروان آئین بهایی در زندان بودند و بعضی از آن‌ها حکم‌های بلندمدت زندان را می‌گذراندند.

در دوران وی بود که اعترافات تلویزیونی دوباره به نحو بی‌سابقه‌ای باب شد و متهمان پیش از حضور در دادگاه‌ بر اساس سناریو‌ی بازجویان، با حضور دادستان و قاضی و بازجو صحنه‌ی نمایش را تمرین می‌کردند. او بیرحمی را تا آن‌جا بسط و توسعه داد که سعید حجاریان را که توسط دلدادگان رهبری ترور شده و به سختی با واکر راه می‌رود و صحبت می‌کند با حالی نزار به اعترافات تلویزیونی کشاندند و دفاعیه‌ی او را که قادر به خواندن‌اش نبود به سعید شریعتی واگذار کردند تا بخواند.

در مردادماه ۱۳۹۶ دستگاه قضایی به منظور اعمال فشار روی رسانه‌های بین‌المللی ۱۵۲ نفر از کارکنان و همکاران فعلی و پیشین بخش فارسی بی‌بی‌سی را ممنوع‌المعامله کرد. این حکم توسط دادسرای «شهیدمقدس» مستقر در زندان اوین صادر شد و به معنای مسدود کردن دارایی‌هایی است که کارکنان بی‌بی‌سی در ایران دارند و آن‌ها را از خرید و فروش املاک، مستغلات و اموال منع می‌کند.

این همه جنایت در حالی صورت گرفت که لاریجانی از پیگیری قتل دکتر عبدالرضا سودبخش مسئول پرونده پزشکی قربانیان کهریزک و دکتر رامین پوراندرجانی پزشک شاهد جنایات کهریزک که هر دو توسط ایادی مرتضوی و رادان و ... به قتل رسیدند، خودداری کرد.

مجازات وحشیانه قطع دست

در دوران لاریجانی صدور احکام وحشیانه‌ی قطع دست همچون دیگر دوره‌ها با شدت ادامه داشت. در حالی که در نهاد‌ها و بنیادهای وابسته‌ به نهادهای مذهبی، نظامی، انتظامی، سیاسی، اقتصادی و ... دزدی‌های نجومی صورت می‌گیرد همچنان سارقان خرده‌‌پا با خطر قطع عضو روبرو هستند.

محمدرضا حبیبی، دادستان عمومی و انقلاب اصفهان یک شبنه ۱۷ مهر ۱۳۹۰ خبر از اجرای حكم حد شرعی برای چهار سارق در اصفهان اجرا شد. [11]

در تاریخ ۳۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ رسانه‌ها خبر از اجرای حکم قطع ۴ انگشت دست راست یک سارق در زندان مشهد و در حضور متهمان و سارقان دیگر دادند. [12]

آبان‌ماه ۱۳۹۱ رسانه‌ها خبر از قطع دست دو متهم در یزد در ملاءعام دادند. [13]

در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۹۱ انگشتان دست راست یک سارق ۲۹ ساله در شیراز و در ملاءعام قطع شد. وی علاوه بر مجازات قطع ید به ۳ سال حبس از باب انجام سرقت های متعدد و ۹۹ ضربه شلاق به لحاظ رابطه نامشروع نیز محکوم شد.

همدستان وی نیز که در انجام سرقت ها مشارکت داشته‌اند به مجازات‌های مشابه قطع ید، حبس و شلاق محکوم شدند. [14]

دادستان انقلاب مازندران از اجرای قطع چهار انگشت یک «سارق» در روز شنبه، هفتم بهمن ماه ۱۳۹۱ در محوطه زندان ساری خبر داد. [15]

در تاریخ دوم تیرماه ۱۳۹۲ به گزارش خبرگزاری مهر، علی القاصی دادستان شیراز در یک نشست خبری گفت: «شش حکم قطع ید صادر شده که در انتظار جواب مکاتبات انجام شده با رئیس قوه قضاییه هستیم که به زودی اجرایی خواهد شد». چند ماه پیش از آن نیز انگشتان فردی به جرم سرقت در شیراز اجرا شد. [16]

در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۲ خبرگزاری مهر از صدور حکم قطع دست یک سارق در آبادان خبر داد. [17]

در تاریخ اول شهریور ۱۳۹۳ چهار انگشت دست راست یک سارق در ملاءعام در شهرستان ابرکوه استان یزد اجرا شد و تصویر وحشتناک دست بریده‌ی وی در رسانه‌ها انتشار یافت.

محمدرضا حبیبی، دادستان پیشین اصفهان در مراسم تودیع خود در روز یک شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ گفت: «طی یک سال گذشته پنج فقره قطع ید به‌عنوان حد شرعی از سارقان باسابقه در زندان اجرا شده است».

حبیبی افزود خبر قطع دست این پنج نفر «به دلیل دشمنی‌های بیرونی رسانه‌ای نشده است.» [18]

سال‌هاست اتحادیه‌ی اروپا محمدرضا حبیبی را از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم کرده اما این تصمیم باعث افتخار حبیبی‌ است و می‌گوید: «من از این اقدام اتحادیه‌ی اروپا بسیار خوشحالم، چرا که اجرای احکام شرع منور و عمل به مقررات انقلاب اسلامی مرا در لیست معاندین و کفار اسلام قرار داده و من به حکم اسلام عمل کرده‌ام».[19] او هم‌اکنون دادستان استان یزد است.

به گزارش روزنامه خراسان، در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۹۴ حکم قطع دست دو سارق با حضور مقامات قضایی اجرای احکام دادسرای مشهد در زندان مرکزی این شهر به اجرا درآمد. [20]

در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ رسانه‌ها خبر از قطع دست راست و پای چپ دو سارق مسلح به اتهام محاربه در مشهد دادند. حکم صادره در زندان مرکزی مشهد اجرا شد. [21]

در آذرماه ۱۳۹۴ رسانه‌ها خبر از اجرای یک حکم قطع دست در شیراز با انتشار تصاویر آن دادند. [22]

شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران روز شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۹۵ سه نفر که دو تن از آنها برادر بودند را به اتهام سرقت به «قطع دست، رد مال و ۳ سال زندان» محکوم کردند. [23]

۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ رسانه‌ها خبر از قطع انگشتان یک سارق در زندان مشهد و در حضور دیگر زندانیان دادند.

در تاریخ ۱۴ تیرماه ۱۳۹۶ شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران، به ریاست قاضی حسین اصغرزاده، برای یک سارق، حکم قطع دست صادر کرد. [24]

در تیرماه ۱۳۹۶ دادستان تهران برای ۵ جوان متهم به سرقت حکم قطع دست صادر کرد این در حالی است که شاکیان این متهمان مخالف قطع دست بودند و خواسته‌شان بازپس‌گیری اموال‌شان بود. [25]

در شهریور ۱۳۹۶ رسانه‌ها خبر از صدور قطع انگشت دو مرد به خاطر سرقت از یک کالباس فروشی و یک منزل دادند. [26]

۳۰ شهریور ۱۳۹۶ رسانه‌ها خبر از قطع دست ۳ سارق در زندان مرکزی قم دادند. [27]

موج دستگیری فعالان صنفی

در دوران لاریجانی احضار و بازداشت فعالان اجتماعی گسترش بی‌سابقه‌ای یافت و دامنه‌ی آن در سال ۱۳۹۶ با بالاگرفتن موج خواسته‌های اعتراضی اقشار مختلف مردم افزایش یافت.

از آن‌جایی که نظام اسلامی قادر به برآوردن خواست‌های اقشار معترض نیست، از طریق تشدید آزار کسانی که در بند بودند و بازداشت فعالانی که در بیرون زندان بسر می‌بردند دست به انتقام‌جویی زد. و به این ترتیب نظام اسلامی در برابر موج اعتراضات کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان با دستگیری فعالان اجتماعی از آنان انتقامجویی کرد.

سه‌شنبه ۴ مهر ۱۳۹۶مظفر صالح‌نیا عضو هیأت مدیره در محل کارش در سنندج دستگیر شد. در همین روز دادستانی با ارسال ابلاغیه‌ای به وثیقه‌گذار جعفر عظیم زاده دبیر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران ، را زیر فشار گذاشت تا طی ۱۰ روز خود را به دادستانی معرفی کند. رضا شهابی عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه پیشتر به همین شیوه بازداشت شده بود. مختار اسدی عضو کانون صفنی معلمان ۲۷ شهریور به همین روش در کردستان احضار و در دادسرای «شهید مقدس» تهران بازداشت شد. محمود بهشتی لنگرودی سخنگوی کانون صنفی معلمان به همین شیوه بازداشت شد. اسماعیل عبدی دیگر عضو کانون صنفی معلمان ۵ مرداد ۱۳۹۶ بازداشت شد. به این‌ها باید علی نجاتی عضو هیات مدیره سندیکای نیشکر هفت‌تپه را افزود که دادگاه انقلاب اندیمشک ۲ شهریور حکم جلب او را صادر کرده است، و واله زمانی عضو سندیکای کارگران نقاش استان البرز که ٢٢شهریور در تجمع حمایت از زندانیان اعتصابی گوهر دشت بازداشت شد. [28]

دستگیری این فعالان همزمان با موج اعتراضات کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان با خواست پرداخت مزد و حقوق عقب‌افتاده، خواست امنیت شغلی و مستمری بالای خط فقر صورت گرفت. انتقامجویی از فعالان اجتماعی با آزار اطرافیان آنان همراه بود. دستگاه قضایی به شیوه ابداعی اعمال فشار بر وثیقه‌گذاران اقوام، دوستان یا آشنایان این فعالان را هم در مجازات سهیم می‌کند.

همچنین در طول سال‌های گذشته رسول بداغی با ۳۰ سال سابقه حرفه‌ای در آموزش و پرورش منطقه اسلامشهر و عضویت در هیات مدیره کانون صنفی معلمان، به جرم فعالیت صنفی، چندسالی را در زندان به سر برد. بداغی بعد از جریان انتخابات سال ۱۳۸۸، هم بازداشت و به زندان منتقل و هم از آموزش و پرورش اخراج شده و حقوقش را نیز قطع کردند.

وی به اتهام «تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت ملی» توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت اجتماعی محکوم شد. او در اعتراض به سیاسی کردن پرونده فعالیت‌های صنفی خود بارها دست به اعتصاب غذا زد و سرانجام بعد از یک دوره طولانی مدت حبس، در اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ آزاد شد.

علی پورسلیمان، دبیر منطقه ۹ تهران و نویسنده وبلاگ «سخن معلم» هم چند سالی را به علت فعالیت‌های صنفی در زندان گذرانده است. او که مسئول تشکیلات و برنامه ریزی سازمان معلمان ایران بود، هنگام بازداشت، با ضرب و شتم به بازداشتگاه منتقل و شدت جراحات وارده باعث شد بلافاصله بعد از بازداشت، به بیمارستان «خاتم الانبیا» منتقل شود.

سیدمحمود باقری، معلم بازنشسته فیزیک و از اعضای هیأت مدیره کانون صنفی معلمان، از رزمندگان دوران جنگ بوده و نزدیک به ۳۰ سال سابقه تدریس دارد. باقری هم به جرم فعالیت‌های صنفی و با اتهام رسمی «تبلیغ علیه نظام و تجمع به قصد بر هم زدن امنیت کشور»، بارها طعم بازجویی و انفرادی‌های طولانی مدت را چشیده است. در نهایت او را به شش سال حبس تعزیری و سه سال و شش ماه حبس تعلیقی محکوم کردند که سال گذشته مشمول عفو شد و حبس او به چهار سال و هشت ماه کاهش پیدا کرد. باقری با اتمام محکومیتش، از زندان آزاد شد.

«بهلولی» از فعالان صنفی مستقل و «محمدرضا نیک‌نژاد»، از اعضای هیأت مدیره کانون صنفی معلمان هم جزو فهرست معلمانی هستند که تجربه زندان داشته‌اند. [29]

حمایت از کشتار ۶۷

پس از انتشار فایل صوتی مربوط به دیدار اعضای هیأت کشتار زندانیان سیاسی با آیت‌الله منتظری، صادق لاریجانی، در واکنش به آن، ضمن تأیید این قتل‌عام بیرحمانه، گفت:

«آن‌چه از احکام دادگاه‌ها بر حسب موازین شرعی و قوانین انجام شده است قابل خدشه نیست و حکم گروه‌های محارب کاملاً آشکار است اما متاسفانه برخی‌ها راه را کج می‌روند و اکنون حرف‌های عجیب و غریبی می‌زنند و ادعای پوزش‌خواهی از کسانی دارند که فرزندان‌شان در طول سال‌های متمادی انسان‌های شریف این کشور را به خاک و خون کشیدند.» [30]

برخورد دادگاه ویژه روحانیت با احمد منتظری پس از انتشار فایل صوتی احمد دیدار آیت‌الله منتظری با اعضای هیأت کشتار ۶۷ و حکم صادره توسط این دادگاه، به صورت عریانی ماهیت دستگاه قضایی را برملا می‌کند.

احمد منتظری می‌گوید:‌

«دادگاهی که مرا محاکمه کرد قاضی محترمی داشت و صحبت کردیم و از جواب‌هایی که می‌دادم من فکر کردم قانع شده و برائت می‌دهد. اعلام حکم که طول کشید گفتم شاید برائت است و نمی‌خواهند بگویند. ولی ظاهراً حکم از جای دیگری دیکته شده والا آن قاضی با آن خصوصیات نمی‌توانست چنین حکمی بدهد.»

وی در مورد ماهیت حکم صادره و هدف آن می‌گوید:

«بیشتر می‌خواهند فشار باشد که فایل‌های بعدی منتشر نشود. وگرنه ما یک فایل منتشر کرده‌ایم گفته‌اند هم اقدام علیه امنیت ملی است هم افشای اسناد است. مثل اینکه یک نفر مثلاً بگویند هم فلان آدم را کشته، هم چاقو حمل کرده، هم چاقو کشی کرده. خیلی عجیب است. وکلا و حقوق دان‌هایی که می‌بینند این حکم را خیلی برای‌شان مسخره است.»

در حکم صادره برای احمد منتظری به شکل کاملاُ غیرحقوقی و غیرقانونی آمده است «ارزش و حرمت خون برادر شهیدش و با عنایت به سن و سال و وضعیت خاص وى و فقدان سابقه محکومیت کیفرى» باعث کاهش حکم ۲۱ سال زندان به ۶ سال و تعلیق خلع لباس روحانیت به مدت سه سال برای احمد منتظری شده است. [31]

پس از دستگیری احمد منتظری، خامنه‌ای در پی فشار مراجع تقلید مجبور به آزادی وی‌ شد.

مختومه کردن پرونده‌‌های تجاوز جنسی به کودکان

یکی از بزرگترین افتضاحات قوه‌ قضاییه در دوران صادق لاریجانی مختومه کردن پرونده‌ی سوءاستفاده جنسی از کودکان و نوجوانان توسط سعید طوسی قاری قرآن نمونه کشور است. هرچند لاریجانی به دروغ مطرح کرد که او چنین کاری نکرده است اما قربانیان این پرونده در گفتگو با «رادیو فردا» با ارائه‌ی اسناد و شواهدی ادعای لاریجانی را رد کردند. [32] لاریجانی همچنین در اظهار‌نظری حیرت‌آور مدعی شد نوجوانانی که به منظور تظلم‌خواهی به بیان فجایعی که از سرگذرانده‌اند برآمده‌اند به عنوان معاونت در جرم می‌بایستی مورد پیگرد حقوقی قرار گیرند.

پیش از این نیز در جریان تجاوز یک ناظم حزب‌اللهی به حداقل ۶ کودک دبستانی ۸ تا ۱۱ ساله، دستگاه قضایی همه‌ی کوشش خود صرف جلوگیری از مجازات نامبرده و پنهان‌کاری کرد.

مظفر الوندی یکی از پاسداران جنایتکار اوین در دهه‌ی ۶۰ که در در سمت «دبیر مرجع ملی حقوق کودک» و مؤسس «واحد حقوق بشر» وزارت دادگستری خدمت می‌کند در این باره گفت:‌

«من اعتقاد دارم که تمامی این موارد به زور نبوده و در برخی موارد، گرایشی دو طرفه بوده‌ است. متأسفانه در هر مکانی که به صورت متمرکز از کودکان نگهداری می‌شود، احتمال وقوع چنین اتفاقاتی نیز وجود دارد و این یک مسأله جهانی است. میزان فراگیری این گونه موارد در کشور برای ما مشخص نیست... از نظر علمی نیز برخی بر این باورند که ‌این کشش‌ها و گرایش‌ها‌ در برخی مقاطع سنی دو طرفه است. من نیز بر این باورم، همه این موارد به زور نبوده و گاه این گرایش، دو طرفه بوده است؛ بنابراین، باید زمینه این گونه گرایش‌ها از بین برود؛ فضاهای مجازی و ماهواره ‌روی کودکان تأثیر می‌گذارند‌ و به نظر می‌آید ‌کارهای فرهنگی و آموزش می‌تواند کارآمدتر از اقدامات قضایی در این زمینه باشد.» [33]

اخبار مربوط به تجاوز جنسی به کودکان و نوجوانان در باشگاه‌های ورزشی بارها در رسانه‌های دولتی مطرح شد اما هیچ‌گاه مورد رسیدگی قضایی قرار نگرفت.

عدم رسیدگی به پرونده‌ی اسید پاشی

از مهرماه ۱۳۹۳ تا کنون قوه قضاییه تحت فرمان لاریجانی به همراه دستگاه امنیتی همه‌ی کوشش خود را به کار برده‌‌اند تا مبادا عاملان اسیدپاشی روی دختران جوان در اصفهان که بر اساس فرامین امام جمعه این شهر دست به این اعمال جنایتکارانه زده‌ بودند، دستگیر و به مجازات برسند. لاریجانی و نیروهای تحت امر او هر از چندگاهی با دادن وعده و وعید‌های گوناگون و انتشار اخبار جعلی مبنی بر دستگیری عاملان و .... خبر از محاکمه‌ی عاملان این جنایت داده‌‌اند که جملگی چنانچه پیش‌بینی می‌شد غیرواقعی بوده است. او بهتر از هرکس عاملان اسید‌پاشی را می‌شناسد. دلیل اصلی دستگیر نشدن آن‌ها نیز شناخت کامل دستگاه قضایی از ماهیت و وابستگی آن‌هاست.

عدم رسیدگی به پرونده‌ی قتل متخصصان هسته‌ای

در دوران لاریجانی متخصصان هسته‌ای کشور توسط دستگاه امنیتی به قتل رسیدند. لاریجانی بارها از دستگیری مأموران موساد و اسرائیل و سرویس‌های خارجی درگیر در ترور متخصصان هسته‌ای خبر داد. با آن که ۱۴ بیگناه را به اعترافات تلویزیونی وادار کردند، اما با روی‌کار آمدن دولت روحانی، لاریجانی مجبور به آزادی کلیه آن‌ها شد. اما پیشتر مجید جمالی فشی را که به خاطر پناه‌بردن به سفارت آمریکا در باکو دستگیر شده بود به اتهام قتل مسعود علی‌محمدی به دار آویخت. [34]

دو نمونه رسیدگی قضایی در نظام اسلامی

سیر پرونده‌ی قضایی عباس غفاری جن‌گیر دولت احمدی‌نژاد، ماهیت دستگاه قضایی تحت نظارت لاریجانی را نیز مشخص می‌کند.

او در اردیبهشت ۱۳۹۰ توسط سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با هیاهوی بسیار به همراه علی یعقوبی دستگیر شد. اتهام این دو ارتباط‌گیری با اجنه، طلسم احمدی‌نژاد و ... عنوان شد. رسانه‌های دولتی شایعات زیادی در مورد قدرت وی که ناشی از خوردن مدفوع خودش و همچنین توهین به قرآن و رابطه نامشروع با زنان شوهر دار و ... ناشی شده، انتشار دادند. رسانه‌های دولتی ابتدا از حکم اعدام وی خبر دادند و سپس این حکم به هشت سال زندان تقلیل یافت ولی پس از تحمل دو سال زندان، آزاد شد. گفته می‌شد شاهرودی از مریدان او بوده و وی رابطه‌ی نزدیکی با برادران لاریجانی داشت. در محافل درونی رژیم آزادی وی از زندان به منظور طلسم دشمنان بشار اسد و پیروزی نیروهای رژیم در سوریه و همچنین نوشتن دعا توسط او و انداختن آن در سدها و منابع آبی کشور اعلام شد.

همچنین صدور حکم اعدام و سنگسار برای حجت‌الاسلام مجید جعفری تبار و همسرش مینا (فاطمه) مناقب یکی دیگر از شاهکارهای قضایی قوه تحت امر لاریجانی است. او مراجعان زیادی داشت و به وسیله‌ی ۱۳۲ خط تلفنی به استخاره و پاسخگویی به مراجعانش مشغول بود. مسئولان اطلاعاتی و امنیتی و قضایی به گونه‌ای از او به عنوان «شیخ‌ استخاره» یاد می‌کنند که گویا بر اساس اعتقادات آنان گناه کبیره‌ای را مرتکب شده است. این دو از نوادگان آیت‌الله صدوقی نماینده‌ی خمینی و امام جمعه‌ی یزد هستند. پدر مینا مناقب، ابوالقاسم مناقب امام جمعه موقت یزد بود که در فروردین ۱۳۸۸ درگذشت. مجید جعفری‌تبار که اولین کتاب منتشر شده‌اش درباره‌‌ی اثبات خدا و اعتقادات شیعه است در دادسرای ویژه روحانیت با اتهاماتی از قبیل ارتداد، مرید و مراد بازی، اتهامات مالی، ارتباط با اجنه و ادعای رابطه با امام زمان روبرو شد. [35]

و یا دفاع حجت‌الاسلام محمدرضا نکونام از اینترنت و استفاده مطلوب از آن به دستگیری و محکومیت او به ۵ سال زندان منجر شد.

سلطه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بر قوه قضائیه

سلطه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی بر قوه قضائیه و قضات از شاخص‌های دوره ریاست صادق لاریجانی بر قوه قضاییه است.

ابوالفضل قدیانی یکی از بنیانگذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خطاب به او نوشت:

«بار‌ها و بار‌ها برخوردهای کثیف برخی از بازجویان فاسدالاخلاق سپاه و وزارت اطلاعات که متاسفانه امروز حاکم بر قضات بی‌اراده‌ی دادگاه‌های سیاسی نیز هستند با خانواده‌های مظلوم زندانیان سیاسی بیان شده و حتماً شما هم شنیده و مطلع شده‌اید ولی هیچ ترتیب اثری به آن‌ها نداده‌اید. آخرین مورد این اقدامات بوسیله یکی از بازجویان فاسد اطلاعات سپاه با نام مستعار «اوسط» انجام شده است. ... من به عنوان یک زندانی سیاسی در رژیم گذشته اعلام می‌کنم این برخوردهای مورد حمایت شما روی ساواک شاه مخلوع را با تمام مفاسد و شکنجه گری‌هایش سفید کرده است. در آن رژیم علیرغم همه مفاسد و ظلم‌هایش حرمت خانواده‌های زندانیان رعایت می‌شد و هیچ مشکلی برای همسر و فرزندان زندانیان سیاسی ایجاد نمی‌شد. متأسفانه این ننگ ابدی برای این نظام استبداد دینی است که برای رسیدن به اهداف خود استفاده هر وسیله‌ی غیرانسانی را مجاز می‌شمارد و هر آزار و اذیت و فشاری را بر خانواده‌های زندانیان سیاسی مجاز می‌شمارد که اوج سقوط اخلاقی و انسانی صاحبان قدرت را نشان می‌دهد. [36]

حمله‌ی نیروهایی امنیتی به زندانیان و حوادث بند ۳۵۰ زندان اوین یکی از موارد شاخص دوران ریاست وی بر قوه قضاییه است.

خانواده‌های زندانیان سیاسی بارها به قوه قضائیه نسبت به بازداشت‌های خلاف قانون، برخوردهای غیرانسانی بازجوها در زندان و احکام ظالمانه‌ اعتراض کردند اما هیچ‌یک مورد رسیدگی قرار نگرفت و هر بار لاریجانی مدعی شد که کشورهای غربی می‌بایستی حقوق بشر را از جمهوری اسلامی یاد‌بگیرند.

مصونیت قضایی برادران

پرونده‌ی زمین‌خواری و سوءاستفاده‌های مالی هنگفت محمد جواد برادر بزرگتر صادق که معاونت حقوق بشر وی را نیز یدک می‌کشد و همچنین پرونده فاضل برادر کوچکتر وی که در گفتگو با سعید مرتضوی به دنبال دادن رشوه و ... بود با نفوذ رئیس دستگاه قضایی پیگیری نشد. وی در پاسخ به ادعاهای احمدی‌نژاد مدعی شد که در ارتباط با فاضل خلاف قانونی صورت نگرفته است و محسنی‌اژه‌ای و جعفری‌دولت‌آبادی را نیز به شهادت طلبید و مدعی شد آن‌ها پرونده را رسیدگی کرده‌‌اند!

و در ارتباط با پرونده‌ی زمین‌خواری برادر بزرگترش محمدجواد نیز مدعی شد که دادگاه در بعضی موارد حق را به او داده و به نفع وی رأی صادر کرده است.

احمدی‌نژاد پس از بالا گرفتن دعوایش با برادران لاریجانی اسناد متعددی از زمین‌خواری محمدجواد لاریجانی و صادق لاریجانی را انتشار داد:

«به تازگی پوشه‌ای محتوی ۱۲ برگه از اسناد محرمانه دولتی به امضای اشخاص مختلفی مانند محمدجواد لاریجانی، وحید، دستیار ویژه بیت رهبری، محمدرضا اصغری، مدیرکل حراست وزارت جهادکشاورزی، مهندس اسکندری، وزیر جهادکشوری دولت نهم و... به دست بامداد خبر رسیده و بامداد خبر بنا بر رسالت خبری خود اقدام به انتشار این پرونده کرده است....

از مهم‌ترین عناوینی که در نامه‌های ذکر شده است می‌توان به تصرف بیش از ۳۴۲ هکتار اراضی ملی در حاشیه ورامین، حفر چندین حلقه چاه غی مجاز در این منطقه، نگه داری بیش از ۹۰۰ راس گوسفند و ۲۰۰ نفر شتر به صورت غیرقانونی در دامداری‌های احداث شده در اراضی تصرفی توسط محمدجواد لاریجانی اشاره کرد.(اسناد شماره ۵،۶ و ۷)

از سوی دیگر محمدجواد لاریجانی در نامه‌های متعددی به مسئولین وقت از جمله وزیر جهادکشاورزی سعی در آزادسازی و ثبت سند این اراضی دارد. این در حالی است که براساس اسناد منتشر شده محمدجواد لاریجانی چندین بار مورد پیگرد قضایی قرار گرفته است اما در تمامی پرونده‌ها و با وجود ادله لازم، عدم پیگرد صادر یا پرونده مفتوح‌‌ رها شده است.(اسناد شماره ۱ و ۳)

در برگه‌ی دیگری نیز به تصرف اراضی حومه ورامین توسط آیت‌الله صادق لاریجانی اشاره شده است، که در آن زمان عضو شورای نگهبان بوده و هم اکنون ریاست قوه قضاییه را بر عهده دارد.(اسناد شماره ۱۰ و ۱۱)» [37]

در فیلم دیدار فاضل لاریجانی و سعید مرتضوی که توسط احمدی‌نژاد در مجلس شورای اسلامی پخش شد صدای فاضل لاریجانی به گوش می‌رسید که با توقع دریافت رشوه از بابک زنجانی، از سعید مرتضوی می‌خواست او را به آقای زنجانی وصل کند و تأکید داشت می‌تواند برخی مشکلات قضایی را از طریق «اخوی» حل کند.

در بخشی دیگر از این فیلم، صدای فاضل لاریجانی شنیده می‌شد که نحوه کمک خود به حل مشکل قضایی یک سرمایه دار دیگر -غیر از بابک زنجانی- را توضیح می‌داد.

ادعای وی، شامل جملات زیر بود: «مشکلاتی هم با قوه قضاییه داشت، چند حکم اجرایی برایش آمده بود و مفاسد اقتصادی که چرا پول بانک را پرداخت نمی‌کنی، برایش مهلت گرفتم. دیگر کاری بهش نداشتند. رفتم پیش اخوی و دستورش را گرفتم. فاضل لاریجانی در پاسخ به این سوال سعید مرتضوی که «شما این اعتبار را دارید که از اخوی دستور بگیرید؟» گفت: «بله، این‌ها را کمک کردیم و حتی در یک جلسه نیز اخوی این شخص را دید البته از این زاویه که گفتم من با ایشان کار می‌کنم می‌دانم زحمت می‌کشد و ۱۰ یا ۱۵ طرح دارد بیچاره. خوب، اخوی دستور دادند مشکلاتش حل شود.» [38]

عدم رسیدگی جدی به پرونده‌های فساد مالی و کینه‌جویی شخصی

در دوران وی پرونده‌های فساد مالی نیز کم نبودند. پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی که با فراری دادن خاوری و اعدام بیرحمانه‌ی و فراقضایی مه‌آفرید خسروی سر و ته آن را بهم آوردند و یا پرونده‌ی اختلاس در بیمه ایران و بابک زنجانی و شرکت پدیده خراسان و سپرده گذاری ثامن‌الحجج و ... نمونه‌هایی جنجالی از این دست بودند که باعث شد مردم شعار دهند : «شعار هر ایرانی، عزل دو لاریجانی».

پس از صدور حکم اعدام برای بابک زنجانی وی در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دادستان تهران جعفری دولت‌آبادی گفت:

«جز شما و خدا کسی نمی‌داند که شما تلافی فاضل لاریجانی را بر سر اینجانب و دوستانم در آوردید».[39]

افتضاحات به عمل آمده در پرونده کهریزک و فراری‌دادن متهمان اصلی پرونده از جمله سردار رادان و حسین فدایی و ... و سرگردانی هشت‌ساله‌ی پرونده‌ی سعید مرتضوی و صدور حکم دو ساله برای او آن‌هم بعد از هشت سال فشار مستمر عبدالحسین روح‌الامینی که از نفوذ زیادی در نظام اسلامی برخوردار است یکی از شاهکار‌های قوه قضاییه بود. همین حکم هم به خاطر همراهی مرتضوی با احمدی‌نژاد در جریان فیلم‌برداری از فساد فاضل لاریجانی صادر شد.

سعید مرتضوی همچنین از اتهامات مربوط به سوءاستفاده مالی و فساد در پرونده تأمین اجتماعی و سؤالات کنکور و ... تبرئه شد و از رسیدگی کامل و دقیق به پرونده‌های مذکور ممانعت به عمل آمد.

پرونده‌ای بسیار بزرگ و قطور از فساد و غارت اموال عمومی توسط مرتضوی، محدود به چند نام مثل «بابک زنجانی» و چک‌های او تقلیل یافت و موارد متعددی همچون خیانت، جعل، اختلاس و سوءاستفاده و اهمال‌های شمرده شده در این پرونده و لزوم احقاق حق و حقوق صاحبان اصلی تأمین اجتماعی یعنی بیمه‌شدگان به فراموشی سپرده شد.

به تعبیر رسانه‌های دولتی «از کوه یخ فساد در سازمان تأمین اجتماعی، تنها نوک بیرونی و عینی آن مورد توجه قرار گرفته و بدنه عظیمی که شاهد فسادی سازمان‌یافته در این نهاد عمومی کشور بود، مورد توجه قرار نگرفت». [40]

از طرف «بیت رهبری» به سازمان بازرسی کل کشور دستور داده شده که پرونده‌های مربوط به اختلاس مدیران دولت احمدی‌نژاد علنی نشوند و چنانچه ناگزیر از رسیدگی شدند، سعی کنند با احضار مدیران متخلف، تا آنجا که امکان دارد با توافق، اموال حیف و میل‌شده را به خزانه دولت برگردانند و پرونده را مختومه کنند تا کار به قوه قضائیه و سطح عمومی کشیده نشود.

قوه قضاییه به دستور خامنه‌ای، سروته فساد و اختلاس ۲۷ هزار میلیاردی بنیاد «تعاون» نیروی انتظامی را با استعفای محترمانه اسماعیل احمدی‌مقدم فرمانده این نیرو هم آورد.

لاریجانی یکی از مخالفان سرسخت افشای فساد مالی در جناح اصول‌گرا و دستگاه قضایی است. او که در درگیری‌های جناحی به همراه خامنه‌ای و بیت رهبری و ائمه جمعه و فرماندهان سپاه و ... به دفعات از افشاگری در مورد فیش‌های حقوقی مربوط به قوه مجریه و مسئولان بانکی و بیمه حمایت می‌کرد، هنگامی که موضوع به روشنگری در مورد فساد درون «تعزیرات حکومتی» کشیده شده دستور فیلتر شدن خبرگزاری موج را داد و زمانی که فساد شهرداری تهران از پرده بیرون افتاد به دادستان کل کشور دستور داد وارد ماجرا شده و کسانی که خبر را انتشار داده بودند گوشمالی دهد. بر همین اساس خبرگزاری دولتی برنا و چند سایت خبری از جمله پویش، ۹ صبح ، پرشین خودرو و ... به خاطر انتشار صحبت عضو شورای شهر در نشست علنی این شورا فیلتر شدند.

پیشتر سایت معماری نیوز نیز به خاطر انتشار گزارش محرمانه سازمان بازرسی کل کشور در مورد فساد در شهرداری تهران از دسترس خارج شد. این وب سایت، با انتشار نامه‌ای از سازمان بازرسی کل کشور در گزارشی، شهرداری تهران را متهم به «ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری» و تضییع اموال عمومی به مبلغ ٢٢٠٠ میلیارد تومان کرده بود.

گزارش «معماری نیوز»، شهرداری تهران را متهم به واگذاری زمین‌هایی در مناطق شمالی تهران با ۵۰ درصد تخفیف به بیش از ١۵٠ مدیر ارشد در شهرداری تهران، نمایندگان مجلس، اعضای شورای شهر تهران، دو خبرنگار صدا و سیما و تعدادی از افراد حقیقی و بدون مسئولیت کرده است. اگرچه سازمان بازرسی کل کشور وجود چنین نامه‌ای را تکذیب نکرد، اما آن را «محرمانه» خواند و اعلام کرد که این نامه «نتیجه نهایی» نبوده است. قوه قضاییه تحت‌نظر لاریجانی به جای رسیدگی به فساد قالیباف و شهرداری در پرونده «املاک نجومی»، یاشار سلطانی مدیر مسئول وبگاه «معماری نیوز» را بازداشت و به زندان انداخت. اولین‌بار نام یاشار سلطانی بعد از مطرح کردن عروسی دختر قالیباف در لویزان مطرح شد.

کینه‌ی لاریجانی از یاشار سلطانی برمی‌گردد به انتشار اسنادی که وی پیشتر در رابطه با تخلفات در تعاونی‌های مسکن دو قوه قضائیه و مقننه انتشار داده بود. دستگیری او فرصت مناسبی بود تا در پوشش آن، تخلفات تعاونی مرتبط به صادق لاریجانی با بیش از پنج هزار عضو و تعاونی مرتبط با علی لاریجانی با حدود ۴۵۰ عضو و برخی چهره‌های حقیقی صاحب نفوذ در محاق قرار‌گیرد. [41]

۶۳ حساب بانکی و سابقه‌ی آن

در آبان‌ماه ۱۳۹۵ وجود ۶۳ حساب شخصی به نام صادق‌ لاریجانی یک بار دیگر توجهات را نسبت به بی‌قانونی در کشور که سابقه‌ای ۲۱ساله داشت جلب کرد. این دسته حساب‌ها که با اجازه‌ی خامنه‌ای در دوران محمد یزدی افتتاح شدند، دست رئیس قوه قضاییه را باز می‌گذارد که از سپرده‌‌های مردم در قوه قضاییه سود‌بانکی گرفته و به تشخیص خود بدون آن که به دیوان محاسبات و یا دولت یا مجلس و نهاد‌های نظارتی پاسخگو باشد خرج کند.

اولین بار محسن نوربخش در نامه‌ای به خاتمی در سال ۱۳۷۷ از وجود حساب‌های بانکی به نام علی‌ رازینی خبر داد. خامنه‌ای بدون اطلاع دولت و بانک مرکزی این اجازه را در سال ۱۳۷۴به قوه قضاییه داده بود.

در دوران خاتمی هیچ‌کدام از مقام‌های قضایی به ویژه شیخ‌محمد یزدی، رئیس وقت قوه قضاییه حاضر به پاسخگویی نشد و محمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت، دستور تشکیل کمیته‌ای ویژه برای رسیدگی به ماجرا را «با حفظ آبروی افراد» صادر کرد. اما نه تکلیف‌ حساب‌ها مشخص شد و نه دیگر خبری از این کمیته به بیرون درز کرد. بعد از گذشت ۱۸ سال تعداد پنج حساب بانکی به نام رازینی و ۳۰ هزار فقره سرمایه‌گذاری وی، با سود ۱.۵ میلیارد تومان، به ۶۳ حساب بانکی به نام «صادق آملی لاریجانی» با سود سالانه ۲۵۰ میلیارد تومان رسید.

گفته می‌شود در واکنش به خبرسازشدن حساب‌ها، قوه قضاییه تعدادی از مدیران بانک ملی و کارشناسان سازمان بازرسی کل کشور بازداشت شدند. درخواست محمود صادقی نماینده مجلس شورای اسلامی از رئیس قوه قضاییه برای شفاف‌سازی در ارتباط با موضوع حساب‌های بانکی، باعث خشم لاریجانی و تلاش دستگاه قضایی برای دستگیری شبانه‌ی نماینده‌ی مجلس شد.

لایحه‌ی جامع وکالت رسمی

قوه قضاییه در دوران لاریجانی با تهیه «لایحه‌ی جامع وکالت رسمی» مشتمل بر کلیات و هفت فصل و ۱۲۴ ماده گام‌های اساسی برای از بین بردن استقلال کانون وکلا برداشت.

موضوع آنقدر بدیهی بود که محمود احمدی‌نژاد، در نامه‌ای به محمدرضا رحیمی، معاون اول خود، لایحه‌ی پیشنهادی قوه قضاییه را علیه استقلال وکلا دانسته و با بیان اینکه «امروز قاضی و دادستان از یک موضع برخورد می‌کنند و از یک مرجع منصوب می‌شوند که شرایط تحقق عدالت و حقوق مردم را تضعیف می‌نماید» ابراز نگرانی کرده بود که «اگر وکیل مدافع هم تحت امر همان مرجع قرار گیرد و یا به نوعی مدیریت شود زمینه احقاق حق تقریبا از بین خواهد رفت و خدا می‌داند چه بر سر ملت خواهد آمد.» به مخالفت با آن برخاست و از ارسال آن مجلس شورای اسلامی خودداری کرد و لاریجانی که اعتقاد داشت «وکالت باید زیر نظارت قوه‌ قضائیه باشد»، رد این لایحه از سوی محمود احمدی‌نژاد را «لج‌بازی کودکانه» خواند. با این حال این لایحه هم اکنون در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است.

با تصویب لایحه جامع وکالت پیشنهادی لاریجانی، وکالت تحت سیطره قوه قضائیه در آمده و استقلال خود را از دست می‌دهد. با تصویب این لایحه، وکلای مرکز، مشاوران حقوقی قوه قضائیه- معروف به وکلای ماده ۱۸۷- با کانون‌های وکلای دادگستری کشور ادغام شده و بدین ترتیب اعضای کانون‌های وکلا با توجه به حجم بالای وکلای مرکز مشاوران حقوقی - وکلای ماده ۱۸۷ - که وابسته به قوه قضاییه هستند در اقلیت قرار می‌گیرند. در این لایحه صدور اجازه کار وکیل با قوه قضاییه است.

در قوانین موجود وکلای عضو کانون، مجوز کار خود را از کانون‌های وکلا دریافت می‌کنند و از نظر انتظامی نیز تحت نظارت کانون‌های وکلا هستند. هرچند قوه قضائیه از طریق دادگاه عالی انتظامی قضات بر تصمیم‌های اصلی و کلیدی هیأت‌های مدیره کانون‌ها و نیز انتخابات هیأت مدیره و آرای دادسراها و دادگاه‌های انتظامی کانون‌ها نظارت عالیه دارد. همچنین صدور پروانه در پی استعلام از مراجع مختلفی صورت می‌گیرد.

مشاوران حقوقی موضوع ماده ۱۸۷ نیز مجوز کار خود را از قوه قضائیه می‌گیرند و وابسته به قوه قضائیه هستند و عملاً نمی‌توانند آزادانه و مستقل در دادگاه‌ها به دفاع بپردازند.

لاریجانی و حقوق بشر اسلامی

لاریجانی بارها ضمن دفاع از مجازات‌های بیرحمانه و از جمله سنگسار و ... مخالفت خود را با «حقوق بشر» که آن را «حقوق بشر غربی» می‌نامد اعلام کرده و مدعی شده است «ما در بحث قصاص و اجرای حدود کوتاه نمی‌آییم و از بحث‌های حقوق بشری واهمه‌ای نداریم... ما کشوری هستیم که انتخابات زیاد داشتیم اما متهم می‌شویم به عدم رعایت حقوق بشر و دموکراسی. ما یک مساله دیگر با غرب داریم. آن‌ها زیربنای اعتقادی ما را قبول ندارند و می‌خواهند ارزش‌های خود را به ما القا کنند چه دلیلی دارد که ما این‌ها را بپذیریم؟»

وی در مقابل، روی «حقوق بشر اسلامی» تأکید کرده که کوس رسوایی آن در عالم زده شده است و قبل از هرچیز مسلمانان به آن اعتمادی ندارند.

آوارگان سوری، عراقی و افغانی در حال فرار از دست مهاجمان مسلمان، به کشورهای غربی پناهنده می‌شوند چرا که می‌دانند در جهان اسلام و در پناه «حقوق بشر اسلامی» مورد استقبال قرار نمی‌گیرند.

لاریجانی با کارنامه‌ای که گوشه‌هایی از آن برشمرده شد، ادعا می‌کند اروپایی‌ها و غربی‌ها بایستی از نظام جمهوری اسلامی درس حقوق بشر بگیرند و به سؤالاتی که پیرامون عدم رعایت حقوق بشر در جوامع اروپایی مطرح است به جمهوری اسلامی پاسخ دهند .

وی پیشنهاد داده است که «ستاد حقوق بشر» قوه قضاییه و وزارت امور خارجه، زمینه مذاکرات حقوق بشری با اروپا را فراهم کنند. این در حالی است که در دوران ریاست وی، احمد شهید گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر و هیچ ‌یک از زیرمجموعه‌های سازمان ملل متحد یا سایر سازمان‌های بین‌المللی ناظر، اجازه دیدار از ایران و بررسی وضعیت حقوق بشر را نیافتند.

«ستاد حقوق بشر» قوه قضاییه بیش از ده سال است که به ریاست جواد لاریجانی فعالیت می‌کند. اما به جز سفرهای خارجی و گزارش به کنفرانس‌های بین‌المللی و تلاش برای جلوگیری از محکومیت رژیم در مجامع بین‌المللی تاکنون هیچ فعالیت‌های دیگری از این «ستاد» مشاهده نشده است.

ادعاهای کذب لاریجانی چنان بالا گرفت که اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندان‌ها همسو با وی مدعی شد: «به جرأت می‌توانیم بگوییم در بحث رعایت حقوق زندانیان با همه کاستی‌ها به نحوی عمل کرده‌ایم که در دنیا سرآمد هستیم».[42]

بردن مردم به بهشت با زور

لاریجانی از حامیان «به زور به بهشت بردن مردم» است و در توجیه آن پس از اعتراضات وسیعی که صورت گرفت، گفت:‌

«کسانی که تعابیر به زور بهشت رفتن را به کار می برند منظورشان این است که دولت و حاکمیت باید به وظایف خود عمل کند حتی دولت‌های لیبرال هم در برخی مواقع برخورد می‌کنند.»

وی عقب‌مانده‌ترین بخش‌های رژیم و جناح معتقد به اجرای «اسلام حداکثری» را نمایندگی می‌کند. در دوران ریاست وی کنسرت‌های موسیقی مجوز دار، یکی پس از دیگری با دستور مقامات قضایی لغو شدند. لاریجانی در توجیه این اقدام دستگاه قضایی به فریبکاری روی آورده و گفت:‌

«... دستگاه قضایی در بحث امنیتی وظایف خاصی دارد ممکن است مجوز برگزاری کنسرتی در یک سالنی داده شود اما دستگاه قضایی یا سیستم اطلاعاتی مطلع شود که قرار است بمبی منفجر شود که در این صورت دستگاه قضایی کنسرت را لغو می‌کند... چنانچه یک مقام اجرایی برای مثال وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرتی را بدهد و نیروی انتظامی احتمال انفجار بمبی در آنجا را اعلام کند آیا قوه قضائیه نمی‌تواند آن کنسرت را لغو کند یا اگر زمینه رقص مشترک جوان‌ها در کنسرتی وجود داشته باشد آیا این موضوع حرام نیست.» [43]

تاکنون یک مورد هم نبوده است که برگزاری کنسرت را به خاطر احتمال انفجار بمب ممنوع کرده باشند. نکته‌ی قابل توجه که حوادث احتمالی هیچ‌گاه در سالن‌های ورزشی و یا استادیوم‌ها با جمعیت‌های ده‌ها هزار نفری اتفاق نیفتاده است و دستگاه قضایی به چاره‌جویی در این مورد پناه نبرده است. رئیس قوه‌ قضاییه توضیح نمی‌دهد با بمب‌گذاران احتمالی چه کرده‌اند و چرا در مورد پیگیری آن‌ها و نتایج امر اطلاع‌رسانی نشده است.

دادستان نیشابور در توجیه صدور دستور لغو کنسرت «ناخرسندی جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران» را علت صدور این دستور دانست. [44] سرانجام علم‌الهدا و دادستان خراسان اجرای کنسرت در سراسر استان را ممنوع اعلام کردند و وزارت ارشاد به تبعیت از آن‌ها پرداخت.

لاریجانی ضمن دفاع از تفکیک جنسیتی در شهرداری تهران خواهان اجرای آن در کلیه‌‌ی ادارات و محیط‌های کاری شده و می‌گوید:

«این اقدام، فارغ از گرایش‌های سیاسی، کاری تحسین برانگیز است زیرا جلوگیری از اختلاط زن و مرد در محیط کار به دلیل پیامدهایش اهمیت دارد و یک ارزش تلقی می‌شود.» و سپس تأکید می‌کند : «نصوص دینی ما به صراحت اختلاط غیرضروری زن ومرد را نهی کرده است؛ حال باید پرسید چرا برخی خجالت می‌کشند از ارزش‌های مبتنی بر نصوص دینی دفاع کنند؟... دفاع از جداسازی محیط کار یک نمونه از ایستادگی بر ارزش‌های الهی است و تصریح کرد که نباید با چنین موضوعاتی که جزو مسلمات دینی است برخورد سیاسی صورت بگیرد.» [45]

پرونده‌ی امید کوکبی رسواگر دستگاه قضایی

امید کوکبی شهروند اهل سنت متولد گنبدکاووس و دانشجوی فوق دکترای فیزیک در دانشگاه تگزاس آمریکا که حاضر نشده بود با دستگاه اطلاعاتی همکاری کرده و به جاسوسی بپردازد، هنگام خروج از کشور در بهمن ۱۳۸۹ دستگیر و به اتهام همکاری با دول متخاصم به زیر شکنجه برده شد.

او در نامه‌‌ای به لاریجانی ضمن آن که خواستار برگزاری یک دادگاه عادلانه برای خود شد، پرده از نحوه‌ی اعتراف‌گیری در زندان‌های نظام اسلامی برداشت. با این حال لاریجانی توجهی به درخواست‌ وی نکرد و با برگزاری یک دادگاه نمایشی توسط قاضی صلواتی وی را به ۱۰ سال زندان محکوم کرد. در نامه‌ی کوکبی آمده است:‌

«بازجویان با اشاره به اینکه پدرم جراحی باز داشته و به دلیل بازداشت من روانه بیمارستان شده می‌گفتند آنقدر من را در شرایط بازداشت و سلول انفرادی و قطع روابط کامل با خانواده نگه می‌دارند که وی را هرگز نبینم. وقتی مشاهده می‌کردم که هر وقت مطالبی را که بازجویان دوست دارند می‌نویسم و یا آنچه آن‌ها دیکته می‌کنند مکتوب می‌کنم، روند تحقیق سریعتر و با فشار کمتری پیش می‌رود، تهدید و ارعاب کمتر است به طور خود به خودی به این نتیجه رسیدم که مطالبی بنویسم که خوشایند بازجویان باشد و در بسیاری مواقع خودم برای جلب رضایت و خشنودی بازجویان آنچه را فکر می‌کردم آن‌ها دوست دارند یا دیکته می‌کنند می‌نوشتم.» [46]

کوکبی در نامه‌ی دوم خود خطاب به لاریجانی در مورد فشارهای دستگاه اطلاعاتی برای استفاده جاسوسی از او، در مورد مجموعه تحت امر وی و به خصوص دادگاه رسیدگی كننده به پرونده‌اش می‌‌نویسد:

«اینجانب امید كوكبی فرزند نوبت، زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین دومین باری است كه برای شما نامه می‌نویسم و امروز كه این نامه را تحریر می‌کنم حدود ۱۰ ماه است بدون هر گونه دلیل و مدركی (و شاید در اثر یك سوء تفاهم) در بازداشت به سر می‌برم. پس از چند بار تفهیم اتهام متفاوت از جمله شركت در تجمعات غیر قانونی و اخلال در نظم و امنیت، نهایتاً اتهاماتی واهی و بی اساس که روحم را آزرده كرده است با عنوان «ارتباط با دول متخاصم و كسب درآمد نامشروع» را به من تفهیم كردند كه یقیناً این اتهامات با توجه درخواست‌ها و عملكرد مسئولین امر كاملاً منافات دارد و با هیچ منطق و عقل سلیمی همخوانی ندارد. چگونه می‌شود به كسی كه متهم به جاسوسی یا ارتباط با اجانب است اطمینان كرد و او را به محرمانه‌ترین و سرّی‌ترین بخش اسرار نظام دعوت كرده و از او درخواست همكاری نمود‌؟ دعوت های مكرر مسئولین امنیتی و اطلاعاتی و تحت فشار قرار دادن خانواده ام جهت متقاعد كردن من به همكاری و نشان دادن در باغ سبز و وعده حمایت‌های مختلف همچون آزادی و ادامه تحصیل در همان دانشگاه قبلی خودم (دانشگاه آستین تگزاس) برای كسی كه تاكنون هیچ فعالیتی خارج از دانشگاه و محافل علمی دنیا نداشته و با عالم سیاست بیگانه است چه معنا و مفهومی را تداعی می‌كند؟ و در پشت این اتهام زنی‌ها و فشارها چه هدفی نهفته است‌؟ اگر چه من به عنوان یک ایرانی حاضر به همه گونه خدمت و جانفشانی برای کشورم هستم لیکن بنده همیشه این استدلال و پاسخ را به بازجویان و نمایندگان اعزامی از نهادهای مختلف داشته و دارم كه‌: امروز كه هیچ خطایی نكرده‌ام و هیچ اطلاعی از موضوعات و فعالیت های محرمانه نظام ندارم با من اینگونه رفتار می‌شود و تمام زندگی و خانواده‌ام را به واقع گروگان گرفته‌اند. در آینده اگر راضی به همكاری شوم و به سبب آن از این اطلاعات و اسرار مطلع شوم با من چه رفتاری خواهد شد؟ و چه چیزی را برای حصول اطمینان و اعتمادشان از من به گروگان خواهند گرفت؟

جناب آقای لاریجانی

تنها گناه من این بوده و هست كه تحصیلاتم منحصر به فرد بوده و در ایران كسی در این رشته تخصص و تحصیلات من را ندارد و از بد حادثه ظاهراً این تخصص شدیداً مورد نیاز واقع شده است. اما این مرقومه را جهت دفاع از بی گناهی خودم برای شما نمی‌نویسم و البته امیدی هم به شنیدن یا اهمیت دادن به آن ندارم، زیرا نه تنها به نامه اول من «كه با سختی توانستم از زندان برای شما ارسال كنم» كوچكترین توجهی نکردید و از آن نامه هم سوء تعبیر شد و موجب تشدید فشارها بر من گردید، بلكه دلیل نگارش این نامه، گلایه از مجموعه تحت امر شما و به خصوص دادگاه رسیدگی كننده به پرونده من است، كه حتی از نمایش و تصویرگری یك دادرسی به ظاهر قانونی و بی‌طرفانه عاجز مانده و به وضوح و آشكارا به قوانین و مقررات و مصالح نظام و كشور بی اعتنایی کرده و بدتر از آن اینكه در جلسه دادگاه با عصبانیت اقدام به تحقیر و تهدید من كرده و با به كاربردن الفاظی كه اینجانب شرم دارم در این نامه به ذكر آنها بپردازم، از من به اصرار می‌خواست كه مطابق خواسته وی اقرار به ارتباط با آمریكا و خیانت به كشورم كنم.

ریاست محترم

این دادگاه نه تنها بی طرف نبوده و صلاحیت رسیدگی به پرونده اینجانب را ندارد بلكه در یک نظام اسلامی و قائل به اخلاق و عدالت و مهرورزی، این ویژگی‌های اخلاقی، قطعاً صلاحیت هر قاضی‌ای را برای تصدی پست قضایی زایل كرده و شایستگی نشستن بر این مسند را سلب می‌کند. مگر دعوی و اتهام من شخصی و متوجه اوست كه اینگونه بر من پرخاش و توهین و تهدید می‌كند؟ قاضی‌ای که به متهم بدون هیچ دلیل موجهی توهین و تحقیر و پرخاش نماید دیگر بی طرف نیست و طبق قانون هم صلاحیت رسیدگی به پرونده را ندارد. لذا اكنون به عنوان عكس‌العمل طبیعی یك زندانی كه به حرمت و حقوق اولیه انسانی او توهین شده است اعلام می‌كنم كه بعد از این حاضر نیستم در این دادگاه حضور یافته و از خود دفاعی بكنم و اگر هم اجباراً مرا به دادگاه ببرند قطعاً سكوت كرده و دفاعی نخواهم كرد تا ایشان با فراغ‌بال به آنچه كه از قبل برای من تجویز كرده‌اند حكم دهد هر چند كه ممكن است این موضوع موجب طولانی‌تر كردن عمدی زمان رسیدگی به پرونده من شده (كه خود نوعی مجازات فرد پیش از محاكمه است ) و نیز همچنان كه در این مدت به بسیاری از مواد قانونی (از جمله رسیدگی به اعتراض من به قرار بازداشت و یا عدم تمدید قرار بازداشت پس از گذشت یك ماه و یا حق ملاقات با وكیل) عمل نشده و تا امروز اجازه ملاقات با وكیل را به بنده نداده‌اند (و معلوم نیست كه وكلای محترم چگونه می‌خواهند در دادگاه از من دفاع كنند.) و یا ممكن است این نامه تظلم‌خواهی من موجب شود باز هم بر من غضب کرده و بیشتر سخت‌گیری کنند.

بنابراین از محضر آن مقام محترم تقاضا دارم به این حداقل انتظار من كه جزء حقوق اولیه یك زندانی است توجه كرده و با واگذاری امر رسیدگی به پرونده به شعبه ای دیگرشرایط را برای برگزاری یك دادگاه موجه و بی‌طرف و با رعایت اصول اخلاقی و حقوق شهروندی فراهم فرمایند.

امید كوكبی ۲/۹/۱۳۹۰ زندان اوین بند ۳۵۰» [47]

زجرکش کردن عامدانه‌ی زندانیان سیاسی

سیاست زجرکش کردن زندانیان سیاسی از دیرباز یکی از شیوه‌‌های به کارگرفته شده از سوی قوه قضاییه برای راحت شدن از «شر» زندانیان سیاسی بوده است. لاریجانی با کمک محسنی‌اژه‌ای و جعفری‌‌دولت‌آبادی این سیاست ضد‌انسانی را پیش می‌برد.

در زمان ریاست او بر دستگاه قضایی، موارد گوناگونی از مرگ بر اثر بدرفتاری و شکنجه در بازداشتگاه‌ها خبرساز شد. در همین دوره، نحوه‌ی رفتار با زندانیان در زندان‌ها نیز به کرات جنجال آفرید که به مرگ زندانیان منجر شد و زندانیان متعددی به خاطر اعتصاب غذا و رنج ناشی از بیماری‌های صعب‌الاعلاج در زندان زجرکش شدند.

اما وی به شکل فریبکارانه‌ای مرگ زندانیان را «سخن نامربوط» خواند و ادعا کرد:‌

«مرگ و میر زندانیان به ویژه افراد مسن و برخی افراد گرفتار به مواد مخدر موضوعی تقریباً ممکن در همه زندان‌ها است. البته اثبات اینکه ممکن است برخی از مرگ‌ها بر اثر شکنجه باشد موضوع دیگری است که صرفاً یک ادعاست و بدون دلیل نمی‌توان آن را پذیرفت.»[48]

عماد‌الدین باقی یکی از فعالان سیاسی و اجتماعی در مورد برخورد دستگاه قضایی با بیماری‌ خودش می‌گوید:‌

‌«در سال ۱۳۸۰پزشک زندان پس از معاینه گوش و اعزام برای رادیولوژی و مطالعه تشخیص پزشک رادیولوژی دستور داد به دلیل مشاهده یک غده مشکوک به تومور، اسکن رنگی دقیق‌تری انجام شود. دستور پزشکی بر اورژانسی بودن اعزام تصریح داشت. این روند به درازا کشید. ... مسئله را به این نحو به خانواده منعکس کردم که پزشک بیمارستان دستور اعزام اورژانسی برای معاینات پزشکی و تصویربرداری داده است بدون اینکه مطلقاً اشاره‌ای به مشاهده غده مشکوک داشته باشم.

با اینحال خانواده‌ام بدون اینکه بدانند اصل موضوع چیست نگران و پیگیر شدند. آنقدر به دادسرا و جاهای دیگر رفتند که کفش آهنی هم جواب نمی‌داد و در نتیجه ناچار شدند با رسانه‌ها گفتگو کنند اما با گذشت چند ماه همچنان در برابر اعزام مقاومت می‌شد. همه ما سعید مرتضوی را که صادر کننده حکم غیر قانونی زندان بود مقصر می‌دانستیم اما مقصر اصلی شخص دیگری بود و مرتصوی مجری دستور او بود.

یکی از مقامات زندان که می‌دانست اگر فردا روزی، این زندانی به دلیل تومور از دنیا برود با وجود اسناد و مدارک پزشکی، او متهم شناخته می‌شود و این جرم در حد قتل عمد و موجب بدنامی است، یک روز پرونده‌ای را در زندان نزد من آورد و مکاتباتی را نشان داد مبنی بر اینکه رئیس زندان چند بار خطاب به شخص آقای محسنی اژه‌ای رییس وقت مجتمع قضایی کارکنان دولت نامه نوشته و نامه بهداری زندان را پیوست کرده و به اورژانسی بودن اعزام و خطر آن غده مشکوک، اشاره کرده اما با اعزام مخالفت شده است. ظاهراً مخالفت کننده می‌دانست و شادمان بود از اینکه با تأخیر انجام شده، بحران غده مشکوک به مرز لاعلاج برسد و آن خبیث به دست تومور بمیرد و به لطف الهی! از شر او آسوده شوند. به همین دلیل علیرغم پیگیری‌ها و فشارها سرانجام هفت ماه بعد اجازه اعزام داده شد در حالی که معنای اعزام اوژانسی در عرف پزشکی این است که یکساعت تآخیر هم مجاز نیست. خوشبختانه پس از ۷ماه تاخیر در اعزام و انجام عکسبرداری معلوم شد توده مشاهده شده، آن تومور خوشحال کننده نیست اما برای من محرز شد که برخی افراد چگونه با زندانیان و بیماران رفتار می‌کنند. در شرایطی که تمام پرونده پزشکی زندانی دست آنهاست، تلاش‌های زیادی برای تهیه نسخه‌ای از مدارک پزشکی انجام دادیم اما اجازه استنساخ ندادند.» [49]

یک زندانی سیاسی در نظام اسلامی برای برخورداری از امکانات پزشکی در وقت لزوم بایستی از هفت‌خوان رستم عبور کند و این جایی است که مقامات قضایی با محدودیت‌هایی که ایجاد می‌کنند او را به سوی مرگ رهنمون می‌سازند.

هنگامی که پزشک زندان که معتمد دستگاه قضایی است، می‌پذیرد که زندانی به یک مرکز تخصصی خارج از زندان اعزام شود، تازه پای مقامات دادستانی و قوه قضاییه به میان می‌آید چرا که در نظام قضایی اسلامی، دادستانی مسئول صدور مجوز اعزام بیمار به بیمارستان و مراکز درمانی خارج از زندان است. در حالی که طبق موازین بین‌المللی این تصمیم‌گیری باید به عهده کادر پزشکی و درمانی باشد و مقامات قضایی و زندان نباید نقشی در این تصمیم‌گیری داشته باشند.

ناخدا یکم البرز قاسمی شال ۵۱ ساله فرمانده سابق مرکز آموزش تخصص‌های دریائی رشت، سابقه ۲۹ سال عضویت در نیروی دریایی ارتش و پنج سال حضور در جنگ داشت، پنج سال پس از بازنشستگی، به اتهام محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین در اردیبهشت ۸۷ بازداشت شد. پس از دستگیری وی، برادرش حمید قاسمی نیز که برای پیگیری پرونده‌ی وی از کانادا به ایران بازگشته بود بازداشت شد. البرز قاسمی ابتدا به اعدام و در دادگاه تجدید نظر محکوم به حبس ابد شد. وی در حالیکه از بیماری رنج می‌برد، در ۱۱ دی‌ماه ۱۳۸۸ در بهداری زندان اوین درگذشت. با وجود اینکه وی در روزهای آخر عمرش قادر به رفع احتیاجات خود نیز نبود، مسئولین زندان اوین وی را حتی به بهداری زندان اوین نیز منتقل نکرده بودند. پیگیری‌های زندانیان و همبندیان وی عاقبت مسئولین زندان را برای پذیرش او در بهداری زندان اوین متقاعد کرد، اما این زمانی بوده که دیر شده بود و در بهداری زندان جانش را از دست داد. حمید قاسمی شال برادر وی بعد از پنج سال در تاریخ دوم مهر ماه ۱۳۹۲ با تبرئه از اتهامات و تبدیل حکم اعدام به ۵ سال حبس، از زندان آزاد شد.

آرش ارکان در تاریخ ۱۳ آبان ماه ۱۳۸۸ به دلیل کمک به فردی که در حال فیلمبرداری از اعتراضات مردم بود، دستگیر شد. وی بر اثر فشارهای جسمی در زندان اوین بعد از یک سال و سه ماه تحمل زندان، دچار آسیب و صدمه شد و جان خود را به خاطر بی توجهی مسئولان زندان اوین از دست داد. وی در طول دوره‌ی زندان به خاطر اینکه یک کلیه نداشت دچار مشکل کلیوی شده و به علت عدم مداوای به موقع این بیماری تشدید می‌شود. سه چهار روز قبل از اینکه جانش را از دست بدهد او را به بیمارستان بقیه‌الله منتقل کردند که دیگر فایده‌ای نداشت. پدر او به شکنجه‌های آرش در طول دوره‌ی زندان اشاره کرده و گفته است: « پس از یکسال بازداشت غیر قانونی، وقتی پسرم برای مدت کوتاهی به خانه برگشت، روی کمرش و کف پاهایش آثار شکنجه دیده میشد. نمیدانم با چه او را زده بودند که روی کمرش وقتی زخم‌هایش جوش خورده بود، گوشت اضافه آورده بود. پسر من حدودا یک متر و ۹۵ سانتی متر قد داشت و وقتی به زندان افتاد نزدیک به ۱۰۰ کیلو وزن داشت. وقتی برای مرخصی به خانه برگشت چیزی حدود ۶۵ تا ۶۸ کیلو شده بود. [50]

محسن‌دگمه‌چی از بازاریان شناخته شده‌ی تهران در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۸۸ به اتهام اهدای کمک مالی به خانواده‌های زندانیان سیاسی در ایران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین تهران منتقل شد و در سومین سال سپری کردن دوران محکومیت خود درگذشت. محسن دگمه‌چی بدون حضور و حق داشتن وکیل محاکمه و به ۷۴ سال زندان و تبعید به زندان رجایی‌شهر کرج تبعید شد.‌ وی در طول دوره‌ی بازداشت ناراحتی‌های جسمی مانند ناراحتی قلبی و کاهش وزن شدید شد پیدا کرد اما مسئولین زندان نسبت به رسیدگی پزشکی به وی بی‌توجهی کردند. ایجاد تأخیر نسبت به درمان محسن دگمه‌چی که به بیماری سرطان پانکراس دچار شده بود، سبب مرگ این زندانی در ۸ فروردین ۱۳۹۰ شد. [51]

حسن ناهید ۵۵ ساله مهندس مخابرات در فروردین سال ۱۳۹۰ و در اثر بی‌توجی به وضعیت جسمی و بیماری‌اش در زندان اوین درگذشت. وی یک شرکت ارتباط بین‌المللی داشت و تجهیزات مخابراتی و ارتباطی را وارد کشور می‌کرد، در سال ۱۳۸۳ به اتهام «جاسوسی» بازداشت و به سه سال زندان و پرداخت ۲۱ هزار یورو جریمه محکوم شد. وی پس از دوران سه سال محکومیت خود به خاطر عدم توانایی پرداخت جریمه‌ی نقدی از زندان آزاد نشده و مجبور شد، سه سال دیگر نیز در زندان بماند. عدم رسیدگی پزشکی به بیماری سرطان ناهید، موجب پیشرفت بیماری و حاد شدن وضعیت وی شد. مسئولین قضایی در هفته‌های آخر زندگی او اقدام به اعزام او به بیمارستان کردند. به علت پیشرفت بیماری وی در فروردین ماه ۱۳۹۰ جان خود را از دست داد.

هدی‌صابر نویسنده، روزنامه‌نگار و فعال ملی ـ مذهبی در تاریخ ۲ مرداد ماه ۱۳۸۹ بدون اتهام و پرونده‌ای جدید دستگیر و به اوین منتقل شد. وی پس از ۱۱ روز از شروع اعتصاب غذای اعتراضی در تاریخ ۲۲ خرداد ماه ۱۳۹۰ به علت سکتی قلبی و عدم مراقبت پزشکی در زندان اوین درگذشت.

منصور رادپور ساکن کرج ۴۱ ساله به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران در ۲۷ اردیبهشتماه ۱۳۸۶ بازداشت شد. وی پس از پایان دوران زندان ۳ ساله از سوی دادگاه انقلاب کرج در یک پرونده‌ی دیگر به ۵ سال زندان محکوم شد. اول خرداد ۱۳۹۱ مسئولین زندان خبر از مرگ وی در اثر سکته‌ی مغزی دادند. همسر رادپور می‌گوید وی هیچ بیماری خاصی نداشت. فقط می‌گفت مشکل ریه دارم و معده‌ا‌م درد می‌کند. ماه‌ها نامه‌نگاری کردم و دادگاه رفتم. کسی به ما جوابی نداد. هیچ چیزی را باور نمی‌کنم. همه‌اش دروغ است. منصور را در زندان کشتند. [52]

ستار ‌بهشتی وبلاگنویس و فعال سایبری از جمله زندانیان سیاسی است که در زندان‌های ایران به علت ضرب و شتم و شکنجه جان خود را از دست داده است. بهشتی در تاریخ ۹ آبان ۱۳۹۱ در منزل خود توسط مأموران «پلیس فتای تهران» در خانه بازداشت شد. چهار روز پس از در تاریخ ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۱ خبر فوت این وبلاگ نویس را به خانواده‌اش اطلاع دادند.

افشین اسانلو در اواخر آذر سال ۱۳۸۹ بازداشت و به اتهام «اجتماع غیرقانونی و تبانی علیه نظام» به پنج سال زندان محکوم شد. وی متحمل شکنجه‌های سخت جسمی شده و بسیار آسیب دیده و به سختی می‌توانست راه برود. وی در ۳۰ خرداد ۱۳۹۲ در زندان و به علت سکته قلبی درگذشت.

شاهرخ زمانی، فعال حقوق کارگری بود. او در خرداد ۱۳۹۰ بازداشت و به اتهام «تبلیع علیه نظام» و «تشکیل گروه به قصد برهم زدن امنیت ملی» به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او در شهریور ماه ۱۳۹۴ در زندان به علت سکته مغزی درگذشت.

سیاست راحت شدن از «شر» زندانیان سیاسی جان بسیاری را به خطر انداخته است. علیرغم این که ماده ۵۰۲ آیین دادرسی کیفری ایران تأکید می‌کند «هرگاه محکوم علیه به بیماری جسمی یا روانی مبتلا باشد و اجرای مجازات موجب تشدید بیماری یا تأخیر در بهبودی وی شود، قاضی اجرای احکام کیفری با کسب نظر پزشکی قانونی تا زمان بهبودی، اجرای مجازات را به تعویق می‌اندازد» اما دستگاه قضایی بدون توجه به آیین دادرسی در صدد سربه نیست کردن زندانیان از طریق تعلل در پیگیری وضعیت جسمی آنان است.

محمد جراحی، فعال کارگری که بین سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ بدون مرخصی در تبریز زندانی بود، اما نتوانست از سرطان نادیده گرفته شده‌اش در زندان جان به در ببرد و پس از آزادی در روز سیزدهم مهر ۱۳۹۶ در بیمارستان تجریش تهران جان خود را از دست داد.آیین دادرس

علیرضا رجایی دیگر قربانی دستگاه قضایی است. وی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۴ زندان بود. بیماری وی تقریباً از اسفند ماه سال ۹۳ آغاز شد. علیرضا رجایی ابتدا در قسمت فوقانی فک خود احساس درد داشت که با مراجعه به بهداری زندان و خوردن مسکن تا اندازه‌ای حل شد اما در خرداد ماه سال ۹۴ توده‌ای از سینوس وی بیرون آمد. در همان زمان پنج مرتبه از سوی بهداری زندان اعزام به خارج از زندان برای اسکن و عکسبرداری تجویز شد که این اجازه داده نشد. تا آبان‌ماه سال ۹۴ که وی از زندان آزاد شد و پزشکان تشخیص دادند که او به سرطان سینوس دچار شده‌است. روند درمانی وی با ۴ دوره شیمی درمانی سنگین و بدنبال آن ۳۵ جلسه رادیو تراپی سپری شد. با این‌حال بیماری او عود کرده و پزشکان مجبور شدند روز یک‌شنبه ۵ شهریور ۱۳۹۶ وی را مورد جراحی قرار دهند. در اثر این عمل جراحی سنگین ۱۴ساعته یک چشم وی تخلیه و بخشی از صورت و فک او برداشته شد.

محسنی‌اژه‌ای معاون اول و سخنگوی قوه قضاییه در گفتگو با رسانه‌ها با حقه‌بازی مسئولیت تشدید بیماری او را نپذیرفت و گفت:‌

«این آقا حدود ۲ سال پیش پایان محکومیتش بود و از زندان آزاد شده. یعنی ۲ سال است ایشان آزاد است. ایشان در این ۲ سال سرطان گرفته. مسئله سرطان در برخی انسانها شایع است. خیلی از افراد سرطان می‌گیرند و ظرف مدت کوتاهی از دنیا می‌روند. برخی سرطان می‌گیرند و از زمان تشخیص تا فوت مدت بسیار کوتاهی است. این فرد ۲ سال پیش از زندان آزاد شده. زمانی که در زندان بوده آثاری از این مسایل نداشته. من به مناسبی پرونده زندان او را دیدم، او مانند بسیاری سرما خورده بود به بهداری مراجعه کرد. مشکل دندان داشته به متخصص دندان خارج از زندان مراجعه کرده. مانند همه زندانیان بیماری‌ای اگر داشته به پزشک مراجعه کرده. او ۲ سال پیش آزاد شده و سرطان گرفته و ما متأسف هستیم که از این بابت رنج کشیده و چشمش را تخلیه کرده‌اند. فضاسازی‌ها معلوم است قصد حمایت از فرد یا درمان او نیست، بلکه فضا را برای او مشکل می‌کند و تشویش اذهان عمومی ... آثاری از سرطان در پرونده پزشکی او نبوده. پس از ۲ سال اعلام شده او سرطان گرفته که طبعاً مربوط به زندان نمی‌شود.» [53]

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر در حبس به بیماری آمبولی و فلج جسمانی مبتلا شد و مسئولان زندان مدت‌ها از ارایه خدمات پزشکی و داروهای او خودداری می‌کردند. وی در تیر ۱۳۹۱ به بیمارستان منتقل شد و بر اساس رأی پزشکان، حکم عدم تحمل کیفر برای او صادر و آزاد شد. در اردیبهشت ۱۳۹۳ پس از دیدار با کاترین اشتون به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و تشکیل و عضویت در گروه غیرقانونی، مجدداً بازداشت شد. وی به ۱۶ سال حبس محکوم شد و با وضعیت بد جسمی همچنان در زندان است.

علیرضا گلی‌پور، کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در سال ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات دستگیر و تیرماه ۱۳۹۴ به اتهام «جاسوسی»، «توهین به رهبری» و «هواداری از سازمان مجاهدین خلق» به ۳۹ سال حبس محکوم شد. قاضی صلواتی او را به ۳۹ سال زندان محکوم کرد. او در زندان به سرطان روده دچار شده و در اعتراض به رفتارهای قوه قضاییه و دستگاه امنیتی دست به اعتصاب غذا زده و دچار خونریزی کلیه شد.

حامد روحی‌نژاد، از زندانیان سیاسی است که در سال ۱۳۸۷ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. او به همکاری با «انجمن پادشاهی ایران» متهم شد. او در سال ۱۳۸۸ به اعدام محکوم شد و بعدتر حکمش به ده سال حبس تعزیری کاهش یافت. به گفته وکیل او، خلیل بهرامیان، این زندانی به ام‌اس شدید مبتلا است و حالت نیمه‌فلج دارد اما بارها مسئولان از اعزام وی به بیمارستان خودداری کرده بودند.

اصغر قطان یکی از زندانیان سیاسی دهه‌ی ۶۰ که پیش از انقلاب نیز سال‌‌ها زندانی بود در سال ٨٩ دستگیر و مورد شكنجه قرار گرفت كه بدلیل شكنجه و مشكلات جسمی ایجاد شده موقتا برای مداوا با پرداخت وثیقه آزاد شده و از سال ١٣٩١ بجرم هواداری از سازمان مجاهدین به ۵ سال زندان محكوم شد. اصغر قطان به علت تومور معده قادر به خوردن غذا نبود و نیاز فوری به عمل جراحی در خارج از زندان داشت. وی همچنین از بیماریهای كبد، طحال، قلب، فشار خون، پروستات، سنگ كلیه، میگرن و... در رنج و ناراحتی بسر مى‌برد.

اسدالله هادی در جریان اعتراضات مردمی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸، بازداشت و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملى» و «اخلال در نظم عمومى» به تحمل ۵ سال حبس محکوم شد. او که در دهه‌ی ۶۰ نیز هفت سال زندانی بود از مشکلات جسمی عدیده‌ای رنج می‌برد و به طور ویژه مورد انتقام‌جویی دستگاه قضایی قرار گرفت. وی پس از دستگیری، عمل جراحی قلب باز داشت و دچار بیماری‌های جدی تنفسی نیز گردید. او در زندان به دلیل تاخیر در رسیدگی پزشکی مناسب دچار مشکلات کلیوی و هم چنین بیماری دستگاه گوارشی در ناحیه روده بزرگ شد.

در تیرماه ۱۳۹۴وی سه روز پس از انجام عمل جراحی از ناحیه کمر، بدون طی دوره درمان، استراحت پزشکی و گذشت دوره نقاهت، با کمک صندلی چرخدار به سالن ۱۲ رجایی شهر کرج بازگردانده شد، در حالی که به علت وضعیت وخسم جسمی و درد بسیار از انجام امور شخصی خود نیز ناتوان بود. وی که از پارگی مینیسک زانو نیز رنج می‌برد با پایان محکومیت در شهریور ۱۳۹۴ از زندان آزاد شد. وی در بهمن ۱۳۹۵ دوباره دستگیر شد و در اردیبهشت ۱۳۹۶ با تودیع وثیقه‌ی ۷۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.

علی معزی که از بیماری سرطان، نارسایی کلیه، پروستات و آرتروز شدید گردن رنج می برد، در خردادماه سال ۹۰ به دلیل حضور در مراسم خاکسپاری و بزرگداشت سه نفر از دوستان زندانی اش دستگیر و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان محکوم شد و حکم سه سال حبس تعلیقی که از قبل داشت هم اجرا و به ۴ سال زندان محکوم شد. اما پس از پایان محکومیت دوباره به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس اضافی محکوم شد. در خرداد ۹۵ یک حکم تبلیغ علیه نظام و یک سال زندان جدید دریافت کرد. با این حال همچنان از آزادی وی خودداری می‌کنند. وی به هنگام دستگیری به علت تومور مثانه جراحی کرده بود و تحت درمان بود.

مریم (نسیم) نقاش زرگران نوکیش مسیحی اولین بار در اسفندماه ١٣٨٩ به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. و سپس به ۴ سال زندان محکوم شد. وی از ابتدای تابستان سال ۹۲ تحمل حبس ۴ ساله خود را آغاز کرده بود قرار بود ۱۵ خردادماه ۱۳۹۶ آزاد شود که این آزادی تا مردادماه به تأخیر افتاد. وی به به دلیل ابتلا به بیماری ASD در سال ۱۳۸۶ تحت جراحی قلب قرار گرفت و نیاز مبرم به مراقبت‌های ویژه و مستمر پزشکی داشت اما دستگاه قضایی با مرخصی استعلاجی یا اعزام او به بیمارستان مخالفت می‌کرد. در دو سال آخر محکومیت وی به علت دیسک کمر، آرتروز و پوکی استخوان با بی‌حسی دست و پا و درد مزمن در مفاصل و ستون فقرات مواجه شده بود. علیرغم تجویز بستری ۵ روزه و نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی توسط پزشک معتمد زندان قوه قضایی همچنان با آن مخالفت می‌کرد.

امید کوکبی، دانشجوی دکترای فیزیک با تخصص لیزر در دانشگاه آستین تگزاس، بهمن ماه سال ۱۳۸۹ هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و از آن‌جایی که حاضر به همکاری با دستگاه امنیتی نشده بود بعد از چند ماه به اتهام «ارتباط با دولت متخاصم» و «کسب مال نامشروع» به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

وی در دوران حبس، چندین بار با دفع سنگ کلیه و خونریزی داخلی ناشی از آن دست و پنجه نرم کرده بود.

کوکبی عاقبت به بیماریِ سرطانِ کلیه دچار شد و در تاریخ ۸ شهریور ۹۵ خورشیدی پس از حراجی و برداشته شدن یک کلیه‌اش، در اثر فشارهای بین‌المللی به‌طور مشروط از زندان آزاد گردید.

حسین رونقی ملکی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ دستگیر شد. تداوم فشارها بر روی وی در سلول‌های انفرادی برای اخذ اعتراف تلویزیونی موجب آن شد که رونقی در خرداد و مرداد ماه ۱۳۸۹ دست به اعتصاب غذا بزند.

وی در تاریخ ۱۳ مهر ماه ۱۳۸۹ به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. حسین رونقی از ناراحتی کلیوی رنج می‌برد و علی‌رغم توصیه مسئولین بهداری زندان، نهادهای امنیتی به او اجازه نداده‌اند که به بیمارستان منتقل شود.

وی در تاریخ ۱۹ تیر ماه ۱۳۹۰ در نامه‌ای به دادستان تهران نوشت: «بیش از سیزده میلیون تومان برای درمان نارسایی‌های کلیوی فقط برای بازگشت سلامتی من هزینه شده و عدم رسیدگی‌های ضروری و مراقبت‌های لازم نه فقط هزینه گزاف درمان و عمل جراحی را به هدر می‌دهد بلکه وضعیت جسمانی و سلامتی‌ام را نیز به سوی شرایط وخیم و خطرناک سوق می‌دهد. این امر نه فقط برای من که برای خانواده‌ام نیز غیرقابل تحمل است. به این دلیل هر چند تاکنون در برابر حکم ناعادلانه دادگاه سکوت کرده‌ام اما این بار به حکم وجدان و عقل در برابر به خطر افتادن سلامتی‌ام سکوت نمی‌کنم».

رونقی در مرداد ماه ۱۳۹۰ نامه‌ای دیگر به دادستان تهران نوشت و طی آن از وضعیت بد خود و زندان و فشارهای نهادهای غیرقانونی در زندان سخن گفت: «آقای دادستان! یادتان هست گفتم شرایط دسترسی به تغذیه مناسب و دارو، کلینیک تخصصی و محیط‌های آرام برای استراحت من فراهم نیست. در مقابل شما چه گفتید؟ تنها پاسخ دادید که به دلیل مخالفت سپاه نمی‌توانید مرا به مرخصی اعزام کنید. یادتان هست در ملاقات‌های پیشین گفته بودید که اگر پزشکی قانونی با اعزام تو به مرخصی موافقت کند، تو را به مرخصی می‌فرستیم. بعد از صحبت‌های شما تحقیق کردم و دیدم که سه ماه قبل از اظهارات جنابعالی، پزشکی قانونی موافقت خویش را با اعزام من به مرخصی اعلام کرده و برای شما فرستاده بود همان وقت هم به شما گفتم که این نهادهای امنیتی هستند که تشخیص می‌دهند چه کسی و چگونه تحت درمان قرار گیرد.»

این نامه سبب شد که وی در تاریخ ۲۴ مرداد ماه ۱۳۹۰ مورد ضرب و شتم در زندان قرار بگیرد. بر اثر این ضرب و شتم وی به بیمارستان طالقانی در تهران منتقل شده و چندین ساعت را در بیهوشی به سر برد. رونقی در همان شب در حالی که از وضعیت مناسبی برخوردار نبود به زندان اوین بازگردانده شد و از داشتن مرخصی محروم بود.

حسین رونقی در تاریخ ۴ آبان ماه ۱۳۹۰ به دلیل عدم انتقال به موقع به بیمارستان و عدم مرخصی استعلاجی یک کلیه خود را از دست داد و تحت عمل مجدد قرار گرفت.

رونقی ملکی در اردیبهشت ۱۳۹۵ به علت وخامت بیماری و عدم امکان تحمل کیفر به صورت موقت از زندان آزاد شد.

شرایط سخت و طاقت‌فرسای زندان، شکنجه، بازجویی‌ها و تشکیل دادگاه‌‌های غیرقانونی و صدور احکام ظالمانه باعث شده است که زندانیان بسیاری برای آن که صدای‌شان شنیده شود دست به اعتصاب غذا بزنند و سلامت جسمی‌شان به مخاطره افتد. در حالی که هیچ گوش شنوایی برای شنیدن اعتراض آن‌ها در دستگاه قضایی نیست.

سهیل عربی، وبلاگ‌نویسی است که به اتهام «اهانت به مقدسات» ابتدا به اعدام محکوم شد و بعدتر این حکم به حبس ابد تغییر کرد. او در آبان ماه ۱۳۹۲ توسط سپاه پاسداران بازداشت شد. او در اثر اعتصاب غذا دچار چسبندگی روده و زخم معده شده و در وضعیت بد جسمی به سر می‌برد.

آرش صادقی، فعال دانشجویی و حقوق بشر است که به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی»، «توهین به رهبری» و «تشکیل گروه‌های غیرقانونی» به ۱۹ سال حبس محکوم شد. او در پی چندین بار اعتصاب غذا به جسبندگی روده، زخم معده، آسم، کولیت روده، ناراحتی کبد و کلیه و عدم توانایی در غذا خوردن مبتلا شده است.

سعید شیرزاد، عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و همچنین فعال سیاسی است آخرین بار در سال ۱۳۹۳ بازداشت و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی در اثر اعتصاب به بیماری روده و زخم معده مبتلا شده است.

آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و کودکان هم‌اکنون در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد. دائمی در اسفند ۱۳۹۳ در دادگاهی به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی»، «توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم» به ۷ سال زندان محکوم شد. وی در اثر اعتصاب غذا به بیماری صفرا و سنگ کلیه مبتلا شده است.

مهدی خزعلی یکی از زندانیان سیاسی است که در اثر دستگیری‌های متعدد و اعتصاب‌ غذاهای متوالی و طولانی به بیماری متعددی دچار شده است که جان وی را تهدید می‌کند.

محمود صالحی، فعال کارگری که مبتلا به بیماری کلیه است، در آبان ۱۳۹۶ پس از دیالیز کلیه‌هایش در بیمارستان «امام خمینی» سقز، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و پس از ابلاغ حکم یک سال زندان به زندان منتقل شد.

محمود صالحی که کلیه‌هایش را در بازداشتگاه اطلاعات سنندج در سال ۱۳۹۴ به دلیل عدم رسیدگی و عدم تحویل داروهایش از دست داده، پیشتر برای پرونده‌های دهه ۶۰ به ۹ سال زندان محکوم شده بود. بر اساس گزارش‌ها، محکومیت او به یک سال کاهش یافته است. صالحی در دهه‌ی ۶۰ نیز به خاطر اتهامات مشابه زندانی شده و دوره‌ی حبس خود را سپری کرده بود. صالحی در عین حال،‌ بیماری قلبی نیز دارد و در سال ۹۶ دو بار عمل جراحی داشته است.

زینب جلالیان فعال سیاسی کرد که با اتهام عضویت در پژاک از سال ۱۳۸۶ در زندان به سر می‎برد در آستانه از دست دادن کامل بینایی خود در زندان است. این زندانی که در ابتدا حکم اعدام داشت در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت .

آیت‌الله محمدرضا نکونام که هنگام بازداشت در سلامت کامل به سر می‌برد، از تاریخ ۱۲ اسفند سال ۹۳ تاکنون به بیماری‌های مختلفی از جمله فشار و قند خون بالا، لمس شدن طرف چپ بدن، کم شدن بینایی، نارسایی در کارکرد قلب، کلیه‌ها، تیروئید و کبد مبتلا شده است. بیماری‌هایی که همه ناشی از عوارض سکته مغزی وی در انفرادی دادگاه ویژه روحانیت است. [54]

وضعیت رو به وخامت اهل سنت

در دوران لاریجانی فشار روی اهل سنت و مولوی عبدالحمید یکی از رهبران شناخته‌شده‌ی آن‌ها تشدید شد. دلیل آن هم انتقاد صریح او از خامنه‌ای بود. در سال۸۹، او از سخنان خامنه‌ای در مراسم ۱۴خرداد که در توجیه برخورد با موسوی و کروبی، آن را در یک شبیه‌سازی تاریخی، به برخورد امام اول شیعیان با طلحه و زیبر اشاره کرده بود، به شدت انتقاد کرد و گفت این افراد جزو مقدسات اهل سنت هستند و چنین تعبیرهایی توهین‌‌‌آمیز است. این انتقاد صریح سبب برافروختن کینه دستگاه‌های امنیتی و قضایی شد و سال ۸۹ را به سالی پر دردسر برای مولوی عبدالحمید تبدیل کرد.

هشتم مردادماه همین سال، وقتی مولوی عبدالحمید پس از پایان یک کنفرانس مذهبی، از ترکیه به تهران باز می‌گشت، گذرنامه‌اش در فرودگاه توقیف شد. مأموران وزارت اطلاعات دلیل توقیف را حکم دادگاه ویژه روحانیت اعلام کردند. سوم مهرماه ۸۹، «عبدالرحیم شه‌بخش»، برادرزاده و داماد مولوی عبدالحمید در بازگشت از ترکیه، در فرودگاه بازجویی و گذرنامه و لپ‌تاپش ضبط شد. دو هفته بعد، او احضار و بازداشت شد. اتهام او را جاسوسی و سوءاستفاده مالی اعلام کردند. با این وجود، او بهمن ماه همان سال آزاد شد.

۱۰آبان همان سال، «حافظ اسماعیل ملازهی»، داماد دیگر مولوی عبدالحمید به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی، بازداشت شد. وی را در شهریورماه ۹۰ به اتهام جاسوسی به ۱۰سال حبس محکوم کردند. دادگاه چهار سال از این زمان را به مدت ۵سال به تعلیق در آورد. بر این اساس، وی باید تا سال۹۶ برای گذراندن باقی‌مانده محکومیت خود در زندان به سر برد. مولوی «احمد نارویی»، امام جمعه موقت مسجد مکی که داماد وی نیز بود، ۲۶ اسفند۹۲ در یک تصادف رانندگی جان سپرد. مخالفان جمهوری اسلامی مرگ نارویی را برنامه‌ریزی شده و در ادامه قتل‌های زنجیره‌ای هدفمند در این منطقه توصیف کرده بودند.

در ادامه فشارهای امنیتی به رهبر اهل سنت ایران، وی در طول سال‌های۸۹ تا۹۲ ممنوع‌الخروج شد. او بهمن و اسفند۹۲ قصد سفر به آفریقای جنوبی و مکه و شرکت در دو کنفرانس علمی را داشت که موفق به دریافت مجوز خروج نشد. این در حالی بود که از او به عنوان واسطه اصلی آزادشدن چند مرزبان ایرانی بود که توسط گروه جیش العدل بازداشت شده بودند. اسفند۹۳ نیز او قصد شرکت در «کنفرانس سالانه انجمن جهان اسلام» را داشت ولی متوجه شد کماکان ممنوع‌الخروج است.

ممنوع‌الخروجی او تنها به خارج از کشور محدود نمی‌شود. اسفند ۹۵ او به وب سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر گفت در داخل کشور نیز صرفاً اجازه دارد به تهران سفر کند: «غیر از زاهدان و تهران جای دیگر اگر سفر بکنیم به دلیل برخی تنگ‌نظری‌ها، مشکلات ایجاد می‌شود و برای همین سفر نمی‌کنم.» علاوه بر این، به گفته یکی از نزدیکان مولوی عبدالحمید: «علمای اهل سنت ایران هم اجازه سفر به زاهدان و استان سیستان و بلوچستان را ندارند و وزارت اطلاعات و دیگر دستگاه‌های امنیتی مانع از سفر آن‌ها می‌شوند.»

هم‌اکنون سنی‌های ایرانی تحت فشارهای امنیتی، حتی اجازه اقامه نماز عید فطر را در شهرهایی چون تهران ندارند. مقام‌های حکومتی بارها اعلام کرده‌اند در تهران ۹مسجد برای اهل سنت وجود دارد ولی مولوی عبدالحمید توضیح داده که این مکان‌ها، «نمازخانه‌های استیجاری هستند.» مرداد۹۴، یک نمازخانه اهل سنت در تهران تخریب شد که منجر به انتقاد تند عبدالحمید و نامه او به حسن روحانی شد.

علاوه بر این، در سال ۱۳۹۵ اعدام ۲۰ نفر از اعضای گروه توحید و جهاد که منجر به واکنش منفی مولوی عبدالحمید و نامه نگاری‌اش به خامنه‌ای شد،‌ نشان داد کماکان بی اعتمادی قوی و گسترده از سوی لایه‌های امنیتی و قضایی به فعالیت‌های گروه‌های اهل سنت وجود دارد. او در این نامه گفت رئیس قوه قضاییه دستور داده است محکومین اهل سنت در پرونده‌های مواد مخدر سریع‌تر اعدام شوند تا اگر قانون اعدام مواد مخدر بازنگری شد، این افراد به مجازات رسیده باشند. در ادامه این فشارها، فروردین ۹۶، یک امام جمعه اهل سنت پس از اینکه از «برنامه سپاه برای اعطای کارت معافیت خدمت سربازی و پرداخت چهار میلیون پول برای علمای اهل سنت که تفریحی به سوریه می‌روند» انتقاد کرد، بازداشت شد.[55]

ممنوع‌التصویری خاتمی و حصر موسوی و رهنورد و کروبی

لاریجانی همچنین با همدستی جعفری دولت‌آبادی و محسنی اژه‌ای برخلاف قوانین مورد تصویب و تأیید رژیم، حکم ممنوع‌التصویری خاتمی را داده و از آن دفاع می‌کند:

«دادستان تهران بنابر اختیارات و مستندات قانونی فردی را ممنوع‌التصویر کرده است و سخنگوی قوه قضاییه نیز بارها این موضوع را مستنداً تبیین و تشریح کرده است؛ بنده نیز در پاسخ به دبیر شورای عالی امنیت ملی مستندات این موضوع را اعلام کرده‌ام با این وجود برخی‌ها اعلام کرده‌اند که این ممنوع‌التصویری درست نیست و هیچ مستند قانونی ندارد.» [56]

لاریجانی در طول ۷ سال گذشته از هیچ‌ کوششی برای ادامه حصر و تهدید موسوی و کروبی و رهنورد کوتاهی نکرده است.

بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری او در پاسخ به حسن روحانی که در مبارزات انتخاباتی‌اش وعده رفع حصر را داده بود ضمن تهدید به توسل به قوه قهریه برای خاموش کردن صداهای مخالف با ادبیاتی که کمترین صبغه‌ی حقوقی ندارد، گفت:‌

«همه دیدند که برخی در مورد این موضوع قبل و حین انتخابات چه کردند و همنوایان آنان چه گفتند. ما این مسائل را هم از دور می‌بینیم و هم از نزدیک شاهد اتفاقاتی که در پشت‌پرده رخ می‌دهد هستیم. ماهیت این کار شبیه همان کاری است که در فتنه ۸۸ صورت گرفت؛ نقل کرده‌اند که کاندیدایی در جمع هواداران خود خطاب به آنان گفته است که «ما آمده‌ایم حصر را بشکنیم.»، شما چه‌کاره‌اید که بخواهید حصر را بشکنید؟»

این در حالی است که روحانی رئیس جمهور و مسئول اجرای قانون اساسی و رئیس شورای امنیت کشور و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

لاریجانی در ادامه تأکید کرد:

«اینکه بخواهیم عواطف مردم را برای ایستادگی مقابل این قبیل تصمیمات قانونی تحریک کنیم همان روح و باطن فتنه ۸۸ است، برهمین اساس به این قبیل رسانه‌ها و افرادی که تلاش می‌کنند به‌صورت زنجیره‌ای و همنوا چنین مسائلی را دائماً تکرار کنند و از این طریق فشار وارد آورند هشدار می‌دهیم که این بساط را جمع کنند وگرنه قوه قضاییه با اقتدار، خود این بساط را جمع خواهد کرد». [57]

با این وضعیت او همچنان نظام اسلامی را گل سرسبد دنیا در زمینه حقوق بشر معرفی کرده و معتقد است که غربی‌ها بایستی از آن‌ها بیاموزند. وی همچنین به صراحت مخالفت خود را با سفر گزارشگر ویژه و تحقیق در مورد نقض حقوق بشر در ایران اعلام کرده و می‌گوید:‌

«اولاً به طور کلی مخالف حضور گزارشگر ویژه در ایران هستیم و ثانیاً مذاکره با این شخص در خارج از کشور نیز باید مقید به اثرگذاری باشد و ببینیم که چنین مذاکره‌ای تأثیری در رویّه‌ نادرست آنها دارد یا نه؟» [58]

فساد در قوه قضاییه

فساد گسترده و سیستماتیک در قوه قضاییه تا آن‌جا گسترش پیدا کرده است که حتی صدای «حزب‌الله» و تشکل‌های حکومتی در دانشگاه‌ها را نیز درآورده است. منصور نظری که از وی به عنوان «شاعر مدافعان حرم» یاد می‌شود در جلسه‌ی گفتگوی محسنی‌‌اژه‌ای با دانشجویان در آذرماه ۱۳۹۶ به صراحت گفت:

«وکلا فاسد شده‌اند، رشوه می‌گیرند و پرداخت می‌کنند، با قاضی تبانی می‌کنند، [و در همین رابطه] قضات شماره‌ها را از توی پرونده درمی‌آورند، به وکلا اطلاع می‌دهند.... کارشناسان رسمی دادگستری به وضع بسیار فجیعی مشغول رشوه و زیرمیزی گرفتن و نوشتن گزارشات خلاف واقع هستند ».

او در بخش دیگری از سخنان خود به یک قاضی اشاره می‌کند که به مدت «۱۵ سال» مشغول رشوه گرفتن بوده و حتی از بستگان محکومان سوءاستفاده‌‌ی جنسی می‌کرده و بر «جان و مال و ناموس مردم حاکم بوده است».

او همچنین با انتقاد از صادق لاریجانی می‌افزاید در خصوص فساد در این نهاد، «یا آقای آملی لاریجانی دارد اشتباه می‌کند یا آن کسانی که بازرس ویژه‌شان هستند». [59]

یک روز پس از این نشست، صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه در جلسه‌ای هشت ساعته با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی به سخنان منصور نظری واکنش نشان داده و گفت مسائل این نهاد به این فعال حزب‌الله و مردم ارتباطی ندارد.

منصور نظری در یک ویدئوی هفت دقیقه‌ای که ۲۳ آذر ماه منتشر کرد، ادعا کرد که لاریجانی در جلسه با دانشجویان گزارشی سه صفحه‌ای ارائه کرده و گفته که اظهارات منصور نظری درباره وجود فساد در قوه قضائیه «دروغ» است. [60]

نظری در پاسخ به اظهارات صادق لاریجانی، اعلام کرد که اسناد و مدارک خود درباره وجود فساد در قوه قضائیه را منتشر خواهد کرد تا مردم درباره آن قضاوت کنند.

منصور نظری چند سال پیش به مستنداتی حاکی از فعالیت یک «باند فساد» از قضات شهرکرد دست پیدا می‌کند و این مدارک را تحویل دادسرای کارکنان دولت می‌دهد.

نتیجه بررسی اولیه این اسناد و مدارک منجر به صدور کیفرخواست برای اعضای این باند می‌شود، اما در مراحل نخست این کیفرخواست به جریان نمی‌افتد.

این موضوع باعث می‌شود که منصور نظری اسناد و مدارک خود را تحویل غلامحسین محسنی اژه‌ای، دادستان وقت کل کشور بدهد. پیگیری‌های بعدی موجب شکایت معاون دادگستری شهرکرد از نظری به اتهام «دخالت در امر غیر» می‌شود؛ شکایتی که منجر به صدور یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای این شاعر می‌شود.

لاریجانی در پی روشنگری منصور نظری اعلام کرد که از وی به قوه قضاییه که توسط خودش اداره می‌شود شکایت می‌کند.

تلاش خامنه‌ای برای مهار روحانی توسط قوه قضاییه

اگرچه لاریجانی در انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری علیرغم انتظاری که داشت توفیقی نیافت و این بیش از هرچیز نشاندهنده‌ی موقعیت متزلزل وی در این مجلس است اما خامنه‌ای می‌کوشد روحانی و دولت او را توسط وی و قوه قضاییه مهار کند.

دستگیری سه آمریکایی کوهنورد و دو تابعیتی‌هایی همچون جیسون رضائیان، امیر حکمتی، سعید عابدینی و نصرت‌الله خسروی را که در دوران احمدی‌نژاد اتفاق افتاد می‌توان تلاشی برای باج‌خواهی از دولت آمریکا و مبادله با مأموران رژیم که در آمریکا زندانی بودند قلمداد کرد اما دستگیری‌ ۶ ایرانی دو تابعیتی بعد از امضای برجام قطعاً مقابله با دولت روحانی و سیاست تنش‌زدایی اوست.

به ویژه که دستگیری نزار ذکا شهروند لبنانی که اقامت آمریکا را دارد و به دعوت رسمی دولت جمهوری اسلامی در ایران به سر می‌برد و پیش‌تر در دولت احمدی‌نژاد هم به ایران سفر کرده بود و محکومیت او به ۱۰ سال حبس و پرداخت ۴ میلیون و دویست هزار دلار جریمه به جرم جاسوسی قطعاً دهن کجی به دولت و سیاست‌های روحانی است. به ویژه که پس از پیروزی دوباره‌ی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری محسنی‌‌اژه‌‌ای معاون لاریجانی خبر از محکومیت دهساله‌ی شیویی وانگ دانشجوی چینی- آمریکایی به اتهام نفوذ و کپی‌برداری از اسناد رسمی دوران قاجاریه داد.

دامنه‌ی دستگیری‌‌ها به شهروندان ایرانی و اروپایی هم رسیده است تا حلقه محاصره هرچه تنگتر شود. نازنین زاغری راتکلیف ،دکتر احمدرضا جلالی و هما هودفر (کانادایی - ایرلندی) به بهانه‌های واهی روانه‌‌ی زندان شدند.

انتخاب موسی غضنفرآبادی نماینده‌‌‌ی سابق مجلس شورای اسلامی از بم که از اعضای جبهه‌ی پایداری به شمار می‌رفت و به ضدیت آشکار با رفسنجانی و روحانی و ... شهره بود به ریاست دادگاه انقلاب اسلامی، بیانگر سمت و سوی لاریجانی است. نظرات غضنفرآبادی در واقع بیان شسته‌ورفته‌ی دیدگاه‌ لاریجانی است. او به صراحت در مجلس اعلام می‌کرد:‌

«اکنون چه کسی جرات می‌کند بگوید آقای هاشمی فتنه‌گر است؟ در حوزه علمیه می‌گویند آقای هاشمی در فتنه دخالت دارد. باید گفت ایشان راس فتنه است»! [61]

وی چند ماه پس از ایراد این سخنان به ریاست دادگاه انقلاب اسلامی تهران رسید و در مورد درخواست کروبی برای تشکیل محاکمه قانونی با خیره سری گفت:‌

«محاکمه برای خیلی از این افراد به خصوص خود سران فتنه پشیمانی دارد، چرا که دادگاه و نظام با کسی تعارف ندارد و وظیفه قانونی خود را با قاطعیت، قدرت و دقت انجام می‌دهد. به نظرم محاکمه این افراد زمانی انجام می‌شود که خود را از زیر سایه رأفت اسلامی خارج کنند؛ ... در حصر از سران فتنه مراقبت و محافظت می‌شود و در واقع فقط نامش «حصر» است؛ چرا که ممکن است کسانی که دشمنان نظام و علیه انقلابند، به دلیل سوء استفاده خودشان برای این افراد تهدید جانی ایجاد کنند تا از آن برای خودشان سوژه‌ای درست کنند. این حرف که برخی اصرار دارند حصر نباشد و این افراد محاکمه شوند، حرف دلسوزان نظام نیست، برخی از کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند شاید بی‌اطلاع باشند ولی این حرف بیگانگان است نه دلسوزان نظام. » [62]

سخنان خامنه‌ای در دیدار رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه و رؤسای کل دادگستری‌های سراسر کشور، و حمایت بی‌سابقه و بی چون چرای او از لاریجانی بیانگر موقعیت ویژه‌ی او در نظام اسلامی است و نشان می‌دهد این امور با هدایت و حمایت مستقیم خامنه‌ای صورت می‌گیرد.

خامنه‌ای که مانند دیگر دیکتاتورها از بیماری‌های روانی حادی رنج می‌برد که ناشی از تداوم حکومت و رهبری‌اش و تجمیع قدرت و ثروت در دستانش است در سخنان خود ضمن آن که دم از «نعمت قوه‌ی قضائیه و توانایی‌های آن» زد لاریجانی را «شخصیتی برجسته و دارای شایستگی‌های بالای علمی، عملی، معنوی و فکری» معرفی کرده و ضمن قدردانی از زحمات وی و مسئولان دستگاه قضایی، خاطرنشان کرد: «در سال‌های اخیر کارهای مهم و با ارزشی در قوه‌ی قضائیه انجام شده است». [63] البته او همین حرف‌ها را در مورد احمدی‌نژاد هم می‌زد.

خامنه‌ای برخلاف ادعای روحانی در همین سخنرانی تأکید کرد که «در قانون اساسی تصریح شده است که نظارت بر حُسن اجرای قوانین و نظارت بر حُسن اجرای امور برعهده‌ی قوه‌ی قضائیه است و دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور به‌عنوان دو بازوی اصلی قوه، مسئولیت این دو وظیفه‌ی مهم را بر عهده دارند.»

اگر چه چنین دیدگاهی برخلاف نظر اکثر حقوقدانان ایرانی و در تقابل شدید با ادعای خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری خودش است اما تلاش وی برای مهار روحانی و قدرت بخشیدن به لاریجانی را می‌رساند.

همچنین بعد از شکل‌گیری ستاد حقوق شهروندی توسط دولت روحانی و اعتراض شدید لاریجانی نسبت به آن، تأکید خامنه‌ای مبنی بر این که «احیا و استیفای حقوق عامه و حمایت از آزادی‌های مشروع مردم» از وظایف مهم قوه‌ی قضائیه است و این قوه باید پرچمدار این موضوعات باشد و با مخالفان و معارضان حقوق عمومی در هر جایگاهی، مقابله کند.» به وضوح حمایت وی از لاریجانی را می‌رساند.

همچنین خامنه‌ای با تأکید بر لزوم مداخله‌ی قوه قضاییه در مسایل و قضایای بین‌المللی از جمله «تحریم‌ها، مصادره‌های آمریکایی‌ها، تروریسم و یا حمایت از شخصیت‌های مظلوم دنیا همچون شیخ زکزاکی و یا حمایت از مسلمانان میانمار و کشمیر،» که جملگی از وظایف دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه به شمار می‌روند و پافشاری روی ورود قوه‌قضاییه به «مقوله ‌آسیب‌های اجتماعی»، «انتخابات و ریزگردها» و ... تعریف جدیدی از وظایف قوه‌قضاییه به دست داد که تخطی از وظایف قانونی قوه قضاییه را می‌رساند. وظیفه‌ی ذاتی قوه قضاییه رسیدگی به جرایم و تخلفات است، نه اظهارنظر درباره مسایل و معضلات بین‌المللی که بخش مهم مشغولیت لاریجانی را تشکیل می‌دهد.

ایجاد تحول در علوم انسانی

پس از درگذشت محمدرضا مهدوی‌کنی،‌ رئیس و همه‌کاره‌ی دانشگاه امام صادق، خامنه‌ای در ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ طی حکمی هیأت امنایی مرکب از باقری کنی، آملی لاریجانی، سیّداحمد علم‌الهدی، سعید مهدوی کنی، علیرضا امینی، احمد واعظی، سیّد عباس موسویان، سیّد مصطفی میرلوحی و سیّدعلا میرمحمّدصادقی، دکتر علی رضائیان و دکتر ‌هادی همایون) برای دانشگاه امام صادق منصوب کرد. خامنه‌ای هدف اصلی این هیأت امنا را «اعتلای معارف اسلامی و تحول در علوم انسانی» معرفی کرد و تأکید نمود : «حضور جناب آقای آملی لاریجانی در صدر این هیئت امناء فرصتی برای دستیابی هر چه زودتر به اهداف مذکور خواهد بود».[64] بدین ترتیب، خامنه‌ای مسئولیت تحول در علوم انسانی را نیز به عهده‌ی صادق لاریجانی گذاشت و این قبل از هرچیز اعتماد خامنه‌ای به وی را می‌رساند.

لاریجانی در پی این مسئولیت بود که در مهرماه ۱۳۹۴ گفت:‌ »امروز علوم انسانی غربی هجوم خود را در کشور آغاز کرده است و ما آن مفاهیم را در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنیم... متأسفانه در دانشگاه‌ها بر روی افکار غربی باز است درحالی‌که نگاه افکار غربی به انسان خاص است اما نگاه قرآن و پیامبر اسلام(ص) به انسان متفاوت است.» [65]

اختیار دادستان در حد اختیار «خداوند متعال»

غلامعلی صادقی دادستان انقلاب و عمومی مشهد با اشاره به ورود دادستانی به موضوعات مختلف، تصریح کرد:

«یکی از دوستانم چندی پیش به من گفت چرا شما به تمام موضوعات ورود می‌کنید، در این‌جا باید تأکید کنم اختیارات دادستان از اختیارات خداوند متعال به اندازه بند انگشت کم‌تر است» [66]

وقتی اختیارات دادستان یک شهر «یک بند انگشت کم‌تر از خداوند متعال» است، اختیارات رئیس دستگاه قضایی در نظام اسلامی و با تعریف حاکمان آن چقدر است؟ این در حالی است که خمینی در پاریس وعده می‌داد:

«*اختیارات شاه را نخواهم داشت.

*علما خود حكومت نخواهند كرد آنان ناظر و هادی مجریان امور می‌باشند. این حكومت در همه‌مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.

*من نمی‌خواهم ریاست دولت را داشته باشم طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت.

*من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل‌شان چیز دیگری است
من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمی‌كنیم، وظیفه‌‌ی روحانیون ارشاد دولت‌ها است. من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.

*من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.

*ولایت با جمهور مردم است

*دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم.

*اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است. حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همه‌ی مظاهر تمدن موافق.

*عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط می‌شود.

*رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.

*قانون این است، عقل این اس، حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد
باید اختیارات دست مردم باشد .این یك مسئله عقلی است هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.

*حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ اسلام ملاحظه‌ حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.

*اسلام، هم حقوق بشر را محترم می‌شمارد و هم عمل می‌كند، حقّى را از هیچ‌كس نمی‌گیرد، حق آزادى را از هیچ‌كس نمی‌گیرد، اجازه نمی‌دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.
*ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به ۱۴۰۰ سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت ۱۴۰۰ سال پیش برگردیم. همه‌ی مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم
دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند... رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.

*ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.

*حکومتی که ما می‌خواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود یکی علی و یکی هم عمر.
تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.

*جامعه‌ی آینده‌‌ی ما جامعه‌ی آزادی خواهد بود. همه‌ی نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.

*ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند نه اینکه از سایه او هم بترسند.

*زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.

*زن‌ها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی كه علیه ما می‌شود برای انحراف مردم است. اسلام همه‌ی حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.

*رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد.»

لاریجانی با عنوان اینکه نظام جمهوری اسلامی محتاج اموری است که روحانیت مصداق آن است، تصریح می‌کند: «روحانیت در امور مختلف نقش اساسی دارد.» [67]

صادق لاریجانی همچنین در اختلاف نظر بین شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی در مورد لغو عضویت سپنتا نیکنام شهروند زرتشتی از شورای شهر یزد که هیچ ربطی به او نداشت دخالت کرد و جانب شورای نگهبان را گرفت. این شورا در اقدامی خیره‌سرانه و بدعتی عجیب در حالی که سپنتا نیکنام برای دومین بار با رأی مردم مسلمان شهر یزد به شورای شهر راه یافته بود با صدور حکمی حضور او را غیرقانونی اعلام کرد. بنا به ادعای شورای نگهبان یک غیرمسلمان نبایستی در مورد امور مربوط به مسلمانان نظر دهد.

ضدیت با رفسنجانی و تلاش برای رسیدن به جایگاه رهبری

لاریجانی از مخالفان سرسخت نظارت مجلس خبرگان رهبری بر ولی‌ فقیه است که در قانون اساسی رژیم نیز روی آن به صراحت تأکید شده است. [68]

وی در دوران بی آیندگی ولایت فقیه یکی از کاندیداهای این پست است. اقدامات وی در مقام رئیس قوه قضاییه و مواضع سیاسی و مذهبی وی اگرچه به منظور اجرای فرامین خامنه‌ای و اطاعت محض از وی است اما روی دیگر ماجرا به دست آوردن دل جناح‌های سرکوبگر رژیم است تا در لحظه‌ی موعود از نامزدی وی برای تصدی پست ولایت فقیه حمایت کنند. او در هراس از راه‌یابی حسن خمینی به مجلس خبرگان رهبری، از سخنان رفسنجانی که وی را «علامه» خوانده به خشم آمده و ضمن استهزای حسن خمینی خطاب به رفسنجانی که بیش از سه دهه‌ نایب رئیس و رئیس مجلس خبرگان رهبری بوده و ردای ولایت فقیهی به تن خامنه‌ای دوخته می‌گوید:

«... عده‌ای را که با خود همفکر هستند برای ورود به مجلس خبرگان تحریک می‌کنند البته اشکالی ندارد آزادی است ولی در حوزه‌های علمیه علامه تراشی هم می‌کنند آیا واقعاً شما تشخیص‌دهنده علامه هستید؟ کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند آیا قادر به فهم دقیق متون معمولی کتب حوزوی هستند؟ آیا می‌توانند ظرایف کتاب‌هایی مثل کفایه آخوند خراسانی و رسائل و مکاتب شیخ انصاری را فهم کنند؟ آیا تحقیقات محقق نائینی، محقق عراقی، و محقق اصفهانی را درمی‌یابند با این وضع این‌ها علامه تشخیص‌دهنده می‌شوند؟» [69]

وی همچنین ضمن حمله به رفسنجانی به مجیزگویی از خامنه‌ای پرداخت و گفت:‌

«در همین کشور، کسانی بودند که به‌شدت دنبال این بودند که ریاست جمهوری را برای برخی مادام‌العمر کنند، این‌ها با مردم هستند؟ بحمدالله رهبری انسانی متدین، وارسته، متقی و باصلابت‌اند و به این حرف‌ها هم کاری ندارند. راه خودشان را باصلابت و با قاطعیت می‌روند، بیش از ربع قرن این کشور را با درایت و طمأنینه از پیچ‌های خطرناک عبور داده‌اند. شما به‌جای حمایت، به‌جای ترویج، به‌جای تشویق مردم حرف‌هایی می‌زنید، حرف‌های ناامیدکننده و تفرقه‌انگیز و بعد هم از این چه ثمره‌ای می‌خواهید بردارید!» [70]

وقتی خامنه‌ای مخالفت خود را با فراگیری زبان انگلیسی اعلام کرد و با پاسخ صریح حسن روحانی روبرو شد، این لاریجانی بود که در دفاع از خامنه‌ای به میدان آمد و گفت:‌ «مسئولان باید از سخنانی که بوی عدم وحدت از آن به مشام می‌رسد و یا مقابله با فرمایش‌های مقام معظم رهبری تلقی شود اجتناب کنند... لازم است همه مسئولان به فهم مشترک و اقدام مشترک در قبال تلاش‌های دشمن برای نفوذ برسند.»

وی به منظور اجرای منویات خامنه‌ای مبنی بر اعمال فشار هرچه بیشتر بر رفسنجانی فرزندان وی را به زندان انداخت و در مقابل اعتراض رفسنجانی نسبت به رفتار قوه قضاییه او را تهدید به پیگیری پرونده‌اش کرد. [71]

با این حال وی در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری علیرغم انتظاری که داشت توفیقی نیافت که بیش از هرچیز نشاندهنده‌ی موقعیت متزلزل وی در این مجلس است. حملات احمدی‌نژاد و همراهانش به صادق لاریجانی، و شعارهای مردم علیه وی در تجمعات اعتراضی موقعیت وی را به شدت متزلزل کرده است.

جدال احمدی نژاد و نزدیکانش با لاریجانی

چهارشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۹۶، حمید بقایی، معاون اجرایی احمدی‌نژاد در دوران ریاست جمهوری از حضور در سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خود سر باز زد و اعلام کرد در اعتراض به رفتار دستگاه قضایی در آرامگاه شاه عبدالعظیم «بست» می‌نشیند.

احمدی‌نژاد که دشمنی‌اش با خاندان لاریجانی از سال‌ها پیش علنی شده، در سخنرانی بی‌سابقه‌ای در حرم عبدالعظیم در حمایت از بست‌نشینی یارانش گفت:

«داستان را هم شما می‌دانید، داستان امروز و دیروز نیست. والله بخدا به پیر به پیغمبر ما با این خانواده لاریجانی مخالفیم. آقا مخالف بودن مگر جرم است. کی گفته جرم است. ما مخالفیم، قبول نداریم مملکت بیافتد دست اینها. ظلم بکنند. فشار به مردم بیاورند. در مقابل بیگانه کوتاه بیایند. ما قبول نداریم اینها را. تا می‌گوئیم بالای چشمت ابروست، می‌گوید آقا توهین کردی. یک پرونده جدید. آقا ایشان آمده بیرون می‌گوید والله مردم من دزد نیستم. یک پرونده جدید که گفته من دزد نیستم؛ این به رئیس قوه قضاییه بر خورده است. آقا، من، این مردم، همه می‌گوئیم ما دزد نیستیم. بر خورده، بسم‌الله من را ببرید. پس آزادی چی شد؟ ملت انقلاب کردند که چند نفر آن بالا بنشینند بگویند همه‌اش ماییم. مملکت ملک پدر ماست. هر کار دلشان می‌خواهد بکنند. کسی اعتراض هم نکند. وکیلش را زندان می‌کنند. هر کس همراهی می‌کند براش پرونده می‌سازند، چه خبرتان است. یا ایرانی نیستید یا ایران را نمی‌شناسید. بابا این ملت ایران آدم‌های صد برابر گنده‌تر از شماها را هم به زیر کشیده. پست افتاده دست‌تان. به هر قسمت می‌خواهند بگویند دولت نهم و دهم فاسد بوده است. به شما بگویم شما می‌دانید لازم نیست بگویم. بخدا اگر ما یک ریال تخلف کرده بودیم اینها دو هزار بار ما را تا حالا اعدام کرده بودند. ما جلوی تخلفات را گرفتیم. مچ دزدا را گرفتیم. دستشون را رو کردیم. می‌خواهند انتقام بکشند. بهانه درست کردند. آقا را بردند گفتند بگو که دوست‌هات جاسوسند. می‌گوید مرد حسابی جاسوس باباته. می‌گوید نه بگو تا آزادت کنیم.» [72]

احمدی‌نژاد

بالاترین مقامات دستگاه قضایی شامل محسنی‌‌اژه‌ای، محمدجعفر منتظری و جعفری‌دولت‌آبادی به صحنه‌ آمده و در دفاع از رئیس‌شان از چیزی فروگذار نکردند اما وی که به شدت بی‌طاقت است بالاخره نتوانست سکوت کند و خود نیز به صحنه آمد و به موضع‌گیری علیه احمدی‌‌نژاد پرداخت و او را فتنه‌گر خواند و وعده‌ی رسیدگی به جرائم‌اش را داد.

در گزارش رئیس سازمان زندان‌ها آمده است که در سال ۱۳۵۸ تعداد زندانیان کشور ۸۵۵۷ نفر و جمعیت کشور در آن سال ۳۷ میلیون نفر بوده است. وی در همین گزارش تعداد زندانیان در سال ۱۳۹۵ را، ۲۲۳ هزار نفر اعلام کرد. [73] به عبارتی جمعیت کشور طی یک دوره ۳۸ ساله، کمی بیش از دو برابر ولی جمعیت زندانیان کشور ۲۶ برابر شده است. تردیدی نیست که مسئولیت بخشی از این فلاکت و بدبختی با قوه قضاییه و افرادی همچون لاریجانی است.

ایرج مصداقی

۱۷ دسامبر ۲۰۱۷

Irajmesdaghi.com

[email protected]



[1] http://www.rahesabz.net/story/5705

[2] https://www.youtube.com/watch?v=juauHjUfrYE

[4] http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=6382

[5] https://www.fidh.org/IMG/pdf/resolution_on_iran-fidh_congress_2016-per.pdf

[6] https://iranwire.com/fa/blogs/319/22979

[7] http://www.bbc.com/persian/37911660

[8] https://ir.voanews.com/a/iran-taheri-/4019522.html

[9] http://www.yjc.ir/fa/news/5799495

[10] http://www.tabnak.ir/fa/news/687624

[11] http://old.sharghdaily.ir/news/90/07/17/13481.html

[12] http://fararu.com/fa/news/112924

[13] http://news.gooya.com/politics/archives/2012/11/150309.php

[14] http://www.isna.ir/news/91110503280

[15] https://www.radiofarda.com/a/f12_cutting_fingers_sari_iran/24885726.html

[16] https://www.radiozamaneh.com/78456

[17] http://www.mehrnews.com/news/2107061

[18] http://isfahan.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=32415

[19] http://www.iscanews.ir/news/654694

[20] https://www.radiozamaneh.com/225263

[21] http://www.yjc.ir/fa/news/5282057

[22] http://www.jamnews.ir/detail/News/610860

[23] http://fa.euronews.com/2017/02/17/iran-thieves-and-hand-cut-off-punishment

[24] https://humanrightsiniran.com/1396/45345/

[25] http://javanehha.com/2017/07/12

[26] http://www.tabnak.ir/fa/news/731807

[27] http://fars.iribnews.ir/fa/news/1817053

[28] https://www.radiozamaneh.com/360911

[29] https://iranwire.com/fa/features/23487

[30] http://www.asriran.com/fa/news/486955

[31] https://www.radiozamaneh.com/310767

[32] http://www.radiofarda.com/a/b52-6th-hour-saeed-toosi/28080285.html

[34] http://news.gooya.com/politics/archives/2012/08/145759.php

[35] شرح موضوع در قسمت مربوط به محمدجعفر منتظری آمده است:‌

[36] http://www.kaleme.com/1391/09/22/klm-123979

[37] http://bamdadkhabar.com/2012/06/6813

[38] http://www.bbc.com/persian/iran-38277048

[39] https://www.radiozamaneh.com/316770

[41] https://iranwire.com/fa/features/19232

[42] http://www.radiofarda.com/a/f2-iran-prisoners-head-claims-best-jails-in-country-human-rights/27903604.html

[43] http://www.bbc.com/persian/arts/2015/06/150628_l51_sadegh_larijani_concert_music

[44] http://www.saat24.com/news/155073

[45] http://www.mehrnews.com/news/2344750

[46] http://www.bbc.com/persian/iran/2011/07/110714_u04_kokabi_prison

[47] http://www.rahesabz.net/story/47487

[48] http://www.khabaronline.ir/detail/528481

[49] http://news.gooya.com/2017/09/post-7312.php

[50] http://www.rahesabz.net/story/45036

[51] http://www.rahesabz.net/story/34948

[52] http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-7ae4741b87.html

[53] http://www.khabaronline.ir/detail/703826/society/judiciary

[54] http://www.kaleme.com/1395/07/02/klm-250211

[55] https://iranwire.com/fa/features/23289

[56] http://www.parsine.com/fa/news/346733

[57] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1396/03/08/1422889

[58] http://www.khabaronline.ir/detail/727627

[59] http://www.rajanews.com/news/281034‎

[60] https://www.youtube.com/watch?v=fcJ0M378qsw

[61] http://www.tabnakkerman.ir/fa/news/114806

[62] http://www.entekhab.ir/fa/news/361720

[63] http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=37040

[64] http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=29968

[65] https://www.mehrnews.com/news/2935894

[66] http://khorasan.isna.ir/default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=123725

[67] https://www.mehrnews.com/news/2935894/

[68] http://www.isna.ir/news/94092313254

[69] http://www.dana.ir/News/589929.html

[70] http://www.dana.ir/News/589929.html

[71] http://www.radiofarda.com/a/f4_larijani_reject_rafsanjani_statement_on_mahdi/26894176.html

[72] https://www.youtube.com/watch?v=hHkWOBV1vSI

[73] https://www.radiofarda.com/a/f6_iran_prison_prisoners/28504789.html

kanoon_Nevisandegan_Small.jpgاندیشه ی آزاد: این گفت وگو با هدف پاسخگویی به بعضی شبهه‌ها و پرسش های رایج پیرامون کانون نویسندگان ایران انجام گرفته است. ممنوعیت و محدودیت شدید تحمیل شده به کانون برای دسترسی به رسانه و تریبون های عمومی و رسمی همواره فعالیت آن را تا اندازه ی زیاد در هاله ای تیره و تار قرار داده است. این وضعیت، فرصت تام آشنایی صحیح را از نویسندگان و دوستداران کانون سلب کرده و فرصتی به مخالفان غرض ورز و ماموران دولتی داده است تا علیه کانون شانتاژ کنند. در نظر داریم با برگزاری میزگرد‌ها و گفت وگوهای بیشتر و انتشار مقاله، در محدوده ی امکان های موجود به روشنگری بپردازیم و آن هاله ی تیره را از تشکیلات و فعالیت های کانون هر چه بیشتر بزداییم. در این شماره ی اندیشه ی آزاد علیرضا عباسی با پنج تن از اعضای کانون: محسن حکیمی، رضا خندان، ناصر زرافشان، فریبرز رییس دانا و اکبر معصوم بیگی به گفت‌و‌گو نشسته است.

علی رضا عباسی: کانون نویسندگان ایران به عنوان یک نهاد فرهنگی- صنفی و غیر انتفاعی، متشکل از نویسندگان مستقل ایران با هدف مبارزه با سانسور در همه ابعاد آن و دفاع از آزادی بیان برای همگان بیهیچ حصرواستثنا، در سال ۱۳۴۷ از سوی برخی نویسندگان مستقل آن سال‌ها بنیان گذارده شد. این نهاد صنفی، با تکیه بر عزم و توانایی اعضای متعهد خود در دورههای مختلف و تاکید بر استقلال خود از قدرت در همه دوره‌ها، تحقق اهدافش را پیگیری کرده و طی گذشت نزدیک به نیم قرن از فعالیتش تا کنون، علیرغم فراز و نشیب و ممنوعیتهای فراوان، تا جایی که در دورهای به کشته شدن چند تن از شریف‌ترین و متعهد‌ترین یارانش توسط افراد متحجر و سیاه اندیشان منجر شد، با پایداری و عزم راسخ همچنان به مقاومت و مبارزه خود علیه سانسور و دفاع از آزادی بیان ادامه می‌دهد. کانون مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان را از اساسی‌ترین مطالبات صنفی نویسندگان می‌شمارد و تلاش مستمر تا تحقق این اهداف را وظیفه همه نویسندگان و شاعران متعهد و مستقل این سرزمین می‌داند.
در طول سالهای فعالیت کانون، همواره تلاش بر این بوده که با وجود محدودیت‌ها و ممانعت‌ها، سازوکار فعالیت این نهاد به صورت شفاف و علنی به آگاهی نویسندگان و علاقمندان رسانده شود؛ با این حال به سبب نو شدن نسل‌ها و روی کار آمدن نویسندگان جوان و پرشوری که علاقمند شناخت کانون نویسندگان ایران و نحوهی فعالیت آن هستند و از سویی برخی تلاش‌ها که مغرضانه از سر دشمنی و برای تحریف واقعیت‌ها صورت می‌گیرد، همواره سوالات و شبهاتی مطرح می‌شود که بیشتر آن‌ها تکراری است و بار‌ها در دورههای مختلف به آن‌ها پاسخ داده شده؛ با این وجود به واسطهی شکل گرفتن فضاهای مجازی و گسترده شدن دامنهی ارتباطات این سوال‌ها و گفتگو‌ها همچنان مطرح می‌شود.
کانون نویسندگان ایران طرح پرسش و تمایل نسل جدید برای آگاهی از اهداف و فعالیتهای کانون را به فال نیک گرفته و علیرغم اینکه برخی رفتار‌ها و سخنان از سوی برخی افراد مغرض را دشمنی و تلاش برای تحریف و مجادله می‌داند، تلاش می‌کند تا جای ممکن به سوالات و شبهات، در میزگردی با حضور چند تن از اعضای هیئت دبیران و چند تن از اعضای فعال و قدیمی، پاسخ دهد و امید دارد کسانی که هدف واقعیشان کسب آگاهی و دریافتن حقایق است به این مهم دستیابند.


***


علی رضا عباسی: با سلام و سپاس! هدف این است که در اینجا دربارهی مسائل کانون نویسندگان ایران صحبت شود تا به برخی شبهات، پاسخ داده شود. طرز کارمان این گونه است که به طور مشخص از فردی سوال می‌شود و در ادامه اگر مسئلهای باقی مانده باشد، دیگران توضیحاتی بفرمایند.
من از جناب معصوم بیگی می‌خواهم به نخستین پرسش پاسخ دهد. آیا کانون نویسندگان ایران، رییس یا سخنگو دارد؟ و آیا کسی از اعضای کانون، چه عضو قدیمی و با سابقه و چه عضو جدید و حتی اعضای هیئت دبیران، وقتی در جایی دربارهی مسئلهای صحبت می‌کند، آیا به منزلهی صحبت از موضع کانون است یا نظر شخصی اوست و ربطی به کانون ندارد؟


معصوم بیگی: من هم از شما سپاسگزارم. در مورد این پرسش باید به صراحت بگویم که کانون نویسندگان ایران در سراسر زندگی پنجاه ساله‌اش، هیچ‌گاه رییس یا سخنگو نداشته است. البته در سال ۱۳۴۷ کانون، خانم «سیمین دانشور»، یکی از اعضای هیئت دبیرانش‌اش، را به ریاست خویش برگزید. اما این، نخستین و آخرین رییس کانون نویسندگان ایران بود. از آن پس، کانون هرگز رییس یا سخنگو نداشته است.
ببینید، ممکن است به فرض بنده به عنوانِ حتی عضو هیئت دبیران یا به عنوان یک عضو ساده، در جایی صحبتی کرده باشم یا اظهار نظری بکنم، ولی این، فقط و فقط نظر شخصیِ منِ «اکبر معصوم بیگی» است و به هیچ عنوان ربطی به کانون نویسندگان ایران ندارد. هر یک از اعضا، در ضمن اینکه عضو کانون هستند طبیعتا نظر و دیدگاه خودشان را دارند و ممکن است از آنجانانه دفاع بکنند، ولی سخنگوی کانون نیستند. یعنی حضورشان در مجالس، محافل، احزاب و سازمان‌ها، مطلقا به معنای حضور کانون نویسندگان ایران در آنجا‌ها نیست، این نکته را هرگز نباید از یاد برد.


عباسی: پس به این ترتیب مواضع سیاسی و اجتماعی این افراد به خودشان مربوط است؟


معصوم بیگی: بله، طبیعتا! بیرون از کانون، هر کسی می‌تواند موضع سیاسی خودش را داشته باشد که البته مشروط است به اینکه با حرف‌ها و عملکردش، استقلال واصول و مبانی کانون را نقض نکند. به فرض اگر عضوی از کانون نویسندگان در صحبت‌ها و عملکرد‌هایش، به طرف نیروهای سرکوب گر، سمت گیری داشته باشد، آن وقت به کانون مربوط می‌شود، چون‌‌ همان طور که می‌دانید یکی از مسائلی که در عضویت ما هست، این است که شما نباید در هیچ یک از ارگان‌هایی شرکت کنید یا از آن‌ها طرفداری کنید که آن ارگان‌ها، ارگانهای سرکوب و سانسور هستند. در غیر این صورت، هر گونه اظهار نظرِ سیاسی، اجتماعی، ادبی و هنریشان در هر کجا، نظر شخصیشان تلقی می‌شود و ربطی به کانون ندارد.
مواضع کانون نویسندگان ایران، به طور رسمی از طرفِ هیئت دبیران کانون و مطابق اساسنامه و منشورش، تنظیم و اعلام می‌شود و در هر شرایطی از طریق اطلاعیه‌ها و بیانیه‌هایش است که به اطلاع همه می‌رسد و لاغیر.


محسن حکیمی: در این باره لازم است نکتهای را اضافه کنم. در دورهی اول انتخابات کانون در سال هزار و سیصد و چهل و هفت، خانم سیمین دانشور به عنوان رییس برگزیده شد و آقای نادر نادر‌پور به عنوان سخنگو. یعنی کانون در این دوره علاوه بر رئیس، سخنگو هم داشت. اما در دورههای بعد، کانون دیگر نه رییس داشته است و نه سخنگو. نکتهای که لازم است اضافه کنم این است که حذف این مناصب - که بیگمان بار بوروکراتیک دارند - از محسنات کانون است. زیرا به جای برجسته کردنِ نخبه گرایانهی این یا آن عضو هیئت دبیران، کل این هیئت را مسئول و سخنگو می‌شناسد، که در بیانیه‌ها و اطلاعیه های کانون متجلی می‌شود. البته این امر منافاتی ندارد با اینکه این یا آن عضو هیئت دبیران مواضع کانون را رو به جامعه و برای رسانه‌ها توضیح دهد. اما این توضیحات را باید برداشت شخصی آن عضو هیئت دبیران از مواضع کانون تلقی کرد. مواضع کانون‌‌ همان است که در قالب بیانیه‌ها و اطلاعیه‌ها و با امضای کانون منتشر می‌شود. به این معنا، من حذف مناصب رئیس و سخنگو را از خصائل دموکراتیک کانون می‌دانم،‌‌ همان خصائلی که خود را در موارد دیگری چون وجود رکنی به نام «جمع مشورتی» یا مثلا تصمیم گیریهای هیئت دبیران بر اساس بحث اقناعی (به جای رای گیری) نشان می‌دهد. می‌دانیم که در اساسنامه کانون رکنی به نام «جمع مشورتی» وجود ندارد. با این همه، اعضای کانون سنت تشکیل جلسلت ماهانه «جمع مشورتی» را به درستی حفظ کرده و ادامه داده‌اند، به طوری که شرکت کنندگان در این جمع هرماه می‌توانند درباره مسائل مختلف مربوط به کانون بحث کنند و نظرات انتقادی خود را در باره مواضع و عملکردهای هیئت دبیران بیان کنند. این جلسات ماهانه خود نوعی مجمع عمومی است، البته بیآنکه به تصمیمهای اجرایی بینجامد، چرا که جمع مشورتی شأن اساسنامهای ندارد. تصمیم گیری براساس بحث‌هایی اقناعی و اتفاق آرا نیز اکنون درهیئت دبیران به یک سنت جاافتادهی ضدبوروکراتیک تبدیل شده است. روشن است که وجود این سنت به معنی نفی تصمیم گیری بر اساس رای گیری و مطابق اساسنامه نیست. لازمهی تصمیم گیریهای کانون البته پیروی از اساسنامه است. منتها هیئت دبیران تا آنجا که ممکن است می‌کوشد این تصمیم گیری‌ها مبتنی بر بحث اقناعی و اتفاق آرا باشد.



یلدا، ویدا فرهودی

| No Comments

Vida_Farhoudi.jpg*

*

*

شب یلدا به پایان می‌بَرَد رسم سیاهی را
که فردا می‌رسد تا بشکند هر بی‌پناهی را

صدای روز می‌آید، که حکمش عاقبت باید
حریرنور بگشاید، نگون سازد تباهی را

شرار عشق می‌جوشد، لباس سرخ می‌پوشد
انارِ سفره تا گیرد، تقاص بی‌گناهی را

و شام کهنه می‌داند، بسی زین پس نمی‌مانَد
نوشته چون که تقدیرش، افول پادشاهی را

و خاتون زمان از نو، حجاب از سر فروریزد
شمیمش می‌کند آگه، عروس صبحگاهی را

به پایان می‌رسد آری، زمان تیرگی باری
نمی‌خواهد کسی دیگر، سیاهی‌های واهی را

جهان دائم چنین بوده و گر بس سال فرسوده
دهد با هر شب یلدا به فردا‌ها گواهی را


ویدا فرهودی
یلدای ١٣٩۶

apple_12212017.jpgاپل تائید کرده که این شرکت عمدا در عملکرد تلفن‌های قدیمی آی‌فون دستکاری می‌کند.

بی بی سی - بسیاری از مشتریان آی‌فون از قبل بر این باور بودند که این شرکت برای ترغیب مشتریان به خرید تلفن‌های جدید، تلفن‌های قدیمی را به نوعی کند می‌کند.

اکنون شرکت اپل این سوءظن مشتریان خود را تائید کرده و گفته است عمدا مدل‌هایی از تلفن‌های خود را که قدیمی می‌شوند، کند می‌کند.

اپل گفته است دلیل کند کردن این تلفن‌ها به خاطر عملکرد باتری‌های آنهاست که به مرور زمان قدرت خود را از دست می‌دهند.

این شرکت گفته است خواهان عمر طولانی‌تر برای دستگاه‌های مشتریانش است.

این کار اپل پس از آن فاش شد که یک مشتری این شرکت نتایج تستی که روی تلفن آی‌فون ۶ اس انجام شده بود را در سایت شبکه اجتماعی "ردیت" منتشر کرد.

در این تست مشخص شد سرعت تلفن این مشتری به خاطر قدیمی شدن مدلش کم شده اما پس از آن که باتری‌اش عوض شد به ناگاه سرعتش زیاد شد.

این مشتری سپس این تست را با تلفن آی‌فون ۶ اس پلاس برادرش انجام داد و متوجه شد سرعت تلفن برادرش بسیار بیشتر است و اینجا بود که فهمید اشکالی در کار است.

وب‌سایت "گیک‌بنچ" که در زمینه فناوری فعال است چندین آی‌فون با نسخه‌های متفاوت سیستم عامل اپل را بررسی کرد و متوجه شد برخی از آنها عامدانه از سرعت آنها کاسته شده است.

پاسخ اپل چه بود؟

اپل تائید کرده که در سیستم عامل خود تغییراتی ایجاد کرده تا اثرات منفی قدیمی شدن باتری لیتیم-یون را بگیرد. این باتری‌ها در شرایط سرد، شارژ کم باتری و یا با مرور زمان و قدیمی شدن خوب عمل نمی‌کنند.

این شرکت گفته است سال پیش در آی‌فون ۶، آی‌فون ۶ اس و آی‌فون اس‌ای تغییراتی برای مقابله با چنین شرایطی داده بود.

اپل گفته است در آی‌فون ۷ با آی‌اواس ۱۱.۲ هم چنین تغییراتی داده است و به تدریج به سایر محصولات تعمیم داده خواهد شد.

Akhound.jpgازگذشته های دور، روحانیون در ایران همواره طبقه ای خاص خود داشتند. گاه بر اوج بودند و گاه به زیر، اما هیچ زمان از نفوذشان در جامعه و بر مردم کاسته نشد، کلیدداران بهشت بودند و ایرانیان در آرزوی بهشت. در زمان رضاشاه به ناچار سر به زیر افکندند و در دوران پسرش باری دگرسر برافراشتند. حکومت که ظاهرا این طبقه را رام خود ساخته بود، به غلط می پنداشت که آنان را در طاعت خود دارد و از توان شان غافل ماند.


شاه که یکه تاز میدان بود، بندهایی که او را به ملت می پیوند، یک به یک گسست. فقدان احزاب سیاسی راستین، اتحادیه ها و انتخابات آزاد، ناتوانی مجلس شورا، سانسور انتشارات و رسانه های گروهی، بستن تشکیلاتی چون کانون نویسندگان و وکلا، مخالفانِ لايیک او را یکپارچه خفه کرد.



Mahmoud_Delkhasteh.jpg"مانند هر انقلابی، انقلاب ۵۷ را باید در کانتکست تاریخی و جنبشهای اجتماعی قبل از آن فهمید و تفسیر کرد و اینگونه با قهر بزرگ خود با آن خاتمه داد تا بتوان ایران را بطرف استقلال و آزادی و مردمسالاری و جمهوری شهر وندان برد. در این راستا نیاز است که به این نکته توجه کرد که انقلاب ۵۷ مانند هر انقلاب دیگری دارای سه برش زمانی می باشد. یعنی برش کوتاه مدت و برش میان مدت و برش دراز مدت."

17shahrivar.jpgتوضیح عکس: در دایره مانند قرمز در عکس اینجانب را در کشتار ۱۷ شهریور می بینید. درست بعد از کشتار اول در ساعت ۸.۲۰ دقیقه صبح در دهانه جنوبی میدان ژاله می باشد. بعد از اینکه شلیک مسلسل سنگین زرهپوش روسی به پایان رسید بر گشتم و بر مردمی که روی زمین دراز کشیده بودند و تکان نمی خوردند فریاد زدم که ترسوها بلند شید....می دونستید که امروز خواهند کشت و اگر می ترسیدید نباید بیرون میومدید. اندک زمانی طول کشید تا بفهمم که تکان نمی خوردند چرا که کشته شده اند.

منظور از انتشار و توضیح در مورد عکس این است که نشان بدهم که انقلاب، نه فقط یک واقعه که یک جریان و پروسه است که برای اینکه به نتیجه برسد، به جای یاس و پشیمانی و خود زنی، نیاز به اراده برای پیگیری دارد. اینگونه است که می شود جمهوری شهر وندان را مستقر کرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضعف اصلی ایرانیان

در اینجاست که به یکی از اصلی ترین دلایل شکستهای جنشهای جامعه ملی ایران پی می بریم و آن اینکه در مواجهه با مشکلات و سختی های بعد از جنبش اولیه که نتیجه مقاومت ساختهای استبدادی است و کوشش این ساختارها در باز سازی خود، مرتکب خود زنی می شویم و خود را اسیر یاس و نا امیدی و پشیمانی می کنیم. نمونه آنرا چند روز پیش در اصفهان دیدیم که عده ای از هموطنان قربانی ضد انقلاب فاسد و تبهکار حاکم از شرکت خود در انقلاب اظهار پشیمانی می کردند. البته اینگونه اظهار پشیمانی ها در انقلاب فرانسه وجود داشت و امر تازه ای نیست. این روانشناسی بیشتر ناشی از زندگی در استبداد است که اعتیاد به زور و در نتیجه تسلیم به زور شدن را بر ذهن و روان حاکم کرده است. علت دیگر عدم آگاهی به این واقعیت است که سرنگونی رژیم تنها آغاز کار است و نه پایان کار و کوششی مستمر لازم است تا نهادینه شدن اصول و ارزشهایی که فرهنگ آزادی بر آن استوار شده اند. بقول حافظ:

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها

Farhad_Rahbar.jpgانتخاب - رئیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: اگر در هر واحد دانشگاه آزاد اسلامی حداقل یک نفر پیدا شود که بتواند در مقابل هر گونه فتنه‌ای که در کشور جریان می‌یابد، بایستد، باید با آن مقابله کند و قطعا موفق هم می‌شود.

به گزارش «انتخاب»، فرهاد رهبر امروز در شانزدهمین همایش سراسری هم‌اندیشی دبیران استادان دانشگاه‌های سراسر کشور که در مشهد برگزار شد، در پاسخ به سوالی مبنی براینکه اگر فتنه‌ای نظیر فتنه سال ۸۸ در کشور رخ دهد، چند درصد از مدیران دانشگاه آزاد می‌توانند در مقابل آن بایستند و مانع نفوذ بیگانگان شوند، اظهار کرد: عدد و رقم نمی‌شناسم ولی اطمینان می‌دهم که "سیاهی لشکر نیاید به کار، یکی مرد جنگی به از صد هزار"؛ در فتنه ۸۸ که مرکز آن دانشگاه تهران بود، ما نیز لشگری نداشتیم که در مقابل آن بایستد ولی همان تعداد اندکی که حضور داشتند، توانستند فتنه را سرکوب کنند، بنابراین اگر در هر واحد دانشگاه آزاد اسلامی حداقل یک نفر باشد که بتواند در مقابل فتنه بایستد، باید با آن مقابله کند و قطعا موفق خواهد بود.

AN2_12212017.jpgاینکه آقای احمدی نژاد آمده و برای قوه قضاییه ضرب الاجل تعیین کرده است به نظر من باعث خواهد شد قوه قضاییه پرونده احمدی نژاد را رسانه‌ای بکند و بعد از آن، کار برای احمدی نژاد سخت‌تر خواهد شد و احتمال برخورد قضایی با او وجود دارد. به نظر من حداقل اش این است که احمدی نژاد حصر خانگی خواهد شد.
به گزارش فردا، اقدامات حاشیه ساز احمدی نژاد پایانی ندارد. او بعد از دیدار دانشجویان با رئیس قوه قضاییه، در فیلمی که در کانال های تلگرامی خود منتشر کرد با سخنانی تهدید گونه به رییس قوه قضاییه 48 ساعت مهلت داد تا اسناد محکومیت اش را منتشر کند. او گفت در غیر این صورت با مردم در مورد قوه قضایه سخن خواهد گفت. خبر گزاری رسمی قوه قضاییه در مطلبی بازهم بر دروغ گو بودن احمدی نژاد تاکید کرد. بعد از پایان مهلت 48 ساعته، احمدی نژاد در سخنای از آیت الله آملی لاریجانی خواست استعفا دهد و در سخنانی گفت: رئیس قوه قضاییه مشروعیت ریاست بر این قوه را ندارد، سخنانانی که به معنای خروج احمدی نژاد از ساختار رسمی نظام است. حالا سخن از حصر احمدی نژاد در میان است و کنعانی مقدم از چهر های سیاسی اصولگرا و نزدیک به محسن رضایی خبر از حصر احمدی نژاد در چند روز آینده می دهد.
نظر شما در مورد اقدامات آقای احمدی نژاد و این ضرب الاجلی که برای رئیس قوه قضاییه تعیین کرده اند چیست؟
بعضی از اقدامات، روش درستی در سیاست نیست؛ یعنی وقتی شما دچار بحران می‌شوید دنبال ایجاد بحران دیگری برای مدیریت آن بحران می‌روید که این درست نیست. اگر اطرافیان احمدی نژاد دچار مشکل هستند و پرونده دارند این درست است که ما کل نظام را زیر سوال ببریم و تهدید به افشاگری کینم و این تصور را ایجاد کنیم که همه مسئولین نظام دزد هستند و مردم قوه قضاییه به درد نمی‌خورد عدالت را اجرا نمی‌کند این چه ثمری دارد؟ اینکه برویم در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی بست بنشینیم چه دردی را دوا می‌کند؟ به نظرمن این روش‌ها غلط است.
احمدی نژاد ظهور و سقوطی دارد؛ سقوط بعضی‌ها با هزینه است و بعضی‌ها بدون هزینه، فرد می‌بینید دورانش به پایان رسیده است کنار می‌رود، اما آقای احمدی نژاد می‌خواهد به نظام هزینه تحمیل کند»
البته معتقد هستم تهمت زدن به آقای احمدی نژاد در تریبون‌های رسمی کشور هم کار اشتباهی است. عناوین مجرمانه رادر مورد او به کار بردن هم اشتباه است احمدی نژاد الان یک شهروند است و حقوق یک شهروند را هم دارد و از طرف دیگر این دلیل نمی شود چون او رئیس جمهور بوده پس نباید با او برخورد کرد او مانند همه مردم باید هم حقوق اش رعایت شود و هم به دادگاه و قانون تکمین کند.
عده ای می پرسند چرا نظام با احمدی نژاد برخورد نمی کند نظر شما چیست؟
اینکه برخی مطرح می‌کنند چرا با آقای احمدی نژاد برخورد نمی‌شود دلیلش این است که پرونده آقای احمدی نژاد سیاسی نیست و این مباحث مربوط به اطرافیان آقای احمدی نژاد است و بیشتر مسئله ایشان دعوا با خانواده لاریجانی است که بار‌ها در مصاحبه خودش هم گفته است که من با خانواده لاریجانی مخالفم الان اینکه آقای احمدی نژاد آمده و برای قوه قضاییه ضرب الاجل تعیین کرده است به نظر من باعث خواهد شد قوه قضاییه پرونده احمدی نژاد را رسانه‌ای بکند و بعد از آن، کار برای احمدی نژاد سخت‌تر خواهد شد و احتمال برخورد قضایی با او وجود دارد.
حصر اتفاق خواهد افتاد؟
به نظر من حداقل اش این است که احمدی نژاد حصر خانگی خواهد شد.

nasserMM1_12212017.jpgآی سینما: پس از اعلام خبر حضور ناصر ملک مطیعی در برنامه «دورهمی»، برخی رسانه‌ها از حضور این بازیگر پیشکسوت به همراه علی پروین در برنامه «من و شما» خبر دادند. اما این برنامه ضبط شده بعد از دقایقی، به ناگهان قطع شد. در زیر نویس‌های شبکه «شما» آمده که به دلیل مشکلات فنی برنامه «من و شما» امشب پخش نمی‌شود، اما به نظر می‌رسد حضور ناصر ملک مطیعی در این برنامه عامل عدم پخش این برنامه بوده است.

قرار بود برای اولین بار و پس از انقلاب، ناصر ملک مطیعی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران در برنامه «من و شما» که اجرای آن را آرش ظلی پور بر عهده دارد، حضور یابد. اما با رسیدن به زمان پخش این برنامه، شبکه «شما» از پخش این برنامه خودداری کرد و و پس از دقایقی این برنامه را قطع و دلیل آن را بروز مشکلات فنی عنوان کرد.

مدیران شبکه شما در حالی مدعی بروز مشکلات فنی شدند که ویدیو‌هایی از این برنامه با حضور ناصر ملک مطیعی و علی پروین در فضای مجازی منتشر شده است و به نظر می‌رسد باز هم مدیران سیما با حضور ملک مطیعی در یک برنامه تلویزیونی مخالفت کردند و به جای این برنامه، سریال قدیمی «سه دونگ، سه دونگ» را روی آنتن فرستادند.

حال باید دید در برنامه امشب دورهمی، مدیران شبکه نسیم اجازه پخش این برنامه با حضور ناصر ملک مطیعی را خواهند داد یا خیر؟

قطع ناگهانی برنامه من و شما که قرار بود با حضور ناصر ملک مطیعی وعلی پروین در تلویزیون پخش شود:

رقابت بر سر حضور «ناصر ملک‌مطیعی» باعث قطع برنامه!

دقایقی بعد از قطع برنامه «من و شما»، ایسنا رقابت شبکه نسیم و شبکه شما را دلیل قطع برنامه اعلام کرد! این خبرگزاری نوشت: «برنامه من و شما جمعه‌ها از شبکه شما پخش می‌شود که به دلیل اعلام حضور ناصر ملک مطیعی در برنامه امشب دور همی شبکه نسیم، سازندگان برنامه شبکه‌ی شما برای این‌که اولین حضور ملک مطیعی را در تلویزیون به‌نام خودشان ثبت کنند، به یک‌باره تصمیم گرفتند امروز پخش شود و مجری برنامه هم در صحبت‌هایش روز جمعه بینندگان را به‌خیر گفت.»

nasserMM2_12212017.jpgفرزند ناصر ملک مطیعی: آرزو داشتم پدرم را در تلویزیون ببینم که نشد

امیرعلی ملک مطیعی فرزند ناصر ملک مطیعی در واکنش به اتفاقاتی که برای برنامه «من و شما» رخ داد به آی‌سینما می‌گوید که از ابتدا قرار بود، امشب برنامه «دورهمی» با حضور ناصر ملک مطیعی به روی آنتن برود و روز جمعه هم برنامه «من و شما» با حضور او پخش شود. او در ادامه همچنین می‌گوید که ناصر ملک مطیعی زودتر از «دورهمی» به برنامه «من و شما» رفت و این برنامه ضبط شد.

فرزند ناصر ملک مطیعی درباره حاشیه‌های امروز که باعث قطع برنامه «من و شما» شد، به آی سینما می‌گوید: «وقتی که برنامه «من و شما» قطع شد تهیه کننده این برنامه هم به ما اعلام کرد که نقص فنی باعث عدم پخش این برنامه شده و حتی او هم علت اصلی این موضوع را نمی‌دانست و در تعجب بود.»

او درباره رقابتی که بین دو برنامه «دورهمی» و «من وشما» برای حضور ناصر ملک مطیعی به وجود آمد، توضیح می‌دهد: «از ابتدا قرار بود که چهارشنبه (امشب) برنامه «دورهمی» با حضور پدر به روی آنتن برود و پس از آن در روز جمعه «من و شما» از شبکه شما پخش شود، حال گویا رقابتی برای زودتر پخش کردن برنامه پدرم به وجود آمده که چه کسی اول این برنامه را به روی آنتن بفرستد.»

امیر علی ملک مطیعی با اعلام این‌که ناصر ملک مطیعی در ابتدا به برنامه «من و شما» رفت و سپس در «دورهمی» حضور یافت، گلایه خود را این‌گونه بیان می‌کند: «من همیشه آروز داشتم که فیلمی از پدرم اکران شود که با نمایش «نقش نگار» این اتفاق رخ داد و آروزی دیگرم این بود که پدرم را در رسانه ملی ببینم، اما حالا به دلایل نامعلوم جلوی پخش برنامه‌هایی که او در آن حضور داشت گرفته شده، در حالی که ما بسیار خوشحال بودیم که قرار است پدرم را درتلویزیون ببینیم اما این اتفاق رخ نداد. آقای مدیری خیلی لطف داشتند و کل برنامه را به پدرم و خاطرات او اختصاص دادند و در برنامه «من و شما» هم مصاحبه بسیار خوبی با پدرم انجام شود و استاد پرستویی هم لطف کردند و پشت خط آمدند. واقعا خیلی حیف است که این دو برنامه به روی آنتن نرود و برنامه «دورهمی» بسیار با شکوه برگزار شد و برنامه «من و شما» هم بسیار متفاوت بود.»

فرزند ناصر ملک مطیعی در پایان می‌گوید که این برنامه «دورهمی» که در حال پخش است، برنامه‌ای نیست که در آن ناصر ملک مطیعی حضور داشت.

mobiles_12172017.jpgصدای آمریکا، بین یک حشره مورچه خوار بزرگ و گوشی تلفن همراه شما، یک تفاوت بزرگ است. حشره بزرگ دندان های تیز وچنگال های برنده دارد؛ در حالی که تلفن همراه، شما انرژی امواج رادیوئی پخش می کند. هر دو آنها به نظر دوستانه، نوازش کردنی و ناز می رسند اما هردوی آنها خطراتی برای سلامتی ما دارند. به خاطر سلامتی خودتان هم که شده، گوشی تلفن همراه تان را وقتی می خوابید، نزدیک سر یا آلت تناسلی تان قرار ندهید.

اداره بهداشت عمومی کالیفرنیا به تازگی بعضی اخطارها و و راهنمائی ها در مورد استفاده از تلفن همراه منتشر کرده است. البته این هشدار ربطی به «حشره مورچه خوار» که اول گفته شد، ندارد!

مجله فوربس با انتشار این توصیه ها، نوشته است: این راهنمائی ها در مورد تلفن همراه و خطرات آن که هنوز هم کاملاً شناخته نشده، است. بارها درباره نوع استفاده از تلفن همراه هشدارهایی داده شده است. پاره ای مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهد که امواج رادیوئی بر سلول های که در حال دگرگونی و یا تکثیر هستند بیشتر اثر می گذارد.

همچنین رهنمون ها حاکی است که هر قدر کسی زودتر استفاده از تلفن همراه را آغاز کند، بیشتر در معرض آثار امواج رادیوئی قرار می گیرد.

احتمالا استفاده دراز مدت از تلفن همراه ممکن است موجب بروز انواعی از سرطان و دیگر آثار سوء بهداشتی شود. در زیر به بخشی از خطرات آن اشاره شده است:

  • از جمله آسیب مغزی ، عصب شنوائی ، و غده های بزاقی
  • کاهش یا پائین آمدن فعالیت اسپرم ها
  • سر درد مزمن و طولانی
  • اختلال در رفتار ، آموزش یا حافظه
  • بی خوابی یا کم خوابی

این آسیب ها ممکن است در کودکان بیشتر باشد زیرا همان اندازه از امواج رادیوئی ممکن است بخش بزرگتری از مغز و بدن آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

در این گزارش توصیه شده اگر هم از گوشی های هوشمند استفاده می کنید، حتما از قاب تلفن ضد اشعه استفاده کنید.

همچنین در این گزارش گفته شده، از خطرات آن نترسید و استفاده از گوشی را کنار بگذارید بلکه سعی کنید، کمتر استفاده کنید.

این هم چند توصیه ایمنی:

  • تلفن را در وقتی که استفاده نمی کنید، از بدن تان دور کنید
  • تلفن تان گرم شد، استفاده نکنید
  • کلا استفاده از تلفن همراه را وقتی تلفن ثابت است، کم کنید
  • تلفن تان را به تخت خواب نبرید و موقع خواب آن را دور کنید
  • بجای استفاده از هدفن، سعی کنید تلفن را روی پخش بگذارید و از خود فاصله بدهید
  • هدفن های وایرلس هم مشکلی مشابه اشعه دارند

122117A_top.jpgرادیو فردا، مرکز هدایت عملیات بحران، آخرین آمار تلفات و مصدومان زلزله شب گذشته تهران و البرز را دو کشته و ۱۱۵ مجروح اعلام کرد. همزمان یک نماینده مجلس از مدیریت بحران انتقاد کرد و رئیس شورای شهر تهران خواستار اجرا شدن مصوبات مقاوم سازی تهران شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز هدایت عملیات بحران، بر اثر زمین لرزه ۵.۲ ریشتری چهارشنبه شب ۲۹ آذر، در استان‌های تهران و البرز، یک زن ۷۰ ساله در تهران (شهریار و رباط کریم) بر اثر حمله قلبی و یک دختربچه ۱۰ ساله در البرز بر اثر استرس ناشی از زلزله جان خود را از دست دادند.

به گفته این مرکز، تاکنون ۱۱۵ مصدوم به مراکز درمانی در دو استان مراجعه کرده‌اند که از این تعداد ۶۷ تن مرخص و ۴۸ تن بستری شده‌اند.

همچنین به گزارش خبرگزاری تسنیم، بهنام سعیدی، سخنگوی سازمان مدیریت تهران، رئیس سازمان امداد و نجات با اشاره به شدت این زمین لرزه ۵.۲ ریشتری افزود: تاکنون ۱۳ پس‌لرزه برای این زلزله ثبت شده که قدرت این پس‌لرزه‌ها سیر نزولی داشته است.​

سازمان لرزه‌نگاری ایالات متحده شدت زمین‌لرزه را ۴.۹ ریشتر، عمق آن را ۱۰ کیلومتری زمین و مرکز آن را در ۲ کیلومتری ملارد برآورد کرده‌است.

nazanin_12212017.jpgرئیس‌کل دادگستری استان تهران ضمن ارائه توضیحاتی در خصوص پرونده جدید نازنین زاغری گفت که ادعاهای مطرح شده در خصوص تبادل این متهم، مورد تایید مراجع قضایی نیست.

غلامحسین اسماعیلی در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم درباره پرونده نازنین زاغری اظهار کرد: این فرد غیر از محکومیتی که هم اکنون در حال گذراندن آن است، یک پرونده اتهامی دیگر هم دارد که به دادگاه ارسال شده و در فرایند دادرسی دادگاه است.

رئیس‌کل دادگستری استان تهران اضافه کرد: هیچ کدام از ادعایی که رسانه‌های غربی تاکنون درباره این پرونده مطرح کرده‌اند، مورد تایید مراجع قضایی نیست. چنانچه در این ارتباط برابر ضوابط و مقررات تصمیمی گرفته شود، از ناحیه مراجع قضایی جمهوری اسلامی ایران یا مراجع دیپلماسی، اعلام می‌شود.

اسماعیلی توضیح داد: در پرونده جدید نازنین زاغری حکمی صادر نشده است و نمی‌توان هم پیش‌بینی کرد که محکوم می‌شود یا تبرئه یا اینکه در صورت محکومیت به چه مجازاتی محکوم خواهد شد زیرا تعیین میزان مجازات بر عهده قاضی رسیدگی کننده است.

رئیس‌کل دادگستری استان تهران افزود: این پرونده هم اکنون در مرحله بدوی قرار دارد و در صورت صدور رأی، مرحله تجدیدنظر پیش رو خواهد بود.

به گزارش تسنیم، نازنین زاغری تبعه ایرانی ــ انگلیسی است که 15 فروردین سال 1395 توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه کرمان در فرودگاه امام خمینی(ره) دستگیر و به کرمان منتقل شد.

Saudi_12172017.jpgیادداشتی از تام روگن در واشنگتن اگزمنر

برگردان فارسی: صدای آمریکا

ایران برای ارزیابی فلسفه استراتژیک «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی، به خطر جنگ دست می زند.

این برداشت من از حمله موشکی سه شنبه شورشیان حوثی یمن به ریاض است. فارغ از این که موشک بر فراز ریاض ساقط شد یا سقوط کرد، حوثی ها می گویند هدف شان از این حمله موشکی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، و دیگر مقام های ارشد سعودی بوده است.

باید اطمینان حاصل کنیم موشک استفاده شده از طرف ایران به حوثی ها داده شده و ایران دستور استفاده از آن را در این حمله صادر کرده است. حوثی ها ادعا کرده اند موشک شلیک شده «بُرکان ۲» بوده که سعودی ها و آمریکا گفته اند در واقع طرح ایران است.

ایران به احتمال فراوان منبع اطلاعاتی است که به تیم موشکی امکان داده گردهمایی سعودی ها را در مکان و زمان مناسب هدف بگیرد. با توجه به اتکای حوثی ها به حمایت نظامی ایران چنین حمله موشکی بدون تایید تهران انجام نمی گیرد.

به نظر می رسد که ایران یا در پی آزمودن محمد بن سلمان یا کشتن او است.

Tehran5شب گذشته، زلزله ای به بزرگی ۵/۲ در مقیاس ریشتر تهران را لرزاند. طبق گزارش های منتشر شده این زمین لرزه جز یک مورد جراحت ناشی از سقوط از ارتفاع و یک مورد ریزش کوه بر روی یک اتومبیل خسارتی بر جای نگذاشته است.

در شهرسازی مدرن اصولا زمین لرزه ای با این شدت، خطری به شمار نمی رود مگر آنکه این لرزش خفیف نقطه ای ضعیف از شهر را تخریب کند که با در نظر گرفتن ضریب احتمالات قابل اغماض است.

با این حال بعد از وقوع این زمین لرزه، بلافاصله صف های طولانی در مقابل جایگاه های عرضه ی بنزین کشیده شد و مردم، با حالتی شتاب زده، اقدام به پر کردن باک بنزین خودرو و گالن های همراه خود نمودند و برای دسترسی هر چه سریع تر به بنزین در بعضی نقاط ضد و خوردهایی نیز صورت گرفت.

اگر این اتفاق در ساعات روز رخ می داد احتمالا شاهد درگیری در صف نان و خواربار فروشی ها نیز می بودیم.

در اثر این زمین لرزه بخشی از خطوط موبایل نیز دچار اختلال شد که پس از چند ساعت این اختلال بر طرف شد. مسوولان از مردم خواستند تا گفت و گوهای خود را کوتاه کنند تا اختلال در شبکه به وجود نیاید.

از همه عجیب تر تعطیل اعلام کردن تمام ادارات و دانشگاه ها و مدارس تهران است که هر چند علت آن زلزله نامیده نشده اما دلیل اش قطعا آلودگی هوای تهران نیز نبوده است.

به طور خلاصه، در اثر رویدادی که «هیچ» خسارت جانی و مالی وارد نکرده و واکنش دلواپسانه ی مردم و ضعف برخی دستگاه های مسوول، وضعیت پایتخت شکل بحرانی به خود گرفته و مسوولان یک روز کاری را کلا تعطیل اعلام کرده اند.

این اتفاق، نمونه ی خوبی ست از آن چه در صورت بروز زلزله ی شدید و ایجاد خرابی های بسیار شاهد آن خواهیم بود.

تصور وقوع زلزله ی هفت ریشتری در تهران و تخریب وسیع شهر و زیر آوار ماندن مردم فقط از جهت میزان خرابی و کشتار وحشتناک نیست؛ رفتار و واکنش مردم، و فلج کردن کشور توسط مسوولان عواقبی به همان اندازه وحشتناک در پی خواهد داشت.

این زمین لرزه معیار خوبی ست برای ارزیابی واکنش های غیر قابل کنترل مردم و قدرت برنامه ریزی و مدیریت بحران مسوولان. امیدواریم از این معیار برای برخورد با بحران های جدی به خوبی استفاده شود.

zaghari.JPGرادیو فردا ـ وکیل نازنین زاغری-رتکلیف، از زندانیان دوملیتی‌ در ایران، از قوت گرفتن احتمال آزادی زودهنگام او از زندان خبر داده و گفته‌است که موکلش ممکن است «طی چند هفته» از حبس آزاد شود.

نازنین زاغری، امدادگر ایرانی‌ - بریتانیایی و کارمند بنیاد تامسون رویترز، از سوی مراجع قضایی ایران به اتهام توطئه برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی به پنج سال زندان محکوم شده‌است. او این اتهام را رد کرده‌است.

وی هنگامی که برای سپری کردن تعطیلات به ایران سفر کرده بود در فروردین‌ماه سال ۹۵ بازداشت شد.

UN_12212017.jpgبی بی سی - مجمع عمومی سازمان ملل با اکثریت چشمگیر علیه تصمیم ترامپ درباره بیت‌المقدس رای داد.

۱۲۸ کشور علیه این تصمیم بودند، در حالی که ۹ کشور به آن رای موافق دادند. رای ۳۵ کشور هم ممتنع بود.

به جز آمریکا و اسرائیل، توگو، پالائو، نائورو، میکرونزی، جزایر مارشال، هندوراس و گواتمالا هم علیه پیش‌نویس قطعنامه رای دادند.

عموم کشورهای مسلمان، به همراه قدرت‌های مطرح اروپایی به این قطعنامه رای مثبت داده‌اند. رای هند، روسیه، چین و برزیل هم مثبت بوده است. چند کشور در اروپای شرقی، آفریقا و آمریکای لاتین رای ممتنع داده‌اند.

سخنگوی محمود عباس گفته است که این رای مجمع عمومی سازمان ملل "یک پیروزی برای فلسطین" است.

در قطعنامه مجمع عمومی سازمان عمومی ملل آمده است که هر تصمیمی که به تغییر در هویت، وضعیت یا ترکیب جمعیتی بیت المقدس منجر شود، ملغی محسوب می‌شود و کشورهای عضو سازمان ملل باید مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت رفتار کرده و از گشایش نمایندگی‌های دیپلماتیک در این شهر خودداری کنند.

نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، پیش از اعلام تصمیم نهایی مجمع عمومی سازمان ملل، در سخنانی هشدار داد که تصمیم مجمع عمومی "روی نگاهی که آمریکایی‌ها به سازمان ملل دارند تاثیر خواهد گذاشت، همین طور روی نگاهی که به کشورهایی داریم که به ما بی احترامی می‌کنند."

در حاشیه مراسم ترحیم آیت الله حائری شیرازی

Islamبحث اصلاح پذیری اسلام بحث تازه ای نیست. دستکم از زمان قاجاریه این بحث مطرح بوده و به اَشکال مختلف، در سطح جامعه ی فرهنگی مورد تایید و نقد قرار گرفته است.

با چهره نمایاندن صورت سیاسی و تروریستی اسلام، این بحث در سطح مجامع سیاسی و بین المللی نیز مطرح شده و نظرهایی در رد و قبول آن اظهار شده است.

در مورد اسلام و اصلاح آن اهم نکات، از این قرار است:


-هر گروهی که اسلام خود را درست و اسلام دیگران را نادرست می داند، معتقد است که اسلام راستین چیزی ست که او بدان اعتقاد دارد.


-هر گروهی که اسلام خود را درست و اسلام دیگران را نادرست می داند، در صدد اصلاح اسلام طرف مقابل است.


-هر گروهی که اسلام خود را درست و اسلام دیگران را نادرست می داند، تا زمانی که قدرت سیاسی در اختیارش نیست تلاش می کند اسلام طرف مقابل را اصلاح کند ولی به محض دست یابی به قدرت سیاسی، اصلاح اسلام را از یاد می بَرَد و سرکوبِ اسلامِ طرف مقابل را به مورد اجرا می گذارد.

در تمام بحث ها یک نکته حائز اهمیت وجود دارد:


تمام طرفین دعوا، اسلام خود را راستین و اسلام طرف مقابل را دارای عیب و ایراد و ناخالصی و یا کلا انحراف و نادرستی می دانند.


اگر آن چه «اصلاح دین» خوانده می شود، از چهارچوب های معینی خارج شود، «اصلاح» جای خود را به «تغییر» شکل و ماهیت دین می دهد و دین جدیدی ظهور می کند (مثال بارز آن آیین بهایی ست).

سوال کلی دیگری که مطرح می شود این است که چه مقدار طرفین مدعی حق دارند؟


آیا روحانیتی که مدعی سال ها تحصیل در رشته های دینی و فقهی ست حق بیشتری نسبت به صاحبان آرای غیر روحانی مثل شریعتی و سروش و امثال آن ها دارد؟

و در دوران ما، این سوال اساسی مطرح است که چگونه می توان اسلام رحمانی را در مقابل اسلام جنایتکار و تروریستی که دنیا را به خاک و خون کشیده، قرار داد و از آن دفاع کرد؟

خبرگزاری ایرانشهر به روال معمول سالانه و بر اساس میزان بازدید خوانندگان اخبار این خبرگزاری که به صورت اختصاصی فعالیت‌های ایرانیان خارج از ایران را گزارش می‌کند، لیستی از 10 چهره خبرساز ایرانی‌تبار ارائه کرده‌است که در طول سال 2017 میلادی بیشترین میزان استقبال را در میان اخبار منتشر شده داشته‌اند.

لازم به توضیح است در لیست چهره‌‌های خبرساز سال، عزیزانی که به دلیل انتشار خبر درگذشت‌شان در خلال ایام سال جاری مورد توجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفتند، مورد احتساب نبوده‌اند. بر این اساس لیست چهره های خبر ساز سال 2017 به این شرح است:
201712191682cropaaaUntitled-1.png
10- کیانوش سنجری، مجری پیشین صدای آمریکا و فعال حقوق بشر:
فوریه 2017: کیانوش سنجری، از زندانیان سیاسی سابق، فعال حقوق بشر و مجری پیشین «صدای آمریکا» پس از بازگشت به ایران بازداشت شد. خانواده آقای سنجری در زمان بازداشت او تهدید شده بودند که اگر موضوع بازداشت وی را رسانه‌ای کنند، فرزندشان اعدام خواهد شد.
9- ندا امین روزنامه‌نگار و پناهنده سیاسی:
آگوست 2017: ندا امین، روزنامه نگار ایرانی تبار پناهجو در ترکیه که خطر بازگرداندنش از ترکیه به ایران وجود داشت با درخواست انجمن روزنامه نگاران اسرائیل و پس از چند هفته پر خطر و نگران کننده، به این کشور رفت. خانم امین نخستین روزنامه نگار ایرانی تبار غیر یهودی بود که در اسرائیل پناهندگی گرفت. خانم امین اخیرا به دلیل تماس‌ با افراد مشکوک در ایران مورد بازپرسی پلیس اسرائیل قرار گرفته بود.
8- منشه امیر، رییس پیشین بخش فارسی رادیو اسرائیل:
می 2017: با انحلال مرکز سخن پراکنی دولتی اسرائیل، بخش فارسی رادیو اسرائیل پس از 60 سال پخش بی وقفه برنامه به زبان فارسی روز چهارشنبه دهم ماه می 2017 رسما تعطیل شد. منشه امیر به همراه فرنوش رام مهمترین چهره‌های این رادیو نزد جامعه ایرانیان در سراسر جهان بودند. چند ماه بعد از تعطیلی رادیو اسرائیل، آقای امیر با تاسیس یک مرکز چند رسانه‌ای تحت عنوان بنیاد پیکار با یهود ستیزی کوشید تا جای خالی رادیو اسرائیل را برای مخاطبان آن پر کند.

Tehran3رئیس مرکز لرزه‌نگاری کشور اعلام کرد: با توجه به کمی بودن تعداد پس‌لرزه‌ها هنوز نگرانی برای این که زمین‌لرزه بزرگتری رخ دهد وجود دارد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، علی مرادی امشب در توضیح زلزله رخ داده در مرز استان‌های البرز و تهران اظهار کرد: زلزله‌ای با قدرت 5.2 ریشتر امشب مرز استان‌های البرز و تهران را لرزاند که مرکز این زلزله 30 کیلومتری ملارد و 7 کیلومتری مشکین شهر گزارش شده است. البته این بخشی از گزارش‌های اولیه بوده است.

وی تصریح کرد: به نظر انتهای گسل اشتهارد فعال شده است و هم میهنان در استان‌های البرز و غرب استان تهران باید نکات ایمنی را رعایت کنند.

رئیس مرکز لرزه‌نگاری کشور درباره این که آیا احتمال پس‌لرزه‌ها زلزله وجود دارد یا خیر و این که چه توصیه‌‌هایی را گوشزد می‌کنید، گفت: ما 2 پس‌لرزه را دریافت کردیم؛ با توجه به بزرگی آن زمین‌لرزه نمی‌توان گفت پیش‌لرزه بوده و یا این که زمین‌لرزه اصلی بوده است.

مرادی توضیح داد: منتظر روند پس‌لرزه‌ها هستیم اما با توجه به کمی تعداد پس‌لرزه‌ها هنوز نگرانی برای این که زمین‌لرزه بزرگتری رخ دهد وجود دارد. گفتنی است در حال حاضر ساکنان برخی از مناطق استان‌های تهران و البرز بعد از وقوع این زمین‌لرزه به خیابان‌ها آمدند و مسئولان ذیربط توصیه می‌کنند که مردم آرامش خود را حفظ کنند.

سرپل ذهاب لرزید

| No Comments

SarePoleZahaabزلزله ۴. ۶ ریشتری سرپل ذهاب را لرزاند.

به گزارش ایلنا زمین لرزه‌ای به بزرگی ۴. ۶ ساعت ۱۳: ۲۳استان کرمانشاه - حوالی سرپل ذهاب بود.

این زلزله در عمق ۸ کیلومتر در نزدیکی شهرهای سرپل ذهاب، قصر شیرین و گیلانغرب بود.


