خبر ورزشی - علی دایی حاوی صحبتهای بسیار جالبی از شهریار فوتبال ایران است. مردی که خارج از کشور برای او ارزش به مراتب بسیار بیشتری از داخل کشور قائل هستند. اگر مصدومیتهای بسیاری که برای تیمملی ایران گریبانش را گرفت و بارها زیر تیغ جراحی رفت را کنار بگذاریم، ۲۷ مهر ۱۳۷۳ را هرگز از یاد نخواهیم برد. روزی که در دیدار برابر بحرین در بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما با حرکت ناجوانمردانه سنگربان حریف دچار آسیبدیدگی شدید از قسمت طحال شد و با این حال خطر بزرگی را به جان خرید و ۲۰ دقیقه باقیمانده تا پایان کار را در زمین ماند و پس از آن تحت یک عمل سنگین جراحی قرار گرفت؛ چند ماهی از مستطیل سبز دور ماند.
پس بیراه نیست اگر علی دایی را یک جانباز ورزشی بنامیم و بدانیم که برای کسب افتخار برای ایران و شاد کردن دلم هممیهنانش بارها و بارها چه دردهایی را متحمل شد که هنوز این دردهای کهنه ورزشی گهگاهی به سراغش میآیند و امانش را میبرد.
بکنباوئر، علی دایی را در جایی بهترین سرزن فوتبال جهان مینامد.چه کردید که در بوندسلیگا در سطحی قرار بگیرید که تحسین نفر اول فوتبال آلمان را داشته باشید؟
این نظر لطف قیصر فوتبال آلمان به من را نشان میداد. همیشه گفتهام، خیلیها از من بهتر بودهاند. اما خیلیها مسائلی را که من به راحتی رعایت میکردم را رعایت نمیکردند. در تمام دورانی که فوتبال حرفهای بازی میکردم، هیچوقت ساعت ۱۱ شب را ندیدم و بعد از این ساعت بیدار نبودم.رعایت این مسائل به من که خیلی دوست داشتم پیشرفت کنم کمک کرد.
اگر برخوردهای تبعیضآمیز نبود، علی دایی بالاتر از کارستن یانکر و میشائیل پریتز در بایرنمونیخ و هرتابرلین به موفقیتهای خیلی بیشتری در بوندسلیگا میرسید؟
گذشتهها گذشته و من دیگر به این مسائل فکر نمیکنم.اما من باید بگویم که هرچه الان به آن رسیدهام از حضور در فوتبال آلمان دارم.هر قراردادی که بستم،به مملکت خودم آوردم و به این موضوع افتخار میکنم.دوران فوتبالی سالمی را داشتم.سالم زندگی کردم.خدا را شکر میکنم که خیلی در این مسیر به من کمک کرد تا به خیلی چیزهایی که دوستان من و همبازیهایم میخواستند به آنها برسند،به عنوان نمایندهشان به این موفقیتها رسیدم.
به عنوان یک مهاجم نوک،خودخواه بودید و پاس نمیدادید؟
شاید بگویید اینطور بودهام اما هر زمانی که بازیکن کناریام را در موقعیت بهتری میدیدم پاس هم میدادم.اتفاقا من پاس گل هم زیاد دادهام.اینطور نبوده که درون زمین فقط موقعیت خودم را میدیدهام.البته موردی که اشاره کردید در فوتبال دنیا و برای یک مهاجم نوک امری طبیعی است.
علی دایی خودش را بهترین سرزن فوتبال ایران میداند و اگر سه سرزن برتر تاریخ فوتبال ایران را معرفی کنید، خودتان را نفر چندم این فهرست قرار میدهید؟
سرزنِ قهار در تاریخ تیمملی ما زیاد بودهاند. خودم عاشق بازی مرحوم کریم باوی بودم. زندهیاد همایونخان بهزادی، غفور جهانی، غلامرضا فتحآبادی و خیلیهای دیگر بودهاند که من اسامیشان را به یاد نمیآورم. من خودم را یک سرزن صرف نمیدانم .چون خیلی از گلهایم را با ضربات ایستگاهی و شوت،با پا زدهام. به طور کل گلهای من تلفیقی از ضربات هر دو پای چپ و راست و ضربات سر بوده است. و تمام ۱۰۹ گل ملیام را مدیون تمام بچههایی هستم که در طی سالهای حضورم در تیمملی به من در کسب این موفقیتها کمک کردند.کمک همتیمیهایم نبود علی دایی نمیتوانست به این موفقیتها برسد.
