فارس نوشت: معاون امور زنان رئیسجمهور گفت: یک هفته به آنهایی که ازشان شکایت شده، مهلت میدهم که مطلب کذب خود را اصلاح کنند.
انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور در امور زنان درباره شایعه مهاجرت پسرش به خارج از کشور گفت: طرح مسئله مهاجرت پسرم و اینکه وی شرکت ویپیان دارد و فیلترشکن می فروشد دروغ محض است. از برخی کسانی که نسبت دروغ داده اند شکایت کردهام.
بخش هایی از گفت و گوی خزعلی را در ادامه می خوانید:
*اصل این شایعه از رسانههای معاند منتشر شد و برخی از داخلیها نیز آن را بازنشر کردند. از بعضی از این رسانهها شکایت کردهام و از برخی دیگر هم در شرف شکایت هستم.
*از همینجا اعلام میکنم که یک هفته به آنهایی که این دروغ را منتشر کردند مهلت میدهم که مطلب کذب خود را اصلاح کنند. بعد از یک هفته این حق را در پیگیری شکایت یا طرح آن نسبت به سایر افراد و رسانه ها محفوظ می دارم.
غلامحسین محسنی اژه ای، رئیس قوۀ قضائیه جمهوری اسلامی ایران، تلویحاً از این که رسانه های خارجی و سازمان های مدافع حقوق بشر واقعه تروریستی مسجد شاهچراغ را به خود حکومت اسلامی ایران نسبت دادهاند ابراز انزجار کرد و متقابلا با نسبت دادن این واقعه به آمریکا، اسرائیل، انگلستان و "دیگر سلطه گران جهان" گفت : کسانی که در حمله به شاه چراغ دست داشتند "جنایتکاران خبیث و رذل و درنده خویی هستند و مرتکب اعمالی میشوند که جانوران وحشی نیز از آنها اعراض دارند."
محسنی اژه ای از این که "رسانه های وابسته به غرب حاضر نشدند جنایت رخ داده در حرم شاه چراغ را پوشش بدهند" ابراز انزجار کرد و "دستگاه های دروغپرداز وابسته به نظام سلطه" را در این خصوص به "قلب واقعیت" متهم نمود. او گفت : "مدعیان حقوق بشر نه تنها [این حمله] را محکوم نکردند بلکه به نوعی از طریق بوق های تبلیغاتی شان در صدد قلب واقعیت این حادثه جگرسوز برآمدند."
رئیس قوۀ قضائیه توضیحی دربارۀ ادعای خود نداد. اما، جوانان و مردم معترض در دانشگاه ها و خیابان های کشور در شعارهای خود واقعه تروریستی در حرم شاه چراغ را به خود حکومت اسلامی ایران و شخص رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، نسبت دادند و با مقایسه آن با آتش سوزی سینما رکس آبادان عملیات تروریستی شاه چراغ را دسیسۀ جدید اسلامگرایان حاکم بر ایران برای سرکوب اعتراض های جاری کشور دانستند.
منوتو - تصاویری از رستم قاسمی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که او را همراه یک خانم بدون حجاب در خارج از ایران نشان میدهد.
کاربران شبکههای اجتماعی اطلاعاتی از این تصاویر منتشر کردهاند و برخی معتقدند این تصاویر در مالزی گرفته شده است.
رستم قاسمی، وزیر فعلی راه و شهرسازی، وزیر پیشین نفت، فرمانده سابق قرارگاه خاتمالانبیا و معاون پیشین اقتصادی نیروی قدس سپاه است.
کاربران با انتقاد از رفتار دو گانه مقامات جمهوری اسلامی نوشتهاند: «واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند، چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند.»
علی جعفری، مشاور و رییس دفتر رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی به تصاویر افشا شده از او که بههمراه یک زن بیحجاب در مالزی گرفته شده واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: «صرفنظر از اصالت عکسها، انتشار عکسهای خصوصی یک زن و شوهر با کدام مکتب اخلاقی سازگار است؟.»
شاهد علوی٬ خبرنگار ایراناینترنشنال برای اولین بار این عکسها را منتشر کرد.
آقای علوی در مورد مکان و زمان این عکسها نوشته که سال ۲۰۱۱ در محوطه پشتی برجهای دوقلوی پتروناس کوالالامپور گرفته شده است.
در آنزمان رستم قاسمی وزیر نفت دولت احمدینژاد بود
واکنشهای بسیاری درمورد این عکسها در شبکههای اجتماعی وجود دارد .
از جمله برخی میگویند مقامهای جمهوری اسلامی مواردی که در داخل ایران ممنوع است را در خارج از ایران برای خود و خانوادهشان عادی میدانند.
از طرفی برخی هم میگویند صرفنظر از رابطه رستم قاسمی با این زن، به نظر می رسد این خانم برای گرفتن عکس یادگاری حجاب از سر برداشته باشد
اما این مورد برای بسیاری از کاربران قابل قبول نبوده و بار دیگر وجود رفتار دوگانه بین مقامات ایران را برای کاربران تداعی کرده است.
رستم قاسمی وزیر راه دولت رییسی است و پیش از آن معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه و فرمانده قرارگاه خاتمالانبیا بوده است
این عکسها در حالی منتشر شده است که یکی از خواستههای بسیاری از زنان در ایران داشتن آزادی پوشش است و در اعتراضات هفتههای اخیر برخی از آنها کشته و زندانی شدهاند.
به گزارش سازندگی؛ عفت مرعشی همسر مرحوم هاشمی رفسنجانی با تقاضا از رهبر انقلاب گفت:
از آیتالله خامنهای میخواهم نه بهعنوان رهبری، بلکه بهعنوان کسی که از ۶۰ سال پیش با او همزیستی و همکاری در مبارزه داشتهایم که از بدرفتاری با زندانیان پرهیز شود.
وی در همین رابطه تأکید کرده است: به چه دلیل فائزه نباید بیش از یکماه باخانواده خود ملاقات داشته باشد. هنوز حتی اجازه داشتن وکیل را به او ندادهاند
رادیو فردا - نرخ دلار در بازار آزاد ایران در روز دوشنبه ۹ آبان به ۳۳ هزار و۳۴۰ تومان افزایش یافت که حتی از رکورد تاریخی قبلی نرخ دلار در ۱۱ مهر امسال ۹۰ تومان بیشتر است.
نرخ دلار در روز دوشنبه نسبت به روز قبل، حدود ۲۳۰ تومان افزایش نشان میدهد.
متوسط نرخ ارز از ۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان در سال گذشته خورشیدی به ۳۰ هزار و ۱۱۷ تومان در پنج ماه گذشته رسیده و طی دو ماه گذشته نیز بالای ۳۲ هزار تومان بوده است.
قیمت انواع سکه نیز در روز دوشنبه شاهد رشد چشمگیری بود. قیمت سکه بهار آزادی با رشدی بالای یک درصد، از ۱۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان فراتر رفت و نرخ سکه امامی نیز با رشدی ۱.۷ درصدی نسبت به روز یکشنبه به ۱۵ میلیون و ۲۷۷ هزار تومان رسید.
مقامهای جمهوری اسلامی هنوز توضیح ندادهاند که به رغم ادعای گمرک ایران مبنی بر رشد صادرات نفتی و غیرنفتی کشور در هفت ماهه امسال و رشد ۲۲ درصدی صادرات گاز، چرا نرخ ارز روند صعودی دارد.
علی کریمی خطاب به نیروهای نظامی با انتشار استوری از تصاویر عاشقانه سردار سپاهی رستم قاسمی و یک زن بی حجاب در خارج از ایران به آنها اعلام کرد برای امثال اینها مردم رو نزن، نکش!
روزنامه نگار و اندیشمند برجسته ی ما، جناب استاد امیر طاهری، در ویدئویی که اخیرا منتشر کرده اند از اهل سیاست ایرانی خواسته اند تا پرچم های شان را از جیب شان بیرون بیاورند و در معرض دید عموم مردم ایران قرار دهند. ایشان به درستی و با درایت تاکید کرده اند که این بار قرار نیست اشتباه ۵۷ تکرار شود.
من به عنوان یکی از آحاد ملت ایران و یک نویسنده ساده ی سیاسی، به پرسش های جناب استاد پاسخ می دهم و کاملا با نظر ایشان که قرار نیست اشتباه سال ۵۷ تکرار شود هم نظر م و به همین دلیل، آن چه از آینده ی ایران در ذهن دارم، مختص خودم است و حتی اگر ۸۰ میلیون جمعیت ایران مخالف نظر من باشند، تک نفره به دنبال نظر خودم خواهم بود و نه نظر انبوه جمعیت. این کار ی ست که در سال ۵۷ نکردیم و همین امروز بعد از ۴۰ سال چوب آن را به فجیع ترین شکل ممکن می خوریم.
پرچم من پرچم شیر و خورشید نشان است به دلیل سابقه ی قدیمی و فراگیری که در کل جغرافیای امروز ایران دارد. جغرافیایی که گسترده تر از جغرافیای کنونی ما بود و بدخواهان بخشی هایی از خاک سرزمین مان را که ثروت مادی و معنوی متعلق به ما بود از ما گرفتند.
به هر حال این پرچم، نشان دهنده ی سرزمینی ست به نام ایران، به صورت کاملا پیوسته با مردمی با فرهنگ ها و زبان های گوناگون اما دارای هویت «ملی» ایرانی.
انتشار عکسهای خصوصی یک زن و شوهر با کدام مکتب اخلاقی سازگار است؟
انتخاب - علی جعفری، مشاور و رئیس دفتر رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی به تصاویری که اخیرا از قاسمی در فضای مجازی منتشر شده، واکنش نشان داد.
به گزارش «انتخاب»، جعفری در صفحه توییتری خود نوشت: «صرفنظر از اصالت عکسها، انتشار عکسهای خصوصی یک زن و شوهر با کدام مکتب اخلاقی سازگار است؟ برای اغراض سیاسی، شرافت و انسانیت را لجنمال نکنیم.»
امیر طاهری، روزنامهنگار و تحلیلگر ارشد بینالمللی در پیامی ویدئویی از تمامی جریانات و گروههای سیاسی و مدعی درخواست کردند که پرچمهایشان را از جیبشان بیرون بیاورند و در معرض دید عموم مردم ایران قرار دهند. آقای طاهری تاکید کردند که این بار قرار نیست اشتباه ۵۷ تکرار شود.
کیهان لندن - طبق گزارش کانالهای حقوق بشری سیستان و بلوچستان، پارمیس همنوا دانشآموز سوم راهنمایی در اثر ضرب و جرح نیروهای امنیتی به دلیل پاره کردن عکس خمینی از کتابش کشته شد.
به گزارش کانالها و نهادهای حقوق بشری سیستان و بلوچستان، روز سهشنبه ۳ آبان ۱۴۰۱، پارمیس همنوا دانشآموز کلاس نهم مدرسه پروین اعتصامی در شهرستان ایرانشهر که عکس خمینی را از کتاب درسیاش پاره کرده بود در اثر ضربات مرگبار گارد امنیتی و ضربه به ناحیه سر کشته شد.
یک منبع مطلع در گفتگو با پایگاه خبری «حالوش» توضیح داده است که روز سوم آبان نیروهای امنیتی وارد مدرسه شده و همه بخشها و کتابهای درسی بچهها را تفتیش کردند!
این منبع آگاه گفته است که ماموران حین تفتیش وسایل دختری به نام پارمیس همنوا، کتاب درسیاش را میبینند که عکس خمینی پاره شده بود. به همین جرم او را کتک میزنند و در اثر شدت ضربات سنگین باعث خونریزی شدید بینی این دانشآموز میشوند.
بر اساس این گزارش، این دانشآموز اگرچه به بیمارستان منتقل شد اما یکروز بعد یعنی در ۴ آبان ماه در اثر شدت جراحات وارده جان باخت و برای خاکسپاری به زاهدان منتقل شد.
به فرستاده آمریکا گفتیم: در مورد تولید نفت، خودمان تصمیم میگیریم
رادیو زمانه - عربستان سعودی و امارات متحده عربی روز دوشنبه ۳۱ اکتبر/ ۹ آبان از تصمیم اوپک و متحدانش مبنی بر کاهش تولید نفت دفاع کردند، حتی در شرایطی که نماینده آمریکا نسبت به «بلاتکلیفی اقتصادی» پیش روی جهان هشدار داد.
این اظهارات در نمایشگاه و کنفرانس بینالمللی نفت ابوظبی مطرح شد. در حالی که صحبتها به نظر با لحن صمیمانه بیان میشد ولی شکاف فاحش بین ایالات متحده و کشورهای عربی خلیج فارس را نشان داد.
پیش از این، سیاستمداران آمریکایی در واکنش به همراهی نکردن عربستان با پیشنهاد افزایش تولید نفت، تعلیق قراردادهای تسلیحاتی با عربستان را به عنوان تهدید مطرح کردند. آنها ریاض را به جانبداری از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه در جنگش با اوکراین متهم میکنند و میگویند افزایش قیمت نفت برندهای جز پوتین ندارد.
عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی عربستان سعودی در سخنانی کوتاه به تهدید آمریکا برای تعلیق قراردادهای تسلیحاتی اشاره کرد و گفت: «ما به هیچ کس جز خودمان مدیون نیستیم. این تصمیم (کاهش تولید نفت) برای ما، توسط ما و برای آینده ما گرفته شد و به آن متعهدیم.»
سهیل المزروعی وزیر انرژی امارات نیز از این تصمیم دفاع کرد. او در حالی که گفت اوپک و متحدانش «فقط با یک تماس تلفنی در دسترس هستند» تا تولید را افزایش دهند، اما هیچ پیشنهادی برای افزایش تولید در آینده نزدیک ارائه نکرد.
هر قلمرو فرهنگی/ سیاسی با مرزهای معین که دارای ارتش و دولت است کشور نامیده میشود. در یک کشور، هنجارهایی به شکل رفتاری نمود پیدا میکنند که سازگار با جامعه و دولتاند. در واقع هنجارها، جامعه و دولت در هر زمان و مکان بایست در سازگاری با هم قرار گیرند در غیر اینصورت بحران اجتماعی و سیاسی دامنگیر خواهد شد. حفظ کشور، جامعه و امنیت آنها بوسیله نهادهایی مانند ارتش و پلیس و مجموع نهادهای مرتبط با آنها تأمین میگردد. مردم در هنجارهای اجتماعی به شکل حقیقی و حقوقی حق بکار گرفتن ابزار خشونت را به چنین نهادهایی واگذار میکنند تا امنیت آنها را فراهم آورند. هنجارها بمرور و در طول زمان بر اثر تحول اجتماعی و رفتارهای نسلهای از راه رسیده تحول مییابند. هرگاه این تحول به دیده حاکمان نیاید و با آن سازگاری نشان ندهد و مقاومت کند، امنیت مردم از سوی حاکمان به مخاطره میافتد. این همان اتفاقی است که ما در ایران شاهدش هستیم؛ حکومت که قرار بود با در اختیار داشتن ابزار خشونت، امنیت فرد و اجتماع را تضمین کند، اکنون دارد آن ابزار را علیه آنها بکار میبرد. و این یک پارادوکس است میان شیوه حکومت و هنجارهای جامعه. چگونگی حل این پارادوکس بر میگردد به اِعمال قدرت هر یک از آنها.
در بخش سوم «لطفاً لینک بخش سوم را اینجا قید کنید» گفته شد که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ وکشت و کشتار و بگیر و به بندهای زیاد، اربابان خارجی رژیم محمد رضا شاه در قدرت نگه میدارند و دست خارجیها بیشتر در ایران باز میشود و خارجیها، بخصوص انگلیس و آمریکا با محمد رضا شاه مشکلی نداشتند و چند سالی از پایان جنگ جهانی اول و دوم هم گذشته بود. همه مردم جهان از جنگ خسته شده بودند و از گرایشهای شورشی جنگ طلبانه چندان خوششان نمیآمد. در ایران هم به خاطر کم شدن بحرانهای شورشی داخلی و کم شدن بحران با غرب، سر و کار مردم با علم و صنعت تا حدودی بیشتر شد. با کمک علم کم کم شورشها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی افراد در ارتباط و در برخورد با واقعیات محیط اجتماعی و محیط زیست کامل تر و واقعی تر و با هم بیشتر آشتی کردند و کمتر ذهن، روح، عقل و احساس افراد را به چالش میکشیدند. به همین نسبت فرد و افراد درگفتارها و رفتارها انعطاف پذیر تر، انتقاد پذیر تر، همراه با تعامل، منطقی تر، منظم تر و افراد در رابطه با هم از تضادهای درونی فردی و تضادهای درون جمعی ذهنی و روحی خودشان کاسته و فرد با خودش و افراد با خودشان بیشتر آشتی و دشمنی کمتری با هم داشتند. با محیط اجتماعی و محیط زیست نیز بهتر کنار آمدند. به عبارت دیگر در زمان حکومت محمد رضا شاه آشتی دادن شورشها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی با کمک علم پس از چندین قرن یک نعمت بزرگ بود، بخصوص برای رشد نوجوانان و جوانان، چرا؟ چون اولا نوجوانان و جوانان رشدیابنده بوده و هستند و با چیزهای کهنه و قدیمی، مثل گرایشهای شورشی مذهب افراطی، ناسیونالیست افراطی و کمونیست افراطی چندان میانهای ندارند. دوم پشتوانه علمی نیم بند از غرب به یاری آنها شتافته بود تا این نوجوانان و جوانان را از گرایشهای کهنه چند قرنه نجات دهد و آنها چیز نو و به روز شده برای رشد ذهنی، روحی، عقلی و احساسی خود داشتند. به همین خاطر رشد همه جانبه آنها با علم جلو میرفت. اما پس از مدتی محافظه کاران، انحصارگرایان حکومتی، آخوندهای درباری رژیم شاه، جاسوسان داخلی و خارجی و مذهبیهای افراطی، مثل خمینی و دار و دستهاش و اربابان خارجی آنها ترسیدند که این جوانان و نوجوانان اگر همینطور پیشرفت بکنند کنترل کشور ایران پس از چندین قرن از دست آنها خارج و جوانان و نو جوانان همه کاره مملکت ایران میشوند. این جنایتکاران با هم همدست و همصدا شدند و ناجوانمردانه رشد علمی جوانان و نوجوانان را سد کردند.
ایران وایر - «هما کرمپور» مربی و داور سرشناس راگبی ایران، در صفحه اینستاگرام خود به تبریک انجمن راگبی جمهوری اسلامی واکنش نشان داده و نوشته است: «به عنوان ورزشکار، داور و مربیِ همیشه ایرانی، حق و وظیفه خود میدانم که در این مورد صحبت کنم و بگویم که انجمن راگبی ایران، تبریک شما با خون نوشته شده است.»
هما کرمپور با انتقاد از تبریک «روز مربی» از سوی این انجمن گفته است که امروز زمان تبریک به هیچ مناسبی نیست چرا که «هر روز چهلم سوگواری یک تا چند عزیر ایران است.»
او نوشته است: «اگر اسم ایران را یدک میکشید، الان وقت همراهی و هنبستگی و حداقل همدلی با ایرانیهایی است که در خیابانها حقشان را فریاد میزنند و با ظلم و شلیک گلوله با آنها برخورد میشود.»
هما کرمپور، مربی لژیونر راگبی، موزیسین و فعال حقوق کودکان کار است که سال ۱۳۹۸ بهعنوان اولین مربی لژیونر راگبی زنان ایران بهصورت رسمی در کشور ترکیه شروع به فعالیت کرد.
گفتوگوی سعید پیوندی، جامعهشناس و مدیر مرکز تحقیقاتی لیزک (LISEC) در دانشگاه لورن فرانسه با ماشاءالله آجودانی، پژوهشگر تاریخ و رئیس کتابخانه مطالعات ایرانی در لندن درباره کتاب «مشروطه ایرانی» نوشته آقای آجودانی، در سمینار مؤسسه آموزشی آنلاین و مردمنهاد «ایران آکادمیا» که در زمینه آموزش علوم انسانی و علوم اجتماعی فعالیت میکند:
جنبش عظیم و ادامه دار موجود هرچند ادامه همه جنبشهای اعتراضی از سال ۸۸ به این سو به شمار میرود، اما ویژگیهای آن از جمله موارد زیر بشارت دهنده نزدیک شدن چشم انداز پیروزی نهائی ایرانیان بر قدرت اهریمنی و تروریستی حاکم است. برخی از ویژگیهای آن را برمی شمرم:
۱- پیشگام بودن زنان
پیشگام بودن زنان، با شعاری که حالا در همه جهان مورد تحسین قرار گرفته"زن، زندگی، آزادی". و براستی که رژیم جاهل و جنایتکار اسلامی از آغاز هم زن را تحقیر کرده، هم زندگی ایرانیان را تحقیر و تباه کرده و هم آزادی را به تمامی سرکوب کرده. پیشگام بودن زنان با این شعار بسیج کننده هم ظرفیت بسیج این جنبش و ادامه دار بودن آن را تضمین میکند و هم با سوزاندن حجاب اجباری در میادین ایران مهمترین وجه ایدئولوژیک تروریسم مذهبی حاکم را هدف قرار میدهد. حکومت اسلامی بدون حجاب و تبعیض میان زن و مرد در همه عرصههای زندگی اجتماعی مثل ازدواج، ارث، حجاب و غیره فلسفه وجودی خود را از دست میدهد. بیداری زنان و حق طلبی سراسری آنان بی اغراق سرآغاز فروپاشی جمهوری اسلامی است.
۲-سرکوب و کشتار زنان بدنه سرکوب را با تردیدهای بیشتری مواجه میکند
هرچند آدم کشان جنایتکار میان زن و مرد تفاوتی نمیگذارند، اما بدنه ارگانهای سرکوب با سرکوب و کشتن زنان، زنانی که طبیعی ترین حق خود را طلب میکنند بیشتردچار تناقض وتردید میشود تا سرکوب و کشتار مردان.
۳-پیشگامی زنان حمایت جهانی را بیشتر به خود جلب میکند!
علاوه بر این پیشگامی زنان در این جنبش ملی دموکراسی خواهانه آنهم با مشخصاتی که امروز دارد بهتر میتواند همه زنان و مردان جامعه ایران را علیه رژیم بیداد بسیج کند، توجه و حمایت جهانی را نیز آسان تر و گسترده تر به جنبش ملی آزادیخواهانه ایران جلب میکند. که شواهد آن را امروز در هر پنج قاره جهان مشاهده میکنیم.
روند خروج سرمایه از بازار بورس اوراق بهادار ایران شتابی کمسابقه گرفته است
ایندیپندنت فارسی - در پی تداوم اعتراضهای سراسری، در بازار بورس، صفهای فروش تشکیل شده و روند خروج سرمایه از این بازار شدت گرفته و این موضوع بورس اوراق بهادار در ایران را به مرز ورشکستگی رسانده است.
نمادها و شاخصهای بورس سه سالی است که در شرایط وخیمی قرار دارند و ارزش پول و سرمایه مردم کاهش یافته؛ اما در هفتههای اخیر، وضعیت وخیمتر شده است. ریزش سنگین بورس در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته، دوباره خبرساز شد و نگرانی صاحبان سهام (دولتی و خصوصی) را دوچندان کرد.
شاخص بورس بعد از افت حدود ۴۰ درصدی از قله مردادماه ۱۳۹۹، همچنان با نزولی فرسایشی روبرو است و حالا با سقوط به زیر یک میلیون ۳۰۰ هزار واحد، نسبت به قبل، وضعیت شکنندهتری پیدا کرده است. بازار سرمایه با کاهش شدید ارزش معاملات، ضعف مشهود خریدار و اضطراب و نگرانی سهامداران مواجه است و برای نجات آن از این شرایط هم در حال حاضر، دورنمایی دیده نمیشود.
به گزارش روزنامه شرق، ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار سهام چهارشنبه گذشته برای نوزدهمین روز متوالی، منفی و ۷۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد. در این روز، شاخص کل بورس نسبت به روز کاری قبل، ۲۶ هزار و ۲۲ واحد ریزش کرد و به رقم یک میلیون و ۲۴۱ هزار و ۳۸ واحد رسید.
عباسعلی حقانینسب، کارشناس بازار سرمایه، معتقد است تداوم اعتراضهای سراسری دولت را بر آن داشت بازار را کنترل کند تا «جریان نقدینگی به سمت بازارهای مخربی مثل ارز نرود» و این باعث شد سهامداران به فروش داراییهای خود با قیمتهای بسیار کمتری در بورس تمایل پیدا کنند.
شهیر محمدنیا، یکی دیگر از کارشناسان بازار سرمایه، نیز میگوید سهامداران حقیقی و حقوقی سرمایههای خود را از بورس خارج میکنند چرا که «هیچ بارقه امیدی در بازار وجود ندارد».
• نسل جوان و نسلهای دنیادیده دست در دست یکدیگر پیروز خواهند شد
از شش هفته پیش تا کنون خیابانها، دانشگاهها و مدارس کشور میدان مبارزهای بی امان با رژیم نادان، ویرانگر و خونآشام حاکم است. آنچه در این میان سبب شگفتی و ستایش ملت ایران و جهانیان شده، عزم و شجاعت نسل جوانی است که از ستمها و انواع محرومیتهای کشنده بهتنگآمده و برای شکستن یوغ اسارت بار دیگر، با قبول همه گونه خطر به میدان مبارزه علیه رژیم حاکم آمده است. اما، به همهی تأیید و ستایش نسلهای دیگر از این جنبش شگرف، همهی مسأله در قدرت آن خلاصه نمیشود. مهمترین مسأله این است که بدانیم هدف نهایی این جنبش چیست و چه باید باشد. این را همه میدانیم که این جوانان آزادی میخواهند، و آزادی را با وجود رژیم حاکم غیرممکن دانسته، پایان این رژیم را نیز فریاد میزنند. شعارهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای در این مورد بخوبی گویاست. اما آیا با مرگ دیکتاتور یا خود خامنهای آزادی تآمین میشود. برای پاسخ به این پرسش باید بدانیم که آزادی چیست و آزادی سیاسی چگونه برقرارمی شود. آزادی که اینجا منظور از آن آزادی سیاسی است، مانند اکسیژن هوا نیست که به محض شکستن دیوارها خودبخود برای استنشاق فراهم گردد. درست همانطور که خفقان سیاسی به دست یک حکومت آزادیکش برقرار میگردد، برقراری آزادی سیاسی نیز مستلزم دستگاه قدرتی است که شرایط چنین آزادی را تأمین کند، قدرتی که حکومت نامیده میشود، و در این مورد حکومت قانون، مبتنی بر دموکراسی یا حاکمیت ملت، که حاکمیت ملی نیز نامیده میشود. آزادی سیاسی خودبخود خلق نمیشود؛ باید آن را مستقر و از آن نگهداری کرد. حکومت حق و قانون برای این منظور است و حیاتی است. باید دید آیا در میان همهی شعارهایی که خواه در ایران و خواه در تظاهرات پشتیبانی در خارج از کشور داده شده، کمترین اثری از این نکتهی حیاتی بوده است. واقعیت این است که در خارج از کشور نیز، که البته نسلهای جوانتر در تظاهرات آن همچنان جای وسیعتری دارند، آنچه شنیده یا خوانده میشود بیشتر سخنان آتشین و پراحساس در پشتیبانی از نبرد جانبازانهی جوانان داخل کشور است، یا شعارهایی مشابه آنچه درداخل کشور شنیدهمیشود.
سروانتس شاهکار جاودانه خود "دون کیشوت" را چنین آغاز میکند: «در روستائی در مانچا، که دوست ندارم نامش را بیاد بیاورم، در گذشتهای نه چندان دور یک هیدالگو (طبقه پائین اشراف) زندگی میکرد. یکی از آنهایی که یک ژوبین، یک نیزه، یک سپر کهنه، یک اسب لاغر و یک سگ تازی برای شکار دارند». این هیدالگو بسیار فراتر از رمان سروانتس به یک نماد جهانی برای انسانهایی فرارُسته که در "گذشته" میزیند و همه پیوندهای خود را با اکنون گسستهاند، گذشتهای که خود یکسر پندار و خیال است. دون کیشوت چنان شیفته نبردهای افسانهای شهسواران است، که نمیتواند تاریخ را از افسانه، پندار را از راستینگی و گذشته را از اکنون بازشناسد. این چنین است که این هیدالگوی زندانی در پندار و افسانه زره بر تن میکند، نیزه بر دست میگیرد و بر اسب مینشیند، تا رخدادهای پندارین دیروز را در بستر راستین امروز بازبیآفریند.
همانطور که می دانید با پیشرفت اعتراضات بعد از قتل مهسا امینی توسط رژیم جمهوری اسلامی، کشور در آستانه عبور از استبداد مذهبی و رسیدن به دموکراسی قرار گرفته است. اما برای نهایی کردن پیروزی، مشکلاتی بر سر راه مردم قرار دارند که در این نامه قصد دارم یکی از مهمترین آنها را با شما طرح کنم. هر انقلابی برای پیروزی به سه شرط نیاز دارد:
• اول. نفی شرایط موجود،
• دوم. شرح دقیق از آینده امیدوار کننده بعد از انقلاب،
• سوم. کسب اعتماد مردم که در صورت اجرای دو شرط بالا، آینده حتماً بهتر از اکنون خواهد بود.
اگر تنها شرط اول برقرار شود، انقلاب به پیروزی نخواهد رسید و اعتراضات در سطح قیام و یا شورش باقی می ماند و رژیم قادر به سرکوب آن خواهد شد. برای پیروزی نهایی که عبارت است از ریزش نیروهای دولتی و حضور میلیونی مردم در خیابان ها، به قسمت دوم، یعنی پاسخ به «چه می خواهیم؟» باید پرداخت. از نگاه اینجانب، به عنوان یک جمهوری خواه، فعالیت های جنابعالی و همراهانتان مانع از پاسخ به این پرسش و همچنین کسب اعتماد مردم شده است. و حتی بسیاری از هموطنان در پشتیبانی همه جانبه از اعتراضات دچار تردید شده اند.
«باید سخت به هوش و آگاه بود که امروز و یا فردا مردان و زنان لخت وعور را هم به میدان فرستد و حتی باید منتظر شنیع ترین فحشا و جنایت، برای اینکه آن را گردن مردم و کسانی که برای حقوق و آزادی ذاتی خود به انقلاب برخاستهاند، بود.» رژیم مطلقه غارتگر تمامی سعیاش این است که حد اقل به طرفداران مسلمان و معتقد خود، و حتی به معتقدانی که خنثی هستند وهنوز تصمیم خود را نگرفتهاند، به آنها بقبولاند که هدف این جنبش و یا انقلاب: لخت وعور گشتن دختران و بانوان کشور، در خیابانها، کافه رستورانها، کوچه و بازار و پارکها است. شیخکی بنام رسایی که نمایندگی محلس را هم داشته دارای چنین افکار آشفتهای است! و در نتیجه شیوع بی بند و باری، اخلاق زدائی، فحشا، بی عفتی و در یک کلام از بین بردن دین شما است. اگرچه تا به امروز، چنین حرکت هائی دیده نشده و دختران، بانوان مردان و همه جوانان سخت مواظباند که دین و ارزشهای جهانشمول آن مورد هتک احترام قرار نگیرد و تا به نتیجه رسیدن این انقلاب و بعد از پیروزی هم چنان خواهد بود. اما باید سخت به هوش و آگاه بود که امروز و یا فردا مردان و زنان لخت وعور را هم به میدان فرستد و حتی باید منتظر شنیع ترین فحشا و جنایت، برای اینکه آن را گردن مردم و کسانی که برای حقوق و آزادی ذاتی خود به انقلاب برخاستهاند، بود.
تسنیم: معاون هماهنگکننده سپاه قدس گیلان از شهادت بسیجی مدافع امنیت حمزه علینژاد در گیلان خبر داد و گفت: حمزه علینژاد شامگاه پنجشنبه درحالی که کودک سه ساله خود را بههمراه داشت مورد هدف افرادی قرار گرفت و به شهادت رسید.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، سرهنگ احمدرضا منشوری امروز در جمع خبرنگاران با اشاره به ازخودگذشتگی بسیجیان در تمامی بحرانها اظهار داشت: بسیج و بسیجیان در تمامی بحرانها در کنار مردم هستند.
معاون هماهنگ کننده سپاه قدس گیلان بسیج را لشکر مخلص خدا، مردم و انقلاب دانست که در تمامی بحرانها از جمله سیل، زلزله و اغتشاشات با ایجاد آرامش در جامعه یاریرسان است تصریح کرد: در طول ۴۲ روز گذشته نیز تعدادی از نیروهای حافظ امنیت و بسیجی در راه امنیت مردم به شهادت رسیدند.
ما خواهان اعمال قانون مگنیتسکی برعلیه دولت جمهوری اسلامی ایران و عوامل آن در بریتانیا هستیم! رژیم جمهوری اسلامی ایران و افراد مرتبط با آن در بریتانیا باید پاسخگوی قتل معترضان در کشور باشند. اعتراضات در ایران اکنون هفته هاست ادامه دارد. نیروهای امنیتی تاکنون بارها از شیوههای غیرقانونی استفاده کردهاند. آنها گلولههای جنگی و ساچمهای را از فاصله نزدیک به سمت معترضان شلیک میکنند، از گاز اشک آور و ماشینهای آب پاش سوء استفاده کرده و مردم را با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار میدهند. از زمان درگذشت مهسا امینی تاکنون، مرگ بیش از ۲۵۰ مرد و زن شامل ۳۵ کودک را به ثبت رسیده است. صدها نفر دیگر دچار جراحات شدید و دردناک شده و تعدادی از یک یا هر دو چشم نابینا شدهاند. بیشتر مجروحین به دلیل ترس از دستگیری، از مراجعه به بیمارستانها خود داری کردهاند که افزایش خطر عفونت و سایر عوارض نسبت به سلامتی آنها را به دنبال داشته است. مقامات جمهوری اسلامی برای پنهان کردن جنایات خود اینترنت را بطور مرتب قطع میکنند. برای اینکه مردم ایران بتوانند آزادانه و بدون هراس از زندان و کشته شدن نطرات حود را بیان کنند، بدون شک، این رژیم باید هر چه زودتر سرنگون شده و با گزینهای دموکراتیک جایگزین شود. ما از وزیردارایی بریتانیا میخواهیم که قانون مگنیتسکی را علیه دولت جمهوری اسلامی تصویب و به اجرا بگذارد تا راه برای پاسخگو کردن مسئولین قتل وجرح و شکنجه و زندانی کردن و ممنوعیت اعتراضات مردم ایران در یک دادگاه بین المللی هموار شده و وجوه حاصله از ضبط دارائیهای جمهوری اسلامی که متعلق به مردم ایران است برای کمک به کارگران و کارمندان اعتصابی در ایران اختصاص یابد. ما همچنین خواستار مصادره داراییهای وابستگان به رژیم حمهوری اسلامی در خارج از ایران هستیم تا مبالغ حاصله از آن بتواند بر علیه مظالم حکومت مستقر در ایران و به نفع صدمه دیگان جنایات آن مورد استفاده قرار گیرد. این طومار پس از رسیدن به ۱۰۰ هزار امضا به پارلمان بریتانیا ارسال خواهد شد، میتوانید لینک مقابل را باز کرده و نام خود را وارد کنید.
اروپا به فکر زمستان ۲۰۲۳ و ایران نگران فصل سرد ۲۰۲۲
یورونیوز - همزمان با کاهش قیمت و ترافیک سنگین تانکرهای حامل محمولههای گاز طبیعی مایع در بنادر اروپایی که موجب رفع نگرانیهای عمده از کمبود انرژی در زمستان ۲۰۲۲ شده، مقامهای رسمی در ایران، به عنوان دومین کشور دارنده منابع گاز جهان، همچنان نسبت به کمبود گاز در فصل سردِ امسال هشدار میدهند.
اکنون بیش از یک هفته است که در بنادر اسپانیا کشتیهایی حامل محمولههای گاز طبیعی مایع (الانجی) با مشکل تخلیه مواجهاند. اسپانیا دارای شش پایانه الانجی (LNG) است که از هر کشور اروپایی دیگری بیشتر است. در مجموع اسپانیا ۴۴ درصد از ظرفیت ذخیرهسازی گاز اتحادیه اروپا را در اختیار دارد و هر هفته ۱۰۸ شناور میتوانند محمولههای الانجی را در پایانههای گازی اسپانیا تخلیه کنند.
شرکت اسپانیایی اناگس (Enagás) که به عنوان اپراتور سیستم انتقال گاز در اروپا فعال است، اعلام کرد که تاخیر رخ داده در عملیات تخلیه بندری به احتمال زیاد تا پایان هفته جاری رفع خواهد شد.
بنا بر ارزیابی کارشناسان بخشی از کُندی فرآیند انتقال گاز به اروپا ناشی از تنگنای موقتی است که معمولا در آستانه فصل سرما در اسپانیا رخ میدهد و بخشی دیگر اما متاثر از پر شدن بیش از ۹۰ درصد ظرفیت ذخیرهسازی است. به طوری که قیمت آتی کوتاهمدت در بازار گاز اروپا هفته گذشته برای مدت زمان کوتاهی تا منفی ۱۶ یورو پایین آمد. رخدادی که شبیه آن در آوریل ۲۰۲۰ در بازار آمریکا رخ داد و به دلیل نبود ظرفیت ذخیرهسازی بیشتر بهای هر بشکه نفت پایه وست تگزاس اینترمدیت تا منفی ۳۹.۵ دلار کاهش یافت.
البته قیمت آتی «تیتیاف هلند» (Dutch TTF) که بهای معیار بازار اروپاست به پایینترین سطح خود از ژوئن گذشته تاکنون نزدیک شده و در پایان اکتبر ۲۰۲۲ به کمتر از ۱۰۰ یورو در هر مگاوات ساعت رسیده است. بدین ترتیب، بهای گاز نسبت به جهش رخ داده در ماه اوت گذشته و همزمان اختلال روسیه در عرضه گاز از طریق خطوط لوله نورد استریم، بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته است.
صدای آمریکا - سازمان حقوق بشری ههنگاو ویدیوهایی منتشر کرده که حاکی از پناه دادن نیروهای ارتش به مردم سقز به هنگام هجوم نیروهای سپاه پاسداران و ضدشورش به آنها در مراسم چهلم مهسا امینی است.
طبق تصاویر ههنگاو که مربوط به مراسم چهلم مهسا (ژینا) امینی در روز چهارم آبانماه است، مردم در حال بازگشت از این مراسم، مورد حمله نیروهای سپاهی و ضدشورش قرار گرفتند.
در گزارش ههنگاو آمده که مردم در این هنگام شعار «ارتش، حمایت حمایت» سر میدهند و به طرف پادگانها و خانههای سازمانی میدوند. ارتشیان تیپ ٢٢٨ متحرک هجومی، در واکنش درها را به سوی معترضان میگشایند و به آنها آب میدهند.
به گزارش ههنگاو، آنها همچنین به مردم کمک کردند تا از طریق خانههای سازمانی به محلات دیگر سقز فرار کنند و به چنگ نیروهای سپاهی نیافتند.
در ویدیویی، یکی از افراد میگوید که نیروهای سپاه به خانه سازمانیهای ارتش با گاز اشکآور حمله میکنند. او میگوید: «ارتشیها به ما پناه دادهاند؛ دم همهشون گرم.» این شخص در ادامه میافزاید: «مزدوران سپاهی دارن ماشینهای ارتشیها را آتش میزنند.» در این ویدیو، مردم سقز خطاب به چند فرد ملبس به یونیفرم ارتش شعار میدهند: «ارتشی، تشکر»
ایران وایر - در حالی که اعتراضات سراسری در شهرهای ایران ادامه دارد و هر روز به شمار جانباختگان و تعداد بازداشت شدهها اضافه میشود، فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی، خوانندهای را برای اجرای سرودهای شادمانه در جامجهانی قطر معرفی کرده است.
«غلامحسین زمانآبادی» مشاور فرهنگی فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی، در گفتوگویی با خبرگزاری «دانشجو» مدعی شده «محمد معتمدی»، خواننده سرودهای تیم فوتبال جمهوری اسلامی در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر خواهد بود.
همزمان خبرگزاری «ایسنا» نوشت: «محمد معتمدی، خوانندهای که به عنوان اجرا کننده سرود تیم ملی ایران در جامجهانی از او نام برده میشد، با انتشار مطلبی در فضای مجازی، رسما خبر ساخت قطعهای جدید را رد کرد و نوشت، مطلع شده که به عنوان خواننده رسمی تیم ملی انتخاب شده است، ولی در این شرایط لبش به صحبت کردن هم باز نمیشود؛ چه برسد به آواز خواندن.»
رادیو فردا - ساعاتی پس از ضربوجرح سه مخالف جمهوری اسلامی بهدست افراد ناشناس در تجمع اعتراضی شبانه مقابل سفارت ایران در برلین، پلیس آلمان روز یکشنبه هشتم آبان اعلام کرد که در حال بررسی و تحقیق در مورد این حمله است.
به گفته پلیس، مشاهدات ماموری که مشغول نگهبانی از سفارت بوده حاکی است که سه مرد نقابپوش اقدام به پاره کردن بنرها و پرچمهایی کردند که متعلق به یک خانه سیار در نزدیکی ساختمان سفارت جمهوری اسلامی در پایتخت آلمان بود.
در بیانیه پلیس آمده است که بهرغم هشدارهای مامور نگهبانی مبنیبر توقف حمله، مهاجمان در خانه سیار را باز کردند و چهار تن از سرنشینان آن را ضربوجرح کردند.
خانه سیار حامل گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی در مقابل سفارت ایران در برلین که بامداد یکشنبه هدف حمله مهاجمان «ناشناس» قرار گرفت
***
بر اساس این گزارش، این حمله سه مجروح بر جای گذاشت و در نهایت، مهاجمان با خودرو از محل متواری شدند.
ایندیپندنت فارسی - هک تلفن همراه لیز تراس، نخستوزیر مستعفی بریتانیا، در زمانی که او وزیر امور خارجه این کشور بود، جرقه تحقیقات فوری را زده است.
پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر هک شدن تلفن شخصی لیز تراس به دست عواملی که گمان میرود برای ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، کار میکنند، تحقیقات فوری درخواست شده است.
احزاب مخالف دولت فعلی بریتانیا خواستار دانستن این امرند که آیا تلفن وزیر امور خارجه وقت این کشور در تابستان امسال به دست جاسوسان روس هک شده است یا خیر، و اگر چنین است، چرا این موضوع از افکار عمومی پنهان مانده است؟ این گروه از مخالفان میگویند اگر این اطلاعات بهمنظور محافظت از تراس پنهان شده باشد، اقدامی نابخشودنی است.
در همین حال، لیبرالدموکراتها خواستار تحقیقات فوری شدند و گفتند این اتهامات «پرسشهایی جدی» برای جانسون ایجاد میکند. لیلا موران، سخنگوی روابط خارجی حزب، گفت: «نمیتوان اجازه داد بازیهای سیاسی حزب محافظهکار، سر راه منافع کشور و امنیت ملی قرار گیرد.»
بوریس جانسون که آن زمان نخستوزیر بریتانیا بود، گفته است فورا از هک تلفن همراه تراس مطلع شده و با سایمون کیس، وزیر کابینهاش، بر سر چگونگی بازتاب خبری آن به توافق رسیده است.
ایندیپندنت فارسی - خبرگزاری دانشجو وابسته به بسیج دانشجویی از بازداشت توماج صالحی، خواننده رپ و معترض، «در حین خروج غیرقانونی از مرزهای غربی کشور» خبر داد. این خبرگزاری دلیل بازداشت این هنرمند را «تحریک مردم طی هفتههای اخیر و نشر اخبار غیرواقعی» عنوان و عکسی از او با چشمبند منتشر کرد.
این خبر، پنج ساعت پس از آخرین پست توماج صالحی در توییتر منتشر شد.
حسن رونقی، کنشگر سیاسی و برادر حسین رونقی، در توییتی نوشت که «توماج صالحی بازداشت شد ولی نه در حال خروج از ایران بلکه در داخل ایران.»
انتشار خبر بازداشت توماج صالحی با واکنش گسترده کاربران توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی روبرو شده است. از ابتدای خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی صالحی یکی از موثرترین سلبریتیها و هنرمندان داخل کشور بود و ضمن پوشش اخبار جنبش «زن، زندگی، آزادی»، به کنشگری در فضای مجازی و خیابان میپرداخت.
شاید با چیزی بهتر از این یک کلمه نتوان رضا را شرح داد؛ همان که برای معرفی خودش در توئیتر نوشته است: «مینویسم».
مینوشت، بسیار مینوشت، از ساختار مافیایی قدرت در ایران، از فساد حکومت و ساختار این فساد در مقامات، از جنایات سپاه، از خامنهای بیت خامنهای و... گاهی هم از خودش مینوشت، از جزئیات زندگیاش و گاهی آنقدر رک و بیپروا که صدای دوستانش را در میآورد که آهای رضا، چه کار میکنی! ولی او خودش بود و قلمش هم هرگز نترسید، نه از تهدیدها و فشارهای جمهوری اسلامی و نه حتی از قضاوت دیگران.
لپتاپ را که میگذاشت روبهرویش، انگار که به جهان دیگری پا میگذاشت؛ هر اندازه هم که اطرافش هایوهوی بود، او در آن جهان میگشت و مینوشت. و وقتی تمام میشد و به صندلی تکیه میداد، میتوانستی برق رضایت و لذت را در نگاهش ببینی.
عشق رضا به روزنامهنگاری فراتر از حد معمول بود؛ ساعتها برای یک گزارش وقت میگذاشت، مطالعه میکرد، متمرکز میشد و هیچچیز برایش مهمتر از تکیه بر حقیقت و دادههای واقعی نبود؛ مثال کامل و دقیق یک روزنامهنگار تحقیقی.
رضا گزارش تحلیلی و افشاگرانه رادیو فردا از فایل صوتی مربوط به فساد نیروهای مرتبط با نیروی قدس سپاه را در حالی نوشت که مرخصی گرفته بود و برای استراحت به سفری سهروزه رفته بود. گزارشش که منتشر شد، گفت دو روز کامل از این سه روز را در اتاق کوچک هتل نشست و از فساد در سپاه نوشت و وقتی از او پرسیدم چرا «نه» نگفتی؟ گفت «خودم هم خیلی دوست داشتم بنویسم، میارزید».
👈ایران وایر - پدر علم ژنتیک ایران صبح روز شنبه هشت آبان از جلوی در منزلش ربوده شد.
پروفسور داریوش فرهود که ۸۵ سال دارد به نوشته استوری اینستاگرامی شخصیاش ساعت ۵:۵۵ از در منزلش ربوده شده و تا کنون هیچ اطلاعاتی از او در دسترس نیست.
پروفسور فرهود پیشتر از طرح مجلس برای منع غربالگری جنین انتقاد کرده و منع غربالگری و جلوگیری از سقطهای قانونی را خلاف حقوق بشر و کرامت انسانی و بازگشت به ۲۰۰ سال پیش توصیف کرده بود.
«اعتراضات در ایران فراتر از طبقه یا جغرافیای خاصی است و نشانهای از کاهش ندارد»
ایندیپندنت فارسی - خبرگزاری انبیسی نیوز روز شنبه، ۲۹ اکتبر ۲۰۲۲ (۷ آبان)، در گزارشی تحلیلی به تداوم خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت، و مواجهه حاکمان با این چالش جدی پرداخت.
به گزارش انبیسی نیوز، هر شب در تهران، راس ساعت ۹، ایرانیها به پشت بامها و کنار پنجرههای آپارتمانها میروند و صدایشان در سراسر شهر میپیچد: «مرگ بر دیکتاتور!»، «زن، زندگی، آزادی!». همین شعارها را میتوان در اعتراضات روزانه در شهرها و شهرستانهای سراسر ایران شنید. این شعارها نشانه موجی از خشم عمومی است که به نظر میرسد حتی با وجود سرکوب خشونتآمیز نیروهای امنیتی و شبهنظامی به شدت مسلح، شتاب بیشتری گرفته است.
از زمان آغاز اعتراضات به مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس موسوم به امنیت اخلاق، حکومت اسلامگراهای حاکم بر ایران کوشیده است تظاهرات مردمی را سرکوب کند. با این حال، به نظر میرسد که هر روز شیوه جدیدی برای مبارزه و تحقیر جمهوری اسلامی ایجاد میشود؛ از گرافیتیهای خیابانی گرفته تا تجمعهای دانشجویی، زنانی که بدون روسری در خیابان راه میروند، و کارگرانی که اعتصاب میکنند.
نکته قابل مشاهده در وضعیت کنونی ایران این است که نظام جمهوری اسلامی به طرز فزایندهای از تداوم رویدادهای ضدحکومتی گیج شده است. مورخانی که ایران را مطالعه میکنند، فعالان حقوق بشر، تحلیلگران سیاسی، مقامهای آمریکایی، و ایرانیان حاضر در صحنه، همه میگویند این اعتراضات نشاندهنده یک انقلاب بالقوه است و شهروندان ایرانی به طرز فزایندهای آمادهاند تا جان خود را برای این هدف به خطر اندازند.
یک زن تهرانی که نخواست نامش فاش شود، گفت: «شرایط مثل جنگ است، جمهوری اسلامی در مقابل مردم ایران قرار گرفته است». او و دیگر ایرانیان میگویند پلیس که تلاش میکند صورتش را بپوشاند، بیشتر یک نیروی اشغالگر شبیه است که از موقعیت خود مطمئن نیست و از مردم واهمه دارد.
به گزارش بیلد، براساس حکم دیوان عالی اداری، سیدسلیمان موسوی فر (۴۶ ساله) معاون مرکز اسلامی هامبورگ باید آلمان را ترک کند و تا ۲۰سال حق ورود به خاک این کشور را ندارد.
روزنامه بیلد آلمان در روزهای اخیر با تایید خبر اخراج این روحانی ایرانی و اشاره به قرار داشتن نام حزبالله در لیست گروههای تروریستی آلمان گزارش داده بود که حمایت آشکار از گروههای تروریستی تهدیدی برای آلمان است.
بیلد مینویسد، دفاعیه این ملا در دادگاه مفتضحانه شکست خورد.
موسوی فر چهار سال پیش در تظاهرات نژادپرستانه شرکت کرده بود و با اعضای افراطی و تروریستی نیز در تماس بوده است.
این ملای ایرانی پیشتر به خبرگزاری صدا و سیما گفته بود: «هنگام مراجعه برای تمدید اقامت اعلام کردند که به دلیل شرکت در راهپیمایی روز قدس و سخنرانی در مراکز اسلامی، مشکل یهود ستیزی و رابطه با حزب الله لبنان دارید.»
ایندیپندنت فارسی - ری تکیه، کارشناس ایرانی-آمریکایی، با اشاره به «شباهتهای خیرهکننده» ایران امروز با ایران سالهای ۱۳۵۶ و ۵۷، مینویسد «انقلاب دوم ایران» آغاز شده است. این نویسنده در مقالهای که در شماره جدید ماهنامه «کامنتری» آمریکا منتشر شد، از «شباهتهای غریب» ۱۸ ماه گذشته ایران با دهه ۱۳۵۰ میگوید: تورم بالا، بحران انرژی، و گسترشطلبی روسیه. اینک شروع خیزش در ایران، اوضاع را بیش از پیش به چهل و اندی سال پیش شبیه کرده است؛ بهویژه که ایران امروز حاکمی خودکامه، مسن و مبتلا به سرطان دارد و با مردمی روبرو است که از حکومت او و فساد اطرافیانش خسته شدهاند. تکیه در این مقاله که در یکی از معتبرترین مجلههای روشنفکری آمریکا منتشر شده است، چنین مینویسد: «بهترین راه ترسیم مسیر احتمالی انقلاب کنونی ایران، این است که به انقلاب قبلی نگاه کنیم.»
تکیه که سابقه کار در وزارت خارجه آمریکا را در کارنامه خود دارد و در حال حاضر نیز کارشناس ارشد «شورای روابط خارجه» است، اخیرا کتابی راجع به انقلاب ۱۳۵۷ نوشته است با عنوان «آخرین شاه: آمریکا، ایران و سقوط دودمان پهلوی» که سال گذشته منتشر شد. او در تحلیل جنبش کنونی، به این موضوع اشاره میکند که پیش از این، انتخاباتهای پویایی در جنبش اسلامی [ایران] برگزار میشد که با وجود محدودیتهای شورای نگهبان، همچنان فضایی از فعالیت به شهروندان میدادند. او مینویسد: «شهروند متوسط هنگام مقابله با انتخاب بین شورش علیه نظامی شرورانه یا انداختن برگهای به صندوق رای که تاثیری محدود خواهد داشت، احتمالا دومی را برمیگزیند.»
او یادآوری میکند محمد خاتمی، محمود احمدینژاد و حسن روحانی، هر یک با وعدههایی انتخاب شدند: اولی با وعده هماهنگ کردن بنیانهای مذهبی با هنجارهای دموکراتیک، دومی با وعده توزیع منصفانه ثروت، و سومی نیز با قول احیای اقتصادی ایران با دیپلماسی هستهای؛ اما هیچ یک از اینها به موفقیت نرسید. تکیه مینویسد: «خیزش کنونی نشان میدهد که آخوند حاکم، آیتالله خامنهای، ضروریترین درس سقوط شاه را فراموش کرده است -- اینکه تودههای مستاصل گاهی اوقات چارهای جز شوریدن ندارند.»
انقلاب کنونی ایران دمکراتیک زنانه و لائیک است. انقلابی مدرن و جهانگرا و شهروندانه و جوانانه و در برگیرنده همه اقشار و گروهبندی ها در گستره ای ملی است. انقلابی است که مردم ایران را متحد کرد، بسیاری از کدورتها را شست و بمیزان وسیعی همبستگی ملی عملی و اعتمادسازی را تحقق بخشید. انقلابی که سازمان های سیاسی سنتی را پشت سرگذاشت، آنها را غافلگیر نمود و به آنها پیام داد که ادعای رهبری تاریخی آنها بی پایه است و باید نگرش خود را تغییر دهند. انقلابی که جهان را به شگفتی واداشت، مردمان دمکرات جهان را به ستایش کشاند و نیروهای چپ جهان را به دو دسته موافقان خود و مخالفان اسلاموفیل تقسیم نمود. انقلابی که استراتژی های دولت های غربی را به چالش کشانده و آنها وادار به تجدید نظر در سیاست خارجی نسبت به حکومت ایران نمود. انقلابی که چهره ایران را دگرگون نمود و حکومت اسلامی را بطور بیسابقه در جهان منزوی ساخت. انقلابی که خواهان پایان دادن به قدرت سیاسی دینی حاکم است. انقلابی که در بطن یک دارای یک زایش بزرگ است. سرآغاز بیرون رفتن از خودبیگانگی و مسخ اسلامی.
خودمختاری انسان
این انقلاب سوم ایران در اعماق حکایت از یک گسست فرهنگی دارد. میراث اسلام و شیعه گری برای تاریخ و فرهنگ ما، جز آسیب شخصیتی، انحطاط اخلاقی اجتماعی و تبدیل انسانها به خرافه پرستان، نمی باشد. باوجود این میراث شوم، در دل این انقلاب یک گرایش برای تولدی جدید شکل گرفته است و جامعه و تمدن ایران در مسیر تازه ای قرارداده است. البته خطرهای بیشماری در پیش است ولی هوشمندی جامعه باید اجازه دهد تا زایش انجام پذیرد.
چرخش نسبت به اسلام و به گفته ایمانوئل کانت بیرون آمدن از صغارت و وابستگی و تحول به سوی خودمختاری انسان، بیان این گرایش تازه است. این گرایش هنوز صیقل نیافته است ولی روند پختگی و هوشمندی خود را به نمایش درآورده است. اسلام، ایرانیان را به آخوندپرست و امام پرست تبدیل نمود، اسلام مغزهای ایرانیان را فلج نمود و ایرانیان حس کردند که در بردگی خود خوشبخت هستند. ایرانیان که دارای فرهنگ تاریخی بزرگی بودند به مدافعان قبیله استعمارگر بنی هاشم و دعاگویان قرآن و احادیث گندیده تبدیل شدند و بخاطر عبودیت در برابر الله، از خرد و فلسفه و دانش و مدرنیته و شهروندی دور گشتند.
در این انقلاب تاریخ به پرسش کشیده شده و پدیده نوینی در جریان است. ما میخواهم از انسان اسلام زده و ازخودبیگانه بیرون بیاییم. زایش اجتماعی امر ساده ای نیست و بسیار زمان بر است ولی روندها در پنهانی ها و آشوبها آغاز می شوند. در ژرفای این انقلاب ایرانیان بیش از پیش حس می کنند که در حال یک گسست فرهنگی و شخصیتی هستند. در سالهای آینده این گسست عریان تر خواهد شد ولی نمادهای آن فراوانند. نمادهای تولد کدامند؟ اسلام دارای مقدسات پایه ای مانند توحید و حجاب و پیروی از اولی الامر یا اطاعت نماینده الله دارد. همه آیت الله ها خود را اولی الامر می دانند. امروز جوانان و بویژه دختران متعلق به نسل هشتاد، نمایندگان الله را محکوم می کنند و آنها را فاقد ارزش می دانند. دختران به میدان عمومی وارد می شوند و می گویند: «من هستم، من بازیگر اجتماعی هستم، من یک دخترم». امروز دختران حجاب را می سوزانند و به این ترتیب تابوها و خرافه پرستی ها را به آتش می سپارند. دختران در خیابانها می رقصند و درمی یابند که به اعتبار مبارزه اشان پس از چهار دهه، می توانند زندگی شاد داشته باشند و دست در دست پسر بگذارند. پسران و دختران شجاعانه و در کنار هم، در خیابانها فریاد زده «مرگ بر ولایت فقیه» و «مرگ بر این جمهوری اسلامی» و آنها به این نتیجه رسیده اند که باید در خارج از نظام اسلامی، زندگی کرد. در این شعارها، آنها فقط استبداد را نقد نمی کنند بلکه افزون برآن، دین مزاحم و زورگو را نیز نفی می کنند. این دین بر تمام قوانین و ضوابط و روح جامعه سایه انداخته است. امروز اسلام توتالیتر که در پی انحصار است با مخالفت شهروندانه مواجه شده و جوانان شایستگی آنرا کاملن رد می کنند. دین اسلام بعنوان منبع فساد تلقی شده و دیگر اشتیاق برانگیر نیست. نه اسلام قرآنی، نه اسلام حوزوی، نه اسلام اصلاح طلبان و نواندیشان دینی و نه اسلام عرفانی، قادر نیستند برای جامعه دلربایی کرده و جهنم را به عنوان بهشت اجتماعی بفروشند. در این شرایط، خودمختاری انسانی بیش از هر زمانی خود را نشان می دهد، گرایش به آزادی فردی، عرفی گری و لائیسیته برجسته می شود. پشت شعار «مرگ بر ولایت فقیه»، جدایی دین از قدرت سیاسی ترسیم می شود. در هر حجابی که دختران می سوزانند، صدای اعتراضی علیه جبارت مذهبی و دین متجاوز شنیده می شود.
اکنون زمان سازماندهی و حمایت بیشتر از جنبش انقلابی فراگیر خونین و رو به گسترش شهریور ماه ایران است. در حال حاضر در میان مخالفان بشدت نبود یک حزب و یا سازمان و گروه سیاسی و یا ائتلافی خوش نام و شناخته شده احساس می شود. حتا وجود یک چهره کاریزماتیک و بی طرف که دارای توان و انگیزه باشد، برای پیشبرد خیزش ضروری و حیاتی است.
او می تواند در این مرحله گذار در ایران و بویژه در خارج از کشور ( بدلیل داشتن امنیت و آزادی عمل بیشتر)، بعنوان سخنگو و تشکیل دهنده شورای انقلاب، در جهت سازماندهی جنبش سیاسی رو به گسترش شهریور ماه قدم به پیش گذاشته و با ارتباط و دعوت به همکاری و عضویت افراد انقلابی و خوش نام و غیر وابسته به دول بیگانه، اقدام به تشکیل یک شورای رهبری نماید. این شورا باید بتواند با مدیریت از این مرحله تا پیروزی آن گذر کرده و همچنین نیز تا استقرار یک دولت موقت سکولار دموکرات در ایران انجام وظیفه نماید. اعضای داخل و خارج از کشور این شورا باید بجز سخنگوی آن مخفی بوده و تصمیم های اتخاذ شده جمعی آنان از طریق سخنگو اعلام شود. اهداف کوتاه و دراز مدت شورای انقلابی باید ابتدا:
همبستگی، ایستادگی، دلاوری و دانایی مردم ایران جهان را به پشتیبانی واداشته است.
نبرد زنان ، جوانان و دیگر مردم ایران از بلوچستان تا کردستان و در شهر شهر ایران جهانیان را شگفت زده کرده است.
این آغاز یک پایان است.
این آغاز یک رستاخیز سراسری( انقلاب) و یک رنسانس ( باززایی) است.
این برآمد تاریخی سده ها رزم بین آنچه پس مانده ، ایستا ، خودکامه و غیر انسانی است با آزادی و نوشدن.
این انقلاب در تاریخ گم نخواهد شد.
این انقلاب فراموش نخواهد شد.
اینک جهان و مردمان با مایند!
بی گمان پیروزی با مردمان است.
این شط خروشان را سر باز ایستادن نیست.
دشمن سرکوبگر و ددمنش نیز در کار شکست ماست و در این راه از هیچ کشتاری کوتاهی نمی کند و ماشین دوزخی کشتار و سرکوب خویش را باز به کار خواهد گرفت!
گرگان پیر چنگ و دندان در گوشت و استخوان مردم می چرخانند و کفتاران و کرکسان پوزه در خون می گردانند.
گروهی در کار دریدن مردم و گروهی در کار ربودن سهم خویش. شغالان نیز در کار نهان کردن تاراج های خویش و زوزه کشیدن بر گورستان هایی هستند که بر آن فرمان می رانده اند.
بالاخره کارنامه و دست آورد ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی از سویی به بچه هایِ کوچک در شهرهای ایران و از سویی دیگر به تجمع بزرگ ایرانیان خارج از کشور به برلین رسید.
اگر یک جمله را در مجموعه بزرگ برلین بتوان نُماد همبستگی ایرانیان در داخل و خارج از کشور در هر تفکر و احساس و ایده و آرمان دانست همان جمله ایست که حامد اسماعیلیون در رویاهای خودش عنوان نمود:
«رویاهای ما با سقوط جمهوری اسلامی تحقق پیدا می کند»
شش هفته از اعتراض، اعتصاب و گام گذاشتن بسوی یک انقلاب واقعی در ایران می گذرد. یکی از هدف های بزرگ جمهوری اسلامی در این چهل و سه سال که با هزینه های سرسام آور و ایجاد سازمان ها و مجموعه های بسیار بدان پرداخت آموزش و پرورش اسلامی بود. چهل و سه سال جمهوری اسلامی تلاش داشت که از انقلاب فرهنگی و پاکسازی گرفته تا کودکستان و دانشگاه، با تزریق ایدئولوژی اسلامی نسلی و نسل هایی تربیت کند که اسلام زده و شیعه زده و هر آنچه بیشتر از ایرانی بودن و هویت ایرانی دور شده باشند.
این مجموعه دانش آموز که در سال ۱۳۵۷ در گروهای سنی کمتر از ۷ تا ۱۰ سال قرار داشتند تحت سلطه همان ایدئولوژی بزرگ شد و به همراه جمعیت بزرگی که پس از انقلاب بدنیا آمد و پرورش یافت گروه بسیار گسترده ای را در برگرفته است و تا به امروز که کمتر از ۴۰ ساله هایمان حدود ۵۰ میلیون نفرند، حکومت بر این باور بود که آنها را تحت نفوذ خود شیعه زده و اسلام زده تربیت کرده است.
این روزها فدراسیون مافیایی فوتبال دولتی ایران حریفی پر قدرت تر از ولز، انگلستان و آمریکا در رقابت های جام جهانی ۲۰۲۲ دارد : گروههای حقوق بشری و کنشگران در داخل و خارج از ایران و بخش عظیمی از مردم ایران که در خانه جوانمردانه مشغول مبارزه اند.
در هفته های گذشته گفتگوها، مصاحبه ها، نامه نگاری ها و جمع آوری امضا ها برای حذف تیم دولتی ایران از رقابت هایش در جام جهانی قطر صورت گرفتهاست. اگر فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و تیم ها با پولهای کثیف مافیای سپاه و شرکتهای دولتی توسط سرداران قاتل اداره نمی شد شاید این قدر مورد حمله قرار نمی گرفت و کانون توجهات برای حذف از چنین موقعیت پر افتخاری نبود.
شش هفته ای است که ایرانی ها از غرب و شرق و شمال و جنوب کشور مشغول مقابله با یک حریف قلدر هستند آنهم در یک بازی ناعادلانه که حریف پای بند هیچ قانون و قاعده ای نیست، رقیبی که تمام سرمایه های مالی و هجومی را دارد. با این حال در این شش هفته دروازه تیم قلدران مرتبا مورد حمله قرار گرفته و آشکارا در آینده ای نزدیک با یک اشتباه استراتژیک گل خواهد خورد.
حذف یک تیم ورزشی از رقابتی مثل جام جهانی بسیار کار دشواری است و تمهیداتی را می طلبد که در این سه هفته باقی مانده به نظر میرسد قابل اجرا نباشد. البته اگر فیفا تا بن دندان فاسد نبود و اگر میزبان یک کشور اروپایی بود شاید فرآیند درخواست حذف ایران در این مقطع چرخ و تابهای دیگری میخورد و کار سهل تر می شد اما فعلا این امر با واقعیات موجود تقریبا نا ممکن است.
فرض کنید که اصولا فوتبال در کثافت پول قاچاق سپاه و شرکت های دولتی غوطه ور نبود، به جای سرداران قاتل افراد با تجربه و فوتبالیست های سابق رییس باشگاهها بودند مثل هر جای متمدن در دنیا، وزیر و مدیران ورزش با سفارش رییس مجلس جابجا نمیشدند، زنها می توانستند به ورزشگاهها بروند، و سردمدار تشویق کنندگان به شکل ارگانیک تری انتخاب می شدند مثل ممد بوقی و نه لیدرهای حقوق بگیر از میان مداحان سابق. آیا آن زمان هم در میانه دود وآتش و عزاداری هر روزه برای کشته های اعتراضات که اخبار ایران گوش جهان را کر کرده است رفتن تیمملی به جام جهانی کار درستی بود؟
پس از انتشار دو بخش نخست این نوشتار، برخی از خوانندگان نکاتی را به نویسنده یادآوری کردند. از مهمترین آنها، وظایف مبرمیست که باید نه تنها پیش از تشکیل دولت موقت، بلکه به ویژه پیش از سرنگونی حکومت اسلامی انجام شود.
همه شما فرمان "آتش به اختیار" آیت الله علی خامنهای، رهبر حکومت اسلامی، به پیروانش در خرداد 2576/1396 را به یاد دارید. در اجرای این فرمان که نماد آشکار بیقانونیست، اسلامگرایان تاکنون جنایتهای فراوانی مرتکب شدهاند و میشوند.
نیروی قدس سپاه پاسداران، اطلاعات سپاه و بخشی از گارد ویژه و بسیج، از افرادی تشکیل میشود که سازمانیافته، مسلح و مجهزند. حتی برگههای هویتی متعدد دارند. بخشی از آنها ممکن است، در اجرای فرمان "آتش به اختیار" آیت الله خامنهای، پنهان شوند و به کار زیرزمینی روی آورند؛ کارهایی از قبیل تروریسم و تبهکاریهای سازمانیافته. نیروهای میهندوست و آزادیخواه باید از هم اکنون، تا دیر نشده، همه اطلاعات مربوط به این سازمانها و افراد را از هر راه که میتوانند گردآوری کنند و در زمان مناسب، در اختیار دولت موقت قرار دهند.
کار دیگری که باید از هم اکنون انجام شود، گردآوری اطلاعات درباره دزدانیست که داراییهای مردم ایران را ربودهاند و میربایند و به خارج از ایران میبرند. این اطلاعات را هم میهندوستان در سازمانهای گوناگون، باید از هم اکنون گردآوری و منتشر کنند.
نکته دیگر، گردآوری اطلاعات درباره مشکلات وزارتخانهها و سازمانهای مختلف است. نمیتوان از دولت موقت انتظار داشت در مدت کمی که بر سر کار است، مشکلات مبرم و فوری همه وزارتخانهها و سازمانها را شناسایی و حل کند. میهن دوستان باید از هم اکنون نه تنها این مشکلات را شناسایی و فهرست کنند بلکه برای هر یک از آنها راه حل، و حتی راه حلهایی، پیشنهاد کنند که عملی هم باشد.
به علاوه، اگر نمیخواهیم مانند انقلاب اسلامی، در فردای پیروزی، یک پزشک داروساز (ابراهیم یزدی) وزیر امورخارجه بشود و یک آشوبگر حرفهای بدون تحصیلات (صادق قطب زاده) رئیس رادیو تلویزیون و ... باید از هم اکنون در فکر یافتن افراد شایسته برای قبول مسئولیت بود. با توجه به آنچه در بخش نخست این نوشتار خواندید، این وظیفه به عهده شاهزاده رضا پهلویست. فراموش نشود که در ایران، ما بیش از 5000 "پست حساس" داریم. میهن دوستانی که در درون کشور فعالیت میکنند نباید در زمینه شناسایی و معرفی افراد کاردان و شایسته به شاهزاده رضا پهلوی وقت را تلف کنند.
در توضیح روابط با روسیه، یک نکته فراموش شده بود که همانا عدم دخالت ایران در جنگ اوکرایین است. دولت موقت باید فوراً هرگونه همکاری نظامی با روسیه (متجاوز) علیه اوکرایین (قربانی تجاوز) را متوقف کند.
اگر حادثه شاهچراغ داخلی بود، قاتلاید و اگر خارجی بود، نالایقاید
ایران اینترنشنال - علی کریمی، ستاره سابق فوتبال ایران در واکنش به حادثه شاهچراغ با انتشار یک استوری در حساب اینستاگرامش واکنش نشان داد و خطاب به سران جمهوری اسلامی نوشت: آنچه در شاهچراغ اتفاق افتاد یک جنایت بود. اگر داخلی بود، قاتلاید. اگر خارجی بود، نا لایق هستید
ستاره سابق فوتبال ایران در ادامه این استوری اینستاگرامی نوشت: تامین امنیت جانی مردم منت ندارد. بدیعیترین وظیفه هر دولتی است.
در بخشی از استوری جدید علی کریمی نوشته شده است، از خیابان تا زندان، ا زدانشگاه تاحرم، فراموش نمیکنیم چه بر سر ما آوردهاید
مقایسه نخستین تصویر از تروریست شاهچراغ بعد از دستگیری با تصاویر بعد از عمل "موفقیت آمیز" او در بیمارستان:
اولین تصاویر از جنازه عامل تروریستی حرم شاهچراغ (ع) پس از هلاکت روی تخت بیمارستان
اعتمادآنلاین - عامل تروریستی حرم شاهچراغ (ع) که هنگام دستگیری توسط عوامل امنیتی و انتظامی مجروح شده بود ، جهت مداوا به بیمارستان اعزام شد اما در نهایت به هلاکت رسید.
هر جنبش عمومی نیازمند مشخص کردن سه موضوع است: هدف جنبش، هویت جنبش و بدیل و روش عمل جنبش. در این مقاله به بحث هدف و هویت جنبش اکتفا می کنم و برای مشخص کردن اهمیت این دو مسئله، تجربه تاریخی مشترکمان یعنی انقلاب ۱۳۵۷ را یادآور می شوم.
هدف جنبش
آقای خمینی قبل از انقلاب (۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷) به سئوالی در باره بدیل رژیم شاه چنین پاسخ داده بود: "به ما میگویند که خوب، اگر این (شاه) برود، کی جای این بیاید که چه بشود؟ من گفتم اگر این برود، عُبَیْدالله (عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه در زمان یزید) هم بیاید بهتر از این است." او این سخن را پس از ورود به فرانسه در ۱۴ مهر ۱۳۵۷ نیز تکرار کرد.
مردم ایران در آن زمان، در همبستگی شگرف، در انقلاب ۱۳۵۷ شرکت می کردند، و آقای خمینی، که انقلاب بدون اطلاع ایشان شروع شده بود، را بعنوان سخنگوی خویش انتخاب کرده بودند. همگی سرشار از اطمینان به آینده ای روشن، آزاد، مستقل و شاد بودند و میزان اعتماد و علاقه به آقای خمینی کمتر اجازه تردید درباره هویت دولت جانشین شاه می داد و حساسیتی در خور به این نیاز نشان داده نشد. چرا که آنزمان بدتر از رژیم شاه در تصورها نمی آمد!
ابوالحسن بنی صدر که نظیر مردم ایران، در آن زمان، هم علاقه و هم اعتماد بسیاری به آقای خمینی داشت، واکنشی تند به صحبت ایشان نشان داد و به او چنین گفت:
«این چه حرفی است؟ کدام مردمی خطر مبارزه و مرگ را می پذیرند که شاه برود و ابن زیاد بیاید؟ انقلاب برای گذر از استبداد و وابستگی به استقلال و آزادی است و برای ساختن آینده ای بهتر.»
پدرم تاریخ انقلابهای جهان را بخوبی مطالعه کرده بود و از خطر بازسازی استبداد به نام انقلاب، همانند آنچه در انقلاب فرانسه و روسیه صورت گرفت، آگاه بود. بدین خاطر مصمم بود و تلاش می کرد که بیان انقلاب بیشترین شفافیت را داشته باشد تا از خطر بازسازی استبداد بنام انقلاب جلوگیری شود. از اینرو سه روز بعد از ورود آقای خمینی به پاریس به وی هشدار می دهد که:
«سئوالهای مطبوعات دنیا در باره هدف جنبش، از جمله درباره نوع رژیم جانشین رژیم شاه خواهند بود؛ یا شما، بطور واضح و روشن، به مردم ایران و جهان اطمینان می دهید و متعهد می شوید که در خط استقلال و آزادی عمل می کنید یا شما نیز به تبعیدیان در فرانسه اضافه خواهید شد.»
رادیو بین المللی فرانسه - روزنامهنگاران ایرانی در واکنش به بیانیه مشترک اخیر سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، ضمن محکوم کردن دستگیری چند تن از همکاران خود توسط نیروهای جمهوری اسلامی، بیانیه این دو نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی را به معنای مجرم بودن «همه ما روزنامهنگاران» دانستند.
اعضای انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در بیانیه خود نوشتند: «این اتهام که همکاران ما برای آموزش بدیهیات و اصول اولیه روزنامهنگاری به خارج از ایران رفته و در کلاسهای روزنامهنگاری شرکت کردهاند، فارغ از صحت و سقم اصل وجودی چنین برنامههایی، توهین به شعور مخاطب و جامعه روزنامهنگاری محسوب میشود؛ آن هم دو روزنامهنگاری که از حرفهایترین روزنامهنگاران کشور هستند.»
آنان ادامه دادند: «بیانیه دو نهاد اطلاعاتی به معنای آن است كه همه ما روزنامهنگاران متهم و حتی مجرم هستیم و از آن مهمتر اینكه، حرفه روزنامهنگاری را در داخل كشور منتفی تلقی میكنند. از اینرو معتقدیم باید مجموعه نهادهای مدنی و صنفی مرتبط با رسانه و روزنامهنگاری در این مورد چارهاندیشی كنند و اعتراض خود را به این رویكرد ویرانگر كه ریشه تضعیف نهاد رسانه و فرستادن مرجعیت رسانهای به خارج از مرزها را دربردارد، ابراز كنند.»
ویدئوی حامد اسماعیلیون را که در کنار جاستین ترودو نخست وزیر کانادا در راهپیمایی ایرانیان اتاوا دیدم، دست به کار نوشتن مطلبی شدم برای تشکر و قدردانی از او و تلاش های اش برای احقاق حق مردم ایران.
نمی دانستم دوست گرامی ام در اتاوا، در راهپیمایی اتاوا حضور داشته است؛ دوستی که در گفت و گوهای تلفنی با او از حامد اسماعیلیون و تلاش های بی وقفه اش سخن می گفتیم و از او به نیکی یاد می کردیم.
باری دوست من ظاهرا توانسته بود با وجود شلوغی در راهپیمایی، حامد را ببیند و سلام و احترام مرا به او برساند.
حامد اسماعیلیون از من به خاطر نظر م در باره ی سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی رنجیده خاطر شده بود و طی مطلبی که نمی دانم آن را در کجا خواندم رنجیدگی خود را انعکاس داده بود.
صدای آمریکا - جمعی از زنان سرشناس از ۱۴ کشور جهان روز یکشنبه با انتشار نامهای سرگشاده خواستار اخراج فوری جمهوری اسلامی ایران از کمیسیون زنان سازمان ملل متحد شدند.
امضاکنندگان نامه که از جمله شامل هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا، میشل اوباما و لورا بوش بانوهای نخست سالهای پیش آمریکا، و ملاله یوسفزای برنده جایزه صلح نوبل هستند، سرکوب شدید معترضان مسالمتجو توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را محکوم کردهاند.
آنها با اشاره به آغاز دوره چهارساله ایران در کمیسیون وضعیت زنان سازمان ملل در اوایل سال جاری میلادی گفتهاند این نهاد برجسته جهانی منحصرا به ترویج برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان اختصاص دارد و ظلم و ستم نظاممند و طولانیمدت جمهوری اسلامی بر زنان ایرانی دولت جمهوری اسلامی را فاقد صلاحیت عضویت در این نهاد میکند.
آخرین گزارشهای رسیده از شیراز حاکیست که حامد اسماعیلیون دقایقی پیش از انفجار روز چهارشنبه در یکی از خیابانهای مشرف به شاهچراغ دیده شده در حالیکه سعی میکرده مشکوک به نظر نرسد.
پیش از آن نهادهای اطلاعاتی فاش کرده بودند که همین شخص در توطئه سقوط هواپیمای اوکراین دست داشته و با اینکه میدانسته همسر و دخترش در آن هواپیما هستند، شخصاً دو تا موشک به سوی آن شلیک کرده است تا معروف شود و تظاهرات برلین را راه بیندازد.
قبلاٌ خبرگزاریها گمانهزنی کرده بودند که حامد اسماعیلیون در آتشسوزی زندان اوین سوخته باشد ولی بعد معلوم شد که نامبرده در فروریزش ساختمان متروپل هم مجروح نشده.
از سوی دیگر عالیجناب علم الهدی هم از مشهد اطلاع داد که حضرت امام رضا حضور حامد را در بارگاه احمدشان (حضرت شاهچراغ) تأئید کرده است.
«ایران وایر» به اطلاعاتی دست یافته است که بیانگر یک گزارش داخلی جمهوری اسلامی در آستانه یک ماهگی اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران است.
کمتر از یک ماه پس از آغاز اعتراضات سراسری، ارزیابی جمهوری اسلامی در پی بازداشت هزاران معترض به جز کنشگران، روزنامهنگاران، دانشجویان و چهرههای شناختهشده و پس از بازجویی معترضان شرکتکننده در اعتراضات به صراحت این است که تجمعها و تظاهرات اعتراضی در ایران ادامه خواهد داشت.
این گزارش داخلی، محرمانه بوده و در اختیار مسئولان امنیتی و برخی مدیران رسانههای حکومتی قرار گرفته است.
طبق این گزارش، برآورد جمهوری اسلامی این است که تا اواسط هفته چهارم اعتراضات، دستکم ۱۷۵ هزار نفر در تظاهرات مشارکت داشتهاند و برای ۲۰۰۰ بازداشتی تشکیل پرونده داده شده است.
در این اطلاعات آمده است که ۱۷۰۰ نفر از معترضان پس از بازداشت توسط نیروی انتظامی و چند ساعت نگهداری، آزاد شدهاند. این آمار منهای بازداشتهای گسترده زاهدان است.
محمد دایی نسبت به دستگیری برادرش علی دایی واکنش نشان داد.
خبرورزشی - ساعاتی پیش کونستانتین اکنر، خبرنگار ورزشی تایمز در توییتی عنوان کرد قصد داشته مصاحبهای به بهانه جام جهانی با علی دایی داشته باشد که متوجه شده علی دایی روز سهشنبه در ایران دستگیر شده است!
این ادعای خبرنگار تایمز در فضای مجازی به صورت گسترده پخش شد و با عنوان خبر دستگیری علی دایی بازتاب زیادی پیدا کرد. این در حالی است که هیچ منبع داخلی این خبر را تایید نکرده بود و بعید به نظر میرسید چهرهای مثل دایی از روز سه شنبه دستگیر شده باشد و تا امروز شنبه هیچ رسانه داخلی از آن با خبر نشده باشد.
💔 I had planned to speak to Ali Daei again ahead of the World Cup, but he was arrested on Tuesday for supporting the anti-regime protests in his home country. https://t.co/QOXLnthO9X
علی دایی روز چهارشنبه گذشته مکالمه ای با یکی از همکاران ورزشی نویس داشت و به همین دلیل نمی توان شایعه بازداشت او در روز سه شنبه را باور کرد. علی دایی ظهر و عصر روز چهارشنبه دو بار با همین همکار رسانه ای گفتگوی تلفنی داشت.
در این راستا محمد دایی امروز به بخش ورزشی خبرگزاری ایلنا گفته است:خبر دستگیری ایشان صحت ندارد و کذب است. من صبح امروز با او در تماس بودم و هیچ اتفاقی در این خصوص رخ نداده و این ماجرا را تکذیب میکنیم.
ایران اینترنشنال - امیررضا خادم، قهرمان سابق کشتی ایران با انتشار پستی در حساب اینستاگرامش از مهران مدیری بابت حواشی اخیر حمایت کرد
خادم در این پست اینستاگرامی با اشاره به خاطرهای از جام جهانی ۲۰۰۶ نوشت: قبل از جام جهانی، فشار زیادی بود تا علی دايی در لیست نهایی تيم ملی نباشد. اما سرمربی تیم ملی پایش ایستاد. خاطرم هست در این بازی، به علی که خارج از بحث ماست، بعضی بازیکنان تیم در زمین رفتار خوبی با دایی نداشته و...؛ درنتیجه او نمایش قابل توجهی نداشت و همین هم بهانه جدیدی بود برای مخالفانش و شروع هجمهها و تهیج مردم برای اعتراض به حضورش!
میتوانستم درک کنم که آقای گل فوتبال جهان و فردی که بخشی از دنیا، ایران را به نام او میشناختند، چه حالی دارد. به همین خاطر هم پیشنهادی برای کادر فنی فرستادم، مبنی بر اینکه با توجه به احتمال خداحافظی دایی پس از جام جهانی، اگر بشود از او در بازی بعدی هم استفاده و هر زمان که احساس شد باید تعویض شود، به شکلی محترمانه فضایی برای خداحافظی او فراهم شده و گزارشگر بازی هم به این موضوع اشاره کند.
همشهری نوشت: عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از برگزاری جلساتی در شورایعالی امنیت ملی و نیز کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خبر داد و گفت: پیشبینی میشود در این جلسات، درباره نحوه عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی برای برخورد با افرادی که امنیت عمومی را به خطر انداخته و با سلاح موجب شهادت مردم و نیروهای مدافع امنیت میشوند تجدیدنظر شود.
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: محورعبری - عربی - غربی با یکدیگر همسو شدهاند تا ایران یکپارچه را تجزیه و از میان بردارند اما هرگز به این هدف نمیرسند.
اسماعیل کوثری ادامه داد: اکنون شاهدیم گروهکهایی مانند کومله، منافقین، سلطنتطلبها، همجنسبازان، شیطانپرستها، مارکسیستها و چپها درعین اختلافاتی که با یکدیگر دارند با یکدیگر متحد شده و درتلاشند تا گام به گام مسیر تجزیه ایران را عملیاتی کنند.
وی در ادامه با بیان اینکه جریان برانداز اکنون دریافته است پس از ۴۰روز اغتشاش و ناامنی نمیتواند به هدف خود دست پیدا کند، رویه خشنتری را برای رسیدن به هدفش انتخاب کرده است، افزود: از ابتدای روند آشوبها، با هوشیاری مدافعان امنیت کشور، صدها قبضه سلاح جنگی از تروریستهایی که قصد وارد کردن آنها را به داخل شهرها برای استفاده در آشوبها داشتند کشف و ضبط شده است. این موضوع نشان میدهد خط ترور از سوی آشوبگران و حامیان آنها از روزهای آغاز ناامنیها پیگیری شده است.
ایسنا - با برداشته شدن محدودیتهای مربوط به کووید در سئول، جمعیت کثیری به مناسبت هالووین به سمت یک کلوپ شبانه محبوب در پایتخت کره جنوبی هجوم بردند که این رویداد دهها کشته و زخمی برجای گذاشته است.
به گزارش ایسنا، ویدئوهای تکاندهندهای از این رویداد مردم را نشان میدهد که در پیادهروها بر روی زمین افتادهاند در حالی که افراد حاضر و کارکنان خدمات اورژانس تلاش میکنند تا آنها را احیا کنند.
به گزارش بی.بی.سی تاکنون ۵۹ کشته و ۱۵۰ زخمی تایید شده است.
نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر در این مراسم حاضر شده بودند که علت تلفات بالا این حادثه به دلیل تراکم جمعیت و زیر دست و پا ماندن آنها اعلام شده است.
مرگ دستکم ۱۲۰ نفر در جشن هالووین سئول در اثر ازدحام جمعیت
ایندیپندنت فارسی - مقامهای کره جنوبی اعلام کردند دستکم ۱۲۰ تن در اثر ازدحام جمعیت در جریان برگزاری جشنهای هالووین در سئول، پایتخت کره جنوبی، جان خود را از دست دادند. بهگفته مقامهای اورژانس سئول، حداقل ۱۵۰ تن دیگر نیز مجروح شدهاند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس شامگاه شنبه ۲۹ اکتبر (هفتم آبانماه) بهنقل از سونگ بئوم، رئیس اداره آتشنشانی سئول نوشت: شمار قربانیان ممکن است افزایش یابد و همچنان اجساد دهها تن از قربانیان و افرادی که زیر دستوپا افتادهاند در خیابانها هست.
آسوشیتدپرس بهنقل از مقامهای شهری سئول نوشت: جمعیت زیادی در یکی از خیابان باریک در نزدیکی هتل همیلتون، در منطقه توریستی شهر که معمولا محل برپایی جشنها و مهمانیها است، زیر دستوپا افتادند.
ایران اینترنشنال - هفتم آبان ماه، معترضان در خیابان و در آیینهای چهلم یا خاکسپاری پیکر افراد کشته شده در اعتراضات سراسری، علیه کلیت جمهوری اسلامی شعار دادند. در دانشگاههای مختلف سراسر کشور هم دانشجویان تجمعات اعتراضی برگزار کردند و فضای قیام و خیزش ایرانیان علیه جمهوری اسلامی را گرم نگه داشتند.
شهرهای مختلف ایران همزمان با تشکیل زنجیره انسانی در روز شنبه ۲۹ اکتبر (هفتم آبان) در ۸۰ شهر جهان، عرصه خیزش سراسری مردم علیه جمهوری اسلامیاند؛ قیامی که در میانه دومین ماه خود است.
ویدیوهایی که از مراسم خاکسپاری مهرشاد شهیدی در اراک رسیده، نشاندهنده میدانداری زنان و شعار دادن جمعیت در حمایت از اعتراضات زنان است.
ویدیوهایی که از مراسم خاکسپاری مهرشاد شهیدی در اراک رسیده، نشاندهنده میدانداری زنان و شعار دادن جمعیت در حمایت از اعتراضات زنان است pic.twitter.com/l4SmvjhTNm
ویدیوی رسیده به ایراناینترنشنال حاکی است مردم در خاکسپاری مهرشاد شهیدی در اراک مقابل ماموران امنیتی که به سمت آنان گاز اشکآور پرتاب کرده بودند مقاومت کرده و به گفته شاهد عینی، موفق شدند آنها را وادار به عقبنشینی کنند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال حاکی است روز شنبه هفتم آبانماه، مردم در خاکسپاری مهرشاد شهیدی در اراک مقابل ماموران امنیتی که به سمت آنان گاز اشکآور پرتاب کرده بودند مقاومت کرده و به گفته شاهد عینی موفق شدند آنها را مجبور به عقبنشینی کنند pic.twitter.com/AIqvG5a01v
ایران وایر - گروه موسیقی «کُلدپلی» شب گذشته با حضور «گلشیفته فراهانی» ترانه «برای...» از شروین حاجیپور را در کنسرت بزرگ این گروه در آرژانتین همخوانی کرد.
بر اساس ویدئوی منتشر شده از اجرای جمعه شب ۶ آبان ماه گروه «کلدپلی» درشهر بوینسایرس آرژانتین، در بخشی از این اجرا «کریس مارتین»، خواننده این گروه مشهور برای حمایت از زنان معترض ایرانی از «گلشیفته فراهانی» دعوت میکند تا روی صحنه بیاید و ترانه «برای...» را همخوانی میکنند.
در اجرای جمعه شب «کلدپلی» ترانه برای به شکل پلیبک پخش میشود و گروه با خوانندگی «گلشیفته فراهانی»آن را همخوانی میکنند.
این اجرای یزرگ و پرمخاطب در استادیوم مشهور ریورپلات اجرا، و همزمان به شکل زنده در سینماهای ۷۰ کشور دنیا هم پخش شد.
«کریس مارتین» در این کنسرت با اعلام اینکه این اجرای زنده در حال پخش شدن در سرتاسر دنیاست گفت:« ما از این فرصت استفاده میکنیم تا حمایت خودمان را از زنان و تمام کسانی که برای آزادی در ایران مبارزه میکنند، نشان بدهیم.»
رادیو فردا - تصاویر ماهوارهای منتشر شده در رسانههای عربی در روز جمعه، ششم آبان، نشان میدهد که امارات متحده عربی سامانه دفاع هوایی از نوع «باراک ۸» را در نزدیکی پایگاه هوایی الظفره در جنوب ابوظبی مستقر کرده است.
اسرائیل پیشتر ارتش جمهوری آذربایجان، همسایه شمالی ایران، را نیز به این نوع سامانه هوایی مجهز کرده است.
رسانههای عربی نوشتهاند که امارات برای محافظت از خود در برابر موشکها و پهپادهای جمهوری اسلامی ایران و متحدانش، مانند نیروهای حوثی یمن، به این سامانهها مجهز شده است.
شبکه اسرائیلی کان نیز در این رابطه گزارش داد که هواپیماهای ترابری سی ۱۷ امارات اوایل بهار امسال در پایگاه هوایی نواتیم در اسرائیل فرود آمده بودند (تا این سامانهها را به امارات منتقل کنند).
به نوشته کان، یکی از چالشهای مهم امارات، حملات شورشیان حوثی از یمن است.
ده ماه پیش همزمان با نخستین سفر اسحاق هرتزوگ، رئیس جمهوری اسرائیل، به ابوظبی، راکتهایی ناموفق به سوی امارات شلیک شده و همان زمان، مقامات اسرائیل کوشش برای فروش سامانههای هوایی ساخت خود به امارات را کلید زدند.
مقامات متعدد نظامی اسرائیل و همچنین نخست وزیر این کشور در یک سال اخیر از امارات دیدار کردهاند.
مقامات رسمی امارات یا اسرائیل در برابر گزارشهای شبانهروز اخیر در مورد استقرار سامانه «باراک ۸» در پایگاه هوایی اماراتی و راهاندازی آن سکوت کردهاند.
سایت خبری بریکینگ دیفنس هفته گذشته خبر داده بود که نخستین سیستمهای دفاع هوایی «باراک ۸» در امارات مستقر شده است.
«باراک ۸» یک سامانه پدافند هوایی در برابر انواع تهدیدات ناشی از بالگردها، هواپیماها، پهپادها و موشکهای هدایتشونده است.
بیتا زرتشت همسر رامین راستاد بازیگر سریالهای تلویزیون، روز گذشته در جریان اعتراضات رخ داده در یکی از مناطق تهران بازداشت شد.
به گزارش برنا، به همراه این افراد، یک دستگاه پراید سفیدرنگ بدون پلاک توقیف شده که پس از بازرسی، چند گونی حامل سنگ و چوب دستی در این خودرو کشف شده است!
خبرگزاری حکومتی برنا نوشت بیتا زرتشت روز گذشته شنبه در منطقه ۲۲ تهران به همراه سه زن دیگر در حالیکه مشغول آمادهسازی سنگ و چوب برای حمله به مأموران انتظامی بود، بازداشت شد.
رادیو فردا - آمارهای وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه نشان میدهد که همزمان با اعتراضات گسترده مردمی در ایران، ورود شهروندان ایرانی به ترکیه رکورد تاریخی بر جای گذاشته است.
طی ماه گذشته میلادی، بیش از ۳۰۷ هزار شهروند ایرانی به ترکیه وارد شدهاند که حتی از رکورد تاریخی ورود ۲۷۰ هزار گردشگر ایرانی به ترکیه در فروردین امسال و تعطیلات نوروزی نیز بیشتر است.
آمار ورود شهروندان ایرانی به ترکیه در ماه گذشته نسبت به سپتامبر پارسال دو برابر شده است.
هنوز گزارشی درباره چرایی اوجگیری ورود شهروندان ایرانی به ترکیه در ماه گذشته منتشر نشده است.
«اجرای حجاب یک امر وجودی برای جمهوری اسلامی است، اما برخی از زنان ایرانی میگویند که نمیتوانند دوباره با حجاب به خیابان بازگردند»
ایندیپندنت فارسی - والاستریت ژورنال، روز جمعه ۲۸ اکتبر (ششم آبان)، در یادداشتی به موضوع خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت با نگاهی به موضوع حجاب اجباری پرداخت.
نویسنده این یادداشت با اشاره به اینکه پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، خشم مردم و بهویژه زنهای ایرانی به خیابانها سرازیر شد، نوشت: «ادامه تظاهرات کنونی، بزرگترین چالش بیش از یک دهه اخیر برای جمهوری اسلامی است.»
در متن منتشرشده در والاستریت ژورنال، به اهمیت موضوع حجاب برای مقامهای جمهوری اسلامی اشاره شده است: «حجاب در ایران پیشینهای پرماجرا دارد، جایی که حاکمان کشور در دورههای مختلف از آن برای تحمیل دیدگاهها و نشاندهنده قدرت خود استفاده کردهاند. در طول سالهای اخیر، تعداد فزایندهای از زنان در شهرها به حجاب اجباری حکومت تن ندادهاند و با روسریهایی که به شانههایشان آویزان شده است در خیابان راه میروند. اوایل سال جاری و در واکنش به این موضوع، ابراهیم رئیسی دستور اجرای سختگیرانهتر قانون مربوط به حجاب را صادر کرد. برای رهبران جمهوری اسلامی ایران رعایت حجاب زنان یک امر وجودی است. ایران خود را پیشرو مسلمانان جهان میداند و حجاب را نمادی مذهبی میبیند که از آرمانهای عفت زنان اسلامی محافظت میکند.»
در ادامه این یادداشت با اشاره به اینکه «اعتراضهای امروز ریشه در تنش ۴۰ ساله بر سر حجاب اجباری دارد» آمده است: «مسئله حجاب هم از سوی مقامها و هم از سوی شهروندان بهعنوان ابزاری برای ادامه استبداد و کنترل مردم تلقی میشود. درعینحال، اکنون برای بسیاری از زنان ایرانی این دغدغه مطرح است که نمیتوانند به روزهایی بازگردند که دولت آنها را به پوشیدن حجاب مجبور میکرد. زنان معترض ایرانی نهتنها حجاب خود را کنار گذاشتهاند، بلکه برخی از آنها موهای خود را به نشانه نافرمانی کوتاه کردهاند. درواقع آنها بخشی از ظاهر خود را که در تمام زندگیشان تحت نظارت تمامیتخواهانه بوده است، از بین بردهاند.»
در پی وقوع حادثه در جشن هالووین شب گذشته که برای اولین بار پس از همهگیری کرونا به صورت گسترده در سئول، پایتخت این کشور برگزار شده بود اعلام کرد که در این حادثه بیش از ۱۵۰ نفر جان خود را از دست دادند و شمار زیادی نیز مجروح شدند.
سفارت جمهوری اسلامی ایران در کره جنوبی اطلاعیهای را در پی درگذشت چند شهروند ایرانی در مراسم جشن هالووین در سئول اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، متن اطلاعیه سفارت کشورمان در سئول به شرح زیر است؛
به راستی کدام عاقلانه تر و برای ایران و مردم و جمهوری اسلامی، بهتر است؟ "تحقیر و منکوب کردن معترضان و ادامه منازعه و به هدر دادن انرژی ملت و حکومت و فرصت سازي برای دشمنان دیرینه ایران" یا "اصلاحات فوری و جدی برای ایجاد همبستگی ملی و بازیابی اعتماد عمومی"؟
عصر ایران؛ جعفر محمدی - اینک که بیش از ۴۰ روز است خیابان های بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایران، صحنه اعتراضات مردم است، دیگر نمی توان این همه معترض را فریب خورده، وابسته به بیگانه و اراذل و اوباش نامید و بدین ترتیب، از شنیدن مطالبات آنها شانه خالی کرد.
البته که دشمنان جمهوری اسلامی برای سرنگونی اش، از هیچ اقدامی فروگذار نمی کنند و از محمل اعتراضات برای پیشبرد اهداف خود بهره برداری می کنند، اما سوء استفاده خارجی از اعتراض داخلی، نه به معنی خارجی بودن منشأ اعتراضات است و نه دلیل موجهی برای بی توجهی به خواسته های معترضین.
شب گذشته خبر رسید که در پی حوادث جمعه خونین زاهدان، دو مقام انتظامی این شهر برکنار شدند. مشاور رئیس مجلس هم توئیت کرده که مسوولان در صدد اصلاح برآمده اند و نوشته است:
"در این روزها من از نزدیک دیدهام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحثهای بسیار پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند."
این ها نشانه های خوب و البته کمرنگی است و این که به قول مشاور رئیس مجلس، "بحثهای بسیار پرحرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود" می تواند امیدوار کننده باشد، با قید چند نکته:
یورونیوز - پلیس آمریکا میگوید حمله روز پنجشنبه ۲۸ اکتبر به همسر نانسی پلوسی در منزلش حمله تصادفی نبوده و احتمالا طبق برنامهای از پیش تعیین شده صورت گرفته است.
ویلیام اسکات، رئيس پلیس سانفرانسیسکو، روز جمعه ۲۹ اکتبر در یک نشست خبری ضمن اعلام این مطلب تاکید کرد که حمله به پل پلوسی، همسر رئيس مجلس نمایندگان آمریکا با یک چکش صورت گرفته است.
دیوید دپیپ ۴۲ ساله از طرفداران دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق ایالات متحده عامل این حمله معرفی شده است. بر اساس گزارش رسانههای آمریکایی ضارب پس از ورود به خانه پلوسی، ضمن درگیر شدن با پل پلوسی فریاد میزده است: «نانسی کجاست؟» در همین گیر و دار با چکش به سر او ضربه زده که باعث شکسته شدن جمجمه پل پلوسی ۸۲ ساله شده است.
نیروهای پلیس کنگره آمریکا در همکاری با افبیآی در تلاش هستند تا انگیزههای احتمالی این حمله را روشن کنند.
دیوید دپیپ در شبکههای اجتماعی پستهایی در حمایت از دونالد ترامپ و مخالفت با اقدامات بهداشتی برای مقابله با بیماری همهگیر «کووید-۱۹» را به اشتراک گذاشته بود. او همچنین از کسانی است که ویروس کرونا را حاصل یک تئوری توطئه میدانسته است.
درخواست از وزارت خارجه سوئد و موسسه مطالعات خارجی سوئد برای پایان همکاری با روزبه پارسی عضو نایاک و برادر تریتا پارسی که لابی فعال جمهوری اسلامی در اسکاندیناوی است و ارتباطات فعالی با لابی یا تیم نیویورکی ها در آمریکا دارد.
فرزانه روستایی - با جنبش و انقلاب مقدس «زن زندگی آزادی» مردم ایران برای سومین بار در نیم قرن گذشته می روند تا برای خاورمیانه تاریخ بنویسند و خطاهای گذشته خود را در حق مردم منطقه جبران کنند.
سال ۱۹۷۹ ایرانیان موتور منفور بنیادگرایی را روشن کردند و موجی از جریان های اسلامی و بنیادگرا مسبب بر باد رفتن صدها هزار جان عزیز از مردم کشورهای منطقه شد. سال ۱۹۱۰ نیز جنبش سبزایران موج بهار عربی را به راه انداخت و جلایی به صحنه سیاسی کشورهای اسلامی علیه دیکتاتورهای منطقه داد. اما این بار جنبشی در ایران فعال شده که از برگ گل نرم تر و از قدرت بتون مسلح نیز مقاوم تر است چون زنان و مادران و دختران شجاع و نترس و نیز جوانان غیور این آب و خاک آن را هدایت می کنند.
مردم ایران سرکوب های ادواری متعددی را تجربه کرده اند و هر بار با بدنی باتون خورده و روحی آزرده در لاک خود فرو رفتند تا دوباره راهی برای برون رفت از این نظام نکبت بیابند. اما، این بار با گذشته فرق دارد زیرا مردم ایران دریافته اند که اگر این نظام اسلامی مافیایی را مغلوب نسازند کمترین خسارت این است که یزودی بیش از نیمی از جمعیت کشور در اثر خشکسالی و سوء مدیریت حتی آبی برای نوشیدن نخواهند داشت.
این نبرد، نبرد مرگ و زندگی است. در این نبرد یا ما نظام ولایی را به بایگانی تاریخ خواهیم فرستاد یا سرزمین حافظ و سعدی و مولوی و رودکی تبدیل به یک کربلای بی سر و ته و غریبه خواهد شد. از این روست که نبرد امروز ما را می توان به نبرد استالینگراد تشبیه کرد که هم برای متفقین مصداق همه یا هیچ بود و هم برای ارتش اشغالگر آلمان.
با نبرد استالینگراد در سال ۱۹۴۳عملا جهت تاریخ تغییر کرد و تکلیف آینده جنگ جهانی دوم نیز روشن شد. اگر ارتش آلمان درنبرد استالینگراد شکست نمی خورد جنگ جهانی برای سالیان دیگری و با تلفات و خسارات بیشتری ادامه می یافت، اما سربازانی که از آب و خاک خود دفاع کردند تاریخ ساز شدند.
مهران مدیری در متنی فرافکنانه که خودش آن را دلنوشته دانسته اعلام کرده از مهران مدیری بودن خسته است. اول ازهرچیز بگویم من هم داستان اوو #علی_کریمی و را نه منطقی می دانم نه به نظر درست می آید اما او این بار هم بجای پاسخ دادن از ملت سئوال می کند که چه اتفاقی دارد میافتد؟ ⬇️ pic.twitter.com/eG9ciDhgSo
«در زمانی که نظام اسلامی با خویشتنداری ۴۱ روز اغتشاشات را تحمل کرد، آشوبهایی که از ناسزاهای رکیک بهبالاترین مقام نظام، تا آتش زدن انبوهی از تصاویر امام (ره)، تا کشته و مجروح کردن بسیجیان و سپاهیان فداکار وجه مشخه آن بود، در حالی که آقای بهادری جهرمی سخنگوی محترم دولت در زیر فحاشیهای رکیک دانشجویان غربزده سینه سپر کرد، اما باند حسین طائب بر نتافت و با کاری احمقانه نظام را در مهلکهای دیگر قرار داد.
حسین طائبی که بهعلت بیلیاقتی و شک بر جاسوس موساد بودن با هوشیاری مقام معظم رهبری و سردار حسین سلامی، از ریاست اطلاعات سپاه کنار گذاشته شد.
اما این باند ورشکسته، آلوده و مشکوک با طراحی حادثه شوم شاهچراغ، طناب دار داخلی و بینالمللی دیگری را برای نظام بافتند.
همچنین روشن است مسئولان امنیتی شاهچراغ که گیتها را برای عامل حسین طائب باز کردند تا بهراحتی سلاح را بهداخل ببرد نیز همدست این باند هستند. چه بسا نفوذ این باند تا خود دفتر فرماندار شیراز و فرمانده فراجا (فارس) هم بوده که اینطور دست را برای عمل کننده باز گذاشتهاند.
از قوه قضاییه درخواست داریم تا این باند مشکوک و آلوده را جهت شفاف شدن این حادثه و رفع شبهه از نظام مقدس جمهوری اسلامی، مورد بازجوییهای دقیق قرار دهند. قطعا نتیجه این بازجویی همان آیه منور قرآنی است که میفرماید: يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ»
رادیو فردا - پس از اخراج ابراهیم فیاض، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، از یک برنامه زنده شبکه چهار صداوسیما، او مسئولان این سازمان حکومتی را به «توهین به علم و فکر» متهم کرد.
در یک برنامه «سند چشمانداز» که با حضور ابراهیم فیاض و یک مهمان دیگر به صورت زنده از شبکه چهار صداوسیما پخش میشد، مجری برنامه در ابتدا از آقای فیاض درباره یک جمله «جنجالی» او پرسید.
آقای فیاض پیشتر گفته بود که اگر برای جوانان «یک مسکن ۲۰ متری» تهیه شود که «حتی در آن فقط بتوانند نان و ماست یا نان و پنیر بخورند» آرامش میگیرند، «اما حتی همین هم نیست».
شبکه ۴ ابراهیم فیاض را اخراج کرد
▫️امروز ۴ آبان ماه ابراهیم فیاض میهمان برنامه سندچشم انداز در شبکه چهار سیما بود که پس از دقایقی از برنامه اخراج شد. قبل از بیرون کردنش در میکروفن درون گوش مجری چیزی گفته میشه pic.twitter.com/VRBKnqUPot
او در برنامه زنده صداوسیما بار دیگر بر این اظهارات خود تاکید و اضافه کرد که این سخنان را در یک جمع دانشجویی گفته بود.
اما مجری برنامه بر اساس پیامی که مشخص است از اتاق فرمان به او داده میشود سخنان فیاض را قطع کرد و پس از پخش یک میانبرنامه، این برنامه بدون هیچ توضیحی با یک مهمان دیگر پی گرفته شد.
آقای فیاض در این زمینه به ایسنا گفت: «بعد از این اتفاق به اتاق فرمان رفتم و گفتم که شما حق ندارید به یک استاد دانشگاه توهین کنید. استاد دانشگاه ناموس علم و ناموس دانشجویان است. آن کسی که اینگونه به من میکند، به علم و فکر توهین میکند.»
مهران مدیری با انتشار متنی به حواشی اخیر به ویژه شایعه همکاریاش برای ربودن علی کریمی واکنش نشان داده، از کسانی که درباره اوشایعه میسازند گله کرد.
به گزارش ایسنا، متنی که مهران مدیری بازیگر و کارگردان در واکنش به حواشی که در هفته های اخیر درگیرشان بوده، منتشر کرده، به شرح زیر است:
"ساعت ۳ نیمه شب جمعه ۶ آبان است که می نویسم.
این نوشته دفاعیه نیست، دلنوشته است. دلنوشتهای غمگین و سرشار از حیرت.
مینویسم برای مردمی که بیش از سی سال برایشان شاید مهمترین و قطعا پربینندهترین سریالهای طنز تلخ این کشور را ساختهام. لذت را بردهام، رنجش را هم کشیدهام.
اما در حیرتم از این میزان کینه و دشمنی... از این همه سناریوهای حیرتانگیز، که نه از مردم، که از آدمهایی که نمیشناسم، تا به حال ندیدمشان و حتی صدایشان را هم نشنیدهام، بیرون میزند.
بی بی سی - وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیهای مشترک، بدون ارائه مستندات، اعتراضهای اخیر را به سازمانهای اطلاعاتی خارجی مانند سی.آی.ای و موساد نسبت دادند و ادعاهایی درباره توییتر، اینستاگرام و همچنین اینترنت ماهوارهای استارلینک مطرح کردند که صحت ندارد.
بیانیه ۳۰ صفحهای این دو نهاد اطلاعاتی جمهوری اسلامی، تکرار ادعاهایی است که در شش هفته اخیر بارها از سوی مقامهای مختلف جمهوری اسلامی، از جمله شخص آیتالله خامنهای نیز مطرح شده است.
در بخشی از این بیانیه آمده است که شرکت توییتر «به دستور دولت آمریکا»، قوانین خود را در ارتباط با فعالیت باتهای توییتری زیرپا گذاشته و به دلیل اعتراضهای ایران، محدودیتهای کاربران برای «انتشار پیام برای هر کاربر در ساعت و بسیاری محدودیتهای دیگر» را لغو کرده است.
در این بیانیه همچنین شرکت متا متهم شده است که «به دستور سازمان سیآیای»، الگوریتمهای خود را برای اینستاگرام و فیسبوک تغییر داده است تا « اخبار جعلی، موارد نفرت افکنی و اقدامات خشونتآمیز با شدت بسیار زیاد برای جامعه ایرانی به صورت هدفمند منتشر شود.»
- خبرگزاری اکسپرس و فاکس نیوز روز پنجشنبه گزارش داد که مقامات ارشد دولتی در ایران روزانه تا پنج پرواز را برای خانوادههایشان چارتر کرده اند، چراکه آنها به دنبال "پاسپورت انگلیس" هستند تا همسر و فرزندان خود را از کشور خارج کنند.
- علاوه بر این، این رسانه میگوید که بخشهایی از فرودگاه اصلی تهران توسط نیروهای دولتی برای عبور سریع و فرار خانوادههای مسئولان از این کشور قرق شده است.
مقامات جمهوری اسلامی در پی فرار به کشورهای انگلیس،سوئیس و کانادا
ایران وایر - مقامات جمهوری اسلامی برای فرار از ایران به دنبال گذرنامههای انگلستان، سوئیس و کانادا هستند و تعدار پروازهای اختصای آنها از فرودگاه امام روند افزایش دارد.
به گزارش روزنامهی اکسپرس مقامات حکومتی جمهوری اسلامی برای فرار از کشور به دنبال گذرنامههای انگلیس، سوئیس و کانادا هستند و پروازهای اختصاصی آنها سرعت گرفته است. این روزنامه در گزارشی که ۲۷ اکتبر مطابق با ۵ آبان منتشر کرد.
***
اکسپرس به نقل از منبع ایرانیِ خود که نامش را به دلایل امنیتی فاش نکرد، نوشته؛ بخش ویژهای از فرودگاه بینالمللی امام خمینی برای خروج اختصاصی خانوادههای مقامات تدارک دیده شده است و گاهی در یک روز پنج پرواز به آنها اختصاص داده میشود. به گفتهی این منبع پروازها از دو هفته پیش آغاز شده اما اکنون سرعت گرفته است. اغلب نیروهای امنیتی فرودگاه تغییر کردهاند و «وقتی قرار است این پروازها انجام شود کارکنان عادی را از آن بخش فرودگاه دور میکنند و تلفنهای آنها را بطور موقت میگیرند. همچنین کارکنان بخش ویژه (VIP) هم با نیروهای امنیتی جابجا میشوند.»
دویچه وله - حسن امینی، حاکم شرغ مردمی استان کردستان در بیانیهای از مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان پشتیبانی کرد. امینی به دویچه وله گفت بیش از ۴۰۰ روحانی سنی کرد از اعتراضات مردم از جمله معترضین زاهدان حمایت کردند.
حسن امینی، حاکم شرغ مردمی استان کردستان شامگاه پنجشنبه ۵ آبان با صدور بیانیهای رسما حمایت خود را از مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان اعلام کرد. او گفت: «تهدید و برخورد نامعقول و بیادبانه با عبدالحمید، تهدید و برخورد با اهل سنت ایران است.»
در این بیانیه که یک نسخه آن به دویچه وله نیز رسیده گفته میشود اهل سنت کشور انتظار داشتند "به دنبال جنایتِ قتل عام نمازگزاران و مردم بیدفاع در مصلای زاهدان" مقامات آمران و عاملان این کشتار را معرفی و مجازات کنند اما مسئولان چنین "شهامت و خردی" از خود نشان ندادهاند.
حسن امینی در ادامه گفته است که به عنوان یکی از علمای دینی و فعال سیاسی و مدنی در کردستان، اعلام میکند که رفتار با عبدالحمید نادرست است و آن را مقابله با همه آزادیخواهان کشور میداند و این امر میتواند بین اقوام و ملتهای دیگر اختلاف ایجاد کند.
خطوط هوایی لوفتهانزا در ایمیلی داخلی که به مشاهده ایران اینترنشنال نیز رسیده به کارکنان خود اطلاع داد پس از پیدا شدن یک جسد از داخل تجهیزات فرود یک هواپیمای این شرکت که از تهران به فرانکفورت آمده بود، همه پروازهای خود از مبدا و به مقصد تهران را موقتا به حالت تعلیق درآورده است
***
ایران وایر - به گزارش رسانه های آلمان به نقل از پلیس این کشور، جسد یک مرد در قسمت چرخ هواپیمای شرکت هواپیمایی لوفتهانزا در فرودگاه فرانکفورت پیدا شده است.
این هواپیما پیشتر از تهران به مقصد فرانکفورت پرواز کرده بود.
پس از هک بخش وسیعی از ایمیلهای مرتبط با سازمان انرژی اتمی ایران، یکی از اسنادی که مورد نظر قرار گرفت و جنجالی شد، دستورالعمل ۱۸ صفحهای «تحویل پسماندهای پرتوزای نیروگاه اتمی بوشهر به شرکت پسمانداری صنعت هستهای ایران و انتقال به سایت انارک» است.
انارک کجا است؟ پسماندهای پرتوزا همان زباله اتمی هستند؟ آیا در ایران محل دفن زبالههای اتمی وجود دارد و افکار عمومی درباره آن آگاه شده است؟
سندی که از هک شدن ایمیلهای سازمان انرژی اتمی ایران به دست آمده، از وجود یک «پسمانگور» یا مرکز دفن زبالههای اتمی در داخل ایران خبر داده است که هیچ اطلاعاتی از ایمنی و وضعیت کنونی آن برای شهروندان ایرانی تاکنون داده نشده است. پسمانگور کلمه ای ترکیب از پسماند و گور است که با تلاش جمهوری اسلامی برای دستیابی به دانش اتمی، وارد فرهنگ لغات فارسی شده است.
موضوع ساخت این مرکز، پنهان و محرمانه نبوده اما تاکنون افکار عمومی و شهروندان ایرانی در جریان جزییات آن، از جمله اقدامات ایمنی مرتبط با آن برای جلوگیری از نفوذ مواد رادیواکتیو در منطقه و انتشار آن در کل ایران قرار نگرفتهاند.
«حسن روحانی»، رییس جمهوری وقت در فروردین ۱۳۹۵، حدود سه ماه پس از اجرایی شدن توافق اتمی «برجام» با قدرتهای جهانی، از تهران این مرکز را که در کویر مرکزی ایران است، افتتاح کرد.
یکی از مدیران سایت پسمانگور انارک که احتمالا نام او به دلیل مسایل امنیتی اعلام نشده بود، آن زمان گفت با افتتاح این مرکز، چرخه سوخت هستهای ایران در یزد تکمیل میشود اما این مرکز در واقع در انارک اصفهان و در نزدیکی شهر نایین قرار دارد.
در چرخه سوخت هستهای، پس از غنیسازی اورانیوم و تبدیل آن به سوخت و استفاده در نیروگاه اتمی، سوخت مصرف شده یا زباله اتمی که دارای پرتوهای مضر و خطرناک است، باید برای سالیان سال با شرایط ویژهای نگهداری شود که به طبیعت و انسان لطمههای جبرانناپذیر وارد نکند. پسمانگور جمهوری اسلامی در انارک، یک مجتمع نگهداری زباله اتمی است که ظاهرا یک مخزن دفن دارد.
یورونیوز - قیمت عمده فروشی گاز طبیعی در اروپا روز دوشنبه منفی شد؛ به تعبیری تامین کنندگان گاز مایل بودند که به مدت یک ساعت که قیمت به زیر صفر رسید، نزدیک به ۱۶ یورو به هر کسی که میتوانست یک مگاوات ساعت گاز را با خود ببرد، پرداخت کنند، حجمی از گاز که تقریبا معادل میانگین مصرف ماهانه یک خانوار بریتانیایی بود.
این یک چرخش قابل توجه در بازاری بود که تا پایان ماه اوت شاهد ثبت رکوردهای قیمتی بیش از ۳۰۰ یورو برای هر مگاوات ساعت گاز بود.
از زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، تصمیم گرفت عرضه گاز در بازار اروپا را از طریق خط لوله نورداستریم۱ متوقف کند، یعنی از اواخر اوت گذشته، برخلاف انتظارها قیمت گاز در اروپا در مجموع روندی نزولی به خود گرفته است.
هر چند بلافاصله پس از اعلام این تصمیم بهای هر مگاوات ساعت گاز از حدود ۱۷۰ یورو به ۲۰۰ یورو جهش کرد ولی این نرخ طی روزهای اخیر به ۱۰۰ یورو بازگشته که نزدیک به قیمتهای پیش از آغاز تهاجم نظامی روسیه به اوکراین و روزهای آغازین سال ۲۰۲۲ است.
ایندیپندنت فارسی - گروهی از هنرمندان با انتشار بیانیهای از «قیام شجاعانه مردم برای تغییرات بنیادین» در ایران «علیه حاکمیت استبداد دینی» حمایت و نوشتند این «قیام» هر روز گستردهتر میشود.
در این بیانیه که روز جمعه، ششم آبان منتشر شد، آمده است که این «خیزش، الهامبخش جهان شده و دنیا را به تحسین و احترام واداشته است.»
این بیانیه افزوده است خیزشی که زنان شجاع ایرانی رقم زدند «زاییده خشمی ۴۳ ساله از نظام مستبدی است که چهار دهه جان و زندگی ایرانیان را قربانی ایدئولوژی خود کرد و منابع کشور را به غارت برده و حاصلی جز فقر، ویرانی و تباهی برای ایران و ایرانی نداشته است.»
امضاءکنندگان این بیانیه هدف از انتشار چنین متنی را «ایجاد همراهی و همدلی و تشویق مردم و رساتر کردن صدای آنها در اعتراضات» و «پشتیبانی و حمایت از مردم آزادیخواه ایران» اعلام کردهاند.
آنها همچنین از تمامی هنرمندان، ورزشکاران، سینماگران و فعالان مدنی داخل و خارج ایران خواستهاند: «همبستگی و حمایت کامل خود را از مبارزات مردم ایران علیه نظام اقتدارگرای جمهوری اسلامی اعلام کنند.»
در بخش دیگری از این بیانیه سرکوب اعتراضهای سراسری در ایران محکوم و از نیروهای سرکوب خواسته شده است: «پیش از آنکه دیر شود، اسلحهها را زمین» گذاشته و به مردم بپیوندند.
ایران وایر - چهل و دو روز پس از آغاز اعتراضات سراسری در ایران، سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بیانیه مشترکی را منتشر کردند.
این بیانیه نیلوفر حامدی، خبرنگار شرق، و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هممیهن، را به انتشار نخستین عکس مهسا امینی روی تخت بیمارستان و انتشار «اخبار جهتدار» از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات اولیه متهم کردند.
در بیانیه این دو نهاد اطلاعاتی موازی «بدون به رسمیت شناخته شدن اعتراضات سراسری مردم» ادعا شده است: «محرز شد که زمینهسازی، مقدمهچینی و نیز بخش مهمی از عملّیات اجرایی آشوبهای اخیر توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه در قالب بستهیی طراحی و به واسطه برخی گروهها و شبکههای مرتبط با آنها به روشهای مختلف درون کشور پیادهسازی شده است.»
در بخش اول این بیانیه که به «مرحله پیش از آشوب» پرداخته شده، آمده است: «رژیم سفاک آمریکا در وقایع اخیر با مستمسک قرار دادن ماجرایی دردناک و پیش از اعلام نتایج تحقیقات (درگذشت مرحومه امینی)، با نوعی شعف و خرسندیِ پنهان ناشدنی که در کلیهی سخنان و موضعگیریهای مقامات آن رژیم موج میزد، یک پروژهی از پیش طراحی و آماده شده (و حتی چند نوبت به تعویق افتاده) را آغاز کرد.»
در ایالات متحده، آنجا که سیاست یا بهتر بگوییم سیاستبازی یک فن بهشمار میرود، یک ضربالمثل رواج فراوان دارد: «هیچکس را نمیشود با هیچکس شکست داد.» این ضربالمثل البته باتوجه به نظام حکومتی آمریکا شکل گرفته است. نظامی در آن بهدست آوردن قدرت فقط از راه انتخابات ممکن است. بدین سان، اگر میخواهید کسی را از قدرت برانید، باید بتوانید کس دیگری را در برابر او علم کنید.
اطلاق این تز به نظامهای غیردمکراتیک، یا با انتخابات مهندسی شده مانند جمهوری فدرال روسیه یا جمهوری اسلامی ایران شاید نابهجا بهنظر آید. اما از آنجا که آمریکاییان تجربهها و دانستههای خود را قابل استفاده در هر جا و هر زمان دیگر میدانند، در موارد گوناگون شاهد رهبرتراشی آمریکایی در چندین کشور بودهایم.
سایروس ونس، وزیر امور خارجه در کابینه پرزیدنت جیمی کارتر، هوادار تشکیل رهبری ائتلافی با شرکت جبهه ملی، نهضت آزادی و شخصیتهای مستقل قضایی و دانشگاهی بود
***
بحث رهبرتراشی اکنون در بخشی از گروههای سیاسی فعال در ایران و خارج نیز مطرح شده است. جنبش مردم ایران که هفتههای متمادی سرلوحههای خبری جهان را بهخود اختصاص داد، در سطح افقی با صدها رهبر میدانی و بدون یک ساختار عمومی رهبری شکل گرفت و بدینسان، بسیار شبیه جنبشهای انقلابی اروپا در ۱۸۴۸ میلادی و جنبشهای اخیر «بهار عربی» بود. در هر دو مورد، قدرتهای ذینفع، فرانسه در سال ۱۸۴۸ و آمریکا و اروپای متحد در سالهای اخیر کوشیدند تا با شکل دادن به یک رهبر شناخته شده، البته بهسود خود، کمبود عامل عمودی جنبشها را جبران کنند. در هر دو مورد نتیجه کار به زیان جنبشهای انقلابی بود.
رهبرتراشی برای دیگران، حتی اگر باموفقیت کوتاهمدت روبهرو شود، در میان یا درازمدت هم به زیان رهبر تراشیده شده است و هم به ضرر رهبرتراشاند. در ۱۹۳۲ میلادی، بریتانیا بنیتو موسولینی را بهعنوان رهبر ایدهآل ایتالیا شناسایی کرد. وینستون چرچیل، دیکتاتور آینده ایتالیا را «مدافع سنگر اولیه کمونیسم» خواند. جورج برنارد شاو، نویسنده و سلبریتی شماره یک آن روزها، موسولینی را «نجاتدهنده ستمدیدگان» نامید. حتی مهاتما گاندی، رهبر آینده آزادیخواهان هند، موسولینی را بهخاطر مخالفتاش با اشغال لیبی از سوی ایتالیا، ستایش کرد.
نتیجه را هم همه میدانیم. موسولینی در همه زمینهها پاسخ نادرستی بود به پرسشهای درست در ایتالیای آن زمان.
پیش از او، تجربه آلمان در رهبر تراشی برای روسیه تزاری شکل گرفت. سازمان جاسوسی آلمان وابسته به وزارت دریاداری، ولادیمیر ایلیچ اولیانوف، معروف به لنین را در تبعید پیدا کرد و با یک قطار راهآهن و یک چمدان پول نقد در حدود یک میلیون دلار امروز از راه فنلاند به روسیه فرستاد تا با از هم پاشاندن دولت الکساندر کرنسکی، روسیه را از جنگ جهانی اول خارج کند. این بار نیز تجربه رهبرتراشی در کوتاه مدت موفق شد. همانطور که موسولینی در سرکوب کمونیستها در ایتالیا موفق شده بود. لنین توانست نیروهای ملی و دمکرات روسیه را سرکوب کند و صلح با آلمان را برقرار کند.
چند سال بعد، این آمریکا بود که به ادامه حکومت لنین کمک کرد. نخست شرکتهای نفتی آمریکا به رهبری راکفلرها و سپس صاحبان صنایع و بازرگانانی مانند آرماند همر با تزریق سرمایه و تکنولوژی نظام متزلزل بلشویکی را مستحکم کردند.
رهبر تراشیها، غالبا نتیجهای جز صدمه زدن به ملل درگیر رهبر تراشی نداشتهاند. در ایتالیا بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکا با تراشیدن دوگاسپری به عنوان رهبر به استالین امکان داد که تولیاتی را بهعنوان رهبر رقیب علم کند. در نتیجه، ایتالیا برای نزدیک به نیمقرن با حکومتهای متزلزل میان دو جناح چپ و راست نتوانست راه مستقل خود را ترسیم کند.
در کره جنوبی نیز سینگمان ری، رهبر تراشیده آمریکا، با تثبیت تجزیه شبهجزیره به کیم ایل سونگ، گانگستر رهبر تراشیده شده از سوی استالین امکان داد که استبداد خود را زیر نقاب ناسیونالیسم و ضدیت با امپریالیسم تثبیت کند.
کیهان لندن ـ چندی پیش ماشاالله آجودانی پژوهشگر تاریخ و مولف کتاب «مشروطه ایرانی» و همچنین «یا مرگ یا تجدد» و «هدایت و بوف کور و ناسیونالیسم» کلیپی در توصیف خیزش سراسری زنان و جوانان ایرانی منتشرکرد. کیهان لندن در گفتگوی با این پژوهشگر به نکاتی درباره اعتراضات کنونی مردم پرداخته است.
- دکتر آجودانی، شما بر جنبههای فرهنگی این جنبش سراسری تاکید بسیار دارید و واژه «انقلاب» را در مورد جنبش کنونی به کار نمیبرید. لطفاً در این مورد بیشتر توضیح دهید.
وقتی که صحبت از انقلاب میشود یک ساختار سیاسی و تجربیاتی را در جهان و ایران خودمان در نظر میگیریم. ولی این جنبش سراسری در ایران با تمام چیزهایی که ما میشناسیم متفاوت است. یعنی فرمولبندی معروف لنین در مورد اینکه انقلاب زمانی رخ میدهد که پایینیها حکومت بالاییها را برنتابند و بالاییها هم نتوانند به شکل سابق حکومت کنند، بیشتر مربوط به انقلابهای سیاسی قرن بیستم و دورههای بعد از انقلاب فرانسه است. آنچه در ایران در حال وقوع است و ما آنرا بررسی میکنیم کاملا تازگی دارد، ما بعد از انقلاب مشروطه، جنبش ملی کردن صنعت نفت و بعد انقلاب اسلامی، هنوز به بسیاری از خواستهای اساسی تمدنی و فرهنگی انقلاب مشروطه دست پیدا نکردیم. ما حقوق فردی در حوزههای مختلف انسانی از جمله اختیار انتخاب نوع لباس و روابط آزاد زن و مرد را هنوز مورد بحث اساسی فرهنگی قرار ندادهایم. ما بیشتر بطور سیاسی خواستهایم با یک نظام عقبمانده و ارتجاعی مبارزه کنیم. در حالی که با چنین نظامهای ارتجاعی باید با حربه تفسیر نوین از فرهنگ انسانی در درجه اول مبارزه کرد و بعدها شکل سیاسی لازم را به شکل دموکراتیک به دست آورد. اتفاقاتی که در ایران امروز رخ میدهد عملاً این موضوعهای فرهنگی را وارد بحث کرده است. شما برای نخستین بار میبینید که زنان بیرون میآیند و حجاب از سر بر میدارند و میگویند که این تصمیم شخصی ماست و به دیگران مربوط نیست. آنها میگویند این بدن من است و من شعور دارم و میتوانم تصمیم بگیرم که چه بپوشم و چگونه از خودم مراقبت کنم. پشت این گام یک فرهنگ و اندیشه انسانی و تاریخی نهفته است که جزو بنیادهای اساسی حقوق بشر است یعنی من انسانم و حقوقی دارم. من خوب یادم است که خانم هما ناطق در همان روزهای انقلاب اسلامی گفته بود حجاب که مهم نیست؛ مثلاً پتو هم به ما بدهید روی سرمان میگذاریم تا انقلاب علیه امپریالیسم پیروز شود. دغدغه او که مورخ و درس خوانده خارج بود فقط و فقط تصرف قدرت سیاسی بود. نوع کلام او نشانگر مهم نبودن بنیادهای مدنی و انسانی برای او بود. او دنبال آرمانهای ایدئولوژیک بود که نشان میدهد که او نه امپریالیسم و نه جامعه متحول ما را میشناخت. ولی جنبش کنونی یک حرکت عمیقاً فرهنگی است و به دنبال حل مسائل بنیادین انسانی است. برای رسیدن به این حقوق هم ترس نوجوانان جوانان و مهمتر از همه زنان از رژیم جمهوری اسلامی ریخته است. این جنبش دارد اندیشه آخوندی را از بین میبرد.
با داخل شدن به سخن زنده یاد آرامش دوستدار خطاب به جوانان، میخواهم نشان دهم آنچه وی مدتها پیش در باره وضعیت ایران و ایرانی به زبان آورده درست همانچیزیست که اکنون در ایران در حال وقوع است. به این مسئله، یعنی انطباق سخن دوستدار با رفتارهای نسل جوان و محتوای درونی انقلاب نوین که به انقلاب زن، زندگی، آزادی فراروییده نیم نگاهی میاندازیم. مضمون این انطباق گست است از سنتهای دیرپا اعم از "ایران باستان" و ایران اسلامی. ضمناً آنجا که دوستدار گفته که "میدان زورآزمایی نه خارج بلکه ایران است" به هیچ وجه تفکیک کردن میان ایرانیان داخل و خارج نیست. و این انقلاب هم مبرا از چنین تفکیکی است.
جنبش اجتماعی در ایران، در اعتراض به قتل انزجار برانگیز مهسا - ژینا امینی توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی، باری دیگر، اما به گونهای جدی، موجودیت این رژیم را، پس از چهار دهه دیکتاتوری و دینسالاری، سخت به زیر سؤال برده است. مسألهی چگونگی سرنگونیِ نظام و بدیلهای جانشینی، امروزه به چالش اصلی گروهها و کنشگران سیاسی، اجتماعی و مدنی تبدیل شده است. در زیر، من سعیمیکنم، به سهم خود و در ۷ نکته اصلی، ملاحظاتی را دربارهی اوضاع کنونی ایران و طرح ایجابی در میان گذارم.
---------------------------------------------------- ۱- جنبش مردمی کنونی، حرکتی سیاسی، اجتماعی و مدنی با ویژگیها و تفاوتهایی نسبت به حرکتهای اعتراضی سالهای پیش در ایران است. مبارزات کنونی با اعتراض زنان به حجاب اجباری، با برداشتن و آتش زدن روسریها و بهطور کلی با شورش بخشهای گستردهای از آنان و به طور کلی از جوانان برای آزادی و رهایی از قید و بندهای دینی- اسلامی، که سرشار از تبعیضهای اجتماعی، جنسیتی، ملیتی... هستند، آغاز میشود. این اعتراضات خیابانی و مسالمتآمیز، بنا بر روال طبیعی هر جنبشی در شرایط دیکتاتوری، به سرعت سیاسی میشود، گسترده، همگانی و سراسری میگردد، قشرها و گروههای مختلف اجتماعی، و بهویژه اینبار از میان مردمان فرودست را در بر میگیرد و سرانجام شعار سرنگونی نظام را سر میدهد. یکی از ویژگیهای اصلی و متمایز این جنبش، نقش بسیار برجسته جوانان و نوجوانان در آن است، که از اقشار و طبقات و ملیتهای مختلف و از محلات مختلف در شهرها و شهرستانهای بزرگ و کوچک ایران برخاستهاند. ۲- جنبش کنونی، مانند اعتراضات اجتماعیِ سالهای پیش در ایران، و همانند بسیاری از جنبشهای بزرگ میدانی در یک دهه اخیر در سرتاسر جهان - برای آزادی، دموکراسی، برابری و علیه دیکتاتوری، ستم و تبعیض... - به گونهای خودجوش و خودانگیخته، بدون تشکل و سازماندهیِ از پیش تعیین شده و بدون رهبر و رهبری از بالا از سوی قدرتی، حزبی، فرقهای، پیشقراولی، پپیشتازی و یا لیدر فرهمندی - که این ویژگی، خود، یکی از جنبههای مثبت و ارزنده جنبشهای رهاییخواهانه امروزی است - انجام میپذیرد. اما مسأله و معضل اصلی جنبشهای اجتماعی کنونی در جهان و در ایرانِ امروز، همانا چگونگی خودتشکلدهی، خودگردانی، خودمدیریتی و خودمختاری جنبشی، جمعی و انجمنی از راه ایجاد مجامع عمومی و خودسازماندهی است. امری که با سرکوب پلیسی - امنیتی سیستمهای دیکتاتوری سخت بغرنج و مشکل میشود، اما غیر ممکن نبوده و تنها راهکار اساسی است.
سالهاست که با فهرست یک رشته از فسادها و ناکارآمدیها در حوزه اقتصاد، سیاست، فرهنگ، تا مناسبات اجتماعی، به آنها که از نظم موجود دفاع میکنند پرسیدهام، لطف کنید با این حجم از فسادها و ناکارآمدیها که در کشور وجود دارد، یک نقطه مثبت و با اهمیتی که قابل دفاع باشد به اینجانب نشان بدهید، تا تمام سوابق و اعتبار خود را کنار گذاشته و مریدانه پشت سرتان نماز بخوانم. اما دریغ از یک پاسخ. چند روز پیش وقتی مروری بر گفتگو و مناظره آقای احمد زیدآبادی با شخصی به نام کوشکی را داشتم، که از نظم موجود دفاع میکرد، ملاحظه کردم بلاخره ایشان یک نقطه مثبت که به قول او از افتخارات جمهوری اسلامی است، را به مخاطبان خود نشان میدهد. ایشان میگویند: «موضوع استقلال هم جزو افتخارات جمهوری اسلامی است و هم نقاط ضعف آن. هم جای فخر دارد و هم جای نگران شدن و خشمگین شدن». حالا اجازه بدهید قسمتهای دیگر صحبتهای او را نقل کنم تا ببینم این افتخار کجاست و چیست؟ بریدههایی از بعضی از صحبتهای ایشان را در همین رابطه از سایت انتخاب نقل میکنیم: «ما در جمهوری اسلامی اولین بعد استقلال که به آن دست یافتیم استقلال سیاسی است». «همه تصمیمات در تهران گرفته شده؛ چه درست چه غلط». «در تصمیمات کلان در این کشور، ما تابع فشارها و نیروهای بیرونی نبودهایم». «در حوزه سیاسی ما به استقلال رسیدهایم، اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی نه» حالا اگر از ایشان بپرسیم پیامدهای عملی و حتی پیامدهای معنوی و اخلاقی این افتخارات در زندگی مردم چیست؟ چیزی از او نمیشنویم، تنها یک وعده عجیب میدهد که: «کشوری مثل ایران اگر دنبال معنای دینی استقلال بود که امام گفته بود، الان مرفهترین و امنترین کشور غرب آسیا بود. در حوزه اقتصاد و فرهنگ دوستان آقای زیدآبادی اجازه ندادند». بعد نمیگوید، خوب چرا دنبال این معنای دینی استقلال نبودید؟ اکنون چه معنایی از استقلال وجود دارد که دینی نیست؟ آیا اختیارات مطلق، و قدرت مطلق در اختیار همفکران شما نبود، که چهارتا انسان بیاختیار، هیچکاره و بعضاً تدارکچی در دولتهای پیشین اجازه ندادند ایران مرفهترین و امنترین کشور در غرب آسیا بشود؟ ایشان لازم نمیداند از خود بپرسد، که اختلال این آدمهای هیچکاره یا بعضاً تدارکاتچی، در برابر قدرت مطلقهای که میتوانست با یک چشم به هم زدن جای خورشید و ماه را عوض کند، چگونه توانستهاند کشور را از مرفهترین و امنترین، به کشوری تبدیل کنند که نزدیک ۶۰ میلیون جمعیت آن پس از چهل سال به یارائه یک سطل ماست محتاج باشند؟ اکنون برای اینکه ببینیم واقعا کشور در عصر جمهوری اسلامی مستقل بوده است یا خیر، توجه ایشان را به چند نکته جلب میکنم:
با دو مسئلۀ اساسی رو به رو هستیم: بقای جنبش جاری؛ و آیندۀ آن.
مسئلۀ بقای جنبش
پیش ازین در نوشته دیگری توضیح داده بودم که چرا وضعیت حاضر، نه دیگر اعتراض و نه هنوز انقلاب، بلکه دورۀ سرنوشت سازِ انتقال از یک قیام انقلابی به انقلاب است. تا موقعیت انقلابی، هنوز راه است. لنین، موقعیت انقلابی را به کوتاهی و سادگی چنین فرموله کرده است: " پائینیها نخواهند دیگر به شیوه سابق بر آنها حکومت شود و بالائیها دیگر نتوانند به شیوۀ سابق حکومت کنند". امروز در ایران، پائینیها دیگر نمیخواهند به شیوه سابق بر آنها حکومت شود، اما بالائیها هنوز میتوانند به شیوه سابق حکومت کنند. رژیم اسلامی، امروز برای ادامه حاکمیتاش به سه عامل متکی است: یکم، سرکوب حداکثری مبارزان پراکنده و بدون عقبۀ تودهای در میدان؛ دوم، دروغ پراکنی و جنگ تبلیغاتی؛ و سوم، هراس همه دولتهای شرق و غرب، از وقوع یک انقلاب اجتماعی و جایگزینیی کانون فاشیسم اسلامی با یک رژِیم انقلابی - دموکراتیک در منطقه. برای پیشروی جنبش انقلابی تا "موقعیت انقلابی"، یعنی تا غیر قابل حکومت کردن کشور، موازنۀ قوای جنبش و ماشین سرکوب باید به هم بخورد؛ دیوار سانسور و دروغ فرو بریزد؛ و عدم امکان بقای این رژیم، برای همه دولتهای حامی و یا مماشاتگر، مسجل شود. این هر سه منوطاند به آن که جنبش از شکل فقط پارتیزانی فعلی و دامنۀ محدود مشارکتیی کنونی به جنبشی تودهای با اشکال و امکانات و ابتکارات بیکران گسترش یابد.
پس از گذشت ۴۳ سال از پیدایش ولایت فقیه در سرزمین جمشید، سرزمین مهر و داد، فرصتی طلائی درافق سیاسی ایرانی که در چنگال قهر و نه قدرت گرفتاراست پدیدار شد.
به ویژه میبایستی توجه داشت ایران، سرزمین که نخستین پادشاهش، کیومرث، جلوهای از نخستین انسان بود، امروز دیوان برآن استیلا دارند. این جلوه که بیانی از فرهنگ ملّی پارسیان است توأم با فره ایزدی اسطورهﻯ شاهنشاهی را در سرزمین پهناور "جم" بوجود آورد. "فره ایزدی" به زبان کنونی همان "نظم"، نظم سیاسی، است. بنابراین تاریخ ایران نشان میدهد نظم تنها بر پایهﻯ فرهنگ ملّی است که میتوان در کشور پایداری، به معنی تداوم سیاسی و ثبات اجتماعی بصورت خیرعمومی بیآفریند. تاریخ به چنین نظمی قدرت سیاسی گفته است. اما برگهاﻯ تاریخ میگویند:
وقتی وزیر کشور ناقص العقل، اما شرور رژیم، خیزش سرتاسری ملت ایران علیه رژیم را، زمینه سازی، برای فاجعه شاهچراغ نام برده و رئیس جمهور بی سواد و مسئول کشتار جمعی زندانیان سال شصت و هفت، تهدید به انتقام گیری میکند. در واقع وظایف هر یک از اعضای اتاق فکر رژیم را، لو میدهند. اصولا آخوندها، همانطور که سویچ انقلاب کذائی پنجاه و هفت را، با کشتار سینما رکس آبادان و میدان ژاله، کلید زده و بساط خون و جنون رو به افولشان را، با پروژه سعید امامی در سال هفتاد و سه، در مرقد امام هشتم و نسبت دادن آن به دشمنان، تحکیم نمودند. اکنون نیز در آستانه فروپاشی، با پروژه شاهچراغ و نسبت دادن آن به داعش، آنهم درست در روز چهلم مهسای ایران و قیام بینظیر مردم در سراسر کشور، همان رویه کهنه و لو رفته را، در پیش گرفتهاند. خودشان سالها بعد به خیال اینکه موقعیتشان تثبیت شده است. پروژه سپاهی امنیتی مشهد را افشا نمودند.
در گلو بغضی دارم چشم براه انفجار نهائی. بغضی انباشت شده در سالهای سیاهمرگی. بغض تحمل مرگ پدر و مادر و برادر و خواهر و دهها رفیق راه و شریک نگاه. بغض فروخورده از وهنی تاریخی که در ۴۳ سال گذشته، هرگز جان و جهانم را رها نکرده است.
سالهای سیاهمرگی، برای من از نکبت تاجگذاری ملاهای عقب مانده بر ایران در سال ۱۳۵۷ خورشیدی آغاز شد و تا پایان نیمه نخست سال ۱۴۰۱ خورشیدی ادامه یافته است، زیرا:
- برای میهن و هم میهن خود، فارغ از قومیت و مذهب و جنسیت، شادی و رفاه و آزادی آرزو میکردهام، اما همواره شاهد تیغ کشیدن بر لبان خندان، تهی تر شدن سفره مردم و قدبرکشیدن دیوار زندانهای بی شمار بودهام.
By kozet on October 28, 2022 10:00 AM
|No Comments
بالهای هیولا را در هم میشکنیم
صدای آمریکا - ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین در نخستین ساعات بامداد جمعه، با انتشار تصویری از خود در کنار یک فروند پهپاد سرنگون شده وعده داد که اوکراین بر نیروی هوایی روسیه فائق میآید.
زلنسکی در حالی که کنار لاشه یک پهپاد ایستاده بود گفت که کشورش «بالهای» قدرت هوایی مسکو را قیچی میکند.
او گفت که «مدافعان آسمان ما مانع ورود کرکسهای دشمن شدند و ۲۳ شاهد را ساقط کردند.»
زلنسکی افزود: «هر تعداد و از هر کجا به اوکراین بیایند، ما با هم بالهای تمام هیولاهای آهنین را میچینیم. هواپیماهای دشمن سرنگون میشوند. هلیکوپترهای دشمن سرنگون میشوند. شاهدها سرنگون میشوند.»
زلنسکی در حالی این تصویر را منتشر کرده است که وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز چهارم آبان با تکرار ادعای عدم فروش پهپادها به مسکو گفت که اگر اوکراین مدرکی دارد، ارائه کند.
ایران وایر - بنیاد نوبل طی بیانیهای اعلام کرد در واکنش به سرکوب معترضان ایرانی، سفیر ایران را از فهرست مهمانان امسال مراسم اهدای جایزه نوبل کنار گذاشت.
بنیاد جایزه نوبل روز جمعه ۶ آبان ماه اعلام کرد که که سفیر ایران به دلیل « شرایط حاد و رو به وخامت ایران» از حضور در مراسم نوبل امسال در استکهام کنار گذاشته شد.
پیش از این نمایندگان روسیه و بلاروس به دلیل تهاجم روسیه به خاک اوکراین از این مراسم کنارگذاشته شدند.
به گزارش ایبیسی نیوز بنیاد نوبل در بیانیه ای اعلام کرد: «ما معتقدیم با توجه به شرایط حاد و رو به وخامت ایران، سفیر این کشور نباید به مراسم اهدای جایزه نوبل دعوت شود.»
ایندیپندنت فارسی - گروهی از کارکنان پروژهای صنعت نفت و پتروشیمی بهنام «صنعتگران نفت و گاز» با صدور بیانیهای اعلام کردند در «همبستگی با مبارزات مردمی علیه سرکوبگریهای حکومت»، کارزار اعتصاب سراسری در حوزه نفت و گاز را راهاندازی میکنند و از روز شنبه ۷ آبان، همزمان با «روز جهانی گرامیداشت کوروش» دستهجمعی دست از کار میکشند و محل کار خود را ترک میکنند.
برگزارکنندگان این کارزار ضمن اعتراض به «اقدام وحشیانه» جمهوری اسلامی و «سرکوب خونین معترضان» اعلام کردند که در کنار مردم علیه ظلم به پا میخیزند و اعتصاب میکنند.
در این بیانیه آمده است: «این اعتصاب باعث میشود منابع درآمدی رژیم که هزینه سرکوب میشود، قطع شود. به این ترتیب ما میتوانیم در معادلات رژیم و آینده ایران نقش بهسزایی ایفا کنیم و الگویی باشیم برای دیگر اصناف در جهت پیوستن به اعتصاب سراسری.»
هدف کارزار صنعتگران نفت و گاز، آنطور که در بیانیه آنها آمده، «از پا درآوردن رژیم با قطع درآمدهای نفتی و گازی» است.
پس از اعلام موجودیت کارزار صنعتگران نفت و گاز، شورای سازماندهی اعتراضهای کارگران پیمانی نفت نیز با اعلام حمایت از این کارزار خبر داد که اعتصاب سراسری کارگران صنعت نفت «همصدا» با برگزارکنندگان این کارزار از روز شنبه ادامه خواهد یافت.
شورای سازماندهی اعتراضهای کارگران پیمانی نفت از «تمامی همکاران شاغل در مراکز نفتی و وابسته به نفت ازجمله کارگران قراردادی، پیمانی و رسمی، همکاران شاغل در بخشهای عملیاتی فنی و ستادی و رانندگان سوخترسانی» دعوت کرد که به این اعصاب سراسری ملحق شوند.
این ویدیو در یزد گرفته شده و نشان میدهد ماموران جمهوریاسلامی پس از کتک خوردن از مردم با یکدیگر دعوا میکنند. یکی از آنها به بقیه میگوید: همه تون رو گرفتن زدن مثل مرغ دور خودتون میچرخید،خاک بر سرتون. شنبه ۷ آبان.#مهسا_امینیpic.twitter.com/nOHxgjo9Pw
دانشجویان امیرکبیر «ما از ایران نمیریم، ایران و پس میگیریم» درست میگویند، نمیخواهند از ایران بروند، آواره شوند و از خانواده هایشان جدا افتند، بلکه خامنه ای، روحانی، خاتمی و رئیسی باید بروند، آنها بودند هزاران نفر را آواره کردند و اکنون نوبت شان است آواره شوند.
نام مادرش #فرشته_احمدی بود، ماموران علی خامنهای او را با گلوله کشتند، اکنون مادر زیبایش در زیر خاک خوابیده است، دیگر نفس نمیکشد و دستهایش دیگر گرم نیست، سربازان خامنهای یا دختران را از مادرانشان میگیرند و یا مادران را از دخترانشان، خامنه ای اگر تمام عالم را به کار گیرد مردم حکومت پر از جنون و خونش را سرنگون میکنند.
خرید توئیتر توسط ایلان ماسک با خبرهای خوب شروع شد: بستن حساب رائفی پور، یکی از اعضای باند پروپاگاندای جمهوری اسلامی! #مهسا_امینیpic.twitter.com/tQ7ZzUHIiW
By kozet on October 28, 2022 12:51 AM
|No Comments
ایران وایر - جلال مقامی مجری و دوبلور پیشکسوت در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
جلال مقامی دوبلور برجسته ایران که اغلب مردم او را با اجرای برنامه خاطرهانگیر «دیدنیها» در دهه ۱۳۶۰ میشناسند، امروز پنجشنبه پنجم آبان ماه ۱۴۰۱ در بر اثر ایست قلبی درگذشت.
صفحه رسمی دوبلاژ ایران خبر درگذشت جلال مقامی را اعلام کرد.
جلال مقامی در دوم مرداد ۱۳۲۰ در تهران و در در خانوادهای اصالتاً اهل کاشان متولد شد. فعالیت هنری را از سنین نوجوانی با بازی در تئاتر شروع کرد و سپس به تشویق حیدر صارمی از سال ۱۳۳۷ وارد عرصهٔ دوبلاژ شد.
عباس عبدی نوشت: جنبش اصلاحات موفقترین حرکت سیاسی در تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ایران است، عدم تداوم آن محصول عدول راهبرانش از این جنبش بود و نه پایبندی به آن. مسئول اول آن نیز شخص آقای خاتمی است که امیدوارم جبران کند
اعتمادآنلاین | «ریشه تراژدی اصلاحطلبان» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی است که در آن آمده: این روزها به سبب اعتراضاتی که در فضای سیاسی اجتماعی جریان دارد، پرسشهای بسیار مهم و بنیادینی مطرح میشود که پرداختن به آنها برای آینده ایران ضروری است. نظرات و پرسشهایی که احتمالا در شرایط عادی به صراحت مطرح نمیشود ولی اکنون که فضای سیاسی- اجتماعی متلاطم و ملتهب است، مجال پیدا کردهاند که به نحوی صریح طرح شوند.
گفتوگوی آقای آصف بیات با روزنامه اعتماد در تاریخ ۱۸ مهر ۱۴۰۱ از این جمله است. باتوجه به جایگاه علمی و پژوهشی آقای بیات در جنبشهای اجتماعی به ویژه در خاورمیانه، پرداختن به برخی از نکاتی که درباره جنبش اصلاحات در ایران گفتند، ضروری دانستم.
آقای بیات معتقدند «تراژدی بسیاری از اصلاحطلبان در این برهه زمانی در این است که نه میتوانند اصلاحاتی را تحقق ببخشند (چون از قدرت رانده شدهاند) و نه قادرند همراه دگرگونیهای رادیکال باشند (چون طبق تعریف، اصرار دارند که اصلاحطلب هستند، نه انقلابی).
علت چنین عقیم ماندن غمانگیز رویکرد جزمی، ایستا و غیرتاریخی به مفاهیم و راهبردهای تغییر اجتماعی و سیاسی است. مثلا انگار اصلاحطلب باید تا آخر عمرش اصلاحطلب باقی بماند و انقلابی تا آخر عمر انقلابی، بدون توجه به آنچه در واقعیت جامعه و در سپهر سیاسی در جریان است.» به نظر میرسد که گزارههای ایشان درباره اصلاحات دقیق نیست ولی چون زیاد تکرار شده است، به مثابه غلط مصطلح در آمده است و طبعا بیان این غلط از افراد عادی عجیب نیست ولی اظهار آن از سوی آقای بیات قابل نقد است.
چرا چنین ادعایی دارم؟ وضعیت تراژیک اصلاحطلبان ناشی از موضعی که نوشتهاند نیست. به نظر من هنوز هم از قدرت رانده نشدهاند. در قدرت بودن به معنای آن نیست که لزوما رییسجمهور و وزیر و وکیل باشند، البته بودن افرادشان در چنین موقعیتهایی از قدرت، اوج چنین حضوری است ولی کف آن نیست. تعریفی که خودشان از موضوع میکنند و انتظاراتی که ساخت قدرت از آنان دارد، دقیقا معطوف به بقای این حضور است، هر چند کمرنگ باشد.
تسنیم نوشت که عامل این حمله تروریستی فردی به نام" ابی عایشه العمری" است. فیلمی که تسنیم از بیعت عامل حمله تروریستی به حرم شاهچراغ با خلیفه خودخوانده داعش منتشر کرد:
***
شبهههای وارده به روایت رسمی؛ چرا گروهی از مردم به حادثه شاهچراغ مشکوکند؟
یورونیوز - دو روز از به رگبار گلوله بستن حاضران و زائران در حرم شاهچراغ در شیراز میگذرد. حکومت ایران این حمله را «حمله تروریستی» میخواند، داعشی که جمهوری اسلامی دستکم دوبار نابودی آن را اعلام کرده، «مسئولیت» آن را بر عهده گرفت و سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و برخی دیگر از سازمانها و کشورها آن را محکوم کردهاند. اما همزمان، طیفهایی از ایرانیهای منتقد و معترض، روایت رسمی حکومت را به چالش میکشند.
امنیت ملی صرفاً با توسل به ابزار نظامی و انتظامی حاصل نمیشود
حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین ایران، در بیانیهای تاکید کرد: «امنیت ملی اما صرفاً با توسل به ابزار نظامی و انتظامی حاصل نمیشود؛ همه اقشار و آحاد ملت در تأمین و تضمین امنیت مسئول و مؤثرند؛ امنیتی که باید ضامن حفظ حیات، تأمین معیشت و تضمین آزادیها و حقوق اساسی مردم هم باشد».
بهگزارش ایسنا، متن پیام آقای روحانی به این شرح است:
جنایت تکاندهنده در حرم حضرت احمد بن موسی (شاهچراغ) که به شهادت و مجروح شدن عدهای از هموطنان عزیزمان منجر شد، یک بار دیگر چهره کریه تروریسم را عیان کرد؛ تروریسمی که از ابتدای انقلاب تا امروز در ادوار و اشکال مختلف هزاران نفر از ایرانیان را شهید کرده و این بار خردسال و سالخورده و زن و مرد نمازگزار در حریم امن عبادت را هدف گرفته است.
هدف از این قبیل اقدامات غیرانسانی، تهدید امنیت و آرامش مردم است، امنیتی که ثمره خون شهدای والامقام دفاع مقدس و شهیدان راه عزت و استقلال ملت ایران است. امنیتی که حافظ جان و ناموس همه مردم ایران، از شیعه و سنی و همه اقوام ایران است. هر نوع خدشه به این اصل مهم و حیاتی میتواند زیانهای جبرانناپذیری برای تمامیت ارضی و استقلال ایران به بار آورد.
عامل حمله تروریستی به شاهچراغ «حامد بدخشان» است و به هلاکت رسید
فارس:مهاجم حرم شاهچراغ به نام «حامد بدخشان» پس از چند عمل جراحی به هلاکت رسید / او ۶ خشاب سلاح کلاشینکف به همراه داشت که از دو خشاب خود استفاده کرد / یک نیروی امنیتی در حرم با او درگیر شد و اجازه ادامه کشتار به او نداد / دقایقی بعد یگان ویژه به محل رسید و به سمت مهاجم تیراندازی کرد؛ یک تیر به شکم او اصابت کرد
ویژه خبرنامه گویا: ظاهرا در ویدئویی که خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا از دستگیری مهاجم شاهچراغ منتشر کرده، هیچ اثری از شلیک گلوله به شکم یا خونریزی در این منطقه وجود ندارد (آیا به نظر شما این فرد نیاز به جراحی دارد یا نزدیک به مرگ است؟):
گزارش مجتبا پورمحسن - ایران اینترنشنال: پشت پرده حمله به شاهچراغ؛ حمله واقعی یا عملیاتی با پرچم دروغین؟
بیشتر بخوانید:
شک و تردیدهای عمومی درباره ادعای «دست داشتن داعش» در حمله به شاهچراغ
رادیو فردا - یک روز پس از حمله مرگبار به حرم شاهچراغ در شیراز، شک و تردیدها بهویژه در شبکههای اجتماعی درباره این که این حمله به دست گروه داعش انجام شده، افزایش یافته است.
خبرگزاریهای بینالمللی بر اساس ادعای داعش گزارش دادهاند که مسئولیت حمله روز چهارشنبه، چهارم آبانماه، به حرم شاهچراغ در شیراز که دستکم ۱۳ کشته بر جای گذاشت، از سوی این گروه بر عهده گرفته شده است.
اما با وجود این که داعش با بیانیهای در کانال تلگرامی خود مسئولیت این حمله را برعهده گرفته، برخی از کاربران شبکههای اجتماعی با بررسی ادعای داعش، این احتمال را مطرح کردهاند که ممکن است این اقدام کار این گروه نباشد.
لبش شکافته و روی دستها، پشت پاها و کمرش کبود شده است
ایران وایر - او دکتر «شیرین فرقانی»، دندانپزشک تهرانی است که در تجمع روز چهارشنبه چهارم آبان ۱۴۰۱ در مقابل ساختمان نظام پزشکی مورد حمله نیروهای سرکوب قرار گرفته است: «ما قرار بود به نظام پزشکی که خانه خودمان است، برویم و یک تجمع مسالمتآمیز داشته باشیم تا ببینیم چه میشود کرد اما نه تنها ما را به خانه خودمان راه ندادند بلکه به ما حمله کردند، گاز اشکآور زدند و با گلولههای ساچمهای و پینت بال به ما شلیک کردند.»
روایت او و دو پزشک دیگر را درباره تجمع پزشکان و آنچه گذشت، در زیر میخوانید.
روز چهارم آبان بر اساس فراخوان روزهای پیش قرار بود پزشکان در حمایت از اعتراضات سراسری در ساختمان نظام پزشکی تجمع اعتراضی برگزار کنند. پزشکان میگویند درهای ساختمان نظام پزشکی بسته بوده است و پزشکان تجمعکننده مقابل ساختمان به شدت توسط نیروهای امنیتی با شلیک گاز اشکآور، شاتگان و پینتبال سرکوب شدهاند.
او در گفتوگو با «ایلنا»، دو دلیل عمده برای این اقدام خود را «عدم احترام به جامعه پزشکی و هتک حرمت به پزشکانی عنوان کرد که قصد برگزاری تجمعی مسالمتآمیز در این سازمان را داشتند.
محمدجواد حقشناس با اشاره به اینکه «دختران ایرانی در این ۴۰ روز مساله گشت ارشاد را حل کردهاند» گفت: حتی خانمی که 40 سال و 50سال حجاب داشته برای مخالفت با این روش، حجاب از سر برداشته و مخالفتش را اعلام میکند
اعتمادآنلاین | چهل روز از مرگ مهسا امینی گذشت و دیروز نیز بسیاری از شهرهای کشور شاهد برپایی تجمعات اعتراضی بود.
به گزارش اعتماد، محمدجواد حقشناس در گفتوگویی از زیر پوست تحولات اخیر، چرایی وقوع آن و تحقق مطالبات جوانان گفته که بخشهای مهم آن را در ادامه میخوانید:
*مطالبات به مرحله غیرقابل بازگشت رسیده است.
*پس از انتخابات سال 1400 دوز برخوردهای ارشاد با دستور رییسجمهور بیشتر شد و فشارها به مردم افزایش یافته است.
*سیستم به راحتی میتوانست با تدابیر لازم موضوع را مدیریت کند. عذرخواهی کند و متخلفان معرفی شوند. اما این کار صورت نگرفت تا بحران به یک نقطه آغاز برای یک حرکت اعتراضی و جنبش اجتماعی بدل شود.
یک دیپلمات غربی به خبرنگار "نوول ابسرواتور" گفته است : "خلیفه مسلمین، علی خامنهای، در حال جان کندن است و جانشینی او دشوار خواهد بود. کهنهپرستی رژیمی که در ستیز با جوانان است پایان حکومت رهبر جمهوری اسلامی را از پیش اعلام میکند."
"آزادی علیه ملاها" در کنار تصویری از یک دختر معترض در خیابانهای ایران عنوان روی جلد هفتهنامۀ فرانسوی "نوول ابسرواتور" و مهمترین مطلب این نشریه است. نویسندۀ مقاله، سارا دانیل، معتقد است که رژیم متزلزل شدۀ اسلامی با جوانانی روبرو شده که دیگر ترسی از به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران ندارند. به گفتۀ نویسندۀ مقاله، برغم سرکوب جمهوری اسلامی که تاکنون به کشته شدن بیش از ٢۳٠ تن از تظاهرکنندگان جوان و زخمی و دستگیر شدن هزاران تن دیگر طی پنج هفتۀ گذشته منجر شده، قیام مردم ایران علیه جمهوری اسلامی رو به ضعف ننهاده است.
به نوشتۀ مقالهنویس "نوول ابسرواتور" برخلاف خیزش های گذشته، از جنبش سبز تا آبان ٩٨، امروز قیام مردم ایران کلیت نظام تمامیتخواهانهای را نشانه گرفته که پس از انقلاب اسلامی ١۳٥٧ بر ایران حاکم شد. به نوشتۀ "نوولابسرواتور" قیام کنونی نشان شکست تمام تلاش جمهوری اسلامی برای اسلامی کردن اجباری جامعه و محروم ساختن آن از حقوق و آزادیهای اساسی به وسیلۀ حجاب اجباری است. به همین خاطر به گفتۀ هفتهنامۀ فرانسوی جستجوی آزادی و کرامت انسانی از این پس به مطالبۀ اصلی جنبشی بدل شده که حاملان اصلی آن را زنان تشکیل می دهند، یعنی نخستین قربانیان سنت های تمامیت خواهانه و پدرسالار رژیم اسلامگرای ایران.
چهلم «مهسا امینی» در تمام ایران روز پُر ماجرایی بود؛ پر از خبرهای فاجعهبار و خیابانهایی ملتهبتر از همیشه. در تهران نخستین جرقههای چشمگیر - طبق معمول- از دانشگاهها شراره کشیدند: پیروزی دانشجوها در تسخیر سلفهای غذاخوری و مقابله با بسیجیها. اما بعد، دود و آتش از جایی بلند شد که انتظارش را نداشتیم.
درشلوغی ترافیک خیابان «شریعتی»، پیادهها با دست به ابر دود اشاره میکردند و اتومبیلها و موتورها سوارها پشت هر چراغقرمز شروع میکردند به زدن بوقهای ممتد. این روزها زنان زیادی را میبینی که ترک موتورسیکلت مردان خود نشسته و حجاب ندارند اما امروز چرخاندن شال هم به این حرکت اعتراضی اضافه شده است. انگار هر روز که میگذرد، آدمهای شهر بیشتر همدیگر را پیدا میکنند و شجاعت هم که مثل سایر احساسات آدمی، مُسری است.
در خیابان «سهروردی» خبری نیست. حتی آن دود سیاه هم دیگر محو شده ولی کف خیابان پُر است از خُرده شیشه و هر گوشه آثار سوختگی که بر پوست خیابان کبود شده. گروهی از موتورسواران لباسشخصی با شاتگان و باتومهایی که بالا گرفتهاند، رد میشوند. مردم هم خودشان را به آن راه زدهاند که مثلاً ما عابران سادهایم!
به دنبال تجمع بعدی، خیابان «عباسآباد» را به سمت غرب میرویم، «مفتح» را تا میدان «هفتتیر» و بعد هم «کریمخان» و «حافظ» و پل «کالج» و... همهجا به شکل غیرعادی شلوغ است اما باز هم دیر رسیدیم. ماشینهایی را میبینیم که شیشه عقبشان شکسته و ماموران گارد ویژه که سراسر تقاطعها را قرق کردهاند. اما سر که میگردانند، یکی سطل زبالهای را آتش میزند یا دختری در خیابان میپرد و شالش را در هوا میچرخاند.
موتوری رد میشود با دو راکب ظاهراً معمولی، ولی دقت کنی، میبینی که روی کلاه کاسکت راننده یک دوربین کوچک «گو پرو» کار گذاشته شده است. شاید از مردم باشد؟ شهروند-خبرنگاری ماجراجو؟ بعد میبینیم موتور دیگری از پشت او را اسکورت میکند که نفر عقبی «چفیه» به گردن دارد. ماموران در همه خیابانها عصبانی و کلافهاند و نمیگذارند هیچ تجمعی شکل بگیرد. مردم هم در اتومبیلها بوق میزنند و تا از ماموران دور میشوند، با فریاد شعار میدهند.
سیدمحمد خاتمی در پیامی در پی وقوع حادثهٔ تروریستی در شیراز، ضمن محکوم کردن خشونت به هر شکل، با بازماندگان قربانیان خشونت در شیراز و تهران و زاهدان و مازندران و کردستان و جایجای میهن ابراز همدردی و تأکید کرد خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد.
متن کامل پیام سیدمحمد خاتمی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهٔ تروریستی شیراز که به جانباختن عدهای از هموطنان عزیز و آسیبدیدن عدهای بیشتر منجر شد، نشان داد که خشونت تا چه حد میتواند بیرحم و مصیبتبار باشد.
ضمن محکوم کردن این حرکت پلید و دردآفرین، برای جانباختگان عزیز رحمت واسعه الهی و برای آسیبدیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب میکنم.
آنچه در جامعهٔ ما جاریست و میتوان ریشههای آن را از دیرباز جستجو کرد و رو به سوی آزادی و زندگی دارد، درخور توجه است؛ ولی با کمال تأسف بروز خشونت -از هر طرف که باشد- دلها را آزرده میکند.
زیستن اولین حق هر انسانی است و بهزیستن انسانها باید هدف و رسالت نظامها و حکومتها باشد. ملاک ارزیابی یک نظام و یک حکومت این است که تا چه حد زمینهٔ بهزیستی مردم را فراهم میآورد.
بی بی سی - خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه ایران خبر داده در جریان اعتراضات روز گذشته در برخی از مناطق تهران یک سرگرد عضو سپاه پاسداران کشته شده است.
این خبرگزاری اسم این فرد را امیر کمندی معرفی کرده و گفته او «در دفاع از امنیت و مقابله با تحرکات ضدامنیتی» کشته شده و توضیحات بیشتری از چگونگی کشته شدن او محل حادثه نداده است.
روز گذشته نیز دادستان ملایر اعلام کرد که یک پاسدار هنگام تعقیب خودرو متعلق به شرکت کنندگان در اعتراضات روز گذشته به ضرب گلوله کشته شده و تلاش برای یافتن افراد مسئول کشته شدن او در جریان است.
در چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی که با راهپیمایی و تجمع بزرگ مردم در سقز شروع شد، معترضان در دهها شهر ایران به خیابانها آمدند و خواستار پایان حکومت جمهوری اسلامی شدند.
تعدد اعتراضات و شمار معترضان در بسیاری نقاط فراتر از چیزی بود که در اعتراضات ۴۰ روز اخیر - از زمان کشته شدن مهسا امینی در جریان بازداشت توسط گشت ارشاد - مشاهده شده است.
شاهزاده رضا پهلوی در مصاحبه اخیر خود در روز پنجشنبه، ۲۸ مهر، یادآور شد که ملت متحد در سراسر ایران همه پشتوپناه یکدیگرند و ایرانیان با تمام تنوع تباری، زبانی، جنسیتی، عقیدتی و آیینی، ملتی یکپارچهاند و هر کس، به هر شکلی، در صفوف متحد مردم نفاق بیفکند، خواسته یا ناخواسته به این رژیم خونریز و متوحش کمک کرده است.
میتوانم بهراحتی بگویم که طی این سالها، هیچگاه در سخنان و مصاحبههای ولیعهد پیشین ایران، دوراندیشی و خرد را تا این حد لمس نکرده بودم. پذیرش تکثر بهخودیخود یعنی نفی استبداد و نفی بیدادگری و چشمانداز ایرانی که در آن یک نفر برای یک ملت تصمیم نمیگیرد، در سخنان شاهزاده ترسیم میشود. بنابراین آنها که چند ماه پیش، بعد از مصاحبه مطبوعاتی او، «صدای پای فاشیسم» را شنیدند، حتما یک پوزش بزرگ به او و ملت ایران بدهکارند.
در سپهر مخالفان خارج ایران، منهای پیروان «مرحوم رجوی» و «بانو عضدانلو قاجار» که هنوز چارقد را رها نکرده است (گو اینکه هر لحظه بهرنگی محصولات مزونهای پاریس را امتحان میکند)، مجال همدلی به شکلی اعجاببرانگیز تقریبا بهسرعت فراهم میشود. کردهای میهنم توطئه رژیم را ارائه برای تصویری هولناک از جداییطلبی و سوریه شدن ایران و به وحشت انداختن مردم، بیرنگ و بیاعتبار کردند. کاک عبدالله مهتدی و کاک مصطفی هجری، رهبران کومله و حزب دموکرات کردستان ایران، و یارانشان با تاکید بر اینکه جزئی از ملت بزرگ ایراناند و مهسا دختر کرد ایرانی است، در واقع پیوند اقوام ایرانی با وطن را با رشتههای ناگسستنی هزاران ساله مستحکم کردند.
خواهران و برادرانم در آذربایجان و اردبیل در عزای مهسا فریاد زدند و اشک ریختند. تالشیها در سوگ «حدیث» همدل با بلوچهای داغدار ۹۰ بلوچ نازنین، علیمردانها و لیلاهای لرستان، مرگ استبداد را فریاد زدند. در سواحل جنوب و جزایر خلیج فارس، نوجوانان آزاده میهنم طنینانداز آوای بانوی اهوازی بودند که به مردان عرب خوزستان گفت آیا ترجیح میدهید زنان و دختران شما با چادر کف خیابانها گدایی کنند یا اختیار انتخاب لباسشان را داشته باشند. روز بعد اهواز به پا خاست و من یک جمله از سر بیمهری درباره ایران یکپارچه و همبسته نشنیدم.
در دیگر نقاط ایران، در جمع بختیاریهای دلاور، بویراحمدیها و قشقاییها که هیچگاه گردن شکسته خسروخان بر فراز دار را از یاد نمیبرند، در بین کردهای خراسان و شیرازیها (که رژیم شبشان و شاهچراغشان را به خون کشید تا انقلاب نوباوگان میهن را بدنام کند) و یزدیها، همشهریان سهراب سپهری در کاشان، سرزمین دلاوران مازندران و زنان و مردان شجاع گیلک و اهالی مشهد و نیشابور و سبزوار و بیدخت معطر و گرگان و بندر ترکمن و ساری، نوشهر و انزلی و رشت استوار و مقاوم، همه سو لوای وحدت برافراشتهاند و توطئههای رژیم را به مزبله انداختهاند.
بی بی سی - رهبر جمهوری اسلامی در پیامی به تیراندازی در شاهچراغ شیراز واکنش نشان داد و با انتشار بیانیهای گفت «عامل یا عاملان این جنایت اندوهبار یقینا مجازات خواهند شد».
علی خامنهای در این پیام از دستگاههای امنیتی و قوه قضائیه تا «جریانی که به جان مردم و امنیت آنان و مقدسات آنان بیاعتنایی و بیاحترامی» میکنند را مجازات کنند.
مقامهای ایرانی از کشته شدن دست کم ۱۵ نفر و زخمی شدن ۱۹ نفر در حمله دیروز به شاهچراغ خبر دادهاند.
خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران گفته ضارب پس از چند عمل جراحی فوت کرده و گفته شده نام او «حامد بدخشان» است.
ساعتی که دوربین مداربسته از حمله تروریستی امروز در شاهچراغ نشان می دهد از ۱۷:۴۲ دقیقه شروع می شود و زمانی که پوستر تسلیت را پخش کردند ۱۷:۴۵ یعنی در عرض ۳ دقیقه بوده:
«تروریست» شاهچراغ صورتش را نپوشانده، اسلحهاش گیر کرده اما تاتیتاتیکنان به شلیک ادامه داده. توییتها پیشتر منتشر، فیلمش پخش، پوسترش آماده و نام کشتهها اعلام شد. با بازماندهها مصاحبه و داعش مسئولیت را قبول کرد. انتشار فیلم #مهسا_امینی ولی۳ روز طول کشید. خر شمایید و هفت جدتان! pic.twitter.com/TQm1Cv3q1F
-- Sheler Haghanifar | شلر حقانیفر (@ShelerHaghani) October 26, 2022
***
آشفتگی مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی
صدای آمریکا - نخست اعلام خبر ریزش باقیمانده ساختمان متروپل در آبادان با دستکم یک کشته، سپس انتشار خبر حمله تروریستی به زائران در مرقد شاهچراغ در شیراز و سوم اعلام انفجار در یک کارخانه صنعتی در اهواز با دستکم چهار کشته و یک زخمی.
در این میان اما رسانههای حکومتی و تریبونهای آنها در فضای مجازی بر حادثه شاهچراغ شیراز تمرکز کردند، همه خبرگزاریهای دولتی همزمان گزارش دادند که ۳ مهاجم، وابسته به گروههای وهابی و تکفیری با سلاح گرم به زائران حمله کردند و باعث مرگ ۸ تن شدهاند.
کیهان لندن - عصر چهارشنبه چهارم آبانماه در شیراز چند فرد مسلح در حملهای مشکوک به زائران در شاهچراغ به سوی مردم تیراندازی کردند.
خبرگزاری فارس گزارش داد در این حمله ۱۳ نفر کشته و ۱۰ نفر زخمی شدند. مهاجمین سلاح کلاشنیکوف در دست داشتند.
اما برخی منابع میگویند دستکم ۱۵ نفر در این تیراندازیها کشته شدند. شبکه خبر صداوسیمای رژیم در زیرنویس اعلام کرد تعداد زخمیها به ۴۰ نفر رسیده است. همزمان ادعا شده سه فرد مسلح بازداشت شدند. اما برخی منابع گزارش دادند دو نفر بازداشت و یک نفر فرار کرده است.
حمله به زائران در شاهچراغ ساعاتی پس از ریزش بخش دیگری از ساختمان متروپل در آبادان اتفاق افتاد.
وقوع این حادثه در حالیست که ورود به همه اماکن زیارتی و حرمها در ایران به ویژه آنها که مهم و پرمراجعه هستند، با بازدید بدنی همراه است. مشخص نیست مهاجمان چطور با کلاشنیکوف از بازرسی بدنی عبور کردهاند!
بر اساس تجربه و سوابق جمهوری اسلامی در انجام اقدامات مشابه و نسبت دادن آن به گروههای مخالف، این اقدام نیز با واکنش مردم و فعالان سیاسی مواجه شده است. آنها میگویند چنین عملیاتی در میانهی اعتراضات مردم و همزمانی با چهارم آبان که چهلم مهسا امینی است، از سوی جمهوری اسلامی هم برای تأثیر گذاشتن بر خیزش سراسری و هم احتمالا قلع و قمع مخالفان به ویژه آنهاییست که در زندانها اسیر هستند.
روشنگریها و اعتراضهای گسترده پزشکان در روزهای اوج گیری جنبش زن، آزادی، زندگی نشان از حضورمسئولانه و شجاعانه این گروه اجتماعی- صنفی در عرصه مبارزه دارد. تهدید، محرومیتهای شغلی و اجتماعی، ضرب و شتم، دستگیری و زندانی کردن پزشکان آزاداندیش و آزادیخواه گوشهای از رفتار وحشیانه و جنایتکارانه حکومت اسلامی ست. سالیانی ست پزشکان با قدرت بخشیدن به اجتماع و تشکلهایشان در ایران نقشی مؤثر و پویا در سپهر سیاسی، به ویژه در گسترش و تعمیق روند دموکراسی در جامعه ایفا کردهاند. پزشکان آزادیخواه و عدالت جو علاوه بر یاری رساندن به جنبش آزادیخواهانه، تلاش برای کاهش و زدایش فقر و محرومیتهای فرهنگی، کاهش و زدایش عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبعیض و بی عدالتی در عرصهی "بهداشت و درمان و آموزش پزشکی" و تامین و تضمین سلامت جامعه را نیز هدف خود قرار دادهاند. پزشکان میهنمان طی ۴۳ سال گذشته ضمن توجه به آموزهها و توصیههای بزرگانی همچون طبیب معروف" علی بن عباس اهوازی" (متوفی به سال ۳۸۴ هجری) که گفته است طبیب میباید " پیوسته به مطالعه کتب، یعنی خواندن کتب طبی و خواندن آنها مشغول باشد" و صرفا" به حرفه وتخصص خود و درمان بیماراناش بیاندیشد، به تحقق آزاداندیشی و آزادیخواهی در جامعه نیز اندیشیدهاند و این خواستها را در ارتباط با تامین و تضمین سلامت جامعه مطرح و پیگیری کردهاند.
مَهسای ایران جانِ پاکت را بنازم نام و نشان بر خِشت و خاکت را بنازم دهها هزاران سرو افکندند و امروز با آن شهیدان اشتراکت را بنازم بادِ سحر گاهی زگیسوی تو برخاست خورشیدِ صبحِ تابناکت را بنازم خونِ تو از رگها به تاکستان رسیده ست آن بآده در رگهای تاکت رابنازم جانِ تو فرمان داد: بگریزید ازین بند فرمانِ از بند انفکاکت را بنازم آزادیِ ما بود در معنای نامت معنای نامِ رازناکت را بنازم
چهار ماه قبل در مقالهای تحت عنوان چرا نمیتوانیم و یا نمیخواهیم واقعیتها را بپذیریم؟ نوشتم "چرا بخش زیادی از اپوزیسیون خارج از کشور در تمامی این 40 سال قادر نشد قدمی در جهت حداقل یک اتحاد موردی در مبارزه با جمهوری اسلامی بردارد؟"
چرا قادر نیست تغییرات سنی، تغییر نسل، تغییر در شیوه نگاه کردن به جهان معاصر، تغییر در شیوه زندگی از رابطه بین دختر و پسر گرفته، تا نوع پوشش، ذائقه غذائی، سرگرمی، فانتزیهای نسل جدیدی که ما نمیشناسیم، تغییر در تفکر و نهایت تغییر در شیوه مبارزه و قضاوت این نسل را درک کند؟
چرا نمیتواند، چرا قادر نیست از محدوده فکری خود که لایه ضخیمی ازپیشداوری، باورهای ایدئولوژیک، گروهی به دور آن پیچیده شده عبور کند؟ پرده پندار بر درد! عریان و تمام قد در برابر واقعیت بایستد. قبول کند آن چه را که جدا از تفکر و پیشداوری او در خارج از ذهن او جریان دارد.
در مطلب قبلی، سناریوی احمقانه ی ورود به جنگ با آذربایجان را مطرح کردم، که با این ترفند، زمینه های سرکوب بچه های معترض در ایران فراهم شود و به کشتار و سرکوب مردم مشروعیت داده شود.
هنوز جوهر آن مطلب خشک نشده بود، و به ترفندهای دیگر نظام نکبت نپرداخته بودم که حادثه ی کشتار ۱۵ نفر از هموطنان مان در شاهچراغ شیراز توسط یک نفر که بعد از ۲۴ ساعت تامل و تفکر اتاق فکر امنیتی حکومت،،، خارجی معرفی شد اتفاق افتاد و ما هم که گاگول هستیم لابد فکرمان به این سمت کشیده شد و از یاد مهسا و چهلم اش و نیز ایران بر باد دادن حکومت طی ۴۰ سال غافل ماندیم و اصلا هم به یاد انفجار حرم امام رضا که طراح اش سعید امامی شهید بود و نیز عملیات تروریستی محیر العقول داعش در مجلس شورای اسلامی که آخرش هم نفهمیدیم انتهای فیلم چی بود و چی شد نیفتادیم!
جامعه ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود انواع دیکتاتوری را تجربه کرده و از این پدیده وحشت آور در رنج بوده و هست؛ از دیکتاتوری شاه و شیخ و بزرگ مالکی تا دیکتاتوریهای خُرد و کلان فرهنگی وخانگی و اجتماعی، از دیکتاتوری بزرگ سالاران و پدرسالاران و سنت مداران درخانه و خیابان، تا مدرسه و اداره و بازار و کانونهای زورباوران، از دیکتاتوری در محافل کوچک دو یا چند نفره تا احزاب و سازمانهای سیاسی بزرگ را تجربه کرده است.
دیگر سالاری زیر هر عنوانی با بر قراری استبداد، تلخ ترین وضعیت را برای جامعه ایجاد کرده است. سَم استبداد هرگاه در سنت و سنن نافذ شود، مهلک ترین سموم ساخت بشر را تولید میکند.
سمومی که هرگاه در رابطهها نفوذ کنند، ریههای اندیشگی انسان و جامعه را در فرآیندهای مختلف آلوده کرده و رنجهای جانکاه و ویرانیهای جبران ناپذیری را ببار میآورند.
دیکتاتوری یک رابطه است، رابطهای بر مبنای زور که پویایی و پایایی روابط مسلط زیر سلطه را بعنوان نوعی از انواع زیست در جامعه هموار میکند.
با فرو افتادن در مدارسلطه، مکانیسم زور در وجوه مختلف در زیست انسان فعال، جاری و در رابطهها ساری میگردد و نوعی از زورگویی و زور پذیری وابسته به یکدیگر پدیدار میگردد که هریک برای ادامه حیات خود به دیگر نیاز دارند.
هر جنبش مدنی - اجتماعی اهداف، روشها و مراحلی دارد. بدون شفافیت در این ۳ مقوله جنبشها محکوم به شکست هستند.
مراحل شش گانه هر جنبش مدنی -اجتماعی عبارتند از: ۱-آغاز ۲-استقامت و تداوم مبارزه ۳-همگانی و سراسری شدن جنبش ۴-پیروزی ۵-تثبیت خواستهها ۶-مراقبت از دستاوردها و استمرار خواستهها و نو کردن اهداف و نه پایان ۱- آغاز: هر جنبشی با جرقه ظلمی و یا اجحافی، جنایتی و یا تضییع حقی که وجدان جمعی جامعه را حساس و جریحه دار میکند، شعله ور میگردد. اما این آغازی ابتدا به ساکن نیست و در خود حامل تجربیات جنبشهای قبلی جامعه و یا درسهایی از جنبشهای ملتهای دیگر بعنوان یک دانش بشری است. همانگونه که جنبش کنونی مردم ایران دستاوردهای موفق انقلاب مردمی سال ۵۷ را در حافظه تاریخی نسل انقلاب دارد. انقلابی که تمامی مراحل ذیل را با جانفشانی و سختیهای بسیار مردم در صحنه طی کرد و به انقلاب گل بر گلوله معروفیت جهانی یافت و پیروز شد و تنها در مرحله تثبیت آن، آقای خمینی خیانت بر امید کرد و با انحصار طلبی و تجمیع قدرت در دست خود و روحانیت، به حذف بخشهای ملی و وفادار به اهداف مردم و کودتا علیه منتخب مردم دست یازید و انقلاب را بجای راهبر شدن در مسیر خواست مردم، همانا آزادی و استقلال و رشد بر پایه عدالت اجتماعی، به انحراف و تثبیت استبداد نوین مذهبی کشاند. در هر جنبشی درمرحله آغاز، پیشتازان جنبش با حضور در صحنه دو هدف عمده را دنبال میکنند:
دکتر مصدق به چنین جبههای به گستردگی سراسر ایران باور داشت. او هر کاری را فراخور سعادت مردمان میهن ما انجام میداد. جبهه به معنای پیشانی، رو، چهره، رج یا رستهای که روبروی رسته دیگر است، به بزرگان ایل هم جبهه میگویند. جبهه معناهای گوناگونی دارد اما مهمترین معنای آن همانگونه که نوشتم با ملت کار دارد و آن جایگاهی است گسترده که همهی ملت را در خود جا میدهد. جبهه یعنی بزرگان ایلها، گروهها و همهی مردمان ایران. جبهه ملی هم یک حزب نیست بلکه جایگاه همهی حزبها، گروهها، رستهها، ایلها، دینها، مذهبها و هر چه از این دست، است.
دکتر مصدق در روزگاری که شمار شهرنشینان خرده بورژوا (خرده بورژوا با واژهی بورژوا اشتباه نشود!) بسیار اندک بود و هنوز بورژوازی وابسته گسترش نیافته بود، جبهه ملی را پایه گذاری کرد. در آن روزگار مالکان و خانها قدرت فراوانی داشتند و در ایران خرده بورژوازی هم قدرت اقتصادی چندانی نداشت. طبقهی بورژوازی در اقتصاد ایران به آن معنایی که مارکس گفته است، هرگز پدید نیامده است. جبهه در ایران مفهومی است در ارتباط با ملت نه با سرمایه داری. تا ایران به استقلال دست نیابد ایجاد و وجود چنین جبههای در برابر دشمنان ملت ایران ضروری است. گاهی دیده میشود که چپها و چپ گراها، حتا جبهه ملی در ایران را نمایندهی بورژوازی ملی مینامند که این درست نیست چون در ایران ما بورژوازی ملی نداشتهایم و نداریم.
چه معجزات که در طول حاکمیت جمهوری اسلامی به چشم ندیدیم! چه حکایت ها که از معجزات امامان و بزرگان شیعه که نشنیدیم!
آقا شوخی نیست! آسدعلی وقتی داشت از اونجای مامان اش بیرون می اومد فریاد زد «یااااااا علی!»...
این کم چیزیه جون من؟!
یا حضرت امام راحل رو که اومدن دستگیر کنن، دست فرد دستگیر کننده همینجوری سیخ رو به آسمون قفل شد و همونجوری با دستی شبیه به دست هیتلر خان خودمان سوار ماشین اش شد و برگشت!
الان هم امامزاده قل قلی داریم که اگه توو حرم اش قل بزنی شفا پیدا می کنی!
یا امامزاده گارنیک داریم که اگه یه پیک عرق سگی توو حرم اش بری بالا، جات تو زعفرانیه ی بهشت ه!
دیروز هم یک معجزه ی دیگه رخ داد، شاید چشم های کور بینا شه و لب ها و گوش های مهر خورده باز شه و این جوجه هایی که می خوان حکومت اسلامی رو سرنگون کنن، دست از کارهای بر اندازانه شون بر دارن!
چندین سال است تصویر مادران سرسپیدی که فرزندان سیاه بخت خویش را در عین کودکی و نوجوانی و جوانی سپردهاند به خاک، از پیش چشم ما میگذرد بی آنکه بدانها خو کنیم. درد مزمن هر باره نو میشود و درمانی هم نمییابد. پیر و تنها، محض تظلم عکسی از عزیزشان را در دست گرفتهاند.
این نارضایی عمیق از آنچه که میگذرد همراه است با احساس ناتوانی از تغییر آنچه که برنمیتابیم و گاه آرزوی نابودیش قلب ما را پر میکند و جا برای هیچ احساس دیگری باقی نمیگذارد. به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنیم مگر نابودی آنچه که منزجرمان کرده است. برای جبران ناتوانیمان، نیروی قاهری را در تصور میاوریم که بتواند هر چه هست را نیست سازد و انتقام ناتوانی ما را از دنیایی که تحملش را نداریم، بگیرد. تصور میکنم که امروز، بسیاری ایرانیان که شاهد ظلم و جنایت هستند، با چنین احساسی دست و پنجه نرم میکنند و لابد به ترتیبی میکوشند در برابر لهیب این آتش سوزان، این ترکیب جان آزار اشک و خشم و عجز، تاب بیاورند.
دادگستری آذربایجان غربی تایید کرد؛ یک جوان معترض مهابادی با گلوله جنگی کشته شد
ناصر عتباتی، رییسکل دادگستری آذربایجان غربی، کشتهشدن یک جوان معترض با گلوله جنگی در اعتراضات شامگاه چهارشنبه در مهاباد را تایید و در عین حال اعلام کرد که جسد او از محلی پیدا شده که «کانون تجمعات» نبوده است.
او افزود: «ماموران به هیچ وجه از اسلحه جنگی استفاده نمیکنند.»
گزارشها و ویدیوهای منتشرشده و رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد مردم در اعتراضات روز پنجشنبه به سمت فرمانداری مهاباد رفته و با ورود به ساختمان آن، فرمانداری را تصرف کردهاند.
یک روز پس از اعتراضات سراسری ایران در دستکم ۳۰ شهر ایران و کشتهشدن چند تن از معترضان در چهلم مهسا (ژینا) امینی، هزاران نفر مقابل ساختمانهای دولتی در مهاباد تجمع کردند.
در شبکههای اجتماعی تصاویری از تجمع معترضان مقابل ساختمانهای دولتی از جمله شهرداری و فرمانداری منتشر شده است.
تظاهرات مهاباد چگونه آغاز شد؟
ارسلان یاراحمدی، سردبیر وبسایت حقوق بشری ههنگاو به بی بی سی فارسی گفت تظاهرات پس از آن آغاز شد که سوگواران معترض از مراسم اسماعیل مولودی باز میگشتند، جوان ۳۵ سالهای که روز گذشته در جریان اعتراضات چهلم ژینا امینی در شهر مهاباد و در پی تیراندازی نیروهای امنیتی کشته شده بود.
به گفته او سوگواران معترض در بازگشت از آرامستان مهاباد، چندین مرکز دولتی را از جمله کمیته امداد و اداره دارایی به تصرف درآوردند و فرمانداری را محاصره کردند.
از دست دادن بیسیم برای ما به مراتب از خلع سلاح شدن دردسر سازتر است. وقتی کسی از نیروهای امنیتی بیسیم خود را از دست میدهد تمام سازمان و نهاد مربوط به او مجبور میشوند همه پروتکلهای ارتباطی خود را تغییر دهند. این یعنی صرف وقت و هزینه.
در حقیقت بی سیم ارزشمندترین وسیله در دست ماموران امنیتی است که از دست دادن آن یعنی صرف وقت و هزینه که این به نفع معترضان در خیابان است.
کیهان لندن - چهل روز از آغاز خیزش سراسری در ایران میگذرد و با وجود همه تهدیدات و سرکوبها اعتراضات مردم همچنان ادامه دارد. اخیراً علاوه بر افزایش شمار تلفات نیروهای سرکوبگر، مرگ مشکوک بین آنها نیز افزایش پیدا کرده و کمبود نیروی سرکوب باعث شده تا حکومت آخوندهایش را به میدان بیاورد!
آنچه جمهوری اسلامی با آن روبروست ریزش نیروهای سرکوبگر و موازی با آن تلفات سنگین نیروهاست. برآوردها نشان میدهد از آغاز اعتراضات تعداد تلفات در نیروهای ویژه پلیس، بسیج، سپاه پاسداران و همچنین لباس شخصیها به ۴۰ نفر رسیده است. آخرین مورد آن کشته شدن دو سپاهی در زاهدان بر اثر تیراندازی بود. مرگ مشکوک پرسنل سپاه و نیروی انتظامی نیز بطور عجیبی افزایش پیدا کرده است.
در ارتباط با مرگ رضا خانی چگنی عضو تیپ ۵۷ سپاه لرستان اعلام شد هنگام مأموریت در شمالغربی ایران بر اثر «اصابت صاعقه» کشته شده است! استوار ولیزاده از پرنسل نیروی انتظامی در شهرستان گلوگاه بهشهر (استان مازنداران) نیز در یک انفجار داخل منزلش کشته شد. گزارش شد علت این انفجار خودکشی وی از طریق بازکردن شیر گاز و انفجار ناشی از آن بوده است!
در روزهای اخیر به پرسنل نیروی انتظامی ابلاغ شده «با توجه به حمله معاندان و ضدانقلاب به نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی و سپاه در ساعات غیرخدمت مراقب باشند و هرگونه اتفاق مشابه را اطلاعرسانی کنند.