Mansour_Bahrami.jpgشرق ـ پیمان موبدی . محمد مافی - سبک بازی‌اش آن‌قدر منحصربه‌فرد، جذاب و تماشاگرپسند است که ببرد یا ببازد، جایگاهش همیشه در بازی فینال محفوظ است. او یک استثنا در تنیس جهان است و چنان محبوبیتی نزد هواداران دارد که مسئولان نیز همواره برایش استثنا قائل می‌شوند. همین امسال در مسابقات ویمبلدون، انگلیسی‌های مقرراتی و سنتی هم مجبور شدند شرط سنی ۶۰ سال را زیر پا بگذارند و از او که حالا ۶۱ساله شده برای حضور در بازی‌ها دعوت به عمل آورند. منصور بهرامی که به‌واسطه حرکات و ضربات نمایشی‌اش شهرتی جهانی دارد، تنها بازیکنی است که سابقه بازی در برابر ستارگان چندین نسل مختلف تنیس را دارد؛ از کانرز و بورگ و مک‌ا‌نرو، اسطوره‌های دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی گرفته، تا فدرر و نادال و جوکوویچ که حاکمان بلامنازع تنیس جهان در سال‌های اخیر بوده‌اند. داستان زندگی منصورخان بهرامی از زمین‌های امجدیه تهران آغاز شد؛ جایی ‌که او به مدت هشت سال حتی اجازه بازی هم نداشت و سهمش تنها یک تکه‌چوب بود که از آن به‌عنوان راکت استفاده می‌کرد و دیواری که یار تمرینی‌اش به حساب می‌آمد. در سال‌های ابتدایی دهه ۵۰ اما بهرامی آرام آرام نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت. در ۱۶سالگی به تیم ملی دعوت شد و بازی‌های درخشانی را برای ایران در کنار رفیق دیرینش زنده‌یاد درفشی‌جوان انجام داد. اما دقیقا در همین دوران، انقلاب اسلامی رخ داد و شرایط به کلی عوض شد. ورزش تنیس که برچسب اشرافی را یدک می‌کشید، مورد غضب قرار گرفت و برگزاری مسابقات برای مدت‌ها تعطیل شد. سال ۵۹ سرانجام اولین تورنمنت تنیس در ایرانِ پس از انقلاب برگزار شد و بهرامی مطابق انتظار قهرمان شد. جایزه مسابقه اما کمی عجیب بود؛ بلیت رفت و برگشت به یونان. گویی سرنوشت نیز در پی راه چاره‌ برای نابغه ایرانی بود. بهرامی بلیت یونان را با بلیت فرانسه جابه‌جا کرد و به شهر نیس رفت؛ سفری که مقدمه مهاجرت او شد. سال‌های آغازین زندگی در غربت آسان نبود. انقلاب و مهاجرت موجب شد بهرامی در دهه سوم عمرش که سال‌های طلایی زندگی یک ورزشکار محسوب می‌شود، نتواند آن‌طور که باید بدرخشد و فرصت بروز استعدادش را در بخش انفرادی پیدا نکند. با این وجود او در تنیس دونفره به درخشش ادامه داد و در سال ۱۹۸۹ موفق شد به همراه اریک وینوگرادسکی به دیدار فینال مسابقات آزاد فرانسه راه یابد و مهم‌ترین افتخار دوران ورزشی‌اش را رقم بزند. گذر عمر را اما گریزی نبود و بهرامی ۳۳ساله باید فکری به حال بازنشستگی می‌کرد. در همین زمان بود که نبوغ ذاتی‌اش در اجرای حرکات نمایشی راهی جدید را در زندگی او گشود؛ راهی که او را به جایگاه امروزی‌اش رساند و نامش را برای همیشه در تاریخ تنیس ماندگار کرد. منصور بهرامی حالا بیش از دو دهه است که پای ثابت مسابقات ستارگان پیشین تنیس است. او که به تازگی وارد هفتمین دهه زندگی‌ خود شده، همچنان آمادگی بدنی رشک‌برانگیزی دارد و قادر است تماشاگران را با انجام حرکات نمایشی‌ به وجد آورد. بهرامی چند روز پیش سفری کوتاه به ایران داشت تا ضمن تجدید دیدار با بستگان و دوستدارانش، در کنفرانسی با نام «رازهای شکست و استراتژی‌های پیروزی» نیز شرکت کند. به گفته خودش این برای اولین‌بار بود که به زبان فارسی و برای یک جمع ایرانی صحبت می‌کرد. در حاشیه سفر او به ایران فرصتی دست داد تا با این اسطوره تنیس جهان گپ‌وگفتی داشته باشیم. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید.

دقایقی پیش تهران لرزیدTehran

زلزله ۵.۲ ریشتری تهران را لرزاند / البرز، قزوین، گیلان، قم و استان مرکزی هم لرزید/ وقوع ۳‌پس‌لرزه تاکنون

به گزارش خبرگزاری فارس ساعت 23:27 امشب زلزله‌‌ای به قدرت 5.2 ریشتر و عمق 7 کیلومتر شهر تهران را لرزاند.

کانون این زمین‌لرزه، 3 کیلومتری شهرستان ملارد در مرز استان تهران و البرز، عنوان شده‌است.

گفته می‌شود این زلزله علاوه بر استان تهران، در استان‌های قم، قزوین، البرز و حتی گیلان نیز احساس شده‌است.

به گفته سخنگوی ستاد مدیریت بحران، تاکنون وقوع سه پس‌لرزه در استان تهران پبت شده‌است.

در پی وقوع زلزله، هم اکنون مردم تهران در بیشتر مناطق این شهر از منازل خود خارج شده و در خیابان‌ها و معابر عمومی به سر می‌برند.

تاکنون گزارشی از میزان خسارات احتمالی مخابره نشده است و نیروهای امدادی در حالت آماده‌باش هستند.

به گفته مرادی، رئیس مرکز لرزه‌نگاری، احتمال زلزله بزرگتر وجود دارد.

به گفته ملکی، سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران، تاکنون در تهران هیچ موردی از تخریب ساختمان و تلفات جانی و مالی گزارش نشده است.

تیم‌های ارزیاب نیز در حال انجام وظایف خود هستند و به محض مشاهده هرگونه خساراتی، آن را گزارش خواهند کرد.

شرکت فرودگاه‌ها اعلام کرد، با وجود زلزله هیچ مشکلی برای اعزام و پذیرش مسافران و نشست و برخاست هواپیماها در فرودگاه مهرآباد وجود ندارد.

در پی وقوع زلزله، هم اکنون مردم تهران در بیشتر مناطق این شهر از منازل خود خارج شده و در خیابان‌ها و معابر عمومی به سر می‌برند.

عقب‌نشینی محمود صادقی

| No Comments

mahmoudSadeghi_12202017.jpgرادیو زمانه، محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب تهران در مجلس شورای اسلامی ایران توضیحاتی درباره نطق جنجالی روز یکشنبه خود درباره «شورای نگهبان» و «شفافیت اقتصادی» ارائه داد. او گفت به نظارت استصوابی شورای نگهبان باور دارد اما معتقد است که مجلس حق انتقاد از این شورا را نیز دارد. به این ترتیب او همچنان که از تمجید رئیس مجلس برمی‌آید، از سخنان قبلی خود عقب نشسته و این بار در چارچوب تعیین شده برای نگاه مجلسیان به ناطرانشان در شورای نگهبان حرف زده است.

محمود صادقی در نطق یکشنبه ۲۶ آذر خود که درباره اقتصاد رانتی و گسترش فساد مالی در ایران بود نظارت استصوابی شورای نگهبان را عامل عدم ورود نمایندگانی به مجلس دانسته بود که از «شجاعت» کافی برای مقابله با فساد برخوردارند. او با انتقاد از این وضعیت گفته بود: «آیا مجلس عصاره فضایل ملت است؟ گویا ما عصاره فضایل شورای نگهبان هستیم.»

صادقی روز چهارشنبه ۲۹ آذر در مجلس درباره این سخنان خود که مخالفت برخی از نمایندگان را برانگیخته بود گفت، شورای نگهبان «جزئی از نظام قانونگذاری» کشور است و او «به شخصه قائل به نظارت استصوابی شورای نگهبان است».

او گفت شورای نگهبان برای آن تشکیل شده تا نمایندگان مجلس «نمایندگان مردم و نه نمایندگان حاکمیت باشند و قوه مجریه و حاکمیت نیز در انتخاب نمایندگان مداخله‌ای نداشته باشند تا نمایندگان براساس آرای مردم انتخاب شوند.»

صادقی همچنین با اشاره به نظارت شورای نگهبان بر اسلامی بودن قوانینی که مجلس تصویب می‌کند افزود: «سئوال این است که آیا ما حق نداریم که بپرسیم که محصول چنین نظامی و رویکردی چه بوده و چطور می‌توان این کار را ارزیابی کرد؟ بنده با تمامی احترامی که به شورای نگهبان قائلم معتقدم که باید بتوان عملکرد را نقد کرد.»

شورای نگهبان ۱۲ عضو دارد. شش عضو فقیه آن، به‌طور مستقیم از سوی رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌شوند و شش عضو دیگر از سوی رئیس قوه قضائیه که خود منصوب رهبر است به مجلس معرفی می‌شوند. سپس این شش عضو، با رأی نمایندگانی که خود ابتدا از صافی شورای نگهبان گذشته‌اند، به عضویت شورای نگهبان در می‌آیند.

بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی، شورای نگهبان در مقابل هیچ نهاد دیگری پاسخگو نیست؛ اگر چه در مواردی شورای نگهبان پس از مداخله رهبر نظام، رای پیشین خود را تغییر داده و صلاحیت نامزدی ردصلاحیت‌شده را تأیید کرده است.

با این حال محمود صادقی گفته است که موضوع بحث او در روز یکشنبه «کاهش اختیارات مجلس است از جمله حق تحقیق و تفحص و محدویت‌های اعمال شده که نمی‌توانیم تفحص را نسبت به شورای نگهبان و مجلس خبرگان انجام دهیم.»

او گفت این محدودیت «باعث کاهش حدود و اختیارات مجلس و کاهش خروجی عملکرد قوه مقننه شده است.»

صادقی تأکید کرد که برای همه نهادهای کشور احترام قائل است و در عین حال «حق انتقاد» را نیز قائل است.

UN_NH_12202017.jpgیورونیوز - نیکی هیلی در نامه خود تاکید کرده است که دونالد ترامپ رای موافق یا مخالف به پیش نویش قطعنامه علیه تصمیمش را «شخصی» تلقی خواهد کرد.

نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل در نامه ای تهدید آمیز به نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد تاکید کرد که رئیس جمهوری آمریکا رای آنها در مجمع عمومی این سازمان در مخالفت با تصمیم واشنگتن در مورد بیت المقدس را زیر نظر دارد.

مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار است روز پنجشنبه پیش نویس قطعنامه مخالفت با به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را به رای بگذارد. انتظار می رود این قطعنامه با اکثریت قابل توجهی مورد تصویب قرار گیرد، هر چند تصویب آن ضمانت اجرایی به دنبال نخواهد داشت.

در نامه نیکی هیلی به نمایندگان کشورهایی که انتظار می رود به پیش نویس قطعنامه رای مثبت دهند آمده است: «رئیس جمهوری [آمریکا] این رای گیری را به دقت زیر نظر دارد و از من خواسته است در مورد کشورهایی که علیه ما رای می دهند به او گزارش دهم.»

سفیر آمریکا در سازمان ملل در پایان این نامه از نمایندگان کشورهای عضو مجمع عمومی خواسته است «پرسشها و نگرانی های» خود را با او و همکارانش در میان بگذارند.

واکنش های منفی در توئیتر:

hailyUNThreat.jpgنیکی هیلی همچنین در نامه خود تاکید کرده است که دونالد ترامپ رای موافق یا مخالف به پیش نویش قطعنامه در مخالفت با تصمیمش را «شخصی» تلقی خواهد کرد.

به گفته سفیر آمریکا در سازمان ملل درخواست ایالات متحده از کشورهای دیگر این نیست که سفارتخانه هایشان را مانند آمریکا به بیت المقدس انتقال دهند بلکه واشنگتن تنها از آنها می خواهد به تصمیم آمریکا در مورد بیت المقدس احترام بگذارند.

نیکی هیلی روز سه شنبه در صفحه توئیتر خود نیز اعلام کرد که ایالات متحده نام منتقدان از تصمیم دونالد ترامپ در مورد بیت المقدس را یادداشت خواهد کرد.

پیش نویش قطعنامه محکومیت تصمیم واشنگتن در به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل روز دوشنبه توسط آمریکا وتو شده بود. این در حالی است که ۱۴ عضو دیگر شورای امنیت به پیش نویس این قطعنامه رای مثبت دادند.

UFO_12202017.jpgصدای آمریکا، آیا داستان موجودات فضایی واقعیت دارد؟ «لوئیس الیزاندو» یک مقام پیشین ارتش آمریکا که در پنتاگون مسئول تجزیه و تحلیل اشیا اسرار آمیز فضایی بود، روز دوشنبه گفت مدارک قانع کننده ای در مورد وجود موجودات فضایی موجود است.

نیوزویک در گزارش خود نوشت: آقای الیزاندو می گوید نمی تواند از طرف دولت آمریکا چیزی بگوید اما باور شخصی اش این است که ما در کهکشان تنها نیستیم.

صدای یک خلبان هواپیمای جنگنده در این ویدئوی پنتاگون شنیده می شود که به یک خلبان دیگر یک شیء شبیه به بشقاب پرنده را در هوا نشان می دهد.

وی مسئول یک برنامه مخفیانه در پنتاگون بود که در مورد زندگی در خارج از کره زمین تحقیقات انجام می دهد. این برنامه در سال ۲۰۱۲ متوقف شد و آقای الیزاندو در اکتبر سال ۲۰۱۷ از مقام خود استعفا داد.

البته پنتاگون تنها چند روز پیش وجود این برنامه را تائید کرد.

نیویورک تایمز نوشت بودجه این برنامه دستکم ۲۲ میلیون دلار بوده است.

Ahmadinejad_12202017.jpgرویداد۲۴- حسین سبحانی نیا، نماینده پیشین مجلس به ویدئو اخیر منتشرشده از سوی احمدی‌نژاد اشاره کرد و گفت: احمدی‌نژاد در ویدئو اخیر خود مسائلی را مطرح ساخت که غیرمستقیم متوجه رهبری می‎شود یعنی وقتی به کسی که توسط آقا تعیین می‌شود، می‌گوید از عدالت ساقط است و شایستگی ندارد، غیرمستقیم ریشه را می‎زند و به شاخه‌ها کاری ندارد. این شیوه‌هایی که اخیراً این طیف انحرافی شروع کردند، درست نیست.
پس‌ازآنکه آیت‌الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه احتمال آگاه بودن محمود احمدی‌نژاد از کارهای خلاف قانون بابک زنجانی را مطرح کرد، محمود احمدی‌نژاد به‌مانند سبک و سیاق زمانی که ریاست دو دولت را بر عهده داشت 48 ساعت به رئیس قوه قضائیه فرصت داد تا مباحث مطرح‌شده را به اثبات برساند در غیر این صورت درباره عملکرد او در مدتی که ریاست قوه را بر عهده داشته با مردم به‌طور شفاف سخن خواهد گفت.
سه‌شنبه‌شب این مهلت به پایان رسید و محمود احمدی‌نژاد با انتشار ویدئویی از خود در «کانال تلگرامی بهار» مطالبی را بر زبان آورد که نشان از «هیچ» داشت. به‌عبارتی‌دیگر احمدی‌نژاد به‌مانند سال‌های دوران ریاست خود بر پاستور که مدام از افشا نام مفسدان اقتصادی صحبت به میان می‌آورد و درنهایت هم هرگز از جیب او هیچ نامی بیرون نیامد جز اتهاماتی که متوجه خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌کرد، در خصوص صادق لاریجانی هم به همان روش متوسل شد.
درواقع ویدئو سه‌شنبه‌شب محمود احمدی‌نژاد نشان از این داشت که او نه‌تنها در حال بازی با دست‌خالی است بلکه در طی این سال‌ها ذره‌ای دچار تغییر نشده و تلاش دارد تا با همان سبک «بگم بگم» کار خود را پیش ببرد، غافل از اینکه هم مردم و هم جامعه دچار تغییرات شدند و درصورتی‌که زمانی در اثر این اظهارنظرها جامعه دچار هیجان می‌شد، امروز حتی در نشست‌های خصوصی هم‌صحبتی از این موارد به میان نمی‌آید.
حسین سبحانی نیا، نماینده پیشین مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در گفت‌وگو با رویداد۲۴ در رابطه با مباحث طرح‌شده اخیر توسط احمدی‌نژاد گفت: احمدی‌نژاد و اطرافیان او با شیوه‌هایی که در پیش گرفتند و طرح این‌گونه مسائل دنبال این هستند که در تصمیم قوه قضائیه نسبت به مسائلی که از این افراد وجود دارد، تأثیر گذارند و بر آنچه قانون در مورد افراد خطاکار پیش‌بینی کرده تغییراتی به وجود آورند.
وی در ادامه اضافه کرد: علاوه بر مسئله موردنظر طرح این مسائل از سوی این آقایان (احمدی‌نژاد، مشایی، بقایی و جوانفکر) با این نگاه است که فراموش نشوند و یک مجموعه‌ای را همیشه با خود همراه داشته باشند. به نظر می‌رسد این شیوه درست نیست و پاسخگو خواست آنان نمی‌تواند باشد، البته عده‌ای از اینکه فضای جامعه ملتهب شود و پرچم انتقادهای تند و بی‌اساس را به دست‌گیرند، بدشان نمی‌آید ولی تجربه گذشته نشان داده که این شیوه‌ها مورد اقبال عموم قرار نمی‌گیرد.
سبحانی نیا ادامه داد: البته اینکه دستگاه قضا مشکلاتی دارد درست است ولی به این معنا نیست که احمدی‌نژاد با بداخلاقی‌هایی که شروع کرده درصدد رفع این مشکلات برآید.
این نماینده پیشین مجلس به ویدئو اخیر منتشرشده از سوی احمدی‌نژاد اشاره کرد و اظهار داشت: احمدی‌نژاد در این ویدئو اخیر خود مسائلی را مطرح ساخت که غیرمستقیم متوجه رهبری می‌شود یعنی وقتی به کسی که توسط آقا تعیین می‌شود، می‌گوید از عدالت ساقط است و شایستگی ندارد، غیرمستقیم ریشه را می‌زند و به شاخه‌ها کاری ندارد. این شیوه‌هایی که اخیراً این طیف انحرافی شروع کردند، درست نیست.

trump_12172017.jpgیورونیوز، نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل روز گذشته در نامه ای به نمایندگان کشورهای دیگر در این سازمان هشدار داده بود که رئیس جمهوری آمریکا رای آنها در مجمع عمومی را زیر نظر دارد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا روز چهارشنبه تهدید کرد کشورش کمک های مالی خود را به کشورهایی که علیه تصمیم واشنگتن در مورد به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل رای دهند، قطع خواهد کرد.

رئیس جمهوری ایالات متحده در حضور خبرنگاران در کاخ سفید اظهار داشت: «آنها صدها میلیون دلار، بلکه میلیونها دلار از ما دریافت می کنند و علیه ما رای می دهند. خوب ما این رای ها را زیر نظر داریم. بگذارید علیه ما رای بدهند، پولمان هدر نخواهد رفت. برایمان مهم نیست.»

مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار است روز پنجشنبه در جلسه ای اضطراری پیش نویس قطعنامه ای در مخالفت با تصمیم اخیر آمریکا درباره بیت المقدس را به رای بگذارد.

این نشست به درخواست کشورهای اسلامی و عربی برگزار خواهد شد. ایالات متحده آمریکا روز دوشنبه در جلسه شورای امنیت پیش نویس قطعنامه پیشنهادی مصر علیه تصمیم واشنگتن را وتو کرده بود. این در حالی است که ۱۴ عضو دیگر شورای امنیت به پیش نویس این قطعنامه رای مثبت دادند.

نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل روز گذشته در نامه ای به نمایندگان کشورهای دیگر در این سازمان هشدار داده بود که رئیس جمهوری آمریکا رای آنها در مجمع عمومی را زیر نظر دارد. وی همچنین تاکید کرده بود که دونالد ترامپ مخالفت احتمالی آنها با تصمیمش در مورد بیت المقدس را «شخصی» تلقی خواهد کرد.

فاصله تهدید تا عمل در سیاست خارجی ترامپ مشخص می شود؟

دونالد ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی خود تاکید کرده بود که کشورش باید از ادامه کمک به کشورهایی که از آمریکا «نفرت» دارند خودداری کند. به نظر می رسد تهدیدات کنونی رئیس جمهوری آمریکا و سفیر این کشور در سازمان ملل نیز در همین راستا و برای اعمال فشار بر کشورهای عضو مجمع عمومی این سازمان برای تغییر رای آنها صورت می گیرد.

سخنان دونالد ترامپ و نامه اخیر نیکی هیلی این سوال را پیش می آورد که آیا آمریکا می تواند اسباب تغییر رای کشورهای عضو مجمع عمومی را فراهم کند یا خیر؟

واشنگتن به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل را حق مسلم خود می داند. با این حال کشورهای دیگر با توجه به پیامدهای این تصمیم دونالد ترامپ آن را تنها یک موضع گیری ساده از سوی ایالات متحده ارزیابی نمی کنند.

مصر یکی از اولین کشورهایی است که منطقا در صورت مخالفت با موضع دونالد ترامپ باید مورد غضب آمریکا قرار گیرد. این کشور عربی تهیه کننده پیش نویس قطعنامه ای بود که در روز دوشنبه با وجود ۱۴ رای موافق به دلیل وتوی آمریکا مورد تصویب قرار نگرفت. ترکیه و یمن نیز به عنوان دو کشوری که پیش نویس قطعنامه مخالفت با تصمیم دونالد ترامپ را به مجمع عمومی ارائه کرده اند می توانند با اقدام تلافی جویانه واشنگتن روبرو شوند.

baghayee_12202017.jpgحمید بقایی مدعی شد دادگاه او را به ۶۳ سال حبس محکوم کرده است

به گزارش وب‌سایت دولت بهار، نزدیک به محمود احمدی‌نژاد، بقایی در کانال تلگرامی خود نوشته است: «به اطلاع ملت عزیز ایران می‌رساند که آقای صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضائی، در ادامه برخورد سیاسی، با آشکار کردن منویات شخصی خود، کار را به زیبایی هرچه تمام‌‌تر کامل کرد و اینجانب را به ۶۳سال زندان محکوم نمود».


معاون اجرایی احمدی‌نژاد افزوده است: «مردم عزیز و شریف به خاطر دارند که پیش‌تر و در اعتراض به روند ظالمانه و غیرقانونی رسیدگی قضایی و به‌ویژه غیرعلنی‌بودن دادگاه فرمایشی، اینجانب در دفاع از خود گفته بودم که من ۶۳ حساب بانکی ندارم. آقای صادق لاریجانی، به‌دلیل گشایش ۶۳ حساب بانکی و تصرف در سود چند ده میلیاردی ماهیانه ناشی‌از سپرده‌گذاری چند هزار میلیارد تومانی پول مردم و بیت المال و مصرف آن‌ها بدون ضوابط قانونی و بدون کمترین گزارشی به نهادهای قانونی و مردم، دست به انتقام‌گیری زده و بدون هیچ مستند قانونی، با طرح اتهامات متعدد واهی قبلی و نقض مکرر قانون اساسی، قوانین عادی و آیین دادرسی و به‌صورت مخفیانه و به‌دور از چشم مردم، بنده را به ۶۳ سال زندان محکوم نموده است، تا همگان بدانند دست قاضی‌القضات در برخورد با هر کسی که پا در حریم حکومت و اقتدار او و خاندانش بگذارد، بدون محدودیت باز است و هیچ‌کس نمی‌تواند راه او را در این‌گونه ظلم بزرگ و آشکار سد نماید».


توضیحی درباره ادعای 63 سال‌ حبس‌ بقایی

غلامحسین اسماعیلی درباره ادعای بقایی مبنی بر محکومیتش به ۶۳ سال حبس توضیح داد.

حمید بقایی ساعتی پیش در کانال شخصی خود مدعی شد که دادگاه او را به 63 سال حبس محکوم کرده است.

در حالی که بقایی درباره جزئیات این محکومیت چیزی اعلام نکرد، غلامحسین اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم گفت: این فرد به خاطر چند اتهام، چند محکومیت دارد؛ اینکه گفته به 63 سال حبس محکوم شده یا جهل به قانون است یا قصد شیطنت داشته است وگرنه طبق قانون مجازات، او باید بیشترین حبس در میان محکومیت‌هایی که در دادنامه برایش درنظر گرفته شده را تحمل کند.

«پرداخت پاداش جمعاً سیصد میلیون تومان به ۱۶ نفر از اعضای دولت»، «کمک به دانشگاه بین‌المللی ایرانیان»، «کمک به سازمان خانه ایرانیان»، «کمک به روزنامه دولتی ایران» و «تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» از جمله اتهامات آقای بقایی است.

Ayatollah_Montazer_Ahmad_Montazeri.jpgشرق ـ حسین جلالی: ۲۹ آذر ۸۸ یکی از کلیدی‌ترین و مناقشه‌برانگیزترین شخصیت‌های سیاسی معاصر ایران چشم از جهان فروبست. بحث‌های تاریخی درخصوص زندگی آیت‌الله منتظری هنوز هم از گردوغبارهای سیاسی رها نشده است. هشت سال از روز درگذشت این شخصیت انقلابی و حوزوی می‌گذرد و این‌بار به این بهانه با پسر دوم و فرزند چهارم آیت‌الله منتظری، احمد منتظری به گفت‌وگو نشستیم تا یک زندگی سراسر «مبارزه» را از منظری دیگر به نظاره بنشینیم.

‌ با خانواده آیت‌الله منتظری شروع کنیم؛ ایشان چند فرزند داشتند و هرکدام چه مسیری طی کردند؟
اولین فرزند شهید محمد بود. سالیان سال در دوران مبارزه بالاجبار خارج از کشور بود. سال ٥٧ به ایران برگشت و ازدواج کرد و دومین فرزندش هم بعد از شهادتش به دنیا آمد. الان یک پسر و یک دختر دارد که پسرش بعد از شهادت او به‌ دنیا آمد. فرزند بعدی خواهرم عصمت است که با پسرخاله‌ام ازدواج کردند و در نجف‌آباد ساکن هستند. شهید یاسر رستمی پسر او بود که در «فاو» به شهادت رسید. فرزند سوم، اشرف منتظری است که با آقای سیدهادی هاشمی ازدواج کردند و الان هم قم هستند. نفر بعدی من هستم، در قم سکونت دارم و با خانواده آیت‌الله ربانی‌املشی وصلت کردم. بعد طاهره منتظری است که با پسرعمویم ازدواج کرد که روحانی هستند و در دفتر حاج آقا کار می‌کردند، آنها هم ساکن قم هستند. نفر بعد سعید منتظری است که روحانی است و جانباز جنگ. آخرین نفر هم سعیده منتظری است که فوق‌لیسانس ادبیات فارسی دارد و کار ویراستاری آثار حاج‌آقا را ایشان انجام می‌دهد و ساکن قم است.


holidays_12202017.jpgروزنامه بهار: با نگاهی به تقویم می‌توانیم مناسبت‌های مختلف آن را به دو بخش مناسبت‌های ملی و روزهای مذهبی تقسیم کنیم. روزهای مذهبی عبارتند از ولادت و شهادت ائمه اطهار و اعیاد بزرگ مذهبی همچون عید مبعث و مناسبت‌های ملی در تقویم روزهایی همچون تعطیلات نوروز، روز ملی شدن صنعت نفت و. . . را شامل می‌شود. روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس از طرحی خبر داد که بر اساس آن و در صورت تصویب مجلس برخی از مناسبت‌های ملی دیگر به عنوان روز تعطیل شناخته نخواهند شد. آنچه نمایندگان طراح این طرح به عنوان هدف خود از ارائه آن ذکر کرده‌اند کاهش تعطیلات در سال است اما نکته جالب توجه آن است که پیشنهاد حذف تعطیلات بر اساس این طرح تنها متوجه روزهای ملی است!

واقعیت آن است که فرهنگ ایرانی بر دو پایه ارزشهای دینی و ملی استوار است و خدشه وارد کردن به هر کدام از این دو می‌تواند کلیت فرهنگ ایرانی را دچار تزلزل کند. پیشنهاد حذف تعطیلات روزهایی که وجه ملی آن پررنگ است همچون ۱۳ فروردین نشانگر آن است که برخی در پی مقابل هم نشاندن دو پایه اصلی فرهنگی ایرانی و حذف تدریجی ارزش‌های ملی مورد احترام مردم هستند. این نگاه افراطی که توجه به ایران را در نقطه مقابل اسلام تعریف می‌کند ریشه ارائه چنین طرح‌ها و تلاش‌هایی است که هدف غایی خود را کنار زدن ارزشهای ملی مردم ایران قرار داده است. پرسش اساسی در این باره آن است که اگر نمایندگان مجلس به واقع در پی کاهش تعطیلات هستند به چه دلیل بر روی چنین روزهایی تمرکز کرده‌اند؟

معترضان به این طرح نمایندگان مجلس نیز همچون بسیاری از کارشناسان و مسئولان از خسارت‌هایی که بیش از‌اندازه بودن روزهای تعطیل به کشور وارد آورده است به خوبی آگاه هستند اما چرا برای کاهش تعطیلات به سمت کم اهمیت نشان دادن روزهایی حرکت می‌کنیم که به دلیل مناسبت‌های ملی مورد توجه ویژه قرار گرفته است؟ آیا روزهای تعطیل دیگری وجود ندارد که حذف آن در الویت باشد؟ در همین ارتباط نکته جالب توجه آن است که مجلسیانی که دلواپس تعطیلات شده‌اند چندی پیش با تصویب طرحی هشت ربیع‌الاول را تعطیل اعلام کردند. روزی که مشخص نیست مردم باید در آن به شادی بپردازند یا روز عزاست. این موضوع که در چند نوبت مورد اعتراض برخی نمایندگان مجلس از جمله علی مطهری قرار گرفت گوش شنوایی پیدا نکرد تا مشخص شود که آنچه مورد انتقاد این دسته از نمایندگان است نه زیاد بودن تعداد روزهای تعطیل بلکه توجه به مناسبت‌های ملی در تقویم است.

Javad_Khadem.jpgدر چند هفته گذشته کارشناسان، منقدین، نویسندگان، مخالفین رژیم و امارگران تصاویرى متشابه اى از ناتوانى مردم در ادامه زندگى روزمره در حد متعارفى و عاجز بودن رژیم در چاره جویى ان قلم فرسائى کرده‌اند. بنظر انان ادامه چنین وضعیتى خشونت غیر قابل برگشتى را به جامعه تحمیل خواهد که پایان ان نامعلوم و ساختارهاى کشور را دچار چنان دکرگونى خواهد کرد که ممکن است نه توان از هم پاشیدگى ایران جلوگیرى کرد.

در چند سال گذشته گفتمان هاى زیادى از گرفتاریهاى رژیم شده که امکان شکستن ساختار هاى کشور را در بر داشته. اما بندرت صحبت از درماندگى طبقه متوسط بخاطر معیشت شده بود. طبقه متوسط که نقش کلیدى در تعادل یک جامعه را در بر دارد، هر گونه نارضایتى یا احیانا عصبانیت انان میتواند درگیریهاى ناخوش اینده را پایه گذارى کند. در انقلاب ۵۷، طبقه متوسط گرچه از معیشت نسبى برخوردار بود اما با رفاه بهتر، شرایط اجتماعى پیشرفته اى را چون دموکراسى، شرکت بیشتر مردم در امور اجتماعى، مبارزه با فساد، انتخابات ازاد و محدود کرد قدرت پادشاه خَوَاهان بود. شوربختانه رژیم نتوانست به موقع جوابگوى این نوع خواسته‌ها شود چون به باور اینکه وضع اقتصادى مردم بهتر شده پس نارضایتى موقتى خواهد بود، با انقلابى بدون هویت روبرو شد تا انکه مذهبیون رنگ مذهب را بران نقاشى کردند. در شرایط کنونى هر گونه غفلتى از جوابگویى رژیم به خواسته هاى معیشتى طبقه متوسط میتواند اغازگر نزدیکى انان به سایر طبقات پائین تر که تقریبا در فقر مطلق زندگى میکنند باشد. در چند سال اخیر اعتصابات محدود گارگرى و صنفى که تعداد ان رو به افزایش است میتواند مورد توجه طبقه ناراضى متوسط قرار گیرد و کاتالیزورى براى هماهنگى این اعتصابات کوچک و محدود باشد و انرا تبدیل به جنبشى اجتناب ناپذیر کند.

Alireza_Karimi.jpgشرق ـ به‌غیر از حواشی حضور عباس جدیدی در انتخابات دیروز فدراسیون کشتی آنچه بلافاصله خبرساز شد، صحبت‌های رسول خادم درباره احتمال تعلیق کشتی ایران بود. رقابت‌های علیرضا کریمی در مسابقات کشتی آزاد امیدهای جهان، مشکلاتی برای ایران به‌وجود آورد.

این مسابقات در هفته اول آذر در حالی در لهستان برگزار شد که کریمی در دور نخست مقابل کشتی‌گیری از روسیه تعمدانه شکست خورد و با توجه به فینالیست‌شدن حریفش راهی مرحله شانس مجدد شد.

fesad_12182017.jpgگزارش «همدلی» در باره فساد در ایران: فساد جمهوریت را می‌خورد

یکی از بزگترین معضلاتی که مردم با آن روبرو هستند فساد در برخی افراد با نفوذ و دستگاه های اداری و مالی کشور است. محمود صادقی نماینده مجلس در صحن علنی مجلس شورای «اسلامی» فریاد می‌زند که «دچار «تله فساد» شده‌ایم. چرا اراده جدی در این مجلس برای برخورد با مفسدان وجود ندارد؟ چرا با مفسدان همکاری می‌کنیم و از افشای نام بدهکاران کلان هراس داریم؟» وی درد ادامه مدعی شد: «آیا نمایندگان اطلاع دارند که ۱۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی‌های معوقه به نظام بانکی در دست چه کسانی گردش می‌کند؟ نام‌شان افشاء نشود، ما نمایندگان که باید اطلاع داشته باشیم.» واقعا جای پرسش دارد که چرا در ایران نمی توانیم فساد را ریشه‌کن کنیم؟ چرا دستگاه های دولتی و نمایندگان مجلس در مبارزه با فساد عزمی جدی ندارند؟ چرا درکشوری که با شعار عدالت آمد، شاهد مبارزه با فساد در سطحی گسترده نیستیم ؟


پرسش از چرایی فساد حق مردم است


ملا محمد کاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی در زمان مشروطیت گفته بود که: « در حوزه عمومی حکومت در زمان غیبت حقِ جمهور مردم است.» و بی شک تدبیر حوزه عمومی به عهده نمایندگان منتخب مردم است، و هر کس بخواهد در این حوزه تصرف کند باید از مالکان آن که آحاد شهروندان هستند اجازه بگیرد، یعنی اجازه از مردم، و آنها هستند که تعیین تکلیف می کنند و از طریق نمایندگان حق نظارت دارند، از نظر آنها این ارجاع و رجوع هم حکم شرع است هم حکم عقل. نمایندگان مجلس یا وکلای مردم وظیفه نهادینه نظارت مصالح ملیه، مصالح نوعیه و مصالح وطنیه را دارند و همچنین حفظ مملکت و وطن و دفاع از مرزهای کشور نیز بر عهده آنان است. آنچه در حوزه عمومی مهم و یکی از اصول اساسی است که در حوزه عمومی هیچ حق ویژه ایی برای احدی نمی توان قائل شد، و از آنجا که ایران ملک مشاء مردم است. و به تعبیر فُقَهای صدر مشروطیت «مردم در امور حسبیه (حوزه عمومی) باید به ثَقات مومنین و معتمد مسلمین که مصداق آن در حال حاضر مجلس شورای ملی-و الآن اسلامی- است» رجوع کنند. چون شهروند در حوزه عمومی ذی حق است و حق دارد نماینده بفرستد، حق دارد نظارت کند، حق دارد از صدر تا ذیل امورات جامعه خود را سوال کند و حاکم (هر شخصی که باشد) نیز موظف به پاسخگویی است، و دولت نماینده اوست.


بدون تردید فساد در ایران بیداد می کند و اکنون شاهد فساد در لایه های مختلف دستگاه های اداری و مالی و حتی برخی اشخاص در کشور هستیم، که گویا علت های مزمنه هستند که در جسد دولت-در معنای عام کلمه- ایران حلول کرده اند. مردم نیز به عنوان مالکان اصلی ایران از نمایندگان خود که دولت و وکلای مجلس هستند، انتطار دارند در رفع و درمان این علت مزمنه اقداماتی انجام دهند. و از این همه فرصت سوزی و عافیت سوزی جلوگیری شود. چرا که مادامی نتوانیم در این زمینه اقدام عملی درست و حسابی نکنیم، عوض کردن این نماینده با نماینده دیگر یا این رئیس جمهور با رئیس جمهور دیگر هیچ فرقی به حال جامعه ندارد. و این درحالی است که بر پایه آنچه در تاریخ 30ساله اخیر بر ملت ایران گذشته است، درخواهیم یافت که هنوز نمایندگان نسبت به پارلمان و مجلس درک درست یا آگاهی درستی به هم نرسانیده اند.

rouhani_12182017.jpgایرنا - حسن روحانی رئیس جمهوری در همایش حقوق شهروندی سخنرانی کرد.

مهمترین بخش های سخنرانی روحانی به این شرح است:

- اگر نظر عمومی مردم این است که یک نهادی زیاد پول می‌گیرد، حق با دولت نیست، حق با ملت است.

- اول سال پول می‌دادیم، یک روز هم دیر می‌شد،‌اعتراض می‌کردند اما بابت هزینه‌کرد آن پاسخگو نبودند.

- برخی از این پول‌ها صرف تخریب دولت می‌شد که البته به این بحث نمی‌خواهم بپردازم.

- پشت این تریبون به وزیر اقتصاد و خزانه دستور می‌دهم از سال 97 هر بودجه‌ای که به هر دستگاهی تخصیص می‌دهد باید بلافاصله در سایت اعلام کند که همه مردم ببینند.

- می‌گویند فلان دستگاه عمومی غیردولتی است. اگر از مردم پول و عوارض نمی‌گیرد، اشکالی ندارد. اما اگر قرار شد از بیت‌المال یعنی جیب مردم پولی بگیرد، باید گزارش بدهد به مردم و بگوید این پول را چه کرده است.

- غیر از این راهی برای جلوگیری نیست. والله، بالله، اگر صدها دستگاه و دادگاه مبارزه کنند، نمی‌توانیم فساد را ریشه‌کن کنیم مگر اینکه مردم شفاف ببینند ما را.

- باید برویم اتاق شیشه‌ای و نورافکن روی ما باشد تا مردم ما را مشاهده کنند.

- ماهی نبوده که نایستم و بحث نکنم با دستگاه‌های مختلف، درباره فیلتر و بستن شبکه‌ها. می‌گفتند بزرگراه را باید از بین ببریم. اگر یک راننده تخلف کرد یا یک تصادف در اتوبانی رخ داد، باید آزادراه را از بین ببریم؟

- مگر می‌شود در دنیای امروز از فضای اینترنت خارج شویم و بگوییم می‌خواهیم اشتغال ایجاد کنیم؟

Tehran_Environement_Aloudegi_Hava.jpgشرق: تا عصر پنجشنبه، خبری از باد و باران نیست و تا این زمان باید آلودگی هوای فزاینده پایتخت را تنفس کرد. به‌این‌ترتیب تعداد روزهای آلوده امسال تهران به ۶۲ روز رسیده و امروز شصت‌وسومین روز آلوده سال خواهد بود. «لیلا نظری»، سخنگوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، دراین‌باره گفت: نتایج داده‌های ایستگاه‌های سنجش آلودگی هوای تهران، نشان می‌دهد شاخص کیفیت هوای روز سه‌شنبه ۲۸ آذر، روی عدد ۱۵۱ و هوای ناسالم برای همه بود. او افزود: به‌این‌ترتیب توصیه می‌شود شهروندان تهرانی به ویژه اقشار حساس جامعه شامل کودکان، سالمندان، بانوان باردار و بیماران قلبی ‌و ریوی از هرگونه تردد در فضای باز تا سالم‌شدن هوا اکیدا اجتناب کنند.

Mikki_Haley.jpgرادیو فردا ـ سفیر آمریکا در سازمان ملل می‌گوید موشکی که حوثی‌ها روز سه‌شنبه به عربستان پرتاب کرده‌اند«دربرگیرنده تمامی نشانه‌های مشابه با حملات پیشین به‌وسیله جنگ‌افزارهای ارسالی از طرف ایران» است. وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، نیز گفته در حال همکاری با عربستان سعودی‌ برای رسیدن به تحلیلی از رخدادها است.

عربستان سعودی ۲۸ آذر ماه اعلام کرد یک موشک بالستیک «ایرانی‌حوثی» را برفراز ریاض منهدم کرده است. محمد عبدالسلام، سخنگوی حوثی‌ها، در یمن گفته بود که موشکی به سوی کاخ پادشاه عربستان سعودی در ریاض شلیک شده است.

واکنش سفیر آمریکا در سازمان ملل

ساعاتی پس از این حمله موشکی، نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد، خواستار اقدام شورای امنیت این سازمان شده و می‌گوید «ما باید به‌طور مشترک دست به اقدام بزنیم تا جنایت‌های رژیم تهران مشخص شود. و باید دست به هر کاری لازم است بزنیم، تا آن‌ها پیام را دریافت کنند. اگر این کار را نکنیم، ایران، جهان را به یک بحران منطقه‌ای عمیق‌تر خواهد کشاند».

اگه شادی کردن در کشور ما جرم و ممنوع نباشه ایرانی‌ها هم استعداد شادی کردن دارند. حتی بعد از زلزله ۵.۲ ریشتری!

UN.jpgرادیو فردا ـ مجمع عمومی سازمان ملل روز سه‌شنبه ۲۸ آذر قطعنامه اعتراض به نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی را که توسط کانادا پیشنهاد شده بود، با ۸۱ رای موافق، ۳۰ رای مخالف و ۷۰ رای ممتنع تصویب کرد.

حسن نایب هاشم، فعال حقوق بشر، در صفحه توئیتر خود نوشت که این قطعنامه «با رای بسیار بالایی» در صحن عمومی مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.

برخی از خبرگزاری‌های ایران نیز گزارش‌های مشابهی را منتشر کرده‌اند.

حکم بقایی صادر شد

| No Comments
baghayee_12182017.jpgرویداد۲۴- رئیس کل دادگستری تهران گفت: حکم دادگاه در خصوص پرونده حمید بقایی صادر و روز جاری به متهمان ابلاغ شد.
اسماعیلی رئیس کل دادگستری استان تهران، از صدور حکم بقایی خبر داد و گفت: حکم دادگاه در خصوص پرونده حمید بقایی صادر و روز جاری به متهمان ابلاغ شد.
وی ادامه داد: حکم صادره غیر قطعی بوده و ظرف ۲۰ روز قابل اعتراض و تجدید نظر خواهی است. جزئیات رای دادگاه پس از قطعیت اعلام خواهد شد.
گفتنی است؛ جلسه رسیدگی به پرونده معاون اجرایی دولت دهم در تاریخ 25 و 30 مهر ماه در شعبه ۱۰۵۷ دادگاه ویژه کارکنان دولت برگزار شد.
حجت‌الاسلام والمسلمین محسنی‎‌اژه‌ا‌ی، سخنگوی قوه قضائيه پیش از این در نشست خبری خود در 25 تیرماه امسال، اتهامات حميد بقايی را تصرف غيرمجاز، اختلاس و تبانی در معاملات دولتی اعلام کرده و گفته بود، حتی در بازجويی اوليه اتهام ديگری مطرح شد که دو ميليون يورو وجه نقد بدون ثبت و ضبط رسمی در اختيار اين متهم قرار گرفته و قرار بوده به فرد ديگری بدهد.
حميد بقايی 18 تير به دستور بازپرس بازداشت شده بود و دادستانی تهران اطلاعیه ای درباره بازداشت حمید بقایی منتشر کرد، در چهارم مرداد بود که معاون اجرایی دولت دهم با تأمين وثيقه از زندان آزاد شد و پس از تعیین وقت برای پرونده اولین جلسه رسیدگی به اتهامات وی در 25 مهرماه برگزار شد.
رئیس کل دادگستری استان تهران در 30 آبان ماه نیز از ختم رسیدگی به پرونده بقایی خبر داده بود.

etihad_12162017.jpgبه گزارش یورونیوز هواپیمایی الاتحاد امارات عربی متحده روز سه‌شنبه اعلام کرد که از روز ۲۴ ژانویه پروازهای تهران-ابوظبی را متوقف می‌کند.

هنوز دلیل این تصمیم به صورت واضح اعلام نشده است ولی به نظر می‌رسد این بخشی از استراتژی این شرکت برای سال آینده میلادی باشد. بر این اساس قرار است از روز ۲۵ دسامبر سال ۲۰۱۷ پروازهای شرکت الاتحاد به تهران به ۲ پرواز در هفته کاهش یابد و بعد از یک ماه به طور کامل متوقف شود.

در حال حاضر الاتحاد هفتگی ۵ پرواز به تهران انجام می‌دهد.

در دیگر خبرهای منطقه: حوثی‌ها بار دیگر پایتخت عربستان را هدف قرار دادند

ایران اینترنشنال نوشت، هم‌زمان با انتشار گزارش‌هایی حاکی‌از شنیده‌شدن صدای انفجار در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، حوثی‌های یمن، از پرتاب یک موشک بالستیک به‌سوی این شهر خبر دادند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، روز سه‌شنبه ۲۸ آذرماه، در ریاض، صدای انفجاری شدید شنیده شده و دود غلیظی از سمت شمال‌شرقی شهر به آسمان رفته است.

جنبش انصارالله یمن (حوثی‌ها)، اعلام کرده‌ که با پرتاب یک موشک بالستیک به‌سوی ریاض، نشست رهبران سعودی را در قصر سلطنتی الیمامه، هدف قرار داده‌ است.

شبکه‌ی تلویزیونی المسیره که متعلق به حوثی‌هاست، از قول منابع نظامی آن‌ها، خبر داده که هدف آن موشک، نشست رهبران سعودی بوده است.

ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی، خبر پرتاب موشک حوثی‌های مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران را تأیید کرده، اما اعلام کرده که این موشک، به‌وسیله دفاع هوایی پاتریوت، رهگیری و منهدم شده است.

به گزارش تلویزیون اسکای‌نیوز عربی، سرهنگ ترکی المالکی، سخنگوی «ائتلاف حمایت از دولت قانونی یمن» اعلام کرد که «موشک حوثی- ایرانی، یک منطقه مسکونی را هدف قرار داده، اما توسط دفاع هوایی رهگیری و منهدم شده است».

المالکی افزود : «حادثه امروز نشان می‌دهد که حوثی‌ها گذرگاه‌های امدادرسانی را برای قاچاق موشک‌های ایران به داخل یمن، استفاده می‌کنند».

وب‌سایت روزنامه الشرق‌الاوسط نیز به‌نقل از یک مقام مسؤول سعودی، گزارش داد که دفاع هوایی پاتریوت وابسته به آن کشور، موشک حوثی‌ها را پیش از اصابت به هدف، منهدم کرده است.

این مقام سعودی افزود که دفاع شهری و هلال احمر این کشور، هیچ گزارشی درباره آسیب‌های احتمالی ناشی‌از پرتاب موشک به سمت ریاض، دریافت نکرده‌اند.

Kurdistan_Irak.jpgرادیو زمانه ـ یک روز پس از اعتراضات در اقلیم کردستان عراق که به خشونت با پلیس کشیده شد، بار دیگر مخالفان دولت محلی در استان سلیمانیه و اربیل دست به تظاهرات زده و خواهان استعفای دولت شدند. در درگیری‌های رخ داده چندین نفر کشته و زخمی شدند.

به‌گزارش خبرگزاری فرانسه، روز سه‌شنبه ۱۹ دسامبر / ۲۸ آذر در شهر سلیمانیه نیروهای امنیتی تظاهرکنندگان را محاصره کرده و دست به شلیک هوایی زدند.

نیروهای امنیتی در گذرگاه‌های اصلی و مقر احزاب سیاسی موانعی ایجاد کرده بودند.

خبرگزاری رووداو نوشته است که در این شهر یک نماینده پارلمان توسط معترضان دستگیر شده است. زخمی‌شدگان در این شهر زیاد گزارش شده است. این خبرگزاری گفته است که شمار زیادی از مجروحان را نیروهای امنیتی تشکیل می‌دهند.

Reza_Maghsadi_NEW.jpg*

*

*

*

یلدا عبورِ عاطفه‌ی دوردست بود

یلدا خطوطِ خاطره‌اش را به من سپُرد.

در سوگِ آرزوی درخشانِ روزگار

یلدا مرا به خانه‌ی حافظ بُرد.

آنجا

شعرِ تری به سینه‌ی من، شادمان شکفت.

جانم دوباره تازه شد وُ عاشقانه گفت:

در ظلمتی که روشنیِ سیب را گُسست

هرچند باغ را

دل، پاره پاره گشت وُ غزل، در گلو شکست

شادا هنوز نیز

خورشید را تغزلِ سرخِ انارهاست.

در خنده‌ی دوباره‌ی یک صبحِ سربلند-

خود را نثارِ آینه‌ی بی‌قرار کن!

در پشتِ در، ترانه سُرای بهارهاست.

***

Yalda_Sher_1.jpg

Ar67j323244w2w2_small.jpgاز فیسبوک علی اکبر امیدمهر، دیپلمات پناهنده جمهوری اسلامی

بعد از اینکه ریس جمهور آمریکا،یکی از مفاد چهار گانه حصول به استراتژی امنیت ملی نوین آمریکا را مقابله با تهدید رژیم ج.ا و تروریست های جهادی نام برد.(وی قبلا طی سفر های خود به منطقه و جهان،دکترین خود را که به سرنوشت ما نیز مربوط است.بدین شرح رقم زده است) :


1-بازگشت ایران به ایران قبل از 1357 و تبدیل ایران به متحد کلیدی آمریکا در منطقه که از زبان رهبران عربستان اعلام و بارها بدان تاکید گردید.یعنی ایرانی که سکولار بود و مذهب در سیاست و حکومت دخالت نداشت و متحد طبیعی آمریکا در مقابل چین و روسیه بود.باضافه، آمادگی و اقدام داوطلبانه رهبری عربستان برای همکاری با ترامپ جهت رفورم و اصلاحات سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی در عربستان در راستای حصول خاورمیانه به سکولاریسم و نجات آن از وضعیت اسف بار و خطرناک فعلی که تروریسم اسلامی برهبری رژیم جمهوری اسلامی ،حرف اول و آخر را در آن نزند.


2-این استراتژی زمانی در حال اقدام است که رژیم در بدترین شرایط داخلی و خارجی از نظر ادامه حیات شرر بار خویش بسر میبرد:


-اوج گرفتن نهضت مبارزاتی(پشیمانم رای ام را پس می گیرم) که میلیونها نفر تاکنون بدان پیوسته اند.در مقابل سیاست های ضد مردمی روحانی با اقداماتی چون افزایش 70 درصدی حقوق نمایندگان ضد مردمی مجلس و افزایش قریب به 50 در صدی بودجه سپاه و سایر نهادهای سرکوب مردم اعم از حوزوی،امنیتی،نظامی و در نتیجه افزایش افسار گسیخته تورم، بعلت چاپ بی رویه پولهای بی پشتوانه جهت پرداخت این حقوق ها و بودجه ها و بالعکس حذف یارانه های مردم و افزایش چند رقمی قیمت کالاهای اساسی مردم در بودجه سال آینده و..


- خراب کردن همه پل های پشت سر خود از جمله فحش و توهین های شدید علیه رهبران کلیدی دنیا همچون ریس جمهور فرانسه و نوچه دونالد ترامپ خواندن وی از سوی ولایتی مشاور نزدیک خامنه ای و..


همه و همه حکایت از آن دارد که شیرازه امور در رژیم از هم پاشیده و خواسته و نا خواسته ، به فروپاشی نهایی گام نهاده است.


در نتیجه: در چنین حالتی که سرانجام پروژه پلیس خوب و پلیس بد اصلاح طلبان ،با اقدامات روحانی و عکس العمل ملی با نهضت پشیمانم ،لو رفته و به اجماع ملی علیه رژیم بدل شده و حلقه محاصره رژیم از خارج به منتها درجه خود رسیده،باید صفوف خود را تحکیم بخشیده و چون آینده خاورمیانه جهت نجات از وضع فعلی و تروریسم جهادی، بسوی سکولاریسم و دموکراسی پیش میرود.خود را برای ایفای نقش کلیدی برای حصول باین هدف ملی منطقه ای و جهانی برای رسیدن به صلحی پایدار در منطقه و جهان آماده نماییم.که نیاز فوری بشریت قرن جاری است و ایران ما قرارست نقش محوری را در آن بازی کند.

Hamed_Abdolsamad_Mouhanad_Khorchide.jpg۳
تعریف اسلام از نوسازی خود نیازمند نوسازی است

اگر درست متوجه شده باشم شما به تعاریفِ «مقصد الشریعه» و «تجدید» [نوسازی] اشاره دارید. منظور از مفهوم نخست یعنی «مقصد الشریعه»، از یک سو برخورد روش‌مند (متدلوژیک) به شریعت و از سوی دیگر طرح این پرسش است که تا چه میزان می‌توان احکام معینی که در تاریخ تفکر اسلامی جاافتاده‌اند را به کار بست. «تجدید» کلاً یعنی نوسازی یا از نو زنده کردن.

طبیعتاً با هر دو مفهوم آشنا هستم و اتفاقاً من با تعاریفی که در پس این دو مفهوم نهفته‌اند مشکل دارم زیرا خودشان یک بخش از مسأله هستند. برای نمونه به مفهوم «تجدید» کمی دقیق‌تر بنگریم: آیا واقعاً از این مفهوم، نوسازی یا نوآوری برداشت می‌شود یا از آن به عنوان «احیاء» یا از نو زنده کردنِ سنت قدیم در شرایط جدید؟

شما با اتکاء به محمد استدلال می‌کنید و من هم تلاش می‌کنم آن نگرش مثبتِ پیامبر را نسبت به تغییرات با اظهارات دیگری از او باطل کنم. این حدیث در بسیاری از مجموعه احادیثِ معتبر آمده است و از نظر فقهای مسلمان به عنوان حدیثِ واقعی از آن یاد می‌شود. محمد به یارانش هشدار می‌دهد:

shamkhani_12182017.jpgدبیر شورای عالی امنیت ملی در نشست تخصصی انعکاس موازین حقوق بشری ایران گفت: مسئولان کشور هیچ نیازی به محافظ نداشته و در امنیت کامل قرار دارند.

رویداد۲۴- یک مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیت‌ها گفت: مسئله حفاظت از شخصیت‎ها باید در شورای امنیت کشور (شاک) و بر مبنای تهدیداتی که امروز وجود دارد، تعیین تکلیف شود. زیرا فضای امروز کشور با سال 60 متفاوت شده است، برهمین اساس باید دست به یک باز تعریف نو از تهدیدها زد.
صحبت‌های آقای شمخانی از این جهت که کارحفاظتی هزینه به دنبال دارد، کاملا درست است، اما حتما می‌داند که براساس مصوبه شاک (شورای امنیت کشور) تصمیم گرفته می‌شود چه کسانی به دلیل تهدیدها نیازمند حفاظت هستند. علی شمخانی روز یکشنبه در نشستی مطرح کرد «در کشور هیچ تهدید امنیتی متوجه مسئولی نیست. من مسئول امنیت کشور هستم. این که منافقین ترور می کردند مربوط به دهه 60 است و دیگر نمی توانند ترور کنند. ضمن این که ما دستگاه های امنیتی قوی داریم، برای چه می ترسیم؟ بساط حفاظت شخصیت ها را باید جمع کنیم، ما حفاظت شخصیت ها نداریم، تشریفات و پرستیژ شخصیت ها داریم. من مسجد می‌روم، پارک می روم، کوه می روم، تنها و با مترو می روم و هیچ مشکلی هم ندارم.»

69568_439.jpg69568_440.jpg69568_441.jpg69568_442.jpg69568_443.jpg
سر تیم سابق تیم‌های حفاظتی و مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیت‌ها در رابطه با این نظر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با بیان اینکه محافظت از شخصیت‎ها هزینه‎بردار است و برخی در این خصوص افراط می‎کنند تاکید کرد که خود آقای شمخانی نیز بدون پوشش حفاظتی به پارک، کوه یا مترو نمی‎رود و مشخص نیست به چه دلیل این سخن را مطرح کرده است.
درباره استفاده از تیم محافظتی گروهی به معنای واقعی افراط می کنند و دیده می‎شود شخصیت‎هایی که هیچ دلیلی برای تهدید آنها وجود ندارد از تیم محافظتی هم وزن کسانی که احتمال تهدید برای آنان بیشتر است، بهره می‎برند.
اینکه دبیر شورای عالی امنیت ملی مطرح کرده این حرکت به گونه‎ای پرستیژ محسوب می‎شود، بیراه نیست ولی خود شمخانی حتما بر این مسئله آگاهی دارد که نوع تهدیدها و تعیین تیم محافظتی براساس مصوبه شاک (شورای امنیت کشور) مشخص می‎شود و برای ایجاد مانع از تحمیل بودجه‎ای بیهوده بهتر آن است تا در این مصوبه تغییراتی صورت گیرد.
در این رابطه سرتیم حفاظتی سابق مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و مربی ارشد آموزشی در امور حفاظت از شخصیت‎ها در گفت‌وگو با رویداد۲۴ سخنان اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی را بررسی کرد.

jalali_12182017.jpgرادیو فردا، یک روز پس از پخش فیلم مستندی در باره احمدرضا جلالی، پزشک متخصص بحران در تلویزیون دولتی ایران که به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم شده است، او اتهامات خود را رد کرد.

در برنامه مستندی با عنوان «تیشه بر ریشه» بخش هایی ویرایش شده به روایت وزارت اطلاعات که فیلم را تهیه کرده، احمدرضا جلالی را به انتقال اطلاعات به اسرائیل متهم می کند که منجر به ترور چند محقق هسته‌ای شده است.

فرهنگ قویمی در گزارش خود با استفاده از گفتگوی تلفنی روز دوشنبه آقای جلالی با یک عضو خانواده اش، به تناقض‌های برنامه تلویزیونی تیشه بر ریشه می پردازد.

ahmadinejad_12182017.jpgمحمود احمدی‌نژاد در پایان ضرب‌الاجل ۴۸ ساعته خود به دستگاه قضایی ایران اعلام کرد که رئیس قوه قضائیه به دلیل «نقض مکرر قانون اساسی»، «از عدالت ساقط شده است» و «فاقد صلاحیت»، «فاقد مشروعیت» و «غاصب» است و باید استعفا دهد.

رئیس‌جمهوری سابق ایران روز سه‌شنبه ۲۸ آذر پس از پایان مهلت ۴۸ ساعته به قوه قضائیه برای انتشار «اسناد مربوط به محکومیت او و همکارانش» و منتشر نشدن این اسناد از سوی قوه قضائیه یک پیام تصویری منتشر کرد.

وی دراین پیام اعلام کرد که «امروز ما حق داریم بگوئیم فتنه‌گر و منحرف چه کسانی هستند و چگونگی دست‌اندازی آنان» به اموال دولتی و «وضع مالی و فریبکاری» آنها را تشریح کنیم.

آقای احمدی‌نژاد اعلام کرد که در این زمینه «اطلاعات کافی» در اختیار دارد اما «پایبند به اخلاق و قانون» است و فعلا آنها را منتشر نمی‌کند.

رئیس‌جمهوری سابق با اشاره به اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه رئیس قوه قضاییه باید «مجتهد عادل، آگاه به امور قضایی و مدیر و مدبر» باشد، گفت: «من درباره اجتهاد نظری نمی‌دهم اما قاضی‌القضات ما بزرگترین گناهان یعنی هتک آبروی افراد، افترا زدن به انسان‌های پاک را به طور مرتب و علنی مرتکب می‌شود».

وی افزود: «معلوم است که ایشان از عدالت ساقط است و معلوم است که در دستگاه زیر نظر وی چه می‌گذرد. فریاد مردم از ظلم برخی عناصر قضایی به آسمان است».

آقای احمدی‌نژاد گفت: «ایشان در دوره مدیریت خود در عمل نشان داده است که به قانون اساسی، آیین دادرسی و امور قضایی آشنایی ندارد، و آنها را زیر پا می گذارد. تقریبا دستگاه نیم بند قضایی را متلاشی کرده و از اعتبار انداخته است».

رئیس‌جمهوری سابق ایران تاکید کرد که از همه مهمتر، مردم ایشان (صادق لاریجانی) را نمی‌خواهند و ناراضی هستند و این وضع را به زیان کشور، انقلاب و نظام می‌دانند».

در آستانه نخستین سالگرد مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام، فائزه هاشمی در گفت و گو با وبسایت "اعتماد آنلاین" گفته که در بدن پدرش ۱۰ برابر حد مجاز، رادیواکتیو وجود داشته است. رویا ملکی از رادیو فردا در گفتگو با مجتبی واحدی، تحلیلگر سیاسی نظر او را در مورد گفته های فائزه هاشمی پرسیده است.

aliLarijani_12162017.jpgرادیو فرانسه، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، می گوید که از رونق در اقتصاد ایران خبری نیست و بودجۀ دولت کفاف ادارۀ کشور را نمی دهد چه برسد به آنکه بتواند در اقتصاد بی رونق ایران تحرکی ایجاد کند. رئیس مجلس شورای اسلامی می گوید که "کل منابع و درآمدهای کشور از طریق نفت و مالیات و روش های دیگر به زور به ٣۰۰ هزار میلیارد تومان" (یعنی معادل ٧۰ میلیارد دلار) می رسد و بودجۀ جاری کشور را با همین پول باید تأمین کرد.

لاریجانی تلویحاً اعتراف می کند که با این پول نمی توان بودجۀ عمرانی کشور را تأمین کرد و پولی نیز در صندوق توسعۀ ملی نمانده تا از طریق آن بتوان منابع عمرانی کشور را فراهم نمود. به همین خاطر به گفتۀ علی لاریجانی دولت با اجرای اصل ٤٤ قانون اساسی یعنی از طریق فروش شرکت های دولتی کسری بودجۀ خود را تأمین می کند. با این حال، به گفتۀ علی لاریجانی دیگر چیز زیادی برای فروختن نمانده و به همین دلیل دولت برای جبران کسری بودجه اقدام به انتشار اوراق مشارکت کرده که این نیز موجب افزایش بدهی های دولت می شود.

لاریجانی افزوده است که ادارۀ کشور با این بودجۀ جاری امکانپذیر نیست. بخش دولتی فربه شده در حالی که وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و آموزش عالی و نیروهای مسلح هزینه های سنگینی را به بودجۀ نحیف کشور تحمیل می کنند. رئیس مجلس شورای اسلامی وضعیت صندوق های بارنشستگی را بهتر از دیگر بخش های اقتصاد کشور نمی داند و می افزاید که هم اکنون منابع صندوق بازنشستگی از محل بودجۀ جاری کشور تأمین می شود و این روند در درازمدت امکانپذیر نیست. رئیس مجلس شورای اسلامی بار دیگر از مسئولان کشور می خواهد وضعیت اقتصادی کشور را با صراحت و شفافیت با مردم در میان بگذارند. او می گوید : ادامۀ وضعیت فعلی به بهبود اوضاع اقتصادی کشور کمک نمی کند.

رویداد۲۴- ایران به مرحله برجسته‌ای از نفوذ رسیده که با هر قدرت منطقه‌ای طی نیم‌قرن اخیر رقابت می‌کند. باوجودآنکه در این میان محدودیت‌هایی درمورد میزان گسترش اختیاراتش وجود دارد، خیزش سریع تهران چالش‌های جدیدی را برای آمریکا، اسرائیل و عربستان ایجاد کرده چراکه سلطه پیشین آن‌ها را تضعیف می‌کند. تهران تا چه اندازه می‌تواند این دسترسی و اختیار را گسترش دهد؟
به گزارش کریستین ساینس مانیتور، این باور عمیق در بغداد وجود دارد که مداخله فوری ایران در عراق در ژوئن 2014 مانع از پیشروی سریع داعش شد و پایتخت عراق را «نجات داد»، درحالی‌که آمریکا تردید کرد و واکنش به این مسئله را ماه‌ها به تأخیر انداخت و عراق را در روزهایی که نیاز داشت، رها کرد.
هاشم الموسوی، سخنگوی رسمی مقاومت اسلامی نجباء دراین‌باره گفت: «اگر تسلیحات ایران نبود، داعش حال روی این مسند تکیه زده بود. پیروزی ما بر داعش پیروزی برای تمام بشریت است.»
CCM2_12162017.jpgو همچنین یک پیروزی برای ایران که ناشی از مبارزات ضدداعش در عراق، سوریه و ورای آن به‌عنوان یک ابرقدرت منطقه‌ای بی‌رقیب با سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای به‌مراتب بیشتر برای شکل دادن به اتفاقات در خاورمیانه است.
ایران تا پیش‌ازاین موفقیت بسیار محدودی در تلاش برای گسترش نفوذ خود در جهان اسلام با اکثریت سنی داشت اما امروز -به‌واسطه سال‌ها مداخله نظامی برای مبارزه با داعش و تقویت متحدان خارجی، سال‌ها تقلیل رهبری آمریکا و پیشی گرفتن و شکست دادن چندباره رقیب اصلی منطقه‌ای خود، عربستان سنی- به قدرت مسلط در منطقه تبدیل شده است.
یکی از روایت‌های خاورمیانه مدرن این است که قدرتمندان به دنبال تثبیت جایگاه خود در سراسر دولت‌های اغلب ناآرام این منطقه هستند. اما حال ایران به مرحله برجسته نفوذی رسیده که با هر قدرت منطقه‌ای در نیم‌قرن اخیر رقابت می‌کند، خیزش سریع تهران چالش‌های جدیدی را برای آمریکا، اسرائیل و عربستان ایجاد کرده چراکه سلطه پیشین آن‌ها را تضعیف می‌کند. در منطقه‌ای که همین حالا هم به‌واسطه چندین جنگ، بقایای ناآرامی‌های عربی ، و شکاف روزافزون سنی و شیعه دچار انجماد شده، سؤال اساسی این است: تهران تا چه اندازه می‌تواند نفوذ خود را گسترش دهد؟

Rahim_Safavi.jpgرادیو زمانه ـ رحیم صفوی، دستیار و مشاور عالی رهبر جمهوری اسلامی نسبت به انتخابات پارلمانی سال آینده در عراق هشدار داد.

رحیم صفوی، صبح سه‌شنبه ۲۸ آذر در همایشی به انتخابات سال آینده عراق اشاره کرد و گفت: «باید نگران انتخابات ۲۰۱۸ عراق باشیم.»

او افزود: «با توجه به این‌که به‌زودی تولید نفت در عراق به بالای ۷ میلیون بشکه نفت می‌رسد، اگر ترکیب شیعیان به‌هم بخورد و تغییراتی در ترکیب مجلس و دولت شیعه عراق ایجاد شود، مشکلاتی برای ما پیش خواهد آمد.»

از زمان سرنگونی صدام حسین در سال ۲۰۰۳ در عراق، ایران نفوذ خود در کشور همسایه‌اش را بسیار گسترش داده است. جمهوری اسلامی همواره از شیعیان در عراق حمایت کرده و بسیاری از کشورهای غربی و کشورهای منطقه نیز این سیاست ایران را موجب افزایش تنش در عراق دانسته‌اند.

کابینه عراق مهرماه سال جاری اعلام کرد که انتخابات پارلمانی این کشور در روز ۱۵ مه ۲۰۱۸ (۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۷) برگزار خواهد شد.

trump_12182017.jpgصدای آمریکا، دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده روز دوشنبه استراتژی امنیت ملی نوین دولت خود را اعلام کرد. استراتژی یا راهبردی که خواهان توسعه نفوذ آمریکا در سراسر جهان برای ترویج صلح و مقابله با طیفی از تهدیدهای ناشی از دشمنانی مانند چین، روسیه و تروریست های جهادی است.

پرزیدنت ترامپ در انتقاد از سیاست گذشته آمریکا، به توافق هسته ای سال ۱۳۹۴ با ایران اشاره کرد و با بیان این که رهبران قبلی از باور عظمت آمریکا دور شدند و قرارداد بدی با ایران بستند، تاکید کرد که اجازه نخواهد داد تهران به سلاح هسته ای دست یابد.

رئیس جمهوری آمریکا در توضیح گفت، من حاضر نشدم پایبندی ایران به توافق جامع اتمی با قدرت های جهانی را تایید کنم، چون تهران از این توافق انحراف داشته است. من همچنین مقدمات تحریم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را فراهم کردم.

وی در ادامه به تهدید هسته ای و موشکی کره شمالی نیز اساره کرد و گفت ما تلاش هایی را آغاز کرده ایم و باید مطمئن شویم که جلوی پیونگ یانگ گرفته می شود.

رئیس جمهوری ایالات متحده خاطر نشان کرد در عصر نوینی که ما به سر می بریم، با چالش ها و رقابت های جدیدی مواجه هستیم و افزود، استراتژی که امروز اعلام می کنم، یک سال روی آن کار شده و اعضای کابینه من همه موافق آن هستند.

پرزیدنت ترامپ گفت، در استراتژی امنیت ملی نوین آمریکا، ما با تهدید گروه های تروریستی مقابله خواهیم کرد و در مورد رقبای مان، مانند روسیه و چین، سعی می کنیم که تهدیدی علیه منافع ما نباشند.

Ali_Shamkhani.jpgرادیو فردا ـ دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران اعلام کرد که «تصمیم اتخاذ شده در خصوص ایجاد گشایش در وضعیت آقایان کروبی و موسوی (رهبران معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸) و خانم رهنورد به‌صورت تدریجی در حال انجام است».

به گزارش خبرگزاری ایسنا، علی شمخانی که روز سه‌شنبه ۲۸ آذر، در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های سنندج سخن می‌گفت،‌ اشاره کرد که «برخی اظهار نظرها و موضع گیری‌هایی با اغراض سیاسی و جناحی در خصوص این پرونده انجام می‌شود».

وی بدون اشاره به این اظهارنظرها و موضع گیری‌ها افزود: «فضاسازی‌های رسانه ای کمکی به این روند نخواهد کرد و مراجع مسئول بر اساس تصمیمات اتخاذ شده، این پرونده را مدیریت خواهند کرد».

پیشتر علی شمخانی روز نهم آبان گفته بود که رهبران معترضان به نتایج انتخابات سال ۸۸ در حصر نیستند و می‌توانند هرکس را اراده کنند، ببینند.

او افزوده بود که کاربرد واژه حصر برای مهدی کروبی، میر حسین موسوی و زهرا رهنورد درست نیست.

pollution_12182017.jpgرادیو فرانسه، رئیس سازمان محیط زیست ایران، عیسی کلانتری، از مردم خواست که برای رفع آلودگی هوای تهران و دیگر شهرها دعا کنند تا باد بیاید. شهر تهران از یکشنبه گذشته به دلیل آلودگی هوا به حال نیمه تعطیل درآمده و عامل آلودگی به اعتراف خود مقاومت ایران میلیون ها خودروی فرسوده و موتورسیلکت و به ویژه سوخت غیراستانداردی است که پالایشگاه های کشور تولید می کنند.

با این حال، عیسی کلانتری می گوید که از دست دولت کاری ساخته نیست. به گفتۀ او : "اگر چه گازوئیل و خودروها دو عامل اصلی آلودگی هوا هستند، اما، نه می توانیم جلوی رفت و آمد خودروها را بگیریم و نه می توانیم بدون گازوئیل زندگی کنیم."

عیسی کلانتری مهمترین منبع آلودگی هوای تهران را سوخت غیراستاندار و مشخصاً گازوئیل دانسته که به گفتۀ وی "ده ها برابر بیش از استانداردهای جهانی آلوده کننده است." رئیس سازمان محیط زیست ایران با اشارۀ ضمنی به یکی دیگر از عوامل مهم آلودگی هوای تهران یعنی خودروهای غیراستاندار ساخت کشور گفته است : "وضعیت خودروهایمان را هم که می بینید و بیشتر آلودگی هوا ناشی از گازوئیل غیراستاندار و خودروهای" فرسوده و ساخت کشور است.

عیسی کلانتری همچنین گفته است از دست دولت کاری ساخته نیست چون دولت نمی تواند جلوی خودروها را بگیرد تا هوا را آلوده نکنند و به این ترتیب حمل و نقل کشور را بخواباند. او اضافه کرده است که "گازوئیل ها هم غیراستاندارد است. و بالاخره باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد." از نظر رئیس سازمان محیط زیست ایران تنها گزینه ادامۀ وضع موجود یعنی تولید سوخت و خودروی غیراستاندارد است.

کلانتری در پایان گفته است : تنها راهی که برای رفع آلودگی هوا می ماند این است که دعا کنیم تا باد بیابد.

نقد اکبر گنجی به اختصاص بیش از ۵ هزار میلیارد تومان از بودجه سال ۱۳۹۷ به روحانیت و نهادهای دینی در برنامه شصت دقیقه بی بی سی

reporter_without_borders.jpgگزارش‌گران بدون مرز(RSF) امروز ۱۹ دسامبر ۲۰۱۷ ( ۲۸ آذر/قوس ۱۳۹۷) بیلان سالانه خشونت علیه آزادی اطلاع رسانی را منتشر کرد. این بیلان آماری از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌‌ای زندانی، کشته شده، به گروگان گرفته و ناپدید شده در سال ۲۰۱۷ است .


گزارش‌گران بدون مرز(RSF) در بیلان سالانه خود آمار قربانیان خشونت علیه آزادی اطلاع رسانی، از این میان خشونت علیه روزنامه‌نگاران، شهروندخبرنگاران و همکاران رسانه‌ها را منتشر می‌کند. شهروندخبرنگاران در سال‌های اخیر به ویژه در حکومت‌های سرکوب‌گر و یا در کشورهای در حال جنگ، نقشی گاه تعیین کننده در تولید و انتشار خبر داشته‌اند. در این بیلان که از روز نخست ژانویه ۲۰۱۷ (۱۲ دی‌ /جدی ۱۳۹۵) تا روز نخست دسامبر ۲۰۱۷ ( ۱۰ آذر/قوس ۱۳۹۶) را در بر می‌گیرد. آمارها تا جایی که ممکن بوده به تفکیک ارائه شده است.

گزارش‌گران بدون مرز (RSF) از سال ۱۹۹۵ (۱۳۷۴) هر سال بیلانی از آزارگری علیه روزنامه‌نگاران بر مبنای داده‌های تأیید شده منتشر می‌کند. داده‌های نخستین با دقت واکاوی می‌شوند تا کاملاً و یا و یا درصد بالای از اطمینان روشن کنند که بازداشت، ربوده شدن،ناپدید کردن،و یا کشته شدن خبرنگار در ارتباط مستقیم با فعالیت‌های حرفه‌ای‌اش وی بوده است. در مورد کشنه شدن خبرنگاران، سازمان تا جایی که ممکن است، میان خبرنگارانی که مستقیم به عنوان خبرنگار هدف حمله قرار گرفته‌ و کشته شده‌اند با خبرنگارانی که در حین انجام وظیفه کشته می‌شوند، آمار را با تفکیک منتشر می‌کند. در مواردی که سازمان در باره‌ی ارتباط مستقیم رویداد با فعالیت‌ حرفه‌ای هنوز تردید دارد، منتشر نخواهند شد.

UN_Security.jpgرادیو فردا ـ پس از آن‌که ایالات متحده قطعنامه شورای امنیت در مخالفت با تصمیم واشینگتن در مورد اورشلیم/بیت‌المقدس را وتو کرد، کشورها و مقام‌های مختلف به آن واکنش نشان داده‌اند. در جریان رای‌گیری، ۱۴ عضو از ۱۵ عضو شورای امنیت به قطعنامه رای مثبت دادند.

قطعنامه ارائه‌شده به شورای امنیت سازمان ملل متحد از طرف مصر، خود واکنشی بود به تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، مبنی بر پذیرش اورشلیم به‌عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت‌خانه ایالات متحده از تل‌آویو به این شهر در سال‌های پیش‌رو.

مقام‌های ایالات متحده تاکید کرده‌اند به روند صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها پایبند هستند. نمایندگان کنگره آمریکا نیز گفته‌اند «تصمیمی که [در به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل] گرفته شد، فقط پذیرش یک واقعیت است و به هیچ وجه، مغایر با تلاش‌ها برای دستیابی به صلح ماندگار میان اسرائیل و فلسطینی‌ها نیست».

از سوی دیگر در پیش‌نویس قطعنامه‌ای که در شورای امنیت به رای گذاشته شد، آمده‌است که تصمیمات اتخاذشده درباره موقعیت شهر اورشلیم/بیت‌المقدس «مبنای قانونی ندارد، بلکه باطل و بی‌اعتبار است و باید لغو شود».

Ali_Larijani.jpgایسنا ـ رییس مجلس شورای اسلامی با تاکید براینکه افزایش ۷۰ درصدی حقوق نمایندگان صددرصد کذب است، گفت که ما در هیئت رئیسه به دنبال کاهش بوجه مجلس هستیم لذا نباید با آبروی افراد بازی شود ما در کشور بیشتر از عدالت اقتصادی به عدالت اخلاقی نیاز داریم.

به گزارش ایسنا، علی لاریجانی در جلسه علنی امروز (سه‌شنبه) مجلس به دو اخطار علیرضا سلیمی نماینده محلات و کاظم دلخوش نماینده صومعه سرا درباره انتشار اخباری در خصوص افزایش ۷۰ درصدی حقوق نمایندگان و بودجه مجلس پاسخ داد و توضیحاتی را مطرح کرد.

وی توضیح داد: این روزها در رسانه‌ها اعم از رادیو تلویزیون و روزنامه‌ها فضایی را می‌بینم که انگار به دنبال مشغول کردن و ایجاد اضطراب در بین مردم به خصوص درباره قیمت بنزین و یارانه‌ها هستند که این مطالب درست نیست چون تازه دولت لایحه بودجه را به مجلس ارائه کرده و نمایندگان، نمایندگان مردم هستند و اجازه نمی‌دهند حقوق آنها تضییع شود. پس اینطور نیست که هرچه دولت در لایحه بودجه آورد را مجلس تصویب کرد.

shoray_e_negahban.jpgرادیو فردا ـ شورای نگهبان پس از بررسی مصوبه مجلس ایران برای اصلاح قانون شوراها که برای اقلیت‌های دینی حق عضویت در شوراهای اسلامی شهر و روستا قائل شده بود، این اصلاحیه را خلاف شرع و قانون اساسی اعلام کرد.

مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۲۱ آذرماه در جریان رسیدگی به طرح اصلاح قانون شوراها، دو تبصره به ماده یک این قانون افزود تا به طور قانونی ابهام در مورد امکان عضویت اقلیت‌های دینی در شوراهای اسلامی شهر و روستا را بر طرف کند.

نخستین تبصره امکان نامزدی «اقلیت‌های شناخته شده در قانون اساسی» در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا را به رسمیت می‌شناسد و تبصره دوم تصریح می‌کند که این گروه‌های مذهبی «به جای اسلام باید به اصول دین خود اعتقاد و التزام داشته باشند».

آیت الله حائری شیرازی گفت: ما آرزو داریم همه بانک‌ها حتی بانک های سپاه ورشکست شوند. شاید سوال شود که چرا؟ خب جوابش روشن است، خداوند در قرآن می‌فرماید من ربا را نابود می‌کنم. بعد توصیه می کند که صدقه (قرض الحسنه) بدهید و همین صدقه دادن شما باعث می‌شود که مال‌تان مضاعف بشود و خداوند به شما روزی می دهد. یک قرض بدون بهره بدهید خداوند برای تان گشایش می دهد.

MohammadJafar_Montazeri.jpg

رادیو فردا، دادستان کل کشور در واکنش به پیام ویدئویی محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری سابق ایران، به رئیس قوه قضائیه گفت که «ظرف یکی دو روز آینده به این موضوع پاسخ داده می شود».

به گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا، محمد جعفر منتظری روز دوشنبه ۲۷ آذر،‌ این موضوع را در حاشیه همایش تخصصی مبارزه با قاچاق کالا و ارز پلیس اعلام کرد.

محمد جعفر منتظری پیشتر و در روز پنجم آذر، در واکنش به انتقادهای آقای احمدی‌نژاد از قوه قضائیه، دوره ریاست‌جمهوری او را «کلکسیونی از قانون‌گریزی» خوانده و آقای احمدی‌نژاد را به «دروغگویی» متهم کرده بود.

محمود احمدی‌نژاد روز یکشنبه ۲۶ آذر،‌ در یک پیام ویدئویی به آیت‌الله صادق لاریجانی، «۴۸ ساعت مهلت»‌ داده بود تا «اسناد مربوط به محکومیت او و همکارانش» را منتشر کند.

به گزارش وب‌سایت «دولت بهار»، آقای احمدی‌نژاد در این پیام با اشاره به اینکه «اگر قوه قضائیه اصلاح شود ، همه کشور اصلاح خواهد شد» گفته بود: «متاسفانه رئیس محترم قوه قضائیه که بیش از همه باید پایبند به قانون اساسی و قوانین عادی باشد به کرات» اصول ۳۶ و ۳۷ قانون اساسی را «زیر پا می گذارد».

اصل ۳۶ قانون اساسی می‌گوید محکوم کردن و مجازات افراد و اجرای مجازات فقط باید از طریق دادگاه صالح و بر اساس قانون باشد.

اصل ۳۷ قانون اساسی نیز می‌گوید که اصل بر برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح اثبات شود.

بی بی سی - خروج واگن‌های یک قطار از ریل و سقوطش روی یک بزرگراه در ایالت واشنگتن در شمال غرب آمریکا تلفات و خساراتی به جا گذاشته است.

پلیس می‌گوید چند نفر از سرنشینان قطار مسافربری جان خود را از دست داده‌اند. سیاتل تایمز تعداد کشته شدگان را "دست کم سه نفر" گزارش داده است.

واگن‌ها از روی یک پل بر روی بزرگراهی سقوط کرده‌اند که شهر سیاتل، پایتخت ایالت واشنگتن را به شهر پورتلند در ایالت اورگان متصل می‌کند.

بزرگراه به کلی مسدود شده است.

_99261473_hi043656159.jpgپلیس بخش پیرس می‌گوید واگن‌های قطار به چند خودرو برخورد کرده‌اند و عده‌ای هم مجروح شده‌اند، اما گزارشی از کشته شدن کسانی که در خودروها بوده‌اند دریافت نشده است.

رسانه‌های محلی می‌گویند که این نخستین سفر یک خط قطار جدید سریع السیر بوده است.

سانحه در ساعت ۷:۳۰ صبح به وقت محلی رخ داده است.

قطار در هنگام سانحه حدود ۱۳۰ کیلومتر در ساعت سرعت داشته است.

بروک بوا، سخنگوی پلیس محلی با انتشار دو عکس از محل سانحه در صفحه توییتر خود نوشته است که گشت پلیس محلی مشغول باز کردن راه برای رسیدن نیروهای کمکی است.

ghachagh_12162017.jpgدادستان کل ایران با اشاره به اینکه ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز «موفق نبوده» است، اعلام کرد که «برخی از مقامات و فرزندان و وابستگانشان در قاچاق کالا سهم دارند». با این همه، ‌او نامی از این اشخاص نبرد و توضیح بیشتری نیز نداد.

به گزارش خبرگزاری فارس، محمد جعفر منتظری روز دوشنبه ۲۷ آذر، گفت: «وقتی ما می‌بینیم برخی از مقامات و کسانی که باید دلسوزانه در عرصه مبارزه با قاچاق فعال باشند خودشان یا به نحوی سهم دارند یا فرزندانشان یا کسانی که به آنها وابسته هستند. آن وقت چطور انتظار داریم مبارزه به نتیجه برسد».

آقای منتظری همچنین گفت که یکی از مقامات مسئول اعلام کرده که «برخی دست اندرکاران دولتی نمی خواهند مبارزه جدی با قاچاق بشود و ستاد مبارزه به قاچاق کالا و ارز عملاً به تعطیلی کشیده شده» است.

وی همچنین از معرفی نشدن نماینده رئیس جمهور در این ستاد انتقاد کرد.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶،‌ و پس از گزارش رسانه‌های اصولگرا درباره کشف یک محموله لباس در خانه متعلق به فخرالدین احمدی دانش آشتیانی، وزیر وقت آموزش و پرورش، سخنگوی قوه قضائیه و رقبای حسن روحانی، دختر آقای احمدی دانش آشتیانی را به نقش داشتن در«قاچاق» لباس متهم کردند. این اتهام از سوی وزیر وقت آموزش و پرورش رد شد و شعبه ۲۷ دادگاه تعزیرات حکومتی نیز حکم به تبرئه ضحی احمدی دانش داد.

پیش از این نیز برخی از شخصیت‌های سیاسی در ایران با اشاره به مدیریت اسکله ها توسط سپاه پاسداران و نیروی انتظامی از دست داشتن این دو نهاد در قاچاق کالا سخن گفته اند.

tanaghoz_12162017.jpgدویچه وله - شبکه خبر تلویزیون ایران فیلمی از "اعترافات" احمدرضا جلالی، پزشک زندانی را پخش کرده است. به گفته همسر جلالی این اعترافات پس از نگهداشتن شوهرش در شرایط سخت از او گرفته شده است. این اعترافات با نامه جلالی هم در تناقض است.

شامگاه یک‌شنبه (۲۶ آذر/ ۱۷ دسامبر) شبکه خبر تلویزیون ایران فیلم "اعترافات" محمدرضا جلالی پزشک زندانی در ایران را پخش کرد.

در این فیلم به نام "تیشه بر ریشه" که توسط معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات تهیه شده، جلالی مقابل دوربین به جاسوسی برای موساد (سازمان اطلاعات و امنیت اسرائيل) اعتراف می‌کند.

احمدرضا جلالی، محقق مقیم سوئد که به دعوت دانشگاه تهران به ایران رفته بود، اردیبهشت سال گذشته بازداشت و به اعدام محکوم شد.

ویدا مهران‌نیا، همسر احمدرضا جلالی، درگفت‌وگویی با دویچه‌ وله در مورد ویدئوی منتشر شده همسرش در تلویزیون جمهوری اسلامی گفت: «پس از اینکه سه ماه همسرم را در شرایط سخت در سلولی ۳ متری نگه داشتند، این ویدئوی نمایشی را تهیه کردند.»

مهران نیا گفت همسرش تهدید شده بود اگر همکاری نکند، بچه‌هایمان در سوئد کشته می‌شوند. به گفته مهران‌نیا، بازجویان گفته‌اند که ویدئو برای اطلاعات خودشان است و جایی پخش نمی‌شود و پس از ضبط جلالی آزاد و به سوئد منتقل خواهد شد.

مهران نیا در ادامه گفت: «به گزارش همسرش، پیش از بازجویی مقابل دوربین، به وی دارو خورانده شده بود.»

جلالی در تماسی تلفنی به همسرش گفته است که در ویدئو، بازجوها به او مجال پاسخ دادن ندادند و مکررا توضیحات او را قطع کرده‌اند.
مهران‌نیا در گفت‌وگوبا دویچه ‌وله بر بیگناهی همسرش تاکید کرد و گفت نمی‌داند اتهامات ادعا شده با چه انگیزه‌ای مطرح شده‌اند. وی تصریح کرد اگرهمسرش زمانی که در ایران بوده پست مهمی داشته و یا به اطلاعات محرمانه‌ای دسترسی داشته، قطعا هیچ‌گاه اجازه خروج از کشور را پیدا نمی‌کرده است.

مهران‌نیا ابراز امیدواری کرد با حمایت‌های بین المللی و نهادهای حقوق بشری حکم صادره برای همسرش تغییر کند. او افزود که دادخواست فرجام خواهی از حکم دیوان عالی توسط وکیل احمدرضا جلالی به‌زودی تسلیم مقامات قضایی خواهد شد.

در تناقض آشکار با نامه

دو ماه پیش نامه‌ای به زبان انگلیسی از احمدرضا جلالی منتشر شد که پیش از صدور حکم اعدامش در ماه اوت و در زندان نوشته شده بود اما پس از صدور حکم اعدام منتشر شد.

در این نامه که کمپین بین‌المللی حقوق بشر آن را منتشر کرد، جلالی نوشته بود: «من از آوریل ۲۰۱۶ تا الان که آگوست ۲۰۱۷ است در بازداشت و زیر تهدید اعدام به سر می‌برم. درخواست‌های مکررم برای ملاقات با مقامات حقوق بشری در ایران رد شده است. همچنین اجازه ملاقات با سفیر سوئد در ایران را به من نداده‌اند. حتی وقتی سفرای اروپایی در روز ۲۰ ژولای ۲۰۱۷ از زندان اوین بازدید کردند، مرا به سلول انفرادی ۲۰۹ منتقل کردند تا از ملاقات احتمالی با آن‌ها جلوگیری کنند.»

این پزشک ایرانی در فیلمی که از شبکه خبر پخش شد، پس از شرح مختصری از زندگی‌نامه و تحصیلاتش می‌گوید که پس از دریافت مدرک دکترا برای کار به یک کشور اروپایی رفته و آنجا در جریان یک سمینار با شخصی به نام "توماس" آشنا شد. این فرد بعد از اینکه جلالی خانواده‌اش را از ایران به سوئد می‌برد با او تماس گرفته و به او پیشنهاد کار می‌دهد.

121817A_top.jpgمنبع: نیوزویک

شفقنا - با توجه به پیش بینی ها و گمانه زنی هایی که در رسانه های غربی از وقایع مهم سال آینده میلادی می شود شفقنا قصد دارد به برخی از اخبار این پیش بینی ها از نگاه رسانه های خارجی بپردازد. در بخش سوم به پیش بینی نیوزویک در مورد ادامه جنگ در اوکراین و سوریه و نیز بروز جنگ احتمالی مابین آمریکا و کره شمالی می پردازیم.

جنگ اوکراین

به گزارش سرویس ترجمه شفقنا، درگیری مابین نیروهای دولتی و جدایی طلبان تحت حمایت روسیه در اوکراین، که از سال ۲۰۱۴ آغاز شد، همچنان ادامه دارد. این جنگ تاکنون منجر به از دست رفتن جان ۱۰ هزار نفر از جمله ۲۵۰۰ غیرنظامی شده است. به علاوه ۱.۶ میلیون نفر از خانه و کاشانه خود آواره شده اند.

از آنجا که توجه جهانیان بر خیزش ملی گرایان در کشورهای غربی، جنگ سوریه و مساله کره شمالی معطوف گردیده، جنگ اوکراین تا اندازه زیادی به فراموشی سپرده شده اما آتش این جنگ همچنان داغ است. آیا امیدی وجود دارد که در سال ۲۰۱۸ این نزاع به پایان رسد؟

جان ای. هربست، سفیر سابق ایالات متحده در اوکراین در این باره به نیوزیک گفته است: «این کشمکش سال ها بلکه احتمالا یکی دو دهه به طول خواهد انجامید. اما زمان تا اندازه زیادی به سود اوکراین است. تحریم های اقتصادی که به دلیل این جنگ علیه روسیه وضع شده، هزینه بر است و اگر ولادیمیر پوتین در انتخابات سال ۲۰۱۸ مجددا به ریاست جمهوری روسیه برگزیده شود، سرانجام با فشارهایی مواجه خواهد شد تا کشورش را از درگیری در این جنگ خارج کند.»

chaghou_Microphone.gifگزارش تازه‌ای که شبکه شش رنگ منتشر کرده نشان می‌دهد مسئولان جمهوری اسلامی، از رهبر این کشور تا نظامیان، امامان جمعه، بالاترین مقامات دولتی و فعالان رسانه‌های رسمی به طور مستمر و گسترده، به نفرت‌پراکنی علیه اقلیت‌های جنسی مشغول هستند.

گزارش تحقیقی "نقض حقوق همجنس‌گرایان افتخار ماست"؛ نفرت‌پراکنی دولتی علیه اقلیت‌های جنسی در ایران" محتوای روزنامه‌ها، رسانه‌های رسمی و نیمه رسمی را در محدوده زمانی ۱۳۹۱ تا شش ماهه اول ۱۳۹۶ بررسی کرده است و تصویری کلی از سخنان نفرت‌پراکنانه مقامات ایران در زمینه‌ی همجنس‌گرایی را ارائه می‌دهد.

Kurd_Soleimanyeh.jpgرادیو زمانه ـ معترضان کرد که در مخالفت با دولت اقلیم کردستان و به سود استعفای آن دست به تظاهرات زده بودند، در شهرهای اطراف سلیمانیه دفاتر دو حزب حاکم دموکرات و اتحادیه میهنی را به آتش کشیدند.

رویترز به نقل از رسانه‌های محلی کردستان نوشته است که این حملات در روز دوشنبه ۱۸ دسامبر / ۲۷ آذر در شهرهای اطراف سلیمانیه و حلبچه صورت گرفت و تظاهرکنندگان به دفاتر دو سازمان سیاسی دیگر کردستان نیز حمله کردند.

رسانه‌های محلی نوشته‌اند که معترضان مسیر اصلی بین اربیل و کرکوک را نیز بستند.

Jalal_Eijadi.jpgدانش و شناخت ما


هوش مصنوعی یک رویداد اساسی ساختاری جهان ماست. توسعه هوش مصنوعی به تحولات شگرفی در جامعه منجر خواهد شد و این تحول بنیادی فلسفه و جامعه شناسی را در برابر چالشی بزرگ و تازه قرارخواهد داد. دانش ستاره شناسی بما میگوید جهان نزدیک به ۱۴ میلیارد سال پیش بوجود آمده است. سیستم خورشید نیز ۴، ۶ میلیارد سال پیش آغاز شده و دانشمندان برآنند که این نظام خورشیدی در ۵ میلیارد سال دیگر به سردی خواهد گرائید. جهان دربرگیرنده میلیاردها کهکشان بوده و هر کهکشان دربرگیرنده میلیاردها سیستم خوشیدی است و هر سیستم خورشیدی دربرگیرنده سیاره‌ها و ماه‌های متعدد می‌باشد. سیاره‌ها از «ابرخورشید» جدا شده‌اند و ماه‌ها نتیجه تصادم سیاره‌ها می‌باشند. گفته می‌شود در سیستم خورشیدی ما در ابتدا نزدیک ۱۰۰ ماه وجود داشته که با تصادم و برخوردهای در درون سیستم خورشیدی، تعداد آنها کاهش یافته و ترکیب شده‌اند. بر اساس نظریه اخترشناسان، جهان در حال انکشاف دائم است و آن به این معنا که فاصله میان کهکشانها هرچه بیشتر افزایش پیدا میکند و پایانی بر آن نیست. ولی خورشید ما پس از یک دوران بسیار طولانی بزرگ خواهد شد و به مدار فعلی زمین خواهد رسید و در نهایت زمین توسط خورشید بلعیده خواهد شد.
این نظریه‌های علمی آینده ما را ترسیم می‌کنند ولی ندانسته‌ها و تاریکی‌ها بسیارند. «اوبر ریو» دانشمند سوئیسی، میگوید امکانات ما برای شناخت، بسیار ناتوان است و ما فرای حس پنجگانه خود امکان شناخت دیگری نداریم. در توضیح بیشتر نظریه دانشمند سوئیسی می‌توان گفت بعنوان نمونه در حال حاضر در جهان، ما به عنوان ساکنان زمین تنها هستیم ولی این تنهایی نتیجه فقدان شناخت ماست. اگر ما بتوانیم به شناخت سیستم‌های خورشیدی و کهکشانها پی ببریم چه بسا این نظریه تغییر کند و زندگی در سیاره دیگر حس شود. هر دانشمندی باید فرضیه‌ها و تصورهای خود را از جهان ارتقا دهد. در جهان نمی‌توان گفت من به حقیقت رسیده‌ام زیرا ما در قلمرو بسیار کلان و گسترده‌ای هستیم که فقط مطابق موضع خود ابراز نظر می‌کنیم. رابطه ما با حقیقت چیست؟ همان رابطه‌ای که میان یک نقشه و جغرافیا وجود دارد. نقشه از جغرافیا حرف میزند ولی آیا نقشه ما بازتاب دقیق جغرافیا است؟ بنابراین دانش ما همان نقشه است که بازتابی از حقیقت هست ولی همه حقیقت نیست. مذاهب ابراهیمی گفتند که خداوند جهان را در شش روز بوجود آورد و همه پیروان آنها به همین باور چنگ زدند و خود را تسلیم خدا نمودند. ولی این تسلیم بمعنای پایان دادن به پژوهش و جستجو است. اشتباه انسان در تسلیم اوست. دانش در مورد ستارگان و تمامی عرصه‌های زندگی بشری همیشه به انسان کمک کرده تا افق آگاهی گسترش یابد ولی علیرغم این روند پویا، انسان پیوسته در قلمرو شناخت و آگاهی بسیار محدود سیر می‌کند. چگونه بر محدودیت آگاهی می‌توان غلبه کرد؟ هوش مصنوعی در این راستا جایگاه خود را پیدا می‌کند.
خرد انسانی نمی‌تواند آرام بنشیند، به محدودیت خود آگاه است ولی پیوسته تلاش دارد تا قدرت درک و فهم را گسترش دهد. دانش بشری راه بزرگی را پیموده تا اسیر اسطوره‌های دینی و باورهای عامیانه باقی نماند. توسعه عقل منجر به دانش و تکنیک و اقتصاد و جامعه مدرن شد و فرهنگ بشری به جایگاه رفیع کنونی رسید. در این مسیر، فلسفه و علوم انسانی از دنیای باستان تا سده اخیر پرسشها و پارادایم‌های نوین و تازه‌ای مطرح ساخت و پیروزی انسان مدرن را میسر نمود. طی سده بیستم و بیست و یکم پیشرفت علم فیزیک و بیولوژیک و ژنتیکی و کامپیوتری و تکنولوژی ربات‌ها، ما را در دوران جدیدی از تحولات علمی و جامعه شناسانه و فلسفی قرار داده است و پرسش‌های تازه در مورد سرنوشت انسان و آینده او طرح نموده است. پیدایش هوش مصنوعی در نیم قرن اخیر پارادایم‌های شگفت انگیزی را ببار آورده است. از این پس نمی‌توان مانند گذشته فکر کرد، هوش مصنوعی قدرت اندیشه مغز را به افقهای کاملن جدیدی سوق داده است و بسیار دور خواهد رفت.

هوش مصنوعی چیست؟


هوش مصنوعی دانش برنامه ریزی سیستم‌های رایانه‌ای و الکترونیکی و دانش الگوریتم است که می‌کوشد تا رفتار «انسان گونه» را بازسازی نموده و حتا فراتر از قدرت مغز انسان به پیش رود. هدف هوش مصنوعی در اینستکه می‌توان کامپیوترها و ربات‌ها را وادار به فعالیتی نمود که در حال حاضر انسان‌ها آنها را انجام می‌دهند. آیا گسترش هوش مصنوعی منجر به غلبه ربات بر انسان خواهد شد؟ آیا انسان میتواند ماشینی هوشمندتر از انسان بیافریند و سپس آیا ماشین با هوش برتر، خود می‌تواند ماشین بیافریند؟ در سالهای ۷۰ میلادی ربات‌ها و نظم‌های اتوماتیک و برنامه دار وارد تولید و بنگاههای اقتصادی شد. بیش از پیش خانواده ربات‌ها تکمیل و کارآمدتر گشت. رباتها از تولید صنعتی گذر کرده و تمام زمینه‌های اجتماعی و علمی و فرهنگی و اداری و پزشکی و آموزشی را اشغال کردند. هوش مصنوعی ادامه این تکنولوژی رباتها و سیستم‌های برنامه دار و محاسبه کننده است. تاکنون هوش مصنوعی بسیار پیش رفته است و ربات‌ها را به یک مرحله جدید و بیسابقه از تحول هوشمندانه رسانده است. این گونه ماشین هوشمند باید موقعیت‌های از پیش تعریف نشده را با انعطاف و چابکی و بر اساس بانک داده‌های علمی دریابد و تشخیص بدهد، باید پیام‌های نادرست یا مبهم را جدا نماید، باید تمایزها و شباهت‌ها را بفهمد، باید تجزیه و تحلیل داده‌ها و اطلاعات را در دستور کار قرار دهد، و بالاخره باید نتیجه‌گیری کند و توانا باشد تا ارتباط دو جانبه در محیط خود برقرار شود.
امروز ربات هایی بوجود آمده که قادرند در یک بازی پوکر یا شطرنج انسان قهرمان را شکست دهند. اما هنوز ربات به نقش انسان دسترسی پیدانکرده است. مقایسهٔ هوش مصنوعی با هوش انسانی بما نشان میدهد که انسان با مشاهده و تجزیه و تحلیل شرایط می‌تواند قضاوت کرده و تصمیم بگیرد در حالی که هوش مصنوعی بر اساس قوانین علمی و رویه‌هایی از پیش تنظیم و تعبیه شده، بر روی کامپیوترسوار شده، عمل میکند. بمعنای دیگر برنامه ریزی ربات، هر چند پیچیده، توسط انسان صورت می‌گیرد. در واقع شیوه‌ها و تکنیک‌های هوش مصنوعی، برای پاسخ به آن دسته از معضلات و مسائل، اختراع شده که به طور آسان توسط برنامه نویسی یا شیوه‌های ریاضی قابل حل نبوده‌اند.
هوش مصنوعی قدرت انسان و سرعت عمل او را بطرز بیسابقه افزایش می‌دهد. هوش مصنوعی، در واقع دانش و مهندسی ایجاد ماشین‌هایی هوشمند با به‌کارگیری از کامپیوتر و الگوگیری از فهم و هوش انسانی یا حیوانی و در نهایت، دسترسی پیدا کردن به مکانیزم هوش مصنوعی در سطح و همطراز هوش انسانی می‌باشد. هدف هوش مصنوعی باتر رفتن از هوش انسانی است. حال پرسشی مهم در برابر ماست: آیا میتوان ماشینی با قدرت فکری گسترده بوجود آورد؟ بله این کشف عملی شده است. آیا رباتی با هوش برتر از هوش انسان میسر است؟ دانشمندان متعددی این هدف را دشوار نمی‌دانند. آیا دانشمندان و متخصصان می‌توانند به تولید ماشینهایی اقدام کنند که نه تنها برنامه عمل برای شرایط پیچیده دارند، بلکه دارای احساسات بوده و نسبت به وجود خود و روحیات و احساسات خود آگاه باشند؟ در حال حاضر ما به این تحول نرسیده‌ایم ولی آیا در آینده هم این امر ناممکن است؟ برخی از متفکران و دانشمندان این کار را در آینده‌ای نه چندان دور ممکن می‌دانند.

مخالفان و موافقان هوش مصنوعی


کتابهای مانند «ربات‌ها و انسانها» از «لورانس دوویلر» و یا «اسطوره سنگولاریته» از «ژان گابریل گاناسیا» فیزیکدان فرانسوی به همین پرسش‌ها پرداخته و با نگاهی انتقادی به بررسی هوش مصنوعی می‌پردازند و انسان را در نهایت تصمیم گیرنده می‌دانند. لورانس دوویلر پژوهشگر در زمینه تکنولوژی ربات برآنست که آنچه مسلم است با توجه به رشد جمعیت سالخورده و نیازهای پزشکی، رباتها نقش مهمی در جامعه بازی خواهند کرد ولی نباید به ذهنیگری و فانتسم درغلطید. او می‌گوید میتوان به ربات فهماند که یک سیب چگونه است و اسم آن چیست ولی ربات طعم سیب را درک نخواهد کرد. با این وجود از نظر لورانس دوویلر باید به ربات آموزش داد، باید قواعد را تنظیم نمود، باید ابزار کنترل بوجود آورد و باید مبنای قضایی و حقوقی در زمینه ربات‌ها را تعریف نمود. از نظر او رباتها می‌توانند دنیای بد و نابسامانی بوجود آورند پس ما باید نتایج احتمالی ربات‌ها را در جامعه مورد بررسی قرار دهیم. ژان گابریل گاناسیا می‌پرسد آیا ماشین‌های ما از ما هوشمندتر خواهند شد؟ آیا در آینده، با پیروزی یک جامعه تکنولوژیک و زیر فرمان رباتها، بشریت از نقش اصلی خارج نخواهد شد؟ او نگران جامعه با تحولاتی است که عقل را یکسره به ربات سپرده و انسان را فراموش می‌کند. او می‌گوید مدرنیته فقط با تکنیک تعریف نمی‌شود و ما باید نسبت به تکنولوژی شک خود را حفظ کنیم و دچار اعتماد کور نشویم. از نظر او آینده‌ای که شرکتهایی مانند «گوگل» برای ما آماده می‌کنند قابل اعتماد نیست.
لوک فری فیلسوف فرانسوی نیز در کتاب خود «انقلاب ترانس اومانیست» از «پروژه نگران کننده سیبرنتیک» صحبت می‌کند که در پی مخلوط کردن انسان با ماشین است. فیزیکدان انگلیسی استفان هاوگینگ در روزنامه «ایندپاندان» یکم ماه مه ۲۰۱۴ می‌گوید رشد تکنولوژی هوش مصنوعی با سرعتی که بخود گرفته دیگر قابل کنترل نیست و قادر است جامعه را بطور جدی به خطربیافکند. او می‌گوید هنوز امکان متوقف کردن آن را داریم و فردا دیر خواهد بود. در این ارزیابی عمومی این دانشمندان موافق هستند که هوش مصنوعی به هرحال توسعه خواهد یافت ولی ژان گابریل گاناسیا معتقد است که در باره آهنگ رشد هوش مصنوعی و اثرات شگفت آن بر جامعه تا اندازه‌ای اغراق شده است و حالتی از یک داستان تخیلی است. از نظر او طرفداران هوش مصنوعی بطرز غلوآمیز سخن می‌گویند و آنها این رویداد را چه بسا از برخورد زمین و یک سیاره دیگر و یا تغییرات اقلیمی و افزایش گرمایش زمین، اساسی تر و قطعی میدانند. حال آنکه چنین دورنمایی غلوآمیز و ناممکن است. (رجوع شود به «اسطوره سنگولاریته» انتشارات سویی پاریس ۲۰۱۷).
البته همه اندیشمندان دارای یک دیدگاه یگانه و همسان نیستند و دقیقن مانند همدیگر نمی‌اندیشند. دیدگاه‌های استفان هاوگینگ و ژان گابریل گاناسیا و لورانس دوویلر، رشد هوش مصنوعی را انکار نمی‌کنند و آهنگ رشد را متفاوت می‌دانند ولی حلقه کلیدی در نگاه آنها نگرانی در مورد آینده بشری است و اینکه باید به اقدام پیش گیرانه برای کنترل دست زد. این گروه از دانشمندان نگران خرد ابزاری و تکنولوژیکی هستند و برخوردی انتقادی به آهنگ رشد هوش مصنوعی و اهداف آن دارند. حال آنکه گروه دیگری از متفکرانی برخوردی خوشبینانه تر داشته و برآنند که باید به استقبال هوش مصنوعی رفت. بعنوان نمونه در بررسی هوش مصنوعی متفکرانی مانند «نیک بوسترم» به استقبال آن شتافته ولی خواهان ایجاد جامعه ماشینی با اخلاق و اتیک مصنوعی هستند. از نگاه او انسان با دانش خود به ماشین قدرت شگفت انگیزی می‌دهد و امروز ربات هایی وجود دارند که به اساس برنامه ریزی در کره مریخ عمل میکنند. امروز ربات هایی وجود دارند که واژگون می‌شوند ولی این استعداد را دارند که از زمین برخیزند و به سوی هدف خود پیش نرود. اگر امروز ربات در مسابقه شطرنج و قمار پوکر بر انسان پیروز می‌شود چرا فردا به مراحل بالاتر و پیچیده تر نرسند؟ منقدان این دیگاه می‌گویند حال در آینده چرا این ربات‌ها به جنگ علیه انسان دست نزنند؟ چرا ربات زندگی انسان را مختل نکند؟ «نیک بوسترم» می‌گوید برای اجتناب از این وضع میتوان به رباتها اتیک اخلاقی انتقال داد و می‌توان رفتار آنها را اخلاقی و معطوف به ارزش انسانی نمود.

آشتی نگاه فلسفی با هوش مصنوعی


فیلسوف سوئدی تبار دانشگاه آکسفورد «نیک بوسترم» با کتاب معروفش «هوش برتر» در جستجوی چگونگی کنترل و مدیریت ربات‌ها با هوش مصنوعی است. از نظر این فیلسوف در آینده با توسعه هوش مصنوعی حوادث ناگواری می‌تواند روی بدهد ولی میتوان پیشگیری نمود. از نظر او ربات برتر از مغز انسان میسر است ولی اگر ربات جدید با هوشمندی مصنوعی بتواند بر مغز بشر پیروز شود، حوادث شومی می‌تواند در انتظار انسان باشد. از نظر او این وضع تراژیک ناگزیر نیست و باید خطرات را پیش بینی کرد. «نیک بوسترم» خواهان مقابله با هوش مصنوعی نیست ولی می‌پرسد فردا ماشین‌های متکی به هوش مصنوعی را چگونه کنترل کنیم تا به انسان زیان نرسانند؟ نیک بوسترم می‌پرسد آیا میتوان ربات‌ها را درس اخلاق داد تا علیه انسان نشورند؟ این فیلسوف تمام مقوله‌های اقتصادی، روانشناسانه و فیلسوفانه را مورد برخورد قرار میدهد تا راه مدیریت بر ربات‌ها تدوین شود. نیک بوسترم می‌نویسد: «همانگونه که سرنوشت گوریل‌ها امروز بیشتر به انسان‌ها بستگی دارد سرنوشتی که در انتظار نوع بشر است بطرز فعالانه به ماشین بستگی خواهد داشت. درست است که ما، بعنوان انسان، یک امتیاز داریم و ان اینکه ما سازنده هستیم. براساس همین توانایی، ما میتوانیم قادر باشیم تا هوش برتری بیافرینیم که به دفاع از ارزش‌های انسانی بپردازد.» («هوش برتر»، انتشار «دونو» پاریس).
از نظر او تا چند دهه دیگر با ویژگی تکنولوژیکی هوش مصنوعی، ما با «انفجار هوش» مواجه خواهیم بود و این «انفجار» تکنولوژیکی با ماشینی که دارای «هوش برتر» است تحقق می‌یابد. این انفجار هوش، پایه رویدادهای اساسی برای اقتصاد و جامعه خواهد شد. حال ممکن است اشتباه کنیم و در مورد این رویداد دستخوش خوشبینی باشیم و از نظر زمانی این امر را در کوتاه مدت میسر بدانیم. ولی آنچه که مسلم است این رویداد بزرگ بطور مسلم و قطعی بوقوع می‌پیوندد. حال از آنجایی که این سناریو در آینده نزدیکی اتفاق می‌افتد، احتمال دارد که نتایج ناگواری در انتظار زندگی بشری باشد. پس ما باید در کار علمی پژوهشی در باره هوش مصنوعی، برنامه انتقال اخلاق و اتیک را نیز در نظربگیریم. از نظر «نیک بوسترم» در عرصه علمی بهبود بخشیدن به عملکرد یک مغز امروز کاملن ممکن است و همچنین قدرت بخشیدن به ظرفیت دانش اندوزی مغز برای دانش امروزی امری شدنی است. تقویت بیولوژیکی و نرولوژیکی نزد انسان امکانپذیر است و حتا علم ژنتیکی در قرن بیستم مداخله روی ژنوم انسان و جلوگیری از سالخوردگی و پیری را ممکن ساخته است. استعداد علمی در جامعه پیشرفت شگرفی نموده است و این امر نشان می‌دهد که ما می‌توانیم جلوبرویم و در مورد هوش مصنوعی نیز گامهای بلندی برداریم.
به این لحاظ کار علمی در باره رابطه مغز با کامپیوتر در حال تحول سرنوشت ساز است و هوش مصنوعی دگرگونی‌های شگرفی را در پی خواهد داشت. هوش مصنوعی استراتژی جدیدی خواهد بود تا بتوان در عرصه تکنولوژی و اقتصادی و اجتماعی به موقعیتی بیسابقه دست یافت. این امر مقیاس زمان را به زمان گسترده و دراز مدت گسترش خواهد داد و جغرافیای عملکرد را بناگزیر جهانی خواهد کرد. هوش مصنوعی معنایی جز معنای برتری روشنفکری و شناخت برتر نخواهد داشت. روشن است که در این فضای تکنولوژیک و رباتهای هوشمند پرقدرت، امکان خطر وجود دارد ولی فکر مهندسی می‌تواند سیستم‌های کنترل کننده را پیش بینی نموده و احتمال خطر را به حداقل کشاند. یک نظام رباتی که دارای هوش برتر است می‌تواند نظام کنترلی اتوماتیک خود را داشته باشد زیرا دارای قدرت تصمیم گیری برتر نیز می‌باشد. هوش مصنوعی دربرگیرنده مقوله‌ها و تکنولوژی‌های گوناگونی است که در پی انتقال هوش انسانی به ماشین میباشد. این نظریه خود را متکی بر علم شناخت، نرولوژی، منطق ریاضی، علم کامپیوتری و الگوریتم می‌کند. نظریه علمی هوش مصنوعی پس از سالهای ۵۰ میلادی در آمریکا بوجود آمد و سپس با توسعه علم کامپیوتری و تکنولوژی رباتها بیش از پیش تحکیم شد. در سالهای اخیر هوش مصنوعی با شکست دادن انسان در برابر ماشین، با شکست انسان در بازی شطرنج در سال ۱۹۹۷ و با شکست انسان در بازی قمارپوکر در سال ۲۰۱۷، تردیدهای بسیاری را شکست و پرسش‌های اساسی جدید تولید کرد و هوش مصنوعی بعنوان یک نظریه علمی اجتماعی و فلسفی معروف شد. مسئله مرکزی در این نظریه اینستکه آیا ربات از انسان پیشی خواهد گرفت یا نه؟

چالش بزرگ فلسفی و جامعه شناسانه


در واکنش به هوش مصنوعی دانشمندان و فیلسوفان و جامعه شناسان به دو دسته بزرگ مخالف و موافق تقسیم می‌شوند. گروهی می‌گوید ربات‌ها و ماشین‌ها هرگز مانند انسانها دارای احساس و واکنش نیستند و اینگونه تکنولوژی خطرناک است و گروه دیگر برآنست که کامپیوترها سمبولها را دستکاری نموده و این تحول بزرگ علمی منجر به پارادایم جدید خواهد شد. این گروه معتقد است با هوش مصنوعی ویژگی این دوران، انفجار و زنجیره بزرگ تغییرات می‌باشد، عصر ما تکان خواهد خورد و بقول «ری کورزول» هوش از مکانیسم بیولوژیکی خارج شده و بشکل غیر بیولوژیکی ابعاد جدیدی بخود می‌گیرد.
پژوهش علمی و اختراع در این زمینه پیوسته با توسعه خود پرسش‌های فلسفی و چالش‌های جامعه شناسانه و اضطرابها و خوشبینی‌های متعددی تولید نموده است. هم اکنون ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که هوش مصنوعی، مسئله ما، ایرانیان نیست. اینگونه تفکرات مخصوص غرب نیست، بلکه مسائل و پرسشهای جهانی است و ماهم باید به آنها توجه کنیم. دیدگاه فلسفی و جامعه شناسی ما باید این معضل را مورد اندیشه قرار دهد. گسترش دانش به انسان کمکهای بیشماری کرده و بازهم خواهد کرد، ولی ماشین خارج از کنترل می‌تواند خسارت بزرگی بوجود آورد. این فرضیه می‌طلبد تا در عرصه جامعه شناسی و فلسفی و اخلاقی به کار فکری خود ادامه دهیم. تکنیک بدون روح و معنا، ما را به پرتگاه می‌کشاند و مقاومت علیه تکنیک و دانش، ما را در تاریکی و ظلمات زندانی خواهد کرد.
جامعه‌ای که نتیجه هوش مصنوعی خواهد بود جامعه‌ای با دانش بیسابقه و عظیم خواهد بود، جامعه‌ای که حضور رباتها در تمام اجزای‌اش عمومیت خواهد داشت. تولید و اقتصاد و بهداشت و نظام پزشکی و شهرسازی و معماری و آموزش و اطلاعاتی بکلی دیگرن خواهد شد. نظام هوش مصنوعی گروهبندی‌های اجتماعی را دگرگون خواهد نمود و فعالیت انسانی را به یک انتخاب و نه یک اجبار، تغییر شکل می‌دهد. در این چنین جامعه‌ای ارزشها و رفتار و احساس انسانی بطور مسلم چرخش خواهد کرد و ماهیت نوین می‌یابد. حال آیا این جامعه متکی بر همکاری ربات و انسان خواهد بود یا جامعه‌ای با هوش ابزاری که با قدرت برای نابودی انسان عاشق و مهربانی انسانی و ادبیات و فلسفه عمل خواهد کرد؟ در این چنین جامعه‌ای خوشبختی به طرز دیگری قابل تعریف خواهد بود، ولی حس خوشبختی و آرامش و عشق چگونه در هویت انسانها نمایان خواهد شد؟ هوش مصنوعی دوران سازخواهد بود و ما باید خود را برای آن آماده کنیم و دانش و پژوهش را به این سو سوق دهیم ولی همیشه دقت داشته باشیم که دانش ما به جنایت علیه روان و بندگی اراده گرایانه انسان نیانجامد.


جلال ایجادی
جامعه شناس دانشگاه پاریس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
Jean-Gabriel Ganascia, « Le mythe de la singularité », Seuil, Paris 2017
Dominique Boullier, « Sociologie du numérique », Colin, Paris 2016
Nick Bostrom, « Super intelligence », Dunod, Paris 2017
Laurence Devillers, « Les robots et les Hommes », Plon, Paris, 2017

Ali_Shakeri_Zand_2.jpgاحساس ایرانی بودن با همه‌ی ویژگی‌های کم‌نظیر آن برای یک ایرانی چنان عادی است که در نظر خود او طبیعی و کم‌اهمیت می‌نماید در حالی که چون اندکی در تاریخ و فرهنگ دیرینه‌ی خود غور کند در‌می‌یابد که نه یک چنین وابستگی چندان طبیعی‌است و نه احساس آن پیش‌ِپاافتاده، زیرا همانند آنً در میان همه‌ی مردمان جهان الزاماً وجود‌ندارد؛ و بر او روشن می‌شود که این احساس زاییده‌ی عوامل پیدا و ناپیدای بیشمار، بسیار ریشه‌دار و کهنی است که او را، عموماً به‌صورت ناخودآگاه، به دیگر ایرانیان پیوند‌می‌دهد. آنچه موجب شده‌بود و هنوز می‌شود که ایرانی پس از همه‌ی ضربات شکننده‌ی حوادث تاریخی با احساس نیرومند یگانگی خود را هرباره بازجوید و بازیابد و از این راه ستایش فلاسفه‌ای چون هگل۱۳و شگفتی تاریخدانان۱۴بسیاری را برانگیزد، این پایداری دیرینه‌ی اوست، هرچند که این امر شگفت‌انگیز برای دیگران در نظر خود او واقعیتی بدیهی است که جز آنچه هست نمی‌توانسته‌باشد! از اینجاست که می‌گوییم هرچند برخی از دستاوردهای سیاسی انسانیت مانند آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و فردی، و حقوق بشر، و روش‌های تأمین و تضمین آنها، که، اگر نه به صورت دقیقِ حقوقی، دستکم به بیان اخلاقی در فرهنگ ما وجودداشته۱۵ نمی‌تواند به بخش محدودی از جامعه‌ی بشری محدود بماند و باید پس از اندیشه در آنها و فهم درست هر یک، همچون ارزش‌های جهانی پذیرفته و به‌کار برده‌شوند، اما کاربرد نیاندیشیده و خودآهنگ همه‌ی مفاهیم وارداتی و ساخته‌وپرداخته‌ی دیگر کشورهای جهان که بسیاری از آنها برای حل مسائل ویژه‌ی خود آنها آفریده‌شده‌اند خردمندانه ‌نیست و در هر مورد باید پیش از پذیرش در واقعیت و نوع احتمالی ارتباط آنها با اوضاع و ویژگی‌های ملی کشور و فرهنگ ما مداقه‌شود. از نو به‌ یاد آوریم که این مفاهیم از سنخ مفاهیم علوم طبیعی چون قانون جاذبه یا ساختمان اتم‌ها نیستند. تاریخی دارند و در بسیاری از موارد برای پاسخ به مسائل جامعه‌ها یا کشورهایی خاص به‌وجود‌آمده‌اند. به‌عنوان مثال قوانین ناظر بر رعایت برابری «نژادی» در ایالات متحده‌ی آمریکا چه کاربردی می‌تواند در کشور ما داشته‌باشد. آیا در ایران هرگز بحث نژاد و اختلاف نژادی محلی از اعراب داشته‌است؟ شاید مثالی بینابینی بتواند به روشن شدن این نکته کمک‌کند. با انقلاب‌های دموکراتیک، در کشورهایی چون فرانسه، آمریکا و انگلستان که نظام برده‌فروشی یکی از پایه‌های زندگی اجتماعی و اقتصادی آنها بود، قوانینی وضع شد که رسم موجود را ملغی می‌ساخت. اما در ایران، قانونگذاران دوران مشروطیت در برخورد به این مسئله، به‌هنگام وضع قانون از فرمولی استفاده‌نکردند که وجود این رسم در ایران از آن مستفاد‌گردد، بلکه نوشته‌ی آنان وارد‌کردن برده به ایران و خریدوفروش آن را که با نظام برده‌داری تفاوت دارد، ممنوع می‌ساخت۱۶. دلیل این ابتکار آن بود که برده‌داری به معنایی که در رم و یونان و سپس در دوران مدرن در اروپای غربی و آمریکای شمالی رایج بوده، ‌در ایران، هیچگاه، نه در دوره‌های باستانی ـ دوره‌ی هخامنشی۱۷به بعد، و نه در دوران بعد از اسلام رواج نداشته؛ در فارسی واژه‌ای که دقیقاً مترادف با واژه‌ی متناظر با آن در تمدن غربی (esclave) باشد وجود نداشته، آنچه در آن تمدن‌ها برده‌داری خوانده‌می‌شد و یکی از ارکان آن تمدن‌ها به‌شمارآمده، هرگز اساس تمدن ایرانی نبوده و، جز در موارد بسیار نادر، و غالباً در رفتار و حکومت بیگانگان فاتح، در هر جا که دیده‌شده همواره حالات و صورت‌های بسیار فرعی‌ و جنبه‌ی غیرحیاتی داشته است. دکتر مصدق در رساله‌ی دکترای حقوق خود نوشته‌بود که دولت عثمانی برده‌داری در کشور خود را پیش از لغو نظام برده‌داری در کشورهای اروپایی ممنوع‌کرده‌است. نوشتن این رساله و دفاع از آن پیش از تصویب قانون ایرانی ۱۸ بهمن۱۳۰۷ صورت‌گرفته‌بود. با اینهمه‌، و پس از مقایسه‌ی تاریخ قانون ممنوعیت بردگی در عثمانی و لغو رسم برده‌داری در اروپا، او لازم ندانسته‌بود درباره‌ی این موضوع در میهن خود چیزی بنویسد زیرا برای آن موجبی ندیده‌بود!

libya_12162017.jpgسیف الاسلام فرزند معمر القذافی رهبر پیشین لیبی، در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده این کشور نامزد خواهد شد.

به گزارش اسپوتنیک، باسم الهاشمی الصول سخنگوی قبایل لیبی و خانواده قذافی گفت که "سیف الاسلام" برای نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری در لیبی آماده می‌شود و از حمایت بزرگ‌ترین قبایل این کشور نیز برخوردار است.

به نقل از فارس، شبکه المیادین با اعلام این خبر برخی از نقاط دیدگاه "سیف الاسلام" درباره آینده لیبی و برنامه‌های وی برای ریاست‌جمهوری را فاش کرد که شامل برنامه‌هایی است که انتظار می‌رود سازمان ملل با حمایت شورای امنیت برای خروج لیبی از مرحله انتقالی و دستیابی به یک کشور باثبات از آن پیروی کند.

این برنامه‌ها همچنین شامل برقراری امنیت و آشتی بر اساس توزیع جغرافیایی در لیبی از طریق اجرای طرح جامع حفظ امنیت و ثبات با مشارکت همه ارکان لیبیایی است.

سیف الاسلام پسر نخست همسر دوم معمر القذافی است. او در ژوئن سال 2011 تحت تعقیب دادگاه جنایی بین‌الملل قرار گرفت و شورای ملی انتقالی لیبی او را بازداشت کرد اما این خبر بعداً تکذیب شد و وی سرانجام در نوامبر همان سال بازداشت شد. سرانجام گروهک «گردان ابوبکر صدیق» در ژوئیه 2017 اعلام کرد که او را آزاد کرده و او به شهر زنتان رفته است.

lebanon_12162017.jpgایران اینترنشنال، رسانه‌های لبنانی روز دوشنبه بیست وهفتم آذر، جزئیات جدیدی درباره قتل «ربکا دایکس» یکی از کارمندان زن سفارت بریتانیا در بیروت را منتشر کردند.

وب‌سایت «روسیا الیوم» به نقل از تلویزیون «OTV» لبنان گزارش داد که نیروهای امنیتی این کشور، قاتل دیپلمات بریتانیایی را در که یک راننده تاکسی است، در حومه بیروت دستگیر کردند.

راننده تاکسی که رسانه‌های لبنانی نام وی را «طارق ح» نوشته‌اند، خانم «ربکا دایکس» را که به همراه دو نفر از دوستانش در کلوپ شبانه بود، از منطقه الحمیزه در مرکز بیروت سوار کرد و به منطقه‌ای بیرون از پایتخت لبنان منتقل کرده است.

بر اساس گزارش‌ تلویزیون «OTV» وابسته به میشل عون رئیس جمهور لبنان ، راننده، نخست به دیپلمات بریتانیایی تجاوز کرد و سپس او را کشته و در کنار جاده رها کرده است. تحقیقات نشان داده که مقتول با یک طناب خفه شده است.

حنا بریدی، دادستان عمومی جبل لبنان، تحقیق در این پرونده را به عهده گرفته و تاکنون علاوه بر قاتل از خانواده وی نیز بازجویی کرده است.

نیروهای امنیتی خودروی «طارق.ح» را از طریق دوربین‌های مدار بسته کنار جاده‌ها، شناسایی کرده و تحت تعقیب قرار داده‌اند. قاتل به جنایت خود اعتراف کرده است.

جسد دیپلمات بریتانیایی، شامگاه روز شنبه گذشته در منطقه اوتوستراد پیدا شد. در همان حین گفته شد که دیکس نخست مورد تجاوز قرار گرفته و سپس کشته شده است.

ahmar_12162017.jpgرویداد۲۴- جابجایی‌ها و انتصابات پر سر و صدا این بار به هلال احمر رسیده است. جایی که یک احمدی نژادی در دولتی که با حمایت اصلاح طلبان و اعتدال گرایان سر کار آمده است به به عنوان دبیر کل هلال احمر برگزیده شد.
علی اصغر پیوندی، رئیس جمعیت هلال احمر، محمود محمدی نسب، را طی حکمی به عنوان دبیرکل هلال احمر منصوب کرد.
پیوندی که چندی قبل از سوی روحانی به عنوان رئیس‌جمعیت هلا احمر انتخاب شده بود، امروز اما محمود محمدی نسب که از نزدیکان و یاران محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی محسوب می‌شود را به عنوان دبیرکل هلال احمر منصوب کرد تا این بار پیکان انتقادات نسبت به انتصاب مدیران با تفکرات خاص جناحی به سمت هلال احمر نشانه رود.
با روی کار آمدن حسن روحانی و با حمایت قاطع اصلاح طلبان، امید می‌رفت که جوانان و اصلاح‌طلبانی که 8 سال از حضور در عرصه سیاسی-مدیرتی کشور به کنار گذاشته شده‌ بودند، بار دیگر وارد میدان شوند و توانایی‌های خود را به منصه ظهور بگذارند.
اما پس از استقرار روحانی در ساختمان پاستور و انتخاب وزرا، معاونین و مدیران نهادها و سازمان‌های مختلف، گویی امید اصلاحات به یک باره فرو ریخت و نه تنها جوانان و مدیران شایسته اصلاح طلب به کار گرفته نشدند، بلکه یاران احمدی‌نژاد بیش از پیش توانستند به قولی سنگر را حفظ کنند و یا در پست‌‌هایشان باقی بمانند، یا ارتقا جایگاه داشته باشند.

Mahmoud_Delkhasteh.jpg"اگر انقلاب را در کانتکست زمانی مشخصی محدود کنیم، قادر به دیدن واقعیت و پروسه و اثرات آن آنگونه که رخ داد و ادامه یافت نخواهیم بود و در نتیجه تصویر کج و معوجی از انقلاب نصیبمان خواهد شد. برای مثال اگر دیکتاتوری روبسپیر را پایان انقلاب فرانسه فرض کنیم آنگاه از این انقلاب تصویری جز خشونت و خون نخواهیم داشت. ولی اگر این پروسه را در تحولات دائمی آن که سرانجام اصل جمهوریت و آزادی و حقوق شهرو ندی را در فرانسه مستقل نهادینه کرد و درواقع جهان معاصر را وارد دوران آزادی کرد، تصور و تصویرمان دچار تحولی بنیادی خواهد شد."

"آموزه دیگر انقلاب فرانسه بما می‌گوید که انقلاب یک پروسه است و روش به نتیجه رسیدن به اهداف آن، نه پشیمانی و خود زنی و خود را در تله بد و بدتر گرفتار کردن، بلکه چشم از هدف بر نداشتن، به قدرت اصالت ندادن و اینگونه خود را در مقابل مشتی مستبد، ضعیف و بیچاره فرض نکردن و اینگونه بودن را از طریق شناسایی توانایی‌های خود و نتیجه، امید را که نتیجه این عارف شدن است در خود پرواندن. "

33443_12162017.jpgرادیو فردا، همسر احمدرضا جلالی، پزشک محکوم به اعدام، که تلویزیون دولتی ایران روز یکشنبه ویدئویی ضبط شده از اعترافات او را پخش کرد، در گفت‌وگو با رادیو فردا اتهام‌های منتسب به آقای جلالی را رد کرد و تأکید کرد که این اظهارات تحت فشار ضبط شده است.

ویدا مهران‌نیا در گفت‌وگو با فرهنگ قویمی از رادیو فردا همچنین گفت که هیچ اطلاعی از ملاقات‌های ادعایی همسرش با فردی که مأمور جذب او معرفی شده نداشته است.

او با اشاره به «سه ماه زندان انفرادی» همسرش و شرایط نگهداری او در مدت بازداشت یادآور شد که احمدرضا جلالی چهره‌ای علمی است که در مدت بازداشت با تهدید به کشتن بچه‌هایش مواجه شده و در مقابل ضبط این ویدئو به او وعده آزادی داده شده است.

خانم مهران‌نیا همچنین در مورد وضعیت اقامت او، همسر و خانواده‌اش در سوئد یادآور شد که آنها در سال ۲۰۱۵ و در چارچوب قانونی که به دانشجویان مقطع دکتری اجازه اقامت پنج ساله می‌داد، برای این مدت اقامت سوئد دریافت کرده‌اند.

او گفت که بارها از دولت سوئد خواسته است تا در این زمینه روشنگری کند.

همسر احمدرضا جلالی در این گفت‌وگو با اشاره به ویدئوی پخش شده از اظهارات همسرش گفت که او صد در صد تحت فشار بوده، به ویژه آنکه در مدت سه ماه انفرادی فقط در هر ماه به مدت یک دقیقه اجازه تماس با خانواده‌اش را داشته است. او از قول همسرش می‌گوید که در هنگام ضبط این نوار ویدئویی اگر جمله‌ای را درست نمی‌گفته او را مجبور می‌کردند که قطع کند و از ابتدا آن را بیان کند.

Mohmmadtaghi_Rahbar.jpgانتخاب ـ عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: تشکیلات فرهنگی در حوزه با وجوهات اداره نمی‌شوند و به بودجه دولتی نیاز دارند.

حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر عضو جامعه روحانیت اظهار داشت: ما در تشکیلات روحانیت، طلبه‌ها و حوزه‌ها را داریم که در یک چارچوب خاصی مثل همیشه از طریق وجوهات شرعیه و کمک‌های مردمی اداره می‌شدند و می‌شوند. ماهم اینطور طلبگی کردیم، الان هم روال در حوزه، اینگونه است که این‌ها جدا از بودجه‌های دولتی اداره می‌شوند.

fesad_judiciary_12172017.jpgرادیو فردا - صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه در جلسه خصوصی با گروهی از دانشجویان به ادامه افشاگری‌های منصور نظری درباره وجود «فساد گسترده» در این قوه واکنش نشان داده و به گفته منصور نظری افزوده که این موضوع هیچ «ارتباطی» به مردم ندارد.

منصور نظری که در جریان حزب‌الله به «شاعر مدافعان حرم» مشهور است٬ از دو سال پیش اسناد و مدارکی درباره «فساد» در قوه قضائیه منتشر می‌کند.

او در آخرین مورد این افشاگری‌ها٬ هفته گذشته در جلسه غلامحسین محسنی اژه‌ای٬ معاون اول قوه قضائیه با گروهی از دانشجویان٬ به ابعاد تازه‌ای از وجود فساد در این نهاد اشاره کرد.

در فیلمی که از این جلسه از سوی فعالان حزب‌الله در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده٬ منصور نظری در حضور محسنی اژه‌ای٬ انتقاد‌های تندی متوجه عملکرد مقام‌های بلند‌پایه قوه قضائیه می‌کند و درباره فساد در این نهاد سخنانی ارائه می‌کند.

آقای نظری در این جلسه به تشریح برخورد‌های صورت گرفته با وی از سوی رده‌های مختلف قوه قضائیه اشاره می‌کند و به صراحت می‌‌‌گوید که قضات٬ وکلا و کارشناسان دادگستری در ایران به فساد آلوده شده‌اند.

او گفته است: «وکلا فاسد شده‌اند، رشوه می‌گیرند و پرداخت می‌کنند، با قاضی تبانی می‌کنند، [و در همین رابطه] قضات شماره‌ها را از توی پرونده درمی‌آورند٬ به وکلا اطلاع می‌دهند».

Majles.jpgشرق - آمنه شیرافکن: چقدر می‌گیری نمایندگی کنی؟ رقم‌ها متفاوت است. از جدولی که نشان می‌دهد دریافتی نماینده حدود ۳۲ میلیون است تا برخی نمایندگان که در پاسخ «شرق» حتی می‌گویند نمی‌دانند رقم دقیق دریافتی‌شان چقدر است و تا محمود صادقی که می‌گوید کل دریافتی نماینده‌ها رقمی بین ۱۷ تا ۲۱ میلیون تومان است. ابهام به این ارقام خلاصه نمی‌شود. حقوق بهروز نعمتی به گفته خودش هشت میلیون تومان و عبدالرضا هاشم‌زایی پنج‌میلیون‌و اندی است. دیروز در خبرها آمده بود که کمیته ویژه بودجه مجلس حقوق نمایندگان را به ۱۰ میلیون تومان رسانده؛ البته بدون مزایای نمایندگی مثل حق دفتر، خودرو و مسکن. کمیته بودجه‌نویسی مجلس جمع پنج‌نفره‌ای است که زیر نظر مستقیم ریاست مجلس امور مالی بهارستان را پیش می‌برد. خیلی از نمایندگان از جزئیات این افزایش حقوق بی‌خبرند. طیبه سیاوشی، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس، می‌گوید «این‌قدر مجلس امروز شلوغ بود که اصلا این مسئله را نشنیدم و باید پیگیری کنیم». علاوه بر این خبر، در شبکه‌های اجتماعی جدولی دست به دست می‌شود. در این جدول آمده بود که نمایندگان برای برخی مسائل از راننده گرفته تا خودرو و مسکن و هزینه‌های دفتر نمایندگی و پروازها سرجمع ۳۲ میلیون تومان می‌گیرند.

kodro_khareji.jpgشرق - با گذشت نیمی از سال و از تاریخ دستور توقف ثبت سفارش خودروی وارداتی از سوی محمدرضا نعمت‌زاده، وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت، آشفتگی بازار خودرو تشدید شد و بسیاری از سفارش‌دهندگان را به تجمع در مقابل وزارت صنعت، معدن و تجارت کشاند؛ هرچند هیچ ‌واکنشی رسمی از سوی مسئولان این وزارتخانه به سرمایه‌های از‌ دسترس خارج‌شده سفارش‌دهندگان رخ نداد. گفته می‌شود در اینجا هم پای خودروسازان داخلی در میان است و آنها از توقف ثبت سفارش برای عرضه محصولات خود با قیمت بالاتر سود می‌برند. همین امر که گفته می‌شود موجب کاهش عرضه در بازار و افزایش خودروهای داخلی و وارداتی شده، صدای ناصر سراج، رئیس‌ کل سازمان بازرسی کشور را هم درآورد. او روز گذشته در مراسم افتتاح ساختمان اداره کل بازرسی استان زنجان، گفت: «مردم را دعوت به خرید خودروی داخلی می‌کنند و یکباره قیمت همین خودروها افزایش ۱۴میلیونی می‌یابند که باید سؤال کرد با چه مجوزی این افزایش قیمت اتفاق افتاده است؟». این اتفاق که در پی توقف ثبت سفارش خودرو در کشور رخ داده، واکنش‌هایی را هم در مجلس به دنبال داشت.

Amir_Hatami.jpgرادیو زمانه ـ مقام‌های حکومتی و نظامی ایران ادعای آمریکا مبنی بر ایرانی‌بودن موشک شلیک‌شده از سوی حوثی‌های یمن به عربستان را رد کردند. علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد رهبر ایران در امور بین‌الملل در همین زمینه به فرانسه هشدار داد تا در مورد مسئله برنامه موشکی ایران، از واشنگتن دنباله‌روی نکند. وزیر خارجه فرانسه امروز با مقام‌های آمریکایی در این باره دیدار خواهد کرد.

نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد پنج‌شنبه در یک سخنرانی به نمایش قطعات بازمانده از موشک شلیک‌شده گروه حوثی «انصارالله» یمن به سمت ریاض، پایتخت عربستان دست زد و آن را «گواه انکارناپذیر» ارسال تسلیحات موشکی از ایران به یمن دانست.

امیر حاتمی، وزیر دفاع ایران دوشنبه ۲۷ آذر در واکنش به ادعاهای نیکی هیلی گفت که تهران خواهان دسترسی به بازمانده این موشک است تا دست به آزمایش مستقل بر آن بزند. او از شکایت ایران به سازمان ملل خبر داد و گفت:

مجموعه‌های فنی حوزه دفاعی جمهوری اسلامی درخواستی را تنظیم کرده تا بتوان در این رابطه جهت شفافیت به سازمان ملل شکایت کنیم. دشمنان جمهوری اسلامی می‌توانند هر ادعایی را مطرح کنند، اما به دنبال طرح شکایت، بنا به درخواست جمهوری اسلامی باید قطعه‌ای از این موشک‌ها تحویل ایران داده شود تا بتوان ضمن بررسی، نظر نهایی را اعلام کنیم.

حوثی‌ها تا کنون موشک‌های بالستیک و کروز به سمت عربستان شلیک کرده‌اند. ریاض و واشنگتن می‌گویند که ایران تأمین‌کننده اصلی موشک‌‌های حوثی‌های یمن است.

edam.jpgرادیو زمانه ـ مصطفی محبی، مدیرکل زندان‌های استان تهران گفته در سال ۹۶ در استان تهران هیج زندانی مواد مخدری اعدام نشده است. دلیل این موضوع ابلاغ قانون جدید «الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر» عنوان شده است.

در ایران شمار محکومان به اعدام به دلیل ارتکاب جرایم مربوط به مواد مخدر، تا پنج هزار نفر گزارش شده است

به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا»، مصطفی محبی گفت در استان تهران ۵۰ قاضی با حضور در زندان پرونده زندانیان و محکومان را بازبینی کرده‌اند و پرونده‌ها را برای اعمال قانون جدید به دادگاه فرستاده‌اند.

Hejab.jpgاعتماد ـ عباس جعفری دولت‌آبادی برای رسانه‌ها و ازجمله سازمان صداوسیما سه وظیفه اصلی شامل آموزش، اطلاع‌رسانی و سرگرمی را تعریف کرد و با کنار گذاشتن مورد سوم به جهت عدم ارتباط با وظایف مدعی‌العموم، اظهار داشت: حوزه سرگرمی مگر در موارد خاص مانند سرگرمی‌های مبتذل و غیره مرتبط با وظایف دادستانی نیست، اما دو حوزه دیگر که با قوه قضاییه ارتباط دارد مورد بحث در این جلسه است.

وی در موضوع اطلاع‌رسانی با اشاره به اینکه امروزه برخلاف اوایل انقلاب اسلامی که هجمه‌ها بیشتر علیه قوه‌ اجرایی بوده، خط تبلیغی دشمن تغییر یافته و این هجمه‌ها بیشتر معطوف به نهادهای مرتبط با حاکمیت از جمله قوه‌ قضاییه، شورای نگهبان و سپاه پاسداران است، این تغییر رویکرد نسبت به قوه قضاییه را ناشی از اهمیت کار قضایی و برخوردهای قوه قضاییه با عوامل فساد دانست و با تصریح به اینکه از اقدامات عده‌ای هم که در داخل کشور علیه قوه قضاییه سمپاشی و نشر اکاذیب می‌کنند، نباید غافل بود، افزود: طبیعی است که دشمن مخدوش کردن نظام و حاکمیت را درپیش گیرد و امروزه که هجمه‌ها علیه نهادهای مرتبط با حاکمیت و قوه قضاییه افزایش یافته، اتخاذ تدابیر مناسب در بحث اطلاع‌رسانی لازم است.

فائزه هاشمی ، دختر هاشمی رفسنجانی در یک سخنرانی مطالب جنجالی را مطرح کرد. وی از جمله درباره بوسیدن مادر چاوز توسط احمدی‌نژاد و ممانعت رهبر از انتخاب وزیر زن و اقلیت مطرح کرد.
عکسی از آزاده صمدی در جشن مجله چلچراغ
2017-12-19 0627.jpgعکسی از بهاره رهنما و همسرش را در کنار دریا
2017-12-19 0756.jpgنگین معتضدی بازیگر ایرانی در کنار حیوان خانگی اش
2017-12-18 2000.jpgعکسی از بنیامین بهادری و همسر و دخترش بارانا در کانادا
2017-12-19 0757.jpg

راهپیمایی بازنشستگان فولاد مبارکه و ذوب‌آهن اصفهان - ۲۷ آذر ۱۳۹۶

Uaftab2.jpg

دختر بابلی، هوادار تیم «خونه‌به‌خونه» بابل

خالکوبی در میان ستارگان فوتبال بازار داغی دارد، از لیونل مسی گرفته تا ابراهیموویچ و بوآتنگ. کریستیانو رونالدو شاید از معدود استثناها باشد. اسکار بوگه، معروف به "داوینچی خالکوبی" از خالکوبان مورد اعتماد فوتبالیست‌ها است. [لینک به گالری تصاویر]

17669379_303.jpgاشکان دژاگه

اشکان داژاگه، ستاره‌ی تیم ملی فوتبال ایران که بزرگ‌شده‌ی برلین است، هویت آلمانی و ایرانی خود را بر بدن خود با خالکوبی جاودانه کرده است. از جمله خالکوبی‌های او واژه‌های تهران و برلین است [لینک به گالری تصاویر]

shnoud.jpgرادیو زمانه ـ مجید انصاری، روحانی اصلاح‌طلب و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مدعی است که مسئولان حکومتی ایران در جلسات رسمی خود نگران شنود سخنان‌شان از سوی دستگاه‌های امنیتی هستند.

وب‌سایت «جماران»، وابسته به بیت روح‌الله خمینی، رهبر پیشین ایران به مناسبت سالگرد صدور فرمان ۸ ماده‌ای او به گفتگو با مجید انصاری پرداخت. انصاری از نزدیکان خانواده روح‌الله خمینی است.

انصاری که خود سابقه امنیتی دارد و نخستین رئیس سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی (۱۳۶۵-۱۳۶۶) در دهه پرخشونت ۱۳۶۰ بود، در این گفت‌و‌گو با اشاره به فرمان ۸ ماده‌ای روح‌الله خمینی به انتقاد از «تندی و خودسری به بهانه انقلابی‌گری» پرداخت و فرمان یادشده را مقابله با «سوء رفتار برخی از مجریان و اعمال سلیقه‌های خاص در دستگاه قضایی» خواند.

به گفته انصاری، این فرمان علیه کسانی صادر شده بود که «خواستار برکناری، برخورد و پاکسازی افراد در دستگاه‌های دولتی» بودند یا به «مصادره» غیرقانونی اموال برخی از ثروتمندان دست می‌زدند.

AN_12172017.jpgرادیو فرانسه، محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران، روز یکشنبه ۱۷ دسامبر، با انتشار فیلم کوتاهی به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه دو روز مهلت داد و گفت: "ظرف ۴۸ ساعت اسناد محکومیت ما به عنوان فتنه‌گر، منحرف یا حمایت از آقای بابک زنجانی را منتشر کنید."

احمدی‌نژاد در این فیلم که در سایت اینترنتی "دولت بهار" منتشر شده، گفت: "من نمی گویم که در دادگاه صالح زیرا از شما چنین انتظاری را ندارم اما حتی اگر در دادگاه فرمایشی تحت امر خودتان ما به این عناوین مجرمانه محکوم شده ایم ، ظرف ۴۸ ساعت اسنادش را منتشر کنید تا همگان بدانند. در غیر اینصورت بنده نظرم را در مورد شما و عملکرد شما طی این هشت سال با مردم در میان خواهم گذاشت و از طریق مقتضی نسبت به احقاق حق اقدام خواهم کرد."

چهار روز پیش، خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه، به نقل از صادق لاریجانی درباره پرونده بابک زنجانی نوشت: "حسب برخی گزارش‌ها این فرد (زنجانی) مورد حمایت چهار تن از وزرای سابق و شخص رئیس جمهور پیشین بوده است."

رئیس قوه قضائیه که در جمع چند تشکل دانشجویی سخن می‌گفت، درباره بدهی های بابک زنجانی اضافه کرد: "ممکن است افرادی باشند که با سوءاستفاده از موقعیت فعلی متهم و شرایط موجود بخواهند چنین پولی را تصاحب کنند."

اما احمدی‌نژاد در پیام ویدئویی خود گفته که "آقای بابک زنجانی نزدیک به چهار سال است که در زندان به سر می برد و به طور غیرعلنی محاکمه می شود و ما اطلاعی از مسائلی که در آنجا گذشته است نداریم. ضمن اینکه قبلا هم بارها اعلام کرده ایم که اگر اعضای دولت ما و هر دولت دیگری هر ارتباطی با ایشان دارند مستندا اعلام کنند که اعلام نشد."

Mohsen_Yeganeh.jpg

صدای آمریکا ـ جامعه یهودیان ایرانی تبار در لس‌‌آنجلس خواستار تحریم کنسرتی شده که قرار است تا ساعاتی دیگر در سالن کنسرت مایکروسافت برگزار شود.

این کنسرت را محسن یگانه، خواننده ایرانی، شنبه شب ۲۵ آذر به وقت محلی اجرا می‌کند.

یگانه به دلیل شعر یکی از ترانه‌هایش با عنوان «گله کرکس‌ها» که محتوای ضد یهودی دارد، مورد اعتراض واقع شده است.

در این تصنیف کلمه کرکس به عنوان استعاره به جای یهودی بکار رفته است، همچنین اشاره دارد به ستاره داوود که از دو مثلث تشکیل شده و از این دو استعاره به عنوان نماد ترس و زندان استفاده شده است.

ویدئوی این ترانه نیز شامل صحنه‌هایی است از خرابی‌ها و کشتارهای ناشی از دخالت جمهوری اسلامی در سوریه که به نادرست به اسرائیل نسبت داده شده است.

تا کنون به گزارش لس انجلس تایمز، پنج هزار نفر از اهالی شهر بیانیه اعتراضی نسبت به اجرای این کنسرت در سالن مایکروسافت را امضا کرده‌اند.

concertLA2.jpg

3talabeh.jpgایران وایر ـ آیدا قجر ـ طلاب کفن‌پوش قم را خیلی از اهل سیاست ایران می‌شناسند، دو بار حمله به بیت آیت‌الله حسینعلی منتظری و تظاهرات علیه محمد خاتمی و عطاءالله مهاجرانى، نخستین وزیر ارشاد دولت اصلاحات به نام آنها ثبت شده است. در سرکوب جنبش اعتراضی ۸۸ هم فعال بودند. داستان‌شان هم قدیمی است.

آموزش‌های رزمی و سیاسی روحانیون در دوران جنگ، تحت عنوان «تیپ ۸۳ رزمی تبلیغی امام جعفر صادق» پایه‌گذاری شد که با پایان جنگ و شروع دهه ۷۰ یعنی دوران ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی فعال‌تر شدند. موسس و فرمانده این تیپ تا ۲۳ سال، مجتبی ذوالنور، نماینده کنونی قم در مجلس شورای اسلامی است.

sadeghi_12172017.jpgرادیو زمانه، محمود صادقی، نماینده اصلاح‌طلب تهران در مجلس شورای اسلامی ایران در نطقی شدیداللحن نسبت به عدم شفافیت اقتصادی اعتراض کرد. پس از نطق او نشست مجلس به جنجال کشید.

محمود صادقی یکشنبه ۲۶ آذر در نطق میان‌دستور نشست علنی مجلس ایران گفت که بزرگترین چالش کشور «چالش در نظام کلان تدبیر و مدیریت» است.

او با انتقاد از عدم شفافیت اقتصادی ادامه داد:

نهادهای مستقر حاصل از این نظام تدبیر منجر به استقرار یک نظام اقتصادی رفاقتی و سفارشی شده که وابسته به درآمدهای بادآورده نفتی است و موجب رویش یک اقتصاد رانتی انگلی فسادزا و ظهور یک طبقه تازه به دوران رسیده قلدر و باجگیر شده است.

نماینده اصلاح‌طلب تهران که به شیوه بودجه‌بندی اعتراض داشت، بودجه‌های سالانه را دلیل «عدم توازن در طبقات اجتماعی» و افزایش شکاف طبقاتی و فاصله بین فقرا و ثروتمندان دانست.

او از «افتادن در تله فساد» سخن گفت و با تأکید بر رابطه بین فساد و فقر مدعی شد که «اراده جدی» در مجلس ایران برای برخورد با مفسدین اقتصادی وجود ندارد.

صادقی که چندی پیش اسامی بدهکاران عمده به بانک سرمایه را منتشر کرده بود، خطاب به نمایندگان مجلس گفت: «چرا با مفسدان همکاری می‌کنیم و چرا از افشای نام بدهکاران کلان هراس داریم؟»

انتقاد دوباره از آملی لاریجانی

صادقی در ادامه انتقادها از فساد در ایران بار دیگر پیکان نقدش را به سوی صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه نشانه گرفت و از او خواست تا درباره محل هزینه سود حساب‌های شخصی‌اش شفاف‌سازی کند: «رئیس قوه قضاییه می‌گوید سپرده‌ها و سود آنها به حساب شخصی واریز نمی‌شود، سلّمنا! پس کجا هزینه می‌شود؟ آیا یک صورتحساب به دیوان محاسبات داده‌اید؟ چرا در برابر دیوان محاسبات به تکلیف خود عمل نمی‌کنید و چرا به اذن رهبری استناد می‌کنید؟»

این نماینده تهران پیش‌تر گفته بود که رئیس قوه قضائیه ۶۲ حساب شخصی دارد. او این خبر را با استناد به اظهار نظر رسمی علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد وقت منتشر کرده بود.

آملی لاریجانی اما در واکنش به این خبر آن را «تهمت‌زنی» به رئیس قوه قضائیه خوانده بود.

عدم شفافیت در هزینه‌های مجلس

محمود صادقی در ادامه نطق خود دیگر خواستار شفافیت در نظام مالی مجلس شد و گفت: « آیا مجلس عصاره فضایل ملت است؟ گویا ما عصاره فضایل شورای نگهبان هستیم، بیاییم شفافیت را از مجلس آغاز کنیم... چرا اجازه نمی‌دهند بودجه سالانه مجلس به طور شفاف حسابرسی شود؟ آیا شما نمایندگان مجلس در جریان حسابرسی‌های سالانه بودجه مجلس هستید؟»

velayati_12172017.jpgرادیو فرانسه، علی‌اکبر ولایتی، مشاور امور بین‌الملل علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بار دیگر طی هفته‌های اخیر به امانوئل ماکرون، رئیس جمهوری فرانسه شدیدا حمله کرد و روز یکشنبه ۱۷ دسامبر مدعی شد که "در حال حاضر رئیس‌جمهور فرانسه نوچه ترامپ در اروپا است."

در حالی که طی هفته‌های اخیر رئیس جمهوری فرانسه از ایران خواسته در سیاست‌های منطقه‌ای خود تجدیدنظر کند، ولایتی در حاشیه یک مراسم در دانشگاه آزاد، دانشگاهی که ریاست هیأت امنای آن را نیز برعهده دارد، گفت: "فرانسه اگر می‌خواهد به دنبال حیثیت بین‌المللی باشد نباید تابع محض آمریکایی‌ها باشد و باید یاد بگیرد که نوچه ترامپ در اروپا نباشد."

وزیر پیشین امورخارجه ایران ادامه داد: "فرانسه متاسفانه از ابتدای انقلاب تاکنون کمتر صداقت نشان داده و استفاده از عده‌ای افراد مزدور و منافق که فسیل‌هایی از چند دهه قبل هستند و به کشورشان خیانت کرده‌اند از کارهای فرانسه است که این کار یک اسلحه کهنه بی‌مصرف است."

وی درباره اظهارات اخیر نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد نیز گفت که "جمهوری اسلامی به هیچ وجه موشکی به یمن نداده است".

علاوه بر مقامات وزارت امور خارجه ایران، ولایتی پیشتر نیز گفته بود که "برنامۀ موشکی ایران هیچ ربطی به رئیس جمهوری فرانسه ندارد".

محمدصادق جوادی حصار: از اولویت های روحانی معرفی وزیر زن بود. ولی مخالفین با کارشکنی مانع شدند.


سیدجواد میری: مهم بالابردن عوارض خروج از کشور و زیاد شدن حامل های انرژی نیست بلکه عدم وجود اراده سیاسی برای حل مشکلات مسئله است.


محسن جلیلی - در یکی دو روز اخیر موجی از واکنش ها به روحانی و عملکرد وی در بین ورزشکاران و بازیگران سینما به راه افتاده است. نوید محمدزاده، رضا صادقی، باران کوثری، علی کریمی و ... از جمله ی افرادی هستند که در فضای مجازی نسبت به عملکرد ابراز نارضایتی کرده اند. و علت پشیمانی خود را عمل نکردن روحانی به وعده های انتخاباتی خود دانسته اند. برای بررسی این موضوع به سراغ یک جامعه شناس و یک کارشناس مسائل سیاسی رفتیم تا نظر آنها را در باره کنشگران منتقد، جویا شویم.


raiisi_12162017.jpgدر توضیح شرایط رای به روحانی


اگر به عقب برگردیم و شرایط پیش از روحانی را از نظر بگذرانیم متوجه خواهیم شد که کاری جز رای دادن به روحانی نداشتیم. گویا برخی از بازیگران سینما و ورزشکاران حرفه ایاین نکته را از یاد برده اند. کما این‌که با تامل در آمارهای منتشره متوجه خواهیم شد که دولت احمدی نژاد در انجام امورات و تحقیق شعارهای خود ناکام ماند. تا آنجا که می توان به صراحت گفت شاخص اشتغال در آن 8 سالِ سیاه منفی شده بود. نفتی ترین دولت تاریخ ایران با نزدیک به 600 میلیارد دلار هرگز نتوانست به هر دلیلی رشد خوبی را در اقتصاد محقق سازد.


به گزارش ایلنا: «شعار عدالت و کاهش فاصله طبقاتی یکی از ایده های اصلی دولت قبل از زمان روی کار آمدن روحانی بود. تا جایی که « دولت عدالت محور» به محور اصلی شعارهای دولت تبدیل شد و محمود احمدی نژاد از توجه ویژه به اقشار کم درآمد و کم شدن خط فقر گفت.»


«براساس برآورد کارشناسان و مرکز آمار ایران که در سال 91 انجام گرفته، حداقل حقوق تنها کفاف 10 روز زندگی در شهرهای بزرگ مانند تهران را می داد. همچنین میزان کسری بودجه خانوار به صورت ماهیانه و میانگین در کشور 400 هزار تومان برآورد شده بود. سرانه درآمدی کل کشور سالیانه 13 میلیون تومان بود که این عدد با تورم 31 درصدی کفاف زندگی شهری را نمی داد. رشد 38 درصدی قیمت روغن نباتی، 40 درصدی قیمت برنج و سایر اقلام غذایی نشان داده که اصلی ترین بحران زندگی شهری درایران معیشت بود.»

121717_top.jpgرویداد۲۴- طی چند سال گذشته عربستان در جنگ داخلی یمن مداخله کرده، نیرومحرکه بحران دیپلماتیک میان قطر و همسایگانش بوده، و خود را درگیر حوزه سیاسی لبنان کرده است.
به گزارش بیزینس اینسایدر، به نظر می‌رسد تمام این اقدامات یک هدف مشترک داشته؛ مقابله با نفوذ ایران.
اما کارشناسان می‌گویند بلندپروازی‌های عربستان به ارتش آن که نیروی بی‌اثری است محدود می‌شود و این در حالی است که این پادشاهی بزرگ‌ترین خریدار جهان در حوزه دفاع است.
مایکل نایتس، تحلیلگر امور نظامی-امنیتی اندیشکده واشنگتن در امور ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس دراین‌باره گفت: «واقعیت این است که ایران در این مسائل بهتر عمل می‌کند.»
وی در ادامه افزود: «هیچ شخصی در ستاد کل ایران وجود ندارد که ترسی از عربستان داشته باشد.»
کشمکش‌های عربستان در یمن -که درگیری چندساله‌اش با حوثی‌ها هیچ پایانی نداشته- نشان‌دهنده کاستی‌های این کشور در مقابل دشمنی مانند ایران است.
نایتس گفت: «آنچه واقعاً در موردش صحبت می‌کنیم این است که ایرانی‌ها در یک جنگ نیابتی چطور عمل می‌کنند. این روزها آن‌ها در حال انجام همین کار در منطقه هستند.»

economy_12162017.jpgگفتگوی مانی تهرانی از سایت دماوند با جمشید اسدی

با امضاء توافق‌نامه برجام میان و ایران و قدرتهای جهانی دستکم تا اطلاع ثانوی خطر جدی جمله نظامی از سر ایران رفع شد، اما اکنون و پس از گذشت نزدیک به سه سال از امضاء این توافق 'بحران مالی' یکی از مشکلات بزرگ ایرانیان است. بیکاری، رکود بازار و در نتیجه فقیر تر شدن مردم بیش از هر زمان دیگری به نا امیدی اقتصادی در ایران دامن زده. یأسی که رفته رفته لبخند مردم در مواجهه با فساد و اختلاس را به خوشه های خشم تبدیل می کند و آنطور که تاریخ نشان داده نتیجه افزایش خشم عمومی: مشخص نیست، ممکن است به امواج احساسی غیر قابل مدیریت تبدیل شود و چه بسا در مواردی خوشآیند هم نباشد؛ اما هر چه هست سرنوشتی ناگزیر است، دودمانی که اصلاح نشود برچیده خواهد شد. البته در مورد عوامل این نابساانی اقتصادی در کشور نظرات متفاوتی وجود دارد که دلایل آن را داخلی یا خارجی می دانند و تمام این اندیشه ها نیز بر سر تأثیر سیاست دونالد ترامپ بر اوضاع اقتصادی ایران متفق القول هستند. سیاستی که بر افزایش فشار و بستن منافذ مبادلات اقتصادی ایران تأکید دارد. با دکتر "جمشید اسدی" استاد اقتصاد ساکن پاریس درباره اختلاس در کشور، تحریم بین المللی و سمت و سوی بحران اقتصادی ایران گفت و گو کرده ایم که در ادامه می خوانید:

*گزارشهای مختلف و به انواع گوناگون از کوچک شدن طبقه متوسط در ایران حکایت دارد. این اتفاق تا چه اندازه حاصل تحریم بین المللی و یا نتیجه سوء مدیریت در داخل کشور است؟
هیچکدام از مشکلات بنیادین اقتصاد ایران را نمی توان به پای تحریمها نوشت. برآوردها و تحقیقات دفتر پژوهشهای مجلس به روشنی نشان می دهد که مشکلات بنیادین اقتصاد ایران برآمده از رانت خواری و فاصله نا مبارک آن با اقتصاد بازار بنیاد است. معمولأ مدیران میانی، کارگران ورزیده و کارمندان اندیشه بنیاد از طبقه متوسط هستند. وقتی تولید نباشد یا کم توان باشد، این طبقه کم کم از بین می رود. بنا بر برآوردهای نظام بین یک چهارم تا نیمی از جمعیت دانش آموخته ایران بیکار است. این آمار به معنی از میان رفتن طبقه متوسط است. تحریمهای اقتصادی این مشکل را پدید نیاورده و تنها به روند آن شدت بخشیده.

*اگر طبقه متوسط کوچک شده باشد و در ایران اقلیت فقیر، اکثریت متوسط رو به فقر و اقلیت ثروتمند -بخش کوچکی ثروت فعالیت و خلاقیت و بقیه بر پایه رانت و فساد- داشته باشیم؛ امکان مدیریت و برنامه ریزی برای حفظ چنین وضعیتی توسط حکومتگران چقدر است؟
موضوع سوء مدیریت نیست و پشت این اوضاع اندیشه ای هم وجود ندارد. این نظام بر پایه خودی و غیر خودی بنا شده. خودی در اقتصاد یعنی رانت خوار و کسی که صاحب امتیازات ویژه است و غیر خودی یعنی کسی که از امتیازات ویژه برخوردار نیست. این تبعیض نه تنها به لحاظ اجتماعی در کشور باعث بروز نابرابری شده، بلکه به لحاظ اقتصادی هم باعث فروپاشی تولید می شود؛ زیرا افراد و گروهها در یک رقابت آزاد و در پی شایستگی امتیازات ویژه را به دست نیاورده اند. امتیازات ویژه در دست کسانی است که با محافل قدرت در ارتباط هستند. اینگونه ثروتهای باد آورده باعث می شوند که بر میزان شکاف طبقاتی به سرعت افزوده شده و خط فقر را هم به طور مداوم گسترش پیدا کند.

uscommander_12172017.jpgرادیو فردا، روز شنبه ۲۵ آذر، در پاریس کنفرانسی با شرکت چند تن از مقام‌ها و فرماندهان ارشد سابق آمریکا و سیاستمدارانی از اروپا، کانادا و کشورهای خاورمیانه و آفریقا برگزار شد.

این کنفرانس را شورای ملی مقاومت تشکل سیاسی مشتمل بر سازمان مجاهدین خلق ایران برنامه‌ریزی کرده بود و سخنرانان در این کنفرانس درباره نقش و دخالت ایران در کشورهای منطقه، اوضاع داخلی و وضعیت کنونی حکومت ایران صحبت کردند.

ژنرال جیمز کانوی، فرمانده سابق تفنگداران دریایی آمریکا و یکی از فرماندهان ارشد ارتش این کشور در حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ در حاشیه این کنفرانس به پرسش‌های رادیو فردا درباره سیاست آمریکا در قبال ایران و تجربیاتش در عراق پاسخ داده است.

دولت آمریکا به شدت از توافق هسته‌ای با ایران انتقاد کرده و دو مسئله دیگر مربوط به ایران هم در واشینگتن مطرح شده؛ یکی برنامه موشکی ایران و دیگری نقش ایران در منطقه. ایران ادعا می‌کند که برنامه موشکی‌اش صرفاً جنبه دفاعی دارد و بخشی از توافق هسته‌ای نیست. و همچنین می‌گوید که در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نمی‌کند. به نظر شما دولت آمریکا چه راهبردی را می‌تواند در برابر برنامه موشکی ایران و نقشش در منطقه پیش بگیرد؟

اولاً که این مسئله خیلی مشکلی است وگرنه ما تا الان این کار را کرده بودیم. امروز در سخنرانی‌ام در این کنفرانس گفتم که آمریکا تمایل دارد که در همکاری و ائئلاف با دیگران این کار را انجام دهد و نه به تنهایی. فکر می‌کنم تاریخچه اخیر ما این را نشان می‌دهد. امروز در اینجا ما سخنرانان عرب، اروپایی و شمال آمریکا داشتیم و چیزی که من متوجه شدم اینه که همه نظرات ما درباره اینکه چه قدم‌هایی برداریم همسو نیست و البته من از این موضوع متعجب نیستم.

برخی کشورها و شخصتی‌های مهم هستند که فکر می‌کنند تجارت با ایران برای‌شان مهم‌تر است از دخالت این کشور در امور دیگران یا حقوق مدنی و دیگر مسائل. فکر نمی‌کنم که آمریکا چنین نظری داشته باشد و این پرسش مطرح می‌شود که به عنوان بخشی از یک ائتلاف چکار می‌تونیم بکنیم و مؤثر باشبیم .

به نظر می‌رسد کارهایی که تا کنون شده، تأثیری نداشته. شما وقتی دست به کاری می‌زنید طبیعتاً می‌خواهید به نتیجه‌ای قابل قبول برسید.

gasht_sepah.jpgایسنا ـ طرح بزرگ «حماسه خدمت و امنیت» نام طرحی متعلق به سازمان بسیج مستضعقین است که با هدف پیشگیری از سرقت و ایجاد امنیت برای مردم در قالب گشت‌های محله محور در سطح کشور در حال اجرا است.
بنا بر آنچه که تاکنون درباره جزئیات این طرح اعلام شده، قرار است با کاهش قابل ملاحظه برپایی تورهای ایست و بازرسی بسیج، گروه‌هایی ۳ الی ۵ نفره متشکل از بسیجیانی که دوره‌های آموزشی خاص را گذرانده‌اند، به صورت پیاده و سواره و بدون در اختیار داشتن اسلحه، از غروب تا طلوع آفتاب در سطح شهرهای کشور اقدام به گشت‌زنی کنند.

برای نخستین بار سردار غلامحسین غیب‌پرور رئیس سازمان بسیج بیش از یک ماه پیش در یک نشست خبری کلیاتی از برپایی این گشت‌ها را اعلام کرد و گفت: در زمینه تامین امنیت کشور برادران نیروی انتظامی در این زمینه اقدامات خوبی انجام داده‌اند و ما هم به کمک آنها آمده‌ایم و بنا داریم ایست‌های بازرسی بسیج را تقلیل داده و آن را به گشت‌های محله‌ای تبدیل کنیم، چارچوب این گشت‌های محله‌ای این است که افراد اول با احراز شرایط انتخاب می‌شوند، سپس در دوره‌های آموزشی قرار می‌گیرند و با هماهنگی قوه قضاییه و نیروی انتظامی فعالیت خواهند کرد.

economy.jpgشهروند - اقتصاد ایران گرفتار ۴ سناریوی مخرب است که اجرای هر کدام از آنها می‌تواند عقبگرد به گذشته را ایجاد کند. این موضوعی است که مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهوری در دومین همایش اقتصاد ایران اعلام کرد و گفت در یک دوره بلندمدت اقتصاد ایران به این وضع گرفتار شده است، بنابراین نمی‌توان به صورت موردی به آن پرداخت.

حالا به گفته این اقتصاددان، مشکلات اقتصادی آن‌چنان در هم پیچیده شده است که باز کردن این گره به‌سادگی امکان‌پذیر نیست. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهوری هم اشتباهات پی‌درپی سیاست‌گذاری را عامل عقب‌ماندگی ایران دانست و گفت: ایران همزمان با برخی کشورهای آسیای شرقی و آمریکای لاتین مسیر توسعه را آغاز کرد، اما با وجود آن‌که امکانات و منابع ایران از برخی از این کشورها بیشتر و مناسب‌تر بود، امروز در مقایسه می‌بینیم که از نظر پیشرفت و توسعه عقب‌تر هستیم.

جهانگیری تأکید کرد: حالا شرایط به جایی رسیده است که اگر نقدی هم انجام شود، دیگران آن را رفتار سیاسی تعبیر می‌کنند.

Reza_Alijani.jpgوقتی دستگاه قضایی خود در حوزه فعالین سیاسی و مدنی و صنفی، آلت دست نیروهای امنیتی -اعم از وزارت اطلاعات و سپاه و غیره- است، دیگر تکلیف ضابط قضایی (چه ضابط "عام" که از جمله هر گاه جرم مشهودی ببیند خود می‌تواند اقدامات اولیه قضایی را انجام دهد و چه "خاص" که در موارد و ماموریت‌های ویژه‌ای که بدان محول می‌شود، می‌تواند ورود کند)، از پیش معلوم است.

قوه قضاییه در ایران در حوزه‌های سیاسی و مدنی و صنفی بخشی از ماشین سرکوب و اعمال فشار و تضییق برای کنترل امنیت قبرستانی و مبتنی بر "النصر بالرعب" نیروهای بالادستی است. ضابط قضایی را نیز در حوزه‌های یاد شده برای همین منظور می‌خواهد یعنی بخش و ابزار دیگری از کل سیستم کنترل و ارعاب و سرکوب.

Bank.jpgخبرآنلاین - بانک‌ها در سال ۱۳۹۵ بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بهره به سپرده گذاران پرداخت کرده‌اند.

به گزارش خبرآنلاین، نماینده مردم مشکین شهر در مجلس در نطق میان دستور خود با اعلام این مطلب افزود: در حالی میزان سود بانکی پرداختی به سپرده گذاران برابر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان بود در حالی که درآمد شرکت‌های دولتی در این سال ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است.

وی با تاکید بر اینکه این نسبت بدان معناست که هزینه مفت‌خوارگی برای کشور، زیاد و درآمدِ کار و تولید کم بوده است، ادامه داد: از نظر سیاسی و نظامی در بهترین شرایط منطقه قرار داریم اما از نظر اقتصادی مشکلات حادی داریم.

airport.jpgایسنا ـ یک کارشناس گردشگری در پی انتقادهای ادامه‌دار به تصمیم دولت برای افزایش تصاعدی عوارض خروج از کشور، تاکید کرد: ضعف عمومی که در ایران وجود دارد این است که مردم اعتقاد ندارند مالیات‌ها در جای خودش هزینه می‌شود و این به سرمایه اجتماعی دولت آسیب‌ زده است.

سعید امیریان، مدیر برنامه‌ریزی و آمار پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با اشاره به موج اعتراض‌هایی که در برابر این تصمیم دولت در لایحه پیشنهادی بودجه سال ۹۷ بیشتر در فضای مجازی راه افتاده و دامنه این مخالفت را حتی تا رییس سازمان میراث فرهنگی هم کشانده (که گفته بدون هماهنگی با این سازمان چنین مبلغی برای عوارض تعیین شده)، به ایسنا گفت: فکر می‌کنم باید به تصمیم دولت احترام گذاشت. به هر حال دولتِ منتخب مردم باید بتواند هزینه‌های کشورداری را به نوعی از مردم اخذ کند. البته در مورد میزان افزایش عوارض خروج از کشور می‌تواند تعدیل صورت گیرد.

وی افزود: متوسط هزینه (جاری) ماهانه دولتی برای هر فرد ایرانی در لایحه سال ۱۳۹۷ معادل ۲۸۰ هزار تومان است که حدود ۳۰ درصد آن از محل منابع نفتی تامین می‌شود و ۲۰۰ هزار تومان هم از محل مالیات و سایر درآمدهای دولت. در ازای این رقم، خدمات امنیت، آموزش، قضایی، آموزش عالی، پژوهش و ده‌ها خدمت دیگر ارائه می‌شود.

Mahmoud_Sadeghi_Majless.jpgانتخاب - نماینده مردم تهران در نطق خود گفت: آیا مجلس عصاره فضائل ملت است؟ ما عصاره فضائل شورای نگهبان هستیم که این بخش نطق صادقی تذکرات نمایندگان را در پی داشت.

به گزارش «انتخاب»، محمود صادقی در نطق میان دستور امروز (یکشنبه) مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: ابرچالش بزرگ کشور که بر سایر چالش‌های کشور سایه انداخته و بسترساز و کانون این چالش‌ها مبدل شده، چالش در نظام کلان تدبیر و مدیریت کشور است.

این عضو هیات رییسه فراکسیون امید مجلس ادامه داد: دستگاه‌های مستقر حاصل از این نظام تدبیر موجب استقرار یک نظام اقتصادی رفاقتی و سفارشی شده است که وابسته به درآمدهای بادآورده نفتی است و موجب رویش یک اقتصاد رانتی انگلیِ فسادزا و ظهور یک طبقه تازه به دوران رسیدهِ قلدر و باجگیر شده است. توزیع نامناسب اعتبارات در بودجه‌های سالانه منجر به عدم توازن در طبقات اجتماعی شده است. سال به سال با بودجه‌های سالانه کشور شکاف فقر و غنا تشدید می‌شود. در بودجه سال ۹۷ اگر چه قدم‌هایی برای شفافیت برداشته شده است اما کماکان ساز و کارهای مبهم و غیرشفاف در بودجه وجود دارد.

افزایش گشت‌های پلیس

| No Comments

Police.jpgشرق - سخنگوی ناجا از افزایش گشت‌های پیاده، موتوری و خودرویی پلیس در مناطق حاشیه‌نشین خبر داد. سردار سعید منتظرالمهدی درباره اهداف و برنامه‌های پلیس در مناطق حاشیه‌‌نشین گفت: پلیس برای مقابله با جرم‌خیزی در مناطق حاشیه‌ای اقداماتی را از گذشته با ایجاد ایستگاه‌ها، پاسگاه‌ها و کلانتری در این مناطق آغاز کرده است.

Rahmani_Fazli.jpgرویداد ۲۴ - وزیر کشور گفت: مطابق مصوبه دولت کوله‌بری ممنوع می‌شود و هیچ فردی حق ندارد کوله‌بری انجام دهد و مرزها بسته می‌شود. در ازای آن افرادی که حداقل سه سال سابقه حضور در روستا را دارند، کارت پیله‌وری دریافت می‌کنند و با ایجاد ۱۵ بازارچه مرزی می‌توانند کالا را در آنجا عرضه کنند. کوله‌بری با کرامات انسان و حقوق شهروندان ایرانی منافات دارد.

وزیر کشور در اجلاس ماهانه اتاق بازرگانی ایران با انتقاد از نظام بودجه و برنامه‌ریزی کشور گفت: افرادی که در همین دولت حضور دارند در سال‌های پیش وقتی در حال استراحت بودند در دیوان محاسبات طرحی را برنامه‌ریزی کردند که اکنون در مجلس مسکوت مانده و در دولت در حال اصلاح است.

Abbas_Abdi_370.jpgشرق ـ مازیار خسروی ـ «هر چیز که من را نکشد، قوی‌ترم می‌کند»، این جمله شاید در حوزه فردی درست باشد، اما در عرصه عمومی اما و اگر بسیار دارد. ایران‌زمین در درازنای تاریخ خود بلای طبیعی کم ندیده و رخدادهایی از این دست تاکنون امتداد یافته است، اما حافظه و توان جمعی ما برای رویارویی با آنها غنی‌تر از گذشته نیست. ماجرا هنگامی پیچیده‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم ما ملتی هستیم که تا مغز استخوان آغشته به سیاستیم. خوش‌مان بیاید یا نیاید، هر کنش فردی و جمعی‌مان، تا اطلاع ثانوی انباشته از معنا و تبعات سیاسی است. زلزله‌ای که به‌تازگی غرب ایران را لرزاند نیز از این قاعده مستثنا نبود. حالا که موج نخستین احساسات برانگیخته‌شده در این فاجعه انسانی اندکی فرونشسته، بد نیست آنچه را کردیم از روزنه بی‌رحم نقد بگذرانیم و کردار خویش را در آینه به نظاره بنشینیم.

ظاهرا در کشور ما زلزله و سیاست همیشه به هم گره می‌خورند.

نه‌فقط زلزله که همه‌چیز به هم گره خورده.