در سالروز دیدار تاریخی و ماندگار ایران و استرالیا، ۱۶۷۴ روز از دوری علی دایی از فوتبال میگذرد. فکر نمیکنید این زمان بیش از حد طولانی شده؟ آیا خودتان دلتنگ فوتبال نشدهاید؟
خب شما این را در نظر داشته باشید که هر کسی یک روزی دوره حضورش در فوتبال به اتمام میرسد. خوشبختانه من از قبل به این دوران فکر میکردم. الان هم از فوتبال دور هستم. البته در همین مدتی که ذکر کردید، خیلی پیشنهاد برای همکاری به من شد اما خودم خواستم که نیایم و کار فوتبالی نکنم. من همیشه عاشق فوتبال بوده و هستم و خواهم بود.مگر میشود یکی مثل من که همه چیزش را از فوتبال دارد، این همه سال تلاش کرده باشد، برای اعتلای فوتبال ایران ۹ مرتبه زیر تیغ جراحی قرار گرفته باشد و عاشق فوتبال نباشد؟
خب پس این عشق برای علی دایی جاودانه خواهد ماند؟
به طور حتم اگر هر چیزی را از ما بگیرند، عشقی را که ما به این ورزش داریم را نمیتوانند از ما بگیرند.اگر فرصت دست بدهد بازیها را از تلویزیون میبینم. به خصوص بازیهای مهم را حتما تماشا میکنم.
پس میگوییم که بازگشت علی دایی به فوتبال ایران غیرممکن نیست؟
غیرممکن که نیست اما این را باید اضافه کنم که برای حضور دوبارهام، شرایط مهیا نیست و این هم از طرف خودم است. وگرنه خیلیها برای همکاری به من لطف داشتند.از تیمملی گرفته تا تیمهای باشگاهی پیشنهادات خود را دادند.اما خودم نخواستم که فعلا به فوتبال برگردم.
جالب است که علی دایی از چنین پیشنهاداتی میگذرد،حتی تیمملی؟!
الان میتوانم وقت بیشتری برای خانوادهام بگذارم و کنارشان باشم.این مهمترین فاکتور برای من است که اول انسان خوبی باشم. و متأسفانه انسانیت اخلاقی است که خیلیها فراموش میکنند.
منظورتان این است که برخی پیشنهادات اخیرتان را به دلیل رعایت مسائل اخلاق حرفهای نپذیرفتید؟
اینطور پاسخ سوالتان را میدهم که در تمام دوران فوتبالیام طوری رفتار کردهام که الان کسی نمیتواند به من بگوید که فلان کار غیرحرفهای را انجام دادهام.حق کسی را خوردهام.بازیکن آورده و بابتش پول گرفتهام.هیچکس نمیتواند چنین مسائلی را به من نسبت بدهد.سالم فوتبال بازی کردم.سالم مربیگری کردم و الان هم دارم سالم زندگی میکنم.
اما هنوز فوتبال ما چه پرسپولیس و چه تیمملی از ستارههایی بهره میبرد که با اعتماد علی دایی الان چهرههای صاحبنامی هستند.به عنوان مثال امید عالیشاه که الان کاپیتان پرسپولیس است و یا مهدی طارمی که بهترین بازیکن تیمملی است؟
من اصلا در مورد این چیزها صحبت نمیکنم.این بچهها بر اساس لیاقت خودشان به این جایگاه رسیدند.من تنها وسیلهای بودم که بتوانم بازیکنان جوان و بااستعداد را شناسایی و به آنها بها و فرصت بازی بدهم.موفقیت آنها موفقیت من است.شاید بازیکنانی که اسباب بزرگیشان را مهیا کردهام،سالی یکبار هم حال من را نپرسند.با این حال باز میگویم که من تنها وظیفهام را در قبال استعدادها انجام دادهام.وسیلهای از جانب خدا برای ترقی و تعالی این نفرات بودهام و البته که لیاقت و شایستگی خودشان هم بوده که صاحب نام و اعتبار در فوتبال ایران بشوند.
در مورد هجمه به اهالی فوتبال و فوتبالیستها در خصوص عقد قراردادهای میلیاردی میخواهم نظر شما را هم داشته باشم؟
ابتدا باید با این توضیح،پاسخ سوال شما را شروع کنم که فوتبال در تمام دنیا ورزش اول محسوب میگردد.شما کدام ورزش را میتوانید مثال بزنید که صدهزار و یا صد و بیستهزار تماشاگر را به ورزشگاه بکشاند؟ ۹۰ تا ۱۰۰ دقیقه هیجان بیافریند.تنها شاید بتوان از فوتبال آمریکایی یا بسکتبال حرفهای آمریکا نام برد که اعداد و ارقام مالی بالاتر از فوتبال در این رشتهها تبادل میشود.از تنیس هم میتوان نام برد که جوایز چند میلیون دلاری در تورنمنتهای مختلف در طول سال دارد.