حوزه نیوز تصاویری از دوره آموزش رزمی آخوندها منتشر کرد که قیافههای مضحک آنها را با یونیفرم و پوتین و عمامه و موبایل به دست نشان میدهد!
***
یگان آخوندها در محل آموزش رزمی
***
در یکی از موارد یکی از پرسنل پلیس هنگام پیاده شدن از اتومبیل شخصی خود بعد از پایان یک مأموریت پیش از آنکه به پارکینگ برسد مجروح شده است.
از سوالات مهمی که در گذشته نیز پاسخ داده شد احتمال شناسایی سرکوبگران بعد از سرنگونی است که گفتیم اسناد زیادی در جاهای مختلفی وجود خواهد داشت که کمک خواهد کرد نمونه انش همین اسناد مربوط به بخش درمان سرکوبگران. نکته: بیش از نصف لباس شخصی ها را خود رژیم ناکار کرده(ساچمه)#مهسا_امینیpic.twitter.com/2iqZD5xsQ6
سارا فلاحی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره حق تیراندازی ماموران در سرکوب اعتراضات به خبرگزاری ایسنا گفته است در اعتراضات اخیر پلیس حق استفاده از سلاح را نداشت و مقامات مسئول به نیروی انتظامی گفته بودند «حتیالمقدور و تا جایی که میتوانید خودتان شهید شوید، اما به مردم کشته تحمیل نشود!» این ادعا در حالیست که شمار زیادی از معترضان از جمله کودکان بر اثر شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر به قتل رسیدهاند.
ایران وایر - بر اساس گزارشها و ویدیوهای رسیده به ایرانوایر، یک شهروند اهل مهاباد به نام «اسماعیل مولودی» در جریان اعتراضات روز چهارم آبان در این شهر با گلوله نیروهای نظامی جمهوری اسلامی کشته شده است.
یک منبع مطلع به ایرانوایر گفته «اسماعیل مولودی» ٣٥ ساله، فرزند عبدالقادر شامگاه چهارم آبان، در جریان اعتراضات سراسری در مهاباد در پی شلیک مستقیم نیروهای مسلح حکومتی بر اثر اصابت گلولە جنگی جانباخته است.
این ویدیو از مراسم تشییع پیکر،«اسماعیل مولودی»، شهروندی که در چهارم آبان در #مهاباد در پی شلیک مستقیم نیروهای مسلح حکومتی بر اثر اصابت گلولە جنگی جانباخت، برای ایرانوایر ارسال شده است. حاضران در این مراسم شعار، «شهید نمی میرد» سر میدهند.#مهسا_امینی#اعتصابات_سراسریpic.twitter.com/TpOKbSlSea
ایران اینترنشنال - شورای امنیت سازمان ملل در نشستی نقض قطعنامه ۲۲۳۱ این شورا درباره برجام را درپی گزارشها در ارتباط با ارائه پهپاد از سوی ایران به روسیه مورد بررسی قرار داد و کشورهای حاضر بر لزوم تحقیقات سازمان ملل در این مورد تاکید کردند.
در این نشست که نمایندگان جمهوری اسلامی نیز در آن حضور داشتند، واسیلی نبنزیا، نماینده روسیه، بر مخالفت کشورش با تحقیقات سازمان ملل درباره استفاده روسیه از پهپادهای ایران در جنگ اوکراین تاکید کرد.
نبنزیا کشورهای آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان را متهم کرد با تلاش برای اعمال نفوذ بر دبیرکل این سازمان برای تحقیق درباره انتقال پهپادهای ایران به روسیه، منشور سازمان ملل را نقض میکنند.
با این حال، اکثریت کشورهای حاضر در نشست شورای امنیت از اختیار دبیرکل سازمان ملل در آغاز چنین تحقیق و تفحصی دفاع کردند.
نماینده آمریکا در شورای امنیت با تاکید بر لزوم تحقیق سازمان ملل درباره همکاری پهپادی ایران و روسیه گفت: «ایران در نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برجام، به روسیه پهپاد داده تا غیرنظامیان اوکراین را به خاک و خون بکشد.»
نماینده بریتانیا در شورای امنیت نیز گفت: «مچ ایران و روسیه در نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت درباره برجام گرفته شده است. ایران به روسیه پهپاد ارائه کرده و روسیه نیز از آنها برای حمله به زیرساختهای غیرنظامی اوکراین استفاده کرده است.»
شورای ملی ایران ویدیویی از نازیلا گلستان، فعال سیاسی و عضو این شورا منتشر کرد که به مناسبت چهلم مهسا امینی برای سفارت جمهوری اسلامی در پاریس حلوا میبرند تا «به مردم ایران بپیوندند» اما آنها در را باز نکردند. ایرانیان در ادامه حلواها را میان شهروندان فرانسوی پخش کردند و از آنها خواستند تا رییسجمهوری فرانسه را وادار کنند جمهوری اسلامی را به عنوان آپارتاید به رسمیت بشناسد.
By kozet on October 27, 2022 12:28 AM
|No Comments
یورونیوز - مهدی طارمی پس از درخشش در مقابل تیم فوتبال بروژ بلژیک، در کنار لیونل مسی در میان نامزدهای دریافت عنوان «بهترین بازیکن هفته» رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفت.
با اعلام یوفا، طارمی، لیونل مسی، جیوانی سیمئونه از ناپولی و همچنین رافا سیلوا از بنفیکا، چهار بازیکنی هستند که برای کسب عنوان بهترین بازیکن هفته پنجم لیگ قهرمانان اروپا با یکدیگر رقابت میکنند.
طارمی در مسابقه تیمش در مقابل کلوب بروژ بلژیک موفق شد در خانه حریف دو بار گلزنی کند و در نهایت جایزه بهترین بازیکن زمین را هم دریافت کرد.
ستاره پیشین باشگاه پرسپولیس در فصل جاری رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا توانسته ۴ بار گلزنی کند و در جدول بهترین گلزنان این رقابتها پس از امباپه و صلاح ۶ گله و لواندوفسکی ۵ گله حضور داشته باشد.
صدای آمریکا - گزارشها از ایران حاکی از این است که عصر چهارشنبه افراد مسلح در داخل حرم شاهچراغ آتش گشودند که به گفته منابع رسمی بر اثر آن ۱۵ تن کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی شدند.
همزمان با ششمین هفته از موج اعتراضات مسالمتآمیز در ایران، رسانههای دولتی روز چهارشنبه ۴ آبان گزارش دادند که در اثر تیراندازی سه فرد مسلح از بیرون به داخل حرم مطهر شاهچراغ در ساعت ۱۷:۴۵ دقیقه عصر، ۱۵ تن کشته و دست کم ۴۰ تن زخمی شدند. هرچند این ارقام در منابع مختلف متفاوت ذکر شده است.
رسانههای حکومتی این حمله را «تروریستی» خواندهاند و اعلام کردهاند که دو تن از حملهکنندگان، بازداشت شدهاند.
هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حمله را نپذیرفته است.
در این حال، کاربران متعددی در شبکههای اجتماعی مطالبی با این مضمون منتشر کردهاند که واقعه حمله به شاهچراغ «توطئه حکومت» برای «انحراف افکار عمومی» از اعتراضات است.
مقامهای امنیتی و قضایی ایران از یک حمله مسلحانه مرگبار به شاهچراغ شیراز خبر دادهاند. در حالی که منابع رسمی در خبرهای اولیه مهاجمان را سه نفر اعلام کرده بودند، رئیس پلیس استان فارس گفته که مهاجم یک نفر بود و دستگیر شد. شمار کشتهها هم متناقض است. جزئیات بیشتر از فرنوش امیرشاهی: pic.twitter.com/V5jQpOcdFj
کاربری به نام مهرداد اسدی نوشته است: «رژیمی تروریستی که سابقه جنایت سینما رکس را برای تخریب نظام مشروطه در کارنامه دارد، خود بزرگترین مظنون تیراندازی در شاهچراغ است. حنایتان دیگر رنگ ندارد.»
مبارزات زنان بعد از چندین دهه وارد فاز تعیین کنندهتری شده است. وقتی میگوییم "چندین دهه" منظورمان فقط این ۴۳ سال سیاه و دهشتناک جمهوری اسلامی نیست. قبلتر و قبلتر هم جنبش زنان توسط شاه و شاهزادهها سرکوب میشد چرا که سقف مطالبات زنان با آنچه که "سلطنت موروثی" تعیین میکرد بسیار فاصله داشت. حکومت جمهوری اسلامی در سایهی قوانین دینی و شرعی و با توسل به سیاستهای سرمایهداری و بهرهکشانه چنان صفحهی سیاهی را در تاریخ کل بشر گشود که با هیچ ساختار واپسگرای دیگری قابل مقایسه نبوده و نخواهد بود. از سنگسار زنان به جرم عشق ورزی، از اسید پاشی بر چهرهی زنانی که ظاهرشان با نکبت قوانینشان نمیخواند، از سر بریدن دخترکان به نام ناموسپرستی، از زندانهایشان که پر بود از زنان مبارز علیه حجاب و از سرکوب گستردهی زنانی که تلاششان در جهت تامین رفاه، آزادی و برابری بود... از چه نمود و برآمد دیگری میتوان از این سالها نام برد که سیاهتر و وقیحتر از موارد فوق نباشد؟
امروز چهارشنبه ۴ مردادماه همزمان با برگزاری تجمع اعتراضی شماری از پزشکان برابر ساختمان نظام پزشکی قائم مقام این سازمان در اعتراض به آنچه «بی احترامی به پزشکان» توصیف کرده است از سمت خود استعفا داد.
محمد رازی قائم مقام سازمان نظام پزشکی تهران بزرگ در گفتوگو با ایلنا ضمن تایید خبر استعفای خود از قائم مقامی این سازمان دو دلیل عمده برای این اقدام خود را « عدم احترام به جامعه پزشکی و هتک حرمت به پزشکانی بود که قصد برگزاری تجمعی مسالمت آمیز در این سازمان را داشتند. همچنین تعدی به خانه پزشکان و امنیتی کردن فضای اطرف سازمان نظام پزشکی و دانشگاه » بیان کرده است.
براساس آنچه دکتر محمد رازی در این گفتگو مطرح کرده است نیروهای امنیتی نه تنها اجازه برگزاری تجمع مسالمتآمیز پزشکان در مقابل ساختمان نظام پزشکی را ندادند بلکه «درها را بسته و اجازه ورود به پزشکان را هم ندادند.»
این مقام سازمان نظامپزشکی همچنین تایید کرده است که بیاحترامی ماموران امنیتی محدود به پزشکان حاضر در تجمع و شخص او نبوده و «دکتر علویان رئیس نظام پزشکی تهران بزرگ» را نیز هدف قرار داده است.
روز سهشنبه شماری از پزشکان بیانیهای منتشر کرده و اعلام کردند که امروز چهارشنبه در مقابل ساختمان نظام پزشکی تهران دست به تجمع اعتراضی زدند.
بر اساس بیانیه منتشر شده این تجمع بنا بود از ساعت ۱۱ امروز در اعتراض به رخدادهای چهل روز گذشته و دخالت نیروهای امنیتی در روند درمان معترضانی که برای درمان به مراکز درمانی مراجعه میکنند در خیابان امیرآباد شمالی، ابتدای خیابان فرشی مقدم برگزار شود.
شمار زیادی از اعضای سازمان نظام پزشکی ایران روز ۱۹ مهرماه سال جاری و در پی انتشار گزارش پزشکی قانونی از شیوه کشته شدن مهسا امینی با انتشار بیانیهای رئیس این سازمان را به «کمک» برای «سرپوشگذاشتن» بر علت مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد متهم کردند.
ورود مقامهای جمهوری اسلامی و بستگانشان را محدود خواهیم کرد
ایندیپندنت فارسی - سرکوب خشونتآمیز مردم معترض، دستگیری شهروندان کشورهای اروپایی و بحرانی شدن وضعیت حقوق بشر در ایران واکنشهای مقامهای کشورهای اروپایی را در پی داشت. حالا پس از اعلام تحریمهای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی، وزارت خارجه آلمان هم خبر داد که علاوه بر آن تحریمها، آلمان هم به طور جداگانه محدودیتهایی را علیه ایران در نظر خواهد گرفت.
آنالنا بائربوک، وزیر خارجه آلمان، روز چهارشنبه ۴ آبان (۲۶ اکتبر) در واکنش به وضعیت حقوق بشر در ایران، در بیانیهای اعلام کرد کشورش محدودیتهای ورود از ایران را تشدید میکند و این محدودیتها فراتر از بسته تحریمی اتحادیه اروپا است که قبلا اعلام شده بود.
به گزارش رویترز و بر اساس این بیانیه، روادید برای دارندگان گذرنامههای خدمت و دیپلماتیک تنها در صورت ضرورت صادر میشود. همچنین برای ورود اعضای سازمانهای ایرانی ذکرشده در فهرست اتحادیه اروپا، محدودیتهای بیشتری اعمال خواهد شد.
وزیر خارجه آلمان، در توییتی دیگر، اعتراضهای سراسری مردم ایران را «شجاعانه» توصیف کرد و با اشاره به «رفتار وحشیانه» حکومت با معترضان نوشت: «روابط ما از قبل با دولت ایران محدود شده بود؛ اما با دولتی که چنین غیرانسانی عمل میکند، نمیتوان ارتباط عادی داشت. ما روابط خود را با شرایط موجود وفق میدهیم.»
پولیتیکو: دولت بایدن مذاکرات هستهای را کنار نمیگذارد و از تغییر رژیم ایران حمایت نمیکند
پولیتیکو به نقل از شش مقام آمریکایی مینویسد که دولت بایدن حاضر نیست مذاکرات هستهای را کنار بگذارد و آشکارا از تغییر رژیم ایران حمایت کند. قرار است به زودی برای حمایت از معترضان ایرانی تحریمهایی علیه فرماندهان میانی نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی اعمال شود.
شش مقام آگاه به پولیتیکو گفتهاند که درخواستهایی از سمت برخی جناح های اپوزیسیون ایران برای حمایت دولت بایدذهن از تغییر رژیم در ایران مطرح شده اما دستیاران رئیس جمهوری آمریکا تمایلی به این اقدام ندارند.
به نوشته پولیتیکو راهبرد کنونی دولت بایدن در قبال اعتراضات سراسری در ایران ممکن است نه تنها سبب سرخوردگی بخشی از مخالفان جمهوری اسلامی شود، بلکه سیاست آمریکا در خاورمیانه را پیچیدهتر میکند، به ویژه اگر جمهوری اسلامی با جسارت بیشتری به دنبال پیشبرد برنامه هستهای خود باشد. با اینحال به گفته منابع آگاه در کاخ سفید دولت بایدن در رویکرد یاد شده متحد است. یک مقام وزارت خارجه آمریکا به پولیتیکو گفت: «در این زمینه همه با هم اتفاق نظر دارند.»
مقامات آمریکایی میگویند باید همه جوانب، از مطالبات حقوق بشری معترضان ایرانی تا ترجیح ایالات متحده برای استفاده از دیپلماسی برای جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای را در نظر داشت. تصمیم ایران برای فروش پهپادهای انتحاری و سایر تسلیحات به روسیه برای جنگ در اوکراین موضوع را پیچیدهتر کرده است.
مقامات ایالات متحده که این اطلاعات را در اختیار پولیتیکو قرار دادهاند سمتهای مختلفی در دولت بایدن دارند و همه آنها ظاهراً به دلیل حساسیت موضوع خواستهاند ناشناس بمانند.
پولیتیکو مینویسد ولیعهد سابق ایران از جامعه بینالمللی و از ایالات متحده خواسته است که بدون مداخله نظامی از تغییر رژیم در تهران حمایت کنند. دولت بایدن اما میگوید «این یک گام بیش از حد» [نامتعارف] خواهد بود. یک مقام آمریکایی به پولیتیکو گفت: «تغییر رژیم به مردم ایران بستگی دارد.»
برخی از مقامات آمریکایی خاطرنشان کردند که حتی دونالد ترامپ، رئیسجمهوری سابق آمریکا که از توافق هستهای ۲۰۱۵ ایران خارج شد و سیاست «فشار حداکثری» را علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد، رسماً خواستار تغییر رژیم نشد.
رئیس جمهوری آمریکا در سپتامبر سال جاری در سخنانی که در مجمع عمومی سازمان ملل ایراد کرد، خاطرنشان کرد که دولت او از مطالبات معترضان ایرانی حمایت میکند. پولیتیکو مینویسد یکی از دلایل موضعگیری سریع دولت بایدن به نفع معترضان تجربه دولت اوباما در تعلل در حمایت از اعتراضات سال ۸۸ بود.
دولت بایدن اکنون راهکارهای دیگری را برای مجازات جمهوری اسلامی در نظر گرفته است، از جمله کمک به اخراج ایران از کمیسیون سازمان ملل برای حقوق زنان و اعمال تحریمهایی تازه در ارتباط با معامله تسلیحاتی جمهوری اسلامی با روسیه.
سیاست خارجی نمایشی دولت ایران
چهار تن از مقامات آمریکایی گفتند که در ارتباط با ایران یک اجماع قوی در داخل دولت وجود دارد:
«همه هر روز از خود میپرسند، آیا چیزی هست که ما فراموش کرده باشیم؟ آیا کار دیگری وجود دارد که باید انجام دهیم؟»
مهسا افسانه، کاراته کای پرافتخار ایران و دارنده پنج مدال لیگ جهانی #کاراته با بازنشر پست ایران اینترنشنال که عده ای از ماموران جمهوری اسلامی، مشغول تخریب اموال مردم هستند، نوشت: «اغتشاشگر به شما ماموران امنیتی میگن که نه تنها جان مردم، بلکه مال مردم هم از دست شما امنیت ندارد.»
ویدیوهای ارسالی مخاطبان به ایران اینترنشنال نشان میدهد روز چهارشنبه چهارم آبان ماموران امنیتی به منطقه سعدی تهران هجوم برده و موتورهای پارک شده شهروندان را تخریب میکنند pic.twitter.com/yqpOuhedOl
چهلمین روز کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، به یکی از سیاسیترین آیینهای سوگواری در سراسر ایران تبدیل شد. شمار زیادی از معترضان از صبح چهارشنبه، ۴ آبان، به خیابانها آمدند، بازاریان و کسبه شهرهای کردنشین و برخی دیگر از شهرهای ایران، کسبوکار خود را تعطیل کردند، کارمندان و کارکنان بخشهای مختلف به اعتصابها پیوستند و فراخوانهای متعددی هم در اعلام همبستگی گروههای مختلف با خیزش سراسری ایرانیان علیه حکومت منتشر شد.
***
صدای آمریکا - در چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد نیروی انتظامی، کارکنان پالایشگاه تهران به اعتصابات پیوستند. همزمان، گزارشها از اعتصاب کسبه در برخی شهرهای ایران خبر میدهند.
تصاویر ویدئویی از بازار تهران نشان میدهد مغازهها بستهاند و جمعیت قابل توجهی با راهپیمایی در بازار علیه علی خامنهای شعار میدهند. معترضان همچنین با شعار «بازاری باغیرت حمایت حمایت» از همکاران خود میخواهند به اعتراضات بپیوندند.
گزارشها از اعتصاب کسبه پاساژ علاءالدین، کسبه خیابانهای دلاوران، لالهزار، و ایرانشهر در تهران و همچنین اعتصاب و اعتراض در تالار بورس تهران، تبریز، و اصفهان حکایت دارند.
در مرکز کامپیوتر ایران معترضان با شعارهای «امسال سال خونه سیدعلی سرنگونه»،«بسیجی جیرهخور آخرشه خوب بخور»، و «ننگ ما ننگ ما رهبر الدنگ ما» تجمع کردند.
بازار کامپیوتر تهران نیز در اعتصاب است و معترضان در پاساژی با مغازههای بسته، تجمع کردهاند و شعار میدهند: «میکشم میکشم، هر آن که خواهرم کشت.»
یک گزارش ویدئویی از تبریز، نشان میدهد کسبه خیابان تربیت در مرکز استان آذربایجان شرقی اعتصاب کردهاند.
همچنین یک گزارش تصویری منتسب به تعطیلی بازار در اراک در روز چهارم آبان منتشر شده است.
جناب احمد زید آبادی در آخرین پُست های تلگرامی شان یکی با عنوان «برخی بازخوردهای یک مناظره و یک دعوت» و دیگری با عنوان «خوب است اما برای همسایه»، تعدادی از نظرات موافق و مخالف حضور ایشان در گفت و گوی تلویزیونی را درج کرده اند و نتیجه گیری هایی فرموده اند که موضوع این مطلب است.
یکی از بازخوردهایی که ایشان اقدام به درج آن کرده اند، نظری ست که من -ف. م. سخن- در باره ی حضور ایشان در تلویزیون حکومت نکبت داشته ام. این نظر به طور کامل درج نشده، بلکه نیمی از حرف من و نیمی از حدس و گمان ایشان تشکیل شده که از این قرار است:
«دیگه حالا هر ننهقمری از راه رسیده، میخواد جنبش راه بندازه! تو اصلاً چه عددی هستی که بخوای جای بزرگانی مثل .....بگیری؟ یک هزارم شجاعت آنها را هم نداری! بنازم به جسارت و شجاعتشون که از همون خارج از کشور رژیم را حسابی ترساندن!... امان از این سندروم استکهلم! قربانی اینطور به جلادش وابسته بشه که طرفدار جنبش خشونت پرهیزی بشه؟ اون هم تو این شرایط که دارن بچههای مردم را تو خیابونا میکشن؟» [پایان نقل قول از آقای زیدآبادی]
نظر به این که موضوع «ننه قمر» و «سندروم استکهلم» را من در نوشته ام آورده بودم، حدس می زنم که این قسمت از نظرها مربوط به نوشته ی من باشد. البته چون نیمی از نظرهایی که در بالا خواندید، از من نیست، امیدوارم اشتباه کرده باشم و کسان دیگری از واژه های «ننه قمر» و «سندروم استکهلم» استفاده کرده باشند و من بی جهت این ها را به خودم گرفته ام که همینجا رسما به خاطر این اشتباه از ایشان عذر می خواهم.
ایران وایر - شیرین علیزاده، شهروند ۳۶ ساله اصفهانی روز سی و یکم شهریورماه ۱۴۰۱با شلیک مستقیم نیروهای سرکوب کشته شد.
فیلم تکاندهنده لحظه جان باختن او امروز چهارم آبان ماه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
شیرین علیزاده شامگاه سی و یکم، در خودروی شخصی خود به همراه پسر هفت سالهاش در تنکابن هدف گلوله یکی از اعضای پایگاه بسیج قرار گرفت.
🎥همزمان با چهلم #مهسا_امینی، فیلمی از لحظه تیر خوردن و کشته شدن #شیرین_علیزاده، مادر ۳۵ ساله اصفهانی، منتشر شده است. خانم علیزاده در ۳۱ شهریور وقتی داشت از اعتراضات مردم روبروی یک پایگاه بسیج در #یزد فیلم میگرفت، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و کشته شد. #اعتصابات_سراسریpic.twitter.com/CNGujwrpww
برای دقیق شدن به هر موضوع یا مسئله سیاسی مطرح شده، پیش از هر چیز بایست انگیزه اولیه آن مد نظر قرار گیرد و سپس عواقبی که به بار میآورد. پیش از هر چیز باید گفت
هزار و سیسد سال است که ما ایرانیِ اسلامی هستیم و اسلام در تمام رگ و پی ما نفوذ بی شائبه دارد. چهل و چهار سال گذشته بر قلب تازه ملت و ایرانیِ همبسته شدهی ما بواسطه وجهی از همین بختک هزار و سیسد ساله، ضربت نواخته شد که هنوز هم، برای نجات از شّر این خفگی و کابوس درماندهایم. و نمیفهمیم که الویت ما آزادی ایران است و در آزادی که امر مشترک ماست، هیچ اختلافی جایز نیست. در شرایطی که حکومتی غیر عادی در تمام پهنه زندگانی ایرانی رخنه کرده و بقول معروف "سگ صاحبش را نمیشناسد" و بتبع یکی از شگردهایش نفاق افکنی در میان ایرانیان است، چگونه میشود با این پدیده دهشتناک روبرو و رو در رو شد؟ متأسفانه گروهی از ایرانیان خام و ساده اندیش در دام نفاق این نظام غارتگر و نکبت گرفتار آمدهاند.
ایشان در تازهترین شاهکار خود "هموطن! به جنبشِ "ما خشونت پرهیزیم" بپیوند!، منتشر شده در گویا (۱)، فرمودهاند:
"ایرانیان شرافتمند! دو نیروی خشونتگرا در درون و بیرون نظام، حیات و بقای کشور ما را هدف گرفتهاند. اگر مرعوب و مقهور آنها شویم، کشورمان ویران میشود، حمام خون به راه میافتد و نسلهای آیندهمان یا به کلی میسوزند و یا اسیر و آواره میشوند."
نخست باید پرسید این "ما"یِ خشونت پرهیز کی هست، چه هست و کجا هست؟ همآن "اصلاحخواهان" تهنشین شدهاند که پنهانی به امرِ رهبرِ مالیخولیایی گردِهم آمدهاند یا تراوش اندیشه یگانه و درخشانِ خودِ ایشان است؟ ولی نکته مهم که چهارچوب نوشته ایشان برآن استوار است و برباددهنده همآن اندک اعتبارِ گذشته دوری است که برایِ او به جا مانده بود.
گردهمائی برلین را با دو رویکرد گوناگون میتوان هم یک شکست و هم یک پیروزی دانست. اگر این رخداد بسیار بزرگ و پرشکوه را از نگرگاه برگزارکنندگان آن (کالکتیو زن، زندگی، آزادی، از این پس "کالکتیو") بررسیم، با نگاه به گردانندگان، شعاردهندگان، فراخواندهندگان و سرودهایی که در زمان راهپیمائی از بلندگوها پخش میشدند، باید گفت تلاش این گروه برای بارگذاری دوباره انقلاب اسلامی ۵۷ با شکست همهسویه روبرو شد. چهار ماهونیم پیش نوشتم: «ایران در کوران یک انقلاب نوین است. این انقلاب پیش از آنکه در خیابان به انجام برسد، نخست در اندیشه و جان و روان ایرانیان به بار خواهد نشست. انقلابی نو در برابر انقلاب ۵۷، یک "ضد انقلاب"». انقلاب ۱۴۰۱ هم انقلاب است و هم ضدانقلاب. گئورگ بوشنر بر آن بود که انقلاب فرزندان خود را میدرَد، ولی اینبار این نبیرگان انقلاب اسلامی هستند که آن را چون طوماری کهنه درهم میپیچند. اگر شیخ فضلالله نوری و نورالدین کیانوری را چهرههای نمادین اسلامیسم و مارکسیسم ایرانی بدانیم، میبینیم که پدربزرگ و نوه در بزنگاه انقلاب اسلامی دست بدست هم دادند و درست بر همان سه ارزش بنیادینی تاختند، که فراگیرترین شعار انقلاب ۱۴۰۱ است: زن، زندگی، آزادی.
زندهام تا اعتراض کنم بردارید نقشهای که پهن کردهاید بر سینهام میخکوب کرده است برگ برگ من
آزاد مرز زادهام، برچینید قلمزنیِهای مسدود و ممنوعتان را مداد دستم هست که ترسیمشان کنم تابلوی بالای سر را بینید «زن» نام دارد کشوری که نمایندگی میکنم
تا به کی ماسیدن؟ زیرمُشّما و لاستیکی که که کارش خزیدن است دام گستردن است قبضه کردن هر صدائی ست که چراغ میزند شیپورزن ِرژههای شما هرگز! انعکاس در خواستهای شما نیست پوست من و سایه هائی که پیچیدهاید دور دستانم میجوند نخ به نخ جِرم ِرویایم را
میخواهم نگارخانه وجود خودم را برآورم و چهار فصل هستیم را بنوازم با ارکستری که بر جاده تجربه شخصیم، گرد آوردهام
دور شویدای قابلمههای عُنق، کاسههای وسواس، چنگالهای شَک ای خالیهای پر از هیاهو، سر وصدا، تبختر میخواهم خانهام را لب پنجرهای بنا کنم که به پرواز متصل است و تا ستارهی خودم اوج بگیرم، هر وقت که خواستم وقبل از آنکه تاریکش کنید درآغوشش بگیرم
برای اعتراض زندهام و هر روز قدحی، سبوئی، جامی تازه بر طاقچهای میشکند خانه مادری که نوجوانش را به جنگی ناخواسته گسیل میکنند
اشگها با نخود و لوبیا و عدس آمیخته تا دل برنجزاران خیز برداشته پای زنان روستا تا به زانو سوز است و ناوهای جنگی به مهارشان میفرستند آتشهای هار پارس ماشهها
برخلاف انتقادهای سطحی، بیپایه و بیمایهای که از حامد اسماعیلیون میشود، تا همین جا هم، او کار بسیار بزرگی کرده است؛ کاری کرده است که رهبران سیاسی ایرانی در انجام آن ناتوان بودهاند. کاری کرده است، کارستان! البته او نه آسان به اینجا رسیده است ونه ارزان! با خواند برخی از یادداشتها و دلتنگیهای او که در نبود عزیزاناش و در گفتوگو با آنها نوشته است، میتوان بار سنگینی را که رویشانههای این انسان است، درک کرد! با این همه آنچه حامد تا کنون کرده است، در همانندی با آنچه در آینده باید بکند، هیچ است! و شاید بهایی که تا کنون پرداخته است، در همانندی با بهایی که باید در آینده پرداخته شود، چندان به نظر نرسد. او به این جا خود نیامده است؛ و برای پرداختن آن هزینهی سنگین هم داوطلب نبوده است؛ همه چیز تا اینجا در سرنوشت او بوده است؛ اما او جانانه ایستاده است، تا نهتنها دادخواه عزیزان خود، که دادخواه مردمان خود هم باشد. اما برای آنجا که میخواهد برود و دوستاناش میخواهند ببرند، خود داوطلب شده است؛ و صدالبته برای هزینههایی که باید پرداخت؛ کار بزرگتری در پیش است؛ بسیار بزرگتر و طولانیتر و پرهزینهتر از راهی که آمدهایم. (البته باید توجه داشت که افراد هزینه داده در میان سیاسیون هم کم نیستند؛ آنچه حامد اسماعیلیون را به اینجا رسانده است، برایندی از شرایط پیچیدهی امروز در ایران است که باید در زمانی دیگر گشوده شود.) آیا حامد اسماعیلیون میتواند بارهای به زمین مانده را در پهنه سیاسی ایران بردارد و بکشد؟ پاسخ این پرسش را تنها زمان و انتخابهای پسین او رقم خواهد زد. آیا جنبش زن، زندهگی، آزادی و مرگ دردناک اما پرحماسهی زنانی همانند ژینا، سارینا، نیکا، غزاله، اسرا، حدیث، مینو و.. در ترکیب خود با دو زن بزرگ زندهگی وی یعنی پریسا و ریرا در پهنهی سیاست ایران بازیگری را آفریده است، که بتواند در آفرینش ایران آزاد و دمکراتیک و حقوقبشر محورآینده نقشی برجسته بازی کند؟ یا او هم همانند بازیگران دیگر پهنهی سیاست در ایران سرانجام در لابهلای چرخدهندههای کهنه، ناکارآمد و خاک گرفتهی سنت و سیاست سنتی در ایران از پای خواهد افتاد و یک ناکام دیگر به خیل ناکامان گذشته افزوده خواهد شد؟ پاسخ این پرسشها هم برای آینده خواهد ماند؛ اما هم انتخابهای او و هم انتخابهای ما در نوشتن و آفریدن آن پاسخ دخالت خواهد کرد. سیاست بازی بزرگان و خدایگان است؛ و برای توسعهی سیاسی باید ابزار بزرگی و خدایگانی فراهم آید. من به عنوان یک سیاستمدار و نویسنده اگر جای او بودم؛
آیا پردهها مثل دوران انقلاب که از کودتای "شاه" علیه جنبش ملی کردن صنعت نفت برای استقرار استبدادش کنار رفتند، امروز هم از روی کودتای علیه انقلاب برای تداوم حاکمیت استبدادی کنار میروند؟
آیا ملت ایران فهمیده که ۴۰ سال پیش فرصتی تاریخی برای جلوگیری از تأسیس استبداد توسط تمامیت خواهان کودتاچی را از دست داد و امروز برای نجات وطن و خود هر چه زودتر میبایست استبداد را در عینیت و در ذهنیت، نابود سازد؟
آیا ملت ایران با وجود جنبشهای آزادی بخش، پی به ضعفهای خود که هر بار امکان کودتایی جدید را به عدهای تمامیت خواه وابسته، برای تأسیس استبداد جدیدی دادهاند که قدرتهای جهانی بر آنها آگاه بوده و هستند برده است، و در رفع آنها تلاش کرده و میکند؟ آیا ملت ایران پی برده که علت نشناختن ضعفهایش، رها کردن تجربه هر بار بدون شناختن علتهای شکست، بدون درس گرفتن از تجربه بعد از شکست، بوده است؟
ایران وایر - مژگان افتخاری، مادر مهسا امینی در چهلمین روز درگذشت دخترش دلنوشتهای شاعرانه منتشر و در آن از تمام مردم «هواخواه» دخترش تشکر کرد.
امروز چهارم آبان ماه سال ۱۴۰۱ مصادف با چهلمین روز درگذشت مهسا امینی است. در حالی که خانواده مهسا امینی تحت محدودیتهای شدید امنیتی بودند تا این روز مراسم برگزار نشود، مردم ایران از شهرها و استانهای مختلف شمال غرب ایران به سمت سقز رفتند و مادر مهسا امینی هم با انتشار دلنوشتهای هم یادی از دخترش کرد و هم به نوعی از مردم «همدل» و «همراه» ایران تشکر کرد.
در بخشی از این دلنوشته که به صورت استوری در صفحه اینستاگرام مژگان افتخاری منتشر شده آمده است:« تو رفتی و ناگهان هزار پنجره از هزار سوی عالم باز شد. هزاران شمعدانی، به نامت، رنگ گرفت. هزاران درخت به قامتت، در زمین کاشته شد. تو نبودی که ببینی ملتی از هر قوم و دبار به نام ایران به پای دلداری دخترشان ژینا، دلدار دل داغدارمان شد.»
در بخش دیگری از این دلنوشته که تماما خطاب به ژیناست، نوشته شده:« وای ژینا! کاش میبودی و میدیدی/جهانی به نامت/نامدار نام ژینا شده بود/ و ما، بعد از این چند روز/ اگر امروز سرپاییم/اگر امروز رمق حرف زدن داریم/ از لبریزی دنیایی به همدلی و همراهی با ما بود.»
مادر ژینا امینی در انتهای نامهاش خطاب به تمام آنها که یاد دخترش را زنده نگه داشتند، «هواخواه زندگی» و «دوستداران ژینا» بودند، مینویسد:«دست تک تک شما عزیزان که معنای انسانیت را جاودانه ساختید، میبوسیم و به دلگرمی بودنتان میمانیم تا بهاران روشن فردا.»
***
العربیه - مردم شهرستان سقز چهارشنبه 4 آبان با حضور در آرامستان این شهر و سر دادن شعارهایی به زبان کردی و فارسی از جمله «مرگ بر دیکتاتور» یاد مهسا امینی در چهلمین روز کشتهشدن او توسط «گشت ارشاد» در تهران را گرامی داشتند.
گزارشهایی از جو شدیدا امنیتی در سقز، زادگاه این دختر کرد 22 ساله حکایت دارد. سازمان حقوق بشری «ههنگاو» روز گذشته اعلام کرد که خانواده امینی به شدت تحت فشار قرار گرفته و تهدید شدهاند که مراسم چهلم را برگزار نکنند.
همزمان خبرگزاری دولتی «ایرنا»، بیانیهای به نقل از خانواده امینی منتشر کرد که در آن نوشته شده بود: «جهت پیشگیری از هرگونه مسئله ناگوار، در روز چهلم ژینای عزیزمان مراسمی نخواهیم داشت».
رادیو فردا - بر اساس اطلاعات دریافتی از همشهریهای رضا حقیقتنژاد، ربایش پیکر این خبرنگار با سابقه و سرشناس در حالی است که پیشتر مجوز دفن جنازه او در زادگاهش صادر شده بود.
رضا حقیقتنژاد بامداد روز ۲۵ مهر و پس از یک دوره دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان، در بیمارستان شاریته برلین درگذشت و روز سوم آبان پیکر او برای دفن در ایران به کشور منتقل شده بود.
ولی مأموران امنیتی پس از رسیدن تابوت حامل پیکر او، جنازه او را ربودند و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
اطلاعات تازه رادیو فردا حاکی است که خانواده آقای حقیقتنژاد تحت فشار قرار گرفتهاند تا پیکر او را فوری به خارج از شیراز منتقل و تا ساعت چهار عصر در قبرستان دیگری دفن کنند ولی خانواده در برابر این خواسته مقاومت میکنند و جنازه همچنان در اختیار نیروهای امنیتی است.
رضا حقیقتنژاد از شش ماه پیش متوجه بیماری سرطان روده بزرگ و متاستاز آن به کبد خود شد و معالجاتش را در پراگ در جمهوری چک و سپس در برلین آلمان پی گرفت، اما بهرغم جراحی روده و شروع شیمیدرمانی، نهایتاً کبد و کلیههای او از کار افتادند و درگذشت.
ابراهیم قنبری، رییس سازمان آتشنشانی اهواز، از وقوع یک انفجار در کارخانه شارژ اکسیژن این شهر با دستکم چهار کشته و یک مصدوم خبر داد. علت این حادثه که شامگاه چهارشنبه رخ داد، مشخص نیست.
ایرنا - رئیس سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اهواز گفت: وقوع حادثه انفجار در کارخانه شارژ اکسیژن اهواز چهار کشته و یک مصدوم برجا گذاشت.
ابراهیم قنبری چهارشنبه شب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه این کارخانه در هشت کیلومتری اهواز قرار دارد بیان کرد: چهار نفر در محل حادثه کشته شدند و یک نفر مصدوم نیز به بیمارستان بقایی اهواز منتقل شد.
وی گفت: علت حادثه هنوز مشخص نیست و بررسی علت وقوع این حادثه فردا انجام می شود.
قنبری با اشاره به اینکه این حادثه در ساعت ۲۰:۲۰ دقیقه چهارشنبه شب رخ داد افزود: در این انفجار بخشی از کارخانه تولید اکسیژن آسیب دیده است.
مردم ایران یک روز از خواب بیدار شدند و از بوق های تبلیغاتی جمهوری اسلامی شنیدند که علی خامنه ای از حجة الاسلام به آیت الله ارتقا یافته است. این ارتقا برای هزاران آخوند که جز روضه خوانی و مسئله گویی کاری نمی دانستند و کمر به نابودی یک کشور بسته اند تکرار شده است. تا اینجای داستان کسی را شگفت زده نمی کند. اما نامیدن علی خامنه ای با عنوان آیت الله توسط بوق های دولتی غربی مثل بی بی سی فارسی، رادیو فردا و صدای امریکا و وادار کردن همکاران خود بدین کار و همکاری ارادی و مستمر با کسانی که چنین می کنند شگفت آور است. این رسانه ها با مالیات شهروندان امریکا و بریتانیا اداره می شوند و هیچ شهروند مستقلی در این کشورها رهبر جمهوری اسلامی را «نشانه ی خداوند» تلقی نمی کند.
مبنای استدلال مدیران و ویراستاران این بوق های تبلیغاتی برای استفاده از این عنوان، احترام است. این احترام عین بی احترامی به مخاطبان این رسانه هاست که از شر بوق های تبلیغاتی جمهوری اسلامی بدانها پناه می آورند. این احترام عین احترام گذاری برخی زنان بدون باور به حجاب است که برای احترام به اسلامگرایان و آخوندها در خانه جلوی آنها روسری سر می کنند. این عین بی احترامی به خود آنهاست. استفاده از این عنوان بازی در میدان جمهوری اسلامی است که می خواهد شخصیتی کاریزماتیک برای وی درست کند. مدیران این رسانه ها متوجه نیستند که در داخل کشور کسانی که از این عنوان استفاده نکنند مجازات می شوند.
اگر قرار باشد آیت الله نامیدن علی خامنه ای توسط این بوق ها بر تحصیلات و جایگاه وی در سلسله مراتب دینی مبتنی باشد (که نیست) باید به واقعیات دیگر در زندگی وی نیز توجه کنند. او رهبر مافیای اقتصادی رژیم، قصاب اعظم در کشتار مردم ایران، قاتل مستقیم کودکان و نوجوانان ایرانی در طی سه دهه رهبری، قصاب سوریه (مشارکت مستقیم در کشتن بیش از چهارصد هزار نفر)، اخیرا قصاب اوکراین، استاد خشونت و تنفر، توهین کننده به شهروندان غربی (با وحشی نامیدن همه ی آنها)، فرمانده و حامی جوخه های ترور در سراسر عالم و رهبر یک نظام فاشیستی خونخوار بوده است. چرا در عناوینی که بوق های دولتی امریکایی و بریتانیایی به وی می دهند از این عبارات واقعگرایانه استفاده نمی کنند؟ اتفاقا القابی مثل رهبر کودک کش، رهبر فاسد، رهبر دروغگو، رهبر ترور و مانند آنها بسیار بیشتر از آیت الله هویت وی را بیان می کند. اگر نمی خواهند از این عناوین استفاده کنند حداقل می توانند عنوان آیت الله وی را حذف کنند.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، با اشاره به اعتراضات علیه جمهوری اسلامی در مطلبی علی کریمی را دارای «نقش لیدری برای اغتشاشگران» خواند و نوشت: «مراقب جان علی کریمی باشید.»
فارس که پیشتر خواستار مجازات علی کریمی شده بود، احتمال قتل او را به «ضدانقلاب» نسبت داد.
چه افتخاری بزرگتر از اینکه خونم برای کشورم ریخته شود
علی کریمی، فوتبالیست پیشین تیم ملی ایران، که در روزهای گذشته از تهدید خود و خانوادهاش گفته بود، با بازنشر مطلبی تهدیدآمیز از خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، که علی کریمی را دارای «نقش لیدری برای اغتشاشگران» خوانده بود و نوشته بود: «مراقب جان علی کریمی باشید»، نوشت: «تهدیدها فقط و فقط از سمت شما بوده.
خون من از خون مهساها و سیاوشها رنگین تر نیست که به ناحق ریختین. چه افتخاری بزرگتر از اینکه خونم برای کشورم ریخته شود.»
فارس که پیشتر خواستار مجازات علی کریمی شده بود، احتمال قتل او را به «ضدانقلاب» نسبت داده بود.
***
علی کریمی: پیکر رضا حقیقتنژاد را تحویل بدهید، برگشتن من پیشکش
ایران وایر - «علی کریمی» با انتشار متنی دیگر در صفحه اینستاگرام خود به «علی بهادری جهرمی» سخنگوی دولت «ابراهیم رئیسی» در مورد بازگشت امن او به ایران واکنش نشان داد:
ابراهیم رئیسی تلاش میکند خود را در خط علی خامنهای و به همان اندازه تندرو نگاه دارد تا در رقابت درونحکومتی برای جانشینی او، شانس خود را افزایش دهد
سرکوب اعتراضات مردمی در ایران احتمالا چشمانداز دستیابی ابراهیم رئیسی به رهبری جمهوری اسلامی در آینده را تقویت میکند
ایندیپندنت فارسی - خبرگزاری رویترز به نقل از سه تحلیلگر و یک مقام ایرانی طرفدار اصلاحات نوشته است که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، با تشدید محدودیتها بر حقوق زنان، اعتبار تندرو بودن خود و احتمالا چشمانداز دستیابی به رهبری جمهوری اسلامی را حتی به قیمت برانگیختن اعتراضات مردمی و ایجاد شکاف میان بسیاری از ایرانیان و سیاستمداران حاکم، تقویت کرده است.
رویترز نوشته است که ابراهیم رئیسی تلاش میکند خود را در خط علی خامنهای و به همان اندازه تندرو نگاه دارد تا در رقابت درونحکومتی برای جانشینی او، شانس خود را افزایش دهد. با روی کار آمدن ابراهیم رئیسی، اجرای سختگیرانهتر نظارت بر حجاب اجباری زنان در هفتههای قبل از مرگ مهسا امینی در ۱۶ سپتامبر، نشانهای بود که از سلطه کامل تندروها در حاکمیت حکایت داشت. اکنون که دهها هزار معترض در واکنش به مرگ مهسا امینی، خواستار سقوط جمهوری اسلامی شدهاند، به نظر می رسد که تعداد تندروها درحال دو برابر شدن است و از تصمیم رئیسی در استفاده از زور علیه معترضان حمایت می کنند، حتی اگر سکان اصلی سیاست همچنان در دستان رهبر جمهوری اسلامی باشد.
اعتماد آنلاین تصویری از مجسمه تختی در موزه ملی ورزش منتشر کرد که نشان میدهد کراوات از لباس او حذف شده است.تیرماه سال ۱۴۰۰ از مجسمه جهان پهلوان غلامرضا تختی در موزه ملی ورزش رونمایی شد؛ مجسمهای با همان ژست معروف مرحوم تختی با کتوشلوار و کراوات مشکی با پیراهنی سفید و دستی که برای پاسخ به ابراز احساست مردم بلند شده. اما در تصویر جدید کراوات دیده نمیشود.
بر اساس گزارشهای منتشر شده از ایران مهران فریدونی، پزشک متخصص پزشکی قانونی پس از سخنرانی در تجمع نظام پزشکی شیراز، که در این ویدیو میبینید، در شب دوم آبان در منزلش بازداشت شد.
دکتر فریدونی در این ویدیو میگوید که متخصصان پزشکی قانونی بر اساس تجربه و آموزشهای فراوان «به هیچ وجه علت تعیین شده برای مرگ مهسا امینی مدنظرشان نیست.»
تنها این بخش از سخنرانی دکتر فریدونی منتشر شده است.
By kozet on October 26, 2022 12:20 AM
|No Comments
یک شاهد: ماموران دستگیرش کردند
صدای آمریکا - شبکه خبری «سی ان ان» در روز چهارشنبه ۲۶ اکتبر گزارشی تحقیقاتی را در مورد مرگ نیکا شاکرمی پخش کرد. در این گزارش سعی شده که تا حد ممکن مشخص شود که او در شب ۲۰ سپتامبر کجا بوده و چه می کرده است.
پس از مرگ مهسا امینی، زن ۲۲ ساله اهل سقز به هنگام بازداشت توسط پلیس اخلاق، اعتراضاتی شکل گرفت که به تدریج در سراسر ایران گسترده شد و با سرکوب شدید نیروهای امنیتی مواجه شد. ادامه این اعتراضات به مرگ تعداد زیادتری از جمله فهرست بلندبالایی از زنان و دختران جوان، منجر شد.
یکی از این دختران قربانی، نیکا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای بود که مقامات ایرانی درباره مرگش علل مختلفی را ذکر کردند. ابتدا گفتند که مرگ او ربطی به اعتراضات ندارد و او از پشت بام یک خانه سقوط کرده است. ولی بعد ادعا شد که او خودکشی کرده است.
شبکه خبری «سیانان» در روز چهارشنبه ۲۶ اکتبر گزارشی تحقیقاتی را در مورد مرگ نیکا شاکرمی پخش کرد. در این گزارش که با بررسی بیش از ۵۰ ویدیو از شب ۲۰ سپتامبر و صحبت با کسانی که آن شب با نیکا بوده اند تهیه شده، سعی شده که تا حد ممکن مشخص شود که او در شب ۲۰ سپتامبر کجا بوده و چه می کرده است.
آن چه مسلم است این که نیکا در شب ۲۰ سپتامبر در تظاهرات اعتراضی حضور فعالی داشته. در یکی از ویدئوها او در حالی که در میانه تظاهرات روی یک کانتینر زباله ایستاده و با شور و حرارت روسری شعلهورش را بالای سر میچرخاند، دیده میشود.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، از مرگ یک سرهنگ سپاه به نام مهدی ملاشاهی و یک بسیجی سپاه سلمان به نام جواد کیخا در سیستان و بلوچستان خبر داد.
بر اساس این گزارش، آنها در میدان تامین اجتماعی زاهدان هدف گلوله قرار گرفتند.
***
ایران وایر - ظهر امروز (سهشنبه) دو نفر از اعضای سپاه سلمان در زاهدان هدف اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شدند.
خبرگزاری ایسنا نوشت که مهدی ملاشاهی، سرهنگ پاسدار و جواد کیخا بسیجی و از پرسنل سپاه سلمان سیستان و بلوچستان در میدان تامین اجتماعی زاهدان هدف اصابت گلوله افراد ناشناس قرار گرفته و کشته شدند.
سپاه سلمان سیستان و بلوچستان یگان نظامی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و وظیفه فرماندهی و کنترل کلیه یگانهای سپاه و بسیج مستقر در استان سیستان و بلوچستان را برعهده دارد. مهمترین یگانهای زیرمجموعه این سپاه، تیپ ۱۱۰ نیروی مخصوص سلمان فارسی، سپاه زاهدان، سپاه چابهار، سپاه ایرانشهر، سپاه زابل، سپاه سراوان و سپاه خاش است.
نهم مهرماه نیز در جریان اعتراضات در شهر زاهدان معاون اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان کشته شده بود. آن زمان فرماندهی کل سپاه پاسداران وعده داده بود که «انتقام» خون او را خواهد گرفت.
در حاشیه نماز جمعه هفته اول مهرماه گذشته از شهروندان زاهدان در مقابل یک پاسگاه کلانتری تجمع کردند و با آنها با تیراندازی مستقیم برخورد شد.
پس از آن برای هفتههای متوالی زاهدان صحنه اعتراضات مردمی بود و بیشترین آمار کشتهشدگان اعتراضات را داشته است. شمار جانباختگان در اعتراضات این شهر به ۹۳ تن رسیده است.
از نکات تکاندهنده این آمار این است که از ۹۶ نفر کشته شده اعتراضات زاهدان، دستکم ۱۲ نفر کودک زیر ۱۸ سال میباشند که اسامیشان هم در لیست حالوش منتشر شده است.
ایران اینترنشنال - باب استوارت، نماینده پارلمان بریتانیا گفت «شایعات قابل توجهی» شنیده شده که مقامهای تراز اول جمهوری اسلامی تلاش میکنند لندن را به «پناهگاه امن» خود تبدیل و پاسپورت بریتانیایی دریافت کنند.
معاون وزارت خارجه بریتانیا از این موضوع ابراز بیاطلاعی کرد و گفت آن را بررسی میکند.
جیلیان کیگان، معاون وزارت خارجه بریتانیا در پاسخ به این نماینده گفت: «بدیهی است که ما قانون خود را اینجا در بریتانیا داریم، اما در رابطه با شایعاتی که او در مورد [درخواست اشخاص تراز اول جمهوری اسلامی] برای پاسپورت شنیده، من آنها را نشنیدهام، اما مطمئنا آن را بررسی خواهیم کرد.»
***بیشتر بخوانید***
سوال از دولت بریتانیا درباره «تلاش خانواده مقامهای ایرانی برای پناه گرفتن در لندن»
بی بی سی - با طرح «سوال فوری» نمایندگان پارلمان بریتانیا درباره وضعیت ایران، موضوع اعتراضات جاری علیه حکومت این کشور امروز در مجلس بریتانیا مطرح شد و چند نماینده خواهان برخورد شدیدتر با جمهوری اسلامی در واکنش به سرکوب مرگبار معترضان شدند.
یکی از نمایندگان پارلمان بریتانیا از معاون وزارت خارجه که در مجلس حاضر بود، درباره گزارشهایی سوال کرد که در ارتباط با تلاش اعضای خانواده مقامهای جمهوری اسلامی برای دریافت پاسپورت بریتانیا دریافت کرده است.
باب استوارت، نماینده محافظهکار پارلمان گفت که «شایعات قابل توجهی» وجود دارد حاکی از این که وابستگان قدرت در ایران تلاش میکنند لندن را به «مکانی برای پناه گرفتن» تبدیل کنند و به همین دلیل در حال تقاضا برای دریافت گذرنامه بریتانیایی هستند.
آقای استوارت از نماینده وزارت خارجه بریتانیا در جلسه پرسید که آیا میتواند به پارلمان اطمینان دهد «لندن تبدیل به مکانی برای پناه گفتن مبلغان رژیم ایران نخواهد شد».
ایندیپندنت فارسی - وبسایت اشپیگل با تصویرسازی نقشه ایران و قطرات دنبالهدار خون، نام کشتهشدگان اعتراضهای اخیر و مشخصات آنان را درج کرد (لینک)
اشپیگل: قطرات دنبالهدار خون
وبسایت نشریه اشپیگل در گزارش خود، با طراحی نقشه ایران و مشخص کردن شهرهایی که بیشترین اعتراضهای خیزش سراسری اخیر در آنها شکل گرفت، نوشت: «پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس اخلاق، مردم در سراسر ایران نه تنها علیه موضوع حجاب اجباری بلکه در اعتراض به کل نظام به خیابانها میآیند و در مواردی، جانشان را از دست میدهند.»
در این گزارش، به سرکوب خشونتآمیز معترضان ایرانی اشاره و با تصویرسازی قطرات دنبالهدار خون، نام کشتهشدگان اعتراضهای اخیر همراه با مشخصات آنان درج شده است.
***
تداوم اعتراضهای گسترده و اعتصابهای روبهافزایش مردم ایران با وجود سرکوب شدید ماموران امنیتی حکومت، در رسانههای بینالمللی بازتاب گستردهای داشته است. این رسانهها با اشاره به شجاعت مردم ایران بهویژه زنان، اخبار موجود درباره بازداشت عده بسیاری از معترضان و احتمال صدور حکمهای سنگین برای آنها را بازتاب میدهند.
میدلایست آی: دختران ایرانی تعریف شجاعتاند
میدلایست آی در گزارش خود، درباره خیزش سراسری مردم ایران نوشت: «با اینکه محور اصلی این جنبش خواستههای زنان است، مطالبات معترضان فراتر رفته است. این جنبش پا را از مطالبه حقوق مدنی و سیاسی فراتر گذاشته و اتحادیههای کارگری و بخشهای اقتصادی مرکزی را درگیر کرده است. کارگران نفت و پتروشیمی و بخشی از بازاریان اعتصاب کردهاند. ایرانیان در برابر چندین دهه ظلم خشونتآمیز، کنار هم ایستادهاند. معترضان نمایانگر یک جبهه متحدند و اختلافهایی هم که وجود دارد، صرفا گواهی بر تنوع مردم ایران است.»
نویسنده این گزارش در ادامه میافزید: «در حال نوشتن این مطلب، دختران مدرسهای علیه حکومت شعار میدهند و عکسهای علی خامنهای را زیر پا له میکنند. این دختران تعریف شجاعتاند. آنها جان خود را برای ایرانی به خطر میاندازند که در آن بتوانند آزادانه زندگی کنند. باید از آنها و سایر ایرانیانی که خستگیناپذیرند و برای تبدیل این اعتراضها به انقلاب میجنگند، الهام بگیریم.»
نشنال نیوز با اشاره به سخنان مقامهای قضایی ایران، نوشت: «ایران بیش از ۳۰۰ نفر را به دلیل اعتراض متهم کرد و چهار نفر ممکن است با مجازات اعدام روبرو شوند. در همین حال، گروههای حقوق بشری میگویند سرکوب تظاهرات سراسری به کشته شدن بیش از ۲۰۰ نفر منجر شده است.»
انصاف نیوز - سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که «آیا سیدمحمد خاتمی میتواند شیرازهی اصلاحطلبان را در شرایط فعلی حفظ کند؟» گفت: اصلاحطلبان اعتماد به نفس خودشان را نباید از دست دهند. نباید مقهور این جریانها شوند و باید به میدان بیایند و حرف خودشان را محکم بزنند. آنها بدنهی اجتماعی خودشان را دارند اما وقتی که از صحنه غایب هستند و سکوت میکنند طبیعتا آن بدنهی اجتماعی یا منفعل میشود و سکوت میکند یا اینکه به آلترناتیوهای فعال دیگر روی میآورد. آقای خاتمی و بقیهی اصلاحطلبان باید فعال شوند و حرف بزنند و طرح داشته باشند و همه هم یکصدا باشند.
این روزنامهنگار سابق در ادامه گفت: آقای خاتمی و اصلاحطلبان باید هزینه کنند و به مردم نشان دهند که حاضرند بهخاطر ملت و کشور از خیلی چیزها بگذرند. جریان اصلاحات و آقای خاتمی به شکل بالقوه این امکان را داشته که تاثیر گذار باشد ولی متاسفانه هیچوقت از فرصت استفاده نکرده چون نخواسته هزینه بپردازد. اگر آقای خاتمی کاری میخواهد کند همین الان وقتش است و دیگر فرصتی نخواهند داشت.
اصلاحات در درون قدرت شکل گرفته بود
آقای رضوی فقیه در گفتوگو با انصاف نیوز با اشاره به اشکالات ریشهای جریان اصلاحات از ابتدای شکلگیری آن گفت: بخشی از مشکلات اصلاحطلبان به خواستهایشان برمیگردد؛ منظور از خواستها، مطالباتی که مطرح و اعلام میکنند نیست. منظور آن چیزی است که واقعا در درون میخواهند. یک مشکلی که دوستان اصلاحطلبِ ما در سالهای گذشته (از رد صلاحیتهای مجلس چهارم به بعد) داشتند این بود که فقط در فکر بازگشت به قدرت بودند و ریشهی آن نیز در این بود که اصلاً اصلاحات در درون قدرت شکل گرفته بود؛ یعنی از سال ۶۰ به بعد که جمهوری اسلامی یکدست شد، چپ خط امامی که بعدا تبدیل به اصلاحات شد و گفتمان و پایههای معرفتی و نظری و چارچوبهای تحلیلیاش تغییر کرد شکل گرفت.
ایران وایر - حامد اسماعیلیون سخنگوی انجمن خانوادههای پرواز PS752 در جریان اعتراضات اخیر در ایران دو تجمع سراسری یکی در بیش از ۱۵۰ شهر جهان و دیگری را در برلین آلمان سازماندهی کرد.
به دنبال موفقیت او در برگزاری این تجمعات شماری از رسانههای داخلی و برخی از چهرههای سیاسی در داخل و خارج از ایران به او حمله کرده و تلاش کردند اقدامات او را به «مسئله شخصی» با نظام تقلیل دهند.
حامد اسماعیلیون همسرش پریسا اقبالیان و دخترش ریرا اسماعیلیون را در جریان ساقطکردن هواپیمای اوکراینی که توسط سپاه پاسداران ایران دستکم دوبار هدف شلیک موشک قرار گرفت از دست داد.
شماری از فعالان سیاسی در داخل ایران امروز سهشنبه ۳ آبان ۱۴۰۱ با انتشار بیانیهای که نسخهای از آن در اختیار «ایرانوایر» قرار گرفته است بر لزوم حمایت از او تاکید کرده و به این پرسش پاسخ دادهاند که اسماعیلیون و اقداماتش «چه کمکی به چشمانداز» آینده ایران میکند.
این فعالان سیاسی در این بیانیه تاکید کردهاند که «خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی در یک ماه گذشته اعتراضی مقطعی نیست».
آنها نوشتهاند: «ما اینک بیش از پیش صدای پای انقلاب و سرنگونی را میشنویم. اما درست در همین روزها، اگر تصور کنیم تا سرنگونی چیزی نمانده است، خطای بزرگی مرتکب شدهایم. باید بپذیریم که این تازه سرآغاز راه پرسنگلاخی است که امکان دارد به هر سمت و سویی برود و با دشمن و هیولای درندهای مواجهیم که هنوز کارتهای بسیاری برای رو کردن دارد.»
بی بی سی - حدود ۱۰ روز پس از تیراندازی و آتشسوزی مرگبار در زندان اوین، توران کبیری، مادر کاوه و یاشار دارالشفا روایت دو فرزندش از این واقعه را منتشر کرده است که نشان دهنده، ابعاد این واقعه است.
کاوه و یاشار دارالشفا، دو برادر و زندانی سیاسی روایتی از شب هولناک اوین بازتاب دادند
***
آتشسوزی و تیراندازی مرگبار اوین شنبه ۲۳ مهرماه، شبی هولناک را در این زندان رقم زد. قوه قضائیه کشتهشدن هشت نفر و بیش از ۶۰ زخمی در این اتفاق را تایید کرده است. اما زندانیان روایتی به کلی متفاوت از زندانبانان ارائه دادهاند.
توران کبیری ساعاتی پیش با انتشار این ویدیو، وقایع اوین را «فاجعهای انسانی» خواند و گفت روایت اولیه رسانهها و اظهارات مقامهایی که از اوین دیدار کردند «بسیار متفاوتتر» از آن چیزی است که اکنون بازماندگان تعریف میکنند.
او در توضیح این ویدیو نوشته «من، توران کبیری، مادر کاوه و یاشار دارالشفا هستم. کاوه و یاشار در بند ۸ اوین زندانی بودند که بعد از فاجعه ۲۳ مهر زندان اوین به زندان رجاییشهر منقل شدهاند. من موفق شدم در روز ۲ آبان دیداری با کاوه و یاشار داشته باشم و در این ویدیو روایت آنها از شب ۲۳ مهر در اوین را شرح میدهم.»
زندانیان بازمانده: «تیراندازی میکنند و آدمها میافتند»
توران کبیری به نقل از مشاهدات فرزندانش گفت «ما صدای تیراندازی میشنیدیم. از بند هشت که آنجا زندگی میکنیم، پنجره کوچکی وجود دارد که توانستیم داخل بند هفت را ببینیم. و میدیدیم که آنجا تیراندازی میکنند و آدمها میافتند».
مرکز رسانه قوه قضاییه علت این حادثه را «بر اثر استنشاق دود ناشی از آتش سوزیها» عنوان کرد.
یاشار و کاوه دارالشفا روایت کردهاند که «گازاشکآور پخش شد، صدای تیراندازیهای مدوام میآمد. گاز اشکآور و دودی که از زیر بند داخل شد، ما را به جنب و جوش انداخت.»
به روایت این دو زندانی سیاسی که دوران حبس خود را در بند هشت میگذراندند «اولین فکری که ما میکردیم این بود که ما خودمان را بیرون بیاوریم و به بند هفت کمک کنیم. تصور اینکه این درباره بند هشت و سایر بخشهای دیگر است به مغزمان خطور نمیکرد.»
زیتون-طاها پارسا: در اعتراضات اخیر نشانی از شعارهایی که حامل مطالبات خاصی باشد دیده نمیشود. حتی شعارهایی مانند «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، که مخرج مشترک اغلب اعتراضات و گروههای مختلف صنفی و سیاسیِ معترض است، جز بندرت در محیطهای دانشگاهی بهگوش نمیرسد. عوضش در فحش دادن به قولِ صادق هدایت حسابی «دست و دلبازی» میشود. حتی بخش چشمگیری از شعارهایی که معترضان در خیابان سر میدهند فحشهای تند و آبدار و به تعبیر عامه «کافدار» است.
پدیدهی ماجرا دانشگاه شریف بود؛ دانشگاهی که به هارواردِ ایران شهرت دارد و اعتبارش را بر خلاف بسیاری از دانشگاههای جهان، نه از تعداد مقالات و یا حتی اساتید طراز اول، بلکه در درجه اول از نخبهگانی میگیرد که از طریق کسب مدال در المپیادهای ریاضی و فیزیک و یا هرساله در کنکوری نفسگیر به آن وارد میشوند. در اعتراضات اخیر، پیش از دانشگاه شریف هم فحشهای کافدار و تند در اعتراضهای اخیر شنیده شده بود، اما روزی فرا رسید که دانشجویان شریف به فحشِ «بیشرف» هم قناعت نکردند و «نبوغ» و «ابتکار»شان را برای خلق ناسزایی بهکار گرفتند که هشتگ اش در توییتر میلیونی شد. گفته میشود که برخورد تندی که شامگاه یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ با دانشجویان معترض دانشگاه شریف صورت گرفت، ریشه در همین فحش داشت؛ فحشی که از «این ور» و «آنور» ماجرا فاکتور گرفته و مستقیما «بیت رهبری» را نشانه رفته بود. شاهدان عینی میگویند که «این فوش هواداران خامنهای را که با پرچم سمت درب اصلی ایستاده بودند، دیوانه کرد».
این نوع کنشگری مخالفان و معترضانی هم دارد. مخالفانی که متهماند غالبا اصلِ اعتراضات را نادیده میگیرند و به تعبیری عافیتطلبانه از منظر اخلاقی و فرهنگی به این موضوع وارد میشوند. به همین خاطر با دکتر حسین قاضیان، جامعهشناسی و پژوهشگر اجتماعی، بهکوتاهی در اینباره گفتوگو کردم و در سوال اول پرسیدم: آیا این نوع اعتراض یا مطالبهگری مخصوصا برای مواجهه با شخص اول ممکلت که هم قدرت دارد هم برایش لایههای محافظی از مقدسات دینی ساخته شده، اِشکالی دارد؟
حسین قاضیان: معمولاً برای پاسخ به این سوال افراد تمایل دارند به سراغ ملاحظات اخلاقی و یا فرهنگی و زبانی بروند. مثلا میگویند که این چیزها دون شان فرهنگ و یا دانشجویان ماست، یا به کارگیری زبانی است آلوده و مبتذل، یا این که اخلاقا درست نیست. اما من فکر میکنم وقتی فحاشی را در قالب یک عمل سیاسی، بهویژه عمل سیاسی اعتراضی، بررسی میکنیم باید - دست کم در وهله نخست -آن را از بُعد سیاسی ارزیابی کنیم. در این مورد، از جمله باید ببینیم این فحاشی به سود هدف سیاسیای که فحش دهندهها دارند تمام میشود یا به زیان آن. من معتقدم این نوع فحاشی استفاده شده سودهایی دارد؛ ازجمله وقتی حواله رهبر و بیتش میشود، سطح بیآبرویی رهبر و دربارش را از نظر نمادین به شدت تنزل میدهد. به این ترتیب ساختمان آن کاریزمای پوشالیای را که در این سالها سعی کرده بودند برایش بسازند و بالا بیاورند، یک باره چنان با خاک یکسان میکند که دوباره بالا آوردنش از محالات است. به این ترتیب، فرآیند بی اعتبار کردن زبانی و نمادین رهبری را (که مثلاً با گفتن «حضرت آقا» یا «امام» و با تحمیل نوعی زبان رسمی ساخته شده بود)، چندین گام به پیش میبرد.
رادیو زمانه - تنها چهار روز پس از برگزاری راهپیمایی بزرگ ایرانیان خارج کشور در برلین، وزیر خارجه این کشور با صدور بیانیهای از تحریمهای جدید آلمان علیه مقامهای جمهوری اسلامی و بستگان این مقامها سخن گفت و اضافه کرد که با رژیمی که مردمش را وحشیانه سرکوب میکند نمی توان روابط معمولی داشت.
آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان روز چهارشنبه ۲۶ اکتبر/ ۴ آبان در بیانیهای گفت که در واکنش به وضعیت حقوق بشر در ایران، برلین در حال تشدید محدودیتهای ورود مقامهای جمهوری اسلامی به آلمان فراتر از بسته تحریمهای اتحادیه اروپا است که قبلاً اعلام شده.
همراه با جوانان شجاع، خیزش «زن، زندگی، آزادی» را تقویت کنیم!
آتش سوزی مهیب، صدای انفجار و حمله به زندانیان با تیراندازی و گاز اشک آور در فضای بستهی بند ۷ و ۸ زندان اوین در غروب شبنه بیست و سوم مهرماه، یاد و خاطرهی کشتارهای دستهجمعی در زندانهای ایران را برای ما «مادران و خانوادههای خاوران» و دیگر خانوادههای کشته شدگان دههی شصت دوباره زنده کرد و قلب و تنمان را به شدت لرزاند. هنوز نمیدانیم چه تعداد از زندانیان سیاسی و عمومی در این فاجعه و فاجعهی مشابه در هفدهم مهر در زندان لاکان رشت کشته و مجروح شدهاند و هنوز عمق هیچ کدام از این فجایع روشن نیست. جمهوری اسلامی ایران که پایههای نظام فاسدش را بر انواع تبعیضهای جنسیتی، عقیدتی، قومی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و سرکوبهای بیرحمانه بنا نهاده است، در طی این سالها بسیاری از معترضان و منتقدان خود را با حذف فیزیکی، سر به نیست کردن یا تبعید یا با سرکوبهای وحشیانه و تهدید و ایجاد رعب و وحشت، از صحنهی سیاسی جامعه حذف کرد و به این وسیله توانست حکومت خود را سرپا نگاه دارد.
این رژیم سرکوبگر، از آغاز دههی شصت و حتی پیش از آن در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹، چندین هزار تن از جوانان و نخبگان این مرز و بوم را که علیه انواع تبعیض، بیعدالتی و نابرابریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قیام کرده بودند را بازداشت کرد، شکنجه داد و با محاکمههای ساختگی و چند دقیقهای به جوخههای مرگ سپرد. روزهایی که روزنامهها از بار کشته شدگان بسیار سنگین بودند و گاه تعدادشان به ۴۰۰ نفر میرسید. اوج این بیرحمی در تابستان ۱۳۶۷ پس از نوشیدن جام زهر در پایان جنگ ایران و عراق با یک فَتوا در مدت یک ماه و نیم با بستن درب زندانها و بیخبری خانوادهها و دنیا اتفاق افتاد. در آن مدت کوتاه نزدیک به پنج هزار زندانی سیاسی را که پیشتر از آن در دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه به حبس محکوم شده بودند و برخی حکمشان پایان یافته بود را پشت درهای بسته و بدون اطلاع خانوادهها، با حکم «هیات مرگ» در تهران و شهرستانها حلق آویز کردند و پیکرشان را به ما خانوادهها تحویل ندادند و مخفیانه در گورهای جمعی خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان به خاک سپرده شدند. تاکنون نیز بارها و بارها آثار این جنایتهایشان را پاک کردهاند با این خیال که خانوادهها را به سکوت بکشانند، ولی موفق نشدهاند و ما همچنان دادخواه ایستادهایم و با اذیت و آزارهای مداوم آنها ساکت نشدهایم و تا روشن شدن حقیقت و به سرانجام رساندن دادخواهی نیز آرام نخواهیم گرفت.
رادیو فردا - در حالی که اعتراضات ضدحکومتی در ایران همچنان ادامه دارد، ابراهیم رئیسی از ارسال با واسطه چندین نوبت پیام به مقامهای دولت آمریکا در ارتباط این اعتراضات با خبر داد.
رئیسی روز سهشنبه ۳ آبان در یک سخنرانی در «مجمع عمومی سازمان خبرگزاریهای آسیا و اقیانوسیه» که در تهران برگزار شد، گفت از طریق «روسای بعضی از کشورها» پیامهایی را به آمریکاییها درباره اعتراضات ایران فرستاده است.
او جزئیاتی از محتوای این پیامها ارائه نکرد اما با «برنامهریزیشده» خواندن اعتراضات ایران، گفت در این پیامها به آمریکاییها گفته که «در محاسباتشان دچار خطا و اشتباه شدند».
تاکنون مقامهای جمهوری اسلامی به ویژه علی خامنهای، بارها این ادعا را مطرح کردهاند که اعتراضات ضدحکومتی در ایران «طراحی» آمریکا و اسرائیل بوده است.
رئیسی نیز با «آشوب» توصیف کردن اعتراضات، گفت: «فکر میکنیم توطئهها و آشوبهایی که علیه جمهوری اسلامی طراحی و اجرا میشود، به دلیل پیشرفت و قدرت جمهوری اسلامی است.»
او توضیح بیشتری درباره «پیشرفت و قدرت جمهوری اسلامی» ارائه نکرد.
آنچه را "نیروی چهارم" نامیده بودم، از استعداد لازم و کافی برای تأسیس جنبشی قدرتمند و تأثیرگذار و خشونتپرهیز در ایرانِ امروز برخوردار است. نیروی چهارم یک خط کشی سیاسی نیست. تنها نامی است برای همۀ ایرانیان دردمند از هر قشر و طبقه و گروه و جناح با هر نوع گرایش اعتقادی و سیاسی به شرط اعلام برائتشان از به کارگیری ابزار خشونتآمیز علیه هموطنان و همنوعان خود.
ایرانیان شرافتمند! دو نیروی خشونتگرا در درون و بیرون نظام، حیات و بقای کشور ما را هدف گرفتهاند. اگر مرعوب و مقهور آنها شویم، کشورمان ویران میشود، حمام خون به راه میافتد و نسلهای آیندهمان یا به کلی میسوزند و یا اسیر و آواره میشوند.
از همین روست که سلاح خشونتگرایان دو سوی ماجرا، ایجاد رعب و وحشت از طریقِ تهدید و اهانت برای سکوت و فرار ماست. باید به آنان نشان دهیم که ما فرزندان رستم دستانیم، از ترسِ نعرۀ دیوان و زوزۀ گرگان، ساکت نمیشویم و فرار نمیکنیم. شجاعانه میایستیم و با جنبشی خشونت پرهیز، آنان را سر جای خود مینشانیم.
این وطنِ زخمخورده و دلشکسته از جور روزگاران، با یک چشم خون وبا یک چشم اشک، دست تمنایش را به سوی فرزندان شریف خود دراز کرده و آنان را به قیام و جنبشی برای نفی خشونت فرا میخواند.
جنبش خشونت پرهیز بنا به ماهیت و هدف خود، از سازمان و رهبر و رسانۀ فراگیر و پشتوانۀ مالی بینیاز است. کافی است خود را عضو این جنبش اعلام کنیم و در دایرۀ آن قرار گیریم؛ دایرهای که پَست و بالا و رئیس و مرئوس ندارد و همگان در حلقۀ آن، برابر و همسطح و همراه یکدیگرند. این جنبش محتاج گردهمآیی هم نیست. پیوندی است بین قلبها که "روحیۀ جمعی" میسازد و چون شبحی بر فراز جامعۀ ما به پرواز در میآید و سرنوشت را تغییر میدهد.
وقتی در تلگرام احمد زیدآبادی خواندم که: «دیشب هنگامی که از شبکۀ چهارم صدا و سیما زنگ زدند و برای حضور در مناظرهای در بارۀ "استقلال" دعوتم کردند، غافلگیر شدم. پاسخم به آنها این بود که چند هفتهای مهلت دهید تا در بارهاش فکر کنم. گفتند؛ برنامه برای ساعت 10 شب تدارک دیده شده است!میدانستم که حضورم در صدا و سیما واکنشهای منفی برخی از دوستان و حتی خانواده را به دنبال خواهد داشت، اما با خود اندیشیدم: من همیشه بر بحث و گفتگوی آزاد به عنوان راهی برای عبور از بدفهمی ها و کژاندیشیها تأکید داشتهام و همین هفتۀ پیش روزنامهها از قولم تیتر زدند که "تنها راه عبور از بحران گفتگوست". حال از طرف یک رسانه که با عملکردش مخالفم برای گفتگو در برنامهای زنده دعوت شدهام. با چه منطقی آن را رد کنم؟ بگویم چون رسانۀ معتبری نیستید شما را تحریم کردهام؟ مگر با آن همه شبکه و رادیو که قبل از سال 88 گفتگو میکردم همگی کاملاً معتبر بودند؟ مگر قبل از این اعلام نکرده بودم که ماهیت یک رسانه برایم مهم نیست آنچه مهم است انعکاس دقیق سخنانم است و حتی با روزنامۀ کیهان نیز حاضرم مصاحبه کنم؟... نتیجۀ این تأملات، عملاً راهی جز پذیرش دعوت باقی نمیگذاشت و اگر رد میکردم با خودم در تناقض میشدم در حالی که مهمترین دغدغۀ من صلح درونی است...»... موضوع برایم چندان تعجب انگیز نبود، چون می دانستم آخر عاقبت کسانی مثل زید آبادی همین خواهد شد که شد.
هر قدر توضیح دهی که این توجیهات دلایل اش این است، نه صلح درونی تو،،، باز هم گفتارت مسموع نخواهد افتاد چون این سندروم، ذهن را بلوکه می کند و آزاد کردن چنین ذهنی، نیازمند درمان های روانشناسانه ی طولانی مدت است آن هم به شرط خروج کامل از وضعیتِ در حصار، که تازه چنین درمانی هم می تواند به راحتی با یک تکانه و تغییر شرایط کلا بی اثر شود.
حالا کاش موضوع به همین توضیحات و توجیهات علل حضور در تلویزیون حکومت نکبت ختم می شد.
ایران وایر - تصاویری از «عادل فردوسیپور» مجری سابق برنامه ۹۰ و تهیهکننده کنونی برنامه «فوتبال ۱۲۰» در سازمان صداوسیمای حکومتی ایران در حیاط دانشگاه شریف در شبکههای اجتماعی و سایتهای دولتی ایران منتشر شده است.
خبرآنلاین با انتشار تصویر عادل فردوسیپور که کنار دانشجویان در حیاط دانشگاه شریف ناهار میخورد نوشت: «چند روزی است که دانشجویان دانشگاه شریف نهارها را در حیاط و مقابل سلف می خورند و پس از اتفاقاتی که در سلف این دانشگاه رخ داد، وارد آن نمی شوند.»
این رسانه اشارهای به چرایی بسته شدن سلف غذاخوری دانشگاه شریف نکرده است. عادل فردوسیپور از اساتید دانشگاه شریف است که پس از آغاز اعتراضات و حمله به دانشگاه شریف حاضر به تعطیل کردن کلاسهای درس خود نشد و همچنان در سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی، برنامه فوتبال ۱۲۰ را روی آنتن میبرد.
بیانیه «کالکتیو زن، زندگی، آزادی» در راهپیمایی تاریخی ایرانیان در برلین، از سرکوب و دوره های سرکوب در ایران، و تبعغیض اقلیتهای جنسیتی و آنتیکی و ..صحبت کرد ولی در کمال ناباوری کوچکترین اشاره ای به اقلیتهای دینی و مذهبی تحت ستم ایران نکرد.
جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است که میلیونها نفر متعلق به اقلیتهایی را که به رسمیت نشناخته مانند بهاییان، مسیحیان نوکیش ، مدانییان و پیروان دین یارسان،مبدل به «اشباح » کرده است و آنها را به عنوان شهروند در آپارتاید دینی محسوب نمی کند.
همانگونه که در بخش نخست این نوشتار توضیح داده شد، از سرنگونی حکومت اسلامی تا به اجرا گذاشتن قانون بنیادین (قانون اساسی) نوین و تشکیل دولت برگزیده مردم، نزدیک به یک سال و نیم فاصله خواهد بود. در این مدت، کارهای مهمی هست که نمیتواند بر زمین بماند و دولت موقت بایستی فوراً به آن بپردازد. برخی از این کارها نیازی به اعلام ندارد و خود به خود انجام خواهد شد مانند: انحلال مجلس خبرگان رهبری، انحلال مجلس شورای اسلامی، انحلال شورای نگهبان، انحلال مجمع تشخیص مصلحت، انحلال همه نمایندگیهای ولی فقیه و رهبری در همه نهادها، سازمانها و مؤسسات، انحلال سازمانهای عقیدتی سیاسی در نیروهای مسلح، اخراج آخوندها از همه سازمانهای نظامی و غیرنظامی و واحدهای صنعتی دولتی و خصوصی (چندین هزار آخوند تنها در حوزه نفت و گاز از وزارت نفت، شرکت ملی نفت ایران، شرکت توزیع و پخش فرآوردههای نفتی، شرکت ملی گاز ایران، شرکت ملی پتروشیمی ایران و... حقوق میگیرند. در کارخانههای ایران خودرو، در نزدیکی تهران، بیش از ۵۰ آخوند به عنوان امام جماعت استخدام شدهاند و...)، اخراج همه آخوندها از همه مؤسسات آموزشی از دبستان تا دانشگاه، ممنوعیت به راه انداختن دستههای سینه زنی، زنجیر زنی، قمه زنی، گِل مالی، تعزیه، راهپیمایی کربلا الی آخر. اگر دولت موقت در این موارد دستوری صادر کند، بیشتر برای رعایت موازین قانونی آن خواهد بود.
زمان چندانی از توهین آقای احمد زیدآبادی به اپوزیسیون خارج کشور نمیگذرد. اپوزیسیونی که از نظر ایشان «هزارپاره بودند و بازیگران زمین کثیف ترامپ».
ایشان همان موقع نوشتند که جزو پاکدستانی هستند که به هیچ قیمتی حاضر به بازی در چنین زمینهایی نیستند!
برخورد ناشایست، خودخواهانه و حکم قطعی ایشان در مورد اپوزیسیون سخت توهینآمیز و آزاردهنده بود. این چهار سال قبل بود. طی این مدت نیز آقای زیدآبادی درهر برآمد مردمی که همین اپوزیسیون حمایتگر آن بود بهبهانهای اپوزیسیوننوازی کرده و تکهای به اپوزیسیون میانداختند.
من شخصاً دلیل این همه حساسیت وعناد با اپوزیسیون خارج از کشور از طرف ایشان را نمیدانم. اما این مهم نیست. مهم موضعگیری و نقش ایشان است با عنوان افتخاری «شرافت اهل قلم».
صور اسرافیلهای زمانه، دختران و پسران نوجوان و جوان، خواب و بیداری مان را بهم زدهاند، که جماعت تا دیرتر نشده رنگارنگی و تنوع و تفاوت و نا همگونی را باور کنید و متحد شوید، جماعت، خود محوری و خودخواهی ریشههای عشق و شکیبایی را میخشکاند، و تلاش برای همانند و همنوا سازی اندیشگی و عقیده و یکسان سازی انسانها اهانت به شخصیت و ذهنیت یگانه انسان هاست. بر سرمان به حق فریاد میکشند که مگر تجربه نکردید تلاش برای یکسان سازی اندیشگی و عقیده انسانها یعنی آباد سازی گورستانها، کاری که حکومت اسلامی کرد و:
" گورستانی چندان بی مرز شیار کردند که بازماندگان را هنوز از چشم خونابه روان است " (شاملو) و این درس بزرگ جنبش جوان زن، زندگی، آزادی ست که طی شش هفتۀ گذشته به جامعه سیاسی، فرهنگی و روشنفکری داده است.
ششمین هفته اعتراضات گسترده پس از مرگ مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد تهران گذشته است. هر چند نشانههایی از جمله تغییر در احساسات مردم (مانند فرو ریختن ترس در میان بخش قابل توجهی از مردم و احساس رضایت از مشارکت در این جنبش) و تبدیل شدن همراهی یا مخالفت با این جنبش به یک مسئله هویتی (به واکنش سلبریتیها و برخی از رسانهها نگاه کنید) بر در جریان بودن یک انقلاب دلالت میکنند، اما برای من که دستی از دور بر آتش دارم و حوادث ایران را تنها با کسب اطلاعات از اینترنت و رسانهها و مشاهده دیگران دنبال میکنم، دشوار است در این مورد قضاوتی داشته باشم از این رو کسانی را که در ایران هستند بیشتر شایسته قضاوت در این مورد میدانم. اما گمان میکنم که شواهد کافی در دست است که ادعا کنم ایران پس از این جنبش، نتیجهاش هر چه باشد، دیگر شبیه ایران پیش از آن نخواهد بود.
***********
پس از سرکوبهای دهه شصت که همه صداهای منتقد و مخالف را به بیرحمانهترین شکل خاموش کردند، در دهه هفتاد جنبشی که خواستار از میان برداشتن تبعیض بر علیه زنان بود به یکی از مهمترین چالشهای جمهوری اسلامی بدل شد. این جنبش که با همت فعالان سکولار در داخل کشور سازمان یافته بود با ابتکاراتی مانند جنبش یک ملیون امضا گسترده شد. اگر در دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد امکان یک همزیستی میان فعالان جنبش زنان و برخی از زنان اصلاحطلب دولتی متصور بود، کمپینهای شکلگرفته در دهه نود نشان از آن داشت که جنبش زنان این تصور را بهتدریج به کناری گذاشته است.
اما در کنار این جنبش، مبارزه بسیار مهم دیگری در کف خیابان در جریان بود که در بسیاری موارد نادیده گرفته میشد. زنانی که به حجاب اجباری تن نمیدادند و به هزار طریق تلاش میکردند که نارضایتی و عدم تمکین خود را نشان دهند. گشت ارشاد رژیم برای سرکوب این نافرمانی مدنی تاسیس شده بود. بسیاری از زنان جوان در زندگی روزمره خود با این گشت برخورد داشته، تحقیر، شکنجه و حتی محاکمه و مجازات شدهاند. برخی کمپینها از جمله آزادیهای یواشکی، که با انتشار این نافرمانی خود دیگر یواشکی بودن آنرا انکار میکردند ادامه این جنبش بود.
دانشگاههای شهرهای مختلف از جمله تهران، قم و سبزوار دانشجویان به تجمع و اعتراضات ادامه میدهند.
جوانان محلات تهران به مناسبت چهلمین روز کشته شدن مهسا امینی طی فراخوانی از مردم خواستند روز چهارشنبه چهارم آبان از ساعت ۱۱ صبح به خیابان بیایند و همچنین ساعت ۱۵ روزهای بعد از آن در محلات مختلف تهران و سراسر ایران به تظاهرات علیه رژیم جمهوری اسلامی ادامه دهند
بنا بر گزارشهای شهروندی، روز دوشنبه ۲ آبان دست کم در ۲۱ دانشگاه شامل دانشگاه هنر تبریز، آزاد اصفهان، خواجهنصیر تهران، علوم پزشکی کاشان، علوم پزشکی اصفهان، صنعتی اصفهان، هنر و معماری بوعلی سینا در همدان، صنعتی امیرکبیر تهران، دانشگاه مازندران، علوم پزشکی آزاد تهران، صنعتی شریف تهران، آزاد همدان، الزهرا تهران، چمران (جندی شاپور) اهواز، صنعتی همدان، یادگار تهران، دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، دانشگاه شهرکرد، آزاد دزفول، آزاد فلاورجان، و علوم پزشکی زاهدان، تجمعهای اعتراضی برگزار شد و معترضان علیه جمهوری اسلامی شعار دادند.
در شیراز، پزشکان و کادر درمان در تجمعی در سازمان نظام پزشکی این شهر، شعار دادند: «میجنگیم میمیریم، ایران رو پس میگیریم.»
فراخوان تجمع اعضای نظام پزشکی
در کانال تلگرامی تهران مدیا اطلاعیهای از سوی نظام پزشکی تهران منتشر شده که در آن از اعضای نظام پزشکی خواسته شده روز چهارشنبه ۴ آبان ساعت ۱۱ صبح مقابل دفتر نظام پزشکی تجمع کنند.
در این اطلاعیه هرگونه خشونت و آسیب روانی و جسمی به معترضان به خصوص کودکان و نوجوانان محکوم شده و نیز خواستار توقف "تغییر کاربری آمبولانسها و نمادهای پزشکی" شدهاند.
این موضوع اشاره به اخباری است که میگوید در اعتراضات اخیر از آمبولانس برای دستگیری و جابهجایی معترضان استفاده شده است.
ایران اینترنشنال - مسیح علینژاد با راهاندازی کارزاری اینترنتی خواهان حذف رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، به خاطر ارائه تصویر نادرست از اعتراضها در ایران و تلاش برای مذاکره با جمهوریاسلامی شد.
به نوشته این روزنامهنگار و فعال حقوق بشر در صفحه این کارزار، در حالی که مردم ایران برای جایگزین کردن دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی با یک حکومت دموکراتیک سکولار بهپا خاستهاند، رابرت مالی همچنان در حال ادامه مذاکرات با حکومت ایران است.
مالی پیشتر با اشاره به تظاهرات روز شنبه ایرانیان در برلین، شهرهای آمریکا و چند شهر دیگر جهان نوشته بود: «راهپیمایان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.»
لطفا بخوانید و امضا کنید. رابرت مالی خواستههای میلیونها معترض ایرانی را تحریف کرد و بر صورت مردم ایران سیلی زد. ما مردم ایران از دولت آمریکا میخواهیم رابرت مالی را اخراج کند. پتیشن زیر خطاب به رئیس جمهور آمریکا تهیه شده است. متحد شویم.#مهسا_امینیhttps://t.co/LgvvJ4pnnj
در متن این کارزار اینترنتی با اشاره به اظهارنظراخیر مالی در توییتر اینگونه آمده است: «رابرت مالی در آخرین توییت خود در روز ۳۰ مهر تظاهرات اخیر مردم ایران را به درخواست آنان برای رعایت حقوق بشر و احترام به کرامت انسانی توسط حکومت ایران تقلیل داد؛ ادعایی که خواست مردم ایران برای تغییر حکومت ایران را نادیده میگیرد.»
مالی در گفتوگو با ایراناینترنشنال با پذیرش اشتباهش در استفاده از کلمات نادرست، افزود: «من و دولت آمریکا این وظیفه را نداریم که بگوییم تظاهراتکنندگان در ایران چه میخواهند و خواستههایشان چیست.»
رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، در گفتوگو با ایراناینترنشنال درباره توییت خود در خصوص مطالبات معترضان ایرانی: «پذیرش اشتباهات مهم است. در این توییت از کلمات درستی استفاده نکردم.» - بخش اول pic.twitter.com/J6H6wx0fkS
ثبت اختراع سال ۱۸۹۱ برای رول دستمالتوالت رسما بیان میکند که انتهای رول دستمال باید از بیرون آویزان باشد
ایندیپندنت فارسی - شاید تاکنون متوجه نشده باشید، اما دنیا به دو گروه متمایز تقسیم میشود: کسانی که دستمالتوالت را در وضعیت «آویزان از جلو» آویزان میکنند، و کسانی که آن را در وضعیت «آویزان از پشت» قرار میدهند. و به نظر میرسد که هر دو طرف پافشاری زیادی در مورد روش «صحیح» قرار دادن دستمالتوالت دارند.
برای نمونه، تحقیقات نشان میدهد که تقریبا نیمی از مردم در بریتانیا وقتی میبینند دستمالتوالت به روش «اشتباه» در جای آن قرار داده شده است، آزرده میشوند. این درحالی است که تخمین زده میشود از این تعداد، ۹ میلیون نفر در بریتانیا قضیه نصب دستمالتوالت را «اشتباه» فهمیدهاند.
در مطالعهای که شرکت طراحی حمام Bathroom Origins انجام داد، از ۳۰۰ نفر نظرسنجی شد تا نگرش مردم در قبال این پرسش قدیمی که سر دستمالتوالت باید به کدام سمت باشد، مشخص شود.
افراد ۴۵ تا ۵۴ ساله با دیدن قرارگیری اشتباه دستمالتوالت، بیشترین ناراحتی و آزردگی را از خود نشان میدادند و افراد ۲۵تا ۳۴ ساله کمترین میزان ناراحتی را از این «خطا» داشتند.
در این مرحله شایان ذکر است که در واقع یک روش «درست» رسمی برای قرار دادن دستمالتوالت روی نگهدارنده وجود دارد و به نظر میرسد کسانی که روش «آویزان از پشت» را میپسندند، در تمام این مدت دستمالتوالت خود را اشتباه آویزان کردهاند.
ثبت اختراع سال ۱۸۹۱ برای رول دستمالتوالت (بله، چنین چیزی وجود دارد) رسما بیان میکند که انتهای رول دستمال باید از بیرون آویزان باشد. به عبارت دیگر، حق ثبت اختراع ست ویلر، مخترع دستمالتوالت، نشان میدهد که روش صحیح آویزان کردن دستمالتوالت روی نگهدارنده، در واقع به شکلی است که انتهای دستمال از بالا آویزان باشد.
در تحلیل و بررسی مسائل سیاسی همواره ترجیح میدهم صریح باشم و هر چیز را به نام واقعی و درست آن بنامم. به همین ترتیب، اکنون که خرابکاریهای رژیم ایران منطقه و جهان را فراگرفته است، ایجاب میکند که همه چیز به صراحت بیان شود و دیگر از تلمیح و کنایه کار گرفته نشود. بنابراین، مداخله رژیم ایران در جنگ اوکراین با ارسال پهپاد به روسیه، به این معنی است که ایران در واقع به کشورهای ناتو حمله کرده است.
آری، امروز رژیم جمهوری اسلامی ایران اروپا را هدف قرار میدهد؛ درست همانگونه که تلاشهای آن برای هدف قرار دادن منطقه ما، از گذشته تا اکنون ادامه دارد. در سال ۲۰۱۹، پهپادهای رژیم ایران تاسیسات نفتی بقیق عربستان سعودی را هدف قرار دادند، و شبهنظامیان حوثی نیز با استفاده از همین پهپادها عربستان سعودی و امارات متحده عربی را هدف حمله قرار میدهند. علاوه برآن، حشدالشعبی و گروه عصائب اهل حق در عراق نیز از همین پهپادها استفاده میکنند، و سازمان حزبالله نیز با نمایش این پهپادها اسرائيل را تهدید میکند.
استفاده از پهپادهای ایرانی تهدید جدیدی نیست که کسی از آن آگاهی نداشته باشد، اما دلیل هیاهوی کنونی این است که اروپاییها تازه از خواب بیدار شدهاند، زیرا اکنون کشورهای ناتو عملا در معرض تهدید پهپادهای رژیم ایران قرار گرفتهاند.
در واقع، سکوت آمریکا و اروپا، به ویژه ادامه سیاستهای نادرست و اشتباهات بیشمار آمریکا در برخورد با رژیم ایران، به تهران جرات داد تا سرانجام کشورهای اروپایی، به خصوص کشورهای عضو ناتو، را هدف قرار دهد.
فاطمه صادقی پژوهشگر سیاسی و فعال حقوق زنان درباره اعتراضات جاری در ایران به روزنامه اعتماد چاپ تهران گفته است «مساله زنان در جامعه ایرانی، تحقیری است که به شکل سیستماتیک از سوی حکومت بر آنان وارد میشود. هدف حکومت هم از اجباری کردن حجاب و نادیده گرفتن حقوق انسانی زنان، به فعل رساندن همین تحقیر است».
فاطمه صادقی گفته «آنچه ما شاهدش هستیم، این است که هر روز با طرحهای مختلف زنان را تحقیر و سعی میکنند از حضور اجتماعی آنان بکاهند و به سمت خانه و نقشهای سنتی سوقشان بدهند. از جمله طرح تعالی جمعیت را میشود مثال زد».
روزنامه اعتماد از قول فاطمه صادقی نوشته است شعار «زن، زندگی، آزادی» بر خلاف برخی از شعارهای انقلاب بهمن ۵۷ «بسیار مترقی است و آدمهای متفاوتی در سراسر جهان با آن ارتباط برقرار میکنند... در حقیقت زنان در ایران دارند چیزی را فریاد میزنند که در بسیاری از نقاط دنیا زنان و مردان با آن احساس همدلی میکنند و آن گستردگی تبعیضهای جنسیتی است».
فاطمه صادقی گفته «ما اینجا چندان با مساله مذهب مواجه نیستیم» و «شاهدیم که بسیاری از زنان محجبه و دیندار هم با این جنبش همراه هستند».
فاطمه صادقی پژوهشگر و کنشگر در زمینهٔ حقوق زنان است. او یکی از فرزندان صادق خلخالی و دارای دکترای علوم سیاسی دارد. صادقی عضو تحریریه فصلنامه گفتگو است او مدافع جنبش فمینیستی در ایران و منتقد علیه حجاب اجباری است و در سال ۱۳۸۷ مقالهای در نقد حجاب اجباری منتشر کرد.
صدای آمریکا - تحقیقات سازمان اتحاد علیه ایران هستهای، نشان میدهد سه شرکت فرانسوی در فعالیتهای ماهوارهای با جمهوری اسلامی همکاری میکنند.
سازمان اتحاد علیه ایران هستهای اعلام کرد شرکتهای فرانسوی، تراست می، آریان گروپ و کوماتوز اسپیس، برای شرکت ماهوارهای ایرانی «امید فضا» قطعات و تجهیزات فراهم میکنند.
این سازمان در بیستم سپتامبر، ضمن درخواست ارائه توضیحات از این شرکتها خواسته روابط خود را با جمهوری اسلامی و برنامه ماهوارهای تحریمشده آن، روشن کنند اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.
ایران وایر - صفحه رسمی اینستاگرام «بهزاد رحیمی»، نماینده مردم شهرستانهای سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی، شامگاه امروز دوشنبه، دوم آبان ١٤٠١، با انتشار یک استوری در آستانه چهلم «مهسا امینی»، در حمایت از اعتصابات و اعتراضات سراسری مردم در ایران، خبر استعفای او از مجلس شورای اسلامی را اعلام کرد.
پیج رسمی اینستاگرامی بهزاد رحیمی در ابتدای این استوری، علاوه بر محکوم کردن سرکوب خشن معترضان و کشته شدن شهروندان در چند هفته اخیر در سراسر شهرهای ایران، نوشته: «در حمایت از اعتصابات و اعتراضات سراسری مردم ایران و محکوم کردن کشتار شهروندان معترض توسط نیروهای مسلح حکومتی، استعفای خود را از مجلس شورای اسلامی اعلام میکنم.»
در فراز دیگر از استوری منتشر شده از صفحه اینستاگرامی مربوط به نماینده سقز و بانه، با تمجید از شجاعت بیمانند در سراسر فضای جامعه برای احقاق سادهترین و ابتداییترین حقوق انسان، آمده: «نمیشود ملت رنجدیده و مظلوم را به بهانه تجزیهطلبی به رگبار بست؛ این فریاد محرومیت و برحق است.»
استوری منتشر شده از صفحه اینستاگرامی بهزاد رحیمی با این جمله پایان مییابد: «ظلم با سکوت ما نفس میکشد.»
الناز شاکردوست، بازیگر با انتشار تصویری از مهسا امینی در اینستاگرامش نوشت: «...چهل روز گذشت، طبق قانون اساسی اگر تظاهرات ۲۱روز طول بکشد ارتش باید به نفع مردم وارد عمل شود، طبق قانون اگر ۳/۵ درصد از مردم یک کشور تظاهرات کنند باید رفراندم انجام شود. طبق قانون .» pic.twitter.com/pwKNcoomqd
«تلاش خانواده مقامهای ایرانی برای پناه گرفتن در لندن»
بی بی سی - با طرح «سوال فوری» نمایندگان پارلمان بریتانیا درباره وضعیت ایران، موضوع اعتراضات جاری علیه حکومت این کشور امروز در مجلس بریتانیا مطرح شد. یکی از نمایندگان پارلمان بریتانیا از معاون وزارت خارجه که در مجلس حاضر بود، درباره گزارشهایی سوال کرد که در ارتباط با تلاش اعضای خانواده مقامهای جمهوری اسلامی برای دریافت پاسپورت بریتانیا دریافت کرده است.
تحلیل کانال کوچه:
***
در همین زمینه:
آلمان: محدودیت صدور ویزا برای مقامات ایران و خانوادەهایشان
دویچه وله - در واکنش به ادامه اعتراضات سراسری در ایران و سرکوب خشن معترضان توسط نیروهای امنیتی، وزیر خارجه آلمان از وضع تحریمهای حقوق بشری بیشتر و محدودیت صدور ویزا برای مقامات جمهوری اسلامی و خانوادەهایشان خبر داد.وزیر خارجه آلمان در یک رشتە توییت بە اعتراضات ضد حکومتی جاری در ایران واکنش نشان دادە و ضمن "شجاعانه" خواندن اعتراضات، گفتە است: «رژیم روز بە روز با خشونت بیشتری عمل میکند. ما پیشتر هم روابط خود را محدود کردە بودیم، اما با دولتی کە اینگونه غیر انسانی رفتار میکند، نمیتوان روابط معمولی داشت. ما روابط خود را با شرایط روز منطبق خواهیم کرد.»
دیروز ههنگاو از حضور علی دایی و حامد لک، فوتبالیست، برای شرکت در مراسم چهلم مهسا امینی به سقز رفته و در هتل کُرد این شهر مستقر شدند، اما نیروهای امنیتی آنها را به مهمانسرای دولتی منتقل کرده و صاحب هتل را مجبور کردند این هتل را تعطیل کند.
امروز چهارشنبه ۴ آبان در روز مراسم چهلم مهسا امینی استاندار کردستان خبر حضور علی دایی و حامد لک در سقز برای شرکت در مراسم چهلم مهسا امینی را تکذیب کرد.
سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه بایر لورکوزن، با انتشار یک استوری کنایهآمیز، به گزارش صدا و سیمای جمهوری اسلامی، درباره راهپیمایی اعتراضی بزرگ ایرانیان در برلین واکنش نشان داد.
مهاجم تیم ملی نوشت: «خودم تو آلمان زندگی میکنم، یخرده اینجا زندگی کردن سخته، به خاطر گرونیه، بنزین و پوشاک و خوراک و... ولی فقط امیدوارم بنزین هر چه سریعتر بیاد پایین.»
در روزهای گذشته ادعا شده مهران مدیری قصد داشته با همکاری «سربازان گمنام» کریمی را در بندر فجیره دستگیر و به ایران منتقل کند.
علی کریمی، اسطوره فوتبال ایران با انتشار توییتی، از «تهدید» خود و خانوادهاش خبر داد و نوشت: «از طرق مختلفی تهدید شده و میشویم ولی نه از طریق تماس مستقیم.» او تاکید کرد: «البته من مهم نیستم. من همچنان عزادار و نگران هموطنانم در جای جای میهن عزیزم هستم.»
مهدی رستمپور، خبرنگار ورزشی در اینستاگرام این بحث را به میان کشیده که مهران مدیری عامل نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی برای برنامه ربایش علی کریمی بوده است؛ طرحی که شکست خورد.
توضیح تفصیلی این ماجرا که در اینستاگرام مهدی رستم پور وجود دارد را اینجا ورق بزنید و بخوانید:
وحید اسماعیلی، خبرنگار ورزشی، نیز در این زمینه نوشته که پس از ناکام ماندن «حیله» مهران مدیری، او از طریق دوبی به ایران برگشت و گرفتن گذرنامه او در فرودگاه نیز «شایعه» و برای «ردگمکنی» بود.
رضا فاضلی، مشاور و مدیر برنامههای #علی_کریمی، با انتشار توئیتی اعلام کرد: «علی کریمی و خانواده اش، مکرراً تهدید میشوند. ولی هیچ تماسی از طرف مهران مدیری با او برقرار نشده است.» فاضلی، دلیل انتشار این خبر را برای «گمراهی افکار عمومی» دانست و نوشت: «اصل مطلب: #زن_زندگی_آزادی»
امروز تاریخ ورق خورد. امروز بعد از ظهر ریشی سوناک که هندی تبار است بعنوان جوانترین فرد در طی دو قرن اخیر و همچنین اولین نخست وزیر غیر سفید پوست و هندی الاصل ء بریتانیا انتخاب شد. در بریتانیا حزب کارگر و لیبرال دموکرات دو حزب مهم دیگر هستند. در طی چهار دهه ای که نگارنده در بریتانیا زندگی می کرده, همواره گمان بر این بود که اگر یک غیر سفید پوست بعنوان نخست وزیر بریتانیا انتخاب شود, از یکی از این دو حزب خواهد بود. اما نمایندگان پارلمان بریتانیا از حزب محافظه کار با اکثریت پشتیبانی و حمایت و در نهایت بدون رقیب و رای گیری بعنوان رهبر بلامنازع حزب انتخاب کردند که معنای آن این است که ریشی سوناک نخست وزیر بریتانیا خواهد شد.
وی در خانواده ای مهاجر و هندی که اصالتا از ایالت پنجاب هندوستان بودند در شهر جنوبی ساوت همپتون انگلستان به دنیا آمد. خانواده وی جزو مهاجرینی بودند که از شرق آفریقا اخراج شدند. از نظر دینی او یک هندو است که انتخاب وی مصادف شده است با جشن دیوالی هندوها که بزرگترین جشن هندی ها در بریتانیا است که امروز (دوشنبه) می باشد. پدر وی در کشور کنیا به دنیا آمده بود.خود وی یک سال بعد از انقلاب ۵۷ به دنیا آمد. در کابینه قبلی بریتانیا چهار وزیر ارشد دولت یا سیاه پوست یا آسیایی تبار بودند. اکنون نخست وزیر بریتانیا هندی تبار است.
ایران وایر - بیست و شش سال پس از آغاز و بی نتیجه ماندن اصلاحات در نظام جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان یکی پس از دیگری از اعتراضات سراسری اخیر تبری جستند.
سی و هشت روز از آغاز اعتراضات سراسری در ایران پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، کشته شدن حداقل سی کودک، زندانی شدن بیش از ۳۰۰ کودک و کشته و زندانی شدن شماری دیگر از شهروندان بهزاد نبوی و حمیدرضا جلاییپور حمایت خود از جمهوری اسلامی را اعلام کردند.
بهزاد نبوی، رییس جبهه اصلاحات، وزیرصنایع سنگین دولت میرحسین موسوی، نایبرئیس مجلس ششم و زندانی سیاسی سابق در خصوص نسبت اصلاح طلبان و معترضان گفت: «قطعا نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم.»
سناریوسازیی که مانند فیلمنامه یک اثرجنایی هالیوودی خوانده می شود
تسنیم: "آرنیکا قائممقامی" ۱۰ روز قبل، از پنجره اتاق خواب خود به پایین پرتاب شده و پس از ۱۰ روز فوت کرده / پدر "آرنیکا " گفته که با هک شدن آیپی تلفن همراهش، عکسهای دخترش به عنوان ضرب و جرح در جریان اغتشاشات توسط ماموران پلیس در فضایمجازی منتشر شده
خبرگزاری تسنیم نوشت: پدر مرحومه "آرنیکا قائممقامی" با مراجعه به دادسرای امور جنایی با بیان اینکه فوت دخترش ارتباطی با اغتشاشات اخیر نداشته است، جزئیاتی از نحوه فوت دخترش را بیان کرد.
به گزارش «انتخاب»؛ در ادامه این گزارش آمده است: یکشنبه اول آبان ماه سال 1401 مرگ دختر جوانی روی تخت بیمارستان گلستان، توسط پدرش به کلانتری 102 پاسداران گزارش داده شد که با اعلام این خبر، تیمی از ماموران کلانتری 102 پاسداران با دستور میثم حسینپور؛ بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی راهی بیمارستان شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
بررسیهای اولیه نشان میداد، دختر جوان 10 روز قبل از پنجره اتاق خواب خود به پایین پرتاب و به بیمارستان گلستان منتقل شده که پس از 10 روز اقدامات درمانی، روی تخت این بیمارستان فوت کرده است.
ایندیپندنت فارسی - جنبش دانشجویی ایران که همزمان با خیزش سراسری مردم علیه حکومت و پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران آغاز شد، روز دوشنبه، ۲ آبان، نیز همچون روزهای گذشته، با برگزاری تجمعهای اعتراضی در دانشگاههای مختلف ایران، ادامه یافت.
صبح دوشنبه، به دلیل حضور علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت رئیسی، در محیط پیرامون دانشکده مکانیک دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی جو شدید امنیتی حاکم بود و شمار زیادی از ماموران لباسشخصی حتی مانع از ورود برخی دانشجویان به دانشگاه شدند. با این حال دانشجویان در محوطه بیرون سالن سخنرانی بهادری جهرمی تجمع کردند و شعار سر دادند. نیروهای بسیج دانشگاه برای محافظت از سخنگوی دولت او، را روی سن دوره کردند. دانشجویان نیز با سر دادن شعارهای پیاپی و هو کردن، به بهادری جهرمی اجازه سخنرانی ندادند و او مجبور شد سالن را ترک کند.
حضور بدون تفکیک جنسیتی در سالن غذاخوری دانشگاهها
دانشجویان دانشگاه علم و صنعت تهران روز دوشنبه روبروی غذاخوری مرکزی این دانشگاه جمع شدند و تلاش کردند بدون تفکیک جنسیتی، به سالن غذاخوری وارد شوند. دانشجویان دانشگاه امیرکبیر نیز بار دیگر قانون تفکیک جنسیتی را شکستند. در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران نیز تفکیک دخترها و پسران در سالن غذاخوری از میان برداشته شد و دانشجویان کنار یکدیگر غذا صرف کردند.
دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان نیز قصد داشتند تفکیک جنسیتی در غذاخوری این دانشگاه را لغو کنند. آنها در نهایت با مقاومت و درگیری شدید با حراست و زخمی شدن چند دانشجو، موفق شدند مسیر ورود به غذاخوری را باز کنند. همین اتفاق در دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی و دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه تهران نیز رخ داد.
رادیو فردا - با بالا گرفتن انتقادات از توییت راب مالی، نماینده ویژه دولت ایالات متحده در امور ایران، این دیپلمات ارشد آمریکایی به رادیو فردا گفت که تنها این معترضان ایرانی هستند که میتوانند سخنگوی خود باشند و نه هیچ شخصی در دولت آمریکا.
آقای مالی روز شنبه به دنبال تظاهرات دهها هزار نفر از ایرانیان در برلین و دیگر نقاط جهان از جمله واشینگتن، علیه حکومت جمهوری اسلامی در توییتی نوشت که تظاهرات مسالمتآمیز مردم ایران «برای درخواست رعایت و احترام به کرامت انسانی و حقوق بشر از سوی حکومتشان» ادامه دارد.
توییت آقای مالی اما در شبکههای اجتماعی اینگونه تفسیر شد که او خواسته مردم را تغییر رفتار حکومت ایران میداند و نه تغییر خود حکومت.
این مقام آمریکایی در پاسخ به انتقادات از توییت خود به رادیو فردا گفت: «نه من و نه دولت آمریکا نمیتوانیم ادعای سخنگویی معترضان را داشته باشیم. تنها خود آنها هستند که میتوانند چنین کنند و من هرگز قصد ندارم که چیزی غیر از این بگویم.»
۲۶ مهر ۱۴۰۱، نشریه «تلگراف»، چاپ لندن با استناد به صحبتهای «کریس برایانت»، وزیر سابق امور خارجه بریتانیا از احتمال حذف تیم فوتبال ایران از رقابتهای جام جهانی ۲۰۲۲ نوشت.
برایانت گفته بود: «هر کشوری از ولادیمیر پوتین برای حمله به اوکراین حمایت نظامی کند، باید از ورزش جهان اخراج شود.»
اشاره او به تخصیص ادوات جنگی و پهپادهای «شاهد» برای حمله به شهرهای اوکراین، از جمله پایتخت این کشور بود.
یک روز بعد، گروهی از فعالان حقوق بشری نیز در نامهای به ریاست فدراسیون جهانی فوتبال، خواستار خروج تیم جمهوری اسلامی از رقابتهای جام جهانی شدند. استدلال آنها، نقض مکرر حقوق بشر در ایران توسط نظام مستقر و کشتار و سرکوب معترضان بود.
در نهایت، فدراسیون جهانی فوتبال حتی موضوع حذف تیم فوتبال ایران از این رقابتها را از دستور کار خود کنار گذاشت.
چرا فیفا مایل نیست تیم ایران را از رقابتهای جام جهانی کنار بگذارد؟
آیا جیانی اینفانتینو میتواند به تنهایی در مورد ایران تصمیمگیری کند؟
بخشی از جامعه فوتبال ایران معتقد است دلیل عمده حمایتهای «جیانی اینفانتینو»، رییس فدراسیون جهانی فوتبال از «مهدی تاج»، رییس فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی که از اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد فوتبال شده است، با انتخابات سال آینده میلادی فیفا ارتباط مستقیم دارد.
از سال ۱۳۲۰ به بعد انگلیس و روسیه رضا شاه را تبعید کردند و هر دو کشور نیروهای نظامی خودشان را وارد ایران کردند، چون از همدیگر میترسیدند که طرف مقابل نیز کشور ایران را به تصرف خود در آورد. از طرفی دیگر از یک انقلاب جدید شبیه انقلاب مشروطه میترسیدند. به همین خاطر فورا پسر رضا شاه، محمد رضا را به تخت نشاندند، چون جوان بود و تجربه نداشت و مجبور بود که از انگلیس و روسیه برای اداره کشور و همچنین برای برخورد با افراد مختلف خط بگیرد. از طریق پادشاه جوان اربابان خارجی بیشتر میتوانستند که بر او، رژیمش و مردم ایران اعمال نفوز بکنند. اما از آنجایی که اوضاع جامعه خراب بود و مذهبیهای افراطی، ناسیونالیستهای افراطی، اقوام افراطی همه در ذهن، روح، عقل، احساس گرفتار گرایشهای شورشی مذهبی، ناسیونالیستی و قومگرایی کهنه چندین قرن بودند. این گرایشهای شورشی چندگانه طی چندین قرن بدون هیچ نوع تغییر سازنده ذهن، روح، عقل، احساس و جسم مردم ایران را گرفتار و خراب و فرسوده کرده بودند. این افراد از گرایشهای جنبشی، مثل انعطاف پذیری، خرد، عقلگرایی، انتقادپذیری، تعامل، منطق، حقوق شهروندی و نظم کمتر برخوردار بودند. به عبارت دیگر در ذهن، روح، عقل و احساس آنها تعادلی بین گرایشهای شورشی و گرایشهای جنبشی آنها وجود نداشت و گرایشهای جنبشی ضعیف و زیر سلطه گرایشهای شورشی و گرایشهای شورشی در ذهن و روح افراد خداگونه بیداد میکردند. ظاهراً این بازار آشفته در ایران کم بود! کمونیستهای افراطی هم به آن اضافه شد، مثل حزب دموکرات و حزب توده که اینها هم شورشی برخورد میکردند. اما تا حدودی گرایشهای جنبشی هم داشتند. علت آن این بود که چپیها مثل مذهبیون و ناسیونالیستها و اقوام مختلف خیلی قدیمی، کهنه، متوهم، درجازده و افراطی نبودند. اما از آنجایی که چپیهای ایران با مذهبیهای افراطی و ناسیونالیستهای افراطی و اقوام افراطی در ایران همنشین شدند کهنه گرایی چپیها در برخورد با کهنه گرایی آنها زود تر رشد افراطی پیدا کرد، (کمال همنشین در من اثر کرد). بخصوص که چپیهای ایران از جامعه کمونیستی خبر نداشتند و گرایشهای کمونیستی آنها ذهنگرایانه و کمتر عقلگرایانه بود. دوم تعداد چپیها در ایران کم بود و گرایشهای شورشی چپی افراطی خودشان و در برابر گرایشهای شورشی مذهبی افراطی، گرایشهای شورشی ناسیونالیست افراطی، گرایشهای شورشی قومگرایی افراطی در جامعه ایران رنگ میباخت و در تضاد و جنگ با آنها چندان وزنهای به حساب نمیآمد و کم کم ضعیف و به مرور میرفت زیر سلطه همه گرایشهای شورشی افراطی مذهبیها، ناسیونالیستها و اقوام مختلف که اصلا چپیها را قبول نداشتند. عوامل خارجی، مثل انگلیس و روسیه چندین قرن در چنین ساختار شورشی نقش داشتند و همین وضعیت را برای مردم ایران میخواستند.
تشکیل جبهه ملی:
اما در اوایل حکومت محمد رضا شاه جوان، یعنی از سال ۱۳۲۰ به بعد برای اینکه تا حدودی از بحرانهای این بازار آشفته بکاهند و جلوی یک شورش و انقلاب دیگری را بگیرند احتیاج به کسی داشتند که شناخت و تجربه داشته باشد و بین مردم و افراد سیاسی شناخته و معتبر باشد. در بخش دومگفته شد که دکتر محمد مصدق از زندان آزاد شد. برای جلوگیری از یک انقلاب نیم بند که میتوانست همراه با خونریزی و قحطی جدیدی باشد، شادروان دکتر محمد مصدق مجبور شد افرادی را کنار هم بیاورد که همه در اندازههای مختلف گرایشهای شورشی داشتند و گرایشهای جنبشی در ذهن و روح آنها ضعیف و زیر سلطه گرایشهای شورشی آنها بود. از این اتحاد نیم بند جبهه ملی پر فراز و نشیب بیرون آمد. این افراد نقطه ضعفهای و نقطه قوتهای همدیگر را میشناختند و میدانستند که از پس هم بر نمیآیند، چون همه گرایشهای شورشی قوی و گرایشهای جنبشی ضعیف داشتند و در تضاد و دشمن تراشی، رشد شورشی در ذهن و روح خودشان را بر علیه هم تکمیل میکردند. افراد این جبهه ملی از همان اول هر کدام ساز خود را میزدند و با چنین ساختار ذهنی و روحی حتی تا مرز جنگ و دشمنی پیش میرفتند. ریشه این اختلافات و عدم هماهنگی آنها با هم از جامعه مذهبی، ناسیونالیستی و قومگرایی کهنه و منزوی چند قرنه ایران سر چشمه میگرفت.
• خواسته روشن اکثر ایرانیان برای براندازی رژیم جمهوری اسلامی باید به گوش دیرشنوای کاخ سفید و اعضای کنگره برسد
ایندیپندنت فارسی ـ رابرت مالی، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، پس از گردهماییهای برلین، واشنگتن دیسی، لسآنجلس و دهها شهر دیگر جهان در روز شنبه، ۳۰ مهر ۱۴۰۱، چنین توییت کرد: «تظاهراتکنندگان در واشنگتن و شهرهای اطراف جهان حمایت خود را از مردم ایران اعلام کردند؛ مردمی که بهطور مسالمتآمیز تظاهرات میکنند تا دولتشان به حقوق بشر و کرامت آنها احترام بگذارد.»
این توییت خشم و اعتراض بسیاری از ایرانیان را برانگیخت. اعتراضی که در سوءمعرفیهای کاخ سفید در دوران اوباما و بایدن از جنبشهای ایرانیان و رژیم اسلامی ریشه دارد. معترضان بهدرستی بر این باورند که رابرت مالی انقلاب خواهان براندازی حکومت اسلامی را به مطالبه از حکومت اشغالگر ایران تقلیل داده است تا بیعملی این دولت را توجیه کند؛ همانطور که بیعملی ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ با نبودن درخواستی از طرف ایرانیها توجیه شد. این سوءمعرفی آگاهانه و برای نیازردن دل علی خامنهای و دیگر مقامها رژیم بود تا به مذاکرات هستهای برای احیای «برجام مرده» که هیچ دستاوردی نداشته است، ادامه دهند.
انتقام مفهومی بسیار قدیمی در تاریخ چند هزار ساله ایران دارد. در داستانهای شاهنامه بارها، انتقام تنها هدف و دوای درد بسیاری از قهرمانان و شخصیتها معرفی میشود. در انقلاب ۵۷ نیز بسیاری از گروهای سیاسی به خصوص باورمندان به مارکسیسم اقدامات قاضیان شرع در اعدامها میپسندیدند. در جریان جنبش مهسا، که در واقع شروع رسمی انقلاب سوم بعد از انقلاب مشروطه و بهمن ۵۷ است، بحث درباره چگونگی مواجهه با وابستگان به استبداد حاکم در جامعه طرح شده است. بسیاری تیرچراغ برق را به عنوان راهکار معرفی میکنند و بسیاری دیگر نیز با توجه به تجربه انقلاب ۵۷، دادگاههای عادلانه میکنوس و حمید نوری، آرزوی محاکمه عادلانه جنایتکاران رژیم را دارند. این سوال بسیار اساسی است زیرا در واقع انتخابی است میان باقی ماندن در دایره خشونتی که به صورت مداوم در تاریخ سیاسی ایران در طی قرون تکرار میشود و یا حرکت به سوی استقرار سیستمی مدافع حقوق که آزادی و کرامت انسان ایرانی را تضمین میکند.
دویچه وله - به گزارش شورای صنفی دانشجویان نگین عبدالملکی، دانشجوی مهندسی پزشکی دانشگاه همدان، روز ۲۰ مهر بر اثر ضربات باتوم کشته شده است. در پی وقایع روز یکشنبه در دانشگاه شریف، سلف این دانشگاه تعطیل شد.
شورای صنفی دانشجویان کشور در کانال تلگرامی خود اعلام کرده که نگین عبدالملکی، دانشجوی رشته مهندسی پزشکی دانشگاه صنعتی همدان، روز ۲۰ مهر در سطح شهر همدان بر اثر ضربات باتوم دچار خونریزی شده و پس از بازگشت به خوابگاه جانش را از دست داده است.
یکی از شاهدان عینی (از دانشجویان دانشگاه صنعتی همدان) در این باره به سایت "ههنگاو" گفته است: «نیروهای حراست به همراه تعدادی از نیروهای امنیتی پس از اطلاع از مرگ نگین فوراً به خوابگاه هجوم آورده و شروع به تهدید دانشجویانی کردند که از قضیه مطلع شده بودند. همان شب نیز خانواده عبدالملکی را از شهرستان قروه به همدان فراخواندند.»
همچنین به دوستان و خانواده او گفتهاند که باید علت مرگ این دانشجو را "مصرف کنسرو ماهی تاریخ مصرف گذشته" اعلام کنند.
«در حالی که حکومت مطلقه غارتگر ضحاکی که به دبستان و دبیرستانها هم رحم نکرده و به کشتار دانش آموزان پرداخته و بخشی از آنان را برای «اصلاح و تربیت» به مکانهای نامعلوم فرستاده که معلوم نیست ضحاکیان چه بر سر آنها میآورند، بعضیها منتظر چه جنایت دیگری هستند تا به حرکت مردم بپیوندند؟» نوشتن و تحقیق و تحلیل پروژه غارت و غارتگری ولایت مطلقه دو سال قبل شروع شد و گهگاهی هم به دلایلی از نظر زمانی وقفه در آن افتاد. ولی همچنانکه خوانندگان محترم مطلعند، ۱۸ مقاله از آن سلسله مقالهها تا به حال منتشر شده است. برای تکمیل این پروژه هنوز چند مطلب باقی مانده که باید به آن هم پرداخته شود. اگر هم عمری باقی بود تمامی آن با حک و اصلاح مجدد به صورت کتابی باز نشر خواهد شد. در این قسمت به این سئوال پاسخ داده میشوکه: ۵-آیا مقاصد و شعارهای مختلف و متفاوت میتواند ما را به نتیجه برساند و یا رژیم از آن بهره میبرد؟ یکم: در مقاله «روسری در نقش درفش کاویانی» متذکر شدم که «هم دستگاه رهبری و هم خود مردم باید مواظب شعارها باشند. شعارها باید به نحوی انتخاب شود که در سرتاسر کشور، کردستان و بلوچستان، خوزستان و آذربایجان، خراسان و کرمان... مورد قبول همه و بیان خواست همگانی باشد و قادر باشد که همه را بهم پیوند دهد و مانع شعارهای تجزیه انگیز، تفرقه انگیز و قدرت طلبی شیخ و شاه که مردم را از هم دور میکند، شوند. شعارهایی نظیر: «مرگ بر ستمگر// چه شاه باشد چه رهبر» بسیار کارساز خواهد بود.» و یا «ولایت فقیه هر نوعش ضد حقوق بشر است» و «بیش از پیش مراقب وابستگان شیخ و شاه باشند، رژیم شعارهای تفرقه افکنانه را بسیار دوست دارد و در گذشته چه بسیار در جنبش مردم از دادن این شعارها بهره بردهاند. نجات دهنده خود شمائید، نیرو و توانمندی در دست شما است.» (۱) در همان مقاله اشاره شده در بالا یادآور شدم که نه مسئله رژیم حجاب است و نه دین، بلکه مسئله رژیم، ساخت آدمهای بله قربانگو و کنترل نیمی از جامعه که پرورش دهنده مدیران آینده کشور است، میباشد (۲) و چون حکومت غارتگر در این زمینه خود را کاملاً شکست خورده دیده بسیارغصبانی وغضبناک است. وقتی اساس رژیم بر دروغ بنیاد گرفته خود واقفند که بی دین ترین و ضد دین ترین حاکماناند، جز دین قدرت پرستی و غارتگری و جنایت.
حضرات جمهوری اسلامی، به خاطر عقب ماندگی ذهنی، مردم ایران را هم مانند خودشان فرض می کنند!
سدعلی خامنه ای که بزرگ این دار و دسته است، سطح فکری اش در اندازه ی داستان قطار و نماز است که او چون داخل قطار تمیز نبود، برای خواندن نماز خود را از قطار در حال حرکت به بیرون پرت کرده بود :)
از چنین رهبری، طبیعتا انتظار نمی رود که مثلا برنامه های اقتصادی مثل پروفسور ارهارد یا طراحی های نظامی مثل چرچیل یا روش های مقابله با اعتراضات مردمی مثل ژنرال یاروزلسکی داشته باشد.
اداره کردن کشور توسط او هم چیزی ست در سطح بیرون پریدن از قطار برای نماز خواندن یا یا علی گفتن در هنگام خروج از زهدان مادر.
امروز که اعتراضات مردم ایران به حد غیر قابل تصوری شدت یافته حکومت نکبت به این فکر افتاده که به نحوی حرکت مردم را منحرف کند و یکی از روش هایی که به خاطر دارد در زمانی خوب جواب داده، آن روش را به کار گیرد غافل از این که آن روش در دهه ی شصت جواب می داد که اکثریت مردم ایران هنوز ماهیت کثیف حکومت را نمی شناختند و برای حفظ خاک کشور، از شر مستبد آدمخوار دیگری به نام صدام حاضر به گذشتن از خواسته ها و آمال خود بودند.
نام ابرآروان با نقش این شرکت در قطع اینترنت ایران گره خورده. "ابرآروان" اینک و در پی افشای روابط آن با شرکتی در آلمان زیر ذرهبین سازمان امنیت این کشور قرار گرفته است. گزارشی از عرفان کسرایی، پژوهشگر حوزه علم و فناوری.
زمان زیادی از برگزاری رویداد موسوم به "سوار ابرها " (RTC22) نمیگذرد. همین شش ماه پیش بود که "ابرآروان" با برگزاری مراسمی، از آخرین و به تعبیر خود از پیشرفتهترین فناوری ابری و نسل جدید محصولاتش رونمایی کرد و از ارزشگذاری ۱۵۰۰ میلیارد تومانی این شرکت در پروسه جذب سرمایه خبر داد.
عددی که خواسته یا ناخواسته، یادآور "۱۵۰۰ جانباخته وقایع خونین آبان ۱۳۹۸" بود و در آن زمان به اعتراضات بسیاری در بین کاربران شبکههای اجتماعی دامن زد.
اینک با آغاز آبانماه ۱۴۰۱ و همزمان با شعلهور شدن انقلابی سراسری علیه حکومت جمهوری اسلامی، آبانی دیگر با نام ابرآروان گره خورده است.
اینترنت در بسیاری از نقاط ایران تقریبا به کلی قطع شده و تنها با استفاده از ویپیانها در ساعاتی محدود و با سختی و مشقت فراوان در دسترس است.
اما این بار تنها کاربران عادی و یا حتی متخصصان فناوری اطلاعات ایرانی، از جمله امیرعماد میرمیرانی (جادی) و حسین رونقی، نیستند که از نقش این شرکت در قطع دسترسی به اینترنت پرده برمیدارند و به زندان جمهوری اسلامی میافتند.
تحقیقات مشترک وبسایت آلمانی "نتسپولیتیک" و مرکز پژوهشی "کورکتیو" و همچنین روزنامه "تاتس" در آلمان، نام، مشخصات و آدرس شرکتی با فعالیت بحثبرانگیز به نام "سافت کلود" مستقر در "مربوش" در نزدیکی "دوسلدورف" را افشا کردهاند که به گفته آنها در عمل چیزی جز یک نشانی پستی نیست، ولی در عین حال خود را به عنوان شرکتی آلمانی جا زده و کمترین اشارهای به ارتباط خود با ابرآروان نکرده است.
صدای آمریکا - رسانههای حکومتی در ایران فیلم کوتاهی را با عنوان را مستند «شکست فرار» پخش کردهاند که در آن وقایع شنبه شب ۲۳ مهر در زندان اوین را روایت میکند. اما آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، در گفتوگو با صدای آمریکا به این فیلم ایرادهایی اساسی وارد کرده و آن را «نمایش و بازیهای» حکومت دانسته است.
فیلم «شکست فرار» که حدود هفت دقیقه است، روایت رئیس یکی از اندرزگاههای زندان اوین از آغاز درگیری در این زندان است. این مقام زندان که اسمی از او برده نشده و صورتش را با ماسک پوشانده است، مدعی میشود که گروهی از زندانیان به بهانه بیماری چند نفر، به قرنطینه چهار - جایی که زندانیان بیمار نگهداری میشوند - میروند. اما زندانیان در فرصتی مناسب به این محل حمله میکنند و کنترل آن جا را به دست میگیرند.
آتنا دائمی که این فیلم را دیده است ادعای این مقام زندان را رد میکند. او به صدای آمریکا گفت: «این فیلم روایت زندانبانها است نه زندانیان. در همان صحنه اول فیلم که مدعی است زندانیان حمله را شروع کردند، شما دود و یا گاز اشکآور را میبینید و هیچ صحنهای نیست که نشان دهد زندانیان حمله کردهاند. از سوی دیگر، سابقه داشته که در همه بندها معمولا زندانبانها نوچه یا آدمهای خودشان را دارند. کار آنها به هم ریختن وضع و انجام اوامر مقامات زندان است. حتی بعید نیست که در صحنه اول فیلم مستندشان، وقتی گروهی زندانی یک مریض را میآورند، این صحنهسازی خودشان باشد.»
در بخش دیگری از فیلم پخش شده از رسانههای حکومت، مقام زندان اوین قدم به قدم نشان میدهد که زندانیان از کدام بخشها گذشتهاند و چطور تلاش داشتند که از زندان خارج شوند.
کانال تلگرامی اخبار سپاه قدس پاسداران که قبلا مولانا عبدالحمید را تهدید کرده بود و خیره سرانه نوشته بود: "تشویق جوانان و هیجانی کردن آنها، علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ممکن است برایتان گران تمام شود. این آخرین هشدار است". اما ظاهرا "آخرین هشدار" نبود. زیرا مجددا امروز یکشنبه تهدید خود را تکرار کرد و باز هم نوشت: " باز هم می گوئیم این آخرین هشدار است". کانال سپاه قدس خطاب به مولانا عبدالحمید نوشته است: "با کدام اجازه ای، آمارهای غلط در مورد کشته شدگان اخیر منتشر می کند، با کدام اجازه ای مقام معظم رهبری را تهدید میکند، با کدام اجازه ای نظام را دروغگو می خواند!! باز هم می گوییم این آخرین هشدار است.
البته امیدوارم بقول خودشان این "آخرین هشدار" باشد. چون طلبکار شدن و پررویی و رجزخوانی های تکراری این جماعت ء "تولیدکننده دستگاه معروف مستعان" و بنگاه های عریض و طویل دروغ پراکنی آنها نه تنها شهره عالم که بی وقفه است. جمهوری اسلامی که با حقیقت و راستی بیگانه است هیچ روایت راستین و واقعی را جز دروغ های گوبلزی خود بر نمی تابد. به مصداق آن شعر معروف " بخشای بر آن مرغ که خونش گه بسمل بر خاک بریزند و طپیدن نگذارند. این سپاه کودک کُش سفاک بیش از صد نفر از جمله بیش از سیزده کودک بلوچ را با بیرحمی مطلق قتل عام کرد و هیهات که بجای تحقیق و تفحص و کشف حقیقت, خانواده های داغدار را تهدید می کند و در مطلب امروز خود مدعی می شود که مولانا عبدالحمید مسئول اتفاقات اخیر در زاهدان است و نه قاتلان حرفه ای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی.
«مصطفی میرسلیم»، نماینده مجلس شورای اسلامی، و از چهرههای مشهور سیاسی، اول آبان۱۴۰۱، در گفتوگو با سایت «رویداد ۲۴»، اعتراضات سراسری ایران را به دشمنان نسبت داد و گفت: «بنده در چند ماه پیش و در چند مورد، آن هم پیش از شکلگیری ناآرامیها، افرادی را در خیابان دیدم که لخت مادرزاد بودند. این اتفاقات نشان میداد که دشمنان نظام برای ضربهزدن به حاکمیت برنامه داشتند، زیرا ریشه انقلاب اسلامی، فرهنگی و معنوی است.» سخنان میرسلیم با واکنشهای گسترده مواجه شد. این اولینبار نیست که سخنان مصطفی میرسلیم مورد توجه و تعجب افکار عمومی قرار میگیرد.
***
«اکبر هاشمی رفسنجانی» در خاطرات چهارشنبه۱۰اسفند۱۳۷۳، که همزمان با ماه رمضان بوده، به نقل از «حسین مرعشی» نوشته که مصطفی میرسلیم، «با هواپیمایی تا ارتفاع سی و پنج هزارپا هم رفته است، ولی هلال [ماه شوال] را ندیده است.»
تخصص رويت هلال ماه، یکی از علاقههای خاص مصطفی میرسلیم است، فردی که بین علاقهها، تحصیلات و سوابقش، هیچ تناسبی وجود ندارد.
مولف کتاب «موتورهای احتراق درونسوز» که هم رییس شهربانی بوده، هم وزیر ارشاد و هم رییس فدراسیون غریق نجات. هم نخست وزیر پیشنهادی «ابوالحسن بنیصدر» بوده و هم عضو حزب اصولگرای موتلفه اسلامی.
یکی از موضوعاتی که میرسلیم در زندگینامه خود به آن اشارهای نمیکند، معرفی از سوی ابوالحسن بنی صدر به عنوان نخست وزیر است.
***
مصطفی میرسلیم که در چند ماه گذشته با انتشار خبر بازداشت پسرش به دلیل همکاری با سازمان مجاهدین خلق، و سخنانش درباره اعتراضات خبرساز شده، در دهه ۷۰ به دلیل سخنانش در سمت وزارت ارشاد نیز خبرساز بود، به خصوص وقتی که رسانهها همزمان با پوشش سخنانش به عنوان وزیر ارشاد، او را مولف کتاب «موتورهای احتراق درون سوز» میخواندند.
مصطفی میرسلیم در سخنانی درباره اعتراضات گفت: «بنده در چند ماه پیش و در چند مورد، آن هم پیش از شکلگیری ناآرامیها، افرادی را در خیابان دیدم که لخت مادرزاد بودند. این اتفاقات نشان میداد که دشمنان نظام برای ضربهزدن به حاکمیت برنامه داشتند، زیرا ریشه انقلاب اسلامی، فرهنگی و معنوی است.»
این سخنان میرسلیم در فضای عمومی بسیار جنجال برانگیز شده است.
میرسلیم گفته بود که فضا برای «نقد علمی» در کشور آماده نیست، و مطبوعات «شعور استفاده از آزادی را ندارند.»
***
در تیرماه امسال، موضوع بازداشت «مهدی میرسلیم»، پسر میرسلیم، به دلیل همکاری با سازمان مجاهدین خلق خبرساز شد.
خود میرسلیم در اینباره گفت: «مهدى را ظاهرا پس از دو سال مراقبت، در تیر١٣٩٨ بازداشت، و در بهمن۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، به پنج سال حبس محکوم کردند، که پس از درخواست تجدید نظر و قطعی شدن حکم، در بهمن۱۳۹۹ به زندان اوین برده شد.»
سال گذشته نیز سخنان میرسلیم درباره وضعیت بودجه، و اینکه مردم باید قدری سختی را بپذیرند، بازتاب گستردهای یافت.
۲۸ سال ریاست فدراسیون نجات غریق
میرسلیم در کنار سمتهای سیاسی خود، ۲۸ سال رییس فدراسیون نجات غریق بوده است. او پس از مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی نیز گفت: «چقدر حیف در استخری که ایشان بودند، نجات غریق نداشتیم که به موقع به ایشان برسند.»
او در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز گفته بود: «با تجربهام در کمیته غریق نجات، اقتصاد کشور را نجات میدهم.»
پس از حمایت میرسلیم از خودروسازان داخلی، عکس او با کفش ریباک (Reebok)، از برندهای معروف ورزشی آمریکایی خبرساز شد.
***
معرفی از سوی بنیصدر به عنوان نخست وزیر
یکی از موضوعاتی که میرسلیم در زندگینامه خود به آن اشارهای نمیکند، معرفی از سوی ابوالحسن بنیصدر به عنوان نخست وزیر است. با این حال، بنیصدر نامه معرفی او را خطاب به «نمایندگان محترم» نوشته شده بود و هیات رییسه معتقد بود نامه باید خطاب به هیات رییسه یا مجلس نوشته شود، و به همین دلیل آن را اعلام وصول نکرد. بنیصدر ۷مرداد۱۳۵۹، در نامه دیگری از مجلس خواست که موضوع رای به میرسلیم را مسکوت بگذارد.
رادیو فردا - ایران روز یکشنبه اعلام کرد که قراردادی با روسیه برای صادرات ۴۰ دستگاه توربین به این کشور منعقد کرده که به صنعت گاز روسیه در اوج تحریمهای غرب علیه آن کمک میکند.
شانا، خبرگزاری خبرگزاری نفت و انرژی، به نقل از رضا نوشادی، مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران، نوشت که «موفقیتهای صنعتی کشور منحصر به زمینههای موشکی و پهپادی نیست».
آقای نوشادی افزود: «اکنون ۸۵ درصد تأسیسات و تجهیزات مورد نیاز صنعت گاز در داخل کشور ساخته میشود و به پشتوانه همین توانمندی، بهتازگی قراردادی برای صادرات ۴۰ دستگاه توربین ساخت ایران به کشور روسیه امضا شده است.»
این مقام ایرانی مشخص نکرد که چنین قراردادی چه زمانی امضا شده و توربینها نیز چه زمانی قرار است تحویل روسیه داده شود.
روسیه به دنبال تحریمهای اقتصادی که غرب علیه آن اعمال کرده است، صادرات گاز به کشورهای مختلف اروپایی را کاهش داد یا متوقف کرد و این امر باعث شده است تا قیمت انرژی افزایش یابد.
کرملین میگوید که تحریمها مانع از تعمیر و نگهداری مناسب زیرساختهای گاز روسیه شده و بهویژه مانع از بازگرداندن و نصب توربین زیمنس شده که در کانادا تحت تعمیرات بوده است.
عماد افروغ، نماینده پیشین مجلس، در مصاحبهای با ایسنا راهحل اعتراضهای گسترده را «اصلاحات ساختاری» عنوان کرد و افزود:«سیاستهای اقتصادی ما شبهسرمایهداری و نولیبرالیستی بوده است و سیاستهای عدالتخواهانه موجهی را دنبال نکردهایم.»
ایسنا - عماد افروغ درباره ریشه اعتراضات اخیر در کشور اظهار کرد: اعتراضات اخیر عقبه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دارد و درگذشت مرحوم مهسا امینی، جرقهای برای آغاز اعتراضات خیابانی بود.
وی معتقد است که اعتراضات اخیر جنبش اجتماعی نیست بلکه خشم شهری و شورش طردشدگان است. این اعتراضات میتواند بستری برای فراهم شدن جنبش دانشجویی نوظهور، واقعی و مستقل شود و این جنبش میتواند خواستههای متراکم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تودهها را مطالبه کند.
متن کامل گفت و گوی ایسنا با عماد افروغ جامعه شناس و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی درباره ریشه اعتراضات خیابانی و راه برون رفت از این شرایط به شرح زیر است:
یورونیوز - محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران روز دوشنبه در واکنش به تحریم اتحادیه اروپا گفت که با اموال توقیف شده او «زغال سنگ» بخرند.
وی در صفحه شخصی خود با اشاره به اینکه نامش در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا آمده است نوشت که به اروپاییها «وکالت» میدهد تا «همه اموال و داراییهای سرلشکر محمد حسین باقری در بانکهای سراسر جهان را شناسایی و مصادره و صرف خرید زغال سنگ برای شهروندان اروپایی کنند. زمستان سختی در پیش است.»
اتحادیه اروپا و بریتانیا روز پنجشنبه محمد باقری را با بهدلیل فروش سلاح و پهپاد به روسیه تحریم کردند.
سندی از اسناد فاششدهٔ پرستیوی که چند روز پیش توسط یک گروه هکری بنام بلکریوارد منتشر شد. یک رسید و یک فیش پرداخت به شرمین ناروانی،
در جریان این ترور یک پلیس و یک شهروند عادی فرانسوی کشته شدند. انیس نقاش به اتهام اقدام به این ترور به حبس ابد محکوم شد ولی پس از شش سال با گروگانگیری چند تبعهٔ فرانسه در لبنان بدست اعضای حزبالله به ایران تحویل داده شد تا با گروگانهای فرانسوی مبادله شود.
در حاشیه تجمع ۲۲ اکتبر در تورنتو این فرصت پیش آمد که از مجید جوهری درباره ارتباطش با افرادی که متهم به پولشویی هستند سوال بپرسم، همچنین درباره دیدارش با نمایندگان ج.ا در کانادا و وضعیت لابیهای ج.ا در این کشور#مهسا_امینیpic.twitter.com/OHBj8btpFH
"عمو حاجی" مرد تنومند و کهنسالی که بیش از نیم قرن از رعایت کردن بهداشت و استحمام گریزان بود، در ۹۴سالگی در روستای دژگاه از توابع بخش دهرم شهرستان فراشبند فارس درگذشت.
به گزارش ایرنا، او که به گفته بخشدار دهرم فراشبند فارس، اسمش "حاجی" بود، در دهههای گذشته از خوردن هر نوع خوراکی تازه پرهیز میکرد و معتقد بود "اگر تمیز شود، مریض میشود."
او بر این باور بود که حمام رفتن و تمیزی، بدنش را از سلامتی دور میکند.
مردم منطقه احترام خاصی برای او قائل بودند و رعایت حالش را میکردند. عمو حاجی همیشه از حمام و آب دوری میکرد به طوری که چند سال پیش وقتی جوانان روستا سعی کرده بودند برای او حمامی فراهم کنند؛ فرار کرده بود.
در آن زمان گروهی از مردان روستا داوطلبانه او را به رودخانه نزدیک روستا برای شستشو و استحمام بردند، اما عمو حاجی وقتی به هدف آنها پی برد خود را از خودرو به بیرون انداخته و حاضر به استحمام نشده بود. وی دلیل دوری خود از آب را ترس از مریض شدن عنوان میکرد.
تا اینکه چند ماه قبل، اهالی روستا دوباره او را برای شستشو به حمام بردند. دیری نپایید او دچار بیماری شد و سرانجام روز یکشنبه اول آبانماه در سن ۹۴ سالگی درحالی که هرگز ازدواج نکرده بود جان به جان آفرین تسلیم کرد.
مراسم تشییع و خاکسپاری وی عصر سهشنبه در دیرم فراشبند برگزار میشود. شهرستان فراشبند در ۱۴۶ کیلومتری جنوب غرب شیراز واقع شده است.
ایندیپندنت فارسی - رضا باقری، وکیل دادگستری، اعلام کرد علت مرگ نیکا شاکرمی خودکشی نبوده است و او ادعای برخی مقامهای قضایی در رابطه با این پرونده را هم تکذیب میکند.
سایت شرق روز چهارشنبه، چهارم آبان، گزارش داد که به گفته باقری، این موضوع با قاضی پرونده نیز مطرح شده، اما ابعاد مختلف این پرونده همچنان نامعلوم است. او اضافه کرد که آنچه در شب حادثه در خانه محل مرگ نیکا شاکرمی گذشت، برای کسی روشن نیست و «ما هنوز چیزی نمیدانیم و در جهل کامل قرار داریم».
باقری همچنین گفت هشت نفر از ساکنان این خانه بازداشت شدهاند و موضوع تجاوز به نیکا شاکرمی را هم تکذیب میکند.
وکیل خانواده شاکرمی در بخش دیگری از سخنان خود، تصویر منسوب به نیکا شاکرمی را که محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی، در حساب اینستاگرام خود منتشر کرده بود، متعلق به نیکا ندانست. او گفت: «ما این عکس منتسب به نیکا را که منتشر شده است، کاملا تکذیب میکنیم. کاری که آقای شهریاری انجام دادند، خلاف قانون بود و اصلا حق نداشتند چنین کاری انجام دهند.»
محمد شهریاری چند روز پیش تصویری در حساب اینستاگرام خود منتشر کرد و مدعی شد که متعلق به نیکا شاکرمی است که از گوشی او استخراج شده است. او با انتشار این تصویر قصد داشت چنین القا کند که این دختر به نشستن یا خوابیدن در بلندی عادت داشت و در پی همین عادت نیز از بلندی پرت شد و جان باخت.
عصر ایران - "بدانید! 15 دقیقه بعد از ورود مهسا امینی به بیمارستان کسری، دو عنصر امنیتی در بیمارستان مستقر می شوند و هدایت از همان لحظه شروع می شود."
این را وزیر خارجه ایران در جمع ایرانیان مقیم ایروان - پایتخت ارمنستان - در توضیح نفوذ عناصر دشمن در ناآرامی های بعد از مرگ مهسا امینی گفته است؛ این که راست گفته است یا نه، خود داند و خدای خودش اما ای کاش، مسوولان و تریبون داران مملکت ما، لااقل این قدر حرف نزنند.
معلوم نیست چه اصراری دارند که هر روز سناریوی جدیدی از ماجرای مرگ مهسا امینی روایت کنند؟! آخرینش هم همین فرمایش شگفت انگیز جناب "حسینامیر عبداللهیان" است.
واقعاً یعنی چه که 15 دقیقه بعد از ورود مهسا به بیمارستان دو عنصر امنیتی وارد بیمارستان کسری شده و هدایت ماجرا را از همانجا آغاز کرده اند؟!
آن طور که خود مسوولان گفته اند از لحظه جلب مهسا امینی توسط گشت ارشاد تا ورودش به بیمارستان کمتر از 2 ساعت طول کشیده است (طبق اعلام مسوولان، مهسا ساعت 18 جلب و ساعت 19 وارد مقر پلیس می شود و 19:42 به بیمارستان می رود)؛ کسی هم از بقیه ماجرا -که چه خواهد شد- خبر نداشت.
ایندیپندنت فارسی - ریاست «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را محمد مصدق، معاون اول این قوه، بر عهده دارد
با تداوم خیزش سراسری مردم ایران در هفته ششم، محمد مصدق، معاون اول قوه قضاییه، از تشکیل «قرارگاه عملیاتی قوه قضاییه» برای اجرای فرمانهای مستقیم علی خامنهای خبر داد.
از زمان آغاز خیزش سراسری مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی، یعنی حدود چهل روز پیش، قوه قضائیه اقداماتی را برای راهاندازی دو تشکیلات جدید به اجرا گذشته است که اولین آن، تشکیل «سازمان حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه» با ماموریت «مقابله با براندازی»، و دومین تشکیلات نیز «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» برای اجرای مستقیم فرمانهای خامنهای است.
مرکز رسانه قوه قضائیه روز یکشنبه، اول آبان ۱۴۰۱ (۲۳ اکتبر ۲۰۲۲)، خبر تشکیل «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را اعلام، و تاکید کرد که «قرارگاه» جدید قوه قضائیه نتیجه دیدار تیرماه رئیس و مقامهای قوه قضائیه با رهبر جمهوری اسلامی ایران است، اما جزئیات و کارگروههای این قرارگاه نشان میدهد که بخشی از ماموریت آن، نقشآفرینی و اجرای مستقیم فرمانهای علی خامنهای در سرکوب خیزش مردم علیه نظام جمهوری اسلامی است.
خامنهای در دیدار تیرماه خود با مقامهای قوه قضائیه، بر اجرای «سند تحول قضائی، مبارزه جدی با فساد، جلوگیری از صدور احکام ضعیف یا مخدوش، معطل نماندن هیچ یک از اختیارات و ماموریتهای قانونی قوه قضائیه» تاکید کرده بود.
در بخش دیگری از این دیدار نیز خامنهای بر «پیشگیری از وقوع جرم، تنظیم ارتباط قوه قضائیه و ضابطان قضائی، مسئولیت قوه قضائیه در قبال امنیت روانی مردم و پیگیری پروندههای مهم و گوناگون در افکار عمومی تا حصول نتیجه» تاکید کرده بود.
محمد مصدق، معاون اول قوه قضائیه، گفته است که پس از این دیدار، در نامهای به غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، «۱۸ راهکار» برای تحقق فرمانهای خامنهای ارائه کرده و با دستور محسنی اژهای، مامور شده است که پیشنویس برنامه عملیاتی اجرای فرمانهای خامنهای را تدوین کند.
این درحالی است که قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، از اساس زیر نظر رهبر نظام است و رئیس آن نیز با حکم مستقیم او منصوب میشود و این قوه خود را غیر از خامنهای، به هیچ نهاد یا مقام دیگری پاسخگو نمیداند.
با این حال، قوه قضائیه روز یکشنبه اعلام کرد که این «قرارگاه عملیاتی» جدید هم برای اجرای فرمانها و دستورهای خامنهای تاسیس شده است.
محمد مصدق، معاون اول قوه قضائیه، تاکید کرد دلیل تشکیل این «قرارگاه» آن است که فرمانهای خامنهای به شکل «برنامههای عملیاتی و با اولویت و سرعت در تمام سطوح دستگاه قضائی» اجرا شود، به شکلی که هیچ یک از دستورهای او «بدون اقدام و پیگیری» باقی نماند.
ریاست «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را محمد مصدق، معاون اول این قوه، بر عهده دارد و «رئیس دیوان عالی، دادستان کل کشور، رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه و معاون راهبردی قوه قضائیه»، چهار عضو دیگر آن خواهند بود.
ایندیپندنت فارسی - ریاست «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را محمد مصدق، معاون اول این قوه، بر عهده دارد
با تداوم خیزش سراسری مردم ایران در هفته ششم، محمد مصدق، معاون اول قوه قضاییه، از تشکیل «قرارگاه عملیاتی قوه قضاییه» برای اجرای فرمانهای مستقیم علی خامنهای خبر داد.
از زمان آغاز خیزش سراسری مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی، یعنی حدود چهل روز پیش، قوه قضائیه اقداماتی را برای راهاندازی دو تشکیلات جدید به اجرا گذشته است که اولین آن، تشکیل «سازمان حفاظت و اطلاعات قوه قضائیه» با ماموریت «مقابله با براندازی»، و دومین تشکیلات نیز «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» برای اجرای مستقیم فرمانهای خامنهای است.
مرکز رسانه قوه قضائیه روز یکشنبه، اول آبان ۱۴۰۱ (۲۳ اکتبر ۲۰۲۲)، خبر تشکیل «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را اعلام، و تاکید کرد که «قرارگاه» جدید قوه قضائیه نتیجه دیدار تیرماه رئیس و مقامهای قوه قضائیه با رهبر جمهوری اسلامی ایران است، اما جزئیات و کارگروههای این قرارگاه نشان میدهد که بخشی از ماموریت آن، نقشآفرینی و اجرای مستقیم فرمانهای علی خامنهای در سرکوب خیزش مردم علیه نظام جمهوری اسلامی است.
خامنهای در دیدار تیرماه خود با مقامهای قوه قضائیه، بر اجرای «سند تحول قضائی، مبارزه جدی با فساد، جلوگیری از صدور احکام ضعیف یا مخدوش، معطل نماندن هیچ یک از اختیارات و ماموریتهای قانونی قوه قضائیه» تاکید کرده بود.
در بخش دیگری از این دیدار نیز خامنهای بر «پیشگیری از وقوع جرم، تنظیم ارتباط قوه قضائیه و ضابطان قضائی، مسئولیت قوه قضائیه در قبال امنیت روانی مردم و پیگیری پروندههای مهم و گوناگون در افکار عمومی تا حصول نتیجه» تاکید کرده بود.
محمد مصدق، معاون اول قوه قضائیه، گفته است که پس از این دیدار، در نامهای به غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، «۱۸ راهکار» برای تحقق فرمانهای خامنهای ارائه کرده و با دستور محسنی اژهای، مامور شده است که پیشنویس برنامه عملیاتی اجرای فرمانهای خامنهای را تدوین کند.
این درحالی است که قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، از اساس زیر نظر رهبر نظام است و رئیس آن نیز با حکم مستقیم او منصوب میشود و این قوه خود را غیر از خامنهای، به هیچ نهاد یا مقام دیگری پاسخگو نمیداند.
با این حال، قوه قضائیه روز یکشنبه اعلام کرد که این «قرارگاه عملیاتی» جدید هم برای اجرای فرمانها و دستورهای خامنهای تاسیس شده است.
محمد مصدق، معاون اول قوه قضائیه، تاکید کرد دلیل تشکیل این «قرارگاه» آن است که فرمانهای خامنهای به شکل «برنامههای عملیاتی و با اولویت و سرعت در تمام سطوح دستگاه قضائی» اجرا شود، به شکلی که هیچ یک از دستورهای او «بدون اقدام و پیگیری» باقی نماند.
ریاست «قرارگاه عملیاتی قوه قضائیه» را محمد مصدق، معاون اول این قوه، بر عهده دارد و «رئیس دیوان عالی، دادستان کل کشور، رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه و معاون راهبردی قوه قضائیه»، چهار عضو دیگر آن خواهند بود.
ایران وایر - محمود حسینیپور، استاندار مازندران، به مدیران اصلاحطلب و اصولگرا هشدار داد که چنانچه در آینده «اتفاقی برای ایران بیفتد» همه آنها با هم دار زده خواهند شد.
حسینیپور در جلسه شورای اداری استان مازندران در روز اول آبان گفت: «خبر دارم که برخی مدیران نشستند و تحلیل کردند که آینده چه اتفاقی میافتد و خواهد افتاد؛ همه اعم از اصلاحطلب و اصولگرا گوشها را باز کنند تا اگر کسی تصورش این است، اتفاقی برای ایران بیُفتد بداند دشمن اول از همه با او کار دارد و تصور نکند با او کاری ندارد بلکه قبل از همه او را بالای دار میفرستند»
استاندار مازندران همچنین به گستردگی اعتراضات در ایران اذعان کرد و گفت: «کشور در شرایطی قرار گرفته که توسط جریانات ضد انقلاب و سرویسهای بیگانه مورد هجوم حداکثری قرار گرفته و مردم کشور را نگران کرده است»
حسینیپور همچنین از «رصد» مدیران دولتی خبر داد و گفت مامورانی را استخدام کردیم تا مدیران را رصد کنند؛ کدام مسئول با کم کاری آب در آسیاب دشمن میریزد.
این مقام استانی اضافه کرد که جمهوری اسلامی ایران «مدیر انقلابی» میخواهد که «تا شهادت پای انقلاب اسلامی باشد»
استاندار مازندران همچنین ادعاهای دیگر مقامات جمهوری اسلامی درباره بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ایران را تکرار کرد و مدعی شد: «بیشترین دستگیر شدهها از خانوادههای کم بضاعت، فرزندان طلاق و آسیب دیده اجتماعی بودند.»
روی سخن امضا کنندگان این نامه، سران کشورهای اروپایی و رهبران اتحادیۀ اروپاست. پنج هفته از آغاز خیزش سراسری مردم ایران میگذرد. جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته است آن را فرونشاند. در یک ماه گذشته بیش از ۲۰۰ ایرانی جان خود را در رویارویی با نیروهای سرکوب رژیم از دست دادهاند. این خیزش گستردهترین و پایدارترین خیزش ایرانیان به ویژه جوانان کشور پس از انقلاب ۱۳۵۷ است. آتش آن با انتشار خبر کشته شدن مهسا امینی، بانوی جوان ۲۲ ساله، بر اثر ضربۀ مغزیِ گشت ارشاد تهران افروخته شد. نخست، نسلهای جوان به ویژه دختران جوان به پاخاستند و سپس گروههای جوان دیگر از جمله دانشگاهیان، فرهنگیان و هنرمندان با آنان همراه شدند. همبستگی کمنظیر ایرانیانِ تبعیدی و مهاجر با مردم به پاخاسته و پشتیبانی افکار عمومی جهان به ویژه سرآمدان سیاسی و فرهنگی بسیاری از کشورها از خواستههای جنبش سراسری مردم ایران، در پایداری جنبش بسیار اثرگذار بود. مردم ایران در این روزهای دشوار خویشتن را وامدار همت و بزرگواری همۀ زنان و مردانی میدانند که در سراسر جهان از خواستههای آنان پشتیبانی کردهاند. شکی نیست که این پشتیبانی در پایداری مردم ایران بسیار اثرگذار بوده است. اما برای رسیدن آنان دستکم به بعضی از خواستههای بحق خود باید با حمایت جدی و عملی دولتهای اروپایی همراه شود. درست است که تنی چند از مسئولانِ بلندپایۀ دولتهای اروپایی و سران اتحادیۀ اروپا از جنبش سراسری مردم ایران حمایت لفظی کردهاند، اما چنان که تجربۀ بیش از چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی نشان داده است، رهبران آن نظام از این حمایتهای لفظی هراسی به دل راه نمیدهند و جز در برابر گامهای عملی دولتها عقب نشینی نمیکنند.
ایران اینترنشنال - پس از آن که رابرت مالی نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در توییتی، خیزش سراسری ایرانیان در داخل و خارج از کشور را حامل پیامی به جمهوری اسلامی برای رعایت حقوق بشر دانسته بود، موجی از واکنشهای منفی به این توییت به راه افتاده و مسیح علینژاد خواهان کنارهگیری او شده است.
مسیح علینژاد روزنامهنگار و فعال حقوق زنان، روز یکشنبه اول آبان، خواهان کنارهگیری رابرت مالی نماینده ویژه امور آمریکا در امور ایران شد و در توییتی نوشت: «زمان کنار رفتن مالی است. او با ارائه نادرست از اقدام ایرانیان برای کنار زدن جمهوری اسلامی، به جایگاه دولت آمریکا در بین مردم ایران آسیب میزند».
الگوریتمهای رابرت مالی برای وضعیت مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی طراحی شده است. در وضعیتی که مردم ایران در حال انقلاب علیه جمهوری اسلامی هستند، مواضع رابرت مالی، وصله ناجور است. او این دوره را نمیتواند نمایندگی کند. هر چه زودتر برود، منافع آمریکا و ایران، بیشتر تامین میشوند. pic.twitter.com/iH3w800gmi
او افزود: «همانطور که به جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا گفتم، رژیم ایران که مهسا امینی و دهها نوجوان دیگر را کشته، قابل اصلاح نیست».
نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در توییت خود نوشت: «راهپیمایان در واشینگتن و شهرهای سراسر جهان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.»
توییت #رابرت_مالی،شرمآور است. او نه اینکه از واقعیت سرنگونطلبانه انقلاب ایران آگاه نباشد، مثل اصلاحطلبان ج ا، به دنبال تقلیل مطالبات مردم ایران است. هدف او توافق هستهای و تداوم جمهوری اسلامی است. باید کارزار درخواست استعفا یا برکناری او راه بیفتد.#مهسا_امینی#ResignMalleyhttps://t.co/pIMNcD32kf
روایت نرگس محمدی از وقایع اوین: دهها زندانی را کشتند
رادیو فردا - حساب کاربری نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، در اینستاگرام روز یکشنبه یکم آبان روایتی را به قلم او از شب آتشسوزی اوین منتشر کرد که در آن با ذکر شواهدی بر احتمال برنامهریزیشده بودن حمله به زندان اوین تأکید کرده است.
خانم محمدی، که خود در اوین زندانی است، در این روایت با عنوان «شب هولناک اوین» مواردی را فاش کرده است که در صورت صحت نشان میدهد وقوع این رویداد، در میانه اعتراضات سراسری، از قبل برنامهریزیشده بود.
بهنوشته او، روز شنبه ٢٣ مهر اعزامهای صبح زندانیان به بیمارستان بدون اعلام دلیل کنسل شد و هنگام ظهر نیز سه بار صدای آژیر زندان به صدا در آمد که بیسابقه بود.
این فعال مدنی زندانی در بخشی از روایتش همچنین اشاره میکند که از یک هفته پیش از این اتفاق، «تحرکاتی در بند وجود داشت. درب مابین راهرو بند و راهرو کارکنان بسته و قفل شد و دریچهای روی آن تعبیه شد تا کارها از آن طریق انجام شود و زندانیان نتوانند به راهرو خروجی دسترسی داشته باشند».
همچنین «سه روز پیش از واقعه، کپسولهای آتشخاموشکن بهدستور ریاست زندان و به بهانه پر کردن از بند خارج شد».
رادیو بین المللی فرانسه - بعد از رزمایش سپاه پاسداران در مرزهای ارمنستان و آذربایجان که به تازگی پایان یافت، منابع وابسته به سپاه صریحاً به دولت آذربایجان هشدار میدهند که در منطقۀ نخجوان جنبشهایی وجود دارد که خواهان الحاق به ایران هستند.
رزمایش نیروهای سپاه در مرزهای آذربایجان و ارمنستان که طی هفتۀ گذشته انجام شد، به گفتۀ معاون هماهنگکننده سپاه "چندین پیام داشت".
سردار علیاکبر پورجمشیدیان نخستین پیام را خطاب به دولت آذربایجان و در عین حال اسرائیل دانسته و گفته است: "کشورهای همسایه ادعا کردند که حضور صهیونیستها (اسرائیل) توهمی است که ایران دارد. ما هم امیدواریم که این توهم باشد چرا که اگر واقعیت داشته باشد تبعات حضور اسرائیل را خواهند دید"... تهران از چندین سال قبل بارها به باکو در مورد همکاری با اسرائیل هشدار داده است. به گفتۀ مقامات سپاه "تلاش اسرائیل برای گسترش پایگاههای خود در برخی کشورهای همسایه ایران در شمالغرب کشور"، مطلقاً برای جمهوری اسلامی قابل قبول نیست.
پیام دیگر رزمایش سپاه، قدرتنمایی در داخل کشور است. پورجمشیدیان صریحاً گفته است: "آنهایی که در خیابان روسری از سر برمی دارند و بلوا میکنند بدانند که این انقلاب مزین به خون هزاران شهید است و با در آوردن چند روسری خدشهای به آن وارد نمیشود".
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ محمدصادق عابدینی روزنامهنگار با اعلام خبر کنارهگیری جعفر یازرلو از اخبار بیست و سی و نوشت: یک منبع آکاه دلیل خداحافظی این مجری را مرتبط با اختلافات موجود در معاونت سیاسی دانست.
گفتنی است؛ جعفر یازرلو چندین سال در مقام اخبارگوی خبر بیست و سی فعالیت داشت.
یازرلو از جمله مشهورترین مجریان اخبار سیما است.
تکذیب کنارهگیری گوینده خبر صداوسیما
روابط عمومی معاونت سیاسی در پاسخ به این خبر نوشت: در ارتباط با خبر مطرح شده مبنی بر کنارهگیری یکی از گویندگان خبر صداوسیما، به اطلاع میرساند او امروز گویندگی یکی از بخشهای خبری را به عهده داشته است
در حالی خبر تکذیب خداحافظی این گوینده خبر از سوی معاونت سیاسی اعلام شده است که نامی از ۲۰:۳۰ و حضور این گوینده در این برنامه خبری برده نشده است.
این گوینده مدتی است در بخش خبری رادیو پیام گویندگی میکند.
رادیو زمانه - انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری اسلامی یکشنبه اول آبان در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اظهاراتی نتیجه گزارش معاونت زنان از فراجا در خصوص کلیپ «برخورد با یک زن» را اعلام کرد و گفت نیروی انتظامی خشونتی به زن معترض اعمال نکرده و «مظلوم» واقع شده است.
انسیه خزعلی در جواب این سوال که «چند روز پیش در مصاحبهای ذکر کردید که گزارش کلیپهای پخش شده از برخورد ماموران نیروی انتظامی با یک خانم را از فراجا خواستهاید، آیا گزارش به دست شما رسیده و نتیجه بررسی چه بوده است؟» گفت:
«همانطور که در آن مصاحبه گفتهام هرگونه قضاوت باید بعد از دریافت اطلاعات کافی باشد و بحمدالله گزارشات دریافت شد و دلالت بر مظلومیت مضاعف نیروی انتظامی داشت.»
او در ادامه آزار جنسی ماموران مسلح را «روش متداول پلیس برای افراد مشکوک به حمل سلاح» خواند و ادعا کرد زنی که در تصاویر مورد آزار جنسی قرار میگیرد رها شده است. انسیه خزعلی افزود:
«اما اینکه آیا رفتار خشنی نسبت به فرد مذکور صورت گرفته بود یا نه؟ بررسی و مشخص شد چنین امری صورت نگرفته و این دستگیری طبق روش متداول پلیس نسبت به کسی که مشکوک به حمل سلاح است انجام شده و پس از مشخص شدن عدم وجود سلاح، ایشان رها شده است.»
در تصاویری که جمعه ۲۲مهر/ ۱۴ اکتبر منتشر شدند، در جریان اعتراضات سراسری که پس از قتل حکومتی مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد مردم را به خیابانها کشاند، دهها مامور گارد ویژه به یک زن حمله میکنند تا دستگیرش کنند. زن تنها و غیر مسلح است. ماموران مسلح حکومت اسلامی که همواره در صدد جداسازی و تفکیک جنسیتی است مبادا اختلاط زن و مرد صورت گیرد، او را احاطه می کنند و یکی از آنها از پشت باسن او را لمس میکند. تصویری علنی از تعرض جنسی یک مامور رسمی به یک زن در ملاءعام.
ایران وایر - محمود حسینیپور، استاندار مازندران، به مدیران اصلاحطلب و اصولگرا هشدار داد که چنانچه در آینده «اتفاقی برای ایران بیفتد» همه آنها با هم دار زده خواهند شد.
حسینیپور در جلسه شورای اداری استان مازندران در روز اول آبان گفت: «خبر دارم که برخی مدیران نشستند و تحلیل کردند که آینده چه اتفاقی میافتد و خواهد افتاد؛ همه اعم از اصلاحطلب و اصولگرا گوشها را باز کنند تا اگر کسی تصورش این است، اتفاقی برای ایران بیُفتد بداند دشمن اول از همه با او کار دارد و تصور نکند با او کاری ندارد بلکه قبل از همه او را بالای دار میفرستند»
استاندار مازندران همچنین به گستردگی اعتراضات در ایران اذعان کرد و گفت: «کشور در شرایطی قرار گرفته که توسط جریانات ضد انقلاب و سرویسهای بیگانه مورد هجوم حداکثری قرار گرفته و مردم کشور را نگران کرده است»
حسینیپور همچنین از «رصد» مدیران دولتی خبر داد و گفت مامورانی را استخدام کردیم تا مدیران را رصد کنند؛ کدام مسئول با کم کاری آب در آسیاب دشمن میریزد.
این مقام استانی اضافه کرد که جمهوری اسلامی ایران «مدیر انقلابی» میخواهد که «تا شهادت پای انقلاب اسلامی باشد»
استاندار مازندران همچنین ادعاهای دیگر مقامات جمهوری اسلامی درباره بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ایران را تکرار کرد و مدعی شد: «بیشترین دستگیر شدهها از خانوادههای کم بضاعت، فرزندان طلاق و آسیب دیده اجتماعی بودند.»
کیهان لندن - رسانهها از سرنوشت راضیه جلیلی جواهرساز هنرمند که در مسابقات جهانى «مهارت» سال ٢٠٢٢ در سوئیس، برنده مدال طلا شد اما در اعتراض به سرکوب مردم در ایران توسط جمهوری اسلامی از قبول آن سر باز زد، ابراز نگرانی کردهاند. او که در اعتراض به سرکوب زنان در ایران حاضر به دریافت این مدال نشد قرار بود ۲۶ مهر ژنو را ترک کند.
پس از آنکه ابراهیم رئیسی رئیس جمهورى منتخب ولى فقیه، کسب مدال طلا در مسابقات جهانی «مهارت» توسط یک زن ایرانی را «مایه افتخار» نامید، برخی رسانهها از جمله "نویه زورشر تسایتونگ» سوئیس از سرنوشت این بانوى هنرمند ابراز نگرانی کردهاند.
این مسابقه در ژنو با حضور ۱۵ کشور، از جمله ایران، بریتانیا، استرالیا، سوئیس، سوئد پرتغال، نروژ، ژاپن و چین برگزار شد.
بنیاد مهارتهای سوئیس مینویسد، به خاطر حفاظت از این زن جوان حاضر به انتشار ویدئوی سخنرانی او در مراسم نشده است.
تیمور الیاسی فعال سیاسی و حقوق مدنی و نماینده پارلمان شهر ژنو گفته است: «خانم جلیلی در مراسم اهدای مدال به زبان انگلیسی راجع به سرکوب زنان در ایران صحبت کرد. بعد مدال طلا را روی سکو گذاشت و سریع توسط هیأت ایرانی به اتومبیلشان و پس از آن به هتل محل اقامتش هدایت شد.»
مدافعان حقوق بشر و گروههای اپوزیسیون ایران بابت سرنوشت و احتمال «ربودن» او توسط مقامات جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کردند اما بنیاد مهارتهای سوئیس که این مدال را اهدا کرده اعلام کرد، مقامات رسمی ژنو توانستند با او تماس بگیرند.
آنها به راضیه جلیلی اطمینان دادند که در صورت لزوم، امکان برخورداری از حفاظت در سوئیس را دارد.
سقوط نظام با خیزش ملی مردم؛ واقعیتی که برخی تحلیلگران جمهوری اسلامی نیز آن را جدی و «تهدید» ارزیابی میکنند
کیهان لندن - خیزش ملی مردم در پنج هفته گذشته با وجود سرکوب گسترده معترضان در خیابان ادامه یافته و پایداری مردم سبب شده پژوهشگران داخلی و حتی چهرههای اصولگرا دست به قلم شوند تا راه برونرفت جمهوری اسلامی از مسیر سقوط را توضیح دهند.
در شرایطی که در سالهای گذشته اعتراضات مردم به صورت سازمانیافته از سوی حکومت سانسور میشد و رسانههای داخلی درباره آن نمینوشتند و تنها به انتشار گزارشهای دروغ و دستکاریشده میپرداختند اما اینبار دامنه اعتراضات سراسری مردم و بازتاب آن در داخل و خارج کشور به گونهایست که حتی دستگاه تبلیغاتی رژیم نیز نمیتواند از کنار آن با سکوت و سفسطه رد شد. از همین رو در روزهای گذشته دامنه گفتگو و ارائه تحلیل درباره این اعتراضات در رسانههای داخلی و وابسته حکومت نیز به جریان افتاده است. این موضوع در عین حال میتواند نشان از جدی گرفتن اعتراضات مردم توسط برخی زمامداران و احتمال تحولات زیربنایی سیاسی از دید سیاستگذاران حکومتی باشد.
خبرگزاری ایسنا نتایج یک پژوهش دانشکده علوم سیاسی دانشگاه شیراز درباره اعتراضات سالهای اخیر در ایران مربوط به اعتراضات سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ را منتشر کرده که در آن تأکید شده «در صورت عدم پاسخگویی به مطالبات مردم و نادیدهگرفتن زمینههای اصلی اعتراضات، مشخص نیست که امواج بعدی اعتراضات در سطوح قبلی باقی بمانند.»
پژوهشگران این تحقیق پیشبینی کرده بودند: «دوباره یک جرقه کافی است تا همه معترضان با نگرشها و اهداف متعدد و متنوع به خیابانها بریزند.»
نویسندگان تحقیق دانشگاه شیراز، یک استاد علوم سیاسی و یک دانشجوی دکترای علوم سیاسی این دانشگاه، نتیجه گرفتند که سه عامل «فقر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بین اقشار مختلف جامعه، تغییر سبک زندگی مردم جامعه به واسطه جهانی شدن و گسترش ارتباطات، و بیاعتمادی مردم و اصناف به احزاب و نهادهای رسمی دولتی» از عوامل اصلی اعتراضات صورت گرفته در این بازه چهارساله است.
ایندیپندنت فارسی - پژوهشی جدید به افراد مسن یادآوری میکند تمرینهای قدرتی را در برنامههای ورزشی خود بگنجانند؛ این تمرینها در صورتی که با ورزش هوازی ترکیب شوند، به افزایش طول عمر منجر میشوند.
بر اساس راهبردهای فعلی سلامت جسمانی که وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده آمریکا مشخص کرده است، بزرگسالان باید هر هفته دستکم دو روز تمرین قدرتی و ۲.۵ ساعت فعالیت بدنی هوازی متوسط تا شدید انجام دهند.
اما با اینکه بیشتر مردم از مزایای سلامتی مرتبط با ورزش منظم آگاهاند، اخیرا پژوهشگران توجه خود را بر بهبود سلامت مرتبط با تمرینهای قدرتی متمرکز کردهاند. یافتههای آنها نشان میدهد طول عمر افراد ۶۵ سال و بالاتر که هفتهای دو تا شش مرتبه تمرین قدرتی انجام دادند، نسبت به افرادی که کمتر از دو بار تمرین کردند، بیشتر بود.
دکتر برایانت وبر، نویسنده این مطالعه و متخصص بیماریهای واگیردار بخش تغذیه، فعالیت بدنی و چاقی مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده آمریکا، به سیانان گفت: «هرنوع فعالیت بدنی بهطورمستقل خطر مرگ به دلایل مختلف را در افراد مسن کاهش میدهد.»
پژوهشگران دریافتند در بزرگسالانی که از برنامه تقویت عضلانی که بر تمرینهای افزایشدهنده قدرت، توان، استقامت و حجم عضلانی متمرکز است، پیروی کردند، خطر مرگومیر ۱۰ درصد کاهش یافت اما «خطر مرگ آنهایی که تمرینهای هوازی انجام میدادند، تنها ۲۴ درصد کم شد».
ایندیپندنت فارسی - نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی و حزبالله در دوران جنگ داخلی سوریه از فرودگاه نظامی دیماس به عنوان پایگاه عملیاتی استفاده کردهاند
دو روز پس از حمله هوایی به مواضع نظامی دراطراف دمشق، اطلاعات جدید حاکی است که این حملات انبارهای ویژه و کارگاه تسلیحاتی تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران را نابود کرده است.
دو منبع مطلع در گفتوگو با شبکه خبری العربیه در روز یکشنبه ۲۳ اکتبر، تایید کردند که حملات شامگاه جمعه به فرودگاه نظامی دیماس - دو انبار متعلق به واحد ۴۴۰۰ را هدف قرار دادند که محل نگهداری و انتقال مواد و تجهیزات حساس نظامی به حزبالله لبنان است.
این منابع همچنین گفتند که واحد فوق مواد خطرناکی را تحت پوشش کالاهای انساندوستانه به حزبالله منتقل کرده است.
العربیه به نقل از منابع خود گفت که واحد ۴۴۰۰ تحت هدایت حاج فادی، از اعضای ارشد حزبالله لبنان، تسلیحات فراوانی را در سالهای اخیر و با همکاری واحد ۱۹۰ نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی بهنام شهریاری، میان دو کشور سوریه و لبنان نقلوانتقال داده است.
دیدهبان حقوق بشر سوریه نیز با ارائه جزئیات بیشتر، به نقل از منابع خود گفته است که حمله هوایی کار نیروهای اسرائیلی بود.
به گفته این منابع با حمله مستقیم موشکهای اسرائیلی به فرودگاه نظامی دیماس در غرب استان ریف دمشق، تجهیزات و مواد نظامی مورد استفاده در ساخت پهپادهای ایرانی نابود شدند. آنان گفتند که یک رادار و یک باند فرود هواپیما نیز هدف قرار گرفتند.
رادیو فردا - خانواده یک مرد اسپانیایی که قصد داشت مسیر زادگاهش تا محل برگزاری جام جهانی در قطر را پیاده طی کند روز دوشنبه دوم آبان خبر دادند از حدود سه هفته پیش که وارد ایران شده است هیچ اطلاعی از او ندارند.
این مرد ۴۱ ساله به نام سانتیاگو سانچز چترباز سابق ارتش اسپانیا است و در راهپیمایی استقامت سابقه و مهارت فراوانی دارد. او پس از عبور از ۱۵ کشور با پای پیاده به مرز عراق و ایران رسید و طی ۹ ماه گذشته ماجراهای سفرش را در حساب اینستاگرامی که دنبالکنندههای فراوانی دارد منتشر میکرد. ولی از روز هشتم مهر و در پی ورود به ایران از طریق مرزهای شمال غربی این کشور حساب اینستاگرام او غیرفعال شده است.
خانواده آقای سانچز میگویند ارسال پیامهای او از طریق واتساپ نیز در همان روز متوقف شد. مادر او به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت: «من و همسرم به شدت نگران او هستیم و در تمام این مدت گریه کردهام». خانواده آقای سانچز مفقود شدن او را به پلیس و وزارت خارجه اسپانیا گزارش دادهاند.
دولت اسپانیا نیز میگوید تاکنون نتوانسته است در مورد آقای سانچز و وضعیت او در ایران اطلاعاتی بهدست بیاورد و سفیر این کشور در تهران مفقود شدن او را دنبال میکند.
بهزاد نبوی، رییس جبهه اصلاحات در گفتوگو با روزنامه «هممیهن» گفت: «نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم، بحث محافظهکاری نیست، ما شعارهای آنان را قبول نداریم»
او افزود: «نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، میخواهیم اصلاحش کنیم»
گفتوگوی روزنامهی هممیهن با بهزاد نبوی، رئیس جبههی اصلاحات، را در ادامه میخوانید:
*بعد از انحلال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، اطلاع چندانی از فعالیت حزبی و تشکیلاتی شما منتشر نشده است. تعریف شما از خودتان در فضای سیاسی فعلی چیست؟
تمام عمرم از ۱۹سالگی تا به امروز همیشه کار سیاسی و تشکیلاتی کردهام. طی سالهای گذشته مجموعهای از محدودیتهای غیرقانونی و بعضا شبهقانونی برای فعالان سیاسی که محکومیت داشتهاند، تعریف کردهاند و آنها را از فعالیت موثر در احزاب منع کردهاند. برهمین اساس مهمترین فعالیت سیاسیای که پس از انحلال سازمان کردهام، در جبهه اصلاحات ایران است که بحثهای بسیاری هم بر سر آن بود و در نهایت اعلام کردند که میتوانید به عنوان شخصیت حقیقی در جبهه عضو شوید. ولی نباید مسئولیتی در جبهه داشته باشید؟ که از دوستان اطلاعات سپاه علت منع فوق را خواستم و به ایشان گفتم خوشحال خواهم شد با ارائه این مستند، بار مسئولیت از دوشم برداشته شود، اما تا امروز چنین مستنداتی ارائه نشده است. در مشورت با آقای میردامادی ایشان فرمودند؛ قانونی که به آن استناد میشود، بعد از صدور حکم محکومیت ما است و عطف ماسبق نمیشود. بنابراین در حال حاضر عمده فعالیت سیاسی من در جبهه است که انشاالله آخر امسال به پایان میرسد و دوران خوش بازنشستگی دوم آغاز خواهد شد! البته لازم به ذکر است که در این مدت همیشه ارتباطات غیررسمی با همان دوستان سازمان داشته و دارم. فعالیتهای حزبی، تشکیلاتی، سیاسی، از نگاه من، بهگونهای است که روزانه با دهها نفر ارتباط گرفتهام و در جلسات متعدد مسائل را دنبال میکنم. امروز اگرچه تمام تلاشم را میکنم، اما دیگر در ۸۱سالگی، توان لازم را در خود نمیبینم و فعالیتم محدود به جبهه شده است. بعد از انحلال سازمان، دو تشکل «توسعه ملی ایران اسلامی» و «مجمع ایثارگران» که برخی از اعضای سابق سازمان مجاهدین انقلاب در آن فعالیت دارند (و البته من عضو هیچکدام نیستم) و خصوصا پس از تشکیل جبهه و مسئولیتی که برعهده گرفتهام، ترجیح میدهم با این دو تشکل، ارتباط تشکیلاتی نداشته باشم. حضور در جبهه هم خواست من نبود. من و سه نفر دیگر را آقای خاتمی تعیین کردند تا به اتفاق پنج نفر اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ۱۵ «شخصیت حقیقی» را برای عضویت در مجمع عمومی و جبهه تعیین کنیم و متاسفانه آن جمع ۹نفره بهرغم مخالفت من، مرا هم به عنوان یکی از اعضای حقیقی انتخاب کردند و طبعا ترجیح میدهم به عنوان عضو حقیقی جبهه، فعالیت حزبی نداشته باشم.
*انتقادی به شما و جبهه اصلاحات درباره ادامه فعالیتتان به عنوان رئیس جبهه مطرح شد؛ که چرا فرصتی به جوانان نمیدهید؛ پاسخ شما چیست؟
اولا من دوباره به عنوان رئیس جبهه انتخاب نشدهام، دوره ریاست دوساله است و حتی برای سال دوم استعفا دادم و متاسفانه با استعفای من موافقت نشد. چون صحیح نمیدانستم که بدون تصویب جمع، مسئولیت را رها کنم. بنابراین به کارم تا پایان دوره، ادامه میدهم. ثانیا جوانگرایی مورد تایید من است، اما این جوانگرایی واقعی نباید جنبه پوپولیستی داشته باشد. به عنوان مثال، نباید یک جوان صفر کیلومتر را در رأس کاری گذاشت که کمترین تجربه و حتی آشنایی نسبت به آن ندارد. این در واقع کاریکاتور جوانگرایی است. جوانگرایی واقعی به معنای بازنشستگی پیرمردهایی مثل من و جایگزینی جوانترهای باسابقه و تجربهدار است. نمونه انتصابات پوپولیستی را در چند سال گذشته در کشورمان شاهد بودهایم. علاوه بر پوپولیسم، فقدان تحزبهای ریشهدار هم عاملی برای جلوگیری تربیت جوانان باتجربه شده و در اثر عدم تربیت چنین جوانانی، ما پیرمردها، مسئولیتها را موروثی میکنیم! برخی گرایشها در حاکمیت نمیگذارند احزاب سیاسی شکل گرفته و عمر طولانی داشته باشند تا جوانان به آنها بپیوندند و ساخته شوند و به مرور جای افراد مسن را بگیرند. به عنوان مثال، در دوران فعالیت سازمان مجاهدین انقلاب، تعدادی از دانشجویان عضو تحکیم وحدت به سازمان پیوستند و تربیت تشکیلاتی پیدا کردند و به مرور جای افراد قدیمیتر را گرفتند. از نگاه من مفهوم جوانگرایی همین است و اگر فعالیت سازمان را متوقف نمیکردند، امروز تعداد بیشتری دانشجویان جوان علاقهمند به فعالیت سیاسی، تربیت شده و در فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی، جایگزین افرادی مثل من میشدند.
*برداشتی در فضای سیاسی نسبت به شما مطرح میشود که نظرات و رویکرد شما هم به سمت محافظهکاری رفته و شما نسبت به بهزاد نبوی مجلس ششم و دوران تحصن و زندانی حوادث سال ۸۸ تغییر بسیار داشتهاید و شما از جریان چپ و اصلاحطلب به طیفهای میانهرو و جناح راست گرایش پیدا کردهاید و در کنار افرادی مانند علی لاریجانی و ناطق نوری قرار میگیرید. آیا چنین برداشتی را قبول دارید؟
اولا باید به نکاتی توجه کرد. بهعنوان مثال در مجلس ششم طراح تحصن نبودم، ولی چون خیلی تشکیلاتی و اهل فعالیت جمعی هستم؛ تصمیم جمع را پذیرفتم و فعالانه دنبال کردم و حتی در زمره چهار نماینده استعفادهنده از آن مجلس بودم. ضمنا باید متذکر شوم که در همان تحصن بلافاصله پس از تایید نهایی نتایج انتخابات دور هفتم، توسط شورای نگهبان، بهرغم غیرعادلانه دانستن آن تصمیم، اعلام کردم تحصن را باید خاتمه دهیم چراکه تنها مرجع قانونی برای رسیدگی به اعتراضات متاسفانه همان شورا بود. منظور از طرح مسائل فوق این است که گاهی تصورات موجود نسبت به مواضع تاریخی فردی مثل من ممکن است، صحیح نباشد. اینکه در کیفرخواستم در سال ۸۸ نوشتند که گفتهام «به موسوی خیانت نمیکنم» الزاما از موضع رادیکال نبود؛ بازجویان میدانستند که من طرفدار تداوم حرکتهای خیابانی نیستم. برهمین اساس گفتند بیا و اعلام موضع کن و من برای راحت کردن خیالشان! تصریح کردم که «من به مهندس موسوی خیانت نمیکنم».
ثانیا باید توجه داشت که دیدگاه افراد ممکن است در گذر زمان دچار تغییر شود. بهعنوان مثال من قبل از زندان اخیر «ضد انقلاب»! نبودم و با مطالعات و بررسیهایی که در زندان کردم، ضد همه انقلابها شدم. انقلاب مانند انفجاری است که یک ساختمان عظیم (نظام حاکم) را فرو بریزد و تا این مرحله، تقریبا همه انقلابها موفق هستند، ولی وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با مشکل مواجه میشوند و با این تحلیل و مطالعه سرنوشت همه انقلابهای جهانی، مخالف انقلاب شدم.
مثال دیگری که شاید نشانه «مواضع محافظهکارانه» تلقی شود! این است که در جریان تحصن مجلس ششم معتقد بودم آقای خاتمی خیلی اشتباه کرد که انتخابات مجلس هفتم را برگزار کرد یا پس از سال ۸۸ کوتاه آمد و با آقایان کروبی و مهندس موسوی تا آخر ادامه نداد، اما بعد از زندان و تحولات اخیر و وقتی معجزه «تکرار میکنم» را دیدم، متوجه شدم مردم مواضع آقای خاتمی را بیشتر میپسندند و آن را از مواضع رادیکال آن زمان ما بیشتر قبول داشته و دارند. در تحصن مجلس ششم مگر تحصن آن روز ما و حرکتهای کف خیابان امروز الزاما توده مردم با ما همراهی کردند؟ بنابراین امروز به این نتیجه رسیدهام که مردم از رفتارهای رادیکال الزاما خوششان نمیآید و مورد تایید اکثریت نیست. مورد دیگری که در سوال مطرح کردهاید، موضع فعلی من نسبت به افرادی مثل آقایان ناطق و لاریجانی است. بله امروز آقای ناطق را قبول دارم. من ناطق امروز را رقیب خاتمی در سال ۷۶ و لاریجانی را کماکان، لاریجانی مرتبط با فیلم «عصر عاشورای» سال ۷۶ نمیدانم. نهتنها من، بلکه آنان هم تغییراتی در مواضعشان داشتهاند و این به معنای محافظهکارشدن من یا رادیکال شدن آنان نیست.
*این تصور که مطرح کردیم، صرفا به خاطر تغییر نگاهتان نسبت به انقلاب و ضد هرگونه انقلاب شدنتان نیست؛ بلکه عدهای این را مطرح میکنند که شما به طیف میانهروهای اصولگرا متمایل شدهاید.
ایران اینترنشنال - سخنرانی علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت ابراهیم رئیسی، در دانشگاه خواجه نصیر تهران به دلیل شعارها و اعتراضات گسترده دانشجویان ناتمام ماند. او پس از اعتراضات گسترده دانشجویان گفت: «احساس میکنم اگر اینجا نباشم شاید توهینها ادامه پیدا نکند. جلسه را وقت دیگری بگذاریم.»
دانشجویان همزمان با حضور سخنگوی دولت در سالن اجتماعات دانشگاه شعارهایی از جمله «سیستم فاسد نمیخواهیم، مهمون قاتل نمیخواهیم»، «امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه» و« مرگ بر خامنهای» سر دادند.
در همین حال جمعی از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر به مناسبت چهلم مهسا امینی در بیانیهای اعلام کردند: «به ازای هر باتومی که بر تن خسته این سرزمین زدید، فریادی خواهیم شد تا ببینید ما فراموش نمیکنیم.»
در این بیانیه تاکید شده است: «سخن از صلح خود را با ما سر میدهید؛ با قدرتی که باد در گلوی خود انداخته، اسلحه به دست گرفته و مغزهای لِهیده جوانان را بر روی خاک مادریمان به ما تحویل میدهد، سخن بگوییم؟»
سخنگوی دولت در ابتدای سخنان خود خطاب به دانشجویان گفت: «به شما ناهار ندادن؟» بهادری جهرمی همچنین در واکنش به شعارهای دانشجویان نیز افزود که «شعارهای «زن، زندگی، آزادی» و «مرد، میهن، آبادی» را این روزها زیاد شنیدهایم، ما همیشه دنبال تحقق آزادی، استقلال و آبادی بودهایم.»
او همچنین اعلام کرد: «کسب و کار من در اینترنت است و تلخی قطع اینترنت را درک میکنم.»
ما بهعنوان بخشی از جامعه هکرهای ایرانی و برخاسته از میان شما، برخلاف غربیها، اهل لاس زدن با آخوندهای جنایتکار نیستیم و اگه حرفی میزنیم ۱۰۰ درصد به آن عمل میکنیم.
بهطور خلاصه اطلاعاتی که امروز در دسترس عموم قرار میدهیم، دربرگیرنده «مکالمات عمومی و خصوصی ایران با آژانس بینالمللی اتمی»، «قراردادها و توافقنامههای توسعه اتمی با شرکای داخلی و خارجی»، «طرحهای احداثی و برنامههای لجستیک و استراتژیک مرتبط با صنایع اتمی»، «زمانبندیهای مدیریتی و عملیاتی بخشهای مختلف نیروگاه بوشهر»، «مشخصات هویتی و فیشهای حقوقی مهندسان و کارکنان شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران»، «پاسپورتها و ویزاهای متخصصان ایرانی و روسی شاغل در نیروگاه بوشهر به همراه جزئیات سفرها و ماموریتها»، «جزئیات وضعیت عملکرد مقطعی نیروگاه اتمی بوشهر»، «گزارشها و مستندات فنی و تخصصی» و... به زبانهای انگلیسی، روسی و فارسی است.
لینکهای دانلود را به ترتیب در ساعات آینده پس از آپلود کردن اطلاعات در سرویس آنلاین اشتراکگذاری فایل بهصورت ناشناس «یعنی anonfiles»، منتشر خواهیم کرد که شامل «نسخه خام و بکاپ ۳۲۴ اینباکس مربوط به شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران»، «نسخه پاکسازی شده و قابل مشاهده در مرورگر به همراه حدود ۱۰۰ هزار پیام ایمیلی» و در نهایت «نسخه اسناد و اطلاعات تفکیک و مرتب شده» خواهند بود.