* در دهه ٤٠، زلزله بویین‌زهرا فرصتی برای تحرک و کنش‌ سیاسی مخالفان حکومت شد. سال‌ها بعد هم، وقتی در آستانه انقلاب زلزله طبس رخ داد، نقل شده که شاه به نزدیکانش گفته بود شانس آوردیم که زلزله شد چون توجه مردم از سیاست به زلزله منحرف می‌شود. اما در عمل این‌گونه نشد و زلزله کمکی به حکومتی که اعتماد مردم را از دست داده بود، نکرد. با گذشت چندین دهه از این ماجراها، هنوز هم از زلزله به‌عنوان رخدادی طبیعی، برای برجسته‌کردن ناکارآمدی دولت مستقر استفاده می‌شود.
- کتاب جنبش دانشجویی - که نوشته‌ام - تصویری روی جلد خود دارد که تعدادی دانشجوی پلی‌تکنیک در آن به‌خط هستند و تابلویی در دست دارند. این‌ عکس چهره‌های شناخته‌شده جنبش دانشجویی را در حال کمک‌ به آسیب‌دیدگان سیل جوادیه نشان می‌دهد. جوادیه رودخانه‌ای دارد که حالا رویش را پوشانده‌اند. سال ٤١ در آن منطقه سیل آمد. همان دوران که زلزله بویین‌زهرا رخ داد... عکس بهزاد نبوی در حال بیل‌زدن هست، مصطفی شعاعیان و دیگران هم همین‌طور. همه اینها زمینه سیاسی داشت. این رخداد طبیعی، برای فعالان سیاسی مخالف حکومت، یک فرصت بود که خودشان را بازسازی کنند و هویت یابند. زلزله اوج این فرصت بود. ماجرا فقط این نیست که یک گروه به مکان زلزله می‌روند؛ بلکه این کار تبدیل به هویت آنها می‌شود. همان‌طور که قضیه سیل جوادیه هویت دانشجویان پلی‌تکنیک شد، زلزله بویین‌زهرا هویت تختی می‌شود. جالب‌تر اینکه در مواردی مثل سیل بعد از انقلاب خوزستان وقتی مثلا تخم‌مرغ توزیع می‌‌کردند آرم سازمانشان را روی آن مهر می‌زدند. نمی‌خواهم بگویم انگیزه انسانی نداشتند اما همیشه انگیزه سیاسی است که پررنگ می‌شود و می‌ماند. این نحوه رفتار متناسب با راهبرد سیاسی آنهاست. یعنی اگر قبل از انقلاب، هدف کنشگران براندازی و برخورد با رژیم بود، همه این‌ کارها مقدمه و لازمه‌ این هدف بود. درواقع دوست داشتند وضعیت بدتر شود که مردم بیشتر علیه سیستم باشند. این لازمه آن نگاه انقلابی است. من الان هم ایرادی نمی‌بینم که کسی این نگاه را داشته باشد، هرچند قطعا شخصا با آن مخالفم. اما حرفم این است که اگر کسی می‌خواهد با این شکل و سبک در کمک‌رسانی زلزله شرکت کند باید از موضع تختی شرکت کند؛ یا از موضع همان دانشجوهای انقلابی. نمی‌تواند موضع سیاسی دیگری داشته باشد.

* یعنی معتقدید این کنشی اصلاح‌طلبانه نیست؟
- بله. متأسفانه همین‌طور است.

کارگردان این فیلم علی سوزنده می‌گوید این فیلم حقیقت عریان بخشی از جامعه ایران است.

زنی تن‌فروش در یک خودرو مقابل چشمان بی‌فروغ پسر شش ساله لالش که در صندلی عقب نشسته، پس از چانه زدن بر سر قیمت، به عمل جنسی از راه دهان با راننده می‌‌پردازد. این اولین صحنه فیلم-انیمیشن "تهران تابو" است؛ به همین عریانی و به همین تلخی.

فیلم، روایت چند آدم است در کلان‌شهر تهران. کارگردان اما می‌گوید تهران تنها یک سمبل است و این داستان‌ها می‌توانند در هر شهر دیگری و در هرجای دیگری از دنیا غیر از ایران هم روی دهند.

داستان، داستان تن‌فروشی است و اعتیاد. روایت رشوه دادن و رشوه گرفتن. قصه ممنوعیت‌هایی که دست و پا و گاه راه نفس را می‌بندند و قوانینی که تنها بر روی کاغذ نوشته شده‌اند و می‌توان آنها را به راحتی دور زد. "رفاه" در این جامعه تنها یک تابلوی نئون قرمز است برای نامیدن یک بیمه: "بیمه رفاه" که تابلوی آن از همه‌جای شهر دیده می‌شود.

به روح امام مردم از ما ناراضی‌اند، مملکت در حال از دست رفتن است!
جهانبخش محبی‌نیا نماینده میاندوآب: آقای لاریجانی؛ الان ربوی بودن بانک و تبعیض در کشور اشکال شرعی دارد.مردم از ما ناراضی‌اند، مملکت در حال از دست رفتن است. ای خدا شاهد باش درد مردم این چیزها نیست.

AhmadReza_Jalali_Eteraf.jpgبی بی سی ـ تلویزیون ایران فیلمی از احمدرضا جلالی، پزشک محکوم به اعدام را پخش کرده که در آن ادعا شده، او اطلاعات دانشمندان هسته‌ای کشته شده در ایران را به ماموران سرویس جاسوسی اسرائیل داده است.

فیلم "اعترافات" آقای جلالی را معاونت ضد جاسوسی وزارت اطلاعات ایران تهیه کرده است.

احمدرضا جلالی، محقق مقیم سوئد که به دعوت دانشگاه تهران به ایران رفته بود، اردیبهشت پارسال بازداشت و به اعدام محکوم شد. او در دانشگاه پزشکی کارولینسکای استکهلم کار می‌کرد.

دو ماه پیش یک فایل صوتی از صدای آقای جلالی منتشر شد که در آن می‌گوید در زمان حبس انفرادی وادار شده دو بار با خواندن بیانیه‌هایی که بازجوها از قبل آماده کرده بودند در برابر دوربین "اعتراف" کند.

haddad_12172017.jpgغلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در پیامی توئیتری به اشتباه واژه «شکرگزار» را «شکرگذار» نوشت.

حداد عادل یکشنبه ۲۶ آذر برای توجیه بودجه اختصاص‌یافته به موسسات زیرمجموعه فرهنگستان سلسله‌ای از توئیت‌ها را منتشر کرد و در نخستین توئیت این اشتباه املایی معروف را مرتکب شد.

«گزاردن» به معنای «اداکردن و به جا آوردن» است و «گذاشتن» به معنای «نهادن و قراردادن». بسیاری از دانش‌آموزان از دوران ابتدایی با تفاوت بین این دو واژه آشنا می‌شوند.

twit-haddad.jpg

بانوی خوش صدای ایرانی

| No Comments

faezeh_12162017.jpgایران اینترنشنال، فائزه هاشمی، پس از گذشت نزدیک به یک سال از فوت اکبر هاشمی رفسنجانی و نزدیک شدن به مراسم سالگرد او، طی گفتگویی با اعتماد آنلاین از وجود بیش از ۱۰ برابر حدمجاز تشعشعات رادیو اکتیو در بدن پدرش خبر داد.

اکبر هاشمی رفسنجانی نزدیک به یک سال پیش، در روز یکشنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۹۵ و در سن ۸۲ سالگی به علت ایست قلبی در هنگام شنا در استخر کوشک، متعلق به مجمع تشخیص مصلحت نظام درگذشت. پیکر وی همان روز از بیمارستان به حسینیه جماران منتقل شد و دو روز بعد، پس از تشییع از دانشگاه تهران در آرامگاه آیت‌الله خمینی دفن گردید.

به گزارش اعتماد آنلاین، محسن هاشمی، فرزند اکبر هاشمی، پس از گذشت دو ماه از این حادثه از بررسی پرونده فوت پدرش در شورای عالی امنیت ملی خبر داد. پرونده‌ای که به گفته او علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رضا سیف اللهی، معاونش آن را بررسی می کردند.

فائزه هاشمی روز شنبه ۲۵ آذرماه، در گفتگو با اعتماد آنلاین از برگزاری جلسه‌ای با حضور تمامی اعضای خانواده و بعض از اعضای شورای عالی امنیت ملی خبر داده و گفت: «در این جلسه به ما اعلام کردند که بررسی‌های انجام شده نشان می دهد که در بدن پدر ۱۰ برابر حد مجاز رادیو اکتیو بوده است.»

او در ادامه ضمن اعلام این که به گفته اعضای شورای عالی امنیت ملی دلیل فوت پدر وجود رادیو اکتیو در بدنش نبوده و نمی‌دانند منشا رادیو اکتیو کجا بوده است افزود: «البته اعلام کردند که در بدن مادر ۳ برابر حد مجاز و در بدن خواهرم فاطمه نیز ۱ برابر حد مجاز رادیو اکتیو بوده است.»

kurds_12162017.jpgرادیو زمانه، به گفته فوزا یوسف، ریاست مشترک فدراسیون دمکراتیک شمال سوریه، روسیه حامی کردهای شمال سوریه است، در حالی‌که ایران و دولت دمشق، متحدان مسکو در جنگ سوریه موضعی مخالف دارند.

فوزا یوسف جمعه ۱۵ دسامبر / ۲۴ آذر به خبرگزاری «رویترز» گفت که «از همان آغاز بحران، تفاوتی بین روس‌ها با ایرانی‌ها و رژیم وجود داشت. روس‌ها معتقدند که کردها آرمانی را دنبال می‌کنند که باید آن را به حساب آورد.»

یک‌سال پس از سقوط حلب در پی بمباران شدید آن شهر، نیروهای دولت دمشق با کمک شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران و پشتیبانی هوایی جنگنده‌های روس توانسته‌اند قسمت اعظم قلمروهای تحت کنترل مخالفان را بازپس بگیرند.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه هفته گذشته در دیدار از مقر نیروی هوایی این کشور در لاطقیه سوریه اعلام کرد که مأموریت مسکو در مبارزه با به گفته او «تروریست‌ها»، به ویژه گروه «دولت اسلامی» (داعش) پایان یافته و شرایط برای یک راه‌حل سیاسی مهیا است.

sellwomen2_12162017.jpgرادیوزمانه، پروانه سلحشور، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفته «در برخی مناطق کشور دختران به عنوان ازدواج فروخته شده و مورد معامله قرار می‌گیرند».

پروانه سلحشور این اظهارات را پنجشنبه ۱۴ آذر، در دیدار با آیت‌الله محمدعلی گرامی از مراجع شیعی در قم عنوان کرده است.

رئیس فراکسیون زنان ایران با انتقاد از افزایش ازدواج دختران در دوران کودکی گفت: «۵۰ درصد ازدواج‌هایی که در سنین کودکی انجام می‌شود، مرگ زودهنگام مادر و یا فرزند را در پی دارد و میزان ابتلای چنین مادرانی به بیماری سرطان تا ۷۰ درصد افزایش پیدا می‌کند».

به گفته سلحشور، فراکسیون زنان مجلس از یک سال پیش در دیدارهای خود با مراجع شیعی در خصوص موضوع ازدواج کودکان از آنان درخواست کمک کرده بود.

121617_top.jpgرادیو فردا، فرانسه در واکنش به سخنان اخیر سفیر آمریکا در سازمان ملل و طرح این اتهام که ایران موشک و دیگر تسلیحات نظامی برای شورشیان حوثی در یمن فراهم می‌کند، اعلام کرد که پاریس همچنان در این زمینه مشغول تحقیق است.

روز پنج‌شنبه نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل با برگزاری یک کنفرانس خبری بقایای موشکی را به نمایش گذاشت که گفته می‌شود شورشیان حوثی در یمن آن را ماه گذشته به سمت فرودگاه بین‌المللی ریاض در عربستان سعودی شلیک کردند.

به گفته خانم هیلی، این موشک آرم گروه صنعتی شهید باقری را روی خود داشته و با مشخصات موشک‌های ایرانی نیز همخوانی دارد.

خبرگزاری رویترز اما در گزارشی از واکنش مقامات فرانسه به این رخداد می‌نویسد که پاریس محتاطانه با این موضوع برخورد کرده است.

ershadCanada_12162017.jpgدویچه وله - اخیرا وزارت ارشاد جمهوری اسلامی توانست کارگردان فیلم "ارادتمند نازنین، بهاره، تینا" را از اکران فیلمش در تورنتو منصرف کند، ولی این وزارتخانه چگونه توانست قیچی سانسور را خارج از مرزهای ایران به کار اندازد؟

کمپین بین‌المللی حقوق بشر به نقل از یک منبع مطلع گزارش داده که وزارت ارشاد جمهوری اسلامی با لحنی "بسیار محترمانه" و تحت عنوان "توصیه به کارگردان"، در یک پیغام "مستقیم دوستانه" از عبدالرضا کاهانی، کارگردان فیلم «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» خواسته است که از اکران فیلم در کانادا و کلا در خارج از ایران صرف نظر کند.

کارگردان تهدید شده است که اگر به این "توصیه" عمل نکند، فیلم دیگرش به نام «ما شما را دوست داریم خانم یایا» هرگز مجوز اکران نمی‌گیرد. بنابر همین گزارش، کارگردان از ترس به خطر افتادن فیلمی که او و تهیه‌کننده‌گان آن برایش هزینه سنگینی کرده‌اند و هم‌چنین در نگرانی از سخت‌تر شدن وضعیت فیلم «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا»، به خواست وزارت ارشاد تن داده است.

این اقدام حیرت خیلی‌ها را در جشنواره فیلم سینه ایران در تورنتو برانگیخت. به ویژه کسانی که بلیط‌های این فیلم را خریده بودند و تصور نمی‌کردند وزارت ارشاد اسلامی بتواند در کار اکران فیلم‌های ایرانی در خارج از کشور نیز دخالت کند.

در گزارش کمپین حقوق بشر ایران آمده است: «تهیه‌کننده‌ها با کارگردان تماس گرفتند و از او خواسته ‌بودند که فیلم را نمایش ندهد تا آنها سرمایه‌شان به خطر نیفتد. فقط داستان مخالفت یا موافقت یک کارگردان نبود. گروهی درگیر بودند و اگر فیلم اکران می‌شد به ضرر تهیه کننده همین فیلم و فیلم تازه کاهانی تمام می‌شد. بنابراین علیرغم فروش بلیط کارگردان چاره‌ای نداشت جز اینکه از همه عذرخواهی کند، بلیط‌ها برگردانده و اکران متوقف شود. همه تعجب کرده بودند که چطور وزارت ارشاد در بیرون از ایران هم می‌تواند در اکران فیلم دخالت کند.»

baghayee_12162017.jpgدولت بهار: حداقل خسارت این است که چنین القاء می شود که کشور فاقد دستگاه قضائی قانونمند، منضبط و عادلانه است و آنقدر هرج و مرج است که تحت نام این دستگاه، برخی افراد هر چه می خواهند می گویند و ادعا می کنند و هر کار غیرقانونی انجام می شود.

به گزارش دولت بهار، متن نامه حمید بقایی به رئیس قوه قضائیه بدین شرح است:

جناب آقای صادق لاریجانی، رئیس محترم قوه قضائیه، باسلام

چندی قبل آقای پورمختار نماینده مجلس مدعی شد،کیفی متعلق به اینجانب حاوی سکه، ارز، اوراق مشارکت و پول به ارزش 2 و نیم میلیارد تومان به نرخ روز در سال 1390 از صندوق امانات بانک ملی کشف شده است. در ادامه ادعای وی خبرگزاری فارس و سایت مشرق نیوز که وابسته به یک نهاد نظامی هستند، با انتشار تصاویر مقداری سکه، ارز و اوراق مشارکت که به طرز زیبائی تزئین شده بودند، مدعی گردیده اند که این اقلام متعلق به من بوده و در سال 1390 از صندوق امانات بانک ملی کشف و ضبط شده است. و همین را سند ادعای سخیف و افترائات خودشان علیه اینجانب و البته تخلف من قلمداد نموده اند. آنان تصور کرده با این اقدام به کمک دستگاه قضائی آمده و ضربه سنگینی به اینجانب وارده می نمایند! در این رابطه به دو نکته مهم و اساسی اشاره می کنم:

سهم روحانیت از پول ملت

| No Comments

rouhani_12162017.jpgرادیو فردا، بودجه امسال دولت، بحث‌ها و حاشیه‌های بسیاری را به‌دنبال داشت، از حذف میلیون‌ها یارانه‌بگیر تا افزایش عوارض خروج؛ اما آنچه در بودجه سال‌های متوالی، جایگاه ویژه خود را در میان سهامداران عمده سرمایه عمومی کشور حفظ کرده است، نهاد روحانیت و زیرمجموعه‌های مرتبط یا وابسته به آن است.

بودجه امسال هم استثنا نبود. برنامه ارائه خدمات فرهنگی رفاهی و ورزشی به طلاب و روحانیون، برنامه کمک به تأمین مسکن طلاب و روحانیون، برنامه کمک به تغذیه طلاب در مدارس شبانه‌روزی، برنامه حمایت موردی از طلاب و روحانیون نیازمند، حق بیمه طلاب و روحانیون غیرشاغل، نهاد شورای عالی حوزه‌های علمیه، برنامه حمایت از حوزه‌های علمیه و مدارس علوم دینی، ردیف حمایت از فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی طلاب علوم دینی و بسیاری دیگر، تنها اندک‌شماری از عناوینی به شمار می‌روند که در مقابل هر کدام از آن‌ها در تخصیص بودجه اخیر، یک رقم چند ده تا چند صد میلیارد تومانی نوشته شده است.

برای مثال، بودجه پرداخت مستمری به ازکارافتادگان و خانواده مرحومین طلاب و روحانیون ۱۸۷ میلیارد تومان و بودجه پرداخت کمک هزینه معیشتی طلاب ۳۳۵ میلیارد در نظر گرفته شده است.

Budget.jpgجمهوری اسلامی - انتشار اطلاعات مربوط به ردیف‌های بودجه نهادهائی که تحت عناوین مختلف فرهنگی بودجه می‌گیرند به ویژه آن بخش که مربوط به روحانیت و حوزه علمیه است، این روزها سؤالات زیادی را در افکار عمومی به وجود آورده است. اینها سؤال‌های جدیدی نیستند، از سال‌ها قبل همواره می‌پرسیدند و می‌پرسیدیم که چرا روحانیت را با وصل کردن به بودجه دولتی وابسته می‌کنید؟ ولی پاسخی نمی‌شنیدیم و یا پاسخ‌ها قانع‌کننده نبودند. حالا که ماجرا از طریق رسانه‌ها به افکار عمومی کشیده شده، باید فکری اساسی برای این موضوع کرد و نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت.

در حوزه علمیه قم، مراجع تقلیدی بودند که معتقد به استقلال روحانیت بودند و گرفتن بودجه از دولت را بشدت نهی می‌کردند. هم‌اکنون نیز بعضی از مراجع عظام تقلید بر این نکته تأکید می‌کنند که حوزه علمیه و روحانیت نباید از بودجه‌های دولتی استفاده کنند. مبنای این بزرگان همواره این بود و اکنون نیز همین است که روحانیت از آغاز موجودیت خود متکی به وجوه شرعیه‌ای بود که مردم می‌دادند و همین ارتباط اعتقادی مردم با روحانیت بود که موجب شد این نهاد، مستقل، کارآمد و سالم بماند و در مقاطع حساس بتواند در برابر انحرافات حکومتی بایستد و به رسالت دینی و مردمی خود به درستی عمل کند.

Sadegh_Zibakalam.jpgفرارو- نه حسن روحانی، آن حسن روحانی است که قبلا می شناختیم و نه اسحاق جهانگیری اختیارات و نفوذ خود در دولت اول روحانی را دارد. بعد از روی کار آمدن دولت اول روحانی از این دست حرفها زیاد شنیده و خوانده ایم. حرفهایی که می‌‌گوید با ارتقای محمود واعظی از وزارت ارتباطات به ریاست دفتر رئیس جمهور، اسحاق جهانگیری، مردی که در انتخابات خود را در قامت مدعی ریاست جمهوری نیز نشان داد، به حاشیه رفته است. در برابر این حرفها مدتی سکوت برقرار شد. هیچ کس پاسخ نمی‌داد. تا اینکه محمود واعظی گفت رابطه خوبی با جهانگیری دارد. البته شش ماه پیش هم شنیده می‌شد که واعظی، که آن موقع وزیر بود، به دنبال حذف علی مطهری از نایب رئیسی مجلس است. او این را نیز تکذیب کرد و گفت که رابطه خوبی با مطهری دارد. به هرحال واعظی با دیگران رابطه خوبی داشته باشد یا نداشته باشد، جهانگیری هنوز نگفته است که همان اختیارات و نقش های سابق را دارد. به نظر نمی‌رسد این سکوت علامت رضایت او وضعیت دولت باشد. او این سکوت را نه تنها در برابر رسانه ها ادامه داده است بلکه ظاهرا در خفا هم میل دارد زبان نگشاید. صادق زیباکلام، چهره‌ نام‌آشنای مسائل سیاسی به فرارو می‌گوید اخیرا با اسحاق جهانگیری ملاقاتی یک ساعته داشته است و در آن ملاقات به معاون اول رئیس جمهور و شاید نامزد انتخابات ۱۴۰۰ توصیه‌‌هایی کرده است. در ادامه توضیحات زیباکلام به فرارو را می‌خوانید.

* آقای دکتر ظاهرا شما با آقای اسحاق جهانگیری دیدار کرده‌اید. موضوع این دیدار چه بود؟

در همین زمینه: سرود ان شاء الله در کلیسای سنت پل لندن

روز پنجشنبه، کلیسای سنت پل لندن شاهد برگزاری مراسم بزرگداشت قربانیان حادثه آتش سوزی برج گرنفل لندن با حضور بیش از ۱۵۰۰ مهمان از جمله اعضای خانواده سلطنتی (پرنس چارلز، پرنس ویلیام و پرنس هری)، نخست وزیر و سایر وزیران، شهردار لندن، رهبران حزب‌های سیاسی و رهبران مذهبی ادیان مختلف و همچنین بازماندگان حادثه بود.

photo_2017-12-16_00-53-21.jpgبه گزارش دریافتی انصاف نیوز، مدرسه الصادق و الزهراء وابسته به مؤسسه آیت الله العظمی خوئی در لندن نیز که در زمان حادثه اقدام به جمع آوری کمک و فعالیتهای امدادی کرده بود، تنها مدرسه ای بود که به این مراسم دعوت شده بود.

در این مراسم که به صورت مستقیم از شبکه بی بی سی پخش می شد، دانش آموزان مدرسه سرودی به نام «ان شاء الله » اجرا کردند که مورد توجه حضار قرار گرفت و همچنین به در فضای مجازی بازتاب قابل توجهی داشت.

photo_2017-12-16_00-54-05.jpg

shamkhani_12162017.jpgمهم‌ترین تهدید امروز کشور کاهش اعتماد مردم به کارآمدی نظام است

دبیر شورای عالی امنیت ملی در نشست تخصصی انعکاس موازین حقوق بشری ایران در مجتمع فرهنگی شهید بهشتی قوه قضاییه گفت: اصل برائت و رافت سنگ بنای نظام قضایی مبتنی بر آموزه های دین حنیف اسلام است.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از خبرگزاری‎ها، علی شمخانی در این نشست که با حضور دادستان تهران و معاونین دادستانی، سرپرستان دادسراهای تهران و شهرستان‌های تابعه برگزار شد، اظهار داشت: رعایت دقیق آیین دادرسی کیفری در تعیین تکلیف پرونده‌های مختلف و دقت در صدور قرارهای مختلف و توجه به دلایل قانونی برای بازداشت از ضرورت‌های کیفی سازی نظام رسیدگی قضایی در کشور است.

اهم سخنان وی از این قرار است:
*توجه جمهوری اسلامی ایران به حقوق بشر ناشی از اصول و تکالیف اساسی و الزامات قانون اساسی است. اگرچه نظام سلطه با فضا سازی‌های مغرضانه وسیاسی به دنبال به چالش کشیدن جمهوری اسلامی به بهانه‌های حقوق بشری است اما این موضوع نباید مانع مراقبت مستمر ما و برطرف کردن نقاط ضعف احتمالی باشد.

*مهمترین تهدید امروز کشور کاهش اعتماد مردم به کارآمدی نظام در ابعاد مختلف است. گفتار و رفتار صادقانه کارگزاران نظام در بخش‌های اجرایی، قضایی و تقنینی شاخص اصلی حفظ و بسط کارآمدی نظام در ذهن جامعه است.

*مبارزه بدون تنازل با فساد به عنوان مهمترین عامل کاهش اعتمادجامعه به کارآمدی نظام ضروری است. رسانه‌ها باید با زبان گویا و بدون لکنت و در سایه مصونیت قضایی تام نسبت به اطلاع‌رسانی دقیق در مورد فساد اثبات شده در هر سطحی اقدام کنند.

*تبیین به هنگام و جامع ظرفیت‌های قانونی حقوق بشری در ایران ضروری است. ما ضمن آن که نباید اجازه بدهیم که موضوعات قضایی ما تبدیل به مسئله امنیت ملی شود باید تلاش کنیم تا سردمدار حقوق بشر اسلامی در جهان شویم.

yemen_terror_12162017.jpgیورونیوز، صبیح المصری، مالتی میلیاردر فلسطینی، امروز شنبه ۲۵ آذر (۱۶ دسامبر)، در یک سفر تجاری به ریاض، پایتخت عربستان سعودی بازداشت شد.

آقای المصری که تابعیت اردنی دارد، مدیر بانک و شرکت خدمات مالی «بانک عرب»، بزرگترین بانک اردنی و یکی از بزرگترین موسسات مالی خاورمیانه و همینطور مالک هتل‌های زنجیره‌ای و مراکز توریستی بسیاری در منطقه است. وی شهروند عربستان سعودی هم است.

به گزارش رویترز، برخی منابع آگاه گفته‌اند که پیشتر به وی اخطار داده شده بود که به علت دستگیری گسترده سیاستمداران و بازرگانان عربستان در هفته‌های گذشته، به این کشور سفر نکند.

ماه گذشته تعدادی از شاهزادگان، بازرگانان و مقامات سیاسی و نظامی عربستان سعودی به دستور کمیته مبارزه با فساد این کشور دستگیر و یا از سمت خود برکنار شدند.

این دستگیری‌ها تنها اندکی پس از تشکیل کمیته مبارزه با فساد از سوی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی انجام شد. خبرگزاری رسمی عربستان سعودی هدف از تشکیل این کمیته را «پاسداری از منابع مالی ملی، مجازات فاسدان و فرصت طلبان سودجو» خوانده بود.

هنوز جزئیاتی دربراه این بازداشت و اتهام‌های احتمالی آقای مصری منتشر نشده است.

با این حال یکی از افراد نزدیک به آقای المصری به خبرنگاران گفت: «وی برای پاسخگویی درمورد مسائل مالی و همکاران تجاریش بازداشت شده است.»

برخی رسانه های محلی گزارش دادند که او از روز پنج شنبه بازداشت شده است.

انتشار این خبر در کشور اردن بسیاری را بهت زده کرده است بود چرا که آقای مصری صاحب تشکیلات تجاری بسیاری است که هزاران نفر در آنها کار می‌کنند.

صبیح المصری، در یک خانواده معروف فلسطینی در نابلس در کرانه باختری متولد شد. وی در جریان جنگ اول خلیج فارس در سال ۱۳۶۹ (۱۹۹۱ میلادی) و با تامین مایحتاج نظامیان آمریکایی به ثروت فراوانی دست یافت.

Ahmad_Gholami.jpgشرق ـ هنوز مدت‌زمان چندانی از دوره دوم ریاست‌جمهوری حسن روحانی نگذشته که موجی از انتقادات در شبکه‌های اجتماعی به‌‌راه افتاده است. در سطح جامعه و در گفت‌وگوی میان مردم کوچه‌وبازار نیز نقل مجالس بیش از هرچیز، انتقاد از دولت روحانی و عملکرد آن است؛ دولتی که دوره نخست خود را با مسائل و مصائب سیاست خارجی منطقه‌ای و جهانی پشت‌سر گذاشت. در تمام آن چهار سال برخی صاحب‌نظران ازجمله اصلاح‌طلبان، دولت را خطاب قرار می‌دادند که برای همیشه نمی‌توان خلأ سیاست داخلی را با سیاست خارجی پُر کرد. با فروکش‌کردن مسائل منطقه، جنگ با داعش، بحران عراق و کردستان یکباره چنان فضای خالی‌ای در سیاست داخلی ایجاد شده است که مخالفان دولت می‌توانند از آن استفاده کنند.

رادیو زمانه، یک فرمانده ارشد ایرانی جهادی‌های تندرو در سوریه اخیراً در حومه شهر حماء کشته شده است.

به گزارش رسانه‌های نزدیک به نیروهای بشار اسد، رئیس دولت دمشق، گروه «هیأت تحریر شام»، یک گروه از شورشیان اسلام‌گرای تندرو در رسانه رسمی خود اعلام کرده است که ابوبکر توحیدی، رهبر «جنبش مجاهدین سنی ایران» و یکی از فرماندهان این گروه در سوریه در درگیری با ارتش در حومه حماء کشته شده است.

jihadi-irani12111.jpgاو همراه با دو معاون خود، ابو سفیا از بلاروس و ابو محمد امامی از ایران کشته شد.

این خبر هنوز از سوی مراجع رسمی تأیید نشده است.

«هیأت تحریر شام» پیش‌تر با نام «جبهه النصره»، زیرشاخه القاعده در سوریه شناخته می‌شد.

پیش از این اخباری از پیوستن شهروندان ایران به گروه «دولت اسلامی» (داعش) در سوریه منتشر شده بود. در تنها حمله این گروه در ایران که توسط اعضای ایرانی آن صورت گرفت، چهارشنبه ۱۷ خرداد ساختمان اداری مجلس و مقبره روح‌الله خمینی هدف دو تیم مسلح واقع شدند.

پس از آن گفته شد که برخی از عوامل این حمله در مناطق مرزی کرمانشاه حضور داشته‌اند.

Ali_Kashgar.jpgدر سیاستنامه شماره ۷ نوشته‌ای با عنوان «نومشروطه‌خواهی....» به قلم محمد قوچانی در ۱۶ صفحه درج شده است. در این نوشته قوچانی ــ این «تئوریسین» و «سیاستنامه‌نویس» ــ سعی کرده نشان دهد که انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ تداوم‌بخش جنبش مشروطه و در ادامه همان انقلاب صورت گرفته است. او برای نشان دادن اینکه؛ انقلاب اسلامی برخلاف نظر بسیاری از صاحب‌نظران ایرانی، اعراض از مشروطیت نبوده و نیست، چشم را بر تفاوت‌های بنیانی مشروطه و انقلاب اسلامی؛ انقلابی که برای محو مشروطیت از صفحه تاریخ ایران شکل گرفت، بسته و کدها و نقل و قول‌های سر و ته بریده و دستکاری شده از گفته‌ها و نوشته‌های فلاسفه سیاسی از ارسطو تا ماکیاولی، از ماکیاولی تا مونتسکیو را در نوشته خود می‌آورد بدون آنکه معنای مشخصی از مشروطه و حکومت قانون که او مشروطه را با آن تعریف می‌کند ارائه نماید. فکر مشروطه‌خواهی در ایران را از گروه تروریستی فرقان آغاز و به چپ‌گرایان رسیده و از آنجا به اصولگرایان و اصلاح‌طلبان حکومتی و غیرحکومتی که در ضدیت‌شان با مشروطه‌خواهی تردیدی نیست و دنباله‌رو حوزه و فقها و رهبر کبیرشان ـ «امام خمینی» ـ بوده و هستند، می‌رسد و چند صفحه را سیاه می‌کند باز هم بدون آنکه تعریف مشخص و روشنی از مشروطه و حکومت اسلامی به خواننده ارائه نماید.

قوچانی اگر در ادعای خود ــ مبنی بر اینکه انقلاب اسلامی اعراض از مشروطه نبود ــ جدی بود باید با رجوع به تلاش‌های نظری دهه‌های گذشته صاحب نظران تاریخ مشروطه در ایران که هرگز پیوند خود را با سرچشمه‌های نظری غرب کتمان نکردند و هیچ لحظه‌ای از عمر خود و سرمایه‌های کشور را در دشمنی و کینه‌توزی به مدرنیته و فرهنگ غرب به هدر ندادند، رابطۀ انقلاب مشروطه و مشروطه‌خواهی در ایران را با نظریه‌های حکومت قانون و حکومت‌های مشروطه در جهان بر پایه اندیشۀ اندیشمندان غربی، روشن و مستدل می‌کرد. اگر قوچانی می‌خواست خوانندگان سیاستنامه را در ادعای خود مبنی بر اینکه انقلاب اسلامی «تداوم» مشروطیت است همراه کند، بجای ارجاع خوانندگان به گروه تروریستی فرقان، حجاریان مشروط‌خواه و نه مشروطه‌خواه و اصلاح‌طلبان حکومتی و غیرحکومتی، می‌بایستی به یاری نمایندگان اندیشۀ غرب و فلسفۀ سیاسی غرب پشتوانه‌ای برای این ادعای خود می‌یافت و نشان می‌داد که مبانی انقلاب اسلامی مبتنی بر ولایت فقیهِ موردِ حمایتش، با تعاریف روشن نظریه‌های حکومت قانون، مفاهیم تاریخی و تاریخ مفاهیم و نهادها و الزامات مبنایی حکومت‌های مشروطه در جهان تطابق داشته و از همین‌رو تداوم‌بخش حکومت‌های مشروطه در جهان است، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.

Faezeh_Hashemi.jpgشرق ـ بهناز شیربانی: «فائزه هاشمی بودن خوبه... وقتی فکر می‌کنم اگر نبودم بهتر بود یا نه، درمجموع حس خوبی دارم»؛ اینها بخشی از صحبت‌های فائزه هاشمی در پلان‌های ابتدایی فیلم مستند «مثل یک زن» است؛ مستندی که با تصاویری از فائزه هاشمی درحالی‌که در یک شب بارانی پشت فرمان اتومبیلش نشسته و تصویر او را از آینه جلوی ماشین می‌بینیم آغاز می‌شود؛ مستندی که مدتی است حواشی بسیاری به راه انداخته و سهم بیشتر این حواشی مربوط به حذف این فیلم از جشنواره سینما - حقیقت است؛ مستندی که گفته می‌شود بنا بر خواسته رئیس سازمان سینمایی از این جشنواره حذف شد و به گفته مژگان ایلانلو، کارگردان این مستند، ماجرای حذف این فیلم به رویکرد رئیس سازمان سینمایی درباره نمایش‌ندادن فیلم‌هایی که به زندگی چهره‌های سیاسی زنده می‌پردازد، برمی‌گردد.

dast_dar_Jib.jpgکیهان لندن ـ روشنک آسترکی ـ لایحه بودجه سال ۹۷ هفته گذشته توسط حسن روحانی به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد. بر اساس قوانین جمهوری اسلامی قوه مجریه موظف است در لایحه بودجه کل کشور علاوه بر تأمین منابع مالی که از محل‌های مختلف به‌ دست ‌می‌آورد، حقوق و دستمزد کارکنان، کمک‌های بلا‌عوض، امور رفاه اجتماعی و هزینه‌های مربوط به امور عمرانی، تولیدی، درمانی، سلامت، آموزشی، امنیتی را بر اساس مصوبه و تکالیف مجلس مشخص کند.

اکنون کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی تا حداکثر ۱۵ روز پس از دریافت لایحه بودجه موظف هستند گزارش و نظر درباره بخش‌های مربوط به حوزه تخصصی خود را به کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی ارائه کنند.

سپس کمیسیون تلفیق که شامل ۹ نفر از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه و ۳ نفر از اعضای هر یک از کمیسیون‌های تخصصی دیگر است ۱۵ تا نهایتا ۳۰ روز فرصت دارد با توجه به این گزارش‌ها، نظر نهایی خود را تنظیم و به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند.

missile_12162017.jpgرادیوزمانه، وزیر خارجه فرانسه برای مذاکره درباره برنامه موشکی بالستیک ایران و برجام دوشنبه آتی به واشنگتن و اوایل ماه بعد میلادی به تهران سفر خواهد کرد. در همین راستا، فرانسه نسبت به شواهد ارائه‌شده درباره ایرانی‌بودن موشک شلیک‌شده از سوی گروه «انصارالله» یمن، گروه شیعیان حوثی به سوی عربستان «برخوردی توأم با احتیاط» خواهد داشت.

نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل متحد پنج‌شنبه در یک سخنرانی به نمایش قطعات بازمانده از موشک فرودآمده حوثی‌ها در ریاض، پایتخت عربستان دست زد و آن را «گواه انکارناپذیر» ارسال تسلیحات موشکی از ایران به یمن و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل خواند.

الکساندر جورجینی، یکی از سخنگوهای وزارت خارجه فرانسه جمعه ۱۵ دسامبر / ۲۴ آذر در پاسخ به خبرگزاری «رویترز» درباره اینکه آیا شواهد ارائه‌شده «انکارناپذیر» هستند یا خیر، گفت که «هنوز دبیرخانه سازمان ملل دست به نتیجه‌گیری نهایی نزده و فرانسه اطلاعاتی را که در اختیار دارد، بررسی می‌کند.»

او با این وجود تأکید کرد که فرانسه همچنان نسبت به برنامه موشکی بالستیک ایران نگران است و از این کشور قویاً می‌خواهد تا به قطعنامه ۲۲۳۱ پایبند بماند.

ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه دوشنبه به واشنگتن خواهد رفت تا با مقام‌های آمریکایی درباره ایران مذاکره کند. او در آغاز ژانویه نیز به ایران خواهد آمد.

روابط فرانسه و ایران به دلیل انتقادهای امانوئل مکرون، رئیس‌جمهوری این کشور از برنامه موشکی تهران دچار مناقشه شده است. درحالی‌که پاریس از احتمال افزودن بندهای موشکی به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) خبر داده، تهران هرگونه مذاکره بر سر توانایی‌های دفاعی و موشکی خود را رد کرده است.

سفر هیأت فرانسوی به ایران جمعه با انتقاد تند احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد روبرو شد. او مکرون را «روباه جیره‌خوار آمریکایی» خواند و از «سرسخت‌ترین دشمنان نظام» که «برای حمایت از جریان مذاکره موشکی می‌آید تا ما دیگر موشک نسازیم.»

Mohammad_Hashemi.jpgشهروند ـ صبح روز شنبه؛ مسیر غرب به شرق، انتهای بزرگراه آیت الله هاشمی رفسنجانی، موسسه تحقیقات سرطان. «محمد هاشمی» در یکی از اتاق های ساختمان، پشت میزش نشسته است. برادری که کوچکتر از "اکبر" بود اما زندگی اش به اندازه آیت الله پرفراز و نشیب. هرچند که در سال های حضور برادر، کمتر به طور مستقیم وارد عرصه سیاست شد.


محمد هاشمی ترجیح می داد آرام‌تر و بی‌‌سر و صدا تر پشت برادر بایستد. مردی که در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تحصیل کرد و بعد از پیروزی انقلاب، زمانی که به ایران بازگشت، با حکم امام رئیس سازمان صدا و سیما شد. دوران ریاستی که نیمی از آن در جنگ گذشت و نیمی دیگر در هیاهوی جریان ها و احزاب سیاسی.

دورانی که هاشمی ها نقش پررنگی در آن داشتند. هرچند که بعدها عده ای طومارهایی فراوان علیه آنها نوشتند. دورانی که از آن خاطراتی قابل تأمل بر جای مانده؛ از بازگرداندن نیروی پاکسازی شده به سازمان، اعتراض ها به پخش تصاویر زنان بدحجاب در تلویزیون، مخالفت‌ها و اعتراض های داخل سازمان و... تمام اینها از محمد هاشمی شخصیتی ساخته که بی شک یکی از مهمترین چهره های تاریخ شفاهی ایران بعد از انقلاب است. آیا تأثیر و تأثر هاشمی و هاشمی ها بعد از گذر از این سال ها و به خصوص پس از مرگ آیت الله، کمرنگ شده است؟ در این گفت و گو به دنبال این پرسش بودیم. همچنین سری زدیم به خاطرات خانوادگی، اجتماعی و سیاسی محمد هاشمی؛ قبل و بعد از مرگ « اکبر هاشمی رفسنجانی».

آیت‌الله اکبر‌ هاشمی‌رفسنجانی را با چه اسمی صدا می‌زدید؟

بیشتر آیت‌الله، گاهی اوقات شیخ اکبر و گاهی اخوی.


مرگ برادر، اخوی، شیخ اکبر یا آیت‌الله چقدر سخت است؟


Saudi_zan.jpgالعربیه ـ اداره راهنمایی و رانندگی پادشاهی عربی سعودی، روز جمعه ۱۵ دسامبر ۲۰۱۷ اعلام کرد زنان سعودی از این پس علاوه بر خودرو می‌توانند گواهینامه موتورسیکلت نیز گرفته و به مانند مردان موتورسیکلت برانند.

اداره راهنمایی و رانندگی سعودی اعلام کرد که زنان در صورت کسب شرایط لازم، براساس دستورالعمل‌ها به مانند مردان اجازه رانندگی با موتورسیکلت و کامیون دریافت خواهند کرد.

Mohsen_Mirdamadi.jpgاعتماد ـ مرجان زهرانی - «اصلاحات خاموش و سركوب‌شدنی نیست»؛ تنها بخش كوتاهی از نطق محسن میردامادی در مجلس ششم بود، با این حال همچنان و هنوز هم معتقد است «راهی به جز اصلاحات وجود ندارد»، هرچند با همین فعالیت‌های «شبه حزبی». قریب به ٢٠ سال از زمانی كه اصلاح‌طلبان بر مسند قدرت تكیه زدند، می‌گذرد. میردامادی معتقد است كه اصلاح‌طلبان در این دو دهه واقع‌بین‌تر شده‌اند، واقع‌بینی‌ای كه شاید در نخستین انتخابات پس از ١٣٨٨ اصلاح‌طلبان را برآن داشت تا صرفا برای «بازسازی نهاد انتخابات» و با توجه به «مقتضیات زمان» تن به ائتلاف با روحانی بدهند. ائتلافی كه از منظر او شاید منجر به تشكیل «دولت مطلوب» آنها نشد اما «دولت مقبول» را بر سر كار آورد. محسن میردامادی می‌گوید كه پس از ٤ سال و ٤ ماه موضع او و هم‌جناحی‌هایش «اتحاد و انتقاد» است و البته باور دارد، نباید نقد روحانی «اپیدمیك و علامت روشنفكری تلقی شود.» او البته در بخشی از این گفت‌وگو تاكید دارد كه احزاب باید به تقویت «بعد جمهوریت» بپردازند چرا كه «بعد اسلامیت» نظام حامیان مقتدری دارد و توجه به بعد جمهوریت باعث ایجاد موازنه در این دو ركن مهم نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.

* جریان اصلاح‌طلبی كه از دوم خرداد ٧٦ آغاز شد حالا یك جریان ٢٠ ساله است. بعد از گذشت دو دهه تحلیل شما از جریان اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان چیست؟

- سال ٧٦ عنوان اصلاح‌طلبی در فضای سیاسی جامعه با انتخاب آقای خاتمی مطرح شد. امروز ٢٠ سال از آن زمان می‌گذرد. آنچه از مقایسه سال ٧٦ با سال ٩٦ شاهد هستیم به نظرم در دو مورد قابل تامل است. یكی اینكه اصلاح‌طلبان نسبت به سال ٧٦ مجرب‌تر و واقع‌بین‌تر شده‌اند. در سال‌های ٧٦ و پس از آنكه اصلاح‌طلبان قوای مجریه و مقننه را در اختیار داشتند در مواردی چندان به واقعیت‌های سخت جامعه و پیچیدگی‌های قدرت توجه نداشتند و تا همواری‌های مسیر اصلاحات را پیش‌بینی نمی‌كردند. فكر می‌كردند همین كه در انتخابات ریاست‌جمهوری آقای خاتمی رای آورده و در انتخابات مجلس هم اكثریت قوی از آن اصلاح‌طلبان شده است، در فرآیند دموكراسی گام‌های بلند بدون برگشت برداشته‌اند. در صورتی كه در جامعه مقاومت‌های جدی در مقابله با این روند وجود داشت و نسبت به این مساله كم توجه بودند. بعضی به خصوص نسل جوان اصلاح‌طلب نسبت به مسائل نگاه ایده‌آلیستی و آرمان‌گرایانه داشت و انتظارات بیش از حد و سریع‌الحصولی از روند اصلاحات داشتند. همه این گزاره‌ها بعدها به نقاط ضعف اصلاحات تبدیل شد. در نگاهی كلی امروز اصلاح‌طلبان با تجارب آن دوران و پس از آن واقع‌بین‌تر شده‌اند و در عمل كاملا به این نتیجه رسیده‌اند كه مسیر اصلاحات، هموار و بدون دست‌انداز و مانع نیست. در مقابل اصلاح‌طلبی دست‌اندازها و موانع جدی و مقاومت‌های اساسی وجود دارد. اینها واقعیت جامعه ما است و نمی‌توان به آن بی‌توجه بود.

* اشاره كردید كه اصلاح‌طلبان واقع‌بین‌تر شده‌اند؛ به نظر شما كنش‌های كنونی اصلاح‌طلبان صرفا ناشی از واقع‌بینی است یا اصلاح‌طلبان، محافظه‌كار شده‌اند؟

putin_12142017.jpgنویسنده: لئونید برژینسکی

منبع: بلومبرگ/ مترجم: روزبه آرش - دیپلماسی ایرانی

همانطور که روسیه می خواهد جهان را متوجه قدرت نظامی در حال رشد خود کند، باید هزینه های جانی و مالی ناشی از این نمایش را نیز در نظر داشته باشد. اما اخیرا آماری منتشر شده که به شکلی شگفت آور نشان می دهد که تلفات این کشور با وجود درگیری در کریمه، شرق اوکراین و سوریه پایین بوده است. آخرین شواهد نشان می دهد که استراتژی نظامی پوتین بسیار محاسبه شده تر از پیشینیان اش بود که می خواستند که به هر قیمتی شده به پیروزی دست یابند. آمار تلفات بوریس یلتسین در چچن باعث شد که او حمایت عمومی را از دست بدهد و شکست در ماجراجویی این کشور در افغانستان به پایان امپراتوری این کشور کمک کرد. موقعیت پوتین بسیار ایمن است به طوری که رویکرد او را در جنگ با وجود تمام مشکلات هموار می کند

costofwarRUSSIA.jpg

این هفته، روزنامه ودوموستی ارقام تلفات دولت روسیه را وبسایت خود منتشر کرد. در ماه اکتبر شرکت بیمه سوگاز به متعلق به یک گروه از سرمایه گذاران نزدیک به پوتین است برنده مناقصه ای شد که قرار است در آن امنیت پرسنل نظامی روسیه تامین شود. همه سربازان فعال در پوشش این بیمه قرار می گیرند. در سال 2016 این قرارداد تعداد 1میلیون و 191هزار نفر را تحت پوشش قرار داد. براساس آمار بین سال های 2012 تا 2016، 3198 نفر کشته شدند.

amnesty_jalali.jpgسازمان عفو بین الملل بلژیک عصر پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ (۱۴ دسامبر۲۰۱۷) در برایر سفارت جمهوری اسلامی ایران در بروکسل تظاهرات اعتراضی را علیه حکم اعدام احمدرضا جلالی استاد دانشگاه آزاد بروکسل برگزار کرد. در این تظاهرات با وجود باران تندی که می‌بارید در حدود ۳۰۰ نفر از اساتید دانشگاه‌های بلژیک، شخصیت‌های مدنی، حقوق بشری و نمایندگان احزاب سیاسی، نمایندگان پارلمان‌های منطقه‌ای فدرال و سنا، دانشجویان، بخشی از ایرانیان مقیم بلژیک و... شرکت کرده بودند. سازمان عفو بین الملل در کشورهای بلژیک، سوئد، ایتالیا و هلند بطور مشترک ظرف چند هفته گذشته یک متن اعتراضی نسبت به حکم اعدام احمد رضا جلالی تهیه کرده بودند و در آن خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط وی شده بودند. این متن را نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر در این چهار کشور امضا کردند. متن اعتراضی به همراه امضاها به همراه نامه اعتراضی دیگری با امضای مسئولین سازمان عفو بین الملل بلژیک، سوئد و ایتالیا در صندوق پستی سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل گذاشته شد. نمایندگان پارلمان‌های فلامان و بروکسل، فدرال و سنای بلژیک در تظاهرات جلوی سفارت شرکت کردند و در ضمن این ارگان‌های منطقه‌ای و فدرال بلژیک قطعنامه هایی را در پشتیبانی از آزادی آقای احمد رضا جلالی و علیه حکم اعدام وی تهیه و تصویب کردند و در صندوق پستی سفارت جمهوری اسلامی قرار دادند. در ضمن قرار شده است متن تصویب شده در اختیار وزیر امور خارجه بلژیک آقای "دیدیه ریندس" قرار گیرد که آنرا در اختیار مقامات ایرانی قرار دهد.



Reza_Shahabi.jpgرادیو فردا ـ در پی وخامت وضع جسمانی رضا شهابی، عضو زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد تهران، سازمان دیدبان حقوق بشر در بیانیه‌ای که روز شنبه، ۲۵ آذرماه، منتشر شد آزادی فوری او را خواستار شد.

مدیر بخش خاورمیانه این سازمان مدافع حقوق بشر در این بیانیه آزادی «فوری و بی قید و شرط» آقای شهابی را خواسته است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه روز پنج‌شنبه هفته گذشته در کانال تلگرامی خود اعلام کرد که رضا شهابی، عضو زندانی هیئت مدیره این تشکل، در زندان «سکته خفیف» کرده، ولی «به بیمارستان اعزام نشده ‌است».

Larijaniکلمه - نرگس مستوفی:

صادق آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه چند روز گذشته با تعدادی از دانشجویان ملاقات داشته است. این ملاقات نه در دانشگاه که در دفتر رییس قوه قضاییه صورت گرفته است و مشخص نیست که این دانشجویان متعلق به کدام جریان و گروه دانشجویی هستند.

رییس قوه قضاییه در این دیدار به اصطلاح منتقدانه مورد تقدیر و تشکر نیز قرار گرفت. او مدعی شد: در فتنه ۸۸ قوه قضاییه تمام قد ایستادگی کرد اما فتنه، قدیم و جدید ندارد. کار افرادی هم که در حال حاضر انواع اتهامات را علیه دستگاه قضایی مطرح می‌کنند و سیاه‌نمایی می‌کنند نوعی فتنه است زیرا هر کس اصل نظام را تخریب کند و دست به سیاه‌نمایی بزند در واقع در حال فتنه‌گری است. سران فتنه می‌گفتند ما انتخابات و شورای نگهبان را قبول نداریم، اینها هم می‌گویند ما قوه قضاییه را قبول نداریم. آنها دعوت به اغتشاش می‌کردند، اینها هم با بست‌نشینی بدنبال جریان‌سازی و اغتشاش‌اند.

فارغ از تمام بحث‌های صورت گرفته در آن جلسه و چگونگی برگزاری آن چندکلامی خطاب به آقای آملی لاریجانی:

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید جنبش سبز مردمی بود که فقط رای خود را می‌خواست و هیچ ربطی به آن چیزی که این روزها به آن بست نشینی می‌گویند نداشته و ندارد و اتفاقا در مقابل همین بست نشینان بود.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید یک روز از سوی بست نشینان یک مشت خس و خاشاک خوانده شد، آن روز شما هم برای این فرد دست می زدید و راضی بودید از هرچه کرده و گفته است.

آن چیز که شما فتنه می‌خوانید سکوت مردمی بود از امام حسین تا آزادی.

آن چیز که شما فتنه می‌خوانید کشته شدن مردمی در سکوت بود.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید نه قبول نداشتن شورای نگهبان که خواستار عدم دخالت در انتخابات به نفع یک کاندیدای خاص بود، همان که امروز فتنه جدیدتان را رقم زده است.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید مرگ خاموش در کهریزک بود.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید سهراب و ندا نام دارد.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید ماشین نیروی انتظامی بود که از روی مردم رد شد.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید ژاله صانع و محمد مختاری بود.

آن چیزی که شما فتنه می‌خوانید مردمی هستند که در مقابل دروغ ایستادند.

و آن فتنه‌ای که امروز از آن دم می‌زنید غایبش مردم هستند.

اما آقای لاریجانی فتنه اصلی شمایید، که تا روزی که آقا خوشش می‌آمد در مقام قاضی القضات کشور چشم بر روی فساد و دزدی و اختلاس و دروغ بستید و حال که دعوا به شما و خانواده کشیده شده است فریاد آی دروغگو سر داده‌اید.

israel_12142017.jpgرادیو زمانه، ندا امین وبلاگ‌نویس که از اسرائیل پناهندگی گرفته، به دلیل «تماس غیرقانونی و مشکوک با ایران»، از سوی سرویس امنیتی سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل، شین بت (شاباک) مورد بازجویی قرار گرفته است.

در بیانیه شاباک آمده است که ندا امین پس از رفتن به اسرائیل، با «نمایندگان ایران» تماس گرفته و به همین دلیل از سوی سرویس امنیتی این کشور بازجویی شده است.

در بیانیه شاباک از کلمه‌ای عبری درباره افرادی که امین با آنها تماس گرفته استفاده شده که می‌تواند به عنوان «مامور» یا «مقامات رسمی» ترجمه شود.

یکی از مقامات رسمی اسرائیل به خبرگزاری رویترز گفته است کسانی که با ندا امین تماس داشته‌اند، فامیل او نبوده‌اند و تماس از داخل ایران بوده است.

ندا امین بازداشت نشده اما پرونده‌ای علیه او گشوده شده است.

Mmotahariمحمد مطهری، فرزند شهید مطهری، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «تهران «گشت ویژه برای مقابله با اراذل» نمی‌خواهد، قاطعیت قضایی می‌خواهد!» نوشت:

در میان دوستان تهرانی، کمتر کسی را می‌شناسم که دست کم یکی از اعضای فامیل، دوستان و یا همکارانش مورد زورگیری، کیف‌قاپی و یا موبایل‌قاپی قرار نگرفته باشد. در طول چند سال اخیر، نیروی انتظامی لااقل سی مانور برگزار کرده و هزاران نفر زورگیر، سارق، مزاحم نوامیس و متجاوز را دستگیر کرده است. اما دریغ از یک بار اطلاع‌رسانی قضایی از سرنوشت دستگیرشدگان در یک مانور، که به تصریح پلیس در میان آنان شروران خطرناک و بسیار خطرناک وجود داشته‌اند.


این دستگیریها وقتی «مجازات همراه با اطلاع رسانی وسیع قضایی» به دنبال نداشته باشد، ترسی در دل مجرمان فعلی و بعدی ایجاد نمی‌کند. پس همان بهتر که انجام نشود و یا لااقل به جای «عملیات دستگیری شروران» نامی مانند «آشنایی با تتوهای جدید» و یا «گپی با اراذل و اوباش» برای آن انتخاب شود. چه تعقیب و گریزهای خطرناک و چه جانفشانی‌هایی که نیروی انتظامی برای دستگیری آنان نمی‌کند و شهید هم می‌دهد ولی متأسفانه گاهی شرور زودتر از مأمور به منزل می‌رسد! در این شرایط، به راه انداختن گشت جدید برای مبارزه با سارقان و اراذل، چه مشکلی را حل می‌کند؟


آیا این قمه‌های دهشتناک کشف‌شده، برای قاچ‌کردن میوه و باز کردن کنسرو استفاده می شده، یا ترساندن و اخافۀ مردم؟ مگر در قانون مجازات اسلامی برای «اخافۀ مردم با سلاح سرد» مجازات اعدام پیش‌بینی نشده است؟ اعدام به کنار؛ کاش لااقل مجازات مختصری در مورد آنان اعلام می‌شد که بفهمند این شهر بی‌صاحب نیست!


قرائن متعددی برای بی‌صاحب دانستن کشور و هیبت نداشتن قوه قضائیه نزد مجرمان خشن - و شاید نزد تمام‌ مجرمان غیرسیاسی - وجود دارد که پیش پا افتاده‌ترین آنها در مصاحبه‌های سارقان و شروران پس از دستگیری، هویداست.

jahangiri_12142017.jpgرویداد۲۴- اسماعیل گرامی مقدم، سخنگو حزب اعتماد ملی گفت: جهانگیری در دولت دوازدهم تنها کسی است که در حال حاضر در راستای عمل به مطالبات مردم که از آقای روحانی داشتند، قدم برمی‌دارد و به همین دلیل به‌هیچ‌وجه خروج او از دولت به صلاح نیست.
صادق زیباکلام در گفت‌وگویی مطرح کرده بود که «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند. جهانگیری آمادگی کار اجرائی را دارد. البته ما باید کنار روحانی بمانیم و با او بسوزیم و بسازیم.»
این برای اولین بار نیست که بحث درباره استعفا اسحاق جهانگیری که در تبلیغات انتخاباتی اردیبهشت‌ماه بسیار خوش درخشید مطرح می‌شود یک‌بار در زمان تکمیل کابینه دوازدهم این مسئله به میان کشیده شد و آن را به‌احتمال شهردار شدن وی برای شهر تهران ربط دادند و بار دیگر دو ماه پیش بود که مجدد خبری در این رابطه به بهانه گلایه او به موازی کاری‌ها در دولت رسانه‌ای شد ولی در هر دو موردتکذیب شد و اسحاق جهانگیری به کار خود تحت عنوان معاون اول روحانی ادامه داد.
اما این بارخبراستعفا او از سوی رقبا روحانی در دوران انتخابات به میان نیامد، بلکه برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب به دلیل پاسخگو نبودن حسن روحانی در برابر مطالبات مردمی این مسئله را به میان کشیدند، البته تمام فعالان این طیف سیاسی چنین نمی‌اندیشند.
اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی و از اعضای شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در گفت‌وگو با رویداد۲۴ در رابطه با مفید یا مضر بودن استعفای اسحاق جهانگیری از دولت دوازدهم برای کاندیداتوری سال 1400 گفت: پیش از بررسی مفید یا مضر بودن مسئله فوق بر این تصور نیستم که چنین بحثی وجود داشته باشد چراکه تا سال 1400 زمان‌داریم و آقای جهانگیری هم ازجمله مدیران کارآمد جمهوری اسلامی محسوب می‌شود و نبود او در دولت قطعاً با خساراتی برای این دوره از ریاست جمهوری همراه خواهد بود.

baghaei.jpgرادیو زمانه: طرفداران محمود احمدی‌‌نژاد در کانال تلگرام «دولت بهرام» فیلمی از حمید بقایی را در محضر محمود احمدی‌نژاد منتشر کرده‌اند. در این فیلم معاون رئیس سابق جمهوری اسلامی رئیس قوه قضائیه را تلویحاً به وابستگی به بریتانیا متهم می‌کند.

طرفداران محمود احمدی‌نژاد اعلام کرده‌اند که پنجشنبه ۲۳ آذر محمود احمدی‌نژاد با گروهی از دانشجویان دیدار و گفت‌وگو کرده است. فیلمی که از این دیدار منتشر شده، مجلس کم‌رونقی را که به یک محفل خانگی شباهت دارد، نشان می‌دهد: عده‌ای از یاران گرمابه و گلستان دور هم جمع شده‌اند. حمید بقایی در این جمع خطاب به صادق لاریجانی می‌گوید:

«شما بست نشینی را مسخره می‌کنی. علمای اسلام بست می نشستند.شما به لباس خودت هم احترام نمی گذاری.شما بی‌جا می‌کنی، به علما توهین می‌کنی. فقط انگلیسی‌ها مخالف بست نشینی درحرم عبدالعظیم بودند و می گفتند،بیائید در سفارت ما بست بنشینید،غذا هم به شما می دهیم،مگر ما نزد انگلیسی‌ها بست نشستیم.»

محمود احمدی‌نژاد که بر خلاف دیگران پشت میز تحریر نشسته، به کنایه می‌گوید:

«اگر آن جا [سفارت بریتانیا] می‌رفتی که فتنه‌گر نمی‌شدی.»

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه یک روز پیش از آنکه طرفداران محمود احمدی‌نژاد گرد بیایند، در دیدار و گفت‌وگو با گروهی از دانشجویان اصول‌گرا، گفته بود که احمدی‌نژاد و یارانش با بست‌نشینی به دنبال جریان‌سازی و اغتشاش‌اند. او رئیس جمهور سابق را به فتنه‌گری متهم کرده بود.

حمید بقایی و حبیب الله خراسانی (ذیحساب نهاد ریاست جمهوری در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد به اتهام اختلاس محاکمه شده‌اند اما حکم آن‌ها هنوز اعلام نشده. این دو متهم همراه با علی امبر جوانفکر (مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد در دولت دهم) در اعتراض به محاکمه غیر علنی‌شان در حرم شاه‌عبدالعظیم بست نشسته بودند، اما با دخالت لباس‌شخصی‌ها این بست‌نشینی پایان گرفت.

محمود احمدی‌نژاد ۲ آذر در یک پیام ویدیویی در انتقاد از عملکرد قوه قضائیه این شایعه را به یاد صادق لاریجانی آورده بود که دخترش به جاسوسی برای بریتانیا متهم است. رئیس قوه قضائیه در دیدار با دانشجویان پاسخ داده:

«همین آقا [یعنی احمدی‌نژاد] در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام به دبیر شورای عالی امنیت ملی می‌گوید از جاسوسی دختر فلانی چه خبر؟ ایشان پاسخ می‌دهد که این ماجرا از اساس دروغ است. به او می‌گوید شما مطلع نیستید، ما اطلاع دقیق داریم که وی بازداشت است و آدرس دقیق محل بازداشت وی را هم می‌دانیم. آخر می‌شود انسان این مقدار دروغ بگوید؟»

Alamolhodaaامام جمعه مشهد از سفر هفته گذشته بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلیس و هم‌چنین برنامه‌ریزی برای سفر امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه به ایران انتقاد کرد.

به گزارش «انتخاب»، حجت الاسلام سیداحمد علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه‌های عبادی سیاسی نماز جمعه مشهد که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار کرد: در هفته‌ی گذشته ما شاهد یک نقطه منفی در کشور و منافی با اصل ارزشی مقاومت در انقلاب اسلامی بودیم و آن وزیر خارجه انگلیس در ایران و ملاقات او با مسئولین نظام بود.

وی با اشاره به این‌که «مسئله مقاومت در برابر دشمن به عنوان یک اصل قطعی ارزشی انقلاب و اسلام مطرح است»، ادامه داد: منافی ناقض و صددرصد این اصل، سازش در برابر دشمن است و سازش با دشمن با اصل مقاومت ما سازگار نیست. نکته‌ای که در این مسئله پیش آمد، حضور انسانی بود که یک نماد و تابلو در کشور ما ایجاد کرد که موجب یأس و ناامیدی در همه چهره‌ها و همه عناصر انقلابی در جوامع بیدار شده اسلامی شد.

علم‌الهدی با بیان اینکه «مقاومت برای ما اصل است»، تصریح کرد: هنگامی که مقاومت در برابر دشمن، این‌چنین اصل قرآنی، ارزشی، دینی و انقلابی است باید بدانیم هر سازشی با دشمن در این مملکت و نظام ما، مقابله با قرآن، دین و انقلاب است.

وی با اشاره به سفر وزیر خارجه انگلیس به ایران، عنوان کرد: او به عنوان حمایت از دو جاسوس آمده و می‌گوید من به ایران آمدم تا نظر خود در حقوق بشر را به ایرانی‌ها نشان دهم؛ با این وقاحت می‌آید و بعد هم آقایان با او جلسه گذاشته، نشست و برخاست می‌کنند، حرف می‌زنند و مذاکره می‌کنند.

iran_12142017.jpgدویچه وله - تنش بین ایران و آمریکا شدت گرفته است. تنشی که به خطر یک رویارویی نظامی بین ایران و آمریکا یا با یکی از متحدانش در منطقه دامن می‌زند. پیامدهای چنین رویارویی که می‌تواند تصادفی و نسنجیده باشد، فاجعه‌بار خواهد بود.

سایت تحلیلی موسسه "اینترنشنال کرایسیس گروپ" روز ۱۴ دسامبر (۲۳ آذر) یک نقشه اینتراکتیو پیرامون خطرات ناشی از بالاگرفتن تنش بین ایران و آمریکا منتشر کرده است. به باور تحلیلگران این موسسه، احتمال رویارویی مستقیم یا غیرمستقیم، هدفمند یا حتی تصادفی بین دو کشور ایران و آمریکا افزایش یافته است.

ارزیابی این موسسه متکی بر تحلیل‌های منتشرشده درباره گره‌گاه‌های موجود در مناسبات تنش‌زده این دو کشور است و به باور نویسندگان این گزارش، رویدادهای احتمالی و رویکرد دو کشور در برابر چالش‌ها به سرنوشت توافق هسته‌ای کشورهای ۵ به اضافه یک با ایران (برجام) وابسته است.

توافق هسته‌ای

با پایان مهلت بررسی کنگره آمریکا، تصمیم‌گیری درباره توافق هسته‌ای با ایران مجددا برعهده دونالد ترامپ خواهد بود. او تا روز ۱۵ ژانویه فرصت دارد، نظر خود را درباره برجام و موضوع تعلیق یا تمدید تحریم‌ها به اطلاع کنگره برساند.

کناره‌گیری ایالات متحده آمریکا از توافق هسته‌ای بر عملکرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه موثر واقع خواهد شد. حتی احتمال اینکه جمهوری اسلامی از طریق متحدان خود در عراق و سوریه به نیروهای آمریکایی مستقر در این کشورها ضربه بزند، منتفی نیست. در چنین حالتی، آمریکا قطعا واکنش نشان خواهد داد.

تغییر در معادلات سیاسی خاورمیانه

تحلیلگران موسسه یادشده با ارائه این نقشه اینتراکتیو معتقدند که با تضعیف جدی دشمن مشترک دو کشور در منطقه، یعنی "دولت اسلامی" (داعش) معادلات سیاسی حاکم بر خاورمیانه تغییر کرده است.

تنش بین ایران و آمریکا از یکسو و تنش بین ایران و عربستان از سوی دیگر به وضعیت بحرانی رسیده است. سطح اصطکاک بین ایران و آمریکا در عراق و سوریه افزایش یافته است. متحدان آمریکا در منطقه، عربستان سعودی، کشورهای حوزه خلیج فارس و اسرائیل خواستار محدود کردن نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه هستند.

کیهان لندن

یک چهره اصلاح‌طلب: تخلفات و بده بستان‎های مالی بعضی از چهره‎های اصلاح‎طلب نه تنها در کارگزاران بلکه در کل این جریان باعث شده هر بار که بخواهند پا را از گلیم خود درازتر کنند، سپاه گوش آنها را بپیچاند.
- حتی اگر خاتمی هم بخواهد، گروه عمده‎ای از اصلاح‏‌طلبان ظرفیت حرکت ندارند و یا دست و پای آنها به دلایل مختلف بسته است و یا منفعت‏‌شان در ادامه همین وضعیت است.

در چند روز گذشته سخنرانی تعداد زیادی از چهره‎های شاخص جریان اصلاح‏‌طلب ایران لغو شده است.

محمد کیانوش‌راد نماینده پیشین مجلس و عضو حزب اتحاد، جواد امام مدیرعامل بنیاد باران (تحت سرپرستی محمد خاتمی)، ساجده عرب‌سرخی فعال سیاسی، عبدالله مومنی سخنگوی پیشین «ادوار تحکیم وحدت» و تعداد دیگری از اصلاح‌‏طلبان از افرادی هستند که به آنها اجازه داده نشد به عنوان سخنران در نشست‎ها حاضر شوند.

یکی از چهره‎های شاخص در میان اصلاح‎‏طلبان که سخنرانی او در هفته‎های گذشته هم در دانشگاه علوم پزشکی زنجان و هم شهر قم لغو شد غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است.

وبسایت «سحام نیوز» نزدیک به مهدی کروبی، گزارش داده لغو سخنرانی‎های کرباسچی به دستور سازمان اطلاعات سپاه صورت گرفته است.

g4g4g4g556.jpgسمت راست قاسم سلیمانی روی جلد نشریه سازندگی ارگان حزب «کارگزاران سازندگی» و سمت چپ یکی از جلسات نیمه‌خصوصی کار‌ی- رسانه‎ای با حضور فائزه رفسنجانی

این گزارش کرباسچی را «فعال و زندانی دوران انقلاب» دانسته و گفته سخنرانی او توسط «نهاد تمامیت‌خواه سپاه» در حالی لغو شده که سن بازجوی او حتی به دوران انقلاب نیز نمی‎رسد.

همزمان با انتشار خبر لغو سخنرانی کرباسچی، نشریه «سازندگی» در صفحه نخست تصویری از قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس را منتشر کرده و در تیتری با عنوان پیام کارگزاران از او به عنوان «سردار ایران» نام برده است.

سازندگی ارگان رسمی «کارگزاران سازندگی» یکی از نشریاتی است که محمد قوچانی مدیر هلدینگ رسانه‌‏ای «هم‌میهن» در کنار مجله «مهرنامه» آن را منتشر می‎کند و سرمایه‎گذار اصلی آن کرباسچی و حزب کارگزاران است.

هم قوچانی و هم کرباسچی و تعداد دیگری از اعضای حزب کارگزاران سازندگی در سال‎های گذشته با اتهامات امنیتی و به گفته حکومت، «فتنه‎گری»، روبرو هستند و سپاه آنها را به شدت زیر نظر دارد.

g4g4g4g555.jpgکمترین اعتراض نسبت به رفع حصر و مطالبات عمومی از دولت و حکومت از جانب اعضای حزب کارگزاران است

franceIRan_12142017.jpgصدای آمریکا - اظهارات کم سابقه رئیس جمهوری فرانسه و وزیر خارجه آن کشور درباره جمهورى اسلامی ایران، در رابطه با آنچه که «جاه طلبی های منطقه ای» ایران توصیف شد، شاید نشان آن است که دولت پرزیدنت امانوئل ماکرون در پاریس، در عین حال که می کوشد روابط بازرگانی گسترده ای با ایران داشته باشد، بخشی از انتقادهای صریح مقامات آمریکائی در رابطه با رژیم ایران را می پذیرد و از آن پیروی می کند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، ژان ایو لودریان وزیر خارجه فرانسه در مصاحبه با شبکه دو تلویزیونی آن کشور از جمله گفت: «جمهوری اسلامی ایران می خواهد از طریق استقرار در سوریه، خود را به آب های ساحلی دریای مدیترانه برساند.»

ایران بلافصله اين اتهامات را رد کرد و حسن روحانی رئيس جمهورى گفت که بهتر است راه تفاهم و همکاری را جستجو کرد.

مقامات ارشد آمريكا در ماه های اخیر به طور فزاینده ای از میزان دخالت های منطقه ای رژیم ایران پرده برمی دارند که آخرین آنها سخنان روز پنجشنبه نیکی هیلی سفیر ایالات متحده در سازمان ملل بود.

پرسش آن است که چگونه دولت فرانسه علنا از رفتارهای ایران انتقاد می کند و در همان حال همکاری اقتصادی دو کشور، دست کم در صنعت خودرو سازی و برخی رشته های دیگر ادامه دارد.

وزیر خارجه فرانسه گفت: «دولت پاریس نمی تواند این گونه جاه طلبی های ایران را تحمل کند.»

خبرگزاری رویترز در بررسی روابط نه چندان دوستانه تهران و پاریس می نویسد: اقدام بی سابقه پرزیدنت ماکرون که سعد حریری را به پاریس دعوت کرد تا درباره بحران لبنان با او رایزنی کند، در واقع فرانسه را در مرکز نزاع بین حکومت سنی مذهب عربستان سعودی و جمهوری اهل تشییع ایران قرار می دهد.

houshang-amir-ahmadi2.jpgدوست عزیزی ویدئو زیر را برایم فرستاده و خواسته است که آن را ببینم و پاسخ بگویم. در این ویدئو، که بنام "پل نفتی" منتشر شده، خانمی بنام "آمنه السادات ظریف پور" راوی است. معلوم است که ویدئو بمناسبت سفر اخیر آقای بوریس جانسون وزیرامورخارجه انگلستان به ایران ضبظ و پخش شده است.

در ابتدای ویدئو سئوال میشود که آیا اقای جانسون، انطور که ادعا شده است، برای گسترش روابط به ایران آمده است یا برای معامله روی آزادی دو انگلیسی ایرانی تبار بنام های نازنین زاغری و کمال فروغی. جواب ضمنی ویدئو این هدف دومی است و ظاهرا میخواهد که جلوی دولت آقای روحانی را برای یک سازش احتمالی بگیرد.

ویدئو آنوقت روی کمال فروغی تکیه میکند و به داستان ارتباطاتش با شرکت های نفتی و مقامات وزارت نفت و تعدادی مشاور نفتی در داخل و خارج ایران میپردازد. در قسمتی از ویدئو، راوی نیشی گذرا هم به من میزند که معتقدم "نه از ره کین که از اقتضای طبیعت" این حضرات است چون بسیار ناشیانه و کلیشه ای مطرح میشود.

در حدود دقیقه 3 ویدئوی 6 دقیقه ای، از راوی میشنویم که اقای کمال فروغی "غضو شورای" امریکائیان و ایرانیان بوده و در مسافرت هایش به نیویورک در "جلسات این شورا شرکت میکرد." راوی بعد میگوید که "در یکی از نامه هائی که برای ایشان از سوی شورا ارسال شده بصراحت از براندازی جمهوری اسلامی نوشته میشود."

این ادعا ها کلا و کاملا کذب محض هستند. اول، آقای فروغی هرگز عضو شورای امریکائیان و ایرانیان نبوده و هرگز هم کمک مال به شورا نکرده است. دوم، آقای فروغی درهیچیک از کنفرانس های شورا در امریکا و یا مکانهای دیگر شرکت نداشته است. و سوم، شورا هرگز "نامه" ای برای آقای فروغی بهر دلیلی نفرستاده است.

این ادعای سومی ویدئو بسیارناشیانه مطرح شده است. ویدئو تصویر"نامه" کذایی را نشان میدهد. اما اگر بیننده خوب دقت کند متوجه میشود که آن تصویر، یک "نامه" به اقای فروغی نیست. تصویر صفحه اول خبرنامه شورا است که از سالها قبل بصورت ایمیل هر هفته یا دوهفته یکبار به حدود 60000 نفر فرستاده میشود.

این را هم اضافه کنم که شورای امریکائیان و ایرانیان اصلا عضو نمیپذیرد. تنها اعضای رسمی شورا افراد هیئت مدیره ، مشاوران، کارمندان و داوطلبین دانشجوی شورا هستند که اسم و عکس انها بهمراه شرح کوتاهی در باره انها در تارنامه شورا آمده است. افرادی هم میتوانند طورداوطلبانه به شورا کمک مالی کنند. www.Us-iran.org

شورا سازمانی غیر انتفاعی و آموزشی است که سی سال است برای بهبود رابطه ایران و امریکا فعالیت میکند و تمام اعمال و نوشته هایش هم شفاف و در معرض دید همگان است. سئوال این است که چرا این ویدئو باید پای من و شورای را در رابطه با آقای فروغی، که شهروند ایران و انگلیس است و فقط در این دو کشور فعال بوده است، به میان بیاورد؟

حدس من این است که بطورعادت، تهیه کنندگان این ویدئو میبایست برای رد گم کردن، اسمی هم از من بیاورند تا از این طریق انگلیس و امریکا را در "جاسوسی" آقای فروغی شریک کنند که اثر ویدئو بر بیننده ناآگاهش بیشتر شود! و اما این نوع اتهامات واهی به من و شورا تازگی ندارد و چند دهه است که تکرار میشود.

خوشوقتم بنویسم که درسالهای اخیر، مخصوصا طی مذاکرات برجام بی سرانجام و بعد از آن بر همگان روشن شد که بیشتر جاسوسان، براندازان، خائنین به وطن و مفسدین بزرگ اقتصادی درون دولت های جمهوری اسلامی پرورش پیدا کرده اند. من و شورا هرگز از هیچ تحریمی، تهدیدی و یا نقشه ای برای تضعیف ایران یا براندازی نظام حمایت نکرده ایم.

شورا یک سازمان غیر انتفاعی وغیرسیاسی معاف از مالیات است و فعالیتی جز در جهت آموزش برای بهبود رابطه ایران و امریکا نکرده و نخواهد کرد. چنین سازمانی حتی اجازه لابیگری ندارد. شورا همچنین همیشه از ورود به مسایل سیاسی داخل ایران دوری کرده و انرا دخالت خارجی در امور داخلی ایران دانسته است و کماکان میداند.

من بعنوان یک شهروند ایران از سالها پیش به جمهوری اسلامی برای سیاست های اشتباه داخلی و خارجی آن نقد داشته و کماکان تا اصلاح امور خواهم داشت. این اواخر که انقلاب مردم ایران با خطرات جدی از سوی ضد انقلاب مواجه گردیده و وضعیت زندگی اکثریت مردم ایران وخیم ترازهمیشه شده، نقدهایم کمی تند تر هم مطرح شده اند.

شاید این تغییر در لحن است که تهیه کنندگان ویدئو را وادار کرده است تا نیشی بمن هم بزنند که شاید صدایم خفه شود. این شگرد البته تازگی ندارد و انها سالها مرا ضد انقلاب، جاسوس، دلال و غیره خواندند تا اینکه به مذاکرات هسته ای و برجام رسیدیم. تازه درآن مقطع بود که متوجه شدند من ازهمه انها سالم تر، صادق تر و وطن پرست تر هستم.

متعاقبا انها بجای اعتراف شجاعانه در باره اراجیفی که علیه من سالهای متمادی پخش میکردند در باره من سکوت فرصت طلبانه اختیار کردند. حالا بخشی از انها میخواهد به چهارخانه اول برگردد و دوباره تف سربالا بیاندازد. صدا و سیما با این ویدئو سیمای خود را مخدوش میکند بدون اینکه صدای مرا خاموش کند. کار درست اصلاح اشتباه است.

http://tnews.ir/videos/%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AE%D9%88%D9%86/af32100543909.html#%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%86%d8%af-%d8%b3%d8%b1%d9%be%d9%84-%d9%86%d9%81%d8%aa%db%8c

15 دسامبر 2017

23 آذر 1396

ali-kalaei11.jpgپیشتر هم سابقه داشته که ناگهان بمبی خبری در فضای مجازی فارسی زبان منفجر شود و همه را تحت تاثیر خود قرار دهد. از رویدادهای مهم سیاسی تا بلایای طبیعی و بالاخص زلزله که در ماههای اخیر میهنمان را صحنه تاخت و تاز خود قرار داده است. برخی از این بمب های خبری از جنس واقعیت بوده اند. اما در میان همین بمب های خبری واقعی، بمب های خبری کذب و شایعاتی نیز وجود داشته اند که فضای رسانه ای مجازی فارسی زبان را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده اند. همین آخرین و شاید تا لحظه انتشار این نوشته از آخرین هایش، بیست و دوم آذر ماه 1396. شایعه مرگ آندرانیک مددیان، خواننده خوب موسیقی پاپ که ما او را با نام "اندی" می شناسیم. خواننده 59 ساله ارمنی ایرانی که سالهاست در عرصه موسیقی پاپ فعال است، با آهنگ هایش برای مردم خاطرات شادی را ساخته و آهنگ های او پای ثابت جشن های منجر به کف زدن و حرکات موزون ایرانی هاست. 22 آذر ماه شایعه مرگ او منتشر شد و ساعاتی بیشتر اهالی فعال در فضای مجازی، از تلگرام تا توئیتر و اینستاگرام و فیس بوک را تحت الشعاع خود قرار داد. آخر الامر هم از بهزاد بلور از شبکه بی بی سی تا کوروس شاهمیری (معروف به کوروس) یار و همراه سالهای قدیم اندی در آهنگ هایی مثل "بلا"، "نیلوفر"، "آمنه" و ...، بگیرید تا خود اندی به تکذیب مسئله پرداختند و مشخص شد که قصه نه تصادف اندی با ماشین به دلیل سرعت زیاد که تصادف فرد دیگری به نام "رندی" بوده که بنا به آنچه در شبکه های اجتماعی نوشته شده از اعضای گروه اندی است یا به قول بهزاد بلور، مجری قدیمی بی بی سی فارسی که سالهاست او را در کنار هنرمندان فارسی زبان برون مرزی می بینیم، کسی بوده که با اندی در تیم فوتبال بوده یا یکی از مجریان شبکه های ماهواره ای بوده است. به هر تقدیر اندی مددیان سالم است و در آخرین پست اینستاگرام خود (تا لحظه تنظیم این مطلب) گفته که در وگاس علاقمندان خود را خواهد دید!

اما ورای ظاهر این مسئله که خبری کذب منتشر شده و ساعاتی شبکه های اجتماعی فارسی زبان را به خود مشغول داشته و بعد تکذیب شده، دستکم سه مسئله و نکته قابل ردیابی است. سه نکته ای که شاید با دقیقتر شدن در آنها و نگاهی ریزبینانه تر به ایشان بتوانیم تصویر بهتری چه از جامعه رسانه ای کشورمان و چه از متن مردم و هواداران این خواننده ها به دست بدهیم و دستکم تصویرمان از جامعه مان دقیقتر شود. یادمان نرود که با جامعه ای مواجهیم که بارها تحلیلگران را با رفتارهای خود (در انتخابات و غیره) شگفت زده کرده است.

خطای اهل رسانه

نکته اولی که به ذهن نگارنده آمد امکان بالای خطای برخی از فعالان رسانه ای است. عده ای دوستان اهل رسانه بدون اینکه در خصوص این خبر تحقیقی بکنند، به صرف اینکه در برخی از کانال های تلگرامی ذکر شده و یا خبرهایی در شبکه های اجتماعی در این خصوص پخش شده به بازنشر این خبر پرداختند و حتی برخی نیز درگذشت اندی را تسلیت گفتند! برخی از ایشان صرفا به صفحه ویکی پدیایی که معلوم نیست توسط چه کسی به روز می شود استناد کردند و برخی دیگر به گفته فردی مجعول که خود را مدیر برنامه های اندی خوانده و تائید خبر توسط او در شبکه های اجتماعی پخش شد پرداختند. در واقع اصولا در ابتدای امر برخی از دوستان رسانه ای هیچ زحمتی به خود برای تائید خبر از منابع معتبر را ندادند و صرفا برای اینکه از قافله منتشر کنندگان خبر عقب نمانند و جزو اولین ها باشند به بازنشر خبری دست زدند که از درست بودن آن مطمئن نبودند! این دوستان دقت را فدای سرعت کردند و این اتفاق بارها در شبکه های اجتماعی بالاخص تلگرام می افتد و افتاده است. صاحبان رسانه و کانالهای تلگرامی (که برخی حداقل اصول خبر و فعالیت رسانه ای را هم نمی دانند) و هر خبری که دستشان می رسد، بی توجه به درست یا نادرست بودن منبع آن منتشر می کنند. اتفاقی که افتاده را شاید بتوان با این جمله ژآن بودریار صورتبندی کرد که "امر واقع به قتل رسیده است."

قصه خبر تکذیب شده مرگ "اندی" عزیز باز این نقیصه را به رخمان کشید. کاش اهالی رسانه (نه همه برخیشان) قدری بیشتر به صحت خبر اهمیت بدهند و صحت را فدای سرعت نکنند.

مرگ، عاملی برای خنده!

مسئله دیگر از خطای تکنیکی و عجله شهروندان و هموطنان فراتر می رود. هموطنان در توئیت هایشان یا در کامنت های در اینستاگرام از مرگ "اندی" "جُک" ساختند و خندیدند! پیشتر جک سازی از مرگ را در مرگ معممین صاحب منصب در نظام جمهوری اسلامی از سوی مردم در شبکه های اجتماعی دیده بودیم. اما این رویداد این بار در اینسو اتفاق افتاد. از مرگ یک خواننده پاپ محبوب جک ساخته شد. اتفاقا جک سازانی که معممین صاحب منصب را دوست نداشتند، اندی را دوست داشتند. اما بازهم برای مرگ او جک ساختند.

بررسی اینکه چرا مسئله "مرگ" که چه در فرهنگ ملی ما و چه در فرهنگ اسلامی، شیعی یا سنی و یا برای معتقدین به دیگر ادیان و مذاهب و طریقت ها در ایران امری رازآلود و مورد احترام است به امری برای خنده و جک بدل شده، بحثی است که باید در جای خود و توسط افراد صاحب صلاحیت در این حوزه به مانند جامعه شناسان مطرح شود. اما نگارنده صرفا می تواند این هشدار را بدهد که وقتی دو دختر اصفهانی پیش از خودکشی از خود فیلم می گیرند و شادان و با خنده مفاهیم مربوط به مرگ را به مسخره میگیرند و بعد به خودکشی دست می زنند، وقتی مردمان با مرگ هر بنی بشری، از صاحب منصب حکومت تا خواننده موسیقی پاپ آن سوی آبها که اتفاقا شاد می خواند نیز جک می سازند و آن را دستمایه خنده می سازند، باید پرسید که چه شده که مرگ که زمانی امری مورد احترام، رازآلود و به نوعی مقدس در فرهنگ ما بوده امروز به امری دستمایه خنده، شوخی و طنز بدل شده است؟ در واقع در طول 4 دهه پس از انقلاب چه نوع نگاهی از مسئله "مرگ" به نسل جوان و بالاخص متولدین دهه های 60 و 70 و 80 آموزش داده شده که از چنین مسئله ای تعبیر به جک و خنده می کنند؟ شاید بد نباشد جامعه شناسان و اهالی اندیشه ما به این مسئله نیز بپردازند. البته نگاهی به تولیدات رسانه های رسمی در خصوص مسئله مرگ و داستانهای عجیب و غریبی که نقل می شود خود میتواند چشم اندازی بدهد از آنچه به خورد این نسل جک ساز از مرگ داده شده. در واقع باید دید که چه بادی کاشته شده که امروز اینگونه طوفان درو می شود!

دارم می رم به تهران!

و سومین نکته تاسف همان کامنت گذاران در توئیتر و اینستاگرام برای اندی با ترجیع بند آهنگ معروفش یعنی "دارم می رم به تهران" است. کامنت گذاران هرچند با زبانی طنز و برخی جدی از عدم تحقق این آرزوی اندی و بسیاری دیگر از میلیونها ایرانی تبعیدی در سراسر گیتی گله کردند. مخاطبان آهنگ های شاد اندی و امثال او دوست دارند که او را در تهران و ایران و میهنشان ببینند و نه در کشورهای همسایه یا اروپایی و آمریکایی در کنسرت های او شرکت کنند. این دغدغه و توجه ویژه به این آهنگ در اظهار نظرهایی که در زمان انتشار شایعه مرگ اندی گرامی منتشر شد، نشان می دهد که این مسئله برای مخاطبین این نوع موسیقی یک دغدغه جدی است و عدم حضور ایشان و کنسرت گذاری شان در ایران موجب یک نارضایتی جدی در بخشی از مخاطبین این نوع موسیقی می شود. باید اضافه کنیم که سرنوشت آنانی که آمدند و حتی به ملزومات سیستم حکومتی در ایران نیز تن دادند سرنوشت خوب و خوشی نبود. حبیب محبیان مرحوم یادمان هست.

قطعا در بررسی این پدیده که ساعاتی شبکه های فارسی زبان مجازی را به خود مشغول کرد، میتوان موارد بسیاری بیشتری یافت که مطالعه و تحلیل آنها میتواند به درک عمیقتر و درست تر از جامعه ایران برسد. وسع محدود سبب شد که بیش از این سه مورد ذکر نشود. اما یادمان نرود که در کنار رویدادهای سیاسی و فرهنگ و اجتماعی در ایران، در کنار اعتراض به بودجه بسته شده اخیر توسط دولت و مسائل دیگری که امروز مطرح و گُل رسانه هاست، این رویدادهای اجتماعی نباید از قلم بیافتند. باید آنها را دریافت و به تحلیل و تدقیق در آنها نشست. شاید اینگونه تصویر درست تری از جامعه ایران به دستمان بیاید و دستکم دردها و بیماریهای جامعه مان را بهتر و بیشتر بشناسیم. درمانش باشد برای اهل فن و آنانی که دانش این امر را دارند. باشد که آنان وارد صحنه شوند و سخنشان در جامعه ایرانی مخاطب پیدا کند.

mehrdad-khansari1.jpgحراست از منافع ملی کشور و اداره بحران‌های این روزها وظیفه و ضرورتی تعیین کننده است تا موقعیت ممتاز امروز ایران در منظقه در مقابل تشدید تخاصم و دسته‌بندی‌های بی‌سابقه خارجی مورد تهدید قرار نگیرد. بحران‌هایی که قابلیت، اعتبار و مهمتر از همه، حد و حدود انتظارات واقع‌بینانه از دولت دوازدهم را به چالش می‌کشد.

بدیهی است که موفقیت یا شکست دولت در رویارویی با این تهدیدات تنها با رسیدن به یک راه حل مسالمت‌آمیز می‌تواند به منافع آتی ایران در منطقه تداوم بخشد و از آن طریق سیر تحولات داخلی کشور را در مسیری به پیش برد که خواسته های اکثریت را در چارچوب ایده «آشتی ملی» تحقق بخشد؛ ایده‌ای که در عین اصرار به ایجاد همسویی بیشتر، خواستار پایان دادن به رسم انحصارطلبی در میان برخی از جناح‌هاست.

برای دولت روحانی، برآمدن از عهده این وظیفه مهم در این زمان به مراتب از مذاکرات برجام ـ مشکلی که هم جامعه بین المللی و هم نیروهای تعیین کننده در داخل کشور به دلایل مختلف خواستار حل آن بودند ـ پیچیده‌تر و دشوارتر است.

عدم موفقیت دولت روحانی در این وظیفه، علاوه بر زنده کردن خاطرات تلخ تلاش‌های نافرجام دولت خاتمی که منجر به عدم پیشبرد آرمانهای «جنبش دوم خرداد» گردید، می‌تواند با توجه به سیاست‌های قشری و تحریک آمیز نیروهای غیر منتخب که با شعارهای بی‌فایده، خسته‌کننده و تکراری‌شان همراه است، احتمالا این بار، هزینه سنگین و عواقب هولناکی را به مردم ایران تحمیل نماید.

موقعیت بی‌سابقه امروز ایران در کشورهائی چون عراق،‌ سوریه و لبنان، بیش از آنکه مدیون سیاست‌های از پیش محاسبه شده‌ی جمهوری اسلامی در ۳۸ سال گذشته باشد، عملا تا حدود زیادی مدیون سیاست‌های نیم‌بند و ناپایدار آمریکا در خاورمیانه است که در هر مرحله کلیدی با عقب‌نشینی‌اش در منطقه همراه بوده است.

این عقب‌نشینی‌های آمریکا، شرایط را برای پر کردن خلاء و افزایش نفوذ و قدرت ایران هموار کرده است؛ چه در لبنان در سال ۱۹۸۳، چه در عراق پس از کنارزدن صدام و خروج نابهنگام نیروهایش از آن کشور در سال ۲۰۱۱ و نهایتا با تغییر جهت و عدم تعقیب سیاست و«خط قرمز» ‌های از پیش تاکید شده‌اش مبنی بر لزوم کنار زدن بشار اسد در سوریه در سال 2012.

همچنین، ادامه سیاست‌های بی‌حاصل و جنگ طلبانه عربستان سعودی و متحدینش در یمن، همراه با مجادلات اخیر و پر سروصدای آنها با قطر که منجر به شکاف‌های عظیم و احتمالا غیر قابل جبرانی در شورای همکاری خلیج فارس شده است، همزمان با اظهارات نپخته و تحریک آمیز رئیس جمهور آمریکا در ارتباط با شناسائی بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل نیز، ‌جو را در منطقه و عرصه بین المللی برای ایران مساعد‌تر ساخته و فرصتی را مهیا کرده است، تا ایران بتواند با تدبیر و حوصله، سیاست‌های محاسبه شده‌ای را در این زمان برای حفاظت از دست آوردهایش پیاده نماید.

از سوی دیگر، دشمنان منطقه‌ای ایران، درپی شکست داعش، علیرغم نقش مثبت ایران در تحقق بخشیدن به این پیروزی، به شدت به دنبال پیاده کردن سیاست‌های همه‌جانبه‌ای به منظور ضدیت با ایران و جلوگیری از تثبیت موقعیت به دست آورده‌اش در منطقه‌اند. بطور مثال، امروز ـ یرای اولین بار در ۳۸ سال اخیر ـ ‌شرایط درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل در صورت احداث پایگاه های زمینی، هوائی یا دریائی ایران در خاک سوریه، امکان پذیر شده است. در این رابطه، نخست وزیر اسرائیل بارها علنا اعلام داشته که در صورت تثبیت سیاست احداث پایگاه های نظامی سپاه در سوریه، ایران عملا با واکنش تمام عیار آسرائیل (با چراغ سبز آمریکا) مواجه خواهد شد؛ واکنشی که ضمنا از پشتیبانی بیشتر کشورهای عربی بویژه عربستان نیز برخوردار است.

گرچه اینگونه درگیری‌ها با اسرائیل در سوریه می‌تواند موقعیت طراحان چنین سیاست‌هائی را در درون کشور به نفع نیروهای اصلاح طلب تضعیف نماید، ولی تردیدی نیست که اینکونه درگیری‌ها نمی‌تواند کمکی به تداوم حضور و تامین منافع ملی و دراز مدت ایران ـ بخصوص در راستای پیشبرد مقاصد همه جانبه اقتصادی ایران و مشارکت عمده اش در پروژه‌های بازسازی منطقه ـ باشد.

بنابراین، لزوم تدوین راه و روش های برنامه ریزی شده و کارساز از سوی دستگاه سیاست خارجی ایران که مشخصا مورد تائید شورای امنیت ملی نیز باشد، از اولویت خاصی برخوردار است و هدفش مبارزه با ایران‌هراسی و جلوگیری از توطئه هائی است که علیه منافع ملی و دراز مدت ایران می‌شود.

اداره کردن درگیری کنونی کشور ما با عربستان سعودی که با حرکات تحریک آمیزش علیه منافع منطقه‌ای ایران در چارچوب یک دسته بندی بین المللی که با شعارهای آشکار و ضد ایرانی از سوی آمریکا (از قبیل تهدیدات اخیر سفیر آنکشور دز سازمان ملل در ارتباط با حضور و مداخلات همه جانبه ایران در خاورمیانه) و تبانی پشت پرده اسرائیل با برخی دیگر از کشورهای عربی مانند مصر و امارات همراه است،‌ موقعیت و آینده کشورمان ایران را با بحرانی جدی روبرو ساخته که مسئولیت حل صلح جویانه آن با جلوگیری از اقدامات خود سرانه و ماجراجویانه این و آن، بعهده دولت آقای روحانی است.

مهمتر اینکه این بار، اثرات برخورد «دیپلماتیک» دولت از یکسو و نیروهائی از قبیل سپاه پاسداران (که در این بخش از مسائل سیاست خارجی ایران و بویژه در کشورهائی چون عراق و سوریه دخالت مستقیم داشته‌اند) از سوی دیگر با این چالش و نتایج نهائی آن در راستای حراست از موقعیت ممتاز کنونی ایران در منطقه، دارای ابعادی است که سرنوشت و آینده رقابت میان این نیروها را در تحولات اجتناب پذیر پیش رو رقم خواهد زد.

بدیهی است که هدف نیروهای خواستار تحکیم و گسترش نفوذ معنوی ایران،‌ پایان بخشیدن به انزوای بین المللی ایران و تعریف نقش جدیدی به منظور حراست و تامین منافع دراز مدت اقتصادی ـ سیاسی ایران است که نهایتا با ایجاد ثبات درمنطقه و رفع اختلافات فرقه ای و منازعات شیعه ـ سنی، میسر می‌شود و این با اهداف نیروهای «غیر انتخابی» که منافع و مصالح خود را صرفا در قالب مسائلی از قبیل گسترش حضور و نفوذ شیعیان و به حاشیه راندن دیگران پوشش می‌دهند، کاملا متفاوت است.

مسئولانه عمل کردن همراه با اقدامات سنجیده و فاطعانه، به دور از هر نوع درگیری در قبال تحریکاتی که منافع دراز مدت کشور ما را امروز به مخاطره انداخته، حد اقل انتظارات کسانی است که در طول سالهای اخیر از آقای روحانی و دولتش حمایت کرده‌اند. اینک، این وظیفه دولت است که بصورت بی شائبه‌ای به اینگونه مطالبات اولویت دهد و این وظیفه مهم و تعیین کننده را به سرانجام قابل قبولی برساند.


مهرداد خوانساری
لندن، آذرماه ۱۳۹۶


ali_sadrzadeh1.jpgفلسطینیهای قهرمان

فلسطینی ها قهرمان اند ، قهرمان از دست دادن فرصتها. این جمله در روزنامه های غربی آنقدر تکرار شده که دیگر حالت ضر ب المثل بخود گرفته .من به این جمله بسیار اندیشیده ام. آیا در این هفتاد سالی که از تاسیس دولت اسراییل میگذرد هیچگاه فلسطینیان فرصتی واقعی داشته اند تا با اسراییلیان به نوعی مدارا برسند. پاسخ گر چه منفی است ولی من خودم شاهد یک نمونه بودم که پس از آن دریافتم که در این جمله تکراری روزنامه نگاران غربی هسته ای از حقیت نهفته است.

فیلمبردار شخصی شاه

روز پنجشبه چهاردهم سپتامبر ۱۹۹۳ بود. دو سالی بود که در رباط پایتخت کشورمغرب بعنوان حبرنگار برای رادیو آلمان بکار مشغول بودم. حدود ساعت ده صبح دوست مراکشی ام علی بوزردا که برای خبرگزاری رویترز کار میکرد زنگ زد. بعد از احوال پرسی گفت آماده باش تا امشب تورا بجایی ببرم که شاهد صحنه ای باشی فراموش نشدنی . علی همیشه خبرهای دست اول داشت . دوستی داشت که فیلمبردار خصوصی ملک حسن بود. وچون پادشاه مراکش همچون تمام دیکتاتور های جهان بیشتر در تلویزیون بود تا در میان مردمش این فیلمبردار شخصی شاه بود که قبل از هر کسی میدانست امروز چه خبر است و شاه کجا خواهد بود . علی حوالی ساعت شش بعد از ظهر بدفترم آمد وگفت با ماشین تو که خبر نگار اروپایی هستی برویم که بی درد سر تر است . وقتی که درراه از او پرسیدم بکدام سو برانم گفت بطرف قصر شاه. پرسیدم چه خبر است . گفت خواهی دید پس از بازرسی های لازم مارا به قصر پذیرایی بردند . جمعیت زیادی نبود به جز یکی دو نفر از خبرنگارانی که در رباط میشناختم از دیگر همکاران خبری نبود. یکساعتی گذشت وناگهان همهمه همه جا را در گرفت . گویی ماموران امنیتی در پی چشم اضافی میگشتند تا همه جا و همه کس را بهتر بپایند. طولی نکشید که اول مردان مسلح ونیروهای امنیتی وارد شدند که ظاهرشان با امنیتی مراکشی که ما میشناختیم کاملن فرق داشت. پشت سر آنان اسحاق رابین که بسیا ر خسته بنظر میرسید همراه با شمون پرز در محاصره محافظینشان به سالن آمدند

نخست وزیر و وزیر خارجه اسراییل را حدود صد روزنامه نگار اسراییلی همراهی میکردند. همگی از واشگتن می آمدند ود رراه تل آویو بودند .رابین و پرز روز قبل روی چمن های کاخ سفید با میانجیگری بیل کلینتون قرارداد تاریخی صلح را امضا کرده وبا یاسر عرفات دست داده بودند. بیست و چهار ساعتی میشد که بارقه ای از امید جهان را فرا گرفته بود. با از همپاشیدگی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد اینک دنیا شاهد پایان یافتن یکی از مناقشات دیگر جهان بود که بی پایان مینمود. حالا را بین و پرز در اه بازگشت به خانه تصمیم گرفته بودندکه در مراکش توقف کوتاهی کرده و از ملک حسن پادشاه مراکش سپاسگزاری کنند. چرا که بعقیده رابین بدون زحمات و میانجیگری خستگی نا پذیر ملک حسن پیمان صلح با فلسطینیان

مسیر نمیشد

اسحاق رابین واقعگرا شمون پرزخیالباف

رابین و پرز دو در آنشب دو انسان کاملن متفاوتی بودند. رابین خیلی در هم رفته، خسته و بی میل و بر عکس شمون پرز خندان امیدوار و پر از انرژی مینمود. و این بیشتر شمون پرز بود که به پرسشهای ما پاسخ میگفت و از آینده در خشان خاورمیانه سخن میراند. دشمنی ها را پایان یافته میدانست و از پتانسیل علمی فلسطینیان میگفت که از همه کشور های عربی بالاتر است. رابین تقریبن در تمام مدت خاموش بود وبا نوعی تردید به پرسش و پاسخ ها گوش میکرد..پرز در جواب یکی از خبر نگاران اسراییلی که چه برنامه ای برای تحقق خوشبینی اش دارد گفت که میخواهد از غزه سنگاپور دیگری بسازد و حتا بهتر از آن چرا که امکانات جغرافیایی ومالی و انسانی منطقه بمراتب بهتر از آسیای شرقی است. پرز باینجا که رسید ناگهان اسحاق رابین بر آشفت و گفت بهتر است از بلند پروازی های بیهوده دست برداریم. هنوز راههای دراز ی تا صلح و همزیستی در پیش داریم و من فکر نمیکنم نسل ما شاهد صلح وا قعی باشد. گویی رابین میدانست که جان خود را در این راه خواد گذاشت . آن شب گذشت. پادشاه مراکش هم بمیان ما نیامد. روز بعد ما گزارشهایمان را نوشتیم که چگونه نخست وزیر و وزیر خارجه اسراییل پس از امضای قرارداد تاریخی صلح در واشنگتن برای سپاسگزاری از نقش ملک حسن درراه بازگشت به تل آویو به رباط آمده بودند و نوشتیم که وزیر خارجه اسراییل چه برنامه های بلند پروازانه ای برای مناطق فلسطینی دارد. از شک و تردید های رابین کمتر گفتیم چرا که دنیا بدنبال امید بود و ناامیدی خریدار ی نداشت

یکسال بعد اسحاق رابین و پرزهمراه با عرفات مشترکن جایزه صلح نوبل دریافت کردند

رادیویی برای صلح درغزه

در بهار ۱۹۹۵ ماموریت من در شمال آفریقا پایان یافت و من به هییت تحریریه مان درفرانکفورت باز گشتم. دو روزی بود که در فرانکفورت بودم، که بنیاد فرهنگی هینریش بل تلفن زد و پیشنهاد بسیار جالبی بمن کرد. بنیاد هینریش بل که به نام برنده جایزه ادبیات نوبل نامگزاری شده متعلق به حزب سبز های آلمان است که به فعالیت های فرهنگی و صلحدوستی در آلمان و خارج از این کشور میپردازد.پیشنهاد آنقدر جالب بود که به هیجان آمدم.چون هم کار حرفه ای خبرنگاری بود و هم شرکت در روند صلح . حقوقی را که میدادند کمتر از در آمد ماهیانه ام بود ولی محتوای کاری ام جبران همه چیز را میکرد . خلاصه پیشنهاد بنیان این بود که من به غزه بروم و در آنجا بعنوان مشاور در تهیه برنامه های رادیویی که در خدمت روند صلح با شند بکوشم. پیشنهاد را با کمال میل پذیرفتم حزب سبزها قول داد که سفارت آلمان در اسراییل هر گونه کمکی که بخواهم بمن خواهد کرد. چرا که دولت آلمان بدلیل جنایت نازی ها خودرا به نحوی مسیول این مناقشه میداند و بهمین علت بیش از هر کشوری مایل به موفقیت صلح نوپای اسراییل و فلسطین است. من از بنیاد برای بررسی بیشتر وقت خواستم. نمیدانستم وضع رادیو در غزه چگونه است چه کسی آنرا اداره میکنند و اینکه آیا آنها اصلن میخواهند کسی از خارج به آنها مشورت بدهد یا نه .تصمیم گرفتم به غزه بروم و از نزدیک ببینم که چه چیزی در انتظارم هست. پیش از پرواز کاوش مقدماتی کردم و بدنبال اشخاص آگاه و معتمدی بودم که میتوانستند در این راه بمن کمک کنند

روانشناسی تیزبین وآینده نگر

.

یکی از اولین کسانی را که در نظر داشتم ایاد السراج بود . روانشناس پنجاه ساله ای که بیش از هر کس دیگر روحیه

و اخلاق هموطنان فلسطینی اش را می شناخت. خانواده اش از آغار تا سیس دولت اسراییل از ۱۹۴۸ به غزه پناه برده و ایاد هم در انجا بزرگ شده بود. او آن زمان هنوز معرو فیت جهانی نداشت . در غزه مطبی داشت و بیشتر به درمان کودکان میپرداخت. در عین حال به تحقیقات میدانی مشغول بود. این اطلاعات را از خبرنگارانی بدست آورده بودم که آنزمان از غزه گزارش میدادند او بعد هابنیانگذار

برنامه ي بهداشت رواني جمعيت غزه شد. او همان زمان میگفت که يک چهارم جوانان غزه در آرزوي شهادت اند بعضي از آنها تن به مدرسه رفتن نمي دهند چرا که مي ترسند در بازگشت از مدرسه پدر و مادرشان دستگير يا کشته و خانه شان ويران شده باشد و ديگر نتوانند آنها را باز ببينند.برخي که شاهد تحقير شدن پدر يا برادرشان بوده اند ترجيح مي دهند در بازي هايشان نقش سرباز اسرائيلي را بازي کنند. همه این نظراتش را هفت سال بعد در کتابی زیر عنوان ـانتحاری ها از کجا می آیند . زندگی تحت اشتغال منتشر کرد. ولی سراج به همان انداره که مخالف اشغال اسراییلی ها بود به همان انداره هم از سازمان حماس و از خودکامگی عرفات رنج میبرد. حماس دوبار او را دستگیر کرده و در زندان آزار داده بود. او در آن زمان تنها روانشناسی بود که در غزه بکار مشغول بود.مطب سراج بهترین آدرس برای روز نامه نگاران غربی بود که در پی فهم آنچه که در آنجا میگذرد بودند. سراج با بنیاد هینریش بل هم آشنا

بود. اورا چندین بار برای سخنرانی به برلین دعوت کرده بودند .

همه ما ریاکاریم وتقیه میکنیم

پیش از پرواز به غزه تلفنی بااو گفتگو کردم و سر بسته گفتم که به کمک او نیاز خواهم داشت. یکسالی میشد که

یاسر عرفات به غزه آمده بود. در اولین گفتگو با سراج ماجرا رابرایش تعریف کردم که جرا به غزه آمدا م.از امید آلمانی ها به صلح میان اسراییلی ها و فلسطینی ها گفتم و از خاطره دو سال پیش از سفر رابین و پرز به رباط. از تردید ها و نا امیدی اسحاق رابین گفتم و از امید ها و بلند پروازی های شمون پرز که میخواهد از غزه سنگاپور دومی بسازد. ابتدا سکوت کرد و گفت راستش را بخواهی حق بارابین است. چرا که شاید فقط نیمی از اسراییلی ها مایل به پذیرش دولتی فلسطینی باشند . اقلیتی هم وجود دارد که اصولن حضور مارا در این سرزمین نمیپذیرد.ولی این اقلیت را نباید دست کم گرفت . بقیه اسراییلی ها هم مرددند و منتظر. پرسیدم فلسطینیان کجا ایستاده اند در باره صلح و آینده چه میاندیشند. گفت راستش را بخواهی وضع ما بمراتب بد تراز اسراییلیها است . صلح طلب بمعنای واقعی در میان ما در اقلیت محض است. آنها هم که از صلح ومدارا میگویند نه پیگیر حرفشان اند و نه میدانیم که چقدر صمیمانه به صلح پایبند اند

. گفتم عرفات که یکسال پیش بر روی چمن کاخ سفید با اسحاق رابین و شمون پرز دست داده و از صلح شرافتمندانه سخن گفته و جایزه صلح نوبل گرفته. در جوابم گفت تو که ایرانی و شیعه هستی . تو که بهتر از من سنی میدانی تقیه چیست. ولی این بیماری همه ماهاست . ما همه مان به ریا آغشته هستیم

عرفات نمونه ای کامل از دورویی

. فاصله آنچه که عرفات بزبان انگلیسی برای خبرنگاران خارجی میگوید وآنچه که در سخنرانیهایش بزبان عربی میگوید فاصله ای میان آسمان و زمین است. عرفات فلسطینیان رانه برای صلح که همواره برای مبارزه بسیج میکند. چه راست میگفت سراج. دو ساعتی از گفتگوی ما میگذشت که سخنرانی عرفات از رادیو غزه شنیدم. عرفات درنشستی برای اعضای جنبش فتح از انتخابات آینده قلسطینیان میگفت و رادیو غزه هم مراسم رابطور زنده پوشش میداد. ادبیاتش لحنش تکیه کلامها طعنه و طنز هایش اشارات تاریخی و مذهبی اش همه رجز خوانی یک جنگجو را تداعی معانی میکردند. اینها سخنان برنده جایزه صلح نوبل نبود. عرفات رهبری نبود که مردمش را برای آشتی و مدارا آماده میساخت. او هیچگاه ادبیات حماسی و احساسی را رها نکرد . لفاظی های انقلابی اش اما با عملش خوانایی نداشت . جای تعجب نیست که چرا در همین غزه بعدن حماس پیروز شد که حرف و عملش همخوانی داشت. دو روز بعد از این سخنرانی به یک کنفرانس مطبوعاتی رفتم که عرفات برای خبرنگاران خارجی سخن میگفت.همچون دیپلماتی خوش مشرب وبا انعطاف معمولی سیاستمداران. از انقلابیگری و رادیکالیسم خبری نبود. آنجا بود که دورویی این رهبر اصلی فلسطینیان یکبار دیگر برایم روشن شد. فهمیدم از من در غزه کاری بر نمیآید.

پیروزی جهانی تندروها

بخصوص که رادیو غزه را کسانی اداره میکردند که به حماس و دیگر گروههای مخالف صلح نزدیکتر بودند تا به عرفات . اینها دیگر حتا نیازی به دوریی عرفات هم نداشتند . عمل و حرفشان یکی بود. حملات انتحاریشان هرروز بیشترمیشد. سرخوردگی از روند صلح در بین اسراییلیان فزونی مییافت و عرفات را هرروز مجبور به ریاکاری بیشتری میکرد . غلطان و لرزان میان تندروی حماس و روند صلحی که یکسال پیش برروی چمن کاخ سفید به غربیان قولش را داده بود.

دو هفته ای میشد که از غزه باز گشته و بکارم دررادیو مشغول بودم . در شامگاه یک روز پاییزی بود که خبرگزاری ها همگی در خبرکشته شدن اسحاق رابین بدست نژاد پرستی بنام ایگال امیر این جمله را تکرار میکردند که این قتل پایان برگشت ناپذیر صلح است.

این روز ها که بیست و سه سال از آن تاریخ میگذرد دیگر ایادالسراج در بین ما نیست از مرگ او چهارسال میگذرد و در کاخ سفید شخصی حکم میراند که میخواهد سفارت آمریکا را به قدس ببرد و بجهانیان بگویدکه امید به صلح میان اسراییل و فلسطین از ابتدا سرابی بیش نبوده است. دولتی فلسطینی به اینزودی ها در دسترس نیست . و فلسطینیها باید بدنبال بدیلی دیگر باشند. ولی آیااصولن فلسطینیها بدیلی دارند. واله اعلم

saudi2_12142017.jpgصدای آمریکا، ساعتی پس از سخنان نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل متحد درباره اقدامات ایران برای تجهیز شورشیان حوثی در یمن، عربستان سعودی از این اظهارات و همچنین گزارش سازمان ملل که در همین زمینه منشتر شده است، استقبال کرد.

نیکی هیلی روز پنجشنبه در یک نشست خبری در نزدیکی واشنگتن پایتخت آمریکا، ضمن نشان دادن بقایای یک موشک شلیک شده توسط شیعیان حوثی به سمت فرودگاه ریاض در اواسط آبان، تهران را متهم به دامن زدن به تنش در منطقه کرد.

سفیر آمریکا در سازمان ملل با بیان این که ایران پشت توافق جامع هسته‌ای ۱۳۹۴ با قدرت‌های جهانی پنهان شده و نه تنها به فعالیت‌های بی‌ثبات کننده خود در خاور میانه ادامه می‌دهد، بلکه رفتار آن در این مدت روز به روز بدتر هم شده است.

پیش از نشست خبری خانم هیلی، سازمان ملل متحد نیز در گزارشی ارزیابی این نهاد بین المللی را در مورد دخالت ایران در جنگ یمن و حمایت آن کشور از شبه نظامیان شیعه حوثی و تجهیز آنها به سلاح و توانایی موشکی منتشر کرده است.

به گزارش رویترز به نقل از خبرگزاری رسمی سعودی، ریاض از گزارش سازمان ملل متحد در مورد «دخالت خصمانه ایران» در یمن و «تهدید امنیت و ثبات پادشاهی سعودی و منطقه» و نیز رویکرد واشنگتن در این زمینه استقبال می‌کند.

روابط ایران و عربستان، دو قدرت بزرگ مسلمان خاور میانه، در چند سال اخیر، و به ویژه پس از آغاز جنگ داخلی در سوریه و یمن، به شدت رو به سردی و تنش گذاشته است و دو کشور درحال حاضر روابط دیپلماتیک با یکدیگر ندارند.

غلامعلی خوشرو نماینده ایران در سازمان ملل متحد نیز پیشتر، با «بی‌اساس» خواندن این اتهامات گفت، مدارکی که امروز به نمایش گذاشته شد «مانند مدارک جعلی و ساختگی است که آمریکا در گذشته در مناسبت‌های دیگر ارائه کرده است.»

رئیس جمهوری ایالات متحده با بیان این که ایران با ادامه برنامه موشکی بالیستیک و حمایت گروه‌های شبه نظامی، روح توافق موسوم به برجام را نقض کرده است، در آخرین گزارش خود به کنگره از تایید پایبندی تهران به آن خودداری کرد.

از آنجا که واشنگتن فعالیت‌های ایران در منطقه را بی ثبات کننده می‌داند، نیکی هیلی در سخنان امروز خود اعلام کرد که آمریکا قصد دارد یک ائتلاف بین المللی برای مهار رفتار منطقه‌ای ایران تشکیل دهد، که دیپلماسی بخشی از آن خواهد بود.

Kalaantariموافق گرفتن عوارض از خودروهاي شخصي در بزرگراه هاي تهران هستم/ بايد مطلوبيت سفر با خودروهاي شخصي را كاهش دهيم / باید اهالی خوزستان را بابت کوتاهی های دولتمردان جریمه کرد؛ این چکیده پاسخ‌های معاون رئیس جمهور به چرایی مشاجره‌ای است که چند روزی‌ است فیلم بخش‌هایی از آن در فضای مجازی دست به دست می‌شود.

به گزارش «تابناک»؛ عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست که چند روز پیش در سفر به خوزستان با برخی نمایندگان این استان بر سر مفاد یک نامه محرمانه مشاجره کرده و با انتشار فیلم گوشه‌هایی از این بحث تند کلامی، به شدت در کانون توجه قرار گرفته، توضیحاتی در این خصوص ارائه کرده که ابعاد عجیب اما جدیدی از این ماجرا برملا می‌سازد.

او که پیشتر و در دولت یازدهم در ستاد احیای دریاچه ارومیه در نقش یکی از منتقدان کلیدی دولت در حوزه محیط زیست خودی نشان داده و این باور را به وجود آورده بود که مخالف سرسخت دخل و تصرف در حوزه آب و برهم زدن نظم اکولوژیکی در این خصوص است، حالا که به ریاست سازمان محیط زیست رسیده، در زمان کوتاهی چهره بسیار متفاوت از خود نشان داده است.

صحبت درباره تفاوتی زمین تا آسمان است؛ این را سخنان نمایندگانی نشان می‌دهد که در سفر کلانتری به خوزستان از نامه‌ای محرمانه برای انتقال آب کارون پرده برداشتند که امضا کننده آن، کلانتری است؛ همان فردی که بارها و بارها در اظهارنظرهایش در خصوص معضل آب در کشورمان، به سیاست های اعمال شده در این حوزه در سالیان گذشته تاخته و این رویه نادرست را عامل شکل گیری امثال پدیده های گرد و غبار و خشک شدن تالاب ها، آبگیرها و دریاچه ها خوانده است.

نامه‌ای که از حواشی زیادِ برملا شدن آن باخبریم اما نمی‌دانستیم محتویات آن چیست تا اینکه گفت‌وگوی وی با یک روزنامه همسو در این خصوص منتشر شد. گفت‌وگویی که در بخش هایی از آن، معاون رئیس جمهور به صراحت محتوای نامه محرمانه ای که آن دعوای عجیب را پدید آورده، به زبان آورده تا چرایی کتمان این نامه هم مشخص شود!

آن گونه که کلانتری به شرق گفته، ماجرای نامه از این قرار است: «من در آن نامه چه گفتم؟ من گفتم در خوزستان آب هست، آب زیاد هم هست؛ ولی مدیریت آب نیست. آنها می‌گویند چرا می‌گویی در خوزستان آب هست. در خوزستان همین الان هم آب زیادی وجود دارد، اما مدیریت آب وجود ندارد، مدیریت مصرف وجود ندارد. به‌ جای اینکه ٢٣‌ هزار مترمکعب برای نیشکر استفاده کنند، ٣٤ ‌هزارمترمکعب آب مصرف می‌کنند؛ به‌ جای اینکه پنج ‌هزار متر برای گندم استفاده کنند، ١٢‌هزار متر استفاده می‌کنند. وزارت جهاد کشاورزی رسما در سیاست‌هایش اعلام کرده است خوزستان جای کشت برنج نیست، اما یک‌میلیارد و ٢٠٠‌میلیون مترمکعب صرف کشت برنج می‌شود. مگر کل دعوای انتقال آب از کارون به دیگر استان‌ها چقدر است؟ ٧٠٠ ‌میلیون مترمکعب، اما ما سه ‌میلیارد و صد میلیون مترمکعب در خوزستان آب هدر می‌دهیم.»

amad_news_2.jpg

اطلس زندان‌های ایران ـ دامنه دستگیری‌های مرتبط با پرونده آمدنیوز بسیار گسترده شده است. از اعضای غیرسیاسی خانواده خبرنگاران تا کارکنان ارشد دفتر ریاست جمهوری روزها یا ماه‌ها در بند کم‌تر شناخته‌شده ۲۴۱ در زندان اوین در بازداشت به سر برده‌اند. گفته می‌شود گستره دستگیری‌ها محملی شده است برای تسویه‌حساب‌های سیاسی و گروهی بین نیروهای امنیتی. روح‌الله زم مؤسس آمدنیوز به اطلس زندان‌های ایران گفته است تخمین می‌زند که بیش از ۱۵۰ نفر در رابطه با این پرونده دستگیر شده باشند. او می‌گوید: «اغلب دستگیرشدگان را نمی‌شناسیم. مثلا تماس می‌گیرند که امروز یک پیرمرد یا یک خانم مانتویی را به دادسرای فرهنگ و رسانه آورده‌اند. کسی که نمی‌دانیم کیست و در ذهن بازجویان قوه قضائیه چه ارتباط احتمالی‌ای بین او و آمدنیوز ساخته شده است.» او در رابطه با امکان شناخت این افراد نیز تردید دارد: «بسیاری از کسانی که دستگیر می‌شوند، از اعضای نهادهای مختلف امنیتی هستند. بسیاری از این افراد حتی یک‌دیگر را نیز نمی‌شناسند.»

آمدنیوز که بیش از سایت، با کانال تلگرامش شناخته می‌شود، در سال‌های گذشته اخباری را منتشر کرده که به گفته گردانندگان این رسانه از منابع داخل حکومت کسب کرده است. هر چند بعضی از این خبرها با واکنش وسیع در سطح جامعه و حتی جریان‌های درون حکومت مواجه شده، اما منتقدین این رسانه در صحت و سقم برخی از آن‌ها تردید دارند.

بی بی سی، نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، با نمایش بقایای موشکی که حوثی‌ها به ریاض، پایتخت عربستان سعودی شلیک کردند ایران را به نقض تعهدات بین‌المللی متهم کرد.‌ خانم هیلی ایران را به بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه متهم کرد و گفت آن چه از بررسی بقایای موشک برمی‌آید می‌تواند به عنوان "شواهد انکارناپذیر" نقض تعهدات بین‌المللی ایران و تلاش نافرجام ایران برای لاپوشانی این موارد تلقی شوند. او گفت موشک شلیک شده به ریاض نشان گروه صنعتی شهید باقری را داشته است. این مجموعه صنعتی وابسته به وزارت دفاع ایران پیش از این به دلیل نقش ادعایی در برنامه موشکی ایران مورد تحریم قرار گرفته است. نمایندگی ایران در سازمان ملل اتهام‌های نیکی هیلی را درباره موشک‌هایی که از یمن به عربستان شلیک شدند تکذیب کرد و گفت: "دولت آمریکا برنامه‌ای برای پیشبرد اهداف خود علیه ایران دارد."

خانم هیلی در در کنفرانس مطبوعاتی در پایگاهی نظامی با ارجاع به گزارش دبیر کل سازمان ملل درباره توافق هسته‌ای، گفت فعالیت‌های موشکی ایران نقض تعهدات بین ‌المللی این کشور و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل (قطعنامه مرتبط با برجام) است. پیش از این خبرگزاری‌های غربی اخبار متناقضی درباره نظر کارشناسان ملل نسبت به موشک شلیک شده به ریاض منتشر کردند، چند روز پیش در حالی که خبرگزاری رویترز نوشت بنا به گزارشی محرمانه کارشناسان سازمان ملل می‌گویند موشک ظاهرا ساخت ایران بوده، خبرگزاری فرانسه نوشت بنا به گزارشی محرمانه کارشناسان سازمان ملل نمی‌توانند تایید کنند که موشک ساخت ایران بوده است. ایرانی بودن این موشک از همان ابتدا از طرف عربستان سعودی مطرح شده بود. خانم هیلی این گفته مقام‌های سعودی را تکرار کرد که مشخصات این موشک با موشک قیام ایران مطابقت دارد. یکی از ویژگی‌های مورد اشاره آمریکا، بالک نداشتن موشک قیام و موشک شلیک شده است. آمریکا می‌گوید موشک قیام تنها موشک بالستیک کوتاه‌برد بدون بالک است. سخنرانی نیکی هیلی یک روز پس از آن انجام شد که فرصت ۶۰ روزه کنگره آمریکا بدون تصویب تحریم یا اقدامی علیه ایران به پایان رسید. با توجه به آن که دونالد ترامپ پایبندی ایران به توافق هسته‌ای را تایید نکرد، کنگره می‌توانست تحریم‌های ایران را برگرداند، اما چنین نشد. نیکی هیلی گفت دولت دونالد ترامپ بر مساله هسته‌ای متمرکز نیست و با در نظر گرفتن همه اقدامات ایران، می‌خواهد ائتلافی بین المللی برای عقب راندن ایران بسازد. خانم هیلی گفت توافق هسته‌ای نتوانسته رفتار ایران در حوزه‌های دیگر را اصلاح کند و کمک سپاه به گروه‌های شبه‌نظامی و تروریستی افزایش یافته است.

7HIKWDFHKJCDXN3EXO4PPZSPUA.JPG

روستای رومه - آموزش سفال گری ایرانیها به توریست چینی

در پشت صحنه ی فیلم کمپ ایکس ری

paymanM222223.jpg

حصیربافی، در جایی دیگر، موزیکال الیور توئیست، "من دعوا نداشتم، آن‌ها دعوا داشتند"، دو دلقک و نصفی، کنسرت شیلر، سبز شدن آب خلیج فارس و تصاویر دست​چین دیگری از گشت و گذار این هفته در ایران. [لینک به گالری تصاویر]

41814530_303.jpgآدم برفی پرسپولیسی

در هفته‌ای که گذشت بارش برف پاییزی سیمای بسیاری از شهرهای ایران را سفید کرد و علاقه‌مندان را به دامن طبیعت کشاند. (عکس: آدم‌برفی یکی از طرفداران تیم پرسپولیس) [لینک به گالری تصاویر]

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ طی 15 سال گذشته، دهکده جهانی دبی، سرگرمی‌های فرهنگی گوناگون، همراه با تجربه بهترین خرید، را برای میلیون‌ها بازدید کننده از این شهر فراهم آورده است. اجرای زیبا از برنامه‌های پرطرفدار به صورت زنده، غذاهای خوشمزه از سراسر جهان، صنایع دستی اصیل و کالاهایی از کشورهای مختلف دنیا و معماری‌های فرهنگ های مختلف در این شهر برای بازدید آماده شده است. در این میان معماری تخت جمشید شکوه و عظمت خاصی را به این شهر بخشیده است.

84890_832.jpg5657156_618.jpg

Zonnouriبه گزارش خبرآنلاین، با داغ شدن بحث بودجه یکی از موضوعاتی که بیشتر اهمیت پیدا می کند بحث نظارتی است که باید بر این بودجه ها وجود داشته باشد. در این میان شاید بودجه نیروهای مسلح و موضوع نظارت بر آن بیشتر مورد سوال قرار گیرد.

مجتبی ذوالنوری نماینده مردم قم در مجلس دهم که پیش از این وظیفه نمایندگی جانشین نمایندهٔ ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را برعهده داشته است، در این رابطه به خبرانلاین گفت: اگر ایراد و نقدی نسبت به نیروهای مسلح مطرح باشد که لازم است از سوی مجلس پیگیری شود، در دولت جایگاه پاسخگویی وجود دارد و وزارت دفاع این وظیفه را به عهده دارد.

او ادامه داد: امروز اگر کسی نسبت به سپاه، ارتش یا ستادکل نیروهای مسلح انتقادی داشته باشد وزارت دفاع پاسخگو است و می توان وزیر را با سوال و استیضاح به صحن مجلس کشاند.

ذوالنوری افزود: درمورد نظارت بر نیروهای مسلح ما با دستگاه‌های موازی متعدد روبه رو هستیم، به این معنا که نیروهای مسلح بر اساس قانون اساسی تحت فرماندهی کل قوا قرار دارند و در این مسیر یک قوه ناظره عالیه به نام ستاد کل نیروهای مسلح وجود دارد که این بخش بر همه زوایای نیروهای مسلح نظارت دارند.

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۱

قطع سخنرانی لاریجانی در قم/ پرتاب کفش و مهر نماز به سوی لاریجانی!/ ورود حامیان «خودجوش» دولت/ ممانعت از خروج لاریجانی از حرم

گروهی که در حمایت از احمدی نژاد شعارهای تندی سردادند و به سوی لاریجانی، کفش و مهر نماز پرتاب کردند! این افراد با سردادن پی در پی شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» ، «بصیرت بصیرت» و ... مانع سخنرانی لاریجانی شدند.

احمدی‌نژاد: اینها (لاریجانی‌ها) بزودی تشریف خواهند برد

محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری سابق ایران در آخرین سخنرانی خود که روز شنبه منتشر شده گفت برادران لاریجانی بزودی از قدرت کنار گذاشته خواهند شد.

در تصاویر زیر رستورانی را در غزه مشاهده می‌کنید که تصویر کیم جونگ اون رهبر کره شمالی بر روی در ورودی آن نصب شده است. کیم جونگ اون هفته گذشته در واکنش به تصمیم ترامپ درباره قدس گفته بود اصلا اسرائیلی وجود ندارد که بخواهد پایتخت داشته باشد.

NKPalestine001.jpgNKPalestine002.jpg

121417_top.jpgاکبر گنجی - خبرنامه گویا

علی سعیدی ، نماینده ولی فقیه در سپاه، امروز گفت :

"برخی انحرافات احمدی‌نژاد هنوز به‌ مردم گفته نشده است. عده‌ای امروز طلبکار شدند، این افراد می‌ گویند چرا در آن زمان از احمدی‌نژاد حمایت کردید؟...پیامبر اکرم (ص) و امام علی (ع) هم در مقاطعی از طلحه و زبیر حمایت کرده و تعابیر بلندی برای آنها دارند اما بعد از انحراف آنها که نباید در برابر آنها سکوت کرد. امروز آن ها که بعد از ایجاد انحراف همچنان از احمدی‌نژاد و دیگران حمایت کردند باید جواب دهند. آن ها که تا مادامی که احمدی نژاد در مسیر درست بود از او حمایت کردند و وقتی منحرف شد از او تبری جستند شایسته تقدیرند نه نکوهش. چرا که قاعده و اساس بر همین است و دین نیز همین را از ما می‌ خواهد. امروز آن ها که در برابر امام و ولی‌ فقیه ایستادند جوابگو باشند".

درباره دعاوی نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران چند نکته قابل ذکر است:

یکم- طلحه و زبیر جزو مهاجران هستند که از مکه به مدینه هجرت کردند. قرآن از مهاجران تعریف و تمجیدهای بسیاری کرده است. عموم مسلمین و خود قرآن، قرآن را کلام الله به شمار می آورند. بدین ترتیب، خداوند از طلحه و زبیر تعریف کرده است.

دوم- اهل تسنن- که اکثریت مسلمان ها را تشکیل می دهند- براساس احادیث پیامبر اسلام، طلحه و زبیر را همسایگان بهشتی پیامبر به شمار می آورند. به عنوان نمونه به "طلحه و زبیر همسایگان بهشتی پیامبر" بنگرید. بدین ترتیب، نماینده نابخرد آیت الله خامنه ای با "منحرف" خواندن دو تن از یاران پیامبر که نزد اهل تسنن بسیار عزیزند، به جنگ شیعه و سنی دامن می زند.

karimiRouhani_12142017.jpgپارسینه - علی کریمی شاید و البته قطعا صریح‌ترین فوتبالیست ایرانی است که بدون هیچ سانسوری همیشه نظراتش را بیان کرده و به دنبال خودسانسوری یا مصلحت اندیشی نیست.

کریمی در تازه ترین صحبت های خود درخصوص گران تر شدن عوارض خروج از کشور که از 70 هزار تومان به 220 هزار تومان رسیده از دولت روحانی انتقاد کرد و در پایان گفت: « خدایا زودتر سال 1400 را برسان تا این دوره تمام شود ».
البته کریمی در جدیدترین پست اینستاگرامی خود در پاسخ به برخی منتقدین تندرو و البته مخالف روحانی گفت: « همین که ما جرات پذیرش اشتباه را داریم و بابت آن عذرخواهی می کنیم کافی است ».
karimiPashimoon-1.jpgجادوگر که به صراحت بیان و کلام و منتقد بودن شهره است در پست منتشره خود کمی تند رفت و همین بهانه ای شد برای برخی که بدنبال سواستفاده های جناحی و سیاسی خود باشند از پست علی کریمی به عنوان یکی از محبوب ترین چهره های چند دهه اخیر کشور ابزاری بسازند برای تضعیف یک جناح دیگر. جادوگر که بی هیچ لابی، رایزنی، وعده و وعید یا بده و بستانی به حمایت تمام قد از روحانی در انتخابات پرداخته بود حالا خیلی شجاعانه و صریح تر از قبل به اشتباه خود که تند رفتن در نقد مطروحه بوده پرداخته و حتی عذرخواهی هم کرده تا جلوی سو استفاده های سیاسی و حزبی را بگیرد.

حال مسئولین و البته سیاسیون که در کارزار انتخاباتی دست به دامن چهره های ورزشی و هنری شده بودند تا در ستادها و همایش های انتخاباتی حضوری چشمگیر داشته باشند باید دید پاسخ نقدهای محترمانه امثال علی کریمی را خواهند داد یا خیر؟

clooney_12142017.jpgبی بی سی - دوست بودن با جورج کلونی به اندازه کافی می‌تواند خوش‌آیند باشد؛ بخصوص حالا که فاش شده که او به هر کدام از دوستان صمیمی‌اش یک میلیون دلار برای سپاسگزاری به خاطر کمک‌هایشان داده است.

"رانده گیربر"، که سال‌هاست از دوستان نزدیک جورج کلونی است به برنامه مستند "هدلاینر" شبکه ام‌اس‌ان‌بی‌سی گفت که جورج این پول را در سال ۲۰۱۳ به عنوان یک هدیه غافلگیر کننده به دوستانش داده است.

او گفته‌های بازیگر سرشناس را اینطور بازگو می‌کند: "برای من واقعا مهم این است که الان که همه در کنار هم هستیم بتوانم خوبی‌های شما را جبران کنم."

رانده که درزمینه‌ تجارت سرگرمی و تفریح، فعال است در این مصاحبه می‌گوید: "یک گروه هستیم که اسمش را "پسرها" گذاشتیم. یکبارجورج به من و گروه "پسرها" گفت که روز ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۳ را به یاد داشته باشید، برای شام بیایید خانه ما."

او تعریف می‌کند که وقتی به خانه جورج رفته‌اند، روی میز جلوی صندلی هر کدام یک کیف گذاشته شده بود.

_99187422.jpg رانده با سیندی کرافورد، مدل سرشناس ازدواج کرده است

"جورج به ما گفت که گوش کنید، می‌خوام همتون بدونید که چقدر برای من ارزش دارید و چقدر در زندگی من مهم بودید. من به لس‌آنجلس آمدم، روی مبل خانه شما خوابیدم. در زندگی خیلی خوشبخت بودم که شما را داشتم و بدون شما قطعا نمی‌تونستم امروز به اینجا برسم."

رانده می‌گوید: "وقتی کیف‌ها را باز کردیم هر کدام حاوی یک میلیون دلار پول نقد به شکل اسکناس‌های ۲۰ دلاری بود."

"به هر کدام از ما ۱۴ نفر یک میلیون دلار داد. به تک تک ما. همه مون شوکه شده بودیم."

رانده ادامه می‌دهد: "جورج به ما گفت: می‌دونم که همه ما دوران سختی را پشت سر گذاشتیم، بعضی از شما هنوز هم شرایط سختی دارد. اما نباید نگران آینده بچه هاتون و پرداخت وام خانه هاتون باشید."

به گفته رانده، جورج کلونی به آنها گفته که علاوه بر این پول، مالیات یک سال آنها را هم پرداخت کرده است.

Emadedin_Baghi.jpgدیشب (۲۲ آذر ۹۶) آقای عبدالفتاح سلطانی یکی از وکلای شریف، نجیب و درستکار و مدافع حقوق بشر از زندان تماس گرفت برای احوالپرسی. از شنیدم صدایش خشنود شدم اما دلم گرفت از اینکه چندسال است ناروا در بند است. تصمیم گرفتم یادداشتی را که مدتی پیش یکی از همکاران روزنامه اعتماد از من گرفت تا به عنوان سرمقاله چاپ کنند ولی هیچ خبری نشد در صفحات خودم منتشر کنم هرچند یادداشت متعلق به گذشته است. البته از این نوع نوشته‌های منتشر نشده هم کم نیستند.

ماده ۲۱۰ قانون برنامه پنجم توسعه که مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورا و شورای نگهبان است می‌گوید: «وزارت امور خارجه موظف است با بهره‌گیری از نظرات کارشناسان کلیه سازمانها و نهادهای مسئول و به منظور اعتلاء شأن، موقعیت، اقتدار و نقش جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت‌های اقتصادی در منطقه و نظام بین‌الملل و بسط گفتمان عدالت‌خواهی در روابط بین‌الملل، سیاست‌های مناسب را برای اجرائی نمودن احکام ذیل به مراجع ذی‌ربط ارائه دهد:

Hadi_Soufizadeh.jpg

جنگ با داعش در سوریە وعراق رو بە پایان است و دیپلماسی جای جنگ را گرفتە است. نشست آستانە کە راهکارهای نظامی را ارائە میداد کاربرد خود را از دست دادە و بار دیگر ژنڤ بە محل چانە زنی قدرتهای درگیر درآمدە است. درست است کە داعش در مرحلە پایان است اما سوریە یکدست نماندە و آن کشور میان دولت سوریە، کوردها و گروههای سنی کە برخی از آنان در لیست ترور قرار دارند تقسیم شدە است. هر کدام از این جریانات زیر مجموعە کشورهای منطقەای و فرا منطقەای هستند وطرفهای برون مرزی وزن و سرنوشت آنان را رقم می‌زنند. بنابراین آیندە سوریە همچون معادلەای چند مجهولی نیازمند دقت لازم برای یافتن نتیجە معادلە میباشد. در این نوشتە کوتاە سعی بر آن است بە تازەترین بلوک بندی و مسیر سیاسی هرکدام از کشورهای درگیر در بحران سوریە پرداختە شود.
ایران:
ایران خود را پیروز جنگ سوریە می‌پندارند و اخیرا در داخل کشور مانورهای روی آن دادند. قابل انکار نیست کە ایران در مقابل ترکیە بە پیروزهایی دست یافت اما نباید ندیدە گرفت کە بخش بزرگی از کشور سوریە متحد ایران در کنترل سوریە نیست و کماکان تهدید برای منافع ایران بحساب می‌آید. مهمترین چالش پیش روی ایران در سوریە آیندە مناسبات میان ایران و روسیە است. اگرچە ایران و روسیە در منطقە قفقاز روابط خود را توسعە و تحکیم و از طریق کشور جمهوری آذربایجان کریدور شمال بە جنوب باز کردەاند اما کریدور شیعی ایران پایدار نیست و بیشتر تحت تاثیرسیاست روسهاست.

Mahmoud_Delkhasteh.jpg"انقلاب قبل از آنکه یک حادثه باشد، یک پروسه و جریان است که نقطه عطف آن سرنگونی استبدادی می باشد که انقلاب را سبب می شود، ولی نقطه پایان آن، یعنی استقرار هدفهایی که اندیشه راهنمای انقلاب را تشکیل داد، نا نوشته است و در انتظار نوشته شدن و البته این بستگی به آگاهی و تصمیم و اراده نسلهای بعدی دارد که آیا، از راه بکار گیری عقل نقاد و اینگونه از طریق تصحیح ضعفها آنها را به نقاط قوت تبدیل کردن، انقلاب را ادامه بدهند یا نه؟ به بیان دیگر، قلمی که خواهد نوشت که چه باید بشود و چگونه باید بشود در دست مردم و بخصوص نسل جوان است."

انقلابات اجتماعی پر صلابت ترین پاسخ جوامع ملی به استبدادها می باشند. در واقع، عامل اصلی انقلاب، استبدادی است که هم مانع از حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و احرازحقوق آنها شده است و هم خود در ایدئولوژی و برنامه هایش به بن بست رسیده است. در واقع، انقلاب، بیش از هر چیزعصیان نسل جوان بر سرنوشت محتومی است که استبداد برایش رقم زده است و از طریق جنبش، راه خروج از استبداد به آزادی و اینگونه ایجاد امکانات برای رشد و در واقع معمار سرنوشت خود و وطن شدن را بر عهده می گیرد.

sepah_12142017.jpgرادیو فرانسه، در حالی که بودجه پیشنهادی کل کشور برای سال ١۳۹۷ با احتساب قیمت های جاری فقط ۷‚۳ در صد رشد نشان می دهد، بودجه پیشنهادی دفاعی کشور حدود ۳۳ درصد و بودجه سپاه پاسداران در حدود ۴۲ درصد افزایش یافته است. بودجه سپاه پاسداران با افزایش ۲‚١١هزار میلیارد تومانی از رقم حدود ۵‚١۵ هزار میلیارد تومان در سال ١۳۹۶ به حدود ۷‚۲۶ هزار میلیارد تومان در لایحه بودجه سال ١۳۹۷ افزایش یافته است.

رقم کلی منابع و مصارف بودجه عمومی پیشنهادی سال ١۳۹۷ به رقم ١١۹۵ هزار میلیارد تومان می‌رسد که نسبت به بودجه قانونی ایران در سال‌جاری یک رشد ۷‚۳ درصدی را با قیمت های جاری شان میدهد. با در نظر گرفتن نرخ تورم ۱۰ درصدی به‌عنوان هدف دولت در سال ۱۳۹۷، بودجه سال آینده کشور با قیمت های ثابت و واقعی ( بدون در نظر گرفتن تورم ۱۰ درصدی) در واقع در حدود ۶ درصد کاهش دارد. در نتیجه به جرئت می توان گفت که بودجه واقعی کشور در سال ١۳۹۷ یک بودجه انقباضی خواهد بود. به دیگر بیان سبد درآمدی مردم به طور مستقیم و غیر مستقیم کاهش خواهد یافت. در همین راستا، سهم بودجه عمرانی کشور در لایحه ارائه‌شده به مجلس کاهشی ۱۱ هزار میلیارد تومانی را به نسبت بودجه سال ۹۶ نشان می‌دهد. در همین حال مشاهده می شود که بودجه یکی از نهادهای نظامی کشور، یعنی سپاه پاسداران در حدود ۲‚١١هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. بودجه این نهاد نزدیک به ۵۰ در صد کل بودجه دفاعی کشور را در بر می گیرد.

larijaniAhmadinejad_12142017.jpgرضا حقیقت‌نژاد - ایران وایر

صادق لاریجانی، رئيس قوه قضاییه ایران دیروز در جمع برخی دانشجویان گفته محمود احمدی نژاد شایعه جاسوسی دختر او را از دبیر شورای عالی امنیت ملی پرسیده و وقتی شمخانی گفته این ماجرا دروغ است، به شمخانی گفته خبر نداری، زهرا لاریجانی بازداشت شده و ما از محل بازداشت او هم خبر داریم. این روایت نشان می دهد احمدی نژاد تنها در رسانه ها با کنایه مروج این اتهام نبوده، بلکه نزد عالی ترین مقام های جمهوری اسلامی پیگیر آن بوده و مایل به تعمیق و کش دادن دامنه دعوای خود با لاریجانی ها در همه سطوح است.

واکنش صادق لاریجانی در جلسه دیروز به احمدی نژاد چندجانبه بوده است. او را برای بست نشینی یارانش، فتنه گر خوانده، به ماجرای افشای نوار رشوه خواهی فاضل لاریجانی اشاره کرده و با استناد به نظر خامنه ای گفته کار احمدی نژاد غیرقانونی، غیرشرعی و غیراخلاقی بوده، اظهارات احمدی نژاد درباره مجادله اش با صادق لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی بر سر پرونده قتل ستار بهشتی را رد کرده و گفته او جرات ندارد سر من داد بزند و سرانجام درباره بحث جاسوسی دخترش گفته احمدی نژاد از مسیر انصاف و تقوی دور شده و در جایی دیگر تلویحا احمدی نژاد را متهم کرده که حامی بابک زنجانی بوده است.

با توجه به سابقه واکنش های صادق لاریجانی به احمدی نژاد می توان گفت او اگرچه کوشیده شخصیت مقتدری از خود نشان دهد ولی از تهدید صریح علیه احمدی نژاد خودداری کرده است. لاریجانی تندخو، زودجوش، مغرور، لجوج و صریح است و معمولا در واکنش به رقبا پرده پوشی ندارد، مگر اینکه مصلحتی چون توصیه رهبر در کار باشد.

congress_12132017.jpgرادیو فردا، گزارش ها حاکی است که مجلس نمایندگان آمریکا روز چهارشنبه ۲۲ آذرماه طرحی را تصویب کرد که براساس آن وزارت خزانه داری این کشور می بایست فهرست دارایی های رهبران ایران از جمله علی خامنه ای را منتشر کند.

به گزارش آسوشیتدپرس، این طرح با ۲۸۹ رای موفق در برابر ۱۳۵ رای مخالف به تصویب رسید. این طرح برای قانونی شدن می بایست در سنا نیز به تصویب برسد و سپس رییس جمهوری آمریکا آن را امضا کند.

بروس پولیکین، نماینده جمهوریخواه از ایالت ماین، به هنگام معرفی این طرح گفته است: در حدود ۷۰ مقام ایران ثروت های شخصی هنگفتی را کسب کرده اند، آنها همچنین از این ثروت هابرای کمک به گروه های تروریستی و گروه هایی که به منافع ما ضربه می زنند استفاده می کنند.

وی اضافه کرده است: این حق شهروندان ایرانی و همه مردم در سراسر جهان است که بدانند این حامیان اصلی تروریسم چه مقدار ثروت کسب کرده اند و برای چه منظوری آن را مصرف می کنند.

گزارش ها همچنین حاکی است این نماینده جمهوریخواه تاکید کرده است: مقام های ارشد حکومت ایران، از جمله رهبر جمهوری اسلامی و مقام های اصلی سیاسی و نظامی ایران، از طریق ساختار استبدای، فاسد و مخفی در کشور ثروت های هنگفتی را کسب کرده اند.

AN_12132017.jpgدولت بهار: احمدی نژاد رئیس جمهور سابق در پاسخ به نامه یکی از نمایندگان استان اصفهان در مجلس خبرگان رهبری با استناد به قانون جرایم سیاسی، این فرضیه را که مقامات کشور معادل نظام هستند، مردود دانست و افزود: در صورتی که چنین فرضیه مبنای عمل قرار گیرد، تمام تخلفات آنان به حساب نظام نوشته شده و باب هر گونه نقد و اعتراض به جرایم و ظلم های احتمالی آنان بسته خواهد شد.

به گزارش دولت بهار، متن کامل نامه احمدی نژاد به نماینده محترم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری و نامه وی خطاب به رئیس جمهور سابق به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم

نماینده محترم مجلس خبرگان رهبری

سلام علیکم

نامه حضرت عالی به شماره 1104/ب/96 مورخ 9/9/96 را با دقت مطالعه کردم.

جناب عالی را یک فرد انقلابی ، با هوش و مردمی دانسته ام و بر این باور بوده ام که ارزش های انقلاب ، عدالت ، آزادی ، کرامت انسانی و حقوق مردم و انجام وظیفه الهی در منصب خبرگان رهبری را بر هر چیز دیگری مقدم می‌دارید و اصولا انقلاب و نظام را برای تحقق همین ارزش ها می خواهید. فرض را بر این می گذارم که مواضع شما ، برآمده از عدم اطلاع نسبت به ماوقع در موضوع مورد نظر است. از این رو به عنوان یک مسلمان و برادر دینی خواهشمندم به موارد زیر عنایت فرمایید:

1- آیا هریک از مقامات کشور معادل نظام محسوب می شوند؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت باشد، در آن صورت تمام تخلفات آنان به حساب نظام نوشته می شود و باب هر نوع نقد و اعتراض به جرایم و ظلم های آنان بسته خواهد شد. آیا چنین رویه ای به منزله نابود کردن نظام از درون نیست؟ توجه دارید که حتی قانون جرایم سیاسی نیز، مقامات سه قوه را معادل نظام ندانسته و نقد و اعتراض به آنان را بلامانع اعلام کرده است.

2-اینجانب را به دور زدن قانون متهم فرموده اید! ممکن است بفرمایید در کجا و چگونه چنین امری حادث شده است؟ مگر من چه قدرتی دارم که بتوانم قانون را دور بزنم؟ اصولا این صاحب منصبان و قدرتمندان هستند که امکان و فرصت دور زدن قانون را دارند. چگونه ممکن است اعتراض به موارد تخلف آشکار مقامات قضایی از قوانین و سند سازی و اصرار آنها بر متهم کردن دولت های پاک نهم و دهم که اتفاقا خواست بیگانگان و صهیونیست ها هم هست ، دور زدن قانون تلقی شود؟ اعتراض به ظلم، یک وظیفه موکد دینی و انسانی است، آیا جناب عالی آن را جایز نمی دانید؟ مگر ما چه خواسته ایم که شما را آشفته خاطر کرده است؟ بر طبق قانون ، دادگاه باید علنی باشد اما این مقامات قضایی هستند که با غیرعلنی کردن دادگاهها ، هم قانون اساسی (اصول 140 و 165) و هم قوانین متعدد عادی را دور زده و می زنند. آیا در ذهن شما این سئوال ایجاد نشده است که با وجود این همه اصرار ما برای برگزاری علنی دادگاه ، چرا دستگاه قضایی از آن استنکاف می کند؟

3- یاد آور می شوم که مولای متقیان حضرت علی(ع) که معصوم و امام مبین بود، نه فقط هرگز مردم را از اعتراض به ظلم و انتقاد به حکومت منع نمی کرد، بلکه آنان را به نظارت و جلوگیری از کژی ها تشویق می فرمود.

4- آیا امیرالمومنین حضرت علی(ع) از طریق علم امامت خود ، استانداران و کارگزاران خاطی را عزل می کرد یا بر اساس اعتراضات مردمی تصمیم به برکناری آنان می گرفت؟ پرواضح است که مردم به رفتارهای غلط و ظالمانه اعتراض می کردند و آن حضرت ، اعتراضات را بررسی می کرد و به حق تصمیم می گرفت.

5- آیا ظلم پایه های نظام را سست و متلاشی می کند یا اعتراض به ظلم؟ آیا می توانید یک شاهد از پیامبر اعظم(ص) و ائمه معصومین(ع) ارائه فرمایید که به جای ظلم و ظالم ، فریاد مظلوم علیه ظلم را محکوم کرده باشند؟

آیه شریفه "لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم" را چگونه تفسیر می فرمایید؟ به راستی اگر جناب عالی در معرض ظلم بزرگی که در دستگاه قضایی به مردم این سرزمین از جمله جناب آقای بقایی می شود، قرار داشتید چه می کردید؟

6- حضرت عالی مطلبی از حضرت امام (ره) نقل فرموده اید. این مطلب مربوط به زمانی است که قوه قضاییه از بخش های مستقل و با نصب مستقیم امام (ره) تشکیل شده بود و امکان تبانی و ظلم را کاهش می داد و به علاوه مرجع مستقلی برای شکایت از مقامات قضایی پیش بینی شده بود.

از یاد آوری حضور شخصیت هایی مانند شهید بهشتی در میان مقامات قضایی می گذرم.

alabama_12132017.jpgرادیو زمانه، روی مور، کاندیدای جمهوری‌خواه مورد حمایت ترامپ در ایالت جنوبی آلاباما که به تعرض جنسی به چند زن متهم شده بود در انتخابات سنای این ایالت از داگ جونز، کاندیدای دموکرات‌ها شکست خورد.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در کارزار انتخاباتی ایالت آلاباما کاملاً به دفاع از روی مور برخاست و او را پیروز این انتخابات می‌دانست اما با برگزاری انتخابات ترامپ شکست سختی خورد.

جمهوری‌خواهان سرانجام پس از ۲۵ سال در ایالت محافظه‌کار آلاباما از دموکرات‌ها شکست خوردند. داگ جونز، کاندیدای حزب دموکرات ۵۱ درصد آرا و روی مور ۴۹ درصد آرا را به خود اختصاص دادند.

ترامپ پیروزی داگ جونز را به او تبریک گفت اما مور تا مدتی پس از روشن شدن نتایج به طرفدارانش همچنان می‌گفت: «هنوز تمام نشده است».

برای ترامپ از چند جنبه شکست روی مور تلخ بود. با این شکست اکثریت جمهوری‌خواهان در میان ۱۰۰ کرسی سنا از ۵۲ به ۵۱ رأی کاهش می‌یابد. این به معنای آن است که هر قانونی را که ترامپ برای تصویب به مجلس سنا بفرستد با دو مخالف رد می‌شود.

Alarijani_12142017.jpgدویچه وله، آملی لاریجانی در پاسخ به اتهام‌های احمدی‌نژاد و یارانش علیه خود، آنها را متهم کرد که "موذیانه" می‌خواهند رهبر را هدف قرار دهند. او همچنین دلیل سکوت قوه قضائیه در برابر کشتار ۶۷ را خطر "بازی در زمین دشمنان" عنوان کرد.

صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، روز پنجشنبه (۲۳ آذر/ ۱۴ دسامبر) در نشستی ۸ ساعته با تعدادی از دانشجویان و "مسئولان تشکل‌های دانشجویی" ایران، به مسایل مختلفی از جمله اتهام‌های احمدی‌نژاد و یارانش علیه دستگاه قضایی پرداخت و ضمن تکذیب وجود ۱۷ میلیون پرونده قضایی، "ارزان بودن" رسیدگی‌ها را از عوامل وجود به گفته او ۱۵ میلیون پرونده قضایی در ایران دانست.

آملی لاریجانی همچنین "نقش دشمن بیرونی و متاسفانه دشمنان داخلی" را در "شکل‌گیری تصویری مشوّه از قوه قضائیه در اذهان عمومی بسیار پررنگ" خواند و با اشاره به بی‌ارتباط بودن دعواهای جزئی حقوقی به دستگاه قضایی ایران گفت: «گاهی سیاه‌نمایی علیه قوه قضائیه از عجایب است».

محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران و نزدیکانش دستگاه قضایی را به پرونده‌سازی، تشکیل دادگاه‌های فرمایشی، گرفتن اعتراف از متهمان با ارعاب و فشار، ‌پایمال کردن آشکار حقوق مردم، صدور احکام از پیش تعیین‌شده و ده‌ها اتهام سنگین دیگر متهم کرده‌اند.

احمدی‌نژاد حدود دوهفته پیش نامه‌ی خود را که ظاهرا ۲۲ آبان ماه به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نوشته شده است، علنی کرد. او در این نامه ضمن تأکید بر اینکه "امید به تحقق آینده بهتر" به حداقل رسیده، بار دیگر به قوه قضائیه حمله کرده و کار دستگاه قضایی ایران را باعث "نارضایتی عمومی" دانسته بود. احمدی‌نژاد و نزدیکانش گفته‌اند که مردم از قوه قضائیه ایران قطع امید کرده‌اند.

آملی لاریجانی اما در سخنان امروز خود گفته است، همین که مردم "احتمال می‌دهند که شاید" در مراجعه به دستگاه قضایی "به حق خود برسند، نشان می‌دهد که از قوه قضائیه نامید نیستند" و «ادعای اینکه دیگر هیچ امیدی به قوه قضائیه نیست سخن گزافی است».

قوه‌ای "منصوب رهبری"

احمدی‌نژاد در گفت‌وگو با سایت "دولت بهار" گفته بود که اختیارات قوه قضائیه از اختیارات رهبر جمهوری اسلامی هم بیشتر است، اما هیچ نظارت سیستماتیکی بر این دستگاه وجود ندارد.

آملی لاریجانی در اظهارات امروز خود در پاسخ به این سخنان گفت: «اولا رئیس قوه قضائیه منصوب رهبری است و لذا مشروعیت فعالیت او در این سمت صرفا با نصب رهبری است و لذا در طول اختیارات رهبری و ثانیا هر کسی در کشور وظیفه‌ای برعهده دارد».

mogrini_12132017.jpgرادیو زمانه، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا شامگاه سه‌شنبه ۱۲ دسامبر در سخنانی که در پارلمان اروپا در دفاع از توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی ایراد کرد، این ادعا را در میان آورد که به درخواست ایران در مقدمه برجام از توافق هسته‌ای به عنوان زیربنایی برای گفت‌وگو درباره مسائل دیگر یاد شده است. رازی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا افشا کرد، حساسیت رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران را برانگیخته است. در همان حال هیأتی هم از سوی ایران برای شرکت در دهمین کمیسیون مشترک برجام به وین اعزام شده.

چند ساعت پیش از آنکه مهلت ۶۰ روزه رئیس جمهور آمریکا به مجلس نمایندگان این کشور برای تصمیم‌گیری درباره برجام به سر آید، فدریکا موگرینی در پارلمان اتحادیه اروپا سخنانی در دفاع از برجام ایراد کرد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت مذاکره مجدد درباره برجام، بعد از ۱۲ سال گفت‌وگوهای دیپلماتیک و دستیابی به توافقی که بیشترین تدابیر ممکن برای نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران را پیش‌بینی کرده، میسر نیست. او اما رازی را هم افشا کرد:

«در بخش مقدمه این توافق ۱۰۴ صفحه‌ای، نه در یکی از بندهای آن- من الان آن را حفظ شده‌ام- یک ارجاع در حد یک نیم‌جمله با این مضمون وجود دارد: این توافق می‌تواند مسیر را برای نوع دیگری از تعامل یا تعاملی سازنده‌تر در منطقه فراهم کند و زیربنای آن را ایجاد کند. آن جمله- شاید الان دارم یک راز را افشا می‌کنم- به درخواست ایران گنجانده شد.»

us-UNasdad.jpgرادیو فرانسه: نیکی هیلی، نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل، در کنفرانس مطبوعاتی که دیروز در یک پایگاه نظامی در واشنگتن برگزار کرد، اظهار داشت که این کشور به زودی تشکیل یک ائتلاف بین المللی را برای عقب راندن ایران در منطقه در دستور کار قرار می دهد. نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل این سخنان را حین ارایۀ باقی مانده های موشکی ایراد کرد که به گفتۀ او متعلق به جمهوری اسلامی است و توسط حوثی های یمن به سوی عربستان سعودی پرتاب شده است.

در این کنفرانس خبری، نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل اظهار داشت : "خواهید دید که آمریکا ائتلاف بین المللی را تشکیل خواهد داد تا ایران را حقیقتاً به عقب براند." نمایندۀ آمریکا در سازمان ملل همچنین گفت که توافق اتمی با ایران به تعدیل رفتار این کشور در عرصه های دیگر منجر نشده و جمهوری اسلامی ایران خود را مجاز به انجام هر کاری می داند. نیکی هیلی اضافه کرد که رژیم ایران بر آتش منازعات منطقه ای از جمله جنگ داخلی یمن می دمد.

پیش از این سازمان ملل در گزارشی جداگانه موشک های پرتاب شده توسط حوثی های یمن علیه عربستان سعودی را متعلق به ایران دانسته بود. دولت عربستان نیز حملات موشکی حوثی های یمن را نوعی اعلان جنگ از سوی جمهوری اسلامی ایران توصیف کرده و گفته است که در زمان مقتضی پاسخ تحریکات این کشور را خواهد داد.

امروز همچنین در اظهاراتی جداگانه، وزیر امور خارجۀ فرانسه، "ژان-ایو لودریان" گفت که پیش از سفرش به تهران در ژانویه آینده، در هجدهم دسامبر برای ملاقات با همتای آمریکایی اش، رکس تیلرسون، عازم واشنگتن می شود. وزیر امور خارجۀ فرانسه افزود که در سفرش به تهران دربارۀ سه موضوع با رهبران ایران گفتگو خواهد کرد : این سه موضوع، به گفتۀ لودریان، از این قرارند : الف) توافق اتمی باید محترم شمرده شود. ب) برنامۀ موشک های بالستیکی ایران تعادل منطقه را برهم می زند. و ج) فرانسه با حضور نظامی ایران در سوریه مخالف است.

Eissa_Kalantari.jpgشرق ـ صدرا محقق - دعوا و مناقشه شدید بین عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست، با تعدادی از نمایندگان استان خوزستان که فیلم‌های آن منتشر و حاشیه‌ساز شد، ریشه‌اش به یک نامه نوشته‌شده به قلم کلانتری برمی‌گشت که در آن، او گفته بود در خوزستان آب مازاد وجود دارد. این در حالی است که این استان یکی از وخیم‌ترین شرایط را به‌ لحاظ زیست‌محیطی دارد و هر روز با مشکل گردوغبار، خشک‌شدن تالاب‌ها و کاهش حجم آب رودخانه‌ها مواجه است که اصلی‌ترین علتش کمبود آب است. بااین‌حال، بر چه اساس رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست کشور چنین اظهارنظری کرده است؟ پس از مناقشه چند روز پیش با تعدادی از نمایندگان این استان، او اظهارنظر خاصی درباره جزئیات ماجرا و دلایل نوشتن آن نامه نکرد. دو روز پس از ماجرا، در گفت‌وگویی تلفنی با آقای کلانتری همین سؤالات را از او پرسیدم که مشروح پرسش و پاسخ‌ها در ادامه آمده است:

*‌ در فیلم‌هایی که از دعوای شما با تعدادی از نمایندگان خوزستان منتشر شده، چیزی که دیده شد این بود که برخورد و مناقشه تندی بین شما و آنها رخ داد و دعوا بالا گرفت. ما روزهای قبل روایت آن سوی این ماجرا را شنیده‌ایم، اما روایت شما را دراین‌باره نشنیده‌ایم. چه اتفاقی رخ داد و چرا کار به دعوا کشید؟ در رابطه با این دعوای شدید که الفاظ تندی هم به یکدیگر گفتید، آیا تلاشی کرده‌اید یا خواهید کرد که این مناقشه منجر به مفاهمه و رفع سوءتفاهم شود و مشکل را حل کنید؟

Sedighiبه گزارش ایلنا، حجت‌الاسلام کاظم صدیقی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به نابه‌‌سامانی‌های کشور گفت: نابه‌سامانی در مجاری کشور به خاطر گناهان است. اگر می‌خواهید در ادارات کار، نشاط و روح خدمت داشته باشید از خودتان شروع کنید.

وی ادامه داد: همه مشکلات خصوصا مشکل اقتصاد با کلید تقوا باز می‌شود. این سخن صریح قرآن است که با خدا زندگی کنید، عجله نکنید، یادمان باشد خدا ناظر است.

اقدام امریکا برای انتقال سفارت امریکا قابل تامل است

مشاور رئیس قوه قضاییه با اشاره به تصمیم امریکا درباره قدس اظهار داشت: اظهارات خطرناک رئیس‌جمهور بحران‌زده، بحرانی و بی‌اصالت ایالات متحده که قدس را به عنوان پایتخت رژیم کودک‌کش، غاصب و جلاد بی‌هویت معرفی کرده است و اعلام کرده می‌خواهد سفارت آمریکا را به قدس منتقل کند، اقدامی قابل تامل است.

صدیقی افزود: این مساله سابقه دارد سازمان ملل متحد در دو قطعنامه، تقسیمی بین فلسطینیها مصوب کرد و قدس را از آن فلسطینی‌ها دانسته که در اشغال اسرائیل است.

ترامپ شرور بی‌نقاب است/ رئیس‌جمهورهای قبلی امریکا هم وحشی‌ و با پوشش مخملی بودند

وی با بیان اینکه کنگره آمریکا تصویب کرده قدس پایتخت اسرائیل باشد، تصریح کرد: ترامپ شرور بی‌نقاب است. البته رئیس‌جمهورهای قبلی امریکا هم وحشی‌ و با پوشش مخملی بودند و مصوبه کنگره را عملی نمی‌کردند و ملاحظه منافع را می‌کردند اما ترامپ چون داماد صهیونیست دارد، منافع و سیاست سرش نمی‌شود و موجود عجیب غریبی است.

ترامپ شاخ دارد ولی عقل ندارد

خطیب موقت نماز جمعه تهران اضافه کرد: روسای جمهور آمریکا استقلال ندارند. عوامل قدرت و ثروت آنها را جلو می‌اندازد. آنها کنیز و نوکر آنها هستند. ابن سینا می‌گفت از گاو می‌ترسم چون شاخ دارد و عقل ندارد این هم همین است اما عدو شود سبب خیر.

Mohammadali_Jafari.jpgدویچه وله ـ سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران گفته مقاومت اسلامی در منطقه در حال گسترش است و "به زودی شاهد پیروزی در یمن خواهیم بود". او همچنین بزرگترین مشکل مدیران داخلی را جلب رضایت مردم و نه رضایت خدا دانسته است.

سرلشگر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، روز پنج‌شنبه ۲۳ آذر (۱۴ دسامبر) در همایشی در دانشگاه سپاه گفته است: «بعد خارجی انقلاب در مقاومت اسلامی است که در منطقه و در جهان در حال گسترش است و پیروزی این جبهه به شکل شگفت انگیز در حال گسترش است. این پیروزی نتیجه مجاهدت بی‌وقفه جمعی از مجاهدان انقلاب اسلامی است.»

او همچنین به جنگ یمن اشاره کرده و گفته است: «در طول سال‌های اخیر پیروزی‌های پی در پی و شکست تلاش‌های دشمنان انقلاب اسلامی را شاهد هستیم. انشاالله در آینده نزدیک در یمن شاهد پیروزی خواهیم بود.»

Syriaتازه‌ترین دور مذاکرات ژنو نیز بدون نتیجه به پایان رسید. نماینده‌ی ویژه سازمان ملل دولت سوریه را مقصر می‌داند و نمایندگان سوریه معتقدند که نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل جانبدارانه عمل می‌کند.
سازمان ملل بی‌وقفه در تلاش است تا از طریق مذاکرات مستقیم میان نیروهای داخلی درگیر در جنگ سوریه، زمینه را برای برقراری صلحی پایدار فراهم کند. اما در هفت دور مذاکره در ژنو هیچ نتیجه چشمگیری در این زمینه حاصل نشده بود.
در آستانه برگزاری دور هشتم استفان دی میستورا، نماینده‌ی ‌ویژه‌ی سازمان ملل در امور سوریه که به عنوان میانجی‌گر میان دولت سوریه و گروه‌های مخالف رژیم بشار اسد عمل می‌کند، ابراز خوشبینی کرده بود که این دور از مذاکرات پرثمر خواهد بود. اما روز پنجشنبه (۱۴ دسامبر / ۲۳ آذر) هشتمین دور گفت‌وگوهای مستقیم هم بدون نتیجه به پایان رسید.
دی‌میستورا اعلام کرد که دولت سوریه تنها به مذاکره پیرامون مبارزه با تروریسم متمرکز است و به مذاکره در باره‌ی انتخابات و قانون اساسی جدید علاقه‌ای ندارد. نیروهای اپوزیسیون اما خواستار برکناری بشار اسد هستند، به همین دلیل دی میستورا بر برگزاری انتخابات در سوریه تاکید ورزیده بود.
نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان ملل گفت، تلاش می‌کند که مذاکرات ژنو در ماه ژانویه سال آینده‌ی میلادی ادامه یابد.

Nikki_Haley.jpgدویچه وله ـ نماینده آمریکا در سازمان ملل گفته شواهد غیرقابل‌انکاری از دخالت ایران در منطقه را ارائه خواهد داد. آمریکا اعلام کرده نیکی هیلی در مورد نقض عامدانه تعهدات بین‌المللی توسط ایران و تلاش برای پنهان کردن آن صحبت خواهد کرد.

نیکی هیلی نماینده دائم ایالات متحده آمریکا در سازمان ملل متحد قرار است روز پنج‌شنبه (۱۴ دسامبر/۲۳ آذر) در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن شرکت کرده و درباره ایران صحبت کند.

او یک روز پیش از این کنفرانس اعلام کرد که آمریکا شواهد غیرقابل انکاری از "فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در خاورمیانه و نقاط دیگر جهان" در دست دارد.

Israel_Katz.jpgرادیو زمانه ـ وزیر اطلاعات اسرائیل در گفت‌وگو با روزنامه ایلاف در عربستان گفته است که اسرائیل مانع از حضور نظامی ایران در لبنان می‌شود. یسرائیل کاتس می‌گوید اطلاعاتی وجود دارد که نشان می‌دهد ایران در لبنان در حال احداث کارخانه موشکی ا‌ست.

به گزارش هاآرتص به نقل از روزنامه اینترنتی ایلاف که به زبان عربی در عربستان سعودی منتشر می‌شود، یسرائیل کاتس ادعا کرده که اسرائیل قصد دارد در آینده‌ای نه چندان دور کارخانه موشک‌سازی ایران در لبنان را منهدم کند:

«ما اقدام نظامی هم انجام می‌دهیم برای پیشگیری. درست همانطور که در سوریه اقدام نظامی انجام می‌دهیم.»

reshveh.jpgشرق ـ ارمغان جوادنيا: وزارت اقتصاد در گزارشي از احتمال گسترش نگران‌کننده اقتصاد زيرزميني خبر داده و اعلام کرده است اقتصاد زيرزميني در دو دهه اخير روندي کاملا صعودي داشته است.
اين وزارتخانه که پيش از اين گزارشي درباره رابطه نرخ بي‌کاري و اقتصاد زيرزميني ارائه کرده بود و در آن گزارش از اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ خبر داده بود، اما اکنون در جديدترين گزارش خود تأکيد کرده است: اقتصاد زيرزميني در دوره ٥٣ تا ٩٢ داراي روند افزايشي بوده است. اين وزارتخانه پيش از اين تأکيد کرده بود اندازه اقتصاد زيرزميني در سال ٩٤ به ٣٦,٥ درصد رسيده است.
گزارش تازه وزارت اقتصاد حاکي از آن است که فرازونشيب‌هاي اقتصاد زيرزميني در نيمه اول شدت کمتري داشته، اما در دو دهه اخير روندي کاملا صعودي داشته است؛ به‌طوري‌که اندازه آن از هفت درصد توليد ناخالص داخلي در سال ٥٣ شروع شده و به ٢٠ درصد در سال ٧٢ رسيده و در سال ٩٢ تا ٣٨,٥ درصد افزايش يافته است.

Naser_Hejazi.jpgاعتماد ـ مهدی روزخوش - وقتی به ۲۳ آذرماه هر سال می‌رسیم همه دوستداران فوتبال به خصوص استقلالی‌ها به یاد ناصر حجازی می‌افتند؛ اسطوره‌ای که سال‌ها در تیم آبی‌پوش پایتخت بازی کرد و در راس مربی‌گری این تیم هم حضور داشت اما در نهایت در خردادماه سال ۹۰ پس از طی کردن دوره بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد. ناصر حجازی از سال ۱۳۴۶ در تیم تاج سابق که بعدا به استقلال تغییر نام داد حضور داشت. او تا سال ۱۳۶۵ برای این تیم بازی کرد تا اینکه در نهایت از جمع آبی‌پوشان تهرانی جدا شد. حجازی البته در دو مقطع هدایت استقلال را بر عهده داشت و در نهایت در سال ۸۶ و برای آخرین بار از تیم محبوبش استقلال برکنار شد. پس از آن برای مدتی از دنیای فوتبال فاصله گرفت تا اینکه به بیماری سرطان دچار شد. او پس از تحمل بیماری خردادماه سال ۹۰ به دیار باقی شتافت. البته این روزها و با فروش استوک‌های قدیمی ناصرخان برای کمک به مردم زلزله‌زده کرمانشاه باز هم نام و خاطره این اسطوره فوتبال در دل هوادارانش زنده شد. حال به بهانه تولد ناصرخان حجازی با همسر او بهناز شفیعی، گفت‌وگویی انجام دادیم که می‌خوانید.

* سوال اول‌مان درباره فروش استوک‌های قدیمی ناصرخان حجازی است. شما با فروش یکی از باارزش‌ترین یادگارهای ناصرخان به مردم زلزله‌زده کرمانشاه کمک کردید؛ قدم بسیار مهمی بود.

Khouzestan_aab.jpgاعتماد ـ سینا قنبرپور ـ هنوز چهار ماه ازروزهایی که نمایندگان مردم خوزستان در مجلس شورای اسلامی در برابر معرفی «حبیب‌الله بیطرف» به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت نیرو موضع منفی گرفتند سپری نشده است که نامه محرمانه «عیسی کلانتری» آه از نهاد نمایندگان مردم و دیگر ناظران محیط زیست خوزستان بلند کرد. شاید همان زمان که همه بیطرف را مسوول سدسازی‌ها و مشکلات ناشی از تغییرات اقلیمی در خوزستان و بی‌آبی می‌دانستند، باید نگران منصوب شدن «عیسی کلانتری» به عنوان رییس سازمان حفاظت محیط زیست می‌بودند. حالا عیسی کلانتری در نامه‌ای محرمانه خطاب به معاون اول رییس‌جمهور برنکته‌ای تاکید کرده است که بار دیگر برآتش زیرخاکستری دمیده است.



asebani_Nistam.jpgشرق ـ گروه هنر - صحبت دیگر بر سر اکران یا عدم اکران یک فیلم توقیفی خاص نیست؛ بحث بر سر ایستادگی وزارت ارشاد در زمینه مجوزهایش است. از همین حالا ۲۹ آذر را می‌توان «روز آزمون» سازمان سینمایی وزارت ارشاد دولت حسن روحانی نامید. «عصبانی نیستم»، اولین فیلم رضا درمیشیان، مدتی است از محاق توقیف درآمده و قرارداد اکران آن ثبت شده است. این فیلم طبق مجوز شورای صنفی نمایش از ۲۹ آذر باید روی پرده سینماها برود تا به‌این‌ترتیب اکران زمستان سینماها با فیلم درمیشیان آغاز شود. جسته‌وگریخته اخباری مبنی‌بر تلاش برای انصراف رضا درمیشیان از اکران فیلمش اینجا و آنجا شنیده می‌شود. حتی عده‌ای ایستادگی‌نکردن وزارت ارشاد را روی مجوزهایش به «تیر خلاص» تشبیه کرده‌اند. اینکه این تیر خلاص را چه کسی می‌زند، سؤال است.

نسیم ادبی بازیگر زن سینمای ایران، در نقش یک مرد ظاهر شده، و این تصویر را منتشر کرده است:

222211144551p.jpg

فرارو- این ساختمان یک اثر مدرن هنری در قلب یکی از محلات صنعتی و قدیمی لندن است که طرح ساخت آن از سال ۲۰۰۸ از طریق مزایده آغاز شده و از روز ۱۶ ژانویه قرار است با ۸۰۰ کارمند خدمات کنسولی خود را از سر بگیرد.
سفارت‌خانه جدید آمریکا که در ۱۲ طبقه بنا شده می‌تواند در روز ۱۰۰۰ مراجعه‌کننده را بپذیرد. این ساختمان مشرف بر رود تایمز است و بودجه ساخت آن حدود ۱ میلیارد دلار اعلام شده‌است که تاکنون گران‌ترین سفارت‌خانه جهان به شمار می‌رود. در ساخت این بنا ملاحظات امنیتی خاصی صورت گرفته‌است و دور تا دور آن حدود ۳۰ متر از بناها و آپارتمان‌های اطراف فاصله دارد.
US_UK_embaasy1.JPGUS_UK_embaasy2.jpgUS_UK_embaasy3.JPG

saudi_12132017.jpgیورونیوز، وزیر اطلاعات اسرائیل عربستان سعودی را رهبر جهان عرب خواند و از این کشور خواست نقش حامی و میانجی را در فرایند صلح با فلسطینیان ایفا کند.

وزیر اطلاعات اسرائیل ولیعهد عربستان را به کشورش دعوت کرد.

نشریه هاآرتص با انتشار این خبر در پایگاه اینترنتی خود تصریح کرد «ایسرائیل کاتز»، وزیر اطلاعات اسرائیل با نام بردن از عربستان سعودی به عنوان رهبر جهان عرب از این کشور خواسته است نقش حامی و «اسپانسر» را در فرایند صلح با فلسطینیان ایفا کند.

به همین منظور آقای کاتز روز چهارشنبه در گفتگو با نشریه اینترنتی «إيلاف» عربستان از شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دعوت کرد که به اسرائیل سفر کند.