بنا بر این صحبتها،شما از عقد قراردادهای میلیاردی در فوتبال باشگاهیمان حمایت میکنید؟
صحبت من این نیست.من میگویم همه شرایط فوتبالمان را با دیگر کشورها مقایسه کنیم.همین رونالدو که النصر عربستان استخدام کرده، رقم پرداختیشان به این بازیکن بیشتر از تمام پرداختیهای بازیکنان و مربیان حاضر در تمام لیگهای ایران است.این را هم در نظر بگیرید که فوتبال برای خیلی از فوتبالیستهای ما شغل محسوب میشود نه فقط یک ورزش.چون کار اقتصادی نکردهاند.پیش از این در صحبتهایم اشاره کردم که برخی از دوستانم در تیم ۹۸ با این شرایط مواجه بوده و هستند.باید بگویم چون وضعیت اقتصادی مردم ما اصلا مناسب نیست،این پولهای فوتبال خیلی زیاد به نظر میرسد.
به نظرتان تعادل بین مبالغ قراردادها و سختی کار در فوتبال برقرار است؟
شما این موضوع را در نظر بگیرید انسانی که به عنوان فوتبالیست در کشورمان به زمین میرود و این همه تلاش میکند،زندگیاش با یک مصدومیت به هم میریزد و شاید دیگر نتواند فوتبال بازی کند و از این طریق درآمدی برای ادامه زندگیاش داشته باشد.بنابراین میگویم که حقشان از این اعداد و ارقام هم بیشتر است.شما ببینید کدام فوتبالیست ایرانی مورد حمایت بیمهای قرار دارد که بعد از دوران بازیگریاش به دردش بخورد؟آیا فوتبالیست ما حقوق بازنشستگی دارد؟ اگر من فوتبالم را در آلمان به پایان میرساندم، الان بابت مالیاتی که به عنوان فوتبالیست از قراردادم پرداخت میکردم،الان حداقل ماهی ۱۰هزار یورو حقوق بازنشستگی میگرفتم.اما در مملکت ما چنین قانونی نیست.فوتبالیست فقط مالیات میدهدبدون آن که خدماتی در قبال آن دریافت کند.نمیدانیم مالیات پرداختیمان در کجای فوتبال و ورزش مورد استفاده قرار میگیرد و چه بهرهای برای ما فوتبالیستها دارد.اداره مالیات در قبال دریافت مالیات از قرارداد فوتبالیستهای ما،پس از بازنشستگیشان چه خدماتی به آنها ارائه میدهد؟ هیچ خدماتی،چون قانونی در این خصوص نداریم.
قانونی این فصل مورد استفاده قرار گرفته که باشگاهها را موظف میکند یک سقفی را برای بستن قراردادها لحاظ کنند.اما این قانون به سادگی دور زده شده است؟
خودتان از همه مسائل آگاه هستید. کدام باشگاه این قانون را رعایت و انجام داده است؟ همین میشود که به جای ثبت رقم واقعی قرارداد، اتومبیل و خانه به بازیکن میدهند و قرارداد واقعی بازیکن به ۵۰ میلیارد میرسد. به نظرم تعادل بین بازیکن خارجی و ایرانی در این قانون برقرار نیست.بازیکن خارجی که تعویضی هم به زمین میآید،قرارداد دلاری میبندد،اما برای بازیکن ایرانی چه امتیازی قائل میشوند؟
پیشنهاد شما برای تغییر این وضعیت و ایجاد ثبات در این خصوص چیست؟
نه تنها فوتبالیستها،بلکه ورزشکاران سایر رشتهها را هم نیز باید بیمه کنند.باید به فکر تأمین معاش و آینده ورزشکاران باشند. این که نمیشود کشتیگیر صاحب عناوین قهرمانی جهان و آسیا برود برای امرار معاش،دستفروشی کند! پس کجا رفته انسانیت ما؟ چیزی که مدام صحبتش را میکنیم. اگر ما به تمام ورزشها و ورزشکارانمان رسیدگی لازم را انجام بدهیم،فوتبال هم مثل امروز بولد نمیشود.