لطفا پیش از دانلود، به جزئیات زیر توجه کنید:
- از آنجایی که عموما زیرساختهای ارتباطی و اطلاعاتی ایران، زیستگاه انواع و اقسام بدافزارهاست، توصیه ما این است که کاربران مبتدی/عمومی این فایلها را روی دستگاههای شخصی خود دانلود و اجرا نکنند.
- توصیه ما به تمام افراد به جهت حفظ امنیت دستگاههای شخصیشان این است که ترجیحا اسناد پیوستی و دانلودی را در یک Sandbox/VM امن و آفلاین بررسی کنند.
- دولتها، سازمانها، موسسات، محققان و خبرنگاران در سراسر دنیا میتوانند تمام این اسناد را به راحتی بررسی و صحتسنجی کنند و بهصورت مستقل، توضیحات تخصصی مرتبط با اسناد را جداگانه برای مخاطبانشان منتشر کنند.
- آمادهسازی و انتشار نسخه پاکسازی شده، بدون اسپم، خبرنامه و... در فرمت قابل مطالعه از طریق مرورگر (همانند PressTV)، به سبب زیاد بودن تعداد ایمیلها، ممکن است کمی طول بکشد، بنابراین کمی صبور باشید.
- چنانچه تمایل دارید هرچه سریعتر از جزئیات بیشتر درباره این اسناد مطلع شوید، از کارشناسان حوزههای مرتبط و رسانهها بخواهید که آستین بالا بزنند و گزارشهای تفسیری درباره این اسناد منتشر کنند.
***
رادیو فردا - گروه هکری «بلک ریوارد» یک روز بعد از ضرب الاجل خود به مقامات ایران برای آزاد کردن زندانیان اعتراضات اخیر، «۵۰ گیگابایت» از اسناد شرکت توسعه انرژی اتمی ایران را منتشر کرد.
این گروه هکری روز جمعه ۲۹ مهرماه با ارسال ایمیلی به شرکت توسعه انرژی اتمی ایران که نسخهای از آن را در صفحه تلگرام خود منتشر کرده بود، به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داد که در صورت عدم آزادی زندانیان اعتراضات اخیر طی ۲۴ ساعت، اقدام به انتشار اسنادی خواهد کرد که در جریان هک سایت شرکت توسعه انرژی اتمی ایران به دست آورده است.
از آنجا که تجربه انقلاب 57، شور و شوق مردم در همبستگی برای پایان دادن به استبداد و وابستگی و اندکی بعد فرا آمدن سلطه استبداد سیاه دینی را از نزدیک تجربه کرده ام، و از آنجا که در این 44 سال، هرگز مبارزه برای دستیابی به حاکمیت ملی را ترک نکرده، و بالاخره از آنجا که عشق به میهن و سربلندی ملت ایران همواره نیرودهنده و تداوم بخش انگیزه حرکت ام بوده است، بخود اجازه می دهم صمیمانه بعنوان یک ایرانی نکات زیر را مطرح کنم:
1 ـ اگر چه دید نسل جوان امروز به زندگی با نسل 40 سال پیش متفاوت است و جهان نیز در این بین تغییرات فراوانی کرده است، اما باید هوشیار بود که اصول بنیادین و ارزشهای زیرساختی دمکراسی و روش مبارزه موفق برای استقرار آن تغییر نکرده اند و لازمه های خود را دارند؛ از اینرو یادآوری چند مورد از این اصول بکار جنبش امروز ایران می آید:
الف ـ ایران کشوریست با تاریخی بلند، به بلندای تاریخ تمدن جهان و نیاز به کمک "قدرتها"! ندارد. با وابستگی و کمک خواستن از این و آن قدرت، نه تنها نمی توان با رژیم وابسته حاکم برای استقرار دمکراسی در ایران مبارزه کرد، بلکه آینده ای بسیار خطرناک هم پیشاروی ما قرار خواهد گرفت. در خاورمیانه نتایج فاجعه بار دخالت قدرتها در افعانستان و عراق و سوریه را دیده ایم و نیازی به تکرار تجربه آنها نداریم و دریافتیم چگونه گروههای وابسته محل نزاع قدرتها در کشور می شوند. وظیفه ایرانیان، خصوصا ایرانیان خارج از کشور تماس با افکار عمومی کشورهای دیگر است تا دولتهای آنها نتوانند به کمک رژیم بیایند. قطع روابط با جمهوری اسلامی کمکی به جنبش مردم ایران نمی کند بلکه شفاف سازی روابط پنهانی قدرتهای بیگانه با جمهوری اسلامی و هم چنین افشای روابط با برخی از مخالفان جمهوری اسلامی است که به کمک جنبش می آید. توانایی ملت ایران در عمل کردن در استقلال است و نه در وابستگی و سرسپردگی به قدرتهای بیگانه. پایه مهم فرهنگ دمکراسی، مسئول بودن احاد مردم است و وابستگی و دست دراز کردن بسوی بیگانه، اعتیاد غیر مسئول بودن را، که با دمکراسی مغایرت دارد، هر چه بیشتر اشاعه می دهد. از اینرو باید به رعایت اصل استقلال در جنبش، حساسیت و توجه کامل داشت. هم در انقلاب مشروطه، هم در نهضت ملی کردن صنعت نفت و هم در جریان انقلاب 57، وابسته ها در به انحراف کشاندن این حرکت نقش اساسی بازی کردند.
امیدهایی که قبلا درباره امکان اصلاح این رژیم داشتیم، اشتباه بود و غلط بودن آن اکنون به اثبات رسیده است. اصلان عضو هیئت مشاورین سازمان نایاک بود. وی در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۱ با اشاره به جو منفی بیرونی حاکم بر نایاک پس از اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، اعلام نمود که از همکاری با این سازمان استعفا داده است و دیگر امیدی به اصلاح حکومت جمهوری اسلامی ندارد.
وی در سخنرانیهای خود، نظام جمهوری اسلامی ایران را در شکل فعلی مردود میداند اما در عین حال از مدافعین دین اسلام در میزگردهای سیاسی و گفتگوهای ضد مذهب بودهاست. اصلان مسلمانی است که از اسلام به مسیحیت و دوباره به اسلام گرویدهاست.
رضا اصلان (متولد ۱۳ اردیبهشت ۱۳۵۱، تهران) یک نویسنده ایرانی-آمریکایی در زمینهٔ مطالعات و تاریخ ادیان میباشد. او استاد نگارش ابتکاری در دانشگاه کالیفرنیا، ریورساید میباشد. اصلان و نامزد سابقش امندا فورتینی در سال ۲۰۰۸ به نامزدیشان پایان دادند. او با کارآفرینی به نام جسیکا جکلی که مسیحی است ازدواج کرد و آنها خانوادهای میان دینی تشکیل دادند. این دو سه پسر دارند. لیلا فروهر خواننده پاپ، خاله اصلان است.
ایندیپندنت فارسی - زنی در ایالت واشنگتن آمریکا، پس از اینکه چاقو خورد و زندهبهگور شد، توانست فرار کند و خود را نجات دهد. بر اساس شکایت حقوقی مطرح شده، عامل خشونت همسر این زن بود که گفته میشد مدتی است با او ارتباط نداشته است.
به گزارش شبکه انبیسی آمریکا، با استناد به اسناد دادگاه، ماموران پلیس منطقه ترستون در ایالت واشنگتن حدود ساعت ۱ بامداد دوشنبه به خانهای فراخوانده شدند و زنی را یافتند که گوشهای قایم شده بود و فریاد میزد: «شوهرم میخواهد مرا بکشد.»
طبق اسناد دادگاه دست، پا و گردن این زن را با نوارچسب بسته بودند. در این سند میخوانیم: «پاها، دستها و سر او بهشدت زخم شده بود و لباس و موهایش پر از خاک بودند.»
پلیس ساعاتی بعد، چای کیونگ آن ۵۳ ساله را دستگیر کرد. به گزارش روزنامه اولمپین، پلیس او را در ماشین خود در نزدیکی یک مسیر پیادهروی محلی پیدا کرد. کیونگ آن با چندین اتهام مواجه است؛ از جمله قتل عمد و آدمربایی. او در زندان است و آزادی او با وثیقه هم ممکن نیست.
بر اساس دادنامه، کیونگ آن هنگام جروبحث با همسرش در مورد طلاق و مسائل مالی، به او حمله کرده است. این زن به پلیس گفت که شوهرش او را با نوارچسب بست و در ماشین خانواده انداخت. زن توانست با ساعت اپل (اپلواچ) خود به برخی اطرافیانش پیغام فوری بفرستد و با پلیس ۹۱۱ تماس بگیرد؛ اما چون دهانش با چسب بسته شده بود، امکان ارتباط بیشتر نداشت.
خبرگزاری دولت: شمار قابل توجهی از حاضران در تجمع برلین ایرانی نبودند / پناهندگان سایر کشورها با وعدههای مالی به این تجمع رفته بودند / از این تجمع، تصاویر ساختگی هم منتشر کردند؛ آمارهای تخیلی نیز ارائه دادند
ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت نوشت: بررسیهای ایرنا نشان میدهد که به رغم القای رسانههای معاند فارسی زبان درباره مشارکت گسترده تجمع ضد انقلاب در اروپا، اما عدم استقبال ایرانیان، حضور عناصر اجارهای و تحرکات گروههای تجزیه طلب نشانگر شکست مفتضحانه پروژه دشمنان ایران اسلامی است.
ایرنا در ادامه نوشت: برلین قرار بود با توجه به جوسازیهای اخیر ضد انقلاب کانون تجمع گسترده اعتراض ایرانیان خارجنشین باشد. رسانههای ایرانی معاند برای اجرای یک عملیات گسترده روانی تدارک دیده و از نخستین ساعات آغاز این حرکت به اصطلاح اعتراضی، با انتشار تصاویر ساختگی و ارائه آمارهای تخیلی دست بهکار شدند.
بیشتر تصاویر با هدف نشان دادن آمار بالای مشارکت گنندگان لانگ شات نشان داده میشود اما هنگامی که دوربین چهره معترضان را از نزدیک نشان میداد دو نکته حائز اهمیت بود. شمار قابل توجهی که ایرانی نبوده و احتمالا برای شرکت در این تجمع اجاره شده بودند؛ و گروه دیگری که با تکان دادن پرچم گروههای تجزیه طلب چهره واقعی و انگیزه نهایی معاندین از اغتشاشات اخیر را نشان دادند.
***
تلاش تریبونهای حکومتی برای کوچکنمایی اعتراضات مردمی در داخل و خارج ایران
مقامات جمهوری اسلامی در تلاش برای کوچکنمایی اعتراضات اخیر در ایران به آمارسازی و ارائه بیسند و مدرک از شمار شرکتکنندگان در اعتراضات روی آوردهاند.
در تازه ترین اظهار نظر، نماینده علی خامنهای در خوزستان مدعی شد تعداد کل شرکتکنندگان در اعتراضات در سراسر کشور فقط ۹۰ هزار نفر بوده که در مقایسه با جمعیت ۹۰ میلیون نفری ایران، دو دهم درصد هم نمیشود.
محمدنبی موسویفرد، امام جمعه اهواز، با ارائه آماری از دستگیرشدگان، بدون ذکر منبع استخراج کننده این آمار افزود: «۹۵ درصد این افراد مجرد بودند، ۸۰ درصد فرزندان طلاق یا مطلقه ، ۵۰ درصد سابقه اعتیاد داشتند و ۸۵ درصد مرد و ۱۵ درصد زن هستند.»
ایران اینترنشنال - آتش شاکرمی، خاله نیکا شاکرمی، با انتشار تصویری از سنگ قبر او نوشت: «نگاه کردن به این سنگ حس هولناکی دارد برایم. این سنگ خاکستری سرد کشیده که در زیر آن پیکر نوبالغ نوجوانیست که تا همین ۳۳ روز پیش روی زمین راه میرفت، برای زندگی تقلا میکرد.»
در آستانه ی «روز کوروش بزرگ» ایستاده ایم، و امسال همزمان با یکی از شگفت انگیزترین خیزش های آزادی خواهانه جهان از سوی هموطنان کوروش بزرگ. خیزشی که زنان پرچمدارش هستند، و جوانان سربازان شجاع آن. سربازانی که چون رهبر و پدر تاریخی خویش، قصد دارند دوران سیاه و سراسر رنج و تبعیض حکومتی بیدادگر را برچیده، و آرامش و شادمانی و رفاه را به مردمان سرزمین شان هدیه کنند.
ما در بنیاد میراث پاسارگاد، به عنوان ستایش کنندگان کورش بزرگ، همانگونه که بارها گفته ایم، می گوییم که کورش برای ما ـ و یقین داریم برای بیشترین ستایش کنندگان او ـ نه قديس است، نه از آسمان فرو افتاده، نه اولین امپراتور باستانی بودنش فقط مهم است، و نه آمدن نامش در تورات یا قرآن سبب برتری اش بر دیگران شده؛ بلکه آنچه او را بیش از هر چیز دیگری ستایش شدنی می کند، فرمان حقوق بشری و آزادی بخشی ست که او به عنوان قوانینی لازم الاجرا نه تنها به مردمان زادگاه خویش، که به مردمان سرزمین های دیگر هدیه کرد؛ مردمانی که نه هم دین او بودند و نه هم مرام او.
یکی از مهم ترین و زیباترین بخش های منشور کوروش، به ویژه این روزها که فرزندان ایران به دست سربازان رهبر جنایتکار حاکم برسرزمین مان پرپر می شوند، آنجاست که می گوید:
حافظ بزرگ می فرمایند، یک زمانی بچه بودی و در مدرسه قیل و قال می کردی. خیلی عالی، خوب و بجا بود.اما حالا که بزرگ شده ای هنوز قیل و قال می کنی چرا؟ من از اینکه با این سن هنوز بچه ام خسته و حالم گرفته است. تو چطور؟
باید به هم کمک کنیم تا از قیل و قال و طبل توخالی بودن بیرون بیاییم . مشکلات را با قیل و قال نمی توان حل کرد. از موضوعات جزئی فردی گرفته تا موضوعات کلی و پیچیده، بخصوص موضوعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری، موسیقیایی، اقتصادی، علمی و غیره همگی در اندازه های مختلف همراه با تحلیلگری و دقت در عمل باید جلو بروند. در این چند قرنه و چند دهه ظاهرا اینطور به نظر می آید که در دوران کودکی مادر بزرگهای ما برای ما قصه نگفته اند تا ما که بزرگ شدیم کمبود های بچگانه نداشته باشیم. چرا این را می گویم؟ چون بچه های دهه هفتادی و دهه هشتادی برای ما در کف خیابان با فریاد قصه تعریف می کنند تا ما بچه های بزرگ را رشد بدهند تا شاید ما گنده ها در کف خیابان حقمان را فریاد بزنیم. حافظ بزرگ با صدای بلند از مادر بزرگها می خواهد که برای ما قصه بگویید تا شاید کمبودهای ما گنده بچه ها کمی بر طرف شود و زیاد قیل و قال نکنیم.
یکی بود یکی نبود!
مادر بزرگ تو خونه بود، برای گنده بچه ها قصه می گفت:
بسیاری از ایرانیان در طول یک ماه و چند روز گذشته هنوز با تردید نسبت به جنبش اعتراضی و آینده ی آن می نگرند. شاید یکی از بهترین روش های ایجاد انگیزه در آنان این است که تصویری از ایران متفاوتی که به واسطه ی پیروزی این حرکت و عبور از سد جمهوری اسلامی خواهیم داشت ارائه دهیم.
در این نوشتار نگارنده از دید خویش چنین ایرانی را در قالب صد امر متفاوت و بهبود مشخص وضعیت و شرایط در آینده ارائه داده است. بدیهی است که احتمال و اعتبار تحقق آن چه در این جا می آید در قالب این نوشتار به طور صرف بر اساس باورها و آرزوهای نویسنده است و آن چه در واقعیت روی خواهد داد حاصل عقل و اراده ی جمعی ایرانیان خواهد بود. اما هدف در این جا به طور صرف زایش انگیزه برای خروج از انفعال و شرکت در جنبشی است که ایران را به واقعیتی نو تبدیل خواهد کرد.
**
به فردایی فکر کنید که در آن آبی که می نوشید آلوده به مواد بیماری زا و گل آلود و سرطان زا نیست، بلکه سالم و تصفیه شده است.
به فردایی بیاندیشید که در آن هوایی که تنفس می کنید آلوده به ریزگردها و مواد شیمیایی سرطان زای بنزین های غیر استاندارد نیست.
به فردایی بیاندیشید که اینترنت پرسرعت و ارزان و بدون کمترین فیلترینگ و محدودیت در اختیار شماست.
به فردایی بیاندیشید که در آن خیابان ها انباشته از ترافیک مرگبار، وقت کش و خسته کننده نیست و عبور و مرور به طور روان و عادی انجام می شود.
به فردایی بیاندیشید که در آن مطبوعات بدون سانسور و آزاد بوده و می توانند هر آن چه را که برای خوشبختی و سعادت مردم لازم می دانند منتشر کنند.
به فردایی بیاندیشید که تمامی ابزارهای شبکه های مجازی در دسترس ایرانیان بوده و هیچ گونه محدودیتی در این زمینه نخواهد بود.
به فردایی بیاندیشید که در آن منابع آبی کشور به طور عقلانی و علمی مدیریت شده و از هدر دادن آن و سوء استفاده از آن برای مواردی که به نفع فعالیت های کشاورزی یا صنعتی خصولتی ها ست پرهیز می شود.
به فردایی بیاندیشید که در آن در بهترین دانشگاه های خاورمیانه و به تدریج جهان درس می خوانید و هزاران هزار دانشجو از سراسر جهان آرزو می کنند بتوانند در دانشگاه های ایران درس بخوانند.
به فردایی بیاندیشید که در آن تمامی دروس مزخرف و بی معنا و بی محتوا حذف شده و جای آن را برنامه های درسی پر محتوا و متناسب با نیازهای جامعه پر کرده است.
به فردایی بیاندیشید که در آن مدارس کشور مجهز به بهترین تجهیزات و امکانات آموزشی با بهترین معلم ها و قویترین محتوای به روز شده ی درسی برای دانش آموزان است.
به فردایی بیاندیشید که به بازسازی منابع آبی زیرزمینی خود پرداخته ایم و با صرفه جویی و ابتکارات علمی و نوآورانه آن را به حد استانداردهای بالای جهانی رسانده ایم.
به فردایی بیاندیشید که از طریق کشاورزی علمی مانند سیستم آبیاری قطره ای مصرف آب را به حداقل رسانده و با استفاده از انتخاب های بهینه، بیشترین صرفه جویی در مصرف آب و بهره برداری از خاک ها را دنبال می کنیم.
به فردایی بیاندیشید که مشکل مسکن را حل کرده و موفق شده ایم برای هر خانوار ایرانی یک سرپناه مناسب در ساختمان های دارای استانداردهای بالای مهندسی تقدیم کنیم.
به فردایی بیاندیشیم که با بازسازی منابع مالی خود موفق به تقویت پول ملی کشور شده ایم و واحد پولی ما در میان معتبرترین ها در سطح جهانی خواهد بود.
به فردایی بیاندیشیم که در آن کارگران سراسر ایران در بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دارای حداقل دستمزد کافی برای تامین تمامی نیازهای اساسی خود هستند و به واسطه ی اتحادیه های کارگری قدرتمند و گسترده از حق و حقوق خویش دفاع می کنند.
به فردایی بیاندیشیم که در آن نظام مالیاتی کشور چنان سامان یافته است که هر ایرانی سهم مالیاتی عادلانه ی خود را پرداخت کرده و از آن سوی شاهد به کارگیری بهینه ی مالیات ها توسط دولت برای ارائه ی خدمات و توسعه ی کشور خواهد بود.
به فردایی بیاندیشیم که نظام اداری کشور باز تعریف شده و با استفاده از آخرین فن آوری ها و بازآموزی های حرفه ای، کلیه ی خدمات مورد نیاز کشور را به بهترین و سریعترین شکل ممکن در اختیار مراجعه کنندگان قرار می دهد.
به فردایی بیاندیشیم که در آن فساد مالی و اداری اگر نه به صفر، به حداقل رسیده است چرا که تمامی انگیزه ها برای فساد و ارتشاء و تمامی فرصت ها برای آن از میان رفته است و نظارت دقیق اعمال می شود.
به فردایی بیاندیشیم که در آن حقوق زنان هم اندازه ی مردان بوده و هیچ تبعیضی جز تبعیض مثبت (positive discrimination) و آن هم برای موارد و مدتی که ضروری است، میان زن و مرد وجود نخواهد داشت.
به فردایی بیاندیشیم که در آن نابرابری های طبقاتی و اجتماعی به حداقل رسیده و ساز و کارهای نهادینه در پی کاهش هر چه بیشتر این نابرابری ها و ممانعت از بازتولید یا گسترش آنها از طریق یک سیستم مالیاتی قدرتمند و یک نظام توزیع عادلانه ی ثروت حکمران است.
به فردایی بیاندیشیم که در آن تمام نهادها و نیروهای انتظامی در یک نهاد تحت نامی مانند «شهربانی» تجمیع و ادغام شده است و به صورت حرفه ای، ضابطه مند و قانون گرا و تحت نظر، مختص ارائه ی خدمات و امنیت به شهروندان است و بس.
به فردایی بیاندیشیم که در آن تمامی نهادهای شبه نظامی حذف و تمامی دستگاه های نظامی در یک نهاد واحد و حرفه ای تحت نامی مانند «ارتش ایران» ادغام شده است و با رعایت تمامی استانداردهای قانونی و فنی لازم، بالاترین قدرت در دفاع از سرزمین و ملت ایران را ارائه می دهد. ارتشی که زیر نظر فرمانده ی کل قوا که همان بالاترین مقام منتخب کشور است قرار خواهد داشت.
به فردایی بیاندیشیم که در آن هیچ نهادی برای جاسوسی کردن از شهروندان در امور شخصی و زندگی روزمره شان وجود ندارد و تنها تامین امنیت ملی کشور در مقابل توطئه های احتمالی بیگانگان را یک نهاد زیر نظر دولت بر عهده خواهد داشت.
به فردایی بیاندیشیم که صنعت ایران بر اساس ضرورت ها و نیازها و مزیت های نسبی بازتعریف شده و با بالاترین درجه از کارآیی و کارآمدی به اقتصاد کشور خدمت خواهند کرد.
به فردایی بیاندیشیم که تمامی ثروت های طبیعی ایران زیر نظارت دولت و براساس تصمیمات مجلس منتخب مردم مدیریت شده و کلیه ی درآمدهای آن با مکانیزم های دقیق نظارتی به خزانه ی عمومی کشور واریز می شود.
به فردایی بیاندیشیم که بساط آخوندها برای دزدی و ثروت اندوزی جمع شده و شغلی به اسم «آخوند» وجود نخواهد داشت. آموزش مذهبی فقط در قالب نهادهای خصوصی و آن هم با نظارت کامل دولت و نهادهای مردمی انجام شده و هر گونه دخالت ورزی مذهب در امور عمومی جامعه ممنوع خواهد بود.
به فردایی بیاندیشیم که در آن، مذهب و اعتقادات مذهبی هرکس امر خصوصی وی محسوب شده و براساس یک اصل ساده مدیریت می شود: کسی به اعتقاد مذهبی فرد کاری ندارد و فرد با اعتقاد مذهبی خود به کار دیگری نباید کاری داشته باشد. هرگونه دخالت ورزی ناخواسته به زندگی یا افکار دیگری بر اساس اعتقادات مذهبی ممنوع خواهد بود و دولت با تمام قوا مانع از هرگونه حرکتی برای بیرون گذاشته شدن پای مذهب از حوزه ی شخصی خواهد شد.
به فردایی فکر کنیم که در آن نگارش، چاپ و نشر کتاب آزاد و به دور از هرگونه ممیزی و سانسور می باشد. یگانه خط قرمز رعایت مرزهای هنجارمند جامعه است که بر اساس واکنش جامعه ی مدنی صورت می گیرد. همین امر در مورد مطبوعات و رسانه ها و سایر اشکال چاپ و نشر حاکم خواهد بود و دولت در این امور دخالتی نخواهد داشت.
به فردایی فکر کنیم که در آن کلیه ی ساختمان های مسکونی یا تاسیسات غیر مسکونی مانند سد و سوله و انبار و امثال آن بر اساس استانداردهای مدرن و امروزی سنجیده و در صورت لطمه به طبیعت و محیط زیست و یا خطرآفرینی برای جان انسان و حیوانات از میان برداشته شده و در جهت بازسازی ویژگی های طبیعی محیط آن اقدام خواهد شد.
به فردایی فکر کنیم که در آن اعتیاد از ایران ریشه کن خواهد شد چرا که جامعه بستر زاینده ی گرایش به اعتیاد را از میان برده است. به کلیه ی هموطنانی که دچار اعتیاد شده اند خدمات درمانی، پزشکی، روانی، اجتماعی و امثال آن ارائه می شود تا بتوانند سلامت جسمی و روانی خویش را باز یابند.
به فردایی فکر کنیم که در آن ورزش به عنوان رکن اصلی پرورشی کشور در تمامی سطوح آموزشی از کودکستان تا دانشگاه مورد قویترین پشتیبانی مالی، لجستیکی و مدیریتی قرار گرفته و این امکان فراهم می شود که هموطنانمان بتوانند در سراسر کشور از بیشترین امکانات ورزشی برای پرورش جسم و حفظ سلامتی خویش بهره ببرند.
به فردایی فکر کنیم که با پایان یافتن فقر درآمدی سطح تغذیه و نیز کیفیت آن مورد توجه دقیق و کوشنده ی دولت قرار می گیرد تا یک بار برای همیشه گرسنگی و سوء تغذیه برطرف شده و ایرانیان بتوانند در سنین مختلف تمامی آن چه را برای رشد و حفظ سلامت جسمی خویش نیاز دارند در سبد خوراکی خویش داشته باشند.
به فردایی بیاندیشیم که در آن هنر در ایران با پشتیبانی گسترده و نهادینه ی دولت و جامعه شکوفا می شود و تمامی قید و بندهای خلاقیت و آفرینش برداشته شده و به جای آن تشویق و حمایت مستمر نصیب هنرمندان خواهد شد.
به فردایی بیاندیشیم که با بالاترین بودجه های مالی از یک سو و بسیج امکانات و دانش و تخصص لازم به یاری محیط زیست لطمه خورده ی ایران می رویم و شروع به بازسازی زیربنایی و احیای آن می کنیم تا ایران آماده ی گذر از دوران سخت شرایط اقلیمی جهانی و منطقه ای مانند گرمایش عمومی کره ی زمین باشد و بتوانیم با دقیق ترین پیش بینی ها، حداکثر تدارکات و کمترین تلفات و خسارات با این بحران های فراملی برخورد کنیم.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن صنایع نظامی خود را تقویت کرده و مدرن ساخته و آن را براساس نیازهای دفاعی کشور در بالاترین سطح ممکن آماده خواهیم کرد، به نحوی که ارتش ایران بتواند بخش اعظم نیازهای تسلیحاتی خویش را در سه عرصه ی زمینی، هوایی و دریایی از دل صنایع مسلح ملی ایران تامین کند.
به ایرانی بیاندیشیم که در قانون اساسی آن بالاترین و نخستین اهمیت به جان و کرامت انسان داده شده و کلیه ی قوانین دیگر بر مبنای این جهت گیری بارز قانون اساسی یعنی «حفاظت نهادینه از جان و کرامت انسان» تهیه و تدوین می شود. هیچ چیز و هیچ ارزشی بالاتر از ارزش ذاتی جان و کرامت بشر نخواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که روابط دیپلماتیک خود را بر دو مبنای پایبندی بی قید و شرط به ارزش های اخلاق انسانی و حفظ منافع ملی برپا و مدیریت خواهد کرد. برقراری روابط گسترده و فعال دیپلماتیک دوستانه با کلیه ی کشورها تا زمانی که این ارزش ها و منافع را زیر پا نگذارند در دستور کار دیپلماسی ایران آینده خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن، همکاری و همیاری با کلیه ی ملت های جهان در دستور کار دولت و ملت ایران قرار خواهد داشت و از هر طریق ممکن در حد توان و ظرفیت های کشور به کلیه ی کشورهای فقیر و ضعیف یاری خواهیم رساند تا بتوانند به خودتوانمندسازی بپردازند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن فن آوری اتمی در بالاترین سطوح مورد توجه بوده و حداکثر بهره برداری عقلانی از انرژی اتمی مد نظر قرار خواهد گرفت، ضمن آن که تمامی تلاش آن بر یک جهان رها شده از سلاح اتمی خواهد بود: تلاش های ایران آینده در این حوزه ی هسته ای متمرکز خواهد بود بر خاورمیانه ی عاری از سلاح اتمی، آسیای عاری از سلاح اتمی و جهان عاری از سلاح اتمی.
به ایرانی بیاندیشیم که بساط فرامرزی سپاه پاسداران را جمع کرده و ضمن حمایت صادقانه از تمامی ملت های مظلوم و ستمدیده از هر گونه دخالتی که ناقض قوانین بین المللی یا خواست کلیت این مردمان باشد پرهیز خواهد کرد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن ایران استقلال استراتژیک خود را با هیچ ابرقدرتی معامله نخواهد کرد و همیشه بر اساس سیاست «موازنه ی مثبت» با کلیه ی قدرت های بزرگ جهان در چارچوب دو امر پیش از این بیان شده -یعنی حفظ ارزش های اخلاق انسانی و نیز منافع ملی- روابط حسنه و دوستانه خواهد داشت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن ساماندهی و سازماندهی عظیمی در قالب یک نهاد حرفه ای صورت خواهد گرفت تا کلیه ی ثروت های بر باد رفته ی تاریخ معاصر ایران را بر آورد کرده و با استفاده از روش های قانونی و ابزارهای دیپلماتیک و بهره برداری از تیم های متخصص در حقوق بین الملل ثروت های دزدی شده را ردیابی، فهرست بندی و برای بازگشت آنها به خزانه ی عمومی کشور بدون محدودیت زمانی پی گیری کند. هیچ استثنایی شامل دزدی ها و چپاول ها صورت نخواهد گرفت و هر پرونده ای بدون محدودیت زمانی باز می ماند تا شرایط بازگشت ثروت غارت شده فراهم شود.
به ایرانی بیاندیشیم که یکایک موارد ظلم و ستم و قتل و جنایتی که در طی این سال های عمر رژیم اسلامی بر مردم رفته است ثبت، ضبط، طبقه بندی و پی گیری شده و مورد رسیدگی قضایی و قانونی قرار گیرد تا عدالت در مورد آن اجرا شود. هیچ موردی نخواهد بود که شهروندی آن را به صورت مستند در این لیست قرار دهد و مشمول مرور زمان یا عدم رسیدگی باشد. باید تمامی ابعاد خرد و کلان دزدی، غارت، فساد، سوء استفاده، هتک حرمت، بدرفتاری، دستگیری، حبس، شکنجه، اعدام و جنایت مورد توجه قرار گیرد و در این مورد بدون احتساب محدودیت زمانی نسبت به اعاده ی حیثیت، اعاده ی اموال، یا مجازات خاطیان و جنایتکاران در هر جا و هر سنی که باشند اقدام شود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه ی امور مربوط به حمل و نقل شهری و بین شهری باید مورد بازبینی قرار گیرد تا میزان وحشتناک تصادفات و مرگ و میر در جاده ها به حداقل برسد. تمامی استانداردهای جاده سازی، خودروسازی و سایر امور مرتبط باید بازتعریف شده و به سمت بالاترین درجه های خود میل کند. حفظ جان انسان ارجحیت کارهای ایران آینده است.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه ی اعضای هئیت علمی دانشگاه ها از حیث سوابق علمی و دانشگاهی خود مورد بازنگری قرار گرفته و تنها در صورتی موقعیت خود را حفظ خواهند کرد که مدرک آنان واقعی بوده، پایان نامه هایشان را خودشان بر اساس پژوهش علمی تهیه کرده باشند، دارای تالیف و نگارش و تولید محتوا بوده و نیز از نظر دانشجویان، رفتار شایسته ای از خود بروز داده اند. کلیه استادان و استادیاران و مربیان که با مدارک جعلی و یا بی پایه و به واسطه ی مافیاها و وابستگی های پشت پرده به هئیت علمی راه یافته اند و یا در طول کار خود بر علیه دانشجویان دگر اندیش و مخالف توطئه کرده و با دستگاه های امنیتی همکاری کرده اند مورد رسیدگی دقیق، مستند و عادلانه قرار خواهند گرفت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن تمامی معلمان کشور از حیث سوابق کاری و علمی مورد بازنگری قرار گرفته و در صورت عدم اثبات توانایی علمی و یا همکاری امنیتی با نهادهای رژیم از کار اخراج خواهند شد. آموزش و پرورش باید بهترین معلمان را داشته باشد تا بتوان نسلی آگاه، شجاع و کارآ تربیت کرد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه ی کتاب های درسی مورد بازنگری قرار گرفته و از هرگونه محتوای ضد علمی، خرافی، مذهبی و یا ضد ایرانی خالی خواهند شد. کلیه داستان ها ومتون مربوط به شخصیت های مذهب اسلام و شیعه از کتاب ها بیرون کشیده شده و کتاب ها بر اساس داستان ها و حکایت های مرتبط با قهرمانان تاریخ ایران باستان یا ایران معاصر و نیز شخصیت های ناب و اندیشمند تاریخ بشر جایگزین خواهد شد. کلیه ی دروس مذهبی از برنامه ی تحصیلی دانش آموزان حذف خواهد شد و هیچ معلمی حق تدریس متون مذهبی در مدارس را نخواهد داشت. آموزش مذهب امری خصوصی خواهد شد و آموزش و پرورش عمومی راهی برای حضور آموزه های مذهبی باز نخواهد گذاشت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن «صدا و سیما» به «رادیو و تلویزیون» ملی ایران تبدیل شده و هرگونه سانسور و غیر حرفه گرایی از آن حذف خواهد شد. به همین ترتیب هرگونه تولید و پخش هرگونه برنامه ی مذهبی و آخوندبازی و امثال آن از رسانه های دولت ممنوع خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن تفریح و شادی و لذت بردن از زندگی در راءس اهداف دولت و جامعه است و کلیه ی فعالیت های اقتصادی کشور در چارچوب یک الگوی توسعه ی پایدار در مسیر تامین حداکثر بهروزی و خوشبختی شهروندان خویش خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن ستم رفته بر قومیت ها و اقلیت ها برطرف شده و معیار اصلی برای برخورداری از امکانات عدالت و عقلانیت است. هیچ گونه شاخص منطقه ای، قومی، زبانی، مذهبی، جنسیتی و امثال آن سبب کمترین تبعیضی برای توزیع امکانات و ثروت های ملی نخواهد بود. هم دولت و هم جامعه ی مدنی بر این امر نظارت خواهند داشت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن مدیریت منطقه ای و استانی با رعایت هماهنگی مدیریتی با مرکز برای اهداف مشترک و ملی با بالاترین درجه ی تکیه بر نیروها و توانایی های محلی ساماندهی خواهد شد و بیش از آن که هیچ معیاری بر کار مدیریت استان ها نظارت داشته باشد، استانداردهای حرفه ای و حقوق شهروندی در مورد آن نقش دارند. مدیریت خودگرانی شهروندی در تمامی سطوح گسترش یافته و تقویت خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن جرم و جنایت بازتعریف شده و قوانین جزایی کشور بر اساس اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و استانداردهای اخلاق عمومی بشری تهیه و تدوین خواهد شد. قوانینی که به هیچ وجه حق اعدام یا مجازات های بدنی و یا ضرب و شتم و شکنجه ی جسمی یا روانی را در خود نخواهد داشت. رعایت جان و کرامت انسان اصل پایه ای ایران آینده است و هیچ فردی را مستثنی نمی کند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن سیاست تجاری کشور مورد بازتعریف دقیق و ریشه ای قرار می گیرد و واردات و صادرات ما بر مبنای عقلانی مدیریت خواهد شد. هر آن چه که دارای مزیت نسبی و یا ارزش استراتژیک باشد باید در داخل تولید کنیم و هر آن چه را که عدم تولید آن برای اقتصاد، نیروی شاغل و محیط زیست ایران بهتر است باید وارد کنیم. تعیین این امور باید حاصل یک تعامل سازنده و هدفمند میان سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه ی تحریم های خارجی و بین المللی مرتبط با دوران جمهوری اسلامی به تدریج پایان یافته و کشور در یک تعامل سازنده و همه جانبه بر اساس دیپلماسی متعارف از یک سو و منافع ملی خود از سوی دیگر در مورد یکایک پرونده های تحریم ها با دولت ها و یا نهادهای بین المللی به تعامل خواهد پرداخت. بدیهی است که باج به هیچ کشوری نخواهیم داد و از هیچ کشوری هم باج نمی خواهیم. سیاست و روابط خارجی ما با جهان بر پایه های سالم، عادلانه و برابر خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن به تمامی پدیده های منفی اجتماعی که زاییده ی نابرابری اجتماعی و طبقاتی است خاتمه خواهیم داد: کارتن خوابی، خیابان خوابی، تکدی گری، زباله گردی، کودکان خیابانی، کودکان کار، زنان تن فروش و امثال آن. کلیه ی این موارد بر اساس برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی بنیادین یک بار برای همیشه از صحنه ی جامعه ی یک کشور ثروتمند چون ایران محو خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن قانون کار مورد بازبینی بنیادین قرار گرفته و مقام و حقوق کارگران و مزدبگیران بر اساس بالاترین معیارهای انسانی و اجتماعی تنظیم خواهد شد. کارگران و اتحادیه های آنها می بایست در زمینه ی تدوین قانون کار سهم و نقش اصلی را ایفاء کنند و از کلیه ی خدمات و آزادی لازم برای این منظور برخوردار باشند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن میلیون ها ایرانی که به دلیل فقر اقتصادی، فشارهای معیشتی و یا نابسامانی های روانی و اجتماعی از هم جدا شده و در قالب خانواده های از هم پاشیده زندگی می کنند می توانند یکدیگر را بازیافته و خانواده های بازسازی شده را تشکیل دهند. روابط اجتماعی در سطح خرد و کلان و نیز حیات و پیوندهای خانوادگی می تواند به سمت بالاترین حد از همبستگی به پیش رود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه آمران و عاملان جنایت و ستم و خیانت و دزدی که توسط مردم در جریان سرنگونی رژیم و پس از آن بازداشت شده اند از امکان قضاوت و محاکمه ی عادلانه برخوردار خواهند شد. به شرط همکاری کامل، بیان حقیقت، قبول مسئولیت و اعاده ی حیثیت و اموال آنها از تخفیف هایی که حد آن را قوانین مصوبه ی آن زمان تعیین خواهد کرد برخوردار شده و می توانند برای بازیابی نقش خود در جامعه وارد فرایندهای سالم سازی و بازسازی رفتاری و اخلاقی شوند و با رعایت معیارهای انسانی آموزش های اجتماعی و حرفه ای دیده و به عناصری مفید در ایران آینده تبدیل شوند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن جامعه ی مدنی به طور حداکثری تقویت می شود و می تواند فضای لازم برای دخالت شهروندی را فراهم کند. سازمان های مردم نهاد (سمن ها) تقویت شده و هرگونه تشکل یابی شهروندی برای انجام یک کار جمعی یا نظارت بر عملکرد نهادهای دولتی و امثال آن می تواند به بهترین نحو ممکن با پشتیبانی کامل جامعه و حمایت دولت و بدون کمترین محدودیت و نگرانی انجام شود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن همبستگی ملی با تقویت روابط بین استانی در قالب فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی، جشنواره ها و یا طرح های مشترک اقتصادی و زیست بومی و امثال آن به اوج خود برسد و تصویری از یک ایران همبسته، متحد، یکپارچه و خوشبخت و شاد ارائه دهد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن جاسوسی کردن شهروند از شهروند و خبرچینی و امثال آن از میان رفته و همه شهروندان داوطلبانه و در راستای تامین امنیت ملی مراقب هرگونه حرکت مشکوک از جانب توطئه گران وابسته به بیگانه خواهند بود. ایرانی آزاد که شهروندان با دقت مراقب آزادی خود هستند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن خشونت اجتماعی در قالب خشونت نسبت زنان، کودکان، کهنسالان و یا معلولین به حداقل رسیده و با آن به شدت برخورد خواهد شد. جامعه ای که با کار نهادینه و سامان یافته بر روی روابط اجتماعی امکان این را فراهم می کند که نیازی به رفتار خشونت آمیز نباشد و به تدریج آرامش و متانت و مهرورزی به بخشی از فرهنگ اجتماعی تبدیل شود. هرگونه اعمال تنبیه فیزیکی بر روی دانش آموزان و امثال آن با شدیدترین نحو ممکن از طرف قانون مورد برخورد قرار خواهد گرفت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه ی احزاب و سازمان های سیاسی می توانند به طور قانونی و با پشتیبانی قانون فعالیت داشته و برای ارائه ی افکار و برنامه های خویش و نیز جلب آراء و گرفتن سهم از قدرت سیاسی در قالب انتخابات مختلف نقش آفرینی کنند. آزادی اجتماعات سیاسی، نشریات سیاسی، دفاتر احزاب و فعالیت های رسانه ای آنها بخشی بدیهی از قانون اساسی آینده خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن سیاست های جمعیتی بر اساس نیازهای کشور از یک سو و میل و علاقه ی زوج ها و زنان برای باروری تنظیم خواهد شد و هیچ گونه محدودیتی نه در زمینه تعداد فرزندان و یا سقط جنین و امثال آن وجود نخواهد داشت. هر چیز بر اساس قانونی که بر پایه های اخلاق انسانی مستقر است تنظیم و اداره می شود. جامعه ی مدنی در مورد جزییات زندگی خویش تصمیم خواهد گرفت و نیازی به هیچ آقابالاسری در این موارد نیست. انسان آزاد و مختار و جامعه ی مدنی قدرتمند و سازمان یافته پایه ی زندگی ایران آینده خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن با بازسازی اخلاق اجتماعی بسیاری از بدرفتاری ها، کژرفتاری ها، خشونت های کلامی و نمادین، لات بازی و امثال آن به تدریج از میان رفته و رفتار سالم انسانی بر اساس رعایت کامل حقوق شهروندی جایگزین آن می شود. رعایت حرمت شهروندان باید امری باشد که هم از طریق آموزش و فرهنگ در رفتارهای فردی نهادینه شود و هم از طریق قانون و سازوکارهای قانونی در ساختارهای جمعی و حکومتی.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن به واسطه ی تغییر ساختارها و دگرگونی بنیادین شرایط پدیده هایی مانند افسردگی و ناامیدی و غم و غصه و روان پریشی از میان رفته و جای خود را به شادی و خوشحالی و بازی و سرگرمی و امید و انرژی می دهد.
به ایرانی بیاندیشیم که ساخت و بافت مدیریت دستگاه های دولتی به طور کامل مورد بازبینی قرار خواهد گرفت: هم ساختارها و سازوکارهای مدیریتی و هم بدنه ی مدیران دولتی در سطوح یک، دو و سه. معیار انتخاب مدیران دیگر هرگز فساد و پارتی بازی و رشوه خواری و فامیل بازی و امثال آن نبوده و تنها بر اساس مقررات دقیق و تعریف شده و مبتنی بر شایسته سالاری صورت خواهد پذیرفت. مدیرانی که بایستی دانش و تجربه و خلاقیت و هوش کاری خود را ثابت کنند تا در راءس امور قرار گیرند. دیگر معیارهای جنسیتی و قومیتی و مذهبی و امثال آن معیار نخواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه سیاست ها و امور ضرر و زیان رسان به جان و روان شهروندان باید متوقف شود: ریزگردها، آلاینده هیا ناشی از سوخت غیر استاندارد، پسماندها، آب آشامیدنی آلوده، خوراک های مضر برای سلامتی، پارازیت ها و غیره. حفظ سلامت جسم و روان ایرانیان باید در پس زمینه هر گونه اقدام و تصمیم دولتی و غیر دولتی مرتبط با جامعه و شهروندان باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که به واسطه ی یک ارتش حرفه ای می توان خدمت سربازی را از حالت اجباری خارج کرده و به شکل داوطلبانه درآورد. خدمت سربازی باید از هر گونه محتوای کاهنده ی شخصیت سربازان و برخورد غیر انسانی با آنها خالی شده و تبدیل به فرصتی برای یادگیری و شکوفایی اعضای ارتش باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که با سرمایه گذاری های مالی و مادی و لجستیکی و پشتیبانی های دولتی، تعاونی و خصوصی موفق می شود عقب ماندگی فن آوری و نظری و علمی را جبران کند. سرمایه گذاری های سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی در این زمینه باید هماهنگ شده تا ارجحیت های آموزشی و پژوهشی در دستور کار قرار گیرد و به طور جدی و منظم پی گیری شود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن اقتصاد با تکیه بر بخش دانش بنیان و سرمایه گذاری بر روی بخش پژوهش های علمی و صنعتی موفق می شود هماهنگی بالایی را میان دانشگاه، مراکز تحقیقاتی و واحدهای بزرگ و متوسط تولید صنعتی و یا سایر اشکال محصولات اقتصادی ایجاد کرده و به این ترتیب جنس و رتبه ی اقتصاد ایران را عوض کرده آن را به یک اقتصادی تولیدی، با کیفیت، دانش بنیان و تخصص محور تبدیل کند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن اقتصاد ایران دیگر نفت را نه برای فروش به صورت خام و برای سوخت بلکه به شکل مواد خام برای تولید مواد اولیه و پتروشیمیایی صنعت خود مورد استفاده قرار می دهد. نفت باید به عنوان یک ثروت ملی و ماندگار برای نسل های بعد نگاه شود و حق بهره برداری افراطی از آن را نخواهیم داد، به نحوی که نسل های آینده از هر گونه منابعی در این عرصه محروم شوند.
به ایرانی بیاندیشیم که با رفتن به سوی انرژی های جایگزین و نیز توسعه ی صنایع خودروسازی الکتریک نیاز خود به سوخت های فسیلی را به حداقل می رساند. خروج خودروهای مستهلک و نیز تغییر صنایع آلوده ساز محیط زیست از جمله ارجحیت هایی است که باید در قالب طرح های استراتژیک و تخصصی مد نظر قرار گیرد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن علوم انسانی و علوم اجتماعی را که در این سال ها مورد بی اعتنایی عمدی و نیز ستم علمی و آکادمیک قرار گرفته اند به طور گسترده مورد حمایت قرار داده و رشد و گسترش خواهیم داد. این توسعه هم در حوزه ی آموزشی و هم در عرصه ی پژوهش و تولید نظری خواهد بود تا عقب ماندگی تاریخی خود را جبران سازد. ایران می بایست به تولید کننده ی اندیشه ی فلسفی، اجتماعی و سیاسی بر اساس غنای فرهنگ کهن خویش تبدیل شود.
به ایرانی بیاندیشیم که امکانات بیمه ی تامین اجتماعی و نیز بازنشستگی باید مورد بازسازی و ترمیم قرار گرفته و برای آن منابع مالی گسترده تدارک دیده شود. به نحوی که کلیه ی کارکنان سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی و نیز بازنشستگان آنها بتوانند در تمام طول عمر خویش از پوشش کامل بیمه برخوردار بوده و نیازهای دوران بازنشستگی آنها به نحوی تامین شود که امکان لذت بردن از این دوران را داشته باشند.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن مدیریت نهادهای خرد و متوسط تا حداکثر امکان به صورت خودگرانی تدارک دیده خواهد شد. به طور مثال برای دانشگاه ها و مدارس و امثال آن، ضمن آن که خطوط کلی کاری زیر نظر دولت است، حداکثر استقلال مدیریتی را به کارکنان و استادان و دانشجویان و شوراهای متشکل از نمایندگان آنها اعطاء خواهد کرد. هم چنین در مدارس نیز شورای مدرسه با حضور نمایندگان کارکنان اداری، معلمان و دانش آموزان می تواند در مدیریت داخلی موسسه بالاترین نقش را داشته باشد. به تدریج و با رشد تجربه های مدیریت خودگران می توان اختیارات بیشتری را در سطوح فراتر به نهادها واگذار کرد. در کنار آن، نهادهای بخش تعاونی و خصوصی باید از آزادی لازم برای رشد و پیشرفت خویش در چارچوب قانون برخوردار باشند.
به ایرانی بیاندیشید که اقتصاد از مکانیزم های تورم زا یا رکودزا خلاص شده و پویایی اقتصادی کشور در ترکیبی هماهنگ میان سه بخش دولت، تعاونی و خصوصی به صورت مداوم و پایدار، درصد بالای از رشد و توسعه را در چارچوب «مدل توسعه ی پایدار» که رعایت گر محیط زیست است و در قالب برنامه های 5 و 10 و 15 ساله تامین سازد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن اشکال مختلف فعالیت اقتصادی قاچاق، زیرزمینی و غیر قانونی موضوعیت و نیاز خود را از دست بدهد و به مجراهای متداول و قانونی وارد شوند. دیگر نیازی به فعالیت هایی مانند قاچاق از طریق لنج، کولبری و یا قاچاق سوخت با ماشین و موتور و امثال آن نخواهد بود و کلیه ی نیروهای شاغل در این بخش ها به تدریج به سوی فعالیت های سازنده ی به مراتب مفیدتر در شرایطی بسیار بهتر و با برخورداری از مزایای قانون کار کشوری مورد بهره برداری قرار خواهند گرفت.
به ایرانی بیاندیشیم که کلیه ی موانع سرمایه گذاری های داخلی و خارجی از سر راه برداشته شده و امکان و شرایط قانونی و مادی سرمایه گذاری های کوچک و بزرگ در راستای نیازهای اقتصادی و نیز منافع ملی فراهم خواهد شد. اهداف استراتژیک کشور در قبول سرمایه گذاری های خارجی مد نظر خواهد بود و هرگز منافع ملی دراز مدت فدای هیچ معامله و مصالحه ای از جانب دولت، بخش تعاونی و بخش خصوصی قرار نخواهد گرفت.
به ایرانی بیاندیشیم که امکان اشتغال و کار آفرینی در دو بخش تعاونی و خصوصی فراهم شده و جوانان خواهند توانست با پشتیبانی و حمایت دولت برای خود کسب و کار و شرکت های تولیدی و خدماتی و امثال آن فراهم کنند و برای خود و هموطنان خویش شغل بیافرینند. در این زمینه سیاست های حمایتی و تشویقی مانند تخفیف های مالیاتی می توانند موثر عمل کنند. تقویت بخش تعاونی در این راستا از سیاست های اصلی یک اقتصاد پویا برای کاهش وزن دولت در اقتصاد خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن ضمن که آن زبان فارسی به عنوان زبان مشترک ایرانیان در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده می شود امکان تدریس و آموزش کلیه ی زبان های محلی و شکوفایی ادبی و رسانه ای آنها فراهم شده و از سوی دیگر برای ارتباطات بین الملل و ایفای نقش در جامعه ی جهانی، کلیه ی زبان های خارجی در ایران در سطوح مختلف تحصیلی آموزش داده خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن تحصیلات و آموزش رایگان برای تمام دوره ی پیش دانشگاهی تامین شده و شرایط مناسب برای دسترسی به تحصیلات آموزش عالی برای تمامی جوانان ایرانی به دور از تبعیض و نابرابری فراهم خواهد شد. آموزش حق مسلم هر ایرانی خواهد بود و در یک هماهنگی مدیریت شده میان بخش دولتی و غیر دولتی می بایست امکان انجام تحصیلات تا مقطعی از آموزش عالی بدون هزینه برای هر ایرانی فراهم شود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کلیه قوانین و سنت های تاثیرپذیرفته از مذهب که رواج دهنده ی انسان ستیزی، زن ستیزی، صغیر پنداری، استثمارگری کودکان، تجاوز به دختر بچه ها به اسم ازدواج شرعی و امثال آن است ملغی شده و آسیب های اجتماعی و روانی و خانوادگی ناشی از به کار بستن آنها در دهه های اخیر مانند کودک-مادری و امثال آن تا حد امکان ترمیم و جبران خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن به پایان سیستم بانکداری اسلامی و لجنزار مالی که افریده است خواهیم رسید. کلیه ی بانک های کشور و سیستم بانکداری مورد بازبینی قرار گرفته و با تصحیحات ساختاری یک سیستم مدرن و مفید که در سه قالب دولتی، تعاونی و خصوصی فعالیت خواهند کرد برای کشور تدارک دیده خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن پدیده ی شوم بیسوادی به طور ریشه ای و ساختاری به پایان رسیده و به جای آن سوادآموزی عمومی و نیز کتابخوانی و فرهنگ عمومی خوانش فردی و جمعی کتاب و مطبوعات تشویق و تقویت خواهد شد. کتابخانه های کشور مورد حمایت قرار گرفته و بسیاری از مراکز مفت خوری مذهبی و آخوندی به کتابخانه و قرائت عمومی کتاب اختصاص خواهد یافت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن با بازسازی ساختارهای زیست محیطی و نیز تاریخی خود آمادگی جذب سالانه ی دهها میلیون توریست منطقه ای و بین المللی را داشته و می توانیم بالاترین درآمد کشور را از این طریق به دست آوریم. توریسم زیرساخت ها را توسعه بخشیده و رشد اقتصادی و فرهنگی کشور را نیز تقویت خواهد کرد. ایران می تواند به مقصد نخست توریستی جهان تبدیل شود و در این زمینه کلیه ملاحظات زیست محیطی و نیز حفظ آسایش و آرامش ساکنان بومی هر منطقه از ایران مورد توجه جدی قرار خواهد گرفت.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن به سوی یک ایران-گستری فرهنگی خواهیم رفت. با بازسازی تمامی زیرساخت های فرهنگی و زنده سازی تاریخی ایران زمین و نیز شکوفایی ادبی و هنری به گسترش فرهنگ و فلسفه و ادبیات و زبان خود خواهیم پرداخت و به جای دامن زدن به مذهب و ایدئولوژی کریه اسلامی در میان مردم منطقه با هدف اختلاف و جنگ و کشتار، بسیاری از نقاط ایران بزرگ و تاریخی را بار دیگر زیر پوشش محتوایی و درخشش فرهنگ انسانی و جهان شمول ایرانی قرار خواهیم داد.
به ایرانی بیاندیشیم که به بزرگترین پلاتفرم مبادلات بازرگانی جهان تبدیل شده و شرق و غرب آسیا و شمال و جنوب آن را با مسیرها و راه هایی که توسعه خواهیم دید به هم پیوند خواهد زد. توسعه ی بنادر و ورودی های بازرگانی، خطوط راه آهن، مسیرهای جدید کشتیرانی و کانال عبور و مرور میان دریای مازندران و خلیج فارس در صورت پاسخ مثبت کارشناسان به ایده پس از مطالعه ی دقیق و با رعایت نکایت زیست محیطی و عدم آسیب به بافت جغرافیایی، جمعیتی، بومی و یا اقتصادی استان های در مسیر کانال.
به ایرانی بیاندیشیم که به صورت فکر شده به برنامه ریزی برای برخورد با همه گیری هایی مانند کووید -19 پرداخته و خود را برای مدیریت آنها به صورت برنامه ریزی شده آماده می کند تا با کمترین تلفات بتواند آنها را پشت سر بگذراند. تکیه بر خودکفایی تولید واکسن از طریق کارهای پژوهشی زیربنایی و سرمایه گذاری بر روی صنعت پیشرفته ی تولید آن از جمله ضرورت های آینده ی کشور است.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن ورزش ایران به بالاترین استانداردها روی آورده و موفق می شود بهترین تیم ها را به مسابقات بین المللی فرستاده و ورزش را به صورت یک زمینه برای آشتی ملی و گسترش دوستی میان انسان ها و همبستگی بین المللی تبدیل کند. حضور قدرتمند ایران در کلیه ی فرصت های رقابت ورزشی در سراسر جهان یکی از ارجحیت های آینده خواهد بود.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن جنگل ها و مناطق سبز از دست رفته باید مورد بازسازی سیستماتیک، علمی و گسترده قرار گیرد. کلیه ی بناهای ساخته شده ی مسکونی و غیرمسکونی که با از میان بردن جنگل ها و آسیب به بافت آنها ساخته شده است از میان رفته و شرایط احیای کامل جنگل ها و تقویت آنها فراهم خواهد شد. در این زمینه شناسایی دقیق و برنامه ریزی های درازمدت برای حفظ درصد معینی از سرزمین ایران به عنوان «پارک های ملی محافظت شده» باید در دستور کار قرار گرفته و مورد توجه هر سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی قرار گیرد.
به ایرانی بیاندیشیم که پدیده های مانند بیابان زایی، کوه خواری، خاک فروشی و آلوده سازی آب ها هر چه سریعتر به پایان رسیده و جای خود را به سیاست های کاملا برعکس در جهت تقویت و زنده سازی محیط زیست ایران خواهد داد. مطالعه، برنامه ریزی و سرمایه گذاری های کلان در این زمینه باید از سوی دولت، بخش تعاونی و بخش خصوصی مورد توجه قرار گیرد و جامعه ی مدنی می بایست بر اجرای آنها نظارت منظم داشته باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که به واسطه ی آزادی سیاسی و چرخش قدرت موفق می شود برای نخستین بار از نکبت نظام موروثی، خودکامه سالاری و تک سالاری رها شده به یک نظام سیاسی پویا و مبتنی بر گردش مداوم و نهادینه ی قدرت پیش رود. نظامی که با تکیه بر انتخابات در سطوح گوناگون تمامی عرصه های مدیریت دولتی کشور از بالاترین تا پایین ترین را بر اساس انتخابات آزاد و شایسته سالاری به پیش خواهد برد. هرگز نباید اجازه داد نوع نظام سیاسی در ایران در پی فعال کردن زمینه های تاریخی، جامعه شناختی و روانشناختی استبداد فردی در ایران باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن کشورمان مبتکر بسیاری از قراردهای جمعی و پادمان های مشترک میان کشورها در سطح منطقه، آسیا و جهان خواهد شد. یک بازیگر واقعی صحنه ی بین المللی که برای صلح و پیشرفت جهانی تلاش خواهد کرد و به یک الگو و نمونه از کشوری صلح طلب، مبتکر، فعال، پویا و متعهد به خوشبختی بشر تبدیل خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشید که به مثالی موفق تبدیل خواهد شد در زمینه به شکست کشاندن سخت ترین، خشن ترین و بدترین نوع استبداد یعنی دیکتاتوری نظامی-مذهبی بی رحم و ایدئولوژیک و مخرب و به این واسطه، مجهز به دانش و تجربه ای که به اشکال مختلف آن را با ملت های تحت ستم و دیکتاتوری مورد مشارکت خواهد گذاشت. این دانش و تجربه مبارزاتی تاریخی و بی نظیر در قالب کتاب و فیلم و جزوه های آموزشی و تولیدات اینترنتی به زبان های مختلف در اختیار کلیه ملل در جستجوی آزادی و عدالت قرار داده خواهد شد.
به ایرانی بیاندیشیم که کلیه ی خانواده های قربانیان مبارزات این چند دهه مورد تکریم و بزرگداشت قرار گرفته و از بابت تمامی درد و رنج و مشقتی که در راه مبارزه پذیرفته اند مورد سپاس و پاسداشت قرار خواهند گرفت. جبران ضررهای معنوی و مادی در دستور کار دولت آینده خواهد بود تا هیچ مبارزی و هیچ ستمدیده ای بدون قدردانی یا جبران خسارت باقی نماند. تاریخ هرگز کار ارزشمند فردی انسان ها برای جمع را نباید فراموش کند.
به ایرانی بیاندیشیم که توزیع جمعیت در آن مورد بررسی و باز تعریف قرار می گیرد تا به شکلی مناسب تر درآمده و از انباشت بیش از حد جمعیت در برخی از شهرها و از جمله پایتخت با توجه به خطرات احتمالی مانند زمین لرزه و امثال آن پرهیز شود و جمعیت با توزیع مجدد خود بتواند در خدمت طرح های درازمدت توسعه در کلیه بخش های کشور قرار گیرد. هر گوشه از خاک ایران باید مورد توجه قرار گیرد تا به بالاترین سطح از رشد و توسعه ی اقتصادی خود دست یابد.
به ایرانی بیاندیشیم که در آن دستگاه دولت در تمامی موارد ضروری و حساس زیر نظر نهادهای شهروند محور قرار گرفته و باید به آنان و گزارش های رصد گیری آنها پاسخ دهد. برقرای سازوکارهای دقیق نظارتی شهروندان بر عملکرد دولت از سطوح خرد تا میانی و کلان می بایست یک سنت جا افتاده برای تقویت عنصر «قدرت اجتماعی» در ایران باشد.
به ایرانی بیاندیشیم که دستگاه دولت در آن مورد بازتعریف و بازاندیشی قرار گیرد تا از یک سو اندازه ی آن کوچک تر، هزینه ی آن کمتر و کارآمدی آن بیشتر شود. دستگاه دولت باید فرهنگ خدمتگزاری مردم را در خود درونی کند و از بالاترین مقام دولت تا پایین ترین آن باید خود را خدمتگزار ملت و پاسخگوی به آن ببینند.
به ایرانی بیاندیشیم که می تواند با موفقیت خود در استقرار یک دمکراسی در قالب یک جمهوری ایرانی، در واقع یک جمهوری انسانی در ایران را برپا سازد و بدون آن که مدل حکومتی خویش را به کشوری تحمیل کند آن را به الگویی الهام بخش برای تمامی ملت های منطقه و آسیا و جهان تبدیل سازد و یک بار دیگر نقش تاریخی ایران در عرصه ی تمدن سازی بشری را از نو زنده کند.
نتیجه گیری
بدیهی است که این لیست قابل گسترش است. موارد ذکر شده در آن به طور نمادین و مثال انتخاب شده اند. دیدگاه مندرج در آن فردی است و برای تبدیل به یک واقعیت جمعی، نیاز به انتخاب و عقل و اراده ی جامعه دارد. بنابراین مطرح کردن آنها در این جا به صرف انگیزه سازی برای کسانی است که از خود می پرسند «برای چه باید در این جنبش شرکت کنیم؟» و یا این که «این ها بروند چه و که به جای آنها می آید؟». آنها می توانند با نگاهی به این لیست ببینند که کمتر شباهتی میان این ویرانه ی لجنزار آخوندی و ایران پویا و شکوفای فرداست و از خود بپرسند در کدام یک می خواهند زندگی کنند. از همان ساعت نخست آزادی ایران می توان گام های در راه عملی کردن یکایک این موارد برداشت و به سوی میهنی رفت که تمامی ساکنان آن از حس لذتبخش آرامش و امنیت و رفاه و پیشرفت برخوردار خواهند بود. امید است که این نوشتار در منظور خود که ارائه ی تصویری از ایران بسیار متفاوتی از آن چه اکنون است موفق بوده باشد.#
برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv
جهت اطلاع از نظریه ی «بی نهایت گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: «بی نهایت گرایی: نظریه ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com
حجتالاسلام والمسلمین سید کاظم موسوی نماینده مشروطیت از اردبیل، پشت سر علی دائی حرف میزند. فردایش علی دائی که حرفهای طرف را شنیده، به او جواب میدهد. حجت الاسلام شروع میکند «اسطوره اسطوره کردن» که دائی اسطوره فوتبال ما است!
از حجت الاسلام پرسیدند پس آن حرفها چه بود دیروز میگفتی؟ گفت دائی خودم را میگفتم!
(ها ها ها! به جوک تمام شد. تقصیر من است.)
پیش از اینها همین حجتالاسلام فرموده بود: «هر کس به دنبال آلات موسیقی و عینک آفتابی است، از ایران برود».
فردایش حرفش را پس گرفت و گفت منظورم این بود که عموی خودم از ایران برود! (جوک من دوام آورد!)
بعد هم جناب حجت الإسلام پارلمانتاریست طبق معمول گفت حرفهایش «تحریف» شده. لابد «عینک آفتابی» نتیجه تحریف است و در اصل، ایشان گفته بوده «سمعک آفتابی». به جای آلت موسیقی هم لابد یک آلت دیگری به زبانش آمده بوده.
این کوتاه را به عنوان مشتی نمونه خروار (یک خروار نماینده مجلس اسلامی) آوردم.
از آنجا که هموطنان میخواهند بدانند در این روزهای حماسه آفرینی فرزندان وطن، نمایندگانشان در پارلمان چه میکنند؟ خواستم با فعالترینشان که همین نماینده اردبیل است، آشنا شوید.
ایشان در دفاع از جنایتهای حکومت، پاچه علی دائی را گرفته و فردایش فهمیده که ددم وای! پای اسطوره را گاز گرفتم!
مارک تواین نویسنده ی نامدار آمریکایی در یکی از سخنرانی خود در مورد کودکان چنین گفته است: "ما همه ژنرال يا شاعريا دولتمرد نبوديم. اما زمانی که موضوع کودک پيش می آيد همه ی ما يک وجه مشترک داريم وآن اينکه همه مان زمانی کودک بوديم". (1) در رابطه با اهمیت جهان شمول کودک رابیندرانات تاگور، شاعر و نویسنده ی بنگالی و برنده ی جایزه ی ادبی نوبل، می گوید: "در ساحل جهان بی کران نشست بزرگ کودکان درجریان است." او زایش کودک را پیروزی بشریت خوانده است:
"شاه و گدا، قدیس و گنه کار
دانا و ابله
جملگی زانو بر زمین می نهند و
غریو از دل سر می دهند
پیروزی از آن انسان است
اینک نوزاد
نوزاد زندگی بخش." (2)
رعایت حقوق کودک از دیر باز بخشی از عرف و عادت جوامع مختلف بوده است. در جنوب ایران راهزنانی که با کمین کردن در گردنه ها به غارت کاروانیان دست می یازیدند، قبل از غارت، زنان و کودکان را جدا می ساختند و حداکثر احترام را نسبت به آنان روا می داشتند. در کتاب "اینچه محمد" نوشته یاشار کمال می خوانیم که وکیل امنیه رد اینچه محمد یاغی را تا غاری در کوه پی می گیرد، لیکن زمانی که از کوه بالا می رود و به دهانه ی غار می رسد زن اینچه محمد را در شرایط وضع حمل می یابد. او با خیل ژاندارم های خود باز می گردد و زن و شوهر به حال خود می گذارد.
اهمیت جهانی کودک و حقوق جهانشمول و تقسیم ناپذیرش بود که سازمان ملل متحد را واداشت که پس از ده سال تلاش پی گیر، در بیستمین روز نوامبر سال 1989، منشور حقوق کودک را به عنوان "فرمان بزرگ حقوق کودکان" به تصویب برساند. تا به امروز تمامی کشورهای جهان (باستثنای سومالی و آمریکا) این منشور را به تصویب رسانیده اند. منشور حقوق کودک دارای سه پروتکل اختیاری است که اولی در مورد منع سربازگیری کودکان است و دومی در رابطه با منع فروش و فحشای کودکان و استفاده پورنوگرافیک از آنهاست. سومین پروتکل به کمیته ی حقوق کودکان ملل متحد تحت شرایطی صلاحیت قضایی می دهد که به شکایات مربوط به تخطی کشورها از رعایت حقوق کودک رسیدگی کند. منشور حقوق کودک بر اصل دفاع از اصل دفاع از بهترین منافع کودک استوار است. ماده ی 37 این منشور مجازات اعدام، حبس ابد بدون امکان آزادی بعلاوه ی هر نوع شکنجه و رفتار اهانت بار را نسبت به کودکان ممنوع کرده است. براساس ماده ماده 38 هیچ دولتی نمی تواند خود سرانه و بصورت غیر قانونی کودک را بازداشت کند. ماده 40 از حقوق کودکان متهم به خلافکاری دفاع می کند.
جمهوری اسلامی ایران، از بدو به قدرت رسیدنش، همواره حقوق زنان و کودکان را به طرزی ددمنشانه ای زیر پا نهاده است. ابتدا به سراغ کودکان بهایی رفتند و درهمان سال ها، دختر بچه ی بهایی مونا محمود نژاد را در سن 17 سالگی اعدام کردند. اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی، به تاریخ دوم مهرماه سال 1358، هشت ماه پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، ضمن مصاحبه ای با خمینی از او می پرسد: "به مورد زن هجده ساله ای توجه کنید که آبستن بوده و به عنوان اینکه زنا کرده اورا چند هفته پیش در بهشهر اعدام کردند." خمینی ابتدا موضوع را بکلی انکار می کند: "آبستن؟ دروغ، دروغ. این مثل همان چیزی است که می گویند پستان زنان را می برند. در اسلام این چیزها اتفاق نمی افتد. در اسلام ما زنان آبستن را تیرباران نمی کنیم." فالاچی برای حرف خود سند می آورد: "امام، اینها دروغ نیستند. تمام روزنامه های ایرانی این خبر را گزارش کردند و در رابطه با موضوع در تلویزیون بحث شد چرا که به معشوق زن فقط صد ضربه شلاق زدند." خمینی خود را به تجاهل می زند و بعد با خونسردی از کنار مسئله می گذرد: "اگر حقیقت داشته باشد به این معنی است که هرچه بر سر آن زن آمده حقش بوده است. من در مورد جزئیات چه می دانم. این زن ممکن است کارهای جدّی تری را انجام داده باشد. از دادگاهی بپرس که حکم را در باره ی این زن صادر کرده است. صحبت کردن در مورد این چیزها را بس کن. دارم خسته می شوم. این ها موضوعات مهمی نیستند." (3)
در جریان حمله ارتش و پاسداران جمهوری اسلامی به کردستان در 28 مرداد سال 1358، و پی آمدهای بعدی آن، کودکان بسیاری جان خود را از دست دادند. قاضی مرگ رژیم، شیخ صادق خلخالی، در سنندج آذر کشسب دارابی کودک 12 ساله را، که به صورت او تف انداخته بود، به جوخه ی اعدام سپرد. روز یازدهم شهریور، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به فرماندهی مصطفی چمران، ۶۸ تن از اهالی روستای قارنا (واقع در 5 کیلومتری شهرستان نقده)، از جمله شش کودک خرد سال، را قتل عام کردعام کردند و زخمی همیشگی بر پیکر کردستان نهادند. در تاریخ 7 فروردین 1359 نیروهای پاسدار و بسیجی به مردم غیر نظامی روستای قلاتان (بین نقده و اشنویه ) حمله ور شدند و حداقل سیزده تن را قتل عام کردند، از جمله رمضان پنهار 11 ساله، اسماعیل احمدی 15 ساله، جلال بيدوخ ١٨ ساله، عبدالله آه لياني ١٩ ساله، احمد گلابي ٢١ ساله و حسن حمزه كوكه ٢٢ ساله. تاکنون هیچکدام از عاملین این دو کشتار حساب پس نداده اند.
در سال 1360، نه تنها صدها زن و مرد در زندان ها و خیابان ها اعدام شدند، بلکه رژیم از کودکان خردسال نیز در آن سال و سال های بعد نگذشت. رژیم جمهوری اسلامی داغ ننگ اعدام نفیسه اشرف جهانی، ده ساله و فرزانه صبوری 16 ساله را به اتهام فعالیت سیاسی و محمود عسگری و عیاض مرهونی را به اتهام همجنس گرایی بر جبین دارد. یکی از آخرین جنایات رژیم اعدام محسن قنبرزهی، در زاهدان در 12 شهریور 1401 است. او در زمان بازداشت 16 سال داشت و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و ارتباط با گروه های بیگانه اعدام شد.
ایجاد نیروی بسیج و استفاده ی جنگ طلبانه از کودکان از سیاست های آگانه و برنامه ریزی شده ی جمهوری اسلامی بود. در جریان جنگ هشت ساله ی ایران و عراق کودکان ده سال به بالا برای رفتن به جبهه سرباز گیری شدند. این کودکان "قبل از اینکه به جبهه اعزام شوند به مدت 14 روز دوره می دیدند. مرگ محتمل بود و اعتقاد به اینکه شهادت گذرنامه ی ورود به بهشت است جنبه ی مطلق و بدون چون و چرا داشت." (4) از این کودکان بسیجی برای مین روبی استفاده کردند. بسیاری از آنان جان خود را بر روی میدان های مین گذاری شده از دست دادند.
بیش از ۵۰۰ دندانپزشک در ایران با امضای بیانیهای خواهان آزادی «فوری» و «بیقید و شرط» فاطمه مشهدی عباس، دکتر دندانپزشک و استاد تمام دانشگاه بهشتی، شدند.
همکاران خانم مشهدی عباس میگویند که پس از چند روز بیاطلاعی از سرنوشت او آگاه شدهاند که او توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به زندان اوین منتقل شده است
شامگاه ۳۰ مهر، در محدوده شهرک اکباتان تهران چند لباس شخصی یک شهروند زن که گفته شده از معترضان است را میربایند. براساس کیف جامانده از این زن، نام او «فاطمه مشهدی» است.
شامگاه ۳۰ مهر، در محدوده شهرک اکباتان تهران چند لباس شخصی یک شهروند زن که گفته شده از معترضان است را میربایند. براساس کیف جامانده از این زن، نام او دکتر دندانپزشک «فاطمه مشهدی» است. pic.twitter.com/P44OYaVfwC
بی بی سی - اندرو ویل، مدیر برنامه سلمان رشدی، نویسنده کتاب «آیههای شیطانی» گفته است این نویسنده در پی حمله تابستان امسال، بینایی یک چشم خود را از دست داده و یک دست او هم دیگر توانایی حرکت ندارد.
سلمان رشدی، نویسنده ۷۵ ساله، قبل از شروع سخنرانی خود در موسسهای در غرب ایالت نیویورک، مورد حمله قرار گرفته بود.
مدیر برنامه آقای رشدی به روزنامه اسپانیایی «ال پایس» گفته که این نویسنده سه جراحت عمیق در ناحیه گردن داشته است.
«یک دست به دلیل پاره شدن عصبها قابل تحرک نیست؛ او ۱۵ جراحت هم در سینه و بالاتنه داشته.»
او البته اشارهای نکرد که آیا این نویسنده هنوز در بیمارستان است یا نه.
پخش زنده راهپیمایی ایرانیان در برلین، شمار شرکتکنندگان٨٠هزار نفر اعلام شد
رادیو بین المللی فرانسه - خبرگزاری فرانسه به نقل از پلیس آلمان نوشت که روز شنبه ۲۲ اکتبر حدود هشتاد هزار نفر در راهپیمایی شهر برلین شرکت کردهاند. رویترز مینویسد که ایرانیان حتی از آمریکا و کانادا به برلین آمده بودند. به گفتۀ حامد اسماعیلیون همانطور که دیوار برلین فرو ریخت، نظام جمهوری اسلامی نیز فرو خواهد ریخت.
خبرگزاری فرانسه مینویسد که پلیس از طریق هلیکوپتر شمار راه پیمایان را ارزیابی کرده است.
این تظاهرات در آرامش و در هوای آفتابی برلین برگزار شد. این در حالی است که شهرهای ایران برای یک روز دیگر شاهد اعتراضات و خشونت سرکوبگران بود. رویترز مینویسد که حتی در شهر مشهد، شعار "مرگ بر دیکتاتور" شنیده میشد.
گزارش کانال سرانه، صدای انقلاب ایران در برلین:
دویچه وله - شنبه همبستگی ایرانیان در اعتراضات علیه جمهوری اسلامی فرارسید. از شهرهای مختلفی در جهان خبر میرسد که ایرانیان دست به تجمع زدهاند. در ایران، رئیس سازمان پدافند غیرعامل میگوید که واتساپ و اینستاگرام، مخل امنیت هستند.
ایرانیان از شهرهای مختلف در آلمان و حتی از دیگر کشورها خود را به برلین رساندهاند تا امروز، شنبه ۳۰ مهرماه در این شهر تجمع اعتراضی برپا کنند.
پلیس برلین در ساعت پنج عصر به وقت محلی، شمار شرکتکنندگان در تظاهرات ضد حکومت ایران را ۸۰ هزار نفر تخمین زده که «۳۰ هزار نفر» بیشتر از برآوردهای اولیه است. تلویزیون محلی برلین rbb در ساعات پایانی این مراسم به نقل از شهردار برلین این تجمع را ۱۰۰ هزار نفر و بی سابقه در برلین خواند. https://t.co/m6m1Ix9DM2
در شبکههای اجتماعی، تصاویر و ویدئوهای پرشماری منتشر شده که ایرانیان را در وسایل نقلیه عمومی متفاوتی، از قطار تا اتوبوس، در مسیر برلین نشان میدهد.
بسیاری از کاربران، با اشاره به حضور افراد و گروههای مختلف در تجمع برلین، از تعابیری همچون ''شنبه همبستگی'' یا ''شنبه اتحاد'' برای تجمع امروز استفاده کردهاند.
امروز اگرچه نگاهها به پایتخت آلمان است، اما از شمار دیگری از شهرهای جهان نیز خبر میرسد که ایرانیان با برگزاری تجمع، نسبت به مرگ مهسا امینی و همچنین علیه جمهوری اسلامی دست به اعتراض زدهاند.
***
رادیو بین المللی فرانسه - بر اساس گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی، شمار زیادی از ایرانیان از نقاط مختلف جهان، به ویژه ایرانیان ساکن قاره اروپا، برای حضور در تجمع بزرگ برلین، با هواپیما، قطار، اتوبوس و خودروهای شخصی، عازم برلین شدند.
کاربران در شبکههای اجتماعی از حضور پررنگ و گسترده مردم در برلین، در حمایت از جنبش گسترده مردمی در ایران علیه جمهوری اسلامی ایران، نوشتند: روزی که دیوار برلین فروریخت.
امروز ایرانیها از تهران و برلین، پایههای حکومت استبدادی و خودکامهی خامنهای را به لرزه در خواهند آورد و تمام دنیا شاهد این اتفاق خواهند بود امروز چشمان تمام آزادیخواهان دنیا، به #برلین و به ایرانیها دوخته شده است#مهسا_امینی
کاربری که از هامبورگ با قطار عازم آلمان است، با این توضیح که ۹ قطار، روز شنبه ۲۲ اکتبر از هامبورگ به سمت برلین بین ساعات ۷ صبح تا ۱۱ صبح به وقت اروپای مرکزی حرکت کرده است، به نقل از مسئول قطار، در توییتر، نوشته است: قطار ۷۰۰ نفر جمعیت دارد اما ۷۵۰ نفر در قطار عازم برلین هستند. به گفته این کاربر شبکههای اجتماعی، بخشی از راهروها مملو از مسافر است.
همین الان چهار تا اتوبوس به غیر از ماشین های شخصی به سمت برلین از مالمو سومین شهر بزرگ سوئد. امروز قیامته.#مهسا_امینی
رادیو فردا - آخرین خدمه ایرانی در هواپیمای ونزوئلایی که به مدت چهار ماه و نیم در آرژانتین زمینگیر شده بود، پس از آزادی با حکم دادگاه بوئنوس آیرس، روز پنجشنبه ۲۹ مهر به کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، رسید.
غلامرضا قاسمی، خلبان ایرانی هنگام ورود به ونزوئلا
***
به گزارش رویترز، دادگاه آرژانتین هفته گذشته حکم داد که هیچ مدرکی برای متهم کردن دو ونزوئلایی و سه ایرانی دیگری که پیشتر ظن ارتباط آنها با «فعالیتهای تروریستی» مطرح شده بود، وجود ندارد.
سه ایرانی یادشده غلامرضا قاسمی، خلبان هواپیما، عبدالباسط محمدی و سعید ولیزاده بودند.
رامون ولاسکز، وزیر حمل و نقل ونزوئلا، در پی بازگشت آخرین خدمه ایرانی هواپیما گفت که کشورش خاتمه این ماجرا را «جشن میگیرد». او گفت که «تنها جرم این افراد انجام درست کارشان بود و شهروندان ونزوئلایی در این ماجرا نیز به خاطر میهنپرستی خود مورد اتهام قرار گرفتند».
حجتالله سلطانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در کاراکاس، نیز روز ۲۹ مهر گفت «حقیقت بر دروغ پیروز شد». او بر ادامه اتحاد دولت ایران و ونزوئلا تاکید کرد.
بقیه خدمه هواپیما در یک روند تدریجی موفق به خروج از آرژانتین شده بودند. ۱۲ نفر از ۱۹ فرد توقیف شده در آرژانتین ماه گذشته به ونزوئلا رسیدند و دو نفر نیز اوایل مهر با دریافت مجوز آزادی، از آرژانتین خارج شدند.
بله بله! این جمعیت را امریکایی ها و اسراییلی ها با هواپیمای هرکولس به برلین آورده بودند تا اثر راهپیمایی اربعین را خنثی کنند!
این جمعیت یک صدا شعار می دادند «مرگ بر خامنه ای» تا اثر سرود «سلام فرمانده» را در دل جهانیان از میان ببرند!
شما که می گویی، بدتر از این ها را بگو! چاخان تر از این ها را بگو! دل ات را به توطئه های دشمن خوش کن! دل ات را به یاوه های فرماندهان هیولاصفت و کاسه لیسان حکومت ات خوش کن!
این جمعیت را که دیدی، اگر قرار بود در ایران چنین اجتماعی برگزار شود، اجتماعی که پلیس محافظ آن باشد، اجتماعی که مردم از به خیابان آمدن نترسند، و فردا با زندان و شکنجه رو به رو نشوند، اجتماعی که مسوولان شهر، حتی برای خارجی ها، خیابانی پهن و عریض را ببندند و کار تظاهرات مردم را چنان سازمان دهی کنند که همه بیایند راحت حرف شان را بزنند و بعد هم به سر خانه و زندگی شان باز گردند، آری اگر در ایران ما چنین اجتماعی برگزار شود، قطع و یقین بدان که میلیون ها نفر در آن حضور خواهند یافت. از شهرهای بزرگ گرفته تا روستاهای کوچک.
صدای آمریکا - سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، را متهم به «هیجانی کردن» جوانان کرد و هشدار داد: «ممکن است برایتان گران تمام شود.»
رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران بیانیهای کوتاه منتشر کردند که در آن آمده است: «آقای عبدالحمید تشویق جوانان و هیجانی کردن آنها علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ممکن است برایتان گران تمام شود. این آخرین هشدار است.»
مولوی عبدالحمید در خطبههای نماز جمعه ٢٩ مهر از سکوت «مسئولان ردهبالا» و در راس آنها علی خامنهای درباره کشتار «دهها» نمازگزار زاهدانی در روز ٨ مهر به شدت انتقاد کرد و خواستار پاسخگویی آنها شد.
مسئولان جمهوری اسلامی در پاسخ به فراخوانهای گروههای مدافع حقوق بشر مبنی بر تحقیق و مجازات عاملان حمله به نمازگزاران بلوچ، آن را به نام «مقابله با اغتشاشگران» و «حراست از تمامیت ارضی» توجیه و تحسین کردهاند.
بسیاری از فعالان اقلیتهای قومی از قبیل بلوچها و کردها در هفتههای اخیر جمهوری اسلامی را متهم کردهاند به منظور منحرف کردن توجه از اعتراضات جاری ضدحکومتی، اقدام به سرکوب شدید آنها کرده است. جمهوری اسلامی این اتهامات را رد کرده است.
***
حمله بیسابقه مولوی عبدالحمید به علی خامنهای
امام جمعه زاهدان علی خامنهای را در برابر کشتهشدگان جمعه خونین مسئول دانست
بی بی سی - مولوی عبدالحمید، روحانی سرشناس و امام جمعه زاهدان با انتقاد از بیتوجهی حکومت به کشتهشدن دهها نفر در جریان نماز جمعه ۸ مهرماه و اعتراضات پس از آن، از آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، هم به عنوان کسی که سمت فرماندهی کل قوای نظامی در این کشور را دارد به عنوان «مسئول» کشتار جمعهخونین یاد کرده است.
مولوی عبدالحمید که روز جمعه - ۲۹ مهر - در مسجد مکی زاهدان برای شرکت کنندگان در نماز جمعه اهل سنت این شهر سخن میگفت با رد کردن روایت حکومتی از تیراندازی به سوی معترضان در روز هشتم مهر، گفت: ««افرادی که این جنایت را رقم زدند الان به دنبال دروغسازی هستند. نسبتدادن به تجزیهطلبی و گروهکها همه کذب محض است. یا گفتهاند به ما با سلاح حمله کردهاند. اگر با سلاح حمله کردهاند، چند نفر از شما کشته شده است؟ در صحنۀ اول که بیشترین تعداد مردم کشته شدهاند یک نفر هم از آن طرف کشته نشده است. چرا این دروغها را میگویید؟»
آقای عبدالحمید که سخنانش بارها با تکبیر حاضران قطع میشد، روز جمعه گفت: «بالاترین خواسته اولیای دم، مردم زاهدان و مردم استان {سیستان و بلوچستان} این است که که تکتک مامورانی که مرتکب این قتل شدند، مواخذه شوند و کسی که به آنها فرمان داده است، دستگیر شود. مسئولانی که در این جریان کوتاهی کردند، باید پاسخگو باشند».
اما جمعه زاهدان در بخشی از سخنان خود از سفر وزیرکشور و مسئولان ارشد از تهران به زاهدان برای رسیدگی به این واقعه خونین اشاره میکند: «وزیر کشور و نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس آمدهاند اما با اینکه حق ثابت شده است و برای مسئولان واضح است که مردم به ناحق کشته شدهاند، هنوز نتیجهای به ما اعلام نشده است. ما منتظریم که به این موضوع رسیدگی شود و کسانی که مرتکب این جرم شدهاند، محکوم و مجازات شوند.»
شنبه ۲۲ اکتبر دومین فراخوان «حامد اسماعیلیون» سخنگوی انجمن خانوادههای قربانیان شلیک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای اوکراینی و همسر زندهیاد «پریسا اقبالیان» و دخترشان «ریرا» برای تجمع ایرانیهای خارج از کشور در شهر «برلین» است.
این فراخوان در ادامه اعتراضات سراسری ایران پس از قتل «مهسا امینی» روی داده اما با انتقادها و پرسشهای بسیاری مواجه شده است. «حامد اسماعیلیون» که توانست در شنبه اول اکتبر در کشورهای سراسر جهان، با فراخوان نخست خود ایرانیهای بسیاری را به خیابان بیاورد، حالا مورد پرسش قرار گرفته که آیا در پی قدرت سیاسی است؟ برخی نیز مواضع و اقدامات اخیر او را مورد نقد قرار دادهاند که چرا به نویسندگان داخل ایران برای چاپ کتاب در جمهوری اسلامی و زیر تیغ سانسور تاخته است یا با فراخوان برای اخراج سفرای جمهوری اسلامی از کشورهای غربی، زندگی ایرانیهای خارج از کشور را در خطر انداخته است.
در عینحال گمانهزنیها و شنیدههایی نیز در پی همگرایی او با دیگر چهرههای سیاسی مطرح شده است که در حاشیه جلسه معرفی کتابهای او و آثار خانوادههای پرواز PS752 در «فرانکفورت» آلمان از او پرسیدیم.
آنچه میخوانید، متن کامل گفتوگوی اختصاصی «ایران وایر» با «حامد اسماعیلیون»، یک روز پیش از تجمع برلین است.
شما دومین فراخوان تجمع ایرانیهای خارج از کشور را اعلام کردید و جمعیت بسیاری از قشرها و گروههای سیاسی مختلف، همراهیتان کردند. به نظر میرسد که به نوعی رهبری جریان مخالفان جمهوری اسلامی را انجام میدهید. از سوی دیگر شما یکی از الگوهای دادخواهی برای ایرانیها هستید. دادخواهی به معنای اجرای عدالت؛ از برگزاری دادگاه برای عاملان و آمران جنایت تا انجام اقداماتی در راستای ساخت و حفظ حافظه جمعی و رسیدن به ترمیم قربانی و جامعه. رابطه این دو با هم چیست؟
قبل از اینکه این فاجعه اتفاق بیفتد همه ما زندگیهای شخصی خودمان را داشتیم و خیلیهایمان جنایتهای جمهوری اسلامی و همینطور پروسه دادخواهی خانوادههای دیگر را طی این چهار دهه دنبال میکردیم. وقتی این جنایت اتفاق افتاد چارهای جز فعالیت نبود. با شکلگیری انجمن خانوادههای این پرواز، این فعالیت شکل منسجم به خود گرفت و آن را تبدیل به یک نهاد مدنی کرد. به نظر من این نهاد که مدنی کار میکند با وجودی که هدف اصلیاش رسیدن به عدالت برای پرواز PS752 است، نمیتوانست و نمیتواند از کنار اتفاقات در ایران و جنایاتی که باز هم جمهوری اسلامی مرتکب میشود، بیتفاوت بگذرد. این به نظر من نوعی دگردیسی این نهاد در وارد شدن به فعالیتهای مربوط به ایران و آینده ایران است. این کاری بود که باید انجام میشد.
پس از پخش برخی ویدیوهای تظاهرات اعتراضی در فضای مجازی که عمدتا از برخی محلات تجاری جنوب شهر تهران مثل میدان شوش و خیابانهای اطراف و کوچه پس کوچه های لاله زار بود شعارهایی که با فحش های آبدار قافیه اش جور آمده بود به گوش می خورد.
این شعارها اگر در میان مردم عادی زندگی کرده باشی امری است عادی. هر کسی عصبانی می شود ممکن است بنا به موقعیت به در و دیوار هم فحش دهد. «بی صاحاب» از فحش های مورد علاقه خاله مرحوم بنده بود که وقتی عصبانی می شد عالم و آدم را از این فحش بی نصیب نمی گذاشت.
این روزها معترضان عصبانی اند. آنها برای خوش و بش کردن به خیابان ها نیامده اند. زنان و دختران حتی وقتی بدون روسری برای اعلام اعتراض به خیابان می آیند با کلی استرس و وحشت از اینکه ناگه باتومی به فرق سرشان نخورد راه می روند. تنها سلاح معترضان بی دفاع کلام شان است.
چند روزی پس از اینکه ویدیوها با شعارهای مزین شده به فحش های معروف به جنسی / ناموسی بیشتر پخش شد صدای برخی از افراد دانشگاهی در داخل و اکثرا طبقه «نخبگان» خارج از ایران را درآورد. آنها فریاد وا مصیبتا سر دادند که ایران و فرهنگ و اخلاق نابود شد و رفت.
این گفتگو در روز جمعه از شبکه جهانی الحره (Alhurra) پخش شد که در آن باربارا سلاوین (از لابی گران مشهور جمهوری اسلامی در ایالات متحده آمریکا ) دوست داشت از ضرورت ادامه گفتگو و دیپلماسی، برجام، عدم تحریم های جدید، عدم تلاش برای تغییررژیم و ... سخن راند.
وقتی قانعی فرد - تحلیلگر امنیتی در مرکز ضد تروریسم آمریکا - سخن راند، سلاوین وی را به جنگ طلبی متهم کرد اما قانعی فرد، وی را علنا، نان به نرخ روز خور و مواجب بگیر مُلایان وحشی نامید!
· ترجمه نکات مطرح شده توسط قانعی فرد در الحره:
عصر جنگ سرد نیست.. ما دیکتاتوری بدتر از هیتلر قبل از 1945 آلمان داریم.
مردم ایران خواهان تغییر رژیم است ... نسل جوان و شجاع تصمیم گرفته تا دیکتاتور ترین رژیم قرن بیست و یکم را سرنگون کند و ایدئولوژی ویرانگر خمینییسم هم در آستانه فروپاشی است.
این یک اعتراض نیست ؛ صرفا این یک انقلاب فمینیستی و زنانه هم نیست ...این انقلابی علیه حکومت دینی آخوندها است. این یک انقلاب ضد رژیم بدون فروپاشی رژیم یا تغییر رژیم است. هیچ حقی برای هیچ موجودی وجود نخواهد داشت.
زمان کوتاه است و تمام خواهد شد...و بایدن می تواند کمک مالی به اردوگاه ملاها را متوقف کند
این استاندارد دوگانه بین اوکراین و ایران قابل تمایز و تشخیص است ، حمایت از اوکراین و نادیده گرفتن ایران غیرقابل قبول است.
بایدن با انجام کارهای خوب این شانس را دارد که خوب عمل کند. وی می تواند خواسته ایرانیان را بشنود... باید در سمت راست تاریخ بماند که از گذار ایرانیان صبور و تنها، از استبداد دینی به دموکراسی حمایت میکند.
محکومیت شدید سرکوب اعتراضات توسط رژیم توسط بایدن، عملاً ارزش چندانی ندارد. دو صد گفته چون نیم کردار نسیت. تاریخ باید بداند آیا بایدن برای دموکراسی مبارزه می کند یا برای جلب رضایت آخوندهای تروریست جنایتکار فعالیت دارد؟
ایندیپندنت فارسی - مژگان غفاری شیروان روزنامهنگار- علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی اخیرش برای گروهیاز دانشگاهیان، زبان به تحسین کارایی پهپادهای نظامی ساخت کشورش گشود، همان هواپیماهای بدون سرنشینی که بنابر اعلام کییف و غرب، به روسیه فروخته میشود و برای آسیبزدن به شهرهای بزرگ اوکراین مورد استفاده قرار میگیرد.
خامنهای گفت درحالیکه زمانی به فناوری پیشرفته ما شک داشتند، «حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است! چرا به فلانکس میفروشید، به فلانکس میدهید».
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین، روسیه را به استفاده از پهپادهای شاهد-۱۳۶ ساخت ایران علیه کشورش متهم کرده و گفته که مسکو پیشتر هزاران پهپاد دیگر هم به ایران سفارش داده است. این درحالی است که ایران و روسیه هرگونه خرید و فروش پهپادهای رزمی را تکذیب میکنند، اما به نوشته روزنامه بریتانیایی «فایننشالتایمز»، چیزی که هیچگونه تردیدی در آن نیست، روابط روزبهروز صمیمانهتر مسکو و تهران از زمان تهاجم کامل روسیه به اوکراین در ماه فوریه به اینسو است.
براساس گزارش فایننشالتایمز که روز یکشنبه، اول آبانماه، منتشر شد، این رابطه صمیمانه در سفر اخیر ولادیمیر پوتین به تهران نیز مشهود بود، ازجمله زمانیکه خامنهای در دیدارش با پوتین، بهدلیل داشتن «ابتکار عمل» در جنگ پیشاز تحمیل درگیری مشابه ازسوی غرب، رئیس جمهوری روسیه را ستود.
پوتین نیز با قدردانی از این تمجید، در پاسخ خواستار افزایش همکاری نظامی بین دو کشور شد و احتمال پیوستن ایران به رزماهایشهای نظامی سهجانبه با چین را بهمیان آورد.
به نوشته فایننشالتایمز، تحلیلگران معتقدند رهبران جمهوری اسلامی ایران از شکاف عظیمی که درپی تهاجم به اوکراین بین روسیه و غرب باز شده است، برای ایجاد نوعی رابطه راهبردی با کرملین استفاده میکنند که میتواند در به حداقل رساندن تاثیر تحریمهای مشقتبار ایالات متحده به آنها کمک کند.
ایندیپندنت فارسی - خیزش سراسری ۱۴۰۱ مردم ایران از نظر تداوم و اعتراضهای هرروزه یکی از مهمترین اعتراضها در تاریخ جمهوری اسلامی است
خیزش سراسری مردم ایران و اعتراضها و تجمعهای خیابانی کماکان ادامه دارند و جمهوری اسلامی هم در مقابل، از یک طرف با سرکوب معترضان و از طرف دیگر با ناچیز شمردن تعداد آنان، برچسبزنی و توهین، تلاش میکند تا با سیاست انکار واقعیت، از قیام مردم ایران عبور کند.
از نظر روانشناسان، پذیرش حقیقت طی پنج مرحله محقق میشود: انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش. از سخنان مسئولان جمهوری اسلامی چنین برمیآید که آنها تاکنون در سه مرحله اول قرار دارند.
یکی از موارد این انکارها را میتوان در سخنان محمدصالح جوکار، نماینده مجلس، مشاهده کرد. رئیس کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس مانند رهبر جمهوری اسلامی، معترضان را عامل سرویسهای جاسوسی یا فریبخورده میداند و در گفتوگو با جام جم تصریح میکند: «با توجه به روشن شدن حقیقت ماجرا و نقش عوامل بیگانه و سرویسهای جاسوسی غرب در بروز ناامنی و آشوب در ایران، اکنون زمان رسیدگی به آمران و عاملان اصلی ماجرا است.»
این نماینده مجلس معترضان را اجیرشده جریانهای معاند و گروههای اپوزیسیون معرفی کرد و در مورد سایر گروهها هم گفت: «برخی از جوانان هم بودند که تحت تاثیر فضای هیجانی و احساسی شکلگرفته بعد از انتشار خبر مربوط به فوت خانم امینی به کف خیابان آمدند و اعتراض خود را اعلام کردند.»
محسن حیدری، عضو مجلس خبرگان، هم روز جمعه، ۲۹ مهر، در دیدار با جمعی از اعضای سپاه پاسداران گفت: «اینکه در خوزستان و بهویژه مناطق عربنشین، خبری از اغتشاش نبود، دو دلیل واضح دارد؛ اول میزان بالای دینداری و تعصب به دین، خانواده و حجاب این مردم و دوم آنکه مطالبات اغتشاشگران از روی شکمهای سیر آنها است و از این جهت مردم خوزستان که مطالبات واقعی و مهمتری دارند، حتی وقت فکر کردن به خواستههای اغتشاشگران را هم ندارند.»
ایران وایر - محمدرضا مامانی بازیکن سابق پرسپولیس در استوری صفحه اینستاگرام شخصی خود، سرکوبگران جمهوری اسلامی را «بیشرفترین و کثیفترین قاتلین قرن» لقب داد.
محمدرضا مامانی که سابقه که سابقه بازی در تیمهای پرسپولیس، پاس و راهآهن را دارد، از مامورانی که در خیابانهای ایران، مردم معترض را سرکوب میکنند پرسیده است: «وقتی به خانه میروید، به غیر از اینکه جواب سوال امروز چه کار کردی را باید پیدا کنید، لباسهایی که رنگ و بوی خون انسانهای دیگر رویش نقش بسته را هم باید بشویید.»
عباس دریس، از بازداشتشدگان اعتراضات آبان ۹۸ در ماهشهر، به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد
ایران وایر - فرشته تابانیان، وکیل برادران دریس، ضمن اعلام این خبر تایید کرد که رای شعبه دادگاه انقلاب ماهشهر به او ابلاغ شده است.
این وکیل دادگستری در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «به حکم صادره اعتراض خواهیم کرد و امیدواریم که در دیوان عالی کشور این حکم نقض شود.» فرشته تابانیان همچنین خبر داد که محسن دریس، برادر عباس در این پرونده تبرئه شده و امروز احتمالا آزاد خواهد شد. به گفته او، دادگاه در دو جلسه تشکیل شده بود. در رای دادگاه انقلاب ماهشهر گفته شده حکم براساس اعترافات عباس دریس صادر شده است. در اعترافات اولیه، عباس دریس عنوان کرده که در اعتراضات ماهشهر، با توجه به فاصله زیاد، اساسا پس از شلیک با اسلحه، متوجه نشده که آیا با این شلیک، گلولهای به فردی اصابت کرده یا خیر اما، تنها مشاهده کرده که در آن سو، افرادی با لباس سیاه بودند که افتادند. وکیل این دو زندانی سیاسی تاکید دارد که اعترافات عباس دریس، موکلش، در وزارت اطلاعات انجام شده و او در دادگاه، اتهامات را رد کرده و گفته در جریان آنچه در نیزارهای ماهشهر رخ داده به کسی شلیک نکرده و کسی را نکشته است.
شبکه منوتو - روزنامه ینی آکیت ترکیه مدعی شد، اردوغان و علیاف که فرودگاه زنگیلان قره باغ را افتتاح کردند پیامی واضح را به ایران که رزمایشی را پشت مرزهای آذربایجان برگزار کرد، مخابره میکنند.
این روزنامه نزدیک به اردوغان مدعی شد، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و الهام علی اف، همتای آذربایجانی وی به طور مشترک فرودگاه بین المللی زنگیلان در جنوب قره باغ را افتتاح کردند و افتتاح مشترک این فرودگاه پیام واضحی برای تهران که مدتی است باکو را تهدید می کند، به همراه دارد.
ینی آکیت نوشت، افتتاح مشترک فرودگاه زنگیلان، این پیام را برای تهران دارد که هرکس بخواهد دروازه توران را ببندد یا زیر ریلی که از آنجا می گذرد له می شود یا به قطار خیره خواهد شد.
از زمان جنگ ۴۴ روزه قره باغ، تهران بارها نسبت به تغییر نقشه احتمالی منطقه واکنش نشان داده بود و در تازه ترین اقدام جمهوری اسلامی با ۴۵ هزار سرباز از دوشنبه ۲۵ مهر در منطقه عمومی ارس و در نزدیکی منطقه قره باغ در پشت مرزهای آذربایجان یک مانور نظامی برگزار کرد.
رئیس جمهور تاجیکستان از روسیه انتقاد کرد که نباید مانند شوروی سابق، منافع کشورهای کوچکتر را نادیده بگیرد. آگاهان این انتقاد امامعلی رحمان را نشانهای از "کم شدن تدریجی قدرت پوتین" به دلیل جنگ در اوکراین میدانند
فرارو- «امامعلی رحمان» خودکامه پرسابقه تاجیکستان از فرصتی که در یک نشست منطقهای فراهم شده بود استفاده کرد تا «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه را سرزنش کند. پوتین در سکوت به صحبتهای او گوش داد. این تصویری از وضعیت مخمصه کنونی مسکو بود. هشت ماه پس از حمله رعد آسای روسیه علیه اوکراین تصویری واضحتر از آن چه انتظار میرفت در مقابل قرار دارد.
به گزارش فرارو به نقل از بلومبرگ، تاجیکستان صرفا یک متحد روسیه نیست. این کشور فقیر ۱۰ میلیون نفری بزرگترین پایگاه نظامی خارج از کشور روسیه را در خود جای داده است. حوالههای ارسالی از سوی کارگران تاجیک در فعال در روسیه بیش از یک چهارم تولید ناخالص داخلی تاجیکستان را تشکیل میدهند حوالههایی که در طول شیوع کرونا برای تاجیکستان حائز اهمیت بودند. در اواخر ژوئن، زمانی که پوتین برای سفری خارج از کشور پس از تهاجم به اوکراین به مقصدی امن نیاز داشت با دیدار از تاجیکستان آغاز کرد و بیدرنگ گفت که به «خاک دوست» سفر کرده است.
با این وجود، جمعه گذشته سخنرانی رئیس جمهور تاجیکستان برای پوتین ناخوشایند بود. سخنرانیای هفت دقیقهای که بیش از هشت میلیون بار در یوتیوب دیده شد. رحمان در نشستی در حضور دیگر رهبران آسیای مرکزی خطاب به پوتین گفت: «ما همیشه به منافع مهمترین شریک استراتژیک خود احترام گذاشته و به آن احترام میگذاریم. اما ما نیز میخواهیم که به منافعمان احترام گذاشته شود».
بی بی سی - دانشجویان در چند دانشگاه مختلف ایران با انتشار بیانیههای جداگانه از سرکوب و خشونت علیه اعتراضهای دانشجویی شدیدا انتقاد کرده و هشدار دادهاند که ضمن ادامه اعتراضهای خود، سرکوب و ارعاب از سوی بسیجیان را تحمل نخواهد کرد.
روز جمعه - ۲۹ مهر - شورای صنفی دانشجویان کشور (ایران) در کانال تلگرامی خود چند بیانیه از سوی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران، خواجه نصیر، مازندران و دانشگاه هنر تهران را منتشر کرد از جمله بیانیه شدیدالحن «جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در واکنش به اتفاقات اخیر دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی» که خطاب آن به بسیجیان این دانشگاه و همچنین مسئولان حکومتی است.
در این بیانیه آمده: «در هر پست و مقامی و در هر جایگاه و مسئولیتی آنچه قماش شما به نمایش میگذارد تلاش مذبوحانهای است برای لاپوشانی حقارتتان، حقارتی که صفت ذاتی شماست! ستونهای دژ پوشالی قدرت خیالیتان آن قدر سست است که حتی با فریاد حقطلبی جمع کوچک جوانهها به لرزه در میآید و برای خاموش کردنش دوستانمان را در کنج اتاقکهای حراستتان وحشیانه به باد کتک میگیرید.»
آن طور که از محتوای این بیانیه بر میآید دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران نسبت به برخورد خشن و ضرب و جرح هم کلاسیهای خود در جریان بازداشتهای حراست این دانشگاه خشمگیناند و در پاسخ به مقامهای ارشد دانشگاه تهران و وزارت علوم میگویند: «گمان نکنید از وحشیگریهای شما ترسی به دل راه میدهیم؛ حتی زمانی که موهایمان را میکشید و سرمان را به زمین میکوبید این شمایید که از ما وحشت دارید. هرچه در آستینتان باقی مانده رو کنید! از تماس با والدین و ارعاب گرفته تا توبیخ و تعهد و قشونکشی به دانشکدههای دور و نزدیک. با بدنهای کبود و روح و روان رنجورمان پشت به پشت هم میدهیم چنان که با چشم ببینید، بدانید و باور کنید که ما همه یکی هستیم».
در ۵ هفته گذشته، تجمعات دانشجویی فراوانی در شهرهای مختلف ایران گزارش شده است و همزمان اخبار متعددی از برخورد با دانشجویان و سرکوب و ارعاب آنها و همچنین بازداشت گسترده فعالان دانشجویی مخابره شده است.
دانشگاه هنر تهران
تلاش برای مرعوب کردن دانشجویان و حمله فیزیکی به آنها در بیانیههای دیگر دانشجویان هم به چشم میخورد. جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر تهران هم روز جمعه بیانیهای «به یاد تمام کشتهشدگان و دانشجویان دربند» منتشر کردند و در ابتدای آن گفتهاند: «سرکوب دیگر کارگشا نیست».
«باید گفت ترس بازدارنده ای که سال ها در سراسر فضای جامعه حاکم بود؛ جای خود را به شجاعتی بی مانند برای احقاق ساده ترین و ابتدایی ترین حقوق انسانی داده است. این بیانیه موکدا به دور از هرگونه فاصله گذاری میان دانشجویان است چراکه میدانیم، پیروزی در گروی اتحاد همه ی دانشجویان و در شکلی بزرگتر همه مردم می باشد. ما ضمن محکوم شمردن اقدامات تهدیدآمیز و ارعاب دانشجویان، همدلی و همبستگی خود را با همه ی مردم معترض اعلام کرده و یادآور میشویم که از خون عزیزان خود نخواهیم گذشت و به اعتصاباتی که تا کنون چهار هفته به طول انجامیده است ادامه خواهیم داد.»
پلیس شیکاگو گزارش «تهدید بمب» در جلسه نگار مرتضوی را رد کرد
بی بی سی - اداره پلیس دانشگاه شیکاگو و همینطور اداره پلیس شهر شیکاگو در پاسخ به بیبیسی فارسی گزارش قبلی درباره وجود تهدید بمب در یک جلسه میزگرد درباره اعتراضات ایران را که بابت دعوت از نگار مرتضوی بحثبرانگیز شده بود، رد کردهاند. خانم مرتضوی در پاسخ به بیبیسی گفته همچنان تهدید دریافت میکند.
این نشست به دلیل دعوت از این تحلیلگر مسائل ایران بسیار مورد توجه جامعه ایرانیان آمریکا و کانادا و کاربران اینترنتی در ایران قرار گرفته بود و واکنش منفی گروهی از آنان را برانگیخته بود.
پیشتر شیکاگو مارون، یک نشریه دانشجویی در دانشگاه شیکاگو، نوشته بود که برگزارکنندگان این میزگرد درباره اعتراضات سراسری کنونی در ایران، یک ایمیل حاوی تهدید به بمبگذاری دریافت کرده بودند و در پی آن، ساختمان محل برگزاری میزگرد تعطیل شد و ماموران برای یافتن بمب احتمالی محل را جستجو کردند.
در برخی پیامهای عمومی در این باره، کسانی که به دعوت از نگار مرتضوی اعتراض داشتند، او را به فعالیت به نفع حکومت ایران یا تلاش برای سفیدنمایی اقدامات قبلی حکومت از جمله در شلیک به هواپیمای اوکراینی متهم کردهاند.
نگار مرتضوی در پاسخ به بیبیسی، هرگونه همکاریاش با حکومت ایران را رد کرده و میگوید از نظر او این حملهها سازمانیافته است.
در پی انتشار گزارشهایی توسط شهروندان ایرانی مقیم آمریکا که ادعای تهدید بمب از طرف دانشگاه و پلیس شهر تکذیب شده، بیبیسی فارسی درباره این تهدید از اداره پلیس شهر شیکاگو پرسید و این اداره در پاسخ به ما گفت که هیچ اطلاعاتی مربوط به تهدید بمبگذاری درباره این میزگرد دانشگاه شیکاگو در ثبت ندارد.
نصب تجهیزات و آنتن استارلینک بسیار آسان است و نیاز به نصاب متخصص ندارد.
کل تجهیزات و آنتن استارلینک در جعبه ای بزرگ به اندازه ی نصف بدن انسان جای گرفته و شامل:
آنتن
سه پایه
کابل ی به طول سی متر
روتر وایرلس
و جعبه اتصال برق روتر می شود.
پیش از خریداری تجهیزات استارلینک به موارد زیر توجه کنید:
-ساختمان ها و درختان مانع از دریافت سیگنال های ماهواره ای می شوند.
-موانعی مثل سقف بالکن یا موانع بالکن مانع از دریافت سیگنال های ماهواره ای می شوند.
برای این که مطمئن شوید، نقطه ای که می خواهید آنتن را در آن جا قرار دهید برای دریافت امواج ماهواره ای کور نیست، ابتدا و پیش از خرید دستگاه، اپ استارلینک را روی موبایل خود نصب کنید.
در صفحه اول اپ، سه گزینه در اختیار دارید:
-سفارش دادن استارلینک
- تنظیمات استارلینک
-مشخص کردن موانع
یورونیوز - دو نفر در نشست کنگره حزب کمونیست چین در پکن در روز شنبه ۲۲ اکتبر هو جینتائو، رئیس جمهوری پیشین، را بطور غیرمنتظره از صندلیاش بلند کردند و به بیرون از نشست بردند. آقای هو در کنار جین پینگ، رئیس جمهور کنونی نشسته بود و وقتی او را از جایش بلند میکردند به نظر میرسید که وی مقاومت میکند.
هو جینتائو، رئیس جمهور سابق چین سعی داشت چند کلمهای با شی جینپینگ و «لی کهچیانگ» نخستوزیر چین که در کنار هم نشسته بودند صحبت کند اما با بیاعتنایی آنها مواجه شد و بیرون برده شد.
روزنامه گاردین مینویسد که شی جین پینگ با طرح این نمایش در کنگره و در ملا عام خواسته است تا قدرت خود را در برابر دوربینهای رسانههای داخلی و خارجی به رخ بکشد.
تحقیقی که یک استاد و یک دانشجوی رشته دکترای علوم سیاسی دانشگاه شیراز درباره اعتراضات سالهای اخیر در ایران انجام شده به این نتیجه رسیده است که در صورت ادامه سیاستهای تاکنونی، «دوباره یک جرقه کافی است تا همه معترضان با نگرشها و اهداف متعدد و متنوع به خیابانها بریزند».
این تحقیق پیش از بروز اعتراضات اخیر در ارتباط با اعتراضات سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ انجام شده و نتیجه آن روز جمعه ۲۹ مهر در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، دو محقق به مسئولان هشدار داده بودند:«در صورت عدم پاسخگویی به مطالبات مردم و نادیدهگرفتن زمینههای اصلی اعتراضات، مشخص نیست که امواج بعدی اعتراضات در سطوح قبلی باقی بمانند.»
آنها همچنین تاکید کردهاند که آن اعتراضات، مانند اعتراضات اخیر، «به لحاظ ماهوی از نوع خودانگیخته، مستقیم در خیابان، بدون رهبر، نوآوری در تاکتیک مبارزاتی، بیاعتمادی به تشکلهای صنفی و مدنی، مستمر و زنجیروار و در ارتباطات افقی با اعتراضهای مشابه» بودهاند.
ایسنا نوشت:
وقوع اعتراضات صنفی اجتماعی در کشور نشانه چیست؟
پژوهشگران علوم سیاسی دانشگاه شیراز با انجام پژوهش در مورد اعتراضات سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ در کشور میگویند که به طور کل وقوع این اعتراضات حاکی از مشکلاتی مانند وجود فقر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی بین اقشار مختلف جامعه و نادیدهگرفته شدن بسیاری از مردم و وجود فساد اداری و اقتصادی در سطحی وسیع؛ تغییر سبک زندگی مردم جامعه ما به واسطه جهانی شدن و گسترش ارتباطات و بیاعتمادی مردم و اصناف به احزاب و نهادهای رسمی دولتی است.
به گزارش ایسنا، یکی از انتقاداتی که جامعه علوم انسانی همواره با آن مواجهند، این است که مطالعات علوم انسانی و علوم اجتماعی در ایران، کاربردی ندارند و مطالعات پژوهشگران این حوزه با نیازهای جامعه همراستا نیستند.
از ابتدای شروع اعتراضات اخیر که جرقه آن با مرگ مهسا امینی زده شد، سؤالی که وجود داشت، این بود که چرا اعتراضات به سرعت گسترده شدند و آیا پیش از این پژوهشگران و اساتید علوم انسانی و علوم اجتماعی هشدارهایی نسبت به این وضعیت داده بودند یا خیر؟
ایندیپندنت فارسی - صاحب شریفی اسدی، نماینده سوادکوهی استان مازندران در شورای عالی استانها، در سال ۹۸ و پس از وقایع آبان، در هفدهمین اجلاس عمومی این شورا، در انتقاد به سیاست حاکمان نظام، خطاب به نمایندگان حاضر گفت: «من روستازاده هستم، نه آقازاده و منتقد نظام بودن جرم نیست. انتخاب دین و پوشش و سبک زندگی، آزادی مطبوعات و احزاب و فضای باز سیاسی، از دل آتش و خون نمیآید وگرنه عراق و سوریه و افغانستان پیشتاز دموکراسی بودند.
برای حفظ نظام، نظامیان باید به پادگان برگردند و اقتصاد به اهل آن واگذار شود.»
با توجه به وقایع اخیر ایران، این نطق نماینده استان مازندران که در دوره ششم وارد شورای عالی نشد، بار دیگر مورد توجه مخاطبان در فضای مجازی قرار گرفته است.
رادیو فردا - یک مقام ارشد روسی در برنامهای در تلویزیون دولتی روسیه گفت که تشدید تحریمهای ایران خبر خوبی برای کرملین است.
مدیر کل صندوق ملی امنیت انرژی روسیه در برنامه شبکه تلویزیونی «روسیه ۱» اعلام اظهار داشت: «شاهد این حقیقت هستیم که کشورهای بیشتر و بیشتری به تحریمهای ایران میپیوندند. به رغم اینکه روابط ایران و آمریکا همواره پیچیده و مشکل بوده، میبینیم که ایران یک انتخاب سیاسی جدی انجام داده که منجر به تحریم شده است.»
کنستانتین سیمینوف در ادامه تصریح کرد: «ایران تحت تحریم خواهد ماند و این تحریمها بدتر هم خواهد شد. صادقانه بگویم که این خبر خوبی برای ما (روسیه) است.»
پیشتر نیز گزارشهایی از ممانعت روسیه برای رسیدن به توافق برجام و لغو تحریمها علیه ایران منتشر شده بود که نمونه آن انتشار فایل صوتی محمدجواد ظریف وزیر خارجه سابق ایران در اردیبهشت پارسال است.
من و خیلی از افرادی چون من از زمان فاجعه هواپیمای اوکراینی به دست جمهوری جنایت اسلامی با شما گریستیم و در طی این مدت تلاش شما خانوادههای دادخواه هواپیمای اوکراینی و بهخصوص حامد اسماعیلیون را از ابتدای کار دنبال کردیم، ارج گذاشتیم و حمایت کردیم، به پاس پیشینه تلاش شما اعتماد کردیم و هم در یکم اکتبر از تظاهرات سراسری حمایت کردیم و هم اینک از تظاهرات بزرگ در برلین حمایت کردیم و در آن شرکت میکنیم!
اینکه ناگهان ما یک روز پیش از تظاهرات در مصاحبهای که بامداد اسماعیلی خبرنگار ساکن آلمان با خانم جوانی به نام شیرین متوجه میشویم که یک گروه کلکتیو کوچک چپ فمینیستی / الجیبیتی به نام «زن، زندگی، آزادی ـ کلکتیو» رهبری این تظاهرات را به عهده دارد و ما را به پیجهای تازهتأسیس خود هدایت میکند تا ما را با چگونگی ایستادن گروههای مختلف در تظاهرات و شعارها آشنا کند، اما از گفتن نام سخنرانان سر باز میزند و فقط از موضع رهبری برای ما تعیین میکند که چکار باید کنیم، کمی شگفتزده شدیم و با توجه به اطلاعاتی که در پیجشان برای شرکتکنندگان منتشر میکنند، کمی ما را نگران کرده است که امیدوارم شما آقای اسماعیلیون که اعتماد ما به شما و خانوادههای دادخواه ما را به این تظاهرات میکشاند، پاسخ نگرانی ما را بدهید تا تکلیف خود را بدانیم.
فراخوانهای زیادی برای راهپیمایی، تحصن و اعتصاب در روزهای آینده در داخل و خارج از ایران منتشر شده است. در برخی از این فراخوانها و از جمله فراخوان گروه «جوانان محلات تهران» از مردم دعوت شده تا به طور گسترده در تظاهرات روز شنبه ۳۰ مهر و نیز چهارشنبه ۴ آبان که همزمان با چهلمین روز جان باختن مهسا امینی است، شرکت کنند. قرار است فردا، شنبه ۳۰ مهر، راهپیمایی بزرگ ایرانیان در برلین، پایتخت آلمان برگزار شود. برگزارکنندگان انتظار دارند دهها هزار نفر در این راهپیمایی شرکت کنند.
معترضان در تهران، تبریز و چند شهر دیگر ایران در شامگاه پنجشنبه ۲۸ مهر به خیابان آمدند و شعارهای ضدحکومتی سر دادند.
در روزهای اخیر گروهی به نام «جوانان محلات تبریز» برای تظاهرات در زادروز ستارخان در این شهر فراخوان داده بودند.
تجمع معترضان در میدان ساعت، ارگ و خیابان شهناز (شریعتی) این شهر بیشتر بود و با وجود محدودیتهای اینترنتی تصاویری از این تظاهرات در شبکههای اجتماعی همرسان شده است.
گفته شده که الناز رکابی تحت عنوان مراقبت اکنون در «حبس خانگی» است.
یک منبع آگاه به بیبیسی فارسی گفته است که مصاحبه الناز رکابی در بازگشت از رقابتهای سنگنوردی آسیا تحت فشار و «اعتراف اجباری» بوده است.
به گفته این منبع قبل از سفر به کره جنوبی از خانم رکابی علاوه بر یک چک بدون تاریخ به ارزش یک میلیارد تومان، یک وکالت تام الاختیار به فدراسیون کوهنوردی با حق واگذاری ملک گرفته شده است.
بر این اساس خانم رکابی تهدید شده که در صورت عدم همکاری یک قطعه زمین خانوادگی آنها به ارزش تقریبی ۱۰ میلیارد تومان مصادره میشود.
الناز رکابی بعد از رسیدن به فرودگاه، به خانه نرفته بلکه تا زمان دیدار با وزیر ورزش، در محلی دربسته در آکادمی ملی المپیک تحت نظر ماموران لباس شخصی بوده است
نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال می گوید ورود فیفا به بحث حذف تیم ملی از جام جهانی مجاز نیست.
به گزارش فارس، مهدی محمد نبی درباره ایجاد یک کمپین ضد ایرانی و درخواست از فیفا برای حذف تیم ملی فوتبال کشورمان از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و اینکه فدراسیون جهانی که مدعی جدایی سیاست از ورزش است، به چنین کمپینهایی چه مقدار توجه میکند، اظهار داشت: در اساسنامه استاندارد فیفا، فدراسیونهای عضو و کنفدراسیونها به صراحت ذکر شده ورود به موضوعات از این قبیل نه مشروعیت دارد و نه به لحاظ قانونی میتوانند ورود کنند.
وی افزود: در کل این مباحث بیشتر مسائلی است که توسط اشخاص کوتاه فکر و فرصت طلب عنوان میشود. از طرف دیگر به این دلیل که تیم ملی ما در اردوی اتریش نتایج بسیار خوبی کسب کرد، فکر میکنم همگروههای ما و تیمهایی مثل انگلیس و آمریکا به لحاظ فنی کم آورده و رو به موضوعات دیگر آوردهاند.
شاید نود در صد کسانی که این مطلب را می خوانند مخالف نظر من باشند و آن را «استبداد خواهانه» و «ضد دمکراتیک» بدانند، ولی من آن چه را که «از نظر من» حقیقت است بیان می کنم خواه خوشایند عده ای باشد خواه نباشد.
این مثال را به بسیاری موارد می توان تعمیم داد و عقل سلیم نمی تواند واقعیت وجودی آن را در زندگی اِنکار کند.
متاسفانه «ما» ایرانیان بسیار دچار افراط و تفریط می شویم و سوء استفاده گران و فرصت طلبان از این افراط و تفریط ما همواره بهره مند می شوند.
باز، توجه خوانندگان گرامی را به این نکته جلب می کنم که این مطلب، «تنها» مربوط به دوران حاضر، یعنی دوران جنگ ما با حکومت نکبت اسلامی است.
بعد از سرنگونی حکومت، و پایان یافتن شرایط جنگی، هر کس هر کاری خواست بکند حداقل در این لحظه یعنی زمانی که حداقل همسن و سال های من آن روز را نخواهند دید، برایم مهم نیست.
من خلبان هستم و وظیفه ی خلبان رساندن هواپیما و مسافران به «مقصد» است.
«همه» از جمله مسافران، «خواهان» رسیدن به این مقصد هستند والّا سوار این هواپیما نمی شوند و سراغ هواپیماهای دیگر می روند.
بی بی سی - شبکه خبری سیانان در یک گزارش اختصاصی نوشته است که دولت آمریکا برای ارائه خدمات اینترنت ماهوارهای استارلینک با ایلان ماسک، مالک شرکت اسپیسایکس وارد مذاکره شده است.
این شبکه خبری نوشته است که دولت جو بایدن به دنبال راههایی است تا بتواند از اعتراضهای ایران حمایت کند.
این گزارش میافزاید که از نظر کاخ سفید، اینترنت ماهوارهای استارلینک گزینه مناسبی برای مقابله با سانسور گسترده اینترنت توسط جمهوری اسلامی است.
سیانان، به نقل از یکی از مقامهای ارشد آمریکایی که نامش فاش نشده، نوشته است: «ما پایمان را روی پدال گاز گذاشتهایم تا هر کاری از دستمان بر میآید برای حمایت از آمال و آرزوهای مردم ایران انجام دهیم.»
گروه هکری «بلکریوارد» سامانه داخلی ایمیلهای شرکت تولید و توسعه انرژی اتمی ایران را هک کرد.
این گروه ۲۴ ساعت به مقامهای حکومت فرصت داده تمام زندانیان سیاسی، عقیدتی و معترضان را آزاد کنند در غیر این صورت اسنادی را منتشر میکند که بر پروژه اتمی جمهوری اسلامی تاثیر خواهد داشت. این خبر به روز می شود...
مسعود فروزنده، تاریخپژوه و تحلیلگر سیاسی دربارهی نسبت رخدادهای اخیر و خطر تجزیهی ایران گفت: بخشی از اپوزیسیون که استفاده از «خشونت حداقلی» را کنار گذاشته و به «خشونت حداکثری» میرسد اعتقاد دارد که میتوان از نیروهای مسلح گروههای قومیتگرا (اتنیکی) برای وارد آوردن ضربات نظامی و بر هم زدن توازن قوا استفاده کرد. اگر بخشی از اپوزیسیون که به این تحلیل اعتقاد دارند دست به چنین کاری بزنند آن موقع معلوم نیست که صحنهی سیاست و توازن قوا چگونه خواهد شد و هر آن امکان دارد که گروههای مسلح کُرد مانند حزب دموکرات به این سو بروند که بخواهند یک منطقه را بهعنوان نقطهی شروع تعیین کنند. در این حالت امکان وقوع تجزیه وجود دارد اما مسئله این است که آیا دولت عراق و اقلیم کردستان از این گروههای کُرد ایرانی که اعتقاد به تشکیل یک دولت خودمختار دارند حمایت میکند یا نه؟ آنچه بر روی کاغذ وجود دارد این است که اقلیم کردستان و دولت عراق از چنین کاری ممانعت به عمل میآورند.
جنبش اجتماعی - فرهنگی ۱۴۰۱ استمرار دارد
آقای فروزنده در گفتوگو با انصاف نیوز در مورد اعتراضات ۱۴۰۱ گفت: این یک جنبش اجتماعی - فرهنگی است که استمرار دارد. هستهی پیشران جنبش اخیر، به طبقه متوسط اعم از زنان دانشجویان و دانش آموزان اهل هنر و فرهیختگان وابسته است؛ هستههای پیشران متعلق به دانش آموزان و زنان و اکثریت غیررادیکال است، البته سویههای رادیکال و شورشگری متمایل به گروه های مجاهدین و حزب دمکرات و ... هم در آن دیده میشود. این جنبش در راستای جنبش سبز است، اما کاملا غیر ایدئولژیک، لیبرال، رهاشده و بر محور منزلت زن؛ جوانانی که زندگی شخصی آزاد می خواهند تا چه به لحاظ ایدئولژیک و چه اجتماعی سیاسی، قید و بندی نداشته باشند.
این جنبش ربطی به گسلهای حاشیه - مرکز ندارد
او با بیان اینکه «این حرکت، ناجنبش نیست»، افزود: این حرکت با جنبش معیشتی، صنفی بنزینی که در ۹۸ و ۹۶ رخ داد و به ویژه خط جغرافیایی زاگرس را در بر میگرفت، متفاوت است و ربطی به جنبشها و گسلهای حاشیه - مرکز ندارد. حرکت آنها فورانی - انفجاری بود و در یک بازهی ۱۰ تا ۲۰ روزه رو به افول میرفت و انباشت تجربه هم نداشت. اما این حرکت هم تولید ادبیات کرده، هم انباشت تجربه دارد، هم شبکه دارد و هم فرهیختگان و اهل فرهنگ و هنر وارد آن شدند. برای همین باید آن را یک جنبش اجتماعی - فرهنگی دانست.
جمهوری اسلامی تلاش دارد تا با ساختن روایتهای جعلی، مسیر مبارزه مردم و اخبار سرکوب و کشتار آنها را تحریف کند
ایندیپندنت فارسی - معترضان در ایران فریاد میزنند خیزش مردم دیگر اعتراض نیست، بلکه انقلاب است. انقلابی که ۳۰ روز نخست آن تلاشی بیوقفه برای محقق شدن مطالبه بازپس گرفتن «سبک زندگی»، «آزادی» و «سرنگونی نظام» بوده و به طولانی و مستمرترین مبارزه اقشار مختلف جامعه ایران با استبداد «ولایت مطلقه فقیه» در تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
خیزش مردمی ایران که در اعتراض به قتل مهسا ایمنی و با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز شد، با وجود کشته شدن بیش از ۲۲۴ نفر و چند هزار شهروند مجروح، آسیبدیده و زندانی، به مقاومتی الهامبخش در جهان مقابل یک حکومت دینی مرتجع تبدیل شده است.
در این میان مشابه دیگر اعتراضها در تاریخ جمهوری اسلامی، نظام تلاش دارد تا با ساختن روایتهای جعلی، مسیر مبارزه مردم و اخبار سرکوب و کشتار آنها را تحریف کند.
مهسا امینی؛ اسم رمز انقلاب
بخشی از تحریف حوادث روزهای خیزش مردمی در ایران مربوط به قتل شهروندان، بهخصوص کودکان و نوجوانان است. جدال اثبات قتلها از سوی جامعه و خانواده کشتهشدگان، برابر روایت مرگ طبیعی و خودکشی آنها از روز نخست خیزش آغاز شد.
گشت ارشاد تهران ۲۲ شهریورماه مهسا امینی، دختر سقزی را که همراه برادرش از مترو پیاده شده بودند دستگیر کرد. او چند ساعت بعد از مرکز امنیت اخلاقی واقع در خیابان وزرا به بیمارستان منتقل شد و روز ۲۵ شهریور خبر کشته شدنش اعلام شد.
مسئولان انتظامی و امنیتی، دلیل مرگ مهسا امینی را سکته قلبی و مغزی عنوان کردند، اما شواهد و اسناد منتشرشده نشان داد، او به دلیل ضربه وارد شده به سرش کشته شده است.
انتشار عکسهای رادیولوژی از سر مهسا اثبات کردند که ضربه به ناحیه جمجمه وارد شده است، اما همین عکسها دستاویز جمهوری اسلامی بر ساختن روایتی دیگر شدند. مقامهای رسمی ادعا کردند سابقه جراحی در ناحیه سر و بیماریهای زمینهای دلیل مرگ مهسا است. پزشکی قانونی نیز با تایید این موضوع، مرگ بر اثر وارد شدن هرگونه ضربه به سر را منتفی دانست.
اما روایت شاهدان حاکی از آن بود که در حین انتقال مهسا به مقر پلیس امنیت اخلاقی، ضرباتی به سر او به دلیل خشونت ماموران وارد شده است. بهاینترتیب درحالیکه جمهوری اسلامی مرگ مهسا را ناچیز شمرد، جامعه ایران به خیابان آمد و نام مهسا بدل به اسم رمز یک انقلاب شد.
تبدیل کشته شدن به خودکشی در روایت نظام
در همان روزهای نخست اعتراضها، نیروهای سرکوب با خشونت برابر مردم قرار گرفتند. شب ۲۸ شهریور اخبار کشتهشدگان خیزش مردمی منتشر شد.
به روایت نهادهای حقوق بشری، محسن محمدی در دیواندره، رضا لطفی در دهگلان، فردین بختیاری در سنندج تنها تعدادی از کشتهشدگان شب اول اعتراضها بودند.
روز ۲۹ شهریور با افزایش تعداد کشتهشدگان، بهخصوص نوجوانان که محور اصلی اعتراضها در خیابان بودند، جعل روایت، انتشار اعترافهای اجباری و مربوط دانستن معترضان به ضد انقلاب، دشمن و اغتشاشگر خواندن آنها از سوی رسانههای جمهوری اسلامی و مقامهای ارشد نظام آغاز شد.
نیکا شاکرمی روز ۲۹ شهریور ناپدید شد. خاله او در شبکههای مجازی خواستار دریافت اطلاعاتی از او شد. پیکر نیکا که یک هفته تا ۱۷ سالگی او باقی مانده بود، ۱۰ روز بعد در پزشکی قانونی کهریزک، به خانوادهاش تحویل داده شد.
با شوک واردشده به جامعه پس از انتشار خبر کشته شدن نیکا، جمهوری اسلامی بلافاصله روایتی نامعتبر همراه با گرفتن اعتراف از خانواده و نزدیکان را به میان کشید.
رسانه تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران اینطور حکایت کرد که نیکا شب ۳۰ شهریورماه با وارد شدن به خانهای نیمه ساخته و بر اثر سقوط از پشتبام کشته شده است و تلویحا گفته شد او خودکشی کرده است. اما نزدیکان نیکا اعلام کردند او شب ۲۹ شهریور در اعتراضهای بلوار کشاورز به دلیل ضرباتی که به سرش وارد شده، کشته شده است. در ادامه خاله و دایی نیکا به دلیل پیگری مسئله قتل او و در جریان ربوده شدن پیکرش در غسالخانه آرامستان خرمآباد بازداشت شدند.
مادر نیکا هم با رد انتساب تصاویر دوربین مدار بستهای که صداوسیما منتشر کرده بود، اعلام کرد به گفته پزشکی قانونی پیکر نیکا شب ۲۹ شهریور تحویل شده است و هیچ نشانهای از شکستگیهای متعددی که حکومت در گزارش خود منتشر کرده است در بدن نیکا مشاهده نشده و او تنها از ناحیه سر دچار شکستگی شدید بوده است.
آنچه در ماجرای نیکا روایت خانواده را تقویت کرد این مسئله بود که خاله این نوجوان با وجود حضور در روایت صداوسیما و پذیرش سقوط نیکا از پشتبام، به محض آزادی در صفحه اینستاگرامش داستان حکومت را رد کرد و بر کشته شدن خواهرزادهاش در شب ۲۹ شهریور و در اعتراضهای خیابانی تاکید کرد.
سارینا، بهنام، محمدحسن و نیما، قربانیان دیگر جعل روایت
با افزایش دامنه اعتراضها و اعلام نام کشتهشدگان جدید، روایتهای جمهوری اسلامی نیز از دلایل کشته شدن شهروندان بهخصوص نوجوانان تنوع بیشتری پیدا کرد.
سارینا اسماعیلزاده، دختر ۱۶ ساله، دیگر قربانی نوجوانی بود که ۳۰ شهریور در کرج کشته شد. حکومت ابتدا به خانواده سارینا اعلام کرد او را افراد وابسته به مجاهدین خلق با گلوله کشتهاند، اما پس از چند روز روایت با تغییری عجیب به خودکشی سارینا به شیوه نیکا یعنی سقوط از بلندی تغییر کرد.
شخصی که در برنامه اعتراف تلویزیونی مادر سارینا معرفی شد، با اعلام سابقه افسردگی دخترش خودکشی او را تایید کرد، اما این صحبتها برای جامعه بر اساس سابقه اعتراف اجباری گرفتن از خانواده کشتهشدگان باورپذیر نبود. همانطور که صحبتهای پدر حدیث نجفی از دیگر کشتهشدگان اعتراضها را بعدتر مادر و خواهر او رد کردند و گفتند از سر اجبار و با تهدید بیان شده است.
بهنام لایقپور، دیگر کشته شده خیزشهای مردمی است که شرط تحویل پیکرش به خانواده، امضای فرم مرگ بر اثر سکته قلبی یا تصادف اعلام شد. درحالیکه به گفته نزدیکان این خانواده، نشانههای شلیک گلوله در بدن او مشهود بود، ادعایی که حکومت آن را رد میکند.
محمدحسن ترکمان نیز که ۳۰ شهریور در بابل کشته شد از دیگر مواردی است که حکومت حاضر به پذیرش مسئولیت قتل او نیست. به گفته خانواده ترکمان با وجود آنکه پزشکی قانونی علت مرگ را آسیب اصابت گلوله به نواحی سینه و ریه اعلام کرده است، حکومت در مراحل شستوشو و تحویل در غسالخانه مانع آن شد که خانواده پیکر او را مشاهده کنند. جمهوری اسلامی اعلام کرد محمدحسن به مرگ طبیعی جان باخته است.
نیما شفقدوست، نوجوان ۱۶ ساله متولد و ساکن ارومیه نیز از دیگر کشتهشدگانی است که روایت مرگ او از سوی جمهوری اسلامی مورد پذیرش جامعه قرار نگرفته است، درحالیکه دوستان نیما و خانواده او تاکید کردند که پس از اصابت گلوله به بدنش برای مداوا به خانه منتقل شده است و سپس نیروهای امنیتی او را در خانه بازداشت کردهاند و با خود بردهاند و چند روز بعد خبر مرگ این نوجوان را اعلام کردهاند. مقامهای انتظامی و قضایی مدعی شدند یک سگ نیما را چند روز پیش از کشته شدن گاز گرفته و به دلیل جراحات و عفونت ناشی از آن جان باخته است.
ایران وایر - «یحیی گلمحمدی» سرمربی پرسپولیس امروز۲۹ مهرماه ۱۴۰۱ در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اگر این روزها حالت خوب نیست، تو افسرده نیستی؛ فقط انسانی.»
او تصویری از از نقشه ایران به رنگ مشکی را نیز زیر متن خود منتشر کرده است.
از زمان آغاز اعتراضات مردمی پس از کشته شدن «مهسا امینی» به دست نیروهای گشت ارشاد حکومت جمهوری اسلامی، یحیی گلمحمدی با تراشیدن موهای سر خود و برتن کردن لباس مشکی، کنار زمین میایستد.
او روز گذشته نیز نسبت به برگزاری رقابتهای لیگ برتر بدون حضور تماشاگران انتقاد کرد و گفت: «نگرانی از جمع شدن مردم، جای تاسف دارد.»
فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی و وزارت ورزش و جوانان، نسبت به واکنشهای اعتراضی ورزشکاران و مربیان ایران حساسیتهایی ویژه نشان دادهاند و آنها را تهدید به اخراج و معرفی به نهادهای امنیتی کردهاند.
در حملات اوکراین به مواضع روسیه در یک هفته گذشته ۱۰ ایرانی کشته شدهاند
ایندیپندنت فارسی - یک مقام اوکراینی روز جمعه به شبکه خبری کان اسرائیل گفت ۱۰ ایرانی که به سربازان روس آموزش نظامی میدادند، در حملات هفته گذشته اوکراین کشته شدند.
این خبر در حالی منتشر میشود که مقامهای آمریکایی و اوکراینی هشدار دادهاند که ایرانیان در شبهجزیره کریمه نحوه استفاده از پهپادهای ساخت ایران را به نیروهای روس آموزش میدهند.
مرکز مقاومت ملی اوکراین، پیشتر در روز چهارشنبه مدعی شد که مربیان ایرانی در کریمه بر نحوه به پرواز درآوردن پهپادهای انتحاری موسوم به کامیکازه، توسط نیروهای روسی نظارت دارند. روسیه قبلا کریمه را که بخشی از خاک اوکراین به شمار میرود، به قلمرو سرزمینی خود ضمیمه کرد.
In the last week, about 10 Iranians were killed in attacks carried out by Ukraine. These two attacks were carried out against areas where they were staying - Ukranian official tells me
این نهاد دولتی اوکراین مدعی شد: «روسها مربیان ایرانی را برای پرتاب پهپادهای کامیکازه شاهد-۱۳۶ به مناطق اشغالی خرسون و کریمه بردهاند» و گفت کارشناسان ایرانی به روس ها آموزش میدهند که چگونه از پهپادهای انتحاری استفاده کنند. مرکز مقاومت ملی اوکراین گفت که ایرانیها «مستقیما بر پرتاب هواپیماهای بدون سرنشین به سوی اهداف غیرنظامی اوکراینی، از جمله حمله به میکولاویا و اودسا نظارت دارند.»
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد الهام رکابی، ورزشکار سنگنورد را «دختر فریبخورده» خواند و گفت: «آن خانم کشف حجاب کرده و در پیش چشم همه مردم دنیا آبروی نظام را برده است.»
او افزود: «چرا وزیر ورزش با این خانم ملاقات کرد درحالیکه.. تنها به یک کلاه اکتفا کرده است؟»
احمد علم الهدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به حضور بدون حجاب الناز رکابی در مسابقات سنگنوردی آسیا گفت: چرا وزیر با سنگنوردی که آبروی نظام را برده است، دیدار کرده؟
امام جمعه مشهد در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته اظهار داشت: یک دختر فریبخورده کشف حجاب کرده و در پیش چشم همه مردم دنیا آبروی نظام را برده است و با آقای وزیر ورزش و جوانان دیدار کرده است، چرا وزیر ورزش
با این خانم ملاقات کرد درحالی که او بازهم بدون حجاب، تنها به یک کلاه اکتفا کرده است؟
علم الهدی در واکنش به این دیدار و عکسهای منتشر شده از آن پرسید: شما وزیر کدام دولت هستید؟ این عکس انداختنها نشانه بیمحلی به بانوان محجبه قهرمانی است که سوغات حضور آنان در مسابقات بینالمللی، فرهنگ عفاف و حجاب بوده است.
ایندیپندنت فارسی - ، سخنگوی کمیسیون انرژی درباره احتمال تبدیلشدن کمبود گاز به یک بحران امنیتی و نارضایتی عمومی هشدار داد و به صراحت گفت که ممکن است در زمستان مردم مجبور شوند مانند دهه ۷۰ یا قبل از آن، وسایل گرمایشی نفتی و زغالی خریداری کنند.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، روز سهشنبه ۲۶ مهرماه گزارش این کمیسیون را درباره ناترازی گاز در صحن علنی مجلس قرائت کرد و گفت: «کمبود گاز در کشور به بحرانهایی، ازجمله از دست رفتن تولید برق حداقل به میزان ۷۰ درصد، توقف فعالیت صنایع سنگین و پتروشیمیها، توقف خدمات عمومی، اختلال در گرمایش مردم در مراکز شهری و روستایی به میزان حداقل ۹۵ درصد، توقف تولید و خدمات در شبکههای تصفیه و توزیع آب، شبکههای پولی و بانکی، مخابراتی و ارتباطی، خدمات بیمارستانی به دلیل اختلال در تامین برق، توقف صادرات گاز و اختلال در حملونقل عمومی منجر خواهد شد.»
فریدون حسنوند، عضو کمیسیون انرژی مجلس، نیز از وقوع «بحرانهای امنیتی» در پی «ناترازی گاز» در زمستان سال جاری خبر داد و در توییتی نوشت که ناترازی گاز، تعطیلی کارخانهها را در پی دارد و تعطیلی کارخانهها نیز به بیکاری کارکنان و توقف تولید و صادرات منجر میشود و در نتیجه «زنجیرهای از موضوعهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی» پدید میآید.
نماینده اندیمشک در مجلس با بیان اینکه «همه مسئولان به ناترازی گاز و آثار منفی آن اذعان دارند» پیشنهاد کرد که این موضوع در سران قوا مطرح شود «تا همه قوا بدانند ناترازیها تهدید هستند و در صورت مدیریت نشدن به بحرانهای امنیتی تبدیل میشوند».
به گفته او میزان کاهش و ناترازی گاز در زمستان سال ۱۴۰۰ حدود ۱۹۰ میلیون مترمکعب بود، اما پیشبینی میشود که زمستان امسال این رقم حدود ۸ درصد افزایش پیدا کند و به ۲۳۰ میلیون مترمکعب برسد.
قصد داشتم شیوه ی استفاده از استارلینک را برای وصل شدن به اینترنت نشان دهم ولی به چند دلیل این موضوع را به مطلب بعدی موکول می کنم: ۱- در صورت موجود بودن آنتن و مودم لازم برای وصل شدن به ماهواره های استارلینک، گرانی قیمت آن (در آلمان قیمت تجهیزات لازم همراه با ارسال ۷۰۲ یورو، آبونمان ماهانه ۹۹ یورو).
۲- هزینه ی سنگین آبونمان (ماهانه ۹۹یورو در آلمان) و دشواری پرداخت آن از ایران.
۲- در صورت فراگیر شدن استفاده از استارلینک امکان پارازیت انداختن بر روی امواج آن و غیر قابل استفاده کردن آن حتی به قیمت دچار سرطان شدن مردم و سقط جنین زنان و ناقص الخلقه شدن بچه.
البته هزینه های مورد اول و دوم را می توان با سرشکن کردن آن ها میان سه چهار خانوار همسایه کاهش داد، ولی این که این کار بشود یا نشود، و اصلا دسترسی به دستگاه های لازم امکان پذیر باشد یا نباشد، و بالاخره نتیجه مذاکرات جناب پرزیدنت بایدن با ایلان ماسک برای تقبل هزینه های ماهیانه از طرف دولت امریکا مثبت باشد یا خیر، باعث شد در این مطلب، با بازگشت به گذشته های نه چندان دور اما کم سرعت، راه های ارسال فایل های ویدئویی و تصویری و نوشتاری را نشان دهم.
یکی از محاسن این روش، وابسته نبودن آن به اینترنت است به عبارتی اگر حکومت نکبت اسلامی، کل اینترنت را از کار بیندازد، می توان فایل های رویدادهای داخلی را از طریق خط تلفن معمولی با کم ترین هزینه به خارج انتقال داد.
طبیعتا سر حکومت نکبت، برای سرکوب مردم و جلوگیری از اینترنت «اِی دی اس ال»، شلوغ تر از آن است که بخواهد ارتباط از طریق دایال آپ و تلفن معمولی را دنبال کند و قطع کامل خطوط تلفن هم گمان نمی کنم راهی باشد که حکومت بخواهد آن را طی کند و ایران را کلا به عصر حجر باز گرداند.
نیروی دریایی ایران هیچ مدرک تصویری از این ادعا ارائه نکرده است
بی بی سی - نیروی دریایی ارتش ایران می گوید که دو شناور بدون سرنشین آمریکایی را در «حوزه دریای سرخ» توقیف کرده است.
دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی در مراسم استقبال از هشتاد و چهارمین ناوگروه رزمی اطلاعاتی عملیاتی نیروی دریایی ارتش که به آبهای آزاد و بین المللی اعزام شده بود، این موضوع را اعلام کرد.
این فرمانده ارتش گفت که «ناوگروه ۸۴ نیروی راهبردی دریایی ارتش» برای برقراری «اسکورت و امنیت دریایی» به «عمق اقیانوسها به ویژه حوزه دریای سرخ» اعزام شده بود.
به گفته او در جریان این عملیات، دو شناور بدون سرنشین آمریکایی به دلیل «به خطر انداختن ایمنی دریانوردی» توقیف شدهاند.
دریادار ایرانی گفت: «آمریکا باید بداند اگر در جایی قرار است دریانوردی داشته باشد، حتما باید قوانین بین المللی را رعایت کند و بداند جمهوری اسلامی ایران با حضور مقتدرانه در منطقه با هرگونه حرکتی که موجب به خطر افتادن امنیت و ایمنی دریانوردی شود، برخورد قاطع و کوبنده خواهد کرد.»
«رفتن نیروهای جمهوری اسلامی به کریمه برای کمک به روسیه، شاید جبران بدهی به مسکو باشد. طبق گزارشها، در سال ۲۰۱۵، سلیمانی خواهان کمک پوتین در سوریه شد»
ایندیپندنت فارسیست فرنتزمن، ستوننویس اسرائیلی، در مقالهای تحلیلی در اورشلیمپست با اشاره به خبر حضور نیروهای سپاه پاسداران در شبهجزیره کریمه، نوشت، الگوی ایران و روسیه برای سوریه حالا به اوکراین منتقل شده است. تلویزیون العربیه عربستان سعودی و روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در گزارشهایی، از حضور احتمالی نیروهای سپاه در کریمه برای کمک به جنگ پهپادی روسیه خبر دادهاند.
فرنتزمن با اشاره به همکاری تهران و مسکو در جنگ اوکراین و نقش سپاه، میگوید باید سابقه همکاری دو کشور در جنگ سوریه را به یاد آورد. او به نقش قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه، اشاره میکند که شبکههای این سازمان را در عراق، سوریه، لبنان و یمن گسترش داده بود، و نیز او بود که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه را تشویق کرد که در سال ۲۰۱۵ در سوریه دخالت کند.
سپاه از مدتها پیش در سوریه حضور داشت و روسیه وارد میدان شد تا به این نیرو و به دولت بشار اسد کمک کند. فرنتزمن یادآوری میکند که نتیجه مداخله سوریه نه تنها پیشرفتهای نظامی اسد، که اعطای این قابلیت به حزبالله لبنان و سایر گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بود که به بلندیهای جولان نزدیکتر شوند و اسرائیل را تهدید کنند.
حالا نیویورک تایمز از اعزام نیروهای سپاه به اراضی اوکراین که تحت اشغال روسیهاند، خبر داده است. هدف آموزش نحوه استفاده از پهپادهای ایرانی به روسها است. به گزارش تلویزیون العربیه به نقل از «مرکز مقاومت ملی اوکراین»، آموزشدهندگان ایرانی به کریمه و خرسون اشغالی رفتهاند تا استفاده از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ را به روسها آموزش دهند. در این گزارش آمده است که نیروهای ایرانی در مناطقی از اوکراین، مانند بندر زالیزنی و هلادیوتسی در خرسون و ژانکوی در کریمه حضور دارند که تحت اشغال روسیه است.
انقلابیون ایران شعار میدهند «آخوند باید گم بشه»، و همچنین فریاد میزنند «مرگ بر ولایت فقیه» و «مرگ بر جمهوری اسلامی». معنای این شعارها چیست؟ همه این شعارها بیانگر خواست اساسی ملت برای واژگونی حاکمیت سیاسی دینی موجود در ایران است. رژیم ولایت فقیهی و تمام نهادهای وابسته به آن، سد راه آزادی و پیشرفت است و ایرانیان خواهان واژگونی آن هستند. این شعارها بیان یک خواست فرعی نیست، بلکه از نظر جامعه شناسی سیاسی، این شعارها نفی قدرت سیاسی است. حال منظور از «توپ، تانک، فشفه، آخوند باید گم بشه» چیست؟ آخوند نماد یک ساختار سیاسی و دینی است. در ایران امروز مبارزه علیه حجاب اسلامی یعنی مبارزه علیه ستمگری دینی و سیاسی است و با انقلابی که پیش میرود، کل نظام نشانه است. آخوند نماد برجسته این نظام است و آخوند باید گم بشه زیرا: ۱- آخوند مظهر اسلام شیعه، نماد تجاوز اسلام به ایران و نشانه یک ایدئولوژی استعماری است. ۲- آخوند با ایدئولوژی شیعه شورش توطئه آمیز ۵۷ را به ایران تحمیل کرد و تمام دستاوردهای حقوقی و اجتماعی را نابود کرد. ۳- آخوند با خمس و زکات فربه شد و با تصرف قدرت مانند محمد پیامبر اسلام به غنیمت گیری و چپاول و تاراج ادامه داد و غارت اموال خصوصی را مصادره «انقلابی» نام گذاشت. طبقه مسلط شیعه است و شیعه گری تمام نهادهای قدرت سیاسی زیر کنترل مطلق خود قرارداده است
حداقل کارهایی که ما به عنوان مادران، مادر بزرگان، پدران و پدر بزرگان میتوانیم انجام دهیم. روزهای سرنوشت سازی را طی میکنیم. بزرگترین ویژگی و اهمیت آن! تداوم جنبش آزادیخواهی و پیوستن هر چه بیشتر مردم به این خیزش بزرگ ملی است. بدنه و پیش برنده اصلی این جنبش دختران و پسران جوانی هستند. که پیشاپیش صفوف با شهامت ودر عین زیرکی حرکت میکنند وتا پای جان میایستند. در این مورد بسیار نوشته شده ونوشته میشود. اما ما بعنوان مادران، مادر بزرگان، پدران و پدر بزرگان این جوانان و نوجوانان چه وظایفی را بر دوش میکشیم.؟ مسلما توان فیزیکی، سرعت انتقال مسائل میدانی ما در مقایسه بانیروهای جوان وشاداب محدود است. درک این جوانان از مبارزه و شعاری که پای آن ایستادهاند. بسیار جلوتر از فکرماست.
جنبشی که اکنون در ایران در جریان است متوجه به سقوط رژیم نکبت و فلاکت اسلامی است. از هم اکنون باید به فکر آیندهی ایران بعد از این رژیم بود. کتاب «رنسانس فرهنگی-اجتماعی ایران در قرن ۱۵» در پی ترسیم این آینده و سیاستهای لازم برای پی ریزی نظامی فدرال، سکولار و لیبرال است.
برای باز کردن بحث در مورد رنسانس ایران ابتدا باید به چهار بحث مقدماتی پرداخت. در بحث اول باید به افسانهای که در دههی پنجاه توسط مارکسیستها و اسلامگرایان ساخته شد پرداخت یعنی نسبت دادن انحطاط ایران به دوران پهلوی و استعمار غربی و دادن اعتبار پیشرفت به دوران حکومت اسلامی. پنج دهه حضور فعال اسلامگرایان ضد غربی در قدرت و روندهای موجود در کشور این موضوع را به خوبی نشان میدهد.
در بحث مقدماتی دوم مرور و نقد نظریههای انحطاط که در مورد ایران عرضه شده ضرورت دارد. این نظریهها که عمدتا توسط مارکسیستهای هگلی و لنینیست و اسلامگرایان فاشیست و مارکسیست عرضه شده کج و معوج، هورقلیایی و بدون رابطه با عالم واقع هستند. برای باز شدن بحث باید نخست حساب خود را با این نظریهها روشن سازیم تا بتوان با چشمان باز به تحولات پرداخت.
سخنرانی و مصاحبه مطبوعاتی جنابعالی در روز پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱ (۲۰ اکتبر۲۰۲۲) بدون مداهنه یک شاهکار سیاسی و کاملا بهنگام بود. یک سخنرانی کوتاه و بی عیب و نقص و در عین حال شامل بیشتر نکاتی که آزادیخواهان و مبارزان دموکراسی خواه ایران مشتاق شنیدن آن بودند. در این سخنرانی پیشنهاد شما برای تشکیل یک دولت موقت یا انتقالی متشکل از نمایندگان احزاب و شخصیتهای دموکراسی خواه، برای تمهید مقدمات و ایجاد آمادگیهای لازم برای اداره کشور در زمانی که پیکان قدرت از دست رژیم ارتجاعی حاکم فرو میافتد، توجه بسیاری جلب کرده است. در شرایط حساسی به سر میبریم که در آن فرصت تضییع وقت نیست بنابراین اجازه میخواهم یادآوری کنم که به دلایل زیر تشکیل یک پارلمان در تبعید در حال حاضر از هر نظر بر تشکیل یک دولت موقت یا انتقالی تقدم دارد و اتفاقا برای ایجاد یک دولت انتقالی قوی ابتدا لازم است یک پارلمان در تبعید تشکیل شود: - اکثر جوانان دلیر و آزادیخواه ایران زمین اعم از دختران، دانش آموزان و دانشجویان که هم اکنون در شهرهای کشور سرود آزادی میخوانند و شعارهای شورانگیز "زن زندگی آزادی" و "میجنگیم میمیریم ایران رو پس میگیریم" سر میدهند هنوز فرصت نداشتهاند فعالیت سیاسی به معنی عضویت در احزاب دموکراسی خواه را تجربه کنند. متوسط سن این فرزندان دلیر ایران شاید حدود ۲۰ سال باشد. در این صورت بعید است این جوانان شناختی از اعضای یک دولت انتقالی که فرضا متشکل از ۲۰ تا ۳۰ نفر از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی برجسته کشور خواهد بود را داشته باشند. بنابراین ممکن است از آن استقبالی هم نکنند و رهنمودهای او برای پیشبرد انقلاب را به اجرا نگذارند که فاجعه بار خواهد بود.
«رسانه های سراسری و وابسته از بی بی سی فارسی گرفته تا ایران اینترنشنال و صدای آمریکا، دنیای موازی /parallel worldومجازی، در مقابل انقلاب در حال انجام، ایجاد کرده و بیشترین فضا را در اختیار خانواده پهلوی و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان قرار می دهند. (1) و انگار نه انگار که نسل انقلابی از شاه و شیخ عبور کرده است و این عبور را با صدای بلند اعلام کرده و می کند. در اینجاست که نقش این رسانه ها نه گزارش واقعیت که جعل واقعیت و کوشش در تحمیل آن از طریق پروپاگاندا می باشد.»
تولد زال، نوزاد سفید مو، سبب شرم سام پدر، به عنوان نماینده قدرت شد و برای اینکه مبادا داشتن نوزادی "پیر" متولد شده و سپید موی ، باعث القای ضعف حکومت و سبب تمسخر زیر دستان شده و اینگونه به مراتب قدرتش لطمه ای وارد شود، دستور قتل فرزند را نه بدست خود که به دست عوامل دیگر مانند طبیعت به ظاهر وحشی و حیوانات درنده آن در کوهپایه های البرز کوه داد ، همانطور که هر دیکتاتور ضد زایش زندگی در آزادی، جنایات خود را بر عهده غیر خود مینهد .
انقلاب در حال انجام سیمرغ ایران ، زایشی است فرخنده و زیبا و نادر و بی نظیر در سطح جهان، که حکم زال شاهنامه را دارد و با آن ایران زمین، به نوزادی بی نظیر تولد بخشیده است.
تولدی که نه تنها خود ایرانیان را و نه تنها مردم منطقه را و نه تنها جهان متعجب اسلام را، که جهان در تمامیت آن را به شگفتی واداشته است و اینگونه است که موج روز افرونی از هنرمندان و روشنفکران در جهان را با خود همراه کرده و مویشان را کوتاه می کنند و ترانه می خوانند و می رقصند و می گویند و می نویسند.
تولد نوزادی که با خود بو و عطر بهار آزادی و استقلال و برابری را در زمانی که حتی در مردمسالاریها، آزادی به نفس نفس افتاده است ، برای جهانیان به ارمغان آورده است و نا خود آگاه، امید به برابری و صلح و رشد همگانی را در دلها باز تولد می بخشد.
ولی این نوزاد ، مانند هر نوزادی زخم پذیر است و حمایت شبانه روزی مادر و پدر را می طلبد .
در اروپا احزاب حرف اول و آخر را میزنند. آنچه هم اکنون در محافل مزبور بصورت تفکر غالب مطرح است. در درجه اول جنگ رژیم برای اولین بار با اروپا در کنار پوتین در حمله جنایتکارانه وی به اوکراین به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از اروپا، این را نمیتوانند ببخشند. دوم توجه و فشار گروه نفوذ رسانهها، محافل مدنی، حقوق بشری و شخصیتها... بر این امر که اگر ملت ایران پیروز شود.
صدای آمریکا - تحقیقات مشترک وب سایت آلمانی «نتسپولیتیک» و مرکز پژوهشی «کورکتیو» و روزنامه «تاتس» در آلمان نشان میدهد شرکتی در نزدیکی شهر «دوسلدورف» در ایجاد محدودیتهای اینترنتی به جمهوری اسلامی کمک میکند.
به گفته این منابع آلمانی، شرکت مذکور «سافت کلاود» نام دارد و شاخهای از شرکت ایرانی ارائه دهنده خدمات فناوری اطلاعات «آروان کلاود» یا همان ابرآروان است.
مدتهاست که فعالان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات نسبت به نقش ابرآروان هشدار میدهند و آن را نه تنها سرویسدهندهی ابری که تسهیل کننده پروژه اینترنت ملی در ایران معرفی میکنند.
یورونیوز - ایالات متحده روز پنجشنبه ادعا کرد که نظامیان ایران برای کمک به روسیه در کریمه حضور دارند. بر اساس بیانیه کاخ سفید، نیروهای ایرانی برای کمک کردن به روسیه در استفاده از پهپادهای «انتحاری» علیه اوکراین، به این منطقه اعزام شدهاند.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در جریان یک کنفرانس در کاخ سفید این ادعا را مطرح کرد؛ با این وجود گفت که از تعداد نیروهای ایرانی حاضر در کریمه اطلاعاتی ندارد.
آقای کربی همچنین افزود که پرسنل ایرانی حاضر در کریمه، عمدتا در فعالیتهای آموزشی مشغولند و پشتیبانیهای فنی ارائه میدهند و روسها نیز کار هدایت پهپادها را برعهده دارند و به این ترتیب آسیب قابل توجهی به زیرساختهای اوکراین وارد کردهاند.
او گفت: «تهران اکنون بطور مستقیم در این جنگ مشارکت دارد و از طریق تهیه سلاح، بر غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی اوکراین تاثیر میگذارد. ایالات متحده از همه ابزارها برای اعمال فشار، بازدارندگی و مقابله با اقدامات ایران در تامین مهمات علیه مردم اوکراین استفاده خواهد کرد و ما به اجرای قوی همه تحریمهای آمریکا علیه تجارت تسلیحات روسیه و ایران ادامه خواهیم داد.»
اکبر گنجی - جمهوری اسلامی آلترناتیوِ محتملِ واحدی ندارد. این چند احتمال و بدیل را در نظر بگیرید: اول- نظام دموکراتیک. دوم- دیکتاتوری سکولارِ سازمان مافیاییِ مجاهدین خلق. سوم-جنگ داخلی(سوریه ای شدن یا بالکانیزه شدن). چهارم- تجزیه ی ایران به قطعات کوچک و نابودی آن.
بهترین آلترناتیو برای جمهوری اسلامی، یک نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی، حقوق بشر، کثرتگرا و عادلانه به مثابه رفع کلیه اشکال تبعیض های قومی و مذهبی و جنسیتی و طبقاتی با حفظ موجودیت ایران و تمامیتِ ارضیِ فعلی آن است.
اما متأسفانه زمینه ها و بسترهای تجزیه در ایران وجود دارد. با توجه به زمینه های داخلی جدایی طلبی؛ تجزیه ی ایران به گفتار و رفتار الف- جمهوری اسلامی، ب- مخالفان جمهوری اسلامی و پ- دولت های خارجی بستگی دارد.
جمهوری اسلامی به سخنان وطن دوستان توجهی ندارد. دولت های خارجی هم فقط و فقط منافع خود را- از هر راهی که شده- تعقیب می کنند. بدین ترتیب نقش ایرانیان دموکراسی خواه مخالف جمهوری اسلامی برجسته می شود. مخالفان جمهوری اسلامی باید روشن سازند که دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، عدالت، برابری، و غیره را برای ایران می خواهند. یعنی ایرانی که در آن تک تکِ افراد «شهروندانِ برابر و آزاد» باشند. از این رو، تاکید همه مخالفان بر موجودیت ایران و حفظ تمامیت ارضی شرط لازم یک ایران آزاد و دموکراتیک است. به تعبیر دیگر، تبعیض زدایی و برابری و آزادی همه شهروندان و دموکراسی نیز شرط لازم حفظ تمامیت ارضی ایران است. دموکراسی و عدالت به مثابه برابری چسب هایی هستند که همه ایرانیان را به هم می چسبانند و دیکتاتوری و استبداد (دینی یا سکولار) ما را از هم دور می سازند.
در این میان، برخی گروه هایِ قومیِ تجزیه طلب، به جای سرنگونی جمهوری اسلامی، به دنبال سرنگونی ایران بوده و هستند تا ناسیونالیسم قومی خود را دنبال کنند و ایران را به بایگانی تاریخ بسپارند.
در این نوبت پیرامون زمینه های داخلی و خارجی تجزیه ایران و پیامدهای هولناک آن بحث شده است. بحثی که در این نوشتار کوتاه نیامده است.
به هیأتِ پُرشکوهِ انسان تا در بهارِ گیاه به تماشای رنگینکمانِ پروانه بنشینم غرورِ کوه را دریابم و هیبتِ دریا را بشنوم تا شریطهی خود را بشناسم و جهان را به قدرِ همت و فرصتِ خویش معنا دهم که کارستانی از ایندست از توانِ درخت و پرنده و صخره و آبشار بیرون است." «احمد شاملو»
بینهایت سپاسگزارم از حمایت شما مردم ایران، شریف ترین مردم دنیا ، ورزشکار و غیر ورزشکار و حامیانم در کشورهای خارجی هر آنچه امروز دارم تماما حاصل حمایت شما خوبان بوده " و آینده بدون حمایت شما هموار نخواهد بود ."
از تمام کسانی هم که برای استقبالم به فرودگاه آمدند بسیار ممنونم و دوستتان دارم با احترام من ، مردم ، ایران
#الناز_رکابی با نوشتهی امشبش نشان داد که فقط یک دخترِ صخرهنوردِ معترضِ شجاع نیست، یک دخترِ صخرهنوردِ معترضِ شجاع است که کلمهها را هم خوب میشناسد. از زبان شاملو میگوید «من به هیئتِ 'ما' زاده شدم» و «آینده بدون حمایت شما هموار نخواهد بود.» امضا: «من، مردم، ایران».#مهسا_امینیpic.twitter.com/6uj41DCOMl
علی عضو یک خانواده فعال در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که از سالها پیش به همراه شماری از اعضای خانوادهاش مخالف جمهوری اسلامی شدند. او میگوید: «بسیاری از خانوادههایی که به عنوان سپاهی در این نظام فعالیت میکنند مخالف رژیماند» و میافزاید: «موضوعی که این چند روز ما را ناراحت کرده این است که دائم در شبکههای مجازی میگویند «بریزید خانواده سپاهیها رو هم بکُشید!» ما اما سالهاست مخالف این نظام هستیم. باور کنید ما هم مثل شما مخالف این رژیم هستیم!»
-شما چطور شد که اصلاً به این نهاد پیوستید؟
-پدرم از ۱۸ سالگی در سپاه بود، یکی از داییهایم هم از آخوندهای مدرس در حوزه علمیه قم است، یکی دیگر از عموهای من هم سپاهی است. برادرم هم در سپاه است اما با من همعقیده است. پدرم را از ۵ سال پیش ندیدهام، چون من و برادرم را از خانهاش بیرون کرد به خاطر توهین ما به خامنهای و سپاه. پدرم عاشق خامنهایست و بارها به ما گفته بود که «لازم باشد شما را هم فدای نظام میکنم». پدر و مادرم در کرمانشاه زندگی میکنند، ما در تهران زندگی میکنیم. البته مادرم تا قبل از رفتن پدرم به اوکراین، پنهانی به ما سر میزد. من با پدرم تماس نداشتم تا اینکه از طریق مادرم متوجه شدم حدود ۲ ماه پیش به اوکراین اعزام شده. او با درجه سرهنگی به عنوان تیپ نیرو مخصوص سپاه [یگان صابرین] به اوکراین اعزام شده. او به سوریه هم رفته بود و به جنگهای اینطوری آشناست.
-کل نیروهای جمهوری اسلامی در سپاه حدود ۱۸۰ هزار نفرند که تعدادی از آنها را به روسیه اعزام کردند. روسیه از حزبالله و حشدالشعبی نیرو نخواسته به خاطر اینکه رمضان قدیروف و چچنیها با نیروهای حزبالله و حشدالشعبی مشکل دارند. این تعداد نیرویی که از سپاه در روسیه هستند تا روشن شدن وضعیت اوکراین برنخواهند گشت. البته تعدادی از آنها در اوکراین کشته شدند. شاید دوباره از این نیروهای سپاه به روسیه اعزام کنند. ابتدا سپاه به روسیه موشک و پهپاد فرستاد. بعد گروهی را با عنوان مستشار اعزام کردند. بعد از سراسر کشور، سپاهیانی را جمع کردند و به جنگ اوکراین اعزام کردند. پدرم در تماس با مادرم گفته بود که در جبهه غربی هستند و تعدادی از آنها هم در خاک اوکراین و در نقاط اشغال شده توسط روسیه مستقر هستند.
نایاک یا شورای ملی ایرانیان امروز همان قدر محبوبیت دارد که لباس شخصی ها یا بسیج محبوبیت دارند. شاید هم بشود گفت همان قدر منقور است که بسیجی ها مورد نفرت مردم هستند و جر بدی و بدگویی ازآنها شنیده نمی شود. امروز ایرانی که در غلیان است و دارد همه چیز خود از سیاست داخلی تا خارجی خود را از اول می نویسد به این فکر می کند چه شد که به چنین خسارات بزرگی دچار شد و چندین بار تلاش کرد تا سرنوشت خود را تغییر دهد اما پاسخی جز سرکوب نگرفت.
بی تردید موقعیت جغرافیایی و ملاحظات استراتژیک و ژئوپولیتیک ایران به شکلی است که معمولا معادلات کلان آن بدون ملاحظات بین المللی شکل نمیگیرد و نهایی نمی شود. آنهایی که در شکل گیری این سیاست های مثبت یا منفی دخیل یا سهیم هستند نقشی را بر عهده می گیرند که هیچگاه فراموش نمی شود.
نایاک یا حلقه ای از جریانی که در نیویورک برای ایران با جمهوری اسلامی لابی می کرد دقیقا در چنین موقعیتی قرار دارند و به دلیل منفعت طلبی، خطاهای فاحش استراتژیک، و به دلیل اینکه ابزار بازی طیفی از جناح های راست و افراطی جمهوری اسلامی در آمریکا شدند امروز هدف واقعی تف و لعنت مردم ایرانند.
انگار پس از خستگی ناشی از سالها تبعید و خاموشی چراغهای امید، دوباره جان تازهای گرفتهایم. من که چنینم و این را در چهره و کلام بسیاری از دوستانم، حتی از نسل پیش از خود، نیز میبینم و میشنوم. البته تردیدی ندارم که جای خیلیها خالی است. رژیم هم دقیقا میدانست داسش باید چه گردنهایی را نشانه گیرد و تیربارش بر کدام سینهها ببارد؛ قاسملو، برومند، بختیار، شرفکندی، فرخزاد، بای احمدی و دهها مبارز صادق علیه جمهوری ظلم و جور و فساد که جان و جهان دادند تا نسل شکوفا به حقیقت برسد.
نسل ما، من و امیر جان طاهری، جمشید جان چالنگی و هادی جان خرسندی، فریدون فرحاندوز و علیرضا جان میبدی و دکتر ماشاالله آجودانی و علی میرفطروس و تورج اتابکی، آرمان مستوفی و محمدرضا شاهید و بهرام مشیری و آن دهها که رفتند... از ماندگان نسل پیش از ما عباس جان پهلوان و ابراهیم گلستان عزیز، دکتر جلال متینی و... که عمرشان دراز باد و عزیزانی از دکتر صدرالدین الهی گرفته تا بزرگمرد محمود خیامی، علینقی عالیخانی و دکتر احمد مهدوی دامغانی که تنهایمان گذاشتند و بعد از ما، کاملیا انتخابی فرد عزیز، نازنین انصاری، جمشید برزگر، مسیح علینژاد، مهدی مهدویآزاد، مراد ویسی، رایان عباسزاده، مجید محمدی، ف.م.سخن که در این سالها جان و جهانمان به عطر ایران خانم شمیم آزادی داشت، کوشیدیم و تلاش کردیم و در کنار اهل سیاست و صاحبان اعتبار رهبری، شاهزاده جان رضا پهلوی، عزیزم کاک عبدالله مهتدی و کاک مصطفی هجری، حسن آقا شریعتمداری، مهران براتی، شهران طبری، ناهید بهمنی و ناهید حسینی، و ... بسیاری دیگر بر مبنای تاریخ خروجشان از خانه پدری به اجبار یا اختیار، منزلنشین غربت شدیم اما لحظهای از پای ننشستیم.
سهشنبه در کلابهاوس فرهنگ، شاعر نازنین کرمانی، ۲۰ هزار نفر آمدند و رفتند و در پایان پنج هزار نفر بودند. همه جوان و همه سرشار از امید به پیروزی. برخی میگفتند که فلانی! بر پای پدر و در آغوش مادر بودیم که تو را شناختیم و با تو آمدیم تا امروز که همراهت نشستهایم و گپ میزنیم. بسیاری چنین گفتند و من شادمان از اینکه آن همه فریاد و شعر و نوشته بیثمر نبود. پورسیاوش شعر «وطنم» مرا میخواند: وطنم سرزمین عشق و غزل/ وطنم نور و آب و عطر و عسل
ایران وایر - سیدمحمد موسوی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران، در صفحه اینستاگرام خود خبر از ممنوعالخروج شدن و ضبط گذرنامهاش داد.
محمد موسوی با انتشار برگه ضبط گذرنامهاش خطاب به معاونت دادستان نوشته است: ما جایی نمیرویم. برویم هم زود برمیگردیم. چون هیچکجا، خانه آدم نمیشود.
پس از اعتراضات سراسری در پی قتل مهسا امینی، بسیاری از ورزشکاران که از مردم حمایت کرده بودند درگیر محرومیتهایی شدند. بسیاری ممنوع الخروج شدند و عدهای حتی بازداشت شدند و تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.
علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا، حسین ماهینی، وریا غفوری، عارف غلامی، سیاوش یزدانی، سردار آزمون و تعداد دیگری از فوتبالیستهای از اعتراضات مردم حمایت کرده بودند با واکنش مقامات جمهوری اسلامی روبرو شدند.
ایران وایر - اجراهای محسن نامجو در فولکس آرنای استانبول و سالن باربیکن لندن لغو شد.
محسن نامجو خواننده مشهور ایرانی نیت به برگزاری مجموعه اجراهایی در اروپا و ترکیه داشت که اجرای او در سالن مشهور و تاریخی باربیکن لندن و اجرای او در فولکس آرنای استانبول به دو دلیل کاملا متفاوت لغو شد.
صفحه اینستاگرام من هم ایرانی (Me too movement iran) نوشت که بنا بر اعلام مسئولان سالن باربیکن لندن به دلیل «اعتراض افراد زیادی به فضا دادن و اعطای امتیاز و تریبون به شخص متهم به خشونتگری» اجرای محسن نامجو در این سالن لغو شد.
همچنین «از جمله» رسانه فارسی زبان منتسب به دولت ترکیه خبر از لغو کنسرت ۱۱ آذر ماه نامجو خبر داد که بنا بود در سالن بزرگ و مسقف فولکس آرنای استانبول برگزار شود که ظریفتی معادل ۵ هزار مخاطب دارد. پیش از این اجراهای محسن نامجو در شهرهای بورسا و قونیه ترکیه لغو شده بود.
بعد از اینکه نگار مرتضوی، عضو گروه نایاک، که با سر کردن لچک خفت و عکس یادگاری گرفتن با دروغگوی اعظم، جواد ظریف، مشغول نرمالایزه کردن پدیدهی حجاب اجباری بود هیچکس فکر نمیکرد برای اینکه خود را تبرئه کند باید دست به دامن «اون جاش» شود. او در پاسخ در باب انتقاداتی که از وی میشود به مونث بودنش اشاره میکند.
سخنرانی این عضو نایاک (صحبتهایش با موسسه سیاست دانشگاه شیکاگو را بشنوید) با فعالیتهای کنشگران/ شهروندان ایرانی - آمریکایی در دانشگاه شیکاگو از حضوری به غیر حضوری در روز سه شنبه ۱۸ اکتبر تغییر یافت. او در این جلسه در جواب سوال مجری برنامه که پرسید: «چرا شما یک فرد بحث بر انگیزی هستید؟». گفت: «چون من زنم.»
بازی کردن با کارت جنسیتی و نژادی از مشمئزکننده ترین روشها برای لایی در دادن و جواب ندادن به سوالات جدی و اصلی است. دانشگاهها در آمریکا و رسانههای آمریکایی - اروپایی با استفاده از این ابزار مشغول جولان دادن و بستن دهان منتقدان هستند و سنت خطرناکی را بنا گذاشتهاند. افرادی مثل نگار مرتضوی که برای کارهای چندش آورشان توجیه درستی ندارند از این کارت مرتبا استفاده میکنند. متاسفانه در زمانهای هستیم که این گونه حرفهای مفت و بی ارزش خریدار دارد. در مقابل افرادی که با این مزخرفات مشغول دهن بندان هستند باید با روشهای خودشان آنها را به چالش کشید. اگر من درمقابل نگار مرتضوی بودم در مقابل پاسخش این سوالات را از او میپرسیدم:
رادیو فردا - احسان نائبزهی، برادر محمد اقبال نائبزهی، نوجوان ۱۶ سالهای که در جمعه خونین زاهدان کشته شد در گفتوگو با رادیوفردا میگوید که به قلب او شلیک کرده بودند.
آقای نائبزهی میگوید که برادرش برای نماز جمعه به مصلای مسجد مکی زاهدان رفته بود و در حالی که سجاده در دست داشت، در داخل مصلا هدف گلوله تکتیرانداز قرار گرفته است.
روز جمعه، هشتم مهر، معترضان به تجاوز سرهنگ ابراهیم کوچکزای، فرمانده انتظامی چابهار، به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ و همچنین اعتراض به جانباختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، هدف رگبار گلوله نیروهای نظامی و امنیتی قرار گرفتند.
جواد موگویی، مستندساز نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی، به نقل از یکی از اعضای بسیج زاهدان نوشته است: «دیروز آنقدر شلیک کردم که لوله کلاشنیکف سرخ شده بود».
کمپین فعالان بلوچ تعداد کشتهشدگان را بیش از ۹۷ نفر اعلام کرده است. محمداقبال نائبزهی، نوجوان ۱۶ ساله و کودک کار یکی از این ۹۷ نفر است که برادرش به رادیو فردا میگوید برای روزی صدهزار تومان، صبح تا بعد از ظهر کارگری میکرد و آن صد هزار تومان را هم بعدازظهر سر سفره پدر و مادر پیرش میبرد.
احسان نائبزهی میگوید که بعد از شنیدن خبر کشته شدن برادرش، به بیمارستان خاتمالانبیا زاهدان مراجعه کرده و با جمعیت عظیمی از مردم بلوچ مواجه شده و بیش از ۴۰۰ تا ۵۰۰ زخمی را دیده است.
به گفته او، تا چشم کار میکرد خون بود و نمازگراران سوراخ سوراخ شده بودند.
رویداد۲۴ میثم سعادت: این هفته، در میان اخبار عجیب و غریبی که بعد از فوت مهسا امینی و محدودیتهای شدید اینترنتی مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت، ماجرای مجادله علی دایی و سید کاظم موسوی نماینده اردبیل هم قابل توجه بود.
علی دایی از بزرگترین اسطورههای ورزشی ایران است که محبوبیتی مثالزدنی در زادگاه خود، شهر اردبیل دارد. حجتالاسلام سیدکاظم موسوی نیز نماینده حوزههای انتخابیه اردبیل، نیر، نمین و سرعین در مجلس است که در این دوره وی با کسب تقریبا ۶۰ هزار رای توانست وارد پارلمان شود.
ماجرا زمانی شروع شد که علی دایی بعد از انتشار موضوع درگذشت یک دانش آموز اردبیلی در اینستاگرام خود نوشت «سکوت ناشی از هتک حرمت به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که پایههای علمی و معرفتی خود را در این نهاد پرورش دادهام، امروز منجر به برخورد با دانشآموزان در یکی از مدارس در زادگاهم شده، سکوتی که تاوان مرگ دارد و هر روز داغی دیگر بر دل جای جای ایرانم مینشاند. من عضو هیچ گروهی نیستم، من جزو کوچکی از این مردم شریف هستم که دغدغههایشان دغدغه من است.»
بعد از این استوری، بسیاری از چهرههای تندروی اصولگرا از علی دایی انتقاد کردند. از جمله کاظم موسوی. او با بیان اینکه نسبت به حال علی دایی تاسف میخورد، با کنایه نسبت به اظهارات اسطوره فوتبال ایران گفت: «تاسف میخورم که برخی چهرههای شاخص کشور و اسطورهها به این مسائل میپردازند. امنیت کشور باعث شد عدهای اسطوره شوند. با پول محرومان ورزشگاه ساختیم تا عدهای دیده شوند، اما امروز از اغتشاشگران حمایت میکنند. حرف بنده به این افراد این است که احترام خود را حفظ کرده و در رفتار خود تجدیدنظر کنند.»
شاهزاده رضا پهلوی کنفرانس خبری درباره اعتراضات اخیر با عنوان "قدرت مردم متحد" برگزار کرد. او گفت که باید برای سقوط رژیم آماده باشیم و دولت موقت آینده را برآمده از افراد و تشکلهای سیاسی دانست
***
رادیو فردا - شاهزاده رضا پهلوی روز پنجشنبه ۲۸ مهر بر ضرورت تشکیل یک «دولت موقت تکثرگرا» در دوران گذار از حکومت جمهوری اسلامی تاکید و تصریح کرد که او شخصاً خواهان ایفای نقش سیاسی در آینده ایران نیست و از هیچ حزب و سازمانی هم حمایت نمیکند.
ولیعهد پیشین ایران که در یک کنفرانس خبری در واشینگتن سخن میگفت افزود که دولت موقت باید اقداماتی چون تضمین آزادیها و حقوق مردم، حل مشکلات معیشتی مردم، تنظیم سیاست خارجی برای تامین منافع ایران و برگزاری همهپرسی را انجام دهد.
او با بیان اینکه «تنها به یک حکومت سکولار دموکراتیک» باور دارد و برای خود «هیچ نقش حکومتی» در نظر ندارد، گفت: «تنها هدف ما رسیدن به روزی است که مردم آزادانه پای صندوق رای بروند».
شاهزاده رضا پهلوی تاکید کرد: «روزی میرسد که پیکان قدرت از دست رژیم خارج خواهد شد و از هماکنون باید برای آن آماده باشیم. روشن است که دولتِ موقت جایگزین، پیش از هر چیزی، باید حقانیت و مقبولیت داشته باشد».
او همچنین گفت: «خوشحالم که تاکید من در سالهای اخیر برای جانشین کردن فردمحوری با سیستممحوری در صحنه سیاسی ایران از سوی شما پذیرفته شد و در مسیر عملی شدن قرار دارد».
شاهزاده رضا پهلوی افزود که نسل جدید، مدیریت مهارتهای غیرمتمرکز را پذیرفته است و نیاز به رهبری متمرکز و فردی ندارد.
ولیعهد پیشین ایران با اشاره به سخنرانی قبلی خود در روز ۱۳ خرداد امسال، بار دیگر یادآوری کرد که «بزرگترین اپوزیسیون و آلترناتیو» جمهوری اسلامی را «ملت ایران» میداند.
او در پاسخ تلویحی به برخی نگرانیهای مطرح شده در این سالها در مورد حضور خود در چشمانداز سیاست آتی ایران گفت: «تنها خواستهی من تشکیل یک نظام دموکراتیک در ایران است، فارغ از اینکه نوع آن چه باشد».
ولیعهد پیشین ایران افزود که آنچه برای او اهمیت دارد، «پیروزی حاکمیت مردم است».
به گزارش صدای آمریکا علی مرادخانیعصر چهارشنبه در تهران درگذشت
علی مرادخانی ارنگه، معروف به شیخ علی تهرانی (شوهرخواهر سید علی خامنهای) نماینده استان خراسان در مجلس خبرگان قانون اساسی و از شاگردان روحالله خمینی بود. او در سن ۳۵ سالگی، پس از استقرار در مشهد با سیده بدری خامنهای تنها خواهر تنی سید علی خامنهای، ازدواج کرد و حاصل این پیوند سه دختر و دو پسر است. فرزند بزرگ او محمود مرادخانی، هماکنون مقیم فرانسه است.
مرادخانی پس از پیروزی انقلاب و در ادامه زندگی سیاسی خود و پس از تحمل ماهها زندان در مشهد، سرانجام در نیمهٔ دوم فروردین ماه ۱۳۶۳، در شرایطی خاص موفق شد که از حصر خانگی خارج شود و سپس مخفیانه به عراق گریخت و در آنجا سالهای طولانی در رادیو و تلویزیون فارسیزبان بغداد، به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و زمامداران آن پرداخت. (مرادخانی از کسانی بود که پس از برکناری بنیصدر دستگیر شدند.) او در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت و به ۲۰ سال زندان محکوم شد ولی در سال ۱۳۸۴ آزاد شد.
علی مرادخانی مشهور به «شیخ علی تهرانی» روحانی مخالف حکومت اسلامی و همسر «بدری حسینی خامنهای» «خواهر رهبر جمهوری اسلامی» عصر چهارشنبه در تهران درگذشت. pic.twitter.com/Pa1pMN2IDM
۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۴، بدری خامنهای حدود یک سال پس از فرار تهرانی به عراق در یک کنفرانس مطبوعاتی در بغداد حضور یافت. وی در این کنفرانس گفت که به همراه ۳ دختر و ۲ پسرش برای پیوستن به پدرشان مخفیانه به ترکیه رفته و از ترکیه به عراق آمدهاست. وی اعلام کرد که فاقد گذرنامه است و علی خامنهای، کمک به وی را رد کردهاست. وی به همراه همسرش در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت و هماکنون هم ساکن تهران است.
پیام دوشم از پیرِ مِی فروش آمد: بنوش باده که یک ملّتی به هوش آمد برای فتح جوانان جنگجو، جامی- زدیم باده و فریادِ نوش نوش آمد زخاک پاک شهیدانِ راه آزادی ببین که خون سیاوش چه سان به جوش آمد (عارف قزوینی)
مقالۀ نگارنده ضمن استقبال خوانندگان ارجمند موجب طرح برخی پرسش ها و نگرانی ها شده است.توضیح زیر پاسخی است به برخی از این پرسش ها و نگرانی ها.
قتل مهسا امینی جرقّه ای بود که نفرتِ زنان و جوانان ما را به آتشی خرمن سوز علیه جمهوری اسلامی بَدَل کرده.این مبارزات حیرت و ستایش جهانیان را برانگیخته است و اغراق آمیز نیست اگر گفته شود که شکل و شیوۀ آن، مدرن ترین و متمدّنانه ترین مبارزات آزادیخواهانه در تاریخ معاصر جهان است. با توجه به این خصلت مدرن می توان گفت که پایان جمهوری اسلامی،پایانِ قرون وسطای تاریخ ایران و آغاز رنسانس ایرانی خواهد بود.
واحد ضد شورش از دو روز قبل از آتشسوزی در اوین زندانیان را تحریک میکرد
گشتزنی و اقدامات تحریک آمیز نیروهای ضدشورش از پنجشنبه تا شنبه ادامه داشت تا اینکه برخی زندانیان در واکنش به اقدامات تحریکآمیز واحد ضدشورش، علیه رهبر جمهوری اسلامی شعار دادند
رویترز به نقل از شش منبع آگاه گزارش داد که دو روز قبل از آتشسوزی در زندان اوین، در حالی که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده بود، واحد ضد شورش وارد زندان شده بود و زندانیان را تحریک میکرد.
به گزارش این خبرگزاری بریتانیایی، گشتزنی و اقدامات تحریک آمیز نیروهای ضدشورش از پنجشنبه تا شنبه ادامه داشت تا اینکه برخی زندانیان در واکنش به اقدامات تحریکآمیز واحد ضدشورش، علیه رهبر جمهوری اسلامی شعار دادند.
رویترز به نقل از یکی از زندانیان بند هشت نوشت که پس از آن فریاد مرگ بر خامنهای در دیگر بندها نیز آغاز شد. پس از آن نیروهای واحد ضد شورش به سرکوب خشونتبار زندانیان اقدام کردند و آتشسوزی ایجاد شد که هنوز چگونگی آن مورد تردید است.
برای اینکه نقش متضاد گرایشهای شورشی و جنبشی برای ما بیشتر روشن و مطرح شوند و بیشتر برای ما جا بیفتد که ما انسانها در تنظیم آنها و آشتی دادن آنها با هم و رشد آنها در ذهن، روح، عقل و احساس خودمان فردی و جمعی نقش اساسی داریم. لازم است در زمانهای مختلف آنها را مؤرد بررسی قرار دهیم. چکیده بخش اول
این مقاله در زمانهای مختلف اتفاق افتاده است. به همین خاطر با هم سری به زمان مشروطه، رضا شاه پهلوی و سپس سری به حکومت محمد رضا شاه و نهایتاً سری به حکومت منفور آخوندی میزنیم و وضعیت این حکومتها و مردم در ارتباط با گرایشهای شورشی و گرایشهای جنبشی درون فردی و درون جمعی را با همدیگر مؤرد بررسی قرار میدهیم. اگر در جامعه همه چیز نرمال پیش برود، گرایشهای جنبشی و گرایشهای شورشی که متضاد با هم هستند میتوانند همدیگر را در برخورد با واقعیات اجتماعی و محیط زیست ترمز زده و از انحرافات و زیاده رویهای هم بکاهند تا مردم بتوانند بین گرایشهای شورشی و گرایشهای جنبشی در ذهن، روح، عقل و احساس خود تعادل و آشتی بوجود آورند و به همین نسبت فردی و جمعی تجارب و شناختهای بهتری در رابطه با هم در اجتماع و در رابطه با محیط زیست به دست آورند و زندگی بهتری پیدا بکنند.
خلاصهای از گرایشهای شورشی و جنبشی زمان مشروطه:
در زمان مشروطه از یک طرف به خاطر کم سوادی، بی قانونی و بی نظمی که ریشه چند قرنه داشتند و از طرفی دیگر نگاهها دوخته شده بود به طرف پیشرفت غرب. تضاد این دو رشد متضاد گرایشهای شورش و جنبشی درون فردی و درون جمعی را دامن میزدند و این گرایشها متضاد و پر فراز و نشیب رشد داشتند. گرایشهای شورشی که ریشه قدیمی مذهبی کهنه افراطی، ناسیونالیست کهنه افراطی، قومگرایی کهنه افراطی داشتند بر ذهن، روح، عقل، احساس و جسم مردم آن زمان غلبه و حکومت مطلقه داشتند، اجازه نمیدادند که گرایشهای جنبشی که خصلت نو آوری، انعطاف پذیری، انتقادپذیری و منطق پذیری داشتند از زیر سلطه خودشان، یعنی گرایشهای شورشی مذهبی و ناسیونالیستی افراطی خارج شوند. به همین خاطر در زمان مشروطه افراد روشنفکر و واقعگرا که گرایشهای جنبشی متمایل به علم داشتند با افراد مذهبی افراطی، ناسیونالیستهای افراطی، قومگرایان افراطی مسئله داشتند. از طرفی دیگر مذهبیهای افراطی که همه گرایشهای شورشی داشتند هم به جان هم افتاده بودند، مثلا شیعهها و سنیها و یا شیعهها با بهاییها و غیره به جنگهای شورشی مذهبی بر علیه هم دامن میزدند. آنها تحمل همدیگر نداشتند و هرکدام خودش را بر حق و میخواست بر ذهن و روح مردم خدایی حکومت کند. همین جنگها را قومگرایان و ناسیونالیستهای افراطی با هم داشتند. سرکردگان قبایل برای تحکیم گرایشهای ناسیونالیستی و قومگرایی شورشی افراطی خود در قدرت با هم به جان هم افتاده بودند. حتی مذهبیها و ناسیونالیستهای افراطی بر علیه هم کارهایی نبود که نکنند و یا هر دو آنها ضد علم و بر علیه روشنفکران با گرایشهای جنبشی مشروطه مسئله و جنگ داشتند. از طرفی دیگر روشنفکران و واقعگرایان ایرانی از تضادهای جامعه با گرایشهای تند ناسیونالیستی و قومگرایی افراطی درس گرفته و بیشتر توانسته بودند که گرایشهای شورشی خود را تحت تاثیر علم و پیشرفت اروپاییها با گرایشهای جنبشی خود آشتی بدهند تا از تضاد و افراط آنها کاسته شود. این گرایشهای جنبشی متکی به علم این روشنفکران و واقعگرایان را انعطاف پذیرتر، نو آورتر، انتقاد پذیرتر، قانون مدار تر، عقلگراتر، با گرایش عاطفی بهتر، اتحاد پذیر تر، واقع بین تر و مردمی تر بار آورده بود، البته این به این معنی نبود که این روشنفکران بدون عیب هستند. این یعنی گرایشهای جنبشی نو در ذهن و روح روشنفکران تقویت و بر گرایشهای شورشی کهنه مذهبی افراطی، ناسیونالیستی افراطی و قومگرایی افراطی آنها غلبه کردند. در زمان مشروطه کم کم روشنفکران، واقعگرایان و مشروطه خواهان بیشتر پایگاه تودهای پیدا میکردند.