وزیر اطلاعات اسرائیل در این گفتگو با طرح پیشنهاد خود مبنی بر ایفای نقش حامی و میانجی توسط عربستان در فرایند صلح اسرائیل و فلسطین تاکید کرد کشورش از شرکت در چنین مذاکراتی استقبال خواهد کرد.

این درحالیست که ولیعهد عربستان که در کشورش از نفوذ قابل توجهی برخوردار است روز چهارشنبه با اظهار نظر در خصوص تصمیم آمریکا در به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، بر حق فلسطینیان برای اعلام بیت المقدس شرقی به عنوان پایتخت کشور آینده فلسطینی تاکید کرده است.

نشریه آنلاین «إيلاف» عربستان ماه گذشته میلادی در اقدامی بی سابقه با ژنرال گادی آیزنکوت، رئیس ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل گفتگو کرده بود. اقدام نشریه عربستانی در گفتگو با یک مسئول عالی رتبه اسرائیل در حالی که دو کشور از روابط دیپلماتیک بی بهره‌اند، بدعتی بود که برای نخستین بار صورت گرفت.

ژنرال آیزنکوت در این گفتگو ایران را تهدیدی واقعی و بسیار بزرگ برای منطقه توصیف و تاکید کرده بود که اسرائیل و عربستان کاملا در مورد نقشه و طرح‌های مخرب ایران در منطقه با یکدیگر اتفاق نظر دارند و هرگز با هم وارد جنگ نمی‌شوند.

فیلمی از آخرین دقایق زندگی کوهنوردان فقید مشهدی و پس از صعود به قله کول‌جنو در اشترانکوه؛ دقایقی پیش از بهمن مرگبار که جان ۸ نفر از آنها را گرفت

ناگفته‌های بازمانده حادثه از صعود مرگبار / کول جنون؛ قربانگاه 8 کوهنورد مشهدی

در روزهای اخیر خبر گرفتارشدن 14 کوهنورد مشهدی در ارتفاعات اشترانکوه، موجی از تالم و تاثر را در فضای عمومی کشور برانگیخت. خبری که در نهایت با مرگ دلخراش و صعود آسمانی 8 کوهنورد جوان همراه شد و تالمی تمام نشدنی را برای خانواده‌های آنان و فضای عمومی جامعه برجای گذاشت.

به گزارش ایلنا، 14 کوهنورد مشهدی برای صعود به قله اشترانکوه روز دوشنبه 13 آذر ماه جاری با قطار وارد ایستگاه ازنا می‌شوند و صبح روز 14 آذر بعد از ملحق شدن یک "بلد" بومی راه قله 3850 متری "کول جنون" یکی از قلل زاگرس در نزدیکی روستای کمندان را در پیش می گیرند.

"کول جنون" کلمه‌ای محلی و به معنی کوه صدادار است. بهمن‌های این منطقه در زمستان بسیار مهیب و خطرناک است و صدای زیادی که به وجود می‌آورد که گاه تا روستای کمندان هم می‌رسد و به این دلیل است که این نام را بر آن نهاده اند.

تیم کوهنوردان مشهدی بی‌توجه به وضعیت جوی و هشدارهای هواشناسی، بدون هماهنگی با هیات کوهنوردی و هلال احمر عازم مسیری پر از برف و کولاک می شوند.

روز چهارشنبه، قله 3850 متری کله جنون با موفقیت از سوی تیم کوهنوردی مشهدی فتح می شود و صبح روز بعد فاتحان قله، مسیر برگشت را در پیش می گیرند که در راه بازگشت گرفتار بهمن و کولاک شدید می شوند و 9 نفر از آنها با گم کردن مسیر اصلی، اسیر حادثه می شوند.

487444444444ed.jpg

Kaveh_Rezaei_Belgique.jpgشرق ـ ترجمه: سجاد فیروزی: کاوه رضایی، مهاجم ملی‌پوش ایران، به‌تازگی گفت‌و‌گوی مفصلی با مجله بلژیکی «مگزین فوت»، معتبرترین مجله ورزشی بلژیک، داشته است. کاوه که این روزها در لیگ بلژیک و در ترکیب شارلوروا می‌درخشد، درباره مسائل مختلفی صحبت کرده که در زیر به خلاصه‌ای از آن اشاره شده است.

* اینجا در بلژیک خیلی زیاد می‌شنویم که در ایران استعدادهای زیادی وجود دارد؛ ولی انتقال آنها از ایران به اروپا خیلی سخت منجر به موفقیت می‌شود؛ ولی انگار تو مشکلی از این بابت نداشتی.
- با انتقال از ایران به بلژیک، در جایی که همه‌چیز متفاوت است، من هم دست به ریسک زدم. اگر بخواهید در یک لیگ تیمتان را عوض کنید، به اندازه کافی سخت است که بخواهید با شرایط تیم جدید سازگار شوید. دیگر چه برسد به اینکه من کلا قاره‌ام را هم عوض کردم. اینجا آن اوایل مشکل داشتم؛ ولی باشگاه به من کمک کرد تا آهسته‌آهسته سازگار شوم. من هم خیلی زود خودم را آماده کردم تا به سطح بالا برسم و بتوانم به تیم کمک کنم.

Narges_Mohammadi_small.jpgدر دوران استالین، محاکمات نمایشی، بر اعترافات متهمان استوار بود، دیگر نیازی نبود مدارک و شواهدی در دادگاه ارائه شود. هدف این بود که کاری کنند تا زندانی صورت جلسه بازپرسی را امضا کند. اثر انگشت هم کافی بود. کسانی‌که امضا نمی‌کردند، اینطور شکنجه می‌شدند. انگشت‌هایشان را آنقدر لای در می‌گذاشتند و آنقدر فشار می‌دادند تا می‌شکست.

" کتاب ظهور و سقوط شوروی"

ساسان آقایی و یغما فشخایی ماه‌هاست در سلول انفرادی در بند امنیت سپاه پاسداران هستند.


آیا دادگاه به دنبال کشف سند و مدرک عملیات تروریستی و زیرزمینی این افراد است که پس از ۴ماه، بازداشت موقتشان را به بهانه انجام تحقیقات مقدماتی تمدید می‌کنند؟ اما خانواده‌ها اعلام کرده‌اند که این افراد حتی بازجویی هم ندارند. جای طرح این سؤال است، اگر سند و مدرکی وجود دارد چرا محاکمه انجام نمی‌شود؟ آیا این گزینه محتمل‌تر به نظر نمی‌رسد که سند و مدرکی وجود ندارد و متهمان باید خودشان با اعترافاتشان سند و مدرک‌سازی کنند؟ آیا در بررسی طولانی شدن مدت زمان حبس در سلول، می‌توان به این نتیجه رسید که فرمول، قدری تغییر یافته و آن"قدر"، ماندن انگشت لای در، به آن"قدر" ماندن متهم در داخل سلول تبدیل شده تا به یک نتیجه واحد یعنی "اعتراف" دست یافت؟ به هر حال شکستن انگشت با فشار فیزیکی یا شکستن روح و روان با فشار روانی، چندان اهمیتی ندارد و در مجموع برای آستانه تحمل انسان‌ها تلرانسی نامحدود می‌توان در نظر داشت. عجله و نگرانی وجود ندارد. مگر بندهای امنیتی- نظامی تحت نظارت قانونی کدام نهاد مدنی یا حتی حکومتی قرار دارند؟ مگر بازه زمانی مشخصی وجود دارد؟ به قول یک مقام قضایی، دادیار هم باید با هماهنگی برای سر کشی برود.



argentina_12132017.jpgایران اینترنشنال - اندیشکده آمریکایی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، در گزارشی امروز چهارشنبه ۲۲ آذر، نوشت: "حکم پیگرد کریستینا فرناندز دی کرشنر رئیس‌جمهور پیشین آرژانتین به اتهام لاپوشانی کردن نقش حکومت ایران در انفجار مرکز یهودیان آرژانتین، همزمان محاکمه تروریزم رژیم ایران است."

در این گزارش آمده است: "هفته پیش، مردم آرژانتین صبح با یک زلزله سیاسی از خواب بیدار شدند. یک قاضی، رئیس‌جمهوری پیشین کشور، کریستینا فرناندز دی کرشنر را به 'خیانت به میهن'، که می‌تواند ۲۵ سال زندان به‌همراه داشته باشد، متهم کرد. جنایت کرشنر چیست؟ هیچ چیز، مگر لاپوشانی کردن نقش حکومت ایران در خونبارترین حمله تروریستی در قاره آمریکا پیش از یازده سپتامبر."


گزارش می‌افزاید: "در روز ۱۸ جولای ۱۹۹۴، ' ابراهیم حسین برو' یک عضو فعال حزب‌الله لبنان که از سوی رژیم تهران حمایت می شده، یک کامیون پر شده از ۳۰۰ کیلو ماده نیترات آمونیوم و بنزین آتش‌زا را به داخل درب ورودی مرکز یهودیان بوینس آیرس معروف به ' آمیا' کوبید. در جریان این بزرگترین حمله تروریستی در تاریخ آرژانتین، ۸۵ نفر کشته و ۳۰۰ نفر بشدت زخمی شدند.


با این حال از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۵، دادستان آرژانتینی آلبرتو نیسمان، بطور خستگی‌ناپذیری به دنبال کشف حقیقت در مورد این جنایت تروریستی بود. نیسمان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده بود که این عملیات تروریستی در تهران برنامه‌ریزی شده بود. از آنهم بیشتر، نیسمان مطمئن بود که خانم کرشنر در پشت یک توطئه برای مخفی کردن نقش حکومت ایران در این عملیات بوده است.

121317A_top.jpgیورونیوز - کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در بیانیه پایانی نشست استانبول از جمعه جهانی خواستند تا بیت المقدس شرقی را به عنوان پایتخت «کشور فلسطین» به رسمیت بشناسند. در این بیانیه آمده است که تصمیم رئیس جمهوری آمریکا درباره بیت‌المقدس «نشانه پایان نقش ایالات متحده در مذاکرات صلح خاورمیانه» است.

این بیانیه می‌افزاید: «ما تصمیم غیرمسئولانه، غیرقانونی و یکجانبه رئیس جمهوری آمریکا در به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت ادعایی اسرائیل را به شدت محکوم می‌کنیم.»

رهبران کشورهای اسلامی اقدام رئیس جمهوری آمریکا را موجب افزایش «افراطی‌گری و تروریسم» و تهدیدی علیه صلح و امنیت بین الملل دانستند. در بخش دیگری از بیانیه آمده است که تصمیم آمریکا «اشغالگران اسرائیل را به ادامه اشغالگری، آپارتاید و پاکسازی قومی در سرزمین‌های فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ تشویق می‌کند.»

محمود عباس: بیت‌المقدس پایتخت ابدی فلسطین است

محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگران فلسطینی در سخنرانی خود گفت که بیت‌المقدس «پایتخت ابدی فلسطین» است و تا زمانی که این موضوع به رسمیت شناخته نشود «صلحی در کار نخواهد بود.» وی همچنین تاکید کرد که رئیس جمهوری آمریکا بیت‌المقدس را به «صهیونیسم هدیه داد، گویی شهری از شهرهای آمریکا را می‌بخشد.»

رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه واشنگتن «از خط قرمز عبور کرد» گفت که تشکیلات خودگردان دیگر حاضر به مذاکره با آمریکا نیست.

وی همچنین تصمیم دولت ترامپ را مغایر با حقوق بین الملل دانست و گفت که با این وجود «دنیا برای نخستین بار در مقابل رئیس جمهوری آمریکا متحد شد.»

«درباره قدس نباید اختلاف نظر داشته باشیم»

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در سخرانی خود در نشست رهبران «تلاش برخی برای ایجاد ارتباط با رژیم صهیونیستی و هماهنگی و همکاری با آن» را «محرک و مشوق» تصمیم‌ دولت ترامپ دانست و از کشورهای اسلامی خواست تا «موضع اصولی خود در مخالفت با اقدام اخیر آمریکا را در گفتگو با شرکای آمریکا به ویژه کشورهای اروپایی مطرح و بر لزوم پایداری همه کشورها در برابر تصمیم اخیر ترامپ تاکید کنند.»

رئیس جمهوری ایران «وحدت جهان اسلام در مقابل رژیم صهیونیستی» را ضروری خواند و گفت: «اگر در برخی مسائل با هم اختلاف نظر داریم در مورد دفاع از قدس و آرمان فلسطین نباید اختلافی وجود داشته باشد. همه مسائل جهان اسلام بی‌تردید از طریق گفتگو قابل حل و فصل است.» وی افزود ایران «آماده است با تک تک کشورهای اسلامی برای دفاع از قدس بدون هیچ ملاحظه و پیش شرطی همکاری نماید.»

Trump_12132017.jpgبه گزارش نامه نیوز، مجله آمریکایی «پولیتیکو»، در یادداشتی به قلم آرون دیوید میلر، کارشناس آمریکایی در امور خاورمیانه نوشت؛
بازی شطرنج بیت المقدس ترامپ، پایان دنیا نیست بلکه تنها از نفوذ آمریکا، صلح یا امنیت ملی این کشور جلوگیری می کند. فقط ناخوشایند، غلط، بدبینانه و غیرمنتظره است.
با توجه به گذراندن بیشتر زمان کار حرفه ایم در مطالعه مذاکرات عرب و اسراییل، به نظر می رسد که اعلام ترامپ برای تغییر پایتخت اسراییل از تل آویو به بیت المقدس عملی ناگهانی و شوکه کننده بوده به همین ترتیب سر و صدای زیادی نشد. اما در حال حاضر که زمانی از آن گذشته، با توجه به فروکش کردن شوکی که به جهان وارد شده، در کشورهای عربی شاهد اعتراض ها و تظاهرات در این خصوص هستیم اما خفیف تر از آن چیزی بوده که پیش بینی می شد .
هیچ ربطی به سیاست های خارجی نداشت
وی در ادامه نوشته است؛ اگر تا کنون پیروزی سیاست های داخلی و نفوذپذیری آمریکا موفقیت آمیز بوده اما بعد از تصمیم ترامپ در رابطه با بیت المقدس دیگر همه این موارد به پایان رسید. این درواقع آخرین جرقه در راستای سیاست های یک ساله اخیر ترامپ بوده است. سیاست هایی مانند خروج از توافق پاریس، مذاکرات نفتا و حتی لغو برجام.
امروزه همه روسای جمهور در مبارزات دائمی قرار دارند که معمولا از روز بعد از انتخابات آغاز می شود. اما به ندرت تصمیمات و سیاست خارجی یک رییس جمهور به طرز بی رحمانه مقابل نیازهای سیاسی داخلی کشور قرار می گیرد. اگر حرف سناتور باب کورکر، سیاستمدار آمریکا را باور دارید او می گوید ترامپ آماده بود ۲۴ ساعت بعد از انتخابش به عنوان رییس جمهور تغییر موضع در رابطه با بیت المقدس را اعلام کند که تیم امور خارجی ترامپ، او را متقاعد کردند و به تعویق انداختند.

jahangiri_12132017.jpgمسئولان بی انگیزه آویزان کشور شده‌اند

محسن جلیلی - روزنامه همدلی

معاون اول رئیس جمهور دیروز در شورای اداری خوزستان که با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت، وزیر جهاد کشاورزی، رئیس سازمان محیط زیست و دیگر مسئولان ملی و استانی برگزار شد، معترض استفاده از مدیران ناکارآمد شد و اظهار کرد: «متاسفانه برخی مدیران بی انگیزه آویزان کشور شده‌اند که نه تنها خود شجاعت کنار رفتن ندارند بلکه کسی هم شجاعت کنار زدن آنها را ندارد و گویی این مدیران باید تا آخر روی جهیزیه جمهوری اسلامی بمانند.» بدون شک در ساختار مدیرتی و دستگاه اجرایی کشور نقصان های وجود دارد که رفع آنها به پیشبرد اهداف دولت کمک خواهد کرد. آنچه در هر دولتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، تاکید کردن بر مدیریت به جای خط ومشی است. اما یکی از آفت های کنونی ساختار دولت در ایران، استفاده از مدیران ناکارآمد و بی سواد در دستگاه های اجرای دولت است.


خلاف مدیریت نوین عمل کردن
اگر مجموعه مدیریتی ایران را با معیارهای مدیریتی نوین و استاندارد مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که قرار گرفتن مدیران در جایگاهی که لیاقت آن را ندارند یکی از آفت های مدیریتی در ایران است. مدیرانی ضعیف و متملق که بسیاری از آنها به دلیل کم سوادی و یا عدم کفایت و لیاقت در اداره امور کشور در جایگاه هایی هستند که نباید باشند. مدیرانی که دانش و توانایی لازم برای مدیریت را ندارند و بر پایه روابط به جایگاه مدیریتی دست یافته‌اند، افرادی را برای همکاری برمی‌گزینند که چالشی برای آنان درست نکنند. این در حالی است که تاکید بر ارزیابی عملکرد وکارائی، تقسیم و پراکنده کردن بروکراسی‌های امور دولتی به صورت کارشناسانه و متخصص‌گرایانه از ویژگی های مدیریت نوین است. کما اینکه برخی مدیران چندین سال است که در یک پست یا چند پست مشغول هستند به گونه ای که گویی این مدیران جزء اموال دولتی هستند. و اینکار باعث شده است که این پرسش به وجود بیآید که آیا استعدادهای دیگری غیر از این افراد وجود ندارد؟ چرا که خلاف استاندارد ها و ارزیابی های عملکرد و کارائی، نمی توان از مدیران بی کفایت انتظار سود دهی یا کارآمدی را داشت.


مدیر باید خلاق، توانمند و باانگیزه باشد
در راستای این بحث اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در سفر دیروز خود نیز به آن اشاره و به اصل آن معترض شدند. به گزارش خبر‌گزاری مهر، جهانگیری با گلایه از اینکه چند ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه ملی در کشور وجود دارد، که شاید چند میلیارد هم به کشور سود نمی دهند، تاکید کرد: «مدیران کشور باید خلاق، توانمند، شجاع، باانگیزه، پای کار باشند و از توان، جسم و علم خود مایه بگذارند.»


وی همچنین با اشاره به وضعیت اشتغال جوانان گفت: «به طور حتم با این وضعیت بیکاری تعداد زیادی از جمعیت کشور به ویژه جوانان تحصیلکرده آزار می بینند که البته این بحث مختص یک استان نیست.»


وی در ادامه ضمن اشاره به اینکه به جهت مدیریتی در برخی سیستم ها مشکل داریم، تصریح کرد: «جمعیت بسیاری از کشورها رو به پیری است و به همین دلیل به دنبال جذب جوانان کشورهای دیگر هستند، اما خوشبختانه ما در ایران منابع و زیرساخت ها را در کنار نیروی انسانی خوب داریم.»

رادیو زمانه - دشمنی مشترک با ایران روابط کشورهای عربی با اسرائیل را بهبود بخشیده. در ادامه اخبار مرتبط با این موضوع، یک هیأت نمایندگی بحرینی با پیام صلح به اسرائیل سفر کرد.

به گزارش روزنامه‌های اسرائیلی و شبکه خبری «الجزیره»، این هیأت بحرینی یکشنبه ۱۹ آذر / ۱۰ دسامبر وارد اسرائیل شده است.

این هیأت با نام «این بحرین است» (This Is Bahrain) از بیش از ۲۰ عضو تشکیل شده. اعضای این گروه برای چهار روز در اسرائیل باقی می‌مانند تا «حامل پیام مدارا و هم‌زیستی دینی باشند.»

سفر هیأت بحرینی همزمان است با بالاگرفتن تنش‌ها بر سر مسئله فلسطین. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا چهارشنبه ششم دسامبر گفت که بیت‌المقدس (اورشلیم) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت می‌شناسد و دستور انتقال سفارت ایالات متحده از تل‌آویو به آنجا را صادر کرده است.

این تصمیم با مخالفت گسترده متحدان آمریکا در اروپا و خاورمیانه رویارو شد، اتحادیه عرب علیه آن موضع سختی گرفت و حکومت خودگردان فلسطین روابط خود با آمریکا را قطع کرد.

bnew-3.jpgهمچنین سرتاسر سرزمین‌های اشغالی فلسطین، غزه و کرانه باختری صحنه اعتراض‌های مردمی به این تصمیم بود. این اعتراض‌ها تا کنون دو کشته و صدها زخمی برجای گذاشته.

وزارت خارجه بحرین نیز در بیانیه‌ای نسبت به این تصمیم اعتراض کرده و آن را تهدیدی برای «فرآیند صلح خاورمیانه» دانسته بود.

Hadad_Adel.jpgفارس - غلامعلی حداد عادل، نماینده سابق مجلس و رئیس فرهنگستان زبان فارسی در واکنش به انتقادها از بودجه موسساتی که تحت مدیریت وی هستند گفت: مؤسساتی که بنده در آنها هستم جایگاه‌های قانونی دارد و بودجه‌های آنها هم بعد از بررسی‌های کارشناسی توسط دولت و سازمان برنامه و بودجه تقدیم مجلس شده است.

gasprices_12132017.jpgرادیو زمانه، دولت حسن روحانی در مضیقه مالی‌ست و در نظر دارد با افزایش قیمت بنزین ۳۷ هزار میلیارد تومان بخشی از کسری بودجه‌اش را جبران کند. اما اگر حتی قیمت بنزین به ازای هر لیتر ۵۰۰ تومان هم افزایش پیدا کند، ۳۷ هزار میلیارد تومان تأمین نمی‌شود. وزیر نفت و سخنگوی دولت افزایش قیمت بنزین را تکذیب نکرده‌اند. با این حال مشاور وزیر نفت می‌گوید افزایش قیمت بنزین قطعی نیست و اگر هم قیمت بنزین افزایش پیدا کند، «ریال به ریال» آن به خزانه واریز می‌شود.

به گفته بیژن زنگنه وزیر نفت افزایش قیمت بنزین در لایحه بودجه ۹۷دیده شده و باید در مجلس شورای اسلامی به بحث گذاشته شود. محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت روحانی در چشم‌انداز سال آینده افزایش قیمت بنزین به ۱۵۰۰ الی ۱۶۰۰ تومان در هر لیتر را پیش چشم قرار داده:

«در بودجه سال ۹۶، دولت اجازه دارد تا سقف ۴۸ هزار میلیارد تومان نسبت به اصلاح قیمت حامل‌های انرژی اقدام و درآمدی کسب کند، در حال حاضر بر اساس قیمت‌های موجود چیزی حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان کسب کرده‌ایم. ۱۶ هزار میلیارد تومان فاصله تا سقف تعیین‌شده وجود دارد و با قیمت کنونی بنزین نمی‌توانیم به سقف برسیم، بنابراین قیمت بنزین حتی می‌تواند به عددی بالاتر از عدد مطرح‌شده (۱۵۰۰ الی ۱۶۰۰ تومان در هر لیتر) افزایش پیدا کند.»

رسانه‌های داخلی گزارش داده‌اند که تا اول دی قیمت بنزین افزایش می‌یابد و به ۱۵۰۰ الی ۱۶۰۰تومان در هر لیتر می‌رسد. در سال ۹۶ مصرف بنزین در ایران ۸۰ میلیون لیتر در روز بوده است. به این ترتیب چنانچه بنزین گران شود، تا آخر سال جاری دولت ۳۶۰۰ میلیارد تومان درآمد کسب می‌کند. اما افزایش قیمت حامل‌های انرژی با چنین شیب تندی بی‌پیامد نیست.

درگیری لفظی "نمایندگان" خوزستان با عیسی کلانتری (رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست جمهوری اسلامی) در اعتراض به نامه او به اسحاق جهانگیری برای انتقال آب سرشاخه‌های کارون... عیسی کلانتری به معترضان: شما فکر کردی من خانم ابتکارم؟ به تو هیچ ربطی نداره! خوزستان مشکل آب ندارد!

رئیس سازمان محیط زیست از مردم خوزستان عذرخواهی کند

اهواز - نمایندگان مردم استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی خواستار عذر خواهی رئیس سازمان محیط زیست از مردم این استان شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، عباس پاپی، نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی شامگاه دوشنبه در شورای اداری استان خوزستان در جمع خبرنگاران در خصوص حواشی پیش آمده در این جلسه اظهار کرد: مسئله آب خوزستان از اهمیت زیادی برخوردار است و طی سال های گذشته مسئولان و نمایندگان این استان مخالفت خود را با انتقال آب از این استان اعلام کرده اند و اکنون نیز آثار منفی زیست محیطی انتقال آب را در خوزستان مشاهده می کنیم.

وی افزود: بحث ریزگردها و ایجاد کانون های گرد وغبار برای خوزستان به یکی از معضلات تاریخی تبدیل شده است. تاکنون خیالمان راحت بود که سازمان محیط زیست حداقل مباحث کارشناسی خود را رعایت می کند واجازه فعالیت درحوزه انتقال آب را نخواهد داد، اما چند روز قبل نامه محرمانه ای از رئیس سازمان محیط زیست ، خطاب به معاون اول رئیس جمهور مبنی بر وجود آب مازاد در خوزستان مشاهده کردیم، دراین نامه ذکر شده که برای آب بین حوزه ای می شود اقدام کرد.

dargiri_12102017.jpgپاپی گفت: این خطرناک ترین مکاتبه ای است که در طول سال های گذشته در زمینه انتقال آب انجام شده، زیرا سازمان محیط زیست که متولی نظارت بر جلوگیری از دستکاری در محیط زیست و طبیعت خوزستان است، خودش متولی این امر شده و آسیب زننده به طبیعت و محیط زیست خوزستان می شود. تاکنون هم سازمان محیط زیست هیچ پاسخی برای این نامه نداشته و در جلسه شورای اسلامی اداری خوزستان نیز به حضور کلانتری در این جلسه اعتراض کردیم و نمایندگان خوزستان همگی اعلام کردند به شرطی دراین جلسه حضور پیدا می کنند که کلانتری از مردم خوزستان عذرخواهی کند.

whiteMarriage_12102017.jpgیافته‌های یک تحقیق علمی درباره ازدواج سفید یا هم‌بالینی نشان می‌دهد داشتن رابطه جنسی، یکی از فاکتورهای اصلی در چنین روابطی است. هرچند سنت‌گریزی، امنیت اقتصادی و سودمندی رابطه، شراکت مالی، تعهدگریزی، ترس از بی‌خانمانی، گسست از خانواده و موارد دیگر در انتخاب این رابطه موثر هستند

فهیمه حسن‌میری - خبرآنلاین

عصر روز دوشنبه بیستم آذر 96، در انجمن جامعه شناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، موضوعی مورد بررسی قرار گرفت که مدت‌هاست مناقشه‌برانگیز شده. موضوعی که در این نشست به آن اشاره شد، همان چیزی است که پیش از آن «ازدواج سفید» یا «هم‌باشی» گفته می‌شد و حالا در تحقیق فرزانه فرامرزی، نام «هم‌بالینی» به خودش گرفته است چرا که به گفته او، بهترین توصیف برای زندگی دو نفر است که با هم زندگی می‌کنند و رابطه جنسی هم دارند اما شامل قرارداد ازدواج نمی‌شوند. او این تحقیق را به عنوان تز دکتری در رشته جامعه‌شناسی انجام داده و از زندگی جوانانی خبر می‌دهد که «خوانشی نو از مفهوم ازدواج» دارند.

دکتر فرزانه فرامرزی با اشاره به سختی‌های پیدا کردن چنین مواردی که در تحقیق همکاری داشته باشند، گفت: این مطالعه به مدت دو سال روی 15 زوج هم‌بالین تهرانی در سنین بین 25 تا 35 سال انجام شده، یعنی افرادی که تصمیم گرفتند بدون ثبت رسمی و شرعی ازدواجشان، با همدیگر زیر یک سقف زندگی کنند و البته همانطور که از اسم این موضوع پیداست، با همدیگر هم‌بالین باشند. درواقع داشتن رابطه جنسی، یکی از فاکتورهای اصلی در چنین روابطی است.

او سپس به ریشه هم‌بالینی اشاره کرد که از کشورهای غربی نشات گرفته: انقلاب جنسی اواخر دهه 60 میلادی در کشورهای اروپایی و امریکایی رفته رفته سبک زندگی را تغییر داد. تا قبل از آن، این اعتقاد وجود داشت که نیازهای جنسی باید در چهارچوب ازدواج برطرف شود اما بعد از آن، بنیان‌های فلسفی مختلفی بنا گذاشته شد، سن ازدواج افزایش پیدا کرد، فردگرایی شدت گرفت و شکل‌های جدیدی از زندگی خانوادگی به وجود آمد. این مساله رفته رفته شکل بیشتری به خودش گرفت تا آنجا که آمریکای دهه 70، شاهد 400 هزار زوج هم‌بالین بود اما در دهه 80 به یک میلیون و پانصد هزار زوج رسید و در سال 2010 آمارها هفت میلیون زوج را نشان می‌دهند که بدون ثبت ازدواج، زندگی مشترک دارند.

دکتر فرامرزی به آمارهایی از کشورهای دیگر هم اشاره کرد به عنوان مثال بریتانیا که در سال 1997، سه درصد از زنانی را داشته که زندگی مشترک بدون ازدواج داشته‌اند اما این تعداد در سال 1998 به 26 درصد رسیده است. اما کشورهای شرقی هم از این قاعده مستثنی نیستند به طوری که ژاپن در سال 1987 شاهد سه درصد زوج هم‌بالین بوده، در سال 2005 هشت درصد و در سال 2006 یعنی تنها یک سال بعد، این میزان با رشد چشمگیری به 20 درصد رسیده است. این در حالی است که تعداد فرزندانی هم که از این زندگی مشترک به دنیا می‌آیند در حال افزایش است به عنوان مثال در دانمارک، نروژ و سوئد، بیش از 50 درصد کودکان در خانواده‌های هم‌بالین متولد می‌شوند.

وضعیت هم‌بالینی در ایران

اما آنطور که این جامعه‌شناس در تحقیقش به آن اشاره می‌کند، از ایران و بسیاری دیگر از کشورهای دیگر خاورمیانه، هیچگونه آماری در دست نیست و با این که چنین شکلی از زندگی، زیر پوست جامعه در حال شکل گرفتن است، همواره با انکار رو به رو می‌شود.

فرامرزی با اشاره به این که بعضی مسئولان حتی چنین سبکی از زندگی را نمی‌شناختند، گفت: دست من برای انجام این تحقیق خالی بود و بسیاری از کسانی که برای گرفتن آمار به آنها مراجعه می‌کردم می‌گفتند اصلا مگر چنین چیزی وجود دارد؟ اما به عنوان یک جامعه‌شناس وظیفه خودم دانستم این تحقیق را انجام دهم تا با شناختن آنچه در جامعه می‌گذرد ببینیم چرا جوان‌ها این سبک زندگی را انتخاب می‌کنند و بتوانیم راهکارهایی برای آن ارائه دهیم نه این که چشممان را بر واقعیت ببندیم مخصوصا وقتی مشاهدات نشان می‌دهند که چنین سبک زندگی در میان جوانان در حال گسترش است.

اما واقعیت‌ها چه چیزی می‌گویند و چرا با همه مخاطراتی که زندگی مشترک بدون ثبت رسمی و شرعی دارد، عده‌ای این سبک زندگی را انتخاب می‌کنند؟ آنچه در این پژوهش به دست آمده پاسخ این سوال است. پاسخ زوج‌های هم‌بالین برای انتخاب این زندگی مشترک شامل این عبارت‌هاست: سنت‌گریزی، امنیت اقتصادی و سودمندی رابطه، شراکت مالی، اصالت نیازهای عاطفی و جنسی، تعهدگریزی، ترس از بی‌خانمانی، گسست از خانواده، لذت‌جویی، نیاز به همدلی و گریز از تنهایی، تعهدات پرتکلف ازدواج، عدم اعتقاد به اوامر دینی، اهمیت عشق، شکاف بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی، ناکامی در ازدواج، دم غنیمت شمردن، استقلال، گرایش به سبک نوین زندگی و به طور کلی خوانشی نو از مفهوم ازدواج.

arz.jpgایسنا ـ دلار و سکه که روز گذشته اندکی کاهش یافته بودند در بازار امروز - چهارشنبه - سکه به روند کاهشی خودادامه دارد اما دلار به سمت افزایش قیمت حرکت کرد و رکود بالترین قیمت امسال را ۴۲۱۷ تومان بود شکست و به ۴۲۱۹ تومان رسید.

به گزارش ایسنا، پوند انگلستان بیشترین کاهش را در میان ارزهای مورد بررسی داشته است و ۵۷۹۳ تومان قیمت دارد. همچنین یورو ۵۰۴۷ تومان، لیر ترکیه ۱۱۲۵ تومان، یوان چین ۶۵۵ تومان فروخته می‌شوند.

AIDS_Iran.jpgاعتماد ـ بنفشه سام‌گیس ـ شورای اجتماعی کشور، برای اولین بار موضوع ایدز را در دستور جلسه خود قرار داد. سه‌شنبه شب و در نودوپنجمین جلسه این شورا که به ریاست وزیر کشور برگزار شد، ۲۸ عضو شورا تایید کردند که ایدز، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی در کشور است. این تاکید کمتر از ۱۰ روز پس از برگزاری هفته ایدز مطرح شد. کمتر از ۱۰ روز پس از آنکه وزیر بهداشت نسبت به افزایش آمار ایدز و ناتوانی دولت در مقابل افزایش آمار این بیماری رفتاری ابراز نگرانی کرد و اعلام شد که از بیش از ۶۶ هزار بیمار تخمینی اچ‌. آی‌. وی ایدز در کشور، نیمی از مبتلایان از ابتلای خود بی‌خبرند. شاید به سبب همین هشدارها بود که عبدالرضا رحمانی‌فضلی، رییس شورای اجتماعی کشور هم در توافق مشترک با اعضای شورا، تصمیم گرفت ایدز را دستورجلسه این نشست قرار دهد و روز گذشته هم در توضیح برخی جزییات جلسه نود و پنجم شورا که چند هفته‌ای پس از دیدار پنجم با رهبری و گزارش‌دهی درباره اقدامات منجر به کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی برگزار شد، گفت: «ایدز در حال حاضر به عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح است، چرا که دامنه و شدت تاثیرگذاری آن بر بیماری‌ها و آسیب‌ها مورد توجه است، وزارت بهداشت هم گزارشی از آخرین وضعیت ایدز در کشور ارایه کرد و طبق جمع‌بندی انجام شده، مقرر شد وزارت بهداشت برنامه جامع تقسیم کار ملی را آماده کند و دستگاه‌های معین و همکار نیز مشخص شوند و هدفگذاری به‌صورت کامل انجام شود تا به‌تناسب دوره‌های زمانی پیگیری‌های لازم صورت پذیرد.»

Mehdi_Mahdavikia.jpgایسنا ـ بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران می‌گوید در حال حاضر که تیم ملی خواستار اجرایی شدن برنامه‌های آماده‌سازی خود است زمان تعامل با باشگاه‌هاست.

مهدی مهدوی‌کیا در گفت‌وگو با ایسنا درباره‌ی وضعیت این روزهای تیم ملی و همین طور قرعه‌کشی جام جهانی و البته صحبت‌هایی که کارلوس کی‌روش پیرامون برنامه‌های آماده‌سازی تیم ملی مطرح کرده بود به صحبت پرداخت. او بر این باور است که در حال حاضر که اختلافی ایجاد نشده، بهتر است باشگاه‌ها با تیم ملی جلسه‌ای برگزار کرده تا به یک تعامل مناسب برسند.

در ادامه گفت‌وگوی ایسنا را با مهدی مهدوی‌کیا می‌خوانید.

samDastyar_12122017.jpgبی بی سی - سام دستیاری، سناتور ایرانی‌تبار استرالیا بعد از مطرح شدن مجموعه‌ای از ادعاها درباره طرفداری او از منافع چین، اعلام کرد که از سمتش کناره‌گیری خواهد کرد.

آقای دستیاری ۳۴ ساله به عنوان یکی از سیاستمداران خوش‌آتیه حزب کارگر، حزب اصلی مخالف دولت در استرالیا شناخته می‌شد.

رسانه‌ها در روزهای اخیر گزارش داده بودند که او در سال ۲۰۱۵ از معاون حزب کارگر خواسته با یک فعال سیاسی مخالف دولت چین در هنگ‌کنگ دیدار نکند.

آقای دستیاری که چهارسال پیش به سنا راه یافته بود، روز سه‌شنبه ۲۱ دسامبر به خبرنگاران در سیدنی گفت: "امروز بعد از تامل بسیار به این نتیجه رسیدم که بهترین خدمتی که می‌توانم به حزب کارگر بکنم این است که در سال ۲۰۱۸ به سنا برنگردم."

او گفت که نمی‌خواهد باعث شود که حزبش با حواشی مربوط به او از کار اصلی خود غافل شود، اما تاکید کرد که هرگز "سوگند پارلمانی" خود را زیر پا نگذاشته است.

او پیش از این هم با این اتهام روبرو بود که بعد از گرفتن کمک مالی از یک تاجر چینی‌تبار در جهت منافع سیاست خارجی چین فعالیت کرده است.

_99175217_gettyimages-599545218.jpg

moaseseh_nasre_asare_emam.jpgشرق ـ بودجه پیشنهادی دولت به مجموعه‌های «آستان امام خمینی»، «پژوهشکده امام خمینی» و «مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام» در سال ۹۷، ۷۱ میلیارد تومان است. عددی که اعلام جزئیات آن در بودجه پیشنهادی سال ۹۷ در فضای مجازی با بازخوردهایی متنوع و گاه انتقادی مواجه شد. به‌طور مشخص یکی از کاربران توییتر که با عنوان سیدامیر سیاح شناخته می‌شود و متعلق به پایگاه اصولگرایی است، پیشنهاد کرده بود آمادگی دارد سایت مؤسسه را با پنج درصد رقم تعیین‌شده در بودجه اداره کند، به شرط آنکه مابقی رقم اختصاصی به بیت‌المال بازگردانده شود. سیدحسن خمینی روز گذشته در واکنش به نقدهای فضای مجازی و در پاسخ به این کاربر در صفحه اینستاگرام خود توضیحاتی را منتشر کرد. او در این توضیحات نوشته است: «من و اعضای بیت امام تاکنون از مؤسسه و حرم امام حقوق نگرفته‌ایم». در متن سیدحسن خمینی آمده است: «از روزی که رئیس‌جمهور محترم بودجه را به مجلس تقدیم داشت نقدهایی از این امر در فضای مجازی منتشر شد و بخشی از آن هم متوجه بودجه‌ای بود که به چند مؤسسه که به‌نوعی زیر نظر من اداره می‌شوند، اختصاص داشت...

Benzin.jpgشرق ـ این روزها حرف و حدیث‌ها درباره افزایش قیمت بنزین زیاد است، ازهمین‌رو رسانه‌ها در گفت‌وگو با منابع آگاه بارها از افزایش قیمت حتی تا هزارو ۵۰۰ تومان و آغاز افزایش از دی‌ماه خبر داده‌اند. این خبری است که البته به نوعی، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت، آن را در گفت‌‌وگو با خانه ملت تأیید می‌کند.

Neishekar_Haft_Tapeh.jpgاعتماد ـ اسماعیل محمدولی- زهرا چوپانکاره: «خانم! آقا! من مرده‌ام. نگاه نکن که دارم حرف می‌زنم.» در میان جمعیتی که از خوف دوربین‌های مداربسته محوطه کارخانه نیشکر هفت‌تپه، چهره‌های‌شان را با چفیه بسته‌اند، مرد ۵۰ ساله با صورت باز و صدای بلند می‌گوید که مرده است، هم او و هم کسانی که فقط چشم‌های‌شان پیداست در انتظار ۵ ماه حقوق معوق مانده‌اند. انتظار حالا با خشم همراه شده، انتظار خودش را به مزارع وسیع نیشکر رسانده و آن را از جمعیت نی‌بُران خالی کرده، ماشین‌های حمل بار را خوابانده و کارخانه را به تعطیلی کشانده. در هفت‌تپه، حوالی شهر شوش در استان خوزستان، همه‌چیز با «شِکر» شروع و تمام می‌شود. شکر برای مردان منطقه یعنی کار، برای خانواده‌ها یعنی نان و حالا در تجمع کارگران دست از کار کشیده یعنی حق زندگی. برای جمعیتی که در روستاها و شهرهای حوالی شرکت نیشکر هفت‌تپه زندگی می‌کنند، زمین‌ها و کارخانه مساوی کلمه اقتصاد است، از هر خانواده دست کم یک نفر کارگر همین‌جاست و همین شده که عقب افتادن حقوق‌ها، تمامی جمعیت شهری و روستایی را درگیر خودش کرده. روز‌های یکشنبه و دوشنبه، یعنی روز دوم و سوم تجمع، «اعتماد» به میان کارگران معترض رفت تا داستان شکر را از نزدیک دنبال کند. در پس چهره‌های پوشیده در چفیه، کارگران ساده‌ای هستند که می‌گفتند: «هشت سال خوزستان نگذاشت که پای دشمن به تهران برسد، حالا شما از تهران آمده‌اید صدای خوزستان شوید.»

قبل از اینکه به کارخانه برسیم رابط‌های خبری‌‌مان در بین کارگران هشدار داده بودند به جمع معترضان وارد نشویم. می‌گفتند کارگران آنقدر بدبین‌ هستند که هر آدم غریبه‌ای را به چشم جاسوس و «آدم‌کارفرما» می‌بینند. می‌گفتند چنان عصبانی‌اند که به شما فرصت حرف زدن نمی‌دهند. پیشنهادشان این بود که تجمع کارگران را از دور تماشا کنیم و بعد که پراکنده شدند به صورت فردی سراغ‌شان برویم. این رابط‌های خبری، گروه ما را مهمان خود می‌دانستند و نگران بی‌احترامی به ما بودند. اوضاع به این بدی‌ها که گفته بودند پیش نرفت. ده دقیقه بعد از رسیدن به کارخانه، تا به خودمان آمدیم بالای سکویی ایستاده بودیم و حدود سیصد کارگر دورمان حلقه زده بودند.

Hasan_Norouzi.jpgاعتماد ـ حجت‌الاسلام حسن نوروزی یکی از معدود مخالفان طرح مربوط به عضویت پیروان ادیان الهی در شوراهای اسلامی شهر و روستاست که روزگذشته آخرین مرحله تصویب خود در مجلس را پشت سر گذاشت و صبح امروز برای تایید نهایی راهی شورای نگهبان می‌شود. این نماینده اصولگرای مردم رباط‌کریم و بهارستان به عنوان سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس تصویب این طرح را از منظر فقهی محل اشکال می‌داند.

Hossein_Shariatmadari.jpgتسنیم ـ مدیر مسئول روزنامه کیهان پیشنهاد کرد که راه مقابله با حملات جنگنده‌های ائتلاف عربستان هدف قراردادن نفتکش‌های این کشورها در خلیج عدن توسط انصارالله است.

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان با حضور در نشست دانشجویی که ظهر امروز (سه‌شنبه، ۲۱ آذر) در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی برگزار شد طی سخنانی اظهار داشت: باور نداشتن به توان داخلی کشور شرایط امروز ما را بسیار دشوار کرده است. نگاه به خارج از سالهای گذشته در کشور وجود داشته اما طی سالهای اخیر این نگاه شدت بیشتری پیدا کرده است.

وی افزود: وقتی که شما توان تولید خود را در حد "پخت آبگوشت بزباش" بدانید و یا وقتی مسئولان کشور بگویند برای اداره مملکت باید مدیر خارجی وارد کنیم طبیعی است که رسانه‌های بیگانه‌ای چون رادیو فرانسه در تحلیل‌های خود اینگونه بگویند که نگاه دولت ایران نسبت به غرب نگاه فروشنده‌ای بدهکار است که حاضر است منافع کشورش را بفروشد.

استند آپ کمدی یک آخوند

| No Comments

625747_743.jpg

Faezeh_Hashemi.jpgشرق - درحالی‌که صبح دیروز علیزاده‌طباطبایی خبری مبنی بر ممنوع‌الخروجی برخی اعضای خانواده آیت‌الله هاشمی اعلام کرده بود، اما یاسر هاشمی در گفت‌وگو با «شرق» اعلام کرد که «اطلاعات آقای علیزاده‌طباطبایی به‌روز نیست و این اطلاعات صحت ندارد». این در حالی است که خود علیزاده هم در توضیحات بیشتری به «شرق» گفـت: یاسر هاشمی به او گفته است با پیگیری‌هایی که خودشان انجام داده‌اند، ممنوع‌الخروجی آنها رفع شده است. طباطبایی گفت: «ممنوع‌الخروجی مربوط به چند ماه قبل بوده است ولی با پیگیری‌های انجام‌شده رفع شده و ظاهرا برخی اعضای خانواده هم سفر به خارج داشتند و با مشکلی روبه‌رو نشده‌اند». به گفته علیزاده‌طباطبایی، براساس ماده ۱۶ قانون گذرنامه، ممنوع‌الخروجی نیاز به تشکیل پرونده ندارد و به صلاحدید قاضی این اتفاق ممکن است رخ دهد. در خبر اولیه از قول علیزاده‌طباطبایی آمده بود که فائزه و یاسر هاشمی و پسر فائزه و محسن هاشمی ممنوع‌الخروج هستند. سایت انتخاب هم در خبری با تکذیب اطلاعات علیزاده، از قول منبعی مطلع نوشت: در حال حاضر، محدودیت و ممنوعیتی برای خروج افراد نامبرده وجود ندارد و اگر چنین ممنوعیتی وجود داشته، در حال حاضر رفع شده است.

به گزارش فارس، محمدعلی برخورداری رئیس دانشگاه علم و صنعت در رابطه با اقدام برخی دانشجویان این دانشگاه در پاک کردن پرچم اسرائیل از زمین دانشگاه گفت: این کار از سوی چند نفر از دانشجویان انجام شده که عضو انجمن آرمان بودند ولی این انجمن دخالتی در این اقدام نداشته است.

وی افزود: هنوز گزارش‌های کامل این کار به دستم نرسیده ولی اعضای انجمن اعلام کردند که دخالتی در این موضوع نداشتند و فقط چند عضو انجمن به همراه دانشجویان دیگر این اقدام را انجام دادند. رئیس دانشگاه علم و صنعت گفت: امسال روز دانشجو پنج‌شنبه بود و به همین دلیل برنامه‌های گرامیداشت این روز در یکی دو هفته اخیر برگزار شد ولی تمام برنامه‌ها بسیار خوب انجام شده و در چنین فضایی برخی حواشی نیز بین جوانان پیش می‌آید.

photo_2017-12-10_15-10-19.jpg

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر:

پاک کردن تصویر پرچم اسرائیل اقدامی بی‌شرمانه بود

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در نامه‌ای خطاب به دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از اقدام دانشجویان انقلابیبه خاطر رسم پرچم آمریکا و اسرائیل در معبر این دانشگاه تقدیر کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب آقای محسن رحیمی
دبیر محترم انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
سلام علیکم
متاسفانه در روز یکشنبه ۱۹ آذرماه در دانشگاه علم و صنعت ایران، اقدامی بی شرمانه و مذموم در جهت تطهیر وجه‌ی دشمنان اسلام صورت گرفت که خاطر مردم عزیز ایران از این اتفاق آزرده شد. به همین منظور دانشجویان ارزشی این دانشگاه در اقدامی انقلابی و بسیار شایسته، پرچم رژیم جعلی صهیونیستی و آمریکای جنایتکار را در معبر اصلی دانشگاه و بر کف زمین رسم کردند.
بدینوسیله "انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر" ضمن تحسین این اقدام انقلابی و حمایت از آن، آرزوی توفیقات روزافزون را برای تمامی سربازان نخبه امام خامنه‌ای (مد ظله العالی)، فعال در بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشجویان و دیگر تشکل‌ها و گروه‌های انقلابی دانشگاه علم و صنعت ایران مسئلت می‌نماید.
والسلام علی من اتبع الهدی

داشتن رابطه‌ی عاشقانه‌ی خارج از چارچوب یک زندگی مشترک می‌تواند برای سیاستمداران برخی از کشورها به قیمت محبوبیت و زندگی سیاسی آن‌ها تمام شود. آمار نشان می‌دهد که فرانسوی‌ها ولی در این زمینه چندان سخت‌گیر نیستند. [لینک به گالری تصاویر]

18231368_303.jpgرسوایی‌های جنسی؟ مگر چه عیبی دارد؟

سه سال پیش دومینیک استراوس کان (عکس راست) به اتهام تجاوز جنسی به خدمت‌کار یک هتل در دادگاهی در نیویورک محاکمه شد. امروز او به اتهام "پااندازی و قوادی" روی صندلی اتهام یک دادگاه فرانسوی نشسته است. ظاهرا این موضوع برای فرانسوی‌ها چندان اهمیت ندارد: بر اساس یک همه‌پرسی، ۴۴ درصد از شهروندان فرانسه می‌توانند تصور کنند که کان دوباره به عالم سیاست برگردد. [لینک به گالری تصاویر]

tillerson_12132017.jpgرادیو فرانسه، رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا خواستار گفت‌وگوی مستقیم و بدون پیش شرط آمریکا با پیونگ‌یانگ درباره خلع سلاح اتمی کره شمالی شد. در نخستین واکنش ها، کرملین روز چها‌رشنبه، ١۳ دسامبر تغییر لحن آمریکا در باره کره شمالی را سازنده خواند و از آن استقبال کرد.

وزیر خارجه آمریکا روز سه‌شنبه ۱۲ دسامبر/ ۲۱ آذر در نشست شورای آتلانتیک در واشینگتن گفت که آمریکا آماده گفتگوی مستقیم با کره شمالی بدون پیش‌شرط کنار گذاشتن برنامه‌های هسته‌ای این کشور است. رکس تیلرسون گفت: این رویکرد واقع ‌گرایانه نیست که ما بگوئیم تنها در شرایطی حاضر به گفتگوهستیم که کره شمالی برنامه هسته ای خود را رها کند.

اظهارات دیروز رکس تیلرسون می تواند نشانه تغییر درسیاست آمریکا باشد. آمریکا قبلا خواستار خلع سلاح کره شمالی پیش از آغاز مذاکره شده بود. اما این سخنان بر خلاف موضع‌گیری رسمی کاخ سفید است تا کنون اعلام شده است. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مدتی پیش تلاش تیلرسون برای گفتگو با کره شمالی را "وقت تلف کردن" خوانده بود.

اینطور به نظر می رسد که پیشنهاد تیلرسون در خصوص گفتگو با کره شمالی کماکان با موضع ترامپ هم‌سو نباشد. سارا هاکبی سندرز، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید تصریح کرده است که موضع رئیس جمهوری آمریکا درباره کره شمالی تغییری نکرده است.

در جلسه دیدار غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگو و معاون اول قوه قضاییه با دانشجویان، محمدامین سرخی، دانشجوی دانشگاه شریف به تمسخر عملکرد قوه قضاییه پرداخت و سوالات جالبی را مطرح کرد.
ebrahimRazagi_12122017.jpgرویداد۲۴ - ابراهیم رزاقی، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران بر این عقیده است که فساد در کشور به‌صورت سیستماتیک و عمیق گسترش پیداکرده است و ازآنجایی‌که این فساد در میان مسئولان بالای نظام وجود دارد، زیرمجموعه آن‌ها نیز می‌توانند با خیال راحت به فعالیت‌های غیرقانونی خود ادامه دهند، زیرا هیچ‌گونه نظارتی از سوی مجموعه‌های بالادستی بر آن‌ها نمی‌شود.
18 آذر، از سوی سازمان ملل به‌روز مبارزه با فساد نام‌گذاری شده است و صراحتاً از دولت‌ها خواسته‌شده است که با فساد در هر سطحی قاطعانه برخورد کنند.
فساد اداری، اختلاس، دزدی و ... مع الاسف برای ما ایرانی‌ها، به کلماتی عادی تبدیل‌شده است. ممکن است هرکدام از ما روزانه خبرهای متفاوتی از فساد و رانت را در هر سطحی بشنویم و با بی‌تفاوتی از کنار آن رد شویم، بی‌تفاوتی که البته ناشی از گسترش و عادی شدن آن در جامعه است.
«فساد» یک پدیده جهانی و به‌نوعی همه‌گیر است که ممکن است در هر سطحی از جامعه رخ دهد. با توجه به خوی انسان که همواره به افزایش ثروت و قدرت میل و علاقه دارد، نمی‌توان به‌طور کاملاً ریشه‌ای با آن برخورد کنیم و مطمئن شویم که دیگر هیچ فسادی رخ نمی‌دهد. قطعاً برخورد و مجازات‌های سنگین تا حد بسیار زیادی می‌تواند از این فاجعه جلوگیری کند اما بازهم نمی‌توان به‌طور قطعی از رخ ندادن آن صحبت به میان آورد.
در ایران نیز، فساد به معنای عام آن، سال‌هاست که در جامعه به‌صورت شفاف قابل‌رؤیت است. از اختلاس 3 هزارمیلیاردی و حقوق‌های نجومی تا برداشت بی‌رویه از صندوق ذخیره فرهنگیان و املاک نجومی. فساد وزیر و وکیل هم نمی‌شناسد، حتی اگر مسئولان نظام مانند رئیس‌جمهور بگوید که در مبارزه با فساد خط قرمزی نداریم،‌ اما فساد‌ آن‌قدر در سیستم کشور ما رخنه کرده و عمیق شده است که انگارنه‌انگار ما در یک کشور اسلامی زندگی می‌کنیم.
این فسادها البته تا جایی گسترش‌یافته و آشکارا شده است که نه‌تنها هیچ برخوردی با آن‌ها نمی‌شود، بلکه روزبه‌روز بر بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسئولان نیز افزوده می‌شود.
ابراهیم رزاقی، کارشناس مسائل اقتصادی در گفت‌وگو با رویداد۲۴ و با اشاره به‌روز مبارزه با فساد و سیستماتیک شدن فساد در همه ابعاد، گفت: اول باید بدانیم که فساد چرا روزبه‌روز گسترده‌تر و البته عمیق‌تر می‌شود. درگذشته اگر صحبت از دزدی و اختلاس 200 یا 300 میلیونی بود اکنون بحث فسادها به هزاران میلیارد تومان می‌رسد و متأسفانه هیچ‌گونه برخورد و مجازاتی هم با آن‌ها صورت نمی‌گیرد. به قول یکی از نویسندگان این مجازات‌ها بیشتر شبیه به نوازش است. ما بعضاً شاهد این بوده‌ایم که در سطح روسای جمهور هم از فاسدان حمایت و دفاع شده است.

Abbas_Abdi.jpgفرارو- عباس عبدی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی در واکنش به دفاع نوبخت از افزایش عجیب و غریب نرخ عوارض خروج از کشور نوشت: درآمد دولت از عوارض خروج تقریبا برابر افزایش ۵۰ تومان بر هر لیتر بنزین است. دولتی که در۲مرحله ۱۵۰٪ بر قیمت بنزین افزود و اعتراضی نبود حالا عاجز از افزایش ۵٪ی آن است و به جایش به ۳ برابر کردن عوارض خروج متوسل شده است. فهم اقتصادی و اجتماعی رییس سازمان برنامه همین‌قدراست. با این مدیر آینده اقتصادکشور معلوم است.

‌• فرقه‌گرائی وعطش و تمایل به فرقه‌زدن فقط در رگ‌های حیاتی فرقه‌گرا جاری نیست، تشکیلات فرقه‌ای در بی‌توجهی و فاصله گرفتن و جداسازی و طرد افراد و گروه‌های اجتماعی، در جدائی‌طلبی از احزاب و سازمان‌های غیرخودی نیز حیات جان‌سخت این ناهنجاری را به نمایش می‌گذارد.

۱

Massoud_Noghrehkar.jpgفرقه که درزبان فارسی گروه، دسته وطایفه تعریف ومعنا شده است پدیده‌ای نوظهوردرمیهنمان نیست، ایران به دلائل گوناگون سرزمین فرقه‌های دینی- مذهبی، ایدئولوژیک، سیاسی و روانی بوده و هست.
فرقه درحوزه علوم اجتماعی و انسانی بیش ازهرپدیده و مفهوم دیگری با دین و مذهب همخانگی و پیوند دارد اما درعرصه سیاست و ادبیات سیاسی نیز واژه و مفهومی جا افتاده است. معادل آن درزبان انگلیسی" سکت" یا " کالت" است. سکت را فرقه‌های دینی، سیاسی و فلسفی دانسته‌اند و کالت را فرقه‌ها و دسته‌های مذهبی، اجتماعی و شکل گرفته حول و حوش تمایل‌ها و خواست هائی مشترک، تعریف کرده‌اند. " شبه فرقه" نیزگروهی به طورنسبی بازترازفرقه تعریف شده است.
فرقه گرایی را گاه معادل سکتاریسم، نوعی بنیادگرائی و نیزانحصارطلبی بکاربرده‌اند. فرقه شناسان اما گفته و نوشته‌اند که هنوز تعریف کامل و"مانع" از فرقه گرائی ارائه نشده و درمواجه با این پدیده دینی، فرهنگی، اجتماعی و روانی زوایای زیادی نادیده و ناشناخته مانده وبابِ ارزیابی‌ها و شناسائی‌های تاریخی، تئوریک وروانشناسانه فردی و اجتماعی در باره این پدیده گشوده است.

Kourosh_Erfani.jpgچند روز پیش وقتی در یک اقدام خیانتکارانه، ساکن موقت کاخ سفید بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت انتقادات فراوانی مطرح شد. صاحب کاخ سفید از تل آویو گفت: « این فقط یک واقعیت موجود است.» این استدلال که چون یک واقعیت تباه و پلید مسبوق به سابقه است باید آن را پذیرفت فقط از جانب نتانیاهو و همپالکی هایش مطرح نمی شود، همسانان آنها در تهران نیز همین سخن را گفته اند. محمدرضا یزدی، فرمانده سپاه تهران بزرگ دو روز پیش باحضور در جلسه شورای شهر پایتخت ایران گفته است که از این پس سپاه در تهران به اسم «مقابله با اراذل و سرقت» انواع و اقسام گشت ها را به راه خواهند انداخت. در پاسخ به این پرسش که این نوآوری از چه ضرورت و چه چارچوب قانونی برخوردار است، این فرمانده ی سپاه با اشاره به آغاز چنین نوع از فعالیت هایی از زمان شهرداری پاسدار قالیباف، نیاز به هر گونه اجازه ی قانونی برای حضور یک نیروی نظامی در وسط خیابان های پایتخت را رد کرده است. وی هم چنین به اعضای شورای شهر سفارش کرد که اگر با این موضوع مشکلی دارند آن را رسانه ای نکنند، بلکه با خود سپاه تماس بگیرند.

rafsanjani_12122017.jpgدویچه وله - یک وکیل دادگستری می‌گوید از طرف خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی مامور پیگیری ممنوع‌الخروجی برخی از اعضای این خانواده شده است. فائزه هاشمی چندی پیش در مصاحبه‌ای گفته بود ۴ عضو خانواده رفسنجانی ممنوع‌الخروج شده‌اند.

فائزه هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای که متن آن ۱۹ مرداد ۹۶ در روزنامه قانون منتشر شد گفت: «یکی از معضلات ما این است که مردم فکر می‌کنند بعد از فوت پدر، همه با ما خوب و مهربان هستند ولی اینگونه نیست و بعد عید، چهار نفر از خانواده ممنوع‌الخروج شده‌اند.»

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام ۱۹ دی ماه ۹۵ درگذشت. اعمال محدودیت و فشار بر اعضای خانواده‌ی او خیلی پیش‌تر آغاز شده بود و پس از جنبش اعتراضی به نتایج اعلام شده انتخابات سال ۸۸ اوج گرفت.

دختر دوم رفسنجانی درباره علت و نام اعضای ممنوع‌الخروج شده‌ی این خانواده توضیح بیشتری نداده است. محمود علیزاده طباطبایی، وکیل دادگستری سه‌شنبه ۲۱ آذر به خبرگزاری ایلنا گفت: «من از طرف خانواده آقای هاشمی این موضوع را پیگیری کردم. بر اساس ماده ۱۶قانون گذرنامه فائزه و یاسر هاشمی و پسر فائزه و محسن هاشمی ممنوع‌الخروج هستند.»

علیزاده طباطبایی افزود: «این ممنوع‌الخروجی به معنی این نیست که این افراد اتهامی دارند زیرا ماده ۱۶ قانون گذرنامه مقرر می‌دارد اگر قاضی مصلحت بداند می‌تواند افراد را از خروج از کشور منع کند.»

دادگاه انقلاب اسلامی تهران دی‌ماه سال ۱۳۹۰ فائزه هاشمی را به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به ۶ ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم کرد.

یاسر هاشمی رفسنجانی که زمانی رئیس دفتر پدرش بود و ریاست دفتر هیئت امنای "دانشگاه آزاد" را بر عهده داشت پس از مرگ رئیس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام و تغییراتی که در مدیریت دانشگاه آزاد صورت گرفت از این سمت‌ها کنار گذاشته شد.

نقش احتمالی اطلاعات سپاه

کمپین حقوق بشر ایران چندی پیش به نقل از یک منبع مطلع که هویت آن فاش نشده اعلام کرده بود ممنوع‌الخروجی اعضای خانواده رفسنجانی به درخواست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انجام شده است.

دختر هاشمی رفسنجانی زمانی درباره علت احتمالی منع خروجش از ایران به روزنامه "شهروند" گفته است: «شاید تصور می‌شود که ما اسنادی را از اسرار نظام در اختیار داریم که می‌خواهیم منتشرش کنیم در حالی ‌که چنین چیزی نیست و به ‌نظر می‌رسد با شایعات و گزارش‌ها و پرونده‌هایی که برای من درست کرده‌اند، به دنبال این هستند که عامل بیگانه، جاسوس و در این مایه‌ها چیزی در بیاورند.»

Hossein_Bagherzadeh.jpgدر برنامه ۶۰ دقیقه دوشنبه شب تلویزیون فارسی بی بی سی وقتی جمال الدین موسوی از محمد رضا نیکفر پرسید که آیا فرقی بین شکنجه‌گر در جمهوری اسلامی با سایر نظام‌ها وجود دارد نیکفر به طور خلاصه گفت آری در این نظام به نام خدا شکنجه انجام می‌شود - ولی در دنباله صحبت وارد تفصیل نشد (یا وقت نبود).

انتقادهای شجاعانه و جسورانه «غزل معصوم‌شاهی»، عضو انجمن اسلامی دانشجویان ترقی‌خواه دانشگاه پلی‌تکنیک، در مراسم روزدانشجو خطاب به پزشکیان

netenyahu_12122017.jpgصدای آمریکا، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در دیدار روز دوشنبه ۳۰ آذرماه با وزیران خارجه کشورهای اروپایی، گفت که جمهوری اسلامی ایران ممکن است هشتاد هزار نفر از نیروهای مسلح تحت فرمان خود را در سوریه مستقر سازد.

به نوشته رسانه های اسرائیلی، نتانیاهو که در پایان دیدار دو روزه از پاریس و بروکسل، در راه بازگشت به اورشلیم بود، در همه گفت و شنودهای سیاسی با مقامات فرانسه و اتحادیه اروپا، آنچه را که «خطرات اتمی، موشکی و دخالت های بلند پرورانه حکومت ایران در کشورهای همسایه» می نامد، با آن ها در میان گذاشت.

او همچنین از کشورهای اروپایی دعوت کرد با پیروی از تصمیم پرزیدنت ترامپ، اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسند.

محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در مقاله ای که در روزنامه نیویورک تایمز انتشار داد، کشورهای اروپایی را از چنین اقدام احتمالی برحذر داشت.

بنیامین نتانیاهو در بروکسل با فدریکا موگرینی سرپرست سیاست خارجی اتحادیه اروپا و همچنین با وزیران خارجه همه کشور اروپایی عضو اتحادیه دیدن کرد. وی میهمان پرزیدنت امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه بود.

خبرگزاری اسرائیلی «ان آر جی» نوشته بود که یکی از علل دعوت از نتانیاهو برای دیدار از پاریس، نگرانی دولت فرانسه از آن است که اسرائیل به تشویق عربستان سعودی و امیرنشین ها، و همچنین به هدف تامین امنیت خود، علیه حزب الله در لبنان وارد عملیات نظامی شود.

Ebrahim_Golestan.jpgشرق ـ ماجرا از این قرار بود؛ ژان میشل فرودون منتقد صاحب‌نام فرانسوی و سردبیر مجله «کایه دو سینما» قرار است جشنواره فیلم‌های ایرانی را در پاریس برگزار کند؛ جشنواره‌ای که هفته آینده در پایتخت فرانسه با حضور آثار فیلم‌سازان ایرانی برگزار می‌شود. او با ابراهیم گلستان، نویسنده و مستندساز ایرانی هم تماس می‌گیرد و خواستار حضور آثارش در جشنواره می‌شود اما گلستان از او درباره حضور فیلم‌های مسعود کیمیایی می‌پرسد و جواب منفی می‌شنود. گلستان که بارها و بارها در دفاع از کیمیایی نامه نوشته و صحبت کرده است، این‌بار هم در پی این اتفاق که برای او تلخ بوده، نامه‌ای خطاب به فرودون می‌نویسد که آن را در اختیار «شرق» قرار داده که شرح زیر است:



khazar.gifشرق: اگرچه از سال‌هایی که میخاییل گورباچف به‌عنوان یکی از رهبران قدرتمند جهان، از اخبار ایران حذف شده و اتحاد جماهیر شوروی فروپاشیده، ۲۶ سال می‌گذرد؛ اما هنوز ماجرای ایران و سهمش از خزر که بعد از این فروپاشی و اعلام استقلال جمهوری‌های شمالی شکل دیگری به خود گرفته، پایان نیافته است.

سال‌هاست که می‌شنویم مقامی از ایران برای حضور در اجلاس رژیم حقوقی خزر به مسکو، آستاراخان، باکو و عشق‌آباد رفته یا نمایندگان این کشورها برای شرکت در نشستی مرتبط با این موضوع به تهران آمده‌اند. مانند هفته گذشته که محمدجواد ظریف برای حضور در هفتمین اجلاس وزیران خارجه پنج کشور ساحلی دریای خزر با مرکزیت بحث «کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر» به مسکو رفت. طرفین این مذاکره عبارت‌اند از روسیه، ایران، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان. سه جمهوری که ۲۶ سال قبل استقلال یافتند و جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری بود که استقلال آنها را به رسمیت شناخت؛ اما دردسر بعد از این اعلام استقلال آغاز شد. طبق قراردادهای مرتبط با سال‌های ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ خزر دریاچه‌ای مشترک بین ایران و اتحاد جماهیر شوروی تعریف شد، سه کشور به محیط این دریاچه نیلگون افزوده شدند که خواستار سهم هستند و در مواردی حتی خواستار سهم مشترک؛ اما این موضوع طبق قراردادهای بین‌المللی، قراردادهای دریایی و مباحث حقوق بین‌الملل و حقوق دریاها، آن‌چنان پیچیده است که طرح هر عددی از سهم ایران یا دیگر کشورها تنها به وخامت اوضاع منجر می‌شود. همان‌گونه که شایعه سهم کمتر از ۲۰‌درصدی ایران در برخی رسانه‌ها به‌شدت نگران‌کننده شده، در همین راستا معاون وزیر امور خارجه ایران با گفتن جمله‌ای عجیب مبنی بر آنچه «القائات به افکار عمومی درباره اینکه نصف دریای خزر سهم ایران است یا اینکه سهم کشورمان از این دریا ۲۰ درصد است» گفته: «این سخنان با منطق حقوقی و بین‌المللی سازگار نیست و معلوم نیست که منشأ این القائات از کجاست». اگرچه او اذعان دارد که مذاکرات ادامه دارد و برای طرح این موضوع خیلی زود است؛ اما نمی‌توان نگرانی محافل سیاسی از طرح این مواضع را نادیده گرفت. براساس سخنان معاون وزیر خارجه می‌توان احتمال داد که گویا در میز مذاکره رژیم حقوقی خزر، سهم ایران از ۲۰ درصد هم کمتر محاسبه شده؛ موضوعی که می‌تواند به‌شدت نگران‌کننده باشد.

schiller_12102017.jpgبی بی سی - در رویدادی کم‌سابقه در ایران، گروه موسیقی آلمانی شیلر دوشنبه شب ۲۰ آذر در تهران کنسرت برگزار کرد.

سایت رسمی گروه شیلر می‌گوید که این اولین بار است که یک گروه موسیقی الکترونیک غربی اجازه پیدا می‌کند در ایران کنسرت برگزار کند.

این گروه موسیقی الکترونیک چهار شب دیگر هم در تالار وزارت کشور تهران اجرا خواهد داشت. بلیت تمام اجراهای این گروه از قبل به صورت کامل فروخته شده است.

به گزارش خبرگزاری‌های ایران، کریستوفر فون دیلن، چهره اصلی گروه شیلر، بعد از ورود به تهران گفت که اعضای گروهش احساس خوبی دارند که در ایران کنسرت اجرا می‌کنند و بی‌صبرانه منتظر هستند که عکس‌العمل مردم را ببینند.

واکنش‌ها و تصاویر کاربران در شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که استقبال خوبی از اجرای این گروه شده و بسیاری از حاضران در کنسرت از اجرای شیلر راضی بوده‌اند.

آقای فون دیلن گفته ده سال پیش که به ایران آمده فکر این را هم نمی‌کرده که بتواند در این کشور کنسرت برگزار کند.

سرپرست گروه شیلر می‌گوید که هوادارانش در فضای مجازی تقاضای زیادی برای برگزاری کنسرت او در ایران داشتند و اکنون بسیار خوشحال است که این خواسته‌ها محقق شده است.

اجرای کنسرت موسیقی به سبک غربی در ایران همواره با محدودیت‌هایی روبرو بوده است. این محدودیت‌ها در سال‌های اخیر در بعضی شهرها از جمله تهران و برای گروه‌های ایرانی کمتر شده است.

_99171085_9b750240-7d89.jpg گروه شیلر در تهران

هر چند اجرای کنسرت موسیقی از هر نوع در ‌بعضی مناطق به ویژه شهرهای مذهبی مانند مشهد با محدودیت‌‎های بسیار شدیدی روبرو است.

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی ابراز امیدواری کرده‌اند که اجرای شیلر در تهران مقدمه‌ای برای حضور بیشتر گروه‌های موسیقی غربی در ایران باشد.

در سال‌های گذشته بارها از حضور خوانندگان و گروه‌های غربی در ایران صحبت شده بود، اما تقریبا هیچ یک از این موارد به اجرای کنسرت منتهی نشد.

Ansarifard_Kaveh_Rezaei.jpgشرق ـ رقابت‌های باشگاهی در سراسر دنیا در شرایطی در حال پیگیری و برگزاری است که امسال سال منتهی به جام جهانی است و بازی‌ها نه‌تنها فشرده‌تر برگزار می‌شود بلکه بازیکنان حاضر در این لیگ‌ها هم برای رسیدن به پیراهن تیم ملی و در نتیجه حضور در جام جهانی روسیه، انگیزه مضاعفی دارند. این موضوع شامل حال بازیکنان ایرانی هم می‌شود؛ کشوری که بعد از برزیل، به‌عنوان دومین تیم توانست از رقابت‌های انتخابی حضورش در روسیه را قطعی کند. امسال فارغ از باانگیزه‌بودن بازیکنان شاغل در لیگ، رقابت بسیار دشواری هم بین لژیونرها در جریان است؛ به‌ویژه مهاجمان تیم ملی ایران که به نظر می‌رسد شرایط خوبی دارند؛ حداقل نیمی از آنها که این‌طور است. اگر به حضور مهاجمان تیم ملی ایران در لیگ‌های مختلف اروپایی پرداخته شود، مشخص می‌شود که سردار آزمون، مهاجم جوان تیم روبین کازان فعلا از لحاظ گلزنی نتوانسته به سطح بالایی برسد و رضا قوچان‌نژاد هم در تیم هیرنفین، نوسان زیادی داشته است. در این میان دو مهاجم دیگر فوق‌العاده آماده نشان داده‌اند؛ کریم انصاری‌فرد و کاوه رضایی.

Khoshounat.jpgرادیو زمانه ـ رئیس انجمن روانشنانسی ایران می‌گوید: عدم احساس رفاه موجب افزایش خشونت‌های اجتماعی و عصبانیت مردم شده است. ایران رتبه نخست «عصبانی‌ترین» کشور را در اختیار دارد.

براساس برآورد موسسه نظرسنجی امریکایی «گالوپ» نیمی از مردم ایران «عصبانی» هستند و ایران به این لحاظ در رتبه نخست جهان قرار دارد.

شیوا دولت‌آبادی رئیس هئیت مدیره انجمن روانشناسی ایران دوشنبه ۲۰ گزارش این موسسه را تائید کرد و گفت: «میزان عصبانیت در میان ایرانیان، بالاتر از میانگین جهانی است».

او افزایش میزان عصبانیت را نمادی از «خشونت» و «ناکامی» دانست که به معنای عدم خوشحالی ایرانیان از شرایط زندگی است.

dollar_12102017.jpgبی بی سی - نرخ دلار آمریکا از ابتدای سال جاری خورشیدی روندی صعودی در ایران داشته، اما تغییرات نرخ این ارز وقتی در نیمه شهریور قیمت دلار از ۴هزار تومان گذشت بیشتر در کانون توجه قرار گرفت.

۴هزار تومان برای دلار، در حال حاضر مرز روانی بازار شناخته می‌شد. این تصور در افکار عمومی ایران وجود داشته که دولت نمی‌خواهد فعلا نرخ دلار به بالای ۴ هزار تومان برود اما با گذر نرخ دلار از این مرز، این جمع‌بندی در بازار به وجود آمد که کنترل دولت، خواسته یا ناخواسته، برای نگه داشتن نرخ زیر ۴ هزار تومان ضعیف شده‌است. به‌ویژه آنکه نوسان نرخ ارز در یک ماه اخیر بیشتر شده و حتی در برخی روزها، نرخ دلار از ۴۲۱۵ تومان هم فراتر رفته که اتفاق بی‌سابقه‌ای‌ است.

گرانی دلار همزمان با افزایش قیمت سکه طلا و نوسان شاخص‌های بورس همراه و تغییرات قیمت سهام و طلا هم در ارتباط با نرخ ارز تحلیل شد. موضوعی که بار دیگر یادآوری کرد بازار ارز و به ویژه نرخ دلار، دماسنج اقتصاد ایران است.

نفت و دلار در بودجه

بیشترین ورودی ارز به بازار در ایران، ناشی از صدور نفت و صنایع وابسته به نفت است. ارزی که تمام درآمد آن در اختیار دولت است و به همین دلیل دولت را به موثرترین بازیگر بازار ارز در ایران تبدیل کرده. بنابراین در پیش‌بینی وضعیت بازار ارز دو نکته در حساب و کتاب مالی دولت کلیدی‌ است: نخست پیش‌بینی دولت از قیمت نفت و دوم نرخ ارزی که مبنای محاسبات ارقام بودجه دولت است.

با قیمت نفت مورد پیش‌بینی دولت می‌توان از بنیه ارزی دولت برای مانور در بازار تصویر روشن‌تری به دست آورد و با نرخ ارزی که در بودجه عملا در نظر گرفته می‌شود می‌توان به نرخ مورد نظر دولت برای سال آتی پی برد. گرچه نرخ ارز در بودجه با نرخ بازار یکسان نیست، اما در بیشتر سال‌ها این دو نرخ در نسبت مشخصی از هم تنظیم می‌شوند.

از قضا تغییرات نرخ ارز با فصل بودجه‌ریزی همزمان شده و با ارایه لایحه بودجه به مجلس می‌توان به این ارقام دسترسی داشت و آنها را تفسیر کرد.

ریسک روی قیمت نفت

قیمت هر بشکه نفت در بودجه سال ۱۳۹۷ خورشیدی ۵۵ دلار در نظر گرفته شده است. این درحالی ست که بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت، حدود دو هفته قبل در اجلاس اوپک و در پاسخ به خبرنگاران، قیمت نفت پیشنهادی این وزارتخانه به دولت را ۵۰ دلار عنوان کرده بود. بیشتر برآوردها از قیمت نفت اوپک در سال آتی هم در محدوده ۵۰ دلار قرار دارد. بنابراین درنظر گرفتن رقم ۵۵ دلاری نفت، تصمیم غیرمحافظه‌کارانه‌ای است که هم از رقم پیشنهادی وزارت نفت بالاتر است و هم از برآوردهای کارشناسی بازار انرژی بیشتر است.

به‌عبارت دیگر اگر نفت با قیمت پایین‌تر از ۵۵ دلار فروش رود، بوجه دچار کسری می‌شود. معمولا وقتی درآمد ارزی دولت با پیش‌بینی بودجه فاصله پیدا می‌کند، احتمال نوسان در بازار ارز هم بیشتر می‌شود و قیمت دلار عملا در بازار بالاتر می رود.

افزایش فاصله‌ نرخ‌های آزاد و دولتی ارز

نرخ دلار در نظر گرفته شده در بودجه سال آینده ۳۵۰۰ تومان است. اگر نرخ روز بازار ۴۲۰۰ تومان در نظر گرفته شود، قیمت دلاری که مبنای محاسبات بودجه قرار گرفته ۷۰۰ تومان پایین‌تر از نرخ آزاد خواهد بود. این فاصله در سال قبل ۶۰۰ تومان بود. بنابراین اگر دولت بخواهد نرخ دولتی ارز را با نرخی تنظیم کند که برای دلار در بودجه در نظر گرفته، به افزایش فاصله نرخ ارز دولتی از نرخ آزاد دامن خواهد زد.

نکته آنکه نرخ مبنای محاسباتی بودجه حتی از نرخ مبادله‌ای یا همان ارز دولتی هم پایین‌تر در نظر گرفته شده است. در روز تحویل لایحه بودجه به مجلس از سوی حسن روحانی، رئیس جمهور، بانک مرکزی نرخ مبادله‌ای دلار را ۳۵۴۳ تومان اعلام کرد. این موضوع نشان می‌دهد که مبنای محاسبات بودجه‌ریزان سازمان برنامه با معیار بانک مرکزی تفاوت داشته است.

اگر نرخ ارز مورد محاسبه بودجه، مبنای نرخ‌گذاری بازار ارز باشد، معنایش این است که دولت آمادگی دارد تا فاصله دو نرخ آزاد و دولتی ارز افزایش یابد.

تجربه سالیان گذشته نشان داده که هر قدر فاصله دو نرخ آزاد و دولتی بیشتر می‌شود، زمینه سفته‌بازی هم در بازار افزایش می‌یابد و زیاد شدن سفته‌بازی این یعنی نوسان بیشتر در نرخ دلار و سایر ارزهای خارجی. ضمن آنکه فاصله گرفتن نرخ آزاد ارز از نرخ دولتی آن، شرایط را برای تحقق وعده یکسان‌سازی ارز سخت‌تر می‌کند.

اقدامی که حسن روحانی از سال ۱۳۹۲ وعده آن را داده و فعالان اقتصادی به ویژه بخش خصوصی منتظر عملی شدن آن هستند.

Sepanta_Niknam.jpgایسنا ـ نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ماده‌ای در طرح اصلاح قانون انتخابات شوراها موافقت کردند که در صورت تایید آن از سوی شورای نگهبان و یا مجمع تشخیص مصلحت نظام سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد باز می‌گردد.

به گزارش ایسنا، نمایندگان مجلس در جریان بررسی جزئیات طرح اصلاح قانون انتخابات شوراها در جلسه علنی امروز (سه‌شنبه) مجلس ماده ۴ این طرح را به تصویب رساندند که براساس آن این قانون از زمان برگزاری دوره پنجم انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا لازم الاجرا است.

assad_12102017.jpgالعربیه - یک ویدئوی مربوط به حضور ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در پایگاه الحمیمیم سوریه نشان می‌دهد که یک نظامی روس با کشیدن بازوی بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه مانع از همگام شدن او با پوتین می‌شود.

ولادیمیر پوتین در اولین سفر خود به سوریه، روز دوشنبه 11 دسامبر 2017 به پایگاه هوایی الحمیمیم سوریه رفت. در این دیدار زمانی که بشار اسد خواست با پوتین همراه شود، یک نظامی روس بازوی رئیس‌جمهوری سوریه را کشید و اجازه نداد که با پوتین همقدم شود.

پس از این فرد نظامی روس، بازوی بشار اسد را در حضور همگان کشید، رئیس‌جمهوری سوریه سر خود را به علامت موافقت تکان داد تا رئیس‌جمهوری روسیه به تنهایی در مراسم استقبال رسمی که از سوی نظامیان روس حاضر در سوریه انجام شد، حاضر شود.

بشار اسد پس از این اتفاق با اشاره دست از فرد نظامی روسی پرسید که آیا باید اینجا بایستد؟ و نظامی روس نیز با این موضوع موافقت کرد و رئیس‌جمهوری روسیه به تنهایی در فرودگاه سوریه گام برداشت.

این برخورد فرد نظامی روس و ممانعت از تحرک یک رئیس‌جمهوری در خاک کشور خودش توسط یک نظامی بیگانه تا کنون سابقه نداشته است.

ولادیمیر پوتین در مسیر سفر خود به قاهره، چند دقیقه در پایگاه الحمیمیم حاضر شد و برخورد فرد نظامی روس با رئیس‌جمهوری سوریه موجی از انتقادات و تمسخر را در فضای مجازی به راه انداخت.

Ghasem_Soleimani.jpgیورونیوز ـ رسانه‌های ایران بامداد سه‌شنبه گزارش کردند سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، در تماس با فرماندهی گردان‌های شهید عزالدین قسام و جهاد اسلامی، آمادگی جمهوری اسلامی برای پشتیبانی همه جانبه از «نیروهای مقامت اسلامی فلسطین» را اعلام کرد.

Mansour_Gholami.jpgایسنا ـ وزیر علوم گفت: حذف کنکور در دستور کار این وزارتخانه قرار دارد.

به گزارش ایسنا، دکتر منصور غلامی در حاشیه مراسم تجلیل از برگزیدگان پژوهش دانش آموزی در جمع خبرنگاران با بیان اینکه حذف کنکور در دستور کار قرار دارد افزود: در بسیاری از رشته‌ها می‌توان انتخاب دانشجویان بر اساس سوابق تحصیلی را ملاک قرار داد.

ایران وایر - حسن روحانی لایحه بودجه سال ۹۷ را تسلیم مجلس کرد. در این لایحه علاوه بر افزایش بودجه نظامی، سهم بالایی مصروف نهادهای مذهبی یا نهادهای تحت مدیریت مذهبیون شده است از جمله حوزه علیمه قم،‌ سازمان تبلیغات اسلامی،‌ موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی تحت نظارت مصباح یزدی، جامعه المصطفی العالمیه تحت نظارت آیت الله مکارم شیرازی، موسسه دائره المعارف فقه اسلامی تحت نظارت سید محمود هاشمی شاهرودی، موسسه نشر آثار امام تحت سرپرستی سید حسن خمینی و چندین موسسه دیگر از این دست.

mqwmszy22.jpg

سخنگوی قوه قضاییه در نشست‌های مطبوعاتی معمولا به پرسش‌ها پاسخ روشن نمی‌دهد؛ اما از مواضع جناحی و درز خبر به سود دستگاه قضایی باکی ندارد. گاهی نیز جنجال می‌آفریند: از گاز گرفتن سحرخیز تا سوت بلبلی از تریبون دانشگاه. [لینک به گالری تصاویر]

41754865_303.jpgمحسنی اژه سابقه‌ای طولانی در حوزه قضایی و اطلاعاتی دارد: وزیر اطلاعات دولت نهم، دادستان کل کشور، دادستان دادگاه ویژه روحانیت، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و اکنون معاون اول و سخنگوی قوه قضاییه. نام او در لیست تحریم اتحادیه اروپا دیده می‌شود. [لینک به گالری تصاویر]

motahari_kayhan_12102017.jpgعلی مطهری، نایب رییس مجلس در واکنش به یک خبر روزنامه کیهان در نامه ای خطاب به حسین شریعتمداری، مدیرمسئول این روزنامه، به آن پاسخ داد.

به گزارش انتخاب، متن توضیح او به این شرح است: «در شماره دوشنبه 13 آذر 96 آن روزنامه، بخش خبر ویژه، ذیل مطلبی تحت عنوان «برجام شاهکار نبود اما شما شاهکار کردید آقای مطهری» ضمن اشاره به مطلبی از اینجانب در برنامه دست‌خط شبکه 5 سیما، آمده است: «مطهری از حامیان تصویب چشم بسته و بدون بررسی برجام بود چنان که بعدها گفت 20 دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد بود.»

نظر به این که این مطلب تاکنون چند بار در آن روزنامه تکرار شده و ممکن است برخی خوانندگان آن روزنامه آن را باور کنند، به عرض می‌رساند: توافقنامه‌هایی شبیه برجام که توافق میان دو یا چند دولت است و پس از سال‌ها مذاکره روی کلمات آن توافق شده است، زمانی که به مجلس می‌آید، نمایندگان یا باید آن را رد کنند و یا تصویب. اگر بخواهند با پیشنهادهای خود متن توافق را تغییر دهند به این معنی است که آن دولت‌ها دوباره باید بنشینند و متن جدیدی بنویسند، که این امر در مورد برجام امکان‌پذیر نبود و طرفین متن مورد توافق را متن نهایی اعلام کرده بودند. در واقع تصویب پیشنهادهای جدید توسط مجلس به معنی رد توافق بود. لذا مجلس یا باید توافق برجام را به همین شکل که هست قبول می‌کرد و یا رد می‌کرد. این‌گونه توافقنامه‌ها با لایحه و طرح که دست‌ نمایندگان برای تغییر آن باز است متفاوت است.

execute_12102017.jpgصدای آمریکا - نزدیکان احمدرضا جلالی، پزشک ایرانی مقیم سوئد که توسط ایران زندانی است، می گویند دیوان‌عالی حکم اعدام او را تایید کرد و او یک قدم دیگر به اجرای این حکم نزدیک تر شده است.

ویدا مهران‌نیا همسر آقای جلالی به «رادیو فردا» گفته جزئیاتی از تایید این حکم منتشر نشده اما «از طریق دو نفر از اعضای دیوان عالی که حتی اسم‌شان هم برده نشده، این حکم تایید شده است».

آقای جلالی که پزشک است و از سال ۱۳۸۸ مقیم سوئد است، او به دعوت دانشگاه تهران به ایران سفر کرد اما از اردیبهشت ماه سال گذشته بازداشت شد.

قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران به دلیل آنچه «دادن اطلاعاتی به اسرائیل که منجر به ترور دو دانشمند هسته‌ای ایران شد»، او را محکوم به اعدام کرده است.

پیشتر دادستان تهران، گفته بود: «این فرد دیدارهای متعددی با ماموران موساد داشته و در ازای دریافت پول و اقامت سوئد، اطلاعات حساسی درباره سایت‌های نظامی و هسته‌ای ایران به آنها داده است.»

نهادهای بین المللی از جمله عفو بین الملل به محاکمه آقای جلالی اعتراض کرده اند.

mansions_12102017.jpgاگر در گذشته خانه‌های گران در مناطق شمالی تهران می‌شد یافت،امر شرایط و فضای اقتصادی کشور به سمتی رفته که در مناطق دیگر تهران نیز خانه‌های میلیاردی هم وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خانه‌های گران را تا پیش از این در مناطق شمالی تهران می‌شد یافت؛ چه از نظر قیمت هر مترمربع و چه از جهت نرخ نهایی، لوکس و گران‌ترین خانه‌ها اغلب در این بخش بودند. اما به نظر می‌رسد شرایط و فضای اقتصادی کشور به سمتی رفته که در مناطق دیگر تهران نیز خانه‌های میلیاردی وجود دارد.

آن‌طور که در بررسی‌های میدانی آشکار است، به طور معمول متراژ این خانه‌ها بالاست و به همین دلیل، باید میلیاردی برای این خانه‌ها هزینه کرد. از سوی دیگر، این خانه‌ها قدیمی‌ساز هستند و یک عامل گرانی این خانه‌ها، همین موضوع است.

بنا به این گزارش، در منطقه شیخ‌هادی، کوچه شهید سخن‌ور یک خانه ویلایی 542 متری با 30 سال ساخت هر مترمربع 6 میلیون و 450 هزار تومان است که قیمت نهایی این خانه، 3 میلیارد و 500 میلیون تومان از سوی فروشنده اعلام شده است.

mansions2_12102017.jpgدر منطقه قیطریه، خیابان قیطریه‌جنوبی یک خانه 220 متری نوساز هر مترمربع 11 میلیون و 780 هزار تومان برای فروش گذاشته شده است که برای این خانه باید 2 میلیارد و 600 میلیون تومان هزینه کرد.

در منطقه یوسف‌آباد، خیابان اسدآبادی نیز یک خانه ویلایی 320 متری با 33 سال ساخت هر مترمربع 13 میلیون و 900 هزار تومان است و قیمت نهایی این خانه 4 میلیارد و 448 میلیون تومان خواهد بود.

در منطقه دروس، کوچه شهید معتمدی‌دهکردی یک خانه ویلایی 200 متری با 35 سال ساخت هر مترمربع 14 میلیون و 870 هزار تومان برای فروش گذاشته شده است که برای این خانه باید 2 میلیارد و 975 میلیون تومان هزینه کرد.

در منطقه سیدخندان، خیابان ابوذرغفاری‌شمالی یک خانه ویلایی 172 متری با 36 سال ساخت هر مترمربع 10 میلیون و 20 هزار تومان است که قیمت نهایی این خانه یک میلیارد و 725 میلیون تومان باید هزینه کرد.

در منطقه پیروزی، خیابان کریمشاهیان یک خانه ویلایی 150 متری نوساز هر مترمربع 10 میلیون و 200 هزار تومان است. این خانه یک میلیاد و 530 میلیون تومان قیمت دارد. در ستارخان نیز یک خانه 153 متری با 29 سال ساخت نیز هر مترمربع 12 میلیون و 350 هزار تومان است که برای این خانه باید یک میلیارد و 890 میلیون تومان هزینه کرد.

mansions3_12102017.jpg

Bahram_Hababi.jpgهمه هستی، از ته تیره خاک تا روشنای آسمان، طربخانه زندگی است.
تماشای طبیعت شادی جان است. دیدار مادر است در پناه آغوش گرمش.
غور در پدیده‌های طبیعت، کشف نظم قانونمندِ ترکیب هستیِ بیجان، روند تکامل ازموجودات ذره‌ای تا به انسان هوشمند و روابط زنده و معقولی که بین اینها همه در کار است و تصور اینکه اینها همه ما هستیم، شگفت آور وشورانگیز است.
گیاه شیره زمین را از دل تیره خاک میمکد و در نور خورشید میپرورد و مائده حیات انسان و حیوان را فراهم میآورد. افراد حیوان از هم و باهم زیست میکنند. درندگان طعمه میگیرند و انگلها میزبانی میابند و همه برای حفظ بقای خود تدبیرها و ترفندها دارند که به نسل‌های بعدی منتقل میشود آنطور که هستی جاندار از سه چهار میلیارد سال پیش رو به تحول و تنوع و تکامل گذاشته تا به انسان هوشمند امروزی رسیده است که از برکت مغز تکامل یافته‌اش صاحب زمین و آسمان و هرچه درآن است شده است.
اما آدم هرچند که از طبیعت زاده شده بجای آنکه پرستار و نگهدار مادر باشد به راه تخریب آن درآمده بر خلاف اندرز فرزانگان خیراندیش و احکام تمام ادیان و مذاهب به کشتار انواع خود دست میبرد.
میگویند درختان از راه ریشه با یکدیگر ارتباط دارند، از حال هم باخبرند. اگر یکی دچار کمبودی شود دیگران یاری میکنند و آنکه دچار آفتی شده هشداری به دیگران میفرستد تا خودشان را آماده مقابله کنند. اینهابه افسانه میماند اما با آزمایش‌های علمی، نمونه‌های آن را به اثبات رسانده‌اند.
و حیوان درنده وقتی گرسنه نباشد به طعمه‌ای که در نزدیکی‌اش میچرد کاری ندارد. عجبا که ما رفتارهای ناهنجار خودمان را ًحیوانی ً مینامیم یا ً وحشیانه ً و شرم نداریم. میگویند گرگ مازاد بر خوراکش گوسفندان زیادی را میدرد ومیاندازد. اگر درست باشد باید این رفتار گرگ را به درستی انسانی نامید.

Ali_Abdollah_Saleh.jpgکیهان لندن ـ اگر علی عبدالله صالح، تنها پنج روز قبل از اینکه حوثی‌ها او را بکشند کشته می‌شد، خونش به گردن نیروهای ائتلاف عربی به رهبری سعودی می‌افتاد اما او زمانی به دست حوثی‌ها کشته شد که به ائتلاف خود با حوثی‌ها پایان داده بود.

حوثی‌ها با کشتن علی عبدالله صالح عملا به یک دشمن برای تمام گرایش‌های سیاسی و اجتماعی داخل یمن تبدیل شدند؛ عبدالله صالح تنها برگ ملی- میهنی مورد ادعای حکومت‌شان و دریچه‌ی آنها به سوی جریان‌های داخلی یمن و جهان بود. با کشته شدن صالح، نقشه جنگ در یمن به شکلی دراماتیک تغییر یافت. صالح از همان شبی که فرصت یافت در تلویزیون ظاهر شود و پیام صلح را خطاب به جریان دوم کنگره خلق یعنی عبدربه منصور هادی که مورد حمایت ائتلاف عربی است اعلام کرد، معادله سیاسی- نظامی یمن را به کلی دگرگون ساخت؛ بنابراین ترور صالح تغییرات جدید را متوقف نخواهد کرد.

121117_top.jpgرادیو فردا - رئیس‌جمهوری اسلامی ایران می‌گوید که اگر عربستان سعودی بمباران یمن را پایان دهد و روابط خود را با اسرائیل قطع کند، تهران آماده از سرگیری رابطه خود با ریاض خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا، حسن روحانی روز یکشنبه ۱۹ آذر که به منظور ارائه لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ به مجلس شورای اسلامی رفته بود در اظهارات خود به تنش‌های میان تهران و ریاض پرداخت و رهبران عربستان را «بی‌منطق» خواند.

به گفته وی، عربستان سعودی «سر تعظیم در برابر اسرائیل فرود آورده» و «برای رابطه با صهیونیسم التماس می‌کند» اما باید «از این حالت رکوع خارج شود، مستقیم بایستد و اتکایش به ملت خودش و دیگر ملت‌های منطقه باشد».

عربستان گرچه اعلام کرده روابطی با اسرائیل ندارد، اما روزنامه نیویورک‌تایمز اواخر تابستان از سفر یک هیات سعودی به اسرائیل به ریاست ژنرال ذخیره انور خبر داد و آن را نشانه‌ای از «اتخادی نانوشته علیه ایران» خواند.

ماه گذشته نیز ژنرال گادی آیزنکات، رئیس ستاد ارتش اسرائیل، عنوان کرد که اسرائیل آماده است تا در راستای مقابله با ایران، همکاری اطلاعاتی با عربستان داشته باشد.

اما حسن روحانی می‌گوید که اگر عربستان رابطه خود را با اسرائیل قطع کند، تهران از فردای آن دیگر هیچ مشکلی با ریاض نخواهد داشت.

Hamed_Aiyenehvand.jpgصادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در غیاب بسیاری از نخبگانی که جلای و طن کرده‌اند، اساتیدی که تسویه شدند و اساتیدی که مجالی برای حرف زدن ندارند به مدد تربیونهای مختلفی که اصلاح طلبان حکومتی در اختیارش می‌گذارند "خاتمی وار" از نظام دفاع می‌کند. در چنین فضایی او میدان دار دانشگاهیان در نقد نظام حاکم بر ایران شده است.

Alireza_Rejaei.jpgعلی‌رضا رجایی از سوی کانون مدافعان حقوق بشر به عنوان برنده جایزه «تلاشگر حقوق بشر» سال ۱۳۹۶ هجری شمسی معرفی شد.

به گزارش سایت کانون مدافعان حقوق بشر، محمد سیف‌زاده، عضو شورای عالی نظارت کانون مدافعان حقوق بشر، تندیس منشور کوروش را به نشان جایزه تلاشگر حقوق بشر به علی‌رضا رجایی اهدا کرد.

Chabahar_Rouhani_2.jpgمطلب زیر توسط یکی از ساکنین شهر چابهار بنام عقیل زاغی لنگرودی، نوشته شده است که در سایت های داخل کشور منتشر شده و با اندکی ویرایش بازنشر می شود. چون به نکته بسیار مهمی اشاره می کند؛ زیرا از چابهار تا چابهار فاصله زیادی وجود دارد که رئیس جمهور مثل بسیاری از مقامات ارشد دولتی که به چابهار سفر می کنند آن را ندید یا نخواست که ببیند:

جناب آقای روحانی خوش آمدید، چابهار را دیدید؟ زیبا بود؟ خوش گذشت؟ ولی حرف های برای گفتن است که شنیدنش برایتان خالی از لطف نیست. نگین شرق کشور؟ دروازه ملل! دریای اقیانوسی! هم عرض جغرافیایی با خلیج میامی امریکا! ۸.۵ میلیون تن ظرفیت بارگیری اسکله! امکان توسعه تا صدها میلیون تن دیگر! هوا عالی! زمین پاک! دریا بی انتها! سرزمین موج و مرجان و صدها صفت تو خالی ديگر!

Morteza_Esmaeilpour.jpgجمعی از تصمیم‌گیرندگان نظام آموزشی کشور در تاریخ شش اسفند ۱۳۶۹ با اطلاع کامل طرحی را به تایید اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی رساندند که تا به امروز صدمات و نقض آشکار حقوق شهروندی علیه شهروندان بهایی ایران را به همراه داشته است. در تبصره ۳ لایحه منع تحصیل بهائیان در شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره مستقیم شده است که اگر فردی وارد دانشگاه شد و هویت مذهبی وی به عنوان «بهایی» احراز گردید می‌بایست اداره حراست دانشگاه و مدیریت دانشگاه آن دانشجو را از ادامه تحصیل منع کنند.

دگراندیشان مذهبی در ایران و به ویژه بهائیان در سه دهه‌ی گذشت موج اعدام، ترور، بازداشت، مصادره اموال، منع اشتغال در ادارات دولتی و نیمه دولتی، عدم صدور جواز کسب و هزاران و جلوگیری از تحصیل و همچنین توهین به مذهب و آئین‌های آنها را به صورت سیستماتیک از سر گذرانده‌اند.

Amirali_Motouli.jpgاز موارد اساسی در دنیای ِ ما و خصوصا دنیای مدرن امروزی مبحث امنیت است که از جایگاه ویژه و مهمی برخوردار بوده و یا شاید بتوان گفت که یکی از ارکان زندگی بشریست. امنیت نه تنها در زندگی بشری بلکه در زندگی حیوانات نیز نقش کلیدی دارد. جانداران و خصوصا انسان از دیر باز برای رهایی از خطرها همواره بدنبال ِ یافتن ماوایی امن تر به کاوش و جستجو پرداخته است.
ابراهام مازلو، در هرم سلسله مراتب نیازها، دومین نیاز فرد را نیاز به امنیت معرفی میکند و در خلال همین بحث، وی ناامنی را احساسی پیچیده و مرکب می‌داند که طیف وسیعی را نظیر احساس طردشدن، مورد عشق و علاقه نبودن، دیده نشدن، کم دیده شدن، داشتن احساس نفرت‌انگیز و خصمانه به دیگران، تنهایی و انزوا، حس همیشه در معرض خطر بودن، تنیدگی و تعارض که به دنبالش خستگی و پرخاشگری می‌آید، عیب‌جویی و بیش‌ازحد وسواسی بودن را شامل میگردد. به فرض مثال افرادی که امنیت روانی آنها به مخاطره می‌افتد اشخاصی وابسته به دیگران می‌شوند چرا که احساس امن ‌بودن خود را از تکیه کردن به دیگری می‌گیرند. در این دسته افراد تمایل به خودکشی بسیار زیاد است چرا که حس ارزشمندی در آنها وجود ندارد. همچنین نیاز شدید به قدرت، مقام اجتماعی، ثروت و رقابت در آنها ممکن است زیاد به چشم بخورد.

farar_12102017.jpgمی‌گل هشترودی- روزنامه بهار


«یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند که این عدد ترسناکی است. خروج نیروهای کارشناسی و ورزیده به اقتصاد ملی آسیب می‌زند و یکی از دلایل تهیدست شدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه است.» این اظهارات یک تحلیلگر ارشد مسائل اقتصادی و مشاور وزیر راه و شهرسازی است. حسین عبده تبریزی نسبتی میان مهاجرت، خروج سرمایه و نیروی کار و فقر در ایران برقرار کرده است به‌طوری‌که بررسی‌های آماری نشان می‌دهد فقر در کشور ما در یک دهه اخیر افزایش قابل توجهی داشته است و عمده دلیل این اتفاق به رویکرد نادرست دولت‌های نهم و دهم در اقتصاد بر می‌گردد که باعث شد اقتصاد کشور به لبه پرتگاه برود. تحریم‌ها و سیاست‌های نادرست اتخاذ شده در دولت‌های نهم و دهم وضعیتی را به وجود آورد که باعث شد شکاف عمده‌ای میان درآمد و هزینه شهروندان ایجاد شود. این اتفاق به‌گونه‌ای علت و معلول تمایل به مهاجرت ایرانیان به کشور‌های دیگر برای کار و سرمایه‌گذاری است؛ اتفاقی که خود باعث می‌شود فقر در کشور عمیق شده و توسعه به تعویق بیفتد.


***


فقری که دلیل مهاجرت است
چند روز پیش حسین عبده تبریزی در میز گرد «صلح، اقتصاد و چالش فقر» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران گفته بود: درحال حاضر پولی درایران نیست که امیدوار باشیم به رشد مثبت سرمایه گذاری منجر مي‌شود علاوه براین یکی یگر از دلایل گسترده ترشدن فقر در برخی از کشورها رشد افراطی گری است که امیدواریم این پدیده در ایران گسترش پیدا نکند. یکی از دلایل کندشدن جریان گردش سرمایه وجود ۲.۵ میلیون واحد مسکونی است که ارزش آنها به قیت بازار ۱۷۰ میلیارددلار است. کدام سیاست‌ها بود که راه رابرای سرمایه‌گذاری دراین بخش درشرایط کاهش قدرت خرید جامعه هموار مي‌کرد. فسادی که در داستان میان سازندگان و نهادهای مدیریت شهری رخ مي‌داد و سازندگان را مجبور مي‌کرد تراکم خریداری کنند را باید پیگیری کرد. برپایه کدام سیاست بود که خانه سازان خانه‌هاي ۱۵ سال ساخت را تخریب کردند تا به جای خانه سه طبقه خانه ۶ طبقه بسازند. چگونه است که سازمان مالیاتی نتوانست ازکسانی که سود‌هاي بزرگ از بخش مسکن بردند مالیات بگیرد. درشرایطی که ایران به هردلار ی که دربخش مسکن به خواب رفته است نیازدارد و نمي‌تواند ازآنها استفاده کند این طبیعی است که فقر در ایران گسترش یابد.» وی در ادامه توضیح داد: «کاهش ارزش پول ملی در ایران موجب گسترش شمار فقیران شده است، با توجه به اینکه خروج سرمایه درایران روند فزاینده دارد اگر دلار را ارزان نگه داریم به سود ثروتمندان و به زیان تهیدستان عمل کرده ایم. نباید درباره سیاست‌هاي اقتصادی دولت‌ها اغراق کرد و گونه ای حرف زد که سیاست‌های اجتماعی، سیاست خارجی و سیاست درایران در گسترش نابرابری به محاق بروند.

دولت درایران نهادی نیست که مبسوط الید باشد و همه اختیارات را داشته باشد. در همین زلزله اخیرکرمانشاه و سرپل ذهاب دیدیم که دولت دراجرای یک کار ساده که برایش برنامه داشت نیز نتوانست اختیارات کافی داشته باشد. دولت از زلزله‌هاي قدیمی درس گرفته بود و مي‌توانست خوب عمل کند اما ناچارشد سیاست دادن کانکس که به دولت تحمیل شده بود را بپذیرد.»

آژیر قرمز برای فرار مغز ها
خروج نیروهای کارشناسی و نیروهای ورزیده به اقتصاد ملی آسیب می‌زند و یکی از دلایل تهیدست شدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه از کشور است. بر اساس گزارش سالانه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، تعداد مهاجرت از ایران به کشورهای عضو این سازمان در سال 2014، پنجاه هزار نفر بوده است که تنها با گذشت یک سال، در سال 2015 این عدد به شصت هزار نفر رسیده است. در سال 2016، ایرانیان اولین گروه پرشمار متقاضی پناهندگی در کشور انگلستان و چهارمین گروه در کشور آلمان بوده‌اند. از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ در ۱۱ کشور عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی بیش از ۱۴۲ هزار ایرانی تابعیت جدید گرفته‌اند و آمار کل درخواست‌نامه‌های پناهندگی ایرانیان از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ ظرف یک دهه در ۲۱ کشور عضو این سازمان نیز بالغ بر ۲۱۲ هزار مورد است. همچنین در گزارش سالانه سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، در سال 2015 میزان ورود یا مهاجرت ایرانی‌ها تنها به پنج کشور استرالیا، اتریش، کانادا، یونان و مجارستان مجموعاً بیش از ۲۱ هزار تن محاسبه شده که نزدیک به ۱۲ هزار مورد آن مهاجرت به کانادا بوده است. هرچند که بسیاری از مسئولان این آمار را در مقایسه با کل جمعیت ایران ناچیز می‌دانند و آن را نادیده می‌گیرند و یا از آن با عنوان «چرخش مغزها» یاد می‌کنند، اما کارشناسان نسبت به فرار مغزها و خروج سرمایه‌های انسانی از کشور هشدار جدی می‌دهند.

NY_12102017.jpgبی بی سی - پلیس شهر نیویورک در شرق آمریکا می‌گوید که در پی انفجاری در یک ترمینال اتوبوس در منطقه منهتن یک نفر را دستگیر کرده است.

این انفجار صبح امروز دوشنبه ۱۱ دسامبر در ترمینال اتوبوس "پورت اتوریتی" در نزدیکی میدان تایمز نیویورک رخ داد.

شهردار نیویورک گفت که این انفجار یک "تلاش برای حمله تروریستی" بوده است.

به گفته مقامات، شیء منفجر شده یک بمب دست‌ساز بوده که زودتر از موعد و به طور ناقص منفجر شده است.

پلیس فرد بازداشت شده را "عقائدالله" ۲۷ ساله معرفی کرده و گفته است که او روی بدنش جای زخم و سوختگی دارد.

به گفته پلیس تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که این فرد یک شی‌ء انفجاری دست‌ساز به خود بسته بود.

چهار نفر در اثر انفجار مجروح شده‌اند که جراحت هیچ یک از آنها خطرناک نیست.

assadPutin_12102017.jpgدویچه وله - رئیس‌جمهوری روسیه با سفر غیرمنتظره به سوریه وارد پایگاه هوایی حمامیم شد و با بشار اسد دیدار کرد. او ضمن اشاره به کاهش نیروهای روس تأکید کرد که روسیه دو پایگاه دریایی و هوایی خود را در سوریه برای همیشه حفظ خواهد کرد.

برای اولین بار پس از آغاز مداخله نظامی روسیه در سوریه در سال ۲۰۱۵، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه روز دوشنبه ۱۱ دسامبر (۲۰ آذر) به سوریه سفر کرد. او به پایگاه هوایی حمامیم که نیروهای روس در آنجا مستقر هستند رفت و در آنجا با همتای سوری‌اش بشار اسد ملاقات کرد.

بنا به دلایل امنیتی، این سفر از پیش اعلام نشده بود. پوتین در جریان دیدارش با اسد، تصمیمی مهم را اعلام کرد: کاهش نیروهای نظامی روسیه در سوریه. تاریخ دقیقی برای خروج بخشی از نیروهای روس از سوریه اعلام نشده اما این کار احتمالا تا پایان امسال عملی نخواهد شد.

پوتین در حمامیم و در جریان دیدارش با اسد گفت که سربازان روس و سوری یکی از قدرتمندترین گروه‌های تروریست بین‌المللی را در عرض دو سال نابود کردند.

رئیس‌جمهوری روسیه سپس تصریح کرد که بخش قابل توجهی از نیروهای نظامی روسیه به خانه باز خواهند گشت. او اما تصریح کرد که کشورش دو پایگاه هوایی حمامیم و پایگاه دریایی طرطوس را برای همیشه حفظ خواهد کرد.

روسیه علاوه بر پایگاه هوایی در حمامیم، یک پایگاه دریایی نیز در استان لاذقیه سوریه در بندر طرطوس دارد که بخش مهمی از تجهیزات مورد نیاز نیروهای روس از آنجا ارسال می‌شود.

پوتین همچنین گفت: «اگر سر و کله تروریست‌ها یک بار دیگر پیدا شود، روسیه اینبار نیرومندتر از پیش وارد عمل خواهد شد.»

NorthK_IRI_12102017.jpgخلاصه نوشته ای از مارک کرک، سناتور پیشین ایالت شیکاگو، مقاله کامل به زبان انگلیسی در روزنامه شیکاگو تریبیون

با نزدیک شدن به دوازدهم دسامبر، فرصت ۶۰ روزه کنگره برای تصمیم درباره اعمال یا عدم اعمال تحریم ها علیه ایران به پایان می رسد.

در پی عدم تصدیق توافق هسته ای ایران از سوی پرزیدنت ترامپ کنگره موظف به بازبینی برجام و بررسی تطابق آن با منافع ملی آمریکا شد.

کنگره اکنون باید دو نکته را مد نظر داشته باشد: با توجه به روابط نزدیک تهران و پیونگ یانگ، اگر کره شمالی می تواند موشک بالیستیک قاره پیما پرتاب کند، قطعا ایران هم می تواند چنین کند؛ و اگر یکی با مجازات روبرو نشود، دیگری راه آن را دنبال خواهد کرد.

لازم است آمریکا روشن کند که اقدامات ایران در به اشتراک گذاشتن فناوری های نظامی و هسته ای اش با دیگر کشورها ممنوع است و منجر به بازگشت سریع تحریم های هسته ای خواهد شد.

با درک آشکار این که ایران در پیشرفت فناوری موشکی کره شمالی نقشی محوری داشته است، زمان آن است که آمریکا نشان بدهد گفته هایش در واکنش به کشورهای یاغی با اقداماتی جدی همراه است

zibakalamشرق ـ در ادامه آیین‌ها و سخنرانی‌ها به مناسبت روز دانشجو، دیروز ۱۹ آذر، صادق زیباکلام، مسعود پزشکیان و پروانه سلحشوری در دانشگاه امیرکبیر سخنرانی کردند. دانشجویان هر سه سخنران را ناگزیر کردند تا درباره دانشجویان ستاره‌دار و حصر صحبت کنند. بخش‌هایی از آنچه این سه سخنران گفتند را در ادامه می‌خوانید.

زیباکلام: آیا باید از روحانی عبور کرد یا کنار او ماند؟

صادق زیباکلام در این مراسم گفت: «فکر می‌کنم برای دانشجویان ستاره‌دار و خبرنگاران در حبس و کسانی که در حصر هستند، چه کار کرده‌ام. این‌طور می‌توانم بگویم تا جایی که می‌توانستم هر کاری کردم، اما خود را مخاطب این پرسش می‌دانم که «چه کرده‌ام؟» و چرا امروز وضعیتمان چنین است؟». به گزارش ایلنا این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با بیان اینکه هر کاری که می‌توانسته برای رئیس‌جمهورشدن روحانی انجام داده، افزود: «اما امروز هرجا می‌روم ناامیدی می‌بینم و حال باید گفت که آیا باید از روحانی عبور کرد یا در کنار وی ماند؟». او عملکرد اطرافیان رئیس‌جمهور را قابل نقد دانست و گفت: «به نظرم جهانگیری باید کنار بکشد و خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ آماده کند. جهانگیری آمادگی کار اجرائی را دارد. البته ما باید کنار روحانی بمانیم و با او بسوزیم و بسازیم».

wistle_12102017.jpgکیهان لندن

- اژه‌ای: از اینکه در وزارت اطلاعات و قوه قضاییه بودم پشیمان نیستم.
- اگر مصوبه شورای امنیت ملی نبود قوه قضاییه به موضوع سران فتنه رسیدگی می‌کرد.
- دختر رییس قوه قضاییه جاسوس نیست و با هیچ سرویس اطلاعاتی ارتباط نداشته.

سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی، روز دوشنبه ۲۰ آذر در جمع دانشجویان دانشگاه شریف برای آنها خاطره‏‌ای از حضور در یک جلسه سخنرانی در دانشگاه تهران به مناسبت دوم خرداد تعریف کرد و چند ثانیه‌‏ای سوت بُلبلی را به آنها آموزش داد.

اژه‎ای در بخشی از سخنرانی خود که به مناسبت روز دانشجو برگزار شد، گفت: «از آنچه که در طول بعد از انقلاب بودم از هیچ قسمت‌اش پشیمان نیستم و بسیار افتخار می‌کنم که در قوه قضاییه و دادگاه‌های مختلف و وزارت اطلاعات بودم و کوچکترین پشیمانی ندارم».

در جریان این نشست، دانشجویی از اژه‎ای پرسید «اینکه گفته می‎شود در جمهوری اسلامی خفقان است، بی‎عدالتی نیست؟» که دانشجویان منتقدان جمهوری اسلامی شروع به اعتراض به او کردند. اژه‎ای در واکنش به دانشجویان معترض گفت: «اگر عدالت را اینگونه معنا می‎کنید که هر کسی هر چیزی را بیان کند و بگوییم که عدالت نیست، خب باید برداشتش از عدالت را بیان کنیم».

سپس خطاب به آنها که با سر و صدا اعتراض‎شان را نشان دادند، خاطره‌ای تعریف کرد مربوط به حضورش در یک سخنرانی به مناسبت دوم خرداد در دانشگاه تهران که دانشجویان معترض اجازه صحبت کردن به او را نمی‎دادند و تا بسم‌‏الله می‎گفت دست و سوت می‎زدند.

اژه‎ای با خنده ادامه داد که به دانشجویی که سه انگشتی سوت می‎زده گفته «دهانت گشاد می‌‏شود، من بدون دست بلدم سوت بزنم» و سپس شروع به زدن سوت بُلبلی کرد و حاضرین در جلسه هم او را با سوت همراهی کردند.

shafaqna_12102017.jpgشفقنا - آیت الله شبیری زنجانی(لینک) اخیرا خطاب به مدیر حوزه های علمیه نکات مهمی را اشاره کردند که محور اصلی آن این بوده که محبوبیت طلبه ها کاهش پیدا کرده است. بدین منظور شفقنا تلاش دارد این موضوع و محورها را با اساتید حوزه دین و جامعه شناسی در میان بگذارد. در این خصوص دکتر محمد حیدرپور، جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است: روحانیتی که پس از انقلاب گروه مرجع بود، اکنون از جایگاه اجتماعی کمتری برخوردار است، این واقعیت تلخ در بدنه جامعه مشهود است؛ اگر به حرکت های آشکار نظیر حمله کور به روحانیت بدون شناخت با نگاهی جامعه شناسی نگاه کنیم، بسیاری از حرف ها را بیان می کند.

او اظهار می کند: تخصص روحانیت در مسایل دینی است، البته من مخالف اظهارنظر روحانیت در حوزه سیاست نیستم، همه به عنوان شهروند می توانند اظهارنظر داشته باشند، ولی مساله اختصاصی و انحصاری دانستن حوزه های مختلف به خود است. اگر منِ جامعه شناس در مورد آیات قرآن یا مسایل حوزه دینی حرفی بزنم، قطعاً نهاد روحانیت به من ایراد می گیرد و می گوید تو جامعه شناسی و در مسایل تخصصی دینی و قرآنی صاحب نظر نیستی، اما پس چطور یک روحانی که متخصص دین هست، می تواند در همه جایگاه ها و امور اظهار نظر داشته باشد!

حیدرپور به اظهارنظرهای برخی از روحانیون از تربیون های عمومی نیز انتقاد می کند و می گوید: برخی از شیوه های سخنرانی و اظهارنظرهایی که روحانیت در رسانه های عمومی بیان می کنند، شأن و جایگاه آنان را پایین می آورد، در این میان اولین کسانی که باید با این دسته از افراد مقابله کنند، نهاد روحانیت است، نهاد روحانیت باید سخنان این افراد را نقد کنند و به آنان تذکر دهند چرا که بیان برخی از اظهارنظرها از سوی بعضی از روحانیت نشان دهنده نفوذ خرافات در این نهاد است، به نظر من لازم است که یک احیاگری در حوزه دین صورت گیرد؛ پس از احیاگری توسط خود روحانیت و پالایش خرافات، ذهن نوجوانان هم پاک می شود، اما متأسفانه افراد بسیار کمی هستند که چنین شهامتی دارند و در این موارد اظهار نظر می کنند.

متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر حیدرپور را می خوانید:

* برخی روحانیون و مراجع تقلید نظیر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی اخیرا بیان داشته اند، محبوبیت طلبه ها کم شده و نوع طلبه ها محبوبیت سابق را ندارند، به نظر شما چرا روحانیتی که زمانی مورد اعتماد و محبوب جامعه بود، به حدی که با سخنان او حرکتی اجتماعی شکل می گرفت، امروز از میزان محبوبیتش کاسته شده است؟

حیدرپور: روحانیت قشری با تفکرات و گرایشات مختلف هستند، در اوایل انقلاب روحانیت جزو گروه های مرجع بوده و نفوذی معنوی خاصی میان مردم داشته و این محبوبیت او را جزو گروه های مرجع قرار داده و مردم به او اعتماد کردند، روحانیت در عرصه سیاست و عرصه های گوناگون خود را در معرض آزمایش قرار دادند، زمانی که در معرض این آزمایش قرار گرفتند بعضا به حوزه ها و سپهرهایی وارد شدند که تخصص آن زمینه ها را نداشتند و همین مساله باعث شده که از آن آزمایشات با موفقیت بیرون نیایند.

* چه مصادیق بارزی بر حضور روحانیت در عرصه های غیر تخصصی و در نتیجه کاهش محبوبیت آنان نسبت به گذشته وجود دارد؟

حیدرپور: اگر منِ استاد که در جامعه شناسی تخصص دارم، بخواهم وارد حوزه های دیگر شوم، طبیعتاً باعث می شود که نه تنها محبوبیت خود را از دست بدهم بلکه نسبت به من منفوریتی ایجاد شود؛ به عبارت دیگر حضور من در عرصه هایی که دانش و تخصص آن را ندارم و حوزه کاری من نیست، باعث می شود که حتی در حوزه ای که متخصص آن هستم نیز اعتبار خود را از دست بدهم چون افرادی که صاحب تقوا و دانش هستند هرگز وارد حوزه هایی نمی شوند که پیامدهایی متوجه آنها شود لذا من به عنوان تحلیلگر جامعه شناسی به دور از هر حب و بغضی می گویم که این یک واقعیت تلخی است که روحانیتی که پس از انقلاب گروه مرجع بودند، اکنون به نسبت جایگاه اجتماعی خود را از دست دادند، این واقعیت در بدنه جامعه مشهود است؛ اگر به حرکت های آشکار نظیر حمله کور به روحانیت بدون شناخت با نگاهی جامعه شناسی نگاه کنیم، بسیاری از حرف ها را بیان می کند، در میان مردم، در مترو و مکان های دیگر وقتی یک روحانی می آید، نگاه ها از او برمی گردد یا متلک هایی گفته می شود بدون اینکه طرف مقابل را بشناسند، همه اینها دلیلی بر این واقعیت است که این قشر بعد از انقلاب نتوانسته در برخی عرصه ها حرف چندانی برای گفتن داشته باشد لذا در مسئولیت هایی که داشته بعضا با شکست هایی روبه رو شده و گروه مرجع بودن خود را در میان برخی از اقشار از دست داده است، ما نمی گوییم روحانیت در حال حاضر پایگاهی ندارد، اما اگر این پایگاه را به صورت علمی بررسی کنیم، این میزان ممکن است از لحاظ درصد به عدد نه چندان درخشانی برسد و اصلا مناسب نیست.

* نهاد روحانیت به درستی در مسایل روز وارد شده یا به مسایلی پرداخته که ورود به آن در شأن روحانیت نبوده است؟

حیدرپور: روحانیت کسانی هستند که تخصص دین دارند و به سپهر دینی اشراف دارند، اینکه روحانیت در ورود به مسایل روز موفق باشند بستگی به این دارد که چقدر توانستند معارف جدیدی اضافه کنند و به اصطلاح امروز خود را آپدیت کنند، باز هم تأکید می کند که تخصص روحانیت در مسایل دینی است، آنان علم سیاست در حوزه های علمیه درس نمی دهند که بگوییم در جایگاه های سیاسی قرار بگیرند و اظهارنظر داشته باشند چنانچه افراد دیگر نیز باید در راستای تخصص خود اظهار نظر کنند به عنوان مثال اگر منِ جامعه شناس در مورد آیات قرآن یا مسایل حوزه دینی حرفی بزنم، قطعاً نهاد روحانیت به من ایراد می گیرد و می گوید تو جامعه شناسی و در مسایل تخصصی دینی و قرآنی صاحب نظر نیستی، اما پس چطور یک روحانی که متخصص دین هست، می تواند در همه جایگاه ها و امور اظهار نظر داشته باشد! برخی از روحانیون در شبکه ورزشی در زمینه ورزشی اظهار نظر می کنند، در زمینه جامعه شناسی که اکثریت متخصص هستند! به علم پزشکی و بسیاری از حوزه های مختلف دیگر وارد شدند، به این حوزه ها وارد شدن کار را خراب می کند چنانچه که هم اکنون خراب کرده است.

zarif_12102017.jpgبی بی سی - محمد‌جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران با انتشار یادداشتی در روزنامه نیویورک‌تایمز به کشورهای اروپایی درباره "کج‌خلقی و بد عهدی" آمریکا هشدار داده و از همسایگان ایران برای "مشارکت" در ایجاد آرامش درمنطقه دعوت کرده است.

او نوشته که کشورش در حال تلاش برای "خاموش کردن آتش" در منطقه است و افزوده: "آتش افروزان در منطقه ما دیوانه‌تر و وحشی‌تر می‌شوند. آنها به ضرورت تعامل همه جانبه توجه ندارند و با وجود اهمیت این نکته، کشورهای مهم دارای ‌نفوذ، آمادگی ندارند آتش افروزان را به پاسخگویی وادارند."

آقای ظریف از همسایگان ایران برای "مشارکت" دعوت کرده و افزوده: "ما از کسانی که احساس مسئولیت می‌کنند می‌خواهیم که نیاز به آینده‌نگری را درک کنند. بیایید برای رسیدن به یک چشم‌انداز مشترک برای آینده صلح آمیزتر امید داشته باشیم و شجاعت لازم را در انجام اقدامات ملموس برای تحقق آن بخرج دهیم."

وی در این نوشتار همچنین از تلاش کشورش برای کمک به پایان درگیری‌ها در سوریه و یمن دفاع کرده و به طرح‌های ارائه شده از سوی ایران برای حل این بحران‌ها نیز اشاره کرده و نوشته است که به این پیشنهادها توجهی نشد.

جنجال "سحر قریشی"

| No Comments
saharghoreishi_12102017.jpgفرارو- انتشار اظهار نظری از سحر قریشی بازیگر سینما و تلویزیون درباره حضور زنان در ورزشگاه ها بحث برانگیز شده است و واکنش های فراوانی در شبکه های اجتماعی در پی داشته است. اظهارات قریشی انتقاد مهناز افشار دیگر بازیگر مشهور سینمای ایران را در پی داشته است.
آخرین بار حضور زنان سوری در ورزشگاه آزادی و جلوگیری از ورود زنان ایرانی برای تماشای بازی فوتبال ایران و سوریه این بحث را داغ کرد.
حالا اخیرا ویدئو از سخنان سحر قریشی درباره حضور زنان در ورزشگاه ها در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که موجب اعتراض تند مردم و کاربران فضای مجازی به این بازیگر شده است. این بازیگر در این ویدئو وقتی با این پرسش مجری روبرو می شود که آیا فوتبال دوست ندارید، می گوید: «چرا فوتبال را دوست دارم و فوتبال نگاه می کنم اماعلاقمند نستم برای تماشای بازی به زمین فوتبال بروم.» او ادامه می دهد: «دوست ندارم بروم استادیوم. از اینکه کنار تعداد زیادی آقا قرار بگیرم منقلب می‌شم، احساس امنیتم رو از دست می دهم. کاملاً موافقم که اجازه نمی دهند خانم ها به استادیوم بروند.»
سحر قریشی در حالی چنین حرف هایی را زده که پیش تر برای تماشای بازی پرسپولیس - الهلال در ابوظبی به استادیوم بن زاید رفته بود و عکس هایی از او در این استادیوم در فضای مجازی قرار گرفته است. حتی این سفر موجب شده بود تا بحث ازدواج او با یکی از ستاره های فوتبال مطرح شود که هنوز از سوی این دو چهره تایید نشده است. اظهار نظر قریشی به سرعت از سوی کاربران شبکه های اجتماعی باز نشر شد، در کنار آن تصاویر مربوط به حضور او در ورزشگاه ابوظبی نیز دوباره منتشر شد.
359268_594.jpg سحر قریشی در ورزشگاه ابوظبی
359270_882.jpgحضور زنان سوری در ورزشگاه آزادی

توئیت مهناز افشار

اما در کنار این واکنش ها انتشار توئیتی از مهناز افشار در نقد سخنان قریشی بحث را داغ نگه داشت. این بازیگر مشهور سینما نوشت: «نمیشه خیلی راحت حق نیمی از جامعه رو انکار کرد چون یک نفر وقتی در کنار مردان قرار می‌گیره «منقلب» میشه! ورود به ورزشگاه‌ها حق زنان است. والسلام #زنان_علیه_زنان»
359269_608.jpg

مکارم، قریشی، پیوندتان مبارک! طرحی از مانا نیستانی- ایران وایر

shrqryshy.jpg__1200x1200_q85_detail_subsampling-2.jpg

Ali_Motahari.jpgایلنا ـ نائب رییس مجلس با تاکید بر اینکه برای نقد باید خیرخواه باشیم، گفت: ‌در گذشته نقد برای تملق و چاپلوسی بود اما امروز برای لجن مال کردن افراد استفاده می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، علی مطهری در جمع دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر طوسی به مناسبت روز دانشجو گفت: سیره و روش پیغمبر اسلام یکی از منابع شناخت انسان‌ها است. سیره پیامبر باید برای ما الگو و درس باشد. وقتی به زندگی ایشان نگاه می‌کنیم مشاهده می‌شود که برخی امور برای ما سلبی و ایجابی است.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: پیامبر اهل مشورت با یارانش بود. این کار هم در دین آمده و هم شأن صحابه را بالاتر می‌برد. در جریان غزوه‌ها ما این دست رفتارها از پیامبر را زیاد مشاهده می‌کنیم.

این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: ما نمی‌توانیم برای هدف مقدس از وسیله نامقدس استفاده کنیم. مهم ترین نکته‌ای که از پیامبر می‌توانیم یاد بگیریم کیفیت استخدام وسیله است. مثلا این که ما برای تبلیغ اسلام از هر پولی می‌توانیم استفاده کنیم؟

Mahmoud_Bahmani.jpgرییس سابق بانک مرکزی با دفاع تمام قد از عملکرد هفت ساله‌اش در دولت احمدی نژاد، درباره ادعای رضا ضراب مبنی بر برگزاری جلسه مشترک گفت که اصلا چنین جلسه‌ای برگزار نشده است؛ به فرض برگزاری هم کار من برگزاری جلسه است.

محمود بهمنی همچنین در خصوص برداشت ۳۰ هزار میلیارد تومان از حساب بانک‌ها نیز گفت که این کار با مجوز شورای امنیت بود واگر یک تشکر می‌کردند شاید دنبال برگرداندن ۲ هزار میلیارد باقی مانده می‌رفت.

نماینده ساوجبلاغ نسبت به حواشی انتخاب پسرش به عنوان شهردار هشتگرد گفت: اشتباه پسرم فرستادن رزومه بود، انگار که فرزندان ما چاره‌ای ندارند جز اینکه سرشان را زمین بگذارند!

محمود بهمنی در گفت‌وگوی تفصیلی با ایسنا به ارائه توضیحاتی درباره ادعای رضا ضراب در خصوص دیدارش با او، موضوع پرونده بابک زنجانی، چگونگی دور زدن تحریم‌ها، حواشی پیرامون انتخاب پسرش به عنوان شهردار چیتگر و وضعیت موسسات اعتباری پرداخت که متن آن را زیر می‌خوانید:

یارانه نقدی نان نصف شد

| No Comments

NAN.jpgرادیو زمانه ـ در بودجه سال ۹۶ دولت روحانی ۸۲۰۰ میلیارد تومان را به یارانه نان و ۲۳۰۰ میلیارد تومان را به عنوان یارانه نقدی برای این کالای اساسی اختصاص داده بود. در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ یارانه نقدی نان در جداول و تبصره‌ها نصف این مبلغ شده و به این ترتیب دهک‌های پایین جامعه همچنان آسیب‌پذیرتر شده‌اند.

ستاد تنظیم بازار اواخر آبان سال جاری به بهانه «افزایش کیفیت نان» اعلام کرده بود که از چهارم آذر قیمت انواع نان ۱۵ درصد افزایش می‌یابد. برخی گزارش‌ها نشان می‌داد که همزمان با اعلام این خبر قیمت نان در برخی نانوایی‌ها حتی تا ۳۰ درصد هم افزایش یافته است. اما چهار روز بعد، به دستور رئیس جمهوری اسلامی افزایش قیمت نان متوقف شد. اکنون در لایحه بودجه ۹۷ یارانه نقدی نان نصف شده و در مجموع به ۵ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است.

Belgreade_Airport.jpgکیهان تهران ـ «شاهدان عینی در تماس‌های مکرر اینترنتی و تلفنی با کیهان از برهنه‌کردن و بازداشت مسافران ایرانی توسط مأموران فرودگاه بلگراد صربستان خبر دادند.

براساس گزارش شاهدان عینی، مأموران فرودگاه بلگراد صربستان پس از ورود ایرانیان به این فرودگاه، آنها را بازداشت کرده و زن و مرد را در حضور یکدیگر و سایر مسافران آن فرودگاه برهنه کردند و تحت بازرسی بدنی قرار دادند!

Ahmadreza_jalali.jpgایران وایر ـ شیما شهرابی ـ دیوان عالی کشور حکم اعدام «احمدرضا جلالی» را تایید کرده است. مادر احمدرضا جلالی به «ایران وایر می‌گوید: «دو روز پیش شنیدم که دیوان عالی حکم اعدام را تایید کرده است. حال خودم را نمی‌فهمیدم. زنگ زدم به وکیل احمدرضا اما وکیل او گفت نه، این شایعه است که راه انداخته‌اند. فعلا حکم به دیوان رفته است ولی هنوز جواب نداده‌اند. امروز اما وکیل تایید حکم دیوان را گرفته است.»

«دبیر دریا بیگی»، وکیل فعلی احمدرضا جلالی است. او امروز برگه تایید حکم اعدام از سوی دیوان علی کشور را به مادر موکلش نشان داده است.
مادر احمدرضا می‌گوید: «حال خودمان را نمی‌فهمیم. می‌خواهند پسر دسته گلم را پر پر کنند اما من نمی‌گذارم. باید من را هم همراه احمدرضا اعدام کنند.»

احمدرضا جلالی، پزشک و متخصص پزشکی بحران است. او در دانشگاهی در بروکسل تدریس می‌کرد و برای دانشگاه «پیر منتو» ایتالیا و دانشگاهی در سوئد کارهای پژوهشی انجام می‌داد. پروژه‌اش در دانشگاه پیرمنتو، درباره بهبود عملکرد مراکز درمانی در سوانح طبیعی مثل زلزله، سیل و... در کشورهای توسعه نیافته بود.

واقعا چرا؟

| No Comments

دختر نوجوان، با آتش زدن کاغذ در کنار خیابان، پاهای سرمازده‌اش را گرم می‌کند

واکنش باران کوثری به افزایش غیر متعارف عوارض (جریمه) خروج از کشور!

photo_2017-12-11_10-08-34.jpg

عوارض خروج! کاریکاتوری از مانا نیستانی در ایران وایر

khoroozjing-2.jpg

نتیجه ی سه برابر شدن عوارض خروج از کشور: ایران در دنیا بی رقیب می‌شود!

با توجه به قیمت تقریبی دلار، رقم پیشنهادی دولت برای عوارض خروج از کشور بین 52 تا 104 دلار (220 تا 440 هزار ‏تومان) خواهد شد که از نظر میزان عوارض خروج از کشور، ایران را در سطح دنیا بی رقیب خواهد کرد.‏

نگاهی به ارقام مشابه در برخی کشورهای دنیا، این مدعا را اثبات می کند. قابل تامل است که در بیشتر کشورهای دنیا، ‏عوارش خروج صرفا به سفرهای هوایی اختصاص دارد و سفرهای زمینی و دریایی رایگان هستند؛ رقمی که در کشورمان ‏‏25 هزار تومان است. شیوه های پرداخت نیز متفاوت است. در برخی کشورها صرفا مبلغی روی بلیت هواپیمایی که قرار ‏است به خارج از مرزها پرواز کند اضافه می شود و عملا مبلغ جداگانه دیگری دریافت نمی شود.‏

با این حال در میان کشورهایی که عوارض خروج را با روشی کم و بیش مشابه ایران دریافت می کنند، لبنان رقمی بین 50 تا ‏‏100 دلار دریافت می کند که نزدیک به رقم پیشنهاد شده در بودجه 97 کشور است. به جز یکی دو کشور کوچک مانند فیجی ‏تقریبا هیچ کشوری در دنیا از رکورد ایران (52 تا 104 دلار) عبور نکرده است. به طور مثال، رقم عوارض خروج در ‏استرالیا 35، اتریش 8، 17 یا 39 (بسته به کشور مقصد)، آلمان 10.5 تا 63 (بسته به کشور مقصد و نوع پرواز)، مالزی ‏صفر، مکزیک 25، تایلند 22، ترکیه 6.8، و بریتانیا بین 16 تا 240 دلار (بسته به نوع پرواز، نوع سفر و کشور مقصد) ‏است.‏

این نمونه ها که گران ترین عوارض خروج کشورهای دنیا نیز در میان آنها وجود دارد نشان می دهد که ایران از این نظر در ‏دنیا بی رقیب شده است. کشورهایی مانند آلمان و بریتانیا نیز در مورد بیشتر سفرهای مسافرانشان صرفا 10.5 و 16 دلار ‏دریافت می کنند و سفرهای بسیار ویژه آنها به ارقامی بالاتر از رقم معمول ایران می رسد.‏

پس از مدتی وقفه روز سه‌شنبه (۳ آذر، ۲۴ نوامبر) ون‌های گشت ارشاد برای تامین "امنیت اخلاقی" به خیابان‌های تهران آمدند. در دهه‌های گذشته معمولا گشت ارشاد در آغاز فصل گرما به خیابان می‌آمد. [لینک به گالری تصاویر]

18875013_303.jpgنیروی انتظامی در جمهوری اسلامی ایران از معدود نیروی‌های انتظامی جهان است که در کنار وظایف تعریف‌شده وظایف دیگری نیز همچون "جمع‌آوری دیش ماهواره"، "متهم‌گردانی در خیابان‌ها" و حتی "تامین امنیت اخلاقی" شهروندان این کشور را نیز برعهده دارد. [لینک به گالری تصاویر]

ترانه باور كن با صدای رعنا چشم آذر:

شهروندیار - اینجا بلوار سجادِ مشهد است، شاهد صحنه‌هایی هستیم که 10 سال پیش نمی‌دیدیم. برخی تحمل فشارهای روحی و اقتصادی و آینده‌ای نامعلوم را ندارند، به مواد مخدر پناه می‌برند. آیا می‌دانستید به گفته‌ی ویکی‌لیکس سپاه بزرگ‌ترین ترویج دهنده‌ی مواد مخدر در جهان است؟

dollargold_12082017.jpgدر بازار امروز - یکشنبه - سکه تمام طرح جدید مجددا افزایشی شد و با افزایش ۲۲ هزار تومانی به یک میلیون و ۴۱۹ هزار تومان رسید. همچنین دلار آمریکا با ۲۷ تومان افزایش قیمت ۴۲۱۷ تومان عرضه می شود که بالاترین نرخ امسال است.

به گزارش ایسنا، در بازار سکه به غیر سکه تمام طرح جدید که افزایشی شده است، نیم و ربع سکه‌ ۱۱ هزار تومان کاهش قیمت دارند که به ترتیب ۷۰۱ و ۳۹۹ هزار تومان فروخته می‌شوند.

در بازار ارز پوند انگلستان با بیشترین کاهش روبرو شده و ۵۸۱۳ تومان قیمت دارد. همچنین یورو ۵۰۲۳ تومان، یوان چین ۶۵۹ فروخته می شود. در این میان دلار آمریکا بار دیگر افزایشی شده است و ۴۲۱۴ تومان عرضه می شود.

قیمت طلا نیز افزایشی شده است؛ به طوریکه هر گرم طلای ۱۸ عیار ۱۲۸ هزار و ۶۳۸ تومان، هر مثقال طلا ۵۵۷ هزار و ۲۰۰ تومان و هر اونس طلا در بازار جهانی ۱۲۴۸ دلار معامله می‌شود.

dollargold2_12082017.jpg

khavariکیهان لندن

- رییس دادگاه انقلاب گفته اموال خاوری مصادره می‎شود، اما مشخص نکرده او چقدر دارایی و مال در ایران دارد.
- به نظر می‎رسد برای خاوری حکم اعدام صادر نکرده‎اند تا شاید راه بازگشت او باز باشد.
- محمدرضا باهنر گفته در موضوع مفاسد برخی رفتارها و فرآیندها باید اصلاح شود.
- پیشتر پاسدار کوثری گفته بود خاوری اسناد سرّی با خود از ایران خارج کرده است.

رییس دادگاه انقلاب درباره روند و نحوه اجرای حکم محمودرضا خاوری، رییس پیشین بانک ملی و از متهمان پرونده فساد بزرگ بانکی گفته اجرای حکم صادره برای او شامل دو قسمت «حبس و جزای نقدی» و «بازگرداندن اصل مال» است و اگر اموالی در ایران داشته باشد، حتماً ضبط خواهد شد.

khavari2223332.jpg

تصویر آرشیوی از مراسم تقدیر سپاه از مدیران نمونه، جعفری فرمانده کل سپاه به خاوری هدیه می‎دهد

موسی غضنفرآبادی در گفتگو با ایسنا تاکید کرده «وزارت خارجه» از طریق پلیس اینترپل باید پیگیر بازداشت او باشد و برای اجرای حکم حبس تا زمانی که خاوری دستگیر نشود، نمی‎توان آن را اجرا کرد.

رییس دادگاه انقلاب توضیح داده چون رای غیابی صادر شده ابلاغ رای از طریق آگهی صورت می‌گیرد و مدت زمان مشخصی دارد و اگر در مدت مقرر اعتراضی صورت نگیرد، رای قطعی می‎شود.

طبق حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، خاوری به اتهام اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، به اتهام دریافت رشوه به ۱۰ سال حبس و پرداخت ۳ میلیون دلار پول نقد به عنوان جزای نقدی محکوم شده است.

مشخص نیست چه مقدار اموال و دارایی از خاوری در ایران مانده است، اما مسوولان بارها تاکید کرده‌اند که برای بازگرداندن او علاوه بر پلیس بین‎الملل به همکاری دولت کانادا هم نیاز است.

محمدرضا باهنر، عضو پیشین هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در یک نشست خبری درباره حکم خاوری که غیابی برای او صادر شده گفت: «تلاش‎های زیادی از طریق اینترپل انجام شد. پرونده‌های زیادی وجود دارد که متهمین به کشور بازگردانده شده‌اند. خاوری یکی از آنهاست که ممکن است، بعضی اوقات افکار عمومی و رسانه‌ها منتظر تعدادی حکم اعدام در پرونده‌ها باشند اما شاید قوه‌قضاییه به این سرعت به این نتایج نرسد و نمی‌تواند تحت تاثیر هیجانات حکمی را صادر کند».

او همچنین گفته «پرونده‌های ریز زیادی وجود دارد و از طرفی پرنده دانه‌درشت‌ها هم است». باهنر این را هم تاکید کرد که «اینکه تعدادی بازداشت یا محاکمه شده‌اند و یا تحت تعقیب هستند مایه افتخار نیست اما اینکه این پرونده‌ها به دقت رسیدگی می‌شود مایه افتخار است».

اما شاید مهم‌ترین اشاره او به نکته‌ای است که گفت: «در موضوع مفاسد برخی رفتارها و فرآیندها باید اصلاح شود. که در چهار پنج سال گذشته بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در این زمینه قدم‌های خوبی برداشته‌اند. در کل در مبارزه با مفاسد اقدامات خوبی انجام شده اما کافی نیست».

کم نیست شنیده‎ها در مورد اینکه در داخل ایران گروهی که نزدیک به قدرت هستند و با خاوری همدست بوده‌اند تمایلی به بازگشت رییس پیشین بانک ملی ندارند. همچنان که در پرونده بابک زنجانی در جریان دادگاه پای خیلی از مقام‎ها و مسوولان به میان آمد و بارها نام سپاه و وزرا و وزراتخانه‎های اطلاعات و نفت و مدیران و معاونان آن مطرح شد که شبکه قدرتمندی از پولشویی را تشکیل داده‌اند.

نمونه دیگر، دادگاه رضا ضراب در نیویورک است. او نیز دست روی مقام‎های ارشد ترکیه و جمهوری اسلامی گذاشته و تا کنون در جلسات دادگاه وی که در جریان است، پای رستم قاسمی فرمانده پیشین قرارگاه خاتم سپاه و وزیر نفت دولت احمدی‎نژاد مطرح شده است.

از سویی دیگر مطرح می‎شود که خاوری با خود اسناد سرّی از ایران خارج کرده است.

سردار اسماعیل کوثری، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی سال ۱۳۹۰ گفته بود، خاوری کوله‌باری از اطلاعات محرمانه و سرّی کشور را در اختیار دارد و در آن سوی مرزها نشسته و این طور به نظر می‌رسد که از ابتدا هیچ تعلق خاطری به ایران و مسوولیتش نداشته است. این احتمال که او با خود مدارک و اسناد اساسی حکومتی منتقل کرده چندان بی‎راه نیست، همان ابزاری که باعث شده جریانی در داخل نخواهند که او به ایران بازگردد. این گروه تلاش دارد او برای روز مبادا همانجا با اسناد و مدارکی که توانسته با آنها دولت کانادا را مجاب کند که بازگرداندن او به ایران صلاح نیست، بماند.

khavari2223333.jpgروزنامه شهروند چاپ تهران وابسته به هلال احمر، در بخش طنز خود به صدور حکم خاوری در دادگاه این‌گونه واکنش نشان داده است. در فضای مجازی سوژه در مورد خاوری این است که او را با عنوان «برادر بسیجی» خطاب می‎کنند

chineseBillioner_small.jpgایران اینترنشنال - گوو ونگوی (Guo Wengui)، میلیاردر معروف چینی، از آپارتمان لوکس خود در منطقه منهتن نیویورک، برای سرنگونی حکومت پکن و تغییر ساختار حکومت در چین برنامه‌ریزی کرده است.

خبرگزاری فرانسه روز شنبه ۱۸ آذرماه، در گزارشی می‌نویسد:

ونگوی که درحال به‌راه انداختن نوعی امکانات جدید رسانه‌ای، با هدف آوردن دموکراسی به پرجمعیت‌ترین کشور جهان است، یک ملاک ثروتمند و فراری از زادگاه خود است که از ماه آوریل (فروردین‌ماه) امسال، در نیویورک ساکن شده است. آپارتمان او در طبقه هجدهم یک ساختمان لوکس مشرف به پارک مرکزی شهر (سنترال پارک) است و همراه همسرش، در انتظار دریافت پناهندگی سیاسی از دولت آمریکا هستند.

ونگوی که در توئیتر حدود نیم‌میلیون دنبال‌کننده (فالوئر) دارد، می‌گوید: «من می‌خواهم تلاش کنم تا در چین حکومت قانون برقرار شود. من به‌دنبال دموکراسی و آزادی هستم و این‌ها اهداف واقعی من است. من به‌دنبال تغییر حکومت چین هستم».

به گزارش خبرگزاری فرانسه، ونگوی در ماه‌های اخیر، در فضای مجازی اسامی و مشخصات افراد پرقدرت و بانفوذ چین را که به فساد مالی آلوده‌اند، افشا می‌کرده است.

کمتر ثروتمند چینی وجود دارد که به‌دنبال مخالفت با حکومت آن کشور باشد؛ اما ونگوی که املاکش ازسوی دولت چین ضبط شده و دو برادرش از زمان فرار او از چین، زندانی شده‌اند، می‌گوید کارزاری که هم‌اکنون آغاز کرده، از ۲۸ سال پیش از این، در حال ساخته‌شدن بوده است.

ونگوی می‌گوید: «برادر کوچک من، در سال ۱۹۸۹، در جریان تظاهرات برای دموکراسی، در میدان تیان‌آن‌من کشته شد. او جلوی چشمان من کشته شد. من خودم هم ۲۲ماه در زندان بودم. من یک بودایی هستم و می‌خواهم با همه مهربان باشم. من قصد دارم رژیم حاکم بر چین را تغییر دهم».

mohammad-sahimi-small01.jpgمقدمه

در روز ۶ دسامبر آقای دانالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام نمود که دولت او بیت المقدس را بعنوان پایتخت رسمی‌ اسرائیل به رسمیت میشناسد. ایشان همچنین با امضای یک فرمان ریاست جمهوری فرایند انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس را آغاز نمود. اگرچه هدف این مقالهٔ بحث درباره چرایی این تحول در سیاست خارجی‌ آمریکا نیست، روشنگری درباره آن مفید خواهد بود. چه عواملی در اینکار سهیم بودند؟

اول، میلیاردر‌های کلیمی طرفدار اسرائیل، مانند شلدن ادلسون صاحب کازینو‌های متعدد در سراسر جهان، و همان کسی‌ که پیشنهاد نمود آمریکا یک بمب هسته‌ای در کویر مرکزی ایران بیندازد، و اگر ایران برنامه هسته‌ای خودرا متوقف نکرد، بمب بعدی را در تهران بیندازد. در انتخابات سال گذشته ادلسون دستکم ۲۰ میلیون دلار به انتخاب آقای ترامپ کمک مالی‌ نمود، و از زمان انتخاب او بر او فشار آورد که سفارت آمریکا را از تل آویو به بیت المقدس انتقال دهد.

دوم، مسیحی‌‌های صهیونیست، یعنی‌ مسیحی‌‌هایی‌ که معتقدند تمام کلیمی‌های دنیا باید به فلسطین تاریخی بازگردند و شهر بیت المقدس پایتخت اسرائیل شود، تا حضرت مسیح بازگردد. جالب است که بر طبق این "نظریه" فقط ۱۴۴،۰۰۰ کلیمی که مسیحی‌ خواهند شد آمرزیده میشوند، و بقیه کشته خواهند شد. آقای مایک پنس معاون آقای ترامپ از این نوع است، و نقش مهمی‌ در این تصمیم آقای ترامپ ایفا نمود. این نوع مسیحیان در حزب جمهوری‌خواه دارای نفوذ بسیاری هستند.

اینطور که گفته میشود، عامل سوم انتخابات سه‌ شنبه ۱۲ دسامبر ایالت آلاباما برای انتخاب یک سناتور جدید است. نامزد حزب جمهوری‌خواه، روی مور، توسط دستکم ۹ خانم متهم شده است که زمانی‌ که آنها بسیار جوان و کمتر از ۱۸ سال داشتند، مورد مزاحمت‌های جنسی‌ مور قرار گرفتند. ترامپ مایل است مور در انتخابات پیروز شود، و چون درصد رأی دهندگان مسیحی‌ صهیونیست آلاباما زیاد است، با اعلام به رسمیت شناختن بیت المقدس بعنوان پایتخت اسرائیل آقای ترامپ سعی‌ دارد آن رأی ها‌را برای مور بدست آورد. آقای مور معتقد است که آمریکا در زمانی‌ که در آن برده داری آزاد بود، کشور با عظمتی بود.

آقای رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا، ژنرال جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا، و آقای مایک پامپئو مدیر سازمان سیا با این اقدام آقای ترامپ مخالف بودند، چون معتقدند اینکار باعث تهدید بیشتر برای نیروهای آمریکا در منطقه، تهدید بر علیه سفارت‌های آمریکا در منطقه و همچنین شدت یافتن تروریسم خواهد شد. از ۱۱ سفیر سابق آمریکا در اسرائیل ۹ نفر آنها با اینکار مخالف بودند. تمامی جهان، بجز اسرائیل، حتی ارتجاعی‌ترین رژیم‌های عرب نظیر عربستان سعودی، اردن و مصر نیز با این اقدام آقای ترامپ مخالفت نمودند. ولی‌ آقای ترامپ به دلایل ذکر شده سنت سیاسی خارجی‌ آمریکا از۱۹۸۰، که اسرائیل بیت المقدس را پایتخت خود اعلام کرد، را شکست.

هدف اصلی‌ این مقالهٔ یادآوری چند نکته درباره یک موضوع میباشد که در ماه‌های گذشته بسیار مورد بحث قرار گرفته است، و آن دفاع کرد‌های ایران، عراق و سوریه از "حق تعیین سرنوشت" خود، و رابطه آن با حق تعیین سرنوشت فلسطینیان، بخصوص در پرتو اقدام آقای ترامپ میباشد. آن ایرانیان غیر کرد که "سینه" برای "حق تعیین سرنوشت" کرد‌ها جلو دادند، مقالات منتشر کردند، و آنهایی را که به دلایل مختلف با اینکار، بخصوص در شرایط بحرانی‌ خاورمیانه متهم به "ناسیونالیسم فارس" نمودند؛ آن آقای چپگرای سابق که بعد از مسافرت به لوس آنجلس و ملاقات با برخی‌ از "ما بهتران" ناگهان طرفدار اسرائیل شد، هرچه می‌نویسد در این رابطه است و از استقلال کردستان عراق نیز حمایت نمود، و امثال آنها، حال اگر ذره‌ای صداقت در آنها هست باید با همان شدت و شوق از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان دفاع کنند. اقدام آقای ترامپ امکان تشکیل کشور مستقل فلسطینی در کرانه باختری رود اردن و شرق بیت المقدس را اگر به صفر نرسانده، آنرا بسیار غیر محتمل کرده است.

کوبانی و سرنوشت فلسطینیان

در سپتامبر ۲۰۱۴ شهر کوبانی در سوریه به محاصره داعش درامد. این شهر، که نام واقعی‌ آن عین العرب است، از سال ۲۰۱۲ در کنترل کرد‌های سوریه بوده است. بین ۱۸ و ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴ حدود ۱۳۰،۰۰۰ نفر از مردم شهر از کوبانی گریختند. از ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۴ بمباران داعش توسط آمریکا و متحدان آغاز شد. با این وجود بین ۶ تا ۱۱ اکتبر ۲۰۱۴ تروریست‌های داعش پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای داشتند. ولی‌ بین ۱۴ تا ۳۰ اکتبر نیروهای کرد تپه‌های مجاور کوبانی را به تصرف خود دراوردند. بین ۶ تا ۱۹ ژانویه ۲۰۱۵ نیروهای کرد پیشرفت‌های مهمی‌ داشتند، و در ۲۶ ژانویه شهر از کنترل داعش خارج شد. در ۲۵ ماه جون ۲۰۱۵ تروریست‌های داعش باردیگر وارد کوبانی شدند و با انفجار بمب‌هایی‌ دستکم ۱۶۴ نفر از مردم بیگناه را کشتند.

در تمامی آن دوران فریاد "به کمک کوبانی بشتابید" از هر گوشه‌ای بلند بود. گویی کوبانی استالینگراد زمان ما بود. گویی کوبانی تنها شهر در سوریه بود که مورد حمله داعش قرار گرفته بود. گویی همه، بخصوص خود کردها، نمیدانستند که داعش مورد حمایت قطر، امارات متحده، عربستان، و بخصوص ترکیه بود که نفت تولید شده در مناطق تحت کنترل داعش را خریداری میکرد، بود، نکته مهمی‌ که هم آقای جّو بایدن معاون آقای اوباما و خانم هیلری کلینتن تائید نموده بودند. گویی، آمریکایی‌ که داعش را بمباران میکرد همان آمریکایی‌ نبود که بر طبق اظهارات آقای جان کری می‌توانست داعش را در سوریه در نطفه خفه کند، ولی‌ به آن اجازه رشد داد تا از آن بر علیه دولت و ارتش سوریه استفاده کند.

حال چرا همان کرد‌ها و همان طرفداران آنها کوچکترین کلمه‌ای درباره آنچه که برسر مردم فلسطین میاید بر زبان نمی‌آورند، و یا نمی‌نویسند؟ آیا به این دلیل نیست که کرد‌ها مایل نیستند بر علیه اسرائیل، متحد خود، موضع بگیرند؟

کرد‌ها و "حق تعیین سرنوشت"

چگونه است که کرد‌های عراق، سوریه، ترکیه، حتی بخشی از هموطنان کرد، و طرفداران ایرانی‌ غیر کرد آنها که همیشه راجع به "حق تعیین سرنوشت" کرد‌ها سخن می‌گویند و می‌نویسند، تا بحال از همان حق برای فلسطینیان دفاع نکرده اند؟ چگونه است که سکوت مردم کرد درباره همان حق برای مردم فلسطین، همان مردمان کردی که از تمامی جهان برای کمک به "حق تعیین سرنوشت" خود تقاضای کمک میکنند، و هر کسی‌ را که به هر دلیلی‌ با این ادعا مخالفت کند هدف شدید‌ترین حملات، فحاشی ها، و اتهامات خود قرار میدهند، از سکوت گورستان‌ها عمیق تر است؟

حال باید منتظر باشیم که ببینیم که آن فعالی‌ که سابقاً در ایران "ملی‌--مذهبی‌" بود، ولی‌ حال در فرانسه به صف راستگرایان پیوسته، از استقلال کردستان عراق حمایت کرد، و دلایل مخالفین را حتی بدون آنکه آنها‌را فهمیده باشد به سخره می‌کشد، درباره این موضوع می‌نویسد یا خیر. حال باید منتظر شد تا ببینیم همه آنهائیکه از "حق تعیین سرنوشت" برای کرد‌ها حمایت کردند، از همان حق برای مردم فلسطین در یک کشور مستقل در کنار اسرائیل نیز حمایت میکنند یا خیر. حال باید ببینیم آن چهره دانشگاهی در جنوب کالیفرنیا که حمایت از استقلال کردستان عراق را به جایی‌ رساند که ادعا کرد هر کسی‌ با آن مخالفت کند ضدّ زن است، در حمایت از حق تعیین سرنوشت فلسطینیان نیز اینچنین ادعا می‌کند یا خیر. حال باید منتظر شد تا ببینیم که آیا همان فعالان اقدام آقای ترامپ را که توسط تمامی جهان محکوم شده را محکوم میکنند یا خیر . گرچه بشر با امید زنده است، ولی‌ نگارنده پیشنهاد می‌کند که خوانندگان محترم نفس خودرا در انتظار برای اینها در سینه حبس نکنند.

کرد‌های سوریه به مثابه پیاده نظام پنتاگون

درباره رهبری کرد‌های سوریه، که در حقیقت شاخه سوریه حزب پی‌ ک ک کردها در ترکیه میباشد، زیاد نوشته شده است و هدف نگارنده مرور آنها نیست. ولی‌ نکته ثابتی که درباره این رهبری در همه این نوشته به چشم میخورد این ادعا است که این رهبری چپگرا، مردمی، و مترقی است. ولی‌ این کرد‌های "چپگرا" تا دندان توسط آمریکا مسلح شده اند. ولی‌ این کرد‌های "چپگرا" در مناطق تحت کنترل خود در سوریه که بسیار وسیع تر از مناطق کرد نشین سوریه قبل از آغاز جنگ است، برای آمریکا پایگاه برپا کرده اند. آمریکا که همیشه ادعا میکرد با شکست داعش از سوریه خارج خواهد شد -- صرف نظر از اینکه اصولا حضور آمریکا در سوریه کاملا غیر قانونی است -- حال اعلام کرده است که از سوریه خارج نخواهد شد. تعداد نیروهای آمریکا در مناطق کرد نشین سوریه هم چیزی است بین ۲۵۰۰ تا ۵،۰۰۰ نفر.

فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکا، که مسئولیت تمامی نیروهای آمریکا در خاورمیانه، آسیای مرکزی و افغانستان را به عهده دارد، از مدت‌ها قبل به دنبال یک پایگاه نظامی در سوریه بوده است. اصولا یکی‌ از اهداف سرنگونی دولت بشار اسد ایجاد چنین جای پا و پایگاهی بود. حال که هدف اولیه، یعنی‌ سرنگونی دولت بشار اسد با تقویت داعش و گروه‌های تروریستی دیگر از قبیل جبهه‌ نصره، شکست خورده است، کرد‌های "چپگرای" سوریه به مثابه پیاده نظام پنتاگون عمل نموده و پایگاه در اختیار آن قرار داده اند. ولی‌ همان کردهای "چپگرا" با حمایت امریکا به ۴،۰۰۰ تروریست داعش و خانواده‌های آنان اجازه خروج از رقه را داده بودند تا در دیر الزور با ارتش سوریه بجنگند. مهمتر از همه، طرفداران همان کرد‌های "چپگرا" در همه جا، از صفحات فیسبوک گرفته تا شبکه‌های اجتماعی و رسانه از "حق تعیین سرنوشت" خود دفاع میکنند، بدون آنکه کوچکترین کلمه‌ای درباره مردم مظلوم فلسطین و حق آنها بیان کنند، در حالیکه اگر واقعا به آنچه که ادعا میکنند باور دارند، فلسطینیان طبیعی‌ترین متحد آنها هستند. ولی‌ چنین کردانی متحد اسرائیل و آمریکا هستند و به مثابه پیاده نظام آنها عمل میکنند، و پر واضح است که اقدامی که مورد قبول آنها نباشد انجام نمی‌دهند.

کلام پایانی

یکی‌ از مهمترین معضلات اپوزیسیون طرفدار تحریم اقتصادی و تهدید نظامی، که اخیرا به حمایت از عربستان نیز برخاسته و دروغ‌های آنرا درباره سوریه، لبنان، و یمن کلمه به کلمه تکرار می‌کند، همین معیار‌های دوگانه و چندگانه آن میباشد: تروریست "خوب" انی‌ است که در سوریه با دولت بشار اسد می‌جنگد. تروریست بد انی‌ است که در برابر تجاوز عربستان به یمن مقاومت می‌کند. "حق تعیین سرنوشت" برای کرد‌ها محترم است، ولی‌ برای فلسطینیان نیست، و یا دستکم درباره آن نباید سخن گفت. محمد بن سلمان، حاکم عربستان، که مرتکب جنایت جنگی در یمن شده است "اصلاح طلب" است -- با وجودیکه به اصطلاح اصلاحات او فقط تلاش برای تحکیم قدرت خود است -- ولی‌ اصلاح طلبان ایران که مهمترین نیروی سیاسی در ایران هستند، از وسیع‌ترین حمایت مردمی برخوردارند، و هزینه بسیاری نیز برای تلاش‌های خود داده‌اند، "بخشی" از حاکمیت هستند و از نظام دیکتاتوری ولایت فقیه حمایت میکنند. اگر بی‌ اهمیت‌ترین و ناشناخته‌ترین آخوند در ایران مرتکب جنایتی شود، آنرا با بوق و کرنا اعلام میکنند، ولی‌ وقتی‌ ۲۰ بیمار فلسطینی فقط به دلیل آنکه اسرائیل به آنها اجازه خروج از غزه را نداده جان خودرا از دست میدهند، از دیوار صدا بلند میشود، از این جماعت خیر. حقوق بشر، که ارزشی است جهان شمول و مرز، ملّیت، مذهب، قومیت، و جنسیت نمیشناسد، به صورت اسلحه‌ای در دست این جماعت است که با آن دائماً همصدا با ارتجاعی‌ترین محافل غرب برای مردم شریف ایران تبلیغ منفی‌ کنند.

البته دلیل معیار‌های دوگانه و چندگانه این جماعت روشن است: اینها فرصت طلبانی بیش نیستند که یا بدنبال گذراندن زندگی‌ خود با نامیدن خود بعنوان "فعال حقوق بشر" و "فعال سیاسی،" و "دموکراسی خواه" هستند که بتواند انواع و اقسام بورس‌ها و بودجه‌های مختلف را برای خود دریافت کنند، و یا در رویا‌های خود جاه طلبی رهبری دارند و دائماً خودرا در نقش "رهبر" آینده ایران، "وزیر خارجه" و یا وزیران دیگر، "سخنگوی" این و یا آن "جنبش" و یا "حزب" اینترنتی با چند عضو می‌بینند.

اپوزیسیون واقعی‌ طرفدار دموکراسی و حقوق بشر هم با دیکتاتوری نظام ولایت فقیه و اعوان و انصار آن مخالفت و درباره آن روشنگری می‌کند، هم با همه مسائل با معیار‌های یکنواخت برخورد می‌کند، هم از احترام برای حقوق بشر استفاده ابزاری نمیکند، و هم از امنیت ملی‌ ایران و یکپارچگی آن دفاع نموده و با هرگونه تحریم اقتصادی و تهدید نظامی مقابله می‌کند.

صفحه فیسبوک نگارنده

https://www.facebook.com/profile.php?id=100007516907764

FCA89E4F-D671-48AE-BFD0-45C6D5106D9B.jpegکشته شدن علی عبدالله صالح رئیس جمهور اسبق یمن در درگیری های داخلی در این کشور، از زوایایی گوناگونی قابل بحث و بررسی است؛اما در ایران علاوه بر تحلیل این اتفاق و تاثیر آن بر مسائل داخلی یمن و البته منطقه،مجری تلویزیونی هم پیدا می شود که غبطه خورد به یمنی ها که به راحتی می توانند خائنین را بکشند،ولی این اختیار در ایران به صورت قانونی در اختیار مردم نیست که آنکه را خائن می دانند را مجازات کنند،قربت الی الله!

به گزارش«تابناک» یکی از مجریان تلویزیونی در یکی شبکه های صدا و سیما در پایان یک برنامه گفته است که «به یمنی‌ها حسودی میکنیم که توانستند خیانتکاران (علی عبدالله صالحی) خود را مجازات(هلاکت) کنند؛ کاش این فرصت برای مردم ما هم به طریق قانونی فراهم بشود.» مطلبی که با واکنش نسبتا قابل توجهی از کاربران رسانه های فضای مجازی روبرو شد،به گونه ای که از سنگ صدا درآمد و از سیما صدایی در نکوهش این حرف درنیامد!

موضوع این گزارش این نیست که چرا در تلویزیون چنین سخنی بر زبان رانده شده است که همه می دانیم در تلویزیون برخی آزداند هر چه خواستند را بگویند و برخی آزاد نیستند هر حرفی را خواستند،بگویند؛ حتی موضوع این گزارش این هم نیست که چرا مسئولان سیما واکنشی به این حرف نشان ندادند که همه می دانیم واکنشی قرار نیست نشان دهند! حتی باز صحبت این نیست که بگوییم تالی فاسد این سخنان در جامعه چیست و چه مفسده هایی مبتنی بر اثبات چنین گزاره هایی در کشور اتفاق می افتد! موضوع این سخن با مجلس شورای اسلامی است که چرا در تحقق آرزوی مجری جوان و جویای نام تلویزیون تعلل به خرج می دهد؟

women-stadium22.jpgرادیو زمانه: رئیس سازمان بسیج زنان می‌گوید در پی فتوای آیت‌الله مکارم شیرازی و تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی پرونده «حضور زنان در ورزشگاه‌ها برای همیشه منتفی شد».

مینو اصلانی، رئیس بسیج جامعه زنان به خبرگزاری فارس گفت از آنجایی که نظر مراجع تقلید مُر صریح قرآن کریم و اسلام است، «مطالبه حضور زنان در ورزشگاه‌ها یک مطالبه ساختگی برای حاشیه‌سازی بود که با فتوای حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی پرونده‌اش برای همیشه بسته شد».

او اضافه کرد که شورای فرهنگی- اجتماعی و خانواده- زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مخالفت آیت‌الله مکارم شیرازی را «فصل الخطاب» قرار داده و در نتیجه تصویب مصوبه‌ای پیرامون حضور زنان در ورزشگاه‌ها را غیرضروری دانسته است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیدگی به مسأله حضور زنان در ورزشگاه به طور کل از دستور خارج کرده است و اعلام کرده جامعه زنان با مشکلات فراوان دیگری روبروست که می‌تواند اولویت قرار بگیرد.

اواخر مهرماه امسال اعلام شده بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره مسئله حضور زنان در ورزشگاه‌ها در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل جلسه می‌دهد.

ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه چهارشنبه ۸ آذر درباره طرح ورود زنان به ورزشگاه‌ها گفته بود: «این طرح در دولت قبل نیز مطرح شد، اما هم رهبری و هم مراجع مخالفت کردند و باز هم متأسفانه برخی با وجود اطلاع از آن به دنبال تصویب آئین‌نامه هستند. مگر مشکلِ کشور ما ورود زنان به ورزشگاه است؟ مشکل مردم گرانی نان و بیکاری جوانان تحصیلکرده و اشتغال و مشکل بانک است که مردم را بیچاره کرده است».

مکارم شیرازی در سال ۹۴ در پاسخ به یک پرسش فقهی، حضور زنان در ورزشگاه‌ها را به سبب جو نامناسب ورزشگاه‌ها و پوشش نامناسب مردان غیر ضروری و سرچشمه مشکلات زیادی از نظر اخلاقی و اجتماعی دانسته بود.

جعفر سبحانی، دیگر مرحع تقلید شیعه نیز ۱۴ آذر امسال، در درس خارج اصول خود در مسجد اعظم قم درباره حضور زنان در ورزشگاه گفت که این مسئله با عفت زنان سازگار نیست.

پیش‌تر پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی خبر داده بود که دولت در حال تنظیم «شیوه‌نامه»‌ای برای ورود زنان به ورزشگاه‌هاست.

معصومه ابتکار معاون رئیس ‌جمهوری اسلامی در امور زنان و خانواده نیز تدوین چنین شیوه‌نامه‌ای را تأیید کرده بود.

دو سال پیش نیز شهیندخت مولاوردی، معاون وقت رئیس جمهوری ایران در امور زنان خردادماه سال جاری گفته بود که مجوز ورود زنان به ورزشگاه‌ها امضا شده اما نمی‌داند که برای اجرا ابلاغ شده یا نه. او با بیان این‌که در جلسات وزارت کشور با حضور نمایندگان وزارت کشور، نیروی انتظامی و وزارت ورزش و جوانان سازوکارهای حضور زنان در ورزشگاه‌ها تدوین و صورت‌جلسه امضا شده، حتی وعده داد که زنان برای تماشای دور برگشت مسابقات لیگ جهانی والیبال که از ۲۹ خرداد در تهران برگزار می‌شد، «نباید مشکلی داشته باشند»، اما شماری از روحانیان در نامه‌ای به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و مراجع تقلید خواهان جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه‌ها شدند و مخالفان حضور زنان در ورزشگاه‌ها نیز در رسانه‌های خود تبلیغات وسیعی علیه این اقدام به‌راه انداختند در نتیجه وعده‌های داده شد نیز هیچ‌گاه عملی نشد.

Sepah-Tehran23.jpgرادیو فردا: فرمانده سپاه استان تهران با تاکید بر اینکه «زلزله‌های اجتماعی» در تهران در حال رخ دادن است، خبر داد که این نهاد به زودی «گشت‌هایی ویژه» را برای «جلوگیری از سرقت» و مقابله با «اراذل و اوباش» راه‌اندازی خواهد کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، محمدرضا یزدی روز یکشنبه ۱۹ آذر، در جلسه شورای شهر تهران اعلام کرد که سپاه استان تهران «۲۳ آسیب اجتماعی» را شمارش کرده است.

وی تاکید کرد که اعتیاد در تهران «بیداد می‌کند» و «‌زلزله‌های اجتماعی دیگری» در تهران در حال رخ دادن است.

آقای یزدی همچنین گفت که «چند طرح گشت‌های ویژه در شهر تهران» برای «جلوگیری از سرقت» و مقابله با« اراذل و اوباش» اجرا خواهد شد.

سخنان این فرمانده سپاه پاسداران درحالی بیان شده که موضوعاتی چون برخورد با سرقت و یا دیگر جرائم جزو وظایف نیروی انتظامی است.

فرنوش امیرشاهی، روزنامه‌نگار در پراگ به رادیو فردا می‌گوید: «شکل اقدام سپاه و موازی کاری این نهاد نظامی با دستگاه‌های مسئول، با تشکیل گشت‌های ویژه تحت عنوان مقابله با آسیب‌های اجتماعی، این نگرانی را ایجاد کرده است که چنین اقدامی مقدمه‌ای برای امنیتی کردن فضای جامعه، ایجاد محدودیت‌های بیشتر و مقابله با منتقدان و دگراندیشان باشد. بویژه آنکه عملکرد نیروهای سپاه و بسیج در چهار دهه گذشته، در حوزه مسايل اجتماعی و حوزه آزادی‌های فردی و عمومی، سلبی و خشن بوده است».

این روزنامه‌نگار می‌افزاید: «در طرح سپاه، که به جز تهران، در چند استان کشور نیز در حال پیاده شدن است، از جمله گفته شده است که یکی از اهداف گشت‌های ویژه مزبور، مقابله با آنچه اراذل و اوباش خوانده شده است، خواهد بود. ولی تعریفی از اینکه مقصود از این افراد چه کسانی هستند، وجود ندارد. به علاوه، در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸، بسیاری از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، تحت عنوان اراذل و اوباش، دستگیر و بازداشت شده بودند».

به عقیده او، چنین سابقه‌ای از سپاه و بسیج، ظن دنبال کردن اهداف ثانویه‌ای در ورود به موضوع آسیب‌های اجتماعی را تقویت می‌کند.

در این حال، به نوشته خبرگزاری فارس، فرمانده سپاه استان تهران گفت که تنها نمی‌توان از نیروی انتظامی انتظار داشت با «اراذل و اوباش» برخورد کند و باید «همه با یکدیگر تعامل و همکاری را جهت جمع‌آوری این موضوع داشته باشیم».

وی همچنین از اعضای شورای شهر تهران خواست که از سپاه استان تهران به صورت علنی و از«تریبون‌های عمومی» انتقاد نکنند و انتقادهای خود به صورت خصوصی مطرح کنند.

در همین حال، به گزارش خبرگزاری ایسنا، در پایان سخنان آقای یزدی، محسن هاشمی، رییس شورای شهر تهران، اجازه نداد اعضای شورا نظرات خود درباره سخنان فرمانده سپاه تهران را مطرح کنند.

آنچه در ایران از آن به عنوان آسیب‌های اجتماعی نام برده می‌شود، بیشتر شامل اعتیاد، فقر، حاشیه‌نشینی، ترک تحصیل، طلاق و افزایش جرایم است.

عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، روز نهم مهر با اشاره به برگزاری جلسه‌ای با رهبر جمهوری اسلامی در سال گذشته درباره آسیب های اجتماعی گفته بود که «گزارش مناسبی» درباره اقدامات انجام شده تهیه شده و «البته راه بسیار طولانی در پیش است».

وی سال نیز گذشته گفته بود که آیت‌الله علی خامنه‌ای در جلسه‌ای گفته‌ که جمهوری اسلامی در زمینه کاهش آسیب‌های اجتماعی و رفع آنها «۲۰ سال» عقب است.

وزیر کشور همچنین خبر داده بود که رهبر جمهوری اسلامی برای کاهش آسیب‌های اجتماعی، اولویت‌هایی را مشخص کرده‌است.

به گفته آقای رحمانی فضلی، «مبارزه با مواد مخدر و رفع معضل اعتیاد، حاشیه‌نشینی، طلاق، مبارزه با بزهکاری و مسائل مربوط به موارد خاص و بحرانی»، اولویت‌های تعیین شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی بوده است.

درحالی که فرمانده سپاه استان تهران هدف از گشت‌های این نیرو را «جلوگیری از سرقت» و مقابله با« اراذل و اوباش» اعلام کرده، براساس گزارش‌ها، پیش از این، برخی از طرح‌هایی با این نام، با هدف آمادگی برای مقابله با اعتراض‌های خیابانی انجام شده بود.

از جمله مصطفی احمدی مقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی، در سال ۹۴ درمصاحبه ای اذعان کرد که این نیرو یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸،‌ برای مقابله با اعتراض‌های احتمالی، طرح‌هایی را با اسم مقابله با «اراذل و اوباش» و«آرامش و امنیت» برگزار می‌کرده است.

وی گفته بود: «در بعد عملیاتی، وظیفه‌مان این بود که آمادگی لازم را داشته باشیم که بازدارنده باشد. رزمایش‌های آرامش امنیت را در کل کشور و تهران گذاشتیم. رمضان‌زاده(عضو جبهه مشارکت) در محافل‌شان می‌گفت بیشتر می‌خواهند ما را بترسانند تا مجرمان و اراذل و اوباش را. یادم هست روز پنجشنبه‌ای در خیابان رزمایش آرامش امنیت گذاشتیم و می‌خواستیم قدرت‌نمایی کنیم. حتی آقای احمدی‌نژاد به من اعتراض کرد چرا دارید جو را امنیتی می‌کنید؟ گفتم لازم است. مطمئن باش بی‌شک، انتخابات پرچالشی است».

حدود یک ماه پیش از سخنان فرمانده سپاه استان تهران، غلامحسین غیب‌پرور، رئیس سازمان بسیج روز ۲۴ آبان سال جاری در یک نشست خبری گفته بود که «بنا داریم ایست‌ بازرسی‌ها را کم و آن را به گشت‌های محله‌ای تبدیل کنیم».

وی افزوده بود که این گشت‌ها مسلح نخواهند بود، «به حریم خصوصی افراد وارد نخواهند شد و فقط تامین امنیت را بر عهده می‌گیرند».

نیروهای بسیج از زمان انقلاب سال ۵۷، در خيابان‌های شهرهای ايران پست‌های بازرسی داير می‌کردند و رهگذران و خودروهای عبوری را مورد بازرسی قرار می‌دادند.

هر چند در دهه ۷۰ از تعداد این گشت‌ها کاسته شد اما در دهه ۸۰ طرح‌های مختلفی درباره ایست ‌بازرسی و گشت‌های بسیج اجرا شد و سال ۸۷ گشت‌های بسیج در سراسر ایران آغاز به کار کرد.