حق فوتبال ما چیست؟
شما دقت کنید،فوتبال مهمترین رشته ورزشی و موجب سرگرم شدن قشر عظیمی از جمعیت مردم ما را تشکیل میدهد. تلویزیون را که روشن میکنند،اغلب به تماشای مسابقات فوتبال ایران و جهان مینشینند.باحالا شما این را در نظر بگیرید،زمانی که یک باشگاه با این هزینهها زمانی که نتواند از امتیاز دریافت حق پخش تلویزیونی بهره ببرد،یه طور حتم صدمه میبیند و پیامد آن اسپانسرهایش را از دست میدهد.اسپانسری که دیده نشود،رغبتی برای همکاری با باشگاه پیدا نمیکند. خب تا جایی هم که همگی میبینیم و مطلع هستیم،تیمها یک اسپانسر اصلی دارند که روی پیراهنشان حک میشود و چندین اسپانسر فرعی.کجای فوتبال دنیا،فدراسیون یک کشور میآید و حق اسپانسری میگیرد و باشگاهها از این حق محروم هستند؟!
خب فوتبال دولتی نمیتواند از تلویزیون دولتی حق پخش بگیرد؟
خب همین میشود که فوتبال ما خیلی از حتی رقبای آسیایی خود عقب میافتد. با این شرایط فوتبال ما به هیچ وجه قابل قیاس با ژاپن و کرهجنوبی و عربستان و استرالیا نیستیم. ما خیلی از این کشورها عقب افتادهایم.
با پیشرفتی که در قدرتهای درجه یک آسیا میبینیم،پیشبینی شما از حضور ایران در جامملتهای آسیا کسب چه مقامی است؟
شما کمی به قبل از تیمملی توجه کنید. زمانی که تیم امید ما از رقابتهای انتخابی المپیک در گروه مقدماتی خود که جدیترین حریفش ازبکستان بود حذف شد و یا در بازیهای آسیایی برابر هنگکنگ حذف شد،برای این فوتبال باید گریه کرد.تک به تک بازیکنان ما خوب هستند.زمانی که ژاپن موفق به شکست آلمان در خانهاش میشود،یا کرهجنوبی و عربستانی که در بازیهای جامجهانی آرژانتین را شکست داد،ما تا کی باید دلخوش و متکی به شانس و اقبال باشیم که اتاقی رخ بدهد و ما بتوانیم نتیجه بگیریم. الان ببینید چند دوره بازیهای جامملتها هست که به نیمهنهایی هم نرسیدهایم،فینال که دیگر جای خود دارد.یک آرزوی دور از دسترس شده است.
برای علی دایی و دیگر نفراتی که خاک فوتبال را خوردهاند،این عقب ماندن از رقبای آسیایی حس خیلی بدی دارد؟
نه تنها ما فوتبالیستها، بلکه تمام مردم ایران آرزو دارند تیمملی کشورشان را مقتدر ببینند.بتواند مقابل قدرتهای اول آسیا بدرخشد.به فینال جامملتهای آسیا برسد. اما با توجه به شرایط موجود،من تحقق این آرزوی مردم ایران را خیلی سخت میبینم.چه بازی تدارکاتی قوی برای تیمملی فراهم کردهایم؟ ژاپن با آلمان بازی میکند و ما با چه تیمهایی!
بازیهای رسمی تیمملی حکم بازیهای تدارکاتی را پیدا کرده است!
شما به بازی ما برابر ازبکستان در مقدماتی جامجهانی دقت کنید. برابر تیم درجه ۲ آسیا بازی ۲ بر صفر پیروزی را با تساوی ۲-۲ تمام میکنیم. اگر شانس هم نمیآوردیم احتمال شکستمان هم بود. کادرفنی باید تمام بازیها را مرور و تیم را تقویت کند.
با این تفاسیر منتظر یک نتیجه موفق در قطر ۲۰۲۴ نباشیم؟
جامملتها شوخیبردار نیست. از حریفان درجه یک و تدارک قدرتمندشان را که کنار بگذاریم، الان حتی تیمهای درجه ۲ آسیا هم برابر ما از پیش بازنده نیستند.
قطر و عربستان که از لحاظ زیرساخت به حدی از استاندارد جهانی رسیدهاند که میزبانی جامجهانی را میگیرند.کرهجنوبی و ژاپن هم که سالهاست خود را از قافله آسیا جدا کردهاند.ما هم این میان همان آقایی که بودیم،هستیم.با همان زیرساختهای ۵۰ سال پیش!
بر خلاف نظر شما باید بگویم که ما حتی در حد امکانات سابق خودمان هم نماندهایم که هیچ، پسرفت هم کردهایم. ما حتی از بازسازی ورزشگاه آزادی هم عاجز ماندهایم.همین قطر میدانید چه آورده اقتصادی از قبال همین میزبانی جامجهانی نصیب خودش کرده است؟ تمام ورزشگاههای قطر استانداردهای بینالمللی را دارا هستند. به گمانم تنها ورزشگاه استانداردی که در این سالها ساختهایم،ورزشگاه نقشجهان اصفهان باشد.