به عنوان یک ایرانی بیرون از ایران از تاکید چندباره بر نیاز به یاریهایِ مالی برای پیگیریِ اعتصابها در ایران خودداری نکرده و یکبار دیگر برآن تاکید میکند.
هممیهنان در بیرون از ایران
هممیهنان گرامی، به هر شکل و از هرراهی که میتوانید و درست میدانید به ایران پول بفرستید. نه تنها یکبار که هرچندبار که میتوانید. تنها یکآن حساب کنید اگر ۱۰٪ میلیونها ایرانی که در بیرون هستند، در این هنگامه تاریخی و سرنوشتساز برایِ ایران، ماهیانه پولی بفرستند چه نیرویِ بزرگِ مالی برای اعتصاب کنندگان به وجود خواهد آمد و به آنان چه توانی برایِ پیگیری اعتصابها خواهد داد. اگر جستوجو کنید حتمن راه فرستادن پول را مییابید. اگر به آدرسی که من پیشتر دادهام اعتماد ندارید، یکراه دیگر، حزبهایِ هممیهنان کردِ ما: دموکرات و کومله هستند که میتوانند یک امکانِ خوب باشند زیرا آنان حتمن از چنین توانی برخوردارند.
جامعه و ادبیات ما به دلیل آلودگی به اخلاق دینی و عرفانی و بتبع طهارت، خود را از روش نقد طنزگون، منزه و مصون کرده است. در یونان باستان همان سرزمینی که فرهنگش با فلسفه عقلی میآغازد، بازیگران تئاتر در صحن علنی و در خیابانها، عیبهای مسئولان و کمبودها را از طریق نشان دادن آلت و اندام تناسلی به شکل کاریکاتور یا تشبیهات و سخنانی در این مایهها، نقد و برملا میکردند. شارلی ابدو و بسیاری از تلویزیونها و رسانههای نوشتاری و صوتی امریکا و اروپا نیز چنین میکنند. و این وجهی از هنر و ذوق ادبی است که ناراستی را در قالب طنز و سرخوشی، بازگو کرده و ذهن را به سمت و سوی راستی و کشف حقیقت در همان حیطه معین، همراهی میکند.
سه روز دیگر بزرگترین همایش ایرانیان در حمایت از خیزش عظیم و تاریخی جوانان و مردم ایران درشهر برلین صورت خواهد گرفت.
اما چرا برلین برای چنین همایش بزرگی انتخاب گردیده است؟
چه رابطهای بین این دعوت تاریخی و این شهر وجود دارد؟
چه رشتههای عاطفی و تاریخیست که برلین را به این جنبش عظیم جاری در ایران پیوند میدهد؟ به خیزش جوانانی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» آغاز گردیده است؟
من دلیل این انتخاب از طرف دعوتکنندگان را نمیدانم اما به درستیِ این انتخاب احسن میگویم و به پپیشنهادکننده آن آقای حامد اسماعیلیون، درود میفرستم چرا که از نظر من شهر زیبای برلین با رشتههای زیادی به تاریخ معاصر ایران متصل بوده و بخشی از تاریخ مبارزات ایرانیان را از دیروز تا امروز در خود دارد. رشتههایی که تا امروز کشیده میشوند.
نهاد کودکان مقدمند از فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای اعتصاب و تحصن در روزهای یکشنبه و دوشنبه اول و دوم آبانماه حمایت میکند و همگان را به حمایت از آن فرامیخواند.
مردم آزادیخواه
خیزش سراسری برای رهایی از شر حکومت کودک کش جمهوری اسلامی قدمهای تعیین کنندهای برمیدارد. اعتصابات و تحصنهای سراسری، گام مهم برای پیشبرد مبارزه و به سرانجام رساندن آن و به زیر کشیدن حکومت اسلامی است.
ما از همه معلمان و دانشآموزان میخواهیم که با پیوستن به این صف اعتراضی، دو روز تحصن و اعتصاب در سراسر مدارس را به یک اعتراض کوبنده علیه سرکوب و کشتار بیرحمانه کودکان تبدیل کنیم.
حکومت کودککُش اسلامی تاکنون با شلیک مستقیم نیروهای سرکوب، بیش از ۳۰ کودک را به قتل رسانده است. کشتار بیرحمانه کودکان در زاهدان، یک نمونه واضح از این قساوت و جنایت غیرقابل توصیف است. قتل اُسرا پناهی، سارینا، نیکا، ستاره، محمدرضا و... نباید بی پاسخ بماند!
ایندیپندنت فارسی - مقامهای جمهوری اسلامی قصد دارند برای دور زدن قانون ممنوعیت ورود نظامیان و نیروهای مسلح به دانشگاهها، برای نیروهای مسلح در تمام دانشگاههای ایران دفتر ایجاد کنند.
به گزارش رسانههای داخل ایران، محمدعلی زلفیگل، وزیر علوم و تحقیقات و فناوری، خبر راهاندازی این دفاتر را در پنجاهوهفتمین اجلاس معاونان پژوهش و فناوری دانشگاهها، مراکز آموزش عالی، پژوهشی و فناوری کشور، اعلام کرد و گفت: «برای تعامل وزارت علوم با ستاد کل نیروهای مسلح، قرار شد در هر دانشگاه، یک دفتر به نماینده نیروهای مسلح اختصاص داده شود.»
او هدف از راهاندازی این دفاتر را پیگیری «قراردادها و تفاهمنامههای دانشگاهی با نیروهای مسلح و امریه سربازی پارکهای علم و فناوری» عنوان کرد.
این تصمیم جنجالی پس از آغاز دور جدید اعتراضهای سراسری در ایران، در دستور کار مقامهای جمهوری اسلامی قرار گرفت. دانشگاهها و دانشجویان در این اعتراضهای سراسری که بیش از یک ماه از آن میگذرد، نقشی محوری داشتهاند و به عنوان مثال اعتراضها در دانشگاه صنعتی شریف که به حمله نیروهای سرکوبگر به دانشگاه و بازداشت تعدادی از دانشجویان معترض منجر شد، بهشدت بازتاب یافت و محکومیتهای بینالمللی و قابلتوجهی را به دنبال داشت.
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت که به باغ آمد از این راه و از ان خواهد شد حافظ
امروز ۱۶ اکتبر با کمال تاسف و تاثر از در گذشت دوست نازنینمان محمد امینی آگاهی یافتیم. با درگذشت او، خانواده محترم امینی یکی از عزیزانشان، ما یکی از دوستان گرامیمان، جامعه پژوهشگران ایران یکی از صادقترین، دقیقترین و پرکارترین پژوهشگران تاریخ خود و جامعه ایران یکی از پیگرترین رهروان راه آزادی را از دست دادند. ما به همه آنان تسلیت میگوییم.
محمد فرزند زنده یاد نصرتاله امینی، وکیل زنده یاد دکتر محمد مصدق و شهردار تهران در هنگام زمامداری او بود. بنابراین از همان ابتدا در محیطی سیاسی، میهندوست و آزادیخواه پرورش یافت. هفده ساله بود که به شمال کالیفرنیا امد و از همان آغاز به عضویت انجمن دانشجویان ایرانی در شمال کالیفرنیا در آمد. استعداد فوقالعادهاش، حافظه شگفتانگیزش، تواناییهایش در سازماندهی، تلاش خستگیناپذیرش و برخورداری از سطح بالایی از هنر سخنوری به سرعت محمد را به یکی از موثرترین فعالین جنبش دانشجویی در امریکا مبدل ساخت. محمد نقش بسیار مهم و موثری در گسترش و تعمیق جنبش دانشجویی در امریکا داشت.
ما وقتی به خیابان می رویم، برای انجام و تحقق کاری می رویم. برای رسیدن به هدفی می رویم. می رویم خرید کنیم، می رویم کسی را ملاقات کنیم، می رویم سر ی باد بدهیم و تمدد اعصابی بکنیم (که البته این روزها حال ی برای انجام چنین کاری در ایران نمانده است!) می رویم سرِ کار، می رویم برای پرداخت قبضی، واریز پول آب ی برق ی گازی... خلاصه برای رسیدن به هدفی می رویم.
ما هرگز بیهوده و بی هدف به خیابان نمی رویم. ما هرگز بدون رسیدن به هدف، به خانه باز نمی گردیم.
این مساله ی ساده و به ظاهر دو دو تا چهار تایی، هنگام عمل اجتماعی، تبدیل به یک موضوع بغرنج می شود.
به خیابان می رویم، تظاهرات می کنیم، بر سر حکومت فریاد می کشیم، ما را می گیرند، می برند، می زنند، می کشند، و در نهایت بی آن که به هدفی دست پیدا کنیم، -اگر کشته یا اسیر نشویم- به خانه های خود باز می گردیم.
به این عمل، که «هدف ذهنی» اش بر انداختن حکومت نکبت اسلامی ست، حرکت و جنبش افقی می گویند.
حرکت و جنبش افقی سر آغاز تغییر های عمده ی سیاسی و اجتماعی در همه جای دنیاست است.
یورونیوز - رزمایش بزرگ و شبانهروزی ایران در منطقه عمومی ارس در حالی که فرصتی برای تمرین نیروهای نظامی این کشور بود اما همزمان یک هشدار نظامی-سیاسی به کشورهای منطقه است.
رزمایش ۳ روزه نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران که از صبح روز دوشنبه ۲۵ مهر در منطقه عمومی ارس با شعار «ایران مقتدر» آغاز شد، سومین و بزرگترین رزمایش سپاه پاسداران از زمان جنگ قرهباغ است.
رزمایش پیشین ایران در منطقه ارس مهرماه سال گذشته با مشارکت نیروهای زمینی ارتش ایران و سپاه پاسداران برگزار شد و هدف آن، واکنش به «حضور عوامل اسرائیل» در کشورهای منطقه و احتمال «تغییر مرزها» عنوان شد.
ایران از آغاز جنگ قرهباغ ۳ رزمایش در منطقه عمومی ارس برگزار کرده است اما وسعت جغرافیایی این رزمایش تمام نوار مرزی استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی را در بر میگیرد و این درحالی است که رزمایشهای پیشین در وسعت جغرافیایی کمتر بود.
تمرین عبور از رودخانه ارس
یگانهای مهندسی رزمی نیروی زمینی سپاه پاسداران در این رزمایش برای نخستین بار پلهای متحرک «پیامپی» را برای تردد یگانهای زرهی روی رودخانه ارس نصب کردند.
یگانهای زرهی و مهندسی نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران در سومین روز رزمایش «اقتدار ایران» از پل نصب شده روی رودخانه ارس گذشتند و یک پل ثابت خاکی هم روی این رودخانه برای سهولت در تردد یگانهای زرهی احداث کردند.
پلهای متحرک نصب شده روی رودخانه ارس قابلیت تحمل وزن تا ۶۰ تن را دارد که وزن قابل قبول برای عبور تانک و نفربر است.
پاسخ پرسش بالا را در آخرین سطور این یادداشت خواهم داد.
حکومتهای تروریستی و توسعهطلب روسیه و ایران سالیان درازی است که در جنایت علیه بشریت شریک و همدست یکدیگرند. هر دو رژیم برای بقای خود تعهدات متقابلی را پذیرفتهاند. پیشتر در سوریه، جهان شاهد همدستی این دو حکومت در جنایات جنگی علیه مردم سوریه برای حفظ دیکتاتوری خونریز بشار اسد بودهاند.
رژیم تروریستی-مذهبی ایران که از آغاز تا به امروز الهامبخش و یاریدهنده همه جریانات تروریستی مذهبی در جهان بوده، بارها و بارها با سرکوبهای خونین و وحشیانه مردمی که در اعتراضات خود حقوق طبیعیشان را طلب میکنند مرتکب جنایاتی شده که از مصادیق جنایت علیه بشریت به شمار میروند. این رژیم نه تنها دشمن سوگندخورده ملت ایران و اقوام مختلف ایرانی و حتی تاریخ افتخار آمیز ایران، بلکه دشمن همه دموکراسیهای جهان است، و حالا امروز کودکان اوکراینی و مردم اوکراین با همدستی دو رژیم جنایتکار روسیه و ایران و با سلاحهای روسی و ایرانی به قتل میرسند.
دیدهبان ملل متحد از شورای اقتصادی-اجتماعی سازمان ملل خواسته تا جمهوری اسلامی را از کمیسیون زنان اخراج کند. کمپینی برای تحریم ایران از بازیهای جام جهانی قطر و رویدادهای المپیک با ۴۷ هزار امضا راهاندازی شده است.
در پنجمین هفته خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی و کشتار و سرکوب معترضان، شامل زنان و دختران، دیدهبان سازمان ملل که یک سازمان غیردولتی در سوئیس است، پیشنویس قطعنامهای را منتشر کرد که خواستار اخراج رژیم ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل است.
***
دویچه وله - سازمان دیدهبان ملل متحد که یک سازمان غیردولتی در سوییس است و به عنوان بازوی مشورتی شورای اقتصادی-اجتماعی سازمان ملل عمل میکند، پیشنویس قطعنامهای را تهیه کرده و در آن از این شورا خواسته است، جمهوری اسلامی ایران را از کمیسیون زنان این نهاد اخراج کند.
قدم بعدی در این راه این است که اعضای شورای اقتصادی-اجتماعی سازمان ملل این قطعنامه را رسما اعلام کنند.
در بیانیه سازمان دیدهبان ملل متحد آمده است: «ما با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا تماس گرفتیم تا این کشور این قطعنامه را ارائه کند.»
اقتصاد ایران سالها است که گروگان سیاست است و آسیب جدی دیده است
ایندیپندنت فارسی - در پی شکلگیری یکی از فراگیرترین اعتراضها و اعتصابهای چهار دهه گذشته در ایران، چشمانداز اقتصاد این کشور چندان روشن به نظر نمیرسد. قطع اینترنت و توقف یا کاهش فعالیت بسیاری از کسبوکارهای آنلاین، نزول شاخص بورس، تشدید خروج سرمایه و کاهش جذب سرمایهگذاری خارجی از پیامدهای بیش از یک ماه اعتراض در ایراناند که حالا سایر شاخصهای اقتصادی را هم تحت تاثیر قرار داده است.
این تاثیر در گزارشهای نهادهای اقتصادی در داخل و خارج ایران بازتاب مییابد و نشان خواهد داد که اقتصاد به چه میزان تحت تاثیر این خیزش سراسری قرار گرفته است و کدام بخشها بیشترین تاثیر را گرفتهاند.
پیش از آغاز خیزش سراسری در ایران، بسیاری از نماگرهای اقتصادی و گزارشهای رسمی حاکی از آن بود که وضعیت اقتصاد ایران در شرایط مطلوبی قرار ندارد. صندوق بینالمللی پول هم بهتازگی با انتشار گزارشی، پیشبینی کرد نرخ رشد سه درصدی اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۲، در سال ۲۰۲۳ به دو درصد کاهش خواهد یافت.
در این گزارش، پیشبینی شد که نسبت تراز حساب جاری ایران (تراز تجاری و سرمایه) به تولید ناخالص داخلی، از ۱.۶ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۱.۵ درصد در سال ۲۰۲۳ کاهش یابد.
نتایج برخی گزارشهای نهادهای رسمی در ایران هم نشاندهنده نبود چشماندازی روشن برای اقتصاد ایران تا پایان سال ۱۴۰۱ است. در تازهترین نشست شورای راهبری بهبود محیط کسبوکار در اتاق بازرگانی ایران، اطلاعات تازهای از وضعیت وخیم صنایع در ایران اعلام شد.
علی کریمپور، مدیر اجرایی نهضت احیای واحدهای اقتصادی، در این جلسه گفت: «آمارهای مرکز آمار میگوید در میان واحدهای صنعتی، ۶۰ هزار و ۹۳۹ واحد نیمهفعال و ۱۲ هزار و ۶۷ مورد هم غیرفعالاند.»
کریمپور بر اساس همین آمار، تعداد واحدهای معدنی نیمهفعال را پنج هزار و ۹۴۲ مورد و واحدهای غیرفعال را شش هزار و ۹۳۳ مورد اعلام کرد. او در این جلسه گفت: «در میان واحدهای کشاورزی نیز ۷۵ هزار و ۱۶۱ واحد نیمهفعال و ۱۶ هزار و ۳۷۷ واحد غیرفعالاند.»
از این آمار چنین برمیآید که در مجموع بیش از ۳۵ هزار واحد اقتصادی در ایران غیرفعالاند که نتیجه آن، افزایش نرخ بیکاری، کاهش نرخ تولید و گسترش فقر در جامعه است.
ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که در آن یک نوجوان در خیابان عمامه آخوندی را از روی سرش به زمین میاندازد
🎥در ویدیوی منتشر شده از شهر #قم یک نوجوان عمامه آخوندی را که در خیابان در حرکت است را از روی سرش به زمین پرتاب میکند. تاریخ این ویدیو دقیقا مشخص نشده است.
در ویدیویی که به دست گزارشگرمنوتو رسیده : لحظه کشته شدن غزاله چلابی هنگام فیلم برداری در آمل را نشان میدهد.
فیلم شلیک مستقیم گلوله توسط نیروهای امنیتی به مردم از داخل فرمانداری شهر آمل تاریخ چهار شنبه ۳۰ شهریور
همچنین موبایلی که متعلق به غزاله چلابی بود و بعد از شلیک مستقیم به سر او توسط مردم گرفته شد و تا امروز به دنبال پیدا کردن رمز گوشی بودند و امروز این فیلم بازیابی شد و ارسال شد.
نخست، حجاب با یک روسری کوچک آغاز میشود و پس از آن گسترش پیدا می کند.رَدَ ِ حجاب و مبارزه با آن در غرب، نباید یک عمل «نواستعماری» بشمار آید و برعکس، پذیرش آن، تن دادن به استعمار دیگری است که بدن شهروندان زن را زیر لوای قانون دیگری و آن طور که خود می خواهد، می پوشاند. و اما حجاب در غرب، از تشویق به احساس گناه از سوی زنان مسلمان بهره برده است : متخصصان اسلام گرای غربی و سازمان های غیر دولتی (ONG) با هوشمندی آنرا با معماری های ایجاد ِ انجمنهای دفاع از حجاب در غرب، پذیرفتنی کرده اند. پشتیبانی کنند گان حجاب در غرب، از تاریخ نامطلوب استعماری استفاده میکنند و حتی با طرح ِ دعاوی در مراجع قانونی، و با تکیه به جدائی طلبی در غرب، بیعدالتی را فریاد می زنند. وگذشته از این، از پایبندی جماعت زن به اعتقاداتشان وبا نوید روزهای بهتر و به امید راه برد های پیروزی زا و باز یافتنِ حجاب در کشور های اروپایی، به اشاعه هر چه بیشتر آن، همت می گمارند. کمال داوود
کمال داوود Kamel Daoud نویسنده وروزنامه نگار فرانسوی-الجزایری، سال ۱۹۷۰ در الجزایر به دنیا آمد، نخست به آموزش ریاضیات پرداخت و آنگاه به تحصیلات ادبیات فرانسه روی آورد. او چندین اثر پُر فروش خود را به فرانسه نوشت . در تمام دوره ی نوجوانی،یک مسلمان دو آتشه بود واز هجده سالگی بکلی از اسلام روی برگرداند. بین سالهای ۱۹۹۴-۲۰۱۵، سردبیری بزرگترین هفته نامه ی فرانسوی زبان ِ الجزایر - اُوران - به عهده او گذاشته شد و سر مقاله های او طرفداران زیادی داشت .مقالات وی به طور مرتب توسط مطبوعات فرانسوی و بینالمللی ( لیبراسیون، لوموند، نیویورک تایمز و...) باز نشر داده می شد. او از ۲۰۱۴، رویداد شمار هفته نامه لوپوئن Le point چاپ پاریس را به عهده گرفت.
ویدیویی در فضای مجازی منتشر شده که در آن مدیر حراست شرکت نفت ستاره خلیج فارس در حین جلسه رسمی اداری با کمربند به فرد دیگری حمله می کند. اوجِ نفت نوشت:
او، جعفری، مدیر حراست پالایشگاه ستاره خلیج فارس، برادر رئیس هیات مدیره پالایشگاه بندرعباس است که بدون هماهنگی با مديرعامل پالایشگاه ستاره خلیج فارس و با حکم مستقیم ناصر رضاعلی سرپرست حراست پالایش و پخش منصوب گردیده است.
انتصاب او حواشی بسیاری را در این پالایشگاه بوجود آورده است، از جمله آن می توان به استعفای دسته جمعی برخی از مدیران و کارشناسان در نتیجه فشارها و بازجویی های وی تنها جزئی از این حواشی است.
روزنامه جوان، ارگان رسانهای سپاه پاسداران، علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، را «فریبخورده رسانههای معاند» خواند و او را به «دادگاه»، «توقیف اموال» و «هلاکت» تهدید کرد.
عقبنشینی نماینده اردبیل از اظهاراتش درباره علی دایی: اسائه ادب نکردم / جملهای را به نقل از بنده منتشر کردند که صحت ندارد
انتخاب - کاظم موسوی نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: بنده قصد اسائه ادب به جایگاه علی دایی را نداشته، اما حرف بنده این است افرادی که صاحب جایگاه اجتماعی هستند باید به آرامش و امنیت کشور کمک کنند. سید کاظم موسوی در تذکری شفاهی در جریان جلسه علنی امروز مجلس، بیان کرد: ما با اغتشاش در هر کجایی از کشور و در ممالک مسلمان مخالف هستیم. اخیراً هم در اردبیل یک اتفاق پیش آمد و خانوادهای که متوفی داشتند بسیار محترم و باشخصیت و متدین هستند و در انقلاب سهم دارند و آن دختر عزیز و خواهر بزرگوار از دست رفت، خداوند متعال ایشان را بیامرزد.
او در ادامه اظهار کرد: بنده موضع انقلابی خود را بیان کردم، اما باید بگویم علی دایی اسطورهای بوده که در دوره هشتم مجلس بنده ایشان را به عنوان وزیر ورزش معرفی کرده بودم و هرگز به ساحت ایشان اسائه ادب نکردم و کاری به این کارها ندارم، اما موضع من این بوده که افرادی که صاحب جایگاه اجتماعی هستند باید به آرامش و امنیت این انقلاب و کشور کمک کنند.
نماینده مردم اردبیل در مجلس تصریح کرد: ما نباید بنزین روی آتش بریزیم چرا که دشمن دنبال کشتهسازی است و کلید واژه اصلی دشمن همین موضوع است. ما باید بیدار باشیم، مردم اردبیل حسینی و ابوالفضلی هستند. کریم بنزما آن فوتبالیست معروف که چند شب پیش توپ طلایی را دریافت کرد درباره اغتشاشات ایران از ایشان سوال کردند و در جواب گفت حجاب از اصل اساسی اسلام است لذا ما از اینها انتظار داریم وگرنه مشکل و دعوایی با کسی نداریم. بنده فرد بی ادبی نیست. جملهای را به نقل از بنده در رسانه منتشر کردند که صحت ندارد. بنده جانم را به تک تک جوانان حسینی و ابوالفضلی اردبیل تقدیم میکنم.
امروز بر سرزمین ما یکی از خشنترین دولتهای تاریخ معاصر ما حکومت میکند. حکومتی که «خشونت» در ذات آن نهفته است و تا به امروز نشان داده است که در امر سرکوب از به کار بردن هیچ شیوهای رویگردان نیست.
از جنبش دانشجوییِ تیرماه ۱۳۷۸ تا جنبش زنان و تا اعتصابها و حرکتهایِ اعتراضیِ کارگری تا تظاهرات معلمان و بازنشستگان و مالباختگتان تا جنبش سبز و مطالبهیِ اصلی «رأی من کو؟» (که فشردهیِ خواستها و مطالبههایِ مردم ایران از انقلاب مشروطیت تا به امروز بود)... شورش دیماه ۹۶ و خیزش آبان ۹۸ و... ما شاهد آرامآرامِ شکلگیری یک حرکت اجتماعی بزرگی در بطن جامعه بودهایم که در مرکزِ تضادهایِ جامعه قرار گرفته است. در این روند شاهد هستیم که بهمرور نوعی رفتار و سلوک در تجربه و عملِ اجتماعیِ بخشهایِ فزایندهیِ جامعه شکل گرفته و بازتولید میشود که تنها یک کنشِ اجتماعی و بسیجِ سادهیِ زنان و مردان و جوانان نیست بلکه تجسمِ یک تغییرِ اجتماعی بزرگ و دربردارندهیِ جهت تاریخیِ حرکت جامعه است که شاید شعارِ «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمامه ماجرا» بیانِ ابتدایی و فشردهیِ آن بود.
رادیو بین المللی فرانسه - علی خامنهای در دیدار با جمعی از "نخبگان"، با اشاره به تحویل پهپادهای ساخت ایران به روسیه گفت کسانی انتقاد میکنند که "پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است. چرا به فلان کس میفروشید؟"... اما ساعتی بعد از انتشار، خبرگزاریهای جمهوری اسلامی این جملات را از سخنان خامنهای حذف کردند.
صبح چهارشنبه ۲۷ مهر، علی خامنهای در دیدار با "صدها نفر از نخبگان جوان"، محور سخنان خود را بر تقدیر از آنان و پیشرفتهای علمی و فنی جمهوری اسلامی قرار داد.
او از صنعت هستهای دفاع کرد و سپس گفت: "چند سال پیش، وقتی که عکسهای تجهیزات پیشرفته موشکی و پهپادی منتشر میشد، میگفتند این فتوشاپ است. حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است. چرا به فلان کس میفروشید، چرا به فلان کس میدهید"...
اما خبرگزاریهای فارس، ایرنا، تسنیم و حتی پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبری این بخش از سخنان خامنهای را سانسور کردند. در روزهای اخیر تحویل تسلیحات ایرانی به روسیه واکنشهای بسیار زیادی را در سطح بینالمللی برانگیخته است. یک روز قبل، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه "برخی ادعاها در باره ارسال تسلیحات از جمله پهپادهای نظامی از سوی ایران، جهت استفاده در جنگ اوکراین را فاقد صحت" دانسته بود. وی این "ادعاهای بیأساس را بخشی از فضاسازی سیاسی دستگاههای رسانه ای برخی از کشورها علیه جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرد" و در عین حال گفت که ایران برای گفتگو با اوکراین "جهت رفع این اتهامات" آماده است.
پست ویدیویی محمد عمرانی چیز دیگری است؛ یک فیلم بسیار کوتاه و تاثیرگذار که خوب نوشته شده، خوب کارگردانی شده و خوب بازی شده است
ایندیپندنت فارسی - در «انقلاب نوین» مردم ایران اتفاقی رخ داد که در ۴۰ و اندی سال که از تثبیت جمهوری اسلامی میگذرد، پیش نیامده بود؛ آن اتفاق این است که هنرمندان در سطوح مختلف در کنار ورزشکاران و سایر اقشار، به تولید محتوا پرداختند و همراهی خود با مردم را به شکلهای مختلف نشان دادند؛ اگرچه همه به یک سان، نزد مردم مقبول نیفتاد. در واقع میزان دوری و نزدیکی این هنرمندان با حکومت در گذشته و ضمنا شیوه بیان آنها در مقبولیت آنان بین نسل جوان پای کار و به میدان آمده، تاثیر بسزایی داشت.
برای نمونه چند نفر را بررسی میکنیم و برای پرهیز از طولانی شدن، آن را فقط به بازیگران سینما و تلویزیون محدود میکنیم. قبلا در مورد کتایون ریاحی، آبان عسگری، مریم بوبانی و چند بازیگر دیگر که به شیوههای مختلف بدون حجاب اسلامی عکس خود را منتشر کردند، نوشتیم. اکنون میخواهیم به سه مورد دیگر بپردازیم.
اول به ویدیویی میپردازیم که امین حیایی منتشر کرد. او بازیگر سرشناسی است که پس از اعتراضهای سال ۱۳۸۸، که به جنبش سبز مشهور شد، در فیلم «قلادههای طلا» بازی کرد. این فیلم که ساخته ابوالقاسم طالبی بود، با تحریف تاریخ، چنین نشان میداد که ندا آقاسلطان را سرویسهای جاسوسی اسرائیل و انگلستان کشتهاند تا به دستاویزی برای شعلهور شدن آتش اعتراضها تبدیل شود. تهیهکننده این فیلم هم محمد خزاعی فدافن است که در دولت ابراهیم رئیسی، پست مهم ریاست سازمان سینمایی به او واگذار شد.
امین حیایی در آغاز جنبش اخیر که خیلی زود به انقلابی رادیکال تبدیل شد، ویدیویی منتشر کرد که هر چند زبان و بیان آن عمیق نبود و به موضوع سرکوب مردم و زنان نگاهی رادیکال نداشت، به دلیل سابقه بازی او در فیلمهای امنیتی، کسی آن را جدی نگرفت.
ویدیو دیگری را که در این روزها مطرح شد، فاطمه معتمدآریا منتشر کرد. او برخلاف رویه جانبدارانه خود در قبال حکومت و تقدیس سانسور در ماههای اخیر و با توجه به اینکه اصولا در دوران دولت روحانی بیش از رای دادن و انگشت خود را بنفش کردن، در سیاستهای جناحی وارد شده بود، ناگهان پس از آنکه در بیلبورد سازمان سینمایی سپاه موسوم به اوج با نام «زنان سرزمین من، بانوان مفاخر ایرانی» در میدان ولیعصر بر پا شد و عکس او نیز جزو یکی از این «مفاخر ایرانی» بود، ویدیویی منتشر کرد که بدون حجاب، در حال رانندگی بود و با حالتی عصبانی، گریان و خشمگین به وجود عکسش در این بیلبورد اعتراض میکرد و میگفت: «من در سرزمینی که در میدان آن، زنان و دختران آزادیخواه را میکشند، زن به حساب نمیآیم. من مادر مهسام، من مادر سارینام، من مادر تمام بچههاییام که کشته شدهاند...»
به هر حال آن بیلبورد با اعتراض دیگران پایین کشیده شد اما این ویدیو هم نتوانست مورد قبول بسیاری از مردم قرار بگیرد. چون نه از نظر مضمونی خوب بود نه از نظر اجرا و نه اینکه او حرفهایی را که زده بود پس گرفت یا گفت که اشتباه کرده است و حالا داشت حرفهای جدید میزد. به هر حال همانطور که آن بیلبورد در کمتر از ۲۴ ساعت پایین کشیده شد، این ویدیو هم چندان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفت.
رادیو فردا - محمدرضا پناهی، برادر اسرا پناهی، که دست به خودکشی زده، در بخش آیسییو جراحی بیمارستان امام خمینی اردبیل بستری شده است.
در تماس رادیو فردا با این بیمارستان خبر بستری شدن وی تایید شد.
جواد موگویی، مستندساز نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی، در پستی اینستاگرامی نوشته بود که برادر اسرا پناهی غروب ۲۵ مهر خودکشی کرده است.
محمدرضا پناهی در این روز با تهدید و فشارهای امنیتی روایت حکومت مبنی بر داشتن عارضه قلبی خواهرش را تکرار کرد و اعترافات اجباری او همان روز از صداوسیما پخش شد.
بهنظر میرسد که او ساعاتی پس از پخش این اعتراف اجباری خودکشی کرده است.
اسرا پناهی، دانشآموز مدرسه شاهد اردبیل، هفته گذشته در حمله نیروهای امنیتی به این مدرسه جان خود را از دست داد.
ایران اینترنشنال - جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا، درباره خیزش سراسری مردم ایران و قیام علیه جمهوری اسلامی یادداشتی نوشته است. او در این یادداشت در وبسایت تلگراف، بر لزوم کمک غرب به معترضان در ایران تاکید کرده است. بخشهایی از این یادداشت را در ادامه میخوانید.
پس از قتل مهسا امینی ۲۲ ساله، دختر کُردی که به دنبال بازداشت و شکنجه در بازداشتگاه گشت ارشاد کشته شد، اعتراضاتی در ایران جرقه زد که حالا وارد پنجمین هفته شده و نشانهای از فروکش آن به چشم نمیخورد.
رژیم دینی، نظامی و خودکامه جمهوری اسلامی، از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ اینچنین تحت فشار داخلی نبوده است.
بنابراین پرداختن به این دست سوالات که آیا آیتاللههای حاکم بر ایران در نهایت سرنگون میشوند و پس از آن، چه حکومتی در این کشور بر سر کار خواهد آمد، ضروری است.
مساله کلیدی این است که اعتراضات گسترده کنونی در ایران، صرفا زاده یک اپوزیسیون جدید در ایران نیست، بلکه حاصل یک نیروی «ضدانقلابی» واقعی است.
دویچه وله - خامنهای در تازهترین سخنرانی تعطیلی دانشگاهها را به "دشمن" نسبت داد. روزنامه "جوان" به علی دایی هشدار داد "حد خودت را بدان." ویدیویی تازه منتشرشده بازداشت خشونتآمیز حسین رونقی در مراجعه به دادسرای اوین را نشان میدهد.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه (۲۷ مهر) در یک سخنرانی در جمع "نخبگان و استعدادهای برتر علمی"، فروپاشی جمهوریاسلامی را تحلیلی "غلط و غیرواقعبینانه" خواند و با تأکید بر "نخبهپروری" گفت: «نخبه باید در کنار مردم خود بماند، البته مهاجرت کردن و درس خواندن نخبه در دانشگاههای برتر اشکالی ندارد اما بعد از پایان تحصیلات به کشور برگردد و تواناییهای خود را برای پیشرفت کشور بهکارگیرد.»
او با بیان اینکه نخبگان نباید "از دشمن غافل شده و اسیر سرگرمیهای زیانبار شوند" افزود: «نگاه کنید ۴۰ سال یا ۲۰ سال قبل جمهوری اسلامی کجا بود و امروز کجاست با همین مقایسه میتوان فهمید کدام تحلیل واقعبینانه است، تحلیل غربگراها یا تحلیل انقلاب؟»
خامنهای با ادعای اینکه پیش از انقلاب نخبهپروری وجود نداشت گفت: « این زمینه در دوران طاغوت وجود نداشت، اگر هم بود خیلی جزو سیاستهای رسمی طاغوت نبود، زمینه وجود نداشت. خیلیها بودند دارای استعدادهای خوب، آمادهی تلاش هم بودند، اما توی سرشان میزدند.»
او همچنین تعطیلی دانشگاهها را به دشمن نسبت داده و عنوان کرد: «هر قدر دانشگاه تعطیل و روند فعالیت علمی تخریب و ناقص شود برای دشمن مغتنم است.»
ایران اینترنشنال - در پنجمین هفته از خیزش جهانی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، گروه «جوانان محلات تهران» از شهروندان محلات تهران و تمام شهرهای ایران خواست در روز شنبه ۳۰ مهر ماه از ساعت ۱۱ صبح در محلات اطراف بازار و دانشگاهها و از ساعت ۱۵ در محلات مختلف کشور تجمع کنند.
این گروه همچنین از مردم ایران خواست در روز چهارشنبه هفته آینده نیز به خیابانها بیایند.
این در حالی است که امروز (چهارشنبه ۲۷ مهر)، دانشجویان بار دیگر در دانشگاههای اصفهان، تهران، مازندران و کرمانشاه، تجمع کردند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اما از تعطیلی کلاسهای درس در دانشگاهها و حتی شرکت نکردن استادان در این کلاسها انتقاد کرد.
بر اساس ویدیوها و تصاویر رسیده به ایراناینترنشنال، دانشجویان دانشگاه سپهر اصفهان روز چهارشنبه تجمع و ترانه «برای ...» را همخوانی کردند.
همچنین در تهران، دانشجویان دانشکده زبان و ادبیات خارجی دانشگاه علامه طباطبایی در پی فراخوانی، تجمع اعتراضی برگزار کردند.
همزمان تصاویری به ایراناینترنشنال رسیده که نشان میدهد شعارنویسی دانشجویان علیه حکومت در دانشگاهها همچنان ادامه دارد.
دانشجویان دانشگاه الزهرای تهران با نوشتن شعارها و عباراتی روی در و دیوار کلاسها و دانشگاه، از جمله با عبارات «انقلاب ۱۴۰۱» و همچنین شعار علیه خامنهای، اعتراض خود را نشان دادند.
«عمار گلی» روزنامهنگار کرد، به «ایرانوایر» میگوید، تعدادی از دانشآموز در شهر سنندج، توسط نیروهای امنیتی در روزهای گذشته ربوده شدهاند. از جمله این کودکان، کودک ۱۳ سالهای است که نام «ژيوان» را در این گزارش، برای حفظ هویت او برگزیدهایم. او که برای خرید از خانه خارج شده، توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شده و به بازداشتگاه سپاه در سنندج منتقل شده است. ژیوان هیچگونه فعالیت سیاسی نداشته است. «ایرانوایر» با یکی از نزدیکان ژیوان درباره آنچه بر سر این کودک آمده، گفتوگو کرده است
به گفته «عمار گلی» روزنامهنگار کرد، ربودن کودکان در کردستان هدفمند، و برای ایجاد ترس در میان این خانوادهها صورت میگیرد. او میگوید: «یکی از کودکانی را که در روزهای گذشته در سنندج ربودهاند، مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و پای پدر کودک را هم در اعتراض به بازداشت فرزندش شکستهاند. آقای گلی اضافه میکند این کودکان، پسربچههای بین ۱۰ تا ۱۵ ساله هستند.
با خاله ژیوان، (نام مستعار) کودک ۱۳ سالهای که گفته میشود در سنندج توسط سپاه پاسداران ربوده شده است گفتوگو کردهایم.
در این گزارش، خاله ژیوان را برای حفظ امنیت «آوین» خطاب میکنیم. آوین میگوید: «به خواهرم، مادر ژيوان، شوک بسیار زیادی وارد شده است. سه روز است اصلا نتوانستم با او حرف بزنم. ژيوان هم دچار شوک شده است. در وضعیت روحی و جسمی بسیار بدی است، نه غذا میخورد و نه میخوابد، حاضر نیست با کسی جز پدر و مادرش حرف بزند. من هرچه از او نقل میکنم در صحبت با خانوادهام است و نه شخص او. چون این پسربچه ۱۳ ساله دچار شوک عصبی شدهاست.»
آوین میگوید ژيوان را با چاقو تهدید کردهاند و با دستبند و پابند، ساعتها او را در بازداشت نگه داشتهاند.
ژیوان ۱۳ ساله است، به ورزش و به خصوص فوتبال بسیار علاقمند است. روزی که توسط نیروهای امنیتی ربوده شدهاست، با مادر و پدر خود مهمان خانه پدربزرگاش بوده است و قبل از غروب، برای خرید به سوپرمارکت نزدیک در محله بهاران سنندج میرود.
رادیو فردا - پلیس آلمان روز چهارشنبه ۲۷ مهر اعلام کرد که ۵۰ هزار نفر برای شرکت در تظاهرات روز شنبه ۳۰ مهر (۲۲ اکتبر) که قرار است در برلین برای پشتیبانی از اعتراضات مردمی ایران برگزار شود، ثبتنام کردهاند.
به گفته پلیس، برگزارکنندگان با شعار «زن، زندگی، آزادی» در صددند تا حمایت خود را از اعتراضات علیه سرکوب و تبعیض در ایران ابراز کنند.
این راهپیمایی که فراخوان آن نخستین بار از سوی حامد اسماعیلیون، سخنگوی انجمن خانوادههای قربانیان هواپیمای اوکراینی اعلام شد، قرار است از ساعت سه بعد از ظهر در مرکز پایتخت آلمان آغاز شود.
آقای اسماعیلیون یکی از هماهنگکنندگان اصلی تجمعهای گسترده و پرشمار ایرانیان خارج از کشور در هفتههای گذشته بوده است. تظاهرات پیشتیبانی از مردم معترض ایران تاکنون در بیش از ۱۵۰ شهر دنیا برگزار شده است.
برلین روز اول مهر نیز شاهد یکی از بزرگترین تظاهرات پشتیبانی از اعتراضات مردم ایران بود.
تازهترین دور اعتراضات سراسری در ایران، از روز ۲۶ شهریور در پی مرگ مهسا (ژینا) امینی در بازداشت «گشت ارشاد» به خاطر پوشیدن حجاب «نامناسب» آغاز شد و بهرغم «سرکوب» گسترده معترضان همچنان در شهرهای مختلف جریان دارد.
یورونیوز - آقای شجریان در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «هرچند موانع برای سفر و برگزاری کنسرتها برداشته شد، برای احوالات ناخوش این روزهایمان، تصمیم به لغو برنامهها گرفتم.»
او در ادامه این پست اینستاگرامی نوشت: «همراهان عزیزم، این تصمیم کاملاً شخصی و از روی احوال ناخوشیست که این روزها گلویم را میفشارد.»
پیشتر گذرنامه آقای شجریان در هنگام ورود به ایران در فرودگاه امام خمینی توقیف شده بود اما پس از مدتی اعلام شد که گذرنامه او بازگردانده شده است.
آقای شجریان در هنگام اجرای کنسرت خود در استرالیا از اعتراضهای مردمی در ایران حمایت کرده بود. جمعیت حاضر در این کنسرت هم با شعارهای ضد حکومتی، از اعتراض مردم ایران حمایت کرده بودند.
برخی از منابع خبری گفتهاند که این تصمیم آقای شجریان به دلیل فشارهای نهادهای امنیتی ایران بوده است. به گفته این منابع خبری، مقامهای امنیتی ایران نگران هستند که کنسرتهای آقای شجریان در خارج از این کشور به محلی برای حمایت از اعتراضهای مردم ایران تبدیل شود.
همشهری آنلاین خبر داده است که بیلبوردهای پژمان جمشیدی از تهران جمع شده است.
در دوره آغاز اعتراضات اخیر در ایران بسیاری از بیلبوردهای بازیگران، هنرمندان و بازیگران از شهرها برداشته شده است.
همشهری نوشت: پس از جمع آوری بیلبوردهای تبلیغاتی علی دایی، مهران مدیری و شهاب حسینی، بیلبوردهای پژمان جمشیدی هم از سطح شهر جمع آوری و مجوز پخش تیزرهای تبلیغاتی او هم باطل شد.
یک منبع آگاه در رابطه با جمع شدن بیلبوردهای پژمان جمشیدی از سطح شهر گفت: اداره ارشاد استان تهران دستور لغو این مجوز را داده و شرکت کارفرما نیز این بیلبوردهای تبلیغاتی را از سطح شهر جمع آوری کرده است.
این موضوع ربطی به سازمان زیباسازی شهرداری تهران ندارد.
پیش از این بیلبورد تبلیغاتی برخی بازیگران و ورزشکاران دیگر از سطح شهر جمع آوری شده بود.
اپوزیسیون خارجی یا راست افراطی داخلی میخواهد جامعه را دوقطبی کند
آسیه توحیدنژاد، انصاف نیوز: واکنشهای صریح بعضی از بازیگران و هنرمندان به وقایع اخیر، اظهار همدردی بعضی دیگر و برخوردهای تند مسئولان با آنها در مقابل سکوت و یا حتی موضعگیری گروهی از افراد این صنف علیه اعتراضات، سؤالات بسیاری را در افکار عمومی ایجاد کرده و محلی برای قضاوتهای تند نیز شده است.
رضا کیانیان از جمله هنرمندان مطرحی است که در صفحهٔ اینستاگرام خود نسبت به وقایع کشور واکنش نشان میدهد و مینویسد. انصاف نیوز در مصاحبهای کوتاه از او راجع به وظیفه و انتظاراتی که در شرایط فعلی متوجه هنرمندان است، قضاوتهایی که در چنین شرایطی از مردم میشنوند و مشخصاً اصطلاح وسطباز، نقش هنرمند در باز ماندن فضای گفتگوی میان حکومت و مردم و برخورد حاکمیت در این رابطه پرسیده است که در زیر میآید:
زمانی که بحث «آشتی ملی» بود من از گفتگو گفتم؛ قبل از این اعتراضات هم چندینبار مصاحبه کردهام و باز هم همه را دعوت به گفتگو کردم. گفتگو و یا «گفت و شنود». به شکلی که طرفین امکانات برابر برای حرف زدن و امنیت برای پس از حرف زدن داشته باشند. و نیز گوش شنوایی برای طرف مقابلشان داشته باشند. این شکل گفتوشنود قاعدتاً باید حلال مشکلات باشد. ولی پاسخی نشنیدم. حالا که این شرایط بحرانی و اعتراضی به وجود آمده است بخش دلسوزی از گفتوگو حرف میزنند. البته گفتوگو را باید دوباره معنی کرد! همه کلمات را باید دوباره معنی کرد. مثل کلمهٔ آزادی. همهٔ جهان از اهمیت و لزوم آزادی میگویند. اما آزادی چه معنایی میدهد؟ آزادی هیچوقت برای ما به عنوان یک امر روزمره معنی نشده است. در قانون اساسی «کتبی» حد و حدودی برایش تعریف شده اما در قانون «گفتاری» و روز مره معنای دیگری دارد. به تعداد آدمها تعریف از آزادی وجود دارد، و به تعداد گرایشهای سیاسی و اجتماعی برای آزادی تعریف وجود دارد. اما بالاخره یک روزی همه باید در چهار چوب یک معنا زندگی کنیم.
- منظورتان این است که وقتی تعریف مشخصی از این مفاهیم وجود ندارد اتفاق هم نمیافتند؟
یک مثال بزنم. مثلاً حجاب، در راهپیمایی ۲۲ بهمن و زمان انتخابات یک معنی دارد و در ایام عادی معنی دیگری میدهد. قانوناش فرق دارد؛ در قانون نوشته شده یک معنا دارد و در قانون شفاهی که به شکل روزمره وجود دارد و اجرا میشود معنی دیگری دارد. قانون هر کجا و هر زمان یک معنی میتواند داشته باشد. وقتی میگویند قانون را رعایت کن باید بدانیمچه کسی این جمله را گفته،کجا هستیم، در چه زمانی هستیم و ما که هستیم.
- حاکمیت چطور باید با هنرمندان برخورد میکرد که نکرد؟ چطور این مسیر گفتگو میتوانست زنده بماند؟
من هیچوقت برای کسی نسخه نمیپیچم. هنرمند به وسیلهٔ هنرش گفت وگو میکند. وقتی وزارت ارشاد فیلمی را توقیف میکند درواقع مسیر گفتوگو را با سینماگر میبندد. درصورتیکه میتوانست با آن فیلم یا اثر هنری توسط نقد سازنده یا فیلمی که از نگاه دیگری ساخته میشود گفتوگو کند. میبینید که نظر من و نظر ارشاد در باره گفتوگو با هم متفاوت است. به همین دلیل است که میگویم همه کلمات در کشور ما نیاز به بازتعریف دارند. برای این که بتوانیم کنار هم زندگی کنیم. قانون، آزادی، حزب، دموکراسی، هنر، فرهنگ، سیاست، مردمسالاری و... همهٔ اینها باید بازتعریف شوند. برای بازتعریف کلمات کلیدی و راهبردی و رسیدن به یک تعریف همهگانی چارهای جز گفت و شنود نداریم.
خطرناک ترین و موثرترین نیروی سرکوب حکومت اسلامی ژیگولوهایی شبیهِ " رضا سوسولِ قُراضه" زیاد دارد. آن ظاهرعادی با ریش و پشم و پیراهنی روی شلوار انداخته در گَلۀ لباس شخصیها کمتر دیده میشود. اکثر این موجودات مثل "رضا سوسولِ قُراضه" ژیگولو شدهاند، جوانهای آلامُد با بدنهای ساخته شده و موهای روغن زده و فکل و شمایلی آلاگارسونی این گَله را رنگارنگ کردهاند.
رضا سوسول قُراضه از لاتهای متدین و حتی" جوجه لات" و نوچه آنها که استخوانبندی اصلی این نیرو را شکل میدهند، نیست، از جوانان تیپاخورده و رانده شده ازمتن به حاشیه جامعه هم نیست. از اراذل و اوباشی که پادوهای حکومتاند و مازاد آنها برای ایجاد رعب و وحشت آفتابه به گردن در خیابانها گردانده شدهاند هم نیست. رضا سوسول قُراضه از فرماندهان و سازماندهان خشکه مقدس ومتعصب و باورمندِ شیعیِ این نیروی شبه نظامی هم نیست. رضا سوسول قراضه با آنکه صدای خوشی دارد از نیروهای قدرتمند سیاسی، اقتصادی و تبلیغی که " مداحان" باشند هم نیست، مداحانی که همراه، همجنس و پشتیبان لباس شخصیها هستند، مداحانی که بسیارانی از آنها با همان دگردیسی رضا سوسولِ قُراضه ظاهر عوض کردهاند.
هفته پیش وقتی که مهران مدیری که دست پرورده سفره خونین اما پر طعام نظام است با تظاهر و تزویر خود را در جبهه قیام ملت قرار داد و برای اعتمادسازی و کسب اعتبار اشک تمساح ریخت، به یکی از دوستان گفتم بعنوان یک اصل کلی از هر سلبریتی که صادقانه و شجاعانه جانب مردم را بگیرد باید خوش آمد گفت. اما همزمان بعنوان یک اصل مصمم هرگز به کسی که سر سفره جمهوری اسلامی بزرگ شده اعتماد نکن؛ زیرا اینان همانند مار خوش خط و خال در لحظه آخر نیش خود را میزنند. دوست من جواب داد: "ای بابا تو هم که باز "ساز ناکوک" خود را شروع کردی". گفتم: باش و ببین تا صبح دولتت بدمد؛ زیرا همه آنهایی که برای سالیان متمادی لقمه حرام جمهوری اسلامی را در حلقوم خود فرو بردهاند، چه وزیر ارشاد باشند مانند عطاءالله مهاجرانی یا معاون وزیر ارشاد و یا هنرمند دلقک فرصت طلب مانند مهران مدیری؛ فرقی نمیکند.
احمد زیدآبادی - در محلهای که در دوران نوجوانیام زندگی میکردیم، مردی سکونت داشت که به "کورِ خویش و بینای مردم" شهرت یافته بود.
معمولاً وقتی صدای دعوایی از کوچه بلند میشد؛ این مرد میپرسید؛ کیه تو کوچه داره پارس میکنه؟ اگر به او میگفتند؛ بچههای همسایهشان مراد، بلافاصله صدایش را در گلو میانداخت و میگفت؛ نگفتم این حرومزادهها بویی از ادب و تربیت و اخلاق و انسانیت نبردهاند و مثل حیوان به پای این و آن میپیچند! اما اگر به او گفته میشد که بچههای خودش دعوا راه انداختهاند، قیافۀ حق به جانبی میگرفت و میگفت؛ برم ببینم کی اعصاب بچهها را خرد کرده که مجبور به دعوا شدهاند!
همینطور هنگامی که فحشی از کوچه میشنید، با برافروختگی فریاد میزد؛ ببینید این حرام لقمه کیه؟ اگر میشنید که بچههای مراد فحش میدهند، میگفت؛ بروید همچین تو دهن کثیفشان بکوبید که تا عمر دارن فحش و فضیحت یادشون بره، اما اگر میشنید که بچههای خودش هستند؛ میگفت؛ حتماً یک نفر چیزی به بچهها گفته که طفلکیها اینطور واکنش نشان میدهند.
وای و وای و وای. وای بر شما کودک کشان! وای برجهان! چه کنم جزهایهای گریستنن. با شما اولاد کین و نفرت چه باید کرد؟ هلن هفت ساله را چگونه کشتید!ای قصابان آدمی!ای سلاخان انسان و انسانیت!ای کشندگان مهسا، حدیث، نیکا و...! من این شقایقهای پرپر را بر آغوش کدام مادر تاریخ بگذارم که خون گریه نکند!!! کلمهها کجا هستند. من کلمهها را میان اشک و بغض و هق هق گم کردهام.. من پیشانیام را جز آن که بر درخت و سنگ بکوبم کجا بگذارم! من سرم را روی شانهی کدام صخره بکوبم. وای ** * این مهم ترین انقلاب زنان در تاریخ جهان است. این انقلاب، جان و جهانش زنانه است. این انقلاب در دل جامعهای سخت دین سالار و مردسالار، خودکامه و پس مانده شکل گرفته و تا رهایی و آزادی انسان خردمند ایرانی پیش خواهد رفت.
خدای سال شصت اصطلاحی بود که خامنهای چندی قبل آرزوی بازگشت او را کرد. چرا او این آرزو را میکند در حالی که خود را در محاصره مردم خشمگین و آزادی خواه میبیند؟ جمهوری اسلامی اسلامی در دهه ۶۰ از سه ابزار مهم برای سرکوب جامعه و تحمیل خود به اکثریت مطلق ایرانیها استفاده کرده است. آنها این روزها هم به دنبال اجرای این روشها هستند، البته اگر بتوانند: ۱. شوک درمانی اولین و ساده ترین روشِ جمهوری اسلامی در برخورد با اعتراضات و قیامهای آزادی خواهانه، ارتکاب جنایتهای بزرگ و شوکه کنند است. این جنایتها که تا قبل از قیام مهسا غالبا اثرگذار بود، باعث میشد که اکثریت مردم از شدت فاجعه دچار حالت لختی و بی حسی شده و دست از ادامه مقاومت به صورت مقطعی بردارند. در سالیان متاخر میتوان در جنایات کوی دانشگاه در سال ۷۶، کهریزک در سال ۸۸ و یا کشتار سال ۹۸ نام برد. اما این روش در قیام مهسا، به صورت برعکس جواب میدهد و هر جنایت با اینکه شوک روانی عمیق به جامعه وارد میکند ولی عزم مردم را برای مقاومت و ادامه قیام راسختر میکند. اما خامنه ایی و انصارش چون روشی بجز سرکوب و جنایت بلد نیستند، آتش خشم مردم را تندتر و گسترده تر میکنند.
خبرگزاری تسنیم - توضیحات امروز مدیری درباره عملکردش و دعوت به همدلی در برههای که بسیاری ایران را «اتمیزه»، «جدا جدا» و «قطبیشده» میخواهند، مقدمه برقراری «گفتگو» به منظور قوام اجتماع ایرانی است و در اندازه خود نشان از شجاعت و درایت یک چهره شناخته شده دارد.
ویدئوی امروزِ مهران مدیری، سر و صدایِ زیادی در فضای رسانهای کشور ایجاد کرد. ویدئویی که فکر شده جلوه میکرد و با مواضعی جدید تولید شد که طبیعتاً به مذاقِ برخی جریانات یکسو نگر به ویژه جریانات خارجی خوش نیامد و فضاسازی علیه او آغاز شده است.
مدیری با مردم صحبت کرد و در جدیدترین اظهارنظرهایش «عشقِ به وطن»، «صیانت از تمامیت ارضی ایران»، «امنیت» و «دوری از تکه تکه شدن جامعه ایرانی» را جزو مسائل مهم خود قلمداد کرد و گفت: «کدام ایرانی را میشناسیم یک وطن تکهپاره بخواهد؟ کدام ایرانی را میشناسیم، یک وطن ازهمگسیخته بخواهد؟ قطعاً هیچ ایرانیای با هیچ قومیت و هیچ شکل و شمایلی که در این سرزمین زندگی کرده یا زندگی میکند، وجود ندارد که عاشق خاکش نباشد و تمامیت خاکش را نخواهد.»
او گفتههای خود را با تأکید بر حق تلویزیون به عنوان مالک آثاری که او خالقش بوده، آغاز کرد و بخش از سخنانش بار دیگر گمانهزنیهایی را درباره پخش یا عدم نمایش سری جدید دورهمی شکل داده است. این بخش از گفتههای او هم تغییر موضعی آشکار درباره ویدئویی بود که چندی پیش منتشر کرده و در آن بیان داشته بود که نمیخواهد حتی فریمی از او در تلویزیون پخش شود. البته مدیری چند روز پیش این پست جنجالی را حذف کرد و درباره چرایی این اقدام یکی از نزدیکان او گفته بود که «باتوجه به حواشی پیش آمده و برداشتهای اشتباه از گفتههای آقای مدیری، وی ترجیح داده این پست را حذف کند تا از صحبتهایش سوءاستفاده نشود و به نوعی از فضای اغتشاش و آشوب حمایت نکرده باشد.»
صدای آمریکا - محمد نوریزاد، زندانی سیاسی، در فایلی صوتی از زندان اوین که به صدای آمریکا رسیده است، با تأکید بر این که «۲۰۰ نفر را کشتید که بگویید مهسا امینی را نکشتید»، به درخواست غلامحسین محسنی اژهای برای گفتوگو پاسخ داده است.
آقای نوریزاد در پیامی که روز چهارشنبه ۲۷ مهر به بخش فارسی صدای آمریکا رسیده، میگوید: «خود وی (اژهای) در اندازهای نیست که به کسی که معترض است بگوید: بیا بنشین با هم گفتوگو کنیم تو آزادی که گفتوگو کنی و به زندان نروی.»
او خطاب به ابراهیم رئیسی نیز گفت: «به حضرت عباس قسم، بودن شما ششکلاس سواد خودش در جایگاه رئیسجمهوری، یک شیشکی به هر چه نخبگی است. به خدا من دارم گفتوگو میکنم. ملایی که ضربا ضربوا ضربن خوانده چه میداند انسان جامعه جوامع نسلی جامعه بینالمللی، تعامل با دیگران، تعامل با شعور و خرد چی هست!»
این زندانی سیاسی «از مأموران چشم و گوش بسته اطلاعاتی، سپاهی، و بسیجی» خواست پیام او را «در شمار یک اعتراض کوچک جای بدهند و پس از انتشار آن سر به سر من نگذارند و لااقل نسبت به شعارهای ویترینی خودشان وفادار باشند.»
او همچنین در بخشی از این پیام خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، گفت: «بخش وسیعی از مردم ما از ملاییان عبور کردهاند. از سرداران عبور کردهاند. از بسیجیان تندخو عبور کردهاند. این را باور کنید.»
بی بی سی - مهران مدیری، یکی از مشهورترین بازیگران و مجریان طنز در ایران، در ویدیویی تازه که در اینستاگرام منتشر کرده تلویحا سعی کرده محتوای ویدیو قبلیاش را که علیه برخورد خشونتآمیز با معترضان بود تلطیف کند و در مورد بعضی مواردی که گفته بود توضیح دهد.
در ویدیو تازه، او ضمن توضیح در مورد مالکیت فیلمهایی که در تلویزیون ساخته گفت: «باید کمی مراقب فضای مجازی باشیم» چرا که «باعث میشود اشتباه کنیم، نسبت به خودمان، نسبت به وقایع، نسبت به آدمها». او در پایان اضافه کرد: «امیدوارم به روزهای روشن».
مدیری پیشتر در ویدیویی که حالا پاک شده گفته بود «نمیخواهد حتی یک فریم از او از تلویزیون ایران پخش شود». او گفته بود «داغدار» عزای عمومی در مرگ مهسا امینی است و از حکومت خواست با مردمی که چهار دهه با ناملایمات ساختهاند، خشونت نکند. در پی انتشار ویدیو گزارشهایی مبنی بر «ممنوعالخروج» شدن او در رسانههای ایران منتشر شد.
فرهاد پسر مهران مدیری در استوری اینستاگرامش: صحبتهای چند هفته پیش پدرم واکنش قلبی و اعتقادی او به جریان این روزهای ایران و حرفهای جدیدش (که امروز منتشر شد)، طبعا بر اثر فشار حکومت و از روی اجبار بوده است؛ این سناریو در شرایط فعلی کشور برای اغلب سلبریتیهای ایران با شدت و ضعف متفاوت یکسان است، پس ابله نباشیم!
ایران اینترنشنال - سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه بایرلورکوزن، با انتشار کامنتی زیر پست حامد اسماعیلیون، سخنگوی انجمن خانواده جانباختگان هواپیمای اوکراینی، حمایت خود را از کمپین امضای نامه اخراج سفرای جمهوری اسلامی اعلام کرد.
آزمون که در روزهای گذشته بارها با انتشار پستها و استوریهای مختلف حمایت خود را از خیزش سراسری مردم ایران نشان داده بود، با گذاشتن علامتی به نشانه پیروزی زیر پست اینستاگرامی اسماعیلیون، بار دیگر با جنبش اعتراضی مردم اعلام همراهی کرد.
او همچنین به حملات اخیر به علی دایی واکنش نشان داد:
رادیو فردا - دانشجویان دانشگاههای مختلف ایران از جمله در تهران، گیلان و مازندران روز سهشنبه به اعتراضات و تحصنهای خود ادامه دادند.
بنابر گزارشها، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت، روز سهشنبه در دانشگاه علامه طباطبایی تهران حضور یافته بود که با تجمع اعتراضی دانشجویان این دانشگاه روبهرو شد و آنها با شعارهای «بیشرف، بیشرف»، «زن، زندگی، آزادی» و «به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد» مانع از سخنرانی او شدند.
از دانشکده ادبیات و زبان خارجه دانشگاه تهران نیز خبر میرسد که دانشجویان روز سهشنبه بدون تفکیک جنسیتی در غذاخوری این دانشگاه حضور یافتند، اما ۱۰ تن از لباسشخصیها با حضور در این غذاخوری، آنها را به ضربوشتم و بازداشت تهدید کردند.
دانشجویان دانشگاه خوارزمی نیز پس از ممانعت حراست دانشگاه از حضور آنها بدون تفکیک جنسیتی در غذاخوری دانشگاه، غذاهای خود را به حیاط برده و تحصن کردند.
تحصن دانشجویان در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران نیز با تهدید ماموران حراست روبهرو شد.
دانشجویان دانشگاه گیلان نیز در این روز شعار «نه روسری، نه توسری، آزادی و برابری» سر دادند، و در دانشگاه مازندران هم، علیرغم جو سنگین امنیتی و حضور پرشمار لباسشخصیها در داخل و بیرون دانشگاه، اعتراضات ادامه دارد.
اختصاصی صدای آمریکا - راضیه جلیلی، هنرمند جواهرساز، در پی سخنان اعتراضی در جریان مراسم اهدای جوایز یک مسابقه بینالمللی در ژنو، در خطر بازگرداندهشدن اجباری به ایران قرار دارد.
صدای آمریکا به اسنادی دست پیدا کرده است که نشان میدهد، روز دوشنبه، راضیه جلیلی، هنرمند جواهرساز ایرانی، که در مسابقات «Swiss Skills» در ژنو شرکت کرده بود و برنده مدال طلای این مسابقات شده بود، به دلیل استفاده از تریبون مراسم برای ابراز حمایت از اعتراضات سراسری و محکوم کردن سرکوب معترضان توسط جمهوری اسلامی، با برخورد هیات همراه ایرانی روبهرو شده و در خطر بازگرداندن اجباری به ایران قرار دارد.
بنابر اسناد و مدارک موثق دریافتی توسط صدای آمریکا، راضیه جلیلی در پی سخنان اعتراضی خود در حمایت از معترضان و محکوم کردن سرکوب آنها، از دریافت جایزه خودداری کرده بود.
درپی این اقدام، مقامات همراه هیات جمهوری اسلامی، او را به بهانه «نامناسب بود احوال جسمیاش» از جلسه خارج و به هتل محل اقامتشان هدایت کردند. در پی این اتفاق، با پیگیری برخی فعالان حقوق بشری مستقر در ژنو که در جریان موضوع قرار گرفته بودند، مقامات پلیس دیپلماتیک و قضایی سوئیس در جریان قرار گرفتند و برای بررسی موضوع وارد عمل شدند.
هیات ایرانی به مقامات پلیس و قضایی اعلام کرد که خانم جلیلی صبح روز سهشنبه به ایران بازخواهد گشت. اطلاعات بدست آمده نشان میدهد که مقامات رسمی جمهوری اسلامی که همراه هیات ایرانی بودند، راضیه جلیلی را تحت حفاظت شدید قرار دادهاند و از تماسگیری آزادانه او با افراد خارج از هیات جلوگیری به عمل آوردهاند.
منابع موثق که در جریان پرونده قرار دارند، باور دارند که راضیه جلیلی بشدت تحت فشار است و بازگرداندن اجباری او با توجه به شرایط فعلی میتواند جانش را در خطر قرار دهد. تلاشها برای جلوگیری از بازگرداندن او همچنان ادامه دارد.
ایندیپندنت فارسی - ابراهیم رئیسی، رئیس دولت ایران، در تازهترین سخنرانی خود در دوازدهمین همایش ملی نخبگان، در روز سهشنبه، ۲۶ مهر، نخبههای ایرانی را به دو دسته وابسته و غیروابسته تقسیم کرد.
رئیسی گفت: «در کشور، نخبه وابسته و نخبه غیروابسته داریم. برخی مشکلات انسان معاصر مثل ساخت کلاهکهای هستهای و تهدیدهای بشریت به دست نخبگان وابسته که فکر، دانش و بینششان را در اختیار قدرتهای سلطهگر گذاشتهاند، به وجود آمده است. به نخبه ایرانی در خارج از کشور حقوق میدهند؛ اما سوالم از آنان این است که محصول کارت چیست و در اختیار کیست و به کدام منظور استفاده میشود.»
به گزارش ایسنا، او با تاکید بر اینکه لازم است از نخبگان ایرانی حمایت شود، گفت: «از بنیاد ملی نخبگان میخواهم حمایتی را که ما ادعا میکنیم از نخبگان داشته باشند تا این عزیزان احساس نکنند مورد حمایت دولت نیستند.»
رئیسی این حمایتها را شامل حمایتهای تسهیلاتی، رفع مشکلات حقوقی و قضایی، بازاریابی محصولات تولیدی نخبگان و حمایتهای اجرایی دانست و خطاب به رئیس بنیاد ملی نخبگان تاکید کرد: «کندی کار را رفع کنید؛ اگر هم به قانون نیاز داشتید، به دولت اعلام کنید تا لایحه دوفوریتی به مجلس شورای اسلامی بدهیم.»
گفتههای رئیسی درباره لزوم حمایت از نخبگان در حالی است که آمارها از شتاب خروج نیروهای نخبه و تحصیلکرده ایرانی به سمت کشورهای دیگر حکایت دارند. پیشتر، دبیر کل انجمن استعدادهای برتر ایران از افزایش مهاجرت دانشآموزان نخبه در سالهای اخیر خبر داده و اعلام کرده بود که از ۸۶ مدالآور المپیادی، ۸۲ تا ۸۳ نفر، یعنی بیش از ۹۵ درصد، مهاجرت کردهاند.
مسعود خوانساری، رئيس اتاق بازرگانی تهران، هم اواخر شهریور ۱۴۰۱ اعلام کرد: «فقط در سال گذشته، حدود ۱۶۰ نخبه و متخصص قلب از کشور خارج شدند. اگر وضع به همین شکل پیش برود، در سالهای آینده با کمبود متخصص مواجه خواهیم شد.»
کیهان لندن - کارکنان اجرایی و اداری کارگاه مرکزی مجتمع گازی پارس جنوبی در عسلویه به عنوان بزرگترین و یکی از مهمترین و واحدهای صنعت نفت امروز اعتصاب کردند. کارگران نیشکر هفت تپه هم دست از کار کشیده و تجمع کردند؛ کارفرما به آنها هفت میلیون پاداش و به عبارتی دیگر رشوه داده بود تا تجمع امروز شکل نگیرد!
اعتصابات سراسری کارگران در ایران که از هفته گذشته و با اعتصاب در چند پالایشگاه و پتروشیمی آغاز شده بود اکنون ابعاد گستردهتری پیدا کرده است. منابع کارگری اطلاع دادند که کارکنان کارگاه مرکزی مجتمع گازی پارس جنوبی در عسلویه به عنوان بزرگترین و یکی از مهمترین و واحدهای صنعت نفت که به «غول صنعت گاز ایران» معروف است امروز اعتصاب کردند. این کارکنان هم کارگران و مهندسان و هم بخش اداری را شامل میشود.
همزمان در استان خوزستان و در مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه نیز کارگران دست از کار کشیده و در محوطه کارخانه تجمع کردند. این اعتصاب به دو دلیل عقب افتادن پرداخت چند ماه حقوق و حمایت از اعتراضات سراسری مردم و اعتصاب کارکنان صنعت نفت صورت گرفته است.
کارکنان مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفت تپه پیشتر در بیانیهای اولتیماتوم داده بودند که در صورت ادامه سرکوب معترضان در خیابان و در حمایت از اعتصاب کارکنان صنعت نفت، دست به اعتصاب زده و به سوی اعتصابات سراسری گام برخواهند داشت.
شبکه فرانس پرس خبر داد که آرژانتین از قطر خواسته است که محسن رضایی را بازداشت کند.
رادیو فردا - فرانس پرس به نقل از یک منبع آگاه نوشت که آرژانتین از قطر خواسته است که محسن رضایی، معاون اقتصادی، ابراهیم رییسی، که اکنون در دوحه به سر میبرد را بازداشت کند.
محسن رضایی متهم است که در انفجار مرکز یهودی در بوئنوس آیرس در سال ۱۹۹۴ میلادی نقش داشته است.
دادستانی آرژانتین در همین رابطه از وزارت خارجه کشور خود خواسته تا تمام ابزارهای دیپلماسی را به کار گیرند و محسن رضایی را بازداشت کنند.
این منبع دیپلماتیک گفت است که وزارت خارجه آرژانتین بعد از کسب اطمینان از حضور محسن رضایی در قطر با درخواست این دادستان ها موافقت کرد.
این منبع تاکید کرد که وزارت خارجه آرژانتین از اینترپل خواسته است که در این زمینه با آن ها همکاری کند.
از سوی دیگر سانتیاگو کاویرو، وزیر خارجه آرژانتین به سفیرشان در دوحه دستور داده است که به طور فوری این مساله را به وزارت خارجه قطر اعلام کند.
جنگ جاری در اوکراین وارد فصل خطرناک تازهای میشود که میتوان آن را جنگ اوراسیای بزرگ نامید. از این رو، نمیتوان بمباران زیرساختارهای کییف و شماری دیگر از شهرهای اوکراین با موشکهای دوربرد را تنها واکنشی در برابر منفجر شدن پل اتصال میان شبهجزیره کریمه و خاک روسیه تلقی کرد. اگر آمریکا و اروپا فقط به فرستادن سلاح به اوکراین بسنده کنند و گامی در جهت ابراز آمادگی برای مواجهه با روسیه در جغرافیای بیرون از قلمرو اوکراین برندارند، هیچ چیزی ولادیمیر پوتین را از افزایش تنش و داغ کردن هرچه بیشتر تنور جنگ باز نخواهد داشت.
کیت گیبسون در مجله «نیویورکر» نوشته بود: «اگر پوتین جنگ را ببازد، روسیه متفاوتی پدید خواهد آمد و اگر برنده شود، اروپای متفاوتی به وجود میآید.» پوتین نه تنها این معادله را به خوبی میداند، بلکه به صراحت اعلام کرد که جنگ جاری در اوکراین، «جنگی است میان دو الگوی مدیریت و رهبری در جهان».
بر اساس نوشته تیموتی اسنایدر، استاد تاریخ دانشگاه ییل، در مجله «فارنافرز»، درواقع «منکر شدن وجود اوکراین در حکم یک کشور و یک ملت، نوعی از جنگ برای نابودی آن است». از همینجا است که مسکو مناطق چهارگانه اوکراین را به خاک روسیه ملحق میکند و آنها را سرزمینهای روسی آزادشده مینامد، و گذشته از آن، شورای امنیت ملی روسیه از زبان دیمیتری مدودف، معاون آن، اعلام میکند که یکی از اهداف روسیه «فروپاشاندن نظام سیاسی در اوکراین» است. «فروپاشاندن نظام سیاسی»، در واقع نام دیگر نابود کردن این کشور از جغرافیای سیاسی است.
طرح «روسیه جدید» گامی است در راه رسیدن به «اوراسیای بزرگ». سیاست خارجی جدید روسیه هم بر این اساس استوار شده است که باید مسکو «هر فرد روس یا روسیزبان در خارج از قلمرو روسیه را مورد حمایت قرار دهد و از منافع و هویت آن قاطعانه دفاع کند». چگونه؟ از راه جنگ و الحاق، یا از راه نفوذ و مداخله که روش جمهوری اسلامی ایران است؟
یورونیوز - بیش از چهار هفته پس از آغاز اعتراضات در ایران، مسیر پیش روی معترضان و همزمان حکومت جمهوری اسلامی، بیش از پیش پیچیده مینماید.
ناظران مسائل ایران در بیش از دو دهه گذشته به بروز اعتراضهای «تودهای» در این کشور عادت کرده اند. حمله به کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، اعتراضات «معیشتی» دی ۱۳۹۶ و پس از آن آبان ۱۳۹۸، کلیشهای از شورش، سرکوب و در نهایت راهپیمایی خاتمهبخش حکومتی را برای ناظران بیرونی مسائل ایران تعریف کرده بود. اما در اعتراضاتِ جاری ۱۴۰۱، این مدل شکسته شد.
در حالیکه به گزارش نهادهای مدافع حقوق بشر در یک ماه گذشته بیش از ۲۲۰ جان خود را از دست دادهاند، روند اعتراض و سرکوب، برخلاف اعتراضهای سالهای گذشته به شکل روزمره ادامه پیدا کرد.
به نظر میرسد معترضان، به جز در کردستان و شهرهای کردنشین آذربایجان غربی، خواسته یا ناخواسته وقعی به برنامهریزیها و تئوریهای اپوزیسیون در تبعید و کنشگران متخصص مهندسی دموکراسی نمیگذارند. شهرهای کردنشین ایران پس از مرگ مهسا امینی و به دعوت احزاب اپوزیسیون با برگزاری اعتصاب و تظاهرات خیابانی، آغاز اعتراضات را کلید زدند.
به گزارش تجارتنیوز، برخلاف گفتههای وزارت ارتباطات و ایلان ماسک که فعالیت اینترنت ماهوارهای در ایران منوط به دریافت مجوز است؛ اما ظاهرا قاچاق تجهیزات استارلینک در برخی از شهرهای ایران آغاز شده و حتی برخی آگهیها از قیمت ۶۰ میلیون تومانی این تجهیزات خبر میدهند.
به نظر میرسد تجهیزات استارلینک از قائله کالاهای قاچاق مستثنی نبوده و اکنون وارد کشور شده است. این خبر را عضو سابق اتاق ایران و عراق به تجارتنیوز اعلام کرد و گفت تجهیزات استارلینک با قیمت ۳۵۰ دلار از عراق به ایران قاچاق میشود.
دیاکو افخم در گفتگو با تجارتنیوز گفت:«در شهرهای مرزی تجهیزات استارلینک با قیمتهای نجومی به فروش میرسد و فروشندگان ادعا میکنند که تجهیزات را طی ۱۵ روز به دست مشتریان در سراسر کشور میرسانند. آنطور که میگویند هر یک دستگاه مودم میتواند به ۲۰۰ دستگاه تلفن همراه به طور همزمان اینترنت ارائه دهد. همچنین این مودمها تا شعاع ۴۰۰ متری نیز قابل استفاده هستند.»
آنطور که تجربههای مختلف در سالهای گذشته گویاست محدودسازی یا مسدودسازی راههای قانونی ورود تجهیزات مورد نیاز فناوریهای نوین، موجب توسعه بازار قاچاق آن محصول میشود. حالا هم به نظر نوبت به اینترنت ماهوارهای رسیده است.
تجهیزات استارلینک در بانه، ۶۰ میلیون!
پیگیریهای تجارتنیوز از افرادی که ادعا دارند میتوانند تجهیزات استارلینک به کشور وارد کنند، هم نشاندهنده این است که برخی به صورت قاچاقی تعداد محدودی از تجهیزات را وارد ایران کردهاند.
یکی از این افراد میگوید که برای وارد کردن تجهیزات استارلینک به کشور در ابتدا ۳۵۰ دلار (۱۱ میلیون تومان) به عنوان پیش پرداخت از مشتریان دریافت میکند و پس از ۱۵ روز تجهیزات را تحویل میدهد. اگر مشتری بخواهد میتواند حضوری به شهر بانه و دیگر شهرهای مرزی جهت دریافت تجهیزات مراجعه کند یا ارسال تجهیزات در بستهبندیهای جعلی بهوسیله اتوبوسهای برون شهری ممکن است!
دریافت تجهیزات با هزینه ۳۵۰ دلاری تمام نمیشود. این فرد میگوید مشتری استارلینک باید ۱۵۰۰ دلار (۴۹ میلیون تومان) علاوه بر ۳۵۰ دلار پیشین برای دریافت کامل تجهیزات بپردازد. همچنین، طبق ادعای این فرد هزینه اشتراک اینترنت ماهوارهای در ایران تا دو ماه رایگان است.
بنابراین، طبق ادعای این افراد اگر کاربران ایرانی بخواهند تجهیزات اینترنت ماهوارهای را تهیه کنند، حدود ۶۱ میلیون تومان باید هزینه کنند. از آنجایی که تجهیزات به صورت غیرقانونی وارد میشود، هزینه آن طبق نرخ آزاد ارز محاسبه میشود.
رادیو فردا - علی دایی، ستاره سابق تیم ملی فوتبال ایران، بامداد سهشنبه با انتشار نوشتهای در شبکه اجتماعی اینستاگرام تاکید کرد که گزارشها درباره جان باختن اسرا پناهی، دانشآموز اردبیلی، به دلیل یورش نیروهای امنیتی به مدرسه این دانشآموز «صحت» دارد.
نوشته آقای دایی واکنشی به اظهارات کاظم موسوی، نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی، است که به طور ضمنی او را به ایراد سخنان خلاف واقع متهم کرده بود. کاپیتان و سرمربی سابق تیم ملی فوتبال ایران اما نوشت: «اطلاعات من از زادگاهم اردبیل کامل میباشد و اگر به صحت مسئلهای نرسم هیچگاه اظهار نظر نمیکنم.»
علی دایی به دنبال انتشار گزارشها درباره جان باختن اسرا پناهی ضمن اعتراض به این رخداد گفته بود که سکوت دراینباره «حکم خیانت به انسانیت و میهنم را دارد».
وی در نوشته بامداد سهشنبه خود کاظم موسوی را نماینده دولت و نه نماینده مردم اردبیل دانست و گفت: « چرا در مجلس و دولت صدای مردم شهرتان نبودید که اگر بودید کار به اینجا ختم نمی شد.»
ایران اینترنشنال - در حالی که خبرگزاری تسنیم با ذکر شش نام، از کشته شدن شش عضو موساد در بازجویی در هفته گذشته و به دلیل ناموفق بودن عملیات خرابکاری در مرکز صنعتی اصفهان خبر داد، مشخصات این شش نفر نشان میدهد آنان در دو سال گذشته و به دلایل مختلف فوت شدهاند.
بابک اسحاقی، خبرنگار ایراناینترنشنال در اسرائیل اما با اشاره به گزارش رسانههای اسرائیلی گفت که این مطلب خبرگزاری تسنیم بر اساس یک جستوجوی ناشیانه در گوگل نوشته شده است.
خبرگزاری تسنیم در خبری جعلی نوشت موساد شش نفر از افسران خود را به قتل رسانده است گفتوگو با بابک اسحاقی، خبرنگار ایراناینترنشنال pic.twitter.com/4EBUAsMqMz
خبرگزاری تسنیم نوشته است «تومر ایکس»، «آیالون شاپیرا»، «شارون اسمال»، «شایلی وست لند»، «اوفک آهارون»، «ایتامار الحرر»، شش افسر موساد بودند که به اتهام ارتباط با دستگاه امنیتی ایران، در مراحل بازجویی به دست موساد کشته شدند.
این خبرگزاری تصاویر این افراد را نیز منتشر کرده است.
برای نخستین بار پس از ۴۳ سال، دورنمای آزادی در افق سیاسی ایران، هر روز روشنتر از روز پیش، به چشم میخورد. این دیگر یک سراب نیست، واقعیت است. مسئولان و گردانندگان حکومت اسلامی، از جمله خود علی خامنهای، بارها گفته و تکرار کردهاند که "حجاب" نخستین خاکریز دفاعی این رژیم است. اگر این خاکریز سقوط کند، خاکریزهای بعدی یکی پس از دیگری سقوط خواهند کرد. و اکنون، خاکریز "حجاب" سقوط کرده است. رژیم حتی اگر بتواند با کشتار گستردهتر از آنچه هم اکنون جریان دارد، اوضاع را کنترل کند، این کنترل موقتی خواهد بود؛ موقت، در حد چند هفته یا چند ماه. این آتشفشان باز فوران خواهد کرد. کسی نمیتواند پیشگویی کند که حکومت اسلامی کی و چگونه سرنگون میشود اما برخی نکات از هم اکنون آشکار است.
رهبری انقلاب اسلامی سال ۲۵۳۷/۱۳۵۷ از نخستین روز، در دست آخوندها بود و همه حزبهای دیگر، اعم از جبهه ملی، نهضت آزادی، حزب توده، مجاهدین و فدائیان خلق و... برای اتحاد علیه شاه، به زیر عبای خمینی رفتند. ولی انقلابی که هم اکنون در جریان است، چارچوب تشکیلاتی و حزبی ندارد. در برابر محمد رضاشاه، حرف آخر را آیت الله روح الله خمینی میزد و همه شرکت کنندگان در انقلاب اسلامی از او اطاعت میکردند. حتی پیش از آنکه دولت شاپور بختیار سقوط کند، آیت الله خمینی مهدی بازرگان را به ریاست دولت موقت انقلاب اسلامی منصوب کرد و همه انقلابیها این انتصاب را پذیرفتند. اکنون وضع چگونه است؟ تصور کنید حکومت اسلامی فردا، چند هفته یا چند ماه دیگر، کنترل اوضاع را از دست بدهد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این وظیفه ماست که از هم اکنون به وضعیتی که پیش خواهد آمد بیندیشیم و به فکر چارهجویی باشیم تا ایران در هرج و مرج، آشوب و احتمالاً جنگ داخلی فرو نرود.
"جناب محقیقی! بیرون گود نشستن وجوانان را با این حکایتهای خود ساخته به میدان نبرد نابرابر فرستادن کار پسندیدهای نمیتواند با شد. " تمامی شب به این کامنت وروح خوابیده در بند بند این پیام فکر کردم. تفکری که چهل سال است بربخش عظیم جامعه بخصوص هم نسلان من غالب است. تفکری که هنوز از سر خیر خواهی ودوست داشتن هم که شده برای جوانانی که نمیخواهند مثل ما تن به تحقیر وزندگی گیاهی در زیر سایه حکومتی جاهل بدهند. فردیت قائل نیست. بجای آنها بعنوان ناصحان راه زندگی نشان میدهد. بی آنکه بر زندگی تحمیق شده خود بنگرد. نسلی که نمیخواهد تن به حکومتی دهد که پدرانشان را تحمیق کرد. ترس خورده، محافظه کار قانع به نوالهای ناچیز نمود.
ممکن است از خود بپرسید چگونه ممکن است کسی مثل خامنهای، که ادعای روحانیت و ارتباط با عالم معنی دارد، بتواند به سرکوب همه جانبهی زنان و مردم وحتی کودکان بی گناه و بی پناه دست زند؟ آیا او قلب ندارد؟ در مورد طیف وسیع سرکوب گران رنگ و وارنگ چطور؟ آیا آنان احساس ندارند که بی هیچ عذاب وجدانی به کشتن خواهران و برادران هموطن خود دست مییازند؟ جبّاران و ستم پبشه گان روزگار چگونه جنایات هولناک و بی شمارشان را برای خود ودیگران توجیه کردهاند؟ این مقاله کوششی است فروتنانه در جهت بررسی شخصیت و روانشناسی سرکوب گران در ارتباط با روانشناسی اجتماعی سرکوب.
دیکتاتور
استفاده از واژهی دیکتاتور به مجلس سنای رُم باستان باز میگردد که در شرایط اضطراری یکی از سناتورها را به صورت موقت برای ادارهی کشور منصوب میساخت که از قدرت نامحدود و مطلق در تمامی زمینهها و در همهی حوزهها برخوردار بود. یکی از این افراد "کورنیلیوس سولا" بود که به دنبال پیروزی در جنگهای داخلی محدودیت زمانی را در رابطه اداره کشور به شیوه دیکتاتورمآبانه برداست. پس از سولا، ژولیوس سزار، در سال ۴۹ قبل از میلاد خود را "دیکتاتور ابدی" خواند. (۱) لوئی چهاردهم، پادشاه فرانسه، روز سیزدهم آوریل سال ۱۶۶۵، در برابر نمایندگان پارلمان پاریس اعلام داشت که "دولت منم". او با این اعلام، قانون و مجلس را به هیچ گرفت. جاه طلبیها و عطش سیری ناپذیر دیکتاتورهای ستم پیشه، خدم و حشمهای چشم و گوش بسته و برده منش و صاحب منفعت را در اطرافشان بوجود میآورد که آنان را با دادن القاب پرطمطراق مانند "پدر"، "پیشوا"، "ناجی" و نظایر اینها به عرش میرسانند. این عناصر کم مایه، برده منش و ذینفع امر را چنان بر دیکتاتور مشتبه میسازند که او خود را صاحب رسالت، کرامت و قدرت جادویی و جدا و برتر از همگان میپندارد. "موبوتو سه سه کو" دیکتاتور کنگو و عروسک خیمه شب بازی قدرتهای استعماری خود را چنین لقب داده بود: "جنگاوری که از پیروزی به پیروزی دیگر ره میسپرد و در مسیر از خود آتش به جای مینهد. " این هم لقب دور و دراز عیدی امین دیکتاتور سابق اوگاندا: "عالیجناب، رئیس جمهور مادام العمر، فیلد مارشال، الحاج، دکتر عیدی امین پدر، فاتح امپراطوری بریتانیا در آفریقا بطور عام و اوگاندا به صورت خاص". (۲) وای به زمانی که دیکتاتوری جنبهی مذهبی و الهی پیدا کند. در نظام جمهوری اسلامی خمینی را "رهبر انقلاب"، "بنیان گذار جمهوری اسلامی"، "امام"، "نایب امام زمان" و "روح خدا" میخواندند و او را به سطح خدایی ارتقاء دادند. خامنهای که قبل از انتصاب به مقام کنونی اعتراف میکند که "وای به حال مردمی که من رهبرشان باشم"، را "رهبر"، "مقام معظم رهبری" و "فرمانده" میخوانند واغراق گویی، قدیس سازی و دروغ پردازی را به جایی میرسانند که او را یا علی گویان از زهدان مادرش بیرون میکشند. این خدا سازی همراه با قدرت مطلقهی سیاسی و ثروت بی کران مالی، جبّار ستم پیشه را از جنبهی روحی و روانی به "سولپسیسم" یا خود محور بینی دچار میسازد تا بدانجا که او هیچ کس و هیچ چیز را خارج از خویشتن حتی به تصور هم نمیآورد. با این گرایش روان شناختی است که احمدی نژاد تودههای میلیونی تظاهر کنندگان را "مشتی خس و خاشاک" میشمارد و خامنهای جنبش همه جا گستر کنونی را "حوادث جزئی"، "اغتشاشات پراکنده" و "طراحی انفعالی و ناشیانهی دشمن در مقابل پیشرفتها و حرکتهای ابتکاری" جمهوری اسلامی میخواند. این رواشناختی، سرکوب و کشتار را در دستور کار روزمرهی سرکوبگر قرار میدهد. در محیط بسته خود و خودیها بودن و محاصره شدن توسط افراد چاپلوس و فاسد بعلاوهی ادامهی یک زندگی سنتی همراه با جزم گرایی و رابطه یک طرفه با مردم به گرایش روانی برای سرکوب دامن میزند. آخوندها، بطور عام، وخامنهای به شیوه خاص، هموار گوینده بودهاند و آمر. آنان تاریخاً هر نوع شک از جزمهای دینی و انتقاد از عملکرد آخوندی را تکفیر کردهاند. این عملکرد همواره روندی خود تشدید کننده و فزاینده داشته است. این شیوه، ضمن دیو جلوه دادن قربانی، هرنوع احساس عذاب وجدان را از سرکوبگر باز میستاند و قربانیان سرکوب را به باد سرزنش میگیرد که هر بلایی بر سرشان بیاید سزاوار آنند.
من حق را به کسانی میدهم که با هرگونه تغییر در نظام سیاسی و اقتصادی مخالفت میکنند. اگر نظام تسلیم یک تغییر و اصلاح شود، با دومینوی تغییرات مواجه میشود. جریان اصلاح و تغییر هیچ حدیقف ندارد، تا جایی که سرانجام نه از تاک نشانی میماند و نه از تاکنشان. این نگرانی را باید درک کرد، چون غیر از این نیست. پیشنهاد میدهم در برابر هرگونه تغییر مقاومت کنند. اثبات این ادعا چندان دشوار نیست. پرسش اینجاست، طرفداران تغییر و اصلاح دنبال چه تغییر و اصلاحی میگردند؟ به دو مورد آن اشاره میکنم. ۱- برداشتن حجاب اجباری ۲- انتخابات آزاد. برداشتن حجاب تا کجا؟ آیا به پوشش آزاد هم منجر خواهد شد؟ یا فقط محدود به روسری است؟ در یادداشت "حفظ روسری از اوجب واجبات است" توضیح دادم، اگر نظام بخواهد حجاب اجباری و روسری را بردارد، آنوقت با این پرسش جدی مواجه میشود: این اسلامی که چهل سال روی آن برنامهریزی کردید کجاست؟ آیا به لحاظ اقتصادی فاصله طبقاتی صدبدتر از رژیم پیشین نشده است؟ آیا روابط کار و سرمایه از هرگونه رابطه استثماری تهی شده است؟ آیا صاحبان سرمایه و ثروت بدون رانت و وابستگی به قدت سیاسی، لحظهای میتوانند به عمر خود ادامه دهند؟ آیا قدرت سیاسی، نظام مالکیت و استقلال بنگاههای اقتصادی را به رسمیت میشناسد. اینجور نیست که اگر یک صاحب ثروت مغازهاش از یک دهنه به دو دهنه تبدیل شد، مجبور باشد سر درب آن بنویسد: "از ورود خانمهای بدحجاب معذوریم"؟ در روابط و نظام اجتماعی چه اثری از اسلام وجود دارد؟ دروغ کمتر شده است؟ بزهکاری کمتر شده است؟ آمار طلاق کمتر شده است؟ پیوندهای خانودگی تقویت شدهاند؟ اعتیاد و خودکشی چطور؟ مصرف زدگی چطور؟ بیماریهای عصبی و ناشادی مردم که در جهان سرآمد هستیم چطور؟ و صدها مورد دیگر در امور اجتماعی و فرهنگی که فهرست بعضی از آنها را در همان یادداشت توضیح دادهام. چه اثری و نشانهای وجود دارد، تا اگر یک نفر بیگانه از هرکشوری وارد ایران شد، و پرسید، این نظام اسلامی که میگویند کجاست؟ تنها راه همین است که انگشت اشاره خود را به طرف روسریها ببریم و بگوییم، اونجاست. اگر همین یک قلم را هم بردارند، آن وقت انگشت اشاره خود به کجا نشانه بگیریم؟ اگر روسری آزاد شود آیا نمیپرسند، خوب پس شما اون بالا چه کارهاید؟ این جامعه و این نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی چه ربطی به شما دارد؟
بیش از یک ماه است که زنان به همراه با جوانان و دیگر گروههای اجتماعی در ایران به خیابانها آمدهاند و خواهان یک زندگی ساده و معمولی و بدون هزاران بایدها و نبایدها هستند. از فردای حاکمیت جمهوری اسلامی جنبشهای اعتراضی در ایران شروع شد ودر اسفند ماه همان سال زنان به خیابانها آمدند و به حجاب اجباری نه گفتند. تعداد معترضین در شهرهای بزرگ به بیش از ۲۰۰۰ نفر رسید ه بود. اگر چه این اعتراضات سرکوب شد اما زنان دست از مبارزه نکشیدند. با تنگ و کوتاه کردن روپوشها و با عقب بردن روسریها و آرایشهای غلیظ به مبارزه خود ادامه دادند. بعد ما شاهد اعتراضات صنفی کارگران، معلمان، بازنشستهها، نویسندگان، دانشجویان، اقلیتهای دینی، قومی، جنسیتی و جنسی هستیم که در طول ۴۳ سال به اعتراض و بیان مطالبات خود پرداخته بودند که هر بار جدا جدا سرکوب شدند و یا با وعدههای دروغین آنها را به خانه فرستادند.
فاجعهی تلخ آتش سوزی و دیدن دود مهیب از بالای زندان اوین و شنیدن صدای انفجار و تیراندازی در غروب شنبه ۲۳ مهر، همگی ما را به شدت لرزاند، زیرا به شدت نگران بودیم و هستیم که باز این حکومت جنایتکار و پلید چه نقشهای برای حذف فیزیکی زندانیان سیاسی؛ بهترین انسانهای مبارز و مقاوم پشت دیوارهای بلند زندان، به دور از چشمان تیزبین معترضان دارد. فاجعهای که میتوانست به کشته شدن بسیاری از زندانیان عمومی هم منجر شود و هماکنون نیز به شدت نگران سلامتی همگی آنها هستیم. هرچند دیگر دههی شصت و سال ۶۷ نیست که این حاکمیت استبدادی بتواند جنایتهای خود را در سکوت و بیخبری از جامعه انجام دهد، با اینکه مدام اینترنت یا فیلترشکنها را قطع میکنند، ولی خبرها چون سیل به تمام نقاط دنیا روان میشود و این همان قدرت عظیم مردمی است که هیچ قدرتی یارای مقابله با آن را ندارد و شاهدیم که پس از گذشت یک ماه از خبر کشته شدن مهسا امینی، خیزش «زن، زندگی، آزادی»، همچنان زنده و شکوفاست.
در خبرها دیدم که موسسه ی سیاست در دانشگاه شیکاگو از نگار مرتضوی برای سخنرانی در مورد جنبش جاری در ایران دعوت به عمل آورده است. او در ۱۸ اکتبر در این موسسه سخن می گوید. در متن خبر رسانی از وی به عنوان مدافع حقوق زنان یاد شده است. وقتی به سایت نایاک رجوع کردم دیدم که گویی در سایت انقلاب شده و نایاک به مدافع حقوق زنان ایرانی تبدیل شده است.
به نظر می آید که نایاک بدنام و بی آبرو و افراد نزدیک به آن که دو دهه در حال حذف صداهای مخالف جمهوری اسلامی از مراکز دانشگاهی، رسانه ها و اندیشکده های امریکایی بوده اند بر موج این ماجرا سوار شده تا بدنامی شان را جبران کنند، مدافعان سقوط جمهوری اسلامی را به حاشیه برانند و در رژیم آینده ی ایران نیز با پنهانکاری به شغل لابیگری ادامه دهند. نایاک در عین پادویی ظریف هرگز نپذیرفته است که برای رژیم نکبت لابی می کرده است.
روزنامه دیلی تلگراف نوشت پس از استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی علیه اوکراین، فیفا با درخواست برای حذف ایران از جام جهانی مواجه شده. این روزنامه افزود کریس برایانت، نماینده پارلمان بریتانیا گفته هر کشوری که حمایت نظامی از تهاجم به اوکراین بکند باید از رقابتهای ورزشی اخراج شود.
به گزارش «انتخاب»؛ دیلی تلگراف نوشت: فیفا با درخواستهایی برای حذف ایران از جام جهانی چند هفته قبل از بازی افتتاحیه خود مقابل انگلیس مواجه شده است. این موضوع به دنبال استفاده از پهپادهای ساخت تهران در آخرین موج حملات روسیه علیه اوکراین مطرح شده است.
به گفته دولت اوکراین، چندین نفر در جریان حملاتی که شامل استفاده از پهپادهای شاهد-136، کشته شدند.
این حملات تقریباً یک ماه قبل از اینکه انگلستان - که دولت آن برای دفع حمله ولادیمیر پوتین، به اوکراین تسلیحات میفرستد - مقابل ایران در جام جهانی به میدان برود، انجام شد.
کریس برایانت، وزیر سابق وزارت امور خارجه انگلیس، به تلگراف اسپورت گفت هر کشوری که "حمایت نظامی" برای تهاجم پوتین به اوکراین، ارائه کند، باید از رقابت های ورزشی جهان اخراج شود.
وی افزود: مقامات ورزشی در سراسر جهان و در هر رشته ورزشی باید با دقت به نقش و حمایت مستقیم ایران از پوتین در حمله غیرقانونی او به اوکراین نگاه کنند.
ماشاءالله آجودانی، نویسنده، ادیب و تاریخدان برجسته ایرانی ویدئویی منتشر کرد و در آن جنبش مردم ایران را ستایش کرد و گفت حرکت شما فراتر از همه احزاب و سازمانها و گروههاست. او گفت: «یاد روی شما، یاد ایران، مایهی جوانی و شادابی من شد و لبخند بر لبانم آورد». او از مردم خواست تا اتحاد خود را پاس بدارند. آجودانی با بیان اینکه «جهان صدای شما را شنیده است»، تأکید کرد که «چراغ این صدا را برافروخته نگاه دارید».
مژگان فرزانه قائمی، همسر ماشاالله آجودانی که در بستر بیماری است نیز در همبستگی با زنان ایران گیسوی خود را برید.
خیزش مردم ایران در نگاه رسانههای جهان؛ «سد ترس شکسته است»
ایندیپندنت فارسی - پس از گذشت یک ماه از خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت، وقایع گوناگون مرتبط با این تظاهرات سراسری بخش عمدهای از اخبار، تحلیلها و گزارشهای رسانههای جهان را به خود اختصاص دادهاند. تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران، اتفاقهای مرتبط با آتشسوزی زندان اوین و حضور الناز رکابی بدون حجاب اجباری در مسابقات سنگنوردی، بخشهایی از اخبار تازهایاند که رسانههای جهان درباره ایران پوشش دادهاند. بخش قابلتوجهی از گزارشهای نشریات چاپی و آنلاین نیز به همراه شدن دانشآموزان ایرانی با جنبش اعتراضی علیه جمهوری اسلامی به اشکال مختلف، اختصاص دارد.
گاردین: «این بار متوقف نمیشویم»
رسانه بریتانیایی گاردین در گزارشی که روز سهشنبه، هجدهم اکتبر (۲۶ مهر)، منتشر شد، به حضور دانشآموزان در اعتراضهای ایران پرداخت. در این گزارش، با اشاره به مرگ اسرا پناهی، دانشآموز اردبیلی که گفته میشود بر اثر یورش نیروهای امنیتی به قتل رسید، آمده است: «دختر دانشآموز ایرانی به دلیل امتناع از خواندن سرود موردحمایت رژیم تا سر حد مرگ کتک خورد و کشته شد. مرگ او اعتراضهای بیشتری را در سراسر ایران برانگیخت.»
در ادامه این گزارش تاکید شد: «اسرا پناهی فقط ۱۶ سال داشت و به این دلیل جانش را از دست داد که در مدح رهبر ایران سرود نخواند. اگرچه مقامهای ایران مدعی شدهاند که مرگ او ناشی از عوامل دیگری بوده، آنچه نمیتوان کتمان کرد، این است که در تظاهرات اعتراضی اخیر ایران، دانشآموزان به عنوان نیرویی قدرتمند ظاهر شدند.»
نویسنده این مطلب به نقل از نوجوانی ایرانی که با او مصاحبه کرده است، نوشت: «مرگ نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده، اسرا پناهی و بسیاری از کودکان و نوجوانان دیگر که حتی اسمشان را نمیدانیم ما را خشمگین کرده است. این مرگ فقط مربوط به آنها نیست. جمهوری اسلامی بیشتر از ۴۰ سال است که مردم ما را میکشد. اما ما این بار متوقف نمیشویم.»
منابع خبری «ایران وایر» اطلاع دادند، «داود رکابی» برادر«الناز رکابی»، صبح روز دوشنبه با درخواست «محمود خسرویوفا» رییس کمیته ملی المپیک ایران، از سوی اطلاعات سپاه احضار و بازداشت شده است.
از داود رکابی که یکی ازقهرمانان صخرهنوردی مردان ایران است، پس از خروج از خانه، هیچ اطلاعی در دست نیست.
منابع خبری «ایرانوایر» میگویند، کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران تلاش کردهاند از طریق بازداشت داود رکابی، خواهرش را برای بازگشت به ایران زیر فشار بگذارند.
همچنین «ایرانوایر» مطلع شده است الناز رکابی، دختر صخرهنورد ایرانی که در رقابتهای کرهجنوبی بدون حجاب اجباری و اسلامی رقابت کرده بود، به درخواست «محمود خسرویوفا» رییس کمیته ملی المپیک، با دروغ «رضا زارعی» ريیس فدراسیون کوهنوردی جمهوری اسلامی، و با دستور سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به صورت مستقیم از فرودگاه بینالمللی خمینی به زندان «اوین» منتقل خواهد شد.
الناز رکابی در مسابقات صخرهنوردی آسیا بدون پوشاندن موهایش رقابت کرد و به مقام چهارم آسیا رسید، اما حالا باید به روزهای نامشخص در زندان اوین بیاندیشد.
او هنوز به ایران نرسیده است، اما در حساب اینستاگرامش با گذاشتن یک استوری، از مردم بابت این که حجابش را فراموش کرده عذرخواهی کرده است.
یک منبع آگاه به بیبیسی گفته که دوستان الناز رکابی، زن سنگنوردی که دیروز در مسابقات قهرمانی آسیا در کره جنوبی بدون حجاب شرکت کرد، از دیشب نتوانستهاند با او تماس بگیرند.
بیبیسی در تماس با هتل گاردن سئول، هتلی که محل اقامت تیم ایران بود، مطلع شد که اعضای تیم از صبح امروز (دوشنبه ۲۵ مهر) به وقت محلی از هتل خارج شدهاند. به نظر میرسد که خانم رکابی و سایرین، کره جنوبی را به مقصد ایران ترک کردهاند.
طبق برنامه قرار بود که تیم ایران روز چهارشنبه به کشور برگردد.
یک منبع آگاه به بیبیسی گفت که گذرنامه و تلفن همراه خانم رکابی از او گرفته شده است.
الناز رکابی، روز یکشنبه (۲۴ مهر) پس از ورزشکاران کره جنوبی و ژاپن (دو ورزشکار) به رتبه چهارم آسیا رسید. او بدون روسری مسابقه داد و تصاویر رقابت او به صورت گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
بر پایه تازهترین آمار منتشر شده از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران، صمت، در شش ماهه نخست سال جاری خورشیدی ارزش سرمایهگذاری افغانستان با اختلاف زیاد، از تمام کشورهای خارجی دیگر در ایران بیشتر بوده به طوری که تقریبا دو برابر ترکیه، دومین کشور سرمایهگذار در ایران بوده است.
بنا بر این گزارش که برخی مفاد آن در رسانههای داخلی ایران منتشر شد، پنج کشور نخست از لحاظ «ارزش سرمایهگذاری خارجی مصوب» در ایران کشورهای افغانستان با ۱۴۹.۸ میلیون دلار، چین با ۷۵.۵ میلیون دلار، ترکیه با ۴۴.۸ میلیون دلار، هند با ۳۳.۸ و امارات با ۲۰.۹ میلیون دلار بودهاند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی وزارت صمت، بیشترین حجم سرمایهگذاری خارجی در دوره مورد بررسی نیز در گروههای چوب و محصولات چوب و چوب پنبه (به جز مبلمان)، استخراج کانسارهای فلزی، مواد و محصولات شیمیایی و ساخت فلزات اساسی بوده است.
خبرگزاری ایسنا با انتشار این خبر توضیح داده که «سرمایهگذاری خارجی مصوب» شامل کلیه درخواستها اعم از سرمایهگذاری جهت ایجاد طرحهای جدید، خرید سهام شرکتهای موجود و همچنین سرمایهگذاریهای خارجی در قالب ترتیبات قراردادی است.
کسی از من تاکنون نپرسیده است دردت چیست چه می خواهی که این همه نا آرامی؟ که خواهان انقلابی؟ تا کنون پرسیده اید این ها را «عایا»؟!
و اکنون این جواب من به سوال ناپرسیده ی شما: درد ما آن پیرمردی ست که در مترو فال می فروشد برای جمع کردن ۲ میلیون تومان پول ۲ میلیونی که برای شما ۲ تومان است برای چه؟ برای خرج عمل دخترک اش! او آمد نزد شما برای این ۲ میلیون پول و شما به او با تمسخر گفتید: مگر ما قرض الحسنه ایم پیرمرد؟!
درد ما آن پیرزن ی ست که روزی اش را از سطل آشغال بیرون می آورد و دنبال لباس می گردد برای عید بچه های اش!
درد ما آن جوان و آن پیر است که صبح تا شب به دنبال کار است و آخر شب نمی تواند هیچ بخرد و گردن اش نزد همسر و فرزند از مو نازک تر است!
در دوران تحصیل زبان و ادبیات فارسی، آثار شعر و نثر قدیم و جدید فارسی را از گذشته های دور تا دوران معاصر، خط به خط خوانده ام و به تجزیه و تحلیل آن ها نشسته ام.
در معنی شعر، در تعریف شعر، در تعریف ادبیات، تعاریف بسیاری در چهار زبان زنده ی دنیا کنار هم نهاده ام و تلاش کرده ام بدانم شعر چیست و شعر خوب کدام است.
اساتید بزرگ ادبیات، همواره از سعدی و حافظ به عنوان شاعر ترین شاعران قدیم و از فروغ و نیما به عنوان شاعر ترین شاعران دوران حاضر نام برده اند.
همه ی این ها را در ذهن داشتم تا دیروز که بعد از شنیدن اثرگذارترین سروده ای که در زندگی ام شنیده ام همه شان به یک باره از ذهن ام محو شد و تنها همین شعر تکان دهنده که تمام عصب های وجودم را لرزاند جای همه ی آن ها را گرفت.
درد ما اینه...
این شعر این سروده این کلامی که تک به تک ابیات اش بر دل و جان آدمی می نشیند و بی آن که بخواهد یا قصدی داشته باشد، اشک از چشمان ات سرازیر می کند، از این پس، برای من اثرگذارترین و با شکوه ترین دردنامه ی شعری در زبان فارسی خواهد بود.
گفته می شود این تصاویر بیشتر شبیه حضور یک گروگان در میان ربایندگانش است
بی بی سی - خبرگزاریهای ایران با انتشار تصاویری از حضور الناز رکابی، عضو تیم ملی سنگنوردی ایران در وزارت ورزش و جوانان و دیدار وزیر ورزش با او خبر دادهاند.
خانم رکابی پس از حضور بدون پوشش سر در مسابقات آسیایی سئول، بامداد امروز به وقت محلی وارد تهران شد. پیش از رسیدن به تهران در یک استوری که در حساب اینستاگرام الناز رکابی منتشر شد، نوشته شده است که نداشتن حجاب او «سهوی و ناشی از اعلام زودهنگام نام برای حضور در پای دیواره» بوده است. در ویدیویی که از خانم رکابی در بدو ورود به ایران منتشر شده، او دوباره با اشاره به این استوری، آن اظهارات را تکرار کرد.
بسیاری از ناظران اظهارات مشابهی که در این مدت از سوی چهرهها از جمله مهران مدیری منتشر شده است را ناشی از فشارهای امنیتی دانسته و آن را به اعترافهای اجباری مشابهت دادهاند.
در این دیدار که خانواده رکابی از جمله برادر او به عنوان مربیاش حضور داشتند،وزیر ورزش ایران در سخنانی الناز رکابی را در ادامه راه حرفهایاش تشویق کرد گفت: «وزارت ورزش و جوانان متعلق به تمامی ورزشکاران است و در این راه تمامی ابزارهای قانونی در خدمت ورزشکاران بوده و خواهد بود.»
صدای آمریکا - الناز رکابی که شرکتش در رقابتهای آسیایی صخرهنوردی در کره جنوبی بدون حجاب اجباری با جنجالهای زیادی همراه شده بود، بامداد چهارشنبه در میان نگرانیهایی مبنی بر دستگیری و ممنوعالخروجی او در میان استقبال صدها نفر از هوادارانش وارد تهران شد.
الناز رکابی به محض ورود به ایران جلو دوربین های دو خبرگزاری حکومتی قرار گرفت و در پاسخ به سوال خبرنگار صداوسیما گفت: «همان طور که در فضای مجازی هم توضیح دادم این اتفاق کاملا سهوی بود.»
وی افزود: «با توجه به جو مسابقات درگیر مسائل فنی بودم و از آنجا که در بخش بانوان در قرنطینه بودم، پس از پوشیدن لباس و کفش از گذاشتن حجاب غافل شدم.»
رکابی در پاسخ به سوال دیگری پیرامون واکنش های صورت گرفته به حضور بدون حجاب وی در مسابقات نیز گفت: «تندرویهایی اتفاق افتاد، اما من در سلامت کامل برگشتم و مشکلی برای من پیش نیامد و تنشی نیز وجود نداشت.»
وی با رد برخورد مسئولان تیم و ۴۸ ساعت بیخبری پس از مسابقه، افزود: «طبق برنامهریزی قبلی به ایران برگشتیم.»
مصاحبه الناز رکابی با دو خبرگزاری حکومتی در میان فشارهای امنیتی پس از ورود به ایران
تصور می شد الناز رکابی ۳۳ ساله در حمایت از اعتراضات در ایران روسری خود را برداشته است، اما او در صفحه اینستاگرام خود نوشت که نداشتن روسری در جریان مسابقه غیرعمدی بوده است.
او افزود: «برنامهریزی ضعیف بود و من پیشبینی نشده برای صعود فراخوانده شدم.»
به استناد این فایل صوتی خانم طالبی فرد، مدیر مدرسه علی شریعتی دانش آموزان خود را تهدید به شکنجه توسط ماموران اطلاعات، پاره کردن دهان و کشیدن ناخن میکند
"چهار تا عنتر راه افتادند داخل خیابون فکر کردین مملکت الکیه؟ خاک بر سر ما بشه این همه شهید دادیم اونوقت چهار تا بز و میمون راه میفتن داخل خیابون مقنعه شان را در میارند خودشونو به حراج می گذارند که مملکت رو عوض بکنند! مگه الکیه؟"
🎥 فایل صوتی از یکی از مدارس ایران منتشر شده است که مدیر مدرسه دانشآموزان را تهدید میکند. در این فایل مدیر مدرسه به دانشآموزان معترض میگوید که آنها را به وزارت اطلاعات تحویل میدهد.#اعصابات_سراسری#مهسا_امینیpic.twitter.com/1oKXkCq28o
سعید خیامی، فرزند احمد و وارث ایران ناسیونال (ایران خودرو)، مبلیران، جامکو و فروشگاه کوروش در فراخوانی ویدیویی که به طور اختصاصی در اختیار ایران اینترنشنال قرار گرفت، از کارکنان این زنجیره شرکتها خواست که به اعتصابات سراسری در حمایت از خیزش مردمی ایران بپیوندند.
«حمید صبی»، وکیل برجسته ایرانی بریتانیایی، متخصص حقوق بشر و مقیم لندن معتقد است که ایرانیها باید آماده شوند تا در زمان فروپاشی جمهوری اسلامی، بین دو گزینه «انتقام» یا «پیشرفت»، دست به انتخاب بزنند.
قتل «مهسا امینی» به دست ماموران «گشت ارشاد» جمهوری اسلامی در تهران در ماه گذشته جنبش بیسابقهای را به راه انداخته که به دنبال براندازی رژیم فاسد و جنایتکار روحانیون است.
واکنش وحشیانه نیروهای امنیتی به اعتراضاتی که وارد چهارمین هفته خود شده، کشته، مجروح و بازداشتیهای بسیاری به همراه داشته اما خدشهای بر عزم راسخ مردم عادی که همچنان بدون رهبر به خیابانها میآیند، وارد نکرده است. ایرانیها به «انقلاب» خود ادامه میدهند و خواهان کنار رفتن آخوندها از قدرت هستند.
رژیم که با به کار گرفتن مدام توان قهری خود اکنون ضعیف شده است، دیگر قادر نیست پاسخ قابل قبولی به خواستهای معترضان دهد. این رژیم محتوم به نابودی است. فروپاشی ممکن است چند ماه یا چند سال زمان ببرد اما دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد.
اکنون مساله مردم ایران در این پرسش خلاصه میشود که چهگونه میتوان از جمهوری اسلامی گذر کرد و به حکومتی دموکراتیک رسید که به شهروندانش احترام بگذارد و آنها را به خاطر یک کوتاهی ناچیز از قوانین سرکوب نکند یا به قتل نرساند؟
بی بی سی - یک جنگنده سوخو-۳۴ روسیه در یک منطقه مسکونی در شهر ییسک واقع در جنوب روسیه سقوط کرد.
تصاویری که از محل حادثه منتشر شده ساختمان یک مجتمع مسکونی را نشان میدهد که بخشی از آن در آتش میسوزد.
وزارت دفاع روسیه میگوید که یکی از موتورهای این جت جنگنده در جریان پرواز آزمایشی آتش گرفته است.
آمبولانسها و ماشینهای آتشنشانی در محل حاضر شدهاند و رسانههای محلی میگویند دست کم دو نفر کشته و ۱۵ نفر زخمی شدهاند.
به گفته وزارت دفاع روسیه خلبانهای هواپیما قبل از فرود موفق شدهاند اجکت کنند و از آن خارج شوند.
بیانیه این وزارتخانه میگوید «بر اساس گزارش خلبانها، که از هواپیما بیرون پریدهاند، دلیل سقوط آتش گرفتن یکی از موتورها هنگام بلند شدن بوده است.»
فرماندار منطقه کراسنودار که شهر ساحلی ییسک در آن واقع شده، در تلگرام نوشت که در راه این شهر است و تمام آتشنشانیهای محلی و منطقهای در حال تلاش برای خاموش کردن آتش هستند.
چندین جملهی بیسروته که کمترین شباهتی به یک پرسش و پاسخ ندارد با عنوان فرعی "ترجمه گفتگوی جدید عرفان قانعیفرد با تلویزیون الحدث" در گویا نیوز منتشر شده که نقش مشکوک و مخرب مصاحبهشونده در شرائط انقلابی کنونی را با روشنی بیشتر از همیشه، عریان میکند.
او در این گفتگومانند، که به شکل مسخرهای تمام سئوالها از آن حذف شده، در پاسخ سئوالی نامعلوم بهصراحت میگوید: " بلی!، تحلیلگر نهادی امنیتیام." ولی نمیگوید کدام نهاد امنیتی: سپاه پاسداران کنونی، یا ساواک سابق؟
جواب این سئوال را میتوان از پاسخ او به پرسش نامعلوم دیگری بهراحتی دریافت. باز بیآنکه پرسش را مطرح کند میگوید: "بایکوت و تحریم مسئولان ایرانی، فایدهای ندارد. همان سیاست کمک به اوکراین را برای ما اجرا کنند!"
خبرگزاری هرانا - روز یکشنبه ۲۴ مهر، آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی، روحانی منتقد ساکن تهران توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. ماموران ضمن تفتیش مزل این روحانی، برخی از لوازم شخصی او را ضبط کرده و با خود بردند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعلان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۴ مهرماه ۱۴۰۱، آیت الله عبدالمجید معصومی تهرانی توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آیت الله معصومی تهرانی در این خصوص به هرانا گفت: «یکشنبه حوالی ساعت ۹ صبح، توسط ۶ نفر از نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد و ماموران ضمن تفتیش منزل برخی از وسایل وی را ضبط کرده و با خود بردند.»
تا لحظه تنظیم این گزارش، از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دسترس نیست.
لازم به است، آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی، روحانی منتقد و ساکن تهران است که به دلیل فعالیت ها و نظرات خاص فقهی خود، بارها طعم برخوردهای امنیتی و قضایی در جمهوری اسلامی را چشیده است.
این رسم تمام انقلاب ها و تغییرات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی ست که آنان که آغاز کننده یا نسل اول این انقلاب ها و تغییرات بوده اند، به وسیله در انتها پیوستگان و دگرگون شوندگان یکشبه و به عبارتی آخر از همه رسیدگان و بوی کباب شنیدگان زیر پا گذاشته می شوند و در آخر کار،،، پیوستگان فرصت طلب و نقش بازی کنندگان، می شوند افراد اصلی در دگرگون سازی سیاسی و مبارزان جان بر کف (!) و نسل اولی ها کلا کنار گذاشته می شوند.
در انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه، ما این پدیده را به خوبی مشاهده می کنیم چرا که داستان ها و رمان های بسیاری در باره ی این انقلاب و نقش فرصت طلبانی که آخر از همه انقلابی شدند و در نهایت هم همه کاره ی انقلاب و حکومت جدید شدند نوشته شده است.
این فرصت طلبان، که یک شبه، انقلابی دو آتشه بلکه هم سه آتشه (!) می شوند و معمولا هم از طریق روابط ی که در دوران غیر انقلابی و ضد انقلابی شان بر قرار کرده اند بلافاصله در راس انقلاب قرار می گیرند فقط در عرصه ی سیاسی حضور ندارند.
عرصه رسانه نیز عرصه مناسبی است برای بروز و ظهور این فرصت طلبان است و همین ها هستند که بعدها مسیر دگرگونی های مثبت را در جهت اضمحلال تغییر می دهند.
یورونیوز - مقامهای اوکراینی در واکنش به حمله روز دوشنبه (۱۷ اکتبر) روسیه به شهرهای این کشور که گفته میشود با استفاده از پهپادهای ایرانی صورت گرفته افزون بر محکوم کردن «نقش حکومت جمهوری اسلامی در کشتار مردم کشورشان»، خواستار وضع تحریمهای بیشتر اتحادیه اروپا علیه تهران شدند.
در جریان حمله پهپادی صبح دوشنبه به مناطق مسکونی اوکراین، دستکم سه نفر از جمله یک زن باردار در کییف، پایتخت، جان خود را از دست دادند. این دومین حمله هوایی گسترده روسیه به مناطق شهری اوکراین طی یک هفته گذشته بود.
اوکراین اعلام کرد که این حملات به اهداف غیرنظامی توسط «پهپادهای انتحاری» ساخت ایران است اما در مقابل، وزارت دفاع روسیه مدعی شد که حملهای گسترده را علیه اهداف نظامی و زیرساختهای انرژی در سراسر اوکراین پشتیبانی کرده است.
Iran is responsible for the murders of Ukrainians. Country that oppresses its own people is now giving ru-monsters weapons for mass murders in the heart of Europe. That is what unfinished business and concessions to totalitarianism mean. The case when sanctions are not enough...
ارتش اوکراین گزارش داد که از عصر یکشنبه ۳۷ پهپاد معادل ۸۵ درصد از هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده در حملات به مناطق شهری را منهدم و سرنگون کرده است.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین با انتشار پیامی در پیامرسان تلگرام نوشت: « دشمن روز و شب مردم غیرنظامی را به وحشت میاندازد.» در همین حال، فولکر ترک، کمیسر جدید حقوق بشر سازمان ملل متحد، خواستار توقف حملات هواپیماهای بدون سرنشین به غیرنظامیان شد. اما نه تنها روسیه تا کنون زیر بار پذیرش مسئولیت حملات نیروهای خود به مناطق غیرنظامی نشده بلکه ایران نیز همچنان ارسال پهپادهای شاهد به روسیه را تکذیب میکند.
میخائیلو پودولیاک، مشاور رئیسجمهوری اوکراین نیز در صفحه شخصی توییتر خود نوشت: «ایران مسئول کشتار اوکراینیهاست. حکومتی که مردم خود را سرکوب میکند، اکنون برای کشتار دسته جمعی در قلب اروپا به هیولاها (روسها) سلاح میدهد.»
دمیترو کولبا، وزیر خارجه اوکراین هم در توییت مستقلی خواستار اعمال تحریمهای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی به دلیل حمایت تسلیحاتی این کشور از روسیه شد، خواستی که در میان وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه که در لوکزامبورگ گردهم آمدهاند، طرفداران کمی ندارد.
یک تحقیق جدید که به تازگی درباره ناآرامیها در ایران در فصلنامه «پژوهشها و سیاستهای اقتصادی» منتشر شده میگوید، سرکوب معترضان توسط نیروهای نظامی، رابطه مستقیمی با درآمد این نیروها دارد. این تحقیق میگوید، نیروهای نظامی و پلیس، زمانی که از درآمد خود راضی باشند، آمادگی بیشتری برای سرکوب مردم معترض دارند و احتمال سرپیچی آنان از مافوق، در زمانی که از درآمد خود ناراضی هستند، بیشتر است. پیشتر در برخی پژوهشها، اعتقادات دینی و مذهبی مهمترین انگیزه نیروهای انتظامی برای سرکوب معترضان عنوان شده بود. درباره جزییات این پژوهشها در گزارش زیر بیشتر بخوانید
پلیس در جمهوری اسلامی، نخستین حلقه سرکوبهای شهری محسوب میشود. یگانویژه، مهمترین بازوی این نهاد انتظامی است و در ردههای بعدی، پلیس انتظامی و همیاران پلیس (بسیج)، در سرکوب اعتراضها همراه این یگان عمل میکنند.
عملکرد این سه عنصر در سرکوب اعتراضهایی که از یک ماه پیش آغاز شده، پرانتقاد و پر از خطا، و همراه با خشونتهای عریانی بوده که منجر به افزایش خشم عمومی در ایران شده است.
از شلیک مستقیم تا ضرب و جرح معترضان، و تا تخریب اموال عمومی؛ همگی از مجموعه اقداماتی که ماشین سرکوب جمهوری اسلامی در مقابله با معترضان در پیش گرفته است.
ماشین سرکوب، با تمام جزییات و اعضایش، مهمترین امید مقامهای جمهوری اسلامی برای خفه کردن مردم معترض محسوب میشود که در این سالها، سرمایهگذاری فراوانی روی آن شده است؛ از آموزشهای تخصصی گرفته، تا شستشویی مغزی و حمایتهای قابل توجه مالی.
با وجود همه این تدابیر و حمایتها و پیشبینیها، اما نحوه عملکرد این نیروها در میدان، نسبت مستقیمی با میزان موفقیت سیستم در سرکوبها یا شکست در برابر اعتراضها دارد، که در اعتراضهای سراسری این روزهای ایران، گزاشهای متعددی از فرار این نیروها و ترک کردن میدان منتشر شده است.
ارزیابی و پیشبینی نحوه عملکرد این نیروها و توفیق و ناکامی این نیروها در ارتباط با ماموریتهای ذاتی که دارند، موضوع تحقیقی با عنوان «شبیهسازی اثر توزیع درآمد بر ناآرامیهای اجتماعی» است، که در تازهترین شماره فصلنامه «پژوهشها و سیاستهای اقتصادی» منتشر شده است.
این تحقیق که متکی به یک شبیهسازی از جامعه ۸۰ میلیونی ایران است، تلاش کرده رفتار پلیس و مردم در اعتراضها را تجزیه و تحلیل کند.
این تحقیق در واقع، به بررسی اثرات توزیع درآمد بر ناآرامیهای اجتماعی، با استفاده از شبیه سازی مبتنی بر عامل میپردازد. در مدل، عوامل به دو دسته شهروندان و نیروهای نظامی تقسیم شدهاند و شهروندان براساس سطح درآمد، آستانه عاطفی و تیپ شخصیتی، نسبت به وقایع پیرامون واکنش نشان میدهند.
هدف این تحقیق، تجزیه و تحلیل تعامل بین شهروندانی که در ناآرامیهای اجتماعی مشارکت میکنند، و آنهایی که مشارکت نمیکنند؛ و بررسی پیامدهای اعمال آنها با رفتارهای مختلف نیروی نظامی است.
این تحقیق برای رسیدن به نتایج روشن در بررسی این مدل، سه وضعیت «پیروزی دولت در برابر مردم»، «پیروزی مردم در برابر دولت» و «جنگ داخلی» را در نظر گرفته است.
این رستاخیز ملی، یک انقلاب است. جوانان ایران میخواهند به عُمر ساختار مُلاها پایان بدهند. نظام جمهوری اسلامی، هیچ مشروعیت و صلاحیت، محبوبیت و مقبولیتی در داخل و خارج از کشور ندارد.
نسل جوان، نیازی به این خون آشام های وحشی در حکومت و تفکر شوم خمینیسم ندارد. حکومتی با قداستی جعلی و مشابه نازی ها که برای بقایش در خیابان ها، آدم کشی میکنند.
شعارهای مردم را گوش بدهید. این نوع سرنگونی و تغییر رژیم در ایران - آن هم بدون کمک خارجی و با دست خالی به جنگ اهریمن رفتن-در تاریخ قرن ۲۱ بی نظیر است.
انقلاب ایران هم، زنانه و مردانه نیست؛ تروریستهای بلوای۵۷ همراه خمینی، تجزیهطلبان و اصلاحطلبان حکومتی، پایگاه و جایگاهی ندارند! نسل جوان تصمیم اش را گرفته.
می دانید که رژیم مُلایان در ۱۹ اوت ۱۹۷۸، در سینمارکس، ۴۸۸ انسان را سوزاندند و در ۸ سپتامبر ۱۹۷۸، در میدان ژاله به کمک تروریست های فلسطینی، قتل و عام کردند.
آتش سوزی در زندان اوین در میانه خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی، نکات مبهمی برای رمزگشایی دارد. در شب پرتنش اوین چه گذشت؟ دو چهره دستگاه سرکوب که اطلاعاتشان را گروه هکری (3ackd0or) در اختیار ایران اینترنشنال قرار داده چه نقشی داشتند؟
***
مراد ویسی: مهمترین هم و غم جمهوری اسلامی این است که به هر قیمت و با هر هزینه و اقدامی توجه مردم را از اعتراضات خیابانی منحرف کند:
در بخشنامه بودجه سال ۱۴۰۲، که به تازگی هیات وزیران جمهوری اسلامی ایران، آن را با امضای «ابراهیم رئیسی» برای دستگاهها و افراد ذیربط ارسال کرد، خبری از هدفگذاری برای رشد اقتصادی و نرخ تورم نیست.
در این بخشنامه، برای هدفگذاری رشد اقتصادی و نرخ تورم، به واژگان مبهم و کلی «رشد با ثبات اقتصادی» و «کنترل تورم» بسنده شده است. شاید دولتیها به این جمعبندی رسیدهاند که بهتر است خود را گرفتار اعداد و ارقام قابل اندازهگیری و راستیآزمایی نکنند، یا واقعگرایانه دریافتهاند که تصویری روشن از اقتصاد ایران در سال آینده در کار نیست.
***
آیندهای تورمی، با رشد ناچیز
همزمان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در گزارشهایی، برآوردهای خود از چشمانداز اقتصاد ایران را تصحیح و تعدیل کردهاند.
به زعم بانک جهانی، رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی به ۲.۹ درصد خواهد رسید، این ارزیابی در مقایسه با پیشبینی قبلی بانک جهانی از نرخ رشد اقتصادی ایران، ۰.۸ واحد درصد کمتر است. این نهاد در گزارش ماه جولای خود، نرخ رشد اقتصاد ایران را ۳.۷ درصد ارزیابی کرده بود.
در گزارش اخیر بانک جهانی، نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی نیز با تداوم روند نزولی به ۲.۲ درصد خواهد رسید، که نسبت به پیش بینی ۲.۵ درصدی در گزارش پیشین، اندکی تعدیل شده است.
صندوق بینالمللی پول نیز در جدیدترین گزارش خود بر این باور است که اقتصاد ایران در سال جاری و آتی میلادی، رشدی در حدود ۳ درصد را تجربه خواهد کرد، که در مقایسه با پیشبینی قبلی صندوق از وضعیت اقتصاد ایران، بدون تغییر است.
گفتار و رفتار نسلی که در حرکت اعتراضی ۱۴۰۱ شرکت دارد، افراد بسیاری- به خصوص نسل های پیشین- را به شگفتی واداشته است. همه می گویند ویژگی های گفتاری و رفتاری و هویتی عاملان این حرکت، چنان تفاوت عمیقی با گفتار و رفتار و هویت ما دارد که گویی در دو جهان متفاوت زندگی می کنیم که هیچ پنجره ای به هم ندارند و ما اصلاً هیچ شناختی از این نسل نداریم.
نسل جوان کنونی ایران زمین شکاف عمیقی با نسل های پیشین دارد. این شکاف نیازمند تبیین است. پرسش هایی چون: آنها دارای چه هویت هایی هستند؟ علیه چه شورش کرده اند؟ چه می خواهند؟ برخی از پرسش های مهمی است که باید به آنها پاسخ گفت تا شاید دریچه ای به روی «دیگری» و «متفاوت ها» گشوده شود. در این جلسه کوشش شده تا پاسخی به این پرسش ها داده شود.
بارِ دیگر دراین خرابْ آباد شد جنایاتِ اهلِ دین تکرار جهل ره بست بر خِرَد، که شود ظلمِ بی وقفه بر زمین تکرار شد ازینگونه با عنایتِ ظلم مار، تکرار و آستین، تکرار گشت در کُنج بُقعه و محراب سر برآوردن از کمین تکرار هیزم آورد حُجّت اُلاِسلام تا شود شُعلههای کین تکرار گشت دوزخ به کام ِ فتنهٔ شرع بهر جانهای نازنین تکرار باز با آتشِ فقیهان گشت سینما رِکس در اوین تکرار راستی را که تا به کِی باید گردد این قصّهٔ حزین تکرار؟
چنین که پیداست سیاست جمهوری اسلامی بر این تصور و توهم غلط استوار است که گویا میتواند با سرکوب و کشتار مردم و ربودن و تجاوز دخترکان و اینک آتش زدن زندان اوین، توجه و افکار عمومی را به سمت و سویی هدایت کند تا بر موج اعتراضات سرپوش گذارد و انقلاب ملی را مهار کند.
حکومتی که بقایش در قلمرو مرگ خلاصه شده است حتی با بکارگیری چنین شیوههای پلیدی ادامه و دوام دولتش را تضمین نخواهد کرد و تنها جان کندن یک رژیم رسوا و به پایان رسیده را به نمایش میگذارد.
برای رژیمی که در آستانه از دست دادن انحصار قدرت قرار دارد، استفاده از ادبیات سقوط («درخت تناور»، «غلط کردن») در خط مقدم گفتمان حکومتی برای ایجاد شرایطی که ذهن و جسم مقامات و حامیان را در منطقه امن و قلمرو امنیت نگه دارد، اکنون به شکل فاجعه افرینی در زندان اوین، بالا رفتن چشمگیر آستانه پریشانی و غلبه عنصر اضطراب و ترس بر دستگاه تنفسی را نشان میدهد.
«شیطان در مغز و روح آقای خامنهای لانه کرده و به صورت شیطان مجسم بنام خدا فرمان قتل و جنایت و غارتگری صادر میکند و حامیان روحانی و غیر روحانی او هم بچه شیطانی هستند که منویات شیطان را به اجرا میگذارند.» مرگ دلخراش مهسا امینی دختر ایرانی کردستان در بازداشتگاه گشت ارشاد، موجب گشت، همچنانکه کاوه پیش بند چرمی خود را بر سر نیزه کرد و این شد نماد خیزش کاوه «درفش کاویانی». دختران و بانوان ایران زمین هم روسری خود را پس از مرگ مهسا امینی، به اهتزاز درآورده و از آن پرچم پیشرو آزادیخواهی و عدالت و حق و حاکمیت طلبی ساخته و مردم هم بر گرد آنها جمع شدهاند و فریب واژههای فریب کاری روحانیون عاشقان قدرت و جنایت - که وانمود میکنند که اینها به خاطر اسلام، حفظ و حراست از دین و قرآن و ائمه است - نخورده و همچنان به مبارزه خود استمرار بخشیدهاند. این جماعت آخوند چنان عاشق قدرت هستند که آقای خمینی بانی ولایت مطلقه غارتگر ضحاکی، آموزش داد که حفظ حکومت اوجب واجبات است و برای حفظ آن دست به هر جنایتی میشود زد. وقتی حکومت در خطر باشد، تهمت زدن، جاسوسی کردن، دروغ گفتن و شراب خوردن هم واجب است و آقای خامنهای با تجربه آموختن از آقای خمینی مو به مو آموزههای او را به اجرا گذاشته است. آیا میتوانید نمونهای بیاورید که آقای خامنهای انجام داده که نمونههای آن در زمان آقای خمینی انجام نشده باشد؟ قطعاً خیر!
انقلاب سیمرغ ایران را به طبقه و قومیت و جنسیت و زبان و باور یا دین خاصی محدود کردن، محکوم کردن آن به شکست است.
انقلاب سیمرغ ایران، سیمرغ شاهنامه، انقلابی است که نه بر اصل تضاد و دگر باشی یعنی خودی و غیر کردن، که بر اصل یگانگی و یکدلی و توحید ایرانی و عبور از مرزهایی که قدرت، رسم و از آن پاسداری میکند، بنا شده است. اینگونه شد که سیمرغ ایران با سبکبالی و با نفسی تازه و با پرزدنی، از البرز کوه پر کشید و از تمامی مرزهای ساخته شده توسط قدرت عبور کرد و جداییهای ساخته شده از ایدئولوژیها و باورهای قدرت و زور مدارانه را چون تار عنکبوتی در هم درید و ایرانیان اینگونه متوجه شدند که: «ما تجزیه شده بودیم خبر نداشتیم، تازه داریم ترکیب میشیم.» (۱)
عصر ایران - سخنان دکتر مجید تفرشی سندپژوه و تاریخنگار ایرانی مقیم انگلستان در برنامۀ «شیوه» شبکۀ چهار سیما و در مناظره با ابوالفضل عمویی، نماینده مجلس در شامگاه 23 مهر 1401 را شاید بتوان جامعترین و دقیقترین ریشهیابی اعتراضات یک ماهه اخیر دانست که با صراحت و بدون لکنت در عین رعایت ملاحظات دانست.
جان کلام مجید تفرشی این بود که «صدای یک نسل نادیده گرفته شد و اعتراض آنان به نبود یا کمبود فرصتهای برابر است».
وی گفت: در غیاب «شفافیت، نظارت، حسابرسی و فقدان یا کمبود فرصت برابر» دو عارضه بروز میکند: اولی نبودِ حسِ تعلق است و دیگری نبودِ حسوفاداری و نتیجۀ آن گرایش به رسانههای خارج از کشور است تا صدای خود را در آنها بشنوند و البته مجالی هم برای گروههای مزدور و نفوذی فراهم میشود.
تفرشی تصریح کرد: نه تنها نخبهپروری بیرون حاکمیت مختل شده که نخبهپروری درون حاکمیت هم ناکارآمد بوده چرا که به طرفداران حکومت هم فرصت برابر داده نشده است.
این پژوهشگر رسانه محدودیت فعالیت رسانههای بینالمللی در ایران را در ترسیم تصویر منفی کنونی از وضعیت کشور بسیار مؤثر دانست و در عین حال جهتگیری خاص رسانههای فارسیزبان را انکار نکرد و به عنوان مثال گفت طی روزهای اخیر بیبیسی فارسی به خشونت علیه راهپیمایان غیرایرانی اربعین در لندن هیچ نپرداخت وحتی خبر پربازخورد برکناری وزیر خزانهداری بریتانیا و نطق نخستوزیر - لیز تراس- هم در آن انعکاسی نداشت اما این واقعیتها سبب نمیشود چشم خود را به روی کاستیهای صدا و سیما ببندیم. اگر ایراناینترنشنال دربارۀ اعتراضات اینگونه و شبانه روز فعالیت میکند، صدا و سیما هم به گونهای بیاعتناست که گویی همه چیز امنوامان است.
مجید تفرشی یادآور شد: اگر بیبیسی فارسی موضع دارد ادبیات صداوسیمای ما هم این است: «باراک اوباما رییس جمهوری به ظاهر سیاهپوست آمریکا» و گویی او صورت خود را رنگ کرده و سیاهپوست شده و قبلا نبوده است!
جوانان محلات شهر تبریز از اهالی تبریز و دیگر شهرهای ایران خواستهاند روز ۲۸ مهر، همزمان با زادروز ستارخان، به خیابانها بیایند
ایندیپندنت فارسی - اعتراضهای خیابانی، دانشجویی و دانشآموزی در تهران و دهها شهر دیگر ایران روز یکشنبه، ۲۴ مهر و در پنجمین هفته از خیزش سراسری مردم علیه جمهوری اسلامی ایران نیز ادامه داشت.
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر، صبح دوشنبه، ۲۵ مهر، آمار کشتهشدگان را ۲۴۱ تن اعلام کرد. از این میان، ۳۲ تن از قربانیان کودکان زیر ۱۸ سال بودهاند. برآوردها نشان میدهد که تاکنون بیش از هفت هزار و ۸۰۰ نفر در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند که هویت ۷۷۸ تن از آنان احراز شده است. شمار دانشجویان بازداشتی نیز ۱۷۷ نفر است. در حال حاضر، ۷۹ دانشگاه در ایران به اعتراضها پیوستهاند و تعداد شهرهای معترض نیز به ۱۱۴ شهر افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش، در دور جدید اعتراضهای مردمی ایران که از روز ۲۶ شهریور و پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران آغاز شد، تاکنون ۴۷۲ تجمع اعتراضی شهری و دانشگاهی در ایران برگزار شده است.
مناطق مختلفی از پایتخت ایران روز و شامگاه یکشنبه صحنه برگزاری تجمعهای اعتراضی مردم و درگیری با ماموران حکومتی و گارد ویژه بودند. حمله ماموران امنیتی به مردم معترض در محله نازیآباد تهران و پرتاب گاز اشکآور به آتش گرفتن خانه یکی از اهالی منجر شد.
مردم تهران در خیابانهای کاشانی و شریعتی تهران نیز تجمع کردند و در بسیاری از نقاط تهران، سر دادن شعارهای شبانه علیه علی خامنهای و حکومت ایران از پشتبامها و پنجرهها نیز تا پاسی از شب ادامه داشت. همچنین تجمع بزرگی با حضور شمار زیادی از مردم در شهرک اکباتان برگزار شد و معترضان شعارهایی مانند «سپاهی داعشی، تا کی کودککشی» سر دادند.
تجمع اعتراضی مردم در بازار بلورفروشان واقع در منطقه شوش تهران نیز با پرتاب گاز اشکآور و تیراندازی ماموران به سوی مردم به خشونت کشیده شد. در ویدیوها و تصاویری که در رسانههای اجتماعی منتشر شدند، تعطیلی کامل مغازهها و درگیری میان ماموران و معترضان مشهود است.
ایران وایر - رضا حقیقتنژاد روزنامهنگار و سردبیر پیشین «ایرانوایر»، امروز دوشنبه ۲۵مهرماه۱۴۰۱، در سن ۴۵ سالگی، پس از ماهها مبارزه با بیماری سرطان، در آلمان درگذشت.
رضا حقیقتنژاد ابتدا در رشته علوم آزمایشگاهی تحصیل کرده بود، اما علاقه فراوان او به نوشتن و روزنامهنگاری باعث شد، تحصیلات در این رشته را کنار بگذارد. او دوباره در کنکور شرکت و در رشته روزنامهنگاری تحصیل کرد. حقیقتنژاد، کار خود را با نشریات محلی آغاز کرد. مجله «خاتم» که در شهر یزد منتشر میشد یکی از اولین نشریاتی بود که حقیقتنژاد در آن کار کرد. او در تهران، مدتی در روزنامه «تهران امروز»، و سپس در روزنامه «هفت صبح» به فعالیت روزنامهنگاری پرداخت.
شرایط سیاسی و سخت روزنامهنگاران در ایران، او را چون بسیاری از اهالی رسانه ناچار به مهاجرت کرد. در خارج از ایران او چندین سال با «ایرانوایر» همکاری کرد و از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ سردبیری «ایرانوایر» را به عهده داشت. او از سال ۱۳۹۸ با «رادیو فردا» همکاری میکرد.
مرگ روزنامهنگار در تبعید داد نیست، بیداد است! در سوگ #رضا_حقیقتنژاد#روزنامهنگار تبعیدی با خانواده و دوستان و همکارانش غمشریکم. یادماندش، قلم پر توان در روزنامهنگاری کاووشگرانه و لبخند مهرورزانهاش به ویژه در این روزهای پُر بیم و امید، با ما میماند. pic.twitter.com/lrjtRgeMgv
گزارشها، یادداشتها و تحلیلهای رضا حقیقتنژاد، نمونههای شاخصی از روزنامهنگاری تحقیقی و فکتمحور است. او طی سالها روزنامهنگاری، همواره کنار حقیقت و مردم ایستاد، و گزارشهای افشاگرانهای درباره قدرت سیاسی حاکم در ایران منتشر کرد؛ گزارشهایی که هربار او را زیر ضرب حملات هدفمند سایبری قرار میداد.
از دست دادن این روزنامهنگار، فقدانی در عرصه اطلاعرسانی حقیقتمحور است. تحریریه «ایرانوایر» درگذشت رضا حقیقتنژاد را به خانواده و دوستان و جامعه روزنامهنگاران و مخاطبان این روزنامهنگار تسلیت میگوید.
یورونیوز - عکسهای ماهوارهای از آتشسوزی آخر هفته گذشته در زندان اوین تهران نشاندهنده میزان آتشسوزی و خسارت وارده به یکی از بزرگترین ساختمانهای این مجموعه است. مقامهای ایرانی شمار کشتهها را ۸ نفر اعلام کردهاند که دو برابر تعداد اعلامشده اولیه است.
جزییات دقیق و شفاف از آنچه شنبه شب در زندان اوین رخداد همچنان روشن نیست. ویدئوهایی که در فضای مجازی از آنشب منتشر شده است، فضای آشفتهای را نشان میدهند. در این ویدیوها در حالی که زندان در شعلههای آتش میسوزد، صدای آژیر خطر بلند است و صدای شعار «مرگ بر دیکتاتور» به گوش میرسد.
زندان اوین برای دههها محل اصلی نگهداری زندانیان سیاسی و مخالفان توسط دولت جمهوری اسلامی بوده است.
بر اساس عکسهایی که در روز یکشنبه توسط پلانت لبز پیبیسی (Planet Labs PBC) تهیه و توسط اسوشیتد پرس تحلیل شدهاند، سقف ساختمانی در بخش شمالی زندان اوین در آتش سوخته است. این بخش مربوط به استقرار زندانیان متهم به جرمهای جنایی است.
اطلس زندانهای ایران، پروژهای است که توسط گروه اتحاد برای ایران، گروه حقوق بشری مستقر در کالیفرنیا انجام میشود و به جمعآوری دادههای مربوط به زندانها و زندانیان در ایران میپردازد. این پروژه پیشتر این ساختمان زندان را به عنوان بندهای محل استقرار زندانیان متهم در جرایم اختلاس و دزدی و نه جرایم سیاسی شناسایی کرده بود. اگرچه این اطلس میگوید ممکن است مورد استفاده از این ساختمان در طی سالها تغییر کرده باشد.
روزنامه اعتماد روز دوشنبه، ۲۵ مهر (۱۷ اکتبر) از قول مصطفی نیلی، وکیل برخی از زندانیان سیاسی محبوس در اوین، یکی از بخشهای آسیب دیده زندان را بند ۸ معرفی کردهاست. او میگوید کسانی که در این بند دوران محکومیت خود را میگذرانند، زندانیانی با جرایم سیاسی و برخی جرایم مالی هستند. وی همچنین افزود که زندانیان سیاسی محبوس در بند ۴ این زندان در جریان اتفاقات شنبه شب گاز اشکآور استنشاق کردهاند.
ایران اینترنشنال - کارزار اینترنتی خطاب به سران کشورهای گروه ۷، هفت کشور صنعتی جهان، برای فراخواندن سفرایشان از ایران و اخراج مقامات جمهوری اسلامی به بیش از ۲۵۰ هزار امضا رسید.
این کارزار که خطاب به وزرای خارجهی بریتانیا، کانادا، امریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه و ایتالیا است، با اشاره به «سرکوب بیرحمانه و خشونتآمیز» اعتراضات سراسری مردم ایران پس از قتل «مهسا امینی»، از سران این کشورها میخواهد که «سفرای جمهوری اسلامی یا نمایندگان آنها در سازمانهای بینالمللی» را فورا افراد نامطلوب بخوانند و «در اعتراض به رفتار غیرقانونی و غیرانسانی نسبت به معترضین در ایران» از کشور خود اخراج کنند.
این کارزار که به همت کاوه شهروز، وکیل و فعال حقوق بشر ساکن در کانادا، روز ۲۳ مهر آغاز شد، همچنین خواستار آن است که این کشورها «با قاطعیت و بیپرده خواهان آزادی زندانیان از زندانهای ایران شوند.»
لطفا بخوانید و اگر موافقید امضا کنید. Please reed and sign if you agree.
حامد اسماعیلیون، سخنگوی انجمن خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی، نیز در حساب توئیتر خود، با اشاره به آتشسوزی در زندان اوین در شامگاه شنبه، فراخوان این کارزار را منتشر کرد.
بی بی سی - رضوانی، خودروساز ایرانی-آمریکایی سومین مدل خود را رونمایی کرد. این ماشین که نامش ونجنس (Vengeance) است، بر روی شاسی کادیلاک اسکالید ساخته شده و بدنهاش با الهام از بازیهای ویدیویی طراحی شده است.
با اینکه ماشین بر روی شاسی کادیلاک ساخته شده، ظاهرش هیچ شباهتی به این شاسیبلند لوکس ندارد و بیشتر به ماشینهای نظامی شبیه است. ونجنس توسط میلن ایوانف طراحی شده که کارش طراحی ماشین برای بازیهای ویدیویی است. رضوانی میگوید در ساخت بدنه ماشین از مدلسازی کامپیوتری و پرینت سه بعدی استفاده کرده است.
برخلاف بدنه، اتاق ماشین تقریبا دست نخورده و همه امکانات رفاهی یک کادیلاک را در اختیار راننده و سرنشینان قرار میدهد. ماشین را میتوان با سه موتور مختلف بنزینی و دیزل سفارش داد که قویترین موتور ۶۸۲ اسب بخار قدرت دارد.
ونجنس را میتوان به صورت ضدگلوله هم سفارش داد. به مدل ضدگلوله این شاسیبلند امکاناتی از جمله سیستم پخش دود برای محدود کردن دید ماشینهای پشتسر، لاستیکهای نظامی، دوربین حرارتی، دستگاه تشخیص بمب، نورافکن، دستگاه پخش گاز فلفل و جلیقه ضدگلوله اضافه میشود.
قیمت مدل معمولی ونجنس ۲۴۹ هزار دلار است، اما با اضافه کردن امکانات سفارشی قیمت ماشین به ۶۴۴ هزار دلار میرسد.
رضوانی موتورز در سال ۲۰۱۳ توسط فریس رضوانی تاسیس شد. این شرکت کارش را با ساخت یک ماشین اسپرت آغاز کرد و اکنون سه شاسیبلند در محصولاتش دارد.
همزمان با اوج گرفتن اعتراضها به مرگ مهسا امینی در ایران و سراسر جهان، رضوانی موتورز با انتشار عکسی در شبکههای اجتماعی این شرکت، از این اعتراضها حمایت کرد.
اگر همه چیز ختم به خیر شود و از فردا اوضاع آرام شود سؤال بعدی این است که آتشفشان بعدی کی اتفاق می افتد؟ اینها سؤالات مهمی است که نظام باید از خودش بکند.
جواد مرشدی: موضوع اعتراض ها کماکان در دستور بحث و بررسی نخبگان سیاسی کشور قرار دارد. دلایل غفلت مسئولان از عصبانیت مردم از وضع موجود، مطالبات معترضان، ترکیب معترضان و دلایل حضور دهه هشتادی ها در اعتراضات، بایدهایی که حاکمیت سیاسی در برخورد با معترضان باید به آن ها توجه کند، نقش و نگاه نخبگان به اعتراضات و شیوه برخورد با معترضان، از مسایلی است نقل محافل روشنفکری و سیاسی است وخبرآنلایندر گفت و گو با صادق زیباکلام آن ها را بررسی کرده است.
آیا وقوع اعتراض ها با این حجم و گستردگی قابل پیش بینی بود؟
اگر بعد از رخداد حادثه روز ۲۲ شهریور برای ژینا(مهسا امینی)، اگر کسی به من می گفت اعتراض ها نسبت به آن چیزی حدود یک ماه ادامه پیدا می کند و به تدریج به همه دانشگاهها و دبیرستانها می رود، من می گفتم شما اشتباه می کنید، پس از چند روز، اعتراضات تمام می شود و از اول مهر یعنی بازگشایی دانشگاهها و مدرسه ها، این موضوع جمع می شود. خیلیها صداقت گفتن این جمله را ندارند! و دائم می گویند معلوم بود تظاهرات ادامه دار خواهد بود و ... ولی این حجم از اعتراض ها همه از جمله دولتمردان و کسانی که در حکومت و در مجلس و قوه قضاییه و .. هستند، را غافلگیر کرده است.
دلیل غافلگیری دولتمردان چه بوده است؟
یک مقدار بدشانسی نظام بود که به اول مهر خورد، اگر این حادثه در اوایل شهریور رخ می داد، دانشگاهها و مدرسه ها، بسته می بودند و اعتراضات به مردم محدود می شد. ولی اگر کسی به من می گفت دانشگاههای ما این گونه نقش آفرینی می کنند، من می گفتم اشتباه می کنید چون دانشگاه چند سال است کاری نکرده است. بعد از سال ۸۸ خیلی از خوابگاهها را به دانشجویان متاهل دادند و آن ها را در اطراف تهران پخش کردند، در شهرهای بزرگ هم سعی کردند خوابگاهها را محدود کنند، به همین دلیل نظر من این بود که آبی از دانشگاهها گرم نمی شود.
اما اتفاق دیگر ؛ هیچ سابقهای وجود ندارد دانشگاههای آزاد در اعتراضات شرکت کرده باشند. دانشگاه آزاد در اعتراضات سال ۸۸ هم نبود، از زمان آقای دکتر جاسبی، در سازماندهی دانشگاه حداقل امکانات برای فعالیتهای دانشجویی فراهم شده بود. نه استادها حال و حوصله مسائل سیاسی را داشتند و نه دانشجویان. از طرفی چون دانشجویان شهریه می دادند محافظه کارتر می شدند. ولی به موازات دانشگاههای دولتی و سراسری، واحدهای مختلف دانشگاههای آزاد هم دارند اعتراض می کنند. مسئله دیگر این بود که نه نظام و نه اپوزیسیون داخل کشور و خارج از کشور، هیچ حدسی نمی زدند نسبت به گشت ارشاد تا این اندازه در افکار عمومی حساسیت ایجاد شده باشد. زنان و دختران مجبور بودند از اینها حساب ببرند. این حساسیت و بغضی که علیه گشت ارشاد سر ریز شد و بیرون ریخت، مثل اعتراضات دانشجویان و دانشگاه آزاد قابل پیش بینی نبود. به این مسائل خیلی توجه نشده بود، البته نمی خواهم مشکلات اقتصادی را نادیده بگیرم.
مطالبات معترضان چه بوده است؟
سوخت و مهمات این اعتراضها نارضایتی اجتماعی بوده است. این اعتراضات دو تا ستون خیلی نیرومند داشت، ستون اول زنان و دختران بودند و ستون دوم دهه هشتادیها بودند. ما چه طرفدار نظام و چه مخالف نظام باشیم، چه طرفدار این تظاهرات یا مخالف آن باشیم، این واقعیت است که دو عنصر در این چند هفته یکی بغض علیه گشت ارشاد، و دوم بغض دهه هشتادیها که نه نان آور، نه متاهل و نه متعهد هستند برجسته بوده است. به عبارت دیگر با وجود مشکلات اقتصادی، دهه هشتادی ها مشکل اقتصادی ندارند.
پس چه چیزی باعث شده دهه هشتادیها این گونه در خیابانها ظاهر شوند؟
سرخوردگی سیاسی و اجتماعی باعث چنین اتفاقی شده است. دهه هشتادی ها هیچ آینده و نوری در انتهای تونل مبنی بر قبولی دردانشگاه، فارغ التحصیلی و بعد تشکیل خانواده مشاهده نمی کنند. به همین دلیل معتقدم وضعیت کنونی نشان می دهد تعلیم و تربیت مذهبی در دبیرستان توسط آموزش و پرورش و صدا و سیما موثر نبوده است. مسئولان نظام باید از خودشان بپرسند بالاخره با دهه هشتادیها می خواهند چه کنند؟ همچنین در صورت آرام شدن فضا، نظام تصور خواهد کرد که دیگر تمام شد؟ یا باید به این فکر باشد که چند سال دیگر با دهه نودیها رو به رو خواهد شد؟ بنابراین اگر همه چیز ختم به خیر شود و از فردا اوضاع آرام شود سؤال بعدی این است که آتشفشان بعدی کی اتفاق می افتد؟ اینها سؤالات مهمی است که نظام باید از خودش بکند. ضمن این که معتقد هستم با وقوع براندازی بدبختتر می شویم.
ایران وایر - «میلاد زنیدپور» بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران، ساعاتی پس از آنکه در صفحه اینستاگرام خود، تصویری از گزارش «ایران وایر» در مورد کشته شدن دختر دانشآموزی در اردبیل را منتشر کرده بود، مجبور به حذف آن شد.
میلاد زنیدپور در کنار این گزارش خطاب به نیروهای امنیتی و حاکمیت جمهوری اسلامی نوشته بود: «حرامزادهها شما از چه نسلی هستید که شبیه هیچ انسانی نیستید؟»
طی هفتههای گذشته، فشار فدراسیون فوتبال و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به بازیکنان فوتبال برای همراه نشدن با موج اعتراضات مردمی افزایش یافته است.
میلاد زنیدپور بازیکن سابق تیمهای داماش، سایپا، سپاهان، ذوبآهن، گسترش فولاد و پیکان است که در زمان سرمربیگری «علی دایی» و «کارلوس کیروش» به اردوی تیم ملی ایران دعوت میشد. او ۱۷ بار پیراهن تیم ملی ایران را بر تن کرده بود.
همچنین «اکبر یوسفی» بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پاس که سابقه قهرمانی با تیم پاس در رقابتهای جام باشگاههای آسیا و مقام سوم با تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ را دارد، در واکنش به صحبتهای «حمید سجادی» وزیر ورزش و جوانان که گفته بود ورزشکاران رزمیکار و موتورسوار در کنار نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی حضور دارند نوشت: «لباس سفید و مقدس رزمیکاران حرمت دارد. اما خودت هم لباس موتورسواری بپوش و برو، بلکه به مدال بیشرفی المپیک که لایقش هستی برسی.»
طی روزهای اخیر، اتهامی که وزیر ورزش متوجه رشتههای رزمی و موتورسواری ایران کرد، از سوی ورزشکاران با واکنشهایی همراه شد.
اکبر یوسفی همچنین با انتشار تصویری از «نیما نکیسا» دروازهبان سابق تیم ملی ایران که با «چفیه سفید» از نیروهای سرکوبگر حمایت کرده بود نوشت: «متاسفم که در تیم ملی کشور عزیزم در کنارمان بودی. احمدرضا عابدزاده چه خوب میدانست که تو چه بیشرفی هستی.»
اشاره او به درگیریهای قدیمی احمدرضا عابدزاده دروازهبان سابق تیم ملی ایران با نیما نکیسا است؛ در اردوهای تیم ملی در دهه ۹۰ میلادی عنوان میشد که نیما نکیسا، مخبر نهادهای اطلاعاتی و نزدیک به حراست سازمان تربیت بدنی است.
و نخستین بار این موضوع را احمدرضا عابدزاده در اردوهای تیم ملی ایران عنوان کرده بود.
خونشویی جمهوری اسلامی با فوتبال؛ بازی با احساسات جامعه خشمگین
ایران وایر - در دقایقی که زندان اوین میان شعلههای آتش میسوخت و صدای انفجار و تیراندازیهای بیوقفه به گوش میرسید، رسانههای ایران از خبر «تغییر مدیرعامل باشگاه استقلال» رونمایی کردند.
«علی فتحاللهزاده»، خواهرزاده همسر «علی آقامحمدی»، که از نیروهای قسمخورده، امین و البته امنیتی جمهوری اسلامی شناخته میشود، برای چندمینبار به مدیرعاملی باشگاه استقلال رسید.
سردار «مصطفی آجرلو»، که پیش از این هدفش از حضور در فوتبال را، «پایبندی به اصول سپاه و انقلاب» عنوان کرده بود نیز، کنار رفت.
ساعاتی قبل، خبرنگاران نزدیک به وزارت ورزش، از احتمال تغییراتی جدید در باشگاه استقلال خبر داده بودند و فدراسیون فوتبال نیز از شکایت این مجموعه از «حسن عباسی»، تئوریسین حامی حکومت، به دلیل آنچه «اهانت به جامعه فوتبال» خوانده بود، خبر داد.
به نظر میرسد بازگرداندن بیدلیل و بیموقع علی فتحاللهزاده، از آخرین ترفندهای مدیران ورزش ایران برای فریب دوباره جامعه هواداری باشد. نوعی بازی سیاست با احساسات هواداران نوجوانان و جوانان؛ سیاست جمهوری اسلامی، با فوتبال، خون شویی میکند.
***
چگونه انقلاب، سردارش را بلعید؟
کنار گذاشتن سردار مصطفی آجرلو از مدیرعاملی باشگاه استقلال، عجیب نه، بلکه در شرایط کنونی، شبیه به بازی سیاست» میماند.
مصطفی آجرلو در روزهایی از سمت خود کنار رفت، که فصل گذشته استقلال را به قهرمانی لیگ برتر رسانده بود. در فصل جاری هم با هزینههای مورد قبول هواداران برای جذب بازیکن و مربی خارجی، تیم استقلال را همامتیاز با پرسپولیس تا پایان هفته نهم، در رده دوم قرار داد؛ هم از سپاهان پرهزینه بالاتر است و هم از رقیب دیرینهاش امتیاز کمتری ندارد. چرا مدیرعامل استقلال باید حذف میشد؟
اسرائیل چگونه بایگانی هستهای جمهوری اسلامی ایران را به سرقت برد؟
ایندیپندنت فارسی - بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، در کتاب جدید خود برای نخستین بار جنبههای مهمی از عملیات سال ۲۰۱۸ موساد را برای سرقت بایگانی هستهای ایران، برملا کرده است. پیش از این نیز جزئیات بسیاری در مورد این عملیات منتشر شده بود، اما نتانیاهو که تا حدود دو هفته دیگر عازم نبرد انتخاباتی مهمی میشود، در کتاب جدید خود جزئیات بیشتری را برملا کرده است.
کتاب نتانیاهو با عنوان «بیبی: داستان من» روز جمعه، ۱۴ اکتبر (۲۲ مهر)، به زبان عبری منتشر شد و رسانههای اسرائیل از جزئیات آن خبر دادهاند. این گزارش، بر اساس روایت رسانههای اسرائیلی تنظیم شده است. نسخه انگلیسی این کتاب روز سهشنبه منتشر میشود.
در روایت جدید، میخوانیم که در سال ۲۰۱۷ (روز و ماه دقیقش ذکر نشده است) یوسی کوهن، رئیس وقت موساد، پیشنهاد سرقت بایگانی هستهای جمهوری اسلامی ایران را از طرف این نهاد اطلاعاتی به نخستوزیر ارائه کرد. کوهن آن پیشنهاد را در قالب «پاورپوینت» به نتانیاهو نشان داد. در این جلسه محرمانه، نتانیاهو و کوهن تبادلنظرهایی در مورد این پیشنهاد فوقمخفی داشتند.
در کتاب میخوانیم که آقای نتانیاهو نخست از کوهن پرسید: «آیا نسخه بدیلی از این اسناد دارند؟»، و رئیس وقت موساد پاسخ داد: «نمیدانم. اما آنها اینقدر مطمئند که هیچکس از وجود این بایگانی خبر ندارد، که امکانش زیاد است که کپی آن را برنداشته باشند.» نتانیاهو سپس پرسید: «یعنی فکر نمیکنی کپی تمام این اطلاعات را در کامپیوتری ذخیره کرده باشند؟» و کوهن پاسخ داد: «شاید اینطور نباشد، چون شاید باورشان این باشد که ما بتوانیم با عملیات هکری به این فایلهای کامپیوتری دست پیدا کنیم. شاید فکر کرده باشند که فقط نسخه اصلی پروندهها را داشتن و پنهان کردن آنها، بهترین دفاع است.»
نتانیاهو سپس به کوهن تاکید میکند که یکی از اهداف کلیدی عملیات، حذف دادههای علمی هستهای است، به صورتی که جمهوری اسلامی قادر به جایگزینیاش نباشد.
با این حساب، از مهمترین نکاتی که در کتاب نتانیاهو روشن میشود، این است که هدف این عملیات تنها اثبات ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران نبوده، و این نیز بوده است که این برنامه به تاخیر انداخته شود. با توجه به ناقص بودن نظارت کنونی آژانس بینالملی انرژی اتمی بر فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران، نمیتوان تخمین زد که اسرائیل در این زمینه تا چه حد موفق بوده است.
صدای آمریکا - یک فعال حقوق بشر در ایران، درباره آتشسوزی در اوین، به صدای آمریکا گفت بر اساس اخباری که به او رسیده، مقامات زندان به زندانیهای در حال فرار از آتش و دود شلیک کردند.
پوران ناظمی، فعال مدنی و حقوق بشر ساکن ایران، روز یکشنبه ۲۴ مهر در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا تأکید کرد: «در این روزها هر چه را که ما از طرف حکومت میبینیم فقط فاجعه است.»
خانم ناظمی با بیان این که هنوز از شمار کشتهشدگان یا زخمیها «اطلاع دقیقی نداریم»، گفت که «چند بیمارستان در حال آمادهباش هستند» و نیروهای حکومتی «در مقابل آنها ایستادهاند و اجازه نمیدهند کسی نزدیک بشود.»
به گفته این فعال حقوق بشر، هنوز بسیاری از زندانیها با خانوادههایشان تماس نگرفتهاند و گزارشها «خیلی متفاوت بوده» و برای اخبار دقیق «باید صبر کنیم.»
او با بیان این که آتشسوزی شنبه شب در اوین از بند هفت آغاز شده، توضیح داد: «بند هفت زندان اوین بند موقت و مربوط به زندانیانی است که زیر حکم هستند، مخصوصا این روزها جوانان و نوجوانانی را که در اعتراضات دستگیر شدهاند در این بند نگهداری میکنند و خیلی بیشتر از تعدادی که ظرفیت داشته در آن زندانی نگهداری میشده.»
الناز رکابی در مسابقات سنگنوردی قهرمانی آسیا در کره جنوبی بدون حجاب حاضر شد
در اقدامی تاریخی و در حالی که بسیاری از زنان و دختران در خیابانهای ایران برای رسیدن به آزادی میجنگند، الناز رکابی، نماینده ایران در فینال سنگنوردی آسیا بدون حجاب اجباری شرکت کرد.
یورونیوز - ادعای خبرگزاری فارس در مورد علت شنیده شدن صدای انفجار در جریان آتشسوزی و تیراندازی شب گذشته در زندان اوین که چندین کشته و مجروح بر جای گذاشته، این سوالها را مطرح کرده که آیا تپههای اطراف این زندان مینگذاری شده و آیا استفاده از سلاح جنگی ضدنفر علیه زندانیان در سایر کشورها نیز رایج است؟
خبرگزاری نزدیک به سپاه پاسداران در جریان پوشش خبری وقایع خونین شنبه شب در زندان اوین، ابتدا به نقل از برخی منابع مدعی شد که شنیده شدن صدای چند انفجار از حوالی این زندان ناشی از ورود چند زندانی فراری به محدوده مینگذاری شده اطراف زندان بوده است. البته این خبرگزاری سپس به نقل از یک منبع آگاه خبر اولیه خود را تصحیح کرد و نوشت: «در ماجرای دیشب زندان اوین هیچ زندانی روی مین نرفته است.»
هر چند تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که برخی انفجارهای رخ داده در زندان اوین ناشی از پرتاب نارنجکهای صوتی یا نوعی دیگر از مواد منفجره از خارج محوطه زندان به درون آن بوده ولی در هر صورت خبرگزاری فارس چه در خبر نخست و چه در تصحیح آن، از وجود مینهای ضدنفر در تپههای اطراف خبر داده است.
اما آرش زاد، برنده جایزه جوانان سازمان ملل در سال ۲۰۱۵، در پیامی توییتری به بخشی از گزارش منتشر شده در روزنامه کیهان مورخ ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ استناد کرده که در آن به تلاش گروهی به سرپرستی سرگرد منوچهری برای انهدام مینهای کارگذاشته شده در تپههای اطراف میدان مین اشاره شده است. در این گزارش، تاکید شده که با انهدام و خنثیسازی بیش از ۳۰۰ مین، بخشهای غربی، شمال غربی و شمال زندان اوین پاک شده است.
اما آیا احتمال دارد که اطراف زندان اوین به طور کامل از وجود مینهای ضدنفر به طور کامل پاک نشده و یا این که دوباره مینگذاری شده باشد؟
کنوانسیون ممنوعیت مینهای ضد نفر یک سند حقوق بینالملل است که توسعه، تولید، ذخیره، صدور و استفاده از مینهای ضد نفر را ممنوع میکند. این کنوانسیون در ۱ مارس ۲۰۰۹ لازمالاجرا شد. دولتهای عضو این کنوانسیون موظفند تا حداکثر چهار سال تمام ذخایر مینهای ضد نفر را نابود کنند و تمام مناطق مینگذاری شده تحت کنترل خود را در اسرع وقت پاکسازی کند.
پنج دانشآموز ۱۷ ساله در شهرستان سروآباد ربوده شدند
ایران وایر - سازمان حقوق بشری ههنگاو ضمن اعلام این خبر نوشت که نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران روز چهارشنبه ( ۲۰ مهر ۱۴۰۱) به دبیرستان دخترانه سمیه هجوم برده و پس از ایجاد رعب و وحشت اقدام به دستگیری دانشآموزان کردهاند.
در ادامه این گزارش آمده است که یک روز بعد از آن (پنجشنبه ۲۱ مهر) نیز سه دانشآموز ۱۷ ساله دبیرستان کاظمی سروآباد نیز توسط سپاه پاسداران بازداشت شدهاند.
هویت دانشآموزان بازداشت شده، پروا حسینی، شنیا حسینی، اشکان ابراهیمی، آریا مرادی و مبین مرادی اعلام شده است.
بر اساس اخبار منتشر شده این پنج دانشآموز به دلیل شعار نویسی در مدرسه بازداشت شدهاند.
از میان دانشآموزان بازداشت شده، مبین مرادی سه روز پس از بازداشت، در حالی که به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود آزاد شده اما از سرنوشت و محل نگهداری چهار دانشآموز دیگر اطلاعی در دسترس نیست.
پیشتر فعالان صنفی معلمان در کردستان در گفتگو با ایرانوایر، از سایه سنگین سرکوب بر مدارس شهرهای مختلف این استان از جمله سنندج، سقز، مریوان خبر داده بودند.
به گفته آنها، مسئولان آموزش و پرورش و حراست ادارات کل شهرهای این استان پس از آغاز اعتراضات قتل حکومتی مهسا امینی و همزمانی آن با شروع سال تحصیلی ۱۴۰۱ به دلیل پیوستن نوجوانان و جوانان به صفوف اعتراض و انتقال آن به مدارس، شیوههای مختلفی را برای کنترل پلیسی و سرکوب نوجوانان، جوانان و معلمان معترض اجرا کردهاند.
صدای آمریکا - روزنامه جروزالمپست از مشارکت حزبالله و حشد شعبی در سرکوب معترضان ضدحکومتی ایرانی خبر داد.
این روزنامه به نقل از منابعش میگوید در بین سرکوبگران حکومتی در شهرهای مختلف از جمله در تهران، لباس شخصیهایی دیده شدهاند که عربی با لهجه لبنانی صحبت میکنند.
به گزارش جروزالمپست، این افراد به صدها نیروی پلیس و بسیج و سپاهی کمک میکنند که سرکوب خشونتبار موج اعتراضات ضدحکومتی در ایران را برعهده دارند.
در این گزارش آمده که نیروهای لباس شخصی عربزبان در سرکوب اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در ایران هم دیده شده بودند.
اعتراض های جاری در ایران از یکماه پیش با کشتهشدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد.
در نتیجه اعتراضات، صدها تن از معترضان از جمله کودکان و دانشآموزان بازداشت و دهها تن دیگر توسط نیروهای امنیتی کشته و زخمی شدهاند.
حسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان، در اوایل اکتبر حواشی مرگ مهسا امینی را مبهم خوانده و گفته بود از او برای شوراندن مردم علیه حکومت بهرهبرداری شده است.
به گزارش جروزالمپست، کمکهای جمهوری اسلامی به گروههای نیابتیاش نظیر حزبالله، حوثیهای یمن، حماس و دیگر گروههای جهادی فلسطینی و شبهنظامیان شیعه طرفدار ایران در عراق بر بیش از یک میلیارد دلار بالغ میشود.
این در حالیست که مردم ایران در سالهای اخیر با اوضاع بد اقتصادی و تورم فزاینده و چالشهای معیشتی مواجه بودهاند.
رادیو فردا - روزنامه واشینگتنپست از قول مقامات آمریکایی و نهادهای امنیتی متحد آمریکا گزارش داده که ایران در حال آماده شدن برای ارسال دو نوع موشک بالستیک زمین به زمین همراه با پهپادهای بیشتر به روسیه است.
این گزارش که روز یکشنبه ۲۴ مهرماه منتشر شد، در ادامه میافزاید ارسال تسلیحات از سوی ایران به روسیه میتواند آنچه را که دولت جو بایدن تلفات سنگین تجهیزات نظامی روسیه در ضدحملات اخیر اوکراین عنوان کرده است، خنثی کند.
بر اساس منابع اطلاعاتی غربی، روسیه از زمان تهاجم به روسیه شش هزار ادوات سنگین جنگی خود را از دست داده است.
طی هفتههای گذشته برخی رسانههای مستقل غربی تصاویری از پهپادهای شاهد ۱۳۶ ساخت ایران و ساقط شده توسط نیروهای هوایی اوکراین را منتشر کردهاند؛ موضوعی که ایران کماکان بر رد آن اصرار دارد.
مقامات پنتاگون و کییف نیز استفاده روسیه از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ را تایید کردهاند.
این گزارش از قول مقامات آمریکایی و نهادهای امنیتی کشورهای متحد آمریکا که نامی از آنها برده نشده، نوشته که ایران، به عنوان نشانهای آشکار از گسترش نقش آن برای تامین تسلیحاتی مسکو، روز ۱۸ سپتامبر هیاتی به روسیه فرستاد تا شرایط ارسال تجهیزات جدید از جمله دو نوع موشک زمین به زمین فاتح- ۱۱۰ و ذوالفقار را نهایی کند.
این موشکها به ترتیب ۳۰۰ کیلومتر و ۷۰۰ کیلومتر برد دارند.
این مقامات که بهخاطر حساسیت موضوع نخواستند نامشان فاش شود، در ماه اوت هم از توافق ایران برای ارسال پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ و «مهاجر» خبر داده بودند.
صدای آمریکا - در کنار روایتهای تکاندهنده از اتفاقات زندان اوین تهران، قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران نیز سرانجام تایید کرد که دست کم «۴ نفر» از زندانیان در حادثه شامگاه شنبه بیست و سوم شهریورماه، کشته شدند.
در این حال، روایتهایی نیز از سوی برخی زندانیان توسط فعالان و روزنامهنگاران پیگیری کننده واقعه انتشار یافته که از جمله آنها اکانت توییتری «۱۵۰۰ تصویر» است که اخبار اعتراضات را پوشش میدهد و در رشته توییتی به نقل از یک زندانی بند ۸ زندان اوین نوشت: شامگاه شنبه بیست و سوم مهرماه از ساعت «۲۰:۴۵» صدای «تیراندازی ممتد» از بند ۷ شنیده شده است.
در ادامه این گزارش، آمده است: زندانیان «بند ۸» با شنیدن صداها «خواستند به زندانیان آن بند کمک کنند» اما «حمله به زندانیان بند ۸» هم شروع و «تیراندازی مستقیم» صورت گرفت که بسیاری با «گلوله ساچمهای» مجروح شدند و یک نفر هم با «تیر جنگی» مجروح شد و «خونریزی شدیدی» داشته است.
مصطفی نیلی وکیل دادگستری در توییتی از مفقود شدن برخی از زندانیان پس از درگیری در اوین خبر داد. به گفته او، تعدادی از زندانیان سیاسی بند هشت اوین را دیشب (شامگاه بیست و سوم مهرماه) پس از پایان درگیریها، توسط گارد ویژه از بند خارج کردهاند و هنوز اطلاعی از مکانی که منتقل شدهاند در دست نیست.
این وکیل دادگستری در توییت دیگری نیز از مفقود شدن برخی از زندانیان پس از درگیری در اوین خبر داد. به گفته او، تعدادی از زندانیان سیاسی بند هشت اوین را دیشب (شامگاه بیست و سوم مهرماه) پس از پایان درگیریها، توسط گارد ویژه از بند خارج کردهاند و هنوز اطلاعی از مکانی که منتقل شدهاند در دست نیست.
تا به این لحظه، سازمان زندانهای جمهوری اسلامی ایران و دیگر نهادهای مسئول در این رابطه، اجازه ورود آزاد نمایندگان رسانهها و گروههای مدافع حقوق بشری به زندان اوین را نداده و تنها چند روایت توسط رسانههای دولتی و حاکمیتی ارائه شده است.
آخرین خبرها از زندان اوین؛ تایید چهار کشته
ایران وایر - شامگاه شنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۱ در دومین شنبه فراخوان برای اعتراضات سراسری و پایان چهارمین هفته از این اعتراضات که با کشتهشدن مهسا امینی دختر ۲۲ ساله سقزی آغاز شده بود در بندهای ۷ و ۸ زندان اوین حریق و انفجاری غریب رخ داد.
منابع ایرانوایر از شنیده شدن صدای آژیر خطر زندان به صورت ممتد پیش از وقوع انفجارها خبر داده و گفتند صدها صدای شلیک شنیده شده است.
بعد از بالا رفتن ستونی از دود و آتش خیابانهای اطراف زندان اوین تیراندازی در این زندان از سر گرفته شد.
***
در پی افزایش نگرانیها از جان زندانیان محبوس در زندان اوین، برخی کاربران احتمال دادند که این انفجار و آتشسوزی در این زندان، از پیشبرنامهریزی شده بوده است. گزارشهایی از جوسازی چندین اکانت بدون اسم و رسم که فعالان مدنی و روزنامهنگاران میگویند «ناامن» هستند، منتشر شد که در آن از ورود هلیکوپتر به زندان اوین و وقوع «شورش» خبر داده بودند. اغلب توییتهای این کاربران بعد از چند ساعت از حسابهای کاربریشان حذف شد.
ساعاتی پس از وقوع آتشسوزی و تجمع گسترده شهروندان در اطراف زندان اوین کلیه راههای منتهی به زنان مسدود شد و نیروهای لباس شخصی و امنیتی اجازه توقف خودروها در آن نواحی را نمیدادند.
رادیو فردا - حزب مردمسالاری روز شنبه با صدور بیانیه خواستار برگزاری همهپرسی برای بازنگری در قانون اساسی ایران شد و آن را «اصلیترین راه برای برونرفت از بنبستهای سیاسی» دانست.
این حزب اصلاحطلب در بیانیه خود با اشاره به تغییر قانون اساسی پس از درگذشت آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، نوشته که اکنون «نیاز به تدوین قانون اساسی جدیدی با توجه به مقتضیات روز و مطابق با خواستههای جدید مردم، نیازی غیر قابل انکار است».
به گفته حزب مردمسالاری، «تنها با برگزاری رفراندوم برای اصلاح قانون اساسی و گنجاندن مطالبات مردم در قانون اساسی جدید و رفع نقاط ابهام، میتوان امیدوار به تغییر شرایط، جلب رضایت مردم و همچنین ایجاد امید به آینده بود».
اعتراضات کنونی در ایران که با جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد، اکنون وارد پنجمین هفته خود شده است. این اعتراضات در عین حال با سرکوب شدید حکومت جمهوری اسلامی مواجه شده است.
حزب مردمسالاری با توجه به شرایط کنونی ایران ۱۰ پیشنهاد دیگر داده که از جمله آنها عبارت است استعفای وزیر کشور، برکناری و مجازات کلیه مقصران دخیل در مرگ مهسا امینی، شناسایی و مجازات عناصر لباس شخصی مهاجم به دانشگاه شریف،انحلال رسمی گشت ارشاد، آزادی «بازداشتیهای بیگناه» به ویژه روزنامهنگاران، دانشآموزان و دانشجویان، و رفع کامل انسداد اینترنت و رفع فیلترینگ شبکههای اجتماعی.
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۲۵ مهر ۱۴۰۱: شمار کشتهشدگان اعتراضات اخیر به دستکم ۲۱۵ تن، از جمله ۲۷ کودک، افزایش یافت. حمله و سرکوب خشونتبار کودکان در مدارس، خشم عمومی را در بسیاری از شهرها برانگیخته است.
سازمان حقوق بشر ایران ضمن محکوم کردن سرکوب خشونت بار کودکان و زندانیان در اعتراضات سراسری اخیر، بار دیگر بر ضرورت تشکیل یک سازوکار مستقل تحت نظارت سازمان ملل، برای حسابرسی مسئولان جنایات انجام شده از سوی نیروهای امنیتی و سرکوبگر، تاکید کرد.
محمود امیری مقدم مدیر این سازمان در این خصوص گفت: «خشونت بیپروای حکومت که حتی کودکان و زندانیان را نیز هدف قرار میدهد، همراه با روایت دروغین مقامات جمهوری اسلامی، نیاز فوری به ورود جامعه جهانی و تشکیل مکانیزم پاسخگویی آمران و عاملان جنایتها و تحقیق مستقل تحت نظارت سازمان ملل را بیش از پیش کرده است.»
شما نیز مانند همکارانتان در اروپا و سراسر جهان، رویدادهای شگرفی که ظرف چند هفته گذشته در ایران در حال رخ دادن است، را دنبال کردهاید. خیزش مسالمتآمیز بخش بزرگی از جوانان ایرانی علیه جمهوری اسلامی، و سرکوب خشونتآمیز و تمامیتخواهانهی جمهوری اسلامی علیه کسانی که با شجاعت برای حقوق و کرامت اولیه خود مبارزه میکنند.
تاکنون در حدود ۲۰۰ جوان معترض کشته و هزاران تن دیگر زندانی شدهاند. از آغاز اعتراضات، رژیم تقریباً همهی رهبران تشکلهای مستقل در کشور را اعم از سندیکاها (کارگری، معلمین، بازنشستگان)، انجمنهای زنان، سازمانهای غیردولتی مستقل یا مدافعان حقوق بشر را زندانی کرده است.
به گزارش رویترز، قرار است وزرای خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه، ۱۷ اکتبر ۲۰۲۲، درباره انتقال پهپادهای ایرانی به روسیه و استفاده از آنها در جنگ اوکراین گفتوگو کنند و ممکن است درباره تحریمهای آینده مرتبط با این موضوع به توافق سیاسی دست یابند.
حیرتآور این است که چرا با وجودی که مقامهای اوکراینی پیوسته درباره استفاده روسیه از پهپادهای شاهد ۱۳۶ ساخت ایران صحبت میکنند، اروپاییها و پیش از آنها آمریکاییها در رسیدگی به این موضوع این همه تعلل و تاخیر میکنند. این در حالی است که پایگاه خبری وابسته به اوکراین در ۱۵ اکتبر هم از استقرار مربیان نظامی ایرانی در منطقه خرسون و کریمه خبر داده و هدف از حضور آنها را آموزش هدایت پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ اعلام کرده بود.
واقعا جای تعجب است که اتحادیه اروپا و ایالات متحده به جای اینکه رژیم ایران را به دلیل گسترش دامنه تهدیدها و جنایتهایش که نه تنها خاورمیانه بلکه اروپا را ناامن کرده است، بازجویی کنند، پیوسته سعی میکردند درباره پرونده هستهای ایران صحبت کنند. به عنوان مثال، دولت آمریکا با ایجاد هیاهو درباره کاهش تولید نفت اوپک، همه را به خود مشغول کرد اما گزارشهای مستند در مورد استفاده از پهپادهای ایرانی در اوکراین را نادیده گرفت.
البته اینها همان پهپادهاییاند که در عملیات تروریستی رژیم جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه استفاده میشوند و گروههای شبهنظامی تروریست وابسته به رژیم ایران اعم از حوثیها، حزبالله، حشدالشعبی، عصائب اهل حق و غیره برای حمله به قلمرو عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق از آنها بهره میگیرند.
ایران وایر - حسن شیخنژاد، فرمانده انتظامی ارومیه اخبار منتشره درباره جان باختن «نیما شفقدوست»ِ در اعتراضات اخیر را رد کرده و اعلام کرد این نوجوان ۱۶ ساله به دلیل عفونت ناشی از گاز گرفتگی سگ فوت کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از «انتظامی آذربایجان غربی»، فرمانده انتظامی ارومیه با انتقاد از رسانههای به اصطلاح «معاند» که در مورد مرگ نوجوان ارومیهای سعی در «گمراهی مردم» دارند، گفت: « با بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که نامبرده حدود ۳ هفته پیش به علت اینکه توسط سگ گاز گرفته شده است به یکی از مراکز درمانی ارومیه مراجعه و سپس از ادامه درمان در بیمارستان خودداری کرده و در منزل تحت مداوا قرار میگیرد؛ که متأسفانه به علت شدت عفونت محل گاز گرفتگی، در نهایت فوت میکند.»
شیخنژاد در حالی این ادعا را مطرح میکند که پیشتر رسانههای مختلف نوشته بودند که این نوجوان در حین شرکت در اعتراضات خیابانی مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و خانوادهاش به دلیل ترس از دستگیری به مراکز درمانی نمیروند و شروع به مداوا در خانه میکنند که نیروهای امنیتی متوجه این امر شده و با یورش به خانه، نوجوان مجروح را با خود میبرند و چند روز بعد در تاریخ ۱۳ مهر ماه جنازه او را تحویل خانواده میدهند.
در یک ماه گذشته از ادعای حاکمیت درباره مرگ خود مهسا امینی -که دلیل آغاز گسترده اعتراضات خیابانی شد- تا دلایل مرگ نیکا شاکرمی، حدیث نجفی، سارینا اسماعیلزاده و... به طور کل روایتهای مقامات جمهوری اسلامی مورد قبول مردم نبوده و این روایتها بیشتر باعث شعلهور شدن خشم معترضان شده است.
بنا بر اعلام سازمان «عفو بینالملل» در اعتراضات سراسری مردم ایران که تا امروز حدود یک ماه از آن میگذرد دست کم ۲۳ کودک کشته شدند.
نمی خواهم به گذشته ها بر گردم. گذشته هایی سراسر وحشت و خون. ولی پایه های این حکومت نکبت را که امروز نگذاشته اند.
اوین ی که دیروز در آتش و خون غرق بود، همان اوین دهه ی شصت است. با سلول هایی که کنسرو انسان بود.
جا برای خوابیدن نبود. عده ای باید بیدار می ماندند تا نوبت شان برای دراز کشیدن و خواب برسد. باید به پهلو می خوابیدند تا جا شوند، عین ماهی ساردین.
در آن دوران سیاه، در آن دوران وحشت مطلق، زندانیان را دسته دسته می بردند به سالن های اعدام و بر دارها آونگ می کردند و جسدها را با کامیون ها روانه ی خاوران می کردند.
کسی از سرنوشت زندانیان با خبر نبود.
وسایل خبر رسانی امروز در آن سال ها وجود نداشت.
صدای خِر خِر بچه های جوانی که گلوی شان با طناب فشرده می شد و گاه نمی مردند و زجر کش می شدند تا جلاد بیاید به آن ها آویزان شود تا خفگی شان کامل شود کسی نمی شنید....
اگر نقش اعتصاب، بویژه اعتصاب کارکنان و کارگران مراکز کلیدی را پراهمیت می دانیم و سرنوشت جنبش آزادیخواهانه و عدالت جویانه در میهنمان را گره خورده به این اعتصاب ها می بینیم، اگرمی خواهیم شاهد افزایش تعدد و تنوع این نوع اعتصاب ها باشیم، اگر خواستار تداوم، گسترش و تعمیق اعتصاب ها هستیم باید هرچه سریع تر صندوق حمایت از اعتصاب کنندگان را درداخل و خارج کشورایجاد کنیم. با دعوت به اعتصاب و بر شمردن اهمیت اعتصاب ها بدون یاری رساندن به اعتصابیون فقط حرافی و فک نوردی کرده ایم.
در داخل کشور و خارج کشور برای ایجاد صندوق حمایت از اعتصاب کنندگان می باید از سالیانی قبل تلاش و عمل می شد، اما نشد و البته هنوز هم دیر نشده است. ایجاد صندوق اعتصاب در شرایط کنونی ضروری ست، صندوقی فراگیر که بتواند اعتصاب کنندگانِ نیازمند را زیر پوشش خود قرار دهد. بی تردید ایجاد چنین صندوقی در داخل کشور ساده نیست اما در خارج کشوربه سهولت عملی ست، اقدامی که روحیه همکاری، همبستگی و اتحاد را نیزتقویت خواهد کرد.
نقش و اهمیت اعتصاب و خواباندن چرخ تولید، به ویژه در مراکزی که به تداوم حیات حکومت اسلامی یاری می رسانند، و نیز پیوستن اعتصابیون به دیگر گروه های معترض، پوشیده نیست. اعتصاب از مهم ترین حربه های کارگران و سایر گروه های اجتماعی و صنفی برای دستیابی به خواست های آن هاست، که در ارتقا آگاهی صنفی، اجتماعی و سیاسی اعتصاب کنندگان نیز تاثیر گذار است.
آیا جمهوری اسلامی با یک انسداد سیاسی-مذهبی مواجه شده است؟ آیا شکست سخت و سنگین چهار دهه حکومت ایدئولوژیک مذهبی جمهوری اسلامی نه تنها در ایران که در دیگر کشورهای منطقه و اسلامی نیز اثرات منفی و سنگین خود را خواهد داشت؟
آیا مردم دیگر کشورهای منطقه که در یک قرن گذشته و در انقلاب ها و جنبش های آزادی خواهانه ایرانیان مانند انقلاب مشروطیت، جنبش ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی همواره و بتبع ما ایرانیان چنین جنبش هایی را داشته اند این بار نیز چنین خواهند کرد؟
آیا این بار تحولات در جامعه ایران قابل پیش بینی است ؟
اعتراض، سَرآغاز گسترده یک و یا چند خواست و مطالبات انجام نشده است و در صورت به نتیجه نرسیدن به مرحله بعدی که اعتصاب است وارد می شود و در صورت تداوم و بی نتیجه ماندن مطالبات خواسته شده، گام به مرحله انقلاب می گذارد.
تاریخ معاصر ما تا کنون چندین بار موارد فوق را تجربه کرده و در مراحلی هم به نتیجه منجر گشته است، انقلاب مشروطیت، جنبش و انقلاب نفت و انقلاب شوم ۵۷ نمونه های بارز آن هستند.
نکته بسیار مهم و استراتژیکی که در این مرحله نباید نادیده گرفته شود و نمونه های آن در تمامی انقلاب ها نیز وجود داشته است، یک جنبش اجتماعی خودجوش که در پاسخ به سوالهای پاسخ نداده شده به حرکت درآمده و با هدف مشترک برای تغییر بنیادی به پیش می رود، برای وارد شدن به مرحله انقلاب به وجود یک سازماندهی استراتژیک در قالب یک رهبری سازمان یافته و عقل گرا نیازمند است که نبود آن، راه رسیدن به تغییرات اساسی را دشوار می کند ولی باید امیدوار بود که تمامی این مراحل طی شده باشد و مرحله به مرحله به انجام برسد.
بدون تردید، دلایل رسیدن به مرحله انقلاب را در مرحله کنونی، شاید بتوان در عملکرد، رفتار و ناکامی تمام و کمال جمهوری اسلامی در قانون اساسیش دید.
یکی از ظلم هایی که جمهوری اسلامی در سالیان متمادی بر خانواده های ایرانی داشته است، اجبار آنها به انتخاب اسامی مذهبی برای فرزندانشان بوده است. بسیاری اسامی ایرانی در لیست سیاه اداره ثبت احوال قرار دارند. این مسئله باعث شده است که بسیاری، دو اسم داشته باشند؛ اسمی رسمی که در شناسنامه نوشته شده است و اسمی غیر رسمی که در خانه استفاده می شود.
مهسا هم احتمالاً بر همین سیاق در خانه ژینا خطاب می شده است. هر چند هر دو این اسامی بسیار زیبا و ایرانی هستند. در دفاع از ظلمی که بر او رفت، برای اکثریت مطلق ایرانی ها اسم او مهم نبود، حتی دین و مذهب و اصالت او هم مهم نبود. مهم این بود که او یک انسان و یک ایرانی بود که در شهری غریب مورد ظلمی جانکاه قرار گرفته است. ظلمی که جگر بسیاری از ایرانی ها را خون کرد. هموطنان مهسا به احترام او و برای دادخواهی او در نبرد با ظالم به خیابان آمدند و در جنگ تن به تن اسم او را جهانی کردند.
اما تعدادی از گروه های فرقه گرا، برای اعلام ناراحتی از همگرایی مردم که با شعارهایی نظر کردستان چشم و چراغ ایران بیان شده است، تأکید بر استفاده از اسم ژینا به جای مهسا دارند. این در حالی است که جهان، جنبش و اولین شهیدش را با هشتگ مهسا_امینی می شناسد.