نیروهای بسیج یک سال بعد از تشکیل این گشت‌ها، حضور گسترده‌ای در برخورد با معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ داشتند.

در همین حال، روزنامه اعتماد در شماره روز ۲۵ آبان خود، تشکیل گشت‌های محله بسیج را با فعالیت‌های کمیته‌های انقلاب در سال‌های ابتدایی انقلاب ۵۷ و دهه ۶۰ مقایسه کرده بود.

کمیته‌های انقلاب در دهه ۶۰ اقدام به برخورد با مواردی چون توزیع نوارهای موسيقی، فيلم‌های ويدئو، جشن‌های خانگی و موارد مشابه می‌کردند که از آنها با عنوان «منکرات» نام برده می‌شد.

اعضای کمیته همچنین نقش فعالی در برخورد با مخالفان سیاسی حکومت جمهوری اسلامی ایفا کردند.

rouhani-johnson22.jpgبی‌بی‌سی: بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا در حالی به سفر دو روزه خود به ایران پایان داد و تهران را ترک کرد که در مورد سرنوشت نازنین زاغری رتکلیف، شهروند ایرانی-بریتانیایی که در ایران زندانی است توافقی به دست نیامد.

آقای جانسون پیش از ترک تهران با حسن روحانی، رئیس جمهور ایران دیدار کرد. مقام‌های وزارت خارجه بریتانیا، گفت‌وگوی آنها را "صریح" توصیف کردند.

گزارش شده است که آقای جانسون در این دیدار بر آزادی نازنین زاغری‌ راتکلیف، شهروند ایرانی - بریتانیایی زندانی در ایران، تاکید کرده است.

جیمز رابین، خبرنگار دیپلماتیک بی‌بی‌سی، می‌گوید که دیدار آقای جانسون با آقای روحانی مهم است چرا که دیدار رئیس جمهور با وزیران خارجه کشورهایی که به این کشور سفر می‌کنند یک ضرورت پروتکلی نیست؛ اگرچه به گفته خبرنگار بی‌بی‌سی علیرغم اهمیت این دیدار، باید توجه کرد که قدرت رئیس جمهور ایران در ساختار سیاسی و عرفی این کشور محدود است.

رسانه‌های ایران نیز در گزارش این دیدار به نقل از رئیس جمهور ایران درخصوص تحولات منطقه‌ای نوشته‌اند: "شرایط منطقه به گونه‌ای است که نباید در آتش آن دمیده شود و تصمیم اخیر رییس جمهور آمریکا [در به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل] بنزینی بود که در آتش منطقه ریخته شد."

آقای روحانی همچنین تاکید کرده است که "گفتگوی لندن با تهران می‌تواند به همکاری برای ثبات بیشتر در منطقه منجر شود."

رئیس جمهور ایران همزمان بر "لزوم گسترش روابط و همکاری‌های بانکی ایران و انگلستان" در راستای توافقنامه هسته‌ای بین ایران و قدرتهای خارجی موسوم به برجام تاکید و افزده است که "اجرا و حفظ برجام حائز اهمیت بوده و معتقدیم که همه و بویژه ملت ایران باید بتوانند از منافع برجام بهره‌برداری کنند."

پیشتر نیز در دیدار وزاری خارجه بریتانیا و ایران، آقای جانسون تاکید کرد و گفته بود که بریتانیا به حفظ توافق هسته‌ای و اجرای کامل آن متعهد است.

آقای جانسون دیروز (شنبه ۹ دسامبر/۱۸ آذر) وارد ایران شد و تاکنون با محمد جواد ظریف، همتای ایرانی خود، علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران و علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی این کشور دیدار و گفتگو کرده است.

آقای جانسون گفته است که دیدارش با آقای ظریف "سازنده" بوده و طی آن از جمله "گفتگوی صریحی" درباره نازنین زاغری انجام شده است.

روابط بریتانیا با ایران و مسایل منطقه‌ای و جهانی در دیدارهای آقای جانسون با مقام‌های ایرانی مطرح شد اما آزادی نازنین زاغری‌راتکلیف، شهروند ایرانی - بریتانیایی زندانی در ایران از مهم‌ترین محورهای مذاکره وزیر امور خارجه بریتانیا در ایران است.

نازنین زاغری راتکلیف در حال سپری کردن حکم مجازات پنج سال زندانی است که به "جرم" تلاش برای براندازی برای او صادر شده است.

چند هفته پیش آقای جانسون با اظهارنظری درباره وضعیت نازنین زاغری، موجی از انتقادها را در بریتانیا برانگیخت.

آقای جانسون در انتقاد از حکم خانم زاغری گفت "نازنین زاغری تنها مشغول آموزش روزنامه‌نگاری بود". این حرف آقای جانسون برخلاف گفته خانواده خانم زاغری و همچنین بنیاد رویترز بود.

آقای جانسون پیش از سفر به ایران در عمان با سلطان قابوس دیدار کرد.

خبرگزاری دولتی عمان گفته است سلطان قابوس در این دیدار درباره روابط دو جانبه و مسایل منطقه‌ای با وزیر امور خارجه بریتانیا گفت‌و‌گو کرده است. یوسف بن علوی، وزیر امور خارجه عمان هم در این دیدار حضور داشت.

سلطان قابوس که از سال ۱۹۷۰ بر عمان حکمرانی می‌کند، روابط حسنه‌ای با ایران دارد و بارها میان ایران و غرب میانجیگری کرده است.

سلطان قابوس در سال ۲۰۱۳ بانی دیدارهای محرمانه مقام‌های ایرانی و آمریکایی در مسقط بود که آن دیدارها مقدمه‌ای برای مذاکرات در باره برنامه هسته‌ای ایران شد.

آقای جانسون در سفر خاورمیانه‌ای خود به جز عمان و ایران به امارات عربی متحده هم سفر خواهد کرد.

حمید بعیدی نژاد، سفیر ایران در بریتانیا، به خبرگزاری میزان، خبرگزاری قوه قضائیه ایران، گفته است سفر آقای جانسون به ایران یک "سفر خاص" است که در آن "همه ابعاد روابط دو کشور از جمله مباحث اقتصادی، سیاسی، منطقه‌ای و مباحث بین المللی و برجام مورد بحث و گفتگو قرار می‌گیرد."

forbesIranTrump_12102017.jpgیک نشریه آمریکایی گزارش داد: کاخ سفید قصد دارد یک فرد وفادار نزدیک به دونالد ترامپ را در سمت کلیدی دستیار وزیر خارجه درامور ایران و عراق منصوب کند.

به گزارش ایسنا، به نوشته نشریه فارین پالیسی، سه مقام وزارت امور خارجه آمریکا گفتند که دولت ترامپ قصد دارد اندرو ال.پیک افسر پیشین اطلاعات ارتش آمریکا را به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در امور ایران و عراق منصوب کند که موجب خواهد شد یک حامی وفادار به رئیس جمهور جایگزین یک دیپلمات حرفه‌ای شود.

این عضو پیشین ارتش آمریکا هیچ تجربه‌ای دیپلماتیکی و سابقه‌ای در زمینه کارشناسی در امور ایران یا عراق ندارد اما سالها در اطلاعات ارتش و سنا فعالیت داشته است.

اندرو پیک قرار است جایگزین کریس بک مایر شود که در حال حاضر دستیار وزیر امور خارجه در امور ایران است. وی پیش از این معاون هماهنگ کننده سیاست‌های تحریمی در وزارت امور خارجه و سرپرست امور ایران در شورای امنیت ملی در سال‌های 2012 تا 2014 در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بوده است. به نوشته فارین پالیسی، خبر این جایگزینی روز دوشنبه اعلام شود.

hkarroubiکلمه - گروه خبر: روز گذشته، قاسم میرزایی نیکو نماینده مجلس و عضو کمیته رفع حصر فراکسیون امید، خبر از تغییر وضعیت مهدی کروبی شیخ محصور داد. وی در سخنرانی روز دانشجو اظهار داشت که مهدی کروبی و میرحسین موسوی می‎‌توانند لیست افرادی که می‌خواهد ملاقات کند را در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهنحسین کروبی، فرزند مهدی کروبی در واکنش به اظهارات میرزایی نکو نماینده مجلس، در مورد آزادی محصورین در ملاقات با افراد مختلف گفت: آقای میرزایی، یکی از اعضای کمیته رفع حصر، در سخنرانی روز دانشجوی خود اظهار داشتند که آقای کروبی می تواند اسامی هرکس که بخواهد را برای ملاقات به مسئولین مربوطه بدهد.

فرزند مهدی کروبی به جماران گفت: ابتدا از اعضای کمیته رفع حصر که در حد توان خود در حال رایزنی برای رفع حصر هستند تشکر می کنم. ولی لازم است که توضیح دهم، اشتباه به عرض ایشان رسانده شده است. زیرا در پی درخواست مسئولین امنیتی از آقایان کروبی و موسوی مبنی بر اعلام اسامی مدنظر آنها برای ملاقات، هر دوی این عزیزان گفته اند که ما هیچ اسمی در نظر نداریم و هرکس که خودتان می خواهید برای ملاقات انتخاب نمایید؛ که تا به حال سه نفر به نام های آقایان دوستی، ذورالنور و عباسی فر با آقای کروبی ملاقات کرده اند و هیچ کس به دیدار آقای موسوی نرفته است.

karimiبه گزارش ایلنا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار علیرضا کریمی کشتی‌گیر کشورمان در مسابقات جهانی کشتی زیر ۲۳ سال جهان و خانواده‌ او، از خودگذشتگی و عزت‌آفرینی این پهلوان جوان را مورد تجلیل و تقدیر قرار دادند.

رهبر انقلاب با تحسین اقدام علیرضا کریمی، کار بزرگ او را از سنخ کار پهلوانان نامداری همچون پوریای ولی دانستند و گفتند: من از اینکه نشان دادید جوانی از جوان‌های ما حاضر است برای یک هدف بزرگ و بلند پا بر روی نفس خود بگذارد و از حق قطعی و قهرمانی مسلم صرف‌نظر کند، واقعاً احساس عزت کردم.

ایشان افزودند: قدر این کار را بدانید و اجر معنوی آن را از خدا بخواهید، البته مسئولان نیز نباید در تجلیل و پاداش مادی کوتاهی کنند.

در پایان این دیدار رهبر انقلاب انگشتر خود را به این کشتی‌گیر اهدا کردند.

khorooji_12102017.jpgاین ارقام در حالی برای بودجه 97 پیشنهاد شده که هم اکنون قیمت بلیت «لحظه آخری» بسیاری از سفرهای خارجی با هواپیما، بسیار کمتر و گاهی در حدود 100 هزار تومان است.

در لایحه بودجه 97 عوارض خروج از کشور سه‌برابر شده است.

به گزارش «انتخاب»،‌ بر اساس لایحه تقدیمی دولت به مجلس در بودجه 97 عوارض خروج از کشور به 220 هزار‌ تومان افزایش پیدا می‌کند. این عوارض در حال حاضر 75 هزار تومان تومان است. به بیان ساده تر، عوارض مذکور حدود سه برابر شده است.

بر این اساس در سفر دوم به خارج از کشور 50درصد این مبلغ بیشتر شده و به 330 هزار تومان می رسد. برای بار سوم و سفرهای بیشتر نیز این مبلغ به 440هزار تومان افزایش می یابد.

این ارقام در حالی برای بودجه 97 پیشنهاد شده که هم اکنون قیمت بلیت «لحظه آخری» بسیاری از سفرهای خارجی با هواپیما، بسیار کمتر و گاهی در حدود 100 هزار تومان است.

رقم پیشنهادی دولت شامل تفکیک عوارض گونه های مختلف سفر نیست. عوارض سفرهای زیارتی نیز 110 هزار تومان برای هر نفر پیشنهاد شده است.

هم اکنون عوارض سفرهای زمینی و دریایی هر نفر 25 هزار تومان است و عوارض خروج برای سفرهای زیارتی نیمی از اعداد مذکور است.

Yaraneh_hazf.jpgاعتماد ـ امیرعباس آذرم‌وند ـ «از شما می‌خواهیم به دولت برای اصلاحات یارانه کمک کنید. زیرا همه معتقدیم که یارانه باید به نیازمندان برسد. ما سازمان هدفمندی یارانه‌ها را تغییر داده و این سازمان را تبدیل می‌کنیم به یک صندوق رفاه اجتماعی امید و شرایط جدیدی را برای یارانه نقدی به وجود می‌آوریم. دولت در کنار مجلس باید خواسته‌های مردم را در چارچوب مشخصی برآورده کند. هر آنچه از تبصره ۱۴ به دست می‌آوریم برای رفع فقر مطلق و رفع مشکلات حوزه سلامت هزینه می‌کنیم.» اینها بخشی از گفته‌های حسن روحانی در روز تقدیم لایحه بودجه به مجلس است.

mokhaberat.jpgشرق - شرکت مخابرات ایران همواره به‌عنوان گنجی خفته ازسوی تمامی مسئولان و کارشناسان شناخته می‌شود. شرکتی که اگر گوشتش در جریان خصوصی‌سازی خورده شده باشد، حتی استخوانش هم می‌ارزد. اینکه این شرکت مشغول چه کارهایی است، حرف‌ها و حدیث‌های زیادی می‌طلبد. در این شماره قصد داریم به‌موضوعی بپردازیم که کمی عجیب به‌نظر می‌رسد و پاسخ مسئولان مخابرات را می‌طلبد. روزنامه «شرق» پیش‌تر در گزارشی به بخشی از درآمدهای مخابرات پرداخته بود که از زمان واگذاری تلفن‌همراه در سال ۸۹ تا ۹۴، با درنظرگرفتن میانگین ۶۱ تومان نرخ مکالمه با تلفن‌همراه از سال ۸۹ تا ۹۴ (یک سال پس از واگذاری نهایی مخابرات تاکنون) ۶۶هزار و ۷۹۵میلیارد تومان در سال و ۴۰۰هزار و ۷۷۰ میلیارد تومان در شش سال خصوصی‌سازی این شرکت، فقط از درآمدهای مکالمه تلفن همراه نصیب این شرکت شده است.

ابر هتل دنیا در شهر مکه!

| No Comments

منبع: milad.caulfield@

picdarham1.jpgpicdarham3.jpgpicdarham2.jpg

مزار حججی با تجمع زیاد مردم روبرو بوده و برخی نیز مشغول نظم دهی به مردم هستند و به مردم «زیارت قبول» می‎گویند.

hajajZiarat1.jpghajajZiarat2.jpghajajZiarat3.jpg

جواد ظریف در نقش گشت ارشاد!

| No Comments

تذکر ظریف به حجاب یکی همراهان بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس

در حاشیه سفر رییس‌جمهور پیشین یمن به ایران در سال ۲۰۰۰ میلادی

24796615_177146.jpg

russianGeneral_12082017.jpgرادیو فردا - یک گروه پژوهشی بین‌المللی معتبر می‌گوید در تحقیقات مربوط به سرنگون شدن یک هواپیمای مسافربری بر فراز اوکراین در سال ۲۰۱۴ یک ژنرال روس را «عامل مهمی» می‌داند.

به گزارش رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی، گروه پژوهشی بلینگکت که با استفاده از فناوری‌های دیجیتال پیشرفته اطلاعات صوتی و تصویری علنی را تجزیه و تحلیل می‌کند در گزارشی که روز پنج‌شنبه ۱۷ آذر منتشر شد ادعا می‌کند فردی که در تماس‌های شنود شده از او با اسم مستعار «دولفین» یاد می‌شود در حقیقت یک ژنرال بازنشسته ارتش روسیه به نام نیکلای تکاچیوف است که هم اکنون مسئول بازرسی واحدهای مرکزی ارتش روسیه است.

تیم تحقیقاتی مشترک به ریاست هلند نيز که در مورد سرنگون شدن پرواز‌ ام‌اچ‌۱۷ خطوط هوایی مالزی در شرق اوکراین تحقیق و گزارش تحقیقات خود را در سپتامبر ۲۰۱۶ منتشر کرد بایگانی‌های صوتی مربوط به مکالمات دو فرد با نام‌های مستعار «دولفین» و «اوریون» را منتشر کرده بود.

این تیم تحقیقاتی در جستجوی اطلاعات بیشتری در مورد این دو نفر است هر چند نقش احتمالی آنها در سرنگون شدن هواپیما هنوز کاملا مشخص نیست.

تیم تحقیقاتی مشترک به ریاست هلند در بیانیه روز پنج‌شنبه تنها گفت که یافته‌های گروه پژوهشی بلینگکت را در نظر خواهد گرفت ولی جزییات بیشتری ارائه نداد.

پرواز‌ ام‌اچ‌۱۷ خطوط هوایی مالزی روز ۱۷ ژوئیه ۲۰۱۴ در مناطق جنگی دونتسک در شرق اوکراین سرنگون شد و تمام ۲۹۸ سرنشینان آن کشته شدند. تیم تحقیقاتی مشترک به ریاست هلند به این نتیجه رسید که این هواپیما توسط یک سامانه ضد هوایی «بوک» که از روسیه به شرق اوکراین منتقل شده بود سرنگون شده و بلافاصله این سلاح ضد هوایی به روسیه بازگردانده شده است.

Alijaniزیتون

شکنجه تاریخ


همانگونه که «عاملان» قتل های زنجیره ای زیر شکنجه قرارگرفتند تا «به فرموده» اسرائیلی بودن شان را «بالا بیاورند»؛ تاریخ نیز در به اصطلاح «مستند قائم مقام» مورد شکنجه قرار گرفته تا «بیرون بریزد» که آیت الله منتظری همان گونه که «فرموده شده» فردی «ساده لوح» است که به گفته رهبربنیانگذار «طعم تلخ خیانت برادران» را به ایشان چشانده است!


تهیه کننده این فیلم محمدمهدی صفارهرندی مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران (پسر صفارهرندی از مسئولین پرسابقه کیهان) و کارگردان آن سیدمحمدعلی صدری‌نیا کارگردان سلسله برنامه طنز«دکتر سلام» (که لحنی تند و تخریبی علیه دولت روحانی داشت و علیرغم بودجه زیادی که اردوگاه نظامی- امنیتی برای بخش تبلیغی اش صرف کرد نتوانست این دولت «غربزده» را «تک دوره ای» کند) و پژوهشگر آن محمدامین فرج‌اللهی مسئول سابق بسیج دانشکده حقوق دانشگاه تهران است.


این فیلم مدتها به صورت وسیع توسط خبرگزاری های نزدیک به ارگان های نظامی و امنیتی تبلیغ می شد. ماهیت مجموعه سازندگان و مبلغان این فیلم کفایت می کند که حدس بزنیم این به اصطلاح مستند به دنبال چیست؟


اما وقتی متن تبلیغی فیلم و یا سخنان عوامل سازنده اش در نمایش خصوصی آن مبنی بر «منصفانه بودن» و تلاش برای این که «هر حرف آن مستند بوده و شامل قضاوتی نباشد» و این که «در لحظه لحظه اش خدا را دیدیم و کار با لطف و مهربانی خدا با زحمتی سه ساله به پایان رسید» را با درونمایه محصول نهایی فیلم می سنجیم جز اینکه این سخنان را اوج وقاحت و فریبکاری بنامیم چیز دیگری نمی توانیم گفت!


فیلم تقریبا صد دقیقه ای به پنج فصل تقسیم شده است:


فصل اول از تولد تا انتخاب آیت الله منتظری برای قائم مقامی (۲۲ دقیقه)


فصل دوم انحراف آیت الله بر اثر نفوذ سیدمهدی هاشمی در دفتر ایشان (۳۱ دقیقه که بیشتر آن - یعنی ۲۴ دقیقه‌اش- متمرکز بر شخص سیدمهدی هاشمی است!)


فصل سوم اعتراض آیت الله به اعدام های ۶۷ (۱۵دقیقه)


فصل چهارم برکناری از قائم مقامی بعد از نقد مدیریت جنگ و کشور (۱۴دقیقه)


فصل پنجم از نقد و حصر تا مرگ و تشییع (۱۷ دقیقه)


بیشترین تمرکز کلامی و تصویری فیلم بر بخش دوم یعنی ماجرای سیدمهدی هاشمی است که طولانی ترین زمان را به خود اختصاص داده است.

motahari_12082017.jpgنایب رییس مجلس شورای اسلامی که بخشی از انتقادات اخیر احمدی‌نژاد علیه قوه قضاییه را وارد می‌داند، معتقد است مسئولان دستگاه قضا در برخورد با منتقدان «کم‌تحمل» هستند و در عین حال می‌گوید رییس دولت نهم و دهم هم مرتکب تخلفاتی شده که باید در همان زمان در دادگاه علنی به این اتهامات پاسخ می‌داد.

به گزارش ایلنا، ماجرای دنباله‌دار انتقادات محمود احمدی‌نژاد از قوه قضاییه، واکنش بسیاری از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا را برانگیخته است. در این میان، البته اصلاح‌طلبانی همچون محمدرضا عارف طرف مقابل را به‌خاطر سکوت در قبال این رفتار نامتعارف سیاسی ازسوی رییس دولت نهم و دهم متهم کرده و پیکان انتقادشان را به این دلیل که زمانی احمدی‌نژاد را «تا عرش الهی بالا برده» و «امروز سکوت اختیار کرده‌اند»، به سمت اصولگرایان گرفتند.

همزمان برخی ناظران نیز به اصلاح‌طلبان انتقاد کردند که چرا این جریان سیاسی که همواره خود را حامی حقوق شهروندی دانسته و «انتقاد» را حق همه جریان‌ها و چهره‌های سیاسی می‌داند، امروز این حق را برای احمدی‌نژاد قائل نیست؛ این انتقاد اما در حالی مطرح می‌شد که بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب همچون محمود صادقی، محمدجواد فتحی، محمدرضا تابش و دیگران با تاکید بر این‌که نفس «بست‌نشینی» مغایرتی با قانون ندارد، حتی بخشی از انتقادات احمدی‌نژاد را تایید کرده و در عین حال گفتند که شیوه بیان آن‌را نمی‌پسندند.

در این شرایط اما به نظر می‌رسید، موضع «علی مطهری» به‌عنوان چهره‌ای با سابقه اصولگرایی و مشی اصلاح‌طلبانه بیش از دیگران در مسیر درک درست اوضاع راهگشا باشد؛ سیاستمداری که از قضا در سال‌های گذشته هم منتقد عملکرد قوه قضاییه بوده و هم منتقد مشی احمدی‌نژاد!

students_12082017.jpg... یعنی هم هست و هم نیست

شفقنا - ریحانه حیدری: جنبش‌های دانشجویی را نمی‌توان جدای از جامعه دانست، دانشجویان می‌توانند عملکرد افراد جامعه را جهت بدهند اما این روزها خود نیز معترف به بی‌انگیزگی هستند.

دکتر سیدجواد میری در گفت‌وگو با خبرنگار شفقنا به آسیب شناسی و عملکرد جنبش‌های دانشجویی پرداخته است. او بی‌تعارف انتقادهایی را نسبت به عملکرد سیاسیون و دولت‌مردان مطرح می‌کند و معتقد است: اگر اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان از جنبش‌های دانشجویی حمایت می‎کنند برای این است که در وزن‌کشی‌های سیاسی دست برتر را داشته باشند و نمود بیرونی این حمایت‌ها را نمی‌توانیم در جنبش دانشجویی شاهد باشیم.

این عضو پژوهشگاه علوم انسانی درباره پدیده بی‌تفاوتی در جامعه می‌گوید: در زمانی که افراد له یا علیه یکدیگر هستند، موضوعی برای افراد قابل اهمیت است و می‌تواند تغییری ایجاد کند اما در حال حاضر دارد شکلی ایجاد می‌شود که گویی هرچقدر هم فریاد بلندتری داشته باشیم، اتفاق عمده‌ای نمی‌افتد و سیاستمداران کار خودشان را پی می‌گیرند.

در ادامه متن گفت‌وگوی خبرنگار شفقنا با دکتر سیدجواد میری، جامعه شناس را می‌خوانید:

*شما نسبت به موضوع جنبش‌‌های دانشجویی با ناامیدی صحبت کردید، به نظر شما جنبش دانشجویی دچار رکود است یا در حالت کما قرار دارد یا فکر می‌کنید جنبش‌های دانشجویی از بین رفته‌اند؟

جنبش‌های دانشجویی در ایران در دو پارادایم اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی به دنبال تقویت جامعه مدنی نیستند

میری: در جامعه‌شناسی، جنبش یک تعریف دارد، وقتی صحبت از جنبش، نهضت یا تحرکاتی از این نوع در جامعه مدنی می‌شود، چارچوب و اهدافی دارد و برنامه‌های خود را بر اساس این اهداف به پیش می‌برد. زمانی‌که خودش به یک سازمان تبدیل شود و یک سازمان‌دهی داشته باشد؛ ممکن است به اهداف بلندمدت دست پیدا نکنند. بعد هم باید استراتژی‌های خود را تغییر دهد یا بعد از دسترسی به اهداف هم باید با نهادهای قدرت به دنبال ارتباط و چانه‌زنی باشد تا سقف مطالبات را افزایش دهند. به طور خلاصه در یک حالت داد و ستدی باشد، ما وقتی در مورد جنبش‌های دانشجویی در ایران صحبت می‌کنیم متوجه پیشینه تاریخی هستیم اما این جریان‌های دانشجویی دچار یک‌سری موانع، مشکلات و آُسیب‌ها مانند موانع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، تمدنی و ... بوده است اما جنبش دانشجویی بعد از انقلاب به دلیل «تعدد جنبش سازی‌ها» در صحن دانشگاه توسط نهادهای متنوع قدرت، متفاوت می‌شود البته ممکن است همه بگویند که ما دانشجو هستیم اما همه که به دنبال رسیدن به اهداف دانشجویی و مدنی نیستند و می‌خواهند حوزه قدرت را تقویت کنند یا افکار دانشجویان را به نوعی مدیریت کنند تا قدرت، نقد جدی نشود.

صحنه دانشگاه، صحنه‌ای نیست که دانشجویان به صورت خودجوش بیایند و تشکل‌ها را تشکیل دهند. با همه این مسایل نکته‌ای که می‌توانیم مطرح کنیم این است که جنبش‌های دانشجویی در ایران در دو پارادایم اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی به دنبال تقویت جامعه مدنی نیستند و به دنبال این هستند که این دو جناح‌ وضعیت خودشان را در وزن‌کشی‌های سیاسی به نفع خودشان تضمین کنند بدون در نظر گرفتن جامعه به معنای امر اجتماعی. اگر هم در برنامه‌ها شعار حقوق بشر، عدالت و دموکراسی بدهند اما آنها را به مثابه امر اجتماعی برای تقویت نهادهای مدنی نمی‌بینند اگرچه توجیهاتی برای این مساله هم دارند. از طرف دیگر اصول‌گرایان هم به شعارها و نهادهای مدنی باور ندارند یا آن چیزی برای این گروه مساله است که به تقویت نظام به معنای اقتدار حاکمیت منجر شود، پس باید ببینیم این اقتدار حاکمیت در اختیار جامعه قرار می‌گیرد یا در مقابل جامعه قرار می‌گیرد. بنابراین آنها به این ظرافت‌ها توجه نمی‌کنند؛ این مساله هم می‌تواند شکاف ایجاد کند.

آیا چیزی به نام جنبش دانشجویی در ایران وجود دارد؟ ما زمانی می‌توانیم در مورد جنبش دانشجویی صحبت کنیم که حرکتی در سراسر ایران شکل بگیرد نه اینکه تنها این جنبش دانشجویی در دانشگاه تهران یا دانشگاه‌های تهران فعال باشد و اساسا نمودی از این جنبش در شهرستان‌ها دیده نشود به نوعی جنبه محوریت مرکز را دارد و ارتباطی با پیرامون ندارد؛ چنین مساله‌ای می‌تواند یکی از معضلات تشکل‌های دانشجویی باشد.

بحث دیگری که من فکر می‌کنم می‌تواند در مورد جنبش دانشجویی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد، عدم وحدت رویه در بین سیاستمداران ایران در امر سیاسی است. برای مثال ما انقلاب اسلامی داریم، یک دولت و حکومت اسلامی تشکیل و بعد هم جامعه اسلامی را شکل دادیم و در نهایت تمدن اسلامی شکل می‌گیرد اما به نظر می‌رسد کسانی که خودشان را در این شاکله سیاسی اصلاح طلب تعریف می‌‎کنند، بحث دیگری را مطرح می‌کنند یعنی ممکن است دیگر به دنبال جامعه اسلامی نباشند و بگویند می‌خواهیم یک جامعه توسعه یافته‌ای داشته باشیم، این تعاریف به قدری با هم در تضاد هستند که این تضاد خودش را در بدنه دانشگاه‌ها و مدیریت دانشگاه‌ها هم ایجاد کرده است. قرار است این جنبش‌های دانشجویی(بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشگاه) کدام یک ایده‌آل‌های جامعه اسلامی، جامعه لیبرالی یا جامعه توسعه یافته را در جامعه پیاده کند؟

از سوی دیگر کسانی که امروز در جامعه اصلاح‌طلب محسوب می‌شوند آنها یک عقبه عمیق در حرکت‌های رادیکال مثل گرفتن سفارت آمریکا داشتند. این گروه حتی با گروه‌های دیگری که در انقلاب موثر بودند تعریف دیگری از انقلاب داشتند و اگر آنها سرکوب نمی‌شدند می‌توانستند ظرفیت‌های انقلاب را افزایش دهند و امکان‌های دیگری را پیش‌روی جامعه ایران قرار دهند؛ در مواردی می‌بینیم که از ملی مذهبی‌ها و جبهه ملی دلجویی می‌کنند اما هیچ کدام نیامدند این عقبه خودشان را نقد کنند، آنها این را متوجه نیستند که جامعه در مواردی نتوانسته رشد کند و امر اجتماعی به دلیل رویه آنها در حالت منکوب و سرکوب قرار گرفته است.

فروید به بازگشت امر سرکوب شده معتقد است. این امر سرکوب شده در حال برگشت است. بسیاری از اتفاقاتی که در جامعه می‌بینیم برآیند سیاست‌ها و رویه‌های غلطی است که در اواخر دهه پنجاه وجود داشته و ما هیچ وقت این مساله را بازخوانی نکردیم بنابراین ما نیازمند این بازخوانی هستیم و آیا انقلاب اسلامی تنها خوانش همین دو قرائت است؟ من فکر می‌کنم این دو گروه دو رویه یک سکه هستند. آنچه که سبب می‌شود جامعه و امر اجتماعی را از حالت سرکوب شدگی رها کند و یک آزادی بخشی ایجاد شود، این است که خوانش‌های دیگری را از انقلاب داشته باشیم در این شرایط است که جنبش‌ها و تشکل‌ها می‌توانند کارکرد مثبتی داشته باشند.

دانشجویان نمی‌توانند از حالت جنب و جوش به یک نهاد و سازمان تبدیل شوند

من منکر شور دانشجویی نمی‌شوم اما اینکه این جنبش‌ها به یک سازماندهی منجر می‌شود تا مسوولان ارشد و عالی نسبت به پیام جنبش دانشجویی توجه کنند را نمی‌بینیم. دغدغه، مسایل و مصائب دانشجویان بخشی از مسایل جامعه مدنی است؛ آنها نمی‌توانند از حالت جنب و جوش به یک نهاد و سازمان تبدیل شوند.

*در گذشته می‌دیدیم که جنبش دانشجویی در ایجاد انقلاب تاثیرگذار بودند یا در تصمیمات کلان سیاسی کشور بودند، اما امروز احساس می‌شود که جنبش دانشجویی دچار یک رکود شده است از نظر شما این مساله به چه چیزی برمی‌گردد؟

جنبش‌های مدنی و دانشجویی در جامعه ایران اخته شدند

میری: جنبش‌های مدنی و دانشجویی در جامعه ایران اخته شدند. اختگی به عنوان یک نهاد و سازمان کارکردی که باید داشته باشد را ندارد، معمولا کسانی که رقیب یک پادشاهی بودند بزرگان این خاندان را اخته می‌کردند و آنها نمی‌توانستند ادعای سلطنت کنند. اگر جنبش دانشجویی را هم استعاره بگیریم، جنبش دانشجویی اخته شده است؛ یعنی هم هست و هم نیست.

*پس شما زایش و پویندگی را برای جنبش دانشجویی قائل نیستید؟ یا فکر می‌کنید ممکن است خودش را بازیابی کند؟

مسایل دانشجویان ما دغدغه معاش، ازدواج و دوری از خانواده است

میری: در سال ۷۸ عملکرد جنبش دانشجویی حالتی انفجاری داشت، برخی از یک منظر این حرکت را به حساب پویندگی دانشگاه می‌گذارند اما وقتی به حالت انفجار در می‌آید، نابودی با خودش به همراه دارد. زمانی ما می‌توانیم بگوییم زایش و پویندگی دارد که این جنبش منجر به تقویت و سامان‌دهی نهادهای اجتماعی و جامعه شود، چون حاکمیت تعریفی از آینده ایران دارد که ممکن است با تعریفی که نیروهای سیاسی و مردم از آینده دارند، تفاوت‌های بنیادینی داشته باشد و یک اجماع اقناعی در بین نیروهای سیاسی و حرکت‌های مردمی ایجاد نشده است؛ این مساله سبب می‌شود که جنبش دانشجویی را کنترل کنند. مسایل دانشجویان ما دغدغه معاش، ازدواج و دوری از خانواده است، البته ممکن است در کنار آن اردوها و ورزشگاه‌هایی را برای جوانان در نظر بگیرند اما این موارد هنوز به معنای دقیق کلمه نتوانسته است جنبش دانشجویی را به استقلال برساند، اساسا هر زمانی هر کسی بخواهد استقلال چیزی را بگیرند، اصالت آن را گرفته‌اند.

houshandAmirAhmadi_12082017.jpgرضا حیدری - نامه نیوز

هوشنگ امیر احمدی را می توان اولین ایرانی دانست که در خصوص رابطه ایران و امریکا کار کرده است. استادیار دانشگاه رادکرنز ایالت نیوجرسی امریکاست و تالیفات متعددی در حوزه سیاسی و اقتصادی دارد. به گفته خودش به تمامی دولت های پس از انقلاب مشورت داده و رابطه خوبی با آنها دارد. او رئیس شورای«امریکاییان و ایرانیان» در واشنگتن امریکاست. شورایی که افرادی نامداری در آن عضویت داشته اند و روزگاری «سایروس ونس» وزیر امورخارجه کارتر، رئیس هئیت مدیره آن بوده اند. سایروس ونس به خاطر حمله نظامی امریکا به ایران و حادثه طبس استعفا کرد و بخشی از خاطرات او با نام «اشتباه بزرگ» توسط مرکز اسناد ترجمه و چاپ شده است. در این مصاحبه او به مسئله لابی های ایرانی در امریکا می پردازد. اینکه تلقی اشتباهی از لابی در میان سیاست مداران ما وجود دارد و ما هرگز نمی توانیم لابی قدرتمندی در امریکا داشته باشیم.

او در این مصاحبه از چگونگی شکل گیری «نایاک» سخن به میان می آورد .

امیر احمدی معتقد است که احمدی نژاد شانس خوبی برای ریاست جمهوری و بازگشت به قدرت دارد و در مورد گردش به راست روحانی هم تفسیر خاص خود را دارد. آن چه که می خوانید، بخش اول مصاحبه تفصیلی خبرنگار نامه با اوست که بیشتر مربوط است به روابط ایران و آمریکا و مساله مهمی به نام لابی گری میان این دو کشور که همواره حرف و حدیث خای فراوانی داشته است.

آقای دکتر شما از اولین ایرانیانی هستید که در حوزه رابطه ایران و امریکا بعد از انقلاب فعالیت کرده اید. آیا شما جزوی از لابی ایران در امریکا محسوب می شوید؟

لابی معنای مشخصی در امریکا دارد و به معنی حمایت از یک حکومت و دولت نیست. لابی و لابی گری به این معنی است که گروهی و یا سازمانی پولی را از سایر گروه ها، سازمان و کشورها دریافت می کنند تا در خصوص یک سری از مسائل که به نفع آنهاست فعالیت کنند. برای مثال اگر قرار است که تحریمی علیه ایران تصویب شود، آن گروه سعی می کند قانون در کنگره تصویب نشود.

ولی اینکه یک گروه و یا فردی طرفدار ایران است و می خواهد رابطه بین دو کشور درست شود و یا تحریمی اتفاق نیفتد را لابی نمی گویند. چرا که اگر این طور بود تمام مردم دنیا لابی بودند.

ما در امریکا لابی نداریم و من هم هیچ وقت لابی نبوده ام. درک بسیار غلطی در خصوص لابی در این کشور وجود دارد و اصلاً معنی آن را هم نمی دانند و فکر می شود، هر کسی که در امریکا از ایران حمایت کند لابی می شود. از طرفی بیشتر کسانی که در خارج هستند به دنبال لابی برای جیب خودشان هستند.

یک لابی در امریکا به نام «نایاک» وجود دارد که تا چند سال پیش دشمن درجه یک ایران محسوب می شد و تمام تحریم هایی که وضع شد توسط جوانان ایرانی این لابی صورت گرفت. اینها «لابی من» هایی علیه کشور و سپاه و جمهوری اسلامی بودند و هر کسی هم که به آنها پول بدهد به همان سمت می روند و آدم های درست حسابی نیستند.

لذا ما لابی به آن معنایی که اسرائیل دارد نداریم و اساساً جمهوری اسلامی اعتقادی به لابی به آن معنا هم ندارد.

نایاک و پایا هوچی گری می کنند

پس شورای امریکاییان و ایرانیان چه کاری انجام میدهد؟

اولین سازمانی که در امریکا به وجود آمد و در خصوص رابطه ایران و امریکا فعال شد و به دنبال آن بود که رابطه ایران و امریکا را درست کند ، مسائل دو کشور را برای دو طرف توضیح دهد و آنها را قانع کند «شورای امریکائیها و ایرانیان» بود که تقریباً 30 سال است فعال است.

ما در امریکا دو نوع سازمان داریم. یک نوع سازمان هایی هستند که در آن امریکایی ها و ایرانیان حضور دارند، نوع دیگر ایرانیانِ امریکا است. شورای امریکاییها و ایرانیان هرچند اعضای ایرانی دارد اما شورای ایرانیانِ امریکا محسوب نمی شود.

شورای امریکاییها و ایرانیان که حدود 30 سال از تاسیس آن می گذرد با آدم های خیلی بزرگی شروع کرد.چند وزیر امورخارجه، سناتورها، شخصیت های خیلی برجسته اقتصادی دور هم جمع شدند و این شورا را تاسیس کردند.

زمانی رئیس هئیت مدیره آن «سایروس ونس» وزیر امورخارجه آقای کارتر بود و الان هم سناتور «بِنِک جانسون» رئیس هئیت مدیره آن است و من هم از همان سال های تاسیس، رئیس شورا بوده ام.

این شورا به هیچ وجه لابی نبوده است و لابی هم نمی کند اما از حقوق مردم ایران دفاع می کند و به دنبال رابطه ای دوستانه بین دو کشور است. لذا ما خودمان را یک سازمان لابی نمی دانیم و از آن هم فرار می کنیم.

لابی گری شغل پولی است و عده ای لابی انجام داده و در مقابل آن پولی دریافت می کنند. از روی عشق و علاقه نیست یک شغل محسوب می شود. لذا من لابی گر نیستم و دوست هم ندارم من را لابی بدانند. من یک استاد دانشگاه هستم و سایر اعضای حاضر در این شورا هم اساتید دانشگاه، سفرا و وزرا سابق هستند.

این شورا در سال 2000 خانم «آلبرایت» را دعوت کرد و ایشان در خصوص دخالت امریکا در کودتای علیه دکتر مصدق و دخالت های این کشور در جنگ ایران و عراق عذرخواهی کرد. افراد برجسته زیادی همانند آقای «جان کری» وزیر امورخارجه امریکا و آقای «جو بایدن» معاون آقای اوباما برای آن سخنرانی کردند.

کم کم شورا و انجمن هایی به وجود آمد که ایرانیانِ امریکا محسوب می شوند که به آنها iranian America council می گویند. یکی از آنها «نایاک» و دیگری «پایا» است. اگر اغراق نکنم تعداد آنها نزدیک به 500 است. برخی از اینها خیلی بزرگ و معروف هستند و برخی دیگر هم کوچک و منطقه ای محسوب می شوند. برخی هوچی گرند و برخی هم با شخصیت هستند. در این میان هم نایاک و هم پایا با هوچی گری و سر و صدا به دنبال آن هستند که خودشان را لابی بدانند و دخالت های این چنینی انجام بدهند. اما این سازمان ها هم هیچگاه سازمان های واقعی لابی برای ایران نبوده اند، مخصوصاً نایاک که سال ها طرفدار تحریم بوده اند. اگر اغراق نکنم اکثرا تحریم های مربوط به سپاه، نایاک در آن فعال بوده است.

بیش از 200 شبکه رادیوئی و تلویزیون ماهواره ای، دهها نشریه و صد ها وبسایت که بخش مهمی از آنها در کشورهای خاورمیانه قرار دارند امپراطوری رسانه ای و دستگاه پروپاگاندای رژیم ایران در خارج از کشور را تشکیل میدهند. رژیم در سال 2007 بمنظور هماهنگی بین رسانه های خارج از کشوری اش اتحادیه رادیو تلویزیون های اسلامی را تشکیل داد. شبکه های برون مرزی صدا و سیما، رسانه های حزب الله و دهها تلویزیون درعراق که وابسته به میلیشیاهای سپاه قدس هستند، اعضای اصلی اتحادیه اند.

UKCash_12082017.jpg- بازداشت نازنین زاغری توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران در تهران تنها یکی از نمونه‌های متعدد اجرای سیاست گروگان‌گیری ایرانیان دوتابعیتی، با هدف دریافت باج نقد، و امتیازات سیاسی و اقتصادی از کشورهای خارجی است.
- بعد از دستگیری‌های سال 2014 توسط واحدهای امنیتی سپاه، آنها با نام نازنین زاغری هم برخورد کرده و در انتظار بازگشت وی به ایران و شکار او بسر می‌بردند.

رضا تقی‌زاده - کیهان لندن

اگرچه عمده‌ترین هدف دیدار بوریس جانسون وزیر خارجه جنجالی بریتانیا از ایران آزادی نازنین زاغری نیست، ولی فوری‌ترین نتیجه مذاکرات دو روزه او با مسئولان سیاسی، پولی و امنیتی جمهوری اسلامی می‌تواند بازگشت مادر جوان دوتابعیتی زندانی در تهران را به بریتانیا، در قبال پرداخت حداقل ۴۰۰ میلیون پوند استرلینگ (بیش از ۵۲۰ میلیون دلار) موجب شود.

نازنین زاغری همراه با دختر خردسال خود روز ۱۵ ماه فروردین سال گذشته (سوم ماه آوریل سال ۲۰۱۶) در فرودگاه بین‌المللی تهران توسط ماموران اطلاعات سپاه (شاخه کرمان) دستگیر و بعد از مدتی اتهام او «عضویت در شرکت‌ ها و مؤسسات بیگانه با قصد طراحی و اجرای پروژه‌‌های رسانه‌‌ای و سایبری با موضوع براندازی نرم نظام مقدس جمهوری اسلامی» اعلام، و مادر جوان متعاقباً به پنج سال زندان محکوم شد.

نزدیکان نازنین زاغری فاش ساخته‌اند که بعد از حدود دو سال دوری از فرزند خردسال‌اش، وی در زندان به اختلالات عصبی، از جمله وحشت‌زدگی ناگهانی (panic attacks)، بی‌خوابی مزمن (insomnia)، افسردگی و پاره‌ای مشکلات جسمی مبتلا شده و به دلیل فوریت وضعیت جسمی و روانی (قرار داشتن در مرحله درهم شکستن عصبی) پزشکان حکومت اسلامی نیز از وی در زندان معاینات چندی به عمل آورده‌اند.

اتهامات

بازداشت نازنین زاغری توسط ماموران اطلاعات سپاه پاسداران در تهران تنها یکی از نمونه‌های متعدد اجرای سیاست گروگان‌گیری ایرانیان دوتابعیتی، با هدف دریافت باج نقد، و امتیازات سیاسی و اقتصادی از کشورهای خارجی است.

به دنبال اعتراضات گسترده بین‌المللی در پشتیبانی از بی‌گناهی نازنین زاغری، دادستان جمهوری اسلامی دو ماه قبل مدعی شد که او از جانب بی‌بی‌سی فارسی به تعلیم اینتر نتی روزنامه‌نویسی برای ایرانیان مشغول بوده و در باطن قصد استخدام روزنامه‌نگار برای این موسسه را داشته است.

برابر مدارک موجود، نازنین زاغری در بخش خیریه موسسه تامپسون رویترز که یک موسسه کانادایی است کار می‌کرده و با وجود سابقه کار در بخش خیریه بی‌بی‌سی جهانی که امروز «موسسه اقدام رسانه‌ای بی بی سی جهانی» نام دارد، کمترین ارتباطی با بی‌بی‌سی فارسی از نظر اشتغال و استخدام نداشته. موسسه خیریه بی‌بی‌سی شغل خانم زاغری را کارمند ساده اداری و موسسه خیریه رویترز در اندازه «دستیار آموزشی» معرفی کرده‌اند.

سازمان عفو جهانی نیز بر این باور است که اتهامات زاغری با دستگیری‌های سال ۲۰۱۴ تعدادی از گردانندگان کانال‌های تلگرام مرتبط است.

روز پنج دی‌ماه سال ۱۳۹۵ سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروهای انتظامی ضمن تایید دستگیری گردانندگان ۳۰۰ کانال‌ تلگرامی و حساب‌های اینستاگرام گفت: «این کانال‌ها به تبلیغات نامتعارف و سرقت اطلاعات می‌‌پرداختند.»

سایت خبری برون‌مرزی پرس‌تی‌وی متعلق به دولت جمهوری اسلامی سال گذشته از قول یدالله موحدی مدیرکل قضایی استان کرمان مدعی شد که اتهامات زاغری نه در رابطه با استخدام روزنامه‌نگار برای بی‌بی‌سی بلکه در رابطه با اعتراض‌های موسوم به موج سبز، پیامد انتخابات رییس جمهوری سال ۱۳۸۸ است.

ظاهرا اتهام نازنین زاغری کمک به ساختن وبسایت‌هایی در آن تاریخ است که در آن زمان هنوز در استخدام موسسه رویترز نیز قرار نداشته است.

به نظر می‌رسد بعد از دستگیری‌های سال ۲۰۱۴ توسط واحدهای امنیتی سپاه آنها با نام نازنین زاغری هم برخورد کرده و در انتظار بازگشت وی به ایران و شکار او بسر می‌بردند.

در حال حاضر دست کم حدود ۳۰ ایرانی دوتابعیتی دیگر به اتهام «براندازی» و «جاسوسی» در زندان‌های جمهوری اسلامی بسر می‌برند.

بهمن ماه سال گذشته بهمن دارالشفایی که پیشتر به عنوان خبرنگار با بی‌بی‌سی همکاری داشت و ظاهرا دارای تابعیت دوگانه است در تهران دستگیر شد. محسن اژه‌ای بعد از آزاد شدن جیسون رضائیان که همراه با چهار متهم دیگر دوتابعیتی در دولت اوباما با پرداخت نزدیک به دو میلیارد دلار وجه نقد آزاد شده بود، از وجود « همدستان جیسون رضائیان (خبرنگار واشنگتن پست) و دیگر دوتابعیتی‌ها در زندان‌های ایران» و «دستگیری بموقع آنها» خبر داد.

Mohebian_12082017.jpgخبرآنلاین

امیر محبیان فعال سیاسی اصولگرا، پژوهشگر، استاد دانشگاه و موسس حزب نواندیشان می گوید: من شخصا برای آقای ناطق‎نوری احترام زیادی قائلم، ظاهرا او علاقه ای برای بازگشت به موقعیت پیشین ندارد، ضمن آن که معلوم نیست که موقعیت پیشین هم احیاء شدنی باشد.


مشروح گفت‎وگوی او را در ادامه بخوانید.

*****
آقای رئیسی به نمایندگی از گفتمان اصولگرایی در انتخابات ریاست جمهوری 15 میلیون و 700 هزار رأی آورد، چرا بعد از انتخابات به رغم آنکه اصولگرایان این اتفاق را یک دستاورد می خواندند، کسی یا طیفی از جریان اصولگرا او را در لیدری این جریان تحویل نگرفت؟ به طوری که از حوزه سیاسی جدا و بر امور آستان قدس متمرکز شده است.

آقای رییسی در انتخابات شرکت و ضمن کسب تجربه مناسب، رایی فراتر از انتظار بسیاری از تحلیل گران بدست آورد، هر چند که این رای برای پیروزی کفایت نمی کرد. طبعا معنای کاندیداتوری از سوی جناح راست این نیست که هر کس کاندیدا شد، بعد از پیروزی یا شکست در جایگاه رهبری جناح قرار گیرد! این جناح باید ساختار محکمی داشته باشد که افراد به آن اتکاء کنند، نه آن که آن ساختار و جناح به افراد اتکاء نمایند. این که آقای رییسی به دنبال کار خود به عنوان تولیت آستان قدس رفت و بر آن متمرکز شد به گمانم کار درستی بوده و باید از آن موقعیت پلی برای خدمت بیشتر به مردم و نه پلی برای کسب قدرت ساخته شود.

آقای عارف سال 92 به نفع آقای روحانی کنار کشید و بعد در انتخابات مجلس سرلیست اصلاح طلبان در تهران شد. آیا آقای قالیباف می خواهد چنین مسیری را طی کند؟ آیا او می خواهد عارف دوم در جریان اصولگرا باشد و اصولگرایان را در انتخابات مجلس یازدهم سرلیستی و مدیریت کند؟

این مسئله را باید از آقای قالیباف بپرسید که آیا برای انتخابات مجلس برنامه ای دارد یا خیر؟ ولی در هر حال سیاست اعتیادآور است و کسی که در آن وارد شد، کنار کشیدن برایش دشوار می شود. ضمن آن که هر سیاستمداری خصایل ویژه خود را دارد و نباید لباس یک سیاستمدار را حتما و با فشار بر تن سیاستمدار دیگر پوشاند.

برخی معتقدند بازنشسته های نظامی که لباس سیاست پوشیدند، مدیرت پادگانی بر جریان اصولگرایان دارند. آیا تحرکات اخیر باهنر برای بازگرداندن ناطق‎نوری به عرصه سیاست برای آن است که این تصور را از بین ببرد؟

من نگاه این گونه ندارم، هر چند ممکن است که تربیت نظامی در سیاست چندان با رفتار دموکراتیک هم‎خوان نباشد ولی از سوی دیگر قالیباف هم بیشتر مدیر اجرایی است تا نظامی!

Taghi_Rahmani_4.jpg

بخش اول این نوشته را از اینجا بخوانید.

تعارض تاکتیک ها با راهبرد و اهداف

این مقاله متمرکز بر این است که دستاوردهای تاکتیکی حکومت ایران،با راهبرد منطقه ای یعنی رهبری مبارزه با سلطه غرب و همچنین هدف حکومت ایران یعنی تمدن سازی اسلامی همراه نیست و این تعارض ها را بر می شمرد.

در مقدمه زعیم ذوفنون قسمت اول گفتیم که حکومت ایران در منطقه دستاوردهای تاکتیکی و راهبردی به دست آورده است اما این دستاوردها نه با اهداف حکومت و نه با منافع ملی نمی خواند و همراه نیست. البته میان اهداف حکومت و منافع ملی فرق می گذاریم که توضیح خواهیم داد.

ایران یک قدرت منطقه ای است و هر کس در تهران بر حکومت بنشیند به دلیل شرایط سوق الجیشی و موقعیت جغرافیای ایران به عنوان چهار راه حوادث و همچنین وسعت سرزمینی و منابع طبیعی و نیروی انسانی، حاکمی با قدرت منطقه ای می شود. اما مشکل هر قدرت منطقه ای این است که کدخدای جهان و کشورهای غربی و حتی روسیه، با قدرت منطقه ای به خصوص در خاورمیانه ماه عسل های موقت دارند چرا که قدرت منطقه ای چه شاه، چه صدام و چه خامنه ای را در نهایت مطلوب نمی دانند مگر آن که مطیع باشند و اطاعت کنند.

راهبرد مطرح شده در انقلاب ایران شعار "نه شرقی و نه غربی" بوده است که در عمل بصورت رابطه با کشورها بر اساس عدم تعهد به روسیه یا امریکا تعریف شده است. اما عدم تعهد به دلیل عدم پیوند کشورهای مزبور در جهان و در منطقه، در عمل کامیاب نبوده است.

در دروه جنگ سرد برخی از کشورها در منطقه به ناچار برای مقابله با دشمن خود به قدرت دیگر نزدیک شده اند اگر چه کاملا با این قدرت یکی نشده و وابسته نبوده اند. بعد از فروپاشی شوروی نقش قدرت های منطقه ای متفاوت شده است. اما همین تفاوت شرایط مهمی از وضعیت قدرت های منطقه ای را سامان داده است که توهم زا است وامکان بازیگری و نقش آفرینی بیشتری را باعث شده است. این توهم نقش و نقش آفرینی بحران زا را در صدام حسین در عراق، و بعد امروز در حکومت عربستان شاهد هستیم. عربستان در مسائل منطقه بر تصمیم غرب اثر گذاشته است اما آیا توانسته است اهداف خود را پیاده کند؟

اما در این نقد، بر حکومت ایران که متمرکز شویم آنگاه نگاه مبهم حکومت ایران به شرق در برابر غرب را هم می بینیم. امروز بازیگری عربستان و ایران بر رفتار قدرت های جهانی در منطقه تاثیر گذاشته است اما این تاثیر تا چه میزان اهدافی-راهبردی است و چقدر پایدار است؟ اهداف رهبری نظام که نماینده مقاومت در برابر سلطه غرب است همراه با راهبرد 1- رهبری مبارزه دنیای اسلام در برابر سلطه و 2- در سایه این مقاومت، سودای ساختن تمدن اسلامی است.

هم شاکله این راهبرد و هم هدف آن با چالش جدی روبرو شده است. به نظر می رسد که دستاوردهای تاکیتکی در منطقه که با خرج فراوان از امکانات دولت نفتی فراهم شده است حجابی برای دیدن این چالش ها در راهبرد رهبری دنیای اسلام در برابر سلطه و همچنین هدف برپائی تمدن اسلامی شده است.

موانع جدی برای رهبری جهان اسلام در برابر سلطه وجود داد که در عمل به تقابل شیعه و سنی انجامیده است. عواملی که از سوی حکومت ایران ایجاد شده و مهم هستند عبارتند از:

- رفتار هژمونی طلبانه و ناگزیر حکومت ایران و همچنین ادبیات شیعه محور ایران که به این تقابل کمک کرده است. اگر چه ایران برای این موضوع نقش از پیش تعیین شده ای نداشته است اما دقت کافی برای این که به این تقابل کشیده نشود به کار گرفته نشده است.

- گفتمان شیعه ایران در اندیشه، به دلیل حوزوی بودن، شیعه محوری شدید بر اساس نقد تفکر اهل سنت دارد

- در شکل سیاسی هم، گفتمان ایران ولایت فقیه را محور قرار می دهد که با اهل سنت بسیار فاصله دارد

- ایران مرکز این صدور است که اعراب با فارس ها مرزبندی دارند.

پان عربیسم صدامی و سنی گری عربستان سعودی

صدام حسین به نام عرب و سردار قادسیه به ایران حمله کرد و با رفتن صدام حسین نگاه عرب در برابر عجم دچار افت شد. عربستان سعودی با ادعای هژمونی بر دنیای اسلام وارد تقابل با ایران شد و این تقابل تا آنجا رفت که عربستان بهار عربی را نابود کرد و داعیه دار مقابله با ایران شیعه شد و به توجیه مقابله با نفوذ ایران، حتی به جریانات القاعده و داعش میدان داد که در منطقه آشوب کنند. میزان خطای راهبردی عربستان بسیار زیاد بوده است که جای بررسی دارد اما نفوذ ایران را در منطقه به چالش کشیده است. ایران سیاست روشن تری نسبت به متحدین شیعه خود در منطقه دارد.

سیاست رسمی ایران جدال شیعه و سنی نیست اما سیاست رسانه ای قدرتمند عربستان و غرب این جدال عربستان با حکومت ایران را جدال شیعه و سنی نشان می دهد و بحران سوریه هم به این نگاه دامن زده است. حکومت ایران در مواجه با اسرائیل حمایت دینای عرب را خواهد داشت اما این مواجهه با بحران یمن و سوریه و عراق تحت شعاع قرار گرفته است.

غرب ایران را به عنوان قدرت منطقه ای صاحب نفوذ در 4 کشور عربی می داند. این قدرت منطقه ای تحمل نمی شود پس در نهایت همراه با عربستان در پی کاهش نفوذ ایران هستند؛ هرچند که غرب با هیچ قدرت منطقه ای کنار نمی آید.

تعارض راهبردی ایران موارد نقض بسیاری دارد که در دوره آرامش خود را نشان می دهد. بعد از داعش باز ایران سیبل برخورد غرب در منطقه می شود. در این سیبل شدن درایت تاکتیکی ایران پسندیده است اما با اهداف راهبردی نمی خواند. برای روشن شدن علت این امر، وضع لبنان را مثال می زنیم. در لبنان ایران منطقه حیاتی برای تقابل با اسرائیل تعریف کرده است. لبنان منطقه نفوذ عربستان بوده ولی امروز لبنان نمی تواند در وضع گذشته اش باشد یعنی نه زیاده خواهی عربستان عملی است نه وضع حزب الله به این شکل می تواند پایدار بماند. در این صورت یا بیرون کردن عربستان از لبنان باید در دستور کار باشد یا ایران با غرب علیه عربستان کنار بیاید یا این که ایران با عربستان همراهی کند.

هر کدام از این راه حل ها با رهبرد ایران همراه نیست. رفتارهای تاکتیکی بحران نهائی را عقب می اندازد اما زمینه حل بحران را فراهم نمی کند و منطقه را شاهد گروگان گیری می کند که مانع از رشد و توسعه آن می شود. این رفتار نه به تمدن اسلامی منتهی می شود و نه کمکی به رشد این کشورها می کند. متهم اصلی که اسرائیل است را هم تبرئه می کند. در نتیجه ایران در منطقه بحران راهبردی دارد.

بحران راهبردی ایران در منطقه

دستاوردهای تاکتیکی حکومت ایران نباید مشکل راهبردی آن را نادیده بگذارد. در نتیجه این شرایط سخت در منطقه، ایران در جدالی فرساینده قرار گرفته است که یا باید با عربستان کنار بیاید یا با غرب که در هر دو این صورتها با راهبرد خود دچار مشکل می شود. راهبرد ایران رهبری مبارزه با سلطه غرب تعریف شده است.

عربستان هم به عنوان بازنده دیگر این ماجرا نقش تخریبی خود را ادامه می دهد. تجربه عراق پیش روی عربستان است. حکومت ایران هم بحران در سیاست خارجی را تجربه می کند. سیاست منطقه ای ایران به تجدید نظر اساسی نیاز دارد.

اهداف تمدن اسلامی

رهبری نظام از برپائی تمدن اسلامی می گوید ولی این هدف با راهبرد تنش مدیریت شده با غرب نمی خواند. می توان گفت که ایران با جهان دچار اختلاف فاز شده است. فاز پیشرفت در جهان در کشورهای گروه 8 و گروه 20 رقابت اقتصادی -سیاسی است که این کشور ها با آن درگیر هستند. ایران عضو گروه 20 کشور نیست. در نتیجه ایران وارد فاز سیاسی -نظامی شده است. این فاز سیاسی - نظامی باعث می شود که ایران به دلایل نادرست هم تحریم شود و هم به دلیل اختلاف با غرب در سازندگی در منطقه سهمی اساسی نبرد. این ویژگی باعث قطع رابطه منطقی ایران با فن و تکنیک جدید شده است و بده و بستان اقتصادی شرکتها و دولت ها با ایران دچار انقطاع شده است.

ایران برای هزینه ای که در عراق و سوریه و افغانستان متحمل شده است در سازندگی پر سود این کشورها سهم مهمی ندارد. کشورهای غربی هم ابتدا حمله نظامی می کنند و بعد هم کشورهایی را که تخریب کرده اند می سازند. در این میان سهمی هم به کشورهای منطقه ای می دهند مانند سهمی که به ترکیه داده می شود. اما ایران فقط هزینه می کند.

اختلاف فاز ایران با جهان جدید باعث شده است که ایران به دلایل سیاسی نتواند در مدار تمدنی وارد شود چرا که برپائی تمدن نیاز به ثبات و رابطه با جهان بر اساس منافع مشترک دارد.

نگاه به شرق رهبری نظام هم در مسائل اقتصادی و فنی جیب ایران را پر نکرده است بلکه نفت ایران را ارزان تر به شرق یعنی چین و دیگر کشورها داده است. مانور سیاسی ایران با منافع بلند مدت اقتصادی و تمدنی آن در تعارض قرار گرفته است. این بی سهمی حکومت ایران در برنامه های سازندگی کشورهای منطقه ایران را از دایره پیشرفت فنی و اقتصادی و تکنیکی بیرون نگه داشته است.

ایران هدف تمدنی دارد اما فاز سیاسی -نظامی ایران با فاز حاکم برجهان که اقتصادی- سیاسی است تفاوت فاحش دارد. تحریم ها کار ایران را در ورود به حلقه پیشرفت فنی و اقتصادی جهان و مراوده با اقتصاد جهانی غیر ممکن یا سخت کرده است.

تعارض راهبرد ایران یعنی مبارزه با سلطه جهانی با هدف حکومت ایران یعنی برپائی تمدن اسلامی مسئله مهمی است که زعیمی که ذوفنون خوانده می شود به آن توجه ندارد. به عبارتی راهبرد رهبری ایران در منطقه با چالش روبرو است و هم زمان به خاطر همین راهبرد، ایران مورد تحریم و ظلم مضاعف قرار گرفته است.

این سیاست های منطقه ای باعث می شود غرب ما را از بازی حاکمان تمدن ساز جهان بیرون بگذارد. در نتیجه دستاوردهای تاکتیکی و جذاب ایران هم در عمل می تواند با وجود پرهزینه بودن، در برابر راهبرد و اهداف حکومت ایران قرار بگیرد. مشکل زمانی پیچیده می شود که صدایی هم از درون حکوت شنیده می شود که در نقد این رفتار زعیم ذوفنون به وادادگی در برابر غرب رسیده است که تا حدی در برنامه روحانی در رابطه با غرب قابل ملاحظه است. این تقابل دیدگاه در درون حکومت هم در نهایت به نفع غرب است چرا که استهلاک توان ملی را در پی دارد.

در مجموع می توان گفت که تعارض راهبرد با هدف حکومت ایران باعث شده که دو صدا در حکومت شنیده شود و این دو صدا بر اختلافات داخلی در درون حکومت هم افزوده است. اگر هدف برپائی تمدن اسلامی است، باید راهبرد خود را داشته باشد. هیچ قدرتی در مرحله تمدن سازی با جهان درگیر نبوده است.

این تعارض هدف با راهبرد ما را به سال اول انقلاب ایران می برد که بازرگان معتقد بود انقلاب ما ضد دیکتاتوری است. انقلاب باید الگو برای دیگران شود نه اینکه صادر شود. اما رهبر انقلاب بعد از اشغال سفارت اعلام کرد که ما انقلابمان را به جهان صادر می کنیم. حال که زمان گذشته اختلاف این دو روش خود را نشان می دهند. اما می توان گفت که دستاورد تاکتیکی در منطقه پر آشوب که بازیگران دیگری دارد نباید تعارض راهبرد و هدف حکومت ایران را پنهان دارد چرا که این تعارض به زیان مردم است.

zarif-johnson2.jpgرادیو زمانه: بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا به ایران رفته است. او گفته بود در این سفر تلاش خواهد کرد تا مقامات ایران را راضی کند نازنین زاغری را بر مبنای ملاحظات انسان دوستانه آزاد کنند.

همسر نازنین زاغری ابراز امیدواری کرده که به دنبال این سفر، نازنین زاغری تا پیش از کریسمس به لندن بازگردد.

جانسون پس از ورود به تهران در اولین دیدار خود با مقامات ایران با محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود ملاقات و گفت‌وگو کرد. او قرار است در طول سفر خود در تهران با علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز دیدار و گفت‌وگو کند.

او احتمالا با حسن روحانی، رییس جمهوری ایران نیز دیدار خواهد داشت.

جانسون خود پیش از ورود به تهران گفته بود در این سفر درباره مسائل مختلف از جمله نقش ایران در خاورمیانه و وضعیت شهروندان بریتانیایی-ایرانی زندانی در ایران به ویژه نازنین زاغری، با مقامات ایران مذاکره خواهد کرد.

روایت مقامات ایرن از این سفر اما روایت دیگری است. آنها سفر جانسون به تهران را بی ارتباط با موضوع نازنین زاغری می‌دانند و بر گسترش روابط دو جانبه و بررسی تحولات بین المللی و منطقه‌ای تاکید می‌کنند.

دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران گفته جانسون در دیدار با مقامات ایرانی روندهای سیاسی و امنیتی منطقه را بررسی خواهد کرد و آنها درباره مقابله بین المللی و همه جانبه با تهدید جهانی تروریسم و روابط تجاری دو جانبه گفت‌وگو خواهند کرد.

ریچارد راتکلیف، شوهر نازنین زاغری اما به گاردین گفته که جانسون می‌کوشد در سفر به تهران با صادق آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه ایران دیدار و با او درباره پرونده زاغری گفت‌وگو کند.

او همچنین احتمالا با نازنین زاغری در زندان دیدار خواهد کرد. البته راتکلیف گفته قصد ندارد نسبت به نتیجه این سفر امید زیادی داشته باشد.

ریچارد راتکلیف قبلا از جانسون خواسته بود تا او را با خود به تهران ببرد و به این ترتیب او بتواند دیداری با همسرش داشته باشد. او گفته بود درست است که ترجیح می‌دهد نازنین به خانه برگردد، اما دیدن او در تهران، بهتر از ندیدنش است چون نمی‌داند بعد از برگزاری دادگاه جدید برای نازنین، چه حکمی برای او صادر خواهد شد. این خواسته اما در نهایت عملی نشد.

با اینکه ماه گذشته گاردین نوشته بود که بریتانیا نمی‌خواهد موضوع رایزنی برای آزادی نازنین زاغری با بسته پیشنهادی به ایران پیوند بخورد، مدتی بعد نوشت که بسته پیشنهادی شامل پرداخت جبران خسارت برای تانک‌های چیفتنی است که ایران پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از بریتانیا خریده اما محموله نظامی پس از انقلاب به‌طور کامل به ایران تحویل داده نشده است.

ایران پرونده اختلاف بر سر این قرارداد نظامی را در دادگاه لاهه پیگیری کرده و دادگاه علیه بریتانیا حکم داده است.

ریچارد رتکلیف اما سال گذشته این موضوع را فاش کرده بود که زندانی نگه داشتن همسرش در ایران مربوط به اختلاف مالی ایران و بریتانیا بر سر یک قرارداد نظامی و جریمه‌ای است که بریتانیا باید به ایران پرداخت کند.

ارزش تانک‌هایی که به ایران تحویل داده نشده‌اند حدود ۴۰۰ میلیون پوند (برابر ۵۴۰ میلیون دلار آمریکا) است که این مبلغ به ایران تعلق دارد اما به دلیل تحریم‌ها در بریتانیا مسدود شده است.

وزارت امور خارجه بریتانیا به دنبال «راهی خلاقانه» برای فرستادن پول به ایران است.

وزارت دفاع بریتانیا به خاطر تحریم‌هایی که بیشتر از هر کشوری، ایالات‌متحده آمریکا به سیستم بین‌المللی بانکی اعمال کرده، نمی‌تواند از سیستم بانکی بریتانیا برای فرستادن پول به ایران استفاده کند.

رایزنی‌ها بر سر میزان این خسارت و اینکه آیا جریمه شامل بهره این پول هم می‌شود، ادامه دارد.

با اینکه نه دولت ایران و نه دولت بریتانیا این موضوع را تأیید نکرده‌اند، گاردین نوشته بود حل‌ و فصل اختلافات مربوط به این ۴۰۰ میلیون پوند، ممکن است آزادی زاغری را تضمین کند.

دولت ایران در چند سال گذشته چندین زندانی دو تابعیتی را با اتهام‌های سیاسی در زندان‌های ایران نگه‌ داشته و سرنوشت آنها را به شکل غیررسمی منوط به پرداخت خسارت‌هایی کرده که از دو دولت بریتانیا و ایالات متحده آمریکا بدهکار است. از جمله جیسون رضایی، خبرنگار «واشنگتن‌پست» که پس از پرداخت ۴۰۰ میلیون دلار خسارت از طرف دولت باراک اوباما، از زندان اوین آزاد شد.

به غیر از زاغری، سه شهروند دیگر بریتانیایی-ایرانی در ایران زندانی‌اند و جانسون پیش‌تر گفته است چون ایران دو تابعیتی بودن را به رسمیت نمی‌شناسد، رایزنی برای آزادی این شهروندان دشوار است.

نازنین زاغری، کارمند بخش آموزشی و خیریه بنیاد رویترز، در سفرش به ایران در خرداد ماه ۱۳۹۵ توسط سپاه پاسداران در فرودگاه خمینی تهران دستگیر و به مکانی نامعلوم در استان کرمان منتقل شد.

قاضی ابوالقاسم صلواتی در دادگاه او را به پنج سال زندان تعزیری محکوم کرد اما اکنون قوه قضاییه جمهوری اسلامی، اتهامات امنیتی جدیدی را علیه نازنین زاغری مطرح کرده است. اتهاماتی که ممکن است طول مدت زندان او را به بیشتر از پنج سال (محکومیت فعلی او) افزایش دهد.

قرار بوده است زاغری روز جمعه آینده ۱۵ دسامبر/ ۲۴ آذر برای اتهام‌های جدید به دادگاه برود. گاردین اما نوشته است ممکن است دادگاه زاغری به دلیل سفر جانسون برگزار نشود.

دختر خردسال نازنین زاغری که همراه مادرش به ایران سفر کرده بود، اکنون در ایران و پیش خانواده زاغری نگهداری می‌شود.

دویچه وله - در سال‌های اخیر تبادل گردشگر میان ایران و روسیه به شدت افزایش یافته اما شمار گردشگران ایرانی چهار برابر روس‌هاست. سفیر روسیه در تهران می‌گوید روس‌ها به دلیل محدودیت‌ها در ایران سفر به دیگر کشورها را ترجیح می‌دهند.

درست یک سال پیش، لوان جاگاریان، سفیر فدراسیون روسیه در ایران در یک همایش تجاری در تهران اعلام کرد در سال گذشته شمار گردشگران ایرانی که به روسیه سفر کرده‌اند ۸۰ درصد افزایش داشته است.

به گزارش خبرگزاری ایرنا، لوان جاگاریان با توجه به موافقت‌نامه‌ای که برای آسان‌تر شدن دریافت روادید سفر میان دو کشور امضاء شده ابراز امیدواری کرد که روابط میان ایران و روسیه در زمینه تبادل گردشگر و همکاری‌های بازرگانی گسترش یابد.

از مدتی پیش زمزمه‌هایی مبنی بر لغو ویزا میان ایران و روسیه به گوش می‌رسد. مسکو که سال ۹۴ به صراحت لغو ویزا را غیر ضروری می‌خواند، ظاهرا با توجه به افزایش تمایل ایرانیان برای سفر به روسیه آماده تجدید نظر در مورد این مسئله شده است.

59c9960d45d2a027e83db38c.jpgورود گردشگران روس به ترکیه

خبرگزاری ایسنا روز شنبه (۱۸ آذر/ ۹ دسامبر) در گزارشی زیر عنوان "رقابت روس‌ها بر سر ایرانی‌ها" نوشت: «با جدی شدن زمزمه لغو ویزای روسیه و ایران در سال آینده، جمهوری‌های این کشور فدرال به تلاطم افتاده‌اند تا از بازاری که در سال گذشته ۹ میلیون گردشگر خروجی داشته، سهمی نصیب خود کنند.»

پائیز ۱۳۹۴ و پس از آنکه جنگنده‌های ترکیه در مرز سوریه یک هواپیمای نظامی روسیه را سرنگون کردند روابط دو کشور متشنج و سفر گردشگران روس به ترکیه به شدت کاهش یافت.

در پی این حادثه امیدواری‌هایی نسبت به همکاری‌های بیشتر میان تهران و مسکو در زمینه تبادل گردشگر به وجود آمد اما این جاده تا کنون یک‌طرفه بوده است.

به گزارش ایسنا خبرگزاری اسپونتیک به نقل از عضو هیئت رئیسه اتحادیه آژانس‌های توریستی روسیه در تائید این موضوع گزارش داد: «ایرانی‌هایی که از روسیه دیدن می‌کنند، چهار برابر بیشتر از تعداد مسافران روس به ایران هستند.»

سفارت روسیه در تهران می‌گوید سال گذشته بیش از ۶۳ هزار ایرانی به این کشور سفر کرده‌اند و در تابستان امسال روزانه ۸۰۰ تا ۹۰۰ روادید برای ایرانی‌ها صادر کرده که بیشتر آنها گردشگری است.

CafeNaderiیک مسئول میراث فرهنگی درباره هرگونه تغییرات عمرانی یا تخریب در کافه نادری گفت: ما قصاص قبل از جنایت نمی‌کنیم اما هشدار می‌دهیم اجازه تغییر یک آجر در اثر ثبت ملی کافه نادری توسط هیچ نهاد حاکمیتی و خصوص را نخواهیم داد.

به‌گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، رجبعلی خسروآبادی مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران با حضور در خیابان جمهوری، وضعیت بنای تاریخی کافه نادری تهران را مورد بررسی قرار داد.

خسروآبادی پس از بازدید و بررسی وضعیت موجود کافه نادری گفت: «اتفاقی روی نداده و عملیات عمرانی خاصی در این بنای تاریخی صورت نگرفته است.»

وی ادامه داد: «شرایط تحت کنترل است، بحث‌هایی که در مورد کافه نادری مطرح شده است احتمال بوده و در حال حاضر جای هیچ‌گونه نگرانی برای این بنای تاریخی وجود ندارد.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان تهران ادامه داد: «نیروهای یگان حفاظت میراث‌فرهنگی استان که در این محل استقرار داشتند همچنان در پست خود خواهند ماند و از هرگونه عملیات عمرانی که منجر به آسیب و یا تخریب این بنای تاریخی شود جلوگیری خواهند کرد.»

Khavariبه گزارش خبرنگار مهر، پس از شش سال از فرار خاوری، مدیرعامل سابق بانک ملی در نهایت ۳۰ آبان ماه امسال در جلسه ای غیابی محاکمه شد. در کیفرخواست صادره از سوی دادستانی تهران، اخلال در نظام اقتصادی، پولی و بانکی به عنوان اتهام اصلی خاوری مطرح شد. پس از ۱۸روز از برگزاری دادگاه اکنون حکم وی صادر شده است.

حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام خبر صدور حکم گفت: خاوری در چهار عنوان اتهامی به حبس طویل المدت و جزای نقدی و رد مال محکوم شده است.

وی در خصوص وضعیت اموال وی گفت: همچنین در خصوص اموال وی، مقرر شده است دادسرا اموال وی را بفروشد و از محل فروش این اموال بخشی از رد مال و جزای نقدی انجام شود.

رئیس دادگاه عمومی و انقلاب تهران در پاسخ به این سوال که با توجه به شایعه مرگ خاوری، در صورت تایید شدن این شایعه، وضعیت اموال وی چه می شود؟ گفت: در حکم، به دادسرا برای فروش اموال اختیار داده شده است.

غضنفرآبادی در خصوص حذف نام خاوری از سایت اینترپل و سرنوشت بازگردان این فرد به کشور گفت: با توجه به اینکه این فرد در دادگاه ایران محکوم شده است، پیگیری های بین المللی راحت تر می شود چرا که وضعیت وی از حالت متهم به مجرم تبدیل شده است و پیگیری ها انجام می شود.

غلامحسین اسماعیلی رئیس دادگستری استان تهران پیش از این در گفتگو با مهر در خصوص حکم دادگاه گفت: احکام غیابی آثار خودش را دارد، بخشی از آن در رابطه با اقداماتی است که بعد از محکومیت می شود تقویت کرد، اقداماتی که از طریق پلیس بین الملل انجام می شود و بخشی هم مربوط به عوارض و تبعاتی است که بستگی به نوع حکم صادره دارد. در ارتباط با حبس یک شرایط قانونی مطرح است و در رابطه با اموال و همچنین جریمه نیز شرایطی دیگری در قانون وجود دارد.

تضمین اجرای حکم غیابی در هاله ای از ابهام

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از نکات بسیار مهم در پرونده خاوری، ضمانت اجرای حکم است. با توجه به اینکه خاوری از کشور فرار کرده و بعید است بازگردد، موضوع تضمین اجرای حکم مطرح است. محسنی اژه ای پیش از این در رابطه با ضمانت اجرای حکم گفته بود: اگر خاوری محکوم به مسائل مالی باشد این قابل اجرا است اما اگر محکوم به حبس باشد، فعلا کاری از دستمان برنمیاید.

در رابطه با این مطلب که بعد از صدور حکم غیابی بتوان اموال محکوم علیه را به نفع محکوم له توقیف و مصادره کرد در اجرا سختی زیادی دارد چرا که طبق قانون آیین دادرسی مدنی باید از طرف ذینفع ضمانتی تحت عنوان وثیقه گذاشته شود که البته در خصوص پرونده خاوری محکوم له جامعه و دادستان بوده و محکوم علیه چند نفر هستند.

Goldدر جریان معاملات بازار آزاد تهران، قیمت انواع سکه کاهش چشمگیری داشت و هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید، حدود ۲۰ هزارتومان ارزان شد.
به گزارش خبرنگار مهر، در جریان معاملات بازار آزاد تهران، امروز(شنبه) قیمت انواع سکه کاهش چشمگیری داشت؛ بر این اساس هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم با حدود ۷ هزار تومان کاهش، یک میلیون و ۳۵۸ هزار و ۵۵۶ تومان، هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید با حدود ۲۰ هزار تومان کاهش، یک میلیون و ۴۰۲ هزار و ۷۴ تومان، نیم سکه با حدود ۳۰۰۰ تومان کاهش، ۷۱۰ هزار و ۲۹۱ تومان، ربع سکه با حدود ۳۰۰۰ تومان کاهش ۴۱۱ هزار و ۱۶۸ تومان و سکه گرمی ۲۶۶ هزار و ۱۰۹ تومان معامله شد.

همچنین قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی، ۱۲۴۹ دلار و ۷ سنت و قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار ۱۲۸ هزار و ۲۸۷ تومان بود.

براین اساس نرخ هر دلار آمریکا ۴۱۸۵ تومان، یورو ۵۰۰۰تومان، پوند ۵۷۷۵ تومان، درهم امارات ۱۱۵۰ تومان و لیر ترکیه ۱۱۰۵ تومان است.

Israelدر واکنش به شلیک چند موشک، نیروی هوایی اسرائیل به نوار غزه حمله هوایی کرد. گروه اسلامی حماس اعلام کرد که دو نفر از فعالان آن کشته شده‌اند.
ارتش اسرائیل تأیید کرد که بامداد شنبه (۹ دسامبر) به ۴ پایگاه رزمی حماس در غزه حمله کرده است. به گفته اسرائیل روز قبل (جمعه) از این پایگاه‌ها حداقل سه موشک به خاک اسرائیل شلیک شده بود. موشک‌ها آسیب جانی و تخریب قابل‌توجهی در پی نداشتند.
اسرائیل گفته است که تنها به انبارها و کارگاه‌های تسلیحاتی حماس حمله کرده است.
اسرائیل حماس را برای تمام عملیات نظامی در غزه مسئول می‌شناسد. بیشتر گروه های مسلح فلسطینی در غزه مستقر هستند.
سازمان حماس از کشته شدن دو نفر از اعضای این گروه اسلامگرا خبر داده است.
از دو روز پیش و اعلام اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل توسط دونالد ترامپ، سراسر سرزمین‌های فلسطینی را موجی از خشم و اعتراض فرا گرفته است.
اعتراض و درگیری‌های خشونت‌آمیز در مناطق فلسطینی‌نشین
در روز "جمعه خشم" در بیشتر شهرها و مناطق فلسطینی‌نشین درگیری‌هایی خشونت‌آمیز با نیروهای اسرائیلی پیش آمد که طی آنها دو نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند.

Cucumberف. م. سخن - خبرنامه گویا

امروز خبری منتشر شد که اولش باعث افتخار اسلامی و ملی و بعد از آن باعث تعجب و حیرت ما شد! در خبر مزبور آمده بود:


«...هم‌سلولی سابق رضا ضراب ادعا کرده است که آقای ضراب بین نوامبر ۲۰۱۶ و مارس ۲۰۱۷ (آبان تا اسفند سال گذشته) در زندان منتهن، که هر دوی آنها در آن نگهداری می‌شدند، به او تجاوز کرده که یک بار آن با یک خیار بوده...»

دوستان فیس بوکی من می دانند که من روز دوشنبه، یا درست تر بگویم دوشنبه شب، دچار سکته مغزی مختصری شدم و از آن روز تا حالا در بیمارستان به سر می برم. در اثر این سکته ی خفیف سمت راست بدن ام تا حد زیادی دچار بی حسی شده و یکی از کارهایی که انجام آن برایم مشکل شده، تایپ کردن است. یعنی تایپ می کنم ولی مثلا موقع تایپ حرف «چ» انگشتم حرف «ج» را فشار می دهد و قس علی هذا، ولی وقتی حکایت تجاوز رضا جان ضراب را، آن هم با خیار، به یک شهروند ساحل عاج شنیدم، چنان قاه قاه خندیدم و دچار افتخار اسلامی شدم که برای دقایقی سکته-مکته از یادم رفت و دستم در اثر انفجار خنده، تا دقایقی حروف را درست تایپ کرد! بنابراین گفتم تا لخته رد شده و نیش من تا بناگوش باز است، این مطلب را بنویسم و از طرف خودم و ملت ایران از رضا جان به خاطر این عمل فوق انقلابی تشکر و قدردانی به عمل آوَرَم.

یعنی رضا جان با این کار ش به ما نشان داد که ایشان در هیچ حالتی به هیچ کسی رحم نمی کند و از «گونل» و «گوندش» زیبارو و پری پیکر گرفته تا یک زندانی کج و کوله ی احتمالا نره خر ساحل عاجی، هر چه دم دست اش برسد، می زند و می رود، و در مورد آخر، خودش هم کم بیاورد از «خیار» کمک می گیرد!

ایرانیان عزیز حتما مطلع هستند که خیارهای محصول فرنگ مثل خیارهای تولید اصفهان، کوتاه و تپل یا مثل خیارهای بستان آباد آذربایجان متوسط القد و کشیده و خار دار نیست و این خیارها، یعنی خیارهای محصول فرنگ درازایش حدود سی چهل سانت و قطرش را نمی دانم ولی حدود ۴ - ۵ سانتی می شود که به قول دوستان اهل حال ایرانی، غیر از مصرف خوراکی، مصرف بهداشتی هم می تواند داشته باشد!

vahedi_12072017.jpgمجتبی واحدی - دیدگاه نو

بیایید کمی با هم‌فکر کنیم. در یک دوره نسبتا کوتاه، گروهی به نام داعش پیدا شد که شاید جنایاتش گسترده تر از برخی نظام‌های حکومتی نبود اما بهره برداری آن گروه از‌جدیدترین فن آوری های تبلیغاتی و انتشار تصاویر جنایت ها، وحشتی عجیب بر دنیا حاکم نمود. این وحشت آفرینی ها، یک بازنده اصلی داشت به نام اسلام و شعآئر اسلامی. هم‌اکنون حتی در جهان اسلام اگر یک نفر در وسط خیابان ، فریاد الله اکبر سر دهد همه حاضران در صحنه ، وحشت زده پا به فرار می گذارند. همچنین درجای جای جهان، بسیاری از افراد از داعش سنی می گویند و عده ای بیش از گذشته ، رفتار داعش گونه ای را یاد آوری می کنند که تنها حکومت شیعی دنیا انجام می دهد و بدین ترتیب دو نحله اصلی اسلام‌هم اکنون به عنوان ترویج کننده خشونت ، شناخته می شوند.

اما ظهور داعش و نقش آفرینی کوتاه مدت آن ، یک برنده هم داشت : جمهوری اسلامی که مدتها قبل از ظهور پدیده داعش ، در سوریه حضور نظامی داشت و به حاکم‌مستبد آن کشور برای مقابله با مخالفان ، کمک‌می کرد . وحشی گری های داعش در سراسر جهان و بزرگنمایی عمدی بخشی از رفتار آن‌گروه در سوریه، بهانه به دست سران جمهوری اسلامی داد تا حضور خود را توجیه کنند . البته این توجیه گری بدون کمک برخی اصلاح طلبان امکان پذیر نبود . در این‌ماجرا رهبر جمهوری اسلامی ، در یک‌خلاف گویی آشکار اعلام کرد: " اگر در سوریه با داعش نمی جنگیدیم باید در داخل کشورمان به مقابله با آنها می پرداختیم‌". پس از این توجیه فریب کارانه ، اصلاح طلبان و یاران ایشان از تسلط خود بر بسیاری از رسانه ها - از تهران تا پاریس و از لندن تا نیویورک - استفاده کردند و حتی در مرتبه ای بالاتر از ادعاهای نظام، به تقدیس حضور جمهوری اسلامی در سوریه پرداختند. در همان‌فضا بود که " کاسبانِ سرِ بریده " هزاران ایرانی را حول محور " ماتم محسن‌حججی " متحد کردند . مشمئز کننده ترین سخن و رفتار که در سایه " حضور مقدس در سوریه " مشاهده شد اظهارات وزیرخارجه جمهوری اسلامی بود که گفت : " هر ایرانی، یک‌سپاهی است ".

به هر حال ، اینگونه به نظر می رسد که دوره انجام وظیفه داعش در سوریه به پایان رسیده و این دولت مستعجل ، ظاهرا به همان سرعت ظهور ،در حال غایب شدن‌است. البته از بین رفتن داعش ، مدعیان بسیار دارد. هم امریکا و متحدانش از نقش خود سخن می گویند و هم روسیه و اقمارش از جمله جمهوری اسلامی. در این میان، قاسم‌سلیمانی یک‌تنه وارد میدان‌شده و به عنوان سردار فاتح‌، این فتح الفتوح را به رهبر جمهوری اسلامی تبریک گفته است. فارغ از رجز خوانی های سیاسی، قطعا نگارنده نیز همچون هر انسان آزادیخواه ، خوشحال است که‌میلیونها انسان در سوریه و عراق ، شبها با تصور " تهدید داعش" سر بر بالین نمی گذارند. قضاوت در خصوص از بین رفتن واقعی داعش و سهم‌ هر یک‌ از مدعیان و نیز هزینه های مالی و جانی که به این‌بهانه بر ملت ایران‌ تحمیل شده نیز، نه کار آسانی است نه هدف این نوشتار. آنچه در این‌مقاله به آن می پردازم تنها یک پرسش ساده است : " به فرض صحت ادعای قاسم سلیمانی و پیروزی سپاه بر داعش، آیا ملت ایران باید خوشحال باشد ؟" برای پاسخ به این‌پرسش ، ابتدا باید به پرسش دیگری پاسخ داد : " آیا تقویت سپاه پاسداران با عملکرد فعلی آن در داخل و خارج ، در راستای منافع ملی است و پیامد مثبت برای ملت ایران دارد؟

general_mattis_12072017.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری سی‌ان‌ان در گزارشی روز جمعه ۱۷آذر ماه می‌نویسد در حالی که پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) تمرکز خود را بر روی باز داشتن و مهار کره شمالی و جنگ با نیروهای داعش کرده است، جیمز متیس، وزیر دفاع، از برنامه‌ریزان نظامی خود خواسته است تا طرحی را برای مقابله با ایران در منطقه برای وی تهیه کنند.


سی‌ان‌ان می‌افزاید: «بحث‌های درونی فرماندهان نظامی آمریکا بر این محور می‌چرخد که چگونه ارتش آمریکا می‌تواند فعالیت‌های ایرانی‌ها در کشورهای همسایه را مهار و با آن مقابله کنند، بی‌آنکه مستقیم وارد یک نبرد نظامی با نیروهای ایرانی بشوند. با اینکه پنتاگون هنوز بطور علنی سخنی در این مورد نگفته است، اما یکی از مقامات ارشد نظامی نزدیک به متیسمی‌گوید: «بحث‌ها و نظرات گسترده‌ای در مورد ایران در حال جریان است.»


به گفته سی‌ان‌ان، اعلام این خبر هم‌زمان با تلاش‌های دولت ترامپ برای به وجود آوردن یک ائتلاف بزرگ بین‌المللی اقتصادی و دیپلماتیک برای مقابله و گسترش نفوذ ایران در منطقه می‌باشد.


سی‌ان‌ان می‌افزاید: «در این راستا، رکس تیلرسون، وزیرخارجه آمریکا، در هفته جاری ملاقات‌های مشخصی را با سران دولت‌های بریتانیا، فرانسه و آلمان داشته است تا برنامه‌های آمریکا را با این متحدان اروپایی در مورد نحوه برخورد با ایران از طریق فشارهای سیاسی و اقتصادی هماهنگ کند.»


به گفته سی‌ان‌ان، کشور یمن در حال حاضر مهمترین نقطه تنش میان ایران و آمریکا می‌باشد. چون واشنگتن قصد مقابله با ایران در آن کشور را دارد از عربستان سعودی خواسته است تا از حملات هوایی بر علیه شهروندان آن کشور خودداری کند.

ganji_12072017.jpgاکبر گنجی - رادیو فردا

به دو خبر مهم زیر بنگرید:

وقتی حسن روحانی برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر در نیویورک بود، دونالد ترامپ از طریق رئیس جمهور فرانسه، امانوئل مکرون، از او جهت یک دیدار دعوت به عمل آورد و حسن روحانی این دعوت را نپذیرفت.

در ماه های گذشته، مایک پامپئو ، رئیس سازمان سیا، نامه ای از طریق یک واسطه برای سرلشکر قاسم سیلمانی ارسال کرده است. قاسم سلیمانی حاضر به پذیرش نامه و خواندن آن نشده است.

در هر دو مورد، ابتدأ طرف ایرانی خبر را پس از ماه ها منتشر کرد و سپس طرف آمریکایی بر آن صحه گذارد.

خبر اول ابتدأ در مقاله مهدی فضائلی در ۷ آبان ۹۶ در خبرگزاری فارس- متعلق به سپاه و بسیج- افشا شد و در ۷ آبان ۹۶ توسط بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امورخارجه ایران، تأیید شد.

خبر دوم توسط محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبری، در ۹ آذر ۹۶ در مشهد افشا شد. او گفت :"همین اواخر زمانی که قاسم سلیمانی در بوکمال بود، رئیس سازمان سیا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه ، نامه‌ای برای سردار سلیمانی فرستاد اما ایشان گفت «نامه تو را نمی ‌گیرم و نمی خوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم».

در مورد درخواست ترامپ از روحانی، هدر نوآرت، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، گفت: "می ‌دانم که وزیر خارجه موضوعی را مطرح کرده بود... مقام‌های ایرانی نه گفتند و مساله پایان یافت".

رسانه های مهم آمریکا و اسرائیل جزئیات این دعوت را منتشر کردند. به عنوان مثال، روزنامه واشنگتن پست ۲ نوامبر ۲۰۱۷ نوشت دونالد ترامپ شب قبل از نطق تندش علیه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، از هم‌تای فرانسوی‌اش خواست سراغ بگیرد که آیا مقام‌های ایرانی حاضر اند با مقام‌های آمریکا صحبت کنند. بعد از پرس‌ وجوی اولیه دونالد ترامپ، رکس تیلرسون هم از امانوئل مکرون، خواست که جویا شود آیا حسن روحانی، حاضر است با رئیس ‌جمهوری آمریکا مستقیم صحبت کند. تلاش دوم آمریکایی‌ها، چند ساعت پس از نطق او در ۱۹ سپتامبر در مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در آن حکومت ایران را یک دیکتاتوری فاسد و یک رژیم یاغی خواند. طبق این گزارش، طرف ایرانی همان روز بعدازظهر جواب منفی داد. فرانسوی‌ها به آمریکایی‌ها گفتند که طرف ایرانی "باور نمی‌کند شما جدی باشید" و این درخواست را نوعی نیرنگ تلقی کردند. یک مقام آمریکایی به واشنگتن‌پست گفته است هدف دونالد ترامپ برای صحبت با حسن روحانی این بوده است که به او درباره "رفتار بد ایران در جهان" هشدار دهد و بگوید "اگر بس نکنید، باید بدانید که ما داریم روی یک راه‌برد کار می‌ کنیم تا درباره همه این‌ها با شما مقابله کنیم...فرصت طلایی دوره اوباما برای بهبود رابطه دو کشور سر آمده است".

در مورد خبر دوم، مایک پامپئو، رئیس سازمان سیا، در ۲ دسامبر در سخنانی در مجمع سالیانه «دفاع ملی ریگان» ارسال نامه به قاسم سلیمانی را تأیید کرد و گفت: "من یادداشتی [به سلیمانی] فرستادم. این یاداشت را به این دلیل فرستادم که او گفته بود که نیروهای تحت کنترل اوممکن است منافع آمریکا در عراق را تهدید کنند. او از باز نمودن نامه سرباز کرد. حقیقت را بخواهید این کار او قلب من را نشکست. در نامه به او می‌ گفتیم که او و ایران را [در صورت حمله به منافع آمریکا در عراق] مسئول خواهیم شناخت و به حسابشان خواهیم رسید. می خواستیم مطمئن باشیم که برای او و رهبری ایران این موضوع مانند کریستال روشن و واضح باشد".

نگاهی به پیامدهای این کنش ها و واکنش ها

اول- عدم مذاکره با کفار: آیت الله نوری همدانی در ۱۲ آذر ۹۶ گفته است: "ما هیچ‌گاه با کفار مذاکره نخواهیم کرد. در برابر کفار باید با شدت برخورد کرد و با همین اسلام روزبه ‌روز موفق خواهیم بود".

اولاً: کافر در قرآن به افرادی اطلاق می شود که به علل روانشناختی( حسد، کینه، نفرت، برتری جویی ، کفران نعمت، و...) حقیقت همچون آفتاب اسلام را انکار می کنند(به عنوان نمونه : نمل، ۱۴- بقره، ۸۹- نمل، ۴۰- ابراهیم، ۷- و...). یعنی آنان در عین اذعان به حقانیت دعوت پیامبر اسلام، این حقیقت را مغرضانه انکار می کنند. بدین ترتیب، به روایت قرآن، هر کس به دلایل عقلی و آگاهانه به حقانیت اسلام نرسیده باشد، لزوماً کافر نامیده نمی شود.

ثانیاً: اگر گروهی از مردم دوران بعثت پیامبر اسلام، در عین علم به حقانیت اسلام، به علل روانشناختی آن را انکار می کردند، اما با هیچ شاهد و قرینه ای نمی توان مدعی شد که انسان های دوران کنونی هم در عین درک حقانیت اسلام، به علل رواشناختی آن را انکار می کنند. مردم کنونی، به حقانیت اسلام- نسبت به دیگر ادیان- دست نیافته اند و به این حکم نرسیده اند که "چون که صد آمد نود هم پیش ماست". یعنی اسلام صدی است که نود و هشتاد و هفتاد و شصت دیگر ادیان و آئین ها را در دل خود دارد.

ثالثاً: بسیاری از انسان های کنونی، با توجه به اقدامات گروه های تروریستی (طالبان، القاعده، داعش، الشباب، جبهه نصرت، بوکوحرام، سپاه صحابه، و...) و دولت هایی چون عربستان سعودی، جمهوری اسلامی، سودان، پاکستان، و... ؛ به دلایل معرفتی و اخلاقی اسلام را انکار می کنند. این اعمال اسلامی قلمداد شده، آنان را به این نتیجه رسانده که اسلام دینی عقلانی و اخلاقی نیست.

رابعاً: فقها، هر غیر مسلمانی را کافر قلمداد می کنند. برای پیشبرد گفت و گو(جدال احسن)، برخلاف نظر قرآن، حکم فقیهان را می پذیریم. آیا جمهوری اسلامی "هیچ گاه" با کفار مذاکره نکرده و نمی کند؟ این ادعای این مدعی مرجعیت دینی، صد در صد باطل است. مگر جمهوری اسلامی با دولت های کمونیست کوبا، کره شمالی، چین، و...رابطه نداشته و با آنها مذاکره نمی کند؟ آیا جمهوری اسلامی با دولت های کشورهای مسیحی روسیه و اروپایی رابطه نداشته و با آنان مذاکره نمی کند؟ آیا جمهوری اسلامی با دولت های ادیان شرقی(بودایی، هندویی، و...) رابطه نداشته و مذاکره نمی کند؟

خامساً: این ادعای باطل که برای مسدود کردن باب مذاکره با دولت آمریکا بیان شده، حتی در این مورد هم کاذب است. برای این که دولت های ایران و آمریکا مذاکرات مستقیم هسته ای را پیش بردند و به توافق هم دست یافتند.

israel_12082017.jpgصدای آمریکا - ران درمر سفیر اسرائیل در آمریکا، می گوید خطر بروز مناقشه میان کشورش و گروه های دست نشانده ایران در سوریه و لبنان هفته به هفته افزایش می یابد.

به گزارش نیوزویک، سفیر اسرائیل در واشنگتن در مصاحبه ای با نشریه «پولیتیکو» گفت تا زمانی که با تهدید ناشی از ایران در سوریه مقابله نشود امکان جنگ بین اسراییل و آن گروه ها بیشتر می شود.

درمر معتقد است: «اگر ایران در سوریه عقب نشانده نشود، شانس برخوردهای نظامی بیشتر می شود. این افزایش خطر سالانه و ماهانه نیست، بلکه هفتگی است.»

اسرائیل برای مقابله با تهدیدها در سوریه مرتب به عملیاتی در مناطق مرزی دست می زند. دولت اسرائیل گفته است اجازه نخواهد داد ایران از طریق حزب الله پایگاهی دائمی در سوریه بنا کند.

به گفته سفیر اسرائیل در آمریکا «جای تردید نیست؛ امکان بروز درگیری در سوریه بالاتر است. اسد اساسا رعیت رژیم ایران است و نیروهای آن یعنی شبه نظامیان شیعه و حزب الله در میدان نبرد هستند.»

به گزارش «تایمز اسرائیل» جت های جنگی اسرائیل در تازه ترین مداخله شان در سوریه در روز جمعه ظاهرا یک پایگاه نظامی ایران در پنجاه کیلومتری مرز را هدف حمله قرار دادند. تصاویر ماهواره ای نشانگر تخریب در پایگاه الکسوه در جنوب دمشق است. گفته می شود تا دوازده پرسنل نظامی ایران در آن حمله کشته شده اند.

north_korea'کیم‌جونگ اون' رهبر کره شمالی در مورد تصمیم 'دونالد ترامپ' رئیس ‌جمهوری آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به ‌عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی گفت: دولتی به‌ نام اسرائیل وجود ندارد که بخواهد قدس پایتخت آن شود.


به گزارش ایرنا، 'کیم‌جونگ اون' در یک سخنرانی، تصمیم 'دونالد ترامپ' رئیس‌جمهوری آمریکا در به رسمیت شناختن قدس به‌عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی را محکوم کرد.
روابط کره شمالی و رژیم صهیونیستی تاریک است و پیونگ‌یانگ تاکنون این رژیم را به رسمیت نشناخته است.
پیونگ‌یانگ از سال 1988 میلادی حاکمیت دولت فلسطین بر سرتاسر این سرزمین به‌جزء بلندی‌های جولان، که بخشی از سوریه است را به رسمیت شناخته است.
وزارت خارجه کره شمالی پیش تر با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرده بود که تمام و کمال حامی مبارزات مردم فلسطین در ایجاد کشوری مستقل است.


دولت کره شمالی قبلا هم رژیم صهیونیستی را تنها دارنده غیرقانونی سلاح‌های اتمی در خاورمیانه اعلام کرده بود.
به گزارش ایرنا، شهر قدس که مسجدالاقصی نخستین قبله مسلمانان را در خود جای داده، بخش لاینفک فلسطین بوده و یکی از مهم ترین اماکن سه گانه مقدس اسلامی به شمار می آید و از جایگاه و اهمیت ویژه ای نزد مسلمانان برخوردار است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون مجموعا 8 قطعنامه در مورد قدس صادر کره است که در این قطعنامه ها بر حفظ نظم و امنیت قدس و محافظت از مقدسات و پرهیز از هتک حرمت مقدسات و شکنجه و آزار ساکنان قدس تاکید شده است.
شورای امنیت در دسامبر سال میلادی گذشته قطعنامه ای تصویب و تاکید کرد که هیچ تغییری در مرزهای قبل از چهارم ژوئن 1967 از جمله در رابطه با بیت المقدس به رسمیت شناخته نخواهد شد، مگر اینکه طرف ها در مذاکرات بر سر آن به توافق برسند.
اقدام آمریکا در به رسمیت شناختن شهر قدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس نقض آشکار قطعنامه ها و معاهده های بین المللی است.

120817A_top.jpgرئیس‌جمهوری پیشین آمریکا نسبت به افزایش بومی‌گرایی و به خطر افتادن دموکراسی هشدار داد.

به گزارش ایسنا، به نقل از پایگاه اینترنتی هیل، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا تصریح کرد که در دوره فعلی دموکراسی، آمریکا و دیگر کشورهای دنیا با خطرات و تهدیدهایی مواجه شده اند.

وی در این زمینه گفت: ما باید از دموکراسی مراقبت کنیم زیرا در غیر این صورت از بین خواهد رفت.

رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا در اظهارات خود به آدولف هیتلر اشاره کرد که انتقادهایی نیز در پی داشت.

اوباما گفت: به رغم دموکراسی موجود در جمهوری وایمار، آدولف هیتلر قدرت گرفت.

وی با اشاره به تلفات جنگ جهانی دوم، گفت: ۶۰ میلیون تن کشته شدند. از این رو شما باید توجه داشته باشید و رأی دهید. هر چند گروه بسیاری از منتقدان، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا را به مقایسه هیتلر با دونالد ترامپ متهم کرده‌اند، اما با این حال اوباما در سخنرانی اخیر خود از اشاره به نام رئیس‌جمهوری فعلی کشورش خودداری کرده است.

مایکل جونز از رهبران تی‌پارتی اظهارات اوباما را «پوچ» قلمداد کرده است. وی گفت: مایه تاسف است که یک رئیس‌جمهوری پیشین که بدون شک فردی هوشمند است، مرتکب چنین اشتباهی شود. هیتلر میلیون‌ها غیرنظامی بی‌گناه را کشت و این در حالی است که ترامپ بیش از یک میلیون شغل ایجاد کرده و هیچ کس را نکشته است.

ponzee_12072017.jpgشبکه بیان

مقدمه

سال جاری را شاید بتوان یکی از سخت ترین سال ها برای نظام بانکی کشور برشمرد. از طرفی دخالت های دستوری بانک مرکزی در تعیین نرخ بهره و کاهش آن، وضعیت را برای آنان دشوار نمود و از دیگر سو الزام به رعایت استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی (IFRS) صورت های مالی آنان را دستخوش تغییرات اساسی کرد. هم اکنون اغلب بانک های حاضر در بورس تهران زیان ده شده اند و یا هنوز به دلیل مشکلات با بانک مرکزی مجامع خود را برگزار نکرده اند. بانک های دولتی نیز که با مشکلات عدیده از جمله نسبت کفایت سرمایه پایین، وام های دستوری، مطالبات معوق بالا و بسیاری مشکلات دیگر مواجه هستند. مشکلات مزمن از جمله دارایی‌ های مازاد، مطالبات غیرجاری و نرخ دستوری سود سپرده و تسهیلات، در کنار وجود موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز صنعت بانکداری کشور را با چالش مواجه کرده است که زنگ خطر جدی برای سایر بخش ها و اقتصاد ایران به شمار می­ رود.

ساختار صنعت بانکداری

بانکداری تجاری در ایران با ورود بانک ­های خصوصی در اوایل دهه 1380 دچار تغییرات اساسی شد و صنعت بانکداری را از یک صنعت با ساختار «انحصار چندجانبه» به صنعتی با ساختار «رقابت انحصاری» تبدیل کرد. ورود بانک­ های خصوصی سبب تغییر در شیوه مدیریتی و جذب مشتریان بانک ­های دولتی نیز شد اما متاسفانه در انتهای دهه 1380 با ورود موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز (و ورشکستگی چند موسسه طی دو سال اخیر) این دستاوردهای مثبت از بین رفت.

نظام بانکی کشور طی سال ­های اخیر با مشکلات عدیده ­ای دست به گریبان بوده است که به نوعی مرتبط با یکدیگر و با کل سیستم اقتصادی بوده ­اند. بر اساس ارقام رسمی، نظام تأمین مالی کاملاً مبتنی بر سیستم بانکی است و حدود 90 درصد تأمین مالی صنایع متوسط و بزرگ توسط بانک ­ها انجام می­ گیرد. این در حالی است که در کشورهای توسعه ­یافته با وجود سهم بالای بنگاه‌ های بزرگ از کل تولید، بخش اعظم منابع مالی از طریق بازار سرمایه انجام می­ شود.

سهم اندک بازار سرمایه در تامین مالی

بازار مالی متشکل از بازار پول و سرمایه است. در یک بازار مالی کامل، هر دو بخش بازار پول و سرمایه نقش اساسی دارند و هیچ کدام ترجیحی بر یکدیگر نداشته باشند. در کشورهای توسعه­ یافته و حتی آمریکا، همان­ اندازه که بازار پول اهمیت دارد، بازار سرمایه هم اهمیت دارد و هیچ کدام نقش محوری در تامین مالی ندارند. در اقتصاد ایران نقش بازار سرمایه در تامین مالی بسیار اندک است که دلایل مختلفی دارد. افزایش سهم بازار سرمایه پیش ­شرط ­هایی دارد که مهم­ ترین آنها عدم تعیین دستوری نرخ سود بانکی و عدم ارایه تسهیلات تکلیفی است. ضمن این که باید فرصت­ های برابر از نظر مقرراتی وجود داشته باشد تا مردم به مشارکت در بازار سرمایه ترغیب شوند. به عنوان مثال اگر سپرده بانکی از مالیات معاف است، تجهیز منابع در بازار سرمایه هم باید چنین شرایطی را داشته باشد.

تنوع شیوه ­های تأمین مالی مهم­ ترین راهکار کاستن از فشار بر بانک هاست. توسعه بازار سرمایه یکی از این موارد است که پس اندازها را از بازار پول به بازار سرمایه منتقل می ­کند.

انتشار اوراق مشارکت در سرمایه­ گذاری توسط بنگاه ­ها نیزمی ­تواند علاوه بر رفع مشکلات بنگاه ­های اقتصادی، به کاهش بانک ­محوری کمک شایان توجهی کند. در شرایط پسابرجام می­ توان از مشارکت با خارجیان و سرمایه­ گذاری خارجی نیز بهره برد. بنگاه­ ها باید با توجه به شرایط خاص خود، بهترین روش برای تأمین مالی پروژه­ های خود را انتخاب و عملیاتی کنند.

rouhaniSepah_12072017.jpgایران اینترنشنال - اندیشکده‌ی آمریکایی «نشنال اینترست»، در تحلیلی پیرامون واکنش رهبران ایران نسبت‌به کشته‌شدن علی عبدالله صالح، رئیس‌ جمهوری پیشین یمن، می‌گوید که آن‌ها درمورد تحولات منطقه، موضع‌گیری‌های متفاوت خود را که به‌صورت «پلیس خوب و پلیس بد» ارائه می‌کردند، کنار گذاشته‌اند و دیگر حمایت آشکار از شبه‌نظامیان هوادار خود و پیش‌برد استراتژی خودشان ازطریق خشونت را حاشا نمی‌کنند.

در این مقاله‌ی تحلیلی که روز پنج‌شنبه ۱۶ آذرماه منتشرشده، آمده است:

تأیید دسته‌جمعی رهبران سیاسی ایران از قتل علی عبدالله صالح، نشان می‌دهد که برنامه و اهداف مرتبط با توسعه‌گرایی و نفوذ این کشور در منطقه، از حمایت همه‌ی جناح‌های حکومتی برخوردار است.

قتل علی عبدالله صالح که به‌دست حوثی‌های هوادار ایران انجام گرفته است، ازسوی حسن روحانی، رئیس جمهوری، محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران و حسین شریعتمداری، سردبیر روزنامه کیهان، به‌عنوان سخنگوی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، یک‌صدا مورد استقبال و تأیید قرار گرفته است.

محمدعلی جعفری حتی اعلام کرده که کشته‌شدن صالح، در راستای رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی است و افزوده که متحدان ایران در سوریه، یمن و بحرین، از تجربه‌ی انقلاب اسلامی، الهام می‌گیرند.

علی‌اکبر ولایتی، از مقاماتی که سال‌هاست مورد اعتماد و محرم علی خامنه‌ای محسوب می‌شود، اعلام کرده که با کشته‌شدن صالح، «توطئه‌ی کودتای عربستان شکست خورده است».

این واکنش جناح‌های مختلف در ساختار سیاسی حکومت ایران، نشان می‌دهد که آن‌ها دیگر داشتن یک چهره‌ی روابط عمومی در زمینه‌ی امور منطقه‌ای را کنار گذاشته‌اند.

در گذشته، معمولاً رئیس‌ جمهوری و وزیر امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، با ابراز عقاید حساب‌شده درمورد خشونت‌ها و افراط‌گرایی‌های اعمال‌شده در منطقه ازسوی نیروهای شبه‌نظامی زیردست خود، یک چهره‌ی متعادل را به‌نمایش می‌گذاشتند.

اما اکنون، مجموعه‌ای از عوامل که به یک‌باره شکل گرفته و تحول پیدا کرده، موضع‌گیری‌های حکومت ایران را عوض کرده است.

حکومت جمهوری اسلامی ایران، تصمیم گرفته است که یک جبهه‌ی متحد از جناح‌های خود را به‌نمایش بگذارد و دیگر به این موضوع باور ندارد که خودداری از پشتیبانی کامل از شبه‌نظامیان دست‌نشانده‌اش در ملاءعام و یا محکوم کردن خشونت و خونریزی به‌زبان دیپلماتیک، در خدمت اهداف استراتژیک آن کشور، عمل خواهد کرد.

البته هنوز خیلی زود است که بدانیم آیا اظهار رضایت ایران از کشته‌شدن صالح، در درازمدت، منافع آن کشور را در خاورمیانه تأمین خواهد کرد، یا خیر؛ اما دیگر مشخص شده که حکومت جمهوری اسلامی ایران، چهره‌ی عمومی خود را تغییر داده است.

آن حکومت، تا امروز به داشتن این دو چهره نیاز داشت، اما حالا که تکه‌پاره‌شدن منطقه به نفع آن شده است، دیگر نیازی به این تظاهر نمی‌بیند.

Ali_Shakeri_Zand_2.jpg
بخش یکم

موضوع عمده‌ی

روش و مفاهیم

آنچه در بسیاری از کشورهای جهان گاه به‌حق و گاه به‌خطا طلبِ‌استقلال یا طلب‌ِخودمختاری نامیده‌می‌شود در هر جا و در هر زمان دارای ماهیت بکلی متفاوتی است که در هر مورد از منشا‌‌ءِ متفاوت آن سرچشمه‌می‌گیرد. تقلید چشم‌بسته، یا فقدان اندیشه‌ی انتقادی، به‌ویژه در کشورهای دنیای سوم، و حتی در میان بخش مهمی از رسانه‌های سراسر جهان سبب ‌شده که در تقریباً همه‌ی موارد در این زمینه به‌مدد مفاهیم کلیشه‌مانند و واژگان عاریتی یکسانی، که هر یک از دیگری رونویس‌کرده و فارغ از هرگونه نقادیِ آنها، در مورد جدیدی به‌کاربسته، سخن‌گفته‌شود بدون کمترین توجه به معنا و منشاءِ تاریخی و اجتماعی آنها و به نتایج زیانباری که کاربرد نیاندیشیده‌ی مفاهیم وام‌گرفته از دیگران می‌تواند در گمراهی اذهان و سرنوشت یک کشور به‌بارآورد1. کسانی که به چنین اقتباس‌هایی دست‌می‌یازند در بهترین حالت، یعنی حتی آنجا که غرضی در انگیزه‌ی آنان وجود ندارد، از این نکته‌ی عمده‌ی معرفت‌شناختی غافل‌اند که، به‌عکس علوم طبیعی که روش‌ها و احکام آنها در همه‌ی مواردِ مشابهِ طبیعت معتبراست2، در علوم انسانی و در مسائل سیاسی که روش استقراء در آنها بیش از روش استنتاج به‌کار‌می‌رود در هر مورد خاص باید اعتبار مفاهیمی که در زمینه‌ای متفاوت و برای مورد تاریخی، اجتماعی یا سیاسی دیگری ابداع‌شده‌اند از نو مورد بررسی انتقادی قرار‌گیرند. تفاوت‌های عمده در روابط اجتماعی، رسوم و فرهنگ‌ها که رشته‌ی مردم‌شناسی به‌ بررسی و شناخت ‌آنها اختصاص دارد، بهترین شاهد این واقعیت‌ است، که تخصیص این شعبه از جامعه‌شناسی به آن را موجب‌شده‌است. اگر در علوم طبیعی استفاده از یک مفهوم غلط معمولاً در نتیجه‌ی نگاه انتقادی دیگر پژهشگران و آزمایش‌های مختلف بسیار زود‌ کنار‌گذاشته‌می‌شود مفاهیم ساختگی علوم انسانی گاه بسیار جان‌سخت‌اند و تنها پس از فاجعه‌های بزرگ تاریخی متروک‌می‌شوند. مفهوم نژاد آریایی که هیچگونه پایه‌ی علمی استواری نداشت3 از نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم مورد استفاده‌ی نژادپرستان غربی قرارگرفت، در سایه‌ی قریحه‌ی نویسنده‌ی فرانسوی برجسته‌ای چون لوکنت دو گوبینو و بویژه فیلسوف و مورخ نامداری چون ارنست رُنان و بسیاری دیگر از فرهیختگان غربی در جهان رواج‌یافت و ضمن فراهم‌آوردن پشتوانه‌ی ظاهراً علمی برای نظریات استعماری، تا پیدایش نازیسم که نظریه‌ی برتری «نژاد ژرمنی» و یهودی‌ستیزی خود را بر اساس آن توجیه‌می‌کرد، و تا به‌راه‌افتادن جنگ جهانی دوم، ادامه‌یافت و چنان که می دانیم سبب فجایعی بی‌سابقه در تاریخ جهان شد. مثال دیگری که یادآوری از آن در اینجا می‌تواند سودمندباشد مفهوم ملت یهود است. می دانیم که چندین ملیون پیروان آیین یهود در سراسر جهان پراکنده هستند. از آنجا که در آموزش‌های دینی آنان همواره از سرزمینی سخن‌رفته‌بود که میهن آباء‌و‌اجدادی آنان نامیده‌شده‌بود، بازگشت به این ارض موعود برای بسیاری از آنان به صورت یک آرزوی بزرگ تخیلی درآمده بود. اما از سوی دیگر به علت آزاری که پیروان این آیین دینی در روسیه و برخی دیگر از کشورهای اروپایی متحمل‌می‌شدند در این بخش از جهان آن آرزو رفته‌رفته در میان برخی از متفکران آنان به‌حالت یک طرح عملی درآمد، و در قرن نوزدهم، یکی از آنان، تئودور هرتزل، نویسنده و روزنامه‌نگار برجسته‌ی اتریشی، با نوشته‌ها و فعالیت‌های خود به آن صورت یک برنامه‌ی سیاسی بخشید. از سختی‌های زندگی پیروان آیین یهود در بخش‌هایی از اروپا گذشته، تصور وجود ملتی با ‌هویتِ‌ملیِ یهود نتیجه‌ی یک پیشداوری بود که هیچ پایه‌ی علمی نداشت؛ به‌ویژه در جهانی که در آن شمار حکومت‌های ملی هنوز بسیار ناچیز بود4. در حقیقت همه‌ی پیروان آیین یهود در جهان خود نیز به وجود چنین قوم یا ملتی باور‌نداشتند و به‌جرأت می‌توان گفت که سخن از قومی به‌نام قوم یهود، با ویژگی‌های یک قوم یا ملیت عیناً مانند آنچه درباره‌ی نژاد آریایی گفتیم، چیزی جز یک ایدئولوژی نبود5.

شناخت این مثال‌ها به ما می‌آموزد که داده‌های نظری را که پیش از وارسی نقادانه، کلیشه‌هایی بیش نخواهند بود، نپذیریم.

به‌کاربردن مفاهیمی چون ملیت برای بخش‌هایی از هم‌میهنان ایرانی ما که‌ دارای زبان‌های مادری دیگری جز زبان فارسی هستند از همین پیشداوری های وارداتی بود و هست که در زمان ترویج آنها، به‌ویژه و نخستین‌بار از طرف ارگان‌های تبلیغاتی وسیع حزب توده و دستگاه‌های ایدئولوژیک شوروی سابق، از سوی بخشی از هموطنان خالی‌الذهن و خوش‌باور ما، عیناً مانند برتری «نژاد ژرمنی» برای نژادپرستان نازی، به‌سادگی و همچون حقایقی بدیهی پذیرفته‌شد.

این خوش‌باوران که از سابقه‌ی تاریخی‌ـ‌جغرافیایی این مفاهیم بالکل بی‌خبر‌بودند البته نمی‌دانستند که در امپراتوری جدیدالتأسیس روسیه‌ی تزاری که سوسیال‌دموکرات‌های آن اینگونه مفاهیم را خود از سوسیال‌دموکرات‌های غرب و مرکز اروپا، خاصه امپراتوری چندملیتی اتریش ـ‌ مجارستان، اقتباس‌‌کرده‌بودند، درباره‌ی اقوام بی‌شماری به‌کار می‌بردند که حکومت بزرگ و تازه‌نفس استعماری روس در دو ـ سه قرنی که از تأسیس آن می‌گذشت به‌زیر سلطه‌ی خود درآورده‌بود. بر طبق آمار 1897 جمعیت امپراتوری روسیه که بالغ بر 128 میلون تن بود از 100 قومیت مختلف تشکیل‌می‌شد. علت این امر پیچیده‌نبود. این امپراتوری که در این تاریخ از تأسیس آن در شروع سلطنت پتر کبیر در سال 1721 تنها 170 سال می‌گذشت توانسته‌بود در اندکی بیش از یک قرن‌ و نیم، افزون بر شاهزاده‌نشین‌هایی که در زمان ایوان مخوف، در نیمه‌ی دوم قرن هفدهم، به‌ضرب کشتارهای بیرحمانه در شاهزاده‌نشین مسکو ادغام شده‌بودند6، همه‌ی سرزمین‌های شرق مسکو، از سیبری(تا اقیانوس آرام در1640)، تا بخش مهمی از آسیای مرکزی و استان‌های ایرانی قفقاز و خراسان شمالی را نیز، با همه‌ی مردمان و اقوام و فرهنگ‌ها و ویژگی‌های بسیار متفاوت آنها، به‌سرعت و با نیروی سرنیزه‌ی کازاک‌ها (که در ایران قزاقان نامیده‌می‌شوند) به متصرفات خود ضمیمه‌سازد. در واقع در این دوران روس‌ها که چندان زمانی نبود خود را از سلطه‌ی طولانی امپراتوری‌های مغول و تاتار آزادساخته‌بودند، پس از چند قرن تحمل این سیادت و درگیری‌های دور و دراز با آن، همه‌ی عادات و رسوم جنگی، کشورگشایانه و «حکومتی» آنان را فراگرفته با همان خشونت به‌کارمی‌بردند7. و این وضعی بود که با وجود اصلاحات پتر کبیر و آنچه در دوران کاترین بزرگ از فرهنگ غرب اقتباس‌شد، بهبود چندانی نیافت. بگونه‌ای که لنین هم که در دوران مهاجرتش در غرب به عقب‌ماندگی مردم روسیه بسیار حساس‌تر شده‌بود، در بسیاری از نوشته‌های این دوران خود لحنی بدبینانه درباره‌ی هموطنان خویش به‌کار‌می‌برد و حتی گاه این بدبینی خود را با به‌کاربردن صفت تاتار درباره‌ی مردم روسیه نشان‌می‌دهد8. با چنین تنوع قومی و فرهنگی مردمانی که بیش از نیمی از آنها کوچکترین سنخیت فرهنگی و روحی با یکدیگر و خاصه با حکام روس خود نداشتند، پیداست که پیروی سوسیال دموکرات‌های روس از هم‌مسلکان غربی خود در زمینه‌ی مسائل مربوط به اقوام دست‌نشانده‌ی امپراتوری، که آنجا هم با تطبیق نظریات آنها با اوضاع و شرایط خاص روسیه همراه بود، اگر صمیمانه پیش‌می‌رفت، بسیار بجا و خردمندانه ‌می‌بود.

اما در میان ملت باستانی ایران که زاییده‌‌ی قرون اخیر نبود و اکثریت بزرگ مردمان آن خویشاوندان چندین هزارساله‌ی یکدیگر بودند و با هم پیوندهای ژرف و استوار تاریخی و فرهنگی داشتند و دارند، از آنهمه تنوع و به‌عبارت درست‌تر، بیگانگی کامل با یکدیگر، که در میان اقوام و ملل امپراتوری جوان و تازه‌نفس روسیه تزاری وجودداشت، کمترین اثری دیده‌نمی‌شد. زیرا مردمان نواحی مختلف ایران هیچیک از بیرون این کشور بدان منضم نشده‌بودند و همگی آنان از نزدیک به سه‌هزار سال پیش در بنیادکردن و نگهداری این کشور فعالانه سهیم و شریک بوده‌اند، بگونه‌ای که، خواه آنان که از دوران باستان در این سرزمین زیسته‌بودند و خواه آن بخش‌های کوچکتری که در طول هزار و پانصدساله‌ی گذشته در نتیجه‌ی حوادث گوناگون به این سرزمین آمده و در کنار ساکنان دیرین آن در ایران سکنی‌کرده‌بودند چنان ایرانی‌شده‌بودند که تا پیش از ورود و رواج مصنوعی کلیشه‌های نامربوط درباره‌ی قومیت و ملیت هیچگاه در آنان سودای جداسری دیده‌نشده‌بود؛ سهل است، حتی آن ازهم‌گسیختگی‌های سیاسی نیز که به‌دنبال ایلغار اقوام متجاوز بیگانه به آنان تحمیل‌شده‌بود هربار در سایه‌ی کوشش‌ها و مبارزات چندین نسل از مردم همه‌ی مناطق، و با تأسیس حکومت مرکزی جدیدی به وحدتی نوین، که گویای یگانگی هویت و فرهنگ آنان بود، انجامید. این فرآیند که با مخالفت قدرت خارجی حاکم، مانند دوران‌های خلافت اموی و عباسی، روبه‌رو بود گاه بدین علت با تأسیس حکومت ‌های منطقه‌ای آغاز‌می شد، اما همواره به سوی تشکیل یک قدرت سیاسی سراسری سیرمی‌کرد، و چندان تکرارمی‌شد تا به نتیجه برسد، چنان که در دوران صفوی رسید. این وحدت، که جز در مورد ایتالیا به عنوان وارث تمدن رم باستان که نزدیک به دو هزار و پانصد سال سابقه دارد، چین که وحدت آن نیز به حدود بیست و سه قرن میرسد، و یونان که، جز در دوران سلطه‌ی فیلیپ دوم مقدونی و پسرش اسکندر، هیچگاه دارای حکومت واحد نبوده، اما امپراتوری رومی بیزانس حول فرهنگ باستانی آن ساخته‌شده‌بود، سابقه‌ی دیگری در جهان ندارد. اینجا ما تمدن‌های کهن پیشاکلمبیایی قاره‌ی آمریکا را کنار می‌گذاریم. در اروپا، به استثنای ایتالیا با سوابق رومی فرهنگ و تمدن آن، بیشترِ کشور ـ ملت‌ها دارای سابقه‌ی تاریخی که از پنج قرن تجاوز کند نیستند. در این مورد تنها در کشورهای فرانسه و انگلستان قدرت سیاسی سابقه‌ای که به حدود هزار سال برسد دارند. سلطنت مرکزی انگلستان با فتح جزیره‌ی انگلستان به‌دست ویلیام فاتح در سال 1066م. پایه‌گذاری شد. سلطنت فرانسه نیز با آنکه در سال 481 م. به دست کلویس تأسیس شده‌بود، اما تا اواخر نیمه‌ی اول هزاره‌ی اول م. هیچگاه نه وسعتی قابل قیاس با امروز را داشت نه به قوام و وحدت ثابتی رسید، بگونه‌ای که بر روی هم می‌توان قدمت آن را حداکثر در حدود هزار سال دانست. پیدایش دیگر کشور های اروپایی به‌مثابه‌ی یک قدرت سیاسی، از اسپانیا گرفته تا آلمان و ممالک شمال اروپا و اسکاندیناوی اکثراً سوابقی کمابیش در حدود پنج قرن دارند. زبان فرانسه که روزگاری زبان علم و فلسفه و مهمترین زبان بین‌المللی و زبان دیپلماسی بود و اینک نیز در بیش از پنجاه کشور بدان تکلم‌می‌شود، از سال 1539 م. ، آن هم از طریق یک فرمان قانونی فرانسوای یکم پادشاه فرانسه، به زبان اداری و قضایی تبدیل‌گردید و نخستین کتاب اساسی دستور آن در سال 1660 نوشته‌شد. با اینهمه فهم زبان فرانسه‌ی آن روزگار، چه از جهت املاء و چه از جهت واژگان برای فرانسه‌زبانان کنونی، اگر در دوران آموزش خود با آن آشنا نشده‌باشند، دشواراست. زبان روسی در سده‌های نخست هزاره‌ی دوم م. مرکب از ده‌ها زبان عامیانه‌ی محلی بود که گویشگران آنها یکدیگر را نمی‌فهمیدند و شکل مشترک و عالمانه‌ی آن نوعی اسلاوی (اسلاوُنی قدیم کلیسا) متعلق به کلیسای ارتودوکس و متعلق به روحانیت بود، که تا دوران پتر کبیر تنها زبان ادبی روسی بود و استفاده از آن به‌تدریج به مسائل دینی و مراسم مذهبی محدود‌شده‌بود. پیش از پتر کبیر رفته‌رفته زبانی که به‌تدریج قواعد منظم‌تری می‌یافت و به زبان روزمره‌ی منطقه‌ی مسکوا نزدیک‌تر بود ظهور کرد و نخستین کتاب دستور آن در سال 1740 نوشته‌شد. واژگان آن نیز با اقتباس از واژگان لهستانی و از طریق آن از واژگان زبان‌های اروپای باختری دگرگونی وسیعی یافت. در دوران پطر کبیر و اصلاحات او زبان روسی، با افزایش واژگان علمی و فنی بسیاری که از زبان‌های غربی عصر روشنایی وام‌گرفت غنا و توان بیشتری یافت. زبان ادبی کنونی روسی از پایان قرن هژدهم به بعد با کارهای دانشمندان، نویسندگان و شاعران بزرگی که در آثار پوشکین و لرمانتوف به اوج کمال رسید به‌وجود آمد و در قرن نوزدهم با ظهور رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان بزرگی گسترش‌یافت. با اینهمه گفته‌می‌شود که تا قرن نوزدهم هنوز دستور زبان روسی دچار آشفتگی‌هایی بوده که نمونه‌های آن را مترجمان داستایفسکی در آثار او دیده‌اند9. در تبدیل اقوام روسی به ملت روسیه کیش مسیحی در شکل مذهب ارتودکس که در قرن نهم م.، در دوران حکومت کوتاه‌مدت کیِف، از بیزانس گرفته‌شده‌بود، نقشی اساسی داشت.

به وارونه‌ی کشورها و زبان‌هایی که نگاهی سریع به تاریخ تکوین آنها افکندیم، چنان که بالاتر اشاره‌شد هویت و فرهنگ ایرانی دارای گذشته‌ای بسیار دراز بوده و هست. نخستین کتاب دستور زبان عربی، با عنوان الکتاب، در قرن دوم هجری ـ قرن نهم میلادی ـ به‌همت سیبویه دانشمند ایرانی، زاده‌ی بیضای فارس، نوشته شد. پیش از او استاد دانشمندش خلیل‌ابن احمد فراهیدی که او را از دوده‌ی ایرانیان یمن می‌دانند که در دوران انوشیروان بدان سرزمین گسیل‌شده بودند، خط عربی را که تا آن زمان بسیار ناخوانا و دشوار بود با افزودن نشانه‌هایی از نوع اِعراب اصلاح و قابل‌استفاده‌ ساخته‌بود.

فارسی که از همان دوره‌ی ساسانی چندین فرهنگ لغت داشته10و زبان دانشمندان ایرانی صرف و نحو عربی آن دوران چون سیبویه و کسایی، و نیز، به احتمال زیاد فراهیدی نیز، بود. به‌سبب گذشته‌ی طولانی این زبان که حامل یک تمدن وسیع و بزرگ بود، در پیِ تکلم مردمان بسیار بدان در سرزمین‌هایی وسیع و در درازنای سده‌های طولانی، ناچار بسیاری از دشواری‌های دوران عتیق خود را از دست داده‌بود. تحولات ژرف در ساخت نحوی و خوش‌اهنگ‌شدن آواشناسی آن، که از این راه حاصل‌شده‌بود، ویژگی‌های ناسودمند و دست‌وپاگیر اشکال باستانی آن11را برافکنده و قواعد دستوری آن را، در سنجش با زبانهایی که به شکلی عتیق مانده‌بودند، به نهایت سادگی رسانده بود. چنین بود که این دانشمندان به دلیل سابقه‌ی برخورداری زبان خود از قواعدی روشن و مدون، و ساده‌تر از دیگر زبان‌ها، می‌توانستند به‌سرعتی شگفت‌انگیز زبان هنوز نارسای فاتحانی را که بر کشورشان تسلط‌یافته‌بوند بهتر از خود آنان آموخته، به اصلاح آن و تدوین قواعدش بپردازند. بی‌دلیل نبود که به‌رغم سلطه‌ی تدریجی عربی چون زبان دیوانی از پایان قرن یکم هجری، و کاربرد تدریجی آن در نوشته‌های علمی و نظری که می بایست از سوی مرکز یا مراکز قدرت پشتیبانی می‌شد، از همان سده‌های نخستین شاعران پارسی‌گوی بزرگی چون رودکی، سنایی، فرخی، منوچهری، اسدی، دقیقی، ناصرخسرو، و فردوسی شاهکارهایی آفریدند که توان، رسایی و شیوایی بیمانند این زبان را در تاریخ ادب و زبان‌های جهان جاودانه ثبت‌کرد. سخن این شاعران، از همان زمان و از چند قرن پیش از عمر خیام، خاقانی، عطار، مولوی، سعدی و حافظ، آیینه‌ی گویای فرهنگ و جهان‌بینی ژرف و دیرین ایرانی و نگاه ویژه‌ی او به هستی، انسان، سرنوشت، کیهان، زیبایی‌های طبیعت، شادی‌ها و دردهای زندگانی، زشتی‌های جهان و باورها و تردیدهای مشترک مردمان این سرزمین بود. این پیوندهای ژرف و استوار بود که به‌رغم تفاوت شرایط زندگی، اختلافات طبقاتی و ضربات حوادثی مرگبار، همچنان بنیاد احساس یگانگی آنان را می‌ساخت و آن را هزاران سال پایدار نگاهداشته‌بود. اگر زبان‌های فرانسوی قدیمی به‌ضرب فرمان‌ها و فشارهای دولتی پادشاهان فرانسه رو به نابودی گذاشت در کشور ما هرگز اقدامی علیه زبان‌های ایرانی نشد و تدریس زبان فارسی در مدارس ـ و در گذشته در کنار عربی ـ که با آموزش کتابت همراه بود، و هر کس داوطلبانه به مراکز آن می رفت، همواره راهی بوده برای تفاهم بیشتر نه دشمنی یکی با دیگری، یا زبانی با زبان‌های دیگر. خاصه این که اکثر این‌ زبان‌ها، مانند فارسی، گیلکی، بلوچی، زبان‌های کردی، همگی از یک خانواده‌ی بزرگ ـ خانواده‌ی زبان‌های ایرانی ـ بوده‌اند و آذری ـ ترکی هم از آمیختن ترکی با آذری قدیم(چنان که احمد کسروی با پژوهش وسیع خود در آن نشان‌داده‌است) به یک زبان ایرانی دیگر تبدیل‌شده‌است. برخاستن شاعران و نویسندگان بزرگ و فارسی‌نگار ایرانی در همه‌ی قرون از مناطقی که زبان مادری دیگری داشته‌اند و عشق سرشار آنان به زبان مشترک بهترین نشان این حقیقت است12.

چنین پیوند یگانگی هرگز میان ژرمن‌ها از یک سو و مجارها و اسلاوهای امپراتوری اتریش‌ـ‌‌‌مجارستان از سوی دیگر، یا گروه‌های فرهنگی گوناگون اسپانیا که که وحدتشان با زناشویی میان ایزابلِ کاستیل و فردینانِ آراگون، در پایان قرن پانزدهم برقرارشد و به‌کندی قوام یافت، و به‌طریق اولی میان ده‌ها میلیون رعایای تزار روسیه که به ضرب سرنیزه‌ی کوزاک‌ها به تاج و تخت رومانوف ها ضمیمه شده‌‌بودند ـ کشورهایی که مردمانشان نه فرهنگ مشترکی داشتند و نه زبان مشترکی برای بیان آن، و جز کیش مسیحی در میان برخی از آنها، هیچ عامل دیگری برای اشتراک هویت در میانشان حکمفرما نبود ـ به‌وجود نیامده‌بود.

نکاتی

پیرامون مفاهیم

ملیت، اقلیت، خودمختاری

بخش دوم

احساس ایرانی‌بودن

ـــــــــــــــــــــــــــــ

این مقاله قبلاً در میهن منتشر شده است.

1در جامعه‌ی ما در بسیاری موارد حتی مشاهده‌می‌شود که فعالان سیاسی میان خودِ مفاهیم علوم انسانی و واژگانی که برای بیان آنها به‌کار می‌روند تفاوتی نمی‌بینند؛ و چون بسیاری از واژه‌ها پیش از برخورد با مفهوم جدیدی که از راه تسامح درمورد آنها به‌کار می‌روند در زبان وجود‌دارند گاه چنین تصور‌می‌شود که آن مفاهیم جدید مدلول اصلی آن واژه‌ها بوده و این مفاهیم نظری نیز در همه‌جا معتبراند و در جامعه‌ی ما نیز الزاماً مصداق‌دارند. به‌عنوان مثال در سده‌هایی که ایران دارای حکومت سرتاسری نبوده در ادبیات ما حکومتهای منطقه‌ای آن ملوکِ طوایف نامیده شده‌اند. بعدها هنگام ترجمه‌ی مفهوم اروپایی فئودالیسم، یعنی رژیمی که هم در فرانسه و هم در انگلستان با یک سلطنت مرکزی نیز همراه بوده، صفت ملوک‌الطوایفی را از همان واژه مشتق‌کرده‌اند و این سبب‌شده که برای چندین نسل این تصور خطا به وجودآید که در ایران نیز رژیمی از نوع فئودالیسم وجود‌داشته‌استد. در گذشته در علوم طبیعی نظیر این اشتباه دیده‌شده‌بود. به‌عنوان مثال، پیش از قرن بیستم در فیزیک واژه‌ی اِتِر(اثیر) که از فلسفه و فیزیک قدیم باقی‌مانده‌بود هنوز مورد استفاده‌ قرارمی‌گرفت و تصور می‌کردند که جسمی است که مانند مایعی فضای فاصل میان اجرام سماوی را پر‌کرده‌است؛ فیزیکدانان جدید نیز با کشف امواج کآهنربایی (الکترومغناتیسی) در قرن نوزدهم، که امواج نورانی بخشی از آنها بود، می‌پنداشتند که همانگونه که امواج صوتی در فضای جسمانی پیرامون انتشار‌می‌یابد، امواج نور نیز در اترِ موجود در فضای میان ستارگان حرکت‌می‌کند و پخش‌می‌شود. اما در پایان آن قرن دانستند که این تصور با قوانین حرکت تناقض‌دارد چه چندین آزمایش‌ دقیق این تناقض را نشان‌داد و به مردود دانستن وجود چنین «مایعی» انجامید. پایه‌ی تجربی نظریه‌ی نسبیت خصوصی آینشتین با رد این مفهوم کاذب و پذیرفتن انتشار امواج نور در خلاء به‌وجود‌آمد. و می‌توان گفت فیزیکدانانی که باز هم از مفهوم اتر دل‌نمی‌کندند به نوعی فتیشیسم دچار ‌بودند.

2 این اصلی است که از همان آغاز علوم جدید طبیعت در نظریات نیوتون بیان‌گردید. تا زمان نیوتون فلاسفه، به‌پیروی از نظریات یونانی باستان و ارسطو، جهان را به دو بخش تقسیم می‌کردند که در آن هر چه پایین تر از ماه قرارداشت جهان تحت‌القمر نامیده‌می‌شد که محل کون‌وفساد شمرده‌می‌شد و اینگونه نیز نامیده‌می‌شد؛ و هر آنچه را که «بالاتر از ماه» قرارداشت، ابدی و تغییرناپذیر می‌دانستند. نیوتون این قاعده را کنارگذاشت و در کتاب بزرگ خود، اصول ریاضی فلسفه‌ی طبیعی اعلام کرد که همه‌ی طبیعت تابع قوانین یکسانی است، و بر همین اساس بود که نظریه‌ی جاذبه‌ی خود را قانون جاذبه‌ی عمومی (Loi de la gravitation universelle) نامید، که در آن صفت عمومی بیان‌کننده‌ی شمول آن بر همه‌ی اجسام جهان است. به‌عنوان مثال همانطور که هر مولکول آب در زمین از یک اتم اکسیژن و دو اتم هیدرژن ساخته‌شده، در هر جای دیگر کیهان که آب یافت شود ترکیب مشابهی خواهدداشت؛ یا در شرایط یکسان در دمای صد درجه خواهد‌جوشید.

برخلاف طبیعت که از این اصل تبعیت‌می‌کند، پدیده‌های انسانی و اجتماعی ـ و حتی بسیاری از پدیده‌های مربوط به موجودات زنده ـ، که علاوه بر پیروی از اجبارهای طبیعی، به‌علت گونه‌گونی دارای ویژگی‌های خود هستند، تابع قوانین کاملاً یکسان نیستند و در موارد بسیار برای فهم آنها ابداع مفاهیم جدید یا دگرگونی در مفاهیم از پیش ‌ساخته، که به کشف قوانین متفاوتی می‌انجامد، ضرورت‌می‌یابد. این اصطلاح که در تأیید عادی بودن امری می‌گوییم «طبیعی است» در اصل بدین معنی است که گفته‌باشیم «مطابق منطق طبیعت، یا ناموس طبیعت» است، اما این عبارت در مورد امور انسانی، یعنی اموری غیر طبیعی نیز، از راه تسامح به‌کار می‌رود.

3 چنان که می‌دانیم از پایان قرن هژدهم و آغاز قرن نوزدهم پژوهشگران غربی ابتدا به وجود شباهت‌های وسیع میان زبان‌های هندی و ایرانی از یک‌سو و زبان‌های اروپایی از سوی دیگر پی‌بردند و سپس نظریه‌ی خویشاوندی این دو گروه زبان‌ها را به‌پیش‌کشیدند. همه‌ی پژوهش‌های بعدی این نظریه را تأیید‌کرد، تا جایی که دسته‌ی اول را زبان‌های هند و ایرانی، و گروه بزرگتر مرکب از آنها و زبان‌های اروپایی را خانواده‌ی زبان‌های هندواروپایی نامیدند. سپس این فرضیه را برساختند که همه‌ی این گروه‌های زبانی شاخه‌های گوناگون درخت واحدی هستند که خود آن امروز از میان رفته است. آنان تا کنون به حدود هزار ریشه‌ی مشترک میان این زبان‌ها که آنها را بخشی از ریشه‌های موجود در آن زبان مفروض می‌دانند دست‌یافته‌اند. از سوی دیگر از آنجا که معلوم شد ایرانیان باستان خود را اِرِه یا آریا می‌نامیده‌اند و به‌همین جهت نیز سرزمین محل سکنای خود را اِران یا ایران نام‌داده‌بودند، این تصور پیش‌آمد که همه‌ی کسانی که به زبان‌های هندواروپایی تکلم‌می‌کنند باقی‌مانده‌ی نژاد واحدی هستند که همان آریایی‌ها بوده‌اند. اما این تصور اخیر هیچ پایه‌ی علمی درستی نداشت، و تنها نتیجه‌ی غلط تعمیم یک فرضیه‌ی قوی زبان‌شناختی به یک موضوع زیست‌شناختی و مردم‌شناختی بود. خطا بودن این تصور زمانی آشکارتر و مسلم تر شد که دانسته‌شد اساساً برای تعریف علمی از نژادهای خانواده‌ی انسانی، که برای دست‌یافتن به آن جز تاریخ طبیعی و زیست‌شناسی جایی‌نداریم، هیچ پایه‌ی علمی وجود‌ندارد.

3 در فارسی این مفهوم با واژه‌ی نادرست «دولت ـ ملت» بیان می شود، زیرا دولت ترجمه‌ی درست «استیت ـ اِتا به فرانسه (حکومت؛ کشور)، نیست، و بهتر است که در برابر مفهوم فرانسوی اِتا ـ ناسیون ـ واژه‌ی کشور ـ ملت به‌کار رود.

4 مخالفان این ایدئولوژی می‌گفتند و می‌گویند که پیروان آیین یهود در جهان نه دارای یک اصل نژادی یگانه هستند نه فرهنگ ملی یکسانی دارند، و تصور آنان درباره‌ی نیاکان مشترکی که گویا پس از رانده‌شدن از فلسطین، همان ارض موعود، در دوران سلطه‌ی امپراتوری رم سبب پراکندگی آنان در جهان شد، هیچ مبنای لحاظ تاریخی بی‌پایه‌است، زیرا اساساً این واقعه هیچ مبنای تاریخ درستی ندارد. از سوی دیگر پژوهشگران برجسته‌ای که بیشترین آنان خود از خانواده‌های یهودی بوده‌اند در آثار پرارزشی که نوشته‌اند کوشیده‌اند نشان دهند که :

1 ـ اولاً در درازنای تاریح کلیتی به‌نام قوم یهود وجود نداشته و آنچه از مردم فلسطین باستانی که پیرو آیین یهود بوده‌اند باقی‌مانده هیچگاه شکل ملیت یا قومیت متشکلی نداشته است. برجسته‌ترین اثر تحقیقی در این زمینه کتاب پرارزش استاد فقید ماکسیم رودنسون است، زیر عنوان قوم یهود یا مسئله‌ی یهود :

Maxime rodinson, Peuple juif ou problèm juif, la Découverte & Siros, Paris, 1997.

2ـ برخلاف پیشداوری های رایج همه‌ی پیروان آیین یهود از اصل واحدی نیستند و تقسیم آنها به دو بخش اصلی سفاردی یا یهودیان اندلس، (که باید مزراحیها، یهودیان خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز) را نیز به آنان افزود و اشکنازها، یکی از نشانه‌های منشاءِ متفاوت آنهاست. دانشمند بزرگ فرانسوی تاریخ، مارک بلوک(یا: بلوخ)، یکی از بنیادگذاران مکتب تاریخنگاری موسوم به آنال، که از اعضاءِ نهضت مقاومت فرانسه نیز بود، پیش از آن که به اسارت اشغالگران نازی درآمده و به‌دست آنان کشته‌شود، خود از هواداران این نظریه بود که اشکنازها از نسل مردمان امپراتوری خزرها، مردمانی از تبار ترک‌های آسیای مرکزی، هستند. این امپراتوری میان قرون هفتم و دهم میلادی در نواحی شمال دریای خزر برپاشد و پس از پیوستن امپراتور آنان به آیین یهود، بخش بزرگ نفوس آن وارد این آیین شدند. پژوهشگران بر این باورند که با فروپاشی این امپراتوری که در دوران قدرت آن دامنه‌اش تا نواحی دریای سیاه گسترده‌شده‌بود، بخش مهمی از مردم آن در اروپای شرقی که کشورهای کنونی آن، حتی روسیه، هنوز وجود نداشتند، پراکنده‌شدند و یهودیان اشکناز اروپای شرقی که بعداً به باختر اروپا نیز کوچیدند، فرزندان آنان‌اند. مارک بلوک این نظر خود را در یک گفتار رادیویی نیز که سند صوتی آن در پاریس در مؤسسه‌ی اینا موجوداست بیان داشته‌است. یکی از کامل‌ترین پژوهش‌ها درباره‌ی این واقعه‌ی تاریخی را آرتور کوستلر در کتاب مهم خود، قبیله‌ی سیزدهم،

Arthur Kostler, Treizième Tribu, (TheThirteenth Tribe), Tallandier, Paris, 2008.

که منظور از عنوان آن همان اشکنازها، یا بخشی از پیروان آیین یهود است که از تبار دوازده قبیله‌ی اسطوره‌ای یهودی نیستند، گردآورده است. مخالفت برنارد لِویس با این نظر که بیشتر نوشته‌های او دارای جنبه‌ی جدل ایدئولوژیکی صهیونیستی است در برابر موضع مورخان بزرگ و معتبری چون مارک بلوک کمترین اعتباری ندارد.

یکی دیگر از پژوهشگران برجسته‌ای که با کارهای خود روشنی بسیاری بر این مسائل افکنده است شلوموساند، استاد اسرائیلی دانشگاه تل‌آویو است، که در چندین کتاب، و از جمله:

ملت اسرائیل چگونه اختراع شد :

Schlomo Sand, Comment le peuple juif fut inventé, Flammarion, Paris, 2012.

و، سرزمین اسرائیل چگونه اختراع شد:

Schlomo Sand, Comment la terre d'Israël fut inventé, Flammarion, Paris, 2012.

ساختگی بودن پایه‌های مفاهیمی چون خاک اسرائیل و ملت اسرائیل را، به نحو انکارناپذیری مدلل‌ساخته‌است.

5 البته، اکنون که هفتاد سال از تأسیس کشور ـ ملت اسرائیل گذشته، انکار وجود آن عملی غیرواقع‌بینانه و بیخردانه‌خواهد‌بود؛ جز این که به‌یادداشته‌باشیم که حقوق مردم فلسطینی رانده‌شده از سرزمین و خان‌و‌مان‌ خود به‌شکل دلخراشی پایمال‌شده و تا احقاق حق ملت فلسطین برای تأسیس کشور خود، اسرائیل حالت شبه‌ِاستعماری خود و مبنای نظری آن حالت ایدئولوژیک خود را از دست نخواهدداد.

6 اولین قبایل روسی که اصل آنها از ویکینگ‌های سوئدی بود وارگ‌ها یا وارانگیان نامید‌ه شده‌اند که با جنگ و تجارت از طریق ولگا به به ناحیه‌ی کیِف رسیده‌بودند. آنها پس از رهایی از سلطه‌ی امپراتوری خزرها و کوشش‌هایی که از آخرین قرون هزاره‌ی یکم م. برای تشکیل حکومت در اوکرایین کردند، در قرون نخست هزاره‌ی دوم زیر ضربات مغول‌ها از هم‌پاشیده شدند و چندین قرن، یعنی تا قرن شانزدهم، دست‌نشانده‌ی تاتارها بودند. در میانه‌ی این قرن بود که سرانجام با جنگ‌های ایوان چهارم، که در نتیجه‌ی کشتارهای بیرحمانه‌اش به لقب ایوان مخوف موسوم‌شد، شاهزاده‌نشین‌های روس به تبعیت سلطانی در آمدند که از آن پس تزار نامیده‌شد، و عنوان رسمی او، تزارِ همه‌ی روسیه‌ها، یا تزار کل روسیه، خود نشان‌دهنده‌ی گوناگونی شدید اقوامی‌ بود که از همین زمان به این سلطنت ضمیمه‌شده بودند. به‌دنبال اردوکشی پادشاه لهستان و تصرف مسکو در 1612 که منجر به جنگ یک سردار روسی با ارتش او و بیرون راندن آنها شد، در 1613، میخائیل رومانوف به مقام تزاری رسید و از این پس بود که سلطنت روسیه در خاندان رومانوف، که در 1917 سقوط کرد، باقی‌ماند.

7 قبایل روسی در چند دوره بارها به ایران نیز حمله کرده‌بودند. اما در ناحیه‌ی قفقاز حملات آنان، که نظامی گنجوی در اسکندرنامه‌ی خود، از آن یادکرده‌است مستمر بوده‌است. نظامی از آنان به‌عنوان هفت روس، که منظور از آن هفت طایفه یا هفت ولایت است، نام می‌برد. این دستبردها بسیار خشن و وحشیانه بوده و مهاجمان روسی طی آن به غارت شهرها و اسارت زنان ایرانی می‌پرداختند. اسکندرنامه‌ی نظامی، که اساس آن اسکندرنامه‌های قرون پیش‌تر بوده و او در آن‌ها به سلیقه‌ی خود تصرفاتی کرده‌، داستانی نیمه‌تاریخی ـ نیمه خیالی است، زیرا اسکندرِ آن با آنکه در اصل شخصیتی تاریخی است، اما در این داستان، که در قرن دوازدهم میلادی سروده‌شده، در دوران نامعلومی حکومت‌می‌کند که در آن روسیان نیز به صورت طوایف پراکنده وارد تاریخ شده‌اند. چنین است که در ابیاتی در شرح جنگ اسکندر با روسیان، در توصیف روحیات آنان می‌گوید:

یکی لشگر انگیخت از هفت روس // به کردار هر هفت کرده عروس(...)

به لشگر چنین گفت قنطال روس // که مردافکنان را چه باک از عروس(...)

کجا پای‌دارند با روسیان // چنین نازنینان و ناموسیان(...)

جگر خوردن آیین روسان بود // می و نقل کار عروسان بود(...)

چو روسان سختی‌کش سخت مغز // فریبی شنیدند اینگونه نغز(...)

ز دیگر طرف شاه لشگرشکن // به تدبیر بنشست با انجمن

چنین گفت کاین لشگر جنگجوی // به پیکار شیران نکردند خوی(...)

به دزدی و سالوسی و رهزنی // نمایند مردی و مردافکنی(...)

نظامی گنجوی، کلیات خمسه، اسکندرنامه، امیر کبیر، تهران، 1366، صص. 1099 ـ 1097.

قطعه‌ی بسیار زیبای «رقص کنیزکان ایرانی» در اپرای مشهور خوانچینا (Khovanshchina) اثر مودست موسورسکی آهنگساز بزرگ روس اشاره به همین زنان به اسارت‌رفته‌ی ایرانی دارد.

محمدعلی جمالزاده نیز در تاریخ روابط ایران و روس از این حملات آنها یادکرده‌است.

8 این عقیده‌ای بود که سفیر الیزابت یکم پادشاه انگلستان در دربار ایوان مخوف، پس از مدتی زندگی در مسکو درباره‌ی این کشور تازه‌تأسیس‌شده و چگونگی حکومت آن نوشته‌بود.

9 این نظری است که یکی از مترجمان جدید آثار داستایفسکی در توضیحی ضمن یک مصاحبه‌ی رادیویی درباره‌ی سبب ترجمه‌ی جدیدی که خود از آثار این نویسنده‌ی بزرگ انجام داده بود ارائه‌می‌داد. بنا به‌گفته‌ی او در کار مترجمان پیشین برخی آشفتگی‌های موجود در نثر داستایفسکی، که خود زاییده‌ی وضع دستور زبان روسی بوده، سبب فهم غلط و ترجمه‌‌ی نادرست نوشته‌های او شده بود.

10 ابراهیم پورداود، مقدمه بر فرهنگ پهلوی ـ فارسی دکتر بهرام فره‌وشی.

11 از آن جمله‌اند ، قواعد موارد هشتگانه‌ی صرف اسامی، موارد سه‌گانه‌ی جنس یعنی مؤنث و مذکر و خنثی، موارد دوگانه‌ی صیغه‌ی جمع، یعنی تثنیه برای دو و جمع برای بیش از دو، و قواعد مطابقت صفت با موصوف،که بسی از آنها هنوز در بسیاری از زبان‌های هند و اروپایی برجامانده‌است.

در موارد اخیر، نک.

دکتر پرویز ناتل خانلری، تاریخ زبان فارسی، چاپ دوم، نشر نو، 1366، سه مجلد .خاصه مجلد یکم، صص.193ـ 184.

همچنین: ژیلبر لازار، تکوین زبان فارسی( به‌فرانسه):

« تکوین یک زبان ملی همواره فرآیندی بسیار پیچیده است، خاصه اگر یک زبان بزرگ تمدن باشد.»، ص. 6.؛ « فارسی شفاهی که منشاءِ آن جنوب غربی بود، در قلمرو خود رفته‌رفته در سراسر ایران رواج‌یافت. این حرکت که در دوران اسلامی نیز ادامه‌داشت تا ماوراءالنهر گسترش‌یافت به‌طوری که زبان سغدی تقریباً به حاشیه رانده‌شد.» ص. 65. « پس از سلطه‌ی اعراب چشم‌اندازها از پایه دگرگون شد؛ تضاد دیگر میان پارسیان و پارتیان و زبان‌های آنان نبود، میان اعراب و ایرانیان بود. این درگیری در معارضه‌ی شعوبیه به شدت نمایان‌گردید.»، ص. 66.

Gilbbert Lazard, La formaion la langue persane, Institut d'études iraniennes de l'université de la Sorbonne nouvelle, Paris, 1995, p. 5, & pp. 65-66.

در مورد تاریخ روابط فارسی و عربی و تأثیر آنها بر یکدیگر، نک.

دکتر محمد محمدی ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران، در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، تهران، انتشارت توس، 1379، شش مجلد، خاصه مجلدات یکم و دوم. همچنین: خانلری، در زیر، شماره‌ی 20.

12 در دوران معاصر اثر بزرگی چون ترجمه‌ی فارسی حیدربابایَ سلامِ شهریار، یکی از شاهکارهای همه‌ی دوران‌های زبان فارسی که، در فراسوی غزلیات شیوا و مثنوی تخت‌جمشید او، از عشق پرشور و احاطه‌ی این شاعر تبریزی و ایرانی به زبان مشترک ملی حکایت‌می‌کند، نشانه‌ی انکارناپذیر این پیوند و شیفتگی همه‌ی ایرانیان به این زبان است. دکتر محمدعلی مهرآسا (نک. پایین‌تر)، زاده‌ی سنندج می گوید« ما زبان کردی را از دامن مادر و در محیط خانه و خانواده، و زبان فارسی را در مدرسه آموخته ایم و می آموزیم و بسیار هم شیرین است. اگر بحث برسر نوشتن با زبان مادری است، آنهم مشکل نخواهد بود؛ زیرا مهم باسواد بودن و اشراف داشتن برخواندن و نوشتن است. هنگامی که آدمی سواد خواندن و نوشتن را دارباشد، می تواند هرزبان و گویش دیگر را نیز بنویسد و بخواند. کما اینکه هم اکنون ما پارسی را با رسم الخط لاتین می نویسیم و ازراه ای میل برای هم می فرستیم. مگر اشعار ترکی زنده یاد شهریار مانند«حیدربابا و...» را هم اکنون و همیشه با رسم الخط فارسی نمی نویسند؟ پس این ادعا که ما میخواهیم بازبان خود بنویسیم نیز بی‌ربط است.»

Mahmoud_Delkhasteh.jpg" اینگونه بود که خمینی جماران موفق به کودتا بر علیه خمینی پاریس شد و ولایت و حاکمیت مردم بر دولت و حکومت که در پیش نویس قانون اساسی نیز جای خود را یافته بود و موافقت خمینی را هم، جای خود را به ولایت فقیه داد و اینگونه زمینه را برای باز سازی نظام سلطنتی، در شکل افراطی تر، ولی در شکل دینی آن فراهم شد و تاج سلطنتی در زیر عمامه پنهان شد."

انقلاب ایران یکی از نادرترین؛ و شاید تنها نمونه از انقلابات از انقلاب فرانسه به این طرف است که شاید به علت مسئله زمان و نیز خود جوش و همگانی بودن و در نتیجه سرعت انقلاب، نخبگانی که تبلور بخش روح صلح جویانه، دموکراتیک و عدالت خواهانه خود را که در کوره انقلاب آبدیده شده بودند را تولید نکرد(وقفه زمانی). در نتیجه اکثریت نخبگانی که در راس آن قرار گرفتند بویی از انقلاب ایران، که با روش چگوارایی و مسلحانه انقلابها خداحافظی و برای اولین باردر جهان روش سرنگونی از طریق روشهای غیر خشن، که به پیروزی گل بر گلوله معروف شد، را بکار گرفته بود را به جهان عرضه کرد، یعنی روشی که بعدها در انقلابات اواخر سالهای 80 در انقلابات اروپای شرقی و انقلابات بعدی با موفقیت بکار گرفته شد، نبرده بودند و پیام و اندیشه راهنمای آن را درک نکرده بودند. به همین علت بود که حال می دانیم که انقلابی که اندیشه راهنمایش استقلال و آزادی بود، رهبری آن به دست فردی افتاده بود که در کودتای 28 مرداد، با بردن نامه آیت الله بهبهانی، از رهبران کودتا، به قم و آیت الله بروجردی، شرکت و به همین علت از بیت آیت الله بروجردی اخراج شده بود و بعدها نیز ایشان حمایت خود از کودتا را در جریان کودتای خرداد شصت، که به روایت به سرقت رفته انقلاب ایران تبدیل شده است علنا بیان کرده بودند:" این (مصدق) سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی هم خورد. " و در شروع فعالیتهای علنی سیاسی خود به کندی، رئیس جمهور آمریکا پیام داده بود که:" او با منافع آمریکا در ایران مخالفتی ندارد" و از آنجا که بر این باور بود که:" تا آمریکا نخواهد آب از آب تکان نخواهد خورد" در پاریس از طریق دکتر ابراهیم یزدی به جیمی کارتر پیام داده بود که: "ما با مردم آمریکا دشمنی خاصی نداریم" و خواستار حمایت کارتر از او شده بود.

به بیان دیگر، ذوب شدگان در قدرت در سطح رهبری قرار گرفته بودند. رهبرانی که از آنجا که به قدرت اصالت می دادند و اینگونه در برابر دارندگان آن احساس حقارت می کردند، چنان شیفته قدرت به هر قیمت شده بودند که هیچ نتوانستند آن عطر اهورایی محبت و بخشش و معرفتی را که در میان مردم منتشر شده بود را استشمام کنند. بی علت نبود که بنی صدر و معدود همفکرانش همانقدر که در میان جامعه ملی در اکثریت مطلق بودند در سطح نخبگان قدرت زده چه در داخل رژیم و چه در خارج و حتی در زمان حاضر، در اقلیت مطلق بودند و هستند. بدتر، حتی جور بسیاری از کسانی که بنا بر اهداف مردم سالارانه اعلام شده اشان، باید بطور طبیعی در کنار رئیس جمهوری قرار می گرفتند که بر وسوسه قدرت غالب و حاضر نشده بود که برای قدرت بیشتر، دست از دفاع از آزادی ها و دیگر اهداف انقلاب بر دارد، و بقول آقای محمد برقعی که سالها بعد گفتند:
"...آقای بنی صدر هم ویژگی اش این بود، واقعا حقیقت را باید گفت، که ما در تاریخمان بی سابقه ست که یک انسانی تمام قدرتها رو در دست داشته باشد ولی بر سر اصول بایستد در حالیکه اقای خمینی تا روز آخر سعی می کرد ایشون رو نگه داره..."
می بود، حال جورشان با جبهه استبدادی بیشتر جور می آمد. تا جایی که در جریان کودتای خرداد 60 و در مجلسی که بیش از 80 درصد نمایندگان با تقلب وارد مجلس شده بودند، از اعضای نهضت آزادی، تنها آقای معین فر بود که با شجاعت ایستاد و کودتا بر علیه رئیس جمهور را افشاء کرد:

" در جوی هیجان‌زده كه قبل از شنیدن توضیحات مخالف و موافق و قبل از استماع دفاع رئیس جمهور و قبل از اخذ رای نهایی تصمیم قطعی گرفته شده و رایها آماده گردیده است به نظر بی اثر و بی فایده می رسد خصوصا آنكه غلیان احساسات آنان كه اطراف ساختمان مجلس و محوطه بعضی از خیابانها را در اختیار گرفته‌اند و كوچكترین نغمه مخالف را مخالفت با اسلام وضدیت با انقلاب اسلامی می دانند به حدی است كه برای گوینده خطرات بسیاری را در بر دارد. آنان به غلط به تصور اینكه مخالفت با طرح بركناری رئیس جمهور، مخالفت با انقلاب و امام است آماده‌اند هر گونه توهین و آزاری به گوینده روا دارند و حتی به سادگی خون وی را بر زمین بریزند در چنین جوی شاید دم فرو بستن و تماشاچی بودن ودر برابر تصمیم قطعی كه گرفته شده است ابراز نظر نكردن به عقل و منطق نزدیكتر باشند"

و مابقی یا سکوت کردند و یا مانند مرحوم سحابی به وسط بازی روی آوردند:

"بنی صدر عیبش این بود یا هست كه حرف زیاد می زند، مرتب می گوید و پرده‌دری می كند، خیلی جاها هم از حدود احساس مسؤولیت خارج می شود، و یكی از ایرادات من همین است. از احساس مسؤولیت آنجور خارج می شود كه كیان و وجود جمهوری را در معرض سوال و خطر قرار می دهد و بهانه بدست دشمنان و معاندین این انقلاب واین جمهوری می دهد.... با موضع‌گیریهایی كه اخیرا آقای بنی صدر كرده است، ایشان دیگر نمی تواند رئیس جمهور باشد" (1) و یا بدتر، مانند خانم اعظم طالقانی، که به عنوان مدافع رئیس جمهور اسم نویسی کردند در حمله به رئیس جمهور هیچ کم از اعضای حزب جمهوری و مجاهدین انقلاب اسلامی و هیئت موتلفه نیاوردند:

"اصلا آقای بنی صدر را نه كاندید كردیم، نه رای دادیم، ...نقاط ضعف بطور كلی از یكطرف، غرور و قدی و خودبینی و در نظر نگرفتن نقش اساسی امام امت كه سكان دار كشتی این انقلاب است واز طرف دیگر، و در عین حال بعضی از افراد ناهماهنگ با انقلاب اسلامی در اطراف رئیس جمهور ... بنده هم كه اینجا ایستاده ام بگویم بلی، رئیس جمهور دیگر نمی تواند دراین مملكت رئیس جمهور باشد."

در چنین وضعیتی است که در بهترین حالت کسانی در موقعیت رهبری قرار گرفتند که یا نخبه گرایانی مانند زنده یاد مرحوم مهندس بازرگان (بیاد داشته باشیم که همانگونه که انسانهای خوب را قدر می داریم کاری غلط خواهد بود که اگر این قدر گذاشتن سبب شود که آنها را به نقد نکشیم. عقل آزاد با فرهنگ نقد در هم آمیخته است , و هیچکس نباید ورای نقد قرار بگیرد. نقدها باید انجام و در آخر کار این مردم خود هستند که قضاوت می کنند.) بودند که بنا بر باورشان انقلاب ستیز بودند و بقول خودشان در طلب باران بودند که سیل انقلاب آمد. اینگونه بود که خود را در مقام وکیل غیر منتخب مردم قرار داده و در پنهان به مذاکره با دولت آمریکا پرداختند و بر سر طرح پیوند چکمه و نعلین به توافق رسیدند و در مقام نخست وزیری نیز تحت تاثیر دکتر ابراهیم بزدی، طرح سپاه پاسداران که مانند هشت پایی بر جان وطن افتاده است و دادگاه انقلاب را ریختند و اینگونه اهرمهایی که استبداد بودن آنها نمی توانست باز سازی شود، را ایجاد کردند. و یا مانند آقای خمینی(که بقول همسرشان خواب انقلاب را هم ندیده بودند و تا زمان اعتصاب بازار باور نکرده بودند که انقلاب در راه است.) خود را در مقام رهبری انقلاب دیدند و از همان اول و در پنهان از طریق آقای ابراهیم یزدی پیام برای کارتر فرستادند که هوای ما را داشته باشید چرا که وقتی بر سر کار بیاییم بیشتر بنفع شما خواهد بود و اینگونه اصل استقلال را که در کنار آزادی در خیابانها، نسل ما، شب و روز فریاد می زد نقض کردند و یا طرح ایجاد حزب جمهوری را ریختند تا بقول آقای بهشتی دستگاهی شود که از طریق آن <دیکتاتوری صلحا> و <استبداد ملی> (2) دولت و حکومت را قیضه کند.

در خارج از دستگاه دولت و حکومت هم سازمانهای استالینیستی لنین زده بودند که به دست گیری قدرت را اصل دانسته و به همان نسبتی که قدرت طلب بودند، ساده نگر هم بودند و در نتیجه مانند دو تیغه گازانبر از دو جهت مختلف هم عمل کردند تا به یک نتیجه رسیدند و آن اینکه زمینه را برای اینکه جناح استبداد مذهبی بقدرت برسد فراهم کنند و اینگونه اسباب حذف خونین خود را فراهم کردند و در نهایت تاسف، حکم پر عقاب ناصر خسرو را یافتند: < گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست> چرا که قدرت شریک بردار نیست:

یک تیغه حزب توده بود و فداییان اکثریت، که زود متوجه شدند که جورشان با جناح استبدادی رژیم جور است و اینگونه ملاقاتهای مرتب آقای کیانوری با اقای بهشتی شروع شد تا تجربه حزب توده را به حزب جمهوری بی تجربه برای بدست گرفتن قدرت انتقال دهد و بقول آقای کیانوری، استاد حزب جمهوری شد برای زدن رئیس جمهور. علت این همکاری هم این بود که بر این باور بودند که با حذف بنی صدر و ملی ها، بقول خودشان، لیبرالها که اصل را بر تخصص و علم برای تبدیل اقتصاد مصرف محور (صدور نفت و با ارز ناشی از فروش، واردات انبوه انجام دادن.) به تولید محور گذاشته اند و از آنجا که حزب جمهوری کادر و نخبه برای اداره کشور ندارد، مجبور خواهند بود که برای اداره کشور از آنها کمک بگیرند (3) و آنها هم از طریق کودتای خزنده خود قدرت را بدست خواهند گرفت. (برای مثال، یادم است که بسیاریشان شروع به ریش گذاشتن و مسجد رفتن هم کرده بودند. در محله ما، سلسبیل، در اولین عاشورای بعد از کودتای خرداد 60، چند نفر از بچه محلهامان از کوچه درختی که از اعضای این دو سازمان بودند، سردسته تکیه محل شده بودند و با چه شور و هیجان و انرژی آن را رهبری می کردند و زنجیر می زدند). حزب جمهوری هم بیشترین کمکها را برای حذف بنی صدر از آنها گرفت(حتی شعارهایشان بر ضد بنی صدر را حزب توده ساخته بود. شعارهایی مانند: ای ژنرال پینوشته/ایران شیلی نمی شه. یا : بنی صدر، ناپلئون انقلاب ایران)

تیغه دیگر آن فداییان خلق اقلیت و کومله و حزب دموکرات کردستان بودند که در مقایسه ای که بین انقلاب ایران با انقلاب روسیه بعمل آورده بودند به این نتیجه رسیده بودند که بازرگان، کرنسکی انقلاب ایران می باشد و انقلاب ایران در مرحله انقلاب فوریه روسیه قرار دارد و بنا براین به انقلاب اکتبر خود نیاز دارد. در این تحلیل، هیچ خود و تواناییهای خود را البته دست کم نگرفته بودند! و اینگونه خود را لنین های ایران تعریف کرده و بنابراین وظیفه خود را سرنگون کردن دولت بازرگان از طریق ایجاد جنگ داخلی، بخصوص در کردستان دیده بودند. اینگونه بود که به یاری خمینی در بنا کردن استبداد خود شتافتند. توضیح اینکه تا این زمان، جناح استبدادی رژیم تنها قادر بود که خشونت خود را بر ضد نخبگان دستگاه سلطنتی بکار اندازد و هنوز اعدام کردن افراد جریانها و نیروهایی که در انقلاب شرکت کرده بودند، حکم تابو را داشت. تابویی که آقای خمینی قادر به شکستن آن نبود. ولی در نتیجه شروع و تحمیل جنگ داخلی بخصوص در کردستان و حمله به پادگان سنندج، این تابو بدست این سازمانها شکسته شد و در واقع، آقای خمینی، جواز اعمال خشونت را بر علیه این نیروها را از دست خود این نیروها گرفت و اعلام کرد که آزادی دادیم و از آن سوء استفاده کردند، پس آن را پس گرفتیم. باز به همین علت بود که وقتی بعد از حمله عراق، حزب کومله و حزب دموکرات کردستان با رئیس جمهور تماس گرفتند و گفتند که حاضر هستند که در مقابل عفو عمومی، اسلحه را زمین بگذارند، با وجودی که بنی صدر پیشنهاد کرد که آقای خمینی پیشنهاد را بپذیرد، ایشان از پذیرفتن سر باز زد و کوشش در خدعه، به معنی پذیرفتن ظاهری پیشنهاد و بعد که اسلحه را زمین گذاشتند، آیت الله خلخالی را به سراغ آنها بفرستد. اینگونه بود که رئیس جمهور که خدعه در عهد را بر نمی تافت، به سران این دو سازمان پیام فرستاد که اسلحه را زمین نگذارند، چرا که جان آنها را نمی تواند ضمانت کند.

در چنین شرایطی می باشد که انقلابی که حاصل عظیم ترین کار جمعی ایرانیان در طی قرون است، در سطح رهبری، بیان و نخبگان خود را تنها در گروه کوچک همکاران مصدقی بنی صدر یافت و آنها نیز در محاصره نخبگان استبداد طلب و یا وسط بازان قرار گرفتند. اینگونه بود که خمینی جماران موفق به کودتا بر علیه خمینی پاریس شد و ولایت و حاکمیت مردم بر دولت و حکومت که در پیش نویس قانون اساسی نیز جای خود را یافته بود و موافقت خمینی را هم، جای خود را به ولایت فقیه داد و اینگونه زمینه را برای باز سازی نظام سلطنتی، به شکل افراطی تر، ولی در شکل دینی آن فراهم شد و تاج سلطنتی در زیر عمامه پنهان شد. در انتها، از آنجا که اولین رئیس جمهور نپذیرفت که در مقابل حفظ مقام ریاست جمهوری چشم بر باز سازی استبداد ببندد و به خمینی پیام داد:" ...عنوان ریاست جمهوری برای من شانی نیست که بخاطر ان از ارزشها و عقایدم بگذرم اگر من قادر به خدمت نباشم هیچ دلبستگی به این عناوین ندارم. اگر دنبال آلت هستید آلت فراوان است، از من چنین انتظاری نداشته باشید، شاه سرنگون نشد تا بساطی بدتر از ان جانشینش شود." (4) کودتا بر علیه او واجب شد. کودتایی نه تنها بر علیه رئیس جمهور که در واقع کودتا بر علیه <جمهوریت> نظام بر خاسته از انقلاب بود. اینگونه رژیم حاصل از کودتای بر ضد اهداف دموکراتیک انقلاب ولی در لباس انقلاب و با ریش و عمامه و تسبیح و پیشانی با مهر داغ سوخته، دولت و حکومت را به تصرف خود در آورد.

در اینجاست که وقتی می بینیم کسانی که در سطح رهبری انقلاب نقش بازی کردند و حال یا توبه می کنند و یا از آن تبری می جویند و یا مانند آقای یزدی می گویند که انقلاب 57 پیروزی جهل بود بر علیه ظلم، و یا آقای سروش که می گویند که مردم در زمان انقلاب می دانستند چه می خواهند ولی نمی دانستند چه می خواهند، در مقامی نیستند که اینگونه حکم صادر کنند چرا که این افراد نه انقلابی بودند و نه روح و عمق انقلاب را که میلیونها مردم درک کردند و زندگی کردند درک کردند. نخبگانی قدرت گرا بودند که بعضی بعدها تحول کردند.

چه باید کرد؟

کوششهای جریان مصدقی استقلال و آزادی، سعی در رها کردن روایت انقلاب از روایتهای جعلی و تحریف شده بوسیله ضد انقلاب حاکم و مخالفان هم جنس رژیم خیانت، جنایت و فساد و عرضه این روایت از طریق اموری که واقع شد می باشد. ولی وظیفه اصلی بر نسل جوان است که در هر چه شنیده است شک کند ولی در شک نمانده و به کوشش خود تا به یقین نزدیک شدن ادامه دهد. در چنین کوششی می باشد که این نسل می تواند متوجه شود که وضعیت فاجعه بار حاضر نه حاصل انقلاب که حاصل کودتای بر علیه انقلاب بوده است. اینگونه هم می تواند به قهر بزرگ خود با انقلاب پایان دهد و هم از راه مسئولیت پذیری کوشش کند که انقلاب را در اندیشه راهنمای استقلال و آزادی و در اهداف مردم سالارانه و عدالت جویانه و رشد یاب آن، تا استقرار جمهوری شهر وندان ادامه دهد.

البته چنین کوششی موفق نخواهد شد، اگر متوجه این امر نشویم که انقلاب نه یک واقعه که پروسه و جریان می باشد که زمان سرنگونی استبدادی که انقلاب را ناگزیر کرد، تنها نقطه عطف آن است. وقتی به انقلاب فرانسه، مادر انقلابات مدرن، نگاه می کنیم، در آنجا هم می بینیم که این انقلاب نیز منجر به استبدادی خونریزتر از استبدادی که بر علیه آن انقلاب کرده بودند شد و کشتار روبسپیر و دیکتاتوری ناپلئون و ...را تجربه کرد. ولی و از ناامید شدگان گذشته، از آنجا که نخبگان انقلاب دارای روانشناسی زیر سلطه نبودند و در نتیجه از اعتماد به نفس نسبت بخود و جامعه ملی فرانسه برخوردار بودند و در نتیجه موفق شدند که تجربه انقلاب را به نسلهای بعدی منتقل کنند و این نسلها نیز مسئولیت پذیری کرده و از طریق نقد اشتباهات انقلاب قبلی آنها را به تجربه برای ادامه مبارزه تبدیل کرد ند تا در نهایت، فرانسه را مهد آزادی و رعیتهای سرکوب شده زمان بورونها را به شهر وند تبدیل کردند.

نسل جوان ایران نیز نیاز دارد توجه کند که وارث 120 سال مبارزه برای آزادی و استقلال می باشد و در نتیجه این مبارزات هیچگاه وطن اینقدر به برقراری جمهوری شهروندان نزدیک نبوده است. به یمن این مبارزات، ستون پایه های اقتصادی استبداد در شکل زمین داری بزرگ و بازار، به عنوان قلب اقتصاد کشور، فرو ریخته و ستون پایه سیاسی آن در شکل سلطنتی از هم فرو پاشیده و تنها ستون پایه فرهنگی آن که "روحانیت" ارسطو زده ذوب شده در قدرت است نیز در آزمایش تیزاب قدرت، سخت اعتبار باخته و حال به تکانی نهایی برای سرنگونی بند است. ولی واقعیت امر این است که هیچ قدرتی هر قدر ضعیف و از درون از هم پاشیده، خود بخود فرو نمی ریزد و نیاز به فرو ریختن دارد و این فرو ریختن، تنها و تنها وظیفه جامعه ملی و از طریق احساس مسئولیت در برابر خود و وطن کردن است و عارف به تواناییهای خود شدن است که صورت می گیرد. از طریق این عارف شدن، تغییر کنیم تا تغییر کرده و اینگونه معمار سرنوشت وطن و خود شویم.

(1) در زمانی که مشغول تحقیق در مورد کودتای 30 خرداد بودم. در بخش تنظیم و کد بندی سخنرانی مخالفان و موافقان بر کناری رئیس جمهور، بر خلاف انتظار دیدم که آقای سحابی بر عکس آقای معین فر، نه تنها وسط بازی کرده اند، بلکه موافق بر کناری رئیس جمهور می باشند. از آنجایی که این موضع بر خلاف انتظارم بود، با آقای بنی صدر تماس گرفتم و اینکه آیا ایشان اطلاعی از علت مواضع آقای سحابی دارند یا نه. آقای بنی صدر علت را توضیح دادند. از آنجا که موضع از اهمیت بر خوردادر بود، دوبارعه اخیرا با ایشان تماس گرفتم و پاسخ ایشان را ضبط کردم. در پاسخ فرمودند:
"اونطور که به یادم مونده در همون روزهای آخر کودتای خزنده آقای عزت الله سحابی نزد من آمد و گفت آقای هاشمی رفسنجانی به او گفته است شما خود را کنار نگه دار تا اگر مشکلی پیش آمد شما تصدی کنید دولت رو. منم به او گفتم شما را فریب داده تا خنثی بشید و کار من رو ساختن بعد میان سراغ شما و بلایی سر شما بیاورند که خود هم تصورش رو نمی تونید الان بکنید."

(2) دکتر غلام علی صفاریان و مهندس معتمد دزفولی: " سقوط دولت بازرگان،" 1382 ص 143

(3) این تنها نظر حزب توده و اکثریتی ها نبود. برادر کوچکم که در سن 16 سالگی که برای ساختن مدرسه و حمام در سال 58 به کردستان رفته بود و به گروگان پیش مرگه های کومله در آمد و حدود یکسال را تحت سخت ترین شرایط بسر برد و شاهد اعدام، همراه با شکنجه، 14 نفر از هم بندانش بود، بعد از موافقت بر تعویض زندانیان و آزادی، از جمله به اینجانب گفت که در یکی از مقرها آقای صادق کمانگر، از رهبران اصلی کومله، برای بازدید آمد و در این بازدید، برادرم از او پرسیده بود که در جنگ حزب جمهوری و بنی صدر، پیروزی کدامیک به نفع شماست؟ ایشان پاسخ داده بود که پیروزی حزب جمهوری به نفع ماست، چرا که بنی صدر اقتصاد دان قابلی است و اقتصاد را خواهد ساخت و مردم راضی خواهند شد. ولی حزب جمهوری بی کفایت است و اقتصاد را ویران خواهد کرد و در نتیجه مردم ناراضی و نارضایتی چپ ساز است و این به نفع ماست.

(4) توضیح اینکه، این اطلاع را آقای امیر حسینی، رابط بین آقای خمینی و بنی صدر برای اولین بار در سایت بی بی سی فارسی منتشر کرد. ولی به دلایل نامعلوم، بعد از مدتی، بی بی سی لیت سند مهم را که با این آدرس منتشر کرده بود، حذف کرد: http://www.bbc.co.uk/blogs/legacy/persian/viewpoints/2013/04/post-517.html

DaVinciبه گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، یک روزنامه آمریکایی گزارش داده «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان فردی بوده که اقدام به خریداری یک نقاشی «لئوناردو داوینچی»، نقاش مشهور ایتالیایی دوره رنسانس، با رقم بی‌سابقه 450.3 میلیون دلار کرده است.

روزنامه وال‌استریت‌ژونال به استناد اطلاعات دولت آمریکا و یک منبع آگاه به این موضوع در خاورمیانه می‌گوید بن سلمان از طریق یک واسطه ماه گذشته اقدام به خریداری نقاشی داوینچی به نام ««سالواتور موندی» (منجی جهان) کرد.

رسانه آمریکایی نوشته این افشاگری، بینشی کم‌سابقه درباره رقابت میان کشورهای حاشیه خلیج فارس برای جمع‌آوری شاهکارهای هنری جهان فراهم می‌آورد.

از طرف دیگر، افشای خریداری این اثر هنری در زمانی حساس برای ولیعهد عربستان صورت گرفته است. او در ماه‌های گذشته تلاش کرده از خودش چهره فردی مصلح و متعهد به ریشه‌کن کردن فساد در عربستان سعودی به نمایش بگذارد.

بن سلمان در هفته‌های گذشته شمار زیادی از شاهزادگان، تجار و مقام‌های سابق و فعلی عربستان سعودی را به بهانه فساد دستگیر و زندانی کرده است. تحلیلگران، این اقدامات وی را بهانه‌ای برای مستحکم کردن پایه‌های قدرت خودش می‌دانند.

andisheh_12072017.jpgخبرگزاری ایرانشهر - شبکه تلویزیونی اندیشه که در نخستین روز ماه دسامبر ۲۰۱۷ اعلام تعطیلی کرده بود با گذشت تنها شش روز با دیگر کار خود را از سر گرفت و از نیمروز پنج شنبه ۷ دسامبر ۲۰۱۷ به وقت محلی در غرب آمریکا مجددا پخس برنامه‌های معمول خود را از سر گرفت.

پرویز کاردان مدیر تلویزیون اندیشه که پس از آغاز به کار مجدد این تلویزیون با خبرگزاری ایرانشهر گفتگو می‌کرد گفت:

«تعطیلی اندیشه ناخواسته و نتیجه فشارهای اقتصادی بود که در سال‌های اخیر بسیاری از موسسات فرهنگی را به تعطیلی کشانده است. بااین حال خاموشی چراغ این تلویزیون به منزله فرو ریختن سنگری است که در ۱۲ سال گذشته بی‌وقفه بر علیه رژیم استبداد دینی در ایران فعالیت کرده است. از همین رو کوشش مجددانه همه ما کسب رضایت مالک و سرمایه‌گذار این شبکه ماهواره‌ای برای راه اندازی مجدد تلویزیون اندیشه بود که خوشبختانه با مساعدت و همدلی گروهی از دوستان و همکاران عزیز در چهارگوشه اروپا، آمریکا، کانادا و حتی از داخل ایران و قریب به یک هفته ممارست شبانه روزی به نتیجه رسید و مجددا این تلویزیون راه خود را به خانه های مردم باز کرد.»

zarrab_12072017.jpgبی بی سی - یک هم‌سلولی سابق رضا ضراب، بازرگان ایرانی-ترکیه‌ای زندانی در آمریکا، با ثبت شکایتی در دادگاهی در نیویورک او را به تجاوز و آزار جنسی متهم کرده است.

به گزارش نیویورک دیلی نیوز هم‌سلولی سابق رضا ضراب ادعا کرده است که آقای ضراب بین نوامبر ۲۰۱۶ و مارس ۲۰۱۷ (آبان تا اسفند سال گذشته) در زندان منتهن، که هر دوی آنها در آن نگهداری می‌شدند، به او تجاوز کرده که یک بار آن با یک خیار بوده.

او همچنین آقای ضراب را انجام به چند مورد آزار جنسی دیگر نیز متهم کرده است.

رضا ضراب با اعتراف به همکاری در دور زدن تحریم‌های ایران، با دادستانان آمریکایی همکاری می‌کند و در روزهای اخیر در این زمینه شهادت داده است.

آقای ضراب علاوه بر اعتراف به پول‌شویی، دور زدن تحریم‌ها و پرداخت رشوه به مقام‌هایی در ترکیه، اعتراف کرده است که در مدت بازداشتش در آمریکا به یک زندانبان آمریکایی ۴۵ هزار دلار رشوه داده تا مشروبات الکلی بگیرد و از موبایل این زندانبان استفاده کند.

در شکایت‌نامه‌ای که درباره اتهام جدید تجاوز ثبت شده آمده است آقای ضراب پس از شکایت هم‌سلولی‌اش به محل دیگری منتقل شده است. شاکی هم هنوز در زندانی در آمریکا به سر می‌برد.

شاکی مردی ۶۲ ساله و اهل ساحل عاج است و در انتظار حکم محکومیتش در پرونده‌ای دیگر است.

شکایت‌نامه او می‌گوید که رضا ضراب ابتدا در زندان با او دوست شده و پس از جلب اعتمادش به او تجاوز کرده و سپس با تهدید باعث شده که او به سرعت موارد تجاوز و آزار ادعایی را به مقام‌های زندان گزارش نکند.

rouhani_12012017.jpgمحمدرضا خاتمی فعال سیاسی اصلاح‌طلب دیروز در دانشگاه تهران انتقادات تندی را علیه حسن روحانی مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمدرضا خاتمی از فعالین اصلاح‌طلب روز گذشته در مراسم بزرگداشت روز ‌دانشجو در دانشگاه تهران که توسط یک تشکل اصلاح‌طلب برگزار شد، انتقادهای تندی را علیه رییس‌جمهور‌ و آنچه ستاره دار شدن دانشجویان در دولت دوازدهم می‌خواند، ابراز کرد.

وی افزود: آقای رییس جمهور‌، ستاره‌دارها چطور! مگر جز وزارت اطلاعاتِ شما، دانشجویان را ستاره‌دار می‌کند؟ بر اساس کدام قانون و‌ دادگاه دانشجویان را محکوم کرده‌اید؟

خاتمی خطاب به روحانی گفت: آقای روحانی خلاف قانون و قول و‌ قرارهایی که مردم با شما گذاشتند عمل‌نکنید، همه اینها در اختیار وزارت علوم و‌ وزارت اطلاعات شماست. انتظار‌ داریم در این موارد قوی‌تر عمل کند. به چه حقی دانشجویان را محروم و ستاره‌دار می‌کنید.

وی با بیان اینکه در دولت روحانی حتی یک‌ستاره‌دار هم قابل قبول نیست، مدعی شد: اگر کسی جرمی کرده طبق قانون‌ محاکمه کنید.

برادر رئیس دولت اصلاحات گفت: ما به آقای روحانی اعتماد کردیم و‌ همچنان اعتماد داریم ما از ایشان پشتیبانی کردیم و همچنان این را وظیفه خود می‌دانیم. از انتخاب خودمان پشیمان نیستیم و‌ نخواهیم شد اما حق داریم درموارد خاصی انتقاد خود را باصدای بلند اعلام کنیم اما‌ این تضعیف دولت نیست این وظیفه ما است.

shahidiکلمه - گروه خبر: هنگامه شهیدی روزنامه نگار در نامه‌ای به آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه نسبت به ۶ ماه انفرادی خود در زندان‌های وزارت اطلاعات و حفاظت قوه قضاییه اعتراض کرد.

به گزارش کلمه به نقل از اینستاگرام این روزنامه نگار در بخشی از نامه‌ی او آمده است: "در سال گذشته دستگاه امنیتی کشور با نظر مقام قضایی، مرا به ارتباط با کانال خبری" آمد نیوز "بدون هیچ گونه سند و مدرک رسمی و حقوقی متهم و اقدام به بازداشت موقت به مدت ۶ ماه زندان انفرادی نمود و در آن مدت تحت بازجویی نهادهای انقلابی از جمله وزارت اطلاعات و حفاظت اطلاعات قوه قضاییه بودم و هر بار که در تمدید قرار بازداشت موقت به بازجویان اعتراض کردم آنان اظهار داشتند ""قرار بازداشت موقت در این ۶ ماه، ماهانه به دستور و تاکید شخص آیت الله آملی لاریجانی تمدید می شود و شخص ایشان پشت پرونده شما هستند"" که البته می دانم قطعا این مطلب از سوی بازجویان حفاظت اطلاعات آن قوه کذب محض بوده و آنان از اسم شما در مراحل بازجویی برای توجیه ادامه اشتباهات خود سواستفاده میکردند."

هنگامه شهیدی، هفت شهریور پس از ۶ ماه بازداشت موقت از زندان اوین آزاد شد. شهیدی یک ماه در بازداشتگاه ٢٠٩ نگهداری شده و پس از آن به حفاظت اطلاعات قوه قضاییه تحویل داده شد.

soleymaniکرمان- فرمانده سپاه قدس دلیل دلبستگی نسل جدید به انقلاب را دین دانست و گفت: انقلاب از جنس دین است و هیچ وقت رنگ و بوی کهنگی به خود نمی گیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، سردار قاسم سلیمانی ظهر جمعه در ویژه برنامه نماز جمعه و تودیع و معارفه نمایندگان قدیم و جدید ولی فقیه کرمان که با حضور رئیس دفتر مقام معظم رهبری برگزار شد، اظهار کرد: در راستای بارور شدن مسیر تعالی و موفقیت استان کرمان نیاز به فعالیت مکمل آیت الله جعفری و حجت الاسلام و المسلمین علیدادی در همه حوزه است.

وی افزود: مقام معظم رهبری با انتصاب ارزشمند حجت الاسلام علیدادی و آیت الله جعفری، نگاه ویژه ای به استان کرمان داشته است و باید دست ایشان را برای این لطف ارزشمند بوسید.

وی با اشاره به استحکام اعتقادات و دلبستگی مردم به اصول انقلاب اسلامی، گفت: با گذشت ۴۰ سال از عمر این انقلاب شعار ها و اعتقادات مردم نه تنها ضعیف نمی شود بلکه محکم تر هم می شود به گونه ای که حضور جوانان در صحنه های انقلابی نشان از دلبستگی آنها به ولی فقیه و اصول انقلابی دارد.

ahmad_e_khatami111.JPGدویچه وله: امام جمعه موقت تهران می‌گوید ایران آنقدر برد موشک‌هایش را افزایش می‌دهد تا "خواب راحت را از چشم کاخ سفیدنشینان" بگیرد. فرمانده سپاه به تازگی گفته برد موشک‌های ایران "طبق سیاست‌های رهبری" ۲ هزار کیلومتر تعیین شده است.

خطیب موقت نماز جمعه تهران در خطبه دوم نماز روز ۱۷ آذر گفت: «در دنیای امروز که گرگ‌های مستکبر زیادی وجود دارد، نمی‌توان مسلح نبود. باید مسلح و مقتدر باشیم، اما این مقتدر بودن ما با مقتدر بودن آنان متفاوت است، اقتدار آنان برای تجاوزگری است، اما اقتدار ما برای بازدارندگی است.»

احمد خاتمی در ادامه به آزمایش موشک‌های بالستیک ایران اشاره کرد که با حساسیت و انتقاد کشورهای غربی روبروست. رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ بارها آزمایش موشک‌های دوربرد ایران را مغایر با "روح توافق هسته‌ای" عنوان کرده و برخی کشورهای اروپایی آن را نگران‌کننده ارزیابی می‌کنند.

افزایش برد موشک‌ها "تا هزاران کیلومتر"

به گزارش خبرگزاری ایسنا، امام جمعه موقت تهران گفت: «ما موشک داریم و موشک هم می‌سازیم و تا جایی که بتوانیم برد آن را افزایش می‌دهیم. تا هزاران کیلومتر هم افزایشش می‌دهیم تا خواب را از چشمان کاخ سفیدنشینان بگیریم.»

محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران نهم آبان در جمع خبرنگاران گفته بود که در حال حاضر برد موشک‌های ایران "طبق سیاست‌هایی" که رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای تعیین کرده محدود به ۲ هزار کیلومتر است.

خبرگزاری فارس به نقل از جعفری نوشت: «هرچند توانمندی برای افزایش این برد وجود دارد اما این میزان فعلاً کفایت می‌کند چرا که آمریکایی‌ها به اندازه کافی در شعاع ۲ هزار کیلومتر در اطراف کشور ما حضور دارند که در صورت تهاجم به آنها پاسخ داده خواهد شد.»

بنابر این گزارش، همزمان با اظهارات جعفری، محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز تاکید کرد که خامنه‌ای ساخت موشک‌هایی با برد دو هزار کیلومتر را مجاز دانسته است. او افزود: «دانشمندان ما توانسته‌اند این موشک‌ها را از لحاظ کمیت و در حد ضرورت کشور تولید کرده و در مناطق امن و شهرهای موشکی زیرزمینی مستقر کنند.»

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که پس از امضای توافق هسته‌ای تیرماه ۱۳۹۴ میان ایران و شش قدرت جهانی، تصویب شد جمهوری اسلامی را از آزمایش هر گونه موشک که قابلیت حمل کلاهک اتمی داشته باشد منع کرده است.

جمهوری اسلامی بارها گفته موشک‌هایی که آزمایش کرده توان حمل کلاهک اتمی را ندارند. امام جمعه موقت تهران می‌گوید جمهوری اسلامی بمب اتمی نمی‌سازد زیرا پیامبر اسلام "ساخت سلاح کشتار جمعی را منع کرده" است.

«تهدید به نابود کردن تل‌آویو و حیفا»

به گزارش ایسنا احمد خاتمی در ادامه گفت: «جدای از ساخت بمب اتمی که از آن صرف نظر کرده‌ایم، به خواست خدا در عرصه فناوری موشکی به حرکت خود ادامه می‌دهیم تا اگر روزی دیوانه‌ای به اسم رژیم صهیونیستی هوس کاری کند، تل‌آویو و حیفا را با خاک یک‌سان کنیم.»

خبرگزاری دولتی ایرنا در گزارش نماز جمعه این هفته تهران تیتر اصلی را به حمله شدید احمد خاتمی به دونالد ترامپ به خاطر به رسمیت شناختن اورشلیم (بیت‌المقدس) به عنوان پایتخت جدید اسرائیل و تصمیم‌گیری درباره انتقال سفارت آمریکا به این شهر اختصاص داده است.

خاتمی انتقال پایتخت اسرائیل از تل‌آویو به اورشلیم را "تجاوز آشکار به حقوق مردم فلسطین" خواند و ترامپ را به خاطر حمایت از این مسئله "رئیس جمهوری تازه به دوران رسیده" توصیف کرد که به گفته‌ او "مشکل روانی دارد".

امام جمعه موقت تهران با بیان این که "اقدام ترامپ فریاد تمام جهان را در آورده" گفت این تصور که اعتراض‌ها بعد از مدتی فروکش می‌کند، آمریکا و اسرائیل را "وقیح" کرده است.

شعار مرگ بر ترامپ در تهران

به گزارش ایرنا احمد خاتمی به همین دلیل توصیه کرد: «این تظاهرات و اعتراضات نباید تمام شود، باید این فریاد و این خروش تا عقب‌نشینی کامل رژیم صهیونیستی از این تصمیم جنایتکارانه ادامه داشته باشد.»

آن گونه که رسانه‌های داخلی و خارجی، از جمله خبرگزاری آلمان گزارش داده‌اند، پس از مراسم نماز جمعه این هفته صدها نفر در خیابان‌های تهران تظاهرات کردند و علیه آمریکا و به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل شعار دادند.

بنابر گزارش‌ها تظاهرکنندگان علاوه بر شعارهای مرگ بر آمریکا و اسرائیل و به آتش کشیدن پرچم این دو کشور که در ایران کم‌سابقه نیست، برای نخستین بار شعار "مرگ بر ترامپ" نیز سرداده و تصویرهای رئیس جمهور آمریکا را آتش زده‌اند.

norway_12072017.jpgبی بی سی - داماد سابق شاه نروژ کوین اسپیسی را متهم کرده است که پس از کنسرتی در مراسم اهدای جایزه صلح نوبل او را "دستمالی" کرده است.

آری بن، همسر سابق مارتا لوئیس، دختر شاه نروژ، می‌گوید کوین اسپیسی در سال ۲۰۰۷ که مجری مراسم صلح نوبل بود، پس از مراسم این کار را کرد.

آقای بن گفته است که پس از صحبتی دوستانه با کوین اسپیسی، این ستاره هالیوود او را دعوت کرده تا با هم سیگاری بکشند، و در همین حین ناگهان بیضه‌های او را گرفته است.

کوین اسپیسی پس از روبرو شدن با اتهام‌های جنسی عذرخواهی کرده است. او از سریال خانه پوشالی و یک فیلم هالیوودی حذف شده است.

palestine232.jpgرادیو زمانه: بعد از آن‌که رئیس جمهور آمریکا بیت‌المقدس (اورشلیم) را به‌عنوان پایتخت اسرائیل به‌رسمیت شناخت، گروه‌های فلسطینی روز جمعه را روز «خشم» اعلام کردند. درگیری‌هایی بین فلسطینی‌ها و نیروهای امنیتی اسرائیل در غزه دو کشته و بیش از ۲۵۰ نفر زخمی داشت. در بیت‌المقدس و کرانه باختری بیش از ۵۰ نفر از فلسطینی‌ها در درگیری با پلیس اسرائیل مجروح شده‌‌اند. ۱۶ نفر از آن‌ها در بیمارستان‌ها تحت مداوا قرار گرفته‌اند.

به‌ گزارش خبرگزاری فرانسه، از آغاز روز جمعه ۸ دسامبر / ۱۷ آذر بر تعداد نیروهای امنیتی اسرائیل در مناطق اشغالی افزوده و تدابیر امنیتی تشدید شد. سپس اعتراضات شدید و کوتاهی در منطقه قدیمی شرق بیت‌المقدس (اورشلیم) رخ داد و ده‌ها تن از معترضان فلسطینی با حدود ۵۰ مأمور امنیتی اسرائیل درگیر شدند و شیشه‌های مغازه‌های اطراف را شکستند.

بر اساس این گزارش پلیس تظاهرکنندگان را کتک می‌زد و تلاش می‌کرد آن‌ها را در خیابان‌های اطراف پراکنده کند.

در درگیری‌های غزه دو فلسطینی به‌دست نیروهای امنیتی اسرائیل کشته و بیش از ۲۵۰ نفر زخمی شدند.

در بیت‌المقدس (اورشلیم) و کرانه باختری درگیری‌ها تا نیمه روز ادامه داشت. در الخلیل (حبرون)، بزرگترین شهر کرانه باختری رود اردن، بیت ‌لحم، اریحا (جریکو) و در نزدیکی نابلس، دیگر مناطق کرانه باختری نیروهای امنیتی اسرائیل به روی جوانان فلسطینی معترضی که چهره‌های خود را پوشانده و سنگ پرتاب می‌کردند، گلوله‌های پلاستکی و گاز اشک‌آور شلیک کردند.

در الخلیل (حبرون) صدها نفر از معترضان در نقاط مختلف شهر به سوی سربازان اسرائیلی سنگ پرتاب کردند.

روز جمعه به‌طور معمول نماز جمعه مسلمانان برگزار می‌شود و گروه‌های فلسطینی از پیش اعلام کرده بودند که این روز را به‌عنوان «روز خشم» علیه تصمیم اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا برگزار می‌کنند.

شب گذشته (پنج‌شنبه) نیز درگیری‌هایی بین فلسطینی‌ها و نیروهای امنیتی اسرائیل در شهرهای کرانه باختری رود اردن و غزه رخ داد و حدود ۳۰ نفر زخمی شدند.

ترامپ چهارشنبه ۶ دسامبر / ۱۵ آذر بیت‌المقدس (اورشلیم) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت. این در حالی است که در دسامبر سال گذشته، سازمان ملل با صدور قطع‌نامه‌ای اعلام کرد که فقط مرزهای توافق ۴ ژوئن ۱۹۶۷ را به رسمیت می‌شناسد و هرگونه تغییری در وضعیت بیت‌المقدس (اورشلیم) می‌بایست در مذاکره بین فلسطینیان و اسرائیلی‌ها مورد توافق طرفین باشد.

روز جمعه در تهران نیز شرکت‌کنندگان در نماز جمعه با شعارهای «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، در تظاهراتی شرکت کردند.

در اردن، ترکیه، تونس، پاکستان، اندونزی و مالزی نیز اعتراضاتی برپا شد.

روز جمعه همچنین قرار است که جلسه فوق‌العاده شورای امنیت سازمان ملل به درخواست فرانسه، بولیوی، مصر، ایتالیا، سنگال، سوئد، بریتانیا و اوروگوئه در این رابطه برگزار شود.

Jannatiبه گزارش حوزه احزاب خبرگزاری فارس، مجلس خبرگان رهبری در بیانیه‌‌ای، ضمن محکومیت اقدام آمریکا در اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی این اقدام شیطان بزرگ را گامی بزرگ برای سقوط و فروپاشی رژیم غاصب صهیونیستی و خدمتی ناخواسته به تحقق آرمان فلسطین دانست.


متن بیانیه مجلس خبرگان رهبری بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اقدام تحریک آمیز و نابخردانه رئیس جمهور آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم منحوس صهیونیستی و اعلام انتقال سفارتخانه ایالات متحده از تل آویو به قدس شریف، فتنه ای جدید و نشانگر عمق کینه دشمنان علیه اسلام و مسلمین و تضییع حقوق مردم مظلوم فلسطین است.

این توطئه و تلاش پلید استکبار علاوه بر نقض صریح قطعنامه های بین المللی، حکایت از نقشه های شوم سردمداران کاخ سفید و رژیم جعلی اسرائیل پس از شکست گروه تکفیری داعش و عدم تحقق برنامه های آنان در به آشوب کشاندن خاورمیانه به ویژه عراق و سوریه دارد.

بی تردید شیطان بزرگ، امروز با این اقدام ابلهانه به زعم خود به دنبال تثبیت جایگاه متزلزل غده سرطانی اسرائیل است اما در واقع، گامی بزرگ برای سقوط و فروپاشی رژیم غاصب صهیونیستی برداشت و خدمتی ناخواسته به تحقق آرمان فلسطین نمود « وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ ».

مجلس خبرگان رهبری، ضمن اذعان براینکه قدس، قبله اول مسلمانان، پاره تن اسلام است و تأکید بر این نکته که غده سرطانى اسرائیل را تنها از طریق انتفاضه و مبارزات مردمی مى‏توان ریشه‏کن ساخت، از سازمان های بین المللی، سران کشورهای اسلامی و تمام وجدانهای بیدار می خواهد به سهم خود در محکومیت این عمل کینه ورزانه رئیس جمهور آمریکا اقدام کنند. مجلس خبرگان رهبری در پایان اعلام می دارد آمریکا و استکبار جهانی در همه‏ جنایاتى که امروز در فلسطین اتفاق مى‏افتد شریک جرم است و امت اسلامی و آزادیخواهان جهان این گونه اقدامات را فراموش نخواهند کرد و در آینده ای نه چندان دور باحول و قوه الهی و با تمسک به آرمانهای امام راحل(ره) و پیروی از تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری به صورت متحد مقابل مستکبرین، خواهند ایستاد ان شاءالله.

احمد جنتی
رئیس مجلس خبرگان رهبری و دبیر شورای نگهبان

من یه زنم، صدامو می‌شنوین؟، جایزه ۵۰۰ هزار دلاری مصطفی، وام خرید سکه، آتش در رگ سفید، "شینگ شنگ شونگ" آلمان در همدان، داریوش در آرایشگاه زابل و تصاویر دست​چین دیگری از گشت و گذار این هفته در ایران. [لینک به گالری تصاویر]

41713632_303.jpgداریوش اقبالی درآرایشگاه زابل

با گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی در ایران هنوز هم پوستر خوانندگانی چون داریوش اقبالی بر دیوارها خود نمایی می‌کند. این آرایشگر زابلی جوان با صدای داریوش که در مهاجرت ناخواسته زندگی می‌کند پس از انقلاب اسلامی آشنا شده است. رویکردها و ممنوعیت‌های بعد از انقلاب نتوانسته هنرمندان سرشناس را از حوزه علاقه و حافظه مردم پاک کند. [لینک به گالری تصاویر]

120717A_top.jpgرادیو فردا - یک قاضی در آرژانتین حکم جلب کریستینا کیرشنر، رئیس‌جمهوری پیشین این کشور، را در ارتباط با پرونده «دست داشتن» ایران در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ آرژانتین صادر کرد. اما او این اتهام را رد کرده است.

به گزارش خبرگزاری آلمان، کلاودیو بونادیو، قاضی فدرال در آرژانتین، روز پنجشنبه ۱۶ آذر، ضمن صدور این حکم اعلام کرد که مصونیت پارلمانی کریستینا کیرشنر نیز لغو شده است.

این دادگاه‌ آرژانتین، جمهوری اسلامی ایران را در بمب‌گذاری سال ۹۴ در کانون یهودیان بوئنوس آیرس، موسوم به آمیا، که ۸۵ کشته به‌جا گذاشت دخیل دانسته و در حکم جلب خانم کیرشنر آمده که وی در «پنهان کردن» دست ایران در این ماجرا نقش داشته‌است.

کریستینا فرناندز کیرشنر از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ میلادی رئیس‌جمهوری آرژانتین بود و هم‌اینک از سناتورهای این کشور است. به گزارش خبرگزاری فرانسه نیز، حکم تازه دادگاه، مصونیت قضایی کریستینا کیرشنر را از او سلب می‌کند.

خانم کیرشنر اتهام‌ها علیه خود را رد کرده و اتهام تبانی برای «مخفی نگه داشتن» ارتباط ایران با بمب‌گذاری یادشده را «حرف پوچ» توصیف می‌کند.

پرونده آمیا بیش از دو دهه پیش گشوده شد و در آن زمان، گروه حزب‌الله لبنان به انجام این بمب‌گذاری و ایران به هدایت آن متهم شدند.تهران حامی اصلی حزب‌الله لبنان است.

رادیو فردا - ویدئویی از درگیری نیروی انتظامی با زنان و مردان کشاورز در روستای جلیزی در دهلران ایلام در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. سازمان اتکا (وابسته به ارتش) مدعی است که این زمین های کشاورزی از زمان قبل از انقلاب، به ارتش واگذار شده اما کشاورزان می گویند زمین ها مال آنهاست و سند هم دارند.

رقص یک دختر دانشجو کنار خیابان:

بدون شرح:







  
رقص آذری این فروشنده:
قالیچه‌ی پرنده وسط خیابان های اصفهان:

Reza_Zarrab.jpgایران وایر ـ آرش عزیزی: ششمین روز از شهادت رضا ضراب در دادگاه فدرال جنوب نیویورک به پایان رسید. با وجود حضور چند ده خبرنگار رسانه‌های ترکیه و آمریکا، حتی خبرگزاری‌ ایرنا که در مقر سازمان ملل در نیویورک دفتر دارد، در دادگاه حضور نداشت. در مقابل نه تنها خبرگزاری آناتولی ترکیه و شبکه «سی ان ان ترک» که چندین روزنامه این کشور همچون حریت و خبرترک و حتی وب‌سایت تازه‌تاسیس «احوال»، برای پوشش دادگاه خبرنگار فرستاده بودند.

ضراب سال گذشته هنگام سفری خانوادگی به فلوریدای آمریکا دستگیر شد و بعد از چند ماه حبس، با پذیرش جرم خود به توافقی با دادستانی آمریکا رسید که همکاری کند. در نتیجه او دیگر در صندلی متهم نیست و در حال حاضر پرونده علیه محمد هاکان آتیلا، معاون سابق مدیر «بانک خلق» ترکیه، در جریان است که متهم به تبانی برای دور زدن تحریم‌های علیه ایران است و ضراب به عنوان شاهد در دادگاه حضور دارد.

در دادگاه امروز پرسش از ضراب توسط کتی فلمینگ، وکیل آقای آتیلا، ادامه یافت و نوارهای صوتی بیشتری از مکالمات تلفنی او پخش شدند، نوارهایی که پای مقامات و نهادهای مختلف ایرانی را هم وسط می‌کشند. ضراب به زبان ترکی پاسخ می‌دهد و جواب‌هایش به انگلیسی ترجمه می‌شوند.

shooting_12012017.jpgروزنامه خراسان؛ چندی قبل تعدادی از اوباش ضمن ایجاد درگیری در شهرک شهیدرجایی مشهد و با شکستن شیشه ها، موجب اخلال در نظم عمومی شدند.

با گزارش این حادثه به پلیس 110، بلافاصله مأموران کلانتری شهیدرجایی به تحقیق در این باره پرداختند تا عاملان اخلال در نظم عمومی را شناسایی کنند. مأموران انتظامی دامنه تحقیقات خود را به کوچه پس کوچه های شهرک گسترش دادند تا سرنخی از اوباش فراری به دست آورند.

گزارش خراسان حاکی است: شب بعد از این ماجرا، در حالی که مأموران انتظامی مشغول گشت زنی و انجام وظیفه در حوزه استحفاظی بودند، وارد خیابان پورسینا شدند و چند جوان موتورسوار را دیدند که داخل کوچه سرگرم گفت وگو بودند.

در همین حال موتورسواران با مشاهده مأموران انتظامی، موتورسیکلت ها را روشن کردند تا از محل بگریزند. هنگامی که سرنشینان یکی از موتورسیکلت ها گریختند، جوان 20ساله ای نیز به ترک موتورسیکلت دیگر پرید تا آن ها نیز از محل فرار کنند اما ناگهان صفیر گلوله ای فضا را شکافت و بر پشت جوان 20ساله نشست. این جوان که «هادی. ر» نام داشت و به تازگی خدمت سربازی را به پایان رسانده بود، با اصابت گلوله نقش بر زمین شد. لحظاتی بعد آژیر خودروی نیروهای امدادی به صدا در آمد ولی دیگر دیر شده و جوان مذکور بر اثر عوارض ناشی از شلیک گلوله جان خود را از دست داده بود.

بنابراین گزارش، با مرگ این جوان، ماجرا به بازپرس ویژه قتل عمد گزارش شد و بدین ترتیب با حضور شبانه بازپرس «کاظم میرزایی» در محل وقوع حادثه، تحقیقات گسترده قضایی در این باره ادامه یافت. شاهدان عینی و اهالی محل اظهار کردند که فقط صدای شلیک یک گلوله را شنیده اند و پس از آن جوان 20ساله ای که به همراه دوستانش وسط کوچه ایستاده بود، خون آلود نقش بر زمین شده است.

Macron_Qatar.jpgرادیو زمانه ـ در جریان سفر امانوئل مکرون به قطر، فرانسه قراردادهایی از جمله قرارداد فروش ۱۲ فروند جنگنده رافال و ۵۰ هواپیمای ایرباس و صدها خودرو زرهی را امضا کرد. مکرون در دوحه درباره ایران گفت این کشور به توافق هسته‌ای پایبند بوده اما باید درباره برنامه موشک‌های بالستیکی آن و نقش ایران در تنش‌های منطقه مذاکره کرد.

امانوئل مکرون پنج‌شنبه ۷ دسامبر / ۱۶ آذر به قطر رفت و با شیخ تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر دیدار و گفت‌وگو کرد.

او در کنفرانس مشترک خود با امیر قطر بار دیگر سخنان اخیر خود درباره ایران را تکرار کرد.

مکرون گفت ایران به توافق هسته‌ای پایبند بوده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آن را تأیید کرده است. او به این اشاره کرد که از آژانس خواسته شد تا برخی از دانشگاه‌های ایران نیز در ارتباط با برنامه هسته‌ای این کشور مورد بازرسی قرار گیرند و ایران این بازرسی‌ها را نیز پذیرفت.

Taher_Ahmadzadeh.jpgچراغ عمر پُربار طاهر احمد زاده پس از عمری افروختگی در هوای آزادی و عدالت اجتماعی، خاموشی پذیرفت.

فعالیت های اجتماعی و سیاسی طاهر احمد زاده در خراسان با تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی در ١٣٢١ آغاز شد و در سال های همراهی با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران در دولت دکتر محمد مصدق، گسترش و ژرفا یافت و از همان سال ها و تا پایان عمر، دکتر مصدق برای طاهر احمد زاده معیار دولتمردی و الگوی رهبری سیاسی باقی ماند. پس از کودتای ٢٨ مرداد طاهر احمد زاده گردانندۀ اصلی نشست های مخفی نهضت مقاومت ملی در مشهد بود و به عنوان نمایندۀ جبهۀ ملی در خراسان شناخته می شد.

طاهر احمد زاده در فاصلۀ سال های ١٣٣٢ تا بهمن ١٣٥٧ در جایگاه چهرۀ چپ ملی - مذهبی همواره کوشندۀ سیاسی و فرهنگی بود و همراه مطالبات اجتماعی در خراسان حضوری پُر رنگ داشت. در نخستین کنگرۀ جبهۀ ملی در تهران به عنوان نمایندۀ خراسان حضور و سخنرانی داشت و در همین سال ها البته بارها زندان سیاسی را تجربه کرد و سرانجام در پائیز ١٣٥٠ در دادگاه نظامی لشکر ٧٧ خراسان به ده سال زندان محکومیت یافت و در آستانۀ انقلاب بهمن آزاد شد.

Hamed_Aiyenehvand.jpgوقتی در عصر پهلوی اول دانشگاه تهران آغاز به کار کرد رضا شاه امید بسیار داشت تا در نتیجه توسعه علمی و فرهنگی که به وسیله دانشگاه در کشور ایجاد می شود نفوذ رو حانیت درمیان مردم رفته رفته کم رنگ شود و با حاکم شدن نظام فکری و فرهنگی سکولار در کشور همانند همسایه غربی ما ترکیه،زمینه های رشد کشور فراهم شود و خرافه گرایی و تحمیق مردم به بهانه دین و حفظ اسلام از کشور رخت بر بندد.


اما او از این نکته مهم و اساسی غفلت کرد که نهاد روحانیت با سابقه تاریخی طولانی را زمانی می توان در اذهان عمومی از میان بر داشت که بی اعتباری این جهانی آن به اثبات رسیده باشد و بی اعتباری رو حانیت زمانی شکل عینی و عملی به خود گرفت که آنان به آرزوی خود برای به آغوش کشیدن قدرت در سال ۵۷ دست یافتند و تحقق این آرزو را بی شک آنان وامدار مدارای بیش از حد محمدرضا پهلوی هستند که بر خلاف پدرش با روحانیت از در مدارا درآمد.



Emadedin_Baghi.jpgدکتر محمود صادقی نماینده مجلس اعلام کرده است که دکتر غلامی وزیر آموزش عالی تأیید کردند که بیش از ۱۰۰ دانشجوی ستاره‌دار در سال تحصیلی جدید وجود دارد. اما به گمان نگارنده این آمار غیر واقعی بوده و تنها در بردارنده آن کسانی است که رسما و آشکارا ستاره دار شده اند. طبق مراجعات متعددی که ما داریم کسانی که پس از قبولی در آزمون، بدون ارایه هیچ توضیحی رد صلاحیت شده اند و برخی هم رمق پیگیری ندارند بسیار بیش از این تعداد است. اگر مسئولان واقعا قصد دارند آمار کامل تری را به دست آورند نیازی به اعلام نام ها از سوی دیگران نیست و کافی است فراخوانی صادر کنند تا افرادی که در این رابطه با مشکل مواجه شده اند گزارش بدهند.


در عین حال این تعداد چه یک نفر باشد و چه هزار تن، از این نظر که حاکمیت مکلف به استیفای حقوق آانان است فرقی نمی کند زیرا در قانون، محرومیت اجتماعی تعریف شده و محرومیت از تحصیل عملی غیر قانونی است و ارتکاب آن از سوی نهادهای حاکمیتی، نقض قانون از سوی دستگاه هایی است که باید مجری قانون باشند و دیگر نمی توانند از شهروندان عادی توقع پایبندی به قانون داشته باشند.

Houshang_Amirahmadi.jpgدر ۱۶ آذر ۱۳۳۲، تقریبا ۴ ماه بعد از کودتای ۲۸ مرداد همان سال علیه دولت دکتر محمد مصدق، سه دانشجوی دانشگاه تهران درهجوم نیروهای نظامی و امنیتی شاه محمد رضا پهلوی به دانشگاه برای خفه کردن اعتراض دانشجویان به سفر ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس جمهورامریکا، و تجدید رابطه با انگلستان، کشته شدند. این دو کشور در کودتا دست داشتند و شاه را به ایران برگردانده بودند و حالا میخواستند شرایط تثبیت یکتاتوری او را فراهم کنند. دو نفر از این دانشجویان (مصطفی بزرگ نیا و مهدی شریعت رضوی) طرفدار حزب توذه، و یک نفر (احمد قندچی) طرفدار جبهه ملی بودند. برای بزرگداشت نام این دانشجویان و اعتراض ضد استبدادی، ضد استعماری و عدالت خواهی دانشجویان، ۱۶ آذر "روز دانشجو" نامگذاری شده است. بعنوان یک استاد دانشگاه، برای من این روز بسیار عزیز و افتخار آمیز است و آنرا به همه دانشجویان، دانشگاهیان و مردم ایران تبریک میگویم.

از آن روز ۵۴ سال میگذرد و طی این سالها جنبش دانشجویی افت و خیزهای بسیاری را تجربه کرده است. در مجموع اما، دست آورد این جنبش، سوای تولید مبارزین بسیار، برای خود دانشجویان و دانشگاها و یا جامعه بزرگترایران چندان زیاد نبوده است. جامعه دانشجویی، بعنوان یک صنف هنوزهم نتوانسته است حقوق ابتدایی خود را حصول کند و ایران نیز کماکان، و کم و بیش، در یوغ استبداد، استعمار و بی عدالتی باقی مانده است. واقعیت این است که هم نیروهای سیاسی کشور و هم دولتها (و حکومت ها) اجازه نداده اند که جنبش دانشجویی صنفی، مستقل و متعلق به جامعه مدنی بماند. آنها با شگرد سیاسی کردن دانشگاه (نظیر ساواکی کردن محیط دانشگاه و حالا برگزاری نماز جمعه در انجا) و قهرمان پروری درون دانشجویان، مبارزات آنها را تخریب و یا بنفع خود مصادره کرده اند. دراین میان برنده نهایی حکومت ها و دولت ها بوده اند.

Montazeri-and-Son.jpg

ایران وایر ـ شیما شهرابی: هفته گذشته، هفته وحدت نام داشت. تبلیغات حکومت فراوان بود. کانال تلگرامی آیت‌الله خامنه‌ای سخنرانی ‌های او را در مورد وحدت شیعیان و اهل سنت به اشتراک می‌گذاشت و تلویزیون ملی ایران آرم هفته وحدت را روی برنامه‌های تلویزیونی قرار داد. نامگذاری این هفته اما ابتکار آیت‌الله حسینعلی منتظری بود. او سال ۱۳۶۰ از روز دوازدهم تا هفدهم ربیع‌الاول را هفته وحدت نام نهاد، حالا اما تلویزیون ملی ایران بعداز ۳۶ سال از آیت‌الله خمینی به عنوان مبتکر هفته وحدت نام برد. با احمد منتظری پسر آیت‌الله منتظری درباره هفته وحدت، شکل‌گیری و اجرایی شدن این ایده و مصادره شدن آن در این سال‌ها گفت‌و گو کرده‌ایم:

saddamDaughter_120617.jpgالعربیه - رغد صدام حسین، دختر رئیس‌جمهوری فقید عراق با انتشار توئیتی به سوگ علی عبدالله صالح، رئیس‌جمهوری فقید یمن که به ضرب گلوله شبه‌نظامیان حوثی کشته شد، نشست و مراتب همدردی خود با خانواده صالح را ابراز کرد.

رغد صدام در توئیتر نوشت: «به خانواده رئیس‌جمهور شهید و به دخترش، خواهرم بلقیس و پسرش، برادرم احمد تسلیت می‌گویم؛ خانواده‌ای که مواضع قابل توجهی در قبال رئیس‌جمهوری شهید صدام حسین و خانواده‌اش و عراق و بسیاری از عراقی‌ها پس از اشغال این کشور اتخاذ کردند. علی‌رغم همه آنچه رخ داد و رخ‌ می‌دهد، امیدمان به خدا برای پیروزی بسیار است. عموی قهرمانم شهادتت مبارک.»

دختر رئیس‌جمهوری فقید عراق در توئیت دیگری نوشت: «پایان کارها مهم است. این مرد (علی‌عبدالله صالح) از زمان تجاوز ظالمانه سی‌جانبه در سال 91 و اتفاقات پس از آن و تحریم ظالمه عراق و ملت این کشور و اشغال تجاوزکارانه آمریکا، مواضع ویژه‌ای در قبال خانواده صدام اتخاذ کرد.»

او افزود: « ما اینک کسی را که نزد خدای یگانه است، نمی‌ستاییم. از خدا می‌خوایهم که همه ما را مورد رحمت خود قرار داده و ببخشد و یمن، عراق، امت عربی و اسلامی و جمیع آزادگان دنیا را حفظ کند. والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.»

پس از 6 روز درگیری میان شبه‌نظامیان حوثی و نیروهای کنگره ملی یمن، علی‌عبدالله صالح دوشنبه 4 دسامبر 2017 در یکی از مناطق، زادگاهش در سنحان و در نتیجه کمین حوثی‌ها در مسیر حرکتش کشته شد.

Ebrahim_Raeisi.jpgباشگاه خبرنگاران جوان - حجت‎الاسلام سید ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در مراسم روز دانشجو که در دانشگاه امام رضا (ع) برگزار شد گفت: دانشجویان باید مراقب آفت هایی از جمله سوء استفاده جریان‌های سیاسی از آنها باشند که برای کسب قدرت تلاش می‌کنند. مجموعه‌های دانشجویی با تکیه بر علم و دانش حرکت کنند و سطحی نگر نباشند.

وی گفت: تلاش می‌کنیم در حوزه رسانه اقدامات مهمی را به انجام رسانیم تا بتوانیم پیام رضوی را به همه منتقل کنیم.

IRIYeman_12012017.jpgیک منبع عالی رتبه در وزارت خارجه ایران که خواستارعدم معرفی خود بود، به اسپوتنیک اعلام کرد فعالیت سفارت ایران در شهر صنعا به دلیل مشکلات امنیتی در یمن بطور موقت متوقف شده و فعالیت های این سفارتخانه از طریق سفارت ایران در عمان، هماهنگ می شود که نزدیک ترین مرکز دیپلماتیک به صنعا است و اکنون دیپلمات های ایرانی در شهر مسقط به سر می برند.

منبع ایرانی نامبرده خبر حمله موشکی دو روز قبل به نمایندگی دیپلماتیک ایران در صنعا را تائید نکرد.

در یمن از سال 2014 درگیری داخلی ادامه دارد. در یک طرف این نزاع شورشیان حوثی جنبش شیعه " انصارالله" و بخشی از ارتش وفادار به رئیس جمهور سابق علی عبدالله صالح و در طرف دیگر آن ارتش دولتی و شبه نظامیان وفادار به عبدربه منصور هادی قرار دارند. از سال 2015 ائتلاف عربی به ریاست عربستان سعودی پشتیبانی نظامی از نیروهای دولتی را برعهده دارند. به نظر می رسد ، ایران از حوثی هایی که صنعا پایتخت یمن و بخش قابل توجهی از کشور را تحت کنترل دارند به طور غیر رسمی حمایت می کند.

shakoori_12012017.jpgعلی شکوری راد: کاندیداى اصلى ما در حصر است،کاندیداى ما ممنوع التصویر است

دماوند - دکتر علی شکوری‌راد دبیر کل حزب اتحادملت ایران اسلامی که در مراسم روز دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی سخن می گفت، با با بیان اینکه«روحانی کاندیدای مطلوب من نیست. کاندیداى مطلوب من در حصر است، کاندیداى مطلوب من ممنوع التصویر است»،گفت:«شما می‌گویید ۲۰۰ نفر امسال ستاره‌دار شدند. ما هم اعتراض داریم. خانم منصوری از تحصیل بازداشته شد و چند نفر دیگر از اعضای حزب اتحاد هم ستاره‌دار شدند ولی نباید به خاطر یک مسئله دستاوردهایمان را انکار کنیم.»

علی شکوری‌راد در ادامه صحبت‌اش گفت:«اصلاح‌طلبی عنوانی نیست که افراد برای خود انتخاب کنند، بلکه گفتمان و روشی است که افراد براساس آن می‌توانند اصلاح‌طلب شوند که شاخصه آن قانونگرایی، قانونمداری، پاکدستی و... است.»

به گزارش ایلنا، وی با اشاره به ۱۶ آذر سال ۳۲ اظهار داشت:«اعتراض دانشجویان در زمانی رخ داد که فضای خفقان در کشور حاکم شده بود.سه دانشجو در آن زمان به شهادت رسیدند. در ابتدای انقلاب حزب توده مدعی بودند احمد قندچی و مصطفی بزرگ‌نیا توده‌ای بوده‌اند و البته شریعت‌رضوی مسلمان بوده است. در آن زمان گفتمان انقلابى، چپ بود.»

عضو سابق "دفتر تحکیم وحدت" با اشاره به تسخیر سفارت امریکا خاطرنشان کرد:«در آن زمان اگر می‌خواستی یک دانشجوی مخالف با تسخیر را پیدا کنی،اگر با ذره‌بین هم می‌گشتی بازهم یک نفر را پیدا نمی‌کردید. برخی اشتباه می‌کنند که حوادث دیروز را براساس گفتمان امروز تحلیل و ارزش‌گذاری می‌کنند.»

وی "نقش دانشجویان را در پیروزی خاتمی در دوم خرداد" مهم دانست و ابراز داشت:«در آن زمان هم دانشجویان تقریباً یکپارچه اصلاح‌طلب بودند و باید دنبال دانشجوی مخالف اصلاحات می‌گشتی. ولی متاسفانه به دلیل همین نقش آفرینى دانشجویان در حماسه دوم خرداد از آنها انتقام گرفته شد و فاجعه ۱۸ تیر رخ داد. بعد از آن دانشجویان به ناحق به زندان افتادند و برخی دانشجویان سرخورده وعاصی از این وضعیت، بحث عبور از خاتمی را مطرح کردند. همین خودزنى ها موجب به پایان رسیدن دوره اصلاحات و روی کار آمدن دولتى بود که همه اصلاح طلب ها از جمله دانشجویان را زیر ضرب خود گرفت.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه "دوره دولت هشت ساله احمدی‌نژاد درسی بود که ما بدانیم در قبال تحولات اجتماعی چگونه موضع‌گیری کنیم" افزود:«ما از دوره احمدی‌نژاد با همه سیاهی‌اش عبور کردیم ولى ناگزیر از اصلاحات به بهبود خواهی عدول کردیم. ما می‌دانستیم روحانی اصلاح‌طلب نیست ولی از او حمایت کردیم چون می‌دانستیم شرایط سیاسى حاکمیت پذیرای یک رئیس جمهور اصلاح‌طلب نیست.»

شکوری‌راد با بیان اینکه"ما در سال ٩١ فکر می‌کردیم شرایط آنقدر تیره و تار است که مجالی برای ما نمی‌گذارد که در انتخابات ٩٢ دستاوردى داشته باشیم" یادآور شد:«اما جوانان مثل ما فکر نمى کردند. این جوانان بودند که به دنبال تغییر بودند و این امید آنها بود که ما را مجاب به حضور در انتخابات کرد. ما از یک کاندیدای غیراصلاح‌طلب حمایت کردیم. رویکرد ما اصلاح‌طلبانه و تاکتیک ما بهبودخواهی بود.عدول ما به بهبودخواهی همراه با دستاورد بود و آن پیروزی کاندیدایی بود که برخی از خواسته‌ها ما را هم مطرح کرده بود و به مطالبات اصلاح طلبى نزدیک شده بود.»

وی با تاکید براینکه"اکنون ما به دنبال بهبودخواهی هستیم" بیان کرد:«کسانی که به این شرایط توجه نکنند و بخواهند سیاست‌ورزی را در سطح اصلاح‌طلبانه یا بیش از آن، تحول‌خواهانه دنبال کنند، کارشان نتیجه‌ای ندارد. من آمده‌ام بگویم قدر شرایط امروز را بدانیم و دستاوردهای خود را انکار نکنیم. روحانی دستاورد خود ماست. مجلس، فراکسیون امید،شورای شهر و شهردار امروز دستاورد ماست و ما نباید این دستاوردها را تخریب بکنیم.»

halalAhmar_12012017.jpgبه گزارش ایلنا، به دنبال پخش برخی اخبار و شایعات درخصوص برکناری ابوالقاسم گرجی معاون پشتیبانی جمعیت هلال احمر و ابهامات پیش آمده موارد زیر به اطلاع می رسد:

پس از وقوع زلزله کرمانشاه و سردی هوای منطقه حدود ۵۰ هزار چراغ والور از سوی جمعیت هلال احمر بین مردم منطقه توزیع شد. نفت این چراغ ها می بایست از سوی وزارت نفت تامین و توزیع می شد که در روزهای اول این کار صورت پذیرفت. با این حال به دلیل گستردگی منطقه زلزله زده و روستاهای پراکنده و مسیرهای شلوغ مشکلاتی برای توزیع مستمر نفت پیش آمد. در این مرحله هلال احمر خارج از پروتکل ها و استانداردهای امدادی و با پیش بینی شرایط پیش روی تصمیم گرفت تا برای کاهش آلام مردم زلزله زده و داشتن گزینه گرمایشی جایگزین، اقدام به تهیه هیترهای برقی نماید.(هیترهای برقی جز ۱۶ قلم اجناس ضروری امدادی در انبارهای هلال احمر نیست)

پس از مشورت با شرکت توانیر معلوم شد که شبکه توزیع برق امکان پشتیبانی برق هیترهای بالای هزاروات را برای همه خانوارهای منطقه ندارد. دستور اکید رییس جمعیت برای خرید فوری و سریع هیترها با حداکثر ظرفیت هزاروات صادر شد ولی علی رغم تاکیدات با تاخیر هیترهایی تهیه شد که بالاتر از میزان توصیه شده برق مصرف می کرد. به دنبال این کوتاهی معاون پشتیبانی جمعیت از سمت خود برکنار شد.

قابل ذکر است که اصولا جمعیت هلال احمر طبق پروتکل های امدادی وظیفه ای برای تامین هیتر نداشته و صرفا بنا بر این بود تا به مردم مناطق زلزله زده وسیله ای داده شود که درصورت نرسیدن نفت امکان استفاده از آن را در موقعیت فعلی داشته باشند تا نفت لازم توسط شرکت توزیع وزارت نفت به آنها رسانده شود. ولی این قصور و کوتاهی در این شرایط به هیچ عنوان پذیرفته نبود و از این رو دستور برکناری معاون پشتیبانی صادر شد.

گفتنی است اقدامات لازم برای جایگزینی و توزیع هیترهای مناسب با شرایط منطقه انجام شده است.

Koudakan_Shinabadi.jpgایسنا ـ حسین احمدی نیاز وکیل اولیای دم ساریا رسول‌زاده و سیران یگانه و دختران شین‌آباد در پنجمین سالگرد حادثه شین‌اباد به رییس‌جمهور نامه نوشت.

به گزارش ایسنا، نامه سرگشاده وکیل کودکان شین‌آبادی به رییس‌جمهور با طرح این سوال که "پنج سال درد و رنج دخترکان شین آبادی، از زندگی با نصف دیه تا ۱۵ سال تداوم مصیبت درمان، حقوق شهروندی آنان کجاست؟ " به این شرح است:

Ali_Abdollah_Saleh.jpgایسنا ـ گزارش‌های رسانه‌ای از انتشار وصیت نامه علی عبدالله صالح با دست خط خودش خطاب به مردم یمن در خصوص انصارالله خبر دادند.

به گزارش ایسنا، علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین یمن که در جریان درگیری‌های این کشور کشته شد در وصیت‌نامه خود که توسط سامی الغباری عضو حزب کنگره مردمی منتشر شده نوشته است: کشور ما بسیار با ارزش است و نمی‌توان نسبت به آن بی‌اعتنا بود.

Trump_Jerusalem.jpgبی بی سی ـ تصمیم دونالد ترامپ برای شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل با موجی از نارضایتی و مخالفت روبرو شده است.

رهبران کشورهای جهان اسلام و جامعه بین المللی در سطح وسیع تر به سرعت از این تصمیم انتقاد کردند و بعضی از آنها نسبت به بروز بالقوه خشونت و خونریزی هشدار دادند.


آقای ترامپ همچنین انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس را تایید کرد و به این ترتیب آمریکا اولین کشور در جهان می‌شود که رسما بیت المقدس را پایتخت اسرائیل می‌شناسد.


موقعیت بیت المقدس در کانون مناقشه دیرینه اسرائیل و فلسطینی‌ها قرار دارد. فلسطینی‌ها شرق این شهر را پایتخت آینده کشور فلسطینی می‌دانند.


مقام‌های کاخ سفید گفته‌اند که تصمیم آقای ترامپ "به رسمیت شناختن یک واقعیت تاریخی و کنونی" است اما بیانیه‌ای سیاسی نیست و مرزهای واقعی و سیاسی بیت المقدس را عوض نمی‌کند.

Daneshjouyan_Eteraz.jpgرادیو زمانه ـ روز چهارشنبه ۱۵ آذر برای سومین روز تجمعاتی به مناسبت روز دانشجو در چند دانشگاه در اعتراض به روند کالایی‌سازی آموزش، تبعیض جنسیتی، و امنیتی کردن فضای دانشگاه برگزار شد. چند تن از فرماندهان سابق و فعلی سپاه و سیاستمداران اصولگرا در مراسم تشکل‌های وابسته به حکومت به تشریح اوضاع و موقعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی پرداختند و سخنرانی مسعود پزشکیان نماینده اصلاح‌طلب مجلس تحت‌الشعاع جدل لفظی او با دانشجویان بر سر این مساله قرار گرفت که مجلس بی‌کفایت است، یا انتخاب‌کنندگان نمایندگان مجلس.

concour_khab.jpgشرق ـ سمیرا حسینی: یک‌ دهه‌ پیش بود که مجلسی‌ها طرحی را برای حذف کنکور به‌عنوان تنها مکانیسم ورودی به دانشگاه‌ها تصویب کردند. پس از سال‌ها حرف‌وحدیث و تلاش‌های ناکام برای لغو این غول آموزشی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با افشاگری‌هایی از وجود ذی‌نفع‌هایی که اجازه نمی‌دهند این آزمون حذف شود، بار دیگر پیشنهاد حذف کنکور را مطرح کرد. او در سخنانش که روز سه‌شنبه منتشر شد، گفت: «برگزاری آزمون و مسائل این‌چنینی دارای هشت ‌هزار ‌میلیارد تومان گردش مالی است که افرادی اجازه نمی‌دهند کنکور حذف شود. باید ببینیم چه کسانی و به چه دلایلی نمی‌گذارند کنکور حذف شود». در همین حال، چندی پیش علی لاریجانی، رئیس مجلس، نیز با بیان اینکه تا زمانی که سازمان سنجش منحل نشود مسئله کنکور حل نخواهد شد، بیان کرده بود: «تا آنها هستند، نمی‌توانند بگذارند این مشکل حل شود».


گفته‌های این دو چهره اصولگرا درباره کنکور در شرایطی خبری شده است که بر اساس قانون مصوب ۹ آبان ۱۳۸۶ مجلس شورای اسلامی، مشهور به قانون حذف کنکور، قرار بود در پنج سال، سابقه تحصیلی جایگزین کنکور شود و کنکور سراسری در نهایت سال ۱۳۹۲ حذف شود؛ اما از آن روز نه‌تنها کنکور حذف نشد، بلکه روزبه‌روز بر تعداد و قدرت آموزشگاه‌ها و کلاس‌های کنکور نیز افزوده شده است؛ مراکزی که با گرفتن مبالغ هنگفت از شرکت‌کنندگان، به آنها برای شرکت در کنکور آموزش یا مشاوره می‌دهند. تمام اینها در حالی است که امروزه کمتر کشوری وجود دارد که از این روش برای ورود به مقاطع عالی استفاده کند.

760953_260.jpg

آخوند بی اعصاب!

| No Comments

tillerson_12012017.jpgفرارو- چندی پیش رسانه‌های آمریکایی به نقل از مقامات کاخ سفید اعلام کردند که وزیر خارجه آمریکا بزودی برکنار خواهد شد. اکنون یک رسانه آمریکایی می‌گوید برکناری تیلرسون مرتبط با ایران است.
به گزارش فرارو، مجله آمریکایی امریکن کنسروتیو، در تحلیلی به قلم دانیل دپرتیس، به برکناری احتمالی رکس تیلرسون پرداخت و نوشت: رئیس جمهور (آمریکا) خواهان یک سیاست ایدئولوژیک‌تر در قبال ایران است و با خروج تیلرسون، او ممکن است به این سیاست دست یابد.
اگر از مردم واشینگتن درباره آینده رکس تیلرسون بپرسید، اغلب آنان ادعا خواهند کرد که روزهای او به عنوان وزیر خارجه به شماره افتاده است. دیگر مسئله، درباره رفتن یا نرفتن او نیست، بلکه مسئله این است که او چه زمانی برکنار خواهد شد.
حتی قبل از اینکه روزنامه نیویورک‌تایمز گزارش دهد که کاخ سفید در حال آماده شدن برای جایگرین کردن مایک پامپیو با تیلرسون است، ارزیابی جمعی سیاسی در واشینگتن این بود که غول سابق شرکت اکسون موبیل دیگر از شغل خود راضی نیست. او با اکراه منصب ریاست دستکاه دیپلماسی آمریکا را پذیرفت.
در واقع تیلرسون در اولین مصاحبه طولانی خود با مجله اینترنشنال‌جورنال‌ریویو اظهار کرد "من این شغل را نمی‌خواستم. من دنبال این شغل نبودم... همسرم به من گفت که این را انجام دهم."
حتی در داخل وزارت خارجه عموما به تیلرسون با دیده تنفر نگاه می‌شود. او به چند دلیل وزارت خارجه را ترک خواهد کرد. دلایلی مانند: رهبری نامؤثر، فقدان اعتبار و روابط شخصی جایی که این مسائل مهم هستند، جر و بحث در دورن دولت درباره سیاست خارجی و خشم درباره تضعیف شدن بوسیله سایر اعضای دولت. با این حال، یک دلیل جزئی‌تر و مهمتر وجود دارد که زیربنای تمام دلایل مزبور است: ایران.
از میان تمام مسائل مرتبط با سیاست خارجی که ترامپ و تیم امنیت ملی او را آزار داده است، برجام است. ترامپ صریحا گفته که او خواهان پاره کردن برجام و انداختن آن در سطل زباله است.
ترامپ همیشه معتقد بود که او بهتر از اوباما می‌توانست از ایران امتیاز بگیرد. بنابراین زمانی که در ژولای گذشته تیلرسون، وزیر خارجه، جیم متیس، وزیر دفاع و اچ آر مک‌مستر مشاور امنیت ملی، به کاخ سفید رفتند و تایید مجدد پای‌بندی ایران به برجام را توصیه کردند، ترامپ تا آخرین دقیقه درباره صدور تاییدیه دو دل بود.
شایعه شده که مایک پامپیو، رئیس سیا، در حال بررسی شدن برای انتخاب به منصب وزیر خارجه است. پامپیو، از بسیاری جهات، ضد تیلرسون است. او چیزی دارد که تیلرسون ندارد: او به همان اندازه‌ای که یک تندرو ممکن است علیه ایران باشد، تندرو است.
امروزه در دولت ترامپ، رئیس سیا، شدیدترین مخالف برجام است. پامپیو درباره مسئله برجام، یک جان بولتونِ بدونِ عینک و سبیل است.
پامپیو در زمان حضور در کنگره، از تمام قدرتش برای عدم دوام آوردن برجام در فرآیند بازبینی کنگره، استفاده کرد. او به همراه سناتور تام کاتن، برای دیدار با نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی به وین سفر کرد و از یک توافق جداگانه بین آژانس و دانشمندان ایران درباره مسئله فعالیت‌های هسته‌ای سابق تهران پرده برداشت.

trumpJeruselam_120617.jpgرادیو فردا - رییس‌جمهوری آمریکا روز چهارشنبه ۱۵ آذر در یک سخنرانی تاریخی و به رغم مخالفت‌های منطقه‌ای، اورشلیم (بیت‌المقدس) را به عنوان پایتخت کشور اسرائیل به رسمیت شناخت و وعده داد که سفارت ایالات متحده را از تل‌آویو به این شهر منتقل کند.

دونالد ترامپ از کاخ سفید اعلام کرد: «کنگره در سال ۱۹۹۵ مصوبه‌ای داشت و از دولت فدرال خواست تا اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت بشناسد. حال ۲۰ سال از آن زمان می‌گذرد و تمام روسای‌جمهوری آمریکا انتقال سفارت ایالات متحده و به رسمیت شناختن این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل را به تعویق انداختند».

وی افزود: «اکنون زمان آن فرار رسیده که رسما اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام کنیم. امروز من این خبر را اعلام می‌کنم».

«باید از مدت‌ها پیش این تصمیم گرفته می‌شد»

دونالد ترامپ ساعتی پیش از اعلامیه رسمی‌اش در این زمینه در نشست دولت خود در واشینگتن گفته بود: «این تصمیم باید از مدت‌ها پیش گرفته می‌شد».

وی افزوده بود: «یک اعلامیه خطیر در مورد اسرائیل و فلسطینی‌ها داریم؛ کاری که می‌بایست از مدت‌ها پیش انجام می‌شد».

آقای ترامپ خاطرنشان کرده بود: «روسای‌جمهوری بسیاری (در آمریکا) گفته بودند که می‌خواهند این کار را انجام دهند اما نکردند؛ نمی‌دانم این مسئله (ناشی از نبود) شجاعت بوده یا اینکه (آنها) نظرشان را عوض کردند... بگذارید بعدا در این باره حرف بزنیم».

گفت‌وگو با مئیر جاودانفر، تحلیلگر سیاسی در اسرائیل، درباره به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل

• ادعای امامت، پیامبری و رهبری سیاسی عمری به اندازۀ عمرِ بیماری‌های اسکیزوفرنی، دوقطبی و صرع گیجگاهی دارد. وجود اختلال‌ها وبیماری‌های روانی و عصبی در میان برخی از پیامبران ادیان ابراهیمی و جانشین‌هایشان، و رهبران برخی دیگر ازادیان و مذاهب، و در میان رهبران سیاسی نیز مطرح شده است.


Massoud_Noghrehkar.jpg۱

ادعای امام زمان بودن و شدن، و یا ارتباط با امام زمان داشتن در حکومت اسلامی شیوع بیشتری یافته است. نه فقط درایران و کشورهای شیعه خیز، حتی درمیدان التحریر قاهره هم امام زمان ظهورکرد. (۱). چنین ادعاهائی تازگی ندارند، این نوع ادعاها عمری به اندازۀ عمرِ بیماری‌های روانی اسکیزوفرنی (روان پارگی - روان گسیختگی یا گسیختگی فکر و اندیشه)، دوقطبی (شیدائی- افسردگی) و صرع گیجگاهی و برخی دیگراز بیماری‌ها و اختلال‌های روانی و عصبی دارند. وجود این دست از بیماری‌ها دربرخی از پیامبران ادیان ابراهیمی و جانشینان آنان، و رهبران برخی دیگر ازادیان و مذاهب، و همچنین در میان رهبران سیاسی درجهان نیزمطرح شده است. (۲) ادعای امامت، پیامبری و رهبری سیاسی بودن و شدن، نوعی توهم و هذیان وازنشانه‌های بارزبیماری‌های روانی و عصبی، وحاد شدن این نوع بیماری‌ها ست. اسکیزوفرنی، به ویژه نوع پارانوئید آن از جمله بیماری‌هایی است که می‌تواند موجب توهم خود بزرگ‌بینی، بزرگ منشی و هذیان‌گویی فرد بیماردرمورد موقعیت و جایگاه خویش شود. اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی به ویژه سرخوشی‌ها و شیدائی‌هایش، و برخی اختلال‌های شخصیتی از جمله بیماری‌ها و اختلال‌های روانی‌اند که سبب بروزهذیان‌های بزرگ‌منشی و خود بزرگ پنداری می‌شوند. در این میان برخی از روانشناسان اختلال دو قطبی را شایع‌ترین علت این نوع توهم‌ها وهذیان‌ها می‌دانند، افراد مبتلا به این بیماری در فازمانیا (فازِسرخوشی و شیدائی) چنین ادعاهایی می‌کنند. دراین دست بیماری‌ها گاه اختلال رفتاری دیده نمی‌شود و ممکن است اطرافیان بیمار متوجه نشانه‌های بیماری فرد مبتلا نشوند.

ali_keshtgar.jpgعلی خامنه‌ای به مناسبت ولادت پیامبر اسلام در دیدار با سران قوا و مسئوولان جمهوری اسلامی ضمن تکرار شعارها کهنه و همیشگی خود گفت:
جمهوری اسلامی "همان گونه که در داخل ایران، وحدت و برادری را حاکم کرده است، در دنیای اسلام نیز معتقد و علاقمند و پیگیر وحدت و اتحاد است. "


کار" وحدت و برادری جمهوری اسلامی در داخل ایران" که خامنه‌ای همه مسلمین جهان را به سرمشق گرفتن از آن فرا می‌خواند به جایی رسیده که ۸ میلیون جمعیت سنی حق یک وزیر در کابینه دولت ندارند. رهبر مذهبی مسلمانان سنی در ایران مولوی عبدالحمید حتی برای مسافرت‌های خود هم باید از مقامات امنیتی اجازه بگیرد و دعوت از او در مراسم رسمی در نظام ولایت مطلقه فقیه کراهت دارد!



Behrouz_Bouchani.jpgدر سال ۲۰۱۳ بهروز بوچانى روزنامه نگار کرد ایرانى پس از دستگیرى چند تن همکاران روزنامه نگارش از ایران فرار کردتصمیمى که زندگى او را در مسیر قرار دادو سبب شد او یکى از اساسى شاهدان براى سیاست هاى سختگیرانه پناهندگى استرالیا باشد.


بوچانى با قایق خود را از جنوب شرقى آسیا به جزیره کریسمسنزدیکترین قلمرو استرالیا به اندونزى رساند، از آنجا به جزیره مانوس Mans Island جایى بسیار دور که بخشى ازگینه نو Papua New Guinea (PNG) و براى همیشه ماند.


براه انداختن اعتراضات خیبانى، بحثو ستیز، غرق شدن قایق‌ها توسعه سیاست هاى استرالیا توسط هردو راست گرایان و حکومت کارگرى در آن زمان اجازه وارد شدن پناهندگان از راه دریا را نمى داد، نه به خاطر اینکه آنها انسانهاى بدى هستند.


رئیس جمهور استرالیا در یک گفتگوى تلفنى با دونالد ترامپ که به بیرون درز کرده مى گوید: بخاطر اینکه از قاچاق انسانها پیشگیرى کنیم ما باید آنها را از همه امکانات محروم کنیم، پس اگر مى خواهى بیایى استرالیا با قایق حتى اگر ما فکر کنیم که شما یکى از بهترین انسانهاى این دنیا هستى، حتى اگر برنده جایزه نوبل باشى ما اجازه ورود به شما نمى دهیم.


تقریبا" ۲۰۰۰ نفر در جزیره بسیار کوچک مانوس با ملیت ناورا در بازداشت هستند، بیشتر آنها پناهنده رسمى هستنداما در یک فرایند متمرکز و انباشت جمعیتى زندگى مى کنند و قادر به ترک جزیره نیستند.

Che_Guevara.gifیادداشت مترجم:

پس از گذشتِ پنجاه سال از مرگِ چه گوارا، چون و چرای لو رفتنِ وی کماکان در سایه ای از ابهام و شک و تردید، باقی مانده است . در این روزها علیرغم سر و صدای رسانه های فرانسوی به مناسبت سال مرگ او، این سوال همواره مطرح است : چه کسی چه گوارا را لو داد، سیرو بوستوس"۱" یا رژیس دبره" ۲" ؟ در این راستا، ترجمه ی دو مقاله از دو رسانه ی فرانسوی- لیبراسیون و سایت لو گراند سووار "۳" - که اولی در ۲۳ ژانویه ۲۰۰۱و دومی در ۲۷اوریل ۲۰۱۳ منتشر شد ،- شاید خالی از لطف نباشد. چرا که رژیس دبره و چه گوارا از چهره های بسیار آشنای فعالانِ مبارزاتِ چریکی و سیاسی ی دهه های چهل و پنجاه ی خورشیدی در ایران هستند و هم اکنون نیز، در میانِ این نسل از اعتبارِ ویژه ای برخوردارند . علاوه بر این، پرسش های پاسخ نگرفته ی تاریخ را اگر به دستِ فراموشی بسپاریم و دوباره بازنگری نکنیم، مسئولیتِ سنگینی در قبال آنهائی خواهیم داشت که هیچگاه حتی از طرحِ این پرسش ها، آگاهی نداشتند.

Régis_Debray.jpgرژیس دبره؛ دیروز و امروز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پس از سی سال سکوت و تحملِ اتهامِ خیانت به وی، بوستوس از آن دوره حرف می زند...

یکباره شبحی از گذشته پدیدار شد . فیلمِ مستند ی از کانال تلویزیون (اس و ت ) سوئد در سال ۲۰۰۱ پخش شد. این فیلم به روشن شدنِ گوشه های تاریکی از چگونگی لو رفتنِ چه گوارا می پردازد و این سوال را مطرح میکند که چه کسی به وی خیانت کرده است ؟ و همزمان روز نامه ی داجنز نتر چاپ سوئد، نگاهی دوباره به اوضاع و شرایط مرگِ وی در سال ۱۹۶۷می اندازد و در جستجوی آن کسی ست که در مقابلِ تاریخ، مسئولِ دستگیریِ این انقلابیِ آرژانتینی ست . این شبح، سیروبوستوس است . این شخص از یارانِ وفادارِ چه گوارا ست که در ماه آوریل ۱۹۶۷ ،همزمان با نویسنده و فیلسوف جوان فرانسوی، رژیس دبره، توسط ارتشِ بولیوی، دستگیر و هر دو ی آنها به حد اکثرِ مجازات یعنی سی سال حبس ، محکوم شدند. ۸ اکتبر همان سال، چه گوارا را دستگیر و فردایش اعدام میکنند . برای خیلی ها جای شک باقی نمانده بود که یکی از این دو، دبره یا بوستوس، حرف زده ا ند. دو روزنامه نگار سوئدی، اریک گاندینی "۴" و تاریک سالا" ۵"، میگویند : "اگر ما کتاب هائی را که در این خصوص نگاشته شده، ورق بزنیم؛ این بوستوس بود که به ارتش بولیوی گفت که هم سنگر ش در آنجاست . بوستوس قربانی نوشتار های تاریخی آن دوره ای ست که تنها راویش رژیس دبره بود و با چهره ی جهانی که داشت، تنها روایت وی اعتبار پیدا میکرد . " سیرو بوستوس، سی سال سکوت کرد . وی اکنون مشغولِ نوشتنِ کتابی ست که در آن "حقیقت اش " را فاش کند . دو روزنامه نگار سوئدی به سراغِ وی میروند . سیرو بوستوس، نقاشِ تبعیدیِ شصت و هشت ساله ی آرژانتینی، بیست و پنچ سال است که در جنوب سوئد زندگی میکند. او زبان سوئدی را بخوبی حرف نمیزند و تابلو هایش را نمیتواند بفروشد زیرا از آن میترسد که دیگر کمک هزینه ی دولتی به او ندهند و با بیماری میگرن، زندگی یک نواختی را میگذراند .

Hamed_Aiyenehvand.jpgعلی عبدالله صالح رئیس جمهور‌ی بود که چون صدام و قذافی علاقه وافری به حضور مادام العمردر قدرت داشت و در حالی که طی سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۰ رئیس جمهور یمن شمالی بود پس از اتحاد یمن شمالی و جنوبی ریاست خود بر یمن را با انواع ترفندها و تقلب‌ها طی سالهای (۱۹۹۰-۲۰۱۲) ادامه داد. در پی وقوع بهار عربی و اعتراضات مردمی علیه استبداد که دو مینووار پایتخت‌های عربی را در نوردید و به صنعا نیز رسید پیام مردم را دریافت نکرد و با سرکوب خونین معترضین همانند بشاراسد، کشور را در آشوب جنگ داخلی فرو برد.

120617A_top.jpgرادیو فردا - رهبر جمهوری اسلامی احتمال به رسمیت شناختن اورشلیم/بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی آمریکا را نشانه «عجز» دانست و همچنین گفت که به باور او، سرانجام کشورهای «دنباله‌روی» آمریکا در منطقه «نابودی» است.

خبرگزاری ایسنا روز چهارشنبه (۱۵ آذر) گزارش کرده که آیت‌الله علی خامنه‌ای این اظهارات را در دیدار با مقام‌های کشور و مهمانان کنفرانس وحدت اسلامی در تهران بیان کرده‌است.

علی خامنه‌ای در این سخنرانی گفت: «زبان ما در مقابل دنباله‌روهای آمریکا در منطقه، زبان نصیحت است و بنا نداریم به حرف‌های برخی جهّال پاسخ بدهیم اما آنها را نصیحت می‌کنیم که خدمت به ظالمان جهانی به ضرر خود آنهاست و به فرموده قرآن، همراهی با ظالمان سرانجامی جز نابودی ندارد.»

با آنکه رهبر جمهوری اسلامی به نام کشور خاصی اشاره نکرده، اما به نظر می‌رسد منظور وی عربستان سعودی و کشورهای هم‌پیمان ریاض در منطقه است که به واشینگتن روابط خوبی دارند.

روابط دیپلماتیک ریاض-تهران پس از حادثه منا در عربستان و کشته‌شدن صدها زائر ایرانی و به‌دنبال آن حمله نیروهای حزب‌الله به سفارت این کشور در تهران و کنسولگری آن در مشهد،قطع شده‌است.

مقام‌های عربستان سعودی و ایران که در عراق، سوریه یمن در حال جنگ نیابتی هستند، به صراحت با تندترین عبارات از سیاست‌های یکدیگر انتقاد می‌کنند.

رهبر جمهوری اسلامی در ادامه سخنان تازه خود، آمریکا، اسرائیل و دنباله‌روهای آنها در منطقه را «فرعون امروز» نامید و گفت که آنها «می‌خواهند در منطقه جنگ راه بیندازند که این نقشه آمریکاست.»

motahari_120617.jpgرادیو فرانسه، علی مطهری، نایب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی خواستار محاکمۀ علنی محمود احمدی نژاد شد تا به گفتۀ وی نامبرده علناً در مورد تخلفات و کرده هایش در دورۀ هشت سالۀ ریاست جمهوری اش پاسخ بدهد. علی مطهری افزوده است که محاکمۀ علنی محمود احمدی نژاد ابعاد مختلف اقدامات غیرقانونی و اتهامات ایراد شده علیه او را روشن خواهد کرد و رأی دادگاه نیز در مورد او عادلانه خواهد بود.

علی مطهری در پاسخ به این سئوال که آیا رئیس جمهوری پیشین ایران می خواهد در هیئت یک اپوزیسیون ظاهر شود، گفت : "صاحبان فرقۀ زنبیلیه" در این حد و ابعاد نیستند. کنایۀ علی مطهری به زنبیل قرمز رنگی است که به وسیلۀ آن حمید بقایی از نزدیکان و یاران محمود احمدی نژاد اسناد خود را در روز بازجویی به دادگستری تهران برده بود.

محمود احمدی نژاد و نزدیکانش از جمله اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی و علی اکبر جوانفکر با بست نشینی در شاه عبدالعظیم و پخش گفتارها و مصاحبه ها در شبکه های اجتماعی رئیس قوۀ قضائیه و دستگاه قضائیه تحت نظر او را به فساد متهم کرده و می گویند که این فساد به تهدیدی علیه نظام اسلامی ایران تبدیل شده است. آنان نیز مصرانه از قوۀ قضائیه ایران می خواهند که در دادگاهی علنی محاکمه شوند.

مطهری در جای دیگری از سخنان امروزش ابراز اطمینان کرد که نظر رهبران جمهوری اسلامی ایران در مورد حصر مهدی کروبی، زهرا رهنورد و میرحسین موسوی در حال تغییر است و این سه در روندی تدریجی از حصر آزاد خواهند شد. علی مطهری توضیحی در مورد رابطۀ رفع حصر از رهبران جنبش سبز و محاکمۀ محمود احمدی نژاد نداده است. اما، بعید نیست که از نظر رهبران ایران رفع حصر از رهبران جنبش سبز می تواند از التهاب ناشی از محاکمۀ احتمالی احمدی نژاد بکاهد.

shiiateMillitants_120617.jpgایران اینترنشنال - خبرگزاری یونایتد پرس در گزارشی درباره اهداف حکومت ایران در منطقه به نقل از یک کارشناس امور خاورمیانه می‌نویسد ایران اکنون یک «لشکر شیعیان را در منطقه به سلاح و آموزش مجهز کرده است.»


در گزارش یونایتد پرس آمده است : «ایران در حال تحکیم پایه‌های قدرت خود به دنبال تکمیل پل زمینی میان خلیج فارس تا دریای مدیترانه می‌باشد و این در حالی است که آمریکا و متحدان آن هم هم‌زمان در خاک سوریه به‌پیش می‌روند.


درحالی که روس‌ها پس از شکست داعش قصد ترک نیروهای خود از خاک سوریه را دارند، ایران برنامه اقامت دائم در این کشور عربی را برای هرچه نزدیک‌تر شدن به مرزهای اسرائیل در سر می‌پروراند.


داوید گارتنشتین- راس از بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها که یک اندیشکده‌ی هوادار اسرائیل می‌باشد به‌شدت از غفلت آمریکا در تنظیم یک استراتژی نظامی و اقتصادی برای جلوگیری از سقوط کامل کشور سوریه انتقاد می‌کند و می‌گوید این بی‌توجهی کامل واشنگتن تنها زمینه‌ساز افزایش قدرت ایران در آن کشور است.


او می‌گوید: «ایران به زبان ساده، لشکر شیعیان خود را در منطقه به‌راه انداخته است. شما امروز با شیعیانی در زیر کنترل ایران روبرو هستید که از چندین کشور گوناگون گرد هم آورده و به صحنه جنگ‌های عراق و سوریه اعزام شده‌اند. این تجمع لشگر شیعیان به‌نمایش قدرت خود ادامه می‌دهد. برنامه ایران، ماندن در سوریه پس از پایان جنگ داخلی این کشور برای تحکیم موقعیت خود در سراسر خاورمیانه است. در پایان این جنگ داخلی اسد یک عروسک خیمه‌شب‌بازی بیشتر در دست حکومت ایران نیست. برخلاف آنچه گفته می‌شود، پایان جنگ داخلی سوریه تازه آغاز یک جنگ بزرگتر در این کشور و منطقه است.»

Yemen.jpgکیهان لندن ـ رضا پرچی‌زاده - با قتلِ علی عبدالله صالح، یمن به صحنه‌ی اولین برخوردِ مستقیمِ رژیمِ ولایتِ فقیه با عربستان سعودی تبدیل شد. یمن با توجه به موقعیتِ ژئوپولیتیک خود از اهمیتِ خاصی برای عربستان برخوردار است. این کشور در بینِ دو همسایه‌‌ی زمینی‌اش طولانی‌ترین مرز را با عربستان دارد. دیگری عمان است که ظاهرا در کنارِ باب‌المندب به عرصه‌‌ی انتقالِ بی‌رویه‌‌ی اسلحه و موشک‌های جمهوری اسلامی به یمن تبدیل شده. بدین ترتیب یمن به اصطلاح حیات خلوتِ عربستان است. رژیمِ جمهوری اسلامی که از حدودِ سالِ ۲۰۱۱ به مداخله‌‌ی نظامی در یمن پرداخته، مدتی است در این کشور افسارگسیخته عمل می‌کند و آنجا را به پایگاهِ حمله به دیگر کشورهای عربی مبدل کرده.

در دو سه روزِ اخیر یک رشته حوادثی به محوریتِ یمن روی داده که آتشِ برخوردِ مستقیم میانِ عربستان و رژیمِ ولایتِ فقیه را تند کرده است. ابتدا حوثی‌ها که عواملِ جمهوری اسلامی هستند به ابوظبی در اماراتِ متحده‌‌ی عربی موشک‌پرانی کردند. موشک‌پرانیِ حوثی‌ها به عربستان و امارات البته امری بی‌سابقه نیست، اما این مرتبه هدف قرار دادنِ یک پایگاهِ اتمیِ در دستِ احداث موجبِ واکنشِ شدیدِ عربستانِ سعودی شد، به طوری که حوثی‌ها را موردِ بمبارانِ هواییِ سنگین قرار داد. از طرفِ دیگر نیروهای هوادارِ علی عبدالله صالح نیز به سفارتِ جمهوری اسلامی در صنعا حمله کردند. در مقابل رژیمِ اسلامی از طریقِ ایادی‌اش صالح را ترور کرد.

gulfStates_120617.jpgصدای آمریکا - با ادامه یافتن اختلافات سیاسی بین برخی کشورهای عربی و قطر، امیر کویت که میزبان جدیدترین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود، روز سه شنبه با سرعت به کار اجلاس پایان داد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، شیخ صباح الاحمد الصباح پس از نشست ۱۵ دقیقه‌ای روز سه شنبه، شورا در پایتخت کویت، در بیاینه‌ای بطور غیرمنتظره اعلام کرد که شورای همکاری به کار خود پایان داده است.

امیر کویت که سه شنبه این نشست را - که قرار بود دو روزه باشد - افتتاح کرد و در بیانیه پایانی زودهنگام خود بدون ذکر جزئیات گفت، باید کمیته‌ای برای بررسی چگونگی پیشبرد جلسات و اهداف شورا تشکیل شود.

وی در این بیانیه همچنین به همه اعضا برای برگزاری «موفقیت آمیز» نشست تبریک گفت.

شیخ صباح ۸۸ ساله و شیخ تمیم بن حمد آل ثانی همتای قطری او، تنها سران کشورهای عضو شورا بودند که در جلسه امروز حضور داشتند و بقیه کشورها با اعزام نمایندگانی در سطوح پائین‌تر در آن شرکت کردند.

یک روز پیش از آغاز به کار نشست سران شورای همکاری، امارات متحده عربی اعلام کرده بود به همراه عربستان سعودی «کمیته مشترکی» برای همکاری‌ بیشتر در حوزه‌های اقتصادی و نظامی تشکیل داده است.

عربستان، امارات، بحرین و مصر، قطر را به حمایت از گروه‌های تروریستی و همراهی با سیاست‌های ایران متهم و اواسط خرداد روابط خود را با دوحه قطع کردند. میانجی‌گیری‌ها برای کاستن از تنش تاکنون نتیجه‌ای نداشته است.

germayMig_120617.jpgبی بی سی - رسانه‌های آلمان گزارش داده‌اند که خلبان‌های/پیلوت بیشتر از ۲۲۲ پرواز که نمی خواستند پناهجویان افغان را به افغانستان برگردانند، از پرواز به این کشور خودداری کرده‌اند.

گفته شده شمار زیادی ازخلبان‌های این پروازها گفته‌اند نمی‌خواهند در برگرداندن مهاجرین افغان به کشورشان که هنوز هم ناامن است نقشی داشته باشند.

نزدیک به ۸۵ پرواز از شرکت هوایی لوفت‌هانزا و شرکت زیر مجموعه آن به اسم یورونگ از انتقال مهاجرینی که درخواست پناهندگی آنان رد شده، خودداری کرده‌اند.

آمار این پروازها را دولت آلمان به درخواست حزب چپ‌گرای آن کشور منتشر کرده است.

در گزارش‌ها آمده است که از جنوری/ژانویه تا سپتامبر سال ۲۰۱۷ بیش از ۲۲۲ هواپیما از شهرهای مختلف آلمان قادر به پرواز نشدند. از این میان نزدیک به ۱۴۰ پرواز از فرانکفورت و نزدیک به ۴۰ پرواز هم از دوسلدورف بود.

روزنامه وست دویچه الگماینه، به نقل از مایکل لمبرتی، سخنگوی لوفت‌هانزا نوشته است که خلبان‌ها تصمیم پرواز نکردن را مورد به مورد گرفته اند. تصمیم نهایی پرواز همواره با خلبان است و اگر آنها به این باور باشند که مسافرین در امن نیستند، پرواز نخواهند کرد.

تا ماه اوت/آگوست سال ۲۰۱۷، آلمان ۷۲ مهاجر افغان را که درخواست‌ پناهندگی‌شان رد شده بود، اخراج کرد و دوصد مهاجر نیز داوطلبانه آلمان را ترک کردند.

به دنبال امضای تفاهم‌نامه میان افغانستان و کشورهای اروپایی، آلمان در ماه آگوست سال ۲۰۱۷ اعلام کرد که اخراج اجباری افغان‌ها را متوقف کرده است.

آلمان در میان کشورهای اروپایی بیشترین پناهجوی افغان را دارد.

Theresa_May.jpgرادیو زمانه ـ سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا در ۱۲ ماه گذشته موفق شده‌اند مانع از یک سلسله عملیات تروریستی در این کشور شوند، از جمله احتمالاً ترور ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا نیز خنثی شده است.

شبکه اسکای‌نیوز براساس تحقیقاتی که کرده این اطلاعات را منتشر کرده است. همچنین روزنامه «تایمز» نیز از طرح خنثی شده ترور ترزا می نوشته اما از منابع خود نامی نبرده است.

بر اساس این گزارش‌ها، نقشه مورد نظر انفجار در خیابان داونینگ، محل دفتر نخست‌وزیری بریتانیا با هدف حمله به ترزا می و کشتن او بوده است.

اسکای‌نیوز، تایمز و همچنین شبکه بی‌بی‌سی به اتفاق نوشته‌اند که دو مرد در این رابطه دستگیر شده‌اند و در روز چهارشنبه ۶ دسامبر / ۱۵ آذر دادگستری این مورد را بررسی خواهد کرد.

مقامات بریتانیایی در مورد گزارش رسانه‌ها هنوز واکنش رسمی نشان نداده‌اند.

Trump_Netanyahoo.jpgدویچه وله ـ تصمیم ترامپ به انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به اورشلیم/بیت‌المقدس خشم و اعتراض مسلمانان و به‌ویژه فلسطینیان را برانگیخته است. قرار است تظاهراتی سه‌‌روزه در مخالفت با این تصمیم در کرانه باختری رود اردن برگزار شود.

گروه‌های فلسطینی در کرانه باختری رود اردن، در واکنش به تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، "سه روز خشم" اعلام کردند. این تظاهرات که با حمایت و پشتیبانی مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطینی برگزار خواهد شد، روز چهارشنبه ۶ دسامبر (۱۵ آذر) آغاز می‌شود. تظاهرات اصلی قرار است روز پنجشنبه ۷ دسامبر در رام‌الله برگزار شود.

بیشتر بخوانید: تصمیم انتقال سفارت آمریکا در اسرائیل به‌رغم اعتراضات گسترده

همچنین از برگزاری تظاهرات دیگر در سایر مناطق و از جمله در نوار غزه سخن می‌رود. پیش‌بینی واکنش مسلمانان نسبت به تصمیم ترامپ در شرایط کنونی ممکن نیست، اما خبرگزاری‌ها احتمال برپایی تظاهرات خشونت‌آمیز و ایجاد ناآرامی‌های گسترده را منتفی نمی‌دانند.

vaznehbardari.jpgایسنا - تیم ملی وزنه‌برداری ایران در مسابقات قهرمانی جهان ۲۰۱۷ موفق شد عنوان نخست تیمی را به دست آورد.

ایران در این رقابت‌ها با هشت وزنه‌بردار شرکت کرده بود که در نهایت عنوان قهرمانی را به دست آورد.

تیم ملی ایران برای قهرمانی به ۹۰ امتیاز احتیاج داشت که با ماندن علی‌حسینی و بهداد سلیمی در جدول مسابقات قهرمانی‌اش مسجل شد.

در نهایت هم با ۵۰۹ امتیاز و کسب ۵ طلا، ۳ نقره و ۶ برنز بر سکوی نخست جهان قرار گرفت.

سه تیم برتر جهان در رده بندی امتیازی (بخش مردان):

mortazavi_12012017.jpgسعید مرتضوی مدعی شد که اخبار ۲۰:۳۰ درباره‌ی پرونده‌های او دروغ است و او از هر اتهامی در رابطه با جنایات کهریزک مبراست. او معتقد است که خانواده‌ی روح‌الامینی ارتباط نزدیکی با این برنامه دارند و این اخبار با دستور شاکی و نفوذ عبدالحسین روح‌الامینی منتشر می‌شود و همچنین ادعاهایی را مجددا علیه قاضی دادگاه تجدیدنظر مطرح کرده است.

دادستان سابق تهران که به «قاضی مرتضوی» مشهور است، در گفت و گویی با خبرنگار انصاف نیوز درباره‌ی پرونده‌ی سازمان اجتماعی نیز گفت که «این پرونده مفتوح نیست و باز هم صدا و سیما دروغ می‌گوید». این درحالی است که «مصطفی ترک همدانی» وکیل جمعی از شکات این پرونده به خبرنگار انصاف نیوز می‌گوید که ادعاهای مرتضوی واقعیت ندارد و اسناد انتقال شرکت شستا به بابک زنجانی وجود دارد. این قرارداد شبانه بسته شده است و امضای مرتضوی در تمام این مدارک وجود دارد.

سعید مرتضوی که با توقیف فله‌ای مطبوعات شناخته شده، از برنامه‌ی ۲۰:۳۰ گله کرد و آن را متهم به دروغگویی کرد و گفت: در اخبار ۲۰:۳۰ اعلام شده است که من در دادگاه بدوی به ۵ سال محکوم شده‌ام و دادگاه تجدید نظر تخفیف داده و مرا به دوسال حبس محکوم کرده است. خبر صد درصد کذب و غلط است که صدا و سیما منتشر کرد. چون من در دادسرا پس از اینکه در همان موضوع یک مرتبه در دیوان عالی کشور و همینطور دادگاه کیفری استان حکم برائت قطعی گرفتم.

اسنادش موجود است!

مرتضوی در تکمیل ادعاهای خود گفت: چند مرتبه در دادسرا قرار منع تعقیب صادر شده و تصاویر و اسناد آن موجود است که آنها را به دیوان عالی کشور می‌دهم. هر حکمی صادر شده است مبنی بر برائت بوده و اولین باری است که در تجدیدنظر این رای صادر شده است. رای بدوی شعبه ۹ دادگاه کیفری ۱ در برائت من صادر شده و صراحتا در رای آمده است که ترک فعل از مصادیق معاونت در جرم نیست و نمی‌توانیم بگوییم به دلیل اینکه یک ماموری خودسرانه جرمی مرتکب شده، دادستان به معاونت در جرم محکوم شود.

سعید مرتضوی که خود را مبرا از هرگونه اتهامی می‌داند حکم مباشران و مسوولان کهریزک را قصاص دانست و گفت: مباشران یا همان مامورینی که در بازداشتگاه کهریزک مرتکب جرم شده اند، دادگاه نظامی به استناد بند ب ماده ۲۰۶ که قصد تنبیه فرد را داشته و عمل آنان را خطرناک دانست، صراحتا در حکم این دادگاه آمده است که قصد قتل وجود نداشته و قانونگذار می‌گوید که چون کارش نوعا خطرناک است باید حکم قصاص صادر شود. دیوان عالی کشور و دادگاه بدوی حکم برائت من را داده است. چون مباشر یا همان ماموران به بند ب ماده ۲۰۶ محکوم شده‌اند. پس برای آن جرم معاونتی نیست.

«قاضی اشتباه می‌کند»

مرتضوی که خود در سن ۲۷ سالگی به ریاست شعبه‌ی ۹ دادگاه عمومی تهران منصوب شده بود، حالا قاضی دادگاه تجدید نظر پرونده‌ی شکایت روح الامینی از خود را بی تجربه دانسته و گفت: اشتباهی که «شیری‌خان» انجام داده به دلیل این است که تازه رییس شده و تجربه‌ی کافی ندارد. طبق ماده‌ی ۶۱۲ اگر فردی معاونت در قتل داشته باشد و اتهامش ثابت باشد در مورد او یک سال تا ۵ سال حکم صادر می‌شود. شرایط ما به گونه‌ای است که مستحق تخفیف هستیم و شرایطمان را منطبق با ماده ۳۷ و ۳۸ قانون مجازات اسلامی کردیم.

مرتضوی مدعی است که قاضی دادگاه تجدیدنظر گفته بازداشتگاه کهریزک را او تاسیس کرده است. وی افزود: بازداشتگاه کهریزک را من تاسیس نکردم. در صورتی که شیری‌خان می‌گوید که من آن را تاسیس کرده‌ام. تاسیس این بازداشتگاه ۱۵ سال قبل از دادستانی من بوده است. در کنار یکی از پادگان‌های نیروی انتظامی است که یگان ویژه و ماموران آن در آنجا مستقر هستند. در کنار یگان ویژه، فضایی را به بازداشتگاه کهریزک اختصاص داده‌اند. تاسیس این بازداشتگاه آن زمانی که موسوی لاری وزیر کشور بود، در شورای امنیت کشور تصویب شد.

مرتضوی در این‌باره ادامه داد: اولین گروه متهمان که به این بازداشتگاه رفتند، متهمان خاک سفید هستند. در زمان دادستانی من که قرار شد طرح امنیت اجتماعی را در تهران اجرا کنیم، تیمی از داسرای تهران و معاون امنیت دادسرای تهران و مجموعه‌‌ی بازداشتگاه را بازرسی کردند و بخشنامه‌ای ارسال کردند که حتما حقوق شهروندی متهم رعایت شود، امکانات مستقر شود و متهمان امنیت اجتماعی به آنجا فرستاده شوند. این بخشنامه به مسوولان زندان ابلاغ شد. این بخشنامه را به مسوولان زندان ابلاغ کردیم که شامل رییس بازداشتگاه و مسوول بازرسی آن می‌شود. در دادگاه نظامی، «صورتجلسه‌ی ابلاغ و فیلم ابلاغ به این ماموران» را ارائه‌ کردیم.

Mee_Too.jpgرادیو فردا ـ مجله تایم روز چهارشنبه کاربرانی را که با استفاده از هشتگ Me too یا «من هم همین‌طور» به شرح تجربه‌هایشان از آزارهای جنسی‌ پرداختند به عنوان شخصیت سال اعلام کرد.

به نوشته تایم، «این سکوت‌شکنان» فراگیری آزار جنسی در مشاغل مختلف را افشا کردند و برای مقابله با این پدیده، در سراسر ایالات متحده موج به راه انداختند.

edam.jpgرادیو زمانه ـ در ماه نوامبر سال ۲۰۱۷، حداقل ۴۲ حکم اعدام در زندان‌های مختلف ایران به اجرا درآمده است. این آمار را کانون حقوق بشری «نه به زندان نه به اعدام» در قالب گزارشی از نقض حقوق بشر در ماه نوامبر منتشر کرده است.

از میان اعدام‌های انجام شده در ماه گذشته، یک مورد اعدام در ملاء عام و ۴۱ مورد در زندان‌ها انجام شده است.

در این گزارش اما تاکید شده که این آمار، آمار واقعی اعدام‌ها نیست زیرا اخبار اعدام‌ها با فاصله زیاد از سوی خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها و فعالان حقوق بشر اعلام می‌شود و این اخبار عموما به دلیل سانسور خبری در رسانه‌های حکومتی اعلام نمی‌شود.

طبق این گزارش، اعدام‌ها در ۹ شهر و در زندان‌های مرکزی مشهد، مرکزی ارومیه (دریا)، مرکزی اردبیل، تایباد، مرکزی بندرعباس، بابل، مرکزی ایلام، مرکزی تبریز، رجایی شهر (گوهردشت) کرج صورت گرفته و اعدام در ملاءعام در بابل انجام شده است.

این اعدام‌ها حداقل یک بار و در زندان رجایی شهر به صورت جمعی انجام شده است.

تازه با خوابیدن بانوان با روسرى در سریال ها کنار آمده بودیم با کت شلوار و کلاه، استخر و جکوزی رفتن هم بهش اضافه شد، بازیگران مرد سریال لیسانسه ها در قسمتی از این سریال با کت شلوار و لباس در استخر و جکوزی حضور یافتند! مجموعه تلویزیونی لیسانسه‌ها به کارگردانی سروش صحت در ۶۳ قسمت ۴۰ دقیقه‌ای ساخته شده‌ و فصل دوم این سریال از چهارم آذرماه روی آنتن شبکه سه سیما رفته است.

358090_707.jpg



ساعت شيعه ساخت قم!

| No Comments

خیلی هم آسونه
- ساعت چنده؟
+ سجاد و عسکری دقیقه
- هان؟؟!!
= پنج دقیقه به باقر

images22255441.jpg

در نوزدهمین سالگرد قتل تبه‌کارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده

یاد جان‌باختگان آزادی را گرامی می‌داریم

Mokhtari_Pouyandeh.gifدر آستانه‌ی نوزدهمین سالگرد قتل‌های سیاسی پاییز ۱۳۷۷ و حذف فیزیکی محمد مختاری و محمد جعفر پوینده، دوتن از اعضای متعهد کانون نویسندگان ایران، سیاهی آن روزهای رعب و وحشت و تهدید چنان بر قامت پاییز سایه می‌افکند که هر قلب روشنی را به درد می‌آورد و انگیزه‌ی دادخواهی برای خون‌های پاک ریخته‌ شده را در ذهن هر آزادی‌خواه، بیش از پیش بیدار می‌کند.

اکنون نوزده سال از جنایتی می‌گذرد که در راستای اجرای سیاست سرکوب و حذف مخالفان و دگراندیشان رخ داد. گرچه چنین سیاست‌هایی در حکومت‌های پیشین نیز به شکل‌های مختلف از تهدید و به بند کشیدن و داغ درفش کردن به اجرا درمی‌آمد، در دوران حاکمیت جدید به برنامه‌ای سازمان یافته، علنی و همه جانبه بدل شد که اگر هم جناحی از حاکمیت، در یک مورد خاص، قتل‌های پاییز ۷۷، زیر فشار افکار عمومی نتوانست آن را انکار یا پرده پوشی کند، طرح و اجرای آن را به نیروهای خودسر سازمان‌های امنیتی نسبت‌ داد. اما بر کم‌تر کسی پوشیده است که برنامه‌ای سازمان یافته برای نابودی نویسندگان، هنرمندان و روشنفکران مستقل و منتقد در کار بود که طی چند سال، نخست با سرهم کردن و پخش برنامه‌ی ننگینی چون "هویت" در تلویزیون جمهوری اسلامی، برای پاپوش دوزی و بدنام کردن روشنفکران و آن‌گاه احضار مکرر نویسندگان مستقل و اعضای کانون نویسندگان ایران به مراکز امنیتی و ایجاد فضای رعب و وحشت و تهدید به قتل طرح‌ریزی شد و سپس چون نتوانستند روشنفکران مستقل را از پا در آورند کمر به قتل آنان بستند.

دامداری با لباس روحانیت

| No Comments

حجت الاسلام محمدرضا حسن پور فوجردی متولد ۶۸ و ساکن روستای فوجرد در استان گلستان با لباس روحانیت به کشاورزی، باغداری و دامداری مشغول است. او همچنین مبلغ دینی روستا هم هست.

2098887.jpg

tajzadeh_12012017.jpgالعربیه - مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب که در دولت محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق ایران، معاون سیاسی امنیتی وزیر کشور بود، با انتشار توئیتی، از دخالت سپاه پاسداران در یمن انتقاد کرد.

تاجزاده در توئیت خود که دوشنبه 4 دسامبر منتشر شد، نوشت: «یمن در اشغال داعش نیست، حرم هم ندارد و هم مرز اسرائیل م نیست که به اصطلاح آقایان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی محسوب شود. اعلان کمک مستشاری ایران در یمن توسط سردار جعفری (فرمانده سپاه) در شرایطی که ترامپ (رئیس جمهوری آمریکا) در پی اثبات دخالت سپاه در امور کشورهای دیگر است، چه معنا و لزومی دارد؟»

محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ایران، حضور نیروهایش در یمن را به منظور «کمک مستشاری» عنوان کرده است.

حوثی‌ها سال 2014، به کمک نیروهای هوادار به علی عبدالله صالح رئیس جمهوری پیشین یمن، مناطق وسیعی از این کشور از جمله صنعا پایتخت را تصرف کردند. در نهایت حوثی‌ها صالح را دوشنبه 2 دسامبر کشتند.

yemen_tajzadeh.jpg

Hassan_Rouhani.jpgدویچه وله ـ رئیس جمهوری ایران، با توجه به حملات هوایی عربستان سعودی به صنعا، ریاض را تلویحا تهدید کرد. روحانی یک روز پس از کشته شدن علی عبدالله صالح به دست حوثی‌های مورد حمایت ایران گفت: «ملت یمن متجاوزین را پشیمان خواهد کرد».

حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، روز سه‌شنبه (۱۴ آذر/ ۵ دسامبر) در رابطه با حملات هوایی ائتلاف تحت فرماندهی عربستان سعودی به صنعا پایتخت یمن، به شکل تلویحی ریاض را تهدید کرد و گفت: «یمن هم از دست متجاوزین نجات خواهد یافت و ملت فداکار یمن متجاوزین را پشیمان خواهد کرد».

روحانی این سخنان را یک روز پس از کشته شدن علی عبدالله صالح به دست حوثی‌های مورد حمایت ایران، در سی و یکمین "کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی" بر زبان آورد. کشته شدن صالح تشدید حملات نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان به صنعا را در پی داشته است.

Ahmad_Ali_Saleh.jpgرادیو زمانه ـ پسر علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین یمن و رهبر حزب کنگره عمومی خلق که دوشنبه ۴ دسامبر انصارالله او را هنگام فرار به سمت مأرب به قتل رساندند در شبکه تلویزیون اکبریه برای خون‌خواهی پدرش فراخوان داده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز احمد علی صالح، فرزند رهبر مقتول حزب کنگره ملی خلق که به انصارالله یمن پشت کردو به عربستان سعودی روی آورد و حوثی‌ها او را روز گذشته در حین فرار از صنعا در مأرب به قتل رساندند، در یک نطق تلویزیونی گفته است:

«من مبارزه را تا وقتی حتی یک حوثی در یمن باقی مانده ادامه می‌دهم. خون‌خواهی پدر من در گوش ایرانی‌ها طنینی جهنمی خواهد داشت.»

احمد علی در بخش دیگری از این سخنرانی تلویزیونی از طرفداران مسلح علی عبدالله صالح خواست یمن را از انصارالله «پس» بگیرند.

Hamed_Abdolsamad_Mouhanad_Khorchide.jpgپیش‌گفتارِ مترجم:
در حالِ ترجمۀ کتابِ «خوانش آرامی-سُریانی قرآن» اثر کریستوف لوکزنبرگ بودم که یکی از دوستانِ آلمانی‌ام خواندن کتابِ پیش روی شما را برای مطالعه به من پیشنهاد کرد. کتاب را با هیجان و لذت خواندم و تصمیم به ترجمه آن گرفتم. پیش از آغازِ ترجمه با دوست و همکارم مزدک بامدادان موضوع را در میان گذاشتم. زیرا برای این کار می‌بایستی برای چند ماه ترجمه نیمه‌کارۀ کتابی را که در دست داشتم کنار می‌گذاشتم. هر دوی ما به این نتیجه رسیدیم که ترجمه این کتاب از ضرورت فوری برخوردار است و مناسبِ زمان اکنون است. زیرا این بحث و گفتمان هم می‌تواند کمکی باشد به روندِ عمومی اصلاح‌طلبی و خوانشِ مدرن از اسلام و هم می‌تواند به جنبشِ اصلاح‌طلبیِ اسلامی جهانی، که در حال حاضر بزرگ‌ترین کشور اسلامی جهان یعنی اندونزی طلایه‌دار آن است، یاری رساند.

نام اصلی کتاب «آیا هنوز اسلام قابل نجات است؟» می‌باشد. از آن جا که تمامی مضمون کتاب بر سرِ اصلاح‌گری در اسلام است، نام کتاب را اندکی تغییر دادم. احتمالاً ناشرِ کتاب برای این که این کتاب در میان کتاب‌های دیگر که نام «اصلاحاتِ اسلامی» را دارند گُم نشود، چنین عنوانی برای آن انتخاب کرد.

این کتاب دنبالۀ بحث‌های شفاهی میان حامد عبدالصمد (Hamed Abdul-Samad) و مُهند خورشید (Mouhanad Khorshide) است که به یک سلسله بحث‌های نوشتاری تبدیل گردید و سرانجام در اواخرِ سال ۲۰۱۷ به مناسبتِ ۵۰۰مین سالگرد رفورماسیون انتشار یافت. مُهند خورشید پروفسور اسلام‌شناسی در دانشگاه مونستر است و یکی از ستون‌‌های بسیار فعال اصلاح‌طلبی در جهانِ اسلام می‌باشد. اگرچه حامد عبدالصمد یک سکولار منتقد اسلام و مُهند خورشید یک مسلمان باورمند است، ولی یک چیز مشترک آن دو را به هم گره می‌زند: هومانیسم. و این رشتۀ انسان‌دوستانه از آغاز تا پایان کتاب، علی‌رغم بحث‌های نه چندان نوازش‌آمیز، مانندِ نوری گرم احساس می‌شود.

Abdolsatar_Doshouki.jpgجناب آقای دکتر نوری علا گرامی و عزیز (چون علیرغم اختلاف نظر سیاسی، هنوز گرامی و عزیز و محترم هستید)

نمی خواهم وارد یک مشاجره دو طرفه بشوم اما اجازه می خواهم در جواب مطلب ارزشمند جنابعالی چند نکته را اختصارا برای تنویر افکار عمومی توضیح بدهم.

اول: حضرتعالی همچنان برای بنده محترم و ارجمند و وزین هستید و ارزش این را دارید که دیگران وقت و انرژی خود را صرف تعریف یا تنقید از نظرات سیاسی جنابعالی (و نه شخصیت محترم شما) بکنند. اگر چه حضرتعالی انتقاد سازنده را "ایرادات مبتذل" و "بی مبالاتی" و منتقد را فاقد عقل سالم و تحت تاثیر ارواح شوخ و شریره می نامید . اما باید گفت هرچه از دوست رسد نیکوست.

دوم : بنا به پیشنهاد غیر مستقیم جنابعالی، بطور یقین به یک متخصص اجنه و ارواح شریره در لندن مراجعه خواهم کرد تا شاید درمانی بیابم.

120517A_top.jpgایران اینترنشنال - "۱.۵ میلیون ایرانی درصف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند. افرادی که بدون شک کارشناس و نیروهای ورزیده محسوب می شوند و خروج آنها به اقتصاد ملی آسیب فراوان خواهد زد."

این بخشی از گفته های تازه مشاور وزیر راه و شهرسازی است. حسین عبده تبریزی بنیان‌گذار بانک اقتصاد نوین و رئیس بورس اوراق بها دار تهران بوده است. او سازمان وبنگاههای پرشماری را در بخش خصوصی راه اندازی کرده و در حال حاضر بعنوان مشاور وزیر راه وشهرسازی در کابینه دولت حسن روحانی قرار دارد.

او روز دوشنبه ۱۳آذرماه سال جاری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران اطلاعاتی را در اختیار مخاطبان قرار داد که اگر چه در نوع خود جالب است اما بسیار خطرناک محسوب می شود.

  • ۱.۵ میلیون ایرانی درصف مهاجرت

عبده تبریزی با ارائه آماری درخصوص ایرانیان منتظر در صف گرفتن ویزای کار گفت: "اطلاعاتی که دارم نشان می دهد، ۱.۵ میلیون ایرانی درصف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند که این عدد ترسناک است. این آمار نشانگر این است که نیروهای کارشناس و ورزیده ایرانی در حال خروج از کشور هستند و این یکی از دلایل تهیدست شدن ایران از نیروهای نخبه است."

به گفته این اقتصاددان، درحال حاضر پولی درایران نیست که امیدوار باشیم به رشد مثبت سرمایه گذاری منجر شود.

این تنها آمار تکان دهنده از سوی عبده تبریزی نبود. او در بخشی دیگر از سخنانش به سفره خالی ایران اشاره کرد و با ارائه آمار و ارقام علل فقیر شدن ایران را مورد ارزیابی قرار داد.

ایران فقیرتر از پیش

به گفته او در حال حاضر، رقم اختصاص یافته به واردات ۴۵ میلیارد دلار از ۸۵ میلیارد دلاردرآمد ارزی است که اگر ارزش قاچاق نیز ۲۰ میلیارد دلار فرض شود به نظر می رسد، حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده باشد. همین چند رقم آماری مشخص می کند که اقتصاد ایران با رشد پایین وحتی منفی مواجه است و ایرانیان در حال فقیرتر شدن هستند.

  • دولت در ایران اختیارات کامل ندارد

به گفته مشاور وزیر راه و شهرسازی، دولت در ایران، آنگونه که باید، اختیارات کامل ندارد. تبریزی با مثال زلزله اخیر کرمانشاه و سرپل ذهاب، گفت: "در همین زلزله اخیر کرمانشاه و سرپل ذهاب دیدیم که دولت دراجرای یک کار ساده که برایش برنامه داشت نیز نتوانست اختیارات کافی داشته باشد. دوات از زلزله های قدیمی درس گرفته بود و می توانست خوب عمل کند اما ناچارشد سیاست دادن کانکس که به دولت تحمیل شده بود را بپذیرد."

  • نظام بانکی به نقطه ضعف بنیادین رسیده است

به گفته آقای تبریزی، ایران با شرایط دشواری مواجه است که همین مساله به کمتر شدن ضریب امنیت ملی منجر می شود. نظام بانکی از نگاه این اقتصاددان به یک نقطه ضعف بنیادین رسیده است و می تواند امنیت ملی را با آسیب جدی مواجه کند.

داد و ستد ۳۵۰ هزار سکه در یک روز نشان می دهد، وقتی نرخ سود بانکها با دستور کاهش یابند، نقدینگی به بازارهای دیگر کوچ می کند.

به اعتقاد مشاور وزیر راه و شهرسازی، ادامه سیاستهای فعلی حاکم دامنه فقر را توسعه خواهد بخشید چرا که، حال و روز ۵ دهک تهیدست جامعه بسیار غم انگیراست و باید برای جلوگیری از افزایش دهک های فقیر، باید فکر اساسی شود.

Daneshgah_Etraz.jpgرادیو فردا ـ تجمع‌های دانشجویی در ایران در اعتراض به مواردی چون برخورد با فعالان دانشجویی، تبعیض جنسیتی و خصوصی‌سازی آموزش عالی روز سه‌شنبه، ۱۴ آذر، در تعدادی از دانشگاه‌ها از جمله صنعتی شریف و نیشابور ادامه یافت.

اعتراض‌های دانشجویی که از روز دوشنبه با تجمع و سردادن شعارهایی در دانشگاه‌های تهران، خوارزمی، شهید بهشتی و علامه طباطبایی آغاز شده بود، روز سه‌شنبه درتعداد دیگری از دانشگاه‌ها از جمله نیشابور و صنعتی شریف تهران ادامه یافت.

بر اساس گزارش‌های رسیده به رادیو فردا، این دانشجویان به برخوردهای امنیتی با دانشجویان معترض، اعمال تبعیض‌های جنسیتی، سطح کیفی آموزش، خصوصی‌سازی آموزش عالی و فضاهای دانشگاهی، سیاست‌های اقتصادی دولت و پایین بودن کیفیت خوابگاه‌ها معترضند‎.

Jalizi_Eilam.jpgرادیو زمانه ـ نیروهای امنیتی به روستای جلیزی دشت عباس در ایلام حمله کرده و شماری از مردم را دستگیر کرده‌اند. آنها همچنین زنان کشاورز را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

منابع خبری مرتبط با فعالان حقوق بشری عرب گزارش کرده‌اند این نیروها ابتدا روز یکشنبه ۱۲ آذر ماه روستای جلیزی دشت عباس ایلام را محاصره کرده‌اند و سپس با حمله به مردم، حدود ۵۰ نفر را دستگیر کرده‌اند.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، مردم روستای «جلیزی بالا» که هدف حمله قرار گرفته‌اند، بیشتر زنان کشاورز روستایی بوده‌اند. آنها هنگام کار در زمین‌های خود با باتوم و گاز اشک آور مورد هجوم قرار گرفته‌اند و شماری از آنها آسیب دیده‌اند.

Aliakbar_Velyati.jpgرادیو زمانه ـ علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی در امور بین‌الملل از نیروهای طرفدار علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن به‌عنوان «منافقین» نام برد و از کشتن صالح استقبال کرد.

ولایتی سه‌شنبه ۱۴ آذر درباره رویدادهای روز گذشته در یمن که منجر به کشته شدن علی عبدالله صالح شد سخن گفت.

او گفت: «توطئه‌ای که توسط امارات و عربستان ساماندهی شده بود تا علی عبدالله صالح را بتواند از پشت به مبارزین و مردم خنجر زند، شکست خورد و او به سزای اعمال خود رسید.»

erdogan_12012017.jpgرادیو فردا - رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، سه‌شنبه چهاردهم آذر تهدید کرد که اگر دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا بیت‌المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به‌رسمیت بشناسد، ممکن است ترکیه با اسرائیل قطع رابطه کند.

به گزارش رویترز، آقای اردوغان بیت‌المقدس را «خط قرمز» مسلمانان دانست و گفت به‌رسمیت شناختن آن به عنوان پایتخت اسرائیل، «نقض قوانین بین‌المللی» و «ضربه‌ای بزرگ به وجدان بشریت» است.

رئیس جمهوری ترکیه گفت «مبارزه قاطع ما در این امر تا آخر ادامه دارد و ممکن است تا به قطع روابط ما با اسرائیل هم بکشد».

به گفته آقای اردوغان، ترکیه به «اقدامات لازم»، از جمله از طریق سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی در برابر تغییر احتمالی در سیاست آمریکا در مورد بیت‌المقدس، دست خواهد زد.

مناسبات اسرائیل با ترکیه بعد از شش سال بحران بر سر کشته شدن ده شهروند ترکیه‌ای در ماجرای سفر کشتی امدادرسانی به نوار محاصره شده غزه، تنها سال گذشته بهبود یافته بود.

ییسرائل کاتز وزیر اطلاعات اسرائیل در واکنش به تهدید رئیس جمهوری ترکیه در مورد احتمال قطع مناسبات فیمابین، در توئیتر خود نوشت: «ما از کسی نه دستور می‌گیریم نه از تهدیداتش می‌ترسیم؛ اسرائیل کشوری با حاکمیت ملی با پایتختی اورشلیم است؛ هیچ گامی عادلانه‌تر از این نیست که اورشلیم که سه هزار سال پایتخت ملت یهود بوده به عنوان پایتخت کشور اسرائیل به‌رسمیت شناخته شود».

این وزیر اسرائیلی به طعنه در مورد رئیس جمهوری ترکیه افزود «ایام سلاطین و امپراطوری عثمانی به سر آمده‌است».

baghayee_12052017.jpgرادیو فردا، بدنبال طرح اتهام «تبلیغ علیه نظام» برای سه مدیر ارشد دولت محمود احمدی‌نژاد از سوی قوه قضائیه٬ حمید بقایی٬ صادق لاریجانی را به «دینامیت» گذاشتن «زیر نظام» متهم کرد.

آقای بقایی که معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری در دولت دهم بود٬ این مطلب را در ویدیویی از سخنان وی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده٬ بیان کرده است.

بقایی گفته است که صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه، «با همین احضاریه‌ها و همین رفتارها دارد زیر نظام دینامیت می‌گذارد. بعد می‌گوید رئیس جمهور سابق دارد خنجر می‌زند٬ توهین می‌کند.»

وی افزوده است که شکایت از رئیس قوه قضائیه نیز راه به جایی نمی‌برد٬ «چون شکایت هم بکنی باید به خودش شکایت کنی.»

در این ویدیو٬ علی‌اکبر جوانفکر٬ مشاور مطبوعاتی و رسانه‌های محمود احمدی‌نژاد هم با انتقاد از متهم کردن او و بقایی از سوی قوه قضائیه به «تبلیغ علیه نظام»٬ گفته که «همه وجود ما با نظام آمیخته شده است. چطور می‌شود این اتهام را به ما نسبت داد؟»

مصاحبه حمید بقایی و جوانفکر با خبرنگاران بعد از خروج از دادسرا:

علی اکبر جوانفکر همچنین از اظهارات صادق لاریجانی درباره احمدی‌نژاد مبنی بر اینکه وی «از پشت به نظام خنجر می‌زند» را غیرقابل پذیرش و «اشتباه» عنوان کرد.

سخنان بقایی و جوانفکر پس از آن بیان می‌شود که امروز (دوشنبه) جلسه بازپرسی از حمید بقایی، علی‌اکبر جوانفکر و حبیب‌الله خراسانی، سه مدیر دولت آقای احمدی‌نژاد، در شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه به اتهام‌های جدید برگزار شد.

Syrian_Talks.jpgکیهان لندن ـ احمد رأفت - کنفرانس صلح سوریه که قرار بود در ژنو با مدیریت سازمان ملل متحد برگزار شود، قبل از آغاز، با بازگشت هیات اعزامی از سوی دولت بشار اسد به دمشق، به تعویق افتاد. بشار جعفری، نماینده ارشد دولت دمشق در مذاکرات ژنو، می گوید «برکناری بشار اسد بعنوان پیش‌شرط مذاکرات که از سوی نیروهای اپوزیسیون مطرح شده است قابل قبول نیست».

اخلال تهران و نگرانی مسکو

کاوه رشید، از اعضای هیات مخالفان سوری که برای شرکت در این مذاکرات در ژنو حضور دارد، در گفتگویی تلفنی با کیهان لندن، می‌گوید «هیات اعزامی دولت دمشق در پیامد فشارهایی که از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران به رژیم بشار اسد وارد شده است، تصمیم به ترک کنفرانس ژنو را گرفت».

این عضو هیات مخالفان بشار اسد، در ادامه می‌افزاید «این تصمیم دولت دمشق، روسیه را در وضعیت نامناسبی قرار داده است، مسکو در تلاش است هرچه زودتر به این بحران پایان دهد و موقعیت خود را به عنوان قدرت منطقه‌ای به ثبت برساند و اعلام کند بحرانی که جامعه جهانی در حل آن ناتوان بود را این کشور توانست با موفقیت برایش راه حلی پیدا کند».

کاوه رشید در ادامه می‌افزاید «این اولین بار نیست که ما شاهد اختلاف نظر بین جمهوری اسلامی ایران و روسیه در رابطه با سوریه هستیم. در زمینه نظامی نیز تا کنون این دو کشور، اگرچه در این بحران در یک جبهه قرار دارند، در برخی در مقابل یکدیگر قرار گرفته‌اند. دلیل این تفاوت نظر بین تهران و مسکو، متفاوت بودن اهداف آنها از حمایت از رژیم کنونی در سوریه است».

netenyahu_12012017.jpgبی بی سی - بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در یک پیام ویدیویی خطاب به علیرضا کریمی، کشتی‌گیر ایرانی که برای خودداری از روبرو شدن با یک کشتی‌گیر اسرائیلی در مسابقات قهرمانی زیر ۲۳ سال جهان به حریف روس خود باخت، پیام داده که حکومت ایران به خاک خواهد افتاد.

آقای نتانیاهو در این پیام که در فیسبوک منتشر کرده، از اینکه ایران به ورزشکاران خود اجازه نمی‌دهد با ورزشکاران اسرائیلی رقابت کنند به شدت انتقاد کرده و گفته: "تجسم کنید که یک دولت، ورزشکاران خود را از رقابت در مقابل ورزشکاران سیاهپوست یا همجنس‌گرا یا عرب منع می‌کرد".

او سخنان آقای کریمی را یادآوری کرده که گفته بود وقتی مربی‌اش به او گفت که باید ببازد، دنیا روی سرش خراب شد.

آقای نتانیاهو گفته که بهای سیاست‌های دولت ایران را مردم این کشور باید بپردازند.

نخست وزیر اسرائیل گفته: "یک لحظه چشم خود را ببندید و به علیرضا فکر کنید. او ساعت‌های بی‌پایان تمرین کرده بود و آرزو داشت قهرمان جهان شود، اما رژیم ایران ترجیح می‌دهد ورزشکارانش ببازند، اما با اسرائیلی‌ها روبرو نشوند".

آقای نتانیاهو در پایان مستقیما خطاب به علیرضا افزوده: "می‌خواهم بدانی که زورگویانی که تو را مجبور کردند ببازی، خودشان خواهند باخت. رژیمی که روح رقابت و خلاقیت را در مردمش می‌کشد، رو به فناست. همین طور کسانی که کشور یهودیان را به ویرانی تهدید می‌کنند. آنها به خاک خواهند افتاد."

Behrouz_Tavakoli.jpgبی بی سی ـ بهروز توکلی، یکی از اعضای هیات سرپرستی سابق جامعه بهائیان ایران، از زندان آزاد شده است. آقای توکلی سومین عضو هیات "یاران" است که پس از تحمل ۱۰ سال حبس آزاد می‌شود.


مقام‌های قضایی ایران در دو ماه گذشته مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی را آزاد کرده بودند.


دیان علایی، نماینده جامعه بهائیان ایران در سازمان ملل متحد در ژنو روز سه شنبه (۵ دسامبر) طی یک بیانیه رسمی گفت: "جامعه بین المللی بهایی از آزاد شدن آقای توکلی استقبال می‌کند ولی ما همچنان از ادامه آزار و اذیت بهائیان در ایران که نه فقط کمتر نشده بلکه بدتر شده است، به شدت نگرانیم. "

dollar_tumans_inHand_small.jpgایسنا ـ با وجود تمامی اعلام‌ها مبنی بر ثبات در بازار ارز و سیاست‌هایی که در رابطه با کنترل آن اعمال می‌شود و یا تاکیداتی که برای عدم تمایل دولت به منظور نگه داشتن دلار بالاتر از نرخ ۴۰۰۰ تومان وجود داشت، نه تنها در این نرخ پایدار ماند بلکه ۴۲۰۰ تومان را هم رد کرد.

به گزارش ایسنا، امروز (سه‌شنبه) دلار در بازار ارز ۴۲۰۰ تومان را هم پشت سر گذاشت است. جریان رشد قیمت دلار از شهریور ماه با سرعت بیشتری پیش رفت و از کانال ۳۷۰۰ عبور و در نیمه مهرماه به ۴۰۰۰ تومان رسید. در نهایت اندکی بازار به آرامش برگشت و سرعت رشد کند شد، ولی بار دیگر در روزهای اخیر افزایش قیمت قابل توجه بوده و به نرخی رسیده که در سال گذشته فقط در یک روز تکرار شده بود.

navalPower_12012017.jpgایران اینترنشنال، نشریه آمریکن کانسرواتیو در شماره امروز خود دوشنبه ۱۳ آذر  نوشت دوران قدرت‌نمایی آمریکا در پهنه اقیانوس‌های جهان با نمایش ناوهای جنگی هواپیمابر به‌پایان رسیده است.


در این گزارش آمده است: ؛نیروی دریایی آمریکا در یک حالت تکذیب واقعیت به‌سر می‌برد. در جنگ‌های آینده میان این قدرت نظامی، حتی شاید در مقابل نیمه نیروی دریایی کشوری مانند ایران، حداقل یکی از چهار ناو جنگی هواپیمابر غول‌آسای آن غرق می شود و هزاران نفر از خدمه آن جان خود را از دست خواهند داد.


ما باید امروز خود را با یک واقعیت ساده همساز کنیم و آن "دورانی که ناوهای جنگی آمریکا نمایشگر قدرت آن بوده است به‌پایان رسیده است".


این تحلیل می افزاید: "ما نمی‌توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم، اما پیشرفت تکنولوژی‌های جدید مورد استفاده در موشک‌های ضدکشتی‌های جنگی در طول دهه‌های گذشته، همراه با بُرد کوتاه موشک‌های ناوهای جنگی جدید آمریکا، این قدرت نظامی را به‌آسانی در معرض شکست قرار می‌دهد."


اگر از زمان جنگ دوم جهانی تا امروز، برتری نظامی آمریکا در جهان با نمایش عظمت ناوهای جنگی آن نشان داده می‌شده است، امروز موشک چینی DF-۲۱D که از طرف کارشناسان نظامی به "ناوکش" معروف شده است، سقوط این برتری را نشان می‌دهد.

Ali_Hashemi.jpgدویچه وله ـ در مسابقات قهرمانی وزنه‌برداری جهان در آمریکا علی هاشمی در دسته ۱۰۵ کیلوگرم عنوان قهرمانی جهان را به خود اختصاص داد. ایران پیش‌تر تنها در المپیک موفق به کسب مدال طلا در این وزن شده بود.
در هفتمین روز از برگزاری مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان در آناهیم آمریکا، رقابت گروه A دسته ۱۰۵ کیلوگرم بزرگسالان جهان از ساعت ۵ صبح سه شنبه (۱۴ آذر/ ۵ دسامبر) آغاز شد. ایران با دو نماینده در این وزن شرکت کرده بود.
علی هاشمی در دسته ۱۰۵ کیلوگرم وزنه‌برداری جهان قهرمان شد.

Ali_Abdollah_Saleh.jpgرادیو زمانه ـ در درگیری‌های مسلحانه خونباری که صبح دوشنبه ۴ دسامبر در صنعا بین طرفداران علی عبدالله صالح و حوثی‌های یمن اتفاق افتاد، ابتدا خبر رسید که انصارالله خانه رئیس جمهور پیشین یمن را منفجر کرده و سپس وزارت کشور دولت حوثی‌ها در صنعا با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که علی عبدالله صالح در این درگیری‌ها در حین فرار کشته شده است. تصاویری از جنازه او هم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده.

وزارت کشور دولت حوثی‌ها در صنعا، پایتخت یمن با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرده که علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین این کشور کشته شده است:

«علی عبدالله صالح و چند تن از همراهانش پس از آن کشته شدند که شبه‌نظامیان خود را به قتل مردم و راهزنی واداشتند و با کشورهای متجاوز همکاری کردند.»

رادیوی حوثی‌ها اعلام کرده که به زودی از طریق شبکه تلویزیونی انصارالله یمن تصاویری از جنازه رئیس جمهور پیشین یمن و رهبر حزب «کنگره عمومی خلق» به نمایش گذاشته می‌شود. شبکه الجزیره گزارش داده که در شبکه‌های اجتماعی فیلم‌هایی از جنازه علی عبدالله صالح دست به دست می‌شود. در این فیلم می‌توان دید که گروهی از حوثی‌ها جنازه رئیس جمهور پیشین یمن را در میان پارچه گلداری قرار داده‌اند و «الحمدالله‌گویان» او را مقابل دوربین لرزانی به نمایش عموم درآورده‌اند.

حزب «کنگره عمومی خلق» (حزب صالح) به خبرگزاری رویترز گفته است که خبر کشته شدن علی عبدالله صالح صحت ندارد و او در حال فرماندهی یگان‌هایی از ارتش یمن علیه انصارالله است.

طرفداران علی عبدالله صالح از چند روز پیش تاکنون با شیعیان حوثی طرفدار ایران یا انصارالله درگیر شده‌اند. در این میان این درگیری‌ها به خارج از شهر صنعا نیز گسترش پیدا کرده است.

همزمان با این تحولات جنگنده‌های شکاری ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی از شامگاه گذشته تا صبح دوشنبه اهدافی در نزدیکی فرودگاه بین‌المللی صنعا و وزارت کشور را بمباران کرده‌اند.

Mashallah_Ajoudani.jpgکیهان لندن ـ احمد رأفت ـ آیا در ایران ساختارهای تولید اندیشه چون روزنامه، کتاب، دانشگاه و اندیشکده‌ها قادر به انجام وظیفه خود هستند؟
آیا گروه‌های سیاسی ایرانی اپوزیسیون، با وجود زیست و رشد در کشور‌های دمکراتیک، توانسته‌اند با جوامع این کشورها ارتباط برقرار کنند؟
آیا گروه‌های سیاسی توانسته‌اند با جامعه مدنی رابطه‌ای سالم برقرار کنند؟
آیا دمکراسی در گروه‌های سیاسی ایرانی نهادینه شده است؟
آیا تنها با تغییر نظام و دولت در ایران می‌توان به دمکراسی دست یافت؟

yemenfire_12012017.jpgبه گزارش ایلنا به نقل از العربیه، منابع یمنی اعلام کردند که بر اثر درگیری‌ها در صنعا محل سفارت ایران در پایتخت یمن هدف حمله قرار گرفته و دچار آتش‌سوزی شده است.

هنوز جزئیات بیشتری از این خبر منتشر نشده است.

درگیری‌ها در یمن طی چند روز اخیر وارد عرصه جدیدی شده است و به جنگ خیابانی میان نیروهای انصارالله و حامیان «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهوری مخلوع کشیده شده است.

خبرنگار شینهوا در محل درگیری ها در صنعا پایتخت یمن نیز از آتش‌سوزی محل ساختمان سفارت ایران در یمن خبر داد.

شینهوا در این باره نوشت که در اثر حمله با سلاح سنگین به ساختمان سفارت ایران در صنعا این ساختمان دچار آتش‌سوزی شده است. هنوز مشخص نیست که مسئولیت این حمله بر عهده کدام یک از طرفین درگیری است.

یک مقام امنیتی عنوان کرد که حدود ۲۰ کارمند سفارت ایران در صنعا در زمان درگیری‌ها در محل ساختمان حضور داشتند.

ساختمان سفارت ایران در صنعا در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری یمن و در نزدیکی محل اقامت پسر علی عبدالله صالح در جنوب غرب صنعا قرار دارد.

بیش از ۱۰۰ پیکر روی زمین دیده می‌شوند که به ساختمان دیپلماتیک در منطقه «حدا» منتقل شدند.

یک مقام وزارت کشور انصارالله یمن به شینهوا گفت که حدود ۲۰۰ نیروی نظامی از دو طرف در این درگیری‌ها در نزدیکی سفارت ایران در صنعا کشته شده‌اند.

Mohammadali_Jafari.jpgرادیو زمانه ـ محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران عربستان سعودی را به هماهنگی با «دشمنان اسلام» و «ایجاد ناامنی در یمن و سوریه» متهم کرد و گفت توطئه آن‌ها علیه شیعیان یمن شکست خورد.

محمدعلی جعفری سه‌شنبه، ۱۴ آذر در قرارگاه منطقه‌ای نیروی زمینی سپاه پاسداران با اشاره به تحولات اخیر در یمن گفت: «توطئه‌هایی که دشمنان در یمن علیه مبارزان یمنی و انصارالله انجام می‌دادند در نطفه خفه شد.»

«انصارالله» همان شیعیان حوثی یمن هستند که ایران از آن‌ها در مقابل دولت عبد ربه منصور هادی در این کشور حمایت می‌کند. عربستان سعودی و متحدانش نیز از دولت یمن پشتیبانی می‌کنند.

در یمن از چند روز پیش اختلاف بین شیعیان حوثی و متحدانشان از طرفداران علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن شدت گرفت و کار به درگیری مسلحانه کشید. درگیری‌ها به خارج از شهر صنعا نیز گسترش پیدا کرد و در ادامه آن دوشنبه ۴ دسامبر / ۱۳ آذر حوثی‌ها خانه علی عبدالله صالح را منفجر کرده و سپس وزارت کشور دولت حوثی‌ها در صنعا با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که او در این درگیری‌ها در حین فرار کشته شده است.

afc-champions-league.jpgپرسپولیس در گروه سوم لیگ قهرمانان آسیابه مصاف السد قطر و الوصل امارات می‌رود. استقلال در گروه چهارم، با الهلال عربستان و الریان قطر همگروه شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم قرعه کشی لیگ قهرمانان آسیا امروز چهارشنبه در کوالالامپور مالزی برگزار شد و تیم‌های حاضر در این مسابقات، حریفان خود را شناختند.

تیم پرسپولیس این دوره از مسابقات، در گروه سوم در کنار الوصل امارات و السد قطر قرار گرفت. تقابل پرسپولیس با تیم السد که ژاوی هرناندز و مرتضی پورعلی گنجی را در اختیار دارد از نکات جالب این گروه است.

تیم استقلال به نسبت پرسپولیس قرعه سخت تری دارد. استقلال این فصل با الهلال عربستان همگروه شده است و همچنین الریان قطر. تراکتورسازی تبریز هم در گروه اول این مسابقات با الاهلی، دیگر نماینده عربستان و الجزیره امارات همگروه است. ذوب آهن هم در صورت شکست نماینده هندوستان و صعود به مرحله گروهی، با الدحیل قطر، الوحده امارات و لوکوموتیو ازبکستان همگروه می‌شود.

Ali_Shamkhani.jpgشمخانی هم‌صدایی رییس‌جمهور یک کشور غربی با رژیم صهیونیستی و تاکید بر انحلال حشد الشعبی را نشان‌دهنده تدارک توطئه‌ای جدید برای بازگشت ناامنی و تروریسم به منطقه دانست.

به گزارش ایسنا، شیخ همام حمودی رییس مجلس اعلای اسلامی عراق و نایب رییس پارلمان این کشور بعداز ظهر روز دوشنبه با دریابان علی شمخانی نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار و در خصوص مناسبات دوجانبه و تحولات منطقه گفت‌وگو کرد.

شمخانی با اشاره به پایان حکومت خودخوانده داعش، پاک‌سازی عراق از لوث گروه‌های تروریستی ـ تکفیری را به ملت، دولت و ارتش عراق تبریک گفت و تاکید کرد: نبرد با داعش در عرصه امنیتی، فرهنگی و اعتقادی همچنان ادامه دارد و برای نابودی ریشه‌های تفکر داعش‌ساز که مورد حمایت برخی کشورهای منطقه است باید مقابله مستمر و همه جانبه همچنان ادامه یابد.

120517_top.jpgصدای آمریکا، روز دوشنبه ۱۳ آذر رسانه ها خبر کشته شدن علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن را تایید کردند. در این مطلب نگاهی به زندگی سیاسی او داریم:

۳۹ سال پیش، علی عبدالله صالح که سرگرد زرهی ارتش «یمن شمالی» بود، به ریاست جمهوری آن کشور رسید و ۱۲ سال در این سمت باقی ماند.

فرو ریزی دیوار برلین و افول سریع اردوگاه سوسیالیسم، «یمن جنوبی» چپ گرا را نیز بشدت تضعیف کرد، و آقای صالح بعد از اتحاد دو یمن، یکبار دیگر به ریاست جمهوری یمن متحد انتخاب شد.

گراهام بانرمن، انستیتوی خاورمیانه درباره صالح می گوید: «زمانیکه او به قدرت رسید، سومین رئیس جمهوری یمن در عرض ۱۸ ماه بود. در ابتدای کار، یمنی ها از اینکه رئیس جمهورشان بیش از یکسال در مقام خود باقی مانده، احساس رضایت می کردند. اما بعد از سه دهه، حکومت علی عبدالله صالح به صورت مجموعه درهم و برهمی از تمرکز قدرت، فقر، پارتی بازی و فساد مالی مزمن درآمده است.»

۲۸ سال پیش و هنگام تجاوز ارتش عراق به کویت، صالح یکی از متحدین نزدیک صدام حسین بود و بعد از شکست قوای عراق از ائتلافی بین المللی برهبری آمریکا، یمن برای کم و بیش یک دهه بشدت منزوی شد.

اما حمله انتحاری در پائیز ۱۳۷۹ به کشتی شنود «کول» در بندر عدن، و کشته شدن ۱۷ ناوی آمریکائی، و تهاجم تروریستی به برج های تجارت جهانی در نیویورک در سال بعد، مبارزه با تروریزم را بصورت محور کلیدی در سیاست خارجی واشنگتن در آورد،

جرالد پست از دانشگاه جرج تاون درباره او می گوید: «او توانست بخوبی خود را بعنوان سد گسترش تروریسم به غرب و آمریکا بقبولاند. با وجودیکه واشنگتن از انقلاب مصر حمایت کرد، کمی بعد از شروع مخالفت ها در یمن در تقریبا ده ماه پیش، وزیر امور خارجه آمریکا با دیدار از صنعا بر ضرورت ادامه حکومت علی عبدالئه صالح تاکید کرد. اما بعد از شدت گرفتن مخالفت ها، واشنگتن هم خواستار کناره گیری صالح شده است. »

saad_Hariri.jpgانتخاب - سعد الحریری انصراف از استعفایش را رسماً اعلام کرد: لبنان در آتش شعله‌ور در منطقه بیطرف است

نخست‌وزیر لبنان در جلسه امروز هیأت دولت، تصمیم خود برای انصراف از استعفا را رسماً اعلام کرد.

به گزارش «انتخاب»، «سعد الحریری» نخست وزیر لبنان در جلسه امروز (سه‌شنبه) هیأت دولت اعلام کرد دولت لبنان ملزم به بیطرفی در هر یک از درگیری‌ها و نزاع‌های منطقه‌ای و امور داخلی کشورهای عربی است.

توضیحات علی هاشمی قهرمان وزنه برداری جهان به خانمی که مدال او را می دهد: نمی توانم باشمادست بدهم، مسلمانم! (تازه کجاش رو دیدید در برابر بعضی از ورزشکاران هم مجبورم ببازم)

بانوان ومردان ایران پس از قهرمانی ایران در مسابقات وزنه برداری آمریکا این گونه خوشحالی کردند . به گزارش عصرایران ، ایرانیان مقیم آمریکا که در این جند روز با مدال های طلای مرادی و هاشمی سالن را روی سر خود گذاشته بودند برای قهرمانان جهان سنگ تمام گذاشتند.
iranWrestFansUS1.jpgiranWrestFansUS2.jpgiranWrestFansUS3.jpg

120417_top.jpgرادیو فردا - اردن، مصر، اتحادیه عرب، تشکیلات خودگردانی و گروههای مختلف فلسطینی به دولت آمریکا هشدار دادند که گام احتمالی آن کشور در زمینه به رسمیت شناختن اورشلیم (بیت المقدس) به عنوان پایتخت اسرائیل، منطقه را بحرانی کرده و به بروز خشونت های تازه منجر می شود.

خبرگزاری های غربی در روزهای گذشته به نقل از مقام های بلندپایه دولت آمریکا اعلام کردند دونالد ترامپ چهارشنبه پانزدهم آذر در یک سخنرانی رسما اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل برسمیت خواهد شناخت.

دولت های آمریکا در دهه های گذشته هیچگاه اورشلیم را به عنوان پایتخت اسرائیل برسمیت نشناخته اند.

اعلام احتمالی این تصمیم یک تغییر راهبردی در سیاست آمریکا محسوب خواهد شد.

جرد کوشنر مشاور ارشد و داماد دونالد ترامپ یکشنبه دوازدهم آذر در نشست سابان در واشینگتن گفت رییس جمهوری هنوز تصمیم نهایی نگرفته اما به اتخاذ تصمیم نزدیک می شود.

ژنرال هربرت مک مستر شامگاه یکشنبه به فاکس نیوز گفت که او در مقام مشاور امنیت ملی آمریکا از تصمیم نهایی دونالد ترامپ آگاهی ندارد. وی افزود ما تنها گزینه ها را در اختیار رییس جمهوری گذاشته ایم.

ایمن الصفدی وزیر خارجه اردن هاشمی دوشنبه سیزدهم آذر در صفحه توییتر خود نوشت، در تماس تلفنی با همتای آمریکایی اش، رکس تیلرسون، به او گفته است که این تصمیم «عواقبی خطرناک» خواهد داشت و خشم دنیای عرب و اسلامی را بدنبال می آورد.

Hamid_Zolnour.jpgاز سال ۱۳۳۲ به بعد در هر سال تحصیلی، دانشجویان سال اوّل دانشکده فنی پس از دو ماه و نیم که از شروع کلاسها گذشته بود در صبح روز ۱۶ آذر با ورود به دانشکده با وضعی غیر عادی روبرو می‌شدند.

در این روز در سرسرای نسبتاً وسیع دانشکده فنی که در روزهای دیگر قبل از زنگ کلاسهای درسی معمولاً خالی و خلوت بود گروه انبوه دانشجویان را مشاهده می‌کردند که خاموش و در انتظاری نامعلوم بسر می‌برند.

بمجرد اینکه زنگ دانشکده نواخته می‌شد و بعد از همهمه‌ای که ناشی از صدای «هیس» کشیده و دستجمعی دانشجویان که نوعی گوشزد و اعلام به سکوت بود دانشجویان با قدمهائی آهسته و آرام در جلو پله اصلی سرسرا بطور نیمدایره قرار می‌گرفتند و پس از چند دقیقه‌ای سکوت دانشکده را ترک می‌کردند. برای این مراسم که هر سال خاطره واقعه خونین ۱۶ آذر ۱۳۳۲ را یادآوری می‌کرد، قبلاً نه هیچ اعلامیه‌ای انتشار می‌یافت و نه فراخوانی داده می‌شد. واقعه‌ای که با درگیری حرفی دو دانشجو با چند سرباز از نظامیانی که از شروع سال تحصیلی تمام دانشگاه را در اشغال داشتند شروع می‌شود و سربازان برای دستگیری آنان وارد کلاس درس می‌شوند. ورود سربازان به کلاس درس با اعتراض استادان و رئیس دانشکده روبرو می‌شود و بدستور مهندس عبدالحسین خلیلی رئیس وقت دانشکده (بعدها عضو هیئت اجرائیه جبهۀ ملّی) زنگ تعطیل کلاسها نواخته می‌شود. با خروج دانشجویان از کلاسها و بدنبال فریادی که «دست نظامی از دانشگاه کوتاه» و در پی آن فرمان آتش و سپس تیراندازی سه دانشجو بنام قندچی، رضوی و بزرگ نیا در محوطۀ سرسرا بقتل می‌رسند. و افسر فرمانده ارتقاء درجه می‌یابد. تا زمانی که مهندس خلیلی رئیس دانشکده بود از تعمیر جای اصابت گلوله‌ها به دیوارها و سقف خودداری کرد و حتی سالها پس از مرمت آن باز اثر گلوله‌ها در سقف و دیوارها بصورت لکه هائی نمایان بود و هر روز در دیدگاه دانشجویان قرار داشت.

بدین ترتیب روز ۱۶ آذر همانند یک حلقه اتصالی جنبش دانشجوئی گذشته را به آینده پیوند می‌داد. و بالاخره در همین روز بود که چند سال بعد، پس از تشکیل مجدد جبهۀ ملّی و کمیته دانشگاه تهران وابسته به جبهۀ ملّی، یعنی روز ۱۶ آذر ۱۳۳۹، دانشگاه تهران شاهد اولین تظاهرات گسترده و یکپارچه دانشجویان گردید. تظاهراتی که پیش درآمد مبارزات آزادیخواهی سالهای بعد بشمار می‌آید.

* * * *

بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و سقوط دولت مصدق و محاکمۀ او در دادگاه نظامی که در واقع تبدیل به محاکمه کودتاگران گردید و دستگیری بسیاری از شخصیت‌های نهضت ملّی، مقاومت در برابر کودتا با تشکیل نهضت مقاومت ملّی مرکب از احزاب ملّی و شخصیت هائی که دستگیر نشده بودند ادامه یافت و پس از سرکوبی آن و تبعید و زندانی سران و کادرهای آن، باز احزاب وابسته به نهضت ملّی به حیات خود هر چند بسیار محدود ادامه می‌دادند و بمناسبت‌های گوناگون با انتشار اعلامیه هائی حتی از مخفی‌گاهها در حد توانائی خود کوشش می‌کردند که مشعل نهضت ملّی را روشن نگه دارند و روزنه‌ای بسوی امید باز نگه دارند.

در این سالهای پس از ۲۸ مرداد در دانشگاه تهران هنوز دانشجویانی به تحصیل ادامه می‌دادند که از دوران دبیرستان و حتی دبستان با نهضت ملّی شدن نفت به رهبری مصدق آشنا شده بودند یا خود در آن شرکت داشتند و این دوران غرور انگیز و امید آفرین را تجربه کرده بودند و در محیطی آزاد نفس کشیده بودند و عده‌ای نیز به احزاب ملّی پیوسته بودند و کم و بیش در دانشگاه در جستجوی دوستان و آشنایان نادیده‌ای می‌گشتند که کودتای ۲۸ مرداد آنها را از یکدیگر جدا کرده بود. بدین ترتیب هسته‌های مختلف با گرایش‌ها و حساسیت‌های گوناگونی وجود داشت که هر چند نمود خارجی نمایانی نداشتند ولی بالقوه استعداد و نیروهای نهفته‌ای بودند که می‌توانستند در شرایط مناسب رشد یابند و با پیوستن به یکدیگر بصورت نیروئی سیاسی مجال بروز یابند. از اوائل سال ۳۹ با ضعف دستگاه حکومت بتدریج این فضای سیاسی مناسب فراهم می‌گشت.

RezaPahlaviف. م. سخن - خبرنامه گویا

بالاخره بعد از چند سال، رضا پهلوی، گام اول و مهمی به جلو برداشت. در ویدئویی که اخیرا از ایشان منتشر شده است، ایشان تکلیف خود را با طرفداران -یا درست تر بگوییم «شبه طرفداران»- خود مشخص کرده است. «شبه طرفدارانی» که به اسم طرفداری، هر چه در ذهن بیمار خود داشتند بر زبان می آوردند و این ذهنیات کلا و از بیخ و بن با آن چه رضا پهلوی به آن معتقد بود تفاوت داشت.

برای من، به عنوان کسی که به نظام جمهوری معتقد است و نظام پادشاهی را به هیچ صورت آن قبول ندارد، این گام رضا پهلوی از آن رو اهمیت دارد که اندیشه های آزادی خواهانه ی او را از اسارت این «طرفداران» می رهاند و به او امکان تلاش موثر در جهت بسط و عملی کردن این اندیشه ها می دهد.

آن چه رضا پهلوی تا امروز در سخنان اش مطرح کرده، جز در مورد انتخاب نوع نظام و یکی دو اظهار نظر در مورد کمک گرفتن از کشورهای بیگانه، بی عیب و نقص بوده و هیچگونه نمود آزادی ستیزانه ای در آن ها دیده نمی شود.

این که حکومت بعدی باید ضد استبدادی و طرفدار آزادی باشد
این که حکومت بعدی باید متکی به رای مردم باشد
این که حکومت بعدی باید سکولار باشد و موضوع دین از موضوع قدرت و حکومت جدا باشد
این که باید تلاش کرد حتی در همین حکومت خفقان و سرکوب، امکان آزادی و رفاه بیشتر برای مردم فراهم آورد
این که نباید به قدرت های خارجی متکی بود و آن ها را به درگیری نظامی با ایران تشویق کرد
این که خودِ او به عنوان یک شخصیت سیاسی، هیچ مقام و مرتبه ای برای خود در نظر نگرفته است
و نکات دیگری از این قبیل، تقریبا همیشه مد نظر او بوده و بر آن ها تاکید کرده است.

دو موردی هم که به عنوان نقطه ی منفی به آن اشاره کردم، مواردی ست که تجدید نظر کلی در آن ها لازم است.

shervinPishevar_12012017.jpgخبرگزاری ایرانشهر - میلیاردر مشهور ایرانی آمریکایی سرمایه گذار در سیلیکون ولی کالیفرنیا به سو رفتار جنسی در برابر شش زن متهم شده است. او پیشتر و در پی انتخاب دانالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا طرح CAL EXIT برای جدایی ایالت کالیفرنیا از آمریکا را پشتیبانی کرده بود.'

«شروین پیشه ور» سرمایه دار ایرانی تبار که در بخش سرمایه گذاری کمپانی های بزرگ سیلیکون ولی کالیفرنیا فعال است از سوی وکیل شش زن به سواستفاده جنسی از آنان متهم شده است.

به گزارش نیویورک پست، پیشه ور ۴۲ ساله به آزار و اذیت جنسی شش زن متهم است. نخستین ادعای سو رفتار جنسی از سوی آقای پیشه ور، روز پنجشنبه سی ام نوامبر 2017 توسط بنگاه رسانه ای بلومبرگ مطرح شد. در گزارش بلومبرگ، شروین پیشه ور متهم شده که بطور منظم از نفوذ و قدرت خود در سیلیکون ولی بهره برداری کرده و زنانی را که نیاز به حمایت کاری، مالی یا سرمایه گذاری داشته اند، مورد سو استفاده جنسی قرار داده است.

شروین  پیشه ور بنا دارد تا با استخدام یک وکیل زبده در برابر اتهامات وارده از خود دفاع کند. او هم اکنون یکی از سهامداران عمده کمپانی مسافربری اینترنتی اوبر و از سرمایه گذاران بزرگ دنیای فناوری در سیلیکون ولی است.

Esmaeil_Nouriala.jpg مقالهء آقای دکتر ستار دوشوکی (رئيس جائی با عنوان «مرکز مطالعات بلوچستان» در لندن) مرا غرق در حيرت نموده و با کمال اکراه مجبورم کرده است که در صحت عفل برخی از آدم ها شک کنم.

البته حکايت من با ايشان قديمی است و از زمانی که من در ۱۰ سال پيش سايت «سکولاريسم نو» را براه انداختم شروع شده است. در آن زمان ايشان قدم به قدم عليه فکرهای من جبهه گرفته و مقاله می نوشتند. پنج سال پيش هم که عده ای دور هم جمع شدند تا نخستين کنگرهء سکولار دموکرات های ايران را راه اندازی کنند ايشان ابتدا داوطلب شرکت در کميتهء برگزاری آن شدند و پس از چند جلسه هم با اعتراض کار را رها کردند و ديگر هم از ايشان خبر مستقيمی نداشتم جز اينکه هر از چند گاهی مقاله ای در مورد بلوچستان برايم می فرستادند تا آن را در نشريهء جنبش سکولار دموکراسی ايران منتشر کنم که اغلب هم منتشر می شد، اما رغبتی در ايشان برای شرکت در کنگره های سالانه سکولار دموکرات های ايران مشاهده نکرده بودم جز اينکه وقتی کنگرهء چهارم در هامبورگ تشکيل می شد ايشان پيامی را بدين مضمون برای آن فرستادند که متن آن در سايت کنگره موجود است: «دوستان گرامی، همانگونه که قبلاً هم اشاره کرده ام، بنده از این نشست حمایت می کنم. بعنوان یک اصل از هر نشست شفاف و سودمند اپوزیسیون حمایت می کنم. اگر این گردهمایی در لندن می بود حتماً در آن شرکت می کردم. با کمال احترام به تک تک شرکت کنندگان که شخصیت های بسیار محترمی هستند، بسیار خوشحال می شدم اگر می توانستم در آن جمع گرانقدر باشم و پیشنهادات خود را مطرح می کردم». (ايشان سپس موضوعات مورد علاقهء خود را شرح داده بودند).

andishehTV_12022017.jpgایران اینترنشنال - شبکه‌ی تلویزیونی ماهواره‌ای «اندیشه» که از سال ۲۰۰۶ از شهر لس‌‌آنجلس آمریکا، برنامه‌هایی به زبان فارسی با محوریت مسائل سیاسی پخش می‌کرد، به فعالیت خود پایان داد.

دکتر علیرضا نوری‌زاده، مدیر شبکه‌ی تلویزیونی فارسی‌زبان «ایران فردا»، مستقر در لندن، در گفت‌وگو با «ایران اینترنشنال»، تعطیلی تلویزیون اندیشه را تأیید کرد.

هنوز هیچ توضیح دقیقی درخصوص علت اتمام فعالیت این شبکه‌ی تلویزیونی، به مخاطبان ارائه نشده است.

«اندیشه» روزانه برنامه‌هایی شامل اخبار، تحلیل خبری، گفت‌وگو، فیلم و موسیقی را از طریق ماهواره‌ی هات‌برد و یاه‌ست در قاره‌های آمریکا و آسیا پخش می‌کرد. دفتر مرکزی این شبکه‌ی تلویزیونی، در شهر لس‌آنجلس در ایالت کالیفرنیای آمریکا قرار داشت و مدیریت آن در سال‌های اخیر، برعهده‌ی پرویز کاردان، چهره‌ی شناخته‌شده‌ی «رادیو و تلویزیون ملی ایران» در دوران پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ بود.

این شبکه‌ی تلویزیونی، از سال ۲۰۱۴، بخشی از زمان برنامه‌های خود را به پخش برنامه‌های «رسانه‌ی افق ایران» اختصاص داده بود.

این رسانه، «افق ایران» را رسانه‌ای معرفی کرده است، متعلق‌به رضا پهلوی، فرزند محمدرضاشاه، آخرین پادشاه ایران که درپی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ از سلطنت برکنار شد.

در تیرماه ۹۶، مهدی آقازمانی، یکی‌از برنامه‌سازان و مجریان «افق ایران»، از پایان همکاری آن رسانه، با رضا پهلوی خبر داده بود.

نگاهی از درون به تعطیلی تلویزیون اندیشه

مهدی آقا زمانی در گفتگو با امروز نما:


-
هر لحظه امکان گشایش این تلویزیون ممکن است وجود داشته باشد


-احتمال احیای مجدد «افق ایران» کمرنگ است

به گزارش پایگاه خبری امروز نما ـ تلویزیون اندیشه تعطیل شد.این رسانه که ۱۱ سال پیش با سر و صدای زیادی در لس آنجلس آغاز به کار کرد، بدون کوچکترین توضیحی به کار خود خاتمه داد.

مالکیت این تلویزیون بر عهده نادر درمانی از دلالان بازار خودرو در کانادا بود.این تلویزیون را چهار نفر در عرض ۱۱ سال مدیریت کردند: پرویز کاردان، فرامرز فروزنده، داریوش زهاب و کورش عرفانی.

فرامرز فروزنده از مدیران «اندیشه»،پیش از آغاز فعالیت این تلویزیون،در گفتگو با هفته نامه ایرانیان واشنگتن مدعی شده بود، که تلویزیون اندیشه،«لوموند تصویری» خواهد شد.

«اندیشه» به مانند دیگر ۲۴ٓ ساعته های لس آنجلس، از روز اول به اصطلاح سیاسی نبود، بعدا به هر علت فکر نجات مملکت افتاد ...

تلویزیون اندیشه از سال ۲۰۱۴ میلادی، ساعاتی از زمان برنامه های خود را در اختیار شاهزاده رضا پهلوی گذاشت، در سالهای اخیر «رسانه افق ایران» در دل «اندیشه» پخش شد.

گفتگوی امروز نما با مهدی آقا زمانی

به بهانه تعطیلی«اندیشه» و جهت آگاهی مردم، مهدی آقا زمانی مجری ارشد این شبکه، به سه پرسش خبرنگار پایگاه خبری امروز نما پاسخ داد.

ـ آیا تلویزیون اندیشه برای همیشه تعطیل شده است؟

-- در خصوص تعطیلی دایم اندیشه نمی توانم اظهار نظری داشته باشم چون هر لحظه امکان گشایش این تلویزیون ممکن است وجود داشته باشد. این سیستم یک مالک ثروتمند دارد که ساکن کاناداست و اگر مجددا اراده کند می تواند بار دیگر تلویزیونش را احیا نماید. کما این که وقتی برای تشکر و خداحافظی به من تلفن کرد گفت امیدوار است در ماه های آتی تحولاتی در ایران به وقوع بپیوندد که بار دیگر وجود تلویزیون اندیشه را بطلبد.

- تکلیف «رسانه افق ایران» چه می شود؟

-- تا اکنون افق ایران با سرمایه نادر درمانی و حمایت فنی تلویزیون اندیشه و با سیاستگذاری دفتر سیاسی شورای ملی ایران، به کار خود ادامه می داد، با این حال اعضای دفتر سیاسی شورای ملی کوشش هایی برای استقلال مالی افق در دستور کار داشتند که از نتایج آن بی اطلاعم. اگر آن کوشش ها به ثمر برسد طبیعی است که افق می تواند فارغ از اندیشه به کار خود ادامه دهد اما محدودیت های زمانی و اجرایی متعددی در راه است که احتمال احیای مجدد افق ایران را کمرنگ می کند. با این حال طی ۴۸ ساعت گذشته مدیران ارشد افق دست کم از من نخواسته اند به تعهد تصویر برای رسانه ایشان وفادار بمانم، حالا این ممکن است به دلیل عدم علاقه به ادامه کار افق باشد و یا دست کم عدم تمایل به همکاری با من.

ـ شما از کی همکاری خود را با تلویزیون اندیشه آغاز کردید؟ و با تعطیلی این رسانه چه خواهید کرد؟

-- همکاری من با اندیشه به سال ۲۰۱۳ و آغاز مدیریت پرویز کاردان در این تلویزیون باز می گردد که با برنامه ای به نام «یار دبستانی» به تیم برنامه سازان اندیشه پیوستم و از تابستان ۲۰۱۴ نیز رسما مسئولیت «افق ایران» را به عنوان سردبیر شبکه، برنامه ساز و مجری عهده دار شدم. در خصوص آینده هنوزمطمئن نیستم با این حال استمرار حضور در رادیو ۶۷۰ ای‌ام و خبرگزاری ایرانشهر پل پیوندی محکم با عرصه رسانه است که همچنان در اختیار دارم.

Dehghan_Fadakar.jpgایسنا ـ «غروب یکی از روزهای سرد پاییز بود. خورشید در پشت کوه‌های پربرف یکی از روستاهای آذربایجان فرورفته بود. کار روزانه دهقانان پایان یافته بود. «ریزعلی» هم دست از کار کشیده بود و به ده خود باز می‌گشت. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی، راه او را روشن می‌کرد.

دهی که «ریزعلی» در آن زندگی می‌کرد، نزدیک راه‌آهن بود. «ریزعلی» هر شب از کنار راه آهن می‌گذشت تا به خانه‌اش برسد. آن شب، ناگهان صدای غرش ترسناکی از کوه برخاست. سنگ‌های بسیاری از کوه فرو ریخت و راه آهن را مسدود کرد. ریز علی می‌دانست که تا چند دقیقه دیگر، قطار مسافربری به آن‌جا خواهد رسید. با خود اندیشید که اگر قطار با توده‌های سنگ برخورد کند، واژگون خواهد شد. از این اندیشه سخت مضطرب شد. نمی‌دانست در آن بیابان دور افتاده چگونه راننده قطار را از خطر آگاه کند. در همین حال، صدای سوت قطار از پشت کوه شنیده شد که نزدیک شدن آن را خبر داد.

اrouhaniStudent_12012017.jpgنجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه سیستان و بلوچستان در بیانیه‌ای به مناسبت روز دانشجو که در حضور رییس جمهور خوانده شد، به مهمترین مسایل از نظر این تشکل پرداختند.

به گزارش دریافتی انصاف نیوز، متن کامل این بیانیه در پی می‌آید:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ / ای کسانی که ایمان آورده‌اید چرا چیزی می‌گویید که انجام نمی‌دهید، نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید (۳و۴ سوره صف).

فریاد زدیم حقوق شهروندی، فرجامش شد سپنتا نیکنام و مینو خالقی‌ها.

فریاد زدیم حقوق قومیت‌ها و مذاهب، فرجام شد نبود حتی یک وزیر اهل سنت در کابینه.

فریاد زدیم دانشگاه بی ستاره، فرجامش شد ۲۰۰ ستاره در سپهر سیاسی دانشگاه‌های ایران.

فریاد زدیم آزادی برای همگان، فرجامش شد محدودیت برای کسی که شما را تکرار کرد.

فریاد زدیم رفع حصر ایران، سرانجام شد نبود اراده‌ی آوردن ولو یک کلام از حصر.

جناب آقای روحانی به اصلاح طلب ترین استان کشور خوش آمدید، هرچند جای موفق ترین و اصلاح طلب ترین استاندار کشور جناب آقای اوسط هاشمی در بین ما خالیست و صد البته عرض تشکر ویژه داریم خدمت مهندس واعظی که به لطف مهندسی هوشمندانه ایشان از دیدار یاران دبستانی مان در این جلسه محروم ماندیم و با عنایت ایشان مجال صحبت جنبش اصیل دانشجویان سراسر کشور به ۵ دقیقه تنزل یافت.

جناب آقای روحانی اگر فراموش کرده‌اید به یادتان می آوریم:

jared_kushner.jpgصدای آمریکا ـ مشاور ارشد و داماد رئیس‌جمهور ایالات متحده می‌گوید دولت پرزیدنت ترامپ توانسته در متحد کردن کشورهای عربی و همراهی با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران پیشرفت چشمگیری داشته و درباره مذاکرات صلح خاورمیانه تاکید کرد، صلح دائمی بین اسرائیل و فلسطینی‌ها دور از دسترس نیست.

«جرد کوشنر» ‌ در اولین حضور عمومی، در نشست «سابان» در موسسه بروکینگز درباره مذاکرات صلح خاورمیانه بین اسرائیل و فلسطینی‌ها سخنرانی کرد اما در بخش هایی هم درباره ایران اظهارنظر کرد.

جرد کوشنر ۳۶ ساله، سرمایه دار حوزه املاک و همسر ایوانکا ترامپ دختر بزرگ پرزیدنت ترامپ است و از زمان روی کار آمدن او، به مقام مشاور ارشد رئیس جمهوری منصوب شد. وی از سوی آقای ترامپ مامور پیگیری روند صلح خاورمیانه شده و تاکنون سفرهایی به منطقه نیز داشته است.

Sohrab_Moradi.jpgتسنیم ـ وزنه‌بردار دسته ۹۴ کیلوگرم کشورمان ۳ نشان طلای مسابقات جهانی را با شکستن رکورد دوضرب و مجموع دنیا به‌دست آورد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در پایان روز ششم مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان در آناهیم آمریکا وزنه‌بردار کشورمان موفق شد با کسب ۳ نشان طلای یکضرب، دوضرب و مجموع قهرمان دنیا در دسته ۹۴ کیلوگرم شود. مرادی بعد از ۱۷ سال رکورد دنیا را جابه‌جا کرد. موسوی دیگر وزنه‌بردار کشورمان نیز به ۲ نشان برنز دوضرب و مجموع دست پیدا کرد.

مرادی که در حرکت یکضرب توانست با ۱۸۴ کیلوگرم صاحب طلا شود در حرکت دوضرب نیز در نهایت با ۲۳۳ کیلوگرم طلایی شد تا در مجموع نیز با ۴۱۷ کیلوگرم قهرمان این وزن شود. سید ایوب موسوی دیگر وزنه‌بردار کشورمان در این وزن عنوان پنجمی یکضرب و سومی دوضرب و مجموع را به‌دست آورد.

Valiollah_Seif.jpgاعتماد ـ شاید اگر زمانی از سودهای ۳۰ درصدی و ۲۸ درصدی صحبت می‌کردیم برای شنونده‌ها عجیب و غریب بود یا زمانی که سپرده‌گذاران بانکی با شنیدن الزام کاهش سود بانک‌ها به ۱۸ درصد منابع مالی خود را از بانک‌ها خارج کردند بسیاری طمع دریافت سود ۲۲ و ۲۴ درصدی یا حتی ۳۰ درصدی را دلیلی برای این امر می‌خواندند و با نگاهی سرزنش‌کنانه به آنها می‌نگریستند. هیچکس تصور نمی‌کرد که روزی رییس کل بانک مرکزی از سود‌های ۴۰ درصدی و ۸۹ درصدی در نظام بانکی کشور صحبت کند. اما گویا بی‌ضابطه بودن سودهای بانکی موجب شده است تا پرداخت سودهای نامتعارف صدای رییس کل بانک مرکزی را هم به هوا بلند کند.


ولی‌الله سیف، رییس‌کل بانک مرکزی زمانی که شنبه شب در یک برنامه تلویزیونی شرکت کرد، روایتی از شیوه کار موسسات غیرمجاز اعتباری مطرح کرد که می‌تواند دلیل ورشکستی و سرگردانی امروز سپرده‌گذاران این موسسات را روشن کند. وی که خود به نقد فعالیت این موسسات پرداخته بود، گفت: «مورد داشته‌ایم شخصی مبلغ ۲۳ میلیارد تومان از سال ۹۲ تا ۹۴ نزد موسسه ثامن‌الحجج (ع) سپرده داشته و ماهانه ۸۹ درصد سود دریافت می‌کرده، سود ۴۰، ۴۲ و ۴۳ درصد هم در این موسسات طبیعی بوده است. شخص دیگری هم ۱۱ میلیارد تومان سود دریافت کرده است. فرد دیگری ۱۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان با سود ۴۰ درصد دریافت کرده است.»



Hossein_Shariatmadari.jpgاعتماد ـ حسین شریعتمداری بیدی نیست که با دو روز توقیف بلرزد و از مواضع خود کوتاه بیاید. او که به گفته خودش هنوز نمی‌داند چرا به خاطر تیتر «شلیک موشک انصار‌الله به ریاض، هدف بعدی دوبی» توقیف شده است، در گفت‌وگویی با باشگاه خبرنگاران جوان دلایل خود برای انتخاب آن تیتر را توضیح داده است.

شریعتمداری گفته است: «ما در آنجا نظر انصارالله یمن را که با صراحت چندین بار گفته بود، در تیتر خود آورده بودیم که به عنوان مثال عبدالملک حوثی، رهبر انصارالله ۲۴ شهریور در مصاحبه با تلویزیون انصارالله گفته بود که ما در حال افزایش برد موشک‌های بالستیک هستیم تا بتوانیم پایتخت کشورهایی که در ائتلاف سعودی علیه یمن حضور دارند مورد هدف قرار دهیم.»

Mahmoud_Bahmani.jpgشرق - رئیس‌ کل بانک مرکزی دولت احمدی‌نژاد، دیدار با «رضا ضراب»، تاجر ایرانی- ترکیه‌ای را که در آمریکا بازداشت است، تکذیب کرد. خبرآنلاین، به نقل از بی‌بی‌سی نوشته بود که خبرنگاران حاضر در جلسه دادگاه رضا ضراب، در شبکه‌های اجتماعی نوشته‌اند او مدعی شده با رئیس سابق بانک مرکزی ایران و نیز با محمود احمدی‌نژاد در زمان ریاست‌جمهوری‌اش ملاقات داشته است. گفته شده که ضراب در این دادگاه با رسم نموداری روی یک صفحه بزرگ، به توضیح چگونگی انتقال طلا برای دور‌زدن تحریم‌ها پرداخته است.

محمود بهمنی، رئیس سابق بانک مرکزی، به تسنیم گفت: «ضراب اصلا با من دیدار نداشته؛ اصلا دیداری با ضراب نداشته‌ام و این شایعات یک‌سری جوسازی‌هایی است که علیه ایران انجام می‌شود و چنین چیزی اصلا وجود نداشته است. ضراب با دولت قبل کاری نداشته تا بخواهد در ارتباط باشد و فقط یک تاجر بین‌المللی بوده و خود با آمریکا و ترکیه در ارتباط بوده است».

او همچنین گفته: «آمریکا ادعای خلاف علیه جمهوری اسلامی زیاد انجام می‌دهد و این ادعا هم دروغ است و تعجبی ندارد. نیش عقرب از اقتضای طبیعتش است که هویت آمریکا نیز به همین شکل است».

Saeid_Mortazavi.jpgشرق ـ هفته گذشته حکم دو سال حبس سعید مرتضوی به اتهام معاونت در قتل، از سوی شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر صادر شد. همان روز دادستان سابق تهران در واکنش به این حکم نامه‌ای نوشت که ابتدا در سایت انصاف‌نیوز منتشر شد. سایر سایت‌ها هم به نقل از انصاف‌نیوز اقدام به بازنشر آن کردند و روزنامه «شرق» هم در گزارش خود بخش‌هایی از این نامه را منتشر کرد. مرتضوی متن این نامه را برای سایر رسانه‌ها هم ارسال کرده بود که با تأخیر به دست روزنامه «شرق» رسید.

Kanoon_Nevisandegan.jpgروز دهم آذر مراسم بزرگداشت ازپیش اعلام‌شده‌ی علی‌اشرف درویشیان نویسنده‌ی نامی برگزار نشد؛ زیرا شب پیش از آن در تماسی تلفنی یک مامور امنیتی به مدیر ساختمان امر کرده است که سالن را در اختیار برگزارکنندگان قرار ندهد! به همین سادگی، بی‌هیچ رفت‌وآمدی، بی‌هیچ حکم و دادگاهی، بی‌هیچ الزام به پاسخگویی برنامه‌ی بزرگداشت نویسنده‌ای سرشناس و محبوب را لغو کردند. نام این کار چیست؟ اقتدار؟ امنیت؟ این همان "اقتدار"ی نیست که در سایه‌اش قتل‌های سیاسی زنجیره‌ای، که از قضا در سالگرد چهارتن از ستم‌کشته‌گان آن قرار داریم، انجام گرفت؟! این همان "اقتدار"ی نیست که حتی فراتر از قوانین خود سیستم حکمرانی می‌کند؟!

zahraRN_12012017.jpgکلمه - گروه خبر: زهرا رهنورد، بانوی قرآن‌پژوه و هنرمند محصور کشورمان، پس از ۷ سال حصر که هیچ خواسته‌ای از کسی مطرح نکرده است، برای اولین بار از مسئولین خواسته است که مادران زندانی را آزاد کنند و اجازه دهند به اندازه باقی دوران محکومیت آنها، وی در حصر بماند.

به گزارش کلمه، زهرا رهنورد در آخرین ملاقات خود در حالی که شدیدا متاثر از محتوای نامه پر از رنج نرگس محمدی در تولد کودکانش بوده، به خانواده خود گفته است که درخواست وی را مبنی بر آزاد کردن مادران زندانی و انتقال باقی محکومیت آنان به خانم رهنورد را به اطلاع مسئولین برسانند.

زهرا رهنورد که در ملاقات های قبلی از محتوای نامه نرگس محمدی آگاه شده بود گفته است: این نامه و همینطور اخبار مادران بی‌گناه دربند و رنجی که از دوری فرزندانشان می‌برند، طی روزهای گذشته او را بسیار آزرده و سختی حصر را تلخ‌تر از پیش کرده است.

نرگس محمدی در نامه خود نوشته بود: سومین شمع تولد کیانا و علی را در زندان روشن می‌کنم، هرچند دیگر تصویر روشن و واقعی از چهره‌های نازنینشان ندارم. کیانا در تماسی که داشتم، می‌گفت مامان نرگس تو الان چه شکلی شدی؟ می‌دانم که دیگر فرزندانم هم تصویری از من ندارند. و این نمایش تصویر عریان استبداد و ظلم است. هجران طولانی شده و به این می‌اندیشم که اگر روزی در جدال استبداد با آزادی، در کشمکش دل و عقل و عشق و مصلحت، دل وانهادیم، اکنون به روزگاری رسیدیم که به جدال دل با دل مبتلا شده و به تکه‌تکه شدن قلب‌هایمان تن داده‌ایم.