اما این افراد دیر یا زود خواهند فهمید که آب در هاون می کوبند، زیرا چنان عشق و علاقه ای میان مردم ایران از مناطق مختلف وجود دارد که هیچ قدرتی نمی تواند آنها را از یکدیگر جدا کند. وقتی مادر شهید حدیث نجفی می گوید، فرزند زیبایش برای دفاع از خون مهسا جان باخت، چطور می توان این دو خانواده را از هم جدا کرد، اگر چه در دو استان دور از هم زندگی می کنند؟
آقای خامنه ای! ای کاش این نوشته به رویتتان برسد و بیش از این به خود و مردم ایران جفا نکنید. نمیدانم چرا شما پا جا پای دیکتاتور های تاریخ گذاشتید و سرنوشت ملت ایران را اینگونه رقم زدید؟ ما مردم صلح طلب ایران در طول تاریخ بس طولانی خود، همیشه به دنبال آزادی از جور حاکمان خود بوده ایم و هیچگاه هم آنرا به دست نیاورده ایم. هر بار که برای احقاق حقوق حقه ی خود به پا خاستیم تنها مدت کوتاهی مزه ی شیرین آنرا چشیدیم و باز به سرمنزل اول خود برگشتیم. این بار هم در سال پنجاه و هفت با آنکه وضع اقتصادیمان بد نبود انقلاب کردیم تا به خواسته ی دموکراتیک خود برسیم ولی چه شد؟
ما امروز به یکی از عقب افتاده ترین، فاسد ترین و بد اخلاق ترین کشور های دنیا بدل شده ایم اختلاس، رشوه، فحشا، بیعدالتی و ... بیداد می کند. ما همان اعتبار، ثروت و موقعیت قبل از انقلاب خود را هم از دست داده ایم. امروز مردم ایران به آنچه قبل از پنجاه و هفت داشته بود غبطه می خورد و شما! یا آنرا نمی بینید یا می بینید و اهمیت نمی دهید. آنچه امروز در خیابان های شهرهای ایران جریان دارد، خواسته های اکثریت مردم ماست.
نرون بر بالای شهر رم ایستاده است با چنگی بردست فریاد می زند "رم را به آتش بکشید .بسوزانید شهر را طوری که من صدای شیون مادران را بشنوم .صدای فریاد کودکانی که در آتش می سوزند.
شهر توسط ماموران مخفی نرون به آتش کشیده می شود.نرون زخمه بر چنگ می زند. "اشگ دانم را بیاورید .میخواهم چند قطره اشگ بریزم . "
مردی با اشگ دانی بر دست پیش می آید . اما هنوز اشگی بر چشمان نرون ظاهر نگردیده ."نه کافی نیست هنوز فریاد ها مرا بدانسان که متاثر شوم متاثر نمی کند . " انتظار می کشد. شهر در آتش می سوزد. لهیب آتش به کاخ او می رسد. بر کاخ نظر می کند .می خندد !"کاخی دیگر خواهم ساخت ." بر خود فشار می آورد باشد که قطره اشگی بر خدمه سوخته شده در کاخ بریزد. اما او سنگ دل تر از آن است که بر فریاد های انسان ها اشگ بریزئ .
دود حاصل از سوختن قصر در فضا می چرخد .چشمان خونبار دیوانه مستبد خارش می کند .قطر اشگی بر گوشه چشم ظاهر می شود .قطرهای اشگ بر اشگ دان می ریزد .دیکتاتور می گوید:" قطره ریخته در این اشگ دان شاهد من است. من بر سوختن رم اشگ ریختم. این را اشگ دان من نشان خواهد داد.تاریخ اشگ ریختن مرا ثبت خواهد کرد."نرون جاودانه شد باآتش زدن شهر رم واشگ دان طلائیش . این بود نوزدهمین روز ازماه ششم سال شصت چهار میلادی.
حال دو هزار سال بعد از اومردی علیل، مستبد وجانی در یک سرزمین باستانی چون رم تکیه زده بر عرصه قدرت .گوش بسرودی در ستایش خود سپرده است .مردی که جاه طلبیش را نهایتی نیست .
"نه نه این سرود مرا به هیجان نمی آورد. سرودی که در رگ آن خون جاری نشود! سرودی نخواهد بود که هر بار خوانده شود نام من در آن تکرار شود .من سرودی غرقه در خون میخواهم. که نامم را جاودانه سازد . "
ترجمه گفتگوی جدید عرفان قانعیفرد با تلویزیون الحدث:
-جمهوری اسلامی دارای اسلام ناب محمدی، خشن ترین کشور حامی تروریسم در جهان است.
-انقلاب روی ریل است و تغییر رژیم قطعی است چه برخی کشورها بشنوند و چه نشنوند.
-رژیم با پادگان نظامی نمیتواند خشم مردم و جوانان را کنترل کند و التیام بدهد.
- هویت جمهوری اسلامی که سال ۱۹۷۹ به کمک برخی تروریست مارکسیست و اسلامی دوستدار خمینی به قدرت رسید، یک هویت جعلی بر اساس تفکر خمينیسم دارد.
-اصلاحطلبان، چپ ها، تروریست ها و تجزیه طلبان، آفت های این جنبش اند.
-نهاد دینی ملایان، بی آبرو و بی شخصیت و فاقد مشروعیت شده.
-اگر دمکرات ها نمی شنوند، بدانند که این ۱ ماه، نهایت قدرت ببر کاغذی مُلایان بود و تغییر رژیم در ایران، کل منطقه را تغییر میدهد.
-بایکوت و تحریم مسئولان ایرانی، فایده ای ندارد. همان سیاست کمک به اوکراین را برای ما اجرا کنند!
-افسوس هنوز تغییر رژیم برای کاخ سفید، کلمه ممنوعه است.
-جوانان ایران، سیاست واشنگتن را تغییر خواهند داد. ۱۴ بار علیه استبداد خامنه ای از ۱۳۷۱ قیام کرده اند. و مُلا فقط کُشت. امروز، مُلایان کشته می شوند.
-مُلا، یک سرطان است که با تروریسم به قدرت رسید. متاسفانه برخی کشورهای منطقه تحمل اش کردند. نسل جوان، مُلای وحشی را تحمل نمی کند. خامنه ای در حرفهایش نشان داد که حاکمی فاسد، وقیح، ناکارآمد، مستبد، کینه جو، پرمدعا و عقده ای است. اصولا ماموریت مُلا برای توسعه فقر و ویرانی بود.
-جوانان ایران پیام شان روشن است. جیمی کارتر، اوباما و بایدن راه خودشان را رفتند، نسل جوان هم راه خودش را. اما امضا و توافق با تروریست، بجایی نمی رسد. فایده اش چیست؟
-حقیقت تاریخ ایران این است که ۱۹۷۹ ، یک فاجعه تروریستی بود.مُلایان جایی برای رفتن ندارند حتی به سوریه و چه لبنان
- آخرالامر بایدن و غرب هم خواهد شنید.
- بلی!، تحلیلگر نهادی امنیتی ام. اما نهاد امنیتی، ۱.انگیزه را میبیند که تغییر رژیم است و ۲.واقعیت روی صحنه را که ۲۵۰ کشته [۵۰ کودک]، ۱۲۰ شهر به تظاهرات برخواسته است.
رئیس سی آی ای درست متوجه داستان شد. حمایت از جریان اطلاعات
- این فروپاشی رژیم مُلایان وحشی، قطعی است و برخی از لابی های فاسد و وابسته به چپ اسلامی یا مارکسیست، به دنبال مصادره و انتقال نرم قدرت و حفظ ساختار هستند اما "ماتیک زدن به لب خوک" بی فایده است!
عصر شنبه 15 اکتبر شهر استکهلم باردیگر شاهد تظاهرات عظیم چندین هزارنفری دیگری در همبستگی با مردم ایران بود. این تظاهرات که با مجری گری زینت پیرزاده کمدین معروف ایرانی تبار و حضور و آواز خوانی مشهور ترین خوانندگان سوئدی همچون کارولا، دکتر آلبان و توسه همراه بود، توانست علاوه بر ایرانی تبارها توجه جامعه سوئد را به خود جلب کند.
علاوه بر آن هنرمندانی ایرانی همچون پری عیسی زاده، ناتالی و هنرمند کردتبار کاله نیز با آوازهای خود به چندگانگی فرهنگی این برنامه غنا بخشیدند. در این تظاهرات مرتا استنوی سخنگوی حزب سبز و نمایندگان پارلمان همچون لاون ردار از حزب سوسیال دمکرات، علیرضا آخوندی از حزب مرکز، دانیل ریاضت از حزب چپ و امینه کاکاوابه نماینده مستقل پیشین پارلمان سخنرانی کردند. سخنرانان جملگی خواهان پایان بخشیدن به مماشات و اتخاذ سیاست های شدید تر دیپلماتیک در اعمال فشار به جمهوری اسلامی شدند. برخی حتی بر ضرورت بستن سفارت ایران و اخراج دیپلمات ها تاکید داشتند.
درپایان مهرداد درویش پور نیز از سوی جمعیت پشتیبانی از مردم ایران که برگزارکننده این تظاهرات بود ضمن تشکر از هنرمندان برجسته سوئدی و نمایندگان پارلمان و دیگر هنرمندان ایرانی تبار اعلام کرد:
سیاست جمهوری اسلامی از همان آغاز اعلام جنگ به مردم ایران و به ویژه مردم کردستان بود و هنوز همان سیاست را در برخورد به خیزش اخیر دنبال می کند. پاسخ مردم ایران اما با تکیه بر شعارهایی همچون کردستان، زاهدان، تهران اتحاد، اتحاد برای برچیدن نظام استبدادی حاکم همچون خواست مشترک همگانی است. او همچنین خواستار حمایت بین المللی گسترده تر جهان و سوئد از مبارزات مردم ایران و تشدید فشار به جمهوری اسلامی شد.
این تظاهرات علاوه بر بازتاب در سوئد توسط رسانه های فارسی زبان به صورت مستقیم پخش شد.
شبحی بر فراز ایران در گشت و گذار است: شبح امیدواری. شعلهی امیدی که نزدیک به یک ماه گذشته و با اعتراضات به قتل مهسا امینی، در جایجای ایران شکل گرفته، روزبهروز و لحظهبهلحظه بزرگتر و گستردهتر شده است و اکنون جمعیت قابل توجهی از شهروندان ایران برای تغییر وضعیت موجود هر آنچه در توان دارند را انجام میدهند. ایران خارج از کشور نیز در این دوره از اعتراضات وسیعتر از همیشه با برگزاری تجمعات در شهرهای مختلف جهان تلاش میکنند تا هم نقش خود در زنده نگاه داشتن شعلهی امید را ایفا کنند و هم صدای معترضان ایرانی در میان افکار عمومی جهان باشند.
به دنبال راهپیمایی بزرگ اول اکتبر در بروکسل، امروز 15 اکتبر نیز جمع قابل توجهی از شهروندان ایرانی، با همراهی و حمایت شهروندان بلژیک و سایر کشورهای جهان، در یک راهپیمایی بزرگ اعتراضی شرکت کردند. حدود 2000 نفر در این تجمع بزرگ شرکت کرده بودند.
شعار مترقی و درخشان «زن، زندگی، آزادی» به عنوان نماد اصلی این دور از اعتراضات، شعار اصلی این راهپیمایی بود که علاوه بر طرح شدن توسط تظاهراتکنندگان، به زبانهای مختلف از جمله بلوچی، کردی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی و هلندی در پلاکاردهایی در بخشهای مختلف تجمع به نمایش گذاشته شده بود. علاوه بر این شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «هر یه نفر کشتهشه، هزار نفر پشتشه»، «هموطن بلوچم، همرزمیم، همدردیم» و «کردستان، چشم و چراغ ایران»، توسط تظاهراتکنندگان سرداده شد.
احزاب و سازمانهای مختلف سیاسی نیز با پرچمها و نمادهای خود به این تجمع آمده بودند و به صورت دموکراتیک در کنار یکدیگر ایستادند. گروههای حامی زنان، فعلان lgbtq+ و کنشگران عرصههای مختلف اجتماعی نیز با شعارها و پلاکاردهای خود در این تجمع شرکت کرده بودند.
نکتهی با اهمیت و درخشان این تجمع، حضور پررنگ زنان افغانستانی بود. زنانی که با شعار «از کابل تا تهران، سرنگون باد طالبان»، در کنار زنان ایرانی ایستادند و همبستگی خود را با اعتراضات در ایران ابراز کردند. همچنین برنامه با پرفرمنس اعتراضی گروهی از زنان ایرانی آغاز شد.
تجمعات اخیر ایرانیان در بلژیک، اهمیت ویژهای نزد افکار عمومی این کشور یافته است. به طوری که رسانههای مختلف بلژیکی همچون تجمع بزرگ اول اکتبر، امکانات خود را برای پوشش رسانهای این تجمع نیز تدارک دیدهبودند. علاوه بر این برخی رسانههای فارسی زبان نیز خبر این تجمع را پوشش دادند.
برای ارتباط مستقیم با شرکتکنندگان غیر ایرانی در تجمع و توضیح آنچه که در ایران میگذرد، متنی زبانهای هلندی و فرانسه به عنوان اطلاعیه توسط برگزارکنندگان تجمع تهیه شده بود که در میان تظاهراتکنندگان و شهروندان بلژیکی حاضر در تجمع پخش شد. در این متن همچنین به انتظارات مردم ایران از مقامات دولتهای غربی و افکار عمومی و جامعهی مدنی اروپا نیز پرداخته شده بود.
این راهپمایی دو ساعته ;، در کمال آرامش، با اعلام همبستگی با مردم معترض ایران، با پخش و همخوانی سرودهای اعتراضی روز به پایان رسید و به روزی درخشان در حافظهی جمعی ایرانیان بلژیک در دفاع از مبارزات و خواستههای مردم ایران تبدیل شد.
به گزارش ساکنین منطقه اوین به سایت گویا تا ساعت 10:37 شب همچنان صدای انفجار شنیده میشود
هنوز درباره علت دقیق این آتشسوزی اطلاعاتی منتشر نشده است ولی بنا بر خبر رسیده به ایران اینترنشنال درگیریها در زندان اوین از ساعت ۹ از بند ۷ اوین شروع شده است. گارد زندان به سوی زندانیان پیاپی تیر اندازی کرده و در پی آن آژیر به صدا درآمده است.
شاهدان عینی میگویند آتش به بخشهای مختلف اوین گسترش پیدا کرده و بخشی از سقف آن به دلیل شدت آتش فروریخته است.
***
خبرنگار صداوسیما از آخرین شرایط بندها و کارگاه خیاطی پس از آتشسوزی زندان اوین گزارش تهیه کرد.
آتنا دائمی: ادعای مقامهای حکومتی در مورد آتشسوزی در کارگاه خیاطی دروغ محض است
آتنا دائمی فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق در گفتگو با صدای آمریکا آتش سوزی امشب اوین را ادامه اتفاقات روز گذشته دانست و گفت: « روز گذشته خبردار شدم که در بند ۷ زندان اوین نیروهای امنیتی مسلح مستقر شده و شعار حیدر حیدر سر میدادند.»
به گفته وی، چهار نفر از زندانیان سیاسی هم به رجائیشهر منتقل شدند و زندانیان عمومی و سیاسی در واکنش به شعارهای تحریکآمیز نیروهای امنیتی، شعارهای اعتراضی سر دادند.
وی با اشاره به تیراندازی در زندان اوین و ممانعت از ورود خانوادهها به نزدیکی زندان، ادامه داد: «اظهارات مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر آتشسوزی در کارگاههای خیاطی دروغ است چراکه قبل از ساعت ۶ کارگاهها تعطیل و آمارگیری انجام میشود.»
به باور وی از آنجا که آتش سوزی بعد از ساعت ۸ شب بوده امکان آتش سوزی از طرف زندانیان در کارگاهها وجود ندارد.
بر اساس ویدئوهای ارسالی از سوی شهروندان ساکن مناطق حوالی زندان اوین و ویدئوهای مختلف منتشر شده در شبکههای اجتماعی، از درون زندان صدای تیراندازی شنیده شده و بخشی از محیط ساختمان را دود و آتش فراگرفته است.
یاسر هاشمی در کلابهاوس از مرخصی عجیب برادرش، مهدی هاشمی که در بند ۷ و ۸ زندان اوین محبوس بوده، خبر داده است. او گفته که وقتی مهدی روز جمعه به زندان اوین مراجعه کرده، ماموران به او گفتهاند فعلا نمیخواهد بیایی، در مرخصی بمان
بی بی سی - در پی آتشسوزی و شنیدهشدن صدای تیراندازی و انفجار در زندان اوین که محل نگهداری بسیاری از زندانیان سیاسی و معترضان اخیر است، هنوز تصویر روشنی در مورد علت آتشسوزی وجود ندارد.
در میان گمانهزنیها، یاسر رفسنجانی، برادر مهدی هاشمی که دوره حبسش را گفته شده در بند هفت زندان اوین طی میکند، شنبه شب و ساعتی پس از وقایع زندان اوین، در شبکه اجتماعی «کلابهاوس» گفت که مهدی هاشمی قرار بوده روز جمعه بعد از پایان مرخصی به زندان برگردد ولی «به او گفتند فعلا نیا».
یاسر هاشمی در صحبتهای خود این گمانه را مطرح کرد که تمدید مرخصی برادرش میتواند مربوط به آتشسوزی امشب بوده باشد.
صدای آمریکا - نیویورکتایمز در مقالهای پیرامون وقایع هشت روز پیش در زاهدان که بر اثر تیراندازی ماموران جمهوری اسلامی به معترضان به «جمعه خونین» مشهور شد مینویسد: ویدیوها نشان می دهد که شماری از زخمیان برای گریختن از میدان دید تیراندازان سعی داشتند به نحوی از آنجا دور شوند و تعدادی از مردم نیز سعی دارند این زخمی ها را به مکانی امن بکشانند. و خون زخمیان سجاده ها را رنگین کرده. اما تک تیراندازان و نیروهای امنیتی همچنان به تیراندازی بسوی نمازگزاران ادامه می دهند.
به گفته شاهدان، اعتراض کنندگان با سردادن شعارهای ضدحکومتی بسوی پلیس سنگ پرتاب کردند. پاسخ نیروهای امنیتی گلوله بود. آنان بی مهابا بسوی مردم تیراندازی کردند. تظاهرکنندگان پراکنده می شدند؛ اما شلیک گلوله ها همچنان ادامه یافت و با وجود آن که مردم بسوی مصلای بزرگ زاهدان برگشتند که هنوز عده ای در آنجا در حال نمازگزاری بودند با این حال، شلیک گلوله بسوی آنان ادامه داشت.
یکی از نمازگزاران به نام جمشید ۲۸ ساله گفت: «این یک قتل عام بود که نظیرش را فقط در فیلمها دیده بودم آنها حتی بسوی نمازگزارانی که به سجده رفته بودند شلیک می کردند.» جمشید افزود: «مردان جوان را می دیدم که برای محافظت از جان کودکان و پیرها خود را روی آنان می انداختند تا سپر بلا شوند. چون مردم جایی برای فرار نداشتند.»
عفو بین الملل برآورد کرده ۶۶ تا ۹۶ نفر طی چند ساعت کشته شدند.
ایران وایر - بر اساس اخباری که به ایرانوایر رسیده است در بند هفت و هشت زندان اوین آتشسوزی رخ داده و آتش و دود رویت شده بر بالای زندان به همین سبب ایجاد شده است.
گزارشهای دریافتی حاکی از آن است که صدای شلیک دستکم ۱۵۰ تیر شنیده شده و آژیر خطر از صبح چند بار به صدا درآمده است.
علاوه بر شنیده شدن صدای آژیر خطر در طول امروز منابع آگاه میگویند صدای این آژیر از یکساعت قبل از آتشسوزی بصورت ممتد شنیده شده و قطع نشده است.
همچنین گفته میشود که درهای سایر بندها بسته شده است.
شاهدان عینی میگویند اتوبان یادگار امام بسته شده و در اتوبان چمران دود غلیطی دیده میشود.
به گفته برخی از شاهدان ماموران امنیتی اجازه توقف هیچیک از خودروهای عبوری از نزدیکی اوین را نمیدهند و با ضربه زدن به بدنه خودروها آنها را وادار به حرکت میکنند.
از ساعاتی پیش تصاویری از زندان اوین در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود که آتش و دود را بر فراز این زندان نشان میداد و همچنین صدای تیراندازی در زندان اوین به گوش میرسید.
ایندیپندنت فارسی - بیست و نهمین روز از خیزش سراسری مردم ایران، روز شنبه ۲۳ مهر، پس از شروع اعتصابات سراسری در چند شهر ایران با حضور دانشجویان و دانشآموزان آغاز و به خیابان شهرهای مختلف رسید. دانشآموزان دستکم در سنندج، سقز و تهران بار دیگر اقدام به سر دادن شعار علیه جمهوری اسلامی کردند. دانشآموزان دختر در برخی مناطق این شهرها مقنعههای خود را از سر باز کرده و همگام با دیگر مردم ایران، شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند.
دانشجویان دانشگاه تبریز در محوطه این دانشگاه اقدام به برگزاری تحصن کردند. ویدئوهایی از شهر تبریز منتشر شده است که بر اساس آن اعلام شده است که نیروهای یگان ویژه به سمت دانشگاه تبریز در حرکت هستند.
دانشجویان دانشگاه آزاد رشت نیز ظهر شنبه ۲۳ مهر به بیرون از دانشگاه رفتند و اعتراضات خیابانی در این شهر را آغاز کردند. دانشجویان دانشکده عمران دانشگاه خواجهنصیر نیز در سالنها و مقابل کلاسهایی که با حضور اساتید تشکیل شدهاند تجمع کردند و شعار «میجنگیم، میمیریم، ایران رو پس میگیریم» سر دادند.
دانشجویان در دانشگاههای تهران، داشنگاه هنر اصفهان، دانشگاه سوره، دانشگاه علم و صنعت، دانشگاه علم و فرهنگ، دانشگاه رازی کرمانشاه، دانشگاه فنی حرفهای شریعتی تهران، دانشگاه آزاد تهران مرکز واحد پونک نیز صبح شنبه به خیزش سراسری مردم ایران پیوستند و با تجمع در دانشگاههایشان علیه جمهوری اسلامی شعار سر دادند.
صدها نفر از مردم اردبیل که پس از انتشار خبر کشته شدن یکی از دانشآموزان دانشگاه شاهد این شهر اعلام حضور سراسری در اعتراضات شنبه کرده بودند، به خیابان آمدند و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» با خیزش سراسری مردم ایران همراه شدند. مردم اردبیل همچنین در مواردی با نیروهای سرکوب درگیر شدند و آنها را فراری دادند. نیروهای یگان ویژه نیز با حضور در خیابانهای این شهر اقدام به سرکوب معترضان و تیراندازی مستقیم به آنها کردند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خبر داد که در جریان حمله لباس شخصیها به دانشآموزان یک دبیرستان دخترانه در اردبیل، یک دانشآموز بر اثر خونریزی داخلی در بیمارستان فاطمی جان باخته است.
بهرغم تکذیب رسمی از طرف یک مقام آموزش و پرورش، گزارشها از ایران در شبکههای اجتماعی حاکی از آن است که والدین دانشآموزان مدرسه دخترانه در اردبیل نگران عدهای از آنها هستند که «مفقود» شدهاند.
***
ایران وایر - بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع موثق محلی دختر نوجوانی که بر اثر ضرب و جرح ماموران لباس شخصی در دبیرستان شاهد اردبیل دچار خونریزی داخلی شده و جان باخته است اسرا پناهی جانقاه نام داشته و یکی دیگر از دانشآموزان این فاجعه به نام آیتک در حال حاضر در کماست
پیشتر گفته شده بود اسرا نام شناسنامهای این دختر نوجوان است که او را با نام آیتک صدا میزنند.
منابع آگاه میگویند در پی مقاومت دختران دانشآموز مدرسه شاهد اردبیل برای حضور پیدا کردن در یک مراسم حکومتی برای اجرای سرود «سلام فرمانده»، نیروهای لباس شخصی به «دبیرستان دخترانه شاهد - شهید رانی نظام» اردبیل حمله کرده و تعدادی از دانشآموزان مجروح و بازداشت شدهاند.
به دنبال انتشار این خبر و با شکل گرفتن موجی از واکنشهای عمومی نسبت به خبر جان باختن این دانشآموز در حمله نیروهای امنیتی به دبیرستان شاهد، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان نیز از پیگیری و بررسی موضوع کشته شدن این نوجوان خبر داد.
چندی پیش داریوش ارجمند در مصاحبه ای اعلام کرد که وزنه زدن زنان باعث افتادگی رحم و از دست دادن قدرت باروری آنها می شود. همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه اعلام داشت که حسین رضازاده ۲۷۷ کیلوگرم وزنه زده است و یک خانم باید ۲۵۰ کیلوگرم وزنه بزند تا به جای اینکه بهترین مادر دنیا شوند، بهترین وزنه بردار جهان شود.
شماری از نمایندگان پارلمان بریتانیا خواستار این شدند که دولت این کشور به عملکرد جمهوری اسلامی در سرکوب اعتراضات سراسری واکنش شدیدتری نشان دهد.
جمعی از نمایندگان مجلس عوام بریتانیا با اظهار نظر ذیل پرسش کلی «واکنش وزارت امور خارجه بریتانیا به مقامات ایرانی چه خواهد بود»، دولت «لیز تراس»، نخست وزیر بریتانیا را تحت فشار گذاشتهاند تا موضع خود در قبال وضعیت فعلی ایران و نحوه برخورد جمهوری اسلامی با معترضان را روشن اعلام کند.
***
به تازگی طوماری از سوی ایرانیان، تحت عنوان «حفظ تحریمها و اعمال ممنوعیت روادید یا ویزا برای افراد مرتبط با رژیم ایران» تهیه و به امضا گذاشته شد.
این طومار خطاب به نمایندگان مجلس عوام نوشته شده بود و تا امروز به امضای بیش از ۲۵ هزار نفر رسیده است. این در حالی است که وقتی تعداد امضاهای چنین طوماری از ۱۰ هزار عبور کند، دولت موظف به پاسخگویی در مورد موضوع طومار است.
درخواست نمایندگان مجلس عوام از دولت خانم تراس در نتیجه بیش از ۱۰ هزار امضای این طومار است. برای اطلاع از چگونگی امضای این طومار این مطلب را بخوانید.
آیا سپاه از جانب بریتانیا تحریم خواهد شد؟
در حال حاضر برخی از نمایندگان مجلس عوام و همچنین وزیر امور خارجه دولت در سایه، با این جریان همراه شدند و خواستار مو ضعگیری و اقدام دولت بریتانیا هستند.
برخی از نمایندگان مجلس عوام در بخش بحث و مذاکراتِ سایت مجلس بریتانیا سوالات و نکاتی را درباره موضع دولت بریتانیا در قبال وضعیت فعلی ایران مطرح کردند.
«ترسا ویلرز»، از نمایندگان مجلس عوام، خطاب به دولت بریتانیا نوشته است: «این اعتراضات نشان میدهد که زنان در ایران نقض خشونتآمیز حقوق بشر را تحمل نمیکنند. آیا دولت بریتانیا در کنار آن زنان شجاع که خواهان عدالت، آزادی و دموکراسی هستند، خواهد ایستاد؟ آیا وزرا با گروههای معترض دیدار خواهند کرد؟ آیا دولت بریتانیا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تحریم میکند؟ آیا دولت بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، لغو تحریمها را رد خواهد کرد؟»
در همین بخش سایت مجلس بریتانیا، آمده است که «جیلیان کیگان»، معاون وزیر امور خارجه بریتانیا که موظف به پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان است، در پاسخ به ترسا ویلرز نوشته است:
ایران اینترنشنال - سازمان «عدالت برای ایران» نام ۲۰۰ نفر از مقامهای جمهوری اسلامی در ۱۶ استان را منتشر کرد که مظنون به نقش داشتن در سرکوب معترضان در جریان خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی هستند.
در این گزارش و فهرستی که در اختیار ایراناینترنشنال قرار گرفته است، نام و تصاویر استاندار، رییس کل دادگستری، فرمانده نیروی انتظامی، فرمانده سپاه و دادستان استانها که در سرکوب معترضان خیزش سراسری نقش داشتهاند، ذکر شده است.
استانهای سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، کردستان، تهران، البرز، خراسان رضوی، هرمزگان، قزوین، کهگیلویه و بویر احمد، اصفهان، زنجان، سمنان، ایلام، گیلان، کرمانشاه و مازندران، استانهایی هستند که نام مقامهای دخیل در سرکوب آنها در این گزارش ذکر شده است.
معرفی یکی از ماموران سرکوبگر لباس شخصی؛ رد پای طلبه ۲۶ ساله در تمام سرکوبها:
سازمان عدالت برای ایران از مردم خواست اطلاعات مربوط به مقامات سرکوبگر را به حساب تلگرام @Justice4Iran بفرستند تا برای تکمیل پرونده مظنونان استفاده شود.
انتشارنام ۲۰۰ نفرازمقامات جمهوری اسلامی که درسرکوب معترضان نقش داشتند ازسوی سازمان عدالت برای ایران:
سازمان عدالت برای ایران همچنین نام و تصاویر برخی از مقامهای دولتی شهرهای این استانها را که در سرکوب معترضان نقش داشتهاند، از جمله فرماندار، فرمانده نیروی انتظامی، فرمانده سپاه پاسداران، رییس دادگستری و دادستان، ذکر کرده است.
رادیو فردا - ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، در توییتی با ابراز نگرانی در مورد آتشسوزی در زندان اوین، مسئولیت جان زندانیان دو تابعیتی آمریکایی را بر عهده حکومت ایران دانست.
آقای پرایس نوشته است که «ما گزارش ها از زندان اوین را با فوریت دنبال میکنیم.»
این مقام وزارت خارجه آمریکا در ادامه افزوده است: «ما با دولت سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در تماس هستیم. مسئولیت کامل امنیت شهروندان ما که به ناحق در بازداشت هستند، به عهده ایران است و باید فورا آزاد شوند.»
در واکنش به بروز آتشسوزی در زندان اوین، وزارت خارجه آمریکا میگوید در حال دنبال کردن وضعیت نگرانکننده در این زندان و خطری که زندانیان را تهدید میکند، است.
یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم به رادیوفردا گفت اولویت آمریکا شهروندان آمریکایی است که غیرقانونی در ایران زندانی هستند و امنیت و حقوق آنها باید تامین شود.
این مقام وزارت خارجه آمریکا همچنین تاکید کرد که واشینگتن در حال کار با متحدان خود، که آنها نیز شهروندانی دارند که در زندان اوین هستند، تا مسئولیت ایران در زمینه شهروندانی که غیرقانونی زندانی هستند را یادآوری کند.
در همین باره جرد گنسر وکیل خانواده نمازی با انتشار بیانیهای گفت تا ساعت ۲ بامداد به وقت ایران، سیامک نمازی از زندان اوین تماسی برقرار نکرده است.
آقای گنسر در این بیانیه از مقامهای جمهوری اسلامی خواسته است که هر چه سریعتر به سیامک نمازی دسترسی دهند تا با خانوادهاش تماس بگیرد. وکیل خانواده نمازی در بیانیه خود همچنین تاکید کرده که این بحران نشان میدهد که جو بایدن رئیس جمهوری ایالات متحده «نباید از هیچ تلاشی برای بازگرداندن گروگانهای آمریکا فروگذار کند».
مراد طاهباز، عماد شرقی و سیامک نمازی، زندانیان دو تابعیتی هستند که در زندان اوین نگهداری میشوند.
اکثریت افراد به دنبال راه حلی برای سرنگونی جمهوری اسلامی هستند؟ اما چگونه می توان جمهوری اسلامی را سرنگون کرد؟ در این برنامه در مورد راه حل این موضوع بحث شده و توضیح داده شده که طالبانِ انقلاب کجا را باید نشانه روند؟
ویژگی های «وضعیت انقلابی» توضیح داده شده و بر ایران کنونی تطبیق داده شده است. سپس تأکید شده که انقلابیون برای سرنگونی جمهوری اسلامی و انقلاب، باید «اراده ی سرکوب» و «توانایی سرکوب» رژیم را متزلزل سازند و در آن رخنه بیندازند. اگر موفق به این کار نشوند، انقلابی در کار نخواهد بود. برخی روش ها مانع ایجاد شکاف اند، اما برخی راه ها وجود دارند که یکی یا هر دوی این ها (اراده ی سرکوب و توانایی سرکوب) را متزلزل می سازند و فروپاشی را ممکن می سازند.
ایندیپندنت فارسی - شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان صبح شنبه خبری در مورد قتل هلن احمدی، دختربچه هفتساله اهل بوکان، منتشر کرد. بر اساس این گزارش، هلن احمدی روز چهارشنبه ۲۰ مهر هنگام برگشتن از مدرسه در حین شعار دادن، با گلوله مستقیم سرکوبگران به قتل رسید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در واکنش به این اتفاق نوشت: «روند سرکوب و کشتار دانشآموزان را اقدامی جنایتآمیز علیه کودکان میداند و از حاکمیت میخواهد که از شلیک به سمت کودکان و نوجوانان سرزمین خود دست بردارد. این گلهای خوشبو آیندهسازان این سرزمیناند، به کدامین گناه باید در یک لحظه برای همیشه جانشان ستانده شود.»
پیش از این، برخی منابع خبر قتل این دانشآموز اهل بوکان را منتشر کرده بودند و شورای صنفی فرهنگیان اکنون توانسته است با راستیآزمایی این خبر، آن را تایید کند. شورای هماهنگی تصویری از اعلامیه ترحیم این کودک هفتساله را نیز منتشر کرده است.
«شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان» جمعه شب نیز خبر داد که لباس شخصیها پنجشنبه ۲۱ مهرماه به دبیرستان شاهد در اردبیل حمله کردند و در پی این اتفاق یک دانشآموز دختر جان خود را از دست داده است. در این حمله نزدیک به ۱۰ دختر دانشآموز به بیمارستان فاطمی منتقل شدند که یک نفر از آنها بر اثر خونریزی داخلی جان باخت. بر اساس این گزارش، نیروهای امنیتی با «همکاری» مدیر مدرسه، هفت دختر دانشآموز دیگر را بازداشت کردهاند و از محل نگهداری و وضعیت آنها اطلاعی در دست نیست. لباس شخصیها همچنین پدر و مادرها و کادر درمان بیمارستان فاطمی را تحت فشار گذاشتهاند که اطلاعرسانی نکنند و تهدید کردهاند که «در صورت انتشار اخبار در رسانهها، فرزندانشان را دیگر نخواهند دید.»
چند ساعت پس از انتشار این خبر، بخش مربوط به قتل این دانشآموز در کانال شورای صنفی حذف شد. ایران اینترنشنال اعلام کرد که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان با فشار وزارت اطلاعات خبر مربوط به کشته شدن این دانشآموز دختر در اردبیل را از کانال تلگرامیاش حذف کرده است.
مقامهای دولتی نیز بهسرعت به تکذیب این خبر اقدام کردند. علی محبوبیپور، مدیرکل امنیتی و انتظامی استانداری اردبیل، با تکذیب این خبر اعلام کرد که اردبیل تاکنون هیچ کشته و مجروحی نداشته و حتی دستگیری افراد هم در این شهر قابل توجه نبوده است.
او در ادامه مدعی شد: «در روزهای اخیر هیچ دانشآموزی، دستگیر نشده و این موضوع نیز کذب است، تمامی دانشآموزان و آیندهسازان این مرزوبوم با جدیت کامل در حال تحصیلاند.»
ایران اینترنشنال - روزنامه هممیهن در گزارشی از مشغول کار شدن نیروهای بسیج در مدرسهها، احضار و اخراج تعدادی از مدیران، حذف عکسهای خامنهای برای پاره نشدن آنها و دستور نهادهای امنیتی برای خروج با فاصله دانشآموزان از مدارس خبر داد.
هممیهن در این گزارش نوشت که به مدیران مدرسهها دستور داده شده تا دانشآموزان را با فاصله از مدرسه خارج کنند تا جمع نشوند.
بر اساس این گزارش، برای کلاسهایی که در ساعاتی معلم نداشتهاند از نیروهای خارج مدرسه که عموما از بسیج معرفی میشوند، استفاده میشود.
این روزنامه نوشت که به مدیران مدرسهها دستور داده شده عکس علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، «در صورتی که احساس شود ممکن است مشکلی برایش پیش آید، حذف شود».
این روزنامه از احضار مدیران مدارس به حراست آموزش و پرورش خبر داد و به نقل از یک مدیر نوشت: «در کنار آن هم گزارشهای نادرست زیادی به حراست میشود و یک فضای ناامنی اجتماعی در مدارس شکل گرفته است.»
ایران اینترنشنال - رییس جمهوری آمریکا از «بیداری» معترضان ایران ابراز شگفتی کرد و با اشاره به اینکه این خیزش تا مدتهای طولانی فرو نخواهد نشست، بر حمایت ایالات متحده از زنان و شهروندان شجاع ایران در مطالبه برای حقوق اولیه خود تاکید کرد.
جو بایدن جمعه در آغاز سخنرانی خود در شهر ارواین ایالت کالیفرنیا گفت: «نگاه میکنم و ایران آزاد را میبینم. بدانید که ما واقعا در کنار شهروندان و زنان شجاع ایران میایستیم.»
بایدن در میان تشویق و ابراز احساسات حاضران برای آزادیخواهان ایران ادامه داد: «آنها اکنون دارند برای حقوق بسیار اولیه خود تظاهرات میکنند. مردان و زنان حق آزادی بیان و برگزاری تجمع دارند.»
او با اشاره به جان باختن مهسا امینی و تجربه طولانی خود در سیاست خارجی گفت: «آنچه که در ایران بیدار شده مرا متحیر کرده که فکر نمیکنم تا مدت زمان بسیار بسیار طولانی آرام شود.»
رییسجمهوری آمریکا گفت: «زنان در سراسر جهان به شیوههای مختلف تحت آزار هستند. اما به خاطر خدا آنها باید هر چه دلشان میخواهد بپوشند. هیچکس نباید به آنها بگوید چه بپوشند.»
آیتالله ناظمزاده در میانه خیزش سراسری در ایران، در درس خارج خود از رفتار حکومت با معترضان ابراز نارضایتی کرد. با وجود این ایرج مصداقی، تحلیلگر سیاسی معتقد است، حیات چنین روحانیونی با هستی جمهوری اسلامی گره خورده است.
در روزهای اوج جنبش "زن، زندگی، آزادی" شاهد ابراز نارضايتی تعدادی از روحانيون از نوع برخورد نیروهای سرکوبگر بوديم. شنيديم و خوانديم که برخی از تحلیلگران و مفسران اين اظهارات را نشانگر شکاف عمیقی میدانند که در حاکمیت ایجاد شده است. سنجش اين پديده اما بيش از هر چيز نياز به شناخت اين روحانيون ناراضی دارد.
آیتالله سیداصغر ناظمزاده به عنوان يکی از اين روحانيون معترض معرفی میشود. اما نگاهی به گفتار و کردار این مدرس حوزه قم و سوابق او در سرکوب و جنايت، بیش از آنکه نشانگر شکافی میان او و حاکمیت باشد، نشان از ریشه عمیقاش در همین حاکمیت دارد.
ناظمزاده در سخنان اخیرش پيرامون سرکوب معترضان اظهار میکند: «در زاهدان میگویند به دختری تجاوز شده و مشخص است که فلان شخص این کار را کرده است. آقا باید این شخص را برکنار کنید و اعلام هم بکنید و مجازاتش هم باید بکنید و از این شهر ببریدش بیرون. چرا با این مردم خوب مدارا نمیکنید؟! این کارها خدای ناکرده باعث میشود خطری پیش بیاید که دیگر قابل جمع شدن نباشد.»
و در ادامه، از يکسو ضرورت سرکوب "آشوبگران" را پیش میکشد و از سوی ديگر نصيحت میکند که: «بله با آشوبگر باید برخورد کرد، با اشخاصی که وسط اعتراضات آرام مردم آشوب میکنند باید برخورد کرد؛ اما آن وسط یک آقایی در مجلس شورای اسلامی یک مرتبه بلند میشود و میگوید این مردم نجاست هستند و باید جمعشان کرد. آقا چرا توهین میکند؟ چرا به خرمن آتش میفرستید؟ همه معترضین نجاستند؟».
حال ببینیم که گوينده اين سخنان، سیداصغر ناظمزاده کیست و چه کارنامهای دارد؟
او در دی ماه ۱۳۲۳ در قم به دنیا آمد. پس از کسب دیپلم وارد حوزه علمیه قم شد و چند ماهی نیز در نجف در کلاسهای درس خمینی حاضر شد. با بالاگرفتن تحرکات روحانیت در سالهای ۵۶ و ۵۷ جهت سخنرانی به شهرهای مختلف میرفت. در سال ۵۷ دستگیر شد. پس از گذراندن حبس کوتاه مدتی در زندانهای ارومیه، ساواک قم و کمیته مشترک، در آبان همان سال آزاد شد و به جمع متحصنین دانشگاه تهران پیوست و به عضویت "کمیته استقبال از امام" در آمد.
در دوران کوتاه ریاست تیمسار قرنی بر ارتش، ناظمزاده به کار تصفیه نیروهای نظامی در شهرهای تهران و منجیل پرداخت. سپس با حکم خمینی به "نمایندگی امام" در استانهای گیلان، قزوین، زنجان و آستارا منصوب شد. اما دیری نپایید که به قم بازگشت.
پس از آنکه چهره یا هویت تعدادی از ماموران حکومتی و عمدتا لباس شخصی از سوی معترضان در #اعتراض_سراسری آشکار شد، در چند روز اخیر ماموران لباس شخصی جین پوش، برای جلوگیری از شناسایی، هنگام بازداشت معترضان از کلاه بیسبال، نقاب سیاه یا انواع ماسک استفاده میکنند:
ویدیویی که از نشست اخیر استادان دانشگاه تهران منتشر شده نشان میدهد غلامعلی حداد عادل هنگام سخنرانی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شروع به هلیم خوردن میکند و بعد از فلاسک برای خود چای میریزد.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی مدعی شد چهل زندانی بند سرقت عصر شنبه بر اثر استنشاق دود در زندان اوین کشته شدهاند
در حالیکه گزارش رسمی مرکز رسانه قوه قضائیه به رسانههای رسمی حاکی از فوت تنها ۴نفر از زندانیان اوین بر اثر استنشاق دود اعلام شده بود، بخش خبری تلویزیون صداوسیما امروز این عدد را ۴۰ نفر خواند
شاهکار بینشپژوه: بایدن رئیسجمهور خوابآلود آمریکا که زمانی معاون اوباما بوده، در این شرایط حساس کشورمان هیچ کمکی به مردم بپاخاسته ایران نکرده چون آمریکا نمیخواهد و به نفعش نیست که رژیم آخوندی در ایران تغییر کند...
به ما می گویند در این وضع و اوضاع ی که بر ایران حاکم است و بچه ها در خیابان ها به زد و خورد با حکومتی ها برای سرنگون کردن نظام نکبت اسلامی و دست یابی به یک زندگی بهتر مشغول اند، شما با کسی در نیفت و تمام همّ و غمّ ات را بگذار برای مبارزه با رژیم.
یک کلمه هم خارج از مسائل مبارزاتی بنویسیم، تیغ انتقاد را بر ما می کشند که شما می خواهید میان مردم تفرقه بیندازید و الان وقت این حرف ها نیست.
ولی هرگز ندیده ام به کسانی که شروع کننده بحث های انحرافی هستند کسی انتقاد کند یا از آن ها بخواهد که در این موارد سخن نگویند و این حرف ها را بگذارند برای آینده.
از یک طرف گلشیفته فراهانی شیر و خورشید را از وسط پرچم ملی ما بر می دارد می اندازد دور، از طرف دیگر جناب دکتر نوری زاده به آقای کدیور و یوسفی اشکوری می گوید خطاب به طلاب نامه بنویسند و امیدوار است که کدیور در آینده مارتین لوتر دیگری شود.
حالا اگر جواب خانم گلشیفته را که دیگر شور ماجرا را در آورده بدهیم می گویند تفرقه نیفکنید. خود ایشان -یعنی خانم گلشیفته- هم شاکی شده است که الان چه وقت پرداختن به ساسانی و هخامنشی و کوفت و زهر مار و شیر و خورشید است! تو گویی این بحث را دیگران آغاز کرده اند نه خود ایشان!
نوشته ی جناب استاد دکتر نوری زاده را که شروع به خواندن کردم کاملا موضوع اش طبیعی به نظر می رسید و این که آقایان علما چرا لال شده اند.
اما به پایان مطلب ایشان که رسیدم، بسیار متعجب شدم.
خامنهای: غلط بکند کسی حتی به کَندن درخت جمهوری اسلامی فکر کند
رادیو فردا - در بحبوحه اعتراضات ادامهدار ضدحکومتی در ایران، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بار دیگر علیه معترضان سخنرانی کرد و گفت مقامهای جمهوری اسلامی در برابر آنان «ایستادگی» میکنند.
آقای خامنهای روز جمعه، ۲۲ مهر، در جمعی از مقامات جمهوری اسلامی و شرکتکنندگان در «کنفرانس وحدت» گفت جمهوری اسلامی «نهالی کوچک» بود که «با هدایتهای» روحالله خمینی «در مقابل دو ابرقدرت آن زمان ایستاد و آن نهال اکنون به درختی تناور تبدیل شده که غلط بکند کسی حتی فکر کَندن آن را نیز بکند.»
اعتراضات کنونی در ایران با اعتراض به جان باختن مهسا امینی پس از بازداشت به دست گشت ارشاد آغاز شد و به سرعت کلیت نظام جمهوری اسلامی را نشانه گرفت و اکنون نزدیک به یک ماه است که ادامه دارد.
تاکنون گزارشها و ویدئوهای بسیاری از معترضان ایرانی منتشر شده که نشان میدهد علیه جمهوری اسلامی و شخص خامنهای شعار میدهند و تصاویر رهبر جمهوری اسلامی را آتش میزنند.
بیشرفها به دبیرستان حمله میکنید، بچهی مردم رو میکُشید بعد ملت رو از داعش میترسونید که گم شید برید ممکنه اونا بیان؟
هر روز موندن این رژیم یعنی گرفتن جانهای بیشتر؛ به جاعش و جاعشی نباید رحم کرد#مهسا_امینی
علی خامنهای که پیشتر اعتراضات ایران را به خارج از کشور نسبت داده روز جمعه بر «ایستادگی» خود و دیگر مقامهای جمهوری اسلامی در برابر مخالفتها و اعتراضاتها تاکید کرد.
او گفت: «ما ایستادیم و پیش رفتیم، البته ایستادگی نیز مانند هر کار دیگر سختیهایی دارد، اما آن کسانی هم که تسلیم میشوند دچار سختی میشوند. با این تفاوت که ایستادگی موجب پیشرفت و تسلیم باعث عقبرفت است.»
در روزهایی که مدارس ایران به یکی از کانونهای اصلی اعتراضات تبدیل شده، رهبر جمهوری اسلامی پیشتر این اعتراضات را واکنشی در برابر «پدیده بینظیر سرود حماسی 'سلام فرمانده'» دانسته بود.
ایران وایر - ویدیویی از سرکوب اعتراضات توسط نیروهای مسلح منتشر شد که در آن یک مامور یونیفرم پوشیده به وضوح به زنی در خیابان و در جلوی چشمان همکارانش و شهروندان، تعرض جنسی می کند.
روز ۲۱ مهرماه ۱۴۰۱ ویدیویی از رسانههای اجتماعی منتشر شد که به روشنی نشان میداد یکی از نیروهای پلیس ضدشورش جمهوری اسلامی، با لباس فرم و در جمع همکاران خود در ملاء عام به زنی معترض به قصد تحقیر، تنبیه یا ارعاب او دستدرازی میکند.
فیلمبرداران این ویدیو اشاره میکنند که ماموران پلیس پس از اقدام همکارشان میخندند.
پیشتر نیز ویدیوی مشابهی از بازداشت زن جوانی منتشر شده بود که مامور پلیس با همین پستان زنی را لمس میکند و در نهایت با هل دادن سر زن جوان به جدول حاشیه خیابان کوبیده میشود.
«ابتذال» یعنی شایعه بریدن آلت لباس شخصی، پرداختن به سعید سکویی و مجادله ابلهانه روی نسل و دهه! «به ابتذال افتادن» یعنی روزی که ویدئوی تعرض جنسی آشکار «پلیس» به یک دختر، به حاشیه بره گواه اظهرمنالشمس برای کسانی که همچنان خودشون رو به خواب زدن#مهسا_امینی pic.twitter.com/ckICVDUlEK
کاربران شبکههای اجتماعی با بازنشر این ویدیوها خواستار پاسخگویی حسین اشتری، فرمانده پلیس ایران شدند. مطالبهای که با سکوت مواجه شده است.
کاربران شبکههای اجتماعی تعرض به قصد تحقیر زنان را یک اقدام فردی از سوی یک مامور و «تخلف» ارزیابی نکردهاند بلکه غالب کاربران بر این باورند که ای یک رفتار و دستوری «سیستماتیک» است.
در اعتراضات یک ماه اخیر بارها ویدیوهایی منتشر شده که علاوه بر خشونت فیزیکی ماموران پلیس، به زنان بازداشت شده تعرض شده یا از الفاظ رکیک جنسی خطاب قرار داده شدهاند.
این ویدیوها به نوعی با یادداشتهایی که جواد موگویی، مستندساز حزبالله و نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، در حساب اینستاگرامش منتشر شد تایید شده است. او به استفاده از الفاظ رکیک از سوی نیروهای لباسشخصی و پلیس در برخورد با معترضان اشاره کرده و نوشته است: «به نیروهای درجهدار سپاه، بازنشستههای موی سفید ۴۵ تا ۵۵ سال را هم افزودند. تیپ ویژه صابرین سپاه هم در میدان انقلاب مستقر بود. یحتمل به خاطر خشونتها و بددهانیها، تصمیم بر حذف بسیج گرفتند.»
نفیسه آزاد پژوهشگر جامعهشناسی شهری در واکنش به برخورد پلیس در این ویدیو مینویسد: « وقتی تریبون رسانه رسمی کشور در اختیار استاد دانشگاهی است که معترضان را فاحشه و هرزه میخواند، باید هم مردی در لباس رسمی پلیس جرئت داشته باشد روز روشن در برابر چشمهای روشن خیابان و میانِ خیلِ همکارانش به زنی تعرض کند برای همین است که #زن_زندگی_آزادی شعار است، الهامبخش است.»
بسیاری از مردم در نقد سخنانی مانند اظهارات اخیر وزیر کشور می گویند اگر مجوزی برای یک راهپیمایی امن بدهند، خواهند دید چند میلیون جمعیت به خیابان ها خواهند آمد. البته به نظر نمی رسد مسوولان چنین مجوزی بدهند و واقعیت هم این است که برای درک میزان نارضایتی موجود در جامعه، حتی به چنین تجمعی نیاز نیست. پیمایش ها و نظرسنجی های متعددی - اعم از محرمانه و غیرمحرمانه - در اختیار مسوولان کشور است که نشان می دهند درصد بسیار بالایی از مردم ایران از وضعیت کنونی کشور ناراضی اند ولو آن که به خیابان نیامده باشند.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - وزیر کشور در سخنان جدید خود گفته است که در شلوغ ترین روز تجمعات اخیر ۴۵ هزار نفر شرکت کردند و از بین 3 میلیون و 200 هزار دانشجو، فقط 18 هزار نفر در اعتراضات حضور داشته اند.
از آنجا که ما تعداد معترضان را شمارش نکرده ایم، سخنان این مقام رسمی را حمل بر صحت می کنیم و یک نگرانی جدی را بیان می داریم.
نگرانی جدی این است که مسوولان کشور در تحلیل های ناشی از این اعداد گرفتار شوند و به راه پرخطای کنونی خویش ادامه دهند.
ه نظر می رسد مسوولان، تمایزی بین "معترضین خیابانی" و "ناراضیانی که به خیابان نیامده اند" قائل نیستند و همین می تواند به تحلیل های نادرست و متعاقب آن تصمیمات و رفتارهای نادرست تربینجامد و بحران را عمیق تر و گسترده تر کند.
این که بخش عمده ای از مردم در تجمعات ناامن خیابانی که با گاز اشک آور، گلوله ساچمه ای، باتوم، بازداشت -و حتی به گفته خود مسوولان با کشته سازی ضدانقلاب- همراه است شرکت نکرده اند، معنایش رضایت آنها از شرایط موجود نیست.
ایرانیان بسیاری با وجود سرکوب همچنان برای اعتراض به خیابان میروند. اگرچه اعتراضات مردمی در ایران مساله غریبی نیست، اما تفاوتهای کلیدی، اعتراضات اخیر را متمایز کرده است. یکی از این عناصر متمایز کننده، نقش «نسل زد» یا همان دهه هشتادیها در اعتراضات اخیر است.
رویداد۲۴ لیلا فرهادی: یکی از ویژگیهای مهم اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران [اعتراضاتی که روز ۲۵ شهريور پس از درگذشت مهسا امینی که در گشت ارشاد جان باخته بود، از مقابل بیمارستان کسری آغاز شد] حضور نوجوانانی است که به نسل دهه هشتادیها معروف هستند. حضور این نسل آنقدر زیاد بود که برخی از آنها جان باختند و بسیاری نیز بازداشت شدند. بازداشتها آنقدر زیاد بود که یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش ایران در توضیح موضوع بگوید: «ممکن است این دانش آموزان به شخصیتهای ضداجتماعی تبدیل شوند که میخواهیم آنها را اصلاح کنیم بنابراین مواردی که بازداشت شدهاند، برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روان شناسی هستند و دوستان کارشنان کارشان را انجام میدهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند.»
این جمله نشان میداد که نسل جدید حاضر است حتی هزینههای سرکوب و زندان را بپذیرد اما از خواستههای خود کوتاه نیاید. اما این نسل چه مشخصاتی دارد؟
خصوصیات دهه هشتادیها یا نسل زد
«نسل زد» (Generation Z) یا همان دهه هشتادیها، متولدان بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ میلادی (برابر با ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۱ خورشیدی) هستند. این گروه که جمعیتی بالغ بر ۶ میلیون نفر از جوانان ایرانی (۷ درصد جمعیت) را تشکیل دادهاند، در اعتراضات مردم ایران نقش مهمی داشتهاند. به طور کلی «نسل زد» در جهان به تفاوتهایشان در جهانبینی سیاسی، دینی، فرهنگی و سنتی شهره هستند. برخلاف نسلهای قبلی در ایران، دهه هشتادیها نگران قضاوت شدن نیستند و آزادانه حرفشان را میزنند.
نشریه موسسه خاورمیانه در گزارشی به نقش این نسل در شکلگیری اعتراضات در ایران و آینده اعتراضات پرداخته است. بر اساس گزارش این موسسه، جبار رحمانی استادیار رشته انسانشناسی و عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در ایران میگوید که «این نسل مانند نسل قبل به آرمانگرایی و ایدئالسازی ایدئولوژیک پایبند نیست» و بهطور کلی از ایدهپردازیهای تخیلی دوری میکند.
این نسل تمایل شدیدی به زیر سوال بردن مسائل دارند. آنها برخلاف پدران و پدربزرگهایشان که مشی محافظهکارانهای در اجتماع داشتند و به سیستم سانسور حاکم در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰ تن داده بودند، دسترسی بهتری به اطلاعات و جهان بیرونی دارند. حضور فعال آنها درشبکههای اجتماعی به آنها قدرت تحلیل بهتر و جرات لازم برای بیان نظر و نگرانیهایشان داده است.
جامعهشناسان میگویند این نسل تمایل شدیدی به زیر سوال بردن وضعیت موجود و اقتدار حاکم و مطالبه حقوق و آزادیهای شخصی خود دارد؛ همچنین به خطوط قرمز موجود که جامعه یا حکومت برایشان ترسیم کرده است، اعتقادی ندارد و حاضر نیستند هیچگونه مقدسی، اعم از دین و کشور یا قوانین و مقررات یا هر چیز دیگری، را مسلم بداند و بهراحتی بپذیرد.
ایران اینترنشنال - اعتراضات سراسری علیه جمهوری اسلامی، روز جمعه ۲۲ مهر نیز ادامه یافت. مردم از جمله در زاهدان به خیابان آمدند و علیه بسیجیها و جمهوری اسلامی شعار دادند. در پی انتشار فراخوان اعتراض گسترده در خوزستان، اینترنت موبایل در اهواز قطع شد.
آغازگر تظاهرات و تجمع گسترده علیه جمهوری اسلامی در جریان خیزش سراسری در ایران در آخرین روز هفته، شهر زاهدان بود که در هفتههای گذشته بیشترین آمار کشتهشدگان اعتراضات را داشته است.
ویدیوی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد مردم زاهدان پس از نماز جمعه در تظاهراتی شعار «جنایت، جنایت، مرگ بر این ولایت»، «مرگ بر جمهوری اسلامی» و «مرگ بر بسیجی» سر دادند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد مردم زاهدان پس از شرکت در نمازجمعه روز ۲۲ مهرماه در تظاهراتی اعتراضی شعارهایی از جمله «مرگ بر جمهوری اسلامی» سر میدهند pic.twitter.com/z9GvDq94Us
با وجود جو شدید امنیتی که از روز هشتم مهر در استان سیستان و بلوچستان برقرار است، بر اساس گزارشهای به دست آمده از زاهدان، هیچ کدام از نیروهای امنیتی برای سرکوب معترضان وارد خیابان نشدند.
این تظاهرات در حالی شکل گرفت که پس از کشتار مردم زاهدان، علمای شاخص اهل سنت سیستان و بلوچستان از جمله عبدالحمید اسماعیلزهی، امام جمعه اهل سنت زاهدان و عبدالصمد ساداتی، امام جمعه اهل سنت سراوان، در «کنفرانس وحدت» در زاهدان و «کنفرانس بینالمللی وحدت» در تهران شرکت نکردند.
عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی با اشاره به اینکه «در ایران امروز آنچه وجود ندارد حقیقت است» گفت: معتقدم بحران ایران بحران تحقیر و تبعیض است. او تاکید میکند: یکی از اشتباهات حکومت این است که فکر میکند معترضین همین تعدادی هستند که در خیابان اعتراض میکردند؛ میشمرد که اینها 40 هزار نفر بیشتر نیستند، این اشتباه است.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*آنچه در ایران امروز وجود ندارد حقیقت است
*معتقدم بحران ایران بحران تحقیر و تبعیض است
*قرار نیست روی کار سیستم مالهکشی شود؛ یک عده دانشجوها را کتک زدند و لباسشخصی هم بودند، باید مشخص شود از کجا آمدند
*رهبران سیاسی باید شهامت این را داشته باشند که بگویند ما امروز میخواهیم از میدان امام حسین تا آزادی و از انقلاب تا آزادی راهپیمایی کنیم و هر کسی هم میخواهد دنبال ما بیاید
*یکی از اشتباهات حکومت این است که فکر میکند معترضین همین تعدادی هستند که در خیابان اعتراض میکردند؛ میشمرد که اینها 40 هزار نفر بیشتر نیستند، این اشتباه است
*یک ویژگی سیاستمدار اصلاحطلب این است که گامی را بردارد که اگر خواست عقب بیاید بتواند
*اگر بخواهید در مورد همین خانمی که از پشت بام افتاده تحقیق کنید کسی حق ندارد شما را بگیرد، اما میگیرد
*تمام تناقضات سیستم یکی یکی دارد آثار خودش را نشان میدهد
*من معتقدم حاکمیت قانون وجود ندارد
**مشروح این گفتوگو را روز یکشنبه، ۲۴ مهر ۱۴۰۱، در روزنامه اعتماد بخوانید.
ایران اینترنشنال - گروه هکری «بلک ریوارد» اعلام کرد ایمیل مدیران و کارمندان شبکه پرس تیوی متعلق به صدا و سیمای جمهوری اسلامی را هک کرده است. این گروه با ارسال ایمیل جمعی با اشاره به مبارزه مردم ایران برای دستیابی به حقوق اولیه خود و سرکوب حاکمیت، خواستار آن شد تا روزنامهنگاران «صدای مردم» باشند.
این گروه هکری در ایمیل خود با اشاره به انتشار ویدیو تعرض جنسی نیروهای سرکوب به یکی از معترضان خطاب به کارمندان پرس تیوی نوشته: «با دروغ خواندن آزار جنسی زنان ایرانی توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی چقدر حاضرید آبروی خود را بفروشید؟ قبل از اینکه خیلی دیر شود به آینده خود فکر کنید.»
و در آخر بدانید که این مزدوران واقعا احمق هستند... تمام حسابهای آنلاین شخصی و کاریشان آنقدر به یکدیگر وصل بوده که ما ماندهایم با این همه اطلاعات خصوصی این ابلهها چه کنیم؟!#MahsaAmini#مهسا_امینی#OpIran
حالا صدای مودب های انقلابی و انقلابی های مودب در آمده که «آی بیایید به داد ما مودبان تاریخ برسید که یک عده احتمالا نفوذی حکومت آمده اند انگشت وسط و توپ و تانک و فشفشه به اون جای رهبر معظم حواله می کنند!».
به قول لات ها، بیشین بینیم حال نداری!
چهل سال با زبان آدم حسابی ها، با زبان ادب، با زبان طنز، با زبان شوخی، با زبان آدمیزاد با این حکومت نکبت حرف زدیم، حرف مان را نفهمید.
چهل سال با آدمخورهایی که فقط زبان گالا گالای آمازونی بلد بودند، با زبان شیرین فارسی سخن گفتیم، نفهمیدند.
این که عین جهل است با کسی که زبان فارسی ادیبانه بلد نیست، فارسی ادیبانه حرف زدن!
شما وقتی می روید به کشوری خارجی، به فارسی با مردم اش سخن می گویید؟
آیا آن ها فارسی شما را می فهمند؟
آیا فارسی حرف زدن شما با آن ها عین -با عرض معذرت- خریّت نیست؟
۴۳ سال است که جمهوری اسلامی امان مردم ایران، منطقه و جهان را بریده است. در مورد فاجعهای که این جمهوری در حق ملت و جامعه ایران ببار آورده همینقدر کافی است بگوییم که جامعه را به شبه جامعه و ملت را به امت مبدل کرد. نسل جوان ایران علیه این ستم و بیدادگری بپاخاسته و برای نحوه زندگی فردی و اجتماعی خود که هیچ تناسبی با امیال اسلامی این حکومت ندارد در صدد برانداختن آن برآمده است. اگر بپذیریم که اکثریت قاطع ایرانیان دیگر کاسه صبرشان لبریز شده و تاب تحمل این حکومت را ندارند، موضوع و وظیفه ما در قبال آن روشن است و آن، ایجاد همبستگی ملی ایرانیان در صف آرایی با نظام دینی. همبستگی ایرانیان در برگیرنده منافع و مصالح مشترک ایران و ایرانی است و نه رقابت گروهی تحت عناوین جمهوری خواهی یا سلطنت و پادشاه خواهی. ایرانیان در خصوص منافع و مصالح مشترک ایران بعنوان یک کشور با مرزهای تعیین شده، کمترین تفرق با یکدیگر ندارند. بنابراین ابتدا بایست این منافع و مصالح که چهل و سه سال است به خطر افتاده را نجات داد و سپس به رقابت برخاست. و اولین رقابت هم مسلماً بر سرِ تشکیل نوع حکومت خواهد بود.
کیهان لندن - چند ماه پس از اعلام ناپدید شدن امین بذرگر دوست صمیمی نوید افکاری، اعلام شده استخوانهایی که چند هفته پیش در کوههای اطراف شیراز پیدا شده، متعلق به این جوان کشتیگیر است. مراسم خاکسپاری پیکر امین بذرگر روز دوشنبه ۲۵ مهر در «دارالرحمه سعدی شیراز» برگزار میشود.
حساب کاربری «۱۵۰۰ تصویر» از پیدا شدن بقایای پیکر امین بذرگر کشتیگیر و دوست نوید افکاری در کوهی در شیراز خبر داد. این حساب کاربری نوشته به زودی درباره شیوه قتل این کشتیگیر جوان توضیحاتی منتشر خواهد کرد.
امین بذرگر از تیرماه ۱۴۰۰ ناپدید شد. او بارها به دوستانش گفته بود به دلیل سکوت نکردن درباره قتل حکومتی و سازمانیافته نوید افکاری مورد تهدید قرار گرفته. حالا حدس زده میشود که این جوان توسط مأموران امنیتی ربوده شده و پس از به قتل رسیدن در کوهی در نزدیکی شیراز رها شده بدون اینکه به اعضای خانواده و دوستانش اطلاع داده شود. بقایای پیکر امین بذرگر چند ماه پیش پیدا شد و حالا جواب آزمایش دیانای تأیید کرده استخوانهای پیدا شده متعلق به او است.
بر اساس اطلاعرسانی صورت گرفته مراسم خاکسپاری امین بذرگر روز دوشنبه، ۲۵ مهر، در «دارالرحمه سعدی شیراز» برگزار خواهد شد.
خبر ناپدید شدن او در بهمن سال گذشته رسانهای شد. سردار پاشایی کشتیگیر پیشین تیم ملی ایران در توییتی نوشته بود که «برزگر همین چند ماه پیش در مسابقات بینالمللی مدال گرفت. او یک ورزشکار ملّی و کشتیگیری شناخته شده است. از خانوادهای فقیر، و بدون پدر. ماموران لباسشخصی در یک مورد به هیئت کشتی استان دنبال او رفته بودند. اکنون نزدیکانش میگویند او ۶ ماه است ناپدید شده است.»
حساب کاربری «۱۵۰۰ تصویر» که اخبار کشتهشدگان اعتراضات آبان ۹۸ را در شبکههای اجتماعی پوشش داده روز جمعه، ۲۲ مهر، اعلام کرد که آزمایشهای صورتگرفته روی استخوانهای پیداشده در کوهی در شیراز تأیید کرده است که این استخوانها متعلق به امین بذرگر است.
این حساب کاربری زمستان گذشته در توضیحاتی درباره ناپدید شدن این کشتیگیر نوشته بود «امین متولد ۱۳۷۴، کشتیگیر و برندهی مدال برنز مسابقات بینالمللی است. امین پیش از ناپدید شدنش بارها از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده بود و او را مجبور کرده بودند پستهایش راجعبه نوید را از صفحهاش پاک کند. یکی از پستهایی که او را مجبور به پاک کردن آن کردند فیلمی بود از مزار نوید در روزهای پس از اعدام که بازخورد زیادی در شبکههای اجتماعی داشت.»
در ادامه این توضیحات آمده بود که «اوایل تیر ۱۴۰۰ برادرش به دوستان امین میگوید ده روز است امین غیب شده. پدر امین فوت کرده و او با مادرش زندگی میکرده است. امین کارگر نجاری است و هنگامی که غیب شده مشغول به کار بوده است. اما نه دستمزدش را از صاحب کار گرفته و نه وسایل نجاریاش را از آنجا برده است.»
شامگاه پنجشنبه ۲۱ مهر و در ادامه خيزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، شهروندان معترض در نیشابور مجسمه روحالله خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران را در یکی از میادین اصلی این شهر تخریب و سرنگون کردند
ایندیپندنت فارسی - در چهارمین هفته خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی، تایمز در گزارشی با اشاره به سوابق سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران که در فیلتر اینترنت و حجاب اجباری نقش کلیدی داشته است، مینویسد که او در عین حال مدیر یک شرکت بریتانیایی است که خدمات مهاجرتی ارایه میدهد.
سعیدرضا عاملی در مقام ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی در تصویب کلیات سند حجاب و عفاف در شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخ چهارم تیرماه ۱۳۹۸ در در راستای نقض حقوق زنان در ایران مسئولیت داشته است.
عاملی که سابقه عضویت در سپاه و معاون فرمانده تیپ امام صادق در لشکر سید شهدا را داشته است، در شورای عالی انقلاب فرهنگی راهبردهای کلان محدودیت اینترنت و اعمال حجاب اجباری را طراحی میکند.
حسن روحانی، رییسجمهوری پیشین جمهوری اسلامی عاملی را به دبیری شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزید و علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی آن را تایید کرد. پیشتر نیز مدارک دیگری از اقامت عاملی و فرزندانش در بریتانیا و املاک و مستقلات آنها منتشر شده بود.
از جمله کانال تلگرامی قرارگاه خاتم که گزارش داده بود شرکتهایی در بریتانیا به نام عاملی و فرزندانش است.
جنبش اعتراضی در ایران در چهارمین هفتهی خود به سر میبرد. مثل هر پدیدهی انسانی-اجتماعی دیگری این جنبش نیز ترکیبی است از احساسات و عقلانیت. مهم در این میان نسبت هر یک به دیگری در مسیر حرکت و تحول آن است. بارقهی احساسی در این جنبش در ابتدا بسیار بالا بود، چرا که آغاز قضیهی از مرگ فجیع ایراندخت مهسا امینی، یک دختر جوان بیگناه بود که از نگاه آدمخواران اسلامی دو جرم داشت: انسان بودن و زن بودن. این احساسات شور و پاک، تبدیل به موتور اولیه برای شروع جنبش شد. از آن موقع ۲۷ روز میگذرد و اینک ما در آستانهی یک ماهگی این حرکت هستیم. در طی این مدت ضرورت تغییر تناسب میان احساس و عقل مطرح شده است و به همین خاطر باید پیوسته تلاش کنیم تا ضمن حفظ انگیزهی احساسی این حرکت -که با جنایتهای دیگری مانند قتل فجیع نیکا شاکرمی توسط رژیم آدمخوار تقویت شده است- هر چه بیشتر به وجه عقلانی جنبش بپردازیم تا تداوم، گسترش و پیروزی آن را تامین و تضمین نماییم.
آه، ای صدای زندانی / آیا شکوه یأس تو هرگز / از هیچ سوی این شب منفور/ نقبی به سوی نور نخواهد زد؟ ـ فروغ
ینجرههایی باز میشوند در شب. با امید و آرزو به سوی فردا. به سوی روزهای روشنی که در راهند. مردمی از پیر و جوان ایستاده بر پشت این پنجرهها "مرگ بر دیکتاتور" را فریاد میزنند. صدایشان در شب میپیچد. از پنجرههای بستهشده با وحشت عبور میکند. دیکتاتور سرآسیمه، وحشتزده به اطاقهای بیروزن میگریزد. اما این صدای مردم است. صدایی که کوهها را میشکافد. از حصارهای سنگی کشیده شده بر دور ستمگران حاکم. بر دور دشمنان مردم، دزدان و غارتگران عبور میکند طنینانداز میگردد. وحشت بر دل سرکوبگران میافکند. "
با گذشت نزدیک به یک ماه از اعتراضاتی که من از همان روزهای نخستین آن را انقلاب خوانده بودم، اکنون با اطمینان بیشتری میتوان روند رویدادها را بررسی و درباره آینده احتمالی اعتراضات و اعتصابات سراسری سخن گفت.
علی رغم سرکوبهای شدید، کشتار شهروندان بیدفاع و غیرمسلح، و بازداشتهای گسترده و کور، شبکههای برآمده از متن جامعه معترض، در کنار دانشجویان، اصناف، شهروندان حامی در داخل و خارج از کشور، عملا موفق شدهاند که بر شدت و عمق خیزش خود بیفزایند و به نظر میرسد که اعتراضات و اعتصابات جاری در روزها و هفتههای آینده ادامه و گسترش خواهد یافت.
با توجه به تجربه مثبت دو فراخوان قبلی، باید و میتوان انتظار داشت که به فراخوانهای منتشر شده برای تظاهرات اعتراضی در روز شنبه ۲۳ مهر و نیز فراخوانهای پس از آن نیز در سراسر کشور به شکلی حتی گستردهتر از قبل پاسخ مثبت داده شود.
دلایل این امر را میتوان بهطور اجمالی، و بدون اولویتگذاری، اینگونه فهرست کرد:
۱. پاسخ مثبت و کوبنده به فراخوانها و برگزاری دو روز اعتراضی بزرگ، کمنظیر و سراسری در ایران در کمتر از یک هفته، در روزهای شنبه ۱۶ و چهارشنبه ۲۰ مهر، به روشنی نشان میدهد برخلاف سمپاشی بخش نرمافزاری دستگاه سرکوب، انقلاب ایران در فاز فعلی از میزان قابل قبولی از سازماندهی و رهبری میدانی برخوردار است.
سخنم باشماست. ایراندختهای سرزمینم، و تمامی کسانیکه دوشادوش شما شیران شرزه مبارزهای نا برابر را با دشمنان زن و زندگی و آزادی، دشمنان خنده و شادی پیش چشمان جهانیان به نمایش گذاشته و پی میگیرید. گر چه بخت همراهیتان را ندارم، ولی آهنگ هر گامتان را چونان ترانهای دلنشین با گوش جانم میشنوم. فردای ایران و سربلندی ایرانی وامدار فداکاری و قهرمانی امروز شماست.
By kozet on October 14, 2022 10:29 AM
|No Comments
یورونیوز - دانشگاه آکسفورد برای هفتمین سال متوالی در صدر برترین دانشگاههای جهان گرفت تا نشان دهد چرا دانشجویان در سراسر دنیا آرزو دارند در این مجموعه علمی، پژوهشی تحصیل کنند.
بر اساس رتبهبندی سالانه دانشگاههای جهانی تایمز یا Times Higher Education (THE) پس از آکسفورد، این دانشگاه هاروارد ایالات متحده است که همچنان در جایگاه دوم قرار دارد و پس از آن دانشگاه کمبریج که سال گذشته در رتبه پنجم مشترک قرار داشت، حالا به رده سوم صعود کرده است.
به جز آکسفورد و کمبریج، امپریال کالج لندن سومین دانشگاه برتر بریتانیایی به شمار میرود که در رتبه دهم قرار گرفته است.
لوئيز ریچاردسون، معاون رئيس دانشگاه آکسفورد در بیانیهای در خصوص این نتایج گفت: «من و همکارانم بسیار خوشحالیم که برای هفتمین سال متوالی آکسفورد به عنوان برترین دانشگاه جهان انتخاب شد. بیش از همه، من مدیون زنان و مردان خارقالعاده آکسفورد هستم که تحقیقات و تدریس آنها همچنان تخیل ما را تحریک میکند، افق دید ما را گسترش میدهد، بیماری را درمان میکند و مشکلات عمیقاً دشوار را برای بهبود جامعه کشف میکند. من افتخار می کنم که با آنها کار میکنم.»
در فهرست امسال ایالات متحده همچنان پرنماینده ترین کشور از نظر برترین دانشگاههای جهان است به طوری که ۷ مقام از ده رتبه نخست و همچنین ۵۸ از ۲۰۰ دانشگاه برتر را به خود اختصاص داده است.
با این حال این نگرانی برای موسسات آکادمیک آمریکایی وجود دارد که دانشگاههای چین در حال نزدیک کردن خود در این ردهبندی هستند و برتری تحقیقاتی موسسات آمریکایی در حال کاهش است. موضوعی که گفته میشود به دلیل شکاف رو به رو افزایش میان دانشگاههای نخبه و سایر دانشگاههای آمریکایی است.
رادیو بین المللی فرانسه - گروه «جوانان محلات تهران» که پیش از این نیز فراخوانهایی را برای حضور مردم در خیابانها صادر کرده بود، با صدور فراخوانی جدید، از تمامی جوانان و مردم محلات پایتخت و شهرهای سراسر ایران خواست روز شنبه، ۲۳ مهر، از ساعت ۱۲ظهر، در تمام مکانهایی که «مزدوران و سرکوبگران» حضور ندارند جمع شوند و شعار مرگ بر دیکتاتور سر دهند.
جوانان محلات تهران، در این فراخوان که در حساب توییتر این گروه نیز همخوان شده است، «نزدیک به یک ماه حضور در خیابان» را «نشان شروع و طلیعهای برای رهایی ایران و جهان از چنگال این نظام فاشیستی» دانسته و اعلام کرده است:
علیرغم همه فشارها و سرکوبها، ما فداکارانه باز هم در میدان هستیم و به همگان اطمینان میدهیم این راه هر قدر هم سخت و طولانی باشد اما در کنار هم خواهیم ایستاد و مطمئنیم که این نسل آزادی ایران را خواهد دید.
این گروه، در پایان بیانیه خوداز ایرانیان خارج از کشور خواسته تا با اتحاد و همدلی، در کنار مردم ایران، به دنبال راهکارهای مختلف برای کمک به مردم داخل ایران باشند.
شکست جمهوری اسلامی در جذب تماشاگران مسابقات جام جهانی قطر
ایندیپندنت فارسی - حدود یک ماه مانده به جام جهانی فوتبال قطر، جمشید حمزهزاده، رئیس جامعه حرفهای هتلداران ایران گفت: «با وجود اعلام آمادگی کیش برای میزبانی تماشاگران مسابقات جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر، تماشاگران این مسابقات حتی یک اتاق هم در هتلهای این جزیره رزرو نکردهاند.»
مقامات جمهوری اسلامی تبلیغات زیادی روی میزبانی کیش برای تماشاگران جام جهانی فوتبال در قطر انجام داده بودند؛ ادعایی که از آغاز نیز با تردید همراه بود.
هتلنیوز روز پنجشنبه بهنقل از حمزهزاده نوشت: جامجهانی فوتبال در قطر «فرصتی طلایی برای ما بود که از دست دادیم» و این مسئله هیچ «ارتباطی با وقایع اخیر» ندارد. او افزود: «ما امسال گردشگری ورزشی خارجی نداریم» و «متاسفانه به دلیل نبود هماهنگی دستگاههای ذیربط هم موفق به دریافت سهمیه و فروش بلیت (جامجهانی) نشدیم.»
ابراهیم پورفرج، رئیس جامعه تورگردانان ایران نیز پیشتر گفته بود، در زمان برگزاری مسابقات فوتبال، گردشگری از قطر وارد ایران نخواهد شد. به گفته او، «تماشاچیان جام جهانی عموما ورزشکار و جواناند و ایران مقصد گردشگران جوان نیست.» مقامهای جمهوری اسلامی که رابطه خوبی با حاکمان قطر دارند، حساب ویژهای در مورد میزبانی بخشی از مسابقات جام جهانی فوتبال در مناطق جنوبی ایران باز کرده بودند.
حتی در دیدار ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی ایران با امیر قطر مقرر شد بود که ایران در میزبانی جام جهانی قطر با این کشور عربی همکاری کند و در این زمینه نیز کارگروه ویژهای تشکیل شد.
صدای آمریکا - ایلان ماسک مردی که خلاقیت و بلندپروازیهایش تحت تاثیر ثروتش قرار گرفته بعد از تلاش برای تسخیر فضا و ایجاد تحول در سرویسهای خدمات مالی حالا با کمپانی «استارلینک» به کابوسی برای دیکتاتورها تبدیل شده است.
با آغاز اعتراضات خیابانی در ایران از اواخر شهریور ماه و قطع اینترنت به روی مردم به دستور حاکمان جمهوری اسلامی، ایلان ماسک در توییتر نوشت که حاضر است اینترنت ماهوارهای استارلینک را برای ایران فعال کند، به شرط آن که دولت آمریکا تحریمهای فناورانه را از فهرست تحریمهای ایران حذف کند.
این پیشنهاد بلافاصله با موافقت دولت ایالات متحده روبرو شد و وزارت خزانهداری اعلام کرد که بخش عمدهای از تحریمهای ایران در این زمینه را حذف کرده است.
این اقدام ایالات متحده با اعتراض رسمی جمهوری اسلامی در ایران روبرو شد و مقامات نظام از حذف تحریمهای آمریکا ابراز ناخرسندی کردند و آنرا مصداق دخالت در امور کشور دانستند. این در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی، همواره تحریمهای آمریکا را بر ضد مردم دانسته و بسیاری از ضعفها و کمبودها را ناشی از تحریمها عنوان میکردند.
با گذشت سه هفته از آغاز اعتراضات مردمی در ایران و گسترش روز افزون آن، حکومت با فشار بیشتری به تداوم قطع اینترنت پرداخته و همین امر مشکلات بسیاری را حتی برای مردم غیر درگیر در اعتراضها ایجاد کرده است.
پیام به من: در نزدیکی #اوین زندگی میکنم حدود ۹شب رفتیم بیرون، درب زیر پل یادگار شلوغ بود هر کسی ایستاده بود رو اول با شلنگ می زدن چونکه باتوم کم آورده بودن. ما شروع به شعار دادن کردیم که یهو اومدن و مستقیم زدن تو صورتم. یک خانم در رو باز و کمک کرد ساچمه رو دربیارم#مهسا_امینیpic.twitter.com/pgpIJDz9mZ
طبق ویدیوهای منتشر شده از حادثه انفجار و آتشسوزی در زندان اوین این احتمال میرود که اجسام نورانیای که به سمت زندان قبل از انفجار پرتاب شده است، نوعی از گلولههای مخصوص ایجاد ناهنجاری صوتی و نوری(بمب صوتی)، برای کنترل زندانیان و ایجاد رعب و وحشت میان آنان است
این هم برای اون پفیوزهایی که میگفتن: «اگر تو سوریه نمی جنگیدیم، الان داعش تو کوچه های ایران به ناموس مون دست درازی میکرد»! بفرمایید، این شما و این حرامزاده هایی که دارن تو کوچه ها به ناموس ایرانی دست درازی می کنه با دقت ببینید و گوش بدید#نیکا_شاکرمی#مهسا_امینیpic.twitter.com/y4fZ8KaYmm
علی دایی میگوید سکوت در قبال رخدادهای کنونی ایران «تاوان مرگ» دارد
ایران وایر - «علی دایی» ستاره کاپیتان و سرمربی پیشین فوتبال ایران و یکی از مفاخر تاریخ فوتبال جهان از نگاه فیفا، به هجوم نیروهای امنیتی به مدرسهای در اردبیل که به کشته شدن یک دختر نوجوان و مجروح شدن تعدادی دیگر منجر شد واکنش نشان داد و آن را محصول سکوت در قبال اتفاقات گذشته از جمله حمله به دانشگاه شریف دانست.
علی دایی که پیش از این نیز به دلیل اظهارنظرهایش ممنوعالخروج شده بود نوشته است: «سکوت ناشی از اعمال فشار حاکمیت در برابر اعتراضات و هتک حرمت به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که پایههای علمی و معرفتی خود را در این نهاد پرورش دادهام، امروز منجر به تعرض به دانش آموزان بی گناه در مدارس و ضرب و شتم و ریختن خون یکی دیگر از دخترانم در زادگاهم گردیده، سکوتی که تاوان مرگ دارد و هر روز داغی دیگر بر دل جای جای ایرانم می نشاند که حکم خیانت به انسانیت و میهنم را دارد.»
علی دایی در حالی نسبت به قتل یک دختر محصل در مدرسهای در اردبیل به دست نیروهای حکومت جمهوری اسلامی واکنش نشان داده است که هر روز فشار نیروهای امنیتی بر ورزشکاران برای سکوت کردن بیشتر میشود.
علی دایی متولد شهرستان اردبیل است. او همواره به این موضوع به عنوان یکی از افتخارات زندگیاش اشاره کرده بود.
در روزهای اخیر، غیر از «سردار آزمون» هیچ یک از بازیکنان تیم ملی و بخصوص کاپیتانهای این تیم در قبال کشتار و سرکوب کودکان و نوجوانان در ایران اظهارنظری نکردهاند.
از ظهر روز شنبه ۲۳ مهر ماه تصاویری از تجمعات اعتراضی در شهر اردبیل منتشر شده است. بر اساس تصاویر در برخی از نقاط تجمعات مردم با دخالت نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شده است.
حامد عاملی، استاندار اردبیل، اعلام کرد والدین دانشآموزان مدرسه شاهد اردبیل با مدیران آن درگیر شدند و اعتراض داشتند چرا فرزندانشان بدون اجازه به مراسم «هفته وحدت» برده شدهاند.
دامنه اعتراضات ضد حکومتی در اردبیل در روز شنبه ۲۳ مهر گسترده گزارش شده است. بر اساس ویدیوهای منتشر شده، معترضان در این شهر کنترل شماری از خیابانهای شهر را در دست دارند
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد مردم اردبیل روز شنبه ۲۳ مهرماه، در تجمع خود یک بسیجی را که در حال فیلمبرداری از آنهاست کتک میزنند و موبایلش را به زمین میاندازند pic.twitter.com/iPFNjIQjUA
دو سال پیش درست همان روزهایی که خامنه ای پفیوز داشت ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی را ممنوع میکرد درست همون موقع داشت گاز اشکآور از انگلیس میخرید! یعنی همون کاری که سال ۷۱ کرد وقتی در #مشهد برای ازدیاد مالیات شورش شد بجای کم کردنمالیات به هاشمی گفت برید از خارج باطوم بخرید! pic.twitter.com/eYHtuRnhe6
این ویدیو از اردبیل ایران رسیده است که نشان میدهد اعتراضها در این شهر شدت گرفته است، شاهدان عینی میگویند که نیروهای امنیتی به سمت آنان با تفنگ ساچمهای تیراندازی میکنند.
ایران وایر - طبق گزارش رسانههای ایران، اتوبوسی که باید امروز بازیکنان و مربیان پرسپولیس را از ورزشگاه آزادی به هتل محل اقامت این تیم برمیگرداند، با جا گذاشتن «وحید امیری» و «مهدی ترابی» دو بازیکن نزدیک به حکومت، به هتل برگشته است.
برخی از خبرنگاران ورزشی، تصاویری از بازگشت این دو بازیکن با پای پیاده از تونل ورزشگاه آزادی را نیز منتشر کردهاند.
همچنین در ویدیویی که در فضای مجازی منتشر شده، کاربران صفحات اجتماعی از این اقدام بازیکنان پرسپولیس در قبال این دو بازیکن تشکر کردهاند.
مهدی ترابی خود را در مصاحبههایش «سرباز ولایت» معرفی کرده و روی زیرپیراهنیاش، از «اطاعت از رهبر جمهوری اسلامی» به عنوان راه نجات ایران نام برده بود. همچنین «وحید امیری» دیگر بازیکن این تیم نیز در واکنش به اعتراضات اخیر، مردم ایران را مسبب آنچه او «اغتشاشات» نامیده بود خطاب کرد.
به خواسته معترضین باید توجه و مطالبات آنان برآورده شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: در کشور ما نیروهای زیادی وجود دارند که آمادگی خدمت به مردم و نظام را دارند و از تجربیات ارزشمندی نیز برخوردارند ولی به دلایل واهی که ناشی از انگهای عناصر تفرقهافکن و افراطی است، منزوی هستند و از وجود آنها برای اداره کشور استفاده نمیشود.
جمهوری اسلامی ایران، وقتی میتواند منادی وحدت مذاهب و ادیان و اقوام باشد که وحدت درونی نیروهای وفادار به انقلاب و نظام را محقق نماید. تحقق این وحدت، به ویژه اکنون که کشورمان دچار اعتراضات است و عدهای نیز با سوءاستفاده از اعتراضات، تلاش میکنند اغتشاش ایجاد کنند دشمنان خارجی نیز به اغتشاشات دامن میزنند، اهمیت زیادی دارد و نباید برخورداری آن از اولویت را نادیده گرفت.
در مورد حوادث روزها و هفتههای اخیر کشور نیز نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، جدا دانستن اعتراضات از اغتشاشات است. تردیدی نیست که به خواسته معترضین باید توجه و مطالبات آنان برآورده شود. این اقدام عملی، راه را برای ادامه یافتن اعتراضات میبندد و در نتیجه، زمینه اغتشاشات نیز از بین میرود. البته نباید تصور شود که بدون حل مشکلات مردم و برآورده کردن مطالبات بر حق آنان، تغییری در نگاهها به وجود میآید.
مردم معترض، اگر مشاهده کنند که مشکلات اقتصادی برطرف شده و حقوق شهروندیشان توسط دولتمردان رعایت میشود، به اعتراضات پایان میدهند و با مسئولین همراهی خواهند کرد.
ایران وایر - رضا امیرخانی نویسنده حکومتی و از حامیان فتوای ترور سلمان رشدی طی یادداشتی نامتعارف در وبلاگ خود از قوه تشخیص رئیسی انتقاد، و او را ناتوان از درک «نیک و بد» توصیف کرد.
رضا امیرخانی نویسنده انقلابی که بارها ارادت خود را به خمینی و جمهوری اسلامی ایران ابراز کرده است طی یادداشتی مفصل در وبلاگ خود به مسائل پیش آمده در جریان اعتراضات مردمی واکنش نشان داد.
در این یادداشت شخصی امیرخانی به شکل عجیبی هم میخواهد از مواضع خود که حامی جمهوری اسلامی است، دفاع کند و هم میخواهد طرفدار جوانان معترض کف خیابان باشد.
این نویسنده مدافع حکومت با ادبیاتی به اصطلاح «دلسوزانه» از عملکرد حاکمیت در موضوعات مختلف از جمله پرونده قضایی مهسا امینی ، بازی نکردن ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی، عدم اجازه ورود زنان به استادیومهای ورزشی، برخورد حاکمیت با علی کریمی انتقادات شدیدی میکند
ولی در نهایت باز تاکید میکند که ارادتش به خمینی پابرجاست و علاقمند به جمهوری اسلامی است. جالب اینکه در بخشی از متن مینویسد« من تمام تلاشم این است که به آن که تو را میزند یاد بدهم که نزند.» این یعنی ارباب خشونت را به رسمیت میشناسد که « همین که از تیر جنگی به ساچمه و ساچمهی پلاستیکی و گلولهی پینتبال رسیده است به اندازهی چند ده کشته در روز پیشرفت است.»
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ فضای ملتهب دانشگاهها در هفتههای اخیر پس از مرگ دردناک "مهسا امینی" و ورود نیروهای خودسر به داخل دانشگاه «صنعتی شریف» و شکستن قداست فضای آموزشی، بار دیگر خاطرات تلخ وقایع کوی دانشگاه در سال 78 و همچنین اقدامات مخرب عدهای در سال 88، آن هم در محوطه دانشگاه تهران را زنده کرد.
هرچند پس از وقایع اخیر برخی از مقامات بلندپایه کشور ضمن انتقاد از برخوردهای خشن و خودسرانه با دانشجویان و اساتید دانشگاهها، بر عدم تکرار چنین اتفاقاتی تأکید کردند، اما بررسیها نشان میدهد که همچنان از داخل دانشگاهها فشار بر روی دانشجویان و اساتید ادامه دارد.
تماس مسؤولان یک دانشگاه با اولیای دانشجویان حاضر در تجمعات دانشگاهی!
بررسیهای دیدهبان ایران حاکی از آن است که یکی از دانشگاههای کشور ضمن تماس با دانشجویانی که در تجمعات روزهای اخیر در فضای داخلی دانشگاه حضور داشتند، به آنها تذکر داده که در صورت تکرار این رفتار، ایشان را از دریافت خدمات آموزشی محروم خواهد کرد. نکته تأمل برانگیز ماجرا از جایی آغاز میشود که همین دانشگاه مطرح در پایتخت ضمن تماس با اولیای دانشجویان، به والدین آنها نیز توصیه کرده تا فرزندان خود را از برگزاری تجمع در داخل دانشگاه منع کنند.
البته ایجاد محدودیت و حتی تهدید به اخراج در فضای آموزشی تنها مختص به دانشجویان و از سوی یک دولت خاص نیست. بلکه اساتید دانشگاه نیز در مقاطع مختلف با این محدودیتها مواجه شدهاند که شاید جدیدترین آن ماجرای اخراج صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی از دانشگاه تهران باشد.
صادق زیباکلام در ابتدای هفته جاری در گفتوگو با دیدهبان ایران تأکید کرد که با نظر مستقیم «حراست» دانشگاه تهران و علیرغم موافقت مسؤولان گروه علوم سیاسی، از ورود به دانشگاه منع شده و حتی کلاس درس «تحولات سیاسی و اجتماعی عصر پهلوی» او نیز به یکباره به استاد دیگری سپرده شد.
سازندگی - محمدمهاجری رسانه ای اصولگرا نوشت:رسانههای دولت از کنار خبر برکناری سعید محمد از دبیرخانه مناطق آزاد، ساده و سریع گذشتند؛ حتی انتصاب سرپرست جدید ـ که بهتازگی از معاونت مناطق آزاد برکنار شده بود ـ برایشان بیاهمیت بود.
در این عزل بیسروصدا، واقعیتهایی وجود دارد که دولتیها دلشان نمیخواهد شفاف بیان شود.اصل قضیه این است که پارسال، سعید محمد گزینه وزارت راه و شهرسازی توسط رئیسی بود؛ اما برای قالیباف، سعید محمد خط قرمز بهشمار میرفت. آنها در پروژه پرحاشیه و پرسروصدای یاس کلاهشان توی هم رفته بود و رئیس مجلس دلش نمیخواست سعید محمد را در لباس وزارت ببیند،
فشار قالیباف،گزینه رئیسی را عوض کرد و رستم قاسمی را جایگزین او ساخت.رئیسی در جلسه رأی اعتماد هم اعتراف کرد که گزینهاش برای وزارت راه، فردی غیر از رستم قاسمی بود. او اسم سعید محمد را نیاورد اما گفت چون میخواهد با مجلس تعامل کند از گزینه خود صرفنظر کرده است.
سعید محمد پس از آن مدتی بینشان بود تا اینکه سر از مناطق آزاد درآورد. جسته و گریخته خبرهایی شنیده میشد که فشارهایی برای عدم صدور حکم انتصاب او وجود دارد. اما ظاهراً رئیسی تصمیم داشت جبران مافات کند و انتصاب او را قطعی نماید. حکم را البته طبق قانون، وزیر اقتصاد امضا کرد، هرچند که مدیریت مناطق آزاد، در محدود وزارت اقتصاد نمیگنجید.
رادیو فردا - انسيه عرفانی، استاد فيزيک مستعفی دانشگاه زنجان، میگوید وقتی خیابانهای ایران «غرق خون» معترضان است، دیگر نمیتوانستم به عنوان بخشی از این «سیستم» ادامه بدهم.
خانم عرفانی، استاد بخش فیزیک دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان، روز اول مهر، همزمان با آغاز سال تحصیلی در ایران، به دلیل سرکوب اعتراضات به مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی، با انتشار پیامی از هیئت علمی این دانشگاه استعفا داد.
وی در گفتوگویی با نشریه علمی نِیچِر که روز چهارشنبه، ۲۰ مهرماه، منتشر شد، سکوت استادان در شرایط سرکوب دانشجویان را مایه «شرمساری» دانسته و گفت: «خیابانها غرق در خون و اساتید ما ساکت هستند. من به عنوان یک عضو هیئت علمی به دانشجویان درس میدهم و دیگر نمیتوانستم ساکت بمانم.»
فوری: دکتر انسیه عرفانی استاد بخش فیزیک دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان با انتشار این پیام از سمت هیات علمی استعفا داد:
این استاد دانشگاه علت استعفای خود در نخستین روز آغاز سال تحصیلی را نیز «خاطرات خوب» خود از این روز از دوران کودکی عنوان کرده و اضافه کرد: «با خودم گفتم اگر بخواهم استعفا بدهم، باید در همین روز استعفا بدهم. ادامه دادن معنا ندارد.»
وی یادآوری کرد که دانشگاهها در ایران زیر نظر «حاکمیت» قرار دارند، روسای دانشگاهها را نیز وزارت علوم انتخاب میکند و اعضای هیئت علمی و استادان، از سوی «آخوندها، از نظر سیاسی و سوابق خانوادگی و غیره نیز مورد ارزیابی قرار میگیرند و سپس استخدام میشوند.»
این استاد دانشگاه، فشارها بر زنان در فضای آکادمیک ایران را به دلیل موضوع حجاب و ضرورت رعایت استاندارهای پوشش سختتر دانسته و افزوده که در این فضاها نیز آزار و اذیت جنسی وجود دارد، «اما کسی به آن اهمیتی نمیدهد».
وی اضافه کرده که سالها برای دولتی کار کرده که یک «دیکتاتوری وحشی» است و وی هرگز نتوانسته در این سیستم «کار مثبتی» انجام دهد، چرا که باید درباره همه چیز «سکوت» میکرده است.
آنچنان از اهالی ولایت فقیه و حوزویان بیزارم که میگویم حیف واژهها که حتی در ذم آنها صرف شود؛ با این همه، با توجه به گسترش انقلاب زیبای نوباوگان خانه پدری، ضروری دیدم برای آخرین بار، از اندیشههای ملاهای مثلا موافق و مخالف بگویم تا آنها که هنوز امید دارند این جرثومههای ارتجاع به خود آیند و جانب ملت را بگیرند، دریابند که آخوند خوب همانی است که زیر خاک خفته است.
از جنبش امروز با عنوان «انقلاب زیبا» یاد کردم؛ چرا که فتنه خمینی بهحق یک انقلاب خونین، زشت، درنده، دروغگو و لافزننده بود. خمینی از عراق تا مدرسه رفاه و علوی دروغ گفت. به مدینهاش، قم، که رفت، نقاب برگرفت و اقتتلوا (بکشیدشان) سر داد، چادر سر زنان کرد، کراوات برگرفت و ریش گذاشتن و لباس چرک و بیاطو پوشیدن را برای جماعت مردان اجباری کرد.
او چهار تیرباران نخست خود در فردای به تخت نشستنش فرمان داد و سپس کشت و کشت و کشت، هستی مردم را به غارت برد و مصادره کرد. تنها آیتالله سید کاظم شریعتمداری و برادران زنجانی، آیتالله برقعی، حاجآقا حسی قمی، سید محمد شیرازی و کمی هم طالقانی، گلزاده غفوری، سید صادق و سید محمد روحانی، حسینعلی منتظری و کاظمینی بروجردی صدای اعتراضشان بلند شد و دیدیم که چه بر سرشان آمد.
چند هفته پیش در مقالهام درباره مرگ مرجعیت و روحانیت، به مواضع حضرات آیات مزدبگیر علنی و وجوهاتبگیر پنهانی از خزانه معموره «نایب امام زمان» (خامنهای) اشارهای داشتم و حالا در پرتو مواضع هریک درباره «زن، آزادی، و زندگی»، شعار ارزشمند و تحسینبرانگیز انقلاب زیبا، لازم است آخرین بیل خاک را بر مزارشان بریزم. گو اینکه دیرگاهی است آنها در مزار افکار ارتجاعی خود به خواب مرگ رفتهاند.
۱- خاندان شیرازی در دو قرن اخیر، از مهمترین خاندانهای روحانی و به «خاندان همیشه مرجع» معروف بود. از میرزای شیرازی، صاحب فتوای تنباکو و جد مادری و عموی پدر سید صادق، مرجع امروز خاندان، تا سید عبدالهادی و سید علی و میرزا مهدی و سید حسن و سید جعفر گرفته تا شجاعترینشان سید محمد مرحوم که بعد از ۱۵ سال حصر خانگی در قم، در سال ۱۳۸۹ درگذشت و سید صادق، برادرش، متولد ۱۳۲۰، جایش نشست.
سید صادق و نورچشمیهایش در قماند اما فرزندان برادرش در کربلا اقامت دارند و مانند پدرشان از این رژیم و اطوار و سلوکش بیزارند. آقا صادق سه چهار تلویزیون ماهوارهای به نامهای حسین و ابوالفضل و قمر بنیهاشم و دو طفلان مسلم دارد؛ منتها نه برای دفاع از حقوق ملت ایران؛ بلکه برای ترویج اسلام ناب محمدی ولایتی- گروهی- و حیف از صدها هزار دلاری که خرج این شبکهها میشود و میدانم اگر سید محمد شیرازی زنده بود، محال بود اجازه دهد این برنامهها پخش شوند.
آقا صادق شیرازی با خامنهای سر جنگ دارد؛ منتها در باب قمهزنی و تیغکشی و لمن الملکی. حضرتش پیرو مکتب کربلا است بنابراین معتقد است که در عاشورا و اربعین باید با قمه سر را شکافت و با زنجیر پشت را سیاه کرد. برادر کوچکترش هم در لندن است و حوزه مختصری دارد. او که هنگام ورود سید روحالله به نجف در مدح خمینی قصیده غرایی به عربی گفته بود، امروز خمینی و خامنهای را منحرف و مرتد میداند. فرزندان مرحوم سید محمد انسانهای روشنیاند که آقا مرتضی، یکی از آنها را، علی فلاحیان وزیر اطلاعات سابق، در حالی که با معشوقهاش، فاطمه قائممقامی، کباب آهو به نیش میکشید، آتش زد. هنوز بر پیکر مرتضی آثار آن جنایت مشهود است.
کیهان لندن - مجله «تایم» در گزارشی به بررسی اعتراضات ضدحکومتى در ایران پرداخته و نوشته: «شواهد فراوان نشان میدهد که نیروهای هوادار جمهوری اسلامیدر حال ریزش هستند.» این مجله نتیجه گرفته که اعتراضات گسترده مردمی ممکن است به سرنگونی رژیم منجر شود.
به نوشته «تایم»، در حالی که پلیس و نیروهای امنیتی رژیم کماکان با معترضان در خیابانها درگیر هستند، غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضاییه ایران، علناً از «خطاها، ضعفها و شکستهاى» دولتی سخن به میان آورده که برای یک رژیم تمامیتخواه که هرگز به تقصیر اعتراف نکرده، «امری بیسابقه» است.
به باور «تایم» تغییر لحن مقامات جمهوری اسلامی پس از آن صورت گرفته که «ریزش» را در پایگاههای سنتی خود احساس کردند. به عنوان مثال، محلههای جنوب شهر تهران مثل نازیآباد و خزانه و فلاح که همیشه جزو «سنگرهای رژیم» بوده و به عنوان «مکان تولید بسیجی» شناخته میشدند، اینک کانون مقابله با رژیم شدهاند.
به گفته این مجله، نیروهای امنیتی نیز دچار «ضعف روحیه، هراس از فروپاشی نیروهای مسلح، و ریزش» شدهاند.
کریم سجادپور تحلیلگر «مؤسسه کارنگی» در اینباره به «تایم» گفته: «فروپاشی جمهوری اسلامی گرچه لزوما اجتنابناپذیر نیست، اما دیگر غیرقابل تصور هم نیست. این رژیم در نهایت به راه اتحاد جماهیر شوروی سابق خواهد رفت اما پیشبینی زمان و چگونگی انجام آن دشوار است.»
صدای آمریکا - وزارت امور خارجه کانادا روز پنجشنبه از تحریم ١٧ شخص و ٣ نهاد مرتبط با جمهوری اسلامی به دلیل نقض نظاممند حقوق بشر و بیاعتنایی آشکار دولت ایران نسبت به جان ایرانیان خبر داد.
در این بیانیه آمده که کانادا همیشه در کنار ایرانیان و قربانیان این رژیم از جمله خانوادهها و عزیزان قربانیان پرواز پیاس٧۵۲ خواهد ایستاد.
در فهرست تحریمشدگان نام جواد ظریف، وزیر خارجه سابق جمهوری اسلامی، علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس شورای اسلامی، حسین شریعتمداری، نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، و پیمان جبلی، رئیس صداوسیمای جمهوری اسلامی، دیده میشود.
این ١٧ شخص و ٣ نهاد مرتبط با جمهوری اسلامی به نقض فاحش حقوق بشر از جمله حقوق زنان، پخش اطلاعات نادرست به منظور توجیه سرکوبگریهای رژیم ایران و آزار و اذیت شهروندان ایرانی از سوی دولت ایران متهم هستند.
ترودو همچنین گفته بود این کشور برای شناسایی و مسدود کردن داراییهای اشخاص تحت تحریم و ایجاد یک اداره ویژه برای پیگیری این هدف، ۷۶ میلیون دلار اختصاص میدهد.
طبق بیانیه وزارت امور خارجه کانادا، اسامی برخی از تحریمشدگان به شرح زیر است:
محمد جواد ظریف: وزیر امور خارجه ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم به ریاست جمهوری حسن روحانی.
حامد اسماعیلیون با اشاره به تحریم جواد ظریف: جنایتکاران جایی در دنیای آزاد ندارند، حامد اسماعیلیون با اشاره به تحریم افرادی از جمله جواد ظریف، علی لاریجانی و حسین شریعتمداری در کانادا، در توییتی نوشت: «جنایتکاران جایی در دنیای آزاد ندارند.»
علی لاریجانی: عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اعضای عالیرتبه سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و رئیس پیشین مجلس ایران.
سعید مرتضوی: دادستان عمومی و انقلاب تهران که دستور شکنجه زهرا کاظمی، روزنامهنگار ایرانی-کانادایی را صادر کرده بود. خانم کاظمی در سال ۱۳۸۲ و بر اثر بدرفتاری سعید مرتضوی در زندان جان باخت.
حسین شریعتمداری: مدیرمسئول روزنامه کیهان که به طور مرتب تبلیغات یهودستیزانه از جمله انکار هولوکاست و همچنین تهدیداتی علیه اسرائیل، ایالات متحده، و دولتهای عرب حوزه خلیج فارس منتشر میکند.
امیر حاتمی: مشاور فرمانده کل نیروهای مسلح در امور ارتش و وزیر دفاع دولت دوازدهم به ریاست جمهوری حسن روحانی.
منوچهر عبداللهی: فرمانده انتظامی استان چهار محال و بختیاری.
غلامرضا ضیائی: رئیس زندان رجاییشهر از مهر ۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۸ و رئیس زندان اوین از تیر ۱۳۹۸ تا خرداد ۱۳۹۹.
پیمان جبلی: رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
نگذارید به راحتی خبرنگاران و جوانان و دانشجویان را به بهانههای بعضاً واهی دستگیر کنند / آزادی رسانهها، انتخابات آزاد، فضای آزاد سیاسی، اجتماعی و دانشگاه و آزادی بیان از شاخصههای ذاتی جمهوری اسلامی بود که یکی یکی داریم از دستشان میدهیم
اعتمادآنلاین|الیاس حضرتی، مدیر مجموعه رسانهای اعتماد، در نامهای خطاب به علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، درباره نحوه برخورد با رسانهها در اعتراضات اخیر، نگاه امنیتی به این موضوع و همچنین برخوردها با معترضان، دانشجویان و خبرنگاران هشدار داد.
به گزارش اعتمادآنلاین، مشروح نامه الیاس حضرتی خطاب به علی شمخانی به شرح زیر است:
با سلام خدمت دوست و برادر گرانقدرم جناب آقای علی شمخانی
بدون مقدمه میخواهم چند نکته اساسی را به سمع و نظرتان برسانم. بحران رسانه در جمهوری اسلامی به یک بحران در حوزه امنیت ملی بدل شده است و ادامه این روند و هزینههایی که بر دوش نظام و کشور میگذارد زین پس بر دوش جنابعالی و شورای امنیت ملی است، تا دیر نشده اقدام عاجلی بفرمایید، همین امروز دست به کار شوید، دست رسانههای مستقل داخلی را باز بگذارید، نگذارید هر روز با تذکرات مختلف ما را محدود کنند.
به صداوسیما فشار بیاورید تا صداهای دیگر را هم بشنود، به آنها تریبون دهد، هر یک نفر ایرانی که به مخاطبین اینترنشنال و بیبیسی اضافه شود مقصرش شما و عملکرد ضعیف مدیران جمهوری اسلامی در حوزه رسانه است. با امنیتی کردن فضا نمیشود افکار عمومی و رسانهها را مدیریت کرد. تنها راهحل باقی مانده گفتوگوست. گفتوگو فلسفه و منشی دارد، باید از همه طیفها باشد. همه جناحها و نسلها باید با یکدیگر صحبت کنند و پیشنیاز این مهم، به رسمیت شناختن همگان است نه اینکه به مانند سالها و دهههای اخیر تریبون رسانه ملی فقط به عدهای قلیل اختصاص پیدا کند که نتیجه این بیتدبیری را امروز در کف خیابانها و دانشگاهها و در واکنش طیف گسترده مردم بالاخص نسل جدید میبینیم که پیش از این برای صداوسیما، «دیگری و غریبه» بودند.
رادیو فردا - وزارت خارجه فرانسه روز پنجشنبه ۲۱ مهر گفت ارسال پهپاد از سوی ایران برای روسیه نقض قطعنامه مصوب شورای امنیت سازمان ملل در تایید توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بین ایران و قدرتهای جهانی (برجام) است.
ارتش روسیه بامداد پنجشنبه با سه پهپاد به شهرک ماکاریو واقع در غرب کییف، پایتخت اوکراین، حمله کرد. مقامات اوکراینی میگویند به نظر میرسد که در حملات به زیرساختهای ماکاریو نیز از پهپادهای انتحاری ساخت ایران استفاده شده است.
سخنگوی وزارت خارجه فرانسه در یک نشست خبری گفت: «گزارشهای متعددی از استفاده ارتش روسیه از پهپادهای ساخت ایران در حمله به زیرساختها و اهداف غیرنظامی به دست ما رسیده است که به احتمال فراوان مصداق جنایات جنگی است. ارسال پهپاد به روسیه از سوی ایران ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است».
این قطعنامه توافق هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی در سال ۲۰۱۵ (برجام ) را که هدف آن محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران در قبال لغو تحریمهای هستهای بود تایید کرد و پشتوانه قانونی برجام تلقی میشود.
براساس این قطعنامه، هم واردات و هم صادرات تسلیحات از ایران تا اکتبر سال ۲۰۲۰ مطلقا ممنوع شد. دولت دونالد ترامپ همزمان با خروج از برجام تلاش کرد این تحریم را تمدید کند ولی شورای امنیت با رد درخواست آمریکا راه را برای از سرگیری صادرات تسلیحاتی ایران پس از اکتبر ۲۰۲۰ فراهم کرد.
این اصطلاح را در مقالهای درگویا، که برگرفته از " روزنامه جمهوری اسلامی" بود، خواندم. نوعی" انتقاد" نویسنده به رفتارمسئولین حکومت اسلامی بود. من با نگاه خودم در بارۀ " جمهوری مداحان" نوشتهام. جمهوری مداحان یعنی "جمهور" دو گروه اجتماعی، یکی چاپلوسان و زبان بازان متدیوث، و دیگری ذاکران اهل بیت. مورد اول روشن است، یعنی عدهای که برای ارتقاء و پُست گرفتن و در گلهی حکومتیان جائی دست و پا کردن " دستمال یزدی" به طول عمامه و در برخی از سطوح نیز" دستمال ابریشمی" به دست، مشغولاند. مورد دوم اگر چه مورد اول را نیز در دل خود دارد اما ابزار پیشبرد سیاستهای حکومتی درکُل جامعه است، ابزارسرکوب، تهدید و تحمیق مردم باعنوان مداحی و ستایشگریِ"خاندان آل عبا"، و سرزنش کننده یا قَدح مخالفان اهل بیت. مداحی در پیوند با خمینیسم و جاهلیسم متدینانه سیاسی تر شده است، به ویژه با مضامین سیاسی روزمره درآمیخته، و اجرا میشود. مداحان را صدای اسلام سیاسی خواندهاند.
سه هفته از آغازِ قیامِ ملتِ بزرگِ ایران میگذرد، قیامی که زنده و پوینده در بخشهای مختلفِ جامعه در جریان است و هر روز شاهدِ همسویی و همبستگیِ فزایندهٔ این بخشها هستیم.
یکی از نقاطِ قوتِ این جنبش حضورِ جدیِ دانشجویان و دانشآموزان است که در جای جایِ کشور اقدام به اعتراضات و اعتصاباتِ گسترده نمودهاند. دانشگاهها و مدارس به یقین از نیروهای محرکهٔ بسیار ارزنده در جنبشهای اجتماعی هستند، زیرا دانشجویان و دانشآموزان در اوجِ شور و شوقاند و میل به تغییر و پیشرفت از ویژگیهای بارزِ آنان است. افزون بر این، در بسیاری موارد قادرند که خانوادهها و اطرافیان خود را نیز به حرکت در آورند، و از آنجاییکه خانوادهها از قشرهای مختلفِ جامعه هستند، رشتههای پیوندِ استواری را میانِ این قشرها پدید میآورند. بی دلیل نیست که طیِ این سالها همواره نیروهای امنیتی نسبت به این دو نهاد بسیار حساس بودهاند و با عَلَم نمودنِ انواعِ ارگانهای غیرِ مرتبط با عِلم، از هیچ کوششی برای تحمیلِ ایدئولوژیِ واپسگرایانهٔ خود به آیندهسازانِ میهن فروگذار نکردهاند.
با توجه به وجود دهها سازمان و نهاد شناخته شده مدافع حقوق بشر ایرانی و شخصیت های معروف مدافع حقوق بشری, از برنده جایزه صلح نوبل گرفته تا سفیر سابق در سازمان ملل؛ از پرفسور دانشگاه در نروژ گرفته تا پزشک در اتریش؛ از کهنه کار حقوق بشری ساکن پاریس گرفته تا مسئولین بنیادهای حقوق بشری متعدد, سوال اساسی اینجاست که چه کس و یا کسانی با چه انگیزه ای توانستند همه این نهادها و شخصیت های معروف فعال حقوق بشری ایرانی را کنار بزنند و کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا را متقاعد کنند تا یکی از کارمندان رسمی رسانه وابسته به عربستان (بر طبق ادعای روزنامه گاردین) را به عنوان نماینده نمادین یا سخنگوی حقوق بشری از طرف ملت ایران بپذیرند و پلاتفرم در اختیار او بگذارند (لینک ١), و سپس همه رسانه های وابسته به عربستان آن را پوشش دهند؟
بحث اصلا بر سر این نیست که همولایتی بنده یعنی سرکار خانم سیما ثابت گرامی (مجری توانای تلویزیون ایران اینترنشنال) که برای او احترام قائلم نتوانست مشکلات حقوق بشری ایران را مطرح کند؟ نــه ! هرگز . ایشان یک مجری تلویزیونی با استطاعت حرفه ای فرزانه هستند. لیکن نکته قابل تامل اینجاست که "هر سخنی جایی و هر نکته مکانی دارد". یعنی هر شخص مکانی و جایگاه خودش را دارد که با توجه به قابلیت ها و عقبه تخصصی می تواند ایرانیان را در حیطه های مربوطه خویش نمایندگی نمادین بکند. یا بقول ضرب المثل معروف " هر کسی را بهر کاری ساختند". لذا در عجبم که چرا بجای کارمند رسمی رسانه وابسته به عربستان سعودی (منبع: گاردین) از دیگر شخصیت های فرهیخته مربوطه و سازمانهای سرشناس نیکنام و شناخته شده مدافع حقوق بشر ایرانی دعوت به عمل نیامد؟ چه کسی تا به امروز خانم سیما ثابت گرامی (و محترم و خبُره در امر ژورنالیسم) را بعنوان متخصص و کارشناس حقوق بشر در سطح بین المللی می شناخت؟ در این شکی نیست که با هزینه های هنگفت و بی بدیل تلویزیون ایران اینترنشنال وی به یک "سلبریتی رسانه ای" تبدیل گشته است. اما سوال اینجاست که چرا ویژگی های مبارزاتی, و سابقه فعالیت حقوق بشری وی تا به امروز از چشم ما نهان مانده یا پنهان نگه داشته شده بود ؟ براستی معیار انتخاب برای کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا چی بوده است؟
ماموران با نقاب با باتونها و خشونتِ بینقاب پیدرپی به سر و روی دختر میکوبند دختری کز زیبایی نازکتر است دختری که یگانه سلاحاش هوشای تیز است و گیسوانی رها دختری که جان برکف در میان آتش و آب فریاد زنان کارزار آزادیخواهی را گرم میکند
ماموران با نقاب، آنگاه با وقاحتِ بینقاب پیکر بیجان دختر را با فک و بینی و جمجمهی خُرد شده چون سند یاغیگری به گروگان میگیرند و با جسد و با داغدیدگان طلبکارانه هر چه خواستند میکنند
در همرسان کردن پژواک صدای اعتراضات در ایران سهیم شویم!
ایران، در حال سپری کردن روزهاییست که با شکوه و افتخار در حافظهی تاریخ ثبت خواهند شد. نزدیک به یک ماه مقاومت و مبارزهی سراسری با حکومتی جنایتکار و تمامیتخواه، با شعار مترقی «زن، زندگی، آزادی»، توصیفی کوتاه از وضعیت این روزهای چهارگوشهی ایران است. این دور از اعتراضات علیه جمهوری اسلامی، در خارج از مرزهای ایران نیز تفاوتی عمده با دورههای پیشین دارد. اینبار جهان صدای مردم معترض ایران را میشنود و نیروهای آزادیخواه و مترقی در کشورهای مختلف، تلاش میکنند پژواک صدای مردم ایران باشند.
ظاهر امر نشان از آن دارد که بی بی سی فارسی بعد از سالها حمایت سیتماتیک از اصلاح طلبان و نقش رسانه ای خود را به پروپاگاندای اصلاح طلبان کاهش دادن، حال تصمیم گرفته است تا خود و روش ضد دموکراتیک خود را به نقد بکشد. برای اینکار و برای شروع، سه جوان محترم در خارج از کشور را دست چین کرده است تا روش بی بی سی را نقد کنند و آنها نیز به نقدی جانانه که حرف دل بسیاری است دست زده اند و اینگونه است که این مصاحبه دست بدست می گردد.
ولی واقع امر چیست؟
واقع امر این است که سیاست بی بی سی فارسی، مانند هر رسانه وابسته ای که بودجه اش از طریق دولتی خارجی تامین می شود، سیاست و جهت عمل سیاسی اش تابع متغیر آن قدرتی است که بودجه اش را تامین می کند. مصاحبه شوندگان برای استخدام در بی بی سی نیک می دانند که یکی از شروط اصلی استخدام در بی بی سی عمل کردن در راستای این سیاست می باشد. اینهمانی جستن با این سیاست و حتی کاسه از آش داغ تر شدن آنگونه است که وقتی ملکه انگستان و دولتهایش که همیشه سیاستشان در مخالفت با استقرار مردمسالاری در ایران آزاد و مستقل بوده است و حتی در کودتای بر ضد مردمسالاری در 28 مرداد نقشی اساسی داشته اند، فوت می کند، بسیاریشان لباس عزا بر تن می کنند، عکس می گیرند و با چهره هایی ماتم زده در رسانه ظاهر می شوند.
صدای آمریکا - رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی چند روز پس از آنکه مخالفان و معترضان را دعوت به «گفتگو» کرده بود، با تغییر موضع، خطاب به قضات گفته است که در هنگام رسیدگی پرونده بازداشتیهای اعتراضات سراسری و صدور حکم برای آنها «دلسوزی» نکنند.
به گزارش خبرگزاری «میزان» وابسته به قوه قضائیه حمهوری اسلامی، غلامحسین محسنی اژهای در نشست روز چهارشنبه بیستم مهرماه با «قضات روحانی دادگستری استان تهران» که امروز پنجشنبه بیست و یکم مهرماه انتشار یافته، در ارتباط با بازداشتیهای اعتراضات سراسری هفتههای اخیر، خطاب به قضات دادگاههای رسیدگی کننده به پرونده معترضان، گفته است که از «دلسوزی بیجا» و صدور «احکام ضعیف» برای کسانی که «عناصر اصلی اغتشاشات» خوانده، پرهیز کنند.
رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران هجدهم مهرماه در جلسه «شورای عالی قضایی» خطاب به «تمامی جریانهای سیاسی، گروهها، دستهجات و مردم» گفته بود: هر کس هر «ابهام، سوال، انتقاد و یا اعتراضی» دارد، «در خدمت آنها هستم» و در مورد مسائلی که «در حوزه اختیارات من است»، با آنها «گفتگو» میکنم.
این مقام ارشد قضایی حکومت ایران همچنن مدعی شده بود که «انتقاد و اعتراض را میپذریریم» و اگر جایی لازم باشد در مورد «اشتباهی که انجام دادهایم، اصلاحاتی انجام دهیم» حتما «انجام خواهد شد.»
این سخنان از همان هنگام با واکنشهایی در شبکههای اجتماعی مواجه شد و برخی کاربران با اشاره به موارد پیشین و رفتارهارهای نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، با بیان نمونههای نوشتند که هنوز جای «رفتار پدرانه» و « گفتگو» قبلیتان «درد میکنه...!»
از سوی دیگر، امیرفرشاد ابراهیمی، روزنامه نگار و دبیر سیاسی سابق انصار حزب الله در توییتی با استفاده از هشتگهای «#نیکا_شاکرمی»، «#مهسا_امینی» و «#MahsaAmini» درباره «نتیجه گفتگو با جمهوری اسلامی»، نوشته است: «پانته آ بهرام رو دیشب دستگیر کردند برای پارهای از توضیحات، امروز اینجوری آزادش کردند»
از آغاز اعتراضات تاکنون، روزانه برخی از معترضان در شهرهای ایران توسط نهادهای مختلف نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدهاند که از تعداد دقیق، محل نگهداری و وضعیت پرونده آنها هیچ اطلاعی در دسترس نیست.
صدای آمریکا - نازنین افشین جم، هنرمند و همسر وزیر سابق امور خارجه کانادا از ضمن پشتیبانی از اعتراضات در ایران از «جامعه جهانی» خواست تا به مردم ایران یاری برساند.
این خواننده و آهنگساز ایرانی-کانادایی که پیشتر بهعنوان دختر شایسته کانادا نیز انتخاب شده، در مقالهای در نشریه نشنالپست خطاب به کشورهای دنیا میگوید: «ضروری است جامعه جهانی به کمک ایرانیان بشتابد.»
نازنین با یادآوری «کشتهشدن مهسا امینی بهدست گشت ارشاد» به آزادی فرزندان سران حکومت که در آمریکا زندگی میکنند، اشاره میکند.
این نویسنده ایرانیتبار، خبر داده که «دختران و نوههای روحانیون حاکم بر ایران» در مهمانیها در لسآنجلس دیده میشوند.
او میگوید که اعضای خانوادههای حاکمانی که بدن و لباس زنان در ایران را کنترل میکنند، با «لباسهای کوتاه، کفشهای پاشنه بلند، گیسوان رها و در حالیکه شامپاین مینوشند» در این مهمانیها حضور مییابند.
واقعا این پدر و پسر حقی گران بر گردن ما شهروندان ایران دارند چون با رفتارهای دیکتاتورمابانه خود انقلاب عظیمی را در باورهای دینی مردم ایجاد کردند. تا همین چند سال پیش هنوز بسیاری از مردم به بخش هایی از آنچه آخوندهای بر منابر می گفتند و بعد در تلویزیون شبانه روز تکرار می شد اعتقاد داشتند. اما امروز بی تردید شاکله بیشتراعتقادات مذهبی مردم ایران تغییر کرده و جز آن باورهایی که زیربنای نگاه انسان به جهان آفرینش و طبیعت را شکل می دهد تقریبا شاخه و برگ اضافه ای از دین در ذهن طیف وسیعی از مردم باقی نمانده است.
اگر بگوییم این پدر و پسر قلدر و درس نخوانده بی آنکه بدانند عملا همان تاثیری را در نظام فکری مردم ایران تولید کردند که متفکران شهیری همچون دیدرو، ولتر، روسو، مونتسکیو، کانت، و دکارت با کلیسا و رد پای قرون وسطی در اروپا کردند کلام بی پایه ای نگفته ایم. باور کنید این پدر و پسر بنیانگذار سکولاریسم و بی دینی در ایران هستند و اگر در جایی نوبلی برای آنها در نظر گرفته شود شایسته آن هستند.
امروز مردم ایران با عبور از تونل وحشت ۴۴ ساله حکومت اسلامی در جایی ایستاده اند که در ابتدای انقلاب حتی تصور آن را نمی رفت. اما شد آنچه که کسی حتی در خواب نمی دید. اساسا بدون اینکه یک جنبش فکری خاص در ایران شکل بگیرد عملا مردم به لایسیته و سکولاریسم متمایل شدند زیرا از حاملان و مبلغان دین جز دروغ و فریب و غارت کشور ندیدند و نشنیدند.
با ریزش باورهای خشک و بی انعطاف مذهبی و شسته شدن تبلیغات سیستماتیک و هیجان های انقلابی بتدریج آزادی خواهی، مدارا، و خشونت پرهیزی نیز نمایان می شود. انقلابی که جوانان و بویژه زنان به راه انداخته اند و برایش جان می دهند اولین ثمره این تحول عظیم است و می رود تا بعد از ایران ساختار سیاسی کشورهای همسایه را نیز دگرگون سازد.
ایران اینترنشنال - روزنامه واشینگتن پست در مطلبی با اشاره به حذف پستهای ایرانیان از اینستاگرام نوشت که شرکتهای فنآوری در آمریکا مستقر در «سیلیکون ولی»، میتوانند سیاستهای بهتری را در ارتباط با ایران اعمال کنند.
این روزنامه با اشاره به واکنش سریع شرکت متا (شرکت مادر اینستاگرام، فیسبوک و واتساپ) به حمله روسیه به اوکراین و تغییر مقررات خود در این مورد، نوشت که به باور برخی منتقدان، این شرکتها برخی از کشورها را بر برخی دیگر اولویت میدهند.
در این مطلب یادآوری شده که به عنوان مثال، متا سیاستهای خود درباره روسیه را تغییر داد اما هنوز پستهای ایرانیان مانند «مرگ بر دیکتاتور» حذف میشوند.
واشینگتن پست به نقل از برخی کارشناسان اینترنت نوشت که این شرکتها حداقل میتوانند متخصصان بازداشت شده تکنولوژی و اینترنت در ایران را حمایت کنند.
مانا نیستانی - ایران وایر
***
پیش از این سازمانهای حقوق بشری «آرتیکل۱۹»، «اکسس ناو» و «کمپین حقوق بشر در ایران» در بیانیهای مشترک با اشاره به اقدامات اینستاگرام در حذف ویدیوها و پستهای مرتبط با نقض حقوق بشر و اعتراضات در ایران، از شرکت متا خواسته بودند فورا در سیاست خود برای محتوای فارسی زبان در اینستاگرام تجدید نظر کند.
این بیانیه از سیاستهای اینستاگرام مبنی بر حذف محتواهایی که در ارتباط با اعتراضات ایران ارزش خبر بالایی دارند، ابراز نگرانی کرده بود.
پیش از آن نیز واشینگتن فری بیکن گزارش داده بود کنگره آمریکا در حال بررسی دلایل اقدام شرکت متا در اعمال سانسور علیه حامیان دموکراسی و مخالفان ایرانی در اینستاگرام، آن هم در میانه موجی از اعتراضات علیه جمهوری اسلامی است.
در گزارش روزنامه واشینگتن پست همچنین به صدور دستورهای کلی آمریکا برای حذف برخی تحریمهای مرتبط با تکنولوژی برای ایرانیان اشاره شده است.
به دنبال کاهش دسترسی به اینترنت در ایران و درخواست برای اینترنت ماهوارهای، وزارت خزانهداری آمریکا اول مهر ماه اعلام کرد مجوز کلی توسعه دسترسی به خدمات اینترنتی برای ایرانیان صادر شده است.
واشینگتن پست اما یکی از تفاوتهای اعتراضات سراسری اخیر در ایران با اعتراضات گذشته را حضور نسلی دانسته که در دوره اینترنت پرورش یافته است.
این روزنامه به نقل از یک معلم که نامش ذکر نشده نوشته است: «جوانان بسیاری آنچه را که به ما تحمیل شده است، نمیپذیرند».
همزمان با خیزش جهانی علیه جمهوری اسلامی و دور دیگری از تجمعها و اعتراضات در سراسر ایران در روز چهارشنبه ۲۰ مهر، گزارشها حاکی از قطع اینترنت جهانی در تلفنهای همراه است.
مسیح علی نژاد نوشت: تصاویر آدمکشانی که در گوهردشت کرج از دیوار خانه مردم بالا رفتند و معترضان را دستگیر کردند، مزدورانی که با حمایت سپاه و اطلاعات خود را بالاتر از مردم می پندارند، برای مردم خط و نشان می کشند، شلیک میکنند، ضرب و شتم میکنند، در میان همین مردم زندگی میکنند، باید شناسایی شوند، و هویت شان برملا شود، وضعیت برای آنها عوض شده است، آنها که امنیت مردم را می گیرند، مردم هم میدانند برای دفاع از خود چکار باید بکنند. (ورق بزنید)
ایران وایر - روز جمعه، ۲۲ مهرماه،خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران، مدعی شده است که دو «بسیجی» در لارستان استان فارس به دست معترضان کشته شدهاند.
هویت این دو نفر «سرگرد نورالدین جنگجو نیروی سپاه و احمدرضا عرفانینیا از بسیجیان بِیرَم» اعلام شده و خبرگزاری فارس گفته است که این دو درپی درگیری با دو «معترض شعارنویس» با «اسلحه کلت کمری» کشته شدهاند.
فارس همچنین در این گزارش نوشته است که این معترضان در حال شعارنویسی رویت شده و در زمان تعقیب از سوی این دو نیروی سپاه و بسیج از اسلحه استفاده کردهاند و دو مامور را کشتهاند.
وبسایت خبری آفتابنیوز، به نقل از قاسم رضایی، جانشین فرماندهی انتظامی کشور گفته است ۲۴ نفر از اعضای بسیج و نیروهای انتظامی تا روز ۱۸ مهر کشته شدهاند و دو هزار نفر از نیروهای امنیتی در جریان اعتراضات مصدوم شدهاند.
اعلام این آمارها در حالی است که تا کنون آمار رسمی از کشتهشدگان و بازداشتیهای معترضان در ایران از سوی نهادهای رسمی جمهوری اسلامی اعلام نشده است.
با این وجود سازمان حقوق بشر ایران، روز پنجشنبه، ۲۱ مهر، کشته شدن ۲۰۱ معترض را تایید کرده و سازمان عفو بینالملل از کشته شدن دستکم ۲۳ کودک در بیست و دو روز اعتراضات سراسری در ایران خبر داده است.
تنها در اعتراضات زاهدان، بر اساس گزارش سایت حقوق بشری حالوش و کمپین بلوچ، دوازده کودک در تنها در اعتراضات جمعه هشتم مهرماه در زاهدان توسط نیروهای امنیتی کشته شدهاند.
تجمع سازمان عفو بینالملل بلژیک، در عصر پنجشنبه، ۱۳ اکتبر ساعت ۱۸ در همبستگی با اعتراضات مردم در ایران، در مرکز شهر بروکسل برگزار شد. جمعیتی در حدود ۳۵۰ نفر از ایرانیان و بلژیکیها در این مراسم شرکت کردند.
در این مراسم چند نفر از بلژیکیها و جوانهای ایرانی در دفاع از مبارزات جوانان و زنان ایران صحبت کردند و از دولت بلژیک و اتحادیه اروپا یکسری خواستهها را در ارتباط با فشار به جمهوری اسلامی برای قطع سرکوبها و آزادی همه زندانیان و بازداشت شدگان اخیر، فشار دیپلماتیک به جمهوری اسلامی و... را مطرح کردند. شعارهایی در تظاهرات در حمایت از مردم ایران به زبان فارسی و فرانسه و انگلیسی داده شد. آهنگهای متنوعی در برنامه پخش شد. برنامه تظاهرات پس از یکساعت و ۱۵ دقیقه به پایان رسید.
یورونیوز - عبداللطیف رشید با رای نمایندگان پارلمان عراق به عنوان رئيس جمهوری جدید عراق انتخاب و جایگزین برهم صالح شد.
آقای رشید در حالی به عنوان رئيس جمهوری جدید عراق برگزیده شد که در دور نخست توانسته بود با کسب ۱۵۷ رای بیش از سایر نامزدها رای کسب کند اما در نهایت به دلیل اینکه نتوانسته بود دو سوم اکثریت آرا را کسب کند، رایگیری به دور دوم پارلمانی کشیده شد. آقای رشید، بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱ میلادی وزیر منابع آبی دولت منطقه کردستان بوده است. او همچنین از سال ۲۰۱۰ تا به امروز به عنوان مشاور رئيس جمهوری عراق نیز فعالیت کرده است.
عبداللطیف رشید در دور دوم توانست به آرای خود بیفزاید و با کسب ۱۶۲ رای به عنوان رئيس جمهوری جدید عراق معرفی شود. در مقابل برهم صالح با کسب ۹۹ رای صندلی ریاست جمهوری را به رقیب خود واگذار کرد.
آقای رشید متولد سال ۱۹۴۴ است و در شهر سلیمانیه اقلیم کردستان به دنیا آمده است. او فعالیت سیاسی خود را در دهه ۱۹۶۰ با پیوستن به اتحادیه میهنی کردستان آغاز کرد. رشید لیسانس خود را در رشته مهندسی عمران از دانشگاه لیورپول گرفته و فوق لیسانس و دکترای خود را در دانشگاه منچستر به پایان رسانده است.
بر اساس قانون اساسی عراق، نامزدی در نهایت به عنوان رئيس جمهور معرفی و انتخاب میشود که بتواند در دور نخست دو سوم آرا را کسب کند در غیر این صورت رایگیری پارلمانی به دور دوم کشیده میشود.
به جز عبداللطیف رشید، برهم صالح، ۳۹ نامزد دیگر هم برای انتخاب به عنوان رئيس جمهوری جدید عراق حضور داشتند که پیش از برگزاری جلسه نمایندگان پارلمان بسیاری از آنها از جمله ربیر احمد و عمر البرزنجی انصراف خود را اعلام کردند.
پس از پایان دور نخست برخی از رسانههای عراقی خبر دادند که برهم صالح پارلمان را ترک کرده است. این رایگیری به دلیل حمله راکتی به منطقه سبز بغداد در فضایی متنشج برگزار شد و حتی از رسانههای این کشور چندین بار گزارش دادند که دور دوم این انتخابات به جلسه دیگری در هفته بعد موکول شده است.
همچنین در طول برگزاری جلسه و به ویژه در دور دوم، برخی از نمایندگان و همچنین فراکسیونهای پارلمان عراق اعلام کردند که در اعتراض به روند برگزاری انتخابات در دور دوم شرکت نمیکنند. از آن جمله میتوان به حزب «الجیل الجدید» اشاره کرد.
پس از سقوط صدام حسین در عراق، همواره رئيس جمهوری این کشور از میان گروههای کردی انتخاب میشود در حالی که نخستوزیر در میان اکثریت شیعه این کشور تعیین میشود و رئيس مجلس سهم سنیهای این کشور چند قومی و مذهبی است.
- پاسخ محکم مردم به فراخوانها؛ خیزش سراسری گسترده شبانه در شهرهای ایران
- اعتراضهای گسترده تا ساعات پایانی شب و حتی بامداد پنجشنبه ادامه پیدا کرد
ایندیپندنت فارسی - تجمعهای گسترده در ایران بهرغم حضور سنگین نیروهای امنیتی در خیابانها و اختلال عمده در اینترنت کشور روز چهارشنبه ۲۰ مهر ادامه یافت و معترضان شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «توپ، تانک، فشفشه/ آخوند باید گم بشه» سر دادند.
بیستوششمین روز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی که با ادامه اعتصاب بازاریان در شهرهای کردستان و پیوستن برخی از دیگر شهرهای ایران به این اعتصاب عمومی و همچنین سومین روز اعتصاب کارگران پیمانی صنعت نفت آغاز شده بود، در بعدازظهر و غروب آغاز اعتراضهای پراکنده گروههای مختلفی از مردم شهرهای گوناگون کشور را بههمراه داشت که تا ساعات پایانی شب و حتی بامداد پنجشنبه ادامه پیدا کرد و به اعتراضات گسترده شبانه در سراسر ایران تبدیل شد.
تجمع ها و اعتراضات از صبح روز چهارشنبه از دانشگاهها شروع شد و تا پاسی از شب ادامه داشت. همچنین گزارشها از ایران حاکی از اعتصاب کسبه و مغازهداران در چند شهر استان کردستان است و اعتصابهایی هم در استانهای آذربایجان غربی و کرمانشاه در جریان است.
از جمله تظاهرات بزرگی در ایلام با شعار «می جنگیم، میمیریم، ایران را پس میگیریم» و «مرگ بر دیکتاتور» گزارش شد.
در ویدئویی از رشت دیده میشود که مردم برای رها کردن یک زن معترض وارد عمل شدند. در این دور از اعتراضات در ایران بارها صحنه کمک شهروندان به یکدیگر در مقابل سرکوب نیروهای امنیتی منتشر شده است.
***
ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال حاکی از تجمع معترضان در خیابانهای مهاباد است. معترضان مهابادی شامگاه چهارشنبه شعارهایی از جمله «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند
مردم بندرعباس در شامگاه چهارشنبه ۲۰ مهرماه، در خیابان تجمع کرده و شعارهایی چون «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «زن زندگی آزادی» سر دادندمردم بندرعباس در شامگاه چهارشنبه ۲۰ مهرماه، در خیابان تجمع کرده و شعارهایی چون «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «زن زندگی آزادی» سر دادند
یدئوهای دریافتی رادیو فردا از ایران نشان میدهد که معترضان چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱، در مناطق مختلف #تهران تجمع کردهاند. در یکی از ویدئوها ماموران نیروی انتظامی به معترضان شلیک مستقیم میکند. اعتراضهای سراسری بعد از کشته شدن #مهسا_امینی در ایران امروز وارد بیست و هفتمین روز خود شد. (ورق بزنید)
اگر امکان کم کردن یک نفر از آمار یگان ویژه، بسیج، سپاه و یا نیروی جلاد انتظامی را داشتید و نکردید، شریک خونهای ریخته جوانان وطن هستید! اگر دیدید یک نفر در حال کمکردن آمار آنهاست و شما جلوگیری کردید، قطعا بیشرف هستید! به این کثافتها و به خانوادهشان نباید رحم کرد!#مهسا_امینیpic.twitter.com/2Dh125lPeY
در ساعات گذشته رادیوفردا ویدئوهایی را دریافت کرده که نشان میدهد معترضان در فردیس و گوهردشت #کرج، چهارشنبه ۲۰ مهرماه، تجمع کرده و رانندهها به نشانه اعتراض بوق ممتد میزنند. (ورق بزنید)
ویدئویی که به دست رادیوفردا رسیده نشان میدهد که #دانشجویان دانشگاه تهران و الزهرا چهارشنبه ۲۰ مهرماه، ۱۴۰۱، تجمع کرده و شعار «مرگ بر دیکتاتور» و «ما تماشاگر نمیخواهیم به ما کمک کنید» سر میدهند. (ورق بزنید)
ایران وایر - پانتهآ بهرام بازیگر مطرح سینما و تئاتر ایران که سه روز پیش در حساب کاربری خود در اینستاگرام اعلام کرده بود که «احضار» شده است، امروز عکس منتشر کرد که صورتش را آسیب دیده نشان میداد.
پانتهآ بهرام بازیگر شاخص تئاتر و سینمای ایران امروز چهارشنبه ۲۰ مهر ماه تصویر عکس پروفایل خود در اینستاگرام را عوض کرد و برای ساعاتی عکسی که نشان میداد روی صورت او نشان ضرب و جرح وجود دارد، عکس پروفایل این هنرمند بود. این در حالی است که بهرام سه روز پیش خبر از «احضار» شدن توسط نیروهای امنیتی داده بود. او پس از ساعاتی تصور پروفایلش را دوباره تغییر داد و عکس صورت آسیب دیده خود را حذف کرد.
پانتهآ بهرام در چند هفته گذشته در فضای مجازی فعال بود. او در همان روزهای اول آغاز اعتراضات سراسری در واکنش به مرگ مهسا امینی طی یک پست اینستاگرامی خاطرهای از دوران نوجوانی نقل کرده بود که به دلیل پوشش و حجاب مورد بازخواست آمران به معروف وقت (کمیته) قرار گرفته و یادداشتش را با این جملات پایان داده بود:« مرگ کسب و کار شماست و ما خود غنائم جنگی که از پیش باختهایم.»
بهرام بعد از اعلام اینکه «احضار» شده است، در آخرین پست صفحه اینستاگرام خود نوشته بود: «بیلحظهای تردید، بی لحظهای توقف، نه کنار مردم که ذرهای در میان مردمم.» و داخل همین پست انجمنی حقوقی عامالمنفعه که به «احضار شدگان» و متهمین فعالیتهای اجتماعی مشاوره رایگان میدهد را با شعار اینکه «اطلاع رسانی در شبکههای اجتماعی جرم نیست» تبلیغ کرده بود.
همچنین برخوردهای امنیتی با هنرمندانی که به هر نحوی با اعتراضات همراهی کردهاند، ادامه دارد. و برخورد احتمالی با پانتهآ بهرام تنها خبر اینگونهای روز چهارشنبه نبود. همایون شجریان هم که خبر توقیف پاسپورتش جنجال برانگیز شده بود و حتا رسانههایی اعلام کرده بودند این خبر شایعه است امروز طی توییت کوتاهی درباره وضعیت خودش و سحر دولتشاهی نوشت: «من و سحر هنوز پاسپورتمان را دریافت نکردهایم و نیز ممنوعالخروج هستیم.».
همایون شجریان: «من و سحر هنوز پاسپورتمان را دریافت نکردهایم و نیز ممنوعالخروج هستیم.» pic.twitter.com/9PopkcK5rI
نشریه تایم: اعتراضهایی که به پایگاههای سنتی جمهوری اسلامی رسیده است دامنه اعتراضها حتی به محلههایی مانند نازیآباد، فلاح و ولیعصر نیز گسترش یافته است که پیش از این پایگاههای سنتی جمهوری اسلامی و نیروهای بسیج به شمار میرفتند
ایندیپندنت فارسی - اعتراضهای سراسری که از ماه گذشته آغاز شد همچنان ادامه دارد و جمهوری اسلامی را با بحرانی جدی مواجه کرده است. در حالی که ماموران حکومت در خیابانها معترضان را سرکوب میکنند، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، از «اشتباه» و «ضعف» نظامی سخن گفت که پیشتر هرگز سابقه نداشته است هیچگونه اشتباهی را بپذیرد.
اژهای روز دوشنبه ۱۸ مهر خطاب به معترضان گفت: «اعلام میکنم که آمادگی استماع نقطهنظرات و پیشنهادات و انتقادات آنها از طریق گفتوگو را دارم و قطعا چنانچه اشتباه و ضعفی از ناحیه ما وجود داشته باشد از نقطهنظرات ارائهشده در راستای رفع آنها استفاده میکنیم و هیچ ابایی از اصلاح و رفع ضعف نداریم.»
نشریه تایم در مقالهای به اعتراضهای اخیر پرداخته است که هرچند از لحاظ ابعاد و جمعیت معترضان با تجمع صدها هزار نفری در سال ۱۳۸۸ تفاوت دارد، در نوع خود بیسابقه است و به ارکان جمهوری اسلامی نفوذ کرده است.
دامنه اعتراضها حتی به محلههایی مانند نازیآباد، فلاح و ولیعصر گسترش یافته است که پیش از این پایگاههای سنتی جمهوری اسلامی و نیروهای بسیج به شمار میرفتند.
تارا سپهریفر، پژوهشگر بخش ایران در دیدهبان حقوق بشر، در این زمینه میگوید: «اینها مناطق معمول برگزاری تجمعهای اعتراضی نیستند. شکاف به رژیم خیلی خیلی نزدیکتر شده است، به پایگاهش خیلی نزدیکتر شده است.»
رئیس بخش خاورمیانه وزارت خارجه آلمان معتقد است تغییر قدرت در ایران «فاجعه» خواهد بود و میتواند به «بیثباتی در کل منطقه» منجر شود
ایندیپندنت فارسی - در حالی که اعتراضها در ایران وارد چهارمین هفته شده است، دولتهای غربی هنوز موضعی قاطع و عملی در برابر سرکوب و رفتار خشونتآمیز جمهوری اسلامی با معترضان نگرفتهاند. از سویی، یکی از مسائلی که همواره محل انتقاد ایرانیان بوده است حضور و زندگی آزادانه فرزندان مقامها و وابستگان جمهوری اسلامی در غرب است و همواره از دولتهای غربی خواستهاند برخوردی عملگرایانه با این موضوع داشته باشند.
روزنامه بیلد آلمان در مطلبی به فعالیت لابیهای جمهوری اسلامی در این کشور و رویکرد دوگانه و مردد دولت آلمان در برخورد با اعتراضهای اخیر پرداخته است.
به نوشته بیلد، هرچند وزارت خارجه آلمان رفتار خشونتآمیز جمهوری اسلامی با معترضان را محکوم و تحریمهایی علیه افراد دخیل در سرکوبها و خشونتها اعلام کرده است، برخی مقامهای ارشد دولت آلمان همچنان از حکومت «ملاها» دست نکشیدهاند.
این روزنامه در ادامه به بخش ۳ (بخش خاورمیانه) وزارت خارجه آلمان اشاره میکند و مینویسد فیلیپ آکرمن، رئیس این بخش، معتقد است تغییر قدرت در ایران «فاجعه» خواهد بود و میتواند به «بیثباتی در کل منطقه» منجر شود، این در حالی است که شبهنظامیان تحت حمایت ایران به گسترش تروریسم و ایجاد بیثباتی در لبنان، یمن، عراق و سوریه دامن میزنند.
بیلد در ادامه با انتقاد از بیتوجهی وزارت خارجه آلمان به این واقعیت، به عدنان طباطبایی اشاره میکند که بهعنوان مشاور با وزارت خارجه آلمان ارتباطی نزدیک دارد و این وزارتخانه اندیشکده او، موسوم به کارپو، را تامین مالی میکند.
نسبت دادن اعتراضات به تحریک کشورهای غربی و گروههای مخالف، یک روش معمول در همه اتفاقات بوده. اما در اعتراضات اخیر، حامیان حکومت موضوعات دیگری چون «هیجانات جنسی»، «گیمها» و «آموزش مجازی به دلیل کرونا» را اضافه کردهاند، که پرسر و صداترین آنها، سخنان «رائفیپور» بوده است.
به جز او، گروه دیگری از چهرههای اصولگرا، این اعتراضات را به هیجانات جنسی، بازیهای رایانهای و آموزش مجازی به دلیل کرونا نسبت دادهاند.
***
رائفیپور چه گفته است؟
«علیاکبر رائفیپور» در یک برنامه تلویزیونی، حضور جوانان در اعتراضات را شبیه بازیهای کامپیوتری، خانه نشین شدن جوانان به دلیل کرونا، تماشای فیلمهای سکسی در اینترنت و تخلیه هیجان دانسته است.
او در یک برنامه تلویزیونی گفته است: «نوجوان دو سال در دوره کرونا در خانه نشسته و نتوانسته تکان بخورد. بعد در اینترنت در معرض محرکهای جنسی قرار گرفته است. حال در کف خیابان چه اتفاقی افتاده است؟ مساله تخلیه هیجانات، در کنار مساله زن. دقیقا این دو موضوع به یکدیگر رسیدهاند.»
رائفیپور همچنین گفته است: «نسلی که در جنگ (ایران و عراق) بوده آرپیجی زده و هیجاناتش تخلیه شده است. جوانان ما اکنون باید خود را کجا تخلیه کنند؟ برای همین، ما شاهد چهارشنبه سوریهای عجیب و غریب هستیم.»
او اقتصاد سرمایهداری را نیز یکی از دلایل تاثیرگذار بر جوانان دانسته و گفته: «وقتی اقتصاد و همه چیز کشور غربی است، چرا پوشش نباشد؟»
«روح الله حریزاوی»، قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی، گفته بود که «دشمنان در فتنه اخیر، دنبال انقلاب جنسیتی بودند.» او در عین حال گفته بود که «زن، زندگی و آزادی، سه شعار اصلی اسلام است.»
پیش از سخنان جنجالی رائفیپور، وحید یامینپور نیز گفته بود: «میگویند روسری را آزاد کن، اما او به برداشتن روسری اکتفا نمیکند. الان روسری را زده روی چوب و روی بلندی ایستاده، فردا شورتش را روی چوب میزند.»
«بیهویتی و بیهنجاری» جوانان و نوجوانان، دلیل اعتراضات
برخی از دیگر چهرههای اصولگرا نیز، «بیهویتی و بیهنجاری» را دلیل اصلی حضور جوانان و نوجوانان در اعتراضات دانستهاند.
«محمدصادق کوشکی»، از چهرههای اصولگرا، هسته مرکزی اعتراضات را جوانان «بیهویت و بیهنجار» خوانده است.
او گفته است: «بعضی از این نوجوانان و جوانان که دچار آسیب جدی و دچار بیهویتی و بیهنجاری شدند، در آشوبهای اخیر به عنوان هسته مرکزی حضور داشتند. به همین دلیل نیز شعارهای آنها با مطالبه آحاد مردم همگام نبود و صرفا در حد استخر و پارتی مختلط و بیحجابی بود.»
جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی ایالات متحده، گفت که اگر روسیه در درگیری با اوکراین از سلاح هستهای استفاده کند، ایالات متحده ممکن است ولادیمیر پوتین را ترور کند.
بولتون، جمهوریخواهی که در دولت ترامپ خدمت میکرد، این ادعا را در مصاحبه با اندرو مار، از شبکه رادیویی بریتانیایی البیسی نیوز، مطرح کرد.
سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل گفت که این رهبر روس باید بفهمد «مجبور است مسئولیت کارهایش را بپذیرد... هرچند شاید همین فردا.»
بولتون این سخنان را در پاسخ به این سوال اندرو مار که پرسید آیا ایالات متحده قدرت حذف یک رهبر فعلی جهان در حدواندازه پوتین را دارد یا نه، بیان کرد.
و سران گروه ۷ روز سهشنبه، به مسکو هشدار دادند هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی، زیستی یا هستهای در اوکراین برای این کشور پیامدهای سنگینی به دنبال خواهد داشت.
جدید: مشاور امنیت ملی سابق ایالات متحده جان بولتون (AmbJohnBolton@) به اندرو مار(AndrewMarr9@) گفت اگر ولادیمیر پوتین در اوکراین از سلاحهای هستهای استفاده کند، آمریکا میتواند او را سربه نیست کند. او گفت پوتین باید بفهمد «که مجبور است مسئولیت کارهایش را بپذیرد... هرچند شاید همین فردا.» LBC@
NEW: Former US National Security adviser @AmbJohnBolton has told @AndrewMarr9 that if Vladimir Putin used nuclear weapons in Ukraine America could assassinate him. He said Putin needed to know that while it "might not happen the next day...he will be held accountable" @LBC
هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرد که امروز چهارشنبه ۲۰ مهرماه، زینب موسوی، کمدین ایرانی در شهر قم بازداشت شد. از محل نگهداری و آخرین وضعیت زینب موسوی اطلاعی در دست نیست.
زینب موسوی یکی از نخستین زنان مجری استندآپ کمدین در ایران و خالق شخصیت «امپراطور کوزکو» است.
موسوی پیش از این در مسابقات «خنداننده شو» خندوانه هم شرکت کرده و برنامه استندآپ کمدی اجرا کرده بود.
شخصیت «امپراتور کوزکو»، زنی سالمند، اهل قم و چادری است که با زبانی بیپروا به نقد مسائل سیاسی-اجتماعی میپرداخت. زینب موسوی پیش از این بارها از احضار خود و دریافت هشدار درباره ادبیات و انتقادها به مقامهای كشور خبر داده بود.
قاضی القضات، حضرت حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای، به مردم معترض و خواهان سقوط جمهوری نکبت فرمود: «سوال، اعتراض، انتقاد و یا ابهامی دارید بیایید با هم گفتگو کنیم!»
اولین جملاتی که بعد از شنیدن فرمایشات ایشان به ذهن ام رسید این بود که: «خر خودتی جناب اژه ای! فکر کردی با گاگول طرفی؟!»
لابد بعضی از طرفداران حکومت و اصلاح طلبان دوزاری خواهند فرمود: «این یک دریچه است که گشوده شده! مگر گفت و گو با ایشان چه ایرادی داره؟!»
هیچی! هیچ ایرادی نداره! فقط اول به ایشان بگویید، طرفِ گفت و گو را گاز نگیره و قندان به طرف اش پرت نکنه تا مقدمه ای باشه برای یک گفت و گوی متین و سازنده!
بعد ایشان وسط گفت و گوی جدی سوت بلبلی نزنه و نیش اش رو تا بناگوش باز نکنه!
سوم این که یه خطر خیلی کوچولو،،، معترضِ گفت و گو کننده رو تهدید می کنه اونم این که بعد از خروج از محل گفت و گو، ایشون رو مثل خیلی های دیگه که حتی از خود حکومت بودند و خیلی هم اهل گفت و گوی متین و حکومت پسند بودند بگیرند ببرند هف هش ده سالی آب خنک بخوره!
صدای آمریکا - علی لاريجانی، رئیس سابق مجلس، پس از چهار هفته سکوت از زمان اعتراضات سراسری در ایران چهارشنبه با انتقاد از برخی سیاستها در جمهوری اسلامی گفت: «حکومت و افراد دستاندرکار باید بدانند که افراط در پرداختن به امور اجتماعی، واکنشهای افراطی هم دارد.»
لاریجانی در گفتوگویی با روزنامه اطلاعات به کشته شدن مهسا امینی در بازداشتگاه واکنش نشان داد و با استناد به گزارش پزشکی قانونی ادعا کرد «معلوم شد که ضرب و جرحی در کار نبوده» است. او گفت: «ولی به هر حال هدایت ایشان به ساختمان نیروی انتظامی، باعث وارد شدن یک آسیب روحی به ایشان و نهایتاً فوت ایشان شد و عواطف مردم را برانگیخت.» او با اشاره به مسئله حجاب اجباری در ایران گفت: «با کمحجابی برخی افراد حادثهای رخ نداده است و این یک مسئله فرهنگی است و نیازی به رفراندوم ندارد.»
نامزد رد صلاحیت شده انتخابات ۱۴۰۰ بدون هیچ اشارهای به عملکرد جمهوری اسلامی در برخورد با هر نوع تشکل مستقل توسط نهادهای امنیتی و قضایی در دهههای اخیر، در مورد امکان «گفتوگو بین نظام و معترضان» گفتوگو را «لازم» دانست و گفت: «این گفتوگو باید عمیقتر باشد. باید بسترهای طبیعی اعتراض فراهم باشد و افراد سازمانی داشته باشند که با آن امکان گفتگو باشد.»
رئیس سابق مجلس از «حکومتی شدن» موضوعات انتقاد کرد و در مورد حجاب اجباری گفت: «شما به زمان شاه نگاه کنید، مگر ترویج بیحجابی نمیشد، اما چقدر از مردم حجاب داشتند و رعایت میکردند! آن زمان علمای ما مسیر درستی را طی میکردند.» لاریجانی خواستار تامل در اجرای قانون حجاب شد و گفت: «من فکر نمیکنم پناه بردن به قانون، مسأله اصلی در این زمینه باشد. باید پشت این سنگر را بلاوجه نگیریم. مثلاً در مورد ماهواره آیا قانون نیست؟ چرا هست ولی چرا برخورد نمیشود باید خوب فکر کنیم و ببینیم درد و درمان چیست.»
عضو پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به موضوع حجاب در دیگر کشورهای اسلامی گفت: «در برخی کشورها، سختگیریهای حجابشان از ما بیشتر بوده، آیا فساد در آنها کمتر بوده است؟ خیر، پنهانتر بوده. آن چه مهم است تغییر جوهره انسانها است که امثال شهید مطهری به آن پرداختند.» لاریجانی با تاکید بر«بیموقع بودن» توجه به حجاب گفت: «راه و طریق توجه به مقوله حجاب، این نیست آن هم در این شرایط که مردم مشکلات اقتصادی دارند و یک مرتبه موضوع حجاب را برجسته میکنند، این هم بیموقع بوده و هم طریقش درست نبوده است.»
صدای آمریکا - در حالی که اتحادیه اروپا قصد دارد ایران را به دلیل سرکوب معترضان با اعمال تحریمهای بیشتر تنبیه کند، تهران در نامهای به دیپلماتهای اتحادیه اروپا ادعا کرده که در این صورت «روابط دوجانبه ممکن است ادامه پیدا نکند.»
به نوشته نشریه آمریکایی «پولیتیکو»، ایران در روزهای اخیر به طور خصوصی دیپلماتهای اتحادیه اروپا را تحت فشار قرار داده تا دست از تحریم تهران در واکنش به سرکوب مرگبار معترضان بردارند، و هشدار داده که این اقدام ممکن است روابط اروپا با ایران را بر هم بزند.
به نوشته پولیتیکو، غلامحسین دهقانی، فرستاده جمهوری اسلامی به اتحادیه اروپا، در نامهای به سفرای اتحادیه به شرح یک روایت جایگزین و تهران پسند از رویدادهای اخیر در ایران پرداخته که با گزارشهای متعددی که از آن کشور منتشر میشود تناقض دارد، و هشدار داده که «چنانچه اروپا نکات ظریف وضعیت فعلی را در نظر نگیرد، تبعات بسیار جدی در بر خواهد داشت، و روابط دوجانبه ممکن است دوام نیاورد.»
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، روز چهارشنبه نامه مشابهی از حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، دریافت کرد. پولیتیکو هر دو نامه را مشاهده کرده است.
رادیو فردا - اعتراضهای شکلگرفته بر محور «زن زندگی آزادی» پرسشهای بسیاری را به میان کشیده است.
حکومتی که در پوسته ظاهری خود، این اعتراضها را ناچیز میشمارد و معترضان را در ادبیات رسمیاش «اغتشاشگر»، و یا ناظرانی که ردپای اعتراضها را تنها در حضور پررنگ نسلی خلاصه میکنند که برای آنچه «یک جرعه زندگی» مینامند در خیابانها حضور دارد.
در این میان نمیتوان ادبیات اعتراضی برخاسته و یا تحت تأثیر دنیای مجازی را هم نادیده گرفت و به نقش آن در شکل دادن به این اعتراضهای غیرمتمرکز بیاعتنا بود.
هستند کسانی که میپرسند، اعتراضهای اخیر ایران با آنچه در بهار عربی گذشت شباهتهایی دارد؟ حتی با پذیرش این موضوع که آن رخدادها هم مخرج مشابهی نداشتند.
در میزگردی با حضور تورج اتابکی، پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ در هلند، سعید پیوندی جامعهشناس و کارشناس علوم تربیتی در پاریس، شهلا شفیق نویسنده و پژوهشگر مسائل زنان در فرانسه، و زینب پیغمبرزاده پژوهشگر حقوق دگرباشان جنسی در لندن موضوعات پیش رو را به بحث گذاشتهایم.
ایندیپندنت فارسی - باراک و میشل اوباما، رئیسجمهوری و بانوی اول سابق آمریکا، پس از گذشت بیش از سه هفته از خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی که صدها کشته و زخمی برجا گذاشته است در بیانیهای مشترک به مناسبت «روز دختر» با «زنان و دختران شجاع ایران که با اعتراضهای خود به جهان الهام بخشیدهاند» اعلام همبستگی کردند.
در این بیانیه به خیزش مردم ایران علیه جمهوری اسلامی و فریاد بلند آنها علیه دیکتاتوری اشارهای نشده است.
در بیانیه مشترک میشل و باراک اوباما که در توییتر منتشر شده آمده است: «حقوقی که این زنان میخواهند، جهانی است: برابری، توانایی اینکه خودشان درباره ظاهرشان و لباس پوشیدشان و بیان هویتهایشان تصمیم بگیرند و آزادی انجام این کار بدون مواجهه با آزار، ارعاب و خشونت.»
در ادامه این بیانیه آمده است: «ما به دختران ایرانی ادای احترام میکنیم که اینگونه در نقش رهبری ظاهر میشوند و اصرار میکنند که آینده باید متفاوت از گذشته باشد و زنان ایران باید از حقوق و فرصتهای کاملی که شایستهشاناند برخوردار شوند.»
سرویس سیاسی انصاف نیوز: سیدحسین موسویان میگوید:«اگر برجام تا قبل از عید توافق میشد، آثار مثبت اقتصادی آن مقداری به مردم بویژه نسل جوان امید میداد وکشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمیشد.»
او همچنین در صحبتهای خود با انصاف نیوز تاکید میکند که «امیدوارم هم مسئولین کشورتصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت وفوریت اتخاذ کنند وهم مردم بویژه نسل جوان ما خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشوربوده وبدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را درمورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.»
اعتراضات اخیر در کشور که دامنهای گسترده دارد سوالات فراوانی را در حوزههای گوناگون دوباره مطرح کرده است، از جمله اینکه اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت و سیاستهای بینالمللی پس از اعتراضات اخیر چگونه پیش خواهند رفت؟ سید حسین موسویان در گفتوگو با انصاف نیوز به این مسئله پرداخته است که در ادامه میخوانید:
انصاف نیوز: تحلیل شما از زمانبندی طراحی شده در اجرای برجام کنونی (در صورت توافق احتمالی) چیست؟
سیدحسین موسویان: طرح نهایی با زمانبندی در چند فاز توسط اروپاییها ارائه شد که با توجه به اختلاف نظر ایران و آمریکا، به نتیجه قطعی نرسید. آمریکاییها و اروپاییها میگویند مشکل باقیمانده درمورد شرط ایران مبنی بر بسته شدن پروندهی سوالات باقیمانده آژانس بین المللی انرژی اتمی است و مقامات ایران هم اظهار میدارند که علاوه برموضوع آژانس، ضمانت لازم یا کافی درمورد عدم خروج مجدد آمریکا نیز از جمله مسائل باقیمانده است. در مذاکرات هستهای سال ۹۲ تا ۹۴، پیچیدهترین موضوع با آژانس موضوع پیامدی یا پرونده ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران بود که طرف قانونی و ظاهری موضوع، آژانس بود؛ منتهی آژانس هم بدون چراغ سبز قدرتهای جهانی بویژه آمریکا قادر به بستن پرونده نبود. منتهی در مذاکرات فنی با آژانس و مذاکرات سیاسی با آمریکا، راهحل غیررسمی مرضی الطرفینی توافق شد که براساس آن، یک توافقی بین ایران و آژانس امضا شد و آژانس هم بعد از حدود دو-سه ماه بررسی، پرونده مذکور را مختومه کرد. بنظرم با همان شیوه میتوان موضوع مورد اختلاف فعلی با آژانس را حل کرد. درمورد تضمین هم از اظهارات مقامهای ایرانی و آمریکایی برمیآید که دولت بایدن قول داده که در دوره خودش از برجام خارج نخواهد شد ولی نمیتواند درمورد دولت بعدی آمریکا تضمین بدهد. وضعیت برجام در شرایط فعلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر مبنا براساس تفکری باشد که برجام به نفع کشور است، ازنظرمن مصلحت این بود که توافق احیاء برجام قبل از شروع کار دولت آقای رئیسی انجام میشد که دولت ایشان با گشایشهای برجامی بتواند در بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی موفق شود. منتهی این مهم بخاطر اختلاف نظرهای داخلی انجام نشد. اما در مرحله بعد مصلحت این بود که توافق احیاء برجام حداکثر تا تابستان امسال انجام میشد که به انتخابات کنگره آمریکا درپاییز امسال گره نمیخورد. متاسفانه این هم انجام نشد. من همیشه معتقد بودهام که برجام به نفع کشور است؛ لذا از نظر من دو فرصت مناسب از دست رفت. اما واقعیت این است که تفکر دومی هم در کشور وجود دارد که قدرتمند است و معتقد است برجام به ضرر کشور است و حتی سالهای متمادی است که اصرار دارند که ایران باید حتی از معاهده هستهای موسوم به انپیتی هم خارج شود. اگر این ایده مبنا بوده باشد، که باید گفت کشتن زمان و از دست رفتن این دو فرصت به نفع بوده است.
اتفاقات اخیر در ایران چه تاثیری بر توافق احتمالی برجام خواهد گذاشت؟
شاید بتوان اتفاقات اخیر را بعد از انقلاب بیسابقه دانست. اما یک حقیقتی که همه جناحهای سیاسی برآن اجماع دارند، این است که اوضاع اقتصادی کشور بد است، مردم در تنگنا و فشار شدید هستند. همه هم میدانند که برجام در بهبود شرایط اقتصادی کشور تاثیر مثبت دارد؛ ضمن اینکه حل اساسی مشکلات اقتصادی کشور نیازمند جراحیهای اساسی مثل ریشهکن کردن فساد و قاچاق و رانت و گرانی و تورم و بیکاری و پایان دادن به اقتصاد دولتی و رونق اقتصاد توسط بخش خصوصی است.
درعین حال معتقدم که اگر برجام تا قبل از عید توافق میشد، آثار مثبت اقتصادی آن مقداری به مردم بویژه نسل جوان امید میداد و کشور با چنین دامنه وسیع اعتراضاتی مواجه نمیشد. حوادث اخیر برای هرایرانی دلسوز و وطن پرستی مایه تاسف و نگرانی شدید شده است. چون کشور از یکطرف با نارضایتیهای بحق مردم مواجه است که خواستار بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی، رفع فقر و فساد و تبعیض و تورم و گرانی و بیکاری و ناکارآمدیهای متعدد هستند و از یکطرف هم کشور و مردم با سوءاستفادهی دشمن از شرایط موجود برای ایجاد ناامنی و بیثباتی و هرج و مرج و حتی ادامه بحران تا تجزیه ایران مواجهاند. هر کارشناسی عملکرد شبکههای خبری فارسی زبان مثل ایران اینترنشنال وابسته به عربستان و دریایی از مقالات منتشره در برجستهترین رسانههای جهانی، را رصد کرده باشد، متوجه میشود که خیزبلندی برای تشدید بحران داخلی تا مرز فروپاشی کشور در جریان است.
موضوع دوم انتخابات کنگره آمریکا هم ظرف چند هفته آینده در پیش است. لذا ممکن است طرفهای مذاکره کننده، بویژه آمریکا و اروپا و ایران ترجیح دهند که مذاکره بعدی را موکول به نتیجه این دو موضوع کنند. لذا من امیدوارم هم مسئولین کشور تصمیمات بزرگ برای حل مشکلات اساسی کشور را با شهامت و فوریت اتخاذ کنند و هم مردم -بویژه نسل جوان ما- خود مراقب حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور بوده و بدخواهان و دشمنان قسم خورده ایران را در مورد ایجاد هرج و مرج و فروپاشی کشور، ناامید کنند.
دویچه وله - رهبر جمهوری اسلامی بار دیگر خیزش ضد حکومتی مردم را "اغتشاشهای پراکنده" خواند و اعتراضات را "طراحی ناشیانه" دشمن نامید. او گفت با امنیتی کردن فضا موافق نیست ولی از دستگاه قضایی و امنیتی خواست با "عوامل دشمن" برخورد کنند.
در چهارمین هفته تجمعات سراسری و در روزی که معترضان آماده حضوری دیگر در میدانها و خیابانها میشوند، رهبر جمهوری اسلامی با اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرد. او در دومین موضعگیری، بار دیگر اعتراضها را ناشی از عامل بیرونی و "نقشه دشمن" دانست.
خامنهای گفت: «در حوادث اخیر، نقش و دخالت دشمن برای همه و حتی برای صاحبنظران بیطرف خارجی روشن و آشکار است. این یک موضوع خودجوش درونی نیست.»
او "دشمن" را به تبلیغات، تلاش برای اثرگذاری فکری، ایجاد هیجان، تشویق و آموزش راههای ساخت مواد آتشزا متهم کرد.
فرمانده کل قوای نظام جمهوری اسلامی مدعی شد که فرایند کنونی، واکنشی است به حضور میلیونی جوانان ایرانی در راهپیمایی اربعین و گفت: «مردم ایران متدین و پایبند به ارزشهای دینی هستند. دشمن به عکسالعمل ناشیانه و ابلهانه و برنامه ریزی برای اغتشاش مجبور شد.»
انقلابی که در سراسر کشور در جریان است و هر روز از حمایت گستردهتری از مردم و قشرهای گوناگون جامعه برخوردار میشود، بتدریج به بسیج وسیع همگانی دامن خواهد زد که در روند پیشرفت و سیر تکاملیاش منجر به سازگار کردن سازمانها، صنفها و افراد بیشتری پیرامون امر انقلاب ملی خواهد شد.
ما اینک با یک خیزش انقلابی روبرو هستیم که از یک جریان دورهای و موقت به یک روند دائمی تبدیل شده است که هم هویت جمعی و احساس مشترک ملی را به نمایش گذاشته است و هم نمادهای پیوند دهنده مبارزه و اهداف ملی آینده را برجسته کرده است. در چنین روندی دیگر امکان خنثی سازی حرکت «لوکوموتیو» انقلابی، بر خلاف خیزشهای پیشین که به اندازه کافی دوام نیاورند، وجود ندارد، زیرا جنبش ملی اکنون در مسیر توسعه انقلابی گام نهاده است و البته هنوز همه پتانسیل و تواناییهای کامل خود را آشکار نکرده است. (لوکوموتیو انقلاب با کم و زیاد شدن سرعت موتور خیزشهای مردمی، عامل خیابان، اشتباه گرفته نشود)
امروز ویدئویی دیدم از تظاهراتی در خارج کشور، که در آن عدهای زن و مرد زیر بنرهایی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» و در کنار پرچم هایی از جمله پرچم شیر و خورشید نشان ایران، شعارهایی میدادند، با رکیک ترین کلمات. راستش به نظرم آمد این بار حکومت اسلامی به وسیله عواملی در خارج کشور عدهای (نادان یا مامور) را تشویق کرده یا فرستاده داخل تظاهرات خارج کشوریها، تا ماهیت این تظاهرات زیبا، انسانمدار، حقوق بشری، آزادی خواهانه، برابری خواهانه را زیر سئوال ببرد.
استفاده از دشنام هایی عمومی و معمول در یک فرهنگ، خطاب به دشمن قوی تر، طبیعی و کاملا قابل درک است، به ویژه که این دشنامها در رویارویی با دشمنی باشد که سلاح کشنده دارد، قدرت دارد، زندان و شکنجه دارد. اما استفاده از کلماتی رکیک که نه تنها در فرهنگ یک کشور، بلکه در همهی کشورها، زشت و غیر اخلاقی شناخته میشده، همیشه اثری منفی برای یک حرکت اعتراضی بوجود میآورد.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
در سالهای قبل و بعد از ۵۷ دانشجوی پزشکی بودم. در کل دانشگاهها یکی پس از دیگری جنش دانشجویی شکل گرفت و علیرغم تعلقات فکری -سیاسی متفاوت همه حول محور بر قراری استقلال، آزادی و عدالت و برابری متحد و تدریجا لایههای مختلف جامعه حول همین خواستهها به آن پیوستند ولی ۱- بدلیل نبود شناخت دقیق علمی از بافت فکری، فرهنگی و اعتقادی مسلط بر باور دهنی اکثریت جامعه ایران ۲-عدم درک درست از نقش دینامیک استعمار کهن در شکل دهی و هدایت تحولات اجتماعی در ایران و همه کشورهای استعمارزده ۳- تشطط و تفکیک و انشعاب تدریجی و پیش رونده در اردوگاه روشنفکران، گروهها، احزاب و جریانات سیاسی،
بدبختانه طبق معمول تاریخ، اینبار نیز استعمار کهنسال با توسل به وجود ریشههای عمیق و سنتی مذهبی در تودهای عظیم از اقشار فقیر و نیز خورده بورژوازی نیمه مرفه ومرفه مسیر دموکراسی خواهی جنبش جوان و تازه متولد شده را سریعا منحرف و رهبری کرده و از طریق بی بی سی و مشابهانش با برنامهای دقیق و طولانی مدت به آخوند خمینی که در ماه رویت شده بود تفویض گردید. آخوندخمینی و همه دیگر آخوندهای مزور، جنایتکار و تشنه زر و زور از روز اول فریب کارانه قول تضمینی خود را برای آزادیهای سیاسی، عقیدتی، بیان، احزاب، عدالت... دادند.
سال ۵۸ در هر دانشکدهای، در هر مدرسهای و در هر شهری دفاتر احزاب گوناگون فعالانه دایر و پس از اندک زمانی بدلیل همان جوان بودن و نداشتن شناخت و پختگی سیاسی کافی بجای نظارت و نقد حاکمیت جدیدمذهبی با تجزیه و تحلیلهای متفاوت و متضاد به جان هم افتادند.
چو زیبابرگ پائیزی دوست دارد باد گیسوانت را! دختران میربایند لحظههای بی سرانجام آرامشم را آنسان که آفتاب نگاه داغش را ز من ربوده است و پرندگان رهاییشان را از من! در کوچه هایی که با خندههای کودکیم بیگانه است پر میکشد دامن خیالم به نفس سرد شب در خلوت کوچههای تو!
* آنارشیسم یا اقتدارگریزی یک فلسفه و جنبش سیاسی است که نسبت به انحصارطلبی در قدرت ریشه ضدیت دارد و همهٔ اشکال اجبار و سلسله مراتب را رد میکند. آنارشیسم خواستار از بین بردن قدرت رهبری است و به نظر آن تمامی دولتهای تک حزبی نامطلوب، غیرضروری و مضر هستند. این تفکر معمولاً در کنار مارکسیسم لیبرترین به عنوان جناح لیبرترینیسم (سوسیالیسم لیبرترین) جنبش سوسیالیست شناخته شده و دارای ارتباط تاریخی با ضدسرمایهداری و سوسیالیسم است. البته در جناح راست سیاسی از نیمه دوم قرن بیستم جنبش های آنارشیستی-کاپیتالیستی نیز شکل گرفتند که علاوه بر نفی اقتدار مرکزی و وجود حکومت مرکزی به دفاع تمام قد از مالکیت خصوصی پرداختند.
***
تریبون زمانه - دیمیتریس چتزیواسیلیادیس: خواهران و برادرانم، شما که امروز در ایران با پدرسالاری، دین سالاری و الیگارشی طبقاتی مبارزه میکنید، شما که با آشکار کردن چهره خود، با خون خود در خیابان ها، این مبارزه مشترک را یک قدم بیشتر در راه رهایی جهانی از اقتدار پیش میبرید. من با شما مرگ وحشت را اعلام میکنم و از آن حظ میبرم.
هیچ تجربه ای از استبداد و نوکری را نمی توان با تجربه دیگری مقایسه کرد. شکنجههایی که دولت ایران در طول تاریخش بر شما تحمیل کرده است، قابل تصور نیست. اما مبارزه ما را متحد می کند. در یونان روز به روز زن کشی در حال افزایش است. کشیشها تجاوز جنسی را با اظهارات رسمی خود توجیه می کنند. بر فقیر شدن استثمارشدگان و طردشدگان، کشتار مهاجران و سرکوب نظامی، مانند همه جا، ردای ناسیونالیسم پوشاندهاند.
یورونیوز - پهپادهای شاهد ایران که کییف میگوید روسیه بخشی از حملات گسترده و بی سابقه روز دوشنبه (۱۰ اکتبر) خود به زیرساختهای شهری در اوکراین را بوسیله آنها انجام داده چندی است در کانون توجه رسانههای اروپایی قرار گرفته است.
روزنامه لوموند در مطلبی به قلم پییر بوویه، خبرنگار و ستوننویس خود با دستمایه قرار دادن این موضوع، به نقل از مقامات ناتو استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی را نشانه ضعف ارتش ولادیمیر پوتین دانسته است.
در این گزارش آمده است که ارتش روسیه از اوایل ماه سپتامبر گذشته استفاده از پهپادهایی انتحاری با برد ۲ هزار و پانصد کیلومتر را آغاز کرده که بیش از تلاش برای آسیب وارد کردن به ارتش اوکراین، در جهت تخریب زیرساختها و تضعیف روحیه غیرنظامیان کاربرد داشته است.
نویسنده گزارش از پهپادهای «شاهد-۱۳۶» بعنوان «سلاح مخفی» ولادیمیر پوتین نام میبرد و میگوید که به اعتقاد ینس استولتنبرگ، دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو، استفاده از پهپادهای شاهد نشانه ضعف ولادیمیر پوتین و ارتش تحت رهبری اوست.
به ادعای کییف، ارتش روسیه در حملات دو روز گذشته خود بیش از بیست شهر اوکراین از جمله کییف، پایتخت، لویو، ژیتومیر، ترنوپیل، دنیپرو، کرمنچوک، زاپورژیا و خارکیف را هدف گرفت که دست کم ۱۹ کشته و بیش از ۱۰۰ مجروح به جا گذاشت. ارتش روسیه در این حملات علاوه بر موشکهای کروز از پهپادهای انتحاری شاهد نیز استفاده کرد.
گفته میشود در این حملات که به گفته ولادیمیر پوتین در واکنش به انفجار پل کریمه صورت گرفت بیش از هشتاد موشک شلیک شده که کییف مدعی است ۴۳ فروند از آنها را رهگیری و سرنگون کرده است.
ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین همچنین مدعی شد که پدافند هوایی کشورش موفق شده است ۱۳ پهپاد از ۲۴ پهپاد شرکت کننده در این عملیات را سرنگون کند.
آنطور که به نظر میرسد، این تازه شروع ماجرا است و ارتش روسیه قرار است شمار بیشتری از این پهپادهای انتحاری را در روزهای آینده به کار گیرد.
سرویسهای اطلاعاتی اوکراین به تازگی از استقرار ۳۲ پهپاد شاهد در بلاروس، محلی که گفته میشود منشا حملات پهپادی به اوکراین از آنجا بوده است، خبر دادهاند. بر اساس همین گزارش قرار است ۸ فروند دیگر از این پهپادها تا پایان این هفته به بلاروس تحویل داده شود.
این در حالیست که مقامات بلند پایه ایرانی از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه این کشور به تازگی و بار دیگر تحویل پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین را رد کردهاند.
تعیین اسم رمز برای اشخاص و سازمانها در امور امنیتی و جاسوسی امری رایج است. نشریه «پیام دانشجو» فاش کرده بود که در۱۳۵۶ نام سازمان امنیت ( ساواک) با رمز «لوبیا» در گزارشهای امنیتی میآمده. اکنون خوشوقتیم به اطلاع برسانیم که کارشناسان هکری ما توانستند با هک کردن سایت مخفی «واحد جمع آوری و حفظ و سنجش شعارهای اعتراضی»، به اسم رمزهای تازهای در جنبش اخیر جوانان وطن پی ببرند.
***
نامه اول - محرمانه
بسمهتعالی
به منظور ارزیابی جامعهشناسانه مقاصد شوم اغتشاشات اخیر، بر آحاد برادران و خواهران بسیج و سپاه و نیروهای سه گانه و البسه شخصی و سربازان گمنام امام زمان فرض و واجب شرعی است که به جمعآوری شعارهای بکار برده شده توسط توطئهگران پرداخته، این اراجیف مبتذل را چه شفاهی و چه کتبی، اعم از دیوارنویس، چلوارنویس، پلاکارد، بَنر و فریاد، یادداشت کرده یا عکس و فیلم گرفته، و در اولین فرصت از طریق پیامک یا ایمیل و واتساپ و تلگرام و اینستا، بطور کاملاً محرمانه به «واحد جمع آوری و حفظ و سنجش شعارهای اعتراضی» ارسال نمایند.
فاتحه - رئیس واحد جمع آوری و حفظ و سنجش شعارهای اعتراضی
کاربری بعد از دیدن این ویدئو نوشت: "طبق عرائض حسين اشتري اينها پليس نيستن و از اغتشاشگرانند كه سعي ميكنند چهره پليس رو خراب كنند و اعتراضات رو به بيراهه ببرند. پس بيايد به نيروي انتظامي و اعتراضاتمون كمك كنيم و اينها رو هرجا ديديد بدون ترس بتركونيد ... چون پليس فقط به مردم محبت ميكنه . اگه با محبت رفتار نكرد دخلشو بياريد"
By kozet on October 12, 2022 12:58 AM
|No Comments
ایران وایر - دانشجویان دانشگاه تهران خبر از تلاش ماموران امنیتی و لباس شخصیها برای ورود به یکی از خوابگاههای این دانشگاه دادند.
طبق گزارشات دانشجویان ماموران امنیتی و لباس شخصیها با شکستن شیشههای خوابگاه حافظ (خوابگاه پسران سطح شهر، واقع در جنب تئاتر شهر) در تلاش هستند که وارد این خوابگاه بشوند.
نزدیک به یک ماه است که سراسر ایران صحنه اعتراضات گسترده مردمی است. در این مدت صدها دانشجو بازداشت و به تعداد زیادی از دانشگاهها حمله شده است.
صبح امروز (بیستم مهرماه ۱۴۰۱) نیز نیروهای لبلس شخصی و بسیجی به دانشجویان در صحن دانشگاه تهران حمله کرده بودند.
همچنین دانشجويان دانشگاه نوشیروانی بابل، خبر دادند که نیروهای امنیتی لباس شخصی یک دانشجوی دختر را از در اصلی این دانشگاه به بیرون کشیدند و با خشونت از دانشگاه خارج کردند. حراست دانشگاه که قصد ممانعت از این کار را داشت با لگد نیروهای لباس شخصی مواجه شدند.
ایران وایر - «فاطمه معتمدآریا»، بازیگر برجسته سینمای ایران با انتشار یک ویدیوی بدون حجاب به حضور تصویرش در دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر واکنش نشان داد و گفت «من مادر سارینا و مهسا هستم نه زن در سرزمین قاتلان»
نصب دیوارنگارهای در میدان ولیعصر تهران که عکس دهها تن از مشاهیر زن ایران - پیش و پس از انقلاب ۵۷ - در عرصههای مختلف ادبی، هنری و ورزشی، در آن گنجانده شده است، جنجالبرانگیز شد.
بامداد امروز ۲۱ مهرماه دیوارنگاره جدید میدان ولیعصر رونمایی شد که با چیدمان عکسهای از زنان شناختهشده و اغلب شاخص و افتخارآفرین ایران معاصر طراحی شده است. در این دیوار نگاره جدید که در ضلع شمال غربی میدان ولیعصر تهران نصب شده، از چهرههای هنرمندان زن هم استفاده شده که از میان آنها میتوان به «هما روستا»، «سیمین دانشور»، «پروین اعتصامی»، «ایران درودی»، «نرگس آبیار»، «مریلا زاری»، «پروانه معصومی» و «فاطمه معتمدآریا» اشاره کرد.
خبر تکمیلی:
🔴بیلبورد میدان ولیعصر که با عنوان «زنان سرزمین من/ بانوان مفاخر ایرانی» در واکنش به اعتراضات اخیر اکران شده بود، کمتر از ۲۴ ساعت بعد از رونمایی برداشته شد.#MahsaAmini#مهسا_امینیpic.twitter.com/RwxwEh7vIM
معتمداریا که پیش از این هم در مراسم تشییع پیکر امین تارخ جملاتی اعتراضی به زبان آورده بود صبح امروز با انتشار ویدئویی در فضای مجازی به حضور تصویرش در یوارنگاره میدان ولیعصر واکنش نشان داد.
معتمدآریا اول با نتشار یک استوری در حساب کاربری خود در اینستاگرام، نوشت: «عکس من را از دیوار میدان ولیعصر پایین بیاورید» و بعد با انتشار ویدئو کوتاه که در آن بدون حجاب است، گفت: « در سرزمینی که در میادینش بچههای جوان، دختران کوچک و جوانان آزادیخواه را میکشند، زن به حساب نمیآیم. من مادر مهسام، من مادر سارینام، من مادر تمام بچههایی هستم که در این سرزمین کشته شدند. من مادر همه سرزمین ایران هستم نه زن سرزمین قاتلان.»
رادیو فردا - آصف بیات، جامعهشناس، اعتراضات کنونی در ایران را «خیزشی» برای «بازپسگیری زندگی» دانست و میگوید: «مردم خواهان بازپسگیری جوانیهای برباد رفته، زندگیهای ناکرده، شادیهای سرکوبشده و آرزومندی یک زندگی عادی و آبرومندانه هستند».
اظهارات آقای بیات روز سهشنبه ۱۹ مهر در گفتوگو با روزنامه اعتماد بیان شد اما این مصاحبه ساعاتی پس از انتشار، از خروجی وبسایت این روزنامه و برخی از سایتهای دیگر داخل ایران حذف شد.
این استاد دانشگاه ایلینوی آمریکا، حکومت ایران را به «نقض زندگی عادی و انسانی» شهروندان ایرانی متهم کرده و میگوید: «به نظرم این خیزش، زندگی را طلب میکند. معترضین احساس میکنند که تحقق یک زندگی عادی و انسانی بهوسیله حاکمیت نقض شده که هیچ درکی از این آمال و آرزوها و دردهای مردمش ندارد».
این جامعهشناس به نقش محوری زنان در اعتراضات کنونی اشاره کرده و از آن نتیجه میگیرد که «به لحاظ ذهنی یک تغییر پارادایم به وجود آمده، چیزی که در جنبشهای انقلابی شاید کمنظیر است و آن مطرح شدن زن و کرامت او و اصولا کرامت انسانی است» که در کانون اعتراضات قرار گرفته.
اعتراضات کنونی در ایران بهدنبال جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد. این اعتراضات بهسرعت شعار «زن، زندگی، آزادی» را در کانون توجه خود قرار داد که واکنشی به حجاب اجباری و قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی است.
دولت «جاستین ترودو»، نخست وزیر کانادا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را سازمان تروریستی اعلام کرده است و گفته، ورود ۱۰ هزار نیروی سپاه پاسداران برای همیشه به خاک کانادا ممنوع خواهد شد. کانادا بودجه قابل توجهی هم برای مقابله با پولشوییهای جمهوری اسلامی و دور زدن تحریمها، توسط اتباع ایرانی در کانادا تعیین کرده است.
***
آیا سپاه پاسداران از نظر دولت کانادا یک نهاد تروریستی شده است؟
بله. با تصمیم دولت کانادا، از این پس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک نهاد تروریستی خارجی شناخته میشود. براساس این تصمیم، ورود بیش از ۱۰ هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای خانواده درجه اولشان به کانادا ممنوع است. اعضای خانواده درجه یک، در اینجا منظور همسر، فرزندان، برادر و خواهر است. دارایی این افراد شامل املاک و اموال غیرمنقول و حسابهای بانکی احتمالی در خاک کانادا و هر حوزه قضایی این کشور توقیف خواهد شد.
چرا کانادا سپاه را سازمان تروریستی اعلام کرد؟
به گفته نخست وزیر کانادا، این تصمیم به دلیل «دخالت در تروریسم و نقض سیستماتیک و فاحش حقوق بشر» ایران، خصوصا از سوی فرماندهان و افسران سپاه انقلاب اسلامی صورت گرفته است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادی است که با شلیک دو موشک در دی ۱۳۹۸، هواپیمای مسافری اوکراین را با ۱۷۶ مسافر و خدمه، از جمله اتباع ایرانیتبار کانادا در آسمان تهران به سقوط کشاند و سه روز آن را انکار کرد و در نهایت متهمان اصلی آن را هم تحت تعقیب قرار نداد.
چرا فقط ۱۰ هزار نفر سپاهی از ورود به کانادا محروم شدند؟
قانون «مهاجرت و حفاظت از پناهندگان»، دسترسی اعضای ارشد و فرماندهان در رده های مختلف سپاه پاسداران را به خاک کانادا منع میکند. از دید دولت کانادا ۱۰ هزار نفری که ورودشان به خاک کانادا ممنوع شده، فرماندهان بلندپایه، اصلی و میانی سپاه را شامل میشوند. دولت کانادا با این تصمیم خواسته افرادی در سپاه، در رده فرماندهی و تصمیم گیری نیستند را، از ورود احتمالی به خاک خود محروم نکند.
همچنین نیمی از شهروندان ذکور ایرانی که به اجبار باید خدمت نظام وظیفه عمومی یا سربازی اجباری خود را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشند، از امتیاز دریافت روادید و سفر به کانادا برخوردار خواهند ماند، البته شروطی دارد؛ از جمله مشارکت نداشتن در نقض حقوق بشر شهروندان ایرانی.
اکنون دیگر مردم ایران یکدل و متحدانه بپا خاستهاند. از خلیج فارس تا دریای کاسپین میلیونها تن از شهروندان میهن با شعارهای «زن، زندگی، آزادی»، «از کردستان تا تهران»، «از تهران تا زاهدان» در سنگرهای خیابانی نبردی پرشور و جانانه را به پیش میبرند. صدها هزار تن از ایرانیان در برون از مرزها به پشتیبانی از این قیام میهنی برخاستهاند. اگر صدای انقلاب ایران را دیکتاتور و فقیه نمیشنود، باکی نیست، از خاورمیانه تا آمریکای لاتین، در سراسر اروپا و همه جهانیان آنرا شنیدهاند و پشتیبانیشان را از آن ابراز میدارند. این ایستادگی و عزم و اراده ملتی است که نه تنها زنان دلاور، بلکه نوجوانانش با دستهای خالی به میدانهای رزم میروند و با حکومتی تا دندان مسلح تن به تن نبرد میکنند. کارزار گسترده در ایران امروز، درخشان و تأمل برانگیز است. اگر اکنون روسریها به آتش سپرده میشوند، دیر نخواهد بود که رسالههای توضیح المسائلشان به بساط کهنه فروشان سپرده شود و خرمن جامههای دین فروشان برباد رود هم میهنان آزاده کمربندهای نجات این خیزشهای سراسری، اعتصابهای هدفمند، هوشمندانه و دشمن شکن هستند. اکنون نیز اعتصابهای قشرها و صنفهای گوناگون، از کارگران و کارکنان تا کسبه و بازاریان و کامیون داران به امواج خروشان مبارزه آگاهانه زنان و مردان دلاورمان میپیوندند. این مقاومت ملی و میهنی، اکنون به دوران شکوفایی خود رسیده است، از بیمهایش گذر کرده و با اعتماد ملی و باور به خویشتن برگشت ناپذیر شده و مهار و مسخ و تحریف آن از سوی دستگاه سرکوب نظام ناممکن گردیده است. این اراده ملی گسترده، در هزاران هسته و حلقه و واحدهای فرماندهی مردم و ستادهای منطقهای و هیئتها و شوراها، در واحدهای کار، در بین فرهنگیان و دانشگاهیان و بخشهایی از نظامیان تجلی یافته است. این رستاخیز ملی شهروندان، تبعیض ستیز و علیه استبداد دینی است، همه گرایشها و باورهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در رنگین کمان و تنوعاتش دربرمیگیرد و نگاه فراجنسیتی، فراقومی و فرانسلی را روادارانه جذب مینماید
ایسنا نوشت: «از خرداد سال گذشته انتصاب دبیر جدید ستاد امر به معروف و نهی از منکر، به طرح دیدگاههایی اختلافآفرین از جانب وی منجر شده و حالا این محمدصالح هاشمی گلپایگانی است که با سخنانش عملاً جای آمر به معروف و ناهی از منکر را عوض کرده و دیگراناند که او را به حراست از کلام و مراقبت از زبان دعوت میکنند.
از ابتدای دهه هفتاد موضوع تضاد فرهنگی یا آنچه که در ایران تهاجم فرهنگی نامیده شد با واردات تلویزیونهای ماهوارهای و افزایش دسترسی شهروندان به دستگاههای پخش نوارهای ویدئویی ابعاد تازهای پیدا کرد و مقامات عالی و مسئولان فرهنگی وقت را به فکر برنامهریزی برای مقابله با اَشکال مختلف تبلیغ و ترویج مظاهر فرهنگ غربی انداخت، در این مسیر هرکدام از نهادهایی که وظایفی مرتبط با امور اجتماعی و فرهنگی به عهده داشتند، گامهایی جهت همراهی با سیاستهای کلان نظام برداشتند و دبیرخانهها، موسسات، نهادها و ستادهایی هم با نیت پرکردن جای خالی سازوکارهای اجرایی در جامعه تأسیس و تشکیل شدند.
در نخستین جلسه ستاد امر به معروف و نهی از منکر که در حضور رهبری انقلاب برگزار شد، آیت الله خامنه ای با اشاره به انتظاراتی که از ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، تاکید کردند: «نخواهید مباشرتاً، امر به معروف و نهی از منکر کنید. شما باید امر به معروف را در جامعه، احیا کنید. این، آن چیزی است که من خواستهام. بارها و مکرّراً گفتهام و متأسفانه، این حرف به گوش افراد هم نمیرود.»
رهبری در بخش دیگری با تشریح شیوه مطلوب امر به معروف و نهی از منکر، تصریح کردند: «یک آقا حرکت خلافی انجام میدهد. کسی از پهلویش رد شود و همین قدر بگوید "آقا؛ این کار شما خلاف است. نکنید." و رد شود برود. عصبانیت هم لازم نیست. تهدید به عمل هم لازم نیست. جوانان ما دلشان میخواهد وقتی که ما گفتیم «امر به معروف کنید»، یک خنجر هم بدهیم دستشان؛ یک پارابلوم هم بدهیم. بگوییم: «آقا؛ اگر نشد، بزن!» در حالی که این زدن، یک کارِ دیگر است. اگر شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند، بگویند «آقا نکن» و بروند، کار بزرگی است.»
غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه نیز روز سهشنبه در دیدار با روحانیان سنی ایران خواستار استفاده از «ظرفیت علما و بزرگان اهل سنت» در قبال محکومانی شد که به گفته وی «به واسطه انحرافات فکری و در راستای به مخاطره افکندن امنیت گام برداشتند».
محسنی اژهای در مورد بازداشتشدگان در جریان اعتراضهای جاری گفت:
افرادی که در اغتشاشات اخیر در زمره عناصر کمگناه گنجانده میشوند شامل سه مرحله ارفاق میگردند. در مرجله نخست با تمهیدات اندیشیده شده و تبدیل قرارها، این افراد تا زمان برگزاری دادگاه آزاد میگردند؛ در مرحله دوم چنانچه در مدت آزادی و انتظار برای برگزاری دادگاه، از عمل ارتکابی خود پشیمان و متنبه شده باشند و در اعمال و کردار خود این را ثابت کنند، در مرحله صدور رأی مشمول ارفاق میگردند؛ در مرحله سوم نیز پس از صدور رأی و محکومیت، چنانچه رفتار پسندیده از خود بروز دهند و از عدم ارتکاب مجدد جرم از ناحیه آنها اطمینان حاصل شود، با تأسیسات ارفاقی قانونی مواجه میشوند.
این واقعیت ایرانی که در آن حجاب - با تکیه بر اصول اسلام - برای سرکوب سیاسی بکار برده میشود، با الگوی کشورهایی که اسلام در آنها در اقلیت قرار دارد، بکلی متفاوت است. در این کشورها، حجاب را به عنوان یک پارچه ساده یا نمادی معرفی میکنند که سنبل ِ رهایی، مقاومت در برابر جامعهی پسا استعماری و یا حتی بیان یک فمینیسم اسلامی است. خیزش زنان ایرانی، همچنین به لفاظیهای کسانی را که درغرب، هرگونه انتقادی از حجاب را یک امر «منحصر به فرد ِفرهنگی» میدانند، جواب دندانشکن داده است. فیلیپ برنارد (لوموند)
در ایران، بی اعتمادی فزاینده بین مردم و رژیم، در گزارشی که در اوایل سال ۱۴۰۱ در دولت رئیسی منتشر شد، نگرانی «فروپاشی ارزش ها» را نشان داد. و ازآن پس بود که یک سری تصمیمات سرکوبگرانهی جدید برای تحمیل حجاب اجباری گرفته شد: گشت فزایندهی ارشاد، نظارت و کنترل تصویری از زنان و مراکز تعلیم و ایجاد وحشت بیشتر از عدم رعایت کامل روسری.
گزارش ۲۱۹ برگی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، به تفصیل موضع و سیاست رژیم در مورد رعایت حجاب اسلامی را در بر داشت. این گزارش پُر برگ، در نخستین روزهای سال ۱۴۰۱بین سازمانهای دولتی مسئول حفظ نظم توزیع شد، پیش از آنکه در تابستان امسال، عملیات سخت گیرانه تری برنامهریزی شده و برای اعمال حجاب اسلامی بکار گرفته شود. و اینهمه، سرانجام به قیمت جان مهسا امینی، نیکا شاکری و نیز به بهای جان صدها نفر در شهرهای گوناگون ایران، انجامید.
میترا ابراهیمی، همسر پیمان قاسمخانی فیلمنامهنویس اعلام کرد پاسپورت پیمان قاسمخانی توقیف شده است.
ابراهیمی در صفحه اینستاگرامی خود نوشت پاسپورت پیمان قاسمخانی، پنجشنبه ۱۴ مهرماه در فرودگاه امام خمینی توقیف شده است.
هنوز دلیل توقیف پاسپورت این هنرمند مشخص نیست. اما طی روزهای اخیر پاسپورتهای علی دایی، همایون شجریان و سحر دولتشاهی نیز توقیف شد که البته بعد از چند روز به آنها پس داده شد.
منوتو - یک جانباز جنگ ۸ ساله ایران و عراق که طی روزهای اخیر و در شرایط اعتراضات سراسری مردم ایران پیامک تهدیدآمیزی از سوی وزارت ارتباطات دریافت کرده بود، در پاسخ نوشت: «اولا باید بگوییم غلط هم میکنید.
برای منی که تمام جوانیام را دادهام پیام تهدیدآمیز میدهید.
دوما، یک جان ناقابلی دارم که در جنگ هشت ساله ایران و عراق قسمت من نشد فدایی کنم تا امروز ظلم و جنایت شماها را نبینم. من آمادهام بجنگ تا بجنگیم. قاتلهای جانی».
شرایط در ایران بیش از هر زمان دیگری برای لغو عملی حجاب اجباری آماده شده است. در سه هفته پس از قتل مهسا دهها هزار زن در ایران روسریهای خود را در آورده و در هوا تکان داده یا آنها را به دست آتش سپردهاند. نویسندهی این مطلب در مطالب مکرر بر این موضوع تاکید داشته که اگر روزی میلیونها زن ایرانی بی حجاب به خیابان بیایند ارادهی حکومت برای اعمال حجاب اجباری و قانون قلابی و خلاف شرع و خلاف اخلاق آن شکست خواهد خورد.
بدین جهت به سه دلیل از زنان و دختران ایرانی که به حجاب باور ندارند تقاضا میکنم که روز شنبه ۲۳ مهر از ابتدای روز بدون حجاب از خانه بیرون آمده و تا شب کارهای روزانهی خود را بدون حجاب انجام دهند و به تعرضات نیروهای بسیجی و حزب اللهی بی توجه بمانند. این زنان بی حجاب هیچ نیازی به تراکت و پلاکارد و شعار ندارند؛ موهای آنها بهترین تراکت و پلاکارد برای احقاق حق آنهاست. اسلامگرایان وقتی میلیونها نفر را در خیابان بی حجاب ببینند بدان عادت خواهند کرد.
در میان خبرهایِ تلخ و دردآورِ سرکوبهایِ خشن، تبهکاریهایِ حکومت و از دست رفتن جانهایی شیفته که تنها خواست یک زندگی نرمال و تنفس در هوایِ آزاد را دارند و با شعارِ "زن، زندگی، آزادی" که اینک در سراسر جهان بازتاب گستردهای یافته و تکانهای ماندگار در جهان به ویژه در میان شمارِ فراونی از دخترانِ و بانوانِ جهان از هر لایه و گروه احتماعی پدیدآورده است، دو خبر خوب امیدواری برایِ رسیدن به آزادی را هر چه بیشتر افزایش داده است: ۱ ـ ادامه و گسترش اعتراضها که پیوستنِ دانشآموزانِ هرچه بیشتری در شهرهایِ گوناگونِ ایران، این نوجوانان و سازندگانِ ایرانِ آینده، جلوه و نیرویی باورنکردنی، تازه و زیبا به آن بخشیده است. ۲ ـ پیوستن آشکار شماری از نیروهایِ نظامی به مردم که این نیز گامی بسیار مهم در پیشرفتِ قیامِ مردم است. امیدوار باشیم آنان که به اجبار در این نیروها هستند و دل با مردم و میهن دارند، هرچه زودتر دیوار ترس را شکسته و خود را از این نیروها حدا و به مردم به پیوندند.
روز چهارشنبه ۱۲ اکتبر ساعت پنج و نیم عصر در میدان مرکزی شهر سرگل تظاهراتی در پشتیبانی از مردم ایران به دعوت جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران برگزار میشود. در این تظاهرات قرار است نمایندگانی از احزاب پارلمانی حزب سوسیال دمکرات، چپ و سبز سوئد و گروههای و نهادهای مدنی ایرانی سخنرانی کنند.
از جمله سخنرانان
Jytte Guteland riksdagsledamot (S) نماینده پارلمانی حزب سوسیال دمکرات سوئد
Daniel Riazat, riksdagsledamot (V) ) نماینده پارلمانی حزب چپ سوئد
Åminne Kakabaveh, f.d riksdagsledamot (oberoende) نماینده پیشین مستقل کرد تبار در پارلمان سوئد
Annika Hirvonen, riksdagsledamot och gruppledare för Miljöpartiet i riksdagen نماینده پارلمانی و رئیس گروه سبزها در پارلمان سوئد
Mehrdad Darvishpour Lektor vid Mälardalen universitet استاد دانشگاه و سخنگوی جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران
ایران وایر - با وجود انتشار اخباری مبنی بر تهدید شدن کشتیگیران ایرانی توسط «علیرضا دبیر» رئیس فدراسیون کشتی ایران به گوش میشد، «علیرضا گودرزی» کشتیگیر آزادکار وزن ۹۷ کیلوگرم و یکی از مدعوین به اردوهای تیم ملی کشتی آزاد ایران، در صفحه اینستاگرام خود پستهایی در حمایت از معترضین به قتل مهسا امینی منتشر کرده است.
علیرضا گودرزی در یک استوری اینستاگرامی خود نوشت: «به دل نگیرید که بعضیها نمیفهمند؛ پول، نان و امتیاز، مانع از فهم است.»
او همچنین در واکنش به صحبتهای اخیر برخی از مسئولین جمهوری اسلامی برای گفتوگو با معترضین نیز نوشت: «دیکتاتور عذرخواهی نمیکند، میرود.»
علیرضا دبیر کشتیگیران ایرانی را تهدید کرده است که در صورت انتشار پستها یا مطالبی در حمایت از معترضین در ایران، نه تنها دیگر به اردوهای تیم ملی دعوت نخواهند شد که شخصا آنها را به نهادهای امنیتی معرفی خواهد کرد.
با این وجود برخی از کشتیگیران ایرانی سکوت نکردهاند. علیرضا گودرزی سابقه دعوت به تمامی تیمهای ملی کشتی ایران در ردهها سنی مختلف را دارد.
در همین زمینه:
محمد طلایی: نه اسلام در خطر است نه تمامیت ارضی
محمد طلایی کشتیگیر پرافتخار سابق تیم ملی کشتی آزاد ایران در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «نه اسلام در خطر است نه تمامیت ارضی ایران. فقط رفاه مسئولین و زندگی بچههاشون در خطره.»
محمد طلایی همچنین به کشته شدگان اعتراضات اخیر نیز نوشت: «هر گلوله فقط یک پرنده را میکشد، اما هزاران پرنده را به پرواز در میآورد.»
محمد طلایی دارنده یک مدال طلا، یک مدال نقره و یک مدال برنز رقابتهای جهانی کشتی در اوزان ۵۸ و ۶۰ کیلوگرم است.
همچنین امروز «عادل غلامی» بازیکن پیشین تیم ملی والیبال ایران در واکنش به صحبتهای «محسن مهدیان» مدیرعامل روزنامه همشهری که گفته بود: «پلتفورمها را جوری ببندید که با فیلترشکن هم باز نشوند» نوشته است: «آنچه باید ببندیم دهان توست.»
آیا سیستم پخش تلویزیونی شبکه یک سیما هک شده بود یا افرادی در داخل صداوسیما، در حمایت از معترضان ایرانی این پیام را پخش کردند؟
«ایرانوایر» با یک فرد مطلع که سابقه سالها فعالیت در بخش خبری در صداوسیما را دارد، گفتوگو کرده تا پرده از این راز بردارد که آیا این اقدام عدالت علی، هک کردن سیستمهای صداوسیما بوده است یا همراهی کارکنان صداوسیما با معترضان و گروه عدالت علی؟
آیا هک کردن پخش اخبار سراسری در صداوسیما امکانپذیر است؟
گروه هکری «عدالت علی» پیش از این نیز بارها درباره واقعیتهای سیستم قضایی و امنیتی ایران افشاگری کرده است.
این گروه تنها لحظاتی بعد از پخش چند لحظهای شعار «زن زندگی آزادی» و تصویر سه تن از زنان کشته شده در اعتراضات کنونی بههمراه «مهسا (ژینا) امینی»، در حساب توییتر خود نوشت: «در پی درخواست هموطنان به عهد خود عمل نمودیم و ناشدنی را برای ایرانی آزاد به ارمغان آوردیم. ما گروه عدالت علی با کمک هموطنان شجاع به اخبار سراسری صداوسیما حمله نمودیم. بپاخیزید و در خیابانها به ما بپیوندید. تا نابودی نظام فاسد به عملیات خود ادامه میدهیم.»
در این توییت، عدالت علی حرفی از هک کردن سیستمهای صداوسیما بهمیان نیاورد و از لفظ «حمله» استفاده کرد. همچنین توضیح داد که با کمک «هموطنان شجاع» توانسته است به اخبار سراسری صداوسیما حمله کند. اما در توییتهای بعدی این گروه که اغلب بازنشر مطالبی هستند که رسانهها و افراد شاخص درباره این اتفاق منتشر کردهاند، از عبارت «هک کردن» استفاده کرده است.
این موضوع در روزهای گذشته توجه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرده است. با این وجود، برخی از مقامات صداوسیما، همچون حمله بهمن ۱۴۰۰ به پخش برنامه صداوسیما و انتشار تصویر «مسعود رجوی» و «مریم رجوی»، رهبران «سازمان مجاهدین خلق»، میگویند این اقدام هک نبوده و در واقع در پی نفوذ نیروهای مخالف حکومت در صداوسیما این اتفاق روی داده است.
منبع مطلعی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، میگوید امکان هک کردن بخش خبری ساعت ۲۱ شبکه یک و «شبکه خبر» امکانپذیر نیست.
او در اینباره توضیح میدهد: «ساختار پخش در شبکههای خبری ایران، اعم از داخلی و برونمرزی مانند هم است. شبکه خبر زیر نظر معاونت سیاسی است و پرس تیوی، هیسپان و العالم زیر نظر معاونت برون مرزی هستند.»
او ادامه میدهد: «در تمامی این شبکهها، منابع تامین کننده تصویری شامل سرورها، دوربینها و منابع تصویری خارج از استودیو، معروف به اکسترنال هستند. در تمامی این شبکهها میز سوییچ که به اتاق فرمان اجازه خروجی گرفتن و پخش آن را میدهد، از نوع کاهونا ماوریک (Kahuna Maverik)، محصول شرکت گرس ولی (Grass Valley) قرار دارد.»
بعد از این بیاحترامی، پس دادن گذرنامه از نظر قانونی چه معنایی دارد؟
علی دایی در گفتوگویی با خبرگزاری فرانسه درباره ضبط و بازپس دادن گذرنامه خود توسط مقامات توضیحاتی را ارائه داد.
علی دایی، فوتبالیست پیشین و چهره معروف ورزشی، با تایید بازپس گرفتن گذرنامهاش به خبرگزاری فرانسه، گفت: «متاسفانه نمیدانم چرا پاسپورتم را توقیف کردند و بعد از این بیاحترامی، پس دادن گذرنامه از نظر قانونی چه معنایی دارد؟»
***
به گزارش همشهری آنلاین، خبرگزاری فرانسه (فرانسپرس) در گزارشی نوشت: مقامات ایران گذرنامه علی دایی، اسطوره فوتبال این کشور را پس از ضبط آن به دلیل حمایت از اعتراضات اخیر، پس دادهاند.
به نوشته این خبرگزاری دایی در اولین اظهار نظر خود در جمع رسانهها گفته بود: «پس از بازگشت از خارج، پاسپورتم در فرودگاه بینالمللی تهران با حضور خانوادهام و سایر مردم توسط پلیس ضبط شد.»
او به AFP گفت: «در رسیدی که به من دادند، آمده بود برای پیگیری پرونده باید به دادستان عمومی و انقلاب تهران مراجعه کنم.»
دایی با بیان اینکه توقیف گذرنامه مساله مهمی برایش نبوده و نیست، خاطرنشان کرد: «مسئولان پس از ۳،۲ روز آن را پس دادند.»
فرانس پرس افزود که ستاره پیشین تیمهای بوندسلیگایی آرمینیابیلفلد، بایرن مونیخ و هرتابرلین به فرانس پرس گفت: «متأسفانه نمیفهمم چرا پاسپورت من را گرفتند و بعد از این بیاحترامی، بازگرداندن گذرنامه از نظر قانونی چه معنایی دارد؟»
انقلاب سوم ایران علیه جمهوری اسلامی گسترش مییابد. جوانان موتور این انقلاب هستند، زنان روح آن هستند. پیام آزادی آن برای همه ملت ایران و مردم جهان است. وِیژه گیهای این انقلاب کدامند و چگونه جوانان تاریخ ایران را ورق میزنند؟
نقش نسلها در نیم قرن اخیر
نسل جوانان دهههای ۳۰ و ۴۰ خورشیدی محصول دوران مدرنیزاسیون شهری و روستایی، روند رشدیابنده صنعتی و درآمد نفتی، توسعه نظام دانشگاهی، مدیریت سیاستی اقتدارگرایانه و غیره بود. این نسل تکنوکراتیک بود، به دمکراسی علاقهای نداشت، با پول نفت آشنا شد، دلزدگی داشت و به چریکیسم و به مذهب شیعه ایدئولوژی دلباخته شده بود، طرفدار جادوگری شریعتی و شیفته شیعه گری خمینی گشت و بازیگر انقلاب ۵۷ شد. انقلابی متوهم و ارتجاعی که بازگشت به اعماق سیاهچال اسلام و ضدیت با مدرنیته و دمکراسی را هدف قرارداده بود. این خطای مهلک تاریخی منجر به برآمد رژیمی شد که تخریب فرهنگی و تاریخی و اجتماعی وظیفهاش بود. جامعه متوهم با اهداف مذهبی اسارت بار پیش از درک دمکراسی و آزادی، همین ارزشها را به گور سپارد. ازخودبیگانگی و ارتجاع شیعه ما را به گنداب توتالیتاریسم آخوندی پرتاب کرد. نسل جوانان دهههای ۵۰ و ۶۰ در آستانه و بحبوحه انقلاب شیعه، سرباز جنگ شد، ایدئولوژی حکومتی را متحمل شد، پایش به دانشگاه دولتی و دانشگاه آزاد باز شد، از اسلام رحمانی دفاع کرد، در توهم خط طلایی امام فرو رفت. رژیم مستبد به تاخت و تاز خود ادامه داد و انحصارگرایی و دروغ را معیار اصلی قدرت خود قرار داد. این نسل رای داد که «اشکالات» رفع شود ولی حس کرد که بازنده است و خواستار اصلاحات شد. این نسل با «جنبش سبز»، امید به تغییر را دید ولی با سرکوب خیزش توسط نظام ولایت فقیه، توهم او فروریخت. در زمان «رای من کو؟» تعداد زیادی از این جوانان کشته شدند و بسیاری از آنها مهاجرت کردند. علیرغم پند و اندرز اصلاح طلبان و نواندیشان دینی، این نسل در مسیر رادیکالیسم قرار گرفت.
به دختران وطنم که دلیرانه میجنگند و برای آزادی کشته میشوند!
یک نکتهٔ بنیادی میگویمت با شادی گر بشنوی آبادی ورنشنوی بربادی زن، زندگی، آزادی زن، زندگی، آزادی
زن، مادر و زن، خواهر زن، دختر و زن، همسر زن، عشقِ فرزند آور زن، روحِ شادی گستر زن، عاشقی زن، شادی زن، زندگی، آزادی زن، زندگی، آزادی
ای رنجِ عالم بُرده وزجهل و کین آزرده نو رُستهای افسرده نشکفتهای پژمرده در چنبرِ بیدادی زن، زندگی، آزادی زن، زندگی، آزادی
ای در زمین سرگشتته بی بال و بی پر گشته بخت از رُخت برگشته زنجیریِ نر گشته چون درجهان زن زادی زن، زندگی، آزادی زن، زندگی، آزادی
ای مایهٔ شیدایی معنای نامیرایی آنگه که ناپیدایی پنهان شود زیبایی در قعرِ بی فریادی زن، زندگی، آزادی زن، زندگی، آزادی
رنجِ اسیران با تو خشمِ دلیران با تو فردای ایران با تو فریادِ شیران باتو کز جنس این فریادی زن زندگی آزادی زن زندگی آزادی
م. سحر ۱۴ مهر ۱۴۰۱
براندازم
جنگ است و وقت ِ سربازی تاخویش را رها سازی راضی مشو در این مقصود با کمتر از براندازی
من نیز چون تو سربازم در رنج با تو انبازم هرچند از وطن دورم با خاطرش نظربازم با مویهٔاش به فریادم با غصهاش هم آوازم چونان تو بهرِ آزادیش طغیانگری، برندازم وز عشقِ اوست در جانم این شوقِ نغمه پردازم
"اگر کشور ایران هزاران بار هم در هم بشکند بهتر از این است که انقلاب به دست دشمن بیفتد". این جمله که میتوان آن را مصداق کامل خباثت فردی بی وطن دانست، از اظهارات منتسب به رهبری نظام در حال فرو پاشی جمهوری اسلامی است که در بحبوحهی یکی از جنبشهای ناکام مانده مردم در سالهای نه چندان دور (در دی ماه ۹۶ و یا آبان۹۸) به زبان آورده بود و علیرضا زاکانی٬ نماینده مجلس در همان ایام به نقل از ولی نعمت خویش در صحن مجلس به آن اشاره کرد.
بی گمان هنوز هم آقای خامنه ای (بر فرض زنده بودنش) و ایضا عملگان دستگاه ظلمش بر همین باورند که امروز به چنین قتل عامی از مردم معترض خاصه در سنندج مشغولند و پایان حکومت بی سوال خود را باور ندارند.
شمار کشتهشدگان اعتراضات اخیر به دستکم ۲۰۱ تن، ازجمله احتمالا ۲۳ کودک، افزایش یافت. تحقیق در مورد کشتهشدگان احتمالی سرکوب دو روز گذشته در کردستان همچنان ادامه دارد. اینترنت در این شهر با اخلال شدید روبرو است.
سازمان حقوق بشر ایران نسبت به احتمال سرکوب خونین معترضان در کردستان و بهویژه شهر سنندج هشدار داده و خواستار واکنش فوری جامعه جهانی شد. محمود امیری مقدم مدیر این سازمان در این خصوص گفت: «جامعه جهانی باید با واکنش فوری از کشتار مردم کردستان جلوگیری کند.»
طی هفته گذشته، بسیاری از کودکان در مدارس و خیابانها بازداشت شدند و ویدیوهای تایید شدهای از برخوردهای خشونتبار ماموران امنیتی با دانشآموزان معترض در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
محمود امیریمقدم در این باره گفت: «اعتراض حق قانونی کودکان و نوجوانان است و سازمان ملل موظف است با فشار بر جمهوری اسلامی از حقوق کودکان در ایران دفاع کند.»
رضا علامهزاده ـ با اعلام علنى استعفاهاى برخى چهرههاى شناخته شدهی صدا و سیماى ملایان در حمایت از خیزش انقلابىِ "زن زندگى آزادى"، حالا نوبت کارکنانِ بدنهى این دستگاه تبلیغاتى عظیم آخوندهاست که به وظیفه میهنى خود عمل کنند.
نافرمانی مدنی در هر شرائط معین و در هر بخشی از جامعه شکل مناسب خودش را دارد. بوق زدن ماشینها و ایجاد راهبندان در خیابانها در همراهی با تظاهرکنندگان و مشکلآفرینی برای نیروهای سرکوب، یک نمونه روشن از آن است. طبیعتا اکثر کارکنان صدا و سیما دانش سایبری و امکانات لازم برای از کار انداختن سیستم پخش یا هک کردن فرستنده تلویزیون به شکلی که گروه "انانیموس" انجام داد را ندارند ولی همیشه راهکارهای سادهتری برای مشکلآفرینی در برنامههای تبلیغاتی رژیم یافت میشود.
در این ویدیو که امروز ۱۸ مهر در شبکههای اجتماعی منتشر شده است ، دختری دیده میشود که در عظیمیه کرج، آغوش خود را به روی رهگذران باز کرده است. در شعارهایی که او به دیوار نصب کرده، نوشته شده: «آغوش رایگان برای ملت غمگین ایران» همچنین پیامهای دیگری نیز در کنار این پیام نصب شده است از جمله: برای مهسا، برای حدیث
همزمان با گسترش اعتصابات در ایران و پیوستن گروهی کارگران پالایشگاه آبادن و پتروشیمی بوشهر در عسلویه به معترضان، بیبیسی فارسی سه جوان دهه هشتادی را برای بررسی خیزش مردم به برنامه صفحه دو دعوت کرد
مدیرعامل ایران خودرو گفت: در خودروهای روز دنیا بسیاری از استانداردهایی که ما در کشور داریم وجود ندارد! استانداردهایی که در کشور ما اجرا میشود در کل دنیا جزء استانداردهای سختگیرانه است. خودروهایی که جدیدا تولید میشود تمام استانداردهای اعلام شده را خواهند داشت.
کرمی در منوتوپلاس گفت که خیلی خوشحال است که پس از مدتها زنده به مردم سلام می کند. او همچنین تاکید کرد که تا هفته گذشته هم فکر نمی کرده که امروز قرار است در این برنامه باشد.
احسان کرمی پیوستنش به شبکه منوتو را به حوادث اخیر ایران ربط داد و مدعی شد که حضورش در منوتو برای نشان دادن همصدایی اش با مردم است.
احسان کرمی در برنامه امشب امید ایام: آقای رائفی پور، آقای عباسی، شما باید ایده پرداز **هاب میشدید:
رادیو فردا - وکیل مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، روز سهشنبه ۱۹ مهر اعلام کرد که موکل او در مجموع به هشت سال زندان محکوم شده و این حکم دادگاه قطعی و در حال اجراست.
آقای تاجزاده که عضو شورای مرکزی حزب منحل شده «جبهه مشارکت ایران اسلامی» بود، ۱۷ تیر امسال با حمله نیروهای امنیتی به خانهاش بازداشت شد و از آن زمان در انفرادی بند ۲-الف زندان اوین بهسرمیبرد.
مصطفی پوربابایی، وکیل او، در صفحه توئیتر خود خبر داد که مصطفی تاجزاده به اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت» به پنج سال حبس، «نشر اکاذیب» دو سال و «تبلیغ علیه نظام» به یک سال و در مجموع به هشت سال حبس محکوم شده که مطابق قانون پنج سال آن قابل اجراست.
او یادآور شده که این رای بهدلیل «عدم تجدیدنظر» آقای تاجزاده «قطعی و در حال اجراست».
مصطفی تاجزاده روز ۲۲ مرداد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی محاکمه شد، اما او این دادگاه را «غیرقانونی» خوانده و تاکید کرده بود که به زور به دادگاه برده شده است.
محمود احمدینژاد در سفر به استان گیلان، در منزل برادر «شهید آقایاری» در روستای «اسطلخ زیر» حاضر شد و گفت که تغییر آغاز شده است و دعا کنیم اتفاق اصلی بیفتد. او همچنین در باغ محتشم رشت بر مزار هوشنگ ابتهاج حضور یافت و با قرائت فاتحه، نام و یاد این شاعر را گرامی داشت.
ایران وایر - «صادق زیبا کلام»، دو روز پیش، از اخراج خود از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران خبر داد. او از اولین روزهای اعتراضات سراسری، بارها مطالبی در نقد حاکمیت و همراهی با معترضان نوشته است.
او چند ماه پیش، کتاب «شاه کشتار نکرد» را که در ایران مجوز انتشار نگرفت، در آمریکا منتشر کرد. او میگوید که پس از روی کار آمدن دولت «ابراهیم رئیسی»، بارها به وزارت اطلاعات احضار شده و متهم شده که در حال اشاعه شکل جدیدی از براندازی است.
با او درباره حکم اخراج از دانشگاه، احضار به نهادهای امنیتی و اعتراضات سراسری در ایران گفتوگو کردهایم.
***
ماجرای اخراج اخیر شما از دانشگاه چیست؟ پیشتر هم درباره این که از دانشگاه آزاد اخراج و از دانشگاه تهران بازنشسته شدهاید، صحبت کرده بودید.
در سال ۱۳۹۷، من استاد پارهوقت دانشگاه آزاد در واحد علوم تحقیقات بودم. آقای دکتر «فرهاد رهبر» که رییس دانشگاه آزاد بودند، با من از دفترشان تلفنی تماس گرفتند و گفتند که جلسه هیات امنای دانشگاه آزاد بوده و آقای دکتر ولایتی خیلی از دست شما عصبانی بودند، چون ظاهرا شما گفتی که من اسراییل را به رسمیت میشناسم. شما چنین چیزی گفتی؟ قبل از این که من جواب بدهم، آقای دکتر رهبر گفتند حالا شما یه جوری بگو که حرف مرا تحریف کردهاند و یا مقصود من این نبوده و... . من هم به ایشان گفتم آقای دکتر، از بس در این مورد از من سوال کردند، جایی برای این که من بگویم حرفم را تحریف کردهاند و اینجوری نبوده و اصل مطلب طور دیگری بوده و... باقی نمیماند. ایشان هم خداحافظی کردند و از همان روز، من را از دانشگاه آزاد اخراج کردند.
دانشگاه تهران هم همان وقت، بدون هیچ مقدمهای به من گفتند شما بازنشسته شدهاید. گفتند شما ۷۰ ساله شدید و حکم بازنشستگیتان آمده، اما از همان سال ۱۳۹۷، دانشکده حقوق به واسطه اصراری که دانشجوها داشتند همیشه برای من یک کلاس میگذاشتند. این ترم هم برای من یک کلاس گذاشته بودند «تحولات سیاسی و اجتماعی عصر پهلوی»، نزدیک چهل دانشجو هم این کلاس را گرفته بودند و کلاس باید شروع میشد، اما چند روز پیش آقای دکتر «حمید احمدی» مدیر گروه، به من با ناراحتی اطلاع دادند که متاسفانه حراست دانشگاه گفته که شما نباید تدریس کنید. من رفتم پیش خانم «توکلی» مسوول آموزش، ایشان هم با ناراحتی گفتند بله، متاسفانه درس شما را به استاد دیگری دادهاند.
یعنی این موضوع به اعتراضات اخیر مربوط است؟
بله. چون من هرچه فکر میکنم میبینم اگر قرار بود برای من کلاس نگذارند، گروه علوم سیاسی اصلا این واحد را در نظر نمیگرفت، معاونت آموزشی اعلام نمیکرد و ثبت نام انجام نمیشد، اصلا این کارها را نمیکردند. چرا موقعی که میخواهم بروم سر کلاس و همهچیز آماده است کلاس منتفی میشود؟
من به حراست هم رفتم و گفتم چرا شما گفتید من نمیتوانم تدریس کنم؟ منتها هیچ توضیحی به شما نمیدهند، مثل همه تصمیمات امنیتی دیگر. اصلا مشخص نیست کی این تصمیم را گرفته؟ از کجا تصمیم گرفته شده؟ چرا این تصمیم گرفته شده؟ وزارت اطلاعات، اطلاعات سپاه، دانشگاه، یا بیرون دانشگاه این تصمیم را گرفتهاند؟ به هر حال جواب روشنی دریافت نکردم.
ایران اینترنشنال - سیما ثابت، مجری ایران اینترنشنال، با تشریح وضعیت سرکوب مرگبار و خونبار مردم ایران در خیزش خود علیه جمهوری اسلامی به دست نیروهای امنیتی، از جامعه جهانی خواست که با صدور یک قطعنامه، با مردم ایران اعلام همبستگی کند.
ثابت روز دوشنبه در یک سخنرانی در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا درباره سرکوب خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی گفت: «در شهر سنندج اتفاقاتی که در حال وقوع است اشک به چشممان من آورده است.»
او افزود: «در تمام شب گذشته تظاهرات و زد و خوردهای خیابانی و مسلحانه صورت گرفته بین مردم و نیروهای امنیتی و قتل عامی به دست نیروهای امنیتی انجام شده است.»
سخنرانی سیما ثابت، خبرنگار ایران اینترنشنال در نشست کمیته حقوق بشر پارلمان اروپا در بروکسل: جمعه گذشته در زاهدان یک قتلعام صورت گرفته است pic.twitter.com/ZsSwB4Wi4R
ثابت با اشاره به این که «مردم ایران جان خود را مقابل گلولههای این رژیم قرار دادند»، خواستار تلاش برای پایان دادن به «جنایتهای» جمهوری اسلامی در سرکوب خیزش سراسری شد.
ایران وایر - پایگاه خبری دفتر «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی و رسانههای رسمی ایران، پس از قریب به یک ماه سخنرانی او در جمع «دستاندرکاران کنگره شهدای ورزشکار» را منتشر کردهاند.
این دیدار روز ۲۰شهریور برگزار شد و امروز (۱۸مهر) صحبتهای علی خامنهای در اختیار رسانهها قرار گرفت. محور صحبتهای او، پیرامون موضوع «ممنوعیت مبارزه با ورزشکاران اسراییلی» و «جانشین شدن فرهنگ غربی، به جای فرهنگ توسل به ائمه اطهار» است.
چرا صحبتهای علی خامنهای پیرامون ورزش ایران، باید در اوج اعتراضات سراسری منتشر شود؟ چرا انتشار آن یک ماه به طول انجامید؟
علی خامنهای به ورزشکاران اسراییل چه لقبی داد؟
۲۱ شهریور، رسانههای ایران برخی از واکنشهای ورزشکارانی که در جلسه با آیتالله خامنهای حضور داشتند را منتشر کردند.
تصویر استوری «نیما نکیسا» دروازهبان سابق تیم ملی ایران و باشگاه پرسپولیس، مورد توجه رسانههای نزدیک به حکومت قرار گرفت: «توفیق زیارت رهبر انقلاب نصیبم شد. رهبر انقلاب حرفهای زیادی برای ما ورزشکاران داشتند. هم از جنس محبت و هم از جنس پاسداشت و مراقبت.»
یکی از نمایندگان مجلس خبرگان بهتازگی گفته است: اگر مانعِ قانونی نبود، حزبالله در همان لحظات اول، اغتشاشگران را جارو میکرد. روحانیتی که ما میشناختیم اینگونه سخن نمیگفت و با این شیوه با مردم برخورد نمیکرد. ملاک رفتار آنها پیش و بیش از قانون، شرع و عرف و عقل و اخلاق و اصلا خود انسانیت بود
احمد مسجدجامعی عضو و رئیس پیشین شورای اسلامی شهر تهران و وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سید محمد خاتمی است.
***
احمد مسجدجامعی در روزنامه شرق نوشت: در این روزهایی که بر ما میگذرد، گاهی کسانی فرمایشاتی میکنند که جوهر سخنانشان برخلاف موازینی است که عمری از آن سخن گفتهاند و دیگران را به آن دعوت کردهاند و میکنند. کسانی که از برتری مردمسالاری دینی و جایگاه والای ارزشهای اسلامی ـ انسانی و عدالت علوی و فقرزدایی و تأکید بر نامه امیرالمؤمنین علی (ع) به مالک اشتر بهعنوان منشور حکمرانی داد سخن دادهاند و در نقد و رد حقوق بشر غربی سخنها گفتهاند و از نقص و نقض آن در آن سوی عالم فراوان گفتهاند.
ازجمله اینها یکی از نمایندگان مجلس خبرگان است که بهتازگی گفته است: اگر مانعِ قانونی نبود، حزبالله در همان لحظات اول، اغتشاشگران را جارو میکرد. روحانیتی که ما میشناختیم اینگونه سخن نمیگفت و با این شیوه با مردم برخورد نمیکرد. ملاک رفتار آنها پیش و بیش از قانون، شرع و عرف و عقل و اخلاق و اصلا خود انسانیت بود.
یکی از بزرگان مراجع در پاسخ یکی از مسئولان نظام که جانباختن کارتنخوابی را به سبب بیماریهای خطرناک و اعتیاد بیاهمیت تلقی کرده بود، عتابآلود سخنانی به این مضمون گفتهاند که حفظ جان آدمها وظیفه ما و شماست؛ ولو آنکه چنین مشکلاتی هم داشته باشند.
دویچه وله - مقامات وزارت نفت ایران میگویند، روسیه در حال تدوین طرح جامع توسعه برای ۶ میدان نفتی و ۲ میدان بزرگ گازی در ایران است. ایران همچنین از تمایل روسیه به تامین اعتبار ٨٠٠ میلیون یورویی برای راهآهن رشت-آستارا خبر داده است.
معاون امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت با اشاره به سفر جواد اوجی، وزیر نفت جمهوری اسلامی به روسیه برای شرکت در "همایش اقتصادی خزر"، یکی از موضوعات مطرحشده در این نشست را تسریع در اجراییسازی تفاهمنامه جامع با گازپروم عنوان کرده است.
به گفته احمد اسدزاده، "طرف روس در حال تدوین طرح جامع توسعه برای ۶ میدان نفتی و دو میدان بزرگ گازی کشور است". معاون وزیر نفت در أمور بینالملل ابراز امیدواری کرده است که "تا پایان سال قرارداد برای این میدانهای نفت و گاز امضا شود".
به گفته این مقام وزارت نفت، مقرر شده است دو طرف نقشه راه همکاریهای دوجانبه را تا برگزاری کمیسیون مشترک طی هشتم تا دهم آبانماه در مسکو، بهسرعت نهایی و آماده کنند.
رادیو فردا - شروین حاجیپور، خواننده ترانه اعتراضی «برای...» به «فعاليت تبليغى عليه نظام» و «ترغيب و تحريک افراد به اعمال خشونتآميز» متهم شد.
مجید کاوه، وکیل آقای حاجیپور، شامگاه یکشنبه ۱۷ مهر در توئیتی ضمن اعلام این خبر گفت که این خواننده از سوی شعبه ۱۱ بازپرسى دادسراى سارى تفهيم اتهام و با تبديل قرار بازداشت موقت با وثيقهای بالغ بر ۱۰۰ ميليون تومان آزاد و دستور منع خروج او از كشور به مدت شش ماه صادر شده است.
شروین حاجیپور، ترانه «برای...» را با الهام از پستهای کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی خواند.
این ترانه با استقبال گسترده در داخل و خارج از ایران روبرو شد و پس از آن شماری از خوانندگان ایرانی و خارجی به زبانهای مختلف آن را اجرا کردند. در این ترانه به دغدغههای مردم ایران از جمله مشکلات اقتصادی، فاصله طبقاتی، فشارهای اجتماعی و معضلات محیط زیستی پرداخته شده بود.
آقای حاجیپور چند روز پس از انتشار این ترانه بازداشت شد ولی روز ۱۲ مهر به قید وثیقه آزاد شد.
او پس از آزادی در ویدئویی، دلیل بازداشت خود را «سوءتفاهم درباره احتمال سفارشی بودن ترانه اخیر خود از سوی جریان یا سازمانهای خاص خارج از ایران» عنوان کرد و گفت که این «سوء تفاهم» برطرف شده و این کار را با هدف «همدردی با مردمی که به شرایط جامعه نقد داشتند» انجام داده است.
در روزهای گذشته ویدئوهایی از اعتراف اجباری شماری از شهروندان بازداشتشده و خانوادههای جانباختگان اعتراضات جاری در رسانههای مختلف وابسته به حکومت جمهوری اسلامی پخش شده است.
تحلیل کانال کوچه: "پشت پرده ویدیوی مشکوک از شروین حاجیپور در چنگ نیروهای سپاه"
طاهر بن جلون، نویسنده و شاعر مراکشی-فرانسوی، در یادداشتی درباره خیزش جاری در ایران رفتار رژیم جمهوری اسلامی را در قبال مردم این کشور وحشیانه توصیف کرده و افزوده است که این حکومت برای باقی ماندن در قدرت ناچار است همانند رژیم الجزایر سرکوب و کشتار کند.
بن جلون گفته است که وضعیت جاری در ایران یعنی ادامۀ برتری مذهب بر سیاست آنهم در جهانی که فرد در پی زندگی آزاد است دیگر امکانپذیر نیست. بنجلون گفته است که شعار "زن، زندگی، آزادی" آغاز پایان محتمل رژیمی است که نه حقوق انسان را به رسمیت میشناسد و نه به طریق اولی حقوق زن را.
بنجلون، در ادامه افزوده است که حکومت ایران نه فقط با مردم این کشور بلکه با بسیاری از کشورها سر عناد و جنگ دارد : در لبنان رژیم اسلامی ایران از طریق حزب الله حضور و سلطۀ خود را اعمال می کند. در سوریه، رژیم تهران به یاری بشار اسد، قاتل مردم این کشور شتافته است، در یمن از شورشیان حوثی حمایت می کند و در عراق تروریسم را از نو به صحنۀ جامعه بازگردانده است.
طاهر بن جلون در پایان گفته است که برغم همۀ نگرانی ها دربارۀ سرانجام خیزش جاری جوانان در ایران، تنها مردم این کشور می توانند رژیم تمامیتخواه اسلامی را که بر دریافتی ارتجاعی و خطرناک از اسلام استوار شده است، واژگون کند.
بی بی سی - تهدید به بمب گذاری در کنسرت داریوش اقبالی در لندن باعث شد این برنامه که یکشنبه شب برگزار میشد، نیمه کاره بماند.
بنا بر اعلام پلیس لندن، ماموران پس از دریافت یک پیام تهدیدآمیز از یک منبع ناشناس، برای تحقیق به سالن اونتیم آپولو که محل برگزاری کنسرت داریوش بود، مراجعه کردند.
بر این اساس، به رغم عدم وجود شواهدی از جدی بودن تهدید، مدیریت سالن تصمیم گرفت کنسرت را متوقف و حاضران را تخلیه کند.
این نخستین کنسرت موسیقی ایرانی در لندن پس از آغاز دور جدید خیزش عمومی علیه حکومت در ایران بود.
داریوش اقبالی پیش از آغاز رخدادهای اخیر از ایرانیان سراسر جهان خواسته بود که تظاهراتی را علیه ابراهیم رییسی، عضو ارشد هیات مرگ در اعدام های ۶۷ و رییس جمهوری کنونی جمهوری اسلامی برگزار کنند.
انصاف نیوز: فرزند محمد زارع فومنی، فعال سیاسی، از بازداشت پدرش خبر داد و گفت که به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده است.
امیرحسین زارع فومتی در تماس با انصاف نیوز گفت: دیروز پدرم به وزارت اطلاعات احضار شده بود ولی احتمال بازداشت میداد و شد. شب تماس گرفت و گفت که به اتهام مرتبط با اغتشاشات بازداشت شده و در سلول انفرادی بند ۲۰۹ است.
او گفت که پدرش کلیپی از خود گرفته و در آن میگوید که صحیح و سالم میروم، نه اهل خودکشی هستم و نه عمل قلب کردهام!
فرزند زارع فومنی همچنین توضیح داد: سری قبل که پدرم بازداشت شدند به اتهام تشویق به تجمع، تشویش اذهان عمومی، توهین به مقامات، عضویت در گروههای معاند (احتمالا در کلاب هاوس)، مصاحبه با تلویزیونهای خارجی، ۵۲ روز در انفرادی اوین بند ۲۰۹ بود. از آن تاریخ تا حالا یعنی سه ماه بود که به قید وثیقه آزاد بود. در این مدت دادگاهش (ویژه روحانیت) برای آن پرونده برگزار شده بود و منتظر حکم بود.
آقای زارع فومنی که اخیرا مواضع متفاوتی میگیرد، در انتخابات سال گذشته از ابراهیم رئیسی حمایت کرده بود.
یورونیوز - مادر نیکا شاکرمی در گفتگویی که روز دوشنبه از سوی روزنامه اعتماد منتشر شد، ضمن متهم کردن صدا و سیمای جمهوری اسلامی به روایت یکطرفه کشته شدن دختر ۱۶ سالهاش گفت که به اعتقاد او تصاویر پخش شده در تلویزیون مربوط به نیکا نیست.
نسرین شاکرمی در این مصاحبه با رد صحت اخباری که از سوی برخی رسانههای ایرانی منتشر شده، گفت: «در تماسهایی که نیکا با من داشت، میگفت اغلب در تجمعات نزدیک به میدان انقلاب، بلوار کشاورز و خیابان ولیعصر حضور دارد.» مادر نیکا شاکرمی افزود: «سر و صداهای پیرامونی تماس نیز حاکی از حضور نیکا در تجمعات بود. سر و صداهایی که نشان میداد ماموران به سمت بچهها آمدهاند و آنها فرار میکنند. تماس قطع میشد.»
او در واکنش به سوالی در مورد تایید محتوای فیلم پخش شده در صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در آن طرحی از تصویر یک دختر در دوربینهای مداربسته در زمان ورود به یک ساختمان وجود دارد، گفت: «هیچکس نمیتواند ثابت کند که این تصویر نیکا بوده است. سایهای در دوربینهای ثبت شده، دختری که ماسکی در صورت دارد و هیچ شفافیتی در این تصاویر دیده نمیشود. معتقدم این تصاویر مربوط به نیکا نیست.»
می دونم و مطمئن هستم بچه هایی که حدود هیفده هیجده سال سن شون ه، به خودشون میگن این آقای «ف. م. سخن» با این سن و سال اش میخواد ادای جوونا رو در بیاره و خودش که از دور دستی بر آتیش داره، ما رو با تشویق اش بفرسته توو دل آتیش.
والله این طور نیست. بالله این طور نیست و الان دلیل اش رو میگم.
من خوشبختانه به قول جوونا و بدبختانه به قول همسن و سال های خودم، مثل بچه ها فکر می کنم، مثل بچه ها خوشحال میشم، مثل بچه ها عصبانی میشم، و اصلا و ابدا از این که بخوام ادا در بیارم خوش ام نمیاد و اگر هم نقشی بازی می کنم نقش آدم بزرگ ها رو بازی کردن ه!
من کلی کیف می کنم وقتی می بینم بچه ها، حتی علیه بزرگ تر ها طغیان می کنن و چیزهایی رو میخوان که بزرگ تر ها اونا رو عیب می دونن.
این رو هم می دونم که آدمی که سن و سال ی ازش گذشته، وقتی واقعا بچگی می کنه یا ادای بچه ها رو در میاره، زیاد خوشایند نیست. نه خوشایند بزرگ ها نه خوشایند بچه ها.
هر دوی این ها میگن این جلف بازیا چیه یارو پیرمرده در میاره.
ایران نصب هفت آبشار که در اواخر ماه اوت هنوز تکمیل نشده بود یا در مراحل اولیه نصب قرار داشت را به پایان رسانده است
ایندیپندنت فارسی - رویترز به نقل از گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نسخهای از آن را مشاهده کرده است، نوشت: ایران به سرعت در حال توسعه توانایی غنیسازی با سانتریفیوژهای پیشرفته در تاسیسات زیرزمینی نطنز است و میخواهد از برنامهریزیهای قبلی پا را فراتر بگذارد.
این خبرگزاری بریتانیایی گزارش داد، در حالی که مذاکرات ایران و غرب بر سر احیای برنامه جامع اقدام مشترک، موسوم به برجام در حالت تعلیق قرار دارد، تهران سانتریفیوژهای بیشتری را به کار گرفته است.
براساس این گزارش، ایران نصب هفت آبشار که در اواخر ماه اوت هنوز تکمیل نشده بود یا در مراحل اولیه نصب قرار داشت را به پایان رسانده است. بازرسان آژانس آخرین بار در ۳۱ اوت از این تاسیسات بازدید کرده بودند.
از سال ۹۶ برای اولین بار در تظاهراتی در مشهد که توسط مخالفین روحانی از جمله علم الهدی شکل گرفت و شعار رضاشاه روحت شاد مطرح شد، امر بر بازماندگان سلطنت پهلوی و بسیاری دیگر مشتبه شد که آنها دارای پایگاه بزرگی در جامعه ایران هستند. از آنزمان، فرزند و همسر شاه سابق بر مبنای این تحلیل غلط توسط رسانههای وابسته به صورت روزمره ترویج و تبلیغ میشوند. اما در جنبش اخیر که گسترده ترین و انقلابی ترین در نوع خود است، شعاری به سود آنها داده نمیشود که هیچ، بسیاری از مردم بر شاه و رهبر ستمگر آرزوی مرگ میفرستند. اما چرا علی رغم تمام تبلیغات سنگین و ادعاها، آنها پس رفت داشتهاند و از جنبش پیشروی مردم ایران ناراضی شدهاند؟ این قلم معتقد است که ۴ دلیل زیر شکست انها را توضیح میدهد.
جمهوری اسلامی از ضد انقلابی برآمده بود که دگرگونی اجتماعی به مثابه انقلاب اجتماعی، که در درون جامعهی نظام پیشین گسترش و بسط مییافت را مختل و در جا خشکاند و به جایش همه شئون زندگی اجتماعی و سیاسی را به احکام و شرع اسلام درآمیخت. این جمهوری در ضدیت بیمارگونه با امریکا و اسرائیل و برخی کشورهای عرب منطقه و با همراه کردن نسل پنجاه و هفتی در گروهای مختلف اجتماعی و سیاسی با خود، توانست جاپای خود را در نظام سیاسی تحکیم و تثبیت کند. یکی دو سه نسل لازم بود تا به اثربخشی این جمع غبارگرفتهی تیره گون در اجتماع و سیاست، نقب زده شود. اکنون ارتباط میان ضد امپریالیستهای دو آتشه نسل پنجاه و هفتی و نسل کنونی به یک تار موی باریک بند است. هم از اینرو، ورق دیگر برگشته و روشهای جدید زندگی در رفتارهای اجتماعی نسل جوان بازتاب و در جامعه طنین انداز شده است. چنین بازتاب و پژواکی حاکی از ضرورت دگرگونی اجتماعی و سیاسی میباشد. این دگرگونی و رایج شدن شیوههای جدید زندگی در نزد نسل جوان، ضدامپریالیستهای حامی اصلاح طلبی دینی را خلع سلاح کرده است.
دیشب پیامی از دانشگاه فردوسی مشهد دریافت کردم، که مرا چند ساعت مشغول کرد! با در نظر گرفتن آنچه در میهن مان میگذرد، به چنین حرکاتی نیاز داریم. تفاوت نمیکند که این اعلامیه از طرف یک تن یا یک گروه باشد، زیرا هدف و حرکت در مسیر مبارزات عدالت طلبی و آزادیخواهی است.
متن پیام: اخطار به رژیم آخوندی به مهسا امینی سوگند، برای هر جانباخته راه آزادی، ده آخوند را هدف قرار میدهیم. قیام ملت ایران، نتیجهی چهل سال خودکامگی، بی عدالتی و پایمال کردن حقوق ملت ایران، به ویژه زنان و اقلیتهای میهن مان میباشد. چهار دهه زور گوئی برای چپاول ثروتهای ملی و اندوختههای ملت، همراه با سیاست غیر ایرانی و فرقه گرا، صبر مردم را لبریز و طاقتها را تاق کرد. ما، مردم ایران، میپذیریم که در به قدرت رساندن رژِیم آخوندی، مسئولیت داریم. زیرا به سخنان دروغ و قول و وعدههای پوچِ خمینی در مورد آزادی، برابری و مردمسالاری اعتماد کردیم. آیا شما، آخوندها، شرف و وجدان دارید که بپذیرید، مسئول پیدایش قیام امروز هستید؟ ... درود بر جوانان از خود گذشته ایران، زنده باد زنان شجاع میهن، شهامت و شجاعت و از خود گذشتگیتان، ما را آمادهی نبرد نهائی کرد ... پاینده باد قیام ملت ایران کمیته بهزادان پور ونداد هرمز (ابومسلم خراسانی)
جوشش اجتماعی که اکنون از دل خیابانها و شهرهای ایران برعلیه نظام استبداد دینی سربه بالا کشیده، دوباره موضوع "رهبری سیاسی" را به میدان آورده است. مردم معترض و نیز کنشگران میدان هرچه بیشتر از نبود یک رهبری سیاسی همطراز و مناسب با اوضاع کنونی سخن میگویند. برخی اعلام کردهاند که "رهبری نمیخواهیم". برخی دیگر گفتهاند: "رهبری از دل مردم زاده میشود". کسانی نیز نوشتهاند: "ما همه رهبریم". اما آیا این گزارهها، پاسخگوی شرایط مبارزاتی امروز ایران است؟ آیا میتوان انتظار داشت که یک جنبش گسترده ملی بدون رهبری به توفیق، یعنی به سرنگونی رژیم استبدادی دست یابد؟ آیا ما اساسا به رهبری نیاز نداریم، یا تنها مدل رهبری پیشین را نمیخواهیم؟ آیا میبایست نگاه خود را از رهبری متحول کنیم یا اصولا نافی هرگونه رهبری شویم؟ تنفر عمومی از رهبری اسلامیون در قدرت از سوی تقریبا همه مردمان و فریاد مرگ بر دیکتاتور، از یک سو، و دگرگونیهای بزرگی که بشریت در حوزه آگاهی اجتماعی با ورود به قرن بیست و یکم شاهد آن بوده، نگاه به رهبری سیاسی را در سطحی کلان دگرگون کرده است. مردم ما حق دارند که رهبری خودکامه و جبار را به تاریخ بسپارند و از آن گذار کنند. اما در این میان دو پرسش مطرح میشود. نخست اینکه آیا جنبش اعتراضی امروز در ایران برای توفیق نهایی خود نیازمند یک دستگاه رهبری (شورایی یا فردی) است؟ و آیا میتوان انتظار داشت که این رهبری از دل خیابان زاده شود؟
*طبقه متوسط ایرانی (و همه اقشار جامعه) روز به روز در حال نحیف شدن است و سفرههای آنان روزبهروز در حال آب شدن است و نمیتوانند مانند سایر شهروندان جهانی از امکانات جهان تکنولوژیکی کنونی بهرهمند شوند. خودروی مناسب نمیتوانند سوار شوند، گوشیهای مناسب برای آنها محدود شده، اینترنت را هم برای آنها محدود میکنند و... به همین دلیل است هم به لحاظ روحی- معنوی و هم به لحاظ اقتصادی این طبقه تحت فشار است.
*این نسل طغیانگر است و هیچ اتوریتهای را نمیپذیرد. در خانه اتوریته پدر را نمیپذیرد، در مدرسه و دانشگاه اتوریته معلم و استاد را نمیپذیرد. حتی اتوریته مرد بر زن را نمیپذیرد و در کل به شدت اتوریتهستیز است. با سنت هم در میافتد و همه مبادی سنت را به پرسش گرفته است.
*این نسل باید فهم شود؛ بدترین شیوه مواجهه با این نسل، شیوه پلیسی، نظامی و امنیتی است.
*سیاستگذاران در مواجهه با این نسل باید نگاه پدرانه داشته باشند، نه پلیسی.
*اگر اصلاح و تغییر نگاه صورت نگیرد و اگر جریانات سنتگرا و طرفداران گفتمان انقلاب روند تاریخ را فهم نکرده، روح زمان را درک نکنند با مشکلات عمیقتری در فضای عمومی جامعه مواجه میشویم.
*برخورد پلیسی، نظامی و امنیتی با یک مساله فرهنگی - اقتصادی است که بیتردید ما را به سمت سوریه شدن و تجزیه شدن پیش میبرد.
*گشت ارشاد شکست خورده است. فقط مسئولان رودربایستی دارند که این شکست را بپذیرند و اعلام کنند.
*گشت ارشاد در چشمانداز آینده معنا و مفهومی نخواهد داشت.
شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت: خود را برای اعتصابات سراسری و کمرشکن آماده کنیم
شماری از کارگران پیمانی صنعت نفت که با گسترش جنبش اعتراضی مردم ایران پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی تهدید به اعتصاب و اعتراض کرده بودند، از دوشنبه ۱۸ مهر این اقدام اعتراضی را عملی کرده اند.
پیوستن مراکز صنعت نفت و گاز به اعتصاب کارگران پیمانی نفت
ایران وایر - شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت از پیوستن کارگران پروژه ای پتروپالایش کنگان و فاز دوم پالایشگاه آبادان به اعتصاب همکاران خود در پتروشیمی بوشهر خبر داد.
تا این لحظه دستکم چهار هزار کارگر پیمانی صنعت نفت در سایتهای پتروشیمی بوشهر، پتروشیمی بُرزویه، دماوند و هنگام در عسلویه پتروپالایش کنگان، فاز دوم پالایشگاه آبادان و کارگران چند شرکت دیگر، از جمله مخازن سبز در نزدیکی بوشهر از صبح روز دوشنبه اعتصاب و تجمع کردهاند.
دقایقی قبل فاز دوم پالایشگاه آبادان وارد اعتصاب کامل شد! همه پرسنل محل کار خود را ترک کردند. برای ایران و برای...#مهسا_امینیpic.twitter.com/7JicvvnhND
این شورا در خبری که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده با اعلام اینکه این دو گروه هم دست از کار کشیده و و در حال ترک محل کار خود هستند، از پیوستن آنها به اعتصاب خبر داده و نوشت: «این آغاز راه است و ما همقدم و همراه با مردم سراسر کشور هر روز به اعتراضات خود ادامه خواهیم داد.»
ویدئوهای دریافتی ایران وایر از این اعتراض نشان میدهد که آنها با ایجاد راهبند در ورودی سایتهای پتروشیمی اقدام به سر دادن شعارهای اعتراضی کردهاند. کارگران اعتصابی شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «بی شرف، بی شرف» سر دادهاند.
عسلویه یکی از بزرگترین قطبهای صنعت نفت ایران، منبع بزرگ میدان گازی جهان و مرکز بزرگترین پروژههای گاز و پتروشیمی است که دهها هزار کارگر را در خود جای داده است.
ایران وایر - از زمان آغاز اعتراضات به کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت گشت ارشاد، ویدئوها و عکسهای متعددی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد آمبولانسها، معترضان آسیبدیده را به پایگاههای آگاهی منتقل میکنند یا از آمبولانسها برای جابهجایی نیروهای امنیتی استفاده میشود.
در این تصاویر آمبولانسهای اورژانس تهران نیز دیده میشود. «ایران وایر» به شواهدی دست یافته که نشان میدهد در ابتدای اعتراضات، حداقل دو تن از مسئولان اورژانس تهران در جلسهای با مسئولان قرارگاه امنیتی «ثارالله» دیدار کرده و قرار همکاری گذاشتهاند. اورژانس تهران چگونه با قرارگاه ثارالله همکاری میکند؟
آخوندها در طی تاریخ، همیشه به عبارت عربی " الرعب بالنصر" اعتقاد راسخ داشتهاند. در طی ۴۳ سال اخیر این امر در رفتار و گفتار رژیم مُلایان آشکار بوده است که آنها به نقش رعب و ترس برای پیروزی اهمیت والایی میدهند.
هاشمی رفسنجانی میگفت که آنها اشتباه شاه فقید را تکرار نخواهند کرد چون هر نوع نرمش و عقب نشینی در مقابل خواستههای مخالفان را ضعف دانسته و عقیده دارند که اگر عامل وحشت و ترس از بین برود، مردم خواستههای بیشتری را عنوان خواهند کرد. این پدیده در طول "حماقت ۵۷ " به خوبی قابل مشاهده بود که دادن امتیاز به معترضین چیزی از اعتراضات کم نکرد و در آخر مردم گفتند که اصلا خود شاه مملکت را نمیخواهند. آخوندها این مسئله را به خوبی درک کرده و در سخنرانی اخیر سیدعلی خامنهای این سیاست کاملا آشکار بود. خمینی و دار و دستهاش از شب اول انقلاب در بهمن ۱۳۵۷، چنان رعب و وحشتی در جامعه برقرار کردند که تا سالها اکثریت مخالف، جرات هیچگونه مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی را نداشت. به خاطر بیاورید که داعش (ISIS) در عراق در مدت کوتاهی، ارتش و نیروهای انتظامی عراق را که تعدادشان چند برابر تروریستهای داعش بود، شکست داد. آنها با نشان دادن ویدئوهایی از سربریدن و گلوله باران مردم بی گناه، چنان وحشت و هراسی در کل دنیا برقرار کردند که ارتشیان عراقی با تمام تجهیزاتشان، قبل از رسیدن داعش، فرار را بر قرار ترجیح داده، شهرها را یکی پس از دیگری به آنها واگذار میکردند.
17 مهر1401، سالگرد برحمت ایزدی پیوستن آقای ابوالحسن بنی صدر نخستین ریاست جمهوری منتخب آزاد تاریخ مردم ایران است. فردا هموطنان گرامی از اقصی نقاط جهان در پاریس برای بزرگداشت ایشان درآرامستان وی جمع می شوند.
در این روزها که شاهد برپایی جنبش همگانی و به تعبیر مردم در خیابان انقلاب مردمی هستیم، جنبش و انقلابی که از دید وی بهترین راه رهایی از زور و استبداد است، به عینه چهره شاد و خندان و پر امید وی را بر آسمان وطن پهناورایران و نگاه ستایش آمیز وی به نسل بپا خاسته ایران می بینم.
بنی صدر که شاد ترین و زیباترین خاطره زندگی خود را اینگونه تعریف کرده است( *1):
شیرین ترین خاطره، روز ورود به ایران بود. تا چشم کار میکرد دریایی عظیم از انسان، جوان، شاد، پر از اعتماد و پر از امید. اصلا در قیافه ای آدم تردید و شکی نمی دید. همه آینده را صاف و روشن و شفاف می دیدند. توی این دریا غرق شدم و به اصطلاح عارفان از خود بی خود شدم و با جمع خود شدم. در بهشت زهرا هم خودرویی که ما برده بود را گم کردیم و در میان مردم عده ای جوان ما را شناختند و آنها ما را سوار کردند و با اتوموبیل خود آوردند شهر. زیباترین و شادترین روز زندگی من بوده به لحاظ اینکه ایران را آزاد دیدم، جوان دیدم، پر از شادی و امید و اعتماد دیدم .
بی شک هم اکنون نیز روح پر فتوت وی شاهد همین امید و اعتماد و شادی جوانان و مردم ایران است که به جنبش برخاسته اند.
مردی همیشه مبارز که در نهضت ملی ایران، در نوجوانی و آغاز جوانی شرکت داشت و کودتای 28 مرداد 1332، او را برآن داشت، درباره قوت و ضعف آن جنبش، مطالعه کند و راهکار بجوید و بنا بریادداشتهای زندانش در اسفند 1341، ( 16 سال قبل از انقلاب 57 )، بحثی با دانشجویان هم بند درون زندان شاهی، در باره انقلاب را به همسرش اینگونه گزارش کرده است.( *2):
خیزشی که به دنبال مرگ جنایتکارانه ی ایراندخت مهسا امینی شد اینک در سومین هفته از عمر خود به یک «جنبش اعتراضی» تبدیل شده است. برخی از شعارها در طول این مدت تلاش دارند که آن را به عنوان یک «انقلاب» معرفی کنند: « تا انقلاب نکردیم، به خونه برنگردیم» و یا «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلاب است». هم چنین بسیاری از روزنامه نگاران، مفسران و تحلیلگران در اظهار نظرهای خود پیرامون این جنبش از واژه ی انقلاب بهره برده و یا تایید می کنند که این جنبش اعتراضی یک «انقلاب» یا «آغاز یک انقلاب» است.
البته وقتی به صحنه های دلاوری و مبارزه ی جانانه ی زنان و جوانان و نوجوانان ایرانی در این بیست روز می نگریم جای تردید نمی ماند که پدیده ای مهم، ریشه دار و جدی در حال شکل گیری است، با این وجود این بار باید بسیار هوشیارانه و هوشمندانه برخورد کنیم تا یگانه شانس باقیمانده برای نجات ایران را از دست ندهیم. به همین خاطر، در این نوشتار به برخی از نکات فنی در این باره می پردازیم تا در ورای برداشت های احساسی و یا تقریبی خود، شاخص های دقیق تری برای سنجش خصلت انقلابی جنبش کنونی داشته باشیم. این نکات از منطق ریاضی یا دگماتیک پیروی نمی کنند، مطالبی هستند برخاسته از تجربیات تدوین شده ی تاریخی که می توانند به عنوان یک راهنمای کلی در اختیار ما باشند. ما در این جا وجوه کلی و نظری سه مقوله ی «جنبش اعتراضی»، «جنبش انقلابی» و «انقلاب» را به بررسی می کشیم.
جنبش اعتراضی
هر «جنبش اعتراضی» به طور جبری به یک «جنبش انقلابی» تبدیل نمی شود.
یک جنبش اعتراضی می تواند به یک جنبش انقلابی تبدیل شود، اما نه به طور خودکار و حتمی، بلکه به صورت فکر شده و ارادی.
تبدیل جنبش اعتراضی به جنبش انقلابی از یک سو تابع برخی اصول عمومی و از سویی، حاصل اتفاقات، نوآوری ها و آفرینش خاص بازیگران خود است.
جنبش اعتراضی تنها پس از بلوغ و به ثمر رسیدن می تواند به «جنبش انقلابی» تبدیل شود.
برای تبدیل جنبش اعتراضی به جنبش انقلابی باید مراحل چهارگانه ای طی شود: 1) شروع، 2)ادامه، 3) گسترش، 4)تثبیت.
جنبش اعتراضی ممکن است با «تصادف» شروع شود اما تصادفی ادامه نمی یابد.
جنبش اعتراضی اگر نتواند خود را «استمرار» بخشد به عنوان یک خیزش گذرا خاموش می شود.
جنبش اعتراضی اگر نتواند بعد از استمرار، خود را «گسترش» دهد به عنوان یک خیزش محو می شود.
جنبش اعتراضی اگر نتواند بعد از استمرار و گسترش، خود را «تثبیت» کند به عنوان یک خیزش خاموش می شود.
در صورت تامین چهار شرط فوق (شروع، استمرار، گسترش، تثبیت)، یک جنبش اعتراضی قادر است به «جنبش انقلابی» تبدیل شود.
برای تبدیل به جنبش انقلابی، برخی ویژگی های جنبش اعتراضی می بایست به تدریج تغییر کند:
جنبش اعتراضی می تواند طیف متنوعی از طبقات و اقشار اجتماعی را شامل شود.
جنبش انقلابی نیاز به طیف همگون تری از طبقات اجتماعی دارد.
شاخص سنی می تواند بدنه ی یک جنبش اعتراضی را توصیف کند.
جنبش انقلابی برای بدنه ی اصلی خویش نیاز به شاخص اجتماعی دارد نه جمعیتی.
جنبش اعتراضی و جنبش انقلابی هر دو به مدیریت و سازماندهی نیاز دارند اما به شکل ها و درجات متفاوت.
جنبش اعتراضی نیاز به سازماندهی متمرکز ندارد.
جنبش انقلابی نیاز به سازماندهی متمرکز دارد.
جنبش اعتراضی می تواند هر شعاری را پیش گیرد و مطرح کند.
جنبش انقلابی باید یک شعار هدفمند داشته باشد.
در جنبش اعتراضی هر لایه ی ناراضی جامعه می تواند در بطن یا در حاشیه ی آن حضور داشته باشد.
در جنبش انقلابی اما لایه هایی از جامعه که خواهان تغییرات اساسی هستند حضور دارند.
جنبش اعتراضی می تواند شعار تغییر رژیم را به عنوان خواست مطرح کند.
جنبش انقلابی شعار تغییر رژیم را به عنوان پروژه مطرح می کند.
جنبش اعتراضی درگیر تعیین نیروی جایگزین رژیم نیست.
جنبش انقلابی مسئولیت تعیین نیروی جایگزین رژیمی که می خواهد پایین بکشد را بر عهده دارد.
جنبش اعتراضی به حداقلی از سازماندهی و از نوع غیر متمرکز نیاز دارد تا به پیروزی برسد.
جنبش انقلابی به حداکثر سازماندهی و از نوع متمرکز نیاز دارد تا به هدفش دست یابد.
جنبش اعتراضی نیاز به رهبر و رهبری متمرکز ندارد، خرده رهبرها کارش را راه می اندازند.
جنبش انقلابی نیاز به رهبر و رهبری متمرکز دارد.
جنبش اعتراضی در ورای شعارهای کلی، نیازی به تدقیق آن چه برای بعد از براندازی رژیم می خواهد ندارد.
جنبش انقلابی باید برنامه ای مشخص برای آن چه می خواهد بعد از این رژیم صورت بخشد داشته باشد.
پس، با طی این روند و با در نظر گرفتن ویژگی ها، جنبش اعتراضی می تواند از چهار مرحله ی خویش (شروع، استمرار، گسترش و تثبیت) عبور کند و در نهایت، در اوج موفقیت، در مرحله ی «تثبیت»، آماده می شود که به سوی یک جنبش انقلابی برود.
یاران رفته با خط خونین نوشته اند اوج ستم همیشه به طغیان رسیده است. حسین منزوی
سه سال پیش بعد ازسرکوب خیزش آبان سال نود هشت نوشتم :" ما باز می گردیم .اما این بار وسیع ترو توفتده تر که بساط ظلم بر چنیم ." حال برگشته ایم !بچرخ تا بچرخیم !
نوشتم :"جنایت هولناک، کشت و کشتارظاهرا به پایان رسیده است .شنحه گان مست از بوی خون در کوچه ها می گردند.جنازه های جوان بر گور ها آرام می گیرند. بیمارستان ها لبریز از زخمی ها ، زندان ها انباشته از دستگیر شدگان است.
حاکمان مست قدرت سرکوب! در حال رجز خوانی اند.
اما همه هیچ چیز پایان نیافته است. فضا انباشته از کینه ونفرت است. حال چهره فقر ،بیکاری ، هراس از آینده نا معلوم وستم عریان تر گردیده است. به کوچکترین بهانه لشگری از تحقیر شدگان ، محرومان ،ستم دیدگان ،پا برهنگان بار دیگر خشمگین ترو گسترده تر بمیدان خواهندآمد.
من در اوج قدرت نمائی حکومت اسلامی فرو پاشی آن را می بینم.
در حکومت دینی ایران، قانون اساسی در قانونگذاری و ارزش ها مستقل و خودبنياد (قائم به ذات) نيست و خود را تنها در چهارچوب موازين و حقوق شرع اسلام معتبر می داند. ج.ا. نظامی است بر اساس حاکميت الله و حکومت فقها، یا دقيق تر، حکومتی است که بر اساس اعتقاداتِ شيعيانِ دوازده امامیِ مکتبِ اصولیِ شاخه ولايت فقیه بنا شده است. در اين نظام، حقِ قانونگذاری از ملت سلب و به "الله" اختصاص داده شده است. رابطه الله با جامعه، صالحان (فقها و مجتهدان) هستند. تعيين کننده و مفسر خواست و مشيتِ الاهی نيز همان فقها و مجتهدانند. التزام ق.ا.ج.ا.ا. نه به اعلاميه جهانی حقوق بشر، که به احکام و موازين شرع ُ«مقدس» اسلام است. در اين نظام حقوق بشر اصولاً مردود است، زيرا اين حقوق منتج ازعقل و اراده انسان است. در فلسفه و اعتقادات حومت دینی ایران (ولايت فقيهيان)، انسان نه دارای حقوق، که دارای تکاليف و وظايف است، که از سوی الله تعيين شده اند، از "پيش ازتولد تا پس ازمرگ".
از خصوصی ترين امور شخصی، چون امور جنسی، تا اداره کشور. شرع مقدس، از نگاه صالحان (فقها و مجتهدان) دارای چهار منبع حقوقی است: قرآن، گفتار و کردار و زندگی پيامبر محمدُ (سنت و حديث)، گفتار و کردار و زندگی دوازده امام (سنت و حديث دوازده امام) و اجتهاد. قانون اساسی و نيز قوانين مدنی، قضائی، جزائی و... تماماً بر اساس همين احکام و موازين تدوين و تنظيم شده اند و می شوند، زیرا اصل چهارم قانون اساسی در این مورد می گوید: «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی، و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد، این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقها شورای نگهبان است». شورای نگهبان شش فقیه دارد که همگی منتخب رهبر اند، در نتیجه اکثریت فقهای شورای نگهبان (۴ تن) تمام سرنوشت قانونگذاری کشور را در دست دارند و مراقب هستند که قوانین و مقررات از محدوه احکام و موازین شرع اسلام بیرون نروند.
تاثیر نهادهای آموزشی در سالهای نخستین زندگی بر شکلگیری ساختار روانی و نیز ذهنی انسان یکی از موضوعهایِ مهمی است که پژوهشگران حوزههای گوناگون در اهمیت آن اتفاقِنظر دارند و بر آن صحه گذاشتهاند. من فکر میکنم یکی از حوزههایی که شاید بهاندازهی کافی روی آن کار نشده است پیآمدهای بزرگ شدن در محیطهایی است که مذهب افراطی بر نهادهای آموزشی آن حاکم است بر روان و نیز ذهن ماست. من در این مقاله سعی میکنم بهاجمال به این مسئله بپردازم و بر این باورم که یکی از موضوعهایِ مهمی است که پژوهشگران ایرانی در حوزههای گوناگون باید بیشتر بر آن تأمل کنند. چراکه کودکان آیندهسازان دنیای ما هستند و نیز طبق قانونهایِ حقوق کودکان همهی بچهها حق دارند ازمحیط تربیتی لازم و کافی در جهت باروری روحی و فکری برخوردار باشند. بر این آگاهام که مطالعهی تأثیر فناتیسم مذهبی در کودکان بُعدهایِ گستردهای دارد که لازمهی مطالعات و پژوهشهای گسترده است. هدف من در این نوشته نگاهی اجمالی به موضوع است. با این امید که به یاری پژوهشگران بتوانیم بیشتر و عمیقتر به این مسئلهی بسیار مهم بپردازیم.
یکی از شاخصهایی که نظام تربیتی سالم را از نظامی که در آن افراط گرایی مذهبی حاکم است متفاوت میکند تفاوت مفهوم اتوریته در دو نظام است. لازم به تذکر است که کودکان و نوجوان برای رشد سالم احتیاج به کادری سالم دارند و این کادر را به میزان زیادی «اتوریتهی تربیتی» به آنها میدهد. اما، اتوریته در نهادهای آموزشی که مذهب افراطی بر آنها حاکم است از نوع «اتوریتهی سلطهگر» است. لازم به تذکر است که هرچند «اتوریته از نوع تربیتیاش» برای رشد روانی-فکری کودکان میتواند مفید و حتی لازم باشد ولی، اتوریتهی سلطهگرای مذهبی تاثیرهای بسیار مخرب هم بر روان و هم بر ذهن کودکان و نوجوانان دارد. در ابتدا لازم میدانم این دو نوع اتوریته را ازهم متمایز کنم: اولین تفاوت اساسی که این دو نوع اتوریته باهم دارند این است که در مفهوم «اتوریتهی تربیتی»، فرد و سلامت روانی و فکری او از همهچیز مهمتر است و اتوریته تنها ابزاری است برای یاری به کودک در شکلگیری شخصیتی سالم و شکوفا. در صورتی که در اتوریتهی سلطهگرا، خصوصاً از نوع مذهبیاش، وادار کردن دیگری به اطاعت، هدف اصلی حفظ این شکل رابطه است. یعنی بهنوعی هدف اصلی که رشد شخصیتی کودک باید باشد به فراموشی سپرده میشود و صرف فرمانبرداری کودک است که ارجحیت مییابد و در موردهایِ بسیاری این نوع ارجحیت میتواند بهطور خودآگاه و ناخودآگاه رفتار با کودک را بهسوی خشونتهای گوناگون سوق دهد. میدانیم که خشونت از هر نوعاش بسیار برای بچهها مضر است و تأثیرهایِ روانی ناگواری بر آنها وارد میکند.
شنبه ۱۶ مهر بود که پاسپورت همایون شجریان و سحر دولتشاهی در هنگام ورود به ایران در فرودگاه خمینی توقیف شد. اکنون تصویر لحظه توقیف پاسپورت این دو چهره در فضای مجازی منتشر شده است.
یگان ویژه و سایر نیروهای سرکوبگر حکومت برای خشونتورزیدن آموزش میبینند. آنها خشونت را ابزار بازدارنده میدانند. حتی شیشه ماشینها را میشکنند تا مانع بوق زدن رانندگان شوند. نیروهای رهبری هستند که برای جرج فلوید اشک تمساح میریخت!#مهسا_امینی#انقلاب_ملی#یاری_مدنی_تواناpic.twitter.com/tth7iT0gIU
سازمان حقوق بشری ههنگاو خبر داد سنندج زیر رگبار سنگین است و صدای آن در مناطقی مثل بهاران و کمربندی ۲۵ لحظهای قطع نمیشود. این سازمان در توییتی گفت جمهوریاسلامی «کمر به قتلعام دیگری» در این شهر بسته است.
درگیری بین مردم و مزدورها در سنندج شدید گزارش شده، از نقاط مختلف صدای تیراندازی بگوش میرسه. احتمال انتقال نیرو از مناطق اطراف هست، مراقب راههای ورودی شهر باشید#مهسا_امینی
در اکثر رسانه ها صحبت از تداوم " اعتراضات" مردم است و به عمد یا از روی بی دقتی، جنبش جاری را هنوز هم "اعتراضی" می نامند. معنی اعتراض، انتقاد، ایراد، بازخواست، خرده گیری، مواخذه و واخواهی است. جنبش 88 یک جنبش اعتراضی بود با شعار محوری " رأی من کو؟". از آن زمان تا قتل دولتی مهسا امینی، اقشار مختلف مردم به شکل های گوناگون گاه نارضائی ها، گاه اعتراض های خود را بروز داده و در دی ماه 96 و آبان 98 هم سر به شورش علیه کلیت رژیم برداشته اند. جنبش جاری که تداوم ماراتونی ی تازه نفسِ آن شورش هاست، در آغاز، خصلت اعتراضی داشت: اعتراض کُردها و کردستان به قتل دولتی یک دختر کُرد. اما اعتراض اتنیکی به قتل یک دختر کُرد، به سرعت از محدوده کردستان و خشم اتنیکی عبور کرده، به اعتراض سراسری با جانمایۀ فمینیستی و دموکراتیک علیه گشت ارشاد و حجاب اجباری، و سپس بلافاصله، به قیامی سراسری علیه کل نظام سیاسی فراروئید که به چیزی کمتر از سرِ نظام، رضایت نمی دهد.
مهسا امینی قربانی بی گناه و مظلومی بود که هیچ کاری نکرده بود و او را فقط به جرم " بدحجابی " کشتند. اما در این که قتل دولتی او به جرقه ای برای حریق سراسری تبدیل و از او نمادی ساخته شد، هویت اتنیکی اش نقش کلیدی بازی کرد. اگر مهسا امینی تبار مثلاً بلوچ یا عرب یا تُرک می داشت، موضوع درحد یک خبر تاسف بار میان بقیه اخبار جنایات رژیم برگزار و فراموش می شد ( و بی تردید، حریق با جرقه دیگری در زمان دیگری در می گرفت). سرمایۀ تحزّب، تشکل، توان بسیج و سازماندهی احزاب کردستانی و شناخته شد گی کُرد در جهان بعنوان یک ملت تحت ستم، و نیز دسترسی آن ها به تریبون های بزرک دنیا، لابی های پر نفوذ در پارلمان ها ومجامع بین المللی، و حمایت همیشه فعال و استثنائی چپ های ایران از کُردها، سرمایه ایست که متاسفانه دیگر ملت های تحت ستم در ایران از آن بهره چندانی ندارند.
اگر مهسا امینی نماد جنبش اعتراضی شد، حدیث نجفی بی تردید نماد گذار از جنبش اعتراضی به جنبش انقلابی است که نه معصومانه و انفعالی، بلکه در اعتراض فعال به قتل مهسا، به قصد شرکت در تظاهرات با شکم گرسنه ( به گفته مادر اش) بی تابانه از خانه بیرون زد، پهلوانانه به رو در روئی با لشگر سرکوبگران تا دندان مسلح و بی رحم شتافت و جان و تن جوان و پر آرزویش را در معرض رگبار مسلسل قرار داد و جان باخت. جای بسی تاسف است که حدیث، دوبار قربانی شد: یکبار با گلوله های دژخیمان رژیم، بار دیگر جسد سوراخ سوراخ اش با تبعیض اتنیکی بخاطر تبار تُرکی اش.
می گویند این یک انقلاب است.
چنین حکمی هنوز شتابزده است. می شود بی هیچ تردیدی گفت که این یک عصیان انقلابی است، اما تا رسیدن به یک انقلاب، هنوز راه است.
مسیح علی نژاد در اینستاگرام نوشت: این فرد مهدی جنت دوست، نام دارد همانند جمهوری اسلامی ضد زن و فحاش است که اخیرل علیه اعتراضات زنان فحاشی و لجن پراکنی کرده بود. او یکی از حامیان جمهوری اسلامی در نروژ است که حالا بازداشت شد. مولود حاجی زاده روزنامهنگار نوشت؛ او طبق بند ۱۸۵ قانون جزای نروژ به دلیل ارائه عمدی یا سهلانگارانه علنی اظهارات نفرتانگیز بازداشت و یک پرونده کیفری علیه او تشکیل شده است.
1) چه شده که مردمان ناخشنود ایران به خیابان ریخته و بیش از هر فریاد اعتراضی شعار"زن، زندگی، آزادی" را سر میدهند؟ شعار موزونی که تبارش به نبردی در بخش کُردنشین سوریه میرسد. آنجایی که زنان برای دفاع از سرزمین خود در مقابل یورش بنیادگرایی اسلامی حریص دست به سلاح بردند. هنگامی که بنیادگرایی چه بصورت داعشی و چه بصورت ارتشی در پی گسترش نفوذ حاکمیت ترکیه بوده است.
اما در خاورمیانه بنیاد گرایی یکدست و یکپارچه نیست.
در آن منطقۀ فلکزدۀ جهان که مهد تولد ادیان ابراهیمی بوده، اگر جنگهای صلیبی ترسائیان درقرون گذشته و خودپسندی یهودیان خشکه مقدس در اسرائیل سده قبل و جاری را فعلا" کنار گذاریم، دستکم با دو جریان عمدۀ سیاسیِ تعصب ورز مسلمان روبروئیم.
یکی آن فرقۀ اسلامِ سُنی محور است که در سلطنت آل سعود عربستان پشتیبانی دارد. بطور آشکار در بحرین و یمن و بطور نامریی در مصر و سوریه اعمال نفوذ میکند. در حالی که بر پرچم شمشیردار خود آمال وهابیگری را نشان میدهد.
دومی از منظر جهانگشایی جریانی تندروتر است که سرچشمه خود را در هژمونی طلبی "اخوان المسلمین" مصری دارد. جریانی که از سالها پیش در ایران، ترکیه و قطر حاکمیت را به دست گرفته و با سوء استفاده از ثروت و امکانات کشوری خواب برپایی امپراتوریهای خویش را میبیند.
مجتبی پوربخش، مجری مطرح حوزه فوتبال اخیرا اعلام کرده بود که از تلویزیون کنار گذاشته شده است. اتفاقی که حالا با واکنش علی کریمی مواجه شده است.
حذف مجتبی پوربخش از تلویزیون، به خاطر حمایت او از علی کریمی و بازنشر پست و استوری های او بود.
پس از این اتفاق پوربخش در واکنشی طعنه آمیز نوشت: تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت.
اکنون هم علی کریمی، بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس به حذف او از تلویزیون واکنش نشان داده و در حمایت از او از ایموجی قلب و گل رز استفاده کرده است.
بیشتر بخوانید:
علی کریمی: هیچکس تو تاریخ قَدِ ما واسه یه ذره زندگی اینقدر نَمُرد
علی کریمی، اسطوره تیم ملی فوتبال ایران، در ادامه حمایت چهره های ورزشی از خیزش سراسری مردم ایران، در توئیتی با هشتگ #نیکا_شاکرمی و #مهسا_امینی نوشت: «هیچکس تو تاریخ قد ما واسه یه ذره زندگی انقدر نمرده!»
گروهی از معترضان ایرانی در لندن غروب یکشنبه به سفارت جمهوری اسلامی در لندن حمله کردند، تابلوی سفارت را تخریب و پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشیدند و پرچم شیروخورشید را جایگزین کردند.
علی خامنهای مانند همه انسانها مغز دارد و مغزش او را فریب میدهد. کار مغز همیشه خوب نیست. مغز او دچار تحریفهای شناختی است. تحریفهای شناختی دیدگاههای مغرضانهای هستند که ما نسبت به خود و دنیای اطراف خود داریم. آنها افکار و باورهای غیرمنطقی هستند که ما ناآگاهانه در طول زمان آنها را تقویت میکنیم. تحریفهای شناختی یعنی چسبندگی به باورهای نادرست که مغز شما میگوید آنها درست هستند! همه ما دچار تحریفهای شناختی میشویم اما بعضیها مثل خامنهای چنان چسبندگی به الگوهای معیوب پیدا میکند که هیچوقت نمیتواند واقعیتها را ببیند. تفاوت بین کسانی که گهگاه دچار تحریف شناختی میشوند و کسانی که در درازمدت با آنها دست و پنجه نرم میکنند، توانایی شناسایی و اصلاح این الگوهای فکری معیوب است. خامنهای طی چهل سال شناختهای تحریف شده را چنان حقیقت انگاشته که مثل یک موش که اسیر پنجههای گربه باشد، توسط این شناختهای غلط اسیر شده و به خود و دیگران آسیب زده است.
پس تحریفهای شناختی موجب بیماری پارانویا در او شده است که انواع مختلفی دارد، از جمله توهم توطئه - توهم خیانت - توهم خودبزرگ بینی و غیره که هر کدام از آنها علائم و نشانههایی دارند که مورد بحث این مقاله نیست. در اینجا سعی میکنم تنها به چند مورد از تحریفهای شناختی خامنهای اشاره کنم که در او حالت پارانویا ایجاد کرده است.
۱-او به تحریف شناختی همه یا هیچ (All-or-Nothing Thinking / Polarized Thinking) مبتلاست. کسی که تحت تاثیر این تحریف شناختی قرار بگیرد هیچ اعتقادی به میانهروی یا اعتدال ندارد. یا همه با او موافق هستند یا مخالف. یا همه در صف حامیان او قرار گرفتهاند یا در صف دشمنانش. این تحریف آنقدر او را تحت تاثیر قرار میدهد که حتی افراد نزدیک به خود و مهرههای اصلی نظام را نیز از خود طرد میکند. شمار این افراد بسیار زیاد است اما مشهورترین آنها کروبی و موسوی و رفسنجانی هستند.
بیش از ۶۰ تن از اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان عرب با آن چه که انقلاب ملت ایران خوانده انده، اظهار همبستگی کردند. اینان از کشورهایی نظیر سوریه، فلسطین، مصر، لبنان، عراق، تونس، مراکش، یمن و ایران هستند. نیز در میان آنان دو تن از عرب شناسان اسپانیایی و ایتالیایی نیز دیده میشوند. متن کامل بیانیه به این شرح است:
ما امضا کنندگان این بیانیه، همبستگی مطلق و تایید نامحدود خودرا از انقلاب ملت ایران اعلام میداریم؛ انقلابی که زنان شعلهاش را بر افروختند وهمه مولفههای اتنیکی، مذهبی و اجتماعی کشور را در بر گرفت؛ انقلابی برای یک زندگی آزاد و شایسته و رها از حاکمیت لاهوت اتوکراتیک کینه جو که از هر ابزاری برای سرکوب و ستم و توحش بهره برده است؛ از ترور تا زندان و اعدام جهت قلع و قمع خلقهای ایرانی و به خاک سیاه نشاندن آنها و بر باد دادن آرزوهایشان برای یک زندگی شایسته. ما به این انقلاب عظیم تودهها فقط از زاویه مبارزه علیه حاکمان ددمنش ایران نمینگریم بلکه میبینیم که این انقلاب علیه همه وحشیگری هایی است که از زهدان آن، توحش در عراق و سوریه و لبنان و یمن زاده شدند. همبستگی ما با جامعه ایران برخاسته از موضعی اخلاقی و ضمیری انسانی است و فقط دفاع از کرامت به هدر رفته زن ایرانی توسط حاکمیت ولایت فقیه نیست بلکه دفاع از آزادی انسان در ایران و در کل جهان است.
داریوش با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرامی خود به توضیح دلیل لغو کنسرت امشب در لندن پرداخت. داریوش گفت: متاسفانه برنامه امشب من را به دلیل اینکه تهدید شده بود در قسمت اول برنامه متوقف کردند. از تمام افرادی که آمدند عذرخواهی میکنم. خیلیها دوست ندارند صدای ما شنیده شود، خیلیها از هم صدایی و همدلی مردم که همه با هم میخوانند، ناراحتند. حتما دلشان نمیخواهد همچین اتفاقی بیفتند.
داریوش پس از لغو کنسرتش در لندن از عدم تامین امنیت و نیمه کاره ماندن آن ابراز تاسف کرد. او همچنین خطاب به کسانی که سعی در برهم زدن کنسرت را داشتهاند گفت: گیرم که می زنید، گیرم که می کشید با رویش جوانهها چه میکنید.
رادیو فردا - فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی روز یکشنبه ۱۷ مهر در مراسمی بر پشتیبانی ارتش، سپاه، بسیج و فراجا از یکدیگر تاکید و با منتسب کردن اعتراضات جاری در ایران به آمریکا و اسرائیل، تهدید کرد که «روز تسویه حساب فرا خواهد رسید».
عبدالرحیم موسوی با طرح این مدعا که «نیروهای مسلح مردم را دوست دارند» تصریح کرد: «نیروهای مسلح پشتیبان یکدیگر و در خط مقدم ملت برای حفظ امنیت کشور و مقابله با تهدیدات هستند».
اظهارات فرمانده کل ارتش در مورد «دوست داشتن مردم» از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در حالی بیان میشود که بر اساس گزارشهای مختلف، شمار زیادی از افراد عضو سپاه، بسیج و فراجا در خیابانهای ایران به سرکوب مردم معترض از طریق شلیک مستقیم، ضرب و جرح و بازداشت مشغولاند.
در سرکوب اعتراضات ایران تاکنون دستکم ۱۸۵ نفر کشته شدهاند که «۱۹ نفر» از آنها کودک هستند. هزاران نفر نیز از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی بازداشت شدهاند.
فرمانده کل ارتش در این سخنرانی چندین بار بر «یکپارچگی» بخشهای مختلف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی تاکید کرد و در ادامه نیز این ادعا را اضافه کرد که «با شواهد بسیار، دوران وصل به ظهور حضرت مهدی است».
او همچنین به صورت تلویحی به مسئله «ریزشهای غیرمنتظره» در میان نیروهای مسلح اشاره کرد و آن را از «امتحانات عصر غیبت» دانست.
در روزهای گذشته و با تشدید سرکوبها علیه مردم معترض در خیابانهای سراسر کشور، گزارشهایی مبنی بر نشانههای «ریزش از ساختار قدرت در جمهوری اسلامی» منتشر شده بود.
گروهی از معترضان در جریان تظاهرات خیابانی و در شبکههای اجتماعی خواهان پیوستن ارتش به مردم معترض در کف خیابانها شده بودند.
ایران وایر - بخش خبری ساعت ۱۹ شبکه ORF مهمترین شبکه خبری اتریش، اعلام کرد رهبران جمهوری اسلامی، برای بررسی وضعیت امنیتی کشور، تشکیل جلسه اضطراری دادهاند.
تحلیلگر این بخش خبری، با بررسی تصاویری از اعتراضات مردم و نمایش بخشهایی از رفتارهای خشونتآمیز نیروهای امنیتی با مردم و کشتهشدگان روزهای گذشته، خشم مردم را ناشی از کشته شدن «مهسا امینی» به دست پلیس ایران اعلام کرد.
مجری و تحلیلگر این رسانه همچنین در مهمترین ادعای خود گفته است به دلیل تداوم اعتراضات سراسری علیه نظام در ایران، رهبران سیاسی این کشور عصر یکشنبه برای یک جلسه بحران تشکیل جلسه دادند.
ایران وایر- هفته گذشته صفحه حوادث روزنامهها خبری تکان دهنده با این مضمون منتشر کردند؛ عوامل یک کلینیک زیبایی پس از آنکه دختر جوانی در حین عمل جراحی دچار ایست قلبی شده، در یک اقدام جنون آمیز جسد او را به بیابانهای اطراف نظرآباد کرج منتقل کرده و آن را به آتش کشیدند. روزنامهها از بازداشت متهمان خبر دادند اما نام متهمان، پزشک مسوول، نام کلینیک در هیچ یک از رسانهها ذکر نشده است. منابع مطلع اما به ایران وایر گفتهاند که دکتر بهتاش منصور پور، پزشک نیروی انتظامی، متخصص پاتولوژی که ریاست آزمایشگاه بیمارستان لقمان را به عهده دارد و سال گذشته به عنوان مشاور نایب رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی معرفی شد، بیمار را جراحی کرده و هم اکنون در بازداشت است.
***
او سالها با تخصص غیر مرتبط پاتولوژی کارهای مربوط به پوست و زیبایی مثل لیپوساکشن، لیپوماتیک را در دو کلینیک خود به نام « کلینیک زیبایی فریدا، چهره» که دو شعبه در خیابان پاسداران و تهرانپارس داشته، انجام میداده است.
یک منبع موثق به ایران وایر میگوید: «چندباری هم برای انجام جراحی تذکر گرفته بوده و یک بار هم مطبش پلمپ شده بوده اما هر بار با رانتهایی که به عنوان پزشک نیروی انتظامی داشته، میتوانسته کلینیک را فک پلمپ کند و به کارش ادامه دهد.»
جستجوی نام بهتاش منصور پور در گوگل او را به عنوان پاتولوژیست بیمارستان ولیعصر که متعلق به ناجا است، معرفی میکند. منبع مطلع ایران وایر میگوید: «او استخدام ناجا بوده و در بیمارستان نیروی انتظامی کار میکرد.» از سوی دیگر نام او به عنوان رییس بخش آزمایشگاه بیمارستان لقمان حکیم دیده میشود. بیمارستان لقمان تهران که یکی از بیمارستانهای زیر مجموعه دانشکده علوم پزشکی شهید بهشتی است یکی از مهمترین بیمارستانهای تهران و سانتر مسمومیت است. اغلب افرادی که با دارو و... خودکشی میکنند به این بیمارستان منتقل میشوند. او در سال ۱۳۹۹ نیز طی حکمی از سوی حسن نوروزی ، نماینده مجلس و نایب رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی به عنوان مشاور این کمیسیون مجلس معرفی شده است.
منابع ایران وایر از تهران میگویند که هر دو شعبه کلینیک او در حال حاضر با حکم قضایی پلمپ شده است.
ایران وایر - برخی از فعالان حقوق بشری با انتشار اخباری مبنی بر آتشسوزی در زندان لاکان رشت نسبت به جان زندانیان ابراز نگرانی کردند.
آتنا دائمی که خبر این آتش سوزی را در توییتر خود منتشر کرده، نوشته است: «جان زندانیان زندان لاکان در خطر جدی قرار دارد. گفته شده زندان آتش گرفته و همین حالا دود عظیم و همچنین ماموران بسیار در منطقه هستند...»
در همین رابطه خبرگزاریمهر از قول دادستان رشت نوشت: «این درگیری در میان زندانیان بند ۸ زندان لاکان که محکوم به قصاص قتل عمد هستند اتفاق افتاده است. سید مهدی فلاح میری گفته که اختلافات شخصی علت وقوع این درگیری بوده است و پلیس برای آرام کردن زندانیان از گاز اشک آور استفاده کرده است و بعد کاهش آثار گاز اشک آور مجبور به روشن کردن آتش شده است.»
با این وجود آتنا دائمی در توییت دیگری نوشته است: این خبر صحیح نیست. طبق اخبار رسیده از سوی زندانیان در زندان شورش شده و تعدادی از زندانیان نیز فرار کردهاند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا، در تازهترین سخنرانی خود ضمن حمایت از اعتراضات مردم ایران گفت: «همین الان که داریم صحبت میکنیم مردم ایران شجاعانه در مقابل رژیم فاسد و بیرحمشون دست به تظاهرات زدهاند و شجاعانه مقابل خشونت، آزار، اذیت، زندان، شکنجه یا حتی مرگ ایستادهاند. ما در کنار شما هستیم و همیشه در کنارتان خواهیم بود».
دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین آمریکا، با اشاره به اعتراضات سراسری علیه جمهوری اسلامی گفت: «مردم ایران با شجاعت علیه رژیم فاسد و بیرحم خود اعتراض میکنند و شجاعانه با خشونت، زندان، پیگرد، شکنجه و حتی مرگ مواجه میشوند.»
ایران اینترنشنال - یکی از نیروهای یگان ویژه که در جریان اعتراضات مصدوم شده در مصاحبهای روی تخت بیمارستان گفت: «ما به هیچ عنوان هیچ وسیلهای نداریم تا با آن بخواهیم مردم را بکشیم، فرماندهان همیشه به ما میگویند با صحبت کردن موضوع را حل کنید ما یک لباس سوسکی به تن میکنیم و تنها سلاحمان باتوم است.»
بیش از 4 دهه است که جاهل ها و لات ها از اصلی ترین پاسداران و نگهداران این رژیم اند، فقط ظاهرو لباس شان را تغییر می دهند، و از شمایل مردان و زنان شیک امروزین تا " لباس رسمی" سرکوبگری و وحشیگری می کنند. جاهل ها و لات های متدین ( فدائیان اسلامی)، جاهل ها و لات های متداول و بخشی از اراذل و اوباش یک پای این رژیم اند و در همۀ بخش های حکومتی جای گرفته اند و یا جای داده شدند. بهمین دلیل حکومت اسلامی یعنی: آخوندیسم و جاهلیسم. تحلیلهای طبقاتی و فراطبقاتی و " کاستی"، و بحث از حکومت توتالیترِ شیعی و دولت نیمچه مدرن و نسبتها و صفتهای دیگر به این حکومت و دولت اسلامی دادن، هنوز رواج دارد با این امید که پیدا کنند این حکومت چگونه پدیده ای بوده و هست. در مورد تعریف از پدیده های جاهل و لات و اراذل و اوباش دیدگاه ها و نطرات متفاوت وجود دارد (1). عزیزان جامعه شناس و اهل سیاست و فرهنگ به هر نیتجه ای برسند جنسهای این کشکول تغییر نخواهند کرد، نه نام شان و نه خودشان، روحانیون معمم و مُکلا، تحصیلکردگان جنایتکار، جاهلها و لاتهای متدین، اراذل و اوباش حکومتی و انواع و اقسام ریزقوله ها و عقبه شان که سریشم تشیع، قدرت، پول و سکس آن ها را بهم جسبانده است.
حکومت اسلامی از جاهلها و لاتها، و اراذل و اوباش به عنوان ابزارسرکوب حکومتی، پیشبرد و تحقق سیاستها و خواستهای شان استفاده کرده است. در حکومت اسلامی اما جاهل و لاتهای متدین جایگاه و نقش ویژه داشته و دارند. یک پای حکومت هستند، نیروی بیرون حکومتی نیستند، بخش مهمی ازحکومت هستند. در رژیمهای گذشته جاهلها و لاتها بیرون حکومت یا دایره قدرت بودند و فقط در موارد ضرور و مورد نیازحکومتها، نقش وسیله و ابزار بازی میکردند. در رابطه با روحانیون، جاهلها و لاتهای متدین که حیاتشان را بیشتر مدیون فدائیان اسلام هستند، همیشه در درون لایه و گروه اجتماعی روحانیون، یعنی بین آخوندها و یا خود آخوندها بودهاند.
بی بی سی - حمید فرخنژاد، بازیگر سینما در استوری اینستاگرامش از «دوبار احضار و ده ساعت بازجویی» به خاطر حمایت از اعتراضات در ایران خبر داده است.
او در این استوری نوشت « دو بار احضار، ده ساعت بازجویی و ممنوعالخروجی از کشور برای این که بهم ثابت کنن اشتباه کردم که گفتم نمیشه حتی یه اعتراض مسالمتآمیز کرد.»
ساعاتی پیش هم رسانههای ایران از توقیف گذرنامه همایون شجریان، خواننده و آهنگساز و همین طور سحر دولتشاهی، بازیگر، هنگام بازگشت به ایران خبر دادند.
از زمان شروع اعتراضات در ایران صدها نفر به خاطر حمایت از این اعتراضات دستگیر و زندانی شدهاند.
ایران اینترنشنال - محمد دایی در خصوص ضبط پاسپورت برادرش علی دایی پس از حمایت او از خیزش سراسری مردم، گفت: نمیدانم در این مورد چه باید بگویم.
علی کل وجود و زندگیاش را برای بالا بردن پرچم ایران گذاشت، او عاشق ایران و عاشق این مردم است و همیشه هم حرف حق را میزند. برخوردی که با علی شد جای تاسف دارد.
دایی در گفتوگو با ورزش سه، در مورد اظهارات و توهینهای حسن عباسی که با واکنش اهالی فوتبال روبهرو شد، گفت: برای آنهایی که فضا را به چنین آدمهایی میدهند، متاسف هستم.
در آکادمی زرهی شیراز، سر درس کنوانسیون ژنو و رفتار با نفرات و اسرای دشمن، استاد سوال کرد اگر چتر باز عراقی را در حال فرود آمدن ببینید با او چه می کنید؟
من با لبخندی بر لب، بدون معطلی گفتم: او را به مسلسل می بندیم و روانه جهنم می کنیم!
استاد در حالی که بر افروخته شده بود گفت: نه... به کسی که اسلحه ندارد هرگز نباید شلیک کنید. به کسی که حتی اسلحه دارد و اسلحه اش را تسلیم شما می کند نباید شلیک کنید.
البته ما در عمل چندان به حرف استاد مان که سرهنگی کارکشته و بازمانده از دوران پیش از انقلاب بود گوش ندادیم و کار خودمان را کردیم با این توجیه که عراقی یی که در مقابل ماست تا لحظاتی پیش با سلاحی که در اختیار داشته هموطنان ما را کشته و این حق اوست که کشته شود.
مجید میرغضنفری، معروف به مجید غضنفری، از صدا و سیما استعفا کرد.
او در اینستاگرام خود با اعلام این خبر از این نوشت که سالها در این سازمان فعالیت کرده تا «صدای مطالبهگری و دادخواهی طبیعت بیپناه این سرزمین باشد».
میرغضنفری با اشاره به وقایع اخیر نوشته: «حالا اما احساس میکنم دیگر بهانهای برای ماندن در این قاب رسانهای نیست چرا که با مرور رخدادهای اخیر یقین حاصل کردم وقتی حرفی که باید مشفقانه و از سر خیرخواهی و البته به وقت شنیده شود، اصلاً شنیده نمیشود و محکوم به خفقان است، دیگر فرقی ندارد آن حرف یک دادخواهی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد یا یک مطالبهگری محیطزیستی و چه مثالها دارم برای این شنیده نشدنها!»
متن کامل استعفا به این شرح است:
مدتها بود به خداحافظی از تلویزیون فکر میکردم اما همیشه دغدغهام این بود که اگر من هم نباشم چه کسی صدای مطالبهگری و دادخواهی طبیعت بیپناه این سرزمین خواهد بود در رسانهای که هیچگاه محیطزیست اولویت سیاستگذاری و برنامهسازیاش نبوده و نیست؛ با همین اعتقاد سالها به سان ارتش تک نفره، دردمندانه و با چنگ و دندان پرچم مطالبهگری تلویزیونی محیطزیست را با تمام هجمههای متولیان قدرت و ثروت و متجاوزان به حریم طبیعت، سرپا نگاه داشتم؛ البته بماند که برای چه بهانههای حیرتآوری تذکر گرفتم و با چه دلایل ناموجهی برای صراحت کلام و نقد بیملاحظه، به حراست فرا خوانده شدم!
حالا اما احساس میکنم دیگر بهانهای برای ماندن در این قاب رسانهای نیست چرا که با مرور رخدادهای اخیر یقین حاصل کردم وقتی حرفی که باید مشفقانه و از سر خیرخواهی و البته به وقت شنیده شود، اصلاً شنیده نمیشود و محکوم به خفقان است، دیگر فرقی ندارد آن حرف یک دادخواهی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باشد یا یک مطالبهگری محیطزیستی و چه مثالها دارم برای این شنیده نشدنها!
و امروز که به این تصمیم رسیدهام یزدان بخشاینده را شاکرم و مفتخرم به اینکه اعلام کنم نه سرمایه و ثروتی از محل سالها فعالیت در این عرصه اندوختهام، نه جیرهخوار رانت شخص و سازمانی بودهام و قطع به یقین یگانه سرمایهی این دوران پر ماجرا، بینندگان، مخاطبان و کنشگران محیطزیستی این سرزمین هستند که خالصانه به همراهی و حمایتشان درودی بی پایان نثار کرده و خاطرنشان میکنم نه به طیف سیاسی وابستگی دارم و نه از خط فکری بیگانه دنبالهروی میکنم و بسان یک ایرانی منتقد به شرایط اجتماعی که صاحب تریبون رسانهای بوده این عرصه را ترک میگویم؛ هرچند علاقهمند بودم در شرایط مساعد و در آخرین اجرای برنامه، کنارهگیریام را اعلام کنم اما با توجه به ذهن مغشوش و حال غمزدهی این روزها، خود را پریشانتر از آن میبینم که به شرایط اجرا و استودیو فکر کنم؛ پس در همین صفحهی شخصیام با صدا و سیمای ایران خداحافظی میکنم و ترجیح میدهم فعالیت محیطزیستی را در میهنم و در گمنامی و خارج از حصارهای محافظهکارانه ادامه دهم!
سید مجید میر غضنفری شانزدهم مهرماه یکهزار و چهارصد و یک
پیمان شیخی، مجری صدا و سیما پس از ۱۶ سال از این سازمان استعفا کرد.
منوتو - پیمان شیخی با انتشار پستی در اینستاگرام با تاکید بر اینکه خود نیز «از مردم است»، نوشت: «مردم حقشان آرامش است و سزاوار احترامند و شاد زیستن هستند. این روزها روحم یاری نمیکند که به اجرا ادامه دهم؛ بنابراین از رادیو و تلویزیون خداحافظی میکنم و به رسم پایان تمام برنامههایی که در رادیو و تلویزیون اجرا کردم عرض میکنم: الهی بختتون رام، عزتتون مدام و در پناه مهر خدا باشید که جاودانهترینه.»
متن کامل استعفا به این شرح است:
شانزده سال از عمری که برای اجرا در رادیو و تلویزیون گذاشتم میگذرد. همکارانم و کسانی که مرا میشناسند میتوانند به عشق بی حد من به اجرا گواهی دهند. هر بار که پشت میکروفن رادیو نشستم و در مقابل دوربین تلویزیون قرار گرفتم تمام تلاشم بر این بود که به مخاطبانم حس امید به زندگی و آرامش منتقل کنم. شادی و آگاهی مخاطب برایم مهم بود و مردم را عاشقانه دوست داشتم که خود نیز از مردم هستم. مردمی که نجیب و مهربانند و شریف و صبورند از تبار نیاکان پاکنهادمان. مردمی که حقشان آرامش است و سزاوار احترامند و شاد زیستن. این روزها روحم یاری نمیکند که به اجرا ادامه دهم؛ بنابراین از رادیو و تلویزیون خداحافظی میکنم و به رسم پایان تمام برنامههایی که در رادیو و تلویزیون اجرا کردم عرض میکنم: الهی بختتون رام، عزتتون مدام و در پناه مهر خدا باشید که جاودانهترینه.
رادیو فردا - خیابان همچنان معترض است و در غیبت آنچه حاتم قادری استاد فلسفه سیاسی در تهران، هنر «سیاستورزی» در هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی مینامد، گویا خشونت سیاسی دولتی تنها راهکار است.
رسانههای جریان رسمی و نزدیک به دولت، آنچه را که «اغتشاشات» عنوان میکنند، تنها محصول رسانههای فارسیزبان خارج از کشور میدانند و بانگ برداشتهاند که «خیابانها آرامند».
روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در عنوان درشت خود پلیس را تبرئه کرده و نوشته حالا نوبت محاکمه به گفته این روزنامه تهییجکنندگان به اغتشاش است.
این روزنامه که با لحنی نظامی برای معترضان خط و نشان کشیده، در یکی از مطالب جانبی خود صحبتهای حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران را منتشر کرده است. آقای رحیمی که معترضان را بنابر ادبیات رسمی جمهوری اسلامی «اغتشاشگر» میداند، در جایی از این گفتوگو می گوید: «در بحث امنیت اخلاقی اگر بیتوجهی کنیم، خیلی از متعرضین مورد تعرض و جسارت قرار میگیرند و این اتفاقها ممکن است روی دهد.»
اعتراض، خیزش یا جنبش تعاریفی که این روزها برای توصیف آنچه ایران را فرا گرفته، استفاده میشود.
یک بسیجی به نام سلمان امیراحمدی در منطقه ۱۷ تهران در جریان اعتراضات شامگاه شنبه کشته شده است
علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران، اعلام کرد یک بسیجی به نام سلمان امیراحمدی در منطقه ۱۷ تهران در جریان اعتراضات شامگاه شنبه کشته شده است.
خبرگزاری دانشجو - علیرضا نادعلی سخنگو و نایب رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران در نود و پنجمین جلسه رسمی شورا اظهار کرد: شب گذشته منطقه ۱۷ شهر تهران درگیر اغتشاشات و ناآرامی بود و پس از آرام شدن شرایط شهردار منطقه طی تماسی اعلام کرد که آسیبهای زیادی به اموال عمومی وارد شده است. وی افزود: منطقه ۱۷ دارالشهدا شهر تهران است و معمولا شاهد هیچ تحرکی در این منطقه نیستیم، اما عدهای اغتشاشگر به همراه موتور سیکلت به سمت این منطقه حرکت کردند و سعی داشتند آرامش این منطقه را برهم بزنند.
سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: مشاهدات میدانی بنده حاکی از این موضوع بود که پاکبانان و کارکنان فضای سبز شهرداری تهران با شجاعت و تلاش فراوان سعی در حفظ اموال شهرداری تهران و بهتر شدن سیمای شهر داشتند. وی گفت: شب گذشته در منطقه ۱۷ یکی از بسیجیان شجاع و ایثارگر در پی اغتشاشات و در راستای حفظ امنیت به شهادت رسید؛ شهید «سلمان امیر احمدی» شب گذشته توسط اغتشاشگران به شهادت رسید. وی افزود: نوع رفتار چند شب گذشته نشان میدهد که در میان افراد حاضر در اغتشاشات کسانی هستند که به کشورهای غربی متصل هستند و آموزش دیدهاند تا درکشور آشوب جدی ایجاد کنند. وی گفت: ضمن تسلیت به خانواده شهیدان «امیر احمدی» از تمام خانوادهها درخواست میکنم تا مراقب فرزندان خود باشند تا توسط منافقین و گروهکهای تجزیه طلب یا مزدوران نقابدارشان بازی نخورند؛ باید توجه داشت فرصتهای پیشرفت در کشور عزیزمان با این اغتشاشات هدایت شده از دست نرود.
غلامرضا بامدی عضو سپاه در جریان اعتراضات شامگاه شنبه در سنندج کشته شده است
خبرگزاری ایرنا گزارش داد یکی از نیروهای «لشکر ۲۲ بیتالمقدس» سپاه پاسداران کردستان به نام غلامرضا بامدی، در جریان اعتراضات شامگاه شنبه در سنندج کشته شده است.
ایرنا- پیکر «غلامرضا بامدی» از نیروهای لشکر ۲۲ بیتالمقدس سپاه کردستان که شنبه شب توسط اغتشاشگران در سنندج به شهادت رسید، ساعت ۱۱ امروز در سنندج تشییع میشود.
بامدی شامگاه شنبه در جریان اغتشاشات در سنندج به شهادت رسید و پیکر مطهر وی امروز ساعت ۱۱ از میدان آزادی سنندج بر دستان مردم شهید پروز این شهر تشییع می شود.
بامدی اهل شهرستان اندیمشک است و پیکر او پس از تشییع در سنندج به زادگاهش منتقل میشود. ضد انقلاب روز گذشته /شنبه/ در قالب پروژه کشته سازی نیز یک شهروند سنندجی را در خیابان پاسداران این شهر کشت.
چند روز پیش نیز فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی شهرستان مریوان توسط اغتشاشگران در مریوان به شهادت رسید. طی حکمی از سوی توحید رستمی مسئول ناحیه بسیج دانشجویی استان کردستان, غلامرضا بامدی پیشتر به عنوان مسئول حوزه بسیج دانشجویی شهید همت دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج معرفی شده بود.
پانتهآ بهرام، بازیگر سینما با انتشار متنی در اینستاگرام ضمن اشاره به اینکه قرار بود تجمع اعتراضی هنرمندان برگزار شود، گفت: «از بالاترین مراکز امنیتی با هنرمندان تماس گرفته و آنها را تهدید کردهاند.»
او با انتقاد از خانه سینما افزود: «این خانه ترس است، خانه من نیست.»
کانیه وست، رپر معروف آمریکایی در توییتر خود در حمایت از خیزش سراسری مردم ایران نوشت: «جوانان ایرانی در حال رهبری انقلابی علیه ۴۴ سال دیکتاتوری هستند. جهان باید از آنها حمایت و از شجاعت آنها تقدیر کند.»
کانیه اومری وست (زادهٔ ۸ ژوئن ۱۹۷۷) رپر، ترانهسرا، تهیهکننده موسیقی و طراح مد آمریکایی است. وست یکی از تحسینشدهترین خواننده رپ قرن بیست و یک است و با فروش بیش از ۳۲ میلیون آلبوم و ۱۰۰ میلیون دانلود دیجیتال، یکی از پرفروشترین هنرمندان تاریخ است. او موفق به دریافت 22 جایزه گرمی شدهاست و یکی از هنرمندانی است که بیشترین جایزه گرمی را دریافت کردهاند.
Iranian youth are leading a revolution against 44 years of dictatorship. The world needs to support them and honor their courage.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی دقایقی پیش هک شد و هنگام پخش سخنرانی علی خامنهای، تصویری از او پخش شد که در کنار آن نوشته شده بود «خون جوانان ما میچکد از چنگ تو»، همراه با شعار «زن زندگی آزادی»
ایران اینترنشنال - ستاره خط حمله تیم ملی و باشگاه پورتو در اینستاگرام نوشت: من از سیاست سر در نمی آورم و سیاستمداران را باور ندارم. به عنوان یک فوتبالیست ایرانی که از دل همین جامعه و بدون امکاناتش رشد کردم، فقط حرف دلم را میزنم. مگر میشود انسان باشی و از دیدن این ویدیوهای دلخراش، دلت به درد نيايد؟
طارمی در ادامه نوشت: «این روزها و با دیدن تصاویر تلخ، برای بسیاری از هموطنان کشورم بغض میکنم. برای خانوادهایشان که نگران سالم برگشتنشان به خانه هستند. از طرف مقابل هم بايد تدبیر باشد و جوابهای قانع کننده به مردم بدهند. نه اینکه صحبتهایی شود که ناراحتی مردم را بیشتر کند. اتفاقات خشونت آمیزی که در بعضی ويديوها ميبينيم باورنکردنی و دردناک است. من به عنوان یک ایرانی که عاشق کشورم هستم، به این رفتار اعتراض دارم. خصوصا کتک زدن زنان که برخلاف دین و فرهنگ ماست و انتظار داشتم با این حرکات برخورد شود. من باور دارم که خشونت برای هیچکس نمیتواند راه حل باشد.»
حسنین حداد کارگردان و مدیر تولیدات رسانه ای ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور در حساب توئیتر خود نوشت:
هک یا خرابکاری؟
دویچه وله - گمانهزنیها و نظرات تازهای در ارتباط با "هک شدن" بخش خبری صدا و سیما مطرح شده است.
شامگاه گذشته (شنبه ۱۶ مهر) بخش خبری ساعت ۲۱ صدا و سیما برای لحظاتی از سوی گروه هکری "عدالت علی" هک شد. در این چند ثانیه تصویر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی با عبارت "خون جوانان ما میچکد از چنگ تو" در کنار تصاویری از کشتهشدگان اعتراضات ایران نشان داده شد.
با باور حسنین حداد، کارگردان و مدیر تولیدات رسانهای ستاد امر به معروف و نهی از منکر "سوئیچ پخش یک شبکه به اینترنت وصل نیست و از این رو قابل هک نیست".
او این رویداد را حاصل اقدامی "خرابکارانه" توسط عوامل نفوذی دانسته و بروز آن را موردی "شرمآور" برای صدا و سیما خوانده است.
در همین زمینه:
این چیزی که اتفاق افتاد اسمش #هک نیست بلکه منبع پخش از یک بخش دیگه تغذیه شد. اگر دقت کنین زیرنویس و لوگو تغییر نکرد. یعنی فرد یا افرادی در داخل صداوسیما این فیلم رو پخش کردن و این به اهمیت ماجرا میافزاید. #صدا_و_سیما#مهسا_امینیhttps://t.co/89h8VPri0W
ایران وایر - سازمان غیردولتی ناظر بر اینترنت جهانی، نت بلاکس، از قطع کامل اینترنت در شهر سنندج، مرکز استان کردستان، در بحبوحه اعتراضات امروز خبر داده است.
شبکه حقوقبشر کردستان از سرکوب گسترده شهروندان معترض در جریان اعتراضهای گسترده به دت نیروهای ضدشورش و بسیج خبر داده و تایید کردهاند که نیروهای سرکوب به سوی معترضان تیراندازی کرده و دستکم و دو نفر را کشتند.
در ساعات اولیه اعتراضات وبسایت حقوق بشری ههنگاو ویدئویی از کشته شدن یک راننده در شهر سنندج را منتشر کرد که گفته میشود به دلیل اینکه بوق میزد از ناحیه سر مورد اصابت مستقیم گلوله ماموران امنیتی قرار گرفته و جان باخته است.
سازمان حقوق بشری ههنگاو هویت این شهروند جوان را داریوش علیزاده اهل سنندج (سنه) اعلام کرده و تایید کرده است که او به دلیل زدن بوق ممتد در داخل اتومبیل خودش، توسط نیروهای سرکوبگر از ناحیه سر هدف قرار گرفت و کشته شده است.
ظهر شنبه ۱۶ مهرمهرماه حوالی ظهر و در چهارمین هفته اعتراضات سراسری در ایران در شهرهای مختلف ایران شهروندان معترض مجددا به خیابانها آمدند.
حضور شهروندان در خیابان بر اساس یک فراخوان عمومی مبنی بر برگزاری تجمعهای سراسری در ساعت ۱۲ روز شنبه، ۱۶ مهر صورت گرفته و شمار زیادی از شهرهای ایران شاهد تداوم اعتراضات هستند.
بیبیسی - در خیابان آزادی تهران نیروهای امنیتی موبایل زنی را از دست او گرفتهاند. هنگامی که زن اعتراض میکند یک لباس شخصی لگدی به وسط پای او میزند. پس از آن، نیروهای امنیتی این زن این معترض را با مشت و لگد به زمین میزنند، و نیروهای زن دستجمعی به او لگد میزنند، او را روی زمین میکشند و با خود میبرند.
در این ویدیو همچنین دیده میشود که نیروهای لباس شخصی معترضی را دستگیر کرده و با خود میبرند که لباسش پاره شده و در راه رفتن تعادل ندارد.
مکان ویدیو خیابان آزادی نرسیده به میدان آزادی تشخیص داده شده است.
در ویدیویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده است دیدیده میشود که چندین نیروی ضد شورش و لباس شخصی به زنی که به نظر میرسد در ماههای آخر بارداری است حمله میکنند. »مردی هم همراه زن است که تلاش میکند از زن در مقابل ماموران محافظت کند و خطاب به ماموران میگوید «آقا خانمم است، باردار است.»
محل این ویدیو مشخص نیست اما با عنوان امروز ۱۶ مهرماه منتشر شده است. صدای رهگذران هم شنیده میشود که نکن برادر من این چه کاری است که میکنید. در مقابل صدای ماموران میآید که «حرف نزن» در نهایت تلاش زن و مرد برای رهایی به جایی نمیرسد و در ویدیو دیده میشود که آنها را باخشونت به خودروی امنیتی میبرند.
این ویدیو در شبکههای اجتماعی منتشر شده و گفته میشود مربوط به شهر مشهد و حوالی پارک ملت است. در این ویدیو دیده میشود که زنی روی زمین افتاده و دیگران به کمک او میآیند. تا زمان انتشار این ویدیو وضعیت سلامت این زن و مکان این اتفاق برای بیبیسی فارسی قابل تشخیص نیست.
ویدیویی به گزارشگر منوتو رسیده از مادر متولد ۱۳۴۰ که امروز ۱۶ مهرماه در راه دادگاه ماموران امنیتی با اسلحه پینتبال به نقاط مختلف بدن او شلیک کرده و با باتون به سر او نیز زدهاند.
ویدیویی به دست گزارشگر منوتو رسیده از امروز ۱۶ مهرماه در مشهد که «ایستادگی» زنی را در مقابل ماموران امنیتی نشان میدهد که با باتون به او حمله کردهاند.
پل کریمه؛ مسیر تدارکاتی برای ارسال تجهیزات روسیه به جبهه جنگ اوکراین
رادیو فردا - در حالی که روسیه در حال «تحقیقات جنایی» درباره آتشسوزی در پل بزرگ میان این کشور و شبهجزیره کریمه است، یک مشاور رئیس جمهور اوکراین خواستار تخریب این پل شد.
مقامهای روسیه روز شنبه، ۱۶ مهر، از وقوع یک آتشسوزی در تنها پل بزرگی خبر دادند که خاک این کشور را به شبهجزیره کریمه متعلق به اوکراین که تحت تصرف و کنترل مسکو است متصل میکند.
در حالی که پیشتر اداره راهآهن کریمه اعلام کرده بود دلایل آتشسوزی در حال بررسی است، کمیته تحقیقات روسیه اعلام کرد: «تحقیق جنایی در رابطه با حادثه روی پل کریمه آغاز شده است.»
⚡️Eyewitnesses post photos, video of the fiercely burning Kerch bridge.
The Kerch bridge from Russia to Crimea has been hit by a massive explosion on the span that carries railway traffic early on Oct. 8. pic.twitter.com/5wvIjBZmZZ
بر اساس اعلام این کمیته، این آتشسوزی بر اثر «انفجار یک کامیون» صورت گرفته است.
همزمان میخاییلو پودولیاک، مشاور ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در حساب توئیتر خود این حادثه را یک «آغاز» خواند، اما مستقیما مسئولیتی از طرف اوکراین در حادثه برعهده نگرفت.
Ukrainian presidential adviser calls Crimea Bridge explosion "the beginning," says "everything illegal must be destroyed"
ایران اینترنشنال - رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، در مصاحبهای با رادیوی اِنپیآر گفت که ایالات متحده به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست و مقامهای جمهوری اسلامی نیز باید به جای اتهام زدن به آمریکا درباره سازماندهی اعتراضات، به داخل ایران نگاه کنند.
به گفته رابرت مالی، آنچه ایالات متحده میخواهد حکومتی در ایران است که به حقوق اساسی مردمش احترام بگذارد و این به معنای سیاست تغییر رژیم نیست.
او دلیل اعتراضات در ایران را سیاستهای خود حکومت دانست و با اشاره به سخنان مقامهای جمهوری اسلامی درباره نقش آمریکا و اسرائیل در اعتراضات گفت: «آنها باید از نزدیک به خانه نگاه کنند.»
ارزیابی افشین شاهی، استاد روابط بینالملل در دانشگاه بردفورد از عملکرد دولت جو بایدن نسبت به اعتراضات سراسری در ایران pic.twitter.com/JtMjw44Z5P
مالی همچنین درباره اعتراض مقامهای ایران به رفع تحریمهای حوزه فنآوری به کنایه گفت: «تهران برای اولین بار "به رفع یک تحریم" اعتراض میکند.»
وزارت خزانهداری آمریکا روز اول مهر مجوز کلی معافیتهای تحریمی جدید برای ارائه خدمات اینترنتی برای ایرانیان را صادر کرد.
روز پنجشنبه ۱۴ مهر اما ایالات متحده هفت مقام جمهوری اسلامی را به دلیل قطع دسترسی به اینترنت و سرکوب اعتراضات مسالمتآمیز در پی کشته شدن مهسا امینی، تحریم کرد.
نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در اظهارات تازه خود درباره توافق اتمی هم گفت جمهوری اسلامی هر بار در مذاکرات خواستههای غیر واقعبینانه و بیربط با مذاکرات را مطرح کرده است.
گروه هکر ایرانی «بلک ریوارد» از هک ایمیل کارکنان دانشگاه الزهرا خبر داد و خطاب به مقامها و برخی از استادان نوشت «اطلاعات مهم و مستندات زندگی شما بهصورت امانت در اختیار ماست» اما «هدف ما انتقام و آزار شما نیست»، بهجای مقاومت در مقابل «زن، زندگی، آزادی»، همراه و همصدای آن شوید.
خطاب به برخی از استادان، همچنین ریاست و اعضای حراست دانشگاه الزهرا: بهجای مقاومت در مقابل «زن، زندگی، آزادی» بهتر است همراه و همصدای آن شوید... قبل از آن که دیر شود. #MahsaAmini#مهسا_امینی#OpIranpic.twitter.com/g8kbVsvxnK
-- Black Reward - بلک ریوارد (@black_reward) October 9, 2022
باربد بابایی، مجری تلویزیون، با انتشار یک استوری در اینستاگرام خود، اعلام کرد از اجرا در صدا و سیما کنارگیری کرده.
بابایی نوشت: «بعد از ۲۴ سال کار رسانهای اعلام میدارم در برنامه زوجی نو و هیچ برنامهای اجرا نخواهم داشت تا زمانی که مردم سرزمینم حال دلشون خوش باشه و خوشحال باشن. بلاشک مخاطب من و امثال من، مردم سرزمینم هستن و اگر سرزمینم حال خوبی نداشته باشد من هم دلی ندارم برای اجرا».
دیروز مجید غضنفری، مجری صدا و سیما نیز از این سازمان استعفا کرد.
باربد بابایی بازیگر، مجری و خواننده 20 شهریور 1357 متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان در مقطع کارشناسی است.
ایران اینترنشنال - شاهزاده رضا پهلوی حضور گسترده مردم را در اعتراضات سراسری روز شنبه «حماسه» خواند و از ایرانیان خواست برای شکست جمهوری اسلامی اعتراضات خود را با اعتصابات سراسری همراه کنند.
شاهزاده رضا پهلوی در پیامی ضمن فراخوان برای اعتصاب سراسری به عنوان مکمل اعتراضهای خیابانی نوشت: «رمز پیروزی، اتحاد، همبستگی و تداوم است. اعتراض در خیابان را با اعتصابات سراسری تکمیل کنید. جمهوری اسلامی در ذهن و قلب شما سقوط کرده است و به زودی در خیابانهای ایران نیز سقوط خواهد کرد.»
شاهزاده رضا پهلوی در این پیام خطاب به «مردان و زنان و فرزندان» ایران گفت: «بیش از سه هفته است که در خیابانید و خواب را از ضحاک و گماشتگانش ربودهاید. امروز حماسه دیگری آفریدید. چشمان جهان به شما و مبارزه دلاورانهتان برای باز پس گرفتن ایران است.»
شاهزاده رضا پهلوی پیشتر نیز با استقبال از گسترش اعتصابات ایران به بخشهای خدماتی-تجاری، تاکید کرده بود اعتصابات سراسری به همراه اعتراضات، باعث شکست جمهوری اسلامی خواهد شد.
من امروز بدون داشتن اقامت هیچ کشوری....در همین ایران خودمون همسو و یکدل با مردم اعلام میکنم شرمنده مردمم هستم و از فروپاشی اقتصادی.. گرانی .. دیدن بهم خوردن زندگیها بخاطر زیر خط فقر بودن اکثر مردم...نبود دموکراسی،.. وجود محدودیتها... بیکاری... عدم مدیریت در تقریبا تمام سیستم مملکت...اختلاس ها... ناحقی ها... بی عدالتی ها خسته ام... خیلی چیزها رو نمیشود گفت... ولی امروز روزیه که موظف به پذیرش اشتباهاتتون هستید... شاید باید یه جا از مردم معذرت میخواستید..خیلی کارها بود که باید به زمانش انجام میدادید... دو ساله اسمم از تمام سریالها خط میخوره بخاطر معذرتخواهیم از مردم... ولی به قول مولا علی انسان باید حق را بگوید حتی اگرموقع گفتن صدایش بلرزد
از همه مردم برای چندمین بار عذرخواهی میکنم و امروز همراه شمام تا ابد
حرف تک تک این مردم شنیدنی ست و هیچ حرفی در جهت اعتراض بی ارزش نیست
علیاکبر رائفی پور در برنامهی تلویزیونی ثریا ادعا کرد و گفت: طبق مستندات موجود، امروز به سه هواپیمای مسافربری ایرانی شلیک صورت گرفته ولی الحمدلله منجر به مشکل خاصی نشده است.
علی اکبر رائفیپور همچنین در این برنامه مدعی شد معترضان اعتراضات سراسری بخاطر تحرکات جنسی به خیابانها آمدهاند. او در بخش دیگری از صحبتهای خود مدعی تیراندازی به هواپیمای ماهان شد. خبری که سازمان هواپیمایی این ادعا رو تکذیب کرد.
اسامی ٢۴ مزدور خنثی شده با دستان پر قدرت جوانان ایران رو خودشون منتشر کردن. تعداد بیشتره و صدها نیمه خنثی هم در بیمارستان دارند. کار از کار گذشته و آخوند سرنگونه!!!#مهسا_امینیpic.twitter.com/gtJfFJ9RuF
از استوری های "سارنیا اسمعیل زاده" "ما هر روز خود را ارتقا می دهیم ".دختر هفده ساله ای که کشته شد.
از اون دخترای تو صحنه مبارزه! که هست یا بود. از اونائی که خیلی جوانند.ازاونائی که نه آن ها ما را می شناسند. نه ما آن ها را.
مرتب از آن ها می نویسیم ، از آن ها صحبت می کنیم .جلو صحنه برصفحه تلویزیون ها ظاهر می شویم. بر اساس موادی که ازنبرد روزانه این جوان ها می گیریم.بدون آن که عمیقا از پس زمینه زندگی ،تفکر و روابط آن اطلاع داشته باشیم . شروع به تحلیل می کنیم.
نگاه کنیم به دامنه ارتباطات خود در دنیای واقعی ومجازی.این که چه میزان با این نسل در ارتباطیم؟ مهم نیست! ما تحلیل گر هستیم ! از همین بازتاب های ظاهری قادر به درک مسئله میباشیم. ازدیدگاه خود شروع به آنالیز کردن .نتیجه گیری نمودن و رهنمود دادن می کنیم .
جنبش مال آنهاست . آن ها می خواهند حرف خود را بزنند. به شیوه خود مبارزه کنند. رهبران خود را انتخاب نمایند.به شیوه وسبک خود به جامعه وجهان پیرامون خویش بر خورد نمایند. بر اساس نیاز خود عمل کنند ودروقت لازم بمیدان در بیایند.
واقعیت این است که آن ها به ما احترام دارند که سعی می کنیم درکشان کنیم .حمایتشان نمائیم .اما اصلا به ما ورهنمود های ما که منعکس کننده آشفته بازارفکری ،گروهی و سنی ماست نظر لطفی ندارند. نمی توانند هم داشته باشند.ما نماینده فکری آن ها نیستیم .
دو دنیای متفاوت.دو تجربه متفاوت دو شیوه عملی متفاوت.
قادر نیستیم از آن چه که سالها در ذهن ما پخته شده فرا تر برویم. حقیقت را نه بر مبنی واقعیت های موجود! بلکه ذهن ایدولوژیک وکلاسه بندی شده خود نبینم . چه دوست داشته باشیم وچه دوست نداشته باشیم!
یک: ما هنوز صاحب ذهن مردانه ای هستیم که در ظاهر احترام زنان را داریم اما ته دیدمان مردانه است. در عمل مشخص قادر به قبول! نمی گویم برتری بلکه برابر حقوقی با زنان نیستیم ( متاسفانه فعالان سیاسی زن نیز که من طی سال ها در سازمان های سیاسی دیدم حامل همین نظرات مردانه بودند.نظریاتی نشات گرفته از ایدولوژی حزبی وسیاسی که اصولا بافتی مردانه دارد .
ضعفی تاریخی که به تاریخ ما ،زمانه ما ،نوع تربیت ما! بنقش هائی که در بازی بر روی صحنه اجتماع مرد سالار بر عهده ما نهاده شده وانجام داده ایم. بر می گردد. به تکرار مداوم این نقش ها که باعث توهم کارآئی بهتر ما می شود. ( وارد این بحث نمی شوم.)
دو: فاصله نسلی ما که مارا در جایگاه نه جوانان بلکه والدین و پیر مردانی قرار می دهد که بطور شرطی شده بازتاب های معین نسبت به رخداد ها نشان می دهیم. که یک صد وهشتاد درجه با آن چه که در دنیای جوانان امروز می گذرد متفاوت است .
محافظه کاری پیچیده شده در زر ورق تحلیل های سیاسی وایدولوژیک ما که تلاش به پوشاندن این نگاه نگرا ن ومحافظه کار ما( که با بالا رفتن سن بیشترهم می شود.) نمودی از این تفاوت هست. از همین رونگاهمان به عمکرد جوانان و نوجوان عاصی از حکومت ، هنجار شکنی های آنان،چیزی که ما آنارشیسم می نامیم نگاهی محافظه کارانه است .
توفیق و پیشروی جنبش سراسری زنان و مردان شجاع سرزمین مان از آنجایی روشن می شود که افرادی از نزدیکترین وابستگان به حکومت اسلامی درایران و خارج ایران، به تلاش افتاده اند تا با دادن امتیازاتی به مردم، به ویژه به زنان به خیال خودشان «سر و صدا را بخوابانند». یکی از این افراد شخص وقیحی ست به نام عطاالله مهاجرانی.
عطاالله مهاجرانی، که مهمترین مشاغل دولتی را در سه دهه اول حکومت اسلامی داشت در پی اعتراض همسرش، شکایت معشوقه جوانش، و شکایت چند تن از زنان کارمند آزار دیده اش از یک سو، و برملا شدن کلاهبرداری های متعددش، در سال 1383 از ایران گریخت و به دروغ، به عنوان «مبارز سیاسی و ترس از دستگیری»پناهندگی انگلیس را گرفت. از آن زمان تا کنون نه تنها هیچ نشانه ای از مخالفت او با سیاست ها و عملیات جنایتکارانه حکومت اسلامی نبوده، بلکه در تمام سال های گذشته به هر بهانه ای از تحسین حکومت اسلامی و تعظیم و تکریم سران آن کوتاه نیامده است. او حتی در ماجرای اخیر حمله به سلمان رشدی حاضر نشد که این حمله را محکوم کند.
چنین شخصی اکنون در نشریات داخلی در ارتباط با خیزش آزادی خواهان مطلب و یادداشت می نویسد و بدون آن که اشاره ای به خشونت افسار گسیخته حکومت و کشته شدن این همه جوان بکند، آن ها را (با نقل قولی از قاسم سلیمانی) به انعطاف پذیری می خواند و ظاهرا برای دفاع از زنان، از مسئولین می خواهد که «گشت ارشاد را تعطیل کنند» با این استدلال که: «1ـ مرد آن است که بر سر حرفش بایستد. 2ـ مرد آن است که بر سر حرفش نایستد»*و البته همچنان با تحسین خمینی و خامنه ای و «شهید قاسم سلیمانی»اش(*)
مولوی عبدالحمید که همواره با حکومت جمهوری اسلامی تعامل و مدارا و همکاری داشته و اخیرا قاسم سلیمانی را شهید خواند و در انتخابات گذشته از ابراهیم رئیسی حمایت کرد, بعد از کشتار خونین زاهدان مواضع وی کاملا عوض شده است.
وی برای اولین بار جمهوری اسلامی حکومتی ناعادل و ظالم معرفی می کند و خطاب به نظام می گوید : الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
این کشتار زاهدان را یک جنایت می نامد و آن را بشدت محکوم کرد و خواهان دستگیری و محاکمه آمران و عاملان این جنایت می شود و خواهان مجازات شرعی و قانونی (بخوان قصاص) می شود. وی گفت: کسانی که مرتکب این جنایت شدهاند دارای هر مقامی و به هر جایی که وصل هستند باید به پای میز محاکمه کشانده شده و به مجازات شرعی و قانونی خودشان برسند
در مقام انسان بودن یعنی زیستن در یک جهان؛زیستن درون واقعیتی که نظم داده می شود و به زندگی معنا می بخشد.همین خصوصیت بنیادی هستی آدمی است که اصطلاح«جهان زیست» درصدد توضیح آن است.جهان زیست امری اجتماعی است.نظم معنایی عرضه شده آن برای زندگی انسان،محصول یک توافق جمعی است.اما برخلاف جهان سنتی و جهان زیست آن که راکد و ایستاست و از پویایی کمی برخوردار است جهان زیست جهان مدرن چندگانه،پرشتاب،سیال و مدام در حال دگرگونی است.انسان مدرن مدام و مکرر بین جهان زیستهای مختلف در حال تردد است.دیگر آن یکپارچگی جهان سنتی ازهم فروپاشیده است.بودلر راست می گفت:«انسان مدرن دم به دم دگرگون می شود».
این تغییر آگاهی پیاپی در انسان مدرن بیش ازهمه وام دار رشد رسانه های ارتباط جمعی مدرن است.کتابها،مجلات علمی،ادبی و روشنفکری،تلویزیون و ماهواره و اینترنت مدام ما را به چالش می کشند.چه بسیاراز ما که با دیدن یک فیلم یا با خواندن یک کتاب زندگی مان متحول شده است.هرروز و هرلحظه که موبایل خود را روشن می کنیم با هزاران تصویر و خبر بمباران می شویم.ذهن و زبان روزمره ما کاملا ازاین جهان زیست متنوع و پلورال و پر تکثر و سرشار از تنوع و تعدد تاثیر می پذیرد.دیگر به هیچ وجه نمی توان فقط یک روایت رسمی از یک رویداد را بر اذهان مردم قالب کرد.امری که حکومت اسلامی درایران از درک آن سخت غافل است و به طرز آزاردهنده ای عقب افتاده.
این حاکمان نمی فهمند که منابع تعلیم و تربیت نسل مدرن فقط کتاب های ایدئولوژیک نظام نیست.بلکه این منابع متکثر و متنوع هستند.اگر این نظام رقص و موسیقی را ممنوع می کند همان دختر و پسر با دیدن همتایان خود آرزو می کند که ایکاش او هم می توانست برقصد و آواز بخواند.می فهمد که رقص نه تنها گناه نیست بلکه یک هنر است و حتی منبع درآمد. نه تنها موسیقی بد نیست بلکه موسیقیدان بودن درجهان یک هنر و یک ارزش متعالی است.اینجاست که دچار دوگانگی می شود.به نظرتان کدام یک را اتخاب خواهد کرد؟
جواب ساده است.آنی را که با غریزه زندگی او در تضاد نباشد.نظام آموزشی این کشور کاملاً درتضاد با غریزه زندگی است که بر شادی،نشاط،خودجلوه گری،اظهار وجود،آزادی مبتنی است.انسان ذاتاً لذت جوست و در پی کامروایی و کامرانی است.از این رو هرچه دربرابر کامروایی او قراربگیرد و کام ستانی را براو تلخ کند موجبات لعن و تنفر از خود را فراهم خواهد کرد.این یک مورد که چرا جوانان نسل هشتاد و نود در تضاد با الگوهای رفتاری حاکمیت عمل می کنند.
«مهدی مهدویکیا» بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران، با انتشار تصویری از شعر «هوشنگ ابتهاج» در اینستاگرام خود نوشت: «میبینم آن شکفتن شادی را، پرواز بلند آدمیزادی را، آن جشن بزرگ روز آزادی را...»
ایران وایر - به نظر میرسد اشاره مهدی مهدویکیا به صورت مشخص به تداوم اعتراضات سراسری در ایران بخصوص در روز گذشته است.
مهدی مهدویکیا هفته گذشته، از هرگونه سمت در فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی و تیمهای زیرمجموعه آن کنارهگیری کرد.
محمد حسنی، مجری شبکه سلامت صدا و سیما از صدا و سیما استعفا کرد. حسنی با الهام از آهنگ «برای» نوشت: «برای تمام تذکرها، برای تمام حرفهایی که در گلو قورت دادیم، برای تمام ایدههایی که گفتید خودت اسپانسر بیار و بودجه رو به رانت خودتون دادید، برای آرامش خودم، برای شما مردمم.»
این چندمین استعفای کارکنان صدا و سیما در اعلام همبستگی با اعتراضات سراسری مردمی است.
متن کامل استعفا به این شرح است:
سخت ترین کار دنیا اینه که از عشق بگذری،
عشق من اجرا بود و بس.
به گواه توییت که در عکس بعدی هست ۲۰ روزی از پیام خداحافظی میگذره اما درددل به روز میباشد.
من تورو سخت بدست آوردم خیلی سخت ولی به راحتی ازت گذشتم و نمیدونم چرا!
برای تمام لحظه هایی که منت گذاشتن که ما بهت اعتبار دادیم، برای تمام تذکرها، برای تمام حرف هایی که در گلو قورت دادیم، برای شما مدیر محترم ک .... برای مردمی که بهم لطف داشتن برای تمام تلاش هایی که دیده نشد برای تمام ایده هایی که گفتید خودت اسپانسر بیار و بودجه رو به رانت خودتون دادید برای آرامش خودم برای شما مردمم. دلم خیلی تنگ شده برای سه دو یک استودیو،برای رژی،برای اهالی سازمان. مردمم مراقب خودتون باشید. خدمتگزار تمام ملت #ایران
یادم نیست کدام امام جمعه ی تبریز بود که در خطبه های نماز جمعه اش گفت حالا چند کلمه هم فارسی حرف بزنم که ریگان هم بفهمد چه می گویم!
اسراییلی ها هم چون خوشبختانه عبری حرف می زنند احتمالا متوجه این نوشته ی من نمی شوند لذا با خیال آسوده از این که کار ی ضد ایرانی نمی کنم این چند کلمه را به شرط آن که آقای منشه امیر آن ها را برای مُساد ترجمه نکند می نویسم!
والله من در این چند روز در مورد مُردن و نمُردن سد علی خیلی فکر کردم. چند روزی به خودم گفتم کاش زنده بماند تا مردم داغ دیده بگیرند خدمت اش برسند.
چند روزی هم آرزوی مرگ اش را کردم.
امروز شانزدهم مهر که تظاهرات مردم علیه حکومت نکبت را دیدم و دیدم چقدر همه در عین شجاعت، از این که کار را به نتیجه نمی توانند برسانند مستاصل شده اند، باز به خودم گفتم از زنده ماندن خامنه ای و به کار عملگی گرفتن او در کویر لوت بگذر و از خداوند عالمیان بخواه تا او را هر جور می تواند از سر راه مردم ایران بردارد شاید با به درک واصل شدن او گره ی نظام نکبت از تاریخ کشورمان گشوده شود و مردم و بخصوص جوان ها به آزادی یی که دنبال اش هستند دست پیدا کنند.
دیدار عزت الله ضرغامی با بهمن فرمان آرا همزمان با اعتراضات سوژه شد + دفاعیه فرمان آرا
عزتالله ضرغامی در توئیتر از دیدارش با بهمن فرمانآرا، کارگردان سینما روایت کوتاهی را شرح داد و گفت که با وجود اختلاف دیدگاه با فرمانآرا، اما براساس منافع ملی، اشتراکات زیادی یافتیم.
وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در توئیتی نوشت: «با بهمنفرمانآرا ملاقات داشتم، در ۸۱ سالگی هنوز فیلمسازی میکند، روحیه گرفتم.
شهید لبافینژاد، برادر همسر اوست، نمیدانستم! آدم مستقلی است، میگوید از هرچه که شبهه رانت داشته، دوری کرده است، باهم اختلاف دیدگاه داریم، ولی براساس منافع ملی اشتراکات زیادی یافتیم.»
طبق تاریخ منتشرشده روی عکس، این دیدار بعدازظهر روز پنجشنبه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۱ انجام شده که ضرغامی آن را به همراه روایت کوتاهی از گفتوگوی صورت گرفته در این دیدار، در توئیتر که فیلتر شده، منتشر کرده است.
امروز با #بهمن_فرمان_آرا ملاقات داشتم. در ۸۱ سالگی هنوز فیلمسازی می کند. روحیه گرفتم! شهید لبافی نژاد،برادر همسر اوست. نمی دانستم! آدم مستقلی است، می گوید از هر چه که شبهه ی رانت داشته ، دوری کرده است. باهم اختلاف دیدگاه داریم. ولی براساس منافع ملی، اشتراکات زیادی یافتیم. pic.twitter.com/trsN7Dljvc
بهمن فرمانآرا تهیهکننده، کارگردان، فیلمنامهنویس و نویسنده ایرانی است که آثاری چون خانه قمر خانم، شازده احتجاب، سایههای بلند باد، بوی کافور، عطر یاس، خانهای روی آب، یک بوس کوچولو، خاک آشنا، دلم میخواد و حکایت دریا را کارگردانی کرده است.
امروز در زمان سخنرانی ابراهیم رییسی در دانشگاه الزهرا، جمعی از دانشجویان بیرون از محل سخنرانی دست به تجمع زدند و شعارهایی علیه او سر دادند.
رئیسی خطاب به آنها گفت: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست، عرض خود میبری و زحمت ما میداری!
بی بی سی - دانشجویان معترض در دانشگاه الزهرا علیه ابراهیم رئیسی شعار دادند. رئیس جمهور ایران روز شنبه برای مراسم آغاز سال تحصیلی جدید دانشگاهها به این دانشگاه زنانه در تهران رفت.
دانشجویان معترض شعار میدادند: «رئیسی برو گم شو!» و «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر».
برخی از زنان حاضر در این اعتراضات روسری و مقنعه خود را از سر کنده و در هوا میچرخاندند. چندین دانشگاه دیگر ایران در شهرهای مختلف نیز صحنه اعتراضات بودهاند. تجمعات متعددی هم در نقاط مختلف بسیاری از شهرها شکل گرفته است. نیروهای امنیتی در مناطق مختلف، از جمله سنندج، کرج و تهران به سوی معترضان شلیک کردهاند.
این بیست و دومین روز و آغاز چهارمین هفته از اعتراضات سراسری بیوقفهای است که جرقه آنها جان باختن مهسا (ژینا) امینی پس از بازداشت به دست ماموران گشت ارشاد بوده است.
در سرکوب این اعتراضات دهها نفر کشته، صدها نفر زخمی و چند هزار نفر بازداشت شدهاند. یکی از خونبارترین رویدادهای روزهای اخیر کشتار معترضان در حاشیه نماز جمعه اهل سنت زاهدان بوده که عفو بینالملل شمار کشتهشدگان آن را دستکم ۸۲ نفر اعلام کرده است.
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران، در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاه الزهرا گفت: «دشمن تصور میکرد که میتواند در ظرف دانشگاه امیال خود را دنبال کند، غافل از اینکه دانشجویان و اساتید ما بیدار بوده و اجازه تحقق خیالهای باطل دشمن را نخواهند داد.»
آقای رئیسی درباره اعتراضات اخیر گفت: «ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست.»
همزمان با حضور آقای رئیسی در دانشگاه الزهرا دهها نفر از دانشجویان علیه او شعار میدادند.
«توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «خس و خاشاک تویی، لایق این ... تویی» هم از دیگر شعارهای معترضان بود.
اشاره این شعار به عبارت «خس و خاشاک» است که محمود احمدینژاد، رئیس جمهور اسبق، درباره معترضان سال ۱۳۸۸ به کار برده بود.
گزارشی از اعتراض داخل سالن سخنرانی آقای رئیسی منتشر نشده است. پر کردن سالن با هواداران حکومت حتی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی که میانهروتر از آقای رئیسی بود هم سابقه دارد.
انسان بدون شورش و جنبش درونی و بیرونی نمی تواند زنده باشد و رشد کند. پس بنابراین شورش و جنبش درون فردی و همچنین شورش و جنبش درون جمعی رشدیابنده هستند. بر خلاف تصور رایج رشد آنها ناگهانی و یک شبه نیست و فقط ریشه در یک موضوع مشخصی هم ندارند. ریشه چند جانبه و روند رشد چند هزار ساله و چند صده و یا چند دهه دارند، مثل خود انسان که چند هزار سال است که بوجود آمده و مدام رشد دارد این شورش ها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی هم در رابطه با افراد رشد می کنند و همدیگر را از نو خلق می کنند. این شورشها و جنبش های درون فردی و درون جمعی به صورت عادتها، گفتارها، طرز نگاه ها، برخورد ها، طرز فکرها و عملکردهای مختلف ما، خودشان را نشان می دهند . این شورش ها و جنبش ها در قالب کلی تر مثل فرهنگ، هنر، موسیقی، سیاست، صنعت، اقتصاد، همچنین شورشها و جنبشهای اجتماعی و نهایتا علوم اجتماعی و علوم طبیعی بروز کرده و به شکلهای مختلف خود نمایی می کنند، به عبارت دیگر ذهن، روح، عقل، احساس و جسم فرد و افراد تحت تاثیر چگونگی رشد این شورش ها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی و تحت تاثیر رشد اجتماعی و رشد محیط زیست خوب یا بد و درست یا غلط رشد می کنند که می توانند هماهنگ با رشد اجتماعی و محیط زیست و هماهنگ با رشد مادرمان زمین و نیروی جاذبه اش با شند و همه چیز در اندازه های مختلف خوب پیش بروند.
یا برعکس بر اثر اشتباهات ما هیچ هماهنگی با رشد اجتماعی و محیط زیست و همچنین رشد زمین و نیروی جاذبه اش ندارند و در تضاد با آنها می باشند که خرابی جبران ناپذیری در هر زمینه ای به بار می آورند، البته نباید فراموش کرد که تاثیر مادرمان کره رمین و نیروی جاذبه اش بر روی رشد ذهن، روح، عقل، احساس و جسم ما و همچنین بر روی رشد محیط اجتماعی و محیط زیست و بر روی رشد جنبشها و شورش ها غالب است. این دو در همه حال حرف اول و آخر را در رشد انسانها، طبیعت و اجتماع می زنند. یک نمونه اش اینکه ما به غذا و آب و هوای زمین وابسته هستیم که اگر به ما نرسند ما نابود می شویم، یا از روی اشتباه ما تاثیر نیروی جاذبه بر روی ارگانیسم و تک تک سلولها و مولکولهای خودمان را تغییر دهیم، پس بنابراین در افتادن با مادرمان کره زمین و نیروی جاذبه اش خطرناک است.
شورشها و جنبشها را چگونه با هم آشتی بدهیم:
گرایشهای شورشی تند و تیز، خشن همراه با گفتار، کنش و واکنش تند است. از یک نگاه تند و یک کلام تند گرفته تا دشمنی و جنگ و کشت و کشتار همه شورشی هستند و می توانند دامنه گسترده ای به خود بگیرند. برعکس انعطاف پذیری، تعامل، گذشت به جا، فروتنی، انسان مداری، حقوق فردی و جمعی، درک متقابل، همدلی، انصاف، آبرو، حثیت، فهم و درک درست از واقعیات اجتماعی و محیط زیست همگی اینها که برشمردم گرایش های جنبشی هستند.اگر ما گرایشهای جنبشی و گرایشهای شورشی را درست بفهمیم و درست و به جا و به موقع آنها را در زندگی فردی و جمعی خودمان بکار بندیم تضاد این دو را کم و از تاثیرات متضاد این دو بر روی ذهن، روح، عقل و احساس فردی و جمعی خودمان می کاهیم و از خصلتها و گرایشات شورشی و جنبشی بی جای خودمان می کاهیم، به عبارت دیگر شورشهای درون فردی و درون جمعی با جنبشهای درون فردی و درون جمعی ما همدیگر را متعادل می کنند و از افراطهای ما در هر زمینه می کاهند و برخوردهای ما با خودمان ذهنی و روحی و با محیط اجتماعی و محیط زیست درست تر تنظیم می شوند.
شرطش این است که ما با کمک عقل و احساس همدیگر این شورشها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی درست بررسی و درست بشناسیم و کاربردهای آنها را درجاهای مختلف و در زمانهای مختلف درست بدانیم و آنها را درست و به جا و به موقع بکار بندیم، یعنی در برخورد با واقعیات و موضوعات و مشکلات فردی و جمعی، اجتماعی و محیط زیستی باید بدانیم کجاها باید در اندازه های مختلف شورشی برخورد کنیم و کجاها باید در اندازه های مختلف جنبشی تا اشتباه کمتر و به بن بست بر نخوریم و دچار افراطگرای نشده و به حرکت خود در اجتماع و محیط زیست ترمز بی جا نزنیم و راکد و منفعل و عقب مانده، مثل مذهبی های افراطی بار نیاییم. در هر دو حالت عقل و احساس فردی و جمعی برای شناخت جنبشها و شورشهای درون فردی و درون جمعی زنها و مردها را یاری می دهند و کمک می کنند که ما جنبشها و شورشهای درون فردی و درون جمعی را بجا و به موقع بکار بندیم.
متاسفانه جمهوری اسلامی هیچ چیز از اینها را به ارث نبرده است. ساختار شورشی خداگانهٔ پیدا کرده. ساختار شورشی خداگانه، یعنی در چنین ساختاری هیچ اثری از گرایش جنبشی نیست و به همین خاطر گرایش شورشی بدون هیچ کنترلی مرزی نمی شناسد و بیش از حد خشن و ضد تمام ارزشها رشد کرده و کنترلی بر روی آن نیست و به مرور در طول چند قرن تا درجه خدایی مطلقگرا شده است. جمهوری اسلامی به خاطر این ساختار شورشی خداگونه نه می خواست و نمی توانست و نه می تواند خودش را اصلاح کند. چیزی نه مالی و نه اقتصادی، نه فرهنگی، نه علمی و نه سیاسی برای مردم ایران و منطقه باقی نگذاشتند و محیط زیست ایران و منطقه را هم به آتش کشیده و ویران کرده اند، پس بنابراین به حق و به جا کره زمین مادرمان با این جرثومه های فساد مذهبی در افتاده و همانطور که در بالا گفته شد این زمین و نیروی جاذبه اش هستند که حرف اول و آخر را می زنند. ادامه مبحث جمهوری اسلامی ومردم ایران در بخش دوم همین مقاله می آید. بحث زمین و نیروی جاذبه و چگونه رشد آنها و چگونگی تاثیر گذاری آنها بر روی عناصر و موجودات جاندار گیاهی و حیوانی، بخصوص انسان را در چندین کتاب فیزیک که اینجانب نوشته ام توضیح داده ام و در اینجا وارد بحث آنها نمی شوم. اما تمام این گرایشهای شورشی و گرایشهای جنبشی از بده و بستانهای موجودات زنده، بخصوص ما انسانها با محیط اجتماعی، با محیط زیست، با کره زمین مادرمان و نیروی جاذبه اش به دست آمده اند که فراز و نشیب زیاد دارند، چون در رابطه با هم رشد و روی چگونگی رشد هم تاثیر متقابل دارند و از دل این رشد پر فراز و نشیب شورشها و جنبشهای درون فردی و درون جمعی اجتماعی بوجود می آیند.
آفتابنیوز - جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به انتقاد از وضعیت موجود کشور پرداخت و نوشت: در دهکدهای کوچک (کوه ورنون) در ایالت تگزاس آمریکا، یک سرمایهدار بزرگ تصمیم گرفت یک کاباره در کنار کلیسای باپتیست بسازد. مسئولین کلیسا با ارسال نامههایی به شهرداری و همچنین با دعا و نیایش علیه ساخت کاباره در کلیسا، کمپینی را علیه این ساخت و ساز و صاحب آن آغاز کردند. با اینحال کار ساخت کاباره به خوبی در حال پیشرفت بود. ولی هنگامی که ساخت آن تقریباً پایان یافته و در شرف افتتاح بود، در یک شب طوفانی صاعقه به ساختمان کاباره برخورد کرد و آن را از بیخ و بن ویران کرد. پس از آن اعضای کلیسا پیروزی خداوند بر شیطان و پاسخ او به دعاهای مومنین را جشن گرفتند، اما صاحب کاباره، طی شکایتی علیه کلیسا و اعضای آن خواستار دو میلیون دلار به عنوان غرامت به این دلیل که کلیسا با التماس و توسل به دعا و نیایش خود مسئول از بین رفتن سرمایهاش بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بودهاند، شد.
در دادگاه، کلیسا با استناد به اظهاراتی که توسط پروفسور دکتر هربرت بنسون از دانشگاه هاروارد ایراد شد، که تایید میکرد دعا و نیایش کشیش و کلیسا هیچ تاثیری بر روند خرابی کاباره نداشته، تبرئه شد و کلیسا همه مسئولیت خرابی کاباره را رد کرد و هرگونه ارتباط بین دعاهای خود و ویرانی کاباره یا رویدادهای دنیوی قبل و بعد از آن را انکار کرد.
قاضی استنفورد که به موضوع رسیدگی میکرد در حین صدور حکم گفت: «نمیدانم آیا این پرونده را درست قضاوت کردهام یا نه، اما از روی شواهد و مدارک به نظر میرسد ما یک فرد گناهکار کابارهساز داریم که به قدرت دعا و نیایش اعتقاد کامل دارد و یک کلیسا با تمام پیروان و اسقف و کشیش داریم که به دعا و نمازی که خود میخوانند هیچگونه ایمان و اعتقادی ندارند».
ایران اینترنشنال - بیژن کوشکی، مدافع پیشین باشگاه استقلال به آلمان پناهنده شد. این بازیکن اهل خرم آباد در سال ۱۳۹۱ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. کوشکی سابقه قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی را با پیراهن آبیهای پایتخت در کارنامه دارد.
مقدمه - فصل جدید مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران در اواخر تابستان ۱۴۰۱ نقطه پایانی چالش جمعیت با حاکمیت را رقم زده است. امروز مردم ایران پیامآور ارزشهای والای انسانی هستند. شعار «زن، زندگی و آزادی» که محور بنیادین مبارزات است، هم به ارزشهای متمدنانه انسانی پایبند است که زن نقطه اتکای این ارزشهاست، هم به زندگی در معنای عام میپردازد که اقتصاد، جامعه و فرهنگ را در بر میگیرد و هم آزادی را در ذهن میپروراند که بیش از ۷۰ سال است که از مردم این مرز و بوم سلب شده است. کافی است تا مروری ساده بر رفتار و کردار رژیم مستبد جمهوری اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته داشته باشیم تا به ماهیت چنین شعاری پی ببریم. مدت زمان زیادی از شیوع بیماری کووید-۱۹ و کشتار خاموش جمهوری اسلامی در پی این حادثه ناگوار نگذشته است. حکومت جان مردم را در این حادثه فدای اهداف سیاسی خودش کرد. حادثه هواپیمای اوکراینی، کشتار مردم در آبان ۹۸، حادثه متروپل و بسیاری از این دست، شرارت دستگاه حاکم را به وضوح بر همگان آشکار کرده است. همگی این رخدادها منجر به این شده که اکنون یک آگاهی عمومی که در تاریخ ایران بیسابقه است در نزد مردم ایران شکل گیرد. جامعه رشد فرهنگی و اخلاقی مشهودی را تجربه کرده و خواست مردم دموکراتیک و متکثر شده است. در واقع باید گفت که با وجود تمامی صدماتی که جمعیت ایران در طول چند دهه گذشته تجربه کرده است اما به لحاظ اجتماعی و فرهنگی به بلوغ قابل توجهی دست پیدا کرده و توانسته تغییرات بسیاری را در درون خود رقم بزند.
حاکمیت - در مقابل به دلیل ماهیت غیرتاریخی رژیم جمهوری اسلامی، در ابعاد حاکمیت چیزی تغییر نکرده است. نظام قدرت موجود هیچ ارادهای را نسبت به کلیت خود از دست نداده است و سرکوبها نه تنها خفیفتر نشده، بلکه شدیدتر شدهاند. رژیم در معرض دیالکتیک عجیبی است: از یک سو، ادعایش ایجاد یک کل واحد است به معنای سلب و انکار سیستماتیک و مطلق آزادی و از سوی دیگر، مبتلا به نوعی ناتوانی عملی است که توان رسیدن کامل به این هدف را از وی سلب کرده است. رژیم جمهوری اسلامی تمام توان و دانش فنی خود را صرف یگانه هدفش یعنی اعمال وحشیانه و بدون قید و شرط قدرت کرده است و هرگز به این واقعیت اعتراف نمیکند که ارزشی مهمتر و مقدستر از «رهبری» وجود دارد. هرچه تهدیدات علیه پیشبرد این قدرت بیشتر شود (مانند مقاومت در برابر گشت ارشاد) ابزارهای سرکوب شدیدتری بدون محدودیت به کار گرفته میشود. «اطاعت، ترس و عادت» درخواست حاکمیت از مردم است و در صورت عدم پایبندی به آن مجازاتهای شدیدی را اعمال خواهد کرد. داشتن تفکر مستقل، آزادی بیان در عقاید و اختیار در نوع پوشش به ویژه برای زنان و در نهایت سازماندهی مردمی برای نشان دادن هرگونه اعتراضی به طور کلی ممنوع اعلام شده، محکومیت سنگین در پی دارد و مجازات کار گروهی به مراتب سختتر از هرگونه فعالیت فردی است.
مواجهه با حاکمیت - هیچ دکترین سیستماتیک مستقلی وجود ندارد که بتواند قدرت این رژیم را از درون حذف کند یا جایگزین آن شود. اپوزیسیونی وجود ندارد یا اگر هست بدون کارکرد موثر و محبوبیت لازم در خارج از مرزهای کشور هستند و اگر هم افراد قابل اعتمادی برای مردم باشند، توانمندی خاصی ندارند. جامعه اما آگاهانه در حدود بیرونی امکانات خود عمل میکند و به نظر در بلندمدت میتواند یک سنگریزه را به بهمن تبدیل کند. طغیانهای پی در پی نارضایتی شامل تظاهرات مردمی، اعتصابات و اعتراضات کارگری و مقابله با سیاستهای رژیم در دانشگاهها و مدارس میتواند پایههای دولت را متزلزل کند. اما در چنین حالتی بخت و اقبال وارد صحنه شده و نقش بازی میکند. تجربه دو هفته مبارزه مستقیم در خیابانها در شهریور و مهر ۱۴۰۱ نشان داد که در صورت عدم همراهی بخش خاکستری جمعیت ناراضی (به هر دلیلی) با جنبش آزادیخواهی، نظام ولایی قادر است شهروندان خود را اگر در مقیاس کم باشند به شکلی احمقانه سرکوب کند. بخش خاکستری جمعیت همواره برای جلوگیری از صدمات ناشی از قدرت حاکمیت، مجبور است در بسیاری از موقعیتها «قوانین بازی» اعمال شده بر خود را بپذیرد یا تا سرحد ممکن خود را با آن وفق دهد. افراد مجبورند خود را مقلد و مطیع نشان داده و احساسات ضد حکومتی، عقاید عرفی و اخلاقی و دینی و همچنین رویکرد سیاسی خود را مخفی کنند یا حداقل در عمل به شیوههای استاندارد رفتاری تن در دهند. حتی ممکن است در آینده حاکمیت برای جذب بیشتر موافق و انکار شدیدتر مخالفین در بحرانهای اقتصادی که کمبود کالا و خدمات وجود دارد، امتیازاتی را به موافقانش ارائه دهد.
دویچه وله - موج اعتراض و اعتصاب در شهرهای ایران. بسیاری از دانشگاهها صحنه حضور دانشجویان معترض هستند. در سنندج مغازهها تعطیلند و درگیریها به بسیاری از نقاط شهر کشیده شد. در خیابان اصلی بازار تهران گاز اشک آور شلیک کردند.
همزمان به افزایش اعتراضات سراسری در شهرها مختلف ایران، سرکوب معترضات از سوی ماموران حکومتی نیز افزایش یافته است.
شبکه حقوق بشر کردستان از کشته شدن دست کم دو نفر و زخمی شدن بیش از ۱۵ نفر در جریان اعتراضات امروز شهر سنندج خبر داده است. دویچه وله فارسی مسقلا نمی تواند این آمار را تایید کند.
یکی از کشتهشدگان راننده خودرویی است که سر او هدف اصابت مستقیم گلوله قرار گرفته و جان باخته است.
خبر فوری
همزمان با اعتراضات گسترده در خیابانهای شهر #سنندج، دانشگاه علوم پزشکی کردستان از سوی نیروهای ضدشورش و لباس شخصی محاصره شده است. تا کنون کشته شدن یک معترض و زخمی شدن بیش از ۱۵ نفر دیگر در جریان اعتراضات امروز شهر سنندج گزارش شده است.#مهسا_امینیpic.twitter.com/ZPcNyYtipP
ایندیپندنت فارسی - بنا بر گزارشها، به جو بایدن گفتهاند یکی از خودیهای کرملین که از عملکرد در جنگ اوکراین عصبانی است به مقابله با ولادیمیر پوتین پرداخته است.
طبق گزارشی، این دخالت به اصطلاح نادر از طرف شخصی که یکی از اعضای محفل خودیهای رهبر روسیه قلمداد میشود، آن قدر موثق بود که به گزارشهای روزانه اطلاعاتی بایدن راه یافته است. طی این گزارش، یکی از مقامهای ارشد رئیسجمهوری ایالات متحده بیش از نیمی (شش عدد) از مهمترین موضوعهای اطلاعاتی را به او خبر داده است.
طبق گزارش واشنگتنپست هویت این فرد خودی را نمیتوان تایید کرد، اما نام او در گزارش نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده آمده است.
در گزارش واشنگتنپست آمده است: «این گزارش اطلاعاتی جدید به همراه اظهارات مقامهای روسیه بر وجود دودستگی در رده بالای اطرافیان پوتین تاکید دارد، اطرافیانی که از دیرباز تمایلی نداشتهاند اخبار بد را به گوش رهبر خودکامه روسیه برسانند، رهبری که به نظر میسد بیش از هر زمان دیگری در دوران ۲۲ ساله حاکمیتش، در انزوا قرار گرفته است.»
این گزارش چند روز پس از آن انتشار یافته است که روسیه چند منطقه در شرق اوکراین را رسما به خاک خود ملحق کرد، مناطقی که چندین سال است از روسیه پیروی میکنند.
در همین حال، اوکراین در میدان نبرد در حال پیشروی بوده است و نظامیان روسیه را وادار به عقبنشینی از شهرهایی کرده است که قبلا کانونهای راهبردی مهمی به شمار میآمدهاند.
درگیریهای شدید در کردستان؛ خبرگزاریهای دولتی از "آشوب گسترده" در تهران خبر دادند
رادیو بین المللی فرانسه - شنبه ۱۶ مهرماه، تظاهرات و اعتراضات در سراسر ایران ابعاد بیسابقهای یافت. خبرگزاریهای جمهوری اسلامی اعتراف کردند که به ویژه شهر تهران "شاهد آشوب و خرابکاری" بوده است. همچنین خبرهای تأییدنشده از غرب کشور، حاکی از درگیریهای بسیار شدید در سنندج، جوانرود و چند شهر دیگر است.
ایران اینترنشنال - اعتراضات سراسری علیه جمهوری اسلامی به دنبال فراخوان گروههای مختلف برای تجمعات خیابانی، روز شنبه ۱۶ مهر ادامه یافت. مردم در تهران، شیراز، اصفهان، اراک، سنندج، کرج، رفسنجان، مشهد و ... به خیابانها آمدند. علاوه بر این، دانشگاههای شهرهای مختلف هم عرصه اعتراض دانشجویان شدند.
خیزش سراسری مردم ایران پس از سه هفته همچنان با تظاهرات خیابانی، اعتصابات عمومی و تجمعهای دانشجویی در شهرهای مختلف ادامه دارد.
غروب شنبه، نتبلاکس از وقوع اختلال در شبکههای تلفن همراه ایران همزمان با اعتراضات خبر داد.
گزارشی از تجمعات در استانها و شهرهای مختلف:
استان تهران، تهران و شهر قدس
یکی از مخاطبان ایران اینترنشنال در ویدیویی که مردم را در تجمع شبانه در نازیآباد نشان میدهد، میگوید: «ماشاالله به مردم ایران، دیگه آخرین روزهای دیکتاتوریه.»
یکی از مخاطبان ایران اینترنشنال در ویدیویی که مردم را در تجمع شبانه در نازیآباد نشان میدهد، میگوید: «ماشاالله به مردم ایران، دیگه آخرین روزهای دیکتاتوریه.» pic.twitter.com/AWfVxD6FTD
ویدیوهای ارسالی به ایران اینترنشنال نشان میدهد تعداد پرشماری از معترضان شامگاه شنبه همچنان در خیابانهای تهرانپارس حضور دارند و علیه جمهوری اسلامی شعار میدهند.
ویدیوهای ارسالی به ایران اینترنشنال نشان میدهد تعداد پرشماری از معترضان شامگاه شنبه ۱۶ مهر همچنان در خیابانهای تهرانپارس حضور دارند و علیه جمهوری اسلامی شعار میدهند pic.twitter.com/CGg8wCHWeB
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد گروهی از مردان با حمله به یک ون نیروهای امنیتی در تهران، زنانی که در ون بازداشت بودند را نجات دادند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد گروهی از مردان با حمله به یک ون نیروهای امنیتی در تهران، زنانی که در ون بازداشت بودند را نجات دادند pic.twitter.com/q42irxXJ1s
مردم در تجمع شبانه در قلعه حسنخان شعار «این دیگه اعتراض نیست، این خود انقلابه» سر دادند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد مردم در تجمع شبانه در قلعه حسنخان شعار «این دیگه اعتراض نیست، این خود انقلابه» سردادند pic.twitter.com/YURMb7qKux
مردم برای تجمع شبانه در فلکه سوم تهرانپارس به خیابان آمدند.
غروب روز شنبه، مردم در نازیآباد تهران با شعار علیه جمهوری اسلامی به خیابان آمدند.
ویدیوی ارسالی به ایران اینترنشنال نشان میدهد معترضان شامگاه شنبه ۱۶ مهر در نازیآباد تهران همچنان در خیابانها حضور دارند و علیه جمهوری اسلامی شعار میدهند pic.twitter.com/LJiqIJScig
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد یک زن در منطقه شهران تهران روسری خود را آتش میزند و مردم همزمان با تشویق او شعارهای «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما» سر میدهند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد یک زن در منطقه شهران تهران روسری خود را آتش میزند و مردم همزمان با تشویق او شعارهای «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» و «ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما» سرمیدهند pic.twitter.com/ylbMXOiGq8
یک موتور نیروهای بسیجی در محله بهارستان به آتش کشیده شد.
در میدان هفتتیر مردم تجمعات اعتراضی شکل داده و شعار دادند.
ویدیوی رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد مردم با کندن حفاظهای خیابان آیت در تهران و قرار دادن آن در وسط مسیر، برای نیروهای امنیتی مانع ایجاد میکنند.
معترضان در این خیابان شعار میدهند: «بسیجی بیغیرت، قاتل کل ملت»
در خیابان فلسطین تهران معترضان شعار «توپ تانک فشفشه، آخوند باید گم بشه» سر دادند.
ویدیویی که حساب «۱۵۰۰ تصویر» منتشر کرده، نشان میدهد مردم در حوالی بازار تهران، گروهی از ماموران امنیتی را وادار به عقبنشینی میکنند.
ویدیویی که حساب «۱۵۰۰ تصویر» منتشر کرده، نشان میدهد مردم در حوالی بازار تهران، گروهی از ماموران امنیتی را وادار به عقبنشینی میکنند pic.twitter.com/euQQ90KVe6
ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد کسبه بازار بزرگ تهران با تعطیل کردن مغازههای خود به خیابان آمده و شعارهایی از جمله «آزادی، آزادی» سر دادند.
همچنین بر اساس ویدیوها، یک کانکس نیروی انتظامی در حوالی بازار تهران آتش گرفته است.
ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال نشان میدهد کسبه بازار بزرگ تهران با تعطیل کردن مغازههای خود به خیابان آمده و شعارهایی از جمله «آزادی، آزادی» سرمیدهند pic.twitter.com/ls3EzSPSBg
ویدیوهایی از تهران به ایراناینترنشنال رسیده که نشان میدهند روز شنبه ۱۶ مهر ماه ماموران در پارک دانشجو بهسمت مردم گاز اشکآور شلیک کردند.
ویدیوهایی از تهران به ایران اینترنشنال رسیده که نشان میدهد روز شنبه ۱۶ مهرماه ماموران در پارک دانشجو بهسمت مردم گاز اشکآور شلیک کردهاند pic.twitter.com/IO5frUBS2I
مردم معترض با سر دادن شعار «مرگ بر دیکتاتور» در پامنار تهران تجمع کردند.
شهروندان تهرانی در منطقه هفتحوض تهران به خیابان آمده و شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
در منطقه لالهزار نیز معترضان با روشن کردن آتش، خیابان را بستند.
ویدیوهای رسیده از خیابان لالهزار تهران، نشان میدهد که مردم معترض روز شنبه ۱۶ مهرماه تجمع کرده و با روشن کردن آتش، خیابان را بستهاند pic.twitter.com/tuNjeMGB3i
همچنین گزارش شده که شماری از مردم با تجمع مقابل ایستگاه متروی قلهک شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند.
زنان در سعادتآباد تهران با در آوردن روسریهای خود تجمعات اعتراضی تشکیل دادند.
در اقدامی مشابه، دانشآموزان دختر در خیابان شریعتی تهران نیز با در آوردن روسریهای خود و سر دادن شعار «آزادی آزادی» اعتراض کردند.
گزارشهایی از تهران منتشر شده که نشان میدهند پس از آغاز اعتراضات مردمی در خیابان آزادی تهران و مقابل دانشگاه شریف، نیروهای امنیتی به سوی معترضان گاز اشکآور شلیک کردند.
در خیابان چراغ برق نیز معترضان پیش از ظهر شنبه دست به تجمع اعتراضی زدند.
در قلعهحسنخان (در شهر قدس) مردم به خیابانها آمده و خطاب به ماموران امنیتی فریاد «بیشرف بیشرف» سر دادند.
عطاالله مهاجرانی در یادداشتی با عنوان «انعطاف و تجدیدنظر» در روزنامه اعتماد نوشت: ضربالمثلها، تاریخی از اندیشه و تجربه را بر دوش میکشانند. ضربالمثلی با دو شکل متفاوت روایت شده است:
یکم: «مرد آن است که بر سر حرفش بایستد!»
دوم: «مرد آن است که بر سر حرفش نایستد!»
بدیهی است که از واژه « مرد» در این ضربالمثلها مراد «انسان» است و نه جنس مذکر، چنانکه واژه «Man» در زبان انگلیسی نیز گاه همین معنا را داراست.
انسان بر اصول خود که برایش مدلّل است و میتواند با برهان و استدلال از آن اصول دفاع کند و به آن ایمان دارد، بر سر چنان اصولی میایستد و لحظهای تردید نمیکند و اندک تزلزلی نشان نمیدهد. چنانکه سعدی در وصف ایمان و باور موحدان سروده است:
موّحد چو در پایریزی زرش
چه شمشیر هندی نهی بر سرش
امید و هراسش نباشد ز کس
بر این است بنیاد توحید و بس
اما همان انسان موحد و مقاوم و استوار، اگر در موضوعات و مسائل دیگر متوجه شد که نظرش درست نبوده است، شرط انسانیت انسان جایزالخطا، تجدیدنظر است. سیاستهای فرهنگی و اقتصادی و تصمیمهای سیاسی و اجتماعی، در همین ساحت قرار میگیرد. به همین دلیل تجدیدنظر نهتنها مذموم نیست، بلکه پسندیده است. امام خمینی تجدیدنظر در مقوله فتوا را از همین سنخ تلقی کردهاند. امام در دیدار با فقیهان و حقوقدانان شورای نگهبان در تاریخ بیستم آذرماه سال ۱۳۶۲ گفتهاند: «آنچه مهم است، این است که ما میخواهیم مطابق شرع اسلام مسائل را پیاده کنیم. پس اگر قبلا اشتباه کرده باشیم باید صریحا بگوییم اشتباه کردهایم و عدول در بین فقها از فتوایی به فتوای دیگر درست همین معنا را دارد. وقتی فقیهی از فتوای خود برمیگردد یعنی من در این مساله اشتباه کردهام و به اشتباهم اقرار میکنم. فقهای شورای نگهبان و اعضای شورای عالی قضایی هم باید اینطور باشند که اگر در مسالهای اشتباه کردند صریحا بگویند اشتباه کردیم و حرف خود را پس بگیرند، ما که معصوم نیستیم.»
صدای آمریکا - همزمان با گسترش اعتراضهای ضدحکومتی در ایران، رسانههای وابسته به سپاه پاسداران کشورهای همسایه را به عملیات نظامی تهدید کردند.
به نوشته این رسانهها، در صورتیکه کشورهای همسایه ایران گروههای مخالف را از مناطق مرزی اخراج نکنند، یگانهای زرهی و تکاوری نیروهای مسلح حکومت ایران علیه این گروهها وارد عمل میشوند.
این رسانهها از هیچ کشوری نام نبردهاند، اما با توجه به حملات اخیر علیه مواضع احزاب کُرد مخالف در نقاط مرزی با اقلیم کردستان عراق، به نظر میرسد منظور آنها عراق باشد.
همزمان مجلس عراق روز شنبه در مورد حملات اخیر سپاه پاسداران علیه مواضع این احزاب در اقلیم کردستان تشکیل جلسه داد.
پس از پایان این جلسه، محمد حلبوسی، گفت عراق در جلسههای این اتحادیه، یک بند اضطراری را ارائه میکند. به گفته او این بند با هدف حفظ حاکمیت ملی، توقف حملات و همچنین دخالت در امور داخلی عراق ارائه میشود.
شاخَوان عبدالله، معاون رئیس مجلس، هم گفته مجلس عراق موظف شده تا اقدامات لازم را برای جلوگیری از حملات ترکیه و ایران به اقلیم کردستان در پیش بگیرد.
حملات توپخانهای و پهپادی سپاه پاسداران علیه مواضع احزاب کُرد مخالف در اقلیم کردستان به ویژه در مناطق مرزی تا جمعه هم ادامه داشت.
در حمله موشکی و پهپادی شش مهرماه سپاه پاسداران به مقر های اصلی احزاب کُرد در سلیمانیه و اربیل، دستکم ۱۵ تن کشته و دهها تن دیگر زخمی شدند.
حسین امیر عبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، هم جمعه در گفتوگویی تلفنی با فواد حسین همتای عراقی خود مدعی شد که احزاب کُرد از خاک اقلیم کردستان، امنیت ایران را تهدید میکنند.
احزاب کُرد این ادعاها را رد کرده و میگویند هدف جمهوری اسلامی از این حملات، وصل کردن اعتراضات مردمی به خارج از کشور است.
توقیف پاسپورت همایون شجریان و سحر دولتشاهی هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه خمینی
خبرگزاری ایلنا به نقل از شاهدان عینی از توقیف پاسپورت همایون شجریان، خواننده و آهنگساز و سحر دولتشاهی، بازیگر سینما هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه امام خمینی خبر داده است.
بی بی سی - همایون شجریان اخیرا برای اجرای کنسرتهایی خارج از ایران بسر میبرد.
همایون شجریان پس از مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد در یک پست اینستاگرامی نوشت: «غمهامان سنگین است دلهامان خونین است ما سرتا پا زخمیم سرتا پا دردیم.»
آقای شجریان همچنین هشتگ مهسا امینی را در اینستاگرامش استوری گذاشته بود.
پیش از این خبرهایی در مورد توقیف پاسپورت بازیگران و چهرههای ورزشی که از اعتراضات اخیر در ایران حمایت کرده بودند، منتشر شده بود.
علی دایی، فوتبالیست پیشین تیم ملی ایران و از چهرههای سرشناس ورزشی و مهران مدیری، بازیگر و کارگردان از جمله کسانی هستند که پس از ورود به ایران پاسپورت آنها توقیف شده است.
جمعی از چهرههای فرهنگی و مدنی ایرانیتبار فرانسه، از جمله منصور بهرامی، نگار جوادی و مهیار منشیپور در نامهای از رییسجمهور این کشور خواستند که از مردم ایران در مقابل حکومت نظامی جمهوری اسلامی دفاع کرده و در «سمت درست تاریخ» بایستد.
ایران اینترنشنال - مدافع تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه الاهلی قطر در یک استوری اینستاگرامی نوشت: عکسها، خبرها و ویدئوها را میبینم و غصه همه وجودم را پُر کرده. برای مردم کشور عزیزم ایران. برای خواهرها و برادرهایم که خواسته زیادی ندارند؛ زندگی معمولی و نرمال میخواهند.
شجاع خلیلزاده در ادامه نوشت: این مردم نازنین، این دختر و پسرهای شریف میخواهند صدایشان شنیده شود. آنها لایق بهترینها هستند چون با همه مشکلات ساختند و در این کشور ماندند. نمایندههای مجلس کجا هستند؟ همانها که برای یک رای از همین جوانها هرکاری میکردند و امروز که باید «صدای مردم» باشند، پشت هجمهها پنهان شدند و صدایی از آنها درنمیآید. دولت چرا توجهی به این صداها ندارد؟ اجازه بدهیم دانشجو و دانشآموز حرفشان را بزنند و آزادانه گفتوگو کنند. برخورد با این قشر، آینده کشور را به خطر میاندازد. این نسل هم خوب بلد است حرف بزند و هم خوب بلد است از خودش دفاع کند. اگر آستانه تحملمان را بالا ببریم و پای گفتوگو با این جوانان رشید بنشینیم و خواستههایشان را برآورده کنیم، مطمئن باشید کشور را بیمه میکنید، ایران را سربلند میکنید. زخم روی دردهای آنها نپاشیم و مرحم زخمهایشان باشیم.
او در پایان نوشت: من هم ترانه زیبای «برای» را شنیدم و توصیهام این است مسئولانمان هم بشنوند. این صدا، هم خواهان آزادی است و هم خواهان حفظ محیط زیست، هم خواهان عدالت است و هم خواهان احترام. همانها که دولت و نمایندههای مجلس باید بگویند و بنویسند؛ اما متاسفانه صدایی از آنها شنیده نمیشود. به #ایران فکر کنیم. همه ما فقط همین #وطن را داریم.
روزنامه لسآنجلس تایمز گزارشی با عنوان «ایران سابقهای طولانی در اعتراضات دارد. اما این بار متفاوت است» منتشر کرده که در آن به بررسی اعتراضات ایرانیان علیه جمهوری اسلامی میپردازد.
صدای امریکا - «آلکس شمس» نویسنده این گزارش مینویسد که با گذشت سه هفته، اعتراضات در ایران همچنان ادامه دارد. اعتراضاتی که، به گفته او، در دو ویژگی ابعاد آن و وحدت ملی بیسابقه است چرا که مردم ایران این بار با پیشینههای متفاوت قومی و دینی، اقشار مذهبی و غیرمذهبی، همگی در این اعتراضات شرکت کرده و با وحدت خود تهدیدات حاکمیتی را به چالش گرفتند.
شمس معتقد است این اعتراضات بسیار متفاوت از گذشته، پایههای حاکمیت را متزلزل کرده است.
او میافزاید نیروهای امنیتی با باتوم، گاز اشکآور و گلوله تلاش کردند اعتراضات را سرکوب کنند. دهها شهروند کشته و شمار زیادی دستگیر شدند اما جنبش همچنان ادامه یافته و گروههای کوچکی از اعتراضکنندگان از خیابانی به خیابانی دیگر میروند و با سنگربندی موقت در خیابانها شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر داده و با پرتاب سنگ به مقابله با نیروهای سرکوب بر میخیزند.
دانشجویان بسیاری از دانشگاهها به معترضان پیوستهاند. آنها دست به اعتصاب زده و تحصنهایی برگزار کردهاند و نیروهای امنیتی در تلاشند با خشونت آنان را پراکنده کنند.
دامنه نافرمانیهای مدنی به دبیرستانها نیز کشیده شده و هزاران دختر دبیرستانی مقنعهها را از سر برداشته در خیابانها شعار میدهند.
به گفته نویسنده، نقطه قوت اعتراضات اخیر در این است که این اعتراضات سازماننیافته و بدون رهبر است. در واقع جنبشی مردمی است که بیانگر نارضایتی عمومی از حاکمیت است. رهبری این تظاهرات را عمدتا دختران جوان برعهده دارند و بسیاری از بازداشتشدگان نوجوان هستند. به نظر میرسد رهبری جنبش را نسلی برعهده دارد که برای نخستین بار در اعتراضات سیاسی شرکت میکند.
نویسنده این گزارش می افزاید آخرین اعتراضات عمومی در چنین ابعادی پس از انتخابات ۸۸ به وقوع پیوست که در پی سالها کنشگری اصلاحطلبانه برای توسعه آزادیهای سیاسی و اجتماعی و دمکراتیزه کردن انتخابات تحت کنترل حکومتی، و حتی در شرایطی که خامنهای میتوانست حرف آخر را بزند، میرحسین موسوی در رقابتی تنگاتنگ از لحاظ رای با محمود احمدی نژاد به رقابت پرداخت.
بسیاری بر این باور بودند که موسوی شانس بالای برای شکست محمود احمدی نژاد نامزد محبوب خامنهای داشت. اما خیلی زود این امیدها بر باد رفت و محمود احمدینژاد برنده اعلام شد. کارشناسان نسبت به تقلب گسترده هشدار دادند و اعتراضات سراسری جنبش سبز آغاز شد و میلیونها نفر با شعار «رای من کجاست» به اعتراضات پیوستند. نیروهای امنیتی بسوی مردم تیراندازی کردند و دهها نفر را کشتند و هزاران تن را نیز بازداشت کردند. در نهایت اعتراضات به پایان رسید و حاکمیت با حبس خانگی نامزدهای معترض، سر جنبش را قطع کرد.
در آن سال ایرانیان با امید به تغییر به خیابانها آمدند و به تغییر از طریق انتخابات باور داشتند اما امروز برخلاف آن روز، نومیدی و خشم نیروی محرکه ایرانیان برای حضور در خیابانهاست.
نویسنده این گزارش میگوید جامعه ایران در دهه گذشته بشدت تغییرکرده است. تحریمها اقتصاد را فلج کرده، ارزش ریال بشدت پایین آمده، مردم عادی فقیر شدهاند و ارتباط آنان با جهان قطع شده است.
اعتراضات خیابانی مکرر پنج سال اخیر که بر نابرابری اقتصادی و بحرانهای فزاینده محیط زیستی (بحران کمبود آب) متمرکز بوده، جامعه ایران را بشدت تکان داده است. سرکوب وحشیانه این اعتراضات مردمی نشان میدهد رژیم جمهوری اسلامی بطرز فزایندهای تحمل هیچگونه انتقادی را ندارد.
ایران اینترنشنال - علی مصفا، بازیگر و فیلمساز، در یادداشتی با اشاره به خاطراتش از شرکت در تظاهرات ضدحجاب اجباری سال ۵۷ در دانشگاه تهران به همراه مادرش، نوشت: «دانشآموزان و دانشجویان ديگر نه فريب لفاظی و توهمات خيالفروشان را میخورند و نه با تحقير و تهديد جا میزنند. آرزويم كوتاهی عمر ظلم است»
او همچنین در پایان گفت: «آرزويم كوتاهی عمر ظلم است و دوام عمر او [مادرم]، تا بالاخره روزی را كه سالها در انتظارش بوده ببيند.»
علی مصفا (زادهٔ ۱۱ آذر ۱۳۴۵) بازیگر و فیلمساز است. او که فرزند مظاهر مصفا و امیربانو کریمی است، در رشته عمران از دانشکدهٔ فنّی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدهاست. لیلا حاتمی در سال 1377 با علی مصفا ازدواج نمود.حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های مانی و عسل می باشد.
نخستوزیر کانادا از اقدام این کشور برای جلوگیری از ورود ۱۰ هزار نفر از اعضای سپاه پاسداران و مقامات ارشد جمهوری اسلامی به این کشور خبر داد و معاون او نیز سپاه را سازمانی تروریستی خواند. با این حال دولت کانادا هنوز کل سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار نداده است.
***
ایران وایر - کریستیا فریلند معاون نخست وزیر کانادا، در یک نشست خبری با اعلام اینکه فرماندههان سپاه پاسداران تروریست هستند و سپاه پاسداران یک سازمان تروریستی است، گفت:«بیش از ده هزار نفر از اعضای این سازمان تروریستی از جانب دولت کانادا ممنوعالورود خواهند شد. تمام این ده هزار نفر تحت تحریم ما خواهند بود و نمیتوانند اینجا دارایی داشته باشند.»