این هنرمند آزادیخواه در این روزها تابلویی به نام «مادران زندانی» کشیده است با حال و هوای کارهای دوران دانشجویی و سال‌های قبل از انقلاب که در آن پیکره‌های زنان و فرزندانشان در آغوش یکدیگر به نمایش در آمده است. یک نقاشی بزرگ با زمینه سفید و رنگ‌های ملایم و مواج.

زهرا رهنورد گفته است:

از مسئولین می‌خواهم؛

هرچه زودتر مادران زندانی را آزاد کنند و من حاضرم باقی مانده محکومیت آنها را در حصر باقی بمانم و به عهده بگیرم حتی اگر رفع حصر شود. چرا که خود دیرزمانی در ایامی نه چندان دور، رنج فراق فرزندانم را به تلخی چشیده‌ام و درد دل آنان و کودکانشان را می‌شناسم.

زهرا رهنورد و میرحسین موسوی سه دختر دارند که قصه زندگی‌شان پس از حصر پدر و مادر، روزی در تاریخ این سرزمین مایه شرم هر انسانی خواهد شد. اما ارتباط عاطفی زهرا رهنورد با زندانیان زن به پیش از این ایام بازمی‌گردد. وی از آغاز بازداشت‌های سال ۸۸ پیگیر وضعیت بانوان دربند بوده و علاوه بر ملاقات و ارتباط مستمر با خانواده‌های آنان در مواقعی مانند اعتصاب غذاها و شرایط خاص نیز در نامه‌ها و تماس‌های متعدد و کمک‌هایی که از وی ساخته بود، همراه و همدل آنان بود.

یکی از زندانیان زن پس از آزادی از اوین در نامه‌ای به زهرا رهنورد نوشته بود: وقتی شنیدم نام مرا بر یکی از گلدان‌های خانه‌تان گذاشته‌اید به خود بالیدم از داشتن چنان مادری. وقتی شنیدم بغض داشته‌اید و گفته‌اید خوشحالم که در حصرم و دربند شدن دخترانم را نمی‌بینم اشک دلتنگی امانم نداد و حالا من آزادم و شما هنوز در همان بن‌بست اختر سر سجاده‌تان برای ما دعا می‌کنید...

Hossein_Shariatmadari.jpgانتخاب - حسین شریعتمداری، با اشاره به حمله موشکی حوثی‌های یمن به ابوظبی امارات، گفت: از آنجایی که چند روز پیش معاون عبدالملک حوثی به سرمایه‌گذاران غربی هشدار داده بود که سرمایه‌های خود را از امارات خارج کنند و همچنین اعلام کرده بود که پایتخت این کشورها در تیررس موشک‌های انصارالله است، از این جهت معلوم بود که انصارالله در حال تدارک حمله به پایتخت کشورهای عربی هم‌پیمان سعودی است.

به گزارش انتخاب، مدیرمسئول روزنامه کیهان با تأکید بر اینکه جنایات این ائتلاف وحشیانه‌ترین جنایات است، اظهار کرد: جنگنده‌های سعودی بعضی‌ وقت‌ها در طول یک روز نزدیک به ۲۵ سورتی پرواز جنگی دارند و همه مناطق یمن را بمباران می‌کنند، به گونه‌ای که دیگر کار از زیرساخت‌ها گذشته و خانه‌ها و بیمارستان‌ها را تخریب می‌کنند.

israelSyria_12012017.jpgالعربیه - منابع خبری نزدیک به سپاه پاسداران ایران از کشته شدن ۱۲ تن از اعضای سپاه پاسداران ایران در سوریه خبر دادند.

این ۱۲ عضو سپاه پاسداران در حملات موشکی اسرائیل به پایگاه‌های جدید التاسیس ایران در منطقه «الکسوه» در نزدیکی دمشق کشته شدند.

برخی منابع خبری اسرائیلی از جمله روزنامه «جیروزالیم» و همچنین برخی سایت های اسرائیلی این خبر را گزارش کرده اند.

دیدبان حقوق حقوق بشر سوریه گفته است که این حملات موشکی احتمالا یک مرکز نظامی متعلق به ارتش سوریه و یا نیروهای متحد آن‌ را هدف قرار داده است. این حمله در ساعت‌های آخر جمعه شب صورت گرفت.

از سوی دیگر تلویزیون دولتی سوریه گزارش کرده که حملات موشکی اسرائیل، یک مرکز نظامی را در نزدیکی دمشق هدف قرار داده است.

به گزارش خبرگزاری رویترز سخنگوی ارتش اسرائیل از اظهار نظر در باره این حمله موشکی خودداری کرد.

تلویزیون دولتی سوریه نیز در بیانیه‌ای گفته است که ارتش این کشور دو موشک اسرائیلی را در این حمله منهدم کرده است.

اسرائیل پیشتر هشدار داده بود که هرگونه پایگاهی را که ایران یا حزب الله لبنان در نزدیکی مرزهای اسرائیل تاسیس کنند، هدف حملات هوایی یا موشکی قرار خواهد داد.

Hamid_Zolnour.jpgرادیو بین المللی فرانسه - حمید ذوالنور، یکی از نزدیک‌ترین یاران شاپور بختیار و رئیس شورای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عالی "نهضت مقاومت ملّی ایران"، در هشتاد سالگی در پاریس درگذشت. حمید ذوالنور یکی از کسانی است که بعد از مرگ شاپور بختیار برای ادامۀ راه او بسیار تلاش کرد.

نهضت مقاومت ملی ایران اعلام کرد که طبق اطلاع دریافت شده از طرف خانوادۀ مهندس حمید (مصطفی) ذوالنور، وی به‌دنبال یک بیماری طولانی، در ساعت ۱۰: ۳۰ صبح روز جمعه ۱۰ آذر/ اول دسامبر ۲۰۱۷ در پاریس درگذشت.

Vahid_Farkhondeh_Khouy_Fard.jpg"محمود احمدی نژاد"، رییس جمهوری که در شروعِ کار تمامی ارگانهای مهم نظام بعلاوه رهبری را تمام قد پشت خود داشت، به عقیده بسیاری، امروز به اپوزسیون نظام مبدل گشته است. چهره‌ای که با شعارهایی عوام گرایانه همگام با ظاهری ساده زیست توجه بخشی از مردم را به خود جلب کرد، و در نهایت با کمک سپاه پاسدارن و رهبری از جایگاه شهرداری تهران به مقامِ ریاست جمهوری ترفیع یافت.


نکته قابل مناقشه‌ای که درشخصیت احمدی نژاد وجود دارد، ذاتِ پوپولیستی و عوام گرایانه اوست. فضای اجتماعی، اقتصادی ایران در سالهای پسا جنگ، بویژه در زمامداری ریاست جمهوری "هاشمی رفسنجانی" به شکلِ نامتعارفی مادی گرا شده بود. به این معنا که از نظر اقتصادی میان سرمایه داری و قشرتهی دستِ جامعه خط مرزی گسترده حاصل شد، و از نظر فرهنگی، اجتماعی هم این دو قشر فاصله خود را از یکدیگر بیشتر کردند. البته در هشت سال زمامداری "سیدمحمدخاتمی" حفره بوجود آمده دراین میان (قشرمتوسط جامعه) اندکی ترمیم شد، اما تاثیر و نفوذِ چهره سرمایه داری بویژه در شهرهای بزرگ همانند تهران، تبریز، اصفهان و مشهد چشمگیر بود. در چنین شرایطی "کفِ جامعه" که همان قشر "زیرخط فقرجامعه" قلمداد می‌شود، در بزنگاههای سیاسی می‌توانند سرنوشت ساز و صد البته آسیب پذیرترین قشر در تقابل با رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی قلمداد می‌شوند. این امر سبب می‌شود که بسیاری از سیاستمداران از این حفره، که بوسیله معضلات بنیادی حاکمیت بوجود آمده، به نفع خود بهره برداری یا سواستفاده کنند. بهترین گزینه‌ای که در اینگونه جوامع توانایی سواستفاده را دارد، جریان‌های پوپولیستی است.



Iraj_Mesdaghi_2.jpgفرقه‌ی رجوی پس از انتقال نیروهایش از لیبرتی به آلبانی و ریزش مداوم آن‌ها، به دنبال راه‌اندازی یک زندان دیگر در آلبانی، تحت نام «اشرف ۳» است.

این فرقه، کلیه نیروهایش در آلبانی را مجبور به امضای تعهد‌نامه‌ای تحت عنوان «درخواست انتقال به قرارگاه اشرف ۳» کرده است. اولین بار ۱۱ روز پیش در گفتگوی با «میهن تی وی» در مورد این تعهدنامه و بند‌های آن جزء به جزء توضیح دادم، اما تحولات بعدی مرا وادار به نوشتن این مقاله کرد.

فرقه رجوی در روزهای اخیر برای محدود کردن هرچه بیشتر اعضای خود به صدور «ویزا» برای رفت و آمد آن‌ها در شهر و یا ساختمان‌های مختلف این فرقه، اقدام کرده است. تردد افراد بدون داشتن ویزا ممنوع است.

اولین بار داشتن «ویزا» و اجازه‌‌‌ی تردد برای رفت و آمد بین قسمت‌های مختلف قرارگاه اشرف، در دهه‌ی ۷۰ در عراق باب شد. این نوع اجازه‌‌نامه‌ها کپی برداری از مجوز‌هایی است که افراد در کره‌شمالی و ... برای رفت و آمد بین شهر‌ها و روستا‌ها و قسمت‌های مختلف شهر از مقامات دولتی و سرویس‌های امنیتی دریافت می‌کنند.

Putin_Sport.jpgشرق ـ میخائیل پوسوخین جایزه لنین را برای ساختن کاخ دولتی کرملین دریافت کرد؛ بنایی تاریخی که همین جمعه گذشته میزبان مراسم قرعه‌کشی جام جهانی ۲۰۱۸ بود. پوسوخین شاگرد الکس چتشوسف، استا‌د ‌بزرگ معماری شوروی بود که بنای مشهور ایستگاه راه‌آهن کازانسکی را طراحی کرد و ساخت. چتشوسف همچنین موزه لنین را ساخت که درست در دو قدمی دفتر KGB (اداره اطلاعات و امنیت شوروی سابق) بود؛ جایی که پیش‌تر پوتین هم در آن مقر دفتر خودش را داشت. قدرت، سرویس امنیتی و ورزش، هرگز از روسیه فاصله نگرفته است؛ به‌ویژه از زمانی که ولادیمیر پوتین زمام امور را در این کشور به دست گرفته است، کمتر سیاست‌مداری در دنیا پیدا می‌شود که روح ورزش، مثل پوتین، در وجودش دمیده شده باشد. همین «ورزش» از او یک مرد ساخت و ولادیمیر به‌خوبی از این موضوع مطلع است. پوتین ورزش را دوست دارد و آن را یکی از ارکان وجودی‌اش می‌بیند. دلیلش هم این است که ورزش او را نجات داد.


پدر و مادر پوتین آدم‌های ناشناخته‌ای بودند که از محاصره لنینگراد جان سالم به در بردند. پدر، مادر را که روی ارابه به سوی گور دسته‌جمعی فرستاده می‌شد، نجات داد. ماریا چلومونوفا ۴۱ سالش بود که در سال ۱۹۵۲ ولادیمیر ولادیمیروویچ را به دنیا آورد. آنها در آن زمان در آپارتمان‌های شریکی زندگی می‌کردند که به اسم «کومولکا» شهرت پیدا کرده بود. خانواده پوتین در این آپارتمان با دو خانواده دیگر به صورت شریکی زندگی می‌کردند. به همین خاطر بود که ولادیمیر بیشتر روزهای جوانی‌اش را در خیابان سپری کرد؛ خیابان‌هایی که اتفاقا فاصله زیادی با بنای «اینستیتو اسمولنی» یا «بُلشِویک‌ها» نداشت. دست بر قضا آن محله به مارگاریتا بوگدانوفا، زنی که بعدها رئیس باشگاه المپیک مارسی در فرانسه هم شد، نزدیک بود. رئیس‌جمهور روسیه در یکی از نادر گفت‌و‌گوهایش، آن زمان‌ها را به ‌خاطر دارد و می‌گوید: «در آن برهه از دست این و آن کمی کتک می‌خوردم». همین موضوع بود که پای ولادیمیر را به باشگاه بوکس کشاند تا این رشته را بیاموزد. البته تجربه حضور ولادیمیر در بوکس خیلی کوتاه شد؛ چون او هنوز شروع نکرده، دماغش شکست و بی‌خیال این ورزش شد. بااین‌حال در ژانویه ۱۹۶۵ او دوباره تلاشش را برای وارد‌شدن به یک باشگاه ورزشی دیگر از سر گرفت. این‌بار رفت و در رشته سامبو، ورزشی محبوب در شوروی سابق که چیزی بین کشتی و جودو است، اسم‌نویسی کرد. در دل همان باشگاه «ترود» بود که پوتین رفته‌رفته یک مرد بار آمد. پروفسور آنتونلی سولومونوویچ راخلین، مثل بسیاری از مربیان دیگر شوروی، مستعد، سخت‌کوش و کاملا منصف بود. آن زمان ولادیمیر پوتین سه بار در هفته خودش را به خیابان دکابریست می‌رساند تا در جمع چند هم‌باشگاهی‌اش که بعدها برای همدیگر تبدیل به دوستان ابدی شدند، باشد. جالب اینکه تعدادی از همان دوستان در دوره ریاست‌جمهوری پوتین به طرز معجزه‌آسایی میلیاردر شدند؛ به‌ویژه برادران روتنبرگ. شرکت همین برادران همه کارهای زیرساختی مربوط به المپیک زمستانی سوچی را که به‌تازگی برگزار شد، بر عهده داشت. حالا آنها هم مشمول محرومیتی شده‌اند که اتحادیه اروپا و خزانه‌داری آمریکا وضع کرده‌اند.

saudiEU_12012017.jpgیورونیوز - کدام یک از کشورهای اروپایی از ممنوعیت فروش سلاح به عربستان بیشترین ضرر را خواهند دید و چرا سازمان‌های غیردولتی و اعضای پارلمان اروپا برای اعمال این ممنوعیت تلاش می‌کنند؟

اعضای پارلمان اتحادیه اروپا، روز پنج شنبه بیست و نهم نوامبر، مجددا خواستار منع فروش سلاح به عربستان سعودی بدلیل نقض قوانین بین‌الملل و حقوق بشری توسط این کشور در یمن شدند.

بودیل والرو، عضو پارلمان اروپا از سوئد به یورونیوز گفت که قراردادهای جدید فروش سلاح به عربستان باید متوقف شوند.

یکی از گزارشگران پارلمان اروپا درباره صادرات سلاح اتحادیه اروپا نیز گفت که «تسلیحات اروپایی به نقض حقوق بشر کمک می کنند و باعث مهاجرت‌های اجباری می‌شوند و همه اینها با ارزش‌های مشترک اتحادیه در تضاد است.»

پیش از این دو قطعنامه در این مورد با موفقیت در پارلمان اروپا به تصویب رسیده است اما مدافعین این ممنوعیت می‌گویند کشورهایی که از فروش اسلحه به عربستان سود بسیاری می برند به احتمال زیاد همکاری کمتری در اجرای این قطعنامه‌ها خواهند کرد.

کدام کشورها از فروش تسلیحات به عربستان سعودی بیشترین سود را می ‌برند؟

از سال ۲۰۱۶ به این سو اطلاعات رسمی زیادی درباره صادرات سلاح از کشورهای اتحادیه اروپا وجود ندارد.

کلوئه تریکو اوفارل، نماینده سازمان غیردولتی Saferworld در اینباره به یورونیوز گفت: «دستیابی به اطلاعات جدید درباره آنچه به عربستان فروخته می شود مشکل است زیرا گزارش‌ها بروز نشده‌اند.»

خانم اوفارل می افزاید که چالش دیگر این است که برغم گزارش‌ و شواهد ارئه شده توسط سازمان حقوق بشری، برخی از دولت‌های اروپایی معتقدند که سلاح هایی که به عربستان فروخته‌اند در درگیری‌های یمن استفاده نمی‌‌شوند.

داده‌های زیر از سال ۲۰۱۵ میزان فروش سلاح کشورهای اروپایی به عربستان را نشان می دهد. از جمله سلاح‌هایی که ممنوعیت‌های جدید نیز شامل آنها نمی شوند. مواردی چون تجهیزات تخصصی برای آموزش نظامی و آموزش مربوط به مهمات با ممنوعیت‌های وضع شده قابل توقف نیستند. بر اساس این دادها، بریتانیا بیشترین میزان فروش اسلحه به عربستان سعودی را در بین کشورهای عضو اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داده است.

saudiEUmilitarySAles.jpg

ودیل والرو نیز معتقد است که به همین دلیل بریتانیا و فرانسه «بزرگترین موانع» در راه ممنوعیت فروش اسلحه به عربستان هستند. او می افزاید که بریتانیا بیشترین ضربه از منع فروش سلاح به عربستان را متقبل خواهد شد؛ چرا که ۴۸ درصد از تسلیحات این کشور به خاورمیانه صادر می شود.

این عضو سوئدی پارلمان اروپا، در بین کشورهای اروپایی از فرانسه به عنوان دومین فروشنده بزرگ سلاح و «دوست خوب» عربستان سعودی نام می برد.

داده‌های منتشر شده از گزارش فروش تسلیحات فرانسه در سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهد که این کشور ۲۷۰ خودروی زرهی به عربستان صادر کرده که در مقوله صادرات این خودروهای جنگی رقمی قابل توجه است. همچنین این گزارش از فروش ۷۰۸ قبضه سلاح به عربستان خبر می دهد و می گوید که ۵۰۰ قبضه از سلاح هایی که فرانسه به عربستان فروخته است از دقت هدف گیری بسیار دقیق و بالایی برخوردارند.

Hamid_Zolnour.jpgدر نهایت درد و اندوه از درگذشت دوست دیرین، برادر گرانمایه و مبارز دیرپای ملی، مهندس حمید (مصطفی) ذوالنور اطلاع یافتیم. او پس از یک نبرد سخت و طولانی با بیماری روز جمعه اول دسامبر ما را ترک کرد. خبر درگذست وی دوستداران او و همه‌ی مبارزان ملی و آزادیخواهان ایران را غرق غم و... ساخت.

مهندس حمید ذوالنور در سال ۱۳۱۶ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او از همان آغاز نوجوانی و در دوران دولت ملی دکتر مصدق در صف هواداران رهبر ملی ایران درآمده‌بود. پس از ۲۸ مرداد در فعالیت‌های نیمه‌مخفی دانش‌آموزی علیه کودتا شرکت‌داشت. پس از عزیمت به تهران به عضویت حزب ایران و جبهه ملی درآمد و در دوران دانشجویی در دانشکده‌ی فنی در مبارزات دانشجویان دانشگاه تهران علیه دیکتاتوری حضوری فعال داشت و در تشکیل سازمان دانشجویان دانشگاه تهران ـ وابسته به جبهه ‌ملی نقشی مؤثر بر عهده گرفت و در سازماندهی مبارزات و تظاهراتی که با حادثه‌ی ۱۶آذر به خون کشیده‌شدشرکتی فعال داشت.

nojeh_12012017.jpgگفت و گو با ناخدا هوشنگ صمدی، به مناسبت هفتم آذر، روز نیروی دریایی ارتش

روزنامه قانون - سامان صابريان

بنا به دعوتي كه از جانب ما صورت گرفته بود، با قدم‌هايي استوار، قامتي‌ رعنا و چهره‌اي سرشار از تجربه به دفتر تحريريه آمد. با تمام صلابتي كه داشت با همه بچه‌ها احوالپرسي كرد و در ادامه به اتاق گفت‌وگو رفت. ابتداي كار از جزييات روزنامه پرسيد و با روي خوش جوياي پيشينه يكي از دوستاني شد كه خود را همكار او معرفي كرده بود. ناخدا، يكي از همكاران سابقش را در دفتر روزنامه ما يافته بود و همين رويداد سبب شد كه با حس نزديكي بيشتري صحبت را ادامه دهد. گفت‌وگو را آغاز كرديم، دل‌پري داشت ولي خود را همچنان سرباز مي‌دانست.

او هر زماني كه از ياران شهيدش يا همرزمان ايثارگرش سخن مي‌گفت، بغض مردانگي در گلويش مي‌پيچيد؛ آن لحظه توانايي‌اش را نداشتيم كه در چشمان مردي نگاه كنيم كه روزگاري دشمن از نامش واهمه داشت ولي امروز غم‌ياران، دلش را به درد آورده بود. ناخدا هوشنگ‌صمدي، از تكاوران نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، فرمانده‌اي است كه همچنان خود را سرباز و رزمنده مي‌داند و مي‌گويد دوست دارم كفنم پرچم ايران باشد. او به برخي مسائل انتقادهاي فراواني داشت كه البته ناشي از علاقه شديد او به كشور و مردم است.

بخش‌هایی از این گفتگو را در ادامه می خوانید

«شما در گفت‌وگويي اعلام كرده بوديد كه در زمان مسئوليت محمدغرضي به عنوان استاندار، ۱۹ نفر از ارتشيان را در ميدان صبحگاه اعدام كردند ولي تكذيب شد. در اين‌باره توضيحي داريد؟

در ابتدا اين موضوع را اعلام كنم كه نوژه يا نقاب، كودتا نبود و آن كودتا يك اقدام ساختگي بود. زيرا كودتا بايد در پايتخت انجام مي‌شد ولي چرا از خوزستان بايد به تهران مي‌آمدند و چه كارآمدي داشت؟ دشمن اين كار را كرد تا لشكر ۹۲ زرهي اهواز و پايگاه شكاري دزفول را از كار بيندازد. چند نفرخود فروخته اين اقدام را انجام دادند و در نهايت نيز ديديد كه توسط نيروهاي ارتشي اين اقدام افشا شد. در همان زمان سه فرمانده نظامي خوزستان عوض شد. شهيد جهان آرا كه دوست عزيز من بود، فرمانده منطقه سوم دريايي خرمشهر، شمخاني فرمانده لشكر ۹۲ زرهي اهواز و يك فرد ديگري كه ۱۶ سال و نيم داشت به سمت فرماندهي پايگاه چهارم دزفول انتخاب شدند. آيا اين افراد توانايي اداره اين واحدها را داشتند و آيا واحد ها از اين افراد تبعيت مي‌كردند؟ گذشته از اين موضوع، شما به عنوان استاندار خوزستان، چه جايگاهي داشتي كه اين افراد را عوض كرديد؟ بايد از ستاد ارتش در مركز تقاضا مي‌شد ولي اين اتفاق صورت نگرفت. اين فرد اطلاعاتش ضعيف‌بود و از جنگ هيچي نمي‌دانست و دشمن نيز از اين اقدامات سوءاستفاده كرد. اين اتفاقات كه رخ داد باعث تضعيف دو چندان ارتش به ويژه لشكر ۹۲ زرهي شد. اين لشكر با عظمت را آن‌قدر ضعيف كردند كه در بولتن عراقي‌ها نوشته بود در ابتدا ي جنگ ،هشت تانك فعال داشت. من ۱مهر ۵۹ به ستاد عمليات اروند رفتم و به من گفتند كه به گردان تانك بروم و تانك تحويل بگيرم. در آن‌جا مشاهده كردم كه يك سروان مخابرات گردان تانك چيفتن را اداره مي‌كند! اين گردان بايد توسط يك سرهنگ با تجربه مديريت مي‌شد. برخي فكر مي‌كردند در ارتش تخصص ارزش ندارد ولي اين‌گونه نبود.

پاسخي به اظهارات آقاي غرضي نداريد؟

در آن زمان همان‌گونه كه در گذشته گفتم، ۱۹ نفر در ميدان صبحگاه اعدام شدند ولي آقاي غرضي مي‌گويد من اعدام نكردم و اگر صمدي سند دارد ارائه دهد! من قوه‌قضاييه نيستم كه مدرك ارائه دهم. من رزمنده بودم كه به چشم اعدام را ديدم و مسئوليت آن زمان با استاندار بود.

نظامي‌ها اعدام كردند؟

خير؛ قوه‌قضاييه، دادگستري و يك دادگاه حكم را صادر كردند و اعدام نيز اجرا شد.

چه زماني اين اتفاق رخ داد؟

۴۵ روز به جنگ باقي مانده‌بود كه اين اقدام رخ داد.

به خاطر اين روند و تصمیماتی که گرفته می شد، شما اعتراضي به مسئولان در پايتخت نكرديد؟

خود مسئولان اين موضوعات را مي‌دانستند. ما بارها مشكلات را مي‌گفتيم. در بحث مبارزه نيز ما بارها اعلام وضعيت كرديم ولي مشكلات پيش مي‌آمد. يكي از هم دوره‌اي‌هاي من در لشكر ۲۱ حمزه ماموريت گرفت كه گرداني را از راه‌آهن به سوي اهواز به حركت دربياورد ولي در تهران جلوي آن را به بهانه كودتا گرفتند و تيراندازي كردند. در ادامه، ارتش اطلاعيه مي‌دهد و مي‌گويد به پايگاه بازگرديد.اين اتفاق‌ها افتاده و متاسفانه برخي مي‌گويند ارتش درست عمل نكرده‌است. اگر اين ادعا صحت دارد صدام چگونه در روز ۷ مهر تقاضاي مذاكره كرد؟ آن‌ها مي‌خواستند روز هفتم جنگ، در ميدان آزادي مصاحبه داشته باشند ولي در جبهه‌هاي شمالي، مياني وجنوبي زمين‌گير شدند و نيروي زميني آن‌ها را نابود كرديم؛ كجاي اين اقدامات، غافلگيري است؟

به نظر شما چرا برخي اين ادعاها را درباره ارتش بيان مي‌كنند؟

تعدادي از افراد، اطلاعاتي درباره جنگ ندارند و برخي با هدف به اين اقدامات متوسل مي‌شوند. در منطقه جنگ، قبل از انقلاب دو مانور زمستاني وتابستاني داشتيم و گردان تكاوران به عنوان متخصص عمليات آبي‌خاكي در اين عمليات‌ها شركت مي‌كرد. نيروهاي زميني با ما در آنجا تمرين عبور از رودخانه داشتند. لشكر ۶عراق كه در كارون وسلمانيه پل زد، همان‌جايي بود كه ما در تدارك احداث پل بوديم كه اين برگرفته از آمادگي ارتش‌بود.

دشمن آن زمان به كمك ستون پنجم پل زدند ولي برخي مي‌گفتند ارتش ما در آن زمان جنگ را بلد نبود! ما در بخشي از كشور خاكريزهاي قبل از انقلاب را داريم ولي اين افراد با دروغ گفتن هر حرفي را مطرح مي‌كنند ولي كسي از‌ آن‌ها بابت اظهارات‌شان سوال هم نمي‌كند.

براي مثال يكي از افراد گفته بود كه من اگر دو تا آرپي‌جي۷ داشتم خرمشهر سقوط نمي‌كرد! من۲۱۲ آرپي‌جي داشتم و ۲۱۲ اكيپ شكار تانك تشكيل دادم ولي اين اتفاق افتاد. اظهاراتي بيان مي‌شود كه جاي تامل دارد. براي مثال مي‌گفتند به ما اسلحه نمي‌دهند و از قذافي پنج‌تا آرپي‌جي گرفتيم و با اين سلاح‌ها تانك‌ها را در سوسنگرد زمين‌گير كرديم و انحصار سوسنگرد از بين رفت! اين ادعاها حرف‌هاي بي‌مبنايي است.

moushak_shelik.jpgدویچه وله ـ شبکه رسانه‌ای المسیره وابسته به انصارالله اعلام کرد که حوثی‌های یمن یک موشک به مرکز اتمی براکه در ابوظبی شلیک کرده‌اند. خبرگزاری رسمی امارات حمله موشکی به تاسیسات اتمی این کشور را نادرست خوانده است.

حوثی‌های یمن در روز یک‌شنبه (۳ دسامبر / ۱۲ آذر) در یک برنامه تلویزیونی که در شبکه اینترنتی‌شان نیز پخش شده اعلام کردند که یک موشک به سوی تاسیسات اتمی ابوظبی در امارات متحده عربی شلیک کرده است.


بنا به خبرگزاری رویترز و خبرگزاری آلمان، در این گزارش سند یا تصویری برای پرتاب موشک در شبکه "المسیره" وابسته به حوثی‌ها ارائه نشده است. در این گزارش بدون اشاره به جزئیات بیشتر آمده است که واحد رزمی حوثی‌ها موشکی را به راکتور اتمی "براکه" در ابوظبی شلیک کرده است.

04Yemen2-master675.jpgمرکز اتمی براکه در ابوظبی

خبرگزاری رسمی امارات متحده عربی ساعاتی پس از انتشار این خبر از قول مقامات این کشور گفت که موشکی به مرکز اتمی "برکه" شلیک نشده و پدافند هوایی این کشور قادر به دفع چنین حملاتی است.

به نقل از برخی رسانه‌ها این موشک از نوع کروز بالدار بوده است.
رسانه‌های نزدیک به علی عبدالله صالح مدعی شدند که پرتاب موشک به ابوظبی به خاطر نزدیکی هواداران صالح به عربستان و جدایی از حوثی‌ها صورت گرفته است.

راکتور اتمی "براکه" در ۵۰ کیلومتری غرب شهر الرویس قرار دارد و هنوز ساخت تمام واحدهای آن به پایان نرسیده است. گفته می‌شود که ساخت واحد ۴ این مرکز اتمی تا سال ۲۰۲۰ به طول خواهد انجامید. واحد اول آن قرار است در پایان سال ۲۰۱۷ مورد بهره‌برداری قرار گیرد.

شرکت کپکو از کره جنوبی مسئول ساخت نیروگاه اتمی در ابوظبی است.

شورشیان حوثی ‌پیشتر نیز دو موشک به عربستان سعودی شلیک کرده بودند. پس از پرتاب موشک نخست به فرودگاه ریاض شورشیان اعلام کردند که حمله به امارات متحده را منتفی نمی‌دانند، زیرا این کشور در ائتلاف عربی به رهبری عربستان همکاری گسترده دارد.

موشک نخست حوثی‌ها به فرودگاه ریاض توسط سامانه پدافند هوایی عربستان رهگیری و در هوا منهدم شد. عربستان، آمریکا و برخی کشورهای غربی ایران را متهم کردند که این موشک‌را در اختیار حوثی‌ها قرار داده است. مقامات نظامی ایران این اتهام را تکذیب کردند.

• آقایی که خودش از مسئولین سابق است، ظرف چند دقیقه صحبت شاید ۵۰ حرف خلاف واقع علیه قوه قضاییه و مسئولان قضایی می‌زند

Sadegh_Larijani.jpgخبرگزاری میزان- آیت‌الله آملی لاریجانی، صبح امروز در "همایش قانون اساسی و آرمان‌های انقلاب اسلامی"، در جمع حقوقدانان بسیجی با بیان اینکه آرمان‌های انقلاب اسلامی در واقع آرمان اسلام است، اظهار کرد: همانگونه که بنیانگذار انقلاب اسلامی، امام راحل (ره) پیش از انقلاب و در جریان انقلاب مکرراً اشاره فرمودند: اصل این نظام، اسلام و طریقه انبیای الهی، خصوصاً پیامبر اعظم اسلام نبی اکرم (ص) است.

رئیس قوه قضاییه افزود: جهان‌بینی اسلامی و فکر اسلامی، بنیان حرکت انقلابی مردم ما بود و همین مطلب در قانون اساسی و خصوصاً در مقدمه آن بطور صریح انعکاس پیدا کرده و در آنجا مذکور است که مواضع فکری و جهان‌بینی اصیل اسلامی، مسیر حرکت انقلابی و تکامل این مسیر بوده است.

وی ادامه داد: مقصود از این حرکت انقلابی این است که انسان با ارزش‌های والای الهی رشد پیدا کند؛ استعدادهایش شکوفا شود و رشد و تکامل انسان در مسیر اخلاق الهی باشد که این امر در مقدمه قانون اساسی منصوص است و انعکاس‌دهنده ماهیت حرکت انقلابی مردم ماست.

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه یک انقلاب با چنین آرمان‌هایی تحقق و بعد هم در قانون اساسی ساختار حقوقی پیدا کرد، گفت: نظام جمهوری اسلامی ایران برخاسته از این قانون اساسی، یک نظام یکتایی است وگرچه وقتی قوانین اساسی در هر جای دنیا نوشته و به رأی گذاشته می‌شود، طبیعتاً یک نظام سیاسی را تشکیل می‌دهد، با این وصف نظام جمهوری اسلامی یک نظام یکتاست.

آیت‌الله آملی لاریجانی با تأکید بر اینکه در هیچ نظام سیاسی دیگری مؤلفه‌های این نظام را پیدا نمی‌کنید، خاطرنشان کرد: مردم‌سالاری دینی فقط در این قانون اساسی تبلور پیدا کرده؛ در قوانین اساسی دیگر گاهی اسم خداوند آورده می‌شود، اما اساس، شاکله و مؤلفه اینچنین نیست؛ خصوصاً در نظام‌های لیبرال غربی بنیان‌ها کاملاً‌ با بنیان نظام جمهوری اسلامی متفاوت است.

رئیس قوه قضاییه تأکید کرد: هرچه در تبیین این نظام تلاش کنیم، کم است. محتوای قانون اساسی ما محتوای اسلام است؛ سند و میثاق ملی ما انعکاس‌دهنده نظام ارزشی اسلامی است.

وی تلاش برای فهم این نظام سیاسی را کاری بسیار مهم و باارزش دانست و تصریح کرد: این موضوع تلاش مضاعفی را می‌طلبد؛ چرا که نظام لیبرال غربی مدعی بود که لیبرالیسم پایان تاریخ است و تمام نظام‌های دنیا وقتی به عقلانیت می‌رسند، به نظام لیبرال دموکراسی منتهی می‌شوند.

عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: نظام جمهوری اسلامی یک چالش اساسی مقابل این طرز تفکر بود و در قانون اساسی از ابتدا تصریح شد که نظام جمهوری اسلامی براساس نگاه توحیدی است و این مهم‌ترین مشخصه نظام سیاسی جمهوری اسلامی است.

آیت‌الله آملی لاریجانی با بیان اینکه بنیان جمهوری اسلامی نگاه توحیدی است، خاطرنشان کرد: در اصل دوم قانون اساسی آمده است که جمهوری اسلامی نظامی برخاسته از ایمان به یک خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و تسلیم در برابر امر اوست.

رئیس قوه قضاییه ادامه داد: همین بند ۱ اصل دوم قانون اساسی کافی‌است برای اینکه ما شاکله این قانون اساسی را تا به آخر بخوانیم.

Israel_Corruption.jpgرادیو فردا ـ فرنوش رام (اسرائیل): دهها هزار اسرائیلی علیه «فساد» دولت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور، در تل آویو، حیفا و چند شهر دیگر تظاهراتی با نام «راهپیمایی شرم» برگزار کردند. همزمان تازه‌ترین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که با متزلزل شدن جایگاه آقای نتانیاهو در زمینه اتهام‌های فساد، حزب رقیب او «یش آتید» تقویت شده است.

به گزارش رسانه‌های اسرائیل، تظاهرات مخالفان دولت در شامگاه شنبه ۱۱ آذر، در پی اقدامات اخیر حزب لیکود برای تصویب قوانینی در دفاع از نخست وزیر در مجلس اسرائیل در ارتباط با اتهامات فساد برگزار شد. تظاهرکنندگان به طولانی شدن تحقیقات پلیس از بنیامین نتانیاهو و عدم تصمیم گیری در این باره نیز اعتراض کردند.

برگزارکنندگان تظاهرات به رسانه‌های اسرائیل گفتند که از این پس، هر شنبه شب، «راهپیمایی شرم» را در تل آویو و شهرهای دیگر این کشور برگزار خواهند کرد.

Benjamin_Netanyahu.jpgرادیو زمانه ـ در حالی‌که منابع خبری از احتمال حمله موشکی اسرائیل به اهداف نظامی متعلق به ایران در حومه دمشق خبر می‌دهند، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بار دیگر وعده داد که مانع تثبیت حضور نظامی تهران در سوریه شود.

نتانیاهو در پیامی ویدئویی خطاب به نشست سالانه مجمع سبان در واشنگتن، یکشنبه سوم دسامبر / ۱۲ آذر گفت: «اجازه دهید سیاست اسرائیل را تکرار کنم. ما به رژیمی که خواهان نابودی دولت یهودی است اجازه دستیابی به تسلیحات هسته‌ای را نمی‌دهیم. ما به ایران اجازه نمی‌دهیم تا برای نابودکردن دولت ما به لحاظ نظامی خود را در سوریه تثبیت کند.»

سبان نام موسسه تحقیقاتی «مرکز سیاست‌گذاری برای خاورمیانه» در موسسه آمریکایی بروکینگز است.

نخست‌وزیر اسرائیل یکی از منتقدان جدی دولت ایران است. او بارها نسبت به حضور نظامی ایران در سوریه هشدار داده و تهران را به داشتن سودای تشکیل «هلال شیعی» در خاورمیانه متهم کرده است.

Thailand_Hejab.jpgایسنا - سرپرست فنی فدراسیون کبدی که بعد از مسابقات از سمتش برکنار شد، می‌گوید که دختر رییس فدراسیون روسری بر سر مربی مرد تایلندی کرد و او را به داخل زمین برد.

زهرا رحیم‌نژاد در گفت‌وگو با ایسنا در واکنش به بر کنار شدنش از سمت سرپرست فنی تیم‌های ملی کبدی، اظهار کرد: نمی‌فهمم که چرا من را بر کنار کردند. حضور مربی مرد تایلندی با حجاب در سالن چه ربطی به من دارد. من به عنوان سرپرست فنی در مسابقات حضور داشتم. سالن رقابت‌ها، گارد حفاظت، حراست و ارگان‌های مختلفی داشت که وظیفه آنها این مسائل بود. من تنها کار فنی انجام می‌دادم. این اولین بار من نیست که به عنوان سرپرست فنی رقابت‌ها را برگزار می‌کنم. در ارومیه و در سال ۲۰۰۵ مسابقات کبدی تهران را نیز به عنوان سرپرست فنی مدیریت کرده‌ام.

Faezeh_Hashemi.jpgشرق - پرتره‌ «مثل یک زن» که به زندگی خانوادگی و سیاسی فائزه هاشمی می‌پردازد، از جشنواره «سینما-حقیقت» حذف شد؛ جشنواره‌ای که هفته آینده آغاز به کار خواهد کرد و هر سال شاهد تازه‌ترین فیلم‌های مستند در این رویداد هنری هستیم؛ اما گویا ماجرای حذف این فیلم به رویکرد رئیس سازمان سینمایی درباره نمایش‌ندادن فیلم‌هایی که به زندگی چهره‌های سیاسی زنده می‌پردازد، برمی‌گردد. همین موضوع اعتراض سازنده این اثر، مژگان ایلانلو را به همراه داشته است. در ادامه صحبت‌های او را درباره چرایی ساخت فیلم و حذف فیلمش از جشنواره سینما-حقیقت می‌خوانید.

* خبر حذف مستند-پرتره «مثل یک زن» از جشنواره سینما-حقیقت جنجال زیادی به‌پا کرد و گویا تنها به این دلیل که به زندگی فرد سیاسی زنده پرداخته شده، از این رویداد هنری کنار گذاشته شده است. کمی درباره روند ساخت این فیلم صحبت می‌کنید؟ چرا زندگی فائزه هاشمی برای شما جذاب شد و در نهایت فیلم مستندی از زندگی او را مقابل دوربین بردید؟
- فروردین سال ۹۲ من به تیمی خصوصی که قرار شد فیلم انتخاباتی آقای هاشمی‌رفسنجانی را بسازند، دعوت شدم. در مدتی که آنجا بودم، برای اولین‌بار فائزه هاشمی و خانواده آقای هاشمی را از نزدیک دیدم و به نظرم شخصیت‌هایی سینمایی آمدند. زمانی که آقای هاشمی ردصلاحیت شد، آن گروه به ستاد آقای روحانی رفتند؛ اما من احساس کردم باید ارتباط‌ خود را با فائزه حفظ کنم و فیلمی درباره او بسازم. به همین خاطر چند ماهی طول کشید تا اعتمادش را جلب کردم و بیشتر دوست و همراهش شدم. پلان‌هایی را از او گرفتم که تا الان هیچ‌جا ثبت نشده و برای اولین‌بار دوربین داخل خانه یک سیاست‌مدار زنده رفت. شاید دوستان واقعا حق دارند که از نمایش‌ندادن فیلمی درباره شخصیت‌های سیاسی زنده صحبت می‌کنند؛ چراکه تا امروز سیاست‌مداران ما چراغ‌های خانه‌شان را روی هیچ دوربین و مستندی روشن نکرده‌اند، به‌جز وقتی که کاندیدای ریاست‌جمهوری می‌شوند؛ اما فائزه هاشمی این‌قدر این شجاعت را داشت که چراغ‌های خانه‌اش را روشن کرد و ما داخل خانه او رفتیم و تمام این دو سال را با هم بودیم. در این مدت اتفاقات متعددی در زندگی او رخ داد و تمام اینها ثبت شد. از همان روزهای اولی که فیلم در حال ساخت بود، پیشنهادهایی را برای پیش‌خرید فیلم از شبکه‌های خارجی داشتم؛ اما به دلیل اینکه قصد داشتم استقلال خودم را در این فیلم حفظ کنم، هیچ پیشنهاد و دخالت هیچ تهیه‌کننده‌ای را نپذیرفتم و با نهایت سختی و استقلال این فیلم را ساختم. تابه‌حال ۱۱ فیلم مستند ساخته‌ام و عضو انجمن مستندسازان خانه سینما هستم و خوشحالم که اولین پرتره سیاسی یک زن در ایران معاصر را ساختم.

* در این مدت خبر ساخت این فیلم رسانه‌ای نشد؟
- همین‌طور است. بزرگ‌ترین شانسی که آوردم، این بود که همکارانی با من همراه بودند که به امنیت خبری فیلم توجه داشتند که حتی یک فریم عکس یا خبر از این فیلم بیرون نرفت و فیلم در سکوت و امنیت خبری تا جایی آمد که به جشنواره حقیقت ارائه شد. در نهایت از دوستان شنیدم در جشنواره حقیقت فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفته است و هر پنج رأی هیئت داوران را کسب کرده است. هیئت داوران معتقد بودند که پربیننده‌ترین فیلم خواهد بود و اتفاقی جدید در تاریخ مستندنگاری ایران است. بعد از رأی‌گیری‌ها، مطمئن بودم فیلم انتخاب شده؛ اما روزی که اسامی را اعلام کردند، اسم فیلم را در خبرها ندیدم. وقتی به آقای طباطبایی‌نژاد اعتراض کردم که چرا فیلم حذف شده است؟ از قول آقای حیدریان، رئیس سازمان سینمایی، جمله‌ای گفتند مبنی بر اینکه درباره شخصیت‌های زنده سیاسی نباید فیلمی وجود داشته باشد. اعتراضم را به آقای حیدریان رساندم ایشان هم گفتند به‌هیچ‌وجه مسئولیتی را در این زمینه قبول نمی‌کنند و این تفسیر دبیر جشنواره است، مصداق اینکه فیلم درباره افراد زنده سیاسی در جشنواره نباشد. بعد از آن، اعتراضم را به وزیر رساندم و از طریق خانم مولاوردی موضوع را در هیئت دولت با وزیر مطرح کردم و خانم مولاوردی صمیمانه کار من را پیگیری کردند. از طریق مجلس اقدام کردم و اعتراضم را به آقایان رساندم. از طریق آقای مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، از طریق خانم پروانه سلحشوری و.... به تمام این دوستان گفتم و موضوع را در حد نامه به رئیس‌جمهور نوشتم. اینکه دوستان مدعی شوند خبر نداشتند و مسئولیتش با دبیر جشنواره است، کاملا حرف غیرواضحی است. شخص وزیر و همین‌طور آقای حیدریان در جریان بودند. همه می‌دانستند این فیلم پرتره زندگی فائزه هاشمی است. حتی این را متذکر شدم اگر صحنه‌ای از فیلم مشکل دارد، بگویند. گفتند هیچ‌جا مشکلی ندارد به‌جز در حد سه، چهار ثانیه تظاهرات ۸۸ در آن است که می‌توان حذف کرد؛ اما نمی‌توانید فیلمی ۷۵دقیقه‌ای را حذف کنید.

*چه بخشی از این مستند برای شما جذاب بود؟
- پردلی و صداقت فائزه هاشمی از همه‌چیز برایم جذاب‌تر بود. اینکه اگر حرفی می‌زند، به‌هیچ‌وجه از حرفش عقب‌نشینی نمی‌کند و برخلاف مردان سیاست‌مدار که حرف‌هایشان چندلایه است و تفسیر و تغییر دارد، فائزه هاشمی به هیچ عنوان چنین آدمی نیست. شاید این تعبیر بهتری است که خلوت و جلوت فائزه هاشمی با هم تفاوتی ندارد. مادربودنش برایم مهم‌ترین جنبه زندگی‌اش بود؛ در رابطه با فرزندان و به‌عنوان یک همسر یا یک فرزند، در رابطه با افراد خانواده آدم جالبی است که تمامی اینها در فیلم نشان داده شده است.

جایی گفتید که پیش از این پیشنهادهایی برای خرید فیلم داشتید، اگر فیلم در جشنواره سینما-حقیقت نمایش داده نشود، آیا مسیر جشنواره‌ای را ادامه خواهید داد؟
- گزینه دیگری ندارم. جشنواره سینما-حقیقت تنها جایی است که می‌توان فیلم را ارائه داد، شاید در محافل خصوصی آن را نمایش دهم. البته تلاش کردم اکران هنر‌وتجربه را برای فیلم داشته باشم؛ اما متوجه شدم آنجا هم نیاز به تأیید سازمان سینمایی دارد. باید به این نکته هم اشاره کنم که این موضوع یعنی خبر ممنوعیت فیلم در جشنواره حقیقت، از سمت من صورت نگرفت و در تماسی که آقای گلمکانی با آقای طباطبایی‌نژاد بر سر چرایی حذف مستند علی دهباشی از جشنواره داشتند، متوجه شدند فیلم من نیز حذف شده است و در صفحه اینستاگرامشان نوشته بودند که با آقای گلمکانی تماس گرفتم اعتراض کردم و خبر توضیحی را نوشتند. نکته جالب دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که آقایان در جشنواره سینما-حقیقت می‌گویند با نمایش‌ندادن برخی فیلم‌ها می‌خواهند از جنجال سیاسی دور باشند و اتفاقا آنها صحبت‌های خودشان را نقض می‌کنند. چرا تیتر زدید سیاسی‌ترین فیلم‌های روز در جشنواره سینما-حقیقت؟ چطور سیاست جهان اشکالی ندارد؛ اما فیلم‌های ایرانی نباید نمایش داده شود؟ چطور فیلم آقای منتظری را که سیاسی‌ترین و جنجالی‌ترین فیلم است، نمایش می‌دهید؟ فیلمی درباره هفت‌تیر در فهرست فیلم‌ها هست. آیا این فیلم‌ها سیاسی نیستند؟ فیلمی درباره آقای لاجوردی هست، اصلا افتتاحیه با فیلم بانوی قدس ایران درباره زندگی همسر امام خمینی است، آیا اینها فیلم سیاسی نیستند؟ سال پیش فیلمی درباره صادق زیبا کلام داشتید، آیا سیاسی نیست؟ این چه عذر بدتر از گناهی است؟ اگر دوره‌های قبل، ارشاد به افراد پول نمی‌داد و می‌گفت مطابق سلیقه من نیست و هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنم یا درباره برخی فیلم‌ها می‌گفتند در جشنواره باشید، اگر هیئت انتخاب رأی داد اعمال نفوذ می‌کنیم و می‌گوییم به فیلم جایزه ندهید، امسال ماجرا فرق می‌کند؛ می‌گویند از سوژه فیلم خوشمان نمی‌آید و فیلم در جشنواره هم دیده نشود. مگر درباره سیاست‌مداران مرده چه چیزی می‌خواهید بگویید که اگر خودشان زنده باشند نمی‌توان آن حرف‌ها را زد.

توضیحات مرکز گسترش درباره حذف «مثل یک زن»


مستند «مثل یک زن» به‌ خاطر پرهیز از ورود به مسائل سیاسی و به دستور سازمان سینمایی از جشنواره سینما-حقیقت حذف شده است. در پی انتقاد مژگان ایلانلو، سازنده مستند بلند «مثل یک زن»، از جشنواره سینما - حقیقت با وجود رأی هیئت انتخاب، مرکز گسترش سینمای مستند و جوان این توضیحات را برای ایسنا ارسال کرده است: «مستند «مثل یک زن» بنا به دستورالعمل سازمان سینمایی که یکی، دو ماه قبل ابلاغ شده، امکان نمایش در جشنواره را ندارد. مدتی قبل از سوی سازمان سینمایی دستورالعملی ابلاغ شد مبنی‌بر اینکه اگر فیلمی مستند با موضوع پرتره فعالان جناحی و گروه‌های سیاسی کشور باشد، در جشنواره حضور نداشته باشد؛ آن هم به‌این‌دلیل که سازمان سینمایی نمی‌خواهد به مسائل سیاسی ورود کند. در این راستا قطعا منظور، هر چهره سیاسی نیست؛ بلکه چهره‌های شاخص سیاسی مدنظر بوده است و مصداق این دستورالعمل فیلم خانم ایلانلو بود که درباره یکی از شخصیت‌های سیاسی اصلاح‌طلب، یعنی فائزه هاشمی، ساخته شده است». فیلم «مثل یک زن» از سوی رئیس سازمان سینمایی اصلا دیده نشده و منع تولید و پخش هم نداشته است؛ بلکه فقط امکان شرکت در جشنواره سینما حقیقت را ندارد.

Darvishian_Poster.jpgفرارو ـ مراسم بزرگداشت علی اشرف درویشیان لغو شد. " رضا خندان" از اعضای کانون نویسندگان ایران و از دوستان نزدیک درویشیان که برخی آثارشان را بصورت مشترک منتشر کرده اند در گفتگویی با فرارو در مورد دلایل لغو این مراسم می‌گوید. همچنین در این گفتگو در مورد آخرین رمان درویشیان صحبت کرده ایم.

برگزاری مراسم بزرگداشت علی‌اشرف درویشیان که قرار بود روز جمعه برگزار شود لغو شد.

به گفته شهناز دارابیان (همسر درویشیان) چند ساعت قبل از برگزاری مراسم یادبود، از طرف یک نهاد با مدیریت ساختمان محل برگزاری مراسم تماس گرفته‌اند و گفته‌اند نباید این مراسم برگزار شود.
قرار بود این مراسم روز جمعه (۱۰ آذر) در سالن اجتماعات ساختمان پاسارگاد برگزار شود.

علی‌اشرف درویشیان ۴ آبان‌ماه در پی یک دوره بیماری طولانی‌مدت در سن ۷۶ سالگی درگذشت و ۸ آبان‌ماه در بهشت سکینه کرج به خاک سپرده شد.


120317_top.jpgرادیو فردا - رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا روز ۱۱ آذر ماه در جریان یک سخنرانی گفته‌است او به قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، نامه نوشته‌است. پیش از این رئیس دفتر رهبر جمهوری اسلامی به نقل از قاسم سلیمانی گفته بود او «نامه را نمی‌گیرد و نمی‌خواند».

مایک پومپئو در جریان سخنرانی در نشستی دفاعی در سیمی‌ولی، ایالت کالیفرنیا، گفته‌است با وجود این‌که نامه هرگز باز نشده، اما او قصد ارسال آن را داشته چراکه سلیمانی گفته بود نیروهای تحت رهبری‌اش ممکن است منافع آمریکا را در عراق، تهدید کنند.

آقای پومپئو افزوده است که آقای سلیمانی «از گشودن نامه خودداری کرد؛ و رو راست بگویم دل من را نشکست».

اسوشیتدپرس از رئیس سازمان سی‌آی‌ای نقل کرده است که «آنچه به او در نامه گفتیم این است که ما، او (قاسم سلیمانی) و ایران را مسئول می‌دانیم... و می‌خواستیم مطمئن شویم، به شکل کاملا واضح و روشن، او و دستگاه رهبری ایران متوجه این موضوع هستند».

قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس است؛ نیروهایی که شاخه برون‌مرزی سپاه پاسداران ایران به‌شمار می‌روند و شماری از افراد و سازمان‌های مرتبط با آن هدف تحریم‌های ایالات متحده قرار دارند.

پیش از این در نهم آذر ماه، خبرگزاری فارس بخشی از سخنان رئیس دفتر آیت‌الله خامنه‌ای که مربوط به این نامه می‌شد را بازتاب داده بود. محمد محمدی گلپایگانی، در آن زمان گفته بود: همین اواخر زمانی که قاسم سلیمانی در بوکمال بود، رئیس سازمان سیا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه، نامه‌ای برای سردار سلیمانی فرستاد اما ایشان گفت «نامه تو را نمی‌گیرم و نمی خوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم».

حاشیه های نامه رئیس سازمان سیا به قاسم سلیمانی

رضا حقیقت‌نژاد - ایران وایر

در سال های اخیر روایت های متعددی درباره تماس های سلیمانی با آمریکایی ها منتشر شده است. به عنوان نمونه، مرداد ۹۰ خبرهایی منتشر شد درباره اینکه سال ۸۷ ژنرال پترائوس، رئیس وقت سازمان سیا پیامکی از سلیمانی دریافت کرده که در آن آمده بود: «من قاسم سلیمانی هستم، کسی که سیاست های ایران را در عراق، لبنان و غزه و افغانستان تدوین می کند.»

آبان ۹۳، صادق خرازی، سفیر پیشین ایران در لندن در یادداشت کوتاهی نوشت که جان کری، وزیر خارجه وقت آمریکا به محمدجواد ظریف گفته مایل است یک بار هم شده سلیمانی را ببیند و اوباما، رئيس جمهور وقت آمریکا هم به حیدرالعبادی، نخست وزیر وقت عراق گفته سلیمانی دشمن من است ولی برای او احترام ویژه ای قائل هستم. آذر۹۳ هم رسانه های ایرانی گزارش دادند سلیمانی نامه ای به لئون پانتا، وزیر دفاع وقت آمریکا داده و در واکنش به برخی تهدیدها به او گفته «اگر لازم باشد،‌ نزدیک تر هم خواهیم شد.» در این روایت تاکید شده بود علیرغم اینکه در دفتر فرماندهی وزارت دفاع آمریکا در پنتاگون، هفت لایه حفاظتی وجود دارد ولی نامه سلیمانی با آرم سپاه قدس روی میز وزیر دفاع قرار گرفت و کسی متوجه نشد. لئون پانتا هم دیروز در جلسه ای که پمپیو سخنرانی کرده، حاضر بوده ولی درباره چنین روایت هایی حرف نزده است.

اسفند۹۳ هم در فضای مجازی عکس هایی منتشر شد و گفته شد قاسم سلیمانی در مسجدی در هنگام خطبه های نماز ابوبکر البغدادی، رهبر گروه حکومت اسلامی حضور داشته ولی کسی متوجه نشده است. همان زمان یک خبر دیگر هم منتشر شد: هنگامی که هواپیمای فرمانده جدید ارتش آمریکا در افغانستان به زمین نشست، پیامکی دریافت کرد: «به قلمرو من خوش آمدی ... قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران.»

دامنه این روایت ها طوری گسترده شد که رسانه های اصولگرا درباره اش هشدار دادند. سایت جهان نیوز ۵ فروردین ۹۴ در گزارشی نوشت این «داستانک ها بیشتر به افسانه می مانند تا واقعیت» و آنها را «داستان سرایی های هدف دار دشمن» خواند.

Ali_Shakourirad.jpgاعتماد ـ سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبان از سال ۹۲ در قالب‌های جدیدی ریخته شد که مهم‌ترین علت آن شرایط و جغرافیای عرصه سیاست بود. جریان سیاسی‌ای که چند سالی بیرون از دایره قدرت قرار گرفته بود، ابتکار عمل را به دست گرفت. بخشی از فعالان این جریان که مطابق تصمیم شورای نگهبان نمی‌توانست از فیلتر عبور کرده و در معرض رای مردم قرار بگیرد تا به میدان تصمیم‌گیری و اداره کشور بیاید، در کنار نیروهای مقبول قرار گرفته و مسیر خود را به سمت هدف باز کرد. علیرضا علوی‌تبار، تحلیلگر اصلاح‌طلب و علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران دو اصلاح‌طلبی هستند که از پیامدهای این قالب‌ریزی جدید برای سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه، اخیرا سخن گفته‌اند.

دو اصلاح‌طلبی که حیات سیاسی‌شان پیش از تولد اصلاحات در سال ۷۶ بوده و حرف‌شان به دلیل همین سبقه مورد اعتنا بوده است. هر دو از عصر جدید سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه می‌گویند. علیرضا علوی‌تبار اخیرا از به کار‌گیری سیاست سازش حرف زده و گفته که «شما نمی‌توانید از بهبود‌خواهی حکومتی دفاع کنید و دایما در دعوا با مسوولان کشور باشید. آنجا باید به دنبال سازش به معنی دقیق کلمه، کوتاه آمدن، معامله کردن، چانه زدن و... که محصولات بهبودخواهی حکومتی است، باشید.» او این راهکار را برای گذار به مردم‌سالاری لازم ببیند و می‌گوید که «خیلی خوب است که ما وارد معامله‌ای شویم که قوه قضاییه از دعوای سیاسی کنار بکشد. ممکن است در این راه خیلی امتیازات بدهیم اما ارزش دارد که قوه قضاییه سیاسی نباشد و این به نفع همه جناح‌ها است. مثلا در سیاست خارجی نمی‌شود دعوا کرد. یک کشور نمی‌تواند به عنوان مثال در مورد سوریه مواضع متعدد داشته باشد. در مورد قدرت و مواضع موشکی نیز همین طور. در این موارد سازش‌هایی لازم است که جریان بهبود‌خواه حکومتی می‌تواند انجام دهد.»

Parvaneh_Salahshouri.jpgایلنا ـ نماینده تهران تاکید کرد: شما دانشجویان باید به دنبال کسانی باشید که درصدد افشای فساد هستند و به عنوان کسانی که می‌توانند جامعه را شکل دهند، هوشیار باشید لذا نمایندگان و کسانی که به دنبال مبارزه با فساد هستند بدون حمایت‌ها تلاششان هم بی‌ثمر خواهد شد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، پروانه سلحشوری در همایش روز دانشجوی دانشگاه آزاد تهران‌جنوب ضمن عرض تبریک به مناسبت ۱۶ آذر اظهار داشت: ما نقدهای شما دانشجویان را می‌شنویم و برای رفع موانعی که بر سر راه دانشجویان قرار می‌گیرد، تلاش‌ خواهیم داشت.

وی با اشاره به جایگاه دانشگاه آزاد گفت: در این دانشگاه دانشجویانی که تلاش برای درس خواندن و علم‌آموزی دارند در کنار بعد آموزشی و پژوهشی از حمایت خانواده برخوردارند و این را باید حفظ کنیم و نکته حائز اهمیتی است.

تمجید پوری بنایی از «شهبانو فرح پهلوی» برای حمایت‌هایش از مبتلایان به جذام: من همیشه مدیون آن بانوی بزرگوارم. از او آموختم که به هم‌نوع خودم خدمت کنم

فقط در ایران: ۵ تصویر!

| No Comments

ما رو دست کم نگیرید!

120317FaghatIRI1.jpg

بدون شرح

photo_2017-12-02_04-58-44.jpgشاهکاری دیگر از شهرداری برای پارک کودکان

file_2287.jpg

با پدیده جدید خیابان‌خواری در ایران آشنا شوید

photo_2017-12-02_05-39-49.jpg

انبار گردوهای یک موش در نارمک تهران!

610761_945.jpg

Ali_Abdollah_Saleh.jpgرادیو فردا ـ هواپیماهای نیروهای ائتلاف منطقه‌ای به رهبری عربستان‌سعودی در پشتیبانی از علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن، مواضع گروه حوثی ها در صنعا، پایتخت آن کشور، را بمباران کردند.

آقای صالح و حوثس ها هفته قبل متحد یکدیگر بودند ولی این اتحاد پس از درگیری نیروهایشان در یکی از مناطق جنوبی صنعا، پایان یافت.

به گزارش خبرگزاری رویترز، تلویزیون العربیه، وابسته به عربستان‌سعودی، ضمن اعلام خبر بمباران مواضع حوثی‌ها در پایتخت یمن در روز یکشنبه ۱۲ آذر، اشاره‌ای به میزان تلفات نکرده است اما ساکنان منطقه دستکم از وقوع پنج حمله هوایی خبر دادند.

حمید معصومی نژاد خبرنگار صداوسیما در ایتالیا

Hezbمطلب دكتر عبدالستار دوشوكى را با عنوان «مهستان یا کودکستان بزرگسالان خبرگان رهبری سکولارها» خواندم و بسيار متاسف شدم؛ متاسف از اين كه اپوزيسيون ما، بعد از مشاهده اين همه فاجعه در كشور همچنان درگير مسائل داخلى خود است و آن چه در اين ميان سخنى از آن نيست مبارزه با نظام اسلامى حاكم بر ايران است.

البته اپوزيسيون از اين مبارزه بسيار سخن مى گويد اما از عمل موثر هيچ خبرى نيست. اين كه «فعالان» سياسى بگويند اين نظام بايد برود و فلان نظام جاى آن را بگيرد نام اش فعاليت سياسى نيست؛ بيان خواست و آرزويى ست كه مردم عادى نيز ده ها برابر آن را بر زبان مى آورند.

براى فعاليت سياسى، بايد تشكيلات داشت. تشكيلات خود به خود يا با تشكيل جلسه و مجمع و كنگره درست نمى شود. فرد يا افرادى بايد بنيان تشكيلات را بگذارند، براى آن راه و هدفى تعيين كنند، مرام نامه و اساس نامه براى آن بنويسند و دست به كار جذب افراد شوند. افراد جذب شده بايد از طريق نشر افكار تشكيلاتى كه به آن وابسته اند، مردمى را كه به اين افكار علاقمندند گرد هم آورند و دست به عمل «ممكن» و «موثر» بزنند.

اين كه صد نفر با فكرهاى مختلف دور هم جمع شوند و بنيان تشكيلاتى را بگذراند، نه منطقى ست و نه عملى. نتيجه اش همين جريانى مى شود كه دكتر دوشوكى يكى از معترضان آن است.

شخصيت هاى سياسى مانند دكتر اسماعيل نورى علا، اگر خواهان عمل تشكيلاتى هستند بايد ابتدا بنيان آن تشكيلات را بگذارند و مرام نامه و اساس نامه براى آن بنويسند و بعد دست به عضوگيرى بزنند.

فرضا جناب نورى علا، به اجلاسى تحت عنوان «مهستان» معتقد است. نيازى نيست كه ايشان اجازه ى اين كار را از كسى بگيرد تا عمل اش «دمكراتيك» شود. اين گونه دمكراسى، هيچ اثرى ندارد جز آن كه تشكيلاتى كه قرار است بوجود آيد از همان ابتدا دچار چند دستگى و بعد، فرو ريختن شود، و كارْ شروع نشده، پايان پذيرد.

saudiIRIFM_12022017.jpgیورونیوز - حاشیه‌های نشست «گفتگوهای مدیترانه‌ای» در رم، پایتخت ایتالیا با جنگ لفظی میان وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی ادامه یافت.

عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان در گفتگویی در حاشیه این نشست با حمله به ایران بار دیگر این کشور را «حامی تروریسم» در سراسر جهان خواند. وی ایران را به داشتن «تأثیر منفی در منطقه» متهم کرد و گفت که مسئولان جمهوری اسلامی «بی‌محابا مرتکب قتل می‌شوند.

وزیر خارجه عربستان همچنین حکومت ایران را به پناه دادن به ترورریست‌ها و فراهم کردن امکانات برای فعالیت آنها متهم کرد و گفت که ایران با استفاده از حزب‌الله لبنان در پولشویی و قاچاق مواد مخدر دست دارد.

او پیش از این در حاشیه همین نشست ایران را متهم کرده بود که از طریق حزب‌الله، لبنان را به «گروگان» گرفته است.

وزیر خارجه ایران نیز در واکنش این سخنان به همتای سعودی خود یادآوری کرد که «عربستان تا کنون هر اقدامی برای برقراری آتش‌بس در سوریه و لبنان را رد کرده است». محمد جواد ظریف همچنین عربستان را به حمایت از داعش، تلاش برای «سرنگونی دولت قانونی» بشار اسد در سوریه، تحریم قطر و فشار برای استعفای نخست وزیر لبنان متهم کرد.

طریف گفت: «تمامی کشورهای جهان باید در کنار هم زندگی و همکاری کنند اما بعضی به دنبال آن هستند که ما را به انزوا بکشانند.»

جبیر متقابلا گفت که ایران خود باعث انزوای خود شده است. با یادآوری این که کشورش تقریبا با تمام کشورهای جهان به استثنای ایران و کره شمالی دوستی دارد، پرسید: «اما چه کسی به جز اسد (رئیس جمهوری سوریه) و حکومت کره شمالی با ایران دوستی می‌کند؟»

Sepah_mostashar.jpgکیهان لندن ـ احمد رأفت ـ جمهوری اسلامی ایران، با وجود اعتراض‌های بین‌المللی و نگرانی‌های کشور‌های منطقه، حضور «مستشاری» خود را گسترش می‌دهد. محمد‌علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اخیرا از حضور «مستشاری» در یمن خبر داد.


در زبان مقامات دولتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، کمک «مستشاری» به معنی اعزام نیرو و ارسال تجهیزات نظامی و تسلیحات است. در رابطه با حضور نظامی در سوریه و عراق نیز همواره صحبت از کمک «مستشاری» می‌شود.

Abdolsatar_Doshouki.jpgشوربختانه تشکیل "مهستان اپوزیسیون" حاصل یک برآیند دمکراتیک در یک گردهمایی نبود، بلکه یک اتمام حجت و دستور غیردمکراتیک از "بالا" بود، آنهم در لحظات پایانی نشستی که قرار بود مسائل بصورت دمکراتیک در دستور کار قرار بگیرند و در طی دو روز مورد بحث و بررسی ۳۵ سخنران و بیش از صد شرکت کننده در کنگرهء پنجم سکولار دموکرات ها در شهر کلن آلمان در روزهای ۲۸ و ۲۹ اکتبر سال جاری قرار گیرند. اما دریغا که اینگونه نشد.

اگر به دستور کار (۱) و مباحث پیشنهادی کنگره دو روزه سکولار دموکرات ها در کلن آلمان که نگارنده نیز یکی از سخنرانان میهمان بود، بنگریم؛ هیچگونه دستور کار یا سخن و یا پیشنهادی از "مهستان" وجود ندارد. به همین دلیل در طی دو روز بحث و سخنرانی ها در مورد مقوله های مختلف هیچکدام از سخنرانان اشاره ای به ضرورت تشکیل مهستان نکردند، چون این مقوله در جدول برنامه ها و سخنرانی ها (۱) اصلا وجود نداشت؛ و ذکری از آن هم به میان نیامده بود. تا اینکه در غروب روز پایانی آن نشست و بعد از پایان سخنرانی همه سخنرانان، و آن هم در زمانی که بیش از نیمی از شرکت کنندگان قبلا جلسه را ترک کرده و راهی شهر و دیار خود بودند، به ناگاه آقای دکتر نوری علا (بعنوان سخنران آخر) با رد همه پیشنهادات دو روزه (۲) به بازماندگان آن نشست می گوید: "خانم ها و آقایان ! به منازل خود تشریف ببرید. ما آدرس ایمیل های شما را داریم. برای تشکیل "مهستان اپوزیسیون" شما را دعوت خواهیم کرد". به همین سادگی! جمعبندی و نتیجه گیری و تعیین تکلیف برای بیش از صد شرکت کننده فرهیخته و "بزرگسال" به همین سادگی و بی رودرواسی بود. و شوربختانه هیچ کسی هم اعتراض نکرد که این تردستی غیرمترقبه و شاهکارگونه "مهستانی" در لحظات واپسین از کجا آمد.

Hamed_Ayinehvand_3.jpgدر کوران روزهایی که اصلاح طلبان پس از قتل‌های زنجیره‌ای، به مرحوم هاشمی با کلید واژه "عالیجناب سرخپوش " حمله می‌کردند زیبا کلام تنها چهره دانشگاهی بود که این حملات را "اشتباهی استراتژیک" خواند در عصری که "هاشمی ستیزی" تبدیل به عیار اصلاح طلبی شده بود. اگرچه هاشمی در دوران ریاست جمهوری بخش فرهنگی و امنیتی کابینه را در اختیار راست قرار داده بود اما خود هیچ گاه حامی تفکرات و اعتقادات آنان در اداره کشور نبود. دغدغه " سازندگی" عرصه فرهنگ را عرصه تاخت و تاز راست آن روز‌ها کرد. آن قدر که فضای" بسته فرهنگی و سیاسی" به چشم آمد" سازندگی " دیده نشد و این به ماهیت این دو عرصه باز می‌گشت. مساله‌ای که هاشمی از آن غفلت کرد و از همین نقطه نیز ضربه اساسی خورد.



Zolnour.jpgایسنا ـ عضو فراکسیون ولایی مجلس گفت: احمدی‌نژاد خود را در حالتی قرار داده است که گویا روانگردان مصرف کرده است.

به گزارش ایسنا، خبرآنلاین نوشت: ‌ «به سیم آخر زده‌اند؛ دیگر برایشان مهم نیست تائیدیه یک جریان را داشته باشند. گویا فقط قرار است نقش اپوزیسیون را به خود بگیرند. محمود احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی و جوانفکر که در انتخابات ریاست‌جمهوری موفقیتی به دست نیاوردند، پیکان تیز انتقاداتشان را نسبت به هر چیز و هر کسی نشانه می‌روند تا افکار عمومی را با خود همراه کنند و در این مسیر از افشاگری و برچسب‌زنی هیچ ابایی ندارند.

این رفتار تا جایی پیش می‌رود که تعدادی از مسئولان بلندپایه را متهم می‌کنند که از دولت وقت سکه دریافت کرده‌اند و این ادعا آن چنان سریع در فضای مجازی منتشر می‌شود که دفاتر مقامات یکی‌یکی دست به قلم می‌شوند و تکذیبیه می‌نویسند. وقتی خبرآنلاین در مورد این رفتارهای احمدی‌نژاد از مجتبی ذالنوری که از نمایندگان اصولگرای مجلس دهم است، می‌پرسد، او پاسخ می‌دهد: احمدی‌نژاد خود را در حالتی قرار داده است که گویا روانگردان مصرف کرده است. او این رفتارها را خلاف شرع و اخلاق می‌داند. وقتی پای سکوت اصولگرایان درباره بگم‌بگم‌های احمدی‌نژاد به میان آمد، خود را از منتقدان آن بگم‌بگم‌ها معرفی کرد و گفت: احمدی‌نژاد یکی از پایه‌های فتنه در سال ۸۸ بود.

گزیده گفت‌وگوی خبرآنلاین با این نماینده اصولگرای مجلس را در ادامه بخوانید

دلار ۴۱۴۹ تومان شد

| No Comments

Dollar.jpgتسنیم ـ همزمان با افزایش قیمت جهانی طلا و البته رشد نرخ دلار در بازار داخلی، قیمت سکه نیز نسبت به آخرین روز هفته گذشته افزایش یافته است.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در بازار سبزه میدان، هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید با ۹ هزار و ۳۰۰ تومان افزایش نسبت به پنج شنبه گذشته یک میلیون و ۳۸۷ هزار و ۸۰۰ تومان و هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم نیز با ۵ هزار تومان افزایش یک میلیون و ۳۴۱ هزار تومان داد و ستد شد.

Trump_Melania.jpgرادیو بین المللی فرانسه ـ در آخرین ساعات جمعه شب - اول دسامبر - مجلس سنای آمریکا با ۵۱ رأی موافق و ۴۹ رأی مخالف، قانونی را در جهت کاهش مالیات‌ تصویب کرد. به دنبال آن، دونالد ترامپ در یک پیام توئیتری با ابراز خوشحالی نوشت: "برای امضای قانون نهایی قبل از ایام کریسمس عجله دارم". این نخستین پیروزی مهم قانونی دونالد ترامپ طی یک سال گذشته محسوب می‌شود.

آخرین اصلاحات مالیاتی مهم در آمریکا در سال ۱۹۸۶، در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان انجام شد. حال، برای این که طرح تصویب شده در سنا به مرحلۀ اجرا برسد، باید جزییات آن از سوی مجلس نمایندگان نیز تأیید گردد. البته این مجلس قبلاً طرح را تصویب کرده اما به هرحال هماهنگی و بررسی‌های نهایی باید توسط هر دو مجلس انجام گیرد. به همین دلیل دونالد ترامپ در آخرین پیامش عجلۀ خود را پنهان نکرد و گفت مایل است که قانون قبل از پایان سال میلادی به اجرا برسد.

OPEC.jpgدویچه وله ـ ۱۴ کشور عضو سازمان اوپک و ۱۰ کشور غیراوپک تولید کننده نفت از جمله روسیه پذیرفتند که کاهش سقف تولید نفت را تا پایان سال ۲۰۱۸ تمدید کنند. این تصمیم چه تاثیری بر اقتصاد ایران که به درآمدهای هنگفت نفتی متکی است، دارد؟

اعضای سازمان کشورهای تولیدکننده نفت (اوپک) و تولیدکنندگان غیراوپک در اجلاس (۳۰ نوامبر/ ۹ آذر) توافق کردند که تولید نفت را در سطح کنونی ثابت نگه دارند و از افزایش آن خودداری کنند. این تصمیم تولیدکنندگان نفت تاثیر مثبتی بر بازار انرژی داشت و بهای نفت بعد از این توافق کمی افزایش پیدا کرد.


مهم‌ترین دستاورد نشست وین تمدید توافق کاهش تولید نفت است. طبق این توافق، تولید نفت کشورهای اوپک روزانه به میزان یک میلیون ۲۰۰ هزار بشکه تا پایان سال ۲۰۱۸ کاهش می‌یابد. کشورهای غیر عضو اوپک امضا کننده توافق نیز (آذربایجان، بحرین، برونئی دارالسلام، قزاقستان، مالزی، مکزیک، عمان، روسیه، سودان و سودان جنوبی) هم داوطلبانه پذیرفتند ۵۵۸ هزار بشکه از تولید روزانه خود را کاهش دهند.

• فضای مجازی در کشورهای دیگر اینطور بی در و پیکر نیست


Ali_Motahari.jpgمشرق - مهمان این هفته برنامه «دست‌خط» یکی از چهره‌های مطرح سیاسی کشور بود که به محض این که صحبت می‌کند، انعکاس فراوانی دارد. صحبت‌های صریحی در موضوعات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارند. شخصیتی شناخته شده هستند. برخی افراد در عرصه سیاسی از ایشان به عنوان آقازاده سیاسی نام می‌برند.

برخی اعتقاد دارند ایشان کاملاً شخصیت مستقلی است و در یک جاهایی متفاوت از پدر بزرگوار، عزیز و شریف و شاخصشان هستند. دو سالی است که در جایگاه مهم کشوری تکیه زده‌اند و نائیب رئیسی مجلس شورای اسلامی را برعهده دارند.

برخی‌ها می‌گویند از وقتی در این جایگاه قرار گرفتند مدل صحبت‌ کردن ایشان هم تغییر کرده است.

در این برنامه در خدمت جناب آقای دکتر علی مطهری، نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی و فرزند شهید آیت الله مطهری هستیم.

سلام و خیلی خوش آمدید.

مطهری: سلام خدمت شما و همه بینندگان عزیز.

س: آقای دکتر مطهری چه خبر؟ شما دو سالی هست که نایب رئیس مجلس شده‌اید، گویا فضای شما با قبل در این دو سال فرق کرده و این نایب رئیسیب قدری دست و بال شما را بسته!

مطهری: فکر نمی‌کنم اینطور باشد. ما در دو جایگاه هستیم. یک وقت هست که من در جایگاه نائب رئیسی صحبت می‌کنم و در زمان اداره جلسه، من سخنگوی مجلس هستم و نمی‌توانم مواضع خاص خود را اعلام کنم. ولی در مصاحبه‌ها و دانشگاه‌ها سخنرانی می‌کنم و حرف‌های خودم را مانند قدیم بیان می‌کنم، لذا خیلی تفاوتی ندارد. اما به هر حال به عنوان نائب رئیسی مجلس ملاحظات بیشتری باید باشد.

س: پدر شما یکی از ناب‌ترین گوهرهای جمهوری اسلامی است و در تشکیل جمهوری اسلامی نقش اساسی داشت و به دست همین منافقین شهید شد. برخی تعجب کردند که آقای علی مطهری از تریبون مجلس درباره محاکمه منافقین صحبت کند. گفتند پدر شما که خودش قربانی منافقین بود، چرا شما حرف اینطور می‌زنید؟

مطهری: درست است؛ حرف ما هم همین بود. ما گفتیم این موضوع توضیح داده شود تا سو استفاده نشود.

س: یعنی خیلی از زوایا را می‌دانید و دوست دارید زوایا گفته شود تا شائبه‌ها و تهمت‌ها ایجاد نشود.

مطهری: بله. اینکه جنبه فقهی و شرعی موضوع و نوع عملکرد را توضیح دهیم.

س: قبل از این که مجلس بیایید به عنوان چهره فرهنگی محسوب می‌شدید. نقدهای شما در دوره‌های مختلف به خصوص در دوره دوم خرداد، در حوزه مسائل فرهنگی بازتاب ویژه‌ای داشت؛ الان هم چنین است. الان وضعیت فرهنگی کشور را چطور می‌بینید؟

مطهری: الان گاهی کم‌توجهی‌هایی در حوزه فرهنگ وجود دارد. اصلا دولت‌ها از ابتدا تا امروز توجه کافی به مسئله فرهنگ ندارند و فرهنگ را امری حاشیه‌ای و طفیلی می‌دانند.

س: چرا چنین است؟

مطهری: البته این امر اشتباه است.

س: این نگاه وجود دارد و کمترین بودجه برای فرهنگ می‌رود. آخرین نگاه‌ها به فرهنگ است. چرا اینچنین است؟

مطهری: بله همینطور است، در حالی که اگر ما فرهنگ عمومی را اصلاح کنیم در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هم موثر است. امروز شاهد هستید که مثلا خط عابر پیاده نه برای راننده و نه برای عابر معنی ندارد. فکر می‌کنیم یک نقاشی روی زمین برای قشنگی است؛ فردی که روی خاط عابر باشد، به ندرت کسی رعایت کند.

یا مثلا استفاده از کلمات بیگانه هم اینطور است. چقدر در تابلوهای ما کلمات انگلیسی هست. فروشگاهی می‌خواهد حراج بزند و فروش فوق‌العاده بزند به جای این که از کلمه "حراج" یا "فروش فوق‌العاده" استفاده کند، می‌نویسدsail و یا "تخفیف" را می‌نویسد off.

alireza_Rezaei_koshti.jpgایسنا ـ سرمربی تیم ملی کشتی آزاد زیر ۲۳ سال ایران با دفاع از اقدام خود در دستور به علیرضا کریمی برای باخت مقابل حریف روس گفت: اگر کریمی در دور دوم مقابل اسراییل کشتی نمی‌گرفت، حریف روس حذف می‌شد و آنوقت روس‌ها با توجه به نفوذی که در اتحادیه جهانی دارند پدر ما را درمی‌آوردند.

علیرضا رضایی در گفتگو با ایسنا، درباره عملکرد تیم ملی کشتی آزاد ایران در رقابت‌های جهانی زیر ۲۳ سال اظهار کرد: رقابت‌های امیدهای جهان از سطح کیفی بسیار خوبی برخوردار بود و حضور نفرات عنوان‌داری همچون گنو پتریاشویلی گرجی در این رقابت‌ها حاکی از سطح قابل قبول این مسابقات بود. تیم ما نیز از نفرات خوبی در این رقابت‌ها برخوردار بود و اگر در برخی کشتی‌ها بدشانسی نمی‌آوردیم و یا داوری‌ها بهتر بود مطمئنا به عناوین بهتری می‌رسیدیم.

paper.jpgایسنا ـ رییس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران از گرانی ۲۵ درصدی کاغذ از ابتدای سال تاکنون خبر داد و اعلام کرد که شیب قیمت این محصول طی سه ماهه اخیر افزایش چمشگیری داشته است.

ابوالفضل روغنی گلپایگانی در گفت‌وگو با ایسنا، در ارتباط با آخرین وضعیت قیمت کاغذ و نیز اقلامی که در انتظار افزایش تعرفه واردات بوده و در حالت توقف ثبت سفارش است، اظهار کرد: جزییات ثبت سفارش سیاست دولت در مورد خیلی از اقلام بوده که شاید طی چند سال اخیر نیز شرایط مناسبی نداشته، چرا که ارز مبادله‌ای در اختیار واردات اقلام غیرمناسب و غیرضروری قرار گرفته است.

وی ادامه داد: در دولت یازدهم قرار بر این بود تا ارز تک‌نرخی شود و ارز مبادله‌ای نیز در مورد خیلی اقلام حذف شد تا به تولید کننده کمک شده و در راستای شفاف سازی گام برداریم و به این باور دست یابیم که صرفا از رانت و امکانات دولتی استفاده نمی‌شود.

Trump_Tilerson.jpgایسنا ـ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا گزارش‌های اخیر منتشر شده مبنی بر اینکه کاخ سفید به دنبال برکناری رکس تیلرسون از وزارت خارجه و جانشینی مایک پامپئو، رئیس سازمان سیاست را اخبار جعلی خواند.

به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در پیامی در توئیتر در واکنش به گزارش‌های منتشر شده مبنی بر برکناری احتمالی رکس تیلرسون در آینده‌ای نزدیک گفت: تیلرسون کابینه را ترک نمی‌کند. در حالی که ما درباره برخی مسائل خاص با یکدیگر اختلاف نظر داریم اما به خوبی با هم کار می‌کنیم و بار دیگر آمریکا به طور گسترده‌ای مورد احترام قرار گرفته است.

Abdolfatah_Soltani.jpgرادیو زمانه ـ عبدالفتاح سلطانی، وکیل در بند، اعلام کرده حاضر است وکالت محمود احمدی نژاد و نزدیکان او را رایگان بر عهده بگیرد.

این مدافع حقوق بشر زندانی در زندان اوین، در دیدار و ملاقات با معصومه دهقان، همسر خود، ضمن اعلام این موضوع گفته هر فردی که متهم می‌شود حق دارد از خدمات حقوقی وکیل بهره ببرد و طبق روال همیشگی این وکالت را رایگان انجام خواهد داد.

مرکز حامیان حقوق بشر، روز جمعه دهم آذر ضمن انتشار این خبر از قول عبدالفتاح سلطانی نوشت: «هر چند در دوران هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد سه بار به زندان افتادم و محروم از یک دادرسی عادلانه بودم، اما حاضرم وکالت آنها را قبول کنم.»

Mesbah_Yazdi.jpgروزنامه جمهوری اسلامی - برای به قدرت نشاندنش، پای همه مقدسات را به میان کشاندند. از همه ارزش‌ها خرج کردند. از زبان فلان فرد اهوازی، ذات مقدس حضرت امام زمان (عج) را به دعاگویی او نشاندند، به قدرت که رسید، اطاعت از او را اطاعت از خدا خواندند و به خورد مردم دادند حالا اما خیلی راحت می‌فر مایند؛ اعمال و رفتار امروز او را تایید نمی‌کنند چون اکنون «یک حالت انحرافی در او» می‌بینند!

تازه باز هم خود را در موضع حق مطلق می‌بینند و می‌فرمایند؛ هر کسی را تا مادامی که در مسیر اسلام کار می‎کند، حمایت می‎کنیم، طرفداری‎اش می‌کنیم، هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا می‎شویم!

Mesbah_Ahmadinejad.jpgشرق - مهسا جزینی: خیلی‌وقت بود که همه منتظر واکنش آیت‌الله بودند؛ منتها او سکوت را ترجیح داده بود. به‌ندرت در این سال‌ها سخنی در نقد احمدی‌نژاد از او شنیده شده است. روز گذشته یکی از همان روزهای نادر بود که مصباح‌یزدی در پایان مراسم سالگرد ارتحال علامه طباطبایی (ره) در قم، به خبرآنلاین گفت: «اعمال و رفتار امروز احمدی‎نژاد را تأیید نمی‎کنم؛ چون اکنون یک حالت انحرافی در او می‎بینم».
در ادامه این گفته مصباح‌یزدی، قاسم روانبخش، عضو ارشد حزبی که آیت‌الله مصباح‌یزدی پدرمعنوی‌اش است، درباره احمدی‌نژاد گفته است: «به نظر من رئیس فرقه انحرافی، آقای مشایی، توانست احمدی‌نژاد را به زمین بزند و از حیز انتفاع خارج کند. به نظر من احمدی‌نژاد از زمان خانه‌نشینی ۱۱روزه از مدار ولایت خارج شد و در انتخابات اخیر با شکستن عهد ولایی‌خود، به اوج خود رسید. حرکت‌های اخیر او نیز بیش از گذشته حقایق را روشن می‌کند».

tajamo_daneshjoo.jpgدویچه وله ـ دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته‌های مختلف دانشگاه نفت اهواز در مقابل نهاد ریاست جمهوری در تهران تجمع کردند. آنها می‌گویند که "با تمامی مسئولان استانی و کشوری" مذاکره کرده‌ اما به نتیجه نرسیده‌اند.

شنبه (۱۱ آذر / ۲ نوامبر) شماری از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعت نفت اهواز پس از سه هفته تحصن در اعتراض به شرایط استخدام وزارت نفت و "حذف استخدام بدون آزمون فارغ‌التحصیلان گروه الف" این دانشگاه در مقابل ساختمان نهاد ریاست‌جمهوری گرد‌آمدند.



Zendan.jpgرادیو فردا ـ وب‌سایت کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران خبر داد که مجید اسدی، پیام شکیبا و محمد بنازاده امیرخیزی، سه زندانی سابق سیاسی که سال گذشته دوباره بازداشت شده بودند، در حکم‌هایی جدید جمعاً به ۲۳ سال زندان و چهارسال تبعید محکوم شده‌اند.

این وب‌سایت به نقل از «یک منبع آگاه» اعلام کرد که براساس حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده، محمد بنازاده امیرخیزی به ۱۱ سال حبس تعزیری و دو سال تبعید به نیک‌شهر در استان سیستان و بلوچستان محکوم شده‌اند.

بر اساس این حکم، مجید اسدی به شش سال حبس تعزیری و دو سال تبعید به برازجان در استان بوشهر محکوم شده و پیام شکیبا نیز به شش سال حبس تعزیری شده‌است.

Mahmoud_Alavi.jpgتسنیم ـ وزیر اطلاعات از انهدام ۱۲۰ تیم تروریستی توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) در کشور خبر داد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، به‌نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی استانداری البرز، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمود علوی در نشست شورای اداری استان البرز که در سالن شهدای دولت استانداری برگزار شد، اظهار داشت: دشمن علی‌رغم شکست داعش در منطقه به‌دنبال ضربه‌زدن به نظام اسلامی است و در این مسیر نباید غفلت کرد.

وی با اشاره به ولادت حضرت محمد مصطفی (ص) افزود: حضرت رسول اکرم (ص) عقل کل عالم خلقت و همیشه پیروز میدان‌های نبرد بودند.

84075_559.jpg

Ahmadinejadمحسنی اژه ای اخیر گفته است:


«محمود احمدی نژاد لاتی ست که یک مدت از چشم‌ها افتاده بود و رنج می‌برد. زبان او هرز شده است و هرچه به زبانش بیاید می‌گوید.»

محسنی اژه ای که اکنون به عنوان سخنگوی قوه ی قضاییه در جمهوری اسلامی ایفای نقش می کند، خود از آدمکشان سرشناس این حکومت است. او همان کسی ست که در کسوت رییس دادگاه ویژه روحانیت، در جلسه هفتگی هیات نظارت بر مطبوعات با عیسی سحرخیز نماینده مدیران مطبوعات در این هیات گلاویز شد و اقدام به پرتاب قندان به سوی او و سپس گاز گرفتن شانه چپ او کرد. به عبارتی کسی امروز به احمدی نژاد «لات از چشم افتاده» می گوید که خود یکی از «گُنده لات»های سرشناس حکومت است.

بسیاری از مردم ایران، و نویسندگان منتقد حکومت، حتی پیش از انتخاب احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور، خطر روی کار آمدن این «موجود» را تشخیص دادند و نهایت تلاش شان کردند تا حداقل این بختک بر سر ایران نیفتد که افتاد و در چهار سال اول ریاست جمهوری اش، آبرو و حیثیت برای ایران و حتی جمهوری اسلامی باقی نگذاشت.

در انتخابات بعدی ریاست جمهوری، مردم با حضور گسترده در انتخابات، و دادن رای به مهندس موسوی بار دیگر تلاش کردند تا این آدم «لات» و به باور ما «روانی» را از جایگاه ریاست جمهوری به زیر بکشند، که این بار خامنه ای، شخصا وارد عمل شد و دستور سرکوب مردم و ابقای احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور را صادر کرد.

در این سرکوب وحشیانه، خون تعداد زیادی از مردم بر زمین ریخته شد و فجایعی مانند فاجعه ی کهریزک به وقوع پیوست. خامنه ای که این بار سنبه ی مردم را پر زور دیده بود، برای اثبات این که در جمهوری اسلامی، فقط حرف اوست که اعتبار دارد، در سخنرانی اش رسما و علنا خطاب به دوست پنجاه ساله اش هاشمی رفسنجانی گفت که نظر احمدی نژاد، به نظر او نزدیک تر است و به این طریق هاشمی رفسنجانی را هم جزو مغضوبین قرار داد و نیمچه قدرتی هم که در اختیار یار دیرینه اش بود از او گرفت و او را دچار مرگی رقت بار کرد.

Alizadeh2قاسم سلیمانی پیروزی بر داعش را به آیت‌الله خامنه ای تبریک گفت. دلیل این کار روشن است چرا که امکان انتقال ثقل نظامی ایران به سوریه ممکن نبود مگر با«نظر مثبت» فرمانده کل قوا؛ چنین هم شد.

بسیار دیده شده که اگر دست‌آوردی در جمهوری اسلامی حاصل آمده آن را به رهبر تبریک گفته‌اند. اما، آن‌جا که پای «خسارت محض» (توصیفی که رهبری درباره توافق برجام نموده) خامنه‌ای مستثناست. پرسش این است که آیا متصور است توافقی به این مهمی یا بهتر است بگوییم مهم‌ترین توافق در تاریخ ایران بدون «نظر مثبت» رهبر تحقق می‌یافت؟

حال حکایت احمدی‌نژاد است. احمدی نژاد دست‌پخت کیست؟ «بگم بگم»های او که یک روز رقیبان انتخاباتی‌اش را هدف قرار داده بود، اینک سراغ سران قوه قانون‌گذاری و قضائی را رفته است. او به استثنای بازرگان، بنی‌صدر و رجایی که دولت مستعجل داشتند، از دولت میرحسین موسوی تا هاشمی‌رفسنجانی و محمد خاتمی (مجموعا ۲۴ سال) را آماج هتاکی‌های خود قرار داده بود. انگار نه انگار در طول این ۲۴ سال، شخص آیت‌الله خامنه‌ای در مصدر امور بود. در معنا همان روزها که او افشاگری علیه این دولت‌ها می‌کرد، غیر مستقیم افشاگری از خامنه‌ای می کرد.

FM_CIA_12012017.jpgآرش عزیزی - ایران وایر

صد و بیست سال است که وزرای خارجه آمریکا پیش از پایان دوره‌شان از کار برکنار نشده‌اند اما دونالد ترامپ شاید این رکورد تاریخی را بشکند. دیروز رسانه‌های آمریکا خبر دادند که کاخ سفید در عرض چند هفته آینده،‌ رکس تیلرسون، وزیر خارجه، را برکنار می‌کند و او را مایک پومپیو، رئیس سازمان سیا، جانشین می‌کند. طبق این طرح جای خالی آقای پومپیو را سناتور تیم کاتن از آرکانزا پر می‌کند.

اندکی پس از انتشار این گزارش ها، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به نقل از جان کلی، رئيس دفتر دونالد ترامپ برکناری تیلرسون را تکذیب کرد. با وجود تکذیب این خبر، طرح این ایده گفتگوهای بسیاری را در میان محافل های سیاسی و رسانه ای برانگیخته است.

وزیر خارجه آمریکا پیش از پذیرفتن این شغل مهم حتی یک روز هم سابقه کار در دولت، سیاست یا ارتش را نداشت و آبش با خیلی جمهوری‌خواهان تندروی اطراف ترامپ در یک جوب نمی‌ود. او بارها با ترامپ شاخ به شاخ شده، از جمله بر سر موضوع توافق هسته‌ای با ایران. در عوض پومپیو از نزدیک‌ترین اعضای تیم ترامپ بوده. رئیس‌جمهور حتی او را وارد کابینه کرده. کاتن را نیز می‌توان بدون اغراق سرسخت‌ترین سناتور مدافع ترامپ در زمینه مسائل امنیت ملی دانست.

اولین باری که نام پومپیو و کاتن در کنار هم مطرح شد در اواخر ژوئیه ۲۰۱۵، چند روز پس از امضای برجام در وین بود. مایک پومپیو آن روزها نماینده کنگره از جناحِ «تی پارتیِ» حزب جمهوری‌خواه بود و تیم کاتن سناتوری تازه‌کار. بعد از این‌که نمایندگان کاخ سفید در جلسه‌ای محرمانه به نمایندگان کنگره از جزئیات برجام خبر دادند، پومپیو و کاتن در کنار هم جنجالی به راه انداختند و به وجود «قراردادهای مخفی»‌ در قالب برجام اعتراض کردند. اشاره آن‌ها به اسناد فنی بود که قرار بود مطابق روال مابین آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ایران رد و بدل شود و آمریکا به آن‌ها دسترسی نداشت.

کاخ سفید و وزارت خارجه تاکید کردند وجود چنین توافق‌های فنی طبیعی است اما اعتراضات پومپیو و کاتن راجع به «قراردادهای مخفی» موفق شد تاثیری چشمگیر بر واکنش‌ها به برجام داشته باشد و حتی بعضی دموکرات‌ها را هم دچار تردید در مورد رای دادن به آن کند.

پومپیو و کاتن جنجال را با انتشار بیانیه‌ای مشترک شروع کردند. آن‌ها در هفته پیش از این بیانیه در سفری به وین با مقامات آژانس هم دیدار کرده بودند تا علاقه نزدیک خود به موضوع برجام را نشان دهند. کاخ سفید در پاسخ به این انتقاد در صفحه رسمی توئیتری که برای موضوع برجام درست کرده بود نوشت: «ما قرارداد «مخفی» یا «جانبی» با ایران نداریم. کنگره تمام آن اسنادی که ما راجع به برجام داریم در اختیار دارد.» اما وقتی معلوم شد حرف پومپیو و کاتن به کرسی نشسته که جان باینر، رئیس مجلس نمایندگان، و میچ مک‌کانل، رهبر اکثریت سنا، در نامه‌ای به باراک اوباما خواهان دریافت این اسناد شدند.

برای کسانی که پومپیو را می‌شناختند عجیب نبود که این نماینده ایتالیایی‌تبار تازه به کنگره راه یافته چنین مواضعی داشته باشد. او چند ماه قبل، در دسامبر ۲۰۱۴، زمانی که نه تنها توافق وین که «تفاهم لوزان» هم هنوز منعقد نشده بود با حمله به مذاکرات هسته‌ای گفت: «آیت‌آلله خامنه‌ای شاهد است که آمریکا به ایران اجازه می‌دهد قدرتش را گسترش دهد و در عین حال رئیس‌جمهور ما برایش نامه می‌نویسد و می‌گوید ما از منافع ایران حمایت می‌کنیم. این اوضاع خطرناک است. جمهوری اسلامی بدون دسترسی به بازارها توان غذا دادن به مردم خودش را هم ندارد و رئیس‌جمور ما به ملتی که این همه شهروند آمریکا را کشته پاداشِ برداشتن تحریم‌ها را می‌دهد. ما باید به روشنی بگوییم که غنی‌سازی هسته‌ای درون ایران به هیچ دلیلی قابل پذیرش نیست.»

worldcup2-10-212.jpg۳۲ تیم حاضر در جام جهانی هم‌گروهان خود را شناختند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ مراسم قرعه کشی رقابت های جام جهانی 2018 جمعه شب در کشور روسیه برگزار شد و 32 تیم حاضر در این رقابت ها حریفان خود را برای رقابت در جام جهانی شناختند.

در این مراسم که با حضور اسطوره های بزرگ دنیای فوتبال برگزار شد، ولادمیر پوتین رییس جمهور روسیه با سخنرانی خود مراسم را رسما آغاز کرد.

پوتین گفت:« به رییس فیفا و میهمان گرامی خوش آمد می گویم. اینجا 32 تیم جهان حضور دارند و ما خوشحالیم که میزبان این رقابت ها هستیم.

تماشاگرانی که با فرهنگ های مختلف به اینجا می آیند با فرهنگ ما هم آشنا می شوند، با سفر به شهرهای مختلف با کشور ما آشنا می شوند و ما هم از آنها میهمان نوازی می کنیم. همه کسانی که به اینجا می آیند میهمان ما خواهند بود.

ستاره هایی که امروز میهمان ما هستند باعث شدند فوتبال به محبوبترین ورزش دنیا تبدیل شوند. هدف ما این است که خانواده فوتبال اینجا کنار هم جمع شوند و زیبایی ورزش را به جهان نشان دهند.»

بعد از پوتین نوبت به اینفانتینو رسید تا به عنوان رییس فیفا سخنرانی کند.

اینفانتینو گفت:« به همه شما حضور در مسکو را خوش آمد می گویم. من هم مثل پوتین به شما خوش آمد می گویم. اگر امشب ما اینجا هستیم روسیه باعث آن شده، از دولت، ملت و ورزشکاران روسیه تشکر می کنم.

دنیا به روسیه می آید، نزدیک به یک میلیارد نفر در دنیا جام جهانی را خواهند دید. »

سپس نوبت به مراسم قرعه کشی رسید تا با حضور اسطوره هایی نظیر پویول،کاناوارو و مارادونا و با اجرای گری لینه کر آغاز شود که نتایج نهایی قرعه کشی به شرح زیر است:

گروه A: روسیه-اروگوئه-مصر-عربستان

گروه B:پرتغال-اسپانیا-ایران-مراکش

گروه C: فرانسه-پرو-دانمارک-استرالیا

گروه D: آرژانتین-کرواسی-ایسلند-نیجریه

گروه E: برزیل-سوییس-کاستاریکا-صربستان

گروه F: آلمان-مکزیک-سوئد-کره جنوبی

گروه G: بلژیک-انگلیس-تونس-پاناما

گروه H: لهستان-کلمبیا-سنگال-ژاپن

restart_12012017.jpgفرمانده سپاه امام‌حسن استان البرز از دستگیری چند نفر از هواداران کمپین «ری‌استارت» در کرج خبر داد.

به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از تسنیم، سردار سیدیوسف مولایی با اشاره به اینکه چند نفر از هواداران در کرج که بالای ۳۰ سال سن داشتند، دستگیر شدند، عنوان کرد: «این گروه بیشتر شبها یا اول صبح در زمان خلوتی فعالیت می‌کنند اما تا کنون کار خاصی انجام ندادند».

محمد حسینی، مجری سابق برنامه‌های صدا و سیمای ایران و کمدین که از چند سال پیش در خارج از کشور زندگی می‌کند، با تشکیل کمپینی با عنوان «ری‌استارت» خواستار حمله به مراکزی چون بانک‌ها، مساجد و پایگاه‌های بسیج شده‌است.

وی هدف از این اقدامات را تلاش برای تغییر رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرده‌است.

طی ماه های گذشته گزارش های متعددی از بازداشت افراد پیوسته به این کمپین منتشر شده است.

ahmadinejad_12012017.jpgبعد از صحبت‌های آیت الله مصباح یزدی درمورد احمدی‌نژاد حامیان رئیس دولت دهم علیه او وارد میدان شدند.

به گزارش خبرانلاین، «اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست» این را آیت الله مصباح یزدی در تابستان 88 مطرح کرده بود تا حمایت خود را رئیس دولت دهم تکمیل کرده باشد؛ اما چرخ روزگار به گونه ای نچرخید که حمایت تمام قد او از محمود احمدی‌نژاد بتواند بدون اما و اگر به پیش برود تا جایی که در ماههای آخر دولت دهم دیگر سراغی از آن دفاعیات پر طمطراق نبود و تا حدودی سیاست سکوت در پیش گرفته شد.

اما بعد از مدتی این سکوت خودش تبدیل به یک سیبلی برای انتقاد به راس هرم جبهه پایداری شد. تا جایی که آیت الله مصباح با یک رویکرد ملایم تلاش کرد به جای انتقاد مستقیم به عملکرد احمدی‌نژاد رفتارهای او را متاثر از مشایی معرفی کند. او گفت: «هنوز هم برای بنده این یک معمایی است که اینچنین آدمی با این فراست با این هوش با این کارآمدی، چطور شیفته یک نفری می‌شود که از خودش ضعیف‌تر است و صدها نقطه‌ضعف در آن قابل رویت است. برای بنده هنوز این معما باقی است. اما به هر حال یک واقعیتی است. »

تکذیب جایگزین تائید

احمدی‌نژادی که زمانی چهره مورد اعتماد جبهه پایداری بود این روزها آنچنان طوفانی در عرصه سیاست داخلی به راه انداخته است که نه تنها اصولگرایان بلکه جبهه پایداری به عنوان خاستگاه اصلی او در برخورد و واکنش به یک درماندگی رسیده است و این موضوعی نیست که وضوحش در کلام آیت الله مصباح یزدی پنهان بماند. او در گفت و گویی که با خبرآنلاین داشت گفت: اعمال و رفتار امروز احمدی‎نژاد را تأیید نمی‎کنم، چون اکنون یک حالت انحرافی در او می‎بینم.

هجمه احمدی‌نژادی ها به آیت الله مصباح

چند ساعتی از انتشار مصاحبه آیت الله مصباح یزدی در خبرآنلاین نگذشته بود که سیل کامنت ها برای این خبر به راه افتاد. هر چند خبرآنلاین از انتشار این کامنت ها معذور است اما این رفتار نشان می دهد حامیان رئیس دولت دهم آنچنان سازمان یافته در فضای مجازی و رسانه ای به پیش می روند که حتی حاضرند به پدر معنوی سال های دور خود هم اینگونه هجمه و حمله کنند.

Emadedin_Baghi.jpgبرای مستند جنجالی قائم مقام، گفتگوی ویدئویی ما چهار ساعت به درازا کشید که با حذف زوائد و حواشی غیر ضروری، اکنون حدود دوساعت و 21 دقیقه فیلم موجود است که بزودی منتشر خواهد شد. از میان این دوساعت و نیم، چند دقیقه برای مستند قائم مقام برگزیده شده است. توافق کتبی ما پس از چندماه پیگیری سازندگان این بود که متن کامل گفتگو نیز منتشر شود تا بینندگان و خوانندگان بتوانند خودشان به اصل منبع مراجعه کرده و بنگرند که پیش و پس نقل قول ها چه بوده است. این وعده عملی شد. سازندگان مستند قائم مقام که زحمت زیادی برای آن کشیده اند حق دارند دیدگاه های خودشان را بازگو کنند و اینکه هر یک از ما چه قصدی از کردارخویش داریم در کارنامه اعمال ما در روز رستاخیز آشکار می شود. مستند قائم مقام هرقدر هم که مورد انتقاد ما باشد مهم این است که متن کامل گفتگوی نگارنده که دربردارنده پاسخ ها و نقدهای این مستند است نیز محصول همین گروه است و همین که فرصت بحث بیشتر در این زمینه را در سطح جامعه فراهم کرده اند شایان تقدیر است.

از انجا که بخاطر شرکت در گفتگو با مستند یاد شده در برابر پرسش های فراوانی قرار گرفته ام بر خود فرض می دانم توضیحات زیر را ارائه و متن اصلی گفتگو را در اختیار علاقمندان این رسانه قرار دهم. تنها دو پاراگراف کوتاه را به درخواست مصاحبه کنندگان حذف کردم زیرا همانطور که همواره بخاطر مصلحت مطبوعات اصلاح طلب و کارکنان آنها با حذف برخی عبارات در نشریات شان همراهی می کنم نسبت به امنیت و مصلحت اینان هم نمی توانم بی تفاوت باشم. دیگر اینکه فراز حذفی مورد نظر آنها برای من اهمیت ویژه ای نداشت و مسئله کنونی ام به شمار نمی رفت.

در مستندقائم مقام افزون بر پاره ای از انتقادات جزیی تر که چه بسا دیگران به آن بپردازند چند انتقاد و القای شبهه تکراری در سی سال گذشته مشاهده می شود:

1- اینکه آیت الله خمینی هیچگاه درباره آیت الله منتظری، لقب آیت الله را به کار نبرده و تعبیر حجت الاسلام و المسلمین را استفاده کرده اند، نامستقیم القاء می کند با مرجعیت وی مخالف بوده و آقای هاشمی رفسنجانی و برخی دیگر، رهبری و مرجعیت ایشان را جا انداختند. در جلسه نمایش خصوصی گفتم اصولا در آن زمان القاب مطنطن، بسان امروز رونق نگرفته بود و مراجع، خطاب به یکدیگر همین تعبیر حجت الاسلام و المسلمین را به کار می بردند. با وجود توضیحات مستند من درباره اینکه آقای منتظری اساسا پیش از انقلاب جایگاه مرجعیت داشته اند اما بازهم این اشتباه در مستند تکرار شده است. به اظهارات نگارنده در گفتگوی ویدئویی در این زمینه عنایت شود.

2- در مستند قائم مقام همان سخن تکراری و توهین آمیز همیشگی که آیت الله منتظری فردی ساده لوح و فاقد شأن و جایگاه لازم برای قائم مقامی رهبری بوده، مطرح شده است و من در گفتگو با این بزرگواران توضیح داده ام که چرا آیت الله، باهوش ترین رجال سیاسی ایران بوده است.

3- در مستند قائم مقام، همان سخن قدیمی که بیت ایشان پایگاه ناراضیان و گروه های مخالف نظام بود تکرار شده است. هرچند فی نفسه این را برای مسئولان یک کشور مثبت می دانم و عبارت برگزیده شده از من هم عبارت درست و مثبتی برای آیت الله منتظری است اما بنگرید که سخن انتخاب شده من از میان چه عباراتی بوده است.

4- در مستند قائم مقام، همان اتهام تکراری حمایت آیت الله منتظری از مهدی هاشمی با وجود آگاهی از کارنامه وی تکرار شده است. در این زمینه هم توضیحات مفصلی در گفتگو با سازندگان مستند قائم مقام ارائه کرده ام.

5- مستند قائم مقام درباره نامه ایت الله منتظری به رهبری انقلاب درباره اعدام های 67 کوشیده است با ادعای قصد شورش زندانیان که در یکسال اخیر مطرح شده (و در 28 سال گذشته چنین ادعایی به ویژه در رنجنامه و سایر نوشته های سال 67تا70 مطرح نبوده) و نیز با ربط دادن به عملیات گروه رجوی، این نامه را نشانه ساده لوحی قلمداد کند که توضیحات نگارنده در گفتگو، آن را بی اعتبار می کند.

6- درباره اینکه گویی مصاحبه با بی بی سی و برخی رسانه های دیگر جرم است نیز با وجود توضیحات و استدلال های کافی بازهم این دیدگاه در مستند آمده است و علیرغم مدارک مربوط به ارسال نامه سال67 آیت الله منتظری از طریق مخالفان ایشان به بی بی سی در کتاب واقعیت ها و قضاوت ها، اما با یک قیاس غیرمنطقی درباره پخش مصاحبه من با آیت الله از بی بی سی، در پی درگذشت ایشان، نتیجه ای نادرست گرفته است. این تذکر هم در نمایش خصوصی داده شد.

در گفتگویی تفصیلی با مستندسازان قائم مقام، درباره مدارس آیت الله منتظری، دانشگاه امام صادق، کتابخانه سیاسی قم و موضوعات دیگر نیز سخن گفته شده است.

روزنامه شرق شماره ۳۰۲۳پنج شنبه ۹ آذر۱۳۹۶ ص1و 19 خلاصه ای از گفتگو را منتشر کرده و سایت تاریخ ایرانی نیز همان روز متن کامل را که از سوی سازندگان مستند قائم مقام در اختیارش گذاشته شده بود انتشار داد.

http://tarikhirani.ir/fa/files/115/bodyView/1123

کانال گفتارهای باقی

https://t.me/emadbaghi

http://www.emadbaghi.com/archives/001408.php#more

مستند قائم مقام: از کی و چگونه با آیت‌الله منتظری آشنا شدید؟

آشناییم با مرحوم حضرت آیت‌الله منتظری به دوران کودکیم برمی‌گردد. سال‌هایی که پدرم به دیدن زندانی‌های سیاسی می‌رفت. البته زمان شاه با الان این فرق را داشت که آیین‌نامه زندان اجرا می‌شد. الان آیین‌نامه زندان می‌گوید ملاقات بستگان و دوستان با زندانی آزاد است، ولی در عمل دوستان که ممنوع هستند و بستگان هم فقط بستگان درجه یک اجازه دارند. آیین‌نامه همان آیین‌نامه قبل از انقلاب است. آن زمان اجرا می‌شد و غیر از بستگان، دوستان هم می‌توانستند بروند. پدر ما یکی از همان‌هایی بود که به دیدن خیلی از زندانی‌ها می‌رفت، از جمله آیت‌الله منتظری، منتهی من چون خیلی کوچک بودم و بچه‌ها را راه نمی‌دادند، پشت در زندان می‌ماندم.

یکی از مواردی که هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم این است که هر وقت با ایشان می‌رفتم و به دیوار زندان تکیه می‌دادم، همیشه در رؤیاهایم می‌دیدم این کسی که این‌قدر حرفش را می‌زنند و به دیدنش می‌روند کیست؟ از آنجا آشناییم با ایشان شروع شد و هر چه جلوتر آمدیم، بیشتر شد.

بعد از انقلاب که خودم برای تحصیل عازم قم شدم، ارتباطم با ایشان مستقیم شد و به همین خاطر به دلیل همان سابقه‌ام، طبعاً نوع رابطه‌ام با ایشان با دیگران تفاوت داشت، یعنی مستقل از دفتر و بسیاری از واسطه‌ها می‌توانستم خدمت شان برسم.

چه ویژگی‌هایی در آیت‌الله منتظری بود که در دوران مبارزه و به‌خصوص بعد از انقلاب نفر دوم انقلاب محسوب می‌شدند؟ خیلی‌ها به جایگاه فقهی و سوابق مبارزاتی ایشان اشاره می‌کنند. این ویژگی‌ها را آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله مشکینی هم داشتند. همین دو ویژگی‌ بود که ایشان را به نفر دوم انقلاب تبدیل کرد یا ویژگی‌های دیگری هم بود؟

این را تصدیق می‌کنم، ولی اضافه می‌کنم مجموعه ویژگی‌هایی مانند علمیت، شجاعت، صراحت و صداقت ترکیبی بود که چنین جایگاهی را به ایشان بخشید. درست است که آیت‌الله طالقانی هم روحانی بودند، ولی ایشان به خاطر اینکه در تهران بودند و به دلیل نوع روابط شان چندان به عنوان یک شخصیت حوزوی به معنای سنتی شناخته نمی‌شدند. مرحوم مطهری هم از لحاظ علمی همتراز آیت‌الله منتظری بودند، اما ایشان هم به تهران و محیط دانشگاهی مهاجرت کردند و مخاطب‌گزینی شان متفاوت شد، بنابراین دیگر پلکان سنتی حوزه را طی نکردند. آقای مشکینی هم به لحاظ مجموعه ویژگی‌هایی که گفتم به آیت‌الله منتظری نمی‌رسیدند، چون به هر حال در دوره‌ای در درس آیت‌الله مشکینی هم شرکت کرده ام. ایشان هیچ‌وقت عمق و دقت علمی آیت‌الله منتظری را نداشتند.

ضمن این ویژگی‌ها یکی از مسائلی که باعث شد ایشان به عنوان نفر دوم مطرح شود، این بود که در بین روحانیون انقلابی قبل از انقلاب تنها کسی بود که در سطح عالی حوزه قرار داشت. آقای هاشمی رفسنجانی در یکی از خاطراتی که در اوایل دهه 60 بیان کرده می‌گوید چون اکثر طلبه‌هایی که جزو شاگردان یا علاقمندان امام بودند، جوان بودند و آیت‌الله منتظری تنها کسی بود که در سطح عالی حوزه بودند، همه ما پشت آیت‌الله منتظری پناه می‌گرفتیم.

نکته دیگر اینکه ایشان در محافل حوزوی از لحاظ صداقت و از این نظر که جاه‌طلب نبود بسیار شناخته شده است. مثلاً در خاطرات آقای ابراهیم امینی در صفحه 87 آمده است که وقتی آقای مطهری و آقای منتظری به درس امام می‌رفتند، بعضی از مخالفین می‌گفتند شما که خودتان در فقه و اصول از آقای خمینی باسوادترید. چرا به درس ایشان می‌روید؟ چون آن موقع امام به عنوان استاد اخلاق شناخته می‌شد و تا قبل از فوت آقای بروجردی هیچ‌کس ایشان را به عنوان استاد فقه نمی‌شناخت. آقای منتظری دنبال این نبود که برای خودش جایگاهی را تدارک ببیند و نوعاً آدمی بود که اگر به این می‌رسید که کسی افضل است، دنبال او می‌رفت. اصلاً دلیل اینکه ایشان و آقای مطهری به درس امام می‌رفتند، همین بود. درست است به شاگرد امام معروف شده‌اند و خود ایشان هم از خودش به عنوان شاگرد امام یاد می‌کند، ولی واقعیت این است که ایشان بیشتر شاگرد آیت‌الله بروجردی بود و با هدف جا انداختن درس امام و تثبیت موقعیت ایشان، اینها پای درس امام رفتند. خود این حرکت در اطرافیان، اثر مثبت داشت.

ولی به نظرم یکی از عواملی که در دادن این جایگاه به ایشان خیلی مؤثر بود، رابطه شان با آیت‌الله بروجردی بود. در مجلس خبرگان رهبری موقعی که بحث انتخاب آیت‌الله منتظری می‌شود، عده‌ای از شخصیت‌ها نظراتی داشتند.

چه سالی؟

سال 1364. بعضی‌ها مثل آذری قمی می‌گفتند آیت‌الله بروجردی فرموده اند: «حسینعلی منتظری امید آینده حوزه است». سفارش‌هایی که آیت‌الله بروجردی در باره ایشان داشتند و برجستگی و شاخص‌بودنی که در دستگاه آقای بروجردی داشتند، به نظر من در این قضیه نقش مؤثری داشته است.

نکته خیلی مهم دیگری این است که در بین مبارزین در آن دوران آیت الله منتظری شناخته‌شده‌تر از امام بود. آقای بادامچیان در کتابی که در باره هیئت‌های مؤتلفه نوشته‌اند، یک جا در صفحه24 از قول مرحوم آقای عسگراولادی و در جای دیگری از قول آقای بهادران گفته‌اند در زمان حیات مرحوم آیت‌الله بروجردی هر وقت به قم می‌رفتیم، خدمت آیت‌الله منتظری می‌رسیدیم و ایشان از علاقمندان امام بود و از شخصیت و سجایای آیت‌الله خمینی برای ما تعریف می‌کرد و بعد از فوت مرحوم بروجردی که می‌خواستیم مرجع تقلیدمان را تعیین کنیم، چند نفر از ما به قم و دیدن آقای منتظری رفتیم و ایشان ما را به تقلید از آیت‌الله خمینی دعوت کرد. همین‌طور هم از آقای عسگراولادی نقل می‌شود که ایشان امام را نمی‌شناختند و به‌واسطه آیت‌الله منتظری می‌شناسند و می‌گویند ما وجوهات را برای آیت‌الله منتظری می‌بردیم. بعد از ایشان پرسیدیم بعد از آیت‌الله بروجردی به چه کسی مراجعه کنیم؟ و ایشان ما را به آقای خمینی ارجاع داد.

خود اینکه ایشان در بین بازاریان و نیروهای سنتی و مبارزین شناخته‌شده‌تر از امام بود، عامل مؤثری بود و دیگر اینکه در مرجعیت امام ایشان نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. مرحوم حاج احمدآقا در اول کتاب «رنج‌نامه» خطاب به ایشان می‌نویسد: «اگر شما به عنوان مجتهد مسلم نقش مؤثری در ترویج و تثبیت مرجعیت امام داشتید، من هم در تثبیت مرجعیت شما نقش داشتم.» یعنی ایشان به این موضوع تصریح دارد و یا مثلاً سید حمید روحانی که الان از بی انصاف ترین آدم هایی است که من در عمرم دیده ام و بی اخلاق، در کتاب «نهضت امام خمینی» که در سال 1356 در نجف چاپ و به رؤیت امام هم رسیده از آقای منتظری به عنوان مرجع تقلید اسم می‌برد.

به هر حال کسی که چنین جایگاهی داشته، طبیعی است وقتی انقلاب می‌شود به‌طور طبیعی نفر دوم می‌شود. حتی قبل از انقلاب یادم هست که در بعضی از مساجد وقتی اسم امام و آقای منتظری می‌آمد، برای هر دو صلوات می‌فرستادند. حتی یک نوار سخنرانی از آقای راشد یزدی هست که بی‌بی‌سی در برنامه «داستان انقلاب» پخش کرد. ایشان در سال 1356 بعد از فوت آقامصطفی یک سخنرانی داشت و در آنجا وقتی اسم آقای منتظری را می‌آورد، مردم سه تا صلوات می‌فرستند. بعد از انقلاب از همان سال 1358 این شعار «امید امت و امام» به‌طور طبیعی ورد زبان مردم شد و تا الان که 35 سال می‌گذرد، هیچ‌کس پیدا نشده که ادعا کند من مبتکر این شعار بودم یا من این را راه انداخته‌ام. خیلی طبیعی اتفاق افتاد. به نظرم مجموعه‌ای از اینهاست.

مساله دیگری که به نظرم مؤثر بود، این بود که چون امام خارج از کشور بودند، آقای منتظری در داخل نقش رهبری انقلاب را در بین نیروهای مذهبی به نیابت از ایشان به عهده داشت و بزرگ‌ترین پشتوانه و پشتیبان مبارزین بود. اکثر خانواده‌های زندانیان قبل از انقلاب توسط ایشان حمایت مالی می‌شدند. در خاطرات آقای هاشمی هست که قبل از انقلاب آقای منتظری به بسیاری از این خانواده‌ها کمک مالی می‌کردند. در مصاحبه‌ای هم که با ایشان کردم اشاره‌ای به این موضوع کردند. البته خیلی‌ها بودند. یکی هم پدر من بود که تعریف می‌کرد که ایشان تنها کسی بود که بسیار سخاوتمندانه پول می‌داد. می‌گفت پیش بعضی از آقایان که می‌رفتی خِسّت به خرج می‌دادند و ایشان تنها کسی بود که اصلاً حساب و کتاب نداشت و گوشه تشکش را بلند می‌کرد و می‌گفت هر چه لازم است بردارید.

می‌خواهم بگویم این موقعیتی که ایشان داشت، حاصل نقش حمایتی، شجاعت، علمیت، صداقت و صراحت ایشان مجموعه ای بود که برایشان این جایگاه را درست کرد.

ایشان سال 64توسط مجلس خبرگان به قائم‌مقامی انتخاب می‌شوند. در آن زمان چه طیف‌هایی و با چه اهدافی برای قائم‌مقامی ایشان تلاش می‌کردند؟ برخی می‌گویند فقط بیت و دفتر و اطرافیانشان تلاش می‌کردند، اما روایت دیگر این است که یک‌سری از اعضای مجلس خبرگان هم می‌کوشیدند چون واقعاً نگران حیات امام بودند. تحلیل شما چیست؟

به دنبال بحثی که مطرح کردم اگر بپرسیم چه طیف‌هایی یا جناح هایی به دنبال قائم‌مقامی ایشان بودند، این پرسش خلاف تمام واقعیت‌های تاریخی است. وقتی جایگاه ایشان را قبل از انقلاب می‌بینیم، اظهار نظرهایی که خود امام در باره ایشان داشت. امام در نجف در سال 1356به مناسبت فوت آقا مصطفی که صحبت می‌کند می‌گوید: «اینها به کسی که فقهش از فقهای موجود ثقیل‌تر است، می‌گویند وهابی!» یعنی ایشان در آن موقع آقای منتظری را از فقهای موجود هم افقه می‌دانست یا همان حرف‌هایی که آقای زیارتی و دیگران گفته‌اند.

این موقعیتِ طبیعی است که ایشان داشته و از سال 1358 شعار «امید امت و امام» در باره ایشان داده می‌شد. بنابراین؛ این اتفاق اصلاً افتاده بود. قائم‌مقامی رهبری برای ایشان از پیش از انقلاب محقق شده بود و مجلس خبرگان فقط بر این امر صحه گذاشت. اگر غیر از این بود ما باید به دنبال این می‌رفتیم که چه گروه‌هایی برای قائم‌مقامی ایشان تلاش کردند. خود بیانیه مجلس خبرگان هم گویاترین سند است. در بیانیه نیامده که ما ایشان را نصب یا تعیین می‌کنیم، بلکه می‌گوید: "طبق قانون اساسی یا باید فردی به‌طور طبیعی مثل حضرت امام خمینی توسط مردم انتخاب شده باشد و یا در غیر این صورت مجلس خبرگان باید او انتخاب کرده باشد". بعد استناد می‌کنند به اینکه «چون ایشان مثل امام خمینی به‌طور طبیعی در جامعه پذیرفته شده است»؛ روی این صحه می‌گذارند، نه اینکه تعیین می‌کنند.

ولی از آن طرف کسانی مخالف بودند و سعی می‌کردند به انحای مختلف در جهت تضعیف موقعیت ایشان تلاش کنند. اینها هم نوعاً کسانی بودند که نه با آقای منتظری، که با اصل انقلاب و خود آقای خمینی مخالف بودند. اینها هم متفاوت بودند. عده‌ای از ایشان جریان ولایتی‌ها و سنتی‌ها بودند که از پیش از انقلاب هم با انقلاب مخالف بودند و همین الان هم جریان ضد سنّی را راه انداخته‌اند و ادامه همان جریان است. یک عده هم کسانی بودند که ظاهراً در جرگه انقلاب آمده بودند، اما سابقه‌شان نشان می‌داد با جریان انقلاب میانه خوبی نداشتند. اگر مصداقی وارد نشوم بهتر است. این روزها چون حرف شان زیاد زده می‌شود.

امثال مرحوم آقای گیلانی کسانی بودند که در انقلاب و مبارز و در خط امام بودند، اما با این قضیه مخالف بودند. سئوال این است که آیا مخالفینیهم بودند که از سر اعتقاد، دلسوزی و تحلیل خودشان -نه از سر بغض و غرض- مخالفت کنند یا نه؟ و این عده در آن موقع چقدر به رسمیت شناخته می‌شدند؟

آقای محمدی گیلانی؟

بله.

آقای محمدی گیلانی که جزو مخالفین آقای منتظری نبود.

جزو مخالفین قائم‌مقامی هستند. آن خاطره معروفی که می‌گویند امام مرا خواست و گفت به آقای هاشمی بگو این بحث را در خبرگان مطرح نکند.

بله، ایشان جزو کسانی بود که بحث «احتکار» آیت‌الله منتظری را تنظیم کرد و انتشار داد و از طرف آقای منتظری هم احکام و مسئولیت‌هایی داشت. به هر حال آنچه که در عمل از ایشان همیشه دیده شد این بود که جزو موافقین و مدافعینِ ایشان بود. حتی بعد از ماجرای برکناری هم ایشان جزو نادر افرادی بود که به هر حال سعی می‌کرد غیر مستقیم روابط حسنه‌اش را با ایشان حفظ کند که نمونه‌ها و مصادیقش را از خود حاج احمدآقای منتظری می‌توانید بپرسید و ایشان بیشتر در جریان است.

یکی از مسائلی که در دهه 60 درباره آیت‌الله منتظری حاشیه‌ساز شد، مدارس تحت نظر ایشان ـ رسول اکرم(ص)، بعثت، امام باقر(ع) و... ـ بود و اختلافی که سر این قضایا با شورای عالی حوزه و جامعه مدرسین وجود داشت. اختلافات بر سر چه مسائلی بود که باعث شد حاشیه‌های بعدی به وجود بیایند؟ اختلاف بر سر اولویت‌ها بود یا افراد و اشخاص ؟

در مورد مدارس چهارگانه آیت‌الله منتظری به نظرم باید به دوره آیت‌الله بروجردی برگشت. یعنی اصل ایده به وجود آمدن این مدارس برمی‌گردد به ایده اصلاحات آیت‌الله بروجردی درباره حوزه. ایشان در حیات خودش در بخش‌هایی موفق نبود. مثلاً آقای بروجردی معتقد بود که طلبه‌ها باید زبان انگلیسی بدانند طلبه ها باید با دانش روز آشنا شوند. همان زمان که بحث زبان انگلیسی مطرح می‌شود، واکنش‌های زیادی در حوزه بوجود می‌آید و بعضی‌ها می‌گویند یعنی باید برویم و زبان کفار را یاد بگیریم؟ و حتی بعضی‌ها فکر می‌کنند این تشویق به فراگیری زبان انگلیسی برای ما که مسلمان هستیم و زبان اصلی مان قرآن است، وهن قرآن است. چنین واکنش‌هایی ایجاد می‌شود.

آیت‌الله منتظری هم به عنوان دست‌پرورده آقای بروجردی از همان موقع این ایده‌های اصلاحی راجع به حوزه را داشته است. نکته مهم این است که در حوزه برای یک دوره طولانی، سیاست‌زدایی می‌شود و این سیاست‌زدایی به‌قدری شدید است که مثلاً آقای خمینی در کتاب «ولایت فقیه» خیلی ارزیابی‌های شدیداللحنی راجع به حوزه دارد، حتی در یک جا قریب به این مضمون را دارد که حوزه‌های ما پایگاه استعمار شده‌اند و اشاره می کنند به این که مقدس‌مآب‌ها چقدر در حوزه قدرت دارند.

سیاست‌زدایی در حوزه در واقع بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332 شروع می‌شود. بیشتر هم بحث فلسفه را مطرح می‌کنند که چون آقای خمینی فلسفه می‌گفت، می‌گفتند کوزه‌ای که آقا مصطفی از آن آب خورده نجس است و باید آن را آب کشید. بدتر از این، راجع به سیاست بود و اگر کسی حرف سیاسی می‌زد و یا کار سیاسی می‌کرد می‌گفتند این از عدالت ساقط است. اساساً یکی از شروط عدالت این بود که طرف سیاسی نباشد.

این فقط یک فضا نبود، بلکه به‌نوعی در اخلاق طلبگی و آموزش‌های حوزه هم رسوخ می‌کرد. بعضی از مباحث فقهی اگر با چند واسطه شائبه ارتباط با حکومت و سیاست پیدا می‌کرد، اصلاً در حوزه تعطیل می‌شدند. مثلاً مبحث جهاد در حوزه تعطیل شده و سال‌ها بود کسی به سراغ این بحث‌ها نمی‌رفت.

آیت‌الله منتظری بعد از انقلاب با آن ایده‌های اصلاحی که از دوره آقای بروجردی به یادگار داشت و با جوّ به‌شدت سیاست‌زدایی شده حوزه که سراغ داشت، شدیداً دنبال این بود که در حوزه اصلاحاتی را به وجود بیاورد و در این جهت چند کار انجام داد. اقداماتی صورت گرفت برای اینکه به طلبه‌ها رشد سیاسی داده شود و طلبه‌ها عالم به زمان شوند. طبق آن حدیث معروف «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس»، ایشان معتقد بود یک عالم باید آگاه به زمان باشد. یکی هم آشنایی با علوم روز.

مدارس ایشان، به‌خصوص مدرسه تخصصی رسول اکرم(ص) بود که برای اولین بار بود در حوزه که در کنار دروس متعارف حوزه؛ اقتصاد، سیاست، تاریخ، فلسفه و بحث‌های جدید را تدریس و اساتیدی را از دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر دعوت می‌کردند که تدریس کنند. طلبه‌ای که از آنجا فارغ‌التحصیل می‌شد، باید همزمان در تمام این دروس موفق می‌شد. آقای منتظری «دارالشفاء» را که کمتر به آن توجه می‌شد اصلاً با همین هدف احیا کرد. با وجود اینکه یک مدرسه قدیمی بود، در آنجا هم اساتیدی را از دانشگاه دعوت می‌کردند که در کنار دروس حوزه، علوم جدید را آموزش می‌دادند.

ایشان با همین هدف دانشگاه امام صادق(ع) را راه انداخت. دانشگاه امام صادق(ع) درست است که حوزوی نبود، ولی ایشان در واقع می‌خواست همان‌طور که یک‌سری علوم جدید را وارد حوزه می‌کند، دروس حوزوی را هم وارد دانشگاه کند. یعنی برای این بحثی که راجع به وحدت حوزه و دانشگاه مطرح بود، ایشان یک مکانیسم عملی و عملیاتی برایش در نظر داشت و این مجموعه را تأسیس کرد. هدف اصلی این مدارس در قم این بود. ضمناً این‌طور نبود که اینها ربطی به شورای مدیریت نداشته باشند. چون شما پرسیدید چه نارسایی‌هایی در شورای مدیریت بود، به نظر من باید پرسید چه نارسایی‌هایی در حوزه بود. نارسایی اش همین بود که عرض کردم که ایشان باید این نارسایی را مرتفع و جبران می‌کرد.

اما خود شورای مدیریت اصلاً با ابتکار ایشان به وجود آمد. در سال 1361 ایشان دو پیشنهاد داد. یکی تشکیل «مجمع طلاب» و گفت حوزه باید توسط خود طلبه‌ها اداره شود. با توجه به نظام سنتی قیم سالار حوزه، ایشان معتقد بود باید به خود طلبه‌ها شخصیت داده شود و در مدیریت حوزه نقش داشته باشند و همزمان هم ایده تشکیل «شورای مدیریت حوزه» را داد.

بنابراین ایشان هم خودش مؤسس شورای مدیریت بود، هم اصلاً حوزه و شورای مدیریت زیر نظر ایشان بود. بنابراین اینطور نبود که این مدارس جزیره جداگانه ای باشند درست است که آن رابطه ارگانیکی را که بقیه مدارس با شورای مدیریت داشتند اینها نداشتند، ولی سال تأسیس بسیاری از اینها با تأسیس شورای مدیریت چندان فاصله زمانی زیادی ندارد. بعد هم چون حوزه و هم این مدارس زیر نظرشان بودند، خیلی تفاوتی نمی‌دیدند. به‌خصوص که این مدارس چون دروس جدیدی داشتند که در حوزه رایج نبودند، ایشان در واقع به دنبال این بود که اینها را الگویی کند که بعد به بقیه مدارس تعمیم بدهد. بعضی از مدارس هم در حوزه به‌شدت مقاومت می‌کردند. همانطور که بعضی مدارس هم در برابر مجمع طلاب مقاومت می‌کردند، هم در برابر شورای مدیریت و هم در برابر اینکه دروس جدید تدریس شوند.

متأسفانه بعد از انقلاب اسم آنچه که به دروس اضافه شد، دروس جنبی شد. سابق بر این رسم بود هر کسی فقه و اصول می‌خواند و در این دو درس استخوان می‌ترکاند می‌شد ملا، مجتهد و فقیه و حالا ممکن بود کاملا با دنیای جدید بیگانه باشد. بعد آمدند و گفتند نمی‌شود کسی طلبه باشد و با بحث‌های جدید و کلام جدید آشنا نباشد و فلسفه، کلام و امثال اینها را هم اضافه کردند و اسمش را دروس جنبی گذاشتند. چرا دروس جنبی؟ اینها دروس اصلی هستند و یک طلبه وظیفه دارد اینها را بخواند. می‌خواهم بگویم به خاطر مقاومت‌هایی که بود حتی اینها دروس جنبی شدند. بعضی از مدارس حتی زیر بار همین دروس جنبی هم نمی‌رفتند. به همین دلیل این مدارس تحت نظر آیت‌الله منتظری یک مقدار متفاوت شده بودند. ولی به هر حال اتفاقاتی که بعد از قضایای سید مهدی افتاد، این مدارس را آسیب‌پذیر کرد و نهایتاً در سال 1368 آقای منتظری نامه‌ای دادند و کل این مدارس زیر نظر شورای مدیریت رفت.

در سال‌های 63 و 64 درگیری و چالش زیادی بین شورای عالی و مدارس هست . مثلاً می‌گویند مدارس چرا زیر نظر شورای عالی نمی‌آیند؟ آقای منتظری هم می‌گویند این مدارس زیر نظر من هستند و برنامه‌هایشان هم این است، ولی شما زیر بار این برنامه‌ها نمی‌روید و ما برنامه‌هایی را که لازم هستند اجرا می‌کنیم. نقطه تضاد اینها چه بود؟ آیا سر همین برنامه‌ها بود؟ چون اصلاً شورای عالی هم با همین رویکرد تحول به وجود آمد. یعنی شورای عالی نمی‌گفت مثلاً درس تاریخ را در برنامه‌های مدارس نگنجانیم. نماینده آیت‌الله گلپایگانی هم در شورا نماینده داشت. یعنی قرار بود با همین رویکرد کار کند و رویکرد ارتجاعی نداشت. لطفاً این را هم یک مقدار تشریح کنید که افرادی که از طرف آقای منتظری برای مدارس منصوب شدند چه کسانی بودند؟ فقط مثلاً آقای کیمیایی بود یا افراد دیگری بودند؟ ساز و کار مدارس چه بود؟

قبل از ماجرای سیدمهدی در سال 65 و بعد از آن، این اختلاف نظرها از لحاظ کیفی و محتوایی خیلی متفاوت بودند. قبل از سال 65 عمدتاً به خاطر اینکه بعضی از مراجع در برابر این قضیه که حوزه از تیولِ شان خارج شود موضع داشتند، به‌نوعی در شورای مدیریت دخالت داده شدند تا احساس کنند نظارت شان بر حوزه برجا و باقی است.

یکی از مشکلات این بود که در آن موقع این مدارس برای خودشان یک platform داشتند که اگر می‌خواستند کاملاً با شورای مدیریت هماهنگ شوند، شورای مدیریت بایستی در مورد تعیین مسئولین مدارس و برنامه‌های درسی آنها و همه جزئیات شان دخالت می‌کرد و نظر می‌داد و در اینجا اصطکاک به وجود می‌آمد. اختلاف در این مرحله، بیشتر جنبه آموزشی و امثال اینها را داشت. بعد از سال 1365 متفاوت شد. یعنی ماجرای سید مهدی و بعضی از واکنش‌هایی که در یک‌سری از این مدارس بروز کرد، شکل دیگری به داستان داد و بحث، بیشتر سیاسی شد و به فاز اختلافات بعد از سال 1365 رفت. به نظرم باید این دو را از هم تفکیک کرد.

یک مقدار هم جَوّ این مدارس با مدارس دیگر متفاوت بود. مثلاً مدرسه بعثت همان‌طور که در خاطرات آیت‌الله امینی آمده است، یکی از پایگاه‌های اصلی سید مهدی هاشمی و این شهرت را پیدا کرده بود. مدارس دیگر خیلی این شهرت را نداشتند. مدرسه رسول اکرم(ص) و مدرسه امام باقر(ع) مستقل‌تر شناخته می‌شدند. اگر برچسبی هم خوردند بیشتر به واسطه این بود که رئیس این مدرسه به شکلی به سید مهدی هاشمی منتسب شده بود، در حالی که واقعاً این‌طور نبود. شخصیت کسانی مثل آقای ]محمود[صلواتی مستقل‌تر از آن بود که آدم کسی شوند، ولی در مورد مدرسه بعثت این شهرت پیدا شده بود که از پایگاه‌های سید مهدی هاشمی بود و در خاطرات آقای امینی هم هست. جوّ این مدرسه با همه حوزه فرق می‌کرد، به دلیل اینکه بیشترین شهدای حوزه از همین مدرسه بعثت بودند. مدرسه‌ای بود که اگر اشتباه نکنم بین 80 تا 90 شهید داد. جوّ بسیار انقلابی این مدرسه تا حدی هم به روحیه انقلابی کسانی که مؤثر بودند برمی‌گشت. بعد هم سید مهدی در این مدرسه درس‌هایی را شروع کرده بود، مثلاً «متدولوژی تفسیر قرآن».

یعنی اینکه جوّ انقلابی مدرسه یک مقدار باعث می‌شد با روحیه انقلابی آقای مهدی هاشمی match شود، چنین چهره‌ای از این مدرسه درست کرد و واقعیت هم این است که عده‌ای از بچه‌های این مدرسه به‌شدت به ایشان سمپاتی پیدا کرده بودند. شاید اصلاً مسائل مدرسه بعثت بود که باعث شد بعد از سال65 کل مدارس آیت‌الله منتظری تبدیل به یک معضل شود، چون واکنش‌های تندی هم از طرف بچه‌هایی که در مدرسه بودند بروز یافت و این واکنش‌ها هم این مسئله را تشدید می‌کرد. کیفیت و محتوای اختلافاتی که اشاره کردید قبل از سال 1365 و پس از آن فرق می‌کرد.

شما تا چه سالی در دفتر سیاسی بودید؟

یک سال در آنجا بودم. در طول سال 1360 در آنجا بودم.

تحلیل دفتر سیاسی از بیت آقای منتظری در مقاطعی که شما در آنجا بودید و بعد از آن چه بود؟ شما از دفتر سیاسی سپاه بیرون آمدید، ولی بعد به سپاه قم رفتید و در تعامل بودید و دور نبودید، مطلع بودید. تحلیل دفتر سیاسی از بیت آیت‌الله منتظری چه بود؟ از اول منفی بود؟ مثبت بود و بعد منفی شد؟ چگونه بود؟ نقطه شروع نگاه منفی سپاه و دفتر سیاسی به بیت آقای منتظری حول و حوش چه زمانی است؟

فکر می‌کنم خطایی که در پرسش شما مستتر است همین است که برای دفتر سیاسی یک هویت یکپارچه مستمر قائل می‌شوید، در حالی که دفتر سیاسی در مقطعی که در آن بودم و در مقطع دوم که در آنجا نبودم-ولی دوستانی که با آنها ارتباط داشتم و در آنجا بودند- و مقطع سوم که اکثرشان هم تصفیه شدند فرق می‌کرد.

در مقطع اول که آنجا بودم آقای منتظری هنوز قائم‌مقام رهبری نبود، ولی در ذهن همه نفر دوم کشور بود. به همین دلیل در دفتر سیاسی هم همه‌شان همان احساسی را داشتند که همه مردم نسبت به ایشان داشتند. دو مثال یادم می‌آید. در دفتر سیاسی کتابی به نام «جنبش مسلمانان مبارز» تدوین شد که مؤلف آن آقای حسین شریعتمداری بود. مواد اولیه و خام این کتاب را در واقع دفتر داد و گروهی هم بود و کمک کرد، ولی به هر حال نقش اصلی در تدوین آن را ایشان داشت. ایشان این کتاب را به قم فرستاد تا آیت‌الله منتظری ببینند و گفت اگر ایشان تأیید کردند منتشر می‌کنم. یعنی حتی در این حد که کتاب «جنبش مسلمانان مبارز» را باید ایشان تأیید می‌کرد تا منتشر شود. یادم هست آقای منتظری دو سه مورد اصلاحاتی را گفته بودند، ولی جزئیاتش را به خاطر نمی‌آورم که چه بود که بعد اعمال و کتاب منتشر شد.

یا نمونه دیگرش این است که آن زمان جو دفتر سیاسی بسیار ولایتی بود و دوستان هم نسبت به مجاهدین انقلاب موضع داشتند که با مواضع بعدی متفاوت بود. این دو دستگی که به وجود آمد ویک جناح آقای راستی و جناح دیگر آقای نبوی بود، بچه‌ها جناح آقای نبوی را جناح سوسیالیست‌ها می‌دانستند و بیشتر از جناح ]آیت الله[راستی دفاع می‌کردند. -حالا بگذریم که خود آقای راستی را شنیده‌ام که از آقای نبوی حلالیت طلبیده و گفته‌اند در تدین اینها هیچ شکی ندارند و آن زمان سوء تفاهم‌هایی پیش آمده بود- ولی به هر حال در آن زمان این دو دستگی‌ها وجود داشت.

در اختلافاتی که به وجود آمده بود، یکی از دلایلی که دوستان، نسبت به جناح چپ سازمان، موضع منفی داشتند این بود که می‌گفتند ـ آنچه را که دارم می‌گویم در شورای تحلیل دفتر مطرح شد و این‌‌طور نیست که مثلاً دو نفر نشسته باشند و یکی به دیگری گفته باشد ـ آقای عسگراولادی و بهزاد نبوی به خاطر اختلافاتی که در مورد مسائل اقتصادی پیش آمده به دیدن آقای منتظری رفته بودند و ایشان نظر آقای عسگراولادی را در زمینه تجارت خارجی و بحث اقتصاد بازار تأیید کردند و گفته بودند نظراتی که دارید یک مقدار سوسیالیستی است. آقای منتظری مجموعاً جزو کسانی بود که قایل به دخالت دولت در امر اقتصادی بود، ولی اعتقاد داشت باید بخش خصوصی و بازار فعال باشند و دیدگاهش به اقتصاد آزاد و جناح راست نزدیک‌تر بود. از نظر مواضع سیاسی به جناح چپ نزدیک‌تر و دموکرات‌ بود و از نظر مواضع اقتصادی به جناح راست نزدیک‌تر. در دفتر سیاسی به استناد همین که آیت‌الله منتظری چنین ارزیابی و قضاوتی داشتند، اینها مواضع شان را نسبت به سازمان تعیین کردند.

من به خاطر یک‌سری اختلافاتی که در دفتر پیش آمد بیرون آمدم و به قم رفتم. شاید دو سال نشد که به‌تدریج همان دوستانی هم که در آنجا باقی ماندند، تحت مهمیز جریانات دیگر قرار گرفتند و بعد هم به‌تدریج خنثی و حذف شدند و از دفتر بیرون رفتند و ترکیب جدیدی به وجود آمد که در واقع مرحله سوم است. این مرحله سوم، زمانی است که دفتر سیاسی آن تغییراتی را پیدا کرده بود که شما می‌گویید و باید از کسانی که در آن مرحله در آنجا بودند بپرسید که چه نگاهی داشتند و رابطه‌شان چه بود.

وقتی به قم تشریف بردید با کتابخانه سیاسی هم که مسئولش آقای محمودی بود مرتبط بودید. سید مهدی مفصل شخصیت ایشان را تحلیل کرده و ویژگی‌های منفی زیادی را به او نسبت داده است. درباره کتابخانه سیاسی هم از طرف مسئولین آنجا تا به حال دفاعی نشده. در باره تأسیس آن می‌گویند کتابهای توقیفی دادستانی بوده که آقای منتظری اینها را گرفتند که تحلیل سیاسی طلاب بالا برود. اگر اشتباه نکنم حدود نیم میلیون کتاب داشت و مورد اقبال طلاب بود. ویژگی‌های مثبت این کتابخانه چندان بیان نشده‌اند. شکل گیری کتابخانه سیاسی و رویکرد آن چه بود؟ چگونه سرویس می‌داد؟ اینکه گفته می‌شود اکثر کتاب‌هایش کتاب‌های گروهک‌ها و به عبارتی کتب ضالّه بودند و به همین دلیل هم جامعه مدرسین با آن مخالف بودچقدر صحیح است؟

اصل جریان کتابخانه سیاسی هم بخشی از همان ایده اصلی آقای منتظری بود. عرض کردم ایشان معتقد بود طلاب باید آگاهی سیاسی پیدا کنند و رشد سیاسی داشته باشند. بنیاد و پایه‌ی شکل گیری کتابخانه سیاسی هم در واقع کتابخانه شهید محمد منتظری بود. محمد منتظری جزو نادر طلبه‌هایی بود که کتاب سیاسی، زیاد می‌خواند. یعنی اگر کتابخانه‌ای را که از او باقی مانده ببینید، باورتان نمی‌شود یک طلبه جوان در آن سال‌ها این همه کتاب سیاسی خوانده باشد. مثلاً کتاب «قلعه‌حیوانات» یکی از کتاب‌های سیاسی معروف بود. اغراق نکرده‌ام اگر بگویم بخشی از تیراژ این کتاب مدیون محمد منتظری بود. یعنی او تعداد زیادی از این کتاب را می‌خرید و رایگان توزیع می‌کرد. این کتابخانه چون مانده بود، آن را تبدیل به یک کتابخانه عمومی کردند.

یعنی base آن ]کتابخانه سیاسی[، کتابخانه شهید محمد منتظری بود، منتهی بعداً کتاب‌هایی به آن اضافه شد. این کتاب‌ها هم کُتبی بودند که دادستانی در موقع تصرف خانه‌های تیمی و کتابخانه‌هایی که پاکسازی شده بودند، به دست آورد. یکی از فجایعی که در اوایل انقلاب رخ داد و واقعاً فاجعه فرهنگی عجیبی بود که کمتر به آن توجه می‌شود، این است که بلافاصله عده‌ای برای پاکسازی کتابخانه‌ها بسیج شدند. زمان شاه مرسوم بود اول هر کتابی عکس شاه یا تاج را می‌گذاشتند. عده‌ای هر کتابی که در آن، این موارد را می‌دیدند تصفیه می‌کردند و حجم عظیمی از این کتاب‌ها از کتابخانه‌های عمومی شهر بیرون برده شد و نابود شدند. بسیاری از اینها هم کتاب‌های با ارزشی بودند. جالب است بدانید انتشارات امیرکبیر که الان یکی از انتشارات‌های بزرگ است یا فرانکلین -که الان انتشارات آموزش‌ انقلاب اسلامی است- دو انتشاراتی هستند که سودآورترین و اقتصادی‌ترین نشرهای بعدی از انقلابند. عمده کتاب‌هایی که اینها هنوز هم از قِبَل آنها درآمدزایی دارند، همان کتاب‌هایی است که قبل از انقلاب چاپ می‌کردند. قبل از انقلاب کتاب‌های خوبی چاپ می‌شدند و یک تاج یا آرم سلطنتی هم روی آنها بود و اینها شروع به تصفیه این کتاب‌ها کردند. این نوع کتاب‌ها به اضافه کتاب‌هایی که دادستانی از کتاب‌های خانه‌های تیمی گرفته بود، انبار عظیمی بود که آنها را تریلی تریلی می‌بردند و آتش می‌زدند. خود این هم واقعاً مسئله غیر قابل توجیهی بود. اینها به هر حال کتاب‌هایی بودند که می‌شد آنها را حفظ کرد و در جاهایی به درد می‌خوردند. نگاه این بود که اینها کتب ضالّه هستند.

آن موقع آقای شیخ جعفر محمودی به آقای منتظری خبر داد که چنین کتاب‌هایی هستند و دارند از این بین می‌روند و ما به هر حال باید بدانیم این گروه‌ها و مخالفین چه فکر می‌کردند. ما که نمی‌توانیم کتاب‌های شان را از بین ببریم و نفهمیم حرف شان چه بوده است. طلاب باید اهل تحقیق باشند و کتابخانه سیاسی هم باید جایی باشد که افراد به این منابع دسترسی داشته باشند. البته بنا بود شروط و ضوابطی هم بگذارند، یعنی این‌طور نباشد که هر کسی از راه رسید به سراغ این کتاب‌ها بیاید. این کتاب‌ها طبقه‌بندی شده بودند. افرادی هم که به کتابخانه می‌آمدند، طبقه‌بندی می‌شدند. قرار نبود سرسری هر کسی که از راه می‌رسد، هر کتابی را ببیند. بعد با وساطت آیت‌الله منتظری و نامه‌نگاری‌هایی که شد، تعدادی از این کتاب‌ها که قرار بود معدوم شوند به قم آورده و ابتدا در زیرزمین بسیار وسیعی انبار شدند. حالا مشکل اینجا بود که کسانی نبودند که کتاب‌شناس باشند. این کتاب‌ها باید تفکیک می‌شدند. کتاب‌های بسیاری از گروه‌ها هم در میان آنها بودند.

من خودم از سال 56 هر چه کتاب و نشریه که گروه‌ها چاپ می‌کردند می‌خریدم. طبقه بالای خانه ما در قم غیر قابل استفاده بود و آن را تبدیل به انبار این کتاب‌ها کرده بودیم. دوره کاملی از نشریات گروه‌ها، مجاهد، آرمان مستضعفین، حقیقت (که مال اتحادیه کمونیست‌ها بود)، فریاد گودنشین، انقلاب اسلامی و... دوره کامل شان را داشتم و بسته‌بندی کرده بودم. بسیاری از کتاب‌های شان را داشتم. مرا به عنوان کسی که این جریانات و کتاب‌ها را می‌شناسد و می‌تواند کمک کند، دعوت کردند. وقتی به آنجا رفتم واقعاً از اینکه قرار بود همه اینها از بین بروند و آتش زده شوند، تعجب کردم. مدتی کمک کردم. یک‌سری از کتاب‌ها اسم نداشتند ونمی‌دانستند کتاب‌ها مال چه گروهی هستند. بعضی از آنها را چون با مضامین شان آشنا بودم، می‌گفتم مربوط به چه گروهی است و تفکیک می‌شدند. آقای ظریفیان هم بودند که از بچه‌های اهواز و طلبه بود و کتاب‌شناس بسیار خوبی هم بود. دو سه نفر بودیم و خود شیخ جعفر محمودی هم بود. وقت زیادی گذاشتیم و اینها را تفکیک کردیم.

موقعی که کتاب‌ها را جدا می‌کردیم، بعضی‌ها را کنار گذاشتم و گفتم به عنوان یک محقق به اینها نیاز دارم. گفتند منع قانونی دارد و باید برایشان مجوز گرفته شود. آن موقع هم از طریق دفتر آقای منتظری و هم از طریق آقای عبایی که رئیس دفتر تبلیغات بود پیگیری کردند. روال اداری آن را هم دفتر تبلیغات دنبال می‌کرد و نامه‌نگاری‌ها را آنجا کردند. آن‌طوری که به من گفتند فقط به دو نفر اجازه دادند از این کتاب‌ها در اختیار داشته باشند. یکی حاج احمد آقا خمینی بود و دیگری هم من بودم. یک‌سری از کتاب‌هایی را که می‌خواستم انتخاب کردم که قبول کنند ما جزو محققین هستیم و مشمول احکام کتب ضالّه نمی‌شویم! این کتاب‌ها تفکیک شدند و بنا شد بر اساس ضوابطی از آنها استفاده شود که اصلاً دیگر به اینجاها نرسید و به اختلاف‌ها خورد. یکی از قضایایی که پیش آمد این بود که ماجرای کتابخانه سیاسی را هم به ماجرای سید مهدی هاشمی چسباندند، در حالی که هیچ ربطی به هم نداشتند. جالب اینجاست که مرحوم شیخ جعفر محمودی آدم تک‌رویی بود. کسی بود که از نظر شخصیتی زیر بار احدی نمی‌رفت و حتی با شخص آیت‌الله منتظری هم مواجهه انتقادی صریحی داشت، ولی او را هم به قضیه سید مهدی هاشمی ربط دادند و کتابخانه سیاسی را به آن شکل نفله کردند.

اما چیزهایی که باعث حاشیه‌سازی‌ها شد، به نظرم یکی همین چسباندن کتابخانه سیاسی به قضیه سید مهدی هاشمی بود. البته تعمدی هم توسط بعضی‌ها در این کار بود. شاید باورکردنی نباشد که بخشی از مشکل، جنبه شخصی و خانوادگی داشت. آقای جعفری گیلانی ـ که در واقع نفر دوم دفتر تبلیغات بودـ و آقای شیخ جعفر محمودی، باجناق بودند و با هم اختلافاتی داشتند. یک مقدار از این اختلافات جنبه خانوادگی و قدری هم جنبه فکری داشت. پدر آقای محمودی از علمای لبنان بود و نیروهای چپ خط امامی با ایشان بسیار مشکل داشتند. جالب است بدانید خود شیخ جعفر محمودی هم با پدرش مشکل داشت. یک بار به منزل ما آمده بود و راجع به پدرش صحبت شد. یادم نیست به چه مناسبتی می‌گفت پدرم آدم خوبی است، ولی جزو آخوندهای مرتجع است و تعبیر مرتجع را در باره پدرش به کار می‌برد.

راجع به امام چه می‌گفت؟

امام را خیلی قبول داشت. اما چون آدم بسیار پر مطالعه و روشنفکری بود، اعتقاد داشت امام هم از زمان خودش عقب است و بسیاری از جریانات سیاسی دنیا را نمی‌داند و افکار نوین را نمی‌شناسد. او معتقد بود امام از زمان عقب است، ولی معتقد بود همین امام از همه علمای موجود جلوتر است. از این نظر به امام انتقاد داشت که در باره مسائل جدید مطالعه ندارد و افکار جدید را نمی‌شناسد. اعتقادش این بود که امام پیچیدگی ندارد. یک مقداری این مسائل هم دامن زده شد و باجناق ایشان هم در تشدید این مسائل مؤثر بود.

خود روحیات مرحوم شیخ جعفر محمودی هم مؤثر بود. ایشان خیلی بلندپرواز بود و در بلندپروازی‌هایش گاهی مطالبی می‌گفت که کسانی که او را نمی‌شناختند، تصور می‌کردند پشت این حرف‌ها یک جریان عظیم نهفته است. مثلاً یکی از حرف‌هایی که لقلقه زبان شیخ جعفر بود «تشکیلات» بود. با وجودی که فرد تک‌رویی بود، ولی به لحاظ نظری بسیار به تشکیلات معتقد بود و دائماً می‌گفت نیروهای نواندیش، بالنده، خوش‌فکر، مترقی، ضد ارتجاع و... باید «تشکیلات» داشته باشند. وقتی این حرف‌ها را می‌زد، کسانی که او را نمی‌شناختند فکر می‌کردند نکند جریانی پشت این حرف‌ها باشد!؟ در حالی که واقعاً هیچ خبری نبود و شیخ جعفر محمودی همان کسی بود که همه می‌دیدند و چیزی غیر از او نبود.

با سید مهدی رابطه نداشت؟ چون سید مهدی هم خیلی به تشکیلات اعتقاد داشت و آدم‌هایی را هم جذب می‌کرد که در این فضا بودند.

اصلاً روحیه شیخ جعفر محمودی روحیه‌ای بود که زیر بار هیچ‌کسی نمی‌رفت. در قسمت دیگری از صحبت‌هایم می‌خواستم اشاره کنم. اگر نامه‌هایی را که ایشان قبل و بعد از حکم گرفتن از آقای منتظری نوشته است بخوانید، باورتان نخواهد شد کسی چنین برخوردهای تند و صریحی با آقای منتظری داشته است. در نامه‌هایش به سید مهدی هم حمله کرده است. می‌خواهم بگویم یکی از ظلم‌هایی که به کتابخانه سیاسی شد همین بود که اینها را به هم ربط دادند.

یکی دیگر از چیزهایی که به این قضایا دامن زد این بود که یک عده از افرادی که وجهه فرهنگی‌تری داشتند، مثل آقای ظریفیان یا آقای شیخ مرتضی ارکانی ـ که پدرش از روحانیون قم و خودش هم طلبه بود ـ در کتابخانه سیاسی به آقای محمودی کمک می‌کردند. آقای ظریفیان آدمی بود که از قبل از انقلاب در کارهای سیاسی و از عوامل تشکیل‌دهنده مجاهدین انقلاب و آدمی علمی بود. سلیقه ایشان با سلیقه آقای محمودی جور در نمی‌آمد و چند بار بین اینها تنش پیش آمد و باعث شد که اینها از کتابخانه کناره‌گیری کنند. کناره‌گیری اینها از کتابخانه هم ناخواسته مؤید نظرات بعضی از منتقدین آقای محمودی شد، آن هم درست در فضایی که این سوء تفاهم‌ها به وجود آمده بود. به نظرم اینها باعث شد این حواشی به وجود بیایند.

اما هدف آیت‌الله منتظری از تأسیس کتابخانه سیاسی رشد سیاسی طلاب و به‌نوعی مقابله با جوّ غالب حوزه معتقد به جدایی دین از سیاست بود. البته آقای منتظری دنبال این نبود که دین و قدرت را یکی کند، بلکه در پی این بود که فاصله دین و سیاست را بردارد.

مرجعیت آیت‌الله منتظری در دهه 60 را چقدر مرهون حکومت می‌دانید؟ ایشان به‌واسطه اینکه چهره دوم مملکت بود و در سال 1364 و بعد از آن قائم‌مقامی ایشان مطرح شده بود، چهره‌ای است که نظام خیلی دوست دارد ایشان ترویج شود و جا بیفتد و تحکیم شود. رساله‌های ایشان هم که با بودجه‌های شخصی ایشان چاپ نمی‌شد.یعنی به نظر شماتبلیغ حاکمیتی آیت‌الله منتظری در دهه 60 و به‌خصوص بعد از قائم‌مقامی چقدر در طرح، جا افتادن و تثبیت مرجعیت ایشان نقش داشت؟

نمی‌شود این را انکار کرد، ولی فقط در مورد ایشان نیست. در مورد خود امام هم نمی‌شود انکار کرد. امام قبل از انقلاب هم مرجع بود، بعد از انقلاب هم مرجع بود، ولی شعاع مقلدین ایشان قبل از انقلاب و پس از آن اصلاً قابل مقایسه نبود. به همین جهت حتی در مورد بسیاری از مراجع دیگری که چندان هم با حکومت نسبت نداشتند، حتی مرجعیت آنها هم به‌نوعی از این فضا متأثر بود. چون بعد از انقلاب گرایش مذهبی که اوج گرفت، به هر حال وقتی تعداد آدم‌های مذهبی و باورمند زیادتر شود، مقلدین آنها هم بیشتر می‌شود. به هر حال می‌شود گفت حکومت هم در مورد مرجعیت آقای منتظری یا خود آقای خمینی و دیگر مراجع به‌نوعی مؤثر بوده است، ولی نه اینکه حکومت مؤسس مرجعیت ایشان باشد. از شهید صدوقی مصاحبه‌ای در شماره‌های اول مجله حوزه بازنشر شد. شهید صدوقی هم آدم خوش‌سابقه و به لحاظ حوزوی معتبر بود. آدمی هم نبود که با آقای منتظری خرده حسابی داشته باشد که بخواهد به ایشان آوانسی بدهد. ایشان در آن مصاحبه می‌گوید آقای منتظری قبل از انقلاب می‌توانست رساله بدهد، اما به احترام امام رساله نداد. یعنی من می‌گویم اگر در سال 1357 انقلاب نمی‌شد و حکومت شاه همچنان برقرار بود، آقای منتظری قطعاً هفت، هشت، ده سال بعد از انقلاب رساله می‌داد و موقعیتش در مرجعیت کمتر از بقیه آقایانی که در سلک مرجعیت بودند نمی‌شد.

این را از این نظر می‌گویم که یکی از انتقاداتی که آیت‌الله منتظری نسبت به نظام داشتند؛«حاکمیتی بودن مرجعیت آقای خامنه‌ای» بود، ولی آیا شما این را یک تضاد و تناقض رفتاری نمی‌بینید که شخصی مرجعیت خودش به مدد پرتوان رسانه‌های حاکمیتی و پول حاکمیت تثبیت شود، ولی یک دهه بعد این را به عنوان یک نقطه ضعف مطرح کند؟

نه، به دو دلیل تضاد نمی‌بینم. یکی اینکه اشاره کردم آقای صدوقی گمانم حتی قبل از قائم‌مقامی ایشان ]در سال 1359[ـ باید به تاریخ این شماره مجله حوزه مراجعه کنیم ـ می‌گوید ایشان حتی قبل از انقلاب هم می‌توانست رساله بدهد و به احترام آقای خمینی رساله نداد یا خود آقای حمید روحانی در کتابی که در سال 1356 به رؤیت امام رسیده از ایشان به عنوان مرجع اسم می‌برد. یعنی ایشان به هر حال این شرایط را داشت. منتهی بله، از سال 1364 به بعد حکومت در ترویج مرجعیت ایشان مؤثر بود، کما اینکه در ترویج مرجعیت امام و بقیه مراجع هم تأثیر داشت. ولی اصل مرجعیت امام و آقای منتظری و سایر مراجع ربطی به حکومت ندارد.

دوم اینکه در یکی از روزنامه‌ها مقاله‌ای نوشتم که در کتاب «روحانیت و قدرت» هم آمده است. در آنجا نوشته‌ام نهاد مرجعیت یک نهاد دموکراتیک است و توضیح هم داده‌ام چرا دموکراتیک است. نوشته‌ام درست است مرجعیت است و با خودش قدرتی دارد، اما فرد در یک فرآیند طبیعی و به اصطلاح «انتخاب طبیعی» به این جایگاه می‌رسد. فرآیند مرجعیت به صورت سنتی این بوده است که مثلاً کسی خودش دارد کفایه می‌خواند و شروع می‌کند به مغنی و رسائل گفتن. بعد می‌آید بالاتر و وقتی شروع به خواندن خارج می‌کند، در سطح بالاتر تدریس می‌کند. وقتی شروع به درس خارج گفتن می‌کند، مرجعیت ارتباط مستقیمی دارد با نسل‌هایی که او پرورش می‌دهد. یعنی نسل اول شاگردان او مجتهد می‌شوند و بعضی از این مجتهدین مرجع می‌شوند. این نسل اول دوباره شروع به درس خارج دادن می‌کنند و عده‌ای از بین کسانی که اینها درس داده‌اند مجتهد و عده‌ای از بین آنها مرجع می‌شوند. بسط مرجعیت همیشه با تعداد نسل‌هایی که شاگردان آن فرد هستند بستگی دارد. مثلاً یکی از دلایلی که مرجعیت آقای خویی ـ ولو اینکه مخالفینی هم داشت ـ به‌نوعی وسیع‌تر از امام بود، این بود که ایشان بسط مرجعیت داشت، یعنی چند نسل را پرورش داده بود. آن وقت جایگاه مرجعیت هم به همین شکل در حوزه تعیین می‌شود. آقای منتظری کسی بود که بسیاری از سران جمهوری اسلامی و بعضی مراجع شاگردان ایشان بودند. آقای فاضل لنکرانی، آقای جوادی آملی، آقای صانعی، آقای خامنه‌ای، آقای محمدی گیلانی و... تمام بزرگان حوزه از شاگردان ایشان بودند. البته شاگردان نسل اول و دوم. برای کسی که این مراحل بسط مرجعیت طی کرده و به مرجعیت رسیده است، دیگر نمی‌توان گفت به دلیل حکومت است.

تبلیغ و ترویج حاکمیتی مرجعیت از نظر آیت‌الله منتظری یک ضعف است؟

معتقدم هر چه حکومت در این روند دخالت نکند و آن روند انتخاب طبیعی که بطور سنتی در حوزه بوده بیشتر رعایت شود...

حرف شما را متوجه شدم. سئوالم با توضیحات شما دقیق‌تر شد. ترویج حاکمیتی مرجعیت توسط آقای منتظری یک ضعف تلقی می‌شود، در حالی که ترویج مرجعیت خود ایشان هم توسط حاکمیت صورت گرفت. اگر مرجع باشید تا رساله‌تان در دسترس همه قرار نگیرد، مرجعیت شما ترویج نمی‌شود. شما از نظر رفتاری تناقضی نمی‌بینید که مرجعیت خود ایشان حکومتی بوده است و آن موقع اعتراضی نداشته‌اند؟

اصلاً اصل سئوال شما را نفی می‌کنم و می‌گویم مرجعیت ایشان حاکمیتی نبود، ولی اگر از نظر ترویج حاکمیتی بگویید که این در مورد همه از جمله خود امام هم صدق می‌کند. به علاوه اینکه آقای منتظری با اصرار دیگران رساله داد و خودش هم دنبال این نبود. ایشان قبل از اینکه رساله هم بدهد مقلدین زیادی داشت، چون شما می دانید که شرط مرجع بودن لزوماً دادن رساله نیست. خود امام هم قبل از اینکه رساله بدهند، یک عده مقلد داشتند.

عرضم این بود که یکی از نکاتی که آقای احمد منتظری می‌گفتند این بود که خودشان هم این را می‌پذیرفتند و در خاطراتی که نقل می‌کردند می‌گفتند که طیف آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی و اینها در برهه قائم‌مقامی تأکید بر دادن رساله می‌کردند، مثلاً آقای هاشمی تماس می‌گرفتند و اصرار می‌کردند که سریع‌تر این رساله را برسانید. از این باب هست که این سئوال مطرح می‌شود که این ترویج حاکمیتی بالاخره نقطه ضعف هست یا نیست؟ بقیه که جزو حاکمیت هستند و این را نقطه ضعف نمی‌بینند، ولی شمایی که این را نقطه ضعف دیدید چرا در دهه 60 اعتراض نکردید؟

...] [ آقای منتظری هیچ‌وقت اجازه نداد مرجعیت خودش مانع یا مزاحم مرجعیت دیگران باشد. نه‌تنها این کار را نمی‌کرد، حتی موقعی که با آقای شریعتمداری برخورد می‌شود، ایشان پیش امام می‌رود و در مورد برخورد با آقای شریعتمداری انتقاد می‌کند. وقتی آقای صادق روحانی محصور می‌شود، ایشان پیش امام می‌رود و به حصر ایشان اعتراض می‌کند، در حالی که علت اصلی حصر آقای روحانی به خاطر این بود که به آقای منتظری اعتراض کرده بود، ولی آقای منتظری گفته بود ایشان مخالف من است بگذارید باشد. این فرق می‌کند. آقای منتظری انتفادی که دارد این است که شما اگر بخواهید مرجعیت تان را ازطریق حاکمیت و قدرت پیش ببرید، نمی شود، بعد هم باید یک زمینه ای وجود داشته باشد ]....[.

آقای منتظری واقعاً شهید محمد منتظری را دیوانه می‌دانست یا رفتارهای او را ناشی از ضعف اعصاب می‌دانست؟

اینها بحث‌هایی است که اسنادش در کتاب هست.

می‌خواهیم به شکل مختصر و رسانه‌ای بیان شود.

ایشان که همان موقع که این حرف گفته شد تکذیب کرد که اسنادش در همان کتاب هست.

شما با شهید محمد تعامل داشتید؟

نه، ارتباط خاصی نداشتم.

کتاب «واقعیت‌ها، قضاوت‌ها» همیشه منسوب به شما بوده است. راجع به این جزوه یک مقدار توضیح بدهید. شما ننوشته‌اید؟ چه کسی نوشته است؟

این را باید برادرهایی جواب بدهند که سال‌هاست دارند روی این قضیه تحقیق می‌کنند. به هر حال هر کسی که نوشته است اگر می‌خواست اسمش را پایش می‌گذاشت. به نظرم در این قضیه مهم این است که خود آیت‌الله منتظری در کتاب خاطراتشان به این کتاب ارجاع داده‌ و روی آن صحه گذاشته‌اند و مهم این است که در حیاتش به‌نوعی مسئولیت محتوای این کتاب را پذیرفته‌اند.

بعد از عزل آیت‌الله منتظری تعامل شما با ایشان بیشتر شد. آخرین نظری که ایشان در باره امام دادند و در ذهنتان مانده است، چیست؟ نظر کلی ایشان راجع به امام چه بود؟ بعد از اختلافات و ماجرای عزل نظرشان تغییر کرد؟ تندتر شد یا کندتر؟

آخرین نظرش همان چیزی است که در کتاب «انتقاد از خود» آمده است. این کتاب آخرین اثر و آخرین دیدگاه ایشان است. ایشان همان‌طور که در آن کتاب اشاره کرده نسبت به بعضی از مواضع و تصمیمات امام انتقاد داشته و اینها را در نامه‌هایی که به امام نوشته است و در کتاب «خاطرات» و کتاب «انتقاد از خود» هست، آورده است. همیشه هم احترام امام را حفظ کرده است. یعنی هیچ جا ما ندیدیم نسبت به ایشان کمترین بی‌حرمتی را کرده باشد. حالا یا از باب استاد و شاگردی است یا بیشتر از باب انصاف. بیشتر به تسامح ایشان ربط می‌دهم، برای اینکه معتقدم ایشان این رفتار را نه با امام، بلکه با خیلی‌های دیگری هم که با ایشان رفتارهای خوبی نداشتند انجام داده است و خیلی با سماحت رفتار می‌کرد.

ایشان بعد از انتخاب آقای خامنه‌ای به رهبری برای ایشان پیام می‌دهند. تحلیل ایشان از رهبر شدن آقای خامنه‌ای چه بود؟ فکر می‌کردند تعاملات ایشان با نظام با این مصداق رهبری چگونه خواهد بود؟ برآیند اولیه‌شان چه بود که آن پیام را دادند؟

این سئوال شما مرا به یاد تعجب بعضی‌های دیگر می‌اندازد. فکر می‌کنم ریشه این سئوال و آن تعجب یکی است و آن هم عدم شناخت آیت‌الله منتظری است. وقتی رهبری آقای خامنه‌ای اعلام شد من در تهران بودم. آقای لطف‌الله میثمی آدرس منزل پدری ما را از طریق یکی از دوستانمان پیدا کرده بودند و به منزل پدر ما آمدند و گفتند که: «خبر را شنیده‌اید؟»جواب دادم: «بله.» گفت: «فکر می‌کنی چه اتفاقی می‌افتد؟» گفتم: «شک ندارم آقای منتظری از اولین کسانی است که تأیید می‌کند.» ایشان گفت: «به نظر ما این اتفاق نمی‌افتد» و نگران بود اگر این اتفاق نیفتد چه می‌شود. من خیلی قاطع گفتم: «این اتفاق خواهد افتاد.»

شب بود که تلفنی مطلع شدم ایشان نامه داده و تأیید کرده است. اولین کسی هم بود که این کار را کرد. این به دلیل شناختی بود که از روحیه ایشان داشتم و معتقد بودم ایشان نه از سر سیاست و مصلحت، بلکه به خاطر همان روحیه‌ای که می‌گفت از اول هم به دنبال رهبری نبودم و واقعاً هم نبود، این کار را می‌کند. به همان دلیل که ایشان به قول آیت‌الله امینی باسوادتر از آقای خمینی بود، پس چرا پای درس ایشان می‌روید؟ به همان دلیل که در آنجا ایشان این‌قدر آدم بی‌ادعا و فروتنی بود که این کار را می‌کرد، به همان دلیل هم وقتی در مراحل مختلف می‌گفت دنبال رهبری نبوده‌ام و نیستم، واقعاً نبود و وقتی که آقای خامنه‌ای تعیین شد، به نظرم اولین چیزی که به ذهن آقای منتظری خطور کرد این بود که الان هر کسی که برای رهبری انتخاب می‌شد، ناخودآگاه احساس می‌کرد در جایگاهی نشسته است که جای خودش نیست و جای کس دیگری است که تا دیروز همه از جمله کسی که به عنوان رهبر انتخاب شده در باره اصلح و افضل بودنش سخن‌ها گفته بودند. بنابراین ممکن است ناخودآگاه با ایشان زاویه پیدا کند.

بنابراین اولین کاری که آقای منتظری می‌کند این است که این زاویه را از بین ببرد و نشان بدهد که من هیچ مشکلی ندارم و بعد هم به همه نشان بدهد اصلاً سودای رهبری نداشته است. این بی‌هوای نفس بودن ایشان بود که باید اتفاقاً به عنوان اولین کس این کار را می‌کرد، چون اگر دیرتر این کار را می‌کرد، می‌گفتند شاید سفارش شده است یا جو را دیده و دیگران گفته باشند و ایشان می‌خواست حتی این شبهه‌ها و شائبه‌ها را هم از بین ببرد. از این جهت به نظرم این رفتار از طرف ایشان خیلی طبیعی بود. بنابراین سئوال شما مرا یاد تعجب بعضی‌‌ها می‌اندازد، در حالی که با اینکه آنروز در قم هم نبودم و هیچ اطلاعی هم از کاری که آقای منتظری می‌خواست بکند نداشتم، ولی با توجه به شناختی که از روحیه ایشان داشتم قاطعانه گفتم ایشان جزو اولین کسانی است که تأیید خواهد کرد. روحیه‌شان را این‌جوری می‌شناختم.

تحلیل شخصیتی آیت‌الله منتظری را به شکل دقیق‌تری بررسی کنیم. چون هم صفاتی در نامه امام به آیت‌الله منتظری در سال 1368 نسبت داده شده است، هم از این طرف تعابیر مثبتی در باره ایشان داریم. شما از سادگی و صداقت گفتید. در بعضی از خاطرات این سادگی به تأثیرپذیری از بعضی از افراد تعبیر می‌شود. شما سادگی آیت‌الله منتظری را از چه جنسی می‌دیدید؟ از جنس سیاستمدار نبودن یا از جنس تعابیری که بعداً مطرح شد؟ تحلیل شخصیتی خود شما از ایشان چیست؟ بعضی‌ها می‌گفتند آقای منتظری آدم خوبی است، ولی سیاسی نیست. می‌گفتند آدم پاک و سلیم‌النفسی است، ولی سیاستمدار نیست. بعضی‌ها هم مثل شما می‌گفتند اتفاقاً همین سادگی ایشان باعث سیاستمداری سالم ایشان می‌شد.

حالا البته قابل تشبیه که نیست، ولی امیرالمؤمنین(ع) به معاویه می‌گویند که اگر بنا بر سیاست باشد، من از تو مکارتر و پیچیده‌تر هستم. ولی اینکه فرد اصولی داشته و به آن اصول پایبند هم باشد، آن هم در جامعه‌ای که تعریفی و تصوری که به‌طور سنتی از سیاست وجود دارد پایبندی به اصول نیست، بلکه دمدمی مزاج، فرصت‌طلب بودن و پشتک وارو زدن، تعریف سیاست است و کسی که این جوری نباشد، غیر سیاسی است.