خانم فریلند تاکید کرد تطبیق قوانین منع ورود و مهاجرت اعضای سپاه و در سطح گستردهتری مقامات ارشد ایران به کانادا، به معنای شناختن سپاه به عنوان یک گروه تروریستی است.
البته مذهبیون گرامی را راضی کردن و واقعیت را به آن ها حالی کردن تقریبا کاری ست محال چون وقتی چیزی در ذهن کسی با چکش و تیشه حکاکی شد، پاک کردن اش فقط با چکش و تیشه امکان پذیر است نه با حرف منطقی.
ولی خب، شاید کسانی در میان اهل مذهب باشند که دستکم به چشم های شان اعتماد کنند و متوجه شوند که اولا زنان در غرب، آن طور که آن ها تصور می کنند، با پستان و ک.و.ن لخت در خیابان ها نمی گردند و ثانیا زنان در غرب، نسبت به ایران «اسلامی» از امنیت روانی و جسمی غیر قابل مقایسه ای بهره مندند که در مخیله ی اسلامیون هم نمی گنجد.
عزیزان مذهبی که گاه گداری در خیابان های شهرشان قدم می زنند حتما دیده اند که برخی مردان مسلمان و بزرگ شده در متن جمهوری نکبت «اسلامی» به زن و دخترْ بچه و حتی زنان سالخورده رحم نمی کنند و مفتضح ترین متلک های جنسی را نثارشان می کنند آن قدر که این موضوع در ایران تبدیل به یک امر عادی شده و زنان هم بی خیال از کنار این بیماران جنسی بزرگ شده در محیط اسلامی آقایان عبور می کنند.
حالا به عنوان کسی که سال ها در غرب و در «آزادترین» کشورهای اروپایی که امریکا هم به گرد پای آن ها نمی رسد -چون بنیاد خانواده در امریکا بسیار برای امریکایی ها مهم است- زندگی کرده اگر بگویم، نه تنها کلام زشت و متلک، بلکه نگاه شهوت انگیز حیوانی هم از غربی ها نسبت به زنان ندیده ام و اگر باشد -که نمی توانم با قاطعیت وجود آن را انکار کنم- آن قدر کم و حداقلی ست که اصولا به چشم نمی آید شاید مذهبیون گرامی این حرف را باور نکنند که اِشکالی هم ندارد.
هشدار مقامات نظامی به نیروهای امنیتی برای سرکوب مردم
کیهان لندن - با وجود تهدید مقامات ارشد جمهوری اسلامی به ویژه فرماندهان نظامی و انتظامی، خیزش مردم ایران روز شنبه ۱۶ مهرماه نیز هزاران نفر را در شهرهای مختلف به خیابان کشاند.
همزمان سردار پاسدار اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به مأموران امنیتی و انتظامی هشدار داد که «مسئولیت و تکلیف دارند تا امنیت کشور تضمین شود.»
کوثری معاون پیشین فرمانده «قرارگاه امنیتی ثارالله» در صحبتهایی که به نظر میرسد بیشتر واکنش به ریزش نیروهای امنیتی است به آنها هشدار داد: «اگر مسئولان امنیتی به وظیفهای که برعهده دارند به درستی عمل نکنند باید مقابل فرماندهان خود و مردمی که از سوی آشوبگران مورد تعرض و تعدی قرار میگیرند، پاسخگو باشند؛ بنابراین مسئولان انتظامی و امنیتی اکنون در حال انجام وظیفه ذاتی خود هستند و برخی تلاشها برای تضعیف مأموران عملکننده ناشی از عملکرد موفق این نیروها در برخورد با آشوبگران است.»
وریا غفوری، کاپیتان پیش تیم فوتبال استقلال تهران و بازیکن فعلی باشگاه فولاد خوزستان، در پایان بازی دو تیم استقلال و فولاد خوزستان، از سیاستهای سردار پاسدار، مصطفی آجرلو، مدیرعامل فعلی باشگاه استقلال، بهشدت انتقاد کرد و گفت: «به ریش نیست، به ریشه است»
کیهان لندن - در تهران روز سهشنبه ۱۲ مهرماه یک مراسم ختم ویژه در شرکت اتومبیلسازی «سایپا» برگزار شد که علاوه بر مدیرعامل و مدیران ارشد این شرکت، فرمانده سپاه «محمد رسولالله» تهران و مسئول بسیج کارگری، مسئول بسیج کارگران و کارخانجات تهران بزرگ و جمعی از مدیران و کارکنان گروه سایپا و صنایع تهران نیز در آن حضور داشتند.
این مراسم مربوط به حسین تقیپور عضو سپاه تهران از پرسنل شرکت «پارس خودرو» ساکن «اسلامشهر» (شادشهر) تهران بود که در جریان سرکوب اعتراضات شرق تهران در محله تهرانپارس کشته شد.
شبکه العالم (تلویزیون عربیزبان وابسته به جمهوری اسلامی) بعد از دفن تقیپور برای مصاحبه به سراغ خانواده او رفت. همسرش در این مصاحبه طبق معمول دیگر موارد مشابه گفت «وقتی خبر شهادتش را شنیدم افتخار کردم و تبریک گفتم... آرزویش شهادت بود که به آن رسید.»
او همچنین با افتخار در سرکوب مردم توسط شوهرش گفت: «به همسرم با وجود اینکه به دنبال اعزام به جبهه سوریه برای جهاد علیه دشمنان قسم خورده اهل بیت بود گفتم کشور خودمان به امثال شما احتیاج دارد، در کشور بمانید و خدمت کنید!»
مادر تقیپور نیز با تأیید سرکوب مردم بیسلاح توسط پسرش میگوید: «خوشحالم پسرم راه راست و باغیرت را رفت!»
نکته قابل توجه اینکه برخلاف دم و دستگاه و زندگی خانوادههای مافیایی جمهوری اسلامی که این سرکوبها به سود بقای آنان است تا خود بهترین زندگی را در ایران داشته و فرزندان و فامیل خود را نیز به کشورهای آزاد و مرفه بفرستند، منزل این سرکوبگر بینوا خانهای محقّر بالای یک تعمیرگاه صافکاری و نقاشی ماشین در یکی از مناطق فقیرنشین «اسلامشهر» در جنوب تهران است. پسر جوان وی به نام «ارشیا» محزون از مرگ پدر میگوید پدرش «دلپاک، مهربان، صاف و صادق و زلال» بود. چه بسا این خانواده با مقرری سرکوب زندگیاش تأمین میشد و حالا نیز در رده خانواده «شهدا» قرار میگیرد.
برای این خانواده اما کشته شدن تقیپور که البته معلوم نیست چگونه جان خود را از دست داده است، پایان راه نیست. وضعیت ایران با گذشته بسیار متفاوت شده. ۴۳ سال فشار بیامان و سرکوب خونین، جان مردم را از نظام و گروههای سرکوبگرش اعم از پاسدار و بسیج و لباسشخصی و حزباللهی به لب رسانده است. از همین رو نیز پس از مرگ این پاسدار، گروهی از مردم خشمگین شامگاه ۱۲ مهرماه به منزل تقیپور حمله کردند؛ بنر او را که مقابله خانهاش نصب شده بود، پاره کرده و حجله او را شکستند و تهدید به انتقام کردند. این خبریست که خبرگزاری تسنیم نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر کرد ولی پس از مدتی از خروجی آن حذف شد. با اینهمه متن آن در چند رسانه دیگر بازتاب یافت.
تسنیم نوشته بود «آشوبگران و چماق بدستان با حمله به محل سکونت خانواده شهید، ضمن پاره کردن بنرها و شکستن حجله او با سر دادن شعار و ناسزا تا صبح امروز برای ساعاتی قصد ایجاد ناامنی برای خانواده و اطرافیان شهید تقیپور را داشتند... این اعمال ساختارشکنانه اغتشاشگران تا صبح ادامه داشت و نهایتاً با دخالت نیروهای حافظ امنیت، خاتمه یافت.»
یک زمانی «کانال کوچه» و تحلیل ها و تفسیر های اش را جدی و پر مایه می دانستم و با علاقه به آن چه در این کانال گفته می شد گوش می دادم.
نمی دانم چه اتفاقی برای این کانال افتاد که یواش یواش برخی تحلیل های اش تبدیل به جوک و وسیله ی انبساط خاطر شد که البته این گونه تحلیل های بامزه در شرایط سیاه و غم انگیز فعلی زیاد هم بد نیست و موجب نشاندن لبخند بر لب های افسرده می شود.
آخرین ویدئوی کانال کوچه ولی اوج با مزگی بود و آن تشبیه خامنه ای زنده شده،،، به زامبی یی بود که بر اساس الگوی قورباغه ای که مغز ندارد ولی به خاطر زنده بودن و واکنش پوست اش کارهای عجیب غریب می کند در رژه نیروهای مسلح راه رفت و سخنرانی کرد!
من به این تحلیل مطلقا ایرادی ندارم و حتی تحلیل تحلیلگران جدی یی مثل سرکار خانم فرزانه روستایی و اصرار ایشان برای گور به گور شدن خامنه ای را با علاقه گوش می دهم ولی امیدوارم که تحلیل گران خارجی، زیاد به این حرف ها گوش ندهند چون احتمالا فکر خواهند کرد جنبش مردم ایران هم چیزی شبیه به این تحلیل ها و به نوعی شوخی و بامزگی ست.
ایران وایر - طبق اطلاع «ایران وایر» پنجشنبه شب ۱۴ مهر، «عرفان مرتضایی» پسرخاله «مهسا امینی» طی تماسی تلفنی از شمارهای ناشناس تهدید شده است که به سرنوشتی مشابه «روحالله زم» دچار خواهد شد. به گفته عرفان مرتضایی، تهدیدها و پیامهای ناشناس علیه او و خانواده مهسا امینی در هفتههای گذشته همچنان ادامه داشته است. اینبار اما، پس از حمله نظامی هفته گذشته به مقر احزاب کرد در اقلیم کردستان عراق، او را تهدید به ربایش و اعدام کردهاند.
«عرفان مرتضایی» عضو حزب کمونیست ایران، در تماس با «ایران وایر» خبر داد که تهدیدها علیه او طی هفتههای گذشته همچنان ادامه داشت تا آنکه پنجشنبه شب، مردی پای تلفن به او گفت: «به محض اینکه پایم را از اردوگاه بیرون بگذارم، من را میدزدند و بلایی که بر سر روحالله زم آمد، در انتظار من هم هست.»
«روحالله زم» مدیر کانال «آمد نیوز» و پناهنده در فرانسه بود که در آذر ۱۳۹۹ طی سفر به کشور عراق، توسط نیروهای جمهوری اسلامی ربوده و به ایران بازگردانده شد و پس از ماهها شکنجه و اخذ اعترافات اجباری، به دار آویخته شد.
پسرخاله مهسا امینی ضمن اعلام خبر تهدید به ربایش و اعداماش طی تماسی ناشناس، به «ایران وایر» گفت که در روزهای گذشته پیامهایی نیز در شبکههای اجتماعی دریافت کرده است که به او هشدار دادهاند بهتر است خانواده مهسا امینی به تظاهرات مردمی نپیوندند.
همچنین به گفته «عرفان مرتضایی» گروهی تحت عنوان «عدل علی» با انتشار ویدیویی مدعی شدهاند که مهسا امینی «بازیچه» حزب «کومله» شده و مذاکراتی میان مهسا با پسرخالهاش رد و بدل شده و «دارویی» توسط عرفان مرتضایی به مهسا امینی تحویل داده شده است که آن را جابهجا کند. سناریویی که مرتضایی قبلا آن را کاملا رد کرده بود.
عرفان مرتضایی پیشتر در گفتوگو با «ایران وایر» خبر داده بود که جمهوری اسلامی و نیروهای سایبری این حکومت در صدد پروندهسازی و سناریوپردازی علیه مهسا امینی و او هستند. او در این گفتوگو هرگونه ارتباط مهسا امینی را با حزب کومله تکذیب کرده بود.
حمله با سلاح سرد به سفیر زن جمهوری اسلامی در دانمارک
رسانههای دانمارک گزارش دادند که نیروهای پلیس این کشور در محل سفارت جمهوری اسلامی در کپنهاگ به دلیل یک «حادثه امنیتی» مستقر شدهاند.زارت خارجه ایران از ورود فردی «مسلح به چاقو» به محوطه سفارت این کشور در دانمارک به شدت انتقاد کرده است.
افسانه نادی پور، سفیر ایران در کپنهاگ گفته که فرد مهاجم پس از ورود به محوطه سفارت با دردست داشتن «سلاح سرد» ضمن تهدید اقدام به ایجاد رعب و وحشت و وارد کردن خسارات به خودروهای مستقر در پارکینگ سفارت کرده است.
به گفته سفیر ایران پلیس دانمارک برغم هشدارهای قبلی با تاخیر خود را به محل سفارت ایران رسانده است.
در همین رابطه حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه هم از عدم تامین امنیت سفیر و سفارت این کشور در کپنهاگ شدیدا انتقاد کرده و در تماسی تلفنی با افسانه نادی پورگفته: «مایه تاسف است که در قلب اروپا چنین تعرضی به یک سفیر دارای مصونیت دیپلماتیک می شود و پلیس هم به موقع در محل حضور پیدا نمی کند.»
فعال سیاسی اصلاح طلب از درخواست روزنامه پیشنهاد روزنامه کیهان استقبال کرد .
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب با اشاره به پیشنهاد روزنامه کیهان مبنی بر اینکه «همه هنرمندان باید در دادگاه پاسخگو باشند» نوشت:
از این پیشنهاد عالی حمایت میکنم ولی نه غیرعلنی، بلکه دادگاه علنی تشکیل و اتهامات خوانده شود و آنان و دیگر بازداشتیها با وکلای خود در دادگاه حاضر شوند. گزارش کامل تصویری یا مکتوب نیز منتشر شود.یک بار این را انجام دهید.
ایندیپندنت فارسی - پنج اقتصاددان ساکن ایران با تحلیل ریشههای اقتصادی اعتراضهای اخیر، خواستار آزادی بازداشتشدگان و فراهم آوردن شرایط طرح و بیان آزادانه انتقادها و امکان اعتراضهای رسمی و مسالمتآمیز شدند.
محمدمهدی بهکیش، حسن درگاهی، محمد طبیبیان، موسی غنینژاد و مسعود نیلی پنج اقتصاددانیاند که این بیانیه را امضا کردهاند. آنها در بیانیه خود، به مقامهای جمهوری اسلامی هشدار دادهاند که «اگر اعتراضها شنیده نشود، به خشم تغییر وضعیت میدهد و خشم در ادامه به نفرت تبدیل میشود و از اینجا به بعد، خشونت بهعنوان نیروی پیشران اصلی عمل خواهد کرد».
این اقتصاددانها در بیانیه خود، این پرسش را مطرح کردهاند که «چرا جامعه ایران به انبار مواد محترقهای تبدیل شده است که با جرقههایی مشتعل میشود و آتش به سرعت در آن، گسترش پیدا میکند؟» و در پاسخ، به «تفاوت عمیق جامعه ایران در حوزههای مختلف با گذشته و موانع رشد در مسیر تحولات طبیعی جامعه» اشاره کردهاند.
آنان در بیانیه خود، ردپای تفاوت عمیق جامعه در تحولات جمعیتی را تعقیب کرده و نوشتهاند: «افزایش جمعیت جوان و دانشجو در مقایسه با قبل از انقلاب و افزایش جمعیت زنان تحصیلکرده نشان میدهد که جامعه امروز بسیار توانمندتر از گذشته شده است و حکمرانی بر چنین جامعهای مستلزم رعایت قواعدی است که ذیل یک عنوان کلی مراعات بیشتر و احترام فزونتر به خواستهها و تمایلات آنها قرار میگیرد.»
این متخصصان اقتصادی تاکید کردند وقتی پای زنان به میان میآید، «این ضرورت با شدتی بهمراتب زیادتر اهمیت پیدا میکند».
آنها در بخش «موانع رشد طبیعی» هم نوشتند که حاکمیت در ایران به اندازه جامعه رشد نکرده و در سالهای اخیر، این حرکت در سه زمینه «رفاه»، «مشارکت سیاسی» و «شفافیت مالی و سیاسی» خلاف جهت تقاضای جامعه بوده است.
تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که آتشسوزی بزرگی در مجموعه تفریحی پارک ارم، در غرب تهران، رخ داده است.
خبرگزاری مهر عصر روز جمعه بهنقل از سخنگوی آتشنشانی تهران نوشت: «در محوطه پارک ارم، یک ساختمان قدیمی چهار طبقه متروکه بود که آتش گرفت.» او علت این حادثه را بیاحتیاطی کارگران معرفی کرد.
***
ایندیپندنت فارسی - تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد عصر روز جمعه آتشسوزی بزرگی در کنار دریاچه مجموعه تفریحی پارک ارم، در غرب تهران، رخ داد.
خبرگزاری مهر عصر روز جمعه ۱۵ مهرماه به نقل از جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران، نوشت: «در محوطه پارک ارم، یک ساختمان قدیمی چهار طبقه متروکه بود که آتش گرفت.» ملکی علت این حادثه را «بیاحتیاطی کارگران» معرفی کرد.
سخنگوی آتشنشانی تهران در حالی بلافاصله «بیاحتیاطی کارگران» را عامل آتشسوزی عصر روز جمعه در پارک ارم معرفی میکند که برای روشن شدن دلیل آتشسوزیها، نیاز به بررسیهای تیم کارشناسی است که دستکم چند روز زمان میبرد.
بخش وزرشی شبکه خبری سیانان، خبر توقیف پاسپورت علی دایی را پوشش داد. در این بخش، مجری از عکسالعمل نشان ندادن مقامات جهانی فوتبال نسبت به وضعیت فوتبالیستها در ایران ابراز تعجب کرد و گفت:
«برای انسان سوال پیش میآید که چه چیزی باید اتفاق بیفتد تا این مقامات واکنش نشان دهند.»
محمود مرادخانی، خواهرزاده علی خامنه ای سالهاست که از ایران خارج شده و در فرانسه به طبابت مشغول است. او همزمان به تحلیل مسایل سیاسی ایران نیز می پردازد. محمود مرداخانی، پسر علی تهرانی، روحانی سرشناس سالهای اول انقلاب است که در زمان جنگ به عراق رفت و به مخالفت علنی با جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
محمد حاجی ابوالقاسم دولابی، عضو مجلس خبرگان، با اشاره به اعتراضات سراسری اخیر گفت: «نوجوانان در فضای مجازی مسموم شدند و مطالبه این نوجوانان حیوانی است، مطالبه برهنگی زن و شهوترانی در جامعه مطالبه انسانی نیست.»
تسنیم - آیتالله دولابی تصریح کرد: در انگلستان بیش از ۱۰ هزار نفر هستند که قبول کردهاند حیوان هستند و به گردن آنها قلاده آویزان میکنند. به غیر از این موارد بسیاری از نفرات در دنیا ظاهراً انسان هستند ولی خوی حیوانی و وحشیگری دارند.
نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری خواستار بررسی عوامل پنهان موضوع اغتشاشات اخیر در کشور شد.
آیتالله محمد حاجی ابوالقاسم دولابی شامگاه پنجشنبه در جلسه تفسیر قرآن در مسجد امام حسین (ع) سعدی شمالی کتاب قرآن را یک منبعی برای هدایت و مختص تمام زمانها دانست و اظهار داشت: پیامبر گرامی (ص) میفرمایند اگر فتنهها به سمت شما روی آورد به قرآن و دستورات الهی پناه ببرید.
وی با اشاره به تفسیر آیه ۵ سوره قصص "وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین" گفت: خداوند در قرآن کریم وعده داده است که روزی مستضعفان در زمین حاکم خواهند شد؛ به عبارتی پابرهنگان و نیازمندان و کسانی که از نظر اقتصادی رده پایینتری دارند بر زمین حاکم خواهند شد و در مقابل مستکبرین، ظالمان و زورگویان به زیر کشیده خواهند شد.
نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری به تعبیر دقیق این آیه اشاره کرد و اضافه کرد: یک اصطلاحی بین علمای اهل تفسیر وجود دارد که آن این است وقتی در قرآن صیغه جمع از زبان خداوند به کار برده میشود از باب تشریف است. یعنی اینکه یک بزرگ وقتی میخواهد یک کاری را انجام دهد از واژه "ما" استفاده میکنند. این ما به معنای چند نفر نیست بلکه به معنی این است که مجموعه و تشکیلات ما در صدد این است که میخواهند این کار انجام شود.
وی در ادامه افزود: در این آیه خداوند میفرماید که ما میخواهیم مستضعفان بر زمین حاکم است به این معنی است که خداوند به همراه اولیایش، به همراه تمام مؤمنان و بندگان خوبش و به طور کلی به همراه مجموعهاش میخواهند که مستضعفان را در زمین حاکم کنند؛ دقیقاً هدف امامان معصوم (ع) هم در همین راستا بوده است.
دولابی بیان کرد: دقیقاً همچین نکتهای را هم خداوند در کتاب زبور حضرت داود (ع) و کتاب تورات حضرت موسی (ع) به نکات فوق اشاره کرده است. در این کتابها فرموده است که بندگان صالح زمین روزی اختیار زمین را به دست خواهند گرفت.
وی با بیان اینکه خداوند در سوره نور هم به مومنان و صالحان وعده داده است که این بندگان در زمین حاکم خواهند شد، گفت: در این آیه بلکه تأکیدات اساسی هم شده است که آینده زمین بر دست پابرهنگان و بندههای صالح و مومنان خدا خواهد بود.
عضو مجلس خبرگان در ادامه به دوران غیبت امام زمان (عج) اشاره کرد و گفت: ائمه اطهار وعده داده بودند که دوره غیبت امام زمان (عج) به قدری طولانی خواهد شد که حتی کسانی که به غیبت اعتقاد داشتند دچار تردید شوند. روایت دیگری از امام حسن عسگری (ع) داریم که تا ظهور آقا امام زمان (عج) همه گروهها به جز یک گروه به هلاکت خواهند رسید. در اینجا مراد از هلاکت ، هلاکت معنوی و باطنی است یعنی اینکه ظاهرش ظاهر انسان است ولی از داخل تُهی شده است.
وی گفت: دقیقاً این روزها همان روز است که امام بزرگوارمان پیشبینی کرده بود؛ کسانی که مادیات دنیا آنها را فرا گرفته است؛ کسانی که بدترین ظلمها را در دنیا انجام میدهند و رحم انسانیت ندارند. کسانی که خوی حیوانی گرفتهاند. به طور مثال در انگلستان بیش از ۱۰ هزار نفر هستند که قبول کردهاند حیوان هستند و به گردن آنها قلاده آویزان میکنند. به غیر از این موارد بسیاری از نفرات در دنیا ظاهراً انسان هستند ولی خوی حیوانی و وحشیگری دارند.
ابوالقاسم دولابی گفت: این گرگهای ظاهراً انسان گاهاً صدها هزار نفر را به کام مرگ کشاندند. در همسایگی ما ؛ داعشی را ساختند که ذات حیوانی داشت و چقدر جنایت انجام دادند.
وی تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ملت ایران را یکی از نمونههای وحشیانه امروز تلقی کرد و گفت: بسیاری از ذاتهای حیوانی که امام عسکری (ع) پیشبینی کرده بودند امروزه را با چشم مشاهده میکنیم.
نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه امام حسن عسکری (ع) فرمودند کسانی که به امام زمان (عج) ایمان داشته باشند و برای ظهور آن حضرت دعا کنند مورد ظلم قرار خواهند گرفت، خاطرنشان کرد: امام راحل با تمام وجودشان دعای فرج آقا امام زمان (عج) خواندند و درخواست ظهورشان را داشتند و برای زمینهسازی ظهور هم جمهوری اسلامی را تأسیس کردند. صرفاً خواندن دعا کافی نیست بلکه باید زمینهسازی آن را انجام داد و اکنون جمهوری اسلامی این وظیفه را بر عهده گرفته است.
وی تشریح کرد: جرم جمهوری اسلامی از نگاه استکبار جهانی، زمینهسازی ظهور است و یک جریانی را بر خلاف خواسته استکبار جهانی راه انداخته و تمام مستضعفان جهان را بیدار کرده است و یک قدرت فوقالعادهای را مقابل نظام سلطه و ظالمان دنیا ایجاد کرده است. مشخص است که استکبار جهانی مقابل این کشور خواهند ایستاد و اگر با ما دشمنی نکنند باید تعجب کرد.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: یکی از نقشههای دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی ، راهاندازی فتنههای مختلف در برهههای زمانی گوناگون است؛ ریشه این راهاندازی فتنهها این است که جمهوری اسلامی برای ظهور آقا امام زمان (عج) زمینهسازی میکند.
وی گفت: قدرت شیعه امروزه به حدی رسیده است که رئیس جمهور آمریکا برای ملاقات با رئیس جمهور یک کشور شیعه خالصانه درخواست ملاقات دارد؛ اینها تماماً الطاف الهی است چرا که راه ما راه حق است.
دولابی روایتی را به نقل از مسئولان وزارت امور خارجه از جلسات مذاکره برجام تشریح کرد و گفت: در این جلسات آمریکاییها به طور غیرمستقیم درخواستی را داشتند و آن این بود که اگر میشود در خصوص این جمله که جمهوری اسلامی اعلام کرده است که از قاتلان شهید سلیمانی انتقام میگیریم عقب نشینی کنید. حتی مدعی شدند اگر عقب نشینی کنید بخشی از تحریمهای شما را کم میکنیم. آنها در پاسخ به مقامات ایرانی که چرا این جمله برای شما مهم است گفتند که از زمانی که گفتید از عاملان شهادت شهید سلیمانی انتقام خواهید گرفت بسیاری از مسئولان کشور آمریکا خواب و خوراک برایشان حرام شده است.
وی افزود: البته خوشبختانه مقامات کشورمان به خوبی پاسخ درخواستشان را دادند و اعلام کردند هیچ گاه از حرف خود عقب نمیآییم چرا که این خواست ملت ایران است که باید از عاملان شهادت شهید سلیمانی انتقام سخت گرفته شود. اینها قدرت جمهوری اسلامی را در دنیا نشان میدهد که خداوند به ما عطا کرده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه دشمنان برای اینکه ایران را مثل خودشان حیوان کند به دنبال تغییر سبک زندگی ایرانیان هستند و خواهان ترویج برهنگی در جامعه هستند، گفت: بر همگان روشن شد که هدف دشمنان در روزهای اخیر به خطر مسئله فوت خانم مهسا امینی نبود؛ در افغانستان دهها خانم کشته شدند چرا برای آمریکاییها مهم نبود؟
وی با بیان اینکه آمریکا به دنبال این است که اقتدار ملی ایران را زیر پرچم امام زمان (عج) نابود کند، تأکید کرد: یقین بدانید دشمنان موفق نخواهند شد چرا این وعده خداست؛ روز به روز نشانههای قدرت جبهه مقاومت را بیشتر مشاهده میکنیم. البته در این مسیر آنها خسارتهایی هم به ما خواهند زد.
دولابی تشریح کرد: متأسفانه به خاطر همین فتنهها، عدهای از هموطنانمان را از دست دادیم و یقین بدانید مقصر اصلی این حوادث دشمنان خارجی ماست، البته مقصر این حوادث فقط دشمنان خارجی نیستند. خیلی از کسانی که در این اغتشاشات دستگیر شدند نوجوانان هستند و اینها تربیت یافته سالهای اخیر کشور هستند. به نظر شما چرا این نفرات به یک بسیجی حمله میکنند و یا یک مسجد را آتش میزنند؟
فکر نمی کنم کسی شک داشته باشد که جنبش انقلابی ۱۴۰۱ در ایران یک جنبش آزادیگراست که برای استیفای حقوق و آزادی های فردی مردم ایران و بویژه زنان تلاش می کند. با مرور برخی مواضع و گفتارها در حاشیه ی این جنبش تا کنون با سه آسیب در سمت معترضان مواجه می شویم:
۱. خلط فعالیت گرایی و خبر رسانی
در موضوع آزادی باقر نمازی برخی از این که از پرداخت پول توسط دولت بایدن برای آزادی او و پسرش سخن بگویند ابا داشتند با این انگیزه که این امر در این شرایط مردم را از کمک دولت های غربی مایوس می کند. رسانه هایی که در این موضوع به خبر رسانی می پردازند نباید این دغدغه را در کار خویش دخالت دهند و باید اخبار مربوطه را از هر منبع قابل اعتمادی دنبال کرده و به اطلاع عمومی برسانند، خواه مواضع وزارت خارجه ی امریکا (در دولت بایدن که دروغ هم کم نمی گویند)، مواضع وزارت خارجه و شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی (که آنها نیز مشهور به دروغ گویی هستند)، آخبار ارائه شده از سوی کشورهای واسطه و موضع گیری شاهزاده رضا پهلوی در دادن اخطار به دولت بایدن برای پرداخت باج.
لوموند روزنامۀ صبح پاریس سرمقالۀ امروز خود را به سکوت کشورهای خاورمیانه در قبال خیزش مردم ایران علیه رژیم اسلامی این کشور اختصاص داده و نوشته است : رهبران کشورهای همسایه که هنوز نگران از خاطرات جنبش "بهار عربی" هستند، برغم مخالفت شان با رژیم تهران در بسیاری از زمینه ها در قبال خشم جوانان ایران علیه سرکوب خشن رژیم تهران سکوت اختیار کردهاند.
لوموند سپس تصریح کرده است که علت این سکوت باصطلاح رعایت اصل عدممداخله در امور داخلی دیگر کشورها نیست. بلکه یک دهه بعد از جنبش "بهار عربی"، رهبران کشورهای همسایه ایران میترسند که شعار جهانی "زن، زندگی، آزادی" که در خیابانهای ایران طنین انداخته، از سوی مردمان دیگر کشورهای خاورمیانه تکرار شود.
لوموند سپس تصریح کرده است که کشورهایی نظیر مصر یا حتی عربستان که از جنبش "بهار عربی" جان سالم به دربردند همانند حکومت اسلامی ایران همچنان بر ادامۀ سیاست خودسرانۀ باتوم، سرکوب، زندان و پایمال کردن حقوق و کرامت انسانی اصرار می ورزند. لوموند در ادامه افزوده است : به همین خاطر رهبران کشورهای همسایه ایران همچون رژیم اسلامی تهران با وحشت نظارهگر آتشی هستند که توحش رژیم اسلامی با کشتن یک دختر جوان در تهران برافروخته است.
سرمقاله نویس لوموند در ادامه افزوده است: صرف نظر از این که نام این شعله را قیام یا انقلاب بگذاریم، شکی نیست که وقوع آن همزمان است با بی اعتباری اصل ولایت فقیه که یکی از ارکان تاریخی رژیم اسلامی ایران به شمار می رود. به نوشتۀ لوموند اکنون مدتهاست که ولایت فقیه در نظامی شدن فزایندۀ قدرت توسط سپاه پاسداران مستحیل شده است، هر چند هنوز نمی توان دانست خیزشی که اکنون سراسر ایران را از از زمان مرگ مهسا امینی فراگرفته چه سرانجامی خواهد داشت. لوموند از خیزش مردم ایران به عنوان یک "جنبش بیسر، بدون برنامه" یاد کرده و افزوده است که کشف جسد شکنجه شدۀ یک دختر نوجوان دیگر، نیکا شاکرمی، بر آتش خشم و انزجار عمومی در ایران افزوده است و بیش از پیش زنان و مردان این کشور را به جدالی رو در رو با رژیم اسلامی سوق داده است.
آدام میچنیک، تئوریسین برجسته جنبش همبستگی لهستان معتقد است: "دیکتاتور سه کار بیشتر نمیتواند بکند، مردم را به زندان بیندازد، مخالفین را بکشد و دنائت، پلیدی، پلشتی و حقارت خود را به اطرافیان و به بخشی از جامعه منتقل کند، این آخری از همه بدتر است". ما در ایران کسی را میشناسیم که هر سه کار را انجام داده و در مورد سوم از هر دیکتاتوری پیشی گرفته، رذالتهای ذاتی خود را با موفقیت به کارگزارانش منتقل کرده، به طوری که هر کدام از اجامر و اوباش اطرافش کپی برابر اصلند.
ایران وایر - گروه هکری عدالت علی در تلگرام خود تصاویر مکاتبهای بین مقامات قضایی جمهوری اسلامی را منتشر کرده است که بر اساس آن ۱۱۰ نفر از کشته شدگان اعتراضات آبان در تهران، به شکل «تحتالحفظ» توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی دفن شدهاند.
در این نامه که در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ارسال شده است، محمد شهریاری، معاون دادستان و سرپرست دادسرای جنایی تهران نوشته که در پی افزایش قیمت بنزین در آبان ۹۸ اعتراضات وسیعی در سطح استان تهران و کشور به وقوع پیوست و از جمله در تهران «۱۱۰ نفر با سلاح گرم کشته شدند»
محمد شهریاری در این نامه خطاب به داداستان عمومی و انقلاب تهران نوشته است که شخص وی به مدت دو هفته به طور مستمر در پزشکی قانونی کهریزک حضور داشته و اجساد را برای دفن تحت الحفط به دادستانی شهرستانهای محل دفن ارسال کرده است.
معاون دادستان و سرپرست دادسرای جنایی تهران نوشته که به دلیل این اقدام از سوی ابراهیم رییسی، رییس قوه قضاییه مورد تقدیر قرار گرفته است.
نویسنده این نامه همچنین از حسن روحانی، رییس جمهور وقت به دلیل افزایش ناگهانی قیمت بنزین و وزیر ارتباطات به دلیل قطع نکردن فوری اینترنت به شدت انتقاد کرده است.
در جریان اعتراضات آبان ۱۳۹۸، جمهوری اسلامی به یکی از مرگبارترین سرکوبهای اعتراضات در تاریخ معاصر ایران دست زد.
وزیر وقت کشور ایران گفته است که بین ۲۰۰ تا ۲۲۵ نفر در این اعتراضات کشته شدند، اما سازمان عفو بینالملل با اعلام مشخصات حداقل ۳۰۴ نفر از کشتهشدگان تأکید کرده است که شمار کشتهشدگان ممکن است بسیار بیشتر از این عدد باشد.
از سویی خبرگزاری رویترز نیز ضمن اعلام کشته شدن «حداقل ۱۵۰۰ نفر» در اعتراضات آبان ۹۸، از قول «سه منبع نزدیک به حلقه اطرافیان» آیتالله خامنهای «و یک مقام چهارم» نوشت که رهبر جمهوری اسلامی به مقامهای ارشد کشور گفته است «هر کاری لازم است برای متوقف کردن» اعتراضات انجام دهند.
ایندیپندنت فارسی - پزشکی قانونی در بیانیهای بر خلاف شواهدی که پیش از این منتشر شده بود، علت مرگ مهسا امینی را اختلال ریتم قلب و کاهش فشار خون عنوان کرد.
پیش از این، مقامات مختلف از جمله وزیر کشور جمهوری اسلامی قبل از اعلام نظر نهایی پزشکی قانونی، سکته قلبی را عامل فوت مهسا امینی عنوان کرده بودند و کارشناسان با توجه به سوابق جمهوری اسلامی در پروندههای مشابه، پیشبینی کرده بودند این نظر در نهایت به عنوان نظر پزشکی قانونی منتشر خواهد شد تا مسئولیت قتل مهسا متوجه مقامات جمهوری اسلامی نشود.
پزشکی قانونی در این بیانیه که روز جمعه، ۱۵ مهر منتشر شد، عنوان کرده است:« مهسا امینی پس از عمل جراحی تومور کرانیوفارنژیومای مغزی در سن ۸ سالگی، دچار اختلال در محور مهم هیپوتالاموس ـ هیپوفیز و غدد تحت فرمان آن (از جمله آدرنال و تیروئید) شده است. به علت این بیماری زمینهای متوفیه تحت درمان با داروهای هیدروکورتیزون، لووتیروکسین و دسموپرسین بوده است.»
این درحالی است که خانواده و علیالخصوص پدر مهسا امینی بارها اعلام کردهاند که مهسا هیچ بیماری خاصی تا به این سن نداشته است و جز برای سرماخوردگی دارویی مصرف نمیکرده است.
پزشکی قانونی در ادامه بیانیه خود افزوده است: «ایشان در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۲۲ از ساعت ۱۹:۵۶ بهطور ناگهانی دچار افت هوشیاری شده و متعاقب آن بر زمین میافتد که با توجه به بیماری زمینه ای، متوفیه توانایی لازم جهت جبران و تطابق با وضعیت ایجاد شده را نداشته، لذا در شرایط مذکور دچار اختلال ریتم قلب و کاهش فشار خون و متعاقب آن کاهش سطح هوشیاری شده که به دلیل انجام عملیات احیای قلبی ـ تنفسی غیرموثر در دقایق حساس اولیه، دچار هیپوکسی شدید و در نتیجه آسیب مغزی شده است، علی رغم برگشت عملکرد قلبی متعاقب عملیات احیای پرسنل اورژانس، حمایت تنفسی انجام شده کارساز نبوده و با وجود انتقال ایشان به بیمارستان و زحمات کادر درمانی بیمارستان کسری، بیمار به علت نارسایی چند ارگانی (M.O.F) ناشی از هیپوکسی مغزی در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۲۵ فوت مینماید.»
در این بیانیه همچنین عنوان شده است که مرگ ژینا امینی ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است.
پزشکی قانونی که زیر نظر قوه قضاییه جمهوری اسلامی است، در حالی اصابت ضربه به سر را رد کرده که پیش از این، یک گروه هکری سیتیاسکن مهسا امینی را به دست آورده و آن را منتشر کرده بود. تصاویر منتشر شده نشانگر شکستگی جمجمه در سمت راست سر او در اثر عوارض ناشی از ضربه مستقیم به جمجمه بود. این تصاویرهمچنان نشانگر وجود ترشحات و خون در ریه اوست. به گفته پزشکان، تجمع مایعات در ریه، ناشی از ورود به کما در پی ضربه سنگین به سر اوست.
امیر مومنان در کاخ دینیاش که مزین به آیههاست فتوایاش را در نهایتِ دلآسودگی صادر میکنذ . نوجوانی را کز پشت کوهِ ایمان هرگز بیرون نیامده است و از بلندای امروز، هیجگاه به گسترای شگفتِ زیستن ننگریسته است برمیگزینند . حسرتهای هماغوشیاش را با حوریان بهشتی تیز میکنند مدالهای صواب را ازگردناش میآویزند سپس، کمربندِ انفجاریاش را دعاخوانان سفت میبندند و این بمب هوشمندِ دینی را در میانِ دخترانِ غرق درس و مدرسه، در میان دخترانِ عاشق دانستن الله و اکبر گویان منفجر میکنند . مردم پیکرهای آش و لاش شدهی قربانیان را ازمیان، دفترها، کتابهای خونی کلمههای ترکش خورده و آرزوهای سوراخ سوراخ شده شیونکنان گرد می آوردند و آنان را با مراسم کامل به خاک میسپارند
دینداران، سپس خونهای شتک زده را از پُرسشها پاک میکنند کشتگان را شهید میخوانند و تا میتوانند از ذاتِ پاک دین خود سخن میگویند آنگاه، مثل همیشه، با امیر مومنان همزمان به نماز برمیخیزند
وقتی وزارت خارجه آمریکا، خواهان توقف اصرار تهران، بر خواستههای فرا برجامی است وهمزمان وزیر خارجه نیز در پی آزادی یک گروگان، خواهان آزادی مابقی شهروندان آمریکایی میشود. یعنی پشت پرده قیام ملت ایران، مبادله پیامها و مذاکراتی با آمریکا، برای احیای برجام و رفع تحریمها، بر قرار است. تا از تمرکز دولتمردان آمریکا و اروپا، به خیزش ملت ایران و جنایاتی که رژیم، در سرکوب و کشتار بی رحمانه جوانان کشور و گروگان گرفتن والدین مظلوم آنها، مرتکب میگردد. سرپوش گذاشته شود.
ایندیپندنت فارسی - موسس پیامرسان تلگرام از مردم خواست برای جلوگیری از هک شدن گوشی تلفنشان، از «هر پیامرسانی» بهجز واتساپ استفاده کنند.
اشاره پاول دوروف به مشکل امنیتی است که واتساپ هفته گذشته فاش کرد و به هکر امکان میداد با ارسال یک ویدیو مخرب [ویروسی] به شماره افراد، گوشی آنها را هک کند.
او در تلگرام چنین ادعا کرد: «هکرها میتوانند به همه چیز گوشیهای تلفن کاربران واتساپ دسترسی کامل (!) داشته باشند.»
«هر سال از مشکل جدیدی در واتساپ مطلع میشویم که همه چیز دستگاههای کاربرانش را در معرض خطر قرار میدهد... ثروتمندترین آدم روی زمین هم باشید- اگر واتساپ روی تلفن همراهتان نصب کردهاید، تمام دادههای شما از هر برنامهای روی دستگاهتان در دسترس است.»
طبق ادعای این میلیاردر [عرصه] فناوری اهل روسیه که در تبعیدی خودخواسته به سر میبرد، نقصهای امنیتی «درهای پشتی تعبیهشدهاند» و به دولتها، نهادهای مجری قانون و هکرها امکان میدهند رمزگذاری و سایر اقدامهای امنیتی را دور بزنند.
دوروف پیشتر ادعا کرده بود که «واتساپ هیچوقت امن نخواهد شد»، مگر آنکه در نحوه کارش تغییرهای اساسی پدید آید. او ادامه داد: «نمیخواهم مردم را وادار کنم که به تلگرام بیایند... تلگرام به تبلیغ بیشتر نیاز ندارد.»
«از هر برنامه پیامرسانی که دوست دارید استفاده کنید، اما از واتساپ دوری کنید- ۱۳ سال است که این برنامه یک ابزار نظارتی است.»
زمانی که ایندیپندنت در این مورد نظر متا را جویا شد، سخنگوی متا گفت: «این حرف بهکل مهمل است.»
کارشناس مذهبی اظهار داشت: پیشنهاد می کنیم ستاد امر به معروف و نهی از منکر یک شعبه ای در مجلس برپا کند و به نمایندگان مجلس آموزش دهد منکر بزرگ چیست، امروز منکر بزرگ همان دو قطبی سازی است.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان قم، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در مراسم وداع با پیکر بسیجی شهید مهدی زاهدلویی که در مسجد اعظم حرم حضرت معصومه برگزار شد اظهار داشت: از برخی اشتباهات می توان گذشت، اما از بستر سازی منافقین نباید به راحتی عبور کرد، منافق به دنبال دو قطبی سازی در جامعه است که باید نیت سوء و پلید آنها برای مردم افشا شود.
وی گفت: دو قطبی سازی در جامعه منکر بزرگی است، برخی عمامه به سرها در اتفاقات اخیر با دوقطبی سازی به آتش فتنه دامن زدند.
چرا در موضوع حجاب دو قطبی سازی می کنید؟
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در جامعه ما حزب به معنای صحیح وجود ندارد و اینها باندهای سیاسی هستند و به دوقطبی سازی دامن می زنند. وی عنوان کرد: با دو قطبی سازی در کشور، مشکلات تبدیل به بحران و اعتراضات تبدیل به نفرت می شود و دو قطبی سازیهای احزاب سیاسی راه حل مشکلات کشور را بسته است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان اظهار داشت: نماینده مجلسی که خود آذری زبان است به دنبال دو قطبی سازی ترک و فارس است. وی گفت: نادیده گرفتن خدمات نیروهای انتظامی ظلم به ملت است، زیرا آنها در صدد ایجاد امنیت هستند، اما دو قطبی سازی ستم بزرگی است، اگر دوقطبی سازی در جامعه نباشد مشکلات کشور حل شدنی است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: حجاب قانون است و برای اینکه این حکم خدا به قانون تبدیل شود باید دو قطبی سازی از بین برود، در حوادث اخیر حجاب بهانه ای برای دشمن بود.
وی عنوان کرد: چرا برخی به راحتی وطن فروشی می کنند، نماینده مجلس باید زمان طاغوت را به عصر انقلاب ترجیح دهد؟ شورای نگهبان نگاه کند آیا قانونی در این زمینه نداریم.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان تصریح کرد: اینترنت نیز بر دوش قطبی سازی در کشور موج سواری کرد و لطمه های زیادی به بار آورد. وی بیان کرد: پیشنهاد می کنیم ستاد امر به معروف و نهی از منکر یک شعبهای در مجلس برپا کند و به مجلسیان آموزش دهد منکر بزرگ چیست، امروز منکر بزرگ همان دو قطبی سازی است.
در سه هفتهای که از قیام مردمی ایران میگذرد، یک پرسش در گردهماییهای گوناگون گردانندگان فعلی و سابق جمهوری اسلامی مطرح بوده است: مردم چه میخواهند؟
این پرسش را آیتالله علی خامنهای، رهبر انقلاب، آیتالله دکتر ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری، و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز تلویحا تکرار کردند و پاسخهای گوناگونی ارائه دادند. پاسخ خامنهای در سخنرانی اخیر، پس از سه هفته سکوت، این بود: «به دنبال دوران پهلوی هستند». از دید رئیسی، مردم «خواستار حل مشکلات» هستند، مشکلاتی که بهزعم ایشان میراث رئیسجمهوری پیشین، حجتالاسلام حسن روحانی، است. از سوی دیگر، نمایندگانی که جرات اظهارنظر داشتهاند، میگویند: «مردم خواستار تجدیدنظر در بعضی قوانین هستند.»
گروهی از استادان دانشگاه در تهران، غالبا از مقامهای پیشین جمهوری اسلامی، نیز با بهرهگیری از شگرد به میخ و به نعل زدن، کوشیدند تا خواسته مردم را در «مشکلات معیشتی» و «عدم توجه لازم» خلاصه کنند.
اما کافی است به آنچه قیامکنندگان در خیابانها و میدانهای بیش از ۱۵۰ شهر فریاد میزنند گوش بدهید تا بدانید چه میخواهند. در سه هفته گذشته، به همت بسیاری از فعالان سیاسی در ایران، مجموعهای از شعارها در اختیارمان قرار گرفته است. در همه این شعارها یک کلمه به شکلهای گوناگون حضور دارد: آزادی!
به عبارت دیگر، قیام مردمی ایران را نمیتوان در مسائل خاصی مانند رفع حجاب، حقوق زن، فقر رو به گسترش، بیکاری جوانان، سرکوبگری فرهنگی و قومی، یا فسوسان (نوستالژی) برای گذشتهای طلایی خلاصه کرد. این واژه آزادی است که فراتر از دغدغههای موضعی یا موقتی، فراتر از فسوسان، فراتر از مرامها و مسلکها و ادیان، خواسته واقعی قیامکنندگان، شاید اکثریت مردم ایران، را بیان میکند. البته این که «آزادی» حلقه پیوند ایرانیان، و در واقع همه انسانها، باشد شگفتیآور نیست، زیرا تنها در یک جامعه آزاد است که هم فرد و هم جمعی از افراد میتوانند آنچه را میخواهند مطرح کنند و برای رسیدن به آن در محیطی از امنیت و احترام بکوشند.
اما «آزادی» شاید تنها یا لااقل مهمترین چیزی است که یک نظام مسلکی (ایدئولوژیک) و تکساحتی نمیتواند عرضه کند. در چنان نظامی، آزادی دشمن شماره یک به شمار میآید. لنین در نامهای به کامنف، در سال ۱۹۲۱، مینویسد: «شما از آزادی، بهخصوص آزادی مطبوعات، سخن گفتهاید. این یک اشتباه بزرگ است. در نظام پرولتاریایی، آزادی که یک مفهوم بورژوایی است، جایی ندارد. آزادی مطبوعات یعنی بورژوا که پول و سواد دارد روزنامه بدهد و به سوسیالیسم حمله کند.»
در سال ۱۹۲۸، بنیتو موسولینی، رهبر فاشیست ایتالیا و ظاهرا در قطب متضاد لنین، نیز آزادی را دشمن نظام خود معرفی کرد. او نوشت: «آزادی یک ارزش منفی است. با آن نمیتوان طرح مشخصی را اجرا کرد و جامعه ایدهآل را ساخت چون معلوم نیست که افراد چنین چیزی را بخواهند.» به عبارت دیگر، ایدئولوژی دشمن آزادی است زیرا انتخاب انسان را در یک چارچوب خاص و تعیینشده برای همیشه محدود میکند. بدون حق انتخاب، آزادی وجود ندارد.
دوازده سال پس از موسولینی، یوزف گوبلز، فرضیهساز نازیسم هیتلری، این واقعیت را به زبان خود بیان کرد: «مفهوم آزادی و دموکراسی را یهودیان اختراع کردند چون در اقلیت بودند و فقط از طریق جلوگیری از حکومت زبدگان میتوانستند منافع خود را پیش ببرند.»
بنیانگذار جمهوری اسلامی، آیتالله روحالله خمینی، همین طرز فکر را به سبک جالب خود، بارها بیان کرده است. ایشان در دیدار با جمعی از کارکنان روزنامه کیهان در سال ۱۳۵۸ گفت: «مطالعه کنید. ببینید چرا جوانها فریاد زنده باد و مرده باد زدند. این برای چه بود؟ برای اسلام بود، اینها اسلام میخواستند. فقط مسئله این نبود که آزادی میخواهیم. آزادی منهای اسلام نمیخواهد ملت ما.»
ایندیپندنت فارسی - برای شروع، کشورهای غربی ابتدا باید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که تحریمهای موشکی و نظامی حکومت ایران را تعلیق کرد، فسخ کنند
همزمان با تداوم اعتراضهای ضد حکومتی در شهرهای کوچک و بزرگ ایران، واکنشهای جهانی و تحلیل رسانههای بینالمللی از چگونگی برخورد کشورهای غربی با حکومت ایران و برنامه هستهای تهران ادامه دارد.
وبسایت خبری-تحلیلی دهیل روز پنجشنبه در گزارشی نوشت کشورهای غربی و بهطور مشخص آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان در میانه اعتراضها و خیزش سراسری ایرانیان علیه نظام جمهوری اسلامی، دوگانه برخورد میکنند و دچار یک سردرگمیاند.
به نوشته نویسنده دهیل، کشورهای غربی از یک طرف برای دستیابی به یک توافق هستهای با حکومت ایران، باید تحریمهای کنونی را کاهش دهند و از طرف دیگر، تضعیف تحریمها به تقویت حکومت ایران و نیروهای سرکوبی که در خیابانها بهطور خشونتباری علیه معترضان اقدام میکنند میانجامد.
نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه با محکوم کردن قاطع مرگ مهسا امینی و انجام تحقیقات «بیطرفانه و موثر»، خواهان اعمال تحریمها و محدودیتهای قانونی علیه عوامل سرکوبها و قتل مهسا امینی شدند.
بالاترین - این دکتر شیروانی جراح مغز و اعصاب ایران که در مصاحبه با خبرگزاری فارس ادعا کرده #مهسا_امینی را در ۸ سالگی عمل کرده بود از دوستان صمیمی دکتر سمیعی است، و دکتر سمیعی هم همون دکتریه که مرتب به ایران سفر میکنه، ولی هیچ نگرانی نداره که یک وقت برای پول، باج و دریافت اطلاعات، توسط سپاه گروگان گرفته بشه!
وحید اشتری «فعال اصولگرای عدالتخواه» در یک رشتهتوییت نوشت:
یکم
«دایی جون تو کلاس ۴ تا چادری بودیم. الآن دیگه من تنهام» این روایت را شنیدم دخترک از یک دبیرستان دولتی در یک محله معمولی تهران میگفت. من هم مثل او فکر میکنم تهران امروز دیگر تهران ۲۰ روز پیش نیست. در دوران #پسا_مهسا هستیم. حجاب اجباری تقریبا تمام شد.خوشتان بیاید یا بدتان!
دوم
در خیابان تعداد آدمهایی که روسری میاندازند و راه میروند دیگر قابل شمارش نیست. شاید دوباره تجمع نکنند، شاید شعار ندهند، شاید خیابان نبندند ولی راه میروند. فقط راه! گشت ارشاد با آن تعداد نیرو دیگر توان جلو کشیدن این حجم از روسری عقب رفته را ندارد. ارشاد هم به تاریخ پیوست.
سوم
گول تحلیلگران پیزوری که خبر از یک پیروزی بزرگ و سربلند بیرون آمدن از یک فتنه جدید را میدهند نخورید! زن، زندگی، آزادی به اهدافش رسید. براندازی از اول هم هدف این مرحله نبود. آدمهایی که نادیده گرفته میشدند میخواستند برای یکبار صدایشان را بلند کنند و سرتان داد بزنند که زدند.
حمله با سلاح گرم و سرد به مهدکودکی در شمال تایلند ۳۵ کشته برجای گذاشت
یورونیوز - پلیس محلی استان نونگ بوا لامفو که این «جنایت هولناک» در آن انجام شده است، روز پنجشنبه ۶ اکتبر اعلام کرد که فرد مهاجم یک مرد ۳۴ ساله بوده که بعد از حمله به مهدکودک و کشتن ۲۴ کودک، همسر و سه فرزند خود را نیز کشته است. کودکان قربانی بین ۲ تا ۳ سال سن داشتند.
عکسها و فیلمهایی که از این مهدکودک در فضای مجازی منتشر شده، تصاویری ازخوابگاه این کودکان و تشکها و بالشهای آغشته به خون را نشان میدهد.
بهگفته رئیس پلیس منطقه، فرد مهاجم پس از خروج از ساختمان مهدکودک همچنان از ماشین خود به سوی مردم شلیک میکرده است.
رسانههای تایلند هویت فرد مهاجم را «پانیا خامبراب» از افسران سابق پلیس ذکر کردهاند که به دلیل اعتیاد به مواد مخدر چندی پیش از کار اخراج شده بود.
به گفته پلیس تایلند، او که ظاهرا بخاطر متواری شدن با اسلحه گرم شامل یک قبضه مسلسل، یک هفت تیر و یک چاقو تحت تعقیب بوده، درنهایت پس از این حمله دست به خودکشی زده است.
اگر قرار است جایی پاکسازی شود، همین مجلس غیر مردمی است
رسول خادم، رئیس سابق فدراسیون کشتی ایران و قهرمان کشتی جهان در یک پست اینستاگرمی از موضعگیری نمایندگان مجلس در ارتباط با اعتراضات سراسری اخیر در ایران انتقاد کرده است.
جالب است! همه آنهایی که با کمکاری و کوتاهیِ در عمل به مسئولیتهایشان، مقصران اصلی ایجاد بستر اعتراض اقشار مختلف مردم در جای جای کشور هستند، امروز کاسه از آش داغ تر شده و مدعی شده اند که باید کسانی را که دلسوزانه در کنار مردمبوده اند ، بعنوان مقصران اصلی تنشهای اخیر، پاکسازی انقلابی کرد!!! چه فرافکنی حساب شده ای!!!
نماینده مجلسی که امروز باید پاسخگو باشد که در جریان اعتراضاتِ در این چند روز ، کجا بوده است ؟ کدام داد را به صحن مجلس آورده است؟ بر سر کدام بیداد فریاد کشیده است تا مردم معترض ببینند حرفشان و مطالبه شان را نمایندگانی در مجلس دنبال میکنند و حق آنها را پی میگیرند، امروز مدعی شده که باید جامعه را از وجود ورزشکاران و هنرمندان و ... همراه با صدایِ مردم پاکسازی انقلابی کرد!!!
امروز اگر قرار است جایی پاکسازی انقلابی شودهمین مجلس غیرمردمی و نمایندگانی است که بی تعهدی خود به مردم را ،در پشت شعارهایشان پنهان کرده اند!
مجلس باید از وجود جماعتی که مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم میکند پاکسازی شود. اشک و خونی که در کف خیابان از هر طرف ریخته شد به گردن همین مجلس است! حتمن فراموش نکرده اید که قرار بود مجلسی که نماینده یِ اقشار مختلف مردم است، مجلسی که صدایِ همه مردم است ، در راس امور باشد. امروز این مجلس غیرمردمی کجایِ امور و دردهایِ مردم است؟!
امروز اگر کسانی هستندکه هنوز دلشان به حال این مردم و این سرزمین میسوزد و هنوز خونِ پاک فرزندان پاکباخته یِ این سرزمین در دفاع از خاک و ناموس مردم برایشان ارزش داردو دستی هم در امور دارند واجب است، پاکسازی انقلابی شان را از مجلس شروع کنند!
به یاد داشته باشید از دلِ چنین مجلسِ غیر مردمی ، صدها بستر اعتراض فراهم خواهد شد...
رسول خادم از برترین کشتیگیران ایرانی تمام ادوار به شمار میرود و افتخاراتی از جمله قهرمانی در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا و کسب مدال برنز در المپیک ۱۹۹۲ بارسلون، دو دوره قهرمانی و یک نائب قهرمانی در مسابقات قهرمانی کشتی جهان، مدال طلای بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ و پنج مدال طلا در مسابقات قهرمانی آسیا دارد. وی دارای مدرک کارشناسی علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه روابط بینالملل وزارت خارجه (۱۳۷۸-۱۳۷۴) و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی (گرایش جامعهشناسی) از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز (۱۳۸۴-۱۳۸۲) بوده و از سال ۱۳۸۹ تاکنون، وی دارای مدرک دکتری جامعهشناسی (گرایش گروههای اجتماعی) است.
دخترم را کشتند و مرا برای اعتراف اجباری تهدید میکنند
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی، در یک پیام ویدئویی به شایعات و ادعاهای حکومت و رسانههای وابسته به آن در مورد جانباختن دخترش پاسخ داد و گفت نیکا روز ۲۹ شهریور در تظاهرات کشته و جنازهاش همان روز به سردخانه کهریزک تحویل داده شد. خانم شاکرمی در این پیام ویدئویی که به صورت اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار گرفته از تهدیدها و فشارهای امنیتی میگوید و اینکه تحت فشار است تا روایت و سناریوی حکومت را درباره جان باختن دخترش تکرار کند. او میگوید که دخترم را کشتند و مرا برای اعتراف اجباری تهدید میکنند. مادر نیکا میگوید که برادر و خواهرش محسن و آتش شاهکرمی بازداشت و تحت فشار شدید مجبور به اعتراف دروغ شدهاند.
نیکا شاکرمی نوجوان ۱۷ ساله روز ۲۹ شهریور در اعتراضات بلوار کشاورز مفقود شد و به گفته مادرش براساس گواهی پزشکی قانونی بر اثر «اصابت ضربات متعدد جسم سخت» به سرش کشته شده است. رسانههای حکومتی و مقامات قضایی جمهوری اسلامی مدعی شدهاند که او از بالای یک ساختمان به پایین «پرتاب» و کشته شده است، اما مادر نیکا این ادعا را دروغ میخواند.
ایران وایر - گزارشها درباره وضعیت خانوادههای افراد کشته و بازداشت شده اعتراضات در ایران بار دیگر موضوع مادران و پدرانی که در ۴۳ سال گذشته پس از اعدام یا کشته شدن فرزندانشان خودکشی کردند و یا مدت کوتاهی پس از مرگ آنها دچار سکته یا بیماری شدند و جان باختند را مطرح کرده است.
***
در دهه ۶۰ خورشیدی، تعدادی از پدران و مادران مدت کوتاهی پس از اعدام فرزندان خود جان باختند که نام برخی از آنها مطرح شده است.
در سالهای اخیر نیز پدران و مادران زندانیان اعدام شده مدتی پس از مرگ فرزندان خود جان باختهاند.
پدر «امیرحسین مرادی»، یکی از معترضان آبان ۱۳۹۸، پس از اعلام حکم اعدام پسرش خودکشی کرد.
در این روزها نیز خبرهای پراکنده درباره اتفاقات رخ داده برای خانوادهها به دلیل فشار شدید روحی و روانی بر آنها منتشر شدهاند؛ از جمله «محسن لک»، برادر «مهناز لک»، هنرمند بختیاری که به وسیله نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شده است، خبر داده بود مادرشان ساعاتی پس از بازداشت مهناز درگذشته است.
شایعههایی درباره اقدام به خودکشی مادر «سارینا اسماعیلزاده»، نوجوانی که در جریان اعتراضات ایران کشته شده است نیز مطرح هستند اما هنوز خانواده او این موضوع را تایید نکردهاند و ابهامهایی درباره این موضوع وجود دارد.
در روزهای نخست اعتراضات، خبری مبنی بر این منتشر شد که پس از امتناع ماموران از تحویل جنازه «غزاله چلاوی»، از کشته شدگان اعتراضات در آمل، مادر او رگ دست خود را در بیمارستان ۱۷ شهریور آمل زد و نیروهای امنیتی قبول کردند جنازه دختر جوان را به خانوادهاش تحویل دهند.
ایران وایر - «علی کریمی» بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران در صفحات اجتماعی خود، برای «نیکا شاکرمی» که در جریان اعتراضات سراسری به قتل رسیده است نوشت: «همه مردم ایران از طرز کشته شدنت خجالت زده هستند. روحت شاد دخترم.»
شب گذشته (چهارشنبه) از بخش خبری ۲۰:۳۰ شبکه دوم صداوسیما، «روایتی از نحوه مرگ » «نیکا شاکرمی» نوجوان ۱۷ ساله٬ به همراه «اعترافات» خاله و دایی او منتشر شد.
پیشتر منابع نزدیک به خانواده شاکرمی گفته بودند که «آتش شاکرمی» خاله و «محسن شاکرمی» دایی نیکا، تحت فشار نهادهای امنیتی برای مصاحبه تلویزیونی و تکذیب کشته شدن نیکا به دست نیروهای امنیتی هستند.
آنچه از این بخش خبری منتشر شد٬ تناقضاتی آشکار با خبری که صبح همان روز توسط خبرگزاری میزان٬ وابسته به قوهقضایی و آنچه در رسانههای مستقل منتشر شده بود داشت.
تصاویری که در صفحات اجتماعی نیز منتشر شده، سایه یک بازجو روی دیوار را نشان میدهد. در برشهایی از این ویدیو، عباراتی توهین آمیز در پس زمینه صدای اعترافات اجباری نیز شنیده میشود.
ویدیوی منتشرشده در شبکههای اجتماعی تلاش نیروهای امنیتی برای دستگیری چند جوان را نشان میدهد که با مقاومت مردم حاضر در محل مواجه میشوند. یکی از جوانان به کمک مردم فرار میکند و جوان دومی که در دام نیروهای امنیتی میافتد نیز میتواند در تقابلی که به گفته گیرنده ویدیو «بین بیشرفها و باشرفها» شکل میگیرد، خود را برای لحظاتی برهاند.
در آخرین صحنه ویدیوی منتشرشده، نیروهای امنیتی او را بار دیگر احاطه کرده و با باتوم میزنند. به نظر میرسد محل ویدیو حوالی یک ایستگاه بیآرتی در خیابان انقلاب است. تاریخ ویدیو مشخص نیست.
ایران وایر - «مجتبی پوربخش» تهیهکننده و مجری برنامههای ورزشی شبکه ورزش، با انتشار پستی به صورت غیرمستقیم از جدایی خود از سازمان صداوسیمای حکومتی ایران خبر داد.
او در صفحه رسمی اینستاگرام خود نوشته است: «تن آدمی شریف است به جان آدمیت.»
سیام شهریور و در اوج اعتراضات سراسری به قتل «مهسا امینی»، ایران وایر مطلع شد مجتبی پوربخش مجری و تهیهکننده برنامههای ورزشی شبکه ورزش، تا اطلاع ثانوی از کار برکنار شده و حق ورود به این سازمان را نخواهد داشت.
ساعت یک بامداد پنجشنبه به وقت تهران، صفحه اینستاگرامی «فوتبال یک» به تهیهکنندگی و اجرای مجتبی پوربخش، با انتشار پستی، از پخش نشدن این برنامه خبر داد. سازمان صداوسیما و نهادهای امنیتی، معدود گزارشگران و مجریان صداوسیما را به دلیل اظهار نظرهای شخصیشان در صفحات اجتماعی، زیر فشار گذاشته بودند.
دلیل تعطیلی دو هفتهای برنامه فوتبال یک و ممنوعیت از ورود مجتبی پوربخش به صداوسیما، حمایت از پستهای علی کریمی در صفحات اجتماعیاش و حمایت از اعتراضات اعلام شده بود.
صدای آمریکا - «حجابزدایی و خیزش زنان: چگونه اعتراضات به قلب هویت حکومتی میزند»، عنوان تازهترین گزارش تحلیلی نیویورکتایمز از اعتراضات خیابانی در ایران است.
نیویورکتایمز در این گزارش با اشاره به این که «پوشش اجباری زنان در جمهوری اسلامی همواره نشانهای از اقتدار حکومتی بوده»، میافزاید، اینک اعتراضات خیابانی به رهبری زنان، این اقتدار حکومتی را چنان به چالش گرفته که باعث شده زنان ایرانی نماد چشماندازی متضاد از آینده شوند.
گزارش نیویورک تایمز در ادامه میافزاید: طی چند دهه گذشته تاکنون، قوانین حکومتی ناظر بر پوشش اجباری زنان از جمله روسری و مانتوهای ساده و گل و گشاد، از عوامل اصلی جدال میان مردم و حکومت بر سر هویت ملی، اقتدار مذهبی و سیاسی بود و پوشش اجباری زنان از جمله روسری، یادآور اقتدار حاکمیت بود؛ اما اکنون زنان جوان در خیابانها روسری از سر برداشته و آن را به نشانه اعتراض خشمگینانه علیه حاکمیت در هوا تکان میدهند تا نماد آشکار شکاف میان مطالبات مردم و تمایلات حکومتی باشد.
عدم اجرای «قانون حجاب» دلیل آشکار بازداشت «مهسا امینی» توسط گشت ارشاد بود. پلیس «اخلاق» مدعی شد مهسا امینی پس از بازداشت به هنگام آموزش اجباری احکام حجاب ناگهان بر زمین افتاده و بر اثر ایست قلبی درگذشت. اما برخلاف این ادعا ویدیو و عکسی از او در حالت کما در بیمارستان پخش شد که نشانگر کبودی صورت و چکیدن خون از گوشش بود.
این ویدیو و عکس بسرعت در فضای مجازی پخش شد و خشم عمومی را برانگیخت و چند روز پس از آن اعتراضات به قتل مهسا به بزرگترین تظاهرات عمومی و بیسابقه در ایران تبدیل شد و دامنه آن از خشم عمومی علیه یک مرگ دردناک فراتر رفته، به اعتراضات گستردهای به رهبری زنان تبدیل شده که طیفهای گستردهای از اقشار جامعه را به مشارکت در یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی ضدحکومتی در تاریخ جمهوری اسلامی برانگیخت.
محمدرضا تاجیک: با شورش بدن های ناآرام روبرو هستیم/ جامعه از مرحله ترس به قهر پا گذاشته/ حاکمیت باید پا را از روی «مین ذهنی» خود بلند کند/ سرکوب، اعتراض ها را خشنتر میکند/ ناخودآگاه سرکوب شده اجتماع به خیابان آمده/ خشم انباشته مردم دوباره باز می گردد
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ وضعیت پیش آمده در روزهای اخیر برای جامعه ایران و افزایش سطح تنش اجتماعی موجب شده تا بسیاری از متفکران، سیاستمداران و جامعهشناسان هرکدام بر اساس اندیشه خود به دنبال ریشهیابی اوضاع کنونی باشند. هرچند در نقطه مقابل نیز کنشگرانی درسطح جامعه حضور پیدا کردهاند که از اساس این نظریهها را رد میکنند و حرکت خود را حتی متمایز از آنچه پس از انتخابات ۸۸ و آبان ۹۸ رخ داد میدانند.
از سوی دیگر حضور و حتی میانداری زنان در اتفاقات اخیر و همچنین بازنمایی شعارهای زنانه در این روزها عاملی شده تا بسیاری از تحلیلگران حوزه اجتماع به این باور برسند که شاید یک خیزش کاملا زنانه در ایران رخ داده و حتی سایر جنبشهای زنانه در جهان را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد.
در همین رابطه؛ رئیس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت اصلاحات بر این باور است که نمیتوان نگاه جنسیتی صرف به مسائل کف خیابان داشت و شاید کنش مردمان امروز از بدنی زنانه در حال مطرح شدن باشد. او حتی بر این باور است که؛ نمیتوان یک نام و قالب مشخص برای آنچه در ایران امروز در حال رخ دادن است در نظر گرفت.
این استاد دانشگاه تأکید میکند؛ نباید به هر دلیلی کنشگری مردم در اجتماع نادیده و یا حتی سرکوب شود، زیرا این رفتار در نهایت جامعه را خشمگین تر و خشنتر میکند و در زیر لایه جامعه یک تروما ایجاد میکند که در طولانی مدت ممکن است به شکلی دیگر و البته با قدرتی بالاتر در برابر طبقه حاکم قد علم کند.
آنچه در ادامه در معرض نظر شما قرار میگیرد؛ گفتوگوی سایت دیدهبان ایران با محمدرضا تاجیک، تئوریسین، استاد دانشگاه و رئیس پیشین مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری در دولت سید محمد خاتمی است:
*آقای تاجیک! به عنوان سؤال نخست؛ لطفا بفرمایید چرا در سالهای اخیر اعتراضات مختلف در کشور، آن هم با موضوعات گوناگون؛ در بازههای زمانی کوتاه در حال تکرار است؟
تاجیک: ایران امروز در مواجهه با یک نوع «قهر» فعال قرار گرفته است. در شرایط کنونی به نظر نوعی قهر فعال به صورت انباشته و فشرده شده، با یک نوع جشن و جنبش «سوژه شدگی» توأم شده است.
شاهد هستیم که عدهای در کف خیابانها با یک کنش، جشن سوژگی خود را برگزار میکنند، اما از رهگذر قهری که فعال شده و دیگر شکل منفعل گذشته را ندارد. کنش جمعی کنونی الزما مبتنی بر یک نوع عقلانیت به معنای مرسوم آن نیست. به قول «اسپینوزا» این کنش به نوعی برآمده از عواطف و تأثیرات است؛ تأثیری مانند خشم و نفرت از شوربختی خود و یا حس ترحم نسبت به شوربختی دیگران.
سوژه سیاسی کنونی در جامعه امروز ایران از دوران ترس عبور کرده و وارد دوران قهر شده است. این قهر نیز به اشکال گوناگون، معطوف به یک اراده نیستی شده است. به این معنا که؛ این سوژه از رهگذر اِعمال اراده نیستی، هستی خود را ثابت میکند.
انگار که جامعه تصور میکند؛ بهشت دیگران برای و تبدیل به جهنم شده است. و یا به قول استاد «شفیعی کدکنی»: "آنچه میخواهد نمیبیند و آنچه میبیند؛ نمیخواهد!"
جامعه نمیخواهد اهلی شده قدرت باشد
جامعه تصور میکند که جامعه و قدرت او را یک بدن «رام» و «اهلی» میخواهد. کنشگر جامعه امروز در حال برهم زدن این فضا است. او از بدن خود متن و سخن میسازد و از آن حالت تسلیم و فرمانبری محض خارج میشود. «فوکو» تعبیری به عنوان دانشهای تحت «انقیاد» را مطرح میکند و امروز و در جامعه ایران؛ شورش بدنهای تحت انقیاد را شاهد هستیم.
کنشگر جامعه امروز دیگر تمایل ندارد که به صورت و سیرتی درآید که قدرت اراده میکند. آن دیگری نمیخواهند «ابژه»ی میل یک دیگری بزرگ تر باشند؛ به همین دلیل نیز شاهد هستیم که همین کنشگران سر به شورش برداشتهاند.
یکی از دلایل رادیکال شدن فضای امروز در جامعه، تبدیل ترس دیروز به قهر امروز است. قهری که با احساسات و هیجانات جوانی نیز همراه شده است. به تعبیر اسپینوزا، این کنش تبدیل به یک نوع شادمانی شده و نمیتوان آن را اندوه دانست.
جنبش کنونی با یک نوع شادمانی و شور زندگی همراه است. کنشگر امروز در حال زنده کردن و معنابخشی به زندگی خود است، و در همین فرایند نیز او در حال معنا کردن خود است.
به تعبیر «لکان» نوعی لذت و کیف نیز در پشت کنشهای جمعی کنونی نهفته است. انسانهایی که خیابانها را صحنه تئاتر بازیگری و مواجهه خود میکنند و به اشکال گوناگون؛ غیرممکنها را نیز ممکن میکنند. در شرایطی که ممکن خود را میسازند، خود را نیز میآفرینند.
*فکر میکنید جامعه امروز ایران در مواجهه با یک حرکت اعتراضی «زنانه» صرف است؟ زیرا شعارها، سوژه و حتی میانداری اعتراضات کنونی به نوعی رنگ و بوی زنانه دارد.
تاجیک: من کنشگری امروز را بیش از اینکه یک مسأله زنانه بدانم، آن را مرتبط با «بدن» میبینم. به نظر شاهد شورش بدنهای بدون «اندام» هستیم، و جامعه امروز تجلی و ترجمان خود را در بدن «زن» پیدا کرده است و همین موضوع برای این جامعه تبدیل به روزنهای برای عبور شده است.
اینگونه میتوان گفت که بدن در صف اول مبارزه و یا کشاکش قرار گرفته و حتی بدن «مرد» نیز در این فضا به نوعی زنانه شده است. به همین دلیل نمیتوان نگاه جنسیتی صرف به بدن در کف میدان دانست و آن را باید همچنان در ذیل بدنهای تحت انقیاد در نظر گرفت.
*به نظر شما اگر نگاه فمینستی بخشی از حاکمیت به کنشگری زنان را کنار بگذاریم و تنها نوع رفتار کنونی این بخش از جامعه را در نظر بگیریم، فکر میکنید زنان در فردای این جامعه چه نقشی خواهند داشت و قدمهای امروز آنها منجر به چه اتفاقی خواهد شد؟
تاجیک: بدون تردید دیگر نمیتوان یک نگاه جنسیتی صرف به زنان جامعه امروز داشت و از این فضا عبور کردهایم. این را باید در نظر داشته باشیم که در طول هرگاه جامعه به رکود میرسیده و مردان دچار انفعال شده و به قول عام در لاک خود فرو میرفتند، یک حرکت زنانه جامعه را به تحرک وا میداشته است.
شاید زنان در نقش کاتالیزور جامعه ظاهر شوند
در شرایط کنونی نیز این احتمال وجود دارد به دلیل ناکام ماندن جنبشهای اجتماعی و همچنین تغییر مسیر جنبش بزرگ سال 57، نوعی انفعال در جامعه ایجاد شده و این حرکت زنانه شاید به عنوان «کاتالیزور» جامعه و مردان را به تحرک وا دارد.
باید بپذیریم که زن در جامعه امروز ایران یک کنشگر در کنار سایر کنشگران است او نیز کنش و واکنش خود را نسبت به موضوعات مختلف نشان میدهد. امروز در کف جامعه نیز در کنار مردان و پسران نیز شاهد هستیم که زنان و دختران نیز حضور فعال و کنشگرانه دارند.
*به نظر شما چرا فضای میان دو گروه معترض و مسؤول حفظ امنیت تا این حد «خشمگین» شده است؟ فکر میکنید سرانجام این خشم انباشته به کجا خواهد کشید؟
تاجیک: به نظر من ما شاهد خیزش «قهریون» هستیم. به این معنا که کسانی امروز در کف جامعه هستند که دیر زمانی است با نظم نمادین و گفتمان و اربابان مستقر قهر کردهاند. در نقطه مقابل نیز بخش حاکمیتی مستقر با این مردم قهر کردهاند.
اربابان قدرت در تمامی زمینههای فرهنگی، زیباییشناختی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... با این مردم قهر کردهاند. در این فضا ما شاهد یک نوع کجروی عامدانه از آنچه حاکمیت برای مردم میخواهد، هستیم.
اراده امروز نیز معطوف به نیستی است، به این معنا که؛ اساسا این بخش از جامعه به دنبال آن نیست که یک تصویر و تصور روشن از آینده ارائه کند. بلکه تلاش میکند شرایط، مناسبات، منطق و وضعیت موجود را زیر «پاککن» خود قرار دهد. به تعبیر «گرامشی» شاهد یک نوع جنگ «مواضع» هستیم. یک فضای آرمانی در مقابل این بخش از جامعه نیست، بلکه او در لحظات و دمکهای کنونی خود کنشگری میکند و تلاش میکند «زیربدنهها» را تسخیر کند و به دنبال تسخیر ریزبدنههای اطراف دژ روبروی خود است تا گام به گام و سنگر به سنگر پیشروی کند.
ایران وایر - شورای دانشگاه شریف با انتشار اطلاعیه ای ضمن محکوم کردن واقع رخ داده در این دانشگاه اعلام کرد که استادان این دانشگاه روز شنبه ۱۶ مهرماه تجمعی اعتراضی برگزار خواهند کرد.
شورای دانشگاه شریف به عنوان اصلیترین نهاد مدیریتی این دانشگاه روز چهارشنبه ۱۴ مهرماه با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن یورش نیروهای امنیتی به داخل این دانشگاه و ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان، از برگزاری تجمعی اعتراضی اعضای هیات علمی این دانشگاه در روز شنبه ۱۶ مهرماه خبر داد. این اساتید در اعتراض به «هتک حرمت دانشگاه» دست به این تجمع خواهند زد.
در این بیانه اعلام شده که شورای دانشگاه شریف در روز دوشنبه ۱۲ مهرماه جلسه تشکیل داده و ضمن محکومیت رفتار خشونت آمیز با دانشجویان و ابراز همدردی با آسیب دیدگان مواردی را با اکثریت آرا تصویب نمود. در این بیانه یورش نیروهای امنیتی به داخل دانشگاه و نحوه رفتار آنها با دانشجویان محکوم شده است.
در بخشی از این بیانه آمده که «دستگیری و صدمه وارد آوردن به دانشجویان جدیدالورود (ورودی ۱۴۰۱) تنها پس از دو روز حضور در دانشگاه برای ما بسیار دردناک است و به عنوان فاجعهای بزرگ در تاریخ علمی کشور ثبت خواهد شد».
در فرازی دیگر از این بیانیه شورای دانشگاه خواستار «آزادی بدون قید و شرط تمامی دانشجویان در بند» شده است.
روز یکشنبه گذشته در ادامه روند اعتراضات سراسر دانشجویان دانشگاه شریف هم شرکت داشتند که با یورش خشونت آمیز نیروهای امنیتی و لباس شخصیها مواجه شدند. نیروهای امنیتی با محاصر دانشگاه و ضرب و شتم و تیراندازی به دانشجویان تعداد زیادی از دانشجویان را هم دستگیر کرده و به مکانهای نامعلومی انتقال دادند. بنا بر اعلام شورای دانشگاه شریف حداقل ۳۰ تا ۴۰ دانشجو دستگیر شدهاند و از بسیاری از آنان هنوز خبری در دسترس نیست.
رفتار خشونت آمیز با دانشجویان و اساتید دانشگاه شریف بازتاب گسترده داخلی و خارجی داشت و بسیاری از انجمنهای دانشگاهی داخل ایران این اتفاق را محکوم کردند.
دویچه وله - دولت آمریکا تصمیم اوپک پلاس برای کاهش تولید نفت را "کوته فکری" و "اشتباه" توصیف کرد و آنرا اقدامی در اتحاد با روسیه دانست. بهای نفت در واکنش به این تصمیم در بازارهای جهانی انرژی به سرعت بالا رفت.
نمایندگان اوپک پلاس روز چهارشنبه ۱۳ مهر (۵ اکتبر) برای اولین بار پس از پاندمی کرونا به صورت حضوری در وین دیدار کردند. در این نشست الکساندر نواک، معاون نخستوزیر روسیه نیز حضور داشت. نتیجه نشست کاهش تولید نفت در ماه نوامبر به میزان دو میلیون بشکه (هر بشکه ۱۵۹ لیتر) در روز بود.
این شدیدترین کاهش تولید از بهار ۲۰۲۰ است، زمانی که کشورهای نفتی با کاهش ۱۰ میلیون بشکهای در روز به همهگیری کرونا واکنش نشان دادند. به دنبال اعلام این تصمیم بهای نفت به شکل موقت و به سرعت در بازارهای جهانی بالا رفت.
تاثیر منفی بر کشورهای کمدرآمد
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی و برایان دیز، مدیر شورای اقتصاد ملی در کاخ سفید، از عدم رضایت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا از این تصمیم خبر دادند. به گفته آنها، در شرایطی که حفظ ذخایر انرژی جهانی از اهمیت بالایی برخوردار است، این تصمیم تأثیر منفی به ویژه بر کشورهای کمدرآمد و متوسط خواهد داشت.
کارین ژان پیر، سخنگوی کاخ سفید کاهش تولید نفت را "اشتباهی مضاعف" دانست و گفت: «واضح است که با اعلام امروز، اوپک پلاس با روسیه متحد شده است».
اخیرا قیمت بنزین در ایالات متحده دوباره تا حدودی کاهش یافته بود. اما با این تصمیم اوپک، بهای نفت به شکل موقت به بالای ۹۳ دلار برای هر بشکه رسید.
درست قبل از انتخابات کنگره
با توجه به کمبود عرضه برنامهریزیشده انرژی، جو بایدن میخواهد با کنگره درباره ابزارها و اختیارات اضافی برای کاهش کنترل اوپک بر قیمتهای انرژی در بازار جهانی مشورت کند.
برای دموکراتها این موضوع درست قبل از انتخابات کنگره در نوامبر بسیار مهم است. نظرسنجیها نشان میدهد که تورم بالا در این کشور به ویژه بر آرای حزب دمکرات سایه انداخته است.
تولید نفت روسیه کم نمیشود
گفته شده که روسیه مجبور به کاهش تولید نخواهد بود و این کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق هستند که باید تولید را کاهش دهند. به گفته جیووانی استاونوو، تحلیلگر مسائل مربوط به نفت، "کاهش موثر" باید حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار بشکه در روز باشد.
چکامه چمنماه، بازیگر، با انتشار یک پیام ویدیویی در اینستاگرامش در واکنش به سرکوب معترضان، به ارتشی بودن پدرش اشاره کرد و خطاب به اعضای ارتش گفت: «شماها ارتش ایران نیستید، ارتش جمهوری اسلامی هستید و بویی از انسانیت نبردهاید.»
العالم شبکۀ عرب زبان جمهوری اسلامی با پخش آنچه اعترافات دو فرانسوی زندانی در ایران خواند مدعی شد که دستگیرشدگان به نام سسیل کُهلر و همسرش "ژاک پاری" مأموران اطلاعاتی سرویس های امنیت خارجی فرانسه هستند که قصد داشتند در ایران جهت سرنگون کردن مسلحانۀ جمهوری اسلامی یک انقلاب را تدارک ببینند. وزارت امور خارجۀ فرانسه "اعترافات" تلویزیونی دو شهروند این کشور در ایران را خیمهشببازی خواند.
جمهوری اسلامی ایران در یازدهم مه گذشته و در بحبوحۀ اعتصابات معلمان در این کشور دو جهانگرد فرانسوی، سسیل کُهلر، آموزگار و عضو سندیکای "نیروی کارگری" فرانسه به همراه همسرش، "ژاک پاری"، را دستگیر کرد. در آن زمان جمهوری اسلامی ایران زوج فرانسوی را متهم کرد که برای ایجاد آشوب و بی ثباتی وارد این کشور شده است. اندکی بعد حکومت ایران زوج فرانسوی را به اقدام علیه امنیت ملی نیز متهم کرد. فرانسه در همان زمان کلیه این اتهامات را بی اساس خواند و خواستار آزادی فوری آنان شد.
سندیکای فرانسوی "نیروی کارگری" در اظهاراتی مشابه اعلام کرده بود که سسیل کُهلر مسئول بخش فرهنگیان و معلمان این سندیکا است و به همراه همسرش "ژاک پاری" برای گذراندن تعطیلات به ایران سفر کرده بودند.
در "اعترافات" تلویزیونی خود، سسیل کُهلر گفته است که او و همسرش "برای تدارک انقلاب و سرنگون کردن رژیم اسلامی ایران" به این کشور سفر کردهاند و برای این منظور قصد داشتند از اعتصابات و تظاهرات در ایران پشتیبانی مالی کنند و حتی علیه نیروهای انتظامی ایران از سلاح استفاده کنند. بر اساس اعترافات منسوب به مردی که فرانسوی صحبت می کند و ظاهراً "ژاک پاری" است هدف سرویس های جاسوسی فرانسه از این اقدام ها اعمال فشار بر حکومت ایران بوده است.
با آغاز اعتراض های جاری در ایران، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، با انتشار بیانیه ای مفصل به زندانیان اروپایی از جمله دو زندانی فرانسوی در ایران اشاره کرد و افزود که بزودی جزئیات نقش اروپائیان زندانی به ویژه دو فرانسوی در ایجاد ناآرامی های جاری در این کشور را برملاء خواهد کرد. با این حال، معلوم نیست که چرا جمهوری اسلامی اعترافات دو فرانسوی را از طریق شبکۀ تلویزیونی عرب زبان خود پخش کرده است.
سازمان حقوق بشر ایران؛ جمعه، ۱۵ مهرماه ۱۴۰۱: سارینا اسماعیل زاده، شهروند ۱۶ ساله ساکن مهرشهر کرج، روز پنج شنبه، ۳۱ شهریور ماه، پس از حضور در تجمعات اعتراضی در این شهر، به دلیل ضربات متعدد باتونِ نیروهای امنیتی، جان خود را از دست داده است.
سازمان حقوق بشر ایران پس از گفتوگو با شاهدان و بررسیهای متعدد، ضمن تایید کشتهشدن سارینا، فشار نهادهای امنیتی بر خانواده او و اخذ اعتراف اجباری از آنان برای تایید سناریوی خودکشی او را بشدت محکوم میکند. این سازمان ضمن تاکید بر این که مسئولیت جنایت بر عهده علی خامنهای و نیروهای تحت امرش است، خواستار پیگرد قانونی و بینالمللی مدیران سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی و تحریم آنان شد.
محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفت: «حکومت سعی میکند با استفاده از نهادهایی چون سازمان صداوسیما به عنوان بازوی پروپاگاندای امنیتی خود، علی خامنهای و نیروهای تحت امرش را از مسئولیت قتل سارینا اسماعیلزاده مبرا کند؛ چنان که این روش را برای قتلهای حکومتی دیگر همچون قتل مهسا (ژینا) امینی و نیکا شاکرمی به کار گرفت.» او افزود: «سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی و تمامی نهادهایی که با اخذ اعترافات اجباری از خانواده جانباختگان و یا انتشار گزارش غلط سعی در پوشاندن این جنایات دارند، در این جرم شریک هستند و باید مورد پاسخگویی قرار گیرند. ناقضان حقوق بشر، از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی و مدیران و بازجو-خبرنگاران آن باید از جانب جامعه بینالملل مورد پیگرد قانونی و تحریم هدفمند قرار بگیرند.»
بنا بر اطلاعاتی که به سازمان حقوق بشر ایران رسیده است، سارینا اسماعیلزاده پس از شروع اعتراضات سراسری در ایران، «ظهر روز پنج شنبه ۳۱ شهریور و بعد از پایانِ کلاس زبان انگلیسی خود، به همراه چند تن از دوستانش برای حمایت از اعتراضات به تجمعات مردمی که در نزدیکیِ آموزشگاه زبان بوده، ملحق شده است. در این تجمع مأموران امنیتی، سارینا را با ضربات متعدد باتون بر روی سر، مورد ضرب و جرح قرار دادهاند به طوری که او از ناحیه سر دچار خونریزی شدید شده است».
دیروز (چهارشنبه سیزده مهر) جلسهای با حضور علما و معتمدین و برخی از نمایندگان مجلس برای بررسی قتل عام خونین جمعه گذشته، در مسجد مکی زاهدان برگزار شد. روز قبل از آن (سه شنبه) نیز حکومت جلسه مشابهای را با حضور کمرنگ بلوچها برگزار کرد. امروز (پنج شنبه) وزیر کشور وارد زاهدان شد و مراسم عزاداری با شکوه برای شش کشته سپاه، اطلاعات سپاه، و بسیج عشایری وابسته به سپاه برگزار شد. ادعا و قرائت مشترک همه نهادهای جمهوری اسلامی در مورد حادثه خونین زاهدان این است که این یک حمله تروریستی به سه کلانتری نیروی انتظامی بوده.
در زاهدان فضا متشنج و پرالتهاب است. گزارش مولوی عبدالحمید از وقایع جمعه سیاه حتی اگر جامع و دقیق هم نباشد بنظر واقع بینانه و نزدیک به حقیقت میآید. با اعتراضات روز جمعه که در اعتراض به تجاوز به یک دختر خردسال ۱۵ ساله بنام ماهو بوسیله یک سرهنگ نیروی انتظامی در چابهار، جرقه خورد بنحوی و تا حدودی ادامه همان اعتراضات گسترده دموکراسی خواهی در سراسر ایران بود. ولی آنچه حرکات اعتراضی را در بلوچستان ویژگی میدهد با دقت روی رابطهای که رژیم با این منطقه برقرار کرده و روابطی که این منطقه با توجه به شرایطـ مرزی خود با نیروهای ماورای مرزی پیدا کرده است، قابل فهم است. برای رژیم جمهوری اسلامی (من آگاهانه واژه رژیم را در اشاره به خصلت. توتالیتری سیستم به کار میگیرم) سیستان و بلوچستان (بویژه بلوچستان) یک منطقه نظامی- امنیتی است که همیشه مورد ظن و تحت نظر بوده است. از همین رو کمتر اقدامی در منطقه خارج از نیازهای امنیتی رژیم مورد توجه بوده است. همه منطقه همچون یک پادگان امنیتی نظامی دیده شده است که اقتصاد، آموزشو فرهنگ و دین را در همان قالبهای خشک سلطه گری امنیتی دینی-شیعی شکل بدهد. رژیم با استراتژی کنترل آهنین همه فضای اجتماعی و اقتصادی را تحت اشغال خود در آورده است و با سیاست طرد، مردم منطقه را بمثابه نیروئی بی ارزش و دور ریختنی و نه "شهروند" ببازی گرفته است.
از انقلاب مشروطیت بیش از یک سد و اندی سال میگذرد و هم میهنان ما هنوز به فرمانروایی و حاکمیت ملی دست نیافتهاند. بیش از پانسد سال است که دولت انگلیس در کشور ما دست به هرکاری میزند و روند تاریخ ایران را دیگرگون میکند. همیشه انگلیسها و نوکرانشان در بسیاری از رویدادهای تاریخی و در ویرانی کشور ما دست داشتهاند مانند؛ در برپا کردن حکومت شیعهی صفوی و فرستادن آخوندهای شیعه از جبل العامل لبنان به اصفهان، در جنگ دولت صفوی با پرتغالیها در خلیج فارس، در نیرنگها و زمینه چینی برای کشتن شاهزادگان صفوی، در جدا کردن افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، بخش هایی از هندوستان و پاکستان از ایران، در جدا کردن آذربایجان و اران و عراق از ایران و در فرستادن برادران شرلی به نمایندگی دربار صفوی به اروپا، در جنگهای ایران و عثمانی، در جنگهای ایران روس، در قحطی بزرگ و کشتار سدها هزار ایرانی از گرسنگی در سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۸ خورشیدی (۱۹۱۹ میلادی)، در جنگهای خانمان برانداز در جنوب ایران، در کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ خورشیدی، در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در فرستادن خمینی به پاریس و سپس فرستادن او در سال ۱۳۵۷ از پاریس به تهران، در پیمانهای پنهانی با روسیه، در پیمان بیست و پنج ساله با چین که نه پیمان نامه را پخش کردهاند و نه حق و حقوق انگلیسها را در خلیج فارس روشن کردهاند. چگونه میشود پذیرفت که انگلیسها پانسد سال در خلیج فارس همه کاره بوده باشند و نفت خلیج فارس را به یغما برده باشند و ناگهان بدون هیچ سر و صدا ناپدید شده باشند؟ چرا چین جانشین انگلیس در خلیج فارس شده است؟ آیا آنچه چینیها در خلیج فارس انجام میدهند بدون اطلاع و دخالت انگلیسها است؟
در زندگی انسان، بالا و پایینهای بسیاری وجود دارد و با درگذشت ابوالحسن بنی صدر، من در تلاطمی سخت قرار گرفتم. یکسال از نبود او میگذرد و واقعا جای او بسیار بسیار خالی است. خصوصا در این روزها که مردم به اعتراض برخواستهاند، جای خالی تحلیلهای بدیع و نگاه بسیار یگانهاش به مسائل ایران و جهان، که بطور مرتب با مردم در میان میگذاشت را کاملا حس میکنم.
درد سخت از دست دادن بزرگان
یکی از برجستگیهای شخصیت بنی صدر این بود که تاریخ ایران را، از عصر اساطیری تا دوران معاصر کاملا مطالعه کرده بود و تاریخ معاصر را نه تنها بخوبی بررسی کرده بود، بلکه خود نیز که از سن نوجوانی به مبارزه علاقه پیدا کرده بود، یکی از نقش آفرینان بزرگ این تاریخ و شاهد بسیاری از حوادث آن بود. این بود که در گفتگوها و سخنرانیهای خود از تاریخ بسیار مثال میآورد. یکی از اولین مطالبی که من از او شنیدم، در باره مصدق بود. این داستان مربوط به سالهای خیلی پیش میشود. شاید ۳۵ یا ۴۰ سال پیش، دقیق در ذهن ندارم. او آنموقع در جمع کوچکی گفت، زمانی که میخواستند مصدق را به خاک سپارند عده کمی از یارانش حضور داشتند و برخی از آنها حتی بهانه آورده بودند که بعللی نمیتوانند در خاکسپاریاش شرکت کنند. این مطلب، من را که جوان بودم شدیدا تکان داد. چطور میشد، مصدق به آن بزرگی را، همه یارانش در آخرین سفرش همراهی نکنند؟! راستش را بخواهید، وفاداری را از این داستان آموختم که در زندگیام نیز بسیار تاثیر داشت و ناملایمات زندگی نتوانست بازدار وفاداری من شود. آیت الله سید رضا زنجانی از روحانیون مخالف حکومت پهلوی و پایه گذار نهضت مقاومت ملی ایران، پس از درگذشت مصدق، بر پیکر او نماز خواند و به کمک دکتر یدالله سحابی و جمعی از اهالی احمدآباد او را به خاک سپرد. رنجانی در باره خاکسپاری مصدق میگوید "در مراسم تشییع جنازه و مراسم خاکسپاری حدود چهل، پنجاه نفر بودند که بیشتر آنها خویشان و منسوبان آن مرحوم بودند از جمله دکتر [هدایت الله] متین دفتری. عدهای هم از دوستان و یاران و همرزمان دکتر مصدق حضور داشتند. مثلاً تا آنجا که به خاطر دارم مرحوم [سید باقر] کاظمی، مهندس [کاظم] حسیبی و دکتر [یدالله] سحابی بودند و همین دکتر سحابی دستها را بالا زده بود و خاک میریخت. مهندس [مهدی] بازرگان در آن تاریخ زندانی و گرفتار بودند.» و پروانه فروهر در اینباره مینویسد " جسم بیجان مصدق که هراس از شکوه خاطرهاش نیز شاه را به لرزه وامیداشت به آمبولانس منتقل گردید. نزدیک درِ بیمارستان دربان قدیمی آنجا گوسفندی قربانی کرد و سپس به راه افتادیم. آمبولانس آژیرکشان و با سرعتی سرسامآور میرفت و انگشتشمار یاران مصدق و نزدیکانش در خطی از اشک او را دنبال میکردند. .... " و پرستو فروهر در مینویسد "آن روز مهندس حسیبی و داریوش فروهر با کمک بچههای ده که خاک میبردند و سنگ میآوردند مزار مصدق را در اتاقی در قلعۀ احمدآباد کندند و آمادۀ دفن او کردند... " اما این مراسم خاکسپاری محدود، در محلی صورت گرفت که خواسته مصدق نبود. زیرا او مایل بود در کنار شهدای ۳۰ تیر به خاک سپرده شود و استبداد پهلوی این اجازه را نداده بود. در نقلاب ۵۷، مردم بزرگترین خیابان تهران را مصدق نامیدند و اولین تمبر پستی بعد از انقلاب مزین به عکس او شد و احمد آباد محلی شد که در اولین سال انفلاب، صدها هزار نفر برای بزرگداشت او به احمد آباد رفتند تا از او تقدیر کنند و نکته جالب تاریخ اینکه همین بزرگداشت مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ توسط منتخب مردم، ابوالحسن بنی صدر را، یکی از علتهای اصلی کودتا علیه وی و کنار گذاشتنش توسط خمینی میدانند.!
«در جمهوری اسلامی جوان کشیای انجام گرفت که در تاریخ ایران سابقه نداشت.»
آقای خامنهای! این گفته از من نیست و حتا از تندترین دشمنان حکومت اسلامی نیست بل از آن کسی ست که روزگاری در پایتخت خلافتتان (تهران) پیشهی وزارت داشت و سپس به پایتخت دزدان جهان (لندن) گریخت اما همچنان از عاشقان سینه چاک شماست و حتا سینه چاکاندن دیگران را روا میشمارد که ستایش ترور سلمان رشدی نمونهی گویای آن است. آری درست دریافتهاید؛ این گفتهی آقای عطاالله مهاجرانی ست و به درستی گوید که جوان کُشیهای حکومت اسلامی در تاریخ ایران نمونه نداشته است. البته گویند که تاریخ آکنده از حقیقت هایی ست که در گذر زمان دروغ بودنشان آشکار میگردد و اسطوره عبارت از دروغ هایی ست که گوهر حقیقیشان هویدا میشود. بر این پایه باید گفت گرچه جوان کُشیِ حکومت اسلامی در تاریخ سابقه نداشته اما در اسطورههای ایران جایگاه ویژهای دارد؛ آن جایی که ضحاک بر تخت مینشیند و مغز جوانان را خوراک مارهایی میکند که از شانههایش و از زیر عبایش روییده بودند. این که چه حقیقت هایی در این اسطوره نهفته و امروز آشکار گشته؛ و این که ضحاک کیست و ماران وحشی گرسنه چه کسانیاند خود داستان آموزنده ایست که بررسیاش این جا ممکن نیست. از سوی دیگر باید اعتراف نمود که توانستهاید در کنار جوان کشی با فرمانهای خود موجبات مرگ دیگر گروههای جامعه را فراهم آورید و حداقل در زمینهی کشتار تا حدودی عدالت را برقرار نمایید.
این روزها به بازدید کنندگان از مرکز ملی هنر و معماری معاصر رم (MAXXI)، این امکان داده شده تا بتوانند در حرکتی نمادین علیه سرکوب های گسترده در ایران، دسته ای از موهای خود را کوتاه کرده و در جعبه ای بیاندازند که در پایان، به سفارت جمهوری اسلامی در رم ارسال خواهد شد.
جیوانا ملاندری، وزیر پیشین میراث فرهنگی ایتالیا و رئیس مرکز ملی هنر و معماری معاصر رم نیز در میان کسانی ست که در همبستگی با اعتراضات اخیر ایران، قسمتی از موهای خود را بریده و در صندوق انداخت.
وی در این رابطه می گوید:
ایران کشوری است که در آموزش و پرورش سرمایه گذاری زیادی کرده و بیش از ٦٤ درصد از فارغالتحصیلانا ین کشور را زنان تشکیل می دهند. این یک واقعیت بسیار مهم است. ما نمی توانیم در برابر خیزشی که در پی این کشتار خشونت بار رخ می دهد بی تفاوت باشیم. آنها خواهران و دختران ماهستند. بعد از مهسا، تا امروز ١٣٣ قتل دیگر رخ داده است.
در همین زمینه برنامه تلویزیونی ایتالیایی «le iene» با راهاندازی کارزاری در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی و حمایت از زنان معترض ایرانی، از بینندگان خود خواست که موهای خود را قیچی و با قرار دادن در پاکت نامه به سفارت ایران در رم ارسال کنند و سپس در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند
من دو روز بازداشت بودم. در شب به آتش کشیدن تهران، من پشت میکروفن برنامه زنده رادیو۲ بودم و از جمله حرفهایی که زدم (نقل به مضمون) این بود که با چشم بسته دویدن و نعره زدن یا به چاه ختم میشود یا به تیر چراغ برق. یکی از شنوندگانم زنگ زد که چه کسی سینما و کافه و... را آتش میزند؟ و خود پاسخ داد: «پیروان حاج آقا» و معلوم بود خمینی را میگوید. با اینهمه، به خانه که رسیدم، جلو در چهار مامور بسیار مودب منتظرم بودند.
با آنها به خانه وارد شدم. همسرم چای و شیرینی آورد. امید پسرم که فرزند نخست بود و شش سال داشت، با نگرانی به من چسبیده بود. همراهشان رفتم. مرا به زندان کمیته مشترک کنار شهربانی بردند و آنجا بود که عزیزانم علی باستانی، داریوش نظری، همکارانم در روزنامه اطلاعات، و فیروز گوران عزیز از آیندگان را دیدم. بعدا فهمیدم هوشنگ اسدی و حسین زوین از کیهان هم در این جمعاند؛ به اضافه شیخ یحیی نصیری ملقب به «علامه نوری» که هر دو روز یکبار، آگهی به روزنامه میفرستاد با تصویر دختری محجبه با این مضمون که «اینجانب، آلیس غولد سمیه، مذهبم را تحت ارشادهای علامه نوری تغییر دادم و اسم سکینه را برگزیدم...» و فردا «اینجانب، رابرت کلارک، مذهب شیعه اثنیعشری را در حضور علامه نوری برگزیدم و نام عبدالحسین را انتخاب کردم».
این جوانان هیپیهایی بودند که داستان علامه را میدانستند و از مسافرخانههای ناصرخسرو به خانه او میرفتند و یک هفته از پذیرایی آقا و الطافش برخوردار میشدند. بعد هم با مبلغ اهدایی آقا، به افغانستان میرفتند و این بار نزد یکی از ملاهای سنی، مسلمان سنی میشدند و کلی از کرامت و مهماننوازی افغانها بهرهمند میشدند. خمینی بال علامه را چید و باغ مدرسه آمریکاییها را که اشغال کرده بود، از او گرفت. قبل از وفاتش، برای معالجه به لندن آمد. به دیدارش رفتم. نحیف و دلشکسته به خمینی لعنت و از روح شاه طلب بخشش میکرد.
حاج آقا در زندان کمیته، اتاقی بزرگ با رادیو و تلویزیون و میوه و شیرینی داشت و ما در انفرادی بودیم. روز دوم بعد از بازجویی، وقتی سربازجو عضدی (ناصری) در برابر گفته بازجوی جوانی که گفت: «قربان آقای نوریزاده دیشب مردم را به تعقل و آرامش دعوت میکرد، ما هم چیزی علیه او نداریم»، حرف رکیکی زد.
بار دیگرآقای احمد زیدآبادی اپوزیسیون خارج را افرادی که «هنری جز دشنامگویی ندارند» مورد انتقاد قرار داده است.
دو سال قبل آقای زیدآبادی در جواب اعتراض من نسبت به توهینی که به اپوزیسیون خارج کشور کرده و آنها را «بازیکنان هزار تکه در زمین کثیف آمریکا» خوانده بود که حتی «توان جمعشدن ساده دور هم را هم ندارند»، نوشت که ایشان «چه هیزم تری به من فروختهاند که دست از پوستین آنان برنمیدارم».
دوستانی چند به من انتقاد کردند که ایشان یکی از چهرههای موجه اصلاحطلبان است که حداقل مانند اکثریت آنها گوشه عافیت نگرفته و به همان جوی باریکه حاشیه حکومت بسنده نکرده است. باید حرمت نگاه داشت. انتقاد ازمن که «همه نمیتوانند ابوالفضل قدیانی یا میرحسین موسوی شوند و تمامقد در برابر حکومت و ولی فقیه مستبد و خودرأی لجوج بایستند. هر کدام از اصلاحطلیان تولرانس معینی دارند. آقای تاجزاده، آقای زیدآبادی نیست. همین حد هم که ایشان در سیمای ناصح حکومت یکی به میخ میزنند و یکی به نعل و هر از گاهی برخی مسائل مبتلا به جامعه را پیش میکشد و به حاکم حرفگوشنکن یادآوری میکنند! احترام باید نهاد. شیوه ایشان که همیشه ترس از سوریهای شدن ایران دارند را باید درک کرد. این همه مسائل مختلف در جامعه است و تو به آنها بچسب».
به مناسبت ادامه خشونت عوامل رژیم در برخورد با هم میهنان
۱۲ مهر ۱۴۰۱- ۴ اکتبر ۲۰۲۲
هر روز که می گذرد با نهایت تاسف و اندوه شاهد رفتار بی رحمانه و غیر انسانی عوامل رژیم با جوانان کشورمان هستم.
امروز مردم ایران، زن و مرد، پیر و جوان، دانشجو و دانش آموز از هر گوشه ایران و با گرایش های متفاوت برای از میان برداشتن ظلم به پا خاسته اند.
من دوباره به عنوان یک مادر از شما نیروهای انتظامی، ارتش، سپاه، بسیج و لباس شخصی ها می خواهم که در ضمیر ذهنی خود خواهران، برادرانتان، پدران و مادرانتان را در مقابل خود ببینید و اجازه ندهید که سردمداران نظام برای گریز از خشم ملت، شما را ابزار سرکوب مردم کنند.
بر اساس تصاویر منتشرشده در شبکههای اجتماعی، سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی، #فراجا، در پیامکی گروهی، شهروندان را به ارسال اطلاعات و گزارش درباره اعتراضهای سراسری فرخوانده است. شماری از کاربران در شبکههای اجتماعی به این پیامک پاسخ دادهاند. از جمله، ارس حاجیزاده، که پدر و برادرش از قربانیان قتلهای زنجیرهای بودند، این تصویر را در صفحه توئیتر خود منتشر کرده است.
او نوشته: «سال ۷۷ همکاراتون بابا و داداش ۹ ساله منو با تعداد زیادی شاعر و نویسنده کشتند. لطف کنید بیایید اینها رو معرفی کنید.» پدر ارس، حمید حاجیزاده، شاعر و نویسنده و کارون، پسر خردسال او، سال ۱۳۷۷ با ضربات متعدد چاقو در خانهشان در کرمان به قتل رسیدند. وزارت اطلاعات دولت محمد خاتمی هرگز مسئولیت قتل آنها را بهصورت رسمی نپذیرفت.
مهتاب کرامتی، بازیگر و سفیر حسن نیت یونیسف، با محکوم کردن خشونت و سرکوب علیه اعتراضات سراسری، در اینستاگرامش نوشت که گزارشهای مربوط به بازداشت، کشته و زخمی شدن کودکان در اعتراضات و استفاده از نوجوانان برای مقابله با معترضان را به مقامات یونیسف در ایران داده است.
اینجانب مهتاب کرامتی بازیگر و سفیر حسن نیت یونیسف
همراه و همدل با مردم کشورم هستم و هرگونه خشونت علیه مردم، خصوصا زنان و کودکان را محکوم میکنم.
من هم در جریان گزارشهای دلخراش مربوط به کشته و زخمی شدن و همچنین بازداشت تعدادی از کودکان ونوجوانان در اعتراضات و استفاده از کودکان زیر 18 سال برای مقابله با معترضان هستم. تمامی این موارد را با مقامهای صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) در ایران مطرح کرده ام و در این زمینه پیگیرم.
اگر این روزها مطلبی در صفحه اجتماعیام مبنی بر انجام اینگونه پیگیریها نمیگذارم، دلیل بر انفعال و بی توجهی نیست.
در ویدیویی که روز پنجشنبه ۱۴ مهر از ادامه اعتراضات در مشهد منتشر شده، چند «زن چادری» مشغول شعارنویسی روی دیوارند و سپس با شعار «مرگ بر دیکتاتور» از پیوستن خود به اعتراضات علیه جمهوری اسلامی و حمایت از شعار «زن، زندگی، آزادی» میگویند.
در پی اتفاقاتی که این روزها برای وطن و هموطنان عزیزمان رخ داده چند شب پیش سرودهای برای مهسا امینی را از شاعر و ادیب گرانقدر جناب استاد رضا مقصدی که مثل خودم ساکن آلمان هستند دریافت کردم که دیروز خوانش این شعر زیبا را که توسط گوینده خوش صدا و انسان والا جناب فریدون فرح اندوز که چندسالیست که افتخار دوستی با ایشان البته از راه دور ومجازی دارم دکلمه شد و برایم ارسال شد که به خواست هردو این عزیزان نماهنگی با سلیقه و احساس خودم و با استفاده از عکسهای ادیت شده مهسا توسط خودم منتشر کردیم با بازنشر این کلیپ فریادمان را بلندتر کنیم.
سخن، زعاطفههای قشنگ باید گفت. سخن، ززیبایی. که آفتاب ِدرخشان ِجان ِ زندهی ماست. ستارهها به تماشای عشق، آمدهاند وباغهای انار بهار ِتازه تری را سلام میگویند. تو از کدام طرف آمدی به خانهی من؟ که شورِشعرِزنان ِزمانهام با توست. سخنسرای صمیمی باغ ما، "ژینا"! من از تغزّل ِ مانای مردم ِ گیلم من از ترانهی تابان ِجان ِکُردستان. تمام ِهستی ِسرسبز ِعاشقانهی من - تورا صدا زده است. ومثل ِزمزمهی جویبار ِتابستان - ستاره باران ست. به رنگ ِاسم ِ خودت هستی به رنگ ِ زندگی وُ زن به رنگ ِزیبایی که همنشین ِ سلام وُکلام ِ آزادی ست. تو نیستی که ببینی چه آتشی به دل ِعاشقان ِ آب زدی. جهان، به جان ِجوانت پیام ِتازه، نوشت. ونام ِتو به سرود ِسپیدهها پیوست. تو نیستی که ببینی.
می گویند صاحب کارگاهی هر روز شاگردش را با پارچه ای که بافته بود روانه ی کنار رودخانه می کرد تا شاگرد پارچه را بشوید. هر بار هم با تندی به شاگرد می گفت مبادا پارچه را بر آب دهی. پارچه را این طور و آن طور بشوی تا آن را از دست ندهی. در یکی از روزها آب رودخانه پارچه را برد و شاگرد، ترسان و هراسان از این که رییس با او چه خواهد کرد روانه ی محل کار ش شد.
به کارگاه که برگشت و موضوع را به رییس اش که گفت، رییس هیچ واکنشی نشان نداد و گفت: بر آب رفت که بر آب رفت فدای سر ت! مراقب باش پارچه های بعدی را به فنا ندهی!
شاگرد که از این برخورد بسیار تعجب کرده بود از رییس اش پرسید که شما هر روز پیش از آن که من چیزی را از دست داده باشم آن همه به من تذکر و هشدار می دادی و با من دعوا و مرافعه می کردی. الان که پارچه را آب برده می گویی، فدای سرت! این دیگر چه حکایتی ست؟!
صاحب کارگاه گفت: من آن هشدارها را می دادم و دعوا مرافعه ها را می کردم تا تو پارچه را بر آب ندهی. وقتی که پارچه را آب برده است دیگر از دعوا و مرافعه چه حاصل؟!
حالا حکایت نوشتن من است. زیاد دوست ندارم که بگویم دیدید گفتم؟! دیدید آن طور که گفتم شد؟!
من نوستراداموس نیستم و نمی خواهم هم که باشم. من یک نویسنده ی سیاسی هستم که هشدارهایی که می دهم برای این است که در عمل سیاسی اثری داشته باشد نه این که بخواهم روی کسی را کم کنم یا فکر خود را برتر از دیگران نشان دهم و آن را تحمیل کنم.
رادیو بین المللی فرانسه - شبکه تلویزیونی "المنار"، متعلق به حزبالله لبنان، ادعا کرد که مهسا امینی تعمداً به مرکز پلیس رفته و در آنجا دست به خودکشی زده تا ایجاد آشوب کند. چند روز قبل، رهبر حزبالله لبنان به شدت از جنبش ضدحکومتی در ایران انتقاد کرد و گفت که اگر جمهوری اسلامی نبود، حزبالله هم وجود نداشت. در عین حال، مقامات جمهوری اسلامی نیز در تلاشند تا با هرگونه احتمال اعتراض در بیروت مقابله کنند.
"کارشناس" شبکۀ المنار که عبدو اللقيس نام دارد و معمولاً "متخصص روابط بینالملل و عضو انجمن بین المللی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی لبنان" معرفی میشود، در پاسخ به مجری برنامۀ خبری "الحدث" گفت: "در ارتباط با حوادثی که در کشور عزیزمان، جمهوری اسلامی ایران رخ میدهد، ما میدانیم که این خانم مهسا امینی یکی از اعضای حزب تروریست کومله بوده؛ حزبی که به شکل علنی با اسرائیل همکاری دارد... او به صورت انتحاری به مرکز پلیس رفته و در آنجا یک قرص سمی را بلعیده... این کاملا روشن است، هیچکس به او دست نزده... امینی خودش را شهید کاشتن بذر فتنه در منطقه میدانست، این گزارشها تقریباً تأیید شده است"...
در واکنش به این ادعاها، مجری برنامه فقط تأیید کرد که ایران اینک از این حوادث بیرون آمده و "رهبر معظم" (خامنهای) ماهیت توطئه را به تفصیل بیان کرده است. شبکۀ المنار که از خامنهای به عنوان "المرشد الأعلى للجمهوريّة الإسلاميّة الإيرانيّة" یاد میکند، به نقل از وی گفته است که "شورشها در ایران توسط غرب صهیونیستی و برخی خائنان داخلی مهندسی و طراحی شده است".
ایران وایر - «حمید رسایی»، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در واکنش به اعتراضات گفته است: «تمام خواسته اینها از آزادی همین است، هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند...»سخنان حمید رسایی هر چند در فضای عمومی بازتاب گستردهای یافته است اما برای اولین بار نیست که مقامات جمهوری اسلامی لذت جنسی و به تعبیری، فساد و فحشا را تنها هدف مخالفان خود از آزادی ذکر میکنند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، «روحالله خمینی» و دیگر مقامات جمهوری اسلامی بارها با ادبیاتی شبیه آنچه رسایی گفته است، علیه مخالفان خود، بهویژه مخالفان حجاب و محدودیت برای زنان استفاده کردهاند. این روند درباره گروههای اسلامی نیز اجرا شد و در دهه ۶۰ «اسدالله لاجوردی» بارها از وجود قرصهای ضدبارداری در خانههای تیمی «سازمان مجاهدین خلق» سخن گفت.
اینک اما این سخنان دیگر بازتاب گذشته را ندارند چرا که سخن گفتن از این موضوعات دیگر مانند گذشته تابو نیست و در مواردی حتی این سخنان اتهام نیز محسوب نمیشوند.
در همین زمینه:
تفسیر جنسی حسن کچویان در برنامه جهان آرا به شعار زن، زندگی، آزادی
برخی دیگر از تئوریسینهای اصول گرا نیز سخنان مشابه سخنان رسایی بیان کردهاند؛ از جمله «حسین کچوییان» در برنامه «جهانآرا» گفته که منظور از شعار «زن، زندگی، آزادی» در واقع « زن، فحشا، هرزگی» است و منظور از «مرد، میهن، آبادی» نیز «مرد، بیناموسی، شهوترانی» است.
پیش از این نیز «محمدرضا نقدی»، معاون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «دختران خیابان انقلاب» را «روسپی» خوانده و گفته بود: به روسپیهایی که حجاب خود را برمیدارند، میگویند مخالف حجاب اجباری و رسانههای ما نیز از همان استفاده میکنند. این در صورتی است که این واژهها حساب شده هستند.»
حمید رسایی، نماینده سابق مجلس در واکنش به اعتراضات گفته است: «فکر میکنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابانها روسری را روی دست میچرخانند، دنبال چه هستند؟ ...تمام خواسته اینها از آزادی همین است، هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند...»
سخنان حمید رسایی را میتوان به حساب تلاش او برای یافتن سهمی دوباره در قدرت یافت. او پس از رد صلاحیت در انتخابات مجلس دهم و کش و قوسهای پس از آن، بار دیگر در رقابت با «محمد کوثری» در انتخابات میان دورهای، از از راهیابی به مجلس یازدهم نیز جا ماند. رسایی حتی در این باره به شورای نگهبان نیز شکایت کرد.
صدای آمریکا - جواد موگویی، نویسنده و مستندساز نزدیک به دفتر علی خامنهای، در چند پست اینستاگرامی مشاهدات خود را از اعتراضات سراسری در ایران نوشته و گفته است که بسیجیها او را به شدت کتک میزدند و «فحش رکیک« میدادند.
او که در روزهای گذشته هشدار داده بود میدانداری اعتراضات را گروههای برانداز جمهوری اسلامی در دست خواهند گرفت، حالا اذعان کرده که معترضان «مردم» و اکثرا کم سن و سال هستند.
این مستندساز نزدیک به دفتر جمهوری اسلامی، برادر خود را «فرمانده گردان بسیج» در کرج معرفی کرده و به نقل از او نوشته «کرج هر شب شلوغ است»، «حالا حالا داستان داریم» و افرادی که در اعتراضات حضور دارند، «همه بچهاند.»
موگویی در بخش دیگری از اظهاراتش به نقل از فردی به نام «علی رکاب» نوشت: «به خدا اینها مردماند. بسیجیها دیشب دو دختر را میزدند. فحش ناموس میدادند و میزدند.»
او در ادامه نوشته است: «آمدم سر چهارراه قدس. دختری تنها و بیروسری داشت داد و بیداد میکرد. صدایش را نمیشنیدم. ناجایی پرتش کرد توی جوب. چند بسیجی ریختند سرش. ۶۰کیلو نبود. دویدم سمت دختر. داد زدم "نزنید میمیره!" یکی گفت بهتوچه! ناگهان بدنم سوخت؛ ناجایی با گلوله پلاستیکی پشت سر هم شلیک میکرد به دست و سینهام. خوردم زمین. دختر هنوز تو جوب بود. موتور رهگذری آمد. گفت "بپر بالا، الان میبرنت." کنار دیوار نشستم. عابری آب آورد. یک بسیجی آمد کنارم. با لحن مودبانه گفت چی شده؟ داد زدم "آقا نزنید به خدا سرش میخوره به جدول..." ناگهان ۶-۷ بسیجی ریختند سرم. با لگد. بلند شدم. یکیشان داد زد: مادر...»
بی شک افاضات تکراری روز دوشنبه سید علی خامنه ایی رهبرپریش احوالی که با توهم نیک اندیشی و لجاجت، ملتی را به خاک سیاه کشانده نه تنها قابلیت تحلیل ندارد که ارزش تکرار ان در این نوشتار را نیز ندارد
نا گفته پیداست این سید خراسانی که تنه بر خدایی بودن می زند، به نوعی از روانپریشی دچار است که در اصطلاح علمی به آن "پارانویا" گفته می شود، وکمترین و کوتاه ترین پاسخ به اتهام زنی های کذب و بی اساسش برمعترضان وطن پرستی که امروز جان بر کف در خیابانها سرنگونی او و نظام سراسر جهل و دورغش را خواهانند ، این است که بگوئیم ، "آقای خامنه ایی دروغگو دشمن خدا است"
بی گمان در نظام و حکومتی که جانمایه رابطه اش با مردم، بر پایه "النصّر بالّرعب" بنا گذاشته شده است میل بی حد حصر قدرت زمامدارانش می تواند دلیل گذشتن از مرز ماهیت صحیح یک حکومت باشد؛ قدرتی که مجوزی است برای همه نباید ها و نادیده گرفتن همه میثاق های نوشته و نانوشته شده
حکایتی از شیخ عبد الحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین سازنده مسجد مشهور به ترک ها در بازار کفاش ها که امروز به بازار عباس آباد مشهور است نقل است که بی شباهت به ماجرای تهمت و بد نام کردن مردم مبارز و وطن پرست از سوی عمله استبداد نیست. اما قبل ازنقل آن حکایت، برای آشنایی بیشتر با شیخ عبدالحسین تهرانی همینقدر بس که این روحانی درزمان ناصرالدین شاه، به فرمان امیر کبیر، حاکم شرع بلدیه تهران بود. الغرض نقل است برای توسعه مسجد ترک ها در بازار کفاشها، خانه یکی از شاهزادگان که همجواربا مسجد بود، برای توسعه آن لازم آمد تا به مسجد اضافه گردد، و از قضا شاهزاده که صاحب آن خانه بود، بدون هیچ عذرو بهانه ای، خانه را وقف توسعه مسجد می کند اما وقتی خانه را تخریب می کنند، در قسمتی از خانه، محل مخصوصی برای تفریح و شرب مسکرات پیدا می شود.ازهمین رو شیخ العراقین در نامه ای به شاهزاده، او را به دلیل داشتن چنین مکانی در خانه اش ملامت می کند اما شاهزاده در جواب شیخ می نویسد: "ببین کرامت میخانه ی مرا ای شیخ که چون خراب شود، خانه خدا شود". حال حکایت این سید پریش احوال است که مردم معترضی که از ظلم او و عمله های دستگاه ظلمش به ستوه امده اند و خواهان سرنگونی او و حکومتش هستند با جاسوس خواندن میهن پرستان قصد بدنام کردن آنها را دارد غافل که کرامت نام میهن پرستان مورد اتهام، آنقدر هست که بیش از پیش در دل مردم جای می گیرند؛ آنچنانکه با بند کشیدن آزادیخواهان، آنها نیزدر نزد ملت به مثابه یک قهرمان ملی جلوه می کنند و بر پایمردیشان ارج می نهند چرا که امروزه مردم جان به لب رسیده ایران، با توجه به عملکرد چهل و چند ساله نظام حاکم بر کشورشان، بخوبی دریافته اند، هر که را نظام جمهوری اسلامی ، مرتد و خائن و جاسوس می خواند، حکما فردیست آزاده و وطن پرست و این مهم نکته ای است باریک تر از مو، که فهم ان بر این سید پریش احوال وعمله ظلمش محال است .
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران نوشت پوریا احمدی یکی از نیروهای بسیج که در جریان اعتراضات در منطقه پیروزی تهران زخمی شده بود، روز سهشنبه در بیمارستان مرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی دیگر از بسیجیان مدافع امنیت کشور در اغتشاشات اخیر به شهادت رسید. بسیجی پوریا احمدی که در روز 30 شهریور ماه امسال در جریان اغتشاشات در منطقه پیروزی تهران بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقوی آشوبگران مجروح شده بود، بعد از گذشت چند روز، روز گذشته در بیمارستان بخاطر شدت جراحات به شهادت رسید.
شهید احمدی یکی از بسیجیانی تهرانی بود که برای آرام کردن ناهنجاریهای شهر ناشی از قانون شکنی اغتشاشگران در منطقه پیروزی حضور پیدا کرده بود که مورد حملات وحشیانه اوباش در درگیری قرار گرفت و بر اثر صابت 9 ضربه چاقو بشدت مجروح شد. اما درمانهای پزشکی موثر واقع نشده و او بعد از حدود دو هفته عصر روز12 مهرماه 1401 در بیمارستان به شهادت رسید.
بسیجی شهید پوریا احمدی متولد 1357 است. او دارای شغل آزاد بود و دو دختر 16 و 9 ساله دارد. بعد از شهید حسین تقی پور که در منطقه تهرانپارس مجروح شده و به شهادت رسید، شهید احمدی دومین شهید بسیجی مدافع امنیت در تهران طی اغتشاشات اخیر است.
«در اعتراضهای اخیر، جریانی دو قطبی به وجود آمد که اصلاحطلبان در آن جایی ندارند»
ایندیپندنت فارسی - علی شکوریراد، سخنگوی جبهه اصلاحات، در سخنانی اذعان کرد که «اصلاحناپذیری نظام» در میان معترضان به یک «باور» تبدیل شده است. به گفته او، تا اردیبهشت ۱۳۹۶ که مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری «بالا» بود، مردم همچنان به اصلاح نظام امیدوار بودند اما از دی ۱۳۹۶، گروهی دانشجو شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» را سر دادند و این به معنای بیفایده بودن اصلاحات بود.
شکوریراد در ادامه سخنان خود، به افزایش میزان استفاده از این شعار در اعتراضهای بعد از دی ۱۳۹۶ اشاره کرد و افزود: «از انتخابات ۱۴۰۰ که حاکمیت رسما طالب افزایش مشارکت مردم در انتخابات نبود و در نتیجه مشارکت کاهش یافت و حاکمیت یکدست شد، مردم به این نتیجه رسیدند که نظام اصلاحناپذیر است.»
دبیر کل سابق حزب اتحاد ملت فراگیر شدن باور اصلاحناپذیر بودن نظام را وجه متمایز اعتراضهای اخیر با اعتراضهای پیشین دانست و اعتراف کرد که در این شرایط، اصلاحطلبان نیز در حاشیه قرار گرفتهاند؛ زیرا مردم دیگر حرف آنان را باور ندارند.
شکوریراد با بیان اینکه اصلاحطلبان در حاشیه و نگراناند، به پایگاه خبری فرارو گفت: «باور ما این است که برای رسیدن به آینده مطلوب راهی جز اصلاحات وجود ندارد اما حفظ این باور بهشدت مشکل است. ما نمیتوانیم جامعه و حتی بدنه اصلاحطلبان را توجیه کنیم.»
ایران وایر - همزمان با ادامه اعتراضات سراسری در دانشگاههای مختلف در ایران، در دانشگاه تهران جلسهای با حضور اساتید دانشکدههای مختلف برای بررسی وضعیت جاری کشور برگزار شد.
در این جلسه که روز دهم مهرماه برگزار شده، اما ویدیوی کوتاهی از آن به تازگی منتشر شده٬ اساتید درباره وضعیت جاری و مخالفت گسترده با سیاستهای جمهوری اسلامی از جمله حجاب اجباری، صحبت کردند.
در این جلسه محمدجواد ظریف، غلامعلی حداد عادل، علی طیب نیا، لعیا جنیدی، پیروز حناچی، محمود نیلی، صادق زیباکلام و علی مطهری و شمار دیگری از استادان دانشگاه که اغلب دارای سمتهای مهم دولتی یا حکومتی بوده یا هستند، حاضر بودهاند.
در این جلسه یکی از استادان می گوید: «گشت ارشاد چه صیغهای است مگر ما گشت دروغ گویی داریم؟»
در ویدیویی که از این جلسه توسط دانشگاه تهران و پایگاه خبری جماران منتشر شده اغلب حاضران از ادامه وضعیت فعلی انتقاد کرده و سرکوب اعترضات را بیفایده خواندهاند.
به غیر از محمد مقیمی، رییس دانشگاه تهران، که از بازداشت دانشجویان تلویحا دفاع میکند، دیگران در این ویدئو از شیوه فعلی اداره کشور انتقاد کردند و سرکوب اعتراضات را بیفایده خواندند.
علی مطهری در رابطه با نحوی مواجه حاکمیت با «انتخاب آزاد نوع پوشش» گفت: «ما باید بر پوشش اسلامی در ادارات و دانشگاه ها تاکید کنیم یعنی نباید اینجا کوتاه بیاییم ولی خیابان را در مرحله دوم قرار بدهیم. و دعوت به گفت وگو کنیم. همه این ها را دعوت کنیم که بیایند و حرفشان را بزنند. همین خانمی که روسری اش را برداشته، بیاید و حرفش را بزند.»
ابراهیم متقی، دیگر استاد این دانشگاه، در ادامه گفت: «چون تغییر نسلی شکل گرفته و تفسیر این تغییر نسلی بر اساس هنجارهای خودمان است. کسانی که سال ۸۸ از کشور خارج شدند. سیاست انتظامی و امنیتی ما این بود که این افراد از کشور خارج شوند. اینها رفتند جذب کجا شدند؟ معاون وزیر ارشاد وقت شده رییس ایران اینترنشنال.»
محمدجواد ظریف، نیز در این جلسه تاکید کرد: «ما از یک طرف زیر بار زور نمی رویم و از سوی دیگر، مردمی داریم که در برابر حرف نادرست مقاومت می کنند. این بزرگترین عامل بازدارنده است. قطعا اشتباه می کنیم اگر فکر کنیم می توانیم مردم را نادیده بگیریم. تصور اینکه مردم را بتوان با خشونت حفظ کرد، تصوری است که خداوند هم به پیامبر می فرماید تو هم نمی توانستی.»
مهدی سنایی سفیر سابق ایران در مسکو، داماد وزیر اطلاعات پیشین ایران
***
«مشکلات خیلی عیان که جلوی چشم مردم است، حل و فصل نمیشوند»
بی بی سی - در این جلسه که ظاهرا پیش از حمله ماموران به دانشگاه صنعتی شریف برگزار شده، لعیا جنیدی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و معاون حقوقی رئیس جمهور ایران در زمان حسن روحانی، خواستار آزادی فوری دانشجویان از جمله دانشجویان دانشگاه تهران شد و به رئیس دانشگاه تهران گفت: «از هر اختیاری که دارید استفاده کنید که دانشجویان یک ساعت هم در بازداشت نمانند.»
مهدی سنایی سفیر سابق ایران در مسکو، داماد وزیر اطلاعات پیشین و عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان نیز از «افزایش بی اعتمادی به حکومت و ناامیدی از کارایی سیستم» گفت: «مشکلات خیلی عیان که جلوی چشم مردم است، حل و فصل نمیشوند».
یورونیوز - محمدجواد ظریف میگوید مردم ایران در برابر حرف نادرست مقاومت میکنند و حتما اشتباه است اگر تصور شود میتوان مردم را نادیده گرفت.
ظریف همچنین در ادامه گفته است: « حتما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم میتوانیم مردم را نادیده بگیریم تصور این که مردم را بتوان با خشونت حفظ کرد تصوری است که خداوند به پیغمبر میفرماید تو هم نمیتوانی.»
سایت انتخاب خبر داده که آقای ظریف این اظهارات را در نشست «استادان دانشگاه تهران با رئيس این دانشگاه» که در خصوص اعتراضات اخیر و همچنین مسائل دیگر همچون موضوع حجاب برگزار شده به زبان آورده است.
وزیر خارجه پیشین ایران همچنین گفته است: «ما زیر بار حرف زور نمیرویم از یک طرف و از سوی دیگر مردمی داریم که در برابر حرف نادرست مقاومت میکنند. این بزرگترین عامل بازدارنده ما است.»
«امیرحسین صادقی» بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران و تیم استقلال، با انتشار متن و تصویری در اینستاگرام خود نوشته است: «آزادی، قبل از انقلاب بود.»
او متنی بازمانده از اعتراضات سال ۱۳۸۸ را بار دیگر با تصویری از میدان آزادی منتشر کرده است: «خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: ...آزادی...آزادی...آزادی و عابران خسته میپرسند: آزادی چند؟ و من عابری را دیدم که از راننده سوال میکرد آزادی کجاست؟ راننده گفت: رد کردی، آزادی قبل از انقلاب بود.»
در هفتههای گذشته، فشارهای امنیتی جمهوری اسلامی بر بازیکنان فوتبال ایران که با اعتراضات سراسری همراهی کردهاند افزایش یافته است.
***
او همچنین با انتشار این ویدئو در اینستاگرام خود نوشت:
مااغتشاشگرنيستيم فقط حقمون تو اقتصاد،ازادي،امنيت،واسايش ميخوايم وخسته شديم ازاين همه مسئول بي كفايت
ایران وایر - «فرهاد میثمی»، فعال مدنی٬ کنشگر مخالف با حجاب اجباری و زندانی سیاسی طی نامهای از زندان رجایی شهر اعلام کرد دست به یک «کنش سه مرحلهای» خواهد زد.
این زندان سیاسی با تاکید بر اینکه «مقامات جمهوری اسلامی» در برابر «تکتک این جانهای سوخته مسئولید، همانطور که در برابر کشتارهای پیش از آن مسئولید» و ادامه داد: «در اعتراض به این آزار کلانِ ملّی و سرکوب و کشتارهای متعاقب آن، از روز یکشنبه (۱۰ مهر) مصادف با "روز جهانی خشونتپرهیزی"، یک کنشِ ۳ بخشی را از زندان آغاز میکنم.»
فرهاد میثمی با اشاره به اینکه «از مصاحبهها و بیاناتِ برخی مسئولان در این روزها چنین برمیآید که بهجای بازنگریِ بنیادین در مأموریتِ «گشتِ آزار ملی» (موسوم به ارشاد)، به فکر تداوم و حمایت از آن هستند» تاکید کرد که «فشارهای طاقتفرسای ناشی از عملکرد این گشتها به مرحلهای غیرقابلتحمّل رسیده است.»
به نوشته این کنشگر مدنی مسئله از این پس دیگر فقط در سطح آزارِ جسمی، شکنجهی روحی، تحقیر و تعرّضِ نظاممند به کرامتِ مردمان نیست، بلکه این تهدید را هم افزودهاند که حتی جانِ آدمیان را نیز طی آن بستانند و جسدی بیجان تحویلِ بازماندگان دهند.
او در ادامه تاکید کرد: «تداومِ این شکنجهی ملّی گسترده، غیرقابل تصوّر است. غارتگرانِ هرروزه و هرلحظهی دسترنج و سفرهی مردمان تصوّر کردهاند که با کشاندنِ جامعهی مدنی به فقر و فاقه، چنان ضعیفش میکنند که دیگر نایِ ایستادگی و حقخواهی نداشته باشد. آنان البته از این غافلاند که ما شاید از "اسب" افتاده باشیم، اما از "اصل" که نیفتادهایم! چنین تعرّضِ نظاممندی به جسم و روان و کرامت و جانِ مردمان دیگر قابل تحمّل نیست.»
فرهاد میثمی در خصوص «کنش سه مرحلهای» نوشته است که در مرحله اول از مصرف هرگونه غذای جامد اجتناب خواهد کرد.
در مرحله دوم دست تولید متن در قالبِ ترجمه یا تألیفاتی مرتبط با این موضوع خواهد زد. و در مرحله سوم اقدام به «راهپیمودنهای طولانیِ هرروزه خواهد کرد.
این کنشگر مدنی در پایان این نامه تاکید کرد که «این کنشِ ۳گانه را قطعاً تا زمانی که تغییری بنیادین در آن آزارِ ملّیِ پیشگفته اعلام و اجرا نشود و کشتارها متوقف نگردد، ادامه میدهم (صرفاً بهعنوانِ یک همراهِ کوچک در انتهای صف مردمانِ مصمّم و باهمّتِ سرزمینم).»
رادیو بین المللی فرانسه - چهار روز پس از انتشار خبر آزادی باقر نمازی، دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی از زندان، خبر خروج وی از ایران روز چهارشنبه پنجم اکتبر/سیزدهم مهرماه، تایید شد. به گفته مقامات ایران، خروج باقر نمازی از این کشور ربطی به موضوع مبادله زندانیان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا ندارد.
اقر نمازی، دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی که چهار روز پیش و در اوج اعتراضات ضد رژیم جمهوری اسلامی از زندان آزاد شده بود، امروز چهارشنبه پنجم اکتبر/سیزدهم مهرماه، ایران را به مقصد کشور عمان ترک کرد.
به رغم گمانهزنی در مورد موضوع مبادله زندانیان جمهوری اسلامی و ایالات متحده آمریکا، رسانههای داخل ایران از جمله خبرگزاری فارس، در گزارشی اعلام کرد که باقر نمازی به دلایل «انساندوستانه» آزاد شده است.
در همین حال، شبکه خبری آمریکایی انبیسی نیوز هم در گزارشی روز چهارشنبه، تایید کرد که باقر نمازی ۸۵ ساله پس از تحمل شش سال زندان ایران را ترک کرد و وارد مسقط، پایتخت عمان شد.
طبق گزارش انبیسی نیوز، باقر نمازی کشور عمان را به مقصد امارات متحده عربی ترک خواهد کرد و در ابوظبی تحت درمان قرار خواهد گرفت.
خیزش سراسری در ایران علیه جمهوری اسلامی ادامه دارد، مردم معترض به شعارنویسی ادامه میدهند. زنان هم در نقاط مختلف بدون روسری در خیابانها حاضر میشوند...
درگیری فیزیکی لباس شخصی ها با دانش آموزان دختر در حضور پلیس
ویدیوی منتشر شده در رسانههای اجتماعی نشان میدهد که ماموران لباس شخصی در حالی که پلیس نیز حضور دارد با دانشآموزان دختر که صرفا در حال شعار دادن هستند وارد درگیری فیزیکی میشوند.
***
هجدهمین شب اعتراضهای مردمی در تهران
***
نصب تصویر مهسا امینی روی سردر باغ فین کاشان
***
شعار مرگ بر دیکتاتور این بار از زبان دانش آموزان
***
اعتراض سه زن اصفهانی به جمهوری اسلامی با نصب بنر و کنار گذاشتن حجاب اجباری
رادیو فردا - گزارشهای دریافتی حاکی است که شامگاه چهارشنبه در تالش، کرمانشاه، شیراز، قم و مناطقی از تهران تجمعهای اعتراضی شکل گرفته است.
در تالش، گروهی از جوانان با روشن کردن آتش، خیابانها را مسدود کردهاند. در کرمانشاه نیز گروهی از زنان با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابانها آمده و خودروهای عبوری نیز با بوقهای ممتد از تجمع آنها حمایت میکنند.
در شهر قم نیز، افراد متعددی در محوطههای مسکونی شهر تجمع کرده و شعار «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم» سر میدهند.
از نگاه شما- در ویدئویی که به رادیو فردا ارسال شده و گفته شده که شامگاه ۱۳ مهر ۱۴۰۱ است، معترضان در خیابان سعادت آباد #تهران تجمع کرده و شعار «مرگ بر خامنهای» سر میدهند. اعتراضات سراسری در ایران در اعتراض به کشته شدن #مهسا_امینی ادامه دارد. pic.twitter.com/oDorCcuXxO
از تهران نیز خبر میرسد که گروههایی از دخترانی که حجاب از سر برداشتهاند، با همراهی پسران، دست به راهپیمایی در منطقه تجریش زدهاند و خودروهای عبوری نیز با بوقهای ممتد از اقدام آنها حمایت میکنند.
در سعادت آباد نیز گروهی شعار «بیشرف/بیشرف» و «مرگ بر خامنهای» سر میدهند.
در شیراز هم گروهی از دختران با آتش زدن روسریهای خود، شعار «میکشم، میکشم/هر آنکه خواهرم را کشت» را سر میدهند.
در ویدئوی دیگر از شیراز، دختری روی یک خودرو پژو رفته و بدون حجاب شعار میدهد: «مرگ بر دیکتاتور».
در ویدئوی دیگری از تجمع معترضان در نورآباد ممسنی در استان فارس، فلکه مصلی این شهر دیده میشود که در آتش میسوزد.
العربیه - در ادامه خیزش سراسری مردم ایران، چندین افسر ارتش این کشور با اعلام حمایت از معترضان، از سرکوب مردم توسط نیروهای انتظامی، یگان ویژه، بسیج و سپاه انتقاد کردند.
سروان سجاد عسکری، افسر ارتش ایران که متخصص «نگهداری از هواپیما» است، با انتشار ویدیوی، خطاب به حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی گفت، او و همرزمانش در ارتش «تا آخرین نفس برای احقاق حقمان در کنار مردم ایستادهایم.»
استوار یکم رضا کوشکینژاد، به عنوان «نماینده بخش بزرگی از ارتش»، حمایت خود را از مردم معترض ایران اعلام کرد و گفت، «در صورت خواست قلبی مردم» ارتش از آنها برابر سایر نیروهای مسلح این کشور دفاع خواهد کرد.
سروان امیر زمانی، یکی دیگر از پرسنل ارتش ایران نیز در اظهاراتی یگان ویژه، نیروهای انتظامی، بسیج و سپاه پاسداران را خطاب قرار داد و خواستار «توقف سرکوب خشونتآمیز اعتراضات» شد.
او در ادامه از نیروهای مسلح این کشور خواست تا به اعتراضات مردمی بپیوندند.
یکی دیگر از نیروهای ارتش موسوم به «تکآور» نیز با انتشار ویدویی، به نیروهای سرکوبگر هشدار داد، در صورت عدم توقف خشونت علیه معترضان در ایران، با آنها به صورت مسلحانه برخورد خواهد کرد.
ظاهرا پوشیدن حجاب کامل مانع سرکوب موثر معترضان کم حجاب می شود!
یکی از مخاطبان بیبیسی ویدیویی فرستاده که زنان یگان ویژه را نشان میدهد. ویدیو مربوط به میدان هفت حوض نارمک است و ۱۰ مهرماه گرفته شده است. تصویربردار میگوید: «اگر آدم عادی با این حجاب تردد میکرد، گشت ارشاد او را میگرفت.»
فرمانده یگان زنان یگانهای ویژه فراجا که با عنوان «سرهنگ حیدری» شناخته میشود، اوایل اعتراضات اخیر خبر داده بود که یگان زنان «برای اولین بار وارد میدان میشود.»
قبل از هر چیز نکته ای در مورد مرگ مهسا امینی که موجب خیزش عمومی مردم شده است:
مرگ دلخراش مهسا امینی دختر ایرانی کردستان در بازداشتگاه گشت ارشاد، اگر گفته شود نقطه عطفی در تاریخ مبارزات ملت ایران و بویژه دختران، بانوان و زنان و مادران این کشور گشت اغراق نیست. البته این بدان معنا نیست که مبارزات از این زمان شروع شده بلکه بدین معنی است که مرگ مهسا موجب گشت، در این زمان بیش از پیش لباس ترس از تن کاوه ها، فریدون ها و مردم و بویژه، غالب طبقه نسوان فرو ریزد. وقتی لباس ترس در آورده شد، آدمیان چنان قدرتمند می شوند که هیچ سرنیزه و داغ و درفشی بر آن کارگر نیست، چون می دانند «آنها که می ترسند هر روز می میرند و هر کس که نترسد فقط یک بار می میرد.» و این است رمز قدرتمندی، پهلوانی، کاوه و فریدون شدن و به حمایت مردن ستمدیده برخاستن است.
آقای خامنه ای نگران از دست دادن تاج و تخت و حفظ آن برای ولیعهد خود مجتبی، با سبعیت تمام با فرمان های خود دست به کشتن و زجر و شکنجه دادن فریدون ها و کاوه ها و مردم زده و می زند (1) غافل از اینکه وقتی لباس تر فرو ریخته شد، قهرمانان که فرزندان و ملت ایران اند، برای رهائی از ظلم و ستم ولایت مطلقه ضحاک وارد میدان شده اند و روز را برضحاکیان تیره و تار کرده و می کنند. هنگامی که کاوه ها و فریدون ها لباس ترس از تن به در آوردند، مرگ ضحاک و ضحاکیان رقم خورده است.(2) و مرگ مهسا امینی به این زمان تبدیل شده است و این یعنی نقطه عطف مبارزه با ضحاکیان.
اکنون که حرکت مردمی آغاز و شدت گرفته است، برای پیروزی و موفقیت خود برای رسیدن به حق سرنوشت زندگی خود باید ادامه پیدا کند. خود به تجربه می دانید و این قانون تجربه شده است که وقتی حاکمان ستمگر و جبّار با جنبش مردمی مواجه می شوند، غالباً یک قدمی عقب می نشینند و هنگامی که جنبش آرام و خوابیده شد، چندین قدم به پیش می آیند و دمار از روزگار بسیاری در می آوردند. تا کی بعضی ها شک و شبهه دارند که شاید این رژیم بیدار شده و به حقوق مردم گردن نهد. سرطان رأس تا ذیل این رژیم مطلقه ضحاکی غارتگر را گرفته است و هر گز قابل اصلاح نیست و اصلاح آن یعنی استحاله و یا منحل شدن آن. پس کاوه ها، فریدون ها و مردم که مظهر نيرو و قدرت ملی و قدرتمند و مجری عدالت و پیروزی کشور هستند، باید در سرتاسر ایران زمین به پا خیزند تا شرّ ضحاک و ضحاکیان از کشور کنده شود.
من هم مثل بسیاری از همگنان از فراگیری جنبش زنانه و مردمی کنونی غافگیر شدم. هر دقیقه خبر تازهای میرسد و توان تحلیل را از تحلیل گر باز میستاند. خاضعانه اعتراف میکنم به مراتب عقب ترا از جنبش و ابتکار جوانانم و لنگ لنگان با فاصلهای بسیار به دنبال آن میخزم. امروز در جامعهی ملتهب ایران این نگرانی جسم و روح همگان را میآزارد که آیا جنبش کنونی علیرغم همهی جانفشانیها، سرانجامی نیکو خواهد داشت یا بار دیگر پاشنهی آهنین جباریت و واپس گرایی آنرا سرکوب خواهد کرد؟ واقعیت این است که جنبش مردمی علیه نظام جمهوری اسلامی به عمر این نظام باز میگردد. زنان و مردان رزمندهی ما همواره رنج بردهاند و پیکار کردهاند و سرکوب شدهاند. همهی ما به جنبش کنونی زنان و جوانان دلبستهایم و آیندهی خود را در آیندهی آن میبینیم.
در پاسخ کسانی که جنبش کنونی را احساسی، هیجانی، بی برنامه و فاقد دور اندیشی ارزیابی کردهاند، باید عرض کنم که در یک نگاه کلی جامعهی انسانی بدون خرد و احساس قابل تداوم نیست. بالندگی یک جامعه در این است که خرد و احساس برهم منطبق یا حداقل به هم نزدیک باشند. جنبش عدالت خواهانهای که امروز در ایران جریان است عناصری از هردو را در خود نهان دارد. در خواست عدالت و اینکه هرچیز به جای خود باشد در سرشت خود خرد ورزانه است. مبارزه برای واژگون کردن یک جامعه سراپا واژگونه نیز کمال خرد ورزی است. احساس مشترک جوانان جامعه علیه قتل مهسا (ژینا) امینی، همگان را به جنبشی خود انگیخته کشانده است که شور انگیز و احساسی است و آنقدر نیرومند که بسیاری از عناصر ترقی خواه جهان را به پشتیبانی از آن کشانده است. در طول تاریخ ایران، جبّاریت همواره گرایشات خرد گرایانه را سرکوب کرده است. امروز جبّاریت و تیره گرایی مذهبی بزرگترین سدّ راه خرد ورزی است. برداشتن این سد سکندری نخستین گام در راه استقرار و تداوم خرد ورزی در جامعهی ایرانی است. فراموش نکنیم که خردگرایی جمعی یک شبه حاصل نمیشود و به سالها کار و تلاش مشترک نیاز دارد.
سخنران اخیر رهبر الدنگ یک رژیم لرزان که دیگر حتی نمیتواند بنشیند، آنهم از یک پادگان نظامی، بمانند آخرین سخنرانیهای تمامی دیکتاتورها پیش از سقوط بود. کوشش یک آخوند دوزاری و از بستر مرگ برخاسته، برای جلوگیری از خسارت بیشتر به نظامش و ترمیم پایههای ترک خورده اعتماد طرفدارانش و روحیه دادن به نیروهای سرکوبگرش بود، که بیشتر آشفتگی سیاست حکومت اسلامی و پریشانی دستگاه حاکمیت شیعه را نشان داد که در هفتهها و ماههای آینده به ریزش مهرههای حکومتی و لرزش بیشتر بنیادها و ستونهای نگهدارنده حکومت منجر خواهد شد.
چنین موضع گیریهای سطحی و آسمان ریسمان به هم بافتن در باره اتفاقاتی که در جریان است و انقلاب نام دارد، بی اهمیتتر از آن است که بازتابی در خور در میان مردم داشته باشد. چنانکه با آمدن مردم به خیابانها، دانشگاهها و مدارس، از دست رفتن همزمان اعتبار و اقتدار یک رژیم رو به مرگ و نشانههای سقوطش به نمایش گذاشته شد.
برای رسیدن به این هدف حتما نیاز داریم ذات و صفات این حرکت را بشناسیم تا به یاری آن بشتابیم و تداومش را تضمین کنیم.
قتل دولتی مهسا امینی دختر بی گناه سقزی در تهران به دست نگهبانان ارتجاع و تاریک اندیشی، به بهانه " بد حجابی" به طوفان نیرومندی از خشم و خیزش سراسری تبدیل شد. آنگاه با سرعت برق آسائی به خارج مرزها و سپس به صدر تمام مطبوعات جهان ارتفا یافت.
ذات این خیزش چیست و از کدام سرمایه اجتماعی تغذیه میکند؟
۱- این خیزش، آغاز یک انقلاب در ایران است اما درمرحله سرنگونی نیست.
۲- در جوهر طبیعی خویش، مردمی و خود جوش است. به فرمان هیچ رهبر و شخصیتی آغاز نشده است. و ازهیچ جریان سیاسی تبعیت نمیکند. مسقل، قائم به خود و مغرور است.
۳- بیرون از اختیار و دخالت قدرتهای خارجی است و از این نظر اصیل و مردمی است.
۴- زن محور و فمینیستی اما عمیقا آزادی خواهانه و مترقی است.
۵- مرکزی ترین مسئله رژیم یعنی پوشش را که پرچم و نماد اسلام شیعی است، نشانه رفته است و از همین منظر بسیاری نیروهای بیرون اما موازی رژیم را با بحران مواجه ساخته است. مطالبات وسیعی دارد که نه به حجاب محدود و نه با برداشتن گشت ارشاد مبهوت میشود.
۶- عدالت خواه، سراسری و فراگیر است. حرکتهای اعتراضی در گذشته، محدود به گروه اجتماعی و یا صنف خاصی بودند که منافع و مشکلات آن گروه، ضرورتا درد مشترک همه جامعه نبود.
۷- فراتر از قومیت، مذهب، منطقه و مرام است.
۸- نه حامل بار ایدولوژیک است و نه پلاتفرم سیاسیاش رنگ یک هیچ نحله فکری خاص بر چهره دارد.
۹- مهمترین گروه جامعه، یعنی جوانان را در خط مقدم خود دارد. نسلی که ایران آزاد فردا میدان زیست اجتماعی و سکوی سعادت و رشد او خواهد بود.
۱۰- فزاینده، سمج و شجاع است. ترس را به کناری گذاشته و با جسم و جان در میانه میدان است.
۱۱- یکپارچه شده و افسانه داخل و خارج را در اذهان مردم باطل و پیوستگی/همبستگی بی نظیر بخش برون مرزی ایرانیان را به خود گره زده است و افزون بر آن از پشتیبانی بشریت مترقی و آزادی خواه نیز به شکل بی نظیری برخوردار شده است.
پاشنه آشیلها و نقاط آسیب پذیر جنبش
۱- رهبری منسجم و معرفی شده ندارد. از همین منظر میتواند توسط نیروهای نامردمی، فرصت طلب و تمامیت خواه، مصادره شده، به انحراف برود.
۲- عمدتا محدود به نیروی جوان است و هنوز نتوانسته است حمایت همه جانبه سایر نسلها را جلب کند. (اساسا مجال چنین کاری نداشته است)
۳- احساسی و مسلح به خشم و خروش است و میتواند در طی طریق، مرحله سوزانی کند، موانع مسیر را شناسائی نکرده و نیرویش را به راحتی از دست داده و یا بی مورد به هرز ببرد.
۴- در بخش سلبی و نفی تمام عیار رژیم حاکم تصویر نسبتا روشنی دارد اما در وجه اثباتی و در حوزه جایگزینی، چالشهای عمدهای فرا روی خویش دارد.
۵- همزمان است با بحرانهای جهانی و از از این رو نمیتواند، همهی توجه و حمایت دولتهای خارجی را داشته باشد. بحران اوکراین و به تبع آن بحران انرژی و تنش غرب و روسیه (وچین؟)، بی تردید ذهن مردم کشورهای خارجی و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است و میل و اشتیاق کافی برای مدیریت یک بحران جدید باقی نگذاشته است. این مشکل را از منظر خارجیها باید نگاه کرد. سقوط رژیم درحال حاضر نوعی بی ثباتی و تشنج ایجاد میکند که به طور مرحلهای هم که شده برای خارجیها دردسر آور خواهد بود. طرح این واقعیت بی تردید به این معنا نیست که انقلاب مردم ایران میبایست بر محور حمایت خارجی بچرخد یا مبنای کار را بر این پشتیبانیهای استورا کند، اما برای بقا و قوام خود، ناگزیراز تنظیم رابطهای پویا با بیرون از مرزهای ایران است.
چه باید کرد و ضروری ترین اقدام تاریخی چیست؟
این روزها نه تکرار شدنی هستند و نه قابل باز باگشت. جنبش آزادی خواهی مردم ایران، بارها قبل از رسیدن به هدف یا به انحراف رفته و یا زمین گیر شده است. در فاصله بین این جنبشها و خیزشها، خلا موجود را استبداد در اشکال گوناگونش پرنموده و هزینههای انسانی و مادی بی کران بر کشور ما تحمیل کرده است.
این دور باطل تا کی قرار است ادامه یابد؟
ده سال پیش در نوشتاری با عنوان " چند معضل گرهای جنبش آزادی خواهی چنین نوشتم و ببینید امروز این تقاضا و تحلیل چقدرعینی شده است!
" جنبش آزادی خواهی ایران، به زبان، سیاست و رویکردهای کاملا متفاوتی نیازمند است که با نگاهی واقعگرایانه، تکوین یافته باشد. جامعه، گروهای سنی متفاوت با نیازهای گوناگون دارد. نسل جوان جامعه سرکوب شده ترین، مأیوس ترین و مهمترین گروه اجتماعی است. این نسل و این بخش از جامعه را دریابیم، با آن به گفتگو بنشنینم به دردها و رازهایش گوش فرا دهیم و ببینیم با کدام ساز و کار میتوانیم با او همراه و او را با خود هم گام نمائیم. برای این کار به یک تغییر دیدگاهی نیاز داریم. باید از امر و نهی کردن به این نسل خودداری و به زبانی امروزی با آن به تعامل برسیم! (۵)
این جنبش نیازمند رهبری است (۱). در نبود رهبری، هدفها نا روشن، تاکتیکها مبهم، هزینهها زیاد، تجربهها منفی و ناامیدی و یاس سایه گستر خواهد شد. رهبری باید بتواند فراگیر باشد و خواست عموم مردم را نمایندگی کند. از این منظر (و همانطور که خوانندگان این نوشتار به خوبی میدانند) چنین رهبری تنها از درون یک جبههی (۲) گسترده و بر بستر یک اجماع سیاسی (۳) و در روند یک مشارکت همگانی (۴) تکوین خواهد یافت.
ما اکنون با دو فاز یا مرحله مهم مواجه هستیم
۱- قبل از تلاش برای معرفی یک مجموعه شورائی رهبری کننده، شاید مبرم ترین نیازهم اکنونی جنبش، کمکهای مالی و تدارکاتی (لجستیکی باشد). تشکیل شورای هماهنگی کمکهای مالی و تدارکاتی، به جنبش ازادی خواهان داخل کشور تنها به دو عامل برای تحقق یافتن نیاز دارد. دلسوزی و درایت. دلسوزی در ما انگیزه و مسئولیت ایجاد میکند و درایت همان عقلانیت ضروری برای تشخیص وظایف تاریخی ما در این مرحله حساس از تاریخ ایران است.
۲- تشکیل یک جبهه فراگیر تا این جبهه به نوبه خود کنگره ملی ایرانیان را تدارک ببینید. ازدرون کنگره ملی، شورای رهبری تکوین خواد یافت. من از بدیهیاتی که اکنون دیگر داخل و خارجی در کار نیست و جنبش آزادی خواهی مردم ایران یک پارچه عمل میکند حرفی نمیزنم.
مجموعه نوشتارهای زیر (رفرنس ها) تمامی ابعاد تشکیل جبهه و ساز و کار آن را به روشنی بیان میکنند.
در چند گفتگوی اخیر (با بی بی سی، ایران اینترناسیونال، یورو نیوز وکانال یک) ضمن اشاره به همبستگی جهانی ایرانیان و افکار عمومی با انقلاب زنانه" ایران گفتم: من پیش تر در پی حوادث دی 96 ایران را آبستن یک انقلاب دیگر خوانده بودم که طی این سالها نطفه آن نه تنها سقط نشد، بلکه هربار باورتر شد و به مرحله ابرجنبش و انقلاب زنانه کنونی رسید. تاکید کردم اگر حکومت قادر به مهار یا سرکوب این جنبش نشود و این اعتراضات فراگیر شود به قیام عمومی علیه جباریت یا انقلاب دیگری منجر خواهد شد. اما حتی در صورت سرکوب و مهار آن اوضاع ایران بازگشت ناپذیر است و ایران به دوران تازه ای پا گذاشته است که تغییر فضای سیاسی جامعه از جمله پیامدهای آن خواهد بود.
خصلت خشونت پرهیز این جنبش توان همگانی شدن آن را افزایش داده است و حکومت می کوشد با شدت بخشیدن بیشتر به خشونت به ویژه در مناطق اتنیکی تحت ستم نظیر کردستان و زاهدان، تنش قومی را افزایش دهد.اما این تلاش ها تا کنون به شکست انجامیده است و شعارهایی نظیر "کردستان، چشم و چراغ ایران" در کنار شعار محوری زن، زندگی، آزادی و مرگ بر دیکتاتور از جمله شعارهای فراگیری است که همبستگی عمومی را افزایش داده است. به عبارت روشن تر جنبشی که شاهد آن هستیم به رغم چند وچهی بودن و چندگانگی و ستم های تعاطعی برانگیزاننده آن، درهم تنیده شده و با همپوشی این ستم ها همبستگی ملی و عمومی را از دل جنبش های گوناگون اتنیکی، زنان، کارگری، دانشجویان، دانش آموزان، جوانان، کوییر، مرکز و پیرامون و... ایجاد کرده است.
ایندیپندنت فارسی - اعتراضها در نوزدهمین روز خیزش سراسری مردم ایران از مدارس و دانشگاهها آغاز و با تاریک شدن هوا، به خیابانها کشیده شد. دانشآموزان در محیط مدارس و پس از آن در خیابانها، کماکان به اعتراض خود ادامه میدهند و ویدیوهای بسیاری با این موضوع، میان مردم دستبهدست میشود. در یکی از این ویدیوها که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، میبینیم نیروهای امنیتی دانشآموزان را ضربوشتم میکنند.
مردم در شهرهای تهران، لاهیجان، اهواز، نورآباد ممسنی، قم، گوهردشت کرج، سنندج، اهواز، کرمانشاه، اصفهان، شیراز و زاهدان چهارشنبه شب هم تجمع اعتراضی برپا کردند. از طرفی ویدیوها و عکسهای بسیاری در رسانههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد دیوارنویسی و گرافیتی روی دیوارهای شهر روبهافزایش است و جوانان و هنرمندان خیابانی، با این کار اعتراض خود به جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارند. در برخی مناطق، شهرداریها و ادارات مختلف هر روز در حال رنگ کردن دیوارها و پاک کردن شعارهایند.
شعله اعتراضها در پایتخت ایران همچنان روشن است و ساکنان محلههای مختلف به صورت پراکنده تجمع میکنند. تجریش، نارمک، شریعتی و اسلامشهر مناطقیاند که در روز نوزدهم بیشترین اعتراضها در آنها شکل گرفت. برخی جوانان هم در اتوبان همت، بنر «پلیس خادم ملت» را آتش زدند. ایجاد ترافیک و بوق زدن مداوم هم در تهران همچنان ادامه دارد.
هیچوقت مثل پریروز اینقدر با اشتیاق به سخنان سیدعلى خامنهای گوش نکرده و از دیدنش قند در دلم آب نشده بود! اول از اینکه دیدم غیبتِ ده دوازده روزهی او به علت مرگش نبود خیلى خوشحال شدم چون بدجوری غصه مىخوردم اگر غیبگوئیِ مفسرانِ حرفهای که خبر مرگش را بارها داده بودند درست در میآمد و او قبل از دیدن روزهاى خفت و ذلّتاش مىمرد و ادامه غزلى که با این بیت شروع شده را از زبان فرزندان ایران نمىشنید: "ننگ ما ننگ ما، رهبر الدنگ ما"! دوم اینکه وقتی دیدم یادی از هنرمندان و ورزشکاران و دخترانِ دبستانی و "رسانههای معاند" کرد مطمئن شدم اخبار را شخصا دنبال میکند و اینبار هم مفسرانِ غیبگو اشتباه کردهاند که میگفتند او را چنان دوره کرده و از همه چیز بیاطلاع گذاشتهاند که هیچ خبری به او نمیرسد. اگر اینطور بود خیلی حیفم میآمد که او به چشم خود سیلِ خروشان مردمِ متنفر از خود و حکومتش را در سراسر ایران و جهان ندیده و این ترجیعبند فریاد شده از میلیونها گلو را با گوش خود نشنیده باشد: "مرگ بر دیکتاتور! " سوم اینکه دیدم سیدعلی حتی در میان نظامیان سرتاپا مسلحاش جراتِ هارت و پورت کردن ندارد و مفلوکانه از مظلومیت سگهای درندهاش در سپاه و بسیج حرف میزند. مفسرانِ غیبگو در رسانهها پیشبینی کرده بودند که او مثل فلان و بهمان روز با توپِ پُر خواهد آمد و فرمان بگیر و ببند صادر خواهد کرد. اما هنوز نطقش تمام نشده، دختربچههای دبیرستانی با روسریهای برافراشته در هوا از مدرسه به خیابان آمدند و با توپِ پُر فریاد زدند: توپ، تانک، فشفشه. آخوند باید گم بشه! "
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۱۴ مهر ۱۴۰۱: ادعای پر از تناقض مقامهای جمهوری اسلامی درباره نحوه کشتهشدن «نیکا شاکرمی»، جوان ۱۷ ساله ایرانی، که بر مبنای پخش فیلمهای مُقطّع و ناقص همراه با اعتراف تلویزیونی نزدیکان او، تحت فشارهای امنیتی مطرح شده، پذیرفتنی نیست.
سازمان حقوق بشر ایران با اشاره به سابقه طولانی جمهوری اسلامی در پنهانکاری، ادعای دروغ و دستکاری در شواهد، روایت رسمی از مرگ نیکا شاکرمی را با توجه به تناقضها و ایرادات متعدد، نمیپذیرد و جمهوری اسلامی را مسوول قتل او میداند.
خامنه ای پس از 16 روز سکوت بر جنایت، قتل وحشیانه مهسا امینی را به اسرائیل و آمریکا ربط می دهد اما توحش اسلامی او و نیروهایش ربطی به موساد یا سیا ندارد. بعد، وی جنبش ملی را به ساواک و پهلوی و شاه فقید نسبت می دهد اما تاریخ پهلوی ایران ساز، محبوب ایرانیان و نسل جوان است. تاریخ پهلوی، تاریخ صلح و آرامش و ثبات بود.
خامنه ای خودش زندانی ساواک بود و بخاطر حمایت از تروریسم اسلامی به زندان افتاده و دو بار از مقامات شاه فقید، تقاضای عفو کرده. سخنان امروز او خالی از هر منطقی بود و بمرا به یاد چاوشسکو در رومانی 1989 و سخنرانی آخر قذافی لیبی انداخت.
این جنش و رستاخیز ملی ایرانیان، 4 مشکل یا ویروس دارد: اصلاح طلبان حکومتی، فمنیست ها و جنسیت گراها، تجزیه طلبان قوم گرا و کهنه تروریست های 57ی هستند. این جنبش زمان بر و ادامه دار هست و راه طولانی و سنگلاخ رسیدن به آزادی است. بدون عینک مارکسیسم و ایدئولوژی اسلامی می خواهم از عینک ملی گرایی نگاه کنم. خلافت اسلامی ولایت فقیه در جهان بشریت امروز، اعتباری ندارد. امروزه، صدای جنبش جوانان ایرانی در جهان شنیده شده است.
این جنبش، برای دمکراسی و تغییر رژیم است و کمترین ربطی به نوه خمینی جنایتکار ندارد. مافیای اصلاح طلبان در پی دزدیدن جنبش و موج سواری از جنبش جوانان هستند. و می خواهند این رژیم سرطانی را حفظ کنند.
با شاهزاده موافقم. که اگر بایدن به مُلاهای جنایتکار ، پول بدهد یعنی دستش در خون جوانان آلوده است. شاهزاده ، تنها رهبر محبوب و مقبول نسل جوان برای این دوران گذار به دمکراسی است و مابقی خود رهبر پندارها اعتباری ریشه ای ندارند. نباید به سخنان لابی های جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان گوش دهند یا مانند روزنامه نیویورک تایمز که امروز به غلط می گوید انقلاب ایران به خاطر اقتصاد است. این اباطیل، چشم بستن بر واقعیات اند.
در عرصه منطقه ای، کشورهای عربی و اروپا و آمریکا می توانند به شعارها گوش بدهند تا بدانند در خیابان اسم چه کسی را صدا می زنند. برای از بین بردن سرطان خمینی، این فرصت مغتنمی برای صلح و ثبات در منطقه است. امیدوارم که از سیاست دوگانه بپرهیزند، نهادهای امنیتی مانند سیا بدانند که مشابه اوکراین، می توانند از تغییر رژیم در ایران و استقرار دمکراسی هم حمایت کنند.
جامعه جهانی می توانند از شاهزاده پهلوی حمایت کنند. و رسانه های جهان هم از حرکت جوانان حمایت کنند و سانسور رسانه ای را بشکنند تا تفکر غالب، تغییر رژیم باشد. و غده سرطانی مُلایان رفع شود. که به نفع صلح و آرامش در منطقه و جهان است. سلول های تروریستی سپاه پاسداران و سپاه قدس می توانند مزاحم آرامش جهان باشند. یک همکاری جهانی با مردم ایران نیاز است تا رویا به واقعیت تبدیل شود. جوانان ایران، فرصت مغتنم را فراهم کرده اند، شما هم می توانید همراه شوید. نظامی دمکراسی پارلمانی در ایران آینده مانند نروژ به ضرر کسی نیست.
هاشم موسوی، دبیر مرکز اسلامی جمهوری اسلامی در لندن و نماینده خامنهای در انگلیس معترضان علیه رژیم آخوندی رو «سربازان شیطان» دانست و به شیرزنان ایرانی که حجاب اجباری رو از سر برداشتن گفت «سم» جامعه. سم شمایید و ملت مشغول سمزدایی!#مهسا_امینیpic.twitter.com/sUfagBu3Vb
-- Kasra Aarabi (کسری اعرابی) (@KasraAarabi) October 6, 2022
ایندیپندنت فارسی - صداوسیمای جمهوری اسلامی چهارشنبه شب، بار دیگر تلاش کرد تا با سناریوسازی و اعتراف گیری از خانواده کشتهشدگان خیزش سراسری مردم ایران، واقعیت را وارونه جلوه دهد. این رسانه در گزارش اخیر خود که از تعداد اشتباهها و گافهای آن میتوان دریافت با عجله ساخته شده است، اعترافهای اجباری خاله و دایی نیکا شاکرمی را پخش کرد.
***
در گزارش تلویزیون جمهوری اسلامی، فیلمی پخش شد که نشان میداد فردی که گفته میشود دایی نیکا است، به یک ساختمان وارد میشود. در این گزارش، عنوان شد که نیکا بالای پشتبام این ساختمان رفته و ساعاتی بعد، مدیر ساختمان جسد بیجان او را پایین این ساختمان پیدا کرده است.
این گزارش تلاش کرد علت مرگ نیکا را سقوط از ساختمان و نه ضربوشتم نیروهای امنیتی نشان دهد. این در حالی است که پیش از این، تصویر گواهی فوت بهشت زهرا منتشر شد که در آن، علت مرگ نیکا «صدمات متعدد ناشی از اصابت جسم سخت» اعلام شده بود؛ نامهای که سازمان پزشکی قانونی را به واکنش واداشت و این سازمان اعلام کرد مرجع رسمی علت فوت پزشکی قانونی است.
رادیو فردا - خبرگزاری بلژیکی «بلگا» روز سهشنبه ۱۲ مهر گزارش داد، یک دادگاه بلژیکی حکم ممنوعیت استرداد اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی را که به اتهام جرایم تروریستی در این کشور محکوم شده، لغو کرده است.
این حکم راه را برای مبادله مناقشهبرانگیز اولیویه فاندهکاستیله، امدادگر بلژیکی، که از ماه فوریه تاکنون در ایران زندانی است با آقای اسدی هموار میکند.
مبادله این دو زندانی بخشی از توافق میان ایران و بلژیک است که با انتقادات بسیاری روبرو شده است.
پارلمان بلژیک ژوئیه گذشته، بهرغم انتقادات گسترده، توافق برای مبادله زندانیان دو کشور را تصویب کرد. اما مخالفان در همان ماه توانستند از یک دادگاه بلژیکی حکم ممنوعیت موقت استرداد اسدالله اسدی را دریافت کنند.
این حکم ممنوعیت استرداد روز سهشنبه تمدید نشد اما بهرغم این، حکم دادگاه بلژیکی همچنان قابل تجدیدنظر است.
ایران وایر - در پی گسترش اعتراضات ضدحکومتی مردم ایران و پیشنهادات دولتهای اروپایی برای حمایت از معترضان ایرانی، وزیر خارجه فرانسه خواستار تحریم فرزندان مقامات ایران که در کشورهای غربی زندگی میکنند، شد.
کاترین کولونا، روز سهشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱ در پارلمان اروپا گفته است که اتحادیه اروپا بهدنبال مسدود کردن داراییها و ممنوعیت سفر برای تعدادی از مقامات ایرانی است که در سرکوب معترضان شرکت داشتند.
او همچنین اعلام کرده که این اقدام فرانسه، برای این است که «افراد مسئول سرکوب در ایران را برای اعمالشان پاسخگو کند.»
اتحادیه اروپا آخرینبار در سال ۲۰۲۱، تحریمهای حقوقبشری علیه ایران را تمدید کرد. این تحریمها که شامل ۹۰ نفر از مقامات ایران میشود، هر سال در ماه آوریل تمدید می شوند.
با اینوجود کشورهای عضو این اتحادیه، تحریمهای بیشتری علیه حکومت ایران را از سال ۲۰۱۳ بهدلیل تلاش برای رسیدن به توافق برای برجام و بعد از آن برای احیای برجام، اعمال نکرده بودند.
روز دوشنبه نیز اخباری مبنی بر طرح ۱۶ پیشنهاد از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تحریمهای بیشتر مقامات ایران مطرح شده بود.
دو نهاد اصلی اتحادیه اروپا یعنی پارلمان و کمیسیون اروپا به طور جدی به دنبال اتخاذ تصمیم و وضع تحریمهای تازه علیه ایران به دلیل سرکوب شدید و خشونتبار اعتراضهای جاری در این کشور هستند.
در نشست روز سه شنبه پارلمان اروپا نیز، ۶۰ نفر از نمایندگان پارلمان اروپا حمایت خود را از اعتراضهای سراسری در ایران اعلام کرده و با صدور بیانیهای از جامعه جهانی خواستند تا دسترسی و اتصال آزادانه مردم ایران به اینترنت را تضمین کنند.
این خبر در حالی منتشر میشود که اعتراضات برای هجدهمین روز متوالی در ایران ادامه دارد و روز دوشنبه 11مهر،علی خامنهای، رهبر ایران بعد از دو هفته سکوت، از نیروهای سرکوب حمایت کرد.
بنا بر گزارشها تاکنون دستکم ۱۵۴ نفر از جمله ۹ کودکد در جریان اعتراضات ایران به دست نیروهای سرکوب کشته شدهاند.
دانشآموزان و دانشجویان شهرهای مختلف ایران به اعتصابهای سراسری پیوستند
سایت ایندیپندنت فارسی - با وجود هشدار صریح علی خامنهای و سرکوبها و تهدیدها در شهرهای مختلف ایران، اعتصابها و اعتراضهای سراسری در نوزدهمین روز همچنان ادامه یافتند.
صبح سهشنبه، ۱۲ مهر، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان تحصن خود را با بالابردن دستنوشتههایی چون «پففیل آجیل نمیشه، بسیجی دانشجو نمیشه» و «آمبولانس وسیلهای است برای حمل بیمار» آغاز کردند.
از اصفهان نیز تصاویری منتشر شد که از اعتصاب کسبه خیابان طالقانی این شهر حکایت دارد.
در سقز و مریوان استان کردستان هم معلمان به اعتصابها پیوسته و گروهی از دختران دانشآموز به خیابانها آمدهاند. در ویدیویی که از این دختران در رسانههای اجتماعی منتشر شد، آنها شعار میدهند: «نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم»؛ این شعار با استقبال و تشویق مردم همراه میشود.
و ضجه نتوانسته غرور زنانه و مادرانهای که در قلب و نبض هر مویه و واژهاش جاری ست، بشکند. " من مادر سیاوش ایرانم" سیاوش، بچۀ شهرک بهشتی، که با بی پدری بزرگ شده بود. " این سیاوش ایرانه" که دژخیم خونریز و پلید و " بد نهاد" جاناش را گرفت. " به من میگویند ساکت باش، من ساکت نمینشینم"
بر اساس نامهای که به ایران اینترنشنال رسیده، علی کریمی، بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران، به «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» متهم شده است.
این نامه از بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شعبه مقدس (امنیت)، به دادسرای عمومی شهرستان لواسانات صادر شده و در آن خواسته شده تا جهت بازرسی منزل علی کریمی اقدام شود.
مهر - علی کریمی، یکی از لیدرهای اصلی اغتشاشات اخیر در کشور، بهدلیل همصدایی با دشمن و «تشویق به اغتشاش» تحت تعقیب قضائی قرار گرفت. بر اساس این گزارش؛ در حال حاضر تحقیقات قضائی در خصوص اقدامات علی کریمی در جریان اغتشاشات اخیر تحت نظر مقام قضائی در حال انجام است.
حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای پیش از این در جلسه شورای عالی قوه قضائیه با اشاره به اقداماتی که از جانب برخی چهرههای مشهور برای تحریک جوانان به اغتشاشآفرینی صورت میگیرد، گفته بود: کسانی با حمایت این نظام مشهور شدند و به جای اینکه در روز سختی در کنار مردم باشند با دشمن هم صدا شدند.
پیش از این، خبرگزاری مهر، از اعلام جرم مدعیالعموم علیه برخی از سلبریتیها خبر داده بود. خبرگزاری مهر طی گزارشی تحت عنوان ضریب دادن به ادعاهای پوشالی ضدانقلاب از سوی «سلبریتیهای ناآگاه» به بررسی نقش این افراد در انتشار فراگیر سناریوسازیهای رسانههای معاند پرداخته بود.
گفتنی است، علی کریمی از ابتدای خیزش مردمی، پس از قتل حکومتی مهسا امینی، همواره در کنار مردم بوده و از مردمش دفاع کرده است.
حمید رسایی، نماینده سابق مجلس در مورد اعتراضات ایرانیان واکنش نشان داده و در اینباره نوشت: فکر میکنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابانها روسری را روی دست میچرخانند دنبال چه هستند؟
خیلی از آنها خودشان هم نمیدانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جریان خودش را نشان داده. تمام خواسته اینها از آزادی این است که هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند...
میلاد عبادیپور، کاپیتان تیم ملی والیبال ایران، در واکنش به صحبتهای حمید رسایی، نماینده سابق مجلس، که گفته بود: «خواسته معترضان از آزادی این است که هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند!» با انتشار یک استوری در اینستاگرام نوشت: «وای بر شما که آزادی را فقط در چنین چیزهایی میبینید.»
اشاره او به ویدیویی است که یکی از سخنرانان در یکی از اعتراضات ایرانیان خارج از کشور نیمه عریان سخنرانی میکند. به گفته رسایی تمام حرف او این است که چرا در ایران نمیگذارند ما لخت بگردیم.
این نماینده پیشین مجلس اضافه کرده: بیچارهتر از این جماعت، کسانی هستند که مثل سربازان بی جیره و مواجب، در فضای مجازی با استوری گذاشتن و لایک کردن و ... این آینده سیاه را منتشر می کنند.
نماینده اسبق مجلس در این باره نوشت: فکر می کنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابانها روسری را روی دست می چرخانند دنبال چه هستند؟ خیلی از آنها خودشان هم نمیدانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جریان خودش را نشان داده. یکی لخت شده رفته روی بلندی و سخنرانی میکند. تمام حرفش این است که چرا در ایران نمیگذارند ما لخت بگردیم.
ویدئویی از اعتراضات بعد از مرگ مهسا امینی در خارج از کشور بین کاربران فضای مجازی دست به دست میشود که سخنران زن مراسم در هنگام صحبت لباس بر تن ندارد. حمید رسایی، نماینده اسبق مجلس در این باره نوشت: فکر می کنید جماعت اقلیتی که در برخی خیابانها روسری را روی دست می چرخانند دنبال چه هستند؟ خیلی از آنها خودشان هم نمیدانند اما آن طرف آب در یکی از تجمعات، واقعیت این جریان خودش را نشان داده.
یکی لخت شده رفته روی بلندی و سخنرانی میکند. تمام حرفش این است که چرا در ایران نمیگذارند ما لخت بگردیم.
بیچارهتر از این جماعت، کسانی هستند که مثل سربازان بی جیره و مواجب، در فضای مجازی با استوری گذاشتن و لایک کردن و ... به این آینده سیاه ضریب میدهند، در حالی که شاید اعتقادی به این آینده نداشته باشند.
ایندیپندنت فارسی - گوگل بهتازگی سرویس اوتلاین را در صفحه اول خود به زبان فارسی برای کاربران نمایش میدهد و این امکان برای ایرانیان فراهم شده است که این ابزار را از گوگل دریافت کنند.
اوتلاین سرویس جدیدی نیست و کاربران سالها است که از آن استفاده میکنند اما شرایط جدید در ایران باعث شد گوگل آن را برای کاربران ایرانی که این روزها به خدماتی نظیر آن احتیاج دارند، آشکارتر نمایش دهد.
اوت لاین: چیست و چه نیست؟
این سرویس یک ارتباط رمزگذاریشده از محل اتصال شما به اینترنت یا اصطلاحا ویپیان نیست؛ بلکه به افراد امکان میدهد ویپیان ایجاد و آن را اجرا کنند و دسترسی به آن را با بقیه به اشتراک بگذارند. به زبان ساده، شما میتوانید با ساختن ویپیان اختصاصی، دسترسی به اینترنت خود را به صورت امن با شبکهای از افراد مانند اعضای خانواده یا دوستانتان به اشتراک بگذارید.
در توضیح این سرویس عنوان شده که «اوتلاین انعطافپذیرتر است زیرا با استفاده از پروتکلی ساخته شده که ردیابی آن دشوار و بنابراین مسدود کردن آن سختتر است». البته این موضوع نباید به برداشت نادرست از کارایی این ابزار منجر شود.
از چی دفاع میکنی سرباز؟ از غارت و اختلاس و رانتخواری؟
#علی_کریمی، بازیکن پیشین تیم ملی، با انتشار یک استوری در اینستاگرام نوشت: «از چی داری دفاع میکنی سرباز؟ از غارت و اختلاس و رانتخواری؟ از توله هاشون که با اتکا به سلاح تو، خارج دارن عیاشی میکنن؟ از حقارت وطن و انزوای جهانی؟ از فقر و تن فروشی و گرسنگی و بیچارگی هموطنت؟»
رادیو زمانه - ایلان ماسک پس از اینکه ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین از کاربران توییتر خواست تا ایدههایشان برای پایان دادن به جنگ روسیه را با او در میان بگذراند، وارد یک جدال مجازی با زلنسکی شده است. ماسک در توئیتی پیشنهاد برگزاری انتخابات تحت نظارت سازمان ملل در چهار منطقه اشغالی را داد. زلنسکی هم در پاسخ یک نظرسنجی در توییترش گذاشت با این سوال: کدام ایلان ماسک را دوست دارید، ایلان ماسکی که حامی روسیه است یا ایلان ماسکی که طرفدار اوکراین است؟
همزمان با این رویداد مجازی، ایالات متحده گفت که چهار سامانه موشکی پیشرفته دیگر را به اوکراین تحویل خواهد داد. به گفته مقامات آمریکایی، سامانههای موشکی توپخانه با تحرک بالا، معروف به HIMARS، بخشی از بسته کمکی جدید ۶۲۵ میلیون دلاری خواهد بود که روز سه شنبه اعلام خواهد شد.
Ukraine-Russia Peace:
- Redo elections of annexed regions under UN supervision. Russia leaves if that is will of the people.
- Crimea formally part of Russia, as it has been since 1783 (until Khrushchev's mistake).
روسیه مارینا اووسیانیکوا، سردبیر سابق تلویزیون دولتی این کشور را که در اعتراض به جنگ اوکراین یک برنامه خبری را قطع کرد، پس از فرار از حبس خانگی، در فهرست تحت تعقیب قرار داد. اووسیاننیکووا، ۴۴ ساله، متولد اوکراین، در ماه مارس در یک برنامه تلویزیونی با حمله روسیه به زادگاهش مخالفت کرد و پس از آن علیه او اعلام جرم شد.
دویچه وله - وزیر دفاع اسرائیل در سفری به جمهوری آذربایجان که پس از پایان آن رسانهای شد، با رییس جمهور و دیگر مقامات امنیتی و نظامی این کشور دیدار کرد. هدف از این سفر تقویت همکاری دفاعی دو کشور اعلام شده است.
بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل در سفری که رسانهای نشده بود از آذربایجان دیدار کرد. دفتر وزارت دفاع اسرائیل محور این دیدار را "موضوعات امنیتی و سیاسی" عنوان کرده است.
به نوشته رسانههای اسرائيل، بنی گانتس در این سفر با الهام علیاف رییس جمهوری آذربایجان دیدار داشته و هدفش تقویت همکاریهای دفاعی میان اسرائیل و آذربایجان بوده است.
وزیر دفاع اسرائیل همچنین با همتای آذربایجانی خود، ژنرال حسناف ذاکر اصغراوغلو و نیز رییس سرویس مرزی دولتی آذربایجان، ژنرال الچین قلیاف ملاقات داشته و از ستاد خدمات مرزی آذربایجان دیدار کرده است.
بنی گانتس را در این سفر گروهی از مقامات و ژنرالهای بلندپایه اسرائیل همراهی میکردند از جمله مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل و مدیر سیاسی دفتر روابط سیاسی-نظامی وزارت خارجه این کشور.
وزیر دفاع اسرائیل در دیدارهایش با مقامات آذربایجان بر اهمیت روابط استراتژیک بین اسرائیل و جمهوری آذربایجان تاکید کرده و گفته کشورش به تلاش برای صلح و ثبات در منطقه و جهان ادامه میدهد.
انقلاب توفنده جوانان، مردان و زنان و بطورکلی همه اقشار جامعه، به مرحله حساس رسیده است. ضد انقلاب جمهوری اسلامی همهی ابزار خشونت، امکانات و تلاش را بکار گرفته تا آن را از تب و تاب بیاندازد. سراسر ایران در آتش انقلابی شعله ور شده که مصمم است تا کاخ ستمگری آخوند شیعی را بسوزاند. ایرانیان در خارج از کشور در حمایت از این انقلاب، سنگ تمام گذاشته و قادر شدند تا افکار عمومی جهان را به سوی وقایعی که در ایران رخ میدهد، متمرکز کنند.
آیا تمامی نظامیان صفبسته در پشت سر خامنهای، همه بیریشهاند؟ انسانهایی بیاحساس وغریبه با ملتی رنجدیده ومصلوبالحقوق که امروز برای آزادی خود بهپا خاستهاند؟
آیا آنها فاقد پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر و فرزندانند؟ آیا فرزندان هیچ کدامشان در دانشگاهها، در مدارس تحصیل نمیکنند؟ هیچ کدامشان خانه در شهری، خیابانی، کوچهای ندارند؟ فامیل و همسایههایی که آنها را صبح موقع رفتن میبینند. و شب برگشت شرمگینانه، خسته وعصبی آنها را با چکمههای خونین نظاره میکنند؟
مجید کاوه، وکیل شروین حاجیپور خواننده ترانه «برای..» از آزادی او با قید وثیقه خبر داد. گروهی از دوستان و نزدیکان شروین حاجیپور در صفحات خود در رسانههای اجتماعی این خبر را تایید کردند.
انتخاب - مجید کاوه وکیل شروین حاجی پور در صفحه توییتر خود نوشت: قرار بازداشت موقت شروين حاجىپور تبديل به وثيقه و ايشان دقايقى قبل(ظهر١٤٠١/٠٧/١٢)به آغوش خانواده بازگشت.
مجید کاوه در گفتوگو با ایلنا با تایید توئیت خود گفت: روند تحقیقات پرونده موکلم شروین حاجیپور محرمانه است فعلا در همین حد بدانید که قرار بازداشت به وثیقه تبدیل شده و ایشان آزاد شدند و کنار خانواده هستند.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان مازندران نیز در این زمینه اعلام کرداعلام کرد شروین حاجی آقاپور در حال حاضر با قرار وثیقه آزاد شده تا پرونده وی مراحل قانونی را طی کند.
به گزارش انتخاب، در روزهای گذشته خواهر شروین حاجی پور در استوری اینستاگرام خود در مورد وضعیت شروین نوشته بود: 9 مهر، اداره اطلاعات ساری با والدین او تماس گرفته اند و اطلاع دادند که شروین در آنجا است.
گری کاسپاروف، شطرنجباز اهل روسیه، در یک توییت نوشت: «بعد از شنیدن حرفهای مسیح علینژاد و دیدن آنچه در خیابانهای تهران اتفاق میافتد، با وجود این که برایم ناراحت کننده است این را بگویم، کاش مردان روسیه به اندازه زنان ایران شجاع بودند.»
گری کیمویچ کاسپارف قهرمان شطرنج جهان (۲۰۰۰-۱۹۸۵) در ۱۳ آوریل ۱۹۶۳ در باکو از پدری یهودی و مادری ارمنی به دنیا آمد. کاسپاروف با کسب ریتینگ ۲۸۵۶٫۷ در مارس ۲۰۰۰ در رتبهٔ دوم برترین شطرنجبازان تاریخ از این لحاظ قرار دارد.
گری کاسپاروف به مدت ۲۵۵ ماه در صدر شطرنجبازان برتر دنیا قرار داشتهاست، بیشتر از هر شطرنجباز دیگری. کاسپاروف همینطور یازده جایزه اسکار شطرنج نیز به دست آورده که این رکورد نیز تا کنون پابرجا است.
After listening to Masih and watching what's happening in the streets of Tehran, and though it pains me to say it, if only Russian men were as brave as Iranian women!
امروز خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران با شور و شعف توییت عطاالله مهاجرانی را که لاوه وار و مداهنه گونه تحلیل خامنه ای را جامع، دقیق، روشنگرانه و بههنگام خوانده بود, در صدر اخبار خود قرار داد.
خامنه ای مدعی شده است که قیام "زن زندگی آزادی" توطئه آمریکا و اسرائیل است و در مقابل سرکوب و کشتار های بیگناهان از نیروهای انتظامی دفاع کرده بود. حال مهاجرانی سرگردان با تملقی گدامنشانه و خادم مسلکی, توهم رهبر را تحلیلی دقیق و روشنگرانه توصیف می کند تا شاید به او اجازه بازگشت به ایران داده شود. زیرا در بریتانیا دیگر جایی برای او نیست.
گستاخی لسانی گداوار و حقیر گونه این چماقدار فرهنگی نظام ضد مردمی جمهوری اسلامی بعد از سرکوب شبانه و وحشیانه دانشجویان و قتل عام بیرحمانه مردم بی دفاع بلوچ در زاهدان در جمعه سیاه دریدگی و بی آزرمی ویژه ای را می طلبد که از حیطه درک هر انسان متمدن و آزادیخواهی خارج است. راستی چگونه می توان در لندن زندگی کرد و با بودجه عمومی و پول مالیات دهندگان ارتزاق کرد اما برای قاتلین مهسا ها و آن نوجوان ١٦ ساله بلوچ که تک تیراندازان تحت حکم خامنه ای سه روز پیش در جمعه خونین و سیاه با جنایت پیشگی و بیرحمی مطلق به همراه دهها نفر دیگر به خاک و خون کشیدند. اما باید به آقای مهاجرانی گفت بقول آن غزل معروف صائب تبریزی خون بیگناهان دست از قاتل بر نمی دارد.
مهاجرانی در پایان توییت مشمئزکننده خود به نقل از شعر مهدی اخوان ثالث خطاب به مخالفان خامنه ای میگوید: "بشنوند و ببینند: "خشکید و کویر لوت شد دنیاشان!"
اما برای اطلاع وزیر ارشاد سابق باید گفت قطعه کامل شعر مهدی اخوان ثالث این است:
رادیو بین المللی فرانسه - در حالی که معترضان ایرانی با شعار علیه علی خامنهای خواستار سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هستند، حسن خمینی نوه روحالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی از معترضان خواست به خامنهای «توهین» نکنند.
حسن خمینی گفت: «شخص رهبر انقلاب اسلامی که علاوه بر جایگاه حقوقی از ویژگیهای ممتاز اخلاقی برخوردارند و از سرآمدان روزگار خود هستند، برای همه کسانی که با معظم له از دور یا نزدیک آشنایی دارند دارای احترام ویژه ای هستند و برای بخشهای بزرگی از مردم از چنان احترامی برخوردارند که توهین به ایشان مانع بزرگ هر نوع تفاهم و گفت و گوست.»
همچنین در حالی که در روزهای اخیر خبرهایی درباره بیماری خامنهای منتشر شده، خمینی گفت: «برای همه آشنایان به سیاست محرز است که صحت و سلامت ایشان پیوندی عمیق با آرامش کشور و صلاح امور دارد.»
او افزود: «حفظ جمهوری اسلامی و صد البته اصلاح آن و چشم نبستن بر اشکالات آن و در عین حال دفاع از حقیقت ناب آن، وظیفه تمام کسانی است که خود را وامدار این اتفاق بیبدیل میدانند.»
این در حالی است که مردم معترض در خیابانها با شعار «مرگ بر دیکتاتور» خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی هستند.
عمار ملکی تحلیلگر سیاسی درباره این اظهارات حسن خمینی گفت: حسن خمینی و علی خامنهای سرنشینان یک قایق هستند.
همچنین رییس مجلس شورای اسلامی با دفاع از موضع گیری اخیر خامنه ای، گفت حرف های رهبر جمهوری اسلامی «یک بار دیگر مرزبندی میان مردم و آشوبگران را روشن کرد، وظیفه همه ما مخصوصا خواص و مسیر درست مشخص شد.»
آیتالله «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی، پس از گذشت دو هفته از آغاز اعتراضات به قتل «مهسا امینی» توسط نیروهای گشت ارشاد، در هفته سوم اعتراضات، در یک پادگان، در میان فرماندهان ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و در حضور دانشجویان دانشگاههای نیروی مسلح درباره وقایع جاری ایران اظهارنظر کرد.
او در بخشی از صحبتهایش به اظهارنظرهای ورزشکاران و هنرمندان، یا به عبارتی سلبریتیها اشاره کرد و گفت: «از نظر من این موضعگیریها هیچ اهمیتی ندارد و نباید در مورد آنها حساسیت به خرج داد.»
علی خامنهای همچنین در مورد موضعگیری ورزشکاران در قبال موضوعات اخیر گفت: «جامعه ورزشی ما سالم است و در آن عناصر مومن و با شرف کم نیستند و موضعگیری چند نفر ارزشی ندارد.»
در ورزش ایران، رهبر جمهوری اسلامی کدام گروه را با شرف و کدام گروه را بی شرف میداند؟ گروهی که مانند «مهدی طارمی» در پست اینستاگرامیاش تولد او را تبریک میگویند یا گروهی که مانند «رسول خادم» ساعاتی پس از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی برای او مینویسند که خون پاک نمیشود؟
چرا برای رهبر جمهوری اسلامی و دستگاههای امنیتی او، ورزشکاران و اظهارنظرهای آنها تا این حد اهمیت یافته است؟
کدام ورزشکاران از نظر رهبر جمهوری اسلامی شرف نداشتند؟
علی خامنهای از معدود ورزشکارانی نام برده که از نظر او، چون با ایدئولوژی سرکوب جمهوری اسلامی و به قتل رساندن یک شهروند همراه نشدهاند، مانند سایر ورزشکاران «با شرف» نیستند.
پس ازسه هفته خونریزی وپَرپَرکردن گل عمردهها جان شیفته وشیدای آزادی، زنان ومردان وکودکان بیگناه ایرانزمین، خامنهای جنایتکارباحضوردرجمع چکمه پوشان گوش بفرمان خویش ودرسایه برق سرنیزه وتفنگ آنان پیکرفاسد ونیمه جان خود را به نمایش گذاشت واعلام کرد که هنوززنده است ومصمم برای حفظ نظام اسلامی، ودراین راه همچنان میخواهد به خونریزی و قتل عام مردم ایران ادامه دهد. سه هفته سکوت مرگباربرای دیکتاتورخودکامهای که درکوچکترین مسائل امورسیاسی داخلی وخارجی اظهارنظرمیکند وسپس انتخاب حضوردرجمع نظامیان برای تهدیدنمودن مردم بپاخاسته ایران معنائی جزاین ندارد که ضعف وزبونی وترس سرتاپای خامنهای و حکومت تبهکارش را فرا گرفته است وخطرسرنگونی حکومت اسلامی را بخوبی احساس کرده وجدی گرفتهاند. خامنهای وجانیان حاکم بخوبی دریافته که خیزش مردم ایران این بارازجنس دیگری است، ازجنس ازیک انقلاب فراگیرو یک رنسانس ایرانی است برای بدست آوردن تمام ارزشهای انسانی وهویت ایرانی که ۴۳ سال لگدکوب توحش حکومت اسلامی شده است. فروریختن ترس درمیان مردم وبویژه زنان وجوانان ایران ومقاومت دربرابر نیروهای سرکوبگر نویدبخش آغازدوران جدیدی است که بی تردید سرنگونی حکومت جهل وجنایت را درپی خواهدداشت.
روز دوشنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۱، علی خامنهای بعد از تقریبا سه هفته که از خیزش مردم ایران علیه او و حکومتش میگذرد، خودش را نشان داد.
او با سخنرانی در جمع دانشجویان دانشگاههاینیروهای مسلح خواست به نیروهای خودش روحیه بدهد که هنوز در میدان است. او انقلاب تازه به حرکت افتاده مردم ایران را اغتشاشات و آن را برنامه دشمن و آمریکا و اسرائیل خواند. او مردم را اغتشاشگر و عدهای قلیل و هیجان زده خواند و تاکید کرد که باید با آنها بر اساس قانون [سرکوب] رفتار شود. در همان زمانی که او از قانون و امنیت داد سخن میداد، دانشجویان دانشگاه «شریف» در داخل محوطه دانشگاه محاصره شده و سرکوب میشدند!
خامنهای بدون نام بردن از مهسا امینی، بسیج و نیروی انتظامیرا مظلوم خواند! او خواست به آنها جرئت دهد که در سرکوب و جنایت پشتشان است. سخنرانی تحریکآمیز خامنهای چراغ سبز به نیروهای سرکوبگر است که مردم را قاطعانهتر سرکوب کرده و بکُشند.
خشونت کور، شیوه سرکوب خیزش مردمی شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ است. در روزهای گذشته، برخی از مقامهای عالی نظام تلاش کردند القا کنند در جریان اعتراضهای خیابانی اخیر به قتل مهسا امینی، جمهوری اسلامی مدارا به خرج داده و از شیوههای مرسوم سرکوب خود بهره نبرده است.
استاندار کردستان که در استان او میزان سرکوب، ضرب و شتم و بازداشت و کشتار آمار بالایی را به خود اختصاص داده است، در اظهاراتی در مورد میزان سرکوبها گفت: «در جریان اعتراضات اخیر کردستان پلیس با معترضین مدارا کرد.»
در عین حال، روزنامه کیهان، ارگان رسانهای نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار آن شده است که به نیروهای پلیس بهدلیل شیوه برخوردشان با معترضان مدال اهدا شود، سخنانی که با توجه به کشتهشدن دهها نفر و زخمی شدن چند صد نفر تنها در جمعه خونین زاهدان، به دهنکجی بیشتر شباهت دارد.
برای حکومت آمار کشتهشدگان اعتراضهای اخیر در قیاس با حداقل ۱۵۰۰ کشته اعتراضهای آبان ۹۸ چشمگیر نیست. اما برای آنکه درک کنیم آیا خشونت اعمالشده در اعتراضهای فعلی از طرف نظام، کنترل شده یا شدت یافته است، باید کمی به عقب برگردیم و ابتدا مشخص کنیم نحوه مواجهه حکومت با معترضان به کدام الگوی پیشازاین شباهت دارد.
از این جهت، اگر بلوچستان، کردستان و برخی دیگر از شهرهای شمالی ایران بهخصوص مازندران و رشت را ملاک قرار دهیم، شدت سرکوب و بهره بردن از اسلحه جنگی شباهت زیادی به الگوی سرکوبهای آبان ۹۸ دارد. سرکوب خونین آبان آن سال یکی از بزرگترین سرکوبهای تاریخ جمهوری اسلامی است.
دلیل اینکه میزان کشتهها در اعتراضهای اخیر نسبت به آبان ۹۸، کاهش یافته است را باید اینگونه درک کرد که این بار در شهرهای بزرگ، نیروهای سرکوب توان بهرهگیری از ابزارآلاتی همچون تفنگهای ساچمهای، گاز تهوعآور و انواع سلاحهای سرد را داشتند که به کور شدن و وارد شدن آسیبهای جدی به معترضان منجر شده است.
اما از نظر تعداد بازداشتهای خیابانی شهروندان، این اعتراضها به اعتراض دیماه ۹۶ شباهت دارد. در دیماه ۹۶، بیشتر تمرکز حکومت برای سرکوب، معطوف به دستگیری معترضان کف خیابانها بود. هرچند از نظر دستگیریهای شبانه و خانهبهخانه، در برخی مناطق از جمله سیستان، کردستان و گیلان بازهم الگوی آبان ۹۸ به یاد میآید.
در هر دوی این اعتراضها، هدف جمهوری اسلامی ایجاد فضای رعب و وحشت از طریق بازداشتهای فراگیر، حمله کور به شهروندان و تخریب اموال آنها بود.
تصاویر متعدد منتشرشده نشان از آن دارد که اصلیترین تفاوت اعتراضها اخیر با نمونههای پیشین، در شدت گرفتن جسارت معترضان و تلاش بیشتر برای نجات خود و عقب راندن نیروهای انتظامی است. از سوی دیگر، این بار تجربه آبان ۹۸ به مدد معترضان آمد و آنها از تنها ماندن در کوچههای حوالی محل تجمعها پرهیز کردند.
در عین حال، نکته مهم دیگر انتشار وسیعتر اخبار سرکوبها و مشارکت شهروندان در منازل و ماشینهای شخصی برای گرفتن فیلم و عکس از خشونتها است.
اگر انسانها، به این بیت گهربار سعدی توجه میکردند، با هم در صلح و صفا زندگی میکردند و درنده خویی از هستی رخت بر میبست و بجای آن انسانیت تمام عیار پا میگرفت و اختلاف خلق به دوستی و صلح منتهی میشد! ولی چرا انسانها اینقدر به خود سخت میگیرند و این چند صباح عمر را به خود و دیگران زهر میکنند؟ بله زیاده خواهی انسان حد و مرز نمیشناسد و همیشه با هم به زد و خورد هستند؟ چون طمع و قدرت، آن دیو درون، اگر کنترل نشود، فاجعه ببار میاورد، که در طول تاریخ دیدهایم و درس عبرتی نگرفتهایم! جنبشهای اجتماعی در ایران هر از گاهی سربلند کردهاند برای عدالت و آزادی، ولی حکام وقت تا توانستهاند زور گفتهاند و درسی از حکام قبلی نگرفتهاند! و ناتمام رها شدهاند! ما در این صد و پنجاه سال دو انقلاب مشروطه و یک کودتا و اعتراضهای خیابانی بیشماری دیدهایم، ولی مشکل کجاست؟
اگر از صد و پنجاه سال قبل شروع کنیم، ما کشف حجاب را، در وجود قره العین دیدیم و در دوره ناصرالدین شاه، ما زینب خاتون را داریم که از تبریز در جنبش تنباکو فعال بود و باعث اعتراض و بستن بازار تبریز شد ولی اسمش کم آورده شده است! زنان زیادی هستند که در دانش و مدیریت بی همتا هستند، میتوان از سه زن پارسی سُرای ایرانی نام برد، رابعه بلخی، مهستی گنجوی، سیده ملک خاتون شیرازی، که ستارههای ادب ایران هستند.
• تعدادی از کشتهشدگان زیر ۱۸ سال سن داشتهاند که بر مبنای تعاریف بینالمللی کودک محسوب میشوند
سازمان حقوق بشر ایران؛ ۱۲ مهر ۱۴۰۱: شمار کشتهشدگان اعتراضات اخیر به دستکم ۱۵۴ تن، ازجمله احتمالا ۹ کودک، افزایش یافت. بیشترین کشتهشدهها از استانهای سیستان و بلوچستان، مازندران، گیلان و آذربایجان غربی گزارش شدهاند. شمار کشتهشدگان «جمعه خونین» زاهدان به دستکم ۶۳ نفر افزایش یافته است.
سازمان حقوق بشر ایران با شدیدترین لحن ممکن، کشتار معترضان در شهرهای مختلف ایران، بهخصوص کشتار اخیر زاهدان را محکوم میکند و آن را «جنایت علیه بشریت» میداند. محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفته بود: «کشتن معترضان در ایران بخصوص کشتاری که در زاهدان صورت گرفت، مصداق جنایت علیه بشریت است. جامعه جهانی موظف است که این جنایت را پیگیری کند و مانع از بروز جنایات جدید به دست جمهوری اسلامی شود.»
گروه هکری انانیموس از ارسال دوباره پارازیت بر روی ۴۸ شبکه ماهوارهای جمهوری اسلامی خبر داد.
انانیموس اعلام کرده تا زمانی که ارسال پارازیت جمهوری اسلامی روی شبکههای فارسیزبان خارج کشور در ایران ادامه یابد، ارسال پارازیت روی شبکههای جمهوری اسلامی نیز ادامه خواهد یافت.
ایران وایر - بهروز وثوقی بازیگر برجسته سینمای ایران طی یک پیام ویدئویی با مردم معترض سرتاسر ایران ابراز همبستگی کرد.
وثوقی با اعلام اینکه در چند هفته اخیر درگیر بیماری کرونا بوده و نتوانسته تا امروز پیامی بدهد گفت: «اولین فرصت را غنیمت شمردم تا همدلی همیشگی خودم را به شما ابراز کنم. امروز همه ما عزادار هستیم. عزادار دانشجویانمان، دانشآموزنمان، زاهدان، کرستان، تبریز و همهی ایرانمان هستیم.»
وثوقی با تاکید بر اینکه «بالاخره بعد از کابوس ۴۳ ساله همه یکصدا شدیم.»، گفت:« امروز باید صدای فرزاندانمان باشیم. صدای مهساها، نداها، نیکاها، سیاوشها حدیثها و.... من ایمان دارم با این یک صدایی ریشه ظلم و ستم را برای همیشه از ایران عزیزمان قطع خواهیم کرد.»
بهروز وثوقی بازیگر برجسته سینمای ایران در سالهای پیش از انقلاب در ۴۱ سالگی و با وقوع انقلاب اسلامی مثل بسیاری از هنرمندان ناگزیر به مهاجرت شد از جمله فیلمهای که او در سالهای پیش از انقلاب بازی کرد میتوان به «گوزنها»، «تنگسیر»، «کندو»، «سوته دلان» و« پنجره» اشاره کرد، فیلمهایی که با گذر زمان امروز از آنها به عنوان شاهکارهای تاریخ سینمای ایران یاد میشود.
صدای آمریکا - یکی از طولانیترین جنبشهای اعتراضی در ایران طی ۴۰ سال گذشته با وجود تلاش مقامات جمهوری اسلامی برای مهار و خاموشی آن، هر روز ابعاد جدیدتری پیدا میکند.
در حالی که روز دوشنبه علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بعد از غیبتی طولانی، در جمع نیروهای مسلح حاضر شد و از دستگاههای امنیتی و انتظامی تشکر کرد و معترضان را اغتشاشگر نامید و خواهان تنبیه نوجوانان و جوانان معترض شد، اما شمار زیادی از دانشآموزان دبیرستانهای ایران، مسیر اعتراضی هفتههای گذشته را ادامه دادند.
براساس تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، برخی دانشآموزان معترض ابتدا در داخل مدرسه عکس رهبران کنونی و سابق جمهوری اسلامی را پاره کردند و سپس در خیابانها بدون حجاب اجباری راهپیمایی کرده و شعار «زن، زندگی، آزادی» سر دادند.
روز دوشنبه همچنین جمعی از دانشجویان دانشگاههای الزهرا، خوارزمی تهران و نجفآباد اصفهان ضمن اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه شریف ، آزادی همه دانشجویان زندانی را خواستار شدند.
مردم هم در ادامه اعتراضات شبانه از بام و بالکن خانهها شعار مرگ بر دیکتاتور سر دادند.
به گزارش نتبلاکس اما روز دوشنبه یکی از شدیدترین قطعیها اینترنت در سراسر ایران اعمال شد و ارتباطات خارجی از طریق اینترنت در بسیاری از مناطق بهطور کامل قطع شد.
روز دوشنبه ۱۱ مهر و بامداد سهشنبه ۱۲ مهر اما واکنشهای جهانی به سرکوب معترضان در ایران و اعمال خشونت نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی گستردهتر از روزهای قبل بود.
علی خامنه ای در معرض یک قضاوت لخت و خشن زنان و دختران جوان و مردان ایرانی قرار گرفته است. یکی از این قضاوت ها پیام رایج و مرسوم انگشت وسط در میان نسل جوان است که احتمالا خامنه ای و آخوندهای حوزه هنوز با آن آشنایی جندانی ندارند ولی از این به بعد زیاد با آن سر و کار خواهند داشت. مفهوم انگشت وسط بیش از اینکه رکیک باشد اعتراض یا اعلان پایان یک نابرابری یا ستمی است که زنان و جوانان آن را بر نمی تابند.
یک پیام انگشت وسط خط بطلان کشیدن براراده کسی است که خواست خود را بر دیگران تحمیل می کند و در اینجا معنا و مفهوم آن چیزی نیست جز اینکه بازی علی حامنه ای و دستگاه سرکوب او و ولایت متوهمانه او به پایان رسیده و تبدیل به ریشختد و بازیچه دختر بچه ها و پسرهای جوان شده است.
پیام انگشت وسط جوانان ایرانی برای آقای رهبر همان ادامه عواقب سرود سلام فرمانه است که به عنوان یک انقلاب مخملی ابتدا با چند هزار دابسمش خنده دار شروع شد، اما ظاهرا قرار است با زبان لخت تر و رکیک تری ادامه یابد.
شاید بتوان گفت بازی تازه دارد شروع می شود. بی شک اگر ارتش وارد معادلات شود اتفاق مهمی است. اما اگر ارتش دانش آموزان دختر نیز با تحریم کلاس ها و مدرسه وارد اعتراضات شوند در آن صورت با صدها هزار مقنعه و حجابی که به هوا می رود می شود گفت پتانسیلی وارد خیابان شده است که توان آن شاید کمتر از یک نیروی نظامی متشکل نباشد برای اینکه کار را یکسره کنند.
همه چیز را همگان دانند و همگان از مادر نزاده اند...
این که ف. م. سخن نامی، قلم به دست گیرد و هر آن چه در ذهن دارد بنویسد و به اطلاع خوانندگان اش برساند، این، یک سوی ماجراست.
ف. م. سخن یا هر نویسنده ی دیگری، جهان فکری محدودی دارد که در مقابل جهان فکری نوع بشر، عدد صفر ممیز، بیست سی تا صفر و در انتهای صفرها عدد ۱ هم نمی شود. به همین ترتیب در مقابل جهان فکری ۸۰ میلیون هموطن اش.
از نظر دانش و معلومات هم یک گشت و گذار کوتاه در یک کتابخانه ی بزرگ در ایران یا خارج از ایران نشان می دهد که معلومات فردی ما در حد صفر است.
اما ف. م. سخن سعی می کند تا جایی که می تواند، افکار بخش هایی از جامعه و مقداری از معلوماتِ در اختیارش را بازتاب دهد. جالب اینجاست که گاه خود او با افکار اجتماعی که منعکس می کند موافقت و مرافقتی ندارد ولی چون خواست مردم است و ضد مردم هم نیست آن ها را مطرح می کند. در مورد معلومات هم ناگفته پیداست که چه میزان معلومات او اندک است ولی باز اندک را بهتر از هیچ می داند.
خوشبختانه، دوستان «خبرنامه گویا»، از چند روز پیش امکان نوشتن نظر در پای نوشته ی نویسندگان را فراهم کرده اند که می دانم اداره ی این نظرها و وجین کردن علف های هرز از میان آن ها،،، هم بسیار دشوار است و هم بسیار وقت گیر.
امیدوارم خرابکاران و مخالفان آزادی اندیشه و بیان، با هجویات و درج نظرهای سخیف، محیط نظرگذاری را چنان آلوده نکنند که دوستان خبرنامه ی گویا، مثل دو سه بار گذشته، عطای درج نظر را به لقای آن ببخشند و افراد خرابکار، مثل کسانی که صندلی اتوبوس ها و متروها را پاره می کنند، مانع استفاده همگان از این ابزار اطلاع رسانی و رشد اندیشه و جلوگیری از خطا نشوند.
«زیر پیراهنش شعار نوشته بود. میخواست وقتی گل زد پیراهنش را بالا بزند و دوباره نشان بدهد؛ فقط میدانستیم دوباره در حمایت از رهبر نوشته. پنالتیزن تیم که اصلا کس دیگری بود، اما مهدی میخواست جلوی دوربینها شادی کند و شعار روی پیراهنش را نشان بدهد. ولی خب پنالتی هم گل نشد.»
شادی پس از گل (مهر ۱۳۹۸) مهدی ترابی، بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس
***
این پیام را مینویسد و چند دقیقه بعد از صفحه پاک میکند؛ او یکی از بازیکنان کنونی تیم فوتبال پرسپولیس است.
نمیخواهد نامی از او برده شود و فقط آنچه شنبه در ورزشگاه آزادی توسط توسط «مهدی ترابی» ثبت شده را روایت میکند.
مهدی ترابی از بازیکنان نزدیک به حاکمیت است که سابقه حمایت از «علی خامنهای» رهبر جمهوری اسلامی پس از گلزنی را هم دارد. او میخواست در روزی که بهجز خودش، تمامی بازیکنان این تیم با مچبند سیاه وارد زمین شده بودند، رفتاری باب میل حکومت انجام دهد.
مهدی ترابی چرا میخواست گل بزند؟
در جلسه توجیهی پیش از بازی پرسپولیس و تراکتور، «یحیی گلمحمدی» سرمربی پرسپولیس، پنالتیزن احتمالی این تیم را «یورگن لوکادیا» معرفی میکند؛ مهاجم هلندی که فعلا بهترین گلزن پرسپولیس در فصل جاری است.
دقیقه ۸۸ مسابقه، داور یک پنالتی مشکوک به سود پرسپولیس اعلام میکند. این صحنه به حدی مشکوک هست که حتی «پایان رافت» مهاجم پیشین این تیم در گفتوگو با رسانهها اعتراف کرده که پرسپولیس نیازی به «اینگونه پنالتیها» ندارد.
تراکتور یک بر صفر جلو افتاده و این پنالتی میتواند پرسپولیس را به بازی برگرداند.
یورونیوز - علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران پس از ۱۷ روز به اعتراضهای ایران واکنش نشان داد و آن را کار «دشمن» توصیف کرد و گفت: «من به صراحت میگویم این اغتشاشها و ناامنیها، طراحی امریکا و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی بود و حقوق بگیران آنها و برخی از ایرانیهای خائن در خارج به آنها کمک کردند.»
خامنهای در ادامه سخنرانی خود در جمع نیروهای مسلح مدعی شد که اعتراضات اخیر نه به خاطر جان باختن یک نفر و یا بر سر حجاب که بر سر «استقلال، ایستادگی و اقتدار اسلامی است.» او همچنین در ادامه مدعی شد: «خیلی از کسانی که حجاب کامل ندارند، جزو هواداران جدی جمهوری اسلامی هستند و در مراسم مختلف شرکت میکنند.»
این سخنان در حالی بیان شد که شهرهای مختلف ایران از دو هفته پیش در پی جان باختن مهسا امینی، زن اهل سقز در زمان بازداشت صحنه اعتراض و اعتصاب است.
اما سخنان امروز علی خامنهای واکنشهایی را در شبکههای اجتماعی ایجاد کرد که برخی از آنها در ادامه منتشر میشود:
محمد جواد اکبرین فعال سیاسی و روزنامهنگار ساکن فرانسه در ارزیابی سخنان امروز علی خامنهای گفت: «سخنان خامنهای عالی بود؛ ترکیبی از گیجی و ضعف.» وی سپس تاکید کرد که «بعد از ۴۳ سال هنوز میگوید تقصیر «خانوادههای ساواکیها» است! به ورزشیها و هنریهای محبوبِ مردم گفت «بیارزش». به خودیهای منتقد گفت «خواص بیتحقیق»، به جوانان و نوجوانان گفت «هیجانی»، این یعنی هیچ کس نمانده برایش جز سازمان سرکوب.»
اعتراض گسترده دختران دانشجو در ایران به جمهوری اسلامی و خامنه ای
از ظهر روز دوشنبه یازدهم مهرماه و در هفدهمین روز از خیزش سراسری ایرانیها، دختران دانشآموز در دهها شهر ایران، پس از تعطیلی کلاسها در حیاط مدرسهها یا خیابانهای روبروی مدارس به بیان شعارهایی علیه جمهوری اسلامی و همراهی با میلیونها ایرانی معترض مشغول شدند. «خامنهای قاتله، ولایتش باطله» و «جمهوری اسلامی نمیخوایم» از جمله شعارهایی بود که دختران نوجوان پس از کنار گذاشتن حجاب اجباری به زبان آوردند.
ایران اینترنشنال - اعتراضات در مدارس ایران گسترش یافت؛ ادامه تجمعهای دانشجویی در شهرهای مختلف
در حالی که تجمعهای ضدحکومتی در دانشگاههای ایران همچنان ادامه دارد، مدارس دخترانه بیشتری به خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی پیوستهاند و همزمان شورای هماهنگی تشکلات صنفی معلمان ایران هم بیانیه اعتصاب سراسری معلمان را صادر کرده است.
بر اساس گزارشها و ویدیوهای رسیده به ایران اینترنشنال، دانشآموزان دختر روز دوشنبه ۱۱ مهر در مدارس مختلف تهران و کرج با برداشتن مقنعههایشان شعار علیه حکومت سر دادند.
ایران وایر - صفحهای اینستاگرامی منتسب به عادل فردوسی پور با انتشار نامهای از قول این چهره مشهور ورزشی و استاد دانشگاه به وقایع شب گذشته دانشگاه شریف واکنش نشان داد.
فردوسیپور با تکان دهنده و تلخ خواندن وقایع دانشگاه شریف نوشت:« بیتردید تشکیل کلاس بدون حضور همه دانشجویان و در شرایط فعلی بیمعناست.»
او در این یادداشت با اشاره به اینکه طی ۲۳ سال دوران تدریس خود مشوق دانشجویان بوده است تا برای ساختن ایران در وطن بمانند، مینویسد: «با چه نگاه و متر و معیاری با فرزندان شریفی که باعث رشد و ترقی و سربلندی ایران عزیزمان بودهاند چنین بیرحمانه رفتار میکنید و دیگر چگونه میتوان از آنها انتظار داشت تا باز هم بمانند و بسازند؟»
او در پایان اعلام میکند: امیدوارم هرچه سریعتر دانشجویان بازداشتشده آزاد شوند و با رعایت حق آزادی بیان و اندیشه در فضایی امن و آزاد و به دور از خشونت، شرایط تشکیل کلاس فراهم شود.»
عادل فردوسیپور چهره شاخص رسانهای و استاد دانشگاه شریف هفته گذشته هم طی ویدئویی با خانواده مهسا امینی ابراز همدردی کرده و گفته بود که صدای مردم باید شنیده شود و پاسخ مطالبات مردم خشونت، محدودیت و قطع کردن اینترنت نیست.
ایلنا: سرمربی تیم امید ایران با متنی که در صفحه شخصی خودش منتشر کرد قطع همکاری با فدراسیون فوتبال را تایید کرد و بدین ترتیب جدایی وی از این تیم قطعی است.
در چند وقت اخیر خصوصاً پس از تغییراتی که در رأس فدراسیون فوتبال شکل گرفت، سرنوشت نیمکت تیم امید ایران هم از ابهاماتی بود که وجود داشت و با اینکه هیچ خبر رسمی مبنی بر قطع همکاری با مهدی مهدوی کیا اعلام نشده بود ولی صحبتهایی مبنی بر انتخاب سرمربی برای این تیم نشان میداد همکاری با او را باید تمام شده دانست. کما اینکه بعد از برکناری اسکوچیچ از هدایت تیم ملی بزرگسالان به او پیشنهاد هدایت تیم امید داده شد.
با وجود این حرف و حدیث ها، پرهیزکار، دبیرکل فدراسیون فوتبال در مصاحبه اخیر خود عنوان کرده بود فدراسیون فوتبال تمایل به ادامه همکاری با فدراسیون فوتبال ایران را دارد و همین شد که اصحاب رسانه سراغ مهدوی کیا بروند و نظرش را در این خصوص جویا شوند ولی او پاسخگوی تماسها نبود و متنی که در استوری اینستاگرام خود دقایقی قبل قرار داد دلیل این موضوع را توضیح میدهد. سرمربی تیم امید با عنوان اینکه هیچ ارتباطی با فوتبال ایران در حال حاضر ندارد به نوعی قطع همکاری با تیم امید را تایید کرده و این به منزله پایان حضورش روی نیمکت این تیم است.
«علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی سرانجام درباره اعتراضات جدید و بیسابقه به سیاستهای جمهوری اسلامی که با قتل «مهسا امینی» در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد، به طور مفصل سخنرانی کرد.
از زمان شروع اعتراضات فراگیر، او دو سخنرانی در روزهای ۲۶ و ۳۰ شهریور داشته است اما سرانجام در هفته سوم اعتراضات، در یک پادگان، در میان فرماندهان ارشد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و در حضور دانشجویان دانشگاههای نیروی مسلح درباره وقایع جاری ایران اظهارنظر کرد. این مطلب، ارزیابی جمله به جمله سخنرانی او است.
***
۱. خامنهای: «با صراحت میگویم این حوادث طراحی امریکا، رژیم صهیونیستی و دنبالهروهای آنها است. مشکل اصلی آنها با ایران قوی و مستقل و پیشرفت کشور است.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران مطابق رویه ۳۰ سال گذشته خود، اصالتی برای اعتراضات و خواستههای شهروندان ایرانی قائل نشد و وقایع جاری اعتراضی در ایران را نه مطالبه مردم کشور بلکه «طراحی» ایالات متحده و اسرائیل ارزیابی کرد.
بی بی سی - حمله نیروهای امنیتی و ماموران بسیج به دانشگاه صنعتی شریف که با محاصره دانشگاه، تیراندازی، شلیک گاز اشکآور و بازداشت گسترده و خشونتآمیز دهها دانشجو همراه شد، خشم و بهت بسیاری را در جامعه دانشگاهی و در میان عموم مردم برانگیخت.
انجمن اسلامی دانشگاه شریف در بیانیهای تند، روز یکشنبه دهم مهرماه را «روز خونین» دانشگاه و «لکه ننگ دیگری بر کارنامه حاکمیت» توصیف کرد و از همه دانشجویان و استادان دانشگاهها خواست به نشانه همبستگی با دانشگاه شریف کلاسهای خود را تعطیل کنند.
در این بیانیه که با عبارت «انا لله و انا الیه راجعون» شروع میشود آمده است «ما فاتحه این دانشگاه را خواندیم، ما فاتحه این وزارت علوم را خواندیم، ما فاتحه این دولت را خواندیم.»
روایت انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف از حمله یکشنبه نشان میدهد که این اقدام با برنامهریزی قبلی و «سناریویی از پیش طراحی شده برای خفه کردن صدای دانشجویان معترض» انجام شده است.
«اقدامی کمنظیر در طول تاریخ دانشگاه شریف»
در این بیانیه «شبیخون ماموران امنیتی و چماقداران لباس شخصی» با حوادث ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ و ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ مقایسه و «اقدامی کمنظیر در طول تاریخ دانشگاه شریف از قبل از انقلاب تا به امروز» توصیف شده است.
ایران وایر - «لویی سی.کی» کمدین مشهور امریکایی از عملکرد رسانههایی مثل «سیانان» در مورد اعترضات اخیر ایران انتقاد کرد.
«لویی سی.کی» کمدین مشهور امریکایی در گفتگو با «تیم دیلن» در پادکست مشهور «دیلن شو» گفت که در ایران انقلابی در جریان است ولی رسانههایی مثل سیانان به آن توجهی ندارند.
او با اشاره به اینکه هر وقت سیانان را میبیند یا میخوانید مدام اخباری را از خانواده ترامپ و جزئیات بی اهمیت زندگی چهرههای مشهور پوشش میدهد، گفت: «من از زمانی که یادم میاید ایران مسئله مهمی برای امریکاست. الان آنجا انقلابی در جریان است. مردم ایران در حال مبارزهاند. آنها به خاطر آزادی در حال مقابله با رژیم هستند. آنها بر علیه کسانی میجنگند که سالهاست امریکا هم در حال مبارزه با آنهاست. آنها کسانی را میخواهند از کشورشان بیرونن کنند که به روسیه اسلحه میفروشند. آنها بدون هیچ اسلحهای در خیابانها در حال مبارزهاند این اتفاق عظیمی است اما برای هیچکس اهمیتی ندارد».
ایران وایر - نیروهای امنیتی امروز ۱۱ مهرماه به ساختمان «اسنپ» رفته و نیت به بازداشت کارمندانی داشتند که از اعتصابات سراسری حمایت کردند.
نیروهای امینتی ساختمان اسنپ را بسته و أجازه خروج به کارمندان نمیدهند.
بر أساس گزارشهای رسیده نیروهای امنیتی با تهیه فهرستی از کد ملی و اطلاعات پرسنلی امروز به ساختمان اسنپ در جردن رفته و نیت به شناسایی و بازداشت کارکنانی داشتند که با گذاشتن پُست در سانههای اجتماعی از اعتصابات سراسری حمایت مردند.
هنوز اطلاعاتی دقیقی از چند و چون دستگیری و یا عدمدستگیری کارکنان اسنپ منتشر نشده است.
اسنپ یک سوپر اپ ایرانی در حوزه حمل و نقل، تهیه غذا و خرید سوپرمارکتی است. در دو هفته اخیر تعداد قابل توجهی از کارمندان اسنپ در حرکتی هماهنگی از اعتصابات سراری حمایت کرده و تعدادی از آنها هم از کار خود استعفا دادند.
البته از مزایای شهرت یکی هم این است که آدم مشهوری مثل گلشیفته خانم گل، اگر وسط جنگ و دعوای مردم ایران با حکومت نکبت، یهو همینجوری گیر بدهد به پرچم ایران و بگوید «بگذاریم سفید پرچم، سفید بماند تا نه از گذشته اى پُر تلاطم بیاید و نه از حالى پر از درد و ظلم»، کسی به او ایراد نمی گیرد که الان چه موقع چنین اظهار نظر ی ست و داری مبارزات مردم داخل را تخریب می کنی اما اگر ما به دویست سیصد خواننده مان بگوییم فلان کار در این حرکت های اعتراضی به ضرر مردم ایران است همه به ما هجوم می آورند که تو داری با این حرف ات جلوی حرکت مردم ایران می ایستی!
البته در جهان امروز و در فضای مجازی، همه می توانند هر نظری دارند، هر موقع که خواستند بیان کنند، ولی این طرف ماجرا هم عده ی دیگری می توانند بر ضد آن نظر حرف شان را بزنند و اینجاست که دعوا مرافعه راه می افتد.
حالا به این کارها کار ندارم و از بی موقع بودن اظهار نظر گلشیفته نمی گویم و حتی از نظری که برخی دوستان دارند و آن این است که گلشیفته تحت تاثیر تفکرات چپ پدرش خواهان حذف شیر و خورشید از پرچم ما ست صرف نظر می کنم ولی خدمت گلشیفته خانم دو سه نکته عرض می کنم که البته امیدی ندارم تاثیری بر ذهنیت او داشته باشد و اصولا فکر نمی کنم که او این مطلب را ببیند و بخواند ولی خب بنا به وظیفه ی ملی ام این چند خط را می نویسم خدا را چه دیدی شاید گلشیفته دید و اثرکی بر ذهن او داشت.
ماها که ایرانی هستیم به چند چیز ایرانی بودن مان مشخص می شود.
اولین اش، نقشه جغرافیایی ماست که حدود و ثغور خاک کشورمان را نشان می دهد.
دشمنان ما، به اولین چیزی که نظر دارند خطی ست که در این نقشه مرزهای ما را مشخص می کنند. آن ها همیشه خواسته اند از این خط عبور کنند و بخش هایی از کشور عزیز و یک پارچه ی ما را مال خود کنند.
ما هم در طول تاریخ بخش بزرگی از خاک مان را از دست داده ایم چون قدرت متجاوزان بیشتر از ما بوده یا حاکمان ما بی عرضه بوده اند ولی مردم به خاطر این تجاوز ها و از دست دادن خاک کشورشان، خون گریه کرده اند.
الان هم کسی بخواهد چنین کاری بکند با تمام قوا می زنیم پاهای اش را قلم می کنیم.
دویچه وله - یک هواپیمای شرکت هواپیمایی ماهان که از ایران به مقصد چین در پرواز بود، با اخطار بمبگذاری در هند روبرو شد. خلبان حاضر به فرود اضطراری در هند نشد و پس از رفع اخطار هواپیما مسیرش به سمت چین را ادامه داد.
رسانههای هند اعلام کردهاند که جتهای جنگی این کشور روز دوشنبه ۳ اکتبر یک هواپیمای مسافربری ماهان ایر ایران را در حریم هوایی هند به دلیل اخطار بمبگذاری اسکورت کردهاند.
به گفته نیروی هوایی هند به خلبان این هواپیما پیشنهاد فرود اضطراری در دو فرودگاه جاپور و چندیگار در شمال هند داده شده اما خلبان مایل نبوده در هیچ کدام از این دو فرودگاه فرود اضطراری انجام دهد.
نیروی هوایی هند در بیانیهای گفته پس از آنکه خلبان پیشنهاد فرود اضراری را نپذیرفت، دستورالعملهایی برای نادیده گرفتن هشدار بمبگذاری دریافت شد. پس از مدتی پیامی از تهران مبنی بر بی اعتنایی به هشدار بمبگذاری دریافت شد که به دنبال آن هواپیما به مسیر خود به سمت مقصد نهایی ادامه داد.
هواپیمای ایرباس A340 متعلق به شرکت هواپیمایی ماهان ایر با ظرفیت ۳۲۰ تا ۴۷۵ مسافر فرودگاه تهران را به مقصد گوانگژو در چین ترک کرده بود.
رادیو بین المللی فرانسه - به گزارش رسانه های داخلی ایران، پنج عضو بسیج و سپاه در جریان درگیری های اخیر در زاهدان کشته شده اند. مردم زاهدان در چهاردهمین روز اعتراضات در شهرهای مختلف ایران، در راستای همبستگی با تظاهرات مردم سایر نقاط کشور و در اعتراض به تجاوز یک فرماندۀ انتظامی به دختری نوجوان در چابهار، پس از برگزاری نماز جمعه مقابل کلانتری زاهدان تجمع و تظاهرات کردند که در جریان این درگیری، عده ای کشته و مجروح شدند.
روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه جنوب شرق، با انتشار اطلاعیه ای اعلام کرد که پنج عضو بسیج و سپاه در جریان درگیری های اخیر در زاهدان کشته شده اند.
در این اطلاعیه آمده است: «علی بیک از بسیجیان طرح امنیت، شامگاه شنبه در پی درگیریهای اغتشاشگران نظم و امنیت عمومی در خیابان جام جم شهر زاهدان کشته شد ».
بر اساس این اطلاعیه، «سعید برهان زهی ریگی از بسیجیان طرح امنیت اهل سنت، سرهنگ پاسدار حمیدرضا هاشمی (علی موسوی) فرماندۀ اطلاعات سپاه استان سیستان و بلوچستان، محمد امین آذر شکر (نیروی خرید خدمت) و محمد امین عارفی» چهار نفر دیگر از اعضای بسیج و سپاه هستند که در جریان درگیری های اخیر در زاهدان کشته شده اند.
بی شک افاضات تکراری روز دوشنبه سید علی خامنهای رهبرپریش احوالی که با توهم نیک اندیشی و لجاجت، ملتی را به خاک سیاه کشانده نه تنها قابلیت تحلیل ندارد که ارزش تکرار ان در این نوشتار را نیز ندارد
ناگفته پیداست این سید خراسانی که تنه بر خدایی بودن میزند، به نوعی از روانپریشی دچار است که در اصطلاح علمی به آن "پارانویا" گفته میشود، وکمترین و کوتاه ترین پاسخ به اتهامزنیهای کذب و بی اساسش بر معترضان وطن پرستی که امروز جان بر کف در خیابانها سرنگونی او و نظام سراسر جهل و دورغش را خواهانند، این است که بگوئیم، "آقای خامنهای دروغگو دشمن خدا است".
بیگمان در نظام و حکومتی که جانمایه رابطهاش با مردم، بر پایه "النصّر بالّرعب" بنا گذاشته شده است میل بی حد حصر قدرت زمامدارانش میتواند دلیل گذشتن از مرز ماهیت صحیح یک حکومت باشد؛ قدرتی که مجوزی است برای همه نبایدها و نادیده گرفتن همه میثاقهای نوشته و نانوشته شده.
رادیو فردا - خانواده یک زن ۳۰ ساله ایتالیایی از بازداشت او در میانه اعتراضات در ایران خبر داد.
والدین آلسیا پیپرنو روز دوشنبه ۱۱ مهر به روزنامه «ایل مساجرو» ایتالیا گفتهاند که دخترشان برای چهار روز از دسترس و تماس خارج بوده و نهایتا صبح یکشنبه هفته جاری طی تماس کوتاهی با خانواده اطلاع داده است که بازداشت شده است.
وزارت اطلاعات ایران روز هشتم مهر از بازداشت ۹ تبعه خارجی به اتهام «سازماندهی و آموزش» اعتراضات در ایران خبر داد و رسانههای حکومتی آنها را شهروندان فرانسه، ایتالیا، آلمان، هلند و لهستان معرفی کرده بودند.
خانواده این شهروند ایتالیایی در ادامه گفتهاند خانم پیپرنو طی تماس کوتاهی گفته است که «آنها من را بازداشت کردند و در زندان تهران هستم. لطفا کمک کنید».
او گفته است حالش خوب است، اما در زندان کسانی هستند که «بیدلیل» برای ماهها در بازداشت هستند و نگران است که به سرنوشت آنها دچار شود».
دولت ایتالیا هنوز واکنشی به بازداشت این خانم نشان نداده، اما نمایندگی عفو بینالملل در رم با انتشار توئیتی ابراز امیدواری کرده است که وزارت خارجه ایتالیا هر کاری که بتواند برای آزادی او انجام دهد.
پدر آلیسا گفته است آخرین بار روز چهارشنبه در سالروز تولد ۳۰ سالگی دخترش با او صحبت کرده و آلیسا در حال برنامهریزی برای یک پیکنیک همراه با دوستان فرانسوی، لهستانی و ایرانیاش بوده است.
این زن ایتالیایی طی شش سال گذشته در حال گردش در کشورهای مختلف جهان بوده و دو ماه پیش به ایران سفر کرده بود.
♦️در واکنش به اعتراضات و ناآرامیهای جاری در کشور، دو صدای کاملاً متفاوت از اجزاء مختلف دستگاه قدرت به گوش میرسد. در یک طرف ماجرا، سران قوای سهگانه ضمن بیان برخی سخنان هشدارآمیز، عمدتاً لحن ملایم و مسالمتجویانهای در برابر معترضان در پیش گرفتهاند و هر کدام به نحوی از لزوم تغییر در پارهای سیاستها و تحول در نحوۀ اجرای آنها در کنار استقبال از «اعتراض اصلاحخواهانه» سخن گفتهاند.
♦️این نوع واکنشِ مصالحهجویانه، در میان بعضی دیگر از مسئولان کشور نیز در حال تکرار است. در طرف دیگر ماجرا، شماری از نمایندگان مجلس و رسانههای منتسب به تندروترین بخش حکومت، طبق روال گذشتۀ خود با لحنی زشت و سخیف نسبت به عموم مردم معترض، خواهان قلع و قمع آنها و تشدید فزایندۀ قید و بندها و محدودیتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در کشورند.
♦️اکنون پدیدۀ اعتراضات خیابانی، این شقاق و رویارویی را در بین دو طیف اصولگرایان از پرده برون افکنده و از این به بعد هم روزبهروز شدیدتر میشود. به نظر هیچ راهِ عملی برای پیشگیری از این روند محتوم وجود ندارد، زیرا در فضای انتزاعی میتوان بهرغم اختلافنظرهای بنیادی، با یکدیگر اظهار دوستی و اتحاد کرد؛ اما وقتی پای مسائل اجرایی در میان باشد، فقط یک برنامه یا رویکرد میتواند مبنای عمل قرار گیرد و برنامهها و رویکردهای متفاوت به ناچار باید کنار گذاشته شود.
♦️ برنامه و رویکرد دو طیفِ اصولگرایان، دو جهت متفاوت پیدا کرده است. طیف مایل به عملگرایی، پی برده است که از طریق افزایش فشارها و نادیده گرفتن علایق عموم و تداوم خصومت با جهان خارج، نمیتوان ثبات سیاسی و اجتماعی لازم را برای استمرار ادارۀ کشور پدید آورد و از همین رو، لاجرم باید تعدیلهایی را در پارهای سیاستها و رفتارها تحقق بخشید. طیف مایل به بنیادگرایی اما تشدید قیدوبندها و استفاده از اهرم زور و سرکوب را تنها راه بقای خود تصور میکند و بدون هیچ مجاملهای خواهان الگوبرداری از نظامِ توتالیتر کرۀ شمالی در ایران است.
♦️به واقع تعلیق نظام تصمیمگیری در یک سال گذشته تا اندازهای نتیجۀ همین انشقاق است، اما بروز ناآرامیهای جاری، دیگر فرصتی برای تعلیق تصمیمگیری باقی نگذاشته است. از همین رو، یکی از این دو طیف ناچار است طیف دیگر را به حاشیه براند و برنامۀ خود را عملی کند. بر خلاف ظاهر اوضاع، این مهمترین چالش سیاسی پیش روی نظام تصمیمگیر کشور است و جهت عملی حرکت آیندۀ کشور را تعیین خواهد کرد.
محمدرضا جلائیپور که چند روز قبل بازداشت شده است در یادداشتی با عنوان «هشتگ #برای_ایران از زندان اوین» نوشت:
برای زنان که حتی در زندان هم قربانی تبعیض جنسیتیاند و در ضوابط تماس تلفنی و همه امکاناتِ محیط زندان و شرایط حبس به نحوه معناداری وضعیت سختتری از مردان زندانی دارند.
برای صفا و نجابت نگاه هموطنِ ۲۵ سالهای که در قرنطینۀ زندان اوین دوستم شد و چنان فقير بود كه تنها براى اينكه مدتى در زندان غذا و سرپناه و امنيت داشته باشد بزه خرد كرده بود و داستان زندگىاش تا صبح خواب را از چشمم ربود.
براى زندانيان بىکسی که چنان قربانیِ نابرابری و فقر خشناند که همین زندانی که برای ما مجازات گناه ناکرده است برای آنها خواستنی است و نمیخواهند آزاد شوند.
برای بغض و اشک سیامک نمازی وقتی گفت بعد از هفت سال زندانِ سخت به مثابۀ گروگان و ابزار معامله، حس کسی را دارد که مادر خودش (ایران) که عمری مهر فرزندیاش را دیده او را کالای فروختنی میبیند و نامادریاش (آمریکا) گویی ارزش بیشتری برای زندگیاش قائل است و چه غمی بر دلش آوار شده وقتی برایش روشن شد که تنها این نامادری است که شاید برای آزادیاش تلاش کند و نه مادر خودش.
براى حس توصيفناپذیر نگاه احمدرضا جلالی که گرچه پنج سال گذشته زیر حکم اعدام است و بارها از صداوسیما شنیده که به زودی اعدام میشود، جدیتاش در ورزش و مطالعه از امثال ما که امید بالاتر زندگی و آزادی داریم بیشتر است.
برای عشق هومن جوکار به یوز ایرانی که نه فقط در سالها تلاش مؤثرش قبل از زندان برای پیشگیری از انقراضاش، که حتی در طرح یوز زیبای دوخته شده بر ملافهای که در اتاقِ زندان آویزان کرده هم جلوهگری میکند.
رادیو زمانه - به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی در حاشیه مراسم بزرگداشت روز جهانی دریانوردی درباره وضعیت بازداشت محمدقاسم مکارم گفت که این شخص اکنون آزاد شده است. قاسمی در سخنانی مطول به همین یک جمله بسنده کرد.
حدود یک ماه پیش اردشیر مطهری، نماینده گرمسار و آرادان در مجلس شورای اسلامی با انتشار مجموعهای از پیامها در توئیتر گفته بود ماموران وزارت اطلاعات، قاسم مکارم شیرازی را «دقیقا سر قراری که برای دریافت رشوه به صورت یورو ترتیب داده بود»، دستگیر کردهاند.
مطهری در ادامه خواهان پاسخگویی وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم درباره اتهام رشوهخواری مشاور بازداشت شدهاش شده بود. قاسمی اما ترجیح داد در بستر بیماری باقی بماند.
۹ شهریور محمد حسینی، معاون پارلمانی ابراهیم رئیسی بدون این که نامی از کسی ببرد بازداشت یکی از مسئولان وزارت راه و شهرسازی را تایید کرد.
او که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم هست با انتشار پبامی در توئیتر نوشته بود:
«رستم قاسمی از زمان بازداشت مشاور و بازرس ویژهاش، به جای اینکه پاسخگوی ابهامات باشد روی تخت افتاده است. این درست نیست. باید بلند شود و پاسخ گوی سئوالات و ابهامات مردم و نمایندگان باشد.»
قاسمی به جای پاسخگویی گفته بود دیسک کمر را عمل کرده و در بستر نقاهت است. او زمانی معاون اقتصادی نیروی قدس سپاه و «نفر ارشد تأمین مالی این شبکه» بود و نامش بارها در پروندههای فساد به میان آمده است.
خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی را به آمریکا و اسرائیل نسبت داد
ایران اینترنشنال - پس از سکوت طولانی علی خامنهای درباره خیزش سراسری علیه جمهوری اسلامی، او برای اولین بار در این زمینه اظهارنظر کرد و ضمن «اغتشاشات» خواندن این خیزش، آن را به آمریکا و اسرائیل نسبت داد.
خامنهای که فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را در دست دارد، روز دوشنبه ۱۱ مهر در یک مراسم نظامی شرکت کرد و درباره اعتراضات سراسری علیه جمهوری اسلامی گفت «با صراحت میگویم این حوادث طراحی آمریکا»، اسرائیل «و دنبالهروهای آنهاست».
رهبر جمهوری اسلامی همواره اعتراضات مردمی در ایران و حتی در کشورهای عراق و لبنان علیه جمهوری اسلامی را به آمریکا و اسرائیل نسبت داده است.
***
او بدون ذکر اسم مهسا امینی، درباره کشته شدن او در بازداشت گشت ارشاد گفت: «دل ما هم سوخت اما واکنش به این حادثه که بدون تحقیق و بدون اینکه امر مسلمی وجود داشته باشد، عدهای بیایند خیابانها را ناامن کنند، قرآن آتش بزنند، حجاب از سر زن محجبه بکشند، مسجد و حسینیه و خودروی مردم را به آتش بکشند، یک واکنش عادی و طبیعی نبود.»
مقامهای جمهوری اسلامی بدون ارائه هیچ سندی مدعی شدهاند که معترضان قرآن آتش میزنند و به «مقدسات» توهین میکنند، این در حالی است که فعالان مدنی میگویند این اتهام کذب، ترفند حکومت برای توجیه سرکوب معترضان است.
خامنهای با این ادعا که خیزش سراسری «برنامهریزی شده بود»، اعتراض به کشته شدن مهسا امینی را «بهانه» خواند و ادامه داد: «اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، بهانه دیگری بهوجود میآوردند تا امسال در اول مهر، در کشور نا امنی و اغتشاش ایجاد کنند.»
بعد از شانزده روز سکوت درباره اعتراضات سراسری در ایران، رهبر جمهوری اسلامی برای اولین بار در این باره اظهارنظر علنی کرد. او این اعتراضات را برنامهریزی آمریکا و صهیونیستها خواند.
گفتگو با رضا طالبی، روزنامهنگار: «خامنهای بیش از سی سال است که پیغام معترضان را نمیشنود» pic.twitter.com/nKiJgVBlyF
تاکنون دستکم دهها معترض به دست نیروهای انتظامی و لباس شخصیهای مسلح کشته شدهاند، اما رهبر جمهوری اسلامی گفت: «در این حوادث بیش از همه به سازمان انتظامی کشور و به بسیج ظلم شد.»
هیچگاه در ۴۳ سال گذشته جو اجتماعی - سیاسی داخلی و بین المللی برای اعلان وجود بدیل رژیم جمهوری اسلامی به این اندازه مساعد نبوده است. راهپیماییهای شورانگیزی که پس از چند هفته کارزار قهرمانانه و تظاهرات فداکارانه دختران و پسران شجاع ایران در دهها شهر مهم دنیا انجام شد فرصت مغتنمی برای طلوع جایگزین سیاسی جمهوری اسلامی به وجود آورده است. همه ایرانیان و جهانیان شاهد بودند که این تظاهرات در برخی از شهرها مانند تورنتو، لندن، پاریس، هامبورگ و ونکوور به روزهای تاریخی از مبارزه مردم ایران در نفی کلیت رژیم ارتجاعی حاکم بر کشور تبدیل شد و فقدان هرگونه مشروعیت آن نظام ارتجاعی را به دنیا نشان داد. همه اینها فرصت مغتنمی برای معرفی جایگزین سیاسی جمهوری اسلامی به وجود آورده است. پارلمانها و دولتها در دموکراسیهای مهم مانند آمریکا، آلمان، فرانسه، انگلیس، کانادا، استرالیا و غیره شروع به در نظر گرفتن بدیل سیاسی رژیم جمهوری اسلامی در محاسبات خود برای آینده ایران و منطقه کردهاند. در چنین شرایطی هر گاه این جایگزین معرفی شده و در هدایت انقلاب موفقیت آمیز ظاهر شود میتواند در مدت کوتاهی مورد شناسایی جهانی قرار گیرد. شناسایی داخلی و بین المللی رهبری اوپوزیسیون به نوبه خود به یکپارچگی و همانگی جنبشهای مدنی در داخل کشور و خارج از کشور کمک کرده و موجب خواهد شد این رهبری با هدایت اعتصابهای عمومی و تظاهرات سرتاسری انقلاب تاریخی سکولار دموکراسی ایران را که ملت ایران بیش از صد سال است برای استقرار آن مبارزه میکند تحت عنوان زیبای انقلاب "زن، زندگی، آزادی" به پیروزی برساند.
مقاومت مردم میهنمان به ویژه جوانان دلاور ایرانی نیاز به پشتیبانی ما ایرانیان خارج از کشور در همه ابعاد دارد.
روز گذشته یک اکتبر ما ایرانیان آلمان در چندین شهر همزمان با صدها هزار ایرانی خارج از کشور به خیابان آمدیم تا صدای هموطنان در ایران را به دول غربی برسانیم و به آنها بگوییم که جمهوری اسلامی انتخاب ما نیست و ما جمهوری اسلامی نمیخواهیم.
به همین منظور بدنبال درخواست حامد اسماعیلیون سخنگوی خانوادههای دادخواه هواپیمای اکرایینی برای بستن سفارتخانهها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی، ما گروهی از ایرانیان آلمان از پیشنهاد او استقبال کردیم و برای یک اقدام مشترک بین المللی نامهیای که از جانب او و خانوادههای دادخواه هواپیمای اوکرایینی به همراه فعالین کانادا به مجلس کانادا نوشته شده، به آلمانی ترجمه کردیم تا برای وزیر امور خارجه دولت فدرال آلمان خانم بربوک بفرستیم و از او بخواهیم تا به درخواستهای ما از جمله بستن سفارت و کنسولگریهای جمهوری اسلامی در آلمان و اخراج تروریستهای حکومتی بنام دیپلمات، رسیدگی کند
سپاس از همکاری
اختر قاسمی؛ خبرنگار دکتر لادن آرمان دکتر نوید فاضل دکتر محسن بنایی
گلشیفته نازنین، زنی که به عنوان یک هنرمند آزاده و ایراندوست همیشه تحسینات کردهام، متنی را از شما خواندم درباره پرچم سرزمین مان و به شدت حیرت کردم.
البته شما حق داری مثل هر آدمی خواست هایی داشته باشی، از جمله خواست «تغییر پرچم سرزمین ات» اما اولا حق نداری که به جای دیگران هم، چنین خواستی را بیان کنی؛ زیرا تغییر پرچم و یا نام یک کشور براساس قوانین بین المللی تنها وقتی میتواند تغییر کند که به رای همگانی گذاشته شود. قرار نیست ما به سان انقلابیون اسلامی و بنا بر سلیقه خودمان، و بدون توجه به میلیونها انسانی که مالکان آن سرزمین هستند، رای بر تغییر پرچم دهیم.
مهسا در زمان جاری و زنده است دنیا از مهسا نیروی مبارزه میگیرد مهسا نمرده است، او به زندگی پیوسته است اکنون ذرات مهسا در همه جهان پراکنده شده است مرگ نمیتواند ژینا را برای همیشه از بین ببرد نیروی مثبت و نیک ژینا به سوی دنیا پخش شده است
زندگی با تولد آغاز میشود شور جنبش با ژینا آغاز شد انرژی نیک مهسا بر همه تابید اکنون دنیای خسته از تابش مهسا نیرو میگیرد
*
زمان در حرکت است و زمین در چرخش فصلها مدام میگذرند و تابستان به پایان میرسد اکنون پاییز پدر سالاری آغاز شده است در این پاییز، هر برگ، دیکتاتوریست که با بادی از درخت فرو میافتد اکنون فصل برگریزان است و ریزش
*
«یکی برای همه، همه برای یکی» یکی بر همه فرمان میراند و خود را خدا میپنداشت یکی دیگر جان خود را فدای همه میکرد اکنون دوران دوزخ آفرین خدایان به پایان رسیده است اکنون دوران برابری است دوران همبستگی و همه با هم یکسان بودن دوران همه با صلح در کنار هم بودن دوران زندگی انسانی، در فضای آزادی
*
روزهای بهتری در راه است دوران دیگری آغاز میشود فصلهای نادر خوشبختی در روزگار ایرانیان فصلهای ناپیدایی نوشته خواهد شد ویرانههای ایران آباد خواهد شد گرسنههای سرگردان سیر خواهند شد چشمههای جوشان پرآب خواهد شد بیخانمانها سقف و سرپناهی خواهند داشت قانونی خردمندانه برای آسایش و رفاه و امنیت مردم تدوین خواهد شد
*
لایههای لجن جهل و جنون و خزههای خرافات از ایران زمین پاک خواهد شد هر اندیشه مسموم و گندیده از ذهن مردمان زدوده خواهد شد
مهرههای سوخته دیگر فرصت قدرتنمایی نخواهند یافت خائنان و فرصت طلبان مطرود همگان خواهند شد علفهای هرز و قارچهای خود رو درو خواهند شد
*
حدیث امروز ما حدیث تازهیست حدیث کاشتن جوانههای امید در دل نومیدان هر کسی سهم خود را از خوشبختی خواهد گرفت آینده بهتر را ایرانیان با همدیگر خواهند ساخت همگی با هم ایران ویران را از نو خواهیم ساخت روزگار بهتری در راه است.
یورونیوز - در حالی که مقامات جمهوری اسلامی در روزهای ابتدایی اعتراضهای اخیر در ایران، اقدام به فیلتر اسکایپ کردند، این شرکت هم اکنون تماس با شمارههای ایران از خارج از کشور را رایگان کرده است.
اسکایپ یک نرمافزار تماس صوتی و تصویری آنلاین و رایگان از طریق اینترنت است با این حال این شرکت امکان تماس با خطوط مخابراتی را نیز با هزینه و اشتراک پشتیبانی میکند.
با توجه به درخواست شماری از ایرانیهای خارج از کشور، این شرکت اقدام به رایگان کردن تماسها با شمارههای ایران کرده است. پیش از این اشتراک یک ماهه تماس تلفنی با ایران برای ۶۰ دقیقه مکالمه حدود ۹ یورو بود. این رقم خارج از اشتراک ماهانه بیشتر محاسبه میشد.
اخیرا مطالب و ادعاهایی به صورت گسترده علیه من احمد ایروانی و خانواده و دخترانم منتشرشده أست. برای جلوگیری از سوءاستفاده گروههای نقابدار نکاتی را برای تنویر افكارعمومی با کسانی که این دست ادعاها برایشان ابهاماتی ایجاد کرده مطرح می کنم:
١- در ابتدا تسلیت خود را خدمت همه خانواده های مصیبت دیده و عزادار، ایرانیان و همه مدافعان آزادی و عدالت به مناسبت شهادت مظلومانه بسیاری از جوانان و نماد آنان مهسا امینی تقدیم می دارم. حقیقتاً ازابرازهمبستگی و شجاعت بسیاری از جوانان، زنان، کنشگران، متفكران، دانشگاهیان، معلمان، هنرمندان و ورزشكاران و دیگر اقشار مردم با خانواده های عزادار در دفاع از حقوق بشروكرامت انسانی به خود می بالم وازسوء مدیریت مسئولین در این زمینه به طور خاص و دراداره امور به طورعام بسیار ناراحت و متاسفم .
٢- اگراز سوابق خود بخواهم بگویم، ازابتدای جوانی و تحصیل در حوزه علمیه قم، با تاسی به سیره عملی بسیاری از اساتید و حالات شخصی خود، با اینكه امكان اخذ مناصب دولتی و رسمی برایم فراهم بود اما نه قدمی در این راه برداشتم و نه بعضی مسئولیت های پیشنهادی را پذیرفتم. وظیفه اصلی خود را تبلیغ معارف اسلامی به نحو معقول وعملی می دانستم با محوریت جذب حداكثری به مبانی دین كه ازنظرمن متبلور در فداکاری و گذشت و كمک به دیگران است.
استقلال مالی و آزادی درانتخاب شغل همیشه برای من از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. برای همین در كنار تحصیل به قدر نیاز به كارهای اقتصادی می پرداختم، از جمله كمک به مرحوم پدرم و مشارکت با ایشان كه هم بازاری و هم كشاورز بودند. معتقد بوده و هستم كه روحانیون تا حد ممکن و در حد توان باید ارتزاق خود را از بیت المال و وجوهات كاهش دهند و در كنار تحصیل با کارهای معمول امرار معاش كنند.
٣- در سال ١٣٧٩ با دعوت دانشگاه کاتولیک آمریکا برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری فلسفه به آمریکا آمدم و خانواده ام در سال بعد به من پیوستند. تحصیل من بدون هیچگونه كمک دولتی و بورسیه صورت گرفته و با توجه به سابقه تحصیلی و تدریس علوم دینی، از همان ابتدا بعنوان محقق و مسئول مطالعات اسلامی يكی از مراكز آن دانشگاه به استخدام در آمده و همزمان با تحصيل به تدريس دروسی از قبيل حقوق اسلامی و مقدمه ای بر اسلام شناسی، پرداخته كه اين همكاری به مدت ۲۰ سال ادامه داشته است.
۴- گفته اند که هزینه کرسی تدریس مرا بنیاد علوی تامین کرده است. بنیاد علوی به دانشگاههای بسیاری در آمریکا کمک می کند که دانشگاه هاروارد و کلمبیا هم در زمره آنهاست. کمک این بنیاد و دیگر بنیادهای مستقر در آمریکا بر اساس قوانین این کشور امری معمول و قانونی و تحت قوانین حسابرسی است و نحوه مصرف آن با تصمیم دانشگاه انجام می شود.
لحظهای که معترضان ایرانی متوجه شدن علیرضا احدیان در حال فیلمبرداریه، گوشی موبایل در دست راستش بود و سریع آورد پایین#مهسا_امینیpic.twitter.com/UvKhEWqeWs
ایران وایر - «مهدی یراحی»، خواننده مشهور امروز سهشنبه ۱۲ مهرماه با انتشار قطعه «سرود زن» بار دیگر همبستگی خود با اعتراضات سراسری مردم ایران اعلام کرد.
این ستاره معترض و ممنوعالکار موسیقی ایران دو هفته پیش در تاریخ ۲۹ شهریور ماه هم ترانهی «قفس بَس» را بر اساس شعری از شهیار قنبری برای همراهی با اعتراضات مردی ایران منتشر کرده بود.
سرودِ انقلابی «سرود زن» به شکل گروهی اجرا شده است، نامی از سازندگان و خوانندگان آن نیست و فقط مهدی یراحی با پست کردن آن در حساب کاربری خود در توییتر نوشت:« تقديم به زنان و مردان سِتم ستيز ایران».
رادیو فردا - در حالی که رسانههای حکومتی در ایران با انتشار همزمان یک روایت یکسان از چگونگی کشته شدن نیکا شاکرمی مدعیاند که مرگ این دختر ۱۷ ساله در جریان اعتراضات روی نداده، روزنامهنگاران و خبرنگاران مستقل به نقل از خانواده شاکرمی این روایت حکومت را زیر سوال بردهاند.
***
به گفته اعضای خانواده نیکا شاکرمی، او روز ۲۹ شهریور در اعتراضات تهران در بلوار کشاورز حضور داشت و پس از آن ناپدید شد.
بر اساس این گزارش، این دختر نوجوان در آخرین تماس تلفنی که با دوستی داشته خبر داده است که ماموران در تعقیب او هستند.
به گفته آتش شاکرمی، خاله نیکا، پس از حدود ده روز بیاطلاعی از وضعیت این دختر، پیکر بیجان او روز شنبه، ۹ مهر، تحویل خانوادهاش داده شد.
به نوشته هدیه کیمیایی، خبرنگار، در حسابش در توئیتر، در ده روزی که نیکا مفقود بود، خانوادهاش سه بار به کهریزک رفتند و به امید یافتنش مشخصات او را دادند، اما به آنها گفته شده چنین کسی اینجا نیست.
بر اساس این گزارش، پس از آن، نیروهای امنیتی در حالی پیکر نیکا را به مادر و خالهاش نشان دادند که این دو «اجازه دیدن کامل بدن» این دختر را نداشتند.
خانم کیمیایی نوشته است: «تنها بخشی از صورت و سر او [نیکا] را نشان دادهاند که بینی و جمجمهاش متلاشی بوده. جنازه را هم دزدیدند و خودشان دفن کردند، نیکا بعد از بازداشت در بلوار کشاورز ۱۰ روز در اختیار نهادهای امنیتی بوده.»
ایندیپندنت فارسی - سروش رفیعی، بازیکن تیم پرسپولیس در مصاحبه مطبوعاتی پس از مسابقه با تیم تراکتورسازی، از مصاحبه با خبرنگار صداوسیما امتناع کرد و گفت: «هر کس که میتواند حرفهای من را پخش کند، بماند» رفیعی در ادامه با اشاره به صحبتهای حسن عباسی، پرسید چطور است که وقتی ما از حسین ماهینی دفاع میکنیم، ۱۰۰ بار زنگ میزنید و ما را احضار میکنید ولی «این آقا» به جایی پاسخگو نیست؟
حسن عباسی به تازگی به دلیل حمایت بازیکنان فوتبال از اعتراضات مردمی پس از قتل مهسا امینی، در مورد همسران فوتبالیستها اظهار نظری کرد که با واکنش چندین نفر از جمله یحیی گلمحمدی مواجه شد.
ایران وایر - در ساعات پایانی یکشنبه شب، اخباری تایید نشده از بازداشت «وریا غفوری» بازیکن تیم فولاد خوزستان توسط برخی رسانهها و کاربران فضای مجازی منتشر شد.
کانال خبری «وحید آنلاین» ابتدا این خبر را تایید و سپس به نقل از «شاهین صمدپور» از مجریان نزدیک به صداوسیمای حکومتی ایران آن را تکذیب کرد. همچنین برخی از کانالهای خبری مانند «فوتبال ۳۶۰» که در ایران به صورت رسمی فعالیت میکند نیز این خبر را تایید کرد و مدعی شد وریا غفوری توسط ماموران اطلاعات سپاه سنندج بازداشت شده است.
ایران وایر به صورت مستقل نمیتواند صحت و سقم این خبر را تایید یا تکذیب کند.
وریا غفوری طی روزهای گذشته، بارها در همراهی با مردم معترض به قتل «مهسا امینی» در صفحات اجتماعیاش واکنش نشان داده بود.
وریا غفوری پیش از این بازیکن تیم فوتبال استقلال بود اما در پایان فصل گذشته و با تشخیص سردار «مصطفی آجرلو» مدیرعامل این باشگاه و برادرزادهاش «سعید آجرلو» که وظیفه نقل و انتقالات استقلال را برعهده دارد، از این تیم کنار گذاشته شد.
ویدیوهای ارسالی به بیبیسی فارسی از شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به عزاداران نیکا شاکرمی خبر میدهد. در ویدیوها که همگی ۱۱ مهر در قبرستان صالحین خرمآباد ضبط شده، تعدادی از عزاداران دیده میشوند که با تیر ساچمهای زخمی شدهاند. مردی در این میان فریاد میزند: «انقلاب شروع شده بدبختا، باید قرص خواب بخورید بدبختا»
یک شاهد عینی به بیبیسی گفت که مردم برای شرکت در مراسم آمده بودند، اما در کمال ناباوری فهمیدند که نیروهای امنیتی همان صبح نیکا را بدون حضور بستگان و مردم در روستای حیاتالغیب از توابع ویسیان دفن کردند. مردم شعار مرگ بر دیکتاتور سر داده و ماموران به آنها حمله کردها
بنابر اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، کریم باقری به همراه رفیعی، کامیابینیا، بیرانوند، فرجی، سرلک، پورعلیگنجی، نعمتی و پاکدل صبح دوشنبه به یک نهاد امنیتی در تهران برای بازجویی و ارائه توضیحات درباره فعالیتهایشان در شبکههای اجتماعی در حمایت از خیزش سراسری مردم احضار شدند.
سروش رفیعی در بخشی از مصاحبه خود با رسانهها پس از بازی پرسپولیس- تراکتورسازی به حرفهای حسن عباسی اشاره کرده و می پرسد، چطور این آقا به خودش اجازه میدهد در مورد زن و نوامیس ما صحبت کند و کسی با او کاری ندارد. رفیعی گفت: چطور میشود وقتی از حسین ماهینی دفاع می کنیم از ۱۰۰ جا به ما زنگ میزنند و از ۱۰ نهاد بازخواست میشویم.
سروش رفیعی در جریان مصاحبه پس از بازی پرسپولیس با تراکتور در مورد صحبت برخی افراد حکومتی درباره دختران و زنان ایران صحبت کرد. رفیعی گفت: به خود اجازه ندهید در مورد آنها صحبت کنید.
جواد کاظمیان بازیکن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ هم از سوی یک نهاد امنیتی احضار شد.
کاظمیان که سابقه سالها حضور در تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس را دارد به دلیل فعالیت در شبکههای اجتماعی و حمایت از خیزش سراسری مردم ایران از سوی یک نهاد امنیتی احضار شده است.
جواد کاظمیان در صفحه اینستاگرام نوشته بود:
علی کریمی خائن نیست
علی کریمی اغتشاشگر نیست علی کریمی دلش کوچیکه ،غصه میخوره میریزه تو خودش پیر میشه از فقر و بدبختی حالش بد میشه سیاست نداره حرف دلش و میزنه مثه یه عده سلبریتی فوتبالیست مربی بازیگر مجری خواننده ی نون و به نرخ روز نمیخوره ، علی خودشه رک و راست .بغض داره خفمون میکنه حالمون خوب نیست جوونامون دهه هشتادیا گناه دارن اقای پلیس اقای نیروی انتظامی نزنین نزنین نزنین
جواد کاظمیان رابطه بسیار نزدیکی با علی کریمی دارد و در روزهای اخیر پستهای مختلفی در حمایت از همبازی سابقش و همچنین حسین ماهینی در اینستاگرام منتشر کرده بود.
دانشگاه صنعتی شریف در تهران اعلام کرد: «به اطلاع میرساند کلیه کلاسهای درس دانشگاه صنعتی شریف از روز دوشنبه مورخ ۱۱ مهر ۱۴۰۱ تا اطلاع ثانوی بهصورت مجازی برگزار میشود.»
در اطلاعیه این دانشگاه آمده است: «همچنین تردد دانشجویان دکتری به دانشگاه بلامانع و تردد دانشجویان کارشناسیارشد منوط به تایید درخواست ایشان از طریق سامانه آموزش است.»
اعتراضات در ایران سومین هفته را از سر میگذارند؛ شاهدان عینی از دانشگاه صنعتی شریف گفتهاند که عصر روز یکشنبه ۱۰مهر۱۴۰۱، نیروهای امنیتی و سرکوبگر به این دانشگاه یورش برده و دانشجویان بسیاری را مورد ضرب و شتم و هدف تیراندازی با تفنگ ساچمهای قرار دادهاند. یک منبع آگاه از داخل دانشگاه صنعتی شریف به «ایرانوایر» گفته که تاکنون دانشجویی کشته نشده است، ولی چندین نفر با گلوله ساچمهای جراحت برداشته و چندین نفر هم مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند.» به گفته این فرد، دانشجویان مضروب و زخمی را به دلیل مسائل امنیتی به بیمارستان منتقل نکردهاند تا از سوی نهادهای امنیتی مورد شناسایی قرار نگیرند.
*****
یکی از شهروندان در تهران به «ایرانوایر» میگوید شماری از مردم بوق زنان به سمت دانشگاه صنعتی شریف در حرکت هستند تا دانشجویانی که را داخل دانشگاه در محاصره نیروهای امنیتی هستند نجات دهند. از شبانگاه روز یکشنبه ۱۰مهر، فراخوانهای بسیاری در فضای مجازی پخش شده است مبنی بر اینکه دانشجویان از مردم برای نجات جان دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف کمک خواستهاند. در این پیامها نوشت شده است که اجازه کشتار و دستگیری دانشجویان را به نیروهای امنیتی ندهید.
تصاویری هم که شب یکشنبه از ایران مخابره شده است نشان میدهد دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در محوطه دانشگاه توسط نیروهای سرکوبگر در محاصره هستند. رسانههای داخل ایران میگویند با توجه به ادامه اعتراضات در دانشگاه صنعتی شریف، «محمدعلی زلفیگل» وزیر علوم در این دانشگاه حضور پیدا کرده است.
یکی از افراد داخل دانشگاه صنعتی شریف به «ایرانوایر» میگوید:«بیرون دانشگاه درگیریهای کاملا جدی در بخشهای متفاوت (جلوی در ورودی و سر در اصلی و پارکینگ) در جریان است و ما هم برای حفظ امنیت به داخل دانشگاه پناه برده بودیم. نیروهای لباس شخصی با فاصله منتظر میشدند، هر کسی که از دانشگاه خارج شود را بازداشت کنند.»
این فرد مطلع که در ساعتهای درگیری داخل دانشگاه بوده است توضیح میدهد :«بسیار نگرانم، نمیدانم چه میشود کرد ولی امیدوارم سال ۷۸ (حوادث کوی دانشگاه) دوباره تکرار نشود.»
یک حساب کاربری که برای حفظ امنیت آن نامی در این گزارش از آن ذکر نمیشود در توییتر با اشاره به حمله نیروهای امنیتی به این دانشگاه نوشته است: «الان توانستم از دانشگاه شریف بیرون بیایم لازم میدونم روایتی از اون چه امشب در دانشگاه رخ داد بنویسم.»
این کاربر فضای یکشنبه شب در دانشگاه صنعتی شریف را اینگونه تصویر کرده است: «ساعت ۱۸:۱۵ به دانشجوهایی که کلاسهاشون تموم شد و سایر شریفیها اجازه داده شد از در انرژی از دانشگاه خارج بشن. قبل از این ساعت، فضای دانشگاه ملتهب بود. اما هر اتفاقی افتاد داخل دانشگاه بود و محدود به دانشجوها و حراست.»
این دانشجو همچنین نوشته است: «دانشگاه شریف دو قسمت است که از در انرژی به سمت بالا دانشکدههای مکانیک و مدیریت است و بعدش هم میدان تیموری و خیابان. وقتی دانشجوها را از در انرژی به بیرون هدایت کردند، خیابان قاسمی پر از نیروهای لباس شخصی بود، اما برخی از اساتید شریفِ شریف با ایجاد زنجیر انسانی اجازه ندادند کسی به دانشجوها نزدیک شود.»
به گفته این دانشجو، «دانشجوها که به سمت قسمت شمالی دانشگاه میروند پلیس جلوآنها را میگیرد و میگوید باید برگردید داخل دانشگاه چون لباس شخصیها در میدان ایستادهاند و به پلیس گفتند کسی وارد میدان شود با تیر میزنیم. خلاصه اکثر بچهها برمیگردن داخل دانشگاه، به جز یه عده که اصرار دارن از دانشگاه خارج شن. درب شمالی دانشگاه هم بسته میشه. اون بچههایی که بیرون موندن متاسفانه نتونستن وارد میدون شوند و ازدحام جمعیت باعث شد مجبور شوند وارد پارکینگ شریف (زیر زمین) شوند. از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم اما اون طور که برخی گفتند متاسفانه لباس شخصی ها وارد پارکینگ شدن و ساچمه شلیک کردند. البته من نمیتوانم تایید کنم. ما که برگشتیم داخل دانشگاه، پراکنده شدیم در دانشکدههای مختلف، من یک ساعت بعد رفتم سمت سردر اصلی دانشگاه تو آزادی که آنجا را هم نیروهای ویژه پلیس مسدود کرده بودند. چند دقیقه بعد وزیر علوم وارد دانشگاه شد و با نیروهای ویژه صحبتی کرد تا بتونیم از دانشگاه خارج شیم. من که بیرون اومدم، اما هنوز عده ای از بچهها توی دانشگاه محبوس هستند و نمیتوانند بیان بیرون.»
این کاربر در ادامه نوشته است: «شنیدم که بچهها را تو پارکینگ با ساچمه میزدند.»
کابر دیگری در توییتر روایت یکی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف را که روز یکشنبه در این دانشگاه حضور داشته تصویر کرده است: «ما توی کتابخونه بودیم، پنجرهها باز بود. یکی از لباس شخصیها کتابخونه رو به رگبار (تیر ساچمه ای احتمالا) بست، چندتا بچهها تیر خوردن، یک نفر هم خورد به چشمش که از چشمش خون میومد.»
طبق اصل ۲۷ قانون اساسی، «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»
این اصل هیچ تفسیر و تبصرهای ندارد و به صورت شفاف و صریح حق شهروندان را برای اعتراض در هر نقطه کشور به رسمیت میشناسد. این در حالی است که این موضوع مدتهاست به یکی از چالشهای قانونی در کشور تبدیل شده است.
در پی اعتراضات به کشته شدن «مهسا امینی»،سرکوب خونین معترضان در سه هفته گذشته در ایران رخ داده است. تلاش بیش از پیش حکومت برای ایجاد فضای رعب و وحشت در تمامی شهرهای ایران ادامه دارد، اما معترضان همچنان به خیابانها میآیند. معترضان به جمهوری اسلامی، از شهر اردبیل در شمال غرب ایران تا زاهدان در جنوب شرق کشور، علیه نظام جمهوری اسلامی شعار میدهند. حمایت از این اعتراضات در خارج از ایران نیز همچنان ادامه دارد. ۵۴ کشور عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، روز جمعه۸مهر۱۴۰۱، مصادف با ۳۰ سپتامبر، در بیانیهای مشترک از ایران خواستند تحقیقات دقیق، شفاف و بیطرفانه درباره نحوه جان باختن مهسا امینی آغاز کند و خشونت علیه معترضان را متوقف کند. همزمان، ایرانیان مهاجر روز شنبه اول اکتبر برای نخستینبار تظاهرات جهانی در حمایت از معترضان داخل ایران را برگزار کردند.
محاصره دانشگاه شریف و حمله به دانشجویان
ایران وایر - گزارشها و ویدئوهای منتشره خبر از بستن درهای دانشگاه صنعتی شریف تهران و محصور کردن دانشجویان معترض در دانشگاه توسط نیروهای امنیتی میدهند.
کانال تلگرانی «توییتر دانشگاه تهرانیها» خبر از حضور گسترده لباس شخصیها در اطراف دانشگاه تهران داد که با ساچمه و گلولههای پلاستیکی به دانشجویان تیراندازی کردند. این کانال همچنین خبر از دستگیری ۱۰۰ دانشجو و استاد دانشگاه شریف داده است.
بر اساس گزارشها در این درگیریها دانشجو و اساتید دانشگاه شریف مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. به گفته شاهدان عینی از یک طرف سمت دانشجویان تیراندازی میشده و از پشت گاز اشکاور به سمت آنها پرتاب میشده است.
خبر فوری؛ شرایط در دانشگاه صنعتی شریف تهران بحرانی گزارش شده است. به نوشته کانال تلگرام دانشجویان این دانشگاه، نیروهای امنیتی دانشگاه را محاصره کردهاند. در این ویدیو، نیروهای امنیتی و لباس شخصی دانشجویان را در پارکینگ دانشگاه تعقیب میکنند.#مهسا_امینی#اعتراضات_سراسریpic.twitter.com/yCx6CvLvTj
بی بی سی - تمام بازیکنان ایرانی پرسپولیس در بازی مقابل تراکتور با مچبند سیاه وارد زمین شدند به غیر از مهدی ترابی. شماری از بازیکنان تراکتور نیز در این بازی مچبندهای سیاه بدست دارند.
قبل از بازی گفته شده بود که بازیکنان این تیم به دلیل حمایت از اعتراضات سراسری قصد داشتند در این مسابقه حاضر نشوند. علی کریمی این خبر را در اینستاگرامش به نقل از ایران وایر منتشر کرد.
*** همه بازیکنان پرسپولیس به جز ترابی با دستبند مشکی به زمین آمدند
امروز بازیکنان پرسپولیس اعلام کرده بودند که تا ماهینی آزاد نشود در لیگ بازی نخواهند کرد.
ایران وایر - اما امروز در زمان بازی پرسپولیس و تراکتور در ورزشگاه آزادی، از طریق احمدی مجری شبکه سه صدا و سیما، اعلام شد به دلیل آماده نبودن نور ورزشگاه این بازی فعلا آغاز نشده است.
طبق گزارشهای رسیده از تهران، بازیکنان پرسپولیس، با تهدید نیروهای امنیتی راهی ورزشگاه آزادی شدند.
بازیکنان پرسپولیس همگی به جز «مهدی ترابی» با دستبند مشکی بلند در زمین آزادی حاضر شدند.
سروش رفیعی: شب قبل از بازی، برای حمایت از ماهینی سراغمان آمدند
«سروش رفیعی» بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس در پایان دیدار امروز تیمش مقابل تراکتور به روزنامه ورزشی «گل» گفته است که شب قبل از بازی این تیم، بازیکنان تهدیدهایی به صورت حضور و تلفنی از برخی نهادهای امنیتی داشتهاند.
سروش رفیعی در این مصاحبه گفته است: «از حسین ماهینی دفاع کردیم و شما صد بار زنگ میزنید و ما را میخواهید و شب قبل از بازی سراغمان میآیید. اما یک نفر هر چه دلش میخواهد به ناموس ما میگوید و هیچی به هیچی؟ نمیدانم کی هستی اما وجودش را داری بدون بادیگارد و حمایت جلوی ما بایستی و درباره زن و بچه ما حرف بزنی؟»
اشاره او به «حسن عباسی» سخنران نزدیک به حاکمیت است که مدعی شده بود بازیکنان فوتبال برای بیحجاب شدن زنانشان از «مهسا امینی» دفاع کردهاند.
سروش رفیعی گفته است: «فوتبالیستها از بدبختی و کف جامعه یه اینجا رسیدند؛ وجودش را داری درباره زن و بچه سیاستمدارها که آن سر دنیا هستند و هر طور دوست دارند زندگی میکنند صحبت کنی؟»
سروش رفیعی بار دیگر رفتارش در قبال مهسا امینی را تایید کرده و گفته است: «همانطور که زن بچهام برایم مهم هستند، تمام دختران و زنان این سرزمین هم مهم هستند.»
***
ایران وایر - «ایران وایر» مطلع شده است که بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس، اعلام کردهاند تا زمان آزاد نشدن «حسین ماهینی» کاپیتان سابق این تیم از بازداشت، حاضر به ورود به زمین مسابقه برای دیدار با تراکتور در هفته هفتم رقابتهای لیگ برتر ایران نیستند.
یکی از بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس به ایران وایر گفته است که تمامی بازیکنان این تیم تصمیم خود را به گوش مدیران باشگاه رساندهاند، اما همه آنها تحت فشار باشگاه و نهادهای امنیتی هستند.
حسین ماهینی کاپیتان سابق پرسپولیس و بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران، هفتم مهرماه توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.
حسین ماهینی در دو هفته گذشته در توییتر خود با اعتراضات ضد حکومتی مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی اعلام همبستگی و همراهی کرده بود.
منبع خبری ایران وایر که خود یکی از بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس است به ایران وایر گفته است: «از ساعتی که این خبر را اعلام کردیم، تماسهای مکرری با بازیکنان گرفته شد، اما ما حاضر نیستیم وارد زمین مسابقه شویم.» او گفته است بازیکنان این تیم توسط نهادهای امنیتی تهدید شدهاند.
تیم فوتبال پرسپولیس امروز از ساعت ۱۷:۳۰ به وقت تهران میزبان تیم تراکتور خواهد بود.
تلویزیون جمهوری اسلامی شب گذشته کلیپی از «برایهای حکومتی» پخش کرد. یکی از این برایهای نظام، برای «آقاتختی» است. تختی هیچ ربطی به سلطنت پوسیده و بی رحم شما ندارد.
منوتو - پخش این کلیپ با واکنش تند بابک تختی فرزند غلامرضا تختی مواجه شد. او در صفحه فیسبوک خود نوشت: شروین بهترین شعر و موسیقی بعد از ۵۷ را ساخته و حالا معلوم نیست کجاست. نه شهامت دارید آزادش کنید و نه شهامت دارید به دستگیری او اعتراف کنید. حالا هم حق مولف او را دزدیدید و هم از تختی نام میبرید.
تختی هیچ ربطی به شما نداشت. هیچ شباهتی به سلطنت بیرحم اما پوسیده شما نداشت. در این زمانه که بچههای زیبا و دلیر مملکت را به خاک و خون میکشید نام از تختی آوردن که سراسر زندگی و وجودش عشق به آنها بود نهایت بیشرفی و رذالت است.
بابک تختی، پسر زندهیاد غلامرضا تختی، با انتشار متنی در فیسبوک، به استفاده از نام پدرش در یک کلیپ حکومتی در صداوسیما، اعتراض کرد و نوشت: «شرمتان بیاد از این بی شرفی. شروین که بهترین شعر و موسیقی پس از سال ۵۷ را ساخته و پیشکش مردم بی پناه کشورمان کرده، معلوم نیست کجاست، نه شهامت دارید آزادش کنید نه شهامت دارید به دست گیریش اعتراف.»
بابک تختی در ادامه نوشت: «حالا هم حق مولف او را دزدیدید هم از تختی اسم می برید. تختی هیچ ربطی به شما نداشت. هیچ شباهتی به سلطنت بی رحم اما پوسیدهی شما نداشت. در این زمانه که بچه های زیبا و دلیر مملکت را به خاک و خون می کشید نام از تختی آوردن که سراسر زندگی و وجودش عشق به آنها بود نهایت بی شرفی و رذالت است. من به جای اینها از همه ی خانواده های داغدار و مردمی که در کوچه و خیابان زیر سرکوب این ماشین جنایتند، عذر می خواهم.
بابک تختی (۱۱ شهریور ۱۳۴۶ در تهران) ناشر و نویسنده است. وی تنها فرزند و بازماندهی غلامرضا تختی و شهلا توکلی است که در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۴۵ با هم ازدواج کرده بودند. یکی از آثار بابک تختی کتاب در جستجوی پدر در باب زندگی پدرش غلامرضا تختی به عنوان «محبوبترین ورزشکار تاریخ ایران» است. همسر وی منیرو روانیپور، نویسنده است. فرزندش غلامرضا حاصل این ازدواج است.
ایندیپندنت فارسی - در حالی که ۵۶ نفر از مردم و نمازگزاران اهل سنت زاهدان روز جمعه، ۸ مهر ۱۴۰۱ (۲۹ سپتامبر) بر اثر شلیک مستقیم نیروهای امنیتی و انتظامی از داخل کلانتری ۱۶ زاهدان کشته شدند، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تهدید کرد که «انتقام» کشته شدن فرمانده اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان را در درگیریهای این شهر، خواهد گرفت.
روز جمعه، هشتم مهر، در حالیکه مردم زاهدان قصد داشتند پس از نماز جمعه اهل سنت این شهر، در محکومیت قتل حکومتی مهسا امینی، و نیز برای اعتراض به تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به یک دختر ۱۵ ساله بلوچ، در خیابانهای این شهر تظاهرات کنند، هدف شلیک مستقیم نیروهای انتظامی و امنیتی از داخل کلانتری نزدیک به مسجد مکی قرار گرفتند.
خبرگزاری دولتی ایرنا شمار مردم کشته شده در این تیراندازی را ۱۹ نفر اعلام کرد و بنا به اعلام کمپین فعالان بلوچ، شلیک نیروهای فراجا، یگان ویژه، و سپاه پاسداران به سوی مردم زاهدان و نمازگزاران، تاکنون هویت و اسامی ۵۶ نفر از کشتهشدگان شناسایی شده است.
مقامهای جمهوری اسلامی ایران، از جمله سپاه پاسداران، و رسانههای وابسته به آن، به جای پاسخگویی در مورد تیراندازی مستقیم به سوی مردم، معترضان کشتهشده در زاهدان را «آشوبطلب، تجزیهطلب، معاندین، عوامل دشمن»، و حتی «تروریست» خواندند.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران روز یکشنبه، ۱۰ مهر ۱۴۰۱ (دوم اکتبر)، با انتشار اطلاعیهای تهدید کرد که «همچون گذشته انتقام خون شهدای مظلوم زاهدان در جمعه سیاه را از دشمنان خواهند گرفت»، و افزود که حملات «معاندین مسلح، اشرار و آشوبطلبان» را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
در حالی که پیشتر، رسانههای رسمی جمهوری اسلامی ایران گزارش داده بودند که «علی موسوی، فرمانده اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان» در درگیریهای جمعهشب زاهدان کشته شده است، در اطلاعیه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران آمده است که نام واقعی این فرد «حمیدرضا هاشمی» است و با اسم مستعار «سیدعلی موسوی» فرماندهی اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان را بر عهده داشته است.
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، گزارش داد فرمانده یگان امداد نیروی انتظامی مریوان در جریان اعتراضات در این شهر کشته شده است.
فارس - سرهنگ عبداللهی فرمانده یگان امداد مریوان در درگیری با معترضان کشته شد.
برپایه این گزارش در پی بروز ناامنی های اخیر در سطح کشور و تلاش ماموران پلیس برای حفاظت از جان، مال و نوامیس مردم، سرهنگ دوم داود عبداللهی فرمانده یگان امداد مریوان کردستان توسط اغتشاشگران مجروح و در بیمارستان به علت شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل شد.
عبداللهی متاهل، دارای دو فرزند، پسر ۱۱ ساله و دختر ۱۹ ساله و اهل لرستان بود.
مراسم تشییع پیکر سرهنگ عبداللهی فردا ساعت 9 صبح از میدان آزادی سنندج برگزار و سپس به سمت زادگاهش خرم آباد رهسپار خواهد شد.
رادیو فردا - روزنامه کیهان، نزدیک به دفتر رهبر جمهوری اسلامی و از افراطیترین رسانهها در ایران، از حمله معترضان به دفتر این روزنامه خبر داد.
کیهان روز یکشنبه دهم مهر با «تروریست و اراذل اجارهای» خواندن معترضان، نوشت آنان روز شنبه نهم مهر شیشههای دفتر روزنامه را شکستند و به بخشهایی از ساختمان دفتر روزنامه نیز آسیب رساندند.
بر اساس گزارش این روزنامه، معترضان «ابتدا با پرتاب کوکتل مولوتف و استفاده از موانع بتنی به دنبال مسدود کردن خیابان بودند» و با شعار علیه کیهان و حسین شریعتمداری مدیرمسئول آن، «قصد ورود به ساختمان روزنامه را داشتند».
کیهان افزود که نیروهای سپاه محمد رسولالله مانع ورود معترضان به داخل ساختمان روزنامه شدند.
این روزنامه مدعی وجود نشانه «شلیک گلوله» بر روی یکی از پنجرههای خود شده و تصاویری نیز از شیشههای شکسته دفتر خود منتشر کرده است.
این حمله در حالی صورت میگیرد که این روزنامه چند روز پیش معترضان را «جنایتکار» خوانده و در یادداشتی نوشته بود: «خواسته مردم آگاه ایران این است: به جنایتکاران امان ندهید.»
حمیدرضا علیعسگری، بازیکن سابق پرسپولیس، بازداشت شد
رادیو فردا - گزارشهای رسیده از ایران حاکی است که حمیدرضا علیعسگری، بازیکن سابق پرسپولیس، بازداشت شده است.
بازداشت آقای علیعسگری پس از انتشار پستی در حمایت از خواستههای شهروندان در اعتراضهای جاری صورت گرفته است.
تاکنون اتهامات این بازیکن سابق فوتبال بهطور رسمی اعلام نشده است.
این دومین بازداشت یک فوتبالیست سابق طی هفته جاری است. حسین ماهینی، بازیکن سابق تیم ملی ایران، نیز روز هفتم مهر با دستور قضایی و به اتهام «تشویق به اغتشاش و همصدایی با دشمن» بازداشت شده بود.
تاکنون تعدادی از بازیکنان تیم ملی فوتبال از جمله سردار آزمون، مهاجم تیم ملی فوتبال ایران که در محکومیت کشته شدن مهسا امینی و حمایت از اعتراضهای مردمی پیام داده بودند، مجبور به پاک کردن فوری پیامهای خود از فضای مجازی شدهاند.
عدم واکنش اعضای تیم ملی فوتبال به حوادث اخیر در بازی با تیم اروگوئه که هفته گذشته برگزار شد، با انتقادهای گستردهای در شبکههای اجتماعی همراه شده بود. بهویژه شادی پس از گل به اروگوئه که به اردوی تیم ملی آمد، باعث شد بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی عملکرد اعضای تیم ملی را با چهرههایی چون علی کریمی، ستاره سابق تیم ملی فوتبال ایران، مقایسه کنند.
علی کریمی از آغاز اعتراضات کنونی با انتشار توئیتها و استوریهای متعدد در اینستاگرام و توئیتر به حمایت از معترضان و حقوق زنان پرداخته است. این اقدامات با تهدید آشکار مقامات و رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی همراه بوده است.
مقامهای جمهوری اسلامی از اعتراضهای مردمی در ایران به عنوان «اغتشاش» و «فتنه» نام میبرند و با هر گونه حمایتی از آن سرسختانه برخورد میکنند.
این در حالی است که اعتراضهای جاری در ایران بازتاب گسترده جهانی داشته و شمار زیادی از چهرههای شناختهشده در سراسر جهان از معترضان ایرانی حمایت کردهاند.
پس از انقلاب مشروطه 1285 و پس از انقلاب 1357، برای بار سوم، جامعه ایران در مسیر انقلاب قرارگرفته است. انقلاب اول قانونگرایی را طرح ساخت، انقلاب دوم تسخیر قدرت را توسط آیت الله های شیعه اعلام نمود و روند انقلاب سوم گرایش زنانه و گرایش سکولاریسم سیاسی را بنمایش می گذارد. انقلاب سوم نتیجه فساد همه جانبه و فشار حکومتگران مستبد مذهبی است که مردم را بستوه درآورده است.
انقلاب چیست؟
بطور مسلم می توان از نظر جامعه شناسی سیاسی پرسش نمود که معنای انقلاب چیست؟ ادبیات مارکسیستی آنرا سرنگونی یک طبقه و درهم شکستن ماشین دولتی تعریف می کند. کارل مارکس، در مواجهه با نابرابری های فزاینده ناشی از سرمایه داری، اولین رویکردهای نظری را برای «انقلاب پرولتری» با هدف پایان دادن به نابرابری های اجتماعی ناشی از سرمایه داری در کشورهای صنعتی، توسعه داد. از نظر آنارشیسم انقلاب بمعنای تخریب دولت و نفی قدرت سیاسی است. آنارشیسم از این ایده دفاع می کند که عدم وجود ساختار قدرت، مترادف با بی سازمانی اجتماعی نیست. بلکه برعکس نظم اجتماعی مطلق، اجتماعیسازی ابزار تولید را تضمین می کند، هیچ گونه حق مالکیتی را تضمین نمی کند و «خود مدیریتی» و فدرالیسم یکپارچه و دموکراسی مستقیم را برقرار می نماید. در یک سخن، نظم منهای قدرت است.
الکسی توکویل در باره انقلاب می گوید: در کشور نشانههای کسالت است، احساس مبهم ترس وجود دارد. نمیدانم انقلاب را چه کسی اعلام میکند ولی میدانم که این احساس خطرناک را دولت به وجود آورده و آن را حفظ می کند. آنچه در طبقه حاکم می بینم مرا نگران می کند، اخلاق اجتماعی در آنجا انحطاط یافته است.
انقلاب سرنگونی یک رژیم سیاسی با زور است. زور گاه با فشار در تناسب قوای اجتماعی و جنبش های خیابانی و مدنی و اعتصابی است و گاه با بکارگیری خشونت و ضربه زدن به نیروهای نظامی و سیاسی است. و نیز گاه با ترکیب شکل ها و روش های گوناگون است، که در پی آن، قدرت سیاسی مسلط فرو می ریزد. این خشونت در بسیاری از موارد توسط حاکمان آغاز می شود و بمرور واکنش جامعه را نیز به این مسیر می کشاند. بهرحال انقلاب را می توان بهعنوان «تغییر ناگهانی و خشونتآمیز در ساختار سیاسی و اجتماعی یک دولت»، در نظر گرفت که گروه های اجتماعی علیه قدرت مداران تحمیل می کنند تا با مبارزه و شورش، قدرت را به دست گرفته و حفظ آن را تامین کنند.(آنسیکلوپدی لاروس جلد 13 فرانسه، 1985)
چه روز غریبی است! روز حماسه وامید ،روز حضور گذشته وحال. روز مبارکباد به آینده. روز بشارت دهنده بر آزادی که در فاصله ای نه چندان دور بی صبرانه در انتظار فرو ریختن بنای استبداد وباز شدن درهای بسته شده بر شادی ،امید ،سازندگی است .
روز،غرور وایستادن یک ملت بر بلندای قامت جوانان آفرین کارخود.
هیچ چیزی زیباتر وبا شکوه تر از قامت یک انسان آزادنیست !
آزادی یعنی آزادگی و آزاد زیستن انسان!
یعنی در هم شکستن زنجیر استبداد. برکشیدن نام تحقیر شده خود براوج.
بر خاستن، قامت افراشتن ونشان دادن توانائی های یک ملت، زمانی که دست در دست هم آزادی را فریاد می زنند و بی هراس در چشمان سرکوبگران می نگرند.
به هراسشان می افکنند.صفوفشان را در هم می ریزند. مهرجاودانگی و جاودانه شدن خود را بردرفش آزادی نقش می زنند!
د رفشی بیادگارمانده ازکاوه های هرسرزمین
.حال مردم این سرزمین همیشه جاوید ،همیشه حماسه ساز! درآرزوی آزادی. که پیوسته بهای سنگینی برای آن داده است! بار دیگر مصمم تر و متحد تر از هر زمان پای در میدان نهاده. تا بر زندگی حقارت بار خود زیر نگاه حاکم وحاکمانی مستبد درسیمای مذهب نقطه پایان بگذارد.
روزهای بزرگ در راهند. روزهائی که نه تنها ایران بلکه جهان را تکان خواهد داد.
ایرانیان با زیبایی و ظرافت و درایت کاملی، که آبشخور آن فرهنگ ایرانی است، مشغول پیش بردن جنبش برای سرنگونی استبداد تبهکار حاکم می باشند و از تجربه های جنبشهای قبلی آموخته و بر آن می افزایند. در این میان خبر برخورد مسلحانه دیروز در بلوچستان باید سخت حساسیت ها را بر انگیزد و بشدت حملات مسلحانه را محکوم کرد. از جمله به دلایل زیر:
- مسلحانه کردن جنبش، مردم را که تنها نیرو برای سرنگونی می باشند را به خانه ها بر می گرداند (همان بلایی که بر سر سوریه آمد.) و در نتیجه رژیم می ماند و اندک مخالفان مسلح که رژیم هم بشدت آنها را در هم خواهد شکست و هم پیروز از مبارزه با مردم بیرون خواهد آمد و دوباره زمان خواهد خرید.
- تمامی سازمانهای مسلح، متکی به قدرتهای خارجی از جمله عربستان، اسرائیل، آمریکا و... می باشند ( سازمان مسلح به علت ماهیت خود نمی تواند وابسته نباشد و همیشه از منابع خارجی تغذیه می کند.) و واقعیت این است که دموکراسی که از جنبش ایرانیان سر بر آورد، خطری بسیار جدی برای منافع قدرتهای خارجی، که حقوق ملی ایرانیان را منافع ملی خود می دانند، می باشد. چرا که چنین جنبشی بنا بر ماهیت خود و فرهنگ و تاریخ سیاسی ایران، خود را از روابط سلطه خارج می کند و البته سازمانهای مسلح نمی توانند روشی را پیش بگیرند که در تضاد با منافع ارباب باشد و بنا بر این باید در راستای منافع آن کشور عمل می کنند.
- اگر از ظاهر بگذریم و به عمق برسیم آنگاه خواهیم دید که استبداد حاکم بیشترین خدمتها را به قدرتهای خارجی کرده است از جمله:
به یمن سیاستهای این رژیم است که اسرائیل وارد خلیج همیشه فارس شده است. بدون سیاستهای خامنه ای، حتی خواب آن را هم نمی دید که روزی وارد آبهای گرم خلیج همیشه فارس شود.
به یمن سیاستهای این رژیم است که صنعت اسلحه سازی آمریکا رونقی به تمام دارد و صدها میلیارد دلار اسلحه به شیخهای عرب فروخته و هر سال بر آن می افزاید.
جور شیخ محمد سلمان و دیگر شیخهای نفتی عرب، با استبداد در ایران جور است و هر دو طرف یکدیگر را باز تولید می کنند و در عین رقابت با یکدیگر می دانند که وجودشان به وجود دیگری بستگی دارد. بنا بر این در صورت سقوط رژیم در پی تحمیل چلبی چه های خود از طریق سازمانهای مسلح مورد حمایت خود می باشد. چرا که ایران مردمسالار و مستقل و آزاد، کابوسی برای این استبدادها می باشد. از جمله به این دلیل که مردم آنها را نیز به حرکت در خواهد آورد.
اسرائیل برای توجیه سلطه خود بر سرزمین دیگران و بگونه ای سیستماتیک تمامی قطعنامه های سازمان ملل را نقض کرده، خود را تنها دموکراسی در خاورمیانه که در محاصره استبدادهای وحشی است توصیف می کند. به همین جهت بیشترین کوشش را بکار برده است تا تنها دموکراسی در خاور میانه باقی بماند.
در این راستا ست که استبداد حاکم بیشترین خدمت را به اسرائیل کرده است. به همین جهت بود که در جریان جنگ ایران و عراق و بعد از کودتای خرداد 60 که مانع به پایان رسیدن جنگ با پیروزی ایران شد، آمریکا از طریق اسرائیل سیل اسلحه را به ایران برای ادامه جنگ (هدف از دادن اسلحه ادامه جنگ بود و فرسوده کردن دو طرف بود و نه پیروزی در جنگ.) سرازیر کرد. چرا که وجود رژیم مذهبی مستبد در ایران، بحث و نظر او را تایید می کرد و اینکه، اسرائیل از دموکراسی غربی در خاورمیانه دفاع می کند.
حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران از مبارزات ملت ایران پشتیبانی می کند و کشتار مردمان بی گناه را در هر گوشه از خاک میهنمان جنایت و ناپسند می داند. هر ایرانی در هر کجا که باشد ایرانی و پاره ی تن ماست؛ بلوچ، کرد، لر، ترک، خوزی، تهرانی، گیلانی، خراسانی، مازندرانی و ... همه صاحبان راستین این سرزمین پهناور بوده و هستند. حزب ما از مبارزات مردمان بلوچستان، کردستان، خوزستان و همه ی استان های ایران پشتیبانی می کند. ملت ما دخالت های سرمایه داران جهانی و به ویژه انگلیس ها و نوکرانشان در ایران را برنمی تابد و از همه هم میهنان گرامی می خواهد که یک پارچه و دست در دست هم در برابر جنایت ها و خیانت های آخوندها این ابزارهای بی ارزش سیاست بیگانگان در ایران بپاخیزند و یک بار و برای همیشه بساط جاسوسان دین فروش و خائن را از ایران برچینند. تمامیت ارضی ایران همیشه با دسیسه های بیگانگان به خطر افتاده است. خاک کشور پهناور ایران در پانصد سال گذشته با فریب و توطئه های انگلیس ها و نوکرانشان تکه تکه شده و پهنه هایی از کشور بزرگمان را از یکدیگر جدا کرده اند. اجازه نخواهیم داد که بار دیگر میهنمان پاره پاره شود. کسی دیگر فریب خمینی ها و خامنه ای ها را نخواهد خورد و در برابر جدایی هر ذره از خاک ایران ایستادگی خواهد کرد.
معمولا فرصتی برای تماشای تلویزیون ندارم و فقط لینک ویدئوهایی را که دوستان ارسال می کنند تماشا می کنم.
امروز لینکی از آخرین برنامه جناب آقای شهرام همایون که مربوط به تظاهرات عظیم و افتخار آفرین هموطنان مان در کشورهای خارجی بود به دستم رسید که محتوای صحبت های ایشان در این ویدئو برای ام قابل قبول نبود.
ایشان در واکنش به برخورد شرکت کنندگان در تظاهرات با مهناز افشار و حسین نامجو با تندی بسیار سخن گفتند و مردم را از چنین برخوردهایی بر حذر داشتند.
دلیل این برحذر داشتن این بود که ما نباید مثل جمهوری اسلامی رفتار کنیم و ما شیک و متمدن هستیم و اگر چنین برخورد کنیم فردا مردم خواهند گفت که این ها اگر چنین هستند همان بهتر که جمهوری اسلامی بر سر کار بماند، و نکته ی آخر این که جمهوری اسلامی می تواند از این برخوردها سوءاستفاده کند و به وسیله ی عوامل اش چنین برخوردهایی را سازمان بدهد و حرکت اعتراضی مردم را بی اثر کند.
سخنان جناب همایون تماما درست است اما به شرط ها و شروط ها.
هیچ انسان خردمندی، نه از خشمگین شدن لذت می برد و نه از پرخاشگری. ولی هم خشمگین شدن و هم پرخاشگری از خصلت های انسانی ست که نه می توان آن ها را کلا از رفتار انسان ها زدود و نه زدودن این رفتار ها در جهان امروز ی، برای انسان ها مفید است. به عبارتی تحت شرایطی بروز این خصائل کاملا مثبت و طبیعی ست.
در شرایط عادی، من هم تبلیغ مهر و محبت و گذشت می کنم ولی در شرایط امروزی که یک حکومت آدمکش و نکبت، مردم را در لجنزار نگه داشته، دست و پا زدن های خودمان و حتی آسیب زدن جسمی و روانی به کسانی که تلاش می کنند همچنان ما را در لجنزار نگه دارند یا عامل به لجنزار افتادن ما بوده اند در مرحله خروج از لجنزار کاملا طبیعی و بحق می دانم.
یکی از شرط های بازگشت از سمت حکومت نکبت به طرف مردم، به موقع بودن این بازگشت است.
این که ما هر کس هر کثافتکاری یی در متن حکومت کرده بر آن کثافتکاری ها چشم ببندیم و درست -دقت بفرمایید درست- در لحظه حرکت دگرگون ساز مردم و احساس ما بر این که این حرکت می تواند حکومت را تغییر دهد، به طرف مردم بپیچیم، به این کار برگشت به سمت مردم نمی گویند بلکه فریب دادن مردم، حقه زدن به مردم، سر مردم کلاه گذاشتن، با فیلم بازی کردن و اشک دروغین ریختن و شعار بر سر دست بلند کردن برای جلب اعتماد مردم می گویند.
یورونیوز - دستکم ۱۲۵ نفر در یکی از بدترین حوادث بازی فوتبال در استادیومی در اندونزی در شامگاه شنبه ۱ اکتبر بر اثر ازدحام جمعیت کشته و بیش از ۳۲۰ نفر زخمی شدند.
این حادثه زمانی روی داد که هواداران باشگاههای آرما و پرسبایا سورابایا پس از شکست سه بر دو تیم «آرما» در «مالنگ» واقع در جاوه شرقی اندونزی به میدان بازی یورش بردند و با هواداران تیم برنده درگیر شدند.
به گفته «نیکو آفینتا» رئیس پلیس منطقه جاوه شرقی شلیک گاز اشک آور باعث هرج و مرج و خفگی شماری از تماشاگران در زیر دست و پا و فشار جمعیت شده است.
وی اضافه کرد که تماشاگران به ماموران و خودروها حمله کردهاند و بیشترین تلفات جانی بر اثر هجوم جمعیت به یک خروجی بوده است.
🇮🇩 | URGENTE: Al menos 127 muertos y cerca de 200 heridos enfrentamientos en Indonesia en la que se considera la peor tragedia en un estadio de fútbol de la historia. pic.twitter.com/MYllmOnmlq
فدراسیون فوتبال اندونزی با اعلام معلق کردن یک هفتهای لیگ برتر و با بیان این که این حادثه چهره فوتبال این کشور را خدشهدار کرده است، گفت که تحقیقات پیرامون این حادثه آغاز شده است.
«جوکو ویدودو»، رئیس جمهوری اندونزی در واکنش به حادثهای که شنبه شب روی داد گفت که تهمیدات امنیتی در بازیها فوتبال باید به دقت بررسی شوند. وی افزود امیدوار است که حادثه شنبه شب «آخرین تراژدی فوتبال کشور» باشد و تکرار نشود.
بهرحالت تا کنون چندین تجربۀ تاریخی در زمینۀ عمل اجتماعی برای بهبود وضع زندگانی داشتهایم. در این رابطه سیاههای میشود نوشت که با جُنبش مشروطه شروع میشود و به قیام زنان در این روزها میرسد. قیامی که در واکنش به قتل مهسا امینی پا گرفته است.
با اتکا به چنین تجربیاتی، که البته به کفایت تاوانش را پرداختهایم، در توشۀ جمعی خود شناختی داریم. این شناخت میتواند ما را بیشتر به خودباوری برساند تا نه تنها با اشراف بیشتری به عمل در جهت بهبودی وضع بپردازیم بلکه همچنین از پاسخهای قدیمی به "پرسش فلسفه چیست؟" ارضای خاطر نیابیم. زیرا با اولین نگاه درمییابیم که پاسخهای قدیمی نسبت به سطح آگاهی و تجربیات کنونی ما فعلیت ندارند. حتا اگر یونانیان باستان ذوق به خرج داده باشند و واژۀ " فیلو سوفیا" را از ترکیب کلمههای "دوستدار" و" شناخت" ساخته باشند.
از این گذشته "پرسش فلسفه چیست؟"، در زمانۀ رکود مبارزۀ اجتماعی یک نوع پاسخ میگیرد و بیشتر در رجوع فرهنگنامهای خلاصه میشود. اما پاسخ "فلسفه چیست؟"، در دورۀ به پاخیزی عمومی، مخاطب را به "کتاب" زندگی گذشته و اکنون حواله میدهد. آنهم زندگی که سرچشمۀ ابتکارات بوده است و پاسخهای ما را غنیترمیسازد.
حالا اگر از منظر پویش و تنشی که در "واژههای دو قلو ولی متضاد" مرگ و زندگی هست به تاریخ فلسفه بنگریم و در پی طبقه بندی (یا کلاسیفیکاسیون) باشیم، اغلب پاسخهای قدیمی از زمان پلاتون تا رُنسانس را میتوان در یک ردیف قرار داد.
پاسخهایی که بخاطر سیطره رویکرد ایده الیستی و یزدان باوری بر اذهان، غالبشان فلسفه را درس و تمرین آمادگی برای مرگ و رستگاری اُخروی دانستهاند.
جخ تازه از زمان طرح نظری جدید آن جُستارنویس بزرگ فرانسوی(میشل دو مونتن) است که فلسفه را در راستای هدفی نو تعریف میکند. این که فلسفه و در نتیجه شناخت انسانی را در خدمت بهتر زندگی کردن بخواهیم.
هر بار که مردم ایران به خیابانها میریزند و علیه سیاستهای رژیم جمهوری اسلامی دست به تظاهرات میزنند، این پرسش مطرح میشود که آیا این تظاهرات میتواند «نقطه عطفی» برابر رژيم تهران باشد، اما به محض گسترش دامنه اعتراضها، رژیم ایران با رویکرد خشونتآمیزش به تجمعهای اعتراضی حمله میکند، معترضان را بهشدت سرکوب میکند و بار دیگر به ظلم و بیعدالتی ادامه میدهد.
اکنون در بحبوحه خیزش اخیر مردمی در ایران، این پرسش مطرح میشود که آیا جنبش اعتراضی اخیر در ایران با اعتراضهای قبلی متفاوت است؟ و اگر چنین است تفاوت در کجا است؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت که تظاهرات اخیر به دلایل متعددی، ازجمله گسترش سریع دامنه تظاهرات در سراسر شهرهای ایران، حضور همه مولفهها و گروههای قومی و مذهبی در تظاهرات و همزمانی اعتراضها با وضعیت بحرانی که واکنش به کشته شدن مهسا امینی برای رژیم ایجاد کرده است، تفاوت زیادی نسبت به اعتراضهای گذشته دارد.
شهروندان ایران که از ظلم و ستم رژیم به ستوه آمدهاند، به سرعت آماده پیوستن به تظاهرات شدند. زنان حضور گسترده و چشمگیری در تظاهرات دارند. شماری از زنان ایرانی که خود را قربانی حجاب اجباری میبینند، در اعتراض به جان باختن مهسا امینی، موهای خود را مقابل دوربین تراشیده یا کوتاه میکنند و شماری دیگر روسریهایشان را آتش میزنند. از آغاز شعلهور شدن اعتراضها، معترضان پیوسته شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنهای» را سر میدهند و تاکید بر لزوم سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی دارند.
در مقابل، نیروهای امنیتی رژیم خامنهای برای سرکوب جنبشهای اعتراضی، هر گزینه و خشونتی را بهکار میگیرند، بدون این که توجهی به شمار قربانیان داشته باشند، زیرا تنها تلاش آنها پایان دادن به اعتراضهایی است که هر روز دامنه آن گستردهتر میشود. رژیم جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضها و خاموش کردن صدای معترضان، به ایجاد محدودیتهای بسیاری دست زده است که ازجمله میتوان به قطعی گسترده اینترنت و تعطیلی مدارس و دانشگاهها اشاره کرد.
هرچند وقوع اعتراضهای مردمی در ایران تازگی ندارد و شیوه واکنش مسئولان در مقابله با آن نیز تحول جدیدی نیست، اما ناظران بر این باورند که خیزش اخیر مردمی ممکن است برای سمت و سو دادن به سرنوشت ملت ایران اهمیت بیشتری نسبت به تظاهرات ضد دولتی سالهای قبل داشته باشد.
ایران وایر - بهرام بیضایی نویسنده و کارگردان برجسته ایرانی با سرودن شعری به اعترضات سراسری دو هفته اخیر ایران واکنش نشان داد.
بیضایی با سرودن یک شعر بلند و سریحالحن به اعتراضات که با مرگ مهسا امینی در روز ۲۶ شهریور ماه گذشته آغاز شد، به نوعی همبستگی خود را با مردم ایران اعلام کرده است. بهرام بیضایی در طول سالهای فعالیتش همواره با مسئله سانسور درگیر بود و در نهایت یازده سال پیش ترک وطن کرد.
این متن کامل شعر بیضایی است که توسط سایت رادیو فردا منتشر شد:
رادیو بین المللی فرانسه - در حالی که خیزش سراسری مردم ایران امروز یکشنبه دوم اکتبر/دهم مهرماه، وارد شانزدهمین روز خود شد، مجله آتلانتیک در مقالهای به قلم رابرت ورث، روزنامهنگار نیویورک تایمز، اعلام کرد که معترضان ایرانی از رژیم جمهوری اسلامی متنفر و خواستار پایان آن هستند.
همزمان با ادامه تظاهرات گسترده ایرانیان در داخل و خارج از ایران، مجله آتلانتیک روز شنبه، در مقالهای به قلم رابرت ورث، روزنامهنگار نیویورکتایمز، نوشت که اعتراضات روزهای اخیر نشان دهنده «نفرت محض از رژیم حاکم بر ایران» است.
طبق مقاله رابرت ورث، هرچند جرقه اعتراضات روزهای اخیر در ایران پس از کشته شدن مهسا امینی روشن شد، اما با گذشت چندین روز از مرگ وی، دامنه این اعتراضات گستردهتر شد و خشم عمیق نسل جوان ایران از رژیم جمهوری اسلامی را آشکار ساخته است.
روزنامهنگار نیویورک تایمز در این مقاله با اشاره به مطالبات اصلی تظاهرکنندگان ایرانی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ خورشیدی نوشته است که در آن زمان مردم خواستار اصلاحات بودند، اما اینبار خواستههای آنها متفاوت است.
ایران اینترنشنال - گروه هکری بکدور (3ackd0or) اطلاعات فرمانده تیم بازداشت کننده مهسا امینی و یک مامور مرد و دو مامور زن عضو این تیم را در اختیار ایران اینترنشنال قرار داده است.
بر اساس این گزارش، سروان عنایت اله رفیعی، متولد سال ۱۳۴۹ (۵۲ ساله) و متولد خدابنده در استان زنجان، فرمانده تیم نیروی انتظامی بوده که مهسا امینی را بازداشت کردهاند.
پیش از این گروه هکری «عدالت علی» نامه علی امرائی، دادیار شعبه پنج دادسرای ناحیه ۳۸ به «دکتر محسنپور»، سرپرست این دادسرا را منتشر کرده بود که بر اساس آن، به نقل از شاهدان اعلام شده سر مهسا امینی هنگام بازداشت با جدول برخورد کرده است.
صدای آمریکا - والدین حسین رونقی میگویند ضابطان قوه قضاییه هر دو پای پسر آنها را شکستهاند و در اداره «اطلاعات تبریز» گفتهاند که «اگر مصاحبه کنید کل خانوادهتان را نابود میکنیم.»
پدر و مادر حسین رونقی در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا تأکید کردند با وجود این که این فعال حقوق بشر شنبه دوم مهر داوطلبانه و با اعلام قبلی به دادسرای ۳۳ اوین مراجعه کرده بود، اما مأموران امنیتی در مقابل دادسرا او را کتک زدند به طوری که با ضربه به سرش بیهوش شد و سپس با آمبولانس او را به مکانی نامعلوم منتقل کردند.
زلیخا موسوی و احمد رونقی، هر دو روز شنبه ۹ مهر عنوان کردند که حسین رونقی دو روز بعد از بازداشت، یعنی دوشنبه چهارم مهر در تماسی از یک شماره ناشناس، تأیید کرده که پاهایش را شکستهاند.
زلیخا موسوی با بیان این که مقامات امنیتی به همسرش گفتهاند «به مادر حسین بگو سر و صدا نکند»، گفت که فرزندش دو روز پس از بازداشت از شمارهای ناشناس و نه شمارههای معمول زندان، تماس گرفته «و معلوم نیست او را کجا بردهاند.»
او با تأکید بر این که «هشت روز است نمیدانیم حسین را کجا نگه داشتهاند»، اضافه کرد: «لااقل پسرم را بدهند ببریم خودمان درمان کنیم یا ببرند درمانش کنند، پولش را خودمان بدهیم.»
امروز زاهدان غرق در ماتم و عزا دار و تحت سیطره "حکومت نظامی اعلام نشده" است. جمعه ٨ مهر ١٤٠١ یکی از تاریک ترین و خونین ترین روزهای زاهدان بود که در آن روز جمهوری اسلامی جنایتی هولناک را مرتکب شد و دهها جوان بیگناه بلوچ کشته شدند. شوربختانه اکثر هموطنان دقیقا نمی دانند چرا زاهدان قیام کرد و در خون غلتید. این نوشتار کوتاه گزارش تحلیلی و موجزی است از عقبه ماجرا و اینکه دقیقا چه گذشت و چرا؟
پس زمینه
علاوه بر قیام ملت ایران متعاقب قتل جنایتکارانه مهسا (ژینا) امینی که سراسر ایران را فرا گرفت و هفته پیش نیز تظاهرات اعتراضی در زاهدان برگزار شد, چهار هفته پیش سرهنگ ابراهیم کوچکزایی فرمانده انتظامی شهرستان چابهار متهم به تجاوز به یک دختر ١۵ ساله بلوچ در مقر کلانتری چابهار شده بود. بلافاصله در پی شکایت قربانی و خانواده اش, ستاد فرماندهی انتظامی سیستان و بلوچستان در اطلاعیه ای شتاب آمیز بدون ذره ای تحقیق و تفحص این اتهام را تکذیب کرد و آن را شایعه "معاندین و ضد انقلاب" خواند. اما خشم مردم از لاپوشانی و انکار این جنایت مانند آتش زیر خاکستر ناگهان شعله ور شد. چهارشنبه گذشته مردم چابهار در اعتراض به عدم رسیدگی به این جنایت به خیابانها آمدند و دو بانک و برخی از مکان های دولتی را آتش زدند. دیروز جمعه نیز مردم زاهدان علاوه بر همسویی با قیام گسترده بقیه ملت, در اعتراض به این موضوع تظاهرات کردند.
حوادث روز جمعه سیاه و خونین
دیروز مردم بلوچ بعد از نماز جمعه از مصلای بزرگ اهل سنت (محل نماز جمعه و عیدین برای جمعیت کثیر) بیرون آمدند و بعنوان اعتراض به سوی کلانتری ١٦ زاهدان در نزدیکی مصلا حرکت کردند. علت اعتراض بسوی کلانتری هم کاملا مشخص بود. زیرا تجاوز به دختر ١۵ ساله بلوچ در مقر یک کلانتری و توسط فرمانده نیروی انتظامی صورت گرفته بود. بعد از اعتراض و سنگ پراکنی, مامورین انتظامی بجای استفاده از گاز اشک آور و یا آب پاش و نیروهای ضد شورش یا گلوله پلاستیکی و شوکر و اسپری و غیره, از گلوله های جنگی بسوی مردم معترض استفاده کردند که در طی آن تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. مردم نیز که از مناطق مختلف زاهدان به محل نمازگاه برای ادای نماز جمعه آمده بودند, به محله های خویش رفتند و به تظاهرات و اعتراض ادامه دادند و حداقل به دو کلانتری دیگر نیز حمله کردند و بانک و مکان های دولتی را به آتش کشیدند. در این تظاهرات پراکنده نیز تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. در ویدئوهای منتشر شده دود غلیظ از بسیاری نقاط زاهدان بر می خیزد و هلیکوپترهای نظامی بر فراز شهر به پرواز درآمدند که برخی منابع می گویند از هلیکوپتر نیز به مردم حمله شده است.
حادثه غروب جمعه سیاه و خونین
مردم شوکه شده و عزادار برای نماز مغرب و عشاء در مسجد مکی زاهدان (که بزرگترین مسجد اهل سنت در ایران است و حدود نیم کیلومتر با مصلای اهل سنت فاصله دارد) جمع شدند تا عزاداری و مشورت و چاره جویی کنند. نیروهای انتظامی و سپاه نیز مسجد را محاصره کرده بودند. برای شکستن محاصره درگیری شدیدی بین مردم و سپاه صورت گرفت که در آن تعداد بیشتری از مردم کشته و زخمی شدند. علاوه بر مردم نمازگزار, برخی از نیروهای انتظامی و سپاه از جمله فرمانده اطلاعات سپاه استان و معاون وی به همراه چند پاسدار و بسیجی نیز کشته می شوند. خبرگزاری ایرنا آمار مجروحان نیروهای سپاه و بسیج در این حادثه را ۳۲ نفر اعلام کرد. متعاقب آن دور و اطراف مسجد مکی زاهدان مانند مناطق جنگی ویران شده به نظر می رسد. بعد از آن حکومت نظامی اعلام نشده توسط سپاه در سراسر شهر اعمال می شود و مدارس و بسیاری از ادارات تعطیل می شوند و تمام نیروهای مسلح از جمله ارتش در تمام استان به حالت آماده باشد در می آیند.
آها.... ی آزادی / این روزها بدون تو تعزیر می شویم / فواره رها شده مصداق سعی ماست / پا می شویم و باز زمینگیر می شویم /قد راست می کنیم برای صعود و باز/ از ارتفاع خویش سرازیر می شویم /امروز عقده دلمان باز می شود / فردا دوباره بغض گلوگیر می شوی....
بی شک اگر امروزگلیم ایرانیان را این چنین با اشک و خون می شویند، همه از قصاوت و بی رحمی و ایضا بی لیاقتی گروهی دین فروش در کسوت روحانی در اداره امور کشور است که عرصه را بر احاد ملت ایران تنگ کرده است .
جملهای از شادروان سعید نفیسی مشهور است که می گویند گاه و بیگاه آن را بر زبان می آورد و می گفت: انسان فانی است مخصوصا در ایران.
پی بردن به معنای این جمله منتسب به شادروان سعید نفیسی وقتی میسر می شود که نگاهی به اوضاع کنونی کشورمان داشته باشیم. از جمله عواملی که می تواند دلیلی بر فانی بودن ایرانی ها نسبت به دیگر مردم جهان باشد، داشتن غیرت ملی و یا حس وطن پرستی است که از دیر باز بلای جان ایرانیان بوده است. کافی است نگاهی به تاریخ جنبش های آزادی بخش مردم این کهنه دیار بیاندازید؛ از جنبش سربداران گرفته تا صد ها جنبش آزادیخواهی دیگر که در فانی بودن ایرانیان نقش بسزایی دارند،چرا که در این سرزمین اهورایی همواره کسانی بر این آب و خاک حکم رانده اند که ابتدا با چهره ای مقدس و بصورت مرشد کامل بر گرده ملت نشستند ـ مانند شاه اسماعیل صفوی با آن مریدان از جان گذشته ای که به فرمان مرشد خود آدمیزاد را هم می خوردند ـ ولی روزی که بساطشان برچیده شد ـ همانند شاه عباس که وقتی میمیرد به نام او هفت تابوت از هفت دروازه شهر خارج میکنند تا مبادا مردم بدانند استخوانش در کجا دفن است تا آن را بیرون کشند و بسوزانند و یا همچون پادشاهانی چون شاه سلطان حسین صفوی که عاقبت چهار برده پابرهنه او را به همراه ۳۳ بچه سادات صفوی در کاخش یک جا سر می برند ،این حاکمان همه در ابتدا مورد قبول وثوق ایرانیان بودند اما پس از ظلم و جوری که بر ملت روا داشتند، نقاب از چهره بر داشتند و در هیبت یک دیکتاتور ظاهر شدند و این دور تسلسل همواره در تاریخ این سرزمین وجود داشته است. از این رو همواره تنور جنبش های آزادیخواهی در این آب و خاک، داغ بوده و ما برای برچیدن بساط ظلمی که به دست خود فراهم ساخته بودیم، برای سرنگونیشان قیام کرده ایم و جان ها بر سر اینکار گذاشتیم، تا که امروز از زمره ملت هایی هستیم که در تاریخ جنبش های آزادیخواهی در صدر اولین مردمان آزادیخواه جهان قرار داریم.
سال قبل که زمزمه احیای برجام بگوش میرسید به جنابعالی نوشتم چون برجام در زمانی که جنابعالی نفر دوم ایالات متحده بودید امضا شد و لابد آن را دستآورد دولت خود میدانید که علاقمند به احیای آن میباشید و از آنجا که آقای ترامپ آنچه آقای اوباما انجام داده بود از جمله برجام را نابود کرد متقابلا با انگیزه مشابه یعنی مخالفت با اقدامات ترامپ جنابعالی هم اشتهای قوی بر احیای برجام داشته باشید لذا متذکر شدم که ملت ما در حال مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی هستند و این رژیم هیچگونه نمایندگی از جانب ملت ایران ندارد و بزودی سرنگون خواهد شد بنابراین هرگونه مذاکره و معامله در برنامه اتمی ایران را به بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی موکول تا با دولت منتخب ملت ایران مذاکره را از سر بگیرید.
علیرغم این هشدارها احیای برجام بخاطر زیاده خواهی های ملاهای ایران و نقش روسیه تا کنون به تاخیر افتاده نه لزوما با تصمیم و تدبیر جنابعالی.
امروز در بحبوحه قیام سرنوشت ساز ملت ما که جهان را شگفت زده کرده و رژیم آخوندی آخرین نفس های خود را میکشد زمزمه مبادله زندانیان در ازای آزاد کردن میلیاردها دلار دارایی های بلوکه شده ایران شنیده میشود.
رضا طالبی، روزنامهنگار: سجاد عسگری را به خوبی می شناسم، ورودی 83 دانشگاه هوایی ستاری است.مهندس نگهداری هواپیماست، بعد از پخش این ویدیو هیچ خبری از او دریافت نکرده ایم. صبح تا شب می گویید ارتش کجاست؟ الان این جوان به میدان آمده، حداقل صدایش باشید.
***
سجاد عسگری را به خوبی می شناسم، ورودی 83 دانشگاه هوایی ستاری است.مهندس نگهداری هواپیماست، بعد از پخش این ویدیو هیچ خبری از او دریافت نکرده ایم. صبح تا شب می گویید ارتش کجاست؟ الان این جوان به میدان آمده، حداقل صدایش باشید.#سجاد_عسگری#مهسا_امینی#حدیث_نجفیpic.twitter.com/Zk7ddyEaX9
توانا - «اینجا خیابان اکبری پشت دانشگاه شریف هستش، این ویدیو مأمورای حکومتی رو ساعت ۱ نصفه شب نشون میده. دانشجو فرار کرده تو خونه یکی از همسایهها، مزدور جانی حکومتی عربده میکشه و تو محل مسکونی فحشهای جنسی میده، باز حکومت به اوباش و اراذل پناه برده»
- پیام دریافتی
- جمهوری اسلامی به شهادت یکی از فرماندهان سپاه برای سرکوب اعتراضات در سال ۱۳۸۸ پنج هزار نفر از اوباش را سازماندهی کرده بود، به نظر میرسد یا نیروهای حکومتی خود آنقدر وقبح هستند که از الفاظ رکیک استفاده کرده و ابایی از به کار بردن الفاظ زشت و فحاشی و زدن به قصد کشتن ندارند، یا دوباره از اوباش دارند استفاده میکنند.
در هر صورت، این کارها ماهیت این افراد و حکومتشان را بیش از پیش برای مردم و به خصوص برای قشر متدین روشن میکند.
والله این قدر در مورد مرگ سد علی سر گیجه گرفته ام که فکر می کنم خداوند عالمیان هم از گیجی من گیج شده باشد و نداند آیا حضرت عزرائیل را سراغ او بفرستد یا نفرستد!
موقعی که برای خوابیدن می روم در بستر خود، هزار بار به زبان های مختلف و به شیوه های گوناگون آرزوی مرگ خامنه ای را می کنم: -الهی جز جیگر بزنی خامنه ای! -الهی تووی چرخ گوشت صنعتی بیفتی خامنه ای! -الهی یکی تو را هل بدهد سر ت به جدول کنار خیابان بخورد خامنه ای! -الهی تن ات با ساچمه آش و لاش شود خامنه ای! -الهی سراطون پروستات ات بزنه به گواترت خامنه ای!
خلاصه نفرین نفرین نفرین آرزوی مرگ آرزوی مرگ آرزوی مرگ تا زمانی که خواب ام ببرد.
بیدار که می شوم اما می بینم وضع ام فرق کرده و دارم دعای معکوس می کنم: -ایشاللا تا روزی که گیر مردم می افتی، گیرم سی سال دیگه زنده و سالم بمونی سدعلی! -ایشاللا دکترا ت این قدر خوب باشن که اگه اجل هم سراغ ات اومد اونا اجل رو از تو دور کنن سدعلی! -ایشاللا خودم تو رو توو کویر لوت بیل به دست و کلنگ به شونه ببینم سدعلی! -ایشاللا هی سراطون ات عود کنه و هی خوب شه، هی سراطون ات عود کنه و هی خوب شه، تا گیر خودم بیفتی سدعلی....
شاهزاده رضا پهلوی خطاب به جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا نوشت: «دقیقا همان زمان که ج.ا به دانشجویان #دانشگاه_شریف تیر میزند، گزارشها حاکی از آن است که آمریکا قصد دارد دوباره میلیاردها دلار به این رژیم جنایتکار بفرستد. آقای رییسجمهور بایدن! شما هنوز به مردم ما کمکی نکردهاید. لااقل، بودجه گلولههایی که قلبشان را سوراخ میکند، تامین نکنید!»
برایان آدامز خواننده مشهور کانادایی در صفحه اینستاگرامش به بازداشت سیروان خسروی و وقایع ایران واکنش نشان داد: دوست من سیروان خسروی برای حمایت از آزادی زنان، مهسا امینی و حق انتخاب زنان برای نپوشیدن حجاب بازداشت شده است.
خبرگزاری دولتی برنا پیشتر نوشته بود: اخبار منتشر شده درباره بازداشت زانیار و سیروان خسروی تکذیب شد. در ادامه این گزارش آمده است: پیگیریها حکایت از این دارد که تا لحظه مخابره این خبر نامبردگان دستگیر نشدهاند و اخبار مربوط به بازداشت آنها صحت ندارد.
برایان گای آدامز (زادهٔ ۵ نوامبر ۱۹۵۹) ترانهسرا، آهنگساز، گیتاریست، بیسیست، تهیهکننده، فعال اجتماعی، عکاس و از شناختهشدهترین خوانندههای راک است.
سیروان خسروی در سال ۱۳۶۱ در تهران متولد شدهاست و اصالتاً کرد است. پدرش کرمانشاهی و مادرش سنندجی است. سیروان خسروی آهنگساز، تنظیمکننده، خواننده پاپ، راک، موسیقی الکترونیک و بازیگر است.
مهران رجبی در واکنش به اعتراضات اخیر کشور گفت: نیروهای انتظامی به خوبی توانستند آتشی که به بهانه خانم مهسا امینی روشن شده بود و بهانهای برای شبکههای کثیف و معاند بود را خاموش کنند.
مهران رجبی همچنین اعلام کرد حسابی در توییتر ندارد و صفحه منتسب به او جعلی است. او گفت که کاری به صحت و سقم مطالبی که در این حساب توییتری منتشر میشود هم ندارد.
اشاره آقای رجبی به اظهاراتی است که مبنی بر «محکوم کردن دوقطبیسازی توسط بازیگران» به نقل از او منتشر شده است. برخی رسانههای ایران، از جمله خبرگزاری فارس با استناد به توییتی که از حسابی با نام مهران رجبی منتشر شده بود، این مطالب را نقل کردند.
پس از مرگ مهسا امینی و اعتراضاتی که به حجاب اجباری در این صورت گرفت، تعداد زیادی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران به حجاب اجباری و برخورد با معترضان انتقاد کردند. تعدادی از بازیگران زن هم با بریدن موهایشان و برداشتن روسری با معترضان همراهی کردند.
صدای آمریکا - «ما شیرزنان» عنوان تازهترین گزارش روزنامه «زودویچه سایتونگ» چاپ مونیخ آلمان است که میگوید پس از کشتهشدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، زنان ایران در سراسر جهان صدای اعتراضشان را بلند کردهاند.
«اوین خداکریم» نویسنده گزارش زودویچه سایتونگ نیز یکی از چنین کسانی است که با غرور به میهن پدر و مادرش چشم دوخته و میگوید: «این یک انقلاب است.»
«اوین خداکریم» در آغاز نوشته خود که حدیث نفس یک دختر ایرانی تبار مقیم آلمان است با تمام وجود خود را یک ایرانی و شریک رنج همنسلان خود در ایران میداند. او با یادآوری نخستین برخورد با گشت ارشاد مینویسد: «سیزده ساله بودم که با خواهر یازده سالهام در فرودگاه تهران ایستاده بودم که زنی چادری به طرف ما آمد و گفت «با من بیایید». چون ورودی و صفها در فرودگاه مهرآباد زنانه مردانه بودند، پدرم دور از دسترس بود. به ناچار دست خواهرم را گرفته دنبال زن چادری وارد یک اتاق شدیم. در آنجا زن به من گفت:«هم آستین هات را پایین بیار و هم موهات رو دم اسبی ببند و زیر روسری بذار.»
در آنجا بود که فهمیدم اینها گشت ارشادند. حالا همان برخورد را با ژینا (مهسا) کردند. دختری که به خاطر چند تار مو توسط «پلیس اخلاق» دستگیر شد و سه روز بعد احتمالاً بر اثر خشونت پلیس کشته شد. قتل او بزرگترین اعتراضات ایران از زمان جنبش سبز را سبب شد.
شقایق دهقان، بازیگر، با انتشار ویدیویی از مادر یکی از کشتهشدگان اعتراضات اخیر که در خیابان نسبت به قتل فرزندش اعتراض میکند، نوشت: «این زن هم سن و سال منه، بچهاش هم سن و سال بچه من بوده. ذلیل بشین که جوونامونو میکشین. از مرگ بدتر سرتون بیاد. خفت و خواریتونو ببینیم انشالله.»
چه قبل از شورش کور پنجاه و هفت و خرابکاریهای منتهی به آتش زدن سینما رکس آبادان و چه بعد از آن،بخصوص،تحمیل تان از سوی هاشمی،به ملت ایران ،به عنوان رهبر جمهوری اسلامی و گماردن افراد کاملا شبیه شخصیت بیمار و روانی خود، در جرگه مافیای قدرت ات،فقط و فقط ،علیه منافع ملت ایران و خرابی و ویرانی کشور،گام بر داشتی و در کشتارهای هفتاد و هشت و نیز هشتاد و هشت کوی دانشگاه تهران و کشتار کهریزک در همین سال، قتل عام های نود و شش و نود و هشت،تنها کسانی را ،ارتقا مقام دادی، که دست شان، به خون ملت ایران، آغشته بود و هنوز هم هست.
قالیباف عامل هر دو کشتار کوی دانشگاه و کشتار های دیگر را، به ریاست مجلس گماردی،سعید مرتضوی عامل قتل زنده یاد ،زهرا کاظمی و کشتار کهریزک را، به جاه و مقام و ثروت باد آورده رساندی..... و سرانجام قاتل کشتار جمعی تابستان شصت و هفت را ،به ریاست جمهوری منصوب و کابینه وی و مجلس قلابی ات را، پر از جنایتکاران دست چین شده شبیه خود نمودی و با سه دهه حکومت خونین و ننگین توام با کینه و نفرت از عالم و آدم و با کشتار در داخل و صدور شرارت به همسایگان و صدور تروریسم به اقصی نقاط جهان، تاریخی خون بار و ننگینی از خود باقی گذاشتی و اکنون نوبت پاسخ دادن ،به اینهمه سرکوب و شکنجه و کشتارهای بی رحمانه و شلیک به اختیار ها و جنایات بی شمار، فرا رسیده است.
در کنار حمله موشکی به هواپیمای مسافربری اوکراینی و کشتار بیرحمانه همه مسافران بیگناه آن ، با شعار همیشگی ات علیه اسرائیل ،قصد تولید بمب اتمی امام زمانی و حمله هسته ای به آن و نابودی قوم یهود را داشتی و هنوز هم داری و کتمان نمی کنی،درحمله ناجوانمردانه و بی رحمانه ارباب ات پوتین، با همه امکانات، خود را در بست در اختیار وی گذاشتی و این درست در حالی است. که هشتاد میلیون مردم ایران ، همراه با اکثریت قریب به اتفاق ملل دنیا،خود را در کنار ملت قهرمان اوکراین و به طرفداری ازمبارزات بی امان آنان، برای رهایی کشورشان از دست ستمگر متجاوز، احساس می کنند.
یک فرد جنایتکار و بی وجدان روانی را، به فرماندهی نیروی انتظامی چابهار گماردی ،تا با تجاوز به دختر پانزده ساله، فاجعه هشت سال قبل تجاوز معاون اطلاعات سپاه به دختران نابالغ در این خطه را تکرار نماید.فکر می کنی با کشتار فرزندان رستم در زاهدان ،یا دستور به جنگ علنی سپاه ،با ملت به پاخاسته ایران در سراسر کشور، خواهی توانست ،قسر در بروی !؟ کور خواندی،این تو بمیری ، دیگراز آن تو بمیری های سابق نیست. یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک،به گرد تا بگردیم ما ملت ایران، با تو و همپالگی های مافیای جنایتکارت، تازه شروع شده،ما ملت تا واژگونی این بساط بدخیم عصر حجری انیرانی اهریمنی ات و حواله کردن تان به گورستان تاریخ،آرام و قرار نمی گیریم.پایان کارتو و همراهان ات، فرا رسیده است.به پایان سلام کن دیکتاتور بدخیم.
دیروز آدینه 8 مهرماه 1401، روز سیاهی برایِ زاهدان و بلوچستان و اندوه بزرگِ دیگری برای ایران زمین بود.
بین 37 تا 50 تن(آمار درستی در دست نیست) از هممیهنان بلوچ ما آماجِ گلولههایِ پاسداران سیاهی و تباهی قرارگرفتند. این تبهکاری ولی از سویِ مردمِ بپاخواسته زاهدان با پاسخِ کوبندهای نیز روبرو شد و نیروی سرکوبگر نیز آسیب دید. فرمانده اطلاعات سپاه سیستانوبلوچستان کشته شد و کلانتری شیرآباد زاهدان در شعلههایِ آتشِ خشمِ مردم سوخت.
راه بیبازگشت
این سخنِ یکی از بانوانِ سرفرازِ ایران زمین، نسرین ستوده است.
نبرد دلیرانهای که مردم علیه آخوندخامنهایِ آدمکش آغاز کردهاند راه بیبازگشتی برایِ حکومتِ تبهکار او است که تا فروپاشیِ نهایی آن پیگرفته خواهد شد.
مبارزه جانانه مردم ایران هر روز با شگردها و ابتکارهایِ گوناگون و تازهتر، که جهان با شگفتی تماشاگر آن است، همچنان توانمندانه دنبال شده و واژگونه آن، نیروهایِ سرکوبگر هر روز ناتوانتر، خستهتر و پریشانحالتر میشوند. ریزش در نیروهایِ سرکوب و آشفتگی در میانِ آنان دیگر پوشیدنی نیست.
اعتصابِ همگانی
امروز شنبه 9 مهرماه 1401، گردهمآییهایِ گسترده دانشحویان دلیر در دانشگاهایِ گوناگونِ ایران و اعتصابِ بازاریانِ شهرهایِ استانهایِ کُردستان، آدربایجانِ غربی و کرمانشاه آغاز شد.
امیدوار باشیم اعتصابِ همگانی شود که بتواند هم از کشتار و هزینه بیشتر مردم جانبهلب رسیده جلوگیری نموده و هم به فلجکردنِ سازوکارِ حکومتِ تبهکارِ خامنهای و مافیاهایِ سپاهپاسداران وابسته به او بیانجامد. هرچه این اعتصاب همهگیرتر شده و همه جامعه را در بر بگیرد، نتیجه زودتر به دست میآید. مطمئنن جوانان، دانشجویان و دیگر کوشندگان رزمنده در ایران که خود بسیار بهتر با وضع ایران آشنا بوده و در میدان مبارزه هستند، برنامهریزی همهسویهای برای اعتصاب خواهند داشت ولی نگارنده به عنوان یک هممیهن بیرون از ایران، چند نکته، از دیدِ خود مهم، را بیان میدارد:
یک. همهگیر بودن اعتصاب بسیار مهم است. اگر بازاری فروشگاه خود را میبندد، استاد و دانشجو، آموزگار و دانشآموز اعتصاب میکنند، نیاز به همراهیِ همزمان صنفهایِ گوناگون نیز دارند. صنعت نفت و گاز و ترانسپورت مهمترین بخشها است که تنفس حکومت به آن وابسته است. کارمندانِ دولت که بههرروی در این سیستم کار میکنند، جز آنان که حتا در اعتصاب نیز به کارشان نیاز هست چون بخش آبوبرق، میباید تصمیم نهایی خود را بگیرند یا شماری از آنان در اعتصاب شرکت کنند و یا اگر ناممکن است در کارِ روزانه دولت مشکل ایجاد کنند. صنف نانواییها کارشان برایِ مردم حیاتی است و نمیتوانند دست از کار بکشند ولی با پُختِ مناسب به گونهای که مردم بینان نمانند نیز اینگونه به سهم خود در اعتصاب شرکت میکنند. اعتصابِ همگانی راه بر بازداشتهایِ هرروزه را نیز میبندد زیرا همه مردم را که نمیتوانند بازداشت کرده و به زندان ببرند.
دو. مشکل مالی شاید امر مهم و سدی در کارِ اعتصابِ همگانی باشد.
همه میدانیم که شمارِ زیادی از مردم در چه وضعِ مالیِ بدی بهسر میبرند. اگر چه مدتی کار بر همه سخت میشود ولی اعتصابِ همگانی راه رسیدن به سرنگونی این حکومت آدمخوار را کوتاهتر میکند، دست او را تا اندازه زیادی در کشتار میبندد، دشواریهایِ بزرگی برایِ او به وجود میآورد و در یک واژه فلجاش میکند.
یک صندوق گردآوری مالی با برنامهریزی درست میتواند به شتاب شکل بگیرد. در این دوران سرنوشتساز این وظیفهای ملی بر دوش همه ایرانیان است، چه در درون(البته تنها آنان که توانایی مالی دارند) و چه در بیرون از ایران که میباید بار بسیار بیشتری بردارند. در این باره ما به هرشکل که میتوانیم، باید یاری و همراهی کنیم. دیگرهیچ بهانه وسستیای از هممیهنان در بیرون از ایران پذیرفتنی نیست. همه میدانیم که راه فرستادن پول به ایران وجود دارد. ما در بیرون بین 5 تا 8 میلیون هستیم. حتا اگر ایرانیان توانمندی که درآمدهای بسیار بالا دارند را با دیگر ایرانیان که چنین درآمدی ندارند یکی بنگاریم، آیا نیمی از این ایرانیان نمیتوانند روزی یک دلار یا دو دلار یعنی ماهانه 30 تا 60 دلار بپردازند؟ در سالیانِ گذشته بارها و بارها درخواست شد که یک صندوق گردآوریِ مالی در برونمرز براه بیاندازیم که شوربختانه نشد. اگر چنین مهمی درگذشته انجام میشد، امروز از اهمیت فراوانی برخوردار بود! گذشته ولی گذشته است. اینک باید همت کرد، حوانان ما درکفِ خیابانها رو در رویِ اهریمن میجنگند و این یکی از اندک کارهایی است که ما میتوانیم در بیرون از ایران انجام دهیم.
برای یاری به اعتصاب همگانی در ایران، از هر راهی که میشود هر چه زودتر باید به ایران پول فرستاد. امیدوار باشیم شماری از جوانان رزمنده در ایران صندوق گردآوریِ یاری مالی را فراهم کنند و آنگونه که خود درست میدانند، شیوه فرستادن پول را به آگاهی همه برسانند.
هممیهنانی که در بیرون از ایران مایل به یاریِ مالی به اعتصاب در ایران هستند می توانند با آدرس زیر در شورای ملی تصمیم تماس بگیرند:
سه. اعتصاب همگانی همراه با بودن انبوه مردم در خیابانها دردسرِ حل ناشدنیای برای حکومت به وجود خواهد آورد. همین بودن مردم در خیابانها حتا اکر شعاری نیز داده نشود به ویژه در مسیرهایِ مهمی چون راهِ لانهمار(بیتِ رهبر)، رادیو و تلویزیون، روزنامه کیهان (یا همآن کارخانه تولید توطئه، شایعه و دروغ)، خیابانهایی که زندانها، پادگانها و دیگر جایگاههایِ نیروهایِ سرکوب در آن قرار دارند، میتواند بر هراسِ حکومت بیافزاید. حتمن جوانان هشیارِ ایران، شناسایی نفوذیهایِ لباس شخصیِ حکومت را هر روزه در برنامه کارِ خود دارند زیرا تاکنون در این کار نیز هُشیاری و تیزهوشی تحسینبرانگیزی از خود نشان دادهاند. هر نفوذیای که شناسایی شد نباید بتواند آسوده زندگی کند. لباس شخصیِ شناسایی شده، آنگونه که جوانان مناسب میدانند، هرروزه و هرساعت باید در ترسوبیم به سر برد.
چهار. در بیرون از ایران ما میتوانیم با روزنامهها، خبرنگاران، سندیکاها، حزبها، سازمانها و انجمنها تماسگرفته و آنان را به پشتیبانی از اعتصابِ همگانی در ایران تشویق کنیم.
به گزارش خبرآنلاین؛ صحبتهای تند حسن عباسی درباره بازیکنان فوتبال و همسران آنها باعث ناراحتی اهالی فوتبال شد و واکنشهای زیادی را در پی داشت.
گلمحمدی در پایان کنفرانس خبری امروز خود در این خصوص گفت: یک آدم معلومالحال درباره فوتبال صحبت کرد و درباره پوشش همسر من نظر داده است. او غلط اضافه کرده و هیچ بخشی از حاکمیت نیست. دفعه آخرش باید باشد. باید حواسش را جمع کند و اگر دوباره درباره فوتبالیستها حرف بزند اتفاقات بدی برایش رخ خواهد داد. از او میخواهم غلط اضافه نکند.
شنیدهها حاکی است که پاسپورت علی دایی اسطوره فوتبال ایران و آسیا ضبط شد
اختصاصی ایران اینترنشنال؛ طبق اطلاعاتی که از شاهدان عینی به ایران اینترنشنال رسیده، شب گذشته پاسپورت علی دایی، اسطوره فوتبال ایران و جهان هنگام ورود او از استانبول به ایران در فرودگاه ضبط شدهاست. گفته میشود او در حال حاضر ممنوعالخروج است.
علی دایی، پیشکوست فوتبال ایران در واکنش به اعتراضات در ماجرای کشته شدن مهسا امینی، دختر ۲۲ساله سقزی از نحوه مواجهه حکومت با تجمعات مردمی گلایه کرده بود.
تصاویر ارسال شده برای ایندیپندنت فارسی نشان میدهد که نیروهای طرفدار حکومت با دانشجویان معترض در دانشگاه اصفهان درگیر شدهاند. در یکی از ویدیوهای ارسالی صدای شلیک گلوله به گوش میرسد. دانشجویان روز شنبه ۹ مهر در دانشگاههای مختلف در حمایت از اعتراضات سراسری دست به تجمع زدهاند.
تصاویر ارسال شده برای ایندیپندنت فارسی نشان میدهد که دانشجویان در دانشگاههای مختلف کشور، روز شنبه ۹ مهر در محوطه دانشگاهها تجمع کردند. در این تجمعات شعارهای «زن، زندگی، آزادی» و «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد» سر داده شد.
***
بدون شرح
***
تجمع اعتراضی دانشجویان در دانشگاه آزاد پونک
***
گسترش اعتراضات مردمی در خیابانهای اطراف دانشگاه تهران
صدای آمریکا - سه تحلیلگر و یک مقام آگاه به رویترز میگویند که حاکمان روحانی ایران خواستار سرکوب اعتراضات گسترده ضددولتی هستند، اما این کار هم زمان با تعیین نهایی جانشین رهبر و شکاف در تدابیر امنیتی، آسان نیست و مهار ناآرامیها را پیچیده کرده است.
به گزارش رویترز، به گفته تحلیلگران و این مقام آگاه، اعتراضات جسورانهتر مردم ایران، که با کشتهشدن یک زن ۲۲ ساله (مهسا امینی) در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی آغاز شد، رهبران ایران را در حالت دفاعی قرار داده است، به طوری که قادر به سرکوب آن نیستند.
معترضان در تظاهرات سه هفته گذشته، بدون ترس از نیروهای امنیتی که با استفاده از گاز اشکآور، باتون، و در برخی موارد شلیک مستقیم گلولههای جنگی سعی در متفرق کردن آنها میکردند، مشروعیت رهبر ایران را زیر سوال بردند، تصاویر علی خامنهای را سوزاندند، خواهان سقوط حکومت جمهوری اسلامی شدند، و شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند.
بنا بر این گزارش، ناآرامیها اخیر، تهدیدی جدی برای بقای جمهوری اسلامی تحت رهبری خامنهای و تشکیلات مذهبی آن که بیش از چهار دهه بر ایران حاکم بوده، محسوب میشود.
اما این که ناآرامیها با شایعاتی در مورد وضعیت سلامتی رهبر ایران، که ۸۳ ساله است، هم زمان شده، وضعیت را بدتر کرده است، چرا که سران کشور درگیر انتخاب جانشین بعدی هستند.
یک مقام تندرو گفت: «این رقابت باعث ایجاد آشفتگی در داخل [تشکیلات] رهبری شده است. شکاف عمیق آخرین چیزی است که به آن نیاز داریم.»
او افزود: «مسئله اصلی در حال حاضر حفظ بقای جمهوری اسلامی است.»
خود خامنهای در مورد اعتراضات که به گفته معترضان علیه استبداد فزاینده روحانیون حاکم بر کشور است، سکوت کرده است.
ایران امروز عزادار مرگ دلخراش مهسا امینی دختر 22 ساله کرد است که به دلیل آنچه حکومت بدحجابی مینامد، جان خود را از دست داد. این فاجعه غمانگیز و ضد بشری حاصل تحمیل نوعی شیوه زندگی است که حکومت ایدئولوژیک قصد دارد به همه ایرانیان تحمیل کند و علیرغم ناموفق بودن این سیاست 43 سال است برآن پای میفشارد.
در اعتراضات دو هفتهای اخیر در تمام شهرهای بزرگ و کوچک ایران، زنان و دختران و بخصوص متولدین دهه هفتاد و هشتاد به خیابان آمدند و به این اقدام خشونت آمیز اعتراض کرده و تا امروز بیش از هفتاد تن دیگر از معترضان در خیابان کشته و هزاران نفر دستگیر شدهاند و حکومت حتی از یک عذرخواهی هم دریغ کرده و در عوض با سرکوب خشن و تحمیل محدودیتهایی مانند قطع اینترنت میکوشد تا زمینه سرکوب بزرگ را فراهم کند.
این اعتراضات ادامه اعتراضات 78، 88، 96 و 98 است؛ چرا که مطالبات مردم در یک فاصله بیست ساله نه تنها پاسخی از سوی حکومت نگرفته است، بلکه بیشتر و بیشتر شده است. نسل جوانی که به شیوه تحمیلی زندگی، پوشش و رفتار ایدئولوژیک حکومت معترضاند، به خیابان آمدهاند تا شیوه مطلوب زندگی خودشان را بیان کنند.
شعار زیبای «زن، زندگی، آزادی» به عنوان شعار ملی معترضان نشاندهنده این است که مردم ایران در مقابل حکومتی مرگاندیش، زندگی طبیعی و معمول و انسانی میخواهند. مردم ایران خواستار احترام به زنان و تامین همه حقوق آنان، احترام به زندگی طبیعی و معمول، و احترام و رعایت آزادی کامل انسانی هستند.
هیچکدام از مردم ایران خواستار رفتار خشونت آمیز نیست، ولی وقتی خواستههایش پاسخی جز باتوم و شوکر و گاز اشکآور و گلوله نمیگیرد، مردم ناچارند در مقابل این توحش حکومت، از خودشان دفاع کنند.
تا امروز بسیاری از هنرمندان، دانشگاهیان، ورزشکاران و شخصیتهای اجتماعی و سیاسی ایران و بزرگترین هنرمندان و روشنفکران جهان نیز از جنبش زنان و جوانان و مردم ایران حمایت گستردهای کردهاند.
ما، کاریکاتوریستها و طنزپردازان ایرانی که برخی از ما تا کنون بهطور انفرادی از این جنبش حمایت کردهایم، امروز در کنار همدیگر از این جنبش حمایت میکنیم، در کنار مردم هستیم و خواستههای آنان را خواسته خود میدانیم.
مردم ایران در این سالها همه چیز خودشان را بهخاطر بیکفایتی و فساد حکومت از دست دادهاند و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. آنچه در جنبش مهسا آغاز شده، آغازی بر پایان حکومت است.
روز پنجشنبه ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۲ یک ساعات از جلسه پارلمان آلمان به موضوع ایران اختصاص داشت.
ابتدا آنالِنا بِـربوک وزیر خارجه آلمان در یک نطق کوتاه جلسه راافتتاح کرد. او از جمله گفت: «من در چارچوب کشورهای اتحادیه اروپا همه تلاش خود را میکنم تا بتوانیم تحریمهایی در این رابطه اعمال کنیم آنهم همین الان که در مورد برجام مذاکره میکنیم. میبایست تحریمهایی علیه کسانی در ایران اعمال کنیم که بدون هیچ توجهی زنان را به دلایل مذهبی تا حد مرگ مورد ضرب و جرح قرار میدهند و معترضان را با شلیک گلوله میکشند. من اینجا شفاف میگویم که این اصلا دخالت در امور داخلی کشور دیگر محسوب نمیشود.»
بعد از نطق وزیر خارجه آلمان، نمایندگان از احزاب مختلف در پارلمان آلمان در حمایت از مبارزه زنان برای برابری و مبارزه آزادیخواهانه همه مردم ایران سخن گفتند. برخی از نمایندگان سیاست دولت آلمان در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران را مورد انتقاد قرار دادند. برخی از نمایندگان نیز پیشنهادهای مشخصی در حمایت از مردم ایران یا پیشنهادهایی برای اِعمال فشار بر رژیم اسلامی ارائه دادند.
نمایندگان پارلمان آلمان در سخنان خود با صراحت بیسابقهای علیه رژیم ایران سخن گفتند. مشخص است که امید آنها به هرگونه رفرم از درون این رژیم پایان یافته و به روشنی موضوع پایان این حکومت را مطرح کرده و آرزوی خود را برای موفقیت مردم ایران جهت تحقق ایرانی آزاد به زبان آوردند.
نباید از یاد برد که دولت و پارلمان آلمان در چهار دهه گذشته پیشتاز مماشات با حکومت ایران بودند. احزاب مختلف آلمان با روشهای مختلف یا از حکومت یا از جناحهایی از آن دفاع کرده و پیوسته به امید کاذب «رفرم از درون» این رژیم دامن زده و آن را در سطح اتحادیه اروپا و در عرصه جهانی نیز تبلیغ میکردند. امروز اما آنها نیز صدای خروش مردم ایران برای آزادی را شنیده و به این باور رسیدهاند که دیگر جمهوری اسلامی آیندهای نداشته و آینده ایران را باید در مردم ایران جستجو کنند.
در جلسه پارلمان آلمان برخی از نمایندگان انتقادهایی را به سیاست دولت آلمان در قبال وضعیت در ایران برشمرده یا پیشنهادهایی در مورد اینکه چطور میتوان بطور موثرتری از مبارزه مردم ایران حمایت کرد مطرح کردند.
مباحث پارلمان آلمان در مورد ایران نشان میدهد که احزاب مختلف حاضر در پارلمان که خواسته رایدهندگان خود را نمایندگی میکنند، فقط به لفاظی و حرفهای قشنگ که دولت آلمان در قبال حمایت از مردم ایران میزند بسنده نکرده، بلکه این دولت را زیر فشار گذاشتهاند تا اقدامات عملی مشخص در حمایت از مردم ایران و علیه جمهوری اسلامی انجام دهد. همچنین این مباحث نشان میدهد که از این پس مماشات با «جمهوری اسلامی» میتواند باعث بیاعتباری سیاستمداران شود. امری که مماشات کشورهای غربی با رژیم حاکم بر ایران بر سر مسئله هستهای و برجام را بسیار سخت کرده و آنها را ناگزیر میکند تا در سیاستگذاری خود در قبال جمهوری اسلامی تجدید نظر کرده و به موضوع حقوق بشر در ایران بیشتر توجه کنند. شاید این بار دولت و پارلمان آلمان پیشتاز این واقعیت شوند که دیگر چشم امید بستن به جمهوری اسلامی فایدهای نداشته و باید امیدوار بود تا آنها این درک خود را به دیگر همپیمانان خود در اتحادیه اروپا و در گروه ۱+۵ منتقل کنند.
هانا آرنت می گوید "خشونت رژیم های خودکامه و توتالیتر در دو مقطع به اوج می رسد یکبار در آغاز تولد که می خواهند قدرت خود را ثبت کنند و بار دوم در زمانی که سقوط خود را نزدیک می بینند" (نقل به معنی).
و حالا رژیم اسلامی ایران رفتار و کردار تروریستی خود علیه جنبش ملی آزادیخواهانه ایران را به اوج رسانده چرا که در هریک از اعتراضات پیاپی سالهای اخیر سقوط حتمی خود را نزدیکتر می بیند.
انقلاب زن ایرانی برای آزادی و برابری جنسی
آن دوران مردسالارانه قرون وسطائی، دورانی که نگاهش به زن از قبایل اعراب بدوی شبه جزیره عربستان به ارث برده بود و زن را به حساب نمی آورد و او را وسیله هوسبازی مرد می دانست و ناموس زن نه آزادی و آزادگی و برابری خواهی بلکه حجاب و تسلیم بی چون و چرا به فرهنگ مرد سالاری دانسته می شد برای همیشه در ایران امروز به همت زن آزاده ایرانی در برابر چشمان وحشت زده آخوندهای حاکم و البته تحسین و حمایت جهانیان به زباله دان تاریخ انداخته می شود و همراه با آن ایدئولوژی حکومت اسلامی که از تبعیضات جنسی، مذهبی و نیز حجاب اجباری نشات گرفته با بحران مرگ دست به گریبان شده است، بحرانی که در همه ارکان رژیم شکاف ایجاد کرده است.
زنان هم اکنون صفحات طلایی تاریخ ایران را می نویسند
اغراق نیست اگر بگوئیم زن ایرانی هم اکنون در حال آفرینش صفحات زرین تاریخ مبارزات زنان و احیای بزرگی ملت ایران است. تاریخ ایران و جهان هرگز این روزهای حماسی که درباره آن صدها و هزاران کتاب، فیلم، شعر و داستان نوشته خواهد شد، فراموش نخواهد کرد. چه با شکوه است که امروز بدون اغراق در میان نسل جوان زن ایرانی هزاران قره العین و فروغ فرخزاد سر بلند کرده و ایران و جهان شاهد آن است که از کشته شدن هر یک از این زنان آزاده و برابری خواه هزاران زن و دختر تازه نفس بر می خیزد و ناکارآیی و نا به کاری ماشین سرکوب تروریسم حاکم را به نمایش می گذارد. و بگذار به این شیرزنان ایران یادآور شوم که شیرین نظامی گنجوی دختری است مثل پیشرفته ترین زنان فمینیست جهان امروز. نظامی گنجوی این شاعر فمینیست ما درست هزار سال پیش شیرین را چنین می آفریند که او خود معشوق خود را برمی گزیند، خود اختیار تن و احساسات خود را دارد و به هیچ گونه قیدی و حجابی که آزادی و آزادگی او را در بند بکشد و برابری او را با مرد زیر سئوال ببرد پای بند نیست. و حالا امروز زن و دختر ایرانی هر یک می خواهند یک شیرین زمانه خود باشد.
یورونیوز - مقامهای قضایی جمهوری اسلامی ایران به سیامک نمازی، بازرگان ایرانی آمریکایی زندانی یک هفته مرخصی قابل تمدید دادند. محمد باقر نمازی، پدر سیامک و از دولتمردان پیش از انقلاب هم اجازه خروج از ایران برای درمان را دریافت کرده است.
وکیل سیامک نمازی خبرمرخصی موقت موکلش را در گفتوگو با خبرگزاری رویترز تائید کرد. سیامک نمازی از سال ۲۰۱۵ در زندان به سر میبرد و به جرم «همکاری با دولتهای متخاصم» به ۱۰ سال زندان محکوم شد.
همزمان سازمان ملل متحد اعلام کرد محمد باقر نمازی، نماینده پیشین صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) برای درمان اجازه خروج از ایران را دریافت کرده است. محمدباقر نمازی در سال ۲۰۱۶ برای رسیدگی به وضعیت پسرش به ایران رفته بود.
مذاکره میان ایران و ایالات متحده آمریکا از ماهها پیش با فراز و نشیبهایی برای تبادل زندانیان در جریان است.
سازمانهای مدافع حقوق بشر، دولتهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا حکومت ایران را به گروگانگیری شهروندان غربی و استفاده از آنها بهعنوان برگ چانهزنی در مذاکرات متهم میکنند.
گل اول آبیها به گلگهر / محبی با مچبند مشکی خوشحالی نکرد
رادیو زمانه - مسابقه فوتبال دو تیم گل گهر سیرجان و استقلال از هفته هفتم لیگ برتر در شرایطی در حال برگزاری است، که بازیکنان، احتمالا برای اعلام همدردی با کشتهشدگان اعتراضات جاری، با مچبند مشکی وارد زمین شدهاند. محمد محبی بازیکن تیم استقلال زننده تک گل مسابقه در نیمه اول از انجام شادی پس از گل خودداری کرد. مسابقات لیگ برتر پس از برگزاری اردوی تیم ملی در اتریش امروز بدون حضور تماشاگران از سر گرفته شده است.
پیشتر در کوران اعتراضات سال ۸۸ به نتایج انتخابات با مچ بند سبز وارد زمین شده بودند. در روزهای گذشته برخی از فوتبالیستها از جنبش اعتراضی مردم ایران حمایت کردند. حسین ماهینی بازیکن سابق تیم ملی بازداشت شده است.
زیتون - میرحسین موسوی، رهبر جنبش سبز، در پیامی که مخاطبان اصلی آن را میتوان نیروهای مسلح قلمداد کرد، خطاب به آنها نوشت«در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید».
این پیام که در کانال تلگرامی کلمه منتشر شده، از مهسا امینی با عنوان «دختر ایران، دختر کردستان، دختر انسان» یاد شده است که «با مرگ دلخراش خود، تاریخ را در زمین و آسمان ورق میزند».
میرحسین در ادامه این پیام نیروهای مسلح را صریحا مخاطب قرار داده و گفته «تواناییهایی که به شما محول شده برای دفاع از مردم است و نه سرکوب؛ برای حراست از مظلومان است نه نوکری قدرتمندان و جباران؛ برای آرامش تودههای میلیونی و بهویژه فرودستان است نه تثبیت قدرت صاحبمنصبان غافل. امید آنکه توفیق داشته باشید در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید»
متن کامل این پیام به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
دختر ایران، دختر کردستان، دختر انسان مهسا امینی که از آرزوهایش گرفته شد، با مرگ دلخراش خود، تاریخ را در زمین و آسمان ورق میزند.
آری خون مظلومان از قهر جباران قدرتمندتر، و روز مظلومان از زور ستمکاران پیروزمندتر است و نیز دین آنها از دین اجبار و اکراه ماشین گشتیها، روشناییبخشتر.
جا دارد در این شرایط حساس و غمبار، به همهی نیروهای مسلح، عهد و پیمانشان را در پاسداری از سرزمینمان ایران و جان و مال و حقوق مردم یادآوری نمایم.
امروز که زنان و مردان ملت ما به یاد و نشان او و صدها مطالبهی فراموششدهی دیگر بهپاخاستهاند هیچکس حق ندارد با دستور آمران، چون عاملی چشمبسته، در مقابل آحاد ملت خود بایستد و عهد و پیمان خود را با ملت خویش از یاد ببرد.
بدیهی است که تواناییهایی که به شما محول شده برای دفاع از مردم است و نه سرکوب؛ برای حراست از مظلومان است نه نوکری قدرتمندان و جباران؛ برای آرامش تودههای میلیونی و بهویژه فرودستان است نه تثبیت قدرت صاحبمنصبان غافل. امید آنکه توفیق داشته باشید در سمت حقیقت، در سمت ملت بایستید.
صدای آمریکا - مجلس شورای اسلامی اعلام کرده است که «ابعاد انتظامی و امنیتی» اعتراضات دو هفته اخیر در شهرهای مختلف کشور را با حضور مقامات ارشد امنیتی و انتظامی بررسی خواهد کرد.
در دو هفته گذشته، مردم در دهها شهر ایران تظاهرات برگزار کردهاند. آنها که ابتدا برای اعتراض به کشتهشدن مهسا امینی تجمع میکردند، خیلی زود در شعارهای شان سرنگونی جمهوری اسلامی را مطرح کردند.
به گزارش خبرگزاری «مهر»، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بنا دارد تا در این هفته «تحولات امنیتی کشور» را با حضور اشخاصی که «مسئولان ارشد ذیربط» عنوان شده و نام یا سمت آنها ذکر نشده، بررسی کند.
از سوی دیگر، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران را نیز به منظور «پاسخگویی به سوالات تعدادی از نمایندگان» در ارتباط با اعتراضات روزهای اخیر فراخوانده اما اشارهای به متن پرسشها و ابهامات این اعضای قوه مقننه ایران نشده است.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی روز جمعه هشتم مهرماه با انتشار بیانیهای ضمن اعلام بازداشت «بیش از ۲۵۰ نفر» در ارتباط با تظاهرات جاری از جمله «٩ تبعه خارجی»، اعتراضات سراسری را «اغتشاشات» خوانده و مدعی شده بود که «عوامل سازمانهای جاسوسی بیگانه» و آمریکا و بریتانیا و عربستان سعودی در این تظاهرات نقش داشتهاند.
روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق کشور اعلام کرد در جریان اعتراضات روز جمعه در زاهدان سه عضو سپاه پاسداران کشته شدهاند. این قرارگاه همچنین از مجروحیت ۳۲ نفر دیگر خبر داده است.
روز جمعه فرمانده اطلاعات سپاه پاسداران سیستان و بلوچستان هم کشته شد.
روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق کشور اعلام کرد: در حادثه تروریستی روز گذشته زاهدان ۳ نفر به شهادت رسیدند و ۳۲ نفر مجروح شدند. تسنیم، خبرگزاری نزدیک به سپاه از زاهدان نوشت: روابط عمومی قرارگاه قدس جنوب شرق کشور با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: در حادثه تروریستی روز گذشته زاهدان، سرهنگ پاسدار سیدحمیدرضا هاشمی، پاسدار شهید محمد امین آذرشکر، و بسیجی شهید محمد امین عارفی به شهادت رسیدهاند.
براساس این گزارش، در این حادثه همچنین 32 نفر مجروح شدهاند. سردار سید حمیدرضا هاشمی، معاون اطلاعات سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در دوران خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمات ارزشمند و نقشآفرینیهای فداکارانهای در دفاع از انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و حفظ و تأمین امنیت استان و خدمت به مردم منطقه ایفا کرده است و گروهکهای ضد انقلاب و تروریستی از وی ضربات مهلکی متحمل شده بودند.
سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان اعلام میدارد، پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نیروهای مقتدر و مصمم اطلاعاتی، امنیتی و انتطامی با قاطعیت به تفرقهافکنیها و جنایات مزدوران پاسخ خواهد داد. به گزارش تسنیم، اشرار مسلح از ظهر روز گذشته در زاهدان با حمله به 3 کلانتری و ایجاد رعب و وحشت برای مردم، اقدام به تیراندازی بهسمت کلانتری 16 زاهدان کردند. براساس این گزارش، در برخی مناطق شهر نیز این آشوبگران چند لاستیک و سطل زباله را آتش زدند و یک نانوایی در منطقهای دیگر مورد هجوم اشرار مسلح قرار گرفت.
در ادامه اقدامات آشوبگرانه تروریستها در شهر زاهدان، آنها یک ماشین آتشنشانی، یک پایگاه اورژانس و برخی اماکن دیگر را به آتش کشیدند که تلاش آنها برای ادامه اغتشاشات با حضور نیروهای امنیتی ناکام ماند و هماکنون وضعیت شهر پایدار است.
ایلان ماسک برای راهاندازی اینترنت ماهوارهای تعهد بدهد که قوانین ایران را میپذیرد
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات جمهوری اسلامی در واکنش به سخنان ایلان ماسک مبنی بر اعلام آمادگی برای فعال کردن امکان دسترسی ایرانیان به اینترنت ماهوارهای گفته است:
او و باید به ما تعهد بدهد «پروتکلها و ضوابط مربوط به اینترنت در کشورمان را بپذیرد». وزیر ارتباطات که وزارتخانه تحت مدیریت او به دستور شورای عالی امنیت ملی از آغاز اعتراضات سراسری شبکه اینترنت را مختل و دسترسی کاربران به شبکههای اجتماعی را سخت و ناممکن کرده است، افزوده است: اپراتورهای خارجی «برای امکان استفاده از این اینترنت در ایران بر اساس قوانین بین المللی رادیویی نیاز به توافق و رعایت قوانین ایران دارند و بعد اینکه هزینهها و امکانات و تجهیزات لازم برای دسترسی به این اینترنت در ایران ممنوع است و وجود هم ندارد».
زارع پور امکان دسترسی ایرانیان به اینترنت ماهواره ای را «تهدید» دانسته و گفته با توجه به ممنوعیت داشتن تجهیزات دریافت ماهوارهای و گرانقیمت بودن این تجهیزات «به این زودیها چنین ادعایی تهدیدی جدی نیست». وزیر ارتباطات بدون اینکه نامی از اپراتورهای داخلی ببرد، ادعا کرده است «قبل از این هم چند اپراتور داخلی در حال رایزنی با این ارائه دهندههای خارجی برای ایجاد شبکه اینترنت ماهوارهای در کشور بودهاند.»
مهدی طارمی، ملی پوش ایرانی تیم فوتبال پورتو، در بازی شب گذشته مقابل براگا به احترام مهسا امینی و کشته شدگان اعتراضات سراسری، با مچ بند مشکی به زمین مسابقه رفت و پس از گلهای این تیم و پیروزی ۴-۱ مقابل براگا خوشحالی نکرد.
مهدی طارمی ستاره ایرانی در دیدار برابر براگا یکی از بازیکنان تاثیرگذار پورتو بود.
خبرورزشی - در ادامه هفته هشتم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای پرتغال جمعه شب تیم فوتبال پورتو در ورزشگاه دراگائو میزبان براگا بود که در نهایت موفق شد میهمان خود را با نتیجه ۴ بر یک از پیش رو بردارد.
برای پورتو در این بازی خانگی اوانیلسون (۳۲)، استفن اوستاکویو (۳۴)، پپه (۶۳) و وندرسون گالنو (۶+۹۰) موفق به گلزنی شدند و تنها گل تیم براگا نیز با گل به خودی پپه در دقیقه ۵۵ به ثبت رسید. طارمی در این بازی ۹۰ در ترکیب تیم پورتو حضور داشت و ضمن دادن پاس گل سوم این تیم، روی گلهای اول و دوم تیمش نیز تأثیرگذار بود.
این نتیجه در حالی رقم خورد که ماتئوس دروازهبان براگا در دقیقه ۸۴ با کارت قرمز داور از زمین اخراج شد. این دروازهبان برزیلی به دلیل خطا روی مهدی طارمی در بیرون از محوطه جریمه با کارت قرمز داور مواجه شد.
با پیروزی پرگل مقابل براگا تیم پورتو ۱۹ امتیازی شد و جایگاه خود را در رده سوم جدول لیگ برتر پرتغال تثبیت کرد. تیم براگا نیز با همین تعداد امتیاز و تفاضل گل ۱۵+ در رده دوم جدول ایستاد. تفاضل گل پورتو با پیروزی پرگل جمعه شب به ۱۴+ رسید. در جدول ردهبندی این مسابقات بنفیکا با ۲۱ امتیاز و یک بازی کمتر صدرنشین است.
مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در پیامی ویدئویی، کشتار نمازگزاران این شهر از سوی حکومت را «فاجعه» و «ظلم بزرگ بیسابقه» خواند و گفت لباس شخصیها به سمت سر و قلب مردمی که در حال بازگشت به خانههای خود بودند و سلاحی نداشتند تیراندازی کردند.
شیخالاسلام مولانا عبدالحمید ضمن تشریح واقعیت آنچه در حادثۀ جمعه خونین 8 مهرماه 1401 در زاهدان اتفاق افتاد، بر لزوم «محاکمه و مجازات کسانی که مردم را به ناحق کشتهاند» تاکید کردند.
ایندیپندنت فارسی - مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی، امام جمعه اهل سنت مسجد مکی زاهدان، با انتشار متنی در کانال تلگرامی خود، جزئياتی از حادثه جمعه خونین زاهدان (هشتم مهر) را بیان کرد.
در کانال تلگرامی مولوی عبدالحمید ضمن تاکید بر «لزوم محاکمه و مجازات کسانی که مردم را به ناحق کشتهاند»، درباره این کشتار آمده است: «نماز جمعه هشتم مهرماه با آرامش بسیار برگزار شد. در این مراسم سخنرانی در راستای اعتدال بود و عموم مردم به حفظ آرامش و اجتناب از تخریب بیتالمال و اموال عمومی، و نیروهای نظامی و انتظامی نیز به مدارا و خوشرفتاری با مردم توصیه شدند. در پایان هم به مردم استان توصیه شد که در رابطه با موضوع چابهار احساساتشان را کنترل کنند و تا اعلام نتیجه تحقیقات دستگاه قضایی آرامش خودشان را حفظ کنند».
این سخن اشارهای است به سخنان مولوی حافظ عبدالغفار نقشبندی، امامجمعه شهرستان راسک، که در بیانیهای گزارشها درباره تجاوز فرمانده انتظامی چابهار به یک دختر نوجوان بلوچ را تایید کرد.
عبدالحمید ادامه داد: «دقایقی بعد از ادای نماز جمعه که نمازگزاران طبق معمول برای ادای نمازهای سنت و نفل در مصلا میمانند، صدای تیراندازی شنیده شد. بعدا مشخص شد که تعداد معدودی از جوانان کمسنوسال بعد از ادای نماز مقابل کلانتری که نزدیک مصلا واقع شده تجمع میکنند و شعار میدهند و تعدادی از این جوانان به سمت کلانتری سنگ پرتاب میکنند. طبق گزارشهایی که به ما رسیده نیروهای یگان ویژه که ظاهرا از قبل در کلانتری مذکور مستقر شده بودند، اقدام به شلیک گلوله جنگی به سمت مردم میکنند و در این بین نهتنها به سمت جوانانی که در مقابل کلانتری تجمع کرده بودند، بلکه از روی ساختمان کلانتری به داخل محوطه مصلا و به سمت کسانی که در حال ادای نماز بودهاند شلیک میکنند و در قسمت مردان و زنان گاز اشکآور پرتاب میکنند.»
امام جمعه اهل سنت زاهدان تاکید کرد که هیچکدام از افراد داخل مصلا هیچگونه شعاری نداده بودند بلکه جمع اندکی از جوانان در مقابل کلانتری تجمع کرده و شعار داده بودند. او افزود: «در ادامه افراد مسلح لباس شخصی که روی پشتبام منازل مستقر شده بودند به سمت مردمی که در حال بازگشت به منازل خود بودهاند تیراندازی کردند. بیشتر تیرها به سر و قلب نمازگزاران شلیک شده است که معلوم میشود این کار توسط تکتیراندازها انجام شده است.»
بنا به گفته مولوی عبدالحمید، طبق آخرین گزارشها بیش از ۴۰ نفر از افراد نمازگزار جان باختهاند و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدهاند. او تاکید کرد: «آمار زخمیهایی که جان خود را از دست دادهاند را نداریم و احتمال افزایش جانباختگان این حادثه بسیار زیاد است.»
تاکنون منابع مختلف، آمار متفاوتی از قربانیان و مجروحان اعتراضهای زاهدان اعلام کردهاند. کمپین فعالان بلوچ به نقل از منابع مردمی میگوید در جریان تیراندازی نیروهای نظامی به سمت معترضان در زاهدان، ۵۸ نفر کشته و بیش از ۲۷۰ تن زخمی شدهاند. این کمپین پس از آن توانست هویت دستکم ۴۲ کشته و ۱۹۳ مجروح مردمی در اعتراضهای زاهدان را تایید کند.
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه گفتههایش از «بیتدبیری مامورین انتظامی» انتقاد کرد و گفت: «چرا نیروی انتظامی از امکاناتی از قبیل گاز اشکآور، تیرهای پلاستیکی و... برای متفرقکردن مردم استفاده نکرد و سبب وقوع این فاجعه شد؟! برخی تلاش میکنند با تغییر صحنه و موضوع، اشتباه خودشان را به گردن افرادی دیگر بیندازند، درحالیکه بیتدبیری نیروی انتظامی در این حادثه واضح و آشکار است.»
او همچنین در پایان گفت: «کسانی که مردم را به ناحق کشتهاند باید پاسخگوی اعمال خودشان باشند و پایشان به میز محاکمه کشیده شود و مجازات شوند.» اظهارات او در حالی مطرح میشود که پیشتر مقامهای جمهوری اسلامی گروه جیشالعدل را مسئول اتفاقات رخ داده در زاهدان معرفی کرده بودند.
جمهوری اسلامی دقایقی پس از انتشار فیلمهایی از این کشتار در شبکههای اجتماعی این اتفاق را حملهای تروریستی خواند. خبرنگار صداوسیما در شبکه خبر ساعتی پس از این حادثه اعلام کرده بود که همزمان با نماز جمعه عدهای به داخل کلانتری کوکتل مولوتوف انداختند و شروع به تیراندازی کردند و ماموران انتظامی تنها از خود دفاع کردهاند. درحالیکه خبرنگار صداوسیما اوضاع شهر را آرام توصیف میکرد، کماکان تا ساعاتی بعد درگیری مسلحانه در زاهدان ادامه داشت.
در بعدازظهر شنبه، نهم مهر هم شهرهای گوناگون ایران شاهد اعتراضهای گسترده ضد حکومتی هستند. صدها استاد دانشگاه از اعتراضها حمایت کرده و از همکاران دیگر خود خواستهاند در دفاع از عدالتخواهی و ظلمستیزی موضع بگیرند.
در پی بازداشت دانشجویان معترض و ادامه اعتصابات در دانشگاههای گوناگون کشور، ۴۰۵ استاد دانشگاه از رشتهها، نسلها، گرایشهای مختلف با امضای بیانیهای ضمن درخواست آزادی دانشجویان زندانی، یادآوری کردهاند که در صورت تداوم وضعیت فعلی دانشگاه به فضای معمول خود بازنخواهد گشت.
در بخشهایی از این بیانیه آمده است: «همگان باید وجود چنین دانشجویانی را که حاضرند برای دفاع از آزادی و عدالت و کرامت انسانی، از خودگذشتگی کرده و هزینههای آن را به جان بخرند قدر دانسته و در برابر کنشگریِ اخلاقی و انسانی آنها سرِ تعظیم فرود آوردند.»
امضاکنندگان بیانیه، „از فراگیرشدنِ بیتفاوتی و سکوت در فضای دانشگاه به دلیل ترس از هزینههای ابرازنظر و آرمانخواهی و ظلمستیزی را خلاف ارزشهای انسانی و اخلاقی و دینی" دانسته و از تمامی همکاران خود دعوت کردهاند، „در دفاع از ظلمستیزی و عدالتخواهی و آزادیخواهی" موضعگیری کنند.
این یکی از شهرهای سوریه نیست، این زاهدان زیبای ماست، که سربازان سپاه به این روزش انداخته اند، وقتی فریاد می زدیم سپاه قاتل است از قاسم سلیمانی برای ما قهرمان می ساختند، و سپاه را حافظ مردم و میهن معرفی میکردند، اما اگر تمام تانک ها و زره پوش هایشان را نیز به خیابان بیاورند مردم باز سرنگونشان میکنند، دیکتاتور رفتنت نزدیک است...
زاهدان در استان سیستان و بلوچستان جمعه هشتم مهرماه یک جمعه خونین پشت سر گذاشت. از روز سهشنبه پنجم مهرماه این استان صحنه اعتراضات مردم خشمگین از تجاوز یک فرمانده انتظامی به یک دختربچه ۱۵ ساله در چابهار بوده است.
***
با وجود اعتراضات گسترده، مقامات حکومت ایران بههیچ وجه پاسخگو نبودهاند. در عوض، از ویدیوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده مشخص است که روز جمعه ۸ مهر، وقتی شهروندان در نماز جمعه در مصلی زاهدان جمع شده بودند و خواهان مجازات متجاوز بودند، هدف تیرباران نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
در ویدیوهای دیگری که از اعتراضات زاهدان در روز جمعه منتشر شده، شهروندان معترض در مقابل کلانتری این شهر تجمع کرده اند که از داخل کلانتری و با هلیکوپتر از هوا آنها را به رگبار میبندند.
کمپین فعالین بلوچ، تعداد کشتهها را ۵۸ تن و تعداد زخمیها را ۲۷۰ نفر برآورد کرده، اما تاکید کرده که «این آمار از مناطق مختلف زاهدان همچنان در حال افزایش است.»
پدر انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی، عبدالکریم سروش ( محمود حاج فرج دباغ) در نوشته اخیرش، از به اصطلاح آیات عظام و روحانیون خواسته که به سوی ملت شریف و نجیب رفته و با حکومت مُلایان مخالفت کنند. طبق معمول همیشگی، ایشان با به کار بردن انواع صفات تشبیهی و کلمات قلمبه و سلنبه ، نوشته ای را به نظم و نثر کشیده که تهی از یک ایده به درد بخور و منطقی می باشد، سروش می خواهد، نهاد مُلایان را بعد از 43 سال همکاری در جنایات جمهوری اسلامی از نابودی نجات دهد.
کاش سروش به جای سعی در نوشتن انشا و قافیه جستن، نوشته کلی و بی ارتباط منطقی، به محتوی و درستی ایده هایش توجه و دقت بیشتری می داشت.
این موضوع، بدبختی تمام بنیادگرایان مسخ شده می باشد. زیر بنای فکری شان کج گذاشته شده است و اگر هم سالها در دانشگاه های داخل و خارج تحصیل کرده باشند، بازهم کج فکر بوده؛ افکارشان جز ضرر، هیچ چیزی برای جامعه شان نخواهد داشت. به زندگی سروش از قبل از "حماقت 57" تا امروز نگاه کنید، ایشان جز کمک به گمراهی ، واپس گرایی و بدبختی جامعه ایرانیان هیچ خدمتی نکرده اند.
کسانی که زیربنا و پایه های فکری شان در تکیه و هیئت و عزا و سینه زنی و حسینیه و زینبیه شکل گرفته نمی توانند بهتر از این بیاندیشند. در جواب نوشته نامبرده می خواهم بگویم که، نصیحت اش خیلی دیر به دست آقایون به اصطلاح روحانی رسید. دیگر کار از این کارها گذاشته و چه اعتراضات 1401 موفق به سرنگونی حکومت نکبت بشود و چه نشود، کار روحانیت تمام شده است. این پروسه اجتناب ناپذیر و بی بازگشت است. " بازی، تمام شد!"
این ها امتحان خود را با همکاری تمام عیار و 100 درصدی با رژیم خمینی و خامنه ای دادند و بدون تجدیدی، یک ضرب رفوزه شدند.
دیگر حتی برای ساده لوح ترین شهروندان، روشن شده است که خمینی ، شریعت مداری ، طالقانی ، منتظری ، خاتمی ، خامنه ای و رفسنجانی و جنتی و خلخالی همه از یک قماش اند. کارشان به جهل و گمراهی کشاندن جامعه، نشر خرافات و چرندیات، جعل هزاران حدیث که هیچ کدام سندیت تاریخی ندارند ، می باشد. این مرتجعین ، حداقل به نسل های 500 سال اخیر القا کرده اند که باید با 72 زن و بچه به جنگ یک لشکر 10 هزار نفری رفت و کشته شد. این بی سواد ها با دروغ و جعل تاریخ به میلیون ها مسلمان شیعه می گویند که یک نفر در ته چاهی 1200 سال بدون آب و غذا زندگی کرده و به زودی بیرون خواهد آمد تا با شمشیرش خون های زیادی بریزد و عدالت را روی زمین برقرار کند.
در تاریخ کشورمان ، هیچ فاکتور و عاملی به اندازه این صنف مکار و حیله باز ، باعث ترویج جهل و گمراهی و عقب افتادگی و سیه روزی ایرانیان نبوده است. وقت گذار از این نهاد شوم فرا رسیده و در حکومت بعدی باید آنها را غیر قانونی اعلام کرد.
برای توضیحات چگونگی این امر می توانید به این دو نوشته اخیر در گویا نیوز مراجعه بفرمائید:
خطابه "سروان سجاد عسکری" ارتشی دلاور به سردار اشتری فرمانده نیروی انتظامی جمهوریاسلامی : راه تو راه شهدا نیست ، روز مرگ من ارتشی باشد که تو دستور سرکوب ملت ایران را بدهی
*ویدئو و تیتر منتشر شده در فضای مجازی، خبرنامه گویا از صحت یا سقم محتوای این ویدئو اطلاعی ندارد
پیش از یکی از پیش روی ها در طلائیه، فاصله ما با خط عراقی ها، دویست سیصد متر بود.
بعد از پیش روی، با کلی تلفات، فاصله ما با خط عراقی ها شصت هفتاد متر شد.
خط عراقی ها چون در موضع دفاعی بودند و جلوی خط شان را با سیم های خاردار و کانال های آب و میدان های مین مسدود کرده بودند یک متر هم عقب نرفت.
به همین صورت، پشت تمام خط ها ماندیم و در پایان جنگ، و خورانده شدن جام زهر به خمینی، شش هفت هزار کیلومتر مربع از خاک ما در دست عراقی ها باقی ماند که اگر صدام جنگ اش را با کویت و امریکا شروع نمی کرد و باقی می ماند آن شش هفت هزار کیلومتر خاک هم الان در اختیار عراقی ها بود.
مبارزه با حکومت نکبت اسلامی هم نوعی جنگ است آن هم جنگ نابرابر. یک طرف مجهز به انواع سلاح ها و خوی وحشیگری و پشتیبانی قانون خود نوشته، طرف دیگر با دست خالی و رفتاری انسانی.
مبارزه ی تن به تن با گزمگان حکومت اگر چه قدرت مردم را نشان می دهد، اما تا زمانی که نقاط استراتژیک حکومتی به دست مردم نیفتد، پیروزی نهایی به دست نخواهد آمد.
انقلاب سال ۵۷ زمانی پیروز شد که زد و خوردهای پراکنده در عید فطر تبدیل به راهپیمایی گسترده ی مردم شد.
دویچه وله - در حالی که تجمعات خیابانی شبها شروع میشوند، دانشجویان در طی روز بانگ اتحاد و آزادی سر میدهند. شماری از کامیونداران اعتصاب در حمل و نقل را شروع کردهاند. در صحن علنی مجلس شعارهای بیعت با رهبری سر داده شد. تجمعات ضد حکومتی در مراکز آموزشی ایران ادامه دارند. یکشنبه دهم مهر، دانشگاه تهران، شریف، علم و صنعت، امیرکبیر، تربیت معلم، دانشگاه شیراز، آزاد اصفهان، رازی کرمانشاه، کرمان، مازندران و علوم پزشکی کردستان عرصه شعارهای آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری بودند.