امام در صحبتی که داشت بعد از آزادی از زندان در سال 1342 می‌گفتند پیش من آمدند و گفتند شما در سیاست دخالت نکنید، گفتم اگر سیاست به معنی پدرسوختگی باشد ما هم دخالت نمی‌کنیم. این چیزی که ایشان گفت هم آن زمان و هم بعداً در افواه عامه شایع بود، یعنی در ایران در بسیاری از منابع هم آمده است که سیاست یعنی پدر سوختگی. این تصوری است که از سیاست وجود دارد. مردم همیشه می‌بینند سیاستمداران و بزرگانشان با آنها روراست نیستند، خلوت و جلوتشان یکی نیست. در خفا آن کار دیگر می‌کنند و حالا وقتی آدمی را بی‌شیله پیله می‌بینند، می‌گویند غیر سیاسی است، ولی به اعتقادم آقای منتظری واقعاً به لحاظ سیاسی سرآمد همه سیاستمداران ایران بود.

مهم‌ترین مثالی که در ذهنتان هست، چیست؟

مثال ها فراوان است. مصداق‌هایش آن‌قدر زیاد است که آدم نمی‌داند کدامش را بگوید. ایشان به کرّات نظراتی داشت که خیلی راهبردی بود. در جنگ؛ واقعیت این است که ما چند سال بود که درجا زده بودیم. درست است که در عالم تبلیغات حرف‌های دیگری زده می‌شود، ولی گزارش عملیات‌هایی که خود دفتر سیاسی سپاه منتشر کرده نشان می دهد که واقعاً بعد از بیت‌المقدس، دیگر زمین‌گیر شدیم. با چه انرژی عظیمی می‌رفتیم، چقدر تلفات می‌دادیم، یک تکه زمین به دست می‌آوردیم و دو باره از دست می‌دادیم. چند سال این جنگ فرسایشی داشتیم. آقای منتظری از همان اوایل گفت استراتژی را عوض کنید و استراتژی ضربه از بیرون را به استراتژی ضربه از درون تبدیل کنید و توضیح داد که این جنگ فرسایشی چه عواقبی دارد. خیلی پیشنهاد هوشمندانه‌ای بود، ولی به آن عمل نشد.

راجع به خود جنگ، ایشان بعد از عملیات فاو، پس از چند سال زمین‌گیر شدن، گفت: الان که ما توانسته‌ایم چنین موفقیتی را به دست بیاوریم، بهترین زمان برای پایان دادن به جنگ است. چون آن زمان ما امتیازهایی را هم می توانستیم بگیریم. (مثل همین ماجرای هسته ای که امریکایی ها اول آمدند یک بسته پیشنهادی مطرح کردند که اون بسته پیشنهادی خیلی منافع اقتصادی داشت ما نپذیرفتیم و گذاشتیم 8 سال و ده سال طول کشید و بدون اینکه هیچ امتیازی بگیریم تمام همت مان را گذاشتیم روی اینکه تحریم ها را برداری که کمتر اسیب ببینیم) آن زمان هم هواپیمای ایرباس را زده بودند و ایشان گفت بیاییم و پروپاگاندا و تبلیغات را هم راه بیندازیم و بگوییم: حالا که امریکا خودش وارد درگیری شده است، در حالی که تا دیروز پشت عراق و صدام مخفی شده بود، این جنگ و برادرکشی را تمام و صوری اعلام می‌کنیم الان طرف اصلی مان خود امریکاست. بعد هم با سوریه، لیبی و مانند اینها هماهنگ می‌کنیم که آنها هم بیایند و این پیشنهاد را مطرح کنند. پیشنهاد بسیار خوبی بود. ایشان این پیشنهاد را عنوان کرد و امام به ایشان جواب منفی داد. این مال دوره جنگ است. در بسیاری از مسائل و موضوعات داخلی هم همین‌طور. مثلا همین داستان سال 1367. کسانی به نامه آیت‌الله منتظری تمسک می‌کنند. یک جنبه قضیه را می‌گویند. اینکه عده‌ای به ناحق اعدام شدند. یعنی اینها حکم داشتند و از لحاظ قانونی نمی‌توانستید اعدام شان کنید، ولی همه حرف آقای منتظری این نبود. یک جنبه مهمی هم داشت و آن هم این بود که الان خود این سازمان با بحران مواجه شده است، چون عده زیادی را به کشتن داده و درون خود با بحران مشروعیت مواجه شده بود و در کنار یک ارتش خارجی وارد جنگ با کشور خودش شده بود. آقای منتظری می‌گفت این اعدام‌ها باعث مظلوم‌نمایی اینها می‌شود و سازمان سعی می‌کند از این طریق دوباره مشروعیت پیدا کند. الان نگاه کنید! در مدت بیست سی سال گذشته اینها دارند نان همین ماجرا را می‌خورند. یعنی یک فاجعه‌ای رخ می‌دهد که نه به لحاظ انسانی، نه بر اساس معیارهای شرعی، نه بر اساس معیارهای قانونی و قوانین جمهوری اسلامی ایران قابل دفاع نیست. نه من که حتی دیدم بعضی از بازجوها هم خودشان به همین نتیجه رسیده بودند. مثلاً بازجویی به من می‌گفت آقا حالا خطایی شده است، چرا مدام به آن می‌پردازند؟ واقعاً از هر جنبه‌ که نگاه کنید این کار قابل دفاع نیست، ولی این وجه قضیه درست است که ایشان می‌گوید این کار باعث می‌شود اینها که الان دچار بحران مشروعیت هستند و دارند از درون می‌پاشند، برای خودشان مظلومیت و مشروعیت دست و پا کنند و از همان سال هم دائماً دارند نان همین را می‌خورند.

از این نمونه‌ها فراوان هستند که پیش‌بینی‌هایی که ایشان کرد درست بودند و این نشان‌دهنده تیزهوشی ایشان است. یکی از مخالفین سرسخت ایشان در کتابی نوشته بود برخلاف آنچه که می‌گویند آقای منتظری آدم ساده‌ای است، خیلی هم آدم پیچیده‌ای است. ایشان در برابر دشمن و مخالفین پیچیده بود، نه در برابر مردم خودش. منتهی این همان چیزی بود که همه می‌دیدند، یعنی فروتنی و سادگی.

دو سکانس را می‌گویم که ببینیم کدام‌یک و شاید هم جمع آن دو آقای منتظری را به این شرایط رساند. یکی قصه پیام تبریک به آقای خامنه‌ای برای انتخاب شدنشان. تقریباً در دهه 70 آقای منتظری با رهبری حداقل علنی تقابلی ندارند و چیزی مشهود نیست. ولی در سال 1376 در 13 رجب سخنرانی دارند و نامه‌ای را هم با توجه به روحیاتی که توضیح دادند نوشتند. ایشان چطور به این نقطه رسیدند و شما چگونه تحلیل می‌کنید؟ آیا این سخنرانی در آن مقطع خوب بود و چرا؟ یا معتقدید باید جور دیگری می‌بود؟ خاطره‌ یا نکته‌ای از ایشان در ذهن دارید که بعداً خودشان آن سخنرانی را کاملاً تأیید کرده باشند یا برداشتشان این‌طور بود که شاید اگر جور دیگری انتقاد می‌کردند بهتر بود؟

وارد موضوعاتی می‌شوید که می‌خواهم خیلی ورود نکنم. اشاره‌ای می‌کنم و از آن رد می‌شوم. سخنرانی اول ایشان راجع به استقراض بود که آن واکنش‌ها را ایجاد کرد. اگر نگاه کنید می‌بینید آن مواضع با مواضع کسانی که الان جزو منتقدین و مخالفین دولت اصلاحات هستند شبیه‌تر است. بحث بر سر این بود که چرا به سراغ استقراض خارجی برویم؟ در عین حال که این یک نظر بود. آنچه که هنوز برایم حل نشده این است که شخصیتی مثل آقای منتظری حق دارد نظر بدهد یا نه؟ منتهی آن موقع می‌گفتند ایشان حق اظهار نظر سیاسی ندارد، چون امام گفته است. خود این به لحاظ فقهی و شرعی اشکال دارد، چون اصلا امام هم نمی‌تواند به یک مرجع تقلید بگوید تو حق نداری اظهار نظر سیاسی کنی، به خاطر اینکه با مبانی امام هم تطبیق ندارد.

ایشان یک اظهار نظر کرد که در خور این همه هتاکی و بعد هم در آنجا بریزند و بزنند و بشکنند نبود. هیچ توهینی هم نسبت به هیچ‌کسی نکرده بود. ایشان به روش اقتصادی دولت آقای هاشمی در زمینه استقراض خارجی اعتراض داشت. حالا درست یا غلط، حق اعتراض که داشت! منطق مخالفین شان هم منطقی بود که قابل دفاع نیست اینکه شما حق اظهار نظر سیاسی ندارید.

در مورد مسائل بعدی هم باید زمان بگذرد. مطمئن باشید ایشان در سخنرانی 13 رجبش هم دلایلی داشت که شاید ده سال بعد متوجه شوید. به هر حال ایشان اطلاعاتی داشت که دارد در زمینه مرجعیت اتفاقاتی می‌افتد. اطلاعات یقینی هم داشت. خیلی از بزرگانی که هنوز حاضر نیستند بگویند ما رفتیم و این اطلاعات را به ایشان دادیم آمدند و گفتند قرار است چنین اتفاقی بیفتد و ایشان در برابر آن اتفاقاتی که قرار بود بیفتند موضع گرفت. اخیراً هم آن سخنرانی را مرور کردم. واقعاً در آن هیچ توهینی نبود. نسبت به خیلی از حرف‌هایی که امام و دیگران می‌زنند و در آنها هتاکی هم هست و انتشار هم می‌دهند و کسی هم کاریشان ندارد، اصلاً چیزی نبود.

جالب این است که ایشان در همان سخنرانی 13 رجب، رهبری ایشان را تأیید کرده بودند. این خیلی مهم بود، ولی آقایان این وجهش را ندیدند، اما این وجه را دیدند که ایشان گفتند شما در فاز مرجعیت وارد نشوید. واقعاً این حرف در خور آن همه حمله و توهین بود؟ اینکه می پرسید چرا ایشان این حرف‌ها را زد، به نظرم باید زمان بگذرد.

] ... [ به هر حال حوزه چیزی نیست که جمهوری اسلامی آن را به وجود آورده باشد. یک نهاد سنتی هزار ساله است که امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پایه‌اش را گذاشته‌اند و یک مکانیسم درونی هم داشته است.]... [.

نقطه آغاز تضادها و دیوار بی‌اعتمادی بین آقای منتظری و امام را از چه نقطه‌ و مقطع زمانی می‌دانید؟ بعد از قضیه سید مهدی یا قبل از آن؟

چون بعضی از این بحث‌ها را خود ایشان به نظرم به نحو شایسته جواب و توضیح داده‌اند، فکر می‌کنم ما چیزی بیش از آن نباید بگوییم.

هر فردی به اقتضای جایگاهش ممکن است یک نظر داشته باشد. آقای باقی یک تحلیل داشته باشدو فلان فرد یک تحلیل دیگر. می‌خواهیم تحلیل‌ شما را بدانیم.

یک شبکه ای از عوامل است. شما می‌گویید «نقطه». در بسیاری از وقایع و اتفاقات نمی‌توانید لحظه و نقطه را نشان بدهید و در واقع می‌شود گفت که شرایط، مجموعه عوامل و یک دوره هست که تعیین‌کننده است. نقطه نیست. در مورد ایشان هم باید یک مجموعه عوامل را دید. عوامل شخصی، سیاسی، امنیتی، فکری دخیل است.

اینکه در دستگاه امنیتی ما از قدیم گرایش‌های مختلف بوده، همه این را می‌دانند. اینکه مثلا در قم نهادی به نام آکادمی(فرهنگستان) هست و اینها از همان اول انقلاب به شدت به دنبال تخریب وجهه ایشان بودند مشخص است. اینکه یک عده به قول خود امام حسودان هستند. عده‌ای هم نگران آینده خودشان هستند، چون الان می‌بینند در کنار امام قدرتی هستند، ولی بعدها ممکن است دیگر این جایگاه را نداشته باشند.

در کنار همه اینها شما ریشه‌های معرفتی، تربیتی و شخصیتی را هم نمی‌توانید منکر شوید. واقعیت این است که شخصیت امام با شخصیت آقای منتظری متفاوت بود. نگاه آقای منتظری به گروه‌ها، جریان‌ها و زندان کاملاً متفاوت با نگاه امام بود. بستر تربیتی شان هم متفاوت بود. یک وقتی آقای صالحی نجف‌آبادی به من گفت باید به تو دکترای شناخت زندگینامه امام خمینی بدهند. مؤسسه نشر امام هم وقتی 20 سال پیش می‌خواستند پروژه زندگینامه امام خمینی را راه‌اندازی کنند، با اینکه می‌دانستند نگاه انتقادی دارم ولی آمدند و با من صحبت کردند، چون در آثار و افکار امام و آقای منتظری غور وسیعی کرده بودم.

یکی از ویژگی‌های امام این است که یک آخوند اشرافی است. بالاخره پدرش جزو روحانیون متمول در خمین است. خانه ایشان را در خمین هم که می‌بینید، نسبت به آن دوران نشانه متمول بودن است. لذا به هر حال خاستگاه ایشان با خاستگاه یک آدم روستایی متفاوت است. این روی شخصیت انسان تأثیر می‌گذارد.

بحث دیگر این است که آقای منتظری قبل از انقلاب در اینجا زندگی کرده و در زندان با کمونیست‌ها، مجاهدین و گروه‌های مختلف با هم سر یک سفره نشسته‌اند و با هم غذا خورده اند، با هم بحث و کَل‌کَل کرده‌اند و در نتیجه تلقی ای از اینها پیدا کرده و احساس می‌کند دارند در کنار هم مبارزه می‌کنند و اینها هم مثل ما انسان هستند و همه ایرانی هستیم که با هم اختلاف نظر داریم، آنها مارکسیست هستند و ما مسلمانیم. این تلقی با این نگاه که شما آنها را ابلیس و خودتان را مؤمن بدانید خیلی فرق می‌کند. به هر حال آقای منتظری به چشم دیده بود که اینها هم در مبارزه سهم داشتند، شکنجه و یا اعدام شدند. با بعضی از اینها بعد از انقلاب هم ارتباط داشت و وقتی مشکلات پیش می‌آمد، برای تظلم پیش ایشان می‌آمدند، ولی به امام نمی‌توانستند مراجعه کنند، چون امام اصلاً به اینها راه نمی‌داد.

چه کسانی بیشتر می‌آمدند؟

گروه‌های مختلف از چپ و مارکسیست بگیرید تا مجاهدین و لیبرال‌ها. به هر حال درِ خانه ایشان باز بود. می‌خواهم بگویم اینها همه برمی‌گردد به فرآیند تربیتی افراد و همزیستی که با این جریانات و گروه‌ها داشتند.

ایشان مثلاً راجع به بازرگان، پیمان و اینها آن تلقی را نداشت که امام داشتند و همین باعث مواجهه متفاوت اینها می‌شد. به‌علاوه ریشه‌های معرفتی. اینکه می‌گویم مال زیست و تربیت شخصیتی بود که در اثر نوع خانواده، زندگی و این‌جور مسائل شکل می‌گیرد. یکی هم این بود که مشرب و رویکرد امام به حکومت، سیاست و مدیریت و حکومت، رویکرد عارفانه ولی مشرب آیت الله منتظری فقیهانه بود. مشرب فقیه‌گونه یک نگاه حقوقی است. در نگاه حقوقی مثلاً وقتی یک وکیل دفاع از مجرمی را به عهده می‌گیرد، می‌داند قانون به او این اجازه را داده که یا برای اثبات بی‌گناهی یا تخفیف مجازاتش تلاش کند. در نگاه حقوقی اصل بر اغماض است و با این معیارها می‌سنجند که شما حق ندارید برای اعتراف گرفتن، کسی را شکنجه کنید. این نگاه حقوقی با نگاه عارفانه تفاوت زیادی دارد. در نگاه عارفانه رابطه یک‌جور مراد و مریدی، «لا دین لمن لا شیخ له» است. یکی قطب است و وقتی چیزی می‌گوید همه باید اطاعت کنند. اما ‌فقیه یا حقوق‌دان این نگاه را ندارد. حقوق‌دان‌ها جزو متوسطان جامعه هستند. در نگاه عارفانه بحث مرشد و قطب و این حرف‌هاست. مجموعه اینها با هم است که یک اتفاقی را رقم می‌زند. آقای منتظری در کتاب «انتقاد از خود» به نکته مهمی اشاره کرده‌اند که نکته مهمی است و می‌گویند یکی از اشتباهاتم این بود که در اواخر، ارتباطم با امام کم شد. اگر ارتباطم با امام بیشتر بود، شاید بسیاری از این سوء تفاهم‌ها برطرف می‌شد.

در بازه زمانی سال‌های 62 تا 67 نگاه شما و تحلیل تان از دفتر آقای منتظری چه بود؟ چقدر دفتر آقای منتظری را در معادلات مؤثر می‌دانستید؟ مثل همین مثالی که زدید که رابطه ما با امام کم شده بود. آیا این معلول تحلیل و جمع‌بندی آیت‌الله منتظری و دفترشان بود یا به نظرتان مشکل به بیت امام و سید احمد آقا برمی‌گشت؟

تحلیلم شبیه به تحلیلی بود که راجع به دفتر امام و بقیه بیوت داشتم. شاید فرق نگاه من و شما در این باشد که شما طوری می‌نگرید که انگار همه چیز در کشور بر منهج صواب بوده وفقط آنجا مشکل داشته است.

اتفاقاً آن موقع که نگاه می‌کردم می‌دیدم مشابه مشکلاتی که در دفتر آقای منتظری شاهد بودم در بیت امام هم بود و در بیوت دیگر هم همین‌طور بود و در بعضی از بیوت خیلی بدتر از بیت آقای منتظری بود. چرا بدتر؟ برای اینکه آقای منتظری یک فرقی با بقیه داشت که باعث می‌شد این ضعف‌ها کمرنگ‌تر بشوند و آن هم این بود که ایشان شخصاً با افراد ارتباط می‌گرفت.

مثلاً خودم از کسانی بودم که ارتباطم خیلی ربطی به دفتر نداشت. باز برایم جالب بود که ایشان خودش به دفتر می‌آمد و رفتارها را نظارت می‌کرد. مثلاً اگر بعضی‌ها نمی‌آمدند، خودشان مطلع می‌شدند. مثلاً کسی به اسم آقا مرتضی، دامادشان و مسئول نامه‌ها بود. آیت الله منتظری دائم تأکید می‌کرد(این داماد ایشان هم جایگاه شان طوری نبود که در دفتر نادیده اش بگیرند) باید غیر از خلاصه نامه‌ها اصل نامه‌ها را هم بدهید، حتی اگر فحش رکیک به من داده باشند. نه تنها خلاصه نامه ها را بلکه موظف بودند اصل نامه ها را هم بدهند و ایشان واقعاً روزی یکی دو ساعت وقت می‌گذاشت و این نامه‌ها را می‌خواند. خیلی از این نامه‌ها اصلاً از طریق دفتر نمی‌آمد، بلکه از طریق پست می‌آمد. یک‌سری، دستی می‌رسید. ایشان چون خودش اهل ارتباط بود، مشکلاتی که دفتر داشت گشوده می‌شد. از مجاری مستقل از دفتر نقدهایی به ایشان می‌رسید، ولی در بسیاری از بیوت خارج از کانال بیت امکان هیچ ارتباطی نداشتید. همین الان هم همین‌طور است...] [آقای منتظری اصرار داشت باید دیگران را ببیند، حتی کسانی را که مخالفش بودند.

آقای دکتر پیمان در دوره قائم‌مقامی رهبری آقای منتظری جزوه بسیار شدیداللحنی نسبت به جنگ و نظام و به شخص آقای منتظری داشت و قبل از اینکه آن را پخش کند، آورد که آقای منتظری ببیند. ایشان دید و گفت خیلی خوب است که مردم اینها را ببینند و بخوانند و این مسئله را تشویق می‌کرد. این نوع ارتباط را واقعاً در هیچ کس دیگری ندیدم. اصلاً یکی از دلایلی که ارتباط خودم با ایشان نزدیک شد همین بود. ما یک روحیه‌ای داشتیم که با هیچ‌کس نمی‌توانستیم دوام بیاوریم. با تنها کسی که توانستیم دوام بیاوریم ایشان بود.

کسی بود که دادستان ]اقتصادی[ و دوست صمیمی ما بود. مواقعی که به تهران می‌آمدم و ایشان مطلع می‌شد که آمدم ولی به او خبر نداده‌ام یا او را ندیده‌‌ام، معترض می‌شد. یک بار به دفترش رفتم و دیدم مردم نشسته‌اند و او هم جلسه داشت. معمولاً هم وقتی می‌رفتم، حتی جلسه هم که داشت، به مسئول دفترش سپرده بود ـ دو ایستگاه داشت و مسئول دفترش یک مسئول دفتر دیگر هم داشت. حالا که بدتر هم شده است ـ که هر وقت آمدم مرا راهنمایی کند و حتی وسط جلسه هم که بود داخل می‌شدم. آن روز جلسه‌ای بود که معطل شدم و دیدم یکی می‌گوید دو هفته است دارم می‌آیم، یکی می‌گوید ده روز است که دارم می‌آیم این نامه را به ایشان بدهم. به‌قدری متأثر شدم که وقتی رفتم ایشان را ببینم، اولین حرفم این بود که این چه سیستمی است که شما درست کرده‌اید که مردم باید مثل توپ فوتبال در ساختمان شما این طرف و آن طرف پرتاب شوند؟ خلاصه برخوردی کردیم و بعد از آن ارتباط قطع و آن‌قدر منفی شد که حتی وقتی در قم هم ایشان را می‌دیدیم، پشتمان را می‌کردیم و رد می‌شدیم. به خاطر روحیه خاصی که داشتم با بسیاری از آدم‌ها نتوانستم کنار بیایم. تنها کسی که توانستم ادامه بدهم ایشان بود.

دلیلش این بود که وقتی بار اول یک نامه انتقادی به ایشان دادم، جلسه بعد که دیدم شان رفتم در گوشه‌ای نشستم که چشم ایشان به من نیفتد. همه‌اش نگران بودم ایشان چیزی بگوید یا متلکی بیندازد. آقای دعایی هم آن روز آمده بود دیدن ایشان و گزارشی از روزنامه اطلاعات داد. بعد آقای منتظری خم شد و به آقای دعایی گفت این آقای باقی قلم بسیار خوب و دیدگاه خوبی دارد، از او زیاد استفاده کنید. آقای دعایی گفت ما که داریم مسلسل از ایشان مطلب چاپ می‌کنیم.

بعد هم هر بار که انتقاد می‌کردیم، ایشان نه‌تنها برافروخته نمی‌شد، بلکه تشویق هم می‌کرد. شاید اینها چون شفاهی بود من نتوانم به شما ثابت کنم، ولی اگر روزی نامه‌های شیخ جعفر محمودی منتشر شود خواهید دید. با دست خط خودش که دستخط عجیب غریبی هم داشت. بعضی از این نامه‌ها مال قبل از زمانی است که ایشان مسئول کتابخانه سیاسی بود. بعضی‌ها مال بعد از حکم است. باورتان نخواهد شد کسی این نامه‌ها را به آقای منتظری داده باشد و ایشان حکم داده و او را مسئول کتابخانه سیاسی کرده باشد. همین باعث می‌شد اگر دفتر ایشان اشکالاتی داشت که همه دفاتر دارند، این اشکالات بالانس شوند.

اشکالاتی که در دفتر آقای منتظری می‌دیدید چه بود؟ دفتر امام ممکن است ده اشکال داشته باشد. دفتر آقای گلپایگانی هشت تا. دفتر آقای منتظری چه اشکالاتی داشت؟

معتقدم بزرگ‌ترین مشکل در دفتر ایشان این بود که خیلی آینده‌بینی در آن نبود، اما در مجموع دفترشان را کم اشکال‌تر از دفاتر دیگر می‌دیدم. اگر این امکان به وجود می‌آمد که همه اشکالاتی را که در دفاتر دیگر بود بیان کنید، آن وقت این حرفم را بهتر متوجه می‌شدید.

آنچه که باعث می‌شود ذهن شما خیلی با موضوع درگیر شود، بحث سید مهدی هاشمی است. اینکه توانستند به ضرب و زور تبلیغات این موضوع را جا بیندازند که دفتر ایشان پایگاه سید مهدی است. من به عنوان کسی که بیشترین ارتباط را با دفتر آقای منتظری داشتم، شاید در طول چند سالی که به دفتر ایشان می رفتم بیشتر از یک یا دو بار سید مهدی را در آنجا ندیدم. وقتی می‌گویند پایگاه سید مهدی، یعنی خودش حضور فعال باید در آنجا داشته باشد. در دفتر ایشان تیپ‌های مختلفی می‌‌آمدند. هم آدم‌هایی بودند که رفقای سید مهدی بودند و هم آدم‌هایی مثل شیخ جعفر محمودی بودند که علیه سید مهدی برای آقای منتظری نامه می‌نوشتند. یعنی همه تیپی بودند و تکثر وجود داشت.

نکته جالب اینجاست که خود آقا سید هادی هاشمی خیلی هم با آقا مهدی همسو نبودند، جوری که یک بار همان موقع‌ها به ایشان گفتم که فرق شما دو برادر این است که او عالم‌تر است و شما عاقل‌ترید. آقا مهدی خیلی اهل مطالعه بود. یک وقتی آقای ]عطاء الله[ مهاجرانی ـ یادم نیست نماینده دور اول بود یا نمایندگی اش تمام شده بودـ مرا در روزنامه اطلاعات دید و گفت اخیراً یک کتاب از منیر شفیق با مقدمه ایشان]سیدمهدی[ دیدم. چه قلم شیوایی دارد و شروع به تعریف کردن از قلم، سلیقه و سبک ایشان کرد.

می‌خواهم بگویم آنقدر به ضرب و زور تبلیغات این مسئله را جا انداخته اند که دفتر آقای منتظری پایگاه مهدی هاشمی بوده و این جو به‌قدری سنگین بود که شما به‌سختی می‌توانید خودتان را از آن خلاص کنید و حتی شاید بعضی از حرف‌ها باعث تعجب تان شود. اصلاً می‌گویم آقا! نفس اینکه من با آنجا ارتباط داشتم به تنهایی برای تکذیب این ادعا کافی است. آقای امینی در کتاب خاطرات شان بخشی به نام مدارس دارد و در آنجا راجع به مدرسه بعثت می‌گوید در اینجا بیش از 90 درصد طرفدار سید مهدی هستند. ضمن اینکه اینها را می‌گوید، می‌نویسد که چند مورد استثنا هم داشتیم. اسم نمی‌برد، ولی می‌گوید این خصوصیات را داشتند. بعد به ترتیب شماره می‌زند ـ شاید هم برایش شماره زده‌اند ـ که اینها نظام و انقلاب را قبول و به امام انتقاد هم داشتند، سید مهدی را هم قبول نداشتند. اهل قلم و اهل مطالعه هم بودند. ایشان گفته چهار پنج نفر بودند. مصاحبه‌ای که با آقای منتظری کردم و بی‌بی‌سی بخشی از آن را پخش کرد و کاملش در سایت آقای منتظری هست. چیزی را قبلاً از زبان دیگران، آیت‌الله ایازی و دوستان دیگر شنیده بودم که می گفتند دو سه بار این را از ایشان شنیدیم اما خودم اولین بار در مصاحبه از ایشان شنیدم. ایشان می‌گفت بحث مدارس که پیش آمد، یک روز آقای امینی پیشم آمد و گفت طلبه خیلی فاضلی هست که اهل قلم و مطالعه است و خلاصه خیلی به آینده شما امیدوار بود. این بخش از خاطرات آقای امینی با این بخش از فرمایش‌های آقای منتظری مکمل هم هستند. خلاصه پیش ایشان از یک نفر اسم برده بود.

می‌خواهم بگویم اینها کسانی بودند که آقای امینی اینها را کاملاً جدا می‌کند که این مواضع و دیدگاه‌ها را داشتند و کاملاً هم از آنها دفاع می‌کند. یکی از آنها خود بنده بودم که آقای امینی در خاطرات اسم نبرده اما آقای منتظری در مصاحبه مشخصاً اسم می‌برد و می‌گوید آقای امینی پیشم آمد و گفت کسی به این اسم. خب وقتی کسی با این مشخصات با دفتر آقای منتظری ارتباط داشته، همین حضور سید مهدی را نفی می‌کند. واقعاً نبود. یک عده علاقمندانش هم در آنجا بودند، کما اینکه بعضی از این افراد در بیت امام هم بودند، منتهی بعد از قضایای سید مهدی منفصل شدند. ولی تا قبل از آن ارتباط داشتند، جلسه‌ داشتند و با هم چای می‌خوردند و بعضی‌هایشان بعد از قضایای سال 1365 حکم هم گرفتند.

انتقاد شما به سید مهدی در آن موقع چه بود؟

اگر بخواهم این را بگویم باید مسائل دیگر را هم بگویم، به همین دلیل این قسمت را فاکتور بگیرید. فقط می‌توانم بگویم در این زمینه بحث‌هایی که آقای منتظری در خاطرات شان گفته اند یا در کتاب «واقعیت‌ها و قضاوت‌ها» آمده، کاملاً قبول دارم.

قتل شمس‌آبادی را کار سید مهدی می‌دانستید؟

بحث اینها هم در آن کتاب هست. در سال 1365 هر کسی را که با سید مهدی چای هم خورده بود گرفتند. یکی آقای ابوالفضل شکوری که یک بار سید مهدی را در یکی از جلسات مدارس تخصصی دیده بود گرفتند. همین‌طور خیلی‌های دیگر را که واقعاً ارتباط زیادی با سید مهدی نداشتند. در آن شرایط که همه را می‌گرفتند، مرا که خیلی بیشتر از آقای شکوری و امثال ایشان ارتباط داشتم نگرفتند. نه‌تنها نگرفتند که حتی اطلاع دارم شخصی از متنفذین به اداره اطلاعات قم زنگ زد که چرا فلانی را نمی‌گیرید؟ جالب اینجاست 70، 80 جلد از کتاب «کاوشی درباره روحانیت»ام را که توقیف شده بود در منزل سیدمهدی پیدا کرده بودند. با این حال کسی به سراغم نیامد. کسی که در اداره اطلاعات قم بود و از قبل انقلاب با من خیلی بد بود و بعد از انقلاب هم دو سه تا تنش شدید داشتیم و یک نگاه سنتی به‌شدت ضد شریعتی هم داشت؛ جوری تعجب می‌کند که به آن فرد متنفذ می‌گوید آقا! ما او را از قبل می‌شناسیم و هر چه که باشد، آدم مستقلی است و خودش است و در هیچ تیمی نمی‌رود. آدمی که اگر قرار بود مرا بگیرد، بیشتر از او انگیزه داشت چنین جوابی داده بود.

واقعاً می‌‌خواهم بگویم خود این مسئله دلیلی است بر اینکه چرا این اتفاق نیفتاد. کسانی که در جریان بودند، نوع نگاه و رویکرد انتقادی ما را می‌دانستند. حداقلش این است که شنیده بودند و در جریان بودند، ولی جزئیاتش را چون نمی‌شود همه جانبه و منصفانه وارد شد کنار بگذارید.

طیفی که در بیت امام تا قبل از انشعاب خط 3 و تا سال 1364 با سید مهدی خوب بودند و بعد با او بد شدند و به سمت تحریک حتی برخورد با سید مهدی می‌روند چه کسانی بودند؟ و نقش آنها در قضایای عزل چه بود؟

این دیگر غیبت آنها می‌شود.کلاً محاکمه غیابی و تهمت غیابی همان چیزی است که 35 سال است مملکت را به اینجا کشانده است. بله، اگر یکی از آنها باشد و دو نفری بنشینیم و صحبت کنیم عیبی ندارد. بالاخره شما می‌دانید یک نفر، به‌خصوص اگر آن یک نفر نمایندگی داشته باشد، ولی اگر غایب باشند، به‌ویژه اگر از این دنیا غایب باشند که دیگر خیلی بدتر است.

طیف بیت امام می‌گفتند بیت آقای منتظری اصلاً در خط 3 نبود وتنها بیت امام بود. خط بیت امام هیچ جلسه‌ای با بیت آقای منتظری و سید مهدی نداشته‌اندو از این حرفها.

به نظرم در تاریخ انقلاب با وجودی که این همه کتاب و خاطره در می‌آید، هنوز نکات ظریف و باریکی یا خوب دیده ‌نشده یا خوب گفته نمی‌شوند. مثلاً همیشه وقتی می‌گویند خط 3-چون به این ظرافتی که می‌خواهم بگویم بهش توجه نشده- باعث این سئوال می‌شود.

ما یک «خط سه» نداشتیم، دوتا«خط‌ سه»داشتیم. یکی آن چیزی بود که آن جزوه خط سوم، معرف آن شد که شیخ علی تهرانی و حاج احمد آقا اینها بودند. یک خط سه هم در اصفهان داشتیم. دو جریان بودند که وجه اشتراک‌هایی هم داشتند. مثلاً جفت شان چپ بودند. با هم خیلی هم تفاوت داشتند. مثلاً خط 3 تهران آن موقع نسبت به سازمان مجاهدین مواضع منعطف‌تری داشتند ولی خط3 اصفهان خیلی با سازمان بد بود. شباهت هایی داشتند. همه متعلق به طیف چپ بودند، خط امامی بودند ولی دو جریان متفاوت بودند مثل اینکه دو تا آدم یک اسم داشته باشند.

خط 3 دوم را بگویید چون به طور خاص آقای عطریان می گفت خط 3 یعنی فقط بیت امام در حالی که حاج احمدآقای منتظری می گفت خط3 سه قطب داشت و روایت ما را بیشتر تایید می کرد. بیت آیت الله طاهری در اصفهان، بیت امام و بیت آیت الله منتظری.

بیت اقای منتظری اصلا در خط 3 نبود. آنها یکی در تهران بود یکی اصفهان. اقای منتظری توی این خط و خطوط نبود. شما یک نسبت تساوی می گیرد. بعضی افراد در دفتر اقای منتظری بودند که با خط3 ارتباط داشتند و این ربطی به خود اقای منتظری نداشت. اقای منتظری هم با همه ارتباط داشت. با خط 3 تهران هم ارتباط داشت. احمداقا خمینی هم ارتباط داشت و می رفت به ایشان سر می زد..

اشاره داشتید به یک نامه ای که به شما برای آیت الله منتظری نوشتید، خاطرتون هست یا قابل بیان هست که انتقاد نسبت به چی بود؟

ایشان یک سخنرانی داشت درباره13 آبان و بحث اهمیت 13 آبان، آمریکا، قدرت های جهانی و استکبار و گفتند که سیاست انگلستان بوده از دوره قاجار «فَرِّق تَسُد» یا تفرقه بینداز و حکومت کن بوده و ادامه دادند تا بعد از انقلاب. من انتقادات متعددی نوشته ام. یکی هم درباره این بود و برای شان بردم. جلسه ای بود و اینهم از کارهای ایشان بود که دیگران انجام نمی دادند و نمی دهند ولی ایشان انجام می داد؛ آیت الله منتظری سه سطح ملاقات داشتند. یکی ملاقات با مسئولین بود که معمولا محرمانه بود. یکی ملاقات عمومی بود در حسینیه و یکی ملاقات میانی بود. در اتاق می نشستند و معمولا سی تا چهل یا پنجاه نفر که مدیرکل بودند، معاون وزیر بودند، نویسنده بودند، فعال سیاسی بودند، و... ملاقات محدودتری بود و چون که فیس تو فیسface to face)) بود، می شد گفتگو کرد، نامه داد و نامه گرفت. ایشان در این جلسات معمولا نظرخواهی هم می کردند صحبت که می کردند می پرسیدند چطور بوده و یا قبل از اینکه می خواستند صحبت کنند نظرخواهی می کردند

از جمله ایشان درباره سخنرانی 13 آبان شان در این جلسه پرسیدند. شیخی بود که شروع کرد به تعریف و تعاریف او نشان می داد که اصلا سخنان ایشان را نشنیده چون جملاتی را می گفت که ایشان به کار نبرده بود. بعد که جلسه تمام شد من آمدم پیش ایشان و گفتم این تعریف و تمجیدهای آقایان اعتباری ندارد و بعضی شان اصلا حرف های شما را گوش نکرده اند. من یک نظر متفاوتی دارم که برای خودتان می نویسم و فردای آن روز دادم خدمت ایشان. در آن نوشتم این چیزی که شما درباره استعمار می گویید یک نگاه قدیمی و منسوخ شده است. مثلا سید جمال صدوپنجاه سال پیش می گفت سیاست انگلیس «فَرِّق تَسُد»است. از آن زمان تا حالا زمانه عوض شده، روش ها پیچیده شده. آن موقع استعمار از طریق نفوذ و آدم ها و لشگریان و این قبیل می آمد ولی الان از طریق حاکمیت دلار بر بازارهای جهانی دارد سیاست هایش را پیش می برد و احتیاجی به آن روش های قدیمی نیست. حاکمیت دلار ابزاری است که می تواند اوضاع داخلی و خارجی ما را تحت تاثیر قرار دهد. این مسئله نشان می دهد که شما با ماهیت جدید استعمار و تحولاتی که در طول این یک سده به وجود آمده آشنا نیستید و نظریه های قدیمی را دارید بازگو می کنید.

البته این نظریه قدیمی را سایرین هم می گفتند ولی خوب الان شما به یک سیاستمدار یا استاد دانشگاه اگر بگویید که تو این را نمی دانی، به شدت اخم و قهر می کنند و اگر قدرت هم داشته باشند که ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد اما آیت الله منتظری بعد از آن نامه خیلی تشویق می کردند که از این چیزها بنویس و ما هم به مناسبت هایی یک عریضه انتقادی می نوشتیم.

برویم سراغ مصاحبه‌ای که با آیت‌الله منتظری گرفتید. چه شد که این مصاحبه شکل گرفت؟ پیشنهادش از طرف شما بود یا از طرف خود حاج آقا؟

خود داستان کشدار است. مختصرش را می‌گویم. خود آقایان هم سر مصاحبه ما را بازداشت کردند و ذهنیات عجیب و غریب و نگاه امنیتی بدی داشتند. آدم می‌فهمد چرا در دنیا می‌گویند دستگاه‌های امنیتی چشم نظام هستند، ولی نباید حاکم بر نظام باشند. چون سیستم را به انقراض می‌کشانند. باید در خدمت سیستم باشند، نه حاکم بر آن. در روان‌شناسی بحثی داریم تحت عنوان «نظریه نقش» و تأثیر نقش. چند سال پیش راجع به آیت‌الله طالقانی سخنرانی کردم و مفهوم نقش را در سیاست و شکل‌گیری آدم‌ها توضیح می دادم. واقعاً «نقش»، شخصیت و دیدگاه افراد را شکل می‌دهد. نیروهای امنیتی هم این‌جوری هستند. ذهنیت‌های عجیب و غریبی داشتند که پروژه‌ای بود، تبانی شده بود که مثلاً هماهنگی کنید بی‌بی‌سی این مصاحبه را پخش کند و بعد مردم به خیابان‌ها بیایند!. وقتی در آنجا به آنها گفتم اصلا این مصاحبه چندین سال پیش پخش شده. پیاده شده و بیشترش هم در سایت آقای منتظری هست باورشان نمی‌شد. چون تصورشان این بود که این یک پروژه بود. فردای آن، بازجوی ما پرینت مصاحبه را آورد و ثابت شد همه اینهایی که بافته بودند توهم بوده است. اما گفت آنچه که در سایت پخش شده خطرناک‌تر از چیزی است که از بی‌بی‌سی پخش شد، برای اینکه بی‌بی‌سی بحث اعدام های سال 1367 را سانسور کرد. فقط یک سئوال کردم که آقای منتظری یک جمله جواب داد و فقط همان را گذاشتند. دو سه جلسه روی همین سئوال می‌کردند که با چه منظوری بود؟ هدفتان این بود که این بحث را به بی‌بی‌سی بکشید و همان تحلیل‌های امنیتی!. منتهی آنچه که پخش شده بود فقط اشاره‌ای بود، اما چیزی که در سایت ایشان انتشار یافت خیلی مفصل‌تر بود. بازجو گفت اینجا که خیلی مفصل‌تر است و بدتر شد. گفتم ولی لااقل این حسن را داشت که به شما ثابت کند مال چند سال پیش بود. یکی از هوشمندی‌های آقای منتظری هم همین جا بود. آن‌قدر نمونه دارم که نمی‌دانم کدامش را باید بگویم. الان که گفتید یادم افتاد.

چند سال قبلش یک بار خدمت شان رفتم و گفتم: «آقا! ما آرزو می‌کنیم عمر شما دراز و سایه‌تان بالای سر ما باشد، ولی وقتی امام فوت کرد یک بیانیه دادید و گفتید پیامبر اکرم(ص) هم که اشرف مخلوقات عالم بود از این قاعده «کل من علیها فان» استثنا نشد و رفت. بالاخره شما، ما و همه، مشمول این قاعده‌ایم. دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. ما می‌خواهیم چیزی از شما داشته باشیم که اگر روزی این اتفاق افتاد، یک‌سری سوالاتی و توضیحاتی را از زبان خودتان شنیده باشیم.» ایشان زیر بار نمی‌رفت. خیلی چانه زدیم و ایشان می‌گفت نمی‌خواهد، من که حرف‌هایم را گفته‌ام. خلاصه با لطایف‌الحیلی ایشان را قانع کردیم و جلسه‌ای نشستیم و حرف زدیم، منتهی ایشان در جایی گفت دیگر بس است و ادامه نداد و برای ناهار رفتیم. بعد به دوستی که فیلمبردار بود گفتم، چون ایشان زیر بار نمی‌رود این فرصت را هم از دست نده و سر ناهار و سفره را هم بگیرید. آن قسمتی که با پیژامه نشسته‌ام همان جا گرفته است. اصلش این بود که ما با این منظور گرفتیم. دستمان هم بود. سایت ایشان هم متنش را انتشار داد. خود آقای منتظری گفته بود منتشر کنید. من گفتم آقا! این که شد نقض غرض.

ما گفتیم این را بگیریم برای روز مبادا و قرارمان هم این بود که اگر برای ایشان اتفاقی افتاد، این را روی سایت ایشان منتشر کنیم. ولی عملاً به محض اینکه خبر فوت ایشان منتشر شد، کلاً شبکه اینترنت را خواباندند و اصلاً امکان اینکه بشود این را از طریق اینترنت پخش کرد وجود نداشت و منحصر به بی‌بی‌سی شد. اگر این مشکل پیش نیامده بود، قبل از بی‌بی‌سی روی سایت ایشان می‌آمد.

عرضم این بود که آن موقعی که ما گفتیم اگر فایل تصویری منتشر شود نقض غرض می‌شود، ایشان گفت نه، حتی اگر شده متن آن را هم منتشر کنید. بعداً که این مسائل پیش آمد گفتم اگر این منتشر نمی‌شد چگونه می‌توانستیم به اینها ثابت کنیم که توطئه‌ای در کار نبوده است. حتی به آنها گفتم اگر در لینک بروید می‌توانید تاریخش را در بیاورید. گفتم از آنجا ببینید مال چند سال پیش است. آنها هم همین کار را کردند و دیگر برایشان محرز شد. یکی از دوراندیشی‌های آقای منتظری که به کار ما آمد همین بود.

یکی از ویژگی‌های برجسته آیت‌الله منتظری ضد استکباری و ضد امریکایی بودن ایشان است. بد از عزل در دهه هفتاد هم در قضیه بوسنی و قضایای مختلف ایشان بیانیه می‌دهند.

خود آیت‌الله منتظری و شما چگونه با خودتان کنار می‌آیید و می‌آمدید که من که این‌قدر ضد امریکاواستکبار و استعمار هستم و سر صدور انقلاب و اینکه باید نهضت‌ها باشند با این نظام درگیر شده‌ام به جایی برسم که چون در داخل تریبون ندارم با بی‌بی‌سی مصاحبه کنم و مشکل نداشته باشم که بی‌بی‌سی مطالبم را منتشر کند؟ بی‌بی‌سی که متعلق به همان استکباری است که 20 سال است دارم علیهش بیانیه صادر می‌کنم و بدش را می‌گویم و مذمتش می‌کنم.

به نظرم به قول سهراب سپهری «چشم‌ها را باید شست،جور دیگر باید دید» به نظرم این تلقی شما از ضد امریکا و ضد امپریالیسم بودن نیاز به تجدیدنظر دارد. به این معنی که تلقی‌ای را دارید که گروهی در این مملکت داشتند و شاخص‌هایش احمدی‌نژاد، کیهان و... هستند. در دنیای امروز دیده‌ایم این تلقی چه ثمراتی را به بار آورده است.

تلقی دیگر را هم آقای منتظری داشت. ایشان هم انتقاد داشت، منتهی جنس انتقاد و نگاهش از جنس انتقاد و نگاه اینها نبود. خود ما هم همین‌طور. همان انتقادی که آن موقع به آقای منتظری داشتیم و ایشان از آن عبور کرد. ایشان این شخصیت را داشت که حرف‌ها را بشنود و حرف درست را برگزیند، یعنی به توصیه قرآن عمل کند. «الَّذينَ يَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعونَ احْسَنَهُ» باشد، ولی خیلی‌ها هم نتوانستند از این عبور کنند.

به این معنی که در دنیای امروز واقعاً این حرف که شما بگویید بی‌بی‌سی رسانه استعمار، دیگر معنای 50 و 60 سال پیش را ندارد. این مال زمانی بود که در کل دنیا یک رادیوی بی‌بی‌سی داشتیم. الان هزاران شبکه رادیویی و تلویزیونی در سراسر دنیا هست. در حال حاضر بیخ گوش ما در ترکیه فقط 100 شبکه تلویزیونی وجود دارند، حالا رادیویی بماند. شبکه‌های رادیو و تلویزیونی دیگر از شماره خارج شده‌اند و هر کسی با هر گرایشی می‌تواند داشته باشد. خود جمهوری اسلامی هم الان صدها شبکه رادیویی و تلویزیونی دارد. در این دوران، دوران دیجیتال، اینترنت، ماهواره و... این حرف‌ها به نظرم خیلی عقب‌تر از زمان خودشان هستند. ممکن بود یک وقتی می‌گفتیم ما بی‌بی‌سی را رسانه نمی‌دانیم. البته همان 50 سال پیش هم محل بحث بود و یکی می‌گفت از نظر من رسانه است و جالب است بدانید همین الان در نهادهای تخصصی حقوق بشری هم این بحث ها جریان دارد که می‌پرسند آیا فلان نشریه در روسیه یا در ایران رسانه‌ای مثل کیهان می‌تواند رسانه تلقی شود؟ یا اگر نشریه‌ای از بگیر و ببند و توقیف نشریات دفاع کرد، آیا با وظیفه ذاتی یک نشریه در تضاد نیست و آیا می‌توانیم بگوییم این هم نشریه است و وقتی می‌گوید این را توقیف کنید، نمی‌توانید از او شکایت کنید.

این را از این جهت می‌گویم که بی‌بی‌سی یک رسانه حاکمیتی است. یک وقت هست من یک شبکه دارم و شما می‌آیید با آن مصاحبه می‌کنید و اگر هم کسی اعتراض کرد، می‌گویید شبکه فلانی است. ولی یک وقتی رسانه‌ای مثل بی‌بی‌سی حاکمیتی است، مثل شبکه یک تلویزیون ایران.

اصلاً هر چه باشد. دولتی یا ملتی باشد؛ همین که رسانه است وظیفه ذاتی اش این است که از آزادی بیان دفاع کند. اگر از توقیف نشریه دیگری یا بگیر و ببند دفاع کرد، بازهم می‌تواند رسانه باشد یا نه؟ این بحث‌ها در سطح دیگری در اینجا هم هست، ولی عرضم این است که 50 سال پیش هم عده‌ای که خیلی به اصطلاح ضد امپریالیست بودند، می‌گفتند بی‌بی‌سی بلندگوی استعمار است. خیلی‌ها هم می‌گفتند بی‌بی‌سی دارد به ده‌ها زبان در سراسر دنیا پخش می‌شود و این هم یک رسانه مثل بقیه رسانه‌هاست، مثل تلویزیون ایران یا تلویزیون اتحاد شوروی. الان از آن بحث گذشته‌ایم که این رسانه هست یا نه. بی‌بی‌سی و VOA با هزاران شبکه دیگر با این تلقی 50 سال پیش سازگاری ندارد. آقای منتظری در این زمینه هم خیلی جلوتر از مخالفین خود بود و می‌گفت این هم یک رسانه است مثل رسانه‌های دیگر. از نظر شرعی هم ایشان مستند قرآنی دارد که می‌گوید خداوند فریاد زدن و بلند حرف زدن را از هیچ‌کس نمی‌پذیرد، مگر کسی که به او ظلم شده است(نساء/148). ایشان می‌گوید من مستمسک شرعی و قرآنی دارم. وقتی به من تهمت می‌زنند، دروغ می‌گویند و فشار می‌آورند. رسانه‌های داخلی هم از مالیات و پول جیب ما و مالیات های اداره می‌شوند، ولی ما در آنها هیچ سهمی نداریم. طبیعتاً مجوز می‌دهد و به همان دلیلی که امام با رسانه‌های خارجی مصاحبه می‌کرد، ایشان هم مصاحبه می‌کند.

آقای منتظری تا روز آخر هم مثلاً از مبارزان چچن دفاع می‌کرد. اتفاقاً یکی از انتقادات ایشان به جمهوری اسلامی این بود که چه فرقی بین مسلمانان چچن و فلسطین هست؟ شما چون روابط تان با روسیه خوب است، چشم به روی کشتار مسلمانان چچن که به مراتب شدیدتر از فلسطینی‌ها قتل عام می‌شوند می‌بندید. به همین دلیل آقای منتظری معتقد بود این نوع موضع‌گیری‌ها سیاسی است و اصلاً ریشه اعتقادی و آرمانی ندارد و به این چیزهایی که می‌گویید، یعنی اسلام، امپریالیسم و این جور مسائل هیچ ربطی ندارد، چون اگر داشت چرا در آنجا موضع نمی‌گیرید؟ ولی نوع نگاه آقای منتظری به معادلات بین‌المللی بیشتر شبیه چیزی بود که الان در دنیا جریان دارد. مثلاً چین. به هر حال شدیدترین انتقادات بین دولت چین و دولت امریکا وجود دارد. اما وسیع‌ترین ارتباطات اقتصادی و مراودات سیاسی را با هم دارند. با هم می‌نشینند، دست می‌دهند، مذاکره، انتقاد و حمله هم می‌کنند. امریکا هر سال چین را به عنوان ناقض حقوق بشر معرفی می‌کند. اتحاد شوروی هم همینطور بوده و خیلی از کشورهای دیگر دنیا هم همین‌طورند. حتی ژاپن که به هر حال مناسباتش مثل چین نیست، ولی در بین ژاپنی‌ها هم مواضع انتقادی می‌گیرند. یک وقتی ژاپنی‌ها با ارزان یا گران کردن «ین» اقتصاد امریکا را به هم می‌ریختند. آقای منتظری هم حرفش این بود که تو می‌توانی به اینها انتقاد داشته باشی، اما اعتراض و انتقاد معنایش این نیست که یک دیوار دور خودت بکشی و درها را ببندی و قطع رابطه کنی. اتفاقاً اگر اعتراضی هم دارید، اعتراضتان در روابط مؤثرترند تا اینکه قطع رابطه کنید. شما همین شرایط اخیر را نگاه کنید. همین یک مقدار روابطی را که در مذاکرات داشتید، باعث شد قدری اعتراضات تان هم بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. انتقاد ایشان از این جنس نبود که اینها سیاه سیاه هستند و اصلاً نه باید به آنها سلام داد و نه کمتر از فحش نثارشان کرد. می‌توانید انتقاد هم بکنید.

چرا در دهه 60 با بی‌بی‌سی مصاحبه نمی‌کردند؟

لزومی نداشت. ایشان در آن مقطع رسانه داشت. ضمن اینکه آقای منتظری آن موقع هم مصاحبه می‌کرد. آن موقع بعضی از روزنامه‌ها و رسانه‌های خارجی آمدند، منتهی ایشان در جایگاه قائم‌مقام رهبری بود و دلیل دیگری داشت. این بار دلیل دیگری داشت و آن اینکه به ایشان حمله می‌کنند و در عین حال فضا برای دفاع هم به او نمی دهند. ضمن اینکه شرایط دهه 60 با الان، روابط بین‌الملل و نظام رسانه‌ها زیر و رو شده است.

ارتباط آقای میثمی با حاج آقا چقدر بود؟ در دهه 80 یا قبل‌تر از آن.

خیلی متعارف. نه این‌جور بود که می‌گفتند بیت ایشان پایگاه اینهاست. این تعبیرات عمدتاً با اهداف سیاسی و تبلیغاتی همراه بود. فکر نمی‌کنم در آن سال‌هایی که می‌گفتند بیت آقای منتظری پایگاه اینهاست، مرحوم بازرگان بیشتر از دو بار به ایشان سر زده باشد. نکته‌ای که مهم بود و اتفاقاً به بخشی از سئوال قبلی شما بیشتر مربوط می‌شود که شما در باره ویژگی آقای منتظری می‌گفتید که گفتم علمیت، صراحت و شجاعت بود، اتفاقاً یکی از ویژگی‌هایی که ایشان بعد از انقلاب هم داشت و هم باعث رفتار متفاوتش شد، هم بعدها در نظریه‌های فقهی ایشان هم آثار خودش را نشان داد، این بود که در خانه‌اش باز بود. در خانه را به معنای عام می‌گویم، یعنی هم درِ خانه ذهنش و هم درِ خانه خودش باز بود. یعنی از اینکه با دیگران ارتباط داشته باشد نمی‌هراسید. از اینکه سخن دیگران را بشنود احساس ضعف نمی‌کرد و خود همین باعث شده بود صداهای مختلف را بشنود و در نتیجه صداهایی را که دیگران نمی‌شنیدند می‌شنید. به همین دلیل پیش‌بینی‌هایی می‌کرد که دیگران نمی‌کردند. نگرانی‌هایی داشت که دیگران نداشتند و واقعاً هم نگرانی بود. اگر مواضع و نامه‌هایش به امام را ببینید، کاملاً معلوم بود نگران آینده است. حتی در جایی به امام می‌گوید نگران قداست شما هستم.

بهترین حرف در باره ایشان را همان حرفی می‌دانم که آقای خامنه‌ای در سال 1365 راجع به ایشان زدند. شاید تنها کسی که در آن موقع دفاع منصفانه‌ و درستی کرد ایشان بود. در آن فضای دروغ و تهمتی که به سید مهدی هم تلقین کرده بودند که بیاید و آن‌جوری حرف بزند و او هم فکر می‌کرد به این ترتیب نجات پیدا می‌کند، ایشان در رد این اتهام که ایشان ساده‌اندیش و نفوذناپذیر است، استدلال بسیار خوبی کرد. استدلالی بود که کسی جز در سطح ایشان نمی‌توانست بکند. ایشان گفت ما به عنوان سران قوا هر بار به دیدن ایشان می‌رویم، ایشان جزئیاتی از اطلاعات و مسائل کشور و بخش‌های تحت اختیار ما دارد که ما نداریم و این به دلیل آن است که با افراد مختلفی ملاقات می‌کند و نامه‌های زیادی به دفتر ایشان می‌رسد. حتی بعضی وقت‌ها اینها را به ما نشان می‌دهند.

می‌خواهم بگویم به خاطر اینکه در خانه ایشان باز بود، طبیعتاً بسیاری از چهره‌های سیاسی نزد ایشان می‌رفتند. اگر کسی سوءظن داشته باشد که عملکرد آقای منتظری را جور دیگری تعبیر کند، می‌تواند همه اینها را جور دیگری تحلیل کند و بگوید خانه ایشان پایگاه منافقین و لیبرال‌ها بوده است.

شما جزو منتقدان سید مهدی بودید و ارادتی به او نداشتید. با این حساب حمایت همه‌جانبه آیت‌الله منتظری از سید مهدی و هزینه دادن سنگین برای او حتی در این سطح که اگر قرار است او را دستگیر کنند، مرا هم باید دستگیر کنند و تعابیری از این دست را اشتباه نمی‌دانستید؟

شما چون در این زمینه تخصص دارید، این سئوال تان یک مقدار دور از انتظار است. می‌دانید چرا؟ چون اگر یک خبرنگار معمولی و کسی که مطالعه ویژه‌ای نداشته باشد، این سئوال را بپرسد به او حق می‌دهم. ولی کسی که دقیقاً می‌‌تواند تمایز سید مهدی قبل از مصاحبه اول و بعد از مصاحبه تلویزیونی را بفهمد و می‌داند حتی نگاه امام هم در مورد سید مهدی قبل از مصاحبه آن نبود که بعداً به وجود آمد و نگاه دوستان و حتی خانواده‌اش هم همین‌طور.

به هر حال یک آدمی دستگیر شده است، نه اتهام قتلی متوجه اوست و نه چیز دیگری. هیچ چیزی هم ثابت نشده و شمایی که پرونده‌اش را خوانده‌اید می‌دانید که در آستانه آزادی بود و داشتند آزادش می‌کردند. آقای ری‌شهری هم در خاطراتش می‌نویسد آنچه که باعث شد همه چیز عوض شود کاغذی بود که در توالت رد کرد و اینها دیدند و مسیر پرونده عوض شد. اگر این اتفاق نیفتاده و سید مهدی آزاد شده بود، امروز این ایراد را نمی‌گرفتید که چرا آقای منتظری گفت، حالا که او را گرفته‌اید، مرا هم باید بگیرید و این حرف کاملاً از نظر شما موجه بود. ولی بعد از جریان آن کاغذ که آقای ری‌شهری در خاطراتش جزئیاتش را می‌گوید و دوباره به بازجویی کشیدن و اینکه معلوم می‌شود اطلاعاتی داده نشده است. بعد فضایی به وجود می‌آید که سید مهدی باید بیاید و مصاحبه کند. مصاحبه اول است. سید مهدی دو مصاحبه کرده است. مصاحبه اول مثل تیری بود که طرف را زمین می‌اندازد. مصاحبه دوم تیر خلاص بود. شما که می‌دانید موضعی که آقای منتظری گرفت مال چه مقطعی بود، نباید این سئوال را بپرسید. مقطعی بود که بسیاری از کسان دیگر -حتی خود سید احمد هم به‌رغم دشمنی ای که با سید مهدی داشت-متقاعد شده بود آزاد شود و واقعاً تا آزادیش یک قدم فاصله بود.

ولی از زمانی که مصاحبه‌ اول پخش شد، تمام مواضع آقای منتظری حقوقی است. خاطرات و تمام نامه‌ها و نوشته‌های ایشان هست. حرفی که ایشان می‌زند هنوز هم قابل دفاع است. ایشان در آنجا دیگر در باره شخصیت سید مهدی بحث ندارد. قبلاً که آن مصاحبه‌ها نشده بود می‌گوید سید مهدی آدم خوب و متدینی است. اینکه فقط حرف آقای منتظری نبود. خود آقای خامنه‌ای سید مهدی را پیشنهاد کرد که به عضویت شورای عالی سپاه در بیاید. پس ذهنیتی که راجع به سید مهدی وجود داشت این بود تا قبل از مصاحبه اول. تا این زمان آقای منتظری حرف‌هایی می‌زد که خیلی‌های دیگر هم می‌زدند.

اما بعد از مصاحبه اول ودوم اوضاع فرق کرد و تمام مواضع آیت‌الله منتظری از اینجا به بعد حقوقی است. مثلاً ایشان می‌گوید باید وکیل داشته باشد، نباید شکنجه‌اش کنید، اقرار زیر شکنجه اعتبار ندارد. اینها حرف‌هایی است که ایشان از سال 1360 هم گفته بود. یکی از آقایان در جایی نوشته بود مسئله آقای منتظری، مسئله سید مهدی است! متوجه نیستند با این کار اعتبار خودشان و قضاوت‌های تاریخی شان را هم زیر سئوال می‌برند. او می‌گوید از وقتی قضیه سید مهدی پیش آمد، آقای منتظری در مورد اعدام‌ها و شکنجه‌ها موضع گرفت. می‌خواهند همه چیز را با سید مهدی زایل کنند.

یک نامه از آقای منتظری دارم به تاریخ 5/7/1360 که سید مهدی عضو سپاه است که ایشان در باره بدرفتاری در بازجویی‌ها نامه‌ای به امام نوشته است: «خودمختاری مسئولین بازجویی و بازپرسی سخت نگران‌کننده است. اعدام‌های اخیر معمولاً از مهره‌های رده‌های سوم و چهارم سمپات‌هاست و مهره‌های اصلی به کار خود مشغولند....» ایشان در مورد بدرفتاری در زندان‌ها صحبت کرده که مال سال 1360 است و نشان می‌دهد اینها اصلاً ربطی ندارد. در سال‌های 1361، 1362، 1363 و... نامه داده است. در دیدار با مسئولین همین‌طور. آقای منتظری جلسات هفتگی داشت و سران قوا و مسئولین قضایی می‌آمدند. واقعاً اگر بشود بحث‌هایی را که ایشان در آن جلسات داشت منتشر کرد، خواهید دید نگاه حقوقی آقای منتظری اصلاً ربطی به سید مهدی نداشت و از اول انقلاب این نگاه را داشت که در زندان‌ها در مورد محکومین نباید از چهارچوب خارج شویم و دائماً روی موازین شرعی و قانونی تأکید کرده است. بعد از اینکه آن مصاحبه‌ها پخش شدند، ایشان بحث‌های شخصی در باره سید مهدی را کنار گذاشت و فقط بحث‌هایش حقوقی است. یک نامه به من نشان بدهید که غیر از این باشد.

نامه آقای منتظری قبل از اعدام سید مهدی هست که نوشته‌انداگر سید مهدی را تکه‌تکه هم بکنید از او دست برنمی‌دارم.

از چه دست برنمی‌دارم؟

از اینکه بگویم او آدم خوبی است.

چون مقدمات محاکمه و بازجویی سید مهدی در چهارچوب موازین شرعی و قانونی نبود، ایشان نمی‌تواند از اعدام او دفاع کند. ایشان از تمام حرف‌هایی که در این زمینه زد تا آخر عمر و در کتاب «انتقاد از خود» دفاع می‌کند. بحث ایشان این بود که تشریفات دادرسی سید مهدی رعایت نشده است.

الان در خیابان یک نفر را دیده‌اید که با چاقو قتل انجام داده است. نمی‌توانید بگویید چون به چشم خودم دیده‌ام قتل کرده این قاتل است. اگر تشریفات دادرسی عادلانه رعایت شود، ممکن است اصلاً نظر شما عوض و معلوم شود او در مقام دفاع از خود بوده است. بنابراین حرف ایشان این بود که شما تشریفات دادرسی را رعایت نکرده‌اید. نه آقای رازینی نه هیچ‌کس دیگری امروز نمی‌تواند از این موضوع دفاع کند و نمی‌توانید کسی را پیدا کنید که بگوید ما مسیر دادرسی را درست طی کردیم. آقای اردبیلی رئیس قوه قضاییه هم آن موقع منتقد بود و آقای منتظری تا آخر هم همین حرف را می‌زد. بله، تکه‌تکه‌اش هم بکنید، از حرفی که زده است برنمی‌گردد. از کدام حرف؟ از اینکه باید رعایت موازین دادرسی محاکمه شود؟. از این حرف کوتاه نمی‌آید. ایشان درباره دیانت سید مهدی یک چیزی گفت که مال قبل از مصاحبه‌ او است.

آخرین دیدار شما با آیت‌الله منتظری کی بود؟

تاریخ دقیقش را نمی‌دانم، ولی فکر می‌‌کنم دو هفته قبل از رحلت ایشان بود.

تصویر یا روایت خاصی از آن دیدار دارید؟

هر بار که ایشان را می‌دیدم موضوعات مختلفی مطرح می‌شد، ولی وجه مشترک تمام ملاقات‌هایی که با ایشان داشتم این بود که اولین سئوالی که از من می‌کردند این بود که از زندانی‌ها چه خبر؟ چه کسی آزاد شده است؟ به خانواده‌های شان سر زده‌اید؟ تقریباً در همه صحبت‌های شان این بود. حتی آقا سعیدمنتظری خاطره‌ای را تعریف می‌کرد که اگر او را دیدید شاید برایتان بگوید. جایی ندیده‌ام گفته باشد. می‌گفت آخرین جمله‌ای که قبل از فوت از ایشان شنیدم مربوط به شما بود. می گفت به تهران رفته بودم و دوازده شب برگشتم که معمولاً ایشان خواب بود. زود می‌خوابیدند. حاج احمد آقا گفته بودند آقا بیدارند. بیدار شده بودند داروی شان را بخورند. می‌گفت بالای سرشان رفتم. پرسیدند: «کجا بودی؟» جواب دادم: «تهران.» سئوال کردند: «باقی را هم دیدی؟ راجع به زندانی‌ها و خانواده‌های شان چه می‌گفت؟» آقا سعید می‌گوید: «به تهران رفتم، ولی فرصت نکردم فلانی را ببینم.» می‌گوید این را گفتم و به خانه آمدم. تا سرم را گذاشتم که بخوابم، زنگ زدند و گفتند آقا تمام کرده است. می‌خواهم بگویم آخرین کلامی که ایشان گفته بودند در باره من بود. عنایت خاصی (به زندانی ها و خانواده های شان) داشتند. مال این دوره هم نبود. ایشان قبل از انقلاب هم به مسئله زندانی‌های سیاسی توجه داشت و این توجه مربوط به دوره مخالفت ایشان با رفتارهای این دوره نبود. هم آقای هاشمی در خاطراتش در سال 1360 نوشته است، هم خودم همراه پدرم هر جا می‌رفت، می‌رفتم، از جمله مواقعی که می‌رفت و به زندانی‌ها سر می‌زد و از طرف ایشان پولی گرفته بود و می‌برد و می‌داد. ایشان این کار را اول انقلاب هم می‌کرد و جالب است کسانی که مشکلاتی داشتند و می‌‌آمدند و به ایشان سر می‌زدند و تظلّم هم می‌کردند، ایشان یواشکی می‌پرسید خانواده اینها از لحاظ مالی در تنگنا نباشند.

سیاسی بودن هم شرط نبود. خودم از ایشان اجازه کتبی داشتم که می‌توانم ثلث سهم امام را برای زندانی‌ها و خانواده‌های شان خرج کنم. یک بار به ایشان گفتم کاری که داریم می‌کنیم عام است. شاید از 500 زندانی که کارشان را دنبال کردیم 30 تا سیاسی بودند. یک بار به ایشان گفتم اکثر کسانی که با آنها سر و کار داریم زندانی‌های عادی هستند. ایشان گفت مهم خانواده اینهاست، یعنی اصلاً قید سیاسی، ایدئولوژیکی، جرم و اینها را نداشت. دغدغه دائمی ایشان خانواده‌های اینها بودند و می‌گفتند خانواده‌ که گناهی نکرده، مردش به زندان رفته است. تقریباً وجه مشترک همه دیدارهایم با ایشان همین بود. در آخرین دیداری هم که با ایشان کردم همین که از راه رسیدم همین سئوال را کردند که چه کسی آزاد شده است؟ از زندانی‌ها چه خبر؟ به خانواده‌ها سر زدید؟

چگونه از فوت ایشان باخبر شدید؟

اول صبح یک پیامک دریافت کردم. اعتنا نکردم، چون پیامک‌های دروغ و شایعات زیاد بود و گفتم مگر می‌شود برای آیت‌الله منتظری اتفاقی بیفتد و من از طریق پیامک بفهمم؟. یکی به من تلفن زد و گفت چنین چیزی را شنیده‌ام. صحت دارد؟ گفتم بعید می‌دانم. بگذارید بپرسم. به قم زنگ زدم و به آقا سعید گفتم چنین پیامکی آمده است. من هیچ‌وقت گریه آقا سعید را ندیده بودم. روحیه خاصی دارد. یکدفعه زد زیر گریه. منتهی چون تا به حال گریه‌اش را ندیده بودم، فکر کردم دارد می‌خندد. گفت متأسفانه صحت دارد. فکر کردم ایشان دارد تصدیق می‌کند که شایعه است. گفتم ولی چند نفر به من گفته‌اند و یکمرتبه صدای هق‌هقش بلند شد و متوجه شدم این گریه است و خنده نیست. از آن لحظه باور کردم اتفاق افتاده است و چند دقیقه نکشید که سوار ماشین شدیم و به قم رفتیم. برای همه غیر منتظره بود.

و سخن آخر؟

در روز تشییع جنازه تنها نگرانیم این بود که شعارهای رادیکال داده شود. نیروهای امنیتی هم روی پشت‌بام‌ها، ماشین‌ها و همه جا پخش بودند. کنترل امنیتی به این صورت واقعاً سابقه نداشت. من هم احساس می‌کردم یک عده از مردم می‌آیند و بعد از سال انتخابات هم به گلویشان رسیده و فشار و سرکوب باعث شده است دنبال یک منفذ بگردند و فنر باز شود و کنترل از دست برود. از آن طرف هم نیروهای امنیتی فکر کنند اگر جلویش را نگیرند، مثل اتفاق سال 1388 شود و برای زدن آماده‌اند. خیلی نگران بودم و سعی می‌کردم به هر کسی که می‌رسم بگویم مواظب باشید، کنترل کنید. به بچه‌های دفتر، خانواده و اینها گفتم. تا تشییع جنازه شروع شد. دیدم دارند شعار می‌دهند، به دسته رفته بودم و دستم را بلند و خواهش کردم تو را به خدا شعار ندهید و فقط بگویید «الله‌اکبر» و «لا اله الا الله». بعضی‌ها که می‌شناختند احتراماً می‌پذیرفتند، ولی ده قدم جلوتر ادامه می‌دادند. بعضی‌ها هم که ما را می‌شناختند، چون تصوری که از ما داشتند تصور یک معترض و منتقد بود تندترش می‌کردند. فضای سختی شده بود و بعداً اتفاقاتی افتاد و منجر به بازداشتم شد. به من گفتند از اول برای این ماجرا پروژه داشتید و فیلم بی‌بی‌سی را مطرح کردند. بعد که معلوم شد این فیلم مال چند سال قبل است، گفتند ما فیلم داریم که شما داشتی در تظاهرات تحریک می‌کردی. دوربین‌ها ضبط کرده بودند که یک نفر دارد وسط جمعیت دستش را بالا و پایین می‌برد. اگر آدم کمی باهوش باشد از طرز حرکت دادن دست می‌فهمد طرف دارد چه کار می‌کند. شما وقتی شعار می‌دهی دستت را گره می‌کنی و به طرف آسمان می‌بری. فرق می‌کند با وقتی که دستت را به طرف جمعیت می‌گیری و خواهش می‌کنید شعار ندهند، ولی خود این مدرک شده بود که داشتم در تظاهرات تحریک می‌کردم.

چون من معتقد بودم اگر شعارهای رادیکال بدهند شرایط به‌گونه‌ای پیش خواهد رفت که نخواهند گذاشت مراسم سوم، هفتم، چهلم و سالگرد ایشان برگزار شود. حدس ما هم درست بود و این اتفاق افتاد. در حالی که اگر شعار نمی‌دادند این وضع پیش نمی‌آمد، چون اولاً نفس آن تعداد جمعیتی که آمده بودند کافی بود و نشان می‌داد آن تبلیغات سنگین راه به جایی نبرده است. از آن طرف هم تقابل و احساس خطر ایجاد نمی‌کرد و به نظرم فرصت خوبی برای التیام بود. به هر حال اینکه گذاشتند ایشان در حرم دفن شود، پیام‌های بعدی از مسئولین و سران مختلف، ولی فرصت هم از دست رفت و به‌جای اینکه فرصتی برای التیام بشود، فرصت برای نقار بیشتر شد.

Ali_Keshtgar.jpgاگر آن کس که "هیچ چیز جز زنجیرهایش" برای از دست دادن ندارد بر ستمگران بشورد طبیعی است. اما شگفت آور و ستایش برانگیز است کارزار آن کسی که همه چیز دارد اما در همراهی با ستمدیدگان از همه چیز می گذرد و در درازای همه عمر خویش روزبه روز در راه سخت و پرمشقتی که برگزیده استوارتر گام برمی دارد، احمدزاده یک حماسه ملی بود و هست.

بیش از هفتاد سال پیش در اوج جوانی و برخورداری از ثروت و مکنت خانوادگی دلداده راه دکتر مصدق شد. او از آغاز هم آرزوی آزادی به سر داشت و هم به ایده های سوسیالیستی برابری و عدالت خواهانه دلبسته بود. طاهر آقا از نخستین سالهای دهه 20 تا آخرین لحظه های زندگی پر افتخار خود در این راه که هزینه های طاقت فرسایی به او و فرزندانش تحمیل کرد نه دچار تزلزل و پشیمانی شد و نه هرگز در لحظه های اعدام سه فرزند دلبندش و یا در سالهای رنج و شکنجه در زندان های شاه و جمهوری اسلامی امید را از دست داد. و شگفتا که وقتی برای آخرین بار درهشتاد سالگی از زندان آزاد شد و برای دیدن مستوره به پاریس آمد، پس از تحمل این همه زندان و مصیبت همچنان شور و امید دوران پیش از انقلاب را در گفتار و کردار حفظ کرده بود.

پس از کودتای 28 مرداد، یک کنشگر خستگی ناپذیر باقی ماند. او در سالهای دهه 30 و 40 هم با جریانات ملی و مصدقی و محافل چپ آن روزگار همدل و همراه بود و هم در میان نواندیشان مذهبی یک فعال سرشناس بود و از هیچ گونه کمک به همه این جریانات دریغ نداشت. نخستین بار در سال 35 بخاطر تلاشهایش برای احیای جبهه ملی به زندان افتاد که یکسال بعد آزاد شد.

گفتارو کردار صادقانه همراه با گذشت و سخاوتمندی بی مثال از او شخصیتی قابل احترام ساخته بود. احمد زاده به رفتار و کردار پرتو عدالت خواهی و آزادگی بر اطرافیان، خویشاوندان و فرزندان خود می افشاند. اتفاقی نیست که مسعود، مجید، مستوره و مجتبی همگی از نوباوگی با وجود ناز و نعمت خانوادگی جان بر کف شیفته آرمان عدالت خواهی و برابری شدند و در این راه از همه چیز خود گذشتند.

در مهرماه سال 50 به اتهام همکاری با فرزندانش که از بنیانگذاران سازمان فدائیان خلق بودند دوباره به زندان افتاد که تا شهریور 57 ادامه داشت.

می گفت شب هنگام در زندان از اخبار بی بی سی خبر اعدام مسعود و مجید را شنیدم. پس از اعدام مسعود و مجید طاهر آقا مثل کوه ایستاد، به همرزمان آنان در زندان دلداری می داد و هرگز دردی که از داغ این دو سرو آزاده به دل داشت را نه در چهره و نه در زبان ظاهر نکرد. گویی با خود عهد کرده بود که هرچه درد است در دل خود نگهدارد و فقط شادی ها و امیدواری ها را با دیگران قسمت کند.

طاهر آقا برای سالیان طولانی هم بند و هم راه صمیمی هم رزمان مسعود، مجید و مستوره بود. زندانیان سیاسی از هر عقیده و گرایشی به دیده تحسین در او که نمونه مروت با دوست ومدارا با مخالف بود می نگریستند.

وقتی امواج انقلاب دیوارهای سنگی زندان ها را در هم شکست و مردم زندانیان سیاسی را در آغوش گرفتند، مشهد از این فرزند آزاده خود که افتخار خراسان و ایران بود چنان استقبال کرد که اشک شوق از دیدگان طاهر آقا جاری شد. اما همان استقبال عظیم روحانیون مشهد را نگران کرد. چنان که در روزهای بعد در اطراف هر مراسمی که برای بزرگداشت او برگزار می شد، گروههای فشار مذهبی هم چنگ و دندان نشان می دادند.

آن چنان که او بعدها نقل می کرد، همان زمان و در اوج امید به انقلاب، بیم آن که خمینی و روحانیت با انقلاب مردم چه خواهند کرد لحظه ای او را رها نمی کرد. می گفت من که هرگز خیانت های کاشانی را به مصدق فراموش نکرده بودم، و از شباهت برخی از ایده های خمینی با شیخ فضل الله نوری نگران بودم در دل نسبت به آنچه خمینی و روحانیت با انقلاب خواهند کرد بیمناک بودم. می گفت چند ماه پیش از انقلاب در اوج تظاهرات مردم وقتی دیدم که عده ای جزوه ولایت فقیه خمینی را تکثیر و توزیع می کنند نگران شدم و این نگرانی را با خامنه ای که در آن زمان یک روحانی نواندیش شناخته می شد در میان گذاشتم که خامنه ای پاسخ داد این جزوه وهن اسلام و به زیان جنبش است اما نباید نگران آن شد ...!

پس از انقلاب، احمد زاده در دولت مهندس بازرگان به استانداری خراسان منصوب شد. اما از همان آغاز روحانیون برای عزل او دست به کار شدند. او که یک مبارز ملی و مصدقی و پدر بنیانگذاران سازمان چریکهای فدائی خلق بود، با اهداف روحانیت تازه به قدرت رسیده سازگار نبود. می گفت من از اول هم می دانستم که اگر دعوت شما را قبول کنم و روز چهاردهم اسفند 57 در میتینگی که بر مزار مصدق برگزار شد به عنوان پدرمسعود و مجید احمد زاده و نماد خانواده جان باختگان فدایی در کنار شما ظاهر شوم بیش از پیش مغضوب روحانیون می شوم، اما چه باک! من یک فعال ملی و مصدقی بودم. آرزویم نزدیکی همه نیروهای شرکت کننده در انقلاب بود و از آغاز نمی خواستم برای خوشایند خمینی و روحانیون به قدرت رسیده خودم را سانسور کنم.

احمد زاده در همان نخستین ماههای استانداریش با کارشکنی ها و خصومت های نماینده خمینی در مشهد مواجهه شد. می گفت به مهندس بازرگان گفتم اینها نمی گذارند کار کنیم و مدام دخالت می کنند. بازرگان پیشنهاد کرد که خودت از آقای خمینی وقت بگیر و مشکلات را با او که رهبر انقلاب است در میان بگذار. می گفت وقتی پس از چند بار مراجعه وقت ملاقات گرفتم، مرا به اتاقی بردند که هیچ کس در آن نبود. پس از چند لحظه آقای خمینی از در دیگری وارد شد و در وسط اتاق روی گل قالی نشست و بدون آن که به درستی جواب سلام و احوالپرسی مرا بدهد چند سرفه کرد که معنی اش آن بود که هر چه داری بگو. من با عجله درباره کارشکنی ها و دخالت های نماینده ایشان جملاتی که از قبل آماده کرده بودم را تکرار کردم. اما آقای خمینی بدون آن که هیچ پاسخی بدهد یک یاالله گفت، بلند شد و رفت. فکر کردم لابد برمی گردد و جوابی می دهد، اما در دیگر اتاق باز شد و مرا به بیرون دعوت کردند که یعنی ملاقات شما تمام. می گفت من آن روز نخوت خمینی و نفرت او به خود را عمیقا حس کردم.

گویا پس از این ملاقات، خمینی از بازرگان می خواهد که احمد زاده را عزل کند اما بازرگان زیربار نمی رود. یکماه پس از استعفای بازرگان آقای احمد زاده استانداری خراسان را تحویل می دهد. صراحت لهجه و شجاعت همیشگی احمد زاده که از نخستین روزهای انقلاب، آیت الله خمینی و روحانیون تازه به قدرت رسیده را به باد انتقاد می گیرد، به شدت وی را مغضوب روحانیون به قدرت رسیده کرده بود. پس از اعدام مجتبی در سال 60 احمد زاده مدتی زندگی مخفی پیشه کرد. او سرانجام پس از یکسال زندگی مخفی دستگیر شد. در جریان این دستگیری بخش هایی از کتاب خاطراتی که در مخفی گاه نوشته بود و در آن خمینی و روحانیت را به خیانت به انقلاب متهم کرده بود به دست ماموران امنیتی افتاد و همین مساله موجب شد که در زندان که طی 5 سال ادامه یافت، به شدت زیر فشار و شکنجه های روحی و جسمی قرار گیرد. او بازجوها و زندانبانان جمهوری اسلامی را خشن تر و بی فرهنگ تر از دوران شاه می بیند، و وقتی همین برداشت را با یکی از مسئوولان جمهوری اسلامی که برای بازدید از زندانها به بند او سرزده بود در میان می گذارد با اهانت و سرزنش روبه رو می شود. طاهر آقا می گفت در سال 1365 در زندان از یکی از بازجوها شنیده بود که قرار است زندانیان سیاسی را قتل عام کنند.

احمد زاده برای بار دوم در هشتاد سالگی بخاطر دعوت مردم به شرکت در انتخابات دور دوم خاتمی اما به بهانه اهانت به رهبر به زندان می افتد. می گفت صد رحمت به بازجوهای دوران شاه، یکبار در حالی که خاطرات زندان را برای من و مستوره نقل می کرد، ناگهان بغض کرد و ساکت شد. به من نگاه کرد و در حالی که اشک به چشم و دندان به لب داشت با اشاره دست به من فهماند که مابقی داستان را بعد تعریف می کند. مستوره که از اتاق بیرون رفت. گفت نخواستم پیش مستوره بگویم که با پدرش چه رفتار زشتی داشته اند و حرفهای رکیکی زده اند!

من یکبار دیگر نیز در پاریس دانه های اشک را بر چشمان احمدزاده دیدم و آنهم زمانی بود که او را به کنار پانتئون (آرامگاه بزرگان فرانسه) بردم و سر در این بنای تاریخی را به او نشان دادم و گفتم در پیشانی این آرامگاه با شکوه نوشته اند "میهن به فرزندان فداکار و شایسته خود ارج می نهد". اشکهایش را پاک کرد و از آنچه بر مصداق در سالهای حصر در احمد آباد گذشته بود حرف زد...

احمد زاده در همین آخرین سفرش به پاریس مدام از ضرورت جدایی دین از دولت و خطری که از جانب حکومت مذهبی متوجه ایران است سخن می گفت. با این امید به آینده همچنان در طبع شوخ او موج می زد.

Boss-Shirin-Samiei.jpgبامداد روزی، رئیس احضارم کرد که آماده سفری شوم. پس از تامل بسیار و سفارشات لازم، مرا به همراه هیئتی به ینگه دنیا فرستاد تا چشم و گوش او در آن دیار غریب باشم و مراقب اوضاع و احوال، چرا که دشمن صف آرايی کرده بود و من بی خبر از آنچه که در پس پرده میگذشت، میبایست در پهنه میدان کارزار، درفش اداره را به دست گیرم و با فراست و کیاست علیرغم حیله عدوی مکار گروه مان را به پیروزی رسانم.

اصولآ در کشور گل و بلبل ما رسم براین بود که همه باهم بجنگند. هر اداره ای با اداره ی دیگر، هر دایره ای با دایره دیگر و هر مدیری با مدیر دیگر در رقابت و ستیز بود. مردم، دربار را هم به دو بخش کرده بودند : دربار کبیر و دربار صغیر. با وجود این که اداره ی کوچک ما وابسته به دربار کبیر بود، ما نه تنها از جنگ وجدال ایمن نبودیم، بلکه به خاطر رشک و رقابت سایرین، آماج تیرهایی میشدیم که میبایست در هرموقعیتی، ٓاماده خنثی کردنشان می بودیم.

داستان، داستان کندوی زنبورها بود که برای نزدیک شدن به ملکه شان، از زدن هیچگونه نیشی به یکدیگر ابا نداشتند و هرچه حلقه به ملکه نزدیکتر میشد، نبرد تن به تن شدیدتر و نیشها زهرآگین تر. در یک چنین حال و هوايی، با برنامه ایکه به دستم داده بودند، برای خنثی کردن حملات خصم، قدم به میدان رزم نهادم. اما رقیب پر تدبیر، با فراست بی سابقه ای نقشه ی ما را درهم ریخت. به تقلید از روسها به هنگام نبرد با لشگر ناپلٔيون، و ارتش سرخ، در مقابله با سپاه هیتلر، میدان را به ظاهر خالی کرد و گریخت و ما را در محظور نهاد. ما که دشمنی در برابر خود نمیدیدیم، خلع سلاح شدیم و سرگشته و حیران، از پشت خنجر می خوردیم، و قادر به دفاع از خود نمی بودیم. بدخوابی هم مزید برعلت شده بود و من که یکسره از تهران به آن دیار پروازکرده بودم، گیج تر و منگ تر از همیشه بودم. شبی از شبهايی که به خواب نمی رفتم، فیلمی را بر روی پرده ی تله ویزیون اتاقم تماشا می کردم که ناگهان زنگ تلفن به صدا در آمد. گوشی را برداشتم. صدای رئیس نازنینم را از آن سوی دنیا شنیدم که با تغیر از من می پرسید: پروانه، تو در این ساعت، در اتاقت چه میکنی؟

من بی خیال پاسخش دادم: آخ، اگر بدانی، برای هزارمین بار مشغول تماشای فیلم بی نظیری هستم، «گراند ایلوزیون» رنوار، به زبان فرانسه. نمیدانی چه بهشتی است. به تندی گفت: خجالت نمیکشی! تو که مدام به فکر تاتر و سینما هستی! مرا بگو چه کسی را به مٔاموریت فرستاده ام! مرتب ازکارتان گزارشهای ناجور میرسد، انوقت تو، عوض اینکه سرکارت بروی و حواست را جمع کنی، نشسته ای به تماشای فیلم! من که تو را برای گردش و تفریح نفرستاده ام. به او گفتم: عزیزم چه گردشی؟ چه تفریحی؟ این وقت شب میخواهی چه خاکی بر سر بریزم و به کجا بروم؟ الان ساعت سه صبح است و همه جا بسته. کسی کار نمیکند که من سرکار بروم. به خاطر تغییر ساعت من مثل «دراکولا» شبها بیدارم و روزها چرت میزنم و از بیخوابی ست که در این ساعت درون رختخوابم نشسته ام و دارم فیلم تماشا میکنم. صدایش عوض شد و این بار با ملایمت گفت: وای ببخش، هیچ حواسم نبود چه ساعتی است. خدا رحم کرد اول خانم مانی را نگرفتم.

گفتم: آره بابا، بیچاره شبها قرص خواب میخورد. لابد الان دارد هفت پادشاه را به خواب می بیند. ــ پس به او بگو من تلفن کردم. با اوکار واجب دارم. باید حتما روند کارتان را تغییر بدهید. ــ بسیارخوب، بسیارخوب، شما نگران نباشید. باری دگر صدایش تند شد وگفت: ــ با این گزارشهأيی که هر روز ازکارتان به دستم میرسد، چطور میخواهی نگران نباشم!

و اما داستان به خیر گذشت و به رغم گزارشهای نابابی که از خامی و بیخبرگی هیئت ما از سوی دشمن ارسال شده بود، خوشبختانه هیچگونه خسارت و گزندی از این نادانی، به دولت و ملت شریف ایران وارد نیامد.

دیگر از برنامه های اداره ما، یکی هم این بود که تعدادی از نفراتش، در روز معینی، هرسال، برای سپاس از خدمات شاه فقید رضاشاه کبیر، با تاج گلی بر سرمزار او روند. منهم ناچار به شرکت در این مراسم بودم و همیشه هم در چنین مواقعی بی اختیار پدر نازنین خودم را بیاد می آوردم، چراکه در طول زندگانی ام آنقدرکه به آرامگاه رضاشاه کبیر رفتم، بر سر مزار پدر خودم نرفتم! ضمنًا کارمندان اداره ما نیز همچو سایر کارمندان کشور می بایست سالی یک بار، برای سپاس از پادشاه محبوبی که خودش برای ملتش انقلاب کرده بود، از برابر تمثال مبارکش رژه روند. همه هم ناچار بودند به تمثالش دل خوش کنند، چراکه رهبر انقلاب ترجیح میداد در یک چنین روز فرخنده ای در ایران نباشد و به خارج از کشور سفر کند. برای من ِخنگ، بسی شگفت آوربود که یک چنین انقلاب بدیع و پایان ناپذیری که هر چند گاه، اصلی بر اصولش می افزود و آن همه در باره اش قلمفرسایی میکردند، تا این حد برای بانی و مبتکرش بی ارزش باشد، تا این که روزی رئیسم مرا احضارکرد و گفت: ــ می بینم که تو هیچ وقت برای رژه ششم بهمن نمیآیی و اینکار درستی نیست. من هم گفتم: ــ بیایم چه کنم؟ وقتی همه میروند لااقل دو نفر باید در اداره بمانند که پاسخگوی ارباب رجوع باشند. او لبخندی زد و گفت: ــ من ترا خوب می شناسم، اینها همه اش بهانه است و تو از زیرش در میروی. و ادامه داد: ــ مرا نمیتوانی رنگ کنی. اگر به جای من بودی چه میکردی؟ این برنامه ها جزو روندکارماست. یک نوع مسٔولیت است. اگر همه مثل تو فکر میکردند که هیچکس در این مملکت رژه نمیرفت. هرروز که سان نمیروند، تنها یک روز در سال است. در پاسخش گفتم: ــ اولآ من به جای شما نیستم، چراکه هرچیز به جای خویش و هرکس در جای خود نیکوست. شما رژه رفتید و پاداشتان را هم شکرخداگرفتید. من همین جا، در زیر سایه شما جا خوش کرده ام و ابدآ در بند بالا رفتن از نردبان ترقی نیستم، چراکه مبتلا به دوار سرم و آن بالا بالاها به مذاق من سازگار نیست. نه توقع نعمت بیشتر از کسی دارم و نه به کارهای احمقانه و غم انگیز علاقه ای. در طول عمرم هیچ زمان اهل حزب و دسته و سان و تشکیلات آن چنانی نبودم و امروز هم نیستم. باور کنید، اصلا مسئله عقیده و مرام و این حرفها هم نیست. حالش را ندارم که بیخود و بیجهت، ساعت پنج صبح از خواب بیدار شوم و بکوبم و خودم را به آن سوی شهر برسانم فقط به خاطر اینکه پنج دقیقه پا بکوبم. به خصوص که دو بعد از ظهر هم باید به اداره برگشت و نامه های تلمبار شده روی میز را جمع آوری کرد. شما که اداره را به مناسبت این مراسم تعطیل نمی کنید. اگر قرار بود از ده شب تا دو صبح رژه برویم، باورکنید من حتما می آمدم و در جلوی صف، فقط به خاطِر خوش آمِد شما یک نفر پا میکوبیدم. اگر حکومت دلش به این خوش است و با پاکوبیدن من یک نفر مشکلاتش حل میشود که از نظر من هیچ مسئله ای نیست! ــ حال که مسئله ای نیست، سه شنبه تو هم بیا و برای خوش آمد رئیست پا بکوب!

روز سه شنبه، من نیز برای اولین و ٓاخرین بار، شال وکلاه کردم و به خاطر خوش آمد رئیس محبوبم، در رژه ششم بهمن ماه به همراه سایرین شرکت کردم. ساعت هفت بامداد، خودم را به میدان رساندم و دیدم عجب قیامتی است! گروه های مختلف، با پرچمها وشعارهایشان درکنار هم ایستاده بودند و جگری و لبويی با طبق هایشان در میان جمعیت می لولیدند و متاع شان را عرضه میکردند. همه در جنب و جوش بودند و جای خالی در میدان نبود. برخلاف تصورم که می پنداشتم سایرین را نیز همانند من، با لگد و توسری آورده اند، می دیدم ابدا چنین خبری نیست. همه شاد و خرم می گفتند و می خندیدند، لبو و جگر می خوردند و در انتظار نوبتشان بودند که خودشان را به معرکه رسانند و پا بکوبند. صحنه دیدنی بود و من مات و مبهوت، دور و برم را تماشا می کردم. یکی از مستخدمین اداره ما هم با مقداری پرچم آمده بود و مغرور و مفتخر، درگوشه ای به انتظار ایستاده، که لابد ٓانها را به هنگام خود بین مان پخش کند. رئیس ما هنوز نرسیده بود و همکاران، دلواپس و پریشان، در انتظار او بودند که می بایست درجلوی صف ما حرکت کند. دراین میان مرد غول پیکری که ظاهراً همه را به خط میکرد، از دور، به گروه ما اشاره کرد و از درون بلندگوی شیپور مانندی، نعره ای کشید و من نام اداره ی خودمان را شنیدم. ما که به خاطرغیبت رئیس آماده حرکت نبودیم، هاج و واج از خودمان می پرسیدیم که چه کنیم. مردغول پیکر که از پراکندگی و بی نظمی ما خشمگین شده بود، نعره دیگری کشید و دانستیم برای تنبیه ما دستور داده است گروه ما آخرین باشد. نام دسته دیگری را خواند که به جای ما به میدان روند، آنها هم شاد و خندان از کنار ما گذشتند و پرچمهای شان را برایمان تکان دادند و رفتند. درست در همین لحظه، رئیس ماکه لابد در انبوه ماشینها گیر کرده بود، دوان دوان و نفس زنان رسید. همگی با دیدن او شهامت یافتیم و بی اعتنا به نظم قراردادی مردغول پیکر، ما نیز پشت سرهم ردیف ایستادیم، منتظر دستور کسی نشدیم، سرمان را به زیر انداختیم و یک راست به سوی محل سان به راه افتادیم. من در ٓان میان تنها رئیسم رامی پاییدم و به پشت او چسبیده بودم، مبادا گمش کنم. تا گروه ما پا به میدان نهاد، همان مردغول پیکر جلوی ما سبز شد، دستهایش را گشود و مقابل صف ما ایستاد تا مانع حرکتمان شود. ان چنان خروشید که صف ما از هم فرو پاشید، یاران پراکنده شدند و من نفهمیدم به کجا رفتند و چه بر سرشان ٓامد. در یک چشم بهم زدن گروه ناپدید شد. من ماندم و رئیسم. دو به دو، در چند قدمی جایگاه ایستاده بودیم، نه راه پس داشتیم، نه راه پیش. این داستان آنچنان به سرعت اتفاق افتاد که غافلگیرمان کرد، مانده بودیم حیران و سرگردان که چه کنیم. موقعیت غریبی بود. من که از خنده به خود می پیچیدم و میدانستم چنانچه در این وضع اسفناک بخندم کتک خواهم خورد، سرم را به زیر انداخته بودم و گوشهایم را می خاراندم، وبا تمام وجود سعی میکردم صحنه های غم انگیز زندگانی خودم را به خاطر آورم مگر افسرده شوم، و اگر نگریم، لااقل نخندم. اما نمیشد که نمیشد، فقط می کوشیدم چشمم به چشمان رئیس نازنینم نیفتد. خوشبختانه او آنچنان شگفت زده بود که پنداری وجود مرا در کنار خود از یاد برده است. به چپ و راست می نگریست و با ناامیدی در فکر چاره بود که خوشبختانه آدمیزاد با معرفتی که صحنه را از دور دیده و او را بجای آورده بود، سررسید و ما را به همراه خود به درون جایگاه برد. در آن مکان، نخست وزیر محبوب را دیدیم که با سران مفتخر قوم، به گرد تمثال اعلیحضرت، از ملت غیور ایران سان می دیدند. در آن جا بالطبع، خبری از طبق های لبو و جگر نبود، در عوض برای پذیرأيی از مدعوین محترم، در پشت جایگاه، درون اتاقی میزی انباشته از انواع خوردنیها و نوشیدنیها قرار داشت و مهمانان به نوبت برگرد آن خوان می چرخیدند و از ٓان مٔاکولات تناول میکردند. طولی نکشید، اعضای اداره ما نیز نظر به راست، از مقابل ما گذشتند و من مستخدم اداره را دیدم که تنها، در ٓآخر صف، در حالی که تمام پرچمهایش را همچنان در ٓاغوش داشت، بسان سربازان، با قدمهايی بلند و محکم، به همراه سایرین رژه میرفت. از شیوه گام برداشتنش دانستم که به تحقیق، وظیفه مقدس سربازی خود را انجام داده است. تا به آن روز، هیچکس مانند من در رژه روز ششم بهمن شرکت نکرده بود و با نگاه من این مراسم شورانگیز را از نزدیک ندیده بود. من هم از شما چه پنهان، روز بسیار خوشی را گذراندم و واقعًا تفریح کردم و بهیچوجه از رفتنم به میدان سان پشیمان نبودم. مسرتم را هم به گوش تمام یاران و دوستان رساندم، و اما از آن پس، دیگر کسی از من برای رفتن به مراسم رژه ششم بهمن دعوت نکرد. روز دیگری از همین روزهای جشن و سرور، قرار بر این گرفت که زنان و سپاهیان دختر، از برابر والاحضرتی رژه روند که بار سنگنی دفاع از حقوق زنان در کشور ایران بر دوش او بود. ما را به محلی بردند و به تماشا ایستادیم. هنوز بزرگان قوم نیامده بودند که افسری به همراه سپاهیان دختر سر رسید، تا دانست داستان از چه قراراست، قهرکرد و گفت: سپاهیان فقط در برابراعلیحضرت رژه میروند و نه جز این! بهیچوجه والاحضرت را تحویل نمی گرفت و همان جا پایش را توی یک کفش کرد که با دختران به سربازخانه بازگردد. داستان سخت بیخ پیدا کرد و مسؤل مربوطه کلافه و دست پاچه، با خواهش و تمنا و عجز و لابه از او خواست که اندکی صبرکند. با هزار مکافات رئیس ما را در درون اتومبیلش یافت و جریان را به ٓاگاهی او رساند. او هم بلافاصله والاحضرت را از خواب ناز بیدارکرد، والاحضرت هم لابد گوش اعلیحضرت را کشید و به هر بامبولی بود اجازه رژه را از او گرفت. طوىل نکشید که به افسر وظیفه شناس اخطار شد: سپاهیانش باید رژه بروند. او هم با اکراه هرچه تمامتر پذیرفت، اما به افرادش دستور داد بدون آنکه پابکوبند ونظربه راست حرکت کنند،ازجلوی والاحضرت بگذرند، وقال قضیه کنده شد.

گاه خطر از بیخ گوشم میگذشت، سر هیچ و پوچ، و همه اش هم به خاطر نادانی من غافل. یک بارکه رئیسم به سفر رفته بود، دستور رسید ازطرف او یا اداره، تلگرافی را برای خاک پای مبارکی ارسال دارم. من هم تمام هوش وحواسم را به کار انداختم و درکمال خضوع و خشوع، به خیال خود، متن برازنده ای تهیه دیدم. خودم آنرا پسندیدم. از «طرف» امضاء کردم و شاهکارم رافرستادم. داستان فراموش شد، تا اینکه رئیس ما از سفر بازگشت، یک راست به سراغ من امد و سخت نکوهشم کرد و گفت: پروانه تو در آن نوشته مرتکب خطای بزرگی شدی. بدانکه در یک چنین نامه هایی باید همیشه کلمه فلان را به دنبال کلمه بهمان چسباند و تو آن را از قلم انداخته بودی! ای دل غافل، چه کنم، چه نکنم! گناه ناخواسته بود و من، ناآگاه از پیچ و خم زبان درباری، می پنداشتم نوشته من هیچ عیب و نقصی ندارد، در حالی که حتی نمیدانستم کلمه فلان اجباریست و جزو لاینفک کلمه بهمان! کار ازکار گذشته بود و من حقیر سراپا تقصر، برای جربان یک چنین خطای نابخشودنی چه می بایستم کرد؟ خوشبختانه هیچ. مشکلی پیش نیامد و ماجرا به خیر گذشت. من هم پشت دستم را داغ کردم که از این پس، هرگز به گرد یک چنین مسؤلیت خطیری نگردم. چند ماه بعد، دوباره به سراغ من آمدند که در غیاب رئیست، باید بروی و دفتری را درکاخ گلستان، به مناسبتی، امضاء کنی. من هم انواع لطایف الحیل را به کار بردم تا از زیر این بار سنگین، شانه خالی کنم اما میسر نشد. همگان گفتند: این کار توست و نه جز تو. درحالیکه ابدا کار من نبود، چراکه من همچنان به زبان درباریان نآاشنا و هنوز پیچ وخمش را به درستی نیاموخته بودم. اما این بار، جانب احتیاط پیش گرفتم، بی مهابا قلم دردست نگرفتم، نمونه رسم المشقی خواستم که تعلیم گیرم. نوشته ای به دستم دادند بی محتوی، سراسر تعارف و تملق و از بر کردنش بسی مشکل؛ کلمات میان تهی به دنبال هم ردیف شده بود و می بایست به همان ترتیب هم نوشته شود، بدون آنکه «واو»ی در این میان پس و پیش، و یاکلمه ای از قلم بیفتد. در روز موعود، من که به حافظه ام اطمینان چندانی نداشتم، همچو شاگردانی که برای تقلب در امتحان آماده می شوند، با خودکاری تمام آن جملات پر طمطراق توخالی را روی مچ و کف دست چپم نوشتم و راهی مقصد شدم. در تمام طول راه هم مرتب نوشته را می خواندم و در مغزم تکرارمیکردم، مبادا که نتوانم در آن گیر و دار تفلب کنم! در حیاط کاخ گلستان، ازکنارگروهی از بزرگان قوم گذشتم و دوستی را در آن جمع دیدم. به جای اینکه چو همیشه به سوی او روم و سلام و احوالپرسی کنم، سری تکان دادم و به سرعت از کنارش رد شدم مبادا لاطائلاتی راکه با خود تکرار می کردم، به هنگام صحبت با او، از مغزم بپرد. با ایماء واشاره، به خیال خود، به او فهماندم که پس از پایان کار خواهمش دید. به دنبال علامت راهنمأيی به درون اتاق کوچکی هدایت شدم. در آن میزی بود و بر رویش دفتر بزرگی گشوده، تا کسانیکه همانند من مفتخر به نگارش در آن می بودند، بر روی برگش قلم زنند وخطی چند بنویسند. هنگامی که از آن اتاقک بیرون آمدم، هرچه گشتم دوستم را نیافتم. یقین به معنای اشارات من پی نبرده و منتظرم نمانده بود. من هم که این بار، درس ابراز چاکری را به درستی آموخته بودم، توبیخ نشدم. و اما نمیدانم از چه سبب، هرگاه که مخبری از خارج برای مصاحبه میرسید، او را یکسر روانه اتاق من میکردند. مسئول این کار با زرنگی خاص خود، درست سر بزمگاه، به بهانه ای می گریخت و این عمل آنقدر تکرار شد که من در آن اداره، ناخواسته شدم ماًمور مصاحبه با خبرنگاران خارجی! کار به جايی رسیده بود که دیگرکسی به سراغ مسٔول مربوطه نمی رفت و از وزارت اطلاعات مستقیما برای مصاحبه با دفتر من تماس می گرفتند. وظیفه ای به وظایف ما افزوده شده بود و منشی عزیز من سخت از این ماجرا آزرده خاطر، به ویژه آنکه اطلاعاتی ها، برخلاف دیگران، از پیش وقت نمی گرفتند و درست نیمساعت پیش از رسیدن، ورودشان را اطلاع میدادند، هرچه هم خواهش و تمنا می کردیم مگر تغییر روش دهند، سودی نداشت. من ناگزیر، از زنگی زنگ یا رومی روم را می پذیرفتم و با آنها به گفتگو می نشستم. همیشه خبرنگاران که بیشترتن شان وابسته به روزنامه های دست راست کشورشان بودند و خصومتی با شاه و حکومت او نداشتند، به همراه ماًموری می آمدند که ظاهرآ سمت مترجمی داشت بدون آنکه زبان بگشاید و حرفی بزند. سراپاگوش بود و مراقب که طرف چه میپرسد و من چه پاسخش میدهم! و اما عجیب این که به همراه دو گزارشگر ظاهرا چپی که برخلاف سایرین، از سیاست شاه انتقاد می کردند، ماًمور ویژه ای نبود! آنقدر حوادث شگفت آور درکشور ما رخ میداد که این حادثه را هم میبایست بر شمارشان افزود. البته من که درسم را نیک آموخته بودم، چه با حضور و چه بی حضور ماًمور، ُدم به تله هیچ خبرنگاری، اعم ازچپ و راست، نمیدادم.

یک روز که بخت با من یار بود، رئیس احضارم کرد وگفت: سمیناری درنپال برگذار میشود، چون میدانم که به فرهنگ کشورهای این بخش از دنیا علاقه داری، پیشنهاد کردم تو را بفرستیم. این بار دستورالعملی صادر نشد و من هم شاد و خرم، بدون هیچگونه برنامه ای از پیش، بارم را بستم و عازم سفر شدم. به مقصد رسیدم و به امان خدا، در شهر«کتماندو»، در مهمانسرايی به انتخاب خود مسکن گزیدم که از محل کنفرانس دور و در برنامه سمینار هم اسمش نوشته نشده بود. در این کشور مرجعی هم نمی بود که برای سلام و صلوات و کسب تکلیف بروم. ما در نپال سفارت خانه نداشتیم و سفیر ایران در هندوستان، از دور براین کشور نیز نظارت می کرد. شهر پر از معبدهای گوناگون بود و من از زمستان سرد تهران به بهار دلپذیر این سرزمین رسیده بودم. هوا ٓاغشته به عطرگل وگیاه بود و درختها غرق شکوفه و ُپر از پرنده های رنگ و وارنگی که از این شاخ به آن شاخ می پریدند. با خود می اندیشیدم: حتمًا خواهم توانست گاه و بی گاه، ازجلسات غیبت کنم و در این بهشت ٓارام و زیبا به دنبال دیدنی ها و گشت و گذار خودم بروم. فردای ورودم ،سمینار طی مراسمی در حضور ملکه نپال برگذارشد. رئیس سمینار، برنامه کار را خواند و من با شگفتی نام خودم را شنیدم و در برنامه هم دیدم که نه تنها نایب رئیسم کرده بودند، بلکه می بایست در همان جلسه افتتاحیه، سخنرانی هم بکنم! ای دل غافل چه کنم! من که به دور از سایرین مسکن گزیده بودم و بیخبر از همه جا، متنی تهیه ندیده بودم تا برای حضار بخوانم. پشت همان برنامه ای که در دست داشتم. با شتاب، چندکلامی درمورد عملکرد و پیشرفت کارمان در ایران نوشتم و چون میدانستم هموطنی در بین مهمانان نیست و از دولتیان هم کسی در این سرزمین زندگانی نمیکند، تملقات و تعارفات بی معنای جهان سومی مرسوم درکشورگل و بلبل را به کنار نهادم، به اصل پرداختم و به برنامه های کار خودمان در ایران بسنده کردم. من سومین یا چهارمین سخنران آن روز بودم. پس از پایان جلسه، تا از تالار گام به بیرون نهادم مردی به من نزدیک شد، با من دست داد و به فارسی به من تبریک گفت. رنگ از رخسارم پرید. با خود گفتم: ای دل غافل، سازمان امنیت! مرا بگو، دلم را خوش کرده بودم که در این شهر و دیار تک و تنها هستم! من که از سخنرانی، به ویژه از یاوه گویی، بیزار بودم، فورا دویدم وقت بگیرم تا هرچه زودتر، باری دگر سخن گویم مگر دفتر ازگناه خود بشویم. وقت را برای سه روز بعد تعیین کردند و در اولین فرصت، به گوش هموطن عزیز رساندم که در فلان روز و فلان ساعت، خود را آماده شنیدن گفتار نغز من کند! روز موعود فرا رسید. من هرچه گشتم، به رغم سفارشات اکید، هموطن عزیز را در جمع شنوندگان نیافتم. ناچارسخنان مملو ازتعارفات مبتذل مرسوم را که تنها به خاطر او تهیه دیده بودم، برای دیگران خواندم. از اینکه زحمات من برباد رفته بود، سخت پکر و دمق بودم. فردای ٓان روز او را دیدم که سلانه سلانه به سوی من می آمد. با تعرض گفتمش: دیروز برای شنیدن سخنرانی من درجلسه حاضر نبودید. شرمنده سری تکان داد و پاسخ: باورکنید نتوانستم، رئیسم احضارم کرده بود. میدانید من کارمند سازمان ملل هستم و قسمتی از برنامه عمران ما درست اجرا نشده است و شاید مجبور شوم چند روز بیشتر در اینجا بمانم. اتفاقًآ آمدم ازشما خواهش کنم،پیش از رفتنتان، با من بیايید که برویم برای خرید سوغات. حتماً باید چیزی از این شهر و دیار برای زن و دخترم ببرم. من شگفت زده از او پرسیدم: پس شما کاری با دولت ایران ندارید؟ نگاهی بر من افکند و با بیزاری گفت: - بهیچوجه، من اگر کلاهم در ایران بیفتد دیگر پا به آن سرزمین نخواهم گذاشت. اگر بدانید! ٓانچنان پدری از من در آوردند که من کارم را ول کردم و فرار را بر قرار ترجیح دادم، و به سازمان ملل چسبیدم. من وا رفتم و به او گفتم: مرا بگويید که دیروز فقط از ترس گزارش شما خطابه خواندم. یک مشت ِشر و ِور سرهم کردم تا ازگزندتان در امان باشم. باحیرت پرسید: چرا ازگزند من؟ ــ‌ فکر میکردم امنیتی باشید

ــ ای بابا، من! امنیتی! خودم از چنگ شان گریختم. نمیدانم پورابراهیم را میشناسید یا نه، سرهیچ و پوچ، فقط از روی حسادت، برایم پرونده سازی میکرد. نمیدانید محیط کار من در ایران چه کثافتی بود. گفتم : ــ او را از دانشگاه میشناسم، در همان زمان هم شهرت داشت که با «ازما بهتران» در ارتباط است. همه دانشجویان از او دوری می کردند. پرسید: ــ‌ حالا شما دراین میان، چرابه من بیچاره مشکوک شدید؟ ــ‌چون تنها ایرانی در این جمع هستید، حضورتان به نظرم غریب ٓامد. خیال می کردم از سفارت ما در هندوستان ٓامده اید که سروگوشی ٓاب بدهید. خصوصآ که شنیده ام سفیرمان هم در آنجا «امنیتی» است اصًلآ فکرسازمان ملل را نکرده بودم.

البته لازم به گفتن نیست که مِن نایب رئیس، نه تنها می بایست در تمام جلسات حضور می یافتم، بلکه مجبور هم بودم درکنار رئیس، بر جایگاهی در مقابل همگان، بر بلندی بنشینم و در مد نظر عام باشم. به همین خاطر نتوانستم نه به تماشای معابد روم و نه دل سیر، آن چنانکه دلم میخواست، درکوچه و بازار ٓان شهر زیبا گردش کنم.

من دشمن رفتن به مجامع رسمی بودم، رئیس نازنینم آن می دانست و پاپی من نمیشد، چرا که فراوان بودند کسانیکه با شوق وذوق به همراهش به یک چنین محافلی میرفتند مگر عکس آنها هم به همراه سایر مزایا، درکنار رئیس، در روزنامه ای چاپ شود که البته هیچ زمان هم چاپ نمیشد. یک روز عصر، در پایان وقت اداری، تلفن زنگ زد. من همچنان مشغول رتق وفتق امور بودم و منشی رئیس، خیلی رسمی و اداری به اطلاع من رساند، فورآ برای رفتن در اجتماع شهرداران کشور، به همراه مافوقم آماده شوم. لحظه ای با خود اندیشیدم شهرداران کشور به او چه و به من چه! و طرف چرا این طور رسمی احضارم کرده است! بدون کوچکترین تآملی پاسخ دادم: لطفًا از طرف من خدمتشان عرض کنید امکانش نیست. من سخت درگیر کارهای واجبی هستم که باید به پایان رسانم. و گوشی را گذاشتم. لحظه ای طول نکشید، تلفن دوباره زنگ زد. این بار خودش بود، تا تلفن را برداشتم فرصت نداد حتی«الو» بگویم. باتغیر گفت: ــ تف به روت بیاد پروانه پرنده، خجالت نمیکشی، همه از خدا دلشان میخواهد به دنبال من راه بیفتند، آنوقت به خانم که می گویم ناز میکند و توسط منشی برای من پیغام می فرستد، من وقت ندارم و نمی توانم! یعنی چه که وقت ندارم. تو غلط می کنی که وقت نداری. من ناسلامتی رئیس تو هستم و باید هرچه که می گویم بی چون و چرا گوش کنی. تو چطور به منشی من می گويی وقت نداری و نمیتوانی با من بیايی!

ای داد و بیداد! تازه مطلب دستگیرم شد. دانستم توسط منشی احضارم کرده بود که بدانم مسئله جدی ست و جای چون و چرا نیست و من ِخنگ و َمنگ، نادانسته تمام مراحل اداری را نادیده انگاشته و به زیر پا نهاده بودم. خیلی بد شده بود. چه کنم، چه نکنم که جبران خطا شود. به او گفتم: ــ جدا عذر می خواهم باورکن اصلآ حواسم نبود. ــ توکه محض رضای خدا هیچوقت حواست نیسست! ــ آخر شهرداران کشور به ما چه؟

ــ یعنی چه که به ما چه! من باید پیام نخست وزیر را برایشان بخوانم. انگاه بود که دانستم، داستان، داستاِن«نوکرمن نوکر دیگر دارد» می باشد و اما هنوز درک نمی کردم در این میان، چرا این مرحمت شامل حال من شده بود و من می بایست در التزام رکاب باشم! رک و راست سؤالم را مطرح کردم.

پاسخم داد: ــ‌ راستش چون این اجتماع در محلی در نزدیکی خانه مهری برگزارمیشود، فکرکردم بعد از پایان جلسه، از آنجا دوتايی یکراست برویم به سراغ او. من شادمان از این پیشنهاد، به او گفتم: به به! چه فکر ِبکری! در این صورت ماشین اداره هم لازم نیست، با ماشین من خواهیم رفت. ــ پس زود باش، بپر بیا بالا، باید سر ساعت پنج در جلسه حاضر باشیم.

ما دو تن، سر موعد، به محل اجتماع رسیدیم که همانند باشگاهی بود. ماشین را در گوشه ای پارک کردم. خیلی رسمی، او به جلو و من به دنبالش به راه افتادیم، وارد تالاری شدیم مملو از جمعیت. رئیس مرا به پشت بلندگويی هدایت کردند تا پیام نخست وزیر را به گوش حضار برساند. او هم ورق کاغذی ازکیفش درآورد و خواند. همه کف زدند، سپس او از پشت بلندگو به میان جمع آمد و بلافاصله عده ای هجوم آوردند و چنان با فشار به گردش حلقه زدند که من به گوشه ای پرت شدم. میان مان فاصله افتاد و بهیچوجه امکان این که خودم را به او برسانم، نمی بود. به ناچار درکناری، او و گروهی را که به دورش جمع شده بودند و التماس دعا داشتند، تماشا می کردم که ناگهان متوجه غیبت من شد. از ترس این که مبادا گریخته باشم، نگاهی به اطرافش انداخت، مرا در آن کنج یافت و فورآ احضارم کرد. راهی در این میان گشوده شد و من توانستم از لابه لای ٓان جمع بگذرم و درکنارش قرارگیرم. تا مرا دید، آهسته و با تغیر گفت: «کجا بودی؟ چرا از من دور شدی؟» و بدون آنکه فرصت پاسخ یابم، بلافاصله با صدای بلند به من دستور داد: ــ خانم پرنده، درخواست های خانمها و ٓاقایان را جهت اطلاع ٓاقای نخست وزیر یادداشت کنید. من هم مداد وکاغذی از کیفم در آوردم ومشغول نوشتن شدم. یکی ماشنین آب پاش می خواست وآن دگر، کامیون خاکروبه کشی. من همینطور غرق در نوشتن بودم که ناگهان احساس کردم دور و برم خلوت شد. دیگر همهمه ای نبود وتقاضایی ازکسی به گوش نمی رسید. سرم را بلند کردم ببینم چه پیش آمده است. با حیرت بسیار مشاهده کردم، علی مانده است و حوضش. از جمع متقاضی خبری نبود، آخرین نفر را می دیدم که از در اتاق بیرون می رفت. در آن تالار عظیم، من مانده بودم و رئیسم. بی اختیار از او پرسیدم: ــ‌ چه خبر شد؟ این جمعیت به کجا رفت؟ ــ چه میدانم، همه برای خورد وخوراک به آن اتاق هجوم بردند. ــ چه خورد و خوراکی؟ ــ گویا پذیرايی میکنند و عصرانه میدهند. سٔوال کردم: ــ پس تقاضاها چی؟ ٓایا بعد از خورد و خوراکشان دوباره باید درخواست نوشت؟ هردو نگاهی به یکدیگر کردیم و آهسته، به سوی اتاقی که در آن از میهمانان ارجمند نخست وزیر پذیرايی می شد، رفتیم. از لای در َسَرکی کشیدیم و دیدیم عجب حکایتی است! خوان یغمايی برپا بود و ملت در حال چپاول. بسان قحطی زدگان، چهارچنگالی هرآنچه را که می یافتند، می قاپیدندو َقروقاطی بشقابشان را از انواع میوه و شرینی وحلوا و ٓاجیل می انباشتند. مات و مبهوت از دیدن یک چنین صحنه ای، رئیس بیچاره من با ناامیدی رو به من کرد و گفت: ــ تکلیف چیست؟ می گويی چه کنیم؟ بیدرنگ پاسخ دادم: ــ هیچی، اگر از من میپرسی، بیا فوری بزنیم به چاک. با حیرت نگاهی بر من افکند وگفت: ــ یعنی چه؟ چطور بزنیم به چاک؟ پس تقاضاها چی؟ ــ چه تقاضايی؟ این کسانی راکه من می بینم برای پلوخوری ٓامده اند، نه برای تقاضا. بیا تا دیر نشده َدر برویم. معطل نشدم، دست رئیسم راگرفتم و او را با خود به درون ماشین کشاندم مبادا دراین حیص وبیص تغییر رٔای دهد، و به اتفاق به سوی خانه دوست مشترک مان به راه افتادیم. او که همچنان بلاتکلیف به نظر می رسید گفت: ــ ‌اگر برگردند و ببینند ما نیستیم، بدمی شود. من به او دلداری دادم و گفتم : ــ ابداً، ما وظیفه خودمان را انجام دادیم. شما خطابه تان را خواندید و من هم التماس دعاها را نوشتم. لابد کارشان با ما تمام شده بود، والا که ما را نمی گذاشتند بروند برای صرف چای و شربت. در تمام طول راه، فکر هردوی ما خواه ناخواه، به دور آن چه که دیده بودیم، می چرخید و قادر نبودیم آن صحنه را از مغز خود بزدايیم: آن سفره رنگین، آن پذیرايی، و میهمانان قحطی زده ای که با چنگ و دندان مشغول چاپیدن و بلعیدن بودند. آن چه که دیدیم، جداً حیرت آور بود. هرکس بشقاب خودش را می پایید و کاری به دیگری نداشت، نه کسی باکسی حرف میزد و نه جز درون بشقابش چیزی میدید. ماجرا می توانست صحنه ای از یک فیلم «فلینی» باشد. هنگامی که برای مهری به شرح ماجرا پرداختیم، دیگر شگفت زده نبودیم، جنبه ی خنده دار داستان را می دیدیم و بی اختیار می خندیدیم. در این میان مهری به یاد سوغات دايی جانش افتاد و گفت: راستی بچه ها دايی پرویز از هندوستان برایم مقدار زیادی انبه آورده است، ما هیچکداممان در این خانه اهلش نیستیم، اگر دوست دارید، برایتان بیاورم لااقل شما بخورید. من و رئیسم،هر دو از این تعارف استقبال کردیم. اوهم رفت و برگشت و یک سبد پراز انبه، باکارد و چنگال و پیش دستی آورد و جلوی ما گذاشت و خودش هم نشست به تماشا. ما نخست میوه ها را متمدنانه، با کارد پوست کندیم و کمی با آنها ور رفتیم و دیدیم خوردنش آن چنان کار سهلی نیست. هر دو از عشق انبه، آداب سفره را به کنار نهادیم، ما هم چنگالها را به دور افکندیم و با دست و پنجه، بدتر از کسانیکه چند لحظه پیش تمسخرشان می کردیم، مشغول خوردن انبه ها شدیم و ناگهان نگاهمان به یکدیگر افتاد. انگار که هر کداممان فکر آن دیگری را می خواند. لحظه ای به هم نگریستیم، درست مثل اینکه هر یک از ما عکس خودش را در آینه ای میدید و بی اختیار قاه قاه خندیدیم.

یک روز صبح، از خواب برخاستم و دیدم اصلآ حال و حوصله رفتن به اداره را ندارم. کلی شاد شدم و دانستم که شفا یافته ام، و غم بادم فرونشسته است. فوراً به حضور رئیسم شرفیاب شدم. شکر نعمت بجای ٓاوردم، زمین خدمت بوسیدم و با شادمانی استعفایم را دو دستی تقدیمش کردم که پی کار خود روم و رفع زحمت کنم. در من نگریست و گفت: ــ خجالت بکش! چطور، می خواهی مرا دست تنها بگذاری و بروی! گویا از یاد برده ای که تا دو سال ٓاینده چه برنامه سنگینی در پیش داریم. ــ میدانم. اما خودتان هم مستحضرید و بارها به من گوشزد کرده اید که اداری نیستم. ٓایا بهتر نیست فرد شایسته تری را بیابید و به جای من بگمارید تا هردومان خلاص شویم، رابطه اداری را به کناری نهیم و تنها به دوستی اکتفا کنیم؟ ــ نه، تو وارد به کارها هستی، آدمها را می شناسی و مشکلات را میدانی و جداً در این دوران نیاز به تو دارم و نباید مرا در محظور نهی. با ناامیدی به او گفتم: ــ یعنی می فرمأيید من محکومم تا ٓاخر عمرم به این اداره بیایم؟! پاسخم داد: ــ نه، ابداً. فقط تا سال ۱۹۸۰ دوام بیاور. بعد از ٓان تاریخ هر دو به اتفاق از کارمان استعفا خواهیم داد. پرسیدم: ــ قول! با قاطعیت گفت: ــ قول! من نیز به امید آن روز، شاد و شادمان از اتاقش بیرون ٓامدم. اما چشمتان روز بد نبیند، طولی نکشید که طوفان سهمگینیی برخاست و بساط ما را ٓان چنان درهم فرو ریخت که زیر پای رئیس و مرئوس، هردو جاروب شد. تندباد حوادث هر یک از ما را به گوشه ای از دنیا پرتاب کرد و قول و قرارها از میان برخاست. «گهی به زیر و گه براوج»، هردو ناگهان از اوج عزت به کنج ذلت افتادیم، اما توانستیم به خواست خدا و به کوری چشم دشمنان، از مهلکه جان سالم به در بریم. نمیدانم چه بر سر رئیس نازنینم ٓامد. با آن فراست و پشتکاری که در او سراغ دارم، محققا زیر پا نمانده است و در هرکجایی که زندگانی میکند، گلیم خود را از ٓاب بیرون کشیده است و در این دنیای وانفسا، راهی از برای یاری به همنوعان خود یافته و به خدمت خلق خدا مشغول است.

اما از خود بگویم، از شما چه پنهان، مدتها همچنان یال و کوپال ریخته و خود باخته باقی ماندم تا این که به مرور زمان، نرم نرمک به خود آمدم و بال و پری یافتم، و از آن پس، لحظه ای از بال زدن غافل نشدم و روز و شب چو پرندگان بال میزنم و از این شاخه به آن شاخه می پرم. گو اینکه اوج چندانی نگرفته ام، اما شکر خدا، زیر پا هم نمانده ام که له شوم. به قول شاعر: «روزگارم بد نیست، تکه نانی دارم، خرده هوشی، سر سوزن ذوقی.» و عمر می گذرد ...

برگرفته از کتاب «گربه ایران»، شیرین سمیعی، ناشر: شرکت کتاب لس آنجلس

Mahmoud_Delkhasteh.jpg" جهانی شدن وقتی سلطه ماوراء ملی‌ها بر جامعه‌ها معنی نمی‌دهد، بدون برخورداری ملت‌ها از استقلال وآزادی، تحقق پیدا نمی‌کند. وابسته شدن به قدرتهای خارجی و خود را در اختیار آنها برای تغییر رژیم از طریق تحریم اقتصادی و حمله نظامی قراردادن، سوء استفاده از کلمه «جهانی شدن» و جانشین کردن جهان شدنی که جریان آزاد اندیشه‌ها و دانش‌ها و فن‌ها و هم‌آهنگ شدن رشد انسان و طبیعت در مقیاس جهان است. هدف واقعی وابسته‌ها رسیدن به قدرت به قیمت ویران شدن کشور و محرومیت بازهم بیشتر مردم از حقوق و کرامت خویش است."

جهانی شدن وقتی سلطه ماوراء ملی‌ها بر جامعه‌ها معنی نمی‌دهد، بدون برخورداری ملت‌ها از استقلال وآزادی، تحقق پیدا نمی‌کند. وابسته شدن به قدرتهای خارجی و خود را در اختیار آنها برای تغییر رژیم از طریق تحریم اقتصادی و حمله نظامی قراردادن، سوء استفاده از کلمه «جهانی شدن» و جانشین کردن جهان شدنی که جریان آزاد اندیشه‌ها و دانش‌ها و فن‌ها و هم‌آهنگ شدن رشد انسان و طبیعت در مقیاس جهان است. هدف واقعی وابسته‌ها رسیدن به قدرت به قیمت ویران شدن کشور و محرومیت بازهم بیشتر مردم از حقوق و کرامت خویش است.

برای وارد شدن به بحث ، نیاز به تعریفی از استقلال که تنظیم کننده رابطه ملت با دولت در هر جامعه می باشد داریم بنابر اقتضای دموکراسی: «استقلال، در رابطه با ملت- دولت، به معنی خارج شدن از روابط سلطه‌گر - زیر سلطه، به ترتتیبی است که هیچ قدرتی، چه خارجی و چه داخلی شریک حاکمیت مردم بر کشور نباشد». این تعریف بر اصل موازنه منفی یعنی خارج شدن از روابط قوا و اصالت ندادن به قدرت بیان شده است. در این تعریف، استقلال و آزادی ازیکدیگر جدائی ناپذیرند. یکی بدون دیگری نمی‌تواند وجود داشته باشد. چرا که استقلال در تصمیم بدون آزادی در گرفتن نوع تصمیم و عکس آن وجود نمی‌تواند داشته باشد. به همین علت بود که اولین رئیس جمهور، ابوالحسن بنی صدر، این اصل را وارد قانون اساسی کرد:
اصل نهم

«در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند

این اصل، با کودتای خرداد 1360 که به روایت به سرقت رفته انقلاب ایران تبدیل شد، دقیق‌تر بگوییم با حمله به سفارت آمریکا و گروگانگیری و سازش پنهانی آقای خمینی و سران حزب جمهوری اسلامی با دستگاه ریگان بر سر گروگانها نقض شد. آن سازش پنهانی «اکتبر سورپرایز» نام گرفت. از آن زمان ببعد، ایران دارای رژیمی شد که اگر چه از منظر صوری و شعاری دارای استقلال است، ولی از آنجا که هم استبداد را جانشین آزادی و مردم سالاری کرده است و هم سیاست داخلی را تابع سیاست خارجی کرده است (در دموکراسی ها سیاست خارجی تابع سیاست داخلی می باشد.) در واقع در شمار وابسته‌ترین رژیم‌ها است:

چرا که در بعد اقتصادی، مصرف و رانت‌خواری را محور هرگونه فعالیتی گردانده است. راست بخواهیم، اقتصاد دوران شاه را که برپایه صدور نفت خام و واردات مصنوعات خارجی شکل گرفته بود باز سازی کرده است، به ترتیبی که رانت به حداکثر برسد. در بعد سیاسی نیز با محور کردن آمریکا در سیاست داخلی و خارجی و در پیش گرفتن رویه ستیز و سازش با این قدرت، نه تنها استقلال سیاسی بدست آمده به یمن انقلاب را برباد داد، بلکه با قبول سلطه روسیه و نیز چین، کشور را تحت سلطه دو جانبه قرارداد. در نتیجه سیاست خارجی و داخلی خود را تابع متغیر استراتژی این دو طرف گرداند و بر وابستگی خود افزود. برای نمونه، وابستگی رژیم به روسیه سبب شد که در قفقاز و آسیای مرکزی تابع سیاست خارجی روسیه شود تا جایی که در جنگ ارمنستان و آذربایجان، با وجودی که جنگ تجاوزکارانه را برای جدا کردن قراباغ از آذربایجان، ارمنستان شروع کرده بود، از آنجا که بنای دولت روسیه بر حمایت از ارمنستان بود، به حمایت از ارمنستان پرداخت. ضربه‌ای سخت بر احساسات ایران دوستانه مردم آذربایجان وارد کرد. این مردم که داشتند خود را از سلطه روسیه رها می‌کردند، چند ماه پیش از جنگ بر سر قره‌باغ، در باکو با تجمع یک میلیون نفری خود خواستار الحاق به ایران شده بودند. آن زمان، حیرت آنها و شگفتی ایرانیان آگاه اندازه نمی‌شناخت. نتیجه‌اش وضعیت امروز آذربائیجان تحت حاکمیت خانواده الهام اف است.

حال با این محکی که تعریف استقلال در دموکراسی‌ها است، گفتمانهایی را معرفی می‌کنیم که از اواخر دوران قاجار تا حال حاضر با اصل استقلال وارد رابطه تضاد شده و به توجیه وابستگی پرداخته‌اند:

گفتمان فراماسونری

فراماسونری یکی از قدیمی ترین و مرموز ترین سازمانها در غرب است. شعار اولیه اش در شکل برادری جهانی شناخته شده است. این سازمان که در ایران با اسم فراموشخانه تاسیس شد، بسرعت به علت روانشناسی زیر سلطه، به سازمانی مخفی تبدیل شد. محل پرورش نخبگان ایرانی وابسته و توجیه گر وابستگی گشت. وظیفه اصلی این سازمان تربیت نخبگان در خدمت منافع انگیس ( بعد از کودتای 28 مرداد، لژ آمریکا نیز به آن افزوده شد.) شد. فراماسونری ایران مرام را وسیله توجیه وابستگی به امپراطوری کرد. به تدریج، مقامهای حساسی را در سه قوه از آن خود کرد. بگونه‌ای که در مجلس آخر قبل از انقلاب بیش از نیمی از اعضای دو مجلس سنا و شورای ملی به لژهای انگیسی و آمریکایی تعلق داشتند. مقامهای اول مجلس و قوه مقننه و قوه قضائیه از آن فراماسونها شد: در سلطنت پهلوی، دو نخست وزیر، هویدا و شریف امامی، ریاضی مجلس شورا و تقی‌زاده حکیمی و شریف امامی، رؤسای مجلس سنا و دکتر اقبال رئیس کل شرکت ملی نفت و محمد علی فروغی و بسیاری دیگر همگی فراماسون بودند.

گفتمان فرماسونها از آن که نوعی جهان وطنی از اصول راهنمایش بود و این اصل را وسیله توجیه وابستگی می‌کرد، به انگستان نقش مادر وطن متمدن را می‌داد. در این فراموشخانه ها بود که نظریات متفکران لیبرال انگلیس مانند جان استوارت میل پذیرفته و بکار توجیه وابستگی ایران به امپراطوری گرفته می‌شد. میل و دیگران با استقرار لیبرایسم سیاسی در کشورهای زیر سلطه که به نظر آنها "غیر متمدن" بودند، مخالف بودند و "استبداد پدرانه"/ paternal despotism را برای "رشد" دادن این کشورها پیشنهاد می کردند. این نظر را فراماسونها وسیله توجیه استبداد پهلوی کردند و به خدمت رژیم پهلوی درآمدند. فرماسونها که همان لیبرالیسم را هم از خود بیگانه کرده بودند، در توجیه ضدیت خود با استقلال و آزادی، کسانی چون مصدق که به استقلال و آزادی بمانند دو روی یک سکه و به مردمسالاری معتقد بودند، را تخطئه می‌کردند و دیدگاه آنان را از واقعیت جهانی بریده و درونگرا و ارتجاعی و ضد رشد تبلیغ می‌کردند.

گفتمان چپ استالینیستی

اگرچه مارکس در زمانهایی به مقوله ناسیونالیسم نگاهی ابزاری داشت و برای مثال از ناسیونالیسم لهستانی و مجارستانی در انقلابات 1848 حمایت می کرد، ولی با ناسیونالیسم چکها و کروات‌ها مخالفت می کرد. علت هم این بود که ناسیونالیسم اولی ها را در بسیج کننده جنبش انقلابی ارزیابی می کرد و ناسیونالیسم دومی ها را مروج ضد انقلاب می‌انگاشت. ولی نگاه کلی او همانگونه که در "مانیفست کمونیسم" بیان کرده بود، این بود که مقوله کشورها و ملیت باید از جا بر خواسته و جای خود را به کمونیسم جهانی بدهد:
"کارگرها کشور ندارند. ما نمی توانیم آن چیزی را که ندارند از آنها بگیریم. از آنجایی که پرولتاریا باید به برتری سیاسی دست یابد، باید بپا خاسته و طبقه رهبری کننده کشور بگردد. باید برخیزند و خود را به عنوان طبقه رهبری کننده، باید خود را به عنوان ملت ایجاد کنند...."

از اولین ازخودبیگانه گردانهای مارکسیسم توسط استالین، این بود که در مقابل تروتسکی که به «انقلاب دائمی» معتقد بود، نظریه «سوسیالیسم در یک کشور» را مطرح کرد و توضیح داد که اول باید ساختار اقتصادی و سیاسی سوسیالیسم را در یک کشور ایجاد کرد و بعد به صدور آن دست زد. البته این کشور روسیه شد و روسیه مادر شهر مارکسیست- لنینیست - استالینیستهای جهان گشت. مارکسیست لنینیستهای ایرانی نیز روسیه را مادرشهر خویش گرداندند. در این رابطه بود که برای حزب توده، وطن دوستی ایرانی، بر پایه موازنه عدمی که بیانگر آن مصدق بود که استقلال را وضعیت نه مسلط نه زیر سلطه می‌دانست و با ناسیونالیسم سلطه جویانه بورژوازی غرب و نیز ناسیونالیسم‌های اخذ شده در تضاد بود، را تبدیل به ناسیونالیسم بورژوازی کرده و مصدق نماینده این بورژوازی گشت. این توجیه آشکارا ساختگی و ضد واقعیت، توجیه کننده وابستگی حزب به روسیه بود. این حزب نیز هدف شناختن استقلال توأم با آزادی را هدف ارتجاعی و از مد افتاده و سنتی که به قرون گذشته تعلق داشت تبلیغ کرد. در وارونه بینی واقعیت، حزب خود را مجبور می‌دید بر تحول ایدئولوژی بورژوازی غرب نیز چشم ببندد. در حقیقت، در سیر تحول جامعه‌های اروپائی و پیدایش مقوله دولت- ملت/nation- state در اروپا، نخست، استقلال، توجیه کننده کوشش طبقه فئودال برای رهایی از سلطه مطلقه کلیسا بود. هنوز ناسیونالیسم، از انقلاب کبیر فرانسه بدین‌سو، نیز تحول کرد. ابتدا، استقلال معنی حمایت کننده از مالکیت خصوصی کارفرماها، هم در برابر دولت (آزادی منفی در انگلستان) و هم حمایت از آنها در برابر رقیبان بیگانه بود. اما در دوران استعمار، به ناسیونالیسم سلطه‌گر و توجیه کننده استعمار بدل شد. در دوران نهضت ملی ایران، این ناسیونالیسم جهت دهنده به سرمایه‌داری غرب بود. استقلال بر پایه موازنه منفی وقتی با آزادی توأم می‌شد و عدالت اجتماعی هم میزان می‌گشت، دیگر ترجمان حقوق تمامی مردم، غیر از اقلیت کوچک صاحب امتیاز و وابسته می‌شد و شد.

در نظر حزب توده، استقلال و نیز آزادی ضد ارزش و «انترناسیونالیسم سوسیالیستی» ارزش می‌شد. ادعا این بود که روسیه شوری، بدین‌خاطر که دولتی سوسیالیست دارد، امپریالیست نیست و دوستی با اتحاد جماهیر شوروی، ضرور است. چرا که در برابر اردوگاه سرمایه‌داری به سرکردگی امپریالیسم امریکا، اردوگاه سوسیالیسم به رهبری شوروی قرار می‌گیرد. از این‌رو، حزب همه گونه کوشش در جهت تأمین منابع و امکانات مورد نیاز مادر شهر سوسیالیسم، ضرور می‌دانست. نخستین راه‌پیمائی و میتینگ برای واگذاری نفت شمال به روسیه را این حزب به راه انداخت. طرح مصدق که مجلس آن را تصویب کرد و واگذاری امتیار به کشورهای بیگانه را ممنوع می‌کرد، حزب برنتافت . و چون جنبش ملی نفت اوج گرفت و طرح ملی‌کردن صنعت نفت توسط جبهه ملی به رهبری مصدق تسلیم مجلس شد، حزب توده که نخست می‌گفت چون نفت جنوب در اختیار انگلستان است، نفت شمال هم باید به شوروی داده شود تا تعادل برقرارگردد، نقش اول در مبارزه با ملی کردن صنعت نفت و به شکست کشاندن حکومت مصدق را برعهده گرفت. در واقع، برای حزب توده، تحقق استقلال و آزادی، این حزب را بدون پایگاه و مانع از آن می‌شد که حزب توان خدمت به مادر شهر سوسیالیسم را پیدا کند. بنا براین گرفتار شکست گرداندن حکومت مصدق را ضرور می‌دانست. همین امر، عامل مهم تقابل کادرها و اعضای عادی با رهبری حزب، بخصوص بعد از کودتای 28 مرداد شد و سرانجام رهبری حزب را مجبور کرد در پلنوم چهارم به انتقاد از خود بنشیند. بدین‌سان بود که حزب توده، به آلت فعل روسیه «شوروی» در ایران تبدیل شد.

گفتمان جهانی شدن

جهانی شدن به معنی آزادی جریان سرمایه، سرمایه گذاری، محصولات تکنولوژی و اطلاعات و نیز مهاجرت، در سطح جهان و دارای چهار بعد اقتصادی و اجتماعی (از جمله تغیرها که از رهگذر مهاجرت استعدادها پدید می‌آید)، سیاسی و فرهنگی می باشد. اگرچه اصطلاح جهانی شدن از اوائل سالهای هفتاد ظاهر شد، ولی شروع جهانی شدن را بعضی از محققان به دوران اکتشافات اروپایی‌ها مانند "کشف" آمریکا و اقیانوسیه می‌دانند و بعضی دیگر، آغاز آن‌ را از دوران قبل از میلاد و توسعه امپراطوری رم در سه قاره می‌انگارند. برای مثال، به جاده ابریشم از منظر اقتصادی و فرهنگی به یکی از نمونه های بارز جهانی شدن در جهان قدیم اشاره می‌کنند. از این منظر، ایران، از آغاز در قلب جهانی شدن قرار داشته و محل برخورد فرهنگهای غرب و شرق بوده است. ولی مقوله جهانی شدن در ابعاد بسیار وسیعتر از قرن هجده شروع و در دهه های اخیر سرعت و ابعاد بیسابقه‌ای یافته است. اما حقیقت آن‌است که جهانی شدن در محدوده رابطه مسلط - زیر سلطه، گویای سلطه ماوراءملی‌ها نه تنها بر اقتصاد جهان که بر سه بعد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه‌ها از رهگذر مهار نیروهای محرکه در سطح جهان است.

از این منظر که بنگریم، جهانی شدن عامل ضعیف شدن اصل ملت-دولت و البته استقلال کشورها است. به این مقوله، حداقل از دو منظر می‌توان نگریست:

پروسه دموکراتیزه کردن سیاست در درون کشورها و در روابط بین ملل به روابط مسلط - زیر سلطه، محدود می‌شود. جامعه جهانی با مدیریتی دموکرات نیز متحقق نمی‌گردد. سازمان ملل وجود دارد. اما توانا به عمل به وظایف خویش نیست. می‌باید مانع از وقوع جنگها می‌شد اما جنگها بطور مداوم جریان دارند. دموکراسی‌ها در بخش بزرگی از جهان صوری هستند. در غرب نیز، دموکراسی در حال بسط نیست در حال قبض است. کشورهای بزرگ به تعهدهای خود عمل نمی‌کنند. دولتهای تحت حمایت این قدرتها نیز به تعهدهای خود عمل نمی‌کنند. چند دهه است که کنفرانس‌ها برای نجات کره زمین از آلودگی‌ها تشکیل می‌شوند اما محیط زیست همچنان آلوده‌تر می‌شود. باوجود این، سازمانهائی در سطح جهان توسط جامعه‌های مدنی پدید می‌آیند برای دفاع از دموکراسی، از حقوق انسان، از حقوق طبیعت، برای مبارزه با تبعیض‌‍‌ها و نابرابریها. ما ایرانی‌ها با یکی از آنها که عفو بین‌المللی است از زمان شاه، آشنائی داریم. این سازمان برای جلوگیری از شکنجه و اعدام می‌کوشید. سازمان بین‎المللی دیگر وجود دارد که رعایت شدن کرامت انسان را وجه همت خود ساخته‌است. جلوگیری از ساخت و بکار گیری بمب اتمی و جلوگیری از بیماری و گرسنگی در سطح جهان، موضوع کار مؤسسه‌های دیگرند.

پروسه جهانی کردن سرمایه: این جریان با ظهور اقتصادی که نئو‌لیبرالیسم توجیهش می‌کند، در صحنه جهانی، این اقتصاد، با ریگانیسم و تاچریسم، مهار خود را بر نیروهای محرکه کامل‌تر کرد و برشدت نابرابریها افزود. در این دوره، بنابر ایجاد حداکثر امکانات برای تمرکز و تکاثر و انباشت سرمایه شد. سود هر چه بیشتر بیش از پیش، جهت یاب فعالیت سرمایه گشت. سیاست مقررات زدایی از سرمایه پیش گرفته شد که از جمله نتایج آن سرمایه داری وحشی و در موضع دفاعی قرار گرفتن دولت- ملت است. نتیجه این‌است که سرمایه و تکنولوژی در مهار ماوراء ملی‌ها است. شیوه زندگی را هم آنها تعیین می‌کنند. چون دولتها، خاصه دولتهای استبدادی، بر سرمایه‌ها که در کشورها ایجاد می‌شوند مهار ندارند و هزینه‌های دولتها آنها را نیازمند منابع درآمد جدید می‌کند، بیش از بیش، خود را نیازمد سرمایه گذاری خارجی می‌کنند (نمونه ایران). این سرمایه گذاری تنها زمانی بعمل می‌آیند که قوانین آن کشور در راستای توقعات سرمایه‌داری مسلط بر اقتصاد جهان تغییر کنند. بدین‌سان است که منافع دولت- ملت تابع منافع سرمایه‌ می‌شود که در کنترل شرکتهای چند ملیتی است. به بیان دیگر، دست برداشتن از اصل استقلال، بهایی است که هر کشور برای رشد که در واقع فقیرتر شدن‌است را باید بپردازد. این آن واقعیت است که چشم ما را باز می‌کند و چشمان باز ما می‌تواند ببیند که جهانی شدن، از منظر اقتصادی، به معنی کم‌رنگ شدن و یا برداشته شدن مرزهای کشورها نیست، بلکه این مرزها را در اختیار سرمایه داری جهانی قراردادن است. همانگونه که می‌بینیم سرمایه‌داری جهان را دو قطبی می‌کند: %1 درصد، بقیمت فقیر کردن %99، ثروتمند می‌شوند.

حکومت جهانی/Global Governance، در سه شکل سازمان ملل، گروه هشت و گروه بیست، همگی بر اصل راهنمای دولت- ملت شکل گرفته اند و بدون چنین واحدی حکومت جهانی معنی و مفهوم ندارد. اهمیت استقلال و حاکمیت ملی در شکل ملت-دولت نزد افکار عمومی چنان است که دونالد ترامپ در آمریکا و جریانهای دست راستی در انگیس، از طریق دادن اطلاعات غلط و سوء استفاده از احساسات بر ضد جهانی شدن اقتصاد این دو کشور و اینکه استقلال این دو کشور به خطر افتاده است، توانستند اولی را به ریاست جمهوری آمریکا برسانند و دومی را مبتلا به برگزیتی کنند که در واقع رأی به فقیر و منزوی شدن بود. جهان نیازمند سیاستی جهانی بمعنای اداره مردم‌سالار جامعه جهانی بر اصل موازنه عدمی است.این مدیریت نیازمند باز و تحول‌پذیر شدن نظام‌های اجتماعی جامعه‌ها است (نظریه سیاست جهانی از بنی‌صدر، کتاب سیر اندیشه در سه قاره). بنابراین، دولت/ملت‌ها هرگاه بخواهند از جبری بگریزند که سرمایه‌سالاری تحمیل می‌کند، راه‌کار دارند.

استقلال، با وارد اتحادیه‌های منطقه‌ای و جهانی شدن، از اهمیتش کاسته نمی‌شود. هنوز این دلبستگی به استقلال و وجودان به اهمیت آن‌است که سبب شده است تا سرمایه داری وحشی نتواند جهانیان را به مهار خود درآورد. برای مثال، امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، با وجودی که کشورش، نقش محوری را در اتحادیه اروپا دارد، در مراسم سالگردحمله به زندان باستیل از اهمیت استقلال فرانسه سخن گفت و تایید کرد که استقلال و آزادی که شهروندان ما از آن بهره مند هستند حاصل فداکاریهایی بسیاری می باشد.

جهانی شدن چه ربطی به وابسته شدن دارد؟

می‌بینیم که جهانی شدن وقتی سلطه ماوراء ملی‌ها بر جامعه‌ها معنی نمی‌دهد، بدون برخورداری ملت‌ها از استقلال وآزادی، تحقق پیدا نمی‌کند. وابسته شدن به قدرتهای خارجی و خود را در اختیار آنها برای تغییر رژیم از طریق تحریم اقتصادی و حمله نظامی قراردادن، سوء استفاده از کلمه «جهانی شدن» و جانشین کردن جهان شدنی که جریان آزاد اندیشه‌ها و دانش‌ها و فن‌ها و هم‌آهنگ شدن رشد انسان و طبیعت در مقیاس جهان است. هدف واقعی وابسته‌ها رسیدن به قدرت به قیمت ویران شدن کشور و محرومیت بازهم بیشتر مردم از حقوق و کرامت خویش است. شگفت آور این‌که همان کشوری که این وابستگان خود را به خدمت آن در آورده‌اند، تحت اداره رئیس جمهوی است که خود و اطرافیانش به علت روابط پنهانی با روسیه در جریان انتخابات و نقض استقلال سیاسی آمریکا تحت تعقیب هستند. او از حقوقدانان می‌پرسد: آیا می‌تواند از اختیارات رئیس جمهوری برای عفو کردن خود و نزدیکانش استفاده کند!؟ آیا می‌تواند با عفو کردن، خود را از بند استیضاح احتمالی و حتی محاکمه شدن به جرم خیانت به استقلال آمریکا برهاند؟

در واقع، وابستگان که برای توجیه نقض استقلال وطن به گفتمان جهانی شدن متوسل می‌شوند، همان کاری را با این گفتمان انجام می‌دهند که استبداد حاکم، با اسلام انجام می‌دهد. همانگونه که استبداد حاکم بر وطن از اسلام، به قیمت از خود بیگانه کردنش، برای پوشش دادن به جنایتها و فسادها و خیانتهای خود استفاده می‌کند، این وابستگان نیز با از خود بیگانه کردن گفتمان جهانی شدن، آن‌را در توجیه وابستگی به قدرتهای بیگانه و دشمنی با استقلال، بکار می‌برند.

بدین‌تریب، دیروز، نخبگانی که قدرت را اسطوره کرده و پرستشش می‌کردند و بمثابه زیر سلطه، خویشتن را گرفتارعقده حقارت می‌ساختند، دست نشاندگی، بنابراین نقض استقلال کشور را رویه می‌کردند و با گفتمانی از خود بیگانه توجیه می‌کردند. فراماسونها با گفتمان لیبرال که خود، آن‌را از خود بیگانه کرده بودند و استالینیست‌ها با گفتمان مارکسیسم - لینینیسم - استالینیسم، باز از خود بیگانه، وابستگی را توجیه می‌کرند. امروز، فرزندان سیاسی آنها نقض استقلال را از طریق گفتمان جهانی شدنی که خود آن‌را از خود بیگانه کرده‌اند، توجیه می‌کنند.

alirezaKarimi_12012017.jpgرادیو زمانه، در پی جلوگیری از موفقیت علیرضا کریمی، کشتی‌گیر عضو تیم ملی امید ایران در وزن ۸۶ کیلوگرم در رقابت‌های کشتی آزاد زیر ۲۳ سال قهرمانی جهان به منظور قرار نگرفتن در برابر ورزشکار اسرائیلی، مسئولان ایرانی وعده‌هایی به او دادند که عملی نشده. او از این موضوع انتقاد کرده است.

علیرضا کریمی در گفت‌وگو با رادیو تهران از رفتار مسئولان انتقاد کرد و گفت: «گفتند که جلسه خصوصی با وزیر و رئیس‌جمهور داری. من هم به آن‌جا رفتم؛ اما متوجه شدم که برنامه چیز دیگری است. فکر می‌کنم قصدشان سوءاستفاده بود که فقط بگویند از من تجلیل کردند تا حواشی بخوابد.»

علیرضا کریمی در رقابت‌های کشتی آزاد زیر ۲۳ سال قهرمانی جهان برای روبه‌رو نشدن با کشتی‌گیر اسرائیلی، در میانه کشتی با حریف روس و در حالی که با نتیجه ۳ بر ۲ پیش بود، به توصیه مربیان تیم ملی به عمد شکست خورد و از رسیدن به مدال طلای جهان بازماند. این موضوع بازتاب گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی یافت و واکنش‌های متفاوتی در پی داشت و حتی به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نیز کشیده شد.

در پی این رویداد، مسئولان حکومتی به‌منظور آرام کردن اوضاع تصمیم گرفتند که از کریمی قدردانی کنند.

Karimi-Soltanifar1454.jpgعلیرضا کریمی در کنار مسعود سلطانی‌فر، وزیر ورزش و جوانان؛ مراسم تجلیلی که کریمی آن را «سوء استفاده سیاسی» نامید

کریمی با بیان این‌که اصلاً از این تجلیل راضی نبوده و در جریان این برنامه قرار نداشته است، گفت: «من ناراحتم از این‌که خیلی‌ها می‌خواهند از من سوءاستفاده سیاسی و استفاده ابزاری کنند.»

به‌گفته این قهرمان کشتی، مسئولان قرار بود که ۶۰ سکه به‌عنوان پاداش به او بدهند اما او فقط ۱۰ سکه دریافت کرده است.

علیرضا کریمی گفت: «از نظر درآمدی شرایط کشتی‌گیران اصلاً خوب نیست. کشتی‌گیران مشکلات زیادی دارند چون اکثر آن‌ها از قشر ضعیف جامعه هستند.»

کریمی در مسابقات جهانی، خود مایل بود به برتری در برابر کشتی‌گیر روس ادامه دهد تا بتواند به مدال طلا دست یابد اما در میان ناباوری و به دستور مربیان کاری کرد که مسابقه را واگذار کند.

این دومین باری بود که علیرضا کریمی با قرعه اسرائیل در مسابقات جهانی مواجه می‌شد، او یک‌بار نیز در مسابقات جهانی جوانان در سال ۲۰۱۳ به همین دلیل نتوانست به مدال طلا برسد.

GULF_Saudi_12012017.jpgصدای آمریکا - ولیعهد قدرتمند عربستان سعودی به گروه کوچکی از مشاوران تکیه دارد که هیچ کدام جنجال برانگیزتر از «ثامر السبهان» وزیر به شدت ضد ایرانی دولت عربستان نیست؛ کسی که رد پای او در استعفای عجولانه و ناموفق نخست وزیر لبنان در اوایل این ماه دیده می شود.

اسوشیتدپرس در گزارشی که برخی رسانه ها چون ای بی سی آن را بازنشر کردند، نوشت: سبهان در مقام وزیر امور خلیج [فارس] دستی در کمک به شکل دادن قمار سنگین ریاض در مقابله با رقیبش ایران داشته است.

چند روز پیش از استعفای شگفت سعد حریری که تصور می شود عربستان آن را هماهنگ کرده بود، سبهان از طریق یک رشته توییت هایی دولت لبنان و همچنین ایران و متحدش حزب الله را تهدید می کرد؛ اتفاقی که بسیاری از لبنانی ها را نگران کرده بود مبادا کشورشان به جبهه رقابت منطقه ای ایران و عربستان کشیده شود.

سبهان سه ماه قبل برای دیدار با حریری به بیروت رفته و پیام هشدار صریحی را علیه هر گونه امتیازدهی به متحدان ایران در لبنان داده بود.

نخستین سفر سبهان ۵۰ ساله به واشنگتن در ماه مارس به اتفاق محمد بن سلمان اتفاق افتاد؛ سفری که چند ماه بعد از آن محمد بن سلمان به مقام ولیعهدی ارتقاء پیدا کرد.

Mesbahصادق چهرقانی: در پایان مراسم سالگرد ارتحال علامه طباطبایی(ره) در قم، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به سؤال خبرگزاری خبرآنلاین پیرامون تحرکات اخیر احمدی نژاد از جمله بست نشینی او و همراهانش در حرم شاه عبدالعظیم(ع) پاسخ داد.

مشروح گفت‌وگوی او را در ادامه بخوانید:

حضرت آیت الله مصباح یزدی! خیلی از مردم سؤال می کنند که آیت الله مصباح یزدی که معرف احمدی نژاد به جامعه ایران بود و از او طرفداری می کرد، امروز چه نظری راجع به اعمال و رفتار او دارد؟
اینجا یک جلسه علمی و فقهی است، نه سیاسی.

بالاخره مردم از شخص شما به عنوان یکی از حامیان اصلی روی کار آمدن آقای احمدی نژاد و مطرح شدن او سؤال دارند؟
ما هر کسی را، تا مادامی که در مسیر اسلام کار میکند، حمایت میکنیم؛ طرفداری اش می کنیم؛ هر وقت منحرف شد، ما هم از او جدا میشویم.

یعنی تحرکات اخیر او را تأیید نمی کنید؟
نه، اعمال و رفتار امروز احمدی نژاد را تأیید نمیکنم، چون اکنون یک حالت انحرافی در او میبینم.

Madaniکلمه - گروه خبر: سعید مدنی فعال ملی ـ مذهبی پس از بیش از پنج سال زندان و دو سال تبعید در بندرعباس، امروز به تهران بازگشت.

سعید مدنی زندانی سیاسی سبز و محقق و پژوهشگر چهارشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۳۹۴ به بندعباس تبعید شد. او که همان روز با شرایط آزادی مشروط و اجرای ماده ۱۳۴ قانون تجمیع، از زندان اوین آزاد شده، بلافاصله حکم تبعیدش اجرا شد. وی پیش از این به دو سال تبعید در بندرعباس محکوم شده بود.

این پژوهشگر که دی ماه سال ۹۰ و در پی صدور سه سال و نیم حبس در تبعید به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد، پس از یکسال بازجویی و فشار به بند ۳۵۰ فرستاده شد. او در بهمن سال ۱۳۹۲ در پی فعالیت به عنوان وکیل بند و اصرار بر خواسته های زندانیان از این بند به سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. اما بهمن‌ماه سال جاری او را دوباره اوین ولی به بند هفت زندان این زندان منتقل کردند.

سعید مدنی در این بند که مخصوص مجرمان مالی و عادی است حبس خود را گذراند. وی علاوه بر حکم سه و نیم سال حبس و در پی پرونده سازی های جدید و به صورت غیر قانونی به ۶ سال دیگر نیز محکوم شد و قرار بر این بود تا سال ۱۳۹۸ را در حبس بگذراند و پس از آن برای گذراندن تبعید به بندر عباس منتقل شود.

Movahediخطیب نمازجمعه تهران با بیان اینکه اهل بیت محور وحدت بین اهل تسنن و تشیع هستند، گفت: برخی از حکومت‌های اسلامی بدلیل اینکه فریب خورده‌اند، نمی‌گذارند وحدت در جهان اسلام به وجود بیاید.
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله موحدی کرمانی در خطبه های این هفته نمازجمعه تهران با اشاره به ضرورت وحدت در جامعه گفت: امت پراکنده مورد توطئه دشمن قرار می گیرند و اگر متحد باشند دشمن نمی تواند هیچ ضربه ای به آنها بزند.

وی با اشاره به عوامل وحدت گفت: اگر بخواهیم امتی واحد باشیم باید چه کاری انجام دهیم، چرا که رسیدن به وحدت ساده نیست. یکی از عوامل وحدت حسن خلق است.

خطیب نمازجمعه تهران افزود: اعضای یک ملت امت اسلامی و آحاد امت اگر می خواهند متحد شوند، جذب یکدیگر شوند و متفرق نشوند باید حسن خلق داشته باشند.

وی یکی از عوامل حسن خلق را تواضع نامید و گفت: هر چقدر هم مقامت بالا باشد نباید برای خودت رفعت قائل باشی و خودت را بالاتر از دیگران ببینی. با مردم که ملاقات می کنی باید متبسم و خندان باشی. وقتی ملت از دولت، خدمت، محبت و تقوا ببیند به شدت به دولت علاقه مند می شود و این وحدت بین دولت و ملت ایجاد می شود.

Germanyزیگمار گابریل در دیدار با سیاستمداران بلندپایه ایالات متحده از برجام دفاع کرد. وزیر خارجه آلمان گفت، برجام در آمریکا هم طرفداران زیادی دارد اما مشکل اصلی این کشور با ایران "حمایت" جمهوری اسلامی "از تروریسم و جنگ" است.
وزیر امور خارجه آلمان در سفر رسمی یک‌روزه خود به واشنگتن با سیاستمداران بلندپایه آمریکایی درباره توافق هسته‌ای با ایران، تنش با کره شمالی و روابط بازرگانی میان آلمان و ایالات متحده گفت‌وگو کرد.
زیگمار گابریل پس از دیدار با نمایندگان کنگره آمریکا، از جمله پل رایان، رئیس فراکسیون جمهوری‌خواهان در کنگره، اظهار داشت: «ما نیازمند یک استراتژی مشترک هستیم، اما تاکنون به این هدف نرسیده‌ایم.»
او ضمن تاکید بر اینکه کشورهای اروپایی مواضع واحدی دارند و در موارد زیادی با یکدیگر رایزنی می‌کنند گفت واشنگتن هم "تلاش می‌کند" سیاست‌های خود را با اروپایی‌ها هماهنگ کند "اما هنوز معلوم نیست که در این زمینه موفق خواهیم شد یا نه".

توافق هسته‌ای با ایران
گابریل گفت، در واشنگتن انتقادات زیادی نسبت به اقدامات منطقه‌ای تهران وجود دارد. به گفته او، بیشتر این انتقادات متوجه "حمایت از تروریسم و جنگ" از جانب جمهوری اسلامی است.
وزیر امور خارجه آلمان بارها تاکید کرده که موضوع توافق هسته‌ای و دخالت جمهوری اسلامی در تنش‌های منطقه‌ای باید به صورت جداگانه بررسی شوند.

عجیب ترین عکسهای 2017

| No Comments

Mohammad_Khatami.jpgرادیو فردا: سخنگوی دولت محمد خاتمی، رئیس جمهوری اسبق ایران، و یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب خبر دادند که روز پنج‌شنبه، ۹ آذر، و برای دومین بار در ماه‌های گذشته، از حضور آقای خاتمی در نشست با وزرای سابق دولتش ممانعت شده‌است.

عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت سابق محمد خاتمی، در توئیتر خود نوشت: «پس از اتمام دولت دوم جناب آقای خاتمی، اعضای دولت از سال ۸۴ تا کنون ماهی یک بار با هم شام جمع می‌شویم. ماه گذشته مانع حضور آقای خاتمی شدند. امشب هم».

این توئیت آقای رمضان‌زاده پس از ساعتی حدف شد اما فیض‌الله عرب‌سرخی، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، نیز در توئیتر خود به این موضوع اشاره کرد.

وی با اشاره به اقدامات محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق ایران، در روزهای گذشته نوشت که «به دلیل ضعف‌ها جرات پاسخ کسی که صدر و ذیل را به سخره می‌گیرد ندارند» اما «رئیس جمهور اسبق حق نشستن و شام خوردن با وزیرانش را ندارد».

روز چهارشنبه ۲۶ مهر نیز تعدادی از وب‌سایت‌ها خبر داده بودند که مأموران امنیتی با حضور در مقابل خانه محمد خاتمی «مانع از خروج وی» و حضورش در نشست مدیران دولتش شده‌اند.

براساس این گزارش، بنا بود آقای خاتمی در نشست بنیاد باران، بنیادی که از مدیران دولت او و نمایندگان اصلاح‌طلب مجالس قبل تشکیل شده‌است، شرکت کند اما مأموران امنیتی با حضور در مقابل خانه آقای خاتمی «برای چندمین بار طی ماه‌های اخیر مانع از خروج وی» شدند.

پیش از این وب‌سایت کلمه روز ۱۳ مهرماه در گزارشی خبر داده بود که دادگاه ویژه روحانیت با ارسال نامه‌ای به منزل محمد خاتمی، که امضای ابراهیم رئیسی، دادستان ویژه روحانیت، پای آن بوده، به وی ابلاغ کرده که به مدت سه ماه نباید در هیچ مراسم سیاسی و تبلیغی شرکت کند».

طبق این نامه «از این به بعد هرگونه حضور خاتمی در جلسات، سالن‌ها، همایش‌ها، مراسم هنری، از قبیل تئاتر، کنسرت، و همین‌طور حضور در محافل مختلف غیرخانوادگی حتی در جلسات خصوصی ممنوع شده‌است».

این خبر را وکلای آقای خاتمی نیز تأیید کردند اما مقامات قوه قضائیه و حسین نجات، جانشین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، اعلام کردند که این محدودیت‌ها «جدید نیست» و «اقدامات پیشگیرانه‌ای» است که «بر اساس مصوبه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی» انجام شده‌است.

حسن روحانی و مقامات دولتش اما پیش از این چندین بار اعلام کرده‌اند که شورای عالی امنیت ملی و دبیرخانه آن مصوبه‌ای در این‌باره نداشته‌اند.

حسن روحانی روز شنبه ۲۳ اردیبهشت در سخنرانی انتخاباتی خود در تهران خبر داده بود که دربارهٔ ممنوع‌التصویر بودن محمد خاتمی به قوه قضائیه نامه نوشته اما این نهاد به او پاسخ نداده‌است.

رئیس‌جمهور ایران همچنین روز شنبه، ۱۵ مهر، نیز از «تنبیه» آقای خاتمی به دلیل دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات انتقاد کرده بود.

آقای روحانی همچنین به کنایه گفته بود: «اما به هر حال بعضی دستگاه‌ها بیکارند، باید یک شغلی داشته باشند و ناچارند هر ساعت یک عده را احضار کنند».

دو روز بعد رئیس قوه قضائیه سخنان آقای روحانی را «کم‌لطفی» خواند و گفت که «قوه قضائیه از سر بیکاری افراد را احضار نمی‌کند...[بلکه] حسب وظیفه اصلی و ذاتی خود اقدام به رسیدگی قضایی و اجرای عدالت می‌کند».

موضوع ممنوعیت انتشار تصویر و اخبار محمد خاتمی در زمستان ۹۳ مطرح شد، و آن زمان گزارش‌ها حاکی از این بود که عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان عمومی و انقلاب تهران، در جلسه‌ای با مدیران رسانه‌ها نسبت به درج تصویر و ذکر نام رئیس‌جمهور اسبق ایران هشدار داده و مرتکبان را به توقیف و تعطیل رسانه تهدید کرده‌است.

علیرضا کریمی که با شکست عمدی از رقابت‌های کشتی زیر ٢٣ سال جهانی حذف شده بود، در مراسم تجلیل سازمان بسیج ورزشکاران، روی سکوی قهرمانی ایستاد.

arashsadeghi676767.jpg«آرش صادقی» زندانی سیاسی تبعید شده به زندان رجایی شهر، همچنان از ملاقات با همسرش «گلرخ ابراهیمی ایرایی» که در بند زنان زندان اوین زندانی است، محروم مانده است.

به گزارش «آمدنیوز»، بنا به اطلاع منابع آگاه، با وجود وضعیت نامناسب جسمانی«آرش صادقی» از دسترسی این زندانی سیاسی به خدمات درمانی، ممانعت می شود.

منبع مطلع یاد شده درباره وضعیت «آرش صادقی» گفته است: «این زندانی سیاسی که چندین ماه است به زندان رجایی شهر تبعید شده، در این مدت به دستور دادستانی و ضابطین سپاه از ملاقات با همسرش، گلرخ ایرایی که در بند نسوان زندان اوین محبوس است، محروم شده.»

این فرد مطلع همچنین گفته است: «با وجود وضعیت نامناسب جسمانی و مشکل بلع و دفع و زخم کولیت روده و مشکلات تنفسی، مسئولان زندان هیچ گونه اقدامی برای درمان این زندانی سیاسی انجام نداده‌اند.»

او ادامه داد: «آرش صادقی کماکان قادر به خوردن غذا نیست. چندی پیش نیز خانواده آرش صادقی جهت تقاضای دفترچه درمانی و همچنین تحویل مقداری عسل به زندان مراجعه کرده‌اند که مسئولان زندان از پاسخ دادن به خانواده او سر باز زده‌اند.»

به گزارش «آمدنیوز»، بر اساس اظهارات این منبع مطلع، وضعیت اسفناک بند متعلق به زندانیان سیاسی در زندان «رجایی شهر»، شرایط «آرش صادقی» را وخیم‌تر از پیش کرده است.

علاوه بر این، زندانیان سیاسی «سیستم گرمایشی»، «آب گرم»، «بوفه برای خرید»، «یخچال»، «سیستم تهویه هوا» و ... دراختیار ندارند و از داشتن «هواخوری» و «حق خدمات پزشکی و درمانی مناسب» محروم‌اند.

Babak_e_zanjaaniغلامرضا مهدوی وکیل شرکت ملی نفت در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، با بیان اینکه هنوز هیچ تغییری در پرداخت بدهی و یا صدور حکم بابک زنجانی حاصل نشده است، اظهار داشت: حکم بابک زنجانی قطعی صادر شده و درخواست اعاده دادرسی ایشان نیز رد شده است، بنا بر این هیچ تغییر خاصی در پرونده نداشته ایم.

وی تصریح کرد: ما فعلا در حال شناسایی املاک تملک شده هستیم و از شرط و شروطی هم که مطرح شده، خبری نیست.

مهدوی با یادآوری اینکه در پرونده نسبت به گذشته تغییر خاصی صورت نگرفته است، خاطرنشان کرد: جز ۲ هزار میلیارد تومانی که تملک شده حتی یک ریال هم پرداخت نشده است و ایشان همچنان حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است.

صدای آمریکا، مسابقات ملکه زیبایی دنیا، امسال میزبان یک مهمان تازه بود. عراق، پس از ۴۵ سال دختر شایسته اش را به این مسابقات فرستاد.

«سارا عیدان» بیست و هفت ساله که شاهد جنگ و خشونت در کشورش بوده، توجه بسیاری را در جریان مسابقات به خود جلب کرد.

missIraqNws1.jpg«عیدان» در یک مصاحبه زنده تلویزیونی گفت که دیدن بمباران ها برای او در کودکی عادی شده بود. با آغاز جنگ دوم عراق، «سارا عیدان» که نوزده ساله بود به عنوان مترجم به نیروهای آمریکائی مستقر در عراق پیوست.

این همکاری، او را آماج دشمنی هر دو طرف - هم مسلمانان و هم مسیحیان -کرد.

با این حال، به کار خود ادامه داد و در برابر این یاری، توانست برای تحصیل به آمریکا بیاید.

missIraqNws4.jpg«سارا عیدان» در آمریکا رشته موسیقی را برای تحصیل برگزید و به سه زبان فرانسه، عربی و انگلیسی آواز می خواند.

دختر شایسته عراق با شعار برابری وارد مسابقات ملکه زیبایی جهان شد.

او گفت:«گرچه من مسلمانم ولی می خواهم نماینده همه مسیحیان، کردها وکلیمی ها باشم.»

او در جریان مسابقات، با گرفتن عکس سلفی در کنار دختر شایسته اسرائیل جنجال آفرید.
missIraqNws3.jpgmissIraqNws2.jpgعراق و اسرائیل سالهاست با یکدیگر رابطه دیپلماتیک ندارند. برخی این سلفی را آغازی فصلی تازه در روابط دو کشور دانستند در حالی که برخی دیگر «عیدان» را به خاطر تلاش برای خوب جلوه دادن اسرائیل مورد انتقاد قرار دادند.
«سارا عیدان» به شانزده نفر نهایی راه پیدا نکرد اما داستان زندگی اش و پیامش برای صلح و دوستی برای بسیاری الهام بخش شد.

واکنش‌ها به روسری مربی تایلندی

ایران وایر

reactionsampling-11114.png

photo_2017-11-30_17-11-122222.jpg

آخوندِ متخصص حوزه کودک

| No Comments

تقاطع - "آستان قدس رضوی" با انتشار این تصاویر، از اعزام ۴۰ آخوندِ «متخصص و مشاور حوزه کودک و نوجوان» به مناطق زلزله‌زده کرمانشاه و «اجرای برنامه‌های شاد و مفرح کودکان» توسط آنها خبر داده است.

24130236_1763.jpg

missle-Iran-yemen2.jpgرادیو زمانه: سازمان ملل در گزارش محرمانه‌ای گفته است که بقایای‌ موشک‌های شلیک‌شده در سال جاری از یمن به سمت عربستان سعودی توسط شیعیان حوثی، نشان می‌دهند که احتمالاً این موشک‌ها در ایران ساخته شده‌اند.

این گزارش که رویترز آن را پنج‌شنبه ۳۰ نوامبر / ۱۰ آذر دریافت کرده هنوز شواهد قطعی از «هویت عرضه‌کننده» موشک‌ها را روشن نمی‌کند. ارسال موشک به حوثی‌ها نقض قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در آوریل ۲۰۱۵ است که بر اساس آن هرگونه ارسال سلاح به شیعیان حوثی ممنوع اعلام شد.

نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل، ایران را متهم کرده بود که موشک‌هایی را که شورشیان حوثی به سمت عربستان سعودی شلیک کرده بودند این کشور در اختیار آن‌ها قرار داده است. او از سازمان ملل خواست تا تهران را مسئول نقض قطعنامه شورای امنیت بداند.

شیعیان حوثی یمن شنبه ۴ نوامبر / ۱۳ آبان، یک موشک بالستیکی از نوع «برکان ۲ اچ» با برد ۸۰۰ کیلومتر به سوی ریاض شلیک کردند که سامانه دفاع موشکی سعودی آن را دفع کرد. ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی در واکنش به شلیک موشک از یمن به ریاض، ایران را به «تجاوز نظامی» متهم و اعلام کرد که ریاض ممکن است موشک‌پرانی حوثی‌ها را به‌عنوان «اعلان جنگ» درک کند.

این اقدام تنش تازه‌ای در منطقه ایجاد کرد.

ایران اتهام ارسال سلاح به حوثی‌ها را رد می‌کند و اتهامات آمریکا و عربستان سعودی در این زمینه را «بی‌اساس» می‌خواند. با این حال حسن روحانی، رئیس ‌‌جمهوری ایران روز چهارشنبه ۱۷ آبان در جلسه هیئت دولت حملات موشکی شیعیان حوثی به ریاض را مقاومت ملت یمن در مقابل عربستان سعودی نامید و گفت: «ملت یمن در مقابل این حجم از بمباران کشورش چه عکس‌العملی می‌تواند نشان دهد؟ می‌گویند از سلاح خود استفاده نکنند؟ خوب شماها بمباران را متوقف کنید، سپس ببینید آیا ملت یمن به آن پاسخ مثبتی نمی‌دهد؟»

رویترز نوشته است مسئول ایران در سازمان ملل برای پاسخگویی به گزارش جدید سازمان ملل در دسترس نبود.

شبکه العربیه گزارش داد که روز گذشته (پنج‌شنبه) پدافند هوایی سعودی یک موشک بالستیکی دیگر را که از سمت یمن و توسط حوثی‌ها شلیک شده بود دفع کرد. این موشک شهر «خمیس مشیط» در منطقه عسیر واقع در جنوب غرب عربستان سعودی را هدف قرار داده بود.

این گزارش همچنین افزوده است که گروه‌هایی از شبه‌نظامیان، از مرز یمن به سوی عربستان سعودی عبور کرده و تلاش داشتند ایست‌های بازرسی را در چند محور، هدف قرار دهند، اما اقدام نیروهای سعودی مانع از رسیدن شبه‌نظامیان به هدفشان شد.

محمد عبدالسلام، سخنگوی شیعیان حوثی در آبان‌ماه سال جاری گفته بود که «تازمانی که تجاوز و محاصره یمن ادامه یابد، حملات موشکی نیز ادامه خواهد یافت.»

عربستان سعودی با تشکیل یک ائتلاف عربی از ماه مارس ۲۰۱۵ با هدف مبارزه با پیشروی شیعیان حوثی در یمن، در این کشور مداخله نظامی کرد. عربستان سعودی ایران را متهم به حمایت از حوثی‌ها و تجهیز آن‌ها به سلاح می‌کند.

به گزارش خبرگزاری رسمی یمن (صبا)، حوثی‌ها و متحدان آن‌ها، وفاداران به علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری سابق یمن، که از مارس ۲۰۱۵ ده‌ها موشک به سمت عربستان سعودی شلیک کرده‌اند، می‌گویند که به موشک بالستیک میان‌برد دسترسی یافته‌اند که «هدف نظامی خود را با دقت بالا مورد حمله قرار می‌دهد».

محمدعلی حوثی، رهبر شیعیان یمن در مهرماه سال جاری اعلام کرد که با غلبه بر محاصره ائتلاف عربستان سعودی یگان موشکی شورشیان به‌زودی ساخت موشک‌های بالستیک را اعلام می‌کند.

خبرگزاری سبا به‌نقل از یک منبع نظامی افزوده است که شلیک‌های موفقیت‌آمیز اخیر «شروعی تازه برای راه‌اندازی موشک‌های ساخته شده در محل است.»

جنگ در یمن از اوایل سال ۲۰۱۵ آغاز شد؛ وقتی حوثی‌های تحت حمایت ایران عبد ربه منصور هادی، رئیس‌جمهوری را برکنار کردند و کنترل حکومت را در دست گرفتند. عربستان سعودی به حمایت از هادی و برای بیرون راندن حوثی‌ها به جنگ وارد شد.

از آن زمان تاکنون ائتلاف عربی به‌رهبری عربستان سعودی نیز با اتهامات جنایت جنگی در یمن مواجه بوده است و این اتهامات باعث شده تا دولت‌های بریتانیا و آمریکا به دلیل فروش سلاح به این کشور تحت فشار نمایندگان پارلمان‌های خود قرار بگیرند.

About this Archive

This page is an archive of entries from December 2017 listed from newest to oldest.

November 2017 is the previous archive.

January 2018 is the next archive.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.